توانایی لاغر شدن در همه افراد چاق وجود دارد اما نمی دانند.
همه ما در بدو تولد مجهز به تمام توانایی های لازم برای زنده ماندن هستیم. بدون اینکه به ما آموزش داده شود به راحتی نفس کشیدن، پلک زدن، رشد و نمو و هزاران فعالیت دیگر برای زنده ماندن را بلد هستیم.
توانایی های ذاتی انسان
به مرور که بزرگتر می شویم توانایی های دیگر نیز در ما بروز پیدا می کند مانند توانایی راه رفتن، صحبت کردن و انواع توانایی هایی که هر انسان بنا به موقعیت و شرایط زندگی اش از آنها بهره مند می شود.
هیچ یک از ما در دوران کودکی تصور و نگرشی درباره توانایی های خود نداریم، بنابراین به راحتی هرآنچه را نیاز داشته باشیم می آموزیم. اما هرچه بزرگتر می شویم تحت تاثیر محیط پیرامون خود دیدگاه و نگرش ما درباره توانایی هایمان تغییر پیدا می کند و این شروع ایجاد تفاوت بین انسانهاست.
در دوران کودکی همه ما بدون توجه به داشتن یا نداشتن توانایی شروع به یادگیری زبان مادری خود می کنیم اما وقتی بزرگتر می شویم در مورد یادگیری زبان دیگری مانند انگلیسی به یک شکل عمل نمی کنیم بلکه برخی از ما که عقیده داریم توانایی یادگیری زبان انگلیسی را داریم برای یادگیری اقدام می کنیم اما عده زیادی که عقیده دارند توانایی یادگیری زبان انگلیسی را ندارند هرگز برای یادگیری آن اقدام نمی کنند.
این در صورتی است که همه کودکانی که در خانواده های انگلیسی زبان متولد می شوند بدون داشتن نگرش درباره توانایی خود در یادگیری زبان انگلیسی به راحتی زبان مادری خود را می آموزند و اگر نیاز باشد آنها زبان فارسی را بیاموزند به همان شکل که ما در مورد یادگیری زبان انگلیسی عمل می کنیم درمورد خود فکر و عمل می کنند.
موضوعی که درباره یادگیری زبان مادری و انگلیسی توضیح داده شد درباره تمام مسائل و جنبه های زندگی صدق می کند و ما هرچه بزرگتر می شویم بر اساس نگرش خود درباره توانایی هایمان برای یادگیری اقدام می کنیم.
اگر امروز زندگی خود را بررسی کنیم در تمام مواردی که احساس و نگرش توانمندی داشته ایم موفق بوده ایم و در بسیاری از مواردی که به خواسته هایمان نرسیده ایم تنها و تنها به دلیل عدم احساس توانایی بوده است.
لاغر شدن هم مانند دیگر موضوعات زندگی ارتباط مستقیم به احساس توانایی در لاغر شدن یا لاغر نشدن دارد و این مهم ترین مانع لاغری در ذهن است که در هیچ روش لاغری مورد توجه قرار نمی گیرد.
ارتباط لاغری با توانایی لاغر شدن
به اندازه ای که احساس توانایی لاغر شدن داشته باشید به راحتی می توانید لاغر شوید.
اگر نیاز به منطقی کردن این عبارت دارید کافی است به روند چاق شدن خود فکر کنید.
هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده است و هیچ نگرشی درباره اینکه من نمی توانم چاق شوم نداشته است بنابراین به راحتی و بدون هیچگونه تحمل رنج و سختی چاق شده است.
مثال یادگیری زبان مادری را در ذهن مرور کنید دقیقا مشابه چاق شدن است.
نکته جالب توجه اینکه هیچ فرد چاقی برای چاق شدن به توانایی خود در چاق شدن فکر نکرده است اما وقتی چاق شده است و در معرض مشکلات چاقی قرار گرفته، برای لاغر شدن به توانایی لاغر شدن خود شک کرده است.
ما برای چاق شدن متکی به توانایی خاصی نبوده ایم بنابراین برای لاغر شدن نیز به داشتن توانایی خاصی نداریم.
عدم اطلاع از این موضوع یا به دلیل دریافت آگاهی های اشتباه سبب شده که همه افراد چاق خود را فاقد توانایی یا اراده لاغر شدن می دانند. این نگرش مهمترین عامل لاغر نشدن افراد چاق است.
برای درک بهتر این موضوع به این مثال منطقی توجه کنید:
شاید در اطرافیان خود با افراد متناسبی را مشاهده کرده باشید که از نظر شما افراد پرخوری هستند اما هرگز چاق نمی شوند و زمانی که از آنها درمورد چطور چاق نشدنشان سوال کرده اید: جواب داده اند که من چاق نمی شم.
من چاق نمیشم در واقع همان عدم توانمند خود در چاق شدن است.
نمونه مشابه را می توانید در خودتان پیدا کنید که درمورد موضوعی احساس ناتوانی کرده اید و هرگز در آن موضوع موفق نشده اید.
افراد لاغر و احساس توانایی لاغری
شاید در ذهن شما این سوال ایجاد شده باشد که افراد لاغر چگونه توانایی لاغر شدن را در خود ایجاد کرده اند؟
پاسخ این است که آنها هیچ تلاشی برای ایجاد توانایی لاغر بودن در خود ایجاد نکرده اند چون این توانایی به شکل پیشفرض در همه انسان ها وجود دارد. مانند توانایی نفس کشیدن.
افراد متناسب به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- افراد متناسب با رفتار غذایی صحیح
۲- افراد متناسب با رفتار غذایی غیرصحیح
گروه اول که افراد متناسب با رفتار صحیح هستند دقیقا بر اساس فرمول های پیش فرض ذهن و دستورالعمل های اولیه مغز خود فکر و رفتار می کنند بنابراین تا ابد متناسب خواهند بود.
گروه دوم افرادی هستند که دستورالعمل های اولیه مغز آنها تغییر کرده و نسبت به مواد غذایی واکنش های متفاوت دارند و در خوردن مواد غذایی زیاده روی می کنند اما این گروه فقط به این دلیل که خود را فاقد توانایی چاق شدن می دانند تا زمانی که این باور و نگرش تغییر نکرده باشد متناسب خواهند بود اما درصورتی که نگرش آنها درباره توانایی چاق شدن خود تغییر کند با سرعت بیشتر از افراد چاق دچار اضافه وزن خواهند شد.
داشتن یا نداشتن احساس توانایی، تنها عامل تعیین کننده نتیجه زندگی شما در جنبه سلامتی و تناسب اندام خواهد بود.
بنابراین اگر رویای لاغر شدن دارید باید بیشتر از هر موضوع دیگر به بازیابی و به یادآوری توانایی خود در لاغر شدن توجه داشته باشید.
اگر عقیده دارید توانایی لاغر شدن را ندارید مهم نیست چقدر برای لاغر شدن تلاش می کنید، شما هرگز لاغر نخواهید شد.
تمام سال هایی که برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده ایم تنها به دلیل باور نداشتن توانایی لاغر شدن موفق به کسب نتیجه عالی و ماندگار نشده ایم.
حتی افرادی که با استفاده از هر روشی به مقدار قابل توجهی کاهش وزن و سایز پیدا می کنند نیز تحت تاثیر این نگرش اشتباه که توانایی لاغر ماندن را ندارند دوباره به شرایط چاقی قبلی خود بر می گردند.
بازیابی توانایی لاغر شدن، مهمترین موضوع در کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهن می باشد.
چگونگی ایجاد توانایی لاغر شدن
من در این فایل متوجه شدم زمانی من در وزن ایده آلم بود. آروم آروم اضافه کردم. اگه روزی بهم میگفتن که در وزن الانم خواهم بود هرگز تصورشم نمیتونستم بکنم. میگفتم دروغه. من آروم آروم چاق شدم. برای همین اصلا متوجه چاقیم نشدم.
ولی الان که میخوام کاهش وزن پیدا کنم به حجم عظیمی که میخوام کم کنم فکر می کنم و میگم نمیتونم. انگار که بدنم نمیخواد این حجم عظیم رو از دست بده. میگه میمیرم. توانشو ندارم.
ولی من در این فایل فهمیدم برای ایجاد توانایی لاغر شدن در خودم نباید اینطوری به لاغر شدن فکر کنم و بگم میخوام ۳۰ کیلو کم کنم.
۳۰ کیلو رو من در طی ده سال به دست آوردم. پس الانم نباید عجله کنم. بلکه لازمه کاملا منطقی فکر کنم و کوچولو کوچولو طوری که بهم فشار هم نیاد به سمت لاغر شدن حرکت کنم.
فقط مهم اینه که احساس کنم دارم در جهت لاغر شدنم حرکت می کنم. در نوشته ی دیروز یا پریروز یکی از خانوما خوندم که گفتن باید میانه رو بود ما برای لاغر شدن افراط کردیم. یعنی به خودمون فشار آوردیم. نباید برای ایجاد توانایی لاغر شدن افراط یا تفریط کنیم. به جای زیاده روی میانه روی رو انتخاب کنیم.
در محتوای نوشتاری خوندم علاوه بر افکار نیاز هست که رفتارمون هم تغییر کنه. خب من همیشه رفتارم زیاده روی یا کم روی بوده. یعنی یا اصلا نمیخوردم یا خیلی میخوردم.
در این فایل و متن فهمیدم باید یه شیب ملایم به سمت لاغر شدن داشته باشم و میانه روی رو در ذهن خودم جایگزین کنم. نمیدونم بتونم این کارو کنم یا نه ؟ ولی این جمله رو هم نباید بگم مگه میشه من کاری رو بخوام و نتونم.
میانه روی فشار نمیاره به جسم. یعنی نه اونقدر کم میخوری که اعصابت به هم بریزه نه اونقدر زیاد میخوری که بازم با سرزنش و عذاب وجدان اعصابمون خورد بشه. به این شکل به مرور به افکار و رفتار مسلط میشیم و توانایی لاغر شدن را در ذهنمون ایجاد می کنیم.
به نظر من تفاوت رفتار یه انسان چاق و لاغر اینه که انسان چاق اهل زیاده روی و کم روی هست یا مثلا هیچی فعالیت نمیکنه یا میره فعالیتهای خیلی زیادی می کنه که اونقدر بهش فشار میاد که از توانش خارج میشه. من در این فایل فهمیدم که این رفتار چاقی رو تغییر بدم به میانه روی.
میانه روی به انسان فشار نمیاره. خب یه روتین منظمی هست که لازمه تکرار بشه. اگه دلمم چیزی رو بخواد بازم در حد میانه میتونم بخورم مثلا اگه خواستم پیاده روی هم کنم یهو ۲ ساعت نرم روزی نیم ساعتم با سرعت ۳ حرکت کنم خوبه.
ما زیاده روی رو حتی تو ورزشم میدیدم. وقتی به ورزش کردن می افتیم اونقدر زیاد انجامش میدیم که خسته میشیم و بهمون فشار میاد و نمیتونیم ادامه بدیم.
در مورد افکار هم هی نگیم نمیتونم این کار و انجام بدم نمیتونم لاغر بشم. به ۳۰ کیلو کاهش وزن فکر نکنیم. فقط فکر کنیم که ما زمانی مثلا در ۶۰ کیلو بودیم و از اونجا رسیدیم ۹۰ کیلو ۱۰۰ کیلو پس الانم میتونم دوباره به همون وزن ۶۰ – ۷۰ برگردم.
برای ایجاد احساس توانایی لاغر شدن لازم نیست به کاهش وزن فکر کنم که احساس سختی بهم دست بده . فقط یاد اون زمانی بیفتم که من در شرایط ۶۰-۷۰ بودم و حالمم خوب بود و هیچ زجری هم نمی کشیدم و خیلی هم راحتتر از الان زندگی می کردم.
پس لاغر شدن صحیح مجموعه ی افکار و رفتار هست. ما که افکارمون رو با سایت تناسب فکری داریم درست می کنیم و لاغر شدن رو راحت می کنیم از نظر رفتاری هم به نظرم بهترین رفتار میانه روی کردنه که باید بهش پایبند باشیم و انجامش بدیم البته اونم با احساس خوب انتخابش کنیم.
توکل به خدا امیدوارم بتونم انجامش بدم.
من شیوه رفتار میانه روی رو زمانی که ۶۰ – ۷۰ کیلو بودم داشتم. ولی من همون موقع هم فکر می کردم زیاد میخورم یعنی من همیشه فکر میکردم در حال زیاده روی هستم. این فکر رو هم باید تغییر بدم.
این فکر چاقیه و وقتی همش تصورم این باشه که دارم زیاده روی می کنم خب همین کارو انجام میدم. من تصورم و باید تغییر بدم. من همیشه میانه روی رو انتخاب می کنم. من انسان میانه رُویی هستم. من میانه روی رو در سطح فکرم جایگزین زیاده روی می کنم و در رفتارم هم میانه روی رو جایگزین افراط و تفریط می کنم. هر وقتم که تو فکرم اومد که نمی تونم بدونم این فکر چاقیه و اون رو با فکر لاغری جایگزین کنم. من میتونم لاغر بشم.
با توکل به خدا از امروز میانه روی در رفتار رو میخوام انجام بدم. فکرمم که چند روزه دارم درست می کنم. به نظرم همینطوری ادامه بدم دیگه در جهت لاغری آسان در حرکتم و به مرور و بدون عجله به نتیجه ای که میخوام میرسم.
✍️ تمرین آموزشی 📖
با نوشتن درباره توانایی های خود در جنبه های مختلف زندگی توانایی لاغر شدن را در جسم خود فعال کنید.
- تا قبل از آشنایی با روش لاغری با ذهن نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- درباره توانایی های خود در انجام کارها یا مهارت هایی که یاد گرفته اید شرح دهید.
- مواردی در زندگی خود پیدا کنید که موفق به انجام کاری شده اید که تصور می کردید توانایی انجام یا موفقیت در آن زمینه را ندارید.
- درباره توانایی های جسم خودتان شرح دهید. تجربه خود از توانا بودن جسمتان را بنویسید.
- انتظار شما از جسمتان برای لاغر شدن چیست؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.03 از 191 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان🪴
سلام به استاد عزیز و همراهان عزیز سایت تناسب فکری
گام چهارم: توانایی لاغر شدن جسم.
توانایی لاغر شدن در همه افراد چاق وجود داره اما نمیدونن.همه ما در زمان تولد مجهز به تموم تواناییهای لازم برای زنده موندن هستیم، بدون اینکه بهمون آموزش داده باشن به راحتی نفس میکشیم، پلک میزنیم، رشد و نمو و هزاران فعالیت دیگه برای زنده موندن رو بلدیم.و کم کم با بزرگتر شدنمون تواناییهای دیگهای رو به دست میاریم، مثل توانایی راه رفتن، صحبت کردن، تواناییهای دیگهای که هر انسانی بنا به موقعیت و شرایط زندگیش از اونا بهرهمند میشه.
هیچ کدوم از ما توی دوران کودکی تصور و نگرشی درباره تواناییهامون نداشتیم به راحتی هر چیزی رو که نیاز داشتم یاد میگرفتیم،اما هر چقدر که بزرگتر شدیم و تحت تاثیر محیط اطرافمون و دیدگاههای دیگران قرار گرفتیم، نگرشمون درباره تواناییهامون تغییر کرد و این شروع ایجاد تفاوت بین انسانهاست.توی زمان کودکی بدون توجه به داشتن یا نداشتن توانایی، شروع به یاد گرفتن زبان مادریون کردیم،اما وقتی بزرگتر شدیم در مورد یادگیری یه زبان دیگه مثل انگلیسی به یه شکل عمل نکردیم.بعضیامون عقیده داشتیم که توانایی یادگیری زبان انگلیسی رو داریم و برای یادگیری اقدام کردیم.اما عده دیگهای عقیده داشتن که توانایی یادگیری زبان انگلیسی رو ندارن و هرگز برای یادگیری اون هم اقدام نکردن.
این موضوع توی تمام مسائل و جنبههای زندگیم هم صدق میکنه.هرچقدر که بزرگتر شدم بر اساس نگرشم درباره تواناییهام برای یادگیری اقدام کردم.و توی تموم مواردی که احساس و نگرش توانمندی داشتم موفق شدم و در بسیاری از مواردی که به خواستههام نرسیدم تنها و تنها به دلیل عدم احساس تواناییم بوده.لاغر شدن هم ارتباط مستقیمی به احساس توانایی در لاغر شدن یا لاغر نشدن داره،این مهمترین مانع لاغری در ذهنه که توی هیچ روش دیگهای مورد توجه قرار نگرفته.
من به اندازهای که احساس توانایی لاغر شدن داشته باشم میتونم لاغر بشم،اگه نیاز به منطقی کردن این عبارت دارم باید به روند چاق شدنم فکر کنم،من برای چاق شدن به توانایی خودم در چاق شدن فکر نکردم و هیچ نگرشی هم درباره اینکه من نمیتونم چاق بشم نداشتم،بنابراین به راحتی و بدون هیچگونه تحمل رنج و سختی چاق شدم،یادگیری زبان مادریم هم دقیقاً مشابه همین چاق شدنه،اما وقتی که چاق شدم و در معرض مشکلات چاقی قرار گرفتم، برای لاغر شدن به توانایی لاغر شدن خودم شک کردم،من برای چاق شدن متکی به توانایی خاصی نبودم،بنابراین برای لاغر شدن هم متکی به داشتن توانایی خاصی ندارم،ندونستن این موضوع یا دریافت آگاهیهای اشتباه باعث شده که همه افراد چاق خودشون رو فاقد توانایی یا اراده لاغر شدن بدونن و این نگرش مهمترین عامل لاغر نشدنه افراد چاقه.
برای منطقی کردن این موضوع میتونم به این مثال توجه کنم،مثلاً در اطرافیانم افراد متناسبی رو به یاد بیارم که از نظر من افراد پرخوری هستن اما هرگز چاق نمیشن،و وقتی هم که از اونا در مورد چاق نشدنشون سوال میکنم جواب میدن که من چاق نمیشم.
نمونه مشابهش رو میتونم در خودم پیدا کنم که در مورد موضوعی احساس ناتوانی کردم و هرگز در اون موضوع موفق نشدم،
اگه این سوال در ذهنم ایجاد بشه که افراد لاغر چگونه توانایی لاغر شدن رو در خودشون ایجاد کردن؟؟پاسخش اینه که اونا هیچ تلاشی برای ایجاد توانایی لاغر بودن در خودشون ایجاد نکردن.چون این توانایی به شکل پیش فرض در همه انسانها وجود داره،مثل توانایی نفس کشیدن.
افراد متناسب به دو دسته تقسیم میشن،
افراد متناسب با رفتار غذایی صحیح،افراد متناسب با رفتار غذایی غیر صحیح،
افراد متناسب با رفتار صحیح بر اساس فرمولهای پیش فرض ذهنشون و دستورالعملهای اولیه مغزشون فکر و رفتار میکنن،بنابراین تا ابد اینا متناسب میمونن
گروه دوم افرادی هستن که دستورالعملهای اولیه مغزشون تغییر کرده و نسبت به مواد غذایی واکنشهای متفاوت دارن و در خوردن مواد غذایی زیادهروی میکنن، اما این گروه به خاطر اینکه خودشون رو فاقد توانایی چاق شدن میدونن تا وقتی که این باور و نگرششون تغییر نکنه متناسب میمونن، اما وقتی که نگرش اونها درباره توانایی چاق شدن خودشون تغییر کنه با سرعت بیشتر از افراد چاق دچار اضافه وزن میشن،
داشتن یا نداشتن احساس توانایی تنها عامل تعیین کننده نتیجه زندگیم در جنبه سلامتی و تناسب اندامه،پس اگر رویای لاغر شدن دارم باید بیشتر از هر موضوع دیگهای به بازیابی و به یادآوری تواناییهای خودم در لاغر شدن توجه کنم،
اگر عقیدم و باورم اینه که توانایی لاغر شدن رو ندارم، مهم نیست که چقدر برای لاغر شدن تلاش میکنم، من هرگز لاغر نخواهم شد.
توی تمام این سالهایی که برای لاغر شدن از طریق روشهای مختلف اقدام میکردم، تنها به دلیل باور نداشتن توانایی لاغر شدن بوده که نتونستم نتیجه عالی و ماندگار رو کسب کنم.
حتی افرادی هم که با استفاده از روشهایی به مقدار قابل توجهی کاهش وزن و سایز داشتن، اونا هم تحت تاثیر این نگرش اشتباه که توانایی لاغر موندن رو ندارن، دوباره به شرایط چاقی قبلی خودشون برگشتن،بازیابی توانایی لاغر شدن، مهمترین موضوع در کسب نتیجه عالی از مسیر لاغری با ذهنه.
چطور میتونم توانایی لاغر شدن رو در خودم ایجاد کنم؟؟؟باید اینو بدونم که من زمانی در وزن ایده آلم بودم و آروم آروم اضافه کردم، و اگه روزی بهم میگفتن که من در وزن الانم خواهم بود، هرگز نمیتونستم تصور کنم و میگفتم دروغه،من آروم آروم چاق شدم و اصلاً هم متوجه چاقیم نشدم و الان که میخوام وزنم رو کم کنم به حجم عظیمی که میخوام کم کنم دارم فکر میکنم و میگم نمیتونم،انگار که بدنم نمیخواد این حجم عظیم رو از دست بده،میگه میمیرم، توانشو ندارم،
من برای ایجاد توانایی لاغر شدن در خودم نباید اینطوری به لاغر شدن فکر کنم و بگم من میخوام ۳۰ کیلو کم کنم.
این وزنی رو که من الان دارم در طی مدت ۱۰ سال به دست آوردم پس الان هم نباید عجله کنم، باید منطقی فکر کنم، و آروم آروم طوری که بهم فشار هم نیاد به سمت لاغر شدن حرکت کنم.مهم اینه که احساس کنم دارم در جهت لاغر شدن حرکت میکنم،باید میانه رو باشم و اصلاً برای لاغر شدن به خودم فشار نیارم،نباید برای ایجاد توانایی لاغر شدن افراط یا تفریط کنم،باید به جای زیاده روی میانه روی رو انتخاب کنم،باید یه شیب ملایم به سمت لاغر شدن داشته باشم، میانهروی رو در ذهن خودم جایگزین کنم.
باید سعی کنم حتی توی خوردنم هم میانهروی رو انتخاب کنم،میانه روی به جسمم فشار نمیاره،یعنی نه اونقدر کم میخورم که اعصابم به هم بریزه، نه اونقدر زیاد میخورم که بازم با سرزنش و عذاب وجدان اعصابم خورد بشه.یکی از تفاوتهای افراد چاق و لاغر اینه که افراد چاق اهل زیادهروی و کم روی هستن.اونا یا هیچ فعالیتی نمیکنن یا میرن فعالیتهای خیلی زیادی میکنن اونقدر که بهشون فشار بیاد و از توانشون خارج بشه.توی افکارم هم هی نگم که من نمیتونم لاغر بشم، اصلا به ۲۰ کیلو کاهش وزنم فکر نکنم، فقط فکر کنم که مثلاً من زمانی ۶۰ کیلو بودم، بعد رسیدم به ۷۰ کیلو، بعد ۱۰۰ کیلو، و الان هم میتونم دوباره به همون وزن ۶۰ کیلو برگردم،
برای ایجاد احساس توانایی لاغر شدن لازم نیست به کاهش وزنم فکر کنم که احساس سختی بهم بده،فقط یاد اون زمانی بیفتم که من در شرایط ۶۰ یا ۷۰ بودم و حالم خوب بود، هیچ زجری هم نمیکشیدم و خیلی هم راحت زندگی میکردم.
هر وقت که توی فکرم اومد که من نمیتونم لاغر بشم، بدونم که این فکر چاقیه، و اونو با فکر لاغری عوض کنم، که من میتونم لاغر بشم.
رویای لاغر شدن رویایه که صفر تا صدش دست خودمه و رسیدن به آرزویی که صفر تا صدش دست خودم باشه خیلی سادهتر از آرزوییه که باید بخشهایی از اونو دیگران انجام بدن، مثلاً مشارکت کنن، یا چند تا موضوع باید با هم هماهنگ بشه تا یکی از خواستههام برآورده بشه،اما لاغر شدن یکی از اون خواستههاییه که همه چیزش دست خودمه،با تنظیم کردن مواردی که لازمه مثل افکار و رفتارم، میتونم به خواستهام برسم.
همین که بتونم افکار و رفتارم رو همسو کنم با خواستم که متناسب شدنه، روند لاغری شروع میشه و دیگه رسیدن به آرزوی لاغری چیز عجیب و غریب و دور از ذهنی نخواهد بود برام.
پس به لاغر شدن خودم اطمینان داشته باشم، به لاغر شدنم، به تواناییم برای لاغر شدنم ایمان داشته باشم.
چون چاقی یکی از مخربترین تاثیراتی که روم میذاره اینه که قدرت لاغری رو از من میگیره،
غیر از اینکه مشکلات جسمی به وجود میاره،
اعتماد به نفس رو داغون میکنه،
اعصاب رو به هم میریزه،
خودباوری رو از بین میبره،
خیلی از خواستهها رو بهش نمیرسم،
یا خیلی از علاقمندیهام رو دنبال نمیکنم،
از خیلی از رشد و پیشرفتها خودم رو محروم میکنم،
از خیلی از تجربهها خودم رو محروم میکنم،
فراتر از همه این تاثیرات منفی که بر زندگیم میذاره اینه که قدرت لاغر شدن رو در من نابود میکنه،
اونایی که اضافه وزن دارن اصلاً کلاً امیدی به لاغر شدن ندارن، وقتی خودشون رو توی آینه نگاه میکنن، روی ترازو به وزن خودشون نگاه میکنن، همش میگن خدایا من چطور میتونم لاغر بشم،اما هر وقت که به چطور میتونم چاق بشم فکر میکنن بلافاصله براشون باورپذیر میشه که آره من خود به خود چاق میشم، هیچ کاری نمیخواد انجام بدم،ولی توی فکرشون اینه که هر وقت میخوان لاغر بشن باید بدبختی بکشن، زجر بکشن، عرق بریزن،
باید بدونم که اینها یه سری اطلاعاتی هستن که دیگران بهم دادن، یه سری افکار و نگرش اشتباهیان که خودم ناخواسته و ناآگاهانه در خودم ایجاد کردم که باعث شده حسابی از توانایی و قدرت لاغر شدنم غافل بشم و فراموش کنم که این بدنی که تونسته به این حد از اضافه وزن برسه از توانمندیهای بدنم بوده، هیچکس از ناتوانی به چاقی نمیرسه.
بدنش توانایی چاق شدن رو داشته،وقتی که یه بدنی توانایی چاق شدن رو داشته باشه قطعاً توانایی لاغر شدن رو هم داره.
من قبل از اینکه چاق بشم متناسب بودم، هیچکس در بدو تولدش به وزن امروزش نبوده، هیچ کدوممون در ابتدا اینقدر چاق نبودیم، ذره ذره به وزنمون اضافه شده، پس این شرایطی که الان داریم ما خودمون به وجودش آوردیم.
باید بدونم که من یه زمانی متناسب بودم و از یه جایی به بعد این روند شروع شده،به هر حال دیگه نصیبم شده و اگه بخوام همش رو بندازم گردن دیگران، هرگز نمیتونم از شر این چاقی خلاص بشم.
حتی اگه دیگران رو مقصر بدونم، حتی اگه رفتار دیگران با خودم رو مقصر بدونم، اگه نگاهها، تخریبها و سرزنشهای دیگران رو باعث و بانی این بدونم که چاق شدم، باید همه اینا رو رها کنم،باید بپذیرم که من امروز چاق هستم و میخوام لاغر بشم.اون افکاری که در ذهنم مرور میشه که میگه، من نمیتونم لاغر بشم رو باید نادیده بگیرم و این بزرگترین مانعی هست که جلوی لاغر شدنم رو میگیره.عدم باور و اطمینان به توانایی لاغر شدن.
وقتی یه فردی عقیده اش اینه که داره روز به روز داره چاقتر میشه، وقتی که کسی بارها تلاش کرده از طریق روشهای مختلف لاغر بشه، به حرف این و اون گوش داده، به نصیحت اون گوش داده، به تذکر اون گوش داده و نتیجه نگرفته، وقتی بارها ورزش کرده، عرق ریخته، پدرش دراومده و لاغر نشده،وقتی بارها مقداری به هر طریقی از وزنش کم شده ولی به راحتی آب خوردن دوباره چاق شده، خب طبیعیه که این فرد قدرت و خودباوری لاغر شدنش رو از دست بده،اما مسئله اینه که برای لاغر شدن ما نیاز داریم این قدرت رو در خودمون فعال کنیم،ما نیاز داریم باور کنیم که میتونیم دوباره لاغر بشیم.
اگه الان توی هر وضعیت نابسامانی هم که باشم، اگه تمام توجه و تمرکزم روی وضعیت فعلیم باشه و همش با خودم بگم مگه میشه من لاغر بشم؟؟اگه توی تمام شرایط زندگیم حواسم به چاقیم باشه، اگه همش توی فکرم این باشه که دیگران دارن در مورد چاقیم حرف میزنن،اگه از هر چیزی و از هر صحنهای توی زندگیم چاقی خودم رو مرور کنم، اصلا لاغر نمیشم، و این کار مانع لاغر شدنم میشه.
من باید تلاش کنم با قدرت ذهنم، با تغییر نگرشم، با تغییر افکارم، با تغییر دادن انتظارم از چاق شدن، بتونم لاغر بشم.قدم اول اینه که بتونم باور کنم که من میتونم لاغر بشم.مهم نیست که الان در چه شرایط وزنی هستم،باید به این فکر کنم که من یه روزی در این شرایط نبودم،اگه من الان توی این وزن هستم قبلاً چند سال قبل توی این وزن نبودم،نباید اینها رو فراموش کنم و فقط بچسبم به این آخرین عدد وزنی خودم.این یک اشتباه بزرگه و نباید این اشتباه رو تکرار کنم.مهم نیست که الان در چه شرایط وزنی هستم، مهم اینه که به این چیزی که الان هستم توجه نکنم، بزرگش نکنم، حال خودم رو به خاطرش بد نکنم و همیشه به این فکر کنم که من در این شرایط نبودم، پس چیزی که قبلاً درش نبودم واقعیت منه.
۱۰ سال پیش واقعیت منه، ۲۰ سال پیش واقعیت منه،اون زمان که ۶۰ یا ۷۰ کیلو بودم، از خودم راضی بودم، اون زمان واقعیت منه.
این چیزی که الان به من اضافه شده، یواش یواش بهم اضافه شده، اینو میشه دوباره بردارم.
الان در هر شرایط وزنی که هستم، فکر کنم اگه ۱۰ سال پیش، ۲۰ سال پیش که متناسب بودم و خیلی شرایط خوبی داشتم، اگر کسی بهم میگفت که تو ۱۰ سال دیگه، ۲۰ سال دیگه، این شرایط رو خواهی داشت، اصلاً باور نمیکردم و وحشت میکردم.، ولی الان در اون شرایط هستم، شرایطی که ۱۰ سال، ۲۰ سال گذشته باورم نمیشد که به اون شرایط برسم و الان دارم در اون شرایط زندگی میکنم.پس اگه الان هم توی این سایت هستم و استاد داره بهم میگه که تو میتونی دوباره ۶۰ یا ۷۰ کیلوی خودت بشی، ولی نمیتونم باورش کنم،باید بدونم که این هم شدنیه،
همونطوری که اون چیزی که الان هستم و روزی باورم نمیشد و شدنی شده.پس چیزی که الان از استاد دارم میشنوم و باورم نمیشه، هم شدنی خواهد شد.اگر که در این مسیر حرکت کنم،اگر از این محتواها استفاده کنم،اگر تکرار کنم، اگر سعی کنم از محتوای سایت فکری استفاده کنم، بارها و بارها فایلها رو گوش کنم، بنویسم، نوشتههای دیگران رو بخونم، اون وقت توی فضای لاغری با ذهن قرار میگیرم،باید سعی کنم تا جایی که میتونم از انجام کارهای بیهودهای که هیچ سودی برام نداره، اعصابم رو به هم میریزه و درگیرم میکنه و وقتم رو تلف میکنه، اونها رو کم کنم و تمرکزم رو بیشتر بذارم روی استفاده از محتوای لاغری با ذهن.
پس باید این باور رو در خودم ایجاد کنم که من میتونم در شرایط ایده آلم باشم، همونجور که این بدن با این تواناییهای خارقالعاده با این هوشمندی بالایی که داره رو تونستم با قدرت ذهنم از شرایط ایدهآلش خارجش کنم و به وضعیت الان برسونمش، پس میتونم دوباره از این قدرت استفاده کنم برای بهبود شرایط خودم، برای تغییر شرایط خودم.
پس از تمام افکاری که منو ناامید میکنه دوری کنم،از تموم نجواهای ذهنی، گفتگوهای ذهنی که بهم میگه نمیتونی، نتیجه نمیده، حالا کو تا بخوای لاغر بشی، اصلاً این افکار رو مرور نکنم،هر چقدر که بیشتر زمانم رو صرف کنم به مطالعه در مورد لاغری با ذهن توی سایت تناسب فکری، دیدن محتواهای آموزشی، دیدن آلبوم شگفتی سازان، اون وقت دیگه نمیتونم درباره چاقی فکر کنم، زمانی هم که نوشتههای دیگران رو میخونم بیشتر دارم به لاغری توجه میکنم،وقتی آلبوم شگفتی سازان رو میبینم بیشتر دارم به لاغری توجه میکنم،فقط باید حواسم باشه که حسرت نخورم و نگم خوش به حالشون،این چطور تونست، من نمیتونم.
باید بدونم که این قدرت ذهنه که میتونه این کارها رو انجام بده و اصلاً هم از لاغر شدن تعجب نکنم،وقتی که بهش یاد بدم،وقتی آموزش ببینه،وقتی از محتوا استفاده کنه، نگرشم تغییر میکنه،افکارم تغییر میکنه،رفتارم تغییر میکنه،اون وقت خود به خود لاغر میشم.سپاسگزارم از شما استاد عزیز بابت فایلهای عالی و بینظیرتون🪴🌹🦋