0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.12 از 163 رای

https://tanasobefekri.net/?p=9247
346 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 4765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 110 کلمه

      سلام به همگی

      من وقتی از هر روشی لاغر میشدم میدونستم که توانایی لاغر شدن دارم چه بسا که لاغر هم میشدم ولی همیشه میگفتم این دفعه دیگه لاغر میمونم واین خیالی بود باطل چرا ؟ چون من لیاقتش رو در خودم حس نمیکردم چون تو ذهن من لاغری یعنی سختی یعنی عادی نبودن یعنی فشار بر جسم پس کار راحتی نبود 

      ولی الان میدونم لاغری خیلی راحته نه اراده میخواد نه کار خاصی میخواد من خود به خود لاغر میشم و همین که دارم لاغر میشم و متناسب میمونم چون وقتی ذهن من لاغر بشه دیگه جسم من نمیتونه چاق بمونه خدایا شکرت که من لیاقت بهترین ها رو دارم ۲۲۰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/08/16 12:54
      مدت عضویت: 115 روز
      امتیاز کاربر: 3580 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 122 کلمه

      سلام ماانسان ها توانمندهستیم باقدرت بالا ماارزشمندهستیم ما دارای لیاقت هستیم ومی توانیم بااستفاده ازاین قدرت ها به هدفمون میرسیم درمورد لاغری باذهن باگوش دادن به فایل وانجام تمرینات میتوانیم به اون هدف دلخواه برسیم این تمرین باید هرروزباشه نبایدبه تعریف وتمجیددیگران توجه کرد بی توجه بودن باعث پیشرفت درانسان میشه ما باید درخود احساس لیاقت داشته باشیم وهمین باعث پیشرفت میشه درهرزمینه ایی درموردلاغری شایدتمرین روخوب انجام میدن ولی باز درخوداحساس لاغری نمیبینن این طرزفکرمانع لاغری میشه چون درگذشته خیلی تلاش کردن وشکست خوردن به همین سادگی میشه به هدف دلخواه رسید گاهی افراد احساس لیاقت دارن وبه زبون میاره واماده ورود به شرایط بهترهستن وهیچ تلاشی برابهبود شرایط بهترنیستن وهیچ قدمی برنمیداره براموفقیت شدن هم احساس درونی وبیرونی رو بهبودبدیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ریحانه نظری
      1403/08/08 09:02
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 225 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 15 کلمه

      من لایق بهترین اندام بهترین  زندگی که با عشق واقعی و ارامش روان است هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس کشاورز
      1403/07/22 17:31
      مدت عضویت: 51 روز
      امتیاز کاربر: 1440 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 423 کلمه

      اولین تصویری که توی این متن هست منو یاد زندگیم می اندازه 

      من مدام خانواده ام رو میدیدم که بابت اضافه وزنشون توسط بقیه تحقیر میشدن بعد خواهرام که بزرگتر از من بودن میومدن به مادرم میگفتن که مثلا فلانی به من توی مدرسه گفت چاق و من اینطوری جوابشو دادم مادرم تشویقشون میکرد و میگفت افرین کار خوبی کردی به اون چه ربطی داره و منم نگا میکردم و انگار منم دلم میخواست مث خواهرام باشم خب من لاغر بودم مسخره هم نمیشدم اما دلم میخواست مث اونا باشم و رفتار کنم . 

      قبلا هم از خواهرام شنیده بودم که نرگس هم در اینده مطمئنا چاق میشه از اونجا من باورم شده بو که قراره چاق بشم .

      خب گذشت و من رو مادرم بردن که برای راهنمایی ثبت نام کنن من رفتم روی ترازو و ۴۵ کیلو بودم و چاق نبودم اما من باور داشتم که چاقم الکی برای خودم بریدم و دوختم که اون فردی که منو وزن کرده تعجب کرده چون من وزنم بالاست و این حرفها خلاصه من سعی داشتم مثل چاقها رفتار کنم چالش های اونا رو داشته باشم و مدام دنبال نشانه های چاقی توی خودم میگشتم با اینکه هیچ چیزی وجود نداشت و من لاغر بودم در نهایت من توی دبیرستان وزنم شد ۷۹ کیلو تقریبا دو برابر شدم.

       من یه چیزی فهمیدم من بدون این که چاق باشم باور کردم که چاقم مهمتر از اون من مثل چاقها رفتار کردم و هر روز دنبال نشانه های چاقی توی خودم بودم به مدت ۱۵ سال من مدام به چاقی فکر کردم تمرکز کردم و البته روزهایی هم بود که از بس مشغله داشتم نشد فک کنم به چاقی اما در حالت کلی اکثر مواقع من مثل چاقها رفتار کردم پس برای لاغری من بدون اینکه نشانه هایی از لاغری رو در خودم ببینم باید هر روز و به طور مداوم به لاغری باور داشته باشم مثل متناسب ها رفتار و فکر کنم مثل همون موقع که تونستم چاق کنم  الانم دنبال نشانه ها و حرکت های خیلی کوچیک حتی برای لاغری توی خودم بگردم به صورت روزانه و خلاصه مثل لاغرها فکر و رفتار کنم تا لیاقت لاغری توی من فعال بشه 

      نگران این نباشم که با خواهرام فرق میکنم . 

      نترسم که چون سختی نمیکشم گرسنگی نمیکشم و ورزش نمیکنم پس لیاقت ندارم نخیر اینطور نیست اون روش ها اگر درست بود همون بار اول برگشت نمیخورد پس چاره رژیم و ورزش نیست چاره ذهنیه باید ذهن اصلاح بشه نه چیز دیگه ذهنه که دستور ها رو صادر میکنه پس اون همه کاره است و اون باید درست شه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/16 12:16
      مدت عضویت: 173 روز
      امتیاز کاربر: 5660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 184 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم.

      سلام استاد عزیز و همه دوستان. باز هم یک فایل آموزشی عالی و پر از نکات مثبت. بریم سراغ تمرین.

      ۱,من در مسیر چاقی با خودم میگفتم اینو میخورم پس لایق چاق شدنم حقمه چاق بشم.پیاده روی نمیکنم.رژیم نمیگیریم بی موقع غذا میخورم هرچی بخوام میخورم و…

      پس حقمه که چاق بشم و خودمو لایق چاق شدن میدونم.

      ۲,ما در روشهای قبلی فقط تلاش میکردیم جسم خودرا تغییر دهیم و توجهی به افزایش احساس لیاقت درونی نداشتیم مثل اون قسمت که گفتید فقط کار عملی انجام میشه ولی احساس لیاقت درونی ایجاد نمیشه.

      ۳,همه آن روشها سبب افزایش احساس لیاقت چاقی شدن مثلا من در طول رژیم یک عدد بستنی میخوردم با خودم میگفتم حالا که اینو خوردم پس حقمه که چاق بشم

      ۴,پیشنهاد من هم دیدن همین فایلها تمرینات عملی،یاد آوری کردن به خودم در طول روز که من لایق لاغر شدن هستم. کارهایی را انجام بدم که احساس رضایت درونی منو افزایش بده مثل ناظر افکار و اعمال خودم بودن.

      ۵,احساس لیاقت عملی و درونی را در خود افزایش بدم. اقدامات لازم مثل گوش کردن و عمل کردن به این فایلها را انجام بدهم و….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/08 21:44
      مدت عضویت: 78 روز
      امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      دود بر شما بانوی مهر و مهربانی آزاده جان که روح منو آزاد کردی امشب 

      چقدر قشنگ و بااحساس گفتی چقدر به دلم نشست 🌱 🤗 

      ازت ممنونم قطعا همینطور هست که می‌فرمایید قدرت نور و روشنایی خیلی بیشتر از تاریکی ست 

      و من قدم در نور گذاشتم من الان خود نورم ✨

      و چقدر دارم لذت میبرم چقدر خوشحالم چقدر آروم شدم 

      مثل کسی ام که طوفانهای سختی رو تو زندگی پشت سر گذاشته ولی الان به یه ساحل خوشگل آبی رنگ آروم رسیدم که خدا هم همونجاست تو قلب من 

      آزاده جان منم کتاب چهار اثر فلورانس رو خوندم چند بار و چقدر لذت بردم هنوزم دارمش این کتاب فوق العاده ست 

      الان میفهمم خدا چرا پدرومادرم رو گرفت چرا سرطان گرفتم چرا و چرا ….بعد هر سختی خدا قدرت و انرژی ای به انسان میده که کوه رو می‌تونه جابجا کنه 

      چهل کیلو اضافه وزن هم الان برای من مثل پنبه سبک شده 

      روح من داره پرواز می‌کنه هفت کیلوش رو در کمتر از یکماه کنار گذاشتم به قول استاد دو تا حلب روغن چهار کیلویی تقریبا 😁

      من دو حلب روغن از خودم کندم بچه ها چقدر سبک شدم 

      لامصب این سبکی چه حالی داره چه کیفی داره درد زانو ندارم فرز شدم 😍🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/01 15:17
      مدت عضویت: 78 روز
      امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 449 کلمه

      روز ۱۸ من مژگانم مادری انرژی مثبت ۴۳ ساله از کرج

      من الان صددرصد خودمو لایق لاغر شدن میبینم لیاقتشو واقعا و از صمیم قلب در وجودم احساس میکنم واسه همینم هست تو این ۱۸ روز بالای پنج کیلو مطمئنم لاغر شدم به شدت رو به مسیر تناسبم 

      به شدت حالم خوبه به شدت متحول شدم همش حس تولد دوباره رو دارم 

      نه تنها تو لاغری تو بقیه کارهایی که قبلا انجام ندادم هم الان احساس قدرت شروع دارم 

      من لیاقت لاغر شدن دارم چون واقعا قبلا بارها و بارها لاغر کردم متناسب شدم تشویقم کردند ولی خوب من چیکار کنم که راهم اشتباه بوده و اونموقع با لاغری با ذهن و اینهمه قدرت ذهن آشنا نبودم نمیدونستم همون ذهنی که با سختی تونستم خودمو لاغر کنم می‌تونه در عرض یکماه منو دوباره چاق کنه 

      پس من مقصر نبودم من هیچ وقت دست از تلاش برنداشتم هی زمین خوردم هی بلند شدم دنبال راه چاره ای ماندگار پایدار بودم 

      پس من راه رو بلدم الان هم که آگاهی ذهنی بهم اضافه شده همون مسیر لاغری رو دارم با عشق با لذت طی مسیر میکنم 

      ولی میدونی ایندفعه فرقش اینه که من از مسیر لاغریم دارم لذت میبرم 

      من از نخوردنم از گفتن اینکه میل ندارم لذت میبرم 

      من ازینکه میلم تمایلات گول زننده ام این فکر اشتباه اشتهای عصبی داشتنم دیگه همراهم نیست لذت میبرم 

      من منه مژگان دیگه گول اون شیطان داخل ذهنم رو نمی‌خورم 

      اونی که هی بمن می‌گفت بخور حیفه غذای مونده رو بخور اسراف میشه 

      اونی که هی بهم میگفت با شوهرت تو غذا خوردن بیرون رفتن رستوران رفتن به هوله خوردن همراهی کن دیگه نمیتونه منو گول بزنه 

      من الان خیلی راحت میگم شما بخورید من میلی ندارم 

      آخه چرا به هوله بخورم چرا آت آشغال بخورم واقعا شکم من مگه سطل زباله ست که اینهمه چیز خراب مضر داخلش بریزم 

      منی که خدا اینقدر دوستم داره منی که اینقدر انسان خوش انرژی و مثبتی هستم برای همه شادی و سلامتی میخوام چرا نباید به خودم رحم کنم هر آت و آشغالی رو نخورم 

      من دنبال آرامشم چرا به هر بهونه دنبال چک کردن گوشی همسرم باشم که مثلا ببینم خواهر شوهرم که ازش خوشم نمیاد چه پیامی به همسرم داده ،این چه نفعی برای من داره جز اینه که من اون فکر رو جذب میکنم آرامش روحیم بهم میخوره استرس میگیرم 

      چرا برای خودم استرس تو زندگی ایجاد کنم 

      پسرم مسواک نمیزنه من استرس میگیرم نکنه دندوناش خراب شده الان سپردم به پدرش که نظارت کنه روش و خودمو اینهمه استرس و تنش نجات دادم 

      اینا نمونه ست مثال میزنم منظورم اینه که دنبال آرامشم 

      بمن چه که مادر شوهرم چی گفته چی میگه من از هر کی خوشم نیاد کمتر رفت و آمد میکنم مگه میشه یه فرد پیر رو آخر عمری اصلاحش کرد بهش یاد داد که زخم زبون کمتر بزنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6000 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 241 کلمه

        درود بر شما بانوی زیبا و متناسب ، مطمئنم در این مسیر بهترین ها رو تجربه می کنید. اینکه به دنبال آرامش هستید و در این راه اقدامات مثبتی انجام دادید قابل احترام و تشویقه . 👏👏

        در کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین جمله ی بسیار زیبایی وجود داره که میگه :

        هیچ انسانی نه دوست توست ، نه دشمن تو ! بلکه هر انسانی معلم توست . 😌

        اطرافیان ما و رفتارهاشون بازتابی از درون شون و تجربیاتشون هست . ما درست رفتار کردن ، مهربانی ، محبت ، زیبا صحبت کردن و هر رفتاری رو یاد می گیریم و این یادگیری از دوران کودکی اتفاق میفته ، قطعاً کسی که زبان خوشی داره این رفتار زیبا رو یاد گرفته و همون رفتار رو بازتاب می کنه و بالعکس. 😌

        با یقین و ایمان قلبی بهتون میگم که تمرکز کردن روی اتفاقات مثبت ، به شدت می تونه اثر احساسات ناخوشایند رو کمرنگ کنه .

        در یک اتاق کاملاً تاریک یک نور شمع می تونه تاریکی رو مغلوب کنه اما در یک اتاق کاملا روشن یک لکه تاریک به اندازه شعله شمع هیچ اثری در اون روشنایی نداره . نور باشید و بدرخشید چون همیشه نور بر تاریکی پیروزه . ایمان دارم به جایی خواهید رسید که تمام کسانی که روزی باعث رنجش شما بودند مسیر متفاوتی رو در مواجهه با شما در پیش خواهند گرفت و قطعا در اون لحظه شما شگفت زده خواهید شد . 💖💖🤩🤩

        پس پر قدرت ادامه بدید .💪💪😍😍

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار الهام خضرلو
          1403/07/08 11:17
          مدت عضویت: 1913 روز
          امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 146 کلمه

          سلام دوست عزیزم آزاده جان 

          از پاسختون به مژگان عزیز لذت بردم آفرین 

          خیلی به  نکات مهم وارزشمندی اشاره کردین نور بر تاریکی پیروز هست یک شمع اتاق تاریک رو روشن میکنه ولی یک ذره تاریکی بر روشنایی اتاق تاثیری ندارد .

          واین جمله ی شما منو یاد جمله حق بر باطل پیروز هست انداخت حق مثل نور همه جارو روشن میکنه .

          پس مژگان عزیز مثل نور بدرخشید که باطل نابود شدنی هست و نور حق پیروز .

          وجمله ی اولتون که نوشتین انسانها نه دوست ما هستند نه دشمن ما آنها معلم ما هستند که به ما یاد می‌دهند. 

          کسی که عشق ورزیدن نمی‌داند عشق ورزی را به ما می آموزد 

          کسی که بد اخلاق و بد خلق هست مهربانی رد به ما می آموزد 

          کسی که پشت سرت حرف می‌زند روراستی ویک رنگی را به تو یاد می‌دهد 

          مرسی واقعا خیلی به دلم نشست و چند بار خوندم کامنتتون رو 

          مثل نور بدرخشید 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه گلی
      1403/06/25 07:09
      مدت عضویت: 74 روز
      امتیاز کاربر: 725 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 781 کلمه

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      لیاقت چاق شدن در من نخست از آنجایی شروع شد که از وقتی چشم به جهان گشودم همه ی افراد خانواده ام را دچار اضافه وزن دیدم و فکر کردم این مدلِ عادیِ بدنِ یک انسانِ سالم است! البته نه صرفا به زور و اجبار بلکه به خاطر علاقه خود به خودی به خانواده این باورِ خود به خودی لیاقت چاق بودن در من شکل گرفت و بعد ها باور ها ی جانبی دیگری مثل اینکه چاق ها سلامت هستند، چاق ها زیبا هستند، چاق ها لایق هستند، چاق ها قوی هستند، چاق ها بنیه قوی دارند و… و… در من شکل گرفت.گام بعدی لیاقت چاقی در من در دوران اوایل نوجوانی شکل گرفت که حالا بر عکس احساس می کردم چاقم و دوست داشتنی نیستم و مثل هم سن و سالانم نمی توانم لباس زیبا بپوشم و مدام به چاقی فکر کردم و فکر کردم و البته همان نوجوانی توانستم ۱۰ کیلو وزن کم کنم با حذف یکسری از غذا ها و خیلی خوشحال بودم اما امان از اینکه باورِ چاق بودن در گام یک و دو در من شکل گرفت بود و به این دو صورت هم تقویت می شد:

      ۱. ای بابا! عزیزم چرا لاغر شدی؟ تپل بودی بهتر بود!

      ۲.اِ ! تو همان فاطمه ی تپل هستی که الان لاغر شدی؟! 

      یعنی همزمان فقط باور چاقی در ذهنم ثبت می شد! به این صورت که:۱.چاقی خوب و سلامت است!۲.هویت تو چاق است که الان مثلا کمی لاغر شده!

      البته به هیچ عنوان قصد مقصر شمردن اطرافیانم را ندارم چون می دانم که خودم مسئول زندگی و انتخاب های خودم هستم حداقل از الان به بعد. تمام سعی و تلاشم را می گذارم بر روی توجه خوب، احساسات خوب، باورهای خوب و اصلاح رفتارها، انشاالله.

      با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟

      بله، همیشه فکر می کردم و فکر می کنم که لیاقت لاغر شدن دارم چون همیشه اولین کسی بودم که در خانواده حرف رژیم غذایی و ورزش را پیش می کشید و شروع می کرد، شاید یجور هایی به صورت ناخودآگاه از همان ابتدا با توجه به سایر خانواده ها یا اطرافیانم به غیر از خانواده خودم، متوجه شده بودم که لاغری سلامت است و من هم لایق تناسب اندام و سلامت هستم و به همین دلیل همیشه سعی در تغییر خودم داشتم.

      روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.

      فکر می کنم یکی از مهمترین چیزهایی که باعث احساس لیاقت لاغری در من شده احساس خوب به خود و توجه به لاغری و تناسب اندام و سلامت است و مهمترین چیزی که باعث لیاقت چاقی در من شده این است که اضافه وزنم را عامل سلامتی دانستم و به همین دلیل ترس از لاغری داشتم. الان بر این باور هستم که اضافه وزن من جزوی از من نیست و قرار نیست که بخشی از خودم را حذف کنم بلکه قرار است اضافه وزنی که به درد بدنم نمی خورد را از دست بدهم و رها کنم، به این صورت در این چند روز باور چاقی من سست شده و حالا تمایل بیشتری به لاغری و تناسب اندام دارم، خداروشکر.

      پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      مهمترین پیشنهادم برای خودم این است که تمرکزم را بگذارم بر روی خودم و جهان خودم و آنقدر به حرف های منفی مردم اهمیت ندهم چون در هر دو صورت چه چاق باشم چه لاغر ممکن است دلشان بخواهد نظر منفی بدهند،من باید انقدر قوی باشم که نقطه نظرات منفی را نپذیرم و بر اساس خواسته ی قلبی خودم عمل کنم، اگر خودم به این باور رسیده ام که لاغری سلامت است پس چرا که نه؟! 

      و نکته ی مهم دیگر این است که چاقی را عامل سلامتی ندانم و فکر نکنم که اضافه وزن و کیلو های اضافی بدنم جزوی از من است تا بخواهم برای وزن کم کردن نگران باشم! در اصل این ها موادی هست که دیگر به درد به من نمی‌خورد و من باید رها باشم و کم کم و به تدریج به وزن سلامت و تناسب اندامم برسم.

      از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

      تمرین: با نگاه کردن به عکس لباس های دلخواهم و مدل ها و حتی ورزشکارانی که تناسب اندام و سلامتی و مهمتر از همه حال خوب دارند این باور را در خودم تقویت کنم که لاغری خوب است، تناسب اندام خوب و امن است، من لایق تناسب اندام و سلامتی هستم، من لایق حس خوب هستم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار زهرا آقچه لو
        1403/08/13 11:18
        مدت عضویت: 173 روز
        امتیاز کاربر: 5660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 86 کلمه

        دوست خوبم سلام،چقدر زیبا نوشته بودید با نگاه کردن به عکس های افراد لاغر به خودم ثابت کنم که لاغری خوبه، من عاشق سریالها و موسیقی کیپاپ(کره) هستم،وقتی رقص این دوستان و حرکات جالبی که میرن را نگاه میکنم خیلی لذت میبرم بعد با خودم میگم اگر اینها لاغر نبودن که نمیتونستن این حرکات را انجام بدم ولی با خوندن نظر شما از این به بعد هنگام اون تصاویر به خودم میگم ببین لاغری چقدر خوبه،به راحتی میتونی این حرکات و رقص ها را انجام بدی.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم الهی نیا
      1403/06/17 14:48
      مدت عضویت: 76 روز
      امتیاز کاربر: 560 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 24 کلمه

      نسبت به لاغر شدن حس لیاقت دارم چون در این سایت هستم 

      وهمه روش ها را کنار می‌زارم پروس باور خود کار میکنم 

      سپاسگزارم از استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/06/12 01:06
      مدت عضویت: 115 روز
      امتیاز کاربر: 3580 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 97 کلمه

      سلام من یک انسان ارزشمندهستم چرا چون اشرف مخلوقات هستم زمانی خداماروخلق کردبخودش افرین گفت پس من انسان خیلی توانایی واستعداددارم وازان میتونم استفاده کنم نه بعنوان یک انسان راکدباشم همیشه خودنوبی ارزش وتنبل وبی حوصله وبی لیاقت بدونم همیشه بگم نه من نمیتونم لاغربشم نمیتونم توقسمت های مختلف زندگی موفقیت کسب کنم یابدنموسطل زباله بدونم باخوردن هرچیزبی ارزش اونو تخریب کنم به سلامت جسمم ضربه بزنم یکی ازحس های ارزشمندی هدایت شدن من به سمت این سایت وباگوش دادن به فایل وخواندن مطالب وانجام دادن تمرین بتونم حس وحال خوبی داشته باشم به هدفهایم برسم انشالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/06/11 23:56
      مدت عضویت: 111 روز
      امتیاز کاربر: 18411 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 253 کلمه

      تا جایی که یادم میاد همیشه دنبال از بین بردن چاقی خودم بودم و از اون تنفر داشتم و اون رو مقصر حال بدم میدونستم اون رو باعث و بانی عدم  اعتماد به نفسم و حسرت پوشیدن لباسهای زیبا و چسبون  ولی نمیدونستم که با این افکار من داشتم چه کاری با خودم میکردم .

      من با این نفرت داشتم روز به روز چاقی رو به جسمم دعوت میکردم و به اون ارزش میدادم چون ذهن من فرق بین دوستی و تنفر رو تشخیص نمیداد نمیدونست که وقتی من از چاقی تنفر دارم باید اون رو از من دور کنه بلکه فکر میکرد توجه من به اون از روی دوست داشتنه و روز به روز من اضافه وزنم بیشتر میشد 

      حالا یاد گرفتم که به جای دشمنی و تنفر از چاقی باید از در دوستی با لاغری در بیام تا ذهنم به اون توجه کنه و لاغری رو در من پدیدار بشه

      در روشهای کاهش وزن که قبلا تجربه کردم همیشه سعی کردم چاقی رو از خودم دور کنم با کم خوردن  مصرف قرص و دمنوش و ورزش غافل از اینکه من با این کارها لیاقت چاقی رو در خودم تقویت میکردم ولی با تمام اینها من لیاقت لاغر شدن رو دارم چون برای بدست آوردنش زحمت زیادی میکشیدم ولی باورهاو افکار و فرمول های ذهنی اشتباه ذهن و مسیر غلط مانع دست نیافتنی شدن لاغری برای من شده بود در حالی که این لیاقت همیشه در من وجود داشته چون من اراده و توان لاغری رو دارم همانطوری که اراده چاق شدن رو هم داشتم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/06/10 15:35
      مدت عضویت: 1384 روز
      امتیاز کاربر: 14888 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 192 کلمه

      بنام خدا 

      گام پنجم لایق لاغر شدن هستید 

      من لایق بهترینها هستم من لیاقت یک جسم زیبا با پوشیدن لباسهای زیبا رنگهای روشن هستم اصلا من خودم را یک فرد چاق نمی بینم همیشه خودم را یک فرد متناسب میدونم طوری که اطرافیان من هم این حس را دارند که دیگه من چاق نیستم من یک متناسبم و مثل افراد متناسب میخورم لباس میپوشم نمیترسم دیگه از مواد غذایی رژیم نمیگیرم و خیلی چیزهای دیگه من لایق متناسب شدن هستم همین چند دقیقه پیش احساس کردم گرسنه هستم و رفتم باقی مانده غذای پسرم را بخورم سریع برگشتم و گفتم نه مگر معده من سطل زباله هست که غذای مانده را بخوری و رفتم یک لقمه نان بربری با پنیر بر داشتم و خوردم و سیر شدم احساس لیاقت ما درونی باید باشه و آن را در دنیای پیرامون تقویت کنیم تا هم در لاغری وهم دیگر مسائل زندگی موفق باشیم من باور کردم که می‌توانم از طریق دهنم لاغر شوم و دیگه طرف هیچ روشی نرفتم برای لاغری و نخواهم رفت این احساس لیاقت را نشان میده که من به ذهن خودم ایمان دارم همینطور که مرا چاق کرده منو لاغر میکنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/09 21:39
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 21 کلمه

      هروقت احساس کردید که اگر غذا رو دور بریزید نعمت خدا رو دور ریختید 

      یادتون بیفته که شما خودتون نعمت خدا هستید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/09 19:34
      مدت عضویت: 87 روز
      امتیاز کاربر: 2755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 82 کلمه

      من وقتی کالری همه چیز رو چک میکنم دارم در خودم لیاقت چاق شدن رو زیاد می‌کنم. چه جوری؟ اینجوری که میگم سی و پنج گرم‌ لواشک برابر پنج تا خرما است و صد کالری داره پس من با خوردن این‌ لواشک چاق میشم ایناها دارم حسش میکنم لواشک رفت چسبید به شکمم وای چربی شکمم اضافه شد!!! و کسی که لاغر است میگه می‌دونی من چرا لاغرم ؟ آخه من لواشک میخورم این لواشک داره منو لاغر می‌کنه چربی‌هام رو میسوزونه!!!!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1403/06/07 21:14
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 8755 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 405 کلمه

      به نام خدا

      سلام به همه دوستان هم مسیرم

      من بعد از گوش دادن به این فایل تاره متوجه شدم که با هر فکر و نگرانی و ترس از قضاوت دیگران در مورد اندامم خودم رو لایق چاقی میدونستم.

      زمانی که از چاقی خودم متنفر میشدم و با هر روشی رژیم ورزش ترک خوردن شیرینی‌جات و سرخ کردنی، لیاقت چاقی رو در ذهنم تقویت میکردم.

      وقتی برای حضور در مجالس نگران بودم و مدام با خودم فکر میکردم که چه لباسی بپوشم تا چاقی کمتر به چشم بیاد تقویت لیاقت چاقی بوده 

      زمانی که با هر زحمتی بوده به اندام دلخواهم می‌رسیدم ولی نگران بودم که دوباره چاق میشم یعنی ذهنم رو برای چاقی بیشتر تقویت میکردم، بهش میگفتم که من لیاقت چاقی بیشتر رو دارم‌ 

      من در یک جمع که همه نشسته باشن نمیتونستم راه برم یا پذیرایی کنم چون فکر میکردم که همه دارن به چاقی من نگاه میکنن و من رو مسخره میکنن این هم یه جور ایجاد لیاقت چاقی در ذهنم بوده

      من هیچ موقع خودم رو لایق لاغری نمیدونستم چون حسرت آدمهای متناسب رو داشتم و همیشه تو ذهنم این رو مرور کردم که تو هیچ موقع  سیر بشو نیستی و مثل آدم نمیتونی غذا بخوری ببین اونی که لاغر چقدر با آرامش غذاش رو میخوره 

      من خودم از بچگی طوری بزرگ شدم که اسراف بزرگترین گناه دنیاست و این گناه بیشتر برای مادر هست و جور همه بچه ها و حتی پدر رو بکشه تا غذایی دور ریخته نشه و بعد از ازدواج خودم رو موظف میکردم که نزارم غذایی اسراف بشه اگر غذای همسرم یا پسرم تو بشقابش میموند اگر میمردم هم باید میخوردم 

      اما از وقتی با این مسیر آشنا شدم هر موقع چشمم به غذاهای تو بشقاب خانواده  میفته با خودم تکرار میکنم مگه من جورکش دیگران هستم هر کسی مسولیت غذا و رفتار خودش رو داره من هم مسولیت رفتار خودم رو دارم و باقی مانده غذای دیگران رو نمیخورم یا بعضی اوقات با این جمله به ذهنم میاد مگه سطل آشغال غذای دیگران هستم؟ از رفتارهای گذشته خودم با جسمم حرصم میگیره و با خودم میگم از این به بعد به خودت ارزش قائل شو

      من میخوام از امروز لیاقت لاغر شدن رو در خودم تقویت کنم هر چند لیاقت چاقی در ذهنم ریشه قوی داره اما با تمرین و استمرار میتونم به هدفم برسم 

      من لیاقت لاغری و تناسب اندام رو دارم

      من لیاقت سلامتی جسم و روح رو دارم

      من لیاقت اعتمابنفس بالا رو آرم

      من لیاقت پوشیدن لباسها با رنگ و مدل دلخواهم رو دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیما آقاپور
      1403/06/07 19:56
      مدت عضویت: 94 روز
      امتیاز کاربر: 850 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 25 کلمه

      سلام استاد..بیش از هر باری تحت تاثیر صحبتهاتون قرار گرفتم براستی که تا زمانیکه به خودمون احترام و ارزش قائل نشدیم نمیتونیم به تناسب برسیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/05 00:44
      مدت عضویت: 636 روز
      امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 740 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلامي گرم به استاد عطار روشن عزيز

      شكر حق را كان دعا مردود شد 

      من زيان پنداشتم آن سود شد

      بس دعاها كان زيانست و هلاك

      وز كرم مي نشنود يزدان پاك

      حضرت مولانا

      با حل كردن هر مشكل من صدها پله از الانم جلوتر ميرم

      لایق لاغر شدن باشید

      افراد به دودسته تقسيم ميشن : 1) افرادي كه حركت ميكنن و تلاش ميكنن و نتيجه ميگيرن 2) افرادي كه تلاش ميكنن و حركت هم ميكنن ولي نتيجه نميگيرن

      تفاوت بين اين دو دسته فقط مربوط ميشه به احساس لياقتشون

      نكته مهم : منظور احساس لياقتي كه خودم در خودم ميبينم هست  ، نه احساس لياقتي كه ديگران در من ميبينن.

      احساس لياقت با دو روش بوجود مياد

      يه زماني ما براي رسيدن به هدفمون تلاش ميكنيم اما به نتيجه دلخواه نميرسيم. در اينصورت ما احساس لياقت دروني نداريم..اين نمونه از عدم احساس لياقت داشتن رو ميشه به وفور در اطرافيانمون ببينيم

      نكته مهم : سر چه حسابي من بايد موفق بشم؟

      من براي خودم اينطوري منطقي كردم اين موضوع رو كه ، به خودم گفتم من بيست سال هست كه بيست كيلو اضافه وزن دارم ولي از اول عمرم 58 كيلو وزن نرمال هميشه با من بوده

      يعني من كه الان 78 كيلو هستم و دوست دارم 58 كيلو باشم …از اين 78 كيلو فقط بيست كيلوش چيزي كه من نميخوامش …بقيه اش چيزيه كه من ميخوامش و لياقتش رو دارم چون هميشه با من بوده

      ذهن من كه نميفهمه الان من دارم با كلمات بازي ميكنم و من كه دارم با كلمات بازي ميكنم و حالم خوب ميشه ، چرا نبايد از اين روش استفاده كنم

      حالا كه اين قانون در جهان وجود داره كه ، فكر و توجه من هستن كه اتفاقات رو رقم ميزنن چرا من نيام و به نفع خودم بازي رو عوض نكنم؟

      مگر مريضم كه جلوي خودم وايستم و بگم نه اين روش مسخره ست كه من با كلمات بازي كنم 

      بايد منطقي باشه همه چي!!!

      منطق اينه كه من هر چيزي رو هر جوري باور كنم همون اتفاق براي من مي افته

      منطق اينه كه من يا بايد خودم يه سري باور براي خودم بسازم و بپذيرمشون و زندگيم رو بر اساس اونها شكل بدم

      يا بايد بشينم تا جامعه و خانواده و مدرسه يه سري باورهاي خودشون رو به من القا كنن و به اهدافشون برسن

      چون ذهن هميشه بايد يه مشغوليتي داشته باشه و اون مشغوليت باورهاي من هستن

      من اون ژنراتوري هستم كه، انرژي ها رو ميگيره و به شكل اتفاقات اون انرژي رو برميگردونه به جهان

      اين رفت و برگشت باعث گسترش جهان ميشه 

      آيا جهان براش مهمه چطور گسترش پيدا كنه؟

      نه

      پس هر روشي كه من رو به حس خوب برسونه و احساس لياقت به من بده از طرف جهان حمايت ميشه

      با اين تمرين من ميتونم احساس درونيم رو ترميم كنم و بيشترش كنم كه من ذاتا لايق تناسب اندام هستم

      اشاره كرديد به دوره چالش تغيير عادت من تمام اون بخش ها رو نديدم ولي همون چند تايي كه ديدم به من ياد داد با خودم خوراكي هاي زيادي نبرم توي ماشين موقع سفر

      و اين هم هميشه با منه از زماني كه تغييرش دادم

      استاد اشاره كرد لاغر شدن فقط پايين اومدن وزن نيست 

      شخصيت منو دگرگون ميكنه

      خانواده من رو تحت تاثير ميزاره

      سلسله چاقي رو ميتوني قطع كني

      من اينها رو كاملا درك ميكنم

      و همين موضوع باعث اين تصميم شده كه اين سد رو رد كنم چون بعدش دستيابي به بقيه اهدافم خيلي راحت تر ميشه…ذهن من وقتي اين دستاورد رو ببينه براي بقيه اهدافم اصلا با من نميجنگه.بزرگترين هدف من كم شدن اين بيست كيلو بوده توي بيست سال گذشته

      اهداف ديگر در طي اين بيست سال به من اضافه شده…همين موضوع دليل محكمي هست كه به خودم بگم حالا كه اين بيست كيلو قراره كل زندگيمو تغيير بده چرا من دارم به خودم ظلم ميكنم…

      من بي اعتباري اين اضافه وزن رو براي خودم با اين دلايل منطقي كردم و به خودم هي ميگم چرا بايد بقيه زندگيمو با همچين چيز بي ارزشي ادامه بدم

      من كه لياقت دارم لاغر بشم چون اون وزن دلخواهم همين الان درون من هست…و اين بيست كيلو انقدر بدبخته كه هي ميخواد خودشو با چيزاي بيخودي بزرگ جلوه بده …هي مياد ميگه كالري هي مياد ميگه سن ..هي مياد ميگه ژنتيك…انقدر بدبخته كه خودش از خودش هيچي براي گفتن نداره و هي خودشو ميچسبونه به بقيه عوامل تا خودشو ارزشمند جلوه بده…

      الان ميفهمم كه چرا تمام تلاش هاي من براي لاغري نتيجه نداده چون خداي درون من، ميخواست من به واقعيت دست پيدا كنم و ارزش و لياقت واقعي رو درك كنم

       يونگ ميگه :من خدا را آنجايي ديدم كه برنامه هاي مرا بهم زد

      ممنون به خاطر اين فايل ارزشمند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/03 12:32
      مدت عضویت: 95 روز
      امتیاز کاربر: 4860 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 282 کلمه

      سلاماومدم بگم که بدونم و یادم بمونه من لیاقت تناسب اندام را دارم. 

      من نمی گم: مگه می شه به راحتی به تناسب رسید؟ این همه آدم دارن زجر و سختی می کشن که متناسب بشن و تازه هنوز هم نشدن، مگه من کی ام که بتونم به تناسب برسم؟

      من می گم من توانمندی و لیاقت رسیدن به تناسب اندام را دارم. من می پذیرم که حتما حتما به سادگی و به طور طبیعی می توانم به تناسب برسم.

      من لیاقت درونی برای لاغری را به دست میارم و به لیاقت بیرونی می رسم و رفتارهای من هم لاغرانه خواهد بود.

      من انقدر لیاقت دارم که از لذت های این دنیا بدون عذاب وجدان و حال بد و استرس استفاده کنم.

      من می توانم از همه نعمت ها و غذاهایی که دوست دارم استفاده کنم، من انقدر لایق هستم که بدنم به اندازه نیاز واقعی ش فقط غذا رو وارد خودش می کنه.

      من انقدر احساس لیاقت برای خودم دارم که هر چیزی را وارد بدنم نمی کنم، فقط به این دلیل که به اندازه زیاد در دسترسمه! یه تیکه کیک بزرگ داریم و یه بدن، و من ارزشی که برای خودم و بدنم قائلم بیشتر از اون کیکه، پس به اندازه لازم برای بدنم از اون کیک میل می کنم. میزان کیک موجود برای  من تصمیم نمی گیره. این منم که تصمیم می گیرم از هر خوراکی ای چقدر میل کنم.

      این که یک خوراکی رایگانه، زیاده، حیفه و … یه ارزشی داره، ولی بدن من و تصمیم من ارزشمند تر از این حرفاست که بخوام اونها رو وارد بدنم کنم.

      من ارزشم بیشتر از اینه که بخوام منفعل باشم. این منم که تصمیم می گیرم هر لحظه چه چیز رو چقدر نوش جان کنم. قدرت دست منه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 💖نرگس💖
      1403/05/05 16:38
      مدت عضویت: 222 روز
      امتیاز کاربر: 4460 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 790 کلمه

                به نام الله مهربانم

      سلام گرم به همه 

      توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

      خب ما انقدر درگیر چاقی شدیم و بهش توجه کردیم و با هر حرفی واکنش نشون دادیم که اون تنفر برای ذهن ما مثل یک عشق شد و ذهن ما در ما این لیاقت رو دید که چاق بشیم

      من امروز فهمیدم که باید مسئولیت خودم رو قبول کنم !درسته چاق شدم ،بله چون مسیرو اشتباه رفتم چون بهش توجه کردم، چون بیش از حد بهش بها دادم

      حالا اومدم جبران کنم اومدم به خودم بگم که من توانا هستم من می‌تونم

      وقتی الله با منه

      وقتی از یک خاک اشرف مخلوقات ساخته

      همون الله هدایتگر همون قدرتمند وقتی با منه منم قدرتمند می‌شم

      اگه الله رو نداشتم آره ضعیف بودم چون از خاکم

      اما حالا که او رو دارم قضیه فرق داره

      من بارها دیدم و شرایط رو توی زندگیم تجربه کردم که با توانمندی خودم و توکل به الله بالای سرم از اون رنج در اومدم

      اصلاً زندگی مجموعه‌ای از همین غم و شادی‌ است

      من لایق زندگی کردن هستم

      من توانا هستم من می‌تونم

      همونطور که با توجه کردن به چاقی توانایی چاق شدن را در خودم دیدم مانطور که حرف‌های مردم برام خیلی مهم شد و سریع واکنش نشون می‌دادم مونطور که لیاقت چاق شدن در خودم ایجاد کردم حالا هم می‌تونم لاغر باشم می‌تونم این لیاقت رو در خودم به وجود بیارم چون پیش فرضم بود

      چون قبلش داشتم لاغر زندگی می‌کردم

      اما خوب به خاطر توجه کردن به یه سری از حرف‌هایی که اشتباه بودن و فرمول سازی اشتباه هی بها دادن و انرژی مصرف کردن برای تقویت این فرمول‌ها و بعد متنفر شدن و بعد هم یدن لیاقت و توانایی اینکه می‌تونم چاق بشم منو چاق کرد

      پس الان فقط کافیه که این کارهایی که برای چاقی کردم را نکنم بعد می‌بینم که خود به خود لاغر میشم

      شاید به حدی که بتونم تا ابد لاغر بمونم ودم را لایق لاغر شدن نمی‌دونستم اما حتماً در ذهنم اغری علاقه داشتم و خودم رو لایق داشتن اون می‌دونستم که اقدام کردم

      اما چون زمانی خودم رو توانای در لاغر ماندن می‌دونستم که دارم از اون روش استفاده می‌کنم

      و این باعث شده بود که تا اون روش لاغری رو رها می‌کردم دوباره انتظارم از خودم چاقی بشه

      به طور کلی می‌تونم بگم که زندگی عادی خودم رو چاق بودن می‌دونستم

      و خب این یعنی اینکه جسم من در زندگی عادی من لیاقت چاق ماندن رو داشت

      اما توی اون روش‌ها اصلاً به این موضوع فکر نمی‌کردم که آیا لیاقتش رو دارم یا نه چون اصلاً روش‌ها با این روش کاملاً فرق داشتن و اصلاً چیزی به نام لیاقت در اون‌ها نبود فقط ورزش بود و رژیم

      نه تنها به من قت لاغر شدن ندادن بلکه باعث شدم که فرمول‌های اشتباه ذهن من پررنگ‌تر بشن و انتظار خودم بیشتر چاق‌تر شدن باشه و زندگی معمولی خودم رو بیشتر لایق چاق بودن بدونم

      الحمدلله 

      الان که آگاه شدم می‌دونم که تنها راه موفقیت داشتن لیاقت درونی و بیرونی برای موفقیت هست

      این موضوع برای لاغری هم صدق می‌کند

      خوب به نظر من یک راه عالی برای اینکه هم لیاقت درونی و هم لیاقت بیرونی ما با هم پرورش پیدا کنه بودن در همین سایت است

      اینکه بارها به خودمون یادآوری کنیم توانایی لاغر شدن رو داریم توانایی در هر چیزی رو داریم

      چون ما اشرف مخلوقات هستیم

      اینو نگفتم که به خودمون مغرور بشیم نه

      اگه الله با ما نباشد ما از شیطان هم کمتریم

      پس توی این مسیر دلم نمی‌خواد به خودم بگم منم منم

      دلم می‌خواد اینطور به خودم بگم تا لیاقت لاغر شدن رو در خودم ببینم

      • الله با من است پس من باید بهترین باشم باید لایق‌ترین باشم چون خالق آسمان‌ها و زمین همراه من است
      • من باید همانند الله بهترین چیزها را انتخاب کنم حتی در خوردن
      • الله پاکیزگی را دوست دارد پس من نباید مانند سطل زباله داخل خودم هر آشغالی را بریزم
      • نعمت‌های خدا زباله نیست اما با بیش از حد خوردن آنها خودمان نعمت به این ارزشمندی را به  یک زباله‌ای به نام چربی تبدیل می‌کنیم
      • خداوند علم بدون عمل را دوست نمی‌دارد پس من هم لایق بهترین‌ها هستم به بهترین شکل عمل می‌کنم

      و یک عالمه کلمات زیبای دیگر ه همه به ما روحیه می‌دهد

      کلمات تماماً حقیقته دوستان ما کسی نیستیم ما با الله کسی شدیم حتی اگر مذهبی هم نباشید این حرف رو باید قبول داشته باشید که خالق ما ما رو از خاک ضعیف آفرید و با قدرت ذهن چنین قدرتی در دستانمان قرار داد

      بارها با خودم تکرار می‌کنم که من اگر با الله همنشین هستم پس باید بهترین باشم پس روی خودم کار می‌کنم که به بهترین شکل ممکن تبدیل بشوم

      در این راه نگاهم به آسمان است تا خودش دستم را بگیرد و اوجم دهد

      استاد ممنونم که با این گام بسیار زیبا به ما یادآوری کردید که واقعیت خودمان چی بود

      اجرتون با الله

      خداوند یار و نگهدار همتون باشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/05/03 23:33
      مدت عضویت: 129 روز
      امتیاز کاربر: 3075 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 68 کلمه

      سلام  یک دیدگاهی را خوندم خیلی زیبا جالب نوشته بودمن لیاقت لاعرشدن را دارم چو ن به خواست خدا دراین مسیر ودراین سایت قرار گرفتم  وبا آموزش‌های  استاد معنی نقطه گرسنگی وسیری رافهمیدم خیلی قشنگ نوشته بود راست میگه من قبلا   نمیدونستم کی سیرم کی گرسنه  بی هدف می خوردم الان قادر به کنترل آن هستم پس لیاقت وتواانایی لاغرشدن رادارم  وازاین موضوع بسیار لذت می برم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1403/04/30 00:53
      مدت عضویت: 534 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,695 کلمه

      به نام آفریدگار جهانم که بهترین است .

      سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان 

      لیاقت داشتن 

      من همیشه احساس می‌کردم چون لاغری بزرگترین آرزوی منه و من برای رسیدن به اون تا به حال تن به هر خفت و خاری دادم و هر رنجی رو تحمل کردم، پس لاغری حق مسلم منه و باید هر طور شده من به اون برسم،و قبلا گاهی کلا یا جزیا زندگی و تعطیل میکردم و موکول میکردم به بعد لاغری خودم .

       کل امروز در درون خودم کنکاش کردم و سوالاتی در ذهنم نقش بست که یکی یکی بهشون میپردازم .

      سوال اول

       آیا من واقعاً لیاقت لاغری دارم !!؟یا فقط انتظار دارم لاغر شم!!؟این توقع منه !!؟؟یا لیاقت منه !!؟؟

      بله چرا لیاقت نداشته باشم

       من اشرف مخلوقاتم

       حتی اگر به گذشته پر اشتباه خودم هم نگاه کنم واقعاً لیاقت اینو دارم که لاغر باشم، که سالم باشم ،که متناسب باشم.

       من در درون خودم این لیاقت رو با همه وجودم احساس می‌کنم.

       لاغری حق مسلم منه .

      لاغری چیزیه که سال‌ها دنبالش بودم، حتی به غلط.

       لاغری رویای دیرینه منه.

       پس من لیاقت سالم زندگی کردنو دارم.

       من لیاقت پوشیدن بهترین لباس‌ها رو دارم.

       من لیاقت با شخصیت بودن رو دارم.

       من لیاقت تحقیر نشدن رو دارم .

      من لیاقت باکلاس بودن رو دارم .

      من لیاقت بهترین پیشرفت‌ها رو دارم .

      من لیاقت درست و اصولی غذا خوردن رو دارم .

      من لیاقت داشتن بهترین اندام رو دارم.

       من لیاقت داشتن بدنی بدون اضافه وزن رو دارم.

       من لیاقت داشتنی شکمی تخت و زیبا رو دارم .

      من لایق‌ترین مخلوق خداوند هستم.

      لاغری انتظار منه چون رویای منه چون برای بدست آوردنش تلاش می‌کنم چون لیاقت تلاش‌های من چنین انتظاریه. 

      لاغری توقع من از خودمه چون من لیاقت دارم بهترین خودم باشم پس از خودم توقع دارم درست رفتار کنم و درست فکر کنم .

      سوال دوم 

      آیا گوشه ذهنم بازم چطور ممکنه و مگه میشه و غیر ممکنه دارم یا نه !!؟؟

      نه این گونه شک و شبه‌ها توی ذهن من جایی ندارند چون من با گذروندن مراحل طاقت فرسای زیادی این مسیر رو انتخاب کردم و به درستی و ۱۰۰ درصدی این مسیر ایمان کامل دارم و به خدایی که هدایتم کرده یقین کامل دارم چون خدای من کار عبث و بیهوده انجام نمیده ،چون با بودنم توی این سایت تازه زندگی کردن رو یاد گرفتم انگار این چند سال که از خدا عمر گرفته بودم توی خواب بودم، انگار تازه بیدار شدم تازه هوشیار شدم الان به درجه‌ای از یقین و اعتماد رسیدم که اگر تمام روش‌های لاغری دنیا رو بیارن که هزاران نفر ازش نتیجه گرفتن من به هیچ کدومشون توجه نمی‌کنم چون در این مسیر زیبای خودم به چیزهایی دست پیدا کردم که ارزششون از هزاران هزار لاغری برام بیشتر بوده من توی ذهنم چطور ممکنه لاغر بشم ندارم من توی ذهنم مگه میشه با این روش لاغر بشم ندارم من توی ذهنم دنبال هیچ روش رژیمی ورزشی دارویی و هیچ روش دیگری برای لاغری نیستم من هرچه می‌خوام در همین سایت و در همین مسیر است الهی شکرت

      سوال سوم 

      آیا هر دو جنبه لیاقت رو در درون خودم پرورش دادم یا نه!!؟؟

      خوب من تا الان فکر می‌کردم لیاقت فقط جنبه درونیه اصلاً نمی‌دونستم که لیاقت یه جنبه بیرونی هم داره ولی امروز که این رو یاد گرفتم تلاشم رو بیشتر می‌کنم تا لیاقت درونی و بیرونی خودم رو با هم همسو کنم اون‌ها رو پرورش بدم تا در مجموع به لیاقت لاغری برسم

       سوال چهارم 

      آیا تونستم افکار اشتباه و باورهای غلطمو شناسایی کنم!!؟؟

      در تلاشم در تلاشم چون این افکار اشتباه و باورهای غلط چند ماه و چند ساله به وجود نیومدن قدمت اون‌ها به اندازه تمام طول عمر منه پس با یک سال تلاش کردن آن هم دست و پا شکسته نمی‌تونم این ادعا رو بکنم که تونستم این باورها رو شناسایی کنم ولی برام مهم اینه که دست از تلاش برنداشتم و تحت آموزش هستم خودم رو علامه دهر نمی‌دونم و با عشق و اشتیاق یاد می‌گیرم و به کار می‌بندم

       سوال پنجم

      آیا دست از دست و پا زدن برای لاغری برداشتم!!؟؟

      بله قطعا چون بارها و بارها دیدم که هیچ کدوم از اون روش‌ها کوچک‌ترین فایده‌ای ندارند و با بودنم در سایت به این یقین رسیدم ه تمام اون روش‌ها اشتباه هستند و تمام اون دست و پا زدن‌ها بها دادن به ذهن چاق و چاق‌تر شدن

      سوال ششم 

      آیا به فکر بهبود کیفیت زندگیمم یا فقط برای لاغری دارم تلاش می‌کنم !!؟؟

      قطعا به فکر بهبود کیفیت زندگیم هستم چون من اگر لاغر هم باشم ولی زندگی مطلوبی نداشته باشم حالم خوب نیست پس بهتره یک چاق خوشبخت باشم تا یک لاغر بدبخت

      سوال هفتم 

      آیا می‌خوام متعادل بشم یا متناسب!!؟؟

      هدف من در زندگی رسیدن به تعادل و قطعاً با رسیدن به تعادل تناسب هم به وجود میاد چون یک انسان متعادل حتماً متناسبه ولی یک انسان متناسب حتماً متعادل نیست پس رسیدن به این تعادل برای من خیلی مهمه

      سوال هشتم 

      آیا تونستم حرص و ولعم برای خوردن رو کم کنم !!؟؟ 

      هنوز زوده که بخوام درباره این سوال ادعایی بکنم ولی دارم تلاش می‌کنم ،شاید اگر سایت رو رها نکرده بودم الان دستاورد خیلی بهتری داشتم، محکم وایمیستادم ،می‌گفتم ،بله، تونستم حرص و ولعم رو کنترل کنم، ولی وقتی که سایت رو رها کردم هجوم افکار منفی و ورودی‌های منفی به کل من رو به هم ریخت و انگار هرچه رشته بودم پنبه شد، پس انگار الان یه جورایی اول راهم و برای پاسخ دادن به همچین سوالی نیاز به زمان دارم

      سوال نهم 

      آیا بازم دنبال هر بهانه‌ای هستم که بخورم !!؟؟

       اگر لیاقت خودم رو لاغری ندونم از هر فرصت و بهانه‌ای برای خوردن استفاده می‌کنم ،مثل گذشته‌ام ،که هر چیزی که قابل خوردن بود، می‌خوردم.

       ولی الان چون تحت آموزش هستم می‌خواهم لیاقت خودم را به منصه ظهور بگذارم سعی می‌کنم جلوی بهانه‌ها بایستم هرچند کمی آگاهانه است ولی در جهت افزایش لیاقت بیرونی در تلاش هستم البته این به این معنا نیست که خودم را محروم یا محدود می‌کنم بلکه به نجواهای ذهنی که مدام مرا تشویق به خوردن می‌کنند توجه نمی‌کنم و به اندازه نیاز بدنم می‌خورم از خودم هم رژیم اختراع نمی‌کنم

      سوال دهم 

      آیا خودمو در لاغری ناتوان می‌بینم !!؟؟

       من هرگز خودم را در لاغری ناتوان نمی‌بینم چون با همون روش‌های غلط گذشته هم حتی من وزن کم می‌کردم و لاغر می‌شدم پس چطور ممکن است حالا که راه درست است و مسیر هموار جسم زیبای من نتواند لاغر شود همچین چیزی غیر ممکن است من کاملاً توانمند هستم و می‌توانم لاغر شوم

      سوال یازدهم 

      آیا خودمو مسئول تمام اتفاقاتی که تو زندگیم افتاده می‌دونم یا نه !!؟؟ 

      هر اتفاقی که در زندگی من افتاده و در هر جایی از زندگی که الان ایستاده ام ،تماماً مسئول آن خودم هستم .

      اگر الان اضافه وزن دارم 

      اگر الان ذهن من به بیماری چاقی دچار است

       همه و همه مسئولش خودم هستم

       خودم هم این معضل را حل می‌کنم

       پس با صدای بلند فریاد می‌زنم 

      من مسئول چاقی خودم هستم 

      من مسئولیت چاقی‌ام را بر عهده می‌گیرم و به نجواهای منفی و بهانه‌های الکی ذهنم برای چاق ماندن توجه نمی‌کنم چون 

      من مسئول زندگی خودم هستم 

      من برده ذهنم نیستم 

      من برده مواد غذایی نیستم 

      بدن من سطل زباله نیستم.

      من هر آشغالی را نمی‌خورم 

      من بسیار ارزشمند هستم

      پس من تلاش می‌کنم هم لیاقت درونی و هم لیاقت بیرونی خودم را فعال کنم و هر دو را با هم در جهت رسیدن به هدف لاغری ام همسو کنم .

      تمرین شماره ۱

      • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
      • وقتی به مسیر چاق شدن خودم فکر می‌کنم ی‌بینم که من واقعاً لیاقت چاق شدن را داشتم چرا که به هر بهانه‌ای می‌خوردم از هر چیزی در جهت چاق‌تر کردن خودم استفاده می‌کردم با تنبلیم با از زیر کار در رفتنم ورزش نکردنم با پرخوری‌های بی‌امانم با توجه کردن به نجواهای منفی ا توجه کردن به ورودی‌های منفی با عمل کردن به باورها و عادت‌های اشتباه چاق کننده با باور نداشتن لاغر شدن با کمک گرفتن و دست به دامان هر چیزی شدن برای لاغر شدن مه و همه این مجموعه‌ها نشان می‌دهد که من واقعاً لیاقت چاق شدن را داشتم
      • تمرین شماره ۲
      • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
      • در هیچ کدام از روش‌هایی که من در گذشته برای لاغری استفاده می‌کردم وچک‌ترین توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خودم نداشتم فقط لاغری را حق مسلمم می‌دانستم و توقع داشتم که لاغر شوم چرا که با توجه به میزان زجر و عذاب و رنجی که می‌کشیدم انتظار داشتم لاغر شوم و حتی گاهی اوقات یزان رنج و عذابم را خیلی بیشتر از میزان لاغری می‌دیدم ولی هیچ وقت به لیاقت خودم برای لاغری فکر نکرده بودم همیشه فکر می‌کردم که لاغری برای من غیر ممکن است به این فکر می‌کردم که چطور ممکن است این حجم از اضافه وزن را بتوانم از دست بدهم ه این فکر می‌کردم که مگر ممکن است بدون رژیم و ورزش و دارو یا جراحی لاغر شد و همه این‌ها نشان می‌دهد که من واقعاً لیاقت لاغر شدن را در خودم احساس نمی‌کردم
      • تمرین شماره ۳
      • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
      • از هر روشی که برای لاغری در گذشته استفاده می‌کردم ه آنها باعث افزایش لیاقت چاق‌تر شدن در من می‌شدند چون هم لیاقت درونی من را سرکوب می‌کردند و هم جلوی لیاقت بیرونی‌ام را می‌گرفتند هر شکستی که از روش‌های لاغری می‌خوردم بیشتر خودم را لایق چاقی می‌دانستم از لاغری دورتر می‌شدم با هر شکستی که از روش‌های لاغری می‌خوردم یشتر لج می‌کردم و پرخوری‌هایم را افزایش می‌دادم و تمام رفتارها و عادات بد گذشتم را ا شدت بیشتری انجام می‌دادم گویا داشتم از خودم انتقام می‌گرفتم آن هم چه انتقامی انتقام سخت
      • تمرین شماره ۴ 
      • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
      • بهترین پیشنهاد این است که در سایت بمانیم وقتمان را به بطالت نگذرانیم و تحت آموزش باشیم ون هر چقدر اطلاعات ما بالاتر می‌رود و هر چقدر اعتماد به نفس ما بیشتر می‌شود هر چقدر ما با لاغری رفیق و یارتر می‌شویم لیاقت درونی و بیرونی ما یشتر و همسوتر می‌شوند و دیگر لاغری برایمان رویای دور و دراز نخواهد بود
      •  ای خدای بی‌پناهان، از تو سپاسگزارم که امروز هم از کرم خود ،به ما روزی فراوان عنایت کردی.
      •  ای محبوب من از تو یاری می‌خواهم، تا بتوانم خودم را پیدا کنم و  لیاقت داشتن نعمت‌های تو را داشته باشم
      •  استاد بزرگ از شما برای آموزش امروز بسیار سپاسگزارم شما لایق بهترین‌ها هستید
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/01 16:03
        مدت عضویت: 78 روز
        امتیاز کاربر: 4485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        سلام نرگس جان واقعا عالی نوشتی کیف کردم خوندم دمت گرم رفیق 👏👏👏👏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار حیرت انگیز
          1403/07/02 12:47
          مدت عضویت: 534 روز
          امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 31 کلمه

          به نام یگانه معبودم 

          سلام دوست متناسبم 

          من حیرت انگیزم رفیق ،ممنونم که وقت گذاشتی و تمرین من و خوندی ،با آرزوی بهترینها برای شما دوست خوبم 

          شاد و متناسب باشید 

          الهی به امید تو 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjan
      1403/04/22 21:58
      مدت عضویت: 402 روز
      امتیاز کاربر: 3755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 883 کلمه

      سلام استاد . خیلیسپاسگزارم بابت این صفحه فوق العاده. خدا قوت بهتون.

      چندتا نکته برا خودم:

      ✓احساس لیاقتی که در خودت میبینی برای لاغر شدن

      ✓مهم نیست دیگران چه نظری راجب شما و تواناییتون و لیمیزان لیاقتتون دارن چه مثبت چه منفی.

      ✓نیاز به عذاب کشیدن و فشار و زور زدن نیست .راحت میشه نتجیه گرفت.همه لایق نتیجه دلخواهشونن.

      ✓لاغر شدن تو ذهنمون کار بسیار سخته.

      ✓وقتی درونا مطمعنی که لاغر نمیشی و حالا میای تلاش میکنی براش فایده نداره.رفتارا مهم نیست.اون نگرشی که داری درمورد خودت مهمه.

      ✓کار روی احساس لیاقت درونی و بیرونی.

      ✓وقتی که عمیقا باورکنی من میتونم لاغر بشم دیگه حتی نیم نگاه هم نداری به رژیم و ورزش.دیگه نیازی نداری به روش های لاغری.افراد متناسب هیچ اهمیتی نمیدن به روش های لاغری و نتایجشون.

      ✓فقط بگی من میتونم‌.من لیاقت متناسب شدن رو دارم.

      ✓اگر وزنت اضافه میشه لیاقت چاق شدن رو در خودت ایجاد کردی.

      ✓این باور درما ایجاد شده به خاطر اطلاعاتی که وارد مغزمون شده که ما لایق تناسب اندام و متناسب بودن و لاغر شدن نیستیم.

      ✓***من مسئول چاقی و لاغری خودم هستم.مسئول تناسب اندامم هستم.متناسب بودن حق طبیعی و بدیهی جسم منه.

      ✓***من لیاقت بهترین شرایط رو دارم.شرایط و تصاویر جدید و عالی رو با تکرار جملات خوب به ذهنت بده .اون شرایط رو خود به خود تغییر میده.

      ✓فقط خودم میتونم به خودم کمک کنم،هیچ روشی وجود نداره.

      ✓همین ذهن که مسبب چاقی جسم هست،میتونه تناسب رو برام به وجود بیاره.

      ✓بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

      ✓توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند.ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

      ✓در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

      ✓به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

      •وقتی با افرادی اشنا شدم که برای متناسب بودن و لاغر شدنشون چقدر برنامه ریزی و تلاش و محدودیت خوراکی دارن و اونارو باخودم و زندگیم مقایسه کردم ،خودمو لایق چاق تر شدن دیدم.

      •هرچقدر اطلاعات از اینترنت و ادما کسب کردم درمورد چاقی و لاغری و غذاها و ورزش لیاقت چاق تر شدن رو بیستر در خودم احساس کردم.

      •هربار که با رژیم های مختلف اشنا شدم و میزان و نوع خوراکی های توی رژیم هارو میدیدم و بعد مقایسه میکردم با خورد و خوراک خودم لیاقت چاق تر و انتظار چاق تر شدن در من بوجود میومد.

      •وقتی با کالری شماری اشنا شدم و شروع کردم دراوردن کالری مواد غذایی که مصرف میکنم و محاسبه کردن کالری های مصرفی خودم برام منطقی شد که لایق چاق تر شدن هستم و انتظار چاق تر شدن رو میکشیدم.

      •هربار که گفتم از فردا رژیم و ورزش رو شروع میکنم.از فردا شیرینی نمیخورم.از فردا فلان میزان فقط میخورم.و انجام ندادم این هارو لیاقت چاق تر شدن در من بوجود اومد.هربار که وسط رژیم هوس خوراکی مورد علاقمو میکردم.هربار که یه روز وسط رژیم میخاستم به خودم استراحت بدم اما منجر به پرخوری میشد.هربار که رژیم گرفتم و نتیجه دلخواهم رو نگرفتم احساس لیاقت چاق تر شدن درمن تقویت شد و باورش کردم به عنوان واقعیت زندگیم.

      •در رژیم هایی که تا به حال گرفتم هیچ وقت نشنیدم که برای لاغر شدن باید احساس لیاقت داشته باشم.بیشتر شنیدم که باید اراده داشته باشم.شنیدم که این چیزی که هستم چیز خوبی نیست. این چیزی که هستم لیاقتش چاقیه. فقط هر بار که به رژیم پایبند بودم و هربار که فعالیت و ورزشم زیاد بود احساس لیاقت میکردم برا لاغر شدن.هربار که گشنگی میکشیدم و خوشحال نبودم و رژیم بهم کیف نمیداد احساس لیاقت میکردم برا لاغر شدن. ولی کافی بود فقط یک لقمه بیشتر بخورم سریع احساس لیاقت لاغری جاشو میداد به احساس لیاقت چاق تر شدن و سرزنش.

      •پیشنهادم برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن؟نمیدونم تنها چیزی که مطمعنم فقط ادامه دادن این اموزشاست.حالا فهمیدم که این اموزشارو با این نگاه باید دنبال کنم که احساس لیاقت لاغر شدن رو در من ایجاد کنند.اون احساس لیاقت چاق تر شدن که همیشگیه و هر لحظه به هزاران دلیل مرور میشه تو ذهنم رو کمرنگ کنم.حالا فهمیدم که احساس لیاقت چاق تر شدن و انتظار چاق تر شدن چقدر نزدیک به همن.چقدر اطلاعات و چیزایی که دنبال میکنم و میبینم و میشنوم تاثییر میزارن روی لایق دونستن یا ندونستن خودم برای تناسب اندام و نتیجه عالی و خوشحالی.

      •یه فرمولی وجود داره.اول فکر ایجاد میشه بعد احساس و بعد رفتار و در نهایت نتیجه. پس برای تغییر نتیجه باید از فکر شروع کرد نمیشه یدفه بیای رفتار تغییر بدی یا بخای احساستو عوض کنی. پس قبل از اینکه یک فکر بخاد احساس ایجاد بکنه باید شناساییش بکنی و توجهتو به فکر بهتری بدی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/14 19:23
      مدت عضویت: 192 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      با سلام به نام الله یکتا

      • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.من با پرخوری با مصرف غذاهای بی کیفیت با ته مانده و غیر خودم و چاق کردم با حرص و  ولع 
      • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟من لایق بهترین انپام و بهترین کیفیت غذا رو دارم به اندازه به جسمم غذا میدهم 
      • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.رژیم فقط گرفتم که چند کیلویی کم هم کردم 
      • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.من لایق حالت طبیعی داشتن یعنی تناسب اندام هستم ،جسم من هدیه ی خداوند پس من هرگز خوراکی های ناسالم و سنگین درهم خواری پر خوری زیاده روی ولع نخواهم داشت چون جسم من قابل احترام و نباید هرجوری باهاش رفتار کرد 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1403/03/29 17:58
      مدت عضویت: 635 روز
      امتیاز کاربر: 5700 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 313 کلمه

      به نام خدا

      خداوند را شاکرم که مرا در مسیر لاغری قرار داد تا لیاقتم، که لاغر شدن با ذهن بود، آشنا شوم

      این فایل خیلی خوب بود. ممنونم جناب استاد عطار روشن. از روزی که وارد سایت شدم، متوجه شدم من لیاقت لاغر شدن را دارم. چون بین صحبت های شما صداقت وجود داشت.

      من لیاقت لاغر شدن را دارم چون خداوند مرا در این مسیر قرار. خداوند بهترین ها رو برای بنده هاش در نظر گرفته.

      من لیاقت لاغر شدن را دارم. چون یاد گرفتم نقطه سیری و گرسنگی  را پیدا کردم.

      من لیاقت لاغر شدن را دارم. چون به بدنم احترام میزارم. هر آشغالی رو نمی خورم

      من لیاقت لاغر شدن را دارم. چون هر غذای مونده ای رو نمی خورم. نمیگم بخور اسراف میشه. به بدنم احترام میزارم. بخور پولشو دادی.

      من لیاقت لاغر شدن را دارم، چون در این مسیر به رفتارهای صحیح افراد متناسب دقت می کنم. 

      من لیاقت لاغر شدن را دارم. چون هر روز تمرینات را انجام میدهم و در این مسیر ثابت قدم هستم.

      زمانی که به حرفهای اطرافیان دقت کردیم، لیاقت ما چاقی شد. زمانی که هر حرفی را بدون سند علمی قبول کردیم، ما چاق شدیم. ما به بدن خودمون ظلم کردیم. بدنم مرا ببخش که مراقبت نبودم. مراقب حرفها نبودم. به تو ظلم کردم و پرخوری را شروع کردم. به تو ظلم کردم و رژیم های سخت گرفتم. به تو ظلم کردم و داروهای لاغر کننده خوردم. از امروز قول میدم در این مسیر بمانم و خیلی زود به تناسب اندام  که لایق تو هست برسانم. به تو قول میدم به  اندازه بخورم. به تو قول میدم، صدای نجواها را کم کنم. به  تو قول میدم، خوراکی های رنگارنگ مرا گول نزند…….. 

      حس خوبِ این روزا خیلی خوبه. بدنم را دوست دارم. سبک شده ام . خودم را لایق لاغر شدن میدانم. همه ی این اتفاقات به خاطرِ، خواست و اراده خداوند هست. چون خداوند مرا در این مسیر قرار داد. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/03/22 02:51
      مدت عضویت: 1626 روز
      امتیاز کاربر: 11393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 358 کلمه

      به نام خداوند مهربان سلام استاد گرامی همراهان سایت تناسب فکری گام پنجم:لایق لاغر شدن باشید لیاقت داشتن مهمترین موضوع رسیدن به هر موفقیت است لاغر شدن نیاز به لیاقت داره چون مابرای داشتن لیاقت چاقی کارهای خاصی انجام نداده ام ولیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه مااز جهان مادی به اندازه لیاقت که دارم به ما داده میشه هرکاری نیاز به لیاقت داره همانطورکه چاق شده ام همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن وداشتن برای چاق شدنمون استمرار پشتکار داشتیم بارها عادت و رفتارهای اشتباه تکرار کرده‌ایم جسم خود روبه این شرایط رسوندیم  پس لیاقت تغییر کردن رو داشتیم هر چند تغییرمون در جهت چاق شدن بوده است از شرایط جسممون متنفر بودیم وبه چاقی مون توجه کردیم با اینکار به جسممون دستور دادم که دوست دارم چاقتر شوم خیلی افراد چاق عوامل بیرونی دلیل چاق خود می‌دانند مثلا سوخت ساز بدنمو ن پایین ژنتیک  وسرد مزاجی وغیره میدونستند ولی ذهن نا خودآگاه توجه به اونی که ازش متنفر عاشقشم برایش فرقی نداره ذهن ما در دوحالت تصور میکنه که اون شرایط و دوست داره اون وارد زندگیش  میکنه وهر چه از چاقی متنفر باشی چاقتر میشیم برای اینکه ذهن ناخودآگاه هم فرق بین تنفر وعاشق بودن نمی دونه ازنظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن  درگیر شدن خواستن وناخواستن دوست داشتن همه یکی هست ودر واقع ذهن ناخودآگاه به این شکل عمل می‌کند.به هر چیز ی توجه کنیم تصور کنیم عاشق اون موضوع میشه پس باید بدونیم خودمون چاقی خواستیم به شکل مختلف به چاقی توجه کردیم نگرشمون ترس از چاقی ومواد غذایی حس لیاقت نداشتن لاغری وباید به لاغری توجه کنیم توانایی لاغری احساس لیاقت در خودمون پرورش بدیم اون وارد زندگیمون کنیم بایدفرمول های لاغر کننده در ذهن ناخودآگاه مجدا فعال کنیم وباید فرمول صحیح که لاغر ست جایگزین کنیم وبهش توجه کنیم خودمو لایق بهترین شرایط تناسب اندام وبهترین جنبه های زندگی بدونیم من مسئول چاقی خودم هستم ومن لیاقت لاغر شدن رو دارم من لیاقت لباس های شیک ورنگ شاد رو دارم من لیاقت بهترین زندگی رو دارم من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم خدایا شکرت که دراین مسیر زیبا قرار دارم ممنونم استاد گرامی بابت آگاهی ارزشمندتون سپاس فراوان. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 712 کلمه

      چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردم؟ 🤔

      1. برده سخنان ذهنم بودم ، وقتی غذا میدیدم ذهن میگفت : فقط بخور ، بخور که تموم شه ، همشو بکش بالا . و من به حرفش گوش میکردم و عملی میکردم 
      2. در برابر ندای ذهنم تسلیم میشدم ، با اینکه عذاب میکشیدم ، میدونستم رفتارم اشتباهه ، و صددرصد به ضررم هست ، ولی بهش عمل می کردم 
      3. دزدکی سر یخچال غذا میخوردم،  حتی در يخچال رو آروم باز و بسته می کردم که کسی نفهمه 
      4. یواشکی سر جانونی میرفتم و تو یه زمان کم ، کمتر از یک دقیقه ، حجم بالایی از غذا رو پنهانی میخوردم 
      5. موقع آشپزی،  همش ناخونک میزدم ، مزه میکردم ، یه وعده غذا موقع آشپزی می خوردم.
      6. باشگاه میرفتم خودم رو تحقیر و سرزنش میکردم ، میرفتم برای لاغری ، نه برای سلامتیم،  برای حس خوب ، برای قرار گرفتن تو جمع و شاداب شدن 
      7. پیاده روی های سریع همراه با تشنگی و گرسنگی که از طبیعت و هوای خوب اطرافم لذت نمیکردم،  از راه رفتنم لذت نمیکردم 
      8. بخاطر دیگران ، چون ناراحت نشن ، چون خوشحال بشن ، چون مورد تایید باشم ، چون هی تعارف میکنن غذا زورکی میخوردم. 
      9. شب همسرم دیروقت میومد خونه ، چون تنها غذا نخوره ، دوباره یک وعده اضافی میخوردم
      10. باورهای اشتباهی،  چون غذا ابکیه،  چون غذا با سبزیجاته،  چون غذا مقویه، چون گوشت خوبه ، پس بیشتر بخور ، همشو بخور برات مفیده … در حالی که این اشتباه بوده 
      11. لقمه های بزرگ ، قاشق و چنگال سر ریز از غذا ورمیداشتم 
      12. تند تند غذا خوردن بدون وقفه 
      13. زمانی که تو دفترت کتبی نوشتی که تو یه چاقی ، این جمله رو صد بار نوشتی 
      14. تو جمع سرسفره ، همیشه میخواستی یه گوشه بشینی که پنهان بشی ، که کسی غذا خوردنت رو نبینه 
      15. خجالت کشیدی از خودت که در کنار یه فرد لاغر بایستی یا بنشینی ، یا حتی خجالت کشیدی که کنار همسرت بایستی 
      16. خودت رو با دخترهای رنگ و لعاب دار مقایسه کردی و سرزنش کردی 
      17. تو ذهنت گفتی که تو برای همه یه فرد چاق و گنده هستی ، و همه اینجور فکر میکنن ، برای همین بشقاب ت رو پر از غذا می کنن 
      18. خجالت کشیدی از اندامت که خونه کسی بخوابی 
      19. زمانی که به دیگران گفتی من به سمت پدری امرفته ام و کلا درشت هیکل هستم
      20. زمانی که گفتی : آره،  لاغری خیلی سخته ولی چاقی راحته 
      21. وقتی که حرفهای ناامید کننده و غیرمنطقی یک فرد چاق رو شنیدی و تو حرفهاش رو تایید کردی و حتی چندتا جمله برای صدق حرفهاش گفتی
      22. یادته تو بچگی رو صندلی های مهد کودک نمی‌نشیند چون فکر میکردی جا نمیشی یا ممکنه صندلی بشکنه 
      23. وقتی بچه ها خالی بازی میکردن ، تو کنارشون دراز نمی‌کشیدی ، چون فکر میکردی جای زیادی میگیره و بقیه مسخره ات میکنن
      24. همیشه سفره از اینکه بگی مثلا من ماست ندارم یا نون ندارم یا هرچیه دیگه خجالت میکشیدی چون فکر میکردی حق درخواست چیزی نداری و خجالت میکشیدی
      25. غذا شور بود ، تند بود بدمزه بود هر طور که بود به زور میخوردی چون فکر میکردی خوردن هر چیزی تقدیر توست 
      26. موقع جشن تولد دوستت در زمان ابتدایی ، کیک تولد رو نخوددی ، چون همش فکر میکردی بقیه میگن این دختر رو ببین چطور کیک میخوره انگار ندیده هست .از نگاه کردن به عکس های قدیمی ات میترسیدی، از دیدن هیکلت و تپلی صورت و مسخره شدن توسط بقیه 
      27. احساس منفی ، احساس سرزنش و تحقیر و سرکوب نسب به خودت داشتی و هی میگفتی خاک تو سرت با این هیکلت 
      28. به جای بقیه فکر میکردی ، به جای همسرت که همش احساس می‌کردم اندامم براش هیچ جذابتی نداره شاید برای همینه از نگاهم نمیکنه 
      29. تو با فکرهایی که تو ذهنت داشتی چطور میخواستی که لاغر بشی😔
      30. صبح که از خواب بیدار میشدی بخاطر نصفه شب غذا خوردنت به خودت بد و بیراه میگفتی 
      31. لباسای همسرت اندازه ت نبود. , با خودت میگفتی من دیگه چه غولی هستم که شوهرم از من ظریف تر هست 
      32. من هزار مورد دیگه هم میتونم بنویسم 
      33. وقتی لپ هام رو می‌کشیدن و میگفتن چه صورت توپولی داره 

      🌸چون من ۱۹سال همینجور فکر کردم و هی چاقتر شدم 

      ولی الان یاد گرفتم که چطور فکر کنم ، چطور جملات مثبت بسازم ، چطور انرژی مثبت به خودم بدم 💯

      واقعا تعجبی نداشته که با این طرز فکر لاغر نمی‌شدم 

      نه برای کاهش وزن بلکه یلد گرفتم که برای هر موضوعی در زندگیم مثبت به اندیشم💪 

      و ساختن جملات مثبت را هم تا حدی یاد گرفتم 

      🌻با تشکر از استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 559 کلمه

      زهرای عزیز من ، زهرای دوست داشتنی من ، من ازت معذرت میخوام بخاطر اون رفتارهای ناپسند ، بخاطر سرکوب ها ، تحقیر ها ، بخاطر انرژی منفی ، و در آخرسر به خاطر گفتگوهای درونی منفی ، من ازت معذرت میخوام.

      یادته به خودت میگفتی تو یک سطل اَشغال هستی ، یادته حرف های ناامید کننده رو 

      من از تو ، زهرای عزیزم معذرت میخوام 

      زهرای عزیزم میخوام واقعیت رو بهت بگم ، میخوام چیزهایی بهت بگم که برای تو هست 

      تو زهرای عزیز من هستی ، تو عزیز هستی ، برای کی ؟ برای خودت ! آره برای خودت . تو زیبا هستی ، تو لایق زیبایی هستی ، تو لایق شادی هستی ، تو لایق خنده های از ته دل با صدای خیلی بلند هستی ، تو لایق آرامش محض هستی ، آره،  تو باید بهترین ماده غذایی ، خوشبو ترین غذا ، خوشمزه ترین غذاها ، رنگارنگ و زیبا ترین غذاها هستی ، جسم تو سیستم گوارش تو دهن مری معده و روده های عزیزم ، تک تک سلول هاشون لایق سلامتی ، تندرستی هستند ، 

      تو زهرایی هستی که از چیزی که لذت میبری میخوری ، جسم من مورد احترامه ، من دارای ارزش هستم ، من لایق سلامتی هستم ، من لایق این هستم که تو مهمونی بعد غذا احساس سبکی و خوش تیپ بودنم رو داشته باشم 

      من لایق این هستم که شب راحت بخوابم و صبح با احساس خوب و سبکی از خواب بیدار بشم 

      من لایق یک اندام زیبا و جمع و جور هستم که کل شب تو آغوش گرم همسرم جمع بشه ،

      من لایق این هستم که از خودم از صورتم از دیدن خودم تو آینه لذت ببرم و به خودم جلو اینه لبخند رضایت بزنم 

      من لایق سبک بودن هستم ، لایق لذت بردن از راه رفتنم ، سریع راه رفتن ، احساس توانایی داشتن ، پرانرژی بودن ، 

      من هر غذایی نمی‌خورم چون من ارزشمندنم،  چیزی میخورم بهم احساس لذت بده 

      غذای مونده تو یخچال ، غذای اضافه سر سفره ، خوراکی های بی ارزش بسته بندی شده تو مغازه و حتی غذای سرد شور تند برای من نیست . 

      زهرای عزیزم تو ذهنت جملات مثبت بساز و گفتگو درونی با خودت رو مثبت کن ، بزار وجودت سرشار از عشق و مهربانی بشه ، چون تو لایق زندگی پر از عشق و محبت هستی ، با احساس درونی ات ارتباط برقرار کن ، با بدنت ارتباط بگیر، اجازه بده مزه خوشمزه غذا تو کل وجودت پخش بشه ،

      اگه وزن کم کردی خجالت نکش از گفتن کاهش وزنت یا اینکه بقیه متوجه تناسب بشن و ازت بپرسن ، خجالت نداره ، چون تو لایق این کاهش وزن و سبکی هستی و بهت میگم که این تناسب اندام برای تو هست ، حق تو هست ، لذت از زندگی و غذا خوردن ، و زندگی سالم برای تو هست .

      من ارزشمندم من قابل احترامم پس سر گاز غذا نمی‌خو رم،، یواشکی سر یخچال یا گوشه آشپزخونه غذا نمی‌خورم،  بلکه سفره ميندازم و بهترین غذا رو میخورم ، من لایق بدنی سالم هستم ، 

      چرا بخاطر تعارف های بی جای بقیه غذا بخورم بلکه با ارتباط برقرار کردن با بدنم متوجه میشم که کی سیر شدم و گی باید بخورم.

      زهرای عزیزم بهت افتخار میکنم که متوجه شدی تو در اولویت هستی ، تو مهمی ، باارزشی ، تو لایق عشق دادن و عشق گرفتن هستی 

      جسم عزیزم مم بهت احترام میزارم ، بهت درست غذا میدم که با غذا انرژی مثبت بگیری 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yas
      1403/03/05 17:14
      مدت عضویت: 279 روز
      امتیاز کاربر: 210 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 792 کلمه

      به نام خداوند مهربان که اگر من هستم بابت اوست

      چند روز پیش وقتی خودم وزن کردم متوجه شدم 5 کیلوگرم اضافه کردم با اینکه از نظر ظاهری تغییر کم و بیشی داشتم و از نظر روانی خیلی حالم بهتر از زمانی است که رژیم داشتم و تمرینات مرتب مینویسم و گوش میدم و نکته برداری میکنم اما از نظر وزنی شکست خوردم امروز متوجه شدم من جز دسته دوم محسوب میشم ، من خودم را لایق لاغر شدن نمیدانم من خودم را لایق 60کیلوگرم نمیدانم فکر میکنم لیاقت لاغری و زیبایی اندام ابدی را ندارم اما حالا که فهمیدم مشکل از کجاست حلش کنم من باید احساس لیاقت لاغری را در خودم پرورش بدم من اگر در حال افزایش مهارت و تلاش (لیاقت بیرونی) هستم پس با تمرین و تکرار و مرور و استمرار لیاقت درونی خودم را افزایش میدم.

      • قبلا هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم سبک تر بشم اصلا امیدی به لاغری نداشتم و چاق تر میشدم تا به حدی که با رژیم و ورزش وزن کم کردم و سبک شدم اما هنوز تا وزن ایده ال من مانده اما الان متوجه شدم هرچقدر دنبال رژیم و ورزش برای لاغری و .. باشم درحال افزایش لیاقت چاقی در خودم هستم یعنی مستقیم به خودم میگم تو که نمیتونی لاغر باشی پس حداقل با این راه های سخت یه کاری کن لاغر بشی و با احساس سرزنش و سرکوب باعث شدت بیشتر لیاقت چاقی میشدم هربار که میخواستم لباس بخرم با حسرت نگاه ویترین میکردم و تو دلم میگفتم من یه روز بتونم اون لباسای فیت بپوشم ؟! محاله اینجا بازم لیاقت چاقی بیشتر در من رشد میکرد و لیاقت لاغری کم میشد ، یا اگر عکس و ویدیویی در رسانه میدیدم و همه لاغر و متناسب بودند میگفتم یعنی میشه منم یه روز اینطوری بشم؟! بازم درخت سمی لیاقت چاقی بیشتر رشد میکرد یا دو قاشق پلو بیشتر میخوردم و مدام فکر میکردم نکنه چاق بشم بازم باعث رشد لیاقت چاقی و من متوجه این نبودم که خودم باعث چاق تر شدن خودم میشم. الان میدونم اگر چیزی خوردم و گفتم نکنه چاق بشم به راحتی شناسایی میکنم این از افکار مخرب چاقی است و به جز افکار لاغری جایی در ذهن من ندارد و من خودم را لایق لاغر شدن میدانم .
      • خیر هیچ وقت با تلاش های بیهوده ام دقت نکردم که آیا من خودم را لایق لاغری میدانم یا خیر فقط میخواستم ورزطش کنم تا لاغر شوم فقط میخواستم کمتر غذا بخورم تا لاغر شوم فقط انجام میدادم اما یکبار از خودم نپرسیدم در خودت لیاقت لاغری میبینی؟ در گذشته وقتی در خلوت تنها بودم میگفتم نه بابا فکر نکنم برسم نه بابا فکر نکنم من همچین سایز کوچکی بتونم لباس بپوشم ، دقیقا یکی دغدغه های کنونی من همین مسئله بابت مشکل شده من تا قبل این فایل لیاقت لاغری پایین تنه (پایین تنه چاقی دارم) نمیدیدم و حتی دنبال ورزش های سخت برای لاغری بودم اما وقتی با این فایل آگاه شدم خودم را لایق پاهای باریک و لاغر میبینم من خودم را لایق شلوار سایز کوچک میبینم من خودم را لایق لاغری ران پام میبینم من این را هم میدانم اگر به دنبال ورزش برای لاغری پا هایم باشم لیاقت چاقی بیشتر میشود پس من خود را لایق لاغری پا میدانم و از این افکار سمی و ورزش های سخت طاقت فرسا دوری میکنم.
      • قطعا سبب افزایش لیاقت چاقی چون بعد مدتی فقط چاق شدم یا دیگر تغییری نکردم اما از این به بعد میدانم با دوری از فکر به چاقی دوری از رژیم های سخت و ورزش های سنگین و خودباوری خودم و لایق دونستن خودم برای لاغری ، باعث میشم لیاقت چاقی کمتر شود و من روز به روز امیدوارانه تر خودم را لایق لاغری بدانم .
      • من به نوشتن ایمان دارم و بنظرم نوشتن اهداف و خواسته هامون باعث میشه ما بیشتر به سمت آنها حرکت کنیم حین نوشتن متوجه شدم من برای افزایش لیاقت در زمینه های مختلف دفترچه ای آماده کنم و هر روز با تاریخ برای خودم یادآوری کنم که من لایق لاغری هستم من لایق پاهای باریک و لاغر هستم من لایق موفقیت در زمینه کاری و تحصیلی خودم هستم من لایق ثروت زیاد هستم من لایق پیشرفت در حرفه کاریم هستم من لایق آرامش درونی و بیرونی هستم من لایق احترام به خودم هستم من لایق خوشحالی هستم من لایق اندام بدون نقص هستم من لایق زیبایی و سرزندگی هستم من لایق یک زندگی خوب و کامل هستم من لایق این خانواده خوب هستم من لایق زندگی کردم هستم.
      • تمرینی در نظر دارم اما اینجا نمی نویسم ، به این صورت که من هروز در هر تایمی در دفتر یا دفترچه به خودم یادآوری میکنم که لایق چه چیز های مثبتی هستم و برای خودم انرژی مثبت مینویسم تا پرانرژی به روزم ادامه بدم.

      من لیاقت لاغری به علاوه پاهای لاغر را دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 9 کلمه

        سلام و درود
        استوری قطار چاقی را ملاحظه کنید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار yas
          1403/03/06 12:28
          مدت عضویت: 279 روز
          امتیاز کاربر: 210 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 37 کلمه

          با سپاس از زحمات شما 

          استوری را دیدم و دانلود کردم هروقت افکار منفی ذهنم درگیر کرد این فایل گوش بدم 

          بهترین مثال را زدین و آگاهانه تر به مسیر نگاه میکنم واقعا باتجربه هستین لیاقت استادی رو دارین🌻

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1403/02/28 20:04
      مدت عضویت: 638 روز
      امتیاز کاربر: 1695 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 289 کلمه

      بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر.

      الان که دارم فکر میکنم در مورد حرفاتون استاد ،من 

      همیشه فکر میکردم میگفتم چرا من چاقم چرا بقیه نیستن

       ،پیش خودم میگفتم حتما یه گناهی مرتکب

      شدم که این همه باید زجر بکشم و روح و روانم وجسمم

      اذیت بشه الان که فکر میکنم اره دقیقا من گناهکار

      با این تفاوت که قبلا فکر می کردم که مثلا گناهم دروغ

      گفتن یا غیب کردن یا هر چیز دیگری ،ولی الان اره من با

      رفتارم و طرز بر خوردم باغذا و مواد خوراکی گناه بزرگی در 

      حق بدنم انجام دادم و من اینجام که جبران کنم برای 

      جسم عزیزم ،برای روح روان به هم خوردام.

      چند ماهه که تونستم حس گرسنگی و سیری رو حس کنم

      و بهش توجه کنم ،از وقتی که این کار رو کردم و می تونم 

      این احساس در من شکل گرفته که اره من حتما می تونم 

      به تناسب اندام برسم ،قبلنا که  با اون همه خود سر زنشی 

      که ما داریم توی درونمون  نتونستن در کنترل

      غذا خوردن شکست خوردن در رژیم ،برگشت وزن 

      مقایسه کردن خود با دیگران اینها و هزاران حس هایی 

      بد دیگه همگی در ما فقط و فقط احساس لیاقت چاق شدن 

       ایجادمی کرده و همون طور که برای همه دوستان

      روشنه ،نتیجه فقط چاقی بود ،من لیاقت لاغر شدن را دارم 

      لاغر شدن یک نعمت خدادی که من خودم با رفتارم باعث 

      شدم که در من به وجود نیاد و برای لاغری فقط کافیه

      احساس لیاقت در درون و بیرون  در خودم ایجاد کنم .

      من زمانی چیزی میل میکنم که بدنم نیاز به انرژی

       داشته باشه ،من زمانی که احساس سیری کردم 

      دست از خوردن میکشم ،من با پر خوری هایی

      گذشته ،با گوش ندادن به بدنم و حسم خیلی به خودم 

      ظلم کردم انشالله که جبران کنم 

      با ارزوی سلامتی و موفقیت برای دوستان.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/01/24 13:24
      مدت عضویت: 761 روز
      امتیاز کاربر: 21420 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 541 کلمه

      سلام

      لایق بودن

      چقدر معنی این کلمه حسی ک بهش دارم وبرداشتی ک الان نسبت ب این واژه دارم فرق داره 

      قبلا ک این فایل رو گوش میدادم میومدم مینوشتم مم لایق اینم وانم اونهارو تکرار میکردم 

      اما الان این برام ی چیز مسخره هس 

      لیاقت رو باید درونی حس کنی بدن میفهمه حس میشه الکی نیس 

      اما هرکسی در مداری ک هس برداشت میکنه

      من ی مثال میزنم من زمانی  بچه بودم یکی از فامیلهای ما عرق میخورد  وهمه درموردش حرف میزدند و من عرق خوردند واقعا ی چیز منفور جتی با واژه ها نمیتونم بنویسمش 

      من میدم ک چقدر زن وبچش اذیت میکنه میزنه زور میگه زن وبچش ی چشموشون همش اشک بود ومن الان هزاران نفر بیاند میلیارد میلیارد پول بزارن جلوم نمیخورم چن خودمولایق چنیین رفتاری چنیین حالی نمیدونم درجالی ک الان درک میکنم میفهمم ک رفتار اون شخص ربطی ب عرق خوردن نداشت وذهن اون شخص باورهاش ودیدگاهش نسبت ب جوونی قدرت همسر اونو وادار ب چنیین رفتاری میکرد اما من فک میکردم اون عرقه اونو وادار ب چنیین رفتاری میکنه عرق فقط باعث میشد اون جرات پیدا کنه واون کار ها 

      ااما چرا غدا بیتر از نیاز یا مازاد خوردنه در ذهن من انقدر بلد نیس ک بابا این عدا خوردن اضافه اینهام همین کاروباهات میکنند توییک خودتو لایق اون حسهای ورفتارهای عرق خوردن نمیدونی چس چرا خودتو لایق اون رفتاریها حسهای پرخوری مازاد خوری میدونی 

      چن هیچ وقت این در ما نقش نبسته ک اقا لازم نیس جشنهامونو با فقط باخوردن جشن بگیرم غمممون با خوردن بشوریم 

      یادمه همیشه مامانم خالم همینکه با همسرشون دعوا میکردند ب ما پول میدادن ک برید شیرینی بگیرید بیایم بخوریم واین در ذهن من نقش بست ک برای شادی باید خورد باید شیرینی خوردم واسه همونه ک تا عمگین میشم تا نازاحت میشم درون مم فریاد میزنه شیرینی خوردن تنقلات 

      من یاد نگرفتم از غم ناراحتیم نترسم فرار نکنم بمونم ببینم این ذهن چی میگه 

      چرا پرخوری میکنم چرا ب خوردن پناه میبرم 

      چن حس تنهایی خفم میکنه و من میام میخورم تا بگم ببین تنها نیستی

      اما چرا 

      تا حالا کی بعدش حالم خوب بوده 

      کسی ک خودشو لایق لاغری و حس خوب وارامش بدونه 

      میگه چ عرق چ مواد چ خوردن غدا هرچی ک بهت داره حس بد میده نمیره سمتش میگه من لایق این حسها نیستم من لایق این رفتارها نیستم من لایق این تجربه ها نیستم درونن لمسش میکنم فرار نمیکنن با اینها از خودم از حسهام میمونم حلش میکنم و پناه میبرم  بخدا اونه ک کمک میکنه ن عدا ن دوست ن بچه ن مادر ن همسر فقط خودم و خدا خدا همیشه هس این منم ک نمیبینمش این من صداش نمیکنم 

      کسی خودشو لایق بدونه میره دنبال اصل کاری برا خودش کاری میکنه مفید پس الان عمل ما میزان لیاقتی ک درونن حس میکنیم رو نشون میده کجا فریبا خودتولایق تمیدونی 

      ی انسان لایق حس بهتره ارامشه حال خوبه شادیه لبخند راحتی اسودگی …هس

      اگه الان اینها رو تجربه نمیکنی خودتت با رفتارو عمل و افکار ت باعثش میشی 

      هیچکس ب دادت نمیرسه غیر خدا

      چشمتو ب دیگران ببند

      بگو الان چیکارکنم الان چیکار میتونم برا خودم بکنم ک لیاقت تجربشو دارم مطمئن باش خدا دستش تو دستته تویی ک ول میکنی زمانی ک حس کردی تنهایی بدون دستتو ول کردی اونه ک میتونه کاری برات بکنه اما زمانی ک دست در دستش جلو بری تو لایق اینی

      تو لایق رهایی هستی رها بودن رو زندگی کن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/19 17:21
      مدت عضویت: 627 روز
      امتیاز کاربر: 23126 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      خدایا بسیار سپاسگذارتم

       خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم 

      چند روزی هست تمرکزی برای بهبود افکار خودم در روابط و تقویت و زیباتر کردن نگرشم در روابطم دارم تمرکزی حرکت میکنم که به امروز و این فایل بسیار عالی در مورد لیاقت داشتن رسیدم و همزمان که داشتم گوش میدادم هدایت خداوند بهم الهام شد در مورد اینکه پاشنه آشیلم در زندگی کجاست 

      پاشنه آشیلی که ریشه و سدی بزرگ در برابر موفقیت و پیشرفت های من بود

       در موضوع لاغری خیلی راحت این موضوع را پیدا کردم در حدی که به اوج تناسب اندامم رسیده ام و هر روز دارم جذاب تر و بهتر میشم 

      شاید بهتره بگم دلیل چاق شدنم را درک کردم و از همان استفاده کردم برای لاغر شدنم 

      پس از همین باور استفاده میکنم برای روابطم که درکش کردم که تاثیر گذار هست حتی در ثروت و هر موضوعی که به دنبال آن هستم

       انگار استارت راهم و اون سنگ بزرگ هست که باید برداشته بشه 

      همیشه سعی کرده ام که در تک تک مراحل زندگیم آدمها را از خودم راضی کنم و این رضایت مندی دیگران از خودم باعث میشد خودم را زیر سوال ببرم و حتی بار دیگران را به دوش بکشم 

      با اینکه در دوره زندگی با کمک خدا هستم و چندین بار به قسمت احساس ارزشمندی هدایت شدم ولی توجهی به این باور اشتباهم نمیکردم و فکر میکردم که من ارزشمندم و در مثال شما در دوره رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن در فصل چهارم به این نتیجه رسیدم که من خیلی خوب روی خودم کار کردم ولی تموم وزنه هایی که رها کرده ام از بالون موفقیتم وزنه های متعادلی بوده که کمی مرا به بالا هدایت کرده ولی این باوری که اینقدر عمیق درکش کردم باعث شد اون حرکتم به سمت بالا سرعت بگیره و روح درونیم نفس راحتی بکشه و بگه

       آخیش 

      حالا خودمون هستیم و خودمون 

      هر چیزی را به خودم نسبت میدادم اگه از مسیری رد میشدم و کسی میخورد زمین ربطش میدادم به خودم که بخاطر من که در اونجا حضور داشتم این اتفاق افتاد ولی از روزی که این احساس لیاقت را در خودم پرورش دادم خیلی اتفاقات بزرگی برام رخ داده که باعث موفقیت های بزرگی برام شده ولی با درک عمیق تری از احساس ارزشمندیم که من به این درکی عظیم رسیدم که خدایم چنان مرحمتی در حقم کرد که توانستم به خودشناسی ای برسم که در انجام و شروع هر فعالیتی لازمه اش اینه که به ارزشمندی خودمون دقت کنیم 

      همانطور که خودم را ارزشمند میدانستم که بخاطر دیگران هر کاری کنم که دیگران از من خشنود شوند الان لحظه لحظه زندگیم نگرشم این میشود که خودم از خودم راضی باشم و از زندگیم از خودم از هر کاری که انجام میدهم به رضایت برسم و این احساس رضایت مندی را در وجودم مثل نفس کشیدن کنم 

      چقدر سپاسگذار خدایم هستم که این موهبت را برایم رقم زد تا بار دیگر بتوانم این دوره را شروع کنم و بخصوص اینکه بنویسم و خودم را دریابم

      شدیدا به تمام دوستان توصیه میکنم توضیحات استاد را در هر فایل بخوانند،کامتتهای دوستان را بخوانند که شدیدا تاثیر گذار هست

      خدایا تنها تو را مپرستم و تنها از تو یاری میجویم 

      و خدایی که به شدت کافیست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 301 کلمه

      بنام خدای مهربانم 

      سلام استاد عزیز 

      یادم میاد خیلی خیلی علاقه داشتم یعنی اصلا آرزوی من بود که کارمند بانک باشم اما بارها به خودم میگفتم آخه تو تو با این وزن چطور میتونی لباس فرم اونجا رو بپوشی اصلا اندازه تو هست سالها با خودم کلنجار رفتم آخر گفتم ولش کن اصلا نمیخوام هیچ وقت تو آزمونهای استخدامی اونجا شرکت نکردم تا یه قدمیش رفتمو گفتم نه نمیخوام یه جوری همکارا به چاقی من نگاه کنن حالا میفهمم این رفتار یعنی خودم رو لايق اون شغل و اون جایگاه ندیدم در صورتی که کافی بود شرکت کنم و و میدونستم میتونم استخدام بشم همه تعجب میکردن منی که انقدر این شغل رو دوست دارم و در توانم هست چرا استخدام نمیشم .چون من هیچ وقت خودم رو لايق این کار نمیدیم چون چاق بودن هیچ وقت نتونستم تصور کنم که لباس فرم اون رو تو تنم کنم تصورم خیلی زشت بود .استاد راست میگن کع اگه لاغر بشیم خیلی چیزها عوض میشه .

      من نزدیک ۲۰ روزی هست که تو این سایت روزمو شب میکنم و خداوند منو هدایت کرده .و لیاقت این رو در من دیده که بتونم با تناسب اندام آشتی کنم و سلامی به زندگی حدید و دیدگاه جدیدی کنم 

      و من لايق تناسب اندام هستم 

      من لايق خنده‌ای از ته دل هستم 

      من لايق فرزندشاد هستم 

      من لايق همسر بی دقدقه مالی هستم 

      من لايق زندگی ثروتمند هستم 

      من لايق لباس‌های شیک با رنگهای شاد هستم 

      من لايق بهترین روحیه هستم 

      من لايق مجالس شاد با میکپهای رنگ روشن هستم 

      من لايق عطر خوش زندگی هستم 

      من لايق کشور بدون دقدقه مالی هستم 

      من لايق ذهن آروم هستم 

      من لايق آگاهی آگاهانه هستم 

      من لايق میدونم خودم رو که خدای بزرگی رو ستایش کنم که من رو در این مسیریاری میکنه تا به علایق و لیاقت هام برسم 

      ممنو ن استاد عزیزم که بهم آگاهی لیاقت داشتنم رو گوش زد شدید بهم  🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/11/07 17:58
      مدت عضویت: 500 روز
      امتیاز کاربر: 10070 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,316 کلمه

      به نام خداوند لیاقت ها 👌🙏🏻

      سلام به دوستان عزیزم واستاد گرامی 🙋‍♀️🥰🌹

                     گام ۵: لایق لاغر شدن باشید 👌

       زهره، عزیز دلم امروز فهمیدی که چرا تا کنون،به لاغری نرسیده بودی وچرابه خواسته هات نمی رسیدی و همیشه دنبال جواب بودی چرا هر چی می خوام بهش نمیرسم وبرعکس شو برام محقق میشه و شاکی بودی که خدا صدای تورو نمی شنوه وبه خواسته هات نمی رسی ،مقصر خداوند نبود مقصر باور اشتباه خودت نسبت به لایق بودنت بود خودتو لایق اونها نمی دونستی وبعد با نرسیدن به خواسته هات نامید می شدی وروز به روز خواسته هات کوچک تر شد وحتی زمانی رسید انگار خواسته ای نداشتی چون باورت شده بود که رسیدن به خواسته ها دست تو نیست چون خداوند برات نمی خواد، می خواد تو رو امتحان کنه وباید صبور وقانع باشی واین سرنوشت توهست حالا امروز آگاهی نابی به تو رسید که جواب سوالت داد وتو فهمیدی باید اول احساس لیاقت لاغری رو در خودت ایجاد کنی وباور داشته باشی که تو لایق لاغری هستی حالا باید راه شو پیدا کنی   

      چون لیاقت داشتن مهم ترین  موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است وبنابراین لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن لاغری در وجودم است 

      اهمیت لیاقت داشتن 

      ۱.لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است🤔 

      ۲.هر فردی به اندازه لیاقت خود، از جهان ونعمتهای آن سهم میبره 🤔

      ۳.جهان مادی ،جهان لیاقت هاست 🤔

      پس لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت داره _همون طور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد

      اگه اضافه وزن پیدا کردم به خاطر بوجود آمدن لیاقت چاقی در من شکل گرفت به صورته نامحسوس وآروم آروم .اول باورم رو نشونه گرفت باور کردم چاق میشم وبعد احساس لیاقت رو از لاغری به چاقی تغییر داد وبعد احساس ترس،رو در من ایجاد کرد وقتی افکار پر از چاقی شد و استمرار هم داشتم و انتظار چاقی رو می کشیدم وروز به روز به عادتهای چاقی بیشتری از خودم نشون می دادم درواقع لیاقت چاقی در من قوی تر می شد تا جایی که دنبال لا غر کردن خودم ازطریق نخوردن و رژیم گرفتن بودم هیچ نتیجه ای برام نداشت

        چون خودمو لایق لاغر شدن نمی دیدم چون باور کرده بودم لایق چاقی هستم چون دلایل دروغین چاقی رو باور کرده بودم ودر خودم آن ها رو پیدا کرده بودم پس چه طور لاغر شوم ؟

      باورکردم چون بچه دار شدم وسزارین شدم محکوم به چاقی شکمی هستم 

      چربی هام سفتن آب شدنی نیست 

      یا این که معده ام سرد مزاج است 

      یا غذاها ایراد دارن 

      ازدواج و آسایش و آرامش باعث چاقی

      بی تحرکی باعث چاقی  

      و ژنتیک تو به خاله هات رفته

       وغیره 

      روز به روز دلایل چاقی افزایش پیدا می کن خوب این حرف هاو دیدن افراد چاق در من این احساس ایجاد می کنه که من هم محکوم به چاقی هستم از یافتن چاقی در درونم

       لیاقت چاقی در من درونی شد وبعد با رفتارها وعادتهای چاقی به این موضوع،چاقی من دامن زد و لیاقت چاقی در من بیرونی هم شد 

      احساس لیاقت لاغری رو خودم باید نسبت به خودم داشته باشم نه اون چیزی که دیگران نسبت به من میگن که تو که لاغر هستی در من احساس لاغری ایجاد نمی کنه باید خودم ازدرون احساس لیاقت لاغر شدن داشته باشم و بعدش از طریق تغییر دادن عادتهای چاقی احساس لیاقت لاغری رو در بیرون از خودم نشون بدم 

      هرگاه خودمو لایق کسب لاغری بدونم لاغر میشم 

      هرگاه خودمو لایق امکانات جدید و راحت بدونم بهش می رسم 

      هر گاه خودمو لایق تجربه کردن روابط فوق العاده بدونم بهش میرسم 

      هرگاه خودمو لایق بهترین هدایا بدونم بهش میرسم 

      هرگاه خودمو لایق بهترین شرایط مالی بدونم بهش می رسم 

      هرگاه خودمو لایق اتفاقات خوب بدونم بهش می رسم 

      هرگاه خودمو دوست داشته باشم و مراقب ورودی ها ذهنم باشم در این صورت لایق اتفاقات خوب میشوم و تجربه می کنم 

      خدارو شکر🙏 به ما احساس لیاقت داده ای هر کجا باورش کنیم به خواست هایمان می رسیم وهر کجا ودر هر زمینه ای باورش نکنیم به خواسته،هایمان نمی رسیم

      خدایا کمکم کن برای رسیدن به خواستهایم اول احساس لیاقت رو درک کنم و باور کنم که منم لایق بهترین های دنیا آخرتت هستم 🥰

      برای لاغر شدن باید احساس لیاقت درونی و بیرونی مو تقویت کنم 

      با بودن در سایت تناسب فکری وبا شنیدن فایلها و باور کردن اونهاومنطقی کردن آگاهی ها در ذهنمان و بعدش تغییر رفتار ها از چاقی به لاغری با هر بار دیدن مواد غذای دیگر نگرش چاق کنندگی آنها رو نداشته باشیم و مثل متناسب ها رفتار کنم با نعمتهای پروردگارم درست بر خورد کنم وبه فراوانی آنه اعتقاد داشته باشم آن موقع اس احساس لیاقت بیرونی هم رو بدست میارم به همین آسونی جسمم  لاغر میشه 

      با دیدن این فایل و بودن در مدت ۲۰۰روز در سایت تناسب فکری و تکرار استمرار م باعث شده به لطف پروردگارم نگرشم نسبت به خودم وتوانمندی هام تغییر کنه و لیاقت لاغر شدن رو در من ایجاد کنه آنقدر ادامه میدم تا رفتارهام عوض بشه واحساس لیاقت بیرونی هم در من شکل بگیره 

      تمرین 

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن رادر خود ایجاد کردید ؟ 

       با شنیدها ودیده ها در دوران کودکی در من باور چاقی ایجاد شد که اگر به زمان مورد نظر برسم من هم چاق خواهم شد  در من انتظار چاقی بعد از ازدواج و زایمان بود وقتی بچه ام بدنیا آمد شکمم خیلی کم بود که اگر من باورم درست بود خودش ناپدید میشد مثل خواهر هایم ولی من باورم عوض شده بود و احساس لیاقت چاقی درمن شکل گرفته بود و همین باعث شد فکر کنم من دیگر لایق لاغری نیستم و محکوم به چاقی هستم چون هر کی بعد زایمان و ازدواج چاق میشد هرگز دیگر لاغر نمی شد مگر بیماری بدی گرفته باشه و لاغر بشه 

      با توجه با توضیحات فایل در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی،به ایجادلیاقت لاغر شدن در خود داشته اید ؟

      قبلا من اصلا دلیل چاقی و لاغری رو در داشتن احساس لیاقت نمی دیدم و چنین چیزی نشنیده بودم ولی الان که متوجه شدم فهمیدم من احساس لیاقت چاق شدن رو داشتم و باور لاغرشدن در من نبود وترس از چاق شدن درمن بود و خودمو توانمند در چاق تر شدن میدیم و توانایی لاغری رو نداشتم 

      روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یاسبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند؟

      تمام روشها باعث ایجاد افزایش لیاقت چاق تر شدن دارن چون اولش تو باور می کنی که لاغر شدنی نیستی وتو لایق چاقی هستی تنها باید دیگران به تو کمک کنن تا لاغر شوی با رژیم هایشان و برنامه های ورزشی وقتی در وجود تو لاغری غیر ممکن ورسیدن به اون سخت هست در واقع تو،خودتو رو لایق لاغری نمی بینی ومیری از این روشها استفاده می کنی وقتی نتیجه ی ماندگار رو در جسمت بوجود نمیاد برات بیشتر واضح میشه که تو لاغر نمی شی و لیاقت چاقی داری واین روشها رو رها می کنی چون از اول خودتو لایق لاغر نمی دونستی

      پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر  شدن را در خودت بنویس ؟

      حالا که قضیه چاقی خودم فهمیدم باید ونگرشمو نسبت به خودم عوض کنم که من لایق لاغری هستم به راحتی وآسونی

      با بودن در سایت و ادامه و استمرار داشتن 

      با تغییر دادن رفتارها با چالش من اینو نخوردم 

      و بعدش می  خواهم دوره های استاد رو بخرم و مرتب و اصولی کار کنم  

      من لایق لاغری هستم بدونه شرط 

      من لایق ثروت فراوان هستم بدونه شرط 

      من لایق بهترین روابطم بدونه شرط 

      من لایق بهترین فرزندم بدونه شرط 

      من لایق استقلال مالی هستم بدونه شرط 

      من لایق عشق کیهانی و عشق خداوندی هستم بدونه شرط 

      من لایق شنیده ها و دیدنیهای شگفت انگیز هستم بدونه شرط 

      من لایق بهترین مکانها وبهترین زمان ها هستم بدونه شرط

      من لایق سلامتی هستم بدونه شرط 

      من لایق امکانات بروز هستم بدونه شرط

       من لایق دوستان عالی هستم بدونه شرط 

      من لایق بهترین خونه و ماشین هستم بدونه شرط 

      خداوند بدونه شرط خواسته هایمان را اجابت می کنه تنها به خودت وخدای خودت ایمان داشته باشی وبا احساس خوب از او بخواهی 👏👏👏🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      خدایا به امید تو   🙏🙏🙏

      سپاس گذارم استاد عزیزم 🙏❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ن
      1402/10/11 21:08
      مدت عضویت: 473 روز
      امتیاز کاربر: 3115 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 254 کلمه

      به نام خدا 

      سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستانم  در سایت تناسب فکری، 

      من قبلا یکبار تا گام بیستم پیش رفتم  ولی هر چی پیش میرفتم احساس میکردم زیاد مطالب رو متوجه نمیشم ، راستش من رشته ی دانشگاهیم خیلی سخت بود و همیشه با خودم مغرور بودم که هیچ سوال و فرمولی نیست من نتونم حلش کنم ، تا اینکه با خوندن مطالب و خوندن دیدگاه ها حرفی که به خودم میزدم این بود چرا دیگران متوجه میشن ولی من نمیفهمم ، برای اولین بار احساس خنگی بهم دست داده بود😀 اینجا بود که به خودم گفتم مطالب هر چقدر سخت باشن و من نتونم درک کنم باید انقدر بخونم و بخونم تا بالاخره بتونم درکشون کنم، الان اینو باور دارم تناسب با فکر هم کاملا مثل فرمول های ریاضیات میمونه، باید مطالب رو بفهمی با تمام مغزت با تمام وجودت باید به خوردت بره، با حفظ کردن و روخوانی و حفظ کردن  الکی نمیشه کاری از پیش برد، 

      امروز  به باورهام در مورد خودم اضافه میکنم: 

      من لیاقت لاغری و لیاقت لذت بردن از اندامم و زیباییم و لیاقت لذت بردن از تموم مهمونی ها و مسافرت ها لیاقت لذت بردن از هر لحظه زندگیم رو دارم ،

      لیاقت لاغر شدن و لاغر شدن و لاغر شدن و این دو کلمه لذت بخش ترین کلمات زندگی منه،  

      وچقدر این جمله شما استاد عزیزم روی من تاثیر گذار بود که هر چیزی که در زمان چاقی از ما گرفته شده در  مسیر لاغری به صورت پاداش به ما برگردانده میشه با امید و توکل به خدا ، 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/22 08:52
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,131 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/9/22 این فایل لیاقت لاغر شدن را گوش کردم 

      تفاوت بین افرادی که لاغر میشوند و جزء شگفت انگیزان میشوند با افراد دیگر که سعی و تلاش میکنند ولی لاغر نمیشوند درافرادی است که لیاقت لاغر شدن را درخود میبینند و هرروز آن را تقویت میکنند 

      افراد برای لاغری به دو دسته تقسیم میشوند 

      1- افرادی که سعی و تلاش میکنند و نتیجه میگیرند چون لیاقت لاغری را درخود ایجاد میکنند و هرروز آن را تقویت میکنند چون لاغری ارتباط مستقیم با لیاقت و احساسی که خودت نسبت به خودت داری دارد نه احساس دیگران نسبت به شما پس احساس لیاقت = نگاه و نظری است که هرفرد نسبت به خودش دارد نه نگاه و نظر دیگران در مورد خودش چون نظر دیگران هیچ تاثیری درلاغری من نمی گذارد و برای من بالابرنده نیست 

      2- افرادی که سعی و تلاش میکنند ولی نتیجه نمیگیرند این افراد درخود لیاقت میبینند .میگویند حق دارند زندگی بهتری داشته باشند و دوست دارند شرایط زندگی آنها بهتر شود و عملا” کاری را انجام نمیدهند سعی نمیکنند که مهارت و لیاقت بیرونی خود را افزایش دهند پس این افراد نتیجه خوبی نمیگیرند مثل افراد چاقی که بارها سعی کردند لاغر بشوند و نشدند 

      پس ما نتیجه میگیریم برای موفقیت درهرکاری درزندگی باید هم احساس لیاقت درونی و هم مهارت و احساس لیاقت بیرونی خود را افزایش و تقویت کنیم این دو مکمل یکدیگر هستند مثل دوبال یک پرنده عمل میکند اگر یکی از بالها ضعیف باشد و یا نباشد پرنده نمیتواند پرواز خوب و عالی داشته باشد و درنتیجه به مقصد هم نخواهد رسید 

      درتمرینات دراین سایت استاد سعی کردند هم احساس لیاقت درونی و بیرونی که همان رفتار و عملکرد ما نسبت به خوردن مواد غذایی است کار شود چون این کارها باعث میشود که از باورهای اشتباه قبلی که باعث چاق شدن ما شده فاصله بگیریم و باورهای خود را نسبت به لاغری بازسازی کنیم و کم کم سعی دراصلاح رفتار و عملکرد و باورها میشود و ما روزبه روز بدون هیچ گونه سختی لاغر خواهیم شد اگر این دو لیاقت درونی و بیرونی را تقویت کنیم .

      بنابراین برای لاغر شدن میبایست احساس لیاقت لاغر شدن را درخود ایجاد وافزایش دهیم و درهمه ی جنبه های زندگی به کار ببریم چون لاغر شدن اولین قدم برای هر موفقیتی است وقتی شما لاغر شوی زندگی شما دگرگون خواهد شد چون به دنبال علاقمندیهای خودتان خواهی رفت . لاغر شدن احساس (اعتماد به نفس بالا- روابط خوب با خانواده – انسانیت – روابط با دیگران – کسب و کار – خداشناسی و سپاسگزاری – لذت استفاده از خیلی از چیزها و…) را درشما افزایش خواهد داد و از همه مهمتر وقتی ما دریک خانواده یاد بگیریم که چاقی به خاطر ارثی و کم تحرکی و خیلی از موارد دیگر نیست و با ذهن افراد چاق میشوند این زنجیره چاقی را قطع خواهیم کرد و چقدر این کار برای جامعه و نسلهای بعد مهم و حیاتی است .

      ماقبلا با این که زیاد برای لاغری سختی میکشیدیم ولی چون باور نداشتیم که لاغر میشویم هرگز لاغر نمیشدیم اگر از فرد لاغر بپرسند آیا شما با خوردن این غذا چاق میشوید یا خیر میگوید اصلا چاقی به من ربطی ندارد من هرگز چاق نمیشوم چون لیاقت لاغر شدن را درخود تقویت کرده است و کیفیت زندگی خود را باافزایش لیاقت درونی و بیرونی هرروز بهتر کرده است .

      • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
      • لیاقت چاق بودن را با تقویت باور اینکه من ارثی چاقم من اگرآب هم بخورم چاق میشوم و من هرگز با انواع رژیمها وورزشها و سختی لاغر نخواهم شد هرروز لیاقت چاق شدن را در ذهنم تقویت میکردم 
      • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟ خیر چون باور نداشتم که من هم روزی میتوانم لاغر شوم واگر لاغر هم میشدم دائم با خودم زمزمه میکردم این وزن من برگشت خواهد کرد و با سرعت و بدون سختی به وزن قبلی برمیگشتم چون لیاقت لاغری را درخود نمیدیدم و به چاق بودن عادت کرده بودم 
      • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.لیاقت چاق تر شدن چون بعد از رها کردن دوباره من چاق تر میشدم و این باور که من هرگز لاغر نمیشوم درمن تقویت میشد 
      • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
      • من لیاقت دارم مثل دیگران لاغر بشوم 
      • من لیاقت دارم اعتماد به نفس خود را بالا ببرم 
      • من لیاقت دارم درروابط – کسب و کار – با خانواده و… خیلی بهتر از قبل عمل کنم تا نتیجه عالی کسب کنم 
      • من لیاقت دارم با لذت به دنبال علاقمندیهای خود بروم 
      • من لیاقت دارم رنگهای روشن انتخاب کنم 
      • من لیاقت دارم مثل دیگر افراد جامعه متناسب باشم 
      • من لیاقت دارم هنگام دیدن مواد غذایی با مهارت داخلی و بیرونی با آن برخورد کنم 
      • من لیاقت دارم حرص و ولع هنگام خوردن را درخود ازبین ببرم و با لذت غذا بخورم
      • من لیاقت دارم درهنگام خوردن انتخاب کنم و دیگر کلمه ی اشتهای من زیاد است و نمیتوانم کاری کنم را از صفحه ی ذهنم پاک کنم 
      • من لیاقت دارم درمهمانی ها مورد تشویق واقع شوم و باعث انگیزه دیگر افراد چاق شوم که با ذهن میتوان لاغر شد 
      • من لیاقت دارم به راحتی و بدون نفس نفس زدن و عرق کردن پیاده روی کنم و از طبیعت لذت ببرم 
      • من لیاقت دارم زمان کمتری را به خوردن مواد غذایی فکر کنم 
      • من لیاقت دارم دیگر نگران خوردن غذا دروعده های بعد نباشم چون به اندازه میخورم 
      • من لیاقت دارم دردورهمیها درمورد موضوعی به غیر از چاقی صحبت کنیم 
      • من لیاقت دارم بدنی سالم و پرانرژی داشته باشم و کمتر بیمار شوم 
      • من لیاقت دارم هرروز درزندگی شادتر وبا نشاط تر زندگی کنم 
      • من لیاقت دارم بهترین زندگی را دردنیا داشته باشم 
      • من لیاقت دارم با یادگیری نسل چاقی بعد ازخود را قطع کنم 
      • من لیاقت دارم درجمع اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم و سخنوری کنم 
      • من لیاقت دارم بهترین مادر و همسر باشم و بیشتر درکنار خانواده باشم 
      • من لیاقت دارم هرروز درتمام زمینه ها پیشرفت کنم مثل لاغر شدن 
      • من لیاقت دارم از نجوای منفی باف بعد از خوردن غذا خلاص شوم 
      • من لیاقت دارم دیگر خودم را سرزنش نکنم و به خودم افتخار کنم 
      • من لیاقت دارم دراین مسیر لاغرو متناسب شوم 
      • من لیاقت دارم درسایت تناسب با ذهن خداوند را بهتر بشناسم 
      • من لیاقت دارم درمورد طبیعت و کائنات و نقطه جذب بیشتر بدانم و عمل کنم 
      • من لیاقت دارم دراین مسیر استمرار داشته و عجله نکنم تا به سرزمین لاغرها برسم 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.ما برای لاغر شدن احتیاج به 2لیاقت بیرونی و درونی داریم که باید هردو را تقویت کنیم تا هم مهارتها و هم باورهای خود را تغییر دهیم و دراین مسیر لاغر شویم
      •  چون لاغرشدن آسانترین کار دنیاست 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1402/09/16 08:36
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      بنام خدا:

      بارژیم های سخت و طاقت فرسا بادردوفشار جسمی لاغر میشدم اما بعداز اون .من دوباره چاق میشدم .واین  نگرش درون ایجاد میشد که من نمیتونم لاغربشم . توانایی لاغرشدن روندارم . پذیرش  دلایل مختلف  درباره ی  علت چاق بودن هم بیشتر این موضوع روتشدید میکرد که من نمیتونم لاغربشم چون .من کلی تا حالا زحمت کشیدم ونشدم وو قتی این دلایل روهم کنارشون میزاشتم مثل یه پازل کنارهم  قرار میگرفتن ودلیل چاقیمو منطقی میکردن.ودراساس من باور م بود که من چاقم ونمیتونم لاغرباشم چون راه دیگه ای ندارم  راهی باقی  نمونده وانقدر بهش فکر میکردم .ومنطقیش میکردم باترس از خوردن. باترس از اینکه تحرک ندارم پس چاق میشم وچون نمی‌تونستم همیشه در رژیم و ورزش باشم 

       من باورم این بود که من نمیتونم لاغربشم .چون  من واقعا برای اتمام رژیم لحظه شماری میکردم. ذوق داشتم برای رسیدن به زندگی وروش قبلی . چون چاقی آسون بودی باخوردن غذا در هر ساعت تنوع غذایی و تونستن فعالیت روزمره انجام دادن بدون هیچ فعالیت اضافه همراه بافشار یادمه میگفتن وهنوزهم میگن که اگه  ورزش نمیکنی ظرف شستن و کارهای خونه رو انجام بده لاغرمیشی ومن حتی از انجام کار خونه متنفربودم وبه خاطر همین نفرت تصاویری درمغزمن ایجادمیشدکه  این نفرت از روی ترس  هست ترس از قرار گرفتن دوباره توشرایط رژیم و ورزش درصورتیکه من کاری  دیگه انجام نمی‌دادم اما همین طرزفکر هم درمن اثرگذاشت ومن رو درمسیر. چاق موندم قرار می‌داد ومن حتی از کارخونه هم دیگه متنفربودم چون مدام شنیده بودم انجام کارهای خونه روبه عنوان یه ورزش در نظر بگیر و باتجربه ای که ا ورزش ودوباره چاقی داشتم مدام تواین فکربودم چونکه من این کارهای خونه رو انجام نمیدهم هم چاقم ومدام احساس حقارت احساس گناه احساس یه آدم بی ارزش و غیر کاربردی روداشتم و این شکل یا چاق میشدم . یاچاقتر ویا چاق میموندم که بعداز مدتی من درمسیر چاق موندم قرار می‌گرفتم براینکه  وزنم کم میشد ولی شکل ظاهریم تغییر نمی‌کرد و همین رفتن روی وزنه وسرزنش کردن خودم باعث میشد که من در مسیر چاقی هروز وحتی هر لحظه قدم بردارم .مرور خاطرات چاقی خاطرات تلخ حرف و حدیث دیگران . نفرت از خود همه‌ی اونها باعث میشد تصویری ازمن درمن شکل بگیره که از خودم در ذهنم یه انسان ناتوان وبدشانس وچاق و تغییرناپذیر داشته باشم ومن درخودم این طور لیاقت چاقی رواضافه کردم.

      ۲ . دروشهای قبلی    بیشتر. من به این فکر میکردم که چاقتر نشم ویا وقتی رژیم می‌گرفتم هم همین موضوع بود. به ظاهر برای لاغری بود اما باعملی که من انجام میدادم  الان درک میکنم که من براتر س از چاق شدن ویا چاق موندنم  این روش ها و انجام میدادم وعملابرایب لاغرشدن نبود.  لیاقت لاغرشدن خودم ازبین می‌بردم ولیاقت چاق شدن رو در ذهنم پرورش میدادم .در ذهن من تصویر چاقی خیلی پررنگ تراز تصویرلاغری بود وذهن من درهر. صورتی از رفتارهای چاق کننده لذت میبرد . وچون مسیر دوباره چاق شدن بدون رنج بود بنابراین  لیاقت چاقی من بیشتر میشد چون شکست خوردن هم در رژیم باعث میشد که باور کنم لیاقت لاغری ودرست بود ن رفتارهای روندارم واز اونجایی که درمورد رفتارهای لاغرکننده هیچ  پیش زمینه ای نداشتم درنهایت من چاق میشدم چون تصویر چاقی ورفتارهلی اون تبدیل به پیش فرض شده بودن ومن به صورت کاملاً ناخودآگاه اشتیاق انجامش روداشتم واین هم زمانی بیشتر برام مشخص شد که وقتی بهش فکر میکنم درک میکنم ازانتظارم برای دوباره برگشتن برای اتمام روش های قبلی وزندگی براساس قبل از رژیم واین درمن خیلی بیشتر از اون تصمیمی بود که برای لاغرموندنم داشتم وبهش فک میکردم. پس بعداز دوباره هروعده ی غذایی وهر رفتاری وهر نشستن وخوابیدن من درخودم با پشیمانی واحساس گناه وعذاب وجدان دوباره مسیر چاق موندن و  احساس لیاقت چاقی روقوی تر میکردم .

      همه ی روشهای لاغری تنها یک نتیجه داشتن وشکست بود و به همین خاطر هیچ نتیجه ای جز محکم ترشدن باور چاقی و محکم کردن دلایل چاقی وچاق موندن. رو درمن نداشتن و نتیجه همیشه همین بود وهر چه  تلاش بیشتر باورمحکم تر میشد.

      توجه کردن به افکارودوباره باز بینی اطلاعات واعتمادبه جسم فکرکردن به دلیل چرایی انجام  روشهای رژیمی واعتماد به خود همگی برای طی مسیر لاغری ورها کردن  وبا  غیرطبیعی نشون دادن  چاقی  غیر طبیعی نشون دادن چاقی وقوی کردن این موضوع در ذهن ودرتتیجه پذیرش غیر طبیعی بودن  میتونم این لیاقت رودر خودم با تمرین کردن مرور کردن ودر مرور جستجو در افکارم  به ترسهام غلبه کنم. ودر مسیر لاغری برسم و ادامه بدم وباتعهدداشتن یه ادامه دادن این مسیر که به سمت لاغری هست  رودر  خودم بانجام  نوشتن ودیدن وتوجه کردن به نمونه هاوخیلی چیزهای دیگه این لیاقت درون به صورت اتوماتیک ایجاد میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/26 07:51
      مدت عضویت: 534 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 582 کلمه

      به نام خالق بی همتایم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات لیاقت داشتن 

      • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
      • من در مسیر چاقی جز درد و رنج و عذاب و نفرت از خودم هیچ عایدی نداشتم ؟!!!
      • آیا لذت خوردن چند لقمه اضافه آنقدر  ارزش داشت که من این همه آزار و اذیت بشوم ؟!!!
      • مصی آیا اون لذت پرخوری و تن پروری آنقدر مهم بود که روی تمام آرزوهایت پا بگذاری ؟!!!
      • مشکل تو این بود لاغری رو از خودت خیلی دور و دست نیافتنی می‌دیدی
      • مشکلت این بود لیاقت لاغر شدن و در خودت نمی‌دیدی
      • از بس خودت و تحقیر کرده بودی
      • از بس خودت و برده و بنده شکمت میدونستی
      • که کلا فقط خودت رو لایق چاقی بیشتر میدونستی نه لاغری تناسب و زیبایی
      • تو با هر بار تخریب خودت لیاقت چاقتر شدن و در خودت رشد دادی .
      • تو با هر بار پرخوری کردن خودت رو لایق چاقی دونستی .
      •  
      • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
      • در روش‌های قبلی که برای لاغری انجام می‌دادم هیچ وقت خودم را لایق لاغری نمی‌دانستم و همیشه داشتم تلاش میکردم برای دیگران لاغر شوم .
      • خودم را لایق لاغری نمیدیدم، چون از خودم متنفر بودم ،از رفتار شکمو و پرخوری که داشتم ، حالم به هم می‌خورد . و در خودم هیچ قدرتی برای ترک و مقابله با آن رفتارهای حال به همزن را نمیدیدم .
      • احساس می‌کردم لاغری برای از ما بهتران و از ما مهتران است و چاقی حق مسلم منی است که مثل قحطی زده ها با خودم و غذاها رفتار میکنم .
      • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
      • تمام روش‌های لاغری که استفاده کرده ام نه تنها باعث
      • ایجاد لیاقت لاغری در من نشدند بلکه نفرت من نسبت به خودم و بی لیاقت بودنم را بیشتر به من نشان میدادند.
      • وقتی با رنجها و فشارهای فراوان لاغر میشدم اما بخاطر رفتارهای چاق کننده و افراطی که داشتم خیلی زودتر و سریعتر از زمان کاهش وزن چاق میشدم؛ تمام این اتفاقات را نشانه بی لیاقتی و بی عرضگی خودم می‌دانستم، که قدرت درست کردن رفتارم را ندارم ،و بنده شکمم هستم .و هر بار که از روشی شکست میخوردم این احساس بی لیاقتی در من بیشتر و بیشتر می‌شد.
      • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید..
      • من با بودن در سرزمین تناسب فکری و یادگیری اصولی لاغری از طریق ذهن و اصلاح باورها و نگرشهایم و به طبع آن اصلاح رفتارهایم لیاقت لاغر شدن را در خودم پرورش می‌دهم.
      • قدرت منم ،انتخاب با من است ،اختیار با من است.
      • مواد غذایی هیچ قدرتی ندارند.
      • افکار من و باورهای اشتباه من هیچ قدرتی ندارند.
      • من با یادگیری اصولی تمام قدرت‌ها را در سیطره خودم میگیرم و به راحتی لاغر میشوم .
      • من لیاقت لاغری را دارم.
      • من لیاقت بهترینها را دارم.
      • من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگ شاد را دارم .
      • من لیاقت پوشیدن بهترین لباسها را دارم.
      • من لیاقت خوردن بهترین غذاها را دارم .
      • فقط باید ماند و با اشتیاق و انگیزه در پیمودن مسیر زیبای لاغری با قدرت ذهن استمرار داشت .
      • پروردگارا از تو سپاسگزارم که به من لیاقت لاغر شدن را دادی
      • پروردگارا از تو سپاسگزارم که من را لایق هدایتت دیدی و مرا به سایت تناسب فکری هدایت کردی
      • خدایا اکنون بیشتر از همیشه به تو و یاری ات نیازمندم
      • استاد سپاسگزارم برای دادن احساس لیاقت به من و چقدر حس عالی بود حس لیاقت داشتن
      • الهی به امید تو
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/08/25 23:04
      مدت عضویت: 466 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 74 کلمه

      باعرض سلام خدمت استاد من قبلا خیلی کمتر از اطرافیان غذا میخورم ولی آنها بیشتر من غذا میخوردن و من بعد از خوردن میگفتم که من این هم که خوردم باز چاق میشم ومن همیشه خود را لیاقت چاق  شدن می‌دانستم ومن چند بار لاغر شدم و آن موقعه خودم را لیاقت لاغر شدن می‌دانستم ولی به آن استوار نبودم ولی حالا که در این مسیر هستم 

       لیاقت لاغر شدن را در خودم احساس میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم غلامی
      1402/08/01 22:49
      مدت عضویت: 1923 روز
      امتیاز کاربر: 999 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 678 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و هدایتگر 

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و دوستان 

      لایق لاغر شدن باشید :

      واقعا خود را  لایق دانستن شرط موفقیت است یادم میاد قبلا من واقعا لایق چاق بودن بودم چون با پر خوری و بی اهمیت دادن به خودم و خودم را  لایق اینکه بدنم محل انباشته زباله نیست نمی دونستم و می خوردم ،عصبانی می  شدم می خوردم ،شاد بودم می خوردم،ناراحت بودم می خوردم بدون اینکه بدونم گرسنه هستم یا نه ؟ می خوردم و بدنم را انباشته مواد زائد می کردم و بعد غذا عذاب و جوان داشتم پس من لایق چاق شدن بودم ،از چاقی خودم متنفر بودم چیزی که خودم به وجودش آوردم با باورهای اشتباه و با رفتارهای اشتباهم پس من لایق چاقی بودم ،از خرید کردن بیزار بودم و ناراحت بودم از اینکه سایز من توی بازار نیست و من باید بگردم نا سایزم راپیدا کنم ش پس من لایق چاق بودن بودم ،از جمع فاصله داشتم و خجالت می کشیدم و اعتماد به نفس نداشتم پس من لایق چاقتر بودم ،خودم را با دیگران مقایسه می کردم و خودم را سرزنش می کردن با این کارها لیاقت چاقتر شدن را در خودم ایجاد می کردم.حسرت پوشیدن لباسهای اندامی داشتم پس من لایق چاقتر شدن بودم

      و پس از مدتی که وارد سایت شدم با هدایت الله و گوش دادن به فایلها و خرید دوره ورود به سرزمین لاغرها  من هم احساس ارزشمندی کردم و هم متوجه شدم که ما باید برای جسم مون ارزش قائل بشویم و خودمون مسئولیت چاقی خودمون را بپذیریم و خودمون این وضع را به وجود آوردیم پس باید خودمون را در این شرایط بپذیریم و جسممون را دوست داشته باشیم و برای خودمون ارزش قائل بشوم،چون پذیرفتن همه اینها شروع لاغری است و فهمیدم که قبل از هرچیزی من باید  خودم را لایق لاغر شدن بدونم .

      چه قدر دیدگاهم نسبت به خودم تغییر کرد و من گفتم من لایق لاغر شدن هستم،چون من اشرف مخلوقات هستم و من باید از زندگی کردن لذت ببرم و خدا دوست داره که ما شاد باشیم و لذت ببریم ،من باید تغییر کنم و خودمم را لایق لاغر شدن قرار بدهم و خودم را لایق پوشیدن لباسهای خوب بدونم ،و اینکه لایق این باشم که سلامت باشم و  همه ارگان های بدنم به درستی  کار کنه و هیچ مشکل و بیماری نداشته باشه ،من لایق لاغر شدن هستم تا بتونم اعتماد به نفس خودم را برگردونم و بالا ببرم ،من لایق لاغر شدن هستم تا بتوانم در بودن در جمع با اعتماد به نفس حاضر بشوم و لذت ببرم . من لایق لاغر شدن هستم تا بتوانم برای خودم کاری بکنم و روحیه خودم را بهتر کنم و زندگی بهتری داشته باشم .  من لایق لاغر شدن هستم تا بتوانم در مجالس لباسهای زیبا به تن کنم و لذت ببرم ،من لایق لاغر شدن هستم تا جوانتر باشم و سرزنده تر باشم ،من لایق لاغری هستم چون من زمانی متناسب بودم و خداوند فطرتا ما رو متناسب آفریده و می خواد که  خوشحال باشیم و موفق باشیم و من بنده خدا هستم و هر خطایی در مورد بدنم گناه محسوب می شه و باید پاسخگو باشم ،وقتی خدا برای من این طور می خواد پس منم باید برای خودم و صلاح خودم این طور باشم و و وقتی اینا را فهمیدم و ظلمی که در حق خودم را کردم ،خودم را بخشیدم و از خداوند و بدنم عذرخواهی کردم و خودم را تلاش کردم که تغییر بدهم و خودم را لایق دونستم اون موقع هر چیزی را نخوردم و عمل کردم کم کم جسمم هم تغییر مرد درسته که من  به وزن ایده آلم نرسیده ام و شاید چند مدتی از مسیر خارج شدم ولی من اومدم که باشم حتی هر روز با گوش دادن یک فایل ،ان شاءالله که به هدفم وزن ۶۴ و سایز ۴۰ می رسم ،چون من مسئولم و خدا منتظره چون خودش منو انتخاب کرده و لایق لاغر شدن را در من دیده و من باید به خداوند اعتماد کنم و از خودش کمک بخواهم که تا انتهای مسیر همراه من باشه ،خدا جونم ازت ممنونم ،استاد عزیز ازتون ممنونم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 214 کلمه

      سلام به استاد مهربانم 

      من به دخترهای خواهرم نگاه می کردم والبته خیلی دوست شون دارم شاید توجه به چاقی اونها باعث لیاقت من برای چاق شدن شد و یا همش با خودم فکر می کردم اشتهام زیاده و حتما با این اشتها بازم لیاقت من برای چاقی بیشتر می‌شد من با گفتن اینکه اشتهام زیاده روز به روز لیاقت خودمو در چاق شدنم بالا تر بردم 

      نه من توجهی  به لیاقت خودم در چاق شدن نداشتم رژیم میگرفتم خوش تیپ میشدم و باز دوباره برمیگشتم به روزاول

      من اکثرا ورزش می کردم و از نرم افزار کرفس استفاده می کردم و خیلی لاغر میشدم چون اصلا به لیاقت لاغری حتی فکر هم نمی کردم و بعد از رژیم دوباره حرص و ولع من شروع می‌شد وباز دوباره روز از نو روزی از نو آخه مغز من هنوز مثل قبل به بدنم فرمان میداد چون نه آموزش دیده بودم نه برای لیاقت خودم برای تناسب اندام فکری کرده بودم 

      فایل ها رو گوش کنم زیاد ناخداگاه لیاقت من زیاد میشه برای لاغر شدن

       هر روز جملاتی مثل این که من لیاقت لباس های روشن رو بپوشم دارم باخودم تکرار کنم بنویسم و در مغزم مرور کنم که من لیاقت خوش اندامی رو دارم من لیاقت به اندازه ی نیاز بدنم خوردن و دارم من لیاقت بدنی سالم را دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/07/19 09:36
      مدت عضویت: 1331 روز
      امتیاز کاربر: 7060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,319 کلمه

      بنام خداوندمهربان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من 

      گام ۵:لایق لاغرشدن باشید 

      لایق بودن برای داشتن هر موفقیتی برای همه لازم است وهمچنین برای لاغرشدن هم احتیاج به لیاقت داریم 

      لیاقت داشتن برای لاغرشدنمان. گرفتن رژيم. انجام دادن ورزش های دشوار وطولانی و مصرف کردن دارو و یا انجام دادن جراحی در ما بوجود نمی آید چون هیچکس برای لیاقت داشتن چاقیشان هیچ کار خاصی انجام ندادند و رنج و سختی نکشیدند 

      ما برای هر موفقیتی به لیاقت داشتن نیاز داریم و این جهان هستی برای هر کسی به اندازه لیاقت خودش نعمت می دهد. این جهان مادی، جهان لیاقت هااست 

      ما برای لاغرشدنمان وهر کاری نیاز به لیاقت داریم و ما لیاقت چاق شدن داشتیم که چاق شدیم ما در چاقیمان استمرار و پشت کار زیادی انجام دادیم 

      ما همیشه رفتارها و عادتهای اشتباه خودمان را بارها و بارها تکرار کردیم و جسم خودمان را به این شکل دراوردیم 

      ما با متنفر بودن از جسم خودمان به چاق شدنمان توجه کردیم به ذهن‌مان امر و نهی کردیم که دوست داریم چاق و چاق تر شویم 

      چون همیشه عوامل بیرونی را چاقی خودمان می دانستیم و همیشه هم اینها را شنیده بودیم و باور کرده بودیم وبه واسطه اینها چاق می‌شدیم مانند؛چون معده ام گشاده و غذای زیادی می خورم چاق میشوم. 

      چون من ژن چاقی دارم ،چاق میشوم 

      چون سوخت وساز پایینی دارم چاق میشوم وکلی عوامل دیگری را دلیل چاقیمان می دانستیم اما اثر گذار ترین موضوع در چاقیمان ذهن ناخوداگاهمان است که هیچ وقت به اون توجه نکردیم و خیلی ها هم هستند که توجه نمی کنند 

      با متنفر بودن از موضوعی یا عشق ورزیدن به اون موضوع اصلآ برای ذهن‌مان فرقی نداره چون ذهنمان در هر دو حالت حس می کند که ما عاشق اون موضوع هستیم و اون را دوست داریم و ذهن‌مان تلاش می کند که اون موضوع را در زندگیمان گسترش دهد چون خاصیت ذهن‌ ناخوداگاهمان است .

      همیشه به ما گفته بودند که به هر چیزی که توجه کنی به سوی تو کشیده می شود چون ذهن تصور می کند که ما اون موضوع را دوست داریم و اون را در زندگیمان گسترش می‌دهد 

      ما همیشه به چاقی خودمان توجه کردیم حتی زمانی که رژیم می گرفتیم یا ورزش می‌کردیم و …ما همیشه به چاقی خودمان توجه داشتیم و چاقی را لایق خودمان می دانستیم 

      من هیچ وقت خودم را لایق لاغری نمی دانستم چون همیشه در فکر و تصورم این بود که وقتی رژيم یا کار خاصی برای لاغرشدن انجام می دادم را رها کنم دوباره چاق میشوم چون همیشه خودم رو لایق چاقی می دانستم نه لاغری. 

      چون بعد از رهاکردن رژيم به ولع پرخوری می افتادم تا دلتان بخواهد می خوردم و همیشه خودم را سرزنش می کردم که دیدی بازنتونستی جلوی خودت را بگیری و لاغر بمانی چون لیاقتت چاقی هستش اینقدر بخور تا چاق تر بشی و بمیری بی لیاقت. 

      و از سرزنش کردن دیگران هم ناراحت می شودم و به خودم نهیب می زدم 

      چون من چاق شدنم را بخاطر پرخوری کردن مواد غذایی می دانستم چون با آموزش‌هایی که به ذهنم می دادم، که من باید چاق باشم چون من نمی توانم جلوی غذاخوردنم را بگیرم و خودم را لایق چاقی می دانستم 

      و حالا می فهمم که چقدر من به این چاقی لیاقت می دادم که جسمم رو به این شکل و شمایل درآورده بودم چون آدم هر چیزی را که لایق خودش بداند به هر صورت می رسد و ما به چاقی لیاقت نشان داده بودیم و به چاقی رسیده بودیم 

      چون من همیشه به جسمم توجه می کردم که چرا چاق میشوم چرا لاغر نمی شوم و اگر لاغر می شوم این لاغری برایم نمی ماند و اون موقع داشتم به چاقی توجه می کردم 

      من همیشه درحال خوردن بودم وقتی می دیدم که متناسب ها به خوردن فکر نمی کنند حسوديم می شد و حتی دخترخودم اصلآ به خوردن توجه نمی کرد و همیشه متناسب بود چون اون موقع این چیزا رو نمی فهمیدم وفکر می کردم که به باباش رفته و متناسب هستش و من چون به خانواده پدریم رفتم چاقم و نمی توانم جلوی خودم را بگیرم 

      و همیشه حسرتشان را می خوردم که چرا اون ها می توانند به راحتی نه بگویند اما من نمی توانم نه بگویم حتی زمانی که سیر بودم اگه بهم چیزی تعارف می شد خجالت می کشیدم نه بگویم و تعارفشان قبول می کردم و می خوردم با این که می دانستم که سیرم و نباید بخورم 

      همیشه ما از خوردنمان لذت بردیم و از طعم. رنگ. بو.ونرمی مواد غذایی فریب خورده و بیشتر خوردیم و هیچ وقت پیغام سیریمان را نفهمیدیم 

      چون گفته بودند که باید غذا را به آرامی بخوریم چون مغزمان درطول ۲۰دقیقه پیغام سیری را ارسال می کند 

      ولی من ۲۰دقیقه چیه  من در طول ۲۰دقیقه غذایم رو می‌خوردم حتی بیشتر از نیازمم می خوردم و بعد از ۲۰دقیقه که پیغام سیری دریافت می شد تازه فشار شکمی سراغم می آمد. چون همیشه خیلی تندوسریع غذایم را می خوردم و به حرف هیچکس هم توجه نمی کردم و حالا می فهمم که متناسب بودن را لایق خودم نمی دانستم اما همیشه در حال رویا بافی لاغری و تناسب اندامم بودم 

      من هیچ وقت خودم رو انسان با اراده‌ ای نمی دانستم با این که همه من رو با اراده می‌دانستند اما خودم، خودم را بی اراده می دانستم چون هیچگاه خوردنم را نتوانسته بودم کنترل کنم 

      وحالا بودن دراین سایت به من یاد داد که هیچ موادغذایی قدرت چاق کنندگی ندارند و باور داشته باشم که اونها برای تأمین و انرژی رساندن به بدنم هستند مانند آبی که می خوردیم. نفسی که می کشیم که لازمه و نیاز بدنمان است 

      ما همیشه از خوردنمان لذت بردیم با این که معده مان پر بود ولی همیشه ولع خوردن داشتیم چون نه ذهن‌مان سیر می شد نه چشممان.

       ذهن دستور می داد به خوردن و چشممان می دید و ما همیشه با لقمه های اضافی مواجه می شدیم ما همیشه یک عادت اشتباهی که داشتیم تندوسریع غذاخوردنمان بود و هیچ وقت طعم. مزه. غذا نتوانستیم بچشیم فقط می خواستیم بخوریم 

      من هر آدم متناسبی که دیدم حتی همسرم ودخترمم همیشه خیلی آرام و آهسته و اصولی غذا می خورند و هر وقت سیر می شدند دست ازخوردن برمی‌داشتند حتی اگه یک قاشق هم می ماند دیگه نمیخورند یادم است که باهاشون دعوا می کردم که فقط اين يک قاشق اضافه بود اون رو هم 

      می خوردین دیگه،

       ولی اونی که می خورد من بودم نه اونها. 

       حالامن با هدايت شدنم به این سایت دانستن این که من لایق لاغرشدن هستم و همیشه آرزویش را داشتم را فهمیدم چون خداوند همه را با لیاقت و متناسب آفریده و این مابودیم که از این قافله دور افتاده بودیم حالا دیگر باید توی ذهن و جسممان این لیاقت را کشف کنیم حالا بودن دراین سایت برایمان لیاقت داشتن را آموزش می دهد 

      پس باید با اطمینان و اعتماد به این مسیر راهمان را با احساس و با حال خوب وانرژی مثبت ادامه دهیم و من ادامه می دهم و خواهم داد.

      درست است زمان بر است ام یک بار برای همیشه هستش. 

      ما با اطمینان و ایمان کامل و توجه کردن و باور داشتن، لیاقت را در خودمان گسترش می دهیم 

      چون من لایق بهترین و زیباترین زندگی هستم 

      من لایق بهترین تجربه کردن از زندگی را دارم 

      من لیاقت بهترین روابط با خانواده و اطرافیانم را دارم 

      من لیاقت زیباترین تناسب اندام و لاغری را دارم 

      من لیاقت توانایی در بهتر کردن زندگی ام را دارم 

      من پوشیدن لباس های اندامی. رنگی. و زیبا را دارم 

      من لیاقت سلامتی و تندرستی و زیبایی را دارم 

      من لیاقت به اندازه خوردن موادغذای را دارم 

      من لیاقت عشق و دوست داشتن خودم را دارم 

      وحالا بودن دراین سایت و راهنمایی های استاد عزیزمان ،من به تمام لیاقتهایی که آرزو داشتم و دوست داشتم که داشته باشم یکی یکی می رسم و خواهم رسید 

      با گوش کردن فایل های آموزشی. خواندن مطالب آموزنده و با انجام دادن تمرینات. استمرار داشتن ادامه دادن وتکرار کردن بوجود می آید و من لیاقت اینها را دارم و خودم را لایق همه اینها می دانم 

      استاد گرامی ازت ممنونم که ما رو به این همه آگاهی می رسانی 

      خدایا ازت ممنونم متشکرم وسپاسگزارم خدایا شکرت 

      همیشه در پناه خداوندمهربان باشید یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/07/16 10:56
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 640 کلمه

      به نام خدای مهربان شما لایق لاغر شدن هستید تیتر هم گام خودش یه باور تقویت کننده قدرتمنده لیاقت داشتن توی هر موضوعی مهمترین فاکتور برای موفق شدن هست خدایا چقدر به موقع پاسخ میدی چند روزی بود از خدا می‌پرسیدم بهم بگو ایراد کارم کجاست با اینکه خیلی خوب رو فایل ها کار میکنم تمریناتم رو انجام میدم ورودی های مخرب رو حذف کردم تا حدود خیلی زیادی اما چرا نتایجم خیلی کوچیک و اون چیزی که دلم میخاد رو نمیگیرم و امروز هدایت شدم به این فایل و پاسخم رو گرفتم حالا دیگه میمونه کار کردن من رو این موضوع و اونم احساس لیاقت من خوب کار میکنم رو خودم و متعهد هستم به فایل هایی که گوش می‌کنم یعنی برام رایگان عیر رایگان فرقی نداره وقتی یه فایلی رو گوش کنم دیگه توجه نمیکنم رایگان یاد هزینه بابتش پرداخت کردم ایمان دارم خدا این فایل رو برام فرستاده‌اما یه حای کار ایراد داشت و اونم اینکه من احساس لیاقت نمیکردمهنوزم این باور تو وجودم بود که تو باید یه کار فیزیکی کنی حتما والا نتیجه ای ساعت نمیاد حتی سمت کار فیزیکی رفتم ولی بازم نتیجه دلخواهم رو نگرفتم برای لاغر شدن هم همین بود فایل گوش میکردم ولی چون خودمو لایق لاعری با ذهن و به این آسونی نمیدیدم سراغ کم خوری و ورزش میرفتم و تعجب میکردم که چرا هم دارم رو خودم کار میکنم هم ورزش میکنم ولی نتیجه نمیاد و خبر  از این مانع بزرگ نداشتم یعنی فهمیده بودم آبشخور کجاست و باید رو احساس لیاقت کار کنم ولی خیلی جدی نگرفته بودم من درونی احساس لیاقت رو در خودم نساخته بودم البته که با فایل گوش کردن خیلی بهتر شدم ولی اینبار تصمیم گرفتم خیلییی جدی تر و متعهد تر رو این زمینه کار کنم وقتی این فایل رو گوش کردم و از خدا هدایت خواستم امروز به یه فایلی هدایت شدم که توی اون در مورد احساس لیاقت گفته شده بود و در مورد این صحبت شد که شما با حل هر مساله ای میتونید احساس لیاقت خودتون رو افزایش بدید داشتم به این فکر میکردم که هر بار یه مانع رو شناسایی میکنم یه جورایی حل مساله است و احساس لیاقت دارهدافزایش پیدا میکنه هر بار که احساس امید میکنم که من میتونم متناسب بشم دارم لیاقت لاعری رو تقویت میکنم اون جمله که توی متن این فایل نوشته بودید افراد چاق لیاقت چاق شدن رو دارناولش مقاومت داشتم یعنی داشتم بهداین فکر میکردم که اگر من به یه  آدم چاق بگم تو خودت لیاقت چاقی رو ساختی چطوری به سمتم حمله ور میشه خخخولی واقعیت همینههمه آدم های چاق لیاقت چاقی رو دارنپس لاغری هم لیاقت میخادبا نگرانی در مورد چاقی ،خجالت از خود،گله و شکایت ،سرزنش کردن خودمون داریم لیاقت چاقی رو بیشتر میکنیم حالا برای لیاقت لاغری باید برعکس عمل کنیمچطوری ؟احساس امید داشته باشیم برای داشتن اندام زیبا عشق ورزیدن به خودموندوست داشتن خودمونشکر گزاری برای اندام سالموناحساس لیاقت لاعری رو در خودمون افرایش میدیمذهن ما براش مهم نیست اون جیزی که داریم بهش توجه میکنیم عاشقش هستیم یا متنفر هستیم ازش در هر صورت فک میکنه چون ما داریم توجه میکنیم پس مورد علاقه مونه و از اون جیز توی زندگیمون گسترش پیدا میکنه .من قبلا فکر میکردم برم جلو اینه خودمو سرزنش کنم که آه چه اندام بدی داری خجالت میکشم از پرخوری و ب این همه تحقیر کردنا به خودم میام و دست از پرخوری میکشم و بالاخره لاعر میشم ولی خبر نداشتم با  همین کارها دارم لیاقت چاقی رو بیشتر میکنم و این جهان به اندازه لیاقت به من میده به کانون توجه من کار داره 

      حالا عاشق اندامم هستم و میدونم من لایق بهترین هام من همینطوری هم که‌ هستم دوست داشتنی هستم و لایق بهترین اندام هستم 

      استاد راست میگید  که این مسیر لاغری فقط تغییر سایز و کاهش عدد رو ترازو نیست این مسیر عشق این مسیر لدت این مسیر تغییر شخصیت و علاقه به خودرسیدن به خود و خداست این مسیر خود خود عشق خدا رو شکر میکنم به صدای درونم گوش کردم و الان اینجام واقعا از ته قلبم میگم خدایا شکرتتتتت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/09 19:00
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,654 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام به همگی من شاد و پرانرژی در مسیر تغییر کردن هستم 

      من عاشق فایل قدیمی این قسمت از مسیر صد گام هستم و این فایل  بسیار برای من  اموزنده هست و هر دفعه که اون رو گوش میدم بیشتر  به خودم میام تا  در مسیر درست باشم .

      در این جلسه استاد  در مورد احساس لیاقت حرف زدن و من ولقعا فکر کردم و به خودم گفتم من چقدر خودم رو لایق بهترین نعمتها در این جهان می دانم  ؟؟؟

      ایا تا به حال من خودم رو لایق لاغری و تناسب اندام  کامل دونستم ؟؟ همینجا باید بگم من همیشه در زندگی  خودم رو لایق بعضی چیزها دونستم و لایق بعضی چیزها ندونستم با توجه به نتایجم در زندگیم این حرف رو می زنم .

      در مورد لاغری باید بگم   از گذشته تا چند سال پیش که در این راه نبودم خیلی  برای جسمم تلاش فیزیکی  میکردم اما هیچ وقت نتیجه نمی گرفتم چون خودم رو لایق یه جسم لاعر نمیدونستم و همیشه به هزار علت در ذهنم  میگفتم باید چاق باشم مثالا چون ازدواج کردم چون بچه دار شدم چون قرص میخورم چون سنم بالاتر رفته چون فعالیت ندارم و کلی حرفهای دیگه اما از وقتی وارد این دوره شدم و حرفهای استاد رو گوش دادم و خصوصا دوره ی  زندگی با طعم خدا خودم رو به خدا نزدیکتر حس کردم و خودم رو لایق دریافت خیلی از نعمتها دونستم مثل لاغری و سلامتی و بارها گفتم خدا من رو انتخاب کرده که در این مسیر باشم پس قطعا من به لاعری دلخواهم میرسم و توانایی به دست اوردن اون رو دارم و تا حدود زیادی اون حس لیاقت  لاغری رو که در دوران چاقی از دست داده بودم با این مسیر ترمیم کردم و خودم رو اماده ی دریافت نعمت های زیادی کردم و حرکت کردم و خدا هم من رو کمک کرد و من به هدفم نزدیک شدم و حالا متوجه میشم این حس لیاقت واقعا در رسیدن به هدف چقدر  اثر گذار هست .

      من  دیگه اگاهم اگر در هر جنبه ی  زندگیم هنوز می لنگم چون خودم در احساس لیاقت در  اون زمینه مشکل دارم مثلا اگر روابطم با اطرافیان دلخواهم  هنوز خوب نیست چون در اون زمینه احساس لیاقت نمیکنم که با افراد سطح بالا و عالی و مثبت دوستی کنم .

      اگر در جنبه ی مادیات  مشکل دارم چون خودم در این زمینه احساس لیاقت ندارم که باید در این جهان ثروتمنداته زندگی کنم .

      اگر در سلامتی ام مشکل دارم چون خودم احساس لیاقت در سلامتی کامل با توجه به افکار نادرستم ندارم .

      من هنوز خودم رو لایق خیلی از چیزها نمیدونم و باید این لیاقت نداشتن رو از سر راه موفقیتم بر دارم چون بی لیاقتی مانع رسیدن من به هدفم میشه .

      من  باید بارها بگم من لایق رسیدن به تناسب اندام دلخواهم هستم 

      من لایق تناسب اندام دلخواهم هستم 

      من در ناخو داگاه ذهنم خودم رو لایق تناسب اندام میبینم ؟؟؟

      شاید،،،  باید جواب بدم این حس لیاقتم شاید بهتر شده باشه اما هنوزم کار داده هنوزم باید درست بشه و من خودم رو با وجود همین مقدار خوردن عالی و به انداره و این غداهای سفره لایق لاغری بدونم مثل دخترم مثل خواهرم مثل همسرم و ….

      من همینجا با فکر کردن به گذشته ی خودم که چقدر برای لاغری تلاش کردم واقعا ناراحت میشم و دلم برای خودم میسوزه که چقدر خودم رو زجر میدادم .اما مهم نیست مهم  الان من هست که در مسیر درست هستم و باعشق لاعر میشم .

      من میخوام با نگاهی به گذشتم که چقدر بارها از راه های نادرست تلاش،کردم و لاغر شدم به خودم بگم فروع تو توانایی تو میتونی تو چقدر زرنگ بودی چقدر استمرار داشتی که بارها تونستی لاغر بشی و به وزن بسیار زیبای دلخواهت برسی من میخوام  به خودم بگم :

      من میتونم متناسب بشم 

      من لیاقت متناسب شدن رو دارم 

      من لیاقت  پوشیدن بهترین لباسهای دنیا رو دارم 

      من لیاقت خوردن  بهترین عداهای دنیا  رو دارم 

      من لیاقت بهترین زندگی رو دارم 

      من لیاقت دریافت  تمام خیر و خوبی های خدای مهربانم رو دارم 

      من لیاقت زندگی کردن مثل ملکه ها رو دارم 

      من لیاقت درست رفتار کردن رو دارم 

      من لیاقت …

      من  دیگه دنبال بهانه برای عدا خوردن نیستم چون احساس لیاقت برای تناسب اندام دارم اگر هنوزم  گاهی اوقات دنبال ریره خواری هستم اگر هنوزم گاهی اوقات در هر شرایطی میخوام بخورم که لذت ببرم من خودم رو لایق تناسب اندام نمیدونم .

      مثلا یادم میاد در گدشته اگر کمی حالم بد میشد عدا میخوردم اگر  ناراحت میشدم عدا میخوردم اگر حوصلم سر میرفت عدا میخوردم اگر  خوشحال میشدم غدا میخوردم  اگر کمی مریض بودم غدا میخوردم و خلاصه در هر موقعیت به دنبال خوردن بودم بخورم چون مهمانی اومدم بخورم چون خانه مادرم هستم بخورم چون پولش رو دادم بخورم چون اومدم تفریح و سفر و بخورم چون اسراف نشه بخورم و ….اما دیگه این دوران بی لیاقتی در وجود من تمام شده  یعنی باید تمام بشه  پس فروع هیچ راهی نداری جز خودت رو لایق بهترینا بدونی بهترین اندام بهترین سلامتی و بهترین خانواده و  … برای رسیدن به این هدف از هر کاری که همسو با هدفت نیست باید بگذری و انجام ندی و مطمعنم این کار رو باید در عمل نشون بدم که به جهان احساس لیاقتم رو نشون بدم 

      مثلا دیشب خانه مادرم پیتزا درست کردیم اما من در اوج گرسنگیربه اندازه نیازم خوردم و دیگه وسوسه نشدم بیشتر بخورم پس من احساس لیاقت کردم 

      من امروز ناهار اسنگ گوشت و قارچ داشتم اما به اندازه نیازم خوردم و بیشتر نخوردم پس احساس لیاقت کردم .

       پس اگر هنوزم دنبال رفتارهای نادرستم یعنی  خودم رو  لایق اضافه وزن میدونم اگر در ذهنم هنوزم میگم کی میشه من مثل فلانی لاغر بشم یعنی  با این افکار به جهان میگم من حس لیاقت برای لاغری ندارم .

      نه دیگه بسه من بایدحس ارزشمندی کنم و باید هر اشغالی رو نخورم و باید در هر زمانی با وسوسه ی شیطان غدا نخورم من اینقدر باید به خودم بها بدم که هر عدای سر و مانده رو نخورم من باید از خوردن  ته مانده ی غداها رها بشم و بعد فروغ  بببین چطور جهان به این افکارت واکنش نشون میده .

      من هرگز نباید دنبال سرزنش کردن خودم باشم  من هرگز نباید خودم رو با بقیه مقایسه کنم من هرگز نباید به خودم ناسزا بگم که چرا من اینطور لباس پوشیدم فلانی اونطور پوشیده با این کارها و افکار خودم رو نابود میکنم .و حسم بد میشه و قطعا در مسیر درست نمیتونم حرکت کنم 

      ذهن چاق دایم فرد رو تحریک به خوردن میکنه اما دهن فرد لاغر اینطور نیست ؟؟؟ مگر ذهن ما چه فرقی با هم دارن ایا ذهن اونها اصلی هست مال من فرعی هست ؟؟  نه فرد لاعر لیاقت متناسب شدن رو داره اما من ندارم و این برمیگرده به دوران چاقی ما که چقدر ما باورهای نادرست داخل ذهنمون گذاشتیم .

      همینجا بگم من دیگه جز مادریهایی نیستم که دنبال بچه ی چاق باشم دقیقا برخلاف گدشتم که فکر میکردم از همون بارداری باید تغذیه ام زیاد باشه که بچه ای قوی به دنیا بیارم و بعدش هم به زور به بچه غدا میدادم که خوب رشد کنه و …. اما الان بچه هام کاملا رها و ازاد هستن که هر وقت میخوان بخورن و هر وقت میخوان نخوزن  من خودم از بچگی تپل نبودم اما زمانی که چاق شدم کلی باورهای نادرست در ذهنم داشتم که چون ازدواج کردم چون اشتهام زیاده چون رزیم ندارم چون ورزش ندارم لیاقت لاغری و تناسب اندام ندارم و این اواخر هم به خاطر قرص هایی که میخوردم بقبه  بارها میگفتن تو بابد چاق باشی چون دارو میخوری و من احساس ناتوانی در این قضیه ی تناسب اندام میکردم و اما دیگه خودم رو لایق متناسب شدن میدونم و بارها میگم کی از من بهتر و تواناتر که به تناسب اندام برسه من خودم رو باور دارو توانایی هام رو باور دارم چون از سال ۸۳ تا سال ۹۸ من بارها از طریق مختلف برای لاعری تلاش کردم و وزن کم کردم .

      من  با مرور توانایی هام ارزش خودم رو بیشتر حس میکنم .

      من با انجام اون همه کارهای سخت برای لاغری دیگه خودم رو لایق لاغری میدونم .

      من باور کردم میتونم به تناسب اندام برسم و ذهنم داره با من همکاری میکنه و به من رفتارهای جدید هدیه داده و چقدر از ذهنم تشکر میکنم که هماهنگ با هدف من شده .

      من همینجا میگم خودم مسول چاقی خودم هستم نه مواد غدایی و قرص و اشتها و فعالیت و … من بارها بلید بگم من مسول زندگی خودم هستم و با این حرف دیگه برده ی ذهنم نیستم که هر چیزی رو گفت من بخورم .

      من بارها به خودم میگم من لایق تناسب اندام هستم من تعهد میدم من مسول چاقی خودم هستم .و همیتجا اعتراف میکنم اگر فلان روز اون لقمه های اصافه رو نمیخوردم اگر اون روز به خاطر تعارف بقیه نمیخوردم اگر اون روز به خاطر مجانی بودنش اون قدر غدا نمیخوردم راگر اون روز به خاطر بودن در مهمانی بیشتر نمیخوردم همین مقدار کم اضافه وزن رو هم الان نداشتم .

      من به خاطر سرنوشتم و جسمم نیست که من چاقم من به خاطر مواد عدایی نیست که چاقم این خودمم که دارم خودم رو با حس بی لیاقتی نایود میکنم و بیشتر از نیاز میخورم و خودم رو چاق میکنم اما همینجا به خودم میگم من لیاقت بهترین اندام رو دارم 

      من لیاقت بهترین مواد عدایی رو دارم 

      من لیاقت بهترین رفتارهای عدایی رو دارم 

      من لیاقت بهترین ادمها رو دارم 

      من لیاقت خوردن  غداهای گرم و خوشمزه رو دارم 

      من لیاقت بهترین لباسها رو دارم .

      من دنبال رزیم و قرص و دمنوش و جراحی نیستم من دیگه نمیگم اشتها دارم  بابا اشتهایی در کار نیست اشنها خود من هست من باید حس لیاقت کنم تا ببینم‌متناسب شدن چقدر اسون و لدتبخش هست و متناسب شدن حق من هست .

      من میبینم  که افراد لاغر خودشون رو لایق متناسب شدن میدونن هر وقت سیر هستن نمیخورن هر وقت گرسنه هستند میخورن و این یعنی احساس لیاقت در تناسب اندام 

      همین ذهنی که من رو چاق کرده میتونه من رو لاغر کنه و این جمله ی اخر استاد برای من  بسیار عالی هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,182 کلمه

      سلام وقت بخیر استاد و همه دوستان سایت

      لیاقت داشتن در هر چیزی به اهمیت دادن و توجه کردن به هدف هست من توی زندگیم به بیشترین چیزی که در 30 سال سنم توجه کردم چاقیم بوده یعنی فکر میکردم دارم تلاش میکنم لاغر بشم اما بیشتر با اهمیت دادن به چاق بودنم اونو توی ذهنم پررنگ تر کردم و لیاقتش رو توی خودم به وجود آوردم من از سن خیلی پایین یعنی از ابتدایی که بودم این لیاقت رو پررنگ کردم و بهش پر و بال دادم چون هیچوقت خودمو دوست نداشتم اندامم رو دوست نداشتم ولی همش تلاش می‌کردم که رژیم بگیرم ورزش کنم هر روش سختی رو امتحان کنم که لاغر بشم چطور ممکنه چیزی رو دوست نداشته باشی و ازش متنفر باشی ولی سعی کنی اونو خوش فرم کنی من با متنفر بودن با بد اومدنم از اندامم بیشتر بهش توجه میکردم و به جای لایق دونستن خودم در لاغری در چاقی خودم را لایق میدونستم وقتی بارها به خودم میگم من نمیتونم لاغر بشم من همیشه قراره چاق بمونم من بی اراده هستم من خیلی پرخورم نمیتونم مقابل غذاها خودمو کنترل کنم بیشتر دارم خودمو در همون مسیر چاقی نگه میدارم و این خودش یعنی تو لایق این هیکل هستی لایق این حال بد هستی اگر نبودی بهش فکر نمیکردی توجه نمیکردی ازش متنفر نبودی ازش فرار نمیکردی سعی میکردی دلیلش رو بفهمی نه ازش دوری کنی اینقدر بهش فکر نکنی وقتی داری بهش فکر می‌کنی حتی اگه اون فکرت همراه با تنفر باشه بازم خودت رو لایقش می‌دونی که داری توی ذهنت اونو مرور میکنی یکی دیگه از اون کارهایی که من کردم که خودمو لایق چاق شدن دونستم و روز به روز چاق تر شدم من بیشترین کاری که مدام میکردم این بود که روبروی آینه می ایستادم و میگفتم خاک تو سرت این چه هیکل زشتی هست خدا برای تو آفریده گاهی وقتا از اینکه روبروی آینه لباس عوض کنم حالم بد میشد از اینکه زیر شکمم رو ببینم عصبی میشدم هیچوقت هم سعی نمیکردم لباس های که توی کمد یکمی تنگ هستن رو امتحان کنم چون گوشت و چربی هام داخلش نمایان میشد و من دیگه هیچوقت حتی سمت اون مدل لباس هم نمیرفتم خودمو مدام اندازه میگرفتم و به خودم فحش میدادم من تا به امروز نمی‌دونستم همه این ها یعنی توجه کردن به چاقی یعنی لایق چاق تر شدن بودم من لایق چاقی بودم چرا چون هرررررربار که رژیم می‌گرفتم همون اولش میگفتم من که لاغر نمیشم من خیلی چربی هام سفت شدن حالا بازم امتحانش میکنم چرا میگفتم من لاغر نمیشم چون من خودمو بیشتر لایق چاق شدن میدونستم نه لاغری پس نتیجه اش هم چاقی بود استاد این لاغری من در یه موضوع دیگه هم صدق میکنه من پارسال که تازه با روش این سایت به مقداری تناسب خوب رسیده بودم تعهد دادم که حتما ثبت نام کنم برای گرفتن گواهینامه و به لطف خدا شرایطش فراهم شد ومن تونستم ثبت نام کردم از اولین جلسه ای که داشتم کلاس های عملی میرفتم و رانندگی میکردم و خیلیم به گفته خود آموزشگاه خوب رانندگی میکردم هی به خودم به همسرم به مادرم میگفتم آخه من با این همه ترس چطوری راننده بشم به مدرس هم میگفتم استاد یعنی من میتونم گواهینامه بگیرم میخندید می‌گفت ای بابا هزاران خانم تو این چند سال از آموزشگاها مدرک گرفتن اینا حتی بلد نبودن سوئیچ رو بپرخونن ولی الان ماشین اتومات رانندگی میکنند من مدام توی تنهایی با خودم میگفتم وای خیلی سخته من چقدر خنگم و در نهایت تاسفم من چهار باره که تا الان رد شدم و انگار امیدم از دست رفته بود با دیدن این فایل انگار توی ذهنم یه جرقه زده شد و فهمیدم راننده نشدن هم مثل چاقی لایق خودم دونستم من دیگه نمی‌خوام خودمو لایق این بدونم که هیچوقت راننده نمیشم من لیاقت اینو دارم بدون استرس خیلی راحت قبول بشم..

      من در همه روش های که برای لاغر شدن امتحان کردم تنها هدفم این بوده که از شر این چاقی و اضافه وزن خلاص بشم از این هیکل گرد رها بشم بتونم لباسهای که اندازه ام نبودن رو امتحان کنم میخواستم از چیزی که متنفرم دور بشم و حین اینکه شروع میکردم به رژیم و ورزش ته ته دلم میگفتم امتحان کنم ولی اگه رهاش کنم چاق بشم چی و با هر زحمتی بود مقداری کم میکردم حتی یکبار 16 کیلو کم کردم که واقعا عالی بود همه رو متعجب کرده بود اما هیچکس نمیدونست که با خوردن شبها ماست پنج تا قاشق برنج بدون روغن خشک با چه حس بدی لاغر کرده بودم و همه استرسم این بود که چاق نشم و زحمتهام هدر بره و این خودش همین معنی رو میده با اینکه داشتم لاغر میشدم اما بازم خودمو لایق این اندامی که شده بودم نمی‌دونستم و همش تو فکر این بود بهتر بگم منتظر این بودم که با رها کردنش چاق بشم روزی یک ساعت پیاده روی خیلی سریع داشتم بدون مکث باید حتما این یک ساعت تمام می‌شد تا من بعدش یه قطره آب بخورم و در حالی که داشتم با این پیاده روی عرق میریختم و در کنار رژیم خیلی سخت و سرخودی هم داشتم برام کم کردن 20 کیلو خیلی طاقت فرسا و زبان بود و میگفتم با این روش یعنی من میتونم هر ماه دو کیلو هم شده کم کنم ولی این که خیلی زمان میبره 10 ماه تلاش کنم وزنم بیاد پایین ولی خیلی راحت تو دو سه هفته برگرده و با اینکه به اون چیزی که پایبند بودم عمل میکردم ولی فکرهای بیخود انرژی زیادی رو ازم می‌گرفت و من در نتیجه حتی در زمان تست روشهای لاغری هم به چاقی فکر میکردم و لایق لاغری نبودم.

      من پیشنهادی که به خودم میتونم بدم که برام نتیجه بخش هست اینه که دیگه جلوی آینه از خودم بد و ناسزا نگم از موندن روبروی آینه بیزار نباشم از پوشیدن لباسهای یکمی تنگم خودداری نکنم و این قول رو به خودم بدم که من لایق این لباس هستم و به جای فرار کردن ازش با حس و حال خوب تلاش میکنم تمرین میکنم تا بتونم به سایزش برسم اگه کسی در مورد هیکلم صحبت کرد عصبانی نشم چون من هدفی دارم که توی مسیرش باید موفق بشم چرا خودخوری کنم چرا متنفر باشم وقتی همسرم از سرکار میاد و گرسنه هست من با وقتی سیر هستم پا به پاش غذا نخورم همان طور که باور دارم من ژن چاقی ندارم من سوخت و سازم پایین نیست من بی اراده و تنبل نیستم باید با حس و حال خوب و امیدواری اثباتش کنم خدشه به باورهام نزنم وقتی توی مهمونی میرم با اصرار میزبان و اطرافیان با شکم پر سیر دوباره سعی نکنم چیزی بخورم چون بعدش با فشار شکم مواجه میشم من اونقدر باید خودم رو باور داشته باشم قبول کنم که وقتی بدون هییییبییچ روشی فقط با توجه کردن به چاقی و مسائلش توی ذهنم تصویر چاقی رو پررنگ کردم الان هم بدون هیییییچ روشی فقط با توجه کردن به لاغری لایق دونستن خودم در لاغری حس و حال درونی خوب تصویر لاغری رو به ذهنم بسپارم و به خودم پیشنهاد میکنم وقتی برای چاقی عجله نکردی برای لاغری هم صبور باش پاداش صبرت یعنی لایق اون چیزی که هستی میشی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/18 12:32
      مدت عضویت: 1233 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,682 کلمه

       به نام خدای مهربان🌹

       سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری

       گام پنجم : لایق لاغر شدن باشید.

      احساس لیاقت داشتن خیلی تفاوت ایجاد می‌کنه بین شگفتی سازان و اونایی که شکست می‌خورن،خیلی ازافراد هستن که خیلی خوب حرکت می‌کنن، تلاش می‌کنن و نتیجه عالی می‌گیرن،ولی بعضی از افراد هم هستن که خیلی خوب حرکت می‌کنن، تلاش می‌کنن، ولی نتیجه نمی‌گیرن،عده‌ای که نتیجه عالی می‌گیرن،و عده‌ای که نتیجه دلخواهشون رو نمی‌گیرن، یا برای نتیجه گرفتن اذیت میشن.تفاوت اینا فقط مربوط میشه به احساس لیاقتشون،اینکه اونا چقدر خودشون رو لایق لاغر شدن می‌دونن،این موضوع خیلی اهمیت داره،شاید به ظاهر بگیم که چه اهمیتی داره؟ چه ارتباطی هست اصلاً بین لاغر شدن و لیاقت داشتن؟؟ولی باید بدونیم که ارتباط مستقیم و تنگاتنگی داره،موفقیت من توی لاغری با میزان احساس لیاقتیه که خودم در خودم می‌بینم، نه احساسی که دیگران در من می‌بینن و بهم میگن.ممکنه که من توی تمریناتم و توی نوشته‌هام استاد منو تشویق کنه، تحسین کنه، یا تاییدم کنه، یا مدال به نوشته‌هام بده،این مهم نیست،ممکنه که من جوری نوشته باشم که خیلی مرتب و منظم باشه،اما این تایید استاد یا تایید دیگران تعیین کننده میزان احساس لیاقت من نیست. احساس لیاقتم رو خودم تعیین می‌کنم، احساس لیاقت هر فردی نگاه و نظریه که خودش نسبت به خودش داره، نه دیگران نسبت به او.

      به اندازه‌ای که من نسبت به خودم احساس لیاقت و توانمندی و نگرش درست داشته باشم پیشرفت می‌کنم، نه چیزی که دیگران درباره من میگن،پس وقتی که صحبت از احساس لیاقت میشه این نیست که دیگران درباره من چه نظری دارن و نظر دیگران تعیین کننده احساس لیاقتی نیست که من نسبت به خودم دارم، یا بالا برنده اون نیست.

      چطور احساس لیاقت میتونه باعث موفقیت یا شکست من در لاغری بشه؟؟

      احساس لیاقت داشتن برای رسیدن به هر هدفی به دو شکل در من به وجود میاد،یه وقت‌هایی هست که برای رسیدن به هدفم تلاش می‌کنم، تمرین می‌کنم، اگه نتیجه نگرفتم بازم سعی می‌کنم، اگه شکست خوردم دوباره ادامه میدم، سختی‌هاش رو به جون می‌خرم، و به حرکتم ادامه میدم.اما به اون نتیجه دلخواه نمی‌رسم. در این صورت من احساس لیاقت درونی نداشتم که نتیجه نگرفتم.یعنی اون چیزی که در ناخودآگاهم هست، اون نگرشی که درباره خودم هست رو ندارم،یعنی احساس لیاقت ندارم که به یه همچین موفقیتی برسم.در عین حالی که دارم خیلی تلاش می‌کنم، این نمونه از عدم احساس لیاقت رو می‌تونم در اطرافیان و در جامعه هم ببینم،مثلاً افرادی که خیلی دارن تلاش می‌کنن، اما نتیجه دلخواهشون رو نمی‌گیرن،توی کسب و کار خیلی دارن از صبح تا شب کار می‌کنن، بدو بدو می‌کنن که کسب و کارشون رو رونق بدن،اما هرگز نتیجه مطلوبی در زندگیشون نمی‌گیرن، چرا؟؟چون دروناً احساس لیاقت ندارن که به یک جایگاه مناسب برسن،به یک درآمد خوب برسن،دلیلش اینه که اونا احساس لیاقت نمی‌کنن،لیاقت اینو نمی‌بینن در خودشون که من بتونم پولدار بشم،دروناً میگن نه چطور ممکنه آخه،سر چه حسابی درآمد من خیلی بیشتر بشه،پس  سعی کنم که احساس لیاقت رو در خودم افزایش بدم،لیاقت تجربه نعمت‌های بیشتر، لیاقت تجربه شرایط بهتر، لیاقت تجربه درآمد بالاتر، موقعیت اجتماعی بهتر،اینا احساس لیاقت می‌خواد.خیلی از افراد دنبال رشد و پیشرفت هستن اما تجربه‌اش نمی‌کنن،چون درونن خودشون رو لایق شرایط بهتر نمی‌دونن،شاید چون در اطرافیانشون نمونه ندارن، یا اطرافیانشون همه در سطح پایین‌تر هستن و یه جورایی براشون سخته که شرایطشون بهتر بشه.سعی کنم اگه احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کردم و شرایطم بهتر شد، زندگیم راحت‌تر شد، مسائل و مشکلاتم حل شد، دیگه به هیچ وجه احساس ناراحتی نکنم که مثلاً من از خانوادم جدا شدم، از اطرافیانم فاصله گرفتم،نگم چرا اونا توی این شرایط هستن، سر چه حسابی من راحت زندگی می‌کنم،

      سعی کنم که این طرز فکرها رو اصلاً نداشته باشم، چون این‌ها یعنی اینکه من احساس لیاقت درونی برای زندگی در شرایط بهتر رو ندارم،اگه احساس لیاقت درونی رو در خودم ایجاد نکنم شرایط بهتری رو تجربه نمی‌کنم.

      در مورد لاغری با ذهن هم دقیقاً همینه،اگه دارم تمریناتم رو انجام میدم، دنبال می‌کنم، خوب می‌نویسم، گوش می‌کنم، اما نتیجه عالی کسب نمی‌کنم، ارتباط مستقیمی داره فقط با احساس لیاقتم،یعنی خودم رو لایق اینکه لاغر بشم نمی‌دونم، و هنوز توی فکرم اینه که لاغر شدن خیلی کار سختیه.خیلی از افراد هستن که خودشون رو لایق اینکه لاغر بشن نمی‌دونن، فکر می‌کنن که لاغر شدن خیلی کار سخت‌تر از اینه، و فکرشون اینه که اینجوری نیست که من چهار تا فایل گوش بدم، تمرین کنم و لاغر بشم، ولی خیلیا رو می‌بینم که صبح تا شب در فکر لاغر شدنن، ورزش می‌کنن، رژیم می‌گیرن، اعصابشون به هم ریخته است به خاطر لاغر شدن، ولی لاغر نمی‌شن،پس سر چه حسابی.و نمی‌تونن بپذیرن به همین سبک و طریق میشه لاغر شد.چون توی گذشته تلاش‌های زیادی رو انجام دادن ولی شکست خوردن هنوز براشون قابل باور نیست که با تغییر فرمول‌های ذهنی میشه لاغر شد.این باعث میشه که احساس عدم لیاقت داشته باشن برای لاغر شدن،با اینکه دارن تمرینات رو انجام میدن، خوب می‌نویسن،ولی نمی‌تونن بپذیرن،نمی‌تونن قبول کنن که میشه لاغر شد  همینجوری،چون خودشون قبلاً خیلی سختی کشیدن، خیلی ها رو هم دارن می‌بینن که سختی می‌کشن و لاغر نمی‌شن، و یه جورایی هنوز توی ذهنشون این جا نیفتاده که به همین شکل، به همین سادگی هم میشه لاغر شد. و این هم یه مدل از احساس عدم لیاقته.

      یه نمونه دیگه هم از احساس عدم لیاقت اینه که خیلی‌ها احساس لیاقت درونی دارن، به زبون هم میارن و همش میگن که من لایق شرایط بهتر از اینم،اما عملاً کاری انجام نمیدن،هیچ تلاشی برای اینکه وضعیتشون رو بهتر کنن انجام نمیدن،مطالعه نمی‌کنن، تحقیق نمی‌کنن، سعی نمی‌کنن مهارتشون رو بالا ببرن، سعی نمی‌کنن کارشون رو بهتر انجام بدن،

      احساس توانایی یا احساس لیاقت برای اینکه شرایط بهتر رو داشته باشن دارن،اما کاری انجام نمیدن،یعنی فکر می‌کنن همین که احساس لیاقت داشته باشن کافیه،مثل اینه که من احساس لیاقت لاغری رو داشته باشم، واقعاً دوست داشته باشم که لاغر بشم، بگم حق من نیست که چاق باشم، این همه آدم لاغر هست چرا من چاقم،اما اقدام صحیحی انجام ندم،هیچ حرکت خاصی نکنم،پس هرگز موفق نمی‌شم.پس به این نتیجه می‌رسم که برای موفق شدن در هر کاری لازمه که هم احساس لیاقت درونیم رو ارتقا و بهبود بدم،هم احساس لیاقت بیرونیم رو،که شامل مهارت‌هامه و هر چیزی که نیازه برای رسیدن به شرایط بهتر اونو بهبود بدم.ممکنه ادامه تحصیل باشه،ممکنه کسب مهارت‌های بیشتر باشه،ممکنه دوره شرکت کردن باشه،کتاب خوندن باشه،هر کسی در هر حوزه‌ای که به دنبال موفقیته، بالاخره یه سری کارای جدید، یه سری برنامه‌های جدید، یه سری پروژه جدید رو باید اجرا کنه تا بتونه به سمت بالاتر برسه.

      پس برای لاغر شدن باید احساس لیاقت لاغر شدن رو در خودم افزایش بدم،هم از نظر درونی،هم از نظر بیرونی.

      پس وقتی که دارم از محتواها استفاده می‌کنم، فایل‌ها رو گوش میدم، برای خودم می‌نویسم، دیدگاه می‌خونم،این دو تا کار انجام می‌شه.یعنی من وقتی که فایل‌ها رو گوش می‌کنم و متوجه می‌شم که اگه این چند ساله از لاغر شدن، از تلاشم، نتیجه نگرفتم، این به خاطر عدم توانایی من نبوده، این به خاطر بی‌لیاقتی من نبوده، به خاطر ناتوانی من نبوده، بی‌ارادگی من نبوده، به خاطر روش‌های اشتباه بود،

      گوش دادن این فایل‌ها باعث میشه که احساس توانمندی در من ایجاد بشه، یه جورایی احساس خودم رو بازیابی کنم، روحیه خودم رو برگردونم، روحیه خودم رو به دست بیارم و این میشه ترمیم احساس لیاقت درونی،یه سری جاها هم هست که نیازه به شکل عملی یه اقداماتی رو انجام بدم،مثلاً یه فایلی رو گوش میدم که یه توضیحاتی داده که باید به این شکل رفتار کنم، یا اینجوری رفتار نکنم، یا رفتار صحیح اینه،بعد من بر اساس این آموزش‌ها سعی می‌کنم که از این به بعد رفتارم رو اصلاح کنم.

      خیلی از افراد هستن که یه سری عادت‌ها رو دارن و دوست دارن تغییرش بدن،اولین حس بدی که در اونا هست اینه که من نمی‌تونم،من دوست دارم این عادت رو ترک کنم ولی نمی‌تونم،می‌خوام پرخوری عصبی نداشته باشم ولی واقعاً نمی‌تونم،وقتی عصبی میشم دیگه دست خودم نیست،این دست خودم نیست یعنی اینکه کاملاً پذیرفتن که توانایی تغییر این موضوع رو ندارن و این حس لیاقت درونی رو ندارن  برای اینکه بتونن یک عادتی رو تغییر بدن.

      پس برای لاغر شدن نیاز دارم که احساس لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم و افزایش بدم.

      لاغر شدن رو فقط به اینکه بتونم وزنم رو بیارم پایین، یا بتونم فلان لباس رو بپوشم ندونم،با لاغر شدن واقعاً زندگیم دگرگون میشه،لاغر شدن شخصیتم رو تغییر میده، احساسم رو دگرگون می‌کنه،توانمندی‌هام رو می‌شناسم،خانوادم رو تحت تاثیر قرار میدم،چقدر می‌تونم تجربیات مختلفی رو کسب کنم در حوزه سلامتی، در حوزه رسیدن به علایقم،اعتماد به نفسم، آرامشم،چقدر ذهنم از غذاها راحت می‌شه، چقدر ترسم از غذاها راحت می‌شه،چقدر می‌تونم لذت بیشتری ببرم از غذا خوردن،لذت ببرم از حضور در مهمانی، از خرید کردن لذت ببرم.پس لاغر شدن برام مهم‌ترین موضوع زندگیم باشه و بدونم که لاغر شدن لیاقت می‌خواد،باید احساس لیاقت کنم در خودم برای لاغر شدن،وگرنه تلاش فقط برای لاغر شدن نتیجه نمیده،چقدر واقعا سال‌ها تلاش کردم، ورزش کردم، رژیم گرفتم،پس چرا لاغر نشدم؟؟چون احساس لیاقت نمی‌کردم برای لاغر شدن،چون فکر نمی‌کردم که بشه لاغر شد، درونن مطمئن بودم که لاغر نمی‌شم و  تلاش می‌کردم که از طریق ورزش کردن لاغر بشم،نتیجه نهایی هم اون نگرشیه که خودم دارم،نه اون رفتاری که انجام میدم،اگه باورم این باشه که چاقی ارثیه، هرگز احساس لیاقت برای لاغری رو ندارم.اگه باور داشته باشم که سوخت و ساز بدنم پایینه، هرگز لاغر نمی‌شم،اگه  باور کنم می‌تونم لاغر بشم اون وقت دیگه نمیرم سمت رژیم و ورزش،اگر دارم لاغری با ذهن کار می‌کنم، ولی نیم نگاهی هم دارم به روش‌های دیگه، که لاغری با ذهن کار کنم و یه روش دیگه هم استفاده کنم،معلومه که احساس لیاقت درونی ندارم.

      موقعی می‌تونم باور کنم که میتونم لاغر بشم که اگه ردیف صف ببندن روش‌های لاغری جلوی من، و کلی نتایج عالی بهم نشون بدن که این نتیجه این روشه،بگم که من نیازی ندارم، من خودم دارم لاغر می‌شم،

      یک فرد متناسب واکنشش به روش‌های لاغری و نتایج لاغری چیه؟؟اصلاً واکنشی نداره،چرا؟؟چون مسئله‌ای نداره توی ذهنش،چون خودش عقیده داره که من همینجوری متناسبم،حالا هر روشی هر نتیجه‌ای داشته باشه، چه ربطی به من داره،اینو میگن باورِ لاغر بودن.پس باید این باور رو در خودم ایجاد کنم،

      هرگز فایل‌ها رو فقط برای لاغر شدن گوش نکنم،برای بهبود کیفیت خودم این محتواها رو استفاده کنم،اون وقت هم لیاقت درونی و هم لیاقت بیرونی در من اضافه میشه و نتایج منو شگفت انگیز می‌کنه.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز🌹🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/17 17:00
      مدت عضویت: 1233 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,759 کلمه

       به نام خدای مهربان 

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری

       گام پنجم: لایق لاغر شدن باشید🪴

      لیاقت داشتن مهم‌ترین موضوع توی رسیدن به هر موفقیتیه،و لاغر شدن هم نیاز داره به لیاقت داشتن،

      لیاقت داشتن برای لاغرشدن، با رژیم گرفتن، ورزش‌های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در من ایجاد نمی‌شه،

      چون من برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام ندادم، یا زحمت و رنج زیادی رو متحمل نشدم،لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه،من به اندازه لیاقتم از جهان و نعمت‌های اون سهم می‌برم،جهان مادی جهان لیاقت‌هاست،لاغر شدن هم مثل هر کار دیگه‌ای نیاز به لیاقت داره، همون طوری که چاق شدن هم لیاقت می‌خواد و همه افراد چاق حتماً لیاقت چاق شدن رو داشتن، من برای چاق شدنم استمرار و پشتکار داشتم، بارها رفتار و عادت‌های اشتباه رو تکرار کردم تا جسم خودم رو به این شرایط رسوندم، پس لیاقت تغییر کردن رو داشتم،هرچند که این تغییر در جهت چاق شدنم بوده،بارها از شرایط جسمیم متنفر شدم، و به چاقیم توجه کردم و با این کارها به ذهنم دستور دادم که دوست دارم بیشتر چاق بشم.

      خیلی‌ها معده، سوخت و ساز و ژنتیک رو عامل چاقیشون میدونن،ولی تاثیرگذارترین موضوع توی چاقی ذهن ناخودآگاهه، که هرگز هم مورد توجه قرار نگرفته.توجه به اون چیزی که ازش متنفرم،با توجه به اون چیزی که عاشقشم برای ذهن من فرقی نداره،ذهن من در هر دو حالت تصور می‌کنه که من اون شرایط رو دوست دارم و سعی می‌کنه اون شرایط رو توی زندگیم گسترش بده.اینکه سال‌ها از چاقی متنفر بودم اما هر سال چاق‌تر شدم برای اینه که ذهن ناخودآگاهم فرقی بین تنفر یا عاشق بودن رو نمی‌دونه،از نظر ذهن ناخودآگاهم توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن، همه به یک معنیه و اونم علاقمند بودنه.

      در واقع ذهن ناخودآگاهم به این شکل عمل می‌کنه که به هر چیزی توجه کنم تصور می‌کنه که من عاشق اون موضوعم، و اون موضوع رو توی زندگیم گسترش میده،پس باید بدونم الان که توی این وضعیت چاقی هستم به شکل‌های مختلف به چاقیم توجه کردم و با توجه کردن، لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش دادم و چاق‌تر شدم.اون موقع که نگران چاقی بیشتر بودم من در حال پرورش لیاقت چاقی در خودم بودم.وقتی که از شرایط خودم خجالت می‌کشیدم، گله و شکایت میکردم، خودم رو سرزنش می‌کردم، رژیم می‌گرفتم، به بدن خودم با ورزش‌های سنگین فشار میاردم، من در حال افزایش لیاقت چاق شدن خودم بودم.پس باید بدونم که تموم اون کارهایی که برای لاغر شدنم انجام می‌دادم، اون موقع هایی که به شدت از چاقی متنفر می‌شدم، بارها برای دیگران درباره چاقیم گله و شکایت می‌کردم، زمان‌هایی که از چاقی به حدی متنفر می‌شدم که آرزوی مرگ می‌کردم، همه اونها تلاشم برای چاق‌تر شدن بوده

      شاید الان درک این موضوع برام آسون نباشه که چطور ممکنه که من از چیزی متنفر باشم اما اون موضوع توی زندگیم گسترش پیدا کنه، اما این موضوع اساس قانون جذبه،اگه آگاهی بیشتری از این قانون به دست بیارم اون وقت متوجه می‌شم که چرا از هرچی بدم میاد، سرم میاد.اون وقت می‌فهمم که چرا به هر موضوعی که علاقه نداشتم، همیشه باهاش درگیر بودم،پس الان دیگه باید بدونم که ذهن ناخودآگاه من فرقی بین دوست داشتن و نداشتن قائل نیست و به هر دلیلی اگه موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و به اون توجه کنم، اونو به عنوان موضوع مورد علاقم در نظر می‌گیره و در زندگیم گسترش پیدا می‌کنه،پس اگه می‌خوام لاغر بشم باید لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم،تا وقتی که  تغییری توی نگرشم نسبت به جسمم ایجاد نکنم هرگز موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودم نمی‌شم، باید توی ذهنم لیاقت لاغر شدن رو جایگزین لیاقت چاق شدن کنم.باید فرمول‌های لاغر کننده ذهن ناخودآگاهم رو مجدداً فعال کنم،  واستفاده از اونا رو جایگزین استفاده از فرمول‌های چاق کننده کنم.باید مانع از توجه افکارم به چاقی بشم و در مقابلش به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی منه توجه کنم.

      پس باید بدونم سال‌ها با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم‌های سختی که می‌گرفتم، با ورزش‌های سنگینی که انجام می‌دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش خودم، سرزنش دیگران، در حال پرورش لیاقت چاق‌تر شدن خودم بودم،الان هم باید توی مسیر لاغری با ذهن اول لیاقت متناسب شدن رو در خودم ایجاد کنم.

      باور احساس لیاقت داشتن می‌تونه توی همه جنبه‌های مختلف زندگیم تاثیر بذاره و زندگیم رو متحول کنه.باوری که نه تنها در تناسب اندام، بلکه در تحصیلات، کسب و کار، رابطم با دیگران، درآمد، دارایی، سفرهای تفریحی، و توی هر زمینه دیگه‌ای از زندگیم تاثیرگذاره.

      همیشه این سوال رو از خودم بپرسم که چقدر خودم رو لایق بهترین‌ها می‌دونم؟؟ بهترین زندگی، بهترین همسر، بهترین فرزند، بهترین تناسب اندام،باید سعی کنم اولویت اولم متعادل شدن از لحاظ روحی باشه، بعد متناسب شدن.

      یعنی اینکه اول شاد باشم، آرامش داشته باشم، برخورد خوبی با همسر و فرزندم داشته باشم، شرایط خوبی در محیط کارم داشته باشم و خیلی چیزهای خوب دیگه،

      خیلی‌ها نمی‌تونن انتخاب صحیحی داشته باشن و فکر می‌کنن چون اضافه وزن دارن یه سری مشکلات بعدی هم براشون به وجود اومده،باید بدونم که واقعیت اینه که من به خاطر شرایط روحی بدی که برای خودم ایجاد کردم مشکلات رو به سمت خودم جذب می‌کنم،و عدم رسیدن به تناسب اندام هم یکی از این مشکلاته،پس اگه می‌خوام نتیجه مطلوبی بگیرم در درجه اول باید به روحیه بهتری دست پیدا کنم،هر پیشرفتی ارتباط مستقیمی با میزان لیاقتی داره که در خودم احساس می‌کنم، اگه ادامه تحصیل ندادم خودم رو لایق سطح بالاتری ندیدم،اگه دنبال کاری با حقوق خیلی بالاتری نبودم خودم رو لایق اون شغل و درآمد ندیدم،اگه داشتن یه ماشین خیلی خوب برام فقط یک رویاست، چون خودم رو لایق داشتنش نمی‌دونم.و اگر هم مدت‌هاست که اضافه وزن دارم و نتونستم کاری برای خودم انجام بدم چون خودم رو لایق متناسب شدن ندیدم،

      لیاقت نداشتن مانع حرکت کردن میشه

      لیاقت نداشتن مانع ادامه دادن میشه

      احساس بی‌لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف‌هام میشه.اگه تا حالا چندین بار اقدام کردم برای رژیم گرفتن و کاهش وزن و یک ماه طبق برنامه رژیمی غذا خوردم و رفتار کردم و چند کیلو از وزنم کم شده و توی فکرم این بوده که همیشه اولش آدم خوب کم می‌کنه، چون بدن هنوز عادت نکرده، ولی هرچی بیشتر پیش برم چون بدن مقاوم میشه دیگه به سختی می‌تونم وزن کم کنم،اون وقت می‌بینم که در اون ماه فقط ۳ کیلو کم می‌کنم و باز به این فکر قدرت میدم و ماه بعد یک کیلو به زحمت کم می‌کنم و نهایتاً خسته می‌شم و رها می‌کنم،و ماه بعد هم همه کاهش وزنم دوباره برمی‌گرده،چرا این اتفاق میفته؟؟چون در ناخودآگاه ذهنم خودم رو لایق رسیدن به تناسب اندام ندونستم،وقتی ۵ کیلو کم کردم به خودم گفتم طبیعیه همیشه اول رژیم بدن زود واکنش نشون میده، ولی از اونجا به بعدش سخت میشه و لیاقت خودم رو کمتر دیدم و ماه بعد باز لیاقت خودم رو کمتر دیدم، تا بالاخره رها کردم،

      باید سعی کنم خودباوری رو در خودم ایجاد کنم، باید در گذشته خودم کنکاش کنم و موفقیت‌ها و دستاوردهای خودم رو بنویسم، به خاطر بیارم که من همونی بودم که چند سال پیش این کارهارو کردم، وقتی که از تلاش‌های خودم برای رسیدن به یک موفقیت رو بنویسم، از موانعی که پشت سر گذاشتم تا به یک خواسته‌ای برسم،وقتی که از شکست‌هام و شروع دوباره‌ای که برای رسیدن به هدفم می‌نویسم، اون وقت می‌فهمم که چقدر انسان توانمندی بودم،توی زندگی به خواسته‌هایی رسیدم که اول لیاقتش رو در خودم دیدم،پس الان در هر شرایطی که هستم در بهترین شرایط خودم هستم،داشته‌های من مطابق با لیاقت‌های من در هر زمینه‌ای هستش.

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودم برای رسیدن به وزن ایده آلمه،باید احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کنم،باید حرف‌هایی که از قبل شنیدم که تو نمی‌تونی، تو تنبلی، تو از بچگی آدم پرخوری بودی، تو ژنتیکی چاقی، تو سرنوشتت همینه،  تمام حرف‌های این چنینی رو از ذهنم بریزم بیرون، و فقط بگم من می‌تونم.من لیاقت متناسب شدن رو دارم.من لیاقت به تن کردن لباس‌های شیک و خوشرنگ رو دارم.من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت رو دارم.من لیاقت زندگی در شرایط کاملاً سالم رو دارم.من لیاقت آزادی و آرامش رو دارم.من لیاقت لذت بردن از زندگی رو دارم.من لیاقت داشتن آزادی در خریدن لباسهای زیبا رو دارم.باید برای خودم جمله بسازم در وصف شرایط جدیدی که لیاقتش رو دارم و دوست دارم بهش برسم.وقتی که در خودم احساس لیاقت کنم، اون وقته که اقدام می‌کنم،اونوقته که از انجام تمرینات دلسرد نمی‌شم،اون وقته که دیگه حرص و ولع برای خوردن ندارم،اون وقته که دیگه دنبال بهانه‌هایی نمیرم که باید با غذا خوردن برطرف بشه،اون وقت دیگه اگه سرم هم درد بگیره دیگه نمی‌گم حتماً گشنم بوده،اگه سرگیجه داشته باشم نمیگم حتماً قندم افتاده برم شیرینی بخورم،اگه خوابم نگیره نمیگم چون شکمم خالیه،اگه بی‌حوصله شدم نمیگم برم یه چیزی بخورم انرژی بگیرم،اون وقت دیگه از هر بهونه‌ای واسه خوردن استفاده نمی‌کنم،پس اگه الان داره وزنم اضافه میشه، چون من لیاقت اضافه وزن رو دارم،چون خودم باعث شدم که به این وزن برسم،فکر کنم به اون زمانهایی که چقدر در ذهنم خودمو مسخره کردم، که این چه هیکلیه تو داری،چقدر در ذهنم خودم رو ناتوان جلوه دادم که من چطور می‌تونم مثل فلانی لاغر بشم،چقدر یقه خدا رو چسبیدم که این چه سرنوشتیه که برای من رقم زدی،وقتی که به هر دلیلی خودمو ناتوان شمردم و خودمو سرزنش کردم،رسماً داشتم اعلام میکردم که من لیاقت چاق‌تر شدن رو دارم و جهان هستی و بدنم جواب این لیاقتم رو به بهترین شکل ممکن داده.پی به همون ترتیبی که خودم رو تحقیر کردم، خودم رو تشویق کنم،خودم رو ارزشمند کنم،اینقدر ارزشمند که هر آشغالی رو نخورم، اینقدر ارزشمند کنم که برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودم نخورم،این قدر به خودم بها بدم که هر غذایی رو که چند روزه مونده تو یخچال من نخورم،خودم رو از بند آشغال خوری‌ها رها کنم،انقدر برای خودم ارزش قائل باشم که به زور و به هر بهانه‌ای هر غذایی رو وارد جسمم نکنم،اینقدر برای خودم ارزش قائل باشم که برای اینکه غذا مجانیه بیشتر از نیازم وارد بدنم نکنم،برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم نخورم، به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اونو به زور وارد بدنم نکنم، اگه غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم. اینقدر به خودم بها بدم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم. هر غذای اشغال و بی‌کیفیتی رو نخورم.

      به هر دلیل و بهونه ای غذا رو انتخاب نکنم.موقع  شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی غذا نخورم. 

      اون وقت میبینم همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتم، به افکار و رفتار جدیدم واکنش نشون میده و با چه سرعتی وزن خودش رو پایین میاره.

      اگر که میرم مهمونی و همش خودم رو مسخره می‌کنم و سرزنش می‌کنم و میگم خاک تو سرت، همه رو ببین چقدر خوشتیپ اومدن، تو رو ببین چه شکلی هستی، روت نمی‌شه یه تکونی به خودت بدی، همش فکر می‌کنم الان غش غش بهم می‌خندن،سر میز غذا اگه همش حواسم به اینه که کسی منو زیر نظر داره که چقدر می‌خورم یا نه، هی با خودم میگم وای چقدر غذا اضافه اومده، خدا رو خوش نمیاد، حیفه حروم بشه، بزار یکم دیگه بخورم، تازه ظرف هم می‌گیرم واسه ناهار فردام هم ببرم.وقتی من رفتارم با خودم اینه، انتظار دارم بدنم پاسخ چه چیزی رو بهم بده؟؟

      چرا ذهنم دائماً منو تحریک می‌کنه که بیشتر بخورم،؟ ولی یه فرد متناسب همچین مشکلی با ذهنش نداره؟یعنی ذهن اون اصلیه ذهن من بدلیه؟؟نه،اون لیاقت متناسب بودن رو داره و من در خودم این لیاقت رو ندارم، نمی‌بینمش.

      و این بی‌لیاقتی من برای نامتناسب شدن برمی‌گرده به سال‌های قبل، زمان‌هایی که بچه بودم، زمانی که خانواده به اشتباه باورهام رو شکل دادن،هیچ انسانی در بدو تولدش اضافه وزن نداره.

      هر کسی با یه سری از رفتارهای اشتباه والدینش به یه شکلی در میاد،خیلی از مادرها توی دوران بارداری شروع می‌کنن به چاق کردن نوزادشون، فکر می‌کنن چون باردارن باید به اندازه دو نفر غذا بخورن، خیلی از مادرها هم فکر می‌کنن که بچه هر چقدر تپل‌تر بشه خوشگل تره،فکر می‌کنن بچه ی لاغر نشون دهنده بی‌لیاقتی مادره، یا اینکه فکر می‌کنند، بچه توی سن رشده، باید خوب غذا بخوره، و خلاصه هر کسی با یه سری از این رفتارهای اشتباه والدینش به یه شکلی در اومده،وقتی هم که بزرگ شدیم و دیگه خودمون تونستیم غذا بخوریم و طبق عادت زیاد می‌خوردیم، یواش یواش اوضاع جسمیمون بدتر شده، تا جایی که همه از دیدنمون بدشون میومد و پدر مادرمون رو نصیحت می‌کردن،خودمون رو نصیحت میکردن،پدر و مادر هم برای اینکه از خوردن ما رو منع کنن ما رو تحقیر کردن که خاک تو سرت ببین چقدر شدی، اینجوری پیش بری از در رد نمی‌شی، بچه فلانی رو ببین چقدر خوشتیپه، آرزوم بود تو هم مثل بچه فلانی میشدی و کلی از این حرف‌های مخرب.و تکرار این حرف‌ها هم باعث شد که ما باور کنیم که ناتوانیم، باور کنیم که زشتیم، باور کنیم که مشکل داریم، باور کنیم که لیاقت متناسب شدن رو نداریم،و این باورها الان در ذهن ماست،پس باید اول خودمون رو لایق تناسب اندام داشتن بدونیم،باید اول خودم رو لایق تناسب اندام داشتن بدونم،باید اول لیاقت خودم رو بشناسم،بدونم که در گذشته چه کارهایی کردم، چه کارهای مهمی رو انجام دادم، چه کارهای سختی رو انجام دادم، تا به خودباوری برسم که می‌تونم تناسب اندام هم داشته باشم.وقتی که توانایی‌های قبلی خودم رو مرور کنم، یواش یواش ارزش خودم رو بیشتر حس می‌کنم، متوجه می‌شم که چه کارهای مهمی رو انجام دادم و اون وقت برای رسیدن به تناسب اندام، اگر الان توی ذهنم خیلی بزرگ و سخته،اون وقت دیگه خیلی ناچیز میشه،که من کارهای سخت زیادی رو انجام دادم که شاید خیلی سخت‌تر از متناسب شدن بوده.

      پس برای متناسب شدن در هر شرایطی که الان هستم اهمیتی نداره،اول باید در خودم لیاقت رسیدن به وزن ایده‌آل رو به وجود بیارم،برای اینکه خودم رو لایق بدونم باید اول بپذیرم که خودم مسئول شرایط فعلی خودم هستم،اگه فکرم اینه که ژنتیک من ایراد داره، مواد غذایی مشکل دارن، آدم استرسی هستم، آدم افسرده‌ای هستم، دارو مصرف می‌کنم چاق می‌شم، تحرکم کمه و هزار تا بهانه برای وضعیت خودم دارم،

      باید ایناها رو دیگه تمومش کنم،

      با بهانه تراشی نمی‌تونم به نتیجه برسم،

      یک بار برای همیشه به خودم بگم که من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم، اون وقته که دیگه می‌تونم ذهنم رو کنترل کنم،وقتی خودم مسئول نباشم هرچی ذهنم گفت انجام میدم،هر چقدر تشویقم کرد به خوردن می‌خورم،ولی وقتی مسئولیت بپذیرم، دیگه سعی می‌کنم برده ذهنم نباشم، اختیار رو به دست می‌گیرم،پس قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام ایجاد لیاقت در خودم برای رسیدن به هدف هستش.و برای ایجاد لیاقت باید اول مسئولیت چاقی خودم رو به عهده بگیرم،باید اینقدر این جمله رو بنویسم تا ذهنم آروم بشه،چون هر بار که این جمله رو میگم ذهنم مقاومت می‌کنه میگه نه تو چه گناهی کردی، همه اینجورین، تقصیر کودهای شیمیایی که به میوه‌ها میدن،به خاطر روغن‌های غیر استانداردیه که توی کشور تولید می‌شه،به خاطر تقدیر توئه،تو نمی‌تونی با تقدیرت مبارزه کنی،هر بار که بگم من مسئول چاقی خودم هستم اون یه بهونه‌ای میاره که منو منصرف کنه،ولی باید اینقدر تکرار کنم که اون ساکت بشه،اینقدر باید به خودم بگم من مسئول چاقی خودم هستم تا باور کنم که این خودمم که دارم خودم رو نابود می‌کنم.

      بعد هم برای خودم جمله هایی رو بسازم که نشون بده من لایق متناسب شدن هستم،من لیاقت پوشیدن لباس‌های شیک و رنگ شاد رو دارم،من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم، من لیاقت خوشتیپ بودن رو دارم،من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم،هر چقدر که بیشتر برای خودم جمله بسازم خودم رو در شرایط ایده‌آل بیشتری تصور می‌کنم و تکرار این کار باعث می‌شه که ذهنم باور کنه که من لایق بهترین‌ها هستم،اون وقته که برای جسمم فرمان  کاهش وزن رو صادر می‌کنه و خود به خود می‌بینم که طوری رفتار می‌کنم که به کاهش وزنم کمک می‌کنم،مثل همین الان که خود به خود دارم طوری رفتار می‌کنم که دارم خودم رو نابود می‌کنم،دارم وزن خودم رو اضافه می‌کنم،

      به رفتارهای فعلیم نگاه کنم ببینم چه جاهایی هست که نباید غذا بخورم و دارم می‌خورم،چه ته مونده‌های غذایی رو نباید بخورم ولی می‌خورم،به هزار بهونه دارم غذای اضافه می‌خورم.

      پس اینو باور کنم که فقط خودمم که می‌تونم به خودم کمک کنم،منتظر یه روش خاص نباشم،منتظر یه داروی خاص نباشم،دنبال جراحی لاغری نباشم،دنبال داروی کاهش اشتها نباشم،اشتها خودمم،اشتها درونمه،اشتها یک عفونت نیست که با یک دارو از بین بره،اشتها توی ذهنم لونه کرده،باید لونه رو پیدا کنم،باید باورهایی که باعث چاقی و بی‌لیاقتی در من شده رو در ذهنم پیدا کنم و اون‌ها رو با باورهای متناسب کننده و قدرتمند کننده جابجا کنم،اون وقته که می‌بینم متناسب شدن چقدر آسونه،اون وقته که می‌بینم متناسب شدن چقدر لذت بخشه،باور می‌کنم که متناسب شدن حق منه.

      پس همین ذهنی که تونسته منو به این شکل در بیاره، میتونه منو به شکل ایده آلم هم در بیاره.

      سپاس فراوان از شما استاد عزیز.🦋🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/16 14:58
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 572 کلمه

       سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من خودم وقتی به عقب برمیگردم یعنی زمانی که تازه با سایت تناسب فکری آشنا شدم ومیخاستم با دوره پیش برم این نجوای ذهنی هم در من خیلی زیاد بود که نمیشه .سخته .و حتی انتظار لاغری رو هم نداشتم .

      اما مرتب یه حس درونی میگفت تو که راههای دیگری رو امتخان کردی جواب نگرفتی بیا این رو هم امتحان گفت اگه جواب نگرفتی فردا پشیمون نیستی که چرا امتحان نکرده عقب کشیدی .

      و ویس های استاد رو که گوش میدادم بهم دلگرمی میداد و خاطرات چاقیش مثل خاطرات چاقی من بلکه حتی شدیدتر بود ومن به خودم میگفتم نگاه این تونست توهم میتونی .

      و روزها ادامه میدادم وبا جدیت تمارین رو در زندگیم اجرا میکردم .

      کم کم حس نومیدی کم وکمتر شد و با خودم میگفتم اشکالی نداره یه ۳ تاچهار کیلو هم کم کنم بازم خوبه . و انتظارم رو پایین میاوردم .

      و بعد مدتی امیدم بیشتر شد برای لاغری . چون دوستانی مثل فریده جان بودند که کامنتهای خوبی مینوشتن و کلی دوستان دیگه که احساس تنهایی نمیکردم و گفتم نگاه اینهمه دوست و رفیق دارم باهم پیش میریم بهم کمک میکنیم بهم انگیزه میدیم ودست همو میگیریم خداهم کمک میکنه .

      آرام آرام دوره برام شیرین شد و در روز زمانهای بیشتری اختصاص میدادم  و استادعزیز وقتی سوالات روکه برام مبهم بود پاسخ میدادن و مدال بندی میکردن  اشتیاقم بیشتر میشد وادامه میدادم .

      کم کم حس لیاقت کردم و دلم میخاست مونکن بشم. 

      و انتظار لاغرشدن برام کم کم بالاتر رفت و هرچه بیشتر تمرکز میکردم نتایج بیشتری میگرفتم باورهای کهنه قدیمی برام آشکار میشد و من روش تمرکزی کار میکردم .

      لایوها رو گوش میدادم ونتایج دوستان رو بارها وبارها میخوندم و ویس هاشون رو گوش میدادم و آرام آرام رفتار غذایی متناسب ها رو نگاه میکردم و تازه متوجه شدم چه رفتارهایی دارم که با متناسب ها فرق داره و رفتار صحیح چیه .

      مثلا برادرم متناسبه نگاش میکردم که عجله داشت جایی بره و غذا اگه سرد بود حتمن گرم میکرد بعد میخورد . ولی من کلی وقت هم که داشتم حوصله نداشتم و غدا رو سرد میخوردم .

      اون اگه غذا یه طعمی بود که مثلا با روغن مرغ داخل یخچال بود واضافه بود اگر نیمرویی درست میشد نمیخورد وغر میزد .

      اما من نه . 

      کم کم این رفتارهاش رو که دیدم درست رفتار میکردم  و تغییرات درجسمم نمایان تر شد .

      من آرام آرام با کار کردن روی خودم و پوچ دانستن عوامل بیرونی در چاقیم تونستم احساس لیاقت متناسب شدن رو ایجاد کنم و ۱۴ کیلو وزنم بیاد پایین .

      یعنی ۱۴ کیلو لیاقت متناسب شدنم رو ایجاد کرده بودم .

      و باز هم ادامه میدم چون آگاهیهای این دوره نه تنها به تناسب اندامم بلکه به تناسب فکرم کمک کرد چون آرامشی رو دارم تجربه میکنم که وصف ناپذیره . و چقدر خودباوری واعتماد به نفسم بیشتر شد . چقدر به من درحل مسایل زندگیم کمکم کرد .

      الان متوجه میشم خوب  و راحت زندگی کردن آسونه اما من با عدم کنترل ذهنم سختش کردم و این رو واقعا الانا دارم تجربه میکنم .

      وهرچقدر تواین مسیر روی خودم کار کنم بازهم جا داره برای رشد فکری بهتر و راحت تر زندگی کردن .

      دوره تناسب فکری پکیج کاملی هست برای تغییر زندگی به سبک راحت و لذت بردن از زندگی . نه تقلاهای الکی مثل چاقی که همش تو در و دیوار بودم آخرش هیچی به هیچی .

      خدا روشکر بابت هدایتم به این مسیر زیبا .

      تشکر از استاد عزیز بابت انتشار این آگاهیهای ناب وآموزنده .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 37 کلمه

      سلام و درود

      سوال اول: با خوردن  بیش از حد و اسیب زدن به جسم

      سوال دوم:نه هیچوقت

      سوال سوم:همه رفتار های من اشتباه و اسیب زننده بوده مثل اینکه میخوردم و بالا میوردم من جسممو داشتم داغون میکردم داغوننننن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1402/05/05 11:55
      مدت عضویت: 667 روز
      امتیاز کاربر: 9930 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 225 کلمه

      ب نام او

      بله استاد جان همونطور ک فرمودید باید احساس لیاقت داشته باشیم برای خواسته هامون.پس من از این لحظه ب بعد احساس داشتن لیاقت برای متناسب بودن و در سایز ۳۶ بودنو بالا میبرم با سپاس گزاری کردن با داشتن بدنی سالم و با داشتن قلب و روحی پاک .

      من لایق بالاترین و زیباترینهای دنیا هستم چون من از ذات خداوندم.من لایق زیبا و متناسب شدن هستم چون خداوند منو بی عیب و نقص و سالم و متناسب افریده و موقع خلق کردن من ب خودش احسنت گفته پس منم ب خودم احسنت میگم چون بهترین و زیباترین و سالم‌ترین بدن رو دارم.من ب خودم احسنت میگم ک توی مسیر درست قرار گرفتم با هدایت خدا.من بخودم احسنت میگم برای ب اندازه و به موقع غذا خوردنم.من ب خودم احسنت میگم ک هر روز توی مسیر درست زندگی دارم دانش و اگاهیمو بالا میبرم.من ب خودم احسنت میگم ک لایق میدونم خودمو من ب خودم احسنت میگم برای داشتن افکار درست ب خودم احسنت میگم برای ادامه دادن ب مسیری ک توش هستم.خدایا شکرت ک برای خلق من ب خودت احسنت گفتی،این یعنی ک کار تو توی این دنیا بی نقصه.تو ب خودت احسنت گفتی و منم باید روزی هزار بار ب تو و ب خودم بگم احسنت ب این همه زیبایی و عزت و شرف و آبرو ک ب ما دادی.احسنت ب …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/04/23 03:43
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 4421 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 502 کلمه

      به نام خدا

      درکم از فایل:یجورایی احساس لیاقت یعنی انتظار لاغر شدن رو داشته باشم.به چه نکته ی ریزی توجه کرده بودین به محض اینکه گفتین دیدم ای دل غافل دقیقا این حس رو ندارم. یجورایی وقتی الگو ها رو می خونم و زمان میذارم انگاری ته ته دلم انتظار لاغری رو ندارم. نمیتونم خودمو لاغر تصور کنم.خب وقتی من همه ی شرایط تناسب رو دارم سوخت و ساز به اندازه، بدن توانا، هیجی هم که چاق نمیکنه… خب باید عین اب خوردن متناسب بشم . چرا متناسب نشم؟! هر چه سریع تر باید هی سایز کم کنم. بی دلیل…بی حساب باید همه چیز عالی باشه.دوس دارم این جمله رو هزار بار به خودم بگم چقدر حس خوب می گیرم ازش.

      نکته : باید از درون برای داشتن اندام متناسب و سریع سایز کم کردن بدون هیچ زحمتی احساس لیاقت کنم و همزمان براش کار هایی که لازمه رو انجام بدم.(چقدر این جمله برام بیگانه ست مشخصه ذهنم هنوز بهش عادت نکرده)

      اهمیتی نداره چقدر به تاثیر فکر برای لاغری پی برده باشم، اهمیتی نداره تو کسب و کار تونسته باشم به ایده های عالی برسم، اهمیتی نداره خودم رو لایق لاغری بدونم، تا وقتی هیچ کار فیزیکی برای لاغری انجام ندم هیچ فرقی با افراد دیگه که نه از این روش خبر ندارن نه قبولش دارن نمی کنم.

      نکته : برای تمرین عملی احساس لیاقت به دوره رایگان تغییر عادت مراجعه کنم.اهدافی رو که پشت گوش انداختم رو انجام بدم و حسابی پیگیریشون کنم. اونجاست که حسابی احساس لیاقت و توانمندی پیدا می کنم.

      سوال : نسبت به لاغر شدن چقدر احساس لیاقت دارید؟الان با دیدن افراد متناسب حسم اونقدرا بد نمیشه.احساس لیاقتم برای تغییر اندامم ازین لحاظ که برای تمرین انجام دادن و بکل لاغری متعهد باشم خیلی بهتره اره…چون بدون زور زدن از درون انگیزه دارم بیام انجام بدم. اما احساس لیاقت ازین لحاظ که تو دلم مطمئن باشم لاغر میشم، اینو روش هنوز کار نکردم و باورش برام سخته خودبخود متناسب شم. اصلا بشم…

      راه های افزایش لیاقت لاغری چیست؟• دیدن افراد متناسب خیلی بهم انگیزه و احساس لیاقت میده. طوری که بصورت خودکار دوس دارم زمان بذارم برای متناسب شدن. متوجه شدم این روش خیلی روم جواب میده. • اینکه در طول مسیر پیگیر باشم متعهد تمریناتم رو انجام بدم، احساس می کنم بیشتر هلم میده و دوس دارم تا اخرش برم.• خوندن پیام ها و دیدن نتایج بچه های شگفتی ساز

      در گذشته نسبت به احساس لاغر شدن چقدر احساس لیاقت داشتی؟اینقدر پایین بود احساس لیاقتم که حتی به لاغری فکر هم نمی کردم چه برسه تلاش زیاد. وقتی کسی حرف اندام متناسب می زد یا حتی یه رژیم رو شروع می کرد خیلی حسم بد میشد حس حسرت حس ناتوانی… حتی فکر می کردم خوش بحالش شروع کرده متناسب میشه اما من حتی شروع کنم یا اراده ی ادامه دادنشو ندارم یا بدن منکه متناسب نمیشه!سر همین کلا به هر متناسبی شدید حسادت می کردم. همه ی اینا باعث شد فکر کنم با بقیه فرق دارم و این روند ادامه پیدا کرد و ادامه پیدا کرد تا اینکه ذره ذره باورم شد نمیتونم.  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/03/18 10:39
      مدت عضویت: 584 روز
      امتیاز کاربر: 15622 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی 

      من با گوش دادن به این فایل متوجه شدم به قول استاد افراد برای داشتن لیاقت به دو دسته تقسیم میشوند

      1- افرادی که تلاش میکنند حرکت میکنند و نتایج عالی میگیرند 2- افرادیکه تلاش میکنند حرکت میکنند ونتایج عالی نمیگیرند 

      چون افراد دسته دوم احساس لیاقت لاغر شدن درخود را نمیبینند پس لاغر نمیشوند و به سرزمین شگفت انگیزها هم راه پیدا نمیکنند 

      این خیلی خیلی مهم است که خودت خود را لایق لاغر شدن بدانی و میزان لیاقت و لایق بودن را برای خودت بیشتر تصورکنی تا احساس خیلی خوبی داشته باشی این لیاقت می تواند شامل خیلی از موارد درزندگی شما باشد چون اگر فردی خیلی تلاش کند که مثلا به ثروت برسد و وقتی رسید حالش خوب نباشد و نداند که ثروت خود را چگونه خرج کند دچار سرخوردگی خواهد شد .

      افرادیکه احساس عدم لیاقت میکنند برای متناسب شدن شرایط ذیل را دارند 

      1- فکر میکنند هرگز نمیتوانند لاغر شوند و این یک فرمول ذهنی محسوب میشود که خیلی خطرناک است برای افراد چاق 

      2- عملا” کاری را انجام نمیدهند که آن عادت را تغییر بدهند 

      3- تلاش نمیکنند برای اینکه عادت قبلی را حذف و عادت جدید برای متناسب شدن را جایگزین کنند  

      افراد چاق به علت چاقی و عدم اعتماد به نفس در طول دوران زندگی خود خیلی از کارهایی را که دوست دارند انجام دهند را نمی توانند انجام دهندو همیشه بعضی از کارها برای انها یک آرزو به حساب می آید .

      مثل  لیاقت من در راه رفتن سریع در پیاده روی با دوستان 

      لیاقت من در دویدن در مسابقات دو – پینگ پنگ و ….

      لیاقت من در شنا کردن به راحتی 

      لیاقت من در تحرک زیاد در بازیهای جمعی و اطمینان به برنده شدن در مسابقات 

      لیاقت من در انتخاب سایز لباس دلخواه 

      لیاقت من در انتخاب مکان دلخواه  در مهمانی ها برای نشستن در جمع دوستان 

      لیاقت من در انتخاب منوی غذای دلخواه بدون استرس و با لذت خوردن 

      لیاقت من در انتخاب رنگ لباس شاد پوشیدن 

      لیاقت من در داشتن اعتماد به نفس بالا 

      لیاقت من در داشتن ثروت زیاد 

      لیاقت من در انتخاب انواع خوراکیها در فروشگاهها در هنگام خرید 

      لیاقت من در داشتن روابط با دوستانم 

      لیاقت کار برای انجام دادن کارهای شخصی خودم با لذت و دقت و سرعت زیاد

      لیاقت من در گرفتن پست های بالاتر در محل کار 

      لیاقت من در داشتن سلامتی بیشتر 

      لیاقت من برای مادر و همسری نمونه در کنار فرزندانم 

      لیاقت من در داشتن وزن ایده ال و متناسب شدن برای همیشه 

      پس من باید با تغییر عادتها بتوانم تمام این لیاقتها را برای خودم فراهم کنم چون فقط خودم مسئول چاق شدن خودم بودم و فقط خودم هم میتوانم به این لیاقتها بعد از متناسب شدن دست پیداکنم . 

      به امید روزی که من هم مثل یکی از دوستانی باشم که  عکس خود را درآلبوم شگفت انگیزان می بینم 

      از استاد عزیز ممنون که با این وسواس و ریزبینی مطالب را برای ما توضیح میدهند .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 29 کلمه

       سلام وای تاحالا روشی اینگونه نشنیده بودم ممنون از شما استاد عزیز امروز تاز ه گوش کردم فایلهاتون را امیدوارم در این راستا قدمهای بزرگی بردارم و بر میدارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 300 کلمه

      سلام وقتتون بخیر,من از کودکی چاق بودم ،اون موقع اصلا نمیفهمیدم چه فرقی با دیگران دارم که چاقم ،یادمه در دوره نوجوانی دوستان لاغرم گاهی لاغرتر میشدن و لباس هاشون براشون گشاد میشد و من برعکس یه دفعه چاقتر میشدم و دکمه های مانتوم از هم باز میشد و خیلی خیلی برای من زجر اور بود ،هنوز اون موقع ذهنم اینقدر باز نبود و متوجه دلیل نمیشدم ،،بعد ها با گرفتن رژیم های مختلف و برگشت وزن ،دنبال دلیل چاقیم بودم ،از اطلاعاتی ک از دیگران و اینترنت و دکترهای تغذیه و طب سنتی و مربی های باشگاه گرفتم برای خودم دلایلی مثل،کم تحرکی،قرص ها،ژنتیک،سوخت و ساز،عصبی بودن،تند غذا خوردن،طبع سرد،و … رو پیدا کردم،و خوب وقتی این همه دلیل داشتم پس لایق چاقی در ذهنم بودم ،،

      باید بگم با اون همه دلیل برای چاقی در همه اون رژیم ها من در درونم توانایی لاغر ماندن رو نمیدیدم ،و از خدا گلایه داشتم که چرا باید من اینطور باشم ،همیشه یه مدت بخاطر حرف دیگران و مربی های باشگاه که اصولا هیچ کدومشون حرف خوب نمیزدن ،بیشتر حالت توهین و اینک من ادم نادرست و بی اراده ای هستم بود ،خلاصه بهم برمیخورد یه مدت تمام زورم رو میزپم رژیم و ورزش   و شروع میکردم و بعد یه مدت ک انرژیم تحلیل میرفت خسته میشدم ،و اینک خوب انگار تمام دنیا دست هم داده بودن برای چاقی من ،و من یه نفر چطور میتونستم در ذهنم با ژنتیک ،و سوخت ساز،و …. مبارزه کنم؟ در نتیجه شکست میخوردم.

      تمام اون روش ها فقط در من احساس ناتوانی،و ناامیدی،متفاوت بودن از دیگران،و حس بی ارزش بودن ایجاد کرده بودند.

      پیشنهاد من برای ایجاد حس لیاقت،چیزی که به ذهنم میرسه اینه که سعی کنیم خودمون رو در وحله اول بشناسیم و سعی کنیم دوست داشته باشیم،و اینکه در این مسیر استمرار داشته باشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/02/31 10:04
      مدت عضویت: 1446 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,561 کلمه

      سلام حضور عزیزان 

      لیاقت : 

      من با رفتارم با عملم و‌کارهایی ک انجام میدم و افکارم ب جهان میگم ک لایق چ چیزی هستم ؛

      من سالها تلاش کردم ک ب لاغری برسم ولی هیچوقت خودمو لایق لاغر و‌متناسب بودن نمیدونستم و کلی هم‌دلیل برای نداشت این لیاقت داشتم مثلا من ژنتیکی چاقم و یا سوخت ساز پایین ، معده بزرگ ، تحرک کم ، غذاها و‌نوعشون ، و‌مقدار غذایی ک مصرف میکردم ، استخون‌بندی درشت ، و هر چقدر ک از بیرون تلاش میکردم و‌کلی رژیم میگرفتم و‌ورزش های سخت انجام میدادم ولی در درونم و افکارم خودمو لایق لاغزی و تناسب نمیدونستم و حتی اگه مقداری کم میکردم خودمو لایق موندن در اون سایز و‌وزن نمیدونستم ، و چون این لیاقت رو‌در خودم نمیدیدم هیچ وق نمیرفتم سراغ لباس های سایز پایین و یا رنگی و یا رفتار درس با غذا، بارها از خودم متنفر شدم هیچوق خودمو دوست نداشتم کلی برخودم بدو بیراه میگفتم و فشار و‌عذابش میدادم و اونو لایق زیبایی و‌تناسب نمیدونستم با اینکه همیشه تلاش میکرذم و هیچوقت حتی وقتی ک‌متناسب بود و در ظاهر چاق نبودم ولی اونقدر فرمول های چاقی داشتم و افکار و باورهای چاق کننده داشتم ک جسممو فقط میبرد ب سمت چاق شدن و‌لیاقت چاقی رو‌در من افزایش میداد؛ این در حالی بود ک من و‌جسمم بارها کلی از اضافات رو از خودمون جدا کرده بودیم ، بارها من با ورزش چندین کیلو وزنم رو‌اورده بودم پایین ، بارها رژیم گرفته بودم و هر باز چندین سایز رو پایین اومده بودم و جسم‌من نشون داده بود ک توانایی اینو دازه ک لاغر و متناسب بمونه ولی راه و روشش درست نبود ؛  من کلی باور چاقی داشتم کلی اطلاعات ک همه در مسیر چاق شدن بود، من با ورزش و رژیم خودمو لاغر میکردم ولی لیاقت لاغر زنذگی کردم رو در خودم بوجود نیاورده بودم ، هر بار ک به بهونه ی اصراف نشدن تا ته بشقابمو کامل تموم میکردم و توجهی ب حس سیری نداشتم و توجهی ب فشار شکم نداشتم لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش میداد ؛ هر بار ک جلوی اینه از جسم عزیزو هوشمندم کلی ایراد میگرفتم و تحقیر و توهین میکردم بهش ک توانایی هاشو زیر سوال میبرد ب جهان ارتعاش اینو میدادم ک من لایق اندامی زیبا نیستم ، وقتی بسته ی خوراکی رو باز میکردم و تا اخرش میخوردم و فکرم این بود ک پولشو دادم حیفه توجه ب سیری و اشغال هایی ک وارد بدنم میشن نداشتم لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد میکردم ، وقتی ب هر بهونه ای میرفتم سراغ مصرف خوراکی و غذا و‌میگفتم الان عصبانیم ، استرس دارم ، ناراحتم ، یا شادم ، یا اومدم تفریح و مهمونی و هزار تا دلیل برای خوردن پیدا میکردم و جسممو با اشغال ها تخریب میکردم لیاقت چاقی رو‌در خودم افزایش میدادم ؛ 

      ولی هیچوقت دست از لاغر شدن بر نمیداشتم با اینکه روش هام غلط بود ولی همیشه در فکز تناسب و‌لاغری دائمی و همیشگی بودم و همیشه در رویاهام ب این فکر میکردم ک چطوری میتونم برای همیشه باشم و لاغر زندگیم کنم ، در همون روش های غلط و‌بیرونی هم من کلی پشتکار داشتم ، بارها رژیم های سخت میگیرفتم و هر بار هم‌کای لاغر میشدم ، سالها ورزش های سخت و‌پیاده‌روی رو‌ ادامه میدادم و دست بردار نبودم هر روش و‌راهی ک برای تناسب و لاغری میگفتن رو‌من امتحان میکردم و بیشتر وسایلی ک تبلیغ میشد برای تناسب و لاغری رو‌من خریداری میکردم واستفاده میکردم همه ی اینها نشان از این داشت ک من لاغری و‌تناسب رو با تمام وجودم میخواسم و خودمو لایقش میدونستم فقط راه درستش رو‌نمیدونستم. ، من باید در ذهن و فکرمم هم این لیاقت رو برای خودم ایجاد میکردم باید با رفتار و‌عملم این لیاقت رو ب جهان و‌کائنات نشون میدادم باید افکار و عملم همسو میشدن تا لایق چیزی ک میخواستم ( تناسب ) میشدم ؛من‌هدایت شدم ب مسیر ذهنی این سایت ارزشمند، اینجا فهمیدم ک اول باید چیزی رو ک‌خودمو لایقش میدونم رو‌زندگی کنم حتی اگه الان وجود نداشته باشه باور کنم ، من خودمو لایق تناسب دونستم چون باورهای قبلی رو با مثالهایی ک اطرافم پیدا کردم نقض و رد کردم ، و جسمم دوست داشتم و فهمیدم ک چقد توانمند بوده ک در مسیر مخالف تونسته اون همه سال اضافات داشته باشه، تناسب رو‌حق طبیعی خودم دونستم ، هیچ چیزی نمیتونه این لیاقت رو‌از من بگیره مگر خودم با افکارم ؛ 

      من لایق ارامش و برخوزد خوب و در شأن یک انسان با غذا بودم و هستم ؛ 

      من لایق پوشیدن لباسهای زیبا با سایز ۳۶ هستم ؛

      من لایق پوشیدن لباس های رنگی و زنگ روشن هستم ؛

      من لایق اندامی کشیده و متناسب و رو فرم هستم ؛ 

      من لایق چهره ای ظریف و‌کشیده و زاویه ها هستم ؛

      من لایق سبکی و فرزی هستم ؛ 

      من لایق جسمی سالم و زیبا هستم ؛ 

      من لایق ارامش روحی و رابطه عاطفی خوب هستم ؛

      من این لیاقت ها رو باید در خودم ببینم حسش کنم و با تمام وجود اینهارو برای خودم بدونم و در این شرایط بودن رو حق مصلم خودم بدونم و براش دلیل بیارم ؛

      وقتی دست از تخریب جسمم برداشتم و اضافات و‌اشغال واردش نمیکنم ، نشون میدم ک بدنمو لایق  بهترین ها زیبایی ها تناسب میدونم ، 

      وقتی بهش اطمینان میکنم و اعتماد دارم بهش و مدام زیر نظر نمیگیرمش یعنی اونو لایق تناسب و لاغری میدونم ؛

      دوستش دارم و عاشقشم و میدونم ک هر چیم ک قبلا بوده من مسئولشم و من بوجود اوردم ، و اون لایق سبکی و لاغری و سلامتیه ؛

      وقتی میرم بیرون چشمم دنبال لباس های رنگی و سایز ۳۶ هستش چون خودمو لایق پوشیدن همچون لباس های زیبایی  میدونم ؛ 

      من چند وقت پیش از یه پیرهن سفید بلند سایز ۳۶ خیلی خوشم اومد و با اینکه یکم زیپش برا ب سختی بسته شد ولی خودمو لایق پوشیدنش دونستم و خریدمش ، و میدونم ک به وقتش ک میپوشم خیلی توی تنم شیک و ازاد و زیبا میشه ؛

      من پریروز توی باغ از بین کلی خوراکی فقط چنتا دونه تخمه برداشتم و خوردم و میلی برای بقیه نداشتم و نخوردم چون خودمو دوست داشتم چون برام مهم بود ک وقتی سیرم آشغال خوری نکنم و این رفتارها یعنی خودمو لایق تناسب دونستم ، ولی اگه قبلا بود من فقط دنبال بهونه برای خوردن بودم مخصوصا توی گردش و باغ و اصلا برای خوراکی ها چیزی ب اسم میل  ندارم و گشنم نیست نداشتم و خوراکی رو ماده سیر کننده نمیدونستم و نمیدیدم .

      همه چیزو خودم در مغزم ایجاد کردم با اطلاعات و ورودی هایی ک بهش دادم قبلا خودمو لایق چاقی میدونستم ولی الان با این مسیر زیبای تناسب ولاغری ذهنی فقط خودمو لایق لاغری و تناسب میدونم و هر روز متناسب تر و زیباتر و سالم تر از روز قبل ؛و با رفتار و عملم این رو ب جهان انعکاس میدم ک من لایق چی هستم ، هر چیزی ک الان هستم رو روزی در ذهن و افکارم برای خودم لایق دونستم و الان دارم زندگیش میکنم ؛

      من بارها خودمو لایق روابط بهتر میدونسم و بارها تلاش کرده بودم ک روابط عاطفی خوبی داشته باشم ولی راهشو بلد نبودم و اطلاعات و ورودی هام منو لایق ی رابطه اشفته میدونس ، ولی من با ورودم ب سایت و تغییر و شناسایی اون افکار و ایجاد باورهایی برای داشتن روابط خوب و لایق دونستن خودم برای یه زندگی با عشق و‌احترام در این این شرایط قرار گرفتم و اروم اروم همون وارد زندگیم شد و الان تجربه ی ی زندگی با شرایط عاطفی خوب و پر از محبت و احترام رو‌دارم ؛

      من ب دلایلی چند سال از تحصیل دور افتادم ولی همیشه خودمو لایق تحصیلات بالا میدونسم برای خودم تصورات مدارک بالای دانشگاهی رو‌داشتم ، و در این مدتی ک دور بودم از تحصیل همیشه درباره رشته ای ک دوست داشتم مطالعاتی  انجام میدادم و هیچوقت از کتاب دور مطالعه دور نیودم هر چند ک در اون موقعیت هیچ جوره شرایط رو برای ادامه تحصیل مساعد نمیدیدم ولی این لیاقت رو در خودم با تمام وجودم میدیدم و خیلی معجزه اسا من در مسیر تحصیل قرار گرفتم و با بهترین نمرات تحصیلمو ادامه دادم و‌رشته حقوق رو ک همیشه در ذهن و‌تصوراتم بود رو خوندم ؛

      من حتی زمانی ک هنوز گواهینامه نداشتم خودمو لایق رانندگی و با ماشین خوب رو‌مید‌ونسم و همیشه توی تصوراتم خودمو ی راننده خوب و با دس فرمون خوب میدیدم ، و وقتی دو بارم توی امتحان رد شدم باز خودمو لایق میدونسم و با جدیدت تمرین کردم و بار سوم قبول شدم ، مقدارپول کمی داشتم ک ب زور ی پراید مدل پایین میشد خرید ولی با همون شروع کردم و همیشه خودمو لایق بهترین میدونسم و طی اون دوسال ک پرایدو داشتم همیشه تلاش میکردم ک بهترین راننده باشم و هم ب ماشین رسیدگی میکردم و‌همه چیشو یاد میگرفتم و کارهای مربوط بهش رو‌انجام میدادم و پیگیر ودنبال این بودم ک ماشین بهتر رو‌داشته باشم و بعد دوسال هم تونسم چون خودمو لایقش میدونستم ؛ 

      من لیاقت داشتن هر چیزی رو‌یا افکارم و عملم و رفتارم ب جهان و ذهنم نشون میدم و اول در ذهنم برای خودم اون رو تصویر سازی میکنم و الانم ببینم ک در ذهنم چ افکاری رو مرور میکنم راجب مسائل مختلف چ دیدگاه هایی دارم همون ها برام رقم میخوره چون خودم اون لیاقت رو برای خودم بوجود میارم ؛

      من لایق بهترین هام ،من لایق ی جسم زیبا و متناسب و روفرمم ؛

       من لایق بهترین زندگیم ؛ من لایق بهترین امکانتم  ؛

      خدایا سپاس ک این لیاقت رو در من دیدی ک ب مسیر درست هدایتم کردی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1402/02/09 16:44
      مدت عضویت: 931 روز
      امتیاز کاربر: 1008 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 447 کلمه

      سلام 

      ممنونم از شما استاد عزیزم و دیدگاه خیلی ارزشمند فروغ جان 

      بله هر بار که از روشی برای لاغری استفاده میکردم پس خودم لایق لاغر شدن میدونستم و نمیتونستم بپذیرم که محکوم به چاقی هستم .

      اما متاسفانه هیچ کدوم از اون روش هااز درون لیاقت اینکه من خود به خود قادر به لاغر شدن و رفتار صحیح غذا خوردن هستم در وجودم ایجاد نکرد و برعکس پراز تنش و وابستگی به عوامل بیرونی برای لاغر شدن و شنیدن روش های رژیمی و ورزش های مختلف و… بودم برای لاغرشدن که هیچ کدوم هم نتیجه دلخواهمو به من نمیداد و دوام نداشت 

      اما خدا روشکر حالا که توی این مسیرم بله استاد بجز لیاقت درونی لاغر شدن جسمم روحمم و عزت نفس واعتماد به نفسمم که میتونم از طریق ذهن کلی شرایط دیگه ای زندگیمو دل بخواهم کنم داره درمن شکل میگیره 

      من دارم مانع ذهنی که تصاویر چاق کننده و به قول فروغ عزیز جمله *اشتها رو از ذهنم پاک میکنم واقعا جسم من چیزی به اسم اشتها توش کد نویسی نشده و این فقط یه تصویر و باور اشتباه ذهنی بود که منو به خوردن بیشتر و رفتارهای مخالف با افراد لاغر و خوش اندام ترغیب میکرد 

      استاد اینو دوست داشتم وقتی گفتید ذهن خودش نمیتونه چیزی تشخیص بده و تصویر بسازه و به مغز فرمان بده و این تصاویر و فرمان ها به مغز از طریق ورودی چشم ، گوش ولامسه  … انجام میشه ممنونم که نگاهمو به واقعیت و کار کرد ذهن و مغز و جسمم آگاه کردی 

      و دقیقا همونجوری که ذهن چاق داشت تصاویر چاق کننده و که از قبل بهش داده بودم تصویر سازی میکردو نقشه های راه چاقیو به مغزم میسپرد الان دارم کاملا آگاهانه از روش خودش براش استفاده میکنم و تصاویر لاغری و بهش میدم و به خودم میگم من لیاقت لاغر شدن و خوش اندام شدن و وزن ایده المو دارم، من الگو هستم الگوی لاغری و اراده ای درون ، قدرت ذهن قدرتی که در وجود تک تک ما انسان ها گذاشته شده که ازش در راه خواسته ها و خوشحالیا و شادیا استفاده کنیم بله من لایق لاغر شدن هستم این دفعه من هستم که برای خودم دست میزنم و به دست یافتنی ترین گنج الهی که قدرت تصویر سازی ذهن برای شکل دادن به اندامم و رفتار های صحیح خوردن و… و همینطور عالی شدن شرایط زندگیم هست دست پیدا کردم ، 

      من گنج زندگیو داشتم و نمیدونستم چقدر نزدیک و چقدر ساده اس ازش درست استفاده کنم در جهت خواسته هام ،

      ممنونم استاد که این دوره و قرار دادی تا خودمون پیدا کنیم 

      تا به تواناییامون پی ببریم 

      خدایاشکرت 

      بازم میگم من لیاقت لاغر شدن و جسمی ایدال و خوش فرمو دارم ایمان دارم و هر روزم ایمانمو بیشتر میکنم 

      و ادامه میدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohsenzadehyazdi@gmail.com
      1402/01/24 16:42
      مدت عضویت: 1219 روز
      امتیاز کاربر: 1134 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      سلام و درود 

      چقدر فایل های این جلسه مخصوصا پادکست نسخه قبلی تامل برانگیز بود…

      موقعی که گوش می دادم به یاد ذکر یونسیه افتادم

      لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الضالمین 

      خدایا منو ببخش که با رفتارهای اشتباه غذایی و از همه بدتر مقصر دونستن دیگر شرایط تو اضافه وزنم از لیاقت لاغر بودنم فاصله گرفتم و وزن اضافی و بار سنگینی رو بر جسمم متحمل شدم😓

      من مسئول چاقی خودم هستم

      من مسئول چاقی خودم هستم

      خود خود خودم باعث این اوضاع و شرایط شده

      من لیاقت چاق بودم رو بدست اوردم چون حاملگی 

      زایمان

      عمل سزارین و استراحت بعدش شیردهی  تقویت کردن مادرم    دیر اومدن های همسرم   ضعف بدنم کمبود ویتامین های بدنم و…. رو مقصر می دونستم

      من خودم رو لایق چاقی کردم چون به هرچیز خوشمزه ای که سر راهم سبز میشد بدون استثنا اری میگفتم و میخوردم تا تموم بشه

      بدون فکر بدون ابنکه بخوام برای بدنم ارزش قایل بشم

      ولی الان پشیمونم

      هنوز فرصت دارم و باید جبران کنم

      باید این فرمول های چاقی رو پاک کنم

      باید کاری کنم که قبل از مواجه با غذا ها فکر کنم ودستپاچه نشم

      من لباقت لاغر شدن رو دارم چون ارزشمندم

      من لیاقت لاغری رو دارم چون اساس خلقت من داشتن یک جسم متناسب بوده

      من ارشمندم

      من لایق لاغر شدنم چون توانایی رسیدن بهش رو دارم 

      من سعی میکنم با این اقدامات لیاقت لاغر شدن رو در خودم بیشتر کنم.

      غذاهای اضافی رو برای اینکه اسراف بشه نخورم

      حوصلم ک سر میره نرم سر یخچال

      پرخوری نکنم

      با فکر غذا بخورم

      به نیاز بدنم توجه کنم

      اشغال های جور واجور رو تو بدنم نریزم

      و قبل از دست زدن به غذا با خودم بگم من مسئول این وضعیت الانم هستم

      من باید چندین بار دیگه فایل های این جلسه رو گوش کنم تا به ذهنم بفهمونم که باید تغییر کنه

      دیگه هیچ بهونه ای قابل قبول نیست

      تمام🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/23 21:28
      مدت عضویت: 636 روز
      امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 492 کلمه

      سلام خدمت استادم

      من متوجه شدم انساني هستم كه خيلي خوب بلدم احساس لياقت را در خودم پرورش بدم در بعضي موارد و بعضي خواسته هام تونستم به يك خواسته اي در كمتر از دو روز برسم …چون فركانسي كه ارسال ميكردم به جهان هستي براي داشتن اون خواسته انقدر با اشتياق سوزان همراه بوده كه جهان هستي من رو وسط اون خواسته ام گذاشته..

      درباره چاقي و لاغري هم بگم …من سالهاست هر روز  تاكيد ميكنم هر روز روي احساس لياقت چاقي كار كردم ونتيجه اش اين شده كه من الان اضافه وزن دارم…در يكي از فايل هاي استاد عطار عزيز در دوره زندگي با طعم خدا بود اگر اشتباه نكنم..ايشون توضيح ميدن كه خدا خيلي رحيم و مهربونه و وقتي ما درخواست اشتباهي داريم خداوند همون لحظه به درخواست ما جواب نميده و منتظر ميشه ببينه ما از درخواستموم منصرف ميشيم يا نه 

      بعد كه اصرار ما رو ميبينه ، اون خواسته رو براورده ميكنه گرچه ميدونه به نفع ما نيست .. و اين عدالت خدا رو ميرسونه 

      و ارتباط اين توضيح با اين موضوع لياقت همينه كه ، من سالهاست لياقت چاق شدن رو داشتم در خودم افزايش ميدادم و خداوند كه مثل يك پدر مهربون هست براي من هي منتظر وايساده كه من لياقتم رو از چاقي به لاغري تغيير بدم ولي چون هر روز اصرار من رو در لياقت چاقي ديده …چاره اي نداشته كه به درخواست من پاسخ بده و الان چاق هستم 

      و نكته اش اينه كه اگر خداوند به تمام اون احساس هاي گناه كه از چاقي داشتم قرار بود پاسخ بده الان من بايد دو تن وزنم باشه ولي مهربوني خدا بي حد هست و من در حال حاضر كمتر از بيست كيلو اضافه وزن دارم

      من اين فايل رو عميق گوش كردم چون يه جاهايي نجواهاي ذهني اومد كه گمراهم كنه …ولي همون موقع صدايي از درونم گفت اين همون پاشنه آشيلت هست و بايد روش وايستي تا كامل بفهميش و تكرارش كني تا نتايجت تغيير كنه 

      در ادامه بگم كه از اونجايي كه من به تازه گي دارم ميفهمم كه خداوند به من نگاه مهرباني داره و هر وقت صداش كنم پيشم هست ، پس من انسان با لياقتي هستم كه رب رو پيش خودم دارم

      من خانه رو براي رب مرتب مبكنم ..اضافات رو دور ميريزم …آنچه بيش از حق طبيعي بدنم از طبيعت گرفتم رو به طبيعت برميگردونم …به بدنم احترام ميزارم و اجازه ميدم در سبكي و آرامش نفس بكشه …

      من براي اينكه احساس لياقت رو در خودم افزايش بدم ، فقط به اين فكر ميكنم كه خداوند سالها تعلل كرده در اون احساس هاي چاقي و بد تيپي من …اين يعني خداي من نميخواد من چاق باشم و اين چاقي من تنها يك درصد از اون حسي هست كه من به جهان فرستادم…..پس…من لايق هستم كه حالا روند معكوس فرستادن احساس رو داشته باشم و ايندفعه با سرعت خيلي زيادي به تناسب خواهم رسيد

      اميدوارم بتونم اين فكر رو بچسونم به قلبم و هر روز تكرارش كنم …چون اينها رو خداوند داره ميگه و من مينويسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1401/12/18 10:17
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 595 کلمه

      باور لیاقت داشتن یک باور ریشه ای هست که در من وجود داره برای  اولین بار هست که  درست متوجه شدم که من در طی این همه سال چطور زندگی کردم .پذیرش چیزی که درمن وجود داشت خلاف اون چیزهایی که شنیده بودم و دیده بود م و گفته بودم در واقع چاقی من به خاطر همین پذیرش پایدارموندن روی یک زندگی هست و اونهم زندگی چاقی در واقع در طی این همه سال  من فقط پذیرفته بودم که من باید این شکلی باشم هیچ راه دیگری وجود نداره من  به این فکر میکردم که هیچ آدم چاقی قادر به لاغرشدن نیست لاغری که بشه توش لاغرزندگی کرد من فقط چاقی خودم رومیدیدم و این یک پذیرش بود برای من تبدیل به یک سرنوشت یک چیزی حتما باید توش زندگی کنم بود و اصلا گزینه لاغری و تناسب اندام همیشگی اصلا تعریف شده نبود من از کلمه ی تغییر هم  چیزی به عنوان یک کلمه وجود نداشت کلمه ی تغییر یعنی عوض شدن شرایط اما فقط در سطح فکربود و عملا ب این  واژه‌ هیچ  آشنایی نداشتم  فقط میدونستم یه کلمه هست نه مفهوم یک شرایط مخالف اون چیزی که هست نه شخصیت مخالف شخصیت قبلی واین در تناسب اندام همیشگی که برخلاف چاقی همیشگی هست . وپذیرش عدم تغییر یعنی عدم باور توانایی واین  ریشه یابی ها کمک می کنه تابه خیلی چیزها برسم . برای من توذهنم غیرقابل پذیرش بود که فقط بشه یافایل گوش دادن و نوشتن لاغرشدوبعد با تغییر افکار جسم تغییر کنه چون همیشه تنها چیزی که می‌دونستم وشنیده بودم رژیم گرفتن. فعالیت بیشتر و گرسنگی کشیدن وحذف غذاها بوده . واین در ذهن من ثبت شده بود که هیچ روشی نمی‌شه لاغرشد. من اصلا توفکر لاغرموندن نبودم فقط توفکر این بودم که برای یه مدتی لاغربشم و بعد بتونم اون تعریف و تمجید واون لذت مربوط به فلان زمان روببرم برای یه مدتی هرچند کوتاه اون لباس روبپوشم و بعد لاغربشم و هیچ وقت وزن ایده‌آل خودم که واقعا علاقه به رسیدن به اون رو داشتم نتونستم اصلا به این فکر کنم بهش برسم من وزنی که دوست دارم داشته باشم 54کیلوعست اما بارژیم بهش نرسید م  همیشه من تاوزن 66کیلورسیدم وتازمانی که تونستم حفظش کنم که توی اون روش بودم .امادرموردلاغری همیشگی بهش اصلا فکر نمی‌کردم چیزی به اسم تناسب اندام همیشگی در ذهن من اصلا تعریف نشده بود با این که حتی زمانیکه لاغری باذهن وارد این مسیر شدم هم بااینکه می‌نوشتم اما هیچ باور اینکه بتونم به اون چیز برسم اون تناسب همیشگی در من وجود نداشت و به خاطر همین هم من تومسیر چاقی ادامه دادم حتی امروز هم به این فکر ونتیجه رسیدم که چرا بعداز اینکه وارد یه مسیر میشم سریع شروع به سایز و وزن کردن میکنم تا اگه نشد برم سراغ یه  روش دیگه واین فقط به خاطر این بود که نمیتونست ذهنم بپذیره که میشه بدون انجام ورزش سخت و ورزش سنگین بهش برسم اونم برای مدت‌کوتاهی چه برسه به لاغرموندن  وحالا تونستم در کنم که چراتابه الان لاغرنشدم چون من براساس یک سری افکار ورفتارهای پایدار زندگی کردم که اصلا برام توذهنم قابل پذیرش نبود حتی اعتماد کردن به خودم واینکه یک  فکر یارفتاری روانجام بدم که مورد تایید دیگران نباشه در ذهنم نمیشد پس این نشون میده که من چرانتونستم  لاغربشم ولاغربمونم چون پذیرش  اون در ذهنم به عنوان یک چیز ناموجود بود که دنبالشم نمیگشتم چون باورداشتم پذیرفته بودم که نیست همون قصه ی  گشتم نبود نگرد نیست.. واین  برای من یک چیز کاملا محکم و پایدار بود به خاطر همین هم هست که من سالها چاق موندم و چاقیو زندگی کردم. چون زندگی من بود.،

      باتشکر فراوان…🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/12/17 00:23
      مدت عضویت: 1617 روز
      امتیاز کاربر: 8493 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 876 کلمه

      سلام و عرض ادب

      امروز که با دوستم تماس تلفنی داشتم

      بهم درباره رژیم دکتر شیما قاسمی صحبت میکرد و کلی تعریف و تمجید

      بهش گفتم من نیازی ندارم بهش من الان در مسیر تناسب هستم

      کلی باشوق و ذوق بهش توضیح دادم هیچ محدودیتی وجود نداره کلی فایل های رایگان و ارزشمند داره میتونی بیای استفاده کنی

      اولین پیامدش رفع استرس بعدش آرامش ذهنی

      درمورد زندگی باطعم خدا صحبت کردم مات و مبهوت پشت گوشی گوش میداد چون یقین میدونستم که هیچ جا این صحبت ها رو نشنیده چون خودمم همین شکلی بودم

      وخداوند منوبه این مسیر هدایت کرد

      یادمه قبلاً کلی گله شکایت داشتم از همه و حتی خدا

      از همه گله میکردم همه رو مقصر میدونستم

      کلی گریه میکردم که من مورد ظلم و ستمی قرار گرفتم که هیچکسی اون رو تجربه نکرده

      گاهی آرزوی مرگ میکردم حتی یعنی نگاه من نه تنها احساس لیاقت نمیکردم بلکه داغون بودم

      بعدش که به لطف خدا بااین دوره آشنا شدم 

      اولین قدم باید خودم و دوست داشته باشم

      اصلاً استاد همه ی نکات مثبت زندگیم رو از اینجا یاد گرفتم

      یاد گرفتم توجه کردن خیلی مهمه

      اگه من به چاقی ، کالری ، پیاده‌روی وپرخوری و…

      توجه کنم ذهنم که متوجه نمیشه من بدم میاد منو میندازه توهمون مسیر و د برو که رفتیم

      ولی من اگه توجهم رو بذارم روی تناسب ،موفقیت، سلامتی، آرامش ، زیبای ، رویاهای قشنگی که همیشه دارم و احساس خوب هم مثل استارت ماشین و طی کردن مسیر

      حالا این طی کردن مسیر لازمه ش چیه

      داشتن احساس لیاقت

      برای داشتن احساس لیاقت لازمه تا کارایی انجام بدم

      مثل اعتماد به نفس بالا ،ارتقا شرایط احساسی از وضعیت الانم و پیاده کردن نکات ریز طلایی که در خوب کردن احساسم کمک میکنه

      قدم دوم برای داشتن احساس لیاقت بیرونی

      انجام تمرینات و گذروندن دوره آموزشی و مطالعه و تجربه های شگفت انگیز برای طرح هایی که ذهنم در طول مسیر بهم ارائه میده

      چه بسا که معیار درستی انجام کار و ترازوی موفقیت من در اینجا احساس خوب منه

      یعنی هرچقدر احساسم عالی تر باشه یعنی من هرروز دارم یک گام در جهت رسیدن به تناسب اندامم نزدیک تر میشم

      نسبت به لاغر شدن چقدر خودت رو لایق میدونی؟

      من در تمرین نوار زمان برای اولین‌بار یک که خواسته هایی رو نوشتم 

      والان دارم بااینکه در دوره اصلی از موفقیت هام صحبت کردم دوست دارم اینجا هم ازشون صحبت کنم تاشاید به درد دوستان بخوره

      گرفتن گواهینامه رانندگی

      اون زمان که اشتیاق بی نهایتی داشتم چون از بچگی آرزوی رانندگی داشتم و الان مهارت بی نظیری دارم فکر میکنم که موفقیت من از کسب مهارتم

      همش بخاطر طی کردن ازطریق گفته های شما بوده استاد

      چون بعدمن هم بودن کسانی که گواهینامه گرفتن

      اولی دوران پراسترسی رو در حین رانندگی و افکار مخربشون از رانندگی تصاویری در ذهنشون ترسیم میکرد که اتفاقات ناگواری براشون رقم میزد

      چون اونا هیچ شناختی از احساس و عملکرد ذهن ناخودآگاه نداشتن

      مثلاً نمیدونستن که ذهن ناخودآگاه به هرچی توجه کنی همون رو گسترش میده و چه بسا که الان هم نمیدونن

      واین موفقیت در کسب تجربه ناب ولذت بخش من از رانندگی بود

      یکی دیگه ش روکش دندونم بود

      اون روز که در درمانگاه مصلی بودم دکتر رضایی گفتن دندونات و لمینیت کردی؟

      خیلی ذوق زده شدم و پیش خودم گفتم یعنی انقد خوشگل و شیک دیده میشن که دکتر دندونپزشک تشخیص نداد کامپوزیت

      چون لمینیت ی طیف آبی زیبایی داره

      ومن گفتم نه کامپوزیت

      گفتن کجا انجام دادی

      تهران ،دنتال ماکان زعفرانیه

      کلی تعجب کرد

      برای خودمم تعجب برانگیز چون من تااون موقع تهران رو ندیده بودم

      واگز کسی هم بهم میگفت که در فلان روز میری تهران و کار زیبایی انجام میدی می‌خندیدم

      ومن بیشتر خواسته هامو بدست آوردم

      کلی طلا خریدم پولامو جمع کردم

      ماشین به اسمم دراومد فروختم و ی تیکه زمین خریدم

      بعدش هم طبقه دوم خونه مو ساختم و یکم ریزه کاریاش مونده

      وحتی خود همسرمم متعجب و شگفت زده س

      چون همون شرایط از زندگی رو دقیقا بقیه اعضای خونواده خودم وهمسرم داریم تجربه میکنیم

      ولی یه فرق اساسی هست واونم همین شرکت من در دوره شگفت انگیز سرزمین لاغرهاست

      حالا که بااین نگرش به خودم نگاه میکنم استاد

      میبینم نه تنها من لیاقت رو درخودم میبینم بلکه گام های موثری هم برای خلق زندگی خودم برداشتم و کسب کردم

      کاری که برای افراد معمولی مثل من برای خیلی ها غیر قابل باور

      احساس لیاقت درونی و بیرونی من نگرش نهایی خودم از زندگی و جهان هستی ،کارها و برنامه ریزی های ذهنی که در رسیدن به اهدافم دارم انجام میدم

      من خالق لیاقت بهترین شرایط از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین تجربه از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین موقعیت اجتماعی از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین روابط از اطرافیانم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین تناسب اندام از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین درآمد در زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین زیبایی و سلامتی از زندگیم رو دارم

      من خالق لیاقت بهترین توانمندی و قدرت در زندگیم هستم

      من خالق لیاقت بهترین آگاهی از سطح زندگیم هستم

      من خالق لیاقت بهترین مهارت و دانش از سطح زندگیم هستم

      من بیشترین لیاقت و شایستگی رو زمانی بدست آوردم که دورم خلوت شد دیگه خودمو با کسی مقایسه نمیکردم و احساس خوب تنهایی و آرامش رو کسب کردم 

      دیگه سرم تو لاک خودم بود

      شرایط و اهداف خودمو داشتم و خداوند منو در مسیری از سطح کیفیت قرار داد که فقط با افراد موفق در ارتباط باشم

      کسانی که در سطح زندگی ،درآمد، دانش و خیلی چیزهای دیگه بالاتر از آدمهای عادی قرار داشتن 

      و به لطف خدای مهربان و استاد دلسوز و زحمتکش و باوجدان موفقیت هایی کسب کردم که فراتر از انتظارم بود

      بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🥲🌼🌹👑

      الهی شکر 🌼🌼🌹👑✨💐

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همه دوستان لاغری با ذهن 

      ج سوال یک : من ناخوداگاه لیاقت مهمون ناخونده رو در خودم پروروندم طوری ک با خیال راحت غذاهامو میخوردم در زمان راهنمایی و دبیرستان در واقع به صورت ناخودآگاه رفتار مهمون ناخونده ک زیاد خوردن بود رو ادامه میدادم بدون ک متوجه بشم چه تاثیر منفی روم داره یادم نمیاد اون زمان کسی بهم بگه تو باید مواظب رفتار غذاییت باشی و اینطور بود ک بدن من به اشتباه فک میکرد لایق این اندامه 

      سوال دوم : بله من در گذشته چندین بار احساس لیاقت لاغری رو داشتم ولی ب اندازه الان ک با این سایت آشنا شدم نبودن برای اینکه بی پایه و اساس بودن و طبق گفته های اطرافیان بوده ک باید رژیم گرفت تا رژیم نگیری این ورزش به دردت نمیخوره ، این رژیمی ک سلامتیم در خطر انداخت و باعث شد از لیاقت لاغری بودن منو ببره به بی لیاقتی در لاغری احساس پوچی و ناتوانی در لاغری اینکه هر چی بدوام نمیرسم بهش اینکه محاله و یه رویای دور دست 

      سوال سوم: روش هایی ک امتحان کردم چون توجه من رو برای چاقی برده بود عوض لایق بودن بی لیاقتی در وجودم دامن میزد و کاملا برعکس عمل میکرد چون بدن نمیفهمید ک متنفرم فک میکرد عاشقشم 

      سوال چهارم : من پیشنهادم اینه ک تا میتونم از خوردن و زندگی در لحظه لذت ببرم پیشنهادم اینه ک به شکل عالی با تمام تمرکزم غذاهارو بچشم و به احساس سیری توجه کنم و مثل لاغرها رفتار کنم وقتی گرسنه شدم سمت غذاها یا خوراکی ها برم 

      پیشنهادم اینه که باید این بدن رو دوست داشت چون با ارزش دارایی ماست  این کارخانه ای عظیمی ک مدام بدون وقفه در حال کار کردنه این بدن لایق دوس داشته شدن هستش این بدن کاملا هوشمنده 

      باید توجه کنیم ک از لحاظ ذهنی چی خورد این بدن میدیم به چه چیزی فکر میکنیم ؟! به هر چیزی که فکر کنیم بدن همون رو اجرا خواهد کرد 

      این ما هستیم ک تصمیم میگیریم به صورت آگاهانه چه داده های مثبتی به این به بدن بدیم 

      من کاملا آگاهانه میگم که لایق لاغر شدن هستم چون در میان انبوهی از خصوصیات مثبت خودم ک لاغری جزئی از این خصوصیات هست فقط لایق لاغری بودنش رو کم دارم ک اینجا مکتوب میکنم که من لایق همه چیز در این زندگی هستم 

      من وظیفه دارم ک این لاغری و این اعتماد به نفس و عزت نفس رو در خودم بالا بیارم و مثل الماس گران بها ازشون مراقبت کنم 

      من موظف هستم که به امید خدای بزرگم  خودم رو از افکار منفی ایمن کنم 

      قبل از پیدا کردن این سایت از خدای مهربونم اندام عالی خواستم گفتم خدایا تو برای من اندام زیبا شو 

      خدایا تو برای من موهای بلند و پرپشت شو ک هدایتم کرد به ی دکتر خوب و کار بلد و تحت درمان و مراقبت خداوند هستم  

      چه کسی بهتر از خدای مهربونم ک توسط دستانش منو به این سایت هدایت کرده چه کسی قابل اعتماد تر از این خدای مهربون ک همیشه هر وعدش ب حق بوده و هست 

      برای چندمین بار میگم من به این جسمی ک خدا آفریده با تمام وجودم اعتماد دارم به هوشمند شدنش به علاقمند بودن به متناسب بودن 

      لاغری راحت ترین کار دنیاست 🥰😃

      لاغری راحت ترین کار دنیاست 🥰😃

      الهی شکرت 😍😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/11 11:56
      مدت عضویت: 653 روز
      امتیاز کاربر: 3270 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام به استاد عزیز و عاشقان تناسب اندام با تناسب فکری 

      استاد امروز که داشتم با خودم مرور میکردم که یکی از موانع ذهنیم رو رد کنم به این فکر فرو رفتم که

      ما لازم نیست زور بزنیم 

      لازم نیست هر روز بگیم چیکار کنم که جسمم متناسب بشه و از وضعیت الانش خارج بشه

      لازم نیست خودمون رو مدام چک کنیم 

      لازم نیست لقمه هامون رو بشمریم 

      لازم نیست کلی معادله انجام بدیم تا ببینیم آیا سیریم گرسنه ایم لازمه غذا بخوریم یا هر چیز دیگه 

      اینا همه نتیجه اس 

      ما نمیتونیم با کنترل غذا و تیزبینانه مورد سنجش قرار دادن جسممون و رفتار جسمی مون متناسب بشیم این یکی از اون حرکت های زیرکانه ناخودآگاه هست که ما رو مجبور میکنه با عوامل بیرونی بخوايم خودمون رو تغییر بدیم ولی بازم در نهایت این کارها مارو به نامتناسب شدن میرسونه 

      حتی وقتی در مسیر تناسب با ذهن هستیم دست از اندازه گیری و چک کردن خودون نمیکشیم مگر اینکه بیشتر از توکل به تغییر عواملی مثل غذا و تحرک روی رد کردن موانع ذهنی کار کنیم

      استاد دوره ای که درمورد ورزش گذاشتین خیلی بهم کمک کرده تا نخوام زور الکی بزنم 

      بهترین کار رد موانع ذهنیه

      حالا این موانع میتونه

      احساس عدم لیاقت تناسب

      ارثی دونستن نامتناسب بودن

      تغییر جسمی موثر از بارداری ازدواج غذای زیاد سبک غذایی جدید که معمولا میگن به خاطر مواد غذایی ای که شیمیایی یا هر چی نامتناسب میمونیم یا به خاطر سوخت و ساز پایین یا به خاطر دارو یا هر چیز دیگه 

      طبیعت جسم  تناسبه

      اگه متناسب نیست به خاطر فرایند ناصحیحه

      هر چیز  که جسم ما به ما نشون میده 

      نتیجه اون چیزیه که قبول کردیم و حالا با رد شدنش اصلا اصلا اصلا اصلا لازم نیست زور بزنیم که تغییر جسمی کنیم 

      ولی اگر تغییرات رو می‌بینیم به خودمون به خاطر این مسیر درست افتخار کنیم و با اشتیاق بیشتری ادامه بدیم

      به قول قمیشی 

      بین من و آرزوهای دور به غیر از خودم(موانع ذهنی) هیچکی دیوار نیست

      امیدوارم به بهترین شکل موفق و موید باشید❤

      استاد از شما خیلی خیلی سپاسگزارم بابت این فضای عالی که ایجاد کردین تا با راه درست تناسب رو زندگی کنیم❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/09 07:49
      مدت عضویت: 653 روز
      امتیاز کاربر: 3270 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 821 کلمه

      استاد وقتی اول فایلتون از اهمیت زیاد احساس لیاقت به نسبت امتیازات و جوایزی که میتونیم بگیریم گفتین  به خودم اومدم تا حواسم رو جمع کنم که تو این تله نیوفتم که از اصل دوری کنم و در حاشیه بمونم امتیازات و جوایز و … خیلی به انگیزه کمک میکنن ولی اصل اون خودباوری و دیدن توانایی تناسب اندام در خودمون هست امیدوارم بهتر بتونم روی اساس تناسب اندامم کار کنم 

      من وقتی سنم کم بود حدودا ۸_۹سال اندام ظریفی داشتم  اما یه فرمول که تازه کشفش کردم از همون دوران در ذهنم شکل گرفت که خانم ها به مرور هر چقدر سنشون بیشتر میشه به همون میزان اضافه وزنشون افزایش پیدا میکنه  فکر میکردم این یه روند طبیعیه چون دور و بریام هم همین ایده من رو اثبات میکردن  و همین باعث شد با خودم بگم خب طبیعیه منم  افزایش وزن داشته باشم  و یه فرمول دیگه ای بود که من افزایش وزن داشته باشم زیباترم و اگه وزنم زیاد باشه مثل  مامانا مهربون میشم   که البته کاملا خلافش ثابت شد  و اینقدر این موضوعات رو باور کرده بودم که خب الان هیچ کدوم از دلایلم به ریشه داری این دلایل مخصوصا دلیل اول نمیرسه  که از وقتی روی دلایل نقض این باورها کار کردم خیلی ذهنم آزادتر شده  و لج نمیکنه  اینها چیزهایی بود که موجب احساس لیاقت درمورد اضافه وزن در من شد

      من تلاش خاصی برای کاهش اضافه وزنم نکردم   یعنی معمولا خیلی زود ول میکردم  مثلا باشگاه فقط یه بار رفتم ولی زود رها کردم یا رژیم یکم گرفتم که بازم سریع رها کردم آخه من قبلترش یکی دوبار حسابی تلاش کرده بودم یا ماه رمضان روزه گرفته بودم و اینا  فقط در حد نیم کیلو یا یک کیلو کم کرده بودم و دیگه باورم شده بود که هر کس که وزن اضافه داشته با هزار جور روش نتونسته متناسب بشه یا اگرم شده زود برگشته واسه همونم دیگه کلا بیخیال شدم 

      من فک میکردم مشکل از ژن ها هست که در افراد دارای اضافه وزن تا ابد هست و  همینجوری می‌مونن  و این باعث شد در خودم کاهش وزن رو اصلا نبینم 

      من دیگه اونقدر مطمئن شده بودم که لاغری برای من یه رویا میمونه دیگه دنبالش نرفتم چون میترسیدم کلی تلاش کنم و باز بیشتر شه یا اینکه میترسیدم هیچی نتونم بخورم  چون معمولا برای افراد دارای اضافه وزن کلی ممنوعیت غذایی قرار میدن

      من باور نداشتم که میشه لاغر شد پس هیچ تلاشی نکردم 

      امااااا!!!

      وقتی سایت شما رو دیدم انگار نیمه گم شده امو پیدا کردم😍

      یه عالمه خانم و آقایی که وزنشون کم شده بود   و علی الخصوص خودتون که دیگه جایی برای شک و تردید نزاشت 

      اینجا که اومدم خیلی برام جالب شد که قضیه چیه   من قبلش هم از قوانين جذب یه چیزایی سر در می‌آوردم ولی هیچوقت یه دوره منظم و قدم به قدم نداشتم اونم در خصوص یکی از مهمترین مسائل من که فکر میکردم تا ابد همینجوری می‌مونم ولی حالا اومدم اینجا  و میبینم که هم دوره ۱۲ گام لاغری باذهن   هم دوره ۱۰۰گام لاغری با ذهن رو دارین و این برام خیلی ارزشمنده  چون حتی اگه مباحث به کیفیت دوره فروشی نباشه بازم کلی نکته مهم داره که همونا رو اگه انجام بدم و نتيجه بده  نور علی نور میشه 

      من نشستم با خودم فکر کردم چه چیزهایی بهم کمک میکنه تا در این راه احساس لیاقت بیرونی و درونی رو در  خودم افزایش بدم یکی از مهمترین کارهایی که میتونم بکنم یاد آوری نمونه های نقض کننده دلایل افزایش وزنم  حالا از توی اقوام دوستان  از آلبوم شگفتی ها و …. که باعث قرص محکم کردن دلم میشه 

      تمرکز روی عملکرد های ناخودآگاهم در مورد برخورد با مواد غذایی و به خصوص در یخچال چون وقتی  روی خودم کار نمیکنم گاهی سر از یخچال در میارم البته خداروشکر  که با اینکه در یخچال رو باز میکنم  بازم بلدم ذهنم رو کنترل کنم و میبینم واقعا چیزی دلم نمیخواد  و چون اصلا گرسنه ام نیست بیخیال میشم حتی شده مامانم بشینه تخمه و شکلات و غذا و هله هوله و خلاصه سرش با انواع واقسام مواد غذایی گرم باشه ولی من دیگه برام مهم نیست 

      و یه چیز عجیب که جدیدا برام اتفاق میوفته از این لحاظ میگم عجیب چون  انگار معدم تنظیم شده فقططططط اونقدری که لازمه بخوره بیشتر از اون گلاب به روتون حالت تهوع میگیرم و اصلا به مذاقم خوش نمیاد  

      حتی ممکنه یه چیزی رو هوس کنم بعدش یادم میره   یا اینکه جدیدا تمایلم خیلی به میوه ها و غذا های سبک رفته   

      برای افزایش لیاقت در لاغر شدن  یکی  تکرار الگو های مناسب  یکی پرهیز از روش های نادرستی که هم خودمون هم دیگران ازشون گول خوردن   یکی گوش نکردن به حرف های دیگران حالا نصیحت باشه یا هر چیزی    حرف نزدن درمورد شرایط اضافه وزن حالا چه به شوخی چه با عصبانیت چه با ناراحتی با هرچی

      یکی آرامش و احساس رضایت بیشتر از خودمون و تصور روند کاهش وزن با هر قدمی که در این مسیر برمی‌داریم تا به سرزمین لاغر ها برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/17 17:40
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52321 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 383 کلمه

      سلام

      بعداز ظهرشما لخیر اقایی عطارانروشن

      امروز درمورد لایقت صبحت  بود هر کس در ذهن خودش چند چیز وچندین فکر کار واندیشه برای خودش لایق میدونه اگه خودش لاقاون چیزی که فکرش هست بدکنه درنتیجه بدای داشتن او علاقه تلاش میکنه تا بهش برسه من در گذشته چندین مورد ار این لایقت بر ای خودم تو رویام داشتم برای خودم داشتن ابن چند چیز ارزومیکردم وحال که بهش رسیدم میدونم لایقش بودم وخداوند به من هدیه کرده که  مورد وزنم تا حالا خودم شاید ور تلاش ظاهزی لایق لاغری مدوتستم ولی در ذهن خودم نه اون می گفت تو. لایق چاقی هستی.

      پس وفت دوست داشتن تنها کافی نیست باید در ذهنم این

      موضوع قبول محکمی داشته باشه …

      من لایق تناسب اندام دارم .من لایق کم شدن ورن مو دارم.

      من درگذشته توانی زیادی داشتم کارهای مهمی انجام دادم

      بایا د اوری این موضوع باور جدیدی ازخودم ایجادمبکنم با این روش رفتارجدیدی درمن ایجاد میشه

                        بهانه تراشی ممنوع

                       ایجا لا یفت در به هدف رسیدن

                       فبول مسئولیت چاقی خودم هستم

                       این خودم هستم خودم نابود میکنم

                     اشتها خودتی  اشتها توذهنته

                      باورمناسب جایگزین میکن

                      مناسب شدن حق منه

      همین ذهن به این شکل دربیادمی تونه به شکل ایده ال در بیاد.

      امروز که شما برای ما میگفتید اگه شماچاق هستیداین حق شماست شما لایق لاغریی نیستید به من خیلی برخورد.

      گفتم راست می گه اگه حق من ولایقت من لاغریی بود پس چرا لاغ  نشدم یاد این دورهای بی کیفیت  افتادم که من بیچاره هی ازش گول خوردمتا این بار سنگین به دوش کشیدم

      من لایق بود حتما ولی گناهم مسیر اشتباه بود من قبول کردم  وگفتم تولایق بهترینها هستی 

      هرروز وچندین بارباخودمبگم

       من لایق بهترینها هستم         من لایق بهترینها هستم

      تو لایق پوشیدن زیباترین لباس واین لباس با شادترین رنگ هستی  هر چیز خوب لایقت تو رو داره 

      تومیتونی به وزن ایدهالت برسی چون لایقت تو حتما موفق میشی این چاقی تو رواذیت کر ده بالتغر شدن ازش انتقام بگیر اون انتقام سخت تلافی این همه اذیت ازش بگیر . 

      تو موفق میشی         توموفق میشی          به امیدخداوند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1401/11/01 20:34
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,093 کلمه

         سلام  و   درود ▪︎

      گام  پنجم  برای متناسب شدن .▪︎

      لیاقت لاغر شدن با رژیم گرفتن،و ورزشای سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و  عمل جراحی در من ایجاد نمی شه. چرا که من برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام ندادم  یا زحمت و رنج زیادی متحمل نشدم …. 

      من  به اندازه لیاقت خودم از جهان و نعمت های اون سهم می برم .

      جهان، جهان لیاقت هاست. 

      لاغر شدن مثل هر کاری  لیاقت می خواد  همونجور که چاق شدن هم لیاقت می خواد و من حتما لیاقت چاق شدن رو داشتم که چاق شدم.  

      من اینو در این مدت آموزش  در سایت و دوره ها متوجه شدم که هر فردی که اضافه وزن داره برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته …چه اونایی که دوست داشتن چاق بشن  چه اونایی که تحت تاثیر باورهای اشتباهشون به شکل ناخودآگاه  علیرغم میل باطنیشون چاق شدن … چطوری ؟؟

      به این شکل که بارها رفتار و عادت های اشتباه رو تکرار کردیم   تا جسم ما به  این شرایط رسید▪︎

      پس لیاقت تغییر کردن رو داشتیم ، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده ….

      بارها از شرایط جسمی خود مون متنفر شدیم  و به چاقیمون توجه کردیم  و به ذهنمون  دستور دادیم  که دوست داریم بیشتر چاق بشیم ….

      من بایدبه این جمله خیلی توجه کنم :

      توجه به اون  چیزی که از اون  متنفر یم با توجه به اون چیزی که عاشقشیم  برای ذهن ما تفاوتی نمی کنه …

      ذهن ما در هر دو حالت تصور می کنه که ما اون  شرایط رو دوست داریم و سعی می کنه    شرایط رو  در زندگی ما گسترش بده …

       استاد میگن  سال ها از چاقیم متنفر بودم  اما هر سال چاق تر شدم  به این دلیله  که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودنو  نمی دونه …

      از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه یک معنی میده  و اون علاقمند بودنه …

      عملکرد ذهن ناخودآگاه من  اینطوره که :

      به هر چیزی توجه کنم  تصور می کنه  من عاشق اون موضوعم و اون موضوع رو در زندگی من گسترش می ده.

      من  نوعی  به شکلای مختلفی به چاقیم  توجه کردم  و با توجه کردن ،  لیاقت چاق شدن رو در خودم افزایش دادم و چاق تر شدم …

      زمانی که نگران چاقی بیشتر بشم  در حال پرورش لیاقت چاقی خودم هستم 

      زمانی که از شرایطم  خجالت بکشم ، گله و شکایت کنم   خودمو  سرزنش  کنم ، رژیم بخوام بگیرم  و به بدنم با ورزش سنگین فشار بیارم  من در حال افزایش لیاقت چاق شدن  در خودم هستم . 

      یادم می آد  زمان هایی که به شدت از چاقی متنفر شدم  و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کردم  ،

      اینا تلاش من برای چاق تر شدن بوده….

      استاد خوشبختانه  من هیچوقت به اون شدت از چاقیم متنفر نشدم که خدای نکرده آرزوی مرگ کنم …وضعیت من یه حالت خاص از چاقیه  چون از اول دوست داشتم چاق بشم  و لیاقتمو هم در این مورد به اثبات رسوندم …پس حالا که می خوام لاغر بشم  باید هر کاری برای لیاقت چاقیم انجام دادم واسه  لاغریم هم انجام بدم  منتها با اندکی تفاوت …

      اگر من به چاقیم وقتی از حد گذشت  توجه منفی کردم  ، متنفر شدم ، گله شکایت کردم ، غمگین و افسرده شدم  خودمو سرزنش کردم و سمت رژیم و ورزشای نسبتا سخت رفتم اما  ، 

       حالا باید به لاغری ، لاغرها  و جسم متناسبی که در آینده انشا الله نزدیک در من به ظهور می رسه توجه کنم ، خوندن  میثاق نامه ارو   در مرکز توجه قرار بدم‌ خودمو دوست داشته باشم  ،  شاد باشم و احساسمو خوب کنم و هر چیزی احساس خوبمو  ازم می گیره دوری کنم‌ به نشانه های موفقیت توجه کنم  و خوشحال و سپاسگزار باشم طی زندگی کاملا عادی به رفتار غذاییم توجه کنم و تا می تونم کمترش کنم  ..تمریناتمو در سایت بخوبی انجام بدم  تا به این شکل  لیاقت  لاغری رو به دست بیارم و اگر ضعیفه  قدرت بهش بدم ..

      شاید درک این موضوع برام آسان نباشه که چگونه ممکنه من از چیری متنفر باشم اما اون  موضوع در زندگی من گسترش پیدا کنه .

      استاد می فرمایند  که  این موضوع اساس قانون جذبه  و درکش  نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن داره ،استاد اضافه کردن :

      سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش اونچه در زندگیم‌  نمی خوامشون   پی بردم و اون  “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و بهش توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر می گیره  و در زندگی من گسترش پیدا می کنه 

      استاد  من اینو درک کردم   اگر می خوام  لاغر شم باید لیاقت لاغر شدنو در خودم ایجاد کنم .

      می بایست همیشه به یاد داشته باشم تا زمانی که در نگرش به جسم و زندگیم  تغییر ایجاد نکنم موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودم نخواهم شد ….

      بنا به توصیه استاد باید در ذهنم لیاقت لاغر شدن رو  جایگزین لیاقت چاق شدن کنم …

      باید فرمول های لاغر کننده در ذهن ناخودآگاهمو   مجددا فعال کنم  و استفاده از اونهارو  جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنم .

      باید مانع از توجه افکارم به چاقی بشم‌ و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزومه توجه کنم‌… مثلا با تمرین تجسم  و چسباندن عکس متناسبهای مورد علاقه ام به جاهای پرتردد …. به اندام چاقم توجه نکنم و راجع بهش با کسی حرف نزنم .. 

      وقتی که با قدرت ذهنم در متناسب شدن بیشتر و بیشتر  آشنا بشم  معنای لیاقت متناسب شدن رو یاد می گیرم  و از این به بعد   مسیر زندگیم از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر  می کنه …

      استاد در پایان توضیح دادن  و یادآور شدن رمز شگفتی ساز شدن افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغریشون  رسیدن اینه که  برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقتشو  در ذهن خود ایجاد کردن ….. ما به هر آنچه در جسم و زندگی برسیم  لیاقتشو داریم … اگر چاقم لیاقتشو دارم اگر می خوام لاغر بشم باید روی  لایق شدن برای لاغر شدن خیلی کار کنم ….مثلا لازمه  فایلهای صوتی این جلسه  ارو بارها و بارها گوش بدم  و توجه کنم و سپس بهش عمل کنم ….

      من با انجام‌تمرینات  دوره ها به بهترین نحو  لیاقت بیرونی  خودمو به اثبات رسوندم  هر اشکالی هست در احساس شخصی درونی من  نسبت به لیاقت لاغر شدنمه …وقتی بدونم  پاشنه آشیل موفقیتم چیه  صد در صد  روی اون تمرکز بیشتری می کنم  و در حد توان در رفع اشکال تلاش خواهم کرد …..

      استاد من به شما قول می دم  که در این زمینه  خیلی کار کنم  بارها فایل این جلسه ارو گوش بدم  و از فرشته درون خودم با طرح سوال مثبت  در این جهت کمک  بگیرم  و اقدام کنم‌…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آینا
        1401/11/03 18:56
        مدت عضویت: 1372 روز
        امتیاز کاربر: 30339 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 202 کلمه

        سلام،شهربانوی عزیز

        هر روز دیدگاههای شما و تنی چند از دوستان رو میخونم و این جز برنامه روزانه من شده،

        ولی امروز براستی از دیدگاهتون و خواندن مطالب ،

        لذت بردم…

        بنظرم کلیدی ترین فرمول برای رسیدن به هر هدفی،

        همین جمله است.

        “توجه به اون چیزی که از اون متنفریم با توجه به اون چیزی که عاشقشیم،برای ذهن ما تفاوتی نمیکنه ،

        و اگر بقول استادمون این آگاهی رو بتوونیم به عمل

        در زندگی در بیاریم،همونی میشه که دلمون میخواد.

        و چقدر اینکار نیاز به تمرین داره

        ،واقف هستیم به این درک و آگاهی،ولی اکثر مواقع ،اونم در شرایط حاد کنونی ،

        یهویی متوجه میشیم که وااای یا داریم حرفهای منفی مسائل روز رو دنبال میکنیم و یا فکرمون ناخودآگاه روی جریانی زوم کرده که دوست نداریم..

        و چقدر عملی کردن این آگاهی در زندگی و رسیدن به اهداف، کار سازه،

        ماکه تلاش میکنیم و به یاری خدا،که موفق هم میشویم.

        بهتون از صمیم قلب تبریک میگم زیرا اطمینان دارم که  با درک این آگاهیهای درست و اساسی،بزودی ،زود شاهد شگفتی ساز شدن شما خواهیم بود…

        به امید روزی که در دیدگاهتون بخونم که به اندام و وزن ایده آلتون رسیدید…من اینجا از خوشحالی جشن میگیرم،و خدا رو شکر میکنم که کوشاترین هنرجوی استاد ،به مرحله پیروزی رسید.

        به امید اون روز زیبا،که زیاد هم دور نیست.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1401/11/04 18:13
          مدت عضویت: 1594 روز
          امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 865 کلمه

          سلام  آینا خانم عزیزم ، 

          خیلی ممنون و متشکرم که به دیدگاههای  من  علاقه و توجه  داری .امیدوارم این دیدگاهها  هم برای خودم هم دوستانی چون شما  خیلی مفید واقع بشه  و از همه مهمتر  خودمم که باید بهره ببرم و آموزه ها به عمل دربیاد  

          از وقتی  که دوره  ورود به سرزمین لاغرهارو تموم کردم  یه جمع بندی از کل مطالب دستمو گرفت  و مطالب آموزشی در ذهنم نظم گرفت  …  و درکم نسبت به اول دوره خیلی بیشتر شد  اما  در فیزیک جسمم  تغییری ندیدم  … راهش ناراحتی و نا امیدی نبود راهش ادامه دادن بود …بلافاصله دوره تکرارو  شروع کردم  و تمریناتشو با علاقه و شوق بیشتر انجام دادم  و هر بار درکم بیشتر شد …بهتر فهمیدم  منظور  استاد  از  سرفصل های آموزشی  دقیق چیه   و من چطور قراره با این آموزه ها وزنم بیاد پایین  …

          همین امروز صبح  ، به محض اینکه از خواب بیدار شدم  هنوز توی رخت خواب بودم چشمام درست باز نشده بود افکاری  درذهنم مرور شد  به خودم گفتم  :

          ببین لاغر شدن واقعا آسونترین کار دنیاست   به شرط اینکه  تمام روشهای لاغری که تا دو سال پیش به اونا توجه می کردی و  فکر می کردی کارسازن  خصوصا رژیم گرفتن از توی ذهنت  پاک بشه  که الحمدلله  شده پاک شده  دیگه اگه به حال مرگ هم بیفتی  حاضر نیستی رژیم بگیری به دستور یکی دیگه …دیگه آسونتر از این  راه و مسیری که در اون قرار گرفتی  مگه هست ….. تو به هیچ وجه به  کم خوردن اونم با زجر و استرس و نگرانی و سخت گرفتن به خودت  نمی تونی برای همیشه لاغر بشی  ….تو فقط همت کن  اضافه نخور …پرخوری که اصلا و ابدا …اینم که کاری نداره  نقطه سیریتو بشناس  ردش نکن  بهانه هم نیار …من تشخیص ندادم  نفهمیدم و این حرفا نداریم با خودت رو راست باش ….برای ذهن و مغزت ساعت تعیین نکن …بگذار  زنگ ساعت درونی خودت که به صدا در اومد  اونوقت  بهش توجه کن  ببین حالا ساعت چنده که داری دعوت به خوردن میشی  و آیا امکانش هست  با گفتن  نه من سیرم  بعد سرگرم شدن به کاری  از خوردن منصرف بشی ؟ خوب فکر کن   تست کن خودتو آیا این احساس واقعیه ؟

          ببین شهربانو  تو امروز  موفق عمل کردی صبحانه که خوردی  بدون تعیین ساعت  برای خوردن میانوعده  رفتی  کمک مادرت و کلی سرت گرم کار شد …. بعد مادرت با ظرف میوه  اومد تعارفت زد  تو نگاه به ساعت کردی دیدی حدود دو ساعت از صرف صبحانه ات گذشته  دو سه تا برش از پرتقالی که‌مادرت برات قاچ کرده بود خوردی ساعتشو یادداشت کردی جلوش نوشتی راضی ام …دوباره مشغول به کار شدی ..نگران ناهارت نشدی بهش فکر نکردی   ساعت تعیین نکردی .. همینجور که کار می کردی تند تند می رفتی می اومدی  احساس کردی کم کم داره گرسنه ات میشه    اما گفتی نه من سیرم  و این‌جمله معجزه گر  رو امروز  چند بار تکرار کردی   این عالیه ……هر بار که این کلماتو گفتی  انگار حس نیازت به خوردن کمتر شد بازم به کار ادامه دادی در این بین غذا هم کم کم آماده شد …گشنه ات شد واسه خودت برنج و خورش کشیدی  حالا به ساعت نگاه کردی  خوشحال شدی که  ۴ ساعت از صرف صبحانه گذشته و تو بدون اینکه برای گذروندن  این چند ساعت  واسه ذهنت تعیین تکلیف کنی براحتی ۴ ساعت رو پشت سر گذاشتی و فقط چند برش پرتقال خوردی ….. ناهارتو با حس خوب و نیاز بدنت خوردی  و نوشتی راضی ام ….‌خوب همینجوری برو جلو  …موفق میشی …

          آینای عزیز خیلی ازت متشکرم که با نوشته محبت آمیزت  باعث شدی اشگ شوق از چشمام سرازیر بشه  و انگیزه پیدا کنم اینارو بیام برات بنویسم …

          از وقتی فایل لایق لاغری باشید و خوندم بارها از خودم‌پرسیدم  چی شد که لیاقت چاقی پیدا کردی ؟    حالا هر علتی که براش متصور بودی  بعدن فهمیدی آش دهن سوزی نیست برات  داری از ریخت میفتی داری مریز میشی  داری در حرکت دچار محدودیت میشی  …  هر علتی براش تراشیدی مهم نیست  ، مهم اینه با همونا لیاقتت شد چاقی ..

          اما حالا  باید لایق  لاغریت بشی … راهشم استادت تمام و‌کمال گفته  بهت …خودتم بشینی فکر کنی  چطوری خودتو چاق کردی  می تونی واسه لاغر شدنت هم راهشو پیدا کنی ……. درسته که با پرخوری چاق  شدی اما راهش کم خوری و زجر نبود …خدا آوردت اینجا  گفت بنده من  چرا  راهو اشتباه میری…بیا اینجا ببین خیلی ها تونستن  فقط با حذف اضافه ها براحتی لاغر بشن ، اصراف در خوردن رو کنار گذاشتن  و لاغر شدن …بیا یاد بگیر …تو می تونی ، تو توانمندی  حتی تو   توانمندتر از اونایی هستی که خودشو نو  در مورد چاقیشون قربانی افکار واعمال دیگران می دونستن …و اعصابشون به همریخته بود و حتی به خودکشی هم فکر کردن  …. اما توخودت سی سال پیش نا آگاهانه  انتخاب کردی چاق بشی که  شدی  حالا انتخاب کردی  لاغر بشی  پس میشی  ..تو همون آدمی  با همون توانمندی ذهنی ….پس آرام باش و امیدوار و،گامهارو  محکمتر  بردار ….برگ برنده  دست خودته  اگر خودتو  نبازی  اگر از سختی  تغییرات  خسته نشی   اگر به توانمندی  خودت ایمانتو  قوی تر کنی  و پاتو  درست  بذاری جای پای استادت …

          دوست عزیز  یک بار دیگه از شما تشکر می کنم  و به دعای قشنگت   آمین میگم‌

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 21:09
      مدت عضویت: 685 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 716 کلمه

      فایل شنیداری نسخه قبلی چقدر فرمول جدید داشت ولی لحن فایل جدید ملایمتره ‌ . افکار و رفتار ما حتما باید تغییر کنه . ما نیاز به تغییر داریم به نظرم میاد همونطور که ما بهانه های خوردن رو پاک می کنیم  برای نخوردن باید بهانه پیدا کنیم زیاد نخور چون برات ضرر داره . زیاد نخور چون چاقت می کنه . زیاد نخور چون مریضت می کنه . زیاد نخور چون هرچی بخوای بیشتر بخوری بیشتر دلت میخواد بخوری و میلت قویتر میشه . زیاد نخور چون نیازت نیست . زیاد نخور چون سیر شدی . زیاد نخور چون میخوای لاغر بشی . زیاد نخور چون شکم میاری . زیاد نخور چون حالت بد میشه . زیاد نخور چون معده ات بزرگ میشه . زیاد نخور چون به زانوهات فشار میاد . زیاد نخور چون همش مال تو نیست . زیاد نخور بی ادبیه . زیاد نخور چون تحقیرت می کنند .  . زیاد نخور چون تو یه انسان شریف هستی . زیاد نخور چون اینجوری سبکتری . زیاد نخور چون اعصابت خورد میشه .  زیاد نخور چون بیشتر میتونی از خوردنت لذت ببری . ما وقتی زیاد نخوریم از همون لقمه هایی که نیازمونه واقعا لذت میبریم ولی وقتی زیاد میخوریم دیگه هیچ لذتی در خوردن نداریم . من دوست دارم در خوردن میانه رو باشم  باید تمرین کنم که میانه روی رو جایگزین زیاده روی کنم . من از زیاده روی در رنجم . زیاده روی حال منو بد می کنه . زیاده روی اعصابم و خورد می کنه . 

      1- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      من در مسیر چاق شدن همیشه تشویق به خوردن شدم . همیشه تحقیر شدم . حالا اینجا میخوام خودمو تشویق به  اندازه خوردن  کنم . من میخوام لیاقت از دست رفته ی خودم رو دوباره زنده کنم . تا کی سرزنش تا کی تحقیر چه توسط خودم چه توسط دیگران . وقتی زیاد میخورم دارم کار بدی انجام میدم و انجام کار بد شخصیت انسانی منو تحقیر می کنه . من با چاق شدن خودم رو تحقیر می کنم . من میخوام لاغر بشم . چون لایق لاغری هستم . 

      2- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟

      نه توجهی نداشتم . چون به زور رژیم و ورزش می کردم . من  وقتی بتونم عزمم و جزم کنم که عادت پرخوری خودمو ترک کنم پس لاغر میشم و رها میشم از حس بد تحقیر شدن . من با رژیم و ورزش اتفاقا به حقیر بودن خودم بیشتر اذعان دارم و بیشتر اون رو به خودم ثابت می کنم . چون به خودم ثابت می کنم که خودم نمیتونم لاغر بشم و برای لاغری نیاز به نسخه پزشک دارم . ولی من الان خودمو لایق لاغری میدونم . فقط باید بیشتر یاد بگیرم و بیشتر تمرین کنم تا عادت زشت پرخوریمو کنار بزارم . 

      3- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.

      افزایش لیاقت چاق شدن . من با کارهایی که انجام دادم چه رژیمها و چه ورزشها و چه پرخوریها لیاقت چاق شدن رو در خودم  قویتر کردم . 

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      نمیدونم فعلا  پیشنهادی ندارم . از نظر فکری که مطالب اینجا رو مرور می کنم و از نظر عملی هم سعی کنم میانه رو باشم و عادت زیاده روی در خوردن رو ترک کنم . به نظر خودم باید برم و دوره تغییر عادت رو هم انجام بدم . چون از نظر فکری کامل میتونم قول بدم که تمرینات رو عالی انجام بدم . ولی از نظر عملی هنوز قول صد درصد نمیتونم بدم . چون فرمولهای چاقی روی عملم خیلی قویه . حتما باید دوره تغییر عادت رو شرکت کنم . اون وقت میتونم صد درصد بگم میتونم لاغر بشم و احساس لیاقتم رو بیشتر کنم . انگیزه من برای ترک پرخوری همین بس که در هنگام پرخوری من پیش خودم احساس حقارت وحشتناکی می کنم . انسانیتم زیر سوال میره و من انسان زاییده شدم نه حیوان . که به خدا حیوانا در این مورد به ما شرف دارن چون هیچ وقت زیاده روی نمی کنند . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 14:49
      مدت عضویت: 685 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,769 کلمه

      سلام . این فایل در مورد احساس لیاقت بود . فعلا فقط فایل تصویری رو گوش کردم . پادکست صوتی قبلی رو گوش نکردم . اونم ان شاء الله تا شب گوش می کنم و تا شب برداشتمو میزارم . درسته من احساس لیاقتم کمه . من خودمو لایق لاغری نمیدونستم . در عوض همیشه خودمو لایق چاقی می دونستم . هر وقت که لباس میخریدم هر وقت که پرو می کردم و اندام چاق خودمو در لباس می دیدم خودمو کمتر از لاغری دور میدیدم . لاغری یک آرزوی دست نیافتنی برای من بود . در این فایل یاد گرفتم احساس لیاقتم رو تقویت کنم . اصلا احساس لیاقت چی هست ؟ یه سرچی که کردم به پاسخهای خوبی رسیدم .  احساس لیاقت همان باوری است که فارغ از داشته‌ها و دستاوردهای فعلی‌تان، به شما تلقین می‌کند که آدم ارزشمندی هستید یا نه. همان تکه گمشده پازل‌تان که باعث می‌شود امکانات عالی بخواهید اما به آن‌ها نرسید، درآمد بیشتر بخواهید اما نداشته باشید.اگر احساس لیاقت نمی کنید یعنی اینکه خود را دوست ندارید. شاید از خود بپرسید از کجا بدانم آدم ارزشمندی هستم؟  عموماً عزت نفس هر کسی به دوران کودکی هر فردی بر می گردد و دلیل آن این است که ذهن یک کودک معمولاً در دو سال ابتدایی زندگی، پیش از اینکه به سن درک عمومی برسد، باز، پاک و آزاد است. هر ایده ای که در این سنین، توسط یک فرد مورد اعتماد، در ذهن فرد کاشته شود، در آن ریشه می دواند و رشد می کند. اما با همه این تفاسیر در زمان بزرگسالی تنها کسی که مسئول عزت نفس شماست، کسی جز خود شما نیست. توسعه اعتماد به نفس با غلبه بر شیطان پلیدی به نام ترس آغاز می شود؛ این شیطان بروی شانه انسان می نشیند و در گوش او می گوید: «تو نمی توانی این کار را انجام بدهی- تو از نظر مردم می ترسی- تو از نالایق بودن می ترسی». خبر خوب این است که هر کسی ظرفیت بهره مندی از احساس لیاقت یا عزت نفس را دارد. شما اگر خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، خودتان را تحقیر نکنید،  می توانید احساس لیاقت و ارزشمندی کنید.

      احساس لیاقت نقطه ی مقابل احساس حقارته . ما چاقها بیشتر از اینکه احساس لیاقت داشته باشیم خودمون رو تحقیر می کنیم  . خودمون رو شایسته تحقیر می دونیم . حتی قبل از اینکه دیگران مارو تحقیر کنند خودمون بارها و بارها این کار و می کنیم . انگار که با تحقیر کردن خودمون احساس گناه رو از روی دوش خودمون بر میداریم . آخه چرا انقدر ما خرابیم ؟ 😟 یه جرقه ی خوبی در فیلمتون گفتید اینکه دوره تغییر عادت دارید تا اقدام  بیرونی رو بتونیم تغییر بدیم . به نظرم میاد حتما اون دوره رو هم برم گوش بدم و تمریناتش رو انجام بدم . ولی فعلا تمرکزم اینجاست . عجله نمی کنم . ولی حس میکنم نیاز دارم . شایدم بتونم فرصتشو برای خودم جور کنم که در کنار این احساس لیاقت درونی داشتن احساس لیاقت بیرونی هم در خودم پرورش بدم . من حس می کنم تا زمانیکه پرخوری رو ترک نکنم احساس لیاقت بیرونیم درست نمیشه . اما احساس لیاقت درونیم رو میتونم روش کار کنم و خودم رو همینطور که هستم شایسته لاغر بودن بدونم . من نیازی به رژیم یا ورزش برای لاغر شدن ندارم خودم همینطوری می تونم لاغر بشم . تنها چیزی رو که این چند روز هنوز باهاش درگیرم میلم به پرخوریه . من دوست دارم به اندازه بخورم ولی میلم مخصوصا آخر شبها بهم غلبه می کنه . نمیدونم علتش نیاز بدنمه یا فرمولهای ذهنی چاقم . شایدم نیازه که دوره  تغییر عادت رو حتما انجام بدم . چون به خاطر همون کهن الگوها که در نوشته قبلم بهش اشاره کردم پرخوری در نظر همه ی ما بده . سیب ممنوعه است . فارغ از نتیجه ای که به بار میاره .فعل خوبی نیست . من لایق پرخوری و حس بد پرخوری نیستم . من لایق این نیستم که اون حس در من مثل آتش زبانه بکشه و همه چیز و بخوره تا آروم بشه . ولی واقعا وقتی اون حس میاد هر چی حس لیاقته در من از بین میره . نه حسم به خودش خوب میشه نه میتونم ترکش کنم . . من آدم لایقی هستم . من برای هر کاری تلاش کردم اما هوشمند هم هستم وقتی ببینم کاری نتیجه نمیده زیاد تکرارش نمی کنم . خب اگه بتونم ادامه اش بدم یعنی برام نتیجه بخشه . مثلا شاید خیلیها دنبال رژیم و ورزش برای لاغری هستن ولی من فقط چند باری امتحان کردم شایدم کمی نتیجه گرفتم ولی وقتی نمیتونم ادامه اش بدم رهاش میکنم . یعنی شرط استمرار من در هرکاری اینه که بتونم اون کار و ادامه بدم . در غیر این صورت اونا راه من نیستن . نمیدونم شاید یه جورایی خودمو شایسته رنج رژیم و ورزش نمیدونم . هر چقدرم با خودم میگم خب رژیم که یعنی اصلاح رفتار با مواد غذایی یا ورزش که برای سلامتی و تناسب اندامت خوبه ولی موقع انجامشون بهم سختی وارد میشه . میانه روی رو انتخاب کردم ولی وقتی ولع و حس پرخوری بهم حمله می کنه تمام زحمات من رو به باد میده . اما در کل استفاده از میانه روی رو دوست دارم . بهم حس شایستگی میده .  چیزی که نمیزاره من در رژیمها و یا ورزشها موفق باشم  حس ولعی هست که بهم حمله میکنه و دلم میخواد فقط بخورم  و از طرفی باور به اینکه این کار نهی شده است منو اذیت میکنه . من لایق پرخوری نیستم . من لایق اینم که غذا رو با متانت  بخورم . من لایق چاقی نیستم . حق منه که بتونم لاغر بشم . زندگی در لاغری حق منه . من لاغر بودن رو در کمال راحتی دوست دارم . دلم نمیخواد برای لاغر شدن زجر بکشم . من لایق زجر نیستم . من لایق راحتی هستم . غذا خوردن برام راحته ولی چرا ؟ چون از کوچیکی برای پاداش دادن بهمون ازش استفاده کردن  و یا برای تنبیه فلان خوراکی خوشمزه رو برامون نخریدن . خب غذا برای من همیشه تبدیل شده به یک امر لذت بخش که زمانیکه ناراحتم برای پاداش به خودم از اون استفاده می کنم و اون میل در من پدید میاد و زمانیکه خوشحالم برای شادی بیشتر بازم از غذا استفاده می کنم . و هنگامی که پرخوری می کنم برای تنبیه خودم از نخوردن استفاده می کنم . خب اینا مفاهیم ذهن منه . در حالیکه نمیدونم این مفاهیم در ذهن لاغر چجوریه . ولی فارغ از این افکار من لایق لاعر شدنم . چیزی که دلم میخواد اینه راحت لاغر بشم . بدونم وقتی می گم می مثلا ۲ کیلو توی این ماه کم کنم پارسهای سگ چاق ذهنم نگه غلط کردی من نمیزارم . سگ چاق ذهن من دائما توی گوشم پارس می کنه . دیروز در تمام  طول روز عالی بودم و صدای سگ رو نمیشنیدم . میانه رو بودم ولی آخر شب سگه بهم حمله کرد و حال منو گرفت . وقتی حمله می کنه نمیتونم جلوشو بگیرم . انگار که اونم برای بقا نیاز داره به خوردن . دلم میخواد بکشمش از دستش راحت بشم ولی اون مثل سرطانه وقتی سرشو بزنی بزرگتر میشه . هر چقدر باهاش جنگیدم بیشتر حمله کرد . من دیروز در طی روز کاملا احساس لیاقت می کردم . میگفتم میانه روی خوبه . چون  نه رنج پرخوری رو داره نه رنج کم خوری رو . ولی آخر شب دیدم بهم فشار اومد . یعنی دیدم فقط با پرخوری اروم میشم . نمیدونم شایدم نیازم بوده ولی چون من تفسیر بدی از این رفتار دارم حسم نسبت بهش بد میشه . ولی من لایق لاغر شدن هستم . تنها روشیه که حس می کنم دوست دارم ادامه اش بدم  . همین روش منو لاغر می کنه  . راههای قبلی رو دوست نداشتم . من لایق اونا نیستم . من لایق رشد و پرورش خودم هستم . من لایق اینم که شخصیتم رشد کنه و اینجا شخصیتم تغییر می کنه .  راستی قضیه مدال رو نفهمیدم . شما برای نوشته هامون مدال میدید ؟ پس برم نوشته هامو از اول ببینم که آیا مدال گرفتم یا نه . برام جالب شد . اگه من لایق مدال گرفتن باشم  خوشحال میشم . خب خیلی شیرینه مدال گرفتن . یه جورایی شاید مفهوم پاداش و تنبیه رو در ذهن من با غذا جابجا کنه . امیدوارم بتونم از مدال گرفتن در جهت تقویت احساس لیاقتم استفاده کنم . من لایق لاغر شدنم . خدا منو به اینجا هدایت کرده . این خدارو من دوست دارم . ولی خدایی که منو نهی می کنه رو دوست ندارم . وای چقدر حرفا تو ذهنمه دلم میخواد بنویسم . راستی من دوست دارم مفهوم پاداش و تنبیه هم توی ذهنم تغییر بدم . مفهوم پاداش در ذهن من یعنی غذا خوردن مفهوم تنبیه یعنی محرومیت از غذا . ولی نمیدونم چه مفاهیمی رو جاش بزارم  که لذت و رنجش به همون اندازه باشه . حالا پیدا می کنمش . به مرور . من تازه وارد سایت شدم . هنوز خیلی چیزا باید یاد بگیرم . به هر حال توی این فایل تصویری یاد گرفتم احساس لیاقت خودمو برای لاغر شدن تقویت کنم . هم از نظر درونی . هم از نظر بیرونی . به جای احساس حقارت و سرزنش احساس لیاقت رو در خودم جایگزین کنم و البته از نظر بیرونی هم سعی کنم رفتارهایی انجام بدم که در من تولید احساس حقارت نکنه . بلکه در من تولید احساس لیاقت کنه . من بعد از پرخوری شدیدا حس حقارت میکنم. به دلیل اینکه در ذهن من اینکار مفهوم بدی داره .شاید اگه مفهوم بدی نداشت احساس حقارت نمیکردم . ولی به خاطر کهن الگویی که خدا قرار داده که بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید این کار در نظر ما بده ولی میل من به خاطر همون حس پاداش و تنبیه به سمت پرخوری زیاده . پس باید فقط تمرین کنم که یا پرخوری رو حداقل کمتر انجامش بدم یا در موقعیت هایی قرار نگیرم که میدونم میلم برانگیخته میشه و یا کلا مفهوم پرخوری رو در نظرم تغییر بدم و پرخوری رو بد ندونم که بعد دچار احساس حقارت بشم . یا روی هردو مورد کار کنم . به هر حال کار زیاده . من دیروز خیلی عالی عمل کردم و شاید برای همین شب برای پاداش دادن به خودم یه پرخوری رو اوردم  بعد از پرخوری دیشبم حالم بد شد و احساس حقارت کردم . ولی در این فایل یاد گرفتم که احساس لیاقت درونی داشته باشم و از نوشته های بچه ها هم فهمیدم مفهوم پاداش و تنبیه رو برای خودم تغییر بدم و از فایل شما هم متوجه شدم میتونم از مدال به جای غذا استفاده کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/22 06:34
      مدت عضویت: 685 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,588 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم . 

      من کلی کامنت خوندم تا بفهمم جمله ی خودتو لایق لاغری بدون یعنی چی ؟ قبل از اینکه کامنت مربوط به لیاقت رو نویسم به نظرم نیازدارم یه چیزایی رو بنویسم که مطلب برام روشنتر بشه . توی مطلبی میخوندم میگفت یکی از روشهای تربیتی زمان ما این بود که هر وقت بچه ها کار بدی انجام میدادن برای تنبیه اونا پدر و مادراشون بهشون کلی کار میدادن انجام بدن تا خسته اش کنند . مثلا جارو کردن ظرف شستن و … چیزی شبیه جریمه نوشتن . معلما هم همینطوری تنبیه میکردن . یا توی زندانها هم همینطوری تنبیه می کنند و مثلا دستشویی شستن رو بهشون میدن . می گفت اما  پدر و مادر من روش دیگه ای برای تنبیه ما داشتن و اونم  این بود که ما هر وقت کار بدی می کردیم بهمون کار منزل نمیدادن انجام بدیم . یعنی می گفتن تو تا دو روز حق نداری دیگه تو شستن ظرفها کمک کنی . یا مثلا حق نداری دست به جارو بزنی . حق نداری به پدرت کمک کنی و …  اینجوری باعث میشدن ما کمک کردن رو یه  امر خوبی ببینیم که وقتی کار بدی انجام میدادیم ما رو از کار کردن و کمک کردن  محروم میکردن و برعکس وقتی ما کار خوبی انجام میدادیم به ما اجازه میدادن که بیشتر کمکشون کنیم . منظورم اینه که به نظر من مفاهیم کار بد و کار خوب یا  پاداش و تنبیه برای فرد لاغر و چاق با هم متفاوته . یه فرد چاق پرخوری رو کار بدی می دونه . بارها خودشو به خاطرش تنبیه می کنه . بارها نخوردن رو تنبیه و جبران کار بدش می کنه اما میل به انجام اون کار در وجودش بیشتر میشه . اینجوری غذا در نظر ما پررنگ تر میشه و اتفاقا غذا میشه مفهوم خوب در ذهن ما که  چون کار بدی کردیم خودمون رو ازش محروم کردیم . ما همیشه به غذا به عنوان یک پاداش نگاه می کنیم که اگه کار بد انجام بدیم خودمون رو ازش محروم می کنیم . خب اینجوری غذا برای ما خیلی جذاب میشه  نمیدونم چطور بگم ولی وقتی برای فهمیدن و درک کردن موضوع لیاقت کامنتا رو خوندم دیدم اکثر بچه ها پرخوری رو یه کار بد می دونند که خودشون رو ازش پرهیز می کنند و با به اندازه خوردن خودشون رو تشویق می کنند . ولی آیا مبنای رژیم این فرمول نیست ؟ خب رژیم هم همین و می گه . برای ما حد و اندازه گذاشته که کار خوب اینه که تو به اندازه بخوری و کار بد اینه که تو خلاف این برنامه عمل کنی . یعنی غذاهای موجود در این رژیم رو فقط بخوری و به اندازه ای که گفته شده و اگه خلاف این انجام بدی کار بدی انجام دادی . خب این الگوی تکرار شونده هنوزم در بین تمام کامنتایی که خوندم بود . یعنی اونا ناخوداگاه خودشون رو متعهد به انجام کاری میدونستن که اگه خلاف اون رو انجام بدن کار بدی کردن . خب آیا این ها از همون ذهن چاق نمیاد ؟ حالا فقط اسمش نسبت به رژیم فرق کرده . اصطلاح اینجا اینه بخور ولی به اندازه بخور . پرخوری کار بدیه . میانه روی کار خوبیه . ترس از غذا نداشته باش ولی به اندازه بخور و خب رژیمم همینو می گه . فقط تفاوتش اینه اینجا این مفهوم رو دارن از سطح افکار  تغییرش میدن ولی در رژیم در سطح رفتار  . اما شیوه انسانهای لاغر برای غذا خوردنشون چیه ؟ در حالیکه  اطرافیانم همه چاق بودن و مفاهیم خوب و بد در ذهن ما معمولا یه جوره . اندازه خوردن خوبه . پرخوری و کم خوری بده . وقتی پرخوری می کنی برای جبرانش یه کاری انجام بده . و معمولا همه حذف یه سری از مواد غذایی رو انتخاب کردن . یعنی حذف خوراکی رو کار خوبی می دونند . مثلا در هنگام خوش گذرونی در صورتی که گرسنه نبودم کار خوب اینه که چیپس و تنقلات رو حذف کنم . تپلها بیشتر میخورن . پس اگه بخوای لاغر بشی باید به اندازه بخوری . برای تنبیه کار بد پرخوری ،  خودمون رو از غذا منع می کنیم . پس غذا برای ما حکم پاداش رو داره که اگه پرخوری کردیم پس باید مدتی نخوریم تا جبرانش کنیم . به نظر من بزرگترین تفاوت یه انسان چاق و یه انسان لاغر اینه که انسان چاق به واسطه همین خوب و بدها و همین تنبیه ها و پاداشها غذا رو برای خودش  جذاب کرده و نخوردن غذا رو تنبیه می دونه . لاغر شدن و نخوردن یا کم خوردن غذا رو زجر می دونه . در حالیکه چاق شدن همیشه با لذت بوده تنبیه و محرومیتی توش نبوده .پس مفهوم غذا شده پاداش و نبودنش تنبیه و رنج . در چاقی غذا هست پس پاداش هست و در لاغری غذا به اندازه هست پس پاداش به نسبت چاقی کمتره پس تمایل من به سمت لذت بیشتر یعنی چاق شدن میره . میخوام اینو بگم ما چاقها غذا برامون تبدیل به بت شده . یه کار ممنوعه جذاب . همون سیب حوا . چرا خدا با اینکه خودش می دونست نهی کردن انسان رو حریص تر می کنه  ولی به آدم گفت از اون سیب نخور و چرا شیطان بعد از خدا  اون سیب رو برای آدم کانون توجه کرد در حالیکه اون همه نعمت در بهشت برای آدم بود و جالبش اینه  قبل از شیطان خدا این کار و برای آدم کرد . خدا با نهی اون سیب کانون توجه آدم و حوا رو برد سمت خوردن سیب و بعد وسوسه شیطان شروع شد. درسته ؟ بعد بیرون راندن از بهشت و این مسخره بازیها شروع شد .خب خدا چرا خودش سیب رو آفریدکه آدم بره بخوره ؟حالا آفرید چرا نهیش کرد که نخور ؟ مگه اون سیب چی داشت ؟ واقعا غیر از اینه که قبل از شیطان خدا خودش آدم رو اغوا کرد ؟ در حالیکه اگه هیچ وقت به آدم نمی گفت که اون سیب و نخور آدم هیچ وقت توجهش جلب نمیشد که بره سمت اون سیب و تازه وقتی شیطان به خدا گفت رب بما اغویتنی  اون رو ملعون همه ی عالم کرد . در حالیکه شیطان درست می گفت حقیقت رو می گفت . خدا قبل از شیطان آدم رو اغوا کرد . پس خدا خودش اولین و بزرگترین اغوا کننده عالمه . من این خدا رو دوست ندارم . یه وقتایی کل مفاهیم دینی برام زیر سوال میره چرا ما برای خوب و بد و یا  پاداش و تنبیه مفاهیم رو عوض نمی کنیم ؟ پر خوری در نظر همه ی ما بده ولی میل و اشتیاقمون نسبت بهش اونقدر شدیده 

      که همش باید کلی ترفند به خودمون بزنیم که انجامش ندیم . خب اگه کار بدیه و به نوعی همون سیب ممنوعه است  چرا برای انجام دادنش میل داریم ؟  آیا همین باور به بد بودن این کار باعث تمایل بیشتر ما نشده ؟ آیا برای بازگشت به بهشت امنیت و ارامش و آزادی باید از انداختن گناه به گردن خودمون استفاده کنیم تا خدای بزرگ  دوباره ما رو به آرامش بهشت برسونه ؟ در حالیکه شیطان گناه رو به گردن خدا انداخت و گفت تو منو اغوا کردی و خدا بیرونش کرد . یعنی به آرامش خدا نرسید . خدا شیطان رو به خاطر نگاه بدش به خدا بیرون کرد و انسان رو به خاطر نگاه خوبش به خدا دوباره پذیرفت . در حالیکه شیطان به خودش نگاه خوب داشت ولی آدم به خودش نگاه بد داشت و گناه خودشو دید . خب اکثر بچه ها در این سایت دارن از روش خدا استفاده می کنند . یعنی پرخوری رو بد می دونند . خودشون رو مسئول چاقی خودشون می دونند . برای تنبیه خودشون خودشون رو از بهشت بیرون می کنند و تمام رژیمها هم همین روش رو دارن . اما چرا باز کار بد تموم نمیشه ؟ چون شیطان تو گوشمون نشسته و می گه این راهش نیست . شیطان می گه پرخوری بد نیست . برو انجامش بده و من انجامش میدم . از بهشت آرامش رانده میشم . بعد مثل آدم پشیمون میشم و گناه رو به گردن خودم میندازم تا دوباره ارامشم رو بعد از مدتی به دست بیارم و اگه این کار و نکنم مثل شیطان تا ابد در رنج و جهنم  چاقی  زندگی می کنم . یعنی کل فرایند شبیه همون اتفاقیه که برای آدم و حوا و شیطان افتاد و این الگو در ما تکرار میشه . آیا نیاز نیست این کهن الگوها رو تغییر بدیم ؟ 

      بد دونستن پرخوری کار خداست (نهی سیب)

      دعوت به پرخوری کار شیطان (امر به خوردن سیب)

      انجام پرخوری کار من (خوردن سیب آدم) 

      سرزنش و پشیمونی و گناه رو به گردن خود انداختن کار من  (توبه آدم )

      توبه نکردن از پرخوری (کار من شیطان ) 

      گناه رو به گردن نگرفتن کار من شیطان . 

      تکرار پرخوری  کار من شیطان

      و دوباره تکرار این فرآیند . 

      و چرا این فرآیند تغییر نمی کنه ؟ چون اصول اولیه رو خدا گذاشته . اگه خدا سیب نمی آفرید یا حالا افرید حداقل نهیش نمیکرد که کانون توجه آدم بره سمتش گناه تکرار نمیشد . اصلا دیگه گناهی خلق نمیشد . اون وقت شیطان بیچاره رو متهم می کنه و اون رو مطرود دو عالم می کنه . خب میل به گناه در من هست . میل به پرخوری در من هست . من بارها خواستم این میل رو در خودم تغییر بدم ولی تا حدی موفق میشدم و از یه جا به بعد دوباره تکرارش می کردم و این مفاهیم همیشه تکرار شده و آیا برای تغییر نباید از منبع تولید آغاز کرد ؟ منبع تولید خداست . آیا وقتش نرسیده خدای خودمون رو تغییر بدیم ؟  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        واقعا از خوندن دیدگاه شما لذت میبرم و چندین بار میخونم.این دیدگاهتون حرف نداشت قضیه خدا ادم حوا شیطان.خیلی برام جالب بود.راست میگین وقتی ما تنبیه خودمون رو تو نخوردن میزاریم یعنی توجه به خوردن کردیم.بیشتر صحبت کنین ممنونم دوست گرامی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1402/01/12 19:26
          مدت عضویت: 685 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 16 کلمه

          سلام و درود 

          ممنون دوست عزیز 

          نظر لطفتونه .

          درس پس میدم خدمت استاد و تمام عزیزان عضو سایت 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متولد 1400/6/5
      1401/10/20 11:58
      مدت عضویت: 1197 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 298 کلمه

      سلام ودرود خدمت همراهان عزیز 

      من حس میکنم این فایل آموزشی دقیقا برای من ساخته شده 

      پارسال من حدود هفت هشت ماه مداوم و بدون وقفه روزی چندین ساعت فایل گوش میدادم و تمرینها رو انجام میدادم انقدر اشتیاق داشتم که منکه از صبح زود بیدار شدن متنفر بودم ساعت رو روی زنگ میزاشتم وگاهی حتی ساعت پنج صبح بیدار میشدم برای انجام تمرین با تمرکز .

      ولی لاغر که نشدم هیچ چاقتر هم شده بودم و دلسرد شدم وکنار گذاشتم با اینکه میدونستم دلیلش چی بود 

      دلیلش یکی لایق لاغر شدن ندونستن خودم بود که آخرش باور نکردم که لاغر میشم و یکی دیگه تمرکز نداشتن موقع خوردن بود . بعد از یه مدت خواستم چاکراهام و پاکسازی کنم و باید خامگیاهخواری میکردم .

      ازونجایی که خامگیاهخوار شدن کار فوقالعاده سختیه اول کتابهاش رو خوندم و فهمیدم برای اینکه هرروز بتونم روی اصولم بمونم باید حداقل روزی یک ربع کتاب مربوط به خامگیاخواری رو بخونم و بعد در طول روز اراده آهنی پیدا میکردم برای نخوردن غذا .

      (البته این و بگم که ازونجایی که خودم و لایق لاغر شدن نمیدونستم طی این رژیم لاغر نشدم)

      ولی بعد متوجه شدم که این روش چطور کار میکنه یعنی بدون اینکه بدونم از همین روش برای خامگیاهخواری استفاده کرده بودم .

      یعنی ما روزانه فایل گوش میدیم و تمرین انجام میدیم سرانجام یه اراده قوی برای اضافه نخوردن پیدا میکنیم .

      واما برای احساس لیاقت لاغری من واقعا برای اینکار  راهی نمیبینم به غیر از انجام همین تمرینها و امیدوارم بالاخره من هم این حس لیاقت و راحت لاغر شدن را تجربه کنم .من با شروع این دوره ها از پارسال فوقالعاده احساس لیاقت و اعتماد به نفسم بالا رفته و زندگیم کاملا دگرگون شده و در مورد مسایل دیگر پیشرفتهای چشمگیری داشتم و همچنان خواهم داشت .والان تلاشم رو متمرکز کردم برای لیاقت لاغر بودن 

      به امید موفقیت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 106 کلمه

        سلام و درود
        لیاقت داشتن رو مثل جدول ضرب ببین
        همانطور که جدول ضرب با تکرار کردن یاد گرفته میشه لیاقت داشتن هم با تکرار در یادگیری و استمرار ایجاد میشه
        اگه وقتی داری فایل گوش می دی خیلی احساس خوب داشته باشی و شور و شوق داشته باشی ولی تصورت این باشه که با فایل گوش دادن من لاغر می شم کار رو سخت می کنی
        قراره با گوش دادن و تمرین کردن مهارت عمل کردن به أموزشها رو کسب کنی و به مرور شخصیت و رفتار ما عوض بشه
        این کار نرم و آرام انجام میشه ولی مزیتش اینه که زجر آور نیست و تا ابد ماندگاره.
        موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار متولد 1400/6/5
          1401/10/21 11:31
          مدت عضویت: 1197 روز
          امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 3 کلمه

          سپاس از توجهتون🙏

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1401/10/21 23:36
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 445 کلمه

        سلام دوست عزیز  ، 

        آفرین درست فکر کردی اتفاقا منم به همین نتیجه رسیدم  که  : ما روزانه فایل گوش میدیم و تمرین انجام میدیم سرانجام یه اراده قوی برای اضافه نخوردن پیدا میکنیم .

        که قطعا  کار کوچیکی نیست  .یعنی ما باید ماهها  فایل گوش بدیم  بنویسیم و  تمرین کنیم  تا یاد بگیریم  چطور اضافه خوری هارو که دلیل اصلی فیزیکی  برای چاق کردن ما هستند رو تحت کنترل در بیاریم …تمام علل چاقی در فرمولهای ذهنی ماست که ماحصلش پرخوری و اضافه خوریه که تنها عامل فیزیکی اضافه وزنه  اما ریشه اش در ذهن من و شماست   ……‌ما با ماهها تمرین ، فرمولهایی که  مارو بدون دلیل موجه ترغیب به  بیشتر خوردن می کنن شناسایی می کنیم  و سپس در عمل بر خلاف این فرمولها رفتار کرده  اونارو خنثی می کنیم …..مثلا یاد می گیریم  مرور  شدن یکسری افکار  دلیل موجهی برای خوردن نیست یا وقتی بیکاریم یا وقتی حوصله امون سر رفته   یا وقتی با غذایی مواجه میشیم که خیلی خوش آب و رنگ و خوشمزه اس  یا وقتی کسی تعارف به ما می زنه  و  خیلی فرمولهای دیگه مبنی بر خوردنهای  خارج از نیاز واقعی روشناسایی می کنیم  و در عمل  برخلاف اینا باید رفتار کنیم  که اضافه خوری هامون حذف بشه …

        قبلتر باید پرخوری هامونو کنار بذاریم  که اینم واسه خودش قانون داره و پروسه خودشو داره  بعد باید با اضافه خوری و نه لزوما  پرخوری مقابله کنیم  که این اراده قوی می خواد …اینقدر ادامه می دیم که مثل متناسبها  رفتار کنیم یعنی غذا خوردنمون بدون کوچکترین ترس و با آرامش و به اندازه بشه ….این مدل لاغر شدن یک شاهکاره  چون  در متن کاملا عادی زندگی هامون بهش می رسیم  برای همین عجله کردن هیچ فایده ای نداره    من نوعی به تدریج با اضافه خوری و رفتار وحشتناک‌پرخوری چاق شدم  حالا با یادگیری قوانین خاص متناسب شدن به تدریج با حذف پرخوری و اضافه خوری  به مقدار اندازه می رسیم و وقتی این مدل خوردن به عادت تبدیل شد و ما باورش کردیم کم کم لاغر میشیم …ماهها تمرین لازمه  تا این باور  بشینه به جای باور قبلی که می گفت  برای لاغر شدن باید رژیم بگیری ، هر غذایی  با هر مقدار و در هر زمانی  نخوری  ، و تازه باید حتما تحت هر شرایطی  چقدر چقدر پیاده روی کنی و یا باشگاه بری و تردمیل تمرین کنی ….

        هر چقدر زمان بذاریم تا این باور صحیح کاملا جا بیفته ارزششو داره  …چون به این شکل لاغر شدن  زجر گرسنگی نداره و رزش خاصی نمی خواد  زندگی عادی خودتو می کنی با هر بودجه اقتصادی که  در اختیارته  …..آیا  استقامت و‌پایداری در یک‌چنین‌مسیری  ارزششو داره یا نداره ؟

        به نظر من  صد در هزار ارزششو داره  …

        دوستدارت  شهربانو 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار متولد 1400/6/5
          1401/10/23 12:57
          مدت عضویت: 1197 روز
          امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 14 کلمه

          سلام ممنونم از توجهتون و زمانی که برای پاسخ دادن گذاشتید .سپاسگذارم دوست عزیز

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/10/12 12:50
      مدت عضویت: 1365 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      با درود فراوان به دوستان و استاد عزیزم.

      گام ۵لایق لاغر شدن باشید:یادم میاد قبلاً که برای اولین بار وارد این سایت شدم و چند وقتی بود که از این مطالب استفاده میکردم توی یه فایلی استاد گفته بود اگه شجاعت دارید روشهای دیگه لاغری رو بزارید کنار و من هم چون اون موقع ترامپولین خریده بودم و ازش استفاده میکردم تصمیم گرفتم که بزارمش کنار وقتی میخواستم جمعش کنم همه منو سرزنش میکردن مخصوصا مادرم که تو فقط با ورزش کردن و کم خوردن میتونی لاغر بشی چرا میخوای بزاری کنار و همه نصیحتم‌میکردن که این کار رو نکن ولی من خوب نمی‌تونستم به اونا بفهمونم که من دارم از این روش استفاده میکنم برای همین بهشون نگفتم ولی جمعش کردم و گذاشتمش توی چمدون و از اون لحظه به بعد احساس راحتی کردم و احساس کردم که من میتونم لاغر بشم حتی دیگه رژیم هم نگرفتم و تو اینستا هم که کلی روش لاغری گذاشته بودن من عین خیالم نبود و میگفتم‌با خودم من که دارم لاغر میشم اینا به من ربطی نداره که و اصلا به چشمم نمیومدن.قبلا که رژیم می‌گرفتم و یکم لاغر میشدم و دیگه به دلیل درگیری ذهنی نمی‌تونستم انجامش بدم و رها میکردم همه نصیحتم‌میکردن و مخصوصا خونواده خودم که بهم میگفتن تو لیاقتت همون چاقی آنقدر چاق شو تا بترکی و من هم اینو باور کرده بودم که لیاقتم چاقی هست و وقتی لاغر هم میشدم بازم درگیری داشتم که چه فایده بازم چاق میشم و همش نگران چاق بودن بودم که وای حالا چیکار کنم که این وزن رو نگه دارم و همش به چاقی فکر میکردم که این باعث تقویت لیاقت چاقی در من میشد اما خدارو شکر از وقتی وارد این مسیر شدم هر روز گام به گامش رو انجام دادم همه کارها و تمریناتی که استاد گفتن رو انجام دادم و با خودم گفتم خوب وقتی به این مسیر پایبندم من چرا باید چاق بشم خوب مسلما من لاغر میشم چون هر روز به لاغری فکر میکردم و از مزیت‌های لاغری می‌نوشتم و تمام کارهای بیهوده قبلی رو گذاشتم کنار و بیشتر توجهم روی این سایت بود و ورودی های مثبت به ذهنم میدادم هروقت بیکار میشدم یا دیدگاه بقیه رو میخوندم یا دوباره فایل گوش میدادم یا تو فکر لاغری بودم و وقتی دیدم که دارم لاغر میشم خوب احساس لیاقت لاغریم بیشتر شد و به این اطمینان رسیدم که من هم لاغر میشم و لاغر میمونم کافی که تو این مسیر باشم کار سختی نیست و وقتی  راحتی این مسیر رو با روشهای قبلی مقایسه میکردم برام باور پذیرتر بود که چقدر راحته لاغر شدن خود به خود دارم لاغر میشم و برام خیلی لذت بخش این مسیر چون هم با این روش من لاغر میشم هم شخصیتم عوض میشه هم‌تو جنبه های دیگه زندگیم پیشرفت میکنم و هم اعتماد به نفسم می‌ره بالا مخصوصا آرامش روحی که برام خیلی مهم بود.استاد راست میگن برای ما افراد چاق لاغری رو آنقدر سخت و دست نیافتی کردن که اگه لاغر بشیم بعد اون همه کار میتونیم انجام بدیم حتی اگه سخت باشه.چون‌که صد آید نود هم پیش ماست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/10/10 09:51
      مدت عضویت: 931 روز
      امتیاز کاربر: 1008 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 717 کلمه

      سلام ، به استاد و دوستان سایت تناسب فکری 

      فایل متنی رو خوندم در مورد لیاقت داشتن ،

      بله من اون زمان هایی که چاق بودم اصلا به چیزی به اسم لیاقت لاغری فکر نمی کردم ، بلکه هر زمان پر خوری میکردم و شکمم بخاطر پر خوری درد میگرفتم و متوجه چاقیم میشدم میگفتم لیاقتت همینه چاق بشی و کلی خودم و سر زنش میکردم ، چون مواد غذایی و اولا تاثیر گذار بر چاقی میدونستم و دوما چون فکر میکردم روی چاقی تاثیر دارن پس هر وقت بیشتر میخوردم باور داشتم که باعث چاقیم میشه 

      اما هیچ وقت به طور صد درصد برای چندین ماه تلاش نکردم به اندازه بخورم ،با این وجود که این باور اشتباه و فاکتور اشتباه چاق کننده لاغر کننده به مواد غذایی چسبونده بودم به هر دلیلی ، 

      و من اینجوری روز به روز ذهنمو اموزش میدادم که لیاقت چاقی داره جسمم ، بعدشم ناراحت بودم که چرا من چاقم ولی دیگران هستن که خوش اندام ان ، یا چطور من با زیاد خوردن لذت میبرم ولی افراد متناسب و لاغر به همون چند لقمه لذت میبرن و زود دست از خوردن میکشن 

      حسرت میخوردم ، گاهیم میگفتم حیف نیست نمی خورین 

      پر خوری بخاطر لذت بیشتر بردن از طعم و رنگ و بو و ظاهر غذا توی این سالها فریبم داد که بیشتر از نیاز و پیغام سیری بدنم بخورم ، 

      خودمو لایق اندام متناسب نمی دونستم اما آرزشو به دلم بود 

      و فکر میکردم من انسان بی اراده ای هستم ،

      که نمیتونم خوردنمو کنترل کنم در. حالی که نمیدونستم اصل چیز دیگه اس ، کنترل خوردن وقتی میتونه اتفاق بیفته که اولا مواد خوراکی رو برچسب چاق و لاغر و دشمن خودم ندونم بلکه باورکنم اونا اومدن نیاز جسم منو برای زنده موندن مثل خوردن آب و نفس کشیدن رفع کنن نه دشمنی ،

      اما نکته بعدی اینکه لذت بردن از غذا برای بیشتر خوردن وولع بیشتر با اینکه معده ای من پر شده نیازی به خوردن نداره اما ذهنم چشمم وذهنم همه اش میگه بخور لذت بخشه یه لقمه دیگه ، 

      واقعا این نشون از فراموش کردن لیاقت تناسب فکری خودم هست که این عمل ناشایستو دارم با دستم انجام میدم و بیشتر از نیازم به بدنم غذا میدم که خفه بشه ذهنم و اشباه بشه از لذت خوردن بیشتر ، اما یه کار دیگه هم انجام میدم اونم اینه عادت اشتباه به سرعت خوردن ، مزه رو خوب نچشیدن ،هست لقمه پشت لقمه اعتراف میکنم هر آدم خوش اندام که دیدم اصولی غذا میخوره ، کم میخوره ، و سیر میشه ، خیلی هم به سرعت لقمه هاشو نمی جوه ، حتا قاشفشو زمین میزاره تا لقمه ای بعدی ، یعنی کاملا رفتار یه فرد متناسب با یه فرد چاق متفاوته توی خوردن ، 

      اگه هم ازشون بپرسی عمدی برای ترس از چاقی این کارو میکنی میگه نه ، من کلا رفتارغذاییم اینجوریه و بخاطر ترس از چاقی نیست وحتا وقتی میخورم هم به این موضوع نه قبلش و نه بعدش فکر هم نمی کنم ،

      از بحث لیاقت دور نشم خب به هر حال امروز که اینجا هستم به این دلیل هست که خودمو لایق اندام متناسب و آرزوی تناسب اندام چندین سالمو که به دل دارم دونستم ، خدا هم همه ای ماانسان هاشو لایق تناسب اندام میدونه یادمون باشه ما ارزشمندیم و به راحتی این لیاقت رو به زودی زود توی ذهن و بعدشم جسممون میبینیم ، فقط استمرار لازمه و من ادامه میدم ، چی راحت تر از این روش که واسه همیشه فرمول تناسب اندام به ساده ترین روش و یاد بگیری و لایق و شایسته اش بشی 

      با اطمینان میگم به هر چی که توجه کنیم و حس باورش درما ایجاد بشه لایقش میشیم ، 

      چون سیستم جهان به این شکله به احساس وتوجه ما پاسخ میده نه چیزی که صرفه خواستمونه ولی حس داشتنش و لیاقت داشتنشو توی وجودمون درک و احساس و مال خودمون نمیدونیمش

      مثل زمانی که من وارد بازار فروش شده بودم و‌بع عنوان یه فروشنده لوازم و تحریر کار میکردم اما نزدیک ترین مغازه لوازمو تحریری به خونه ای ما ساخته شد ولی من اونجا کار نمیکردم اما خودمولایق دونستم که حق من هست اینجا که نزدیکترینه کار کنم ، و بعد یه مدت کوتاه واقعا هم جهان جوری سیستمشو چید که مال من شد و اومدن

      م توی نزدیک ترین لوازمو تحریر شروع به کار کردم ، این فرمول الان میفهمم باید برای هر کاری بکار ببندمش ، فرمول همینه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 837 کلمه

      به نام خالق شگفتی ساز سلام . 

      1- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      خوب من هر وقت شیرینی باشه با ناهار کردن بهش و فکر به این که چه قدر خوش مزه و عالی و هرچی بیشتر بخورم میتوانم لذت بیشتری ببرم به سمت خوردن شیرینی بیشتر جذب میشم نه تنها شیرینی بلکه هر خوراکی و غذای دیگه ای .و همین پرخوری و بیش از حد نیازم خوردن . یا وقت هایی که غذا زیاد میاد دوست دارم بیشتر بخورم تا تموم بشه . با توجه کردن به چاقی شکم بزرگ افراد و صحبت راجب اون ها با قضاوت کردن افراد و نظر دادن در رابطه با چاقیشون . با هر بار که خوش حال و عصبی میشم و با ای لذت بیشتر به سراغ خوردن میرم در واقع این نیاز بدن به مواد غذایی تبدیل شده به یه تفریح ناسالم در من . با هر بار فکر کردن به این که لاغری بد و چاقی خوب این احساس لیاقت چاقی در خود ایجاد کردم با قراردادن چاقی هم راستا با سلامتی و تندرستی  

      2- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟ بله با پیدا کردن الگو های متناسب و لاغر که بدن ورزش یا داشتن رژیم غذایی همچنان متناسب اند با دیدن افراد متناسب و بررسی رفتارهای آنها.  یک مدت با توجه به بدنم و درک نیازش و حتی تهیه بورد از اندام های زیبا و تحسین انها .

      3- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند. 

      ورزش کردن و دنبال ورزش های شکم و چربی سوزی به چاقی بیشتر توجه کرده با تحقیق بیشتر در مورد چاقی به چاقی بیشتر توجه کرده با گشتن به دنبال راهی برای گرفتن نتایج بهتر اون هم با احساس کلافگی ودرماندگی که نشان از این دارد که خود را لایق لاغری نمی دانم و به دنبال راهی برای فرار هستم اما فرار فایده ای ندارد طبق قانون از هرچی فرار کنی به سمتت می‌آید چرا که به آن چیز توجه میکنی و با کانون توجه آن را به زندگیم دعوت کرده ام با هر بار احساس ناراحتی بخاطر شکمم که از لباس کاملا معلوم هست یا با فکر به پوشیدن لباس های که مشخص نباشد شکم دارم یا شکم را جمع کند یا هر بار که مغازه رفتم به دنبال سایز بزرگ تر که اگه بعدا وزن اضاف کردن اندازم باشه و امثال این خودم لایق چاقی دونستم 

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      تجسم خودم به عنوان فردی لاغر . تحسین افراد متناسب و دیدن آنها و قضاوت نکردن افراد چاق و فکر نکردن به چاقی اون ها و ندادن راهکار به افراد . لذت برد از وزن فعلی م و به یاد بیارم که من بدون این که بفهمم دقیقا چی شد که از ۷۸ به وزن ۶۱ رسیدم خودش نشان از لیاقت من برای لاغری و تناسب انداره همین که الان در سایت هستم و تمرین هارو انجام میدم نشان میده من خودم لایق لاغری میدونم . همین که یه زمانی متناب بودم پس من لایق لاغری و متناسب شدن و  متناسب،ماندن هستم همون ربی که من به این سایت و نوشتن تمرین ها هدایت کرد همون ربی که من آفرید خودش این بدن جوری ساخته که متناسب باشه لاغر باشه اگر نیست به خاطر عدم باور و شک من به خودم به خاطر فرمول های غلط کافی باورش داشته باشم ایمان به ربم داشته باشم نداشتن ایمان و نگران بودن یعنی من کافرم یعنی نعمت و عظمت رب نمیبینم رب هیچ اشتباهی هیچ نخث و خطایی حتی به اندازه یه ریز اتم در کارها و ساخت و کارش نیست همه چی دقیق این بدن ساخت خودش خودش از ساز و کارش باخبر خودش میدونه چه جوری بدن به حالت پیش فرضش  متناسب و لاغر دربیاره خودش هدایتم میکنه به سمت انجام دادن تمرین ها با احساس عالی همین طور که به سمت ایمان و یقین به خودش هدایتم کرد ربم باب الحوائج بی همتای من .

      فواید لاغری رو هر روز بنویسم. وقتی در مسیر لاغری هستم باعث میشه ذهنم بهتر بشناسم و بتوانم بهتر مدیریتش کنم حتی میتوانم به عنوان الگو و یه تجربه عالی ازش استفاده کنم برای موفقیت های دیگم . درسته من لایق متناسب بودن و داشتن شکم تخت هستم . خدا جونم متشکرم .

      وقتی چاقی به دنبال لباس های گشاد و آزادی تا شکمت معلوم نباشه هی لباسی میخوای که جمع تر نشونت بده و این خودش به معنای دعوت چاقی و تشویق خود به چاقی بیشتر و دور شدن از تناسب اندام  ‌ این یعنی من خودم لایق چاقی میدونم نه لاغری این مدت همه افرادی که من می‌بینند میپرستد چی کار کردی و من هیچ جوابی ندارم چون خودم هم نمیدونم اما اومدم اینجا تا بفهمم بازی چه جوری هست تا قواعد یادبگیرم و در این مسیر لذت ببرم از حرکت کردنم خدایا شکرت شکر . 

      یاحق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/10/04 09:05
      مدت عضویت: 1023 روز
      امتیاز کاربر: 6096 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 412 کلمه

      با درود به همراهان و استاد عزیز

      خیلی وقت بود به گذشتم فکر نکرده بودم و در این فایل خواسته شده که آیا احساس لیاقت داشتی؟

      اصلا،زمانیکه چاق شدم با رفتارها و گفتار اطرافیان مواجهه شدم،وجودم باور کرده بود که من توانایی و اراده لاغری رو ندارم.بارها رژیم گرفتم،ورزشهای سخت ولی چون باور این بود که نمیتونی لاغر شی لاغریم پایدار نبود،حالا که بهش فکر میکنم میبینم همه ی ما چاق ها چه زجری میدیدیم که لاغر میشدیم به وزن دلخواه میرسیدیم اما باور نداشتیم که لاغر شدیم،چون خودمون رو لایق تناسب اندام نمیدونستیم. کیلومترها پیاده رویی تازشم بصورت عادی بلکه ی گنی،ی چیزی ببندم که حسابی عرقم دربیاد که زودتر لاغر شم.زمانیکه مهمونی میرفتم از قبلش برنامه ریزی میکردم که چی بخورم چی نخورم و مدام فکر و زندگیم درگیر خوردن بود،از خواب بیدار شدم چی بخوریم ناهار چی بخوریم و الی آخر.اینها نشون میده من خودم رو لایق متناسب شدن نمیدونستم که این افکار و رفتارها رو داشتم وگرنه کدوم آدم متناسب خودشو درگیر اینجور مسائل میکنه؟

      به شکر خدا زمانیکه در این سایت هستم خیلی راضیم از رفتار و عملکردم،حرص و ولع ام کمتر شده،کمتر ترس از خوردن و کی بخورم دارم،وقتی مرتب میشنوی لاغر میشی،تو لایق بهترین اندام و زندگی عالی هستی،وقتی کلی از آدمها که در این سایت هستن مشابهه خودتن ودارن افکارشون رو تغییر میدن و از همه مهمتر احساس رضایت داری وقتی غذایی میخوری چون دیگه تو چرتکه نمیزنی 2قاشق اضافه خوردم پس از حجم شام کم کن،یا صبحونه کم خوردم 3قاشق به ناهار اضافه کن یا حتما یه کفکیر دست صاف برنج بخور،خب چقدر ذهن به آرامش میرسه وقتی درگیری ذهن کمتر میشه. برای اینکه احساس لایقت در خودمون ایجاد کنیم فایلها رو ببینیم نت برداری کنیم،همون فایل رو چندین بار بشنویم در موردش فکر کنیم،دیدگاه ها رو بخونیم و دیدگاهمون رو به اشتراک بزاریم و وقتی واسه مدتی این کار رو کنیم کم کم به ورطه ی عمل میرسیم و وقتی باور کنی به اندازه ی باورت حرکت میکنی و نتایجت رو میبینی.

      اینقدر در ذهن ما لاغری سخت و نشدنی ثبت شدنی لاغری به ساده ترین و بهترین روش رو سخت باور میکنیم باید قدرت پذیرش و باور رو زیاد کنیم و این هم فقط با حضور فعال در سایت حتمن ممکن میشه

      خدا رو بی نهایت شکر که به چنین سایت بی مانندی هدایت شدم و مسیری که خدا هدایت کنه قطعا رسیدن به آرزوهاست.

      با آرزوی موفقیت و لایق شدن تک تک شما عزیزان

      استاد بابت تهیه فایلهای بی نظیر و زمانیکه برای ما میذارید ازتون ممنونم

      عاطفه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

                          “به نام خداوند شگفتی ها”

      با سلام به همگی؛

      گام پنجم:لایق لاغر شدن باشید.

      خداوندا از تو سپاسگزارم که توانستم امروز پنج شنبه ۱ دی ۱۴۰۱ گام پنجم میسر لاغری من ، را بردارم.برای اینکه بتوانم لاغر شوم باید لیاقت لاغر شدن و متناسب شدن را داشته باشم،همان گونه که تا به حال لیاقت چاق شدن داشته ام که چاق شده ام.هر انسانی برای موفقیت در هر حوزه ی کاری که می خواهد انجام بدهد باید در درون خود احساس لیاقت داشتن نسبت به موضوع مورد نظر را داشته باشد و آن را افزایش دهد و همزمان با آن لیاقت بیرونی خود را نیز بدست آورد  و آن را بالا ببرد که شامل کارهایی می باشد که باید در راستای هدف خود انجام دهد و به صورت عملی دست به کار شود.از زمانی که با روش لاغری با ذهن آشنا شده ام به شدت به خودم و این روش باور و ایمان دارم و به همان اندازه خود را لایق لاغر شدن و متناسب بودن می دانم و همزمان کارهای مربوط به آن را نیز با دقت انجام میدهم و مطمئن هستم که بالاخره به هدفم میرسم.من در این راه به جزء لاغری با ذهن به هیچ راه و روش دیگری توجه نمی کنم و تمام توجه خود را بر این روش گذاشته ام و به حرف ها و کنایه های اطرافیان خود هم اهمیتی نمیدهم چون به این روش باور و ایمان دارم.من لاغر و متناسب می شوم چون من لایق لاغری و تناسب اندام هستم و لیاقت آن را به شدت دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/26 00:28
      مدت عضویت: 1023 روز
      امتیاز کاربر: 6096 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      خداوند رو بینهایت سپاسگزار و شکرگزارم برای شنیدن و دیدن فایل باارزش دیگه ای

      استاد عزیزم خدا قوت و سپاسگزار زحمات شما هستم

      دوستان عزیز و همراهم عرض ادب و احترام

      تا جایی که یادم میاد در تلاش برای لاغری بودم… گاهی با خودم فکر میکنم منی که هر لحظه بیداریم از چاقی متنفر بودم و دائم به رفتارها و حرفهای چاق کننده فکر میکردم، بخورم یا نخورم؟؟؟ چرا خوردی؟؟ و واقعا وضع دیوانه کننده ای داشتم و در حال بهبودم میتونستم اصن فکر کنم که من هم میتونم لاغر بشم؟… یک درگیری عجیب بین خوردن و نخوردن.. یک صدایی دائم بهم میگفت که بخور، منو تشویقم میکرد بخور، در نظرم غذاها رو لذیذ میکرد، وقتی میخوردمشون همون صدا ایندفه بهم میگفت چرا خوردی؟؟ الان کالری‌هاشو ببین!! 

      و در نظرم هر مقدار غذاییو که میخوردم تبدیل به چربی و اضافه وزن میکرد و برای رهایی از این وضع بارها رژیم گرفتم  و ورزش های طاقت فرسا انجام دادم و وزن کم کردم و دوباره اضافه وزن پیدا میکردم،، این شکست های پی در پی و حرف مفت دیگران و اطرافیان من رو به حالت انزجار میرسوند.. ولی باز از رویای لاغر شدن دست نکشیدم فقط این عوامل باعث شدن که من احساس لیاقت نداشته باشم که من هم لاغر میشم و بی اراده و ناتوان نیستم … اراده داشتم که بارها در صورت شکست ادامه دادم و توانمند هستم که بارها لاغر شده بودم ولی پایدار نبودن… احساس لیاقت در هر کاری لازم و ضروری..  در تحصیل،  در رسیدن به یک موقعیت کاری خوب و… من احساس لیاقت درونی نداشتم ولی به لطف الله مهربان این مدتی که در سایتم حالم بهتره و یک مقدار راحت‌تر کنار میام… من به لطف پروردگار همیشه در این مسیر خواهم ماند چون لیاقت داشتم که به این سایت هدایت شم خیلی از چاق ها اسم این سایت رو نشنیدن چه برسه عضویت تو این سایت… 

      دیگه عجله نمیکنم در لاغر شدن فقط انتظار لاغر شدن و احساس لیاقت متناسب شدن در خودم افزایش میدم چون همین دو تا به حد نصاب برسن خودشون منجر به لاغری میشن .. ممکن برای من یکسال طول بکشه برای یکی ۳ماه… مقایسه بنظرم یکی از کارها یا دلایلی که به شدت احساس لیاقت رو کم میکنه… چون من که نمیدونم بقیه در چه شرایطی، و در چه موقعیتی و جایگاهی رشد کردن و نسبت به من چقد تو ذهنشون فرمول‌های اشتباه ساختن… پس من با توکل به خدا و افزایش این دو و تکرار و تمرین به نتیجه دلخواهم میرسم.

      با آرزوی موفقیت در تناسب اندام برای خودم و همه شما همراهان عزیزم

      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      سلام خدا قوت به همه

      من از صمیم قلب و در مقابل حس درونیم مسئولیت چاقی خود را به عهده میگیرم و هیـــچ بهانه ای برای ان ندارم من اگه بهانه بیاورم برای ارثی بودنم در مقابل ان خواهرم بهترین اندام را دارد

      اگر دلیل بر پر خوری باشد برادرم بسیار بیشتر از من میخورد

      من هیــچ بهانه ای برای چاقی خود ندارم من یک نااگاه بودم من اندام پری داشتم اما از بچگی حس چاقی داشتم ولی اصلا الان ک فکر میکنم اصلا چاق نبودم

      از همان ابتدا همه میگفتند مریم ب مادرش میره چاق میشه و من از چاق شدن متنفر بودم دقیقا مانند همان مثال که از چیزی ک بدت میاد سرت میاد

      ناخداگاه به سمت چاقی رفتم حتی تا یک سال پیش مامانم هی میگفت داری چاق میشیا   داری چاق میشیاااا منم فکر میکردم واقعا چاق شدم ولی عکسامو ک میبینم میگم واقعا یک متناسب بودم

      خلاصه الانم همین طوره هر ک میبینه میگه وای چاق شدی چاق شدی و همه این ها رفته تو ذهن ناخداگاه من ولللیییی من مسئولیت چاقیمو به عهده میگیرم و به خودم قول میدم که باید برای خودم ارزش قائل شم من باید به خودم احترام بگذارم ، من لایق بهترین اندام هستم من در روابط و اجتماع یک انسان بسیار موفقی هستم اما دوست دارم برای همیشه یک خوشتیپ برای دل خودم باشم و در کار هایم موفق تر باشم با اعتـــــماد به نفس بالا تری به زندگیم ادامه دهم

      من میدونم با این دوره بهترین چیزهارو علاوه بر تناسب اندام به دست میارم

      من عاشق خودمم من لایق بهترینام چون خدا منو هدایت کرده و منو اگاه کرده هل داده به اینجا و من از این امتحان خدا به خوبیییی گذر میکنم

      من قول میدم به خوددم اول از همه چون من لایق لاغریم من میتونم در هر کاری موفق بشم من میتووونم

      من به خودم تناسب اندام و برای همیشه هدیه میدم من از خودم بهترین رو میسازم در همه جوانب زندگیم

      من لایق خوش اندام بودنم

      من استمرار میکنم و موفق میشم من از این بابت مطمنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/08/24 09:00
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 14 کلمه

      من لیاقت لاغری را دارم

      فایل امروز عالی بود و ارزش بارها گوش کردن داشت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 207 کلمه

      باسلام

      من باید لياقت  لاغري رو در ذهن خودم  بوجود بیارم حالا که نگاه میکنم میبینم که من لیاقت لاغری  رو در ذهن خودم نداشتم و همیشه توی ذهنم اینه که خیلی تیپ من مهم نیست و کسی از من توقع نداره خیلی متناسب باشم  و کسی  از چاقی  من تعجب نمیشه  واطرافیانم هم توقع چاقتر شدن رو دارن  و من  بیشتر سعی  میکنم  توقع اونها رو بجا  بیارم . من خودم رو لايق  خوش اندام  بودن  نمیدونم و نگاه  دیگران  این فکر رو برام تثبیت میکنه .

      بارها وزنم رو کم کردم  و اندامم عالی  شده  ولی هیچکس  تحسینم  نکرده  و با این روش  دیگران  من به خودم  قبولوندم که‌  من همیشه  باید  چاق باشم  وقتی  لاغری من‌  حتی دیده  نمیشه..

      دقيقا  من حس رو در خودم و اطرافیانم میبینم که‌  به‌ خاطر اضافه‌  با این که در خیلی آز جنبه های زندگی موفق بودم روی حرفم حسای نکنند

      اگر من‌  بتونم لاغر بشم الگویی میشم  برای دخترم چون اون میگه که‌  من هم وقتی به سن  تو برسم  خیلی طبیعه  که  چاق بشم  و من میتونم این انتظار دخترم  که از الان  داره  خودش رو برای چاق شدن  آماده میکنه  رو از بین  ببرم به قول استاد من با لاغر شدنم میتونم زندگی  نسل بعد رو هم عوض کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 200 کلمه

      من ۳۰ سال از عمرم رو لاغر و خوش اندام و خوش لباس بودم طوری که خیلیا حسودی شوم میشد. حالا فقط دوساله بعد بارداری کمی اضافه وزن پیدا کردم که اونم در حد خیلی بدی نیست ولی خودم با خودم بد کردم چون به خاطر این اضافه وزن خیلی با خودم بدرفتاری کردم . با اینکه خیاطم ولی دوست نداشتم لباس قشنگ برای خودم بدوزم وهمش به لباس های قبلیم فکر میکردم. نه به ظاهر و زیباییم توجه میکردم . نه غذا رو با آرامش میخوردم. نه از خودم عکس می‌گرفتم نه دوست داشتم کسی منو ببینه …واقعا احساس بی لیاقتی میکردم از اینکه اونی نیستم که می‌خوام…

      ولی الان میتونم بیاد بیارم اون روزایی که داشتم و سی سال در برابر دوسال … پس من به راحتی لیاقت لاغر شدن و خوشتیپ شدن و خوش لباس شدن و موفق شدن و زیبا بودن و دارم . فقط لازمه با خودم آشتی کنم و بهترین دوست خودم بشم چون هیچ کسی تو این دنیا جای من نیست و من نیست و من فقط یکبار فرصت زندگی کردن دارم … می‌خوام بهترین خودم رو به خدا هدیه کنم ..

      می‌خوام جوری زندگی کنم که امام زمانم منو انتخاب کنه …

      بهترین خودمون باشیم…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      به نام خالق  زیبایی ها

      خیلی  این جلسه به دلم  نشست و  فکر می‌کنم خیلی کاربردی چون  یه  بار  تو  یه مرحله ایی از  زندگیم ازش استفاده کردم و خیلی جواب داد 

      من  وقتی  ۲۲ سالم  بود خواستگارهای مناسبی نداشتم و این باعث شده بود که حس کنم من  لایق  نیستم ولی  به خودم اومدم  و دیدم خیلی دخترایی که  شرایط ظاهری و اخلاقی از من پایین تری هستن خیلی خودشون رو  به قول معروف دست بالا میگرفتن و  ازدواج های  خوبی داشتن میگفتم چرا من از اونا زیباترم و خصوصیات اخلاقی خوبی دارم  نباید خودم  رو لایق  یک همسر خوب بدونم  اون موقع ها یادمه  سعی میکردم اعتماد به نفسم رو بالاببرم با مطالعه و خودشناسی خیلی موفق شدم و اتفاقا  یک همسری الان دارم  که  حتی  از رویاهام فراتر هست

      درباره  حس لیاقت چاقی من قبلا واقعا خودم  رو سر زنش میکردم  و همه چیز  زندگیم  رو ربط میدادم  به چاقیم میگفتم من چون چاقم  کسی  دوستم نخواهد داشت میگفتم من که چاقم  چرا باید برم پول بدم  لباس خوب  بخرم  وقتی  چاقم میگفتم  وقتی چاقم  چرا باید آرایشگاه برم چرا باید استراحت  کنم  یا غذای خوش طعم بخورم فکر میکروم اگر ترس از چاقی نداشته باشم و به فکر نباشم چاق تر میشم در حالی که دقیقا  بر عکس بود غافل بودم از اینکه اگر من از چاقی بترسم  از  غذاها بترسم  دقیقا چاق تر میشم چون با هر بار که حس غذای وجدان از خوردن غذا داشتم  داشتم  به خودم میگفتم  تو چاقی لیاقت خوردن این غذاهارو نداری هر بار که   لباس های مورد علاقم  رو نمی خریدم  داشتم میگفتم  که  من لایق لباس زیبا و خوش رنگ  نیستم هر بار که حساس بودم کسی درباره غذا خوردم  یا جاقیم نظر بده و ناراحت میشدم و گریه میکروم  یعنی خودم رو لایق چاقی میدونستم  یادمه  زن داداشم مسخرم میکرد میگفت چقدر خپل شدی اینقدر  بهت میگم  که به خودت بیای و من فکر میکردم  چه کار خوبی میکنه  منو تحقیر میکنه میخواد من به خودم بیام در حالی که همیت  باعث می‌شد مت حس  لیاقت چاقی بیشتر کنم  و روش  اصولی نبود 

      من حتی  تو خودم  نمیدیدم  که  برم آرایشگاه  و به خودم برسم مگر در موارد خاص و جشن آرایشگاه نمیرفتم 

      تفریح  و شادی و رقص رو حق خودم نمیدونستم  چون میگفتم  من که چاقم  وقتی همسرم حتی  میگفت تو زیبایی حس میکردم  که تو دلش داره میگه این چیه من گرفتم و اینو میگه که  من حالم  خوب بشه اینا همش  حس  لیاقت چاقی بود که من داشتم 

      کسی به من توهینی میکرد جوابش رو نمیداوم چون  خودم رو لایق نمیدونستم که از خودم دفاع کنم حقم  رو میخوردن دفاع نمیکردم  غذای  سرد یا مانده یا بد مزه و غذایی که دوست نداشتم  رو میخوردم  برای خودم  ماشین دربست نمیگرفتم  و خرج نمیکردم چون میگفتم من که چاقم  چرا باید این همه خرچ کنم  راه برم که لاغر بشم و  تند  غذا میخوردم و زیاد چون میگفتم من که لاغر نمیشم  با حرص و ولع  و رژیم های  سخت و و ورزش های سنگین خورم  رو تحت فشار میزاشتم و هزاران هزار ظلمی که به خودم  روا داشتم و واقعا الان میفهمم که چقدر من  مظلوم واقع شدم 

      ولی الان دیگه  راهم  رو عوض کردم  دارم  آموزش میبینم که کم کم  حس لیاقت  لاغری  رو در خودم افزایش بدم دیروز  بعد از  سال ها رفتم  لاک قرمز زدم رنگی که  قبلا جرعت نداشتم  بزنم برای خودم خوراکی های  محبوبم رو میخرم  غذام  رو دیزاین میکنم  و با آرامش و لذت غدا میخورم غذایی که دوست ندارم  رو نمی‌خورم  فقط برای اینکه  اون  غذا لاغر کنه چون الان  متوجه شدم که  غذا عامل  لاغری  من نیست  و این  احساس و رفتار منه که  باعث لاغری من میشه  الان وقتی که از ویترین مغازه ها زد میشم زیباترین لباسهازو انتخاب می‌کنم  که  بعد از دوره برم بخرم  شایدم همین روزا بخرم سایز کوچیکتر رو که لاغر  ششدم بپوشم  روزانه بزای خودم  و مسیر لاغریم وقت میزارم  دست از تحقیر خودم  بر داشتم من تا ماه پیش  تمام فکرم  عمل کردن بود ولی الان دیدگاهم  به کل  نسبت به عمل عوض شده و به خودم میگم چرا وقتی میتونم  به راحتی  با یه  تغییر فکر ک نوشتن   به تناسب برسم برم  جسم  نازنیمم رو  که  نعمت خداست  ببرم  زیر تیغ  و درد  بکشم  و غذای لاغر بشم 

      یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 755 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم آقای عطار روشن و دوستان سایت تناسب فکری.

      استاد من خیلی نمیتونم با کلمات بازی کنم یا حرفای قلمبه و خاص بزنم اما قبل از جواب دادن به تمرینات میخوام این حرفو که از ته ته ته درونم اومده و شروع به نوشتن کردم بگم که من اینقدر حس و حال خوبی دارم اینقدر انگیزه و انرژی مثبت و خوب اینقدر افکار خوب توی ذهنم اومده اونم تو این مدت کم نه تنها در مسیر لاغری بلکه حرفای شما تو مسیر زندگی شخصیم هم داره تاثیرات خوبی میذاره و واقعا مطمئن شدم که شما از سمت خدا هدایت شدین برای آرامش خیلی از انسان های زیادی که مثل خودتون رنج چاقی و اولویت داشتنش در زندگی چاقی بوده است و حتی یک درصد هم شکی تو وجودم نمیبینم که نتونم لاغر بشم مطمئنم که میشم و برای همیشه لاغر خواهم ماند به درونم اعتماد دارم.

      خب بریم سراغ تمرین و سوالات این گام.:؛

      من چگونه لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم اینطور که هیچوقت هیچوقت تلاش نکردم بفهمم چطور میتونم مثل لاغرها زندگی کنم فقط متنفر بودم از چاقی از دیدن خودم  تو آینه با شکم و پهلوهای چاق با چربی اطراف بدنم متنفر بودم بیشتر حس مرگ میکردم تا زندگی کردن از اینکه تو جمعی برم که همه لاغرن احساس شکست میکردم خصوصا تو مراسم ها و جشن های فامیلی همیشه تلاش کردم رژیم های سرخودی و خیلی فشرده بگیرم یا ساعت ها راه برم و برقصم که فقط عرق کنم و مدام هم به مادرم یا همسرم میگفتم حالا من تلاشمو میکنم هرچند بار اولم نیست حداقل یکم لاغر بشم فلان لباسو بتونم بپوشم میدونستم دوباره چاق میشم چون داشتم خودمو لایق چاق شدن بیشتر میدونستم حتی وقتی حلقه ازدواج خریدیم یه خورده آزاد خریدم به همسرم گفتم که شاید بعد از ازدواج و بارداری چاق تر شدم حلقه تنگ شد این خودش نشون از این بود که من خودمو لایق میدونستم که چاق بشم و من تو این همه سالی که خودمو تو اندام چاق دیدم لحظه ای ثانیه ای از فکر چاق بودنم رها نشدم همیشه تنفری نسبت به چاق بودنم داشتم که انگار فقط از روی اجبار دارم زندگی میکنم هرشب با این فکر که فردا میخوام فلان رژیم که تو فلانجا خوندم رو انجام بدم و حس خیلی بدی داشتم که وای باز محدودیت شروع شد استرس شروع شد رنج شروع شد اما انجامش میدادم که به خودم ثابت کنم دیدی تلاش کردی و نتیجه نداد چون من لایق چاق شدن بودم و انگار به قول خودتون تنفر از چاقی همون عشق به چاقی در ذهن هست.

      در مورد سوال دوم باید بگم که من این همه سال که وزن کم میکردم لیاقت لاغر شدن رو هم داشتم چون تلاشهام و لاغر شدن هام قول دادنام به خودم دوری کردن از غذاهایی که نشون میداد برای من مضرره خودش نشونه اینه که من لیاقت لاغر شدن رو داشتم و دوست داشتم که لاغر بشم اما هیچوقت نمیتونستم در زمانی هم که 12 کیلو کم کردم ترس رو از خودم دور کنم چون بازم لایق چاقی بودم و به اون اندازه ای که تنفر داشتم نسبت به چاقی و بهش فکر میکردم به لاغری فکر نمی‌کردم فقط تلاش می‌کردم که لاغر بشم و میشدم اما زود برمیگشتم سمت همون چیزی که بیشتر بهش تنفر داشتم.

      سوال سوم:همه اون‌ روش ها که به ظاهر وزنمو کم میکردن نه تنها لیاقت لاغر شدن رو کمتر میکردن بلکه بیشتر ثابت میشد که من لیاقت چاق تر شدن داشتم چون اگه لیاقت لاغر شدن همون وقتا با این همه روش در من شکل گرفته بود الان متناسب بودم و اصلا به این سایت هدایت نمیشدم.

      سوال چهارم: پیشنهادی که به ذهنم اومده برای لیاقت لاغر شدن اینه که عاشق خودم باشم عاشق این مسیر باشم عاشق لاغل بودن باشم و هیچ تنفری نسبت به چاقی یا غذاهای چاق کننده نداشته باشم مطمینم وقتی من به جای سرزنش کردن خودم و ادامه دادن به نفرت چاقی عاشق خودم و سلامتی خودم و لاغر بودنم باشم خود به خود لایق لاغری میشم.

      و در آخر استاد خیلیییییییی خیلیییییییی خوشحالم که چاقیم تا حدی ادامه داشت که با این سایت آشنا بشم خیلی حس خوبی دارم خیلی از خودم راضیم خیلی مصمم هستم و از همه مهمتر خیلی عذاب وجدان و افسردگیم کمتر شده دیگه لازم نیست قاشق برنجو بشمارم نونم رو اندازه بگیرم فلان چیزو بخورم فلان چیزو نخورم خودم حس میکنم آگاه شدم چی رو الان دوست دارم چیو دوست ندارم از خدا برای شما و همه دوستان تناسب فکری و همچنین خودم سلامتی و عمر با عزت و شادی در کنار لاغری همیشگی رو دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        سلام و درود
        خدا رو شکر که احساس شما تغییر کرده و انگیزه و اشتیاق تغییر کردن پیدا کردید
        انشاالله نتیجه عالی می گیرید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 0
          محتوای دیدگاه: 41 کلمه

          سلام استاد ممنون از توجه و پاسختون سالم و تندرست باشید انشاالله که همینطوره من هم مثل همه دوستان شگفت انگیز از دیدن اندام جدید و افکار جدیدم شگفت زده میشم و عکسی به عکس های سایت تناسب فکری اضافه میکنم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار عاطفه ♥ عادله
        1401/09/26 12:00
        مدت عضویت: 1023 روز
        امتیاز کاربر: 6096 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 11 کلمه

        سلام وقت بخیر دوست عزیزم

        دیدگاه بسیار عالی و لذت بخشی بود

        سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 0
          محتوای دیدگاه: 9 کلمه

          سلام دوست عزیز سپاسگزارم از توجهتون انشاالله موفق باشید🙏💗

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1401/06/19 21:33
      مدت عضویت: 1465 روز
      امتیاز کاربر: 4983 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 665 کلمه

      بانام پرودگارنوروعشق

      عرض سلام وادب حضور استاد عزیز ودوستان گرامی 

      شکرمیکنم پروردگار مرا که مرا درمسیر زیبای لاغری با ذهن قرارداد.

      شکر می کنم پروردگار مهربانم را که من را شگفت انگیز و زیبا آفرید . 

      شکر می کنم پروردگار مهربانم را،که من درمسیر آگاهی وبیماری هستم.

      شکر می کنم  پروردگار م را که من را متناسب ولاغر آفرید.

      شکر می کنم پروردگار مهربان که به من نورو عشق عطا کردی تا تورا بیشتر بشناسم.

      شکر پروردگارم که مرا لایق بهترینها کردی

      شکر برای وجود تک تک شما عزیزان واستاد گرامیم

      واما سوال اول: نسبت به لاغر شدن چقدر خودت را لایق می دانی؟

      من باور دارم که لاغر و متناسب هستم . به دلیل اینکه خداوند من را لاغری متناسب آفریده است .من را ثروتمند وتعالی آفریده است ،زیرا که من اشرف مخلوقات هستم ،وقدرت آفرینندگی را به من داده است واین حق طبیعی من است که لاغر و متناسب با شم.زیرا نظام جهان هستی برمبنای نظم وقانون وهماهنگی قرارداردواین را می توان از نظمی که در کائنات وجود دارد به خوبی مشاهده کرد.

      تغییر فصل‌ها وبرامدن خورشید وفرورفتن آن در شب وروز ،رشدونمو گیاهان ودرختان وجانوران وجانداران ،نشان از یک نظم بی نظیر وبی بدیع درکائنات می دهد.

      ما دریک دنیای قانونمند زندگی می کنیم واگر در سبک زندگی هایمان کمی وکاستی وجود دارد باید بپذیریم که خود خالق آن هستیم ومسئولیم..

      باداشتن باورهای اشتباه ،،ورودیهای غلط وقرارگرفتن در محیطهای ناهمگون،معاشرتهای بی اساس ،خود زمینه مشکل چاقی را فراهم کرده ایم.،باتوجه کردن به ناراستی ها روز به روز آنهارا بیشتر به زندگی خود وارد کرده ایم .پس باتوجه به آگاهی‌های برگرفته از آموزش‌ها وآگاهی مان دیگر باید بدانیم که سعادت وخوشبختی وسلامتی وتناسب اندام حق مسلم ماست ،واین را یقین میدانم که پروردگارمن را دوست دارد وخواسته برحق دلم را براو رده می کند .

      من سعی می کنم تنها به زیباییها توجه کنم ،هرچند دراین دنیای هستی زشتی وجود ندارد .

      من بادیدن افراد متناسب والگو گرفتن از آنها بیشتر به این‌ باور می رسم که حق طبیعی من است که لاغر ومتناسب باشم ولیاقت لاغر شدن را دارم..همانطور که لیاقت بهترینهارا دارم وبه لطف پروردگار وتلاش خودم به آن می رسم.

      ۲- درگذشته نسبت به لاغرشدن چقدر احساس لیاقت می کردی؟

      من درگذشته هربار که رژیم های سخت با ورزش‌های طاقت فرسا انجام می دادمبیشتر به رنج چاقی که می کشیدم فکر می کردم وان را دوست نداشتم ، از خودم ناامید بودم ومی خواستم با فشار ر آوردن به جسمم از آن رهایی پیدا کنم.دست یافتن به لاغری و تناسب لاغری  برایم رویایی بیش نبود واگر هم زمانی لاغر میشدم آنرا باورنداشتم وخودم را لایق لاغری  نمی‌دانستم ، چون هیچ آگاهی وشناخت درموردخودم وقدرت ذهنم نداشتم، من درمقابل چاقی ضعیف وشکننده بودم.وهیچ باوری نداشتم که می توانم لاغر شوم ولاغر بمانم..چون در ذهن من چاقی حک شده بود وتصویری از لاغری در ذهنم نبود تنها تصویر ذهن من چاقی بودوبه همین خاطر خودرا لایق لاغری  نمی دیدم.وهرچه تلاش می کردم بی نتیجه وموقتی بود

      واما بپردازیم به سوال سوم : بنویس چه تصمیمی داری که احساس لیاقت کنی؟

      من با آموزش‌هایی که دراینجا فرا گرفتم وخودرا بهتر شناختم،تصمیم گرفتم که خودم را دوست داشته باشم وبه خودم عشق بورزم وازدیدن خودم لذت ببرم ،تا به اعتماد به نفس بیشتری دست یابم که می توانم با قدرت خدای درونم می توانم لاغرشوم وبا انجام تمرینات ذهنی حس لیاقت لاغری را درخودم بیشتر وبیشتر کنم..

      بطور مثال:۱- من سعی می کنم که به اندازه نیاز بدنم غذا بخورم وبه پیام‌های سیری در بدنم توجه بیشتری بکنم وتحت تاثیر کانالهای عصبی کمتر قرار بگیرم.

      ۲- من سعی می کنم که خوردن غذارا لذت وتفریح ندانم بلکه برای رفع نیاز جسمی ام غذا بخورم .

      ۳- من سعی می کنم که احساسم را برمبنای داشتن اندامی متناسب قوی وعالی نگهدارم وبر لیاقت داشتن اندامی زیبا باورهای محکم‌تری را در ذهنم بسازم.

      زیرا که من باوردارم که خود خالق تمام اتفاق های زندگیم هستم واین یقینی است که با آموزش‌های ذهنی به آن دست یافته ام.

      ودراخر من سعی می کنم که نظم وهماهنگی را در افکارم بوجود بیاورم واز آشفتگی افکار م بپرهیزم..

      عاشقتون هستم وخداروشکر که باشما عزیزان همراه وهم مسیرم..

      با آرزوی اندامی زیبا برای همگی دوستان ولایقم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/17 19:49
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 72 کلمه

      سلام و درود 

      اسناد منم به شخصه خواستم نظرم رو بگم که جای فایل صوتی گذشته ی همین فایل (لایق لاغری) خالی هست من عاشق اون تحکم و اون جدیت و اون انرژی که در فایلهای گذشته ی شما هست ،هستم و همین فایل قبل از به روز سانی بسیار فایل عالی وپر باری بود ای کاش از روی سایت برداشته نمیشد .

      استاد تمام فایلهای اولیه ی شما همینطور هستن لطفاً بزارین باشن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        سلام و درود
        فایل صوتی نسخه قبلی به مجموعه فایل های دانلودی اضافه شد.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/17 19:41
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 850 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز 

      من کسی هستم که رویای تغییر کردن دارم 

      من جز افرادی هستم که عاشق مسیر لاغری با ذهن هستم چون هر روز دارم فایل گوش میدم و می‌نویسم و  با تمام وجودم سعی میکنم  به اونها عمل کنم .

      و اما خیلی از افراد هستن که در بعضی از زمینه ها  مثل کسب و کار و یا تناسب اندام و….خیلی تلاش میکنن ولی نتیجه نمیگیرین چرا  ؟ چون این افراد  احساس لیاقت نمیکنن  ما با احساس لیاقت داشتن   تجربه ی نعمتهای بهتر و بیشتر خواهیم داشت .ما با احساس لیاقت تجربه ی موقعیت اجتماعی بهتر  رو خواهیم داشت و……

      ما در زمینه ی لاغری هم همینطور هستیم اگر احساس لیاقت  کنیم به راحتی لاغر میشیم من باید بپذیرم به راحتی وبا همین سبک لاغری با ذهن میشه راحت  لاغر شد و به وزن دلخواهم برسم .و حالا شاید کسی باشه که احساس لیاقت هم بکنه  اما عملا هیچ کاری انجام نده حالا از طریق کتاب خواندن و یا فایل گوش دادن …. نمی‌خواد توانایی خودش رو بالا ببره و این فرد هم هرگز به موفقیت نمی‌رسه .

      پس هم باید احساس لیاقت کنی هم برای رسیدن به هدف قدم برداری تا به موفقیت برسی  من اگر احساس لیاقت  کنم به راحتی رفتارهام رو تغییر میدم تا به تناسب اندام  برسم .

      من اگر نتونم چاقی رو برطرف کنم نمیتونم به موفقیت‌های دیگه هم برسم اول باید این مشکل شخصی و برطرف کنیم تا به احساس خود باوری برسم و هر کاری رو به راحتی انجام بدم. چون درنظر افراد چاق این کار خیلی سخت. هست درحالی که خیلی راحت میشه لاغر شد .

      لاغر شدن باعث میشه زندگی من  دگرگون بشه و من با اعتماد به نفس،و با آرامش بیشتر زندگی کنم و….

      من سالها برای لاغری تلاش می‌کردم اما هیچوقت نتیجه ی دایمی نگرفتم چون من احساس لیاقت نمی‌کردم هرگز به لاغری دایمی نرسیدم .

      اگر داری با لاغری  با ذهن کار می‌کنی باید تمام راه های دیگه رو بندازی دور یعنی باید احساس لیاقت کنی که من دارم هر روز با این راه لاغر میشم .

      من هر روز در سایت فایل گوش میدم تا کیفیت  تناسب من تغییر کنه .

      تمرین این جلسه :

      نسبت به لاغر شدن چقدر  خودت  رو لایق می‌دونی ؟

      در گذشته نسبت به لاغر شدن چقدر احساس لیاقت میکردی ؟

      بنویس چه تصمیمی داری که احساس لیاقت کنی ؟

      من  وقتی در گذشته ی خودم که دچار چاقی شدم  نگاه میکنم  میبینم من همیشه به دنبال راهی برای از بین چاقی در جسمم بودم حتی زمانی که عقد کردم و شاهد اولین چاقی درجسمم بودم که درحد ده کیلو یی بود که من چاق شدم سریع  رفتم باشگاه که برای  شب عروسیم لاغر کنم اما چون هنوز خیلی چاق نبودم و از نظر بقیه هم زیبا تر شده بودم   خیلی جدی کار نکردم و فقط یک ماه کار کردم و دیگه ولش کردم و خلاصه این  تلاش  برای لاغری  از سال ۸۱تا سال  ۹8 ادامه داشت و این نشون میده من احساس  لیاقت  برای لاغری داشتم هم از درون هم از بیرون چون اقدام میکردم و عملی قدم برمیداشتم اونم چه قدم های که  واقعا هرکس توان برداشتن نداشت اما من به عشق لاغری اجراشون میکردم و باعث حیرت خیلی‌ها میشدم همینکه من دوبار بعد از بارداری که چاقی وحشتناک زیادی داشتم اما سریع برای لاغری اقدام میکردم و  یک بار در حد بیست و پنج کیلو و یک بار در حد سی  کیلو لاغر میشدم نمی‌دونید چقدر باعث حیرت اطرافیانم میشدم  و این نشان از توانمندی جسم من واحساس لیاقت در وجودم هست که بارها برای لاغری اقدام کردم اما چون راه درستش  رو نمیدونستم بارها از راه نادرست برای لاغری اقدام کردم و قدم عملی برداشتم و جهان پاسخ این همه تلاش من رو با هدایت به این راه الهی داد و من با تغییر رفتارهای عالی که در این مدت داشتم مشخص هست از درون تغییر کردم و شخصیت من تغییر کرده  و من از درون و بیرون  احساس لیاقت برای رسیدن به لاغری رو دارم اما مطمعنم بازم باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم و این حس رو بیشتر  کنم تا دقیقا اون جسم لاغر رو که دوست دارم بهش برسم .

      و من همیشه با توجه کردن به اینکه من از همین راه تونستم  کلی وزن و سایز کم کنم به خودم میگم پس میتونم با ادامه دادن این راه بازم ایده آل بشم و من با تکرار همین دوره ی صد گام و دوره‌ی های خریداری شده ی خودم در مسیر میمانم تا به ایده آل زیباتری برسم 

      من لایق بهترین اندام هستم 

      من لایق آزادی در خوردن هستم 

      من لایق آزادی در خریدن هستم 

      من لایق آزادی در پوشیدن هستم 

      من لایق رفتارهای غذایی درست و زیبا هستم 

      من لایق اعتماد به نفس عالی برای حضور در جمع هستم 

      من لایق روابط عالی با همه و خودم هستم 

      من لایق خود باوری بیشتر هستم 

      من لایق  حرکت کردن و رسیدن به تمام خواسته هام هستم.

      من لایق هدایت به راحت ترین و آسان ترین راه لاغری که لاغری  با ذهن  هست ،هستم .

      من لایق نزدیک شدن به خدای خودم و ایمان و توکل  بیشتر  هستم 

      من لایق لاغری همیشگی  درجسمم هستم اونم خیلی راحت بدون دغدغه.

      من لایق لذت بردن از غذاها هستم .

      من لایق آرامش و شادی درونی و همیگش  هستم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Shahrbanou
        1401/05/18 20:54
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 431 کلمه

        سلام بر بانو فروغ ،

        مسئله لیاقت داشتن برای رسیدن به موفقیت از فاکتورهای اساسی و پایه ای هست که  می تونه  بسرعت موانع رو کنار بزنه  و ما در زمینه ای که می خوایم پیشرفت کنیم  ….

        حالا که ما در مورد این مسئله به آگاهی رسیدیم  می تونیم راجع به لیاقت داشتن و نداشتن حرف بزنیم  .  

        ولی اگر این آگاهی رو نداشتیم یکی به ما می گفت  تو آدم بی لیاقتی  هستی و اگر لاغر نشی  علامت بی لیاقتی َشماست  انگار صد دست بهمون کتک زدن و فحش دادن .

        چرا که باور بی لیاقتی  یک باور خیلی مخفی در ذهن ناخودآگاهه  و بسختی میشه  که خودمون با خودمون  ، نجوا کنیم و اعتراف به بی لیاقتی کنیم …این حرفو  توهین به خود می دونید و در سطح ذهن خودآگاه  می تونیم از لیاقت و شایستگی خودمون برای هر کاری  حرف بزنیم و دفاع کنیم 

        ولی این یک حقیقت در ته ذهن ناخودآگاه ماست که میگه  هر چیزی لیاقت می خواد ولی تو اینو نداری ….و البته این یک نظر و عقیده خشک و خالی در ناخودآگاه نیست بلکه یک یا چندین و چند خاطره از اتفاقهایی رو در خودش بایگانی کرده که پیامش این بوده که بله من لیاقت فلان موفقیت رو ندارم …

        قطعا در سالهای کودکی  مسئله چاقی لاغری مطرح نبوده  ولی  نتیجه و احساسی که از یک خاطره و اتفاق در ذهن ما در کودکی نقش بسته  تسری پیدا کرده به  عدم موفقیت ما  به عنوان مثال در لاغر شدن …

        خوب حالا باید ببینیم  چه کارهایی کردیم  که لایق چاقی شدیم و حالا داریم چه می کنیم و یا به چی فکر می کنیم که  لیاقت لاغر شدن رو نمی تونیم کسب کنیم.

        ما در تمام سالهایی که چاق  و چاقتر شدیم  با توجه به چاقی ، حرف زدن در مورد علتش   ، اصرار کردن به رفتارهای غذایی نادرست ، ترس از چاقی و ترس از خوردن‌  ثابت کردیم لایق چاق شدن و چاق موندن هستیم .

        ما حالا اینجاییم  در این سایت در این دوره ها که یاد بگیریم چطوری برای لاغر شدن کسب لیاقت کنیم 

        ما ذاتا  آدمای لایقی برای متناسب شدن هستیم  اگر نه خدا  مارو به اینجا هدایت نمی کرد …فقط باید خطاهای فکری و رفتاریمونو  شناسایی کنیم  و کنار بذاریم و باطل اعلام کنیم و از طرفی  به ورودی های لاغر کننده استمرار ببخشیم و وقتی رفتار صحیح غذایی رو شناسایی کردیم‌ همت کنیم انجامشون بدیم‌ اونم نه یک بار  و   دوبار  بلکه به تکرار تا حس لیاقت برای این موفقیت رو در وجودمون  شکوفا کنیم و به نتیجه برسیم ….

        با آرزوی  تناسب فکری و جسمی ایده آل برای خودم ، بانو فروغ و همه 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/05/13 23:34
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      سلام و درود فراوان ،

      چه کسی  لایق لاغر شدنه ؟

                    ●●●●●

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه .و هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های اون سهم می بره ،

      .چرا که‌جهان ، جهان لیاقتهاست .

      لاغر شدن یک‌موفقیته و مثل هر کار دیگه ای نیاز به لیاقت و شایستگی داره .

      اولین عامل کسب لیاقت برای هر کاری  توجه کردن به اون کاره ،

      برای ذهن انسان فرقی نمی کنه که شما به چه چیزی توجه می کنی عاشقی یا متنفر ؟

      از روی عشق داری توجه می کنی یا از روی تنفر ؟

      ذهن در هر دو حالت ، تصورش اینه که شما آن شرایط رو  دوست داری .   بنابراین سعی می کنه اون شرایط رو برای شما گسترش بده .

      اگر دقت کنیم‌ما سالها از چاقی متنفر بودیم ولی هر سال هم چاقتر شدیم .این به این دلیله که ذهن ناخودآگاه ،تفاوت بین عاشق بودن یا متنفر بودن را  تشخیص نمی دهد

      برای ذهن ناخودآگاه ، عشق و تنفر ، خواستن و نخواستن  همه به معنای علاقمند بودنه 

      توجه به هر چیزی در دایره المعارف  ذهن ، عشق تفسیر میشه و اون موضوع رو در زندگی ما گسترش میده ،

      وقتی چاقها به اشکال مختلف به چاقی خود توجه  کردن لیاقت چاقتر شدن رو در خود افزایش دادن 

      اشکال مختلف  توجه به چاقی چی می تونه باشه ؟

      خجالت کشیدن از شرایط خود همراه با حس بد و حتی تنفر از جسم خود تا به حدی که گاهی آرزوی مرگ کردیم 

      گله و شکایت پیش این و آن و حتی به درگاه خدا  با اشگ و آه و ناله  همراه با حس بد نسبت به خدا و زیر سوال بردن عدالت خداوند 

      رژیم‌گرفتن و ورزشهای سنگین 

      باید این موضوعو  بخوبی درک کنیم که تنها دلیل گسترش آنچه را که‌می خواهیم یا نمی خواهیم‌ ، توجه  کردنه .

      پس اگر می خوایم که لاغر بشیم‌و از مزایای اون بهره مند بشیم باید با توجه به لاغری و‌موضوعات آموزشی لاغر کننده  لیاقتمون رو به اثبات برسونیم  ……  حد اعلای توجه به لاغری  نوشتن هست …حالا به هر مدلی که راحتیم و حس بهتری به ما میده .

      اشکال مختلف توجه به لاغری چی می تونه باشه ؟

      در نگرش خود به جسم‌و زندگیمون تجدید نظر کنیم 

      مجددا  فرمولهای لاغر کننده موجود در ذهن را فعال  و استفاده کنیم‌

      تا می تونیم مانع فکر کردن به چاقی بشیم‌و در مقابل به موضوعات مربوط به لاغری که مورد علاقه و آرزومونه توجه کنیم 

      مثلا  خوندن  روزانه  و مرتب میثاق نامه ، شرح ایستگاههای  نوار مثبت زمان   ،   گوش دادن به فایلهای  صبحگاهی   ،،،   گوش دادن مکرر به فایلهای آموزشی  ،   طراحی  عدد وزنی دلخواه و چسباندن به  جاهای مورد توجه    .    انتخاب  بشقابهای غذا خوری  بر خلاف شکل رایج اونا که  دایره ای شکل هستن  ،   قرار دادن  تصویر یک فرد متناسب و خوشرفتار  در محل دید  ،،،   نوشتن  دیدگاه و خواندن دیدگاههای دوستان و نظر و لایک دادن …

      اینا نمونه هایی از توجه به لاغری بود ممکنه دوستان  راههای دیگه ای بلد باشن یا به یادشون بیاد  خواهش می کنم  اطلاع رسانی کنن    با تشکر فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1401/05/10 21:21
      مدت عضویت: 1913 روز
      امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 655 کلمه

      من لیاقت متناسب شدن رو دارم  چون دارم روی اصلی ترین وریشه ای ترین عامل چاقیم که ذهنم هست کار میکنم ودر آن استمرار دارم و دارم ادامه میدم تحت هر شرایطی که باشم و باور دارم که کارم بی نتیجه نیست و نتایج عالی جسمی در انتظارم هست هر چند من نتایج عالی دیگه ازین روش گرفتم.

      به قول استاد ما در حال متناسب بودیم ولی داشتیم بذر چاقی رو در ذهن میکاشتیم و پرورش میدادیم و بعد چاق شدیم وحالا هم چاقیم و داریم بذر لاغری میکاریم وبهش می رسیم وبالاخره میوه لاغری رو برداشت میکنیم آخر این راه لاغری هست فقط باید باور کنیم که ما هم لیاقت متناسب شدن و متناسب موندن رو داریم .

      هر کس به اندازه لیاقتش نتیجه میگیره درسته خیلی از ما خیلی خوب داریم کار میکنیم ولی به قول استاد هنوز باور ولیاقت لاغر شدن در وجود ما رشد نکرده ما باید روی این موضوع خیلی کار کنیم باید خودمون رو تشویق کنیم واز تغییرات خوشحال بشیم .

      لیاقت لاغری با حال خوب میاد با احساس خوب نسبت به خود میاد با عشق به خود میاد با پذیرفتن تمام کمی وکاستی هات میاد با صلح درونی با خود میاد .

      لیاقت یک امر درونی هست هیچ کس نمیتونه این حس رو بهت القا کنه هیچکس جز خودت

      خیلی ها فکر میکنن با خوب نوشتن وبازی با کلمات و مدال گرفتن میتونن کسب لیاقت کنن لیاقت با خویشتن دوستی میاد نه چیز دیگه

      این کارها هم از عدم لیاقت میاد چون اینم یه جوری خودت رو به دیگران ثابت کردن هست یه جوری جلب توجه هست یه جوری تایید گرفتن از دیگران هست

      نوشتن وگوش دادن باید برای خود خودت باشه  برای یادگیری بهتر نه ثابت کردن خود به دیگران

      خیلی ها تو این دوره ها شرکت کردن و اصلا چیزی ننوشتن ولی نتایج عالی گرفتن چون اهل خودنمائی نبودن لیاقت داشتن ودر سکوت روی خود کار کردن وبرای خودشون نوشتن و شگفتی ساز شدن

      خوب نوشتن خیلی عالیه ولی اگه به کسب نتیجه ات کمک نکنه و همش دنبال تایید دیدگاهت باشی ودنبال مدال گرفتن نه بهتره در تنهایی وسکوت کار کنی

      منم شاید بعضی وقتها اینطور رفتار کرده باشم ولی سعی میکنم رها باشم برای دل خودم بنویسم یا اگر حسم  درونیم گفت بنویسم .

      لیاقت با گفتن و نوشتن نمیاد لیاقت با تکرار جملات نمیاد لیاقت یه چیز درونی هست لیاقت حس درونی هست

      لیاقت از ارزشمند دونستن خود میاد از این که تو ارزش خودت رو به قد وسن وزیبایی وکار و درآمد خانواده خوب وابسته اش نکنی

      در هر شرایطی که هستی باید خودت رو لایق همه چیزهای خوب بدونی لایق بهترین ها

      حتی تو چاقیت هم خودت رو لایق پوشیدن بهترین لباسها بدونی چاقی نباید ارزش مارو تعیین کنه

      ما اشرف مخلوقات هستیم اگر من لایق نیستم پس کی لایق باشه من که چندین ساله در مسیر رشد و تغییر شخصیت درونی ام میلیونی هزینه کردم

      من که پول برای دوره ها پرداخت کردم و برای خودم خرید نکردم یا خیلی کم خرید کردم  وپولم رو جمع کردم برای خرید دوره ها پس من خودم رو لایق زندگی بهتر اندام متناسب تر میدونم که بها پرداختم

      من که سالها ست دارم گوش میدم درسته فراز ونشیب داشتم و این رو هم طی دوران تکاملم  میدونم من که برای آرامش روحم دارم روی ذهنم کار میکنم من خیلی مهم ارزشمند هستم ولایق خوباگر نتیجه دلخواه کسب نشده برای اینه که آگاهی ها هنوز به قدر کافی نفوذ نکرده هنوز ریشه ها رو نتونسته آبیاری کنه میدونی سی وپنج سال با حال بد زندگی کردم حالا اگر تو این چند سال حالم چهل درصد بهتر شده باشه من عالی عمل کردم

      35سال حس بی لیاقتی رو در دو سه سال نمی تونی از بین ببری لیاقت ایجاد کردن هم تکامل خودش  رو میخواد

      پس من همواره باید حس لیاقت داشته باشم تا لیاقت در من رشد کنه .

      ممنونم استاد فایل عالی بود کاش فایل قبلی ها رو حذف نکنید اونها خیلی انرژی خوبی دارن استاد درین فایلها جدید اون انرژی وتن صدای قوی رو ندارید .فایلهای قدیمی رو خیلی با انرژی و عشق بیشتر ضبط کردین .

      عاشقتونم یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ملکه عشق
        1401/05/13 14:49
        مدت عضویت: 1433 روز
        امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 533 کلمه

        سلام و درود به دوست عزیزم خانم الهام 

        وااای عزیزم چقدر دیدگاهتون تکان دهنده بود،زلزله انداختین به وجودم واقعا دست مریزاد 👏هزار آفرین بر شما …

         چقدر باید به خاطر بودنم در این مسیر و چنین دوستان خردمندی که زندگی هدفمندی دارند سپاسگزار یکدانه ام باشم …خدایا به تعداد هر نفسم سپاسگزارتم که بی دریغ بخشیدی …

         عاشق این قسمت دیدگاهتون شدم 

        لیاقت لاغری با حال خوب میاد با احساس خوب نسبت به خود میاد با عشق به خود میاد با پذیرفتن تمام کمی وکاستی هات میاد با صلح درونی با خود میاد .

        لیاقت یک امر درونی هست هیچ کس نمیتونه این حس رو بهت القا کنه هیچکس جز خودت!

         این قسمتِ آخر جمله هم عالی بود یاد جمله ای از دیگر اساتید عزیزم افتادم ،ایمان واقعی را نه کسی میتونه بهت بده و نه کسی میتونه  ازت بگیره !

         به لطف خداوند و با اشتیاق و طلب خودمون ،درتمام جنبه های زندگیمون در حال تکامل و رشد هستیم و هر فردی خودش متوجه کم و کاستیهاش میشه …

        منم قبلا یه وقتهایی می رفتم نشان ها را چک می کردم یعنی برام عادت شده بود!…

        ولی اینو بگم که با تمام وجود  تمرین می نوشتم اصلا قبل از دیدن استاد دیدگاهم می رفت تو لیست علاقه مندیهام ..تا شب یا روزها می خوندمشون و خودم لذت می بردم ولی انصافا ازگرفتن نشان هم لذت می بردم ..

        خیلی درون خودم کنکاش می کردم که اگر فردا نشان نگیریم به چه حسی می رسم ؟!یا اصلا چرا میرم میبنم ؟!دارم مراحل تکامل را خدمتتون عرض می کنم و هر چقدر پیش رفتیم وتوجهم به توانمندیهام بیشتر شد و اعتماد به نفسم بالاتر رفت خب این نیاز بی اهمیت تر شد ولی اگر می خواستم برای فرار ازاین موضوع ننویسم می شد فرار و مبارزه با خود…

        ضمن اینکه بعد از مدتی نوشتن  تمرین هم ،برام بی اهمیت می شد ….از طرفی می خواستم منم به اندازه درکم و برای رسیدن به احساسات متعالی که حس رضایتمندی ماندگار از خودم بود ،در این مسیر برای دوستانم ردِ پای قشنگی به جا بگذارم…..

         انگار همونطور که دریافت کردم توانسته ام که ببخشم و از این بده ،بستون با هستی حالم خوب می شد (:

        ولی در کل واقعیت را خوب نوشتین ….

        همین چندروز پیش ،به سرم زد که به تقلید از یکی دوستان ،برای نشر آگاهی ،منم بیام  »»»»»پاسخ دوستان را با اجازه کپی کنم و با تجزیه تحلیل خودم به اشتراک بگذارم ….ولی زمانی که خواستم دکمه ارسال را فشار بدهم نجوایی در ذهنم مرور شد اینکه آخ جووون خیلی عالی شد حالا تو هم نشان میگیری !… 

        همون لحظه حالم بد شد و از این کار  کلا، منصرف شدم با اینکه نیتم کاملا خیر بود ولی آن صافی آب قلب در لحظه آخر سمی و گل آلود شد ….و خوشحالم که انجامش ندادم.

        خواستم صحبتتون را تأیید کنم باید هر کاری قلبی انجام بشه و چقدر خوب گفتین و شما دارین کار حسنه ای انجام می دین که هر زمان دلتون گفت مینویسید ….

        درود بر شما دوست لایقم عالی باشید (:

        درمورد انرژی و تن صدای استاد در فایل قبلی باهاتون موافقم .شاید بهتر باشه فایل قبل و جدید به هم منگنه شوند تا بتونیم ازهردو فایل استفاده کنیم . سپاس از استاد گرامی  و تمام وقتی که صرف این مسیر پرنعمت و الهی می کنند.

        طلب خیر نثارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار الهام خضرلو
          1401/05/16 09:50
          مدت عضویت: 1913 روز
          امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 312 کلمه

          سلام ملکه عشق عزیزم 

          من امروز پیام پر مهرتان رو دیدم .ممنون عزیزم 

          اون نیت قبل عمل خیلی مهم هست نیت قبل نوشتن نیت برای درک بیشتر خودت و یادگیری بهتر خودت باشه و نیت برای گسترش آگاهی واستفاده ی دیگران باشه 

          این نوشته تو رو به اوج میبره و نتایج عالی می گیری پاداش خوب می گیری .

          منم اولین بار شروع دوره هرروز می‌نوشتم هر روز خودم رو متعهدکرده بودم تا ننویسم نرم جلسه بعدی ومینوشتم .

          استاد اون‌موقع مدال نمیدادن اون موقع اگر از دیدگاهی خوششون میومد به ندرت زیزش می‌نوشتن که از نوشته لذت بردن 

          من چند باری مورد تشویق استاد قرار گرفته بودم خوشحال میشدم 

          تا اینکه تو یه فایلی گفتن خیلی ها برای خوشحال کردن من برای راضی کردن من دیدگاه مینویسن وفکر میکنن اگر خوب تمرین بنویسن ومن خوشم بیاد نتایج میگیرن واین کاملا فکر اشتباه هست 

          وبعد گفتن بعد مدتها متوجه شدن کسانی که تو سایت نمینوشتن وزیاد از استاد سوال نمیکردن براش پیام نمیدادن شگفت انگیز میشدن یه دفعه بعد نتیجه گرفتن عکس شگفتی سازی سازیشونو میفرستادن واستاد متعجب میشدن اینا تاحالا کجا بودن چه طور کار کردن نتیجه گرفتن 

          آره گلم من تازگی ها از یک فایلی خوشم بیاد هیجان خاصی منو وادار میکنه به نوشتن اصلا مجبور میشم بنویسم حس قوی درونم میگه بنویس اصلا نمیدونم چی میخوام بنویسم نوشته ها خودش میاد سرازیر میشه ومن می نویسم و اون نوشته مو خودم بارها میخونم چون مطمئنم خدا در خطاب به خودم گفته برای استفاده خودم 

          ومن اتفاقا اون دیدگاهام مدال فنی میگیرن 

          ولی زمانی که خودم برای نوشتن شروع کنم اون حس خوب نمیاد دیدگاه منم هیج مدالی نمیگیره یا طلایی میگیره 

          واقعا شما هم عالی هستین نوشته هاتون ادبی هست 

          من ادبیات فارسی خوندم واقعا بعضی وقتها سخته خوندنش باید دو سه بار خوند این نشون میده استعداد نوشتن ادبی رو دارین من اصلا نمیتونم ادبی چیزی بنویسم بااینکه رشته ام هست ساده وبی آلایش مینویسم. 

          واقعا تحسین برانگیز هستین 

          عاشقانه دوستون دارم 

          موفق باشید.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار ملکه عشق
            1401/05/17 08:54
            مدت عضویت: 1433 روز
            امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 262 کلمه

            سلام دوست خوش قلبم الهام عزیزم 

            بهتون تبریک می گم بابت درک مطلب و ارتقا رشد روحیتون ….و این یعنی شگفتی ساز شدن آفرین بر شما …

            روزهای اول تمام توجهمون به لاغر شدن بود ولی الآن این معجزه و ارتقا روح و کمالات بسیار شگفت انگیزتره !

            به مطلب خوبی اشاره کردین اینکه بدونیم هدفمون از انجام هر کاری چی هست ؟ 

            و نوشتن تمرین برای راضی کردن استاد هست یا راضی کردن جان خودمون ؟!

            و البته مراحل تکامل و رشد را هم،باید در نظر گرفت …می خوام بگم یه وقتهایی هم دچار خود سرزنشی میشیم  چون متوجه نیت غیرصحیح خود میشیم ،ولی اون نفس حریصه و می خواد!و انگار نمیشه مدیریتش کرد !!! و باید تجربه اش کرد …..

             و اما ما در این مسیریم که مدارا کردن را یاد بگیریم و خلاهای درونی خود را با عشق و توجه به خود بر طرف کنیم نه با جنگ و مبارزه !… بلکه با پذیرش و صلح  

            این قسمت از نوشته شما خیلی دلی بود و به جانم نشست.  

            »»»»»»اون نیت قبل عمل خیلی مهم هست نیت قبل نوشتن نیت برای درک بیشتر خودت و یادگیری بهتر خودت باشه و نیت برای گسترش آگاهی واستفاده ی دیگران باشه 

            ✨این نوشته تو رو به اوج میبره و نتایج عالی می گیری پاداش خوب می گیری .🌈

            سپاس از اظهار لطف و محبتتون .

            هذا من فضل ربّی 

             سپاس از حسن توجهتون و اینکه شبنم روی استعدادم شدین و حساااااابی بهم طراوت بخشیدین 😇 

            همواره قلبتون پر نور و لبتون خندون 

            سپاس از ابراز دوست داشتنتون♥️

            به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست 

            عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست   

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار الهام خضرلو
              1401/05/18 09:13
              مدت عضویت: 1913 روز
              امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 12 کلمه

              ممنونم دوست مهربان وخوبم 

              شما رو به خدای مهربان میسپارم.

              شاد و خندان باشی

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Shahrbanou
        1401/05/13 23:04
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 486 کلمه

        سلام دوست خوبم  الهام ،

        ممنون از اینکه دیدگاه خوبی رو نوشتی و  نظرت راجع به لیاقت داشتن و نداشتن رو  به اشتراک گذاشتی ….

        متاسفانه  از یک قسمت از نظرت  حس خوبی بهم منتقل نشد …  نوشتی از اینکه بعضی ها  خوب می نویسن و تمرین می کنن  برای خودنمایی است و فقط می خوان مدال بگیرن  و با اینکارا  به لیاقت نمی رسن ..

        دوست خوبم ،  مگر نه اینکه استاد گرامی ، همواره  به  نوشتن  تاکید کردن  خصوصا  به نوشتن در سایت ..‌‌خوب من و یا افرادی مثل من  سعی کردیم این وظیفه  دانشجویی  رو  خوب انجام بدیم ..تا زمینه ای باشه برای کسب لیاقت بیشتر ….  برای من نوعی  از اینکه مدال بگیرم خوشحال کننده اس و حس خوبی پیدا می کنم اما وقتهایی هم هست که  با کلی صرف وقت دیدگاه  نوشتم ولی فقط تایید شده و به قول خانم ملکه عشق  نشان دریافت نکردم‌ اما هیچ اعتراضی  هم نکردم  مثل دیدگاهی که در مورد  بازگردانی  صحبتای خانم شریعت پناه که به زوج شگفتی ساز مشهور شدن  نوشتم و فقط تایید شد . اینکه استاد به یه دیدگاهی  نشان و‌مدال بدن در صلاحدید خودشونه  و کسی حق اعتراض نداره  ….اما من  اشتیاقم برای نوشتن کم نشده  و نمیشه… چون هدف اصلی من  نشان گرفتن نیست  من  می نویسم چون باید مرحله دوم تغییر جسم که   تبدیل افکار لاغر کننده  به کلمه  اس از طریق نوشتن  رو به انجام برسونم‌ و احساس خیلی خوبی از اینکار دارم ▪︎ استاد   به دلایل مختلف تاکید دارن بهتره در سایت بنویسیم ….. ما در حال حاضر  ،    همه هم هدف و هم مسیر هستیم  در یکجا جمع شدیم و از طریق  امکانات سایت می تونیم با هم ارتباط بگیریم‌اما باز  هم ارتباط ما از طریق کلام  نیست   بلکه از طریق کلماتیه که‌می نویسیم …  بعد از اینکه  این دو مرحله در ذهن به حد اشباع برسه  تبدیل میشه به رفتار های لاغر کننده  که با تکرارشون به تغییر جسم‌  می رسیم  ..‌..

        کسب لیاقت برای لاغر شدن  یک امر کاملا ذهنیست  که مرحله به مرحله کاملتر میشه …

         یک کشاورز رو در نظر بگیریم که با علاقه و تلاش  زمین رو آماده کرده  بذر کاشته  بموقع آبیاری می کنه  و منتظر  سبز شدن بذرهایی هست که کاشته  قطعا یه چند ماهی  تا  برداشت محصول  باید بگذره و کشاورز باید صبر کنه و منتظر باشه   آیا درسته که بگیم این آقای کشاورز  لیاقته استفاده  از بذرهایی که کاشته ارو نداره …. 

        ما هم الان مثل همین کشاورز  هستیم ..و منتظریم  تا  به نتیجه برسیم  در عین حالی که هم باید به‌چاقی فعلی توجه نکنیم و هم باید نتیجه نهایی رو رها کنیم ….برای  برداشت بهتر  سعی می کنیم هر کاری  از طرف  استاد به ما گفته  میشه ارو انجام بدیم ….  حالا خودشون  یه ایده الهی بهشون رسیده که برای تشویق هنرجوها برای نوشتن  ،   به دیدگاهها  مدال  اعطا کنن ….خیلی هم عالیه ….از ایشون بی نهایت ممنونیم ….

        از شما دوست خوبم تشکر می کنم …. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار الهام خضرلو
          1401/05/16 09:19
          مدت عضویت: 1913 روز
          امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 70 کلمه

          سلام عزیزم 

          من امروز دیدم دیدگاهتون رو 

          جسارت نشه من که منظورم شما نبودین 

          بیش ترش برای خودم بود تا بفهمم با نوشتن ومدال گرفتن یک رابطه ی خوبی ایجاد کنم وبرای مدال گرفتن ننویسم برای درک و آگاهی بیشتر خودم بنویسم و همش دیدگاه خودم رورو چک نکنم که استاد تائید کرده یا نه یا چه مدالی داده 

          اگر جایی از دیدگاهم باعث ناراحتی شده ببخشید گلم 

          شما بهترینید و بانوی اول سایت 

          دوستون دارم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار Shahrbanou
            1401/05/16 20:58
            مدت عضویت: 1594 روز
            امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 114 کلمه

            سلام  دوست خوبم الهام ،

            خیلی دوستتون دارم  از دیدگاههای شما لذت می برم ،  ممنون از پاسخی که فرستادی جهت دلجوئی از بنده ….

            شما هم ببخشید که سوء تفاهم شد برام …

            من حرف و نظر شمارو که برام فرستادی  قبول می کنم عزیزم …

            حالا الهام خانم  من   وقتی دیدگاهی رو می نویسم    عادت کردم که ایمیلمو  مرتب چک کنم  تا بهانه ای باشه برای  دوباره خوندن  اون دیدگاه  … غیر ممکنه  دیدگاهی  نشان بگیره و مجدد نخونمش  نمی دونم چه جوریه که این حس خوبی بهم میده  ..‌  به نظرم اینو هم باید در لیست عوامل  ایجاد احساس خوب در این مسیر یادداشت کنم .

            بازم ممنون از نظر لطفت بانو جان …

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار الهام خضرلو
              1401/05/18 09:18
              مدت عضویت: 1913 روز
              امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 12 کلمه

              عزیزمی گلم 

              خدا حافظتون باشه و همیشه غرق در احساسات خوب باشید .

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Shahrbanou
        1401/05/23 23:20
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 866 کلمه

        دوست عزیزم الهام ،  سلام و قت بخیر .

        با خوندن دیدگاهت که قابل تقدیره  یه مطلبی به ذهنم رسید که عرض کنم  اونم اینکه    زمانی که این دوره ارو تهیه کردیم استاد در فایل مقدمه  تاکید فراوان به نوشتن کردن  و اینکه توی دفتر بنویسیم یا در سایت به اختیار خودمون گذاشتن اما  ارادت و توجه خاصی  به نوشتن در سایت  داشتن  دلایلش رو بارها اعلام کردن  یکی اینکه  ما وقتی مرتب  دیدگاه بنویسیم  استاد می تونه نحوه فعالیت ذهنی مارو مورد ارزیابی قرار بده و اگه یه جایی  گیر کردیم  یا لیز خوردیم  بهتر می تونه به ما کمک کنه  دوم اینکه  وقتی دیدگاهی  نشان  می گیره  برای  دوستانی که گذرشون به این قسمت  میفته  می تونه براشون کمک کننده باشه  سوم اینکه  با نوشتن  ،  افکار به کلمه تبدیل میشن  که از دومین مرحله مقدماتی تغییر جسمه   و باید که این تکلیف رو بخوبی انجام بدیم چه بهتر که در سایت  باشه  …انرژی این کلمات  می چرخه و‌منتشر میشه …. 

        به یاد داشته باشیم که استاد در یکی از فایلهای توضیحی  دوره  متذکر شدن که  هر جایی که  خواستید تکلیف انجام بدید و  صدایی یا فکری  شمارو منصرف  کرد  اتفاقا  باید  برای انجامش بیشتر پافشاری کنید  چون این دقیقا  همون‌چیزیه که بهش احتیاج دارید تا  به نتیجه برسید ..

        ما خوب می دونیم که چاقی راهی بوده که شیطان رجیم جلو‌پامون گذاشت بخوبی از جهل ما نسبت به مسئله سوء استفاده کرد و مارو به این وادی پر از رنج  کشوند  .به شدت به  هر راهی ،  به هر قدمی ، به هر حرکتی که بخواد به مسئله  برطرف کردن‌چاقی منتهی بشه حساسه و با وسوسه های جور واجور  مارو منصرف می کنه ….

        مثلا اگر دیدگاه ننویسیم  که جزء تکالیف اصلی ما در حال حاضره  کاری به ما نداره  ولی وقتی  ببینه می خوایم به اینکار ارزشمند بپردازیم  وسوسه هاش شروع میشه   …مثلا میگه   بابا ول کن  مسخره کردی خودتو  ، فکر کردی اینجوری لایق تناسب اندام میشی  ؟نه که نمیشی  تو ریاکاری تو فقط می خوای مدال بگیری و خودنمائی کنی و واسه استادت خودشیرینی کنی …….بعد برای اینکه اینو تو ذهنمون جا بندازه  مثال می زنه  ببین  اونایی که سری های اول توی دوره شرکت کردن  هیچ تلاشی برای نوشتن نداشتن  هیچم خودنمائی نمی کردن  توی سکوت  یهو عکس شگفتی سازیشون  روو شد   از اونا یاد بگیر    تو با این نوشتن هات به هیچ جا نمی رسی  …. دیگه این موجود بی خیر نمیگه که اونا توی یک شرایط خاصتری  به آموزش پرداختن   مثلا اینکه اون موقع خبری از عکس شگفتی سازان قبل از خودشون نبوده که بخوان  دائم خودشونو با اونا مقایسه کنن و احساسشون بد بشه و از مسیر خارج بشن   اونا فقط  چشمشون به استادشون بود و صد در صد به حرفاش ایمان آوردن و باور کردن  و نیروی  باور  یک‌نیروی  بس شگفت انگیزه  که تمام راههای دیگه ارو   دور می زنه  و  خودشو به اثبات می رسونه  …

        اینکه ما  دیرتر از اونا  نتیجه می گیریم  به خیلی چیزا  ارتباط داره   مثلا  محتویات ذهنی  که  مختص هر کسی هست و کاملا منحصر بفرده مثل خطوط نوک انگشتان ،  دوم اینکه ما هنوز به توانایی خودمون  ایمان نیاوردیم استادو  راهشو باور کردیم  ولی خودمونو  باور نداریم  ،،،، واقعا بی تعارف میگم   :   ما توانایی  خودمونو   زیر سوال می بریم و شاید هم عجله داریم و خسته شدیم و می خوایم زودتر به نتیجه برسیم   و راهش  فقط ادامه دادنه  و عمل به تکلیف علیرغم  سنگ اندازی های  شیطان و ذهن‌منفی باف اینا با هم همکاری تنگاتنگ دارن برای منصرف کردن ما که  نا امید بشیم  رها کنیم 

        وقتی شیطان زمزمه کنه در گوشمون  که  رها کن  این نوشتنهارو  قانع میشیم  میگیم  آره تو راست میگی  ولی چون  من  اصلا هم اهل ریاکاری و خودنمائی نیستم  پس نمی نویسم ….

        غافل از اینکه  استادی که  قبولش داری اعتماد کردی توی دوره اش شرکت کردی  بهت گفته  بنویس  و چه بهتر که در سایت هم بنویسی  نه فقط برای خودت   چون اگر دیدگاه خوبی نوشته باشی  من استاد از خوندنش بی بهره میشم ….

        به نظرم  بحث لیاقت  بحث گسترده ای هست و بی استثناء  همه ما  لیاقتشو داشتیم که اینجاییم  تک تک مارو خدا انتخاب کرد آورد اینجا  اما شیطان هم ساکت ننشسته  و تا بتونه مانع درست می کنه و آجری که استادت با آموزشهای بی نظیرش داده دستت  ازت می گیره  یه گوشه پرت می کنه  با خیال آسوده  مارو رها می کنه چون به مقصد خودش رسیده .

        از طرفی  وقتی هم می آییم و می نویسیم  جور دیگه  حال مارو بد می کنه  ….

        کلا چه بنویسیم چه ننویسیم به ما کار داره  .تااااااااااااااااا وقتی که به تناسب ایده آل برسیم  تازه اون موقع هم دست از سر ما برنمی داره   جور دیگه ضربه اشو می زنه ..خودتون حتما متوجه شدید که  عده ای از شگفتی سازان  برگشت به وضع قبل رو با درجات مختلف  تجربه کردن  و کلی ترسیدن و‌نگران شدن و تنها توصیه ای که استاد گرامی بهشون داشته این بوده که برگردید  به توحه به تکرار به نوشتن

        گزینه های کسب لیاقت تناسب اندام یکی دوتا نیست  که  نوشتن در سایت  یکی از این گزینه هاست …  نشان بگیریم چه بهتر ،  نگیریم هم ،ما به وظیفه عمل کردیم  

        درود بر شما  خدانگهدار شما ….

        ارادتمند شهربانو

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار الهام خضرلو
          1401/05/24 11:05
          مدت عضویت: 1913 روز
          امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 53 کلمه

          سلام شهربانوی عزیزم 

          بله با حرفهای شما کاملا موافقم 

          خیلی قشنگ تحلیل کردید .

          اعتراف میکنم منم بعضی وقتها از تنبلی کردن نمی نویسم و بعضی وقتها دیدگاهها ی اون جلسه به قدری خوب هست که به نظرم من دیگه چیزی برای گفتن ندارم .

          ممنون ازت گلم موفق باشی و همیشه در مسیر تناسب و تغییر 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار Shahrbanou
            1401/05/24 18:00
            مدت عضویت: 1594 روز
            امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 228 کلمه

            سلام الهام‌جان ،  خوبی عزیزم ؟ الهی که خوب و خوش باشی در مسیر تغییر کردن ، 

            مرسی از پیام زیبا و محبت آمیزت ..خیلی متشکرم از لطف شما خواهر عزیز و هم مسیرم .

            اینکه  فرمودید که گاهی  اونقدر فایلها کاملن که  چیزی از خودت نمی تونی بهش اضافه کنی  و بنویسی  برا همین ممکنه  چیزی ننویسی  ….باید بگم از نظر منم تمام فایلهای  حضرت استاد کامل و بی نقص و بی نظیرن    و من در دوره  که بودم و هنوز به تکرار نرسیده بودم  واقعا  چیزی از خودم‌نمی تونستم اضافه کنم و حتی تجزیه و تحلیل کنم  .. اما  با  متن نویسی کامل بیانات صوتی  استاد  با کلاسه بندی و بولد کردن  جملات مهم آموزشی  به احساس رضایت از خود می رسیدم  …می گفتم من که چیزی از خودم نمی تونم اضافه کنم و حرفی برا گفتن ندارم  فقط  می نویسم که‌همین حرفا  توی ذهنم  حک بشه  …حالا که به دوره تکرار رسیدم  می بینم چقدر این روش  تونسته ذهن‌منو باز کنه برای  نوشتن نظر از خودم  ….حالا می تونم تا حدودی تجزیه و تحلیل کنم  …. و اینقدر  حرف برای گفتن پیدا کردم که دوره تکرار  در روز چهاردهم  متوقف شده  …  بعضی وقتا به خودم میگم   بسه دیگه  برو  دوره تکرار و جلو ببر  اونو نیمه کاره رها کردی  …..

            ببخش الهام جان وقتتو گرفتم …  یه کلماتی  جوشید و جاری شد ..

            برات بهترینهارو  آرزومندم‌

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mkhnilofar@gmail.com
      1401/05/09 22:34
      مدت عضویت: 1061 روز
      امتیاز کاربر: 3551 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 145 کلمه

      سلام دوستاران تناسب فکری 

      من دو نوبت لاعری باذهن ۱۰۰ گام رو انجام دادم ولی لاغر نمیشدم حالا که خودمو با دفعه های قبل مقایسه میکنم میبینم اینبار حرفای استاد انگار به جان من میشینه و تمام و کمال باور میکنم ولی دفعه های قبل همش تو ذهنم دلیل میاوردم که نمیشه یا این حرف اشتباهه خیلی سعی میکردم حرفای استاد رو برای خودم منطقی کنم ولی همیشه یه ترسی ته دلم بود با این حال ترس از خوردنم کمتر شد والان خیلی راحت تر میتونم بگم من لیاقت تناسب اندام را دارم و اینبار از ته دلم ایمان دارم موفق میشم ولی دفعه های قبل خبری از این اطمینان نبود یه چیز جالب امروز گام پنجم هست و دخترم صبح به من میگفت مامان انگار لاغر شدی درحالی که خبر نداره من دارم چکار میکنم خدایا شکرت که منو انتخاب کردی و به نتیجه میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Shahrbanou
        1401/05/11 13:10
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 499 کلمه

        سلام و درود فراوان  محظر استاد گرامی  و دوستان خوبم ،

        قسمتی از دیدگاه فروغ عزیز  رو  با کمی ویرایش تقدیمتون می کنم :

        • من لیاقت متناسب شدن رو دارمبه شرطی که با اشکال مختلف به موضوع لاغری
        •  توجه کنم .
        •  
        • من میتونم لاغر بشم چون سالهای زیادی رو در حالت تناسب ، طبق قوانین پیش فرض  که خدا در مغزم به ودیعه گذاشته است   زندگی کردم  
        •  
        • من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم به شرطی که به لباسهای شیک توجه کنم و حسرت نخورم  و اطمینان داشته باشم منم لاغر میشم  اونارو تهیه می کنم و می پوشم و خودمو در حالی که اونارو پوشیدم و خیلی هم خوشحالم  تصور کنم 
        • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم بهشرط اینکه  غذا هارو  عامل چاق شدن و حتی لاغر شدن  ندونم .
        •  
        • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم.به شرطی که آنچه باعث بر هم خوردن آرامشم میشه  دوری کنم مثلا گوش دادن به اخبار نامناسب و یا توجه به حال اطرافیان و دخالت در امور زندگی اونها در صورتی که  در واقع به من ربطی ندارن .
        •  
        • من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.به شرطی که  با آگاهی  شرایط  سالم رو برای خودم فراهم کنم 
        •  
        • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم.به شرطی که  وقتی رفتار لاغر کننده ارو شناسایی کردم  همت کنم و  به این رفتارها عمل کنم حتی اگر مجبور بشم در مواردی  نوعی از سختی رو تحمل کنم .
        •  
        • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی. رو دارمبه شرطی که  اعتماد بنفس خودمو  بالا ببرم و یک شخصیت قوی از خودم بسازم نه اسیر و ضعیف و بی اراده 
        •  
        • من لیاقت امیر بر مواد غذایی بودن رو دارم به شرطی که  با ادامه دادن‌به محتوای آموزشی یک شخصیت جدید از خودم بسازم‌
        •  
        • من لیاقت بهترین رابطه با خودم رو دارم به شرطی که با کسب آگاهی برای یک رابطه خوب  به این کار توجه کافی داشته باشم .
        •  
        • من لیاقت بهترین حالت روحی رو دارم به شرطی که خودمو  دوست داشته باشم .
        •  
        • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارمبه شرطی که به خودم همینجوری که هستم عشق بورزم 
        •  
        • من لیاقت رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارمبه شرطی که به موضوعات خداشناسی از منبع موثق  توجه داشته باشم‌
        •  
        • من لیاقت بهترین روابط با همه رو دارم به شرطی که  توان و تحمل گذشت از خطاهای دیگرانو داشته باشم و از کینه ورزی دوری کنم و با همه مهربان  باشم .
        •  
        • من لیاقت یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم به شرطی که به اندازه کافی به موضوعات شادی بخش توجه داشته باشم 
        •  
        • من لیاقت آزادی در خریدن رو دارم به شرطی که با استمرار در کسب آگاهی ،  متناسب بشم و بالاترین درجه آزادی رو کسب کنم و در خوردن غذای دلخواه و‌پوشیدن لباس دلخواه  احساس آزادی کامل کنم .
        •  
        • من لیاقت لباس رنگ شاد رو دارم به شرطی که  به رنگهای شاد توجه کنم و حتی قبل از اینکه به تناسب برسم هم از اونا استفاده کنم‌
        •  
        • من لیاقت اعتماد به نفس عالی رو دارم و من بامتناسب شدن به درجه بالایی از اعتماد بنفس می رسم    …

            سپاسگزارم 

        •  
        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار عاطفه ♥ عادله
        1401/09/29 00:07
        مدت عضویت: 1023 روز
        امتیاز کاربر: 6096 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 61 کلمه

        سلام دوست عزیز

        من کاملا با شما موافقم چون من هم به تازگی درک میکنم استاد عزیزم چی میگن چون قبلا درک خاصی نداشتم و الان به لطف پروردگار نجواهای ذهنیم کم شدن و هر وقت میخوان به من بگن چرا انقد خوردی؟ سریعا کاتشون میکنم و حالم خیلی بهتر و با علاقه دارم ادامه میدم، چیزی که در گذشته اصلا نبود 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1401/05/09 21:24
      مدت عضویت: 1913 روز
      امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 721 کلمه

      فایل فوق‌العاده‌ایه 

      به نظرم باید هر یکی دو هفته یک‌بار  ازش استفاده کرد تا بهمون یاداوری کنه که خودمونو لایق لاغر شدن بدونیم.

      من کاملا قبول دارم که خودم به شخصه از این نظر مشکل داشتم چون برای سالیان دراز لاغری رو برای خودم غیر ممکن میدونستم. تغییر این نگاه زمان‌بره. الان حس می‌کنم به بلوغ کافی در این مورد رسیدم. من قبلا مدام مینوشتم و میگفتم که لاغر شدن آسون‌ترین کار دنیاست اما اینکه در اعماق وجودم و در زمان‌هایی که حواسم نیست هم اینطور فکر می‌کنم یا به نظرم میرسه لاغر شدن واقعا کار سختیه بحثش جداست.

      خیلی به این موضوع فکر می‌کردم تا اینکه چند وقت پیش متوجه  شدم من کاملا قبول کردم‌که برای لاغر شدن فقط باید باور و ورودی‌های ذهنیمونو کنترل کنم اما بازم به نظرم لاغر شدن سخت میاد چون فکر می‌کنم که کنترل ورودی‌های ذهن برای همه‌ی عمر کار  سختیه. فکرم مملو از تضاد بود و رفع هر کدومش انرژی زیادی میطلبید و واقعا حس می‌کردم مغزم پر شده. فعالیت شدید ذهنی خیلی انرژی‌بر و خسته‌کنندست. تا یک فکر رو به نتیجه میرسوندم یک فکر دبگه مثل قارچ سبز  میشد.  مدتی در ابن کش و قوس بودم تا اینکه برای حلش از عشق کمک خواستم و به صدای بلند ازش درخواست کردم که این ولوله‌ی ذهنی رو اروم کنه و عاقبت راه‌حل خودشو نمایان کرد.

       راهکاری که براش در نظر گرفتم تمرکز در حال حاضره و رها کردن نتیجه. البته این رو هم بارها استاد بهش تاکید داشتن اما بازم  اینکه خود ادم از درون خودش به این نتیجه برسه خیلی مهمه. نه اینکه فقط این اموزش‌ها رو بشنوه و تایید کنه. 

      به نظرم شنیدن و تایید کردن تازه اول راهه. تازه بعدش این اطلاعات بابد پردازش بشن. باید ادم به اون تجربه‌ی درونی برسه که مانع دقیقا همون مسئله‌است تا تغییر صورت بگیره. 

      از وقتی تصمیم گرفتم به آینده فکر نکنم. خواسته‌مو در بطن افرینش جهان هستی رها کنم  و فقط به فکر لذت بردن از هر لحظه باشم دیگه لاغر شدن به نظرم سخت نمیرسه چون تا فکر مخربی به سرم میزنه بلافاصله به خودم میگم این منم که دارم نقشه‌ی راه آینده رو رسم می‌کنم هر اتفاقی که تا حالا افتاده من در لحظه‌ی اکنون این فرصت رو دارم که هر طرحی رو که می‌خوام برای آینده بریزم از خودم می‌پرسم که خب من دلم می‌خواد این مسئله چطور پیش بره؟ چه اتفاقی بیفته منو خوشحال می‌کنه؟ و اونوقت افکارمو میتونم در مسیر صحیح هدایت کنم. 

      وقتی یادمه از این راهکار استفاده می‌کنم وقتی هم یادم نیست خب یکم در مسیر اشتباه پیش میرم و تا یادم میفته بر‌میگردم به مسیر اصلی. 

      خوبیش در اینه که مدتیه بیشتر وقت‌ها یادمه و هشیارم. درست مثل اوایلی که وارد مسیر لاغری ذهنی شده بودم و هیجان کشفیات جدیدم مثل جریان الکتریسیته یه شوک قوی بهم وارد کرده بود. باعث میشد حالم عالی باشه و باور توانمندی در لاغر شدن اونقدر در من قوی بود که هنوز دوره  رو به شکل رسمی شروع نکرده من نتایج جسمی در خودم دیدم. الان با ارامش بیشتر و با احساس خوب در حال ادامه دادنم و از وقتی دیگه مرحله‌ی بعدی لاغر شدنمو دور از دسترس و سخت نمی‌بینم مطمئنم که در حال وزن‌ کم کردنم و بزودی نتایج جسمی رو هم خواهم دید.

      وقتی به نشانه‌های غیر فیزیکی از تغییر نگرش و نشانه‌های تغییر رفتارم به کمک عشق توجه می‌کنم اطمینان پیدا می‌کنم که در حال لاغر شدنم. 

      چند روز  پیش در اینستا یه پست دیدم در مورد یک وزنه بردار که برای گرفتن مدال طلای المپیک تلاش می‌کرد. برای گرفتن نتیجه‌ی دلخواهش در چهار المپیک  شرکت کرد. یعنی  ۱۶ سال برای رسیدن به هدفش زمان گذاشت . حتی وقتی مدال نقره گرفت قانع نشد و بازم ادامه داد تا در دور چهارم موفق شد به مدال طلا دست پیدا کنه در حالیکه میدونیم معمولا ورزشکارا حداکثر دو دوره اونقدر رو فرم هستن که بتونن تو المپیک شرکت کنن چه برسه به فاینال هم برسن.

      ولی خب وقتی چیزی رو از صمیم قلب بخوای و براش از روی عشق تلاش کنی و  در خودت احساس لیاقت موفقیت رو ایجاد کنی حتی جهان در مقابل خواست تو سر تعظیم فرود میاره و تو رو به خواسته‌ات میرسونه.

      در مقابل سال‌ها تلاش اون ورزش‌کار برای موفقیت در کاری که فقط تعداد محدودی از افراد در جهان به اون جایگاه دست پیدا می‌کنن، اینکه من سعی کنم از زندگیم لذت ببرم که چیزی نیست. خییییلی آسونه،  خییییلی! به آسونی اب خوردن….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ملکه عشق
        1401/05/13 14:15
        مدت عضویت: 1433 روز
        امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 345 کلمه

        سلام و درود بر بانو عشق 

        می دانم که هیچ اتفاقی،اتفاقی رخ نمیدهد … در چندروز اخیر ،یکبار در حال قنوت نماز و بار دیگر بین مراقبه و چندباری در حال انجام کاری نام و تصویر پروفایلتون ازنظرم گذشت … 

        و هرکجا که نام عشق باشد ،دستان پرمهر تنها یکدانه ام مرا فرا می خواند و به هر حال با فراخوانی از بیکرانه در این وقت الهی هم فرکانس شما قرار گرفتم ..خدایا سپاسگزارم .

         بانو عشق جان ،دیدگاهتون حقیقتا عالی بود همواره در مسیر تغییر کردن متعالی باشید …

        اینکه در سطح افکارمون تصمیم میگیرم و یا فکر می کنیم تغییر کردیم ولی همچنان در درون تضادهایی داریم ،کاملا درسته و  باهاتون موافقم و فقط به مرور و با اشتیاق برای درک مطلب بهتر برداشت ما بهتر میشه و هرقدر درکمون از محتوا بهتر بشه و بیشتر در وادی امن الهی قرار بگیریم ،تغییرات بیشتر در شرایط جسم و روح و روان ،ذهن و حتی زندگیمون رخ می دهد ..

         و اما شعار امسال  من ،سال ۱۴۰۱ یک چیز فوق العاده  بود 

        امسال سالِ زندگی را زندگی کردنه …سال در لحظه بودن و پیوستن به نیروی حال 

        در حال مطالعه کتاب ماورای طبیعی شدن دکتر جودیسپنزا هستم و عاشق پیوستن به نیروی حال و در این مورد وقتی دیدگاهتون را خوندم باز به قانون هم فرکانس بودن ایمان آوردم .

        بهتون تبریک عرض می کنم و خوشحالم بابت موفقیتهای ارزشمندتون در مورد رها کردن نتیجه و آینده و برگشتن به هم اکنون ابدی …

        قبول دارم هر کاری اولش سخت به نظرمیرسه ولی ایمان دارم با طلب از خود نیروی عشق لایتناهی و تکرار و تمرین میشه نتیجه های فوق العاده گرفت اگر افراد بسیاری مثل اُشو و دیگر اساتید عشق ،توانستند این نشونه خوبیه  برای ما …. اینکه ما هم می توانیم و به نکته عالی و خوبی اشاره کردین …توجه به تغییرات نگرشمون و جشن گرفتن موفقیتهامون حتی اگر ظاهرا کوچک باشند،مسیر را لذت بخش تر می کنه و امید را بسیار و خداوند امید هیچ امیدواری را ناامید نمی کند ….

        خداوند را سپاسگزارم برای جاری شدن این ارتباط پرخیر و برکت 

        عزیزم همواره خورشید باشید و سراسر نیروی عشق بتابید  (:

         خدانگهدارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عشق
          1401/05/14 11:05
          مدت عضویت: 1913 روز
          امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 52 کلمه

          درود بر شما همیار هم‌مسیرم.

          از دریافت انرژی مثبت شما بسیار خشنود شدم 

          کتابی رو که نام بردید و همچنین مجموعه‌ی دوازده جلدی مراقبه‌ی اشو رو منم مطالعه کردم و بسیار استفاده بردم و همچنان خواهم برد.

          سپاس از شما برای توجهتون و‌ارزوی ارزشمندتون برای من 

          همانطور که تا امروز بودید همچنان موفق  و پیروز باشید. 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار ملکه عشق
            1401/05/14 18:15
            مدت عضویت: 1433 روز
            امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
            محتوای دیدگاه: 50 کلمه

            سپاسگزارم از اظهار لطف و محبتتون عشق عزیز 

            و هدیه ای که امروز به من دادین😊 ….مجموعه دوازده جلدی مراقبه اُشو که حتما خودشو بهم میرسونه ….سپاسگزارم از جریان حضور جاودانگی.

             قلبتون پر نور و مسیرتون پرنعمت.

             هدیه به قلب نازنینتون 

            مست عشقم ،مست شوقم ،مست دوست 

            مست معشوقی که عالم مست اوست    

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1401/05/08 11:13
      مدت عضویت: 1728 روز
      امتیاز کاربر: 13074 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 479 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان متناسبم 

      باید لایق لاغر شدن باشید 😍😍😍

      از اونجایی که من خیلی عاشق لاغری هستم و دوست دارم تجربه اش کنم اون احساس سبکی رو اون زیبایی رو اون حال خوب اون آرامش اون توانمندی هام رو 

      و هر روز تمرینات و فایل ها رو دنبال میکنم و تصویر سازی های عالی از خودم رو دارم در طول شبانه روز و اون انتظاری که از خودم دارم که به وزن ۵۳کیلو گرم برسم و مطمئنم که میرسم و مطمئنم که خداوند هدایتم میکنه به سمت هدفم و از اونجایی که هیچ برنامه و کاری رو برای لاغری انجام نمیدم به جز از طریق ذهن 

      پس من  خودم رو لایق متناسب شدن میدونم 

      متناسب شدن برای من شادی احساس خوب توانمندی هام آرامش روابط به ارمغان میاره و آورده 

      و از اونجایی که ما باید خودمون رو لایق متناسب شدن بدونیم چون خداوند ما رو لایق دونسته 

      چون در وجود ما خداوند نهادینه اش کرده که ای بنده من تو لایق بهترینا هستی بهترین زندگی بهترین سلامتی بهترین عشق بهترین تناسب بهترین روابط 

      بهترینای دنیا 

      و کافیه خودت بخواهی و باورش کنی که چه چیزهای در انتظار تو قرار دادم 

      منم باور دارم در همه ی زمینه های زندگی پیشرفت میکنم لاغری همه چی رو به دنبال داره تناسب حال خوب آرامش لذت بردن از همه جی 

      خوشحالم که الگوی خوبی برای  فرزندانم هستم برای خانواده ام برای اطرافیانم 

      و منو تشویق میکنن که چقدر توانمندی 

       خوشحالم برای خواسته هام  که دست بردار نیستم از سال ۹۴تا الان دارم این دوره ها رو دنبال میکنم و بر تعهد خودم پایبند بودم و خودم و وزن نکردم و دنبال روش‌های دیگه نرفتم تمام اون استرس ها و سرزنش ها ازم دور شده در آرامشم ترس هام ریخته تغییرات کوچیک کوچیک در من به وجود اومده که به خودم افتخار میکنم

      خیلی خوبه اینا بک توانمندیه که بخواهی اینقدر تغییر کنی 

      چون دوست دارم تغییر  کنم این خودش یک توانمندی

      بعصی ها هنوز هیج اقدامی نکردن برای خودشون و دست رو دست گذاشتن که زندگی اونا رو ببره جلو 

      همین که من هر روز فایل گوش میدم تمرین مینویسم با دفتر و قلم دوستم همین که در حال تغییر هستم و روز به روز بر آگاهی هام می افزایم یعنی سعادت یعنی خوشبختی یعنی لایق دونستن 

      من  تنها تو فکر این نیستم که بخوام لاغر کنم که یه لباس خوشگلی بپوشم و لذت ببرم نه 

      من الان هم ،از پوشیدن لباس هام لذت میبرم 

      همسرم همیشه بهم میگه که تو خیلی خوش لباسی 

      همه چی بهت میاد 

      همین که از خودم راضیم و از الان خودم لذت میبرم خیلی برام ارزش داره ولی باز هم در حال تغییر و دنبال  آگاهی ها جدید هستم که بتونم بیشتر پیشرفت کنم و بیشتر لذت ببرم 

      و بیشتر اعتماد به نفسم و عزت نفسم رو بالا ببرم 

      متناسب شدن یک پکیج کامله که میتونی با لایق دونستن خودت به اونا دست یابی 

      پس من مریم لایق متناسب شدن هستم چون من متناسب به دنیا اومدم و متناسب هم از دنیا میرم 

      🙏🙏🙏خدایا شکرت الحمدالله 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/04/06 17:40
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 601 کلمه

      سلام

      من به خودم میگم چرا من خودم رولایق متناسب شدن . ثروتمند بودن . سلامتی و… بدونم ؟

      جوابهایی که به این سوال میدم:

      چونکه بیس متناسب شدن رو من تو ذهنم دارم و با آموزشهای نادرست ونا آگاهانه بیس جدیدی نصب کردم که سیستم بدنم رو ویروسی کرد و به راه خلاف چاقی کشیده شدم .

      ومن هیچ گونه فرقی با فردی که متناسب هست ندارم فقط کافیه با باورهای درست رفتار وعادت اونها رو پیدا کنم کم کم متناسب میشم .

      درسته شاید ذهنم بگه گفتنش آسونه ولی عمل کردنش سخته .

      راهی جدید برخلاف راههای قبلی . که نه خودت و نه خانوادت تجربش کردن برای لاغری .

      راهی همیشگی و بدون مقاومت که اثر موقت داره رو ترجیح میدم ولی حاضر نیستم ازمنطقه امنم بیام بیرون . 

      وخوب طبیعی هست که فردی همون رفتارقبلی وهمون عادت قبلی خودش رو داشته باشه طبیعیه که نتیجش هم مثل قبل بشه . 

      یه بارشهامت داشته باشم مسیری رو انتخاب کنم که جدید باشه تا بتونم نتایج جدیدی ازش کسب کنم . 

      من همون روز اول اینا روبه خودم گفتم واتمام حاجت کردم باخودم.

      یا این راه ذهنی رو تا آخرش ادامه بدم ونتیجه بگیرم.

      یا حسرت متناسب شدن داشته باشم  ولذتهای اون رو برای همیشه دفن کنم .

      حالا انتخابش با منه . 

      اگه راه دوم روانتخاب کردم دیگه حق ندارم غربزنم و خودم روسرزنش کنم . دیگه حق ندارم آرزوی پوشیدن لباسهای سایز مدیوم رو داشته باشم . دیگه حق ندارم آرامش داشته باشم و با لذت غذا بخورم .

      چونکه من نخاستم که به خودم بفهمونم که من میتونم متناسب بشم . بهانه بی بهانه .

      چرا اینهمه دوستان شگفت انگیز تونستن اونوقت من نمیتونم؟ .

      این بود که حرکت کردم و گفتم خدایا به امید تو.

      بااینکه خسته ام از روشهای قبلی والانم نای روش جدید رو ندارم اما اینبار دوباره حرکت میکنم چون روشش فرق داره . بر ترس ازنشدن غلبه میکنم و به خودم نیمه گمشده متناسب رو هدیه میدم .

      طوری نشده یه سری اشتباهاتی در توجهاتم بود که درسته تاوان سنگینی داشت اما مزیتش این بود که بزار یه بار دردم بگیره تا متوجه ورودی ذهنم باشه که هرکس یه چیزی گفت بی دلیل نپذیرمش.

      توجهات روی چاقی . توجهات روی دردهای چاقی . میبرم توجهاتم رو روی متناسب شدن ولذتهای متناسب شدن .

      نه من بلکه کلیه دوستانی که اضافه وزن دارن لایق متناسب شدن هستن چون اصلمون و ریشمون و کدهای متناسب شدن رو در وجودمان داریم ما یه سری تبصره برای متناسب شدن گذاشتیم اون تبصره ها رو پیدا کنم وباطل کنم .

      مثلا درمدرسه میگفتن هرکی بالاترین نمره رو بیاره شاگرد اول هست . ومن تبصره بزارم به شرطی که قدش بلند باشه و چشمانش آبی باشه .

      خوب طبیعی هست من اگر نمره ۲۰ هم بیارم با تبصره ای که گذاشتم اول ازهمه خودم مشمول این قانون دانشگاه نمیشم ‌و لایق شاگرد اول شدن نیستم .

      حالابیام این تبصره رو حذف کنم خوب به راحتی مشمول قانون دانشگاه میشم وشاگرد اول میشم .

      پس فرق درچی بود که باراول من لایق شاگرد اول نبودم ولی همون من بار دوم لایق شاگرداول شدن هستم ؟

      هیچی همون تبصره مسخره . که راه موفقیت منو سد کرد .

      من خودم یه باور یا تبصره مسخره ای که داشتم این بود هرچه وضع مالی بهتربشه طرف چاق ترمیشه .

      ووقتی که دردوران تحصیلی دستم توجیب پدرومادرم بود کمی اضافه وزن داشتم ولی بعداینکه شاغل شدم هرسری چاق تر میشدم .بایه سرعت زیاد .

      خوب من چی کارکردم ؟ 

      اومدم درمحیط اطرافم کلی نمونه پیدا کردم که ثروتمند شدن ولی متناسب تر شدن.  واین  باور مسخرم باطل شد ومن کلی کاهش وزن پیدا کردم .

      من لایق برخورداری از تمامی مواهب الهی رو دارم به شرط اینکه تمام تبصره ها رو پاک کنم تا منم لایق برخورداری از مواهب الهی بشوم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/03/28 05:42
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 4 کلمه

      ممنون از پاسخگوییتون استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/03/27 16:23
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 47 کلمه

      سلام استاد

      من هر روز غذام کم و کمتر میشه و لاغر و لاغر تر

      اگر یک لقمه بیشتر بخورم حالم بد میشه

      ولی با خودم میگم تو هنوز از خوردن میترسی وگرنه باید بتونی زیاد بخوری و لاغر شی 

      پس چرا استاد در اشپزخانه لاغری انقدر غذاهای رنگارنگ درست میکنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        سلام و درود
        نترسیدم از غذا به معنی زیاد خوردن نیست
        اینکه من غذای رنگارنگ درست می کنه دلیل نمیشه که زیاد می خورم
        همیشه به اندازه مدنظرت باشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1401/03/28 16:10
          مدت عضویت: 1887 روز
          امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 22 کلمه

          استاد کاش یک فایل مخصوص نترسیدن از غذا میزاشتین تو دوره هیلی در موردش حرف زدید ولی ممنون میشم این کار کنید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 19 کلمه

            سلام و درود
            در دوره پیشرفته لاغری با ذهن مفصل درباره اش توضیح داده می شه و کلی تمرین داره

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار Shahrbanou
              1401/03/28 21:27
              مدت عضویت: 1594 روز
              امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 256 کلمه

              سلام استاد ، 

              یک سوال دارم از محظر تون ،

              آیا این نظر من درسته که میگم  هر وقت  تونستم از  دوره گام اول  چند کیلو کاهش وزن  قابل توجه رو تجربه کنم و تونستم  پیراهن یا مانتویی بپوشم که  حدااقل  دو سایز کوچکتر و کمتر از الانم باشه که  سایز ۵۴ هست اونوقت به فکر تهیه پول و هزینه دوره پیشرفته باشم ؟؟ الان سایز من ۵۲ هست ولی ۵۴ می پوشم که توش راحت تر باشم وزیاد بهم نمی چسبه  خیلی دلم می خواد سایزم بشه ۴۸ که  سایز ۵۰ برام راحت باشه 

              این یعنی تغییر فیزیکی  اولیه که بسیار بسیار مهم هم هست …که بعد با ذوق و شوق بیشتری ادامه بدم و خودمو به سایز ۴۲ برسونم …..و باز شور و شوق جدیدی پیدا کنم و به سمت هدف نهایی که سایز ۳۸ هست حرکت و بهش برسم  که سایز اندام ایده آل برای منه …منتها من به شکل پلکانی بهش نگاه می کنم …

              قبل آشناییم با سایت شما سایزم ۵۴ بوده که با لباس سایز ۵۶ راحت بودم ولی الان ۵۲ هست اما با ۵۴ راحتم  ..این یه تغییر کوچولو رو نشون میده ،باز جای خوشحالی که  نه تنها چاقتر نشدم بلکه  لاغرتر شدم ولو به اندازه همین مقدار کم ،،، این یک نشانه و یک‌جوانه  بسیار خوشحال کننده  و جای بسی امیدواریست ▪︎

              در یک پست اینستاگرامی از شما شنیدم که درباره  روش غذا خوردن به شکل اتوماتیک در دوره پیشرفته  فایل گذاشتید …و من غبطه خوردم به حال دوستانی که در این دوره هستن و من هنوز اندر خم یک کوچه ام …

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
                محتوای دیدگاه: 55 کلمه

                سلام و درود
                شما از هنرجویان زبده و با انگیزه دوره ورود به سرزمین لاغرها هستید
                در انجام تمرینات و رسیدگی به وظایف خود در دوره آموزشی فراتر از انتظار عمل کردید
                نگران نتیجه نباشید
                اطمینان داشته باشید که در مسیر تجربه شرایط دلخواه هستید
                دوره پیشرفته عالیه و انشاالله به زودی می خوام بروزرسانی روی این دوره انجام بدم.

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار Shahrbanou
                  1401/03/28 22:20
                  مدت عضویت: 1594 روز
                  امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  محتوای دیدگاه: 303 کلمه

                  استاد عزیز ،سلام مجدد  

                  یکی از آرزوهای من این شده اتوماتیک غذا خوردن …..یعنی به طور کل موضوع غذا در ذهنم  منتفی  بشه  …همانجوری که من هیچوقت  برای آب خوردن و رفع تشنگی  فکر نمی کنم اینکه چه وقت آب بخورم چقدر بخورم  یا هیچوقت فکر نمی کنم آیا کم آب خوردم یا زیاد ،،   ….هر وقت تشنه ام  بشه   آب می خورم اگر توی خونه باشم که هیچ نگرانی نداره بیرونم باشم  حتما از یه طریقی آب گیر می آرم  ماشا الله  همه مغازه ها معمولا آب معدنی  می فروشن   .. یعنی مطمینم هیچوقت  تشنه  نخواهم  موند …اینه که هیچوقت بهش فکر نمی کنم سیراب شدن به روش اتوماتیک  یعنی همین …..ولی  مسئله غذا خوردنم  به این مرحله  نرسیده …و خیلی دلم می خواد فرمول  طلایی  صرف غذا به شکل اتوماتیک رو بهش دست پیدا می کردم …..

                  من اخیرا  با جراحی سختی که برای پیوند استخوان دندان  داشتم  دوره بیست روزه پر از درد و رنج رو سپری کردم یه خوبی که داشته  فکر منو از مسئله غذا خوردن و افکار مربوط به اون خارج کرد   فقط به این فکر می کنم چه روزی میشه که من دوباره  از نعمت سلامتی مجدد برخوردار بشم و روزمو شاد و سرحال با فایل صبحگاهی  شروع کنم بدون تجربه کوچکترین درد و رنج  حتی درک شدت دو از ۱۰    …….  این چند وقت   بسختی غذا خوردم و خیلی وقتا احساس گرسنگی داشتم  چون درد اجازه نمی داد تا حد سیری غذامو  بخورم …

                  خدارا سپاسگزارم  که امروز  دو روزه  خیلی بهترم  از روش ضربه تراپی eft  استفاده کردم  شدت درد شکر خدا رسیده به ۲ یا ۳ از  ۱۰   خیلی خدارو شکر کردم  …..اما خیلی دوست داشتم این بی ذهنی درمورد غذا خوردن همچنان ادامه داشت که می تونه نقش زیادی در متناسب شدن ایفا کنه ……

                  به امید آنروز 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
                    محتوای دیدگاه: 16 کلمه

                    به این فکر کن که همه چی داره بهبود پیدا می کنه از درون و بیرون

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    آواتار Shahrbanou
                    1401/03/29 23:42
                    مدت عضویت: 1594 روز
                    امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                    همیاری
                    محتوای دیدگاه: 370 کلمه

                    سلام  شهربانو ،  امیدوارم روزبروز  در مسیری که در پیش گرفتی  موفق تر باشی ،

                    عزیزم  چند روز پیش  دیدگاهی به عنوان همیار لاغری نوشته بودی و به استاد  در مورد علاقمندی خودت  درمورد دستیابی به فرمول  غذا خوردن اتوماتیک  مطلبی نوشتی ، من امروز از بخش آشپزخانه لاغری با ذهن به یک‌مطلب آموزنده  در مورد بی تاثیر بودن نوع و حتی مقدار غذاها در چاقی و لاغری  برخورد کردم ….که درک اون می تونه در حالت  غذا خوردن اتوماتیک  تاثیر زیادی داشته باشه ، این تو   و   این آگاهی :

                    آشپزخانه لاغری

                    غذای لاغری غذایی نیست که ترکیب مشخصی داشته باشه بلکه غذایی است که با فکر درست تهیه و خورده بشه ▪︎

                    شاید ترکیب مواد غذایی در طعم و بوی غذایی که تهیه می کنید تاثیر داشته باشه اما هرگز در میزان چاق کنندگی اون تاثیری نداره▪︎[  لطفا   به   کلمه   هرگز  بیشتر فکر کن  ]

                    در مقابل  ،  افکار و نگرشی که شما درباره مواد تشکیل دهنده یا غذایی که تهیه می کنید نقش اصلی در وضعیت جسمانی شما دارن ▪︎

                    هیچ غذایی در دنیا وجود نداره که بتوان از آن بعنوان غذای لاغری نام برد چون چاقی و لاغری به دلیل ایجاد فرمول ها و تصاویر ذهنی است نه مواد تشکیل دهنده غذاهایی که مصرف می کنیم.▪︎

                    بنابراین غذاهایی که مصرف می کنیم تاثیری بر وضعیت جسمی ما ندارن  بلکه تعریفی که ما درباره هر ماده غذایی در ذهن خود داریم باعث شکل گیری انتظار چاقی یا لاغری در ما می شود و در نتیجه جسم ما به همان وضعیتی که انتظار داریم تغییر شکل می دهد.▪︎

                    در مجموعه فایل های آشپزخانه لاغری با ذهن برخی از غذاها و مواد غذایی که در زندگی روزمره از اونها  استفاده می کنم را در قالب دستورالعمل تهیه غذایی در معرض نمایش عموم قرار داده ام تا نه تنها باور بی تاثیر بودن مصرف مواد غذایی در وضعیت جسمی را تقویت کرده بلکه ترس و نگرانی افرادی که اضافه وزن دارند را از خوردن مواد غذایی اصلاح کنم.▪︎  رضا عطار روشن .

                    استاد چقدر لذت بردم از این متن آگاهی دهنده    ،   البته  در این مورد در قالب جملات دیگه ای در سایت و دوره  خونده و شنیده بودم  ولی این متن خیلی به دلم  نشست ▪︎

                      عالی بود واقعا    :))

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                      آواتار عشق
                      1401/05/09 21:57
                      مدت عضویت: 1913 روز
                      امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
                      محتوای دیدگاه: 92 کلمه

                      ممنون از اینکه زحمت کشیدید و این متن رو برای استفاده‌ی عموم اینجا قرار دادبد.

                      از خوندنش بسیار لذت بردم. فوق‌العادست. 

                      درسته که بارها این مطالب به اشکال مختلف گفته میشه یا به شکل تمرین انجامش میدیم اما باز هم خوندنش اونم وقتی اینطور عالی کلاسه‌بندی شده بسیار مفید و حتی  لازمه.

                      من آشپزخانه‌ی لاغری رو دنبال نمی‌کنم چون کلا خوشم نمیاد برای دیدن طرز پخت غذاها وقت بذارم و دلم نمی‌خواد به غذا توجه کنم برای همین این متن رو برای اولین بار به واسطه‌ی همیاری شما خوندم و بسیار لذت بردم 

                      از شما سپاسگزارم.

                      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                      امتیاز: 0 از 0 رأی
                      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                        آواتار Shahrbanou
                        1401/05/11 11:47
                        مدت عضویت: 1594 روز
                        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                        همیاری
                        محتوای دیدگاه: 155 کلمه

                        سلام به دوست خوبم  خانم عشق ،

                        اتفاقا منم  هدفم همینه   که  متنهای آموزشی  از طریق  دیدگاه   منتشر بشه  …و این  تمرین با کلمات لاغر کننده اس از طریق نوشتن   یعنی  اجرای مرحله دوم  تغییر جسم …..

                        حتما  مستحظرید که  جسم چاق طی ۴ مرحله لاغر میشه 

                        مرحله اول     ایجاد افکار و باورهای لاغری در ذهن  از طریق گوش دادن به فایلهای آموزشی  و خواندن متنها

                        مرحله دوم  :  کلمه  و  کلام   یعنی نوشتن و یا صحبت با خود به شکل گفتگوهای درونی و‌مرور این افکار در ذهن  و یا صحبت با دوستان  از طریق دیدگاهها و بیان نظرات

                        مرحله سه  خودبخود اتفاق میفته و اون  تغییر رفتار و انجام رفتارهای منطبق با لاغری در صورتی که مرحله یک و دو   در ذهن به حد اشباع برسه 

                        مرحله چهار وقتی که این رفتارها  تکرار بشن سبب بالا رفتن انتظار لاغری میشه و تغییرات جسمی شروع میشه …

                        برای شما دوست خوبم آرزوی موفقیت دارم ..

                        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zhrardamyyn6@gmail.co
      1401/03/15 15:32
      مدت عضویت: 921 روز
      امتیاز کاربر: 145 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 323 کلمه

      به نام خداوند متعال 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستانی که با این سایت همراه هستن 

      در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم همش عوامل بیرونی رو مقصر چاقی خودم میدونستم ارث، ژنتیک، مواد غذایی که نگهدارنده دارم، بلغم، کم تحرکی، دارو، خوراکی ها و هزار تا چیز دیگه که همه میدونیم و گرفتنشون خوشایند و جالب نیست. هر بار که در جمعی قرار می‌گرفتیم و راجب چاقی ما صحبت میشد و یا نصیحتی به ما میشد می‌گفتیم بخدا چاقی مال ما نیست، ارثیه، نگاه کنید فلانی لاغره اما ی کوچولو شکم داره پس مال مواد غذایی هست همش نگهدارنده دارم شیمیایین و هزار تا حرف دیگه ما همش چاقی خودمونو می‌انداختیم گردن عوامل بیرونی. ی سوال مگه غیر اینه که ما تک تک لقمه ها رو با دست خودمون برمی‌داشتیم می‌خوردیم؟چاقی ما مال کیه پس؟ این حرف و اصطاح غلط هم بندازید بیرون که تا یچیز خوشمزه می‌بینیم بهش جانبخشی میکنیم که میگه بیا منو بخور. 

      من مسئولیت چاقی خودمو می‌پذیرم چون تک تک لقمه ها رو با همین دست خودم برداشتم چاقی مال منه نه مال چیزی یا کس دیگه ای خودم با رفتار غلطم باعث شدم این بلا سر جسمم بیاد 

      من لیاقت لاغر شدن رو دارم چون هنوزم دست از تلاش برای رسیدن به رویام نکشیدم 

      من لیاقت دارم لاغر باشم و اعتماد به نفسم قوی بشه 

      من لیاقت دارم که چه از لحاظ روحی و چه جسمی سلامت باشم 

      من لیاقت دارم هر جا که دوست دارم بدون نگرانی برم 

      من لیاقت دارم هر لباسی عشقم میکشه بدون محدویت سایز بپوشم 

      من لیاقت دارم که لباسی که دوسش دارمو بپوشم بدون اینکه به تنم بچسبه 

      من لیاقت دارم بهترین غذا و خوراکی رو بدون ترس بخورم 

      من لیاقت دارم برم جلوی آینه و از جسم متناسب خودم نهایت لذتو ببرم 

      من لیاقت دارم به وزن 45 کیلوگرم برسم و بمانم 

      من لیاقت دارم مثل افراد همیشه لاغر باشم و لذت ببرم 

      من مسئولیت چاقی خودمو پذیرفتم پذیرفتم خودم علت چاق شدن جسمم پس میتونم و لیاقت دارم که لاغر بشم 

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1401/03/14 01:19
      مدت عضویت: 1913 روز
      امتیاز کاربر: 7568 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 761 کلمه

      سلام خدای مهربان سلام استاد عزیزسلام دوستان گرامی

      فایل لیاقت لاغر شدن رو من خیلی دوس دارم هر دفعه که به این فایل در دوره میرسم با خودم قرار می زارم حتمآ این فایل و هر روز گوش کنم از بس این فایل تاثیر گذارهو تکان میده آدمو

      حتما چیزی داره دیگه حتما نکته ضعف داریم دیگه این‌قدر این فایله رو دوست داریم همیشه گوش بدیم

      حتما حس بیلیاقتی داریم دیکه حتما باید زیاد کار کنیم تو باور لیاقت دیگه حتما پاشنه آشیل مون هست دیگه حتما هنوز باور لیاقت تناسب اندام نداریم دیگه

      حتما  بیلیاقتی مون باعث شده ازین روش هم نتایج دلخواه نگیریم یا اگر گرفتیم برگشته دیگه حتما باید زیاد کار کنیم  دیگه

      حتمآ باید زیاد تکرار کنیم که من لایقم من لایق تناسب اندامم دیگه حتما بازم بیلیاقتی داریم دیگه

      حتما بازم مسؤولیت چاقیمون رو نپذیرفتیم دیگه حتما بازم داریم آشغال خوری میکنیم دیگه حتما بازم تفریحی غذا می خوریم دیگه

      حتما بازم از خودمون بدمون میاد دیگه حتمآ از عکسمون هم خوشمون نمیاد دیکه حتمآ حسرت چاقی رو می خوریم دیگه حتما غصه چاقی مون رو داریم دیگه

      حتمآ ناراحت لاغری هستیم هنوز حتما از بیرون رفتن خجالت میکشیم هنوز  حتما بازم لباسهای رنگی اذیت مون میکنه

      حتمآ بازم ترس از چاقتر شدن داریم دیگه حتما بازم توانایی و قدرت لازم برای لاغری رو در خودمون نمی بینیم دیگه

       حتمآ بازم عجله داریم زود لاغر بشیم دیگه  حتما بازم از انداممون بدمون میاددیگه

       حتما بازم از چاقی مون با خودمون و دیگران حرف میزنیم دیگه حتما بازم لاغری رو سخت میدونیم دیگه و دهها حتما دیگه ی دیگه

      حالا چه کار کنیم برای این حس بیلیاقتی وجودمون

      اولین کار به نظرم آشتی با خدای درونمون هست آشتی یعنی اینکه به راهنمایی هاش توجه کنیم بهش گوش بدیم پشت گوش نندازیم راهنمایی هاشو بی اعتنایی نکنیم به حرفهاش به تذکراتش گوش بدیم هر چی بیشتر گوش بدیم لیاقت لاغری بیشتر ی میکنیم

      دومین نکته به نظرم صلح با خودمون آشتی با خودمون دوست داشتن خودمون این مورد حساسه همیشه باید کار بشه همیشه باید روی دوست داشتن خود کار کنیم نباید ول کنیم میدونید مقطعی نباشه مقطعی باشه باز حس بد نسبت به خود اندام به توانایی ها مون دوباره سراغمون میاد ومارو بی ارزش تر میکنه نسبت به خودمون بازم حس نفرت وحس خود زشت بینی قد علم میکنه

      سومین نکته توجه به احساس خودمون هست هر جا داره احساسمون بد میشه بیشتر حس بیلیاقتی سراغمون میاد سعی کنیم تو حال بد نمونیم سعی کنیم خودمون حسمون رو خوب کنیم تمریناتی که مورد علاقه مون هست انجام بدیم یا فایلی که دوست داریم یا کسایی که لاغر شدن رو ببینیم

      چهار اینکه نخوایم یه شبه لاغر بشیم نخوایم یه شبه پولدار بشیم زندگی دو روزه فردا باشیم نباشیم معلوم نیس سعی کنیم در حال زندگی کنیم و هر روز برای اون روز زندگی کنیم سعی کنیم هر روز بهترین استفاده ولذت رو از اون روز ببریم کارهایی که دوست داریم رو انجام بدیم هر روز یک کاری برای شادی ورضایت درونی خومون انجام بدیم نزاریم روزها و ساعات عمرمون الکی هدر بره ته خوشی رو هر روز در بیاریم کارهای عقب افتاده رو کردن خیلی حس خوبی داره برنامه داشتن ونوشتن  برای هر روز عالیه

      پنجمین نکته برای حس لیاقت نوشتن توانایی ها وموفقیت هامون و  یادآوری به خودمون ونوشتن ویژگی های مثبتمون و توجه به تغییرات مثبت درونی و بیرونی و تشویق خودمون. توجه به تغییرات زندگی وافکار ورفتارعالی هست آدم مطمئن میشه مسیر درسته فقط باید ادامه بده ادامه بده موفقیت نزدیکه رها نکنه نشانه هارو ببینه دنبال کنه تائید کنه تا به خودش و راهش اعتماد بیشتر داشته باشه و ناامید نشه و عجله رو در خودش به صفر برسونه .

       راهکار بعدی حضور در اجتماع به بهانه های مختلف رفتن به بیرون  .تو خونه زیاد موندن حس بیلیاقتی به ادم میده تو اجتماع راه بری باشی ادم احساس خود ارزشی میکنه دیگه خجالت نمیکشه از خودش من چند وقته با پای پیاده نرفتم بیرون شهرمان هم کوچک هست ترس دارم از نگاه‌های آدمها به خودم به اندامم خانمهای خانه دار چاق این حسو دارن به نظرم تو خونه خود رو حبس کردن ادم رو از اجتماع دور میکنه سخت میشه دیگه بیرون رفتن تو شهر کوچک هم بیشتر این موضوع حس بیلیاقتی رو القا میکنه به ادم

      ;نکته دیگه به نظرم خیلی مهم هست عدم توجه به حرف مردم به حرف مردم اهمیت قائل نشیم.تره هم خورد نکنیم برای حرف دم دهن مردم رو نمیشه بست عمرا پس برای خودمون زندگی کنیم از حرف آدمها ناراحت نشیم .بیخیال حرف مردم بشیم زندگی برامون لذت بخش تر میشه با آدمهای مثبت اندیش نشست برخاست کنیم با هر خاله زنکی وارد صحبت یا دوستی نشیم سرمون تو زندگی خودمون باشه تا دیگران هم سر از زندگی ما بردارن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/12 00:48
      مدت عضویت: 1446 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 940 کلمه

      ب نام نامیه الله 

      سلام خدمت عزیزانم 

      لیاقت داشتن ، ب هر آنچه ک لیاقتش را داشته ام رسیده ام اگه چیزی هست ک تا الان نتونستم بهش برسم و تجربش کنم حتما خودم در پشت پرده های ذهنم خودمو لایق اون ندونستم وگرنه خداوند عادل است ، من در زندگی خودمو لایق رسیدن ب اون هدفی ک سالها براش زحمت کشیده بودم و درس خونده بودم ندوستم و نرسیدم ودرست در یک قدمی خواسته ام موفقیتم متوقف شدم چون خودمو لایق وکالت و وکیل شدن ندونستم واز آزمود ها ترسیدم ،من خودمو لایق ی رابطه خوب عاطفی نمیدونستم ،چطوری ؟؟؟ با تلقین باور های غلط ،و یا وابستگی های بی حد ،اگه خودمو لایق ی ربطه خوب و عالی میدونستم دیگه هر لحظه نگران این نبودم ک چرا الان دیر پیام داد یا توجهش کمتره یا هزار تا ریز بینی وگلایه ک همه نشانه ی نالایق بودن من برای داشتن ی رابطه اروم و خوب عاطفی بود، هر چه که بود مسئولش من بودم منی ک خودمو لایق نمیدونستم ،منی ک یه ادم متناسب بودم ولی خودمو لایق اون اندام ندونستم ومدام توجه ب چاقی کردم متنفر شدم ترسیدم پریشون شدم وجسممو لایق چاقی دونستم ار لاغرها متنفر شدم چون فکر میکردم من تمام عمرم باید حسرت بخورم وسختی بکشم و اخرشم بی نتیجه ، از ی جایی ب بعد وقتی ب خودم ارزش قائل نشدم خودم دوس نداشتم ب خودم احترام قائل نبودم خودمو لایق بدترین حالات دونستم وجهان هم هموناروبهم نشون داد،وقتی لباس رنگ شاد میدیدم با حسرت نگا میکرذم و یا گاهی اصلا توجه نمیکردم میگفتم این ب درد من نمیخوره وانداممو بزرگتروچاق تر  نشون میده من خودمو لایق چاقی میدونستم وقتی مدام تلاش میکردم از هر راهی وزن کم کنم باز میگفتم نمیشه وتمام عمر من بایداینجوری وب سختی ومحدودیت بگذره و خودم لایق چاقی میدونستم،از وقتی با سایت اشنا شدم فهمیدم ک همه چیز از من شروع میشه وهبچ سرنوشت از قبل نوشته ای وجود نداره و همه چیز با ذهن من و افکار وتوجهات من شروع میشه ،فهمیدم ک منم میتونم رایق بهترین زندگی بهترین رابطه وبهترین جسمی ومیخوام وایده الم هست بشم،در دوره های رسیدن با ارزوها با قدرت ذهن ،با ذهن قدرتمند و خلق کنندم اشنا شدم فهمیدم ک باید خودمو لایق ارزوهام و خواسته هام بدونم باید چیزایی رو ک میخوام بهشون توجه کنم اونایی ک نمیخوام خود ب خود بدون ابنکه متوجه بشم از زندگیم خارج میشن، وقتی ب روابط خوب توجه میکنم تحسین میکنم باورهای خوب ودرست در اون مورد رو ب خودم میگم بس خودمو هم لایق همچین روابطی میدونم وچقدرهم ب زیبایی در زندگیم نمایان شد ،وقتی خودمو لایق رسیدن ب خواسته هام دونستم .همسو شدم با خواسته اروم اروم وارد زندگیم شدن وحتی وضعیت مالی خوب،هر چند راه بسیار دارم وکلی باورهای مخالف ولی من هر روز قدمی برمیدارم واستمرار دارم وایمان دارم ک خدا هم فراتر از انتظارم پاسخ میده ، در این یکسال ونیم ک توی سایت هستم دوست داشتم ک سایز ۳۸ رو بتونم راحت بپوشم ولذت ببرم و الان مدت هاست ک من لباس هام سایزش ۳۸هستش ،وقتی برای خرید میرفتم گاهی لباس های سایز ۳۶ میشدن ک خیلی خوشگل بود وبیشتر لباس های ترک سایزهای پایین داشتن من هم دلم میخواست بتونم از اونام بپوشم ب خودم گفتم خب اینبار بیا وبرا خودت سایز ۳۶رو انتخاب کن،ولی الان با این ک همیشه فایلی گوش میدادم ومدام تو سایت وپیجم دیدم هیچ تغییری نمیکنم ک هیچ ،گاهی احساس های بدی هم بهم دس میده الان میبینم ک من خودمولایق اون سایز نمیدونسم،اون پشت پرده ذهنم میگف تو کجا واون سایز ۳۶ کجا،اگه بیشتر از این کم‌کنی شاید مریض بشی یا اندامت خیلی لاغرتر بشه وعشقتم ک دوست نداره زیاد لاغری ،یادته قبلنا ادمای لاغر ومسخره میکرد یا نکنع پوستت خراب بشه ،لباسا ب تنت زار بزنه ،نکنه بخوای باز لاغر شی و نتونی توی سایز ۳۶ بمونی وکمتر بشی وبدتر بشه ، یعنی اونقد این باورهای مخالف لاغری در ذهنم مرور میشد ک من خودمو لایق سایز ۳۶ نمیدیدم ،الان ب خودم میگم ببین اغلب دخترای زیبا وسلیریتیا سایزهای پایینی دارن صورتاشوت زیباس لباس ب تنشون زیباس چ ملی ادم ک دوستشان دارن وتحسینشون میکنن بس ترسی نداره تو هم لایق بهترین اندامی اندامی ک ایده ال توست ،بس حرکت کن ب سمت چیزی ک لایقشی بس همسو باش ،نترس ،تو خودت لایق سایز ۳۸_۴۰میدونی یا سایر ۳۶،توی کدومش شادتری و از خودت بیشتر لذت میبری و میبینم ک من با سایز پایین تر لذت بیشتری میبرم ،بس می‌خوام قدم هامو محکم در مسیرم بردارم توجه ب کسایی ک در وزن وسایز ایده ال من هستن توجه ب لاغری برای خودم لیاقت سایزهای کمتر وبوجوذ بیارم ،من میخوام بعد این ک مراکز خرید رفتم دنبال لیاس های سایز ۳۶ برای خودم باشم برم ببینم لدت ببرم از زیبایی سایز کوچیک ،میخوام برای ایجادو گسترش لیاقت لاغر شدن در خودم سرچ کنم افرادی ک سایزهای کوچیک دارن عکساشونو ببینم تحسینشون کنم ویا برای خودم عیارت هایی روجلو اینه بگم تا شور بیشتری برای مسیرم یرای خودم بوجود بیارم من همین الانمو دوست دارم عاشق جسم زیبام هستم ولی من لیاقتم بهتر و بیشتر از اینه بس قدم برمیدارم ب سمت بهترین ها، من لیاقت بهترین زندگیو دارم ،من لیاقت متناسب زندگی کردن رو دارم ،من لیاقت پوشبدن لباسهای زیبای سایز ۳۶رو دارم ،من لیاقت سبک بودن و سالم بودن رو دارم ، من لیاقت فرز بودن رو دارم، من لیاقت داشتن ی رابطه خوب رودارم، من لیاقت رسیدن ب ارزوها وخواسته هامو دارم ،و

       این لیاقت رو خدا در من قرار داده،

      خدایا یاریم کن تا خلیفه ای با کفایتو با  لیاقت در زمینت باشم ،خدایا شکرت که لایق این هدایتم گردانیدی و سپاس تو را ک لایق دانستن و اموختن  این آگاهی های زیبای شدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/09 22:59
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,402 کلمه

      سلام و درود ▪︎

      مقاله امروز رو با ضمیر متکلم وحده  برای خودم بازنویسی کردم ▪︎

      عنوان مقاله :

      باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید ▪︎

               □□□□

      لیاقت لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در ما ایجاد نمی شه ▪︎. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیادی متحمل نشده ایم.▪︎لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازمه▪︎هر فردی به اندازه لیاقت خودش از جهان و نعمت هاش سهم می بره▪︎

      جهان، جهان لیاقت هاست.▪︎

      جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شه ▪︎

      لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت داره▪︎

      همانطوری که چاق شدن هم لیاقت می خواد و همه افراد چاق حتما لیاقتشو  را داشتن ▪︎هر فردی که اضافه وزن داره برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته ▪︎بارها رفتار و عادت های اشتباه رو تکرار کرده  تا جسم خودشو  به این شرایط رسونده ، پس لیاقت تغییر کردن را داشته ، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده است▪︎بارها از شراط جسمی خود متنفر شده  و به چاقیش توجه کرده  و به ذهن خود دستور داده  که دوست داره بیشتر چاق بشه ▪︎

      به این عبارت دقت کنید:

      توجه به اون چیزی که از ش متنفرم با توجه به آن چیزی که عاشق اون هستم برای ذهنم تفاوتی نمی کنه ▪︎

      ذهن من در هر دو حالت تصور می کنه که من اون شرایط را دوست دارم و سعی می کنم اون شرایطو در زندگیم گسترش بدم ▪︎

      اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده اما هر سال چاق تر شدم‌ به این دلیله که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن رو نمی دونه  ▪︎از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و اون علاقمند بودنه ▪︎

      در واقع ذهن ناخودآگاه به این شکل عمل می کنه :

      به هر چیزی توجه کنم تصور می کنه  من عاشق اون  موضوعم  و اون موضوع رو در زندگی من گسترش می ده ▪︎

      پس همه افراد چاق به شکل های مختلف به چاقی خود توجه کردن و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش دادن و چاق تر شدن ▪︎

      زمانی که نگران چاقی بیشترم  من در حال پرورش لیاقت چاقی خودمم ▪︎

      زمانی که از شرایط خود خجالت می کشم، گله و شکایت می کنم  خودمو سرزنش می کنم، رژیم می گیرم و به بدنم با ورزش های سنگین فشار وارد می آرم من در تمام این موارد در حال افزایش لیاقت چاق شدن  در خود هستم▪︎

      اگر اضافه وزن دارم  و این نوشته رو می خونم به خوبی درک می کنم دقیقا منظور استاد  چیه ▪︎

      من  به خاطر می آرم  چه کارهایی برای لاغر شدن انجام دادم ▪︎

      به خاطر می آرم  زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شدم  و بارها برای دیگران درباره اش گله و شکایت کردم ▪︎

      استاد میگن حتی به خاطر دارم‌ زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شدم که آرزوی مرگ کردم ▪︎

      اینها تلاش  من برای چاق تر شدن بوده ▪︎

      شاید درک این موضوع برام‌  آسون  نباشه که چگونه ممکنه من از چیری متنفر باشم اما اون  موضوع در زندگی من گسترش پیدا کنه▪︎

      این موضوع اساس قانون جذبه  و درکش نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن داره ▪︎

      تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچی بدم می آید سرم می آد▪︎ متعجب و خشمگین می شدم.▪︎

      هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با اون درگیرم▪︎

      سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خوام در زندگی ام پی بردم و اون  “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل ، موضوعی مورد توجه من قرار بگیره و به اون  توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کنه ▪︎

      به این ترتیب اگر می خوام‌ لاغر بشم  باید لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم▪︎

      تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارم تغییر ایجاد نکنم   موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهم شد▪︎

      باید در ذهنم  لیاقت لاغر شدن رو جایگزین لیاقت چاق شدن کنم▪︎

      باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خودمو   مجددا فعال کنم و استفاده از اونهارو  جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنم ▪︎

      باید مانع از توجه افکار م به چاقی بشم و در مقابل، به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزومه توجه کنم ▪︎

      سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.▪︎

      استاد همچنین  گفتن :   با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدن ، در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام▪︎

      اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.▪︎

      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدنه ▪︎

      آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادیه که دوست دارن در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنن و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرن▪︎

      همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیدن  برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقتشو در ذهن  ایجاد کردن ▪︎

      امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درونم  شعله های متناسب شدن رو سوزان تر کنم و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظرم  بردارم‌▪︎

      [  برگردوندن افعالها به متکلم وحده  برام لذت بخشه حس می کنم استاد اینو فقط برای من نوشته  حس خوبیه ▪︎ امیدوارم مورد توجه علاقمندان قرار بگیره و خودم هم بتونم از اون برای پیشبرد هدفم  بهره برداری  لازم رو داشته باشم  ] ▪︎

             _____________

      پاسخ به این سوالات برداشت من از این مقاله ارزشمند خواهد بود ▪︎

                   _____________

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      ●  پاسخ :

      جالبه که من تا ۳۰ سالگی کاملا متناسب بودم اگر چه موقع تولد یک نوزاد ۵ کیلویی به دنیا اومدم و بسیار سنگین وزن و توپول بودم و تا قبل مدرسه خیلی توپول بودم ولی در طی این مدت من صاحب یک خواهر دیگه شدم و مادرم توجهش برای زیادی غذا دادن به من برداشته شد و من  به فطرت اولیه خودم کهومتناسب شدن بود برگشتم و به تدریج لاغر شدم و همینجور کاملا متناسب بودم تا سی سالگی  ..اما از ده سال قبل  یعنی از بیست سالگی  با فکر کردن به خانومهای چاق و توپول   بی لیاقتی رو برای لاغر موندن کلید   زدم  و کم کم خودمو لایق چاقی کردم …من چطور برای چاق شدن به کسب  لیاقت  رسیدم ؟   از توجه به خانومای چاق .شدیدن به پاهای چاقشون  علاقمند شدم و فکر می کردم اگر چاق بشم محبوبتر  و زیباتر میشم  به همه نشون می دم منم دارم که بخورم و‌چاق بشم شوهرم می آره می ریزه زیر دستم چون از وقتی چاق شدم بیشتر دوستم داره و برام خرج می کنه  منم قوی تر و سالمتر شدم  و از پوشیدن جوراب مشگی که دهه شصت مدبود  پاهام خوش فرم به نظر می آد و دیگه کسی از فرط لاغری  بهم‌نمیگه پلنگ‌صورتی …تازه با چاقتر شدن معایب جسمی بعد از زایمان بچه هام برطرف میشه …یعنی با یکچنین  عقاید مسخره ای به همین راحتی خودمو  مستعد لیاقت برای چاق شدن کردم …اصلا  کسی نبود بگه تو مثل مامان بزرگت میشی که چاقه  و وقتی می خوابه  انگار یه کوه زیر پتو خوابیده نه یک زن …اصلا کسی توی  نخ چاقی من نبود  فقط گاهی مادر و‌پدرم  بهم توجه می کردن می گفتن خیلی لاغر شدی  .▪︎.

      قبل ازدواج شاید ۴۵کیلو بودم با قد یک و‌پنجاه که داشتم وبعد از زایمان و شیردهی  شده بودم‌۴۰ کیلو  یعنی کلی وزن کم کرده بود  استخوانها و رگهای دستم کاملا بیرون زده بود که به نظرم خیلی قیافه فقیر فقرارو  پیدا کرده بودم .همیشه فکر می کردم چاقی علامت لیاقت و ثروته  ….  فکر می کردم من خوراکم کمه  و لاغرم  پس باید پرخوری کنم  تا چاق بشم …من‌با این افکار لایق چاقی شدم ..و فرمولهای لاغری  رو در خودم غیر فعال کردم …ولی حالا متوجهم که فرمولهای ذهنی در هر زمینه ای  به هیچ وجه از بین‌نمی رن اما می تونن غیر فعال  بایگانی بشن و به محض فراهم شدن شرایط دوباره فعال بشن …من در درونم  فرمولهای لاغری رو دارم که با اصرار بر افکار چاق کننده  لیاقت لاغرموندن رو از دست دادم و اون فرمولها غیر فعال شدن  اما حالا دوباره می تونن فعال بشن …چطوری ؟  با  توجه مجدد به لاغری و افکار و رفتار لاغر کننده  و استمرار داشتن ▪︎

      2-   ۳   با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟●  پاسخ

      از وقتی فهمیدم‌چاقی آش دهن سوزی نیست و باید  زیادیشو از بدنم خارج کنم  به سمت روشهای متداول  کشیده شدم ▪︎  

      اما این روشها که دیگه همه امون می دونیم‌چیا بودن   ذره ای از لیاقت چاقتر شدن‌من کم نکرد و‌من هر کاری برای کاهش وزنم انجام دادم همه منو بی لیاقت تر از قبل برای لاغر شدن می کرد …چون در تمام اون موارد  من روی چاقتر شدن فوکوس می کردم  پس روی لیاقتم برای چاق موندن  تاکید بیشتری می کردم  و هر چه بیشتر زمان میگذشت و من‌چاقتر می شدم ترس و نگرانیم از اون بیشتر می شد و هیچ‌چیز مثل ترس و‌نگرانی  به کانون توجه به یک‌چیز منفی یا مثبت تبدیل نمیشه …مثلا ما می خواستیم لاغر بشیم ولی چون عملا توجهمون با ترسی که ازش داشتیم  همچنین ترسی که از خوردن داشتیم و قصد می کردیم آگاهانه با قرص و دمنوش و فشار عصبی کمترش کنیم و‌نمی شد و فکر می کردیم‌ما عورضه اشو نداریم و خودمونو سرزنش می کردیم در واقع داشتیم بیش از پیش لایق اضافه وزن بیشتر می شدیم و شدیم …و فرمولهای لاغری همچنان غیر فعال باقی موندن فقط بخاطر توجه بیش از حد به چاقی خودم و تلاش برای دور شدن از این شکل متناسب ، در ذهن من به عنوان دوست داشتنش معنا می شد و گسترش پیدا می کرد …ذهن من به نوعی داشت جریمه ام می کرد که وقتی راهو اشتباه داری میری و به چاقیت توجه می کنی پس جریمه ات میشه اضافه وزن بیشتر ▪︎ اما حالا که به مسیر درست آمدم اگر بتونم‌در عین نبود لاغری و بودن در جسمی چاق ، به لاغری و تناسب اندامی که خواهم داشت  فکر و‌توجه کنم‌نه تنها جریمه نمیشم  بلکه  پاداش من  کسب لیاقت درجه یک‌برای متناسب شدن  خواهد بود ▪︎

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.▪︎

      خوب حالا که فهمیدم چطور لیاقت چاق شدن پیدا کردم  خیلی کار راحته  برای لاغر شدن … در تمام اون کارها و افکار باید  توجه به چاقی رو حذف و توجه به لاغری و افراد لاغر  و موضوعات مربوطه سرلوحه کارم قرار بگیره  از هر فکری و از هر رفتاری که ذره ای توجه به چاقی در خودش داره بپرهیزم  ▪︎ …و نمونه این توجهات اینه که  جلو آینه به هیچ وجه به اندام های چاق و نامتناسب که همیشه دل‌پری ازش دارم توجه نکنم .. این یعنی پرورش مجدد لیاقت برای لاغر شدن مجدد خودم ▪︎چون توجه منفی همراه با یکنوع از احساسات منفی یعنی توجه به چاقی در نتیجه لایقتر شدن برای ادامه چاقی در جسمم ▪︎

      نباید درباره چاقی خودم ودیگران اظهار نظری کنم حتی یک کلمه  این میشه برنامه ریزی برای احراز لیاقت ▪︎تمام کارهای عملی توصیه شده در دوره ، تک به تک یعنی  ایجاد لیاقت بیشتر برای متناسب شدن  ،

      نمونه این‌کارها به این شرحه :

      نقاشی درشت از عدد وزنی دلخواه روی مقوایی بع رنگ دلخواه  و برش دادن و چسبوندن در جای مناسب ▪︎انجام‌تمرینات روزانه با اشتیاق و احساس خوب در سایت ▪︎

      گوش به فایلها ▪︎انجام  تمرین تجسم عملی  با رفتن به مراکز خرید لباس و پرو کردن لباس در سایز دلخواه  برای وقتی که لاغر میشم‌▪︎

      اینکه من از یه تیکه  طلا گذشتم و دوره  منظم و کاربردی  گام اول رو خریدم و با شوق و علاقه  شروع  به تمرین کردم  در واقع  قدمی برای اثبات لیاقتم برای لاغری بوده که این قدم رو برداشتم ▪︎

      اگر بخوام حقیقت رو بگم  اینکه‌منو خدا انتخاب کرد و آورد در این‌مسیر این مدال لیاقتی بوده که خدای مهربون به گردنم انداخته ..▪︎من‌ترازو وزن کشی رو از محیط زندگیم  دور انداختم و لیاقتم برای لاغر شدن رو نشون دادم ▪︎

      من با خوندن با علاقه دیدگاهها  لایق تناسب اندامم ▪︎من با تغییر دادن رفتارهای غذاییم  و با به اندازه خوردن و‌پرهیز از خوردنهای احساسی،  نخوردن همه محتویات بشقاب غذام ،  نخوردن ته مانده  بشقاب  دیگران ،  کوچکتر کردن ظرف غذاخوریم و‌کمتر کشیدن غذا ،  سحر خیزی برای زمان بیشتر خریدن برای انجام بهتر و بیشتر تمرینات لاغری ،  سر ساعتی خاص غذا نخوردن ،  اهمیت ندادن به تعارفات میزبان  در صورتی که میل ندارم ،،غذا خوردن فقط وقتی گرسنه ام   ، اهمیت ندادن به کالری غذاها و پیدا کردن نقطه سیری ،، تماماً  لیاقتمو برای متناسب شدن افزایش دادم ▪︎من وقتی سفر میرم که فقط پنج ساعت  با شهر مقصد فاصله داره  و با خودم ساندویچ برنمی دارم و به لیوانی چای و کمی میوه و کمی آجیل اکتفا می کنم این یعنی لایق متناسب شدنم ▪︎

      خلاصه هر کاری به منظور توجه به لاغر شدن از خودم نشون میدم یعنی کسب لیاقت بیشتر برای متناسب شدنم  و اگر تاکنون  لاغر نشدم چون باید زمینه  کسب لیاقت بیشتر رو برای خودم فراهم کنم…. چطور ؟ با استمرار در این‌مسیر ، با آرامش و بها ندادن به عجله و چشم برداشتن از نتیجه نهایی ، و انجام تمرینات  همونجوری که استاد سفارش کردن  و عدم توجه به موضوعات نامناسب با متناسب شدن که هر موضوعی می تونه باشه ، حتی فکر و توجه کردن به مشکلات فرزندانمون  ،  اخبار منفی در رسانه ها ، بحث و‌جدل بیهوده با همسر که باعث برهم زدن تعادل  و آرامش در زندگی میشن  ،  سرگرم شدنهای بیهوده در گروهها  و اینستاگرام  و تلگرام  ،  در صورتی که اگر وقتمونو تا جای امکان برای فوکوس کردن روی لاغری اختصاص بدیم و زمان براش بخریم‌ و از سرگرمی ها  صرف نظر کنیم  لیاقتمون برای متناسب شدن رو افزایش می دیم و لاغر میشیم‌▪︎

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/08 22:01
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,067 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      باور لیاقت و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده و من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین هابرسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان ،بهترین زمانها ،بهترین مکانها ،بهترین افراد ،بهترین اندام ،بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و  خلاصه  بهترین هر چیزی رو به من بده.

      من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

      من   اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

      من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

       اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق متناسب شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم .

      لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه واما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

      من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های ه استاد  روی  باور لیاقت کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم  و در مورد خودم در اون وزن کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست حالا شاید گاهی نحوای منفی  باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده .

      من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم  با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده  دوام آوردم  و من  در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس  من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد ازازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود .که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

      من در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 

      درسال ۸۶با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 

      درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 

      در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 

      در سال 94بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 

      در سال 95بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 

      و از سال 95تا 98من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

      و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

       من لایق متناسب شدن رو دارم 

       من میتونم لاغر بشم 

       من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 

      من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 

      من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 

      من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.

      من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 

      من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی. رو دارم 

      من لیاقت امیر بر مواد غذایی بودن رو دارم 

      من لیاقت بهترین رابطه با خودم رو دارم 

      من لیاقت بهترین حالت روحی رو دارم 

      من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 

      من لیاقت رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 

      من لیاقت بهترین روابط با همه رو دارم 

      من لیاقت یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 

      من لیاقت آزادی در خریدن رو دارم 

      من لیاقت آزادی در فعالیت رو دارم 

      من لیاقت بودن در بهترین شرایط و زندگی رو دارم 

      من لیاقت لباس رنگ شاد رو دارم 

      من لیاقت اعتماد به نفس عالی رو دارم 

      پس من برای این همه احساس  لیاقت هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم همین دیشب من به یه تاتر  طنز عالی رفتم چقدر برام جالب بود قبلا که میخواستم برم تاتر از یه ساعت قبل میرفتم در اون مکان تا ازبوفه ی اونجا کلی چیبس و پفک و کرانچی بخرم و اما دیشب خیلی راحت شام دلخواهم رو  در خانه به اندازه خوردم و دیگه هوس  خوردن هیچ چیز رو در اون مکان نداشتم م و خیلی راحت گفتم من می‌خوام برم شادی کنم و بخندم چرا این همه خوراکی بخرم و بخورم ؟؟؟

      پس خیلی راحت بدون تقلا و سختی  نخریدم و نخواستم و به راحتی گذشتم و از فرزندانم پرسیدم اونها هم گفتن ما نمی‌خواییم و هیچ چیز نخریدم  به جزیه بطری آب و یه کیک برای پسرم برداشتم  که اگر گرسنه شد بخوره  چون شام نخورده بود  اما  پسرم هم هیچ چیز  نخورد وفقطدر اون تایم کلی خندیدم و خوش گذروندیم  اما خواهر زاده ی  من که کمی تپل هست رفت و کلی  چیبس و  پفک و با طعم های مختلف خرید و تا میتونست خورد و اما من حتی دلم نخواست یه دونه بردارم  و این کارم واقعا برای خودم تحسین برانگیز هست و من واقعا لیاقت تناسب اندام رو دارم چون در مسیر درست رفتار میکردم 

      اما در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

      من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

      یعنی برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 

      یعنی برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 

      یعنی برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 

      یعنی  من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .

      من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم مثلا در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

      و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رومیده  و من هر روز متناسب تر میشم .

      اما در گذشته که من  زیادتر میخوردم و به هر دلیلی که فقط یه  امشبه و من مهمانم و یا اینکه چون غذا خیلی زیاد هست و ….من فقط به سمت چاقی بیشتر حرکت میکردم و اون رو به جسمم دعوت میکردم و من اعتماد به نفس لازم رو نداشتم که در هر مکانی حاضر بشم و یا اینکه شادی کنم  و…همیشه ذهن من ،من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت برای تناسب اندام رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم .

      من خودم  مادریی بودم که در گذشته به شدت  برای چاقی هر دو فرزندم تلاش  می کردم حتی از دوران بارداری هم همینطور بودم زیادتر غذا می‌خوردم که فرزندم تپل به دنیا بیاد و با این کار صاحب کلی اضافه وزن شدید شدم و اما خدا رو شکر همیشه  فرزندانی با وزن ایده آل داشتم و هنوزم دارم و  تا حدی در گذشته من باعث  چاقی  خیلی کم مقطعی   در اونها  شدم اما ماندگار نبود و خدا رو شکر موفق نشدم که اونها رو  برای همیشه چاق کنم و الان دختر و پسرم بسیار متناسب و عالی خوش‌اندام هستند و از وجود نازنینشون خیلی لذت میبرم و ازخدا سپاسگزارم .

      من از درون احساس لیاقت برای تناسب اندام میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم متناسب تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم .

      بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم . پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم .

      من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رورقم میزنم  نه هیچ مورد دیگه ای من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم وکاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم .

      و تمام سعیم این هست که به اندازه بخورم چون من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم 

      من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم من کاری به نوع مواد غذایی ندارم من کاری به هیچ چیز ندارم فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

      من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

      من خودم دارم به خودم کمک میکنم و به دنبال  هیچ روش خاصی نیستم و حاضرم قسم بخورم که به دنبال هیچ روش دیگه ای نیستم و به تمام روش‌های  بیرونی که به جسم ما فشار میارن خندم میگیره و اونها رو غلط و غیر اصولی میدانم و بارها به خودم میگم من با یه قرص  چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و ….من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم .

      من مدتها هست  تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

      اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه ؟؟ من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Shahrbanou
        1401/03/09 20:09
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 38 کلمه

        آفرین فروغ ،  عالی نوشتی و عالی توانمندی ها و لیاقتت رو به نمایش دیده ها گذاشتی …این توانمندی و لیاقت مبارک باشه دوست من  .خانوم زیبا و‌پرانرژی  ،  واقعا آفرین داری 

             دوستت دارم  ..l love  you

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فروغ ریاحی
          1401/03/10 13:28
          مدت عضویت: 1854 روز
          امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 64 کلمه

          سلام شهربانوی نازنینم 

          دوست همیشه همراهم من از این همه بودن شما در کنار خودم انرژی میگیرم  چقدر شما فعال هستین چقدر عالی وقت می‌گذارید و تک تک کامنتهای من رو  و حتی میبینم که کامنت خیلی از بچه های دیگه ی  سایت رو میخونید و پاسخ میدین واقعا شما عالی و  تحسین بر انگیز هستین 

          شاد و متناسب و سلامت و ثروتمند و موفق باشی 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/02/18 20:00
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 489 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام

      الان چند روزی هست که بابت موضوعی افکار مثبت وافکارمنفی من  مرتب باهم درجنگند ومنم ازبس میانجیگیری کردم و تونستم یه کم افکار منفی رو ساکت کنم .

      اما باز چندساعت نشده دوباره افکارمنفی شروع میکنه بهانه تراشی که حق طبیعی ات این نیست باهات این رفتاربشه . بازمنی که سالهاست توی قوانین جذبم با راه حلهایی که بلدم ساکتش میکنم .

      ولی یهو امروز جنگ زیادی بینشون بود و اگه به خودم نمیومدم معلوم نبود چه اتفاقی قرار بود بیافته .

      گفتم برم یه فایل انگیزشی گوش بدم جالبه خوردم به مبحث ارزشمندی ولیاقت .

      که اتفاق چند روزه که هنوز برام حل نشده به خاطر اینه که من همینقدر ارزشمندم به خاطر باور غلطم هست  و خودم رو مسول اتفاق دونستم وباخودم مرتب تکرار میکنم که فرد مقابل فقط دست خداست که داره درون منو نشون میده و اگه اون نبود که من از این مشکلم با خبر نبودم مرتب به خودم میگم. اما این ذهن چموش مگه میزاره آرام باشم و مرتب مقصر روعوامل بیرونی میدونه .

      و با همون حسم فایل امروز رو پلی کردم دیدم هدایت شدم به فایل لیاقت . که من خودم لایق این مسله هستم و باید مسولیتش رو قبول کنم و خودم هم باید حلش کنم وربطی به کسی دیگه نداره که من باهاش بجنگم .

      اگرچه ذهن منفی باف مرتب بایه فشاری منو هل میده به سمت احساس منفی . اما منم دارم آگاهانه سعی میکنم که افکارم رو کنترل کنم . که من مقصرم .

      درمورد چاقی هم همینطوره .

      من سالها خودم رو بی عرضه وناتوان میدونستم در حل مسایل زندگیم و همه رو مقصر میدونستم الا خودم .

      اگه عوامل بیرونی درسرنوشت من دخیل هستن پس منم اختیاری در حل مشکل ندارم . چونکه من نمیتونم عوامل بیرونی رو تغییر بدم .

      ولی من مختار آفریده شدم وهمانطور که بارها بارها تونستم خیلی از چالشهای زندگیم رو با موفقیت حلش کنم پس الانم میتونم .

      کافیه اول مسولیتش رو بپذیرم که من بودم که با افکار وتوجهاتم این مشکلات رو به وجود آوردم و من میتونم با ساختن باورهای مناسب حل کنم .

      میدونم سخته اما میشه . اینهمه تونستن درجنبه های مختلف زندگی این چالش های ما رو و حتی بعضا بدتر داشته باشن وحلشون کنن پس منم میتونم .

      من وظیفه دارم آرامشم رو حفظ کنم و در مسیر آرامش به افکار وایده های خوب هدایت بشم تا بتونم به خاستم برسم .

      من تکرار میکنم 

      من لایق رسیدن به خاسته هام به شکل عالی هستم .

      من ارزشمندم و احساس ارزشمندی به جهان میدم .

      من توانایی کنترل افکار مخرب منفی رو دارم .

      من لایق خوشبختی وسعادتمندی ونشاط در زندگیم رو دارم .

      من توانایی شناسایی باورهای مخرب گذشتم رو دارم .

      من لایق آزادی ورهایی در تمام جنبه های زندگیم را دارم .

      من لایق بهترینها هستم .

      من خودم با افکارم این زندگیم رو خلق کردم

      من خودم با افکارم این زندگیم رو به شکلی که میخام جهت میدم .

      خدایا شکرت بابت این همزمانیها و کمک بهم در جهت آرامش بیشتر .

      تشکر از استاد عزیز بابت آموزشهای نابش .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/22 23:21
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,275 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد🥰

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…🦋

      سلام و درود دوستان لایق تناسب فکری 

      باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید…تکرار(۲)

      اول از همه بگم که بارها وبارها شده من متنم را نوشتم خیلی متفکرانه و از نظر خودم رضایت بخش و عالی و گاهی حدود دوهزار کلمه وبعد یا دستم خورده یا گوشی و یا سایت دچار مشکلی شده و در یک آن متن پریده و قبل از ارسال پاک شده!…

       انگار اون لحظه یک سطل آب یخ ریختند روی سرم!… ولی بلافاصله به خود اومدم و گفتم مهم اینه که من فکر کردم و نوشتم متعهد بودم و استمرار داشتم و اشکال نداره و همین دیشب هم این موضوع پیش اومد ولی یه خوبی داره با خودت روراست میشی من برای چی تمرین انجام می دهم ؟!برای نشان گرفتن از سایت یا اینکه در لیست فعالان سایت باشم ؟!

      با رژیم گرفتن و ورزش کردن با سایز کردن خود و هرروز وزن کردن با تنفر داشتن از جسم خود لیاقت لاغری حاصل نمیشه ما برای اینکه لایق چاقی باشیم کارخاصی انجام ندادیم !(فقط هربار بیشتر به چاقی خود توجه کردیم ).

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هر هدفی لازمه !…

      هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن استمرار داشته است در عادتها و رفتارهای اشتباه و بر آنها تمرکز کرده است .

      لیاقت یعنی تمرکز و توجه به موضوع ذهن!…

      تنفر و عشق هردو به منزله خواسته و تمرکز و توجه ما برای ذهن ناخودآگاهمون هست 

      هر موضوعی در ذهن ما قابل توجه باشه یا باهاش درگیر باشیم یعنی درخواست و لیاقت داشتن آن خواسته و گسترش آن در ذهن و خلق شدن آن .

      هر زمانیکه در آینه از خود فرار کردیم یا در مورد چاقی صحبت کردیم یا خودمون را با افراد چاق تر یا لاغر مقایسه کردیم وقتی به خاطر چاقی خودمون را محروم از تفریح یا جمع یا پوشیدن لباسهای شاد کردیم حتی وقتهایی که عکسی از خود نگرفتیم چون از چاقی متنفر بودیم هربار لیاقت چاق بودن در ما بیشتر شده .

      دقیقا مار از پونه بدش میاد دم خونش سبز میشه !…

      چرا از هر چی بدم میاد سرم میاد؟!

      دقیقا تموم نکنه ها و مبادا ها را سالها در زندگی تجربه کردیم چون هیچ شناختی از روش کار ذهنی خود نداشتیم نه والدین به ما آموختند و نه معلمان و شاید درصد بالایی از این افراد خودشان هم ناآگاه از این موضوع بودند .

      باور به لیاقت داشتن ما مربوط به سالهای بسیار دوری است .همون موقع هایی که اسباب بازیمون را خراب می کردیم و بهمون می گفتند تو لیاقت نداری و دیگه نمی خریم وقتی می خوردیم زمین و لباسمون پاره می شد باز می گفتند تو لایق لباس زیبا و نو نیستی !

      اگر اشتباهی ازمون سر می زدو می خواستیم از محدوده قوانین پامون را فراتر بزاریم که تجربه ای جدید کسب کنیم باز می شنیدیم تو لیاقت آزادی نداری !…

      داشته های زندگی امروز ما سطح لیاقت و باورمون را در این امر نشون می دهد.

      آیا خود را لایق عالیترین زندگی یا همسر و فرزند و شغل می دونیم .؟

      آیا خودمون باور داریم که لایق عالیترینها هستیم ؟

      و خیلی افرادی که اضافه وزن دارند انقدر لیاقت چاقی را در خود پرورش داده اند که باور به لاغری خود ندارند.!…

      آیا اطمینان داریم که ما لیاقت لاغر شدن را داریم ؟!

      تغییر نگرش خود به جسممون باعث ایجاد لیاقت لاغری در ما می شود !… 

      باور به لیاقت داشتن در هر موضوعی مؤثر هست و یکی از اصلیترین باورهاست که برای موفقیت باید در ذهنمون اصلاح بشه .

      زمانیکه یکی از روشهای رژیم غذایی را برای لاغر شدن انتخاب می کردیم ماه اول مثلا ۵کیلو کم می کردیم بعد با خود میگفتیم اولش آسونه و بدن عادت نداشته انقدر به این فکر توجه می کنیم که ماه بعد میشه ۳کیلو و هر چقدر ما لیاقت چاقی را در خود پرورش می دهیم و کار را برای خود سخت می کنیم و به اصلاح بدن استپ می کنه و از ادامه دادن مسیر خسته میشیم و مسیر را رها می کنیم ….

      منم در این مورد لیاقت چاق شدن را داشتم حرف پزشک و کارشناس تغذیه را باور کردم هربار برام سخت تر شد و جالب اینکه انقدر این باور در ذهنم ریشه داشت به در ابتدای ورودم به این دوره پارسال در دوماه حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم رها شد و تا به امروز تغییری حس نمی کنم !؟..و دائم می گفتم بدنم استپ کرده و داشتم لیاقت چاقی را در خودم پرورشمی دادم در واقع تمرکز ما به سختی ها یا نگرشمون از چاقی و مقاومت در مورد آن، لیاقت چاقی بیشتری در ما به وجود میاره.

      بارها از اشتها شنیدیم اشتها تو افکار و ذهنمونه نیرویی نیست که بخواد ما را به دام بیندازه و به زور چاقمون کنه هر بار که به موضوع اشتها توجه کردیم یا افشرده زیره و لیمو برای کم کردن اشتها مصرف کردیم یا اون روزهایی که قهوه تلخ ناشتا می خوردیم داشتیم لیاقت چاق بودن را در خود افزایش می دادیم یعنی هرجا می خواستیم مبارزه کنیم با چاقی که نباشه بیشتر توجهمون به چاقی می رفت و لایق چاقی می شدیم 

      درس عملی امروز نوشتن موفقیتهام از سالهای دور و توجه به توانمندی هام و ساختن باور لایق بودن هست . تمام آشغالخوری های ما از ته مانده ظرف غذای فرزندانمون با توجیه حیفه و اسرافه خوردن غذاهای چندروز مانده در یخچال و زمانهایی که برای ضربه زدن به دیگران با خوردن به خودمون خسارت وارد می کنیم و به هر دلیلی ناآگاهانه می خوریم و می خوریم تمرکز و تکرار ما بر رفتارهای چاق کننده است و درخواست ما چاقی و ما لایق چاقی هستیم 

       (جمع بندی موضوع:لیاقت داشتن یعنی تمرکز و توجه به خواسته و اطمینان به توانمندی خود )

      گام اول لایق شدن باور به توانمندی خود است با دوری از سرزنش کردن خود و تحقیر و خودتخریبی و خجالت کشیدن از خود و نادیده گرفتن  (احساس گناه انسان را بی لیاقت می کند و در واقع از کودکی به ما آموختند که آدم ابوالبشر به خاطر دست زدن به میوه ممنوعه به زمین تبعید شد و در واقع بشریت از آن روز به دنبال دلیل گناهان خود می گردد و با یک اشتباه روانی دچار وهم و خیال گشته است )

      ✨تشویق کردن خود حمایت از خود تأیید کردن خود نقطه ایجاد پذیرش و باور به لایق بودن است از جهتی که خداوند از روح خودش در ما دمیده است و از طرفی دیگر آسمان و زمین و هر آنچه مابینش بود تا ابد رام آدم کرد و آدم را نورچشمی خودش در زمین قرار داد.😍

      پذیرش مسئولیت زندگی خود با این آگاهی که من با توجه به موضوعاتی که ازشون متنفر بودم بیشتر لیاقت و درخواست آنها را در ذهنم گسترش دادم یعنی کنترل ذهن یعنی ارباب منم و اختیار با من هست .

      🪶نوشتن تعهد نامه و پذیرش مسئولیت چاقی به صورت کتبی با امضا و اثر انگشت بسیار برای ذهن با اهمیت هست چون در قوانین زمین کارهای قراردادی و جدی به اینگونه انجام می شوند .

      جمله سازی برای خود و نوشتن من لایق لاغری هستم 

      من لایق حالت طبیعی جسم خود هستم و من لایق تعادل روح و روانم هستم من لایق پوشیدن لباسهای مورد علاقه ام با سایز و رنگ مورد نظر هستم 

      من لایق زیباتر بودن و جوانتر شدن هستم من لایق سلامتی و سبک بالی هستم .

      امروز که به لطف خداوند دوسال است در مسیر خودشناسی و خودسازی در حرکتم و بارها اینگونه فایلها را شنیدم باز احساس نیاز می کنم برای گوش کردن نوشتن و فکر کردن حتما در این مدت لولو سطح پذیرش و لیاقت من بالاتر شده است اما همیشه این فایلها خودشون را به موقع به من می رسونند و خداوند هادی من است و تلنگر های آن همانند به آغوش کشیدن مادری است که تازه فرزندش متولد شده است . 

      خداوند را سپاسگزارم بابت روزی های آسمانیش 

      دوستان متناسبم همواره مانا و آرام باشید  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Shahrbanou
        1401/03/10 10:01
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 413 کلمه

        سلام دوست عزیز ، ملکه خانوم 

        دیدگاهت عالی بود و من ایده داد …و منو به یاد افکار جدیدی انداخت که بتازگی وارد ذهن‌من میشن و فقط با تکرار می تونن نهادینه بشن ،

        حالا دیگه می فهمم لیاقت داشتن یعنی چی ؟ و بی لیاقتی چیه ؟

        من هر کاری ، قدمی ، فکری ، تغییر احساسی در جهت خواسته ام به انجام می رسونم  مراتب لیاقت رسیدن به خواسته خودمو افزایش می دم …

        می تونم  دایم از خودم بپرسم  این کار یا این فکر  که داری می کنی در جهت کسب لیاقت برای متناسب شدنته یا  شدت بخشیدن به بی لیاقتی ؟ 

        اگر بگم آره  من دارم  یک قدم مثبت برمی دارم  مثلا یک‌لقمه آخرو ازش صرف نظر می کنم   چون لیاقت دارم که لاغر بشم  من امروز حالم خوبه و می خوام با  ناخواسته ها نجنگم و آرام باشم این یعنی من لایق لاغر شدنم ..من امروز به جای نوشتن دو دیدگاه  ده تا دیدگاه با عشق و رضایت ثبت می کنم این یعنی من لایق رسبدن به هدف خودم هستم …من میرم جلو آینه و به اندامی که چاقن هیچ توجهی نمی کنم و فقط به صورت قشنگم لبخند می زنم و کنار میرم این یعنی من لایق تناسب اندامم 

        به هر میزان توجهم از گذشته و‌نتایج افکار و رفتارم که متعلق به گذشته منه می آم  در زمان حال  بهشون بی توجهی می کنم این یعنی کسب لیاقت برای آینده ای بهتر … و حتی برادر متناسبم که  همیشه یا خودش جلو چشمم هست یا در تصورم‌می بینمش  نباید برام بشه یه بت که بخوام به آینده  خودم در شکل متناسب  چشم بدوزم  و مقایسه اش کنم با اندام فعلی …این برادر متناسب چه درسی به من داره میده ؟ درسش اینه من در افکار و رفتار متناسب کننده استمرار داشتم و دارم که شدم اینی که می بینی  پس تو هم در افکار و رفتار گذشته ات تجدید نظر کن و متعلقاتشو کنار بذار و توجه نکن ودر عوض توجهتو بذار روی  آموزشهات  و اونارو خوب یاد بگیر درک و عمل کن  تا یواش یواش به اون چیزی که می خوای برسی و مدال لیاقت بگیری ….

        با خودت تکرار کن اگر چاق شدم پس لیاقتشو با توجه و استمرار در افکار و رفتار چاق کننده پیدا کرده بودم …حالا بیا بر عکسشو انجام بده  بازم باید توجه کنی و استمرار بدی به افکار و رفتارت منتها اینبار به لاغری  و متناسب شدن ….

        اگر موفق بشی  یعنی حالا دیگه لیاقت تناسب اندامو داری و بهش می رسی  همونطور که  به چاقی رسیدی 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/09 20:05
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 764 کلمه

      سلام

      از وقتی که متوجه شدم کانون توجهات ما نسبت به هرموضوعی باعث گسترش آن موضوع در زندگی ما میشع متوجه شدم من لایق چاق شدن بودم .

      این من بودم که وقتی به خواهرم بزرگترم گفتن علت چاق تو کم تحرکی و خواب زیادت هست و من میشنیدم یه کم به خودم زحمت ننداختم فکرکنن ببینم درسته یانه . بلکه چشم بسته پذیرفتم .

      وقتی میشنیدم که تو به عمه هات رفتی یه لحظه فکرنکردم که چرا بچه های خودش بهش نرفتن من بهش رفتم .

      وقتی میشنیدم که امکانات رفاهی باعث شده خانمهای این دوره زمانه چاق بشن یه نگاه به دوربرم ننداختم بگم پس چرا اطرافیان ما که وضع مالیشان خیلی بهتر ازماست متناسبن .

      وقتی بهم گفتن پشت میزنشینی ات باعث چاقی میشه یه نگاهی به همکارام نکردم که داخل یه مجموعه با کلی خانم متناسب چرا اونها متناسبن ؟

      وقتی میشنیدم چاقها استقامت بدنیشون زیاده یه آن فکر نکردم که چرا خاهرم که بیخ گوش منه لاغربود سالم بود چاق که شد کبد چرب و… مبتلا شد . 

      بله درسته. حق من بود که من چاق بشم . وقتی زندگی ما رو توجهات ما میسازه و منم تمام توجهاتم به چاقیم بود خوب اصلن طبیعی بود من چاق بشم .

      و وقتی پیاده روی میکردم ومیومدم خونه زانوهام درد میگرفت مرتب زانوهام رو مشت میزدم که تو که میبنی من چاقم و بهت احتیاج دارم چرا کمکم نمیکنی لاغر بشم و زودی درد میگیری؟؟

      وفردا باهمون پاها درحالیکه تحت فشار دردپاهام بودم باز میرفتم پیاده روی . 

      وقتی گرسنم میشد و میرفتم سر یخچال خودم رو میزدم که چرا اینقدر شکمو هستم ونمیتونم طاقت بیارم .

      وقتی هر روز میرفتم رو ترازو و میدیدم وزنم کم نشده کمرم میشکست که دیگه باید چی کارکنم .

      وقتی گرسنم میشد غذامو کم میکردم ومعدم درد میگرفت دیگه به حس نومیدی منو میگرفت که پاهام ومعدم که همراهم نیستن و کمک نمیکنن من چی جوری لاغر بشم .

      ماه رمضان که میشد میخاستم روزه بگیرم فشار معده هنقدر اذیت میکرد که سریع بعد افطار بایستی میرفتم سرم نمکی تزریق کنم و دوستم رو میدیدم که پوست واستخوان بود و راحت روزشو میگرفت و بهم میگفت گرسنم نمیشه فقط یه کم تشنه میشم میگفتم خدایا این دیگه چه مدلیه .

      منی که چاقم واینهمه چربی . الان چربی نمیتونه جلوی ضعف منو بگیره وبدنم از اون تغذیه کنه پس کی میخاد از این چربی استفاده کنه .

      وقتی همکارام میگفتن تو خیلی بد چاق میشی وهرکی تو رو ببینه فکربد درموردت میکنه انگار چشام سیاهی میرفت و از خودم متنفر میشدم و مرتب سعی میکردم موقع وایستادن شکمم رو بدم داخل تا کسی متوجه نشه .

      وقتی داخل حیاط آنقدر طناب میزدم و دورحیاط میدویدم که خواهرم میگفت نمیخاد این کارا رو بکنی یه تکونی بخور خونه رو تکونی کن و تمیز کن لاغر میشی .

      وقتی میرفتم تو اتاقم داخل گرمای تابستان بدون پنکه یا کولر فقط میرقصیدم وداخل چشمام پر عرق میشد وچشام سیاهی میرفت و… داشتم لیاقت چاق تر شدن رو به خودم میدادم .

      وکم کم احساس ناتوانی در لاغر شدن درمن شکل گرفت که نمیتونم وکسی دراطرافم ندیدم که چاق بوده باشه و تونسته باشه لاغر بشه که منم امید بگیرم بگم فلانی تونست پس منم میتونم .

      اگرچه به گذشتم فکر میکنم که من در زمینه تحصیلی و کاری موفق بودم و خیلی کارها رو من تونستم بکنم مثل یک روز سه تا امتحان در ترم آخر دانشگاه داشتم و دوتا درسش دریک ساعت بود وهمزمان بود و من هر سه تا رو قبول شدم .

      منی که بار اول درکنکور سراسری قبول شدم .

      منی که درمحل کارم بهترین بودم وزود ترفیع میگرفتم . منی که درکمتر ازیکسال هم آرایشگری رو فقط عصرها آموزش دیدم درحالیکه صبحها سرکار میرفتم و درهمون سال سالنم رو بازکردم وصبحها میرفتم شرکت وعصرها درسالن خودم بودم تازه باشگاه هم میرفتم و… .

      اما توموضوع چاقی درمانده بودم و راه حل بنیادی نمیدیدم .

      اما 

      اکنون تمام توجهاتم رو از چاقی برداشتم ودیگه خودم رو با روشهای فیزیکی لاغری اذیت نمیکنم از جسمم باتمام وجود مراقبت میکنم وهرجا کاری بهم حس بدی بده انجامش نمیدم وعاشقونه بدنم رو همینطوری دوست دارم .

      و آموزشهای بی نظیر وارزشمند استاد رو با جان ودل دنبال میکنم چون نه تنها باعث رسیدن به آرزوی لاغریم میشه بلکه چگونه زیستن رو بهم آموخت ودرتمام جنبه های زندگیم به کار میبندم . 

      وتا الان کلی از مسایل زندگیم رو باهاش حل کردم .

      ومیدونم من به آرامی وبا ذهنم چاق شدم پس باصبر وحوصله و با قدرت ذهنم لاغر میشم . چون من عاشق و من لایق متناسب شدن هستم . واین حق طبیعی منه که دروجودم بود و من با ناآگاهی از مسیر خارج شدم برمیگردم و به مسیر درست میرم.   من لیاقت متناسب شدن رو دارم ومن متناسب میشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rashin.hassas@gmail.com
      1400/12/07 10:48
      مدت عضویت: 1062 روز
      امتیاز کاربر: 236 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 268 کلمه

      سلام خدمت استاد و همراهان عزیز

      باید باور های مخربی که تو ذهنمو بندازم بیرون باید خودمو شایسته همه خوبیها بدونم  باید بپذیرم که خودم مسول وضعیت کنونیم هستم 

      تو تمام این سالها که تجربه چاق بودن رو داشتم همش از خودم ناراضی بودم نه تنها از خودم از خاندان و جهان و خدا و….

      به زمین و زمان فحش میدادم که این چه ارثیه بما رسیده و فلان و فلان….

      ولی خداروشاکرم از وقتی تو مسیر کسب آگاهی هستم متوجه شدم جهان هستی هر آنچه که توجه کنی همونو بهت میده 

      منم تمام تلاشمو در جهت کسب خواسته هام میکنم تمرکزمو از رو ناخواسته ها برداشتم و خداروشکر تغییرات خوبی دیدم 

      ولی یکباره بخودم اومدم که چرا از روند خارج شدم

      اونجا بود که بخودم گفت جهان برات صبر نمیکنه تو باید تغییر و کنی و حرکت

       باور کردم و قبول کردم که خودم با تکرار مسله چاقی و صحبت مدام و تمرکز روی مسایل چاق بودنم مسول چاقی خودم هستم 

      جهان جهان خوبیها و زیباییهاست من که اشرف مخلوقاتم لایق بهترین ها هستم

      پس الان که هدایت شدم به مسیر رشد فکری نهایت استفاده رو برای جذب خوبیها میکنم 

      من لایق بهترینها هستم

      من لایق زیبایی ها هستم 

      من لایق داشتن اندامی متناسب هستم

      من لایق پوشیدن لباسهای زیباهستم

      من لایق پوشیدن لباسهای رنگ زیبا هستم

      من لایق داشتن بهترین امکانات زندگی هستم

      من لایق داشتن حس و حال خوب هستم

      من لایق شاد بودن هستم

      من لایق همه خوبیهای دنیا هستم

      در این مسیر زیبا علاوه بر رسیدن به  اندام متناسب به رشد فکری میرسم که بسیار با ارزشه

      با توکل بخدا و راهنمودهای شما بزرگواران به آنچه لیاقتشو داریم میرسیم

              💕متناسب شدن حق من است💕

                      

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/12/06 10:00
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 400 کلمه

      بنام خدا

      لیاقت داشتن  

      لیاقت به معناها ی مختلفی درفایل بهش اشاره شد مثل خواستن  برای اقدام کردن برای تغییر مثل باورداشتن به خود مثل توانستن که هر کدوم به شکل های مختلف ازش یادشده و مصداق این جمله است که انرژی ازبین نمیره بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود برای من که این طور برداشت کردم خب درمورد چاقی اگه بخوام بگم که مقصر کیه من بودم وقتی از دیگری ناراحت بودم و میومدم  سریخچال و میرفتم به خوردن و قتی برای لذت بیشتر بردن  ازفیلم و اون هیجان میومدم غذا می‌خوردم ویا برای اینکه خودمو. سرگرم کنم ویابعداز دیدن فیلمی می نشستم دوباره غذا می‌خوردم درطی تمام این مدت انجام رفتارها قبل از خوردن و انجام یک کار مثل دیدن فیلم یاهرچیزی من میخواستم من فقط یه حسی داشتم که انگار حس پوچی میکردم و من برای پرکردن اون احساس ازخوردن استفاده می کردم و در روز بارها این اتفاق  می افتاد و من هربار برای فراموش کردن وابستگی هام یاسرگرم شدن من خودمو باخوردن آروم میکردم و فقط می‌خوردم  وقتی به خودم وجسمم فکرمیکردم وحالم بدمیشد و اون حس می اومد سراغم باز از خوردن استفاده میکردم درطی تمام این مدت من داشتم چاقی روطلب میکردم و در واقع من با تکرارافکاراشتباه  ورفتاراشتباه و بازتاب اون و حرف زدن وگله کردن درمورد چاقی درواقع روی چاق موندن خودم مصمم بودم پس برای اینکه لیاقت لاغری رو درخودم ایجاد کنم باید ببینم چه کارهایی کردم که لیاقتش رو درخودم دیدم من لیاقت یادگرفتن زبان انگلیسی بدون مدرک و فقط با تمرین کردن از روی نوشتن و دیدن فیلمها وتکرار تونستم  حتی وقتی  فیلمی هم می بینم وزیر نویس نداشته بتونم درک کنم چی میگن وتو هرشرایطی  تونستم زندگی کنم و به زندگی ادامه بدم پس میتونم لاغربشم همون طوری که تونستم چاق بشم با افکار و رفتارم ومرور اینها بودکع به چاقی من کمک می‌کرد که پایدار بمونه چون من سالها طبق الگوی فکری و رفتاری ثابت زندگی کردم و به چاقی رسیدم پس برای لاغری به این روش که با افکار و رفتار ثابت درمسیرلاغری  باشم و به نتیجه میرسم من لیاقت زندگی در شرایط ایده آل خودم رودارم من لیاقت حال خوب داشتن رو دارم و لذت بردن از غذاارو من  دارم یاد میگیرم که باید ا خودم مواجه بشم و ازخودم فرارنکنم چون بالاخره هرچیز که الآن هستم بازتابی از درون من هست و این منم که چاق شدم پس این منم که لاغرمیشم.🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghaderianashmill@gmail.com
      1400/11/28 15:10
      مدت عضویت: 1023 روز
      امتیاز کاربر: 54155 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 191 کلمه

      سلام استاد عزیز
      عاشق این فیل شما هستم و خیلی خیلی مفید هستش،
      قانون جذب
      توجه به چاقی که از اون متنفر بودیم و چیزی که عاشق اون باشیم برای ذهن ما تفاوتی نمیکند،
      در هر دو حالت فکر میکند ما آن را دوست داریم پس سعی بر گسترش آن دارد.
      از نظر ذهن ناخوداگاه خواستن،نخواستن متنفربودن ،درگیر بودن،توجه کردن ،دوست داشتن همه به یک معنی ست و آن علاقمند بودن است.

      پس توجه کردن به چاقی باعث شده لیاقت چاقی را در خود افزایش دهیم و اساس قانون جذب میگه توجه و تنفر از چیزی باعث گسترش آن در زندگی میشود.

      باید مانع توجه به چاقی شویم و به لاغری که عاشق آنیم توجه کنیم.

      باید خودم را تشویق کنم،
      من لیاقت لاغر شدن رادارم
      من لیاقت متناسب شدن را دارم
      من لیاقت زیباترین ، خوشرنگترین، لباس را دارم
      من لیاقت خوردن بهترین غذا را دارم
      من لیاقت سالم زندگی کردن را دارم
      من لیاقت باخیال راحت بهترین غذا رو خوردن رو دارم
      من لیاقت اعتمادبنفس بالا رو دارم
      من لیاقت شبک و خوش تیپ بودن رو دارم
      فقط خودم میتوانم به خودم کمک کنم
      متناسب شدن حق من است
      باید خودم رو از خوردن هر آشغال و غذای مانده ای رها کنم چون
      لیاقت من بهترینهاست .

      تشکر میکنم :))

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/28 12:27
      مدت عضویت: 1243 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 573 کلمه

      لیاقت داشتن برای رسیدن ب هر موفقیتی لازم است
      هر فردی ب اندازه لیاقت خودش از جهان و نعتهای ان سهم خواهد برد
      چیزی ک‌من اصلا نمیدونستم فک میکردم برای داشتن هر چیزی باید تلاش بیشتر بکنم یا م۶در پولدار یا همسر پولدار یا دکتر و مهندس و شغل باید داشته باشم و چن اینا نبود خودمو لایق هیچ ثروتی نمیدونستم حتی قدرت لاغری
      بارها و بارها از چاق شدن بدنم اذیت بودم بارها خودم خواستم نبینم از آینه از عکس فراری بودم بعد میگفتم چرا چاق میشم اخه من زیاد نمیخورم بعد اعصابم بهم میخورد وپرخوری میکردم چن اون موقع ب این نکته میرسیدم ک هیچی برام فرق نداره خسته میشدم از افکارم از خودم
      وقت جایی میرفتم اونقدر از پوشیدن لباسهایی ک تنگ شدن ولباسی ندارم بپوشم ب تنگ میومدم
      هیچ جایی برام شیرین نبود برام هیچ جایی هیجان نداشتم
      چن خودم لایق لاغری نمیدیدم
      اصلا ب اون نکته ای رسیدم ک ناتوان میدونستم ک بتونم لاغر شم
      دیروز یکی ازفامیلا ک لاغره اونقدر نقل خورد نگو پس اگه خوردن چاق میکرد اونوچاق میکرد
      من از خودم ناامید شدم چن فک میکردم اونی ک باید لاغر بشه اراده منه
      ن ذهنم
      همیشه معدمو مقصر میدونستم
      نمیتونم بگم خودمو مقصر نمیدونستم ولی بقیه چیزهارو هم مقصر میدونستم اماالان میدونم ک من اول واخر خودم مقصرم
      مقصر چاقی مقصر ناتوانی
      پس همه افرادی ک چاق هستن ب شکلهای مختلف ب چاقی خود توجه کردن با توجه کردن لیاقت چاق شدن را درخود افزایش دادن وچاقتر شدن
      همیشه خودمو سرزنش میکردم ب خاطر خوردن یک تیکه کوچیک از چیزی ک دوس دارم
      یا بابت زیاد خوردن از حدی ک در نظر گرفته بودم

      یا خجالت مکشیدم از رفتن ب مهمانی یا جایی یا خرید

      در تموم رژیمها و ورزشها من بیشتر و بیشتر خودم در رسیدن ب لاغری ناتوان میدیم یادمه یبار ی دکتری گف چ وضعه چ خبرته این همه چاقی برو فلان عطاری داری چربی سوز بده
      با این ک اصلا اعتقادی نداشتم اما اونقدر دیگه خسته شدم بودم رفتم در تموم مسیر ن شوقی داشتم ن اشتیاقی رفتم خانومه ی چن تا چیز مزخرف گف ی دارو ر بمن داد من همونجا گفتم ب مامانم ک خجالت کشید م ازش گرفتم والا من میدونم این مزخرفات منو لاغر نمیکنه و استفاده نکردم
      ب قدر اون روز من ناراحت بودم ک نگو
      از وجود خودم شرمسار بودم
      تموم اون روشها ب من ی چیزی رو میگفتن اینک تو لاغر نمیشی اگه هم بشی زود برمیگرده

      اما از وقتی اومدم ب لاغری با ذهن حس میکنم میتونم من لاغر شم لاغر شدن طبیعیه
      اسونه میشه چرا نشه این همه ادم تونستن چرا من ن
      واقعا ب اون جایی رسیدم ک میدونم و فقط و فقط با ذهن میشه لاغر شد
      با خودم با قدرت خودم ن چیزی
      من چن بار تونستم با روشهای غلط لاغر بشم ۳۰ کیلو ۱۹ کیلو ۷ کیلو
      در سخترین شرایط
      تونستم در سخترین شرایط درسمو تموم کنم
      تونستم خیلی چیز هارو ک بلدش نبودم انجام بدم
      تونستم خیلی کارهای سخته دیگه مثل بخشیدن گذشتن رو انجام بدم
      آشپزی و خونه داری بچه داری هیچ کدوم اینها رو من بلدش نبودم انجام دادم
      پس چرا نتونم لاغر شم
      چرا
      لاغری حق منه
      من لایق زیبایی و خوش پوشی خوش اندامی هستم
      لایق لباسهای زیبا رو اندامی هستم
      لایق شکم بدون چربی اضافه هستم من لایق بدنی بدون چربی اضافه هستم من لایق سالم بودن هستم
      بدن من قدرتمنده و خودش خودشو درمان میکنه چن عاشق طبیعت خودشه
      من لایق جوون بودن هستم
      من لایق بهترینها هستم لایق زیبایی اندام هستم
      لایق تناسب فکری هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/22 19:42
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 590 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 723 کلمه

      سلام به همگی 🌹🌹

       گام پنجم 

      باید لیاقت لاغر شدن راداشته باشید 

      یادمه تو دوران تحصیل فوق العاده درس خون بودم خیلی منظم و دقیق بودم رو انجام تکالیفم و حتی یک  بار هم پیش نیومد که من درس نخونم یا نمره بدی بگیرم . یادمه یبار یکی از بچه های کلاس حسودی کرد بمن که چرا معلم به همه تکلیف تنبیهی داده چون نمرشون کمه و به من نداده . معلم هم گفت ایشون وقتی وظیفشو به این خوبی انجام میده و همیشه ی خدا درسش و میخونه معلومه که تنبیه نمیشه .

       تو کل دوران مدرسه مورد احترام بودم و اصلا نمیدونستم نمره کم چیه تنبیه چیه فقط  چون به واسطه ی تلاشم فقط تشویق میشدم و بابهترین نمرات پاس میکردم درسارو .چرا چون استمرار داشتم بااشتیاق و علاقه انجام میدادم .   هرکسی به اندازه تلاشش به اندازه لیاقتش نتیجه میگیره واقعا . 

      چه تلاش و استمرار در جهت دلخواه باشه چه نادلخواه ذهن ما فکر میکنه که ما علاقه شدید به اون مورد خاص داریم و لیاقتمونه که داشته باشیمش و اونو  تاجایی که بشه گسترش میده . مثل چاقی که در خود من حدود بیست ساله که ریشه داره و شاگرد اول این درس بودیم تقریبا هممون

      تمام روزهایی که من غصه خوردم حرص خوردم به جسم نازنینم بدترین فشارهارو اوردم . حتی کمردرد و زانودرد حاصل از ورزش سنگین هم دلمو به رحم نمیورد که دست از سر این جسم بی نوا بردارم انقدر اذیتش نکنم .خودمو باعالم و آدم مقایسه میکردم و روحیمو به صفر میرسوندم. با هر احدالناسی درباره چاقی ساعت ها حرف میزدمو حرف بقیه رو باور میکردم و بارها به جسمم صدمه میزدم به واسطه رژیمای مذخرف و غیراصولی و حسم و تاروزها بد میکردم . 

       همه اون روزا من داشتم به ذهنم ثابت میکردم که من عاشق چاقیم لیاقتشو دارم چون شبانه روزی تمرکزم روی اون موضوعه درحالیکه قلبا نفرت دارم حتی از صدگرم اضافه وزن .ولی داشتم خلاف جهت آب شنا شنا میکردم . و ذهنمم به بهترین شکل گسترشش داد تو زندگیم و چندین و چند سال منو درگیر کرد .

      حالا باید چیکار کرد ؟درست مثل چاقی باید رفتار کنیم امادرمسیر برعکس . همونطور که فقط من مسوول چاق شدنم بودم(که اینو با بودن تو دوره ها متوجه شدیم تاقبل اون هزارتا بهونه داشتیم و گردن بقیه مینداختیم اما الان میدونیم که ما مسوول چاقیمون هستیم )حالا  باید صدرصد مسوولیت لاغریم رو هم به عهده بگیرم و فقط و فقط تکیه ام بخودم و قدرت ذهنم باشه نه هیچ عامل بیرونی مثل ورزش و رژیم سخت و دارو …..اگه خودبخود چاق شدم خودبخودم باید لاغر بشم.

      هرچی که شنیدم درباره اینکه نمیشه و نمیتونم و  تقدیر اینه و …..همه رو بریزم دور و فقط بگم من میتوووووووووووونم .اصلا اگه تونستم چاق شم درس بخونم آشپزی و خیاطی و زبان یاد بگیرم و هزارتاچیز دیگه پس بی شک لاغری رو هم میتونم چون اصل  تمام اینا یکیه واونم آموزش دیدنه 

      با استمرار به ذهن ناخودآگاهم بفهمونم که من عاشق لاغریم تمام تمرکزم و بزارم رو لاغری .روی آموزش های سایت روی لذت هایی که قراره بعد متناسب شدن نصیبم بشه . و ازهمه مهمتر درلحظه شاد باشم احساسمو خوب نگه دارم .

      ما همه انسان های لایقی هستیم . لایق بودیم که اصلا اجازه ی ورود به این دنیارو داشتیم خدا درما انقدر شگفتی و توانایی دیده که به عنوان جانشین خودش مارو به زمین فرستاده اما ما بخاطر آموزشای غلط از بچگی خودمون رو محدود و ناتوان دیدیم .

      برای خداوند هیچ فرقی بین انیشتین و یه انسان دیگه نیست .فقط اون تونسته خودشو کشف کنه بقیه هنوز نتونستن .واقعا تنها تفاوت ماها همینه .

      خودمونو دست کم نگیریم تا جهان هم مارو ارزشمند و شگفت انگیز ببینه اونوقته که خواسته ای نمیمونه که نشه بهش رسید

      دیگه ازین قشنگتر و آسونتر که به افکار چاق کننده که مایه ی عذابن فکر نکنیم و بجاش به لاغری که عاشقشیم فکر کنیم . تنها یه تغییر نگرش لازمه که اونم با بودن در مسیر خودبخود تغییرات ایجاد میشه . 

      ماها انتخاب شده ایم هدایت شده ایم و کسی رو که خدا به راه راست هدایت کنه سختی و ناراحتی وجود نداره تواون مسیر همش عشقه لذته آگاهیه 

      جدّا اگر من و شما  که اشرف مخلوقاتیم لایق اندام زیبا نباشیم کی لایقش باشه؟؟؟!!!

       داشتن تناسب اندام،سلامتی،ثروت ،روابط عالی و ….بهترین ها درهرچیز حق طبیعیه من و هر انسانیه که داره نفس میکشه .و من بزودی به چیزایی که لیاقتش رو دارم میرسم .🍃🍃🍃🍃🍃

      همگی درپناه خداوند شادو متناسب باشید💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjannoori1363@gmail.com
      1400/11/14 16:55
      مدت عضویت: 1028 روز
      امتیاز کاربر: 350 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 107 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      من امروز با حال خوب گام پنجم را برداشتم وفهمیدم که من تا به الان با خجالت کشیدن که در جمع نباشم برای خرید نروم چون لباسها اکثرا برای من تنگ هستندودوست نداشتن خود لیاقت چاقی را در خود ایجاد کرده‌ام 

      والان فکر میکنم با دوست داشتن خودم وپذیرفتن اضافه وزنم وتوجه کردن به عادت‌های لاغری وبا برداشتن هر روز یک قدم ونوشتن یک دیدگاه هرروز در قدم همان روز وخواندن دیدگاه های دیگر دوستان وکلا با استمرار در این مسیر میتونم لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم 

      البته تا این قدم من به این درک رسیدم ومطمئنن در گام‌های بعدی به درک بهتری میرسم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/10/29 13:26
      مدت عضویت: 1042 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

                                 به نام خدای مهربانم 

      سلام استاد عزیز!

      امروز به لطف بیکران خدای عزیزم و لطف شما تونستم چهارمین گام رو بردارم! 

      پاکدست امروز شما واقعا برای من تکان دهنده بود. من نودم رو دقیقا مقصر چاقیم میدونم! اما لایقش نمی‌دونم چون همیشه براش تلاش کردم که چاق نباشم حتی اگر مسیر اشتباهی رو رفته باشم برای لاغری!! این نشون دهنده اینه که من خودم رو لایق لاغری میدونم! تا به امروز که در وب سایت شما هستم!  چون در خودم این‌ اراده این توان رو میبینم و اینو همیشه به خودم ثابت کردم شاید نتونستم و بلد نبودم خودم رو در وزن ایده ال ثابت نگه دارم اما الان که یک مسیر جدید با باورهای ذهنی درست قرار گرفتم این رویا رو‌ از خودم دور نبینم!

      خدای مهربان من همیشه منو لایق بهترین دونسته کمکم کرده و دستهام و هیچوقت رها نکرده! وقتی که الان اینجام در این سایت دارم مینویسم یعنی اون خواسته!! من لایقش بودم!!اون در من این توانایی رو دیده!! 

      من خودم رو لایق این میون که مثل مدلها باشم ،زیباترین لباسها رو  در هیکل زیبام بپوشم به طوری که همه از دیدنم شگفت زده بشن !! 

      خدا تو راه لاغر شدند کمکم کرده منم مسئول چاق شدنم میشم!! من در خودم میبنم که زیاد اون رویاهای دلنشینمان من دور نیست…

      با سپاس از شما که خالصانه با جان دل این فایلهارو‌برای ما میزارین🌸. 

      همین که در این شرایط بدون فیلترشکن وارد سایتتون‌میشم و صبح رو با گوش کردن فایلتون شروع میکنم یعنی خیلی لایقم برای این مسیر و خدا همیشه با منه…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somayehassanzade@gmail.com
      1400/10/26 09:46
      مدت عضویت: 1048 روز
      امتیاز کاربر: 8399 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      وقتی به گذشته نگاه میکنم از پس کارهای سختی بر آمدم که شاید برای خیلی ها ارزو باشه.هیچ وقت از رقابت نترسیدم و همیشه خودم را برنده هر نوع رقابتی میدونستم.در یک مقطعی از دبیرستان باور به توانایی لاغر شدن داشتم و خیلی سریع به وزن ایده الم رسیدم.بعد از اون کم کم اضافه وزن پیدا کردم و همیشه خودم را ناتوان در کاهش ان چند کیلو میدونستم.

      تا حال حاضر هم فقط دوست داشتم وزنم کم بشه ولی واقعا باور به توانایی خودم نداشتم و یه جورایی خودم را از قبل شکست خورده این راه میدونستم.

      الان دیگه وقت تغییر فکر و باوره.چطور در زمینه های دیگه من موفقم.بهترین  و اولین رتبه ها و عنوان ها برای من بوده.پس من میتونم در این راه کاهش وزن هم موفق بشم.اکر قبلا رقبایی وجود داشت ،الان که دیگه خودم هستم و خودم. از پس خودم که راحت تر باید بر بیام.با قدرت شروع میکنم وبه خودم ایمان دارم که میتونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/15 22:15
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 769 کلمه

      سلام درود 

      گام پنجم در مسیر لاغری من 

      هرنگرشی که در مورد خودت داشته باشی داری لیاقت خودت در جهان هستی تعیین میکنی 

      ما الان در هر شرایطی که هستیم خودمان آن شرایط برای خودمان رقم زدیم اونم فقط با لیاقت دانستن خودمان که در چه سطحی باشیم 

      شاید اصلا متوجه نشدیم چجوری لیاقت چاقی در خودمان به وجود آوردیم و به طور ناخواسته در خودمان این لیاقت به وجود آوردیم که من لایق چاقی هستم و چاقی در ما شکل گرفت 

      با سرزنش کردن خودمان تحقیر خودمان خجالت کشیدن از خودمان درجمع نگاه نکردن به خودمان در اینه موقع خرید لباس خریدن لباسهایی که اصلا باب دل ما نبود فقط چون که چاقی مارو کمتر نشون بده خریدیم با رژیم گرفتن ورزش کردن دمنوش خوردن در مورد چاقی خودمان حرف زدن این لیاقت به وجود آوردیم که من لایق چاقی هستم سرنوشت من چاقی است و راهی دیگه نیست و پذیرفتیم که لایق چاقی هستیم 

      نکته طلایی قانون جذب میگه به هر چیزی به هر نحوه ای توجه کنی آن خواسته وارد زندگیت میکنی حالا چه از روی دوست داشتن باشه چه از روی تنفر در هر صورت به هر خواسته ای توجه کنی برای ذهن یک مفهوم دارد که این فرد علاقه دارد به این خواسته  وارد زندگیش میشه 

      حالا ما به طور ناخواسته از روی تنفر سرزنش خودمان انجام دادن رژیم ها سخت ورزش ها سخت به چاقی توجه کردیم درصورتی که خودمان فکر میکردیم داریم از چاقی خلاص میشیم با این کارها ولی چون ذهن قدرت تشخیص نداره برای ذهن یک مفهوم دارد که علاقه داره به چاقی و همین جور چاقی وارد زندگیمان کردیم و لیاقت چاقی در خودمان افزایش می‌دادیم به طور ناخواسته و چاق میشدیم و حالا از اون طرف می‌گفتیم چرا هر کاری میکنیم لاغر نمیشیم چون ما اصلا به لاغری توجه نکردیم کل توجه مان روی چاقی بوده و چاقی در خودمان افزایش دادیم 

      الان میپذیرم که خودم مسئول چاقی خودم هستم با انجام دادن کارهایی که کردم حرفهایی که زدم نگرشی که داشتم در مورد غذاها با سرزنش کردن خودم تحقیر خودم حرص خوردن پرخوری خودم رنج دادن واسه فرار از چاقی و هر کاری که کردم که چاقی از بین ببرم در همه این صورت داشتم لیاقت چاقی در خودم افزایش میدادم به چاقی توجه میکردم به نحوه های مختلف و لیاقت چاقی در خودم بیشتر کردم چاق شدم 

      من مسئول چاقی خودم هستم خودم این چاقی در ذهنم ودر جسمم شکل دادم خودم لیاقت چاقی در خودم افزایش دادم با انجام دادن چنین کارهایی مثل خوردن غذاهای مونده دیگران /مث زیاد خوردن که مبادا گرسنه بمونم/با تحقیر خودم جلو بقیه که من هرکاری میکنم لاغر نمیشم دیگه خسته شدم از این جسم اندام /هنگام خرید کردن خودم تحقیر کردن خجالت کشیدن از خودم خریدن لباسها رنگ تاریک و گشاد /با ترس خوردن 

      من با انجام این کارها لیاقت چاقی در خودم به وجود آوردم 

      الان هم مسئولیت چاقی خودم میپذیرم و خودم لایق لاغری می‌دونم.👇

      1. چون طبیعت وجود من تناسب اندام است اگه الان متناسب نیستم بخاطر این است خودم از مسیر صحیح رشدم خارج شدم و با تغییر فرمول ها ذهنم و تغییر لیاقتم این چاقی در جسمم شکل دادم و الان از مسیر صحیح حرکت میکنم و خیلی ساده راحت بدون ذره ای محدودیت متناسب میشم 
      2. خداوند من لایق تناسب اندام دیده که من الان در این مسیر هستم و خداوند از توانایی ها من آگاه است پس وقتی خداوند من هدایت کرده به این مسیر یعنی من لایق تناسب اندام هستم 
      3. من آفریده شدم که از تمام نعمت ها خداوند نهایت لذت ببرم پس من لایق بهترین اندام هستم 
      4. من لایق پوشیدن لباسها رنگ شاد هستم 
      5. من لایق خوردن بهترین مواد غذایی هستم 
      6. من لایق تفریح ها جذاب مث شنا کوهنوردی هستم 
      7. من لایق اعتماد بنفس بالا هستم 
      8. من لایق تحسین تشویق دیگران هستم 
      9. من لایق عکس گرفتن از خودم هستم در جمع 
      10. من لایق زیبایی جوانی انرژی بالا هستم    
      11. من لایق بهترین احساس در مورد خودم هستم 
      12. من لایق بهترین اندام هستم 
      13. من لایق جسم روح سالم هستم 

      من لایق بهترینهام و بهترین هارو جذب میکنم   

      برای لیاقت لاغری در خودم :خودم به خوردن بیشتر تشویق نمیکنم /خودم تحقیر نمیکنم /خودم سرزنش نمیکنم /خجالت نمیکشم از جسمم در جمع /خودم لایق لباسها رنگ تاریک گشاد نمی‌دونم و رنگها شاد میخرم میپوشم و با احساس عالی از خودم عکس میگیرم /با لذت غذا میخورم و به اندازه نیاز بدنم      

      من مسئول چاقی خودم هستم و از امروز مسئول لاغری خودم هستم و به همان صورت که خودم لایق چاقی دونستم چاقی در خودم به وجود آوردم به همان سادگی راحتی هم لیاقت لاغری درخودم به وجودمیارم و با احساس عالی در مورد خودم و با استمرار تعهد در این مسیر پیش میرم 

       

      من لایق بهترین تناسب اندام هستم لایق بهترین هام و بهترین هارو جذب میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saraderafshi@gmail.com
      1400/10/08 01:04
      مدت عضویت: 1059 روز
      امتیاز کاربر: 200 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 68 کلمه

      سلام استاد عزيز 

      من ٤ سال پيش با شما و روش لاغري با ذهن اشنا شدم و بسيار نتيجه خوب گرفتم و تقريبا تا دو ماه پيش هم راضي بودم اما در حال حاضر دوباره كنترل ذهنم را در مورد لاغري و متناسب بودن از دست دادم و با ايماني كه به روش شما دارم از اول شروع ميكنم و حتما لياقت لاغر بودن را دارم 

      از لطف شما ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/05 12:40
      مدت عضویت: 1908 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 469 کلمه

      سلام

      زمانیکه چاق شدم هیشکی یادش نیومد که خودشون مشوق من برای چاقی بودن وقتی باور ارثی بودن خیلی قوی تو ذهن من ریشه کرد دیگه خودمو لایق لاغری ندیدم، وقتی رژیم میگرفتم و باشگاه میزفتم هیچکدوم از مربی ها بهم نگفتن تو هم لایق یه زندگی عادی هستی گفتن باید سخت ورزش کنی و کلی غذا هارو حذف کنی و گهگاهی حق داری مقدار کم ازشون بخوری با هر بار شنیدن این حرف ها بدون اینکه خودم بخوام باور اینکه من لایق چاقی هستم بیشتر در من تقویت شد، اگه دوست داشتم پاهام لاغر بشه میگفتن باید انقدر با دستگاه رو پاهات کار کنی تردمیل بزنی ولی دیگه نخواه متناسب متناسب بشه تا حدی فقط لاغر میشه و من همیشه حسرت به دل برای پاهای لاغر حسرت به دل برای پوشیدن لباس زیرهای فانتزی چون من لایق تناسب نبودم و قبول کرده بودم سرنوشتم اینه لابد مصلحت این بوده، چقد ازین واژه مصلحت بیزارم چون اختیار زندگیمو از من میگیره و میده به خدایی که به بنده هاش سختی میده چون مصلحتشونه، اخه این چه خدایی بود برا خودم ساختم، فقط دلم میخواست برم اون دنیا ازش بپرسم مصلحتم چی بوده که چاقم، میدونی استاد وقتی گفتین تو هم میتونی همون اندامی که دلت میخواد و داشته باشی کل جهان بسیج میشه تو بهش برسی فقط باید باورش کنی فقط باید خودتو لایق بدونی انقدررر خوشحال شدم که دیگه با حسرت به لباسهایی که هیچوقت نتونستم بپوشم نگاه نکردم با خودم میگفتم اگه هنوزم نتونستم بپوشم اشکال از عملکرد و برنامه ذهنمه که اونجوری که باید تغییر نکرد نه مصلحت و خواست خدا و ارث و هزار تا دروغ دیگه

      من حتما لایق پوشیدن لباس های زیبا هستم که خدا هدایتم کرد اینجا

      من حتما لایق تجربه های زندگی با اندام متناسب هستم که الان اینجام

      من حتما لایق دیدن خودم با اندام زیبا و متناسب هستم که الان اینجام

      من حتما لایق یه زندگی عادی با فکر آزاد و رها از پرخوری هستم که الان اینجام

      من حتما لایق اعتماد بنفس و شادی و لذت هستم که هدایت شدم اینجا

      من لایق داشتن یه زندگی اونم هر جوری که به من لذت بیشتری میده هر جوری که من میخوام هستمممممم

      استپ کاهش وزن که دیگه خیلی نامردی بود یعنی از اون مقدارم باید کمتر میخوردیم و بیشتر ورزش میکردیم تا از استپ خارج بشیم، بقول استاد سلول های بدنمون هر روز بی وقفه دارن کارشونو انجام میدن مگه میشه سلولها چند روز دست از کار بکشن که بخوایم استپ کنیم؟ من به تک تک سلولهای بدنم دستور میدم هر روز در جهت تناسب من تغییر کنن تا زمانیکه خودم به اون اندام ایده آل برسم و دستور توقف کاهش بدم، چون این منم که دستور میدم بدنم هم باید اجرا کنه، هر روز از سایز و وزنم کم میشه و من هر روز یه قدم به ایده آلم نزدیک میشم، اینجوری بهتره مگه نه (:

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار somayehassanzade@gmail.com
        1400/10/26 09:43
        مدت عضویت: 1048 روز
        امتیاز کاربر: 8399 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 156 کلمه

        وقتی به گذشته نگاه میکنم از پس کارهای سختی بر امدم که شاید برای خیلی ها ارزو باشه.هیچ وقت از رقابت نترسیدم و همیشه خودم را برنده هر نوع رقابتی میدونستم.در یک مقطعی از دبیرستان باور به توانایی لاغر شدن داضتم و خیلی سریع به وزن ایده الم رسیدم.بعد از اون کم کم اضافه وزن پیدا کردم و همیشه خودم را ناتوان در کاهش ان چند کیلو میدونستم.

        تا حال حاضر هم فقط دوست داشتم وزنم کم بشهولی واقعا باور به توانایی خودم نداشتم و یه جورایی خودم را از قبل شکست خورده این راه میدونستم.

        الان دیگه وقت تغییر فکر و باوره.چطور در زمینه های دیگه من موفقم.بهترین  و اولین رتبه ها و عنوان ها برای من بوده.پس من میتونم در این راه کاهش وزن هم موفق بشم.اکر قبلا رقبایی وجود داشت ،الان که دیگه خودم هستم و خودم. از پس خودم که راحت تر باید بر بیام.با قدرت شروع میکنم وبه خودم ایمان دارم که میتونم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/11 19:35
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,235 کلمه

      سلام و درود بر خدایی که اختیار در من نهاد و قدرت و عزت خودش را در من متجلی کرد 🙏🏻❤️

      من چقدر خودم را لیاقت بهترینها می دونم ؟

      بهترین زندگی و بهترین اندام و بهترین درآمدو بهترین فرزند و بهترین دوستان و ….ذهنم می گه خیلی لایقی ولی عملکردم اینو نشون نمی ده 🤔….

      (اولویت من متعادل شدنه چون متوجه شدم از کوزه آن تراود که در درون دارد )اگر افکار متعادلی داشته باشم حتما اندامم هم متناسب می شود.

      لیاقت نداشتن مانع حرکت و مانع ادامه دادن و رسیدن به هدف و خواسته میشه !…

      پارسال که این فایل رو گوش کردم خیلی بهم برخورد از اینکه استاد گفتند تو لیاقت چاقی رو داری …و بیشتر این فایل برام رنج از چاقی بود ولی الآن که برای بار دوم این مسیر را عاشقانه و متعهدانه طی می کنم چندبار گوش کردم و تازه متوجه کلمه لیاقت شدم 

      جهان به لیاقت ما پاسخ می دهد و خود لیاقت یعنی خودباوری یعنی احساس توانمندی و ارزشمندی که درونی هست اما عملکرد ما هم از خودباوری هامون سرچشمه میگیره …🤔

      تمام روزهایی که با ورزشهای سخت و رژیمهای عجیب و ناکارآمد و خوردن قرص و دمنوش و عرقیجات تلخ و افشرده های زیره و آویشن می خواستم لاغر شوم و به نوعی با تنفر و شکایت و گله از خداوند و به زور برای تأیید شدن نزد دیگران می خواستم لاغر شوم داشتم لیاقت چاقی را در خود افزایش می دادم وزن کردن خودم گرم به گرم و سایز کردن لباسها و سانتیمتر کردن دور شکم و بازو و ران همه حکایت از احساس بد ناتوانی و شکست و ناامیدی داشت که باور چاقی را در من تقویت می کرد فکر کردن به مسخره کردن اطرافیان و مقایسه کردن خودم با متناسبها و مقصر کردن والدین برای ارث دادن و شکایت از خداوند هم باور و لیاقت چاقی را در من تقویت می کرد 

      استپ بدنی که باعث شد من چندماه این مسیر را رها کنم نیز از باور و لیاقت چاقی در ناخودآگاهم بود که الآن متوجه شدم …چرا انقدر به این گفته کارشناس بها دادم چرا قدرت خودمو داادم به چند جمله ؟!چرا پذیرفتم که بدنم اول به راحتی وزن کم می کنه و بعد براش عادی میشه؟ناگفته نمونه (گاهی فرمول های اشتباه را شناسایی می کنم ولی ریشه عمیقی دارند و برای اصلاح  نمی دونم چه کنم؟همین الآن متوجه شدم اینم از لیاقت چاقیه باید محکم و قدرتمند پای خواسته ام بایستم و انقدر تکرار کنم فقط یک قدرت وجود دارد که از آن خداست و من هم جزئی از او هستم 💪🏻💪🏻که راهی و نشونی از باورهای اشتباه نمونه 

      وقتی خودمون رو لایق لاغری ندونیم خواسته خود را با شک و تردید بیان می کنیم در هر زمینه ای مثلا اگر بخوام بگم من یک میلیاردر می شم اگر خودمو لایق ندونم خندم میگیره یا تعجب می کنم منفی باف من میگه ذکر خیال باطل کارشه دیگه میشناسمش اما برای خودش میگه …

      تمرین خودباوری عالیه 😍من هر شب قبل از خواب حداقل ۲۰کاری که توانستم در طول روز انجام بدهم که ازش راضی هستم را می نویسم خیلی حالمو خوب می کنه یک دفترم دارم از روزی که در مسیر آشنایی قوانین جهان هستی قرار گرفتم تغییرات و توانمندی هامو داخلش نوشتم اصلا رکورد می زنم یه کاری که میگه نمیشه را انجام بدم و بشه و بگم باید بشه چون من می خوام 😇💪🏻🙏🏻❤️ 

      سرزنشها و تحقیر شدن ها را یک کم از ذهنم بیرون ریختم و اطرافمو خلوت کردم و بارها نوشتم و با خود تکرار کردم می خواهم ،می توانم ،می شود

      من لایق تناسب اندام هستم و تمام قدرتی را که به شرایط و مواد غذایی و دیگران دادم ازشون پس می گیرم چون ارباب منم فقط من 👸🏻

      من لایق زیبایی هستم چون جلوه حضور معشوقم 

      من لایق تناسب هستم چون هماهنگ با طبیعتم 

      من لایق شادی هستم چون تمام ذرات عالم در رقص هستند 

      من لایق سلامتی هستم چون سلامتی جریان حضور پروردگار است 

      من لایق عزت نفس هستم چون جزئی از خداوند هستم 

      من لایق آرامشم چون جریان حضور خداوند آرامش است 

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      (تمام بهانه های آشغالخوری من از لیاقت چاقی در ذهنم سرچشمه گرفته است )

      برای سردرد خوردم وقتی سرم گیج رفته خوردم وقتی از موضوعی عصبانی بودم خوردم وقتی شبها خوابم نمی برد می گفتم از گرسنگی هست و می خوردم وقتی حوصله نداشتم می گفتم حالم بهتر بشه خوردم وقتی بهم تعارف کردند خوردم گفتم زشته وقتی خوراکی جدید دیدم خوردم گفتم ممکنه دیگه فرصتش نشه وقتی نزری آوردن خوردم وقتی گرسنه نبودم روی عادت و ساعت خوردم برای اینکه سهمم و حقم خورده نشه خوردم وقتی مریض بودم خوردم برای تفریح خوردم و غذای بشقاب را تا آخر خوردم ادبه آخه؟!..ته مانده غذای بچه ها را هم خوردم از لج اینکه اونها نخوردند و اسراف نشه؟!!!🤔 وهربار احساس بدی تجربه کردم و پشیمان شدم از خوردنم واااااای چقدر من خوردم🤢😵‍💫🤮

      بعد همه این کارا خودمو مسخره هم کردم از خودم متنفر شدم گوشتهای اضافه بدنمو چنگ زدم گفتم کاش نبودین و همه اینها از باور لیاقت چاقی در ذهن من است که دستورات خوردن به مغز صادر شده است و نتیجه در عملکرد و رفتارم نمایان شده است . 

      لیاقت یعنی توجه توجه توجه 

      و فرقی نمی کنه به چه چیزی توجه داری میتونه خواسته باشه و میتونه نخواسته باشه این یک فرموله تمرکز و توجه در ذهن به منزله خواسته است و هر چه پررنگ تر باشه به صورت لیاقت در ذهن ثبت شده و فرمانها به مغز می رسه و دستور عملها با توجه به خواسته اجرایی میشه در رفتار و عملکرد .

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      مراحل ساخت لیاقت لاغری در ذهن ناخودآگاه 

      (اولین گام پذیرش چاقی است) 

      با شجاعت و قدرت تکرار می کنم و می پذیرم 

      (من مسؤل شرایط فعلی خود هستم )

      (من مسؤل شرایط به وجود آمده در اندام خود هستم)

      همین شجاعت باعث میشه احساس قدرت و توانمندی کنم و خودم برای خودم و تغییراتم و رویاهام کاری انجام دهم اگر نپذیریم و دیگران را مقصر بدونیم هیچ انگیزه ای پیدا نمی کنیم برای تغییر 

      واقعیت و حقیقت اینه که ما مسؤل تغییر خویشتنیم و هیچ عامل بیرونی نمی تواند کمک کننده باشد👌

      اشتیاق برای انجام تمرینات و استمرار و تکرار و نوشتن با باور به اینکه من می توانم قدرت با منه و با تجزیه و تحلیل فکری و پیدا کردن مثالهایی در زندگی خودمون لیاقت متناسب بودن ایجاد می شود و نوشتن جملاتی مثل من لایق زیبایی و تناسب اندام هستم 

      من لایق خوردن مواد غذایی عالی با احساس خوب هستم 

      من لایق پوشیدن لباسهای اندامی و شیک و رنگ های شاد و روشن هستم 

      من لایق شناکردن در استخر هستم 

      من لایق عکس گرفتن در آتلیه هستم 

      من لایق خواب راحت هستم 

      من لایق سلامتی هستم 

      من لایق شاد زندگی کردن هستم 

      من لایق اعتماد به نفس بالا هستم 

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      اشتها در ذهن منه در وجود منه و نیرویی نیست که می خواهد مرا در دام بیندازد!… 

      تمام آن قدرتی که ناآگاهانه به غیر می دهیم از باور لیاقت چاقی است

      سالها شنیدم و دیدم و یادگرفتم که اشتها باعث چاقی می شود نظر کارشناسان تغذیه یک طرف و تجویز دارو و عرقیجات برای کنترل اشتها و لذت گفتن و تعریف کردن دیگران از اینکه ما مسافرت می رویم اشتهامون باز میشه هم یک طرف !… 

      و توجه به این موارد باعث شد اشتها را نیرویی قدرتمند بدانم و هر بار خود را ناتوان تر دیدم و هر بار لیاقت چاقی را در خود قویتر کردم

      خدایا🍃🌸🍃🌸🍃🌸 

      متأسفم 

      لطفا مرا ببخش 

      سپاسگزارم 

      دوستت دارم

      من به خودم قول می دهم قدم به قدم لیاقت لاغری و خودباوری و احساس توانمندی و ارزشمندی را در خود قویتر کنم با انجام تمریناتی که برای موفقیت در تمام جنبه های زندگی به من داده می شود و برای رسیدن به خواسته هام 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاشقتم ❤️ 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
      1400/08/08 19:33
      مدت عضویت: 1306 روز
      امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 342 کلمه

      سلام و درود بر همه همراهان و سلام و درود ویژه خدمت استاد گرامی

      دیدن + شنیدن+ تکرار کردن=ساخت باور 

      ساخت باور=ساخت دستورات ذهنی=پی ریزی اندام 

      سپاسگزارم استاد از ساده سازی فرمولها از قابل فهم کردن موضوع لاغری بی سبب نبود که در جلسات ابتدایی تاکید می کردید که لاغری آسانترین کار دنیاست. 

      از کودکی چه دیدیم و چه شنیدیم:ماشاءالله چقدر تپل و خوشگله، بخور قوی بشی، مثل نی قلیون میمونه، لاغر و سیاهه،همیشه لاغر و مریضه، لاغر و زرده ، نخوری قد کوتاه و توسری خور میشی، بعد از عروسی استخوان ترکونده،  چاقی حاملگی و شیردهی طبیعیه، زن باید خوشگل باشه سفید وو کمی چاق، اگر ته بشقاب غذا بمونه خدا ناراحت میشه  و……

       الان که بزرگتر هستیم به عنوان یک خانم چه می بینیم و میشنویم :همه فکر و ذکر مهمونیها غذا و دستور غذا و دسر، تعریف و تمجید از آشپزی و سلیقه کدبانو، ناراحتی از چاقی و حسرت خوردن برای لاغری و اعلام تجارب از موفقیتها برای لاغری و بعد تبادل رژیم و دستورالعمل لاغری و بعد از مدتی آه و افسوس از سخت بودن لاغری و غیر ممکن بودن لاغری، ژنتیکی دانستن چاقی، وجود غذاهای هورمونی و تاثیر در چاقی و بی تقصیر بودن ما و ……

      با این موضوعات  و کوله بار حرفها و باورهای ناامید کننده چه انتظاری میتوان داشت میتوانیم احساس لیاقت کنیم برای لاغری وقتی از در و دیوار آموزش چاقی می بینیم چه نتیجه ای می خواستیم بگیریم از خانواده از دوست از رادیو تلویزیون همه پر از اطلاعاتی که ناخودآگاه توجه رو میبرد به چاقی و چاق شدن و دور  شدن از  قدرت بدن انسان به عنوان اشرف مخلوقات خدا

      استاد عزیز بارها از شما قدردانی کردم نه تنها برای آموزش لاغری بلکه برای رجوع دادن ما به اصل خودمون به عنوان آفریده لایق خداوند. این امرد موجب شده که ضمن احساس شکرگزاری بیشتر نسبت به معبودم عاشق خودم باشم و عاشق زندگی، احساس قدرت برنامه ریزی برای زندگی، احساس لیاقت بهترینها و چه زیباست و من هر لحظه بی نهایت از آموزش این موارد

      از شما سپاسگزارم و بی نهایت قدردان پروردگارم هستم از هدایتم به این مسیر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار majidyfard.m.77.5.11@gmail.com
      1400/07/29 00:35
      مدت عضویت: 1143 روز
      امتیاز کاربر: 215 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 238 کلمه

      سلام 

      وقت استاد و اعضا محترم سایت بخیر 

      از بچگی یعنی از اول دبستان به بعد که به محرز شد که چاق هستم این ایجاد لیاقت وجود داشت و توجه من مدام به سمت چاقی بود و همین طور بیشتر شد مقایسه شدن ازهمه بدتربود و اینکه سر سفره به من گفته میشد بسه دیگه نخور جلوی جمع و خرد میشدم جلوی همه.

      رژیم هایی که گرفتم هیچ کدام ماندگار نبود چون ذهن منو تغییر نمیداد به سمت لاغری و من همیشه استرس دوباره شکست خوردن رو داشتم و این حس همین طور تقویت میشد تا دفعات آخر حتی رعایت کردن من به دوهفته هم نمیکشید که من برنامه رو ول میکردم چون استرس دوباره برگشتن رو داشتم ونا امید بودم از وقتی این فایل رو گوش دادم و البته تا زمان نوشتن این متن چندبار بهش گوش دادم تازه با مفهوم لیاقت لاغر شدن آشنا شدم چون قبلن من محکوم به چاقی بودم و الآن یک نفر داره میگه لیاقت و این یعنی من دیگه محکوم نیستم و مخیر به انتخاب هستم  و فقط باید این لیاقت رو درخودم ایجاد کنم.

      میتونم به موفقیت های خودم فکر کنم 

      میتونم ذهن خودم رو قانع کنم که من خودم خواستم چاق باشم و مسئولیتش رو میپذیرم و گردن ژن و اینها نمیندازم.

      میتونم خودم رو درلباس دلخواهم تصورکنم و لذت ببرم و به ظرفیت هایی که با لاغری در من شکوفا میشن توجه کنم.

      با اعتماد به نفسی که در حال لاغری پیدا میکنم توجه کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/07/26 12:01
      مدت عضویت: 1233 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,397 کلمه

      سلام به استاد عزیز ودوستان سایت تناسب فکری

      گام پنجم:باید لیاقت لاغر شدن رو داشته باشید
      باوری که امروز در موردش صحبت می‌کنیم باور لایق دونستن خودمونه شما چقدر خودتو لایق بهترین‌ها میدونی بهترین زندگی بهترین‌همسر بهترین فرزند بهترین سطح تحصیلات بهترین درآمد بهترین دوستان و بهترین های دیگه در زندگی و به خصوص بهترین تناسب اندام

       باوری که به جرات میتونم بگم مهمترین باوریه که مانع از کسب نتیجه مطلوب توسط برخی از دوستان میشه. خیلی از دوستان میگن که مشکل اضافه وزن دارم و خیلی از این موضوع ناراحتم که زندگی خوبی ندارم و بداخلاق شدم گوشه گیر شدم و شرح اوضاع خیلی بدی دارم. همیشه از آنها سوال کردم که آیا اولویت شما متناسب شدنه یا متعادل شدن؟ متعادل شدن از لحاظ روحی یعنی اینکه شادباشی آرامش داشته باشی برخورد خوبی با همسر و فرزندان داشته باشی شرایط خوبی در محیط کار داشته باشی و در بیشتر مواقع دوستان نمیتونن انتخاب صحیحی داشته باشن و فکر می‌کنن چون اضافه وزن دارن، یک سری مشکلات بعدی براشون به وجود آمده واقعیت اینه که ما به خاطر شرایط روحی بدی که برای خودمون ایجاد کردیم این مشکلات رو به سمت خودمون جذب می‌کنیم و عدم رسیدن به تناسب اندام یکی از این مشکلاته چون من تا حالا ندیدم شخصی فقط مشکلش اضافه وزن باشه یعنی آدم شادی باشه آرامش داشته باشه از زندگیش راضی باشه اعتماد به نفس داشته باشه فقط چاق باشه

       اونهایی در این دوره نتیجه مطلوب می‌گیرند که در درجه اول در این دوره به روحیه بهتری دست پیدا کرده باشن هر پیشرفتی ارتباط مستقیمی با میزان لیاقتی داره که شما در خودتون احساس میکنید اگه ادامه تحصیل ندادی خودت رو لایق سطح بالاتری ندیدی اگه دنبال کاری با حقوق خیلی بالا تری نبودی خودت رو لایق این شغل و درآمد ندیدی اگه داشتن یک ماشین خیلی خوب برات فقط یک رویاست چون خودت رو لایق داشتنش نمیدونی و اگه مدتهاست اضافه وزن داری و نتونستی کاری برای خودت انجام بدی چون خودت رو لایق متناسب شدن نمیبینی

       لیاقت نداشتن مانع حرکت کردن میشه لیاقت نداشتن مانع ادامه دادن میشه احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه

       وقتی فردی خودش رو لایق رسیدن به تناسب اندام نمیبینه اولین کسی که خندش میگیره از حرفش، خودشه

       مطمئنا تا حالا رژیم های زیادی گرفتین برای کاهش وزنتون یک ماه طبق برنامه‌ای غذا خوردی و رفتار کردی و مثلاً ۵ کیلو از وزنت کم شده، واسه ماه بعد میگی همیشه اولش آدم خوب کم میکنه چون بدن هنوز عادت نکرده ولی هر چه بیشتر پیش بریم چون بدن مقاوم میشه دیگه به سختی می شه وزن کم کرد و می بینی که در اون ماه شما فقط سه کیلو کم می کنی و باز به این فکر قدرت میدی و ماه بعد یک کیلو به زحمت کم می‌کنی و نهایتاً خسته میشی و رها می کنی و در یک ماه بعد همه کاهش وزنت دوباره برمیگرده

       چرا این اتفاق میافته چون در ناخودآگاه ذهنت شما خودت رو لایق رسیدن به تناسب اندام نمیبینی وقتی ۵ کیلو هم کم می کنی به خودت میگی طبیعیه همیشه ابتدای رژیم بدن زود واکنش نشون میده ولی از اینجا به بعدش سخته ولیاقت خودت رو کمتر میبینی وماه بعد باز لیاقت خودت رو کمتر میبینی تا بلاخره رها می کنی

       من همیشه تاکید زیادی در خود باوری در شرکت کنندگان دارم شما باید در گذشته خودت کنکاش کنی و موفقیت ها و دستاوردهای خودت رو بنویسی و به خاطر بیاری که من همونی هستم که چند سال پیش فلان کار رو کردم وقتی از تلاش خودت برای یک موفقیتی مینویسی از موانعی که پشت سر گذاشتی تا به خواسته خودت برسی از شکست‌های خودت و شروع دوباره برای رسیدن به هدف مینویسی خودت اشکت جاری میشه که چه انسان توانمندی بودی

       شما در زندگی به خواسته هایی رسیدی که لیاقت اون رو در خودت دیدی شما الان در هر شرایطی که هستی در بهترین شرایط خودت هستی داشته‌های شما مطابق با لیاقت های شما در هر زمینه ای هستش

       قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودت برای رسیدن به وزن ایده‌آل هستش باید احساس لیاقت را در خودتون ایجاد کنید باید حرفهایی رو که شنیدی از قبل که تو نمیتونی تو تنبلی تو از بچگی آدم پرخوری بودی تو ژنتیکی چاق هستی تو سرنوشت اینه و هر حرف این چنینی رو که شنیدی از ذهنت بریزی بیرون فقط بگی من میتونم من لیاقت متناسب شدن رو دارم برای خودت باید جمله سازی کنی 

      من لیاقت به تن کردن لباس‌های شیک و خوش رنگ رو دارم من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت را دارم من لیاقت زندگی در شرایط کاملاً سالم رو دارم و باید برای خودت جمله بسازی در وصف شرایط جدیدی که لیاقتش رو داری و دوست داری بهش برسی 

      وقتی در خودت احساس لیاقت کردی اون وقته که اقدام می کنی اون وقته که از انجام تمرینات دلسرد نمیشی اون وقته که دیگه حرص و ولع برای خوردن نداری اون وقته که دیگه دنبال بهانه هایی نیستی که باید با غذا خوردن برطرف بشه چون خیلی ها اینجورین

       طرف سرش درد میگیره میگه حتما گرسنمه، سرگیجه میگیره میگه حتما قندم افتاده باید شیرینی بخورم، خوابش نمیبره میگه حتماً شکمم خالیه که خوابم نمیبره، بی حوصله میشه میگه یه چیزی بخوریم انرژی بگیریم و خلاصه از هر بهانه ای واسه خوردن استفاده می کنن

       همه دوستانی که این متن رو میخونید اگه وزن شما اضافه میشه شما لیاقت اضافه وزن  رو دارید به این حرف فکر کنید چقدر در ذهنت خودت رو مسخره کردی که این چه هیکلیه تو داری چقدر در ذهنت خودت رو ناتوان جلوه دادی که من چطور می تونم مثل فلانی لاغربشم، چقدر یقه خدارو چسبیدی که این چه سرنوشتیه که برای من رقم زدی وقتی به هر دلیلی خودت رو ناتوان بشماری و خودتو سرزنش کنی رسماً داری اعلام می‌کنی که من لیاقت چاق تر شدن رو دارم و جهان هستی و بدن خودت جوابت رو به بهترین شکل ممکن میده به همین ترتیبی که خودت رو تحقیر می کنی خودت رو تشویق کن خودتو ارزشمند کن اینقدر ارزشمند باش که هر آشغالی رو نخوری اینقدر ارزشمند باش که واسه ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخوری اینقدر به خودت بها بده که هر غذایی رو که چند روز مونده توی یخچال، تو نباید بخوری خودت رو از بند  آشغال خوری ها رها کن اون وقت ببین همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتی چطور به افکار جدید شما و به رفتار جدید شما واکنش نشون میده و به چه سرعتی وزن خودش رو پایین میاره

       خیلی ها وقتی تو رژیم هستن هم خودشون رو سرزنش می‌کنن طرف رفته مهمونی به خودش میگه خاک تو سرت همه رو ببین چقدر خوش تیب اومدن تو رو ببین چه هیکلی چه شکلی هستی روت نمیشه یه تکونی به خودت بدی و فکر می کنی الان همه به تو می خندن هی میخوای برقصی همش میگی بشین تو رو چه به رقصیدن بشین خجالت بکش سر میز غذا همش حواست به اینه که کسی تو رو زیر نظر داره که چقدر میخوری یا نه، هی با خودت میگی چقدر غذا اضافه اومده خدارو خوش نمیاد حیفه حروم بشه بذار یکم دیگه بخورم تازه ظرفم میگیری واسه نهار فردات هم با خودت ببری 

      وقتی رفتارت با خودت اینه انتظار داری بدنت پاسخ چه چیزی رو بهت بده چرا ذهن شما دائما شما رو تحریک میکنه که بیشتر بخور ولی یه فرد متناسب همچین مشکلی با ذهنش نداره

       یعنی ذهن اون اصله مال شما بدلیه؟؟ نه اون لیاقت متناسب بودن رو داره و شما در خودت این لیاقت رو نداری نمیبینیش 

      بی لیاقتی ما برای متناسب شدن برمیگرده به سال های خیلی دور زمانی که خانواده به اشتباه باورهای ما رو شکل دادن  هیچ انسانی در بدو تولدش اضافه وزن نداره متاسفانه بعضی از مادرها در دوران بارداری شروع می‌کنن به چاق کردن نوزادشون فکر می‌کنن باردار هستن باید به اندازه دو نفر غذا بخورن بنابراین باید به اندازه ۳ نفر غذا بخورن چون بچه قوی باشه سالم بشه و همین روند را هم در ابتدای خردسالی بچه بهش آموزش میدن به اصرار به بچه غذا میدن از هر ترفندی استفاده می‌کنن که غذای بیشتری به بچه بدن برای اینکه تپل بشه و از دیدنش کیف کنن

       چون فکر می‌کنن بچه لاغر نشانه بی لیاقتی مادرشه فکر می‌کنن بچه باید تپل باشه که خوشگل باشه وقتی بزرگ شد لاغر میشه. بچه تو سن رشده باید خوب غذا بخوره هر کسی با یکسری از این رفتارهای اشتباه والدین به شکلی در میاد یکم که بزرگتر شدیم و خودمون تونستیم غذا بخوریم و طبق عادت زیاد می خوردیم و یواش یواش اوضاع جسمی ما بدتر شد تا جایی که این بار همه از دیدن ما بدشون میومد و هر کسی یه نصیحتی به پدر و مادر ما می کرد

       باید اول خودت رو لایق تناسب اندام داشتن بدونی باید به خودباوری برسی که میتونی تناسب اندام هم داشته باشی بعضی ها فکر میکنن فقط نوشتن این ها مشکل رو حل میکنه این تمرین ها رو که شما انجام میدین هرکدومش برای تقویت توانایی در ذهن شماست برای مرور توانایی گذشتتِ وقتی شما توانایی قبلیت رو مرور میکنی یواش یواش ارزش خودت رو بیشتر حس می‌کنی متوجه میشی که چه کارهای مهمی رو انجام دادی و اونوقت برای رسیدن به تناسب اندام اگه توی ذهنت خیلی سخت و بزرگه، برات ناچیز میشه چون شما کارهای سخت زیادی را انجام دادی که شاید خیلی سخت‌تر از متناسب شدن بوده

       پس برای متناسب شدن در هر شرایطی که الان هستی هیچ اهمیتی نداره اول باید در خودت لیاقت رسیدن به تناسب ایده آلت رو به وجود بیاری برای اینکه خودت رو لایق بدونی باید اول بپذیری که خودت مسئول شرایط فعلی خودت هستی اگر فکرت اینه که ژنتیکه من ایراد داره، مواد غذایی مشکل دارن، آدم استرسی هستم، آدم افسرده ای هستم، دارو مصرف می کنم چاق میشم، تحرکم کمه و خلاصه هزار تا بهانه برای ذهنت و خودت داری، دیگه بهتره تمومش کنی با بهانه تراشی نمیتونی به نتیجه برسی

       یکبار به خودت بگو من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم شجاعت به خرج بده و این مسئولیت را بپذیر اون وقته که ذهنت رو میتونی کنترل کنی وقتی خودت مسئول نباشی هرچی ذهنت گفت انجام میدی هرچقدر تشویقت کرد به خوردن تو میخوری ولی وقتی مسئولیت بپذیری دیگه سعی می کنی برده ذهنت نباشی اختیارت رو به دست میگیری

       قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام ایجاد لیاقت در خودتون برای رسیدن به هدف هستش و برای ایجاد لیاقت باید ابتدا مسئولیت چاقی خودت رو به عهده بگیری تعهد بده و بنویس که من مسئول چاقی خودم هستم این جمله رو بنویس و امضا کن اینقدر این جمله رو بنویس تا ذهنت اروم بشه چون هر بار که تو این جمله رو بگی اون مقاومت میکنه میگه نه تو چه گناهی کردی همه این جورین تقصیر کودهای شیمیایی هستش که به میوه‌ها می‌زنن به خاطر روغن های غیر استانداردی هستش که تولید میشه به خاطر تقدیر توست تو نمیتونی با تقدیرت مبارزه کنی و هر بار که بگی من مسئول چاقی خودم هستم اون یه بهانه‌ای میاره که شما را منصرف کنه ولی اینقدر باید تکرار کنی که اون ساکت بشه این قدر باید به خودت بگی من مسئول چاقی خودم هستم تو باور کنی که این خودتی که داری خودت رو نابود می کنی

       و مرحله بعدی برای خودت جمله‌هایی بساز که نشون بده شما لایق متناسب شدن هستی

       من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و رنگارنگ رو دارم

      من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم 

      من لیاقت خوشتیپ بودن رو دارم 

      من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم 

      هر چه بیشتر برای خودت جمله بسازی خودت رو در شرایط ایده‌آلی تصور می‌کنی و تکرار این کار باعث میشه که ذهنت باور کنه که شما لایق بهترین ها هستی و اونوقته که برای جسم شما فرمان کاهش وزن را صادر میکنه و خود به خود می بینی که طوری رفتار می کنی که به کاهش وزنت کمک می کنی

       مثل همین الان که خود به خود داری طوری رفتار می کنی که خودت را نابود کنی وزن خودت رو اضافه کنی به رفتارهای غذایی فعلی خودت نگاه کن ببین چه جایی شما نباید غذا می خوردی و داری میخوری چه ته مانده های غذایی رو نباید بخوری ولی میخوری به هزار بهانه شما غذای اضافه داری میخوری اینو باور کن که فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی منتظر یک روش خاص نباش منتظر یک داروی خاص نباش دنبال جراحی لاغری نباش دنبال داروهای کاهش اشتها نباش اشتها خودتی، اشتها درون توست، اشتها یک عفونت نیست که با یک دارو از بین بره اشتها در ذهنت لونه کرده باید لونه رو پیدا کنی باید باورهایی که سبب چاقی و بی لیاقتی درون شما میشه رو در ذهنت پیدا کنی و آنها را با باورهای متناسب کننده و قدرتمند کننده جابه جا کنی

       اون وقت میبینی که متناسب شدن چقدر آسونه میبینی که متناسب شدن چقدر لذت بخشه و باور می کنی که متناسب شدن حق شماست 

      لیاقت داشتن برای هر موفقیتی لازمه هر فردی به اندازه لیاقت خودش از جهان و نعمتهای اون سهم  میبره افرادی که اضافه وزن داشتن برای چاق تر شدن خودشون استمرار داشتن

       بارها رفتارها و عادت های اشتباه رو تکرار کردن تا جسم خودشون رو به این شرایط رسوندن بارها از شرایط جسمی خودشون متنفر شدن و به چاقی خودشون توجه کردن وبه  ذهن خودشون دستور دادن که دوست دارن چاق بشن

       توجه به اون چیزی که از اون متنفر هستید با توجه به اون چیزی که عاشق اون هستین برای ذهن شما فرقی نمیکنه ذهن شما در هر دو حالت تصور میکنه که شما این شرایط رو دوست دارین و سعی میکنه که این شرایط را در زندگی شما گسترش بده 

      ذهن ناخودآگاه تون به هر چیزی که توجه می‌کنید تصور میکنه شما عاشق اون موضوع هستین و اون رو براتون گسترش میده 

      وقتی که نگران چاقی بیشتری هستی شما در حال پرورش دادن لیاقت چاقی خودت هستی زمانی که از شرایط خودت خجالت میکشی، گله و شکایت می کنی، خودتو سرزنش می کنی، رژیم میگیری و به بدن خودت با ورزش های سنگین فشار وارد می کنی در حال افزایش لیاقت چاق شدن خودت هستی 

      ذهن ناخودآگاه مون تفاوتی بین دوست داشتن و نداشتن قائل نیست و به هر دلیلی موضوعی مورد توجه ما قرار بگیره و به آن توجه کنیم به عنوان موضوع مورد علاقه مون در نظر گرفته میشه و در زندگی ما گسترش پیدا میکنه

       اگر که میخواید لاغر بشید باید لیاقت لاغر شدن رو در خودتان ایجاد کنید تا زمانی که در نگرش خودتون به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خودتون نخواهید شد باید مانع از توجه افکار خودتون به چاقی بشید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه  وآرزوی شماست توجه کنید

      سپاسگزارم استاد عزی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/07/26 06:57
      مدت عضویت: 1897 روز
      امتیاز کاربر: 6948 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 692 کلمه

      با سلام 

      نوشته ابتدای این فایل رو چند بار خوندم و هربار عمیق تر به معنای لیاقت داشتن فکر کردم هر بار در ذهنم مرور کردم که علت چاق شدن من چی بوده؟ چرا سال ها در اندام متناسب بودم و یک باره از آن اندام ایده ال فاصله گرفتم و چاق و چاق تر شدم 

      فایل مربوطه را گوش دادم و در ذهنم خودم  رفتارهایم را مورد بررسی قرار دادم.

      بحث داشتن لیاقت برای رسیدن به موفقیت پیش آمد و من به درستی مفهوم آن را دارم درک می کنم آدمها به باورهایشان می رسند نه به آن چیزی که آرزو دارند. 

      باید باور عمیق و قوی داشته باشند و از ته قلبشان بخواهند تا بهش برسند وقتی باور لیاقت داشتن را در خودت پرورش بدی دنبال هیچ بهانه ای برای چاقی نمی گردی، دیگه هیچ عاملی نمی تونه تو رو به سمت چاقی بیشتر هدایت کنه، دیگه مسئولیت پذیر میشی و می بینی که علت تموم این رفتارها خودت هستی. 

      خودتی که در هر موقعیتی اضافه میخوری، بی حوصله ای میخوری، ناراحتی میخوری، هزارتا عامل را دلیل چاقی خودت می دونی و اصلا نمیخوای بپذیری که مقصر شرایط پیش اومده فقط خودت هستی واین تویی که داری لیاقت چاق شدن را در خودت پرورش میدی وگرنه خیلیای دیگه هم هستن که شرایط مشابه تو رو دارن و اصلا اضافه وزن ندارن اونا خودشون لایق بهترین اندام می دونند.

       لیاقت پوشیدن زیباترین و شیک ترین لباس ها رو تو خودشون پرورش دادن، چاقی خودشونو به زمین و زمان مربوط نمی دونن و مسئولیت هر چیزی رو تو زندگی به خوبی قبول کردن و شرایط را آنگونه که دلشون میخواد رقم می زنند.

      لیاقت لاغر شدن یه دارو نیست که بخوری و بتونه تو را لایق کنه، لیاقت لاغر شدن با گرفتن رژیم و نخوردن و ورزش و رفتن باشگاه و… بدست نمیاد.

      هیچکدوم از ما برای چاق شدنمون نه زحمتی کشیدیم و نه سختی دیدیم بلکه بارها رفتارهای اشتباه خودمون رو تکرار کردیم تا جسممون را به شرایط چاقی رسوندیم در واقع به خوبی لیاقت چاق شدن را درخودمون پرورش دادیم.

      هرجا که از دست چاقی کلافه شدیم و حرص خوردیم، هر وقت از اندام خودمون متنفر بودیم و می خواستیم با رژیم و ورزش کارمونو درست کنیم، هر جا که اعتماد به نفس خودمون را از بین بردیم و فقط خودمون را سرزنش کردیم و… در تمام اون لحظات داشتیم لیاقت چاقی بیشتر را در خودمون گسترش می دادیم و ذهن ناخودآگاه وقتی توجه ما را به چاقی می دید آن را در زندگی ما گسترش می داد و ما روز به روز به سمت چاقی بیشتر هدایت می کرد چون ذهن نمی تونه تشخیص بده که علت توجه ما چیه؟ برای اون تنفر و توجه یکسانه وقتی مرتب چاقی خودمون را بررسی می کنیم ذهن ناخودآگاه اونو به منزله توجه بیشتر می دونه و همون را در زندگی ما افزایش میده.

      همان طور که لیاقت چاقی را در خودمون پرورش دادیم باید بتونیم افکار و باورهای لاغر کننده را در وجود خودمون بپذیریم باید باور داشته باشیم که ما لایق خوردن بهترین خوراکی ها هستیم، باید قبول کنیم که لیاقت پوشیدن شیک ترین لباس ها را داریم باید بپذیریم که لیاقت داشتن اندام متناسب را داریم باید بپذیریم که مسئول شرایط پیش آمده فقط خودمان هستیم و الان هم خودمان می توانیم به اندام متناسب و ایده آل برسیم باید دست از مقصر دانستن این و آن برداریم باید بپذیریم که شرایط پیش آمده برای ما فقط خودمان هستیم و هیچکس دیگری مقصر نیست.وقتی این ها را مسئولانه بپذیریم اونوقت می بینیم که لیاقت ما خیلی بیشتر از چیزی است که تا کنون بهش رسیدیم اونوقته که می تونیم برای رسیدن به آنچه لیاقتش را داریم حرکت کنیم و درمسیر بمونیم

      باید بارها به خودمون بگیم که لیاقت ما رسیدن به بهترین اندام هست، رسیدن به بهترین وضعیت رسیدن به اندامی که نه تنها در رویا می بینیم بلکه داشتن آن اندام ایده آل حق ما و لایق ماست.

      بهانه تراشی را برای یک بار هم که شده باید کنار گذاشت و مسئولیت چاقی را پذیرفت و به خودمان قول رسیدن به آنچه لیاقتش را داریم بدهیم و دنبالش باشیم اگر گاهی از مسیر خارج شدیم نا امید نشیم و در مسیر استمرار داشته باشیم تا به هدف نهایی خود برسیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/07/19 18:34
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 804 کلمه

      بنام خدا 🌹

      باسلام خدمت دوستان عزیز سایت تناسب فکری و استادگرامی

      لیاقت لاغرشدن رود خودمون ایجاد کنیم . بااینکه چندبار اینو گوش دادم و تمرینشو حل کرده بودم . اما هیچ وقت تابه الان این طور از نوشتنش  ذوق زده نشده بودم .  کلمه ی لیاقت مساوی است با کلمه ی مسولیت  .  من   اول نباید ازغذاخوردن بترسم . دوم باید فقط یک روش رومه اونم لاغری ازطریق ریشه یابی فرمول های ذهنی هست و هیچ روش دیگه ای رو انتخاب نکنم و یک مسیرر و  پیش برم  سوم اینکه من باور کنم که انتخاب شدم و به انتخاب خودم نبوده که وارداین مسیر شدم  .وچهارم دلیل چاقیه من  خودمم پذیرفتن  وپنجم ایجاد لیاقت  درخودم برای زندگی دوباره  برای لاغری  .لاغری باذهن .

      در تمام زندگی ام حتی زمانیکه باقدرت ذهن داشتم تمرین میکردم همیشه منتظر بودم که ازطریق فایل گوش دادن وتمرین حل کردن لاغربشم .ومنتظر این بودم که فقط این دوتا منوبه لاغری برسونه . .ولاغر بشم  موضوع من فقط لاغرشدن بود  نه  لاغر موندن  اماحالا که شروع کردم به فکرکردن وتمرین حل کردن و سعی بر عمل کردن می بینم که این کارزمین تااسمون بااون کاریکه  من انجام می‌داد م  فقط برای لاغرشدن فرق داره دلیل اینکه من به لاغری نرسیدم به خاطر این بود که من عجله داشتم برای لاغرشدن وهربارکه درگیر عجله میشدم شکست ونامیدی  پشت سر ش میومد.اماحالابرای لاغرشدن ولاغر موندن  برای همیشه بایدلیاقت لاغری روبه خودم بدم وقتی فایل پنجم که استادتاکیدمیکرد سعی کن برده ی ذهنت نباشی من خواستم که تغییردررفتارغذاییم  ایجادبدم  وباتغییرایجادکردن دررفتا م غذابخورم مثل زمانیکه رژیم میگرفتم تاظهر احساس کردم که داره بهم فشار میاد اونوقت یادحرف استادافتادم  که می‌گفت اگه دیدی بهت فشارمیاد باید تمومش کنی چون حتما یه  جای کاراکال داره  نشستم دوباره به این که بعدازاینکه لاغربشم چه اتفاقی قراره  بیفته  فکرکردم اینکه چه لباسایی می‌پوشم چه غذاهایی میخورم چطوررفتا رمیکنم  وچه لذتی میبرم  وبعد به رفتارادمای لاغرفک کردم اینکه چرااونهابامن فرق  دارن  اونها مثل موجودات جنگل که ازخونوادشون آموزش می بینند و تبدیل به غریضه شون میشه درموردادمهای لاغر تبدیل به عریضه ی اونها میشه  برای بقا .ودرواقع ادمهای چاق هم به همین شکل هستن آنهاییکه که از بچگی   اموزش  دیدن  چاق شدن رو . ولی ماادمها میتونیم  اموزش ببینیم ویاد بگیریم چون حق انتخاب داریم .ومن به این موضوع داشتم. فکرمیکردم  که بهتره به جای اینکه بشینم رویاپردازی بکنم درمورد اینکه   لاغربشم. چه میکنم  باخودم گفتم بهتره اون آدمی که وقتی لاغرشدم دوست دارم باشم. رو اونو زندگی کنم  زندگی کنم  شکلی که هرروز توفکرشم  اون رفتاری رو که خودم دوست دارم انجامش بدم و مدام بهش فکر میکنم  درسته که هنوز اون اندام رو ندارم  امامیتونم خوشحال. باشم و مثل کسیکه همیشه. خواستم باشم زندگی کنم بدون رژیم بدون دمنوش . حالا که مسولیت پذیرفتم  بایدتاا خرش  ادامه بدم .نمیشه که  رهاکنم  اونم این آدمی روکه سالها دوست داشتم باشم . من لیاقت پوشیدن لباسهای شیک ورنک شادودارم  من لیاقت عاشق خودم بودن ولذت برد نودارم  من لیاقت مادربودنو دارم  من لیاقت داشتن حال خوب رودارم من لیاقت سلامت زندگی کردنو دارم  من لیاقت وزن دلخواهمو  دارم من لیاقت پوشیدن لباس های کمرباریک رودارم من لیاقت عاشقانه زندگی کردن با همسرم رودارم من لیاقت دارم. لیاقت خوب زندگی کردن.🌹🌹🌹🙏

      من درطی این مسیربارها سرخوردم اماهربار برگشتم  من قبل از آشنایی با این مسیر بارهاو بارها چه قبل از ازدواج و چه بعداز ازدواج  ازچاقی خودم متنفر بودم از خودم  متنفر بودم  که چرا انقدرچاقم  ؟؟وبی اراده م  همیشه آدمها به من میگفتن من استعداد چاقی  دارم وازخدا ناراحت بودم  ودر کمال  شرمندگی ازخدامتنفر چون  همیشه فکرمیکردم استعداد چاقی  به من تحمیل شده و از اینکه با همچین استعدادی و به دوش می‌کشیدم وهمچین ژنی داشتم ناراضی وناراحت بودم . من سالهاتحقیر شنیدم  وتحمل کردم خودم هم خودمواز درون تخریب  مبکردم  شخصیت  خودمو و وجودمو  خیلی ناراحت وافسرده بودم رژیم هایی میگرفتم  که فقط جسم منو تخریب  میکرد و درونمو بیشتر هرچقدربیشتر بهش نگاه  میکنم میبینم که چاقی واقعا غیر طبیعیه واقعا به قول استاد هیچ کس ازبدوتولد  چاق  نبوده   پس من چطوری اینطور شدم  من روازحالت  طبیعی درآوردن وقتی داشتن بهم آموزش  میدادن  چاقی زندگی منوتغییرداد وحالا من بایدلیاقت لاغری رودرخودایجادکنم 

      روشهای زیاد من  امتحان کردم اماهیچکدو مشون لیاقت لاغری. درونم ایجاد نکردن وبیشر  منوبه  صورت یک آدم نالایق نشون دادن. .

      پیشنهاد من برای ایجاد لیاقت در خودم اینه که اون طوری که تو  ذهنمه زندگی کنم مثل شخصی که همیشه خواستم باشم اونو زندگی کنم و ادامه بدم تا بتونم باشم همون چیزی که واقعا میخوام.من یاد گرفتم  تو زندگی  برای همه چیز صبر کنم و ادامه بدم مثل نقاشی کردن بدون معلم ویاد گیری  طراحی مثل زندگی کردن در شرایطی که دست خودم نبود اما ادامه دادم و بالاخره ازاون شرایط اومدم بیرون .امابالاخره هرجوریم بوده ادامه دادم و زندگی کردم پس ادامه میدم و زندگی می کنم و لاغر میشم ولاغرمیمونم . واین مسیرزندگی ادامه  دارد…….. باتشکر از شما دوستان عزیز سایتواستاد وازخداوندمنان. سپاسگزارم.🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/07/19 11:35
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,466 کلمه

      با سلام و درود به خوانندگان دیدگاههای سایت تناسب فکری 

      ●●●●●●●●●●●

            گام پنجم از دوره صدگام 

                       قسمت دوم 

      عنوان این فایل صوتی :

            《 لیاقت لاغر شدن 》 

         ●●●●●●●●●●

      دوستان و همراهان گرامی  دیشب دیدگاه لیاقت قسمت اولشو نوشتم و امروز دنباله این دیدگاه رو  از دقیقه ۱۲ به بعد می نویسم .

      امیدوارم  در درجه اول برای خودم و سپس برای شما مفید فایده باشه 

              آمین 

          ●●●●●●●●●

      خیلی ها وقتی که در رژیم هم هستن خودشونو  سرزنش می کنن .

      می ره مهمونی میگه :

      خاک برسرت بقیه ارو ببین چطور خوش تیپ اومدن نشستن خودتو ببین چه شکلی هستی .

      روت نمی کنه یه تکونی به خودت بدی فکر می کنی همه متوجهت میشن قش قش بهت می خندن ،

      می خوای پاشی یه خورده برقصی یه خودی نشون بدی  شادی کنی میگی :    نه بابا بشین سر جات آخه تو رو چه به رقصیدن .

      سر میز میره غذا بخوره فکر می کنه همه چشمشون به ظرف غذای اینه که ببینن چقدر می خوره  معذب می کنه خودشو .

      می بینه چقدر غذا اضافه اومده میگه   وای چقدر غذا اضافه اومده  حیفه حروم میشه  من بیشتر بخورم ظرفم بگیرم واسه ناهار فردام ببرم .

      وقتی رفتارت با خودت اینه انتظار داری بدنت پاسخ چه چیزی رو بهت بده ؟

      چرا ذهنت دایم‌تحریکت می کنه به  بیشتر خوردن ؟.ولی ذهن یه فرد متناسب همچین مشگلی نداره آیا فکر می کنی ذهن اون اصلیه مال تو بدلی ؟

      نه .خیر .به هیچ وجه .بلکه اون لیاقت تناسب اندامو داره ولی تو نداری . دوستان از این حرفهای  بی پرده و به ظاهر گزنده ناراحت نشید .باید واقعیت رفتارهای زشت چاق کننده خودمونو قبول کنیم ،خجالت بکشیم و به دنبال اصلاحش باشیم .

      و البته اینم باید بگیم که این بی لیاقتی کنونی که بهش گرفتاریم برمی گرده به سالهای خیلی قبل ،زمانی که بچه بودیم کودک بودیم .

      زمانی که خانواده به اشتباه باورهای مارو شکل دادن .

      هیچ انسانی در بدو تولد اضافه وزن نداره .متاسفانه خیلی از مادران از هنگام بارداری شروع می کنن به چاق کردن نوزادشون .فکر می کنن چون باردارن پس باید اندازه دو سه نفر غذا بخورن . بهش میگن باید جوری بخوری که بچه وزن بگیره ،قوی باشه سالم باشه.

      و همین روش در ابتدای خردسالی به بچه آموزش داده میشه .

      به اصرار به بچه غذای اضافی می دن  چون اعتقاد دارن بچه سن رشده باید غذا اضافه بخوره برا اینکه توپول و خوشگل بشه و نشانه ای باشه از لیاقت مادرش .براشون مهم نیست بچه زیادی چاق و توپولو بشه میگن بزرگ میشه خودش لاغر میشه . دیگه متوجه نیستن باورهای چاق کننده از همین حالا دارن شکل می گیرن  حال و آینده بچه  اشونو می سازن .

      هر کودکی با این رفتارای اشتباه والدین به یه شکلی چاق میشه .بزرگتر که میشه عادت پرخوری سرش می مونه و چاقتر میشه .اون وقته که همون کسانی که وقتی بچه تر بود بخاطر توپول شدنش تشویقش می کردن و مورد توجه و محبت قرار می دادن ، همونا حالا به یه چشم دیگه بهش نگاه می کنن .

      پدر و مادر  حاضر نیستن بپذیرن این شکل نامتناسبی که بچه داره پیدا می کنه دستپخت رفتار و افکار اشتباه خودشونه .بچه بیچاره ارو می گیرن به باد تمسخر و تحقیر و سرزنش و مقایسه کردن به اون بچه و این بچه .و تکرار حرفای سرزنش بار به بچه باعث میشه   فکر کنه زشته ،به دردنخوره ،ناتوانه ،مشگل داره و لیاقت تناسب اندام نداره .

      بله این احساس بی لیاقتی که در حال حاضر داریم و مانع بسیار جدی در عدم موفق شدنه ریشه اش در کودکی ماست .

      و البته نمیشه از پدر و مادرها هم خشم و کینه به دل گرفت چون اونا هم به نوبه خودشون قربانی افکار و رفتارهای اشتباه  خانواده خودشون بودن .

      ولی حالا که به درک و آگاهی رسیدیم باید باور لایق بودن در تناسب اندام رو با کمک آموزشهای استاد در این سایت در خودمون به وجود بیاریم .روی نشانه ها دقت داشته باشیم  خوبهارو تقویت و بدهارو کمرنگ کنیم و کنار بذاریم .

      خیلی ها ۹ هفته دوره ارو میگذرونن و تمرینات از حد روی کاغذ نوشتن فراتر نمی ره  .خودش فکر نمی کنه بتونه لاغر شه .فکر می کنه با فرستادت تمرین توی سایت مشگلش حل میشه .

      باید اول خودتو لایق یک جسم متناسب بدونی .تمام تمریناتی که در هفته های اول گذاشته شده برای اینه هنرجو ها لیاقت خودشونو بشناسن .به خودباوری برسن .با پاسخ دادن به یکسری سوال اساسی یادشون بیاد که در گذشته چه کارهای مهمی رو به سرانجام رسوندن و چه سختی هایی رو پشت سر گذاشتن چه موانعی رو بر خود هموار کردن و موفق شدن .این تمرینها هر کدوم‌ برای تقویت یک توانایی در ذهن شماست برای مرور توانایی گذشته ات که به تدریج ارزش خودتو بیشتر حس کنی متوجه بشی و یادت بیاد چه کارهای مهمی رو انجام دادی و چقدر آدم با ارزشی هستی .و رسیدن به تناسب اندام و لاغری آسون بشه براتون  .و به شکل محسوس و قابل لمس به این نتیجه برسی که لاغر شدن آسانترین کار دنیاست .که بگی متناسب شدن در مقابل کارهای مهمی که تا حالا انجام دادم که چیزی نیست از عهده اش برمی آم .

      نظر استاد اینه از نوشته و دیدگاههای هنرجوها کاملا مشخصه که چه کسی خودشو لایق می دونه و چه کسی نمی دونه .از اشتیاقی که برای انجام تمرینات داره از پیدا کردن و تغییراتی که در خودش می بینه می تونه به لیاقتش پی ببره .

      هنرجوهایی بودن که بعد از گذراندن ۹ هفته دوره و انجام تمرین پیام دادن که خوردنم هیچ تغییری نکرده چکار کنیم ؟

      یکچنین اشخاصی خودشونو لایق رسیدن به هدف ندونستن که هیج تغییری در خودشون نمی بینن .اصلا باور نکردن که می تونن به تناسب اندام برسن ، ذهن باور نکرده که بتونه راهنمایی کنه  نگهشون داره و رفتار جدیدی در اونها ایجاد کنه .

      برای متناسب شدن و به وزن دلخواه رسیدن هیچ اهمیتی نداره که در حال حاضر در چه شرایطی هستید چون اونی که اهمیت داره و تعیین کننده اس احساس لیاقت داشتن برای رسیدن به وزن ایده آله .

      وقتی خودت اختیار رفتارتو نداری ،انتظار داری  استادت براتون چکار کنه ؟اگر می خوای لایق رسیدن به هدفت بشی باید اول از همه مسیولیت شرایط فعلی خودتو بپذیری باید قبول کنی که خودت مسیول این وضعیت هستی نه ژنتیکت نه غذایی که می خوری نه استرسی و افسرده  بودن نه تحرک نداشتن  نه داروهایی که می خوری نه میزان اشتها که دایم هم بگی زیاده و من زورم بهش نمی رسه وقتی بیاد دیگه اومده  کاریش نمیشه کرد کنترل از دستم خارح میشه و من محکوم به خوردن میشم . از این بهانه جویی ها و هزارتا مثل اینا فاصله بگیر  .بهتره تمومش کنی و همه ارو  دور بریزی .

      با بهانه تراشی به جایی نمی رسی نتیجه نمی گیری .یک بار برای همیشه به خودت بگو :

      من مسیول چاقی خودمم .

      من مسیول شرایط فعلی زندگیمم .شجاع باش و این مسیولیت رو بپذیر .

      وقتی  خودتو مسیول دونستی اونوقت می تونی ذهنتو کنترل کنی و هر دستوری بیش از نیازت میده اجرا نمی کنی .و می تونی برده یک ذهن‌چاق نباشی  و خودتو از اسارتش رها کنی .

      کنترل ذهنتو به دست می گیری و دوباره تحت تربیت صحیح قرار می دی .

      پس تعهد بده و بنویسش و امضاء کن که من مسیول چاقی خودم هستم و اینقدر این جمله ارو بنویس تا ذهنت آروم شه .

       کار ذهن مقاومت کردن نسبت به ادای این جمله اس هر بار که بگی با حرفای بی اساس می خواد منصرفت کنه از پذیرش مسیولیت .بهت میگه چاقیت بخاطر کودای شیمیایی ،روغنای غیر استاندارد ،و یا تقدیر و سرنوشتته  تو نمی تونی کاریشون کنی .مگه میشه با سرنوشت جنگید و پیروز شد .؟

      خلاصه هربار که بگی من خودم مسیولم نه هیچ چیز دیگه بهانه ای می آره که شمارو منصرف کنه .

      ولی اینقدر باید تکرار کنی تا ذهن ساکت بشه تا باور کنی که این خودتی که داری خودتو نابود می کنی و در مرحله بعد ،جملاتی بساز که نشون بده لایق متناسب شدن هستی .

      اگر به رفتارهای غذاییت در حال حاضر نگاه کنی می بینی کلی رفتار اشتباه داری جایی که نباید غذا بخوری ولی می خوری ،نباید ته مونده غذاهای دیگران حتی بچه هاتو بخوری که می خوری . نباید غذایی که چند روزه تو یخچاله و ممکنه فاسد شده باشه بی ملاحظه می خوری .

      اینو باور کن که فقط خودت می تونی به خودت کمک کنی .منتظر یک روش خاص ،یک داروی خاص ،یک‌عمل جراحی لاغری نباش .

      دنبال داروی کاهش اشتها نباش،.اشتها خودتی در درونته یک عفونت نیست که با خوردن دارویی خاص درمانش کنی ،اشتها در درونت لونه کرده.لونه ارو پیدا کن .

      باورهایی که سبب چاقیو احساس بی لیاقتی در تو شدن پیدا کن .و اونارو با باورهاب متناسب کننده و قدرتمند جابجا کن اونوقت می بینی که متناسب شدن چقدر آسون و لذت بخشه و باور می کنی متناسب شدن حق شماست .

                    پایان 

      ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۰ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/07/19 01:59
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,010 کلمه

      سلام و درود به خوانندگان سایت تناسب فکری ،

      من‌خانم شهربانو هستم‌از بچه های دوره ورود به سرزمین لاغرها.۵۴ سالمه و ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم و قصد دارم با پی گیری مباحث شیرین و‌جذاب و جالب تناسب فکری خودمو به وزن ۶۵ کیلو برسونم .

      تا به اینجای کار که جلو آمدم و در چند دوره غیر رایگان هم شرکت کردم به این نتیجه رسیدم که مطالب آموزشی در بخشهای مختلف سایت که با همت و تلاش خستگی ناپذیر استاد گرانقدرمون جناب عطار روشن تهیه و تنظیم و گرد آوری شده  تماما ،مکمل یکدیگرند .

      مثلا کسی که از دوره های پولی استفاده می کنه بی نیاز از مطالب آموزشی دوره های رایگان نیست .

      به همین دلیل من در کنار آموزش دوره ای که اخیرا تهیه کردم سعی می کنم سری هم به فایلهای دوره رایگان بزنم و دیدگاه خودمو بنویسم .

      خیلی دلم می خواد از زحمات خودم به نتیجه دلخواه برسم و دقت می کنم ببینم چه موانعی از همه موانع دیگه مهمتر و تاثیر گذارترن روی اونا بیشتر کار کنم .

      و بحث لیاقت یکی از اون مباحث بسیار مهم و کلیدی در نتیجه گرفتن از این دوره ها و تمریناته .

      و اهمیتش رو هم از توصیه ها و روشنگری های  خود استاد یاد گرفتم .

      خیلی دوست داشتم که بدونم نشانه های لیاقت داشتن یا نداشتن  در تناسب اندام‌ چه مواردیست  که دیشب در کانال تلگرام سایت به این پیام ۲۳ دقیقه ای استاد در مورد لیاقت هدایت شدم و به دلیل اهمیتش کلمه به کلمه به نوشتار تبدیل کردم و هم اکنون خدمت دوستان و علاقمندان  ارایه می کنم 

      امیدوارم زحمتی که براش کشیدم بتونه درجه لیاقتمو برای متناسب شدن و رسیدن به وزن ۶۵ کیلو ،بالاتر ببره  و در ذهنم این نشانه ها ثبت و ضبط بشه و نقطه عطفی باشه برای کاهش وزنم .     

             آمین 

      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدنه.

      آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

      همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

      امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنیم و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود برداریم.

               به نام خدا 

      مهمترین باوری که نه تنها در تناسب اندام ،بلکه در تمام جنبه های زندگی ما تاثیر می ذاره ،باور لیاقت داشتن است .

      شناسایی این باور ،می تونه زندگی مارو از هر جهت ،به شکلی عجیب متحول کنه .

      سوال :

      شما چقدر خودتو  لایق بهترینها می دونی ؟

       بهترین زندگی ،

      بهترین دوستان،

      بهترین همسر،

      بهترین رابطه ،

      بهترین خانه و شغل،

      بهترین فرزند ،

      بهترین سطح تحصیلات ،

      بهترین سطح سلامتی ،

      بهترین سفر ،

      بهترین خوراک و‌پوشاک ،

      و بالاخره  بهترین تناسب اندام .

      اینجا به طور اختصاصی در مورد لیاقت تناسب اندام می خوایم صحبت کنیم .

      نشانه های لایق بودن و نبودن رو یاد بگیریم .خودمونو به نشان های لیاقت نزدیک کنیم و عالی ترین نتیجه ارو بگیریم .

      بزرگترین مانع برای کسب نتیجه مطلوب برای هنرجویان عدم باور لیاقت داشتن برای لاغر شدن و تناسب اندامه 

      خیلی ها به استاد پیام می دن که خیلی وقته مشگل اضافه وزن دارن و به همین دلیل زندگی درست و حسابی ندارن بداخلاق و بهانه گیر شدن و شرحی بلندبالا از اوضاع بسیار بدشون می نویسن و می پرسن آیا شرکت در دوره بیندیشید و به تناسب اندام برسید می تونه برای اونا مفید باشه ؟ 

      و استاد قبل از هر جوابی ازشون می پرسه که اولویت شما در زندگی متناسب شدنه یا متعادل شدن از لحاظ روحی ؟

      یعنی اینکه شاد باشید ،آرامش داشته باشید ،برخورد خوب با همسر و فرزند داشته باشید،شرایط خوبی در محیط کار داشته باشید و خیلی چیزای خوب دیگه .

      بیشتر مواقع این دوستان نمی تونن انتخاب صحیحی داشته باشن .

      چون فکر می کنن علت اصلی همه مشکلات و ناکامی های زندگیشون زیر سر اضافه وزنشونه .

      ولی دوستان ،واقعیت چیز دیگریست . واقعیت اینه که ما به دلیل شرایط روحی بدی که برای خودمون ایجاد کردیم مشکلات را به سمت خود ،جذب کردیم و عدم تناسب اندام یکی از اوناست .

      تا حالا دیده نشده که شخصی فقط مشگلش اضافه وزنش باشه .یعنی آدم شادی باشه ،آرامش داشته باشه ،از زندگیش راضی باشه ،اعتماد بنفس خوبی داشته باشه  و فقط چاق بوده باشه .

      استاد ، این افرادو  راهنمایی می کنن برای تغییر نحوه زندگیشون ابتدا برای ترمیم‌خلاء های درونی و ایجاد روحیه ای عالی  در دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند شرکت کنن و سپس با آمادگی کافی  در دوره تناسب اندام شرکت کنن.

      ولی به دلیل جذابیت موضوع تناسب اندام تا ۹۹ درصد این افراد  دوره تناسب اندام رو  انتخاب می کنن .

      این حرفا مقدمه اینه که بگیم هر پیشرفتی در زندگی کنید ارتباط مستقیمی داره با میزان احساس لیاقتی که در خود دارید .

      اگر ادامه تحصیل ندادی ،خودتو لایق سطح بالاتر ندونستی .

      اگر دنبال درآمد بالا بودی ولی به درآمد کارمندی بسنده کردی و بالاتر نرفتی خودتو لایق اون شغل و درآمد ندونستی .

      اگر داشتن یک ماشین خوب و مدل بالا برات یک رویاس چون خودتو لایق داشتنش نمی دونی .

      اگر همسر خوب و ایده آلی نداری و از اخلاق و رفتارش در رنج و عذابی چون خودتو لایق یک همسر ایده آل نمی دونی  .

      اگر مدتهاس اضافه وزن داری و نتونستی  کاری برای خودت کنی ،چون خودتو لایق متناسب شدن نمی بینی .

      لیاقت نداشتن مانع حرکت  و ادامه دادن میشه .

      احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه 

      خیلی وقتا استاد از هنر جو می پرسه می خوای در چه وزنی باشی ؟ 

      اون‌میگه مثلا ۸۰ کیلوام.

      دوباره سوال میشه :   می خوای چند کیلو باشی ؟    میگه وزنی که الان هستم یا اونی که می خوام بهش برسم ؟  میگن اونی که می خوای بهش برسی .

      میگه  خوب اگه بشه !!!!می خوام به ۶۵ برسم بعدش یه علامت تعجب یا خنده پاش می ذاره .

      خوب این چیرو می رسونه ؟ وقتی شخصی خودشو لایق تناسب اندام نمی بینه اولین کسی که خنده اش می گیره از حرفش ،خودشه .

      همه کسانی که دارن این نوشته ارو می خونن حتما تا حالا چندین بار برای رژیم گرفتن و کاهش وزن یکماه طبق برنامه عمل کردن پنج کیلو کم کردن .

      با خودشون گفتن  این کاهش طبیعیه چون بدنم فعلا مقاومتی نداره  و‌موضوع براش جدی نیست .

      اما از ماه بعد کاهش وزنم سخت تر میشه چون مقاومت بدن ایجاد میشه .

      با این طرز تفکر  ماه بعد، دیگه پنج کیلو کم‌ نمی کنه ۳ کیلو کم می کنه .

      به این فکر قدرت می ده ماه بعد فقط یک‌کیلو کم‌می کنه .

      و دیگه برای ماه چهارم توان ادامه دادن در خودش نمی بینه ،خسته و درمانده کارو  رها می کنه .و ماه پنجم تمام وزنی که کم کرده بود برمی گرده .چرا این اتفاق میفته ؟

      آیا موضوع واقعا برمی گرده به مقاومت بدن ؟

      خیر .ربطی به مقاومت نداره بلکه چون در ذهن ناخودآگاهش ،خودشو لایق کاهش وزن نمی بینه.

      وقتی لایق نمی بینه کاهش اولیه پنج کیلویی رو می ذاره به حساب طبیعی بودن قضیه .نمی ذاره به حساب توانمندی خودش،ماه بعد با این فکر که از حالا به بعد کاهش وزن سخت تره  لیاقت خودشو زیر سوال می بره و کارو به خودش سخت می کنه و اینبار به جای ۵ کیلو فقط ۳ کیلو کم می کنه .

      میگه دیدی گفتم مقاومت بدنم شروع شده  حالا دیگه کار سخت تر میشه و وزنم استپ می کنه . در صورتی که احساس لیاقتش داره به تدریج پایین و‌پایینتر می آد  و به همین دلیل ماه سوم به سختی فقط یک کیلو کم می کنه .و‌ماه چهارم احساس لیاقت به صفر می رسه و‌ماه پنجم  تمام رشته هاش پنبه میشه و وزنش بدتر از قبل برمی گرده .

      دوستانی که در دوره  بیندیشید و به تناسب برسید شرکت کردن در جریان هستن‌در دو هفته اول تاکید زیادی روی ایجاد خودباوری در هنرجو شده سوالاتی طراحی شده که با پاسخ دادن به اونا به کنکاش در گذشته اشون می پردازن و موفقیتهای فوق العاده ای رو به یاد می آرن و می نویسن به یاد می آرن که چه پرتلاش و خستگی ناپذیر ، موانع بسیار مهمی رو از سر راه برداشتن تا به هدفی که می خواستن رسیدن ،به یاد می آرن که چطور شکست خوردن و دوباره  پرتوانتر از جا بلند شدن ادامه دادن تا به خواسته اشون رسیدن.و به این ترتیب به ارزشمند بودن خودشون پی می برن و از اینکه چه انسان توانمندی بودن اشگ از چشمانشون جاری میشه .

      اینجوری  می تونن خودشونو پیدا کنن و انگیزه پیدا کنن و دست از افکار ناتوان کننده بردارن .

      دوستان ،همواره به یاد داشته باشید که شما در زندگی به هر خواسته ای که رسیدید قطعا ،لیاقتشو در خودتون دیدید .شما الان در هر شرایطی که باشید همون چیزیه که لیاقتشو داشتید .

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دانستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آلت هست .باید احساس لیاقت رو در خودت ایجاد کنی .باید شنیده هایی از این دست که تا حالا شنیدی رو کنار بگذاری  به خودت نگو   تو نمی تونی ،تو تنبلی ،تو پرخوری ،تو اشتهات زیاده .

      نگو تو ژنتیکی چاقی ،تو تقدیرت چاقیه باهاش نمی تونی بجنگی و پیروز بشی .

      فقطط باید بگی من می تونم .من لیاقت متناسب شدنو دارم و برای این احساس جملات متعددی در دفترت بنویس و به تکرار  به خودت یادآوری کن .مثلا :

      من‌لیاقت به تن کردن لباسای شیک و خوش رنگو دارم .

      من‌لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت رو دارم.

      من‌لیاقت زندگی در شرایط  کاملا سالمو دارم .

      من لیاقت  بودن در وزن ایده آلمو دارم .

      من لیاقت خوش تیپ بودن رو دارم .من‌لیاقت اعتماد بنفس بالارو دارم .

      هر چقدر جملات بیشتری در این ارتباط بسازی و بنویسی و تکرار کنی خودتو در شرایط ایده آل بهتری تجسم  و تصور می کنی و ذهنت باور می کنه که شما لایق بهترینهایی  و اونوقته که به جسمت فرمان کاهش وزن می ده و رفتارت خودبخود تغییر می کنه جوری که به کاهش وزنت کمک کنه .

      باید جملاتی شبیه جمله های بالا درباره چیزایی که دوست داری بهش برسی بنویسی و تکرار کنی .

      وقتی در خودت احساس لیاقت کردی  اونوقت اقدام می کنی ،از انجام تمرینات دلسرد نمیشی ،حرص و ولع برای خوردن نداری ،دنبال بهانه هایی نیستی که با خوردن برطرفش کنی .

      نمونه هایی از بهانه های خوردنهای بی مورد :

      طرف سرش درد می گیره میگه حتما گشنم شده ،

      سرگیجه می گیره  میگه حتما قندم افتاده باید برم شیرینی بخورم .

      خوابش نمی بره میگه حتما معده ام خالی شده برم چیزی بخورم ،بی حوصله و تنها میشه میگه برم یه چیزی بخورم انرژی بگیرم .

      و خلاصه از هر بهانه ای واسه خوردن استفاده می کنه .

      همه اونایی که این مقاله ارو می خونن اگر وزنتون اضافه میشه شما حتما لیاقت اضافه وزنو داری .

      کسی که خودشو با این عبارات مسخره و سرزنش  می کنه :    خاکبرسرت آخه این چه هیکلیه که داری تو عرضه نداری بدبختی بی اراده ای وجودشو نداری تو حقت همینه .

      و یا وقتی خودشو ناتوان جلوه می ده که آخه من چطور مثل فلانی لاغر بشم ؟

      و یا وقتی یقه خدارو می گیره که آخه خدایا تو چه دشمنی با من داشتی منو  این مدلی کردی

      شما با این طرز رفتار و‌گفتار با خودت ،رسما داری اعلام می کنی که من لیاقت چاقتر شدن رو دارم .

      جهان هستی و بدنت جواب این احساس لیاقت رو به بهترین شکلی بهت می ده .

      تو بیا به جای به کار بردن این عبارات و رفتار مخرب و تحقیر کننده و سرزنش بار ،خودتو تشویق کن ،خودتو ارزشمند کن .اینقدر ارزشمند باش که هر آشغالی رو نخوری ، غذای چند روز مونده تو یخچالو که شاعبه فاسد شدن داره تو نباید بخوری ، خودتو از شر آشغال خوریا رها کنی ،

      اینقدر به خودت بها بده که بخاطر ضرر زدن به دیگران بیشتر از نیازت نخوری ،اونوقت ببین همین بدنی که اینقدر ازش ناراحتی  چطور به افکار و رفتار جدیدت واکنش مثبت نشون میده و با چه سرعتی وزن خودشو پایین می آره .

               پایان 

      به دلیل طولانی شدن این دیدگاه فعلا به ادامه نوشتن پایان می دم‌

      و بخش دوم از دقیقه ۱۲ به بعد این فایل صوتی ارزشمند رو در دیدگاه بعدی به نظر شما خواننده محترم و استاد گرامی می رسونم . 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار scarlet
      1400/07/13 22:51
      مدت عضویت: 1304 روز
      امتیاز کاربر: 151 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 313 کلمه

      سلام به همه ی دوستان و استاد عزیز.در مسیر گام پنجم هستم.فایل صوتی رو گوش دادم و چقدر اعتماد به نفسم بالا رفت.هر جمله ای که شنیدم برام یه تلنگر بود.برای منی که خودم رو به خواب زده بودم.آره من چاقم و لیاقت من تا همین چند دقیقه قبل بیشتر از این نبوده و من مسئول چاقی خودم هستم.مسبب این همه زجر و بدبختی که کشیدم خودم هستم.من مسئول این تنفر نسبت به بدن خودم هستم.اما قراره که تغییرش بدم.قراره که به ذهن ناخودآگاهم بفهمونم که فرم‌ول های لاغری باید جایگزین فرمولهای قبلی بشه.من دارم باور های ذهنیم رو تغییر میدم.و توی این راه فقط خودم رو مسئول چاقی گذشته ی خودم میدونم‌.خب به سوال اول جواب بدم.من لیاقت چاق شدن در خودم رو با باورهای غلطی که تو ذهنم گنجوندم افزایش دادم و بهش پر وبال دادم.اینکه تپلیم ارثیه.اینکه متابولیسم بدنم پایینه .اینکه تواناییم پایینه.و هزار تا بهانه برای چاق بودن.در جواب سوال دوم باید بگم که نه.من تا قبل از گوش دادن به فایل هیچ تلاشی برای داشتن لیاقت لاغری در ذهنم نکردم.یعنی اینکه نمیخاستم قبول کنم.ولی با گوش دادن به فایل صوتی میخام لایق لاغر شدن باشم و بتونم ذهنم رو به این باور برسونم.و در جواب سوال سوم اینکه تمام روش های لاغری قبل از انتخاب این روش باعث افزایش لیاقت چاقی در بنده شده.و سوال آخر اینکه چه کارهایی قراره که برای گسترش لیاقت لاغری. انجام بدم.از همین دقیقه من تصمیم گرفتم که بدنم رو در هر شرایطی که هست دوست داشته باشم و دیگه ازش انتقاد نکنم.من توانایی پوشیدن بهترین لباس رو دارم و پوشیدن رنگهای شاد.من لیاقت لاغر شدن و متناسب شدن رو دارم با هر سنی و هر شرایطی.من به دنیا اومدم که لذت ببرم از خوردن غذا ونه عذاب کشیدن از خوردن.پس من لیاقت خوردن بهترین غذا رو دارم .من لیاقت دارم بهترین اندام رو توی زندگیم داشته باشم.به امید روزهای روشن.و موفقیت همه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 407 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      اتفاقا امروز صبح که پیاده روی می کردم همش این لایق بهترین ها بودن اومده بود توی ذهنم و هی تکرار می کردم که من لایق بهترین ها هستم و خلاصه چیزای دیگه خیلی جالبه که الان هم که اومدم فایل و گوش دادم راجع به همین موضوع صحبت شد .

      پس قدم اول برای لاغرشدن اینه که باور کنیم لایق متناسب شدن هستیم و قدم دوم اینکه مسیول چاقی خودم هستم نه هیچ کسی دیگه نه غذایی که می خوریم و خیلی دلایل دیگه .

      من پونه عدل تهرانی مسیول چاقی خودم هستم.

      و اینکه ما همیشه توجه همون به چاقی بوده برای ذهن تفاوتی نداره که ما چیزی و دوست داریم یا متنفر هستیم هر چیزی و که بهش توجه کنیم اون و گسترش می ده و ما باید الان توجه‌مون و بدیم برای متناسب شدن که ذهن ما رو به اون سمت هدایت کنه.

      لیاقت چاق شدن در من بواسطه همون فرمولهای بود که از قبل شنیده بودم من پاهام چاقه هر کاری میکنیم لاغر نمی شه به عمه هات رفته .هر کی بچه دار می شه چاق می شه باید همیشه ورزش کنی از این حرف‌ها که خیلی زیاد هستن و من فکر کردم دیگه راهی ندارم و لیاقتم همینه که هی چاق بشم دیگه کاری بر نمیاد از دستم که یه دفعه دیدم وای دل غافل آدم چاق هم که هست سنش بیشتر نشون می ده خلاصه این راه به لطف خدا سر راهم قرار گرفت .

      هر کاری می کردم بالاخره یه چند صباحی لاغر می شدم ولی نمی تونستم نگه دارم اصلا اون موقع نمی دونستم که چرا دوباره چاق می شم با قطع رژیم چیکار باید بکنم . هی هر چند وقت یه دفعه من رژیم می گرفتم ورزش می کردم وقتی هم ورزش می کردم اصلا لذت نمی بردم همش به این فکر می کردم که من الان با این کارها چقدر لاغر می شم 

      منم لایق بهترین ها هستم . من لایق پوشیدن بهترین لباسها با رنگ‌های زیبا هستم . من لایق متناسب شدن هستم . متناسب شدن خیلی آسون و لذت بخشه. متناسب شدن حق طبیعیه منه. من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت و دارم .و دنبال بهانه نیستم سرم گیج بره ،‌حوصلم سر بره حتما یه چیزی باید بخورم .

      اینکه هیچ وقت نتونستم لاغر بمونم این بود که خودم و لایق ندونستم همیشه فکر می کردم نه من بدنم همینطوره ولی الان خودم و لایق متناسب شدن می دونم متناسب شدن و متناسب ماندن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/07/02 10:22
      مدت عضویت: 1163 روز
      امتیاز کاربر: 1413 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,002 کلمه

      گام پنجم☆  لیاقت لاغر شدن رو داشته باشید.

      اگر هدفی داری ولی بهش نرسیدی هدفت رو عوض نکن

       راه رسیدن بهش رو عوض کن..

      به صورت کاملا منطقی متوجه شدم که با هیچ نوع رژیم و ورزش سختی نمیتونم احساس لیاقت لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم.چه بسا که با هربار رژیم گرفتن به خودم ثابت میکردم من لیاقت لاغری ندارم مگر اینکه غذاهای زیادی رو از لایف استایلم حذف کنم! 

      متوجه ام که لیاقت موضوعی که در تمام جنبه های زندگی یک اصل مهمه! مثلا اگر من خودم رو لایق یک خونه رویایی بدونم بهش میرسم! و حتی اگر خودم رو لایق تیپ عالی و لاغر بدونم بهش دست پیدا میکنم..

      که اگه قرار بود احساس لیاقت با رژیم و ورزش در من شکل بگیره و در دراز مدت باعث لاغر موندگارم بشه که من الان اینجا نبودم!! 

      اگر فردی لاغر و متناسبه بخاطر اینه که از اول خودش رو لاغر دیده و خود به خود این لیاقت در وجودش شکل گرفته.و اینکه هیچ تصویر ذهنی چاقی از خودش نداره و نمیتونه خودش رو با یک اندام چاق ببینه

      مگه نمیگیم هر فردی به اندازه لیاقت از نعمت های  جهان سهم میبره؟ حتما لیاقتی که در خودم داشتم چاقی،فقر و غم بوده که حالا سهمم از جهان اینه..!

       ولی یکی هم هست لیاقتی که در خودش داره تناسب اندام شادی و ثروت بوده و حالا سهمش از جهان اینه..!

      جهان،جهاااااااان لیاقت هاست.

      لاغر شدن که یک هنره هم نیاز به لیاقت داره! 

      همونطور که من لیاقت چاقی داشتم و حالا در این وضعیتم . منی که اضافه وزن دارم حتما برای چاق شدم زمان گذاشتم و استمرار و پشتکار به خرج دادم .

      بارها رفتار و عادت اشتباهم رو تکرلر کردم و جسمم رو به این شرایط رسوندم.پس لیاقت تغییر کردن رو داشتم

      براساس قوانین بدون تغییرِ جهان:

      “توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمیکند”

      حالا من چه حرفی برای گفتن میتونم داشته باشم؟ وقتی همیشه از جسم خودم متنفر بودم،دنبال ایراد گرفتن ازش بودم.روزی که آیینه رو از اتاقم انداختم بیرون و گریه کردم ،هربار غبغبم رو ثانیه ها توی ایینه نگاه میکردم،شکمم رو رها میکردم تا ببینم دقیقا چقدر شکم دارم،دستای استخونیم رو چک میکردم ببینم بعد رژیم گوشتی شده یا نه؟ ،ترقوه ام از بین رفته؟! یا هنوز هست؟  جوری راه میرفتمو میشستم که رون هام کوچیک تر دیده بشه ،هرجا میرفتم منتظر بودم بهم بگن چاق شدی،هر لباسی رو نمیپوشیدم و فقط به لاغر نشون دادنم فکر میکردم لیاقت چاقی رو محکم توی ذهنم میکوبوندم.در عین ناآگاهی …

      حتی زمانی که از چاق تر میترسیدم،آرزوی مرگ میکردم،فکر میکردم با فایل های رایگان نمیتونم لاغر بشم،یواشکی غذا میخوردم،پرخوری میکردم،عکس نمیگرفتم،نمیخندیدم تا لپام کمتر دیده بشه،تند تند غذامیخوردم تا فقط روحم رو آروم کنم،تمریناتم رو انجام نمیدادم ، اشغال خوری میکردم و غذاهای ته مونده و مال چند روز پیش رو میخوردم،با اینکه جا نداشتم ته غذامو میخوردم،مسئولیت چاقیم رو نمیپذیرفتم در حال دور کردن احساس لیاقت لاغری از خودم بودم..

      یواشکی غذا میخوردم چون فکر میکردم اگه بقیه قضاوتم کنن چی؟ من لیاقت غذا خوردن رو جلوی بقیه ندارم پس یواشکی میخورم تا متوجه نشن! 

      پرخوری میکردم چون فکر میکردم من که در کل لیاقت غذا خوردن رو ندارم پس حداقل بخورم تهش چاق میشم دیگه!! 

      گریه میکردم چون فکر میکردم من دیگه توانایی و لیاقت لاغری رو ندارم.

      و من…! بخاطر شرایط بد روحی که در خودم ایجاد کردم مشکل اضافه وزن رو به زندگیم جذب کردمو، فکر میکردم من و لاغری دو خط موازی هستیم که هیچوقت به هم نمیرسیم.حتی اگه برسیم باز هم از هم جدا میشیم!

      من اولویتم رو روی متعادل شدن گذاشتم! چون من فقط اضافه وزن ندارم!! من فقط لاغری رو نمیخوام من  آرامش شادی اعتماد به نفس و لذتِ خوش زندگی کردن رو میخوام…!:)

      بارها با خودم تکرار میکنم من مسئول شرایط جسمی ام هستم من مسئول اضافه وزنم هستم اگر خودم رو مسئول ندونم هرچیزی رو میخورم ولی اگر مسئول باشم هر چیزی رو نمیخورم و مواظب رفتارم هستم..

      تمرینات این جلسه: 

      ۱.بارها تکرار میکنم

      من ارمیتا صدیقی مسئول شرایط جسمی ام هستم

      من مسئول چاقی خودم هستم 

      من مسئول جسمم هستم

      من مسئول خوردن یا نخوردنم هستم

       من مسئولم،مسئول تمام زندگیم..

      ۲.جمله سازی میکنم: 

      من لیاقت لاغری رو دارم 

      من لیاقت صورت لاغر رو دارم من لیاقت پوشیدن لباسِ اخرین سایز رو دارم

       من لیاقت راحت و با لذت خوردن رو دارم 

      من لیاقت خوردن خوراکی های مورد علاقم رو دارم 

      من لیاقت دستان ظریف و کشیده رو دارم

       من لیاقت رفتار غذایی صحیح رو دارم

       من لیاقت دیدن وزن ۵۷ روی ترازو رو دارم

       من لیاقت شکم تخت ،بازوهای خیلی لاغر و ترقوه رو دارم

       من لایق با ارامش زندگی کردن هستم

      من لایق اعتماد به نفس بالا موقع راه رفتن هستم.

      من لیاقت رون ها و ساق پای لاغرِ لاغر رو دارم

       من لیاقت خود به خود لاغر شدن رو دارم 

      من لیاقت لذت بردن از جسمم در ایینه رو دارم

      من لیاقت عاشق خودم بودن رو دارم

       من لیاقت متناسب شدن رو دارم((متناسب شدن حق طبیعی منه))

      اشتها منم….اشتها ذهنمه…اشتها درونمه….اشتهایی وجود نداره…کدوم اشتهااااا؟؟! کجااااا… 

      ۳.چه کارهای خوب و موفقیت آمیزی تا به الان انجام دادم؟!

      از سن ۱۲ سالگی نوشتن رو شروع کردم و تا به الان نوشته ها و جملات زیبایی رو نوشتم.

      از ۱۴ سالگی تصمیم به تغییر زندگیم گرفتم و پیشرفت عالی و جشمگیری داشتم.

      برای اولین بار سخنرانی انجام دادم و کاملا موفقیت امیز بوده .

      تونستم از طریق اشتباه وزن کم کنم اما باز هم تونستم!

      من به راحتی اسکیت و دوچرخه سواری رو یاد گرفتم.

      از سن کم سرکار رفتم و تونستم برای خودم گوشی شخصی بخرم.

      دربرابر هم سن های خودم بسیار کتاب خوندم و موفق هستم.

      توانایی گذشتن از دوستان و کارهای بد رو دارم.

      زبان ترکی استانبولی بلدم و…

      پس! توانایی لاغر شدن اون هم از طریق ذهنی رو دارم..این که دیگه چیزی نیست! 

      تو میبینی چه کارهایی کردی که حتی روزی فکرشم نمیکردی بتونی! چه روزهای سختی رو پشت سر گذاشتم که هرکسی سالم ازش بیرون نمیومد..اما تونستم..تونستم و این بار هم مثل تمامِ اون کارها میتونم کاری نیست که آرمیتا نتونه انجامش بده،کافیه اراده کنه و دست خدا توی دستاش باشه! تمووووومه…

      همین ذهنی رو تونست من رو چاق کنه حالا میتونه من رو متناسب کنه 

      همونطور که اولِ فایل گفتم به جای اینکه هدفم رو تغییر بدم و چاقی رو بپذیرم روشم رو تغییر دادم…

      استاد.سپاسگزارم بابت وقتی که برای این فایل ارزشمند گذاشتید.۲۲ دقیقه طلایی زندگیم..هرچقد گوش بدم کمه..متشکرم سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار asmagazban
        1400/07/18 09:31
        مدت عضویت: 1511 روز
        امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم ارمیتای  عزیز بازم  مثل همیشه ازخوندن نوشتتون لذت بردم و خوشحالم که با دوستان عزیز ی مثل شما آشنا شدم.😍😍🥺😘

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1400/06/26 10:45
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 4421 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 365 کلمه

      سلام♥️
      لیاقت رو درخودم احساس کردن باعث میشه تو هر زمینه ای ناخواسته هامو تحمل نکنم و بهم بجنبم تغییرشون بدم.
      لیاقت رو درخودم احساس کردن باعث میشه عملگرا بشم،انگیزه ی درونی پیدا کنم برای تغییرکردن.
      من باید از لحاظ روحی متعادل بشم احساسم به غذاخوردن به اندامم زندگیم خوب بشه تا ِلاغر بشم.تا وقتی احساسم بد باشه مشکلات برام بوجود میاد همه چیز غیرطبیعی میشه مثل اندامم.پس روی لاغری تمرکز نکنم بجاش باورهامو تغییربدم احساسم خوب میشه.پس هدف اصلی احساسم رو بهتر کردنه…
      من حسم درمورد اندامم خیلی بده باید اعتماد به نفسم رو ببرم بالا تا لاغربشم.
      همیشه زیاد بخوام اگه شرایط خوبه هی بهترشو بخوام.اگه بااینکه چاقم سالمم راحت راه میرم،بیشتربخوام!یعنی هم راحت راه رفتن هم سلامتی+اندام متناسب بخوامممم
      حتما نباید مشکلی بوجود بیاد تا من چیز بهتری رو بخوام که…
      اذیت به بعد ذهنمو اینجوری بار بیارم که زیاده خواه باشه.هی بهتر بخوام هی هدفای جدید تر بزنم.به این دلیل که خودبخود لایق داشتن چیزای بهتر هستم.همین
      من لایق اینم بدنم بسرعت لاغرشه.من لیاقت اینو دارم راحت لاغرشم.من لیاقت اندام سایز کوچیک رو دارم.
      برای اینکه بفهمم درمورد هرچیزی چقدر احساس لیاقت درموردش دارم نگاه کنم ببینم دارمش یانه…؟
      یا اگه ندارمش عملکردم در موردش چجوریه.من درمورد لاغری احساس لیاقتم بیشتر شده چون فایل گوش میدم کامنت میذارم از خودم میپرسم این کارارو چطور بهتر انجام بدم؟ یعنی از سرخودم باز نمیکنم.
      مثل الان که گفتم چطور کامنتام رو باکیفیت ترکنم به خودمم کیف بده.هم برای دوستان هم خودم موثر تر باشه؟
      یه دفتربرداشتم و فایلو پلی کردم هرنکته ای به ذهنم میرسید یادداشت میکردم(قبلا توذهنم میسپردم)
      از تایم اضافه ام حتی ۵ دقیقه عبارات تاکیدیمو میگم.به خودم تبریک میگم😘
      بازم دوس دارم تعهوم خیلی بیشتر بشه اما باید زمان به خودم بدم.
      راستی یه کتاب برنامه ریزی هم امروز گرفتم تا بتونم همه ی کارامو براش عالی زمان بذارم.اخه اهداف دیگه هم دارم نمیخوام تایم برای هرکدومشون کم بیاد.
      چه کارهایی رو بخاطر چاقی انجام نمیدم؟
      مسافرت رفتن
      از خوردن غذا لذت نبردن
      در خیابان قدم نزدن(البته این موردا رو کم انجام میدم)
      ارتباطاتم رو گسترش نمیدم
      کنار خانم های لآعر نمی ایستم
      رابطه ی عاشقانه رو شروع نمیکنم
      دارم برنامه میریزم اینارو انجام بدم
      یادم باشه چاقیم مانعم نشده که اینکارارو انجام ندم،احساس بدم به خودم مانع شده.
      استاد دمتون گرم چقدر نوشتن بهتر از فایل گوش دادنه انگار تایم طولانی فایل گوش کردم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/21 20:52
      مدت عضویت: 1178 روز
      امتیاز کاربر: 431 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,457 کلمه

      باسلام گام 5 (تکرار 1)

      حتی برای لاغر شدن هم باید لیاقت داشته باشیم! و لیاقت لاغری با محدود کردن و یا سختی دادن به خودمون ایجاد نمیشه ، چون که ما برای ایجاد لیاقت چاقی در خودمون و وضعیت الانمون ، به خودمون سختی یا عذاب ندادیم.

      در واقع جهان ،جهان لیاقت هاست و هر کس به اندازه ی لیاقتش از این جهان سهم میبره .

      پس  ما الان در هر وضعیتی که هستیم ، لیاقتشو در خودمون داشتیم 

      لیاقت داشتن در رسیدن به هرموفقیتی لازم است.

      لیاقت نداشتن مانع موفقیت و مانع رسیدن به خواسته ها میشه

       و ما که الان چاق هستیم ، لیاقت چاق شدن رو در خودمون ایجاد کردیم ، با تکرار کردن یسری رفتار ها و ….، و بنابراین بدن ما هم طبق لیاقت ما به ما جواب داد. و ما بار ها با متنفر شدن از چاقی خودمون وتلاش برای از بین بردن چاقی در خودمون و… در حال افزودن بر لیاقت چاقی و بیشتر چاق شدن  خود بودیم !

      چون که ذهن ناخوداگاه تفاوت بین دوست داشتن ویا متنفر بودن رو نمیفهمه و بر اساس توجه و تمرکز ما بر  روی موضوعی ، اون رو تو زندگیمون گسترش میده .

      در واقع ما به هرچی توجه کنیم ، ذهن ناخوداگاه ما فکر میکنه که ما دوسش داریم و میخوایم داشته باشیمش و مارو تو مسیرش قرار میده.

      پس تنفر ما و یا علاقه ما برای ذهن ناخوداگاه فرقی نمیکنه ، اون در هردوحالت فکر میکنه که ما اون شرایط و دوست داریم و میخوایم که داشته باشیمش.

      در واقع بر اساس قانون جذب عمل میکنه! و این قانون یک واقعیته و در هرحال اجرا میشه ، بخاطر همین بعضیا میان میگن از هرچی بدم اومده ، سرم اومدهد!

      و ما تمام این مدتها که با هرروشی سعی در رفع چاقی در خودمون داشتیم ،در واقع  داشتیم به چاقی خودمون توجه میکردیم و لیاقت چاق شدن رو در خودمون بیشتر میکردیم !

      یعنی درواقع :

      توجه = لیاقت 

      چون ذهن ناخوداگاه ما ، با اینکه ما از چاقی خودمون متنفر بودیم  ، فکر میکرد که ما دوسش داریم ،و میخوایم داشته باشیمش ، بخاطر همین که هر وقت رژیممون و خراب میکردیم و حسمون بد میشد ، دفعه بعد اون کارو دوباره و بیشتر تکرار میکردیم ، چون ذهن ناخوداگاهمون فکر میکرد ما از انجام دادن اون کار لذت میبریم !

      هر وقت که ما بعد از غذا خوردن عذاب وجدان گرفتیم ، از بیشتر چاق شدنمون ترسیدیم ، از خودمون متنفر شدیم ، لیاقت چاق تر شدن و در خودمون بیشتر کردیم .

      خودم من که داشتم برای لاغر شدن خودمو میکشتم و هر کاری برای لاغر شدن انجام داده بودم و هر وقتم که نتیجه ای نمیگرفتم و خسته میشدم ، حالم بد میشد و با همه دعوا میگرفتم ، خدارو مقصر میدونستم ،دنیا و فلک و مقصر میدونستم و… عصبانیتم و رو خانوادم خالی میکردم و میگفتم باید لاغر بشم وگرنه خودمو میکشم !و….. داشتم لیاقت خودمو برای چاق شدن بیشتر میکردم  !

      و واقعا خودم مقصر بودم ، نه خدا، نه زندگی ، نه هیچ کس دیگه ای .

      پس ما برای لاغر شدن باید لیاقتشو در خودمون ایجاد کنیم  ، با آگاهی دادن به خودمون ، با تغییرنگرش هامون ، افکارمون ، باورمون و توجه نکردن به چاقی و در مقابل توجه کردن به لاغری ، میتونیم لیاقت لاغر شدن رو در خودمون ایجاد کنیم .

      و الویت ما باید متعادل شدن باشه تا بتونیم متناسب بشیم . متعادل بودن به معنای ، داشتن حس و حال خوب، شاد بودن و شرایط خوب و مناسبه  

      چون که بیشتر افراد چاق این عقیده رو دارن که بخاطر چاقیشون ، در همه ی اوضاع زندگیشون موفق نیستن و یا شکست خوردن  ! و معمولا شرایط زندگیشون و به اضافه وزن خودشون ربط میدن !

      ولی استاد من اینطوری نیستم ! من عقیده دارم که زندگی فقط به چاقی و لاغری و … خلاصه نمیشه ! چیزهای خیلی زیاد دیگه ای هم هست که باعث پیشرفت و موفقیت در زندگی ما میشه و من خودم هیچوقت سعی نکردم که فکرمو فقط روی چاقی خودم بزارم و هیچکاری نکنم .من اعتماد بنفس بالایی دارم و شاد هستم و از زندگیمم راضی هستم و تنها مشکل من اضافه وزنمه ک به چیز دیگه ای هم ربطش نمیدم .

       چون که ادم به هر حال لاغر میشه دیگه! قرار نیست که تا اخر عمرش همیشه اینطوری چاق بمونه که 

      اما اینم بگم که بعد از اشنایی و استفاده از قدرت ذهنم اینطوری شدم و اگه نمیدونستم قدرت ذهن چیه و … من هم هر چیزی که در زندگیم بود و بهانه ی چاقی میدونستم!

      در واقع ما برای اینکه شرایط روحی بدی برای خودمون به وجود اوردیم ، مشکلات رو به سمت خودمون جذب کردیم و میکنیم . در واقع حال بد هم مانع رسیدن ما به تناسب اندام میشه !بنابراین داشتن روحیه خوب در کسب نتیجه خوب همیشه تاثیر گذاره !

      و من بابت این روحیه عالی که همیشه و هر روز در زندگیم دارم و میدونم که منو فقط  به سوی موفیت سوق میده ، تبریک میگم و واقعا خوشحالم !

      ما تو زندگی به خواسته هایی ر سیدیم که لیاقتش رو در خودمون دیدیم ، در واقع ما الان تو هر شرایطی هستیم ، در بهترین وضعیت خودمون هستیم 

      و  داشته های مطابق با لیاقت ما در هر زمینه ای هست.

      من لیاقت اینو دارم که لاغر باشم ، من لیاقت اینو دارم که  در وزن ایده ال دلخواهم باشم .

      من لیاقت اینو دارم که ظریف و زیبا باشم.

      من لیاقت اینو دارم که لباسای زیبا بپوشم که برام گشاد یا اندازه ام هستند .

      من لیاقت اینو دارم که با ارامش و لذت غذا بخورم .

      من لیاقت اینو دارم که با متناسب شدن از زندگیم لذت ببرم .

      من لایق خورن بهترین غذاها و تازه ترین غذاها هستم. 

      من لیاقت اینو دارم که باکلاس باشم و باکلاس رفتار کنم و باکلاس غذا بخورم .

      من لیاقت اینو دارم که به میزان رفع نیاز گرسنگی بدنم ، از غذاها مصرف کنم و هر وقت که سیر شدم  دیگه ادامه ندم .

      من لایق پوشیدن لباس ها با سایز XS هستم!

      من لایق اندام متناسب هستم .

      من لایق داشتن اعتماد بنفس بالا هستم .

      من لیاقت اینو دارم که برای سرگرمی و وقت گذرانی باشگاه برم و ورزش کنم .

      من لایق آرام غذا خوردن هستم .

      من لایق سلامتی هستم !

      نمیشه و نمیتونیم و بریزیم دورر، چون که  میتونیم!

      هیچ چیزی تو این دنیا نیست که امکان پذیر نباشه ! همه چی ممکنه ، فقط باید بخوای!

      باید اونقدرخودمونو ارزشمند و با ارزش بدونیم که هر غذایی رو نخوریم ! هر غذایی رو که چند روزه تو یخچاله رو ما نخوریم.

      مثلا پدر من  ، پدرم از اون ادم های متناسبیه که اگه مثلا خورشتی از یک ناهار اضافه اومده باشه ، تا روز دوم میخوره ، ولی اگه بازم اضافه بیاد دیگه میریزه دور و نمیخوره و همیشه عاشق خوردن غذاهای تازس !

      بی لیاقتی ما برمیگرده ب زمانی که بچه بودم و خانواده با باورهای مزخرف و نادرستشون ، لیاقت چاقی رو در ما ایجاد کردن .

      بخور وگرنه خورده میشه

      بخور مفید و مغویه 

      بخور زودتر بزرگ شی بتونی فلان کارو بکنی 

      و……..

      چون هیچ انسانی از ابتدای تولد چاق  نبوده ! و طبیعت بدن همه انسان ها متناسب بودن و لاغریه .

      اما بعضی مادر هایی که دوست دارن بچه شون تپل باشه تا خوشگلتر باشه یا همه دوسش داشته باشن و از دوران بارداری دست به چاق کردن کودک خودشون میزنن و یا خانواده هایی کع بعد از بدنیا اومدن فرزندشون همچین اقداماتی رو انجام میدن ، در خلقت خدا دست کاری میکنن وبه خلقت خداوند  اسیب میزنن و چه بخوان چه نخوان گناهکارن!

      همینا که خودشون بچه هاشون و چاق کردن و بعد دیدن اضاع داره خراب میشه و خرابتر میشه ، اومدن با سرزنش کردن و توهین کردن به بچه هاشون خواستن مقدار خوردن بچه هاشون و کم کنن و اونارو لاغر کنن و نمیدونستن که دارن بدتر به کودکشون اسیب میزدن و اونارو ناتوان جلوه میدادن .

      مثلا پدرمن که میخواست جلوی بیشتر غذاخوردن من و بگیره میگفت خرس شدی! در صورتی که اون موقع کاملا متناسب بودم و برای اینکه نمیخواست که منو تا مغازه برسونه ، تا من چیزیو که میخواستم بخورم و بگیرم اینو گفته بود و درواقع هروقت  هم که بهم حرفی میزد برای این بود که خودش  ضرر نکنه و گرنه من اوکی بودم و خودش هم اینو میدونست. و فقط میخواست حرص منو دراره و منم الان این اواخر جوابشو میدادم و یا میدونم که داره چرت و پرت میگه حرفاش دوهزار واقعیت نداره ، بهش اهمیت نمیدادم و با ارامش غذامو میخوردم .

      ما خیلی کارها تو زندگیمون اجام دادیم که حتی خییللییی سخت تر از لاغری بووده و شاید خودمون فراموش کرد ه باشیم! 

      ما با مرور توانایی هامون باور میکنیم که میتونیم لاغر بشیم و لاغری خیییییلیییی اسون تر از همه ی اینکاراییه که ما انجام دادیم.

      بزارین خمودمو بگم 

      من کسی بودم که 3 بارعمل سخت برای رفع  مشکلم انجام دادم و هربار هم  با اون دردی که داشتم بازهم خندان از اتاق عمل بیرون میومدم ، با اینکه هنوز هم قطعی درمان نشدم .

      من کسیم که هنر ویترای ( نقاشی روی شیشه و آینه و ظرف و ظروف ) و هنر نقطه کوبی و اموزش دیدم و بلدم .

      من کسیم که بلدم گیتار بزنم .

      من کسیم که گوبلن بافی و کاموا بافی بلد بودم .

      من کسیم که طراحی و نقاشی بلدم.

      من کسیم که عکاسی بلدم و دیپلم عکاسی و گرافیک دارم .

      من کسیم که سریال بازی کردم و از شبکه سراسری 2 سیما پخش شده بود و نقش اصلی هم داشتم.

      من کسیم که دستپختم فوق العادس . همه از غذاهام تعریف میکنن و ازم درخواست میکنن که میخوان از غذاها و دستپخت من بخورن. 

      من کسیم که  بلدم  انواع غذاهای ایرانی و فرنگی و بین المللی رو درست کنم.

      من کسیم که  بلدم انواع کیک ها و شیرینی ها و …. درست کنم .

      من کسیم که کاملا به زبان انگلیسی مسلطم و با کشورهای دیگه مکالمه کردم و حتی مصاحبه هم کردم و باز هم قراره بکنم .

      من کسیم که زبان آلمانی هم بلدم و دارم یاد میگیرم

      من کسیم که گواهینامه و مدرک تتو دارم و  تتوزدن بلدم تتو میکنم .

      من کسیم که توانایی و استعداد فوق العاده ای در کامپیوتر دارم ، طوری که تو سن 13 سالگی وبلاگ نوشته بودم و الان که 19 سالمه و رشت دانشگاهیم کامپیوتره تاره دارن بهمون اموزش میدن :/

      من کسیم که مهارت های کامپیوتری و شبکه ای خیلی بالایی دارم ، طوری که ی زمانی هکر بودم وهک میکردم و هکر بودم .

      من کسیم که بلدم گریم کنم.

      من کسیم که قرار بود تیزهوشان درس بخونه .

      من کسیم که بسکتبال بلدم .

      من کسیم که بازیگری بلدم .

      من کسیم که رقص باله بلدم .

      من کسیم که میتونم رانندگی کنم و گواهینامه دارم و رانندگیم فوق العاده عالیه !

      من کسیم که مهارت بالایی در اوازخوانی دارم و  صدای خیلی خوبی دارم و عالی میخونم ، هم به زبان انگلیسی هم به زبان المانی و هم به فارسی آواز میخونم !

      تازگیا میتونم به زبان انگلیسی هم رپ بخونم و برنامه دارم برم اسنودیو ضبطش کنم .

      من چقد خفنم! ایول به خودممم، فکر کنم خیلی کارهای دیگه هم بلدم و یا انجام دادم که فعلا یادم نمیاد .

      این همه کار انجام دادم و بازهم میخوام چیزای دیگه هم یادبگیرم ، لاغرشدن دیگه کاری داره عاخههه؟

      برای هرکس سخت باشه دیگه برای من نباید سخت باشه با توجه به رزومه ای که دارم !

      پس باید بپذیریم که خودمون مقصر چاقی خودمون هستیم ، نه ژنتیک ، نه مواد غذایی ، نه کم تحرکی و..

      .با بهانه تراشی نمیتونم به چیزی که میخوایم برسیم 

      هیچوقت!

      وقتی که ما مسیولت خودمون و داشته باشیم میتونیم ذهنمونو کنترل کنیم وقتی ما مسعول نباشیم ، هرکاری که ذهن بگه رو انجام میدیم و هیچ اختیاری از خودمون نداریم!و هرچقدر هم که ذهن مارو تشویق کنه به کاری که باعث ضرر رسوندن به مامیشه و یا تو این زمینه مارو تشویق کنه به خوردن ، ما میخوریم یا اون کارو انجام میدیم.

      بنابر این وقتی مسیولیت خودمون و برعهده بگیریم ، دیگه برده ذهنمون نیستیم !

      پس برای  اینکه لاغر بشیم باید خودمون رو لایق لاغری بدونیم و با پذیرفتن مسیولیت چاقی خودمون  این لیاقت رو در خودمون ایجاد میکنیم.

       من مسعول چاقی خودم هستم .

       هر دفعه که ما اینو میگیم ذهن میخواد ماروبا هر بهانه ای وادار کنه که نه تقصیر ما نیست ، تقصیر خانوادته که به نو اینجوری اموزش دادن و یا ….

      و ما باید انقد اینو بگیم که خودمون مسعول وضعیت و شرایط خودمون هستیم تا ساکتش کنیم .

      ما خودمون هسیتیم که خودمون و نابود میکنیم ، نه خداوند، نه دیگران ، نه شرایط جامعه و…

      در همین حال هم ما خودمون هستیم که خودمون رو خوشبخت وموفق میکتیم ، نه دیگران 

      هر کس مسعول زندگی خودشه !

      ماهرچی خودمون و لایق چیزهایی که میخوایم داشته باشیم بدونیم ، خودمون رو تو اون شرایط حس میکنیم و ذهن ما باور میکنه که انگار ما واقعاااا لایقش هستیم و اگه اونو داشته باشیم به نفع ماست و و اونو در زندگی ما قرار میده.

      من لیاقت چاق شدن خودم رو در رژیم های سخت گرفتن ، ورزش های سخت و طاقات فرسا انجام دادن ، سرچ کردن و جستجو کردن درباره طریقع ی چاق شدن وچگونه لاغر شدن  باور کردن اطلاعات نادرست و……

      من در روش  های قبلی اصلا توجهی برای ایجاد لیاقت لاغری در خودم نداشتم وفقط سعی میکردم که نتیجه رو تغییر بدم .

      و اصلا فکر نمیکردم که لاغر شدن هم لیاقت میخواد!

      در روش های قبلی که من برای لاغرشدن به کار میگرفتم بیشتر لیاقت چاقی رو در خودم بیشتر میکردم ، با انجام دادن تمرین های این فایل به این مسعله پی بردم و وقتی یادم اومد و دقت کردم من زمانی که چاق بودم و اضافه وزن داشتم  بازهم غذای انچنانی نمیخوردم و حتی بدغذا بودم  از یسری غذاها هم اصلا خوشم نمیمود و بعضی اوقات اصلا غذا نمیخوردم و میلی به غذا و اینا نداشتم ..

      وبعد وقتی که تصمیم گزفتم که لاغر بشم و جستجو کرده بودم برای روش های لاغری و یسری اطلاعات که نادرست بودن به خودم دادم و اونارو باور کردم ، کم کم به ندرت اون رفتارهایی که تو اینترنت خونده بودم که باعث چاقی افراد میشه در من به وجود اومد و من کاملا حسش کردم   چون که من چاق بودم ولی نمیدونستم که چه رفتارهایی باعث چاقی میشه و بادادن اطلاعات نادرست به خودم ، ذهنم وقتی باور کرد که به این دلیله ، دلیلش هم کم کم در من ایجاد کرد .

       و الان اون غذاهایی که قبلا از خوردنشون بیزار بودم ، تبدیل به غذاهای موردعلاقه من شده بودن و من اونارو با علاقه میخوردم !

      درواقع هر وقت که من بیشتر درباره لاغری اطلاعات به خودم میدادم ، رفتارهای چاق کننده در من بیشتر ایجاد میشد و دقیقا خودم متوجه نمیشدیم که رفتارم تغییر کرده ! چون ذهنم باورکرده بوذ که این اطلاات درسته

      از اونجایی که چاقی یک بیماریه ذهنیه و باید از ذهن ریشه یابی و برطرف بشه و تنها روشی که میتونه  بیماری ذهن مارو برطرف کنه ، همینه ! روش ذهنیه ، که جسم ماروهم تغییر میده . و تنها پیشنهاد من اینه که فقط باید استمرار و اشتیاق داشته باشیم و مطمعنم که به هدف و ارزوی لاغری خود میرسیم .

      شاد و پیروز و متناسب باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/06/20 07:39
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,123 کلمه

      سلام به استاد عزیزم دوستان هم مسیرم

      من از زمان کودکی بخاطر حرفها والدینم که دختر فلانی چه تپل است قشنگه و اگه میخواه قوی باشی قشنگ باشی سالم باشی باید چاق تپل بشی و راهش هم خوردن است و خودمم میدیدم چقدر تپل بودن با ارزش است اگه تپل بشم از منم تعریف میشه دیگه از همون زمان دبستان بود فک کنم دقیق یادم نمیاد چاق شدن دوست داشتم ولی لاغر بودم تا اینکه یکم بزرگتر شده ام رفتم دبیرستان وچون تازه حرف نظر دیگران برام اهمیت پیدا کرد و از همان زمان ترس اینکه اگه چاق بشم زشت میشم دخترا مسخرم میکنن برداشت و بابامم چاق بود گفتم اره منم شبیه پدرم میشم و دیگه یجورهایی خودم چاق میدیدم با اینکه اصلا چاق نبودم رفتم  دوم دبیرستان که بودم دیدم دوستام لقبی واسه شوخی بهم دادن ورگرده یعنی پهلو داشتن دیگه از همان زمان استارت چاقی من زده شد و احساس میکردم اینقدر چاقم که دیگه اصلا لاغر بشو نیستم شاید نیم کیلو هم اضافه وزن نداشتم ولی خب ترس حرف دوستام دیدن پدرم و دیگه پذیرفتم اره من چاقم و دیگه خوردنم زیاد شد گفتم من که چاقم طبیعی زیاد بخورم هنگام خرید لباسها گشاد برمیداشتم میگفتم به فروشنده مثلا مانتویی میخوام که به بدنم نه چسپه چاقیم نشان بده لباس گشاد بدیت و رنگ ها تیره برمیداشتم و به شدت از خودم متنفر بودم خودم لایق هیچ موفقعیتی نمیدونستم و هر موقع فرد چاقی میدیدم میگفتم وای نکنه مث این شم و خلاصه پذیرفتم که من چاقم و دانشگاه که رفتم دیگه شدیدا خودم ادم بدبختی ضعیفی میدونستم یک دختر چاق زشت و به شدت از خودم متنفر بودم و رفتم دانبال روش ها لاغری و خیلی از موفقعیت ها خوبم از دست دادم بخاطر چاق بودنم حتی خجالت میکشیدم بلند بشم و جواب سوالات استاد بدم با اینکه بلد بودم ولی خجالت میکشیدم همیشه اخر کلاس مینشستم  یا وقتی خواستگار برام میومد میگفتم ای بابا من چاقم زشتم فلان بیکارم من نمیخواد بابام بیماره و خیلی موفقعیت هام همین جوری با باورها مخرب چاقی از دست دادم حتی خجالت میکشیدم در جمع با کسی حرف بزنم و تو همه چی خودم شکست خورده ضعیف میدونستم وبه شدت از خودم متنفر یودم 

      هنوزم چاقیم بصورتی نبود که این کارها کنم و اینجوری خودم ناتوان ببینم ولی دیگه باور کرده بودم و قبل از هرکاری خودم شکست خورده میدونستم 

       اگه جسم من دو کیلو اضافه داشت در ذهنم بیست کیلو بود شایدم بیشتر چون همیشه با افراد به شددت چاق خودم مقایسه میکردم میگفتم نکنه مث این بشم و هر وقت قدمی بر میداشتم واسه لاغر،شدن در ذهنم نجوا ها میومد که بابا بیخیال سخته لاغری میخواه چکار خودت تغییر نده همین جور که هستی خوبهه دنیا واسه مردن است همین امشب بخور از ماه دیگه رژیم بگیر بابات چاق است توهم مث باباتی لاغر بشو نیستی و سرزنش خودم و سرزنش توسط والدین و اینکه خوبی حالا همین جور خوبی دیگه چاق شدی لاغر،بشو نیستی و دیدن تبلیغات که واسه لاغر شدن باید فلان دارو بگیری و من بخاطر ترسم حسرت میخوردم میگفتم اگه نمیترسیدم میگرفتم میخوردم یکماهه لاغر میشدم بعد میگفتم نهه بابا میکشتم همین جور طبیعی ورزش میکنم متناسب میشم خلاصه از زمانی خودم شناختم چاق شدن برام طبیعی شده بود لیاقت چاق شدن در خودم به وجود اورده بودم طبیعی کرده بودم چاق شدنم و پذیرفته بودم که چاقم و متناسب هم نمیشم چون سخته نمیشه و من قبل انجام دادن روش واسه لاغر شدن باور کرده بودم سخته چون هر که میدیدم تا داره با زحمت فشار محدود کردن خودش متناسب میکنه و باور کردم که اره من نمیتونم چون سخته ولی دانبال روش ها لاغری میرفتم یک مدت ادامه میدادم میدیدم که متناسب نمیشم یا دارم به سختی نیم کیلو کم میکنه طی یکماه و رها میکردم میرفتم دانبال یک روش دیگه و همین جور ادامه دادم تاکه هدایت شدم به مسیر لاغری با ذهن 

      من همیشه به چاقی خودم توجه کردم و فراری بودم از خودم و بدشدت خودم لایق هیچ موفقعیتی در هیچ زمینه ای نمیدونستم و همش تقصیر چاقی خودم والدینم میدونستم و همیشه خودم لایق چاقی بیشتر میدونستم 

      من باید همان جور که توضیح دادم چطور چاق شدن در خودم به وجود اوردم با پذیرفتن چاق هستم طبیعی چاق بشم و لیاقت چاقی در خودم تقویت کردم و چاق شدم الانم باید مسئولیت لاغری خودم بپذیرم و بگم من مسئول چاقی خودم هستم این جسمی که الان واسه خودم ساختم کار خودم بوده از طریق ذهنم و باورها چاق کننده من این ساخته ام این زندگی به این شکل خودم واسه خودم ساخته ام و اگه میخوام از روش صحیح بدون فشار محدویت رنج سختی تا اخر عمرم متناسب بمونم باید مسئولیت چاقی خودم بپذیرم و مسئولیت لاغریمم بپذیرم بگم من خودم این چاقی ساختم واسه خودم الانم خودم میتونم خودم متناسب کنم و هیچ کس جز خودم به خودم نمیتونه کمک کنه تمرین نوستن فایل گوش دادن خواندن اینها یک کمک است واسه فرد ولی اصل کار خودمم

       و من فرخنده در بیستم شهریور ماه ۱۴۰۰ مسئولیت چاقی خودم میپذیرم و مسئولیت لاغری خودمم میپذیرم و همواره در روش صحیح قدم بر میدارم و مطمعنم همین ذهنی که تونسته من با باور افکارم چاق کنه همین ذهن با اموزش صحیح و باورها صحیح من متناسب میکنه و

       من لیاقت لاغر شدن دارم

       لیاقت پوشیدن لباسها رنگ شاد دارم لیاقت رقصیدن در جمع دارم 

      من لیاقت با لذت غذا خوردن دارم 

      من لیاقت الگو بودن دارم 

      من لیاقت شادی خوشحالی تفریح با احساس خوب دارم 

      من لیاقت اعتماد بنفس خود ارزشی حال خوب سلامتی زیبایی دارم 

      من لیاقت رسیدن به هرهدفی دارم

      من لیاقت داشتم که خداوند من هدایت کرده به این مسیر صحیح خداوند خودش برام انتخاب کرده پس من توانایی لیاقت متناسب شدن دارم 

       من میتوانم همین جور که خیلی هنرها یاد گرفتم هنر چاق شدن یاد گرفتم الانم هنر متناسب،شدن یاد بگیرم با اموزش صحیح اگه قبلا نتونستم چون طرز فکرم روشم اشتباه بوده یک مثال میزنم همان جور که اتیش درست کردن یاد گرفتم اتیش خاموش کردنم یاد میگیرم 

      چاقی مث یک اتیش زیر خاکستر بود و الان دارم یاد میگیرم که چجوری این اتیش خانمان سوز خاموش کنم در ذهنم و احساسم رفتارم نشان میده دارم خاموش میکنم شعله چاقی رو یا روشن 

      مطمعنم هرکسی از این مسیر حرکت کنه و با تعهد جلو بره عمل کنه به گفته ها استاد حتی زودتر از زمانی که فکرش نمیکنه متناسب میشه بدون اینکه اصلا بفهمه چی شده یهو مبینه یک فرد جدید با افکار جدید خوش احساس با لبخند سلامتی کامل پرانرژی زیبا جوان در اینه مبینه و اطرفیانش میبینند هرکه بخواهد تغییر کنید در دست خودش است و هیچ مانعی نمیتونه جلو تغییر کردن بگیره جز مرگ 

      من لیاقت بهترین ها دارم بهترین اندام بهترین لباس بهترین غذا تفریح سلامتی حال خوب اتفاقات خوب دارم و این مسیر پر قدرت ادامه میدم من لایق متناسب شدن دارم چون خداوند انتخابم کرده خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/06/19 15:18
      مدت عضویت: 1223 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 446 کلمه

      با سلام خدمت همه دوستان همراه! قبل از اینکه شروع کنم میخوام اینجا اعلام کنم که من خودم مسئول چاقی خودم هستم و پای آن را هم امضاء می کنم ولی لیاقت لاغر شدن رو دارم و حتما به وزن ایده آل خودم میرسم، اگه تا الان هم چاق بودم چون همیشه میگفتم خدا استعداد همه چی رو بهم داده گفته حیفه استعداد چاقی رو نداشته باشی ولی الان میدونم چیزی به اسم استعداد چاقی نداریم هرچی بوده و هست مقصرش خودم بودم که برا اصراف نشه غذا خوردم، برا حوصله سر رفتن غذا خوردم، برا ناراحتی غذا خوردم برا سردرد غذا خوردم و… و وقتی درست فکر می کنم بعضی وقتها چاقی خودم رو دوست داشتم و فکر میکردم چاقی مثلا باعث شده اگر زمین بخورم استخوانم نشکند و هیکلم مورد توجه باشد ولی حالا فقط میخواهم روی لیاقت خودم برای لاغر شدن تمرکز کنم و به جای اینکه بگویم خدا همه استعدادی به من داده می‌گویم خدا همه لیاقتی به من داده که لیاقت لاغری هم جزو آن است و من هم میتوانم مانند بقیه زندگی نرمال و شادی داشته باشم و به جای گلایه از خداوند از او تشکر کنم که مرا در مسیر هدایت قرار داده است، من هم سالهاست که همه جور رنج چاقی را تحمل کرده ام و حرفهایی شنیدم که روزها باعث ناراحتی و گریه ام شد مثلا یه بار یه نفر به من گفت کسی با تو قرار نمی‌گذارد گرچه واقعیت نداشت ولی اینقدر ناراحت بودم که تا صبح بیدار میشدم این حرف یادم میفتاد و گریه میکردم، بارها به انواع مختلف تلاش کردم برای لاغری و در بعضی موارد هم خیلی خوب جواب گرفتم پس باز هم میتوانم جواب بگیرم و به خواسته ام برسم من لیاقت باهوش بودن، با استعداد بودن، الگو بودن برای بقیه و شغل داشتن و خانه خریدن را داشته ام کارهای سختی که تنهایی موفق به انجام دادنش شده ام و کاملا آدم مستقلی بوده ام پس همان طور که لیاقت داشتن این چیزها را داشته ام لیاقت داشتن اندام متناسب، درآمد بیشتر، رابطه عالی و خوشبختی را هم دارم و فقط باید ذهنم اینها را باور کند، پیشنهادم برای گسترش لیاقت لاغری این است که به جای تمرکز بر روی چاقی و تنفر از آن به لاغری فکر کنیم هروقت در آیینه نگاه می کنیم به جای دیدن هیکلی که دوستش نداریم خودمان با هیکل مورد علاقه مان ببینیم و تمام محیط اطرافمان را از چیزهایی پر کنیم که به جای تمرکز بر چاقی ما را به سمت لاغری و نتايج آن هدایت کند و آنچه را که لایقش هستیم را به ما نشان بدهد، من لایق داشتن بهترین‌ها و داشتن اندام زیبا هستم و لیاقت دارم که بهترین خودم باشم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار m6h2k6@gmail.com
      1400/06/13 16:54
      مدت عضویت: 1337 روز
      امتیاز کاربر: 124 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 71 کلمه

      سلام 

      وقت همگی بخیر

      بله بله

      کاملا درسته نمیدونم نظرات قبلی منو خوندین یا نه ولی اونجا کاملا توضح دادم اما اکنون که این گام را اجرا میکنم متوجه میشوم من حتی زمانی هم که لاغر شدم باز هم خودم رو متناسب چاقی میدونستم

      هربار که در غذا خوردن زیاده روی میکردم اطرافیانم میگفتن دوباره چاق میشی ها و من میگفتم مشکلی نیست چاق میشم ول  دوباره لاغر میشم

      پس من خودم رو لایق چاقی میدونستم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/06 11:07
      مدت عضویت: 1908 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 701 کلمه

      سلام

      من از همون سالی که چاق شدم پذیرفتم که چاقی من ارثیه و خودم و لایق چاق شدن دیدم، تو همه این۰ 17،18 سال تمام توجهم به چاقیم بوده همش برای اینکه تو نظر دیگران زیبا باشم همه سعی ام رو میکردم لاغر باشم، میترسیدم از تایید نشدنم تو ذهن دیگران، بعد ازدواجم چاقیم یکم بیشتر شد و حتی میترسیدم دیگه به چشم همسرم نیام و خیلی اعتماد بنفسم پایین اومده بود ولی چون نمیتونستم جلو خوردنمو بگیرم عملا کاری هم ازم برنمیومد غیر از گسترش همون حس بد، وقتی رژیمم میگرفتم توجهم به اندامم بود که چاقتره و استرس میگرفتم که آیا لاغر میشه؟؟ و بازم همه توجهم به چاقی بوده، وقتی کاملا متناسبم میشدم بعد یه دوره رژیم و ورزش بازم توجهم با چاقی بوده چون با ترس و لرز غذا میخوردم که نکنه دوباره چاق بشم، چون عمیقا خودم رو لایق بدن چاق میدیدم و همیشه حسرت بدن های لاغر و داشتم و مطمین بودم من هرگز نمیتونم اون بدنها رو داشته باشم و این سرنوشت منه و خوشبحال اونایی که این بدنهارو دارن و خدا برای اونا خواست و برای من نه، من همین الانم با اینکه مطمینم به اندازه خوردم ولی باز بعدش ذهنم بهم عذاب وجدان میده چون هنوزم از غذا میترسم ببین چقد عمیقه در من و چقد باید رو خودم کار کنم، یعنی خودم و لایق یه غذا خوردن به اندازه هم نمیدونم، ذهنم میگه تو حقت نیست لذت ببری از غذا لذت مال لاغراست مال تو که نیست، یعنی میخوام بگم ببینید چقد این احساس لیاقت لاغری داشتن در ما بی معنیه که تمام توجه و نگاهمون به چاقی و ترس از غذا و ایناست، تمام روشهای لاغری که من استفاده کردم هیچکدوم بهم نگفتن من لایق بدن زیبا و سالم و لاغر هستم، همش این حس و تلقین کردن تو که ذاتا چاقی پس بیا به روشهایی که ما میگیم عمل کن تا اضافه وزنت بره ولی دیگه نخواه ایده آل بشی و یا پوست بدنت که لاغر شده زیبا باشه و جمع بشه، یا باید حتما بری باشگاه تا جمع بشه. تو همین روشای لاغری هم تمام توجه به چاقی یا حسرت چیزایی بوده که مال ما نیست و دیگه تا همین حد لاغر شدیم از سرمونم زیاده ولی اینجا هیچوقت گفته نشد تو نمیتونی اون بدن زیبا رو ک دلت میخواد داشته باشی بلکه همیشه امید داده شد که تو هم میتونی تو هم لایقشی خدا برای تو هم خواسته فقط صبر کن و ادامه بده، من فقط اینجا تونستم باور کنم منم میتونم اون لباس زیری که دوست دارم و بپوشم اون لباس مجلسی هایی ک دوس دارم و بپوشم میتونم اون اندامی که کاملا متناسبه رو داشته باشم اونم برای همیشه من فقط اینجا شنیدم که منم لایق لذت بردن از تمام لذتهای دنیایی با بدن متناسبم هستم، فقط اینجا بمن گفته شد تو هم میتونی بدنی رو داشته باشی که سالها فقط حسرتشو خوردی و حتی خودتو لایق فکر کردن بهشم نمیدیدی چه برسه داشتنش، ممنونم ازت استاد عزیزم که امید رو در دل هزاران نفر زنده کردی

      برای ایجاد احساس لاغری فقط کافیه تو این سایت باشیم و هرچیزی رو که گفته میشه باور کنیم، اگه گفت تو هم میتونی متناسب بشی اونجوری که میخوای اگه این حرف حس خوبی در تو ایجاد کرد پس جنسش از خداست و باورش کن و ذهنتو که میگه نه نمیتونی کنترل کن و به صداش توجه نکن، اگه میگه تو هم لایق بدنی سالم و زیبا هستی و میتونی چیزی که میخوای رو خلق کنی پس باور کنیم و ذهنمونو ک میگه نمیشه کنترل کنیم، اگه میگه تو هم لایق پوشیدن لباسهای زیبا تو هر رنگ و مدلی باور کنیم چون از جنس خداست، اگه میگه تو حقته آزاد و رها باشی و بدون محدودیت زندگی کنی باور کن، اگه میگه تو هم میرسی به روزی که ذهنت آزاد میشه از چنگال پرخوری و میتونی یه زندگی عادی ولی سرشار از شادی و نشاط و لذت داشته باشی باور کن، باور کردن تمام اینها لیاقت لاغر شدن در من و تو به وجود میاره و کم کم عاشق خودمون میشیم و عاشق همین بدن و همه تلاشمونو میکنیم تبدیلش کنیم به شکلی که حقشه باشه، پس بمونیم تو این مسیر و نتیجه خودش نشون میده چقد این مسیر درسته

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hosynzadh66@gmail.com
      1400/06/03 14:57
      مدت عضویت: 1190 روز
      امتیاز کاربر: 181 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 156 کلمه

      سلام بر استاد  عزیزم و دوستان تناسب فکری 

      با توجه به ویس شما در گام پنج من چون همش به چاقی فکر کردم توجه هم ب اون بوده پس لیاقت چاق شدن در خودم پرورش دادم 

      همش ارثی بودن ،همش مادر بشی ازدواج کنی چاق میشی خجالت کشیدن در جمع پرخوری جرات ندارم جلو کسی بدم ترازو .همش مقایسه کردن همش احساس تحقیر همش احساس گناه که نتیجه چاقی ولایق بودن ودر این مسیر بودن 

      در روش قبلی باور نداشتم اول می ترسیدم و خودمو با دیگران مقایسه میکردم یه چیز جالب رژیم میگرفتم برا جلب توجه که همه تعریف کنن بگن چه اندامی 

      پیشنهادم فقط کار کردن رو احساس لیاقت اعتماد بنفس وسبک زندگی خودم داشتن با خودم در صلح بودن که همش نتیجه آرامش که میاد 

      و خودمو مسئول زندگیم بدونم 

      پس اول خدا رو سپاسگذارم به خاطر این مسیر 

      دوم  بخاطر لذت و شادی خودم 

      تحسین میکنم دیگران بخاطر اندام زیبا 

      بقول دوست عزیزمان 

      تاج لیاقت  لاغری میزارم  روی سرم 

      فقط خودم و عشق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پروانه
      1400/05/27 17:48
      مدت عضویت: 1754 روز
      امتیاز کاربر: 1130 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 967 کلمه

      سلام به همگی قدم پنجم : باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید . احتمالا همه افراد چاق از چاقی خود متنفر هستند و دوست دارند به طریقی لاغر شوند . ولی دوست داشتن لاغر شدن به تنهایی کافی نیست بلکه باید لیاقت لاغری را داشته باشید . لیاقت داشتن برای هر هدفی و هر موفقیتی لازم است . هر کسی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن لذت می‌برد. نکته اینجاست که توجه به آن چیزی متنفر هستید و یا توجه به انچیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما فرقی نمیکند در هر صورت ذهن شما دوست دارد که آن را گسترش بدهد . نکته توجه کردن به اون موضوع هست حالا ببین در مدت زندگیت چقدر به چاقی توجه کردی ؟ واقعا میتونم بگم لحظه ای نبوده که از یاد و توجه به چاقی غافل بوده باشم و حالا میفهمم که لایق این ۵۰ کیلو اضافه وزن هستم و جسم من همون چیزی رو نشون داده که ذهن من هر ثانیه بهش توجه کرده و کارش رو به خوبی انجام داده . در صورتیکه تو دقیقا برعکس این نتیجه رو میخواستی و از راه اشتباهی بهش توجه میکردی . تمرین : چگونه لیاقت چاق شدن رو در خودتان ایجاد کردید ؟ من از سن ۸ سالگی یادمه شروع به چاق شدن کردم از همون سن تحقیر ها و سرزنش ها و حرف ها و محدودیت ها شروع شد که من هم حس بی لیاقتی میکردم خودم رو دوست نداشتم و از همون سن موهام رو کوتاه کردم و یادمه از همون موقع حتی چون دیگه ظرافت نداشتم خودم رو لایق اینکه یه دختر باشم نمیدونستم همیشه کارهای سنگین رو من انجام میدادم که زورم بیشتره و من چیزیم نمیشه و اینکه گریه میکردم و از رفتن به همه جا دیگه محروم شدم و به جرم چاقی و محدودیت ها رژیم ها و ازمایشهای خراب و همه چی رو از همون کودکی تجربه کردم . و حس بد رو از خودم گر فتم ورزش های سنگین داروها و رژیم های سخت همگی به من حس بد میداد که تو چاقی حقته باید بیشتر از اینها سختی بکشی شب خوابت نبره از گرسنگی و … و ترس هایی که هر لحظه و هر ثانیه تجربه کردم مثل ترس از چاق تر شدم ترس از ازدواج ترس از مهاجرت و ترس از خستگی و کار و ترس از درس خوندن ترس از کنکور ترس از بیرون رفتن رستوران مهمونی خونه مادر بزرگ ترس از حوصله سر رفتن ترس از بی هدفی و ترس از سردرگمی و ترس از حال بد و ترس از دوست داشته نشدن و مورد تایید نبودن و ترس از بارداری شب بیداری و ترس از حرف دیگران و …. که باعث شد هر لحظه و هر ثانیه از عمرم فقط به چاقی توجه کنم . ۲. من هیچگاه توجه به لیاقت لاغری نداشتم حتی یادمه باشگاه میرفتم و از اینکه خودم رو تو ورزش توی ایینه میدیدم در کنار دیگران که اینقدر چاقی خیلی حالم بد میشد و ورزش رو رها میکردم و از دیدن عکس های خودم حس خوب ندارم و همش حس بد از دیدنم به من دست میده و اینها همه توجه به چاقی هست چون توی خودم با همه چیزهای مثبت فقط و فقط به قسمت چاقی داشتن غبغب و غیره توجه میکنم . ۳.در نتیجه روش های قبلی مثل رژیم های سخت و جدا شونده از همه و یا ورزش های سختی که درد میکشیدم و قرص ها و عوارض اونها و غیره همه حس بدی به من بود که افزایش لیاقت چاق شدن رو در من بیشتر میکرد چون هر لحظه به من نشون میداد که من چقدر چاقی و تا کی باید زجر بکشم و حقمه میخواستم نخورم و در من احساس چاقی رو لیاقت چاقی رو بیشتر میکرد. ۴. من پیشنهادم در این مسیر که لیاقت لاغر شدن بکنم اینکه اولا رفتار خود تخریبی نکنم و بگم حالا اولش اسونه بعد متوقف میشه الان اگه حست خوبه برای فلان عامل خارجی هست و نتایج و تلاش هام رو نادیده نگیرم و برای هر قدم و هر فکر مثبت خودم رو تشویق کنم . از همین الان جوری زندگی کنم که دوست دارم لاغر شدم بکنم با همین وزن لباسهای خوبی که دارم و رنگ ساد بپوشم به خودم برسم و خودم رو جلو آیینه تماشا کنم و به قسمت های زیبایی که دارم توجه کنم . عکس بگیرم و آزاد و رها زندگی کنم و فکرهایی که دیگران یه عمری به من نسبت دادند رو رها کنم و خودم جنبه هایی که دوست دارم رو ه خودم نشون بدم . مهم متعادل شدن هست که به آرامش برسیم و در کنارش راه خودمون رو پیدا می‌کنیم و آرامش میگیریم و پیش میرویم . من لایق بهترین زندگی ها هستم من لایق متناسب بودن هستم من لایق زن بودن هستم من لایق ظرافت هستم و من لایق مثل ملکه زندگی کردن هستم من لایق زن بودن هستم و به خودم تعهد میدم که مثل یه زن زندگی کنم و مسئول این زن هستم . لایق زیباترین لباس ها لایق بارداری لایق حس دوست داشته شدن لایق بدنی زیبا لایق مادر شدن هستم لایق دختر خانواده بودن . من لیاقت زندگی خوب رو دارم و حس زیبا رو تجربه کردن ولی باید با تمام وجود حس کرد و عمل کرد نه فقط روی کاغذ باشه تمرین ها . با استیاقی که برای تمرینات داری و با توجه کردن به تغییراتی که در خودت میبینی میتونی این حس لیاقت داشتن رو پرورش بدی و بهانه تراشی و تموم کنی و بریزی دور همه چی رو . و مسئولیت شرایط فعلی خودت رو به عهده بگیر و شجاعت به خرج بده . و اختیار رو اینجوری دست میگیری . من مسئول رن بودن و داشتن ظرافت خودم هستم . من مسئول دوست داشتن خودم هستم . من لیاقت بهترین تیپ ها و بالاترین اعتماد به نفس ها رو دارم . من لایق زیباترین عکس ها و خوردن بهترین مواد غذایی هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/05/26 16:37
      مدت عضویت: 1197 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 122 کلمه

      باسلام خدمت استاد وهمراهان عزیز 

      بنده با طرز فکرم که ما ارثی چاق میشیم لیاقت چاقی پیدا کردم با این فکر که بعد از ازدواج چاق میشیم لیاقت چاقی پیدا کردم با این فکر که من تو بارداری چاق میشم لیاقت چاقی پیدا کردم باهربار رژیم که میگرفتم به این فکر میکردم که فوقش دوماه لاغرم وهنوز تو رژیم اول بودم به فکر چاق شدن دوباره بعد از رژیم و اینکه دفعه بعد چه رژیمی بگیرم بودم 

      و بدترین اوضاع رو با رژیمهای غذایی به خودم تحمیل کردم هیچوقت موقع رژیم گرفتن اطمینان نداشتم که لاغر میشم راحت بلکه برعکس از روی ترازو رفتن میترسیدم 

      بنده توجه نکردن به چاقی  وتوضیح ندادن به دیگران 

      دوست داشتن خودم و از الان خریدن لباسهای تنگتر رو پیشنهاد میدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار znady62@gmail.com
      1400/05/25 12:38
      مدت عضویت: 1196 روز
      امتیاز کاربر: 151 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 100 کلمه

      سلام به همه ی اون کسایی که سعی و تلاش خودشون وبرای خوب زندگی کردن دارند من اعتقاد دارم که خدا بهترین نعمت ها را برای ما آفریده وبه ما راه درست استفاده کردن هم آموزش داده اما بعضی از ما ها راه غلط را در پیش گرفتیم ودر استفاده کردن در هر چیزی اصراف می کنیم  وفکر می کنیم مثلا اگر فلان چیز را با وجود احساس سیری در خودمان نخوریم دیگه گیرمون نمی آد پس اگر جسم خودمون را دوست داشته باشیم به نیاز های واقعی اش توجه می کنیم وتو خوب بودن حالش بهش کمک می کنیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/22 19:25
      مدت عضویت: 1219 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 741 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به همگی

      واقعا همینطوره..لیاقت لاغر شدن و لاغر موندن با هیچ روش لاغری در ما به وجود نمیاد.چه بسا که با برگشت وزن باعث سرکوب شخصیتی ما میشه و دیگه خودباوریمون رو از دست میدیم .و کم کم فکر میکنیم که لیاقت چاق شدن رو داریم

      البته؛ بنا بر قانون که جهان جهان لیاقت هاست پس حتما ما لیاقت اضافه وزن رو (داشتیم) ولی میدونی چقدر دنیا خوشگل تر میشه اگه این قانون رو به نفع خودمون تموم کنیم؟ لیاقت چاقی رو تبدیل به لیاقت لاغری کنیم.

      بهم اثبات شد  که این روز ها من به اضافه های بدنن توجه میکنم،از اونها  متنفر میشم،نسبت به بدنم نقطه ضعف نشون میدم و همین اعمالم باعث  تشدید اضافه های بدنم شده و میشه‌.همین که دنبال ایینه ام تا چک کنم ببینم اضافه کردم یا نه خودش توجه! یعنی به کائنات میگم من از این بیشتر میخوام!! بیشتر بهم بدعههه..

      چرا گاهی وقتی قانون رو میدونیم باز هم رفتار اشتباه انجام میدیم؟ واقعا عجیبه..

      چه جمله قشنگی

      “توجه به چیزی که از ان متنفر هستید با توجه به ان چه عاشقش هستید برای ذهن شما تفاوتی ندارد”

      یادمه توی فیلم راز شنیدم کائنات خیلی خنگِ وقتی میگی اینو نمیخوام_دوست ندارم این توی زندگیم باشه ،فکر میکنه تو میخوای و دوست داری توی زندگیت باشه که به زبون میاری!!

      پس اگه کائنات خنگه باید باهاش بازی کنیم

      چقدر جالب! من دو بار این گام رو گذروندم ولی این جمله رو ندیده بودم.یعنی واقعا خجالت کشیدن از شرایطم باعث احساس لیاقت چاقی در من میشه؟پس من اینکارو انجام نمیدم‌..دلیلی نداره خجالت بکشم وقتی انقدر وزنم خوبه و اصلاااا اضافه وزن ندارم رونام بزرگه؟ خب درستش میکنم مثل حرف صبا جان توی لایو جاهایی که از بدنم دوست ندارم رو تغییر میدمو جاهایی که دوست دارم رو تثبیت میکنم

      تمرین این بخش:

      ۱_چه کارهایی کردم که لیاقت چاق شدن رو در خودم پرورش دادم؟با خجالت کشیدن از بدنم با نگاه کردن به ترک های پوستیم با چک کردن بدنم بعد از رژیم که ببینم چاق شدم یا نهبا پنهان کردن اجزایی از بدنم که دوست ندارم با هر بار جلوی ایینه رفتن و منتظر چاق شدنمهر بار به بقیه اجازه دادم که بهم بگن چاق شدی به خودم لیاقت چاق شدن رو دادم

      اما حالا

      با لذت بردن و سپاسگزاری از بدنم با توجه کردن به نکات قشنگ بدنم با انتظار لاغری روز به روز از خودم با راحت بودن با جسممبا انتظار لاغری از جسم و روحم با عزت نفس و اعتماد به نفسم جلوی دیگران

      تاج لیاقت لاغری رو روی سرم میزارم….♡^^

      ۲_در رژیم های قبلی ورزش ها توجهی به لیاقت لاغر شدن رو داشتم؟اصلاااا.حتی فکرشم نمیکردم.فقط رو به جلو میرفتم تا جسمم لاغر و متناسب کنم حتی اگر یکی سه ماه پیش بهم این حرف رو میزد من بهش میخندیدم و میگفتم فازت چیه؟:/اما حالا اطمینان دارم برای رسیدن به هرچیزی باید لیاقتش رو داشته باشم شغل خوب،رابطه سالم،گوشی عالی، رفتار و روابط فوق العاده ..اگر اینارو میخوام باید لیاقتش رو هم در خودم ایجاد کنم تا بتونم بهش برسم

      ۳_روش های لاغریم باعث احساس لیاقت لاغری یا لیاقت چاق تر شدن در من شد؟

      قطعا لیاقت چاق تر شدن_چون همش ترس و اضطراب داشتم که نکنه چاق تر بشم؟؟؟! نکنه همش برگرده؟!! واااای فست فود خوردم حتما چاااق میشم حتمااا..هی میرفتم جلو ایینه تا ببینم چاق شدم یا نه و ترس از اینکه اگه ورزش نکنم چاق میشم..اینا همش باعث تقویت لیاقت چاق تر شدن در من میشد.. و من ناآگاه بودم:)

      ۴_ چگونه لیاقت لاغری رو در خودم تقویت کنم؟

      با تکرار این جملات:

      من لیاقت لاغر شدن رو دارممن استعداد لاغر شدن رو دارنمن عاشق لاغری هستممن لیاقت صورت زاویه دار رو دارممن لیاقت جسم بسیار لاغر رو دارم من لیاقت با عشق و لذت غذا خوردن رو دارم من لیاقت اینکه شکم تختم رو رها کنم و راه برم دارم من لیاقت کمر باریک رو دارم من لیاقت به اندازه غذا خوردن رو دارممن لیاقت ثانیه به ثانیه لاغر شدن رو دارم من لیاقت متناسب شدن و متناسب موندن رو دارم من لیاقت رسیدن به تناسب اندام عالی رو دارم من لیاقت بدن سفت و محکم رو دارم من لیاقت پوشیدن لباس های رنگی و شاد رو دارممن لیاقت عزت نفس بالا رو دارم من لیاقت با ارامش خاطر راه رفتن رو دارمو….^^

      برای خودم تمرین طراحی کردم؛از این به بعد داخل دفتر شکرگزاریم صفحه بعدی رو کاملا اختصاص میدم به این من لیاقت……رو دارم و هر روز با خودم تکرار میکنم تا وارد مغزم بشه و فرمول های ذهنم قبول کنه که من لیاقت لاغری رو داااااارم….

      فریااااااااد میزنمممممم منننننن لیااااااااقتتتتت با لذذذذت غذا خوردن رو دااااارممننننن لیاااااااااقت متناسب موندن رو دااارم

      و تمااااااااام……

      استاد من دو گام قبلی هم کامنت گذاشتم اما نیومد:( 

      به هر حال سپاسگزارم بابت این فایل و متن های عالی و قشنگ

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/05/21 16:16
      مدت عضویت: 1728 روز
      امتیاز کاربر: 13074 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 648 کلمه

      به نام خدا 

      سلام به دوستان متناسب  و استاد عزيز و بزرگوار 

      بايد لياقت لاغر شدن را داشته باشيد :

      و اما از اونجايي كه ما ساليان سال به دنبال ورزش كردن و پياده روي كردن و باشكاه رفتن بوديم و از خودمان متنفر بوديم و دوست نداشتيم لباس هاي رنك شاد رو بپوشيم و در جمع ها حضور پيدا كنيم 

      و از دوري همي ها لذت نبرديم   و ترس از غذا خوردن داشتيم 

      هميشه قبل غذا حرص و وله و بعد از غذا عذاب وجدان داشتيم 

      و اخساس خفگي بعد از غذا داشتيم 

      حالمون بد بوده و دنبال راه و چاره براي متناسب شدن بوديم 

      از نگاه كردن خودمون تو اينه عصبي ميشيديم همه ي اينا و خيلي راههاي ديكه وجود داشته كه هميشه نگران و نگران بوديم 

      همه ي اينا ما داشته ما رو به سمت جاقتر شدن ميبرده و جاقي ما رو تقويت ميكرده 

      جرا؟جون لياقت جاق تر شدن رو داشتيم چون  توجه ميكرديم به جاقي بيشتر 

      و سالها در ذهنم در حال پرورش لياقت جاق تر شدن خودم بودم جون ما به لاغري نياز داشتيم 

      و اين نياز به معناي اينه كه يعني لاغري نيس دنبالش ندو 

      به معناي نيست و نابوديه 

      هميشه ميكن از هر چه بدت بياد سرت مياد 

      واقعا ما داشتيم توجه به جاقي ميكرديم و روز به روز حالمون بدتر ميشه تا جايي كه ديكه راه و چاره اي نداشتيم و خسته و نالان تر از هميشه  شديم از اين همه سختي

       و از خداوند طلب كمك كرديم و خداوند اين راه رو جلوي رومون قرار داده 

      از زماني كه در اين سايت هستم توجه ام رو بر روي سلامتي ،تناسب ،و هميشه خودم رو متناسب مي بينم و در اين  حالتي كه هستم خودم رو دوست دارم و مي پذيرم 

      عاشق لاغري هستم ديكه محتاج لاغري نيستم 

      دوست دارم لاغري رو تجربه كنم هر جه رو دوست دارم بپوشم از خريد كردن  لذت ببرم  

      ساليان سال جاقي رو تجربه كردم و تقويتش كردم و الان دوست دارم متفاوت از سال هاي قبل باشم 

      لاغري رو تجربه كنم و لاغري رو زندگي كنم و ميدونم من لياقت لاغر شدن رو در خودم تقويت كردم  

      من مسوليت جاقي خودم رو از همان روزي كه وارد سايت شدم قبول كردم و ٦ماه مدام جلوي اينه اين تعهدم رو ميخواندم كه من مسوليت جاقي خودم رو بر عهده دارم 

      و مقصر ١٠٠در صد جاقي خودم رو خودم ميدونم 

      و من لايق بهترين تناسب هستم 

      من لايق بهترين زندگي هستم من لايق بهترين لباس ها با سايز ٣٦هستم 

      هر جيزي خوب و زيباي كه در دنيا وجود داره من لايقش هستم 

      من لايق بهترين اندام  هستم 

      و در اين دوره تناسب اندام اعتماد به نفس بيشتري دارم  تمرينات رو با شور و اشتياق انجام ميدم و هر روز يه قدم جديدي براي متناسب شدن برميدارم 

      خدا منو لايق در اين دوره ها  دونسته كه بتونم از بودن در اين دوره ها لذت ببرم و زندكي ارام و ارامش بخشي داشنه باشم 

      خدا من لايق اين تناسب دونسته و ميدونسته كه  من ميتونم در اين دوره ها باشم و لذت ببرم  

      و ما بايد در تمام جنبه هاي زندگيمون خودمون رو لايق بهترين ها بدونيم لايق بهترين زندكي بهترين دوست بهترين فرزند بهترين همسر 

      و ما بايد روي باورمان كار كنيم و لياقت داشتن رو در خودمون پرورش بديم و تقويت كنيم 

      اكه تا الان جيزي كه ميخاستيم توي زندكيمون نيس بخاطر اينه كه خودمون رو لايقش نميدونستيم 

      اكه داشتن يه ماشين مد روز ارزومونه  و الان نداريم خودمون رو لايق اون ماشين نميدونستيم و اون ماشين رو تو خواب هم نميديدم همه ي اين جيزاي كه بهش نرسيديم بخاطر اون لياقته بوده كه در خودمون اون لياقته رو نمي ديديم 

      همش نگران بوديم گله و شكايت ميكرديم از خداوند 

      كه جرا مثلا من تناسب اندام ندارم جرا من نبايد شاد باشم 

      جرا پرخوري ميكنم جرا حالم بده  

      با همه اينا داشتم به جهان ثابت ميكردم كه من لياقت خوشبختي تناسب حال خوب داشتن بهترين اندام بهترين زندكي رو ندارم 

      خدايا سپاسگزارم بابت اكاهي هاي عالي و روز به روز يه قدم ديكه به سوي متناسب شدن برميدارم 

      خدايا ممنونم ازت شكر سپاس 

      من خودم رو لايق بهترين تناسب  

      ميدونم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fateme Bologh
      1400/05/17 01:22
      مدت عضویت: 1905 روز
      امتیاز کاربر: 223 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 442 کلمه

      درود و خدا قوت 

      گام پنجم 

      لیاقت  لاغر شدن 

      من در بهترین شرایط خودم هستم  من به هرچه که تو جه کردم یعنی اینکه  خودم را لایق ان دانستم که بهش توجه کردم و فکر کردم من باید اول خودم رو لایق تناسب اندام بدونم تنها کسی میتونه به من کمک کنه فقط فقط شخص خودم هستم انجام تمرینات من رو در مسیر لاغری قرار میدهد 

      رسیدن به تناسب اندام خیلی اسان تر از ان چیزی هست که بهش فکر میکنم 

      باید در خودم لیاقت لاغر شدن  را پیدا کنم 

      بهانه هارو بزارم کنار :     من دارو مصرف میکنم که چاق شدم .من اشتهای کاذب دارم که چاق میشم و ….

      باید بپذیرم من مسول چاقی خودم  هستم .من مسول چاقی خودم هستم .من  مسول چاقی  خودم هستم .من مسول چاقی خودم هستم نه  خوردن دارو نه اشتهای کاذب .نه عمل جراحی .نه سیستم  بدنی

      من میپذیرم که خودم مسول شرایط فعلی خودم هستم 

      من نباید برده ذهن باشم که هر وقت هرچی گفت عمل کنم 

      قدم اول  ایجاد لیاقت لاغری در خودم 

      و برای ایجادلیاقت باید بپذیرم من مسول چاقی خودم هست 

      من باید باور کنم که خودم دارم خودمو نابود میکنم 

      جمله های که باید بسازم  تا در شرایط عالی قرار بگیرم 

      من لایق تناسب اندام هستم 

      من لایق اینم که خوش اندام و خوش استایل باشم 

      من لایق اینم که لباسهای را که دوست دارم بپوشم 

      متناسب شدن حق من است 

       من لایق سایز ۳۸  هستم .من لایق خوش اندامی تناسب اندام هستم 

      من لایق خوردن بهترین مواد غذای هستم من لایق زندگی شاد و پر انرژی هستم .من لایق اندام مناسبی هستم 

      از هرچه بدم اومد سرم اومد من با متنفر بودن از چاقی .من با مقایسه کردن خودم با دیگرا ن.با حسرت نگاه کردن افراد لاغر  من با خودمو تو اینه نگاه کردن ناراضی بودنم از چاقیم با مدام روی ترازو رفتن و ترس از خوردن عذاب وجدان پیدا کردن از خوردن  چاقی را در خودم پروش دادم و با توجه کردن به چاقی ان راجذب کردم من خودم مسول چاقی خودم هستم و با این اشتباهات خودم را لایق چاقی دانستم ذهن من فرق بین تنفرو دوست داشتن رو تشخیص نمیده پس من به هرچیز توجه کنم همون رو پرورش میده و جذب میکنه 

      من از امروز خودم را لایق لاغری میدانم  ان را در خودم پروش میدهم من لایق متعادل شدن و متناسب شدن هستم من لایق بهترین زندگی بهترین اندام هستم من از امروز با پیدا کردن لیاقت لاغری در خودم ایجاد لیاقت  با نرفتن رو ترازو .با پس زدن بهانه ها .با کنار گذاشتن اعتمادبه نفس کم لاغری رو در خودم پرو ش میدم به لاغری توجه میکنم با خرید لباسهای رنگی .با نگاه به  عکسهای  لاغری  قبلا لاغری رو در خودم پروش میدهم 

      من مسول شرایط فعلی هستم 

      من لایق متناسب شدن هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/14 17:15
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,248 کلمه

      به نام خدی مهربان .

      یه باوری هست که در تمام جنبه ها ی  زندگی ما تاثیر گذار هست و  ما باید روی اون بسیار کار کنیم .هر انسان به یه میزان خاصی درگیر این باور  هست و این باور باور لایق دونستن خودمون هست .

      شما چقدر خودت رو لایق میدونی ؟؟

      لایق بهترین زندگی بهترین همسر بهترین دوست بهترین در امد بهترین سفر  و بهترینای دیگه در زندگی خصوصی  حتی یهترین تناسب اندام .

      باوری که مانع از کسب نتیجه ی مطلوب در برخی دوستان میشه همین باور لیاقت هست خیلی وقتها افراد درگیر این اضافه وزن شدن.و خیلی از مشکلات خاص  مثل افسردگی و حال بد و نبودن اعتماد به نفس  ….دارند و این افراد چاق باید اول روی روحیه و خلاهای درونی  خودشون کار کنن تا به  تناسب اندام  برسن اول باید تغییر روحیه و آرامش و شادی رو پیدا کنن .

      اگر داشتن یک ماشین خوب برات یک رویا هست چون خودت رو لایق نمیدونی و اگر مدتها هست اضافه وزن داری و کاری نمیکنی چون خودت لایق متناسب شدن نمیدونی .

      احساس بی لیافتی مانع رسیدن به خواسته میشوند.

      اگر فردی  هست که خودش رو لایق تناسب اندام نمیدونه پس به محض فکر کردن به تناسب اندام دلخواهش  اولین فردی که خندش میگیره خودش هست .

      من بارها با رژیم  به تناسب  رسیدم  و لی دوباره همش برگشته چون در ناخود آگاه ذهن خودت رو لایق تناسب اندام نمیدونی و لیاقت خودت رو کمتر میبینی تا بلخره رها میکنی 

      با نوشتن موفقیتهای خودت در گذشته  و   تلاشهای خودت که تونستی  به خواسته هات  برسی خودت رو بیشتر باور میکنی که چقدر انسان توانمندی هستی 

      داشته های شما مطابق با لیاقتهای شما در هر زمینه ای هست .

      احساس لیاقت رو در خودت ایجاد کنی و هر حرفی رو از قبل شنیدی که تو چاقی تونمیتونی تو تنبلی و .. بریز بیرون و بگو من لیاقت لاغر شدن دارم من لیاقت خوردن بهترین مواد غدایی رو رو دارم من لیاقت بهترین لباس  پوشیدن  ها رو دارم .

      اون وقت هست که برای انجام تمر ینات حرکت میکنی و احساس لیاقت میکنی و دیگه حرص،و ولع ند اری و همیشه از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنی .

      اگر الان چاقی لیاقت چاقی داری .

      ببین چقدردر ذهنت خودت رو مسخره کردی و ناتوان جلوه دادی و چقدر به خداوند گله کردی و به هردلیل خودت رو ناتوان دونستی  و خودت رو سرزنش کردی جهان هستی جواب تو رو به بهترین شکل میده اما خودت رو ارزشمند بدون اینقدر ارزشمند بدون که هر اشغالی نخوری مثلا برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخور  اینقدر به خودت بها بده که هر غدایی رو که مونده در یخچال تو نباید بخوری  خودت رو از بند اشعال خوری رها کن و بعد ببین جهان چطور به افکار و رفتار تو واکنش نشون میده و سریع همه چیز وارد زندگیت میشه و  اما طرف حتی در جمع ها هم اعتماد به نفس لازم رو  نداره و وقتی میخواد کمی برقصه به خودش میگه نه بشین سر جات الان همه تو رو مسخره میکنن. و یا وقتی سر میز شام هستی  همش میگی حیف که نخورم  بزار بخورم دیگه گیرم نمیاد تازه ظرف هم‌میگیری و برای فردات هم میبری پس جهان پاسخ چی رو  داده؟؟

       چرا من دایما ذهنم میگه بیشتر بخور و اما ذهن فرد متناسب این حرف رو نمیزه یعنی ذهن اون  فرد لاغر اصلی هست مال شما بدلی هست  نه اون لیاقت متناسب بودن رو داره اما من درون خودم اون لیاقت رو ندارم و این برمیگرده به زمان دور در کودکی زمانی که خانواده به من این احساس رو دادن 

      و بعضی از مادرها ار دوران بارداری این کار رو میکنن و زیاد میخورن به جای دو نفر سه نفر میخورن  که بچه قوی بشه و وقتی هم به دنیا میاد به زور بهش غذا میدن که  تپل  بشه چون فکر میکنن بچه ی لاغر نشان از  بی لیاقتی مادر هست و فکر میکنن بچه تو سن رشد هست و باید زیاد غدا بخوره .

      و تمام اون افرادی که پدر و مادر  من رو در کودکی تشویق به تپل کردن من میکردن همونها الان از من بدشون میاد و پدر و مادر من و من رو سرزنش میکنن و پدر و مادر من  برای اینکه ما رو از خوردن منع کنن ما رو تحقیر میکنن و میگن خاک تو سرت ببین چقدر شدی اینجوری پیش بری  از در رد نمیشی بچه ی  فلانی رو ببین چقدر خوشتیپه و کلی از این حرفهای مخرب و  باعث شد ما باور کنیم زشتیم و ناتوانیم و لیاقت متناسب شدن رو نداریم و این باورها در ذهن ما هست .

      پس احساس لیاقت بکن و به تمام کارهای سختی که در گدشته کردی فکر کن و ببین چقدررتو توانایی و  لیاقت داری .

      توانایی خودت رو مرور کن تا احساس ارزش،و لیاقت کنی  برای تناسب اندام .

      برای متناسب شدن در هر شرایطی هست اول باید احساس لیاقت کنی و بگی من مسول شرایط خودم هستم و نگو من چون ژنتیکم هست یا فلان دارو رو میخورم چاقم نه قطعش کن و بگو با بهانه تراشی نمیشه به جایی برسی  یک بار بگو بگو من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم .

      قدم اول پس احساس لیاقت کن در رسیدن به هدف 

      و برای احساس لیاقت  مسولیت چاقی خودت رو بر عهده بگیر .و هر بار بگی من مسول چاقی خودم هستم اون ذهنت  دلیل میاره که نه  تو مسول  نیستی  و دلیلش اون دارو و اون اشتها و اون  مواد غذایی هست که مصرف میکنی و اینقدر باید تکرار کنی تا اون بپذیره دلیلش خودت هستی  و مرحله ی بعد جمله هایی بساز که نشون میده تو احساس لیاقت داری مثلا :

      من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگ شاد وشیک رو دارم 

      من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم 

      من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم 

      من لیاقت …

      هرچقدر بیشتر جمله بسازی خودت رو بیشتر در شرایط ایده ال تصور میکنی و خودت رو لایق بهترینا میدانی  و اون وقت برای جسم شمافرمان لاغری خود به خود صادر میشه مثل الان که فرمانهای پرخوری خود به خود صادر میشه و  به دنبال روشهای خاص و جراحی و دمنوش و … نباش به دنبال کم کردن اشتها نباش  بابا اشتها خودتی اشتها یه عفونت نیست درون تو که با دارو از بین  بره اشتها در ذهن تو لونه کرده باید اونها رو از بین ببری باید باورهای غلطی که باعث چاقی تو شده رو از بین ببری  و اونها رو باورهای جدید و متناسب کننده جایگزین کنی و اون وقت میبینی متناسب شدن چقدر آسون و لدت بخش هست و میبینی متناسب شدن حق شما هست .

      این باور غلط مشکل خیلی  از ما هست که مانع متناسب شدن ما هست .

      این ذهنی که تونسته ما رو به این شکل  جاق در بیاره میتونه ما رو هم به این  شکل لاغ  در بیاره .

      برداشت من از فایل :

      اول بگم عجب فایلی بود  واقعا لدت بردم .

      احساس لیاقت داشتن  بسیار باور ارزشمندی هست که باید هر کس در درون خودش اون رو پیدا کنه و قطعا در افراد به اندازه ی متفاوت هست و هرکس این احساس لیاقت رو بیشتر در درون خودش داشته باشه قطعا موفقیتهای بیشتری در زندگی داره در تمام جنبه ها و هر کس این احساس،لیاقت رو  در درونش کمتر داشته موفقیتها در درون زندگیش  در تمام جنبه ها کمتر پیدا میشه و این احساس لیاقت میتوته کل زندگی ما رو تحت تاثیر قرار بده از جمله تناسب اندام ما رو و اگر من بخوام این احساس لیاقت رو در خودم افزایش بدم تنها راهش مرور تواتنمندیهام هست جه در زمینه لاعری و چه در بقیه ی جنبه هام پس من اول روی خودم یکم تمرکز کنم ببینم چه توانایی هایی دارم من حدودا ۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم و چون در سن کم ازدواج کردم  دانشگاه نرفتم با اینکه محدودیت مالی هم نداشتم فقط اون حوصله و اون انگیزه برای درس خوندن رو نداشتم و از اون فضا ی درس خوندن کلی فاصله گرفته بودم در حالی که تمام دوستای صمیمی من ادامه دادن  و بیشتر  آشناهام حتی خانواده ی همسرم داری تحصیلات عالیه  در سطح دکترا هستن و من همیشه این برام خلا بوده و احساس بی اعتماد به نفسی در برقراری ارتباط میکنم  اما امرورز یه نگاه میکنم به خودم میبینم که من دقیقا ۱۸ سال پیش که ازدواج کردم تونستم اولین فردی باشم در خانوادی خودم و همسرم و دوستان صمیمی خودم با اون سن کم که گواهینامه رانندگی بگیرم و تونستم با اون سن کم بلافاصله مدرک آرایشگری از فنی و حرفه ای بگیریم و در سالنی مدتها کار کنم و بلافاصله من تونستم مدرک گلسازی روی فوم  از فنی و حرفه ای بگیریم و بهترین و به روز ترین گلها رو درست کردم که میتونستم باهاشون  اون موقع نمایشگاه بزنم و بلافاصله من تونستم دو مدرک کامپیوتر در دو سطح بگیریم که اون زمان هر کسی نداشت و بسیار ارزشمند هستن و  اما چند سال بعد کلاس نقاشی  پیش دوستم رفتم روی بوم که خوشم نیومد و ادامه ندادم چون من طراحی با قلم سیاه دوست داشتم  و چند ماه بعد کلاس زبان رفتم که بازم به خاطر وجود بچه ی کوچیک که داشتم ادامه ندادم و  بماند که کلی سابقه ی ورزشی در باشگاه سطح اول شهر دارم با تعهد چندین سال اونجا کار کردم هر چقدر فکر میکنم میبینم جقدر من آدم توانایی بودم درسته مدرک دانشگاهی ندارم اما کلی مدرک عالی  دیگه دارم که واقعا در اون زمان ۱۸ سال پیش هر کسی اونها رو نداشت و پیش خیلیها تشویق میشدم اما خودم از در ن لیاقت اون همه تشویق رو نداشتم و میگفتم نه من که چیزی بلد نیستم ولی حالا متوجه میشم که من چقدر توانا بودم و هستم و  اون موقع تمام تمرکز من بر روی ناتوانی های خودم بود که چرا مدرک دانشگاهی ندارم ولی حالا  بیشتر متوجه میشم چه ادم توانمندی بودمو هستم  واما در زمینه ی لاغری اگر بازم بخوام از توانمندیهام بگم کم نیست  من :

      بار ااول سال ۸۳ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۸ کیلو کم کردم 

      بار دوم در سال ۸۶ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۲۵ کیلو کم کردم 

      بارسوم سال ۹۰ رزیم به همراه ورزش  گرفتم و ۱۶ کیلو کم کردم 

      بار چهارم در سال ۹۳ رزیم  به همراه ورزش گرفتم و ۳۰ کیلو کم کردم 

      و بار پنجم  در سال ۹۴ رزیم به همراه ورزش  گرفتم  و ۷ کیلو کم کردم 

      بار ششم در سال ۹۵ رژیم به همراه ورزش  گرفتم و  ۱۰ کیلو کم کردم و دقیقا من از سال ۹۵ تا ۹۸ بارها رزیم گرفتم متناسب شدم و دوباره چاق شدم و همیشه در رفت و امد بین چاقی و لاعری بودم 

      و همین من رو ناراحت میکرد که چرا نتیجه ماندگار نیست 

      بازم با مرور این همه تلاش های خودم در زمینه ی لاغری به خودم میگم احسنت چقدر  آدم توانایی بودم و علاقه و تعهد و پشتکار و استمرار داشتم درسته نتیجه ماندگار نبوده ولی عیب از راه و روش من برای لاغری  بوده نه از خودم و من باید بیشتر خودم رو ادم توانمندی بدونم  و چقدر  من برای هدفم جنگیدم و زمین خوردم اما دوباره پا شدم و ناامید نشدم  برای همین  اصلا خودم رو آدم ناتوانی نمیدونم و در تمام این بارها من ورزش هم همراه رزیم داشتم که تقریبا از سال ۹۳ تا سال ۹۸ ثابت در باشگاه فعالیت داشتم با پشتکار و تعهد که بازم نشان از توانمندی من داره که در هر شرایطی که بوده بیماری و مشکلات آب و هوایی  مثل گرد و خاک و گرما و ……و بچه ی کوچیک شیر خوار داشتن  ولی من ورزش رو رها نکردم و در صف اول در کنار مربی من تمام حرکات رو به بهترین شکل اجرا میکردم و حاصر بودم که این نشون میده چقدر عاشق لاعری بودم . 

      پس من با مرور کردن اینها به خودم و ذهن خودم میگم من انسان بسیار توانمندی هستم من لایق رسیدن به بهترین زندگی و تناسب اندام رو دارم چرا که نه چون بارها برای خودم تلاش کردم هم دررزمینه ی لاغری و هم در بقیه جنبه ها که به موفقیت برسم اگر نشده چون باور غلط داشتم چون ذهنم پر از فرمولهای غلط بوده ولی الان که این آگاهی ها رو دارم دیگه اینطور فکر نمیکنم حقیقتا مدتها هست دارم روی این احساس لیاقت کار میکنم من قبلا با وجود اینکه همسرم وضع مالی خوبی داشت حاضر نبودم لباس و غدا و تفریح و وسایل زندگی   انچنانی  داشته باشم و میگفتم آدم باید قانع باشه ولی در این یکی دوساله دارم به بهترین نحو زندگی میکنم برای خرید بهترین مارک رو میخرم برای خودم بهترین لوازم و برند رو  اگه امکان داشته باشه خرید میکنم ووووووهر چند هنوز اول راهم و خیلی کار دارم ولی بارها به خودم میگم  به قول استاد عزیز  چه کسی مهم تر از من تو دنیا هست هیچ کس  پس بزار اول خودم برای خودم ارزش قایل باشم تا جهان هم برای من ارزش قایل بشه و من رو به مدارهای بالاتر و نعمتهای عالیتر هدایت کنه من لایق بهترین زندگی و همسر و امکانات و بهترین فرزندان و بهترین سلامتی و اندام …….رو دارم و باید دررعمل  این حرفها رو نشون بدم با توجه کردن به اون بهترینا در هر جا که میبینم مثلا روابط زیبا رو هر جا دیدم تحسین  میکنم و توجه میکنم و یا ثروت زیاد و افراد موفق رو هر جا دیدم تحسین و توجه و تشویق میکنم فرزندان موفق رو در هر جا دیدم تشویق و تحسین میکنم و سلامتی کامل هر فردی رو که دیدم بازم تحسین و توجه و تشویق میکنم ووووووو تا وارد زندگیم بشه تا به من هم داده بشه چون جهان به کانون توجه من پاسخ میده و از اون جنس اتفاقات وارد زندگیت میکنه پس من لیاقت دارم یه زندگی عالی داشته باشم  چون خداوند گفته و وعده داده و وعده ی خداوند حق هست و خداوند خلف وعده نمیکنه پس با احساس خوب دوباره میگم من لیاقت بهترین زندگی رو دارم 

      و اما  بازم در زمینه ی تناسب اندام  که باید خیلی روی خودم کار کنم این هست که به خودم بگم تو لیاقت خوردن هر غدایی رو نداری من لیاقت خوردن ته مانده ی غدایی در ظرفها رو ندارم یا من لیاقت خوردن عذای سرد و بدمزه و مونده ی چند روز پیش رو ندارم من لیاقت خوردن غذای بی کیفیت از ترس اسراف  ندارم من لیاقت خوردن عدا از روی اینکه پولش رو دادم نیستم و …انصافا تا حدود زیادی این عادتها در من برطرف شده و من تمام ته منونده ی غداهای بچه ها رو جمع میکنم و داخل کیسه ی فریزری میزارم و داخل اب رود خونه ی شهرم برای ماهی ها میریزم و من هر وقت جا نداشتم برای خودم خیلی بیشتر از اون عدا ارزش قایل هستم و میگم اون حیف نیست من حیفم که جسمم رو با پرخوری  چاق نکنم و از این امانت الهی  به خوبی مواظبت نکنم و خیلی راحت غدا رو رها میکنم حتی اگر پول داده باشم و من با همین ارزش لیاقت کاری کردم که همیشه در هر جایی عذا رو دیدم نخورم از خودم بپرسم و اگر واقعا گرسنه بودم بخورم اگر نه نمیخورم که با پرخوری جسمم رو تبدیل به گاراژ بیماریها نکنم و بازم با همین احساس لیاقت که در خودم دارم ایجاد میکنم  که من لایق بهترین اندام هستم هر مواد غدایی در اطرافم بود من رو وادار به خوردن نمیتونه بکنه وومن اگر خودم خواستم وا واقعا نیاز داشتم تصمیم میگریم و از اون میخورم چون خودم رو بردهی غذاها نمیدونم  و بازم همین احساس،لیاقت من برای لاعر شدن باعث شده بر ترس خودم برای غدا خوردن علبه کنم و خیلی راحت بگم این نعمت برای لدت بیشتر من از زندگی آفریده شده و من لایق خوردن مواد عدایی  با لذت هستم و من هیچ محدودیتی ندارم ولی به اندازه و درست باید استفاده کنم 

      و خلاصه این احساس لیاقت در لاغری به نظر من تمام آموزشهای استاد رو شامل میشه و هر کدوم رو اجرا کنیم و عمل کنیم داریم به خودمون احساس لیاقت میدیم که ما با انجام درست این تمرینها لیاقت لاعر شدن و به اندازه خوردن و لدت بردن از زندگی و مواد عدایی  و ارامش و آزادی  رو داریم .

      اصلا چرا من این روش ذهنی رو دوست دارم چون من لیاقت تجربه ی اندام زیبایی در کمال آزادی رو دارم که نصیب هر کسی نمیشه و هرکسی ارزش اون رو نمیدونه و من جز افرادی هستم که به این سایت هدایت شدم یعنی خداوند من رو انتخاب کرده و بازم در خودم احساس لیاقت زیادی پیدا میکنم که چقدر بنده ی خوبی بودم که خدا من رو به راه راست هدایت کرده حالا که تا اینجا اومدم و خدا این همه چیز رو با هم داره به من میده مثل ازادی و اعتماد به نفس و روابط عالی و تتاسب اندام عالی وایمان بهتر و توکل بهتر و  ….حقیقتا خیلی احساس لیاقت رو دارم در زندگیم گسترش میدم فراتر از لاغری میخوام من میخوام به  موفقیتهای بزرگ در زندگیم برسم  چون انسان لایقی هستم من میخوام به ثروت و سلامتی و محبوبیت و سعادت و خوشبختی و … همه چیز با هم برسم چون لایق اونها هستم و از استاد سپاشگزارم که با این راه ما رو اشنا کرد و لاعری رو اینقدر داره زیبا به ما هدیه میده .

      من امروز برای خودم عکس پروفایل گداشتم حقیقتا این عکس مال دوران تناسب ۵۹ کیلویی خودم هستم که با رزیم چند سال پیش،به اون رسیدم و اون موقع در اوج لاغری همیشه از صورت خودم که بسیار لاغر هست بدم میومد وهیچ وقت روم نمیشد به خودم در عکسها و یا جایی نگاه کنم و میگفتم چون صورتم بسیار زشت و لاعر شده  اما  من عمدا این عکس رو گذاشتم روی پروفایلم تا با اعتماد به نفس بگم  من در اوج لاغری هم بسیار زیبا بودم و دوباره میخوام به اون وزن برگردم و به ذهنم بگم این صورت لاعر هیچ مانعی برای من در رسیدن به هدف  نیست و من   رو دوباره در اون وزن لاعری خودم قرار بده و من لایق بودن درراون وزنم و وزن ۵۹ کیلویی یهم من هست و من باید در اون وزن باشم .

      من لایق پوشیدن بهترین لباسها هستم 

      من لایق داشتن بهترین اندام در کمال ازادی هستم 

      من لایق داشتن رفتار غدایی مثل افراد متناسب هستم 

      من لایق خوردن  بهترین مواد غذایی هستم 

      من لایق درک این همه آگاهی ناب هستم 

      من لایق رسیدن به سایز ۳۸ و وزن ۵۹ کیلو هستم 

      من لایق رسیدن به تمامی خواسته هام هستم 

      من لایق بهترین خریدهای با کیفیت و برند رو دارم 

      من لایق بهترین سلامتی و شادابی و زیبایی و جوانی چهره هستم .

      من لایق بهترین حالت روحی و جسمی هستم 

      .من لایق دریافت الهامات الهی  هستم (.به موقع پیعام سیری و گرسنگی رو بگیریم )

      من لایق بودن در بهترین زمانها و مکانها با بهترین ادمها هستم .

      من لایق بهترین امکانات عالی و به روز برای زندگیم هستم .

      من لایق بودن در دوره های غیر رایگان استاد هستم .

      من لایق ایمان قوی  و توکل قوی هستم 

      من لایق اعتماد به نفس عالی هستم .

      من لایق روابط عالی با همه هستم 

      من لایق دوست داشتن  خودم و دوست داشته شدن  بقیه هستم .

      من لایق سعادت و خوشبختی و ثروت  زیاد و سلامتی و موفقیت و ….. هستم 

      من لایق بهترین شاگرد استاد بودن هستم .

      من لایق شگفتی ساز شدن در این سایت و سایتهای دیگه هستم .

      من لایق تجربه ی کلی نعمت جدید در زندگیم هستم 

      من لایق رسیدن به لاعری دلخواهم رو خیلی اسان و راحت دارم بدون زجر و سختی .

      من لایق رفتن به مدارهای بالاتر و تجربه ی زندگی با کیفیت تری هستم .

      من لایق دریافت خیر و خوبی از سمت خدای خودم هستم چرا ؟؟

      چون انسان ارزشمند و توانایی هستم  چون من برگزیده ی خدا هستم چون خدا درو ن من هست  چون من خود خدا هستم  چون جانشین خدا بر روی زمین هستم چون خدا لیاقتش بودن در بهترینها هست بدون زجر و سختی در اسانی و در بینهایت بودن همه چیز و در فراوانی هست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1400/05/06 15:33
      مدت عضویت: 1460 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      سلام استاد وقتتون بخیر

      ببخشید این سوال رو اینجا میپرسم

      با توجه به شرایط محدودیت اینترنت ایران، اگه محدودیت ها و فیلترینگ ها و دسترسی سرورهای داخلی اعمال بشه، آیا بازم به سایت تناسب فکری دسترسی داریم؟🥺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/05/06 11:13
      مدت عضویت: 1887 روز
      امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 246 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان متعهد

      هر بار که باید وارد صد گام شم باید رمز عبور بزنم و این کار دوست ندارم چه قدر موانع ذهنی مخفی هستن اگر ساعت ها با دوستانم چت های بیهوده کنم خسته نمیشم ولی برای زدن رمز ورود به من میگه خسته شدی انگار مطمین که صد گام من تغییر میده و متناسب میکنه و حوصله نداره تغییر کنه

      و من بهش گفتم این رمز گاو صندوقی که توش فرمول خوشبختی و تناسب و فقط من رمزش دارم تا نقشه گنج بردارم الان بیشتر باهام راه میاد سعی میکنم گولش بزنم بهش نیگم تو ذهن یک فرد کاملا متناسب و باید درست رفتار کنی تو ذهن یک پرنسی تو ذهن یک مدلینگی تو ذهن یک مدیری تو ذهن لایق ترین فردی

      دیروز تو خونه قدم میزدم و به دختر کوچکم میگفتم تک برو طبقه بالا و به پسرم گفتم تو هم برو تو حیاط بزرگمون بچه ها تعجب کردن ولی کم کم از این بازی خوششون اومد چه قدر فقر و چاقی بازی کردم حالا وقتش نیست طاس دوباره بندازیم جفت شیش بیاریم و برگ برنده رو برداریم

      من لایق بهترینها هستم چون خدا دارم

      چون خدای من بهترینها و زیباترین ها رو میافریند

      چون هیچ محدودیتی در بخشش نداره

      من لایق زیباترین اندامم

      من لایق زیباترین لباس ها هستم

      من لایق سلامتی ام

      سالها خودم خیلی بیشتر از اونیکه بودم دیدم سالها فقط به قسمتهای چاق بدنم توجه کردم سالها خودم چاق ترین دیدم دیگه وقتش رسیده که باور کنم من بهترینم من متناسب ترینم من زیبا ترینم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 10 کلمه

        سلام دوست عزیز
        نوشته ات درباره ورود به صدگام عالی بود

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1400/05/06 18:41
          مدت عضویت: 1887 روز
          امتیاز کاربر: 13831 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 6 کلمه

          ممنون استاد از این حمایت سپاسگزارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/04 11:54
      مدت عضویت: 1219 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 983 کلمه

      به نام خدای زیبایی و تناسب

      سلام خدمت استاد عطارروشن و دوستان خوبم.

      گام پنجم:

      امروز از خودم سوال کردم باور لیاقت یعنی چی؟

      “باور لیاقت” باوری‌ست که باعث پیشرفت ما در تمام جنبه های زندگی از جمله تحصیلات، استقلال مالی، روابط،سلامتی و البته تناسب اندام میشود..باوری بنیادی و قوی که به شکل مثبت و منفی از اون استفاده میکنیم.این باور هم میتونه در جهت پیشرفت شکل بگیره و هم در جهت پسرفت. اینکه ما از کدوم جهت شکلش دادیم به باور های ما برمیگرده..!

      به راستی من چقدر خودم رو لایق بهترین ها در تمام ابعاد زندگیم میدونم؟!با اینکه دو سال هست که دارم روی باورهام کار میکنم،اما حالا که به این سوال برخوردم متوجه شدم چقدر این موضوع پاشنه آشیلِ منه!

      به قول ساناز جان یکی از همراهان عزیز، حتی زمانی که لاغر هستم و دیگران من رو تحسین میکنن باز هم من توی وجودم به خودم میخندم و میگم: برو بابا! کجام لاغره؟ هنوز شکم دارم بازو دارم و..امان از اینکه همین نجواهایی که با ذهنم دارم باعث پرورش لیاقت چاقی من میشه…!

      استاد، سوال زیبایی پرسیدید که من رو به فکر فرو برد..[ایا رویای من متناسب شدن است یا متعادل شدن؟]توی مدتی که از روش های مختلف سعی در لاغری داشتم در حال متناسب شدن‌بودم اما متعادل نبودم.متعادل بودن یعنی آرامش،شادی و نترسیدن از غذاها و لذت بردن از زندگی…مواردی که در هیچ روش دیگری به چشم نمیخوره و ما دائم استرس و ترس و نگرانی داریم.حتی زمانی که لاغر میشیم بازهم شک داریم که مبادا چاق بشیم!! حتی از همون چند روز لاغری هم لذت نمیبریم:)

      با پرسیدن این سوال و کمی جست و جوی ذهنی فهمیدم رویای من *متعادل شدن* است.رویایی که همه افراد دارای اضافه وزن دارند و شب و روز به این موضوع فکر میکنن..

      با چه کارهایی لیاقت چاق شدن رو در خودم پرورش میدادم؟

       هر بار که از غذا خوردن که نیاز طبیعی بدنم هست ناراحت میشدم لیاقت چاق تر شدن رو پرورش دادم

      هر بار که پرخوری کردم پرورش دادم

       هر بار که با ترس و وحشی به مواد غذایی نگاه کردم پرورش دادم 

      هر وقت جلوی آیینه صورت و اندامم رو آنالیز کردم لیاقت چاق تر شدن رو پرورش دادم چون دائم منتظر چاقی بودم.

      هر دفعه که لباس های تیره و گشاد پوشیدم لیاقت چاقی رو پرورش دادم هروقت موهام رو طوری درست کردم که صورتم کشیده نشون داده باشه این لیاقت منفی رو پرورش دادم

       هر بار شکم و غبغبم رو توی عکس ها ادیت کردم بی لیاقتی خودم رو برای لاغری طبیعی اثبات کردم 

      هر بار به بازوهای بزرگم نگاه کردم و ازشون متنفر شدم برای داشتن بازوی لاغر بی لیاقت تر شدم

      و هزاران مورد دیگه که من تا به الان حتی بهش فکر هم نکرده بودم!!

      حالابا چه کارهایی لیاقت لاغر شدن رو در خودم پرورش بدم؟

      با توجه کردن به عکس های دوران لاغریم و لاغری دیگران 

      با نرفتن روی ترازو و آنالیز نکردن خودن در آیینه 

      با پوشیدن لباس های رنگی و موردعلاقم

       با درست کردن موهام به هر طریقی که دوست دارم بدون اینکه به چاقی یا لاغری صورتم فکر کنم 

      با مقایسه نکردن خودم با اطرافیان (چون من هر روز با خودم مسابقه میدم)

      با نگاه نکردن به ترک های جدید پوستیم با نترسیدن از غذاها و به اندازه نیاز بدنم غذا خوردن 

      با تشکر از هرکسی که بهم میگه لاغر شدی!با باور کردن اینکه من همین الان هم نسبت به خیلی ها لاغر اندام هستم.

      با نترسیدن از پوشیدن لباس هایی با طرح های مختلف که عام‌مردم میگن باعث چاق نشون دادن میشه! و و و و و ….

      من به شدت‌ قبول دارم جهان،جهان‌لیاقت هاست و لایق شرایطی که الان در تمام جنبه های زندگیم‌دارم هستم چون من مسئول سلامتیم هستم 

      مسئول روابطی که دارم هستم 

      مسئول درامدی که ندارم هستم 

      و همچنین، مسئول اضافه وزن خودم‌هم هستم! تمام مسئولیت زندگی‌ام بر عهده خودمه و هیچ شکی در این نیست

      {همچنین معتقدم که توجه و لیاقت رابطه مستقیمی باهم دارن! }

      به هر چیزی که توجه کنی داری احساس لیاقت به اون چیز رو نشون میدی مثلا در سریالی یک زوج رابطه بدی باهم دارن.ذهن تو تشخیص نمیده تو از این موضوع خوشت میاد یا نه! اون فقط به توجه تو‌ پاسخ میده و فرمول ذهنی‌اش رو میسازه و به صورت اتفاق بعدها اون رو وارد زندگیت میکنه

       ناگفته نماند کائنات خنگ هم هست:/ فرق بین تنفر و عشق رو نمیفهمه اون میگه به هرچی توجه‌کنی وارد زندگیت میکنم.

      پس از خودم میپرسم دوست دارم چه چیزی وارد زندگیم بشه؟ بهترین تناسب اندام _پس به همون‌توجه میکنم.نتیجه چه میشود؟ کائنات میگه فرمانبردارم سرورم !! و تمامممم

      جملات تاکیدی برای ساخت لیاقت:

      من لایق با آرامش غذا خوردن هستم 

      من لایق تناسب اندام عالی و ایده الم هستم

      من لایق خوشتیپ شدن هستم

      من لایق پوشیدن لباس های رنگارنگ و موردعلاقم هستم

      من لایق استفاده از تمام مواد‌غذایی به اندازه نیازم هستم

      من لایق خوردن بهترین و تازه ترین خوراکی ها هستم

      من لایق بازو های لاغر پاهای لاغر و شکم تخت رو دارم.

      من لایق متعادل و متناسب شدن هستم

      تمارین گام پنجم:

      ۱_به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردید.(قسمت بالایی متن نوشته و انجام شد)

      ۲_با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشتید؟خیر.هدف فقط متناسب شدن بود نه حال خوب و لیاقت و شادی..

      ۳_روش های لاغری که استفاده کردید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده‌اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده‌اند؟باعث افزایش لیاقت چاق تر شدن شدند با هر بار وزن کردن و سایز گرفتن و ورزش های طولانی این لیاقت ایجاد شد.چون داشتم به سختی لاغر میشدم‌.

      ۴_پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را بنویسید

      نگاه به عکس های شگفتی سازان!عکس های دوران لاغری و نگاه کردن به اندام کسی که دوست دارم داشته باشم

      آنالیز نکردن خود در آیینه و وزن و سایز نگرفتن

      بازگشت و فکر کردن به موفقیت ها و دستاورد هایی که تا به امروز داشتیم.

      فکر کردن به مزیت های لاغری و…

      استاد بابت این جدیت و محکم بودن حرف های این جلسه سپاسگزارم!نمیدونید چقدر اگاهی داشت و چقدر باعث تامل افراد میشه..

      از خداوند سپاسگزارم که از طریق دست بی نظیرش(شما) به ما حرف هاش رو میرسونه..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradiisomaih@gmail.com
      1400/05/03 02:39
      مدت عضویت: 1364 روز
      امتیاز کاربر: 160 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 352 کلمه

      سلام لیاقت لاغر شدن، .   من دریافتم که هربار باتوجهاتم به اندام چاقم باجلوی آینه رفتن نگاه گکردن به قسمت های چاق بدنم ویا متنفرشدنم از چاقیم و حس درماندگی بخاطر چاقیم وترسم از خوردن غذاها وپرخوری کردنم که حس چاقی رو به من میداد وگرفتن رژیم چون میخواستم چاقیو برطرف کنم یعنی مبارزه باچاقی وتوجه به چاقی. رفتن روی ترازو و دیدن اضافه وزنم درحال گسترش چاقیم بودم دراین صورت بودکه لیاقت چاقیو به خودم ناخواسته داده بودم ولایقش شده بودم اما حالا اومدم مسیر لاغری باذهن ودارم گام به گام لیاقت لاغریو به خودم میدم با بودنم در این مسیر وتوجهم به لاغریم و تغییر باورای چاق کننده به لاغر کننده فهمیدن اینکه خوردن ترس نداره چون هیچ وقت قدرت چاق کننده نداشته واین ذهن من بوده که داشته مانع دفع چربیا میشده در حالی که جسم من وظیفه واش برنامه ریزیش جوری طراحی شده از طرف خداوند که همیشه منو متناسب کنه وخوردن. فقط برای دریافت انرژی سوخت و ساز وسلامتی تمام سلول های زنده ای  بدنم هست.پس من لیاقت لاغر شدنو دارم . واینکه حالا تو این مسیرم این یعنی خداوند منو لایق لاغر شدن دونسته اینکه لاغر بشم ولاغر بمونم ودر وزن ایده ال و اندام مورد علاقم قرار داشته باشم وزندگی کنم .  پس من لیاقت پوشیدن لباس های شاد وخوش رنگ وسایز 38و36هستم . من لیاقت اندام ظریف و دخترانه دارم . من لیاقت اینو دارم که حس سبکی کنم وبه راحتی بدوم ، من لیاقت اینودارم که وقتی میرم جلو آینه به خودم بخاطر اندام لاغر و ایدهالم تبریک بگم و ایول بگم و خودمو تحسین کنم. من لیاقت اینو دارم که برم روی ترازو ووزن ایده المو ببینم و یه هورا ااا.  از ته دل فریاد بزنم . پیشنهاد من واسه اینکه لیاقت لاغریمون وگسترش بدیم میتونیم از ساب هم استفاده ببریم که شامل یه سری باور به شکل پیام های مخفی هست که با موسیقی شنیده میشه البته این پیام ها رو فقط ذهن ناخوداگاه میشنوه. ممنون استاد عطار روشن که این دوره رو دراختیارما شاگردات گذاشتی تا که لاغری ایده المونو به راحتی در آغوش بگیریم .  خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/05/02 12:33
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 3498 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 911 کلمه

      با سلام خدمت دوستان وعزیزانم درمورد نوشته های متن به اینصورت بود که ولا در مورد لیاقت چاقی ولاعری بود واینکه ما وقتی اساسی فکر میکنیم تا حالا فقط داشتیم لیاقت چاقی را در ذهن خود فعال میکردیم به اینصورت که ابتدا اولش از بدنمون وانداممنون ونحوه لباس پوشیدنمون منطورم باید لباسهای گشاد یا رنگ تیره میپوشیدیم وحتی فرار کردن از خرید لباس و نخوردن ویا فکر نخوردن ویا من در مهمانیها نمیخوردم اخه فکر میکزدم مردم میگن چه قدر این میخوره خوبه خجالت نمیکشه ویا خوردن توی خونه در حالت خفگی همه اینها یعنی توجه کردن به نطر من اول باید توجه خود را از روی مسائل ناخوشایند برداریم یعنی لا اقل اگه اول نمیتونیم فکر خوب واحساس خوبی داشته باشیم بهتر ه که توجه نکنیم یعنی اصلا در مورد اون مسیله فکر نکنیم کنجکاوی نکنیم واطلاعات در مورد اون مسیله وارد دهنمون نکنیم واینطوری بازم یک قدم جلوییم چون وقتی ما توجه میکنیم باعث میشه فکر نادرست وبعد بریم دنبال اطلاعات وفرمولهای اشتباه وبعد باور سازی نادرستی در دهنمون جا بگیره وهی رفتارهامون نادرست واشتباه وخرابتر بشه پس بهتره که اصلا اگه نمیتونیم درست فکر کنیم بهتر توجه نکنیم چون هی ذهن ما  ذی شعوره یعنی درک نمیکنه که اون موضوع رو دوست داری یا نه به هرچه توجه کنی فکر میکنه تو میخوای در زندگیت انجام بشه پس بهت حس لیاقت میده لیاقت داشتن اون موصوع توی زندگیت پس اون به تو هی بیشتر وبیشتر میده ودیگه توانتطارات از خودت میشه چاقی پس اول توجه نکنیم وبعد باید بیاییم فرمولهای درستی که ههمون از اول افرینشمون توی ذهنمون هست وعیر فعال شده رو دوباره فعال کنیم همین چون ذهن ما مثل یک کامپیوتر از قبل بعصی از برنامه ها توی اون کد نویسی شده اند ولی ما یا وارد کردن کدهای اشتباه وفرمولهای نادرست اونها رو خاموش کردیم وبرنامه دیگه ای بر مبنای چاقی نصب کردیم با همون رژیم گرفتن ورزشهای سخت وهزار کار دیگه که خودمون بهتر میدونیم اخه خداوند همه ما رو متناسب خلق کرده خودمونیم که خودمون رو چاق میکنیم در مورد فایل صوتی واقعا عالی بود من توی جلسه سی دوم بودم ودوباره برگشتم این فایل رو گوش دادم ونوشتم یعنی دوباره میگم عالی بود دوباره گوش دادم وفهمیدم که باز دوباره مطالب جدیدی یافتم انگار قبلا کر بودم وبعضی از نکات رو نفهمیدم در این فایل گفته میسه که خودمون مسئول زندگی خودمون تا الان هستیم یعنی در هر مورد از امور زندگی اگه راضی هستیم ویا اگه ناراضی هستیم خودمون عامل اصلی هستیم اصلا خودمون به سر خودمون اوردیم پس باهم میگیم ومینویسم من خودم مسیول تمام زندگی ام هستم ومن خودم را مقصر تمام مراحل زندگی ام میدانم حالا وقتی کلمه مقصر را میگوییم همه فکر میکنند که تمام مراحل زندگی که بد گدشته نه تمام مراحل زندگی ام چه خوب وچه بد ومن از امروز تمام مسیولیت زندگی خودم را میپریرم وتصمیم میگیرم که در خود لیاقت داستن بهترین زندگی را فراهم کنم وبرای فراهم کردن این موصوع از هیچ تلاشی فرو گذاری نمیکنم در این فایل هم در مورد لیاقت گفته شد استاد فرمودند مهمترین باور باور لیاقت هستش اگه درخودمون باور لیاقت ایجاد کنیم دیگه در مورد خودمون فکر نادرست نمیکنیم وهی از دیدن خودمون احساس بد وچاقی در ما بوجود نمیاد وما احساس بی لیاقتی میکنیم واحساس بی لیاقتی مانع از ادامه دادن وموانع رو برداشتن میشه بیشتر ما این احساس بی لیاقتی رو داریم که اثلا فکر نمیکنیم که یکروز ماهم متناسب میشویم در صورتی که ما از اول افرینش متناسب بودهایم وخداوند اصلا تمام انسانها رو متناسب بوجود میاره خودما انسانها کارهایی انجام میدیم وفکرهایی میکنیم وکدهایی اشتباه میدیم که ما چاق وچاقتر میشیم ولی ادمهای متناسب لیاقت متناسب شدن رو در دهنشون دارند واصلا از خوردن نمیترسن ومیگن ما برای چی چاق بشیم مگه ما غذای بیشتری خوردیم ما اندازه نیازمون خودیم ووقتی سیر شدیم دست از غداخوردن کشیدیم حالا چرا چاق بشیم وبعد هم میگن ما چیزی رو که دوست داریم میخوریم وچاق نمیشیم چون به مقدار نیازمون میخوریم وبعد ما شاید کمتر از اونها هم بخوریم ولی چاق میشیم چون خودمون رو محکوم به چاقی کرده ایم ومیگیم ماهرچه بخوریم چاق میشیم حتی اب یا بعصی هامون میگن حالا که دیگه ما محکوم به چاقیم باید هر اسعالی رو دوباره برای دهن خودم به حالت فجیع تر میگم هر اشعالی رو بخوریم وفتی عذا زیاد اومده جلو ما میزارن ویا ما از حد نیازمون که میخوریم یعنی اشعال میخوریم ویا وقتی به اون ماده غایی نیازی نداریم ویا در تفریحات به جای تفریح کردن ترجیح میدیم بخوریم ولدت ببریم اصلا در طول روز تمام توجهمون به خوردنه هی داریم احساس چاقی واحساس بی لیاقتی رو در خودمون پرورش میدیم در حقیقت من در مورد خودم میگم که احساس بی لیاقتی یعنی مساوی با بی ارزش دونسن خودم یعنی خودم اول به خودم ارزش قایل نشدم وهر اسعالی رو خوردم وبعد میگم خودم به خودم احترام نمیزارم از مردم چه انتظاری دارم از امروز قول میدم که من به خودم ارزش قایل بشم وهر ته مونده غذایی رو نخورم وبه هر بهانه ای هی نخورم وهی بگم اشتهام زیاده اشتهایی نیست اشتها خود دهن مریض منه ومن باور دارم متناسب شدن نه حق من بلکه حق تمام انسانهای جهان است ومن باور دارم خداوند از هر چیز خوبی در دنیا برای همه انسانها ثبت کرده واین خودمون هستیم که باید به اون از راهش واز همین باور لیاقت داشتن برسیم  خدایا شکرت دگر بار باز خیلی خوب موصوع رافهمیدم ودرک کردم از همه مهمتر درک کردن وعمل کردنه به نطرمن البته وخدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/04/26 22:51
      مدت عضویت: 1247 روز
      امتیاز کاربر: 13186 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,536 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ی مهربان 

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز 

      پنجمین روز کلاس رو با تمام وجود آغار می کنم .

      کلاس طبق معمول با جزوه آغاز میشه اولین قدم هر کلاس خوندن جزوه است .

      باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید 

      لیاقت یعنی چی ؟

      خیلی درباره اش فکر کردم به نظرم لیاقت یعنی اینکه من باور کنم می تونم انجامش بدم .

      من می تونم اون چیز رو داشته باشم، من برازنده هستم ،من لایق داشتن آن هستم .

      جهان ،جهان لیاقت هاست .

      بله درسته اگه من باور داشته باشم که خدای مهربان تمام این دنیا رو فقط بخاطر من آفریده و هر چیزی که در این جهان وجود داره برای من است پس چرا من گاهی فکر کنم که نمی تونم اون چیزی رو که دوست دارم داشته باشم .

      من برای داشتن خواسته هام باید باور کنم که من لیاقت داشتن خواسته ام رو دارم.

       من لیاقت داشتن اندامی متناسب رو دارم .

      ذهن انسان طوری طراحی شده است که آنچه رو که مورد توجه ما باشد و دغدغه ی ذهن باشد به هر صورت ما رو به اون می رسونه براش فرقی نمی کند که تنفر باعث توجه ماست یا اشتیاق .

      حالا می فهمم چرا با وجود اینکه من از چاقی متنفر بودم همیشه من بهش می رسیدم حتی با تلاش های زیادی که برای لاغری انجام دادم .

      من از چاقی متنفر بودم این باعث شده بود من همیشه و هر لحظه بهش فکر کنم ،ذهن من توجه منو به چاقی ،اشتیاق من به چاقی برداشت کرده و منو همیشه به سمت چاقی سوق داده است .

      چقدر خوبه وقتی متوجه اشتباهاتمان می شیم و از برزخ گمراهی خارج میشیم .

      اساس قانون جذب اینه که : 

      قانون جذب = توجه کردن 

      راه حل :(به جای توجه به چاقی باید به لاغری توجه کنیم)

      با توجه به نکات جزوه یاد گرفتم که باید لیاقت لاغر شدن و متناسب بودن رو در خودم ایجاد کنم 

      چطوری ؟

      1. فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خودم رو دوباره فعال می کنم و با فرمول های چاقی جا به جا می کنم .
      2. باور می کنم وبا خودم بارها تکرار می کنم که من لیاقت متناسب بودن رو دارم .
      3. من به لاغری توجه می کنم و دیگه به هیچ دلیلی از چاقی یاد نمی کنم ،نه گله ،نه شکایت ،نه حرف زدن درباره ی چاقی هیچ فقط تناسب اندام و بس .

      تمریناتی که استاد بزرگوار در جزوه برای ما نوشته اند 

      ۱_انچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید و چگونه لیاقت چاق شدن رو در خود ایجاد کردید ؟

      مهم ترین چیزی که باعث شد من لایق چاقی باشم این بود که هیچ وقت خودم و توانایی هامو باور نکردم ،

      هیچ وقت فکرشو نکردم منم می تونم برای همیشه لاغر باشم و خوش اندام حتی زمانی که لاغر بودم 

      نداشتن اعتماد به نفس ،زمانی که متناسب بودم اینقدر اعتماد به نفس کمی داشتم که حتی باورم نمی شد من متناسبم با اینکه همه منو تحسین می کردم .

      ۲_ آیا توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید ؟نه هرگز 

      ۳_ آیا روش های لاغری ،لیاقت شما رو افزایش داده ؟

      توی رژیم های لاغری هیچ چیز جز خوردن و نخوردن و ورزش و ساعت و کالری ،هیچ چیزی مهم نیست و فقط فکر این چيزهاست که مارو مشغول می کنه و تازه من بیش ترین بی لیاقتی و ناتوانی و همون یک مقدار اعتماد به نفس خودم رو هم در شکست رژیم های غذایی از دست دادم .

      نه اینکه لیاقت منو زیاد کنه بلکه منو خورد و ناتوان تر از قبل کرده است. 

      ۴_ پیشنهاد خودمون برای ایجاد لیاقت داشتن ؟

      به نظرم بررسی تمام توانایی هایم ،اینکه من اشرف مخلوقاتم ،خدایی هست که منو عاشقانه دوست داره ،

      خانواده ام منو دوست دارن ،من خیلی کارهای بزرگی انجام دادم که نشون میده من انسانی توانمندم . 

      من لیاقت هر چیزی رو دوست دارم داشته باشم، دارم .

      من لیاقت تناسب اندام رو دارم .

      جزوه رو که تموم می کنم نوبت صحبت‌های استادم می رسه 

      این دومین بار که استاد توی کلاس حضور ندارن و فایل صوتی برامون گذاشتند 

      ضبط صوت رو روشن می کنم ،صدای استاد برام غریبه بود دیگه از نشاط و شادی خبری نبود  استادم خیلی محکم و قاطع بودن کمی نگران شدم ولی بعد فهمیدم این فایل به قدری مهم بود که باید اینقدر محکم ادا می شد تا تلنگری به ما بخوره ،مثل یک شوک بزرگ .

      مثل وقتی من به پسرم میگم تو می تونی خودتو دست کم نگیر .

      مهم ترین باور در همه ی جنبه های زندگی 

      باور لایق دونستن خودمون است .

      یک سوال مهم در فایل بود اینکه :

      الویت شما متناسب شدن است یا متعادل شدن ؟

      چقدر زیبا و شگفت انگیز بود ،توی تمام سال هایی که زندگی کردم و دنبال لاغری بودم بله الویتم متناسب شدن بود ،ولی خوش بختانه از وقتی با این سایت آشنا شدم متعادل شدن برام مهمه ،خیلی خوش حالم که با وجود زمان کمی که اینجا هستم الان تناسب اندام درجه ی اولی رو برام از دست داده .

      استادم میگن وقتی چاقی تمام مشکلاتی رو که برات پیش میاد از چاقی میدونی ،واقعا درسته منم همینطوری بودم ،فکر می کردم اگه لاغر بشم می تونم همه ی مشکلاتم رو حل کنم ،حتی فکر می کردم اگه لاغر باشم خدا منو بیشتر دوست داره 😔😔

      وقتی چاقی ،می تونی مهربان باشی ولی نمی تونی شاد و بانشاط باشی ،هرجا بری و هر کاری بکنی ،مهمونی ،خرید ،سفر ،همه و همه باعث ناراحتی آدم چاق میشن حتی یک پیاده روی ساده ،حتی دیدن غذا .

      مهم ترین نکته برای رسیدن به تناسب اندام و موفقیت رسیدن به حالت روحی مناسب است .

      اینو الان درک می کنم ،خدارو شاکرم که اگه لاغر نیستم ولی حالم خوبه یعنی عالیه 

      وقتی حالمون خوب باشه، انرژی و امید و لیاقت برای رسیدن به خواستمون رو پیدا می کنیم .

      وقتی حالمون خوبه با صدای بلند فریاد می زنیم 

      من می تونم متناسب بشم ،من لیاقت متناسب شدن رو دارم 🤩🤩

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آلت است .

      میگین چطوری ؟

      حرفهایی که از قبل شنیدیم که تو نمی تونی  تو تنبلی ،تو ژنتیکی چاقی،  از بچگی پرخوری ،تو سرنوشتت اینه رو باید بریزیم دور ،همه ی حرفهایی که مخرب هستند رو باید از ذهن پاک کنیم .

      چطوری ؟

      باید حرفهایی رو با خودمون زمزمه کنیم تا قدرت و توانایی رو که از دست دادیم دوباره کسب کنیم ،باید باور کنیم ما می تونیم ،باید ذهنمون پر بشه از خواستن ها و توانستن ها .

      پس بلند بلند هر روز و هر شب تکرار کن 

      *من لیاقت متناسب شدن رو دارم .

      من لیاقت پوشیدن لباس های شیک با رنگ روشن رو دارم .

      من لیاقت آرامش رو دارم .

      من لیاقت زندگی سالم رو دارم .

      من لیاقت همه ی چیزهای خوب رو دارم .*

      نکته ی مهم :

      اگه بدونی و باور کنی که تو لیاقت تناسب اندام رو داری 

      حالا می تونی با تمام وجودت براش اقدام کنی ،

      1. دیگه خسته و دلسرد نمی شی .
      2. دیگه بهانه نمیاری وقت ندارم.
      3. دیگه سرت درد گرفت غذا نمی خوری. 
      4. سرگیجه شدی قندت نیوفتاده شیرینی بخوری .
      5. حرص و ولع برای خوردن نداری .
      6. آشغال خوری نمی کنی .

      یادت باشه اگه کاری کردی که نباید، بعد خودتو سرزنش کردی و ناتوان حس کردی، رسما خودتو بی لیاقت حساب کردی .

      پس وای به روزی که لیاقتت بره زیر سوال اونوقته برگشتی سر خونه ی اولت. 

      پس دوست عزیزم مواظب باش .

      حالا وقتش رسیده ،حالا که از نظر روحی آرمش داری ،حالا که خودتو تشویق کردی ،حالا که ارزشمند شدی ،حالا که لیاقت داری ،بنشین و نتیجه ی عالی تناسب اندام رو ببین 🤩🤩

      استاد بزرگوارم از گذشته ها میگن از روزهایی که شروع کردیم به اصرار خانواده برای خوردن و تپل شدن چون بقیه میگن  و اونجایی که له شدیم و تخریب شدیم از چاقی برای نخوردن ،چون بقیه میگن و این چیزها باعث شد که فکر کردم من بی لیاقتم ولی الان من می خوام فقط به خودم نه به دیگران ثابت کنم که من لیاقت تناسب اندام رو دارم فقط خودم ،خود خودم .

      برای اینکه بتونی در خودت لیاقت به وجود بیاری باید بپذیری خودت مسوول چاقی خودت هستی .

      با خودم تکرار می کنم بارها و بارها که این من هستم ،مسؤل چاقی خودم .

      هیچ عاملی مثل دارو ،ژنتیک، افسردگی،…..عامل چاقی من نیستن .

      نکته های طلایی :

      1. ایجاد لیاقت در خودت. 
      2. پذیرفتن مسوولیت چاقی خودت .
      3. ساختن جملات طلایی. 

      این قدر ادامه بده تا ذهنت باور کنه ،وقتی باور کرد حالا فرمان کاهش وزن رو صادر می کنه 👏👏

      خود به خود رفتارهایی انجام میدی که باعث کاهش وزنت می شه .

      رسیدن به این درجه یعنی رسیدن به تناسب اندام حالا می فهمی لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست .

      متناسب شدن حق همه ی ماست .

      بدونید که همین ذهنی که ما رو به این حالت یعنی چاق در آورده، حالا می تونه با این باورهای زیبایی که ما بهش یاد دادیم ما رو به تناسب اندام برسونه .

      به امید روزی که همه ی ما بتونیم ،مثل استاد گرامیمان 

      باورهای قشنگ رو توی ذهنمون جایگزین باورهای مخرب کنیم .

      فایل صوتی این جلسه این قدر مطلب داشت و آموزنده بود که حد و نهایت نداشت با اینکه سعی کردم خیلی خلاصه کنم ،خیلی متنم طولانی شد ،ببخشید ☺☺

      استاد گرامی از شما سپاسگزارم بخاطر لطف بی اندازه ی شما و عذر خواهی می کنم که گام هایم آهسته است ،عجله ای ندارم دوست دارم کامل یاد بگیرم بخونم و بنویسم ،باورتون نمیشه من چند روزه این فایل عالی رو گوش می کنم و می نویسم ،همش با لذت است بدون خستگی سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹

      همه ی شما عزیزان رو به خدا می سپارم 

      در امان خدا ❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/21 23:22
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,032 کلمه

      سلام و درود پاینده باشید 🌹

      اولین قدم برای لاغر شدن داشتن لیاقت لاغری است.

      ما لایق چاقی هستیم و برای این لیاقت زحمتی نکشیدیم بنابراین برای ایجاد لیاقت لاغری هم قرار نیست کاری بکنیم .فقط در طی سالها با استمرار و پشتکار این لیاقت چاقی را در خودمون بیشتر کردیم و چاق تر شدیم .تمام اون لحظه هایی که با ورزش های سخت و محدودیتهای غذایی تحت عنوان رژیم درمانی می خواستیم از شر چاقی رها شویم یا قرص و دارو برای لاغرشدن مصرف می کردیم و گاهی از چاقی شکایت می کردیم و گله مند بودیم و در مورد این رنج با دیگران صحبت می کردیم تا ثابت کنیم که من مقصر نیستم و کمی از سنگینی این بار را کم کنیم و اوقاتی که خودمون رو در جمع ها و جشن ها و دورهمی ها سرزنش می کردیم و در بسیاری از کار ها و فعالیت ها خودمون رو محروم می کردیم مثل نپوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد نرفتن به استخر و نرقصیدن و فرار از آینه و نرفتن به شهربازی نگرفتن عکس و فیلم از خود و توجه به نظرات دیگران در مورد چاقیمون هربار و هربار داشتیم لیاقت چاقی را در خودمون پرورش می دادیم و باعث گسترده شدن چاقی در خودمون می شدیم .حتی زمانی که از روشهای دیگر و قبلی برای لاغری استفاده می کردیم هم لیاقت لاغری را در خود ایجاد نکرده بودیم به این سبب ماه اول که مثلا ۵کیلو از اضافه وزن خود کم می کردیم می گفتیم خب بدن شوکه شده و عادت میکنه و بها دادن به این فکر باعث می شد ماه بعد ما۲کیلو از اضافه وزنمون کم کنیم و باز می گفتیم دیگه بدن مقاوم شده یا استپ کرده و باز مسیر را رها می کردیم و درنهایت لیاقت چاقی را در خود بیشتر می کردیم .  

      تنفر یا عشق و درگیری یا علاقه به هر موضوعی در ذهن به منظور درخواست ما تلقی می شود و عوامل برای گسترده شدن موضوع و خلق آن دست به کار می شوند 🌟

      عملکرد ذهن به این صورت است که برای آن تنفر یا عشق شما به موضوعی تفاوتی نداردو ((فقط توجه شما ))به منظور درخواست و علاقه ی شما نسبت به آن موضوع می باشد .و ذهن شما را تشویق به انجام  کارهایی می کند و به شما ایده هایی می دهد تا آن موضوع را گسترده تر کنید.

       در سالهای بسیاری که اضافه وزن داشتم با وزن کردن خود و سایز کردن لباسهام لیاقت چاقی را در خود پرورش می دادم خیلی اوقات در جمعها اندام خودم را با دیگران مقایسه می کردم به فکر فرو می رفتم و احساس خجالت می کردم و از درون خودم را سرکوب می کردم .از آینه فراری بودم و بدترین عذابم دیدن اندام خودم در آینه اتاق پرو مغازه ها بود و خریدن لباس و صحبت فروشنده در ذهنم مدام تکرار می شد و تا روزها ذهنم درگیر بود خانم سایز شما نداریم ؟فقط همین یک مدل ممکنه به سایزتون بخوره؟رنگهای شاد فقط سایز متناسب داریم ؟خانم مراقب زیپ و دکمه لباس باشید 😓هر چقدر من سعی داشتم که از شر چاقی رها شوم …نا آگاهانه با توجه و تمرکز بر چاقی لیاقت چاقی را در خودم پروش می دادم و خودم را ناتوان تر حس می کردم و احساس ضعیف بودن بیشتر در من شکل می گرفت و البته پرخاشگری من بیشتر می شد که بارها آرزوی مرگ می کردم فشار تمسخر دیگران و نصیحت هاشون و بدخوابی و کمردرد و غیره هم جزئی از این داستان بود اگر من چاق هستم چون لایق چاقی هستم .و باید مسئولیت این چاقی را بپذیرم  تا در روند اصلاح قرار بگیرد تا زمانی که دیگران را مقصر چاقی خود بدانیم که خانواده ی من باعث ایجاد باورهای اشتباه و فرمولهای ذهنی چاق در ذهن من شده اند باز لیاقت چاقی در حال پرورش یافتن است ‼️

      برای رسیدن به هر هدفی در تمام جنبه های زندگی باید اول لیاقت برای رسیدن به آن خواسته در ذهن ایجاد شود به اینصورت که من باور کنم که می توانم متناسب باشم خودم را قدرتمند بدونم لیستی از موفقیتهایی که در زندگی داشته ام تهیه کنم تا به یاد بیاورم که من چقدر توانمند هستم و خیلی از کارهایی که از نظر دیگران سخت بوده است من انجام داده ام ومرور این موفقیتها باعث احساس توانمندی در من می شود و موضوع لاغر شدن هم برای من آسان می شودو این یعنی من لایق لاغری هستم توجه و تمرکز به لاغری باعث می شود که در ذهنم تصویر لاغری و تناسب اندام ایجاد شود بارها با خود تکرار کنم که من لایق اعتمااد به نفس بالا هستم من لایق پوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد هستم من لایق شادی در جمعها و جشن ها هستم من دوست داشتنی هستم من لایق سلامتی بیشتری هستم من لایق شیک پوشی هستم و من لایق زیبایی و جوانی هستم من بسیار ارزشمند هستم و لیاقت لاغری در یک فرد متناسب بسیار خوب پرورش پیدا کرده است به این صورت که او آشغالخوری نمی کند 😮یعنی غذای مانده چند روز در یخچال را نمی خورد  اضافه غذای سفره را نمی خورد به وقت بی حوصلگی برای آنکه انرژی بگیرد نمی خورد به وقت بی خوابی نمی خورد برای ضربه زدن به دیگران نمی خورد به وقت عادت و یا تعارف دیگران نمی خورد ((و یک فرد متناسب فقط وقتی بدنش نیاز به غذا دارد غذا می خورد .چون بدن خود را ارزشمند می داند و زباله دانی نمی کند 🌟ما هم اگر اینگونه با بدنمون رفتار کنیم و براش ارزش قائل باشیم بسیار عالی خودش مشتاقانه از اضاافه های وزن ما کم می کند .🥰😇

      فردی که می خواهد لایق لاغری باشدبااید  با اشتیاق در مسیر لاغری استمرار دارد 🌟

      قرار نیست نوشتن تمرینها ما را لاغر کند بلکه آگاه شدن به رفتارمون و تغییر نگرش و بینش ما قراره به جای توجه به فرمولهای ذهنی چاق به فرمولهای ذهنی لاغری از قبل موجود  در ذهن بپردازد و آن ها را تقویت کند تا به صورت خودبه خودی تغییر رفتار در ما به وحود آید .

      من لایق لاغری هستم لایق اینکه جلوه ی زیبای خدا باشم من لایق آزادی و رهایی هستم من لایق زیبایی هستم من لایق تندرستی و سلامتی بیشتری هستم من لایق لااغری هستم 

      می خواهم و می توانم و می شود 🥰♥️🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/04/20 12:15
      مدت عضویت: 1331 روز
      امتیاز کاربر: 7060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      بنام خداوندبخشنده مهربان 

      سلام به اسناد زیباییها وپرشوروشوق

      سلام به همراهان گرامی لاغری باذهن

      گام پنچم:

      بایدلیاقت لاغرشدن راداشته باشیم

      امروز می‌خواهم درباره لیاقت لاغر شدن بنویسم واین واقعا جمله زیبای است که درباره اش چندکلمه ای بنویسیم

      من از کودکی شنیده بودم که بزرگترها میگفتن خداوند به اندازه لیاقت هرکس بهش بها میده خداوند میدونه کسی لیاقت چه چیزی رادارد

      ولی امروزفهمیدم که خداوندنه بلکه ما خودمان بایدلیاقت اون چیزی را که میخواهیم روداشته باشیم وخودمان ایجادوخلق کنیم.

      خداوندتمام انسانهاروبالیاقت آفریده است.

      لیاقت لاغرشدن بارژیم گرفتن.سخت ورزش کردن.پیاده روی .کوه نوردی کردن.عمل جراحی کردن.وخیلی چیزهای دیگربدست نمیاید 

      وحالافهمیدم که لیاقت چاقی روخودم ایجاد کردم وکارخاصی بابتش انجام ندادم چون باکارهای که انجام دادم ورنجهاوزحماتی که کشیدم لیاقت چاقی رو در ذهنم کاشتم وپرورشش دادم 

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هرکاری وهرموقعیتی وموفقیت لازم وضروری است

      وهمه ما به اندازه لیاقتمان ازاین دنیا وجهان هستی ونعمتهای خداوندسهم می‌بریم 

      بقول استاداین جهان،جهان لیاقتهاست

      منا خیلی وقت پیش جملاتی ازاین قبیل ازافرادموفق شنیده بودم واستفاده هم کردم.

      وخیلی ازجملات تاکیدی که درکانالهای انگیزشی خونده وشنیده ام

      رانوشته وبارهاتکرارکردم 

      وحالافهمیدم که لاغرشدن مثل تمام کارهانیازبه لیاقت فرددارد

      همانطورکه چاق شدن لیاقت میخواهدوهمه ماها که چاق بودیم وچاق هستیم، لیاقت چاق شدن راداشته ایم من خیلی ازافرادرامیشناسم که اینقدر لاغر ونحیف هستن وکمبودوزن دارندوآرزویشان هست که کمی چاق بشن اماهیچ وقت هم چاق نمشنپس اونهالیاقت چاق شدن راندارندولی ماها که چاق بودیم وچاق هستیم لیاقت چاق شدن راداریم 

      ومابرای اضافه وزنمان وبرای چاق شدنمان استمراروپشتکارداشته ایم بارهاتلاش کردیم رفتارها وعادتهای اشتباه راتکراروتکرار کردیم تاجسم خودرو دراین شرایط قراردادیم چون هروقت هم تونستیم لاغربشیم دوباره ترس ازچاقی وپرخوری مارادرجهت چاق شدن قرارداد

      بارهاکه بعدازلاغرشدن دوباره چاق شدیم وازخودمان وجسممان متنفرشدیم. 

      وبه ذهن خود دستوردادیم که دوست داریم چاق باشیم.

      چون ذهن نمیتونه معنی دوست داشتن وتنفررابفهمه ومابه اون چیزی که بیشترتوجه کنیم ذهن هم اون رو قبول می‌کند وراه کارهای برای رسیدن به هرکاری رادرماایجادمیکند 

      عشق وتنفربرای ذهن معناومفهومی نداره ذهن ما تصور میکنه درهر شرایطی که ماقرارداریم سعی می‌کند اون شرایط رودرزنگیمان کسترش بده

      وبه قول استادازنظرذهن ناخودآگاه توجه کردن عشق داشتن.ودرگیر شدن

      به هرموضوعی وهرچیزی روخواستن ونخواستن. تنفرودوست داشتن .و…….همه اونهابرای ذهن به یک معنی است وآن علاقه داشتن به اون موضوع ویاکاراست. 

      درواقع ذهن ماطوری تصورمیکنه که به هرچیزییامسئله ای که توجه کنیم 

      عاشق اون موضوع یاکارهستیم. 

      واون موضوع را درزندگیمان کسترش میده 

      وماهمه درزندگیمان به چاقی توجه کردیم ولیاقت ولایق داشتن چاقی رادرخودبیشترکردیم وچاقترشدیم 

      واون زمان که نگران چاق ترشدنمان هستیم درحال لایق دونستن چاقیمان هستیم 

      زمانی که ازخودمانخجالت کشیدیم گله و شکایت کردیم وخودمان راسرزنش کردیم رژیم گرفتیم دمنوش قرصهای چربیسوزاستفاده کردیم .ورزشهای سخت سنگین انجام دادیم وبدنمان رادرسختترین شرایط قراردادیم درحال لیاقت داشتن چاقی بودیم

      ومن که اضافه وزن دارم وچاقی روتجربه کردم این موضوع رادرک میکنم ومیفهمم که منظوراستاد ازبیان این کلمات چه هستند کسی که چاق هستش وهمیشه چاق بوده تمام این گفته هاو نوشته رادرک می‌کندنه اون 

      کسی که ازاول متناسب بوده وتناسب اندام زیبایی داشته 

      من همیشه خاطرم هست که چه کارهای برای لاغرشدن انجام دادم وهمیشه به خاطرچاقیم برای دیگران توضیح می‌دادم که من هیچ چیزی نمیخورم اما چاق  هستم واقعاهم همین طور بود جون همیشه درحال رژیم گرفتن بودم وبعدازشکست خوردن این‌قدر به خوردن رومیاوردم ودرحدانفجارمیخوردم چون می‌گفتم من که نمیتونم لاغربشم پس بزارهرچه دلم بخواهدبخورم 

      ومن به چاقی بهاولیاقت نشان میدادم

      حالامیفهمم که ازهرچیز که بیشترمتنفرباشی بیشتربه زندگیت راه پیدا میکنه چون این قانون‌ جذب است 

      ومابایدبرای درک این آگاهی بیشتربایددرمسیرتغییرکردن قراربگیریم. 

      وماهمه یمان می‌دانیم که چراازهرچیزی که بدمان میآید سرمان میادوهمیشه عصبانی خشمگین میشویموهمه ماکه چاق هستیم بایدلیاقت لاغرشدن رادرخودمان پیدانکردیم

      ما که چاق هستیمبایدلیاقت لاغرشدن رادرخودمان ایجاد کنیم وباقدمهایکوتاه واستوار دراین مسیر براهمان ادامه بدهیم 

      ما اگه درزندگیمان به خودما وجسممان تغییر ایجادنکنیم موفق به لاغرشدن نخواهیم شد

      باید لیاقت لاغرشدن راجای گزین چاقی قراربدهیم 

      وفرمولهای لاغری رویادبگیریم وجایگزین فرمولهای چاقیقراربدهیم 

      تاکم کم وروزبه روزبه لاغری وتناسب اندام عالی برسیم 

      وتوجهمان رو برای لاغرشدن بگذاریم چون این آرزوی تمام چاقهااست .

      ومن همیشه لیاقت چاقی رودرخودبیشترپرورش دادم با تمام روش‌های لاغرکنندهمانندرژیم. ورزش.قرص.دمنوش وهر چیزی درموردلاغری بودانجام دادم

      وهیچ وقت از خودم راضی نبودم.

      وهمیشه ازخداگله وشکایت میکردم که چدامنو چاق آفریده چون من اصلا لاغری وتناسب اندام خودم روندیده بودم نمیدونستم اگه لاغربودم چه شکلی میشدم واین همیشه مراآزارمیداد 

      وباهمه این مواردخودم رولایق چاقی دونستم بدون اینکه خودم بفهمم ویامتوجه بشم چون طبیعت من چاقی بود

      اماازروزی که باسایت تناسب فکری آشناشدم معناومفهوم لیاقت ولایق متناسب شدنروفهمیدم وباآموزشها مسیرمن عوض شدومن میدونم که ازچاقترشدن به سمت لاغرشدن تغییر می‌کنم 

      امروزآگاهی من درباره اینکه من لیاقت متناسب شدن رادارم روفهمیدم وازاستادخوب ومهربان ممنونم خدایابابت همه چی ازت ممنونم ومتشکرم 

      ومن بااین فایل اطلاع پیداکردم که باید شرایط زندگی خودراتعییردهم وخودم را عوض کنم

      ودرلیاقت متناسب شدن قرار بگیرم 

      واستادفرمون که با جمله لیاقت هرچقدرمیتونیم جمله بسازیم

      من لیاقت لاغرشدن رو دارم 

      من  لیاقت لباسهای رنگی وروشن رودارم

      من لیاقت سایز 36/38رودارم

      من لیاقت وزن 60کیلوگرم رودارم

      من لیاقت متناسب شدن رادارم 

      من لیاقت زندگی مرفع وعالی رادارم 

      من لیاقت کمر باریک شکم تخترودارم 

      من لیاقت عشق بزرگ خداوندبخشنده ومهربان رودارم

      من لیاقت رابطه‌ی خوب باخانواده همسرم و اطرافیان رودارم

      من لیاقت پول وثروت وعشق ومحبت وزیبایی جسم وروحم رودارم

      من لیاقت سالم تندرست بودن رو دارم

      من لیاقت………..بقیه رو دوستان وهمراهان عزیز بنویسند

      چون همه مالیاقت ولایق همه چیز هستیم، 

      همگی درپناه خداوندیکتا باشین خواقوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ladycook73@gmail.com
      1400/04/16 12:42
      مدت عضویت: 1258 روز
      امتیاز کاربر: 133 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 418 کلمه

      به نام خدا 

      سلام به همه ی عزیزان

      راستش من همیشه اعتماد به نفسم بالا بوده و برخلاف خیلی از دوستان که میگن به خودشون بد و بیراه میگفتن من همیشه خودمو تحسین میکردم

      اما الان فکر میکنم شاید بهتر باشه تناسب نداشتن خودم رو ببینم و رفتار های غلطی که باعث چاقی میشه رو جایگزین رفتار های درست کنم

      من مسئول تناسب نداشتن خودم هستم با رفتار غلطی که انجام میدادم 

      ما وقتی بچه بودیم مامانم همیشه میگفت هر کس غذاش توی بشقاب اضافه بمونه کار خیلی بدی کرده 

      و همیشه داداشم رو واسه این کار سرزنش میکرد که آخه این دو تا قاشق اضافه چیه توی بشقابت مونده

      منم همیشه واسه اینکه سرزنش نشم به زور هم شده کل غذا رو میخوردم 

      و همین شد که عادت کردم به زیاد خوردن

      از وقتی ازدواج کردم که اوضاع خیلی بدتر شد چون خودمو علاوه بر اینکه مسئول غذای خودم میدونستم  مسئول تموم شدن تمام غذا های سر سفره میدونستم

      و تحت هر شرایطی حاضر نبودم غذای اضافه رو دور بریزم و خیلی هم به خودم افتخار میکردم که من هیچی دور نمیریزم و همه رو خودم میخوردم که فقط تموم بشه و اصراف نکنم

      الان فهمیدم که کارم اشتباه بوده

      اولا میزان پخت غذا رو کم کردم یعنی به جای دو پیمانه برنج یک و نیم پیمانه برنج میپزم که مجبور نشم به زور غذا رو خودم بخورم 

      برای پخت خورشت و غذا های دیگ هم دارم تغییرات ایجاد میکنم و سعی میکنم به اندازه بپزم

      مشکل من همیشه این بود که سر سفره خیلی بیشتر از نیاز بدنم غذا نمیخورم و همین زیبایی و تناسب اندام رو ازم گرفته بود خواهرم که همیشه انسان متناسبی هست و همه چیز رو به اندازه میخوره الگوی من شده و از این به بعد میخوام رفتار هاش رو بیشتر برای خودم مرور کنم

      من همیشه به هر چیزی که خواستم رسیدم و مطمئنم رفتار های غلطی که باعث چاقی من میشه رو هم کنار می ذارم و متناسب میشم مطمئنم که میتونم و حتما به تناسب اندام میرم

      برای داشتن هر چیز خوبی تو دنیا نیاز به تلاش هست منم برای یادگیری هنر لاغر شدن برای جایگزین کردن فرمول های لاغری توی ذهنم تلاش میکنم و حتما بهش میرسم .

      من لیاقت متناسب ترین اندام رو دارم 

      من لیاقت پوشیدن لباس های جذاب رو دارم

      من لیاقت لاغر شدن صورتم رو دارم

      من لیاقت زیباتر و جذاب تر شدن رو دارم

      من لایق بهترین ها هستم

      من به خودم تعهد میدم که به وزن ۶۵ کیلو گرم برسم و در این وزن ثابت بمونم و همیشه از این تناسب لذت ببرم 

      خدا شکرت که من رو با سرزمین لاغر ها آشنا کردی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار redalat8@gmail.com
      1400/04/11 12:02
      مدت عضویت: 1250 روز
      امتیاز کاربر: 21924 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 264 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی 

      چیزی که باعث لیاقت اضافه وزن درمن شده بود اول وزن کردن بی رویه واعتیاد آور بوده بجز موارد معدود ،دربقیه موارد با افزایش حتی چند صد گرمی موجب ناراحتی وخشم ودلسردی من می‌شده. تاز اون زمانی هم که کاهش وزن رو میدیدم نگرانی از چاق شدن مجدد باعث از بین رفتن لذتش می‌شده. در مورد سایز کردن هم همین طور بوده ومن مدام در حال پیدا کردن متهم های تازه بودم.وباسرچ در اینترنت دلیلی بر ادعای خودم پیدا میکردم و اونرو تبدیل به فرمول میکردم وزندگی خودم رو محدود تر میکردم.

      مثلا بادیدن افزایش سایز و وزن میدیدم روز قبل چی خوردم مثلا اونروز پنیر خورده بودم .بعد تاثیر خوردن پنیر در چاقی رو سرچ میکردم وهزارو یک دلیل هم پیدا می‌شد.این شده بود روزگارم.من با این کار تمام تمرکز انرژی وتوجه خودم رو گذاشته بودم روی اضافه وزن وطبیعی هست که مغزم اشتها وسیستم بدنم رو به اون سمت هدایت کنه من تا الان که بااین روش آشنا شدم با اینکه هنوز چیز  زیادی نمیدونم فکر میکنم اگر بتونیم توجه رو از چاقی برداریم وتمرکزمون رو لاغری بگذاریم ،این روند برعکس میشه وما لاغر میشیم .مثلا در مورد خودم سعی میکنم احساس خوبی داشته باشم وبا وزن سایز کردن انرژی منفی جذب نکنم این خودش باعث میشه خیلی از غذاهایی که فکر میکردم چاق کننده هستند اثرشون رو از دست بدن .

      البته من در ابتدای راه هستم ولی میدونم با راهنمایی های استاد مهربان ودلسوز بشه به این هدف رسید .

      مطالعه نظر سایر دوستان هم خیلی عالیه وایده های خوبی رو به ذهن میاره .بازهم از شما ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/04/11 10:04
      مدت عضویت: 1350 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,263 کلمه

      سلام به تمام دوستان عزیزم خانواده ی زیبا ومتناسب تناسب اندام😍😘

      گام پنجم👣

      10،4،1400

      به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید.یادگیری به منزله لاغر شدن(متناسب شدن) نیست.✅لاغر شدن یک هنر است، باید آن را یاد بگیرید✅

      ☑️لیاقت چیست؟این سؤالیه که باید از خودم هر روز بپرسمواقعا لیاقت چیه؟لیاقت یعنی کانون توجه من.چرا؟چون من به هرچی توجه کنم تو زندگیم خلقش میکنم و بیشتروبیشترش میکنم**برای همین استادمون میگفت هرچیزی که الان دارید به طور خودمونی بگم شما لایقش هستین حتی نوع و رنگ پوست،مو،وهرچیزی که الان دارم حاصل توجه مداوم و مستمر منهمیدونید خیلی فکر کردم به این واژه که همه ی استادها به مفهوم لیاقت خیلی حساس هستن و عامل اصلی موفقیت میدوننش🔴اما واقعا چرا؟چون لیاقت یعنی اینکه من خودم رو دوست دارم(باتوجه به خواسته ها،داشته ها)(یا توجه به ناخواسته*مثل چاقی*)فارق از هرچیزی که هستممن آمنه رو باهمه ی خوب و بدش دوست دارمبااین اندام بااین شکل و شمایل باهمه ی اخم وتخم هاش و خنده هاش و…….🔵لیاقت یعنی آمنه خدا تورو خلیفه ی خودش کرده همه چیز مسخرتوئه ✅پس چرا ما حس بی لیاقتی داریم؟چون از بچگی بدلیل ناآگاهی والدین و اطرافیان سرکوب شدیم(یه مثال واضح که دارم میبینم همیشه سر سفره ی غذا بچه هایی که غذا نمیخورن مادر از سر دلسوزی یا عصبانیت میگه اخخخخ عرضه نداری غذای خوب جلوت بزارم چون نمی خوری ای بی عرضه واین همیشه سر هر سفره ی غذا تکرار میشه««دیدم عزیزانی،به پسرم از سر دلسوزی و اینکه چرا نمیخوری میگن از بس بی عرضه است غذای خوب و نمیخوره)خب حالا تا تهش و بخونیم

      🔴بازهم هم برمیگردیم به باکس مغزی،،،من توی باکس مغزم حس ارزشمندی،خویشتن دوستی ولیاقت رو خاموش کردم و«دراصل سالهاست که این احساس ها خاک میخورن»پس چطور میخوام مثل یک آدمی که این باکس رو هر روز داره زندگی میکنه عمل کنم خب نمیشه🔵مثل همه ی وقت هایی که دیدم ظرف های زیبا فقط برای مهمونه پیام این رفتار چیه؟»یعنی ماارزشمند نیستیم فرزندم فقط کسی که میاد ارزش اینو داره که از وسایل نو ما استفاده کنهیاهزارتا مثال دیگه🔵

      پس حس لیاقت و خودارزشی ما عملا پودر شده(همون عزت نفسی که اساس و پایه ی همه چیزه)

      وقتی جونت عزیز نباشه برات،،حاضری به هر چیزی تن بدی فقط برای اینکه خودت و ارضا کنی😣

      میدونید حس عدم عزت نفس و ارزشمندی باعث میشه معتاد بشم چون یه حس خلاءشدید در من وجود داره  که فقط دلم میخواد پرش کنم باچی؟باهرچیزی که دردسترس باشه

      مثالوقتی عزت نفس ندارم،حس لیاقت ندارم،خودبه خود به هر بهانه ایی هر چی باشه دم دستم میخورم و این کار باعث میشه این کمبود بااین رفتار غلط پرشه(یه نمونه عینی دارم پسرم 8سالشه و وقتی حوصله اش سر میره هی فقط دلش میخواد بخوره و بی وفقه خوراکی میخوره کیک بیسکوئیت نوشمک بستنی و هرچی واصلا حواسش نیست چقد رو هم رو هم خوراکی خوردهواز بچگی حرمتی برای جسمش قائل نمیشه چر؟چون الگوی عینی داره😅««بگذریم که اون خلا ممکنه هرچیزی باشه مثل کمبود محبت یا احساس تنهایی یا مشغولیت ذهنی و هرچیزی»بزرگ که بشه هر وقت کلافه و سردرگم بشه و بی حوصله ناخودآگاه میره سراغ خوراکی✓پس این رفتارها و عدم احساس لیاقت از همون بچگی ایجاد میشه و مدام تکرار و تکرار تا به اینجا میرسهوحاضر میشیم هر غذایی رو بخوریمهر لباسی رو بپوشیمباوجود طعنه و سرکوفت حرکتی نکنیم«چون دست خودمون نیست ویه جورایی عادت کردیم😭

      ☑️من لیاقت چاقی و داشتم و چاق شدم و هیچ زحمتی برای چاقی نکشیدمفقط باور کردم که میشود و شد

      ☑️پس برای متناسب شدن هم باید لیاقت متناسب شدن رو داشتبدین صورت که تن به هر چیزی ندیم و خودمون رو عزیز بدونیم

      ✅✅هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.✅✅(بقول استاد عباسمنش ما نون فرکانس هامون رو میخوریم یا بعبارتی نون لیاقتمون رو)

      ❇️هر چقد خودم رو لایقتر بدونم عالیترین هارو دریافت میکنم❇️

      ✖️نکته باحالش اینجاست این حس لیاقت برا همه چیزه،، چه در جهت پیشرفت و چه در جهت پس رفت،،اگه در جهت موفقیت باشه عالیترین موفقیت،اگه در جهت ناموفق بودن باشه عالیترین شکست ها✖️

      ✓دراصل حس لیاقت من یعنی توجه و استمرار روی یک موضوع حالا هرچی میخواد باشه✓

      یک فرد چاق باتوجه و استمرار دراین توجه مدام چاقی خودش و بیشتر کردههربار که از خودش متنفرتر شده،هربار رژیم گرفته، ورزش کرده، لباس نادلخواه پوشیده، فقط و فقط حس لیاقتش رو نابود کردهوخلاصه که باتمرکز و توجه بر روی ناخواسته بیشتر اونو تو زندگیش ایجاد کرده😔میدونید چرا؟چون ناخودآگاه من فرق بین خواسته و ناخواسته رو نمیفهمه و فقط به کانون توجه من جواب مثبت میدههر چقدر این توجه بیشتر باشه،،،در زندگی من هم بیشتر ایجاد میشه😭

      از دیشب تاحالا همش دارم میگم وااااااااااااااااااولیاقت یعنی کانون توجه من(اما انتظار یه شبه کارکردن این توجه و نداشته باشم)همونطور که سالها طول کشید تامن به این وضع دربیام،،،کمی صبوری لازمه تا برگردم و طبیعی بشم و به این معنی نیست که خیلی طول بکشه مثل چاقی😍

      ((باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید))

      ☑️خیلی باحاله که بدونم این یه جمله چقد حرفه و خودش کلی دوره است،،چرا؟

      چون قرار نیست من باوری به خودم اضافه کنم که، قراره من باورهایی که اضافه کردم و بیرون بریزم و با بیرون کردن هر باور متناسب تر میشم(واقعا الان درک میکنم که اگه باوری عمیقا درمن شکل بگیره،بی بروبرگرد نتیجه عیان میشه،دقیقا به اندازه ی مقدار و اندازه ایی که باور کردم نه کمتر ونه بیشتر،،،، مصداق دقیق آیه ی🌹ومن یعمل مثال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره🌹الله اکبر ب به خود خداااااا واقعا چقد دقیقه این انرژی این وجودی که در درک میگنجه و درفهم✓✓واااااااااااای چقد باحاله چه چیزهایی داره آمنه کوچولوی وجودم بهم میگه✓✓

      🔴چرا؟چون وزن اون باور از ذهن من کم شده،،،چون اون باورها بودن وهستن که منو چاق کردن نه غذا،نه کم تحرکی،نه تیروئید کم کار،نه ازدواج،نه بلوغ،نه غذاهای هورمونی،نه بارداری،نه چربی وپیتزا وسس و روغن ……..

      نه

      🔵🔵فقط و فقط باورهایی که من خودم ناخودآگاه به وجودم تزریق کردم

      وباز جالبه بدونم که بااین کار(با باور کردن شنیده ها ودیده ها) اهرم های اصلی وجودم و مکانیزم طبیعی بدنم و مختل کردم

      والان تنها کارم باید همین باشه بدون توجه به جسمم«که نتیجه است»فقط باعشق روی ذهنم کار کنم و تمام وجودمو بسازم(هضمش برای خودمم هم الان داره اتفاق می افته خدایااااااااااا شکرررررررت)

      🔴من الان تعهد میدم که لیاقت متناسب شدن رو که خودم نابودش کردم رو احیا کنم و باعشق بهش نور بدم،مهمات برسونم و سنگرش و آباد کنم و قدرتمندش کنم وباپرورش این حس لیاقت برای متناسب شدن تاابد متناسب میمونم

      ✅فقط کافیه الان بجای سرزنش کردن اطرافیانم،جامعه،مدرسه،غذاها و ننداختن تقصیر به گردن سرنوشت و خدا میخواهد و چکار کنم آب نمیشه

      مسئولیتش رو بپذیرم که این من بودم خود خود خودم که باور کردم مگه چوب بالا سرم گرفته بودن🙊(همیشه یه مثالی که برای ذهن منفی باف که تازه اونم خودم بوجود آوردم میزنم اینه که ببین عزیزم اگه کسی بگه بپر تو آتیش میپری؟بازم میگی آمنه بپر؟نه چون حتی خود تو هم داری ازمن به زعم خودت مراقبت میکنی ولی نمیدونی داری منو میندازی قعر چاه

      پس بجای مقاومت و لجبازی بیا و همراهم شو

      میشه همون مثالی که خدا میزنهکه ای بنده جانم من وعده ی راست دادم و شیطان وعده ی دروغ تو چرا وعده ی من خدارو باور نکردی بابا جااااان😭😐

      پس واقعا بسمه وبپذیرم من مسئول این وضعیت مالی،روابط،زندگی،اضافه وزن،ناامیدی،دلسردی،ناتوانی و همه وهمه شدم و الان دور بریزم اینهارو بخودم بیام از نو بسازم💪

      ✅✅نکات فایل

      اینکه باتوجه کردن به خواسته و فهمیدن موضوع لیاقت

      من دیگه هر چیزی رو نمیخورم

      وبرای جسم خودم ارزش قائل میشم

      وبه خودم ظلم نمیکنم

      پس باافتخار میگم💪من لیاقت داشتن وزن 55کیلو رو دارم💪من لایق پوشیدن لباس های شیک و سایز 36_38هستم💪من لیاقت رنگی رنگی پوشیدن لباس هارو دارم

      من لایقم من ارزشمندم من بینظیرم

      هوووووووراااااااا هوووووووررررررااااا هووووووراااااااا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/08 11:32
      مدت عضویت: 1559 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,502 کلمه

      باسلام خدمت دوستان عزیزم والبته استاد گرامی

      گام پنجم یا گام لیاقت 

      این گام دارم چند روزی دوره میکنم به نظرخودم من بیشترین گیر وگرفتاری که داشتم همین گام بود همین مساله بود هر چی روزای بیشتری گوش میدم این فایل چیزای بیشتری متوجه میشم جدیدا چیزی که میخورم ناخودآگاه به خودم میگم من لیاقت متناسب شدن دارم برای چی میخورمش گشنمه واقعا یا دارم یه نوکی میزنم ومیخوام لذت ببرم از طعمش ومیگذارم کنار اون کار خیلی جالب قبلا دنبال ناخنک زدن بودم به خوراکیا الان از ناخن زدن فراریم از ته مونده غذا خوردن فراریم دیروز جاتون خالی تن ماهی پخته بودم خب ما تهرانیا مثل جنوبیا تن ماهی نمیخوریم یعنی تن ماهی میخوریم نه ماهی تن دیروز ماهی تن پخته بودم تازه کشف کردم پخت ماهی تن که خیلی بهتر از کنسروشه خلاصه از آنجایی که عاشق این ماهیم خوردیم وسیر شدیم کمی برنج وکمی گوشت ماهی مونده بود ته ظرف اومدم ظرفا رو آوردم آشپزخونه که دستم رفت سمت اون ظرف وناخودآگاه ماهی وبرنج ته ظرف گذاشتم داخل دهانم یهو ندایی بهم گفت تو لیاقت متناسب شدن داری این چه کاری بود یهو مزه غذا در دهانم بد مزه وحال بهم زن شد ورفت ببخشید تف کردم داخل ظرف شویی برای خودم خیلی عجیب بود تا حالا اینقدر سریع واکنش نداده بودم یعنی واقعا مزش تبدیل شد به زهر مار خیلی خوشم اومد به خودم گفتم آفرین به بدنم که اونقدر عاشق ولایق متناسب شدن که مزه ته غذا رو که تا قبل این خوشمزه ترین جای غذا بود بدمزه ترین قسمت غذا شد با خودم گفتم دیگه ته ظرف نمیخورم حس آشغال خوری کردم حس کردم مگه زبون من اسکاج ظرفشویی  ودهن من سطل زبالست که ته غذا ها روتمیز کنه تازه متوجه حرف استاد شدم که گفته بودن آشغال خوریاتون از بین میره همیشه برام جای سوال بود که خب مگه نمیگن خودشون خوراکیا باهم فرق ندارن وهمشون خوبن برای بدن من پس آشغال دیگه چیه فهمیدم آشغال خوری یعنی ته ظرف خوردن برای حیف بودن یعنی هر غذای مونده وبد کیفیتی رو خوردن فقط چون داره خراب میشه یعنی روی  کلی غذا که خوردیم شیرینی ومیوه خوردن اینا تبدیل به آشغال میشن من قبلا ها هر چیزی توی یخچال میموند رو همش حرص میخوردم که وای داره خراب میشه بخوریمش تموم شه الان خیلی جالب شده اولا کمتر خرید میکنم اگرم همسرم گوش نکنه ومثلا بهش میگم نیم کیلو سبزی بخر ویک کیلو بخره میریزم دور جلوی چشم خودش جوری که خودشم میگه زیاد میخرم خراب میشه درسته منم میگم دقیقا سبزی تازش خوبه وگرنه کهنش اینجوری بو میگیره وفاسد میشه یه کار دیگه هم میکنم قبلا خودمون مجبور میکردیم کلی میوه بخوریم الان اصلا این کارو انجام نمیدیم خیلی قشنگ یه بخشی از میوه هامون فریز میکنم بعد که دیگه میوه نداشتیم اونارو میریزم داخل مخلوط کن وشیک ورانی باهاشون درست میکنم یا بستنی یخ دربهش میوه ای اینجوری هم لذت بخش خوردنش همینکه خودنون مجبور نکردیم دریک هفته ۱۰ کیلو میوه رو بخوریم از آنجاییم که ما اهل مربا وترشی نیستیم این روش بهترین مخصوصا تو فصل گرم سال خب معمولا میوه های فصل گرم زیاد نمیمونن ومیوه های فصل سرد مقاوم تر وماندگار ترن دریخچال 

      حتی قبلا ها اگه شکلات میخریدیم چنان تمومش میکردم که بارها بابت نرسیدن به همسرم از خودم بدم میومد ولی الان فهمیدم که اشتها خودمم من مختارم من آزادم واصلا این چه حرفیه که موادغذایی منو مجبور میکنن مواد خوراکی هیچ اختیاری ندارن هیچ قدرتی ندارن از خودشون این منم که قدرتمندم تصمیم میگیرم این منم که لایق بهترین هام ومن مسئولیت صد درصد چاقی خودمو به عهده میگیرم چند وقتیه فهمیدم اگه هزار بار دوره رو مرور کنم من لاغر نمیشم تا به چیزایی که یاد گرفتم عمیق فکر نکنم قبولشون نکنم وعمل نکنم هیچ چی تغییر نمیکنه 

      استاد چند وقت پیش یه مستند دیدم راجب یک خانم ایرانی مقیم استرالیا که نقاش بودن وچندین گالری موفق زده بودن وقتی داشتم نگاهشون میکردم خیلی از حرفاشون چیز یاد گرفتم اما مهم ترینشون این بود ما وقتی میخواییم نقاش بشیم میریم پیش استاد های مختلف وسبک های مختلفی رو یاد میگیریم کپی کردن یاد میگیریم رنگ شناسی وهزار تا چیز مختلف اما وقتی آموزشمون تا حدی تکمیل شد حالا اگه بخواییم یک نقاش ماهر بشیم باید همه چیزایی که یاد گرفتیم وفراموش کنیم وشروع کنیم سبک خودمون بسازیم اگه نتونیم میشیم یک مقلد وکپی کار که نقاشیاش قشنگن ولی هیچ ارزش هنری ندارن خیلی این حرفشون منو تکون داد به خودم گفتم دقیقا همین دقیقا مشکل منم همین من یاد گرفتم اما باید بیام نقاشی وسبک خودمو خلق کنم تا ارزش شو داشته باشه استاد این همه فن تکنیک ابزار وکارباهاشون یادم داده اما من باید بیام فراموش کنم سبک زندگی استاد باید بیام پیادش کنم درسبک زندگی خودم ببینم کجای زندگی من این ابزار کاربرد داره کجاش از این سبک میتونم استفاده کنم یکی یکی بگذارم کنار هم ونقاشی وسبک زندگی خودمو خلق کنم این شد که اومدم اینجا هر فایل چنان مشتاقانه چند روز تکرار میکنم ولذت میبرم که غرق شعف شدم زندگی من داره تغییرات شگرفی میکنه اتفاقا دوروز پیش بازم آقای منفی باف همسرم داشت بهم میگفت عزیزم هر وقت خسته شدی بگو بریم عملت کنیم تا تو راحت بشی پولشو از زیر سنگم شده جور میکنم 

      با خودم گفتم یا خدا دوباره چرا یادش افتاد وچرا دوباره داره تکرار میکنه منکه گفته بودم نمیخوام عمل کنم وهیچ روش دیگه ای رو نمیخوام یکم باهام بحث کردیم ومن گفتم بیخیال باشه عزیزم خواستم بهت میگم دیدم کوتاه نمیاد شب یاد فایل لیاقت داشتن افتادم یه حسی بهم گفت با این فایل میتونه آقای منفی بافشو ضربه فنی کنی جوری که دیگه نتونه بلند شه وتورو اذیتت کنه همین جور داشتیم با هم حرف میزدیم که بحث کشوندم به لیاقت داشتن به همسرم گفتم میدونی چیه عزیزم واقعیت اینکه ما هر چیزی داریم وبدستش آوردیم لیاقتش داریم وهر چیزیم نداریم هم لیاقتشو نداریم 

      البته ناراحت نشو منظورم اینکه فعلا لیاقتشو نداریم ومیتونیم با ایجاد احساس لیاقت بدستش بیاریم واصلا هم کار سختی نیست مثلا من لیاقت بهترین زندگی رو دارم ودارمم هر روز بهش نزدیک تر میشم توهم لیاقت ثروت مند شدن آرامش داشتن ورسیدن به خونه خوب وماشین خوب داری پس دنیا هم داره به سمتت میفرسته منم خودم باعث چاقی خودم بودم وبا پرخوری وافکار اشتباه ورفتارهای نادرست لیاقت چاقی خودمو تشدید کردم اما حالا دارم لیاقت لاغری ومتناسب شدن درخودم ایجاد میکنم وبرای همینم متناسب میشم وفوق العاده خوش اندام واقعیت اینکه 

      مهم نیست که من چقدر از چاقیم بدم میاد حتی اگه عمل کنم حتی اگه هر کار دیگه ای براش انجام بدم وخودمو ودر رنج وسختی قرار بدم یا موقع خوردن تا یه چیز شیرین چرب یا فست فودی خوردم خودمو سرزنش کنم وبه خودم بگم خاک توسرت این کائنات نمیگه این بدش میاد از چاقی میگه این عاشق چاقیه بهش بدیم چون داره بهش توجه میکنه فکرو ذکرش شده چاقی توجه میکنه به لقه لقمش این فرد داره با تمام وجودش فریاد میزنه منو چاق کنید وما هم چاقی بهش میدیم اما وقتی من توجهم از روش برمیدارم اصن عجله ای ندارم لاغر شم وتوجه میکنم به تناسب اندام 

      هر چی میخورم میگم برای بدن من خوب مفید باعث لاغری وتناسب من میشه 

      خودمو دوست دارم  وخودمو آزاد دارای اراده تصمیم گیری میبینم هر فعالیتی میکنم به خودم افتخار میکنم 

      خودم درآینه میبینم ازش لذت میبرم جدیدا متوجه شدم که چقدر من جذابم چقدر خواستنیم چه بدنی چه صورتی دارم من همینطوریشم چقدر فوق العاده ام واونقدر فوق العاده ام که هی باید خونه وزندگیمون وپولمون بدواند تا به لیاقت من خودشون برسونن چون من فوق العاده ام وهر چقدر که زندگی بدو بازم من لیاقتم بیشتر اون وزندگی بال بال میزنه تا منو به خواسته هام برسونه 

      لیاقت من بزرگترین خونه منطقه الهیه تهران بهترین ماشین های سال حساب پر از پول ونامحدود وسفرها بیشمار خارج ودارایی های بسیار  وتناسب اندام همیشگی من میخوام کلی عمر کنم تا آخر عمرم زندگی بلکه بتونه خواسته های منو به وهله ظهور برسونه من همین الانشم بینظیر وفوق العاده ام وهیچ وقت پولمو به یه عده دکتر کلاهبردار پول پرست نمیدم تا منو ببرن زیر تیغ جراحی و منو ناقص کنن وبا پول من برن جزایر قناری عشق وحال مگه خودم نمیتونم کیف دنیا رو کنم همین پول عمل من باهاش کلی لذت میبرم ازش چرابدم بقیه بخورن خونمو ارتقا میدم ماشین بهتری میخرم سفر میرم وکلی چیز برای خودم میخرم ولذت میبرم وجوانی میکنیم این بهتر نیست بدن منم خودش خودشو متناسب میکنه منکه کاری ندارم چطوری مگه من فوضولم 🤭 والا اینهمه پول دور ریختم درزمان مجردیم برای ورزش کردن وباشگاه ورژیم وهزار تا کار دیگه الان اگه این خرجارو نمیکردم الان یک خونه بزرگ توی الهیه داشتم حالا جلوی ضرر هر وقت بگیری منفعت از این بعد میخرمش وپولامونم هدر نمیدم من 

      لیاقت بهترین هیکل دارم

      من لیاقت بهترین زندگی رو دارم

      من لیاقت بهترین خونه رو دارم

      من لیاقت بهترین ماشین دارم

      من لیاقت حساب پر پول دارم

      من لیاقت بهترین لباس ها رو دارم

      من لیاقت بهترین بهترین ها رو دارم

      چون من فوق العاده ام من گفت انگیزم من بینظیرم جذابم خواستنیم مهربونم واز همه مهم تر چون من جانشین خداوند دراین جهانم پس این منم که لیاقت فرمانروایی برکل دنیا رو دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 1 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/06 11:50
      مدت عضویت: 1559 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,235 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم

      چند وقت پیش استاد اعلام کردن که میخوان دوره مقدماتی رو دوباره با ما شروع کنن خیلی ذوق کردم با خودم گفتم این بار دیگه لاغر میشم چون استاد همراهمون به طور مستقیم یکی دوهفته ای از دوره گذشت ومن تغییر فیزیکی درخودم احساس نکردم ناراحت بودم ولی بازم ادامه میدادم تا اینکه لایو مشترک خانم حسنی عزیز با استاد دیدم دیدم خانم حسنی گفتن استاد من تصمیم گرفتم صد گام شروع کنم وبا شما شروع نکنم یک ندای عجیبی بهم گفت برو صد گام ببین چی بود خلاصه اومدمو وسایت مرور کردم دیدم من به خاطر عجله ای که درکسب نتیجه داشتم اصلا از فایل های رایگان استاد استفاده نکردم یعنی چند تایی بهار دوسال قبل از فایل های نکات طلایی استفاده کرده بودم و۱۲ گام اما بقیشو نه دوباره ندایی بهم گفت ببین فریبا تو عجله کردی درشرکت دردوره یه چیزایی هست که تو برای مقدمه یاد میگرفتی وقتی این فایل داشتم گوش میکردم تازه فهمیدم حسم درست بود الان دوروز دارم روی این فایل کار میکنم هر دفعه گوش میدم نکات بهتری رو متوجه میشم اینو دردرجه اول به خودم بعد به کسانی که وارد سایت میشن وفکر میکنن فایل های رایگان بدرد نمیخوره میگم گنج این فایل ها گنج خودمم تازه باور کردم این موضوع ودرکش کردم 

      دیروز به سوالات داخل این فایل ونوشته اش جواب دادم داخل کاغذ ودارم فکر میکنم روش آیا من لیاقت لاغری رو دارم یادمه استاد گفته بودن همه ما دعوت شدیم از طرف خداوند به این دوره پس قطعا لیاقت متناسب شدن دارم اما چقدر باورش دارم که من لایقشم امروز رفتم ولباس های گشاد وکهنمو جداکردم وجمع کردم به عنوان پارچه بدرد نخور برای اسباب کشی وبعد این اسبابکشیمون میندازمشون دور تازه فهمیدم من اگه میخوام لایق متناسب شدن بشم باید به احساسم توجه کنم احساسم میگه تا میتونی به خودت برس به نظافتت هیچ وقت بوی عرق نده شاید به نظرتون ساده وبدیهی  بیاد اما مطمئنم افراد چاق خیلی خوب درک میکنن اگه احساست خوب نباشه حتی به نظافت شخصی خودشونم افراد چاق اهمیت نمیدن البته من بسیار تمیزم اما میخوام نهایت تلاشمو کنم که همیشه این نظافتو حفظ کنم حتی اگه روزی دوبار برم حمام این کارو انجام میدم تا احساس لیاقت وباارزش بودن کنم وقتی کار میکنیم درخانه یا محیط کار شده که بارها کارمون افراد دیگه یا موقعیت ها رو الویت قرار دادیم وگفتیم که خب منکه آدم تمیزیم حالا یه روزم نرم دوش بگیرم مهم نیست فردا میرم اما مهم میخوام بگم که همین کارای ساده احساس لیاقت میاره برای متناسب شدن یا مسواک زدن ونخ دندان خیلی مواقع به خودمون میگیم بیخیال بابا کی حوصله داره دندوناشو بشوره فردا کثیف میشه دیگه دوباره وگاهیم چند روزی یادمون میره الان همه میان میگن اه اه چقدر چندش دندان کثیف اما آمار کشورمون نشون میده که ایران بیشترین هزینه رو دردندان پزشکیا صرف میکنه حالا چرا میگم چون مسئله دندان نیست مسئله اهمیتی که به خودمون نمیدیم برای خودمون ارزش قائل نیستیم داخل خونه لباس کهنه وداغون میپوشیم بهونمونم اینکه پول نداریم من به شخصه اشخاصی رو میشناسم دوتا کمد پراز لباس های کهنه زوار رفته وداغون دارن وحتی نمیندازنشون بیرون که جاشون باز بشه برای لباس های نو البته خودم اینجوری نیستم ودلم میاد لباس هامو اهدا یا دور بریزم اما منم باید تجدید نظر کنم وشده دویا سه دست لباس قابل پوشیدن داشته باشم بسمه دیگه پول دارم سالی یک یا دودست لباس توی خونه برای خودم بخرم اما این فکر که گرون وپول نیست وآدم پولشو صرف خرید لباس نمیکنه یا لباس هر چقدرم کهنه باشه قابل پوشیدن فرهنگ ما ایرانی ها رو تحت شعاع قرار داده چند وقت پیش از شخصی شنیدم از تاناکورا لباس میخرید با خودم گفتم یعنی اینقدر برای خودش ارزش قائل نیست که حاضر لباس دست دوم یک شخص دیگه رو بپوشه وبه لباس کهنه هاش اضافه کنه خدایا به کدوم سمت داریم میریم اون وقت که میخوایم لابد آقا وخانم جهان هم بشیم حتی لباس نو نمیخریم لباس کهنه میخریم خداروشکر که این کارو من نمیکنم ولی منم برای احساس لیاقت کردن خیلی باید کار کنم باید بیشتر به خودم برسم محیط اطافمو تمیز مرتب ومنظم نگه دارم سبک زندگیمو عوض کنم مثلا من میتونم که کرم بزنم به صورت ودست وپاهام چرا بعضی وقتا نمیزنم باید به خودم یادآوری کنم که من برای پول زندگی نمیکنم بلکه این پول که به من خدمت میکنه اگه چیزی رو میخرم استفاده کنم واحتکارش نکنم بعدا هم دوباره میخرم شده بارها کرم های بیشماری خریدم اما موندن واستقادشم نکردم خب خب یا نخرم یا استفاده کنم دیگه پول به این باارزشی رو باید صرف خود با ارزشم کنم وگرنه چرا میخرم این چیز یه چیز جالب دیگه هم که ممئنم خیلیا مثل من قرص های مولتی ویتامین میخرن ونمیخورن یعنی احتکار میکنن اگه بدنمون بهش احتیاج داره که بخوریم پس چرا نمیخوریم اگه احتیاج نداره چرا میخریم شیشه های عطرمون استفاده کنیم هر روز عطر بزنیم وهمیشه خوشبو باشیم چرا مهمونی به مهمونی پولش میرسه ودوباره میخریم چند سال پیش یکی به من گفت پیامبر ما بیشترین پول صرف عطر ومسواک میکردن چوب مسواک این یعنی چی یعنی برای خودتون ارزش قائل باشین همیشه خوشبو باشین همیشه تمیز باشین همیشه به خودتون اهمیت قایل بشین دیگه چجوری بگه بنده خدا شده ساعت ها بیکار وکسل ولو جلو تلویزیون افتادیم هی این شبکه اون شبکه اما شده یه نگاهی به پینه های دست وپامو بندازیم به مرتب بودن ناخن هامون بندازیم به وز موهامون به صورتمون که کرم یا مرطوب کننده میخوادبندازیم به بوی بد بدنمون که نظافت لازمه یا به تعویض لباس های کثیفمون یاد گرفتیم آدم مهمونی میره به خودش میرسه تمیز باید باشه خوشبو باید باشه آدم که تو خونه خودش این کارارو نمیکنه خرج داره بله داره منم مثل همه شما مولتی میلیاردر نیستم البته به لطف خدا میشم ولی به جای هله هوله ها به جای خرجای الکی میشه آدم نیازای اساسیشو تامین کنه به خودش برسه میشه حتی با پول کم احساس لیاقت لاغری داره درمن زنده میشه ومن خیلی خوشحالم به لطف خدا وقتی مینویسم نفس میکشم نفس از عمق روحم انگار تازه میشم 

      من لایق پوشیدن بهترین لباس هام

      من لایق خوشتیپ ترین آدم دنیا بودنم 

      من لایق داشتن بدنی متناسبم 

      من لایق پوشیدن لباس های اندامی وبارنگ های روشن وباهر طرح ومدلی هستم 

      من لایق زیبا تر شدن هر روزمم 

      من لایق بهترین غذا ها ماشین ها وخونه ها هستم 

      من لایق ثروت بینهایت جهان هستی هستم 

      من لایق آرامش وداشتن پول به هر اندازه که بخوام هستم 

      من لایق شادابی ونشاط تناسب همیشگیم 

      من لایق پوست خوب وشاداب وجواب وزیبا هستممن لایق عشق هستم 

      من لایق زندگی عاشقانه وبا آرامش ورفاه هستم 

      من لایق بهترین های جهانم چون خودم بهترین جهانم

      از انروز من مسئول چاقی خودم هستم 

      این مسئولیت صد درصد به عهده میگیرم چون این خود من بودم که خودمو به این شکل درآوردم نه هیچ چیز وکس وشرایطی این من بودم که تصمیم گرفتم ولیاقت چاقی رو با بد کردن حال واحساسم ومشکلاتم ایجاد کردم این من بودم وحالا هم این منم که لیاقت متناسب شدن وماندن درخودم میبینم واز امروز یعنی همین لحظه لیاقت لاغر شدن وزببا شدن درخودم ایجاد میکنم ومن متناسب میشم وبدنم وذهنمم با اشتیاق کمکم میکنن تا من بهترین خودم باشم وبه هر چی میخوام برسم وخوشحال وراضی باشم ندایی بهم میگه این فایل چند روز دیگه هم گوش کن پشت سر هم چون بیشترین چیزی که من بهش احتیاج دارم اینکه اونقدر احساس لیاقت لاغری درمن اوج بگیره که فوق العاده ومتناسب ترین انسان جهان بشم خدایا شکرت بابت این آگاهی خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/04/02 22:01
      مدت عضویت: 1494 روز
      امتیاز کاربر: 655 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,549 کلمه

      به نام خدا
      سلام خدمت استاد عزیزم و همگی دوستان
      گام پنجم: باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید
      تمرین ۱_ به انچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردید؟
      لیاقت چاق شدن در من از کودکی اغاز شد به خاطره تفکر مامانم در مورد تغذیه از بچگی ما همیشه تشویق میشدیم که غذایی رو که مامانم برامون کشیده تا اخر بخوریم و همش بهمون میگفت بخور بخور تا جون بگیرین تا لپاتون سرخ بشه تا خوشگل بشین و من یادم میاد که انقدر میخوردیم تا دلمون درد میگرفت و نمیتونستیم بلند شیم، به قول خالم ما نمیخوریم تا سیر بشیم میخوریم تا تمام شه🤦‍♀️ در کودکی من چون خیلی اهل بازی بودم تمام عصرها رو تا شب تو کوچه با دوستانم مشغول بازی بودم و اصلا توجهی به چاقی و لاغری نداشتم اصلا چاقی و لاغری رو نمیشناختم تا بعد از بلوغ که دیگه همش تو خانه بودم یهو به خودم اومدم و متوجه پاهای چاقم شدم الان که خونه نشین شده بودم به جای بازی به غذا پناه برده بودم و خوردن برایم لذت جدید شد بنابراین شروع کردم به خوردن طعم های جدید و مزه های جدید و چیزی که برای ذهن لذتبخش شود مدام از اون بیشتر میخواد و من هم بیشتر میخواستم و میخوردم اینجا بود که ارتباط با بدنم رو از دست دادم و خوردن از رفتاری برای تامین نیاز بدن به انرژی و سوخت تبدیل به راهی برای لذت بردن شد به خودم که اومدم دیدم نوجوانی چاق هستم و توجهم به چاقی بدنم و تفاوتم با دخترهای همسن و سالم جلب شد ، من با تکرار و تعهد از خوردن به عنوان وسیله ای برای لذت بردن لیاقت چاقی رو در خودم بوجود اوردم، و بعد از حالا به فکر لاغر شدن افتادم در این زمان خواهرم هم که بخاطره چاقی در کودکیش با رفتار و تمسخرهای فامیل روبرو شده بود شروع کرده بود به گرفتن رژیم خیلی سخت و دویدن در حیاط خونمون در هوای ۶۰ درجه و میشه گفت تقریبا هیچی نمیخورد وقتی اون دیدم و دیدم لاغر شدن اینقدر سخته خودم رو ناتوان از لاغر شدن دیدم و لایق چاق بودن دونستم، من لیاقت چاق شدن رو زمانی در خودم بوجود اوردم که سرچ کردم در مورد لاغری و مرتب میخوندم که زنان خوش اندام زنانی هستند که روزی دو لیتر اب میخوردند نصف بیشتر بشقاب انها سبزیجات یا سالاد بدون سس است زنانی که مدام پیاده روی میکنند یا در هفته فلان قدر ورزش میکنتد انها سم سفید یعنی شکر را از سبد غذاییشون حذف کردند انها هرگز شکلات کیک و هرچیزی که فکر کنی خوشمزه است نمیخوردند انها فلان و بیسار و من وقتی خودم رو نگاه میکردم میدیم با این زنان خیلی فاصله دارم هرچند که منم میشه گفت بیشتر غذام سالاد و سبزی بود ولی این رنج و ارضا نشدن از طعم و مزه ی غذا باعث میشد یه جایی کم بیارم و حمله کنم به خوراکی های از نظر خودم و متخصصان ممنوعه و انقدر بخورم تا حالم بد بشه، و اینجوری شد که من لیاقت چاق شدن رو در خودم بوجود اوردم وقتی کوچکترین تخلفی در رژیمم میکردم با سرزنش خودم، خودم رو لایق چاقتر شدن کردم، وقتی یکم چیزی رو میخوردم انقدر خودم رو سرزنش میکردم و کالریش رو به خودم تذکر میدادم که ذهنم باور کرده بود این خوراکی باید من رو چاق کنه و چاق میشدم، با ایراد گرفتن از اندام حتی زمانی که خوب بود با خجالت کشیدن از اندامم خودم رو لایق کردم برای چاقی، با ممنوعه و انقدر بخورم تا حالم بد بشه، و اینجوری شد که من لیاقت چاق شدن رو در خودم بوجود اوردم وقتی کوچکترین تخلفی در رژیمم میکردم با سرزنش خودم خودم رو لایق چاقتر شدن کردم، وقتی یکم چیزی رو میخوردم انقدر خودم رو سرزنش میکردم و کالریش رو به خودم تذکر میدادم که ذهنم باور کرده بود این خوراکی باید من رو چاق کنه و چاق میشدم، با ایراد گرفتن از اندام حتی زمانی که خوب بود با خجالت کشیدن از اندامم خودم رو لایق کردم برای چاقی، با حرف های متخصصان رو ملاک قرار دادن، حرف های ورزشکارا و دیدن رژیم های سختشون و مقایسه ی غذای انها با خودم خودم رو لایق چاق شدن کردم، با رژیم هایی که حتی از دکترها گرفتم و نتونستم ادامه بدهم ، با نگاه کردن مرتب به اندامم در اینه و توجه به قسمتهایی از بدنم که ازشون متنفر بودم، خودم رو لایق کردم برای چاقی و لیاقت چاق شدن رو در خودم پرورش دادام تمام گفتگوهای ذهنی من یا شمردن کالری های اضافه ای بود که خوردم یا سرزنش خودم یا صحبت کردن در مورد ناتوانی خودم در گرفتن رژیم ها بود و همچنین ترس از خوردن، با نگرانی و دلهره خوردن و همه ی اینها باعث لایق شدن برای چاقی بود.
      ۲_ با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن برای خود داشته اید؟
      در هیچکدام از رژیم های غذایی چه زیر نظر متخصص تغذیه و چه رژیم های سرخود من توجهی به ایجاد لیاقت برای لاغر شدن نداشتم یا نگران این بودم که به خاطره تخلف کوچک چاق نشم یا نگران این بودم که وزنم همینی که هست بموند و لاغر نشوم، من همش ناراحت و نگران بودم ناراحت که نمیتونم چیزهای مورد علاقه ام رو بخورم یا نگران به خاطره چیزی که خوردم و نباید میخوردم. هیچ وقت در کمال راحتی غذا یا خوراکی ای نخوردم تمام فکر و ذهنم توی این بود که چی بخورم کالریش کم باشه یا چقدر ورزش کنم که کالری که خوردم رو بسوزونم که همه ی اینها باعث میشد من لیاقت چاقی رو در خودم پرورش بدهم و خودم رو برای چاقتر شدن اماده کنم، تمام فکر و ذکر من این بود که چه کنم که لاغر شوم چکار کنم وزن کم کنم؟ چقدر ورزش کنم؟ امیدی به لاغر شدن با این شیوه ها نداشتم ولی ناچار بودم برای چاقتر نشدن حداقل همچنان سعی کنم کمتر بخورم و بیشتر ورزش کنم، امیدوار بودم بالاخره یه روزی بتونم رژیم های سخت رو ادامه بدهم تا موفق بشوم ولی همش شکست میخوردم، اعتمادم رو به خودم از دست داده بودم و تمام افکارم در مورد ناتوانی و شکمو بودن من و درست بودن این روش ها بود، و من هیچ توجهی به لیاقت لاغر شدن نداشتم. تمام روش هایی که من استفاده کردم باعث بی اعتمادی به خودم و تواناییم در لاغر شدن و افزایش لیاقت چاقتر شدن بود.
      ۴_ پیشنهاد خود را برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن بنویسید.
      به نظر من وقتی ما میتونیم لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنیم که خودمون را توانا در لاغر شدن ببینیم و لاغر شدن برای ما از کاری سخت و نشدنی به کاری اسان و لذتبخش و شدنی تبدیل بشه. وقتی ما بتونیم به خودمون اعتماد کنیم و مطمئن باشیم که از پسش برمی اییم، حالا چطوری مطمئن باشیم از پسش بر می اییم؟ با دور ریختن تمام روش هایی که قبلا ازشون نتیجه نگرفتیم ( میگن همه ی ادم ها اشتباه میکنن ولی ادم عاقل اونی که یک اشتباه رو دوبار تکرار نمیکنه) اون روش ها روش هایست که ما رو به اینی که الان هستیم تبدیل کرده و به اینجا رسونده اگر اینی که هستیم رو نمیخوایم باید روش هامون و نگرشمون رو تغییر بدهیم. یه عمر فکر میکردم این روش ها (رژیم و ورزش بیشتر) درستند ولی من ناتوانم که از پسشون بربیام، حالا فهمیدم بابا طاهره جان شاید روش هات اشتباه است؟؟!!! وقتی بار رژیم و ورزش و گرسنگی کشیدن و هیچ خوراکی خوشمزه ای از روی دوشت برداشته میشه احساس قدرت میکنی، حالا که قرار نیست در این زمان این مقدار کم کنی میتونی راحتتر فکر کنی راحتتر خودت رو و رفتارهات رو بررسی کنی، میتونی ناظر باشی بر اعمال و رفتارت درحالیکه خودت رو قضاوت نمیکنی و فقط میبینی و اصلاح میکنی، در مورد عادات و رفتارت فکر میکنی چرا پرخوری کردم در حالیکه همیشه غذا و خوراکی هست و هر وقت بخواهم میخورم؟ این سوال رو میپرسی برای اینکه بفهمی چرا واقعا اینکار رو کردی تا خودت رو بهتر بشناسی ولی هرگز خودت رو قضاوت نمیکنی این چرا خیلی فرق داره با اون چرا که میگه چرا پرخوری کردی ؟ اینجوری میخوای لاغر شی؟ تو اصلا نمیتونی لاغر شی؟ تو اراده نداری کنترل نداری تو ضعیفی تو بی لیاقتی😓😓😓 بعد که خودت رو بهتر شناختی به دلایل کارات فکر کردی انوقت میتونی خودت رو راحت تغییر بدهی بدون اجباری بدون عجله ای بدون محرومیتی بدون سرزنشی😃😃😃 و بعد کم کم اعتماد از دست رفته باز میگرده، با خودت مهربانتر میشی در خودت احساس قدرت میکنی و لاغر شدن رو برای خودت اسان میبینی و باور میکنی که میشه و میتونی 😎😎 احساست خوب میشه راحت خطاهات رو میبخشی و هر جا اشتباه کردی براحتی برمیگردی با خودت میگی بابا دارم تمرین میکنم دارم یاد میگیرم و هر جا لغزشی کردی بلند میشی و ادامه می دهی مثل بچه های کوچکی که میخوان راه برن و هرچقدر زمین بخورند دوباره پا میشن و ادامه میدهند . من فکر میکنم نحوه ی صحبت ما با خودمون افکارمون و بخشیدن خودمون و احساس خوب و توجه به انسان های لاغر و خوش اندام و تحسینشون در دلمون و شور و اشتیاق برای یادگیری و افزایش اگاهی از جانب خدا باعث ایجاد و گسترش لیاقت لاغری میشود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/04/02 18:42
      مدت عضویت: 1494 روز
      امتیاز کاربر: 655 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 639 کلمه

      به نام خدا
      سلام به استاد عزیزم و تمامی دوستان
      تمرینات گام پنجم
      ۱_ به انچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردید؟
      لیاقت چاق شدن در مت از زمانی شروع شد که توجه ام به رون های چاقم جلب شد اونم به خاطره تذکر اطرافیانم، کاهی با تعجب به پاهایم نگاه میکردم و نمیدونستم واقعا چرا اینقدر چاق هستند چرا مثل بقیه نیستند چرا اینجورین من با تمام این توجهات داشتم لیاقت چاقتر شدن رو در خودم بوجود می اوردم، لیاقت چاق شدن در من زمانی شروع شد که خواهرم که به طرز عجیبی به خاطره حرف های بقیه و تمسخرشون شروع کرد به گرفتن رژیم خیلی سخت و ورزش و دویدن در حیاط خانه مان انهم در هوای گرم ابادان، وقتی اون رو میدیم با خودم میگفتم وای پس لاغر شدن خیلی سخته باید اینجوری جون بکنی و هیچی نخوری تا لاغری شی و من چون تحمل اینهمه رنج کشیدن را نداشتم خود رو لایق چاق بودن میدونستم، لیاقت چاقی در من زمانی بوجود اومد که خواستم مثل خواهرم رژیم بگیرم با خوردن یک وعده در روز و عدم توانایی در ادامه دادن این روش، لیاقت چاق شدن در من زمانی بوجود اومد که همیشه داشتیم با خواهرم در مورد رژیم گرفتن و چاقی و اندام حرف میزدیم، زمانی که به باشگاه میرفتیم تا لاغر بشیم، لیاقت چاقی در من زمانی بوجود اومد که تا به خودمون اومدیم دیدیم پرخوریم، عادت کرده بودیم کل غذامون رو تموم کنیم و اصلا معنی سیر شدن رو نمیفهمیدیم و به قول خالم ما میخوریم تا تموم شه!!!! نتیجه این عادات بعد از سن بلوغ که من از تب و تاب و بازی در کوچه با همسالانم افتاده بودم چیزی جز چاقی نبود، حالا دیگه به جای اینکه عصرها با دوستام برم بازی و بدو بدو و لذت ببرم شروع کردم به امتحان مزه ها و غذاهای مختلف برای لذت بردن و در نتیجه غذا شد لذت جدید من و چیزی که برای ذهن لذتبخش باشه مدام تکرارش میکنه و مدام میخواد لذتبخشترش کنه، خوردن شدن برای من لذتبخشترین رفتار ، خوردن نه از روی نیاز بدن بلکه از روی رفتار لذتبخش، فکر کنم اینجا بود که من سیستم اولیه خوردن بخاطره نیاز بدن به انرژی و سوخت را از دست دادم و خوردن رو برای بیشتر لذت بردن اغاز کردم و در سیستم درست بدنم با تمرین ها و عادت های اشتباه و تکرارهای مختلف خلل ایجاد کردم و تبدیل به یک ادم پرخور شدم، بعد از اون در اواخر نوجوانی با رژیم های مختلف و اشتباه و شکست در همشون و چاق شدن و چاقتر شدن و توجه بیشتر به چاقی خودم و سختی لاغر شدن بیشتر خودم رو لایق چاقی دانستم با محدودیت های غذایی با سرزنش کردن خودم با اینکه چه خوراکی هایی بد و چاق کننده و چه خوراکی هایی خوب و لاغر کننده است و سرچ در مورد انها خودم رو لایق چاق شدن کردم تنها چیزی که اینجا مهم نبود من و بدنم و نیازهای بدنم از طریق فرستادن سیگنال های گرسنگی بود اگه چیزی رو میخوردم که از نظرم جز چاق کننده ها بود انقدر خودم رو سرزنش میکردم که ذهنم هم باور کرده بود این خوراکی خیلی بد است و اون رو فورا تبدیل به چربی میکرد من اینطوری خودم رو لایق چاق شدن کردم با محرومیت، با محدودیت، با نادیده گرفتن علایقم و هوس های کوچک با حساب نکردن نیاز های واقعی بدنم و توجه به مقالات پزشکی که میخوندم زنان خوش اندام در روز دو لیتر اب میخوردند نصف بشقاب انها سبزیجات یا سالاد بدون سس است فلان قدر ورزش میکنند شکلات و کیک و هر خوراکی که فکر کنید خوشمزه است نمیخوردند اینقدر پیاده روی میکنند هرگز از سم سفید یعنی شکر استفاده نمیکنند از مایع زدر یعنی روغن استفاده نمیکنند و وقتی میدیدم که من نمیتونم مثل انها ای

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        سلام دوست عزیز
        نوشته خیلی خوبی بود ولی حیف که نیمه تمام ماند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار tahere.norani
          1400/04/02 22:09
          مدت عضویت: 1494 روز
          امتیاز کاربر: 655 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 16 کلمه

          سلام استاد جان، ببخشید من فکر کردم پاک شده نگو فرستادمش 🙈🙈🙈 دوباره نوشتم و فرستادم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/03/29 01:28
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 403 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی🌹در تمام مراحل زندگیم بر اساس باورهای اشتباهی که در ذهنم لانه گزینی کرده بود فکر می کردم که چاقی من به خاطر بی تحرکی و پرخوردی و غذاهای چرب هست و این سرنوشت من هست که چاق باشم وبه تبع اون  از خوردن غذاهای خوشمزه و پوشیدن لباس های رنگ شاد و خوشکل و رفتن به مهمونی ها و عکس دورهمی ها و….محروم باشم و من بانرفتن به مهمونی ها از ترس اینکه بگن بیا عکس بگیریم و مسخره ام کنن به خاطر هیکلم و هی غذا خوردنم رو زیر نظر بگیرند و نسخه ی رژیمی برام بپیچن وپوشیدن لباس های تیره و گشاد  و دوختن لباس یک سایز بزرگ تر از اندام خودم به این بهانه که توی رشد هستم و جا باز میکنم و نرفتن به رشته های ورزشی مورد علاقه ام به خاطر اضافه وزنی که برای خودم رقم‌زده بودم و نداشتن اعتماد به نفس زیاد ودیدن و توجه کردن به افرادی که از خودم چاق تر بودم و دادن روحیه به خودم که هنوز به اون هیکل بد ریخت نرسیدم و متاسفانه رفتارهای چاق شونده خودم ادامه می دادم😔 و سرکوفت هایی  به خودم میزدم که تو آدم چاقی هستی و… از جمله عواملی بودن که لیاقت چاق شدن رو در خودم تقویت کردم 😔😔😔 و متاسفانه عمری به خاطرقبول کردن باوهای اشتباه  زندگی‌رو به کام خودم و اطرافیانم تلخ کردمولی اکنون که دریافتم دنیا براساس لیاقت آدم بهش پاسخ میده با عزمی جزم مسئولیت چاقی خودم رو قبول میکنم و تمام سعیم برای رسیدن به اندامی ایده آل میکنم چون باور دارم من لایق بهترین ها هستم من لیاقت داشتن اندام متناسب دارم😊 من لیاقت داشتن حال خوب رو دارم😊 من لیاقت داشتن شادابی و سلامتی دارم😊 من لیاقت پوشیدن لباس های رنگ شاد و اندامی دارم😊 من لیاقت داشتن ماشین مدل بالا دارم 😊من لیاقت داشتن خانه دارم😊 من لیاقت داشتن باغ شهری دارم😊 من لیاقت داشتن همسر و فرزندان خوب دارم😊 من لیاقت رفتن به سیر و سفر دارم😊 من لیاقت یادگیری هنرهای رزمی دارم 😊من لیاقت داشتن شغل خوب و پر درآمد دارم 😊من لیاقت یادگیری زبان دوم رو دارم 😊 من لیاقت انرژی بخش بودن به دیگران رو دارم😊 و من لیاقت داشتن زندگی سالم و شاد رو دارم😊و اکنون تمام باورهای صحیح لاغر شونده رو جایگزین افکار پوچ چاق شونده میکنم و باعمل به این باورهای  صحیح فکری و رفتاری و غذایی به سوی لاغری حرکت میکنم😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/03/27 16:37
      مدت عضویت: 1259 روز
      امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,411 کلمه

      سلام ب همه ی دوستان عزیز و همسیرم🙂 

      یکی از مهم ترین باورهای ک در تمام جنبه های مختلف ، زندگیه مارو تحت تاثیر خودش قرار میده بحث« لیاقته » 

      شناسایی و اصلاح این باور میتونه زندگی مارو ب شکل عجیب و فوق العاده ای  متحول کنه ،،، 

      باوری ک در هر جنبه از زندگی ما و همهی انسانها تاثیر گذراه از شغل و تحصیل و ثروت ، سلامتی ،آرامش ،وخوشبختی گرفتههههههه تاااااا تناسب اندام  

      من چقدر خودمو لایق بهترینها میدونستم ⁉️🧐🙄 بهترین زندگی ، بهترین تحصیل ، بهتر شغل و حرفه ، بهترین همسر ،بهترین فرزند وووو ،،، 

      من همیشه از طریق آموزش های ک دیدم یاد گرفتم ک قانع باشم ب کم ،،قانع باشم چون اگ خدابخاد میده بهم نعمتی و یا خواسته و آرزویی رو اجابت میکنه ،  اگر هم ک ب صلاحم نباشه نمیده ، 

       🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 

      من همیشه سعی میکردم ک شخصیتی شاد ،شوخ طبع ، آروم ، خوش اخلاق و خوش برخوردی داشته باشم اما همه ی این خصوصیات خوب رو فقط وفقط تو ی لاغرشدن وتناسب اندام میدیدم ،،ک اگر من لاغر بشم خودبخود این خصوصیات در من شکل میگیره ، و من هیچ وقت بجز رفتن دنبال لاغرشدن سعی در بهترانجام دادن این خصوصیات نداشتم ک با گوش دادن امروز این فایل فهمیدم ک من فقط دنبال لیاقت چاق بودن و چاقتر شدن برای خودم بودم …😤😒☹️  

      هر پیشرفتی درزندگی رابطه ی مستقیمی داره با لیاقت داشتن ما ب اون موضوع ،،و احساس بی لیاقتی مانع پیشرفت ما در هر جنبه اززندگیهامون میشه ،🤗🤗 و قدم اول برای لاغرشدن و تناسب اندام  رسیدن ب لیاقته ، ما باید احساس لیاقت رو توی وجودمون بوجود بیاریم تا احساس لیاقت داشتنی نباشد پیشرفتی حاصل نمیشود ….پس من 

      میتوانم احساس لیاقت رو در خودم بوجود بیارم 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      اینجا و دراین قسمت از دیدگاهم من میخام مسیولیت چاق شدن خودم رو بعهده بگیرم اینک هیچ کس و هیچیز باعث چاق شدن و هر چاقترشدن من نشده دراین چند ساله ،،و تنها فقط و فقط خودم بودم ک براثر ی سری حرفها ، دیده ها شنیده ها و تکرارشون باعث باور سازی باورهای های دیگران برای ذهنم شدم …. 

      و مسیولیت لاغرشدن خودم رو بعهده میگیرم چونک بازم هیچ کس بجز خودم نمیتونه ب من کمک کنه و منو از گرداب چاق شدن بیرون بکشه و میپذرم ک مسیولیت خودم رو ،ذهنمو ،افکار ،وعقاید و باورهامو و همچنین جسمی ک دست پرورده چندساله خودم هست بعهده بگیرم و تعهد میدم ک دراین مسیر و پذیرفتن مسیولیت لاغرشدن خودم از هیچ تلاش و کوششی سرباز نخواهم زد  انشاءالله 🙏😍 

      🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 

      سوال اول :ب آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید،فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن رودرخود ایجاد کرده اید ؟؟؟ 

      من همیشه لباس های👗گشاد و بلند بارنگهای تیره میخریدم تا بلکه برجستگی های بدنم کمتر دیده بشه واین یعنی لیاقت چاق رو در خودم ایجاد میکردم❌⭕ 

      من از امروز ب بعد از لباسهای سایز خودم هرچی ک هست کوتاه و بارنگهای شاد و روشن استفاده میکنم ✅☑️(و دید👀 و نظر دیگران 😨😱😲😃😏برام مهم نخواهد بود 💪✌️ 

      من همیشه رژیم های محدود و منع کننده میگرفتم و خودم رو لایق خوشمزه ترین غذا ها ، دسر ها و شیرینیجات ها نمیدونستم ❌⭕ 

      من از امروز ب اندازه ای ک نیاز بدن من هست و تامین انرژی روزانه ام باشه از مواد غذای و خوراکی های ک دوست دارم استفاده میکنم بدون حرص وولع و ترس از خوردنشون ✅💪✌️🤗 

      من همیشه بخاطر جسممی ک خودم ب چاق بودن آموزشش دادم برچسبهای زشت و زننده ای میزدم و خودم ،احساسم ،غرور و شخصیتمو و له میکردم ❌⭕

      من از امروز باهمین جسم و چاق بودنی ک هروزه همراه من خواهد بود تا وقتیک فرمولهای ذهنی من تغییر کنه و روند لاغریم شروع بشه برای خودم ارزش و احترام قایل میشم و خودم رو دوست خواهم داشت و در آینه ب خودم لبخند میزنم و افتخار میکنم و با خودم در صلح و دوستی خواهم بود ✅😍 

      من بدلیل چاق بودنم حرف ،تحقیر و مسخره کردنای دیگران رو تایید میکردم و چون فکر میکردم ک کار بلدن ب نسخه پیچی هاشون عمل میکردم ❌⭕☹️😤 

      از امروز من دیگر دیگران ، حرفاشون ، افکارسطحی و بی اساسشون رو قبول ک ندارم هیچ اجازه دخالت و اطهارو نظر راجبه خودم و باورهام رو بهشون نمیدم 💪😑💪✌️🤗  

      من همیشه غذاهای اضافه رو یا میخوردم با نگه میداشتم ک بعد اگ ک گرسنمون شد بخوریم ک حیف نشه یا گناه داره یا خدا قهرش میاد برکت خداست ❌⭕ 

      از امروز اندازه ای ک نیاز بود غذا میکشم اگر بازم احساس کردم ک نیازه بخورم دوباره میکشم ✅ اگر ته مونده ی غذایی هم موند میریزم برای پرنده ها ✅ و دیگ هر آشغالی رو وارد جسم عزیزم نمیکنم و بیشتر و بهتر برای خودم ارزش و احترام قایل میشم ✌️😍 

      من قبلاً از آدمهای چاق بدم میومد و با توجه کردنم ب برجستگیهای اون بنده خداها لیاقت چاقتر شدن رو در خودم ایجاد میکردم ☹️❌⭕ 

      من از امروز دقت بیشتری ب متناسب ترها میکنم و یعی میکنم از چاقی فرار نکنم و بدم نیاد ولی توجهمو از روشون برمیدارم و بد دیگ نگاه نمیکنم ✅🤗✌️💪 

       

      ❌⭕من در تمام روش های قبلی ک رژیم میگرفتم ، ورزش میکردم ، دنبال روش های نتیجه سریع بودم تنها و تنها داشتم لیاقت چاقترشدن درخودمو ایجاد میکردم و هروز با هر روشی ،باهررژیم و حرکتی یک قدم خودمو از لاغر شدن و متناسب موندن دور میکردم ،،،

      من با بدم اومدن از خودم ، از جسمم ، از حتی روشهای ک استفاده میکردم ،تنفرو فرارم از چاق شدن داشتم لیاقت چاق ترشدن رو  در درون خودم بوجود میاوردم ،

      من هر بار با کالری شماری ، با وزن کردن خودم و روی ترازو رفتن لیاقت لاغر شدن رو هردفعه در خودم کمتر وکمتر میکردم 

      هر کاری اعم از کوچیک و بزرگ ، راحت و سخت ، فکر کرده یاانجام شده ک من کردم ک از شر چاق بودن خلاص بشم بدتر لیاقتشو در درون ووجود خودم ریشه شو محکم و محکمتر کردم⭕❌ 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      لیاقت لاغر شدن زمانی در درون من بوجود میآید ک من با خودم در صلح ودوستی باشم ، خودمو جسممو دوست داشته باشم ، ب خودم برچسبهای زشت و زننده نزنم ، با دیدن خودم تو آینه یا تو ی عکس گرفتنهای دست جمعی قایم و یا متنفر نباشم ، خودمو هی برانداز نکنم و ضربه ب جاهای برجسته ی بدنم نزنم و احساس تنفر ازشون نداشته باشم  ، از دیدن غذاهای خوش رنگ و لعاب ازشون نترسم و خودمو منع نکنم ، خودمو وزن نکنم و لباسهای تیره و گشاد ب تن نکنم و از جسمم ک ب هر اندازه ک چاق هست و برجستگیهاش معلومه تو جمع و دورهمی ها خجالت نکشم ، .شکممو تو لباسهای روشن ب داخل فرو نکنم ، با حسرت نگاه افرادی ک متناسب هستند نگاه نکنم و توجهمو از افراد چاق بردارم و ترس ازینک من هم مثل یا بدترازونا بشم رو از ذهنم فکرشو بیرون کنم. 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      چرا ک من لایق بهترینها هستم از جمله ؛

      من لایق بهترین تناسب اندام هستم 

      من لایق بهترین زندگی هستم 

      من لایق بهترین افکارو باورهاب مثبت هستم 

      من لایق بهترین شاگرد استاد هستم 

      من لایق بهترین همسر و فرزند هستم 

      من لایق بهترین اسباب اثاثیه هستم 

      من لایق بهترین جسم عاری از چربی هستم 

      من لایق بهترین بنده ی خدا هستم 

      من لایق بهترین لباسها بارنگ های شاد و خوش دوخت ومدل دار هستم ،

      من لایق بهترین اندام , بهترین ثروث ،بهترین سلامتی ،آرامش ، خوشبختی ،سفرکردن ،خونه ،ماشین هستم 

      💎از هر چیز خوب تو دنیا من لایق رسیدن بهش هستم 💎

      الان ما هر کسی ک هستیم و هرنوع  زندگی ک داریم برگرفته از باورها و ذهنیت ماست ..ماااان هر کیب وهرچیزی ک هستیم نتیجه ی افکار و دهنیت قبلاماست ..ما ی روز فکر میکردیم ک اینحای ک الان هستیم باشیم والان امروز اون روز است .

      در همه ی جنبهای زندگی 🙂 

      پس چ بهتر حال الانی ک ما داریم برگرفته از بخشی از فکر و افکارو باور دیگرانه رو تغییر بدیم ب فردا و آینده ای ک برگرفته باشه فقط و فقط از فکر و افکار و باورهای فقط و فقط خودمون برای آینده ای درخشانتراز امروز و دیروز تنها در روش لاغری باقدرت ذهن ..ذهنی ک برای وجودیه خودمونه و بس ..خلق کنیم زندگی ، درآمد ،خوشبختی سلامت و آرامش فردای خود و فرزندان و انشالله آیندهگانمون ،،،😍😍🙏💪 

      ب امید موفقیت همه ی دوستان همسیرم 🌹🙏   

      استاد جان لطفاً ی نظر راجبه دیدگاههای من بدید درواقع نیاز دارم ب تایبد و انرژیتون ک آیا نوری در نوشتهای من هست برای ادامه دادن و شگفتی شدن اول برای خودم  چون این دیدگاههای رو ک برای شما و دوستانم شرح میدم درواقع تمرینات من هست رو من دارم باور سازی میکنم .برای ذهنم ،،،

      ایا درست دارم روی باور سازی هام کار میکنم یا هنوز جا داره ک ب درک و تحلیلهای درستتری برسم ؟؟؟ 

      🌺🌺🤔

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 19 کلمه

        سلام دوست عزیز
        روند حرکت شما عالیه
        نیاز به راهنمایی ندارید ادامه بدید درک و تسلط شما بیشتر می شه
        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار 😊s-moazamiy🤗
          1400/03/28 03:29
          مدت عضویت: 1259 روز
          امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 80 کلمه

          سلام استاد جان .ممنونم از جوابتون لطف کردید..

          خیلی خوشحال شدم از انرژی ک دادید انشاءالله پر قدرترادامه میدم 💪🤗سپاسگزارم یک دنیا ممنون🙏🌹😊 انشاءالله هر چ زودتر ب درک و تحلیل بخش اراده خداوند هم برسم ،بی صبرانه واقعا منتظرم ک درک کنم حرفاتون و نوشتهاتون رو و ب تحلیل درش بیارم..خیلی خنثی هستم …و درمقابل حرفهای شما و دیدگاه سایر دوستان شاید گفتن این کلمه درست نباشه و خدای نکرده از خودم نامیدتون کنم ولی انگارخیلی بیسوادم و عقلم نمیرسه😞😓

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 31 کلمه

            این قضاوت ذهن منفی باف خودتونه
            والا چیزی که می نویسید نه تنها کامل و عالیه بلکه کلی نکات آموزشی داره
            و بی سواد نمی تونه نوشته هایی به این خوبی بنویسه
            موفق باشید

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار 😊s-moazamiy🤗
              1400/03/28 12:29
              مدت عضویت: 1259 روز
              امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
              محتوای دیدگاه: 218 کلمه

              وقتتون بخیر استاد جان .. انشاءالله با درمسیر و ادامه دادم باین منفی بافها هم کنار میام و بهشون غلبه میکنم ..

              استاد جان دوشبه ی اتفاقی برام من افتاده ک :من چون شبا در سکوت و آرامش دیدگاههارو میخونم نمیدونم شاید دلیلشم این نباشه ،،ولی میخابم ،میدونم خوابم ولی صداهای ذهنمو میشنوم ،،(گفتگوی ذهنی )بسیار زیاد و باصدای بلندی دارم ،،اصلا منفی باف نیست ،حس بد نیست ،،

              گفتگو های ک باید ادامه بدی ، حرف خانم حسنی عزیزم ک ارادت خاصی دارم بهشون همششش تکرار میشه اینک بجز روزی یک فایل گوش دادن باید  درکنارش ب رفتارهامون توجه کنیم یا ی کاری و برای نتیجه بهترانجام بدیم .،،یااینک این سالها رفتی دنبال روش های اشتباه و غلط نتیجه ای نگرفتی پاشو بیشتر ادامه بده ،،گفتگوی ذهنی من دراین نوع حرفها هست و بلند بلند ,,بازم میگم باینک میدونم خوابم ولی انگار دونفرآدم نشستن بالای سر منه خواب بلند بلند حرف میزنن ،، ب حدی ک امروز باین جمله خودم 

              «اَاَاَاَاَاَه باشه بیدارشدم بسه دیگه بیدارشدم  », الان احساس میکنم دوروز و دوشبه نخابیدم😑😑

              استاد جان من نمیدونم برای کسی از بچها پیش اومده یان موقع خواب ،،ولی من ن استرسی دارم ن عجله ای ، ن هیچ چیزه بدی ک بخام بترسم یااسترشو داشته باشم تو این مسیر….

              اینک صبح گفتگوی ذهنیمو ب اصطلاح دعوا کردم کاره بدی بوده بنظرتون ؟؟

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
                محتوای دیدگاه: 51 کلمه

                این طبیعیه که وقتی به موضوعی توجه کنی در ذهنت گفتگوها درباره اون موضوع باشه
                قبل از خواب چند دقیقه ای موسیقی آرامبخش گوش کنید به این شکل ذهنت رو تخلیه میکنی و می خوابی
                همچنین در خوندن دیدگاه های دیگران سعی کن بیشتر جاهایی که مثبت و انرژی بخشه رو بخونید

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار 😊s-moazamiy🤗
                  1400/03/28 14:43
                  مدت عضویت: 1259 روز
                  امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
                  محتوای دیدگاه: 11 کلمه

                  چشم حتما ..ممنون ازراهنماییتون و راه کارتون دمتون گرم  سپاسگزارم 🌹🙏😊

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        عالی بود دوست عزیزم جامع کامل و با احساس کاملا حس شما رو در نوشته هاتون درک میکنم لذت بردم موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/03/27 15:25
      مدت عضویت: 1592 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,814 کلمه

      سلام گام پنجم در مسیر لاغری من  😊😍                                                                   رکن اصلی و اساسی برای رسیدن به هرهدفی احساس لیاقت داشتن در آن موضوع است          قدم اول در رسیدن به تناسب اندام  احساس لیاقت در خودمان است.      باید خودمان رو لایق لاغر شدن بدانیم  احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به هر خواسته ای در زندگیمون میشه                                                                                          باید خودمان رو لایق وزن ایده آلمان بدانیم.                           دلیل اینکه بعد از هربار تلاش مقداری وزن کم میکردیم باز به نقطه اول برمیگشتیم لایق ندونستن خودمون بوده                                            باورنداشتیم که بدن ما توانایی لاغر شدن داره مالیات لاغرشدن داریم ومیگفتیم طبیعی است وزنمون برگرده این نتیجه لایق ندونستن خودمان بوده                                                    پس برای رسیدن به هر هدفی اول باید لیاقت داشتن اون هدف در خودمان ایجاد کنیم                                                                            برای ایجاد لیاقت اول باید بپذیریم که خودمان مسئول چاقی خودمان هستیم مقصرصدرصدی خودمان هستیم نه عوامل بیرونی                                 من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم در هر جنبه ای                       من مسئول چاقی خودم هستم            دیگه بهانه تراشی میزارم کنار من خودم مقصر چاقی خودم هستم هر شرایطی که الان دارم خودم به وجودش آوردم خودمم میتونم تغییرش بدم با به وجود آوردن احساس لیاقت در خودم  هیچ کس هیچ چیزی نمیتونه زندگی شرایط من تغییر بده جز خودم.                                                     پاسخ به سوالات      چگونه لیاقت چاق شدن در خود ایجاد کردید؟۱_ از هر بهانه ای استفاده کردن واسه خوردن ،واسه جلب توجه، واسه سرگرمی ،واسه رفع خستگی، واسه رفع تشنگی،واسه شادی خوشحالی به وجود آوردن حال خوب،واسه سردرد ،خلاصه از هر بهانه ای استفاده میکردم واسه خوردن حتی زمانی که سیر بودم در حدخفگی ولی بازم می‌خوردم حتی ت مانده بقیه رو این کار لیاقت چاق شدن در من به وجود میاورد.    ۲_ تنفر از چاقی از افراد چاق حالم بد میشد و هرکسی از خودم چاق تر می‌دیدم خوشحال میشدم میگفتم این نگاه خداروشکر مث این نشدم برای ذهن مهم نیست تنفر داری یا علاقه داری ذهن هر دو این یکی می‌دونه واین برای ذهن یعنی توجه به چاقی علاقه به چاق تر شدن و ذهنم هرکاری می‌کنه که تورو شبیه تصویری که از خودت در ذهنت داری شبیه کنه و حتی بیشتر پس یک نکته طلایی 👇. ذهن تنفر دوست داشتن خواستن نخواستن از هم جدا نمیکنه قدرت تشخیص نداره به هرچیزی به هرنوعی چه از روی عشق چه از روی تنفر توجه کنی برات به وجودش میاره پس از این به بعد توجه کنید که دارید به چیزی توجه میکنید وچه عواقبی تو زندگیتون دارد چیزی رو که میخواه بهش توجه کن نه چیزی که نمیخواه     ۳_ خریدن لباسها گشاد مشکی و رنگها تیره که چاقی ما رو کمتر نمایان کنه اینم یکی از موارد که باعث ایجاد لیاقت چاقی بیشتر در ما میشد                   ۴_درجمع خجالت کشیدن و حرف نزدن سکوت میکردیم چون نمی‌خواستیم کسی به چاقی ما توجه کنید ویکجا ساکت می‌نشستیم و هر دقیقه ترس داشتیم که یکی بهمان بگه فلانی چقدر چاق شدی یکاری کن واسه خودت.                                 ۵_ترس از خوردن غذاها و سرزنش خودمان توسط دیگران و خودمان ایجاد لیاقت چاقی بیشتر   ۶_تفریح نکردن کوهنوردی نرفتن پیاده روی نرفتن به دلیل چاقی و خستگی فشار کمردرد دارد من نمیتونم چون چاقم اذیت میشم توجه به چاقی و لیاقت چاقی بیشتر      ۷_ترس از در مهمانی و مراسم عروسی رفتن و نرقصیدن به دلیل چاقی من چاقم زشتم مسخرم میکنن فردا حرف میخورم واحساس سرخوردگی تنهایی لیاقت نداشتن و لیاقت چاق شدن        ۸_عکس ننداختن از خودم در جمع تفریح به دلیل چاقی توجه به چاقی واحساس بد سرزنش توسط خودم که من هیکلم زشته مسخرم میکنن همه نگاه ها روی منه‌ من لیاقت ندارم من کسی دوست نداره چون چاقم اعتماد بنفس پایین سرخوردگی سرزنش  ۹_خودم لایق هیچ چیزی نمی‌دونستم چون چاق بودم و چاقی مانع اصلی رسیدن به هر خواسته ای میدونستم کلاشخصیتم تخریب شده بود به دلیل چاقی هر شکستی رو عامل اصلیش چاقی خودم میدونستم ومتنفر بودم از خودم اندامم قیافم و حتی از خداوند هم متنفر شده بودم که چرا این همه التماسش میکنم دعا میکنم من لاغر نمیکنه و کلا خودم نابود کرده بودم و منتظر یه معجزه بودم که یه شبه من لاغر کنه که دیگه به بقیه آرزوهام برسم خودم لایق زندگی خوب نمی‌دونستم خودم لایق تناسب اندام نمیدیدم لیاقت چاق شدن بیشتر در خودم تقویت میکردم                               پاسخ سوال دوم              ۲_در روش ها قبلی توجه ای به ایجاد احساس لیاقت لاغری در خود داشتید؟ در روش ها قبلی من لیاقت چاقی بیشتر در خودم تقویت میکردم و هیچ گونه توجه ای به ایجاد لیاقت لاغری در خودم نداشتم واسه همین هم روز به روز چاق تر میشدم                            پاسخ سوال سوم                    ۳_ روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند؟افزایش لیاقت چاق تر شدن به چیز واضع نمایان که در جسمم قابل مشاهده است 👇سوال چهارم                        ۴_ پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید؟.   ۱_از هر بهانه واسه خوردن استفاده نمیکنم ،ته مانده غذای دیگران نمی‌خورم،حرص نمی‌زنم واسه خوردن بیشتر، تا گرسنم نشده هیچ مواد غذایی نمی‌خورم در صورتی که شکمم خودش به صدا در بیاد و نشانه گرسنگی باشه غذا مصرف میکنم به میزان لازم هیچ عجله ای نمیکنم واسه خوردن بیشتر.                          باارامش بدون ترس غذا میخورم چون غذا در بدن من تبدیل میشه به انرژی واسه انجام دادن کارهام پس ترسی نداره با خیال راحت لذت غذا میخورم                                                                                                                                   ۲_موقع خریدن لباس لباسهای بارنگ شاد ومتناسب خودم انتخاب میکنم و لذت میبرم چون من هر روز در حال آموزش لاغری هستم روز به روز متناسب تر میشم                            ۳_در جمع شرکت میکنم و با اعتماد بنفس بالا حرف میزنم و تفریح میکنم لذت میبرم از خودم و اندامم              ۴_درجشن ها شرکت میکنم می‌رقصم شادی میکنم از خودم عکس میندازم با افتخار که من بهترین اندام دارم من بهترین رقص دارم من لیاقت شادی دارم من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگ شاد دارم من لیاقت شرکت کردن و درجمع حضور داشتن حرف زدن ورقصیدن دارم                               ۵_ به حرف دیگران توجهی دیگه نمیکنم و با خودم آشتی میکنم و خودم در همین شرایط جسمی دوست دارم و به خودم بارها میگم من خودم این وضعیت به وجود آوردم خودمم  تغییرش میدم پس نگرانی ناراحتی بزار کنار با افتخار شور شوق زندگی کن ۶_باعشق با خودم رفتار میکنم و خودم عاشقانه میپرستم با لذت از خودم عکس میندازم  فرخنده جان تو لایق بهترین ها هستی لایق پوشیدن لباسهای رنگ شاد هستم  لایق خوردن هر غذایی دارم و من خودم هستم که تعیین میکنم چی بخورم و چه اندازه نه غذاها             للایق شادی آرامش احساس خوب دارم  لایق پوشیدن کفش ها عروسکی پاشنه بلند دارم               لایق پوشیدن لباسها مجلسی و مانکنی دارم                           لایق تفریح کوهنوردی شنا اسکی دارم   لایق شادی احساس خوشبختی عاشق شدن دارم         لایق الگو شدن برای دیگران وافتخار کردن به خودم دارم                         من فرخنده لایق بهترین ها هستم بهترین کسب کار،بهترین همسر،بیشترین ثروت،بهترین تفریح ها بهترین ماشین ،بهترین خونه           من لایق قشنگترین اندام هستم ،لایق وزن ایده الم هستم            للایق بهترین ها در هر جنبه ای  هستم من لایق زندگی جدید تولدی دوباره با کلی خوشبختی حال خوب رفاه آسایش اندام ایده آل هستم       ♥️🤩♥️😍♥️😍♥️🤩♥️🤩♥️🤩معجزه ای که دانبالش بودم زندگیم تغییر بدم به آرزوهام برسم خودم بودم قدرت ذهنم بود هرچیزی میخواهی کافیه لیاقت داشتنش در خودت به وجود بیاری و بپذیری مسئول شرایط الانت خودت هستی و تنها کسی هم که می‌تونه این شرایط تغییر بده خودت هستی پس برای ایجاد لیاقت اول مسئولیت شرایط الانت بپذیر و حرکت کن ادامه بده                                      💖❤️😍♥️🤩❤️💖😍♥️🤩عشقم فرخنده جان تو لایق بهترین ها هستی چون خداوند این لیاقت در تو دیده کافیه خودت باور کنی خودت رو و زندگی جدیدی بسازی برای خودت با اطمینان شور اشتیاق قدم بردار و عاشقانه خودت دوست داشته باش و نزار ذهنت با حرفها و سرزنش دیگران و کمبودها و نداشتن ها و اخبار بد احساس بد پربشه این ذهن ارزشمندتو  نزار کسی حالت بد کنه به نخواسته ها توجه نکن و خودت قوی ارزشمند بدون و به خودت افتخار کن و با اعتماد بنفس بالا و ارزش گذاشتن به خودت شروع کن زندگی جدیدت رو 😍🤩💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 33 کلمه

        سلام دوست عزیز
        در عین حالی که این نوشته عالیه ولی به دلیل رعایت نکردن اصول نوشتاری مدال دریافت نکرد
        لطفا به جای استفاده از دکمه فاصله بین جملات از اینتر استفاده کنید.
        سپاسگزارم از شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار farkhondeshahrivar280
          1400/03/28 07:06
          مدت عضویت: 1592 روز
          امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 21 کلمه

          سلام استاد من استفاده کردم از کلمه اینتر دیروز کلی ذوق داشتم گفتم درست انجام دادم ولی بازم اشتباه رفتم  

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 36 کلمه

            سلام دوست عزیز
            مهم اینه که با اشتیاق احساست رو به اشتراک میذاری
            این موضوع هم با ادامه دادن و تمرین کردن درست میشه
            دکمه اینتر را در تصویر زیر جهت اطلاع مشاهده کنید

            منتظر خواندن نوشته های شما هستم

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار farkhondeshahrivar280
              1400/03/28 12:09
              مدت عضویت: 1592 روز
              امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
              محتوای دیدگاه: 33 کلمه

              سلام استاد عزیزم 

              خیلی ممنونم استاد جان صفحه کلید خودم دکمه فلش نداشت 

              خودم بعد از راهنمایی دوست همسیرم برنامه صفحه کلید جدید نصب کردم و دکمه اینتر داره بازم ممنونم از 

              زحمات شما استاد جان

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار 😊s-moazamiy🤗
        1400/03/28 03:23
        مدت عضویت: 1259 روز
        امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 122 کلمه

        سلام دوست عزیزو همسیرم ..واقعا حیف کلمات ، جملات و دیدگاهاتون هست ک بخاطر ترتیب نوشتن فاقد مدال های استاد عزیزمون میشن …

        دوست عزیزم لطفا ب این نوشته دقت کن :تا متوجه بشید باید چیکار کنید البته امیددارم ک ناراحت نشید 🙏🤗 

        وقتیک شما شروع میکنی ب متن نوشتن 

        مثلامبخای بنویسی سلام خوبی .. ناخودآگاه بعداز سلام اون کلید وسط صفحه رو میزنی ک کلمه خوبی نچسبه ب سلام …بعد برای ادامه متن مثلا میخای بری از اول خط شروع کنی ب نوشتن گوشه ی پایین سمت راسته گوشیتون یدونه فلش هست ↩️ اون بزنید میرید خطه پایین سلام خوبی ک در خط اول نوشتید ،،😊 

        انشاءالله ک تونستم راهنماییتون کنم و دیدگاه بعدیتون ظاهری زیبا باشه ک بیشتر از خوندش لذت ببریم 🤗😉

        موفق باشید🙏🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار farkhondeshahrivar280
          1400/03/28 07:12
          مدت عضویت: 1592 روز
          امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 41 کلمه

          سلام خیلی ممنونم دوست عزیزم ولی صفحه کلید گوشی من دکمه فلش نداره نمیدونم کدوم دکمش دیگه معنی کلمه اینتر است لطفا اگه میتونید باز راهنماییم کنید و از شما ممنونم بابت راهنماییتون ناراحت نشدم خیلی هم خوشحال شدم دوست عزیزم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار 😊s-moazamiy🤗
            1400/03/28 12:05
            مدت عضویت: 1259 روز
            امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
            محتوای دیدگاه: 41 کلمه

            سلام وقت بخیر ..اکثر گوشی ها باید داشته باشن 😍 ولی هیچ اشکالی نداره مبتونید بجای استفاده از صفحه گوشی خودتون از گوگل پلی یا بازار یه صفحه کلید (کیبورد فارسی )دانلود و نصب کنید روی گوشیتون 🙂 ب همین راحتی😉 

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/25 05:02
      مدت عضویت: 1890 روز
      امتیاز کاربر: 1710 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,391 کلمه

      💝💝💝 به نام خداوند مهربان 💝💝💝

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان لایقم 🌹🌹🌹

      گام پنجم : پاسخ به سوالات زیر 

      ۱- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      ❌ برای من در کودکی لباسهای بزرگتر و گشادتر از سایز خودم خریداری میشد که مبادا برایم تنگ نشود و من لیاقت چاق شدن رو در خودم می دیدم !

      ✅ من دیگه هیچ وقت برای خودم لباس گشادتر از سایز خودم نمی خرم چون من دارم مرتب لاغرتر و متناسب تر میشم و همین لباسهایی که الان اندازه امه مرتب باید تنگ کنم تا به تنم گشاد نایسته 😍😍😍

      ❌ من به چاقی اطرافیانم توجه کردم و از اونا یاد گرفتم چاق باشم و اینگونه لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم 

      من از چاقی متنفر بودم و وقتی یک آدم چاق رو می دیدم از چاقیش بدم میومد اما برای ذهن من فرق نمی کنه که من از یک چیز خوشم میاد یا بدم میاد وقتی بهش توجه می کنم یعنی دارم اون رو برای خودم سفارش میدم ! 

       جمله ی میثاق نامه : ✅ من از امروز فقط به انسانهای متناسب توجه می کنم و آنها را الگوی خود در رسیدن به هدفم قرار می دهم 😍😍😍

      ❌ من با خوردن هر غذایی حتی دست خورده ی غذای دیگران (بچه هام) در خودم لیاقت چاق شدن رو ایجاد کردم ✅ من دیگه هیچوقت دست خورده  ی غذای هیچ کس حتی بچه هام و همسرم رو نمی خورم چون باید به خودم احترام بزارم و خودم رو لایق بهترین ها بدونم تا لیاقت بهترینها رو داشته باشم 😉😉😉 

      جمله ی میثاق نامه : من لیاقت بهترین زندگی را دارم و به لطف خدای مهربان و تلاش خودم به آن می رسم 

      ❌ من تمام لذتهای دنیا رو در غذا خوردن می دیدم و همیشه فکر می کردم برای تفریح بیشتر باید بیشتر بخورم ! 

      ✅ بازم جمله ی میثاق نامه : من از امروز خوردن را لذت و تفریح نمی دانم و فقط برای رفع نیاز جسمی خود غذا می خورم 😍😍😍

      ❌ من با سرزنش کردن بیش از حد خودم و سرکوب خودم لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم !

      ✅ چقدر جملات میثاق نامه به ذهنم می رسه الان  😍😍😍 من زیباترین مخلوق خداوند در کره ی خاکی هستم و همه ی انسانها از دیدن من شگفت زده می شوند 😍😍😍 من خیلی انسان ارزشمندی هستم پس باید همیشه بهترین خودم باشم 🤩🤩🤩

      ❌ من با در نظر نگرفتن خودم و خجالت کشیدن های بی مورد از چاقی خودم لیاقت بیشتر چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم !

      ✅ من به خودم افتخار می کنم چون خیلی توانمند و عالی هستم و روز به روز عالیتر هم میشم 😍😍😍

      ❌ من با ترس بیجا در مورد غذاها و دسته بندی کردن آنها که یکسری از آنها چاق کننده هستن و یکسری لاغر کننده در خودم لیاقت چاقی رو ایجاد کردم !

      ✅ هیچ غذای قدرت چاق کردن من رو نداره و من هر چی بخورم بدنم اون رو به سلامتی و تناسب اندام و انرژی پاک تبدیل می کنه 😍😍😍

      ❌ من حتی اونقدر به غذاها قدرت داده بودم که اونا برام تصمیم می گرفتن کی و چه مقدار ازشون مصرف کنم ! و اینگونه لیاقت چاقی بیشتر رو در خودم ایجاد کردم !

      ✅ من از این به بعد به هیچ غذایی اجازه نمیدم که برام تعیین تکلیف بکنه ! من قدرتمند ترینم و لایق بهترینها و از این به بعد این من هستم که تصمیم می گیرم کی و از چه غذایی به اندازه ی نیاز بدنم مصرف کنم 🥰🥰🥰

      ❌ من با رژیمهای متعدد و محدودیتهایی که برای جسم نازنینم ایجاد کردم لیاقت چاقی رو به خودم تحمیل کردم 😪 

      ✅ من دیگه هیچ وقت جسمم رو توی فشار قرار نمیدم و هیچ رژیم مسخره ای رو بهش تحمیل نمی کنم من لایق داشتن زیبا ترین جسم هستم 🤩🤩🤩

      ❌ من با پوشاندن لباسهای گشاد و بدرنگ به جسم خودم بی احترامی کردم ! و لیاقت چاقی رو در خودم افزایش دادم !

      ✅ من لایق پوشیدن زیبا ترین و خوش رنگ ترین و خوش دوخت ترین و خوش مدل ترین لباسها هستم 😍😍😍

      ❌ من همیشه در گذشته وقتی توی آینه به خودم نگاه می کردم از خودم بدم میومد و خودم رو دوست نداشتم !

      ✅ بازم جمله ی میثاق نامه 😍😍😍 من هر وقت به آینه نگاه می کنم به خودم لبخند میزنم و از دیدن خودم لذت می برم 🤩🤩🤩

      ۲- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟ 

      ❌ نه متاسفانه من هیچوقت خودم رو لایق لاغر شدن و داشتن اندام زیبا و متناسب نمی دونستم برای همینم هر وقت رژیم گرفتم و وزن خودم رو کم کردم بلافاصله بعد از رهایی رژیم به وزن اولیه برگشتم ☹☹☹

      ✅ اما از امروز من خودم رو لایق زیبا ترین و عالی ترین و شگفت انگیز ترین اندام می دونم اندام رویایی زیبای ۵۵ کیلویی خودم و برای رسیدن به این وزن و اندام زیبایی که لیاقتش رو دارم لحظه شماری می کنم 😍😍😍

      ۳- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند. 

      ❌❌❌ تمامی روشهایی که من در گذشته برای لاغر شدن استفاده کردم به شدت لیاقت چاقی رو در من افزایش داد و هر روز من رو نا امید تر و ناتوان تر کرد ! و هر کدام از این روشها من رو چندین پله از لاغری دور کرد تا جایی که دیگر فکر می کردم محاله لاغر بشم و باید آرزوی لاغری رو با خود به گور ببرم اما از زمانی که با روش لاغری با ذهن و استاد آشنا شدم و صحبتهای استاد رو شنیدم و نتایج دوستان شگفت انگیز سرزمین لاغری رو دیدم نور امیدی چنان در قلب من ایجاد شد که دیگه حاضر نیستم برای لاغری به هیچ کدام از روشهای قبلی لحظه ای فکر کنم چه برسه به اینکه انجامش بدم و واقعاً گاهی وقتی یادم میاد که چه تلاشهایی برای لاغری کردم از خودم خنده ام می گیره که چقدر جاهلانه رفتار کردم و به این مسئله پی نمی بردم که تمام این راه و روشها بی فایده و مسخره هستند ! 😬😬😬

      ۴- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

       از آنجایی که در گذشته زیاد به خودم احترام نمی گذاشتم و هیچ کاری رو برای رضایت خودم انجام نمی دادم و همیشه تلاش می کردم که دیگران رو از خودم راضی نگه دارم من از امروز سعی می کنم برای خودم ارزش بیشتری قائل بشم و برای رضایت بیشتر خودم در زندگی تلاش کنم چون من ارزشمند ترین و والاترین انسان در زندگی خودم هستم و در درجه ی اول باید عاشق وجود خودم باشم و به خودم احترام بگذارم تا اطرافیانم هم برایم ارزش بیشتری قائل بشن و به من احترام بگذارند و من رو دوست داشته باشند من از امروز تمام سعیم رو می کنم که عاشقانه خودم رو دوست داشته باشم و بیشتر از هر شخص دیگه ای به خودم احترام بذارم و خودم رو لایق بهترینها در زندگی خودم بدونم 😍😍😍 

      برداشت من از این فایل :

      مختصر و مفید : ما باید صد درصد به این باور برسیم که هر اتفاقی خوب یا بد در زندگیمون رخ داده به دلیل توجه و خواست خودمون به اون مسائل بوده و برای رسیدن به تمام خواسته هامون باید توجهمون رو از نداشته های زندگیمون برداریم و بزاریم روی داشته های زندگیمون تا بیشتر بشن و تا می تونیم در خودمون ایجاد لیاقت کنیم و لیاقت رسیدن به تمام بهترینهای دنیا که تناسب اندام هم یکی از آنهاست رو در خودمون ببینیم ☺☺☺

      من لیاقت داشتن بهترین و زیباترین اندام دنیا رو دارم 😍

      من لیاقت داشتن و پوشیدن زیباترین لباسها رو دارم 😍 

      من لیاقت رسیدن به وزن ۵۵ کیلوگرم رو دارم 😍😍😍

      من لیاقت داشتن اندام فوق العاده و لاغر و زیبا و دوست داشتنی رو دارم 😍😍😍

       من لیاقت داشتن کمر باریک و شکم تخت رو دارم 🤩🤩🤩

      من لیاقت داشتن بدن بدون چربی و پوست زیبا و بدون ترک و جوان و سالم رو دارم 🥰🥰🥰

      من لیاقت داشتن سلامتی کامل رو دارم 😍😍😍 

      من لیاقت لذت بردن از اندام زیبا و ثروت و سلامتی و بهترینها رو دارم و با کمک خدای مهربان و تلاش خودم به آن می رسم 😍😍😍💃🏻💃🏻💃🏻

      من لایق ترین انسان زندگی خودم هستم 🤩🤩🤩 

      من و اینهمه خوشبختی کاملاً طبیعیه  😍😍😍 داشتن تناسب اندام و سلامتی حق طبیعی منه و به رودی به آن میرسم 🤩🤩🤩🤩

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/03/22 09:26
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      سلام🙂

      قسمت مقاله فایل که خودش یه موضوع آموزشی جداگانه است واصل توجه رو توضیح میده و اینکه همین توجه هست که دنیای بیرونی ما رو میسازه و جالب اینکه ذهن ما براش فرقی نمیکنه که به خواسته داریم توجه میکنیم یا به ناخواسته 

      توجه به هر سو رو علاقه ما تفسیر میکنه و از اون موضوع بیشتر و بیشتر وارد زندگی ما میکنه چون ذهن خدمتگزار ما است 

      وقتی موضوعات مختلف در اطراف ما است و در واقع تکثر پیش میاد اونوقت این اراده و حق انتخاب ما که باز هم نعمتی از خدا در وجود ما است پر رنگ میشه و این ماییم که انتخاب میکنیم به چی توجه کنیم و همین توجهات شرایط جسمی و مالی و عاطفی و سلامتی و روحی ما رو شکل میدن

      اکثر ماها ناآگاهانه انتخاب میکنیم و براساس آنچه از بچگی آموختیم به ناخواسته توجه میکنیم و از اونا هم بیستر و بیشتر در زندگیمون داریم😑

      ما انتخاب کردیم چی داشته باشیم چه جسمی داشته باشیم چه شرایط مالی داشته باشیم و اینه که میگن سرنوشت ما دست خود ما است👌

      بعدش خودمون غر میزنیم گله و شکایت میکنیم ناله و زاری میکنیم وتقضیرها رو گردن خدا و خانواده و مردم و کشور و اقتصاد ….میندازیم در صورتیکه خودمونیم که باعث و بانی تمام این شرایط هستیم و باز هم این خودمونیم که میتونیم اوضاع رو عوض کنیم با تغییر کانون توجهمون با تغییر نوع دیدگاهمون و در واقع با تغییر شخصیتمون

      نمیشه همون افکار و رفتار قبل رو داشته باشیم و انتظار شرایط متفاوت رو هم داشته باشیم 😏

      در مقاله همین اصل توجه به موضوع لیاقت داشتن ربط داده شده چون ما وقتی خودمون رو لایق بهترین شرایط بدونیم به خوبیها و زیباییها و نعمتها توجه میکنیم چون خودمون رولایق میدونیم از خوبی و زیبایی و نعمت و تناسب و سلامتی و ارامش و شادی بیشتر و بیشتر میخوایم و راز ورود نعمتهای بیشتر هم توجه به نعمتهای موجوده👌👌👌

      جمله سنگین این فایل این بود که “شما لایق چاق بودن هستی”😶😶😶😶

      بله با توجهاتمون چاقی و نافرمی بیشتر رو وارد زندگیمون کردیم

      با تنفر از چاقیمون

      با حرف زدن در مورد چاقیمون

      با سرزنش کردن خودمون که اینقدر چاقیم

      با احیف دونستن غذاها که مبادا دور ریخته بشه و زیاده روی در خوردن

      با لباس تیره و گشاد تن این جسم کردن

      با احساس بد از دیدن جسممون در آینه

      با احساس عذاب وجدان خوردن 

      با ترس خوردن

      با قدرت دادن به غذاها و ناتوان دونستن خودمون

      با اهمیت دادن به حرف و نظر دیگران…….
      خوب با اینهمه توجه به چاقی چطور ممکنه لایق تناسب اندام باشیم؟؟؟؟؟؟؟🤨🤨🤨

      راه حلش ساده است به همون اندازه که تا حالا به چاقی توجه کردیم از این به بعد به تناسب توجه کنیم👌👌

      خودمون رو دوست داشته باشیم در هر فرم و جسمی که هستیم

      به زیباییها و سلامتی و کارکرد عالی این جسم توجه کنیم

      به غذاها به چشم مواد انرژی زا نگاه کنیم 

      خودمون رو سرزنش نکنیم

      با دیگران همراه نشیم و خودمون رو تحقیر نکنیم

      لباسهای زیبا تن این جسم کنیم

      غذاهای تازه و سالم مصرف کنیم

      برای آموزش ذهنمون وقت بذاریم

      به جسممون اجازه بدیم بهترین خودش رو بسازه

      خودمون رو مقایسه نکنیم…….

      باور کنیم همین ذهنی که ما رو چاق کرده میتونه ما رو لاغر کنه فقط کافیه کانون توجهمون رو عوض کنیم و صبور باشیم و با احساس خوب فقط ادامه بدیم👌👌👌👌🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/03/19 10:42
      مدت عضویت: 1267 روز
      امتیاز کاربر: 454 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام پنجم:

      چقدر خودتو لایق بهترین ها میدونی؟!بهترین دوستان، شغل، رابطه و تناسب اندام؟!

      اگه مدت هاست اضافه وزن داری چون خودت را لایق متناسب شدن نمیدونی👍👍لیاقت نداشتن مانع حرکت کردن و مانع ادامه دادن و مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه👍👍👍

      شما در زندگی به خواسته هایی رسیدی که لیاقتشو داشتی… داشته های شما در زندگی مطابق با لیاقت شما در هر زمینه ای هست👍😍

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام: لایق دونستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آل 🥰باید احساس لیاقت را در خود ایجاد کنیم و حرفای قبلی ک شنیدیم: تو نمیتونی تو تنبلی تو پرخوری تو ژنتیکی چاقی تو سرنوشتت اینه و هر حرف اینچنینی را از ذهن پاک کنیم!!

      برای خودمون جمله سازی کنیم:من لیاقت به تن کردن لباس های 👗 شیک و خوشگل را دارم😍من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی 🍝 با خیال راحت را دارم🥰من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم را دارم😍🥰من لیاقت بهترین ها را دارم😍🥰

      انقدر ارزشمند باش که هر آشغالی را نخوری👍انقدر ارزشمند باش که برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخوریانقدر ارزشمند باش که هر غذایی که چند روز مونده توی یخچال تووو نباید بخوری

      خودت را از بند آشغال خوریا رها کن👍اونوقت ببین بدنت چه عالی واکنش نشون میده و وزنتو پایین میاره🥰

      بی لیاقتی ما برمیگرده به سالهای خیلی دور: زمانی ک خانواده باور های ما را به اشتباه شکل دادند!!باور های غلط:بچه لاغر، نشان از بی لیاقتی مادرشهبچه باید تپل باشه حالا بعد بزرگ شد لاغر میکنهبچه تو سن رشده باید خوب غذا بخوره

      و بعد از بچگی کلی حرف های مخرب شنیدیم که بی لیاقتی را در ما به وجود آورد….

      الان در هر وزنی هستی مهم نیست اول باید لیاقت رسیدن به وزن ایده آلت را در خودت به وجود بیاری👍برای اینکه خودت را لایق بدونی اول باید بپذیری که خودت مسئول شرایط فعلی هستی…👍 و هیچی در این وزن من دخیل نیست با بهااااااانه تراشی نمیتونی به نتیجه برررررسی👍👍👍👍👍👍👍

      یکبار به خودت بگو:من مسئول شرایط فعلی زندگی خود هستم!!!من مسئول چاقی خودم هستم!!!

      وقتی خودت مسئول نباشی هر چی ذهنت گفت انجام میدی هرچی تشویقت کرد ب خودن تو میخوری ولی وقتی مسئولیت بپذیری دیگه سعی میکنی برده ذهنت نباشی اختیارت را به دست میگیری👍

      انقدر بگو من مسئول چاقی خودم هستم تا ذهنت باور کنه و باور کنی که این خودتی ک داری خودتو نابود میکنی!!

      و مرحله بعد جمله های لیاقت داشتن را تکرار کن!!

      متناسب شدن حق منه🥰🥰🥰

      در روش های قبلی همش فکرم به چاق نشدن بود و استرس ترازو و وزن کردن که ایا کم میکنم نمیکنیم و بیشتر داشتم لیاقت چاق شدن را در خودم زیاد میکردم و اصلا هم با حس خوب همراه نبود…ولی الان با دوره لاغری با ذهن هم حسم خوبه و هم فرمول های غلطی ذهنیمو میشناسم و رفع میکنم چون من لایق بهترین ها هستم و به امید خدا یه متناسب شاد میشم🥰

      مه تاب لایق متناسب شدن😍🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/03/17 18:16
      مدت عضویت: 1384 روز
      امتیاز کاربر: 14888 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 472 کلمه
      1. بنام خدا

      نظرم را در مورد این فایل بسیار آموزنده مینویسم 

      من این ۳روز هست که این فایل را بارها گوش دادم حتی وقتی که میخوام بخوابم گوش میکنم تمام حرفه ای این فایل بر میگرده به خودم من تو تمام شکست ها ی زندگی تناسب هم یکی از آنها بود خودم را آدم بی لیاقت که هیچی سرش نمیشه میدونستم بارها سرزنش میکردم تو عرضه هیچ کاری نداری تو نمی تونی لاغر،بشی اصلا لاغری بهت نمیاد تو باید چاق باشی هر کاری میکنی کمرت باریک نمیشه چربیهات آب نمیشن تو نمی تونی به زور خوش تیپ باشی لباسهای قشنگ بپوشی باید همش،بگردی سایز بزرگ پیدا کنی هر چی کم میخوری آخرش هیکلت مثل لاغرها نمیشه خاک تو سرت با این هیکل هر،چه می پوشی تنگه برات تو کم شانسی ادمهای که شانس بی اداره هستن بی لیاقت هستن این همه باشگاه رفتی رژیم گرفتی تو خونه ورزش کردی دوباره باشگاه دوباره باشگاه چی شد غیر از،اینه که تو لیاقت لاغری را نداری و از،این حرفها گفتن به خودم .

      اما این چند ماهی هست،که تو سایت هستم اصلا به خودم بدو بیراه نمی گم خودم را دوست دارم هیکلم را دوست دارم باهاش آشتی کردم دست به دست هم دادیم تا چاقی این مهمان نا خونده را بیرون کنیم و من از وقتی که وارد سایت تناسب فکری شدم فهمیدم باید به خودم احترام بزارم در آینه خودم را در آغوش بگیرم و مسئولیت چاقی خودم را بپذیرم که خودم این موقعیت فعلی که هستم را،بوجود اوردم و خودم درستش میکنم این تعهد من بوده و هست و به تعهدم پایبندیم و درستش میکنم .

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام لایق دونستن خودمون است که فقط باید بگی من میتونم متناسب بشم من لیاقت متناسب شدن رادارم من لیاقت پوشیدن بهترین لباسها را دارم 

      من لیاقت شیک پوشیدن،را دارم من لیاقت سالم زندگی کردن را،دارم 

      خود را ارزشمند کن وبه خودت بها،بده که،هر،غذای مونده تو یخچال و هر،گ اشغالی را نخوری باید لیاقت خودت،را بشناسی و بدونی که در گذشته چه سختیهایی را کشیدی و چه کارهای سختی را،انجام دادی که شاید سخت تر از،متناسب شدن بودن اون وقت می فهمی که چه لیاقتی داشتی و چه اداره ی اهنینی داشتی .

      و در مرحله بعد جمله هایی بساز که تو چقدر با لیاقتی وهر چه بیشتر تکرار کنی ذهن شما متوجه میشود که تو چقدر قوی هستی تو میتونی و به خاطر داشته باش همین ذهنی که تو رابه،این شکل در آورده میتواند شما را متناسب کند،.

      من انسانم اشرف مخلوقات هستم و لایق بهترینها هستم 

      لیاقت دارم که،تو طبقات بالاتری از جهان هستی زندگی کنم،

      لیاقت احساس خوب شادی ،نشاط ، خوشبختی ،شیک،پوشیدن، ثروت ،سلامتی کامل،و از،همه بیشتر متناسب شدن هستم بله،من خودم را لایق بهترینها میدانم .از،شما هم ممنون استاد عطارروشن بابت این فایلهای رایگان که در اختیار ما قرار دادید و سپاس بیکران از خداوند به خاطر تمام داشته ها و نداشته های زندگیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberehsadat@gmail.com
      1400/03/12 18:19
      مدت عضویت: 1346 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,198 کلمه

      با سلام . گام اول . سوال اول :

      *من چگونه خودم را لایق چاق کردن ،    کردم ؟*

      اولین قدمی که برای لاغری باید گذاشته شود ایجاد باور لیاقت است . باوری که برای بدست آوردن هر چیزی چه دلخواه و چه نا دلخواه باید حتما در ما ایجاد شود خب قضیه ی دلخواه بودن چیزی که کاملا معلوم است اما در مواردی که ما چیزی را نمیخواهیم مثل چاقی اما مرتب تکرارش میکنیم و به آن توجه و تمرکز داریم و بیشتر اوقات فکر ما را مشغول به خودش میکند به طور ناخود آگاه داریم آن نا خواسته را به سمت خودمان دعوت میکنیم چرا که ذهن ما فرق بین دلخواه و نادلخواه را نمیداند .او فقط  توجه کردن دایمی ما به موضوعی را میبیند و حس میکند آن چیز مورد علاقه ی ماست پس آن را هر طور که باشد وارد زندگی ما میکند . پس باید خیلی مراقب افکار خودمان باشیم که خدای ناکرده در چنین تله ی ذهنی اسیر نشویم ( توجه به ناخواسته )

      مطلب بعدی خود باوریست کسی که خود را باور ندارد و اعتماد به نفس ندارد در حال ایجاد عدم لیاقت داشتن چیزی در خود است .

      مثلا منی که از کودکی مورد سرزنش های دیگران برای چاق بودنم ، بودم منی که در مهمانیها خجالت میکشیدم چادرم را کنار بگذارم که نکند اندامم دیده شود منی که با دیدن اندام لاغر دیگران دچار حسرت و خود کم بینی میشدم و مرتب به خودم سر کوفت میزدم که ببین دیگران چقدر خوش اندام هستند ولی بی عرضه تر از تو کسی هست این همه رژیم گرفتی باز هم همانی ،   که بودی

      من در تمام این شرایط خودم را لایق چاقی میکردم و اصلا هم آگاهی نداشتم

      آن سرزنشها و سر کوفتها و گفتگوهای منفی ذهنی ام با من چها که نکرد

      اما این لایق چاقی بودنها همین جا تمام نمیشد من حتی زمانی که رژیم بودم باز با خودم جنگ داشتم . و مرتب به میگفتم ببین همه میتوانند به راحتی همه نوع غذا را بخورند اما تو چی و باز سرکوفت و سرزنش

      یا هنگامی که از خجالت اندامم بارها دعوت دوستانم را برای رفتن به استخر به بهانه های مختلف رد میکردم و در تنهایی هایم اشک میریختم و خودم را  مورد فحش و لعنت قرار میدادم

      یا هنگامی که ته مانده ی غذای فرزندانم را به بهانه ی حیف بودن یا اسراف  شدن میخوردم

      زمانی که برای خودم ارزش قائل نبودم و بجای آوردن ظرف تمیز برای خودم ، سر سفره از همان قاشق و بشقابی که غذا را  با آنها  اماده ،کرده بودم استفاده میکردم  

      یا زمانی هر غذای نذری که اورده میشد و خانواده دوست نداشتند را من به بهانه ی اینکه حرام میشود  نذریست گناه دارد و از اینجور حرفها میخوردم

      تمام آن مواقع داشتم خودم را لایق چاقی میکردم وقتی خودم را دوست نداشتم خودم را لایق چاقی میکردم وقتی به خودم را سرکوفت و سرزنش می زدم داشتم خودم  لایق چاقی میکردم وقتی با دیدن اندام دیگران حسرت میخوردم خودم را لایق چاقی میکردم وقتی به هر دلیلی احساس نا توانی و ضعف میکردم رسما خودم را لایق لاغری نمیدانستم  

      و تمام این موارد از این جا نشات میگرفت که خودم را باور نداشتم و  ارزشمند نمیدانستم .

      و من آنقدر خودم را نسبت به لاغری بی لیاقت کردم که تنها چیزی که دریافت میکردم چاقی بود و چاقی

      پس الان با تمام وجود فریاد میزنم من خودم ، خودم را چاق کردم نه هیچ کس و هیچ چیز  دیگر نه غذاهای هورمونی ، نه فعالیت نداشتن  ، نه ژنتیک و. …

      خلاصه که  من مسئولیت چاقی ام را  قبول میکنم و از این به بعد سعی میکنم با ارزش گذاشتن  برای خودم

      با قبول کردن اینکه من  توانمندم .  من میتوانم لاغر شوم. خودم را هر چه بیشتر  لایق لاغری بدانم .

      در جواب این سه   سوال  باقی مانده باید بگویم هرگز من تا قبل از آشنایی با روش ذهنی در مورد این باور اصلا آگاهی  نداشتم و اتفاقا نا خودآگاه باورهای چاقی و سر کوبهایی  که از چاقی میشدم  همه و همه مرا ناتوانتر و ضعیفتر میکرد و من هر روز خودم را از لاغری دور و  دورتر میدیدم و همین امر باعث عدم لیاقت من به لاغری بود .ایجاد باور لیاقت در حقیقت همان ظرفیت ذهنی ما راجع به مسئله ای هست هر چه توجه ما به مسئله ای بیشتر باشد ما خودمان را لایق داشتن همان چیز میکنیم  و در تلاشهای قبلیه من برای لاغری در واقع تلاش و کوشش بود برای چاقی  😔چون تمام توجه و تمرکز من به چاقی بود تمام گفتگوهای ذهنی من در مورد چاقی بود تمام خوردنها و نخوردنهای من  برای چاق شدن یا نشدن بود و من درتمام این مدت در حال گسترش ذهنم در این مورد بودم و همین گسترش ذهن مرا  هر روز و هروز لایقتر میکرد برای چاقی

      در روشهای قبلیه لاغری،،   همه چیز بود جز فکر کردن به لاغری چون گفتگوهای ذهنی  در این مورد نبود چون باورهای قوی و قدرتمندی نبود . هر چه بود سرکوب و استرس و نا آرامی 😔

      در جواب سوال اخر استاد که چگونه خودم را لایق لاغری بدانم .

      من باید توانمندیهای گذشته ی خود را مرور کنم . باید کارهای زیادی را که در گذشته با توان و قدرت انجام دادم را به یاد بیاورم ، باید ارزش از دست رفته ام را به دست بیاورم باید خودم را باور کنم  که کارهای سختری را در طول زندگیم انجام دادم آن موقع است که لاغری دیگر برایم آسان میشود

      باید به یاد بیاورم زمانی که برای گرفتن گواهینامه ی رانندگی با اینکه چند بار رد شدم و مربی میگفت ، باید سن پایینتر برای یادگیری می آمدی ولی من ایستادمو با قدرت گواهینامه ام را گرفتم .💪

      یا آن زمانی که فرزندان دو قولیم را ازدست دادم، مثل کوه ایستادم و با بردباری همه را متعجب کردم .💪

      و من از این روزهای سخت کم نداشتم که خیلی قدرتمندانه ایستادم و خودم را لایق  داشتن همه ی خواسته هایم دانستم و پاداشش را هم گرفتم . در مورد اول که گواهینامه ام بود و در مورد دوم ، دو پسر زیبا  که بعد از آن دو قولوها خداوند دوباره به من عطا کرد .

      پس حتما در مورد لاغری هم 

      زمانی  برایم آسان میشود که خودم را  قدرتمند و قوی. بدانم و در هر شرایطی و هر وزنی که الان هستم  بگویم من میتوانم . بدون توجه به گفتگوهای منفی ذهنی خودم را لایق لاغری بدانم که صد درصد باداشتن این باور  پاداش   بزرگی در انتظار من است .

       و قطعا وقتی ما در مسیر صحیح لاغری باشیم دیگر از ان گفتگوها خبری نیست چون دیگر این من،   آن من سابق نیست. ضعیف و ترسو که تمام تقصیرهای چاقیش را  به چیزهای دیگر نسبت میداد

      این من ، کسی ست که با شجاعت  تمام مسئولیت چاقیش را قبول میکند  و دیگر هرگز برده ی ذهنش نخواهد بود .

      این من جدید در مقابل تمام آن گفتگوها ی منفی و دعوت به پرخوریهای کاذب که جز حال بد چیزی عایدش نمیشد  با قدرت  و محکم و استوار می ایستد و مغلوب نمیشود

      چون این من جدید در حال تغییر است او خودش را باور کرده و خودش را لایق بهترینها میداند

      او میداند که بدنش ، محل جلوه ی الله است و ارزشمند و والا مقام پس هر گز نباید با عادات قبلی و با خفت و ذلت با او رفتار کند .

      خدایا ممنونم که مرا لایق تناسب ذهنی و بعد تناسب جسمی قرار دادی خدایا سپاس که مرا لایق هدایت به مسیر درست دانستی شکرت شکرت 💚💚💚

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        سلام دوست عزیز
        تبریک میگم به شما
        این نوشته خیلی عالیه
        احساس خوب و اطمینان از موففیت در نوشته شما موج میزنه و این نوید شگفتی ساز شدن میده

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار saberehsadat@gmail.com
          1400/03/12 23:32
          مدت عضویت: 1346 روز
          امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 49 کلمه

          با سلام . خیلی متشکرم استاد . تشویق شما کلی مرا مصممتر و پر توانتر  میکند و انگیزه و شور و اشتیاق مرا چندین برابر . به امید خدا  تا چند وقت دیگر من یک شگفتی ساز می شوم 

          در پناه خدا وند همیشه شاد و سلامت و متناسب باشید 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار saberehsadat@gmail.com
        1400/03/12 23:36
        مدت عضویت: 1346 روز
        امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        با عرض پوزش . دیدگاهی که من در پست قبلم  نوشتم در مورد گام پنجم بود که اشتباها نوشته بودم گام اول 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/03 11:58
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      سلام خدمت استاد و دوستان سرزمین لاغرها

      منم گاها با این ترس رو به رو میشم وهمین دیروز بود که گرسنم شد و در یخچال رو باز کردم تا چیزی بردارم و بخورم دیدم داخل یخچال فرنی هست و با اینکه به غذاهای شیرین حتی بستنی و فرنی و خودشیرینی تمایلی ندارم چون احساس میکنم و طبق تجربه های قبلی با خوردنشان نه تنها سیرم نمیکنه بلکه تشنگیم رو بیشتر میکنه و بعدش کلی باید آب بخورم به خودم گفتم نکنه به خاطر ترس از چاقی  باشه که من نمیخورم . دیگه یه بشقاب گرفتم و خوردم بعدش دیدم هم گرسنگی رفع نشد و هم تشنگیم بیشتر شد و یه جورایی حس خوب نداشتم هیچی دیگه یه لیوان آبلیمو خوردم تا حالم خوب شد یهو دیدم دیگه گرسنگی هم برطرف شد . آخه من به خوردن چندتا از غذاها تمایلی نداشتم و بعد خوردنش یه جورایی حس خوب ندارم و چون از قبل یه مدت رژیم گرفته بودم همش میگم نکنه  تمایل نداشتن من به این غذاها شاید به خاطر رژیم باشه یا ترس از چاقی . برای مبارزه با این ترس میخورم . بعدشم پشیمون میشم .

      این ترس از چاقی رو با تمایل نداشتن به این  غذا باید به نظرم تفکیک میکردم . میشه استاد یه کم راهنمایی بکنید . 

      نمیدونم شاید فایلهای بعدیتون صحبت کردید .

      وقتی میبینم اینهمه فایل برامون ضبط کردید و اینهمه تجربیات گرانبها رو در اختیار ما گذاشتین که ما نتیجه بگیریم ازتون ممنون و متشکریم .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/01 22:17
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 371 کلمه

      سلام خدمت استاد و دوستان سرزمین لاغرها

      من همکاران چاق و اطرافیان چاقی که دوربرم بودند خیلی توجه میکردم یه هم کاری در شرکت داشتم که طبق دکتر تغذیه اش دستورات غذایی رو رعایت میکرد و هر غروب پیاده روی میکرد ایشون با اینکه ۲۳ سال داشت و ۱۱۰ کیلو وزن داشت مجرد هم بود اعتماد به نفس خوبی داشت و با اینکه من متناسب بودم اعتماد به نفس اون رو نداشتم و درسن ۲۳ سالگی هم ازدواج کرد.

      کارهای اون مرتب توجه منو به خودش جلب میکرد .

      بعد اون با یه همکار دیگه ای آشنا شدم و اون هم نزدیک به ۱۳۰ کیلو وزن داشت و اعتماد به نفس فوق العاده بالا و همش عاشق چاقی خودش بود تو هر مهمونی حاضرمیشد موادغذایی دلش میخواست میخورد تو مهمونی ها می رقصید و کلا اجتماعی بود و من باز نظر ورفتارش توجه منو جلب میکرد و جالب بود از اونجایی که توجه به ناخواسته اون رو به زندگی وارد میکنه چاقی تو زندگیم وارد پیدا کرد و من لایق چاقی شدم .

      بعدش که مرتب خانواده بهم می گفتند تحرک نداری ورزش نمیکنی و روز به روز چاق تر میشی . من تصمیم گرفتم به پیاده روی یک ساعته و باشگاه و رژیم غذایی روی بیارم و مرتب چاق تر شم پس لیاقت چاق تر شدن شدم .

      واما پیشنهاد برای لیاقت لاغر شدن اینه که این روزا وقتی به دوربرم نگاه میکنم وقتی یک مغازه دار رو میبینم میگم با اینکه پشت میز میشینه ولی لاغره یا دختر همسایمون و دخترهای فامیل همه خونه دار هستن ولی لاغرند  یا داخل شرکت همکاران دیگم همشون پشت میز نشینن ولی لاغرند‌.

      افراد لاغر رو که تو خیابان میبینم میگم نگاه کن توجهشون درست بوده که لاغرند و توی دلم اونا رو تحسین میکنند .و افراد لاغر رو که تو لباس لاغر ی میبینم نگاهشان میکنم  ولذت میبرم . و افراد چاق رو هم که نظرم بهشون میافته میگم خدایا شرکت که در مسیر متناسب شدنم و لذت میبرم . الانا یه سری رفتار بد غذایی که داشتم رو ترک کردم و خودم رو تحسین میکنم و هر لباسی  که دلم  بشینه میخرم و هر غذایی  دلم میخواد میخورم . تمام تلاشم رو میکنم که حسم رو در طول روز خوب نگه داشته باشم . 

       

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/01 12:57
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 175 کلمه

      سلام خدمت استاد و دوستان سرزمین لاغرها

      در فایل های گذشته آموختیم که از زمانی که کودک هستیم چاقی رو از رفتار والدین یاد میگیریم . بدون آنکه تصمیم بگیریم که چاق شویم . و این توانایی رو ذهن ما هم داره که بارها آموزش ببینه و آموزشهای لاغری رو بهش بدیم تا لاغربشه . منتها الان میفرمایید که مسولیت چاقی بر عهده خودمان هست . خوب میشه گفت دریک سن خاصی به بعد برعهده ماست . خوب اگه اساتید موفقیت و شما نبودید باز هم ما که هیچ آموزشی از هیج جا حتی مدرسه که کانون تعلیم و تربیت بود یاد نگرفتیم چی جوری بایستی راهکار رفع چاقی رو یاد میگرفتیم و اگر شما نبودید ما باز هم چاق تر میشدیم و راهکاری نداشتیم .

      مثل افرادی که قبلا اینترنت نداشتند و اساتید موفقیت هم چند سال پیش ۲۰ سال پیش نبودند تاکسی آموزش ببینه .

      پس ما مسولش نیستیم . شاید دوستان برای شروع گام ها وطی کردن دوره بپذیرند تا لاغربشون.

      برای من این قسمت کاملا مبهم هستش .اما با بقیه آموزشها تون موافقم . ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام دوست عزیز
        اینکه باید بپذیریم ما مسئول چاقی خودمون هستیم باعث میشه که احساس مسئولیت برای لاغر شدن داشته باشی
        اگه مسئولیت چیزی به عهده شما نباشه به نظرت برای بهبود و برطرف کردن مشکلاتش اهمیتی میدی؟

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirrezahafezi6@gmajl.com
      1400/02/24 15:51
      مدت عضویت: 1287 روز
      امتیاز کاربر: 103 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 58 کلمه

      سلام من چندین روش که امتحان کردم وزنم کم شده ولی پایدار نبوده من اطمینان دارم که میتونم کم کنم ولیاقتش و دارم راهایی که خیلی سخت بوده رژیمهای سخت وطاقت فرسا تحمل کردم و تونستم کم کنم پس در رژیم لاغری با ذهن که هزار بار ساده تر حتمامیتوانم

      ممنونم از راهنمایی های بی دریغ شما استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirrezahafezi6@gmajl.com
      1400/02/24 14:52
      مدت عضویت: 1287 روز
      امتیاز کاربر: 103 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 43 کلمه

      سلام من تقریبا دوهفته است به صورت اتفاقی اشنا شدم واز مطالبتون حسابی لذت میبرم هنوز من چند فایل بیشتر گوش ندادم ولی برام خیلی جالب بوده واز این که این مطالب زیبا رو رایگان رر اختیار ما قرار دارید ممنونم اجرکم عندالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yekiii
      1400/02/22 14:15
      مدت عضویت: 1290 روز
      امتیاز کاربر: 106 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 230 کلمه

      من مسؤل چاقی خودم هستم. من خودم چاقی رو به زندگیم دعوت کردم و حالا تصمیم میگیرم که لاغری و تناسب اندام رو به زندگیم دعوت کنم.من لایق تناسب اندام هستم. من لایق پوشیدن لباس های دلخواهم هستم. من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و رنگی و روشن رو دارم. من لیاقت داشتن زندگی سالم و پر از آرامش و اعتماد به نفس رو دارم. من لایق خوردن غذاهای سالم و باارزش و خوشمزه هستم. من لایق هستم که عاشق خودم باشم. من به خودم افتخار می کنم چون من لایق زیبایی و تناسب اندام هستم. خدای مهربونم از روح خودش در من دمیده پس من به خودم احترام میذارم تا از خدای خوبم سپاسگزار باشم.من لیاقت بهترین ها رو دارم.من باارزش هستم.من لیاقتم بالاست پس لایق تناسب اندام و وزن دلخواهم هستم. من به راحتی به کمک خدای مهربونم به وزن و اندام ایده آل و دلخواهم میرسم.من خودم رو میبخشم و از خدای عزیزم هم میخوام که منو ببخشه که لیاقتم رو به سمت چاقی برده بودم.از حالا به بعد من فقط و فقط لایق تناسب اندام هستم و بس.من ایمان دارم که خدای مهربونم بیشتر ذوق داره که من به تناسب اندام برسم و کمکم میکنه. از همین لحظه به بعد من فقط لایق بهترینها و خوبی های جهان هستم. الهی شکرت که همیشه منو به سمت بهترینها هدایت میکنی.الهی سپاسگزارم که عاشقمی و منم عاشقونه میپرستمت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا آرام
      1400/02/17 13:11
      مدت عضویت: 1501 روز
      امتیاز کاربر: 148 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 280 کلمه

      سلام به همه دوستان عزیز و استاد گرامی

      بارها و بارها به این موضوع فکر کردم.

      من اشرف مخلوقاتم. من به دنیا آمده ام برای شاد زیستن. برای لذت بردن از نعمت های فراوان و بی انتهای دنیا. من آفریده شده ام تا خلق کنم. من خالق زندگی خودم هستم. شاید باید روزهایی اضافه وزن می داشتم تا بفهمم چرا من همیشه لاغر بودم. تا حواسم را جمع تر کنم. تا آن کمی حس غرور در من بمیرد. شاید باید می مردم تا زنده می شدم.

      زندگی من در چند سال اخیر دچار چنان تحول و تغییراتی شد که احساس می کنم تازه متولد شده ام. در خیلی از مراحل رشد کردم و در حال پیشرفتم و باید در این وجه از زندگی هم رشد می کردم و خوشحالم. خوشحالم که به تضادی از زندگی رسیدم تا قدر سلامتی و نعمت تناسب اندام و وزن ایده آل خودم را بدانم. بیشتر قدرشناس باشم و یادم باشد که باورهای طولانی مدت اگر نادانسته وجود داشته باشند روزی می شکنند. اگر عمیق نباشند فرو می ریزند. مثل خیلی از باورهایی که داشتم و آن ها را شکستم و باورهای درست و لذت بخشی برای خودم ساختم.

      شاید در نگاه اول خیلی سطحی و ساده به موضوع چاقی و لاغری نگاه کنیم. اما اگر در راه پرورش ذهن خود باشیم نگاهمان به همه موضوعات عمیق تر خواهد بود.

      من لیاقت بهترین ها را دارم. در همه جنبه های زندگی. من لایق داشتن اندامی متناسب، بدنی زیبا، وزنی ایده آل و جسم و روحی سالم هستم.

      خدایا سپاسگزارم که من را در بهترین مسیرهای زندگی هدایت می کنی و زندگی من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر می شود.

      برای همه دوستان عزیزم سلامتی و اندامی متناسب را آرزومندم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار eli_naz_188@yahoo.com
      1400/02/16 20:24
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 195 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,274 کلمه

      سلام و روز همگي بخير

      “گام پنجم”

      اول اينو بگم كه اين گام و فايل صوتي اين گام واقعا و واقعا تكون دهنده بود.

      من تا به اينجا از ميون ٤٠-٥٠ فايل مفيدي كه از استاد گوش دادم واقعا تخت تاثير اين فايل بيشتر از مابقي فايلها قرار گرفتم.

      لازم ميدونم قبل از رفتن سر سوالات مطرح شده احساسي كه بعد شنيدن و حين شنيدن اين فايل رو داشتم بگم

      تفاوت اين فايل با بقيه فايلها اول اينكه استاد لحن كاملا جدي داشت و خيلي شاداب و ملايم نبود

      نميدونم چرا من ميزان يادگيريم با لحن جدي بيشتره!(من راجع به خودم ميگم هر كسي متفاوته )

      مورد ديگه اينكه من اين فايل رو كاملا متفاوت از ساير فايلها ديدم انگار كه ختم كلام و اتمام حجت بود انگار اين فايل اپيزود نهايي رازلاغري با ذهن بود.

      مورد ديگه اينكه استاد خيلي كم توي ساير فايلهايي كه من گوش دادم انگشت اتهام به روي عادات غذا خوردن ما گذاشتن اما توي اين فايل كاملا پرخوري و اضافه خوري و آشغال خوري و … مورد نشانه بود.

      من قبل از نوشتن اين ديدگاه فايل رو چند بار گوش دادم چون تكرارش خيلي بيدار كننده و عالي بود.

      ديدگاه دوستانم خوندم و جالب اينه اكثر افراد اين فايلو بارها گوش دادن مثل اينكه همه ي ما نياز به شنيدن اين حرفها داشتيم.

      استاد عزيز

      در پروسه ي چاقي و اضافه وزن عادات ما چه عادات غذايي و چه غير غذايي منجر به اين نتيجه ي نامتناسب ميشه.

      اما من عادات غذايي نامتناسب رو در اكثر افراد دليل بارز اضافه وزنشون ميدونم كه (اين نشات گرفته از فرمولهاي ذهني غلط و عوامل ذهني پيش زمينه)هست.انگار همه غذارو مقصر ميدونن.

      براي همين هست كه مثل بچه اي كه خودش ميدونه خطاي كارش كجا بوده وقتي حرف از خطامون ميشه (اينجا رفتارهاي غذايي نادرست)ما با وجود ناراحت شدن لذت ميبريم از شنيدنش.

      دليل لذتمون هم اين هست كه مسئوليت تمام و كمال چاقيمون رو به عهده گرفته و حاضر و آماده ي جبران اين خسارت وارده ايم.

      من خودم با خودم روراستم

      كاملا آگاهانه خودم كردم و خودم ميدونم چيكار كردم كه دچار اضافه وزن شدم.اصلا خودمو به بي خيالي زده بودم و گفتم هر چه باداباد.

      با ذهنم هم مثل يه غريبه ي شيطاني برخورد ميكردم كه نميدونم اين چي از جون من ميخواد اصلا اينه كه هي ميگه بخور بخور!من بي گناهم!

      خب حالا ميرم سراغ سوالات اين قسمت.

      ✔️به انچه در مسير چاقي انجام داديد فكر كنيد و بگيد چطور لياقت چاقي رو توي خودتون افزايش داديد؟

      •بچه كه بودم صورتم گرد بود(الانم گرده لاغرم ميشم گرده!)اين باعث ميشد تو برخورد اول هر كس و غريبه اي بدون توجه به اندامم كه چاق نبود همه بگن واي چقدر توپوله !😒

      همين باعث ميشد من فكر كنم اين حرف بديه چون خوشم نميومد و فكر ميكردم توپول يعني شكمو يعني بد يعني چاق و همين باعث ميشدفكر كنم من محكوم به چاقيم چون من يه بازه ي زماني هيچي نخوردم تا لاغر شم (دوران كودكي)ولي باز صورتم گرد موند و اين بيشترباعث شد كه باور كنم من لايق چاقيم و ديگه چه فرقي داره بدنمم هم چاق باشه من كه هر كاري ميكنم لاغرم ميشم باز بهم ميگن توپول پس ديگه بيخيال شدم و خودمو لايق دونستم كه جسمم هم چاق كنم.

      جالب اينه الان كه بزرگتر شدم همون مردم جاهل كه سالها منو عذاب دادن با كامنتِ چه توپول! الان ميگن واي خوش به حالت چه پوست قشنگي چه گونه هاي برجسته اي چه صورت پري كاش منم صورتم اينطور بود!

      همونا ميگن:من لاغر ميشم اول صورتم لاغر ميشه خوش بحالت توصورتت لاغر نميشه 😒

      آه خداي من !

      براستي كه اولين و واجبترين كار بي توجهي با حرف ديگرانه.

      ميخوام يه مثال ديگه اي حالا كه اين موضوع باز شد بگم

      *يه روز داشتم با يكي از مشتريام راجع به دوران مدرسه مون حرف ميزدم (دوستم اهل ايرلند بود)ميگفت توي دوران مدرسه و دبيرستانش هميشه بابت اندام ساعت شني كه داشت (پايين تنه پر و كمر باريك و بالا تنه ظريف)مورد تمسخر همه بود و خيلي اذيت ميشد و همه مسخرش ميكردن كه چه باسن بزرگي داره و مثل فيله و..

      حالا ميگفت همون اندامم كه باعث كمبود اعتماد بنفسم شده بود امروز تو سال ٢٠٢١ يك آرزو براي همه شده و من هر جا ميرم منو تحسين ميكنن كه خوش بحالت چه باسن خوش فرمي چه كمر باريكي حتما خيلي ورزش ميكني يا چي ميخوري اينطورشدي !😒

      اونم تو فضاي مجازي فقط عكس ميزاشت و هزاران لايك ميخورد!

      آه! 😄

      اين مردم يك روز تو رو عبادت و يك روز تو رو طرد ميكنن.

      • من خواهش ميكنم از همه كه حالا كه تو مسير روشني و لاغري و درست هستيم ❌توجه به حرف ديگران ممنون و براي يكبار هم شده فقط و فقط خودمون و خودمون تا ميتونيم در اين زمينه خودخواه باشيم و فقط به خودمون و نظر خودمون توجه كنيم.

      ٠ چه كار ديگه اي كردم كه لياقت چاقي رو توي خودم افزايش دادم؟

      اينكه باور كردم كه مقابل غذا ضعيفم و نميتونم خودمو كنترل كنم

      اينكه به يسري افراد گفتم كه من لاغر نميشم اصلا و استعداد چاقيم خيلي بالاست!

      اينكه خودمو ضعيف حس كردم مقابل افراد خوش هيكل!

      اينكه خودمو قانع كردم كه من هيچوقت لاغر نخواهم شد و تسليم شدم به چاقي!

      اينكه به خوبي يادم مياد روزها و شبهايي كه از شدت پرخوري نتونستم بخوابم از شدت فشار بالاي خون، زير دوش آب سرد ميرفتم و فقط زير دوش گريه ميكردم كه چرا اين دور باطل رو هر روز تكرار ميكنم و هر روز تكرار ميكردم با اينكه ميدونستم چاق ميشم 😔خيلي حال بديه واقعا مرز جنون بود.😭

      ميدونيد بعد يه وزن خاص كه خيلي هراس انگيزه آدم كلا ميبازه چون سالها تلاش ميكنه به اون عدد نرسه ولي بعد اون عدد كه خط قرمزخودش تعيين كرده ميگه ديگه آب از سر گذشته و من فوق العاده ضعيف و حقير و ناتوان هستم.

      هر چه بادا باد و خودشو كاملا لايق چاقي ميدونه

      من سال آخر تلاشهاي ١٤ ساله ي لاغريم

      همه ي اينها لياقت من رو براي چاق تر شدن بيشتر و بيشتر كرد.

      حالا هم ديگه عيب نداره چون ماهي رو هر وقت كه از آب بگيرين تازه س.

      مهم اينه كه در دادگاه عدالت روح و جسمم من اعتراف كردم كه گناهكار منم 🙋🏼‍♀️و مسئولييت همه چيز رو به عهده م گرفتم و گفتم كه همه چيزرو جبران خواهم كرد.🙏🏻

      ✔️سوال دوم اينكه آيا در روشهاي قبلي كه امتحان كردم توجهي به لياقت خودم در چاقي داشتم؟

      ببينيد من هر روشي كه امتحان ميكردم اولش خودمو لايق چاقي نميدونستم

      اول هر روش پر انرژي و مصمم بودم و ميگفتم البته كه من لايق چاقي نيستم و اينبار تمامه!

      ولي طول مسير معمولا بعد از اولين خطا (معمولا شكستن رژيم غذايي)بلافاصله رفتارم با خودم عوض ميشد و خودم رو بي نهايت مستحقچاقي ميدونستم اونقدر كه به قصد تنبيه خودم تا شب بيشتر ميخوردم تا به حالت تهوع برسم (ببخشيد بچه ها من قصد بي ادبي ندارمفقط اينارو ميگم تا دوستاني كه تجربه شبيه من داشتن بدونن كه تنها نيستن)

      يا مثلا تصميم ميگرفتم طبق برنامه فلان ساعت در روز باشگاه برم و فلان مقدار كالري بسوزونم و اگر اينكارو يك روز نميكردم باز خودموتوي آينه نگاه ميكردم و از خودم و هيكلم و همه چيزم متنفر ميشدم و خودمو لايق چاقي ميدونستم.

      من بيشتر انواع رژيم رو براي رفع چاقيم استفاده ميكردم پس جواب اين سوال ميشه دقيقا زماني كه من رژيمو ميشكستم يا دقيق اجرانميكردم .

      بي نهايت بي نهايت احساس ضعيف بودن و نفرت در من شكل ميگرفت و البته من خودم رو محكوم،تسليم و صد در صد لايق چاقيميدونستم.

      ✔️روشهايي كه استفاده كردم سبب افزايش لياقت چاقي در من شدند يا سبب افزايش لياقت لاغري؟

      آه استاد عزيز!

      اين از اون سوالا بود

      اگه سبب افزايش لياقت لاغري در من ميشد كه من هيچوقت به دنبال آخرين تير اميد كه اينجا بود نمي اومدم.

      من ميدونم دليل اين سوال زيركانه رو

      ما داريم ذهن مسموم و مِه گرفته مون رو تصفيه ميكنيم

      اين مرحله ضربدر زدن به غلط هاست ❌تا توي گامهاي بعد تيك سبز ✅ بزنيم به اطلاعات و فرمولهاي صحيح.

      تمام روشهاي لاغري كه من استفاده كردم شامل انواع رژيم غذايي و ورزشها بود

      متاسفانه تنها در سه مورد من موفق به كاهش وزن بالايي شدم كه برگشت وزن بلافاصله بعد موفقيتم باعث افزايش حس لياقت چاقي درمن ميشد.

      من شروع هر روش و رژيم لاغري خودم رو روحا اماده ميكردم و دائم ياداور ميشدم كه لايق لاغري هستم اما همونطور كه گفتم در طولفرايند به دليل كند بودن سرعت كاهش وزنم و همينطور خطاهاي رژيمي حس نالايق بودن بيشتر از بار قبل در من ايجاد ميشد.

      در نتيجه ي تمام اين احساسهاي پي در پي نالايق و بي كفايت بودن من تماما تسليم و خسته خودم رو در دنياي چاقي رها كرده بودم.

      ✔️پيشنهاد من براي نشان دادن لياقت لاغري من چيه؟

      اول اينكه من اون ٣ مورد كه موفق شدم وزنم رو كم كنم رو قاب ميكنم ميزنم جلوي چشمم همه عكساي لاغرمم هم ميزنم همه جا بك راندگوشيم و اتاقم تا كاملا برام ملموس بشه كه اين قهرمان منم خود من.

      من تمام پروسه ي لاغري قبليم رو ياداور ميشم كه چقدر با اراده و قوي و بي نظير بودم تا اول از همه يه خط باطل بزنم رو افكاري كهميگن تو نالايقي تو نميتوني.

      دوم اينكه من تمام گزينه هاي مثبتي كه توي وجودمه به رخ چاقيم ميكشم

      دونه به دونه

      اونقدر جذاب و موفق هستم كه به رخ جناب چاقي مهمون پر روي ناخوده بكشم و بگم واقعا خيلي رو دار و با اعتماد به سقف هستي كه باوجود اين همه زيبايي و جذابيت من هنوز نرفتي پي كارت و جا خوش كردي! لطفا با احترام خودت تشريف ببر!

      پس اين شد كه تمركز روي نقاط قوي و مثبت خواهد بود

      سر و ته چاقي چيه تو وجود من؟

      اونهمه زورشو زده شده نهايت ١٠كيلو چربي!مقابل ٦٠ كيلو زيبايي و وقار و روح زيباي من هيچ حرفي براي گفتن نداره.

      مورد سوم بعد از خود،ذكر خداست

      منظورم اينه ياد خدا

      منظورم اينه حس و لمس اين موضوع كه خدا اينجاست درون من

      اين يك شارژ و نيروي هزاران برابر عظيم تري براي اثبات كامل اين هست كه من لايق لاغري و تناسب اندامم.

      آه عزيزاي من

      خدا واسه اينه كه گفته روزي ٥ بار نماز بخونين

      نه اينكه من بخونم ها !نه

      ولي ميخوام بگم خدا واسه ياداوري ما كه اينجا پيشمونه و حفاظت ما از تمام ضعف ها ميخواد كه ما هي يادش كنيم كه بتونه مارو مقابلهر چيز بدي حفاظت كنه.

      حالا حتما نبايد به فرم نماز باشه به هر فرمي كه خودتون باهاش راحتين روزي تا ميتونين ياداور شين كه شما خود خداييد.

      من ميخوام اينجا يه مثالي بزنم

      يه بار به ديدگاهي ميخوندم يه خانوم گل نوشته بود من از اين به بعد واسه خودم ارزش قائل ميشم و مثل يك ملكه غذا ميخورم!

      من متوجه نكته مثبت ايشون در ذهنيت سازي مثبتشون راجع به غذا خوردنشون شدم اما توي ذهنم گفتم ملكه كيه وقتي خدا هست

      وقتي آخر زيبايي و اقتدار و نظم و بي نظيري خداست چرا نبايد بگم من مثل خداي خودم و در شان خداي وجودم غذا خواهم خورد.

      من روي اين سه مورد تمركز ميكنم و اونقدر قوي و كافي هست كه اگه به درستي و به مكرر ياداور شن حس لياقت بهترينها نه تنها لاغريرو در من افزايش خواهد داد.

      من اخر اين گام زيباي پنجم دوست دارم راجع به پيشرفت خودم تا به اينجاي كار بنويسم

      من تقريبا دو هفته هست در كل كه با سايت اشنا شدم.

      دو روز پيش استاد يك لايو گزاشتن راجع به تند غذا خوردن و اثر اون به چاقي

      خيلي واضح و روشن كردن براي من كه تند غذا خوردن عامل چاقي نيست زماني كه در زمان سيري خوردن قطع بشه.

      شما يك بشفابو چه تو ٢ دقيقه بخوري چه ١ ساعت بازم يه بشقابه.

      من در كل بي نهايت اروم غذا ميخورم ولي مشكلم اين بود سر پا غذا ميخورم و فكر ميكردم اين يكي از عوامل چاقيه ولي فهميدم كه هيچعامل بيروني نميتونه شمارو چاق كنه.

      ميخواستم بگم كه اين لايو خيلي براي من مفيد بود.

      من دو هفته س خيلي بيشتر از قبل آگاهانه غذا ميخورم

      ميدونين رو چه موضوعي در مورد غذا خوردنم بيشتر فكر كردم؟

      اشتهام

      اصلا يه كليد و رمزيه

      وقتي با ذهن عزيزت دوست ميشي و دوسش داري الكي نميگه برو بخور

      عزيز دلم ☺️

      بخدا راست ميگم

      طبق عادت ميرم آشبزخونه يا انگشتم ميره ناخنك بزنم ميگه الهااااااام نكن تو لياقتت بيشتر از اينه 😍

      باور كنين استاد خودش ميگه

      الهي من فداي ذهنم بشم كه ديگه با من قهر نيست نميگه بخور بخور تو بدي تو لايق چاقي هستي

      ميگه الهام من باهاتم دوتايي كمك هم كنيم بگيم چاقي بره خونشون ديگه زيادي مهمون مونده!

      استاد

      من يه چيزي بگم

      من اين دو هفته مطمئنم كه وزنم كمتر شده چون لباسام خوبتر تنم ميشه اما از ترازو خوشم نمياد وزن نميكنم

      من تو اين دو هفته كيك و شيريني هم خوردم كه قبلا نميخوردم

      ولي ميدونين خيلي كم و شيك !

      يعني اينجور نشده كه بخورم يه حس بد عذاب وجدان بهم دست بده و بيشتر بخورم كه تنبيه شم و از خودم متنفر شم

      نه اينطور نشده خوردم ولي خيلي كم در حد اجابت اون حس خوردن و بعد هم خوشحال شدم كه خوردم ☺️

      من امروز صبح ميدونين به چي فكر ميكردم؟

      ٤ سال پيش من تا مرز ٥٣ كيلو لاغر شده بودم اون زمان من فوقالعاده جذاب بودم و با يك مرد بريتانيايي اشنا شده بودم.ما هر روز به بهترين رستورانها براي صرف انواع غذاها ميرفتيم و من دوست نداشتم كه بگم رژيمم يا نخورم چون اون هم اخساس راحتي نميكرد تا غذاشو بخوره.من همه نوع غذاي پركالري و پاستا با سس ايتاليايي و انواع دسر هاي چاق كننده فرانسوي ميخوردم اما 

      اما كاملا يادمه در حد كمي زير سيري ميخوردم تا حس بد پر شدن شكم بهم دست نده و اخساس ناراحتي توي لباسم نكنم.

      باور كنيد من اصلا چاق نشدم طي چند ماه وزنم ثابت بود و كسايي كه منو تازه ميديدن ميگفتن اوه ه ه خوشبحالت پاستا ميخوري و خيلي لاغري!

      منم ميگفتم من اصلا چاق نميشم! (باور كنين خودمم باور كرده بودم ديگه چاق نميشم و خيلي لذت دنيارو ميبردم)

      زندگي يعني اون استاد يعني بهترين غذاهارو در حد كم و نياز بخوري.

      بگذريم ☺️اميدوارم باز به همون فرمولها برسم 🙏🏻

      استاد مرسي بابت اين دو هفته.

      من مطمئنم كه شگفتي ساز ميشم چون اصلا كلا يه آدم ديگه شدم.

      اميدوارم بقيه دوستاي گلمم هم مثل من همينطور حسشون خوب باشه.

      تا گام بعد

      دوستدار همگي

      الهام ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 53 از 11 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار shahrbanou1346
        1400/02/20 00:01
        مدت عضویت: 1594 روز
        امتیاز کاربر: 27156 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        الهام خانم  سلام 

        بازم گل کاشتی    ایول  

        👏👏👏👏👏👏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sana.motalebikhah@gmail.com
      1400/02/05 12:07
      مدت عضویت: 1349 روز
      امتیاز کاربر: 172 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 826 کلمه

      به نام خداوند جان و خرد❤

      سلام و درود…

      امروز روز یازدهمی هستش که روی این فایل تمرکز کردم…گوش دادم و نوشتم و فکر کردم و تمام دیدگاه های این قسمت رو خوندم…چقدر منو تو فکر فرو برد…فکر سردرگمی،فکر اینکه از کجا و از چه طریقی لیاقت چاق شدن در من بوجود اومد،فکر اینکه من فرقم با بقیه چیه که اونا لاغر هستن و با لذت غذا میخورن…چرا من با شنیدن این فایل به دنیای خلسه پا گذاشتم و هر چی فکر میکنم نمیتونم چیزی به یاد بیارم و برم کامنت این قسمت رو بنویسم…تو این یازده روز بیشتر از سی بار ،فایل رو گوش دادم میخواستم با تمام وجودم حسش کنم،درکش کنم،بفهممش،بفهمم دقیقا کجای کارم مشکل داره …چی شد که اینجوری شد…من لیاقت چاقی رو از کی و کجا پرورش دادم تو خودم…خدا جانم ازت درخواست دارم خودت هدایتم کن به اون نقطه اصلی تا بتونم اون اصل کاری رو درست کنم…

      وقتی به این فکر میکنم که تا الان که 25سالمه و طبق تحقیقات 25تن غذا خوردم و بدن من همه رو یا دفع کرده و یا به انرژی تبدیل کرده و من فقط چند کیلو اضافه وزن دارم،یه مشکل اساسی تو وجود منه…غذا ها مشکل ندارن،ورزش و رژیم و دمنوش و پودر و قرص مشکل ندارن،این ذهنه منه که منو هدایت کرده به سمت چاقی…چرا که خیلی هارو دیدم با همین رژیم لاغر شدن و تا آخر عمر لاغر موندن چون با همون روش خودشون لیاقت لاغری رو برای خودشون ایجاد کردن،از رژیم لذت بردن ،از ورزش لذت بردن…وقتی با افتخار میگن که ما چند ساله رژیم هستیم یا آخرین جعبه شیرینی که نخوردن رو نگه داشتن و با افتخار میگن ببینید ما چند ساله شیرینی نخوردیم و اصلا هم میلی بهش نداریم و داریم از زندگی لذت می‌بریم یعنی دارن لیاقت لاغری رو افزایش میدن تو خودشون…نه اینکه وقتی رژیم میگیریم همش حسرت چیزایی که نمی‌تونیم بخوریم رو داشته باشیم….

      تو این پنج تا فایلی که تا الان گوش دادم دوتا موضوع رو تو هر فایل قشنگ درک کردم…

      1. لذت بردن از زندگی و هر چیزی…
      2. داشتن حال خوب…

      ما باید تو هر شرایطی که داریم ازش لذت ببریم…وقتی فکر میکنم زمانیکه با رژیم و ورزش به یه اندام فوق العاده رسیده بودم ولی بازم از خودم راضی نبودم ،داشتم لیاقت چاقی رو تو خودم افزایش میدادم…

      این جمله که ما با تشکر و قدردانی از چیزهایی که الان تو زندگیمون داریم باعث میشیم موارد بالاتر وارد زندگیمون بشن،الان حکم فرما میشه…وقتی من از اندامم رضایت نداشتم و همش دنبال موارد منفی بودم چه توقعی داشتم که موارد بهتر وارد زندگیم بشن…من تمرکزم رو موارد منفی بود و رفته رفته همونا وارد زندگیم شد…

      مثل الان که تمرکزم رو گذاشتم رو لاغری و فقط به لاغری فکر میکنم و دارم نتیجه هاشو از اندازه شدن شلوار هایی که برام تنگ بود میبینم…

      نمی‌دونم این احساس لیاقت چاقی از چه زمانی باهامه ولی همین الان به خودم قول میدم که انقدرررررررررر رو خودم کار کنم که فقط و فقط لیاقت لاغری و تناسب اندام داشته باشم،چون من لیاقت لاغری رو دارم من هم مانند تمام افراد لاغر لیاقت پوشیدن لباس های رنگ رنگی رو دارم ،منم لیاقت درخشیدن رو دارم…

      الآنم که دارم مینویسم یه جمله که چرا من همش میاد تو ذهنم ولییییی نه ،دیگه نه ،بسه دیگه برو نمی‌خوام داشته باشمت بهونه عزیز…من مسئولیت چاقی خودم رو از روزی که صد قدم. رو شروع کردم پذیرفتم…پذیرفتم که شجاعت تغییر کردن رو دارم و تغییر میکنم…من به خواستم میرسم مثل اون همه کاری که خواستم و انجامش دادم…من از این راه دست نمی‌کشم چون خودم وارد این راه نشدم،خالق قدرتمندم منو وارد این مسیر کرده پس منم باید جبران کنم و روز به روز موفق و موفق تر بشم و بدرخشم…

      منفی باف عزیز شمارو هم میزارم کنار…برو به زندگی خودت برس،همش میای میگی خیلی چاق شدی ول کن اینارو رژیم بگیر و ورزش کن دوباره ولی نه نه نه…برو نمی‌خوام دیگه صداتو بشنوم…میدونی من کیم من روح پاک خدا هستم،پس من لایق بهترین ها و عالی ترین ها هستم…من لیاقت لذت بردن از زندگی رو دارم…لیاقت داشتن بهترین و عالی ترین اندام رو دارم…میرسم بهش و پیروزی مو بهت نشون میدم💪🌟💪

      اضافه وزن عزیزم شمارو هم نمی‌خوام…شما هم برو …من لایق تناسب اندام هستم…الان دیگه فهمیدم با گوش دادن این فایل که من خودم تورو دعوت کردم…انقددددد تو این راه پافشاری میکنم و تمرین و تکرار میکنم که لاغری عزیز رو به زندگیم دعوت کنم و تا آخر با هم خوش و خرم زندگی کنیم😍😍😍😍😍😍😍

      لاغری عزیزم خیلی دوست دارم ایمان دارم که به سادگی و به زیبایی و عزتمندانه وارد زندگیم میشی و تا آخر عمر کنارم میمونی😊😊😊😊😊

      خدارو صدهزار مرتبه شکر که تو مسیر درست هستم،خدارو صدهزار مرتبه شکر که دارم تغییرات رو تو خودم میبینم و به همین زودی بهم گفتن که لاغر شدیاااا😇😇😇😇😇که چقدرررر این جمله شیرینه❤❤❤❤❤شیرین تر از اون،اینه که میفهمی راهت درسته و هر روز داره لیاقت لاغری تو وجودت افزایش پیدا می‌کنه💪💪💪💪💪

      خدا جانم عشق دل من خیلی دوست دارم و هزاران بار هر روز شکرت میکنم که منو تو مسیر درست قرار دادی🌟

      عااااااشقتم خالق بی همتای من ❤

      یک شنبه

      5/2/1400

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 37 کلمه

        سلام دوست عزیز
        این خیلی خوبه که با دقت و تمرکز از فایل ها استفاده می کنید
        اما اگر ادامه بدی به مرور درک و آگاهی شما بیشتر میشه
        الان هفته ها صبر کنی ممکنه موضوع برات واضح نشه
        ادامه بدید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار maryamsadri29@gmail.com
        1400/02/25 11:08
        مدت عضویت: 1289 روز
        امتیاز کاربر: 103 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 80 کلمه

        با سلام خدمت شما دوست عزیزو استاد گرامی

        سپاسگزارم بابت این فایل فوق العاده که من و واقعا به اعماق وجودم برد. و با نظر شما دوست عزیز کاملا موافقم که خدای مهربان بخاطر لایق بودنم مرا در مسیر این راه قرارداده و به خودم قول میدهم که از این به بعدباور احساس آرامش و لایق بودن رو در خودم پرورش دهم تا جزیی از وجودم شود. 

        باز هم از خدای خودم و از استاد عزیز بابت این آگاهی های ارزشمند سپاسگزارم. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mina.1366.az@gmail.com
      1400/02/05 09:03
      مدت عضویت: 1360 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 977 کلمه

      سلام گآم پنجم 

      من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم 

      ۱-

      من از زمانیکه در سنین نوجوانی بودم و حتی قبل تر از آن که تصاویر کمرنگی از خودم دارم با خرید لباسهایی که مناسب سن خودم نبود لیاقت چاق شدن را در خود پروراندم  یکبار  به وضوح یادم میاد که برای خرید لباس مناسب رفتیم بازار تا در مجلسی شرکت کنیم و تمام بازارو همراه مادرم زیر پا گذاشتیم و درنهایت یه لباس مناسب سن و سال  و سایز مادرم خریدم و اونو با خجالت تمام پوشیدم و تا آخر اون مجلس اصلا روم نمیشد از جام تموم بخورم😬الان و خیلی موقع‌ها که یادش میفتم فقط تعللی میکنم و خنده خیلی تلخی روی لبم میاد و محو میشه و یا اینکه به سن دبیرستان بودم و برای خرید لباس فرم مدرسه ام مانتویی را بخرم که دو سایز از من بزرگتر بود و گشاد🙃 چون سایز کوچکتر شلوارش بهم نمی‌خورد 

      وقتی اون لباس فرمو میپوشیدم حالم از خودم بهم میخورد و بعد از چند روز مجبور شدم فرم پارسالمو بپوشم که قدری تو تنم بهتر بود با اینکه کهنه شده بود اما با اون فرم کهنه حس بهتری داشتم 

      زمانی به خودم لیاقت چاقتر شدن دادم که با خوردن به خیال خودم به آرامش میرسم 

      یا با شکم سیر خوابیدن برام خواب راحتری میاره یا اینکه میگفتن این دوتا قاشق غذا هم بخور حیفه ته بشقاب نمونه اسرافه و یا اینکه برای خرید لباسهایم اکثرا رنگهایی را انتخاب میکردم که تیره تر باشه و کمتر چاقیم به چشم بیاید بااینکه از رنگ مشکی در انتخاب رنگ لباس اصلا خوشم نمیومد اما از آن رنگهای خاکستری و قهوه ای و سرمه ای بیشتر استفاده میکردم 

      زمانیکه برای کنکور درس می‌خوندم و نظرم این بود اگه نخورم مغزم نمیکشه درس بخونم لیاقت چاقی را درخودم بیشتر کردم زمانیکه دوران بارداری با خوردن بیشتر مواجه شدم که بچم کم نیاره و کامل و سالم بدنیا بیاد و با بدنیا اومدن بچم چیزی جز چاقی بیشتر از قبل برای خودم نموند و پسرم با وزن نرمال ۳۷۰۰ بدنیا اومد و بعد ۳ روز هم ۳۴۰۰ شد و همون وزن تا مدتها موند اما سلامت شکر خدا😊 زمانیکه دوران شیردهی به گفته اطرافیان مجبور به خوردن بیشتر شدم که شیر کافی برای تغذیه پسرم داشته باشم اما هر چی بیشتر میخوردم شیرم کافی نبود و مجبور شدم به دکتر طب سنتی مراجعه کنم و با راهکارهای خیلی ساده شیر بیشتری تولید شد برای پرورش پسرم شکر خدا😊 زمانیکه ته مانده بشقاب غذای پسرمو برای اینکه اسراف نشه می‌خوردم لیاقت چاق شدن را درخودم پروراندم زمانیکه در مهمونی ها و دور همی ها با اینکه سیر بودم بعد از صرف شام بازم از انواع تنقلات بعد از وعده غذایی می‌خوردم خودمو لایق چاقتر شدن میکردم وای خدا جونم الان که فکرشو میکنم چه ظلمی به خودم کردم 

      وقتی من با استفاده از ورزش های سخت و انواع پودرهای لاغری و دمنوش های به اصطلاح لاغری  و رژیم های سخت خودمو مجبور به کاهش وزن و سایز میکردم لیاقت چاقی بیشتر درمن پرورش میافت

      اما این ظلم دیگه بسته الان من در جایگاهی هستم که خودم مسئولیت چاقی خودمو برعهده میگیرم و به تمام این بی مسئولیتی ها پایان میدم و هیچ کس و هیچ چیزی عامل نرسیدن من به تناسب فکری و جسمی نیست و از خدای خودم تشکر میکنم مرا در مسیر زیبای لاغری و متناسب شدن با ذهن قرار داد.

      2- 

      متاسفانه خودمو با تمام وجود لایق لاغری نمی‌دونستم و مثل خیلی افراد دیگه که چاق هستند میگفتم اینم سرنوشت منه و باید باهاش کنار بیام و با این وضعیت جسمی به زندگی که اسمش زنده مانی فقط بود ادامه بدم و نه زندگانی واقعی 

      3- روش های لاغری که استفاده کردم متاسفانه تمامش برای لیاقت چاقتر شدن در من بود و با اینکه نتایج نسبی هم می‌گرفتم اما زیاد به طول نمی انجامید و دوباره بر می‌گشتم سر خونه اول با اضافه وزن بیشتر از قبل شروع دوره ..یه دوره به جایی رسیدم که تا وزن ۷۶ تا ۷۸ کیلو مدتی ثابت موندم و برام خوشایند بود تا حدودی اما بعد که دوباره تلاشمو بیشتر کردم که وزنمو به ۷۰ نزدیک کنم متاسفانه روند صعودی دوباره شروع شد و به وزنی حدود ۹۲ منو رسوند هر چی تلاشم برای لاغری  بیشتر میشد وزنم هم اضافه تر میشد و مدتی که بیخیال میشدم و بهش فکر نمی‌کردم نتیجه بهتری میداد بهم و یکم وزنمو کم میکرد دقیقا الان متوجه میشم 😁 تلاش برای چاق تر نشدن نتیجش فقط و فقط چاقتر شدنه و بس چون تمام تمرکزمون میره رو این قضیه ‌ و ذهن درست طبق لیاقت ما رفتار می‌کنه که اونم چاقتر شدنه 

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      اولین نکته برای ایجاد لیاقت لاغر شدن در من اینه که ایمان دارم من لایق بهترینها هستم هم در این دنیا و هم در  زندگی پس از زندگی ..لیاقت لاغر شدن من اینه که دیگه به خودم میگم من لایق متناسب شدن هستم 

      من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم و من خودم مسئول چاقی خودم هستم 

      من مینا  تعهد میدم که مسئولیت تمام کارهای زندگی خودمو مخصوصا چاقیمو به عهده میگیرم 

      من لیاقت پوشیدن  لباسی که دوست دارم  در رنگ و مدل مد نظرمه دارم

      متناسب شدن برای من که اشرف مخلوقات هستم به آسانی و زیبایی رقم میخوره و من لایق اعتماد به نفس بالا و عزت نفس هستم 

      من لایق رسیدن به وزن ۶۰ کیلو هستم 

      من متعهد به لاغر شدن هستم 

      من بارها و بارها کارهای سخت و پر از استرس و تنش را تجربه کردم و به خدا سپردمشون و براحتی حل شدن 

      پس من میتوانم لاغر و متناسب شوم و این بزرگترین حق منه 

      خدا یا از هدایتت متشکرم 

      از حمایتت متشکرم 

      از سلامتیم متشکرم 

      از رسیدن به اندامی متناسب متشکرم 

      از قرار استاد روشن در مسیر لاغری من متشکرم 

      این گل سرخ زیبا تقدیم به خودم که لایق بهترینها هستم🌹🌹🌹😀🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/02/03 00:46
      مدت عضویت: 1350 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 491 کلمه

      سلام به همه ی دوستان متناسب و خوش استایلم

      این فایل روچندروز ازصبح پلی میکردم و تا شب گوش میدادم و واقعا دیدم لیاقت وعزت نفس اساسی ترین نقش و دارند تو کلل زندگی هر انسانی

      توهرجنبه ایی

      وقتی خودم وکمتر از ادمهای پولدارمیبینم دارم حس لیاقت بی پولی رو بیشتر میکنم

      وقتی دارم از مسئولیت چاقی و اضافه وزنم فرار میکنم دارم لیاقت چاقی و بیشتر و بیشتر میکنم

      فقط الان میدونم چرا حتی ظرف ذهنیم برای پذیرش پول،اندام ایده آل،خوشبختی،شادی عشق ووووووووکوچکه!!!😓😓😫😫

      چون حس لیاقت وعزت نفس پایینی دارم یاختی ندارم وختی مئولیت این بی لیاقتی وعزت نفس پایین هم بامنه چون میدنم

               درجهان هرچیزچیزی جذب کرد

                 گرم گرمی راکشیدوسردسرد

      هرشب میرم پیاده روی تنهایی (برای حرف زدن باخودم😊ونه هیچ قصد دیگه ایی)وبخودم میگم من مسئول این وضع واین اندام واین بیپولی و این سلامتی و پوست وهرچیزی که الان دارم هستم و میخوام تغیرش بدم ومیتونم

      بعد بازهم باخودم میگم 

      1. من لایق رون های کشیده ولاغرم
      2. من لایق شلوارسایز36_38هستم
      3. من لایق لباس های عروسکی و سایزs هستم
      4. من لیاقت سبکی و وزن دلخواهمو دارم

      هرشب بخودم میگم خداراست گفته آمنه هرشری که به تو رسیده از جانب خودته وهرخیری رسیده از خداست

      پس بدون تا حالا باتوجه به ناخواسته هات فقط حس لیاقت داشتنشون و بیشتر وبیشتر کردی و از خواسته هات دور شدی

      امنه غذا،نوشابه،تنقلات پیتزا وزولبیابامیه و هرچیزی که تا حال فکر میکردی عامل اضافه وزنت هستن یه دروغ محضه

      پس چرا بچه خواهر خودت میخواد یه گرم اضاف کنه نمیتونه؟

      این باورها و ایجاد حس لیاقت اضافه وزن بوده که حتی بانخوردن وزن اضافه میکردی ویاکم نمیکردی

      خب بریم سراغ سوالات 

      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      باحسرت خوردن،نخوردن،استرس ازچاقی،رژیم،رقص،ورزش های سخت،توهین کردن به.خودم و گیر دادن به زمین و زمان،قبول نداشتن اندامم وغرغر کردن،گله و شکایت کردن و هزارتا دلیل دیگه که هربار بیشتر و بیشتر حس لیاقت چاقی رو درمن بیشتر وبیشتر کردن

      2- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟

      نه هیچ وقت

      حتی وقتی 58کیلوبودم حالم از خودم و اندامم بهم میخورد وشاکی بودم اخه این چه اندامیه خدا😅

      3- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.تماما مانور چاقی ایجاد میکردن و رژه نظامی برای لشکرکشی انرژی هابشکل اضافه وزن

      پس فقط لیاقت چاقی بوده و بس

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید

      1. پذیرش مسئولیت چاقی
      2. تعهد دادن به خودم برای ایجاد حس لیاقت تناسب اندام و رسیدن به55کیلو
      3. ایجاد باورهای قوی و روح نواز 
      4. یقین کنم ذهنی که به دستور خودم منوچاق کرد حالا ازهمون راه متناسبم میکنه
      5. جمله های تاکیدی عالی بگم ضبط کنم و گوش بدم و فقط به خواسته ام توجه کنم که متناسب شدنه چون من میخوام میتونم میشه
      6. متشکرم استاد این فایل خود خود خود زندگیه و با ایجاد لیاقت و عزت نفس همه چی بنفع من میشه شکررررررت خداجووووونم
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mokhtari.sab7781
      1400/01/26 21:00
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 13136 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 588 کلمه

      سلااام

      من ذهن چاقی دارم و باور دارم غذا خوردن باعث چاقیم میشه چون به این اعتقاد ندارم که لیاقت بر طرف کردن نیاز جسمیم رو دارم. من دوست دارم هر لحظه در حال خوردن باشم و این به این معنیه که من لیاقت به اندازه غذا خوردن رو ندارم من لیاقت اینو ندارم که آرامش ذهنی داشته باشم. اگه غذا بخورم حتی اگه پرخوری نکنم بازم استرس و عذاب وجدان میگیرم که خیلی غذا خوردم و همه ی اینا به خاطر اینه که من لیاقت داشتن زندگی با آرامش و تناسب اندام رو ندارم اما اینا همش مال الانه و قرار نیست همینطوری بمونم من اولین و مهم ترین گام رو برداشتم و اونم اینه که من مشتاق تغییر کردنم. حتی با اینکه همین الانم همه از اندامم تعریف میکنن و بهم میگن متناسبم ولی من میدونم که میتونم ازین بهتر باشم و جرعت انتخاب کردن مسیر لاغری باذهن رو داشتم، همین قدم خیلی بزرگی برای ایجاد احساس لیاقت درون منه و به این معنیه که روح متعال من دوست داره من بهترین خودم باشم و مشتاقه به اونچه که لایقش هستم برسم تا از طریق من تجربه هایی در این دنیای زیبا داشته باشه. 

      در تموم رژیم هایی که گرفتم و روش هایی که انتخاب کردم توجه من بر روی چاقی بود و صد البته لیاقت چاقی. خانم دکتری که پیشش میرفتم با تحقیر بهم نگاه میکرد و منو برای اینکه وزن کم نکردم سرزنش میکرد با اینکه من بچه بودم و اون موقع فکر میکردم که کار اون دکتر اشتباهه ولی الان به این درک رسیدم که من اون زمان لیاقتم این بوده که تحقیر بشم و اون زمان در اون مدار و طبقه از جهان بودم. 

      در کل هر روشی به جز لاغری با ذهن برای لاغریم استفاده کردم توجم به سمت چاقیم بود. غذا نمیخوردم که چاق نشم ، ورزش میکردم که وزنم اضافه نشه به جدول کالری نگاه میکردم چون غذا ها خیلی ترسناک بودن و باید اونا رو با محاسبه های دقیق و حساب شده استفاده میکردم و اگه یکم ازشون بیشتر میخوردم مطمعن بودم که فرمانده ی غذا ها بدون معطلی دستور میداد که تبدیل به چربی و مواد مضر توی بدنم بشن. الان میفهمم که تمام اون روش ها لیاقت چاقی رو در من پیشرفته تر میکردن و باعث میشدن من احساس بد از خودم و بدنم داشته باشن که این احساس بد لایق نبودن، غذای شیطان درونم بود.

      الان دارم میفهمم….

      الان میتونم با قطعیت فرمولای چاقیم رو تشخیص بدم و تمام تمرکزم روی این هست که فرمولای چاقی برن پشت پرده و فراموش بشن و فرمول های لاغری بیان و روی صحنه بازی کنن و جایزه ی نقش اول رو ببرن و مردم بایستن و برای عالی نقش بازی کردن فرمولای لاغری توی ذهنم کف بزنن و من که کارگردان بدنم هستم فقط به بدنی که خودم ساختم نگاه کنم و کیف کنم. 

      من لیاقت اینو دارم که هر وقت دلم چیزی رو خواست با خیال راحت و بدون عذاب وجدان بخورم.

      من لایق این هستم که زندگی با تناسب اندام همیشگی رو تجربه کنم و ازش کیف کنم.

      من لیاقت اینو دارم که با سبکبالی به خرید برم و لباسای مورد علاقم با رنگ های مورد علاقمو بخرم.

      من لیاقت اینو دارم که از بر طرف کردن نیاز جسمم لذت ببرم به جای اینکه عذاب وجدان بگیرم.

      من لایق این هستم که با اعتماد به نفس راه برم و توی جمع ها حاضر بشم.

      من  لایق داشتن زندگی با انضباط فکری هستم.

      من لیاقت یه انسان کاملا متناسب بودن رو دارم.

      هیچ کس مثل من توی این دنیا وجود نداره و من بی نظیرم

      من خودمو تایید میکنم.

      خدایا شکرت.

      ممنونم استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/01/25 10:31
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 859 کلمه

      بنام خدا .

      لیاقت داشتن .:درتمام سالهایی که من باچاقی زندگی کردم وتسلیم شده ی چاقی شده بودم من لیاقت چاق شدنم روبیشترمیکردم ازنظر تعریفی هم میشه گفت هم لیاقت وتوانایی  چاقیموبیشترمیکردم .

      .زمانیکه میرفتم مدرسه و از دوستانم  بابت اینکه چاقم حرف می‌شنیدم ومسخره میشدم یادرجمع خانوادگی منوتوی جمع میذاشتن ودرباره ی چاقیم حرف میزدن وبه من  یه چیزایی میگفتن ومیخندیدن لیاقت چاقی من بیشتر میشد .هرزمانکه حتی معلمین مدرسه و دانش اموزهامنوبه اسم های مختلف صدامیز دن ومیخندیدن ومن ناراحت میشدم لیاقت چاق شدنم بیشترتقویت میشدوقتی به هر دلیلی شروع میکردم به پرخوری وبرای جلب دوست غذامیخریدم ومیخوردیم یااحساس تنهایی میکردم من لیاقت چاق شدن خودموبیشت میکردم وقتی خودمومحروم میکردم ازغذاخوردن ورژیم می‌گرفتم و ورزشهای سنگین میکردم ونتیجه روبعدازبرگشت به زندگی عادی قبلیم ازدست میدادم و احساس ناتوانی وعدم ارزشمندی روتجربه میکردم من لیاقت چاقترشدنم روبیشترمیکردم.لیاقت چاق شدن من مال خیلی زمانهای قبله وقتی فهمیدم که بابقیه فرق دارم ازنظرشکل ظاهری وتواوج بچگی حسرت لاغری بچه های همسن و سال خودم روداشتم نمیخوام بگم که شادنبودم ازبچگی وفلان ولی حقیقت اینه که من به خاطر چاقی ومریضی محدودیت داشتم و حتی دربازی کردن ودویدن درمدرسه وقتی بازی میکردم به من  اخطار میدادن تومدرسه به خاطر این که چاقم نبایدبدوم چون بزرگترازبقیه ی بچه هابه نظرمیومدم درحالیکه من سنم شایدخیلی کمترازبقیه بود.وهمیشه بهم میگفتن ازجسمت  خجالت بکش از اینکه بزرگی ولی عقل نداری وهمین یک جمله میتونه کل زندگی یک دانش آموز روتباه کنه نه فقط در مدرسه که در خانواده هم این بحث وجودداشت امامن سخت درس خوندم وموفق هم شدم بااینکه دردرسهای ریاضی به خاطر باورهایی که ازبچگی بهم گفته بودن که ریاضی سخته من هم ریاضی زیادجالب نبودامابه هرحال قبول شدم ومن درتمام مراحل چاق بودم همیشه فقط منتظرمیموندم که سال بعدازاینکه تموم شدرژیم بگیرم اما بازم نمیتونستم وهروقت این نمیتونم هاهر سال وهر روزبیشترمیشدمن لیاقت چاقیم بیشترمیشد وتاجاییکه زمانی هم که رفتم کنکور دادم ازترس اینکه به خاطر چاقی مسخره نشم همش به این موضوع فکرمیکردم که نکنه چیزی بگن ومن بالاخره کنکوردادموقبول شدم رشته ی مهندسی  منابع طبیعی محیط زیست وبازهم به خاطر چاقی نتونستم وبهونه های آورد ن خونوادم ومن  هم نخواستم به خاطرچاقی برم دانشگاه بازهم لیاقت چاقی درمن بیشترشدتااینکه بالاخره تونستم لاغربشم وبالاخره سایزووزنم خوب شد وقتی ازدواج کردم و دانشگاه نرفتم به خاطر ترس ازچاقی وخیلی چیزهای دیگه وازدواج کردم دراون زمان من به حرف اطرافیانم گوش میدادم که لاغری دیگه بخوردیگه الان نمیخوادرژیم باشی ومن دوباره برلیاقت چاقیم اضافه میشد🙁وبعدازاینکه به خونه ی زندگیم رفتم من بعدازسه ماه دوباره برگشتم همون آدم سابق و من نابودشده بودم دراون زمان ازنظراحساس وفکرونامیدی ولیاقت من برای چاق شدن هرروزبیشترمیشدوبعدرژیم هاودوباره روشهای دیگه ورزش‌های سنگین و… هیچکدام درمن لیاقت لاغری ایجادنکردومن بیشتردرخودم لیاقت چاقی رو تجربه کردم ۲-من درطی اون زمان فقط میخواستم که ازچاقی فرارکنم وقصدمن ازلاغری بیشتررها شدن ازچاقی بودوترس ازوخیم ترشدن چاقی ومشکلات وافکارم بودوهیچ وقت به این فکرنرسیده بودم که میتونم برای همیشه لاغربشم چون میخواستم خودموبه دیگران اثبات کنم واین نشون میده که من درخودم این لیاقت رونمیدیدم مگراینکه دیگران تاییدمیکردن .😞😓

      ۳_همه ی روشهای لاغری که ازطریق عوامل بیرونی به لاغرشدن کمک میکنن هیچکدام درلیاقت لاغری من به من کمک نکردن وباعث بیشترشدن احساس ناتوانی ونامیدی من به خاطرهربارتلاش وشکست شدن .ومن روبه چاقترشدن وتسلیم چاقی شدن دعوت میکردن.

      ۴-تنهاروش صحیح لاغری ازطریق ذهن هست وارام کردن ذهن ازطریق انجام تمرینات رمانی به این نتیجه رسیدم که همه ی روشهابه جزعمل جراحی رویاامتحان کردم ویاخواستم امتحان کنم و فهمیدم که بایدازپایه واساس خودموتغییربدم ولاغری باذهن تنهاروشی  هست که کمک به تغییرفرمولهای ذهنی می‌کنه ونه تنها باعث لاغری بلکه باعث تغییرتمام جهت های زندگی میشه .وباورکردن توانایی و احساس لیاقت رو.

      برای لاغری بیشترمیکند.  .

      سپاس فراوان از شما استادودوستان هم مسیر.🙏🙏

      والان تغییراتی که شکل گرفته درمن .: 

      من احساس آرامش دارم وچون نتونستم فایل های ثبت نامی روتهیه کنم اماباین حال ازرایگان استفاده دارم میکنم وشنیده بودم که برگه ی تعهدی همه ی دانشجوهای دوره ی ثبت نامی دارن من هم برای خودم درست کردم وازروش هرروز میخونم وتااینکه دیروزتصمیم گرفتم بخونم جلوی آینه اول خجالت کشیدم و صورتم خیس عرق شدوترس داشتم از اینکه کسی بشنوه امابااین حال خوندم وادامه دادم به خوندن وبعدکه توجه کردم متوجه شدم دیگه ترس ندارم وکاملااحساس اطمینان وارامش دارم .وبرای تغییروضعیت خودم درتمامی جنبه هابه خودم قول دادم .و احساس لیاقت و توانایی و شایستگی لاغرشدن روپیداکردم وباورکردم که لاغری ولاغرموندن حق منه واصلاغیرازاین امکان نداره وهیچ راهی وجودنداره به غیرازلاغربودن ولاغرموندن 😍😍.امروزهم رفتم سراغ اینه وبرگه ی تعهدموتکمیلش کرده بودم دوباره خوندم واین بارخیلی شادبودم خیلی شادتر🥰.وبه خودم تعهد دادم که لاغربشم ولاغربمیرم ..لباسهام یه ذره بهترشده وتحرک وجنب وجوشم عالی💃🤸🤸💃البته نه ازدیروزبلکه الان چندوقتی هست شروع کردم .واین نتایج زیبارودارم بدست میارم. ذهن من پذیرفته که هیچ راهی وجود نداره برای تغییر کردن جزاینکه تغییرکنم .غذاخوردنم خیلی تغییر کرده وترس ازخوردنم کمترشده امابازهم موانعی وجودداره که میتونم با انجام دادن تمرینات اونهاروبرطرف کنم وبه لاغری برسم وازاین بابت هم خوشحالم که هرروزبه شگفتی سازهاداره اضافه میشه .وبهشون تبریک میگم .

      وبرای خودم خوشحالم که دارم آماده سازی میکنم که نقل مکان کنم ازچاقی به لاغری وازحال بدبه  حال خوب 😌 وبه تغیییردرتمام زندگی ازاستادسپاسگزارم که این معلومات ودرکیات خودشون رو برای مابه رایگان قراردادن وکاملاسپاسگزار م .خوشحالم که با نتیجه گرفتن مدیون استادنخواهم شد. با سپاس فراوان از شما استادودوستان هم مسیر لاغری من.🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1400/01/21 21:39
      مدت عضویت: 1446 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 958 کلمه

      با سلام خدمت عزیزان من‌ خودمو لایق چاقی میدونستم اون زمانی ک میرفتم برای  خرید لباس و از همون اول ب فروشنده میگفتم ک سایز من دارین و یا فلان لباس سایز بزرگ دارین و خیلی وقتا فروشنده میگف ک سایز شما اون همه هم بزرگ نیست و شما ادم چاق ندیدین و سایز ۴۴ ک خیلی بزرگ نیست ولی اونقد اعتماد بنفس پایین داشتم و خودمو چاق و لایق پوشیدن لباس های بزرگ میدیدم ک باور نداشتم و خودمو لایق چاق و‌چاقتر شدن میدونستم ؛وقتی میرفتم باشگاه ب مربیم میگفتم ک کاش بتونم فقط ی دونه از ۷۰بیام پایینتر و ۶۹ بشم راضیم و اونوقت بود ک خودمو لایق وزن و سایز پایین تر نمیدونستم با اینکه مربیم همیشه بهم میگفت ک ۵-۶کیلو ک چیزی نیست و اینجا ۲۰-۳۰کیلو لاغر میکنن ولی من خودمو لایق همون ۵-۶کیلو هم نمیدونستم و هیچوق با وجود تلاش های خیلی زیاد و فشارهای زیادی ک ب خودم میاوردم پایین تر ۷۰نیومدم همیشه تا ۷۲-۷۱میرسیدم و ولی چون دیگه خودمو لایق کمتر از اون نمیدونستم رها میکردم ،وقتی من از خودم متنفر بودم وقتی منی ک از خودم فرار میکردم ،منی ک هیچوق اجازه ندادم عکس قدی ازم گرفته شه و یا اگه هم گرفته میشد برش میزدم و یا پاک میکردم داشتم لیاقتمو ب خودم نشون میدادم و در همون سمتم هر روز گام برمیداشتم و چاق و چاقتر میشدم ،وقتی اون وقتایی ک با رژیم و ورزش وزن کم میکردم و از دید بقیه داشتم خوب میشدم باز هم خودمو لایق لاغری و‌تناسب نمیدونستم هر چی بقیه میگفتن خوب لاغر شدی و …من اصرار میکردم رو حرفم ک ن بابا کو لاغر بشم هنوز کتف هام مونده هنوز پهلو دارم و‌خلاصه خودم ب خودم میگفتم ک نه تو لاغر نیستی و نمیشی ؛ حتی الانم همین ک مینوشتم ب یه چیزی پی بردم ،من این چند ماهه خیلی خوب سایز کم‌کردم و تقریبا عالی شدم ولی گاهی ب خودم میگم نه هنو کتف و سرشونه و دور سینه خوب نشدی 🙁 الان ک داشتم مینوشتم پی بردم ک من در این مورد خودمو لایق نمیدونستم میدونین چرا چون ی ذره هنوز از اون باور با من مونده ک من چهارشونه ام و استخون بندیم از سر شونه بزرگه 🙈همی الان همینجا ب خودم میگم ک مسئولیت این قسمت از بدنمو میپذیرم و میدونمم ک اگه تا الان ی ذره مشکل پیش اومده مسئولش خودمم و اینجا میگم ک من لایق بهترین و متناسب ترین اندامم تناسب هم شامل همه ی قسمت ها میشه 🥰برم سراغ ادامه ی حرفام خلاصه مدام ب خودم و‌پیش دیگران میگفتم ک تو لاغر نمیشی و اصرارب لیاقت چاقیم داشتم و ذهنمم همونو در جسمم ب نمایش میزاشت و‌منم همچنان استمرار داشتم ک از فرمول های چاقی استفاده کنم و خودمو در مقابل لاغری ناتوان جلوه بدم و یا خودمو مقایسه کنم و‌مدام حالمو خراب کنم و از خودم بدگویی کنم کلا همیشه چ در تنهایی و چ در صحبت هام با دیگران ب خودم و ذهنم یاد  آور میشدم ک من لیاقت متناسب شدن و‌پوشیدن لباس های زیبا رو‌ندارم و لیاقت سلامتی و راحتی رو‌ندارم وقتی ک میگفتم من ابم بخورم چاقم من همینم و نمیتونم و هر کاری کردم نشده و …. و همین ها باعث میشد ک همه ی روش ها ک مثلا برای لاغر شدن استفاده میکردم باعث افزایش لیاقت چاقتر شدنم بشه ، ولی از وقتی قدرت ذهنمو شناختم و آگاهی هامو بیشتر کردم و‌متوجه شدم من لایق همه ی چیزهایی ک از اندیشه ام و ذهنم میگذره هستم و‌میتونم بهش برسم و فقط کافیه بخوام و فرمول هامو عوض کنم ،شروع کردم و خودمو لایق تناسب و لاغری و زیبا شدن دونستم ، من در خودم لیاقت لاغری رو ایجاد کردم ،موانع رو شناسایی کردم و باورهای غلطمو نوشتم ؛و خودمو لایق بهترین اندام دونستم ب خودم یاد اور شدم ک لایق بهترین اندام هستم و‌میتونم هر لباسی رو با هر رنگی رو ک دوست دارم بپوشم و لذت ببرم ،حتی چند ماه قبل ک هنوز اول راه بودم چنتا لباس های رنگ روشنی ک داشتم و ازشون فراری بودمو با اعتماد بنفس در اوردم و پوشیدم و‌حتی با همون بدن و سایز هم خودمو لایق پوشیدنشون دونستم و ب خودم یاد اور شدم ک‌ چاقی و لاغری انتخابه و راجب چاقی نوشتم و‌بعد هم راجب مزیت های لاغری و ب خودم میگفتم ببین دوست داری کدومو انتخاب کنی خودتو لایق کدومش میدونی ؟از زیباییهای لاغری برای خودم نوشتم از اینکه سبک تر میشم ،راحت ترم ،سالم ترم ،از لذت هاش ،لذت خرید کردن با سایز کوچیک تر ،و خیلی از این موارد رو برای خودم نوشتم و همینطور ب خودم میگفتم تو خیلی جاها ثابت کردی ک لیاقت بهترین هارو داری ، وقتی ک ب دلایلی در مقطعی درس و تحصیلاتو مجبور شدی ترک کنی ولی خودتو لایق تحصیلات بالاتر و‌دانشگاه میدونستی و‌لا وجود تمام مشکلات شروع کردی و الان تونستی تحصیلاتتو با موفقیت ب پایان برسونی ؛ یا وقتی ک میخواستی ماشینتو عوض کنی ولی بقیه میگفتن ک همین خوبه و کارتو را میندازه ولی تو لیاقتتو بیشتر از اونا میدونستی و با وجود مشکلات و افزایش قبمت ها عوض کردی و ب سمت بهترین ها حرکت کردی ؛ وقتی میتونستی خونه نشین باشی و دستت ب چشم بقیه باشه ولی همیشه تلاش کردی و الان در خیلی کارها و جاها و هزینه ها مستقلی و استقلال داری ، وقتی میتونستی در جا بزنی و‌کنج خونه کز کنی و غم باد بگیری از مشکلاتت از ناملایمتی های روزگار ولی خودتو لایق بهترین احوالات دونستی و وارد مسیر رسیدن ی آرزو ها شدی و الان بهترین حس و احساسات رو داری تجربه میکنی ؛بس تو لایق تناسب و زیبایی و سلامتی هم هستی ،همینطور ک در این هکه سال خودتو لایق بهترین ها دونستی و آروم آروم ب سمتش گام برداشتی و تجربه کردی بازم میتونی و تواناییشو داری چون لایقشی 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/01/06 23:19
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 539 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
      چگونه لیاقت چاق شدن را در خودم ایجاد کردم🤔🤔🤔
      خب از ابتدا با بیخیالی به وزن و اندام خودم شروع شد و قبول کردن باور اشتباهی که بزرگ ترها به ما تلقین کرده بودن که چاقی ما ارثی هست و چون تحرک نداریم چاق می شویم منم قبول کرده بودم و متاسفانه به خاطر شرایط تحرک زیاد نداشتم و زمانی هم که میخواستم اقدامی کنم مدام این تفکرها برام تداعی می شد و بیخیال میشدم و دوباره بیشتر میخوردم 😔و یه عاملی هم که باعث شد چاق شدن ما ادامه دار باشه این بود که توی غذا کشیدن هیچ وقت ما انتخاب کننده نبودیم و همیشه مامانم یک بشقاب پر از برنج و خورشت برای ما می کشید و میگفتن بخورید تا جون بگیرید و ما هم تا ته بشقاب میخوردیم 😔 خوردن و بی تحرکی و قبول باور اشتباه باعث تقویت لیاقت چاقی من شد😔
      توجه به لیاقت لاغر شدن رو تا زمانی که ورزش میکردم روحیه گرفته بودم و به خاطر آرزوهایم مصمم بودم که لاغر بشم ولی این لیاقتی که الان شما فرمودید نه نداشتم 😔چون باور نداشتم که سرنوشت نهایی من لاغری هست😔 فعالیت بدنی داشتم اما به خاطر چاقی خودم رو لایق خیلی از چیزها نمیدیم😔 آخه چاقی مانع قوی برای داشتن خیلی از خواسته ها هست
      روش های لاغری که استفاده کردم زمانی که مستمر بود و حسابی لاغر میشدم روحیه می گرفتم و خودم رو لایق بهترین موقعیت ها میدیم اما خب این لیاقت خیلی کوتاه بود و بیشتر مثل رویا بود چون با برگشتن چاقی دوباره لیاقت لاغری از بین می رفت و نتیجه ای جز افزایش چاقی نصیبم نمیشد😔
      پیشنهاد برای ایجاد وگسترش لیاقت لاغری 👈اول این هست که بپذیرم من خودم عامل به وجود آمدن این اندام چاق هستم و هیچ عاملی مثل ارثی و کم تحرکی و تغییر عادت غذایی باعث چاقی من نشده بلکه فقط و فقط خودم باعث شدم که این اندام ساخته بشود و سال ها اون رو روی دوش خودم حمل کنم😔 و این که همون جوری که در مسیرچاقی‌ مصمم بودم برای متناسب شدن هم مصمم باشم وتمام تلاشم رو بکنم💪😊 و برای بدن خودم ارزش قائل باشم و براش وقت بذارم تا به روزهای متناسب اولیه خود برگرده که برای تحقق این خواسته می طلبه یه سری کارها کنم غذاهای سالم بخورم و از خوردن غذاهای مانده در یخچال خودداری کنم
       از بدن خودم احساس تنفر نداشته باشم بلکه اونو دوست داشته باشم 😊
      از بدن خودم به خاطر این که سال ها اون رو اذیت کردم وباعث شدم اضافه وزنم رو تحمل کنه عذرخواهی کنم 😊
      چاق بودن رو سرنوشت نهایی خودم ندونم بلکه اضافه وزنم رو مهمون ناخونده بدونم که قراره به زودی از بدنم جدا بشه و برود😊
      و از همه مهمتر این که خودم رو لایق بهترین تناسب اندام 😍و سلامتی و حال خوش 😍 و منبع درآمد فوق العاده 😍بهترین و خوش رنگ ترین لباس ها😍 داشتن ماشین دلخواهم😍داشتن خانه شخصی 😍 و بهترین و لذت بخش ترین زندگی بدونم 😍و مطمئن هستم من می تونم به این زندگی که سر شار از آرامش وخوشی هست برسم
      و داشتن این زندگی حق من هست😊
      چون میدونم که خدا اینقدر نعمت داره که خواسته های من درمقابل نعمت های بیکران خدا ذره ای ناچیزه😊
      به قول قدیمی های 👈 خدا گفته از تو حرکت از من برکت😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tavassoli
      1400/01/06 22:57
      مدت عضویت: 1764 روز
      امتیاز کاربر: 18313 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 424 کلمه

      سلام به استاد و دوستان عزیز
      به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید؟
      لیاقت چاق شدن من از زمانی شروع شد که باورهای اشتباه در مورد چاقی توسط خانواده، دوستان، فامیل، پزشکان، جامعه، رسانه و… رو پذیرفتم و به مرور خودم بهش پر و بال دادم.  
      باورهای اشتباهی مثل: 
      کم تحرکی آدم رو چاق میکنه.
      خوردن آدم رو چاق میکنه.
      ازدواج آدم رو چاق میکنه.
      زایمان آدم رو چاق میکنه.
      کم کاری تیروئید آدم رو چاق میکنه.
      کار پشت میزی آدم رو چاق میکنه.
      و …

      با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
      من به دلیل اینکه سالها باورهای اشتباه چاقی رو پذیرفته بودم و روش های لاغری مختلفی مثل: رژیم، دمنوش، دراز و نشست، پیاده روی، طناب زدن، قهوه سبز، سرکه سیب و … استفاده کرده بودم و نتیجه دلخواهم رو کسب نکرده بودم، دیگه مطمئن شده بودم که من لاغر نمیشم، به همین دلیل خودم رو لایق لاغری نمیدونستم و همه سعی و تلاشم این بود که بیشتر از این چاق نشم. یعنی تمام توجه ام به چاق تر نشدنم بود نه لاغر شدنم. 

      روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند؟
      تمام روش هایی که من برای لاغر شدن استفاده کردم لیاقت چاق تر شدن رو در من افزایش داد، چون در تمام این روش ها وقتی نتیجه دلخواهم رو کسب نکردم خودم رو ناتوان میدونستم، خودم رو سرزنش میکردم، خودم رو تحقیر میکردم، نسبت های ناروا به خودم میدادم، خودم رو آدم بی اراده میدونستم، اعتماد به نفسم پایین آوردم، روز به روز خودم رو ضعیف تر میکردم. همه اینها نشون میده که من لیاقت لاغر شدن رو نداشتم، چون احساس بی لیاقتی مانع رسیدن ما به هدفمون میشه.

      پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید؟
      در مرحله اول: باید مسئولیت اضافه وزنم رو بر عهده بگیرم و بپذیرم که خودم مسئول شرایط فعلی خودم هستم.
      در مرحله دوم: برای خودم جملاتی بسازم که نشون بده من لایق متناسب شدن هستم. 
      مانند:
      ☆ من لیاقت پوشیدن لباس شیک و رنگ شاد رو دارم.
      ☆ من لیاقت اعتماد به نفس بالا رو دارم. 
      ☆ من لیاقت خوشتیپ بودن رو دارم.
      ☆ من لیاقت سالم زندگی کردن رو دارم.
      ☆ من لیاقت بهترین زندگی رو دارم.
      ☆ من لیاقت تناسب اندام رو دارم.
      ☆ من لیاقت شغلی با درآمد بالا رو دارم.
      ☆ من لیاقت زندگی شاد و آروم رو دارم.
      ☆ من لیاقت بهترین مخلوق خداوند بودن رو دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1400/01/03 05:58
      مدت عضویت: 1870 روز
      امتیاز کاربر: 4916 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 448 کلمه

      سلاااآم
      روزگار در قرن جدید بر وفق مراد براتون انشاالله

      من دارم دوره میکنم
      روزای آخر سال خیلی مسیر برام لغزنده شد و منم سر خوردم
      به خودم میگفتم آخه چرا اینطور شدی؟!
      همش دلم میخواست بخورم یه نیرویی بود
      ولی جالب بود برخلاف گذشته هوس هیچ چیز نداشتم
      حتی خوراکی هارو میدیدم اصلا دلم هیچکدوم رو نمیخوای
      پس چی شده ؟ این چه وضعشه!
      بعدم ذهنم فقط رفته بود رو منفی های رفتارم و سرزنش
      داشتم خل میشدم و حس ناتوانی داشتم
      گوشی نداشتم و همه اون فشار عادت به گوشی و مدام فایل گوش دادن داشت منو داغون میکرد و میگفت ناراحتی فقط بخور ولی دلم هیچی هم نمیخواست و من به زور یه چیزی بر می داشتم و با بی میلی میخوردم
      همش میگفتم تو تا اینجا عالی پیش اومدی یهو چی شد؟
      و حس کردم نکات طلایی که تا گام ۵۴ کار کردم یادم رفته
      و یه چیزی میگفت برگرد دوره کن
      تا اینکه از روز اول سال شروع کردم از گام یک
      رسیدم گام ۵ خدای من
      من فقط این مدت هفته ای که اذیت شدم و روانمبهم ریخت توجه کردم به چاقی و به خوردن و این خیلی لیاقت چاقی رو برام مجدد یادآوری کرد
      اصلا نکات مثبت رو نمی دیدم
      صبح تا شب فرمان خوردن و چی بخورم بود
      سرزنش و عذاب وجدان منو خل کرد این مدت
      خیلی حس ناتوانی بهم دست داد
      همش فک کردن به خوراکی ها
      اصلا به نکات مثبت توجه نمی کردم
      مثلا همون روزا رفتیم محله بغلیمون یکی از همسایه ها که ماه ها بود منو ندیده بود بهم گفت لاغر شدی معلومه اون محل جدید رفتی بهت نمسازه😁 خودم گرفت از افکارش ولی خوب داشت بهم میگفت لاغر شدی
      همسرم چندین بار بهم گفت ولی الان که دارم فکرشو میکنم میبینم که من اصلا اینارو توجه نکردم همه توجه ام به خوردن بود و سرزنش خودم و هر شب میگفتم از فردا
      مثل گذشته هم نبودم ولی خوب نسبت به دو ماهی که دوره رو شروع کرده بودم عجیب غریب شده بودم
      هنوزم تکش هاش هست
      ولی امروز که این فایل رو اول نکات دفترم رو خوندم ۵ صفحه نوشته بودم فایل رو ۴ بار گوش دادم
      نکته هامو خوندم و تمرین رو که انجام داده بودم خوندم
      تازه فهمیدم چرا بهم گفت برگرد و دوره کن
      بی نهایت فایل خوبی محتوا عالی آگاهی عالی ولی من باید تکرارش کنم تا یادم دوره و تو ذهنم بمونه این وبسایت لاغری رو ایجاد کردن

      امروز از صبح مست این فایلم و اول سرزنش کردم چرا یادت رفته بعد رها کردم گفتم مهم الانه

      استاد به شدت دلم میخواد تو دوره سرزمین لاغرها شرکت کنم ، خدایا برام فراهم کن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1399/12/30 20:08
      مدت عضویت: 1357 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 283 کلمه

      خداخیرتون بده جناب عطارروشن من دوروزه به خاطر خرید مانتو عید حالم بده .نتونستم سایزی که عید پارسال بودم رو حفظ کنم و خیلی غصه خوردم .ولی با صحبتهای شما انرژی گرفتم که به هرچیزی که بخواهم میرسم .
      ۱.چیزهای که باعث شد من لیاقت چاقی رو پیدا کنم ترس زیاد من از خوردن بود .همیشه میترسیدم که بخورم واین ترس کاردستم داد .پارسال بارژیم سخت به ۶۹کیلو رسیدم .ولی باز امسال ۷۹کیلو شدم .واینکه همیشه خودمو چاق تصور میکنم پارسال همه ازم تعریف میکردند و میگفتن خیلی عالی شدی ولی من بازم تصور چاقی رو از خودم داشتم بااینکه تا وزن ایدالم ۵کیلو فاصله داشتم .واینکه از نظر هورمونی بدنم بهم ریخته ، چاقیمو به اون ربط میدادم واینکه من مرتب یبوستم ، پس نتیجه ایی که بدست میارم میشه چاقی
      ۲.توی این ۱۰روزی که باسایت شما آشنا شدم فهمیدم که این ترس خیلی مهم بوده .با آرامش بیشتر غذا میخورم میگم آروم باش زیاد نمیخوری (شایدم ایراد داشته باشه )واینکه به زیبای بدنم توجه میکنم و از بدنم تشکر میکنم که مراببخشه که همیشه تحقیرش میکردم .و یبوست ام که هیچ روزی بدون دارو نبودم از وقتی فهمیدم که باور منفی من باعث یبوست دایمی من شده بهش زیاد توجه نمیکنم و بدون دارو داره مشکلم کم میشه .واضطرابم که شکر خدا با فایلهای شما خیلی بهترمیشم.
      ۳تاالان هرروشی که رفتم از خام گیاه خواری .میوه خواری .رژیم های دکترهای مختلف وکالری شماری…همه موقت بود .یعنی حاضرنیستم یک بار دیگه اونها رو تکرار کنم .امیدم به خداست مطمئنم توی این راه موفق میشم .الهی آمین
      ۴.استفاده بیشتر از این فایلها و ایجاد تصویری ذهنی متناسب از خودم .چون فعلا باذهنم در جدال هستم تا بتونم یک بدن متناسب از خودمو بیشتر به یاد بیاورن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/12/21 02:01
      مدت عضویت: 1460 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,435 کلمه

      بنام حق❤
      سلام سلام رسیدیم به گام ۵ 😍😊
      👣 گام 5️⃣ باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید
      هر پیشرفتی رابطه مستقیم دارد با لیاقتی که ما در خودمان احساس می کنیم
      لیاقت نداشتن مانع ادامه دادن می شود
      احساس بی لیاقتی مانع رسیدن به خواسته و هدف می شود
      اگه الان من چاق هستم به این دلیل است که خودم را لایق لاغر و متناسب بودن ندونستم درسته که همیشه از چاقی متنفر بودم و به دنبال روش هایی برای لاغری بودم اما در ناخودآگاه ذهنم من خودم رو لایق تناسب اندام نمی دیدم. همیشه تمام حواس و تمرکز و توجه ام روی چاقی ام بوده و وقتی انسان به هر چیزی توجه ی زیادی نشون بوده ذهن اینو برداشت میکنه که فرد بهش علاقمنده و نمیونه تشخیص بده که اون خوبه یا بده، مثبت هست یا منفی، سازنده هست یا مخرب و…ذهن تمام تلاش خودش رو انجام میده تا فرد رو به اون برسونه و من تمام این سال ها تمام تمرکز و توجه ام روی چاقی بوده و مدائم داشتم چاقی رو جذب میکردم و روزبروز هم چاق و چاق تر میشدم.
      چرا ذهن فرد چاق مرتب بهش فرمان خوردن و پرخوری را می دهد ولی ذهن فرد متناسب نه
      بخاطر اینکه فرد متناسب لیاقت متناسب بودن را دارد ولی فرد چاق در خودش این لیاقت رو نمی بینه
      ✅قدم اول در تناسب اندام ⏪ لایق دانستن خودت به وزن ایده آل ات هست
      تمرینات گام 5️⃣ 👣
      ❓سوال 1️⃣  به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید
      🟢عدم لیاقت تناسب اندام من بر میگردد به زمانی که بچه بودم، زمان های خیلی دور، زمانی که خانواده و پزشکان و… باورهای اشتباه من رو شکل دادند و وقتی کم کم بزرگتر شدم خودم این باورها رو پرورش و آبیاری و رشد دادم و در هر مقطع از دوران زندگی ام خودم به این باورهای قبلی اضافه کردم و آنها را بزرگتر و بیشتر کردم…
      ⛔تمام حرفهایی که از دیگران شنیدم و یا به خودم زدم(تمام ورودی ها) و آنها را تکرار کردم و تکرار کردم و در نهایت باور کردم لیاقت چاق شدن را در خودم ایجاد کردم
      تو از بچگی چاق بودی و نمیتونی لاغر بشی
      چاقی تو ارثی و ژنتیکی هست
      استخوان بندی تو درشت هست
      تو اراده رژیم گرفتن نداری
      تو خیلی شکمو هستی و همش توی فکر خوردن و ناخونک زدن هستی
      تو خیلی تنبل و کم تحرک هستی
      خدا تو رو چاق آفریده و سرنوشت و اقبال و شانس تو همینه و نمیشه باهاش جنگید
      تو لاغر بشو نیستی و تا آخر عمرت چاق میمونی(یوقتهایی حتی این فکر توی ذهنم می اومد که حتی وقتی بمیری هم حمل کردنت سخته و چند نفر بیشتر باید جا به جا کنن، پارچه و کفن و جای قبر بیشتری نیاز میشه و حتی تا بعد مردنم هم دردسر و خجالت چاقی با من خواهد ماند)
      تو بخاطر چاقی ات لباس آماده کم گیرت میاد و بیشتر باید بدوزی یا مدل های گشاد و بد و زشت بپوشی
      تو بخاطر چاقی ات همیشه باید کلی دنبال کفش و لباس بگردی و هیچوقت حق انتخاب نداری
      تو بخاطر چاقی همیشه سن ات بیشتر از چیزی که هست نشون میده
      هر بار که توی ذهنم خودم رو مسخره کردم
      هر بار که در ذهنم خودم رو تحقیر کردم
      هر بار که در ذهنم از وجود خودم خجالت کشیدم
      هر بار که در ذهنم بخاطر چاقی ام از خدا گله و شکایت کردم
      هر بار که در ذهنم خودم رو سرزنش کردم
      هر بار که در ذهنم خودم رو فحش و ناسزا دادم
      هر بار که با روش های مختلف لاغری به جسمم فشار اوردم
      هر بار که در ذهنم به خودم بی احترامی کردم
      هر بار که از چاقی خودم پیش دیگران گله و شکایت کردم
      هر بار که با رفتارها و عادت های اشتباهم به جسمم آسیب رساندم
      ⛔ لیاقت چاق شدن رو در خودم ایجاد کردم یعنی اعلام کردم که من لیاقت چاق تر شدن را دارم
      ❓سوال 2️⃣ با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید
      توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمیکند
      ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.
      من همیشه تمرکزم روی چاقی بوده و در نتیجه لیاقت چاق شدن و چاق تر شدن نه لیاقت لاغر شدن
      وقتی من فکر میکردم من تا آخر عمر همینجوری چاق خواهم ماند و خودم رو لایق لاغر شدن و متناسب شدن نمیدونستم هیچوقت، جهان هستی و بدن من جواب این لیاقت منو به بهترین شکل ممکن داده و منم شدم سلیمه ۱۱۰ کیلویی😶
      وقتی من رفتارم با خودم به این صورت هست آنوقت انتظار دارم بدنم چه عکس العملی نشون بده⁉️🤔
      ❓ سوال 3️⃣ روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند
      تمام روش های لاغری که استفاده کردم در چندین متن نام بردم و دیگه اینجا نمیخوام نام ببرم فقط میگم تمام روش های لاغری به غیر از جراحی رو امتحان کردم و در تمام روش های لاغری تمرکز بر روی لیاقت چاق تر شدن من بوده نه لیاقت لاغر شدن
      اگر تمرکز بر روی لیاقت لاغر شدن بود من باید با اون روش ها نتیجه دلخواه و دائمی و بی برگشت می گرفتم🔚 فقط سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن در من شدند
      چطور⁉️ وقتی هر بار در هر روشی شکست میخورم، به نتیجه دلخواه نمی رسیدم، یا کاهش وزن بعد مدتی بر میگشت باعث کاهش اعتماد به نفس در من میشد، باعث کاهش عزت نفس من میشد، باعث میشد فکر کنم چقدر بی اراده ام، وقتی به بدن خودم گرسنگی و زجر میدادم، وقتی به اعصاب خودم فشار می اوردم، وقتی به جسم خودم سختی و فشار می اوردم با ورزش و رژیم و دمنوش های مسخره و آمپول و قرص و کمربند لاغری و دستگاه و…. اینا همه و همه تنها باعث لیاقت چاق تر شدن در من شدند
      ❓ سوال 4️⃣ پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید
      ✅اول اینکه باید بپذیریم خودمان مسئول چاقی خودمان هستیم ، اینکه من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم و بعد باید احساس لیاقت در خودمون ایجاد کنیم
      ✅باید حرفهایی که قبلا شنیدیم که تو نمی تونی، تو تنبلی،تو بی اراده ای، تو از بچگی چاقی،تو ژنتیکی چاقی،تو سرنوشتت اینه و… باید هر حرف این چنینی رو از ذهنمون بریزیم بیرون و فقط بگیم
      ما می تونیم💪💪💪💪
      ✅ باید برای خودمان جمله بسازیم در وصف شرایطی که لیاقتش را داریم و دوست داریم بهش برسیم
      وقتی در خودمان احساس لیاقت کردیم اونوقت هست که اقدام می کنیم، اونوقت هست که دیگه برای خوردن حرص و ولع نداریم،اونوقت هست که برای انجام تمرینات شور و اشتیاق داریم، اونوقت هست که دیگه دنبال بهانه هایی نیستیم که با غذا خوردن برطرف بشه
      ✅ باید خودمون رو تشویق کنیم ارزشمند کنیم
      آنقدر خودمان را ارزشمند کنیم که هر آشغالی رو نخوریم
      اینقدر به خودمان ارزش بدهیم که به خاطر ضرر زدن به دیگران بیشتر نخوریم
      اینقدر به خودمان بها بدهیم که هر غذایی که چند روز توی یخچال مونده رو نخوریم.
      اینقدربه خودمان ارزش بدهیم که اضافه غذای کودکانمان و دیگران را نخوریم
      خودمان را از بند آشغال خوری ها رها کنیم
      خودمان را اینقدر سرزنش و تحقیر نکنیم
      مرحله بعد برای خودمان جمله هایی بسازیم که نشون بده لایق متناسب شدن هستیم
      من لیاقت لاغر و متناسب شدن را دارم
      من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و رنگ شاد را دارم
      من لیاقت اعتماد به نفس بالا را دارم
      من لیاقت خوش تیپ بودن را دارم
      من لیاقت حضور در جشن ها و مهمانی ها و درخشیدن در آنها را دارم
      من لیاقت بدن سالم و بدون درد و مریضی رو دارم
      من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی با خیال راحت را دارم
      من لیاقت راه رفتن تند و دویدن،پله بالا رفتن،کوهنوردی بدون نفس نفس زدن و راحت رو دارم
      من لیاقت انتخاب کردن لباس ها و کفش هایم را دارم
      من لیاقت انتخاب کردن غذاهایم را دارم
      من لیاقت سبک و تند و تیز و فرز بودن را دارم
      من لیاقت روحیه شاد و لبی خندان را دارم
      من لیاقت زندگی آرام و خوش و شاد را دارم
      و…..
      ✅ فایل گوش کردن، مطالعه کردن مطالب سایت و دیدگاه های دوستان و انجام تمرینات و عمل کردن و ادامه دادن و ادامه دادن و استمرار در این مسیر شگفت انگیز🏃‍♀️
      فقط و فقط خودم میتونم به خودم کمک کنم💪
      متناسب شدن حق من است 💯

      بزرگ فکر کن
      جسور باش و زیاد بخواه
      خواسته های ما برای خداوند بزرگ
      بسیار کوچک است
      هر زمان باور کنی
      و لیاقت داشتن خواسته هایت
      را در خود ببینی
      به همه ی آنها خواهی رسید
      با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان 🫀💪🧠

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
        1399/12/22 03:05
        مدت عضویت: 1411 روز
        امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام دوست عزیز و همسیرم بازم مثل همیشه گل کاشتی توی شرح متنت،هزاران آفرین بهت باین درک و فهمت ، شک نکن اگ باین قدرت جلو بری درآینده شگقتی ساز برای اول خودت بعد سایت استاد عزیزمون هستی ،،خیلی خیلی از متنت لذت بردم ، ومنتظر دیدگاههای بعدیت عمری باشه هستم😍🌹💪ما میتوانیم،💪💪 انشاءالله 🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Salimeh
          1399/12/22 09:02
          مدت عضویت: 1460 روز
          امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 70 کلمه

          ممنون دوست عزیزم، لطف و محبت شماست🌹🙏
          ان شاءالله و همچنین شما و بقیه دوستان در این مسیر طلایی🙏🌹
          من دلم روشن است
          به تمام اتفاقهای خوبِ در راه مانده
          به تمام روزهای شیرین نیامده
          به لبخندی که یک روز بر دلمان می نشیند
          به اجابت شدن دعاهایمان
          به محو شدن غم های دیرینه مان
          من دلم روشن است
          روزی از راه می رسد
          و ما برای یک روز هم که شده
          آنچنان که باید زندگی می کنیم
          من دلم روشن است…

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار asmagazban
        1400/01/26 09:54
        مدت عضویت: 1511 روز
        امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 33 کلمه

        سلام دوست عزیز وهم مسیرم .

        ازنوشته ی دیدگاهتون کاملاً لذت بردم وازشماممنونم به خاطر این نوشته ی زیبا وازخدانهایت سپاسگزاری رودارم که منوشماروباهم هم مسیر کرد ازدیدگاهتون خیلی لذت بردم درپناه خداوند باشید.😍🥰🌹🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1399/12/19 02:35
      مدت عضویت: 1413 روز
      امتیاز کاربر: 458 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 223 کلمه

      سلام خدمت همه ی عزیزان فایل پنجم باید لیاقت لاغر شدن رو داشته باشیم،چقدر این جمله و این فایل زیباست نمی دونستم باید برای لاغری لیاقت لاغری را داشته باشم ،تو این سال های ک چاق بودم و رژیم یا ورزش میکردم برای لاغری ،غافل از این ک داشتم تلاش برای چاقی بیشتر میکردم ،با تنبیه خودم ک هیچ لبا سی دیگه اندازت نیست ،با وزن کشی ،با اندازه نبودن سایز لباس دلخواهم همه و همه توجه ب چاقی بود ه ولاجرم ، هم باید چاق میشدم.در روشهایی ک ما برای لاغری استفاده میکردیم همش ترس از لاغر نشدن ،ترس از چاق موندن ،اضطراب و پرخاشگری از دست خودمان بخاطر ژن بد همه و همه توجه ب چاقی بوده و اصلا ب لاغری توجه نکرده ایم ک این حس رو ب جهان هستی ارسال کنیم ما همش گفتیم چاقی ،چاقی اونم گفته چشم بفرماید چاقی و این ما بودایم و این همه سال اضافه وزن.باید از این ب بعد نسبت ب خودمون حس مون بد نشه ،خودمونو دوس داشته باشیم و جمله تا کیدی من لیاقت بهترین اندام رو دارم ،من لیاقت پوشیدن بهترین لباس های رنگی را دارم ،من لیاقت بهترین ها رو دارم رو با خودمون تکرار کنیم اینقدر بگیم ک ملکه ذهنمون شه و باور کنیم ک لیاقت بهترین اندام رو داریم و اینجاست ک میگن باورها معجزه میکنن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/12/14 21:22
      مدت عضویت: 1570 روز
      امتیاز کاربر: 1457 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 644 کلمه

      فایل “گام پنجم “:

      من درطول این دوره تغییرات بسیار زیادی در زمینه داشته هایم ایجاد کرده ام. 

      1. من حرفم را راحت میزنم. 
      2. من لیاقت لاغری را دارم. 
      3. من شغل مناسب تحصیلاتم را پیدا میکنم. 
      4. من لیاقت رفتن به پارک را دارم. 
      5. من ازاجرای سپاسگزاری روزانه از خدا لذت میبرم. 
      6. من لیاقت سلامتی ، شاد ی و زندگی خوشایند را دارم. 
      7. من شغل مورد دلخواهم را مییابم. 
      8. من لیاقت اشنا شدن با افراد جديد را دارم. 
      9. من ذهنم را برای اموزش بیشتر اماده میکنم. 
      10. من لیاقت داشتن یک زندگی رویایی را دارم. 

      11. من علاقه به لاغری و لاغر شدن را دارم. 
      12. من علاقه به برنامه ریزی برای زندگیم را دارم. 
      13. من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگارنگ را دارم. 
      14. من دوست دارم خانه دلخواهم را در یک محله ارام بخرم. 
      15. من لیاقت داشتن لباسها ی تنگ و سایز S را دارم. 
      16. من از نوشتن روزانه تمرینهایم لذت میبرم. 
      17. من لیاقت داشتن اندامی باریک و متناسب را دارم. 
      18. من عزت نفس بالایی دارم. 
      19. من لیاقت متناسب زندگی کردن را دارم. 
      20. من اهدافم با ارزشهایم هماهنگ شده است.
       
      21. من لیاقت اجرای تک به تک فایلهای دوره را تا اخر عمرم دارم. 
      22. من تصمیم صد در صد لاغری با ذهن را دارم. 
      23. من لیاقت رسیدن به لاغری و تناسب اندام دلخواهم را دارم. 
      24. من انتظار درامد بالایی در شغلی که به دست میاورم را دارم. 
      25. من لیاقت خرید لباسهای شیک را دارم. 
      26. من خانواده سالم و مهربان و حمایت کننده ای دارم. 
      27. من لیاقت ماندگاری ام در وزن دلخواهم که 50 کیلوگرم است را دارم. 
      28. من سلامتی بی نظیری دارم. 
      29. من لیاقت لاغر بودن، لاغر ماندن و لاغر تر شدن را دارم. 
      30. من سرمایه خالص اموزش روزانه ذهنم را دارم. 

      31. من لیاقت لاغر شدن را دارم چون اسانترین کار دنیاست. 
      32. من صبح ها زود از خواب پا میشم. 
      33. من لاغری را دوست دارم و لیاقت کسب ان را دارم. 
      34. من با تفكر زندگی میکنم. 
      35. من لیاقت لاغری را دارم چون عاشقش هستم. 
      36. من انجام تمرینهای ذهنی ام را در فایلهای پیاده روی دوست دارم. 
      37. من لیاقت شگفتی ساز شدن را دارم. 
      38. من شاگر د استاد که فردی الهام بخش و موفق است هستم. 
      39. من لیاقت به دست اوردن اندام دلخواهم را دارم. 
      40. من دنبال رسیدن به هدف لاغری ام هستم. 

      41. من لیاقت لاغر شدن هر روز را دا رم. 
      42. من به اندازه کافی میخوابم. 
      43. من لیاقت یک زندگی زیبا را دارم. 
      14. من چند منبع درامد دارم. 
      45. من لیاقت بهترین زندگي را دارم. 
      46. من هیچوقت از اهدافم دست نمیکشم و استمرار دارم. 
      47. من لیاقت لاغری فوق العاده را دارم. 
      48. من تلاش میکنم تا به هدف لاغری خود برسم. 
      49. من لیاقت باریک شدن را دارم. 
      50. من تعادل بین شغل و زندگي خودم دارم. 

      51. من لیاقت متناسب شدن را دارم. 
      52. من روحیه شکرگزاری و سپاسگزاری را دارم. 
      53. من لیاقت اندامی عالی را دارم. 
      54. من روزم را با لبخند و شادی اغاز میکنم. 
      55. من لیاقت بهترین زندگی و بهترین اندام را دارم. 
      56. من برای خوشحالی خودم هزینه میکنم. 
      57. من لیاقت رسیدن به هر انچه را ميخواهم دارم. 
      58. من به طبیعت سر میزنم و از ان لذت میبرم. 
      59. من لیاقت بهترین بنده خدا بودن را دارم. 
      60. من چالشها ی مختلف زندگي را با اغوش باز میپذیرم. 

      سوال درباره فایل پیاده روی

      استاد سوال من ازشما این است که من 7 روز فایل اول پیاده روی را انجام دادم ، با انکه هر روز تمرینهای ذهنی را انجام دادم ولی متاسفانه ان قسمت ای که باید از شماره 100 تا 0 را 3 تا 3 تا بشماریم را هیچوقت نتونستم درست انجام بدهم ، منظورم این است که تنونستم به عدد 1 برسم ، مثلا نهايتاً به 12 رسیدم که بعد وقت تمام میشود و به ادامه فایل پرداختم. علت را توضيح میدهید ؟ چگونه میتوانم بهتر این تمرین را انجام بدهم ؟ ذهن من برای شمردن 3 تا 3 تا دچار توقف بیشتری میشود در نتیجه زمان بیشتری میگیرد ، تمرین مشکلی است ، اگر راهنمایی بفرمایید بزرگوار ی میکنید. سپاس مجدد. 

      روزپنج شنبه 14 اسفند ماه سال1399 شمسی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 43 کلمه

        سلام دوست عزیز
        تمرینات ذهنی مجموعه فایل های پیاده روی تمرینات ساده ای نیستند که به راحتی بشه با چند مرتبه انجامش داد
        اگر شما موفق شدید تا این حد خوب انجام بدی عالیه
        ادامه بدید
        فقط با تکرار کردن شرایط بهتر و تسلط شما بیشتر میشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/12/12 22:52
      مدت عضویت: 1820 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 760 کلمه

      گام پنجم

      سلام استاد و دوستانم

      بر اثر زیاد شنیدن کلمه لپو ،متوجه شدم که من فرقی با خواهرام وسایر افراد دارم،عکس های خودمو نگاه میکنم من فقط کمی توپرتر از بقیه بودم ولی گفتن مداوم اطرافیانم در من باور چاق بودن رو از همون کودکی شکل داد،شاید از ۹ یا ۱۰ سالگی چاق شدن من مشهود شد زمانیکه کلاس پنجم بودم و در مدرسه وزن کشی کردیم و من متوجه شدم ۵۰ کیلو بودم ،دیگه از اون موقع باور کردم که من آدم چاقی هستم ومشکلات ومسائل من شروع شد،هر بار که دیگران به من گفتن چقدر چاق شدی و من حالم بد شد در حال ارسال پیام من خوب نیستم به جهان بودم که من لیاقت متناسب بودن رو مثل هم سن وسالام ندارم،،وقتی پدرم یخچالو قفل میکرد که من پنیر زیادی نخورم که مبادا خنگ بشم احساس بدی پیدا میکردم،وقتی ۱۱ سالم بود و نتونستم لباس مخصوص سن خودمو برای عروسی عموم بگیرم و حالم بد شد ،تمام این ۳۰ سالی که نتونستم لباس های مورد علاقمو بپوشم ،،وقتی رژیمو رها میکردم و وزنم سریعتر از قبل برمیگشت و من خجالت میکشیدم وارد جمع و مهمانی بشم ،وقتی به افتخار من مهمونی میگرفتن ولی من حتی جرات نداشتم جلوی سفره بشینم ومیگفتم رژیم هستم جالب بود انقدر این جمله رو تکرار کرده بودم که اگر گاهی دلم میخواست سالادی هم بخورم ،قبلش آدم ها میگفتن فریده که رژیمه و من از خوردن سالاد هم منصرف میشدم، زمان هاییکه از این نهار تا نهار فردا گرسنه بودم و در رویای خودم غذاهای خوشمزه رو تصور میکردم،زجر میکشیدم و هزاران بار به خودم گفتم ،فریده تو حتی لایق یه بدن طبیعی هم نیستی که بتونی خوراکی بخوری،چیزی که حق الهی من بود ولی به من گفتن که نه این حق آدم های لاغره نه تو ،وقتی هر چند ماه، لباس های ماه پیشم تنگم شدن و بدن من لرزید از ترس چاقتر شدن،من از بس گرسنگی های طولانیو تحمل کردم که معده م نمیتونست مقدار کمه غذارو هضم کنه ،پس نفخ معده شدید گرفتم و الان هم که غذای کمی میخورم شکمم ورم میکنه و تمام بدنم پر از احساس سیری وپرخوری و نفخ میشه و مثل همیشه میترسه،زمانیکه میخواستم ازدواج کنم و لباس عروس سایز کوچیک نتونستم بپوشم چونکه در سن ۱۷ سالگی ۷۲ کیلو بودم ،زمانیکه پدرم مدام سرزنشم میکرد،اطرافیانم مسخرم کردن،زمانیکه انقدر عزت نفسم واعتماد بنفسم پایین بود وخودمو قبول نداشتم از خودم وبدنم متنفر بودم و خودمو لایق یک همسر خوب ندیدم وازدواج اشتباهی کردم،زمانیکه خودمو لایق لباس های برند ندیدم ،زمانیکه از جلوی آینه رد شدم و بجای قربون صدقه رفتن خودم به خودم فحش وبد وبیراه گفتم و بازم بیشتر از خودم بدم اومد،وقتیکه میخواستم عروسی برم وهمیشه درد انتخاب لباسو داشتم،زمانیکه بدن خودمو تنبیه میکردم ورزش های سخت وآسیب زا انجام میدادم تا خودمو ادب کنم که چاقتر نشم ،

      زمانیکه حتی از خودم یه عکس قدی نمیگرفتم که مبادا کسی منو ببینه،وقتیکه پست قدی از خودم تو اینستام نمیذاشتم در حال ارسال پیام من خوب نیستم به جهان بودم،زمانیکه پشت مربی می ایستم و مدام اونو تحسین میکنم و خودمو تو آینه سرزنش میکنم وووووووو

      و من ۳۰ ساله در حال سرزنش کردن خودم هستم،مرتب جان جانان خودمو آزار دادم و این جان جانان من چه صبر وتحملی داشته که بی حرمتی های منو صبر کرده ،بازم منو رها نکرده،هر وقت تو فشار رژیم گذاشتمش لاغر شد ،،الان هم که در تمام‌ دوره های لاغری با ذهن هستم بازم با من همکاری کرده و تغییرات جسمی من از ۳ ماه بعد از شروع دوره شروع شد،من بهش بد کردم ولی جان جانان من با من راه اومد ،،

      در تح

      تجربیات سابقم ،من فقط به بدنم با رژیم های سخت فشار آوردم ،با ورزش های زیاد اذیتش کردم و بدنم بازم اطاعت کرد، من فقط اذیتش کردم بدون هیچ نوع احترامی،

      روش های قبلی فقط در من رنج تولید کرد،من واقعا میترسیدم از رژیم و ورزش ،آخه مگه میشه خانمی ۳۰ سال از عمرشو در ترس ورژیم گذرونده باشه؟ ولی من این مراحلو طی کردم ،ولی حالا میخوام نفس راحت بکشم،خدارو شکر ۱۳ماهه دارم نفس راحت میکشم،انگار بعد از ۳۰ سال حبس آزاد شدم اونم حبس در انفرادی ،احساس رها بودن از هر گونه محدودیتی دارم ،انگار دلم افسار گسیخته شده ،در حال خفگی بودم ،وای که چقدر تحت فشار بوده این جسم و روح نازنینم‌ ولی چاره ای نداشته ،دوست دارم لیاقت متناسب شدنو در خودم بیشتر وبیشتر بسازم، میخوام از حق الهی خودم که خداوند تو وجودم گذاشت استفاده کنم ،میخوام مثل افراد متناسب محکم و قوی زندگی کنم ،دلم یه دل سیر آرامش میخواد

      سپاسگذار خداوند هستم که من خواستم و او شنید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/20 03:43
        مدت عضویت: 1460 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        چقدر سرگذشت و خاطرات و مشکلات و دردها و…افراد چاق مخصوصا ماهایی که از نوزادی و کودکی چاق بودیم مشترک هست😕
        براتون خوشحالم و بهتون تبریک میگم که ۱۳ ماهه در این مسیر شگفت انگیز هستید و کلی تغییرات جسمی و روحی داشتید👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1399/12/20 09:23
          مدت عضویت: 1820 روز
          امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 37 کلمه

          سلام سلیمه عزیز
          ممنونم از انرژی مثبتتون
          منم برای شما و دوستان خاص و بینظیری که در این مسیر هستن هم آرزوی سلامتی و تناسب دارم هم مطمئن هستم اگر در مسیر بمونن به موفقیت های بزرگی خواهند رسید🌹

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 15632 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 783 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
      .
      بنام ایزد دانا.
      گام پنجم لیاقت.
      سلام خدمت همگی شما عزیزان.
      من سه روزی هست روی این گام تمرکز کردم وموندم خیلی درکش وعمل بهش کمک کننده است امیدوارم خوب درکش کرده باشم.
      کلمه لیاقت به معنی شایستگی توانایی است ما آدمای چاق سالهاست با رفتارهایی اشتباه خودمون رو لایق چاقترشدن دونستیم ولیاقت لاغری که حق الهی ماست از ما دور ودورتر شده من نه تنها در زمینه اضافه وزن بلکه در تمام مراحل زندگیم حش بی لیاقتی رو در خودم تقویت کردم وعلت همشو گذاشتم گردن چاقیم همشه از همه چیز کناره گیری کردم رویاهامو خط زدم هرگز در خودم ندیدم که فلان کار رو انجام بدم برای ادامه تحصیلم همین کار رو کردم با اینکه درسم خوب بود ولی سختی دوری از خانواده ومشکلات خوابگاه رو بهانه کردم وبه راحتی تحصیلمو ادامه ندادم بعدشم هیچ هنری مثل خیاطی و آرایشگری رو دنبال نکردم چون می گفتم من کجا واونای که خیاطی می کنن کجا من دست چپم اصلا بلد نیستم قیچی دست بگیرم یا آرایشگری می گفتم اصلا به تیپ وقیافه من نمی آد آرایشگر باشم به همین راحتی از همه صحنه های زندگی کنار کشبدم چون خودمو لایق هیچ کدوم ندونستم من لیاقتم همین هست که الان هستم این زن خونه دار چاق گوشه گیر همون رویای منه من با رفتارام با انتخاب هام شدم این من مسعول همین آدمم که الان هستم سوال اول در کارهایی که برا لاغری کردم لیاقت چاقی رو تقویت کردم؟ اره هر کاری کردم باعث تقویت لیاقت چاقی شده با پر خوری واضافه خوردم بدنم لیاقت زباله خوری واضافه خوری رو داشته. با رژیم وسخت گیری وتوجه به چاقی لیاقت چاقی در من تفویت شده نیاز من لاغری بوده ولی تلاشم در جهت رسبدن به نیازم نبوده سوال 2 نه هرگز لیاقت لاغری رو نداشتم هر بار که وزن کم کردم وکسی گفت لاغر شدی با پوز خند جواب دادم واقعا😏منکه فکر نمی کنم کجا لاغر شدم نگاه هنوز پهلو وباسن دارم . با انتخاب لباس هایی سایز بزرگ وتبره تلاش کردم چاقی رو پنهان کنم وازش فرار کردم وبخاطر توجهم بهش ذهنم منو لایقش دونسته من زمانی که لاغرم می شدم هرگز احساس لاغری نکزدم مطمعن بودم بازم برمی گرده برا همین هیچ وقت تو اون سایرها لباس گرون قیمت نخریدم می گفتم منکه چند وقت دیگه بازم چاق می شم یا لباس هایی قبلی رو نگه می داشتم تا وقتی دوباره جاق شدم بپوشم در تمام این مدت من فقط با جسمم بازی کزدم وخنده ذهنمو در آوردم. همین دیروز یه لباس قرمز جیغ خریدم وقتی پوشیدم دخترمو شوهرم گفتن تنگه بهت عوضش کن سریع زنگ دم فروشنده که گشادترشو نداری با این کار ثابت کزدم بدن من لایق این لباس نیست هیچ وقت قرار نیست این سایزی بشم ولی امروز تصمیم گرفتم نگهش دارم خودمو لایقش بدونم وایمان داشته باشم تنم لایقش می شه مگه من روح خدا وجانشبن خدا روی زمین نیسنم چرا اینقد ذلیل وبرده ذهنم شدم 😔مگه این ذهن برای خدمت به من برای رسوندن من به سعادت در من نیست؟ پس چرا مثل غلام حلقه به گوش هرکجا می خواد منو می کشونه؟ می دونم چرا. چون من خودمو مسعول این وضعیتم ندونستم. همین مدتم اومدم تو این سایت عادت کزدم به اینکه اره منکه گناهی ندارم ذهنم مقصره تا حوس جیزی می کنم می ره سمتش می گم این دهنم خواسته اگه نخورم باهاش جنگیدم وهزار تا بهانه دیگه. من سبرم ولی تا به سرم می زنه دوباره بکشم غذا رو می کشم ومی خورم این وسط فقط منم که تیشه به ریشم می زنم
      پیشنهادم برای ایحاد لیاقت لاغری: باید قبول کنم اول وآخر منم ومن هیچ کسی خارج از من نیست که برام کاری بکنه منم وخودم تنها تا حالا هرجی شدم خودم خواستم هرچی شدم خواست خودم بوده حتی ذهنم هم مقصر نیست برنامه رو من بهش دادم اجرا کنه پس باید تلاش کنم برنامه جدید بهش بدم من تصمیم دارم دیگه از چاقیم فراری نباشم هر جا بخاطر چاقی کم گذاشتم سعی کنم جبران کنم. هرچی لباس گل گشاد دارم پرت کنم وتو مغازه چشم دنبال رنگ روشن وسایز مناسب باشه من همین امروز فروشنده گفت این شلوار سایزته مطمعن باش چاقیت اونقد که می گی نیست گفتم نه بابا فکر می کنی محاله این اندازگ بشه این یعنی خانم شما لیاقتت همون سایزه که باور داری پس دیگه این اشتباه رو نمی کنم من لایق بهترین ها هستم چون خودم بهترین مخلوق خداوندم من ریحانه خدا وندم چطور دلم اومده با گل زیبای خدا اینجوری رفتاز کنم من لایق نباشم. من نتونم. پس کی می تونه کی لایق تر از من چرا نباید عالی ترین باشم اشکم اجازه ادامه نمی ده همتون رو به خدای بهترین می سپارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/20 03:50
        مدت عضویت: 1460 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 19 کلمه

        چقدر نوشته شما عالی و به دل میشینه…👏👏👏👏👌👌👌🌹🌹🌹
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Labkhande zemestan
        1400/01/21 20:24
        مدت عضویت: 1446 روز
        امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        مدال طلایی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 322 کلمه

        سلام دوست عزیزم از خوندن‌نوشته شما لذت بردم و ایمان دارم ک لایق متناسب شدن و لایق پوشیدن بهترین لباسها با رنگ و سایز دلخواهتون هستین و‌بهش میرسین مطمئن باشین 🥰 چند ماه قبل ک اول مسیر بودم برای تولد برادرزاده ام دنبال لباس گلبهی رنگ بود ی مانتو گلبهی خیلی خوشگل نظرمو جلب کرد و پوشیدمش با زنداداشم رفته بودم اونا ب شدت مخالف خریدم بودن و‌میگفت حداقل دوسایز برات کوچیکه و لباس تو تنت داره جر میخوره 😕 ولی من توی همون پرو خودمو در اون مانتو میدیدم ک خیلی زیبا و شیک ستش کردم و پوشیدم و خیلیم رنگش بهم میومد کلا من در اون لحظه خودمو لایق اون لباس دیدم و فقط گفتم ن من اینو دوستش دارم و میدونم ک میتونم بپوشمش شاید بگم ی مدت مدام میشنیدم ک میگفتن پولش براش مهم نبود ک خرید انداخت تو‌کمد 😔 ولی مسائله این چیزا نبود من ب خودم اطمینان داشتم خودمو لایق لاغری و‌متناسب شدن میدونستم و ایمان ب مسیرم پیدا کرده بودم،خلاصه دیگه از فکر بقیه در اومد اون لباسو منم دو سه ماه آویزونش کردم تو کمد جلو چشمم و هر بار ک نگاهم بهش میوفتاد ذوق میکردم تاووقتی ک عید ی شلوار و شال تیره ک ب مانتو بیاد گرفتم و همچنان حتی امتحانشم نکرده بودم و فقط ب خودم میگفتم من میتونم اونو راحت بپوشمش و عید ک پوشیدمش باورشون نمیشد ک اینقد راحت و اندازه شده برام حتی یکم آزادتر و میگفتن این همونه ک داشت تارو  پودش از هم کنده میشد تو تنت 🥰
        من فقط و فقط برای خاطر خودم ن حرف بقیه این دفه  قدم ب سمت تناسب برداشته بودم همه ی عواملم درونی بود بس ایمان داشتم ک میتونمم هر لباس با هر رنگ ک دوست دارم رو بپوشم ؛ الانم ب شما دوست عزیز تبریک میگم ک خودتو لایق پوشیدن لباس قرمز خوشرنگت دونستی و نگهش داشتی قطعا با پوشیدنش زیباتر میشی و تجربه لذت بخشی رو خواهی داشت 😊

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آهو خانم
      1399/12/12 10:52
      مدت عضویت: 1879 روز
      امتیاز کاربر: 230 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 356 کلمه

      با سلام به دوستانم و استاد مهربانم
      گام پنج 1399/12/12 : احساس لیاقت
      واقعا که الان که به خودم رجوع کردم دیدم هربار در رژیم های احمقانه ای که دنبال میکردم دنبال لیاقت چاقی بودم چرا؟
      همش به خودم میگفتم اینو نخورم که چاق تر نشم / ورزش میکنم و زجر میکشیدم و از زمانی که وارد باشگاه میشدم هزار بار به ساعت نگاه میکردم و میگفتم کی بشه تموم شه و این کارها را میکردم که جلوی بیشتر چاق شدنم رو بگیرم
      هیچ وقت ذهنم رو متمرکز روی لاغری نکرده بودم ، فکرم هول محور چاقی و بیشتر چاق نشدن بود اما غافل از اینکه باید به لاغری توجه کنم ، به تناسب اندام و فکر
      در جعبه قرمز رنگ آرزوهام عکسی از اندام فوق العاده ای که در نظرم هس گذاشتم و مطمئنم به زودی به اندام دلخواهم میرسم
      من لیاقت لاغری و متناسب بودن را دارم، من لیاقت رسیدن به بهترین درجات رو دارم
      من لیاقت بهترین بنده خدا بودن را دارم ،من لایق بهترین شرایط مالی هستم ، من لیاقت پوشیدن شیک ترین لباسها با قشنگ و شاد ترین رنگ ها را دارم
      من می ت و ا ن م من میتونم و لاغر میشم بزودییییییییییییییی
      منی که توی سخت ترین شرایط درس خوندم و الان تحصیل کرده و هستم و شاغل
      منی که از لحاظ مالی به هر اونچه که تصور میکردم رسیدم پس دیگه چرا نباید خودم را باور کنم؟ و خودم را لایق لاغری بدونم
      من ذهنم ثروتمنده اصلا هرکسی منو میبینه میگه تو ذهنت اشرافیه و من باور ذهنی ام اینه که همیشه شرایط مالیم در بهترین شرایطه خیلی راحت چون ذهنم باور کرده تو همیشه از لحاظ مالی اوکیی
      حالا باید این فکر رو بسط بدم برای لاغریم برای تناسب اندامم
      مطئن باشم که نخوردن و کم خوردن باعث لاغری نمیشه ، من باید با ذهن اروم به اندازه ای که نیازمه مصرف کنم .
      اصلا هم نباید خودمو دعوا کنم و ناراحت بشم
      هر روز صبح جلوی اینه به خودم افرین میگم و میدونم به هدف غایی ام میرسم
      چون من لاغر شدن رو انتخاب کردم ، من متناسب شدن رو انتخاب کرده ام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 15
        محتوای دیدگاه: 18 کلمه

        سلام و درود
        ریحانه عزیزم چه متن زیبایی بود و این قصه خیلی از ماهاست… امیدوارم به هدفت برسی🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamzadk
      1399/12/10 14:37
      مدت عضویت: 1737 روز
      امتیاز کاربر: 28385 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 270 کلمه

      سلام
      گام پنجم:ایجاد لیاقت چاقی در من بعد از ازدواج و بارداری بود وقتی که دیگه لباس اندازه ام توی مغازه ها نبود حتی شلوار هم نمیتونستم بخرم مجبور بودم پیش خیاط برم که لباسها پسندم نبودن ولی خب مجبور بودم بپوشم شون . البته این رو هم بگم که بعد از چندتا خیاط عوض کردن الان تقریبا ۱۰ سالی میشه که خیاطی پیدا کردم که مثل دوست و خواهر هستیم هیچوقت عیبم رو بهم نگفته همیشه برام لباسهایی رو می‌دوخت که کمتر چاقی پیدا باشه و اگر از مدلی یا رنگی خوشم میومد یه جوری بهم میگفت که بهت نمیاد که ناراحت نشم .
      ولی در کل خیلی به چاقی توجه میکردم و همیشه خودم رو سرزنش میکردم از نگاه کردن به آیینه قدی و شیشه های مغازه ها که خودم رو میدیدم ،به شدت فراری بودم و در این چند سال اخیر به دلیل پادرد هر وقت بیرون برای خرید میرفتم حتما می‌بایست چند لحظه یه جا بنشینم تا بتونم بقیه راه رو ادامه بدم و هر کس که منو میدید خجالت میکشیدم و هیچکس باور نمیکرد من ۴۰ سالمه چون خیلی سنم بیشتر نشون میداد . هر موقع هم که رژیم یا ورزش خاصی رو انجام میدادم اصلا لیاقت لاغر شدن رو در خودم نمیدیدم چون میگفتم اینقدر زحمت میکشم ولی چه فایده دوباره برمیگردم ولی به لطف خدا توی این یکسال که به این سایت آشنا شدم لیاقت لاغری رو در خودم میبینم چون من لایق تناسب اندام هستم من لایق بهترین همسر و بهترین فرزندان هستم من لایق پوشیدن بهترین لباسها با رنگ روشن و دلخواه هستم من لایق زندگی شاد و همراه با آرامش هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/20 04:05
        مدت عضویت: 1460 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 182 کلمه

        ما هیچوقت خودمون رو لایق لباس های آماده و بازاری و سایز کوچیک و رنگ روشن ندیدیم بخاطر همین هیچوقت لاغر نشدیم
        بخاطر همین همیشه به دوختن لباس هایی که هیچوقت به جذابیت و زیبایی لباسهای بیرون نیست قانع شدیم، به لباس های گشاد و رنگ تیره و مشکی قانع شدیم، به لباس ها و مدل های خاص قانع شدیم
        ما حتی اینقدر از خودمون متنفر و بیزار بودیم، اینقدر از خودمون بدمون می اومد، اینقدر از خودمون خجالت میکشیدم و… که حتی حاضر نبودیم خودمون رو توی آینه ببینیم، توی سرویس بهداشتی و حمام ما آینه قدی هست اما من هیچوقت خودم رو داخلش نمی دیدم ولی از وقتی محکم و استوار قدم توی این مسیر گذاشتم،هر بار که میرم سرویس، توی آینه خودم رو میبینم و به خودم لبخند میزنم و خودم رو تحسین میکنم…
        ما خودمون خودمون رو محروم کردیم از زیبایی و شادی و لذت و سلامتی و تناسب اندام و خوب زندگی کردن…
        کسی از بیرون و به غیر از مقصر نیست
        بیرون زتو نیست هر آنچه خواهی که تویی…
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3231 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 128 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم🌹
      گام پنجم  مسیر لاغری من ایجاد لیاقت چاقی بعد از بارداری شد و چون بارداری سه بار پشت سر هم شد بیشتر شد چاقیم و بعد متنفر شدن از خودم و از چاقی و از رژیم گرفتن و نخوردن غذا و حریث شدنم نسبت به غذاهایی که دوست داشتم و محروم بودم و عصبی شدن لیاقت چاقیم بیشتر می شد با نفرت زیاد از خودم🌹
      من لیاقت لاغر شدن دارم دیگر به فکر چاقی نیستم و ذهنم تغییر کرده و میلم به غذا کم شده و غذا را با لذت می خورم به اندازه نیاز بدنم و به ذهنم احترام میذارم و باورش دارم و از خدا تشکر می کنم بخاطر نعمتی که بهم داده🌹
      احساس لیاقت لاغری دارم با شادی و دوست داشتن خودم و احترام گذشتن به خودم و استمرار داشتن و خسته نشدن🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1399/11/28 12:01
      مدت عضویت: 1561 روز
      امتیاز کاربر: 317 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 140 کلمه

      لیاقت لاغر شدن را داشته باشید جهان ،جهان لیاقت هاست ،تا حالا به این کلمه فکر نکرده بودم واقعا نمیدونستم معنی توجه کردن چیه من با تنفری که از جسم خودم داشتم و اینکه هربار خودم را سرزنش میکردم برای خودم محدودیت غذایی داشتم و هربار که خودم رو توی آیینه نگاه میکردم و از خودم بدم میومد لیاقت چاق تر شدن رو در خودم تقویت میکردم و بدون اینکه بدونم چاقی رو گسترش میدادم و هر بار که رژیم میگرفتم باز به چاقتر نشدن توجه میکردم ولی با گوش دادن به این فایل متوجه شدم من لیاقت متناسب شدن رو دارم من لیاقت پوشیدن شیک ترین لباسها رو دارم من لیاقت زندگی شاد و سالم داشتن رو دارم و در این راه اشتیاق و استمرار خواهم داشت خدایا شرکت که در این مسیر قرار گرفتم ،ممنونم استاد گرانقدر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1399/11/25 20:51
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 6312 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 652 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست… سلام خدمت استاد گرامی و دوستان متناسبم.تمرین گام پنجم مسیر لاغری من ،ایجاد لیاقت. چاقی من بعد از ازدواجم شروع شد و بعد از بارداری هایم خیلی بیشتر شد و هر بار که کسی منو دید و گفت که چاق‌تر شدی جلوی اون طرف الکی گفتم که از بس خوشم پدر تنهایی غصه خوردم و هم از خودم وهم از اون فرد متنفر شدم، وهربار با دیدن خودم در آیینه به خودم فحش و ناسزا داده ام مهر بار که لباسی ، چیزی برای خودم خریده ام و خودم را در آیینه برانداز کرده ام تمام حواسم به برجستگی های اندامم بوده و هیچ لذتی از پوشیدن لباس 👗 جدیدم نبرده ام ،هر بار که به بهانه پختن کیک 🍰 وشیرینی و انواع فست فود ها واسه بچه ها بیشتر وقتم در آشپزخونه صرف شده و بیشتر شم خودم خوردمو و هیچ لذتی هم از خوردنشون نداشتم ،تازه بعد شم عذاب وجدان گرفتم ،هربار که موقع خرید لباس بجای شلوار لی شلوار پارچه ای خریدم و از پوشیدنش خوشحال نبودم ،هربار که اضافه غذای بچه ها رو خوردم،هربار تحمل گرسنگی رو نداشتم ، هربار که در حد خفگی غذا خوردم، هربار که بخاطر لاغرشدن کلی ورزش و پیاده روی کردم توی هوای داغ تابستون ،کلی 🕺 رقیدم لاغر که نشدم هیچ فقط خیس عرق شدمو تا آن روز بعد شم پاهامو و کمرم درد گرفته ، هربار که دمنوش و پودر ای زهر ماریو خوردم بلند بلند فریاد ❗ زدم که لیاقت چاق شدنو دارم ، و در تمام روش هایی که واسه رسیدن به لاغری انجام دادم اصلا هیچ توجهی به لاغرشدن نداشتم ، چون باور داشتم که من لاغر بشو نیستم واز این روشا واسه این استفاده می کردم که از این که هستم چاق تر نشم یعنی بازم توجه من به چاقیم بوده واین یعنی همون لیاقت داشتن واسه چاقی و واقعا حقم بوده چون خواسته خودم بوده .خب حالا چاره کار چیه؟ راه حل خود من هستم ؟ تا خودم نخوام هیچ کس نمیتونه واسه من کاری کنه، تا اینجا خودم خواستم که چاق باشم ، با رفتارهایی داشتم، با تکرار عادت‌های اشتباهم، با فرکانس هایی که فرستادم ، حالا باید از همین مسیری که رفتم برگردم، وبا تکرار نکردن رفتارهای اشتباهم ،با تکرار و تمرین و ممارست و استمرار داشتن در مسیر لاغری ، با جایگزین کردن فرمول های صحیح بجای فرمول های غلط در ذهنم،هین ذهنی که تونسته منو چاق کنه باید بتونه منو لاغر کنه اگه خودم درست عمل کنم، من لیاقت تناسب اندام دارم ، من لیاقت سلامتی و موفقیت و شادکامی رو دام، من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و سایز کوچیکو دارم ، من لیاقت نفس نفس نزدن موقع پیاده‌روی با همسرمو دارم ، من لیاقت خوردن هر نوع غذایی به اندازه نیاز بدنمو دارم ،من لیاقت راحت نفس کشیدن رو دارم، من لیاقت شکم تخت داشتند دارم، من لیاقت حظور در جمع با اعتماد به نفس بالا رو دارم ،خواستن توانستن است .با 👂 کردن به این فایل .بغض گلوم رو گرفته بود باشنیدن این حرفا بی اختیار اشکام سرازیر می شد ،استاد حرفای شما واقعا ارزشمنده ،من این حرفا رو تاحلا که به این سن رسیدم از زبون هیچ کس نشنیدم ،شما درست میگید استاد اگه من تا الان لاغر نشدم به خاطر این بوده که من هیچوقت خودمو لایق متناسب بودن نتونستم استاد عزیز من همین جا در حظور خداوند وشما استاد محترم و دوستان مسولیت چاقیموکه البته از همون اول هدایت شدنم به این مسیر زیبا پذیرفتم دوباره تایید میکنم،که میپذیرم و قبول دارم که چاقی من هیچ ربطی به عوامل بیرونی ندارم و هم‌چنین مسولیت لاغریمو هم میپذیرم و باور دارم که لاغری در درون خود کنه فقط باید به خودم فرصت بدم تا با طی کردن این مسیر زیبا در جسم من پدیدار بشه.به امید روزی که همه مون با موفقیت و سربلندی این مسیر زیبا رو طی کنیم .وشگفتی ساز بشیم و آرزوی بهترین ها برای استاد عزیزم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/11/18 19:02
      مدت عضویت: 1871 روز
      امتیاز کاربر: 334 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,174 کلمه

      باسلام گام پنجم باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید
      کلمه لیاقت ؛واقعا فایل به جا وبه موقعی بود زیر بنای رسیدن به هر چیز لیاقت داشتن ان هست چه کلمه باارزش وبا محتوایی کجا بود این کلمه چرا تا حالا حتی به ذهنمم نیومده بود چه برسه درموردش فکر کنم .خداروشکر که خدا به وسیله شما مرحله به مرحله ضروریات یادگیری رو پیش رویمان می گذاره با توضیحاتتون متوجه شدم تا لیاقت تغییر درهرچیزی روبرای خودم بوجود نیارم به ان نمی رسم .
      لیاقت ارزش خودمان برای داشتن هرچیز رامشخص میکنه.
      انقدر ذهنمون مشغول طعم های بده که وجود این کلمه روهم از یاد برده بودم کلمه ای عمیق معنی دار ودارای قدرت زیاد که درهمه جهات وامور زندگی تعیین کننده رسیدن به موفقیت وشادی وسلامتی وهمه خواسته ها مون و یا جهت عکس ان حرکت کردن است بخصوص تناسب اندام که مطلب داغ مورد جستجو وخواست همه ما شرکت کنندگان دوره است .
      برای داشتن لیاقت لاغری باید لاغری را تصور کرد باید لاغری را درذهن اموزش داد باید ذهن وجسم تناسب اندام رابه راحتی واسانی وبامیل ورغبت وارامش بپذیرند .درتمام مدتی که تلاش برای لاغری با روشهای گول زننده رژیم گرفتن ومحدودیت غذایی وورزش کردن وعرق ریختن ونخوردن باحرص وولع وناامیدی از لاغر شدن و گله وشکایت از خود ورفتارهای پرخوری وریز خواری وفشار برجسم وروح وتنفر ازخود وخسته شدن از همه چیز و……..را داشتم نمی دونستم که دارم باورهای چاق کننده روکه نشان دهنده لیاقت چاقی من هست رودرخودم تشویق به افزایش میکنم.بازجرهایی که به خودم میدادم درواقع لیاقت داشتن چاقی رادرخودم پرورش می دادم و درهمه این مواردبه چاقی علاقمندتر می شدم .
      توجه به تکرارباورها و رفتارها وفرمولهای چاق کننده لیاقتم رابرای چاقی بیشتر می کردمقایسه خودم با لاغرها وپوشیدن لباس گشاد برای نمایان نشدن چاقیم وسرزنش کردن خودم بعد از خوردن وریزه خواری ومسخره کردن خودم از رفتارهام که من را به جایی نمی رساند وناامیدی وترجیح دادن احترام گذاشتن به غذا بیشتر از جسمم وحاضر نشدن درجمع وجلو اینه وسرزنش اندام وجسمم باعث شده بود که ذهنم مرامتقاعد کند که همینه که هست چیزی عوض نمیشه تلاش زیادی نکن وباعث افزایش وزنم وداشتن لیاقت چاقیم وتکرار هرروز وگاهی بیشتر رفتارهای چاق کننده درمن می شد. همه این روشهایی را که انجام میدادم را فکر میکردم توجه کردن به خودم برای تناسب اندامم هست .وقتی با لاغری با ذهن اشنا شدن فهمیدم همونطور که گفتید استادگرامی چون باورها ورفتارها وایجاد عادتها از طریق انعکاس دیدن وشنیدن واحساس وتوجه کردن ذهن به انچه دراطرافمون اتفاق می افته انجام میشه پس به همون طریق که ازطریق ذهن چاق شدیم از همون طریق هم باید لاغر بشیم.
      بایدازهمون طریق ذهنم رابه سمت تناسب حرکت دهم وان حرفها ودیده وشنیده ها رابا بدست اوردن اگاهی وتمرین انها وبه مرور زمان وباصبر واسانی واستمرار ازذهنم بیرون کنم تابه کاهش وزن وتناسب برسم.وبه احساس لیاقت لاغرشدن را داشته باشم که من لایق تناسب اندام هستم ودران جهت حرکت کنم.وقتی به داشتن احساس لیاقت لاغری برسم قطعا می توانم درجهت رفتار درست توجه به لاغری حرکت کنم ویادبگیرم و به تمرینهاکامل ودرست وباحس خوب ودرک خوب بااشتیاق واستمرار عمل کنم ونتیجه عالی بگیرم .همانطور که توانمندی داشتن تحصیلات عالی وشاغل بودن ورسیدگی به زندگی وفرزندان ویادگیری هنرهای خیاطی واشپزی وشیرینی پزی ودرست کردن انواع حلوا واش وژله وتزیین خانه رابدون هزینه کردن ورفتن به کلاسی را خدا بهم داده پس توانمندی لیاقت داشتن تناسب اندام ورسیدن به لاغری روهم دارم.همینطور توجه به لذت انتخاب شدنم برای حرکت دراین مسیر وتوجه به توانایی تحمل فشارهایی که برای لاغر شدنم به وسیله ورزش ورژیم وسرزنشها واحساس بد از خودم و..‌‌‌‌………همه چیزهایی که گفتم وشکستهایی که برای نداشتن نتیجه کارهایم را می خوردم باعث اعتماد بیشترم به داشتن توانمندی مضاعف برای حرکت دراین مسیر واحیا کردن مجدد فرمولهای لاغرکننده درذهنم می شود.باید با استفاده واستمرار اموزش صحیح فرمولهای جدید برای لاغری وجایگزین کردن انها بجای فرمولهای چاقی قبلی درذهن لیاقت لاغرشدن رادرخودم پرورش دهم و به این ترتیب خیلی راحت مانع از ورود افکارمنفی چاقی به ذهن می شوم ودرمقابل به موضوع لاغری توجه بیشتری می کنم.بااعلام توانمندیهایم وتوجه به انها باعث قدرتمند بودن توانم وپیدا کردن ارزش خودم واحساس لایقتر بودن درهمه چیز بخصوص لاغرشدنم می شوم .نگاه به عکسهای چاق بودنم باعذاب وجدان غذا خوردن داشتن محدودیتهای غذایی درخوردن پرخوری ریزه خواری تحت فشار قراردادن جسم با روشهای گول زننده نجواهای ذهنی منفی از باورهای اشتباه گفتن حالا یک شب هزار شب نیست رژیمو حالا ول کن در مهمانی ها بهانه اوردن برای خوردن عدم باور به لاغری با حسرت به لاغرها ولباسهایی که نمی تونیم بپوشیم احترام قائل نبودن برای بدنم ودوست نداشتن خودم و………….همه اسباب قبول لایق نبودنم برای لاغرشدن بودونپذیرفتن اینکه می توانم لاغر شوم بود.
      برای داشتن لیاقت لاغری باید مسئولیت چاق شدنم را بپذیرم وبگویم من مسئول اضافه وزنم هستم ومن باجسمم بد برخورد کردم وباعث ازارش شدم باید خودم رادوست داشته باشم به بدنم احترام بگذارم وهرچیزی نخورم ازخوردن هراس نداشته باشم به اندازه بخورم دراینه از خودم تشکر کنم وبه خودم دراینه باشادی نگاه کنم بعدازخوردن خودم راسرزنش نکنم به اندازه نیاز م بخورم ازاحساس چاقی جدا شوم وحس خوب لاغری راتجربه کنم خودم راشایسته تناسب بدانم از پرخوری وبد خوری دوری کنم بدانم جسمم ارزشمند است ولیاقت خوردن ته ماندن واضافه غذاها را ندارد ودرپایان به معنی لیاقت که اعتقاد وباور واطمینان داشتن به توانایی خود در رسیدن به خواسته که همانا تناسب اتدام است می رسم وانوقت است که با اشتیاق تمرینات رو انجام میدم برای خودم وبدنم احترام قائلم وخودم رادوست دارم وهرچیزی رو نمی خورم وبه اندازه سیری می خورم احساس شادی دارم خودم راناتوان نمی بینم ترس ازخوردن ندارم روشهای گول زننده لاغری را کنار می گذارم ذهنم راحت مسئولیت چاقیم وحرکت برای لاغرشدنم را اسان می پذیرد رفتارم رابابدنم خوب می کنم قطعا جواب خوب میگیرم لباسهای خوب وچسبان ورنگی می پوشم واعتماد به نفسم رابالا میبرم که می توانم وحتما موفق می شوم ازهرفرصتی برای لذت خوردن در مهمامی رستوران جشن استفاده نمی کنم.
      دیگر لاغری برایم رویا نیست چون احساس لیاقت داشتن ان را دارم من لیاقت تناسب اندام پوشیدن لباسهای تنگ وچسبان با رنگهای روشن خوردن بهترین غذاها رو دارم داشتن احساس ارامش وسبکی وراحتی داشتن ارتباطات عالی بدست اوردن ثروت رسیدن به همه خواسته ها فرزندانی موفق وسلامت خانه وماشین ولوازم خانه عالی وبهترین وعالی ترین از هرچیز موردنیازم رادارم . هرکاری که انجام دهیم وبه هرچه فکر کنیم یعنی لایق ان هستیم وهمان وارد زندگیمان می شود برای داشتن لیاقت از هرچه می خواهم اول باید ارامش ذهنی داشت بعد توجه وتمرکز به انچه می خواهیم وبدست اوردن اگاهیهاواطلاعات صحیح ولازم برای راههای موجود دررسیدن به مقصد وداشتن احساس وحال خوب که همان داشتن لیاقت برای بدست اوردن ان است واستمرار وتلاش بخاطر رسیدن به خواسته مان مسیر مناسبی می باشد.برای رسیدن به لیاقت لاغرشدن اول باید به ارامش ذهن وقدرت وتوانمند بودنمان برای لاغر شدن را درذهن ایجاد کنیم ومطمئن شویم که توانمندیم و باور های اشتباه والگوها وروشهای گول زننده را با اطمینان وجدی کنار بگذاریم وبعد با قدم های محکم وبا استمرارتمرینات را انجام دهیم .خدایا بابت همه چیز متشکرم از شما استاد گرامی نیز بابت روشن کردن مسیر واطمینان دادن به مسیر درست وامید وپشتیبانی کردن همه بسیار متشکرم.🌷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار f.gholamkar
      1399/11/17 09:11
      مدت عضویت: 1764 روز
      امتیاز کاربر: 254 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 210 کلمه

      به نام خدا
      با سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان عزیز
      من مسئول چاقیم هستم. همون طور که مسئول چاقیم شدم پس باید مسئول لاغریم بشوم.
      من همون طور که تونستم خواندن و نوشتن رو یاد بگیرم. تونستم برای خودم یه کسب و کاری راه اندازی کنم و در کسب و کارم موفق بشم ، تونستم کامپیوتر یاد بگیرم و مربی بشم. تونستم دانشگاه برم و درسهای سخت رو هم زمان با این که مشغول کار بودم با موفقیت پاس کنم.و کلی از توانایی هایی دیگه ای دارم پس من می تونم لاغر بشم من لیاقت لاغر شدن رو دارم همون طور که قبلاً به سختی (گرسنگی کشیدن و محرومیت غذایی )لاغر شده بودم. پس الان هم به راحتی می تونم لاغر بشم.من توانایی این رو دارم که با درست کردن رفتارهای غذایی لاغر بشم .
      من لیاقت اندام زیبا و متناسب رو دارم.
      من لیاقت چهره زیبا رو دارم.
      من لیاقت زندگی آروم رو دارم.
      من لیاقت پوشیدن لباسهای شیک رو دارم.
      من لیاقت خوردن غذاهای سالم رو دارم.
      من لیاقت این رو دارم در همه جا با اعتماد به نفس و شاد و پرانرژی شرکت کنم.
      من لیاقت روح و جسم سالم و آروم را دارم.
      من لیاقت شغل عالی رو دارم.
      من لیاقت خوشبختی رو دارم.
      و……
      خدایا ازت ممنونم که این همه توانایی به من دادی.
      خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1399/11/13 23:45
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی 🌹
      از قدیم یه ضرب المثلی به کار میبرن میگن خلایق هرچه لایق .اینو خیلی ها برای مردم و اطرافیانشون به کار میبرن .هیچوقت فکر نمیکردم روزی برسه که اینقدر قوی به عمق این ضرب المثل توجه کنم و خیلی نزدیک اون رو احساس کنم .آره استاد شما صحیح میفرمائید دنیا ،دنیای لیاقته 😊 چقدر با همین کلمه توی زندگی من تاثیر گذاشتین🌹خیلی خیلی ازتون ممنونم🙏 من این فایلتون رو چن مدت پیش گوش دادم اهل نوشتن زیاد نیستم بیشتر اهل عمل کردنم با جون و دل لیاقتمو برای خودم یاد آور شدم .آرزو داشتم و دوست داشتم یه چیزهایی رو تجربه کنم و بدست بیارم ولی همیشه وقتی به اضافه وزنم توجه میکردم خودمو لایق اون نعمت ها نمیدونستم 😔اما از وقتی این سخنتون شنیدم چقدر حالم خوب شد و به اون چیزی که میخواستم رسیدم .بعد از لطف خدا این حال خوبمو مدیون شما هستم استاد😊 .واقعااا لازم بود کسی بیدارم کنه همین یه جمله تون دنیای منو عوض کرد چقدر روحیه گرفتم چقدر به نعمت های دنیا توجه کردم چقدر احساس خود باوری کردم و چقدر رفتار غذاییم عوض شد الان خیلی راحت از غذاخوردن دست میکشم و غذاهایی که دوس ندارم نمیخورم غذای مونده نمیخورم و غذاهامو با لذت و عشق و خیلی آهسته میخورم و چقدر زود به خواسته هام رسیدم چون با جون ودل خودمو لایق اون نعمت ها دونستم و این مسیر رو همچنان پر توان دنبال میکنم .چون من اشرف مخلوقاتم و خدا منو توی بهترین حالت ممکن میخاد 😊منم تمام سعی وتلاشم میکنم که بهترین حال رو داشته باشم 😊 بازم ازتون ممنونم🙏🌹ایام به کامتون خوش😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Nasrin Zamani
      1399/11/13 18:17
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 157 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,172 کلمه

      ❤💛به نام خدواند هدایت گر 💛❤
      سلام خدمت هم سفرهای گلم وسلام به استاد مهربان و دانا .از استاد خوب م تشکر میکنم بابت این فایل بسیار اگاهی دهنده وتاثیرگزار فوقع العاده بود پس از نکته و واگاهی های ناب .
      گام پنجم باید لیاقت لاغر شدن رو داشته باشیم …
      جهان جهان لیاقت ها است لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد همان طور که چاق شدن هم نیاز به لیاقت شدن دارد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن رو داشتن و هر فردی که اضافه وزن داره مسلما برای چاقی خودش استمرار و پشتکار داشته وبارها رفتارها و عادت های اشتباه رو تکرار کرده تا جسم خودش رو به این شرایط رسونده پس لیاقت تغییر کردن رو داشته ودر مسیر چاق شدن بوده

      این تغییر توجه به ان چیزی که شما از ان متنفر هستید و توجه به ان چیزی که عاشقش هستید برای ذهن ما تفاوتی ندارد و ذهن مادر دوحالت تصویر میگیرد که دوست داریم ودر زندگی نا گستزش میدهد این که چاق بوده ایم وهر سال چاق تر میشدیم به این دلیل است که ذهن ناخوداگاه تفاوت بین عشق وتنفر را نمیفهمد و توجه کردن درگیر شدن خواستن نخواستن دوست داشتن نداشتن همهدبه یک معنی هست برایش و عملکرد ذهن ناخود اگاه به این منوال است زمانی که نگرانی ما نصبت به چاقی بیشتر است در حال پرورش لیاقت چاقی هستیم و تلاش برای چاق تر شدن و ذهن ناخود اگاه تفاوتی برایش ندار عشق باشد یا تنفر واصلی ترین کار من این است که باید در ذهن خود لیاقت چاقی رو به لیاقت لاغری بدهم وفرمولهای موجود درذهن ناخوداگاه رامجدد فعال کنم و استفاده از ان ها را جایگزین فرمول های چاق کننده کنم باید مانع افکار خود به چاقی بشم ودر مقابل به لاغری توجه کنم سال ها من در ذهن خود در حال پروراندن لیاقت چاقی بود و چه زجر هایی به خودم ندادم و میخواستم لاغر کنم و برعکس بیخبر داشتم تشدید میکردم این چاقی رو 🙃با تنفری که از خود داشتم با رژیم های سر سخت وورزش های سنگین و فرار کردن از خودم و سرزنش کردن خودم ومقصر کردنم واز خودم حالم به هم بخوره ودر این همه موارد من داشتم در حال پرورش چاقی و لیاقت چاقتر شدن خودم رو تمدید میکردم 🤔خوب ولی بازم خداروشکر از طرق خداوند با ادم هایی اشنا شدم که راه درست رو دارن به من اموزش میدن استاد مهربانی از جنس خداوند والبته شناسای این باور بسیار قدرت مند در هر زمینه ای از زندگی تاثیر گزار است سوال ۱.به ان چه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید وبگویید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید ؟ من با توجه کردن به چاقی و تکرار رفتار ها و فرمول های چاقی لیاقت چاق شدن را در خودم بیشتر کردم چقدر در ذهنم خودم رو تحقییر کردم مسخره کردم این چه هیکلیه ببین چقدر قلنبه هستی چقدر خودم رو ناتوان جلوه دادم و خسته از رژیم وورزش بدون اعتماد به نفس وقتی در مجلسی بودم چقدر با وور ور های دورونی خودمو عذاب دادم چقدر خودمو با دیگران مقایسه کردم چقدر به خودم بد گویی کردم چقدر از خودم پیش این واون ناله کردم من حتی اب میخورم چاق میشم ای خدا این چه سرنوشتی برای من رقم زدی چقدر با خوردن فشار اوردم به خودم چقدر عذاب دادم خودم روبرای نخوردن چقدر ارزش غذا هارو بیشتر از خودم دونستم و من بی خبر از همه جا داشتم لیاقت خودم رو به چاقی هر دفه مهر میزدم سوال ۲.در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته ای ؟من هیچ نوع توجهی نداشتم وفکر میکردم با این روش ها به خودم بها میدم و قدر خودمو بیشتر میدونم وبهدخودم کمک میکنم که لاغر بشم غافل از این که داشتم فرمول های چاقی ولیاقت چاق شدن رو در خودم پروش میدادم و به درخت تنو مند تبدیل کردم سوال ۳روش های لاغرشدن که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن ؟؟؟باعث افزایش لیاقت چاق تر شدن کرده چون هیچ نوع اگاهی از این روش های لاغری با ذهن نداشتم و تسلیم شدن در برابر چاقی که تسلیم شدم و گفتم همین که هست من چاقم خوب حالا از همون روش که چاق شدم لیاقت چاقی رو در خودم ایجاد کردم از همون روش هم استفاده میکنم و لیاقت لاغری رو در خودم ایحاد میکنم و با باور این که من لایق بهترین ها هستم من لایق تناسب اندام وحرفرهایی که در گذشته شنیدم تسلیم بودن پر خوری ژنتیک چاقی من طبیعیه من سر نوشتم اینه و حرف های این چنینی را باید با احترام از ذهنم بیرون کنم و من لایق متناسب شدنم من لایق پوشیدن بهترین لباس های دلخواه خودم هستم من لایق خوردن بهترین مواد غذایی هستم من لایق بهترین اندام هستم نن لایق سلامتی هستم وقتی خودم احساس لیاقت کردم اون وقت اقدام کردن و تمرینات رو مو به مو انجام دادن و اشتیاق و استمرار حرکت کردن به سوی هدف مهمترین چیز در این سفر ایمان است ایمانم به انتخاب خداوند و هدایتش به این مسید هر روز محکم ومحکم تر میشود چقدر حس نابو وصف ناپذیریه ایمان به خداوند مهربان دلم را قرص میکند و ترسی ندارم ار ادامه دادن مسیر من باید به خودم بهابدم و خودم رو از بند اشغال خوری رها کنم و خودم رو تشویق کنم توانایی های گذشته خودم رو بیاد بیارم که چقدر توانمد بودم وقتی من در یک سال با رژیم ۲۰کیلو کم کردم وقعا این بینظیره و من خودم رو تحسین میکنم پس من ادم قدرت مندی هستم و من خیلی هنرمند هستم و میتونم بهترین اشپزی رو کنم و بهترین اریشگری رو وبهترین والیبالست هستم پس من واقعا خیلی توانمند هستم خیلی زیاد بیشتر از این ها و چه کار های مهمی که انجام دادم پس من متوجه توانمندی و قدرتم هستم ارزش خودم رو بیشتر حس میکنم و اول باید لیاقت تناسب اندام رو در خودم به وجود بیارم برای این که خودم رو لایق بدونم باید اول بپذیرم که من مسئول شرایط فعلی و چاقی خودم هستم و هیچ عوامل بیرونی از شرایط افراد غذاها هیچ نقشی ندارند وبا شجاعت تمام میپذیرم که من مسئول چاقی خودم هستم وقتی مسئول باشم دیگر برده ذهنم نیستم اختیار رابه دست خودم میگیرم.و خودم فقط میتونم به خودم کمک کنم ومنتظر هیچ روش نیستم که به من کمک کنه و باید باورهای چاقی که منو بی لیاقت کرده پیداکنم و باور کنم که متناسب شدن حق من هست و همین ذهنی که توانسته منو به این شکل در بیاره پس قدرته این رو داره که منرو دوباره متناسب کنه و ایده عال این بار از روش درست و وصحیح خدایا شکرت به خاطر این حس درونی عالی که دارم و ایمان واطمینان دارم به این روش ………….. ومسیر هدایت واز این که هرروز بااشتیاق نگاه میکنم و مدال هام رودمیبینم و هرروز داره بهشون اضافه تر میشه بسیار خوش حالم پیش به سوی هدف ……

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shine bright like a sky
      1399/11/13 00:10
      مدت عضویت: 1533 روز
      امتیاز کاربر: 199 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 498 کلمه

      سلام سلام. وای من چقدر از این فایل ترسیدم😅دوستان مواظب آهنگ ناگهانی وسط فایل باشید😂

      ●چگونه لیاقت چاق شدن را در خودم ایجاد کردم؟ فکر کنم بخاطر این بود که خودمو دوست نداشتم، اندامی که داشتم و دوست نداشتم، قیافمو دوست نداشتم، فکر میکردم زشتم، از اینکه خودمو تو آیینه ببینم بدم میومد. همیشه فکر میکردم که یه روزی چاق میشم و همیشه نگران بودم.

      ●آیا توجهی به لیاقت لاغر شدن در خودم داشتم؟ معلومه که نداشتم. اصلا
      احساس نمیکردم که منم لیاقت اندام زیبا رو داشته باشم.

      ●روش های لاغری قبلی لیاقت لاغری در من بجود آورده یا لیاقت چاق تر شدن؟ لیاقت چاق تر شدن. اینکه من این همه سعی کردم و فشار اوردم ولی نشد. باعث شد که احساس کنم من فقط لیاقت چاق شدن دارم. دیگه قراره تغییر کنم و چاق بشم و برای همیشه از خودم بیاد.

      چیزی که الان هستم همش لیاقت خودم بوده.

      من مسئول زندگیمم، مسئول اندامیم که الان دارم،من مسئولم.مسئول خودم. و چون من مسئول خودمم پس بازم مسئولم که بهترین چیزها رو برای خودم ایجاد کنم. من مسئولم که لاغر بشم، مسئولم که زندگی داشته باشم که ازش راضی باشم. من لیاقت چاقی داشته ام که این شدم، من لیاقت زندگی خوب و دارم، من لیاقت بهترین اندام و دارم، لیاقت بهترین چیزها رو دارم، لیاقت موفقیت در زندگیم دارم، لیاقت شادی دارم، من لیاقت بهترین ها رو دارم.

      الان متوجه شدم که من چقدر بارزشم، من لیاقت تمام چیزهایی که تا الان دارم و داشتم مثل خانواده خوب، فامیل های خوب، دوست های خوب، حرف های خوب، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب، و … پس معلوم شد که لیاقتم خیلی بالاست که بهترین هارو دارم. پس منی که لیاقتم اینقدر زیاده که بهترین ها رو دارم، چرا چسبیده بودم به یک لیاقت، لیاقت چاقی، تمام لیاقت هام و کنار گذاشته بودم و فقط چاقی و میدیدم. و تبدیل به بزرگترین معضل زندگیم بود. کور شده بودم، درواقع همین الان پی بردم که کور شده بودم. نعمت های زندگیم و ندیده
      بودم.البته به این واضحی ندیده بودم.

      متوجه شدم که موفقیت های خوبی داشتم، همین الان در درس های دانشگاهم خیلی موفقم، تونستم نمره های خوبی بیارم که واقعا لیاقتم بوده و خودم به تنهایی بدستشون اوردم، تونستم خیلی خوب از پس درس های سخت بر بیام و پیشرفت کنم و چیزهای جدید یاد بگیرم. استعدادهای دیگم و کشف کنم، و بدونم که من میتونم.

      من نباید خودمو دست کم بگیرم. من نباید خودمو دست کم بگیرم، من نباید خودمو دست کم بگیرم. من قدرتمندم.

      من تونستم از پس یه رژیم سخت و از پس بیماری بسیار سخت بر بیام درحالی که اونجا فقط ۱۳ یا ۱۴ سالم بود.

      منی که این همه موفقیت داشتم و از پس چیز های سخت بر اومدم. پس میتونم در لاغری هم که اینقدر آسونه موفق بشم. من خیلی ارزشمندم، من لیاقت بهترین ها رو دارم، من لیاقت شاد بودن دارم، منی که این همه لیاقت خوب در زندگیم داشتم پس لیاقت لاغر شدن و به اندام دلخواه رسیدنم دارم. 0

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار راز
      1399/11/11 08:18
      مدت عضویت: 1724 روز
      امتیاز کاربر: 157 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 109 کلمه

      سلام
      من در بسیاری از فایلها دچار ابهام میشم.سوالم اینه آخر سر شما خوردن رو‌ عامل چاقی میدونین یا خیر؟ مگر نفرمودین که این ذهن ماست که مارو چاق کرده و ارتباطی با خوردن ما نداره و خیلی موارد از افراد متناسب هستن که به اندازه ما یا بیشتر از ما میخورند و‌از همون مواد غذایی که ما میخوریم هم میخورند ولی متناسب اند. پس چرا در فایلهای متعدد در مورد اینکه افراد چاق زیاد از حد میخورند و‌ هرچیزی دم دستشون باشه رو میخورند یا وقتی سیرن میخورن یا وقتی میل ندارن میخورن، صحبت میکنید؟ مگه اینها عامل چاقیه ماست؟ آخر سر ذهن یا خوردن؟ موضعتون رو‌ متوجه نمیشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام دوست عزیز
        کاملا حق با شماست
        برای درک این موضوع فقط باید ادامه بدی
        به مرور این عبارت برات قابل درک می شه:
        غذا خوردن آدم را چاق نمی کند اما خوردن غذا آدم را چاق می کند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار راز
          1399/11/11 22:22
          مدت عضویت: 1724 روز
          امتیاز کاربر: 157 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 1 کلمه

          سپاسگزارم🙏

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار راز
        1399/11/11 22:26
        مدت عضویت: 1724 روز
        امتیاز کاربر: 157 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 1 کلمه

        سپاسگزارم🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 478 کلمه

      لیاقت لاغر شدن ۰۰۰۰۰۰گام پنجم‌
      مهمترین باوری که میتوانیم در خودمون ایجاد کنیم باور لیاقت داشتن است باوری که در هر جنبه زندگی به درد ما میخورد سوال این است که ما چقدر خودمون را لایق میدونیم ؟؟؟؟
      لایق در کسب کار لایق در تحصیل لایق در لاغری وتناسب اندام ؟؟؟؟؟؟
      قبل شرکت در دوره زمانی که متناسب بود م وهنوز چاق نشده بودم خودم را خیلی لایق تناسب میدانستم اما پس از چاق شدن کم کم روحیه ام خراب شد واعتماد به نفس ام کم شد ودر اثر همون هم دیگر خودم لایق تناسب نمیدانستم ومیگفتم دیگه چاق شدم و لاغر نمیشم پس بیشتر میخوردم واز خودم دست کشیده بودم وبا سرعت به سمت اضافه وزن میرفتم تا این که در دوره شرکت کردم واول به آرامش رسیدم چون دیگر ترسی از غذا خوردن نداشتم حرص ولع ام به غذا کم شد واعتماد به نفس ام بیشتر شد وباور لاغر شدن در من ایجاد شد وهمین طور احساس لیاقت برای اندامی مناسب در خودم حس کردم ومشتاق رسیدن به هدف ام هستم وبا شور واشتیاق تمریناتم را دنبال میکنم والان به این حس رسیدم که من لایق بهترین ها هستم من لیاقت بهترین لباسها وشیک ترین لباس ها را دارم من لیاقت رسیدگی به خودم را دارم من لیاقت خوردن بهترین غذا ها را در حد نیازم دارم من لیاقت بهترین خانه را حتی بهتر از این که دارم من لیاقت ثروت را دارم من ارزشمندم وعاشق خودم هستم وآشغال نمیخورم وبرای بدنم احترام قائلم وبه خودم احترام میزارم دیگر اشتباهاتی که در قبل داشتیم نباید تکرار کنیم باقی مانده غذا ی دیگران را خوردن هر آَشغالی را بخاطر این که حروم نشه چند روز تو یخچال مونده را نخوریم وقتی مهمانی میرویم زیاده خوری نکنیم چون که مهمانیه حیفه نخوریم حیف خود ما هستیم باید به خودمون احترام بزاریم وارزش لیاقت خودمون را بدانیم ما همان کسی هستیم که در گذشته این همه توانایی داشتیم وکارهای مهمی را در زندگی انجام دادیم پس متناسب شدن کاری ندارد اول باید خودمون را لایق متناسب شدن بدانیم وبعد مسولیت چاقی خودمون را به عهده بگیریم وبهانه نیاریم چاقی من ژنتیکه چاقی من تقصیر پدر ومادرمه چاقی من بخاطر دارو خورونه چاقی من از مریضیه وغیره باید خودمون را مسول چاقی امون بدونیم تا بتوانیم کنترل ذهن امون را در دست بگیریم ولیاقت تناسب اندام را به خودمون یاد آوری کنیم وبگیم من لایق تناسب اندام هستم من لایق بهترین ها هستم
      با سپاس از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      تمرین گام ۵ بله درستکه لایق دونستن خودمون در هر زمینه مهمترین باور که من نداشتم چون از بچگی این فکر توسرم بود که وقتی دعا میکردم میگفتن که مثلا میگاتم خدایا من دوست دارم ثروتمند بشم میگفتم بگو خدایا حالشو جنبه شو لیاقتشم بده همین برای هفت پشتمم بسته که در خود احساس لیاقت نکنم بعذ سوال بعدی اولویت شما چیه اولویت من هم متناسب شدن هم متعادل بودن حقه منه که هم تناسب اندام داشته باشم هم ی زندگی شاد واروم با روابط ع با خانواده هم شغل خوب با درامد بالا و‌
      … خودباوری من بسار توانا هستم چون بعد از اینکه ازدواج کروم وی بچه ۴ ساله داشتم رفتم وادامه تحصیل دادم و دیپلم گرفتم بدون هیچ مشکلی واز همه مهمتر اینگه شاگرد ممتازم بودم وتمام نمراتم ا۱۹ کمتر نبود بعدم بافتنی میبافتم برای بچه هام از بلوز تا شلوار شنل سویشرت و..وقدم اول اینکه من از امروز متعد میشوم که خودم رو لایق رسیدن به وزن ایده الم میدونم وبرای رسیدن به اون تلاش میکنم وهمین طور خودم رو مسیول شرایط فعلی خودم در هر زمینه از زندگیم میدونم وبرای تغییر کردن این شرایط به حرف استادم گوش میدم وموفق میشم وانقدر مینویسم که ملکه ذهنم بشه من میتونم من لیاقت رسیدن به وزن ایده الم دارم من لیاقت پوشیدن لباسهای شیک دارم من لایق بهترینها هستم من لایق داشتن سلامتی هستم من لایق داشتن خونه رویایی خودم هستم من لایق بهترینها هستم من میتونم من میتونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهه
      1399/11/08 03:56
      مدت عضویت: 1441 روز
      امتیاز کاربر: 13473 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,244 کلمه

      به نام خدایی که خدایی تنها لایق اوست.
      امروز بارها و بارها این فایل را گوش دادم. هر جمله اش تلنگری بود بر من و باورهایم. از شنیدن این فایل سیر نمیشوم.
      آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است. تا پیش از این لیاقت چاق شدن را داشته‌ام در نتیجه هرچه لایق تر، چاق تر.
      بنابراین باید خود را لایق متناسب بودن و لاغری بدانم و هرچه لایقتر متناسب تر.
      لیاقت داشتن یعنی چه؟ به این موضوع خیلی فکر کردم. برداشت من از این فایل و مفهوم لیاقت این است که، لیاقت یعنی اینکه من چقدر به خودم ایمان دارم، چقدر خودم را باور دارم، چقدر خودم را قبول دارم، چقدر خودم را توانا میدانم و چقدر خودم را خوب میدانم. لیاقت یعنی خودباوری.
      وقتی من خودم را مسئول شرایط فعلی زندگی خودم ندانم یعنی من موجودی هیچکاره و ضعیف هستم که نمیتوانم کنترل زندگی خودم را داشته باشم و عوامل بیرونی برای زندگی من تصمیم گیری میکنند و من بدون توان مقابله، فقط اطاعت میکنم و چون هیچکاره ام قادر به تغییر شرایط خودم نیستم.
      اما من می‌پذیرم که مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم و این شرایط را خودم ایجاد کرده ام. شاید این موضوع در نگاه اول منفی باشد که بپذیرم در طول این سالها خودم تیشه به ریشه خودم زده ام ولی نکته مثبت مثبت مثبت این پذیرش مسئولیت این است که من همه کاره ام، پس من قادر به تغییر شرایط خودم هستم. من با اراده و توان خود از این پس در مسیر لاغری حرکت میکنم چون این من هستم که زندگی خودم را کنترل میکنم.
      در تمرین گام قبلی که مسیر چاق شدنم را تشریح میکردم به من ثابت شد که خودم در مسیر چاقی حرکت کرده ام و لایق چاق شدن بوده ام. در طی این سالیان هر بار که دلیل و توجیه بیشتری برای چاقی پیدا کرده ام، بخشی از کنترل شرایط و زندگی ام را بدست آن عوامل داده ام و با خیال راحت که من هیچکاره ام در مسیر چاقی حرکت کرده ام.
      هربار که دیگران در رابطه با چاقی و اندام من اظهار نظر کرده اند، همواره با قلب و زبان خود آن را تایید کرده ام و خود را لایق آن توصیفات دانسته ام. به خاطر ندارم حتی یکبار در برابر تمسخر و اظهار نظر دیگران در رابطه با چاقی و اندام‌ خودم مخالفت کرده باشم. حتی در خیلی از موارد خودم پیش قدم شده ام و شروع کرده ام به نالیدن و جلب توجه دیگران که ببینید منِ طفل معصوم به خاطر ارث، سوخت و ساز پایین بدنم، دارو و …چاق هستم. منِ طفل معصوم غذایی نمیخورم، من با آب هم چاق میشوم، هر کاری میکنم لاغر نمی‌شوم. آیا این جملات مفهومی جز این دارد که آهای ایها الناس بدانید و آگاه باشید که من لایق چاقی هستم چرا که تسلطی بر شرایط خودم ندارم‌ و هیچکاره ام.
      حتی وقتی وزن کم میکردم و مورد تشویق و تعریف دیگران قرار میگرفتم سریع در جواب از سختی رژیم و ورزش می نالیدم و میگفتم الان خیلی سخت تر دارم وزن کم میکنم و بدنم مقاومت میکند و خدا کند که دوباره چاق نشوم، با اینکه لاغرتر شدم ولی هنوز این قسمت آب نشده است و در رابطه با اندامم کلی ایراد دیگر مطرح میکردم. این موارد چه معنی میدهد؟ غیر از این است که به لاغر شدنم باور ندارم ، باور ندارم این منم که کنترل اوضاع رو بدست دارم، که باور دارم که من هیچکاره ام و منتظر دوباره چاق شدنم چون لایق چاقی هستم.
      حتی وقتی از وزن ۹۵به ۶۴ رسیدم و ۳۶ کیلو وزن‌ کم کردم، باز هم در آینه از اندام‌ خودم راضی نبودم و وقتی به خودم نگاه میکردم به جای اینکه به این همه تغییر شگفت انگیز توجه کنم و خودم را تشويق کنم، فقط به اضافه وزن باقیمانده توجه میکردم و هزار تا عیب روی اندام خودم میگذاشتم. باز هم لباس تیره میپوشیدم که لاغرتر نشانم دهد، لباس گشاد می‌پوشیدم که برجستگی‌های بدنم مشخص نباشد و هر لحظه به این فکر می‌کردم که تا کی میتوانم به این روش ادامه دهم. به خودم میگفتم اگر رژیم رو رها کردم و دوباره چاق شدم چه. بعد در جواب به خودم میگفتم هر روز خودت را وزن کن هر وقت حتی ۱ کیلو بيشتر شدی سریع دوباره رژیم بگیر و همون ۱ کیلو رو کم کن تا دوباره چاق نشوی. پیش فرضم چاق شدن بود و اصلا منتظر چاق شدن بودم و فکر میکردم خیلی زرنگم و برایش راه حل پیدا کرده ام. در تمام دفعاتی که رژیم گرفته ام و لاغر شده‌ام هم رنج محدودیت غذایی و سختی ورزش را تحمل کرده ام و هم رنج ناشی از از ترس دوباره چاق شدن و افزایش وزن را تحمل کرده ام. به عبارت دیگر لاغری به جای ایجاد لذت و شادی فقط رنج مضاعف به همراه داشت.
      هر بار که پسماند غذایی که دیگران حاضر نبودند بخورند را به بهانه حیف بودن می خوردم، این پیام را به خودم داده ام که ارزش دیگران از من بالاتر است و ارزش این غذا هم از من بیشتر است، چراکه این غذا حیف است و من حیف نیستم. غذایی که باید در سطل زباله ریخته شود من میخوردم که یعنی من هم یک سطل زباله هستم. هر بار که گفته ام پول دادیم حیف است و خورده ام، ارزش پول را از خودم بیشتر دانسته ام. به جای آنکه پول در خدمت من باشد، من بنده و خدمتگزار پول بوده ام. در تمام دفعاتی که رژیم گرفته ام در مناسبتها و مراسمها و یا وقتی که در جمع دیگران حاضر شده ام و سعی میکردم طبق رژیم عمل کنم، همیشه منتظر بودم که یک نفر به من بگوید حالا امشب تولده، عروسیه، جشنه، عزاست مسافرته، مهمونیه بخور، اشکال نداره، یک شب که هزار شب نمیشه ، حالا فردا کمتر بخور بيشتر ورزش کن تا این صحبتها مجوزی باشد برای خوردن. یادم است حتی بعضی از روزها میگفتم سرم گیج میره، حالت تهوع دارم، داشتم زمین میخوردم و … تا همسرم بگه حالا یه چیزی بخور ، اینقدر خودت رو اذیت نکن مریض میشی و من به خودم مجوز خوردن بدم. همه این موارد یعنی من اصلا به لاغر شدن باور نداشتم و خودم را لایق چاقی میدانستم.
      برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن در خودم باید دوباره زندگی ام را مرور کنم و موفقیتهای خودم را در تمامی زمینه ها بررسی کنم. سختیهایی که با ایمان و باور به توانمندی خودم پشت سر گذاشته ام و تسلیم نشده ام و آن را تبدیل به موفقیت‌های شگفت انگیز کرده ام. کسب رتبه خوب در کنکور، تحصیل در دانشگاه تهران، رتبه تک رقمی کنکور ارشد، کسب رتبه دوم المپیاد دانشجویی، کسب یک شغل بسیار مناسب در یکی از بهترین و بالاترین ارگانهای دولتی، غلبه بر بیماری سخت و هزاران موفقیت کوچک و بزرگ دیگری که در زندگی من وجود دارد و نکته مشترک همه آنها این است که من خودم را لایق میدانستم، خواسته ام، تلاش کرده ام ، استمرار داشته ام و توانسته ام.
      خوب که فکر میکنم میبینم بدست آوردن اندام متناسب بسیار راحت تر و آسانتر از همه این موفقیت‌هاست. مثل اینکه وقتی من بتوانم ۱۰۰ کیلو رو بلند کنم قطعا میتوانم ۲۰ کیلو را هم بلند کنم. پس چرا نتوانسته ام لاغر شوم چون خودم را مسئول چاقی خودم نمی‌دانستم و خودم را لایق لاغری نمیدانستم. اما حالا که مسئولیت چاقی خودم را پذیرفته ام کنترل اوضاع را به دست میگیرم و شرایط را تغییر میدهم چون من بسیار با اراده و توانمندم و به هرچه که بخواهم میرسم. من انسان لایقی هستم. من لایق بهترینها هستم. من اشرف مخلوقات خدا هستم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1399/11/07 12:54
      مدت عضویت: 1579 روز
      امتیاز کاربر: 10212 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 702 کلمه

      (درک مطلب، شرح بر اساس محتوا، ذکر مثال مرتبط با موضوع)
      .
      سلام به فرشته های بهشتی و استاد گرامی.
      گام پنجم:باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید.
      کاملا درست است که لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد.
      ۱-به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده ایدفکر کنید و بنویسیدچگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید؟دو روز است که ذهنم درگیر اینه است که هر چه به گذشته بر می گردم تجربه ای از چاقی ندارم و بر عکس تجربه از لاغری دارم که خواهر هایم هر موقع عصبانی می شدند به من می گفتند لاغر مردنی -کلاغ سیاه-این زمان دور ابتدایی و راهنمایی بود.تا اینکه بزرگ‌تر که شدم یک مقدار اضافه شدم رنگ چهره ام روشن‌تر شد و خیلی خوش اندام و متناسب بودم و لباسها تو تنم زیبا بود و حالا بر عکس قبل همه از زیبایی و تناسب من تعریف می کردند .و این وضعیت تا متولد شدن فرزند دومم ادامه داشت که بعد یواش یواش اضافه کردم و از آن موقع به فکر چاره افتادم چون دوست داشتم در همان وزن ۵۰ کیلو بمانم و لذتش را ببرم۲-با توجه به توضیحات ارابه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟از همان زمانی که متوجه شدم به اضافه وزنم..،رژیم ها-پیاده روی‌ها-رفتن به سالن ورزش -گرفتن مربی زیبایی اندام-خریدن کمر بند-ترتمیل و وزنه -خریدن سی دی دسته جمعی رقص-دمنوشها-انواع رژیم‌های غذایی در طی این چند ساله درگیر آنها بودم به عشق رسیدن تناسبی که دوست داشتم همه تلاشم را می کردم و خیلی وقت ها تا نزدیکی می آمدم ولی هیچوقت به مقصد نمی رسیدم و حالا می فهم که مسیر را اشتباه داشتم و بارها از ترس اینکه چاق نشم به شکل های مختلف مسیر را تکرار می کردم.مخصوصا یک فرمول اشتباه یا یک مانع در ذهن من بود که وقتی فامیل از من می پرسیدن چکار می‌کنی که همیشه تو فرم هستی ؟چه می خوری؟چه نوع حرکت‌های ورزشی انجام می دهید که جواب این بود (لاغر شدن خیلی سخت است باید براش زحمت بکشید ورزشهای سخت همراه با عرق کردن و چند حرکت که براشون انجام می دادم وحشت می کردند و هیچوکدوم نمی تونستن انجام بدهند و میگفنم ورزش همراه با رژیم و هر موقع رژیم تمام شد باید غذا خوردن را واچ کنید باید مواظب خوردن باشید)استاد الان که خودم فکر می کنم واقعا لاغری را در ذهنم سخت کرده بودم که برای چند کیلو هیچوقت به مقصد نرسیدم و چقدر بدنم را آزار دادم همین جا از بدنم معذرت می خوام.و حالا که مسیر را پیدا کردم با استمرار همرا با عشق به مقصد می رسم چون لاغر شدن برام ساده شد ار احساس خوبی که دارم آن را حس می کنم.۳-روش های لاغری که استفاده کرده‌اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده‌اند یا سبب افزایش چاق تر شدن شده‌اند ؟همانطور که گفتم وضعیت من متفاوت آست و همیشه متناسب بودم وهستم و همیشه لذت متناسب بودن را داشتم و حالا می خوام لذت خوش تراش بودن را داشته باشم که با وزن ایده الم درست می شه و همیشه خود را لایق زیبایی-لایق سلامتی لایق جوانی لایق تناسب اندام لایق تمام نعمت های خوب خدا که قابل شمارش نیست می دانستم ۴-پیشنهاد خود را برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید؟پیشنهاد من برای لیاقت لاغر شدن اینه که حالا که مسیر درست را به لطف خدا هدایت شدم و با استفاده از آگاهی های استاد مهربان و خوش قلب و با تلاش واستمرار و انجام تمرینات و گوش کردن فایل ها و خوندن دیدگاهای دوستان همرا با عشقی که همراه است باید راحت به مقصد برسم که حتمی می رسم چون طی این سال‌ها با رنجی که بدنم و به روح و روانم دادم نتیجه خوب بوده بدنم خوب جواب داده و حالا که هیچ رنج و فشاری نیست و لاغر شدن آسان‌ترین و زیباتری کار دنیاست پس مشکلی برای رسیدن به مقصد نیست و خیلی آدم خوشبختی هستم که به سایت شما آشنا شدم و خداوند مرا دوست داشته که شما را به من معرفی کرده انشالا هر جا که هستین در سعادت و سلامت کامل همرا با ثروت فراوان که لیاقت آن را دارید متشکرم استاد .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/11/07 09:47
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 6999 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 807 کلمه

      (درک مطلب، شرح بر اساس محتوا، ذکر مثال مرتبط با موضوع)
      .
      بنام خدا 🌸گام پنجم 🌸
      موضوع:لیاقت داشتن
      هربار که خودموتواینه دیدم وازخودم بدم اومده من لیاقت چاقی رودرخودم ایجاد کردم . وقتی نشستم عکسهای زمان بچبچگیمودیدم نگاه کردم و دیدم چطورلیاقت چاقی درمان ایجادشداززمانی که بچه بودم بارها به خاطر چاقی ازدیگران مسخره شد م چه پدرومادرچه خواهروچه اطرافیان فامیل همیشه به خاطر این که ازدیگران دوربشم کمترحرف میزدم و کمترابرازوجودمیکردم البته در زمان های هم که میخواستم تلافی کنم ونشون بدم که به خاطرچاقی قدرت دارم وقتی کوچک بودم دوست داشتم خودمونشون بدم اما هربار که میخواستم کاری انجام بدم باگفتن حرف های سرزنش کننده ومسموم منوازانجام دادن اون کار منصرف میکردن وحتی اگرهم میخواستم انجام بدم دیگه انجام نمی‌دادم وله این فکرمیکردم که چطوراین شکلی شدم از کوچیکی تابزرگی من احساس لیاقت روبه کلی درخودماندگی ازبین بردم زمانی که غذامیخوردم فقط برای اینکه بقیه ازمن راضی باشن وزمانی که میدونستم سیرم وبازهم ادامه میدادم به خوردن ومیگفتم حیفه حروم بشه درحالیکه حیف من بودم که داشتم خودموحروم میکردم من هربار که لباس گشاد میپوشیدم به خاطر اینکه دیگران نکنه درموردچاقی من نظربدن پس باید کاری کنم که لاغربه نظربیام خودم لیاقت چاق شدن رودرخودم ایجاد کرده بودم چون چیزی بود که باورداشتم وپذیرفته بودم امامیترسبدم ازدیگران بابتش سرزنش بشم به همین خاطر لیاقت چاقی رودرخودم ایجاد کردم هربار که من به خاطرچاقی وچاقترشدن گریه کردم من لیاقت چاقی رودرخودم زیادکردم وزمانی بزرگشدم دیگه خودم میگفتم نه نمیتونم بااینکه می‌تونستم ویامیگفتم نمی‌دونم باینکه میدونستم درواقع من داشتم خودم احساس بی لیاقتی روکه مثل یک علف هرز هست ساقشومحکم ترمیکردم همه ی اون هارو به خاطر ترسهای آینده درخودم ایجاد کردم و همین باعث شد که من لیاقت روازبین ببرم زمانی که برای اینکه بچه ها ی مدرسه ازمن به خاطر چاقی دورنشن من بامسخره. کردن وحرف زدن درموردچاقی برای بدست آوردن احساس دوستی و صمیمیت بابچه های کلاس هرکاری میکردم که به من بخندن تابامن دوست بشن یاکارهایی براشون میکردم که به خاطرچاقی مسخرم نکنن من داشتم لیاقت چاقی رودرخودم ایجاد میکردم و هرزمان که غذامیخورنداما عذاب وجدان میکردم لیاقت چاقی من بیشترمیشدوهربارکه به خاطر چاقی ازپدرومادرم و اطرافیان و سرانجام از همسرم هشداربهم داده میشدومن باظهارناتوانبودن لیاقت چاقی رودرخودم ایجاد میکردم احساس گناه میکردم وازخدامیخواستم بمیرم درخودم لیاقت چاقی بیشترمیکردم وهربارکه چندبشقاب اضافه می‌خوردم و به زندگی وسلامتی و عمرطولانی ناسزامیگفتم لیاقت چاقی رودرخودم ایجاد میکردم وهربارکه به جای آب غذامیخوردم توخستکی برای تفریح برای اینکه کاری کرده باشم غذامیخوردم وباباورهای مختلف من داشتم لیاقت چاقی رودرخودم ایجاد میکردم ۲.روش های لاغری فقط لیاقت چاقی رودرمقابل زیادکردباعث شدکه هربار لیاقت چاقی من بیشتروبیشتربشه شایدزمانی که رژیم می‌گرفتم میخواستم جسمم لاغربشهم وجسمم لاغرنشدبرگشت وزن لیاقت چاقی بیشترمبکردم میدونین به این خاطر بود که چیزهایی که من یکذعمرباهاشون زندگی میکردم وغذاهایی که دوست داشتم و ازخودم منع میکردم وبلافاصله بعدازتمام شدن رژیم محکم ترازقبل درمسیرچاقی ولذت غذاخوردن فراترازنیازقدمربرمیداشتمرته ذهنم این بودبذاررژیم تموم بشه اونوقت جبران میکنم دیگه اون موقع لاغرم ولی همیشه برگشت داشت واین باعث بیشتر شدن چاقی درمنرمیشدومنوحریص ترنسبت به غذامیخورنداما محدودیت‌های زمانی فشارعصبی وفشارافکاروحرفهای مردم بیشترین من این روتاییدمیکردکه من ناتوانم،. ومن باقالب چاقی شکل گرفتم وشدم یک انسان چاق شخصیت من شدشخصیتی چاق بارفتارچاق که براش مهم نیس ومملوازناتوانی واحساسم بدونامیدی پس روشهافقط احساس بی لیاقتی رودرمقابل بیشترکرن و2من هم فقط میخواستم که این احساس بی لیاقتی روکه درمن ایجادشدسرکوب کنم هربار که بیشتر از قبل با دیگران ب خاطرچاقی دعوامیکردم بیشترناراحت میشدم به این موضوع باورداشتم که من نمیتونم من مشکل دارم وازخودم بدم میاد امامیخواستم طوردیگه ای نشون بدم ولی واقعیت درذهنم چیز دیگه ای بودمن فقط تلاش می کردم که این احساس بی لیاقتی روکه همه به من میگفتن تونمیتونی روسررکوب کنم وباهاش بجنگم اماجنگ کردنباین احساس یعنی پذیرفتن این
      هت که اون ازمن بزرگتره ونمیشه براش کاری کردوازش فرار کرد واین باعث بیشتر شدن این حساس و قدرت گرفتن اون میشه پس من باروشهایی که انتخاب میکردم این احساس روبیشترمیکردم 4پوشیدن لباسهای موردعلاقم خوردن غذاهای موردعلاقم به اندازه ی نیازجسمم توجه به نیازجسمم وجایگزین کردن کارهایی که دوست دارم اما به خاطرچاقی انجام ندادم عمل کردن به خواسته های ی که همیشه دوست داشتم واینکه مسولیت کارو زندگیمو خودم به عهده بگیرم . ومنظردیگران نباشم که دیگران ب ام کاری انجام بدن .من مقصراصلی واقعی تمام زچاقی زندگیم هستم واین احساس بی لیاقتی روخودم درخودم ایجاد کردم وتعهدمیدم که درخودم احساس لیاقت داشتن روجایگزین کنم . من لیاقت پوشیدن لباس های شادوشیک رودارم من لیاقت خندیدن ازته ته دلمودارم من لیاقت لذت بردن از خودمون آرم من لیاقت دوست شدن باخودمم آرم من لیاقت سلامتی روندارم من لیاقت بدن متناسب با اندام ایده آل رودارم من لیاقت مادرنمونه بدنودارم من لیاقت احساس خوب و سرزنده و شاداب بودنودارم من لیاقت اعتماد به نفس داشتن وسربلندبودنودارم من لیاقت حال خوب داشتن ودارم ومن لیاقت بودن درمسیرلاغری رودارم.
      من لیاقت اندام ایده آل و زیبایی رودارم لیاقت زندگی بدون ترس ازچاق شدن بدون نگرانی رودارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ensieshams1363
      1399/11/06 19:47
      مدت عضویت: 1597 روز
      امتیاز کاربر: 121 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 206 کلمه

      سلام به همه عزیزان و استاد گرامی توجه من به چاقی از باور اینکه بعد از بارداری چاقی در همه میماند و بعد عذاب وجدان بعد از خوردن و تحقیر کردن خودم تنفر از هیکلم افسوس خوردن از اینکه چرا متناسب نیستم لیاقت چاق شدن را در خودم ایجاد کردم زمانهایی که در حال رژیم گرفتن و لاغر شدن بودم لاغری را بسیار سخت و دور می دیدم پس لیاقت لاغری را در خود ایجاد نکردم و هیچ کدام از روشهایی که تا به الان استفاده کردم لیاقت لاغر شدن را در من ایجاد نکرد چون در همه آن روشها مدام در حال سرزنش خود بودم و ناراحت از اینکه مثلا مقداری از آن برنامه رو خوب اجرا نکردم در نهایت نا امید از خود میشدم پس هیچ کدام از آن روشها لیاقت لاغر شدن را در من پرورش نداد اما الان ابتدا تصمیم میگیرم که مسئولیت چاق شدن خودم را برعهده بگیرم بارها تکرار میکنم من مسئول چاقی خودم هستم تا ذهنم باور کند و دنبال دلایل بیرونی و بهانه تراشی نرود و بعد خود را لایق لاغر شدن میدانم لایق خوردن بهترین غذا ها لایق پوشیدن زیباترین لباس ها لایق بودن با اعتماد به نفس و لایق زیباتر شدن و متناسب شدن خودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1399/11/06 19:01
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 590 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 601 کلمه

      (اشتیاق، احساس خوب، شرح بر اساس محتوا)
      سلام . خیلی فایل آگاهی دهنده ای بود متشکرم🌷🌷🌷. اگه خوب بهش فکر کنیم و این باور و در خودمون ایجاد کنیم نه فقط در لاغری بلکه در همه ابعاد زندگیمون به بهترینا میرسیم .همه ما تو تمام این سال ها هر قدمی برای لاغری برداشتیم دقیقا برعکس داشته مارو بسمت چاقی بیشتر هل میداده چون خودم به شخصه یکبارم نشده با امید با حال خوب یه راهی و شروع کنم و واسه یه بارم شده خودمو تو شرایط ایده آلم تصور کنم . از همون اول باترس و حس بد شروع میکردم آدم بااراده ای بودما به هر سختی بود تمام تلاشمو میکردم اما خب یجایی دیگه حریف منفی بافیای ذهنم نمیشدم و بالاخره اتفاقی میفتاد و اون روش و رها میکردم مثلا رژیم یا ورزش .از همون ابتدا مدام صدایی تو گوشم میگفت تو اینبارم یا خسته میشی یا اتفاقی می افته بهم میخوره برنامت . تو نتیجه بگیر نیستی و این کشمکش تا روزیکه بالاخره منو زده میکرد از ادامه دادن وجود داشت و من هربار عصبیتر و خسته تر میشدم و اواخر دیگه صدرصد باورم شد که آقا در من چیزی بنام استعداد لاغری وجود نداره الکی دارم خودمو خسته میکنم . اما …. همش توهمی بیش نبود و نجواهای منفی ذهنم بود که مانعم بود باورای اشتباهم بود ولی من از کاه کوه ساخته بودم . حالا که به لطف پرورگار و زحمات شما راه صحیح و پیدا کردم باذره بین دارم پیدا میکنم این موانع و راه داره خیلی خیلی هموار میشه . این فایل و بشدت دوست دارم و هروز میخوام همیشه گوش بدم وبا احساس فوق العاده جملات و برای خودم تکرار کنم . من و تک تک شما عزیزان لیاقت همه چیزای خوب و داشتیم که خداوند اصلا اجازه پاگذاشتن به این دنیارو به ما داده اما خب اطرافیان و جامعه نادانسته باور عدم لیاقت و تو ذهنمون کاشتن . خداوند مارو بی دلیل اشرف مخلوقات و خلیفه خودش رو زمین اسم نگذاشته چنان قدرتی رو در ما به امانت گذاشته و به ما اعتماد داره که به فرشته هاش گفته به آدم سجده کنن وقتی خالقمون انقد برای ما احترام و ارزش قائله چرا خودمون از درکش غافلیم .خداوند انسان رو به جهانیان برتری داده آسمون و زمین و مسخر ما کرده اما دریغ …. که ما خودمون و باور نمیکنیم و فکر میکنیم از پس یه اضافه وزن برنمیایم. پس با توجه به همین مسئله باید اطمینان قلبی پیدا کنیم که از پس هر چیزی برمیایم ما خالق تک تک اتفاقات زندگیمونیم چه خواسته ها چه ناخواسته ها تازه باید خوشحال باشیم که همین اضافه وزن به ظاهر بد مارو بااین مسیر آشنا کرد و بهمون ثابت کرد ما مسوولیم ما خالق زندگیمونیم . من اوایل با دید بشدت منفی به اضافه وزنم نگاه میکردم اما الان بابت همین اتفاق هم شکرگزار خداهستم که اگه این مسئله نبود من اینهمه آگاهی جدید کسب نمیکردم .من از امروز متعهد میشم که فقط توجهم به تناسب و وزن ایده الم باشه با ذوق و شوق درموردش حرف میزنم خودمو تصور میکنم که به خواستم رسیدم و هروز این جملاتو تکرار کنم تا این باور دوباره در ذهنم شروع به کار کنه اونوقته خودبخود همه چی حل میشه .من این جمله آخرتون رو درشت نوشتم و جلو چشممه و تکرارش میکنم که : همین ذهنی که تونسته مارو به این شکل دربیاره میتونه مارو به شکل ایده آلمون دربیاره چقدر این جمله به آدم امید میده و کار و راحت تر میکنه 😍 به امید متناسب شدن و متعادل شدن در همه جنبه های زندگیمون 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/06 18:21
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 3,054 کلمه

      💖بنام خدای مهربان 💖

      🌹سلام استاد آموزش دهنده لیاقتها و تغییر دهنده آنها و التیام بخش دردها 🌹و دوستان شگفتی ساز و پرقدرتم 🌹

      💜گام پنجم 💜لیاقت داشتن 💜

      واقعا من هم از اولی که با دوره های استاد آشنا شدم و دوره مقدماتی رو گوش دادم آرزو داشتم دوره🌹 خدا هرگز دیر نمیکند 🌹که حتی اسمشم برام بی نهایت ذوق میاره و از انتخاب همین نام زیبا هم کلی حس آموزش دارم 😅 رو هم برای خودم بخرم و لحظه ای که استاد عزیز دوره رایگان بی نظیر 💖 زندگی با طعم خدا💖 رو در اختیار ما قرار دادن خیلی خیلی خوشحال شدم و معجزاتی هم که از این دوره فوق العاده نصیبم شد مدام منو به شگفتی وا میداشت💃 حالا اگر در دوره شرکت کنم چقدر برام عالی تره و مطمئنم خدا وقتی رویایی رو در سر من انداخته به زودی مقدمات شرکت در اون دوره بی نظیر رو هم برام فراهم میکنه مخصوصا که هر چه سریعتر قصد دارم💖 دوره خلق آرزوها 💖رو هم به خودم هدیه بدم چون لایقشم و با مامانم صحبت کردم و راضی بوده😍 ولی بازم گفت اول دوره پیشرفته رو میخره😍

      وای که چقدر این فایل عالی و فوق العاده بود و منو در نجواهای ذهنیم به سالهای دور و خاطرات گذشته برد خاطراتی که از گروه دوستانه چالشی سه رقمیهامون داشتیم همه دوستان رژیمی بودیم و صد در صد شنبه های ترازویی داشتیم و درسته که همه در سعی و تلاش بودن برای اول شدن در مقدار کاهش وزن 😅ولی یکی از دوستانمون در مهمونی گیر افتاده بود و به شدت دلش شیرینی میخاست و صاحبخونه هم میدونست که ایشون رژیم دارن و بهش تعارف هم نکرده بودن از وسط مهمونی به ما چت میکرد و راهاکار میخاست چطوری اون شیرینی رو بدزده 😐🙄 و دوستان براش راهکار میدادن و هر کسی یه نقشه برای هدایتش به خوردن اون شیرینی که به شدت رو مخش بود میکردن از جمله این که یجوری هواس صاحبخونه رو پرت کنه به بهونه اب خوردن اون شیرینی رو بپیچونه تو آستینش قایم کنه و بعد بره تو دسشویی بخوره 😥 یعنی لیاقت اون واقعا این بود اینهمه خفت و خواری رو تحمل کنه و خودشو عذاب بده همه دوستان هم مدام میپرسیدن چی شد بی عرضه بالاخره خوردیش یا نه حتی بیشتر از خود طرف مشتاق به موفقیت شیرینی خوردن اون بودن و پیگیر 😂 و تمام حواسشون این بود که نقشه دیگه ای بکشن که اون پیروز بشه 😂 یا خود من کل عروسیا و مهمونیایی که رفتم و مدام چشمم دنبال شیرینی و خوراکیهای روی میز میدوید حتی صاحبخونه مدام میگفت برای تماشا نیستن بخورین و من از ترس قضاوتهای دیگران مدام با ذهن من که در تلاش بود بخور پس چرا نمیخوری من میخام میجنگیدم و چنان حسرت و عقده ای در خودم پرورش میدادم که حد نداشت و خودمو لایق خوردن و لذت بردن نمیدونستم و مدام درگیری نجواهای ذهنی داشتم تو همینجوریش شام نمیخوری وای به حال این که الان اراده ات ضعیف بشه و گول بخوری که تسلیم مهمانوازی صاحبخونه بشی 😂 اون اگه تعارف میکنه با تو نیس که با متناسباست و این خوردنیا به تو حرام است و گاهی وقتی سرسختی منو میدیدین و مطمئنم در چشمام کاملا مشهود بوده با وسوسه کردن من میگفتن حالا یک شب که هزار شب نمیشه 😅خونه من کسی حق نداره رژیم باشه 😂 الان تو مسافرتیم تو این اب و هوا هضم میشه میره 😅 حالا هر وقت رفتی خونتون رژیم بگیر نترس بخور کسی کاریت نداره 😂بابات دعوات نمیکنه حواسش نیست بخور 😂 حالا یه امشب رو ناپرهیزی کن و بعدش چشم غره ها و پوزخندا و تمسخرا و متلکای اطرافیان رو بعد از خوردن کاملا به یاد میارم حتی شیرینی خامه ای که یکی از فامیلامون که خانوادگی رژیم گرفته بودن و قبلا همشون چاق شدید بودن و از کشور قطر مهمان خونه بابابزرگم بودن به همه شیرینی تعارف کردن جز من که گفت تو نخور تو خیلی چاقی برات اصلا خوب نیس و همیشه حسرت اون شیرینی به دلم موند و هر چقدرم شیرینی خوردم جای تحقیر و توهینی که اون به من کرده بود رو پر نکرد مثلا به حساب خودش به نفع من کار کرده بود ولی من مدام خودمو تحقیر و سرزنش میکردم که تو لایق همین حرفایی اره حق دارن تا لاغر نشی همیشه همین حرفا هست 😂 و انقدر فرشته درونم سرخورده و نابود شده بود که مجبور شدم نون خامه ای و اینا بخرم باز جای اون رو نگرفت و از ترس قضاوتها خودمو خیلی لایق بدتر از اینا میدیدم و خیلیم برام طبیعی بود بقیه به خودشون اجازه بدن منو شکنجه کنن 😅 و جیکم در نمیومد و هیچ اعتراضی بل اونا نمیتونستم بکنم فقط به خودم لعنت و فشار و اعتراض میکردم و همشو میریختم تو خودم و الان شک ندار، تمام اوگ حسرتها و عقده ها بود که تو دلم تلنبار میشد و مدام شکم منو بزرگ تر میکرد نه خوردن نیاز واقعی بدنم که روز به روز حجم غذای مصرفیم رو کم میکردم و حس میکردم من لیاقت خوردن هیچ خوشمزه ای رو ندارم و ترس بیشتر و بیشتر😅

      یا حتی مهمونیای عید که پسرداییم خونه ما بودن و چاق بود و ظرف شکلات رو میز کامپیوتر بود داخل پذیرایی و پسرداییم میرفت و میومد یه شکلات میخورد و به جایی رسیده بود که مشت میکرد شکلات ها رو و میرفت جایی یواشکی بخوره و دخترخاله من که شاهد این ماجرا بود و خودش به شدت متناسبه و هر کار میکنه چاق نمیشه اومد مسخره کرد و برای همه تعریف کرد که من میگم چرا من هر چی میخورم چاق نمیشم شماها رو هم دیدم که نمیخورید هیچی پس اینجوری مشت میکنید میرید یه جا یواشکی میخورید ولی تا حالا نتونستم مچ آسیه رو بگیرم بالاخره یه روز اونم کشفش میکنم 😂 و یه جایی گیرش میندازم از نظر خودش مزه پرونده بود و خیلیم با نمک بود ولی انصافا من شده بودم آش نخورده و دهن سوخته و همه هم با خنده تایید کردن که حق کاملا با دخترخالمه و من از اون متنفر نشدم بلکه بیشتر از خودم متنفر شدم 😡😂 و خنده و مسخره زشت اطرافیان کاملا به جاست چون من هیکلم از همه گنده تره

      ولی همین امسال که دامادمون تازه وارده در خونه ما و شب یلدا بخاطر کرونا دور همی نداشتیم بر عکس همیشه که خونه ما شلوغ ترین بود باعث شد یه تجربه عالی داشته باشم که در اینستا کامنت کردم اولش حتی گفتم این که چیز خاصی نیس ننویس ولی فرشته درونم میگفت بنویس دوست دارم خودتو تشویق کنی و ببینی تو هم لایق تناسب اندام همیشگی شدی بخاطر اینهمه تغییرت چون دامادمون خوردن منو کاملا زیر نظر داشت و خودشم متناسبه گفت من دقت کردم آسیه خانم داره اینجوری میخوره و اون جوری میخوره و دلم به شدت کرانچی میخاست و شرایط خوردنش مهیا بود 😍😂 تا دیدم زیر نظر داره منو خواستم خودمو مخفی کنم و پا رو دلم بزارم و نخورم ولی بعد گفتم خوب ببینه که چی من دلم میخاد و خوردم درست به اندازه ای که میلم بود 😅 و کلی خوراکی های دیگه هم بود قرار بود بستنی هم بخوریم با تماشای فیلم اخر شبی و من فرشته درونم رو لایق کودکی کردن دیدم و بعدش که خواستیم بخوریم همه خوردن منم محال بود بستنی رو رد کنم و هیچوقت حتی با این اموزشا هم بستنی رو رد نمیکردم با نهایت تعجب و خوشحالی گفتم نه من بستنی الان میلم نیس و نمیخام 😳 و کلی هم تو دلم ذوق کردم و ارامشم نگفتنی بود و فرداش بستنی رو میخورم خلاصه که فرصت خوردن اون بستنی که اصلا پیش نیومد و دادم خواهر زاده هام خوردن و حتی چند شب بعدشم همه خوردن باز من میلم نبود و نخوردم و فردای اونروز میلی به غذا هم نداشتم و بابام هی میگفت چته مریضی یبوست داری برو دکتر حالت خوب نیس و من با ذوق وصف ناشدنی که خودم در دلم بود گفتم نه بابا خدا رو شکر سالم سالمم فقط میلم نیس ارامش کودک درونم بی نظیرو فوق العاده بود نه صبحانه خوردم نه نهار و نه شام اینم بگم به هیچ عنوان رژیم نیستم و ترس از خوردنم به شدت کم شده و هر چی دلم بخاد میخورم و این تجربه برای من حیرت انگیز و شیرین بود و مدام به خودم افرین گفتم و بازم افرین میگم 💃💪🏻🏌️‍♀️ کاری که جدیدا در حال انجامشم چون قبلا وقتی میلم نبود یا به زور میخوردم یا میگفتم اینم که باز شد همون نخوردنه ولی این بار انصافا فقط از نخوردنم لذت و اشتیاق داشتم و تحول عجیبم که شاید حتی به نظر دیگران مسخره باشه😂💪🏻 حتی باز الانم نوشتم ته دلم ضعف و شیرینی اون لحظات تکرار شد 😍 و از وقتی در سایت مینویسم این تجربه ها به شدت زیادن و در حال جریان و رهایی که تو همه این سالها به دنبالش بودم در من قدرت پیدا کرده که از ذوق و اشتیاق انجام تمرینات و خوندن دیدگاههای فوق العاده دوستانم💃💃💃 که در ادامه تمرینات این مسیر سبز اون بهتریناشو براتون تعریف میکنم که الان خیلی طولانی نشه 😅

      💜 به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید💜

      استاد یه اعترافی کنم که الان قادر نبودم دوباره تمام اون مشکلات و تلخیها رو دوباره با تمام تمرکزم بنویسم و متن قبلی خودم رو کپی کردم و یه سری جدید یادم اومده بود اضافه کردم به متن تمرین قبلی واقعا تا قبل از نوشتن تمام پرونده های سابقم و حال خرابشون مرتب در حال به روز رسانی بودن تا بیرون نریخته بودمشون 😅😍 ولی گاهی حس میکنم الان از بس شاد و خوشحال و راضیم اون حرفا برام کم رنگ شده و مجبورم تقلب کنم تا بنویسمشون در صورتی که قبلا کاملا تمام اتفاقات جلوی چشمم بودن و انگار همین دیروز اتفاق افتاده بودن و عقده بودن که کسی حاصر نیس بشنوه 😅😂 الان که حس نوشتن و اشتیاق نوشتن هست و میدونم هم شکل و هیکلای خودم که تمام اینا رو مشابه تجربه کردن با لبخند و اشتیاق نوشتمشون واقعا تغییراتم خیلی خیلی برام پر رنگ تر میشه با نوشتن و کنکاش و جستجو در لایه های غبار گرفته ذهنم و این برام لذت بخش و شیرینه😍 و متاسفم اگر گاهی زیاده روی به نظر میاد از نظر دوستانم و همینجا هم از خودم و هم از دوستانی که با خوندن دلنوشته هام متاثر میشن معذرت میخام 🌹🌹🌹

      💓با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید 💓

      تلاش های قبلی من همه ضعف بود و سستی هیچ احساس لیاقتی در من وجود نداشت و کاملا بر عکس بود و تماما توجه به نالایق بودن بوده چون در مسیر انحرافی با اهرم رنج و فشار و شکنجه در تلاش شبانه روزی برای تخریب خودم داشتم و ناتوانی و تحقیر و هیچ ترمیمی در وجود من نبود و همه چیز عقده و حسرت و محرومیت بیشتر و نخوردن و حال و حس خراب بود واقعا همیشه باور داشتم هر رژیمی اولش شوک به بدنمه و از خواب بیدار میشه برای همین یکمی وزنم میاد پایین و یه سره رو مین جنگی ترازو بودم و همیشه هم کاملا باورم این بود بی لیاقت ترین ادم دنیام و مدام به خودم اثبات میکردم و بر علیه خودم شاهد جمع میکردم که تقصیر من نیس که دست خودم نیس ببینید من هیچی هم نخورم باز لاغری لیاقت من نیس من رو خدا افریده که فقط لذتهای دیگران رو ببینم و حسرت بخورم 😅😂 یه مثلی هم بود که ما فقط برای تماشای جهان امده ایم خواهر ترشیده حافظ 😂 درسته که بهش میخندیدیم ولی خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است بود و پر از درد و همیشه در مقام مقایسه با دیگران و خوب بودن همه بچل های مردم که باعث افتخار پدر و مادرشون هستن 😅 ولی من مایه سرشکستی و آبرو ریزی و خجالت در تمام جنبه های زندگیم حتی درسخون هم نبودم و همش بهم میگفتن خاک تو سرت بی عرضه تنبل نفهم کودن 😂😂😂 تن پرور 😅 بشکه غصه 😅 باید تو دبه ترشی بندازیمت 😂 حتی زشت ترین موجوادات تو کارتونا بابام میگفت این عینهو اسیه اس و منم اشک میریختم 😂

      🌹ولی واقعا الان خنده هام از ته ته دلم و اعماق وجودمه چون راه خوشبختی و حال خوب در اختیارمه باز هم متشکرم از اموزشهای بی نظیر و فوق العادتون🌹

      😂روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش چاق تر شدن شده اند 😂
      تماما سبب افزایش چاقی من شده اند چون با وجود اینکه شدیدا رژیم داشتم هر غذایی در حال خراب شدن و حکم حیف بودن رو داشت باقیمانده غذای دیگران و ارزش قائل نبودن برای بدنم سطل آشغال متحرک بودم و از ترس اینکه دور بریزن چون به شدت محرومیت و محدودیت داشتم همون یذره غذایی که میخاستم بخورم و رژیمی بود رو هم از همون حیفه ها میخوردم میگفتم تو که همش غذات اندازه گنجشک هست و نبایدم از غذا لذت ببری خوب اینو بخور که نریزن دور اسرافم نشه 😂 دلت هم نسوزه😍
      همین الان که داشتم ظرف میشستم خواهرم غذای رژیمی برای خودش درست کرده بود و یک تکه ناچیز سیب زمینی آب پز ته ظرف مونده بود من کلا سیب زمینی خیلی دوست دارم نهارمم خورده بودم و نه گرسنه بودم نه سیر اگه قبلا بود در جا میبلعیدم و میگفتم این که به جایی نمیرسه نزار بریزن دور گفتم تو هم که میلت میکشه بخور بلافاصله صدای استاد در گوشم پیچید مگه لیاقت تو سطل اشغال بودنه چقدر خوبه که نجوای فرشته درونم با صدای استاد در ذهنم تکرار میشه خیلی صدای استاد رو دوست دارم 😍😍😍👏🏻👏🏻👏🏻 آفرین به من 💪🏻 آفرین به صدای پر طنین و تکرار استاد گلم 😍 که خیلی برام لذت بخش بود و چشم دلم سیره و فکر نمیکنم که الان نخوردم دیگه فرصتش پیش نمیاد 😂 همه چی برعکسه

      💖پیشنهاد خود برای گسترش ایجاد و گسترش 🌹لیاقت لاغر شدن 🌹 را در خود بنویسید 💖

      💃من لیاقت پوشیدن بهترین لباسها رو دارم 💃من لیاقت استفاده و خوردن تمام نعمت ها و رزق و روزی خدا رو دارم 💃من لایق بهترینها هستم 💃 من لیاقت خوش تیپ بودن رو دارم 💃 من لیاقت ثروتمند شدن رو دارم 💃 من لیاقت با اعتماد به نفس عالی زندگی کردن رو دارم 💃 من لیاقت خوشبختی رو دارم💃من لیاقت استفاده و ایجاد ایده ال ترین شرایط رویایی خواستنی خودم رو دارم 💃 من لیاقت شجاع و توانمند بودن رو دارم 💃 من ذهن به شدت لایق و قدرتمندی دارم که تمام آرزوهام رو خلق کنم و خالق ادامه مسیر زندگیم به بهترین حالت ممکن باشم 💃 من لیاقت حضور در کنار بهترین هم کلاسی ها و شگفتی سازات رو دارم 💃 من لیاقت انتخاب و هدایت شدن از سمت خدای مهربون رو دارم 💃 من لیاقت شاگرد اولی بودن استادم رو دارم 💃من لیاقت اینو دارم که خودم بفهمم چقدر غذا باید بخورم و لیاقت دریافت پیغام سیری رو دارم 💃 من لیاقت تصمیم گیری برای تمام امور زندگیم رو دارم و لایق این هستم خیلی عاقلانه رفتار کنم 💃 من لیاقت اینو دارم که اجازه دخالت هیچ بنی بشری رو برای زندگی خودم ندم و طبیعی نمیدونم کسی دلش به حال من بسوزه 💃من لیاقت عصای دست پدر و مادرم شدن رو دارم💃 من لیاقت اینو دارم که کسی نگرانم نباشه چون خودم استحقاق اینو دارم که شایسته ترین فرد زندگیم باشم 💃 من لیاقت افتخار افرین شدن رو دارم 💃 من لیاقت اینو دارم که در جهانم همه چیز زیبا و نیکو و در اخرین ورژن تمام خوبی ها باشم 💃 من لایق و سزاوار تشویق های مکرر و پی در پی تمام اطرافیانم هستم 💃 من لیاقت داشتن بهترین امکانات رو دارم 💃 من لیاقت اینو دارم که بهترین نویسنده رویاهام باشم 💃 من لیاقت تندیس افتخار بهترین کارگردان و بازیگر زندگیم رو از خدا دریافت کنم دارم 💃 من لیاقت خوشبختی و سعادت هم این دنیا و هم اون دنیا رو دارم 💃من لیاقت اینو دارم که اشرف مخلوقات خدا باشم و شیطان از من نا امید بشه 💃من لیاقت امیدواری به بخشش و کرم و رحمت خدا رو دارم 💃 من لیاقت زندگی در بهشت جاوید و ابدی رو دارم 💃 من لیاقت بازیها و شادیهای کودکانه ای که از همون اول زندگی خودمو محروم کرده بودم چون دختر اول خانواده هستم و باید خیلی زودتر از سنم بزرگ میشدم رو برگردوندم و هم بازی خواهرزاده های گلم رو بشم دارم 💃 من لیاقت تفریح و شادی و خنده و بهترین مسافرت ها و بهترین هتل ها و بهترین امکانات رو دارم 💃 من لیاقت اینو دارم خوش پوش ترین باشم و خودم لباسامو انتخاب کنم نه لباسها منو نه رنگ ها منو هر رنگی که عشق کنم میپوشم هر مدلی که عشق کنم مال منه 💃 من لیاقت اینو دارم مثل پر کاه باشم و سالم ترین و بهترین بدن رو داشته باشم 💃من لیاقت اینو دارم بهترین رقصنده دنیا باشم و یاد بگیرم و خودم از دیدن رقصم شگفت زده بشم 💃من لیاقت اینو دارم که به خودم افتخار کنم و از دیدن خودم در اینه غرق در لذت بشم و عاشق خودم و خدای درونم باشم 💃من لیاقت اینو دارم که بانمک ترین ادم دنیا باشم و همه رو بخندونم نه اینکه بگریونم 💃 من لیاقت اینو دارم کسی به حالم افسوس و تاسف نخوره بلکه خودشون باید یه فکری به حال خودشون بکنن و سرشون رو بکنن تو زندگی خودشون نه من 💃

      💖وای خدای من چقدر لیاقت داشتم و ازش غافل بودم با باورها و الگوهای غلط و بدرد نخورم و لیاقت اینو دارم که متحول ترین ادم دنیا بشم هنوزم کلی لیاقت هست که در مسیر سبز این سرزمین کشفشون میکنم و بهشون میرسم 💖

      💖💖💖💖💖خدا جونم ممنونم که منو اینهمه لایق افریدی و خودم قدرش رو ندونستم و با دستای خودم این لیاقتها رو از خودم گرفته بودم و استادم یادم اورد من چقدر لایق بودم و بی خبر بودم یا خودمو به بی خبری و خواب خرگوشی زده بودم و خدا بواسطه بهترین استاد دنیا بیدارم کرد 🌹🌹🌹🌹🌹☺️ استادم بی نهایت سپاسگزارم از این فایل عالی و پر محتوا و شگفتی آور و فرصت عالی که نصیبم شد برای نوشتنشون

      خدایا هزاران باز شکرت 💓💓💓 ۵۰ کیلویی شدن حق منه سهم منه و متناسب شدن از همه لحاظ با قدرت ذهن چه جسمی چه روحی آسون ترین و لذت بخش ترین کار دنیاست چون هدایتم این بار از سمت خداست بواسطه بهترین بنده خودش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 48 کلمه

        آسیه جون از متن زیبایت حظ کردم عزیزم تو لایق بهترین ها هستی ومن مطمعنم به زودی لایق شگفت انگیز بودن در دوره میشوی چقدر نوشتن ات به دل منیشنیه امیدوارم راه نویسندگی را جدی بگیری به نظر من تو لایق بهترین نویسنده بودن هستی گلم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1399/11/07 21:32
          مدت عضویت: 1892 روز
          امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 40 کلمه

          ممنونم عزیز دلم لطف داری ‌همچنین نوشته های شما عزیزان هم خیلی دلنشینه انصافا تا قبل از شرکت در دوره های استاد جرات ولیاقت نوشتن نداشتم و حالا عشق میکنم با نوشتن خیلی لذت بخشه توانمند شدن و حس شجاعت

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار maryam.modino@yahoo.com
        1399/11/08 12:01
        مدت عضویت: 1399 روز
        امتیاز کاربر: 221 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 101 کلمه

        واقعاً افرين به اين همه ذوق 👏👏👏👏👏بهت تبريك ميگم عزيزم من و همه هم دوره اي هاي تو هم مطمئنيم كه تو لايق همه اين چيزها كه گفتي هستي👍👍👍👍 و همه ما اين لياقتها رو داريم و داشتيم ولي از انها بي خبر بوديم و تازه الان خداوند كسي مثل استاد روشن رو براي ما فرستاده كه به ما ياداورى كنه كه چه لياقتهايي داريم و از انها بي خبريم ممنونم از خداوند 🙏🙏🙏🙏🙏كه هيچوقت ما را با حال خودمون رها نميكنه و هميشه مثل كوه پشت ما ايستاده و هم چندين ممنون از استاد روشن واقعاً خدا خيرتون بده 🙏🙏🙏🙏🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1399/11/09 17:22
          مدت عضویت: 1892 روز
          امتیاز کاربر: 33851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 41 کلمه

          دقیقا 😍😍😍😍😍قربونت عزیزمی لطف داری چقدر خوبه که داریم یاد میگیریم😄😄😄ما خیلی شجاع و توانمندیم👏👏👏👏💪💪💪💪 ما بدنیا نیومدیم که افسوس و حسرت بخوریم ما فقط به دنیا اومدیم که لیاقتهامونو بشناسیم و باور کنیم وبه همه خواسته هامون جامه عمل بپوشونیم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1399/11/06 09:04
      مدت عضویت: 1870 روز
      امتیاز کاربر: 4916 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,102 کلمه

      سلام سلام
      استاد درود بر شما
      فايل بي نظير و پر محتوايي بود
      و من رو خيلي برد تو فكر و دو روزي روش موندم و گوش دادم و نوشتم و خوندم و باز نوشتم تا اصلا اين حس لياقت رو فهميدم چيه
      خيلي قشنگ توضيحش داديد ، سپاسگزارم براي اين فايل فوق العاده.❤️
      گام پنجم ،روز ٤و ٥ بهمن
      باوري كه مهمترين باور در مسير رسيدن بِه هر موفقيته باور حس لياقت هست.
      نداشتن حس لياقت مانع و ترمز حركت كردن و ادامه دادن ميشه…

      خوب من اينارو گوش دادم و نوشتم هي نميفهميدم انگار ، با خودم گفتم من يك ساله با دوره عزت نفس استاد عباسمنش خيلي خوب نتيجه گرفتم تو خيلي ابعاد پس چرا اين حس لياقت تو اين زمينه برام ايجاد نشده
      فايل رو كه بار اول گوش دادم
      هي اينو از خودم ميپرسيدم
      برام نكته جالب اينجا بود كه شما گفتيد لياقت چاقي رو در خودت ايجاد كردي كه چاق هستي
      خوب اين يعني چي!؟ من كه نميخام چاق باشم
      تلاشي هم نكردم براي لياقت چاقي ايجاد كردن
      پس لياقت لاغري چيه؟ لياقت چاقي چيه؟
      اومدم متن كه نوشتيد هم خوندم و نت برداري كردم
      برام بيشتر داشت شفاف ميشد و ميفهميدم
      🔴لياقت چاقي : توجه به تنفر از چاقي ، توجه به بدت اومدن از چربي هاي اضافه بدنت ، نگراني از چاقي و چاق شدن، نگراني از خوردن ، سرزنش هاي مداوم براي خوردن و چاقي، حس بد لباس عالي تنگ پوشيدن از اندامم ، قهر با خودم و اندامم ، حال بد نسبت به خودم ، رژيم سخت ، ورزش سخت ، فرار از خودم و اندامم، سرزنش و مقصر دونستن بقيه ، نپذيرفتن مسئوليت چاقيم…🔴

      خوب من فهميدم كه لياقت چاقي يعني چي؟ يعني توجه به همه اون موارد بالا و استمرار و مداومت تو اين توجه ، خوب مني كه از بدنم متنفرم چه طور انتظار همراهي دارم ، مثل وقتي بِه يه آدمي بگم انقد ازش بدم مياد متنفرم عمرًا اون طرف ديگه با من همراه باشه ، واي انتظار همراهي بدن خودم رو دارم با اين همه حس بد بهش ، مدام غر و سرزنش

      و فهميدم
      🟢لياقت لاغري : مسئوليت چاقي خودم رو بپذيرم ، خودم رو دوس داشته باشم ، حس خوب نسبت به خودم داشته باشم ، توجه به نكات مثبت خودم، از غذا خوردن لذت ببرم و مدام براي خَر لقمه استرس نداشته باشم ، بگم نوش جونت بخور، مثل بچم كه بهش ميگم همون رفتاري كه با همسرم ميكنم بعد غذا ازم تشكر ميكنه ميگم نوش جان بِه خودمم بگم ، با خودم مهربون باشم، با خودم آشتي باشم،با خودم لذت ببرم از زندگي، خودم رو ارزشمند و لايق رفتار خوب بدونم و با خودم عالي برخورد كنم ، بِه خودم عشق بدم نه تنفر…🟢 تا شگفتي ساز بشم 😊

      من تا الان دو تا ترمز بزرگ مسيرم رو فهميدم و بايد آگاه و با كنترل ذهن باهاشون همراهي كنم تا روندش طي بشه و اصلاح بشن تو ذهنم
      🔵اول عجله در نتيجه
      🔵دوم حس لياقت چاقي رو تبديل كنم بِه حس لياقت لاغري

      خوب بريم سراغ تمرين هاي اين جلسه عالي:
      🟠لياقت چاق شدن در من :
      ١-رژيم هاي سخت و أذيت كردن خودم با رژيم ها
      ٢-ورزش هاي چربي سوزي و كلاس هاي خصوصي
      ٣-گياه خواري
      ٤-خوردن قرص ٥٠٤٠
      ٥-نا مهربوني با خودم
      ٦- از خودم بدم اومدن ، از اندامم بدم اومدن
      ٧- مقصر دونستن مامانم كه دوس داره بچه ها همش بخورن
      ٨-هربار تو آينه از قسمت هاي چاق و قلمبه بدنم بدم اومدن و فرار كردن ازشون با پوشيدن لباس هاي گشاد
      ٩-نپذيرفتن خودم ، من هميشه تو ذهنم اين چيزي كه تو آينه ميبينم رو نميبينم ، تو ذهنم خودمو متناسب ميبينم و بعد كه ميرم لباس بخرم تو آينه اون فروشگاه تنفر بي نهايت از خودم مياد سراغم ، در واقع من مدام دارم از خودم فرار ميكنم
      ١٠-حس بد موقع خوردن چه گرسنگي جسمي چه اضافه خوري، در حالت با هر قاشقي كه ميخورم فقط ذهنم داره ميگه زياد نخوري بِسه چاق ميشي نخور نخور …. ولي ميخورم و اون حس بد هم دارم
      ١١-بالا آوردن بعد پرخوري بي لياقتي محض
      ١٢-لذت نبردن از غذاها و طعم ها
      ١٣-سرزنش مدام خودم
      ١٤-مقايسه خودم با آدم هاي لاغر
      ١٥-بي اعتبار كردن خودم با روش هاي اشتباهي كه اين سالها رفتم و نشده

      🟠من تو روش هاي قبل فقط داشتم اين حس لياقت چاقي رو بيشتر و بيشتر ميكردم
      با توجه بِه حس بد و تنفر
      و واقعا قوانين دنيا بِه توجه ما پاسخ ميدن
      كاري ندارن اون بِه ضرر منه يا بِه نفع من
      اصلا خوب و بد و نفع و ضرر براش تعيين نشده
      من هر فركانسي بفرستم از همون جنس رو دريافت ميكنم

      🟠روش هاي قبل همشون باعث ايجاد افزايش لياقت چاقي شدم ، با عرضه دونستن خودم بعد نتيجه دلخواه رو نگرفتن، بي ارادگي، سرزنش و حس گناه، حس بد از خوردن ها ، استمرار در چاقي رو بيشتر كردن در واقع اون روش ها و استرس كه براي لاغري ميكشيدم ، نكنه نشه ، نكنه …. همه اينا حال بد داده بِه من در واقع

      🟠من بايد رو اين ترمزم خوب كار كنم
      هر روز صبح بِه خودم ياد آوري كنم
      حس لياقت لاغري رو و با خودم عالي رفتار كنم خودم رو دوست بدارم همينطور كه هستم
      عاشق خودم باشم
      گذشته رو فراموش كنم و خلق كنم زندگي و سبك و حال و توجه جديد رو
      استاد سخته ولي ، چه طور راحتش كنم ، چه طور اون حس بد خوردن هر قاشق غذا رو از خودم دور كنم؟
      واقعا جهاداكبر ميخاد

      ☺️من ميپذيرم چاقي و وزن الانم رو خودم ساختم با لياقت چاقي و توجه بِه چاقي و من خودم مسئول چاقي خودم هستم☺️
      من لايق اندام زيبا و متناسب هستم
      من لايق سايز ٣٨ و وزن ٦٥ كيلو گرم هستم
      من لايق لذت از لحظه لحظه زندگيم هستم
      من دوست داشتني هستم همينطور كه الان هستم با همين اندامم
      من خالق زندگيمم و ميتونم بسازم و خلق كنم اندام جديدم رو
      من لايق آرامش در خوردن هستم
      من لايق لذت طعم ها هستم
      من لايق سبكي معده هستم
      من لايق گوارش ستامبا كاركرد عالي هستم
      من لايق سلامتي هستم
      من لايق جواني و شادابي هستم
      من لايق حال خوب بعد هر خوردن هستم
      من لايق پوشيدن لباس هاي زيبا و شاد هستم
      من لايق انتخاب آزاد براي خريد لباس هام هستم
      من لايق لذت ديدن خودم تو آينه هستم
      من لايق شگفتي ساز شدن هستم
      من لايق تناسب اندام هستم
      من لايق بدني خوش فرم هستم
      من لايق ذهني متمركز بر كارهاي واجب زندگيم هستم
      من همونطور كه بِه اندازه ميخوابم و از خودم راضيم و ميتونم بِه اندازه نيازم بخورم و رضايت داشته باشم از خودم
      من لايق تناسب فكر و ذهنم هستم
      من لايق اون راه و روش باي ديفالت كه خدا بدو تولد هدايتم كرده هستم و بايد اون تنظيمات رو فعال كنم

      استاد توجه بِه اندام خوب و حس خوب بِه اندامم برام سخته خيلي، يه روز خوبم چند رو باز اون حس بد مياد
      چه بكنم ؟
      سپاسگزارم
      در پناه الله شاد و ثروتمند باشيد 😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghandian5
      1399/11/06 07:57
      مدت عضویت: 1750 روز
      امتیاز کاربر: 3813 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 94 کلمه

      سلام دوستان . تمام سعی و تلاشی که در سالهای قبل انجام دادم هیچکدام در جهت ایجاد لیاقت لاغری نبوده است . فقط چاقی را تشدید کردم چون از ان متنفر بودم و با توجه به اموزشهای تازه از هر چی متنفر باشی گسترش ان بیشتر است چاقی نیز گسترش بیشتری داشت.اصلا در مورد اینکه لیاقت تناسب را ایجاد کنم چیزی بلد نبودم تا بخواهم ان را ایجاد کنم . و هیچکدام از روشهای لاغری اصلا ربطی به ایجاد لیاقت در ما نداشت و همه انها مربوط به موارد بیرونی و بی اثر بود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلی
      1399/11/06 03:09
      مدت عضویت: 1578 روز
      امتیاز کاربر: 196 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      سلام به خالق زیباییا که مرا هدایت به این مسیر سر سبز و لذت بخش کرد.سلام به استاد عزیز و گرانقدر خداقوت
      استاد عزیز من این فایل و چندین ساعت طول کشید که گوش کنم اونقدر غرق این فایل شده بودم 6 دقیقه اول و 6 صفحه نت برداری کردم کلمه به کلمه شو و بقیه اشو از ساعت 11 شب تا 3 نصف شب گوش کردم و نت برداری کردم واقعا دیوانه شده بودم از گوش کردن به این فایل لذتی که از کلمه به کلمه این فایل بردم قابل وصف نیست قبل از اینکه تمرینشو انجام بدم یه حسی بهم گفت بیام کامنت بزارم اومدم حس و حالمو با دوستانم شریک بشم این فایل خواب از چشمانم ربوده انگار نه انگار که 3 نصف شبه استاد نمیدونم با چه زبانی ازتون تشکر کنم به امید اینکه بعد از 100 روز با متناسب شدنم و به وزن ایده آل رسیدنم که صدرصد ایمان دارم که بهش رسیدم زحماتتون جبران کنم ممنون و سپاسگزارم همیشه سر بلند و پایدار باشین 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/06 01:32
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 188 کلمه

      3- روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
      سوال کاملا واضح است روشهای لاغری که استفاده میکردم احساس چاقتر شدن رو در من گسترش دادن .

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید

      پیشنهاد میدم به بُعد روحانی وجودمون بیشتر توجه کنیم . به خود خودمونیم . خودمون رو تحت هر شرایطی هر شرایطی هر شرایطی دوست داشتنی بدونیم
      خودمون رو سرزنش نکنیم . در یک کلام کارهایی که باعث شدن چاق بشیم رو انجام ندیم . ایست بدیم به اونکارها . ابتدا کاملا رها بشیم و دیگه تعهد بدیم اون کارها رو که احساس چاقتر شدن رو در ما زیاد می کرد دیگه تکرار نکنیم . وقتی این کارها رو انجام ندادیم احساس لیاقت برای داشتن لاغر شدن به طور خودبخود اتفاق میفته .

      من اکنون داره خوابم میبره یعنی این تمرین طولانی بسیار جانانه بود حدودا نیم ساعت طول کشید . استاد همه ی پیامهای من در یه پست هستند . لطفا همه رو در ادامه بزنید که قاطی نشن . سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/06 01:25
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 184 کلمه

      2- با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
      خیر
      به به عجب سوال خوبی . اگه پست قبلیم رو خونده باشید واقعا با توجه به اون همه کار که احساس لیاقت برای چاق و چاقتر شدن رو در من روزافزون میکرد اصلا جایی می مونه برای اینکه من احساس شایستگی برای لاغری داشته باشم ؟ 😆😆😆
      من مدام در جهت چاقی حرکت کردم چطور احساس شایستگی برای لاغر شدن داشته باشم .
      مگر فقط از یه راه اونم در دو تا پست قبلم گفتم .
      اینکه من برای شروع حرکت ابتدا تمام وابستگیهای بیرونی رو از احساس لیاقت جدا کنم و بعد شروع کنم به حرکت . کم کم که احساس لیاقت بزرگ و بزرگتر شد حالا کم کم رفتارهای متناسب کننده از این احساس زاییده میشه .
      ولی خب یه عده اول باید رفتارشون رو درست کنند بعد کم کم احساس لیاقت برای لاغر شدن در اونها خودبخود ایجاد میشه که البته به نظرم هردو راه درسته و مقصد یک چیز است .
      کسب حس لیاقت .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/06 01:19
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 419 کلمه

      خب مورد قبلیم فقط شرح مورد ۴ بود چون خیلی طولانی میشد گفتم در پست جداگانه بنویسم .‌

      1- به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.

      من پرخوری کردم احساس لیاقت برای چاقتر شدن کردم .
      من کم تحرک بودم احساس لیاقت برای چاقتر شدن کردم .
      من ریزه خواری کردم احساس لیاقت برای چاقتر شدن کردم .
      من احساس نارضایتی از خودم داشتم پس احساس لیاقت برای چاقتر شدن کردم .
      من از اندامم متنفر شدم پس احساس شایستگی برای چاقتر بودن در وجودم بیشتر پدیدار شد.
      من از خودم متنفر شدم از رفتارهام متنفر شدم پس احساس شایستگی برای چاق تر شدن گسترش پیدا کرد .
      من خودم رو سرزنش کردم پس احساس شایستگی برای چاقتر شدن گسترش پیدا کرد .
      من تصور چاقتر شدن کردم و احساس شایستگی برای چاقتر شدن در وجودم گسترش پیدا کرد .
      من از صبح تا شب مدام به چاقی و حذف چاقی فکر می کردم احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر میشد .
      من رژیم میگرفتم احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر میشد .
      من با بدترین احساس پیاده روی می کردم و احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر شد .
      من نمیدونستم چه کنم که بتونم لاغر بشم و لاغر بمونم احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر شد .
      منسردر گم شده بودم و احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر میشد .
      من خشمگین میشدم و احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر میشد .
      من حالم بد میشد و احساس لیاقتم برای چاقتر شدن بیشتر میشد .
      من احساس نیاز به لاغری در وجودم حس میکردم و احساس لیاقت چاقتر شدن در من بیشتر شد .
      من میترسیدم از چاقتر شدن و احساس لیاقت برای چاقتر شدن در وجودم بیشتر میشد .
      من چاق شدن رو آسون میدیدم پس احساس لیاقت برای چاقتر شدن در وجودم زیادتر شد .
      من باور داشتم آب میخورم چاق میشم و احساس لیاقت برای چاقتر شدن رو در خودم بیشتر ایجاد کردم .
      من خودم رو چاق می دیدم و مدام توجه به اعضای چاقم میکردم و احساس لیاقت داشتن برای چاقیم رو بیشتر ایجاد می کردم .
      و ….
      میبینید احساس شایستگی برای چاقتر شدن بعد از انجام یک سری رفتارها در من شکل گرفت و پررنگ شد .
      خب حالا میخوام برگردم .
      من معمولا عادت دارم اول از قسمت درون شروع کنم بعد بیرون خودش خودبخود درست بشه که در پست قبل کاملا شرح دادم .
      ادامه تمرین در پست بعدی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/06 01:03
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 911 کلمه

      سلام . من لایق لاغر شدن هستم .
      لیاقت در من پدیده ای مستقل است .

      چرا خودمون رو لایق چاقی دونستیم ؟ چون رفتارهایی رو با چاق بودن معنی کرده بودیم که وقتی اون رفتارها رو انجام میدادیم خودمون رو شایسته ی چاق و چاقتر شدن می دیدیم .

      بعد از یه جایی به بعد بر عکس شد چون خودمون رو شایسته ی چاقتر شدن می دیدیم رفتارهای چاق کننده رو بیشتر تکرار می کردیم .
      و بعد باز چرخه ادامه داشت .
      افکار – احساس – رفتار
      رفتار – احساس – افکار
      حالا میخوایم باور جدید ایجاد کنیم .
      من لایق لاغر شدن هستم .
      اولین چیزی که به ذهن میاد اینه که خب چون تو نمیتونی رفتارهای لاغر کننده رو به طور مداوم تکرار کنی پس شایسته ی لاغر شدن نداری .
      خب دو حالت پیش میاد ما باید رفتار لاغر کننده داشته باشیم و اون رو حفظ کنیم تا احساس شایستگی برای لاغر شدن رو احساس کنیم یا باید رابطه ی بین رفتار و احساس رو از هم جدا کنیم .

      من راه دوم رو انتخاب می کنم . چون هیچ وقت عادت ندارم از رفتار به احساس برسم همیشه از احساس به رفتار رسیدم و بعد چرخه تکرار شده .

      پس حالا هم اولین کاری که به ذهنم میرسه اینه که ابتدا تمام وابستگی هایی که به احساس لیاقت من چسبیدن ازشون باز کنم تا احساس لیاقت رو آزاد کنم .

      من فرد شایسته ای هستم فارغ از اینکه الان چه هیکلی دارم . با کی ازدواج کردم . چه رفتاری دارم . چه شرایطی دارم . ثروتمندم یا نه خوشبختم یانه . شادم یا ناراحت و …..
      لیاقت من به هیچ کدام از اینها وابسته نیست چرا ؟
      چون لیاقت من امری کاملا روحانی و درونیست و تمامی این موارد امری بیرونی است که همه ی آنها زاییده ی باور لیاقت هستند .
      کسی که میخواد احساس خوشبختی کنه باید اول احساس لیاقت خوشبختی رو در خودش احساس کنه بعد خوشبختی به سمتش جذب میشه .
      کسی که میخواد ثروتمند بشه باید اول خودشو لایق ثروت بدونه بعد احساس فراوانی کنه و بعد پول به سمتش جذب بشه .
      و همینطور کسی که میخواد لاغر بشه اول باید متناسب بودن رو لایق خودش بدونه بعد تناسب جذب میشه .

      وقتی احساس لیاقت رو از وابستگیها رهانیدیم این احساس رو آزاد کردیم درست مثل بالنی که به پرواز درمیاد . هرچقدر وابستگیهاش کمتر احساس لیاقت بزرگ و بزرگتر و آزاد و آزادتر میشه و بالا و بالاتر میره .

      من فارغ از هر عملی شایسته ی لاغری هستم . چرا ؟ چون من روح خدا هستم . ارزش من به روح منه . لیاقت صفت روح منه . جزء ذات منه .
      از من جدا نیست . به چیزی وابسته نیست که اگه اون نباشه احساس لیاقت من از بین بره که اگه من چاق باشم احساس لیاقتم برای داشتن اندام لاغر از بین بره که اگه من پرخوری کنم احساس لیاقتم در ذهنم از بین بره .
      که اگه من خودمو سرزنش کنم احساس لیاقت از بین بره .
      که اگه ناراحت و ناشاد باشم احساس لیاقت من از بین بره .
      اگه دیدیم در همه ی این زمانها با بود و نبود طرف اول احساس لیاقت برای لاغر شدن من هیچ تفاوتی نداشت میفهمیم احساس لیاقتی که ما در خودمون حس می کنیم به هیچ چیز وابسته نیست . بزرگ شده . گسترش پیدا کرده آزاد شده و قادره همه چیز رو از بیرون جذب کنه .
      من احساس لیاقت لاغری دارم پس لاغر میشوم .
      من احساس لیاقت لاغری دارم پس رفتار غذاییم متعادل میشه .
      من احساس لیاقت لاغری دارم پس دیگه خودم رو سرزنش نمیکنم .
      من احساس لیاقت لاغری دارم پس احساس خوشبختی در این زمینه میاد سراغم .
      پس لیاقت من خالق تمام شرایط بیرونیست ‌ .
      لیاقت من از سایر احساساتم به من نزدیکتره . حتی از شادی به من نزدیکتره . چون اول من باید خودم رو شایسته ی شادی بدونم تا بعد شادی در من پدید بیاد و بیشتر بشه .
      برای تغییر مدار ابتدا من باید لیاقت مدار جدید رو داشته باشم که بعد وارد مدار جدید بشم .
      من لایق تناسب اندام دائمی هستم .
      من شایسته ی لاغرتر شدن هستم .
      من لایق شادی هستم .
      من لایق خوشبختی هستم .
      من لایق ثروت هستم و
      چرا که لیاقت و شایستگی از روح من است نه چیهای وابسته به روح .
      همانطور که ارزش تن ما به روح ماست همانطور هم ارزش هر نعمت ابتدا به داشتن احساس لیاقت آن نعمت است .
      لیاقت به منزله ی جان است و نعمت جذب شده به منزله ی تن
      تن از روح خلق میشه و به روح وابسته است و از او حکم میگیره ولی روح ابدا به جسم وابسته نیست و خودش به خودی خود ارزشمنده .

      من روحی هستم که تنم را خلق کرده ام .
      من لیاقت هستم که به همه چیز بها می دهم .
      من خودِ خودِ لیاقت هستم .
      همه چیزهای بیرونی با وجود من معنا پیدا می کنند و خلق میشوند . از جمله لاغر بودن
      من شایسته ی لاغر بودن هستم . چون لاغر بودن هم صفتیست که روح من شایسته ی تنم می داند .
      بدن زیبای ما انسانها شایسته ی لاغر بودنست . بدون هیچ وابستگی . بدون هیچ قید و بند .
      احساس لیاقت لاغر بودن در ما جاریست .
      احساس لیاقت جاریست و خدامیدونه این احساس لیاقت چه اتفاقات خوبی رو برامون رقم میزنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1399/11/06 00:26
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 387 کلمه

      سلام و درود بر استاد گرامی و دوستان هم مسیر لاغری من 😍
      چقدر این موضوع برای من تکان دهنده بود در واقع این اگاهی برام اومد که در موضوع لیاقت من بارها زباله های دیگران رو با جون و دلم پذیرفتم و تا امروز با خودم حمل کردم ..هر بار که منو مسخره می کردند مثلا می گفتند بیا منو بخور !یا وزنه چند کیلویی میزنی که بازوهات اینه ؟یا انقدر رونهات چاقه شلوار تو پات زشته !خیلی قدت کوتاهه و یا مغازه دار که می گفت خانم اینم سایز نشد !؟و یه جاهایی با اینکه خیلی با دیگران با حترام برخورد می کردم بر می گشتند می گفتند :تو بدبختی 😳خلاصه اینها تمام زباله هایی بود که من می گرفتم و میزاشتم درون ذهنم و خودمو می خوردم و توجه توجه … با خودم حمل کردم و همش از اینه که جایگاه خودم رو نمی دونستم من کیم ؟چون من گمشده بودم 😭
      اما دیگه حالا که پیدا شدم می خوام فریاد بزنم من اشرف مخلوقاتم و همونی هستم که وقتی خلق شدم ربم به خودش تبریک گفت تمام اسمان و زمین بر من سجده کردند پس اگر قراره کسی لایق باشه منم !
      من لایق عالیترینهام من منه خلیفه الله
      تمام روشهای لاغری گذشته من ریشه ترس داشتند و از همه مهمتر اینکه وقتی به تناسب اندام می رسیدم من لباسهای گشاد شده رو نگه می داشتم برای روز مبادا در واقع نااگاهانه منتظر برگشت چاقیم بودم یا می گفتم باردار که بشم چاق می شم و نیاز میشه و اصلا خودم باور نداشتم که میتونم لاغر بمونم بارداری هم که هیچ اخرین بار از بچه خودم متنفر شدم و اونو مقصر کردم اینکه به زور خودم رو حمل می کردم و به خاطر شیردهی نمی تونستم رژیم بگیرم باعث می شد هر روز از نوزاد معصومم متنفر بشم…
      برای اینکه لایق لاغری باشم لباسهای گشاد رو دور میریزم و میرم لباس سایز کوچیک می خرم و خودم در اون تصور می کنم و دیوار اتاقم رو از عکسهای خودم و افرادی که تناسب اندام دلخواه منو دارند پر می کنم و سعی می کنم بدن خودم رو جمع نگه دارم و با رفتارم این حس رو بدم که من لاغرم همین الان …و حواسم به ارزشمندیم هست که زباله های فکری دیگران و یخچال و سفره رو نخورم
      خدایا شکرت
      استاد طلب خیر براتون 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/11/05 22:02
      مدت عضویت: 1592 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,011 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و دوستان گلم
      لیاقت یعنی چی ما باید اول معنی کلمه لیاقت بدونیم همین که بگیم من لیاقت متناسب شدن رو دارم ولی در زندگیمون رعایت نکنیم هیچوقت به لیاقت واقعی نمی‌رسیم ما باید اول رفتارمون با خودمون تحلیل کنیم ببینم اصلا چه جایگاهی واسه شخص خودمون داریم وقتی ما موقع غذا خوردن بگیم حیف بزار بخورم تموم بشه در صورتی که سیری این یعنی چی مگه خودت دوس نداری که داری بهانه میاری واسه خوردن بیشتر وبدنت بهش فشار میاری یا موقع خرید کردن لباس همین که از دور مبینی میگی بابا این واسه کمر باریک ها هست من چیم نگاه کن شکمت پهلوت و خودت سرکوفت میزنی از خودت بدت میاد یعنی تو خودت لایق لباس مورد علاقت نمیدونی تو آینه رد میشی میگی ای بابا نگاه شکم میخاه لباس بپوشی فلان لباس بپوشم که چاقیم معلوم نشه که از شر این چاقی خلاص میشم خب این رفتار با خودت چیه داری اعلام می‌کنی من لیاقت ندارم عکس از خودت نمیندازی چون فکر اصلیت اینه یکی مبینه مسخرم می‌کنه و خیلی چیزها دیگه ما داریم شبانه روز خودمون لایق غذا ها مونده پرخوری لباس ها تاریک تنهایی زشتی اندام چاقی بیشتر می‌دونیم و بعد میگیم من که دوست دارم لاغر بشم هرکاری کردم چرا نشد چون ذهن ما که قوه تشخیص نداره تو هر برداشتی کنی از کارها و افکاری که بخاطر اون فکرت انجام میدی مثبت من شلوار پارچه ای بپوشم چون چاقم این یعنی توجه به چاقی و بخاطر چاقیت این کارو می‌کنی نه بخاطر اینکه تو این شلوار دوس داری این یعنی نگرش ما وتوجه به چاقی و باعث چاقی بیشتر مون شده چون ما هیچوقت خودمون لایق ندونستیم وذهنم کار نداره تو خوشت میاد یا بدت هرچی توجه کنی خودت لایقش بدونی برات به وجود میاره و الانم برای اینکه خودمون لایق لاغری بدونیم باید اول بپذیریم مقصر چاقیمون خودمون بودیم و مسئولیت چاقیمون بپذیریم و با زبونم نیست باید فک کنیم تحلیل کنیم و یکی یکی برای خودمون دلیل بیاریم که نشون بده ما مقصر چاقی بودیم خودمون به وجود آوردیم و خودمون میتونیم تغییر کنیم و به تناسب ایده آل برسیم اول بگم باید ذهنمون متناسب بشه بعد جسم یعنی الان ما نگیم آی پس چیشد نیومد لاغر نشدیم تا وقتی دانبال لاغری باشی یعنی هنوز ذهنت متناسب نشده وقتی ذهنت متناسب بشه تو دیگه دانبال لاغری نیستی که تو جسمت ببینی عجله ای نداری و مث نفس زدن راه رفتن دیدن برات عادی میشه که لاغری هم حق طبیعی تو است و بهت داده شده فقط خودت ذهنت به بیراهه کشوندی و الانم تنها کسی که می‌تونه کمکت کنه خودتی من مسولیت چاقیم میپذیرم و هر روزم دلیل آشکار واضح میارم که ذهنم ببینه تحلیل کنه و کم کم باور کنه خودم مقصرم خودمم تواناییش دارم از نو بسازم خودمو با تمرین تعهد و به زبون آوردن من لایق لاغری هستم ولی در عمل کردن ضعیف باشم و کارها قبلا بکنم به هیجا نمی‌رسیم خودمون گول نزنیم ذهن گول نمیخوره و کاری نداره تو عاشق چاقی هستی یا نفرت داری از چاقی در هر دو صورت واسه ذهن یعنی توجه به چاقی و ذهنم مث یه سیستم خودکار کارش بلده و طبق اصول خودش پیش میره پس وقتی ما نگرشمون نسبت به خودمون عوض شد و خودمون لایق بهترین چیزها دونستیم نه با حرف بلکه باهمون نگرش اصلی برای انجام کاری اونوموقع است ما شگفت زده میشیم پاسخ سوال اول چاقی رو طبیعی میدونستم واسه خودم و پذیرفته بودم لاغر شدن خیلی سخت است و من توان لاغر شدن ندارم سرنوشت من چاقی است ارثی است چاقی در من بخاطر برنج شیرینی پرخوری است پس طبیعی چاق بشم هر لحظه زمان داشتم خودم سرکوفت میزدم از خودم متنفر بودم و از خدا ناراحت که چرا زندگی من اینه چرا من اندام قشنگ ندارم از خودم خجالت می‌کشیدم تو جمع سرکوفت می‌خوردم از خانوادم بعد پرخوری خودم سرکوفت میزدم ترس داشتم از چاق شدن بیشتر و همه اینها میشه توجه به چاقی و توجه به چاقی مساوی لیاقت چاقی بیشتر چون ذهن حالیش نمیشه نفرت داری یا علاقه داری از روی نگرش اصلیت برات زندگیت رقم می‌زنه پاسخ سوال دوم جوابم نهه است چون من در روش های قبلی خودم خیلی ناتوان ضعیفتر میدم جلو چاقی و وحشت داشتم از چاقی و توجه بیشتر به چاقی بود و خودم لایق لاغر شدن نمی‌دونستم در روش ها قبلی ولیاقت چاقی بیشتر داشتم پاسخ سوال سوم باعث افزایش لیاقت چاق تر شدن در خودم بوده پاسخ سوال چهارم پیشنهاد من اینه که باید دلیل واضح بیاریم که مشکل اصلی مقصر اصلی چاقیمون خودمون هستیم وقتی ذهنمون کاملا قبول کرد بعد بگیم همین ذهن قابل تغییر است ما حق طبیعمون هست تناسب اندام زندگی شاد آرامش آزادی اعتماد بنفس بالا ووقتی ما اینجور فک کنیم و موقع عمل طبق لیاقتمون عمل کنیم مثلاً من رقص دوست دارم برقصم تو عروسی نهه بگم ای نرم یکی مبینه بهم میخنده مسخرم می‌کنه لباسم زشته اندامم زشته فلانه وطبق خودم لیاقت رقصیدن بدونم و بگم کی بهتر از من می‌رقصه هیچکس واین نگرش اصلیم باشه یعنی من لایق بهترین چیزهام و بهترین اتفاق ها هم برام میفته این یعنی لیاقت پس لیاقت تو نگرشمون پیدا کنیم توعمل کردن تو زندگی روز مرمون چقدر خودمون لایق زندگی عالی تناسب اندام می‌دونیم فک کنیم به خودمون و نگرشی که پشت عملون است برای انجام کاری این یعنی لیاقت و انتظارت از خودت ……

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/05 20:00
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,840 کلمه

      یه باور خیلی مهم در زندگی ما هست که باید زیاد براش وقت بزاریم و روی اون کار کنیم .
      باور اینکه چقدر خودتون رو لایق میدونید ؟
      باور اینکه چقدر خودتون رو لایق بهترین زندگی کردن میدونید و چقدر خودتون رو لایق بهترین همسر و چقدر خودتون رو لایق بهترین دوستان و چقدر خودتون رو لایق بهترین اندام و چقدر خودتون رو لایق بهترین روابط میدونید ؟.
      خیلیها به دنبال متعادل شدن هستن و خیلیها به دنبال متناسب شدن هستن کدوم درسته ؟
      با متعادل شدن ما به همه چیز میرسیم و به دنبال اون تناسب هم میاد اما با تنها متناسب شدن ما فقط یه مشکل چاقی رو حل میکنیم و بقیه مشکلها مثل اعتماد به نفس و رابطهای خراب وروحیه ی خراب … رو همچنان داریم و نمیتونیم موفق بشیم .
      ما باید با روحیه ی عالی این مسیر رو ادامه بدیم و هر پیشرفتی که ما در هر جنبه ای از زندگی داشته باشیم ارتباط مستقیمی با احساس لیاقت ما دز اون جنبه هست اگر داشتن ماشین خوب برات رویا هست چون خودت رو لایق اون ماشین نمیدونی و اگر داشتن خانه ای عالیو بزرگ و مجلل برات رویا هست چون خودت رو لایق اون خونه نمیدونی و اگر روابط عالی و بینظیر با اطرافیانت برات رویا هست چون خودت رو لایق اون رابطه نمیدونی و …لیاقت نداشتن مانع حرکت و ادامه ندادن میشه و مانع رسیدن به هدف میشه .
      ما همیشه وزن دلخواهمون رو نمیتونم تصور کنیم و فکر میکنیم یه چیز محال هست خودمون باورن نمیشه در وزن ایده ال باشم و همیشه وقتی در مورد چاقیمون میخواهیم بنوسیم خیلی برامون راحت هست ولی اگر بخواهیم در مورد لاغریمون و بودن در وزن ایده آلمون بنویسیم انگار داریم رویا پردازی میکنیم و یه چیز غیر ممکن هست .
      و ما که بارها رژیم گرفتیم میبینیم در ماه های اول رژیم بهتر کم میکنیم اما در ماه های آینده به سختی کم میکنیم چون خودمون رو لایق تناسب اندام نمیبینیم و میگیم طبیعی هست که اول
      با رژیم خوب کم کنیم اما هر چه جلوتر میریم میگیم دیگه بدن عا دت کرده و کم نمیکنیم چون باور نداریم ما لایق جسم لاغر و متناسب و ایده ال هستیم .
      ما خودمون رو لایق تناسب اندام دلخواهمون نمیدونیم و مشکل اینجا هست .
      در صورتی که ما انسانهای توانمندی بودیم و هستیم و در طول زندگی ما به خواسته هایی رسیدیم که لیقاتش رو داشتیم و اگر الان در هر شرایطی هستیم چون لیاقتش رو داریم .
      قدم ا ول این هست که ما باید خودمون رو لایق تناسب اندام بدونیم و دیگه نگیم من نمیتونم و فقط بگو من لیاقت جسم لاغر رو دارم من لیاقت خوردن بهترین خوراکیها رو دارم من لیاقت پوشیدن لباس شیک رو دارم و من لیاقت اندام ایده ال رو دارم و اون وقت هست که دیگه به دنبال خوردن عصبی و هیحانی و … نیستی که از هر بهانه ای برای خوردن استفاده کنیم .
      اگر اضافه وزن دارید حتما لیاقت این جسم رو دارید . به جای تحقیر کردن خودت رو لایق بدون و هر غذای اشغالی رو نخور و ته مانده ی ظرف بقیه رو نخور و غدایی که چند روز داخل یخجال مونده رو نخور و ببین جسم شما به چه سرعتی وزنش رو پایین میاره پس به جای تحقیر کردنها و سرزنش کردن ها و پر خوری کردنها در مهمانی و مراسم ها به خودت امید بده که میتونی و توانایی و لیاقت لاعر شدن رو داری .
      چاقها مدام ذهنشون دستور بیشتر خوردن رو میده اما لاغرها همچین دستوری ندارن چرا چون ذهن ما تقلبی هست ؟نه فرقی نداره چون ما چاقها خودمون رو لایق لاغری نمیدونیم .
      خیلیها ار دوران بارداری شروع به تپل کردن بچه میکنن چون نشان ار لیاقت مادر هست و یا اینکه بچه تپل باشه خوشگلتر هست و یا تپل باشه همه دوستش دارن و یا تپل باشه بهتر چون دیر تر مریض میشه و یا بچه در سن رشد هست پس باید بخورن و اما همین تپلها وقتی بزرگ شدن همه سرزنششون میکنن و همین باعث میشه ما احساس لیاقت و خورد باوری نداشته باشیم و ما فکر میکنیم با تمرین نوشتن برای استاد ما لاغر میشیم در صورتی که باید خودمون رو لایق تناسب اندام بدونیم و هر کدوم از این تمرینا برای احساس ارزشمندی بیشتر هست و برای احساس توانمندی بیشتر در خودمون هست که با خوندن اون تمرینها مروری بر توانمندیهامون میکنیم .
      برای متناسب شدن در هر شرایط وزنی که هستی اهمیت نداره اول باید احساس لیاقت کنی و باید احساس مسولیت کنی که خودم خودم رو چاق کردم و هیچ دلیلی نیاری مثل قرص،و ارث و ژنتیک و .. چون با بهانه تراشی به جایی نمیرسی و باید خودت رو مسول اضافه وزن خودت بدونی و خودت رو برده ی ذهنت ندون پس قدم اول احساس لیاقت برای رسیدن به هدف هست و تعهد بده و بنویس من مسول چاقی خودم هستم و اینقدر بنویس تا ذهنت آروم بشه وگرنه ذهنت میگه نه تقصیر غدا خوردن تو هست و تقصیر مواد غذایی هست و تقصیرقرصهایی هست که میخوزی و .. .. هست و اینقدر بنویس تا ذهنت ارام بشه و تو بگو من لیاقت لباس شیک پوشیدن و رنگ شاد رو دارم و من لیاقت زندگی شاد رو دارم و من خود به خود دیگه رفتارم عوض میشه و من دیگه ته مانده ی غذایی رو نمیخورم من به هر بهانه غدا نمیخورم و دنبال داروی ضد اشتها نیستم و باید باورهای غلط رو با باورهای درست جایگزین کنیم و میبینیم متناسب شدن چقدر آسون هست و متناسب شدن حق من هست .

      پس همین ذهنی که تونسته من رو چاق کنه میتونه من رو لاغر کنه فقط کافیه پا به پای استاد که زحمت میکشن و دورها رو تهییه میکنن ما هم قدم عملی برداریم و به حرفهای استاد عمل کنیم و اون وقت چه بخواییم چه نخواییم ما نتیجه میگیریم .

      من مسول چاقی خودم هستم چون بارها به بهانه ی مختلف غذا میخوردم مثلا در مهمانی هستم در سفر هستم و یا در دور همی هستم اما اطرافیان متناسبم بدون بهانه همیشه غذا

      میخوردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همش به فکر این بودم که بخورم و لدت ببرم و فکر میکردم زندگی یعنی خوردن و لذت بردن هم یعنی خوردن اما متناسبهای اطرافم اینطور فکر نمیکردن و نمیخوردن و لذتهای دیگه داشتن که برای من معنی نشده بودن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون هر خوراکی که در اطرافم بود من همش رو میخوردم و اما متناسبها این طور نبودن و انگار کاری به مواد غذایی اطرافشان نداشتن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون میگفتم اشتها دارم و اشتهام زیاده و میخوردم تا شکمم در میگرفت ا و میگفتم من مقصر نیستم اشتهام مقصر هست و دست خودم نیست ما متناسبهای اطرافم این طور نبودن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون از هر بهانه ای برای خوردن استفاده میکردم مثلا رفتن در پارک و فصا سبز و دورهمی و باغ و رستوران و خونه ی مادرم و … اما متناسبهای اطرافم این طور نیستن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همیشه موقع جمع کردن سفره هر غذایی رو که مونده بود سریع از تو بشقابهای بچهام میخوردم و بعد طرفها رو جمع میکردم در صورتی که متناسبهای اطرافم ته مانده ی هیچ ظرفی رو نمیخوردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون هر بسته بندی که در کارخانه برای چیپس و پفک و تنقلات میزدن من هم همون قدر میخوردم و اما متناسبهای اطرافم به هیچ وجه اینطور نبودن هر چقدر خودشون انتخاب میکردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون زیاده روی در خوردن رو یه نوع آزادی و شکستن رزیم و محدودیت میدونستم و اما متناسبها ی اطرافم به هیچ وجه زیاده روی نمیکنن و اندازه نیازشون میخورن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همیشه در حال تعریف کردن از غداها و گرفتن دستورهای جدید اشپزی از بقیه و گرفتن آدرس رستورانها و دنبال کردن پیجهای اشپزی و فست فود ها بودم و امتحان کردن طعم های حدید بودم اما متناسبها ی اطرافم به هیچ عنوان همچین کاری نمیکردن .
      من مسول چاقی خودم هستم چون همیشه از ترس اسراف شدن و پولم هدر رفتن و یا گناه داشتن و یا حیف هست و یا چون مقوی هست و یا چون مفید و صدها بهانه ی دیگه من عدا خوردم اما متناسبها به هیچ عنوان همچین کاری نمیکنن .
      من مسول چاقی خودم هستم جون بارها با دیدن غدا ها و یا غذا خوردن های بقیه من هم تحریک شدم و شروع به خوردن کردم اما متناسبها ی اطرافم به هیچ عنوان همچین کاری نمیکنن و هر وقت گرسنه بودن میخورن.
      من مسول چاقی خودم هستم چون من بارها در حالی که سیر بودم چون خونه ی مادرم رفتم و غذا روی گاز بوده من بی دلیل بدون اینکه گرسنه باشم شروع به خوردن کردم اما متناسب اطرافم به هیچ عنوان بدون گرسنگی غذا نمیخوره .
      پس من به فروغ عزیزم از همینجا تعهد میدم که خودم فروغم رو چاق کردم و مسول چاقی خودم هستم و خودم هم مسول لاعری خودم هستم و از هیچ تلاشی در این مسیر سرباز نمیزنم . بهمن ۹۹
      من خودم رو لایق تناسب اندام میدانم
      من خودم رو لایق اندام ۵۹ کیلویی و کمر باریک و رانهای لاغر و کتف و شانه های لاغر میدانم .
      من خودم رو لایق خوش لباس بودن با لباسهای مارک و شیک میدانم .
      من خودم رو لایق لباسهای به روز و رنگ شاد میدانم
      من خودم رو لایق سبک و رها بودن در تمام مانتو هاو لباسها میدانم .
      من خودم رو لایق سبکی بعد از غذا میدانم .
      من خودم رو لایق آزادی در خوردن میدانم
      من خودم رو لایق مدیریت کردن غداها میدانم نه برده ی اونها .
      من خودم رو لایق جسم سلامت میدانم
      من خودم رو لایق روحیه ی عالی و اعتماد به نفس میدانم
      من خودم رو لایق بهترین رفتارهای غذاهایی میدانم
      من خودم رو لایق شاد بودن و آرامش داشتن میدانم .
      من خودم رو لایق آهسته غدا خوردن میدانم .

      من خودم رو لایق بهترین زندگی و بهترین اندام و بهترین سلامتی و بهترین همسر و بهترین فرزندان و بهترین روحیه و بهترین حال و بهترین زیبایی و جوانی و شادابی و بهترین روابط مالی با همه و بهترین اعتماد به نفس و بهترین قدرت و توانمندی و خودم رو لایق بهترینا میدانم چون اشرف مخلوقات خدا هستم جون جانشین خدا بر روی زمین هستم چون خواست خدا بر این هست که من غرق در بهترینا باشم چون هر انچه از خداوند به من میرسد خیر و خوبی هست چون من یه تیکه از خود خدا هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasekabood
      1399/11/05 19:08
      مدت عضویت: 1900 روز
      امتیاز کاربر: 169 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,318 کلمه

      💝💝 به نام ایزد منان 💝💝
      🌹🌹 سلام خدمت استاد خوبم و همراهان پر تلاش🌹🌹
      تمرین گام پنجم : لیاقت 😍
      سوال اول : به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید .
      من حس می کنم بیشترین چیزی که برای چاقی تجربه کردم ترس بود ترس از چاق شدن
      ترس از مسخره شدن
      در بیشتر مواقع حس ترس و خجالت بیش از حد با من بود و همون قدر که می ترسیدم چاق بشم خجالت می کشیدم که چاقیم توسط بقیه دیده بشه و به روم بیارن 😑
      ترس از خوردن خوراکی های چاق کننده مثل شیرینی ، شکلات ، سس مایونز ، برنج ، نون ، ساندویچ ، پیتزا ، روغن ، قند و شکر ، نوشابه ، تنقلاتی مثل چیپس و پفک و کیک و بیسکویت ، سوسیس کالباس ، پنیر پیتزا و ….
      مرتب از اطرافیان می شنیدم که چه غذاها و خوراکی هایی کالری بالا دارند و ترس من بیشتر میشد که اگه این غذا رو بخورم همش تبدیل به چربی میشه و چاق میشم
      مثلاً یکبار دکتر ستاری توی سمینار گفت بعضی از افراد چاق مثلاً شام نمی خورن میگن رژیمم بعد دو تا شیرینی خامه ای می خورن میگن به جای شام ولی خبر ندارن که هر یک دونه شیرینی خامه ای برابر با سه کفگیر برنجه ! دلشون خوشه شام نخوردن ولی انگار ۶ کفگیر برنج رو توی وعده ی شام خوردن ! و این روی ذهن من خیلی تاثیر گذاشت و هر وقت می خواستم شیرینی بخورم یاد حرف دکتر میفتادم یا توی رژیم ما پیتزا و ساندویچ ممنوع بود یا اگه خیلی اصرار می کردیم که برامون بزارن برای وعده ی ناهار دو برش و برای شام یک برش بود یا ساندویچ فقط نصف بدون سس مایونز من اصلاً نمی تونستم بپذیرم و خیلی حس بدی داشتم از این محدودیت ها یا مثلاً همراه با چای توی اکثر رژیمها بهتر بود خرما یا کشمش بخوریم و من وقتی میرفتم مهمونی چایم رو تلخ می خوردم و بازم حس بدی داشتم حس اجبار ، حس محدودیت و … یا برای ورزشها من کلاً چون به خاطر لاغر شدن ورزش می کردم و مجبور بودم حس خوبی بهش نداشتم و همیشه موقع ورزش اعصابم خورد میشد که چرا اینقدر باید تلاش کنم بعد با اینهمه تلاش هیچ کاهش وزنی هم ندارم ولی فکر می کردم حداقل اگه ورزش کنم دیگه چاقتر از این نمیشم
      یا کم تحرکی رو باعث چاقیم می دونستم و فکر می کردم چون تحرکم کمه پس حقمه که چاق بشم و از طرفی هم چون وزنم بالا رفته بود وقتی یکم کار می کردم خیلی زود خسته می شدم و کمردرد و پا درد عذابم میداد برای همین سعی می کردم بیشتر کارها رو نشسته انجام بدم حس شرمندگی ، کمبود اعتماد به نفس در من موج میزد مثلاً زمانی که عقد کردم به جای اینکه خوشحال باشم می ترسیدم که به خاطر چاقیم مورد تمسخر اطافیان قرار بگیرم و خجالت می کشیدم که چاقیم رو به روم بیارن و برای همین اصرار داشتم که جشن نگیریم که مجبور نشم لباس عروس بپوشم ولی وقتی مطرح کردم مادرشوهرم گریه کرد و گفت من یک دونه پسر دارم و حسرت دارم و خلاصه خانواده ی شوهرم با اصرار برایمان جشن در تالار گرفتند و من به جای اینکه مثل دختران دیگر حس شادی داشته باشم ناراحت بودم و فقط خجالت کشیدم و می ترسیدم چاقیم دیده بشه 🤦‍♀️ حالا من در اون زمان چاق نبودم و فقط کمی شکم داشتم و تپلی بودم وقتی عقد کردم ۶۸ کیلو بودم و از روز عقدم تا جشنم ۹ روز فاصله بود و من در طول این ۹ روز از شدت استرس ۶ کیلو کم کردم و به ۶۲ کیلو رسیدم 😐 حالا دیگه خودتون فکر کنید چه فشاری روم بوده بعدها که دکتر بهم گفت کم خونی و کم کاری تیروئید داری مرتب به خودم می گفتم پس بیخود نبود یکدفعه اینقدر چاق شدم به خاطر اینا بوده یا بعد که با طب اسلامی و سنتی آشنا شدم گفتم به خاطر طبع بلغمم بوده و چون رطوبت معده ام بالا بوده اشتهامم هی زیاد میشده و من هی خوردم و چاق شدم ☹️☹️☹️ و در سه بار زایمانم هم این لیاقت رو در خودم ایجاد کردم که به خاطر سزارین طبیعیه که چاق بشم و دیگه شکمم به حالت اول بر نمی گرده !
      سوال دوم : با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید ؟
      بار اولی که رژیم گرفتم خیلی طبیعی می دونستم که چون هم سنم کمه هم بار اولیه که به طور جدی رژیم می گیرم هم پیاده روی می کنم پس طبیعیه که لاغر بشم و در طول ۳ ماه ۱۵ کیلو کاهش وزن داشتم اما در دفعات قبلی مرتب احساس لیاقت لاغر شدن در من کمتر شد و تا جایی رسید و من در تلاشهای اخیرم برای لاغری خیلی خیلی دیر نتیجه می گرفتم مثلاً همه ی کسانی که دمنوش نیوشا مصرف می کردند برای ماه اول بین ۵ تا ۱۰ کیلو کم می کردند اما من که قویترین و بهترین پک دمنوش ۴۰ روزه اش رو سفارش دادم و مرتب به خودم تلقین می کردم که دارم لاغد میشم حتی یک گرم هم کم نکردم 😕😕😕 یا قرصهای اخیر که همه می گفتن خیلی تاثیر داشته من حدود یک سال مدلهای مختلف قرص گیاهی رو مصرف کردم ولی روی من هیچ تاثیری نداشت ! و دکترم تعجب کرده بود !
      سوال سوم : روشهای لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شون در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند بنویسید .
      از نظر من تمام روشهای قبلی که انجام دادم فقط باعث افزایش لیاقت چاقی در من شده اند حتی بار اول که رژیم گرفتم و ۱۵ کیلو کاهش داشتم ! درسته که من با تلاش خیلی زیاد و محرومیت از تمام غذاهای مورد علاقه ام و روزی یک ساعت پیاده روی مقدار قابل توجهی کاهش داشتم اما به محض کنار گذاشتن رژیمم به وزن اولیه بر گشتم و اینهمه تلاش و زحمت من به باد رفت و بیشتر به حال خودم تاسف خوردم و خودم رو سرزنش کردم و مدام به خودم می گفتم تو شکمویی لیاقت لاغری نداشتی آبروت جلوی همه میره و … پس تمامی روشهای قبلی از نظر من فقط باعث افزایش لیاقت چاقی و کاهش لیاقت لاغری در من شده اند و اطمینان دارم تنها روشی که باعث افزایش لیاقت لاغر شدن و نابود کردن لیاقت چاقی در من می شود روش ذهنی است 😍😍😍😍😍👏👏👏👏💃💃💃
      سوال چهارم : پیشنهاد خود برای ایجاد و افزایش لیاقت لاغر شدن در خود را بنویسید .
      بهترین کاری که می تونم انجام بدم گوش دادن فایلهای صوتی و دیدن فایلهای تصویری و خواندن مقالات استاد و خواندن نظرات بچه های دوره و از همه مهمتر نوشتن با اشتیاق تمرینات خودمه که باعث میشه لیاقت لاغر شدن رو روز به روز در من افزایش بده و لیاقت چاق شدن رو به صفر برسونه 🥰🥰🥰 چون من امروز اول مقاله ی استاد رو با دقت مطالعه کردم و بعد فایل صوتی لیاقت رو ۳ بار پشت سر هم گوش دادم و در حین گوش دادن احساس کردم دوست ندارم بشینم و خودم متعجب شدم از این رفتارم چون بی اختیار دلم می خواست کار کنم و راه برم و بلند شدم دو تا از چادر مشکیام و چند تا از لباسها و شلوار های همسرم رو ایستاده اتو کردم و به کارهای منزل پرداختم !!! آن هم با میل خودم نه به اجبار ! کاری که معمولاً با اجبار انجام می دهم ! و موقع خوردن ناهار اصلاً میلی به خوردن نداشتم ولی چون دلم ضعف می رفت چند تا لقمه ی کوچک خوردم و هنوزم میلی به خوردن چیزی ندارم 😍😍😍😍 و این یعنی شروع تغییرات رفتاری در من 🥰🥰🥰🥰
      خدا یا بی نهایت ازت سپاسگزارم که منو به این دوره ی شگفت انگیز هدایت کردی تا به بزرگترین آرزوی زندگیم برسم 😍😍😍😍🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/11/05 18:59
      مدت عضویت: 1741 روز
      امتیاز کاربر: 12378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 2,089 کلمه

      سلام سلام 😍😍 با اشتیاق و انگیزه ی بالا بریم ببینیم گام پنجم قراره چی یاد بگیریم. 😻
      اولین نکته در موضوع لیاقت این است که با کارهای جسمی و بیرونی نمیتوانیم لیاقت را در درون خود ایجاد کنیم.. ما یک روزی لیاقت چاقی را به دست آورده ایم که الان چاق هستیم بنابراین برای لاغری هم باید این لیاقت در ما ایجاد بشود.. مثل دو کفه ی ترازو ⚖️که هرچه لیاقت چاقی بیشتر باشد جسم چاق تر است و کفه ی لیاقت لاغری بالاتر می‌رود و ما از لاغری بیش تر فاصله میگیریم.
      موضوع تنها چاقی و لاغری نیست بلکه در تمام جنبه های زندگی لیاقت داشتن اهرمی برای موفق شدن ما میباشد..
      حتی خداوند هم به لیاقت انسانها نگاه میکند و میزان دریافت و استفاده از نعمت ها بر اساس لیاقت ما مشخص میشود..

      عده ای که اصلا لیاقتی در خود برای خواسته هایشان نمیبینند اما چرا آنهایی که در زبان خود را بسیار لایق میدانند نیز نعمت کافی ندارند؟ 🤔

      در موضوع چاقی، از جاییکه لیاقت آن در ما بوجود آمده است، به دنبال آن ما استمرار و پشتکار از خود نشان داده ایم تا به آنچه لایقش بودیم، برسیم و ما چاق شدیم.

      نکته ی بعد : توجه..
      برای ذهن ما تفاوتی ندارد که موضوع مورد توجه خوب است یا بد، ثواب است یا گناه، در جهت پیشرفت است یا پسرفت.. ذهن وظيفه دارد مسیری را ایجاد کند که در جهت توجه ما باشد.. پس وظيفه ی ما ایجاد جهت و وظیفه ی ذهن، ایجاد نقشه و راه رسیدن به چیزی است که بیشتر به آن توجه میکنیم.

      💎خط ارتباطی بین توجه و لیاقت این است که توجه زیاد به یک موضوع و تکرار آن باعث بیش تر شدن لیاقت در آن موضوع میشود.. به همین راحتی ☺️☺️☺️ توجه =لیاقت
      شاید اگر لیاقت را مساوی با توانایی درنظر بگیریم راحت تر باشد..
      توجه =توانایی
      به طور پیش فرض در تمام انسان ها توانایی (لیاقت) انجام هرکاری قرار داده شده است و این ما هستیم که انتخاب میکنیم توانایی کدام کار و رسیدن به چه هدفی در ما تقویت بشود و رشد کنیم. 🌱
      جمع بندی:
      1.بذر لیاقت انجام همه ی کارها در وجود همه ی ما قرار دارد..
      2.این ما هستیم که با توجه کردن به موضوعاتی که انتخاب میکنیم بذر لیاقت آنها را فعال میکنیم تا رشد کنند و جوانه بزنند و وارد تجربه زندگی ما بشوند.
      3.برای ذهن ناخودآگاه، عشق یا تنفر، سپاسگزاری یا ناشکری، رفتار خوب یا رفتار بد همگی به معنی توجه کردن است و بذر لیاقت آن را فعال می‌کند..
      مثال: سپاسگزاری از داشته ها و استمرار در آن، بذر لیاقتِ داشتنِ نعمت های بیشتر را فعال میکند و مسیر رسیدن به آن توسط ذهن ایجاد می‌شود..
      4.نگرانی باعث تقویت لیاقت می‌شود و مانند کود عمل میکند.. نگرانی اتفاقات بد = این شخص لیاقت اتفاقات بد را دارد.
      5.درست است که در بیرون ما دچار جنگ و جدالیم، گله و شکایت میکنیم و حالمان بد است، اما در فضای ذهن ناخودآگاه همه چیز آرام و روی روال در جریان است 😂 😂
      مثلا من به خودم یا دیگران می‌گویم از چاقی خسته شده ام و از خودم متنفرم.. 😫😪
      همین لحظه در ذهن ناخودآگاه : به به ☺️ دوستان کود گله و شکایت و تنفر هم رسید پیش به سوی چاقی بیشتر.. چه قدر خوشحالم که این فرد در رسیدن به هدفش (چاقی) اینقدر اصرار دارد حتما عاشق چاقی است..
      😂 چه بخواهیم چه نخواهیم سیستم ذهن ما اینگونه تنظیم شده است 😂
      اگر خواسته ای داری واضح بگو.. نگو چاقم.. چاقی خواسته ی تو نیست.. چاقی وضعیت فعلی توست.. خواسته ی تو لاغر شدن است.. جهت را درست نشان بده.. تا ذهنت تو را به جایی که میخواهی برساند.
      مثال از زندگی خودم 👩🏻:
      1.چاقی.. به دلایلی که در گام قبلی گفتم، انتظار چاق شدن در من بیشتر شد و چون تلاش های من برای مبارزه با “چاقی” بوده، ذهن ناخودآگاه، هدف من را بیشتر چاق شدن در نظر گرفته و مسیر بیشتر شدن چاقی را ایجاد کرده..
      2.من همیشه در دروس عمومی مثل زبان و.. خیلی عالی عمل میکردم و تکرار و استمرار من باعث شد علاقه ی بیشتری به این دروس پیدا کنم و ناخودآگاه همیشه نمره ی عالی میگرفتم حتی اگر درس نمیخواندم اما در مورد دروس اختصاصی مثل شیمی اینگونه نبود و باید خیلی تلاش میکردم..

      تمرین شماره ی 1:
      خوب باید برگردم به زمان قبل از دبستان.. دورانی سراسر شادی که فقط با بازی با عروسکام و دوستام در حکم زندگی در قصر بود برای من.. و خودم رو خوشبخت ترین دختر دنیا میدونستم.. توجهی به هیچ موضوعی جز بازی کردن نداشتم.. یکبار که داشتیم توپ بازی میکردیم دوستم گفت من شکم درآوردم و باید لاغر کنم.. گفتم چاق چیه 😂 شکم چیه 😂 لاغری کیه ؟🤔 😂 (شاید 5 سالم بود)..
      بعدش که وارد دبستان شدم و از مشق نوشتن خوشم نمی‌اومد با پرخوری کردن رنج تکلیف نوشتن رو کم میکردم تازه ربطی هم به چاقی نمیدادم و متناسب بودم.. دوم دبستان مامانم همش میگفت چاق میشیااا و آنقدر این تکرار شد که من قبول کردم که پرخوری من باید منجر به چاقی من بشه.. اول و دوم متناسب بودم و وقتی در دفتر بهداشتم نگاه میکردم دیدم من از سال سوم دبستان تا پنجم با اضافه وزن 29 کیلویی رو به رو شدم. اول و دوم 21 کیلو بودم و این عدد از سوم شروع به افزایش کرد و سال آخر دبستان به 50 رسیدم.. (ای خدا یعنی من ی روزی 50 کیلو بودم که الان میخوام باشم.. تازه اون موقع اضافه وزن بوده برام الان وزن ایده‌آل 😂☺️)
      رسیدن به سن بلوغ هم عوامل چاقی من اضافه شد و من هرروز خسته تر میشدم و خودم رو گرفتار و اسیر چاقی میدیدم.. کم تر پرخوری میکردم اما بیشتر چاق میشدم..
      💎اما موازی و همراه با من ذهنم تمام رنج و گله ی من از چاقی رو استفاده می‌کرد تا من بیشتر چاق بشم من کمتر غذا میخوردم اما نگرانی از چاقی بیشتر، درختچه چاقی رو در ذهنم تقویت میکردم و باعث رشدش شدم..🌳➡️🌱

      تمرین شماره ی2:
      در تلاش های قبلی برای لاغر شدن اصلا اطلاعی از لیاقت لاغر شدن نداشتم که بخوام ایجادش بکنم 😂
      من فقط اینو بلد بودم که نخور لاغر شی.. نمیخوردم کمی لاغر میشدم دوباره برمیگشتم.. اخه مگه میشه تا آخر عمر نخوری بکشی 😤😬😶
      فقط ناخواسته لیاقت چاقی رو تقویت میکردم..
      تمرین شماره ی 3:
      روش های قبلی در جهت برطرف کردن چاقی من بودند و فشار زیادی به من وارد میکردند و احساس بد زیادی در من ایجاد میکردند همه شون از رژیم های دکترها، تا ورزش ها و تجربیات دیگران.. بنابراین لیاقت چاقی رو در من افزایش می‌دادند چون هردفعه خودم را ناتوان در برابر لاغر شدن میدیدم و پرقدرت از قبل چاق میشدم.. 🤦🏻‍♀️😶تنها کاری که بلد بود جسمم انجام بده 😂

      تمرین شماره ی 4:
      راستش الان کاملا احساس میکنم که لیاقت لاغر شدن را دارم.. و براش هم دلیل دارم..
      1.همیشه با اشتیاق و حال خوب میام سایت تناسب فکری و سعی میکنم فعال باشم..
      2.فایل ها رو گوش میدم🎧، نکته برداری میکنم📝،احساس خوبی دارم.
      3.رفتار غذایی من به شدت تغییر کرده.. زیر و رو شده.. منی که عاشق غذا بودم، عاشق خودم شدم.. منی که خودم رو برده ی خوردن میدونستم بنده ی خدا شدم، منی که همیشه ناسپاس بودم و در احساس بد بودم، سپاسگزار شدم و بيشتر اوقات راضیم، منی که اگر یه خوراکی تو خونه داشتیم خواب نداشتم تا بخورمشون، الان با انواع خوراکی احاطه شدم ولی نمیخورم، منی که رنج نخوردن در رژیم ها اعصابم رو خورد میکرد، خودم انتخاب میکنم کمتر بخورم. منی که خیلی بداخلاق و عجول تشریف داشتم، خوش اخلاق و صبور شدم. منی که سایز 46_44 برام رویا بود، به سایز 42 رسیدم. و….
      اگر تمام این تغییرات قشنگ☺️ درون و بیرونم رخ داده، قبلش من بذر لیاقتِ لاغر شدن رو فعال کردم.. با احساس خوب به لاغری توجه کردم، به چاقی بی توجهی کردم و اهمیتی ندادم بهش..
      من ایمان دارم که لیاقت لاغر شدن در من بوجود آمده. من مطمئن هستم که این لیاقت به خوبی ایجاد شده و برای گسترشش هم احساس خوب، استمرار و باورِ من میتوانم بیشتر لاغر بشوم برای من لازم است.

      استاد باز هم ممنونم برای نوشته های قبل از فایلها💐💐

      بریم فایل صوتی گوش کنیم 🎧💃🏻
      برداشت من 👇🏻
      ۱.به جز موضوع لاغری و چاقی که یاد گرفتم، من مثلا در موضوع همسر خودم رو لایق بهترین نمیدونم😶.. یعنی خیلی دلم میخواد که بهترین همسر رو داشته باشم ولی باور ندارم که میتونم یا میشه یا خدا به منم یم همسر فوق العاده بده.. چون خیلی خیلی خیلی شنیدم که خوب میره خوب رو میگیره.. (از نظر مالی منظورمه هاا☺️) و چون در فامیل ما اینجوریه که شوهر یا خوب از نظر مالی یا خوب از نظر اخلاق. یعنی نمیشه که هم پولدار باشه هم انسان خوبی باشه 😬😶 و من این حرف رو بارها و بارها شنیدم.. و این ترس در من بوجود اومده.. می‌دونید، دوستم که فامیل مون هم هست همیشه میگفت پولدار میره با پولدار ازدواج میکنه و خودشون پولدار نیستن اما یک پسر خوب و پولدار اومد خواستگاریش و باهم ازدواج کردند.. نمیدونم یعنی حرف خودشو باور نکرده بود؟ 🤔
      ۲.موضوع بعدی شغل و درآمد هستش که در ذهن من خیلی مربوط به شانس و پارتی و خوشگلی و… میشه.. دیگه نمیگم از بس بقیه گفتند من باور کردم، تقصیر خودم بوده میخواستم باور نکنم😬 اما حالا میخوام درستش کنم..
      ۳موضوعی که خیلی احساس میکنم لیاقتش رو دارم رابطه ی عالی هستش و من همیشه کل عمرم با خانواده،فامیل، دوستان، معلم ها و.. کلا همه رابطه ی خیلی خوبی داشتم و نسبت به بقیه مشکلات خیلی کمتری دارم. خدایا شکرت 💚 که یعنی من لیاقتِ روابط عالی رو در خودم ایجاد کردم..
      ۴.بهترین لباس، بهترین وسایل، بهترین سفرها رو هم داشتم اما ترس از چشم خوردن، دیگران دلشون نخواد و… باعث شده بود که ما همیشه خودمون رو خیلی بدبخت جلوه بدیم به دیگران 😳😶🤦🏻‍♀️ بنابراین یواش یواش این نعمت ها کمرنگ شدند و فکر می‌کنم که ما داشتیم لیاقت خودمون رو کم و کم تر میکردیم و به سمت مقابلش بیشتر توجه میکردیم که در نهایت هم وارد زندگی مون شده..
      5.من همیشه پوست خیلی صافی داشتم و دارم که قبل از آشنایی با موضوع لیاقت، من خودم رو لایق پوستی صاف میدونستم حتی بدون دلیل و رسیدگی خاص، کلا پوست خوب داشتن رو نعمت ویژه ی خدا به خودم میدونم. 😍☺️

      نکته: 🌻ارتباط عالی با خداوند باعث میشه که خود به خود لیاقت داشتن بهترین چیزها رو در وجودت احساس کنی و باور کنی که میتونی هرچیزی داشته باشی. چون به محکم ترین تکیه گاه عاالم، تکیه میکنی، آرامش میگیری، روحیه ات خوب میشه، بهترین ها رو میخوای و بهترین ها رو جذب میکنی🌻

      جملاتی برای آبیاری بذر لیاقت تناسب اندامم :
      1. من لیاقت تناسب اندام دائمی را دارم.
      2.من لیاقت پوشیدن لباس های شیک و رنگ شاد را دارم.
      3.من لیاقت جسمی متناسب را دارم.
      4.من لیاقت روحیه ای شاد و اعتماد به نفس داشتن را دارم.
      5.من لیاقت بهترین ها در زندگی را دارم.
      6.من لیاقت بهترین تناسب اندام را دارم.
      7.من لیاقت جسمی سالم و فکری متناسب را دارم.

      تغییرات امروز من😎😍 :
      1. کاهش ترس از مواد غذایی :
      رفتم چای و نبات بخورم و دیدم که دلم میخواد دو تیکه نبات در چایم بندازم و این کارو کردم 😍😍
      خیلی خوشحالم چون قبلا یا این کارو نمیکردم.
      یا اینکه میگفتم يا ابلفضل چاق میشم، اصلا میترکم، با دو تا تیکه نبات هاااا😲😲 ولی میگفتم دیگه..
      معمولا چای تلخ میخورم امروز دلم خواست چایم شیرین باشه خیلی راحت دو تیکه نبات انداختم.. نه فکری نه حرفی نه ترسی.. 👏🏻👏🏻
      تغییر شماره ی 2:
      عادت کردم در پیش دستی غذا میخورم.. امروز مامانم در بشقاب های معمولی برای من غذا ریخت تا دیدم گفتم یا خدا 😱 😱 چه خبره 😳 چرا انقدر زیاده.. کاسه ی سوپ خوری برداشتم و چند قاشق کشیدم، گفتم سیر نشدم دوباره میکشم.. که با همون چند قاشق سیر شدم..
      یعنی کسی که در جریان نیست رفتار منو میدید فکر می‌کرد اخی بنده خدا رژیم داره 😂 😂 ولی من ناخودآگاه با دیدن غذا، فهمیدم زیاده و انتخاب کردم که خودم تصميم گیرنده برای مقدار غذام باشم.. هم سیر شدم و هم رفتاری درست انجام دادم و هم الان خیلی سرحال هستم 😊
      تغییرات 1و 2 رو باهم نوشتم تا یک وقت فکر نکنید حتما بايد کم بخوری تا لاغر بشی.. نه.. دوست من باید درست رفتار کنی و به اندازه ی نیازت بخوری.. و این اندازه رو هم باید اجازه بدی مغزت، که کل بدنت رو عالی هدایت میکنه، تعیین کنه نه خودت.. لاغری با ذهن کمکت میکنه که این وظيفه رو به مغزت برگردونی و بعدش راحت بشینی ببینی که جسمت هم لاغر میشه. 😊🌹☺️

      من دوست دارم به شرایطی برسم که بگم من هرروز لاغر و لاغر تر میشوم و تغییرات جسمی ام را لمس کنم و لذت ببرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 43 کلمه

        سلام دوست عزیز
        “من دوست دارم به شرایطی برسم که بگم من هرروز لاغر و لاغر تر میشوم و تغییرات جسمی ام را لمس کنم و لذت ببرم.”
        در باره این تجربه فقط باید تمرکزت روی ذهن باشه
        یعنی از نظر ذهنی تجربه اش کنی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Salimeh
        1399/12/20 10:33
        مدت عضویت: 1460 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 24 کلمه

        دوست عزیزم از نوشته شما بسیار لذت بردم و پر بود از نکات،یادآوری،خاطرات،تذکرات عالی، استفاده برم🙏🙏🙏🌹🌹🌹👏👏👏👏
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار saberehsadat@gmail.com
          1400/03/13 10:33
          مدت عضویت: 1346 روز
          امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 44 کلمه

          ممنونم دوست عزیز . منم نوشته های شما را در سایت زیاد دیدم و از دیدگاه هاتون راجع به مباحث مختلف لذت می برم 

          خوشحالم که دوستان توانمندی همچون شما بنده رو مورد لطف و مهربانی خود قرار میدهند 

          همیشه شاد و سلامت در مسیر تناسب 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1399/11/05 08:48
      مدت عضویت: 1413 روز
      امتیاز کاربر: 458 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 31 کلمه

      سلام چ فایل زیبایی من لایقت بهترین اندام رو دارم من لایقت بهترین لباس های رنگی پوشیدن رودارم خدایا شکرت ،من مسئول چاقی ام هستم ،من مسئول چاقی خودم هستم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/11/04 11:20
      مدت عضویت: 1805 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 464 کلمه

      سلام “احساس لیاقت”یه کلمه کلیدی هست که همه اساتید موفقیت درباره اش تاکید دارن میخوام برای خودم کند وکاو کنم ببینم چرا ندارمش
      همه ما وقتی به دنیا میایم پر از حس لیاقتیم چون از جنس خالق هستیم به راحتی خودمون رو لایق شیر مادر،پرستاری والدین ،محبت و توجه ،پوشک،لباسهای نرم و خوشگل پتوی نرم وگهواره و….میدونیم و جالب هم اینه که همه اینها قبل از ورود ما برای ما فراهم شده
      به مرور به بزرگ شده به تعداد سالهای عمرمون از این احساس ذاتیمون اطرافیان ما با مقایسه کردن ما با بقیه،با تحقیر کردن ما با حرفها و رفتار و طرز برخوردشون،با بی اهمیت دونستن ما در انتخاب وبا گفتن جمله هایی مثل حیف نونا ،حیف این دفتر وقلم برای شما ،حیف این زحمتی که میکشیم برای شما،حیف این غذایی که میخوری ،….کم وکم کردن اینقدر که ما بزرگ هم که شدیم با اینکه دیگه کمتر از اطرافیان اینها رو شنیدیم بقدری در ناخودآگاهمون ثبت و محکم شده که دائم داریم خودمون رو در ذهن و فکر خودمون مقایسه و تحقیر میکنیم و در رفتار با خودمون هم اینو نشون میدیم وقتی که جسم خودمون و چهره و اندام خودمون رو دوست نداریم و بارها خودمون رو به خاطر چاقی وخوردن سرزنش کردیم و لعن و نفرین کردیم وقتی که حیفمون میاد غذاهای مونده و اضافه رو دور بریزیم و اونا رو وارد جسممون میکنیم .وقتی که لباسهای شیک و زیبا و نو تن این جسم نمیکنیم وقتی که با حسرت به لاغر ها نگاه میکنیم وقتی که با ورزشهای سنگین و با رژیمهای اشتباه به سلامتیمون آسیب میزنیم وقتی که حالمون از جسمی که داریم به هم میخوره اینها همش نشانه های اینه که ما در ناخودآگاهمون خودمون رو لایق جسم زیبا و متناسب و سالم نمیدونیم و تا زمانی که این احساس رو درست نکنیم با پذیرش خودمون در همین جسم و اندام و دوست داشتن خودمون به هر فرمی که هستیم با احترام به جسممون که آشعالی رو واردش نکنیم با قدرت دادن به خودمون به جای قدرت دادن به غذاها با تشکر از این جسمی که تحت هر شرایطی داره کاملا صحیح و درست متابولیسمش رو انجام میده و با انجام درست تمرینات ذهنی خودمون رو در مسیر صحیح لاغری قرار بدیم با اختصاص دادن وقتی از زمان روزانه مون برای خودمون برای آگاهی و رشد با تحسین دیگران به جای حسادت با بی توجهی به حرف و نظر بقیه درمورد نافرمیهای بدنمون کم کم این جواهر رو تز زیر کیلومترها خاک بیرون بیاریم و انوقته که حال و احوالمون خوب میشه و حتی از دیدن خودمون حالمون بد نمیشه و به نظر من این بزرگترین و قشنگترین شکل شکر گزاری هست 😍😍😍
      سپاسگزارم از خدای عزیزم بابت هدایتم به این مسیر عالی وسپاسگزارم از استاد عزیز بابت آموزشهای عالی و سپاسگزارم از شما دوستان همراه😍😍🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/11/04 01:23
      مدت عضویت: 1411 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 373 کلمه

      سلام ب همگی و استاد عزیزم
      مسیرلاغری من (دوره ۱۰۰روزه)جلسه پنجم«لیاقت»
      وقتیکه من لایق بندگی هستم…وقتیکه لایق دختربودن هستم…وقتیکه لایق همسربودن هستم..‌.ووقتیکه لایق مادرشدن هستم…و بهشتی ک زیرپای مادران است…
      چرا نباید لایق بهترین نعمت های خدا باشم…چرا نباید لایق قشنگترین حس و حال های دنیآ باشم..چرا خودم با دستهای خودم باید خودمو ب نابودی بکشم…آخه چرا؟؟؟خدا زن رو زیبا و قدرتمند آفریده پس حتما لایق این زیبایی و قدرت بودم …‌خدا بهم فکر و انتخاب داده…ک با فکرم انتخابهای درست انجام بدم ن انتخابهای غلط..
      بهم فکر و انتخاب داده ک ب چیزایی ک لایقم هست با فکرم و باانتخاب درستم برسم…اما من چیکار کردم..باهمون فکر انتخاب های غلط داشتم…انتخاب هام باعث فرمول شده توی ذهنم..ذهنم انقدربزرگش کرده ..ک من بنده لایق شدم بنده ذهنم.بنده ی شکمم..هر چی اونا میگن میگم چشم سرورم..کل فکر و جسمم و ب اَبد خودش درورده..ن اینک ذهنم بد باشه..ن من انتخاب هام غلط بوده..من خودم این وضع الان و بوجود اوردم
      من خودم باعث این فکر و ذهن هستم و نتیجه اش حال و روز و جسم الانم هست…من خودم میپذیرم مقصرم…
      ولی میخام درستش کنم ..باباورم..باایمانم ب راه درستی ک الان ب لطف خدا هستم..‌.

      وشما استاد عزیزم ازشما با چ زبونی تشکر کنم..‌چطوری .چی بگم ک ذره ای جبران این حرفای طلایتون بشه…ک چشم منو ب واقعیت زندگی باز کردید…اینکه این همه دلسوزانه ..از ته اعماق وجودتون دل میسوزیت و همه کاری میکنید برای باور منو امثال من…عاجزم از تشکر کردن ازتون…
      فقط از خدا میخام ب حرمت این همه زحمت این همه وقت و خرفای درست خودش پاداش کارتون رو بده بهتون🤲🙏

      جهان من پراززیبایی است و من جز زیبایی وشگفتی چیزی نمیبینم…
      ب داشته ها و آدمهای خوب زندگی ام فکر میکنم.ب هر چیز یا هر کسی ک دنیای من رازیبا و حال من را خوب میکند(استاد عزیزم)
      و میخندم ب روی تمام روزهای خوبی ک درراهند
      اتفاقهای خوبی ک خواهند افتاد و
      آرزوهایی ک برآورده خواهند شد…,🤲

      من ارزش عاایترین چیزها رادارم و حالا آنها را میپذیرم..
      من لایق تمام خواسته هایم هستم
      من لایق بهترینها هستم
      من لایق آرزوهایم هستم
      من لایق هدفهایم هستم
      من بهترینم
      من میتونم
      خداهمیشه با من است
      من برنده هستم
      من ب تناسب اندام و لاغری رسیده ام
      میشود من ایمان دارم ک میشود
      خواستن..توانستن است..پس من میتوانم چون میخاهم…اره میتوانم
      من فرمانده ای باهوش.شجاع.وقوی هستم
      من بنده ی ذهنم نیستم
      من زندگی دلخواهم را می آفرینم
      ب امید موفقیت همگی دراین مسیر لذتبخش🤲🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/11/04 00:30
      مدت عضویت: 1411 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 317 کلمه

      سلام ب همگی و استاد عزیزم
      دوره مسیر لاغری من دوره ۱۰۰روزه
      جلسه پنجم «ایجاد لیاقت»
      وقتی ک من لایق بندگی هستم…وقتی ک لایق دختربودن هستم…وقتیکه لایق همسر بودن هستم.‌‌..ووقتیکه لایق مادر بودن هستم…مادرانی ک بهشت زیر پایه شان هست..چرا نبایدلایق بهترین نعمتای خدای خوبیها باشم.‌.چرا نبایدلایق قشنگترین حسو حال های دنیاباشم…چرا خودم با دستهای خودم باید خودمو خراب کنمو ب نابودی بکشونم آخه چرا؟؟؟؟خدا زن و زیبا وقدرتمند آفریده.پس حتما لایق این قدرت و زیبایی دونسته ام بهم فکرو قدرت انتخاب داده ..ک با فکرانتخاب های درست داشته باشم…‌
      ن انتخاب های غلط…ن اینکه بنده ذهنم باشم..و ن بنده شکمم…من بنده محبوب خدا هستم…ن اینکه ذهنم بد باشه ن..من بابی فکری باعث انتخاب ها و فرمول های غلط شدم…من میپذیرم با جون و دلم ک من خودم با بیتوجهی بابی ارزش کردن خودم باعث اوضاع الانم شدم…و ازشما چطور تشکر کنم ک چشم منو ب این حقایق باز کردیدچطور دعاتون کنم…چ کلمه ای چ تشکری کنم ک لیاقتتون بهش باشع خدا خودش پاداش این همه خوبیهاتون مهربونی هاتون راهنمایی هاتون ک از دل و جون هست ک از ته قلبتون هست رو بده…

      جهان من پراز زیبایی است و من جززیبایی و شگفتی چیزی نمیبینم
      ب داشته ها و آدمهای خوب زندگی ام فکر میکنم ب هر چیزیاهرکسی ک دنیای مرازیباو حال مرا خوب میکند(استاد عزیزم)
      ومیخندم ب روی تمام روزهای خوبی ک در راهند..اتفاقهای خوبی ک خواهد افتاد و آرزوهایی ک برآورده خواهند شد
      من لایق عالیترین خواسته ها هستم واکنون آنهارا میپذیرم..
      من لایق تمام خواسته هایم هستم
      من لایق بهترین ها هستم
      من لایق آرزو هام هستم
      من لایق هدف هام هستم
      من بهترینم
      من میتونم
      خدا همیشه با منه
      من برنده هستم
      من ب تناسب اندامم رسیدم
      میشود من ایمان دارم ک میشود
      خواستن توانستن است پس من میتوانم چو میخواهم اره میتوانم💪💪💪💪
      من فرمانده ای هستم باهوش.شجاع.و قوی
      من بنده ی ذهنم نیستم
      من لایق اعتماد ب نفسم
      من لایقم ک بهترینها رو برای خودم رقم بزنم با حال خوب و اشتیاق و باور قوی
      ک در وجود من هستن
      ب امید موفقیت همگی دراین مسیرلذتبخش🤲🙏😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      سلام عزیزان💞💞💞💞💞💞
      چه فایل فوق‌العاده ای و چه اجرای هیجان انگیزی
      من با اینکه در دوره هستم و تقریبا آشنا با این فرمایشات استاد ولی انقدرهیجان زده شدم که انگار اولین باره چیز جدیدی رو کشف کردم
      پرداختن به موضوع از دریچه های مختلف میتونه باعث کم شدن مقاومت ذهن و عادت دادن اون به فرمول های جدید بشه این نشون دهنده انعطاف بالای الگوهای فکری هست که میشه از جنبه های مختلف به اون پرداخت
      در مورد لیاقت من کاملا موافقم من به شخصه موفقیت های زیادی در زندگی کسب کردم و خداروشکر اعتماد به نفس قابل قبولی در حد خودم دارم موفقیت من در خیلی از جنبه ها فقط به این دلیل بود که من خودم رو لایق اون موقعیت میدونستم و کاینات و الله به من کمک کرد که در اون مسیر جلو برم
      اما وقتی به مسئله کاهش وزن رسیدم متاسفانه فرمولهای غلطی که از نوجوانی در ذهن ناخوداگاه من ریشه کرده بود مانع از این میشد که خودم رو لایق ببینم من هر وقت عکسی از یه ادم متناسب میدیدم میگفتم دو تا احتمال داره این شخص یا ژنتیکی لاغره یا به شدت مراقب رژیم غذایی شه و ورزش میکنه همین عوامل باعث میشد که من خودم رو از رسیدن به اندام ایده آل محروم کنم چون میگفتم ما که زنتیک داغونی داریم 😄😄 از طرف دیگه من حوصله و اعصاب رژیم سخت و ورزش هم ندارم هر راهی که میرفتم این نجوا در ذهنم منو به عقب میکشید میگفت هی به خودت بیا چیه رویا پردازی میکنی خوبه که ژنتیکی فک و فامیلت چاقن ورزش هم یه خط در میون میری پس منتطر جی هستی
      و اینجوری بود که من خودم رو مغلوب میدیدم و به جای ایجاد لیاقت در خودم برای نناسب اندام به دنبال مدل لباسهایی بودم که منو لاغرتر نشون بده و به ذهنم اجازه میدادم خوب بهانه تراشی کنه و منو فانع کنه که اون رویا دست یافتنی نیست پس بی خیالش شو
      وقتی به خودم در اینه نگاه میکردم میگفتم همینه که هست تو کاری از دستت برنمیاد پس بهتره این جنبه رو بی خیال بشی و از دیگر نعمتهای زندکیت لذت ببری 😃😃
      حالا همه چی عوض شده من تو سرچ کردن برای مدلهای مطلوبم دقیقا دست گذاشتم روی عکسهایی که از رویای من خیلی دور بودن ولی الان یاد گرفتم اگه من خودم رو لایق جسمی زیبا ببینم هیچ محدودیتی برای رسیدن به اون وجود نداره حتی در ۴۰ سالگی.
      اونی که جلوی منو میگیره ذهن منه نه شرلیط جسمی پس من با رویاپردازی های بی حد ومرز و رنگ رنگی ام دارم جلو میرم من به اندام ایده الم همونی که دلم میخواد حتی نه یه ذره کمتر از اون دست پیدا میکنم من میدونم چه ادم قدرتمندی هستم حالا که به لطف خدا بزرگترین گره ذهن من به لطف این دوره باز شده به خودم قول میدم شگفتی ساز بشم💪💪💪💪💪💪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/20 10:11
        مدت عضویت: 1460 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 75 کلمه

        دقیقا همینطور هست دوست عزیز
        خودمون رو لایق دونستن توی هر کار و هر چیز و هر جنبه ای از زندگی باعث انگیزه و حرکت به سمت جلو میشه، ما این همه سال خودمون رو لایق زیبایی، لایق لباس شیک و سایز کوچک،لایق لاغر شدن و لایق متناسب بودن ندونستیم و بخاطر همین هست که هیچوقت حرکتی به سمت این چیزها پیش نیومد و به خواسته مون نرسیدیم
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1399/08/17 11:45
      مدت عضویت: 1547 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 485 کلمه

      سلام به استاد محترم و دوستان متناسبم
      استاد عالی بود. بی نظیر بود.‌من تا الان چند تا فایل رو خیلی دوست داشتم و به وجد اومدم ولی این اثر هنری شاهکار شماست
      ‌به خودم قول دادم این فایل رو هر روز صبح قبل از فایل دیگه بعنوان شروع روز و برای افزایش اشتیاقم حتما گوش کنم….
      چقد آگاهی های بینظیری داشت که البته منو‌متوجه بعضی اشتباهاتمم کرد.باید لیاقت لاغر شدن رو داشته باشیم.‌برای لاغر شدن باید لایق بود. لیاقت داشت.‌چیزی که ما چاق ها هیچکدوم تا حالا در خودمون احساسش نکردیم.استاد تکرار این جملات تنها کافیه.؟ منظورم اینه که تکرارخودش در من باور بوجود میاره. درسته. خوب اینقد تکرار میکنم که جای فرمول های اشتباه چاقی بشینه. واقعا به ته قلبم رجوع میکنم من با کارام خودم و لایق لاغری نمیدونستم تا حالا.استاد یه عمر سرخوردگی و‌اعتماد به نفس پایین حس لیاقت رو در ما سرکوب کرده بود.منی که با سر انگشتای هنرمندم تا حالا بیمارای زیادی رو از مرگ نجات دادم رو این حس بی لیاقتی چنان احاطه کرده بود که خودم رو لایق لاغری نمیدیدم و چاقی منو به انزوا و افسردگی و ناراحتی روانی کشیده بود….
      امروز تا الان سومین باره این فایل با اون صدای طوفانی شما رو‌گوش میکنم.انگار خداست که از زبان شما با من حرف میزنه. مثل پدری دلسوز داره راه رو به من نشون میده.
      وای….بسه بسه بسه .‌دست وردار از این همه بهونه گیری. با بهونه گیری به جایی نمیرسی.‌یه نگاه به خودت بنداز. خدای من بعنی تو آفریده شدی که اینقد حقیر و اسیر چاقی باشی. اسم خودتم گذاشتی اشرف مخلوقات.‌پاشو خودتو جمع کن .با عشق و اشتیاق فایلا رو گوش کن تمرین کن عمل کن و با هر احساسی داری فقط ادامه بده.‌همه صد در صد خودتو بذار پای این هدفت.‌مگه همه عمرت آرزوت این نبود که لاغر بشی. پس فریاد بزن من لایق لاغر شدن هستم. من لایق آرامشم. من لایق سبکی و سلامتیم. من لایق پوشیدن لباسای خوشگل رنگ روشنم. من عاشق زیبا شدنم…
      خدایا حسم خوبه.‌حالم خوبه. استاد بعد خدا من این حال رو‌ مدیون شمام. مدیون تلاش شما .مدیون استمرار شما. از خدا میخوام این حال خوب رونصیب همه بکنه. کور از خدا چی میخواد. دوچشم بینا….من دیگه از خدا چی میخوام.همینکه که حالم خوبه کافیه.عجله چرا..‌میدونم بزودی این تلاش و استمرار و بودن در مسیر لاغری و کمرنگ کردن فرمول های چاقی و تمرین فرمول های لاغری باعث میشه باور قوی و ذهنی من به رفتارای زیبای متناسب تبدیل بشه و کم کم این رفتارها نمودش رو در جسمم نشون میده و تا بخودم بیام زیبا و متناسب شدم و به مقصد رسیدم .‌تا اون لحظه میخوام از مسیرم لذت ببرم.‌مسیری که واقعا آسونه. پر ازاحساس خوب. وپرازعطرگل های رز.
      خدایا خودت منو به این مسیر هدایت کردی. پس کمکم کن ادامه بدم
      من عاشق لاغریم……
      من لایق لاغریم…..
      من لایق سلامتیم….
      من لایق زیباییم….
      من لایق پوشیدن لباسای قشنگم….
      من لایق سبکیم….
      من لایق افتخار به خودمم….
      من لایق چشیدن حس زیبای لاغریم…
      سپاس خدایا
      سپاس استاد همه زیبایی ها…
      واسه سلامتیتون دعا میکنم…..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/20 10:05
        مدت عضویت: 1460 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        چقدر نوشته شما پر بود از احساسات و انرژی خوب، اول صبح بهم چسبید😊👏👏👌👌🙏🙏🌹🌹🌹
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا ابیضی
      1398/07/21 19:22
      مدت عضویت: 1868 روز
      امتیاز کاربر: 100 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 48 کلمه

      سلام من تازه عضو شدم من از دیدگاههای آقای عطار روشن در دوره های آقای عباس منش آشنا هستم و خوشحال هستم که اینجا هستم
      من هم تعهد می هم که به تناسب اندام برسم وخودم لایق داشتن اندام زیبا و متناسب می‌دونم چون خدا منو زیبا آفریده سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 144 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 135 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همه دوستان شگفت انگیزم
      من امروز این فایل رو برای بار دوم گوش کردم .اولین بار چند ماه پیش قبل از شروع دوره گوش کردم و اصلا حس خوبی بهم نداد و ازش رد شدم اما امروز که من دو هفته هست برای بار دوم دوره رو شروع کردم وقتی گوشش کردم خیلی بهتر بود برام و واضح تر شد و تاثیرشو خیلی بیشتر متوجه شدم و این فایل واقعا ارزشمنده که تو دوره هم بزارید استاد اگر خودتون صلاح میدونید . واقعا لیاقت ایجاد کردن برای رسیدن به خواسته ای خیلیییی مهمه و من از امروز باید خیلی بیشتر روش کار کنم و مخصوصا نوشتن جمله ها و تکرار کردنشون . با هر بار تکرار کردن دوره و فایل ها راه های رسیدن بهشون برام واضح تر میشه خداروشکر …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا زلکی نژاد
      سهیلا زلکی نژاد
      1398/03/07 08:49
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 122 کلمه

      سلام خدمت استاد مهربانیها ??من خیلی وقت که مقصر اصلی رو پیدا کردم ?وبا آموزشهای شما خدا روشکر خیلی خوب پیش رفتم حالا دیگه اعتماد به نفسم بالا رفته **خودمو دوس دارم**به خودم احترام میزارم **دیگه برای خوردن کسی رو تحت فشار نمیزارم وفقط یه بار میگم وبه نه گفتن دیگران احترام میزارم **خلاصه کلی تغییر دیکه که همه رو مدیون استاد هستم من خودمو در وزن ایده الم میبینم ویه کوچولو مونده تا رسیدن به هدف خودم نه حرف دیگران ??من از اشعال خوری پرهیز میکنم وخودمو لایق بهترینا میدونم وبرای رسیدن به هدفم همچنان تلاش میکنم در صمن برای رسیدن به هدفتون بهتر از فایلای پیاده روی هم استفاده کنین ورزش رکن سلامتیه ****شادو سلامت وخوشتیپ ومتناسب باشیم ????

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار هدیه گوهری
        هدیه گوهری
        1398/04/15 17:03
        امتیاز کاربر: 0

        نشان های دریافت شده

        لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
        محتوای دیدگاه: 43 کلمه

        باسلام خدمت استادارجمند جناب آقای عطارروشن

        بااینکه چندساله دارم کارمیکنم،هرگزازاین زاویه به باورهای سلامتیم وتناسب اندامم نگاه نکرده بودم.واقعافایل فوق العاده بود.والحق که باوراحساس لیاقت یه باورکلیدی برای رسیدن بخواسته هامونه.
        سپاس،سپاس،سپاس
        احساس میکنم این فایل روبایدبارهاوبارها تکرارکنم تاملکه ذهنم بشه.
        ممنونم استاد.پاینده باشی.

        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار و. ک
      و. ک
      1397/12/18 06:19
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 130 کلمه

      سلام
      خدا رو شکر می کنم که به این دوره دعوت شدم
      خواسته من ابتدا متناسب شدن‌ بود و هنوز هم با تمام توانم در راه رسیدن به اون تلاش می کنم و هرگز دلسرد و نا امید نمیشم .
      ولی در دل هر صدفی شاید چند مروارید خوابیده باشد.
      این فایل تاثیر گذار و تکان دهنده برای ما حکم یکی از اون مروارید ها رو داره .
      و لحن و صدای اگاهی دهنده استاد به تاثیر اون اضافه کرد .
      برای من این گفتار تازگی داشت ، بابت این اگاهیها که حاصل زحمات استاد هست ، برایشان سلامتی ارزومندیم
      که مجموعه ‌یوسته و نه ‌غیر قابل درکی رو دلسوزانه در اختیار ماقرار دادن.
      چند بار این فایل. رو شنیدم و همراه یاد گیری لذت بردم
      و به خودم قول دادم که به عمل در بیارم.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      مریم
      1397/11/30 22:09
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 52 کلمه

      سلام برهمه دوستان من همه فایل‌های تصویری رایگان و بعزی فایل صوتی را گوش دادم اما اما این فایل لیاقت معشره این فایل در تمامی عرصه زندگی موردی استفاده است من این فایل را بارها و بارها گوش دادم و گوش خواهم داد

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 79 کلمه

      استاد من با همين باور لياقت چاق شدم ?? چون هميشه ميگفتم من لياقت بهترين رستورانها و عالي ترين غذاهارو دارم و عاشق تجربه غذاهاي جديدم، به شيك ترين رستورانها ميرفتم و لذت ميبردم. تو اين يك هفته كه شروع كردم رو خودم كار كنم علاقم به غذا خوردن كم نشده، من هنوز لذت ميبرم از غذا خوردن عشق ميكنم ?? استاد اين روش كه بخوام مضررات مواد غذايي رو براي خودم پررنگ كنم تا نخورمشون بنظرتون درسته؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 65 کلمه

      استادعزيز دوستاني كه سعي ميكنن فرمول ريزه خواري = تناسب يا پرخوري = تناسب رو باور كنن ايا اين عملي ميشه؟ مثلا علم ميگه بدن ما ١٢٠٠ كالري در روز نياز داره حالا ما دوهزار كالري وارد بدنمون كنيم چون باور متناسب شدن داريم چاق نميشيم؟ يا چون كالري بيش از نيازه بدنه چاق ميشيم؟ لطفا راهنماييم كنيد در درست كردن فرمول ها گيج شدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار fz.amin84
        1398/11/28 12:34
        مدت عضویت: 1739 روز
        امتیاز کاربر: 103 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 242 کلمه

        سلام استاد عزیز
        من باورم نمیشه که این فایل رو چند ماه پیش هم گوش دادم، چون انگار این حرفها رو اولین باره میشنوم.
        من تا حالا سه بار این دوره رو تا آخر انجام دادم و هربار فرم‌لهای ذهنی و عادات غذایی من تغییر میکرد و در مسیر متناسب شدن قرار میگرفتم ولی هربار بعد از چند هفته دوباره فرمولهای ذهنی من ریست میشد و دوباره عادتهای غذایی قبلی من برمیگشت. خیلی فک کردم که علت این ماجرا چیه؟ من با اینکه این فایل رو چند ماه پیش شنیده بودم ولی انگار فراموشش کرده بودم.(نمیدونم علت این قضیه چیه)
        من داشتم کم کم به این نتیجه میرسیدم که روش ذهنی هم برای من جواب نمیده و باید برم سراغ رژیمهای قبلی?
        ولی چون به روش ذهنی برای لاغر شدن ایمان داشتم میدونستم حتما علت ذهنی وجود داره.
        تا اینکه حدود یک ماه پیش از طریق یک الهام و نشانه متوجه باور لیاقت داشتن شدم. و متوجه شدم که ریشه شکست من این بوده که باور لاغر شدن رو در خودم نمیدیدم. وقتی متوجه ریشه شکستهام شدم خیلیییی خوشحال شدم و انگیزه و اشتیاق زیادی پیدا کردم. و از اونروز شروع کردم با جملات تاکیدی روی بالا بردن لیاقتم کار کردم. و خداروشکر از موقعی که روی این باورم کار کردم خیلی نتایج عالی گرفتم.
        استاد بنظر بنده هم بهتره این فایل رو توی دوره لاغری حتما بذارید تا هنرجوها بارها و بارها گوش بدن. چون خیلی خیلی مهمه.
        سپاس فراوان از شما استاد عزیز?

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Salimeh
          1399/12/20 09:58
          مدت عضویت: 1460 روز
          امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 17 کلمه

          ممنون دوست عزیز که تجربیاتتون رو به اشتراک گذاشتید🙏
          با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀💪🧠

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سیده آمنه یاقوتی
          1400/01/25 16:25
          مدت عضویت: 1350 روز
          امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 43 کلمه

          سلام واقعا بینهایت سپاسگزارم از اینکه این دیدگاه و نوشتین و منم مشکلم و فهمیدم

          وعلت ودلیل چاقی پایین تنه امو نداشتن لیاقته

          همش باحسرت به شلوارهای سایز36_38فکرمیکنم و میگم هییی ماکجا این کجا

          وواقعا نداشتن لیاقت اصلیترین اصله

          و بینهایت متچکرم از خدا که هدایتم کرد

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 47 کلمه

      جالبه بگم فایل لیاقت داشتن باعث شد برم چیزهایی که دوست داشتم بدون ذره ای عذاب وجدان برای خودم بخرم???

      آقای عطار روشن اگر شوهرم بفهمه همه اینا زیر سر فایل لیاقت داشتنه… ???

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      سلااااام خدا??
      سلام دوستان خوش فکر و خوش اندامم
      سلام استاد عزیزم
      فایل لیاقت داشتن رو گوش دادم
      محشر بود محشررررر. سپاسگزارم. سپاسگزارم سپاسگزارم
      امروز بیشتر حس خوش اندامی داشتم
      امروز توی بهترین ظرفام غذا خوردم
      امروز سعی کردم کل غذا رو بیارم سر سفره تا کمتر بین غذا بلند بشم. امروز با دقت بیشتری غذا درست کردم وبه خوشمزه و خوشبو بودنش بیشتر فکر کردم
      امروز هم برای ناهار هم برای شام غذای خوشمزه پختم و باخیال راحت اضافه ها رو دور ریختم?یه لذتی داشت که نگوووو?
      امروز یکی دوساعت وقتم رو برای مطالعه مطالب تناسب اندام گذاشتم
      امروز به بدنم بیشتر گوش دادم و دیدم خیلی میل به نون وبرنج نداره پس به زور نریختم تو شکمم تا صداشو خفه کنم.
      امروز سعی کرد بفهمم وقتی شکمم میگه گرسنه ام دقیقا چی میل دارن??
      امروز خودم رو خوب تحویل گرفتم خدایا شکرت شکرت شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیدا
      لیدا
      1397/06/25 19:43
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان متناسبم.این فایل عالی بود.واقعا لذت بردم.من اصلا خودمو لایق نمیدونستم و همش با خودم میگم یعنی میشه مانتوهای شیک رو بپوشم.یعنی میشه تو محل کارم راحت بدون اینکه نگران ناجور بودن هیکلم باشم با بقیه ارتباط برقرار کنم و…. الان تصمیم گرفتم لیاقت داشتن یک اندام خوب رو در خودم تقویت کنم.من لایق بهترینا هستم..استاد از شما بی نهایت ممنونممممممم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      سلام. بعد از اینکه این فایل و گوش دادم میفهم ریشه ی خیلی از چیزای زندگیم که دوست ندارم همین احساس لیاقت. و این برای تمام افرادی که مشکل دارند صدق می کنه. که البته من این تمرینو چند وقتی شروع کردم و نتیجه ی اونو به خوبی دارم می بینم. من وقتی این احساس و کردم تونستم دانشگاهی که دوست دارم و برم،غذا هایی که از مواد با کیفیت درست شده رو بخورم،رستوران های خیلی عالی برم با کیفت غذایی بالا، زندگی توی خونه و محله ی خوب توی شهرم چون من تا قبلش توی خونه های بد و محله هایی که اصلا دوستشون نداشتم زندگی می کردم و همچنین پوشیدن لباسهای شیک و ایمان دارم و باور دارم که برای اندامم هم همین اتفاق می افته چو دیگه نمی خوام با احساس بی لیاقتی بد زندگی کنم و خودمو بیشتر از این اذیت کنم. سپاس استاد چون این فایلتون برام دوباره این احساس و یاد آوری کرد که من انسان ارزشمندی هستن و لیاقت بهترینها رو دارم در تمام امور زندگیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فائزه
      فائزه
      1397/05/16 04:17
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 57 کلمه

      با سلام خدمت استاد
      در این فایل فرمودید: ما تمرینات زیادی با هم کردیم و نوشتیم و… ولی من از آغاز دوره که گام به گام جلو رفتیم این اولین فایلیه که دستور دادید بار ها و بارها بنویسیم من مسئول چاقی خودم هستم. کجا مطرح کردید که موفقیت های قبلیمون رو بنویسیم که من ازش غافل شدم؟

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار s99malekan
        1399/08/17 13:39
        مدت عضویت: 1547 روز
        امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 49 کلمه

        سلام دوست عزیز.‌
        استاد با کلمات تاکیدی زیاد موافق نیستن. منظورشون همین تمارین هیتش که مثل الان داریم انحام میدیم‌ .همین.‌من یادمه زیاد با خودم تکرار کردم که مس،ول چاقیم هستم .با خوردنای بی رویه وبی فکر. جاهای زیادی هم تو تمرینات اینوگفتم و متعهدشدم که تکرار نشه. منظور همینه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار کرم کلاژن ساز
      کرم کلاژن ساز
      1397/03/09 21:41
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 10 کلمه

      سلام میشه لینک داخل مطلبو چک کنید.برای من مشکل داشت.ممنون

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نازنین
      نازنین
      1397/02/22 11:08
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 17 کلمه

      بسیار عالی بود، من لیاقت داشتن اندامی متناسب را دارم و متناسب شدن حق من است .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shiva
      shiva
      1397/02/04 18:55
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 51 کلمه

      با سلام خدمت استاد فرزانه .فایل صوتی که گوش کردم بسیار جالب وواقعی بود ومن مطمینم برای بیشتر ما این اتفاق افتاده که اضافه وزنمونو نپذیریم ودنبال مقصر باشیم .من مسول چاقی خودم هستم .وتمام تلاشمو میکنم تا متناسب وخوش تیپ باشم .ما اشرف مخلوقات هستیم و لیاقت بهترین هارو داریم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیلا
      شیلا
      1397/02/03 11:47
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      باسلام خدمت استاد گرامی این فایل خیلی عالی بود من فهمیدم چاق شدن خودم مقصرش فقط خودم هستم ولیاقت متناسب شدن رو دارم وباور دارم به هدف متناسب شدم میرسم سپاس فراوان از استاد عزیز

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرضیه
      مرضیه
      1397/01/29 11:59
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 53 کلمه

      سلام بسیار عالی بود و به نکته بسیار خوبی اشاره کردین کلمه نابود کننده حیفه ….حیفه یک لقمه آخر بخورم حروم نشه حیفه پولش رو دادم بخورم پولم هدر نره حیفه یک قاشق آخر غذای بچه ام رو بخورم حواسمون به حروم شدن غذاها بود ولی از حروم شدن جسممون غافل شدیم ?

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shiva
      shiva
      1397/01/28 20:47
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 20 کلمه

      بسیار عالی بود استاد من لیاقت متناسب شدن را دارم و تمام سعی خودم را میکنم تا متناسب شوم .امین

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam
      Maryam
      1397/01/28 19:03
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      سلام خدای زیبایم خالق زیبایی هایم
      اوجمیل است وعاشق زیبایی

      بارها وبارها این فایل رو گوش میدم وهربارش برایم هزاران بار مثبت داره

      با این فایل بود که خودم رو لایق داشتن کارشناسی فرش دانستم
      با شنیدن این فایل بود که خودم رو لایق زندگی خوب دیدم
      خودم رو لایق بهترینها دونستم
      استاد عزیز

      انقدر کلمات رو با قدرت ادا کردید که قدرتش را در درون خودم کاملا حس کردم
      من یک توانمندم ویک توانمند لایق ولیاقت بهترینها رو داره

      فهمیدم لیاقت متناسب زندگی کردن دارم
      من همونی هستم که تا کنون بهترین موفقیت هارو داشتم از سختی ها گذشتم تا به هدفم رسیدم

      پس لیاقت تناسبم هم دارم

      من لایق متناسب شدنم

      ممنونم ازتون که اینچنین احساس خوبی درونم ایجاد شد همه چیز مهیا بود فقط بلد نبودم احساسش را ایجاد کنم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      زهرا
      1397/01/21 18:16
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 30 کلمه

      استاد واقعا عالی بود شما در این فایل واقعا در ست میفرمایید واقعا آدم باید قبول کنه که اضافه وزن داره و خودشو باور کنه که لاغر شدن لیاقت میخواهد.

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 31 کلمه

      سلام استاد توانمند واقعا من با تکرار این جمله های زیبا حس خیلی خوبی دارم به امید اون روز که کاملا خودم رو باور کنم که من هم میتونم متناسب باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 5 کلمه

      عالی بود .فقط خیلی سخته

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 11 کلمه

      سلام.بسیار بسیار عالی گفتید استاد.متناسب شدن حق من است.ومن میتوانم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهه
      الهه
      1396/08/10 15:20
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
      محتوای دیدگاه: 6 کلمه

      عالی بود بسیار لذت بردم ممنون

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم