0

گام ۷۲: چرا ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمی شود

ترس از لاغر شدن
اندازه متن

حتما شما هم مثل من زیاد شنیدید که از هرچی بترسی، سرت میاد، یا بدتر از اون، ترس برادر مرگ است.

لاغر شدن هم ترس دارد و ترس از لاغری مانع لاغر شدن می شود. درباره این موضوع مهم در جلسه اصلاح باور ترس از لاغری توضیح دادم اما نکته مهم این است که چرا ترس از هر موضوعی می تواند احتمال رخ دادن آن را افزایش دهد اما ترس از لاغری باعث افزایش احتمال لاغر شدن افراد نمی شود.

به عبارت ساده تر: چرا از هرچه بترسی سرت میاد ولی از لاغری بترسی سرت که نمیاد هیچ تازه چاق تر میشی!!!؟

تاثیر ترس بر جریان زندگی

در این سالهایی که در مسیر درک قوانین جهان هستی حرکت می کنم، بارها به این موضوع فکر کردم که چرا اگر از چیزی بترسی برات اتفاق می افته ولی اگه از چیزی خوشت بیاد و دوست داشته باشی برات اتفاق بیوفته یا اتفاق نمی افته یا اگر بیوفته انقدر دیر شده که دیگه رخ دادنش لذتی نداره.

ترس، یکی از ریشه ای ترین افکار اشتباه در ذهن ماست که تقریبا همه جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

ترس، رویدادی است که در واقعیت زندگی ما رخ نداده است اما در ذهن ما به شکل کامل و واضح بارها رخ می دهد.

وقتی ما ترس از شکست داشته باشیم در واقع در ذهن خود شکست خوردن را تجسم می کنیم، صحنه سازی می کنیم و در حالت پیشرفته حتی عواقب آن را بررسی و پیش بینی می کنیم و در تمام این حالت ها ما در حال جذب شکست یا فراخوانی تجربه شکست به زندگی خود هستیم.

وقتی ما از دست دادن رابطه عاطفی ترس داریم، در ذهن خود جدایی، شکست عشقی، رها شدن، ترد شدن، از دست دادن و خیلی موارد مرتبط با فردی که دوستش داریم را تصویرسازی می کنیم و در تمام این حالت ها ما داریم به جهان هستی درخواست تجربه شکست در رابطه عشقی را می دهیم.

با اندکی فکر کردن به مسیر زندگی خود می توانیم مثال های زیادی از این قبیل ترس ها را پیدا کنیم

ترس از بیمار شدن، ترس از ورشکست شدن، ترس از ضرر کردن، ترس از دست دادن، ترس از چاق تر شدن، ترس از لاغر نشدن و حتی ترس از لاغر شدن!

همه این ترس ها مشابه هم هستند و از یک فرمول یکسان برای وارد شدن به زندگی ما استفاده میکنند و آن قدرت ذهن ما در خلق خواسته هایمان است.

ترس از لاغر شدن

ترس از لاغر شدن

در فایل آموزشی (اصلاح باور ترس از لاغر شدن) به طور مفصل درباره اینکه چگونه باور ترس از لاغر شدن در ذهن ما شکل گرفته و میتواند تلاش ما برای لاغر شدن را خنثی کند و به راحتی مانع رسیدن ما به هدفمان می شود توضیح داده ام.

در قسمت نظرات این فایل یکی از اعضای سایت سوال بسیار خوبی را به شرح زیر مطرح کرده بود:

شرح سوال:

سلام استاد چرا ترس از چاقی یا ترس از خوردن باعث چاقی میشه ولی ترس از لاغر شدن مانع لاغری میشه؟

این سوال مشابه سوالی است که مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده بود که چرا اگر به موضوعات منفی فکر کنیم یا در فرکانس منفی باشیم خیلی زود اتفاقات بد را تجربه می کنیم ولی اگر در فرکانس خوب باشیم و احساس خوب داشته باشیم به همان سرعت اتفاقات خوب را تجربه نمی کنیم.

