به نام خداوند مهربان
توجه کردن مهترین نیرومحرکه به واقعیت تبدیل شدن رؤیا می باشد که معمولا به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرد.
اگر تخیل شما درمورد لاغر شدن به خوبی شکل گرفته باشد اما توجه شما در زندگی روزمره بر روی چاقی باشد رؤیای لاغری شما به واقعیت تبدیل نخواهد شد.
توجه کردن
به طور کلی دو نوع توجه کردن وجود دارد:
۱- توجه عینی
۲- توجه ذهنی
ما در هر لحظه از زندگی روزمره در حال استفاده از یکی از دو نوع توجه کردن هستیم.
توجه عینی: از طریق حواس پنجگانه ما شکل می گیرد و وابسته به عوامل بیرونی می باشد.
از طریق شنیدن صدا توجه شما به سمتی جلب می شود.
از طریق دیدن صحنه ای توجه شما به آن موضوع جلب می شود.
از طریق دیدن جسم خود، توجه شما به چاقی جلب می شود.
از طریق فکر کردن به چاق کننده بودن مواد غذایی توجه شما به چاقی جلب می شود.
هر نوع توجه کردنی که به واسطه محرک های بیرونی از طریق شنیدن، دیدن، بوئیدن، فکر کردن یا لمس کردن ایجاد می شود از نوع توجه عینی می باشد که در موضوع چاق شدن بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.
همه ما توجه به چاقی را به خوبی درک و تجربه کرده ایم که به طریق مختلف چگونه توجه ما به چاقی جلب شده و درگیر احساس بد چاقی شده ایم.
توجه ذهنی: از طریق اندیشیدن به خواسته ها و آرزوها در ذهن ایجاد می شود و وابسته به نشانه های بیرونی نیست.
توجه ذهنی بعد از شکل گیری تخیل ذهنی ایجاد می شود و در به واقعیت تبدیل شدن آرزوها تاثیر مستقیم دارد.
توجه ذهنی بر خلاف تخیل که قبل از خواب انجام می شود در تمام مدت بیداری در حال انجام شدن است.
توجه ذهنی هیچ نشانه واضح و مشخصی در دنیای پیرامون و واقعیت زندگی ما ندارد و فقط از طریق توجه کردن به اندیشه یا آرزویی که در ذهن خود ایجاد کرده و خواستار تحقق آن هستیم شکل می گیرد.
توجه ذهنی نیاز به انتخاب آگاهانه دارد چون در زندگی روزمره به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن حواس ما از طریق محرک های بیرونی به شکل خودبخودی ترغیب به توجه عینی می شویم.
به طور معمول توجه عینی باعث تشدید وضعیت موجود و بر هم زدن تخیل ذهنی برای رسیدن به آرزوها میشود. از این رو ضروری است که در لابلای گستردگی توجه عینی از طریق توجه ذهنی تمرکز خود را بر رؤیاها و خواسته هایمان افزایش دهیم.
کانون توجه در چاقی و لاغری
همه افراد چاق تجربه توجه عینی به چاقی را دارند و مثال های زیادی از این نوع توجه را می توانند ذکر کنند.
هر گونه عامل بیرونی که سبب توجه شما به چاقی می شود نوعی توجه عینی به چاقی می باشد.
بنابراین در لاغری با ذهن باید دقت کنید که از توجه عینی استفاده نکنید چون توجه عینی مملو از خاطرات چاقی است و به راحتی نمی توانید از توجه عینی برای لاغری یا تقویت قدرت خلاق تجسم لاغری استفاده کنید.
یکی از مهمترین دلایل عدم کسب نتیجه عالی توسط برخی از هنرجویان لاغری با ذهن استفاده بی رویه از توجه عینی در مسیر لاغری با ذهن است.
آنها با توجه کردن به جسم خود، خوردن های خود، بازخورد دیگران و … همواره در حال توجه عینی به چاقی هستند درحالی که در حال تلاش برای یادگیری لاغری با ذهن هستند. از آنجا که مغز انسان منطق گراست و توجه عینی را واقعی و توجه ذهنی را توهم می شمارد بنابراین این افراد در مسیر لاغری با ذهن اسیر توجه عینی خود به چاقی می شوند و نتیجه مطلوب را کسب نمی کنند.
اکنون که در حال یادگیری و تمرین برای ورود به ذهن ناخودآگاه هستید درک این موضوع بسیار مهم است که در حین زندگی روزمره باید از توجه عینی به چاقی خودداری کنید و در مقابل تا می توانید توجه ذهنی به لاغری و تصویر ذهنی تناسب اندام ایده آل خود داشته باشید.
هرچقدر بیشتر تجسم لاغری را تکرار کنید مهارت شما در توجه ذهنی به لاغری بیشتر و روند حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن آسان تر خواهد شد.
مدیریت توجه ذهنی
فایل صوتی را با دقت گوش کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.
امتیاز 4.37 از 98 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان
وقت بخیر عزیزان
توجه کردن مهمترین نیرومحرکه به واقیعیت تبدیل شدن رویا می باشد که معمولا به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرد .اگر تخیل شما در مورد لاغر شدن به خوبی شکل گرفته باشد اما توجه شما در زندگی روزمرت بر روی چاقی باشد رویای لاغری شما به واقعیت تبدیل نخواهد شد .اوایل در دوره ها تا این چند هفته اخیر به نظرم خیلی خوب روی این موضوع کار کرده بودم ولی الان چند هفته ای می شه که هی توجهم می ره به قسمتهایی از بدنم که هنوز به دلخواهم نرسیده و هی توجهم و بر می دارم ولی این چند وقته خیلی برام تکرار شده .
توجه کردن دو نوعه .توجه عینی و توجه ذهنی
ما در هر لحظه از زندگی روزمرت در حال استفاده کردن از یکی از این توجه کردنها هستیم .
توجه عینی از طریق حواس پنجگانه شکل می گیرد و وابسته به عوامل بیرونیه .
توجه ذهنی از طریق اندیشیدن به خواسته ها و ارزوها در ذهن ایجاد می شود و وابسته به نشانه های بیرونی نیست وتوجه ذهنی بعد از شکل گیری تخیل ذهنی ایجاد می شود و در به واقعیت تبدیل شدن ارزوها تاثیر مستقیم دارد .توجه ذهنی هیچ نشانه واضح و مشخصی در دنیای پیرامون و واقعیت زندگی ما ندارد و فقط از طریق توجه کردن به اندیشه یا آرزویی که در ذهن خود ایجاد کردن و خواستار تحقق آن هستین شکل می گیرد .
و اینجا قرار نیست که بر اساس یه الگوی از قبل تعیین شدن حرکت کنی .به محض اینکه تجربه کردی یقین پیدا می کنن و نفوذ می کنن در شما آگاهی .
واقعا این یه واقعیته که الان هر کی هر چی بگه تو بر اساس چیزی که تجربه کردی نظر می دی و هر حرفی رو قبول نمی کنی حتی حرف دکتر که چاقی ارثیه و ژنتیکه …
از طریق توجه آگاهانه به لاغری احساس و هوای دلت را در فضای لاغری نگه می داری به این شکل تخیل شما خیلی راحت به لاغری تبدیل می شه .
توجهتون باید در امتداد تخیلیتون باشه واگر در طول روز به چاقی توجه کنید یعنی برخلاف تخیلیتون دارید حرکت می کنید .
مثلا گفتم این چند وقته نمی دونم چرا توجه من می ره به قسمتهایی از بدنم و هفته گذشته من شلوارک پوشیدم وقتی رفتم کلاس رقص تو پارک که اولین بارم بود که در کلاس و گفتم بزار ترسم بریزه .
تمرین روز ششم
۱- متناسب بودن چه حسی داره ؟
متناسب بودن برای من حس قشنگیه چون هر چی می پوشم بهم میاد حتی یه تی شرت ساده
متناسب بودن برای من یعنی شیک بودن و اهمیت دادن به خودم
متناسب بودن برای من احساس سلامتی و شادابی داره
۲- از چه تغییراتی در جسم خود لذت می برید؟
از اینکه باسنم خیلی کوچیک شدن و لباس قشنگ بهم وایمیسه لذت می برم
از اینکه بازوهام بسیار جذاب و متناسب شدن و استین همه لباسام اندازم شدن بی نهایت لذت می برم
از اینکه رانهام بسیار خوش فرم و جذاب شدت توی شلوار. خودم و در ایینه می بینم لذت می برم .
۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی ؟
از اینکه همیشه ارایشگرم و خانم همسایه ب تغییراتم دقت می کنن و بهم می گن خیلی خوشحال می شم و انگیزه می گیرم
۴- چه تغییراتی در افکار و رفتار جدید خود مشاهده می کنی ؟
مثلا چند روز پیش همسرم گفت ناهار بریم رستوران یه رستوران پرو یی بود که تا حالا نرفته بودیم من ماهی سفارش دادم همراه با سالاد البته همسرم پیش غذا هم سفارش داد من هم خوردم ولی غذامو اصلا طعمش و دوست نداشتم مقداری از سالادم و فقط خوردم و این یعنی رفتارم خیلی تغییر کرده بعد همسرم گفت بریم بستنی بخوریم من گفتم اوکی ولی من نمی خورم سیرم برای خودش گرفت ولی من چند قاشقی خوردم ازش و بازم اینم تغییر بود نسبت به قبل از دوره .
و کلا تغییر اینه که من الان کم تر دلم می خواد برم رستوران غذا بخورم و غذای خونه و ترجیح می دم حتی اگر نون و پنیر باشه یا به قول قدیمیا حاضری .
خیلی وقتا با اینکه به اندازه غذا می کشم ولی مقداریش بازم می مونه که عالیه
۵- چه اصلاحاتی باید انجام بدی ؟
وقتی گرسنه نیستم چیزی نخورم .نگاه نکنم به نقطه ای از بدنم که حس خوبی نمی ده بهم .فکر نکنم به غذایی که می خورم بعدش اگه یه وقتایی زیاده روی کردم باید بگم دفعه بعد بهتر عمل می کنم و دیگه بهش فکر نکنم .
مثلا الان باز رفتم چند تا دونه چیپس خوردم بعد استاپ کردم به نظرم اومد که به جاش می تونم دو تا انجیر بخورم انتخاب آگاهانه تر و دو تا انجیر اوردم خوردم .
دیشب همسرم همبرگر درست کرد و داشت سیب زمینی سرخ می کرد که من یه ناخنک کوچولو زدم ولی نه به اندازه قبلها خدا رو شکر .و صبر کردم تا ساندویچ و درست کرد آورد همسرم هم که اخه همه چی باید تکمیل باشه قشنگ ساندویچ درست کنه فویل بکشه دورش بعد میاره . یه وقتا من خیلی کم طاقتم ولی الان خیلی بهتر شدم خوبه در مواردی می فهمم تغییراتم و اصل هم اینکه خودش آدم بفهمه حالا قرار نیست همه بفهمن تغییرات آدم رو .
مثلا من یه دوره این چند وقته کلاس خیاطی گرفتم و الان خودم و با قبل از کلاس مقایسه می کنم می بینم چقدر چیز یاد گرفتم خدا رو شکر . و واقعا همینه .