0

گام ۷۲: چرا ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمی شود

ترس از لاغر شدن
اندازه متن

حتما شما هم مثل من زیاد شنیدید که از هرچی بترسی، سرت میاد، یا بدتر از اون، ترس برادر مرگ است.

لاغر شدن هم ترس دارد و ترس از لاغری مانع لاغر شدن می شود. درباره این موضوع مهم در جلسه اصلاح باور ترس از لاغری توضیح دادم اما نکته مهم این است که چرا ترس از هر موضوعی می تواند احتمال رخ دادن آن را افزایش دهد اما ترس از لاغری باعث افزایش احتمال لاغر شدن افراد نمی شود.

به عبارت ساده تر: چرا از هرچه بترسی سرت میاد ولی از لاغری بترسی سرت که نمیاد هیچ تازه چاق تر میشی!!!؟

تاثیر ترس بر جریان زندگی

در این سالهایی که در مسیر درک قوانین جهان هستی حرکت می کنم، بارها به این موضوع فکر کردم که چرا اگر از چیزی بترسی برات اتفاق می افته ولی اگه از چیزی خوشت بیاد و دوست داشته باشی برات اتفاق بیوفته یا اتفاق نمی افته یا اگر بیوفته انقدر دیر شده که دیگه رخ دادنش لذتی نداره.

ترس، یکی از ریشه ای ترین افکار اشتباه در ذهن ماست که تقریبا همه جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

ترس، رویدادی است که در واقعیت زندگی ما رخ نداده است اما در ذهن ما به شکل کامل و واضح بارها رخ می دهد.

وقتی ما ترس از شکست داشته باشیم در واقع در ذهن خود شکست خوردن را تجسم می کنیم، صحنه سازی می کنیم و در حالت پیشرفته حتی عواقب آن را بررسی و پیش بینی می کنیم و در تمام این حالت ها ما در حال جذب شکست یا فراخوانی تجربه شکست به زندگی خود هستیم.

وقتی ما از دست دادن رابطه عاطفی ترس داریم، در ذهن خود جدایی، شکست عشقی، رها شدن، ترد شدن، از دست دادن و خیلی موارد مرتبط با فردی که دوستش داریم را تصویرسازی می کنیم و در تمام این حالت ها ما داریم به جهان هستی درخواست تجربه شکست در رابطه عشقی را می دهیم.

با اندکی فکر کردن به مسیر زندگی خود می توانیم مثال های زیادی از این قبیل ترس ها را پیدا کنیم

ترس از بیمار شدن، ترس از ورشکست شدن، ترس از ضرر کردن، ترس از دست دادن، ترس از چاق تر شدن، ترس از لاغر نشدن و حتی ترس از لاغر شدن!

همه این ترس ها مشابه هم هستند و از یک فرمول یکسان برای وارد شدن به زندگی ما استفاده میکنند و آن قدرت ذهن ما در خلق خواسته هایمان است.

ترس از لاغر شدن

ترس از لاغر شدن

در فایل آموزشی (اصلاح باور ترس از لاغر شدن) به طور مفصل درباره اینکه چگونه باور ترس از لاغر شدن در ذهن ما شکل گرفته و میتواند تلاش ما برای لاغر شدن را خنثی کند و به راحتی مانع رسیدن ما به هدفمان می شود توضیح داده ام.

در قسمت نظرات این فایل یکی از اعضای سایت سوال بسیار خوبی را به شرح زیر مطرح کرده بود:

شرح سوال:

سلام استاد چرا ترس از چاقی یا ترس از خوردن باعث چاقی میشه ولی ترس از لاغر شدن مانع لاغری میشه؟

این سوال مشابه سوالی است که مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده بود که چرا اگر به موضوعات منفی فکر کنیم یا در فرکانس منفی باشیم خیلی زود اتفاقات بد را تجربه می کنیم ولی اگر در فرکانس خوب باشیم و احساس خوب داشته باشیم به همان سرعت اتفاقات خوب را تجربه نمی کنیم.

دوستان زیادی پاسخ های عالی به این سوال دادند که پیشنهاد می کنم برای درک بهتر این مساله دیدگاه های مربوط به فایل آموزشی ترس از لاغر نشدن مانع لاغری می شود را مطالعه کنید.

شباهت سوال مطرح شده با موضوعی که مدتهاست ذهن مرا مشغول کرده بود باعث شد تا این فایل آموزشی را برای به اشتراک گذاشتن آنچه خودم درک کرده و مورد استفاده قرار میدهم با شما دوستان خوبم آماده کنم

درک این موضوع باعث می شود دید واضح تری نسبت به مسیر لاغری با ذهن و رسیدن به هر خواسته ای در زندگی داشته باشیم و مهمترین نتیجه این آگاهی رسیدن به آرامش بیشتر و لذت بردن از مسیر لاغری و زندگی است.

چرا ترس از لاغری باعث نمیشه لاغر بشیم؟

کلمه ترس و ترسیدن از هر موضوع یا رویدادی در زندگی باعث ترمزی در در همان جنبه از زندگی میشود.

ترس یکی از ریشه ایی ترین افکار اشتباه در ذهن انسانهاست.

این افکار اشتباه از کودکی به ما تلقین شده و این مسعله ربط به افکار اشتباه والدین دارد که ترس از هر موضوعی را باعث حفظ و نگهداری از مشکلات نادیده آینده می پنداشتند.

مبحث ترس در روانشناسی مبحثی بس گسترده است که اکثر ناموفقیت های زندگی انسانها به آن بستگی دارد و این ترس داشتن از هر موضوع در زندگی بیشتر ازخود آن موضوع در زندگی عملکرد دارد.

ترس و اضطراب و نگرانی زنجیره های به هم پیوسته ایی هستند که در روح انسان باعث تشویش و دلهره میشود.

چه زمانی می شود بر ترس های درونی غلبه کرد؟

زمانی می توانیم بر ترس درونی غلبه کنیم که با آن ترس روبه رو شویم چون تا وقتی با آن روبه رو نشویم خود ترس از آن موضوع بزرگتر از خود موضوع در ذهن ما جلوه میکند آن هم به این دلیل که ذهن کلا بزرگنمایی را دوست میدارد و چون تشخیص ندارد نمیداند آیا این حس الان برای ما خوب است یا بد برای همبن بزرگتر از خود موضوع در ذهن ما جلوه می کند.

آیا ترسیدن خوب است یا مضر است؟

ترسیدن یک حس خدادادی است که در انسان نهاده شده تا در مواقع خطر انسان بتواند از آن حس برای حفظ جان خود و دیگر عوامل نزدیک به خود را بکار ببرد در این مواقع حس ترس برای انسان لازم است.

ولی انسان به دلیل نجوایی شیطانی که در ذهن دارد ازاین حس به درستی نمی تواند استفاده کند زیرا شیطان هم یک اسلحه بنام ترس را دارد که برای پیش برد اهداف خود که همانا نرسیدن آرزوها به دست انسان است بکار می برد.

ترس را تعریف کنید؟

ترس رویدادی است که هنوز برای ما اتفاق نیافتاده ولی ما بارها آن اتفاق را در ذهن خود به تصویر می کشیم و به واسطه تصویر سازی در ذهن به جهان هستی اعلام می کنیم که من طالب این واقعه هستم و جهان هستی هم به این خواسته ما جواب می دهد واز همان که می ترسیدیم به همان می رسیم در واقع از هرچه بترسیم به سرمان میایید.

چه مثالهایی در رابطه با ترس سراغ دارید؟

مثالهای گوناگونی وجود دارد ترس از بیمار شدن ترس از رابطه خوب را از دست دادن ترس از فقر ترس از آینده ترس از سرنوشت ترس از نگرانی برای فرزندان ترس از مرگ ترس از چاقی ترس از لاغر نشدن و غیره ………

ترس از لاغر شدن

ترس از چاقی و ترس از لاغر نشدن

ترس از چاقی و چاقتر شدن همیشه در افراد چاق وجود دارد و این ترس یک فکر بسیار بسیار ریشه ایی می باشد زیرا از زمانی که ما شروع به چاق شدن کردیم اولین حرف اطرافیان به گوش ما رسبد که ما را از چاقتر شدن ترسانیدن.

اولین حرفی که زدند این بود فلانی مراقب باش چاقتر نشوی و همین حرف اولین ترس را در ذهن ما بوجود آورد ترس از چاقتر شدن و توجه ما به سمت چاقی سوق داده شد و بیشتر مراقبت میکردیم.

با افکاری که توسط دیگران و جامعه و رسانه ها به ما دادند حالت یک مبارز جنگجو را به خود گرفتیم واز تمام سلاح ها مثل رژیم ورزش دمنوش قرص لاغری جراحی استفاده کردیم تا این دشمن نادبده نتواند باعث ترس مابشود و همین توجه به چاقی هر روز ترس ما را بیشتر میکرد و ما ناخواسته به سمت چاقی پیش میرفتیم.

شاید مقطعی مدتی براین چاقی پیروز میشدیم وترس امون کمتر میشد ولی چون ریشه ایی این ترس را از بین نمی بردیم بعد مدتی هم چاقی بر میگشت و هم ترس از چاقی بیشتر شدت میگرفت.

ترس از لاغر شدن:

خود این این ترس از لاغر شدن یک مانع بسیار بزرگ در ذهن ما ایجاد میکند چون این مانع و یا همان ترمزی است که باعث میشود تمام تلاشهای ما برای لاغر شدن بی نتیجه گردد.

برگردیم به زمانی که در مسیرهای اشتباه برای لاغر شدن بودیم درآن زمان هم ترس از لاغر شدن داشتیم.

  • آیا این رژیم که گرفتم روی من اثر میکنه؟
  • آیا من با این نوع ورزش لاغر میشم ؟
  • آیا من جراحی کنم دوباره چاق نمیشم؟

و هزارتا آیا که پسوند ترسهای درونی ما بود که به شک و دودلی گره خورده بود و در ما وجود داشت وهمین باعث میشد که باور نکنیم لاغر میشویم. چرا چون بارها قبل آن روشهای مشابه اش را استفاده کرده بودیم و لاغر ی ما ماندگار نبود برای همین بیشتر در روش بعدی میترسیدیم.

در لاغری با ذهن راهکار مناسب برای مواجه نشدن با ترس از لاغر شدن چیست؟

اولین چیزی که در راه وروش لاغری ذهن مد نظر باید باشد این است که این روش متفاوت با تمام روشهایی است که در قبل انجام دادیم و باید این موضوع را کاملا برای ذهن خود شرح بدهیم تا ذهن ما قبول کنه که این روش راه بسیار بسیار درستی است.

با بودن در این راه میتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم وقتی برای ذهن امون شرح بدیم که مسیر درستی انتخاب کردیم باید باورهای و فرمولهای درست را به جای باورهای اشتباه در ذهن بکاریم تا این فرمولهای مثبت رشد کند و بیشتر ذهن مملو از این فرمولهای مثبت شود تا جایی برای فرمولهای اشتباه باقی نماند در این صورت میتوانیم بر ترس از لاغر نشدن غلبه کنیم چرا چون افکار مثبت در ذهن بیشتر و همین افکار مثبت باعث غلبه بر ترس از لاغر شدن می شود.

چه باوری ترس از لاغر شدن را میتواند در ذهن کمرنگ کند؟

باور ایمان به مسیری که انتخاب کرده ایم وبه درستی این مسیر با تطبیق شواهد مسیر با پیروزی آن مسیر میتوانیم به راحتی بر ترس از لاغر شدن غلبه کنیم باورهایی مثل:

  • لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
  • من ایمان دارم که به راحتی مثل آب خوردن در مسیر لاغری با ذهن لاغر میشوم
  • من چه بخوام چه نخوام با تنظیم فرمولهای درستی که در ذهن ام جای میدهم لاغر میشوم
  • من هیچ ترسی از لاغر شدن ندارم چون میدانم وایمان دارم که راهم درست است وصد درصد لاغر میشوم
  • این افکار مثبت کمک میکند تا ترسی از لاغر شدن نداشته باشیم

بیایم دو کره را در ذهن خود تصور کنیم یک کره مثبت یک کره منفی این دو کره باید قابلیت ارتجاعی و کشش هم داشته باشند.

حالا ما بیایم افکار منفی را بیشتر وارد کره منفی کنیم این افکار منفی خودش از ترس ریشه می گیرد و هرچه افکار منفی را بیشتر وارد کره منفی بکنیم این کره به دلیل ارتجاعی بودنش بزرگ و بزرگتر میشود و حجم بیشری را در برمیگرید و کره افکار مثبت در مقایسه با آن کوچک میشود در نتیجه ترس ما به دلیل آن افکار منفی بیشتر میشود.

حالا اگر بیایم عکس آن عمل کنیم در کره مثبت فرمولهای درست و مثبت را پرکنیم افکار مثبت بیشتری را وارد آن کنیم تا این کره بزرگ و بزرگتر شود و کره منفی کوچک بماند حالا چه اتفاقی می افتد به واسطه افکار مثبت که بیشتر در ذهن جای گرفته ترس از لاغر شدن هم از بین میرود و ایمان به لاغر شدن در ما بیشتر می شود.

چرا ترس از چاق شدن باعث چاقی میشه اما ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمیشه؟

وقتی فرکانس منفی ارسال می کنیم اتفاقات منفی باعث بروز همان اتفاق میشود خیلی سریعتر از اتفاقات مثبت رخ میدهد چون باور داریم و منتظر آن اتفاق هستم و این فکرها بستگی به اطلاعاتی است که در طی سالها کسب کردیم حالا به صورت تجربه برای خودمان یا تجربه دیگران

فرقی برای ذهن ندارد که این اطلاعات مربوط به چه کسی یا چه چیزی است و این مسیر از قبل در ما بواسطه این اطلاعات در ذهن ما وجود داره برای همین داده است که ما باور و انتظار وقوع افکار منفی را داریم و انباشتگی اطالاعات منفی این انتظار را برای ما بوجود میآورد و ما پاسخ ارسال منفی را از جهان هستی میگیریم
حالا در پروسه چاقی ولاغری هم به همین شکل ذهن عمل میکند و ارسال فرکانس ترس از لاغر شدن مانع لاغری می شود.

چون ما خاطرات و فرمولهای اشتباه را در ذهن ذخیره داریم و از قبل مسیرش در ذهن ما رسم شده ترس از چاقی هم مثل یک اهرم در این زمینه کمک میکند و جاقی را اول در افکار ما بیشتر میکند و بعدش در رفتار ما نشان داده میشود و در آخر جسم ما هم نمایشگر همان افکاری است که ترس از آن داشتیم و دارای یک جسم چاقتر میشویم.

پس این فرمول جدید را یاد بگیریم و وقتی در مسیر لاغری با ذهن هستیم نباید نگران چاقتر شدن باشیم و ترس از چاقتر شدن نداشته باشیم به بدن خود اعتماد کنیم وبه روش لاغری با ذهن اعتماد کنیم و هیچ ترسی از چاق شدن نداشته باشیم

باید فرمولهای چاقی را توسط فرمولهای لاغری جدید که اطلاعات جدیدی برای ماست کم رنگ کنیم تا فرمولهای لاغری پر رنگ شود.

زمانی که از ترس از لاغر شدن داریم چون اطلاعاتی در ذهن ما برای لاغر شدن درست وجود نداشته همیشه توجه ما به چاقی بوده و چاقتر نشدن حالا با تمرینات درست و آموزش صحیح لاغری با ذهن میتوانیم اطلاعات درست به ذهن بدهیم تا دیگر ترسی برای لاغر نشدن وجود نخواهد داشت و به راحتی لاغری را به سمت خود جذب میکنیم

باید توجه به لاغری داشت و اطلاعات صحیح را جمع کنیم تا این اطلاعات در ذهن ذخیره شود و بعد طبق این اطلاعات ذهن نقشه ذهنی خود را براساس لاغر شدن بکشد و جهان هستی پاسخ خوب لاغر شدن را به ما بدهد یاد بگیریم ترس برادر مرگه اگر از چیزی بترسیم هیچ وقت نمیتوانیم آن مانع را در زندگی خود رد کنیم”

نوشته عالی و تاثیرگذار خانم سهیلا از هنرجویان دوره های لاغری با ذهن

از خوندن نظرات شما دوستان خوبم لذت می برم و خوشحالم که در جمعی آگاه و صمیمی حضور دارم

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین اصلاح ترس از لاغر شدن توصیه می شود ابتدا توضیحات مربوط به چگونگی ایجاد ترس از لاغر شدن در ذهن را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش خود درباره ترس از موفقیت را بنویسید و چنانچه در زندگی خود مثال دارید آن را شرح دهید.
  • به نظر شما چرا ذهن ما تمایل زیادی به مرور ترس ها دارد؟
  • ترس از لاغر شدن چگونه در ذهن افراد چاق ایجاد می شود؟
  • چه میزان ترس از لاغر شدن را در خود مشاهده می کنید و اگر مثال درباره اقدام نکردن برای لاغر شدن به خاطر ترس از لاغر شدن داشته اید شرح دهید.
  • به نظر شما ترس از لاغر شدن چگونه مانع لاغری می شود.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا مانع ترس از لاغر شدن را در ذهن خود اصلاح کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.44 from 36 votes

https://tanasobefekri.net/?p=19497
برچسب ها:
123 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/02 14:48
      مدت عضویت: 338 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,724 کلمه

      به نام خداوندی که همیشه مراقب من است 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      چرا ترس از لاغر شدن باعث لاغری نمیشود؟

      وقتی به سیستم جهان هستی با دقت نگاه میکنم میبینم خداوند جهان هستی را بر مدار خیر و خوبی آفریده و همه چیز را طوری با نظم و زیبا کنار هم چیده تا این انسان بتواند اشرف مخلوقات بودنش را به تمام خلایق پروردگار نشان دهد 

      اما ما انسانها آنقدر غرق در دنیای مادی شده ایم که یا کلا فراموش کرده ایم برای چه به این جهان آمده ایم و آمدنمان بهر چه بوده ؟

      یا آنقدر خود شیفته شده ایم که کلا فراموش کرده ایم تکه گلی بیشتر نیستیم .

      به نظر من ریشه تمام ترسها و نگرانی های ما بخاطر نداشتن ایمان به خداوند بزرگ و قدرتمندمان است.