دوستان زیادی پاسخ های عالی به این سوال دادند که پیشنهاد می کنم برای درک بهتر این مساله دیدگاه های مربوط به فایل آموزشی ترس از لاغر نشدن مانع لاغری می شود را مطالعه کنید.

شباهت سوال مطرح شده با موضوعی که مدتهاست ذهن مرا مشغول کرده بود باعث شد تا این فایل آموزشی را برای به اشتراک گذاشتن آنچه خودم درک کرده و مورد استفاده قرار میدهم با شما دوستان خوبم آماده کنم

درک این موضوع باعث می شود دید واضح تری نسبت به مسیر لاغری با ذهن و رسیدن به هر خواسته ای در زندگی داشته باشیم و مهمترین نتیجه این آگاهی رسیدن به آرامش بیشتر و لذت بردن از مسیر لاغری و زندگی است.

چرا ترس از لاغری باعث نمیشه لاغر بشیم؟

کلمه ترس و ترسیدن از هر موضوع یا رویدادی در زندگی باعث ترمزی در در همان جنبه از زندگی میشود.

ترس یکی از ریشه ایی ترین افکار اشتباه در ذهن انسانهاست.

این افکار اشتباه از کودکی به ما تلقین شده و این مسعله ربط به افکار اشتباه والدین دارد که ترس از هر موضوعی را باعث حفظ و نگهداری از مشکلات نادیده آینده می پنداشتند.

مبحث ترس در روانشناسی مبحثی بس گسترده است که اکثر ناموفقیت های زندگی انسانها به آن بستگی دارد و این ترس داشتن از هر موضوع در زندگی بیشتر ازخود آن موضوع در زندگی عملکرد دارد.

ترس و اضطراب و نگرانی زنجیره های به هم پیوسته ایی هستند که در روح انسان باعث تشویش و دلهره میشود.

چه زمانی می شود بر ترس های درونی غلبه کرد؟

زمانی می توانیم بر ترس درونی غلبه کنیم که با آن ترس روبه رو شویم چون تا وقتی با آن روبه رو نشویم خود ترس از آن موضوع بزرگتر از خود موضوع در ذهن ما جلوه میکند آن هم به این دلیل که ذهن کلا بزرگنمایی را دوست میدارد و چون تشخیص ندارد نمیداند آیا این حس الان برای ما خوب است یا بد برای همبن بزرگتر از خود موضوع در ذهن ما جلوه می کند.

آیا ترسیدن خوب است یا مضر است؟

ترسیدن یک حس خدادادی است که در انسان نهاده شده تا در مواقع خطر انسان بتواند از آن حس برای حفظ جان خود و دیگر عوامل نزدیک به خود را بکار ببرد در این مواقع حس ترس برای انسان لازم است.

ولی انسان به دلیل نجوایی شیطانی که در ذهن دارد ازاین حس به درستی نمی تواند استفاده کند زیرا شیطان هم یک اسلحه بنام ترس را دارد که برای پیش برد اهداف خود که همانا نرسیدن آرزوها به دست انسان است بکار می برد.

ترس را تعریف کنید؟

ترس رویدادی است که هنوز برای ما اتفاق نیافتاده ولی ما بارها آن اتفاق را در ذهن خود به تصویر می کشیم و به واسطه تصویر سازی در ذهن به جهان هستی اعلام می کنیم که من طالب این واقعه هستم و جهان هستی هم به این خواسته ما جواب می دهد واز همان که می ترسیدیم به همان می رسیم در واقع از هرچه بترسیم به سرمان میایید.

چه مثالهایی در رابطه با ترس سراغ دارید؟

مثالهای گوناگونی وجود دارد ترس از بیمار شدن ترس از رابطه خوب را از دست دادن ترس از فقر ترس از آینده ترس از سرنوشت ترس از نگرانی برای فرزندان ترس از مرگ ترس از چاقی ترس از لاغر نشدن و غیره ………

ترس از لاغر شدن

ترس از چاقی و ترس از لاغر نشدن

ترس از چاقی و چاقتر شدن همیشه در افراد چاق وجود دارد و این ترس یک فکر بسیار بسیار ریشه ایی می باشد زیرا از زمانی که ما شروع به چاق شدن کردیم اولین حرف اطرافیان به گوش ما رسبد که ما را از چاقتر شدن ترسانیدن.

اولین حرفی که زدند این بود فلانی مراقب باش چاقتر نشوی و همین حرف اولین ترس را در ذهن ما بوجود آورد ترس از چاقتر شدن و توجه ما به سمت چاقی سوق داده شد و بیشتر مراقبت میکردیم.

با افکاری که توسط دیگران و جامعه و رسانه ها به ما دادند حالت یک مبارز جنگجو را به خود گرفتیم واز تمام سلاح ها مثل رژیم ورزش دمنوش قرص لاغری جراحی استفاده کردیم تا این دشمن نادبده نتواند باعث ترس مابشود و همین توجه به چاقی هر روز ترس ما را بیشتر میکرد و ما ناخواسته به سمت چاقی پیش میرفتیم.

شاید مقطعی مدتی براین چاقی پیروز میشدیم وترس امون کمتر میشد ولی چون ریشه ایی این ترس را از بین نمی بردیم بعد مدتی هم چاقی بر میگشت و هم ترس از چاقی بیشتر شدت میگرفت.

ترس از لاغر شدن:

خود این این ترس از لاغر شدن یک مانع بسیار بزرگ در ذهن ما ایجاد میکند چون این مانع و یا همان ترمزی است که باعث میشود تمام تلاشهای ما برای لاغر شدن بی نتیجه گردد.

برگردیم به زمانی که در مسیرهای اشتباه برای لاغر شدن بودیم درآن زمان هم ترس از لاغر شدن داشتیم.

  • آیا این رژیم که گرفتم روی من اثر میکنه؟
  • آیا من با این نوع ورزش لاغر میشم ؟
  • آیا من جراحی کنم دوباره چاق نمیشم؟

و هزارتا آیا که پسوند ترسهای درونی ما بود که به شک و دودلی گره خورده بود و در ما وجود داشت وهمین باعث میشد که باور نکنیم لاغر میشویم. چرا چون بارها قبل آن روشهای مشابه اش را استفاده کرده بودیم و لاغر ی ما ماندگار نبود برای همین بیشتر در روش بعدی میترسیدیم.

در لاغری با ذهن راهکار مناسب برای مواجه نشدن با ترس از لاغر شدن چیست؟

اولین چیزی که در راه وروش لاغری ذهن مد نظر باید باشد این است که این روش متفاوت با تمام روشهایی است که در قبل انجام دادیم و باید این موضوع را کاملا برای ذهن خود شرح بدهیم تا ذهن ما قبول کنه که این روش راه بسیار بسیار درستی است.

با بودن در این راه میتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم وقتی برای ذهن امون شرح بدیم که مسیر درستی انتخاب کردیم باید باورهای و فرمولهای درست را به جای باورهای اشتباه در ذهن بکاریم تا این فرمولهای مثبت رشد کند و بیشتر ذهن مملو از این فرمولهای مثبت شود تا جایی برای فرمولهای اشتباه باقی نماند در این صورت میتوانیم بر ترس از لاغر نشدن غلبه کنیم چرا چون افکار مثبت در ذهن بیشتر و همین افکار مثبت باعث غلبه بر ترس از لاغر شدن می شود.

چه باوری ترس از لاغر شدن را میتواند در ذهن کمرنگ کند؟

باور ایمان به مسیری که انتخاب کرده ایم وبه درستی این مسیر با تطبیق شواهد مسیر با پیروزی آن مسیر میتوانیم به راحتی بر ترس از لاغر شدن غلبه کنیم باورهایی مثل:

  • لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
  • من ایمان دارم که به راحتی مثل آب خوردن در مسیر لاغری با ذهن لاغر میشوم
  • من چه بخوام چه نخوام با تنظیم فرمولهای درستی که در ذهن ام جای میدهم لاغر میشوم
  • من هیچ ترسی از لاغر شدن ندارم چون میدانم وایمان دارم که راهم درست است وصد درصد لاغر میشوم
  • این افکار مثبت کمک میکند تا ترسی از لاغر شدن نداشته باشیم

بیایم دو کره را در ذهن خود تصور کنیم یک کره مثبت یک کره منفی این دو کره باید قابلیت ارتجاعی و کشش هم داشته باشند.

حالا ما بیایم افکار منفی را بیشتر وارد کره منفی کنیم این افکار منفی خودش از ترس ریشه می گیرد و هرچه افکار منفی را بیشتر وارد کره منفی بکنیم این کره به دلیل ارتجاعی بودنش بزرگ و بزرگتر میشود و حجم بیشری را در برمیگرید و کره افکار مثبت در مقایسه با آن کوچک میشود در نتیجه ترس ما به دلیل آن افکار منفی بیشتر میشود.

حالا اگر بیایم عکس آن عمل کنیم در کره مثبت فرمولهای درست و مثبت را پرکنیم افکار مثبت بیشتری را وارد آن کنیم تا این کره بزرگ و بزرگتر شود و کره منفی کوچک بماند حالا چه اتفاقی می افتد به واسطه افکار مثبت که بیشتر در ذهن جای گرفته ترس از لاغر شدن هم از بین میرود و ایمان به لاغر شدن در ما بیشتر می شود.

چرا ترس از چاق شدن باعث چاقی میشه اما ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمیشه؟

وقتی فرکانس منفی ارسال می کنیم اتفاقات منفی باعث بروز همان اتفاق میشود خیلی سریعتر از اتفاقات مثبت رخ میدهد چون باور داریم و منتظر آن اتفاق هستم و این فکرها بستگی به اطلاعاتی است که در طی سالها کسب کردیم حالا به صورت تجربه برای خودمان یا تجربه دیگران

فرقی برای ذهن ندارد که این اطلاعات مربوط به چه کسی یا چه چیزی است و این مسیر از قبل در ما بواسطه این اطلاعات در ذهن ما وجود داره برای همین داده است که ما باور و انتظار وقوع افکار منفی را داریم و انباشتگی اطالاعات منفی این انتظار را برای ما بوجود میآورد و ما پاسخ ارسال منفی را از جهان هستی میگیریم
حالا در پروسه چاقی ولاغری هم به همین شکل ذهن عمل میکند و ارسال فرکانس ترس از لاغر شدن مانع لاغری می شود.

چون ما خاطرات و فرمولهای اشتباه را در ذهن ذخیره داریم و از قبل مسیرش در ذهن ما رسم شده ترس از چاقی هم مثل یک اهرم در این زمینه کمک میکند و جاقی را اول در افکار ما بیشتر میکند و بعدش در رفتار ما نشان داده میشود و در آخر جسم ما هم نمایشگر همان افکاری است که ترس از آن داشتیم و دارای یک جسم چاقتر میشویم.

پس این فرمول جدید را یاد بگیریم و وقتی در مسیر لاغری با ذهن هستیم نباید نگران چاقتر شدن باشیم و ترس از چاقتر شدن نداشته باشیم به بدن خود اعتماد کنیم وبه روش لاغری با ذهن اعتماد کنیم و هیچ ترسی از چاق شدن نداشته باشیم

باید فرمولهای چاقی را توسط فرمولهای لاغری جدید که اطلاعات جدیدی برای ماست کم رنگ کنیم تا فرمولهای لاغری پر رنگ شود.

زمانی که از ترس از لاغر شدن داریم چون اطلاعاتی در ذهن ما برای لاغر شدن درست وجود نداشته همیشه توجه ما به چاقی بوده و چاقتر نشدن حالا با تمرینات درست و آموزش صحیح لاغری با ذهن میتوانیم اطلاعات درست به ذهن بدهیم تا دیگر ترسی برای لاغر نشدن وجود نخواهد داشت و به راحتی لاغری را به سمت خود جذب میکنیم

باید توجه به لاغری داشت و اطلاعات صحیح را جمع کنیم تا این اطلاعات در ذهن ذخیره شود و بعد طبق این اطلاعات ذهن نقشه ذهنی خود را براساس لاغر شدن بکشد و جهان هستی پاسخ خوب لاغر شدن را به ما بدهد یاد بگیریم ترس برادر مرگه اگر از چیزی بترسیم هیچ وقت نمیتوانیم آن مانع را در زندگی خود رد کنیم”

نوشته عالی و تاثیرگذار خانم سهیلا از هنرجویان دوره های لاغری با ذهن

از خوندن نظرات شما دوستان خوبم لذت می برم و خوشحالم که در جمعی آگاه و صمیمی حضور دارم

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین اصلاح ترس از لاغر شدن توصیه می شود ابتدا توضیحات مربوط به چگونگی ایجاد ترس از لاغر شدن در ذهن را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش خود درباره ترس از موفقیت را بنویسید و چنانچه در زندگی خود مثال دارید آن را شرح دهید.
  • به نظر شما چرا ذهن ما تمایل زیادی به مرور ترس ها دارد؟
  • ترس از لاغر شدن چگونه در ذهن افراد چاق ایجاد می شود؟
  • چه میزان ترس از لاغر شدن را در خود مشاهده می کنید و اگر مثال درباره اقدام نکردن برای لاغر شدن به خاطر ترس از لاغر شدن داشته اید شرح دهید.
  • به نظر شما ترس از لاغر شدن چگونه مانع لاغری می شود.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا مانع ترس از لاغر شدن را در ذهن خود اصلاح کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.45 از 42 رای

https://tanasobefekri.net/?p=19497
127 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/06/24 10:09
      مدت عضویت: 1243 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 265 کلمه

      سلام
      چقد زیبا بیان کردید واقعا حجم عظیمی از سوالهای مغز من پاسخ داده شد
      من خودم تو فامیلمون یک نفر هس ک لاغر و از لاغرشدنش میترسه واقعا هر هفته ک مارو میبینه میگه باز لاغر تر شدم شما ک این حرفها رو زدید دقیقا انگار اون گفتید اون ترسه هس ک باعث لاغری بیش از حد اون میشه در حای ک ن خوردنش فرق کرده ن چیزی از همه هم بیشتر میخوره
      واقعا چقد زیباس این ترسه😂
      الان ک فک میکنم میبینم چقد من از چاقی میترسیدم هر لقمه اضافه ک میخودم خودمو می‌کشتم تو ذهنم
      هر لحظه من میترسیدم الان میبینم ک چرا مندانقد چاق میشم در حالی ک ن غدام زیاده ن چیزی این اواخر دیگه کالری هم اورده بودم پایین ولی اصلا وزنم تغییری نمیکرد اونقدر حرصم میگرف ک پرخوری میکردم الانم ک همه اونها قطع شده میبینم ک اون ترسه هس باز
      من هنوزم از خوردنه میترسم فک میکنم باید کمتر بخورم
      من ب بدن خودم اعتماد دارم و منو۲۸ سال تفکرم این بوده و بهش حق میدم و درکش میکنم و ب خودم افتخار میکنم ک اشتباهاتمو میپذیرم و تلاش میکنم برا رفعشون و خدا کمکم میکنه
      من هنوز دارم اگاهی و اطلاعات لاغری رو وارد میکنم ذهن من مثل ابی میمونه ک من با ابرنگ تو ش ک همون با افکار و باورها وترسهام ناخالص کردمش ورنگشو عوض کردم و باید اونقدر اب اضافه کنم ک اون رنگ کم و کمتر بشه و نترسم چن من اب دارم اضافه میکنم و باوردارم ک راهم درسته و نتیجه میشه اونی ک من میخوام ب طبیعت خودم نزدیک و نزدیکتر میشم
      ممنون استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/10/25 12:36
      مدت عضویت: 1243 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 538 کلمه

      سلام
      ترس
      یک عمر از خوردن برنج کیک شیرینی روغن و میوه نان کره خامه شکر ترسیدم
      یک عمر از خواب زیاد از دیر بیدارشدن نخوابیدن ترسیدم
      یک عمر ب خاطر ورزش نکردن پیاده روی نکردن ترسیدم
      از بارداری ار غذا دادن ب بچم از غذا پختن از مهمونی تولدرستوران رمضان محرم عید ترسیدم
      از خودم ترسیدم
      از همه اینها ترسیدم ترسیدم چاقم کنن چاق شم
      از چاقتر شدن ترسیدم
      ترس همه وجود منو گرفته بود
      اما اومدم اینجا و یاد گرفتم خوردن ورزش نکردن خوابیدن هیچ ترسی نداره همه اینها رو خدا برای استفاده و لذت انسان و کسب انرژی خلق کرده پس چرا بایدبترسم چرا کسایی هستن ک همه اینهارو انجام میدن ولی لاغرن
      اینها برای من هستن برای زندگی کردن من برای ادامه زندگی
      پس نباید بترسی دلیلی برای ترس وجود نداره
      یک عمر از گفتن نظرم ب دیگران ترسیدم از اینک خودم باشم ترسیدم از قضاوت مردم از حرف مردم ترسیدم
      من کلا خدا رو فراموش کرده بودم درحالی ک فک میکردم دارمش ازهمه ترس داشتم هیچ ازخدا نمیدونستم
      اینها همه از خدا بودن اصلا بدون خدا قدرتی ندارن ک من بخوام بترسم
      ترس کل وجود من گرفته بود باعث شده بود کل وجود من ریشه کنه و مریض و گوشه گیرم کنه اما الان من زندم و همه اینهارو قطع میکنم
      و ریششونو با بودن تومسیر میخشکونم
      یک عمر از همسرم ترسیدم ترس از راحتی از رفتن از حرف زدن هنوزم این ترسها هستن وای من همه انها رو درست میکنم
      شاید باورتون نشه ک من حتی از رفتن ب خونه مامانم میترسیدم بخاطر مادرشوهر وپدرشوهرم
      از رفتن ب همه جا میترسیدم از خیلی چیزها از اینک اهنگ گوش بدم از خوابیدن از تو خونم بودن
      من الان ک نگا میکنم میبینم چقدر من خودم نابود کرده بودم از چی
      از توجه
      توجه کردن ب چرت و پرتها و انتظارات واحساسات دیگران
      پس انقدر ک مریض میشم ریشش برمیگرده ب اینااحساسات و همه اینها حالت غیر طبیعیه من هستن من با بودن تو مسیر خودمو شامل شفای الهی میکنم درونم پاک میکنم تا دریافت داشته باشم
      دیروز رفتیم گاز بزنیم همون لحظه بچم پرسید ک مامان چرا بابا ضبط خاموش کرد یاچرا
      من قبلا در ی مسافرت ب مشهد هر جا ک پدرم میخواست گاز بزنه مارو پیاده میکرد ب خاطر اتشسوزی این حرفها ولی همسر من چنین اعتقادی نداره مسخرس براش
      از اون موقع من ی ترسی در درونم داشتم ک با ی پرسیدن دخترم اونها برامن تداعی شد ک الان ک ما در ماشینیم احتمال ترکیدم اینها هس
      ولی فریبا جانم این یک توهم هس توهم ذهن چنین اتفاقی قرار نیس اتقاق بیافته وقتی ب این حالت رسیدی ب خودت بگو اینهادروغه اگه چن بار تکرار کنی خاموش میشه
      شایدتا صبح بنویسم باز انقدر ترس در درونم هس ک الان حس میکنم جرقش خورد و انگار حس میکنم دارم خفه میشم از همه این احساس ترسی ک در درونم هس
      هر وقت رفتم دکتر گفتن استرس داری اظطراب داری من کلا تو این احساس بودم دیروز همسرم گف تو ک همیشه مریضی از حرفش ناراحت شدم بعدش ب خودم گفتم از این ب بعد حق نداری ب کسی بگی فلان جام درد میکنه
      ی جوری شدم انگار ب یک گنجی دست یافتم ک باهاش میتونم رهاتر بشم پرواز کنم
      یک لحظه حس میکنم هنگ کردم
      اصلا نمیتونم بنویسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/10/26 00:46
      مدت عضویت: 1243 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 292 کلمه

      سلام عزیز جان
      در دیدگاه شما خوندم ک ب بی دلیل خوردنت حساس شو
      حساس شو حس خوبی بهم نداد
      حساس شدن یعنی چی
      یعنی ازاون رفتار خوشت نمیاد و یعنی توجخ اه حساس بشی یعنی داری توجه میکنی ب نخوردن خوردن وبیشتر ولع میگیری
      ب نظر این بهتر میشه ک بجای حساس شدن بیشتر رو فایلها تمرکز کنی وبنویسی
      و خود ب خود این رفتار شما درست میشه
      من خودم چن روزه این در خودم دیدم ک وقتی میخودم ب درد شکم میرسم احساس چاقی میکنم
      و تصمیم گرفتم تا قبل درد شکم بخورم تا این احساس در من نابود بشه من ب دهنم یک الگو دادم یک تمرین
      ولی شما بیشتر ذهنو در اجبار گذاشتی وهیجانی برخورد میکنی اول باید فروملها تغییر کنن تا تو نخوری والا با رژیم فرقی نخواهد داش واجبار میاد وسط من با تکرار اون کار ذهنم یاد میگیره وتکرار نمیکنه ولی تو هر دفعه فکرت میره ب چیزی ک نخوردی
      نمیدونم ولی نظر من اینه چن منم قبلا خودمو ب زور میگفتم باید سیر شدی نخوری ولی همین باعث شکست واحساس بد در من میشد ولی من الان ک این تمرین تازه روشروع کردم هزار بار میگم خدا یا شکرت چقدر سبک بودن خوبه وب خودم میگم من میخورم ولی ب اندازه نیازم
      سعی کن از هر چیزی ب اندازه ای بخوری ک احساست بد نشه
      من قبلا زیاده روی میکردم وخودم از رفتارم راضی نبودم
      واینو یک الهام از خدا میدونم ک موقع خوردن یکدفعه ی جرقه ای در ذهنم زده شد ک فریبا اینک تو میخوری احسات بد میشه واون احساس احساسه چاقیه
      من این تمرین شروع کردم نمیدونم درست یا غلطه اما دلم میگه انجامش بده
      اما نخوردن یه چیز باعث احساس بد ولع میشه اه اگه از روی حساسیت یا اجبار باشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/10/26 00:01
      مدت عضویت: 1243 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 82 کلمه

      سلام دوست عزیز
      ب نظر من همونجا توجه کردنی ک استاد میگه این نیس ک شما از جسمت رو برگردانی منظورشان اینک درگیرش نشی رها کنی ب حال خودش چن اگر از روگردانی انگار تنفر خودتو نسبت بهش اعلام میکنی
      نچسبیدن ب خواسته اینجا مد نظره اینطوری تو اصلا توجهی نداری و براتومهم نیس کی اون قسمت لاغر بشه ب نظر باید اون قسمت از بدنتو اول بپذیری وبعد ازش بخوای ک در روند کاهش قرار بگیره یا بگی من در مسیر درستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم