0

گام ۸۲: چطور لاغر بشم؟ با رنج یا آسانی

چطور لاغر بشم
اندازه متن

چطور لاغر بشم؟ سوالی است که بارها در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند مطرح می شود و برای یافتن جواب آن روش های مختلفی را اجرا کرده اند اما پاسخ مناسبی برای سوال خود پیدا نکرده اند.

واکنش ما به مسائل زندگی

همه ما در زندگی به مسائل و مشکلاتی برمی‌خوریم و سپس به چگونگی برطرف کردن آن فکر می کنیم.

زمانی که با چاقی مواجه می‌شویم به چطور لاغر بشم فکر می‌کنیم.

وقتی به مشکلات مالی برمی‌خوریم به چگونه ثروتمند شدن فکر می‌کنیم. و زمانی که در رابطه‌ای احساس شکست و ناامیدی می‌کنیم به چگونه داشتن رابطه‌ای عاشقانه فکر می‌کنیم.

حل مسائل زندگی

مواقعی هم در زندگی هست که با مشاهده شرایطی که فرد دیگری در زندگی دارد به چگونه رسیدن و داشتن آن شرایط فکر می کنیم.

وقتی فردی را می بینیم که هرچه دلش می خواهد می خورد اما متناسب است، دوست داریم در شرایط آن فرد باشیم و با خود درباره چطور لاغر بشم؟ فکر می کنیم.

نکته قابل توجه در پیدا کردن پاسخ مناسب برای چگونه‌هایی که در ذهن ما شکل می‌گیرد این است که ما برای برخی از چگونه‌های ذهن خود می‌دانیم که باید آموزش ببینیم.

به عنوان مثال:

اگر این سوال در ذهن ما شکل بگیرد که چگونه نوازنده شوم؟ شاید اولین پاسخی که در ذهن ما شکل می‌گیرد این باشد که باید در کلاس آموزشی شرکت کنم.

اگر بخواهیم مکانیک شویم می‌دانیم باید نزد فردی که تخصص در تعمییر خودرو دارد مشغول کار شویم یا در کلاس‌های آموزش مکانیک شرکت کنیم.

اما هر بار که این سوال در ذهن ما شکل گرفته است که چطور لاغر بشم؟ پاسخ های متفاونی در ذهن ما ایجاد شده است.

  • باید برنامه رژیم غذایی برای لاغر شدن داشته باشم.
  • باید ورزش کردن را شروع کنم و در باشگاه ثبت نام کنم.
  • باید از داروهای چربی سوز استفاده کنم.
  • باید فعالیت بیشتری داشته باشم تا سوخت و ساز بدنم بیشتر شود.
یادگیری موضوعات مختلف

یادگیری موضوعات مختلف در زندگی

اگر شما برای پاسخ هر چگونه ای که در زندگی با آن مواجه شده باشید اقدام کرده باشید،‌ حتما مقداری در رسیدن به پاسخ آن موفق بوده اید.

اگر در زندگی به چگونه رانندگی یاد بگیرم، برخورد کرده باشید، احتمالا در کلاس های آموزش رانندگی شرکت کرده‌اید و به اندازه علاقه و استمرار خود رانندگی را یاد گرفته اید.

اما چرا برای پاسخ چطور لاغر بشم؟ موفقیتی کسب نکرده‌اید!!

چون هر بار که به دنبال پاسخ چطور لاغر بشم؟ بوده ایم از روش هایی استفاده کرده‌اید که لاغر شدن را به ما آموزش نداده‌اند بلکه سعی و تلاش کرده‌اند چاقی ما را برطرف کنند و از آنجایی که مرکز یادگیری جسم ما مغز است،‌ بنابرین تلاش برای یاد دادن لاغری به جسم بی فایده خواهد بود.

همانطور که یادگیری هر موضوعی در زندگی مثل نواختن گیتار،‌ رانندگی،‌ آشپزی،‌ خیاطی،‌ مکانیکی و هرچیزی از مغز شروع شده و پس از یادگیری از طریق جسم می‌توانیم آن را تجربه کنیم،‌ یادگیری لاغری هم باید از مغز شروع شود و سپس نتیجه آن در جسم نمایش داده می‌شود.

به همین علت است که رژیم گرفتن پاسخ مناسب به سوال چطور لاغر بشم؟ نیست. چون انواع رژیم‌ها را گرفتن و پیروی از برنامه غذایی به ما لاغر شدن را آموزش نمی‌دهد بلکه سعی می‌کند با محدود کردن جسم از خوردن باعث لاغری جسم شود و چون شروع هر فعالیتی از مغز شروع شده و به جسم ختم می‌شود،‌ بنابراین نمی‌توان به صورت معکوس این روند را انجام داد.

رژیم گرفتن به امید لاغر شدن دقیقا مانند این است که بخواهیم جسم را آموزش دهیم تا مغز یاد بگیرد یا در مثالی مشابه تصمیم بگیریم به دست خود گیتار زدن را بیاموزیم بدون اینکه مغز را در امر یادگیری دخالت دهیم.

همه چیز از مغر شروع می‌شود و ما این تجربه را در جنبه های مختلف زندگی تجربه کرده ایم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

چطور لاغر بشم؟!

از تجربه چاق شدن برای لاغر شدن استفاده کنیم.

همه ما در مورد چاق شدن این تجربه را داریم.

قبل از اینکه جسم ما به اضافه وزن مبتلا شود،‌ انتظار چاقی در ذهن ما شکل گرفته است،‌ و برای ما طبیعی شده است که چاق شویم. این انتظار از طریق شنیدن حرف‌اطرافیان و یادگیری رفتارها و عادت های دیگران صورت گرفته است.

سپس انتظار چاقی به دستورالعمل های مغزی تبدیل شده و در مغز ما ذخیره شده است و ما بر اساس دستورات مغزی رفتارمان تغییر کرده است و نتیجه این پروسه در مدت زمانی چند ماهه یا حتی چند ساله اضافه وزن شده است.

اگر به پروسه چاق شدن خود توجه کنید به وضوح به این اطمینان می‌رسید که ابتدا احساس چاق شدن،‌ نگرانی از چاق شدن، انتظار چاق شدن در ذهن شما شکل گرفته است و بعد از مدتی چاقی را در جسم خود تجربه کرده‌اید.

بنابراین اگر با این سوال در ذهن خود مواجه شده‌اید که چطور لاغر بشم؟ باید بدانید که فقط از طریق یادگیری لاغری می‌توانید لاغر شوید.

هیچ طریق دیگری برای لاغر شدن ساده و دائمی وجود ندارد.

سیستم عملکرد ذهن

چرا برای یافتن پاسخ چطور لاغر بشم، تاکید به لاغر شدن ساده می‌کنم؟! چون ما برای چاق شدن سختی و زجر نکشیده‌ایم. بنابراین روشی برای لاغری ماندگار، صحیح است که ما را در سختی و رنج قرار ندهد.

چون ذهن ما به شدت با رنج کشیدن مخالف است و انجام هرکاری که با سختی و رنج توام باشد را نمی‌پذیرد و انقدر مقاومت می‌کند تا ما را از انجام دادن آن منصرف کند.

این تجربه را در بارها اقدام کردن برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن،‌ دمنوش خوردن و هر طریقی که برای لاغر شدن انجام داده ایم، داریم.

چون برای ذهن ما رژیم گرفتن،‌ ورزش کردن و … برای لاغر شدن سخت و رنج آور بوده است، آنقدر در انجام آنها مقاومت کرده است که ما نتوانسته ایم برای مدت طولانی برنامه لاغری خود را ادامه دهیم.

و این تجربه را در جنبه های مختلف زندگی داشته‌ایم که اگر انجام کاری برای ما سخت و رنج آور شده است از انجام آن منصرف شده‌ایم چون ذهن ما طاقت تحمل سختی و رنج را ندارد.

تصمیم صحیح برای چطور لاغر بشم

تا وقتی از روش‌های سخت و رنج آور برای لاغر شدن استفاده کنید،‌ شما لاغر نخواهید شد و همچنان چاق و چاق‌تر می‌شوید.

چون در ذهن شما لاغر شدن سخت و رنج آور اما چاق شدن سهل و آسان است.

بنابراین طبیعی است که ذهن شما چاق شدن را انتخاب و ادامه می‌دهد.

اگر می‌خواهید به پاسخ مناسبی برای چطور لاغر بشم؟ برسید، باید روشی را انتخاب کنید که برای ذهن شما ساده،‌ لذت بخش و آسان باشد.

 لاغری با ذهن تنها روشی است که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن را دارا می‌باشد.

دوره ورود به سرزمین لاغرها از طریق یاد دادن لاغری به شما با روش‌هایی ساده،‌ جذاب و لذت بخش،‌ ذهن شما را به راحتی متقاعد می‌کند که لاغر شدن آسان‌تر از چاق شدن است.

از آنجا که سیستم ذهنی انسان به گونه‌است که تمایل به مصرف انرژی کمتر دارد،‌ بنابراین هر روشی که ساده و آسان‌تر باشد را برای ادامه حیات خود انتخاب می‌کند.

تمام پیشرفت‌های بشر به دلیل همین سیستم شگفت انگیز ذهن است.

چون ذهن انسان تمایل به انجام کارها به شکل ساده تر و لذتبخش تر دارد بنابراین ایده هایی به ذهن انسان‌ها داده می‌شود که با کشف و تولید کردن وسایل و ابزار گوناگون زندگی را ساده تر کند.

اگر به اطراف خود توجه کنید،‌وسایل زیادی در زندگی شما وجود دارد که در چند سال قبل در جهان وجود نداشته است و همه آنها در جهت ساده‌تر کردن مساله‌ای از زندگی ما تولید شده‌اند.

پس به راحتی می‌توان به این نتیجه رسید که پاسخ سوال مهمی که در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند شکل گرفته است،‌که چطور لاغر بشم؟ فقط باید روشی ساده و لذتبخش برای لاغر شدن باشد.

تا زمانی که انجام روش‌ انتخابی شما برای لاغر شدن،‌ سخت‌تر و رنج‌آورتر از چاق شدن باشد،‌ امکان ندارد شما لاغر شوید. اما به وضوح امکان دارد که شما چاق‌تر شوید. چون انتخاب چاق شدن برای ذهن شما ساده‌تر،‌ لذت‌بخش‌تر و آسان‌تر است.

این نوشته را بارها بخوانید و به آگاهی مطرح شده درباره چاقی و لاغری در آن فکر کنید و با آنچه در زندگی در حال تجربه کردن هستید مقایسه کنید.

به راحتی به صحیح بودن آن پی خواهید برد و در گام بعد می‌توانید تصمیم صحیح برای رسیدن به پاسخ سوال خود که چطور لاغر بشم؟ است را اتخاذ کنید.

چطور لاغر بشم لاغری آسان با قدرت ذهن

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن

چطور لاغر بشم!؟ با رنج و سختی یا به آسانی؟!

تنها سوالی که در طی تمام سالهایی که چاق بودیم و هیچ پاسخ درستی براش پیدا نکردیم چگونگی لاغری ما بود!!؟ برای هر کاری از خود می پرسیدیم چگونه رانندگی یا شنا یا خیاطی یا آشپزی را تجربه کنم؟ یک جواب کاملا مشخص داشتیم باید آموزش ببینم و تکرار و تمرین داشته باشم.

اما برای چگونگی لاغری همیشه جوابهای متفاوت و زیادی از ذهن خود و دیگران دریافت می کردیم که اصلا علاقه ای هم به انجام دادن اون کارهای پیشنهادی نداشتیم ولی یه جورایی مجبور بودیم آنها را انجام دهیم.

وقتی به ما می گفتند باید برای لاغر شدن رژیم غذایی داشته باشی و یا بالاجبار ورزش کنی حالمون بد میشد اما چاره ای نداشتیم که برای رسیدن به رویای خود این سختی را بپذیریم و با امید به نتیجه لاغری قبول می کردیم و در نهایت بعد از مدت کوتاهی خسته می شدیم از این اسارت و محدودیت و دردو رنج و مسیر را رها می کردیم.

همه پزشکان یا نزدیکان ما سعی داشتند چاقی ما را برطرف کنند بدون اینکه بدونند ریشه و مشکل اصلی چاقی کجاست !؟ یا اصلا اطلاعاتی از پرونده ای بخشهای مختلف وجودمون در رابطه با چاقی نداشتند و خیلی از اون افراد خودشون متناسب بودند و اصلا درکی از چاقی و آنچه ما هرروز تجربه می کردیم، نداشتند و فقط با اعداد و ارقام و دانش خود می خواستند چاقی ما را رفع کنند و در نهایت هربار ما با شکست روبرو شدیم.

روش مورد علاقه من

تنها روش لاغری که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن ما برای چطور لاغر بشم را دارد روش لاغری با ذهن است.

روشی آسان که هیچ خبری از ورزش و رژیم و محدودیت در آن نیست و البته که بسیار هم لذت بخش است چون با آرامش و شناخت و صلح با بخشهای مختلف وجودیمون در این مسیر حرکت می کنیم.

طی تمام سالهایی که چاق بودیم فرمولهای ذهنی چاق بسیاری در ذهن ما ذخیره شده اند که به صورت خودکار دستورات را از طریق مغز ما به اندامهای ما صادر می کنند و به صورت خودکار رفتارهایی از ما سر می زند که باعث چاقی ما می شود چون بینش خود ما نسبت به اون رفتارها نتیجه چاقی دارد.

در مسیر آموزش ذهنی ما فرمولهای چاقی را شناسایی می کنیم و بعد فرمولهای صحیح لاغری را جایگزین می کنیم ولی این جایگزینی کمی زمانبر هست چون صفحه سفید ذهن ما سالها قبل با فرمولها و انبوه فکر و تجربه چاقی، خط خطی شده است و حالا باید بین خط و خطوط ذهنیمون، فرمولهای صحیح لاغری را پررنگ کنیم و این سیستم خودکار ذهن هست که ما با تکرار رفتاری خودمون مجوز صحیح بودن صادر کردیم و به طور ناخودآگاه یک سری رفتارها به صورت عادت در ذهن ما شکل گرفتند و هرروز بارها اجرا می شوند.

بارها شده الگوی رمز ورود به گوشی را تغییر دادیم و بعد از اون چندین بار الگوی قبلی را تکرار کردیم با اینکه می دونستیم و خودمون رمز جدید وارد کردیم یا وسایل داخل کابینت را جابه جا کردیم و چندین بار به جای قبلی رجوع کردیم و حالا نسبت به قدمت هر موضوعی در ذهن ما زمان نیازه که این جایگزینی انجام بشه.

مثلا استاد که حدود ۳۰ سال عینک بر چشم داشتند بعد از عمل چشم چندین ماه زمان برده تا حرکات مربوط به عینک را ترک کنند بنابراین در مسیر لاغری با ذهن هم ممکنه ما بارها اشتباه کنیم و همون لحظه یا بعد متوجه بشیم و این عالیه، یعنی هر بار متوجه شدن خودش درخواست رد فرمول چاقی و قبلی هست (یعنی فکر و ایجاد دستور جدید) و شاید چند ماه طول بکشه اما هر بار فاصله بین اشتباه کردن ما بیشتر میشه و اگر در این مسیر استمرار داشته باشیم به کارگیری فرمولهای قبلی و غیر صحیح چاقی شاید به ندرت اتفاق بیفتند ولی در عوض به صورت ریشه ای این مسئله درمان میشه.

بارها شنیدم افرادی  به اراده و خواسته خودشون از این طور چالشها در زندگی روزمره خود ایجاد می کنند مثلا روزانه تایمی را به صورت عقب عقب راه می روند یا با دست چپ غذا می خورند یا ساعت خوابشون را تغییر می دهند تا ذهنشون قدرتمند بشه یعنی هم تسلط بیشتری روی ذهن و کارایی اش پیدا می کنند و حتما تجربه هایی کسب می کنند و هم اینکه می پذیرند که تغییر یک پروسه زمانبر هست و به نوعی انعطاف پذیری می رسند.

از استادی شنیدم که می گفتند: حداقل ۶ ماه برای تغییر پایه ای یک رفتار زمان لازمه شاید شما ۱ ماه هرشب مسواک بزنید و خوشحال باشید اما نه! هرگاه ۶ ماه هرشب مسواک زدید این تغییر در ناخودآگاه شما اتفاق افتاده است و به صورت خودکار دیگه بدون مسواک زدن خوابتون نمی بره!

خب نتیجه تغییر بینش من در مسیر این دوره در طول هفته پیش به اینجا رسید که گفتم باید هر طور شده تصویر ذهنی خودم را عوض کنم. عکسهای کودکی و  نو جوانی خودم را پیدا کردم و هرروز نگاهشون کردم و گفتم من این هستم خیلی احساسی شدم و عجیب در طول چند روز داشتم تغییر می کردم کاملا متوجه بودم اما یهو نمی دونم چی شد یهو تصویر قدیمی اون هم تیکه تیکه باز در ذهنم نقش بست یعنی انگار تصویر ذهنی من یک پازله که تشکیل شده از یک تنه با بازو و با شکم و با پهلو و ران !؟

دائم تصویری که نمی خواستم و دوسش نداشتم در ذهنم نقش می بست (همون فرمول قدیمی و تصویرش) و البته تو کوچه خیابان یا اتفاقی هم این نوع اندام را می دیدم البته اتفاقی که نداریم چون تو ذهنم اومده بود خودم کائنات اجرا می کرد و می دونم چرا!؟

چون بارها و بارها از کودکی از مادرم و خانواده مادری ام شنیده ام که ما زود لاغر میشیم ولی قسمتهای چاق بدنمون تکون نمی خورند !..و همین باعث یک تصویر ذهنی نامتناسب و بدفرم در ذهن من شده است. و توجه من دوباره باعث شد که من چاق بشوم در این قسمتها! تجربه کردم به نوعی یک تصویر و فرمول شناسایی شد که مشکل کجاست!؟

تصویر ذهنی من تیکه تیکه است کلی فکر کردم که آخه کدوم گل و گیاه یا حیوانی چاقی شکمی دارند!؟ اصلا مگه میشه کار خدا نقص داشته باشه!؟ عکسهای کودکی هم که کاملا متناسب هستند!؟ مگه میشه یه قسمت لاغر بشه بعد یه قسمت نشه!؟ این فرایند به صورت کلی هست سراسر بدن من سلولهای هوشمند داره در یکپارچگی. اصلا جدا کردن کار شیطانه! من یک عضو هستم از هستی تمام عضوهای من باهم یک اسم دارند به نام انسان.

خب عصبانی شدم و کلافه و سردرگم شدم و صدای منفی باف هم بالا (که سخته و نمی تونی و ول کن و غیره …) داشت باز منو محتاج لاغری می کرد و دور از خود.

اما درسش اینه فقط ادامه بدهم، تصویر ذهنی هم خودبه خودی باید ایجاد بشه و به زور نمیشه! ولی فکر کردم من خیلی تغییر بینش داشتم مثلا به راحتی صدای روغن داغ را می شنوم و میبینم و آرومم یا مثلا دیروز که احساسم بد بود از این موضوع تصویر ذهنی وقتی ناهارم را خورده بودم و سیر بودم رفتم که یک ساندویچ دیگه و اضافه برای خودم آماده کنم که بخورم ولی قبل خوردن گفتم اینم بخورم حالم از اینم بدتر میشه و نخوردم و بعد همون باعث شد دستان خودم را نوازش کنم بگم آفرین تو داری عالی عمل می کنی.

ترسهات از خوردن کمتر شده یا به بچه هات اجبار نمی کنی اضافه بخورند یا اینکه من قبلا در هفته چند بار نان شیرین تو خونه می پختم همسرم هم خیلی استقبال می کرد، عصرون می خوردیم اما دیروز متوجه شدم من حدود دو ماهه دیگه شیرینی نپختم!؟ یا اینکه صبحانه وقتی گرسنه باشم غذا می خورم نه طبق ساعت، بارها شده لقمه اضافه داخل دهانم را متوجه شدم انداختم سطل زباله و خیلی خیلی تغییرات شگفت انگیزدیگه

 از قدیم می گفتند عقل به چشمه! عقل من جسمم را میبینه و دائم می گه چی شد پس؟! و این در حالیست که هیچ راه دیگری هم نیست هیچ راهی! اما تغییرات بینشی بسیاری در این مدت داشتم که قابل به دیدن نیست و من امروز باز امیدم به خداست و هدایتش و لطفش و می دانم که ذهنم داره پالایش میشه و فرمولهای زیرین ذهن هم اصلاح می شوند

خدایا شکرت، خدایا عاشقتم ❤️ همواره در مسیر کسب آگاهی شادمانه حرکت کنید 🍃🌸 

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی چطور لاغر بشم؟ توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • تجربه شما از شروع با ذوق و اشتیاق روش های مختلف لاغری را شرح دهید.
  • آیا شما هم بعد از شروع رژیم لاغری، ورزش یا هر روش دیگری به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادید؟ شرح دهید.
  • چرا در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادیم؟!
  • تجربه خود از ادامه دار بودن ذوق و شوق در جنبه های مختلف زندگی را شرح دهید که چگونه شد که مدتها با اشتیاق موضوعی را دنبال می کردید؟
  • تجربه خود از رها کردن دنبال کردن هر موضوعی در زندگی را شرح دهید و عنوان کنید چه عواملی باعث از بین رفتن انگیزه شما شده است.
  • چه عاملی در روش لاغری با ذهن سبب شده که ذوق و شوق خود برای ادامه دادن را حفظ کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.00 از 35 رای

https://tanasobefekri.net/?p=21332
80 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/12 18:51
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,508 کلمه

      به نام خداوند پاینده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      چطور لاغر بشویم ؟

      همیشه دیده ایم که وقتی چیز جدید یا کار جدیدی به روند روتین زندگیمان افزوده میشود دچار یک شور و شوق عجیبی نسیت به آن مطلب میشویم ،ولی بعد از مدتی دیگر از آن اشتیاق خبری نیست و همه چیز برای ما مثل قبل عادی و روتین می‌شود 

      مثلا وقتی یک لباس جدید می‌خریم کلی ذوق و شوق داریم مراقبیم که خراب نشود ،هر جایی آن را نمیپوشیم و کلی در شست و شو و نگهداری اش با دقت عمل میکنیم.

       اما بعد از مدتی آن لباس هم مثل سایر لباسهایمان می‌شود و حالا آن لباس صرفا فقط یک لباس است و ما برای حفظ آن تلاش خاصی انجام نمی‌دهیم و بعد مدتی لباس را کلا از چرخه پوشاکمان خارج می‌کنیم .

      من هم در طی دوره رایگان و یا حتی دوره ی غیر رایگان تعجب کردم که چرا بعضیها با ذوق و شوق شروع کرده اند و آرام آرام هدفشان را فراموش کرده اند و تمریناتشان را به خوبی گذشته انجام نمی‌دهند ؛

      دنبال دلیل و چرایی آن بودم .

      چون من یک اخلاقی دارم همیشه در مسیر اهدافم ،نگاه به دیگران میکنم و رفتارهای آنها را تجزیه و تحلیل میکنم تا خودم دچار آن اشتباه نشوم .

      البته این طرز تفکر و نگرش من است و شاید تمام موارد شامل حال یک نفر نباشد ،من قصد قضاوت یا توهین به دیگران را ندارم اینها مواردی است که من گمان کردم سبب مشکل شود برای خودم و تلاش کردم آنها را انجام ندهم .فقط طرز تفکر من است.

      در این واکاوی من متوجه شدم که :

      داشتن هیجان ابتدایی 

      دوستانی که ابتدا با ذوق و اشتیاق قدم در مسیر یادگیری اصول ذهنی گذاشته اند ،چون از روش‌های قبلی لاغری و سختی و رنج آن ها و چاقی خود به ستوه آمده بودند .

      دنبال هر روزنه امید بخشی بودند تا لاغر شوند و چون از سختی بیزار بودند در ابتدا با شنیدن اینکه در مسیر تناسب فکری خبری از سختی و محدودیت و رژیم و ورزش نیست کنجکاو و مشتاق به حرکت شدند .(خودم هم ابتدا با هیجان و اشتیاق شروع کردم ،چون دیگر تحمل روشهای لاغری و چاقی خودم را نداشتم .)

      امتحان کردن مسیر لاغری با ذهن 

      آنها گفتند حالا ببینیم چه میشود؟!!!!!!!!!!!!ما که همه راهها را رفته ایم ببینیم این روش چقدر و چه زمانی ما را لاغر میکند. (خود من به قصد امتحان نیامدم بلکه می‌دانستم مشکل من ریشه در مغزم دارد و  از همان ابتدا ایمان آوردم و زمانی که استاد فرمودند ورزش و رژیم را کنار بگذارید کاملا عمل کردم و حتی قرص لاغری که خریده بودم را مصرف نکردم و با نام خدا شروع کردم به عمل به آموزشها)

      وجود باورهای منفی نسبت به لاغری

      آنها به مرور که جلوتر آمدند، چون باورها و اطلاعات ذهنیشان درباره لاغری تغییر نکرده بود، نمی‌توانستند بپذیرند که بدون انجام کارهای فیزیکی بتوان لاغر شد و لاغر شدن را مصادف میدانستند با نخوردن و تحرک و بر همان باورهای منفی گذشته خود پافشاری داشتند .بعضا عده ای از خودشان سبک و رژیم اختراع میکردند و یا فکر میکردند در این روش با کنترل ذهن و هیپنوتیزم دیگر نباید غذا بخورند و در همین فایل چیز عجیبی در کامنتها خواندم که دوست عزیزی نوشته بودند من ۲۴ ساعت به ۲۴ ساعت گرسنه نمیشوم و نمیخورم .چی بگم شاخ درآرودم مسیر ذهنی اصلا این چیزها نیست (خودم اعتماد کامل کردم به این مسیر هر چند گاهی دچار نا امیدی بخاطر وجود باورهای منفی میشدم اما ادامه میدادم و به مرور آن مشکلاتم هم رفع شدند،از خودم سبک و رژیم اختراع نکردم و واقعا لاغری را زندگی کردم مثل یک شخص متناسب.گاهی هم پرخوری کرده ام اما وا ندادم و ادامه دادم)

      یک باور منفی دیگر این است که آنها گمان می‌کنند از دوره های رایگان نمی‌توان نتیجه گرفت 

      باور دارند،چیزی که راحت بدست می آید ارزشی ندارد و این باعث میشود موقعیتهای خوب را از دست بدهند.(اما خود من با همین دوره های رایگان کلی نتایج بی نظیر کسب کرده ام)

      توجه به چاقی موجود 

      آن دسته از دوستان باز هم ادامه دادند و چند وقتی گذشت اما دیدند لاغر که نشده اند هیچ ؛چاقتر هم شده اند و گفتند بی خیال خودمان را گذاشته ایم سر کار و این روش جواب نمی‌دهد یا حداقل ما بلد نبودیم و جواب نگرفتیم و نا امید شدندو رها کردند . (من هم لاغر نشده ام اما همچنان با عشق ادامه می‌دهم و یقین دارم تا ذهنم متناسب نشود جسم متناسب فایده ای ندارد این روش نیاز به اراده یا تخصص خاصی ندارد فقط کافیست دل بدهیم و بمانیم و لذت ببریم )

      کمالگرایی 

      راستش این کمالگرایی پدر ما انسانها را در آورده است .

      این دوستان بخاطر کمالگرایی که داشتند و دلشان میخواست در کوتاهترین زمان بهترین نتیجه را بگیرند و یا اینکه چون به خودشان و قدرت‌های درونیشان و خدای مهربان ایمان کافی نداشتند لاغر شدن را سخت می‌دانستند و مدام کار کردن روی فایلها را به زمان دیگری موکول می‌کردند 

      آنها بدلیل همان کمالگرایی چون دوست دارند همه کارها به نحو احسن انجام شود کار را متوقف می‌کردند و انجام تمریناتشان را پشت گوش می انداختند ،آنها متوجه ارزش و اهمیت استمرار در رسیدن به هدف نیستند؛

       یا شاید اصلا هدف لاغری آنقدر ها هم برایشان حائز اهمیت نیست . مثلا کلی بهانه که :”الان بیمارم،امروز احساسم خوب نیست استاد گفتند با احساس خوب انجام دهم،مهمان دارم،مسافرت هستم و………به راحتی آنها را از ادامه تمرینات باز می دارد .

      (من به جای کمالگرایی در مسیر تناسب فکری به جریان تکامل خودم توجه می کنم  و به تغییرات ریز و درشتی که در افکار و احساسات و به طبع آنها در رفتارم بوجود آمده تمرکز می کنم .

      آیا من همان مصی قبل از شروع دوره هستم؟ 

      خیر من بسیار بسیار تغییرات فوق العاده و مثبتی داشته ام این تغییرات حتی در نوشته های من هم مشخص است وقتی نوشته های اوایل دوره را می‌خوانم متوجه میشوم چقدر تغییرات داشته ام 

      من کسی بودم  که به پوچی رسیده بودم و هر روز دلم می‌خواست بمیرم و خلاص شوم از زندگی ؛اما به شکر خداوند هدایتگرم و استاد خردمندم الان با چنان عشق و اشتیاقی بیدار می‌شوم و روز را به شب میکنم که کلی وقت برای اهدافم کم می آورم سرشار از زندگی و دوست داشتن شده ام .

      آرامش عجیبی دارم و از تک تک لحظاتم لذت میبرم 

      گذشته را رها کردم و کاملا در زمان حال زندگی میکنم و آینده رویایی خودم را تصور می‌کنم. 

      قدرت کنترل ورودی های زندگی ام دست من است 

      قدرت انتخاب با من است 

      برای خوش آمد دیگران خودم را قربانی نمیکنم 

      اینها فقط تعدادی از دست آوردهای زیبای من است 

      حالا در جنبه لاغری هم کلی دستاورد زیبا دارم مثلا:

      ترسم از خوردن موادغذایی رفع شده دیگر تفکیک و کالری شماری ندارم از هر نعمتی که خداوند بخشنده ام خلق کرده برایم به اندازه نیاز جسم زیبایم میخورم و لذت میبرم و خداوندم را شکر میکنم )

      ورودی های منفی

      آن دوستان توانایی بستن ورودی های منفی را نداشتند و غرق در روزمرگی شده بودند و آنقدر افکار مزاحم و پریشان سر راهشان می آمد که حتی گوش دادن به فایلها هم نمی‌توانست دردی از آنها دوا کند .

      یا درگیر مسایل و مشکلات اجتماعی و پیگیری حوادث و بحرانهای جهان و خانواده و دوستان بودند و یا حتی مسائل سطحی تر که حامل کلی ورودی منفی ذهنی و احساسی است آنها را دچار چالش و توقف می‌کند.

       مثلا :”به جای تمرینات میگویند بزار اول یه زنگ بزنم خواهرم بعد تمرینات و انجام بدم  “

      حالا با همان یک تلفن ذهنش پر می‌شود از افکار و اطلاعات و تمرکزش از هدف پرت می‌شود 

      دقت کردم دیدم در بیشتر تماس‌های تلفنی یا گفتگوهای احوالپرسی روزانه، ما خودمان اصلا مرض داریم و طبق عادات اشتباه وارد یک سری مکالمات اشتباه می‌شویم و کلی ورودی منفی برای خودمان بوجود می آوریم 

      چطور ؟

      مثلا در مکالمه اولیه می‌گوییم:

      “سلام حالت خوبه ؟

      سلامتی؟

      چه خبر؟

      رو به راهی؟”

      کافیست شخص مخاطب حالش خوب نباشد ،رو به راه نباشد و شروع کند به شکایت و نالیدن و کلی احساس و فکر منفی در ما بوجود آورد 

      واقعا مگر مرض داریم که چنین مدلی احوالپرسی کنیم 

      همین یک تلفن یا گفتگوی کوتاه منجر می‌شود به کلی حال بد و تازه بعدش کلی به آن فرد و مشکلاتش فکر می‌کنیم و غصه میخوریم دیگر به کنار .

      باید سعی کنیم حتی گفتگوهای اشتباهمان را هم کنترل کنیم تا ورودی های منفی را جذب نکنیم .

      (من تمام ورودی های منفی ام را بسته ام ،اخبار و حوادث را دنبال نمیکنم ،ارتباطات من با دیگران محدود شده به احوالپرسی سبک خودم ،زمان‌های هرز ندارم و بیشتر دنبال کسب دانش در زمینه اصول ذهنی هستم و با بودن در سایت و یا خواندن مقالات و کتابهای زیبا زمانم را پر میکنم )

      و اما 

      من هر روز یک قدم با تمرکز برمیدارم و می‌دانم باید استمرار داشته باشم و می‌دانم افکار و باورهایم در حال اصلاح شدن هستند .همچنین فرکانس و مدارهای زندگی ام در حال ارتقا و پیشرفت صعودی هستند .

      ذوق و اشتیاق من در ادامه مسیر از درونم میاد و ربطی به مسائل فیزیکی پیرامونم نداره .

      چاقی موجود نمیتونه دلیل کم شدن انگیزه من بشه چون من تمام توجه و تمرکزم بر تغییرات درونی ام است و از این تغییرات بسیار بسیار لذت میبرم 

      پروردگارا سپاسگزارم برای نعمت زندگی که امروز دوباره به من عنایت کردی 

      پروردگارا دوستت دارم و تنها از تو یاری می‌جویم. 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/12 19:34
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 709 کلمه

      به نام خداوند صبورم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات چطور لاغر بشوم ؟

      • تجربه شما از شروع با ذوق و اشتیاق روش های مختلف لاغری را شرح دهید.
      • در گذشته که از روش‌های رژیمی و ورزشی جهت رسیدن به لاغری تلاش میکردم از قبل شروع روش جدید پر از ذوق و شوق و انگیزه بودم و فکر میکردم این بار دیگر با دفعات قبل یک فرق حسابی دارد و من حتما حتما با این روش لاغر میشوم و با کلی انرژی و سرسختانه و اراده قوی شروع میکردم .
      • آیا شما هم بعد از شروع رژیم لاغری، ورزش یا هر روش دیگری به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادید؟ شرح دهید.
      • بعد از شروع روش رژیمی و ورزشی ابتدا پر از هیجان و انگیزه بودن اما به مرور هر چه جلوتر میرفتم ادامه مسیر براین سخت تر و طاقت فرساتر میشد و دیگر از آن شوق و انگیزه ابتدایی خبری نبود و گمان میکردم مشکل از من است که از آن روش‌ها نتیجه نمیگیرم و با ملامت کردن خودم اوضاع را بدتر میکردم .
      • چرا در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادیم؟!
      • در روش‌های مختلف رژیمی و ورزشی از بس این روش‌ها تحملشان برایم سخت بود که دیگر ذوقی برایم باقی نمی‌ماند و حتی اگر به زور و سرسختی و نیروی اراده هم دوره را تمام میکردم چون نتیجه مورد نظر من رقم نمی‌خورد و به آن کاهش وزن مد نظرم نمیرسیدم حالا بدتر میشد و کلا انگیزه خودم برای حفظ وزن کم شده را هم از دست میدادم و به دنبال آزادی و رهایی از آن روش‌ها بودم و بدلیل کاهش انگیزه و اشتیاق با کوچکترین لغزشی همه چیز را به یکباره میبوسیدم می‌گذاشتم کنار .
      • تجربه خود از ادامه دار بودن ذوق و شوق در جنبه های مختلف زندگی را شرح دهید که چگونه شد که مدتها با اشتیاق موضوعی را دنبال می کردید؟
      • خواسته هایی که در زندگی داشتم و تا انتهای مسیر رسیدن به آن خواسته و یا حتی بعد از آن خواسته شوق و ذوقم برقرار ماند زیاد هستند
      • مثلا من با اشتیاق زیادی رانندگی کردن را یاد میگرفتم و بر تمام ترسهایم غلبه میکردم و الان هم هر روز از رانندگی لذت میبرم مثل همان اوایل شروع آموزش رانندگی و حتی چون به مهارت بالایی در رانندگی رسیده ام خدا را شکر لذتهایم هم بیشتر شده اند و رانندگی یکی از علایق و لذتهای من است.
      • تجربه خود از رها کردن دنبال کردن هر موضوعی در زندگی را شرح دهید و عنوان کنید چه عواملی باعث از بین رفتن انگیزه شما شده است.
      • من برای رها کردن ادامه تحصیلم همیشه ناراحت بودم اما تصمیم گرفتم در ترم جاری مجدد برای خواندن فوق لیسانسم اقدام کنم ،و اگر شرط سن را برای آزمون وکالت بردارند حتما در این آزمون شرکت میکنم .
      • اما تا قبل اینکه به این تصمیمات بالا برسم را می‌گویم:
      • من داشتم با اشتیاق بالا درس می‌خواندم و اصلا قصد رها کردن تا دکترا را نداشتم و خیلی خستگی ناپذیر و با عشق ادامه میدادم تا اینکه کرونا آمد و دانشگاه تعطیل شد و مجازی شد و من مجبور شدم سرکار نروم و زندگی ام کلا متحول شد ،بخاطر شلوغی شهر و کرونا  به مدت دو سال به حاشیه شهر ، جای خوش آب و هوایی رفتیم برای زندگی که خلوت بود و امکانات مرکز شهر را نداشت و کلا زندگی من طوری پیش رفت که بیمار شدم و کلی چاق شدم و تمام انگیزه هایم از بین رفت ؛البته بارها تلاش کردم در آن دو سال که برای آزمون وکالت آماده شوم و کلی درس خواندم اما چون باورهای من درباره این آزمون اشتباه بود هرگز آزمون ندادم .
      •  
      • چه عاملی در روش لاغری با ذهن سبب شده که ذوق و شوق خود برای ادامه دادن را حفظ کنید.
      • در روش لاغری با ذهن تنوع آموزش و عدم یکنواختی و لذت یادگیری و آرامشی که حضور در سایت به من می‌دهد و تغییرات بی نظیر من از حضور در این دوره ها و تغییرات جسمی ام و کلی تغییر و تحول بی نظیر سبب شده اشتیاق من و انگیزه ام حفظ شود
      • خدای خوبم سپاسگزارم که به من اجازه دادی زندگی کنم و به این مسیر هدایتم کردی
      • خدای خوبم انگیزه و اشتیاق من را در مسیر تناسب فکری هر روز بیشتر بفرما الهی آمین
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم