باور لاغر شدن مهمترین موضوعی است که باید در ذهن خود ایجاد کنید تا به شکل آسان تری لاغر شوید و برای همیشه لاغر بمانید.
تصور عموم انسانها در دنیا این است که برای لاغر شدن باید رژیم بگیرند و ورزش کنند اما تجربه و نتیجه من می گوید برای لاغر شدن فقط باید باور لاغر شدن را در خودمان ایجاد کنیم.
چگونه چاق شدن را باور کردم
۳۵ سال چاق بودم و در همه آن سال های که اضافه وزن داشتم برای لاغر شدن تلاش میکردم اما هیچ نتیجه ماندگاری کسب نمی کردم.
اکنون که در شرایط بسیار متقاوتی نسبت به چند سال گذشته هستم به خوبی می دانم چرا تلاش من برای لاغر شدن نتیجه نمی داد.
از کودکی هزاران بار شنیده بودم که چاق شدن مزایای بسیار زیادی دارد.
چاقی باعث قوی شدن من می شود، چاقی باعث میشه که من بیمار نشم، چاقی باعث محافظت من دربرابر ضربات احتمالی می باشد و ده ها جمله دیگر درباره مزایای چاقی شنیده بودم.
شنیدن این عبارت ها سبب شده بود که در ذهن ناخودآگاه من چاق شدن بسیار پسندیده و نیکو جلوه داده شود. تا حدی که در ذهنم چاق شدن را عامل سلامتی، طول عمر و داشتن انرژی و توان بیشتر می دانستم.
آنچه در ذهن ناخودآگاه من درباره چاقی ثبت شده بود همه خوبی بود اما آنچه من در آیینه، وضعیت سلامتی، واکنش اطرافیان و … می دیدم همه بدی بود.
چاقی ناخودآگاه و لاغری آگاهانه
چاقی در ذهن ناخودآگاه من پسندیده و قابل قبول بود اما در ذهن آگاه و منطق من چاقی به هیچ وجه پذیرفته نبود و باعث و بانی همه مشکلات زندگی ام را چاقی می دانستم.
بر اساس افکار منطقی تصمیم می گرفتم با استفاده از رژیم ها روش های مختلف لاغری خودم را لاغر کنم تا از شر ناراحتی و رنج چاقی رها شوم اما از آنجاکه نتیجه نهایی بر اساس آنچه در ذهن ناخودآگاه ذخیره شده است رقم می خورد نتیجه همه تلاش های من برای لاغر شدن فقط چاقی بیشتر بود.
به عبارتی اصلا اهمیت نداشت که من چقدر دوست دارم لاغر شوم یا تلاش می کنم که لاغر شوم، آنچه اهمیت داشت علاقه و اطمینان من به چاق بودن و چاق تر شدن بود.
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و نقش فرمول های ذهنی و باورها را در نتایج زندگی خودم درک کردم، علت ۳۵ سال چاق بودنم برایم واضح شد و همچنین دلیل لاغر شدنم در این چند سال اخیر را کشف کردم.
مهم ترین موضوعی که سبب شده بود سال های زیادی از عمرم را با اضافه وزن سپری کنم باور کردن چاقی بود.
من باور کرده بودم که انسان چاقی هستم و توانایی لاغر شدن را ندارم.
این باور در اثر شنیدن گفته های اطرافیانم درباره ارثی بودن چاقی در خانواده ما شکل گرفته بود.
تصور کنید همه خانواده من چاق بودند و باور مشترک در خانواده ما این بود که چاقی در خانواده ما ژنتیکی است و من به تنهایی تصمیم گرفته بودم با قدرت ذهن لاغر شوم.
این تصمیم و اقدام به اندازه ای احمقانه و دور از واقعیت بود که در دل تاریکی شب ادعا کنی من خورشید را می بینم.
اما تصمیم من برای لاغر شدن فراتر از یک تصمیم عادی بود. من متعهد شده بودم که یا می میرم یا لاغر می شوم.
هرچه در مسیر لاغری با ذهن پیش می رفتم بیشتر به عمق ریشه های چاقی در ذهن خودم پی می بردم.
آنقدر این باور در من قدرت داشت که بارها به خدا گله و شکایت می کردم که چرا من را چاق خلق کرده و دیگران را لاغر آفریده است.
همه شنیده های من حاکی از آن بود که من باید تمام عمر در چاقی زندگی کنم و این فکر زندگی را برای من تلخ کرده بود.
قرار گرفتن در شرایط سخت اضافه وزن و علاقه شدید به لاغر شدن سبب شد که مهمترین موضوع زندگی من لاغر شدن باشد.
و این علاقه و اشتیاق سبب شد تا به مسیر لاغری با ذهن هدایت شوم.
از نظر من مهمترین عاملی که مانع لاغر شدن افراد می شود نداشتن باور لاغر شدن است.
یعنی فرد باور ندارد که می تواند لاغر شود.
اهمیت ایجاد باور لاغر شدن
ضرورت ایجاد باور لاغر شدن در مسیر لاغری با ذهن مانند ضرورت وجود فوندانسیون برای یک ساختمان چند طبقه است.
فونداسیون سازهای است که برای تحمل بارهای سازهای و توزیع بارها بر روی زمین ساخته میشود. دقیقا باور لاغر شدن همین نقش را در لاغر شدن ایفا می کند.
زمانی که باور لاغر شدن را به خوبی در خودتان ایجاد کنید در مسیر لاغری با ذهن فشار بار چاقی را به خوبی می توانید تحمل و مدیریت کنید.
ایجاد باور لاغر شدن به شما کمک می کند تا به شک و تردیدهای احتمالی در مسیر لاغری با ذهن بی توجه باشید.
باور لاغر شدن باعث ایجاد احساس آرامش و اطمینان از کسب نتیجه عالی می شود.
باور لاغر شدن مانند سدی محکم در برابر افکار منفی، خطاهای رفتاری، نگرانی های احتمالی و خیلی مسائل دیگر که به خاطر چاق بودن در زندگی ما ایجاد شده اند ایستادگی می کند تا توان و انگیزه حرکت کردن در مسیر لاغری با ذهن را داشته باشیم.
دستورالعمل ساختن باور لاغر شدن
همانطور که ساخت فوندانسیون یک ساختمان نیاز به مصالح و آگاهی از فن و فوت مهندسی ساخت و ساز دارد ساختن باور لاغر شدن نیز نیاز به مصالح و اطلاع از فن و فوت ذهن آگاه و ناخودآگاه دارد.
مصالح مورد نیاز برای ساختن باور لاغر شدن محتوای نوشتاری، ویدیوهای آموزشی و انجام تمرینات جلسات آموزشی است.
هر زمان در حال استفاده از محتوای سایت تناسب فکری هستید مشغول تهیه و تدارک مصالح مورد نیاز برای ساختن باور لاغر شدن در خودتان هستید.
فن و فوت ذهن ناخودآگاه و آگاه این است که بدانید ذهن ناخودآگاه مسئول تمام واکنش های لحظه ای، مرور افکار تکرار شونده در ذهن و میزان اشتیاق و امید به زندگی در انسان می باشد اما به صورت خودبخودی بوجود نمی آید بلکه این ما هستیم که از طریق ذهن آگاه و منطقی اطلاعات را وارد مغز خود می کنیم و زمانی که به اندازه کافی این کار را تکرار کنیم اطلاعات وارد شده جهت ساده سازی اجرایی شدن محتوای ذهن ناخودآگاه را می سازند.
بنابراین برای ایجاد هرگونه تغییر در محتوای ذهن ناخودآگاه باید از دریچه ذهن آگاه استفاده کنیم و به همین دلیل است که وقتی برای مدت کافی از مطالب آموزشی سایت تناسب فکری استفاده میکنید فرمول های ذهن ناخودآگاه شما در مورد مسائل مختلف تغییر می کند و اولین نشانه این فرایند تغییری است که در احساس شما به سمت بهتر شدن ایجاد می شود.
به این نکته توجه داشته باشید که ورود اطلاعات از ذهن آگاه به ناخودآگاه به صورت دائمی در تمام عمر انجام می شود بنابراین باید برای آنچه در زندگی روزمره در معرض دیدن، شنیدن و درک کردن گیرنده های عصبی خود قرار می دهید اهمیت و ارزش قائل شوید.
چون آنچه که به خورد سیستم عصبی تان می دهید خوراک ذهن ناخودآگاه شما را تامین میکند و ذهن ناخودآگاه مدیریت نتایج و تجربیات زندگی شما را بر عهده دارد.
لاغری با ذهن و باور لاغر شدن
” باور ها خیلی مهم هستن.
ما باید باور کنیم می توانیم لاغر شویم.
هر فردی هر چقدر باور لاغر شدن را در خودش ایجاد کند به همان اندازه لاغر می شود.
باور چی هست؟ و چه نقشی در زندگی ما داره ؟
باور به زبون ساده میتونیم بگیم همون انتظار هست و این یه تعریف درست از باور هست.
پس اول معنی باور رو درک کنید.
چون ما تمام مسایل فیزیکی و قابل لمس رو میشه درک کنیم ولی باور قابل لمس نیست و جز مسایل فیزیکی نیست و نمیشه اون رو ببینیم پس خیلی افراد نمیدونن باور چی هست.
- انتطارتو از زندگیت چیه؟ همون باورته.
- انتطار تو از همسرت چیه؟ همون باورته.
- انتطار تو از جسمت چیه؟ همون باورته.
انتظاری که ما از زندگی و نتایج فعالیت ها و آرزوها و حتی دعا کردن هامون داریم باور ما نسبت به زندگی و حد و اندازه خوشبختی ما را تعیین می کند.
اهمیت انتظار در زندگی
اگر روی روابط با همسرت کار کنی و آموزش ببینی که رابطه ی عالی داشته باشی ولی انتطارت از همسرت بد باشه که آدم بدبین و عصبانی و پرخاشگری و …. هست هر چقدر روی خودت کار کنی که شرایط بهتری رو تجربه کنی چون انتطارت از همسرت خوب نیست که همیشه پرخاشگر و عصبی هست رابطه ی شما هیچ تغییری نخواهد کرد.
پس باید همزمان که دارین روی خودتون کار می کنید انتظارهای شما از همسرتان هم تغییر کنه تا شرایط هم تغییر کنه و نتیجه ی جدیدی رو ببینی .
اگر شما با همسرتون مشکل دارید و اعصاب شما رو بهم میریزه ولی با بقیه این رفتار رو نداره و یا دوست تو یه رفتاری داره با تو که با بقیه نداره و یا رییس تو یه رفتاری با تو داره که با بقیه نداره چون انتطار تو از اون فرد در ذهنت تعریف شده هست پس اون شخص هم همون رفتاری رو نشون میده که در ذهن تو تعریف شده.
اگر کسب و کاری راه مینداری ولی انتظارت از اون شرایط کاری بد هست که من شکست میخورم یا پول تو دست مردم نیست یا اوضاع اقتصادی کشور بد هست و …. هرچقدر شما تلاش کنید بی فایده هست چون انتطار شما نتیجه رو رقم میزنه.
- انتطارم از خودم و زندگیم و فرزندانم و همسرم چی هست؟
- انتطارم از اینده ی خودم چی هست؟
- انتطار من از جسمم چی هست؟
اگر انتطارم خوب باشه که خداوند من رو حمایت و هدایت میکنه و به هیچ مشکلی فکر نکنم و هیچ چیزی رو مانع پیشرفتم ندونم نتیجه هم عالی میشه یعنی باید انتطارم با خواسته ام در هماهنگی کامل باشه و در تضاد نباشن .
پس همین میشه باور شما و هیچ ارتباطی با عبارت تاکیدی و .. نداره فقط باید ببینی انتطار شما از اون موضوع چی هست؟
پس معنای واقعی باور همون انتطار هست.
من باید انتظارم از خودم لاغری باشه و زمانی فایلها در من تاثیر میزاره که من انتظارم از خودم لاغری باشه.
باید سعی کنید انتظارتون رو از خودتون تغییر بدین .
پس هر مشکلی که داشته باشی و تو تلاش کنی اما نتیجه نمیبینی علتش این هست که انتظار تو از اون مشکل تعییر نکرده پس اول انتظارت رو تغییر بده تا نتیجه های متفاوتی بگیری.
پس منی که میخوام لاغر بشم مهمترین موضوع برای من باید تغییر انتظارم از خودم باشه.
ما تا حالا بارها به خاطر انجام ندادن کاری سرزنش شدیم ولی اگر کاری رو انجام دادیم تشویق نشدیم پس خود باوری در ما کمرنگ شده و توانایی خودمون رو دست کم می گیریم و حالا هم در موضوع کاهش وزن خودمون رو دست کم میگیریم و هیچ وقت باور نمی کنیم که می تونیم لاغر بشیم.
پس این لاغر شدن نیاز به کار داره و به تعداد روزهایی که تحقیر شدیم که نمی تونیم و نا امید شدیم نیاز به کار داره و عجله نباید بکنیم پس تا فایلها رو گوش دادی نگو چرا لاغر نمیشم زمان میبره باید کار کنیم.
انتطار اشتباه ما رو شکست میده و ما رو از پا در میاره.
انتطارت از خودت چی هست؟
اگر بگی من میتونم لاغر بشم و با اشتیاق فایلها رو انجام میدم.
این خوب و عالیه ولی اگر با حال بد بیای انجام بدی که شاید معجزه ای بشه نتیجه نمی گیری.
پس انتطارت رو برای لاغری تغییر بده. چطور ؟
چون ما مدتها تلاش کردیم لاغر بشیم و نتونستیم همین خود باوری ما رو نابود کرده پس باید روش کار کنیم تا دوباره شکل بگیره.
باید روی توانمندی هات و موفقیت هات تمرکز کنی و مرورش کنی و کارهایی رو که تونستی یاد بگیری رو مرور کنی میتونی خود باوری و انتظارت رو از خودت تعییر بدی.
پس هر هنر و کاری که بلدی اون رو خوب انجام بدی اون یک توانمندی هست که شما یاد گرفتین و دارین انجامش میدیدن پس با مرور توانمندی در بقیه کارها باید انتظار لاغری در خودت رو به وجود بیاری.
- من کار با موبایل رو خوب بلدم
- من رانندگی رو خوب بلدم
- من اشپزی رو خوب بلدم
- من خانه داری رو خوب بلدم
- من …
و لاغری هم یه کار مثل همین کارها هست که اگر یادش بگیریم خوب انجامش میدم.
رابطه آرزوها با باورها
لاغر شدن رو در ذهنتون کوچیک کنید.
همیشه باورها رو مثل یه حلقه در نطر بگیر با قطر ۱۰ سانت و اگر لاغر شدن یا هدفت یه گوی با قطر ۲۰ سانت باشه نمیشه این گوی از حلقه رد بشه و وارد تجربه ی زندگیت بشه.
پس ما باید یاد بگیریم هدف و یا همون گوی رو کوچیک کنیم تا از حلقه ی باور رد بشه پس بگو لاغری که چیز ی نیست این همه آدم لاغر در اطراف من هست که راحت زندگی میکنن من هم میتونم به راحتی لاغر بشم و مثل اونها راحت هم زندگی کنم بدون زجر و سختی مثل دوستای شگفتی سازم و استاد عطارروشن که همیشه اون رو میبینیم.
پس کوچیک کردن خواسته خیلی راحت تر از بزرگ کردن باور هست.
منم ماشین شاسی بلند رو خیلی دوست دارم مثلا لکسوز پس هر وقت جایی دیدم این ماشین رو میگم بابا این ماشین که چیزی نیست این همه آدم از این ماشینا دارن منم یکی مثل اونها راحت می تونم به لکسوز برسم. پس خواسته ی خودم رو کوچیک میکنم.
من لاغر شدن رو هم کوچیک می کنم تا از حلقه ی باورم رد بشه و وارد زندگیم بشه.
وقتی یه فرد شکست خورده دیدید به خودتون نبالید که باز خوبه من در اون شرایط نیستم این غلط هست چون دارم توجه میکنم به آدم شکست خورده نه به افراد موفق نگاه کن و توجه کن به افراد لاغر و ثروتمند و سلامت توجه کن و … و بگو منم به این موفقیت ها میرسم و اون خواسته رو کوچیک کن که منم میتونم تا اشتیاق شما بهتر بشه .
راهای تغییر انتطار دو مورد هست:
۱- با مرور موفقیتهای گدشته و کارهای گدشته به خودت بگو لاعری هم راحت یاد میگیریم و راحت راحت راحت لاغر میشم.
2- کوچیکش کن برای خودت لاغری رو و بگو منم میتونم مثل بقیه یادش بگیرم و لاغر بشم.
مثلا من بگم میخوام ۲۰۰ گرم در ماه کم کنم به جای اینکه به کل عدد اصافه وزنم توجه کنم بیام خیلی ریزش کنم و بگم میخوام ۲۰۰ گرم کم کنم و اینطور تونستم کوچیکش کنم و ذهنم راحت من ر همراهی میکنه.
و با اشتیاق دنبال کن نه با حسرت و تردید و شک که میشه منم لاغر بشم یا نه اینطور غلط هست.
باید انتطارت این باشه که من میتونم لاغر بشم. باید باور لاغر شدن را در خودت ایجاد کنی.
هر کس تا حالا برای لاغری تلاش کرده حتما صدایی درون تو بوده که گفته تو میتونی لاغر بشی وگرنه چرا تلاش کردی؟
افرادی هستن که چاقی رو پذیرفتن و هیچ تلاشی هم نمیکنن و ما جز این دسته افراد نیستیم چون بارها تلاش کردیم
پس در ته ته ذهن ما پیش فرضش این هست که ما هم میتونیم لاغر بشیم و ثروتمند بشیم و موفق بشم و …
پس افرادی که در قرعه کشی و اینا شرکت میکنن اونها راه ثروتمند شدن رو بلد نیستن ولی در ذهنشون پذیرفتن که میتونن به پول برسن.
پس اگر منم تلاش کردم در اون لایه های زیری ذهنم پدیرفتم که میتونم لاغر بشم.
غدا اصلا ارتباطی به چاقی و لاغری نداره تا وقتی که نگرانی از زیاد یا کم خوردن غدات تو لاغر نمیشی چون تو به چاقی توجه کردی و نه لاغری پس باید انتطارت رو از خودت لاغری کنی.
من باید ادامه بدم تا موفق بشم و وقتی هم موفق بشم باید مرور و تمرین کنم تا باور لاغر شدن در ما شکل بگیره و همیشه در مسیر درست باشم.”
(نوشته فروغ عزیز در بخش نظرات)
با انجام تمرینات ساده ای که در این فایل آموزشی ارائه می شود به راحتی می توانید طی چند روز باور لاغر شدن را در خود ایجاد کنید و نتیجه این کار ایجاد اشتیاق و انگیزه برای افدام کردم و طی کردن مسیر لاغری با ذهن است.
در این فایل یکی از موانع مهم و تاثیرگذار در متناسب نشدن را به شما دوستان عزیزم معرفی میکنم.
ایمان دارم آگاهی از موانع و یادگیری چگونه برطرف کردن آنها گامی موثر در جهت متناسب شدن خودهد بود.
با آرزوی روزهایی سرشار از شادی و موفقیت برای تک تک شما همراهان
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای ایجاد باور لاغر شدن بهترین روش استفاده صحیح از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری است.
برای انجام عالی تمرین این جلسه ابتدا محتوایی نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات شرح دهید.
- نگرش شما درباره باور لاغر شدن چیست؟ آیا باور دارید لاغر می شوید؟
- در گذشته که از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کردید چقدر باور داشتید که لاغر خواهید شد؟
- بعد از هر بار تلاش کردن برای لاغر شدن چقدر باور داشتید که دوباره چاق خواهید شد؟
- در مورد چاق شدن به نظر شما چقدر باور کردن چاق شدن تاثیرگذار بوده است؟
- درباره انتظار چاق تر شدن چه تجربه ای دارید؟ چرا و چگونه این انتظار در شما ایجاد می شد؟
- از زمانی که به سایت تناسب فکری هدایت شدید چه تغییری در انتظار شما برای لاغر شدن ایجاد شده است؟
- برای ایجاد انتظار باور لاغر شدن در خودتان چه برنامه ای دارید؟ شرح دهید
- چه خواسته هایی داشته اید که از همان ابتدا انتظار داشتید که رخ نخواهد داد و هرگز رخ نداده است؟
- چه خواسته ها یا اهدافی داشتید که از همان ابتدا مطمئن بودید رخ خواهد داد و نتیجه عالی کسب کردید؟
- درک و برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.07 از 69 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
باور ها خیلی مهم هستن .
ما باید باور کنیم میتونیم متناسب بشیم .
هر فردی هر چقدر باور کنه که میتونه متناسب بشه به همون اندازه لاغر میشه .
حالا باور چی هست ؟و چه نقشی در زندگی ما داره ؟
باور به زبون ساده میتونیم بگیم همون انتظار هست و این یه تعریف درست از باور هست .
پس اول معنی باور رو درک کنید .چون ما تمام مسایل فیزیکی و قابل لمس رو میشه درک کنیم ولی باور قابل لمس نیست و جز مسایل فیزیکی نیست و نمیشه اون رو ببینیم پس خیلی افراد نمیدونن باور چی هست .
انتطارتو از زندگیت چی هست ؟همون باورت هست .
انتطار تو از همسرت چی هست ؟همون باورت هست .
انتطار تو از جسمت چی هست ؟همون باور تو هست .
مثلا :اگر روی روابط با همسرت کار کنی و اموزش ببینی که رابطه ی عالی داشته باشی ولی انتطارت از همسرت بد باشه که آدم بدبین و عصبانی و پرخاشگری و …. هست هر چقدر روی خودت کار کنی که شرایط بهتری رو تجربه کنی چون انتطارت از همسرت خوب نیست که همیشه پرخاشگر و عصبی هست رابطه ی شما هیچ تعییر ی نمیکنه پس باید همزمان که دارین روی خودتون کار میکنید انتظارهای شما از همسرتان هم تغییر کنه تا شرایط هم تغییر کنه و نتیجه ی جدیدی رو ببینید .
پس اگر شما با همسرتون مشکل دارید و اعصاب شما رو بهم میریزه ولی با بقیه این رفتار رو نداره و یا دوست تو یه رفتاری داره با تو که با بقیه نداره و یا رییس تو یه رفتاری با تو داره که با بقیه نداره چون انتطار تو از اون فرد در ذهنت تعریف شده هست پس اون شخص هم همون رفتاری رو نشون میده که در ذهن تو تعریف شده. .
اگر کسب و کاری راه مینداری ولی انتظارت از اون شرایط کاری بد هست که من شکست میخورم یا پول تو دست مردم نیست یا اوضاع اقتصادی کشور بد هست و …. . پس هرچقدر شما تلاش کنید بی فایده هست چون انتطار شما نتیجه رو رقم میزنه .
من انتطارم از خودم و زندگیم و فرزندانم و همسرم چی هست ؟؟؟انتطارم از اینده ی خودم چی هست ؟؟انتطار من از جسمم چی هست ؟؟
اگر انتطارم خوب باشه که خداوند من رو حمایت و هدایت میکنه و به هیچ مشکلی فکر نکنم و هیچ چیزی رو مانع پیشرفتم ندونم نتیجه هم عالی میشه یعنی باید انتطارم با خواسته ام در هماهنگی کامل باشه و در تضاد نباشن .
پس همین میشه باور شما .
و هیچ ارتباطی با عبارت تاکیدی و .. نداره فقط باید ببینی انتطار شما از اون موضوع چی هست ؟پس اگر از همسرت گله و شکایت داری ؟باید ببینی انتظارت از همسرت چی هست ؟تو فکرت این باشه که از تو ایراد میگیره و عصبی و بد اخلاق هست همین رفتارها رو به تو نشون میده
پس معنای واقعی باور همون انتطار هست .
من باید انتطارم از خودم لاعری باشه و زمانی فایلها در من تاثیر میزاره که من انتطارم از خودم لاعری باشه .
باید سعی کنید انتطارتون رو از خودتون تغییر بدین .
پس در هر مشکلی که داشته باشی و تو تلاش کنی اما نتیجه نمیبینی علتش این هست که انتطار تو از اون مشکل تعییر نکرده پس اول انتطارت رو تغییر بده تا نتیجهای متفاوتی بگیری .
پس منی که میخوام لاعر بشم مهمترین موصوع برای من باید تغییر انتطارم از خودم باشه .
ما تا حالا بارها به خاطر انجام ندادن کاری سرزنش شدیم ولی اگر کاری رو انجام دادیم تشویق نشدیم پس خود باوری در ما کمرنگ شده و توانایی خودمون رو دست کم میگیریم و حالا هم در موضوع اضافه وزن خودمون رو دست کم میگیریم و هیچ وقت باور نمیکنیم که میتونیم لاغر بشیم .
پس این لاعر شدن نیاز به کار داره و به تعداد روزهایی که تحقیر شدیم که نمیتونیم و ناامید شدیم نیاز به کار داره و عجله نباید بکنیم پس تا فایلها رو گوش دادی نگو چرا لاعر نمیشم زمان میبره باید کار کنیم .
انتطار اشتباه ما رو شکست میده و ما رو از پا در میاره .
انتطارت از خودت چی هست ؟ اگر بگی من میتونم لاعر بشم و با اشتیاق فایلها رو انجام میدم
این خوب و عالیه ولی اگر با حال بد بیای انجام بدی که شاید معجزه ای بشه نتیجه نمیگیری .
پس انتطارت رو برای لاغری تغییر بده . چطور ؟
چون ما مدتها تلاش کردیم لاعر بشیم و نتونستیم همین خود باوری ما رو نابود کرده پس باید روش کار کنیم تا دوباره شکل بگیره .
باید روی توانمندی هات و موفقیت هات تمرکز کنی و مرورش کنی و کارهایی رو که تو نستی یاد بگیری رو مرور کنی میتونی خود باوری و انتطارت رو از خودت تعییر بدی
پس هر هنر و کاری که بلدی اون رو خوب انجام بدی اون یک توانمندی هست که شما یاد گرفتین و دارین انجامش میدیدن پس با مرور توانمندی در بقیه کارها باید انتظار لاغری در خودت رو به وجود بیاری .
من کار با موبایل رو خوب بلدم
من رانندگی رو خوب بلدم
من اشپزی رو خوب بلدم
من خانه داری رو خوب بلدم
من …
و لاعری هم یه کار مثل همین کارها هست که اگر یادش بگیریم خوب انجامش میدم .
لاعر شدن رو در ذهنتون کوچیک کنید .
همیشه باورها رو مثل یه حلقه در نطر بگیر با قطر ۱۰ سانت و اگر لاعر شدن یا هدفت یه گوی با قطر ۲۰ سانت باشه نمیشه این گوی از حلقه رد بشه و وارد تجربه ی زندگیت بشه .
پس ما باید یاد بگیریم هدف و یا همون گوی رو کوچیک کنیم تا از حلقه ی باور رد بشه پس بگو لاغری که چیز ی نیست این همه آدم لاغر در اطراف من هست که راحت زندگی میکنن من هم میتونم به راحتی لاعر بشم و مثل اونها راحت هم زندگی کنم بدون زجر و سختی مثل دوستای شگفتی سازم و استاد عطار روشن که همیشه اون رو میبینیم .
پس کوچیک کردن خواسته خیلی راحتتر از بزرگ کردن باور هست .
منم ماشین شاسی بلند رو خیلی دوست دارم مثلا لکسوز پس هر وقت جایی دیدم این ماشین رو میگم بابا این ماشین که چیزی نیست این همه ادم از این ماشینا دارن منم یکی مثل اونها راحت میتونم به لکسوز برسم . پس خواسته ی خودم رو کوچیک میکنم .
من لاعر شدن رو هم کوچیک میکنم تا از حلقه ی باورم رد بشه و وارد زندگیم بشه .
وقتی یه فرد شکست خورده دیدید به خودتون نبالید که باز خوبه من در اون شرایط نیستم این غلط هست چون دارم توجه میکنم به آدم شکست خورده نه به افراد موفق نگاه کن و توجه کن به افراد لاغر و ثروتمند و سلامت توجه کن و … و بگو منم به این موفقیت ها میرسم و اون خواسته رو کوچیک کن که منم میتونم تا اشتیاق شما بهتر بشه .
راهای تغییر انتطار دو مورد هست :.
۱:پس با مرور موفقیتهای گدشته و کارهای گدشته به خودت بگو لاعری هم راحت یاد میگیریم و راحت راحت راحت لاغر میشم
۲:کوچیکش کن برای خودت لاغری رو و بگو منم میتونم مثل بقیه یادش بگیرم و لاغر بشم مثلا من بگم میخوام ۲۰۰ گرم در ماه کم کنم به جای اینکه به کل عدد اصافه وزنم توجه کنم بیام خیلی ریزش کنم و بگم میخوام ۲۰۰ گرم کم کنم و اینطور تونستم کوچیکش کنم و ذهنم راحت من ر همراهی میکنه
و با اشتیاق دنبال کن نه با حسرت و تردید و شک که میشه منم لاعر بشم یا نه اینطور غلط هست .
باید انتطارت این باشه که من میتونم لاعر بشم .
هر کس تا حالا برای لاعری تلاش کرده حتما صدایی درون تو بوده که گفته تو میتونی لاغر بشی وگرنه چرا تلاش کردی ؟
افرادی هستن که چاقی رو پدیرفتن و هیچ تلاشی هم نمیکنن و ما جز این دسته افراد نیستیم چون بارها تلاش کردیم
پس در ته ته ذهن ما پیش فرضش این هست که ما هم میتونیم لاعر بشیم و ثروتمند بشیم و موفق بشم و …
پس افرادی که در قرعه کشی و اینا شرکت میکنن اونها راه ثروتمند شدن رو بلد نیستن ولی در ذهنشون پدیرفتن که میتونن به پول برسن .
پس اگر منم تلاش کردم در اون لایه هاای زیری ذهنم پدیرفتم که میتونم لاعر بشم .
غدا اصلا ارتباطی به چاقی و لاعری نداره تا وقتی که نگرانی از زیاد یا کم خوردن غدات تو لاعر نمیشی چون تو به چاقی توجه کردی و نه لاغری پس باید انتطارت رو از خودت لاعری کنی .
من باید ادامه بدم تا موفق بشم و وقتی هم موفق بشم باید مرور و تمرین کنم تا همیشه در مسیر درست باشم .
چطور ما باور کنیم میتونیم متناسب بشیم ؟؟
نقش باور چیه ؟
باور معنی خیلی ساده اش میشه انتظار شما از زندگیتون چی هست ؟؟.
اصلا پیچیده اش نکنید همین معنی رو میده .(من انتطارم از خودم لاغری هست و ته ذهنم میگم من با وجود هر مواد غذایی که دارم هر روز میخورم اما هر روز لاغرتر میشم و به تناسب ۵۹ کیلو میرسم و این مواد برای سلامت جسم من نیاز هستن چون هر روز رفتارهای متناسب کننده ی بیشتری و تعهد و انگیزه و اشتیاق بیشتری پیدا میکنم و لاغری رو بهتر یاد میگیریم و بهتر عمل میکنم به خاطر تعهدم و انگیزم بهتر عمل میکنم )
خیلیها معنی باور رو نمیدونن و نمیدونن باور چیه مثلا یه نفر به ما میگه دست و یا پا و یا چشم چی هست ؟ ما میدونیم چیه یا درد در دست چیه اگر برای ما توضیج بدن قابل لمس میشه اما باور چی هست ؟؟تعریفش قابل لمس نیست .
ساده ترین تعریفش مبشه انتطار شما همون باور شما میشه .(انتظارم این هست که جسمم به زودی متناسب بشه پس بدون دلهره غدای سفره رو به اندازه نیازم میخورم و در وعده ی شام و ناهار و صبحانه هر چیزی رو بخوام به اندازه نیازم میخورم در مهمانی شرکت میکنم و یا رستوران میرم و یا دسر به اندازه نیازم میخورم چون مطمعنم که لاغر میشم حتی اگر داخل آیینه برم و چشمم به یه اندم چاقی از خودم بخوره اصلا نگران نمیشم میگم من قراره لاغر بشم و یا حتی اگر لباشی بپوشم که چسبون باشه و چشمم به نافرمیهای بدنم بخوره میگم به زودی قراره لاغر بشم و کلا در ته ذهنم این هست که من به زودی یه متناسب ۵۹ کیلو میشم حتی با دیدن هر فرد متناسبی من سریع میگم به به چقدر قشنگ منم به زودی قراره اینقدر لاغر بشم )
زمانی که من در مورد مسایل ذهنی اطلاعات پیدا کردم مهمترین موضوع زندگی من تغییر وضعیت جسمیم بود و میخو استم با این تغییرات ذهنی من اول جسمم رو تغییر بدم و منتظرم تا نتیجه ی کامل رو بگیریم تا به خودم و قدرت ذهنم بیشتر ایمان بیارم .(من همیشه میگم اگر با قدرت ذهنم جسم دلخواهم رو خلق کنم ایمانم به خودم برای رسیدن به بقیه خواسته ها م و ایمانم به خدای خودم صدها برابر میشه و چه غوغای میشه درون من از اعتماد به نفس بالا و خود باوری و قدرت خلق کردن و زندگی جدیدی که خلق خواهم کرد البته من همین الانم به اینها رسیدیم ولی بازم بیشتر میخوام تجربشون کنم . )
و اما هر کس متوجه من میشد که در این مسیر هستم همه به من میخندیدن ولی چون خودم احساسم خوب بود و آرامش داشتم همچنان ادامه دادم .(مثل یک لشکر یک نفره عمل کردم به قول استاد )
و کم کم علاوه بر لاغری دوست داشتم با کنترل ذهن روابط عالی و عشق و مودت و سلامتی و اعتماد به نفس بالا و … رو تجربه کنم .
اما در مسیر تغییر کردن در هر جنبه مثل روابط باید انتظارت رو و تصویرهای ذهنیت رو تغییر بدی مثلا : نمیشه دنبال روابط خوب باشی اما در ذهنت همسرت رو آدم عصبی و اخمو و غر غرو بد اخلاق و منفی باف ببینی اینطور روابط تو تغییر نمی کنه چون اول باید تصویرهای ذهنیت از همسرت تغییر کنه تا نتیجه رو تغییر بدی .(پس اگر من در ذهنم رانهای چاق و یا شکم چاق داشته باشم و مدام اونها جلوی چشمم باشن و مرورشون کنم و بگم حالا برم فایل گوش کنم شاید لاعر بشن نمیشه هیچ لاغری اتفاق نمیفته جون کار ذهن این هست که هر چیزی در ذهن ما هست رو به واقعیت تبدیل کنه )
اگر همسرت رفتاری داره که دوستش نداری ولی منتظری که اون رفتار رو دیگه همسرت نشون نده اما همیشه نشون میده چون جهان جواب انتطارت رو میده ولی همسرت با بقیه این رفتار رو نداره چون تو در ذهنت این انتظار رو از همسرت داری و در ذهنت انتظارت تعریف شده هست .
اگر کسی میخواد از لحاظ مادی پیشرفت کنه اما چون در ذهنش انتظارش از اوضاع اقتصادی بد هست که پول دست مردم نیست و اوضاع بد هست پس ما شکست میخورییم چون جهان انتظار پاسخ شما رو میده
پس در این مثالها مشخص هست جهان چطور پاسخ انتطار شما رو میده .( من در ذهنم سعی میکنم فقط چیزهای خوب رو انتظار داشته باشم مثلا فراوانی و سلامتی و روابط عالی و اعتماد به نفس بالا و موفقیت و شادی و آرامش پس اگر غیر از اینها در زندگیم ببینم میدونم از باور غلطی هست که در اون زمینه دارم و باید روی اون کار کنم .)
و استاد در زمینه ی رسیدین به کسب و کار عالی همیشه انتظارش از خودش پیشرفت کردن بوده و گفته در کسب و کار من هیچ مشکلی پیش نمیاد و موفق میشم و کار ی به حرف هیچ کس نداشت و انتظارش از کارش موفقیت بود و هیچ باوری نداشت که من شکست میخورم ( پس در زمینه ی لاغری هم من همیشه به خودم گفتم من لاغر میشم و خوراکیها و مواد غدایی در بدن من هیچ قدرتی برای چاقی من و یا لاغری ندارن فقط این ذهن من هست که قدرت داره من رو چاق و یا لاغر بکنه و من دارم با قدرت ذهنم لاغری جدیدی رو کسب میکنم و به وزن ۵۹ کیلو میرسم .)
پس اگر از همسرت در ذهنت تصویر داشته باشی که بد اخلاق هست بله همیشه بد اخلاق هست اگر درذهنت تصویر باشه که همسرم عصبی هست بله پس حتما همیشه بد اخلاق میبینیش و اگر انتظارت این باشه که همسرم ایرادگیر هست بله اون حتما ایراد میگیره .چون انتظارت از همسرت اینطور هست حتما میبینی .(باید ببینی به چی توجه میکنی همون برات رقم میخوره و هنر ما این هست که به چیزی که نیست باید توجه کنیم مثلا من از عصبی بودن همسرم بدم میاد توجه نمیکنم به جاش روی رفتارهای خوبش تمرکز میکنم و یا رفتارهای خوب و عالی که از بقیه میبینم توحه میکنم و تحسینشون میکنم تا اونها وارد زندگی من بشن پس من از لاغری دوست شگفتی ساز که در دوماه ده کیلو کم کرده بود خوشم اومد و به این روند سریع کاهش وزنش توجه میکم و مطمعنم من هم این کاهش وزن زیاد رو در زمان کوتاهی خواهم داشت پس به چیزی که دوست داریم باید توجه کنیم و من به اون لاعری ۵۹ کیلو که چندین سال من در اون وزن بودم توحه میکنم و به دستش میارم ).
انتظارتون از خودتون باید لاغر شدن باشه وگرنه هر چقدر فایل گوش کنی اثر نخواهد داشت پس باید انتظارت از خودت لاغر شدن باشه مثل فردی که آشپزی بلد هست و بهش مواد غذایی در جه یک بدی اونم غذای عالی بهت میده اما اگر آشپزی بلد نباشی هر چیزی بهش بدی گند میزنه به اون مواد چون انتظارش این هست که بلد نیست
پس نگو من نمیتونم لاعر بشم حالا یه فایل گوش بدم شاید لاغر بشم نه فایلهای استاد ما رو لاغر نمیکنه مگر در ما باور لاعر شدن ایجاد بشه .(من میتونم لاغر بشم چون بارها از راه غلط لاغر شدم و به نتیجه هم رسیدم اما نتیجه ماندگار نبوده پس جسم من توانمند هست و میتونه من رو لاغر بکنه و من بسیار به جسمم اعتماد دارم حالا که در روش صحیح هستم نتیجه رو به زودی خواهم گرفت .)
وقتی از روابطت و کسب و کارت و جسمت و سلامتیت انتطارت بد باشه هر چقدر کار کنی موفق نمیشی مگر به مرور تصویر و انتظارات ذهنیت رو تغییر بدی . مهمترین موضوع باید برام تغییر انتطار باشه .(من به هر چیزی که دوست دارم در زندگیم اتفاق بیفته تو جه میکنم و میگم این حق من هست که در زندگی من باشه جسم سالم و روابط عالی و ثروت و ارامش و با توجه کردن به اینها تصویر ذهنی درست ایجاد میکنم و در نهایت در زندگیم پیدا میشن )
و افراد چاق چون خود باوری و اعتماد به نفس ندارن همیشه تحقیر شدن پس هر چقدر تلاش کنیم نمیتونیم چوم در ذهن ما حک شده لاغر شدن سخت هست و الکی که نیست تو لاغر بشی (من چون بعد از ازدواجم چاق شدم ومن بارها تلاش کردم اون رو از بین ببرم پس همیشه من در رژیم و ورزش بودم و حالا در یه مقطعی خسته میشدم و اون رو کنار میزاشتم و اما دوباره چاق میشدم و دوباره شروع میکردم به رژیم و ورزش و دوباره لاغر میشدم و همیشه من با زور و فشار به جسم خودم رو لاغر میکردم و میگفتم جسم من خیلی توانایی لاغر شدن داره ولی نمیدونم چرا ثابت لاعر نمیمونم و فکر میکردم یه چیز کمتر از متناسبها دارم تا با این مسیر آشنا شدم و دیدم فقط به خاطر اشتباه بودن راهم بوده که نتونستم لاعری رو برای همیشه به دست بیارم پس خودم رو تحسین میکنم که در گدشته بسیار تلاش کردم و اعتماد به نفس زیادی پیدا میکنم که چقدر شجاع بودم و پر تلاش و هر فرد چاقی ممکنه اقدام نکنه من چقدر عاشق لاعری بودم که بارها اقدام کردم حتی اگر زمین خوردم اما دوباره ادامه دادم ) .
پس ما به تعدا روزهایی که اضافه وزن داشتیم در مقابل لاغری ناتوان شدیم و این کار میبره و زمان میبره پس عجله نکن چون هر کاری رو شما شروع کنید خوشگل و تمیز میدونی باید براش وقت بزاری تا در اون کار مدرک بگیری مثل درس و دانشگاه و مدرسه و … ولی در مورد لاعری انتطارمون این هست سه روزه لاعر بشیم و این انتطار غلط ما رو از پا در میاره .(ولی من اینقدر این حرف رو به خودم گفتم که لاغری با ذهن خیلی روندش آهسته هست و نباید عجله کنم تا احساس میکنم برای خودم مانع درست کردم که لاغری با این روش خیلی روندش کند هست و این باور من شده که خیلی تغییرات اهسته میاد اما از وقتی که دوستان شگفتی ساز رو دیدم که در زمان کم نتایج خوب گرفتن دیگه باورم رو تغییر میدم که من هم به زودی در وزن ایده الم قرار میگیرم و لاغر میشم و جسم من بسیار مشتاق هست که من در جسم لاغر خودم باشم و به من کمک میکنه و ذهنم با قدرت خودش داره کاری میکنه که من سریعتر به خواسته ام برسم و در وزن نرمال ۵۹ کیلو قرار بگیرم ).
پس هر وقت خواستی ببینی باورت چیه اول ببین انتظارت از خودت چیه ؟
و اگر در مورد لاغری دیدی که احساست خوب نیست و فکر میکنی که نمیتونی لاغر بشی حالا شاید دری به تخته بخوره و من لاعر بشم تو موفق نمیشی .
چون سالهای زیادی اضافه وزن داشتیم ما احساس ناتوانی میکنیم و تلاش کردیم و لاغر نشدیم فشار روی ما بوده و ما رو اذیت کرده و باید کار کنیم روی خودمون تا انتطار لاعر شدن در شما به وجود بیاد .(من بیش از ده بار تلاش کردم و هر ده بار موفق بودم و خودم رو متناسب کردم اما مقطعی بوده و همین باعث شده بود احساس ناتوانی کنم و بگم لاغر ماندن کار سختی هست و من فکر کنم بدنم یه فرق با متناسبها داره ولی حالا میگم هیچ فرقی نداره فقط ذهن چاقها و لاغرها هست که با هم تفاوت داره و این ذهن ما با تمام قدرت ما رو چاق میکنه چون لاغری رو یاد نگرفته بودیم چون ذهن ما چاقی رو یاد گرفته و آموزش دیده ،)
خیلیا میگن من انتظار لاغر شدن رو چطور به وجود بیارم ؟؟مرور کن کارهایی رو که به خوبی انحام میتونی بدی رو مرور کن مثل :
آشپزی و رانندگی و گلسازی و آرایشگری و کار با کامپیوتر رو بلدم و ورزش ایروبیک و زومبا رو خوب بلدم و … و من به جز تمام این حرفه ها من در لاغری بسیار تلاش کردم در زمانهای مختلف و این نشان از توانمندی جسم من هست که هر بار هم اقدام کردم در وزن عالی قرار گرفتم اما دوباره برگشته حالا برای خودم چند باره میگم کی و چه مقدار لاغر شدم :
من در سال ۸۳ حدودا ۸ کیلو
ودر سال ۸۶ حدودا ۲۵ کیلو
در سال ۹۰ حدودا ۱۸کیلو
و در سال ۹۳حدودا ۳۵ کیلو
و در سال ۹۵ حدودا ۸ کیلو
در سال ۹۶ حدودا ۶ کیلو
در سال ۹۷ حدودا ۱۲ کیلو و …..
و همینطور من تونستم مرتب چاقی خودم رو کم کنم و اما هیچ وقت ثابت نبودم پس من میتونم این دفعه با این روش که کل اضافه وزن من که شاید الان ۵ یا ۶ کیلو باشه رو کم کنم و متناسب ۵۹ کیلویی بشم من میتونم )
و بگو من این همه کار رو به خوبی انجام دادم پس لاغری هم یکی از این کارها هست و چیز عجیب و غریبی نیست فقط باید یادش بگیری پس با مرور کارها باید انجامش بدی و این یک توانایی هست .و چیزی هست که یاد گرفتیم با مرور توانمندی هات در انجام بقیه کارها باید در خودت توانمندی به وجود بیاری .
و کار دوم این هست که لاغر شدن رو در ذهنتون کوچیک کنید تا به هدفتون برسین و در تمام جنبه ها این قضیه به شما کمک میکنه .
مثلا فرض کن باور لاغر شدن در ذهن من یک حلقه با شه با قطر ۱۰ سانتی متر و اما در ذهنت لاغر شدن یه گوی با قطر ۲۰ سانت باشه هر کاری کنی امکان نداره این گوی از این حلقه رد بشه و به عنوان تجربه وارد زندگیت بشه .
حالا تو باید این حلقه رو بزر گ کنی تا خواسته های شما از حلقه ی باور رد بشه و این کمی سخت هست چون اطرافیان تو در این مسیر نیستن مدام میگن این کار نمیشه و شدنی نیست و تو با نوشتن چطور میخوای لاغر بشی ؟؟
پس به جای اینکار خواسته ات رو کوچیک کن و کوچیک کردن خواسته خیلی راحتتر از بزرگ کردن باورها هست .
و به خیلی از خواسته هات میرسی مثل استاد عزیز.(من هم همیشه گفتم میخوام اصافه وزن خودم رو ریز کنم و هر هفته ۲۰۰ گرم کم کنم و این عدد که چیزی نیست سریع بهش میرسم اما حالا که ۱۶ ماه از فعالیتم در سایت میگذره روند لاغریم رو کمی بیشتر میخواهم دیگه نمیخواهم هفته ای ۲۰۰ گرم کم کنم به جاش میگم هفته ای ۵۰۰ گرم میخوام کم کنم میخوام این عدد رو به ذهنم بگم و بگم کل آصافه وزن من هم الان چیزی نیست برای من که بارها تونستم ۳۰ کیلو ۲۰ کیلو کم کنم این ۵ کیلو هم به راحتی کم میشه و من متناسب میشم و به خودم میگم این همه دوستان شگفتی ساز در اطراف من هستن که تونستن وزن کم کنن پس منم میتونم به زودی در وزن جدیدم باشم و اصافه وزنم رو کم کنم )
من یکی از خواسته های دیگه ام داشتن ماشین شاسی بلند لکسوز هست و من باور م این هست که ما کارمند هستیم چطور این همه پول بدیم ؟؟ و تا اون پول رو تهییه کنم و با این وضاع که ماشینها اینقدر گرون شدن که رسیدن به این خواسته برام سخت میشه ولی با این ترفند که خواسته رو کوچیک کن و بهشون برس و وقتی داخل خیابون دیدیش بگو این همه آدم دارن پس برای خدا هم چیزی نیست جزیی از جز هست و به من میده و خیلی از آدمها سالها دارن استفاده میکنن و داشتنش رو در ذهنم کوچیک میکنم تا خیلی راحت ماشین وارد زندگیمون بشه .
حالا بقیه ی خواستهای استاد مثل خونه و ماشین و شرکت کننده ی خارجی و .. به همین شکل وارد زندگیشون شدن
پس لاغر شدن رو در ذهنت کوچیک کن و وقتی آدم لاغر رو دیدی بگو این همه آدم لاغر هست و من هم یکی مثل این افراد هستم .(من هر آدم لاغری رو میبینم تحسینش میکنم و در دلم میگم منم به زودی به این لاغری دلخواهم میرسم )
و وقتی آدم چاق دیدی نباید خوشحال بشی که وای من چقدر خوبم که اندازه فلانی چاق نیستم این کار اشتباه هست داری به چاقی توجه میکنی و کار سختتر میشه و همیشه به لاغرها تو جه کن و بگو منم میتونم مثل این افراد لاغر بشم منم میتونم و این که چیزی نیست و علاقه و اشتیاقت بهتر میشه .(بله واقعا بهترین کار توجه به اندام های لاعر هست و هر جا اونها رو دیدی بهشون توجه کن که چطور غدا میخورن و من همیشه میگم منم دارم لاعری رو مثل شما یاد میگیریم و به زودی لاغر میشم .)
انتظارت از خودت باید لاغر شدن باشه و این انتظار با دو کار به وجود میاد :
*با مرور موفقیت هات و کاری هایی که به راحتی انجام دادی
*و دوم کوچیکش کن در ذهنت و بگو این همه لاغر هستن پس منم میتونم
وقتی انتظارت لاغر شدن باشه با علاقه میای انجام میدی .(اصلا انگار امیدواری که میشه و تو لاغر میشی و با اشتیاق دنبال میکنی که لاغری رو به دست بیاری مثل الان خودم )
انتظارت از خودت باید متناسب شدن باشه و انتظارت رو تغییر بده .(من همیشه در هر شرایطی گفتم دارم لاغر میشم و حتی وقتی به اون ته ذهنم رفتم در مواقعی خاص مثلا زمانی که رفتار پرخوری داشتم گفتم حالا این همه مدت من درست رفتار کردم ویه دفعه به خاطر فرمولهای قدیم چاقی من پرخوری کردم و اصلا ناراحت نمیشم چون تعداد رفتارهای درستم از رفتارهای غلطم بیشتر هست پس من دارم به سمت لاغری حرکت میکنم و لاغر میشم .)
هر کدوم از ما بارها تلاش کرده تا لاغر بشیم پس در ذهن ما این انتظار بوده که من میتونم لاغر بشم واگر انتظار و یا باور نداشتین پس چرا تلاش کردین لاغر بشین ؟؟حالا راهت اشتباه بوده درست ولی فردی که بارها تلاش کرده و موفق نشده چون در ته ذهنش امید و انتطار هست که میتونه لاغر بشه و در ته ذهن همه ی ما این چیزها هست که ما میتونیم پولدار و ثروتمند باشیم اما راهشون اشتباه هست ولی در ته ذهنشون امید دارن میتونن پولدار باشن پس اگر تا حالا برای لاغری تلاش کردین و نتیجه نگرفتین پس در ذهنتون امید و انتظار لاغر شدن دارید .
)من مشخصه از همون اول امید و انگیزه رو داشتم ولی در راه غلط بوده و حالا که اون باور رو انتظار رو آوردم در راه صحیح داره برای من عالی عمل میکنه و تبدیل شده به انگیزه و اشتیاق چون من قبل از آشنایی با این سایت بارها بیش از ده بار رزیم گرفتم و متناسب شدم و دوباره چاق شدم ولی کوتاه نیومدم و دوباره رزیم گرفتم و گفتم بازم این اضافه وزن رو کمش میکنم معلوم هست که در ته دهنم باور داشتم که میتونم لاغر بشم و گرنه چرا چندین بار اقدام کنم و این اواخر در فاصله ی کم من اقدام میکردم و یکم که چاق میشدم دوباره رژیم میگرفتم و وقتی در وزن تناسبم بودم و از رژیم خسته که میشدم دوباره وزنم بر میگشت ومن هسچ وقت ناامید نمیشدم و فقط رژیم و ورزش رو تکرار میکردم )
غذا هیچ ارتباطی به چاق و لاغری نداره تا وقتی به خوردنت نگاه میکنی هنوز انتظارت از خودت لاغر ی نیست و اگر انتظارت از خودت لاغری باشه دیگه نگاه به خوردنت نمیکنی و هیچ راه دیگه نداره .(پس به مقدار خوردنت و نوع غذاها و کالری اونها و زمان خوردن و … تو جه نکن و به اونها برچسب نزن و تفکیکشون نکن و نشین حستب کن شب چی بخورم که تلافی ظهر بشه یا بر عکس و …چون داری با این کار به چاقی خودت توجه میکنی و چاقتر هم میشی اصلا هر وقت نخواستی بخوری از خودت سوال کن چرا نمیخورم ؟ و هر وقت جواب این بود که میتریم چاق بشم یا اینه چاق میکنه وبه خاطر چاقی بود تو چاقی رو به سمت خودت جذب میکنی و چاق میشی )
هر فردی به هر موفقیتی رسیده چون همیشه تمرین کرده مثل کریس رونالدو اگر اینقدر خوبه چون هر روز تمرین و تکرار میکنه.(پس شرط موفقیت انگیزه و اشتیاق و استمرار و تمرین و عمل کردن هست منم تمام سعیم همین بوده و میخوام برای رسیدن به موفقیت تلاش کنم تا نتیجه رو به زودی ببینم و لا غر و متناسب بشم )
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوبم
موضوع این جلسه باور هست
من باید باور کنم میتونم متناسب بشم
و به زبان ساده باور همون انتظار هست .ذهن من زمانی برای من چیزی رو خلق می کنه که من باور کنم میتونم اون رو به وجود بیارم و یا اینکه به عبارتی دیگه به دست اوردن اون چیز برای من سخت و کار دشواری نباشه و درواقع برای من بسیار طبیعی و ساده باشه که میتونم اون چیز رو داشته باشم و در واقع به دست آوردن اون چیز خیلی کار محال و دور از دسترسی برام نباشه و برعکس خیلی رسیدن به اون هدف برام چیز کوچیک و ساده ای باشه که مطمعن باشم حتما بهش میرسم خلاصه در این صورت که من تمام این تغییرات رو در خودم ببینم پس باورهای من تغییر کردن و در مسیر درستم و به زودی متناسب میشم .
قطعا من همین لاغری با قدرت ذهن رو خیلی باور کردم و انتظارم از خودم خیلی تغییر کرده که من به زودی در وزن ۵۹ کیلو قرار خواهم گرفت و حالا من در راه رسیدن به اون وزن هستم که اینطور غذا خوردنم تغییر کرده و خیلی از هوسها و میلهای من در زمینه ی خوردن تعییر کرده همین دیشب با همسرم یه مرکز خرید بودم که بعدش با بچها رفتیم شهربازی طبقه بالا و بعد بچه ها برای شام فود کورت رفتن وو اما من دلم،شام نمیخواست دلم میخواست همچنان به طبقه ی دیگه مرکز خرید برم و برگردم و نگاه اجناس کنم و خرید کنم و …. اما همسرم که خیلی گرسنه بود سریع پیتزا سفارش داد اما من با فهمیدن بوهای انچنانی عدا ها که در کل شهربازی و فود کورت میومد اصلا احساس گرسنگی نکردم و زیر دلم خالی نشد و با خوردن بقیه افراد همکه در حال خوررن بودن تحریک نشدم و خیلی خیلی مسلط تر شدم به تمام رفتارهای عدایی خودم و اصلا هوس خوردن نکردم و یا از اینکه چند شب پشت سرهم، بر حسب اتفاق دارم برای شام به رستوران میرم نترسیدم و مثل گدشته استرس نگرفتم اول اینکه به خودم گفتم مهم به اندازه خوردن هست اصلا زمان و مکان و نوع غدا مهم نیست پس ترسی نداره و بعد به خاطر بقیه روی میز نشستم با اینکه من زیاد گرسنه نبودم و پیتزا که اومد من دو برش پیتزا خوردم در حالی که همش جلوی من بود و من گفتم نمیخوام و بقیه اش رو همسرم خورد و خیلی سبک و راحت از روی میز بلند شدم چقدر تعییر عالی دارم خدایا شکرت اونم در مقابل فست فود داخل رستوران که همه در حال خوردن و پر از بوهای خوب بود اما من عالی رفتار کردم و اصلا نمیترسم چرا چون انتطارم از خودم تعییر کرده چون باور کردم میتونم لاغر بشم و به زودی به تناسب دلخواهم برسم و تازه آخر شب هم در باغ تولد عزیزی بود که کلی کیک و شیرینی بود و من بازم نصف یک ناپلونی کوچولو و یه ذره کیک شکلاتی خوردم و دیگه نخواستم و ادامه ندادم و گذاشتمشون زمین اگر قبلا بود میگفتم همین یه امشبه بزار بخورم و دیگه گیرم نمیاد چون از قنادی مورد علاقه ای من بودن و …اما این همه تغییر کردم چون دوباره میگم باور کردم میتونم لاغرربشم
اگر من باور کنم میتونم تغییر کنم و زندگی جدیدی خلق کنم و برای ذهنم طبیعی بشه و باور کنه نتایج جدید برای من به وجود میاد من باید همزمان با کار کردن روی خودم تصویرهای ذهنیم هم تغییر کنه پس اگر مدتی هست در سایت هستین ببین تصویر ذهنی خودت از خودت چی هست انتطارت از خودت چی هست ؟؟؟ که رفتارهای چاق کننده داشته باشی و هنوز پرخوری کنی یا خیر .
من از وقتی پدیرفتم که خودم به تنهایی میتونم جسمم رو خلق کنم و بدون نیاز به هیچ عامل بیرونی من میتونم لاعر بشم فقط با افکار و باورهای و رفتار درست که در این سایت اموزش می ببینم توانایی لاعر شدن رو دارم بنابراین همیشه بهترین رفتار رو در مقابل مواد غذایی از خودم نشان میدم چون باور کردم و پذیرفتم که خودم مسول لاغری خودم هستم نه هیچ دارو و قرص و غدا و ورزش،و دمنوش،و رژیم و …..پس چون انتطارم از خودم تغییر کرده رفتاری رو نشون میدم که در ذهنم انتظارش رو دارم .
من باور دارم وقتی میخوام به خو استه ام برسم خدا راه هایی رو نشونم میده که من به خواسته ام برسم .
من انتطارم از خودم و خداوند این هست چون من در این مسیر حرکت میکنم و خدا حمایتم میکنه قطعا من لاغر ایده ال میشم و من دارم پیشرفت میکنم چون من باور دارم چیزی مانع لاعری من نیست این میشه انتظار من از خودم برای لاغری .
من انتظارم از خودم لاغری ۵۹ کیلو به همراه پایین تنه و رانهای لاغر و بالاتنه ی ظریف و کمر باریک و شکم صاف هست برای همین نمیتونم زیاد بخورم نمیتونم هر چیزی رو در اطرافم بخورم و …
من انتظارم از خودم لاغری هست بنابراین هر فایلی گوش میدم بسیار برام تاثیر گذار هست و در من تاثیر شگفت انگیز میزاره و من روز به روز رفتارهای غذایی زیبا تر و بهتری دارم .
من انتظارم از خودم این هست که من میتونم لاغر بشم پس هر روز باید یک فایل گوش بدم و به اونها عمل کنم تا لاغری دلخواهم رو ببینم .
من خودم با کلی ناامیدی و ترس و نگرانی وارد سایت شدم اما به خوبی این اگاهی ها رو درک کردم و عمل کردم
من خودم در خیلی از زمینه ها با تغییر باورهام دارم زندگی جدیدی رو خلق میکنم و رقم میزنم چون دارم ذهن رو برنامه ریزی میکنم .
همه ی چاقها اعتماد به نفس لازم رو ندارن چون یه عمر تو سر ما خورره که تو نمیتونی تو توانایی نداری و ما تحقر شدیم و بارها در سر ما خورده شده پس یکم زمان میبره تا خودمون رو ترمیم کنیم و نباید عجله کنیم ما در خیلی از مسایل زمان رو پدیرفتیم و عجله نداریم مثلا برای تغییر هر فصل خوب میدونیم باید ۳ ماه صبر کنیم یا برای داشتن فرزندی سالم نه ماه باید انتطار بکشیم و یا برای لیسانس باید ۴ سال بریم دانشگاه و بیاییم تا مدرک ما رو بدن و ما در خیلی از این زمینه ها عجله نداریم اما نوبت به لاغری که میرسه ما عجله میکنیم و اما باید روی این موضوع کار کنیم و باورهای خودمون رو تغییر بدیم .
ببین انتطارت از خودت در مورد لاغر شدن چی هست ؟؟؟من هر روز با اشتیاق فایلها رو گوش میدم و به اونها عمل میکنم و مطعنم به زودی به لاغری دلخواهم میرسم و میدونم هیج معجزه ای هم در کار نیست باید افکار و باورهای خودم تعییر کنه تا جسم من تغییر کنه .
من هم راحت انتظارم رو تغییر میدم چون تا چند سال پیش لاعر بودم پس میگم لاغری حق من هست مال من ولی چون در مسیر غلط و راه نا درست بودم از دستش دادم اما دوباره به دستش میارم .
برای تعییر انتظار دو راه وجود داره
من باید لاعر شدن رو در ذهنم کوچک کنم به فرض،مثال اگر باورهای من یک حلقع با قطر ۱۰ سانت باشه و لاعر شدن یک گوی با قطر ۲۰ سانت باشه هر چقدر تلاش کنم نمیشه این گوی از این حلق رد بشه و وارد تجربه ی زندگیت بشه .پس من باید به جای بزرگ کردن حلقه ی باور باید گوی هدف رو کوچیک کنم و بگم بابا این همه آدم لاغر در اطراف من هست که دارن به راحتی زندگی میکنن پس منم یکی مثل اونها مثل خواهرم مثل دخترم مثل دوستم مثل زن همسایه ام مثل خواهر همسرم و خواهر زداه های همسرم و ….من هم خیلی راحت بدون درد سر لاغر خواهم شد.
منم عاشق ماشین شاسی بلند مثل لکسوز فول آپشن هستم و بارها به خودم میگم این همه ادم در شهر این ماشین رو دارن پس چیزی نیست و برای خدا چیزی نیست جزیی از جز هست و به راحتی وارد زندگی من میشه و منم اون رو تجربه میکنم و داشتن اون رو در ذهنم کوچیک میکنم پس خیلی راحت لاغری ی دلخواهم و خونه ی دلخواهم و ماشین دلخواهم و ….. وارد تجربه ی زندگی من میشه .
لاعر شدن رو بازم باید کوچیک کنم تا به اون برسم و در دهنم بزرگ نباشه مثلا من میگم با این روش ذهنی من خیلی راحت به تناسب میرسم بر خلاف قبلا که با زجر و سختی بود من با این روش راحت لاعر میشم مثل استاد و دوستان شگفتی ساز .