      در گام‌های قبل آموختیم که هر آنچه در مغز ما به عنوان اطلاعات ثبت شده در ذهن ما ذخیره شده است.

      و ذهن جایگاه شیطان است و کار شیطان وسوسه کردن و ایجاد ترس و نگرانی و روی کار آوردن باورهای منفی است .

      شیطان با منطق با ما بازی می‌کند،ما طی سالیانی که از خداوند عمر گرفته ایم هر کدام از اطلاعات ذخیره شده در ذهنمان را بارها و بارها تجربه و تکرار کرده ایم و ذهن ما درباره هر موضوعی پر شده از یک یا چند مجموعه باورهای به هم پیوسته .

      و همانطور که در درس قبل آموختیم جهان قانونمند است و بر طبق قانون های خاص کار میکند .

      قانون جهان به ما میگفت هر باوری که قوی باشد و قابلیت تبدیل به تصویر را داشته باشد به اجسام تبدیل می‌شود 

      میخواهم سیری کنم در دوران کودکی و ترسهایی که داشتم 

      من در کودکی بسیار بیشتر از حد معمول به مادرم وابستگی داشتم و چون بیشتر دوستان من مادر نداشتند ،من همیشه ترس بزرگ زندگی ام مرگ و نبود مادرم بود 

      در همان دوران کودکی من هر شب بارها با حراص بیدار میشدم و تا مطمئن نمیشدم مادرم نفس می‌کشد نمیخوابیدم و این کار هر شب من بود ،حتی یک شب هر چقدر نگاه کردم دیدم شکم مادرم با نفس کشیدن بالا و پایین نمی‌شود،دستم را بردم جلوی صورتش نمی‌دانم چرا حس کردم نفس نمی‌کشد ؛

      شروع کردم به گریه با صدای بلند و تکان دادن مادرم خیلی ترسیده بودم ،وقتی مادرم بیدار شد و مرا بغل کرد هنوز هم از ترس میلرزیدم و گریه میکردم و مدام میگفتم 

      “تو نباید بمیری، تو نباید بمیری ”

      این ترس آنقدر در من قوی بود که برای مادرم همیشه دعای طول عمر می‌خواندم و از خداوند میخواستم من قبل مادرم بمیرم ؛

      الحمدلله رب العالمین من اکنون در سن ۳۸ سالگی هستم و مادرم به شکر پروردگارم زنده و سلامت است .

      پس نتیجه ای که میگیرم این است که خیلی از ترسهای ما پوچ و بی پایه و اساس است و هرگز اتفاق نمی افتند.

      من با آن ترس مداوم کودکی ام ،فقط لحظات شیرین و زیبای کودکی ام را خراب کرده بودم ،هر بار که مادرم کنارم نبود حالم بد بود و از طرفی چون مادرم چند جا کار می‌کرد و حتی خریدهای منزل و امورات مختلف داشت، امکان همراه شدن من با او عملا وجود نداشت و تمام کودکی من با این ترس و تن لرزه گذشت .

      به نظرم ۹۰درصد اتفاقاتی که ما نگران وقوع آنها هستیم هرگز اتفاق نمی افتند .

      و آن ۱۰درصد باقی مانده به این دلیل اتفاق می افتند که ما به آنها قدرت میدهیم و آنقدر قویشان می‌کنیم که میشوند تجربیات زندگیمان.

      تمام ترسهای ما بخاطر هجوم باورهای اشتباهی هست، که در ذهن ما ثبت شده و ما آنقدر این مجموعه باورها را قبول داریم و به آنها اعتماد داریم که طبق قانون جهان هستی حتی قادریم قبل وقوع تصورشان کنیم و آن  وقت است که قدرت را داده ایم دست آن باورهای  اشتباه و دیگر به سرعت آن اتفاقات به سمت ما جذب میشوند .

      خوب در طی سالیان درازی بواسطه، خوراک‌های منفی ذهنی که درباره خداوند به ما می‌دادند، ما خداوند را طوری تصور میکردیم که آن بالا نشسته و فقط منتظر است ما خطایی کنیم و سریع پدر ما را در آورد وعذاب کند و امتحانهای سخت بگیرد و …….و مدام برایمان حوادث مختلف بخاطر قدرت این باور اتفاق می افتاد و ما مطمئن تر می‌شدیم که خداوند با ما خصومتی دارد .

      از طرفی در قرآن می‌خواندیم خداوند مهربان است و بخشنده از طرفی می‌شنیدیم، بهشت و جهنم برای چه گروهی از افراد ساخته شده و ما دچار یک تناقض و وحشت می‌شدیم و چون شنیده بودیم شیطان هیچ وقت دست از گمراه کردن انسان نمی‌کشد،خودمان را وسط یک گیر و گرفتاری و سرنوشت شوم تصور میکردیم که حالا هیچ راه فراری نداریم و این ترس های ما باعث می‌شد شیطان قوی تر شود و البته ایمان ما به خداوند هر روز ضعیف و ضعیفتر شود.و چیزی که حاصل این مجموعه به هم پیوسته بود اتفاقات بد سریالی بود که در زندگی ما بوجود می آمد. 

      دلیل ترسهای ما نداشتن همان ايمان به خداوند است ،آنها ما را از خدا ترساندن ،از شیطان ترساندند ،از بی‌پولی و فقر ترساندن ،از بیکاری و آوارگی ترساندند ،از چاقی ترساندند و…….و……….و……………

      و تمام ذهن ما و وجود ما پر شد، از انواع و اقسام ترس و اضطراب ،و باورهای ترسناک، ما را احاطه کردند و تبدیل شدند به تجربیات زندگیمان و ما غرق در این همه ترس و تک و تنها و بدون یاور و خدایی که می‌خواهد ما را عذاب کند .

      نتیجه این همه وحشت و استرس چیزی جز بدبختی و بیچارگی به همراه داشت؟!!!؟

      من اکنون فهمیدم و آگاه شدم که خداوند بسیار مهربان و بخشنده است

       او منتظر انتقام گیری از من نیست. 

      منتظر تنبیه کردن من نیست .

      او رعوف و بی همتاست و حتی آنقدر به من قدرت داده تا اشرف مخلوقاتش باشم .

      او گفت شیطان هست و مراقب وسوسه هایش باش 

      اما نگفت تو با شیطان تنهایی ،بلکه گفت بنده ی من نترس من از رگ گردن به تو نزدیکترم 

      او به من روحی داد که شعله ای از نور و روح خودش است و من با آن آرام و خوشحال میشوم او به من جسمی داد سلامت و زیبا و البته پر از شگفتی در آفرینش همین بدن وجود دارد ،او به من ذهنی داد با قابلیت پردازش و آپدیت شدن و یادگیری تا بیاموزم و تغییر کنم ،او ذهن مرا جایگاه شیطان کرد تا من با تفکرات خوب و سازنده شیطان را از پا در بیاورم و با قدرت کامل روحم بر جسمم پادشاهی کنم .

      او گفت اگر شیطان هست ولی من خالق همان شیطانم و قطعا از او قدرتمندترم و من ای انسان به تو قدرت‌هایی داده ام که شیطان را راحت شکست دهی پس آگاه باش و به من ایمان داشته باش . 

      پس وقتی من خدایی به این بزرگی و زیبایی دارم آیا ترس معنایی پیدا میکند؟

      خوب حالا بروم سراغ پاسخ به سوال 

      چرا ترس از چاق شدن باعث چاقی میشود؟

      چون ذهن ما پر است از اطلاعات اشتباه و باورهای غلط چاق کننده ،و ما به شدت این باورهای چاقی برایمان بوسیله تجربه کردن‌های مختلف منطقی شده است .و ذهن کلا بر اساس منطق و استدلال کار میکند و شیطان هم که شبکه های منفی را مدام روی کار می آورد ،حالا قدرت این باورها که ما البته خودمان به آنها قدرت داده ایم سبب می‌شود چاقی اتفاق بیفتد .یعنی وقتی باورهای ما با احساسهای تجربی ما از آن باورها همسو میشوند دارای ارتعاش قوی می‌شوند و آن اتفاق را جذب می‌کنیم. 

      مثلا ما باورهای قوی “پرخورم پس چاقم ،کم تحرکم پس چاقم ،و……”را داریم و تمام این باورهای منفی را با احساسمان تجربه کرده ایم و چون این باورها با احساس ما همسو شده بدلیل بارها تکرار شدن و تجربه شدن پس  دارای ارتعاش قوی تری میشود و طبق قانون جهان هستی ما با ارتعاش قوی که تولید می‌کنیم این فرکانس را به کائنات می‌دهیم که من الان این خواسته را دارم و او هم می‌گوید درخدمتم سرور من ،بفرمایید سرور من ،و آن چاقی را برایمان به ارمغان می آورد 

      درباره تمام اتفاقات بد این قانون صادق است 

      حالا چرا ترس از لاغری باعث لاغری نمیشود؟

      خوب ترس از لاغری جز همان ترسهایی است که گفتیم در نود درصد موارد اتفاق نمی افتد چون ما درباره لاغری اطلاعات و باورهای ذهنی تجربه شده نداریم و هیچ احساسی را هم درباره لاغری تجربه نکرده ایم پس ارتعاش آن بسیار ضعیف است و سریع از بین می‌رود .

      چرا فکر کردن به اتفاقات خوب دیرتر انجام میشود؟

      اکثریت آنچه ما در ذهنمان بصورت اطلاعات ذخیره کرده ایم اطلاعات و باورهای منفی و مخرب است و خیلی کم درباره باورهای درست در ذهنمان اطلاعات داریم و شیطان هم که کارش چوب لای چرخ گذاشتن است .

      وقتی ما باورهای درست را احساس نکرده ایم فرکانس و ارتعاش ما ضعیف و گذرا میشود و آن اتفاق خوب یا نمی افتد یا نیاز به بارها و بارها تکرار دارد تا اتفاق بیفتد .

      مثلا ما دوست داریم لاغر شویم اما اطلاعات و باورهای چاقی زیادی در ذهنمان داریم که تک تک آنها را با احساسمان تجربه کرده ایم و این یک ارتعاش قوی چاقی ایجاد می‌کند و کائنات به ما چاقی هدیه می‌دهد 

      یا مثلا ما دوست داریم ثروتمند شویم ،اما ذهن ما پر شده از باورهای منفی نسبت به ثروت و باورهای فقر 

      مثلا باور همه ثروتمندان دزد هستند ،ثروتمندان حق فقیران را خورده اند و خداوند آنها را عذاب میکند،چطور ممکن است با این همه گرانی و درآمد پایین ثروتمند شد و……….

      و تک تک این باورها را با گوشت و پوست و خون‌مان احساس کرده ایم و کلی ترس از اتفاق افتادن فقر داریم.

      پس یک ارتعاش قوی و قدرتمند از ما ساتع میشود و کائنات پاسخ ما را می‌دهد شما نیازمند فقر هستید سرور من ،بفرمایید فقر سرور من.

      بله ما هر چه هستیم و در هر نقطه ای قرار داریم چون خودمان خواسته ایم آنجا باشیم.

       اگر چاقیم ،اگر فقیریم، اگر بیماریم ،تمام اینها را خودمان درخواست کرده ایم .

      چیزی که توجه من را جلب کرده در این مدت از زمانی که به علم قوانین جهان هستی کمی مطلع تر شده ام ،خیلی سریعتر از گذشته که چیزی نمی‌دانستم ،افکارم تبدیل به اجسام می‌شوند و این تجربه برایم بسیار جذاب بود .

      انگار مثل یک کامپیوتر که ویندوز جدید باعث بالا رفتن سرعت پردازش اطلاعاتش میشود سرعت جذب خواسته هایم بالاتر رفته و این نشانه این است در مسیر درست قرار دارم و باید بیشتر مراقب افکارم باشم و بیشتر و با سرعت بیشتری جابه جایی باورهای ذهنی ام را انجام دهم تا سراسر مورد خیر و خوشی و خوشبختی واقع شوم .

      استاد بسیار بسیار سپاسگزارم برای آگاهی امروز 

      خداوندا سپاسگزارم که امروز هم دریچه دیگری از جهان زیبایت را به رویم گشودی 

      خداوندا توفیق درک و پذیرش آگاهی ها را به ما عنایت بفرما 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/02 15:18
      مدت عضویت: 338 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 808 کلمه

      به نام خداوندم که فراوان نعمت می‌دهد 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات چرا ترس از لاغری ما را لاغر نمیکند؟

      • نگرش خود درباره ترس از موفقیت را بنویسید و چنانچه در زندگی خود مثال دارید آن را شرح دهید.
      • ترس از موفقيت بدلیل اطلاعات ذخیره شده در ذهن ما اتفاق می افتد و در بسیاری از موارد بزرگترین مانع در مسیر رسیدن ما به موفقیت و خوشبختی است 
      • مثلا من آزمون وکالت را بخاطر ترس انجام ندادم 
      • از بس شنیده بودم این آزمون بسیار بسیار سخت است 
      • درصد خیلی کمی قبولی دارد 
      • وکیل شدن خیلی سخت است و کار هر کسی نیست
      • وکیل شدن نیاز به دانش زیادی در علم حقوق دارد 
      • برای آزمون وکالت باید کتاب‌های زیادی از اساتید برجسته حقوق را از بر بود 
      • دیدن افراد زیادی که سالها تلاش کرده بودند اما هنوز موفق به قبولی نشده بودند
      • قبولی در آزمون وکالت نیاز به لابی گری دارد و کلی از این اطلاعات ………..
      • و من پر بودم از این همه اطلاعات که آنقدر تکرار شده بودند که برای من تبدیل شده بودند به وحی منزل ؛و با تکرار مداوم این باورها ترس از موفق نشدن تمام وجود مرا فرا میگرفت و بالاخره این پیوستگی مجموعه وار باعث شد من حتی آزمون وکالت را امتحان هم نکنم و جلوی موفقیت بزرگ زندگی من گرفته شد اصلا من با عشق وکالت درسم را با اشتیاق زیاد شروع کردم و در تمام مدت تحصیل نمره الف دانشگاه بودم و اساتید بسیار به من احترام می‌گذاشتند و همیشه جز دانشجویان استثنا و با استعداد با من برخورد می‌کردند اما من با پر کردن ذهنم از اطلاعات و باورهای مخرب جلوی رشد و موفقیت خودم سد بزرگی زدم و الان افسوس میخورم چون شرایط سنی ام دیگر اجازه رسیدن من به وکالت را نمی‌دهد. 
      • به نظر شما چرا ذهن ما تمایل زیادی به مرور ترس ها دارد؟
      • ذهن ما سیستم کاری اش طوری است بر اساس داده های ذخیره شده و طبق استدلال و منطق ؛خواسته های ما را بررسی می‌کند و کافی است در بین تمام این داده ها تجربه ای بد وجود داشته باشد چه برای خودمان چه برای دیگران .
      •  به سرعت آن را برجسته می‌کند و می‌گوید ببین آن دفعه که آن خواسته را داشتی چه اتفاق بدی افتاد و تو چه احساس بدی داشتی و باعث می‌شود ما دچار ترس و اضطراب از نتیجه آن خواسته شویم و آن را رها کنیم .
      • ترس از لاغر شدن چگونه در ذهن افراد چاق ایجاد می شود؟
      • افراد چاق کل ذهنشان با چاقی و باورهای مخربش پر شده است و آنها مدام ترس از چاقتر شدن دارند و اصلا اطلاعات و باوری درباره لاغری در ذهنشان موجود نیست که بخواهند از لاغری بترسند ،ما از چیزی می‌ترسیم که از آن تجربه احساسی داریم و بیان ترس از لاغری به نظرم برای افراد چاق فقط چیزی در حد حرف است و از قدیم گفته اند حرف بادگلو است و بی اثر تا زمانی که به عمل تبدیل شود .
      • چه میزان ترس از لاغر شدن را در خود مشاهده می کنید و اگر مثال درباره اقدام نکردن برای لاغر شدن به خاطر ترس از لاغر شدن داشته اید شرح دهید.
      • من همیشه ترس از چاق شدن داشته ام و ترس از لاغری را تجربه نکرده ام ،حتی زمانهایی که رژیم بودم و همه میگفتن بس کن زشت شدی دیگر لاغر نشو 
      • در درون خودم آنها را انسانهای احمق و حسودی تصور می‌کردم که تاب و تحمل پیشرفت مرا ندارند و اعتقادم این بود هر چه لاغرتر بهتر و عاشق لاغری بودم و البته الان بیشتر از قبل عاشق لاغری ام .
      • به نظر شما ترس از لاغر شدن چگونه مانع لاغری می شود
      • این جمله برای من صدق نمی‌کند چون من اصلا ترس از لاغری ندارم ولی به نظرم افرادی که دوست دارند قسمت خاصی از بدنشان فقط لاغر شود ،یا  افرادی که از لاغری قسمت‌هایی از بدنشان خوششان نمی آید مثلا صورت 
      • اینها با اینگونه باورها مانع لاغری خودشان می‌شوند 
      • چون حسم ما بسیار هوشمند است و باید کار را به همین سیستم سپرد و دخالت نکرد ،قطعا بدن ما به نقطه ای از لاغری و تناسب می‌رسد که تشخیص می‌دهد برای سلامتی جسمی و روحی و ذهنی ما لازم است .پس بهتر است چوب لای چرخش نگذاریم .
      • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا مانع ترس از لاغر شدن را در ذهن خود اصلاح کنید.
      • لاغری با ذهن چه کارها که نمی‌کند 
      • لاغری با ذهن اطلاعات و باورهای ما را اصلاح می‌کند و جسم و ذهن و روح ما را در هماهنگی با هم قرار می‌دهد ترسهای ما را که بزرگترین موانع لاغر شدن ما هستند را ازبین می‌برد و ما را هر روز یک قدم به سمت لاغری پیش می‌برد فقط باید استمرار داشت و درست عمل کرد و با اشتیاق در مسیر حرکت کرد 
      • خداوندا اشتیاق ما را به یادگیری هر روز بیشتر از روز قبل بفرما
      • خداوندا سپاسگزارم برای اشتیاق و انگیزه ای که به من عنایت کرده ای 
      • خداوندا سپاسگزارم بخاطر درک و پذیرش آگاهی های نابی که روزی ام کرده ای 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم