توانایی لاغر شدن در همه افراد چاق وجود دارد اما نمی دانند.
همه ما در بدو تولد مجهز به تمام توانایی های لازم برای زنده ماندن هستیم. بدون اینکه به ما آموزش داده شود به راحتی نفس کشیدن، پلک زدن، رشد و نمو و هزاران فعالیت دیگر برای زنده ماندن را بلد هستیم.
توانایی های ذاتی انسان
به مرور که بزرگتر می شویم توانایی های دیگر نیز در ما بروز پیدا می کند مانند توانایی راه رفتن، صحبت کردن و انواع توانایی هایی که هر انسان بنا به موقعیت و شرایط زندگی اش از آنها بهره مند می شود.
هیچ یک از ما در دوران کودکی تصور و نگرشی درباره توانایی های خود نداریم، بنابراین به راحتی هرآنچه را نیاز داشته باشیم می آموزیم. اما هرچه بزرگتر می شویم تحت تاثیر محیط پیرامون خود دیدگاه و نگرش ما درباره توانایی هایمان تغییر پیدا می کند و این شروع ایجاد تفاوت بین انسانهاست.
در دوران کودکی همه ما بدون توجه به داشتن یا نداشتن توانایی شروع به یادگیری زبان مادری خود می کنیم اما وقتی بزرگتر می شویم در مورد یادگیری زبان دیگری مانند انگلیسی به یک شکل عمل نمی کنیم بلکه برخی از ما که عقیده داریم توانایی یادگیری زبان انگلیسی را داریم برای یادگیری اقدام می کنیم اما عده زیادی که عقیده دارند توانایی یادگیری زبان انگلیسی را ندارند هرگز برای یادگیری آن اقدام نمی کنند.
این در صورتی است که همه کودکانی که در خانواده های انگلیسی زبان متولد می شوند بدون داشتن نگرش درباره توانایی خود در یادگیری زبان انگلیسی به راحتی زبان مادری خود را می آموزند و اگر نیاز باشد آنها زبان فارسی را بیاموزند به همان شکل که ما در مورد یادگیری زبان انگلیسی عمل می کنیم درمورد خود فکر و عمل می کنند.
موضوعی که درباره یادگیری زبان مادری و انگلیسی توضیح داده شد درباره تمام مسائل و جنبه های زندگی صدق می کند و ما هرچه بزرگتر می شویم بر اساس نگرش خود درباره توانایی هایمان برای یادگیری اقدام می کنیم.
اگر امروز زندگی خود را بررسی کنیم در تمام مواردی که احساس و نگرش توانمندی داشته ایم موفق بوده ایم و در بسیاری از مواردی که به خواسته هایمان نرسیده ایم تنها و تنها به دلیل عدم احساس توانایی بوده است.
لاغر شدن هم مانند دیگر موضوعات زندگی ارتباط مستقیم به احساس توانایی در لاغر شدن یا لاغر نشدن دارد و این مهم ترین مانع لاغری در ذهن است که در هیچ روش لاغری مورد توجه قرار نمی گیرد.
ارتباط لاغری با توانایی لاغر شدن
به اندازه ای که احساس توانایی لاغر شدن داشته باشید به راحتی می توانید لاغر شوید.
اگر نیاز به منطقی کردن این عبارت دارید کافی است به روند چاق شدن خود فکر کنید.
هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده است و هیچ نگرشی درباره اینکه من نمی توانم چاق شوم نداشته است بنابراین به راحتی و بدون هیچگونه تحمل رنج و سختی چاق شده است.
مثال یادگیری زبان مادری را در ذهن مرور کنید دقیقا مشابه چاق شدن است.
نکته جالب توجه اینکه هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده است اما وقتی چاق شده است و در معرض مشکلات چاقی قرار گرفته، برای لاغر شدن به توانایی لاغر شدن خود شک کرده است.
ما برای چاق شدن متکی به توانایی خاصی نبوده ایم بنابراین برای لاغر شدن نیز به داشتن توانایی خاصی نداریم.
عدم اطلاع از این موضوع یا به دلیل دریافت آگاهی های اشتباه سبب شده که همه افراد چاق خود را فاقد توانایی یا اراده لاغر شدن می دانند. این نگرش مهمترین عامل لاغر نشدن افراد چاق است.
برای درک بهتر این موضوع به این مثال منطقی توجه کنید:
شاید در اطرافیان خود با افراد متناسبی را مشاهده کرده باشید که از نظر شما افراد پرخوری هستند اما هرگز چاق نمی شوند و زمانی که از آنها درمورد چطور چاق نشدنشان سوال کرده اید: جواب داده اند که من چاق نمی شم.
من چاق نمیشم در واقع همان عدم توانمند خود در چاق شدن است.
نمونه مشابه را می توانید در خودتان پیدا کنید که درمورد موضوعی احساس ناتوانی کرده اید و هرگز در آن موضوع موفق نشده اید.
افراد لاغر و احساس توانایی لاغری
شاید در ذهن شما این سوال ایجاد شده باشد که افراد لاغر چگونه توانایی لاغر شدن را در خود ایجاد کرده اند؟
پاسخ این است که آنها هیچ تلاشی برای ایجاد توانایی لاغر بودن در خود ایجاد نکرده اند چون این توانایی به شکل پیشفرض در همه انسان ها وجود دارد. مانند توانایی نفس کشیدن.
افراد متناسب به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- افراد متناسب با رفتار غذایی صحیح
۲- افراد متناسب با رفتار غذایی غیرصحیح
گروه اول که افراد متناسب با رفتار صحیح هستند دقیقا بر اساس فرمول های پیش فرض ذهن و دستورالعمل های اولیه مغز خود فکر و رفتار می کنند بنابراین تا ابد متناسب خواهند بود.
گروه دوم افرادی هستند که دستورالعمل های اولیه مغز آنها تغییر کرده و نسبت به مواد غذایی واکنش های متفاوت دارند و در خوردن مواد غذایی زیاده روی می کنند اما این گروه فقط به این دلیل که خود را فاقد توانایی چاق شدن می دانند تا زمانی که این باور و نگرش تغییر نکرده باشد متناسب خواهند بود اما درصورتی که نگرش آنها درباره توانایی چاق شدن خود تغییر کند با سرعت بیشتر از افراد چاق دچار اضافه وزن خواهند شد.
داشتن یا نداشتن احساس توانایی، تنها عامل تعیین کننده نتیجه زندگی شما در جنبه سلامتی و تناسب اندام خواهد بود.
بنابراین اگر رویای لاغر شدن دارید باید بیشتر از هر موضوع دیگر به بازیابی و به یادآوری توانایی خود در لاغر شدن توجه داشته باشید.
اگر عقیده دارید توانایی لاغر شدن را ندارید مهم نیست چقدر برای لاغر شدن تلاش می کنید، شما هرگز لاغر نخواهید شد.
تمام سال هایی که برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده ایم تنها به دلیل باور نداشتن توانایی لاغر شدن موفق به کسب نتیجه عالی و ماندگار نشده ایم.
حتی افرادی که با استفاده از هر روشی به مقدار قابل توجهی کاهش وزن و سایز پیدا می کنند نیز تحت تاثیر این نگرش اشتباه که توانایی لاغر ماندن را ندارند دوباره به شرایط چاقی قبلی خود بر می گردند.
بازیابی توانایی لاغر شدن، مهمترین موضوع در کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن می باشد.
چگونگی ایجاد توانایی لاغر شدن
من در این فایل متوجه شدم زمانی من در وزن ایده آلم بود. آروم آروم اضافه کردم. اگه روزی بهم میگفتن که در وزن الانم خواهم بود هرگز تصورشم نمیتونستم بکنم. میگفتم دروغه. من آروم آروم چاق شدم. برای همین اصلا متوجه چاقیم نشدم.
ولی الان که میخوام کاهش وزن پیدا کنم به حجم عظیمی که میخوام کم کنم فکر می کنم و میگم نمیتونم. انگار که بدنم نمیخواد این حجم عظیم رو از دست بده. میگه میمیرم. توانشو ندارم.
ولی من در این فایل فهمیدم برای ایجاد توانایی لاغر شدن در خودم نباید اینطوری به لاغر شدن فکر کنم و بگم میخوام ۳۰ کیلو کم کنم.
۳۰ کیلو رو من در طی ده سال به دست آوردم. پس الانم نباید عجله کنم. بلکه لازمه کاملا منطقی فکر کنم و کوچولو کوچولو طوری که بهم فشار هم نیاد به سمت لاغر شدن حرکت کنم.
فقط مهم اینه که احساس کنم دارم در جهت لاغر شدنم حرکت می کنم. در نوشته ی دیروز یا پریروز یکی از خانوما خوندم که گفتن باید میانه رو بود ما برای لاغر شدن افراط کردیم. یعنی به خودمون فشار آوردیم. نباید برای ایجاد توانایی لاغر شدن افراط یا تفریط کنیم. به جای زیاده روی میانه روی رو انتخاب کنیم.
در محتوای نوشتاری خوندم علاوه بر افکار نیاز هست که رفتارمون هم تغییر کنه. خب من همیشه رفتارم زیاده روی یا کم روی بوده. یعنی یا اصلا نمیخوردم یا خیلی میخوردم.
در این فایل و متن فهمیدم باید یه شیب ملایم به سمت لاغر شدن داشته باشم و میانه روی رو در ذهن خودم جایگزین کنم. نمیدونم بتونم این کارو کنم یا نه ؟ ولی این جمله رو هم نباید بگم مگه میشه من کاری رو بخوام و نتونم.
میانه روی فشار نمیاره به جسم. یعنی نه اونقدر کم میخوری که اعصابت به هم بریزه نه اونقدر زیاد میخوری که بازم با سرزنش و عذاب وجدان اعصابمون خورد بشه. به این شکل به مرور به افکار و رفتار مسلط میشیم و توانایی لاغر شدن را در ذهنمون ایجاد می کنیم.
به نظر من تفاوت رفتار یه انسان چاق و لاغر اینه که انسان چاق اهل زیاده روی و کم روی هست یا مثلا هیچی فعالیت نمیکنه یا میره فعالیتهای خیلی زیادی می کنه که اونقدر بهش فشار میاد که از توانش خارج میشه. من در این فایل فهمیدم که این رفتار چاقی رو تغییر بدم به میانه روی.
میانه روی به انسان فشار نمیاره. خب یه روتین منظمی هست که لازمه تکرار بشه. اگه دلمم چیزی رو بخواد بازم در حد میانه میتونم بخورم مثلا اگه خواستم پیاده روی هم کنم یهو ۲ ساعت نرم روزی نیم ساعتم با سرعت ۳ حرکت کنم خوبه.
ما زیاده روی رو حتی تو ورزشم میدیدم. وقتی به ورزش کردن می افتیم اونقدر زیاد انجامش میدیم که خسته میشیم و بهمون فشار میاد و نمیتونیم ادامه بدیم.
در مورد افکار هم هی نگیم نمیتونم این کار و انجام بدم نمیتونم لاغر بشم. به ۳۰ کیلو کاهش وزن فکر نکنیم. فقط فکر کنیم که ما زمانی مثلا در ۶۰ کیلو بودیم و از اونجا رسیدیم ۹۰ کیلو ۱۰۰ کیلو پس الانم میتونم دوباره به همون وزن ۶۰ – ۷۰ برگردم.
برای ایجاد احساس توانایی لاغر شدن لازم نیست به کاهش وزن فکر کنم که احساس سختی بهم دست بده . فقط یاد اون زمانی بیفتم که من در شرایط ۶۰-۷۰ بودم و حالمم خوب بود و هیچ زجری هم نمی کشیدم و خیلی هم راحتتر از الان زندگی می کردم.
پس لاغر شدن صحیح مجموعه ی افکار و رفتار هست. ما که افکارمون رو با سایت تناسب فکری داریم درست می کنیم و لاغر شدن رو راحت می کنیم از نظر رفتاری هم به نظرم بهترین رفتار میانه روی کردنه که باید بهش پایبند باشیم و انجامش بدیم البته اونم با احساس خوب انتخابش کنیم.
توکل به خدا امیدوارم بتونم انجامش بدم.
من شیوه رفتار میانه روی رو زمانی که ۶۰ – ۷۰ کیلو بودم داشتم. ولی من همون موقع هم فکر می کردم زیاد میخورم یعنی من همیشه فکر میکردم در حال زیاده روی هستم. این فکر رو هم باید تغییر بدم.
این فکر چاقیه و وقتی همش تصورم این باشه که دارم زیاده روی می کنم خب همین کارو انجام میدم. من تصورم و باید تغییر بدم. من همیشه میانه روی رو انتخاب می کنم. من انسان میانه رُویی هستم. من میانه روی رو در سطح فکرم جایگزین زیاده روی می کنم و در رفتارم هم میانه روی رو جایگزین افراط و تفریط می کنم. هر وقتم که تو فکرم اومد که نمی تونم بدونم این فکر چاقیه و اون رو با فکر لاغری جایگزین کنم. من میتونم لاغر بشم.
با توکل به خدا از امروز میانه روی در رفتار رو میخوام انجام بدم. فکرمم که چند روزه دارم درست می کنم. به نظرم همینطوری ادامه بدم دیگه در جهت لاغری آسان در حرکتم و به مرور و بدون عجله به نتیجه ای که میخوام میرسم.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با نوشتن درباره توانایی های خود در جنبه های مختلف زندگی توانایی لاغر شدن را در جسم خود فعال کنید.
- تا قبل از آشنایی با روش لاغری با ذهن نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- درباره توانایی های خود در انجام کارها یا مهارت هایی که یاد گرفته اید شرح دهید.
- مواردی در زندگی خود پیدا کنید که موفق به انجام کاری شده اید که تصور می کردید توانایی انجام یا موفقیت در آن زمینه را ندارید.
- درباره توانایی های جسم خودتان شرح دهید. تجربه خود از توانا بودن جسمتان را بنویسید.
- انتظار شما از جسمتان برای لاغر شدن چیست؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.98 از 161 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام از ی صبح بهاری و زیبا ب دوستان هم مسیرم
اول دیدگاهمو از روز قبل بگم ک ، من این فایلو گوش دادم و حتی چند تا هم دیدگاه عزیزان رو خوندم و بعد فایل دوره اصلاح پرخوری و اشتها و بعدش ی وقفه ای شد و من اومدم ک دیدگاه خودمم بنویسم و برم سراغ کارام ، ک دیدم از سایت خارج شدم و نوشته ک مشکلی پیش اومده و وارد نمیشه، چن بار تلاش کردم از مرورگرای دیگه استفاده کردم ولی نشد ، و رفتم سراغ کارام ظهرم تلاش کردم ولی باز نشد ولی فایل رو چون دانلود داشتم باز گوش کردم و از اونجایی ک روز پر کاری داشتم شب خیلی زود خوابم برد و صب زود ک بیدار شده بودم ، اولین کارم این ک سایتو نگا کنم و ببینم میتونم وارد شم ک دیدم درسته وراحت وارد شدم و با خودم گفتم اول برم سراغ فایل صد گامم و فایل دیروز رو باز گوش کنم ی بار و بعدش دیدگاه بنویسم وسطای گوش دادن متوجه شدم ک تمرکزم نیس و مدام دارم نجوا میشنوم ، نجوای اینکه تو اینو دیروز چن بار گوش دادی طی روز ، اگه همون دیروز دیدگاه مینوشتی الان فایل جدید و ی دیدگاه جلوتر بودی ، خیلی داری اهسته میری جلو……. واااای خدااا صب اول صبی چی میگه این ذهنم ، باز رفته روعجله ، کجا میخواد برسه با این عجله اش ؟؟ من ماه قبل شروع کرده بودم تکرار این دوره رو خب تا بیست فایلم جلورفته بودم ، خودم دوست داشتم برگردم و از اول با ثبت دیدگاه برم جلو اینجوری خیلی حالم بهتره و حس خیلی خوبتری بهم دست میده ، من میتونسم همون موقع همبرنگردم و همونجوری برم جلو الان شایدفایل سی روهم رد کرده بودم ، اخرش ک چی ؟ مگه من سری های قبل ک این دوره رو گوش میدادم تو اخرین فایل لاغر شدم ؟؟؟ من در همین مسیر لاغر شدم ، ب اخر راه ک رسیدم تقریبا هیچی ازم نمونده بود ، توی هر کدوم از این فایلا دنیایی از درس و اطلاعات لاغری هست هربار ک گوش دادم ودوره کردم کلی چیزای جدید یادمافتاده ک سری های قبل نبود، حتی بگم از همین فایل توانایی ک همین دیروز من دقیق گوش میدادم ب چی رسیدم ب این که من وقتی ب سایز ۳۸ رسیدم ، همون موقع هم بدنمو ناتوان دیدم از رسیدن ب سایز ۳۶ ، وگرنه چرا باید در سایز ۳۸ در جا میزدم منی ک جسمم توانایی پایین اومدن از سایز ۴۶ تا ۳۸ رو داشت چرا باید توی ۳۸ ب قول ذهنای جاق استپ میکرد رو ۳۸ ، چون من با ی سری از باورها و نگرش ها بدن خودمو جسمنازنیمو ناتوان میدیدم از رسیدن ب وزن کمتر و سایز کمتر ، چوون من باور کرده بودم ک استخون بندی درشتی دارم و اصلا نمیتونم ب سایز پایین رو داشته باشم ، یا استخون ک اب نمیشه و سبک نمیشه بس من توانایی اینو ندارم ک چن کیلو هم سبک تر شم ، من حتی فروردین ک این فایلو گوش دادم ب این نکته نرسیدم و دیروز و امروز صب ک گوش دادم یهو این اومد تو ذهنم ، حتی فککنم از دیدگاه دوستان ک داشتم میخوندم این ناتوانی ب ذهنم رسید ک منم ی جایی خودمو ناتوان دیدم حتی با وجود پایین اومد بیشتر از بیست کیلو و بیشتر از ۴ سایز ، باز هم خودمو در مقابل یک سایز و ۳-۴ کیلو وزن ناتوان دیده بودم ،اولش میخواستم دیدگاهمو با همون توانا دیدن جسمم شروع کنم ولی دلم گف همینم بنویس ک قدرت تکرار چقدر قویه و از هر فایلی میتونیم چقد درس یاد بگیریم و فک نکنیم ک فایلای اخر قراره چ معجزه ای برامون پیش بیاره یک یک این فایلا معجزه ان ، شاید همین باور ناتوان دونستن جسمم در مقابل ی ذره وزن اضافه و رفع این باور وتوانا دونستن جسمم خیل از موانع رواز سر راه تناسب من برداره ، من الان خیلی بیشتر ب خودم وقدرت وتوانایی بدنم پی بردم ، ومرور کردم ک چند کیلو وسایز بودم و الان کجااام ، بدنی کتوانایی داشته و خیلی راحت تونسته بار بیست کیلوییشو زمین بزاره چرا نتونه از سه جهارکیلو باقی مانده راحت شه وخودشوسبک کنه ؟؟؟
اصلا مگه من یهو ۴۶ شد سایزم ؟؟؟؟ یعنی من هیچوقت سایز ۳۶ نبودم ؟؟؟ قطعا بودم و پرش یهوی نبوده ،
و ی خاطره ای برام مرور شد از سالهایی ن چندان دور ، فک کنم ۱۸ سالم اینا بود ک شامخونه یکی از دوستان خونوادگی دعوت بودیم ، از اونجا ک حرف بین خانوما همیشه از لباس و سایز و چاقی و این چیزاس، بعدشام همین حرفا بود و یکی میگف چاق ترشدم واون یکی میگف ن و من چاق تر شدم ورقابتی بود واین وسط خانوم میزبان ب منم گف ازسری قبل ک دیدمت پرتر شدی و صورتت تپل شده و فککنم اضافه کردی منم ک ترس از چاق شدن داشتم مقاومت میکردم ومیگفتم ن ، خلاصه ککار رسید ب وزن کردن و اقا وخانوم همه میرفتن رو ترازو و اخر سر با اصرار منم فرستادن روترازومن مدام میگفتم ک نه من همون ۵۷ اینام و وقتی رفتم رو ترازو عدد ۶۲ رو نشون داد و من خیلی وحشت کردم وکلا دپرس شدم از اون شب حتی اونقد درگیر بودم ک یکی دو روز بعدش رفتم و ترازو خریدم و باز خودم وزن کردن عدد ۶۰ رونشون داد، حالا مونده بودم بین ۶۰ و ۶۲، ی بار میگفتم ک حتما غذا زیاد خورده بودم و ی بارمومیگفتم ن شاید ترازو اونا اشتباهه یا ترازوی خودم ، اگه همون روز یکی بهممیگف ک قراره ده سال دیگه همین ترازو عدد بالای ۸۰ رو نشونت بده من همون لحظه سکته میکردم چون هیچوقت باور نمیکردم ک ب عدد ۸۰-۸۲ برسم اصلا نمیتونسم باور کنم ک ۲۰ کیلو قراره بهمبچسبه ، اصلا چطوری ؟؟ من میترکم با ۲۰ کیلو ، ولی شد ، ی روزی من رفتم روی ترازو و عدد بالای ۸۰ زو هم دیدم ، چیزی ک وقتی عددهای پایین بودم فکرشو نمیکردم ب اونجا برسم ،
ولی من ی روزی رو سایز وعددهای کمتر بودم ، حتی وقتی با روش های غلط هم خودمو لاغر میکردم باز ب عددهای پایین میرسیدم بس بدنم همون موقع همتوانایی لاغر شدن رو داشت فقط توانایی لاغر موندن رو در خودمنمیدیدم وهمین باعثمیشد ک خیلی زود برگردم ، ولی الان من مسیرم درسته جسمم همک توانایی لاغر شدن روداره حتی لاغر زندگی کردن چون اینم بیشتر از ی ساله بهم ثابت شده من بیشتر از ی ساله ک در این سایزم و همه لباس هام سایز ۳۸ هستش چیزی ک با روش های قبل حتی فرصت لباس خریدن تو سایز جدید رونداشتم چون فقط توانایی چاق شدن رو در خودم میدیدم ن متناسب شدن و لاغر شدن و لاغر زندگی کردن ، من هر بار کبا روش های غلط لاغر شدم و باز برگشتم قدرت ناتوانیم در لاغری بیشتر شد، در حالی ک در کنار خودم افرادی رو داشتم ک قدرت چاق شدن رودر خودشون نمیدیدن ، دوستم بارها خواست چن کیلو چاق بشه ولی خودشو ناتوان میدید ومیکف من نمیتونم چاق بشم ، زنداداشم بارها رفته دکتر تغذیه و بهش رژیم داده کفلان غذاهارو بخور ولی زنداداشم میگه من نمیتونم چاق بشم و هرچقد تلاش کرده دوسه کیلو اضافه کنه با زور و زحمت ، ظرف مدت زمان خیییییلی خیلی کمتر برگشته ب قبل ، و خودشو ناتوان دیده از لاغری ، اونها هیچوقت تلاشی برای لاغر موندن ندارن فقط توانایی لاغر موندن رو در خودشون میبینن مثل ماها ک هیچکاری نکردیم ولی در مرور زمان دیدیم ک چندین کیلو اضافه کردیم چرا ک توانایی چاق شدن رو در خودمون دیدیم ،
من اگه احساس توانایی بدنم در لاغر شدن رو ببینم خییییلی راحت و اسون ب لاغری وتناسب میرسم ، من باید ب خودم ب ذهنم ب مغزم بگم و ثابت کنم ک من توانایی لاغر شدن دارم جسمم توانایی لاغر شدن روداره ، چرا ک ب یاد میارم روزایی ک من سایز ۳۶ ووزن های خیلی پایین تر از الانبودن ، اگه بهونه اماستخوان درشته خب اون موقع همهمین استخونبندی روداشتم وجیزی اضافه نشده ک ، من وجسمم توانایی لاغر شدن رو داریم چرا ک سالها اگه غذایی ک خوردم رو اگه وزنمیکردن الان چندین تنبود ولی هیچ اثری ازش در بدنم نیست جز مقدار کمی ک اون هم توانایی ماندگاری این مقدار روخودم بوجود اوردم وگرنه برای بدنی ک تونسته چندین تن رو رفع ودفع وجذب کنه چن کیلو ک چیزی نیست ، من هیچ مانعی برا تناسب و لاغری ندارم جز نگرش و باورهایی ک براش پیش میارم ، من اطمینان دارم ب جسمی ک این همه توانایی داشته ک در مدت زمان یکساله بیست کیلو از اضافاتی ک من در طی بیشتر از ده سال براش پیش اورده بودمو رفع کنه و بیشتر از یکسالم هست ک ماندگار بوده بس میشه لاغر زندگی کرد جسممن توانایی بیشتر از ی سال لاغر زندگی کردنو داشته بس میتونه ، همونطور ک کلی از دوستانم ک عکسشون در شگفتی سازان هست همونطور ک استاد عزیزم الان چند ساله متناسب و سبک دارن زندگی میکنن، منم میتونم .
جسمی کتوانایی داره در جهت مخالف طبیعتش حرکت کنه وچاق بشه بس در جهت موافق و تناسب ک طبیعتشه خیلی توانا تره
دوست من کرد هست و زبان محلی کردی داره، و خیلی ساله ک در شهر من ک اذری زبانیم ساکنه ، وقتی ما اذری حرف میزنیم مفهومجمله رومیفهمه ولی خودش هیچوق حرف نمیزنه و میگه کمن نمیتونم کلمات شما رو تلفط کنم و معتقده ک کلمات اذری و ترکی سخته و تلفظشم سخته و چون میترسه ک نتونه درست تلفظ کنه کلا خودشو ناتوان از اذری حرف زدن میدونه و طی این همه سال همیشه گفته نمیتونم برام سخته و خودش رو ناتوان دونسته ، در حالی ک زبان مادریش ک کرد هست رو خیلی راحت حرف میزنه و اصلا ب تواناییش در زبان کردی با اون کلمات سخت فکر نمیکنه ( البته سخت از نظر منی ک ب زبان کردی اشنایین ندارم ) ولی هر دوی ما با زبان ها وگویش محلی مختلف هیچوقت خودمونو ناتوان از یادگیری زبان فارسی ندونستیم و هردوخیلی راحت و باکمترین لحجه ب زبان فارسی حرف میزنیم ، شاید هیچوقت خودمون در شروع مسیر یادگیری زبان فارسی ناتوان ندونستیم و فک کردیم چون این زبان ملی هست وهمه یادمیگیرن و همه میتونن ، چ سواد داشته باشن چ نداشته باشن دست وپاشکستع ولی فارسی حرف میزنن و همین نگرش باعث شد ک ما هیچوقت خودمون رو در یادگیری زبان فازسی ک کامل متفاوت از گویش خودمون هست ناتوان ندونیم و راحت یاد بگیریم ، در مورد لاغری همبگم ک همین دوستم خیلی لاغر ومتناسبه و همیشه همونطور بوده وخونوادشم نسبتا خانواده متناسبی هستن، اونها هیچوقت قدرت وتوانایی چاق شدن رو در خودشون نمیدیدن چون هیچوقت نگرش وباوری در مورد چاقی نداشتن وبرعکس من هیچوقت توانایی لاغر شدن رودر خودم نمیدیدم ، اون توانایی لاغر موندن رو در خودش میدید وسالهاست ک باهاش دوستم و هیچوقت ندیدم ک کاری برای لاغر شدن خودش انجام بده ب اندازه نیاز جسمش میخوره خیلی وقتا میشد ک باهم همغذا بودیم و میدیدمک غذاشمکامل خورد و هیچ تغییری نکرد ولی هر بار من از اون مقدار غذا انتظار چاق شدن رو داشتم ، و من فقط در جسمم توانایی چاقی رومیدیدم ،
جسم زیبا و متناسب من ، من الان فقط در تو توانایی زیبا ومتناسب شدن رو میبینم همونطور ک توانایی داری وقتی اسیبی بهم وارد شد درمان و ترمیمم کنی ، همون طور ک بارها زخمی برداشتم و وتوانایی ترمیم خوب شدن رو در خودم وجسمم میدیدم ، همان طور ک باهر موهارو شونه زدم و تارهای مو رو در برس دیدم ولی هیچوقت تورو ناتوان از رویش ندیدم ، بارهاشده ک باغ ومسافرت بودم و بعدش گفتم ناخونامو کامل از ته کوتاه کنم هیچوقت ب این فکر نکردم ک نکنه دیگه ناخونمبلند نشه چون جسمم روتوانا میدیدم در رشد ناخون و یا کلی سرما خوردم و مریض شدم ولی همیشه جسم نازنیمو توانا دیدم در خوب شدم ومبارزه با ویروس ومیکروبها هیچوقت نگفتم چطور و از چ طریق ، من فقط اطمینان داشتم و توانا میدیدمش ، الان هم همینطور تخریبی صورت گرفته برامدگی و اضافاتی بوجود اومده ، ولی جسمم تواناست برای رفع اینها چطوری و روش رو خودش میده فقط کافیه من در مسیر باشم از اموزش ذهنم وفایلا استفاده کنم و موانع رو از سر راه تناسبم بندازم کنار ، موانعی ک خودم از اطلاعات و اموزش های چاقی ک دیدم ذره ذره بوجود اوردم و سدی ساختم الان داره با اموزش لاغری و شناسایی یکی یکی اون باورها ، ترک وشکاف ایجاد میشه و تناسب و لاغری داره راه خودشو پیدا میکنه و هر روز ک ادامه میدم و استمرار دارم این ترکها باعث شکاف و خورد شدن اون سدها میشه و مسیرم ب سمت تناسب هموار و صاف تر
خدایا سپاس از قدرت وتوانایی هایی ک در این جسم زیبا و شگفت انگیزم قرار دادی