سلام خدمت دوستان عزیز
من رضا عطار روشن هستم و خداوند را سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا همراه شما عزیزان باشم.
از اعتماد شما سپاسگزارم و اطمینان دارم به لطف خدای مهربان از شرکت در این دوره نتایج عالی کسب خواهید کرد.
نکته مهم درنتیجه گرفتن از این دوره شگفت انگیز، گوش دادن بارها و بارهای فایلهای صوتی و اجرای دقیق تمرینات و دستور العملهایی است که در طی دوره به شما عزیزان ارائه می شود.
بنابراین انتظار دارم با تمام انرژی در این دوره حضور داشته باشید تا شگفتی ساز شدن نتیجه حضور شما در این دوره آموزشی باشد. نتیجهای که شما لایق و مستحق تجربه آن هستید.
بیشتر افرادی که چاق هستند بارها از رژیمهای مختلف و ورزشهای گوناگون برای لاغر شدن استفاده کردهاند و نتیجه مطلوب کسب نکردهاند از این رو این افراد برای لاغر شدن احساس ناامیدی می کنند.
از شما دوست عزیز درخواست دارم به من اجازه دهید تا دانستههای خودم را به ذهن شما منتقل کنم.
نسبت به گفتههای من در این دوره شگفتانگیز مقاومت ذهنی نداشته باشید.
با خود عهد ببندید تنها شش ماه به شیوهای که من در اختیار شما قرار میدهم فکر و زندگی کنید و اجازه دهید نتایج مشخص کند که گفتههای بنده صحیح است یا خیر.
اگر راضی بودید این گفتهها و تمرینات را همیشه مدنظر داشته باشید و اگر نتیجهای حاصل نشد به راحتی میتوانید به شیوه قبلی خود برگردید و شش ماه استفاده از این دوره آموزشی به نسبت کل عمر شما بسیار ناچیز است.
از توجه و حضور شما سپاسگزارم
مقدمـه
انسان در بدو تولد دارای مجموعهای از اعضاء هست که همگی در راستای برآورده کردن نیازهای انسان باهم همکاری کرده و بانظم بسیار زیادی به انجام وظیفه مشغول هستند.
برخی از این اعضاء قابل رؤیت هستند مانند چشم، گوش، بینی، دست، پا و برخی از این اعضاء قابل رؤیت نیستند و ما نسبت به آنها حسی نداریم و فقط میدانیم در بدن ما وجود دارند و به انجام وظیفه میپردازند مثل کلیه، ششها، قلب، رگها و …
در کنار این اعضاء یک عضو حیاطی وجود دارد که قابل رؤیت نیست و جایگاه مشخصی در بدن ندارد و فقط از طریق احساس خوب یا بد داشتن، میتوان به وجودش پی برد.
وظیفه مغز به وجود آوردن هماهنگی بین اعضاء بدن است.
بهعنوان مثال زمانی که شما احساس گرما میکنید بدون اینکه شما درخواست کنید بدن شما عرق میکند تا به وسیله مرطوب شدن پوست دمای بدن شما کاهش پیدا کند.
این اتفاق از کنترل شما خارج است و دستور آن توسط مغز صادر میشود.
راه ارتباطی بین اعضاء بدن سیستم عصبی است.
سیستم عصبی وظیفه انتقال پیغامها بین اعضا را به عهده دارد؛ که یک عامل درونی است و سیستم عصبی به طور فیزیکی در بدن ما وجود دارد.
ما توانایی انتقال بعضی دستورات به اعضای بدن را داریم که مشاء درونی ندارند و ما از طریق عوامل بیرونی این پیغامها را به اعضاء ارسال میکنیم.
به عنوان مثال وقتی از فاصله چند متری ظرف ترشی را میبینیم از طریق حس بینایی پیغامی به بدن ارسال میکنیم و بدن شروع به ترشح بزاق دهان میکند حتی ممکن است این اتفاق شنیداری رخ دهد و زمانی که ما حرف و یا توصیفی از یک ماده غذایی ترش را میشنویم دهان ما شروع به ترشح بزاق میکند.
ذهن انسان وظیفه انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.
ذهن یا قدرت فکر یکی از بخش های وجودی انسان است که منشاء فیزیکی ندارد. اما از طریق حواس پنجگانه تحت تاثیر قرار می گیرد و بر عملکرد مغز تاثیر می گذارد.
ذهن انسان وظیفه تبدیل محرکهای بیرونی به دستورات عصبی مغز و نهایتاً ارسال به اعضاء بدن را دارد.
دهان شما وقتی قدرت تشخیص یک ماده غذایی ترش را دارد که تماس فیزیکی با آن داشته باشد. اما ذهن شما از طریق دیدن یک ماده غذایی ترش توسط چشم، پیغام مربوطه را صادر میکند و بزاق دهان بدون اینکه پرزهای چشایی با این ماده برخورد داشته باشند شروع به ترشح میکند.
این مطالب بیان کننده اهمیت ذهن در کنترل اعضاء بدن است.
خیلی از بیماریها و ناهماهنگی بین اعضاء ناشی از اختلال در کار ذهن است که به اصطلاح پزشکی اعصاب نامیده میشود. اعصاب به خودی خود هیچ درکی ندارد و این ذهن انسان است که دستورات را به اعصاب و نهایتاً به اعضاء ارسال میکند.
فعالیتهای بدن انسان به طور اتوماتیک انجام میشود.
تنفس کردن، ضربان قلب، پلک زدن، رشد کردن، تصفیه خون و همه اتفاقات در بدن بهطور سیستمی صورت میگیرد.
ما توانایی کنترل لحظهای بر بعضی از فعالیتها را داریم. برای لحظاتی میتوانیم به صورت اختیاری پلک نزنیم و یا تنفس خود را نگه داریم اما این عمل فقط برای چند لحظه امکانپذیر است و مجدداً به حالت خودکار بر میگردد.
جالب است که همین پلک زدن که به صورت خودکار انجام میشود در مواقع خواب و برای مدت زمان زیادی متوقف میشود.
این نشان میدهد که فعالیت همه اعضاء بدن در اختیار مغز انسان است و تا زمانی که مغز انسان درست کار کند تمامی اعضاء بهدرستی فعالیت خواهند کرد.
در بین فعالیتهای بدن فقط یک عمل در اختیار انسان قرار گرفته و آن تأمین غذای مورد نیاز بدن است.
البته یادگیری فنون و مهارتهای زندگی نیز از ورودیهای انسان است که از طریق حواس دیگر انجام میشود که مورد بحث ما نیست.
در اختیار داشتن همین یک عمل (خوردن) باعث بروز مشکلات بسیاری برای انسانها شده است. پس باید سپاسگزار خداوند باشیم که کنترل دیگر اعضا و فعالیتهای بدن را به عهده خودمان نگذاشته است چرا که بهطور یقین نمی توانستیم مدیریت صحیح بر عملکرد اعضای بدن خود داشته باشیم و خیلی زود از می مردیم.
چون ممکن بود یک روز خیلی نفس بکشیم و روزی دیگر فراموش کنیم تنفس کنیم، یا اینکه در طول روز برای ساعتی فراموش کنیم پلک بزنیم و باعث خشک شدن کره چشم بشویم.
تقریباً همه انسانها، چاقی و نداشتن تناسب اندام را به دلیل مصرف بیش از حد مواد غذایی میدانند؛ و پرخوری و شاید مصرف مواد غذایی چرب را عامل چاقی خود میدانند.
اما تا حالا به این فکر کردید که چطور در جهانی که همه انسانها مشابه یکدیگر خلق شدهاند و از اندام و اعضاء مشابه برخوردار هستند افرادی چاق هستند و افرادی لاغر؟
و جالب است بدانید در اکثر مواقع میزان مصرف مواد غذایی در افراد چاق کمتر از افراد لاغر است؟ چرا؟
حتماً در اطراف خود اشخاصی را سراغ دارید که همیشه برای شما جای سؤال و تعجب بوده که چرا این فرد هرچه میخورد چاق نمیشوند؟!
و همیشه از این موضوع رنج میبرید که چرا من نصف آنها غذا میخورم ولی چاق و چاقتر میشوم؟!
عموماً افراد چاق همیشه نگران خوراک خود هستند و هر لقمه را با استرس به دهان میگذارند ولی افراد متناسب با آرامش غذای خود را میل میکنند و از خوردن غذا لذت میبرند.
علت تفاوت بین طرز فکر افراد درباره خوردن چیست؟
در ذهن افراد چاق، خوردن (پرخوری) مساوی با چاقی است ولی در عمل میبینیم که افراد پرخور زیادی هستند که چاق نیستند!
افراد چاق زیادی را میشناسیم که همواره و سالها درگیر کنترل غذای خود و سپری کردن دورههای مختلف رژیم بودهاند ولی در طول عمر خود همواره چاق و خارج از تناسب اندام هستند.
به نظر شما دلیل اینکه افراد چاق همواره در طول عمر خود از تناسباندام محروم هستند چیست؟
حتماً زیاد مشاهده کردهاید که افرادی در اطرافیان شما با گذراندن دورههای رژیم سخت و طاقت فرسا به کاهش وزن و تناسباندام نسبی دست پیدا کردهاند ولی این دستاورد زمان طولانی حفظ نشده و مجدداً به حالت قبلی برگشتهاند.
واقعاً دلیل آن چیست؟
متخصصان علم تغذیه رعایت نکردن رژیم غذایی و اهمیت ندادن به نکات تغذیه را عامل این امر میدانند.
به نظر شما منطقی است که خداوند با تمام علوم و آگاهی که در اختیار دارد انسانی خلق کند که در تمام طول عمر خود مجبور به کنترل غذا و وزن خود باشد و تمام حواسش به حفظ اندام و ظاهر خود مشغول باشد؟!
اگر عوامل ژنتیک و غیره را دلیل تفاوت بین انسانهای چاق و لاغر میدانند به نظر شما این خارج از عدل الهی نیست که تعدادی را خوشاندام و تعدادی را بداندام خلق کند؟
تا حالا فکر کردید چرا فقط انسانها درگیر موضوع چاق و لاغری هستند؟
آیا میدانستید که چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد؟
شما تا حالا پرنده ای را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند پرواز کند؟
گربه ای را دیدهاید که به دلیل چاقی نتواند از دیوار بالا برود؟
پلنگی را دیدهاید که به خاطر چاقی نتواند شکار کند؟
چاقی در بین حیوانات معنایی ندارد چون آنها قدرت یادگیری و تغییر باورهایشان را ندارند.
هیچ حیوانی معنای چاق و لاغری را نمیداند و غذا خوردن یکی از غرایز آنهاست و همین عامل باعث تناسباندام در حیوانات است. وقتی شما چیزی را نمیدانی نسبت به آن عکسالعملی هم نداری؟
ذهن انسان قابل برنامهریزی است.
برنامهریزی ذهن از بدو تولد آغاز میشود. از طریق دیدن و شنیدن ذهن شما برنامهریزی میشود و این برنامهریزی فرمول های ذهنی و در نهایت انتظار شما (باور) از زندگی را شکل می دهد. و شما هر انتظار یا باوری درباره زندگی داشته باشید همان را تجربه خواهید کرد.
برنامهریزی ذهن عموماً بهصورت ناخودآگاه صورت میپذیرد و این معضلی است که جامه انسانی به آن مبتلاست.
از آنجایی که ذهن انسان قابل رؤیت نیست مورد توجه برای صحیح برنامه ریزی شدن قرار نمیگیرد؛ و درنهایت باعث بروز مشکلات بیشماری برای انسانها میشود.
هرچه را در زندگی خود دارید و به هر شکلی که هستید نتیجه ذهن و باور شماست.
اگر در خانواده فقیری متولد شده باشید قاعدتاً شما هم با فقر زندگی خواهید کرد. اگر در خانوادهای که همه چاق هستند متولد شده باشید احتمالاً شما چاق خواهید بود و الا آخر
ذهن شما توسط والدین و پیرامون شما برنامهریزی شده است و بیشتر حرکات و عادات شما مشابه اطرافیان شماست.
صحبت در این زمینه بسیار است که بخواهیم از قدرت ذهن در شکل دادن به زندگی شما بیان کنم ولی کنکاش و توجه به این موضوع را به خود شما واگذار میکنیم تا از امروز با دقت کردن در رفتار خود و عادات خود با دیگران شباهت خود با اطرافیانتان را دریابید.
رسیدن به تناسباندام جزء با تغییر فرمول های ذهنی خود امکــانپذیر نیست.
تا زمانی که شما فرمول های ذهنی خود نسبت به چاقی و لاغری را اصلاح نکنید اگر صدسال تلاش کنید از طریق کنترل غذا و اجرا کردن دورههای مختلف رژیم به تناسب اندام برسید شاید برای مدت محدود و تا زمانی که در رژیم هستید تا حدودی به تناسباندام برسید ولی امکــان ندارد برای همیشه متناسب باقی بمانید و با رها کردن رژیم غذایی به حالت اولیه و شاید بدتر از قبل برمی گردید.
تا زمانی که هنگام غذا خوردن احساس بدی دارید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجهای در بر ندارد.
تا وقتیکه حاضر نباشید مقابل آینه بایستید و با لذت به خودت نگاه کنید تلاش شما برای لاغر شدن نتیجهای در بر نخواهد داشت.
شما وقتی قصد میکنید رژیم بگیرید در اصل میخواهید اضافه وزن خود رابرطرف کنید و توجه شما بر روی اضافه وزن است که شما آن را نمیخواهید، ولی جهان هستی اضافه وزن بیشتر را نصیب شما میکند چون خودتان به آن توجه می کنید.
فقط از طریق اصلاح فرمول های ذهنی خود میتوانید به تناسباندام دلخواه و زندگی پر از آرامش دست پیدا کنید و برای همیشه از خوردن و آشامیدن لذت ببرید.
فرمول های ذهنی شما بهاندازه سن شما قدمت دارند پس انتظار نداشته باشید با یک شب تمرین کردن و یا یک ساعت فکر کردن میتوانید آنها را تغییر دهید.
برای تغییر فرمول های چاقی ذهن خود و رسیدن به تناسباندام قبل از هر کاری باید با خود فکر کنید و اگر به شدت مشتاق رسیدن به تناسباندام هستید قدم در این راه بگذارید.
لاغری با ذهن گرچه فاقد هرگونه رژیم غذایی و برنامه ورزشی است که ما از انجام مکرر آنها خسته و ناامید هستیم اما از جنبههای مختلف سختتر از اجرای برنامه های لاغری قبلی است ولی بهاندازه هزار برابر نتیجه آن چشمگیرتر و دائمی است.
شما باید با فرمول های ذهنی خود که سالها در ذهن شما حک شده اند مبارزه کنید.
تصور کنید زمانی که پیامبران میخواستند با بتپرستی مبارزه کنند چه مسیر سختی را پیش رو داشتند!
دقیقاً شما باید با بتهای ذهن خود به مبارزه بپردازید.
پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا میخواهید لاغر شوید؟
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
اگر در افکار خود به نتایج قابل قبولی رسیدید ادامه دهید در غیر اینصورت خود را دچار تشویش افکار نکنید و به زندگی فعلی خود ادامه دهید.
بهاندازه کافی فکر کنید و تصمیم قاطع بگیرید.
چرا که اگر بدون هدف به انجام تمرینات بپردازید قطعاً دچار سرخوردگی و ناامیدی میشوید.
از شما درخواست میکنم در صورت عدم تمرکز لازم برای تصمیم گیری قاطع این کار را به زمان دیگری موکول کنید.
به شما تبریک میگویم اگر که تصمیم خود را گرفته اید که وارد مرحله اول دوره لاغری با قدرت ذهن شوید.
امیدوارم روزهای بسیار خوبی را با هم سپری کنیم و اطمینان دارم که از نتایجی که به دست میآورید شگفتزده خواهید شد.
یک نکته بسیار مهم را اول این دوره به شما یادآوری کنم.
محتوای این دوره و تمرینات آن به گونه ای است که با افکار و عقیده بسیاری از انسانها تناقض دارد و ما برای رسیدن به هدف مان باید برای جایگزین کردن فرمول های اشتباه با فرمول های صحیح سعی و تلاش کنیم و برای این کار نیاز به آرامش و تمرکز بالایی داریم پس بهتر است فشار افکار دیگران را روی خودمان از بین ببریم.
برای اینکار شما نباید در مورد تصمیم خودتان برای لاغر شدن از طریق ذهن و یا محتویات این جلسات با کسی صحبت کنید و یا اینکه بخواهید کسی را قانع کنید که راه صحیح لاغر شدن همین روشی هست که شما در پیش گرفتید.
چون شک ندارم که در مرحله اول در برابر شما مقاومت میکنند و سعی در منصرف کردن شما دارند که در اینصورت شما باید با دو نفر مبارزه کنید، یکی خودتان و دیگری طرف مقابل.
و در مرحله دوم بعد از چند روز شما را به خاطر نتیجه نگرفتن مسخره میکنند و باز هم شما باید بیشتر و بیشتر روی خودتان کار کنید تا نتیجه تأثیر حرفهای دیگران را خنثی کنید.
در این صورت شما دوست دارید هرچه زودتر نتیجه بگیرید که به دیگران ثابت کنید تصمیم درستی گرفته اید و آنها در مورد شما اشتباه فکر می کرده اند.
پس بهتر است در مورد تصمیم خود با هیچ کس مشورت و صحبت نکنید.
حتی با نزدیکان خود تان مثل پدر، مادر، همسر، فرزندان و یا حتی دوست و آشنا.
بگذارید نتیجه دوره باعث شود آنها از شما سؤال کنند که: از چه طریق لاغر شده اید؟
در این صورت چون هم زمان با توضیح شما، نتیجه را در شما میبینند به راحتی صحبتهای شما برای آنها قابل قبول خواهد بود.
مشتاقانه منتظر خواندن نوشته های شما در بخش تمرینات دوره آموزشی هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.29 از 55 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
سلام استاد .
شنبه روز اول رو من در مقدمه نوشتم . دوبارم ارسال شد نتونستم بار اولش رو حذف کنم هرچی زدم روی حذف حذف نشد لطفا اولی رو ثبت نکنید دومی رو ثبت کنید سپاسگزارم .
اینجا هم نکاتی بود که دوس دارم بگم .
استاد من به مبارزه فکر نمیکنم . مبارزه کردن آنچه را که با آن میجنگم برایم بزرگتر و قویتر می کند . مبارزه کردن منو یاد اون فایل پادشاه و اژدها میندازه که فکر میکنم حدودا دو سال پیش در کانال گذاشته بودید .
همه افراد قصر پادشاه میخواستن با اژدها مبارزه کنند و با هر بار مبارزه اون قویتر میشد ولی پادشاه اومد و باهاش در صلح و دوستی قرار گرفت و اژدها کوچیک و کوچیکتر شد . این شده الگوی ذهنی من . من دوس دارم با خودم در صلح باشم . پس اصلا به کسی نمیگم که دوره رو مجددا شروع کردم که واکنش کسی رو به خاطر الگوهای اشتباه ذهنی خودم مبنی بر لاغر نشدن دریافت نکنم .
چقدر این متن عالی بود .
در مورد فایل من چاقم یا اضافه وزن دارم من چاق هستم . چاقی در ذهن من هست و ریشه در ذهن من دارد و ذهن من هم از طریق ورودیهای چشم و گوش و سایر حواس و آموزشها شکل گرفته و البته خودم شکل دادم نه شخصی دیگه البته چون ذهن خوداگاه که دروازه ی ذهن ناخوداگاه هست از ابتدا شکل نمیگیره ورودی ذهن ناخوداگاه بازه و ما هر چی میبینیم و میشنویم و سریع یاد میگیریم ولی وقتی بزرگتر میشیم چون ذهن خوداگاه هم شکل میگیره دیگه ورودیها ریموت دار میشن و هرآنچه را که مطابق دریافتیهای درونی باشه ذهن خوداگاه اجازه ی ورود میده . میشه اینطور گفت که ناخوداگاه خودش خوداگاه رو میسازه تا چهارسال هر آنچه را میخواهد دریافت میکند بعد درب کنترلی می گذارد تا ورودیها را مطابق اطلاعات ذخیره شده در آن داخل بفرستد و ما اکنون واقعا برای تغییر آنچه در ضمیر ناخوداگاهست دقیقا داریم از فرمولهای خود ضمیر ناخوداگاه استفاده می کنیم برای همین ضمیر خوداگاه اجازه ی ورود میدهد و در را باز میکند وگرنه کوچکترین ناهماهنگی مساوی با بسته شدن در هست . من چاق هستم یا اضافه وزن دارم . اضافه وزن محصول چاقی ذهن است . ذهن چاق اضافه وزن را ایجاد میکند و حالا که ما میخواهیم محصول را اصلاح کنیم باید ابتدا ریشه را اصلاح کنیم و با ریشه به صلح برسیم .
هدف من رسیدن به تناسب اندام است و مهمتر از آن یادگیری مسیر رسیدن به تناسب اندام است . یعنی برطرف کردن چاقی ذهن . من با هدف گام برمیدارم تا تمریناتم را با اشتیاق بیشتری انجام دهم . من به انجام تمرینات عشق می ورزم .
من با خودم به صلح میرسم .
با اندامم به صلح میرسم .
با شرایط کنونی ام آشتی میکنم .
شرایط کنونی ام را می پذیرم و با خودم صلح میکنم .
دیگر از چاقی ام رنج نمیکشم . با رفتارم به صلح میرسم . حتی با استرسم به صلح میرسم . با خودم نمیجنگم . با الگوهای نا دلخواه ذهنم نمی جنگم . فقط یاد میگیرم یادمیگیرم که چطور با ذهنم عمل کنم که واکنش ذهنم لاغری شود .
من تا بحال آموخته ام در صلح قرار گرفتن فشار را از روی ذهن بر میدارد .
پذیرش خود فعلی ؛ فشار را از ذهن برمیدارد .
من خودم را میپذیرم و با رفتارهای خودم در صلح قرار میگیرم . احساسات نادلخواه واکنشی بود به عملکرد من . وقتی باور دارم وقت کم است این الگو در من ایجاد استرس میکند . من وقتی با عشق گام بر میدارم بی نهایت زمان برای لذت بردن دارم . من بلد نیستم چگونه از فرصتهایم لذت ببرم . عادت کرده ام همواره تند و تند و با استرس قدم بردارم یکی از اموزشهای ما در کودکی نیز همین بود . ما با استرس کار انجام میدادیم نه باعشق . موقع کار قر میزدیم نه خنده و شادی . وقتی کارها زیادمیشد نگران کمبود وقت بودیم و همه ی اینها یعنی آموزش اشتباه .
یکی دیگر از الگوهای اشتباه اینست که وقتی عذاب میکشی وقت طولانی میشود و وقتی لذت میبری وقت کم میشود . این هم یک الگوی اشتباه است . اتفاقا وقتی از زندگی لذت میبریم وقت اصلا نمیگذر د . نمونه ی آن هم معراج رسول . میگویند وقتی پیامبر از معراج بازگشت کلون در همانطور که قبلا تکان خورده بود هنوز در همان تکان بود . یعنی اصلا وقت نگذشته بود .
ما در لاغری با ذهن به معراج میرسیم . چون لاغری با ذهن عشق را در وجود ما روزافزون میکند . هرچقدر بیشتر یاد میگیریم که چطور عمل کنیم عملمان بهتر میشود . الگوهای ذهنی یکی یکی خود را نشان میدهند . می آیند که تعویض شوند . همان ذهنی که به واسطه ی جنگ ما با او با ما میجنگید و رم میکرد می گوید بفرما این الگوی اشتباه مرا تغییر ده . او خود مشتاق آموزش است . او دیگر مثل یک اسب رمنده نیست . او خودش افسارش را می آورد و میگوید بفرما افسار من دست تو و تمامی این واکنشها به خاطر کنش صحیح است . اینکه ما یادگرفته ایم چطور باید الگوهای ذهنی را تغییر دهیم . چطور باید تکرار و تمرین کنیم .
وقتی عشق می ورزی وقت زیاد میشود . اصلا زمان نمیگذرد . همه چیز سود است سود است و سود .
علت تفاوت افراد در واکنش های خوردن و یا چاقی نیز همین است .
چون افراد متناسب آموزشی خلاف طبیعت اصلیشان وارد ذهنشان نشده و الگوهای اولیه شان را هنوز دارند تکرار می کنند .
هرکدوم از بچه ها که صحبت می کنند انسان فکر میکنه خودشه . چون روح همه ی ما یکیه و چون همگی ما اینجا از دل و جان صحبت می کنیم با هم به نوعی وحدت میرسیم . ما انسانها شاید در ظاهر متفاوت باشیم ولی در وجودمون یکسان هستیم . واقعا درست میگید . ما در لاغری با ذهن دو نوع الگو داریم الگوهای مربوط به احساس و نوع برخورد با ذهن و الگوهای خوردن که البته اونم در تبع رضایت ذهن است .
مهم اینه ما با اون غذایی که داریم میخوریم آشتی باشیم و بهش احساس خوب داشته باشیم . حتی با غذا هم آشتی کنیم . ازش نترسیم . بهش قدرت چاق کنندگی ندیم . با احساس عجله و ولع و محدودیت نخوریمش . ازش رنج نکشیم . طوری نخوریمش که به احساس سرزنش بیفتیم یا اگه هرطور خوردیم هی خودمون رو سرزنش نکنیم هی بهش فکر نکنیم . یعنی توجهمون رو از ایجاد احساس مخرب بین خودمون و غذا برداریم و میتونیم در ذهنمون باهاش حرفهای خوب بزنیم . اثر داره انرژیمون روی اون غذا اثر میزاره .
اون غذای انرژی مارو دریافت میکنه .
بعضی وقتها دیدید ما حتی از غذا فرار می کنیم . به خودمون محدودیت میدیم دور از جون همه بعد بهش حمله می کنیم . ما اینجور احساسات رو باید نسبت به مواد غذایی اصلاح کنیم . ریشه ی اصلاح صلح هست . یعنی آشتی کردن . اصلاح رفتار یعنی صلح با رفتار . یعنی اشتی کردن . یعنی احساس خوب داشتن اصلاح ذهن یعنی صلح با ذهن . صلح با همین چیزی که هستیم . بعد کم کم واکنش بدن ما خوب میشه . به طبیعت اصلیش برمیگرده . به خدا ذهن حریص نیست . ما کاری کردیم که حریص شده وقتی باهاش آشتی کنیم اونم کم کم حرص و ولعش کم میشه و احساس خوب به ما میده .
اینم برداشت های من از روز شنبه و البته مقدمه . به قول همین آسی جون ؛ مهم در مدار احساس خوب بودنه حالا از هر متن و فایلی که برای این مسیر لذت بخش استفاده بشه .
من که لذت بردم و نوشتم .
سپاسگزارم استاد بابت شروعی دوباره .
نشان های دریافت شده
سلام .
تمرین مقدمه هفته ی اول :
چرا میخواهید لاغر شوید؟
میخواهم لاغر شوم زیرا لاغر شدن برای من آرزوی دست نایافتنی بود که برای رسیدن به آن خیلی تلاش کردم تا بالاخره خدا راه درست را به من نشان داد تا راحتتر زندگی کنم .
با لاغر شدن من لذت بیشتری از زندگی میبرم .
با لاغر شدن من زیباتر میشوم .
اعتماد به نفسم بالاتر میرود .
سبکتر هستم و کارهایم را راحتتر انجام میدهم .
درد زانو که باور اشتباه اقوام مادری من است را نمیگیرم .
جوانتر هستم . چرا که انسانهای لاغر پرتوان تر هستند و انرژیشان صرف حمل بارهای اضافه نمیشود .
سبکتر و چالاکتر هستم .
کارها از نظرمن در لاغری راحتتر انجام میشود .
فرزتر خواهم بود .
نگرانی هایم رفع میشود .
دیگر نگران این نیستم که از من بپرسند چرا انقدر چاقی ؟ پس کی میخوای لاغر بشی ؟
وقتی کسی خوش اندام است دیگران دوست دارند با او ارتباط برقرار کنند . بیشتر دوستش دارند .
من هم وقتی لاغر شوم بیشتر دوستم دارند .
خودم هم در لاغر بودن بیشتر خودم را دوست دارم .
اصلا دوست دارم زندگی در لاغری را تجربه کنم . من در تجربه ی زندگی ام آزاد هستم . میخواهم این شیوه از زندگی را نیز تجربه کنم .
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
شوق من برای لاغری و تناسب اندام بسیار زیاد است . انگار که از نو متولد شدم . البته به لاغر شدن نچسبیده ام چون تا حد قابل قبولی آن را دارم اما دوست دارم باز هم لاغرتر و متناسب تر شوم .
جایی از فایلهای رایگان فرمودید لاغر شدن نیازی به اراده ندارد . چون ما تنها فرمولهای ذهنی را تغییر میدهیم . چون ما تنها محتوای ذهن خود را تغییر میدهیم بدن ما مطابق فرمولهای جدید واکنش نشان خواهد داد .
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
من این دوره ی ارزشمند را ۶۰۰ هزار تومان خریدم . اما بهای معنوی ان را با تغییر فرمولهای ذهنی ام دادم . من صحبتهای شما را پذیرفتم و بسیاری از فرمولهای چاقی خودم را رها کردم و فرمولهای لاغری شما را جایگزین کردم و نتیجه ی آن لاغری ذهن و تناسب اندام بود .
من چاقی ام را بهای لاغری ام قرار می دهم .
منظورم از پرداخت بها فقط مادی نیست، بلکه چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
من تلاش فیزیکی نخواهم کرد . من فقط از طریق نوشتن و تمرینات به ذهنم اطلاعات صحیح وارد می کنم و واکنش بدن من مثل همان دیدن و شنیدن اسم لیمو و ترشح بزاق به راحتی تغییر می کند .
من میگویم لاغری و به راحتی بدنم واکنش لاغری میدهد . به همین راحتی من لاغری را خلق می کنم .
خدای من شکرت .
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
من عاشق این تناسب اندام هستم . اصلا مگر از این راحتتر میشود .
مگر از این دلچسب تر میشود من بنویسم و لاغر شوم . بیندیشم و لاغر شوم . من اینبار تا آخر تمرینات ادامه خواهم داد . قطعا . چون راحتتر از این نمیتوان لاغر شد که ذهنم را از اطلاعات صحیح پر کنم .
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
من با یک جمله ی شما در این همه عبارت متحول شدم .
ذهن انسان وظیفه انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن را برعهده دارد.
اصلا این جمله وجود مرا متحول کرد . درکم را بیشتر کردم . تازه فهمیدم نقش ذهن در چاقی و لاغری حتی بیماری و سلامتی و یا چیزهای دیگر چیست .
درک کردم . خیلی درک شیرینی بود .
لاغر شدن اولین اولویت زندگی منست صبح که از خواب بیدار میشوم اولین اقدامم انجام تمرینات و مرور اطلاعات لاغر کننده و نوشتن برداشتهایم است .
برایم خیلی مهم است که ورودیهای ذهنم را مطابق افکار لاغر کننده تنظیم کنم .
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
هر فکری که در من حس چاقی و ناراحتی و سختی وارد کند به راحتی آن را کنار می گذارم . حالا این فکر از دهان هرکسی میخواهد بیرون بیاید بیاید . وقتی حال مرا بد می کند به راحتی ندیده اش می گیرم .
من دوباره اینجا را انتخاب کردم و این انتخاب دوباره یعنی آمده ام که از زیر و بن تغییر کنم و نه فقط به تناسب اندام که به سایر لذتهای زندگی ام نیز برسم .
من برای تغییر فرمولهای ذهنی ام تصمیم قاطع گرفته ام .
هر کاری انجام میدهم برای اینکه این حس زیبای لاغری را که تازه کشفش کردم بیشتر و بیشتر حس کنم .
خدایا سپاسگزارم .
چقدر من شادم . خدایا شکرت .
نشان های دریافت شده
سلام .
چقدر خوب شد اومدم این متن رو مطالعه کردم .
چقدررررررررر این متن عااااااالییییییییی بود .
من واقعا با تمام وجودم تمام این نگرشها رو قبول دارم .
چقدر حالم خوب تر شد .
حرف شما برای من ایمانه .
وقتی میبینم حرفهای شما با حرفهای ذهن خودم یکیه خیلی ایمان دارم .
دقیقا در مورد این روش نباید با کسی صحبت کنیم چون واقعا نمیتونند بپذیرند که علت چاقی جسمی نیست بلکه به علت فرمولها و باورهای ذهنمونه که پذیرفتیم .
پس ابتدای کار با خود بیندیشد که چرا میخواهید لاغر شوید؟
من میخوام لاغر بشم چون زندگی در لاغری خیلی راحتتره . راحت از جا بلند میشم فرزم سبکی
م . زود خسته نمیشم . نفسم نمیگیره . اندامهای بدنم بهتر کار می کنند . سبکترن درسته که چربی برای بدن لازمه ولی وقتی چاق میشم سنگین میشم
حرکت خیلی برام سخته . از خیلی از لذتها محروم میشن . وقتی لاغرم مسافت بین خونه ی خودم تا خونه خواهرام یا مادرم رو مثل باد طی می کنم ولی وقتی سنگین میشم دو قدم راه که میرم میخوام جون بدم .
کار خونه که دیگه نگو وقتی چاقم سریع خسته میشم . خیلی اذیت میشم . پیاده روی برام سخت میشه . نمیتونم بدوم . ولی وقتی لاغرم حتی از در باغمون میتونم بالا برم از درخت بالا میرم خیلی تجربه های شیرین میتونم انجام بدم احساس جوونی می کنم . احساس شادی بیشتر .
حتی کفش پاشنه دار رو وقتی لاغرم بهتر میتونم راه ببرم . وقتی چاقم میخوام برم عروسی کفش پاشنه بلند بپوشم خیلی سریع پاهام کوبیده میشه درد میگیره ولی وقتی لاغرم همون کفش رو که میپوشم حتی چندین ساعت روی پا وایسم هیچیم نمیشه .
بچه نگهداشتن برام راحتتره .
خواهر زاده ام ایام کرونا ازدواج کرد ولی عروسی نگرفتن . همینجوری پدر و مادرش دست به دست هم دادن ازدواج کردن . بچه دارم که شدن بعد که کرونا تموم شد بچه اش یه ساله بود عروسی گرفتن . خلاصه بچه اش رو خواهرم و ما نگه میداشتیم . ساعتها بچه دستمون بود اما خسته نمیشدیم اما در زمان چاقی که بچه اونی خواهرم رو یه وقت بغل میکردم و دقیقه نمیتونستم نگهش دارم .
من بیشتر از لحاظ حرکتی دلم میخواد آزاد باشم چاقی دست و پام رو میبنده ولی در لاغری آزادم خیلی حالم خوبه . حتی خوابم راحتتره . در زمان چاقی توی خواب خرو پف میکردم ولی در زمان لاغری نفسم آزاده اصلا خر و پف نمی کنم .
برای رسیدن به لاغری و تناسباندام تا چه حد شوق و اراده دارید؟
خیلی ذوق و شوق دارم . اراده هم دارم . چون لاغری اصلا اراده نمیخواد خودش داره رخ میده . همین که اراده برای چاقی نکنم خودش لاغر میشه ولی برای یادگیری بیشتر اراده دارم . اشتیاق من بهم اراده میده . من خیلی این راه رو دوست دارم چون این راه راه خداست .
حاضرید برای رسیدن به تناسباندام چه بهایی را بپردازید؟
بهای مالیش رو قبلا پرداختم درسته فایلها به روز رسانی شده و رایگان در اختیار ما قرار میگیره ولی واقعا این دوره بی بهاست . چون بهای اون رو خدا میپردازه .
منم وقت میزارم میخونم مطالعه می کنم گوش میدم و ذهن خودمو با کلام استاد پر می کنم . چقدر عالی گفتید که در مقابل صحبتهای من مقاومت نکنید . باشه تمام سعیم و می کنم که تمام صحبتهای شما رو به خوبی تعبیر کنم .
چقدر حاضرید برای رسیدن به تناسباندام تلاش کنید؟
تلاش اگر به معنای سختی کشیدن باشه هیچی اما اگه به معنای عشق کردن باشه خیلی .
تلاش اگه به معنای درک بیشتر باشه خیلی حاضرم وقتمو فکرمو ذکرمو نوشته هامو همه چی رو بهش میدم .
چقدر تمایل دارید برای رسیدن به هدف خود در انجام تمرینات ممارست داشته باشید؟
خیلی . چون از تمرین هست که الگوهای ذهنی لاغری مسیر عصبیش رو در ذهن شکل میده و عادت های متناسب کننده در ما ایجاد میشه
رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست؟
اولین هدف زندگیمه و بهتره بگم تنها هدف زندگیم . چون این هدف وقتی با منه همه ی اهداف با منه .
برای رسیدن به تناسباندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد؟
من دیگه به صحبت دیگران کاری ندارم . خیلی سعی می کنم باهاشون صحبت نکنم چون افکار مخالف ذهنیت منو تغییر میده . سعی می کنم تا جاییکه بتونم اندیشه هام رو برای هر کسی نگم فقط برای کسانی صحبت کنم که این مسیر قشنگ رو قبول دارند و بر تاثیر ذهن بر بدن آگاه باشن .
به هر حال من با تمام وجودم اومدم تا دوباره در این مسیر زیبا همراه بشم .
چون واقعا عاشق این مسیرم .