همه افرادی که اضافه وزن دارند مراحل چاق شدن مشابه هم را طی کرده اند و به اضافه وزن دلخواه خود رسیده اند اما برای لاغر شدن از روش های مختلف با مراحل لاغر شدن متفاوت استفاده می کنند.
به همین دلیل همه چاق ها به راحتی می توانند چاق تر شوند اما با هر رنج و سختی نمی توانند لاغر شوند.
شباهت و تفاوت افراد چاق
سی و پنج سال از زندگی ام چاق بودم و در این مدت تلاش زیادی برای لاغری انجام دادم.
در سال های چاقی از افراد متناسب فراری بودم و فکر می کردم آنها بخاطر لاغر بودنشان انسانهای مغرور و خودخواهی هستند و افراد چاق را انسان های ضعیف و بی اراده ای می دانند.
در مقابل از هم صحبتی با افراد چاق احساس خوبی داشتم و اگر مخاطب من چاق تر از خودم بود از صحبت کردن و درد و دل کردن با او خیلی لذت می بردم چون فردی بود که حرف های دل منو می فهمید و مثل من مراحل چاق شدن را طی کرده بود و منو سرزنش نمی کرد.
از طرفی چون چاق تر از من بود احساس امنیت و آرامش می کردم که من از اون بهتر هستم و دیگه انقدر چاق نیستم.
نکته جالب در مورد صحبت کردن با افراد چاق اینه که خیلی زود متوجه می شیم که چقدر شبیه خودمونه است. اونم سالهاست اضافه وزن داره و هرچقدر رژیم گرفته و ورزش کرده فایده نداشته و نتونسته لاغر بشه.
از اینکه می دیدم یه نفر دیگه هم مثل من از ژنتیکی بودن چاقی گله و شکایت داره احساس خوبی پیدا می کردم که من فقط مشکل ندارم و افراد دیگری هم از طی کردن مراحل چاق شد بخاطر ژنتیکی بودن چاقی ناراحت و خشمگین هستند.
از اینکه می دیدم یه نفر دیگه هم عقیده داره که با اینکه هیچی نمخوره ولی چاق و چاق تر می شه احساس آرامش می کردم که من فقط اینطور نیستم.
وقتی درباره سریع طی کردن مراحل چاق شدن بعد از رهایی رژیم و ورزش و دوباره چاق شدن صحبت می کرد خیالم راحت می شد که من فقط مشکل ندارم و همه اینطور هستند.
خلاصه هرچه بیشتر با افراد چاق صحبت می کردم بیشتر به شباهت مراحل چاق شدن اون فرد با خودم پی می بردم و تنها نکته ای که به نظرم از نگاه من مخفی می موند اینکه با توجه به این همه شباهتی که بین خودم و اون فرد می دیدم چرا از اینکه اون فرد چاق تر از منه خوشحال می شدم و هیچ وقت به این فکر نمی کردم که منم در ادامه مراحل چاق شدن مثل اون فرد چاق تر خواهم شد.
الان که به گذشته فکر می کنم هیچ وقت این موضوع در ذهنم مرور نشد که نکنه منم مثل اون فرد مراحل چاق شدن را ادامه داده و چاق تر بشم درحالی که منم تا سال قبل اینقدر چاق نبودم ولی نمی دونم چرا وقتی افراد چاق تر از خودم رو می دیدم انگار که هر دوی ما به خط پایان مسابقه چاقی رسیده بودیم و اون چاق تر از من شده بود و دیگه طی کردن مراحل چاق شدن به اتمام رسیده بود و من خوشحال بودم که به اندازه اون فرد چاق نشده ام!
درصورتی که منم هر سال نسبت به سال قبل چاق تر می شدم و هر سال به نفر بعدی که روزگاری از من چاق تر بود می رسیدم.
نکته جالب درباره چاقی اینکه همه چاق ها در مسیر چاقی در حال حرکت هستند و مراحل چاق شدن را طی سپری می کنند.
برخی ها با تلاش و سختی و رنج زیاد از سرعت طی کردن مراحل چاق شدن و حرکت خود به سمت چاقی مقداری کم می کنند و کندتر مسیر چاقی را پیش می روند.
برخی به هر ترتیبی شده مقداری از مسیر چاقی را با تحمل سختی و رنج رژیم گرفتن و ورزش کردن بر می گردند اما چند روز یا هفته بعد با سرعت به مکان قبلی خود در مسیر چاقی بر می گردند.
عده ای هم که بدون توجه به نشانه های چاق تر شدن و خطراتی که در ادامه مسیر زندگی در کمین آنهاست با سرعت رو به افزایش مراحل چاق شدن را ادامه می دهند تا جایی که چاقی زندگی آنها را در بر گرفته و از دنیا می روند.
تفاوت مراحل لاغر شدن
زمانی که انسان با چاقی روبرو شد به دلیل همزیستی با انسان های متناسب متوجه دلیل چاق شدن خود نشد.
به این دلیل که به همراه انسان های متناسب در جوامع زندگی می کردند رفتار و عملکرد آنها مشابه افراد متناسب بود ولی آنها چاق شده بودند.
همه افراد جامعه از مواد غذایی مشابه مصرف می کردند، در یک محیط زندگی می کردند و زندگی روزمره شبیه به هم داشتند اما عده ای تغییر شکل داده و چاق شده بودند.
علت بروز این تفاوت برای انسان ناشناخته بود.
به مرور تعداد افرادی که از حالت متناسب خارج می شدند رو به افزایش رفت و از طرفی آنهایی که از قبل مقداری چاق شده بودند چاق تر می شدند.
این در حالی بود که افرادی که روند چاق شدن آنها از چند وقت قبل شروع شده بود بدون تغییر در تنوع غذایی یا محیط زندگی شان چاق تر می شدند و این موضوع بیشتر باعث سردرگمی انسانها شد.
تحقیق و بررسی درباره علت چاقی شروع شد ولی نتیجه واضح که نشان از تفاوت بین افراد چاق و لاغر باشد پیدا نمی شد.
از آنجا که هرچه تحقیق و بررسی انجام می شد دلیل واضح و منطقی برای تفاوت بین افراد چاق و لاغر پیدا نشد به مرور توجه به سمت مواد غذایی که افراد چاق مصرف می کردند متمرکز شد و این شروع متهم کردن مواد غذایی بعنوان دلیل چاقی بود.
بعد از آن خیلی زود عامل دوم چاقی معرفی شد و آن پایین بودن سوخت و ساز به خاطر کم تحرکی افراد چاق بود.
در عین حال که از گذشته های دور تا به امروز همچنان افراد چاق و متناسب در هر منطقه و محدوده جغرافیایی از مواد غذایی تقریبا مشابه استفاده می کنند و فعالیت روزانه مشابه هم دارند اما انواع رژیم های غذایی و برنامه های ورزشی به همراه انواع روش های مختلف لاغری به وجود آمده است و با توجه به بی نتیجه بودن همه این روشها اما همچنان بازار رژیم و ورزش برای لاغری بسیار داغ و پر رفت و آمد است.
به مرور روش های رژیمی تنوع پیدا کردند و هر کدان ادعا می کند روش های دیگر با مشکلاتی همراه بوده اما روش رژیمی آنها فاقد مشکلات قبلی و بسیار موثر برای لاغری و کاهش وزن است.
داروهای لاغری، لباس های لاغری، کرم های لاغری، کپسول های مختلف لاغری و هرآنچه برای لاغری تولید شده اند همه بر این اساس است که افراد چاق مشکلی در وجودشان دارند که می توانند با استفاده از این روش ها مشکل خود را بهبود داده و لاغر شوند.
نکاتی که باید مورد توجه قرار می گرفت اما همچنان جهان به آن بی توجه است اینکه:
- چطور ممکن است همه افراد به شکل مشابه هم چاق شده باشند اما برای لاغر شدن نیاز به استفاده از روش های مختلف دارند؟
- دلیل اینکه افراد چاق از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده می کنند اما همه آنها نتیجه نمی گیرند چیست؟
با توجه به اینکه مراحل چاق شدن افراد چاق شبیه یکدیگر است اگر آنها از نظر جسمی مشکلی داشته باشند باید مشکل آنها شبیه به هم باشد چون قطعا مراحل چاق شدن مشابه به دلیل وجود مشکل مشابه ایجاد شده است؟
اما با همه شباهتی که در مراحل چاق شدن افراد چاق وجود دارند همچنان علم بر این موضوع تاکید دارد که افراد چاق به دلایل مختلف چاق شده اند و هر کدام باید به دنبال برطرف کردن مشکل چاقی خودش باشد.
برخی بخاطر کم تحرکی چاق شده اند، برخی دیگر بخاطر مصرف فلان مواد غذایی، عده ای بخاطر تیرویید چاق هستند و برخی بخاطر پایین بودن سوخت و ساز و ….
موضوعات مختلفی را دلیل چاقی افراد می دانند که روز به روز هم درحال اضافه شدن هستند. از طرفی روش های لاغری هم هر روز گسترده تر و متنوع تر می شوند اما همچنان جهان در حال طی کردن مراحل چاق شدن است.
همه افراد چاقی که دوست دارند لاغر شوند از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده می کنند.
نکته جالب توجه اینکه اکثر افراد چاق از روش های لاغری مشابه استفاده کرده اند و همه آنها از اجرای آن برنامه های لاغری نتیجه نگرفته اند.
کشف تنها راه لاغری جهان
با کمی فکر کردن به مواردی که مطرح شد به این نتیجه می رسیم که همه افراد چاق به یک دلیل چاق شده اند.
از طرفی انسانها در جهان پراکنده هستند و در محیط و فرهنگ و جوامع متفاوت زندگی می کنند اما همه به یک شکل چاق شده اند.
به این موضوع فکر کنید:
محل زندگی افراد چاق جهان با هم تفاوت دارد.
تنوع مواد غذایی افراد چاق جهان بسته به محیط آنها با هم متفاوت است.
فرهنگ و عادت های افراد جهان بسته به محل زندگی آنها با هم تفاوت دارد.
عادت ها و فعالیت های روزمره زندگی انسان ها در نقاط مختلف جهان با هم تفاوت دارد.
مزه غذاها و مواد تشکیل دهنده وعهده های غذایی انسان های چاق در سراسط جهان با هم تفاوت دارد.
اما همه افراد چاق جهان یک شباهت با هم دارند و آن هم چاقی است.
با این نگرش پس نمی توان گفت که چاقی بخاطر مواد غذایی، تنوع غذایی، سوخت و ساز، تحرک یا فرهنگ و … است چون هر فرد چاق در شرایط مختلف زندگی می کند.
اما اگر از هر فرد چاق در هر نقطه از جهان سوالاتی درباره مراحل چاق شدن بپرسید پاسخ های مشابه می دهند.
تصور کنید از افراد چاق در سراسر دنیا سوال کنید دوست دارید آب بخورید یا نوشابه، شربت، دلستر، آبجو و …
حتما می توانید حدس بزنید که چه درصدی از افراد چاق انتخاب غیر از آب خواهند داشت.
این شباهت واکنش افراد چاق به دلیل شباهت فرمول های چاقی ذهن آنهاست.
تصور کنید اگر از افراد چاق سراسر دنیا سوال کنید که اگر تازه غذا خورده باشید و به شما شیرینی یا هر چیز دلخواهتان را تعارف کنند چه انتخابی خواهید داشت؟ احتمالا نزدیک به ۱۰۰٪ می گویند خوشحال می شوند و حتما بر می دارند.
اگر از افراد چاق در سراسر دنیا درباره ترس از چاق تر شدن، چاق تر شدن در مسافرت، چاق تر شدن در تعطیلات آخر سال و خیلی موارد دیگر سوال کنید درصد بالایی از آنها پاسخ های مشابه خواهند داد.
چگونه است که افراد در مکان های مختلف با فرهنگ ها و شرایط زندگی متفاوت تا این حد از نظر افکار و رفتار شبیه هم هستند؟
تنها واحد بی شکل بودن در وجود انسان ذهن است که شکل گیری آن ارتباطی به محیط و فرهنگ و جنسیت و … نداره
هر فردی چه زن باشد چه مرد چه کودک باشد چه بزرگسال می تواند از دیدن بارش باران لذت ببرد یا متنفر باشد
این بی شکل و بی نهایت شکل پذیر بودن ذهن انسان را اثبات می کند.
پس تنها دلیل چاقی افراد در سراسر جهان ذهن آنهاست.
محتوایی که در ذهن آنها ایجاد و ذخیره شده که باعث چاقی آنها شده است.
از این رو همه افراد چاق در هرکجای جهان باشند فقط از طریق یادگیری لاغری با ذهن می توانند به تناسب اندام ایده آل خود برسند.
همانطور که همه افراد متناسب در سراسر جهان با وجود بودن در شرایط محیطی متفاوت همه متناسب هستند به این دلیل است که ذهن آنها فاقد فرمول های چاق کننده است.
اگر دوست دارید از تنها روش لاغری دائمی در سراسر جهان برای تحقق رویای لاغری خود استفاده کنید خوشحال باشید.
این روش برای اولین بار در دنیا با زبان فارسی ارائه شده است.
سالها از کشف و ارائه آن می گذرد و هزاران نفر از فارسی زبانان دنیا با استفاده از روش لاغری با ذهن سایت تناسب فکری موفق به خلق اندام رویایی و تحقق آرزوی لاغری خود شده اند.
چگونه چاق شدیم؟!
از هر فرد چاقی درباره دلیل چاق بودنش سوال کنید، موارد مختلفی را دلیل چاقی خود می داند.
ژنتیکی بودن، عصبی بودن، پایین بودن سوخت و ساز، کم بودن فعالیت و …
اگر به آنچه در ذهن خودتان بعنوان دلیل چاقی می دانستید تا قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری توجه کنید، متوجه می شوید که شما هم یک یا تعدادی از این دلایل را علت چاقی خود می دانستید.
به همین دلیل است که همه افراد چاق برای لاغر شدن به دنبال روش هایی هستند تا از آن طریق لاغر شوند و این بار دلیل لاغر شدن خود را بخاطر آن روش ها بدانند.
این موضوع نشان می دهد که افراد چاق مسئولیت وضعیت فعلی خود را نپذیرفته و یا حتی نمی دانند که باید بپذیرند.
به همین دلیل است که حتی افرادی که با استفاده از هر روشی مقداری لاغر شدن یا به تناسب اندام دلخواه خود می رسند علت لاغر شدنشان را استفاده از فلان روش می دانند و از این رو همیشه نگران و مضطرب هستند که مبادا تاثیر استفاده از آن روش از بین رفته و دوباره چاق شوند.
اگر از افراد لاغر درباره دلیل لاغربودنشان سوال کنید، جوابی برای آن ندارند. در برخی موارد عنوان می کنند ژنتیک ما لاغریه یا من اصلا چاق نمیشم، در صورتی که این دلایل علت لاغر بودن آنها نیست بلکه دستکاری نشدن محتوای ذهنی شان درباره خوردن و ارتباط آن با وضعیت جسمی تنها دلیل متناسب بودنشان است.
داستان چاق شدن یک متناسب
به همراه همسرم برای خرید به فروشگاه رفته بودیم.
همسرم با تعجب فردی را به من نشان داد و گفت: اینو می شناسی؟
نگاه کردم و آن فرد را نمی شناختم.
به او گفتم: نه، نمی شناسم.
گفت: همسایه مغازه ات بود، اونی که دفتر خدمات پرواز داشت.
با کنجکاوی دوباره به آن فرد نگاه کردم و با زحمت از روی چهره او متوجه شدم که بله همان فرد است در حالی که از دیدن او بسیار متعجب شده بودم.
من تا سال 95 مغازه ابزار و یراق داشتم و این فرد در همسایگی من دفتر خدمات پرواز داشت. فردی قد بلند، متناسب و بسیار خوش لباس بود و همیشه لباس های رنگ روشن می پوشید و من با دیدن او حسرت می خوردم که چرا من نمی تونم لباس های رنگ شاد بپوشم.
اما امشب او انسانی بسیار چاق بود که پیراهن قهوه ای و شلوار مشکی پوشیده بود و تنها با توجه کردن به مرکز چهره اش توانستم او را بشناسم چرا که اطراف چهره او را لپ ها و غب غب آویزان احاطه کرده بود.
واقعا باور اینکه این فرد چاق همان انسان خوش تیپ و متناسب چند سال قبل است برایم سخت بود اما با چشم خودم می دیدم و جای هیچ شک و شبه ای وجود نداشت.
- در این چند سال چه اتفاقی برای او افتاده است!
- آیا ژنتیک او از لاغری به چاقی تغییر پیدا کرده است!
- ممکن است سوخت و ساز بدنش تغییر کرده باشد!
- شاید میزان خواب و بیداری او تغییر کرده است!
- شاید نسبت به سال ها قبل کم تحرک شده است!
تنها یک دلیل برای این همه تغییر وجود داشت، فرمول های ذهنی او تغییر کرده و انتظار چاق شدن در او شکل گرفته است. بعد از تغییر کردن جسم و مقداری چاق شدن باور چاق شدن قوی تر شده و مراحل چاق شدن سریعتر شده است و پس از چند سال بین 30 تا 40 کیلو اضافه وزن داشت.
در مقابل آن فرد متناسب که بعد از چند سال چاق شده بود به خودم توجه کردم که در طی همان مدت که این فرد چاق شده است من به همان اندازه و حتی بیشتر کاهش وزن داشته ام.
چه چیزی در من تغییر کرده که لاغر شدم و چه چیزی در او تغییر کرده که چاق شده است؟
من سال ۹۵ مغازه ابزار و یراق را تعطیل کرده و کار کردن روی سایت را در خانه و با لب تاب و یک خط اینترنت تا به امروز انجام داده ام و بسیار کم تحرک تر از گذشته شده ام و اما آن فرد با گسترش دفتر خدمات مسافرتی فعالیت بیشتری انجام می دهد.
تنها چیزی که در من کم شده و در او زیاد شده است فرمول های چاقی ذهن است.
من با بودن در مسیر لاغری با ذهن به مرور فرمول های چاقی ذهنم را شناسایی و اصلاح کرده ام و او بدون اطلاع از آنچه وارد ذهنش شده است فرمول های چاقی ذهنش افزایش پیدا کرده است و نتیجه جسمی هر دوی ما مطابق فرمول های ذهنی ما شده است.
مراحل لاغر شدن دقیقا مانند مراحل چاق شدن است اما از آنجا که مراحل چاق شدن را به خاطر نداریم، نمی توانیم از آن برای طی کردن مراحل لاغر شدن استفاده کنیم و دست به دامان روش های عجیب و غریبی می شویم که دیگران برای لاغر شدنمان تجویز می کنند.
با استفاده از دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها و سایر دوره های لاغری با ذهن شما طریقه دسترسی به محتوای چاقی ذهن خود را می آموزید. ذهن خود را کنکاش کرده و فرمول های چاق کننده آن را شناسایی و با فرمول های لاغر کننده جایگزین می کند.
نکته جالب توجه حتی نیاز به وارد کردن فرمول های لاغر کننده به ذهنتان ندارد چون از قبل این فرمول های در ذهن همه انسانها وجود دارد و فقط کافی است جهت اصلاح ذهن چاق فرمول های چاقی را از طریق منطقی کردن لاغر شدن با ذهن کمرنک و کمرنگ تر کنید. به همین راحتی جسم شما مطابق با میزان متناسب شدن ذهنتات لاغر خواهد شد.
در این فایل آموزشی یک بار دیگر مراحل لاغری با ذهن را به صورت خیلی فشرده و عملی توضیح داده شده است تا برای افرادی که علاقمند به لاغر شدن و خلق رویای خود از طریق قدرت ذهن خود هستند مسیر لاغری با ذهن واضح تر شود.
✍️ تمرین آموزشی 📖
اطلاع از مراحل چاق شدن به شما کمک می کند تا طریق چاق شدن جسم بعد از چاق شدن ذهن را درک کنید. به این ترتیب با کپی برداری از مراحل چاق شدن می توانید مراحل لاغر شدن را برای خود طراحی و اجرا کنید و به سادگی لاغر شوید.
از آنجا که مراحل چاق شدن هر فردی با همه شباهت هایی که به دیگر افراد چاق دارد دارای موارد مختص به خود فرد است با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن مهارت شناسایی مراحل چاق شدن عمومی و شخصی را کسب می کنید و می توانید برای خودتان برنامه لاغر شدن شخصی طراحی و اجرا کنید.
برنامه ای که دقیقا منطبق با افکار، تمایلات و نیازهای خودتان باشد و هر روز از اجرای این برنامه لذت خواهید بود و آن زمان است که به صحت عبارت (لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست) پی خواهید بود چون خودتان ساده بودن لاغر شدن با قدرت ذهن را تجربه و لمس کرده اید.
برای انجام عالی تمرین این جلسه آموزشی ابتدا محتوای نوذشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کرده و سوالات مطرح شده را به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره شباهت مراحل چاق شدن خود با افراد دیگر چیست؟
- نظر شما درباره اینکه افراد چاق با استفاده از روش های مختلف لاغر نمی شوند چیست؟ شرح دهید.
- آیا مواردی سراغ دارید که شما و افراد دیگری از یک روش لاغری استفاده کرده باشید و نتایج نهایی شما متفاوت باشد؟
منظور از نتیجه نهایی یعنی بعد از مدتی که از اتمام روش لاغری گذشته شما چاق شده اما فرد دیگر لاغر مانده باشد یا بالعکس.
- مراحل چاق شدن را با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی نام برده و هر کدام را شرح دهید؟
- مراحل لاغر شدن را با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی نام برده و هر کدام را شرح دهید؟
اکنون که از مراحل چاق شدن و لاغر شدن اطلاع پیدا کردید به سوالات زیر با دقت پاسخ دهید.
- درباره مراحل چاق شدن خود بر اساس مراحلی که توضیح داده شد شرح دهید.
- درباره مراحل لاغر شدن بعد از آشنایی با سایت تناسب فکری تجربه کرده اید شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.40 از 25 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام بر کسانی که هر روز در سایت کامنت میزارن و نظر دوستان رو میخوانند که قطعا راه رسیدن وشوق استمرار در همینه
گام ۵۱: مراحل چاق شدن
برعکس طی مراحل چاقی میشه مسیر لاغری
با اومدن به اینجا کلی افکار جدید متناسب کننده از طریق فایلهای آموزشی استاد روشن عزیز در ذهنم مثل آب روان جاری شد
بعد با نوشتن هر روزه در سایت و گروه لاغری تلگرام این آگاهی ها در وجود من ریشه پیدا کرد و شروع به جوونه زدن در رفتار من کرد و یهو تمایلات غذایی و درونی من زیرو رو شد
این کل پروسه هجده کیلو لاغری من در این ۷۵ روز حضورم در اینجا بود که خلاصه گفتم
دیدگاه های صدها نفر از دوستانم که دلی گفته بودند رو خوندم باهاشون همزاد پنداری کردم
و این دیدگاهها مثل گنج گرانبهایی برای من ارزشمندند
چون تجربه ی شخصی صدها نفر رو صادقانه میخونم و کلی داستان و نکته ی آموزشی داره اگه زرنگ باشی دریافت میکنی
پس میبینید دیگه لاغر شدن چقدر آسونه ولی چیزی که استاد بارها تاکید کردند که مهمه موندن در مسیر لاغریه و عجول نبودن و با احساس خوب حرکت کردنه
تا چه زمانی ؟تا زمانی که روی غلتک لاغری بیافتیم
مثل من که الان روی غلتک افتادم دیگه ازینجای مسیر به بعد من براحتی و با لذت بیشتری لاغر میشم
شلوار سفیدی که دیروز تونستم بپوشم سایز ۴۴ بود البته یکم تنگه هنوز ولی یادتونه من با سایز ۵۰-۵۲ وارد گروه شدم
پس من بهم ثابت شد که با کنترل ذهنم میتونم به همه خواسته هام برسم نه تنها لاغری بلکه هر موضوعی در زندگی
اول اون خواسته رو تو ذهنم کوچیکش میکنم بعد با قدرت ذهنم و استمرار در رفتار درست و برداشتن موانع بهش میرسم
مثلا من دوست دارم قهرمان بدمینتون پیشکسوتان کرج بشم و این خواسته رو تو ذهنم تصورش میکنم میگم خواسته ی خیلی عجیب و غریبی نیست من هجده ساله دارم بصورت حرفه ای بدمینتون بازی میکنم و تقریبا اکثر آقایون و تمام خانمهای پارک رو تو بازی میبرم
پس من میتونم تازه من چندین مدال قهرمانی تو شطرنج گرفتم پس چون شطرنجم خوبه قطعا فکر بهتری تو خوابوندن اسمش هام تو زمین حریف دارم و من تیزهوشان درس خوندم قطعا میتونم و این خواسته کوچیکی در مقابل توانایی های منه و من بهش می رسم
من الان با اینکه جسمم هنوز تا تناسب کامل فاصله داره ولی ذهنم چاق نیست
و افکار متناسبی در ذهنم درست شده و حس خیلی خوب و پر از آرامشی دارم
و اصلا دیگه ترسی از خوردن در مهمانی و عروسی و رستوران و آخر هفته ها یا زمان پریودم ندارم و کلا دیگه خیلی غذا برام اولویت زندگی نیست اهمیت نداره میخورم فقط سیر بشم همین
ریزه خواری هام به صفر رسیده و ساعتها احساس سیری میکنم مخصوصا وقتی تو سایت یا گروه دورهمی لاغری هستم اصلا گرسنه نمیشم
و فقط از صحبت و نوشتن با بچه های خوش انرژی گروه لذت میبرم و کلی باهاشون حال میکنم و میزنیم و میرقصیم و از مولانا شعر میگیم
خلاصه بهشته عسله عسل لامصب
باید مثل ما چاق باشی و سالها کسی درکت نکرده باشه تا قدر این بچه ها و دورهمی شاد پر از روحیه دادن و انرژی رو بدونی
اینجا کسی کسی رو تمسخر نمیکنه کسی از کسی جلوتر یا عقب تر نیست اینجا همه دوست داریم دست همو بگیریم و با هم حرکت کنیم
مثل همون بوق زنانی که یبار گفتم همه دنبال ماشین عروس در حرکتیم و توراه میزنیم کنار میرقصیم می خندیم کل کل میکنیم سر به سر هم میزاریم و بعد هر کی سوار ماشین خودش میشه و به سمت مقصد بوق زنان و هل هله کنان و کل کشان حرکت میکنیم منم هی سرمو از ماشین شاسی بلندم میارم بیرون جیغ و داد و هورااا میکشم آخه من شیطون و بلای گروهم
همه تون رو دوست دارم و عاشق انرژی دادن به شما دوستای عشق و نازنینم هستم
چون اینجا جنبه ها و سطح آگاهی ها بالاست و باید اینجا میای سرمست شادی و لذت بشی تو گروه ما غم و غصه و ناله و من نمیتونم راهی نداره
سلام وقت به خیر طبق گفته استاد ماباید اطلاعات درست درمورد لاغری وارد ذهنمون کنیم وبعد درمورد ش صحبت کنیم ولی هیچ کس را نداریم در موردش با او صحبت کنیم بهتریم مکان همین سایت است ووقتی دلمون می خوا د کسی درمورد لاغری برای ما حرف بزنه چه کسی بهتر از استاد وگوش کردن به فایهای ایشون وسپس خوندن دیدگاههای دوستان من واقعا هر وقت احتیاج به حال خوب دارم وارد سایت میشم غیر از حضور روزانه وتجسم شبانه واقعا با جان ودل گوش می دهم نه اینکه سطحی بشنوم ورد شوم وواقعا لذت می برم امروز در مراسمی بودم ومنی که عاشق کیک وبیسگوییت بود وبه من کیک تعارف کردن هیچ میلی نداشتم حتی میوه هم نخورد م با احترام کیکی که تعارف کردند را دربشقاب گذاشتم ونخوردم واحساس خیلی خوبی داشتم چند روزه اصلا تنقلات نخوردم نه ازروی اجبار میل ندارم این یعنی یک گام زیبای دیگر در راه پیشرفت وترقی رشد من اول خدارا شاکرم برای نعمتهای بی انتهایش ازجمله آشنایی بااین سایت وسپس از استاد خوب وباهوش موسس این سایت کمال تشکر را دا رم
باسلام
وقتتون بخیر
مطالب این فایل مثل همیشه قابل تامل بود و پر از شگفتی
و سورپرایز و حقایق
حقایقی ک همه ما چ بپذیریم و چ نپذیریم زندگی کردیم .
بله ما وقتی چاق بودیم مث هم بودیم
از دیدن افراد چاق تر خوشحال میشدیم
از افراد متناسب خوشمون نمیومد و حسودی میکردیم
بهانه های متععد داشتیم
و مقصرراهمه حتی خدا میدانستیم
و چی بهتر از انکه خود خدایی ک انقدر مقصرش کردیم و ازش گلایه کردیم
حالا مارو ب سمت این مسیر هدایت کرده و دستمون رو گرفته
ممنون از مطالب اگاهی بخشتون❤️
افکار مناسب رو وارد ذهنم کنم مثلا بیشتر وقتم رو توی سایت بگذرونم که بهترین جاست برای ورودی های مناسب،مرحله ی دوم چون من کسی رو ندارم که درباره ی لاغری باهاش صحبت کنم پس بهترین گزینه اینه که من درباره ی لاغری بیام اینجا و بنویسم و قدم سوم هم خود به خود اتفاق میفته که واقعا این قدم سوم به راحتی داره برای من اتفاق میفته.نگرشم نسبت به غذا خوردن خیلی فرق کرده.
به نام خداوند مهربان که راه رسیدن به ایدهآل ها را برایمان روشن کرد.
سلام بر استاد عزیز و همه ی دوستان
من وقتی ذهنم چاق بود چاقی را خیلی بیشتر حس می کردم و بیشتر اذیت می شدم اون موقع در خوردن ولع داشتم خیلی ریزه خواری می کردم مدام درب یخچال را باز می کردم و دنبال خوراکی بودم گرسنه نبودم ولی یک صدایی مرتب میگفت یه چیزی بخور داشتم خفه میشدم ولی بازم میخوردم تا اینکه به لطف خدا وارد سایت تناسب فکری شدم و مسیر لاغری با ذهن را شروع کردم الان سبک هستم امروز دیدم در حین کار داره حالم بد میشه فکر کردم دیدم گرسنه هستم ولی قبلش اصلأ خوراکی ها منو صدا نزدن وبا وجودی که داخل آشپزخانه بودم فکر خوردن نبودم و خیلی خوشحال شدم و یک میوه رو دلچسب و بدونه ترس خوردم.ادم های چاق با روشهای گوناگون لاغر نمیشن چون همه با یک روش چاق شدن وبا یک روش هم باید لاغر بشن واین همان مسیر عکس چاق شدن هست ما باید افکار لاغری را با فایل ها و اطلاعات صحیح وارد ذهن خود بکنیم و از ورود افکار منفی و چاق جلوگیری کنیم اطلاعات صحیح باید از جای مطمئن باش و بعد هم در مورد لاغری صحبت کنیم بنویسیم تا افکار ما تبدیل به نگرش لاغری شود و بعد تمایلات ما تغییر میکند رفتار ما با افکار درست ما همسو میشود و در نهایت جسم ما که اصلاً توجهی به آن نداشتیم شروع به لاغر شدن میکند من قبلاً برای کاهش وزن با خواهرم پیادهروی زیادی را شروع کردم خواهرم وزن کم کرد ولی من نه اون بعد از پیادهروی خیلی خوراکی میخورد ولی من نمیخوردم ولی من لاغر نشدم چون فرمول های ذهنی من نادرست بود و ذهن من چاق بود و جسمم هم به آن توجه میکرد البته در پیادهروی همیشه صحبت از چاقی بود من در کودکی دچار شکستگی پا شدم و اطرافیان من همیشه انواع خوراکی های مقوی را به مقدار زیادی میدادند تا زودتر سرپا بشم واین آغاز خوردن زیاد بود بعد از ازدواج چون دخترم خیلی گریه می کرد همه میگفتن سریع غذاتو بخور تا بیدار نشده و این آغاز اشتباه خوردن بود موقع غذا دادن به دخترم مرتب خودم میخوردم تا اون هم بخوره چون کاهش وزن داشت و این آغاز پرخوری من بود و من همهی این بلا ها را خودم سر خودم آوردم و به امید خدا در این مسیر همه چیز متناسب خواهد شد
الان که خیلی عمیق تر به این موضوع فکر میکنم میبینم ک واقعن برای چاق شدن زمان زیادی رو صرف کرده بودم…هرچند ک اضافه وزن من فقط ۶ کیلو بود…و به قول خیلیا من اصلن چاق نبودم …ولی این چیزی نبود ک خودم میخاستم…من بدن سالم تر ،پر انرژی تر و فرز تری میخاستم بدون اینکه به خودم آسیب بزنم…ولی خب به هر حال من اون موقع این مسیر رو نمیشناختم…پس شروع کردم با روزی سه ساعت ورزش سنگین و رژیم غذایی سنگین تر…که برنج خوردن رو توی اون ترک کردم البته که ریزش موی شدید گرفتم و همچنان دارمش….حدود یک سال قبل ازینکه با این سایت آشنا بشم من توی بهترین حالت خودم قرار گرفته بودم ولی فقط از لحاظ جسمی…از لحاظ ذهنی هنوز همون نگرانی ها و همون تفکرات اشتباه رو داشتم…و بعد ازینکه برادرم رفت کلاس راهنمایی رانندگی و مربیش این سایت رو پیشنهاد کرد…بلافاصله بازش کردم و از محتواش استفاده کردم و واقعن به یه صلح و آرامش درونی رسیدم…واقعن ازتون ممنونم چون الان فقط تناسب اندام ندارم…من زیربنای ذهنی متناسب دارم و به پیرو اون به تناسب در همه ی موارد زندگیم رسیدم
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم….
خدا رو شکر خدا رو شکر. خدایا ممنونتم من با این سایت آشنا شدم. نه تنها در مورد لاغری بلکه در تمام موارد، مطالب این سایت به من کمک کرد. کنترل ذهن واقعا خیلی عجیبه. وقتی کسی کنترل ذهنشو یاد بگیره، می تونه هر کاری انجام بده. به تمام خواسته هاش میرسه. من حتی برای خواسته های کوچولوم هم از ذهنم کمک میگیرم. امروز اتفاقا وقتی ورزش میکردم شبیه شما مطالب سایت رو بلند بلند تکرار میکردم. چون میدونم وقتی صحبت کنم، قطعا می تونم زودتر لاغری با ذهن رو یاد بگیرم. من حتی در طول روز مطالب رو توی ذهنم مرور می کنم.
وقتی به گذشته برمیگردم، بعد باشگاه چند نفر به من گفتن بعد اینکه باشگاه رو کنار بزاری چاق میشی و من چاق شدم. البته من در ابتدا بعد ورزش میخوردم تا چاق بشم. ولی دریغ از یک کیلو اضافه کردن. حتی ماه اول حدود ۳ کیلو کم کردم. بعد چند ماه پرخور شدم. ولی خبری از چاقی نبود. بعد رها کردن ورزش، من روز به روز به وزنم اضافه شد. از یه جایی به بعد ترسیدم و رژیم رو شروع کردم و از اونجا به بعد بدتر شد. چند بار رژیم گرفتم. پیاده روی می رفتم . دارو خوردم. دمنوش. ولی هر بار بعد چند وقت رها میکردم. ولی اینبار حال دلم خوبه. تغییر هم کردم این مدت. مطمئنا من همیشه متناسب باقی میمونم. من حتی الان خودمو متناسب متناسب میبینم. ذهنم چاق نیست. افکارم درست شده. حسم به همه چی خوبه. ترس ندارم .دقیقا شبیه ۷ یا ۸ سال قبل شدم. زمانی که متناسب بودم ترس از خوردن نداشتم. همیشه اندازه نیاز بدنم میخوردم. ولی هیچ وقت حرص و ولع نداشتم. خیلی به غذا اهمیت نمیدادم. حتما نباید برای شام و ناهار تدراک میدیدم. ریزه خواری نداشتم و ساعتها سیر بودم. الان خدا رو شکر اندازه میخورم. ولی گاهی اوقات ناخنک به مواد غذایی میزنم. اونو سخت نمیگیرم. میدونم به مرور زمان و تکرار کردن، همه چی درست میشه
چقد با رژیم اذیت شدم. ساعتها گرسنگی کشیدم. بعد چند هفته که یه مقداری کم میکردم، دوباره شروع میکردم، به خوردن و بعد چند وقت هم وزن و بیشتر از وزن قبل برمیگشت….
بنام خدا
سلام .وقت بخیر دوستان و استاد روشن عزیز
مراحل چاق شدن چگونه بوده
من از سن جوانی چاقیم شروع شد بدون اینکه بدونم چی شد که چاق شدم اما از دیده ها و شنیده ها که میگفتن دختر به سن بلوغ برسه چاق میشه ازدواج کنه چاق میشه باردار بشه چاق میشه مکمل بخوری چاق میشی مشکل تیرویید داشته باشی
زیاد غذا بخوری ووووووو من همه ی اینا را باور کرده بودم و مطمئن بودم که طبیعی هست که چاق بشم و شباهت چاقی من با افراد چاق اینه چون همه ی ما اینا باعث چاقی خودمون میدانستیم و همه ی ما هم از روشهای مختلف زیاد و شبیه هم استفاده کردیم مثل رژیم ،ورزش کردن استفاده از داروهای چربی سوز و دمنوش خیلی روش دیگه و نتیجه نمیدیدیم چون چاقی از ذهن بود ما فقط جسم را تحت فشار قرار میدادیم .
مراحل چاقی ما از ۳بخش تشکیل میشه اول افکار چاق کننده بود و ما نگرشی که به خودمون داشتیم در مورد چاق شدن و باورهایی که داشتیم در ما نفوذ کرده بود و افکار چاق کننده در ما بوجود اومد
مرحله دوم صحبت کردن در باره چاقی که ما هر جا نشستیم صحبت از چاقی بود که چرا چاق شدیم چطور چاق شدیم چکار کنیم لاغر بشیم چی بخوریم لاغر بشیم و خیلی حرفهای دیگه و مرحله سوم تغییر رفتار ما که بطور خود به خودی صورت میگرفت و ما برای لاغر شدن این ۳ مرحله را باید بر گردیم یعنی از راهی که رفتیم دور میزنیم و بر میگردیم اینکه مواد غذایی چاق کننده نیست با توجه به افراد متناسبی که ازهمین مواد استفاده میکنند و لاغرهستن افراد مناسبی که ازدواج کردن باردار شدن افرادی که مکمل میخورن آما متناسب هستن و خیلی مسائل دیگه را ما نقض میکنیم و باور میکنیم که چاقی فقط از طریق ذهن هستش و هیچی دخالت نداشته تو این پروسه بجز خودمون با افکار و رفتار اشتباه که به ذهن دادیم و باعث چاقی ما شده و ما الان با استفاده از یادگیری لاغری با ذهن لاغری را به جسم خودمون هدیه میدهیم من هر روز خدا را شکر میکنم که به این سایت هدایت شدم و از خداوند و استاد روشن عزیز بسیار سپاس .
بنام خدای عاشق
خیلی با خودم کلنجار رفتم ک چ جوری متنو شروع کنم و چی بنویسم من امروز با وزن سه رقمی دارم ادامه میدم پرخوری میکنم افت میکنم بازم ادامه میدم من باور دارم ک میتونم لاغر شم و باید لاغر شم چون سهم من لاغریه من دارم کم کم فرمول ذهنمو تغییر میدم بجاش فرمول لاغری و متناسب بودن ت ذهن ذخیره میکنم من از استاد یاد گرفتم لاغری مثل ی بذره من عاشق پرتغالم و ت حیاط خودمون درخت پرتغال داریم چندروز پیش نگاه کردم پرتغال ها چقدر کوچولو ن و .بذر لاغر من الان خیلی کوچکه داره ت خاک بزرگ میشه تبدیل درخت شکوفه بعدش ی پرتغال خیلی تا ی بذر تبدیل به میوه بشه ومن عجله ی واسه لاغری ندارم قدم به قدم مسیر لاغری رو ادامه و من باید باید لاغر بشم و دنیای خودمو تغییر میدم و همه چی درون کنه ومن ایمان دارم ک میشه فرمول من تغییر پیدا میکنه من لاغری رو دارم آموزش میبینم
با سلام
مراحل چاق شدن
ورود افکار چاق کننده و فرمولهای ذهنی چاق
در مورد خودم واقعا همینطور بود . من از چاقی میترسیدم و این توی ذهنم بود که وقتی چند سال از ازدواج بگذره و بچه داشته باشی دیگه محاله بتونی به ظاهراً برسی و کنترلی روی ظاهراً داشته باشی و به قول معروف زنا از یه سنی به بعد خودشون رو ول می کنن ، حالا خود من بعد از بچه دومم و همزمان وارد سی سالگی شدنم با اینکه از لحاظ ظاهری تا حدودی به سرو وضع خودم می رسیدم و میتونستم اینطوری افکارم رو کنترل کنم اما در مورد چاقی کاری از دستم برنیومد و بلاخره افکار چاقی به ظاهر من غلبه کرد و من چاق شدم.
صحبت در مورد چاقی
وقتی دیدم وزنم اضافه شد و چاق شدم ،ظاهرم هم تغییر کرد ،انقدری که هر کس می دید سر صحبت در مورد چاقی با جمله چقدر چاق شدی شروع میشد و من دلیل چاقیم رو که در ذهنم از شیر گرفتن بچه بود عنوان میکردم .و کم کم روتین زندگیم شد و صحبت ها تغییر کرد که آره ما خانوادگی درشت و به قول خودمون شیرسوزیم.
و اینطوری چاقی در من تثبیت شد.
از وقتی هم که وارد سایت تناسب فکری شدم هنوز لاغری اتفاق نیفتاده اما با تغییر ورودی های ذهنم و فرمولهای لاغری در حال تغییر ذهنم هستم و ذهنم بیشتر به سمت لاغری اومده،ناخودآگاه بجای چاقی در مورد لاغری فکر میکنم و با مرور خاطرات دوران لاغری خودم رو بیشتر می شناسیم که چطور اون الگوها رو دوباره در ذهنم فعال کنم .
بنام خداوند مهربانم و همیشه حاضر عاشق پیشرفت ما،
و درود رحمت سعادت و برکت ثروت و سلامتی و … هر لحظه جاری به زندگی شما استاد ارجمندو گرامی ،
استااستاد اول اینکه من از خدا و بعد از شما تشکر کنم واقعا،
و به خودم تبریک میگم بخاطر اینکه من الان نصف راه ۱۰۰ گام رو متعهدانه و منظم پیش رفتم،
و اصل آموزشهایی که یاد گرفتم در دو چیز میتونم خلاصه کنم: شجاع باش و ادامه بده و در کل:
باور کن خودت قدرتی و آسان ببین که میتوانی،
حالا برای همین شجاع شدن و ادامه دادن و باور قدرتمند با حس خوب و اومدید راهها معرفی کردید و مثالها زدید و روشها فرمودید مثل :
شناخت موانع و ترمزها و مسیرهای اشتباه و چاله های لیز خوردن ها ،مثل ترسو نگرانی و عجله داشتن و حس بد نا امیدی و باور نداشتن قدرت خودمون.
که میتوانیم با شجاعت با باور قدرت خودمون و با آرامش با حس خوب شکرگزاری ادامه دهیم
من میتوانم مسیر را تقسیم بندی کنم تا آسان و نزدیک شود و آرامآرام مدام در فضای لاغری میمانیم با نوشتن با خواندن با دیدن با شنیدن و همچنین خودمان را با اجرای کوچکترین تغییرات تشویق میکنیم و در ذهنمون نگه میداریم که بهتر بالاتر میتونم
نکات این فایل:
۱ورودی خوب به خودمون بدهیم از طریق جستجوی خودم در سایت تناسب با تغییر در ریشه افکارم منظور همان ایجاد عادات جدیدلاغریست و شجاع شدن نترسیدن و نگران نبودن و انتظار لاغری از قدرت ذهن خودمون داشته باشیم بامثالها و منطقهای زیاد و درست و و صلح با حتیچاقی خودمان منتهی بفرستیمش بدون قضاوت به فایلهای عقب ذهنمان و تطبیق انتظارمون با خواسته و ارزومون که نتیجه عالی میشود ۲تکرار افکار مناسب لاغری و صحبت کردن با خودمان از طریق نوشتن ۳ صبر داشته باشیم
پروسه چاق شدن:
۱)ورود افکار چاق شونده از طریق افراد و رسانه ها :طی سالها نگرش به خودت و چاقی به وجود آورده،تاثیر نگرش ما به مواد غذایی تتاثیرافکاری که بر جسم ما میگذارد
۲)صحبت کردن در مورد چاقی و نگرانی در مورد چاقی
۳)تغییر رفتار بصورت اتومات شروع میشه و تغییر رفتار غذایی و تمایلات ما و ر فتار با افکار ما همسو میشود و جسم هم چاق میشود و نکته:
رفتار غذاییشون در مورد غذایی تغییر میکنه که ازش بیشتر میترسن ولی بیشتر ازش میخورن.
پپروسه لاغری :
۱) از طریق ورود و ایجاد اگاهی های درست لاغری،
۲)از طریق صحبت کردن با خودمون از طریق نوشتن برای خودمان از طریق تکرار
۳)انتظار تغییر میکنه و با خواسته منطبق میشود و رفتار تغییر میکنه و نتیجه لاغری حاصل میشود.
نترسیدنترسیدن با شجاعت و تمایلات تغییر میکنه فکر و میل تغییر میکنه و رفتار تغییر میکنه یعنی چی میشه؟رفتار؟اینجا مهم که گل وجود خودشو نمایان میکنه.ریشه اش باور که نمیبینیم و رفتار گل و نتیجه دیدنی اون گیاه باور ذهن زیبای ماست،
و راحت و با آرامش و با قدرت و با حس خوب و آسان و متعهد با نظم پیش میریم.
لاغری آسانترین کار دنیاست و ماندن در این راه تعهد میخواد و صبوری و استقامت تا آخر عمر با استفاده از اینکه من مبدا و قدرتم همه چیزمدام باید از من شروع بشه هر روز هر لحظه ما همه با هم قدرتیم یک واحدیم مثل سیمرغ و در عین اینکه تک به تک قدرتیم و سی تا مرغیم..
خوشحالم با خدا و شما و دوستان هستم.
اکنون که از مراحل چاق شدن و لاغر شدن اطلاع پیدا کردید به سوالات زیر با دقت پاسخ دهید.
به نام خدای هستی بخش
گام 51 :مراحل چاق شدن چگونه است
مراحل چاق شدن برای همه چاق ها به طور یکسان اتفاق میوفته و اصلا مهم نیست که فرد چاق ساکن چه کشور و چه شهریه ، یا چه فرهنگ و زبانی داره . مراحل چاق شدن در همه چاق ها مشترکه که در ابتدا براساس گفته ها و شنیده ها افکار مربوط به چاقی به وجود میاد و باتکرار و مرور این افکار نگرش و انتظار در افراد چاق ایجاد میشه ، مرحله بعدی که رفتار و واکنش های هستن به طور خودبخودی و تحت تأثیر نگرش های در فرد نمایان میشن که در نهایت چاقی رقم میخوره حالا اگه ما بخوایم لاغر بشیم دقیقاً باید همین مراحل رو طی کنیم که لاغریمون اصولی باشه همان طوری که چاقی اصولی بوده و هرکاری میکردیم و از هر روشی استفاده کردیم نشد چاقی رو از بین ببریم چون چاقی الکی به وجود نیومده که بخواد الکی و آبکی با هر روش پیش پا افتاده ای از بین بره پس همان طوری که چاقی اصول داشته لاغریم هم اصول داره و باید طبق اصولش پیش بریم و اگر طبق اصولش پیش بریم دیگه هیچ چیز باعث از بین رفتنش نمیشه . مراحل لاغری هم کاملا مشابه چاقی هستش فقط با این تفاوت که کلمه چاقی به کلمه لاغری تبدیل میشه و تنها تفاوتش فقط در همین یه کلمه هستش باید در همین حد لاغر شدن رو برای خودمون راحت و آسون بدونیم به آسونی جابه جا کردن یه کلمه . مراحل لاغری : مرحله اول گفته ها و شنیده ها در مورد لاغری افکار لاغری رو به وجود میارن و با تکرار افکار لاغری نگرش و انتظار لاغری به وجود میاد و بعد رفتار و واکنش های لاغر کننده ایجاد میشه و در نهایت لاغری رقم میخوره به همین راحتی و خوشمزگی .
سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان همراه
وقتی داشتم متن این فایل رو میخوندم همون چندخط اول منو برد سمت این عبارت که اِلذین والذین روز به روز بدتر از این . و بارها اعضای خانواده این عبارت رو تکرار میکردیم وباور قلبی هم بهش داشتیم . و الان که فکر میکنم همون رو هم داشتیم تجربه میکردیم .
چون امیدی به بهبود اوضاع نداشتیم و تمرکزمون مرتب روی
ناخواسته بود وهمون رو بیشتر ازقبل تجربه میکردیم .
الان که چندسالی میشه با نیروی ذهن وقدرت افکار آشنا شدم و روی خودم کارکردم متوجه شدم سالها من خودم باافکار وباورهام روزهای خودم رو رقم میزدم و زندگی رو برای خودم سخت می کردم .
در مورد رفتار چاقها خاطره ای یادم اومد که من چندسال پیش همکاری داشتم که وزنش تقریبا ۱۱۰ کیلو بود و مرتب به دستور دکترتغذیه کار میکرد و من اون موقع ها تقریبا متناسب بودم و اون اصلا حس خوبی بهم نداشت و مرتب ازمن ایراد میگرفت تو زیاد لاغری برو دکتر و ازاین حرفها .
یا یک همکار دیگرم اونم چاق بود واز همکار دیگه که خیلی لاغر بود ایراد میگرفت و اصلا حس خوبی بهش نداشت .
یا تو خونمون داداش کوچیکم خیلی لاغر بود و وقتی که بچه ها باهم بازی میکردیم و دعوایی پیش میومد سریع اون رو مسخره میکردن که فلان و…
و من هم اینها رو میشنیدم و در ذهنم نسبت به لاغری و مسخره کردنهای اطرافیان ذهنیت بدی ایجاد شد و همش دوست داشتم که کمی چاق ترباشم تا در موقع دعوا منو مسخره نکنن وباالقاب زشت منو صدا نزنن .
وتعریف وتمجید از عمه هام که اینقدر تپل هستند و رنگ و رو دارن به خاطر آرامش زندگیشونه . و باز تو ذهنم کدنویسی شد آرامش برابر با چاقی .
یا پدرت خونسرده وبی خیال به خاطر همین چاقه و باز کدنویسی جدید در ذهنم ایجاد شد .
یا خواهرم میومد خونه که مامان دوستام منو مسخره میکنن بهم میگن از بس تو مدرسه آب میخوری شبیه بشکه نفت شدی ومادرم میگفت تو غذا نمیخوری میری مدرسه گشنت میشه و آب میخوری وچاق میشی . بازم کدنویسی جدید .
تمجید از من که تو کلاس اول ابتدایی که بودی صور ت سفید وپری داشتی وخانم معلم به صورتت مهر صدآفرین زد .
عموت رو می بینی تو سرمای زمستان تی شرت می پوشه چون چاقه قویه سرما اذیتش نمیکنه .
یا عکس داداشم که یکی دوسال بود وچاق بود رو قاب کردن گذاشتن روی دیوار وهمش باافتخار میگن از بس داداشت چاق بود گردنش معلوم نبود . و به خواهرزادم میگن عکس دایی رو نگاه کن چقدر چاق بود توچی . پوست واستخوان .
تازه اینها چند نمونه خاطرات کودکی بود که نوشتم .
وکلی کدهای مخرب دیگه که به مرور اضافه شد تا من رو به وضعیت چاقی برسونن .
حالا این کدهای مخرب رو چطور میتونم با رژیم و ورزش وپیاده روی و … پاکش کنم و لاغربشم .!!!
من با قدرت ذهنم و باافکارم مسیر چاقیم رو آگاهانه یا نا آگاهانه انتخاب کردم و در اون مسیر استمرار داشتم و چاق شدم پس اکنون ام با همین قدرت ذهنم و باهمین افکارم میتونم وارد مسیر لاغری بشم و در این مسیر استمرار داشته باشم تا متناسب بشم .
من بارها با دیدن شنیدن صحبت کردن درمورد چاقی بهش عشق ورزیدم و وارد زندگیم کردم پس من با بارها دیدن و شنیدن و کامنت نوشتن که مثل صحبت کردن میمونه در مورد لاغری . خودم رو وارد مسیر لاغری میکنم و اینطوری به متناسب شدن عشق میدم و اون رو به زندگیم دعوت میکنم .
به نام خداوند بی بدلیلم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات مراحل چاق شدن
من بارها از روشهای لاغری بصورت گروهی هم استفاده کرده ام شاید کاهش وزن من و دوستانی که با من در آن رژیم همراه بودند عدد وزنی متفاوتی بود شاید یکی ۵کیلو وزن در مدت معین کم میکرد و شاید دیگری ۷کیلو کم میکرد اما در انتها نتیجه برای همگی ما فقط یک چیز بود و آن هم چاقتر شدن بود حتی بیشتر از عدد وزنی ابتدای رژیم.
گاهی مقطعی لاغر میشدیم اما به محض رها کردن مثل فنر وزن به عدد بیشتری از چاقی قبل شروع رژیم میرسید و همین نتیجه باعث دلسردی و نا امیدی من از روشهای اشتباه لاغری بود
به نام خداوند بی همتایم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
مراحل چاق شدن
در گذشته علت چاقی خودم را پرخوری و بی تحرکی میدانستم و برای همین خودم را موظف کرده بودم که به اجبار هر روز ورزش کنم تا چاقتر نشوم و با گرفتن رژیمهای مختلف تلاش میکردم کمی از اضافه وزنم را کم کنم اما هیچکدام از این روشها نتیجه مطلوب لاغری را برای من بوجود نمی آورد
بخاطر همین احساس کردم در بدن من مشکلی وجود دارد که مانع لاغری من میشود و پناه بردم به انواع قرص و دمنوش برای چربی سوزی و افزایش متابولیسم
ولی این روشها هم فایده ای جز ناراحتی معده و بیماری برایم به ارمغان نمی آورد
کلا از همه جا رانده و مانده شده بودم نه توان توقف افزایش وزن و روند چاقی ام را داشتم نه دیگر تحمل این همه رژیم و سختی و دارو خوردن را داشتم کلا انگار به هر دری میزدم نتیجه ای جز چاقی نداشت
وقتی وارد سایت شدم و تحت آموزش قرار گرفتم متوجه شدم خیلی از چیزهایی که قبلا درباره روشهای لاغری شنیده ام و متاسفانه عمل کرده ام نه تنها مشکل چاقی مرا حل نکرده اند بلکه علاوه بر زجر و ناراحتی فرمولهای اشتباه ذهنی برای من بوجود آورده اند و خیلی از ترسهای من از مواد غذایی مختلف ریشه در همین تکنیکهای غلط بخور و نخور رژیم های لاغری نشات گرفته و من در تمام این سالها داشتم دور باطل میزدم اما متوجه نبودم
نه تنها من بلکه اکثر انسانهای چاق در سراسر دنیا افکار و ذهنیتهای مشابهی دارند و گویا زبان چاقی زبانی عمومی و واحد بین همه انسانهای چاق است
روشهای غلط گذشته باعث شده بودند من توجه به زبان بدنم نداشته باشم و مدام در حال مبارزه و جنگ با جسم بینوایم بودم
الان من مبتلا به کرونا شده ام و حال جسمی مناسبی ندارم دیشب زبان بدنم نیاز به خوردن داشت و مدام ضعف داشتم و گرسنه بودم اول ذهن چاقم وارد بازی شد و گفت نخور چاق میشی ولی من به نجواهای ذهن چاقم توجه نکردم و بر اساس زبان بدنم خوردم ،و اصلا اضطراب اینکه الان چاق میشم و نداشتم و گفتم بدن هوشمند من فرمان اشتباه صادر نمیکند و من از مواد غذایی نمیترسم و من اصلا چاق نمیشوم و با توجه به فرمان زبان بدنم غذا خوردم .
امروز صبح که بیدار شدم حالم خیلی خیلی بد بود و از دیشب تا به الان که ساعت نه و نیم شب است و مجدد رفتم دکتر و سرم زدم ،قادر نبودم بجز آب چیزی بخورم و اصلا زبان بدنم دستور خوردن نمیداد بر عکس روز قبل که همش زبان بدنم ضعف داشت و دستور خوردن مایعات گرم میداد.
فهمیدم چون بیماری من در حال پیشرفت بوده دیشب زبان بدنم قصد داشته جهت حال بد امروزم سیستم ایمنی مرا تقویت کند و گویا تلاش بدنم برای مبارزه با بیماری را حس میکردم و خیلی خوشحال بودم که به شکر خدا توانسته ام زبان بدنم را یاد بگیرم و طبق نیاز بدنم غذا مصرف کنم
و تمام اینها موفقیت و نشانه درست بودن مسیر منه
در مسیر تناسب فکری فقط کافی است فرمولهای ذهن چاق رو شناسایی و در جهت رفع اونها تلاش کنیم یعنی از همان راهی که چاق شدیم بصورت معکوس استارت لاغری خودمان را میزنیم بدون رنج و سختی فقط با یادگیری لاغری ؛
لاغری هم مثل هر هنر یا زبان یا مهارتی نیاز به آموزش دیدن دارد و وقتی خوب یاد بگیریم خود به خود در ذهن ناخودآگاهمان تبدیل به عمل و رفتار ما میشود و لاغری خودبخودی اتفاق می افتد
من امروز با اینکه حالم اصلا خوب نبود ولی به تعهدم پایبند بودم و همین پایبندی باعث شد انگیزه من برای بهبود از بیماری بیشتر هم بشود .
من نباید منتظر باشم شرایط تغییر کند من خودم شرایط را به بهترین حالت تبدیل میکنم
من رنج بیماری را به لذت یادگیری تغییر دادم و شرایطم هم بهتر شده خدا رو شکر و نتیجه ای که بدست آوردم با تغییر خودم رسیدن به احساس خوب و تلاش برای کسب سلامتی ام بود و شوق لاغری لحظه ای در من فروکش نمیکند
من هر روز از شوق رسیدن به لاغری سرشار میشوم
در تمام روز دنبال افکار مناسب و رشد دهنده هستم تا به زندگی مطلوبی که انتظارش را دارم برسم
بخاطر مصرف داروها کمی گیج هستم و تمرکز کافی ندارم امیدوارم بتوانم حق مطلب این گام جذاب را ادا کنم
و اما پروسه لاغری با ذهن دقیقا همان چیزی است که ما با آن چاق شده ایم و الان در آن استاد هستیم
اولین مرحله افکار چاق کننده است که نگرش ما رو درباره چاقی تغییر داده مثل ژنتیک،پرخوری ،کم تحرکی و …….که از طرق مختلف به ذهن ما وارد شده
مرحله دوم نگرانیهای ما ترس ما از چاق شدنه و صحبت درباره چاقی و توجه به چاقی
مرحله سوم که خود به خودی شکل میگیره همسو شدن رفتار و افکار ما در جهت چاقی بیشتره
حالا در لاغری با ذهن ما معکوس همین مسیر رو میریم
اولین مرحله تغییر افکار چاق کننده است و با استفاده از آموزش گام به گام افکار صحیح را وارد ذهن میکنیم
دومین مرحله که بسیار کمک کننده است نوشتن تمرینات است به جای ترس از چاقی و صحبت درباره چاقی و توجه به چاقی ما تصویر سازی ذهنی میکنیم به چیزی که نیست توجه میکنیم به لاغری که وجود ندارد توجه میکنیم و بر ترسهای خودمان از چاقی غلبه میکنیم و گفتگوهای ذهنیمان را با انجام تمرینات اصلاح میکنیم
و بخش سوم که خود به خود شکل میگیره و تمایلات ما تغییر میکند و لاغری خود به خود اتفاق می افتد
استاد سپاسگزارم که چنین سایت فوق العاده ای طراحی کرده اید تا ما سیراب شویم از مطالب ناب و خواندن دیدگاههای بینظیر دوستان خیلی روی من تاثیر گذار است
بله لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست اگر با احساس خوب در مسیر بمانیم و استمرار داشته باشیم و از تکرار خسته نشویم و ناامید نشویم
اینجا خدا جریان دارد و من با بودن در سایت حالم عالی میشود و افکار خوب در ذهنم مینشانم و مطمئنم مسیر درست همینجاست پس با عشق ادامه میدم
پس الهی به امید تو
سالام استاد
چقدر خوشحالم که هنوز در این مسیر هستم و هرروز مشتاق تر از دیروز هستم استاد چقدر قشنگ مراحل چاق شدن را توضیح دادید که اول با فکر و شنیده ها و بعد با صحبت کردن در مورد چاقی که شاهد برای خودمان جمع کردیم ودر مرحله سوم تغییر رفتار و افکار ما را به سمت چاقی برده است و همین مسیر را باید برای لاغری طی کنیم اول دیدن و شنیدن فایلهای لاغری بعد در مورد لاغری و تناسب اندام نظرات خودمان را بنویسیم و بعد از اعتماد به روش ذهن خود بدن خودبخود لاغر میشود وشما درست گفتید لاغر شدن آسانترین کار دنیاست و ماندن در این مسیر سختی ترین کار دنیاست
استاد در مورد یکی از همکاران من سالها به دنبال چاقی بود و همیشه در محل کار دوبرابر من چیز می خورد و چاق نمی شد چند ماهی که من به فکر لاغری با ذهن هستم همکار من با نان خوردن با هر غذایی فقط می خواسته ۵ کیلو چاقتر بشه من بارها بهش تذکر دادم چاق شدن خیلی راحتر از لاغر شدنه ولی او قبول نمی کرد، ولی متاسفانه در سه ماه ۲۰ کیلو چاق شده و الان میگه من نمی خواستم اینقدر چاق بشم و نمی توانم جلوی خوردن خودم را بگیرم بقدری تنبل شده که چند بار دورهمی با همکاران رفتیم قدمی پیاده روی نکرد و گفت عرق میکنم و نفسم بند میاد و با ماشین تا مقصد آمد ومن از ماشینها تا مقصد را رفت و برگشت پیاده آمدم و چقدر هم خوش گذشت و اصلا نفس نفس هم نزدم و چقدر خوشحال شدم که سبک شدم و حالا میفهمم که چاق بودن واقعا تنبلی را بهمراه داره چون وزن زیادی را باید حمل کنیم و این کار را دوست نداریم امروز رفتم بیمارستان ملاقاتی یکی از آشنایان ۲ طبقه را پیاده رفتم بدون نفس زدن و چقدر خوشحال شدم که در صف افرادی که برای آسانسور هستنددیگر نیستم و چقدر متناسب شدن خوبه و ما از آن بی بهره بودیم انشاالله با کمک استاد تا سرزمین لاغرها را روز به روز طی می کنیم و جزء شگفت انگیزان و افراد متناسب می شویم و از خداوند سپاسگزارم که در این مسیر هستم و هرروز احساس من خوب و عالیه
سلام استاد گرامی و دوستان هم مسیر
امیدوارم هرگز از یادگیری تناسب ذهنی خسته نشید
دوستان من یادگرفتم که مراحل چاق شدن به این صورت هستش :
۱_به مرور زمان افکار چاق کننده از طریق اطرافیان و رسانه ها و…به ما منتقل شده.
(که تو خونه ی ما همیشه حرف از این بوده که چه موادی چاق کننده هستن چه موادی لاغر کننده،
همیشه با ترس هر موادی رو مصرف کردیم،همیشه نگران بودیم،
من خودم قبل ازدواج واقعا منتظر بودم که بعد ازدواج چاق بشم،منتظر بودم که دوران بارداری واقعا چاقم میکنه،
یا ورزش رو که ترک کنم حتما چاق میشم،باورهای اشتباه زیادی داشتم،همیشه میگفتم تعداد سلولهای چربی ساز ما از سلول های چربی سوزمون بیشتره :))
این فکر رو به اطرافیان چاقم هم منتقل کرده بودم،
این فکر باعث میشه که ما از بلایی که سر جسم مون آوردیم شونه خالی کنیم و بگیم که اصلا تقصیر ما نیست،
خدا ما رو اینجوری خلق کرده )
۲_در این مرحله صحبت کردن در مورد چاقی ،مشکلاتش ،نگرانی و ترس از چاقی.
۳_تغییر رفتار ما ، عادتهای چاق کننده و تمایلات درونی ما.
بعد که رفتار ما همسو میشه با افکار ما ،
کم کم جسممون تغییر میکنه و چاق میشیم.
پروسه لاغر شدن نیز به این صورته که ما اول از طریق آشنایی با سایت مطالب مربوط به لاغری رو یاد میگیریم
و افکار لاغر کننده وارد ذهنمون میشه،
بعد کم کم رفتار ما با توجه به افکار درست ، صحیح میشه،
بعد اون هم که جسم کم کم شروع به تغییر میکنه .
ممنونم استاد عزیز
سلام استاد
شبتون به مهر
بعد از پشت سر گذاشتن آمیکرون امشب تونستم به سایت بیام
با خوندن مطالب فوق کاملا متوجه کمی تغییر در خودم شدم
از زمانی که به سایت اومدم مدیت زیادی نیست ولی اتفاقی که در من افتاده این بوده که من با رها کردن رژیم و رفتن لحظه لحظه روی وزنه روند چاقی من کند شده
قبلا تا رژیم و رها میکردم ته تنها به وزن قبلی بلکه چند کیلو هم اضافه می شدم
ولی الان با خوندن مطالب و گوش دادن به ویس های شما دیگه زیاد نشدم
خوشحالم که با این سایت آشنا شدم و از استرس چاق شدن رها شدم
خوشبختانه در این ۵۲ روز که به جمع شما پیوستم بدون رژیم وزنم از ۱۰۷ به ۱۰۳ رسیده
ممنونم از شما
سلام و درود ، عرض ادب و احترام
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
استاد چقدر خوب مراحل لاغری با ذهنو به شکل فشرده بیان فرمودید…… و برای جا انداختنش از مراحل چاق شدن آدما حرف زدید …….برداشت من از این فایل اینه که ابتدا افکار چاق کننده از طریق خانواده ،جامعه و رسانه ها وارد مغز و ذهن شنونده میشه و بر اثر تکرار به شکل باور پایدار در می آد و هر کدوم از این باورها به صورت تله های ذهنی عمل می کنن ، افراد چاق در اون گیر میفتن و در زمان خاص خودشون فعال میشن ….
مثلا یکفردی رو در نظر بگیرید که در سن ازدواج نیست و چند سالی مونده به اون مرحله برسه بارها میشنوه که هر کی ازدواج کنه چاق میشه و بعد کسانی رو می بینه که قبل ازدواج لاغر و یا کاملا متناسب بودن اما چند ماه بعد ازدواج چاق شدن …..و حتی شنیده که به اون شخص گفتن فلانی ازدواج بهت ساخته ها چاق شدی …. شنیده ها و دیده ها در مورد چاق شدن بعد از ازدواج، تشکیل یک نیوفولدر چاقی در مغز میده که به محض ازدواج این فرد فعال میشه و فرد رو می بره به سمت رفتارهای چاق کننده مثلا پرخوری که به اشتباه بهش اشتها گفته میشه ..
پس چی شد ؟
ابتدا به ساکن افکار ، شنیده میشن یا خونده میشن و نمونه های ثابت کننده اون افکار دیده و شنیده میشن اینمیشه مرحله اول و دوم چاق شدن و این در حالیه که فرد متناسب و لاغره …در اینمرحله فرد با دیگران وارد صحبت هم میشه ….از اینکه چه چیزایی و چه رفتارهایی باعث چاقی میشن …..حتی هم میشنوه هم باور می کنه هم خودش اونارو تکرار می کنه و در مواجه شدن با دیگران میگه که مثلا خوراکیا و غذاها دو دسته هستن چاق کننده و لاغر کننده و بعد ممکنه از نگرانی ها و ترسهاش بگه درباره چاق شد……. اینا مراحل قبل از چاق شدنه …….
مرحله بعد که خودبخود و اتومات انجام میشه تغییر رفتارهای فرد از لاغر کننده به چاق کننده اس که به دلیل تکرار این رفتارها فرد روی غلتکچاقی میفته…… و البته این رویداد نشون میده چاقی ذهنی اتفاق میفته …. اگر قرار باشه یه روزی آدمایی که دوست دارن از لاغری مفرط خارج بشن و چاق بشن اسمش می شد دوره چاقی با قدرت ذهن ……
که خوشبختانه با آگاهی های عصر جدید از تعداد لاغرهایی که تمایل به چاق شدن دارن کم شده و طرزفکر این افراد مورد انتقاد قرار می گیره ….. مثلا من به خواهر آخریم خیلی میگم که فاطمه هی تقلا نکن از این دکتر به اون دکتر از این باشگاه به اون باشگاه بری که مثلا حجم بگیری یه چند کیلو چاق بشی …دست بردار از این تمایل غیر عقلانی ، چندسال بعد پشیمون میشی …مگه من تا سی سالگی اونقدر لاغر نبودم حالا که ۵۴ سالمه با ۱۵ کیلو شایدم ۲۰ کیلو اضافه وزن دارم رنج می برم و آرزومه مثل تو کمر باریک و شکم تخت بشم و به آرزوی بیست ساله ام برسم …ول کن این افکار و رفتارهارو ….اینقدر بخاطر اینکه چاقتر بشی این پودرا وقرص هارو نخور …….ولی اون فقط می خنده میگه نه بابا منچاق بشو نیستم نگران نشو مگه نمی بینی به هر دری زدم نشده که نشده …..گفتم بالاخره این دکتر طب سنتی که چند جلسه پیشش رفتی چی بهت گفت ؟
گفت بهم گفته خانوم شما تا ۴۰ سالگی نمی تونی چاق بشی …باید ۱۰ سال ۸ سال دیگه به انتظار بشینی …
گفتمحرفشو باور کردی گفت آره …..گفتم همین انتظاره چاقت می کنه خیالت تخت ….انسان منتظر هر رویدادی باشه چه خوب چه بد اون اتفاق خواهد افتاد ….
گفتم سعی کن حرف این دکترو فراموش کنی چون پشیمون میشی …گفتم من از ۲۰ سالگی تا ۳۰ سالگی انتظار کشیدم برای چاقی و این اتفاق افتاد چون بارها مامان بهم گفت تو مث خودمی از سی سالگی چاق میشی چون تا اون موقع بچه هات بزرگ میشن این همه تحرک و بشینپاشو و دق و سق تموم میشه بعد دیگه هر چی بخوری میشه گوشت تنت …. الان هر چی برنج بخوری ،نون بخوری چربی و شیرینی هم که بخوری فایده نداره ….
گفتم فاطمه من با قدرت ذهنم چاق شدم تو هم با همین قدرت چاق میشی …به خدا تو الان خوبی اگر میگی دوست دارم چاق بشم که چروک روی شکمم که بعد زایمان افتاده صاف بشه سینه هام خوش فرم بشه به خدا براحتی با دوتا عمل زیبایی اینا درست میشن نچسب به چاقی واسه اینکه خوش تیپ بشی …ممکنه یه چندسالی از تیپت و حجم بدنت خوشت بیاد و همه چی عالی و بی نقص به نظر بیاد ولی همین حس خوب و خوشحالیت می برتت به سمت اضافه وزن دیگه نمی تونی جلوشو بگیری پس فردا کاسه چکنم دستت می گیری ……
ولی متاسفانه اصلا حرفامو نمی پذیره که خیلی جای تاسف داره ……بگذریم
عینا همینمراحل در لاغر شدن اتفاق میفته منتها به شکل معکوس.
یعنی ابتدا ما از طریق ثبت نام در سایت تناسب فکری و سپس از طریق مطالب آموزشی دوره ها وارد مرحله اول لاغری میشیم …….
افکار لاغر کننده ،وارد ذهنمون میشن ….با آوردن مستندات و نمونه ها به ما ثابت میشه که ذهنی چاق شدیم پس ذهنی هم می تونیم لاغر بشیم …..
خوب اینارو یاد می گیریم اما چون کسی رو پیدا نمی کنیم در مورد این یافته ها صحبت کنیم به تجربه از استاد و توصیه و تاکید ایشون به نوشتن شروع می کنیم با خودمون حرف زدن …..نوشتن یکجور حرف زدن با خوده …..ما نیاز داریم که در مورد افکار و رفتار لاغر کننده از طریق نوشتن با خودمون حرف بزنیم …..یک راه دیگه حرف زدن با دوستانمون در سایت از طریق ایمیلها و دیدگاهها ……اینم روش خوبیه ….منتها دوستان در این زمینه خیلی فعال نیستن …ولی من دارم سعی خودمو در این زمینه می کنم ……
اگر متوجه شده باشید تصویر و اسم من در کانال تلکرام سایت ، در لیست همیاران هر هفته داره ثبت میشه اکثرن به عنوان نفر اول …….
البته من دیدگاه فنی هم زیاد دارم ولی نمی دونمچرا یه چند هفته ایه اسمم در لیست بچه های نویسندگان مدال فنی در تلگرام از سوی استاد ثبت نمیشه ……..اینم یه دلخوشی واسه منه ..که دلم خواست این گلایه ارو اینجا خدمت استاد مطرح کنم ….بگذریم
فعلا من در قسمت مرحله دوم لاغری ام …..وقتی بعد از ۸ ماه که در قسمت عمومی و رایگان سایت فعالیت کردم دلم اصلا آروم و قرار نداشت دایم می گفتم خوش به حال اونایی که دوره ورود به سرزمین لاغرهارو خریدن و دارن منظم جلو میرن ….همه اش فکر می کردم تا دوره نخرم لاغر نمیشم حتما اونجاها یه حقایقی هست یه اطلاعات و آگاهی هایی هست که تا من اونارو یاد نگیرم خبری از لاغری ذهنی نخواهد بود ..
به لطف خدا در اواخر بهمن ۹۹ پولش براحتی فراهم شد …..ولی با شروع اسفند و خانه تکانی نشد که دوره ارو شروع کنم از ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ شروع کردم تا اواخر هفته پنجم بی وقفه جلو اومدم و انصافا لذت بردم و کلی تغییرات فکری و روحی داشتم و هر روز خوشحال بودم که روزبروز آگاهتر میشم و زندگیم در حال تغییر و تحوله …..که ناگهان مشکلات و ناراحتی های زندگی دخترم گریبانمنو گرفت و سه ماه تمام در آموزشها وقفه افتاد و من طی این زمان کلا با سایت و دوره خداحافظی کردم همه چیو بوسیدم گذاشتم کنار و کلا حس و حالم به همریخت و نهال لاغریم لگد کوب و بی رمق شد …اما بعد از سه ماه که مشکلات تا حد زیادی فروکش کرد من به خودم اومدم و دوباره ادامه دوره ارو از هفته ششم شروع کردم و بعد به اشتباه خودم پی بردم که نباید تحت هیچ شرایط بین آموزشها وقفه بیفته و کار تعطیل بشه ....
به هر سختی هست نباید خط پی گیری قطع بشه آموزشها از هم گسسته بشه …. البته با تمام فراز و نشیبها ،
نتیجه ای که گرفتم کم شدن دو سایز و تغییر بسیاری از افکار و باورهای غلطمه و همچنین در سطح رفتار تغییراتی به شکل خودبخود در خودم می بینم مثلا یکسری از رفتارهای غذاییم در مهمانی ها عوض شدن …
مثلا دیشب خانه یکی از اقوام مهمان بودم ..صاحب خونه یک خانومیه که اضافه وزن داره و بخور و خوش خوراک و بسیار مهمان نوازه و اصرار داره با انواع خوراکی ها از مهمانش پذیرایی کنه …..
پشت سر هم می آره می چینه جلوت میگه تو رو خدا بفرمایین ……..
رفتار خودمو زیر نظر گرفتم دیدم می تونم به خودم نمره مثبت بدم …
از همه اونچیزایی که آورد نخوردم از بعضیا به مقدار کم برداشتم ولی حواسم بود کهدارمچکار می کنم …آخر سر کیک آورد برداشتم کنار گذاشتم تشکر کردم گفتم بعدن می خورم که خوب دو ساعت بعد خوردم …
ولی یه جا به خودم نمره منفی دادم سر سفره ، پنج نوع غذا بود هر کار کردم که مثل متناسبا فقط یکنوع رو انتخاب کنم و همونو بخورم نتونستم از هر پنج نوع یه مقدار برداشتم مثلا یه تیکه کوکوسبزی ، دوقاشق حلوا ، سه قاشق میرزاقاسمی ، یه بشقاب متوسط آش رشته و چند قاشق سالاد ماکارانی ….
بعد از اینکه از همه چی مزه چشی کردم و خیالم راحت شد به خودم گفتم اگه همه اینارو قبل اینکه بخوری کنار هم توی یه دیس میذاشتی می فهمیدی بیش از نیازت هست ..اما چون کم کم برداشتی خوردی به چشم نیومد …..
شام ساعت ۶ خوردیم ….می دونستم ساعت ۱۲ قبل خواب حتما گشنه ام میشه …همینم شدولی به خودم گفتم تو سر سفره کمی زیاده روی کردی مطمین باش می تونی به حس گرسنگی الان خودت غلبه کنی وچیزی نخوری و بخوابی … خوشبختانه حرفام در خودم احساس قدرت ایجاد کردو خوابیدم ….
الانم که همه خوابن گرسنه ام شده ولی صبر می کنممیزبان بیدار شه و من مشغول نوشتنم ….مشغول حرف زدن با خودم درباره لاغری و تناسب …هنوز فایل صبحگاهیمو گوش نکردم ….
میرم که گوش بدم و بعد میثاق نامه امو بخونم و بعد فایل ۵۲ از درس یکشنبه هفته هفتم رو از روی چکنویس وارد دیدگاه و نظرات کنم …
برگه شرح ایستگاههای لاغری رو با خودم آوردم که بخونم….
به خودم تبریک باید بگم که کم کم وارد مرحله تغییر رفتار شدم که این مرحله نویدبخش تغییرات جسمانی است ….
همه شمارو به خدا می سپارم
جمعه آخر بهمن ۱۴۰۰
سلام و درود بر استاد نازنین و گرامی
من باور دارم و شاید باید بگم اطمینان دارم با تغییر افکارم میتونم لاغر بشم و این قضیه برام خیلی خیلی منطقی هست.چون بارها دارم در طول روز نمونه عینی همین حرفها رو میبینم برای همین قبول دارم در گذشته از همین طریق چاق شدم یعنی اول افکار من تغییر کرد و من نگرشی جدید به خودم و چاقی داشتم یعنی کلی تعریف جدید در مورد مواد غذایی و …پیدا کرده بودم و کلی تعریف در مورد جسمم داشتم که سوخت و سازم پایین هست و یا اینکه چون زایمان کردم و ازدواج کردم چاق هستم .و بعد از اینکه حجم افکار منفی در ذهن من در مورد چاقی زیاد شد من شروع به صحبت کردن در مورد چاقیم با خودم و بقیه کردم و مرحله ی بعد که کاملا اتوماتیک هست. تغییر رفتارها ی من هست و تمایلات من هست یعنی رفتار من با افکار من هم جهت میشه وو شروع به تغییر میکنه دقیقا من در زمانهای مختلف با تغییر نگرشم چاقی رو تجربه کردم که چون ازدواج کردم طبیعی چاق بشم که چون باردار هستم طبیعی چاق بشم که چون دارو میخورم طبیعی که چاق بشم و چاق هم میشدم و نکته ی جالبش این هست که افراد چاق در مورد اون مواد غذایی که فکر های وحشتناکی دارند و از اونها میترسند رفتار و تمایلاتشون خیلی تغییر میکنه یعنی ولع خوردن اونها به اون چیز بیشتر میشه و این پروسه ی چاقی همه ی افراد هست .
و اما حالا در سایت پروسه ی لاغری دقیقا بر عکس همان پروسه ی چاقی هست یعنی اول افکار لاغری در ذهن خودمون با این فایلها ی دوره ایجاد میکنیم و مرحله ی بعد که ما در باره ی چاقی با بقیه و یا خودمون صحبت میکردیم بود اما در لاغری چون کسی نیست که با اون در این زمینه حرف بزنیم باید از نوشتن در سایت استفاده کنیم که خیلی مهم هست اما شاید بگید که ما برای چاقی هیچ وقت تمرین ننوشتیم و چاق شدیم بله درسته چون ما به جاش حرف زدیم پس باید برای لاغری هم بنویسیم ممکنه من در گذشته با کسی در مورد چاقی حرف نزده باشم ولی همینکه در ذهنم با خودم اون افکار رو مرور کردم بازم باعث شده من چاق بشم پس با نوشتن کامنت افکار مثبت رو در ذهنم مرور میکنم .
تغییر افکار و رفتار و تغییر تمایلات با این آموزشها مرحله به مرحله در ما به وجود میاد .پس باید صبور باشیم و عجله نکنیم و مرتب خودمون رو داخل آیینه چک نکنیم و اینقدر به چاقی توجه نکنیم تا چاقی ازبدن ما خارج بشه کاری که هنوز خودم در اون ضعف دارم و باید مهارت کسب کنم .
من عاشق اومدن در سایت و کامنت نوشتن هستم من مدتها هست دارم در این سایت با آموزشهای اون خودم رو متناسب میکنم و اتفاقا امشب من تعدادی مهمان برای خواب دارم و امروز از صبح در گیر همین کارهای مهمانی بودم ولی الان که ساعت یک و نیم شب هست اونها رو دیگه گذاشتم و من اومدم برای خودم تمرینم رو در سایت انجام بدم چون با این کار افکار مثبت در ذهنم مرور میشه و من بهتر تغییر میکنم و اما بگم هر دو مهمان من بسیار لاغر هستن و مرتب به رفتار اونها توجه دارم و باید بگم هیچ کدوم. ازاونها در اوج گرسنگی از یه ساندویچ بیشتر برای شام نتوست بخوره و اما باید بگم بدون ترس در هر زمانی حتی حالا که ساعت دو شب هست هر مقداری دلش بخواد خوراکی میاره. و میخوره و اما یکشیون که گفت گرسنه هستم دوباره ساندویچ درست کرد اما نتو نست بیشتر از دو لقمه از اون رو بخوره و دیگه به خوردنش ادامه نداد و یا اینکه دلستر اصلا دوست نداشتن و نخوردن و یا اینکه همش در این مهمانی و این دورهمی برای لذت بیشتر به دنبال خوردن نیستن با وجود اینکه همه چیز در اطراف اونها هست و اما بیشتر به دنبال مرور خاطرات با اطرافیان و دیدن فیلم و عکسهای قدیمی و یا اینکه تلویزیون دیدن و خندیدن و … هستن و اصلا توجهی به اینکه کجا هستن و یا چه مواد غذایی هست و یا فلان خوراکی هست که خیلی اون رو دوست دارن و… ندارن و راحتن و فقط دارن به موقع به نیاز جسمشون اگر گرسنه بودن پاسخ میدن . من عاشق. این رفتارهای درست افراد متناسب و اندام های متناسب اونها هستم و این رو هم بگم که اونها خیلی لباسهای زیبا و رنگی به تن دارن و با آزادی کامل در لباسها و در فعالیت و در خوردن و … دارن زندگی میکنن که من به شدت اونها رو تحسین و تشویق میکنم .
سلام استاد خوبین؟
ممنونم بابت فایل یادآوری مراحل لاغر شدن .لاغر شدن درست مثل چاق شدن هست ولی حالت کاملا معکوسش .استاد عزیز اول فایل در مورد دیدگاه فرد متناسبی در باره تحرک وپشت میز نشینی گفتین ولی آخرش یادتون رفت بگین من از اول فایل منتظر شدم آخر فایل بگین ولی یادتون رفت ممنون میشم برای ما هم بگین.
بنام خدا
سلام به استاد روشن و دوستان همراه
بازم مثل همیشه فایل بسیار عالی چون من چند نکته از آن را تجربه کردم .
اینکه زندگی بر مبنای احساس خوب ما تغییر می کند را تجربه کردم و متوجه شدم هیچ وقت جهان برای ما تغییر نمیکند تا وقتی خودمان تغییر نکردیم این را در روابط با همسرم دیدم وقتی افکار و رفتار من تغییر کرد آرامش را در زندگیم احساس میکنم ،شادی ،خنده و خیلی چیزهای دیگه .حالا برگردیم به چاقی و لاغری اول از چاقی شروع کنیم .پروسه چاقی ۳ بخش است
بخش اول افکار چاق کننده که طی چندین سال از طریق شنیده ها و دیده ها که وارد دهن ما شدند که اگه چاق بشی خوشکل تری من خودم همیشه این فکر تو ذهنم بود و یا ادمهای چاق قویتر هستند مریض نمیشن و خیلی حرف های دیگه اینها همه تو ذهن ما ذخیره شده بودن
بخش دوم صحبت کردن در مورد چاقی من خودم وقتی مجرد بودم از خیلی جاها فهمیدم که ازدواج کنی چاق میشی ،بارداری چاق میکنه و بعد از اینکه شروع کردم به چاقی هر جا میرسیدم صحبت چاقی بود که چکار کنم از چه راهی برم که لاغر بشم و یا چاقتر نشم و نتیجه هم همش چاقی بیشتر بود .
بخش سوم هم که تغییر رفتار و افکار ما در مواجه با مواد غذایی که خوردن چاق میکنه و افکار ما کاملا چاق کننده میشه و برای افراد چاق رفتارشان به مواد غذایی تغییر میکند که فکر میکنند آن مواد غذایی چاق کننده هستند .
و پروسه لاغری درست معکوس پروسه چاقی هست
افکار متناسب کننده در مرد لاغری از طریق فایلهای آموزشی فیلمهای خوب و مستند های خوب .
و چون در مورد لاغری ما کسی نیست که باهاش صحبت کنیم چون تا دلت بخواد افراد با افکار منفی دور بر ما هست پس بنابر این ما از طریق نوشتن در سایت و دفترچه یادداشت خودمون و یا از طریق ح ف زدن و زمزمه افکار لاغر کننده این پروسه را انجام میدیم و بخش سوم و آخر هم که لاغری خود به خود انجام میشه .
استاد آخر این فایل فرمودند که لاغر شدن آسانترین کار دنياست ولی ماندن در مسیر لاغری خیلی سخته
چرا الان من خاطره ای از دیشب که جایی بودم چند نفر دور همی یکیشون بهم گفت فلانی چند روز پیش یه فیلم دیدم که شما تو اون فیلم بودید حالا اون فیلم مال کی بود ۱۸ سال پیش گفت چقدر چاق و خوشکل بودی
چقدر چاقی بهت میومد الان خیلی لاغر و زشت شدی لاغری هیچ بهت نمیاد و خلاصه من هیچ حرفی بهش نزدم فقط گفتمش اون مال قدیم بود همین
اما من چندین باره این اتفاق برام افتاده و کوچکترین خللی در درون من بوجود نیامد من مسیرم را انتخاب کردم و تا زنده هستم در این مسیر باقی می مانم .
از شما هم ممنونم استاد
متاسفانه بعضی آدما وقتی موفقیت افراد رو میبینن،، شروع به تخریب کردن میکنن، به خصوص در لاغر شدن منم این اتفاق رووتجربه کردم
سلام دوست خوبم یادم سالها قبل خواهرم که خیلی جوان و زیبا بود به یک خانمی که ۱۵ سال ازش بزرگتر بود گفت یکم چاق شین تا صورتتون قشنگ تر بشه اون دستش روی شکمش گذاشت و گفت نه این میخوام و بعد با اشاره به صورتش نه این اون موقع که من بچه بودم با خودم گفتم به زیبایی خواهرم حسودیش شده و داره به چاقیش طعنه میزنه الان اون خانم لاغر همچنان لاغر و فکر کنم حدودا پنجاه بیشتر باشه و ماشالله مثل یک دختر بچه ۱۴ ساله فرز و تندرست و چنان تیپ های لاغری میزنه و اتفاقا صورتش هم خیلی خوب مونده