توانایی لاغر شدن در همه افراد چاق وجود دارد اما نمی دانند.
همه ما در بدو تولد مجهز به تمام توانایی های لازم برای زنده ماندن هستیم. بدون اینکه به ما آموزش داده شود به راحتی نفس کشیدن، پلک زدن، رشد و نمو و هزاران فعالیت دیگر برای زنده ماندن را بلد هستیم.
توانایی های ذاتی انسان
به مرور که بزرگتر می شویم توانایی های دیگر نیز در ما بروز پیدا می کند مانند توانایی راه رفتن، صحبت کردن و انواع توانایی هایی که هر انسان بنا به موقعیت و شرایط زندگی اش از آنها بهره مند می شود.

هیچ یک از ما در دوران کودکی تصور و نگرشی درباره توانایی های خود نداریم، بنابراین به راحتی هرآنچه را نیاز داشته باشیم می آموزیم. اما هرچه بزرگتر می شویم تحت تاثیر محیط پیرامون خود دیدگاه و نگرش ما درباره توانایی هایمان تغییر پیدا می کند و این شروع ایجاد تفاوت بین انسانهاست.
در دوران کودکی همه ما بدون توجه به داشتن یا نداشتن توانایی شروع به یادگیری زبان مادری خود می کنیم اما وقتی بزرگتر می شویم در مورد یادگیری زبان دیگری مانند انگلیسی به یک شکل عمل نمی کنیم بلکه برخی از ما که عقیده داریم توانایی یادگیری زبان انگلیسی را داریم برای یادگیری اقدام می کنیم اما عده زیادی که عقیده دارند توانایی یادگیری زبان انگلیسی را ندارند هرگز برای یادگیری آن اقدام نمی کنند.
این در صورتی است که همه کودکانی که در خانواده های انگلیسی زبان متولد می شوند بدون داشتن نگرش درباره توانایی خود در یادگیری زبان انگلیسی به راحتی زبان مادری خود را می آموزند و اگر نیاز باشد آنها زبان فارسی را بیاموزند به همان شکل که ما در مورد یادگیری زبان انگلیسی عمل می کنیم درمورد خود فکر و عمل می کنند.
موضوعی که درباره یادگیری زبان مادری و انگلیسی توضیح داده شد درباره تمام مسائل و جنبه های زندگی صدق می کند و ما هرچه بزرگتر می شویم بر اساس نگرش خود درباره توانایی هایمان برای یادگیری اقدام می کنیم.
اگر امروز زندگی خود را بررسی کنیم در تمام مواردی که احساس و نگرش توانمندی داشته ایم موفق بوده ایم و در بسیاری از مواردی که به خواسته هایمان نرسیده ایم تنها و تنها به دلیل عدم احساس توانایی بوده است.
لاغر شدن هم مانند دیگر موضوعات زندگی ارتباط مستقیم به احساس توانایی در لاغر شدن یا لاغر نشدن دارد و این مهم ترین مانع لاغری در ذهن است که در هیچ روش لاغری مورد توجه قرار نمی گیرد.

ارتباط لاغری با توانایی لاغر شدن
به اندازه ای که احساس توانایی لاغر شدن داشته باشید به راحتی می توانید لاغر شوید.
اگر نیاز به منطقی کردن این عبارت دارید کافی است به روند چاق شدن خود فکر کنید.
هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده است و هیچ نگرشی درباره اینکه من نمی توانم چاق شوم نداشته است بنابراین به راحتی و بدون هیچگونه تحمل رنج و سختی چاق شده است.
مثال یادگیری زبان مادری را در ذهن مرور کنید دقیقا مشابه چاق شدن است.
نکته جالب توجه اینکه هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده است اما وقتی چاق شده است و در معرض مشکلات چاقی قرار گرفته، برای لاغر شدن به توانایی لاغر شدن خود شک کرده است.
ما برای چاق شدن متکی به توانایی خاصی نبوده ایم بنابراین برای لاغر شدن نیز به داشتن توانایی خاصی نداریم.
عدم اطلاع از این موضوع یا به دلیل دریافت آگاهی های اشتباه سبب شده که همه افراد چاق خود را فاقد توانایی یا اراده لاغر شدن می دانند. این نگرش مهمترین عامل لاغر نشدن افراد چاق است.
برای درک بهتر این موضوع به این مثال منطقی توجه کنید:
شاید در اطرافیان خود با افراد متناسبی را مشاهده کرده باشید که از نظر شما افراد پرخوری هستند اما هرگز چاق نمی شوند و زمانی که از آنها درمورد چطور چاق نشدنشان سوال کرده اید: جواب داده اند که من چاق نمی شم.
من چاق نمیشم در واقع همان عدم توانمند خود در چاق شدن است.
نمونه مشابه را می توانید در خودتان پیدا کنید که درمورد موضوعی احساس ناتوانی کرده اید و هرگز در آن موضوع موفق نشده اید.



افراد لاغر و احساس توانایی لاغری
شاید در ذهن شما این سوال ایجاد شده باشد که افراد لاغر چگونه توانایی لاغر شدن را در خود ایجاد کرده اند؟
پاسخ این است که آنها هیچ تلاشی برای ایجاد توانایی لاغر بودن در خود ایجاد نکرده اند چون این توانایی به شکل پیشفرض در همه انسان ها وجود دارد. مانند توانایی نفس کشیدن.
افراد متناسب به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- افراد متناسب با رفتار غذایی صحیح
۲- افراد متناسب با رفتار غذایی غیرصحیح
گروه اول که افراد متناسب با رفتار صحیح هستند دقیقا بر اساس فرمول های پیش فرض ذهن و دستورالعمل های اولیه مغز خود فکر و رفتار می کنند بنابراین تا ابد متناسب خواهند بود.
گروه دوم افرادی هستند که دستورالعمل های اولیه مغز آنها تغییر کرده و نسبت به مواد غذایی واکنش های متفاوت دارند و در خوردن مواد غذایی زیاده روی می کنند اما این گروه فقط به این دلیل که خود را فاقد توانایی چاق شدن می دانند تا زمانی که این باور و نگرش تغییر نکرده باشد متناسب خواهند بود اما درصورتی که نگرش آنها درباره توانایی چاق شدن خود تغییر کند با سرعت بیشتر از افراد چاق دچار اضافه وزن خواهند شد.
داشتن یا نداشتن احساس توانایی، تنها عامل تعیین کننده نتیجه زندگی شما در جنبه سلامتی و تناسب اندام خواهد بود.
بنابراین اگر رویای لاغر شدن دارید باید بیشتر از هر موضوع دیگر به بازیابی و به یادآوری توانایی خود در لاغر شدن توجه داشته باشید.
اگر عقیده دارید توانایی لاغر شدن را ندارید مهم نیست چقدر برای لاغر شدن تلاش می کنید، شما هرگز لاغر نخواهید شد.
تمام سال هایی که برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده ایم تنها به دلیل باور نداشتن توانایی لاغر شدن موفق به کسب نتیجه عالی و ماندگار نشده ایم.
حتی افرادی که با استفاده از هر روشی به مقدار قابل توجهی کاهش وزن و سایز پیدا می کنند نیز تحت تاثیر این نگرش اشتباه که توانایی لاغر ماندن را ندارند دوباره به شرایط چاقی قبلی خود بر می گردند.
بازیابی توانایی لاغر شدن، مهمترین موضوع در کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن می باشد.
چگونگی ایجاد توانایی لاغر شدن
من در این فایل متوجه شدم زمانی من در وزن ایده آلم بود. آروم آروم اضافه کردم. اگه روزی بهم میگفتن که در وزن الانم خواهم بود هرگز تصورشم نمیتونستم بکنم. میگفتم دروغه. من آروم آروم چاق شدم. برای همین اصلا متوجه چاقیم نشدم.
ولی الان که میخوام کاهش وزن پیدا کنم به حجم عظیمی که میخوام کم کنم فکر می کنم و میگم نمیتونم. انگار که بدنم نمیخواد این حجم عظیم رو از دست بده. میگه میمیرم. توانشو ندارم.
ولی من در این فایل فهمیدم برای ایجاد توانایی لاغر شدن در خودم نباید اینطوری به لاغر شدن فکر کنم و بگم میخوام ۳۰ کیلو کم کنم.
۳۰ کیلو رو من در طی ده سال به دست آوردم. پس الانم نباید عجله کنم. بلکه لازمه کاملا منطقی فکر کنم و کوچولو کوچولو طوری که بهم فشار هم نیاد به سمت لاغر شدن حرکت کنم.
فقط مهم اینه که احساس کنم دارم در جهت لاغر شدنم حرکت می کنم. در نوشته ی دیروز یا پریروز یکی از خانوما خوندم که گفتن باید میانه رو بود ما برای لاغر شدن افراط کردیم. یعنی به خودمون فشار آوردیم. نباید برای ایجاد توانایی لاغر شدن افراط یا تفریط کنیم. به جای زیاده روی میانه روی رو انتخاب کنیم.
در محتوای نوشتاری خوندم علاوه بر افکار نیاز هست که رفتارمون هم تغییر کنه. خب من همیشه رفتارم زیاده روی یا کم روی بوده. یعنی یا اصلا نمیخوردم یا خیلی میخوردم.
در این فایل و متن فهمیدم باید یه شیب ملایم به سمت لاغر شدن داشته باشم و میانه روی رو در ذهن خودم جایگزین کنم. نمیدونم بتونم این کارو کنم یا نه ؟ ولی این جمله رو هم نباید بگم مگه میشه من کاری رو بخوام و نتونم.
میانه روی فشار نمیاره به جسم. یعنی نه اونقدر کم میخوری که اعصابت به هم بریزه نه اونقدر زیاد میخوری که بازم با سرزنش و عذاب وجدان اعصابمون خورد بشه. به این شکل به مرور به افکار و رفتار مسلط میشیم و توانایی لاغر شدن را در ذهنمون ایجاد می کنیم.
به نظر من تفاوت رفتار یه انسان چاق و لاغر اینه که انسان چاق اهل زیاده روی و کم روی هست یا مثلا هیچی فعالیت نمیکنه یا میره فعالیتهای خیلی زیادی می کنه که اونقدر بهش فشار میاد که از توانش خارج میشه. من در این فایل فهمیدم که این رفتار چاقی رو تغییر بدم به میانه روی.
میانه روی به انسان فشار نمیاره. خب یه روتین منظمی هست که لازمه تکرار بشه. اگه دلمم چیزی رو بخواد بازم در حد میانه میتونم بخورم مثلا اگه خواستم پیاده روی هم کنم یهو ۲ ساعت نرم روزی نیم ساعتم با سرعت ۳ حرکت کنم خوبه.
ما زیاده روی رو حتی تو ورزشم میدیدم. وقتی به ورزش کردن می افتیم اونقدر زیاد انجامش میدیم که خسته میشیم و بهمون فشار میاد و نمیتونیم ادامه بدیم.
در مورد افکار هم هی نگیم نمیتونم این کار و انجام بدم نمیتونم لاغر بشم. به ۳۰ کیلو کاهش وزن فکر نکنیم. فقط فکر کنیم که ما زمانی مثلا در ۶۰ کیلو بودیم و از اونجا رسیدیم ۹۰ کیلو ۱۰۰ کیلو پس الانم میتونم دوباره به همون وزن ۶۰ – ۷۰ برگردم.
برای ایجاد احساس توانایی لاغر شدن لازم نیست به کاهش وزن فکر کنم که احساس سختی بهم دست بده . فقط یاد اون زمانی بیفتم که من در شرایط ۶۰-۷۰ بودم و حالمم خوب بود و هیچ زجری هم نمی کشیدم و خیلی هم راحتتر از الان زندگی می کردم.
پس لاغر شدن صحیح مجموعه ی افکار و رفتار هست. ما که افکارمون رو با سایت تناسب فکری داریم درست می کنیم و لاغر شدن رو راحت می کنیم از نظر رفتاری هم به نظرم بهترین رفتار میانه روی کردنه که باید بهش پایبند باشیم و انجامش بدیم البته اونم با احساس خوب انتخابش کنیم.
توکل به خدا امیدوارم بتونم انجامش بدم.
من شیوه رفتار میانه روی رو زمانی که ۶۰ – ۷۰ کیلو بودم داشتم. ولی من همون موقع هم فکر می کردم زیاد میخورم یعنی من همیشه فکر میکردم در حال زیاده روی هستم. این فکر رو هم باید تغییر بدم.
این فکر چاقیه و وقتی همش تصورم این باشه که دارم زیاده روی می کنم خب همین کارو انجام میدم. من تصورم و باید تغییر بدم. من همیشه میانه روی رو انتخاب می کنم. من انسان میانه رُویی هستم. من میانه روی رو در سطح فکرم جایگزین زیاده روی می کنم و در رفتارم هم میانه روی رو جایگزین افراط و تفریط می کنم. هر وقتم که تو فکرم اومد که نمی تونم بدونم این فکر چاقیه و اون رو با فکر لاغری جایگزین کنم. من میتونم لاغر بشم.
با توکل به خدا از امروز میانه روی در رفتار رو میخوام انجام بدم. فکرمم که چند روزه دارم درست می کنم. به نظرم همینطوری ادامه بدم دیگه در جهت لاغری آسان در حرکتم و به مرور و بدون عجله به نتیجه ای که میخوام میرسم.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با نوشتن درباره توانایی های خود در جنبه های مختلف زندگی توانایی لاغر شدن را در جسم خود فعال کنید.
- تا قبل از آشنایی با روش لاغری با ذهن نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- درباره توانایی های خود در انجام کارها یا مهارت هایی که یاد گرفته اید شرح دهید.
- مواردی در زندگی خود پیدا کنید که موفق به انجام کاری شده اید که تصور می کردید توانایی انجام یا موفقیت در آن زمینه را ندارید.
- درباره توانایی های جسم خودتان شرح دهید. تجربه خود از توانا بودن جسمتان را بنویسید.
- انتظار شما از جسمتان برای لاغر شدن چیست؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.89 از 132 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خسته نباشید استاد.
من تا قبل از اینکه با سایت تناسب فکری آشنا بشم مدام در حال کم و زیاد شدن وزن بودم در حال رژیم و پیاده روی بودم من بیشتر از اون چیزی که خودمم فکرشو کنم توامند بودم در لاغر شدن اما ازش بی خبر بودم چون باور نداشتم که من توانایی اینو دارم مثل همه کارهایی در آن موفق بودم در لاغری هم موفق میشم اما به دلایل شکست های زیادی که از همه روش های لاغری خوردم این فکر که من میتونم لاغر بشم نه تنها کم رنگ شده بود بلکه محو شده بود من دیگه ناامید شده بودم که من میتونم لاغر بشم خصوصا این دو سه سال اخیر که چاق تر شده بودم خودم به همه میگفتم من وزنم استپ کرده و چربی هام چون خیلی قدیمی هستن باهام قهر کردن دیگه قصد ندارند از بدنم برن یادم میاد مدام به هرکسی ازم میپرسید چرا لاغر نمیکنی میگفتم من وزنم استپ کرده و دیگه بیخیال لاغر شدن شدم بازم با وجود این حرفام تلاش میکردم ولی چون خودم باور نداشتم که میتونم لاغر کنم حتی نیم کیلو هم کم نمیکردم دو سه سال قبل با گروهی در واتس آپ آشنا شدم که دو هفته کلاس رایگان میگذاشتن و بعد از اون هفتگی ازت پول میگرفتن و با قانون جذب اینجور چیزی اسمش بود قصد لاغری داشتن و من فکر میکردم قراره چیزهای که به سمت لاغری هست جذب کنم اما وارد گروه که شدم دیدم همه دارند بیشتر به چاقی توجه میکنند اینو اینقدر خوردم اینو چند بار توی دهنم مزه کردم خوردم و ادمین های گروه تاکید خیلی زیادی داشتن به روزی دو ساعت پیاده روی خب منم دو هفته پیش رفتم مثل بقیه اما وقتی خانمی که ادعا میکرد دکتر هست و شروع میکرد به ویس فرستادن که خودتو تو آینه لاغر تصور کن من توی آینه میرفتم بیشتر حالم از خودم بد میشد یا سعی میکردم تصور کنم که اندام لاغری دارم اصلا نمیتونستم تمرکز کنم چون حتی من توی تصورم هم آدم چاقی میدیدیم و بخاطر همین روحیه ضعیف از اون گروه کلا خروج زدم و دیگه سمتش نرفتم چون من باور نداشتم توانایی لاغر شدن دارم چون کسی به من همه حرفایی که اینجا شنیدم نزده بودن کسی نگفته بود تو بدون هیچ زحمتی توانایی لاغر شدن داری فقط کافیه به خودت و قدرت ذهن درونت باور داشته باشی من صبر رو توی این سایت یاد گرفتم امیدواری رو اینجا یاد گرفتم همیشه سعی میکردم بدون هیچ امیدی با عجله مثلا یک ماه دو ماه 20 کیلو کم کنم و مدام هم به خودم میگفتم کم کردن یک کیلو هم زیاده چطور من بتونم 20 کیلو کم کنم و با این افکار داغون شروع به رژیم و ورزش میکردم.
من همیشه به خودم میگفتم به مادرم میگفتم که چرا من توی خیلی از زمینه ها موفق هستم چرا نمیتونم اندامم رو لاغر کنم نمیدونم چطوری ولی استاد توی کل فامیل پدری توی فامیل همسر توی اکثر دوستانم هرکسی به مشکلی برمیخورد در تنظیمات و سخت افزار گوشی تنها شماره ای که میگیرن شماره من هست و منم بدون هیچ زحمتی همیشه مشکل اون گوشی رو برطرف میکنم چند مدت پیش یه نفر تو یه جمعی گفت میخوام به یه چالش بکشمت گفتم چی گفت من یه مشکلی تو این گوشی دارم سه تا موبایل فروشی بردم میگن درست نمیشه دیگه بیخیال شدم اگه بتونی درستش کنی من دیگه هیچ زمانی برای خرابی موبایلم نمیرم جایی و اون هزینه رو میدم شما و به یه صورت تمسخرآمیز اینو بهم گفت و مطمئن بود که الان من نمیتونم و حرفش به کرسی میشینه و من نیم ساعتی با گوشیش درگیر شدم ولی نهایتاً درستش کردم و دهنش باز مونده که یعنی الان درست شده مگه میشه من چندجا پرسیدم گفتن درست نمیشه این فلان تنظیمات قدیمی رو داره حتی فایل آموزشی دیدم نتونستم گفتم امتحان کن من درستش کردم چرا درستش کردم چون من اینو باور دارم که توانایی زیادی توی این زمینه داره من از بچگی با کامپیوتر سر و کله زدم با سیستم حسابداری با انواع کارهای وب سایتی یا استاد توی هر زمینه ای که فکرشو کنم من نهایت با یکی دوبار تمرین کردن اون مهارت رو فول میشدم که مثل آب خوردن میشد چون من این باور رو داشتم که محاله من چیزیو آموزش ببینم و نتونم انجامش بدم ولی تنها چیزی که توی این 30 سال عمرم همیشه درش ناامید و ناتوان خودمو میدیدم لاغر شدن بوده.
من یه زمانی 60 کیلو وزنم بود و نسبت به اون سنی که داشتم حدودا 14 سالم بود خیلیییییییییییی وزن زیادی بود و من حتی فکرش هم نمیکردم یک روزی به وزن الآنم که 80 کیلو شده برسم یعنی اصلا اگه کسی هم بهم میگفت ندا تو قراره توی سن 30 سالگی 80 کیلو بشی زندگیم همون زمان پایان پیدا میکرد و الان توی این وزن هستم و تا چند مدت پیش اگه کسی بهم میگفت فلان رژیمو بگیر برسی به وزن 60 میخندیدم میگفتم محاله من لاغر بشم صد دفه رژیم گرفتم هزار تا راه رفتم چطور ممکنه من استو وزنی دارم فقط از اینکه وزنم دو برابر بشه ترس دارم و اینو مدام به خودم میگفتم تا به خواست خدای مهربانم با این سایت آشنا شدم و سپاسگزار خدای خوبم هستم و انگار این سایت انگار حرفای شما مثل یه میخ میکوبه میره ته ته مغزم و بیرون آوردنش خیلی سخته و امیدی بهت میده که نمیتونی به این راحتی ازش دست بکشی من حتی با گوش کردن به فایل ها هم احساس سبکی میکنم چه برسه به تمرین انجام دادن و تغییر رفتار من دیگه ناتوانی رو قبول ندارم من میتونم و این دفه بدون استرس بدون عجله خیلی زودتر از اون مدتی که ذره ذره چاق شدم لاغر میشم اگه 10 سال زمان برده تا 20 کیلو اضافه کردم الان 1 سال زمان میبره و من همون مقدار رو کم میکنم اینو باور دارم و در راه رسیدنش از هیچ تلاشی در این سایت دست نمیکشم.
به نام خدای مهربان🪴
سلام به استاد عزیز و همراهان عزیز سایت تناسب فکری
گام چهارم: توانایی لاغر شدن جسم.
توانایی لاغر شدن در همه افراد چاق وجود داره اما نمیدونن.همه ما در زمان تولد مجهز به تموم تواناییهای لازم برای زنده موندن هستیم، بدون اینکه بهمون آموزش داده باشن به راحتی نفس میکشیم، پلک میزنیم، رشد و نمو و هزاران فعالیت دیگه برای زنده موندن رو بلدیم.و کم کم با بزرگتر شدنمون تواناییهای دیگهای رو به دست میاریم، مثل توانایی راه رفتن، صحبت کردن، تواناییهای دیگهای که هر انسانی بنا به موقعیت و شرایط زندگیش از اونا بهرهمند میشه.
هیچ کدوم از ما توی دوران کودکی تصور و نگرشی درباره تواناییهامون نداشتیم به راحتی هر چیزی رو که نیاز داشتم یاد میگرفتیم،اما هر چقدر که بزرگتر شدیم و تحت تاثیر محیط اطرافمون و دیدگاههای دیگران قرار گرفتیم، نگرشمون درباره تواناییهامون تغییر کرد و این شروع ایجاد تفاوت بین انسانهاست.توی زمان کودکی بدون توجه به داشتن یا نداشتن توانایی، شروع به یاد گرفتن زبان مادریون کردیم،اما وقتی بزرگتر شدیم در مورد یادگیری یه زبان دیگه مثل انگلیسی به یه شکل عمل نکردیم.بعضیامون عقیده داشتیم که توانایی یادگیری زبان انگلیسی رو داریم و برای یادگیری اقدام کردیم.اما عده دیگهای عقیده داشتن که توانایی یادگیری زبان انگلیسی رو ندارن و هرگز برای یادگیری اون هم اقدام نکردن.
این موضوع توی تمام مسائل و جنبههای زندگیم هم صدق میکنه.هرچقدر که بزرگتر شدم بر اساس نگرشم درباره تواناییهام برای یادگیری اقدام کردم.و توی تموم مواردی که احساس و نگرش توانمندی داشتم موفق شدم و در بسیاری از مواردی که به خواستههام نرسیدم تنها و تنها به دلیل عدم احساس تواناییم بوده.لاغر شدن هم ارتباط مستقیمی به احساس توانایی در لاغر شدن یا لاغر نشدن داره،این مهمترین مانع لاغری در ذهنه که توی هیچ روش دیگهای مورد توجه قرار نگرفته.
من به اندازهای که احساس توانایی لاغر شدن داشته باشم میتونم لاغر بشم،اگه نیاز به منطقی کردن این عبارت دارم باید به روند چاق شدنم فکر کنم،من برای چاق شدن به توانایی خودم در چاق شدن فکر نکردم و هیچ نگرشی هم درباره اینکه من نمیتونم چاق بشم نداشتم،بنابراین به راحتی و بدون هیچگونه تحمل رنج و سختی چاق شدم،یادگیری زبان مادریم هم دقیقاً مشابه همین چاق شدنه،اما وقتی که چاق شدم و در معرض مشکلات چاقی قرار گرفتم، برای لاغر شدن به توانایی لاغر شدن خودم شک کردم،من برای چاق شدن متکی به توانایی خاصی نبودم،بنابراین برای لاغر شدن هم متکی به داشتن توانایی خاصی ندارم،ندونستن این موضوع یا دریافت آگاهیهای اشتباه باعث شده که همه افراد چاق خودشون رو فاقد توانایی یا اراده لاغر شدن بدونن و این نگرش مهمترین عامل لاغر نشدنه افراد چاقه.
برای منطقی کردن این موضوع میتونم به این مثال توجه کنم،مثلاً در اطرافیانم افراد متناسبی رو به یاد بیارم که از نظر من افراد پرخوری هستن اما هرگز چاق نمیشن،و وقتی هم که از اونا در مورد چاق نشدنشون سوال میکنم جواب میدن که من چاق نمیشم.
نمونه مشابهش رو میتونم در خودم پیدا کنم که در مورد موضوعی احساس ناتوانی کردم و هرگز در اون موضوع موفق نشدم،
اگه این سوال در ذهنم ایجاد بشه که افراد لاغر چگونه توانایی لاغر شدن رو در خودشون ایجاد کردن؟؟پاسخش اینه که اونا هیچ تلاشی برای ایجاد توانایی لاغر بودن در خودشون ایجاد نکردن.چون این توانایی به شکل پیش فرض در همه انسانها وجود داره،مثل توانایی نفس کشیدن.
افراد متناسب به دو دسته تقسیم میشن،
افراد متناسب با رفتار غذایی صحیح،افراد متناسب با رفتار غذایی غیر صحیح،
افراد متناسب با رفتار صحیح بر اساس فرمولهای پیش فرض ذهنشون و دستورالعملهای اولیه مغزشون فکر و رفتار میکنن،بنابراین تا ابد اینا متناسب میمونن
گروه دوم افرادی هستن که دستورالعملهای اولیه مغزشون تغییر کرده و نسبت به مواد غذایی واکنشهای متفاوت دارن و در خوردن مواد غذایی زیادهروی میکنن، اما این گروه به خاطر اینکه خودشون رو فاقد توانایی چاق شدن میدونن تا وقتی که این باور و نگرششون تغییر نکنه متناسب میمونن، اما وقتی که نگرش اونها درباره توانایی چاق شدن خودشون تغییر کنه با سرعت بیشتر از افراد چاق دچار اضافه وزن میشن،
داشتن یا نداشتن احساس توانایی تنها عامل تعیین کننده نتیجه زندگیم در جنبه سلامتی و تناسب اندامه،پس اگر رویای لاغر شدن دارم باید بیشتر از هر موضوع دیگهای به بازیابی و به یادآوری تواناییهای خودم در لاغر شدن توجه کنم،
اگر عقیدم و باورم اینه که توانایی لاغر شدن رو ندارم، مهم نیست که چقدر برای لاغر شدن تلاش میکنم، من هرگز لاغر نخواهم شد.
توی تمام این سالهایی که برای لاغر شدن از طریق روشهای مختلف اقدام میکردم، تنها به دلیل باور نداشتن توانایی لاغر شدن بوده که نتونستم نتیجه عالی و ماندگار رو کسب کنم.
حتی افرادی هم که با استفاده از روشهایی به مقدار قابل توجهی کاهش وزن و سایز داشتن، اونا هم تحت تاثیر این نگرش اشتباه که توانایی لاغر موندن رو ندارن، دوباره به شرایط چاقی قبلی خودشون برگشتن،بازیابی توانایی لاغر شدن، مهمترین موضوع در کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهنه.
چطور میتونم توانایی لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم؟؟؟باید اینو بدونم که من زمانی در وزن ایده آلم بودم و آروم آروم اضافه کردم، و اگه روزی بهم میگفتن که من در وزن الانم خواهم بود، هرگز نمیتونستم تصور کنم و میگفتم دروغه،من آروم آروم چاق شدم و اصلاً هم متوجه چاقیم نشدم و الان که میخوام وزنم رو کم کنم به حجم عظیمی که میخوام کم کنم دارم فکر میکنم و میگم نمیتونم،انگار که بدنم نمیخواد این حجم عظیم رو از دست بده،میگه میمیرم، توانشو ندارم،
من برای ایجاد توانایی لاغر شدن در خودم نباید اینطوری به لاغر شدن فکر کنم و بگم من میخوام ۳۰ کیلو کم کنم.
این وزنی رو که من الان دارم در طی مدت ۱۰ سال به دست آوردم پس الان هم نباید عجله کنم، باید منطقی فکر کنم، و آروم آروم طوری که بهم فشار هم نیاد به سمت لاغر شدن حرکت کنم.مهم اینه که احساس کنم دارم در جهت لاغر شدن حرکت میکنم،باید میانه رو باشم و اصلاً برای لاغر شدن به خودم فشار نیارم،نباید برای ایجاد توانایی لاغر شدن افراط یا تفریط کنم،باید به جای زیاده روی میانه روی رو انتخاب کنم،باید یه شیب ملایم به سمت لاغر شدن داشته باشم، میانهروی رو در ذهن خودم جایگزین کنم.
باید سعی کنم حتی توی خوردنم هم میانهروی رو انتخاب کنم،میانه روی به جسمم فشار نمیاره،یعنی نه اونقدر کم میخورم که اعصابم به هم بریزه، نه اونقدر زیاد میخورم که بازم با سرزنش و عذاب وجدان اعصابم خورد بشه.یکی از تفاوتهای افراد چاق و لاغر اینه که افراد چاق اهل زیادهروی و کم روی هستن.اونا یا هیچ فعالیتی نمیکنن یا میرن فعالیتهای خیلی زیادی میکنن اونقدر که بهشون فشار بیاد و از توانشون خارج بشه.توی افکارم هم هی نگم که من نمیتونم لاغر بشم، اصلا به ۲۰ کیلو کاهش وزنم فکر نکنم، فقط فکر کنم که مثلاً من زمانی ۶۰ کیلو بودم، بعد رسیدم به ۷۰ کیلو، بعد ۱۰۰ کیلو، و الان هم میتونم دوباره به همون وزن ۶۰ کیلو برگردم،
برای ایجاد احساس توانایی لاغر شدن لازم نیست به کاهش وزنم فکر کنم که احساس سختی بهم بده،فقط یاد اون زمانی بیفتم که من در شرایط ۶۰ یا ۷۰ بودم و حالم خوب بود، هیچ زجری هم نمیکشیدم و خیلی هم راحت زندگی میکردم.
هر وقت که توی فکرم اومد که من نمیتونم لاغر بشم، بدونم که این فکر چاقیه، و اونو با فکر لاغری عوض کنم، که من میتونم لاغر بشم.
رویای لاغر شدن رویایه که صفر تا صدش دست خودمه و رسیدن به آرزویی که صفر تا صدش دست خودم باشه خیلی سادهتر از آرزوییه که باید بخشهایی از اونو دیگران انجام بدن، مثلاً مشارکت کنن، یا چند تا موضوع باید با هم هماهنگ بشه تا یکی از خواستههام برآورده بشه،اما لاغر شدن یکی از اون خواستههاییه که همه چیزش دست خودمه،با تنظیم کردن مواردی که لازمه مثل افکار و رفتارم، میتونم به خواستهام برسم.
همین که بتونم افکار و رفتارم رو همسو کنم با خواستم که متناسب شدنه، روند لاغری شروع میشه و دیگه رسیدن به آرزوی لاغری چیز عجیب و غریب و دور از ذهنی نخواهد بود برام.
پس به لاغر شدن خودم اطمینان داشته باشم، به لاغر شدنم، به تواناییم برای لاغر شدنم ایمان داشته باشم.
چون چاقی یکی از مخربترین تاثیراتی که روم میذاره اینه که قدرت لاغری رو از من میگیره،
غیر از اینکه مشکلات جسمی به وجود میاره،
اعتماد به نفس رو داغون میکنه،
اعصاب رو به هم میریزه،
خودباوری رو از بین میبره،
خیلی از خواستهها رو بهش نمیرسم،
یا خیلی از علاقمندیهام رو دنبال نمیکنم،
از خیلی از رشد و پیشرفتها خودم رو محروم میکنم،
از خیلی از تجربهها خودم رو محروم میکنم،
فراتر از همه این تاثیرات منفی که بر زندگیم میذاره اینه که قدرت لاغر شدن رو در من نابود میکنه،
اونایی که اضافه وزن دارن اصلاً کلاً امیدی به لاغر شدن ندارن، وقتی خودشون رو توی آینه نگاه میکنن، روی ترازو به وزن خودشون نگاه میکنن، همش میگن خدایا من چطور میتونم لاغر بشم،اما هر وقت که به چطور میتونم چاق بشم فکر میکنن بلافاصله براشون باورپذیر میشه که آره من خود به خود چاق میشم، هیچ کاری نمیخواد انجام بدم،ولی توی فکرشون اینه که هر وقت میخوان لاغر بشن باید بدبختی بکشن، زجر بکشن، عرق بریزن،
باید بدونم که اینها یه سری اطلاعاتی هستن که دیگران بهم دادن، یه سری افکار و نگرش اشتباهیان که خودم ناخواسته و ناآگاهانه در خودم ایجاد کردم که باعث شده حسابی از توانایی و قدرت لاغر شدنم غافل بشم و فراموش کنم که این بدنی که تونسته به این حد از اضافه وزن برسه از توانمندیهای بدنم بوده، هیچکس از ناتوانی به چاقی نمیرسه.
بدنش توانایی چاق شدن رو داشته،وقتی که یه بدنی توانایی چاق شدن رو داشته باشه قطعاً توانایی لاغر شدن رو هم داره.
من قبل از اینکه چاق بشم متناسب بودم، هیچکس در بدو تولدش به وزن امروزش نبوده، هیچ کدوممون در ابتدا اینقدر چاق نبودیم، ذره ذره به وزنمون اضافه شده، پس این شرایطی که الان داریم ما خودمون به وجودش آوردیم.
باید بدونم که من یه زمانی متناسب بودم و از یه جایی به بعد این روند شروع شده،به هر حال دیگه نصیبم شده و اگه بخوام همش رو بندازم گردن دیگران، هرگز نمیتونم از شر این چاقی خلاص بشم.
حتی اگه دیگران رو مقصر بدونم، حتی اگه رفتار دیگران با خودم رو مقصر بدونم، اگه نگاهها، تخریبها و سرزنشهای دیگران رو باعث و بانی این بدونم که چاق شدم، باید همه اینا رو رها کنم،باید بپذیرم که من امروز چاق هستم و میخوام لاغر بشم.اون افکاری که در ذهنم مرور میشه که میگه، من نمیتونم لاغر بشم رو باید نادیده بگیرم و این بزرگترین مانعی هست که جلوی لاغر شدنم رو میگیره.عدم باور و اطمینان به توانایی لاغر شدن.
وقتی یه فردی عقیده اش اینه که داره روز به روز داره چاقتر میشه، وقتی که کسی بارها تلاش کرده از طریق روشهای مختلف لاغر بشه، به حرف این و اون گوش داده، به نصیحت اون گوش داده، به تذکر اون گوش داده و نتیجه نگرفته، وقتی بارها ورزش کرده، عرق ریخته، پدرش دراومده و لاغر نشده،وقتی بارها مقداری به هر طریقی از وزنش کم شده ولی به راحتی آب خوردن دوباره چاق شده، خب طبیعیه که این فرد قدرت و خودباوری لاغر شدنش رو از دست بده،اما مسئله اینه که برای لاغر شدن ما نیاز داریم این قدرت رو در خودمون فعال کنیم،ما نیاز داریم باور کنیم که میتونیم دوباره لاغر بشیم.
اگه الان توی هر وضعیت نابسامانی هم که باشم، اگه تمام توجه و تمرکزم روی وضعیت فعلیم باشه و همش با خودم بگم مگه میشه من لاغر بشم؟؟اگه توی تمام شرایط زندگیم حواسم به چاقیم باشه، اگه همش توی فکرم این باشه که دیگران دارن در مورد چاقیم حرف میزنن،اگه از هر چیزی و از هر صحنهای توی زندگیم چاقی خودم رو مرور کنم، اصلا لاغر نمیشم، و این کار مانع لاغر شدنم میشه.
من باید تلاش کنم با قدرت ذهنم، با تغییر نگرشم، با تغییر افکارم، با تغییر دادن انتظارم از چاق شدن، بتونم لاغر بشم.قدم اول اینه که بتونم باور کنم که من میتونم لاغر بشم.مهم نیست که الان در چه شرایط وزنی هستم،باید به این فکر کنم که من یه روزی در این شرایط نبودم،اگه من الان توی این وزن هستم قبلاً چند سال قبل توی این وزن نبودم،نباید اینها رو فراموش کنم و فقط بچسبم به این آخرین عدد وزنی خودم.این یک اشتباه بزرگه و نباید این اشتباه رو تکرار کنم.مهم نیست که الان در چه شرایط وزنی هستم، مهم اینه که به این چیزی که الان هستم توجه نکنم، بزرگش نکنم، حال خودم رو به خاطرش بد نکنم و همیشه به این فکر کنم که من در این شرایط نبودم، پس چیزی که قبلاً درش نبودم واقعیت منه.
۱۰ سال پیش واقعیت منه، ۲۰ سال پیش واقعیت منه،اون زمان که ۶۰ یا ۷۰ کیلو بودم، از خودم راضی بودم، اون زمان واقعیت منه.
این چیزی که الان به من اضافه شده، یواش یواش بهم اضافه شده، اینو میشه دوباره بردارم.
الان در هر شرایط وزنی که هستم، فکر کنم اگه ۱۰ سال پیش، ۲۰ سال پیش که متناسب بودم و خیلی شرایط خوبی داشتم، اگر کسی بهم میگفت که تو ۱۰ سال دیگه، ۲۰ سال دیگه، این شرایط رو خواهی داشت، اصلاً باور نمیکردم و وحشت میکردم.، ولی الان در اون شرایط هستم، شرایطی که ۱۰ سال، ۲۰ سال گذشته باورم نمیشد که به اون شرایط برسم و الان دارم در اون شرایط زندگی میکنم.پس اگه الان هم توی این سایت هستم و استاد داره بهم میگه که تو میتونی دوباره ۶۰ یا ۷۰ کیلوی خودت بشی، ولی نمیتونم باورش کنم،باید بدونم که این هم شدنیه،
همونطوری که اون چیزی که الان هستم و روزی باورم نمیشد و شدنی شده.پس چیزی که الان از استاد دارم میشنوم و باورم نمیشه، هم شدنی خواهد شد.اگر که در این مسیر حرکت کنم،اگر از این محتواها استفاده کنم،اگر تکرار کنم، اگر سعی کنم از محتوای سایت فکری استفاده کنم، بارها و بارها فایلها رو گوش کنم، بنویسم، نوشتههای دیگران رو بخونم، اون وقت توی فضای لاغری با ذهن قرار میگیرم،باید سعی کنم تا جایی که میتونم از انجام کارهای بیهودهای که هیچ سودی برام نداره، اعصابم رو به هم میریزه و درگیرم میکنه و وقتم رو تلف میکنه، اونها رو کم کنم و تمرکزم رو بیشتر بذارم روی استفاده از محتوای لاغری با ذهن.
پس باید این باور رو در خودم ایجاد کنم که من میتونم در شرایط ایده آلم باشم، همونجور که این بدن با این تواناییهای خارقالعاده با این هوشمندی بالایی که داره رو تونستم با قدرت ذهنم از شرایط ایدهآلش خارجش کنم و به وضعیت الان برسونمش، پس میتونم دوباره از این قدرت استفاده کنم برای بهبود شرایط خودم، برای تغییر شرایط خودم.
پس از تمام افکاری که منو ناامید میکنه دوری کنم،از تموم نجواهای ذهنی، گفتگوهای ذهنی که بهم میگه نمیتونی، نتیجه نمیده، حالا کو تا بخوای لاغر بشی، اصلاً این افکار رو مرور نکنم،هر چقدر که بیشتر زمانم رو صرف کنم به مطالعه در مورد لاغری با ذهن توی سایت تناسب فکری، دیدن محتواهای آموزشی، دیدن آلبوم شگفتی سازان، اون وقت دیگه نمیتونم درباره چاقی فکر کنم، زمانی هم که نوشتههای دیگران رو میخونم بیشتر دارم به لاغری توجه میکنم،وقتی آلبوم شگفتی سازان رو میبینم بیشتر دارم به لاغری توجه میکنم،فقط باید حواسم باشه که حسرت نخورم و نگم خوش به حالشون،این چطور تونست، من نمیتونم.
باید بدونم که این قدرت ذهنه که میتونه این کارها رو انجام بده و اصلاً هم از لاغر شدن تعجب نکنم،وقتی که بهش یاد بدم،وقتی آموزش ببینه،وقتی از محتوا استفاده کنه، نگرشم تغییر میکنه،افکارم تغییر میکنه،رفتارم تغییر میکنه،اون وقت خود به خود لاغر میشم.سپاسگزارم از شما استاد عزیز بابت فایلهای عالی و بینظیرتون🪴🌹🦋
به نام خدای آسانی ها و راحتی ها
سلام بر استاد عزیز ودوستان همراه
من وقتی فایل رو گوش میدادم ذهنم شیفت شد به دوران متناسب شدنم . که من اون موقع هیچی از چاقی نمیدونستم وخوش وخرم بودم وپدرم که برای گرفتن نان به نانوایی میرفت خانمهای محلمون رو می دید که صبح زود یه مسافت زبادی رو طی میکنن واز یه جای دورتر از نانوایی نزدیک خونشون نون میخرن و دوباره پیاده به خونشون مبان .
وپدرم میگفت اونها پیاده روی میکنن تا اشتهاشون بازتر بشه چونکه هر وقت اونها رو می دید چاق تر از قبل بودند .
یامادرم میگفت عمه ام کلی دستگاههای جورواجور برای لاغریش گرفته بود و تا تهران پیش بهترین دکتر تغذیه رفت وآخرش هیچی به هیچی .
وموارد اینچنینی برای منی که هنوز متناسب بودم تو ذهنم ثبت کرد که چاقی درد بی درمونه . خدا سر هیچ مسلمونی نیاره .
و لااقل یک نفر رو ندیدم که لاغرشده باشه و لاغر مونده باشه .
و کم کم که خواهرم بعد ازدواج چاق شد و آه وناله های اون شروع شد آرام آرام باورهای چاقی و صحبت چاقی و… در خونمون مطرح شد .
که اینقد تو میخابی . تحرک داشته باشه . خواهرت رونگاه صبح زود پامیشه . یه کم جلوی شکمت رو بگیر . طبیعیه ازدواج کردی و بجه دنیا آوردی کم کم خوب میشی . به عمه هات رفتی . فقط تو نیستی امکانات رفاهی زیادشده خانمها تنبل شدن و چاق شدن کاری ندارن تو خونه انجام بدن و… تو خونمون هر روز مطرح میشد .
خانمی بود تو محل کارمون که می گفت من کرد هستم وکردها چاق هستند و چاره ای نداریم .
اما کلی رژیم سخت میگرفت وکلی پیاده روی میکرد وتونست یه کم لاغربشه اما همش دپرس بود که پوستش آویزان شده .
من به شدت از چاقی میترسیدم و منم تو این جو چاقی منم کم کم باورهام تقویت شد و وزنم بالاتر میرفت واز طرفی تو ذهنم بود چاقی درد بی درمونه .
خوب چطور با این طرز فکر میخاستم لاغربشم . که چاقها توانایی لاغر شدن ندارن مثل عمه ام . علیرغم اونهمه امکانات ورزشی تو خونش آخرش تسلیم چاقی شد .
ویه کم انرژی مثبتی که داشتم این بود که من دوره قانون جذب رو از یه استادی تهیه کرده بودن وایشون فقط اینقدر به مسایل چاقی اشاره کرد که چاقی ناخواسته هست بهش توجه نکنید و به لاغری توجه کنید .
ولی درمورد ثروت و روابط وسلامتی کلی مطلب آموزشی داشت وجالبه خودش کمی چاق بود ومی گفت من پیاده روی آرام میکنم چون اگر پیاده رویم سریع باشه بدن ما بسیار هوشیار هست و چربی ها رو ذخیره میکنه و از این قبیل حرفها.
وقتی وارد این سایت شدم وویس های استاد رو گوش میدادم ته دلم میگفت این حرفها درسته . اگرچه چراغ امید روشناییش خیلی کم بود به خاطر شنیدن اونهمه باورهای پوچ که لاغرشدن دایمی ممکن نیست اما با انرژی هایی که استاد تو فایلها به من میداد و با اونهمه فایل های دانلودی باارزش که با زاویه های مختلف با آرامش درونیش به من اطمینان داد که میشه .
و من میومدم صحبتهای ایشون رو با زوایا مختلف تو زندگیم تطبیق میدادم و میدیدم هرچی بیان میشه حقیقته .
و آرام آرام ذهنم آرام ترشد ونجواها کمتر . که ادامه بده میتونی . میدونستم توانایی انجام کارهای سخت رو هم داشتم و دارم اما انگار اون ریشه باور پوچ سست بشه طول کشید. اما کم کم که نتیجه داشت خودش رو نشون میداد اون ریشه ها سست و سست تر شدن و کنده شدن .
ومن سرعت لاغرشدنم زیاد شد و یهو دیدم اطرافیانم عکس العمل نشون دادن .
اما ته دل همشون این بود که بی فایده هست چون چاقی دردی هست که درمان ندلره فقط باید غذاتو کن کنی و یه کم ورزش کنی وباهاش بسازی .
چون رسما بهم میگفتن . اما نتایج چیز دیگه ای رو نشون میداد.
خواهرزادم که خوراکش ورزش وباشگاه هست اومد بازوهام رو فشار داد خیلی تعجب کرد که پوستم سفته و شل نیست .
جمعه ای اومد خونمون میگه خاله خوبه ویس گوش میدی و لاغر میشی . بدون هیچ کاری . منم فقط میخندم .
که این خندیدن حق منه . چون ادامه دادم و کوتاه نیومدم
این دوره آموزشی بهم خیلی کمک کرد که چشم و گوش خود رو بازتر کنم و هرچی بهم گفتن چشم بسته قبول نکنم .
سپاس از خدای آسانی ها وراحتی ها بابت هدایت به این مسیر آسان و راحت .
تقدیر لز استاد عالیقدر که عاشقانه بابت گسترش رسالت الهیشان وقت میزارن و این آرامش وصف ناشدنی رو به هنرجویان خودشان هدیه میدن .
سلام عزیزم از خوندن دیدگاهت لذت بردم .حق داری اسم خودتو گذاشتی متناسب شاد …با این نتایج عالی …..ما همه مسافران قطار تناسب فکری هستیم و هر کدوم بنا به محتویات ذهنیمون یه جایی متناسب و شاد به مقصد می رسیم و پیاده میشیم …امید به خدا من و همه دوستانی که هنوز به مقصد نرسیدیم با خوندن دیدگاههای دوستان موفقی چون شما از خودمون و ادامه راه نا امید و خسته نشیم و فقط شاد و پر امید به راهمون ادامه بدیم . فکر نکنیم چون شما زودتر به مقصد رسیدی پس لابد ما یه عیبی داریم که زودتر نرسیدیم ماها هیچکدوم در یک ایستگاه مشترک پیاده نخواهیم شد …چون هر کدوم ایستگاه ویژه و مختص خودمون داریم … پس باایمان به گرفتن نتیجه ادامه می دیم ….
برات بهترینهارو آرزومندم …
سلام و درود
اولین سوال: من همیشه خوشبختانه بر این باور بود که من اصلا استعداد چاقی ندارم و هر چیم الان هستم نتیجه افراط های خودم هست مگرنه بدنم برعکس تو لاغری استعداد زیادی داره
سوال دوم: مثلا من در فروش و کار فوق العاده ادم با اعتماد به نفس و موفقی هستم چرا؟ چون باور دارم که میتونم، لاغری هم یه تواناییه که باید بهش باور داشته باشیم
سوال سوم: متاسفم اینو میگم واقعا متاسفم ولی من عادت کرده بودم که خیلی وقتا بعد غذا خوردن، معدم غذارو پس میزد و منمم خوشحاللل از اینکه قرار نیست دیگه چاق بشم این تبدیل به عادت شده بود برام که خداروشکر نزدیک ۲ ماهی میشه که این اتفاق رخ نداده و انشالله هیچوقت دیگه رخ نخواهد داد ولی این کار برای من تبدیل به عادت شده بود
سوال چهارم: خداروصد هزار مرتبه شکر شکم و پهلو من و دیگر اندام های بدنم خیلی سریع واکنش نشون میدن و زود به تناسب میرسن، من واقعا استعداد لاغری دارم اینو میدونم😍
سوال پنجم: دلم میخواد بازو هام رون هام و دور شکمم به اندازه مناسب و زیبا برسه و بتونم همه لباس هایی که دوست دارم رو بپوشم و تیپ بزنم و از اندامم و تناسب اون لذتتتتتتتتتتت ببرمممممم بعد سال ها واسه همیشه
زمانی را به یاد میارم ک انقدر لاغر بودم ک برادرم بهم میگفت اسکلت برقی.دلم میخواد ک دوباره بشم اسکلت برقی.
میخوام میانه روی داشته باشم همونجوری ک هروقت گرسنه بودم غذا یا خوراکی خوردم و به اندازه ای ک گرسنگیم برطرف بشه خوردم.من توانایی اسکلت برقی شدن رو دارم😁😁🤣🤣(❁´◡`❁)(●’◡’●)
در مورد توانمندی وقتی خودمو میذارم جای یه ادم متناسب و فکر می کنم خب حالا باید کاری کنم با فکر یا هر چی که بدنم که لایه های چربی تشکیل بده دورش، واقعا غیر ممکن میدونمش! اخه میگم چجوری به چه دلیل بدن بخواد همچین ذرات رو بوجود بیاره؟
اونم اینهمه…
تا این حد هم پیش بره…
اطلاعات زیادی از بیماری ها ندارم اما چیزی که تو ذهنم دم دسته تومور ها هستند که یه اندام اضافی هستند که بدن توانا بوجودشون اورده. فوقش دیگه اگه بخوان زیاد بشن تو بدن هستن و دیده نمیشن. هر چقدر هم زیاد بشن حجمشون اندازه ی چربی های اضافه ی چاقی نمیشه!
چطور همچین نتیجه ی بزرگی به چشمم نیومده؟
اینکه استمرار داشتن، مدام توجه و تکرار کردن چه چیزایی رو می تونه بوجود بیاره… نتیجه ای که اصلا جزو بدن نیست. تا این حد بدن توانمنده تا این حد توجه کردن کار از دستش برمیاد. اونم نتیجه ی به این گنده ای و بسیار قابل دید(چربی ها)! جدا ازین بقول استاد همه در ابتدای تولد متناسب بودن. کم کم این چربی ها بوجود اومده پس میتونه دوباره حذف بشه. یعنی واقعا روش اثبات منطقی ای هست. بهترین ازین بوجود نداره!
خودم باعث شدم گسترش پیدا کنه و خودمم باعث میشم حذف بشه. اگر روش های مختلفی رو امتحان کردم و کم کم سبب شده فکر کنم نمی تونم لاغر بشم این به علت اشتباه بودن روش ها بوده نه ناتوانی من.
هر چقدر هم ایمان داشته باشم که متناسب می شم اما از راه اشتباه اقدام کنم معلومه نتیجه نمی گیرم.
حالا که به ایمان رسیدم لاغر میشم و روشم هم درسته حتما اتفاق می افته.
نکته ای که از مثال اون فردی که بهتون از مشکلات دردناک چاقیش شکایت کرده و گفته به ته خط رسیده دریافت کردم، اینکه نذارم به این مرحله برسم. همین الان با لذت زمان زیاد بذارم. نذارم یه وقتی که دیگه اگرم تعهد زیاد داشته باشم اما نه فرصت دارم نه توانشو. شاید یه بیماری کشنده گرفته باشم که فرصتی برای لاغری برام نذاشته. پس همین الان با قدرت زمان میذارم و اونقدر تمرین ها رو انجام میدم تا کامل کامل رفع بشن. بعد از اونم دیگه با خیال اسوده فقط از تکرار کردن افکار درست لذت میبرم.
سلام وقت بخیر
من به تازگی دوره اصلاح اشتها رو تهیه کردم
امروز صبح که تو آینه خودم رو دیدم احساس کردم لاغر تر شدم ،
طبق فایل که فرمودید من همونی ام که قبلاً لاغر بودم،
بله من همونی هستم زمانی در وزن های پایین تر بودم،
من همونی هستم که قبلاً از این مسیر به تناسب اندام رسیدم با شوق و اشتیاق هم رسیدم وباز هم میتونم به تناسب اندام برسم،
جسمم امروز نشانم داد که نشانه های داره نمایان میشه،
یکی از کارهای مورد علاقه من اوت زمانی که با اشتیاق این مسیر رو طی میکردم وروز به روز خود به خود جسمم مناسب تر میشد این بود که صبح که از خواب پا میشدم چندتا از لباسهای داخل کمدم رو برمیداشتم و میدیدم که دارم لاغر میشم و بسیار انرژی و انگیزه میگرفتم همین اول صبحی،که امروز رو متوجه رفتار و عملکرد و برخوردم با مواد غذایی باشم ، که امروزم رو با اشتیاق به سمت لاغری به شب برسانم ، امروزم رو احساس خوب شروع کنم و به شب برسانم مواظب احساس خوبم تا شب باشم
سلام خدمت استاد عزیز
من در گام چهارم یاد گرفتم که دوچیز است که انسان را به سمت متناسب شدن سوق میدهد 1- افکار 2- رفتار
چون دقیقا استاد به این موضوع به خوبی اشاره کردند که علت چاق شدن افراد ابتدا ذهن و افکار انها است که باعث میشود در رفتار انها هم اثر بگذارد و باعث شود آنها هرروز چاق و چاق تر شوند چون افراد متناسب حتی در ذهنشان خطور نمیکند که با دخوردن این غذا چه مقدار به وزن انها اضافه میشود و فقط به اندازه ای که بدنشان نیاز دارند میخورند ولی ما چاقها چون افکارمان فقط اضافه شدن بدنمان است و همیشه به ان فکر میکنیم ذهن ما را به سوی چاق شدن میبرد و این خیلی مهم است و دراین فایل یاد گرفتم که به خودم اطمینان داشته باشم که من هم لاغر میشوم چون بدن من ازروز اول متناسب بوده و با دادن فرمول چاقی به ذهن خودم ان را چاق کرده ام و الان که فرمول را تغییر بدهم به راحتی میتوانم بدن خود را متناسب کنم . ممنون از شما استاد عزیز که راهنمای ما افراد چاق هستید برای رسیدن به سرزمین لاغرها
سلام از ی صبح بهاری و زیبا ب دوستان هم مسیرم
اول دیدگاهمو از روز قبل بگم ک ، من این فایلو گوش دادم و حتی چند تا هم دیدگاه عزیزان رو خوندم و بعد فایل دوره اصلاح پرخوری و اشتها و بعدش ی وقفه ای شد و من اومدم ک دیدگاه خودمم بنویسم و برم سراغ کارام ، ک دیدم از سایت خارج شدم و نوشته ک مشکلی پیش اومده و وارد نمیشه، چن بار تلاش کردم از مرورگرای دیگه استفاده کردم ولی نشد ، و رفتم سراغ کارام ظهرم تلاش کردم ولی باز نشد ولی فایل رو چون دانلود داشتم باز گوش کردم و از اونجایی ک روز پر کاری داشتم شب خیلی زود خوابم برد و صب زود ک بیدار شده بودم ، اولین کارم این ک سایتو نگا کنم و ببینم میتونم وارد شم ک دیدم درسته وراحت وارد شدم و با خودم گفتم اول برم سراغ فایل صد گامم و فایل دیروز رو باز گوش کنم ی بار و بعدش دیدگاه بنویسم وسطای گوش دادن متوجه شدم ک تمرکزم نیس و مدام دارم نجوا میشنوم ، نجوای اینکه تو اینو دیروز چن بار گوش دادی طی روز ، اگه همون دیروز دیدگاه مینوشتی الان فایل جدید و ی دیدگاه جلوتر بودی ، خیلی داری اهسته میری جلو……. واااای خدااا صب اول صبی چی میگه این ذهنم ، باز رفته روعجله ، کجا میخواد برسه با این عجله اش ؟؟ من ماه قبل شروع کرده بودم تکرار این دوره رو خب تا بیست فایلم جلورفته بودم ، خودم دوست داشتم برگردم و از اول با ثبت دیدگاه برم جلو اینجوری خیلی حالم بهتره و حس خیلی خوبتری بهم دست میده ، من میتونسم همون موقع همبرنگردم و همونجوری برم جلو الان شایدفایل سی روهم رد کرده بودم ، اخرش ک چی ؟ مگه من سری های قبل ک این دوره رو گوش میدادم تو اخرین فایل لاغر شدم ؟؟؟ من در همین مسیر لاغر شدم ، ب اخر راه ک رسیدم تقریبا هیچی ازم نمونده بود ، توی هر کدوم از این فایلا دنیایی از درس و اطلاعات لاغری هست هربار ک گوش دادم ودوره کردم کلی چیزای جدید یادمافتاده ک سری های قبل نبود، حتی بگم از همین فایل توانایی ک همین دیروز من دقیق گوش میدادم ب چی رسیدم ب این که من وقتی ب سایز ۳۸ رسیدم ، همون موقع هم بدنمو ناتوان دیدم از رسیدن ب سایز ۳۶ ، وگرنه چرا باید در سایز ۳۸ در جا میزدم منی ک جسمم توانایی پایین اومدن از سایز ۴۶ تا ۳۸ رو داشت چرا باید توی ۳۸ ب قول ذهنای جاق استپ میکرد رو ۳۸ ، چون من با ی سری از باورها و نگرش ها بدن خودمو جسمنازنیمو ناتوان میدیدم از رسیدن ب وزن کمتر و سایز کمتر ، چوون من باور کرده بودم ک استخون بندی درشتی دارم و اصلا نمیتونم ب سایز پایین رو داشته باشم ، یا استخون ک اب نمیشه و سبک نمیشه بس من توانایی اینو ندارم ک چن کیلو هم سبک تر شم ، من حتی فروردین ک این فایلو گوش دادم ب این نکته نرسیدم و دیروز و امروز صب ک گوش دادم یهو این اومد تو ذهنم ، حتی فککنم از دیدگاه دوستان ک داشتم میخوندم این ناتوانی ب ذهنم رسید ک منم ی جایی خودمو ناتوان دیدم حتی با وجود پایین اومد بیشتر از بیست کیلو و بیشتر از ۴ سایز ، باز هم خودمو در مقابل یک سایز و ۳-۴ کیلو وزن ناتوان دیده بودم ،اولش میخواستم دیدگاهمو با همون توانا دیدن جسمم شروع کنم ولی دلم گف همینم بنویس ک قدرت تکرار چقدر قویه و از هر فایلی میتونیم چقد درس یاد بگیریم و فک نکنیم ک فایلای اخر قراره چ معجزه ای برامون پیش بیاره یک یک این فایلا معجزه ان ، شاید همین باور ناتوان دونستن جسمم در مقابل ی ذره وزن اضافه و رفع این باور وتوانا دونستن جسمم خیل از موانع رواز سر راه تناسب من برداره ، من الان خیلی بیشتر ب خودم وقدرت وتوانایی بدنم پی بردم ، ومرور کردم ک چند کیلو وسایز بودم و الان کجااام ، بدنی کتوانایی داشته و خیلی راحت تونسته بار بیست کیلوییشو زمین بزاره چرا نتونه از سه جهارکیلو باقی مانده راحت شه وخودشوسبک کنه ؟؟؟
اصلا مگه من یهو ۴۶ شد سایزم ؟؟؟؟ یعنی من هیچوقت سایز ۳۶ نبودم ؟؟؟ قطعا بودم و پرش یهوی نبوده ،
و ی خاطره ای برام مرور شد از سالهایی ن چندان دور ، فک کنم ۱۸ سالم اینا بود ک شامخونه یکی از دوستان خونوادگی دعوت بودیم ، از اونجا ک حرف بین خانوما همیشه از لباس و سایز و چاقی و این چیزاس، بعدشام همین حرفا بود و یکی میگف چاق ترشدم واون یکی میگف ن و من چاق تر شدم ورقابتی بود واین وسط خانوم میزبان ب منم گف ازسری قبل ک دیدمت پرتر شدی و صورتت تپل شده و فککنم اضافه کردی منم ک ترس از چاق شدن داشتم مقاومت میکردم ومیگفتم ن ، خلاصه ککار رسید ب وزن کردن و اقا وخانوم همه میرفتن رو ترازو و اخر سر با اصرار منم فرستادن روترازومن مدام میگفتم ک نه من همون ۵۷ اینام و وقتی رفتم رو ترازو عدد ۶۲ رو نشون داد و من خیلی وحشت کردم وکلا دپرس شدم از اون شب حتی اونقد درگیر بودم ک یکی دو روز بعدش رفتم و ترازو خریدم و باز خودم وزن کردن عدد ۶۰ رونشون داد، حالا مونده بودم بین ۶۰ و ۶۲، ی بار میگفتم ک حتما غذا زیاد خورده بودم و ی بارمومیگفتم ن شاید ترازو اونا اشتباهه یا ترازوی خودم ، اگه همون روز یکی بهممیگف ک قراره ده سال دیگه همین ترازو عدد بالای ۸۰ رو نشونت بده من همون لحظه سکته میکردم چون هیچوقت باور نمیکردم ک ب عدد ۸۰-۸۲ برسم اصلا نمیتونسم باور کنم ک ۲۰ کیلو قراره بهمبچسبه ، اصلا چطوری ؟؟ من میترکم با ۲۰ کیلو ، ولی شد ، ی روزی من رفتم روی ترازو و عدد بالای ۸۰ زو هم دیدم ، چیزی ک وقتی عددهای پایین بودم فکرشو نمیکردم ب اونجا برسم ،
ولی من ی روزی رو سایز وعددهای کمتر بودم ، حتی وقتی با روش های غلط هم خودمو لاغر میکردم باز ب عددهای پایین میرسیدم بس بدنم همون موقع همتوانایی لاغر شدن رو داشت فقط توانایی لاغر موندن رو در خودمنمیدیدم وهمین باعثمیشد ک خیلی زود برگردم ، ولی الان من مسیرم درسته جسمم همک توانایی لاغر شدن روداره حتی لاغر زندگی کردن چون اینم بیشتر از ی ساله بهم ثابت شده من بیشتر از ی ساله ک در این سایزم و همه لباس هام سایز ۳۸ هستش چیزی ک با روش های قبل حتی فرصت لباس خریدن تو سایز جدید رونداشتم چون فقط توانایی چاق شدن رو در خودم میدیدم ن متناسب شدن و لاغر شدن و لاغر زندگی کردن ، من هر بار کبا روش های غلط لاغر شدم و باز برگشتم قدرت ناتوانیم در لاغری بیشتر شد، در حالی ک در کنار خودم افرادی رو داشتم ک قدرت چاق شدن رودر خودشون نمیدیدن ، دوستم بارها خواست چن کیلو چاق بشه ولی خودشو ناتوان میدید ومیکف من نمیتونم چاق بشم ، زنداداشم بارها رفته دکتر تغذیه و بهش رژیم داده کفلان غذاهارو بخور ولی زنداداشم میگه من نمیتونم چاق بشم و هرچقد تلاش کرده دوسه کیلو اضافه کنه با زور و زحمت ، ظرف مدت زمان خیییییلی خیلی کمتر برگشته ب قبل ، و خودشو ناتوان دیده از لاغری ، اونها هیچوقت تلاشی برای لاغر موندن ندارن فقط توانایی لاغر موندن رو در خودشون میبینن مثل ماها ک هیچکاری نکردیم ولی در مرور زمان دیدیم ک چندین کیلو اضافه کردیم چرا ک توانایی چاق شدن رو در خودمون دیدیم ،
من اگه احساس توانایی بدنم در لاغر شدن رو ببینم خییییلی راحت و اسون ب لاغری وتناسب میرسم ، من باید ب خودم ب ذهنم ب مغزم بگم و ثابت کنم ک من توانایی لاغر شدن دارم جسمم توانایی لاغر شدن روداره ، چرا ک ب یاد میارم روزایی ک من سایز ۳۶ ووزن های خیلی پایین تر از الانبودن ، اگه بهونه اماستخوان درشته خب اون موقع همهمین استخونبندی روداشتم وجیزی اضافه نشده ک ، من وجسمم توانایی لاغر شدن رو داریم چرا ک سالها اگه غذایی ک خوردم رو اگه وزنمیکردن الان چندین تنبود ولی هیچ اثری ازش در بدنم نیست جز مقدار کمی ک اون هم توانایی ماندگاری این مقدار روخودم بوجود اوردم وگرنه برای بدنی ک تونسته چندین تن رو رفع ودفع وجذب کنه چن کیلو ک چیزی نیست ، من هیچ مانعی برا تناسب و لاغری ندارم جز نگرش و باورهایی ک براش پیش میارم ، من اطمینان دارم ب جسمی ک این همه توانایی داشته ک در مدت زمان یکساله بیست کیلو از اضافاتی ک من در طی بیشتر از ده سال براش پیش اورده بودمو رفع کنه و بیشتر از یکسالم هست ک ماندگار بوده بس میشه لاغر زندگی کرد جسممن توانایی بیشتر از ی سال لاغر زندگی کردنو داشته بس میتونه ، همونطور ک کلی از دوستانم ک عکسشون در شگفتی سازان هست همونطور ک استاد عزیزم الان چند ساله متناسب و سبک دارن زندگی میکنن، منم میتونم .
جسمی کتوانایی داره در جهت مخالف طبیعتش حرکت کنه وچاق بشه بس در جهت موافق و تناسب ک طبیعتشه خیلی توانا تره
دوست من کرد هست و زبان محلی کردی داره، و خیلی ساله ک در شهر من ک اذری زبانیم ساکنه ، وقتی ما اذری حرف میزنیم مفهومجمله رومیفهمه ولی خودش هیچوق حرف نمیزنه و میگه کمن نمیتونم کلمات شما رو تلفط کنم و معتقده ک کلمات اذری و ترکی سخته و تلفظشم سخته و چون میترسه ک نتونه درست تلفظ کنه کلا خودشو ناتوان از اذری حرف زدن میدونه و طی این همه سال همیشه گفته نمیتونم برام سخته و خودش رو ناتوان دونسته ، در حالی ک زبان مادریش ک کرد هست رو خیلی راحت حرف میزنه و اصلا ب تواناییش در زبان کردی با اون کلمات سخت فکر نمیکنه ( البته سخت از نظر منی ک ب زبان کردی اشنایین ندارم ) ولی هر دوی ما با زبان ها وگویش محلی مختلف هیچوقت خودمونو ناتوان از یادگیری زبان فارسی ندونستیم و هردوخیلی راحت و باکمترین لحجه ب زبان فارسی حرف میزنیم ، شاید هیچوقت خودمون در شروع مسیر یادگیری زبان فارسی ناتوان ندونستیم و فک کردیم چون این زبان ملی هست وهمه یادمیگیرن و همه میتونن ، چ سواد داشته باشن چ نداشته باشن دست وپاشکستع ولی فارسی حرف میزنن و همین نگرش باعث شد ک ما هیچوقت خودمون رو در یادگیری زبان فازسی ک کامل متفاوت از گویش خودمون هست ناتوان ندونیم و راحت یاد بگیریم ، در مورد لاغری همبگم ک همین دوستم خیلی لاغر ومتناسبه و همیشه همونطور بوده وخونوادشم نسبتا خانواده متناسبی هستن، اونها هیچوقت قدرت وتوانایی چاق شدن رو در خودشون نمیدیدن چون هیچوقت نگرش وباوری در مورد چاقی نداشتن وبرعکس من هیچوقت توانایی لاغر شدن رودر خودم نمیدیدم ، اون توانایی لاغر موندن رو در خودش میدید وسالهاست ک باهاش دوستم و هیچوقت ندیدم ک کاری برای لاغر شدن خودش انجام بده ب اندازه نیاز جسمش میخوره خیلی وقتا میشد ک باهم همغذا بودیم و میدیدمک غذاشمکامل خورد و هیچ تغییری نکرد ولی هر بار من از اون مقدار غذا انتظار چاق شدن رو داشتم ، و من فقط در جسمم توانایی چاقی رومیدیدم ،
جسم زیبا و متناسب من ، من الان فقط در تو توانایی زیبا ومتناسب شدن رو میبینم همونطور ک توانایی داری وقتی اسیبی بهم وارد شد درمان و ترمیمم کنی ، همون طور ک بارها زخمی برداشتم و وتوانایی ترمیم خوب شدن رو در خودم وجسمم میدیدم ، همان طور ک باهر موهارو شونه زدم و تارهای مو رو در برس دیدم ولی هیچوقت تورو ناتوان از رویش ندیدم ، بارهاشده ک باغ ومسافرت بودم و بعدش گفتم ناخونامو کامل از ته کوتاه کنم هیچوقت ب این فکر نکردم ک نکنه دیگه ناخونمبلند نشه چون جسمم روتوانا میدیدم در رشد ناخون و یا کلی سرما خوردم و مریض شدم ولی همیشه جسم نازنیمو توانا دیدم در خوب شدم ومبارزه با ویروس ومیکروبها هیچوقت نگفتم چطور و از چ طریق ، من فقط اطمینان داشتم و توانا میدیدمش ، الان هم همینطور تخریبی صورت گرفته برامدگی و اضافاتی بوجود اومده ، ولی جسمم تواناست برای رفع اینها چطوری و روش رو خودش میده فقط کافیه من در مسیر باشم از اموزش ذهنم وفایلا استفاده کنم و موانع رو از سر راه تناسبم بندازم کنار ، موانعی ک خودم از اطلاعات و اموزش های چاقی ک دیدم ذره ذره بوجود اوردم و سدی ساختم الان داره با اموزش لاغری و شناسایی یکی یکی اون باورها ، ترک وشکاف ایجاد میشه و تناسب و لاغری داره راه خودشو پیدا میکنه و هر روز ک ادامه میدم و استمرار دارم این ترکها باعث شکاف و خورد شدن اون سدها میشه و مسیرم ب سمت تناسب هموار و صاف تر
خدایا سپاس از قدرت وتوانایی هایی ک در این جسم زیبا و شگفت انگیزم قرار دادی
سلام سلام
وقتی داشتم محتوای فایلو گوش میدادم و میدیدم توی ذهنم این احساس ناتوانی در لاغر شدن و اینکه حالا چجوری قرار هست که لاغر بشم و به وزن ایده الم برسم نجوا میشد ،
حتا یادم می اومد اولین باری که خودمو سالها قبل که یه دختر راهنمایی بودم وقتی خودمو وزن کردم ۵۰ کیلو بودم از اون موقع بود که عدد وزنی به من میگفت نسبت به قدم چاق هستم و یه جورایی حسرت لاغری توی وجودم شکل گرفت
و انتظار اینکه با رشد قدم چاقتر میشم هم شکل گرفت اصلا نمیدونم از کجا این باور و توانایی توی ذهنم به وجود اومد
ولی به هر حال از اون زمان رفته رفته چاق شدم هیچ وقت هم به وزن ۵۰ کیلوی خودم بر نگشتم شاید همین باورای مخ بی که گفتم مانع از لاغر شدن ورسیدنم به وزن ایده الم میشد
، خدا روشکر یه باور اشتباه دیگه از ذهن چاقو پیدا کردم ، که خودشو توانا در چاقی میدونسته و حق و لیاقت خودشو چاقی میدیده بدونه اینکه من این روندو دوست داشته باشم ،
هر چند که سخته باور کردن اینکه جسمم این تواناییو داره خودش خودشو متناسب و خوش اندام کنه اما اینجا هستم که این باورو توی خودم تقویت کنم مرور کنم و تکرار کنم و بپذیر م که بله جسم من میتونه خودشو لاغر کنه نیازی به تلاش فیزیکی بیرونی نداره و به راحتی خودش خودشو لاغر و خوش اندام میکنه ، سلامت میکنه
بله اینجا هستم و میپذیرم که اعتماد کنم به توانایی جسمم در لاغر شدنم باورش دارم و این اجازه و بهش دادم که تواناس و میتونه رفتارهای صحیح خوردن و …که در پیش فرض الهیش وجود داره اجرا کنه و دیگه باذهنم و باورهای اشتباه ذهنیم از بیرون کنترلش نمیکنم
خدایاشکرت ،
استاد عزیزم ممنونم و دوستانی که دیدگاه های خودتونو میزارید ممنونم از اینکه با خوندن دیدگاه هاتون ذهنم درکش بیشتر میشه و بیشتر میفهمه که شدنیه و مسیر درستیو انتخاب کردم ،
من می تونم لاغر بشم
من تا قبل از سن بلوغ لاغر و قلمی بودم
و چندین بار هم تجربه لاغر شدن رو دارم
بدنم در جستجوی این هدف هست و این اضافه وزن رو دوست نداره
مطمئنم که موفق میشم چون صفر تا صد این کار با خودمه
این خیلی نکته مهمیه
در رسیدن به این هدف تنها خودم هستم که میتونم به خودم کمک کنم
من می تونم و یه روز میام و می نویسم که تونستم
به لطف خدای مهربان و با راهنمایی شما استاد عزیز
سلام دوستان خوش اندام
من از روز اول متناسب بودم اصلا مشکل اضافه وزن نداشتم مثل مانکن ها بودم هر غذایی رو میخوردم اصلا نمیدونستم اضافه وزن چی هست همه چی میخوردم البته تا اندازه چون مغزم برای اینکه چاق نشم به همون اندازه مصرف میکرد و سریع دستور سیری صادر میکرد من همیشه خوش و خرم بودم تا اینکه نامزد کردم و چون مادرم چاق بود فک کردم من هم مثل اون چاق میشم بعد ازدواجم …البته تو زمان من این باوری بود که همه تازه عروس ها داشتند و این باور رواج زیادی داشت با اینکه لاغر بودم تصمیم گرفتم که رژیم بگیرم تا چاق نشم اولین باور اشتباه “چاقی بعد از ازدواج مسلم هست “و دومین باور اشتباه ”ترس از چاق شدن ”با اینکه هیچ غذایی برای من قبلا چاق کننده نبود من این باور رو ساختم و کم کم ذهنم قبول کرد که هر لقمه باعث چاق شدن من میشه و گفت هر چی شما بفرمایید شیرین جان ولی الان فهمیدم که همانطور که لاغر بودم و چاق شدم میتونم به همون روزهای طلایی ام برگردم خودم باعث چاقی خودم شدم خودم باور کردم که الان این لقمه رو با اینکه گرسنه هستم بخورم چاق میشم الان میخوام به همون 20 سالگی برگردم که متناسب بودم و اصلا نمیدونستم چاقی یعنی چی من در روند اندام متناسب هستم من لاغری آسونترین کار دنیاست لاغری شیرین ترین کار دنیاست خدایا شکرت ممنون استاد عزیزم
سلام استاد عزیز
استاد من یه مشکلی دارم نمیتونم ذهنموجموجور کنم همش حس میکنم تو فشاره اروم وقرار نداره مرتب پرش داره ب همه جا اصلا نمیتونم متمرکز بشم همش دلم میخاد ب همه جا چنگ بندازم ….راستش فایل های ثروت و آرامشم گوش میدم …از یه طرف بخودم میگم اونارو هم درکنار فایل های شما گوش کنم تا بیشتر مطالب رو درک کنم یا شاید دارم حرص میزنم همزمان همه رو باهم میخام ….راستش اون فایل ها هم خیلی دوست دارم بهشون وابسته شدم
مشکل اصلیم اینه ک خودمو سرزنش میکنم میگم در گوش دادن یا نوشتن یا خوندن مطالب استاد دارم کوتاهی میکنم ….هی بخودم میگم خب اگه راست میگی فایل دیروز راجب چی بود بعد فک میکنم میبینم زیاد یادم نمیاد ….واینکه همش میگم باورام راجب چاقی محکمه چرا عوض نمیشن ….
اینم بگم اعتماد کامل دارم ایمان دارم ب حرفای شما و واقعا ب دلم میشینه اما نمیدونم چراانقد تو ذهنم درگیری هست انقد سرزنش هست ….ب خودم میگم تو باید خودتو دوست داشته باشی باید اروم باشی اما در واقعیت اینجوری نیست…کجای کارم اشتباهه؟؟؟میشه لطفا راهنماییم کنید….سوالمو اینجا نوشتم گفتم شاید سوال خیلی های دیگه باشه
نمیدونم بااین ایمان قلبی راجب این مسیر چ کنم….و درمقابلش مقاومتهای دهنو روحم چه کنم
ممنون از دقت و پیگیری و قلب مهربونتون…
سلام و درود
برای بالابردن تمرکز موقع گوش دادن یا تماشای محتوا آموزشی به صورت پراکنده کلمات یا جملات مهم را یادداشت کنید به این شکل تمرکز بسیار بالاتری خواهید داشت.
قرار نیست محتوا آموزشی را به خاطر بسپارید بلکه فقط نیازه که گوش کنید و بنویسید و سعی کنید به آنچه گفته شده عمل کنید.
ضمنا با ادامه دادن مهارت شما در تمام جنبه ها بیشتر میشه
سلام استاد
بله چشم حتما
مطمعنم نتیجه میگیرم اگه خودمو کاملا ب این مسیر زیبا بسپارم
واقعا ممنونم ک انقد زود جوابمو میدید باعث دلگرمی ممنووووووون
با سلام خدمت استادم
من از اين فايل به ياد آوردم سالي رو كه خيلي راحت به تناسب رسيده بودم…خودم رو به ياد مي آرم كه چقدر شاد بودم اون سالها…و چقدر لذت ميبردم از مانتويي كه بسيار توي تنم گشاد بود…من يادم مياد كه اون روزها روي ابرها راه ميرفتم…درسته كه اون مسير لاغر شدن مسير جالبي نبود و براي من اون لاغري ماندگار نبود…اما من الان در اين فايل ياد گرفتم كه اون توانايي لاغر شدنم رو به ياد بيارم و تمركزم رو بزارم روي اون تواناييم
من اگر بتونم همون بذر شيرين توانايي لاغر شدن و لذت بردن از رندگي رو دوباره از زير خروارها احساس بد بكشم بيرن …اين فايل حق خودش رو به من ادا كرده و من رو قرار ميده در صراط مستقيم
استاد اشاره كردن كه به اين فكر كن كه يك روزي در اين شرايط نبودي
من وقتي به اون روزها فكر ميكنم غرق ميشم در شادي اون سالها و تمام روحم پرواز ميكنه به اون روزها….چنان احساس قدرتي ميكنم كه نميتونم توصيفش كنم …اين همون نيروي الهي هست در وجود ما …اين همونه كه ما بايد با تكرار من ميتوانم درون خودمون زنده اش كنيم و به حركت درش بياريم..
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم
من همون طور ک ب طور ناخواسته قبول کردم ک مهمون ناخونده بیاد تو بدنم جا خوش کنه
همون طوریم این بار ب شکل کاملا آگاهانه قبول میکنم ک لاغری از وقتی که ب دنیا اومدم در جسمم حضور داشته و داره
گروه سومی هم من اضافه استاد میکنم
گروه سوم هم شامل کسانی میشوند ک کاملا آگاهانه رفتار غذایی خود را تغییر میدهد و به غذا عشق میدهند
و تا آخر عمر متناسب میمانند 😍
هر غذایی ک میخوریم به ما شادی و انرژی میبخشههه
آخ جون لاغری من عاشق غذا خوردنم من باور دارم ک غذا تازه آدمو لاغرم میکنه 😍🥰
به امید باربی شدن
به امید روزای قشنگ 😍😍😃😃😃
به امید خدای مهربون😍🥰🥰
سلام
گام چهارم من توانایی لاغری و تناسب اندام رو دارم!
چه دلایلی این فرمول رو تایید میکنه ؟
یکی از دلایلی که این فرمول تایید میکنه اینه نوه عمه ام وقتی به دنیا اومد خیلی تپل بود و توی یکی دو سال اول بچگیش تپلی بود ولی الان که میره مدرسه کاملا متناسبه من برام بچه ها الگو های کاملا واضح هستن از روش درست زندگی میبینم هرچیزی که دوست داشته باشه میخوره و هر غذایی رو نمیخوره هر چقدر که فکر کنه لازمه میخوره و اصلا تو کتش نمیره که اضافه غذا بخوره حتی گاهی آبمیوه اش رو کامل نمیخوره و میگه مامان بزار یخچال با خودت بخور من دیگه نمیخوام
مادرش هم همین عادتها رو داره و هر چی همون لحظه لازم باشه میخوره بعدش دیگه حتی بهترین غدای دنیا رو هم بیاری براش مهم نیست چون نمیخواد و این کاملا براش طبیعیه
یکی دیگه از دلایل اینه که من چند سال پیش کاملا متناسب بودم اونقدر وقتی به اون روزها فکر میکنم و میبینم که چقدر راحت بودم خوشحال میشم و با خودم میگم سارا تو هیچوقت اون روزا فکرشم نمیکردی اینقدر اضافه وزن پیدا کنی فکر میکردیم حالا یکم تو پر بشی دیگه متوقف میشه ولی خب نشده و این رو دیگه حالا میدونی وقتی یه روند شروع میشه هی ذهن ما تلاش میکنه این روند بیشتر شدن ادامه پیدا کنه عیب نداره این ذهن منه دیگه که رفته این جهت حالا خودم برمیگردونم به جهت مخالف و دلخواهم و خب از همینجا واضحه که من توانایی لاغری رو در خودم دارم
یه نکته خیلی مهم و عالی که در این فایل وجود داشت همین تمرکز کردن به توانایی تناسب اندام با استفاده از مطالب سایت هست
ما وقتی میبینیم که یه موردی مثل همین فرمولهای اضافه وزن در ذهنمون اشتباه هستن نگران میشیم و با خودمون میگیم ای وای هر چه کردم بر خوردم کردم حالا چجوری درستش کنم و ممکنه با گرفتن کاسه چه کنم چه کنم دستمون کم کم نا امید بشیم و بگیم ن من به خودم ظلم کردم و اینا
ولی همینکه میفهمیم درک میکنیم که میتونیم با گوش کردن به فایلها با دیدنشون با خلاصه برداری ازشون با خوندن کامنت های دوستان با کامنت گذاشتن خودمون با دیدن آلبوم شگفتی ها با سیر صعودی امتیاز هامون کلی ذهنمون تغییر میکنه
کلی از اون راه نادرست جبران میشه کلی انگیزه میگیریم امیدوار میشیم و اطمینان پیدا میکنیم آرامش پیدا میکنیم و همین هاست که اصله
همین هاست که با تمرکز بهشون بعد یه مدت به خودمون میایم و از نتایج سوپرایز میشیم
مانتو ها گشاد میشه اندام تراشیده و زیبا میشه چشم هامون از حالت پفی در میاد فکمون زاویه دارتر میشه راحت تر راه میریم راحت تر میخوابیم آرومتر میشیم و خیلی خیلی اتفاقات بی نظیر دیگه که میتونیم فکرشو بکنیم
با توکل به خدا و دور کردن نجواهای منفی ما سرزمین تناسب اندام رو به وسیله تناسب فکری تجربه میکنیم
موفق و موید و شگفتی ساز بعدی باشید❤
سلام استاد عزیز خدا قوت
سپاسگزارتونم که امید و انگیزه میدین
من صداتون رو تو این قسمت شنیدم و اومدم بگم
من از سال ۹۴ تو تلگرام با شما و فایل هاتون آشنا شدم تازه شاید سال ۹۳ بود
چون من سال ۹۴ وقتی پدرم فوت کردن بیشتر دنبال مباحث لاغری و انگیزشی رفتم
اون موقع ها خییییلی از مباحث تون خوشم اومد و حرفاتون اون سال به دلم نشست الان اومدم بگم من شاهد لاغر شدن خیلی از بچه های گروه تو اون سالها بودم
یادمه خانم ندا تو گروه خیلی همکاری میکرد یه خانم دیگه هم بود که الان اسمش دقیق یادم نیست ولی یادمه استفاده های خوبی میبردیم همگی و جالب بود ولی متاسفانه پیگیری نکردم
باز هم سال ۹۷ یا ۹۸ که دوره ی سرزمین لاغری و خدا هرگز دیر نمیکند رو خریدم ( دوره ی خدا هرگز دیر نمیکند رو خیلی دوست داشتم ولی متاسفانه چون قسمت بندی شده بود و من بهای اولیه رو داده بودم تو پنل کاربری من قرار نگرفت و همون اولی رو هم کامل گوش نکرده بودم که از کانال تلگرامم حذف شد و همزمان با زدن سایت شد )
ولی متاسفانه بازهم خوب پیگیری نکردم
بیشتر فایل های انگیزشی و فایل های متفرقه گوش میکردم
امسال که بازنشست شدم خیلی فکر کردم و دنبال کاری میگشتم که چیکار کنم با خودم گفتم جمیله ۳۰ سال کار کردی و زندگی کردی ولی
نتونستی خودت رو راضی کنی
نتونستی سرت رو بالا بگیری و با افتخار بگی من تونستم وزنم رو به ۷۰ یا ۶۰ برسونم
نتونستی بری تو شهربازی و با اندام متناسب از وسیله های بازی لذت ببری
نتونستی متناسب بشی و از پوشیدن لباسهای دلخوا هت لذت ببری
نتونستی تو پارک بدوی و راحت دوچرخه بازی کنی
نتونستی و نمی تونی چهار زانو بزنی
چندین ساله من نمیتونم تشهد نمازم رو به حالت دو زانو بخونم زانوهام خشکه
نمیتونی سرت رو جلو پسرات بالا بگیری و بگی من خواستم و تونستم لاغر بشم
نمیتونم با اقتدار به پسرام بگم دنبال خواسته تون و هدفتون برید چون نتیجه ای ندارم
من دیپلم و فوق دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس گرفتم من ۳۰ سال دبیر بودم ولی از اعماق وجودم اعتراف میکنم که به تناسب رسیدن و ۶۰ کیلو شدن برام از اینها برتر و با ارزش تره میدونین چرا چون بقول استاد صفر تا صد این خواسته دست خودمه
اعتراف میکنم
باور کرده بودم که من چاقم و لاغر نمیشم
باور اشتباه منو محاصره کرده بود به من و مغزم چسبیده که توانایی لاغری نداری
قدرت لاغر شدن نداری
همش با خودم میگفتم اگه من توانایی ش رو ندارم
پس چرا آرزوی لاغری دارم
چراااا دوست دارم ۶۰ کیلو باشم
چراااا انتظار متناسب شدن دارم
جمیله پس کی ؟
چرااااا نمیخوای نشون بدی که چاقی ارثی نیست ژنتیکی نیست خواهر برادرات متناسبن الکی به خودت دروغ نگو
چراااا تو تنبلی میکنی تو که اینقد تنبل و خنگ نبودی همه بهت میگن تو زرنگی
چرااااا دوست داری سایز لباس ها م ۴۰ و ۴۲ باشه
چراااا چاقی حالت رو بد میکنه
چراااا جایی میری مقداری خجالت و سرافکندگی از هیکلت داری
چرااااا فکر میکنم هر کسی میتونه بهم بگه تو اگه زن قدرتمند و توانمندی هستی پس چراااا متناسب نیستی چرا نتونستی توانایی ت تو این موضوع رو تو هیکلت نشون بدی
چرااااا نمیتونی پله ها رو تند و سریع طی کنی
نمیدونم چه جوری شد که اومدم تو سایت
چندروز بعدش تو سایت دوره ی اصلاح مغز رو دیدم
یه ندایی بهم گفت این پایان همه ی شکست هاته این چراغ روشنگر راه توئه
این دیگه آخرشه
بیا و دوباره شروع کن
یه ندایی میگفت
تو میتونی
تو باید بتونی
تو گفتی خدایا منو به آسونترین راهها هدایت کن
بیا و شروع کن و بیا و به خودت نشون بده خواستن توانستنه حتی اگه ۵۰ سالت بخواد بشه
اقدام به خرید کردم
شرو ع کردم
حالم خوبه آخه قراره سبکبال بشم قراره چربیهای اضافه ی دور شکمم برن به درک
قراره سرم رو بال بگیرم و بگم من خواستم و تونستم
قرارا به خواسته ی قلبی خودم که همیشه آرزوش رو داشتم برسم من از بچگی تپل بودم من از دوران تربیت معلم ۸۰ کیلو بودم
من همیشه سایزم ۵۰ و ۵۲ بوده
خدایا چقدر سپاسگزار تم که صدای استاد و سایت استاد کمک و راه رسیدن به خواستم شده
میخوام تو مسیر باشم و ادامه بدم
میخوام متناسب باشم و میخوام خوشحال باشم و میخوام به فکر خودم و سلامتیم باشم خدایا سپاسگزا رت هستم که این فایل رو شنیدم
به نام خدا .
من در این فایل متوجه شدم زمانی من در وزن ایده آلم بود . آروم آروم اضافه کردم . اگه روزی بهم میگفتن که در وزن الانم خواهم شد هرگز تصورشم نمیتونستم بکنم . میگفتم دروغه . من آروم آروم چاق شدم . برای همین اصلا متوجه چاقیم نشدم . ولی الان که میخوام کاهش وزن پیدا کنم به حجم عظیمی که میخوام کم کنم فکر می کنم و میگم نمیتونم . انگار که بدنم نمیخواد این حجم عظیم رو از دست بده . میگه میمیرم . توانشو ندارم . ولی من در این فایل فهمیدم نباید اینطوری به لاغر شدن فکر کنم و بگم میخوام ۳۰ کیلو کم کنم . ۳۰ کیلو رو من در طی ده سال به دست آوردم . پس الانم نباید عجله کنم . بلکه لازمه کاملا منطقی فکر کنم و کوچولو کوچولو طوری که بهم فشار هم نیاد به سمت لاغر شدن حرکت کنم . فقط مهم اینه که احساس کنم دارم در جهت لاغر شدنم حرکت می کنم . در نوشته ی دیروز یا پریروز یکی از خانوما خوندم که گفتن باید میانه رو بود ما برای لاغر شدن افراط کردیم . یعنی به خودمون فشار آوردیم . نباید برای لاغر شدن افراط یا تفریط کنیم . به جای زیاده روی میانه روی رو انتخاب کنیم . در متنتون خوندم علاوه بر افکار نیاز هست که رفتارمون هم تغییر کنه . خب من همیشه رفتارم زیاده روی یا کم روی بوده . یعنی یا اصلا نمیخوردم یا خیلی میخوردم . در این فایل و متن فهمیدم باید یه شیب ملایم به سمت لاغر شدن داشته باشم و میانه روی رو در ذهن خودم جایگزین کنم . نمیدونم بتونم این کارو کنم یا نه ؟ ولی این جمله رو هم نباید بگم مگه میشه من کاری رو بخوام و نتونم . میانه روی فشار نمیاره به جسم . یعنی نه اونقدر کم میخوری که اعصابت به هم بریزه نه اونقدر زیاد میخوری که بازم با سرزنش و عذاب وجدان اعصابمون خورد بشه . به نظر من تفاوت رفتار یه انسان چاق و لاغر اینه که انسان چاق اهل زیاده روی و کم روی هست یا مثلا هیچی فعالیت نمیکنه یا میره فعالیتهای خیلی زیادی می کنه که اونقدر بهش فشار میاد که از توانش خارج میشه . من در این فایل فهمیدم که این رفتار چاقی رو تغییر بدم به میانه روی .
میانه روی به انسان فشار نمیاره . خب یه روتین منظمی هست که لازمه تکرار بشه . اگه دلمم چیزی رو بخواد بازم در حد میانه میتونم بخورم مثلا اگه خواستم پیاده روی هم کنم یهو ۲ ساعت نرم روزی نیم ساعتم با سرعت ۳ حرکت کنم خوبه . ما زیاده روی رو حتی تو ورزشم میدیدم . وقتی به ورزش کردن می افتیم اونقدر زیاد انجامش میدیم که خسته میشیم و بهمون فشار میاد و نمیتونیم ادامه بدیم . در مورد افکار هم هی نگیم نمیتونم این کار و انجام بدم نمیتونم لاغر بشم . به ۳۰ کیلو کاهش وزن فکر نکنیم . فقط فکر کنیم که ما زمانی مثلا در ۶۰ کیلو بودیم و از اونجا رسیدیم ۹۰ کیلو ۱۰۰ کیلو پس الانم میتونم دوباره به همون وزن ۶۰ – ۷۰ برگردم . لازم نیست به کاهش وزن فکر کنم که احساس سختی بهم دست بده . فقط یاد اون زمانی بیفتم که من در شرایط ۶۰-۷۰ بودم و حالمم خوب بود و هیچ زجری هم نمی کشیدم و خیلی هم راحتتر از الان زندگی می کردم .
پس لاغر شدن صحیح مجموعه ی افکار و رفتار هست . ما که افکارمون رو با سایت تناسب فکری داریم درست می کنیم و لاغر شدن رو راحت می کنیم از نظر رفتاری هم به نظرم بهترین رفتار میانه روی کردنه که باید بهش پایبند باشم و انجامش بدم البته اونم با احساس خوب انتخابش کنم . توکل به خدا امیدوارم بتونم انجامش بدم . من خب شیوه رفتار میانه روی رو خب زمانی که ۶۰-۷۰ بودم داشتم . ولی من همون موقع هم فکر می کردم زیاد میخورم یعنی من همیشه فکر میکردم در حال زیاده روی هستم . خب من این فکر رو هم باید تغییر بدم . این فکر چاقیه و وقتی همش تصورم این باشه که دارم زیاده روی می کنم خب همین کارو انجام میدم . من تصورم و باید تغییر بدم . من همیشه میانه روی رو انتخاب می کنم . من انسان میانه رُوی هستم . من میانه روی رو در سطح فکرم جایگزین زیاده روی می کنم و در رفتارم هم میانه روی رو جایگزین افراط و تفریط می کنم . هر وقتم که تو فکرم اومد که نمی تونم بدونم این فکر چاقیه و اون رو با فکر لاغری جایگزین کنم . من میتونم لاغر بشم .
با توکل به خدا از امروز میانه روی در رفتار رو میخوام انجام بدم . فکرمم که چند روزه دارم درست می کنم . به نظرم همینطوری ادامه بدم دیگه در جهت لاغری آسان در حرکتم و به مرور و بدون عجله به نتیجه ای که میخوام میرسم .
سلام به همه عزیزای دلم و استاد مهربانم.
گام ۴:توانایی لاغر شدن جسم:
بزرگترین آرزوی من لاغری هست و الان دارم افکار و رفتارم رو هم سو میکنم با لاغرشدن و الان دارم خیلی راحت و با لذت و عشق لاغر میشم به همین راحتی و به همین خوشمزگی.من به توانایی خودم در لاغرشدن اطمینان دارم این قدرت ذهن رو دست کم نگیرید تازه من به وجودش پی بردم که نه تنها با این ذهنم میتونم لاغر بشم بلکه به تمام هدفهای دیگه هم میتونم برسم چون تواناییش رو دارم چون وقتی بدنی توانایی چاق شدن رو داشته باشه پس قطعا توانایی لاغر شدن رو هم داره و اتفاقاً خیلی راحت و سریعتر از چاقی به لاغری میرسه چون چاقی یک امر غیرطبیعی برای بدن ما بود و بدن تمام سعیش رو میکرد که این ضایعه رو دفع کنه و میبینیم که در این سالها چاقیمون گرم به گرم و یواش یواش به وزن ما اضافه شده ولی وقتی میخوام لاغر بشم چون بدن عاشق لاغر شدنه و خوب هم براش بهتر و راحت تر هست که لاغربشه و این لاغری طبیعت بدن ما انسانهاست پس بدن هم تمام سعیش رو میکنه که به وزن نرمال خودش برسه و فوق فوقش به نظرم یکی دوسال بکشه تا ما به وزن دلخواه مون برسیم و این از موهبات خداوند هست برای ما انسانها.پس عدم باور و اطمینان به لاغرشدن بزرگترین مانعی هست که جلوی لاغرشدن افراد چاق رو میگیره.منهم قبلاً فکر میکردم که دارم روز به روز چاق تر میشم ولی خدارو شکر الان باورم این شده که دارم روز به روز لاغرتر میشم چرا چون دارم تمریناتم رو انجام میدم و به عمل تبدیلش میکنم و همینکه در این مسیرم و دارم ازش استفاده میکنم پس درنتیجه انتظارم اینکه به زودی لاغر میشم و به اندام دلخواهم میرسم من لاغر نشم پس کی لاغر بشه لابد منی که قبلاً در این مسیر نبودم و ازش اطلاعی نداشتم خوب مسلما من الانم که در این مسیر و اطمینان قاطع دارم که من لاغر میشم و برای همیشه و تا آخر عمر لاغر میمونم چون باید اینجوری باشه و طبیعت جسمم این هست.خوب وقتی من قبلاً هم در وزن ۵۰یا۴۵کیلو بودم پس الان هم با این آموزشها و باورها و رفتارهای لاغرکننده ام میتونم دوباره به اون وزن برسم و وزن الان من خوب یه وزن و شرایط جدید هست من که از نوجوانی که این وزن یهو به من اضافه نشده که بگم نه من تمام زندگیم در اون وزن بودم نه نبودم تازه یکی دوساله که این وزن۸۰ کیلو رو دارم. اون وزن قبلی من واقعیت من هست.و به حرف استاد ایمان دارم که میگن زمانی که دارید مطالب این سایت رو میخونید یا دارین فایل تماشا میکنید شما نمیتوانید به چاقی فکر کنید بله کاملا درسته من وقتی میام در این مسیر آرامش دارم فکر و تمرکزم میره پی لاغری و حالم خوب میشه.استاد ازتون بینهایت سپاسگزارم.
به نام خالق شگفتی ساز سلام
من به خاطر آنچه که در مورد چاقی شنیده بودم به این جسم به طور ناخودآگاه به خاطر الگو هایی که دیده بودم یادداشت مسیر چاقی رو و برخلاف مسیر طبیعی بدن که تناسب اندام هست حرکت کردم و به این حالت کنونی درآمدم حالا هم با به یادآوردن مسیر تناسب اندام به یادآوردن این که روزی متناسب بودم دوباره قدرت را در دست گرفته و آگاهانه در مسیر متناسب بودن از طریق ذهن که یک سلاح قوی به لطف رب در دستان من است حرکت میکنم و به خد حقیقیم یعنی فردی متناسب بازمیگردم خلاف جریان طبیعت حرکت کردن سخت است اما من این کار را با یادگیری چاقی که انجام دادم چاقی برخلاف سیستم مکانیزه بدنم بود ولی من انجام دادم حال که میخواهم متناسب شوم کار به شدت آسان است چرا که در جهت روند طبیعی بدن من است و نیاز به هیچ کار سختی نیست تنها باید بیاد بیارم و باور کنم که بدنم خواهان متناسب شدن خواهان سلامتی خواهان روند طبیعی خود است و بسیار استقبال میکند از این مسیر و در این جهت مرا یاری میکند این جسم از این خواسته به شدت پشتیبانی میکند همان طور که این مدت که داشتم چاقی را به او آموزش میدادم مقاومت میکرد و این نشان آن است که خواهان متناسب بودن است خواهان لاغری و هماهنگی با خود طبیعی و حقیقی است . از کجا میگم مقاومت میکرد از اون جا که حجم بسیاری غذا میخوردم اما همه رو جذب نمیکرد از اونجا که رفتارهای اشتباه و چاق کننده داشتم اما یه ذره یه ذره چاق میشد چربی اضافه میشد و احساس خوبی نداشتم اما وقتی به دنبال تناسب اندام و لاغری بودم و هستم حالش خوبه سریع تر از آنچه که فکر میکنم در این مسیر حرکت میکنم و نشانه هارو یکی پس از دیگری در این جسم هرچند کوچک میشه دید این قانون این جهان که خیر و نیکی به سرعت در زندگی گسترش پیدامیکنه اما بدی نه ذره ذره . بعدش همه چی به باور ما برمیگرده افراد لاغر چه اون هایی که رفتار غذایی درست دارند و چه اونهایی که ندارند یک چیز در همه اون ها مشترک و اون این که اونها انتظار چاق شدن ندارن اصلا امیدی به چاق شدن ندارند . و همین باور قوی و قالب اونها هست که باعث شده متناسب بمونن . من برای چاق شدن هیچ کاری نکردم فقط انتظار چاق شدن در من به طور ناخودآگاه شکل گرفت حالا برای لاغری هم نیاز نیست کار خاصی بکنم تنها آگاهانه باید انتظار لاغری و تناسب اندام و متناسب ماندن برای همیشه رو در وجودم نهادینه کنم ثبت کنم آن هم تنها با دیون این فایل ها و خواندن کامنت ها و نوشتن کامنت همین و بس من میتوانم متناسب بشم و به اندام ایده الم برسم وچون قبلا متناسب بودم و برای مدتی متناسب ماندم . من از وزن ۷۸به ۶۱ رسیدم پس میتوانم این بار از دور کمر ۹۳ به ۸۰ بعد ۷۰ و بعد ۶۰ برسم چرا که ربم من به این مسیر هدایت کرده پس بدن با ایمان در این مسیر حرکت میکنم و نتیجه رو به ربم میسپارم تنها کار من لذت بردن در این مسیر و حرکت است و نتیجه به عهده ربم هست با نگرانی شرایط بدتر میشه که بهتر نمیشه اما در ارامش و لذت هست که میشه به خواسته ها رسید .
خداجونم متشکرم برای هدایتت برای این که قدم به قدم هدایتم میکنی و ایمانم بیشتر و بیشتر میکنی متشکرم یارب العالمین م دوست دارم رب عزیزم.
سلام ، به استاد عزیزم و دوستان متناسبم ،
این فایلو چند بار گوش دادم چون واقعا نیاز داشتم بیشتر تمرکز کنم
الان من مثل یه بچه که تازه راه رفتنو میخواد یاد بگیره و میفته ، حسم به لاغری باذهن اینجوریه ، پس قبول دارم که توی اول مسیری ذهنم به این باور صد درصدی نرسیده ولی انقدر تمرین و استمرار هم دارم مثل اون بچه که راه رفتن وبدونه یاد میگیره و انقدر توانمند میشه که اگه بهش بگی تو نمیتونی راه بری بخنده و بگه البته میتونم ببین بدونه هیچ سختی دارم راه میرم حتا میدوم ،
لاغر شدن با ذهن ما هم همینه حس میکنم همین ذهنیت و مثال العانم یک قدم به لاغری و توانمند شدنم و باور توانمندیم به قدرت ذهن برای لاغری اضافه کرد ،
بله منم مثل هر فرد چاقی از وضعیت چاقی و بدتر از اون چاقی که هیکلمو بد فرم نشون داد و باعث اعتماد به نفس پایینم شد .
اما الان به لطف خدا و شما استاد روح و روان ما
و استمرار و تکرار خودم در این دوره انقدر روی ذهنم کار میکنم که یادش بیاد لاغر شدن رسالت منه ، خوش فرم شدن رسالته منه ، اصلا این چاقی و بد فرمی اومده و منو توی این سایت قرار داده که با استفاده از قدرت ذهنم بجز لاغر شدن خوش فرم هم بشم ، اعتماد به نفسمم بالا ببرم
ایمان دارم به هدایت خدا
،.
بله منم یه روزی اندام متناسب و خوش فرمی داشتم همه میگفتن عالی شدی اما باور ذهنی من این نبود که به همین شکل میمونم ، یعنی خوش فرم و خوش اندام
اولش فکر میکردم اره چون نمیدونم چطوری لاغر شدم ازم میپرسیدن چکار کردی جوابی نداشتم ، بدم
ولی کم کم ترسیدم نکنهدچاق بشم دوباره ، نکنه پر خوری کنم چاق بشم و کلی دلایل چاق ها و باورای محدود که منو از اون اندام زیبا فاصله داد ،
چون نمیدونستم دلیل اندام زیبامو
اما حالا خیلی راحت میتونن دلایلشو بگم
۱، واقعا به فکر اینکه پس کی قراره لاغر بشم نبودم
۲، اصلا به جسمم و ترازو و اینکه چی بخورم و نخورم هم نبودم
۳. غذا به اندازه که گشنه و ضعف نکنم میخوردم
۴، اصلا هم تلاش ورزشی نداشتم
و به مدت ۵ماه شایدم کمتر اندام متناسبی پیدا کرده بودم
…..…………
خب پس بدن توانایی لاغر شدنو داره
ولی الان یه نجوایی میگه چون کم میخوردی اون زمان لاغر شدی
باید بهش بخندم و بگم ذهن عزیزم کی ازت نظر و توجیح خواست
قدرت چاقی و لاغریو به بیرون ازخودت نده چون این تو بودی به جسمم اجازه داده بودی لاغر بشه چون و دوم اینکه جسم هر گز هدف چاقی و نداشته وسیستم. الهی اون جوری تنظیم شده که درست عمل کنه خوش فرم و زیبا باشه و جوان و شاداب و متناسب باشه
خوراکی تحت فرمان تو توی این بدن انباشه میشه با باورهای اشتباه وگرنه هیچ خوراکی دشمن بدن نیست
عزیزم توهم. مقصر نیستی وظیفه توهم تصویر سازیه پس تصویر درست و بهت میدم تصویر زیبای انداممو
تو تونستی و میتونی انجامش بدی
باور کن
اعتماد دارم به تو و جسمم که عالی کارتونو انجام میدین دست تو دست من تو و جسم عمل گرا
دوستتون دارم که دارمتون که به راحتی منو خوش فرم و خوش اندام میکنید
متناسب شدن و قدرت متناسب موندن همه اش توی ذهنه ، یاد آوری لازمه ای این ذهن هست
پس بار ها و بارها میگم لاغر شدن حق طبیعی جسم من و هر جسمیه
ایمان دارم و باور دارم به هدایتی که از سمت خدا شدم
پس میتونم و ادامه میدم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایا شکرت برای تناسب فکری
و تناسب جسمی من
و دوستانم امیدوارم که دیدگاه من روی خیلیا که میان توی این مسیر و هدایت میشن تاثیر مثبت بزاره برای ادامه دادن راه و رسالت الهی متناسب شدنمون و حتا چیزی بیش از اون
تغییر باورها
“ به نام خداوند زیبایی ها ”
با سلام به تناسب فکری های عزیز و استاد گرامی؛
گام چهارم:توانایی لاغر شدن جسم.
امروز چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به لطف خدا گام چهارم را بر داشتم.با خواندن متن و دیدن فایل تصویری استاد،به این موضوع دقت کردم که نوزاد انسان هنگام تولد جز گریه کردن و حرکات آرام دست وپا ، توانایی دیگری ندارد اما با گذشت زمان او هر روز از طریق شنیدن،دیدن و لمس کردن، اطلاعات زیادی را به ذهن خود می سپارد و کم کم بر اساس دیده ها و شنیده های خود به توانایی های مانند توجه کردن به صداها،تشخیص صورت اطرافیان،چهار و دست و پا راه رفتن،حرف زدن،به طور کامل راه رفتن و … می رسد و هر روز بر کارهایی که می تواند انجام دهد اضافه می شود و توانایی های او افزایش پیدا می کند.پس ما انسان ها توانایی انجام هر کاری را داریم، اگر بر انجام آن کار تمرکز و توجه و تکرار و استمرار داشته باشیم.من به این درک رسیده ام که می توانم همان گونه که توانایی چاق شدن را داشته ام،چاقی که حالت طبیعی بدن نیست، پس توانایی لاغر شدن و متناسب شدن را دارم،که حالت طبیعی بدن است.من با ایجاد باورهای درست و مناسب در ذهنم می توانم به راحتی هر کاری را که بخواهم انجام دهم مانند لاغر شدن.چون جسم و ذهن من خیلی خیلی توانمند تر از آن چیزی است که خودم فکر می کنم زیرا خالق او بی نهایت قادر و تواناست.من در وجود خودم خیلی احساس این را دارم که می توانم لاغر شوم و به این باور رسیده ام پس حتما به آن دست پیدا می کنم و لاغر می شوم.کافی است این باور را در درون خودم زنده نگه دارم و جز لاغری و متناسب شدن فکرم را به چیز دیگری معطوف نکنم.لاغری با ذهن بهترین و نتیجه بخش ترین روش لاغری نوین است.لاغر شدن راحت ترین و آسان ترین کار دنیاست.
بینهایت خداوند رو برای شنیدن این فایل شکرگزار و سپاسگزارم
استاد عزیزم خدا قوت و از لطف شما سپاسگزارم برای تهیه تک تک فایل ها
دوستان عزیز و همراهم سلام و عرض ادب و احترام
من که دارم گذاشتمو مدتیه مرور میکنم متوجه میشم بعد مدتی که خانواده من رو تشویق به چاقی میکردن از ۱۲ سالگی به بعد روند چاقی من شروع شد و من فکر میکنم تا ۱۲ سالگی مملو از باورهای چاقی شدم و چون امید به چاق شدن داشتم و چاق شدن آرزوی من بود من چاق شدم، حالا که چاق شدم اینسری اطرافیان من رو از چاقی منزجر کردن و باور ناتوانی در من ایجاد کردن و چنان لاغری رو در نظر ما سخت کردن که ما هنوز هنوز فکر میکنیم که باید با تلاش و نخوردن و از مقدار تجویزی کم خوردن، ورزش های سخت طاقت فرسا کردن هستند که میتونن ما رو به نتیجه برسونن… متاسفانه در همه جنبه های زندگی با ما اینکارو کردن، مثل کتاب خوندن و درس خوندن، یادگیری زبان و نرم افزار و.… یعنی اصن باورمون نمیشه که نیاز به تلاشهای طاقت فرسا نیست.. وقتیکه انقد چاقی رو زشت بدونم، انقد بخاطرش حرف بخورم، انقد رسیدن بهش رو سخت بدونم و بخاطرش بارها تحقیر شم و عزت نفسم رو از دست بدم، معلومه برام سخت ترین کار میشه… کاری که رسانه ها و دکتر تغذیه و خانواده کردن باید از ذهنمون پاک شه… مثلا من شام خوردم، بعدش اومدم یک نصف کلوچه خوردم و ۳ تا دونه بيسکوئيت کوچیک،، ذهنم دائم بهم میگه اینهمه خوردی تو پرخوری کردی… و حرفهای زیاد ذهن منفی باف... اینجاست که من باید بگم این همه آدم لاغر میخورن و هیچیشون هم نمیشه و اصن چرا تو ذهن من باید این مقدار از غذا انقد زیاد و عجیب باشه و بخواد انقد بزرگنمایی کنه؟؟؟ این نشان از ذهن چاق منِ و گرنه ذهن لاغر که رد میشه، و اصن به ذهنش خطور نمیکنه که چقد خورده… پس ذهن منفی باف من لطفا صدای دکتر تغذیه من نشو و انقد کالری ها رو تو ذهن من نشمار چون ذهن من بی رحم تربن چربی سوز دنیاست… من یک روزی ۶۵ کیلوم بود و الان هم میتونم دوباره به اون وزن برسم فقط باید تمرین کرد، تکرار و تمرین حتما ما رو به هدف میرسونه
به امید موفقیت برای همه ما تناسب فکری ها
عادله.
با سلام خسته نباشید به همه عزیزان و گرامیان
این موضوع درسته که باید همه فکرهای ک در مورد چاقی،داشتیم باید دور بریزیم حتی اینکه اگر در کودکی چاق بودیم حتی اینکه اگر خانواده عاملش بودن،مهم اینه الان در این وضعیت هستیم.ما الان در هر وزنی هستیم باید فکر کنیم خلاصه یک روزی متناسب بودیم پس من میتونم بگم حالا حتی در زیر سن دبستان یک وزنی کمتر ازین مقدار بودم پس اگه من توان چاق شدن داشتم.
حتما توان متناسب شدن رو هم دارم چون چاقی برای بدن یک مورد غیر عادی محسوب میشود.مگه ما برای چاقی رژیم گرفتیم ورزش کردیم یا هزار کار دیگه.پس همون طور که چاق شدیم همون طور باید لاغر شویم.
مگه برای چاقی اراده کردیم مگه تصمیم گرفتیم مگه فکر کردیم مگه زمان گذاشتیم مگه برنامه ریزی کردیم.همین که رفتار و افکارمون با خواسته مون همسو باشه لاغری خودبه خود صورت می گیرد.
وقتی من در مورد نوشتن دیدگاه با مادرم صحبت می کنم،متوجه شدم که مادرم به نکته خوبی اشاره کرد ومادرم گفتن گه:استاد وقتی به شما میگه دیدگاه بنویسید می خواهد حواس شما را از فکر چاقی به سمت دیگر پرت کند که شما دیگر به چاقی فکر نکنید یعنی حواسمون ب متناسب شدن پرت بشه که کمتر افکار ناراحت کننده ب سراغمون بیاد.
وقتی می بینیم یا میشنویم مثلا مرتاضان هندی با قدرت ذهن چه کارهای خارق العاده انجام میدهند مثلا یک فرد هندی با قدرت ذهن خودش حدود ۷۰ سال بدون آب وغذا زنده ماند یا باقدرت ذهن می توانند اشیاء رو ب حرکت در بیاورند.وخیلی از بیماریهای صعب العلاج با قدرت ذهن درمان می شوند.
پس با ماهم میتوانیم با قدرت ذهن خیلی کارها انجام دهیم که متناسب شدن یکی از آنها می باشد.مثلا مادر خودم حدود۱۴ سال پیش مبتلا به بیماری سرطان شده بود ولی خوشبختانه با تلاش خودش وهم اینکه من خیلی بهش روحیه می دادم به لطف خداوند متعال ازین بیماری رها شدند.
درسته سختیهای زیادی را متحمل شدند وفکر کنم در دو مرحله تحت درمان قرار گرفتن ولی مقاومت کردو درمان شد پس با قدرت ذهن خیلی کارها میشه انجام داد هم به سمت مثبت هم ب سمت منفی.پس همیشه سعی کنیم نگرشمان را افکارمان را باورهایمان را انتظاراتمان را واز همه مهم تر ذهنمان را به سمت مثبتها سوق دهیم.
بعد از مدت ها ۲۰ دقیقه از وقتم رو به درستی صرف کردم.محتوایی رو دیدم که به من امید داد و من رو به یاد هدف هایی که برای امسالم انتخاب کرده بودم انداخت.
اولین جمله ای که توجه من را جلب کرد
صفر تا صد رویای لاغر شدن دست خودتان است.
دقیقا درسته چون برای محقق کردن این رویا نیازی به پول و وقت و حرف دیگران ندارم.نیازی به پارتی بازی و آشنا داشتن ندارم تا لاغر بشم.
فقط در این مسیر خودم هستم و خدا.
و این خیلی خوبه که آرزوی من هیچ ربطی به عوامل بیرون از من نداره .
نکته ی دومی که توجه من رو جلب کرد این بود که راحت میتونم جواب های زیادی برای چطور چاق بشم ؟ پیدا کنم و اصلا برای من واضحه که چه اتفاقی میافته
ولی پاسخ چطور لاغر بشم هنوز گنگه و مبهم.
که پاسخش در چند جمله ی بعدی بود :
باید بپذیریم من امروز چاق هستم و میخوام لاغر بشم.
و در گام بعدی افکاری که میگن نمیشه و نمیتونی رو نادیده بگیر .فقط بهشون توجه نکن.
و به این موضوع فکر کن که یک روزی در این شرایط نبودی..
چرا راه دور برم ، پارسال من در این شرایط نبودم حتا دو سال قبل در وضعیت خیلی بهتری بودم و اون شرایط رو همین کسی که الان داره تایپ میکنه بوجود آورده بود تک و تنها با لشکر یک نفره ی خودش.
پس الان هم میتونه.
جسم خیلی قدرت داره .خیلی هوشمنده. به تغییراتی که از بچگی تا الان داشتی نگاه کن ببین این بدن چه تغییراتی رو انجام داده چهره و اندام تو رو از یک بچه به نوجوان و جوان و یک انسان کامل تبدیل کرده و در تمام این سفر تو بزرگ شدی و سالم و سلامت تر شدی.
حالا قدرتی دیگر به اسم ذهن اومده و قدرت جسم رو در مسیری هدایت کرده که تو امروز چاق باشی..
تصمیم گرفتی لاغر بشی و این جسم انجامش داده ،دوباره چاق شدی و دوباره و دوباره این چرخه تکرار شده.
امروز نوبته خودته ..که از این دوتا قدرت استفاده کنی برای هدفی که میخوای..
برای لاغری..
بدون که خیلی قوی هستی و برای رسیدن به هدف قشنگت هرچیزی که لازم هست رو داری ..
پس بدون حسرت خوردن و معطلی شروع کن و رویای خودت رو تا دیر نشده بساز و زندگی کن.
به نام خدا
سلام خدمت دوستان متناسبم و استاد بزرگوار و متناسب
توانایی لاغر شدن رو در جسم خود فعال کنیم 🙏😌
بله استاد امروز میخام بنویسم میخام بگم
دوست دارم فریاد بزنم و همه بدونن که واقعا ما برای چاق تر شدن هیچ کار خاصی نکردیم نکردیم و نکردیم فقط از طریق رسانه خانواده دوست آموزش دیدیم همه جی رو ثبت کردیم و به باورمون تبدیل شد و آخرین سندی که برای چاق شدن داشتیم هم این بوده که ما آب هم بخوریم چاق میشیم یعنی دیگه همه چی رو مقصر میدونستیم که از آب هم نگذشتیم و آب رو که یک تامین کننده ی بدن هستش هم علت چاقی این جسم میدونستیم واقعا چقدر وضعیتمون بحرانیه
که آبی که برای ادامه حیاط لازمه رو دلیل چاقی میدونستیم
کلا ما یه سند داشتیم که همه چی در اون قید شده بوده و گذاشتیم کنار (باورهامون)
و خودمون هم داشتیم به زندگی ادامه میدادیم ما توانایی هامون رو ثبت کرده بودیم در اون سند
و بخاطر همین بوده که ما هر کاری میکردیم به بن بست میخوردیم
چون ما هر کاری کنیم شاید برای مدتی جواب بده ولی
همه چی برمیگرده به اون سندی که همه چی در اون یادداشت شده
ما در اون سند نوشتیم و گذاشتیم تو ناخوداگاهمون
نوشتیم که ما آب هم بخوریم چاق میشیم ارثیمون چاقیه مادرم چاق بوده بارداری آدم و چاق میکنه بیتحرکی ورزش نکردن شب غذا خوردن فست فود خوردن شیرینی خوردن و……همه و همه ی اینا آدم و چاق میکنه
پس تا زمانی که اون سند هس و اعتبار داره ما هر کاری بکنیم فایده نداره نتیجه ی جز رنج و سختی در پی نخواهد نداشت
فقط از یک طریقه که میتونیم اون سند رو بی اعتبار کنیم و یه سند دیگه که میشه اسمش رو گذاشت سند المثنی در اون بیایم بنویسیم و ثبتش کنیم از طریق ذهن
که ای مردم نازنین🥰😊 غذا برای بدن مفیده غذای نیاز بدنه غذا برای سلامتی مفیده غذا آدم و پر انرزی میکنه غذا خوردن نیاز روزانه ماست به اندازه خوردن حق طبیعی ماست ما طبیعتمون لاغریه برای لاغر شدن نیاز به رنج و سختی نیس لاعر شدن آسان ترین کار دنیاس
ورزش برای سلامتی مفیده هیچ چیزی آدم و چاق نمیکنه این فکر شماس باور شماس باورهای اشتباه در مورد غذا دارین شما توانایی لاغر شدن رو دارین لاغری حق شماست تمام همین فقط 👌
چرا اینقدر خودمون رو انداختیم تو زجر و سختی و باور کردیم که چاق شدن اسونه
راحت چاق میشیم راحت میپذیریم هر حرفی رو
همانطور که این توانایی رو در خودمون به وجود آوردیم باید توانایی لاغر شدن هم در خودمون پررنگ کنیم و به وجودش بیاریم که ما هم میتونیم لاغر بشیم چطور؟ همانطور که چاق شدیم همانطور که خبردار نشدیم جی شد همانطور که یهویی به خودمون اومدیم دیدیم چاقیم
همانطور هم باید لاغر بشیم و نمیفهمیم چی داره میشه و بعد به خودمون میایم و می بینم ای بابا کلی لاغر شدیم
بله استاد واقعا هر کدوم از این فایل ها کلی نکات آموزنده داخلشه و باعث حال خوبمون میشه خدا رو شکر من وقتی میام داخل سایت کلی حال و هوام تغییر میکنه شادتر میشم حالم بهتر میشه اشتیاقم بیشتر میشه پرانرژی تر میشم بیشتر باور میکنم که من میتونم
توانمندیهای قویتر میشه و کلی چیزهای دیکه
بهترین و ارزشمند ترین فایل ها رو در اختیار دارم خدارو شکر
دنیای شادی رو به ارمغان میاره دنیای شادابی سلامتی تناسب
پس باید
استاد تغییر باشیم نه قربانی تقدیر
و هر روز یک قدم به سمت هدفمون برداریم تا بتونیم یک قدم یک قدم به سمت جلو حرکت کنیم تا به هدفمون برسیم
نشان های دریافت شده
سلام .
چقدر این فایل خوب بود . بله دقیقا همینطوره . ما برای چاق شدن هیچ زحمتی نکشیدیم و اصلا به تواناییمون برای چاق شدن فکر نمیکردیم . ولی برای لاغر شدن دائم میگیم وای من نمیتونم لاغر بشم و هی به ذهنمون حس نتوانستن رو میدیم و ذهن هم همین دستور رو به جسم میده.
اصلا لاغر شدن توانایی نمیخواد همونجور که چاق شدنمون توانایی نمیخواست .
پس از این به بعد هر وقت توی ذهنمون دیدیم داریم با خودمون نجوای این رو می کنیم که من نمیتونم لاغر بشم سریع به خودمون بگیم لاغر شدن توانایی نمیخواد . اراده نمیخواد . خودش خودبخود رخ میده همونجور که چاقی خودبه خود رخ داد .
ولی ما همیشه برای چاقی تصویرسازی کردیم و همیشه از چاقتر شدن ترسیدیم .
به نظرم یکی از علل قوی چاقی من همین بود . تصویری از چاقتر شدن خودم رو همیشه در ذهنم میارم و یکی از عللش عدم توانایی خودم در لاغرتر شدن هست .
ممنون بابت این فایل
به نام خدا
توانایی لاغر شدن رو در ذهن فعال کنید به نظرم استاد این عنوان برای این فایل مناسبتره
توانایی لاغر شدن در ذهن ما دستکاری شده ما تو ذهنمون هست که توانایی ها مون رو نابود کردیم ما به راحتی تونستیم چاقی تو ذهن وبعد جسم رو فعال کنیم ولی در لاغری فکر میکنیم نمیتونیم این توانایی رو نداریم
دیروز کارتون انه شرلی رو نگاه میکردم انه پیش مرد تخم مرغی رفته بود اون به انه گفت تو قدرت تخیل خوبی داری این قدرت میتونه تو آینده بهت کمک زیادی کنه اون گفت که همه وسایلی که الان تو تو اتاق میبینی مثلا بخاری اول تو ذهن افراد ساخته شده وبعد اختراع شده وما داریم استفاده میکنیم
ما چاقی رو خیلی عالی در ذهن تخیل کردیم وبعدچاقی در جسم نمایان شد.می
در لاغری هم ما میتونیم در ذهن لاغری رو تخیل کنیم وبه معرصه ظهور دربیاریم باید باور کنیم که لاغری هم مثل چاقی هست.
چاقی رو تونستم خلق کنم لاغری رو هم میتونم باید به لاغری فکر کنم چقدر آنه شرلی تخیل قوی داره من با نگاه کردن به اون تخیلم قوی تر میشه من از ذهن تصویری انه خیلی خوشم میاد چقدر دختر شادی هست و چقدر در سختی ها آرام وصبور حتما شما هم بچه ها دنبال کنید درسته کارتون هست ولی خیلی چیزها به ما یاد میده
پس من قبل هر کاری برای لاغری باید تو ذهنم باور کنم که میتونم لاغر بشم من توانایی لاغری دارم باید موفقیت های خودم در لاغری و بقیه رو جلوی چشمم بیارم باید باور کنم اولین اصل لاغری باور به توانایی لاغر شدن هست باید نگاه کنیم و توجه کنیم به افرادی که رفتار ها وافکار خیلی مخرب تری نسبت به ما داشتن و در لاغری موفق شدند .
اگه این توانایی رو در خودمون حس نکنیم هزار سال هم در سایت باشیم نمی تونیم لاغر بشیم من خودم رو اول میگم توانایی لاغری هم به نظرم تکامل میخواد رفته رفته ادم به توانایی خودش در لاغری ایمان میاره
من به توانایی خودم و ذهنم وبدنم ومغزم برای لاغر شدن ایمان دارم .
ما میتونیم همانطور که راحت چاقی رو تونستیم خیلی ها ارزوی یه کم چاق شدن دارن ولی نتونستن چاق بشن پس ما خیلی توانا هستیم .
ممنونم استاد فایل خیلی به دلم نشست
زنده باشید
سلام خدای مهربونم
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
این باورهای ماست که زندگی ما رو میسازه
من در سالیان سال توانمند بودم و به هر چی میخواستم رسیدم و چاقی هم جز همین خواسته هام بود و من وقتی تمام توجهمو در تمام لحظات به چاقی داشتم پس باور من بود که اب میخورم چاق میشم و باور داشتم که ارثی چاقم اخه چی میتونه با ژنتیک مقابله کنه مثلا یک نفر که ژنیتیکی رنگ پوستش تیره است هرکار کنه همون سیاهه و یا دست نداره راهی دیگه نداره و من حس ادمی داشتم که یک عضو بدنم کمه و نمیتونم براش کاری کنم
باور این که به بلوغ که میرسم چاقتر میشم و ازدواج و بارداری و خوردن قرصهای هورمونی و بی تحرکی و پشت میز نشینی منو چاق و چاقتر کرد و انتظارم از همه این باورها فقط چاقی بود و بس
پس من که همونطور که وقتی قبل از بلوغ لاغر بودم و اصلا باور نمیکردم که یه زمانی اینطور چاق بشم و چاق هم شدم پس الان باور دارم که میتونم دوباره لاغر بشم و میدونم با این باور دوباره لاغر بشم
ما در همه لحظات که خودمونو تو اینه میدیدم و میشستم و بلند میشدم و میخوابیدم و از خودم به خاطر چاقی بدم میومد تموم توجهم روی چاقی بوده پس من همیشه با وجود تنفر از چاقی ولی بازم توجهم روی چاقی بوده
پس از همین راه برگردیم و تمام حواسمون رو بزاریم رو چاقی
من از زمان شروع دوره تا جایی که وقت دارم میام تو سایت و همیشه در زمان ازادم میام تو سایت و به قول استاد هر زمان که در سایتیم توجهمون رو لاغریه و ما رو به سمت هدفمون حرکت میده و هر روز به لاغری نزدیکتر میشیم
من هر روز خودم رو در وضعیت لاغر تر و ارامتری میبینم
دوستانی که در این مسیرن میدونن هر زمانی که بشه به لاغریشون میرسن چون یه زمانی در این ایستگاه بودن و دوباره میتونن به این ایستگاه برگردن فقط کافیه که بخوان و باور کنن که این مسیر درسته
در طول زندگیم برای کارها به مسیرهای مختلف برای رسیدن به هدفم رفتم ولی هیچ مسیری به این زیبایی و ارامی رو ندیدم
من در این دوره به ارامش درونی رسیدم چند روز پیش اتفاق ناگواری برام افتاد و اگر طبق سال قبل بود همش گریه میکردم و حالم بد میشد وقلبم درد میگرفت ولی به خاطر این مسیر فقط سعی در بهبودم کردم چون یاد گرفتم فقط خودم میتونم حالمو خوب کنم و بس و موفق شدم و تونستم تمریناتم رو هم انجام بدم
من در این دوره دارم به ارزوهام برسم تناسب و سلامتی و جوانی و زیبایی و ارامش قلبی از دستاوردهای این دوره برام بود
من در این دورههم اطلاعات جدید میگیرم و هم لاغر میشم و هر وقت تو سایتم اصلا گذر زمان رو نمیفهمم خیلی این دنیای جدیدمو دوست دارم
خداوندا به خاطر هدایتم به این مسیر بینهایت شاکرم و ازتو میخواهم در ابن مسیر مرا حمایت کنی
در پناه خدا باشید
سلام و درود.
عنوان این مقاله :
توانائی لاغر شدن را در خود فعال کنید .
●●●●●●●
[ مشق شب ]
انسان در بدو تولد مجهز به تمام توانایی های لازم برای زنده ماندنه ،،، بدون اینکه آموزش دیده باشه به راحتی نفس کشیدن، پلک زدن، رشد و نمو و هزاران فعالیت دیگه ارو برای زنده ماندن بلده ….
به مرور که بزرگتر می شه توانایی های دیگری نیز در او بروز پیدا می کنه مثل توانایی راه رفتن، صحبت کردن و انواع توانایی هایی که هر انسان بنا به موقعیت و شرایط زندگیش از اونها بهره مند می شه .
در دوران کودکی همه ما بدون توجه به داشتن یا نداشتن توانایی شروع به یادگیری زبان مادری خود می کنیم اما وقتی بزرگتر می شیم در مورد یادگیری زبان دیگری مثل انگلیسی به یک شکل عمل نمی کنیم بلکه اونایی که عقیده دارن توانایی یادگیری زبان انگلیسی را دارن برای یادگیری اقدام می کنن اما عده زیادی که عقیده دارن توانایی یادگیری زبان انگلیسی را ندارن هرگز برای یادگیری آن اقدام نمی کنن.
این در صورتیه که همه کودکانی که در خانواده های انگلیسی زبان متولد می شن بدون داشتن نگرش درباره توانایی خود در یادگیری زبان انگلیسی به راحتی زبان مادری را می آموزن و اگر نیاز باشه زبان فارسی رو یاد بگیرن به همان شکل که ما در مورد یادگیری زبان انگلیسی عمل می کنیم درمورد خود فکر و عمل می کنن.
موضوعی که درباره یادگیری زبان مادری و انگلیسی توضیح داده شد درباره تمام مسائل و جنبه های زندگی صدق می کنه و ما هرچه بزرگتر می شیم بر اساس نگرش خود درباره توانایی هامون برای یادگیری اقدام می کنیم
.
اگر امروز زندگی خودمونو بررسی کنیم در تمام مواردی که احساس و نگرش توانمندی داشته ایم موفق بوده ایم و در بسیاری از مواردی که به خواسته هامون نرسیده ایم
تنها و تنها به دلیل عدم احساس توانایی بوده است.
( مثل رد شدنم در امتحان شهری رانندگی ، به شکل وحشتناکی از پشت فرمون نشستن و محیط امتحان و افسر آزمون گیرنده می ترسیدم …چرااا ؟.. چون فکر می کردم نمی تونم رانندگی کنم نمی تونم بین چشم و دست و پاهام هماهنگی ایجاد کنم و کار بسیار سختی به نظرم می اومد …اما با اصرار عجیبی به تمرین ادامه دادم و هفت بار در آزمون شهری شرکت کردم و هر بار با کوهی از خشم و غم از این عدم توانائی رد می شدم ….. اصراری که داشتم به دلیل تصمیم ذهن خودآگاهم برای گرفتن گواهینامه بود .شوق داشتم از مزایای استقلال در رانندگی و داشتن ماشین آگاه بودم و دلم برای تجربه یکموقعیت جدید و پر از شادی در زندگیم می تپید ولی این ذهن ناخودآگاهم بود که اصلا دلش نمی خواست من در این مورد موفق بشم …کودک درون من به شدت می ترسید و با تمام قوا با من مقابله کرد و منو از ادامه کار منصرف کرد …. و این قدرت تاثیر ذهن ناخودآگاه یا همان کودک درون هر انسانی رو به نمایش گذاشت … و البته اون چیزی که این ترس کودکانه ارو روزبروز تقویتش کرد و آخر سر جشن پیروزی گرفت ذهن منفی باف یا به عبارتی شیطان درونم بود ….به هر صورت تا زمانی که جمله من نمی تونم در ذهن ، جولان میده هیچ موفقیتی برای ما متصور نیست منجمله لاغر شدن ..)
لاغر شدن هم مانند دیگر موضوعات زندگی ارتباط مستقیم به احساس توانایی در لاغر شدن یا نشدن داره و این مهم ترین مانع لاغری در ذهنه که در هیچ روش لاغری مورد توجه قرار نمی گیره.
اگر نیاز به منطقی کردن این عبارت داشته باشم کافیه که به روند چاق شدن خودم فکر کنم.
هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده و هیچ نگرشی درباره اینکه من نمی تونم چاق بشم نداشته ،،، بنابراین به راحتی و بدون هیچگونه تحمل رنج و سختی چاق شده.
نکته جالب توجه اینکه هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده . اما وقتی چاق شده و در معرض مشکلات اون قرار گرفته، برای لاغر شدن به توانایی لاغر شدن خود فکر کرده و چون برای چاق شدن متکی به توانایی خاصی نبوده بنابراین برای لاغر شدن هم خودشو فاقد توانایی لازم می دونه. از این جهته که همه افراد چاق ،، خودشونو فاقد توانایی و اراده لاغر شدن می دونن.
برای درک بهتر این موضوع یک مثال منطقی می زنم :
در اطرافیان خودم افراد متناسبی رو دیدم که از نظر من افراد پرخوری هستن ،،،،اما هرگز چاق نشدن و نمیشن ،،، و زمانی که از اونها درمورد چطور چاق نشدنشون سوال کردم: جواب دادن که من چاق نمی شم.
نمونه مشابه رو می تونیم در خودمون پیدا کنیم که درمورد موضوعی احساس ناتوانی کرده ایم و هرگز در آن موضوع موفق نشده ایم .
پاسخ اینه که اونها هیچ تلاشی برای ایجاد توانایی لاغر بودن در خود ایجاد نکردن چون این توانایی به شکل پیشفرض در همه انسان ها وجود داره. مانند توانایی نفس کشیدن.
●افراد متناسب به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- افراد متناسب با رفتار غذایی صحیح
۲- افراد متناسب با رفتار غذایی غیرصحیح
● گروه اول که افراد متناسب با رفتار صحیح هستن دقیقا بر اساس فرمول های پیش فرض ذهن و دستورالعمل های اولیه مغز خود فکر و رفتار می کنن بنابراین تا ابد متناسب خواهند بود.
● گروه دوم افرادی هستن که دستورالعمل های اولیه مغزشون تغییر کرده و نسبت به مواد غذایی واکنش های متفاوت دارن و در خوردن مواد غذایی زیاده روی می کنن اما این گروه فقط به این دلیل که خودشون را فاقد توانایی چاق شدن می دونن تا زمانی که این باور و نگرش تغییر نکرده باشه متناسب خواهند بود اما درصورتی که نگرش آنها درباره توانایی چاق شدنشون تغییر کنه با سرعتی بیش از افراد چاق دچار اضافه وزن خواهند شد.
تمام سال هایی که برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کردیم تنها به دلیل باور نداشتن توانایی لاغر شدن موفق به کسب نتیجه عالی و ماندگار نشدیم …
حتی افرادی که با استفاده از هر روشی به مقدار قابل توجهی کاهش وزن و سایز پیدا می کنن ، تحت تاثیر این نگرش اشتباه که توانایی لاغر موندن را ندارن دوباره به شرایط چاقی قبلی خود بر می گردن…
سلام استاد
ببخشید چرا برای این فایل گزینه دانلود نگذاشتید ؟
واینکه استاد این علامت پشتیبان جلوی چشم رو تو تایپ دیدگاه میگیره رو اعصابم اینو درس کنید کمی پایین تر ببرید بهتر میشه
ممنونم
سلام و درود
لینک های دانلود قرار داده شد
در مورد جایگاه آیکون پشتیبان تا حد ممکن کنار تصویر قرار داده شده و در برسی روی گوشی های مختلف مشکلی برای تایپ ایجاد نمیکنه
می تونید از تصویر موبایل موقع تایپ کردن اسکرین شات بگیرید و از طریق چت پشتیبان ارسال کنید تا بررسی شود.
ممنونم استاد از امکانات عالی که برای سایت انجام میدید واقعا دست مریزاد وقتی گفتین تو گوشی های مختلف ایکون بررسی شده واقعا از دقت و توجه دقیقتون به سایت خوشحال و شگفت زده شدم این عشق شما به سایت وکارتون رو میرسونه همانطور که اندام عالی برای خودتون ساختین همواره در حال تناسب سایت تناسب فکری هم تلاش میکنیدخدا حفظتو ن کنه
استاد بله ایکون مشکلی ایجاد نمیکنه موقع تایپ ولی جلوی چشمه هنوز مغزم عادت نکرده کمی کلافه میکنه
سپاسگزارم از لطف و محبت شما
در تصویری که ارسال کردید کیبود در حالت باز خیلی کشیده است و تا نصف صفحه رو پر می کنه به همین دلیل آیکون چت چون بالای کیبورد قرار می گیره طبیعیه که روی قسمت درج دیدگاه قرار می گیره
اگر از مرورگر پیش فرض گوشی استفاده می کنید حتما از مرورگر گوگل کروم یا فایرفاکس استفاده کنید
در صورتی که از همین مرورگرها استفاده می کنید سعی کنید برنامه کیبورد های تایپ فارسی نصب کنید که سایز کیبورد شما کوچیکتر بشه
بعد این مشکل به راحتی حل می شه
موفق باشید
سلام استاد ،،
الهام خانوم درست میگن این علامت برای تعویض عکس پروفایل هم مشگل ایجاد کرده …چون دقیقا میره روی گزینه ذخیره عکس می ایسته اگر امکانش هست به گوشه سمت چپ منتقلش کنید ….
ممنونم
سلام
اول اینکه باید بگم استاد من به خاطر چندین سال حضور در دوره های شما خصوصا دوره ی جدید شما که اصلاح پر خوری واشتها نام داره اینقدر بر روی رفتار خودم متمرکز شدم و خودم رو مسول و مقصر صد درد صد چاقی الآنم قبول کردم (البته از اول مسیر این تغییر رو داشتم اما حالا بیشتر )و با تمام توانم دارم روی خودم کار میکنم که به جسم ایده الم برسم که اصلا اون تفکرات گذشته ی خودم در مورد چاقی و اون انتظار خودم که هر ماه باید چاقتر بشم رو دیگه ندارم و اصلا فراموش کردم و از اون دوران به قدر زیادی فاصله گرفتم و اون تفکرات چاقی تا حدود زیادی در من کمرنگ شده اما حالا با این صحبتهای شما دوباره یاد اون دوران افتادم و با تک تک حرفهای شما اون دوران چاقی خودم رو به یاد آوردم که من هم یه زمانی برای کم کردن یه کیلو باید کلی زجر وسختی میکشیدم اما به راحتی با رها کردن ورزش و رژیم درعرض یه مدت کوتاه اون بر میگشت و من به همه و خودم میگفتم من به راحتی لاغر نمیشم اما به راحتی توانایی چاق شدن دارم و همینطور هم برام میشد و چقدر خودم رو در لاغری ناتوان میدیدم و این اواخر که میرفتم روی ترازو و هر ماه شاهد اضافه وزنم بودم میگفتم خدایا چیکار کنم یعنی چه کاری باید انجام بدم که وزنم حداقل ثابت بمونه به ثابت موندن هم راضی بودم اما خب اتفاق نمیافتاد و من هرماه بر خلاف کلی تلاش و کوشش عددی رو بر روی ترازو میدیم که هیچ نسبتی با تلاشهای من نداشت و من فقط ناراحت میشدم و اما خدا رو شاکرم که در این مسیر هستم و حالا بر خلاف اون موقع سرشار از تناسب و اعتماد به نفس و توانایی در خلق اندام دلخواهم شدم و همیشه به خودم میگم من به زودی در وزن زیبای دلخواهم قرار میگیرم و تازه از راحت ترین راه ممکن یعنی با شادی و لذت و آرامش و حال خوب که حتی در خواب هم نمیدیدم اینقدر عالی و راحت من لاغر بشم اتفاقا اطرافیان خودم رو میبینم که هنوز اونها در حال عمل کردن به رژیم های سخت و طاقت فرسا و عمل های معده و بالون در معده هستن و چقدر در زجر. وسختی هستن و در آخر هم همون افراد از خیلیها هنوز چاقتر هستن و اصلا حال خوبی هم ندارن و نگرانن و محدودیت دارن و… من چند شب پیش در جشن عقد در کنار سه فرد بودم که یکی از اونها رژیم بسیار گرون قیمتی داره که شاید یکم لاغر تر . بشه و یه نفر بالون در معده داشت و یه نفر عمل اسلیو معده کرده بود و من در اونجا وقتی به خودم و راهم و جسمم نگاه میکردم چقدر برای خودم خوشحال بودم چون از تمام اونها لاغر اندام تر و شاداب تر و خوشلباس تر و آزاد تر بودم و به خودم بالیدم که در این مسیر زیبا هستم .
یادم میاد آخرین بار که به خاطر بارداری دومم بود که بسیار چاق شده بودم آرزوم بود که غذایی در اطراف من باشه و من به راحتی بگم میل ندارم و نخورم چون همیشه گرسنه بودم آرزوم بود لباسها به تنم گشاد باشن آرزوم بود کفشهای شیک بپوشم آرزوم بود لباس به روز و زیبا بپوشم و یا در مجالس عروسی و تولد میدیم که خواهر لاغرم یه لباس کوتاه پوشیده و چقدر بهش میاد و جون تر به نظر میرسه آرزوم بود منم لباس عروسکی کوتاه یه روزی بپوشم و آرزوم بود که شکمم که از بقیه ی اندام هام جلوتر بود یکم عقبتر باشه تا روم بشه لباس دلخواهم رو بپوشم و یادم میاد این چاقی بعد از بارداری که بسیار وحشتناک بود کاری کرده بود که من از جسمم متنفر بودم از خودم ناراضی بودم و دوست داشتم به هر شکلی شده از شر اون خلاص بشم و تمام توجهم روی چاقی خودم بودم تا به همسرم گفتم من با وجود شیر دهی به پسرم که چهار ماه بود میخوام برم زیر نظر کارشناس تغذیه و با نظارت اون به لاغری دلخواهم برسم و اینقدر عاشق لاغری بودم که با تمام سختی های راه و دو فرزند کوچیک. کلاس اول و چند ماه من هر ماه و هر هفته به مطب این آقا میرفتم و ورزش میکردم و بلخره تونستم به وزن دلخواه برسم وچقدر هم در باشگاه و نزد این آقا تشویق شدم که تو به وزن و سایز دخترونه ای رسیده ای و من خوشحال بودم که تونستم در زیر یک سال حالا دقیق یادم نیست شاید در ده ماه من سی کیلو و یا یکم بیشتر کم کردم و اما چه فایده که این وزن برای من ماندگار نبود چون دقیقا در همون ایام من متوجه شدم که باید دارو بی مصرف کنم که به گفته ی پزشکان عوارض اونها چاقی هست و دیگه من در شرایط سختی قرار گرفتم و بارها و بارها اون پزشک رژیم من رو سنگین تر میکرد و من ورزشم رو سخت تر میکردم تا جایی که به خودم آسیب زده بودم اما نمیتونستم دیگه در وزن زیبای گذشته باشم نهایتا یکم کم میکردم دوباره اضافش میکردم و من همش درگیر این رژیم های کارشناس تغذیه بودم و به دنبال ایراد از باشگاه و مربی اون بودم که انگار خوب نیست اما هر چقدر بیشتر تلاش میکردم لاغری از من دورتر میشد و همه اطرافیان میگفتن تقصیر خودت هست از بس که حساسی و همش میری دکتر تا کی بابا بسه و بارها میگفتن تو چون دارو مصرف میکنی حق تو هست که اینطور باشی دیگه نباید ناراحت باشی اما من نپذیرفتم و به دنبال راه ی بودم و خدا من رو به این راه هدایت کرد و بارها استاد گفتن حتما توانایی رسیدن به این هدف رو داری که خدا به این راه هدایتت کرده پس به خدا اعتماد کن و به راهت ادامه بده و من هم با اطمینان کامل پا در این راه گذاشتم و تمام فایلها رو بدون ذره ای شک و تردید گوشدادم و انجام دادم و نتایج بزرگ هم گرفتم .
و من کسی بودم که از زمانی که خودم رو میشناختیم تا قبل از ازدواجم من فرد بسیار لاغری بودم و من بارها میگم اون شرایط اون زمان ایده آل من هست اون حقیقت من هست و این یه مقدار چاقی الان من دروغ و این چاقی مال من نیست و حق من نیست من به راحتی این چاقی رو ازخودم جدا خواهم کرد و به ذات پاک و متناسب خودم برخواهم گشت .
و من مطمعنم چاقی بعد از ازدواجم حاصل حرفها ی اطرافیان و باورهای نادرست خودم بوده که به خودم هدیه دادم و حالا میخوام دوباره با حرفهای درست استاد و باورهای درست خودم لاغری کامل رو به خودم هدیه بدم .
عاشق این سایت ومحتواش هستم که وقتی میام اینجا مینویسم و گوش میدم حالم بهتر میشه و به هدفم نزدیکتر میشم واقعا سایت تناسب فکری محل امنی هست برای من که به تناسب اندام خودم برسم .
من بر عکس این دوست عزیز که تازه با این سایت آشنا شده و از چاقی خودش رنج میبره باید بگم من یه روزی باورم نمیشد در وزن خودم ثابت بمونم اما الان نه تنها ثابت نموندم بلکه کلی لاغرتر شدم و سایز و وزن خوبی دارم که شاید از نظر خیلی ها ایده آل باشه اما من بازم لاغر تر و زیباتر شدن رو میخوام برای همین دارم هر روز وارد سایت میشم وگوش میدم و مینویسم و ایمانم به خودم و توانایی ام هزاران برابر شده و من یه آدم دیگه شدم با افکار و باورهای جدیدی که من رو از گذشته ام جدا کرده همین چند شب پیش من عروسی دعوت بودم و یه لباس شیک که آرزوم بودم بپوشم پوشیدم و از خودم در آینه لذت بردم و همین هفته من به یه تولد دعوت هستم که میخوام یه لباس کوتاه عروسکی که آرزوی من بوده در تمام دوران چاقیم بپوشم میخوام بپوشم و از خودم بیشتر لذت ببرم ازاین اندام جدیدم بیشتر لذت ببرم .
من دارم با قدرت ذهنم لاغری رو یاد میگیرم و لاغری رو حق خودم میدونم و من انتظار دارم به زودی به اندام دلخواهم برسم در حالی که در گذشته ناامید بودم و نمیتونستم باور کنم که میتونم لاغر بشم و همیشه به لاغرها با حسرت نگاه میکردم به غذا خوردنشون به اندامشون و به سبک پوششون با حسرت نگاه میکردم اما حالا خودم دارم تا حدود زیادی ااونها رو تجربه میکنم و یه فاصله ی کوچیکی بین من و اندام ایده الم هست که با دوره ی جدید مطمعنم چه بخوام چه نخوام من به اون میرسم .
سلام فروغ عزیز
واقعا تحسینتون میکنم به خاطر پشتکار اشتیاقتون در مسیر لاغری و تبریک به خاطر نتایج عالی
اگر دوست داشتین یه عکس قدی از خودتون تو پروفایل یا شگفتی سازان بزارید تا ما هم لذتشو ببریم
موفق باشی همیشه
سلام الهام عزیزم
دوست هم مسیر و هم فرکانس من خوشحالم که کامنت من رو خوندین من هم بارها نوشته های شما و بقیه ی بچه ها رو با عشق میخونم و لذت میبرم و شما رو تحسین میکنم در اولین فرصت ممکن این کار رو میکنم میخوام به تناسب ایده الم نزدیکتر بشم بعد عکس بزارم هر چند نمیدونم راه گذاشتن عکس در آلبوم شگفتی سازان چطور هست اما زمانش که برسه و تصمیم به انجام این کار که بگیرم حتما از استاد میپرسم .
برای شما الهام خانم گل و زیبا و خوش اندام بهترینا رو آرزومندم
مرسی عزیزم
ممنونم از لطف ومحبتت
خوشحالم دوستان عالی و زیبا و مثبت مثل شما رو دارم .
سلام وقت بخیر دوست عزیز
من همیشه از خوندن دیدگاهاتون لذت میبرم و نهایت تشکر رو ازتون دارم.. بسیار خوشحالم از نتیجه ای که به دست آوردین و امیدوارم به هدف غاییتون برسین❤️🌹
سلام دوست هم مسیرم خوشحالم که وقت گذاشتین .کامنت من رو خوندین. و اگر حس خوبی به شما داده که لذت بردین بیشتر خوشحال میشم .
منم از خدا میخوام شما و تمام بچه های این سایت به لاغری ایده آل خودشون و اندام دلخواهشون برسن تا خالق بودن رو به بهترین شکل ممکن درک کنن
سپاسگزارم از دعای زیباتون
انشالله همیشه شاد در مسیر موفقیتهاتون باشین❤️❤️
باسلام
این فایل رو ۲ بار گوش کردم و لذت بردم، از این که استاد چطور با مهارت و از جنبه های گوناگون موضوع چاقی رو بررسی میکنن و توضیح میدن که هميشه تازگی داره.
با گوش کردن به صحبتهای استاد حالم خوب میشه دقیقا همانطوری که گفتید هر فایلی رو که گوش میکنم تاثیر مثبتش رو میذاره
ممنون استاد گرامی خیلی خوشحالم که با سایت شما آشنا شدم🌹🌹🌹🙏🙏🙏