فکر کردن به چطور و چگونه برآورده شدن آرزوها باعث قدرت گرفتن نگرش دور از دسترس بودن آنها می شود. این نگرش به سادگی مانع تحقق آرزوهایتان می شود.
اگر چطور و چگونه برآورده شدن آرزوهای خود را به خداوند واگذار کنید و با آرامش و اطمینان خاطر در مسیر رسیدن به خواسته های خود قدم بردارید از سریع الحساب بودن خداوند شگفت زده می شوید.
چطور و چگونه
فاصله بین رسیدن به خواسته ها و نرسیدن به آن بسیار ناچیز است. تنها یک فکر می تواند مانع از تحقق آرزوهایتان شود.
تنها کافی است به چطور و چگونه رسیدن به خواسته هایتان فکر کنید. همین یک فکر برای قانع شدن شما که هرگز به خواسته خود نخواهید رسید کافی است.
حتما این تجربه را دارید که خواسته ای در وجود شما شکل گرفته است اما در همان لحظات اولیه با فکر کردن به چطور و چگونه رسیدن به آن خواسته قانع شده اید که این یک خواسته دست نیافتنی و حتی شاید اشتباهی است که در وجود شما شکل گرفته است و به راحتی بر روی خواسته خود خط کشیده اید.
امروز که به گذشته فکر می کنم به وضوح به خاطر می آورم که برای هر خواسته ای که در وجودم شکل می گرفت اولین فکری که در ذهن من مرور می شد این بود که چطور و چگونه می خواهی به این خواسته برسی؟!
و من برای هیچ کدام از خواسته هایم راه و روشی سراغ نداشتم که چگونه قرار است به واقعیت تبدیل شوند.
به هر خواسته ای فکر می کردم عقیده و نظر من این بود که هرگز این خواسته برآورده نخواهد شد.
وقتی به پرداخت بدهی هایم فکر می کردم آن را امری محال ممکن می دانستم چون چند سال برای این کار تلاش کرده بودم اما هر سال بدهکاری های من بیشتر می شد.
وقتی به رشد کسب و کارم فکر می کردم آن را امری محال ممکن می دیدم چون چند سال از شروع کسب و کارم می گذشت و تلاش زیادی برای پیشرفت شغلی انجام داده بودم اما نتیجه چندانی حاصل نشده بود.
وقتی به بهبود رابطه با همسرم فکر می کردم آن را محال ممکن می دیدم چون سالها از ازدواج ما می گذشت و هر سال شرایط و رابطه ما بدتر از قبل می شد.
به هر خواسته ای فکر می کردم به این دلیل که سالهای زیادی از زندگی ام درگیر آن مساله و مشکل بودم نمی توانستم تصور کنم که این خواسته من برآورده خواهد شد.
همیشه بعد از فکر کردن به هر خواسته ای بلافاصله افکار درباره چطور و چگونه رخ دادن آن خواسته در ذهنم مرور می شد و ذوق و شوق مرا از بین می برد.
شرایط درخواست و دعا کردن را دارید
به لطف خدای مهربان زمانی که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم و با قانون جذب آشنا شدم علاقمند به درک قوانین جهان هستی و مخصوصا تاثیر خداوند بر زندگی انسان شدم.
وقتی قرآن را درباره نقش خداوند در برآورده شدن خواسته ها و آرزوها مطالعه می کردم به این موضوع شگفت انگیز برخوردم که خداوند در قرآن می فرماید:
و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعای دعاکننده را اجابت میکنم، پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.
سوره بقره آیه ۱۸۶
خداوند در این آیه فرموده است که دعای دعا کننده را اجابت می کنم.
درک و برداشت من این بود که دعای درخواست کننده همان خواسته ها یا آرزوهای بنده ها می باشد. بنابراین برای اولین بار در زندگی ام با این نگرش مواجه شدم که خداوند درخواست های من را اجابت می کند.
تا قبل از آن نگرش من این بود که انسان درستکاری نیستم و نتوانسته ام رضایت خداوند را جلب کنم و به همین دلیل از خدا دور شده ام پس خداوند صدای من گناهکار را نمی شنود یا به من اهمیت نمی دهد.
اما در این آیه هیچ شرط و شروطی برای اینکه دعای چه انسان هایی را اجابت می کنم نیامده است.
جالب است که شرط برآورده شدن دعا بعد از اینکه خداوند فرموده است دعای درخواست کننده را اجابت می کنم به شرط اینکه فرمان مرا گردن نهد و به من ایمان آورد.
این خیلی تفاوت دارد با آنچه من درمورد خداوند فکر می کردم که چون بنده درستکاری نیستم خداوند دعا و درخواست های من را اهمیت نمی دهد.
برای قبل از درخواست کردن هیچ شرط و شروطی توسط خداوند تعیین نشده است.
خداوند نگفته است فقط بنده هایی که چه کارها یا اعمالی را برای حداقل چه مدت انجام داده اند می توانند از من درخواست یا دعا کنند.
این درک به من کمک کرد تا از شر احساس عذاب وجدان که بنده صالح و درستکاری نیستم و خداوند مرا دوست ندارد رها شوم و برای اولین بار در زندگی جرات کردم که به درخواست کردن از خداوند فکر کنم.
تا قبل از آن همیشه گفتگوی من با خداوند در قالب التماس و خواهش برای بخشیدن گناهان و سهل انگاری هایم بود، اما بعد از شکل گیری این نگرش در وجودم اشتیاق اینکه از خداوند درخواست و کمک بخواهم شکل گرفت و تصمیم گرفتم برای یک بار هم که شده خداوند را امتحان کنم.
خداوند شرط برآورده شدن آرزوها و اجابت درخواست ها را ایمان داشتن به خود معرفی کرده است.
به فرمان من گردن نهد همان دعوت خداوند از انسانها برای ایمان آوردن است بنابراین اگر به شکل واقعی و قلبی به خداوند ایمان داشته باشید نه تنها واحد شرایط درخواست و دعا کردن هستید بلکه خداوند اجابت دعای شما را تضمین کرده است.
دریافت این آگاهی ها و مرور این نگرش ها در وجودم ذوق و شوق زیادی برای زندگی کردن، دعا کردن، آرزو کردن و حتی پرستیدن خداوند ایجاد کرد و تصمیم گرفتم به لطف خدای مهربان زندگی جدیدی را شروع کنم.
سریع الحساب بودن خداوند
یکی از بزرگترین موانع رسیدن به خواسته ها فکر کردن به چطور و چگونه رخ دادن آن است. فکر کردن به این موضوع به این دلیل که ما هیچ راهکاری برای رسیدن به خواسته های خود نداریم رسیدن به آن را یا غیرممکن می کند یا راهی بسیار سخت و طولانی در پیش روی ما قرار می دهد که فکر کردن به آن باعث ایجاد یاس و ناامیدی در ما می شود و خواسته های خود را فراموش می کنیم.
برای رفع این مانع بزرگ باید چاره ای می اندیشیدم و بهترین چاره به نظرم جستجو در قرآن بود تا از نگرش خداوند درباره اجابت درخواست ها اطلاع پیدا کنم.
با جستجو در قرآن به عبارت (سریع الحساب) برخورد کردم که راه حل مقابله با مانع زمان بر بودن برآورده شدن آرزوها در ذهنم بود.
عبارت (سریع الحساب) هشت مرتبه در قرآن آمده است که نشان از اهمیت این موضوع دارد. در واقع خداوند (سریع الحساب) بودن را یکی از ویژگی های خودش عنوان کرده است.
- آنانند که از دستاوردشان بهرهای خواهند داشت و خدا سریع الحساب است. (بقره ۲۰۲)
- تا خدا به هر کس هر چه به دست آورده است جزا دهد، که خدا سریع الحساب است. (ابراهیم ۵۱)
- امروز هر کسی به آنچه انجام داده است کیفر مییابد. امروز ستمی نیست؛ آری، خدا سریع الحساب است. (غافر ۱۷)
من به این درک رسیدم که اگر به خداوند ایمان داشته باشم باید به ویژگی ها و صفات او هم ایمان و اطمینان داشته باشم بنابراین تصمیم گرفتم هربار که در ذهنم رسیدن به آرزوها و خواسته هایم طولانی و سریع الحساب بودن خداوند فکر کنم و ایمان داشته باشم که سرعت خداوند در برآورده کردن خواسته هایم بسیار بیشتر از سرعت عملکرد من می باشد.
به این شکل ذوق و شوق رسیدن به آرزوها را در وجودم حفظ می کردم و با اینکه هیچ نشانه ای از برآورده شدن خواسته هایم نمی دیدم ولی در ذهنم با فکر کردن به اینکه خداوند سریع الحساب است مانع از خراب شدن احساس و ناامیدی خودم می شدم و ذوق و شوق تحقق آرزوها را در وجودم زنده نگه می داشتم.
من ایمان داشتم برای تحقق آرزوهایم به محض اینکه به خداوند توکل کنم، او هم برنامه اش برای تغییر زندگی من و تحقق آرزوهایم را سرعت می بخشد. چون خداوند سریع الحساب است.
من ایمان داشتم زودتر از آنچه همیشه در ذهن من مرور می شود به آرزوهایم می رسم چون خداوند سریع الحساب است.
من ایمان داشتم از طریقی که در آن روزها به عقل من نمی رسد می توانم بدهکاری هایم را پرداخت کنم.
من ایمان داشتم به شکلی که در آن روزها به عقل من نمی رسید کسب و کار من رشد و گسترش پیدا خواهد کرد.
من ایمان داشتم به طریقی که در آن روزها به عقل من محال ممکن بود روابط من با همسرم دگرگون خواهد شد.
فکر کردن به این نگرش ها و تکرار کردن آنها در زمان هایی که تحت تاثیر هجوم افکار منفی قرار می گرفتم ذوق و شوق اینکه زودتر از آنچه می توانستم تصور کنم آرزوهایم به واقعیت تبدیل خواهد شد را زنده نگه می داشتم.
من باور کردم که خداوند سریع الحساب است و همانطور که خودش وعده داده فقط کافی است من از ایمانم به خداوند مراقبت کنم. در این صورت خداوند سریع تر از قبل کارها را انجام خواهد داد.
خداوند موفقیت را زودتر از آنچه فکرش را می کنم وارد زندگی من خواهد کرد.
خداوند نعمت هایی وارد زندگی من خواهد کرد که سال ها مرا جلو خواهد انداخت.
یکی از موانع ذهنی افراد برای دنبال کردن خواسته ها و آرزوهایشان این است که آنها به سن خود توجه می کنند و تصور می کنند که دیگر از سن آنها گذشته است. آنها فرصت کافی برای تحقق آرزوهای خود ندارند.
من هم در سن ۳۴ سالگی برای اولین بار در زندگی خواسته داشتن کسب و کار اینترنتی در وجودم شکل گرفت.
در آن روزها این نگرش در ذهن من بسیار قوی بود که تغییر شغل یا ایجاد کسب و کار باید در سن پایین انجام شود چون به سالها تلاش و صبر نیاز دارد تا به موفقیت برسد و من تصور می کردم که دیگر از سن من گذشته است که بخواهم قدم در مسیری بگذارم که هیچ اطلاعات یا تجربه ای درباره آن ندارم.
در این شرایط است که باید از نگرش های صحیح درباره خداوند برای حفظ انگیزه و شور و شوق جهت ادامه دادن استفاده کرد.
من با ایمان داشتن به سریع الحساب بودن خداوند اشتیاق و انگیزه خود برای داشتن کسب و کار اینترنتی را در وجودم حفظ کردم و با اینکه هیچ راه و روشی برای چطور و چگونه ایجاد کردن و به موفقیت رساندن آن نداشتم اما اجازه ندادم مرور افکار ناامید کننده در ذهنم باعث ایجاد یاس و ناامیدی در من شود.
ممکن است در شرایطی باشید که تصور کنید سن شما از آن حدی که برای تحقق آروزهایتان در ذهن تان منطقی است گذشته است و به همین دلیل احساس کنید توانایی یا فرصت کافی برای تحقق آرزوهایتان را ندارید.
در این لحظات باید به خاطر بیاورید که کاری را که ممکن است شما نتوانید در چندین سال انجام دهید، خداوند در زمان بسیار کوتاهی حتی کسری از ثانیه می تواند انجام دهد.
به شکل عادی شاید بیست سال طول می کشید تا من می توانستم با توجه به میزان درآمد و روند رشد و پیشرفتم تمام بدهکاری هایم را پرداخت کنم اما زمانی که خودم را لایق درخواست کردن از خداوند دیدم و از او خواستم بدهکاری های چند سال زندگی و کسب و کار من را پرداخت کند و به سریع الحساب بودن خداوند ایمان داشتم، معجزه در کمتر از یک سال رخ داد و آرزوی من برآورده شد.
به شکل عالی شاید هرگز نمی توانستم طعم خوش لاغری را تجربه کنم چون بیش از بیست سال برای لاغر شدن از طریق مختلف تلاش کرده بودم اما هر سال چاق تر می شدم، اما زمانی که آرزوی لاغر شدن را به خداوند عرضه کردم و به سریع الحساب بودن خداوند در تحقق آرزوها ایمان آوردم معجزه در کمتر از دو سال رخ داد و آرزوی لاغری من برآورده شد.
به شکل عالی شاید ده سال یا حتی بیشتر باید زمان صرف می کردم تا مراحل یادگیری و ارائه آموزش به دیگران را می آموختم چون هیچ تجربه و دانشی در حوزه آموزش نداشتم.
اما وقتی آرزوی آموزش لاغری با ذهن را به خداوند عرضه کردم و به سریع الحساب بودن خداوند ایمان آوردم معجزه در کمتر از چند ماه بعد از اینکه نشانه های لاغری را در خودم مشاهده کردن رخ داد و افراد برای یادگیری لاغری با ذهن از سراسر کشور به سمت من می آمدند و درخواست شرکت در دوره آموزشی لاغری با ذهن را داشتند.
شاید شما هم اکنون در موقعیتی باشید که با توجه به امکانات و شرایطی که دارید هیچ امیدی نداشته باشید که بیست سال یا سی سال دیگر هم آرزوهای شما محقق نمی شود. اما به خاطر داشته باشید که خوشبختانه کار خداوند سرعت بخشیدن به تحقق آرزوها و اجابت درخواست هاست چون او سریع الحساب است.
خداوند می تواند با ایجاد یک وقفه به موقع به مانند یک زنگ تفریح در مسیر زندگی شما باعث جلو انداختن ده ها سال شما در زندگی شود.
همانطور که یک شبه بیش از صد نفر را در گروهی که من برای توضیح دادن چگونه لاغر شدن با ذهن برای دو نفر از نزدیکانم ایجاد کرده بودم وارد کرد و یک شبه من ره ده یا بیست ساله را طی کردم و مدرس لاغری با ذهن شدم.
فقط نیاز است که دلگرم باشید.
به خدای یکتایی که می پرستید دلگرم باشید. این خدا می داند چگونه باید قوانین و جریاناتی که به نظر شما و دیگران منطقی است که سالها به طول بینجامد را از طریق سرعت بخشیدن در مدت بسیار کوتاهی در زندگی شما به جریان بیاندازد.
او می تواند شما را سریع تر از آنچه تصورش را می کنید به موفقیت و هدفتان برساند به شکلی که از نظر دیگران گویی معجزه رخ داده است.
حتما این تجربه را در زندگی خود داشته اید که تصور می کردید رسیده به فلان خواسته از نظر شما غیرممکن بوده است اما بعد از مدت کوتاهی شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما رخ داد که آرزویی که رسیدن به آن از نظر شما محال بود به واقعیت تبدیل شد.
شاید دوست داشته اید که صاحب خانه شوید در حالی که سالها در خانه دیگری زندگی می کردید و هیچ امید و نشانه ای از صاحب خانه شدن در زندگی خود مشاهده نمی کردید اما به یک باره مانند طوفانی که از راه می رسد شرایط و اتفاقات در زندگی شما شکل گرفت و چند روز بعد شما صاحب خانه شدید.
شاید در شرایطی قرار داشته اید و تصور می کردید خارج شدن از این شرایط سالها زمان نیاز دارد یا مستلزم تحمل رنج و سختی فراوان است اما فقط چند روز بعد به شکل معجزه واری آن مساله بدون دخالت یا اقدامی از سوی شما حل شده است و شما از آن شرایط سخت خارج شده اید.
آن زمان که من خواسته خرید خانه ای بزرگ، مجلل و با تمام وسایل رفاهی را به خداوند عرضه کردم نه تنها از نظر شرایط مالی خود را مستحق داشتن همچین خانه ای نمی دیدم بلکه تا بحال نشنیده بودم که فردی در شهر ما خانه ای با تمام وسايل رفاهی خریده یا فروخته باشد.
اما تحقق این خواسته توسط خداوندی که سریع الحساب است فقط به چند ماه زمان نیاز داشت.
درآمد من از کسب و کار اینترنتی در طی فقط چند ماه چندین برابر شد.
خانه پدریم که سالها فروش نمی رفت فروش رفت و مبلغی بعنوان ارث پدری به من رسید.
آرزوی فردی که سالها رؤيای مهاجرت کردن داشت کمتر از یک سال بعد از ساخته شدن و تجهیز خانه اش به واقعیت تبدیل شد و او قصد رفتن کرد.
همسر من چند دقیقه بعد از اینکه فروشنده آگهی فروش خانه اش را در اینترنت آگهی کند آن را می بیند و از من خواست که برای دیدن این خانه مراجعه کنیم.
به محض وارد شدن به آن خانه احساس کردم که سالهاست فروشنده را می شناسم و اتفاقا او هم عنوان کرد که همین احساس را داشته است. جالب اینکه بیشتر از اینکه درباره خرید و فروش خانه صحبت کنیم درباره موضوعات مختلف از جمله رسیدن به آرزوها صحبت کردیم و آن زمان بود که فروشنده اعلام کرد قصد فروش تمام وسایل خانه را به دلیل مهاجرت دارد.
در نهایت با رد و بدل شدن چند جمله کوتاه بدون مراجعه به مشاور املاک صاحب خانه ای شدم که در آن لحظه در رؤیای من نمی گنجید و نمی توانستم باور کنم که چطور و چگونه خواسته من برآورده شد.
به خدای یکتایی که می پرستید دلگرم باشید. این خدا می داند چگونه باید قوانین و جریاناتی که به نظر شما و دیگران منطقی است که سالها به طول بینجامد را از طریق سرعت بخشیدن در مدت بسیار کوتاهی در زندگی شما به جریان بیاندازد.
او می تواند شما را سریع تر از آنچه تصورش را می کنید به موفقیت و هدفتان برساند به شکلی که از نظر دیگران گویی معجزه رخ داده است.
باید ایمان خود به سریع الحساب بودن خداوند را از طریق به یاد آوردن خاطرات زندگی خود تقویت کنید.
زمان هایی را به یاد بیاورید که خواسته هایی که تحقق آنها از نظر شما محال ممکن بوده است در مدت زمان کوتاهی به واقعیت تبدیل شده اند.
شاید حتی در زندگی اطرافیان خود شاهد تحقق خواسته ها یا شرایطی بوده اید که از نظر شما و دیگران معجزه الهی بوده است.
تفاوتی ندارد نشانه های سریع الحساب بودن خداوند را در زندگی خود یا دیگران جستجو کنید. همین که به یاد بیاورید شاهد سریع الحساب بودن خداوند بوده اید باعث تقویت ایمان شما نسبت به سریع الحساب بودن خداوند در تحقق آرزوهایتان می شود.
خدای امروز با خدای آن روزها هیچ تفاوتی ندارد، داشته ها و توانایی های خداوند هرگز تغییر نمی کند. بنابراین آنچه باید تغییر کند فقط نگرش و انتظار ما از خداوند است.
برای این مرحله باید این نگرش ها را در درونتان ایجاد کنید:
باور کنید که لایق و واجد شرایط درخواست کردن و دعا کردن از خداوند بدانید.
باور کنید که خداوند برای تحقق آرزوهایتان سوابق چندین ساله اعمال شما را بررسی نمی کند.
باور کنید که برای تحقق آرزوهایتان فقط باید بعد از عرضه درخواست هایتان ایمان خود به خداوند را تقویت و حفظ کنید.
باور کنید که خداوند سریع الحساب است و فراتر از محاسبات و چطور و چگونه هایی که در ذهن ما شکل می گیرد عمل می کند.
و در نهایت برای همیشه به دانایی، توانایی و سریع الحساب بودن خداوند دلگرم باشید.
تمرین:
۱- نگرش شما درباره افکاری که در ذهن درباره چطور و چگونه تحقق خواسته ها شکل می گیرد چیست؟
۲- در گذشته چه خواسته هایی در وجود شما شکل گرفته است که بخاطر فکر کردن به چطور و چگونه تحقق آن به راحتی خواسته یا علاقه خود را رها کرده اید؟
۳- نگرش شما درباره شرایط درخواست کردن از خداوند چیست؟ چقدر خود را واجد شرایط درخواست کردن از خداوند می دانید؟
۴- درباره لایق بودن و واجد شرایط بودن خود جهت درخواست از خداوند شرح دهید. برای خود منطقی کنید همیشه می توانید از خداوند درخواست کنید و ۱۰۰٪ درخواست های شما پاسخ داده می شود.
۵- نگرش شما درباره سریع الحساب بودن خداوند چیست؟ آیا فقط خداوند برای پیامبران سریع الحساب است یا این ویژگی خداوند شامل همه بندگان می شود؟!
۶- درباره سریع الحساب بودن خداوند از زندگی تان مثال پیدا کنید؟! چه موضوعاتی بوده اند که سریع تر از تصور شما به سرانجام رسیده اند؟! هرچقدر بیشتر مثال کنید به تقویت ایمان خود کمک کرده اید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.73 از 48 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان
من به سریع الحساب بودن خداوند ايمان دارم .
من خودم را لایق درخواست کردن ودعا کردن میدانم .
من به چطور وچگونه رسیدن به خواسته ها فکر نمیکنم.
من به خداوند توکل میکنم وبه خداوند دلگرم هستم .
من به سریع الاجابه بودن خداوند ايمان دارم .
ما در زندگی خیلی از خواسته ها داشتیم که چون به چطور وچگونه رسیدن به آنها فکر کردیم نامید شدیم وانها را در نطفه خفه کردیم ومجال ظهور وخودنمایی به آنها ندادیم.استاد در جلسات قبل واین جلسه نیز در مورد این موضوع صحبت کردن و باز هم تاکید کردن که ما باید ایمانمان را به خداوند نشان دهیم ودر مورد چگونگی وچطور رسیدن به خواسته ها فکر نکنیم .
استاد در مورد اینکه خداوند در قرآن شرط برآورده کردن خواسته ها را درخواست کردن از او وباور داشتن به خداوند عنوان کرده.
خداوند در قرآن گفته من به شما نزدیک هستم وهر درخواستی از من دارید را اجابت میکنم تنها شرط آن را ايمان به خودش عنوان کرده است.
پس ما فهمیدیم که ما میتوانیم خواسته های زیادی از خدا داشته باشیم ودرین زمینه محدودیت وجود ندارد فقط باید ایمانمان به خداوند را حفظ کنیم وبه او توکل کنیم .
استاد در مورد سریع الحساب بودن خداوند هم سخن گفت وگفتن که فکر نکنید که برای رسیدن به خواسته هایتان زمان زیادی لازم هست خواسته های شما در نظر شما سخت وپیچیده و زمانبربه نظر میرسد ولی برای خداوند زمان معنا ندارد.
خداوند در یک چشم بر هم زدن میتواند شرایط را به نفع ما رقم بزند .
پس وقتی به خواسته هایمان فکر میکنیم باید به خودمون یادآوری کنیم که این خواسته من برای خداوند کاری ندارد و خداوند سریع الحساب وسریع الاجابه هست و میتواند در زمان خیلی کوتاهی شرایط را تغییر دهد.
ما باید خواسته هایمان را از نگاه خداوند ببینیم نه از نگاه خودمان هیچ کاری برای خدا نشد ندارد هیچ خواسته ای برای خداوند زمانبر نیس این ما هستیم که با باورهای اشتباه بین رسیدن به خواسته هایمان فاصله ایجاد میکنیم.
خداوند به سرعت و به زودی میتواند هر خواسته ای را اجابت کند به شرط این که به سریع الحساب بودن خداوند ايمان بیاوریم .
من یک مثال از بارداری اولم میزنم من در مورد بارداری ذهنیت های خوبی داشتم و در اولین سال بعد عروسی در اولین اقدام برای بارداری باردار شدم.
الان درک میکنم که من آنموقع به سریع الحساب بودن خداوند ايمان داشتم و حامله شدن را سخت وپیچیده نمیدانستم.
خواهر شوهرم بعد هشت سال اقدام باردار شد به خاطر ذهنیت ها وباورهای اشتباهی که از مادرش وخواهرانش شنیده بود .
یا من در همان سالهای اول عروسی صاحب خانه ای نوساز شدم ولی اطرافيانم خیلی هاشان خانه ندارند وسالهاست مستاجرند واصلا امیدی هم به خرید خانه در سالهای بعد هم ندارند.
چرا چون آنهابه چطور وچگونه رسیدن به خانه دلخواهشان فکر میکنند و شرایط خود را از دید خود بررسی میکنن درحالی که اگر به خداوند ایمان بیاورند و به سریع الحساب بودن خداوند باور داشته باشند خداوند از جایی که فکرش را نمیکنند شرایط خانه دار شدن یا بچه دار شدن آنها را فراهم میکند.
مثلا خواهرم چهار تا بچه آورد تا از دولت تسهیلات دریافت کنند و به آنها زمین و وامی تعلق گیرد تا به آرزوی خانه دار شدن خود برسند.انها از دید خود به آرزوی خود نگاه کردند ومیکنن اگر آنها از دید خداوند به آرزوی خود مینگریستند به خاطر خانه بچه های پشت سر هم نمیآوردند .
آنها باید عمیقا باور کنن اگر باور نکنند همچنان در رسیدن به خواسته هایشان ناکام میمانند .
من در مورد جذب شغل ودرامد و لاغری هنوز ایمانم را نشان نداده ام برای همین هنوز به این خواسته ها نرسیده ام .
من باید به یاد بیاورم خواسته هایی که سریع اجابت شد چون به خداوند ایمان آوردم چون به بر آورده شدن خواسته هایم ايمان آوردم چون به سریع الحساب بودن خداوند ايمان آوردم..
من به سریع الحساب بودن خداوند ايمان دارم .
من به اجابت خواسته هایم توسط خداوند ایمان دارم .
من لایق درخواست کردن بینهایت از خداوند هستم .
من به آسان بودن رسیدن به خواسته ها با کمک خداوند ایمان دارم
.
خدایا شکرت که زود اجابت میکنی زود پاسخ میدهی خدایا شکرت که همه چیز با تو آسان وسریع هست .
سلام به همگی خداوند سریع والحساب است نمیدونم چرا همیشه وقتی میگفتن خدا سریع الحساب است فکر میکردم یعنی خدا زود حسابها رو رسیدگی میکنه و مجازات میکنه امروز با خوندن این مطلب فهمیدم نه من چقدر در مورد خدا بد فکر میکردم و در واقع همیشه از خدا میترسیدم ولی امروز فهمیدم وقتهایی که خیلی سریع به خواسته هام رسیدم اون که کمک کرده خدا بوده میدونید ما به ظاهر مذهبی ها ایمانمون خیلی کمه میگیم توکل به خدا ولی کو خدا از امروز تمام سعی ام رو به کار میگیرم تا ناامید نشم و بدونم یه نفر من و خیلی دوست داره ممنون از همگی۲۲۰
و خدایی که در وجودمه
خداوند سریع الحساب هست به این معنیه از نظر من که خداوند به سرعتی که به ذهن انسانی من نمیرسه خواسته هایی که من ازش دارم رو توی دستورالعمل انجام شدنش میذاره و به سرعت عالی و بالا برآورده ش میکنه،خداوند ما انسانها رو خلق کرده و از درون قلب ما آگاهه و دقیقا خواسته هامون رو خودش به دلمون میندازه،پس همیشه کوتاه ترین راه و نزدیکترین مسیر رو بهمون نشون میده و میگه بنده ی قشنگم که به من ایمان آوردی از اینجا برو و اگر ما انسانها هم گوش دلمون باز باشه به راحتی به هدفمون میرسیم.خداوند سرعت الجوابه یعنی اینکه هرچی ما بخوایم رو بهمون دو دستی تقدیم میکنه حالا اشتباه ما اینه که به نکات نادلخواه و منفی توجه میکنیم و ناآگاهانه و ناخواسته به چیزای منفی میرسیم و بعدش فکر میکنیم چرا خدا با من اینجوری میکنه در حالی که منه بنده توجه کردم و از اونجایی که خدا فقط درخواستها رو میشنوه و سریع هم انجامش میده میشه مقصر بدبختی های ما.من میخوام روی تک تک این آگاهی ها تمرکز کنم و در طول روز حسم رو خوب نگه دارم تا کار رو برای سرعت بخشیدن خداوند به رسیدن خواسته هام راحت کنم.
ی زمانهایی رو داشتم توی زندگیم که خودمو آدم گناهکار میدونستم و هیچ وقت سعی نمیکردم که درخواستی داشته باشم و وقتی خدا میخواست که به دلم خواسته ای رو بندازه خودم مانع فکر کردن بهش میشدم.فکر میکردم که مگه خدا وجود داره،مگه اصلا منو میبینه یا میشنوه،نه برام غیر قابل درک بود وجود خدا،یادمه چندین مرتبه این جمله رو شنیده بودم از همسرم و خانواده ش که میگفتن دعای ما بالاتر از سقف خونه نمیره و منم به راحتی این حرف رو باور کرده بودم و اگر چیزی رو میخواستم و به چرا و چطور به دست آوردنش فکر میکردم به خودم میگفتم دعا و خواسته ی من از سقف بالا نمیره پس ولش کن.من برای رسیدن به خواسته ای که سالهاست دارم براش دست و پا میزدم و فقط چاره ی کار رو همراه بودن آدما با خودم میدونستم و کلا از خدا نمیخواستمش فکر میکردم گه فقط فلانی باید ی کاری انجام بده تا بشود،ای دل غافل،درسته که جاهایی خدا رو صدا زدم ولی امان از بی ایمانی چون ایمان نداشتم به خداوند پس فقط در حد صدا بود نه تکرار و درخواست.خیلی از خودم دلگیرم که چرا به غیر از خدا پناه برده بودم ؟؟؟بازم خدا رو شکر میکنم که همون خدا منو هدایت کرد که با انسانهای فهیم و با علم و آگاهی آشنا بشم تا بتونم خودم رو پیدا کنم.خدایا من به سرعت عمل خودت ایمان دارم که آرزو و خواسته ی منو به آنی برآورده میکنی.من به سریع الحساب بودنت ایمان دارم که خواسته های منو توی دستورالعمل کاریت داری و به زودی که زمانش رو فقط خودت میدونی انجام میدی.الهی شکر
یا حق
به نام خدای سریع الحساب.
سلام خدمت شما بزرگوار و همه دوستان.
تمرین۱: نگرش من درباره افکاری که در ذهن درمورد چطور و چگونه بودن شکل میگیرد این است که خداوند به راحتی و به سرعت درخواست های مرا اجابت میکند.
۲,خب خیلی از خواسته ها مثلا من تصمیم داشتم دوماه مونده بود عروسیم کمی لاغر کنم وقتی رفتم باشگاه و همه گفتن دوماهه چطور میخوای لاغربشی دیگه باشگاه رفتن را ادامه ندادم درحالی که شاید کمی کم میکردم و عروسیم بهتر میشد. و رویای بازیگری که از کودکی در سرم بود و همیشه با فکر کردن به چطور و چگونه اش اصلا سمتش نرفتم.
۳,نگرش من این است که به راحتی و بدون هیچ اعمال خواستی به راحتی میتوانم از او درخواست کنم و خودم را صد در صد لایق میدونم البته نود درصد فعلا
۴,من لایق درخواست کردن از خداوند هستم چون اون برای درخواست کردن هیچ شرط و شروطی قرار نداده است و نگفته که باید نماز بخونم مسلمون باشم وضو داشته باشم فلان کار کنم و…. فقط و فقط کافیه بخوام از خداوند پس من لیاقتش را دارم و ایمان دارم که او اجابت میکند مرا.
۵,خداوند خودش را در قرآن سریع الحساب معرفی کرده است و برای همگان این ویژگی وجود دارد و مخصوص پیامبران و افراد خاص نیست. خداوند آرزوهای مرا بدون اینکه بدونم چطور یا چگونه به سرعت برآورده میکند
۶,مثل گرفتن گواهینامه که فکر میکردم سالها طول بکشه مثل ازدواج کردنم مثل خریدن ماشین ظرفشویی واقعا این یدونه را فکر میکردم سالهای زیادی بکشه مثل خرید دوچرخه و….
سلام وبنام خدای خوبیها
کار خداتبدیل کردن ناممکن هاست ازخدا چیزی بخواه که فکر میکنی غیر ممکنه چون کار خداوند تبدیل غیر ممکن ها به ممکن هاست راههای خداوند بسی عجیب هست
امروز دقیقا قبل از این که بیام وگام دهم رو مطالعه کنم رفتم بیرون جایی این متن رو خوندم وچقدر دوسش داشتم الان که گام دهم رو خوندم واقعا فهمیدم چرا از این جمله خوشم اومد چون این روز ها بزرگی آرزوهام رو خیلی دوست دارم چون هرچی خاسته من بزرگتر باشه و دست نیافتنی تر باشه انگار خدای من بزرگتر و قدرتمند تر ه من بارها بارها در زندکی از خداوند درخواست کردم ولی با ملاحظه و کمکموآه وناله ودررحد آرزوی کوچیک ازش خاستم تازه همون هاروهم ته دلم بوده که فکر نکنم بر آورده بشه چون خیلی خاسته ام زیاد هست و حتما برای خدا امکانش نیست که چقدر ور توقع هستی همینکه سلامتی داری باید خدارو شکر کنی دیگه زیادی نخواه بنده ای خوبه که هیچی از من نخاد و بشینه و ریاضت و سختی بکشه و قناعت کنه و راضی باشه تا پاداش صبر و سختی این دنیاش بشه بهشت
امروز از این طرز تفکر خودم هم خنده ام میگیره هم گریه ام میگیره که چرا نتونستم درست بفهمم و از خدایی که آنقدر بزرگ و قدرتمند هست و بخشنده سریع الحساب نتونستم بخام و همیشه رفتم و از بنده کوچیکوضعیفش خاستم من میخام به اندازه بزرگی تمام اقیانوسهایی که در جهان است از خدایم بخواهم و ایمان دارم که بر آورده میکنه چون برای خدا غیر ممکن ها شدنی هست و این من بنده حقیر هستم که سطحخاسته ام رو اندازه خودم مطرح میکنم و او بزرگتر از فکر من است
بخدا قسم که هرآنچه که خاستم برایم برآورده شده تا کنون سریعالحساب بودن خداوند برایم واضح شده ولی خاسته های کوچک بوده انگار برای من خاستن از خداوند در حد کم تعریف شده بود ولی غافل بودم که چقدر میتوانستم خاسته های داشته باشم که ازش صرف نظر کردم و تحقق یافتنش رو ناممکن میدونستم
خدایا تومرا دوست داری ومن تورا میپرستم من ایمان دارم به بر آورده شدن آرزوهایم وهدیه تو به من بسیار گرانقیمت است ازت گرانترین هدایارومیخاهم من در مسیر آرزوهایم هستم وتومرا هدایت کردی به این راه
خودشناسی و خدا شناسی باور دارم که برایم تدارک دیدی ازت سپاسگزارم
با سلام وعرض ادب
از داشتن خدای سریع الجواب به خودم میبالم
خدایا دمت گرم همه چی تمومی
همه چیز مهیاست من فقط باید ایمانم رو حفظ کنم خودت کمکم کن
من همیشه از عقل خودم وبرنامه ریزی میخواستم به خواسته هام برسم که هیچوقت نشد
چون خودم رو بنده گنه کاری میدیدم وخودم رو لایق برآورده شدن خواسته هام نمیدیدم وتو زندگی دست وپا زدم ،نشد که نشد
حالا که میبینم خدا من رو بدون قید وشرط دوست داره وهمه چیز مهیاست وفقط منتظر تغییر نگرش منه تا منو به خواسته هام برسونه ،ذوق میکنم واز خودش کمک میخوام که بتونم ایمانم رو قوی کنم وحال دلم رو خوب نگه دارم
باهمه افکار اشتباهی که داشتم ولی بازم هوامو داشتی وشاهد گشایش تو مسائل زندگیم بودم از تو ممنونم من لایق بهترینها هستم چون خدایی مثل تو دارم
🪴به نام خدای مهربان بخشایشگر 🪴
1.نگرش شما درباره افکاری که در ذهن درباره چطور و چگونه تحقق خواسته ها شکل می گیرد چیست؟
بارها و بارها به این مورد در موضوعاتی مختلف فکر کردم،سعی میکردم همه جوانب رو در نظر بگیرم و تمام تلاشم رو هم به کار بگیرم…
ولی جالب بود با اون همه بررسی بازم نمیشد اونی که میخواستم .
الان فکر میکنم که باید خواسته هامون رو به خدا بگیم بعدش هر فکری که به ذهنمون رسید رو اجرا کنیم نه اینکه برنامه ریزی کنیم و بررسی کنیم بعدشم بفهمیم ما نتوانسته بودیم همه مسیر رو در نظر بگیریم
به قول استاد که میگفتن عقل ما نمیتونه همه جوانب رو در نظر بگیره برای همینم جوابگوی برنامه های طولانی مدت نیست.
۲- در گذشته چه خواسته هایی در وجود شما شکل گرفته است که بخاطر فکر کردن به چطور و چگونه تحقق آن به راحتی خواسته یا علاقه خود را رها کرده اید؟
۳- نگرش شما درباره شرایط درخواست کردن از خداوند چیست؟چقدر خود را واجد شرایط درخواست کردن از خداوند می دانید؟
من واجد درخواست کردن از خداوندی که بی انتهاست و محدودیتی نداره هستم ،من اینو قبول کردم که آدم ها با هر سطح و جایگاهی با هر وضعیتی میتونن از خدا بخوان و خدا هم در صورت ایمان قول پذیرش داده .
اما قبلا اینطوری نبود فکر میکردم باید معصوم یا گناهای خیلی کمی داشته باشی،با اینکه بچه هم بودم تقریبا ولی خودم رو آدم نالایقی برای اینکه مورد توجه خداوند قرار بگیره میدونستم و فکر میکردم اگه لایق بودیم که در این شرایط و این کشور و این وضعیت زندگی نمیکردیم.و اصلا هم باور نداشتم اجابت خواسته ام توسط خداوند انجام میشه ،یعنی دقیقا خلاف چیزی که خداوند برای اجابت دعا گفته، برای همینم خواسته هام نمیشد
۴- درباره لایق بودن و واجد شرایط بودن خود جهت درخواست از خداوند شرح دهید. برای خود منطقی کنید همیشه می توانید از خداوند درخواست کنید و ۱۰۰٪ درخواست های شما پاسخ داده می شود.
من بنده خدا هستم و هر روز دارم زندگی میکنم و تقریبا همه کارام رو خدا انجام میده برام ،پس بهم توجه رو داره ،پس میدونه از خودم از زندگیم از شرایطم از همه چی
حالا اگر من دو شرطی که خداوند گفته رو رعایت کنم
(۱-ایمان ۲-اطاعت از فرمان خداوند)این وعده خداوند برای زندگی من به وقوع می پیونده مثل همه وعده های که خداوند توی قرآن داده و اتفاق هم افتادن و همینطور هم اتفاق میافته
۵- نگرش شما درباره سریع الحساب بودن خداوند چیست؟ آیا فقط خداوند برای پیامبران سریع الحساب است یا این ویژگی خداوند شامل همه بندگان می شود؟!
من بارها راجب سریع الجواب بودن خداوند مثال پیدا کردم
مثل زمانی که حضرت یونس توی شکم نهنگ بود هیچ کس جز خدا صداشو نمیشنید ،از خداوند کمک خواست و خداوند دعاش رو مستجاب کرد
مثل زمانی که حضرت یوسف ته چاه بود و هیچ کس جز خدا دعاشو نشنید و خداوند یوسف رو نجات داد
مکانیزم خداوند بر استمرار و همیشگی بودن هست بنابراین کارها همیشه داره انجام میشه برای همینم وقتی انسان ها به بدنشون آسیب میزنن به طور طبیعی بدن همون لحظه شروع به ترمیم به سمت بهبود میکنه یعنی طبیعتی که خداوند خلق کرده اینطوریه و خیلی سریع تر از انسان ها و فکرشون کارا انجام میشه.
پس اگر من اون دو شرط آیه قرآن رو رعایت کنم توی زندگیم شرایط خواسته برام مهیا میشه و خداوند فراتر از عقل و فکر من سریع کارا رو انجام میده .
۶- درباره سریع الحساب بودن خداوند از زندگی تان مثال پیدا کنید؟! چه موضوعاتی بوده اند که سریع تر از تصور شما به سرانجام رسیده اند؟! هرچقدر بیشتر مثال کنید به تقویت ایمان خود کمک کرده اید.
فعلا همینا یادم اومد خدایا شکرت بابت حضورت توی زندگیامون
ممنون ازتون استاد عزیز
اینم بهای استفاده از این گام عالی🌱🌱🌱🌱
به نام خداوندی که مارا دوست دارد بی آنکه به ما نیازی داشته باشد.
سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان چقدر زیبا بود این مطلب واقعا که باید با طلا نوشت مخصوصا اون قسمت که گفتید خداوند برای برآورده کردن آرزوهای شما سوابق شما را بررسی نمیکنه. اتفاقا من چند ساعت پیش داشتم سریالی نگاه میکردم که نقش های اول هر دوتاش مرد بودند.(همجنس)و به شدت احساس عذاب وجدان کردم و یجورایی انگار از خودم متنفر شدم و عصبانی شدم و گفتم زهرا با اینکارت باعث میشی خدا دیرتر خواسته هاتو برآورده کنه الان میگم چه فکر بچگانه ای خخخخخ. منم قبلنا به خدا ایمان نداشتم یا خیلی ضعیف بود ولی الان خیلی بهتر شدن و با خواندن این مطلب دیگه قویتر هم شد.خب من موقع امتحان رانندگی فکر نمیکردم خیلی زود قبول بشم و فکر میکردم بالای ده بار باید برم ولی بار سوم قبول شدم خیلی زودتر از حد تصورم و خدا سریع الحساب بود. من خیلی ایمانم به خدا قویتر شده خیلی توحیدی تر شده و تصمیم گرفتم که تمام این نوشته های زندگی با کمک خدا را برای خودم در دفتری بنویسم و بارها و بارها تکرار کنم. خداوند بجز ایمان به خودش هیچ شرطی برای برآورده شدن خواسته ها نداشته پس خدایا خودت کمک کن که ایمانمو حفظ کنم خودت هدایتم کن. من علاوه بر خواسته های که در کامنت جلسه اول گذاشتم یک خواسته دیگر هم در من هست که اینجا مینویسم خدایا ازت میخوام داستانی که دارم با یاری و هدایت خودت مینویسم به بهترین و بزرگترین داستان سال ۲۰۲۴در جهان تبدیل کنی از سراسر جهان خوانندگان به داستان را هدایت کنی خدایا خواننده داستانم ناشر و ویراستار و نویسنده خودت باش و داستانم و خودم را بسیار معروف کن. الهی آمین.
سلام
یعنی خداوند چ نیروی عظیمی هستی تو
الان ک دقیقا ب این مطلب نیاز داشتم ب من دادی تو چقدر هوای منو داری چقدر زیبا هدایت میکنی مهربان من
خداوند منو از خودم بیشتر دوس داره کسی ک خدا عاشقشه مگه غمی داره ن
من خوشبختم چن عاشقی چن خدارو دارم منوخوشبختم چن حمایت و پشتیبانی خداوند با من هس خدا همیشه هوای منو داره
خداوندا دیروز اتفاقی برام افتاد و من ناراحت شدم شکستم در درون خودم ک چرا باید چنین تجربه ای رو داشته باشم وناامید از این بابت بودم ک ک این وجه زندگیم درست بشو نیس
اما الان این متن رو دیدم و در دلم نور امید شکل گرف ک میشه تغییر پیدا کنه چرا ک ن مگه برا خدا کاری داره و میسپارم ب خودش چن من هیچ کارم در این موضوع از خداوند کمک میخوام میدونم ک من نمیتونم ولی تو میتونی و میدونم ک بهم پاسخ میدی میدونم تو وفادارترین عاشق دوست دارمن هستی
من چشمان وجودم با نور تو روشنه
من وجودم ب عشق تو زنده هس
من وجودم ب عشق تو زندگی میکنه
من از تو کمک میخوام میدونم ک هوامو داری میدونم ک قدرتشو داری میدونی ک میخوام کمک کنی من از کسی کمکم میخوام ک میتونه ب بینهایت طریق میتونه خداوند رزاق من تو قادری من ب قدرت تووایمان دارم من فقط روی تو حساب باز میکنم
سریع الحساب بودن خدا در جای جای زندگیم دیدمش لمسش کردم برای خدا زمان معنا نداده خداوند محدود نیس بی نهایته و بلد کار هی پی زمان برای خدا مفهومی نداره خدا نیاز ب فرصت نداده برای پاسخ ب بنده داش پس میشه خواستها زودتر براورده بشه چن خواستها ب دست خداست ک کلید میخوره و من ایمان دارم خداوند من نیاز ب زمان نداده برای براورده کردن خواسته هام پس از خدا میخوام خواستهامو براورده کنم اون میتونه وپس توکل میکنم بهش میدونم کمک میکنه دستمو میگیره مثل تموم این سالها ک دستمو گرفته خداوند رحمان من خداوند من از کاری ک بگی میتونه انجام بده بدون اینک لحظه صبر کنه
خدایا من از تو کمکم مبخوام میدونم ک میشه و تو قادری پس ب خودت میسپارم و چشم امیدم ب توست
با سلام
گاهی با خود میگویم که چطور وچگونه ممکن است که به آن شغل و هدف و در آمدی که می خواهم برسم
چطور ممکنه کسی به من کار بده
چطور ممکنه به این زودیا کارم بگیره
چطور ممکنه کلی سابقه ی عالی بدست بیارم
خواسته های زیادی داشتم که با فکر کردن به این که چگونه ممکن است انجام شود کنار گذاشته شدند
مثلا من می خواستم به وزن دلخواهم برسم اما رها کردم
یا میخواستم فرزندم حسابی مستقل و موفق باشه تودرس وتکالیفش اما رها کردم
یا میخواستم حسابی در لاین کاری خودم موفق بشم که فعلا اونم رها کردم
یا میخواستم مثلا خریدای عالی بکنم و اونم رها کردم
یا خوراکی شامی چیزی بگیرم یا حتی کادویی برای کسی اما رها کردم یا کمک مالی به کسی
یا میخواستم کابینتامونو درست کنم اما رها کردم
بنظرم هر انسانی واجد شرایط درخواست کردن از خداوند چون نداوند خودش فرموده که اجابت میکنه دعای مارو و قید و شرطی امنزاشته
و خداوند قطعا همه مارو لایق دونسته که در این دنیا هستیم و وجود داریم
همه ما میتوانیم همیشه و دائما از خداوند درخواست کنیم هرچقدر که درخواست های بزرگ تر و بیشتری داشته باشیم این نشان ازایمان ماست
وقتی خداوند خودش گفته من به شما نزدیکم و اجابت میکنم درخواست تونو پس دیگه تمومه
وقتی خداوند بارها در قران فرموده سریع الحساب پس هیچ جای شکی نیست
مثال هایی برای یرژع الحساب بودن خداوند
خریدن مبل ها و میزهامون
دیدن مادرم بعد از سال ها
بهتر شدن حال خودم و رابطه ام با اطرافیانم
دیدن دوره میکاپ
راهنمایی و الهام خداوند برای شغلم
موتوری مه به همسرم دادن
نوع روابطم
راهتمایی به این سایت لاغری
کلی آگاهی های جدید
بزرگ شدن ظرفم
۱- نگرش شما درباره افکاری که در ذهن درباره چطور و چگونه تحقق خواسته ها شکل می گیرد چیست؟
واقعا سخت خیلی سخته حتی رنج آوره. برای من همیشه اینجوری بوده . آنقدر برام سخت که واقعا نمیتونم تحمل کنم و بخودم میگم وااااای ول کن دیگه حالا یچیزی میشه یا انقدر تو فکرم فرو میرفتم که به خودم میگفتم بسه زهرا انقدر حرص نخور هنوز هیچی نشده همه اینا یه فکر . یعنی ذهن من همیشه به بدترین سختترین و طولانی ترین حالت ممکن منو به خواسته هام حتی توی تخیلم میرسونه و معمولا به انتها هم نمیرسه و وسطش قفلی میزنه . یعنی ذهنیتم در مورد رسیدن به خواسته ها در این حد داغون بود این چیزا برای اون زمانی بود که از قوانین زندگی خبر نداشتم و درک و شناخت صحیح از خدا نداشتم اما الان بعد از اون همه کار کردن میتونم بگم یک درجه نهایت دو درجه بهتر شده . و من واقعا برای اینکه حالم بد و گرفته نشه اصلا به خودم اجازه نمیدم به چرا و چگونگی تحقق آرزوهام فکر کنم . خیلی برام سخت هنوز . تلاش میکنم یه تخیل جمع و جور و راحت و سریع رو بسازم . و میگم خدا خودش درست میکنه من چکاره ام . هرچی بشه خیر . من منتظر معجزه هستم. منتظر هدایت خدا من بدون خدا هیچی نیستم من از خودم چیزی ندارم خدا باید کمک کنه . و اینجوری راحت میشم .
۲- در گذشته چه خواسته هایی در وجود شما شکل گرفته است که بخاطر فکر کردن به چطور و چگونه تحقق آن به راحتی خواسته یا علاقه خود را رها کرده اید؟
هزاران هزاران هزاران چیز مختلف و کوچیک و بزرگ . مثلا
اینکه نقاشی بکشم و تمرین کنم تا حرفه ای بشم یا سیاه قلم . اینکه خیاطی یادبگیرم .
۳- نگرش شما درباره شرایط درخواست کردن از خداوند چیست؟ چقدر خود را واجد شرایط درخواست کردن از خداوند می دانید؟
آره من یه اشتباهی دارم که الان بهش پی برم اونم اینکه چون حدود دو سال زیاد مینویسم و عادت کردم اونجوری با خدا صحبت کنم و اهداف و خواسته ها و آرزوهامو بنویسم . فکر میکنم حتما همیشه باید اینجوری باشه در قالب نوشته . انگار خیلی سختمه بخوام شفاهی از خدا درخواست کنم . انگار خدا اینجوری که راحت حرفمو بزنم قبول نمیکنه. ممنون استاد این ی باگ بزرگ بود برام که الان فهمیدم . مچکرم . پس من دیگه هروقت دلم خواست با خدا همینجوری راحت حرف میزنم و خواسته ام رو میگم . حتما که نباید جایی ثبت و ضبط بشه که من بعدا برم تیک بزنم . خداوند قرار هر روز هزارتا از خواسته هامو برآورده کنه اصلا من نمیتونم این همه چیز ثبت کنم هر روز باید ی دفتر ۱۰۰ برگ پر کنم . آره استاد مشکل من اینه فکر میکنم نمیتونم راحت و خودمونی از خدا درخواست کنم باید آب و تابش رو زیاد کنم . من همه جوره خودمو واجد شرایط میدونم چون میگم خدا سرپرست من همه کاره من و من آئله او هستم من بنده اویم و او وظیفه اش هست که به درخواست درخواست کننده پاسخ بده همونطور که خودش گقته و من یاد گرفتم دنیا با درخواست های ما از خدا گسترش پیدا میکند. اینجوری که هرچی درخواست بیشتر زندگی قشنگتر .
چندین روز نسبت به روزهای گذشته خیلی ناراحتم البته ناراحتی من سطحش خیلی پایین تر از حد نرمال بقیه هستش اینو میدونم . چون واقعا روی خودم هر روز کار کردم از تقریبا دوسال پیش تا الان.به هر حال وجود پاک و خالص من که نشأت گرفته از وجود خداست اصلا یکسره ناراحتی هم قبول نمیکنه هرچند که حق داشته باشم بخاطر مشکلاتم ناراحت باشم .
امروز با خوندن این قدم متوجه شدم که دلیل این ناراحتی چیه .
من یقین دارم که مشکلاتم حل میشه . یقین دارم که خداوند معجزات رو وارد زندگیم میکنه. یقین دارم که خداوند بهم هر روز هدیه میدهد. یقین دارم خدا بمن نزدیک و هیچ چیزی بین ما فاصله نمیاندازد . یقین دارم که خدا عاشقمه . و خیلی دیگه از باور های صحیح رو در ذهنم نهادینه کردم .
اما یه نکته ای که در ذهن من کمرنگ شده بود با اینکه میدونستم همین سریع الحساب بودن خدا بود .
با اینکه این همه باور خوب ساخته بودم ولی وقتی به آرزوهام و خواسته هام فکر میکنم ، این پیشفرض دارم که خوب ۱۰ سال دیگه بهش میرسم عجله ای نیست باید صبر کنم ، هنوز وقتش نرسیده ، فعلا آماده نیستم ، بعد ذهنم میرفت سمت اینکه خوب حالا چیکار کنم که آماده بشم؟ چیکار کنم که یکم نزدیک تر بشم؟ وقتی چیز خاصی به ذهنم نمیرسید. مثل یه فرمول خاص که منو زودتر به خواسته هام برسونه . تنها چیز این بود که تا جایی که میتونم سرم رو با فیلم های زندگی در بهشت گرم کنم یا فیلم های خنده دار ببینم . تا حال و هوام عوض بشه به اون موضوع فکر نکنم که حالم بدتر بشه .
مشکل من اینجاست که از دید خودم به حل مسائل نگاه میکنم . و این باعث نا امیدی در من میشه . استاد تو قدم های اول گفت از دید خداوند به خودتون و زندگیتون نگاه کنید . دید خداوند بی انتهاست خیلی وسیع . اصلا زمان برای خداوند مفهوم نداره . خداوند وقتی اراده کند . همه چیز محیا میشود. خدا سریع الحساب .
الان میخوام وقتی یاد مشکلاتم می افتم . به این فکر کنم که اولا اصلا قرار نیست من چیزی رو درست کنم . صفر تا صدش پای خداست . من فقط اطاعت میکنم . دوما خداوند خیلی خیلی خیلی زودتر و راحتر مشکلم رو حل میکنه جوری که من اصلا به ذهنمم نرسه .
مثل امروز که تولدم بود و جوری غافلگیر شدم که اصلا فکرشم نمیکردم .
پس خیالم راحته و دلم قرص . قرار نیست من در راه رسیدن به آرزوهام پیر بشم . خداوند خیلی زودتر از چیزی که من فکنم پاسخ میده . به قول استاد من فقط باید از ایمانم محافظت کنم .
سلام خدای مهربونم
خداوندا من از تو ارزوهام رو میخوام نمیدونم چطوری فقط میخوام و بقیش و چطوری و مدیریتش با تو
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
بزرگترین مانعی که ما رو به ارزوهامون نمیرسونه اینه که وقتی در خواستی از خدا داریم دیگه نمیسپاریم به خودش ومیایم با مغز و اگاهی های زمینی خودمون تحلیلش میکنیم و نتیجه هم میگیریم که نمیشه ورها میکنیم
من همیشه خواسته هایی داشتم ولی وقتی مینشستم و با خودم خلوت میکردم میگفتم بیا کلاهتو قاضی کن خب تو چه جور بنده ای هستی که توقع داری خداوند تو رو به خواسته هات برسونه
هر چی گفته مثل نماز خوندن وروزه گرفتن و موهات دیده نشه و خلاصه همه چیزهایی که هممون با اون درگیر بودیم خب من که بنده خوبی نیستم پس چرا خدا باید جواب منو بده و اصلا این انتظار رو نداشتم که خدا حاجت منوبده و بیخیال میشدم و میگفتم خب هر اتفاقی برام میوفته ویا حسرت هر چیزی رو دارم حقمه
خدا نگفته من به چه ادمهایی جواب میدم فقط گفته دعای درخواست کننده ها و شرطش فقط ایمان داشتن به اونه
پس منم شامل اینا میشم من درخواست دارم وبه خدا هم ایمان دارم پس باید شامل حال من باشه ولی قبلا ایا ایمان داشتم نه
من زبونی ایمان داشتم و میگفتم خدا بخشنده اس ولی انتظار بخشش خودم رو نداشتم
میگفتم خدا رزاقه ولی قبول نداشتم که روزی منم بی حساب عطا میکنه
میگفتم به خدا توکل دارم ولی در همه مشکلات و قرض هام همیشه اخرین نفر خدا بود که ازش میخواستم و میگفتم فلانی پول داری بهم بدی و وقتی از ادما ناامید میشدم به خدا رو میزدم
چون رابطم با خدا بد بود و از عبادتهام هیچی نمیفهمیدم و خدا هم از عبادتهای من متوجه درخواستهام نمیشد
سرعت خدا در اجابت درخواستهام خیلی بیشتر ازمنه چقد این جمله ایمانم رو افزایش میده خب سرعت خدا که بیشتره و برنامه ریزیش هم بهتره پس چرا نسپارم به خدا و فقط بخوام و به چطور و چگونه بودنش کار نداشته باشم و برنامه ریزیش با خدا
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
فقط کافیه از ایمانم محافظت کنم و خداوند سریع تر ازمن کارهام رو انجام خواهد داد
یکی دیگه از موانع سن و ساله این که همه میگن کاشکی جوان بودم میتونستم انجام بدم ولی سن و سال نمیتونه مانع رسیدن به هدف باشه من 45سالگی به این سایت هدایت شدم و الان 3ساله که دراین سایت هستم و بیشتر از 45سال زندگی مفیدی داشتم و میدونم اگر یک روز به اخر عمرم باشه ومن همون یک روز رو در مسیردرست باشم بازم برد کردم وموفق شدم
هیچ وقت فکر نمیکردم دوباره لاغری رو تجربه کنم ولی در این مدت تجربه کردم
هیچ وقت فکر نمیکردم طعم چیزهایی ریز و درشتی که در زندگی میخواستم رو تجربه کنم ولی من در این مدت دارم این طعمهای زیبا رو میچشم
فقط باید دلگرم باشم و ادامه بدم میدونم به همه خواسته ها و ارزوهام هم میرسم و همه اینها با تغییر نگرش من و تغییر انتظار من نسبت به خداوند درزندگیم رخ داده و هر چی انتظارم رو نسبت به خدا درست ترکنم ایمان دارم به همه خواسته هایم میرسم
من قبلا باورم این بود که چجوری میشه من بااین همه قسط و قرض فلان چیزو بخرم نمیشه
من با این همه مشکل چجوری این مشکلات رو حل کنم و فکرم به جایی نمیرسید و هر روز بدتر از دیروز و حال بد تر و کلا لاغر شدن وبی مشکل زندگی کردن و با ارامش زندگی کردن رو درتصورم نمیدیدم
وقتی ازدواج کردم شوهرم همش در حال معامله ماشین و موتور بود با وجود این که وضعیت اقتصادی خوبی نداشتیم ولی بهش میگفتم خب از کجا چک رو پاس میکنی میگفت خدا بزرگه ولی من همش بهش غر میزدم چرا اینقد معامله میکنی یک ماشین بخر و برای همیشه داشته باش به مرور این رفتارمن در اون اثر گذاشت و دیگه معامله نکرد و کسی که همش 206داشت با یک پی کی 6سال سر کرد و الان که من نگرشم تغییر کرده اون روز بهش گفتم تو فقط بخواه و بقیشو بسپار به خدا گفت من که همین طور بودم تو افکارت اشتباه بود و منم به افکار اشتباه تو رسیدم و اونجا بود که ارزو کردم کاشکی به جای تسلط افکار من بر اون افکار اون بر من مسلط میشد
چندین ساله اب میوه گیری میخواستم و سماور برقی و چیز های دیگه ولی همش میگفتم حقوقم به اندازه کرایه خونه و قسطهاس نمیتونم ولی از وقتی یاد گرفتم که فقط بخوام بدون چون و چرا و چجوریشو بسپارم به خدا با وجود بالارفتن کرایه خونم تونستم تو همین چند ماه اونا و چیز های دیگه که میخواستم رو بخرم
تو عید برام مشکلی پیش اومد که اگر من قبل بودم خودم رو میباختم ولی به خدا توکل کردم و ارامش گرفتم و ازخدا حل شدن مشکل رو خواستم و خداوند به زیبایی انسانها رو سر راهم گذاشت تا مشکلم به راحتی حل بشه
ولی سالیان عمرم رو به این گذروندم که من لایق دریافت ارزوهام ودرخواست هام نیستم
نمازم رو که میخوندم ازش چیزی نمیفهمیدم و بیشتر وقتها شک می کردم که رکعت چندمم اخه نمازی که با رکعت شمار بخونم به چه درد میخوره که نمیدونم چی میگفم و خدا هم نمیفهمید که من چی میخوام چون حالم بد بود خداوند که حس منو دریافت میکنه نه زبون منو و در همه اینسالها حالم خوب نبود حال درونم بهم ریخته بود و خودم رو لایق حتی چیز های ریز در زندگی نمیدیدم
روزه هامو میگرفتم برای ترس ازخدا که منو نبره جهنم و تازه بیشتر روزهای سال روزه بودم چون میخواستم لاغر بمونم
دروغ که مصلحتی باشه اشکال نداره
خلاصه من به دلیل کارهایی که میگفتن با انجام دادن اونا میشی بنده خوب و با انجام ندادنش میشی بد رو همش باهاشون درگیر بودم و در نهایت خودم نتیجه میگرفتم من بنده بدی هستم پس لیاقت بهترینها رو ندارم و این باور انتظارات منو نسبت به خدا تغییر داده بود و عادی میدونستم من به دلیل بی لیاقتی باید اتفاقات بد رو در زندگی تجربه کنم
من دراین دوره ها یاد گرفتم که من باید خودم رو ببخشم تا خدا منو ببخشه و کوله بار اشتباهاتم رو به دره پرت کردم و سبک بال به سمت خدا در حرکتم من بنده خوب خدایم و اون عاشق منه و من عاشق اونم من انتظاره بهترین ها رو از جانب خدا دارم چون خداوند بهترین در جهانه و درخور اون نیست که انتقام جو باشه و سر راه من اتفاقات بد بزاره و من ایمان دارم با ادامه این مسیر اتفاقات خوب رو سر راهم تجربه میکنم همینطور که تا الان تجربه کردم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
من این طور فکر میکنم که این سریع الحساب بودن رو نباید فقط در اتفاقات بزرک جستجو کنم میتونم اتفاقات و چیز هایی که در طول روز میخوام و بهش میرسم هم این سریع الحساب بودن روبچشم و وقتی در طول روز این رو تجربه کنم به اتفاقات بزرگتر راحت تر میرسم
مثلا چند روز پیش من فقط یک گل میخواستم و با همسرم رفتیم گل خونه و چون من درخت بنجامین و گل بابا ادم دوست دارم و چند وقت تو ذهنم بود خداوند به ذهن شوهرم انداخت و اونار رو هم دست گذاشت و خرید و من خیلی راحت به این خواستم رسیدم
من چند وقت بود که اب میوه گیری و سماور برقی میخواستمو ویک روز ماه قبل به همسرم گفتم موافقت کردو خیلی راحت وقتی اومدم خونه این دو تا رو خریده بودم با یک چک و خداوند هم یاری کرد که این چک پاس بشه
تلویزیون کوچگ داشتم میخواستم بزرگ بخرم
لب تاب نداشتم میخواستم بخرم
همه اینها رو به راحتی خریدم از وقتی در این دوره هستم و فقط میگم خدا من اینا رو میخوام برنامه ریزیش با تو و کاری ندارم چجوری
این که به خدا میسپارم ارامش رو برام به همراه اورده چون میدونم به سپردم به کسی که درووعدش وفاداره و به زیبایی برنامه ریزی میکنه و سریع الحسابه
دیشب صحبتی شد و من سریع اونوبه خدا سپردم و موقع خواب از خودش خواستم اون مسعله حل بشه و نمیدونم چجوری و ارامشی گرفتم و خوابم برد ولی قبلا وقتی مشکلی داشتم شب و روز به اون فکر میکردم و حالم بد بود و اخرشم هم جز پریشانی خواب و خوراک به جایی نمیرسیدم ولی الان میسپارم به خودش و به زیبایی برنامه ریزی میکنه و میدونم سریع الحسابه و این مسعله منو هم به زیبایی برنامه ریزی میکنه و حل میکنه ایمان دارم به این مسعله
خداوندا من به سریع الحسابی تو ایمان دارم
خداوندا مرا در این مسیر یاری کن تا بمونم و ادامه بدم و دریافت کنم و درک کنم
خدایا درک خودت رو به من عطا کن تا به تو برسم
چون وقتی به تو برسم به همه چیز میرسم
در پناه خدا باشید
♥ به نام الله بزرگ♥
سلام من به تمام عاشقان خدا
سلام به استاد عزیز و گرامی
خدایا باز یه گام فوق العاده برای رسیدن به تو برداشتم. الهی شکرت
ما انسان ها بعضی ها یا بهتره بگم بیشترمون یه عادت اشتباه داریم اینکه به چطور وچگونه رسیدن به خواسته وآرزومون فکر میکنیم بعد اگه راه طولانی باشه سریع به انجام ندادنش قانع میشیم
برای همینه که این قدر تاکید میشه که اقا ،خانم ،…
خواهشاً به چطور و چگونه رسیدن به خواستتون و راهی که پیش رو دارید فکر نکنید ،که مانع بزرگی هست .به خدا اعتماد داری؟!اگه بهش ایمان داری پس میدونی که بر همه چیز توانا هست و راه چندین ساله رو میتونه در یک دقیقه یا کمتر طی کنه
پس اگه توکلت به همون خداست باید از همون بخوای واگه از همون میخوای ایمان داشته باش که بهش میرسی چون خدا بار ها در قران فرموده که هیچمقدار تخلف نمیکند از وعده اش
مگه وعده نداده که مرا بخوانید تا دعای شمارا اجابت کنم؟! پس دیگه برای چی به راه دور و دراز که چطور قراره یا مگه میشه ؟!فکر کرد .
راه طولانیکه تو فکر میکنی برای خدا طیکردنش حتی میتونه کمتر از صدم ثانیه ای باشه پس به همون خدا که بارها در قران وعده داده که سریع الحساب هست اعتماد و ایمان قوی داشته باش
هر موقع منفی باف خواست اذیتت کنه بگو من کارمو سپر دم به یک کار دانی که حرف نداره و میتونه منو از مرحله یک به هزار ببره اره الله ماخیلی بزرگه. الهی بینهایت سپاس گذارم
تمرین ۱: معمولا وقتی ما میخوایم یه کاری انجام بدیم اول نگاه میکنیم به مسیر و کلی فکر میکنیم که حالا وای چه راه درازی در پیشدارم ،سخته،غیر ممکنه و… از این جور حرف ها وبا این حرف ها خودمونو به انجام ندادنش قانع میکنیم میتونم یه مثال ساده بزنم:مثلا موقعی که میخوای از پای موبایل یا تلویزیون بلند بشی و بری بشینی پای درس هات بعد میگی خب باید چی بخونم؟!اوووووو خیلی زیاده ولش کن نمیشه ،حالا یک ذره دیگه استراحت میکنم چون خیلی زیادن ،من هرچی بخونم نمیشه پس ولش کن و……
یا خیلی جاها از آرزومون به همون خاطر کناره کشیکردیم مثلا دلم میخواد دکتر بشم بعد وقتی به مسیری که باید برم،به یه عالمه درسیکه باید بخونم ،به یه عالمه بی خوابی و… فکر میکنم ،خیلی راحت منصرف میشم
این افکار جز ناامیدی و انصراف از آرزومون چیزی به دنبال ندارن پس نباید بهشون توجه کنی وتنها راه فکر نکردن به چطور انجام دادن راه ،توکل به الله هست. خدایا توکل به خودت
تمرین۲:من خیلی جاها به خاطر فکر کردن به همین موضوع از ادامه دادن راه منصرف شدم چه خواسته کوچک چه بزرگ.
مثلا منی که از بچگی عاشق دو میدانی بودم وقتی مربی گفت که اونجا مسیرش این طوره ،زیاده،باید بتونی کلی بدوی و…. من دیدم خیلی سخته با این حال میخواستم برم اما گفتم اگه ببازم چی ،اگه نتونم … مسافت زیادی هست و… خلاصه این قدر فکر کردم که گذاشتم کنار خواسته چندین سالم رو
تمرین سوم:خب راستش من قبلا فکر میکردم که اگه میخوای دعات برآورده بشه باید آدم خوبی باشی اگه گناه کار باشی دعات بر اورده نمیشه
اما الان فهمیدم که فقط این کافی نیس اگه به خدا ایمان نداشته باشی هیچ وقت به آرزوت نمیرسی
ایمان نداشتن بدترین گناهه
اگه ایمان داشته باشه حتی اگه گناه کار باشی خدا حاجتت رو میده چون بهش ایمان داری و میدونی که گناهت هم بخشیده میشه بایه تیر دونشون بزن با ایمان به خدا هم بخشیده شو هم به آرزوت برس
پس ایمانم قوی باشه حلّه
من الان خودم را لایق میدونم چون به خدا امیددارم
و خوب خوب میدونم که خدا به عهدش وفاداره
خدایا بهت ایمان دارم
تمرین ۴: خب دختر چطوری برات منطقی کنم جز این که بگم خدا هیچ وقت زیر قولش که به بنده هاش داده نمیزنه گفته به من ایمان داشته باش ،کارهاتو بسپار به خودم منم قول میدم درستش میکنم ،میدم……
وقتی خدا این حرف رو زده زیر قولش نمیزنه
فقط این خودمون هستیم که گاهی اوقات بد قولی میکنیم
دختر حتی اگه یک بار گناه کردی فکر نکن دیگه تموم شده ، دیگه خدا نمیخوادت،نه ایمان بهش داشته باشه به بخشندگیش
خودش فرموده که بسیار امرزنده و مهربانه پس بهش ایمان داشته باش ،گناه کارم باشی دنبال بهونه میگرده که ببخشه تورو .اگه ایمان داشته باشه که بحمدالله داری دیگه در هر شرایطی باشی چون ایمان داری حتما حتما حتما بهش میرسی
حتی اگه گناه کار باشی چون خدا بخشنده هست هم میبخشه هم به آرزوت میرسونت
الهی بهت ایمان دارم
تمرین ۵: خداوند سریع الحساب هست
چرا این لقب رو داره؟!چون زود تر از انچه فکر میکنی خواستت رو میده ،چون میتونه راه ۲۰ساله رو در چند ساعت یا کمتر طی کنه ،چون فراتر از باور ما قدرت ،سرعت و…… داره
خیلی از ماها فکر میکنیم این القاب و بخشش خداوند فقط شامل انسان های خاصش هست
در صورتی که اگر ببینیم و به زندگی پیامبران و دیگر ائمه نگاه کنیم خوب متوجه میشیم که اونها چقدددددررررر ایمان داشتند به خدا ،که در شرایط سخت زندگی هم باز به دلیل ایمان قوی صبر کردند و خدا هم که شاهد ایمان انها بود از لطف و رحمت خود به آنها میبخشید و دعا این افراد را سریع اجابت میکرد چون آنها هم به خدا ایمان داشتند و میدانستند جز خدا کسی نمیتواند خواسته آنها را اجابت کند
و حالا اگر به خودمون نگاه کنیم میبینیم که ایمانمون واقعا کم بود از خدا می خواستیم اما اصلا باور نداشتیم که بشه ……… تقلا الکی میکردیم
به بخشش خدا ،به سریع الحساب بودنش ،به غفار بودنش درست ایمان نداشتیم ……
خلاصه کلام اینکه تنها فرق بنده ها باهم توی ایمانشون هست که تایین میکنه خدا چقدر بهشون بده خداوند برای همه بندگان با ایمانش سریع الحساب هست چه فقیر باشه ،چه ثروتمند ،چه از ائمه باشه ،چه مردم عادی ،فقط باید ایمان داشت
یاسریع الحساب مرا جزٔ بندگان با ایمانت قرار بده
تمرین ۶:خداوند سریع الحساب هست
میتونم مثال از زندگیم بزنم که ثابت کنه لقب الله رو:
۱-موبایل ،فکر نمیکردم به این زودی بگیرن برام یعنی فعلا رهاش كرده بودم اما الان تازه گوشی دار شدم این یعنی سریع الحساب بودن الله خودم♥
۲-چادر جدّه ،فکر نمیکردم تا بخوام، بهش برسم البته قبلش هم قاجاری میخواستم که بازم بهش رسیدم این یعنی سریع الحساب بودن الله توانا♥
۳-قرائت قران که فکر میکردم باید خیلی تمرین کنم که بتونم قرائت کنم اما زود تر از انچه فکر میکردم این قدر ماهر شدم که در مسابقات رتبه آوردم این یعنی سریع الحساب بودن الله خودم
۳-من از خدا میخواستم که بتونم تمام فایل هارو ببینم راستش تازه فهمیدم چون عضو نبودم نمیشد به هر حال من از خدا خواستم که بتونم فایل هارو ببینم و خیلی زود تر از انچه در تصورم بود بهش رسیدم و الان میتونم ببینم برام محال بود اما الان ممکن شد چون از ته دل از خدا خواستم وبه اون توکل کردم .من با تمام وجودم فهمیدم که خدا سریع الحساب و خیییلییی مهربون و وفاداره همون طور که گفته بودن استاد که به خدا بسپار وکاری نکن به خدا سپردم و تقلا نکردم وحالا محال ،ممکن شد خیلی حالم خوبه نمیتونم توصیف کنم ممنون استاد😍😍😍😍😍 وبازم هزاران هزار خواسته هایی که زود تر از انچه فکر میکردم اجابت شد که همه اثبات کننده این لقب الله مهربانه االهی شکرت که دارمت
تمرین عملی این بخش به نظر من اینه که دیگه به چطور وچگونه های هر مسیر از زندگی فکر نکنیم ،به خدا ایمان قوی داشته باشیم ،ومنفی باف ذهن رو با وعده های خدا ساکت کنیم و هیچ وقت یادمون نره اللهُ سریع الحساب
من ديگه با تمام وجودم بهش توکل میکنم چون شاهد نتیجش بودم بهش ایمااان دارم😍😍😍
یاربّ! بیکران سپاس گذارم که هدایتم کردی ،ایمانم را هر لحظه قویتر کن.یا الهی مراقبم باش گمراه نشم
الهی شکر♥
استاد ممنون اجرتون با خدا
الهی که زندگیتون همواره با ایمان به خدا جریان داشته باشه
یاحق مدد
سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیز
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که من رو در این مسیر قرار داد و شور و اشتیاق ادامه دادن را در وجود من قرار داد.
روزی که این دوره جدید رو دیدم اینقدر خوشحالم شدم و انکار یه حسی در ذهنم و قلبم میگفت دریا این دوره همینی یود که میخواستی ، میتونی به خداوند نزدیک شوی و آرامش پیدا کنی چون من نظر و گفته های استاد رو خیلی خیلی قبول دارم و میخواستم برای شناخت خداوند هم از استاد کمک بگیرم چون میدونستم صد در صد حقیقت رو میگن
و واقعا با یه حس اطمینانی وارد شدم که فکر میکنم یک هفته بعد از شروع من به اولین آرزوم رسیدم و معجزه رخ داد که همه تعجب میکردن که من اینقدر سریع به خواستم رسیدم اونم تو موقعیتی که همه میگفتن دم عید هست کسی استخدام نمیکنه که ، کار کجا بود و از این حرف ها ولی من همه چی رو سپردم به خداوند و فقط در مسیر قدم برداشتم و خداوند من رو به خواسته ام رسوند
الان بعد از خواندن متن امروز قشنگ معنی سریع الحساب بودن خداوند رو درک کردن و بهش ایمان قلبی دارم
تمرین ها:
ا.همه میگن فکر کردن خوبه ولی بنظر من فکر کردن خوب و به موقع و به جا خوبه و درمورد چیزهایی که دست ما نیست یا بهمون استرس میده نباید فکر کنیم به هیچ وجه چون ذهن انسان محدوده و نمیتونه چگونگی خیلی از کارهای خداوند رو درک کنه پس بجای ناامید شدن یا حل کردن معمای چگونگی به خداوند ایمان قلبی داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم
۲.چند تا از خواسته هایی که از بچگی داشتم و خیلی هم بهشون علاقه داشتم رو فقط سر اینکه خب چجوری باید بهش برسم و چه نقشه راهی نیازه تا بهش برسم از دست دادم و یا با گوش کردن به حرف های کسانی که شکست خورده بودن در اون مسیر
۳.خداوند از روح خودش در ما دمیده و ما رو با کلی نعمت و توانایی خلق کرده و به فکر کوچیک ترین چیز ها بوده پس چرا باید به خواسته های ما فکر نکنن و یا ما رو رها کنه؟ بنظرم این ها همه تفکرات اشتباه هست که از کودکی از ذهن ما وارد شده که خداوند فقط افراد با ایمان و مسلمان رو دوست دارد و غیره درصورتی که خداوند هیچ فرقی نمیزارد و تمام بندگان و مخلوقات خود را دوست دارد فقط کافیست بهش ایمان داشته باشی و ازش درخواست کنی
من خودم رو صد در صد واجد شرایط میدونم
۴.خداوند در تمام دین ها فرموده که مرا بخوانید و از من درخواست کنید و هیچ وقت از هیچ محدودیتی حرف نزده و پس این محدودیت درخواست ها یا قانع بودن ، افکار اشتباهی ست که به ذهن ما وارد شده و خداوند با ارزش ترین نعمت ها مثل آب، هوا و غیره در اختیار ما گذاشته و پول و موفقیت و کار و غیره فکر نمیکنم با ارزش تر از خلقت آب باشه و من خودم را لایق میدونم چون همیشه در زندگیم به خداوند ایمان قلبی داشتم و خداوند از روح خودش در من دمیده پس من لیاقت رسیدن به آرزو هامو توسط خداوند دارم
۵. به نظر من ویژگی سریع الحساب بودن خداوند برای تمام بندگان خداوند هست و این موضوع به خودم ثابت شده چون آرزوی من رو در ۱۵ روز برآورده کرد جوری که همه شکه شده بودن
۶.من هن در زندگی خودم هم در زندگی اطرافیانم تین موضوع رو به وفور دیدم مثلا خودم دنبال کار خوب با موقیت خوب بودم که در کمتر از ۱۵ روز در شرایطی که همه میگفتن کار نیست، استخدام شدم
سلام به استاد بزرگوار ودوستان همراه
خدا را صد هزار بار سپاسگزارم بخاطر هدایتم بسوی سایت واستفاده از آموزش های فوق العاده بله برای من که امسال ۵۹ ساله شدم شنیدن وخواندن در باره ی سریع الحساب بودن خداوند خیلی شیرین وامیدوار کننده است .
یعنی هنوز میتوان آرزو داشت هنوز میتوان به سریع الحساب بودن خدا ایمان داشت ومنتظر برآورده شدن آرزو ها در باقیمانده ی عمر بود .
مطلب شما به من آموخت که برای او کاری ندارد که مرا در زمان کوتاهی به خواسته هایم برساند چطورش مهم نیست او کار خودش رابلد است .
حسی به من میگوید این که در این سن وسال با سایت همراه شدم از لاغری با ذهن شروع کردم ودر بقیه مسائل زندگی روزانه ساعت ها مطالب شما را مبشنوم یا میخوانم انگار خدا در رساندن من به آرزوهایم در باقی مانده ی زندگی از من مشتاق تر است
همیشه دعا گوی استاد آگاه هستم
جمعه بیست و چهارم مارچ بیست بیست و چهار:
سپاسگزار خداوندی هستم که تعداد درخواستهای من را محدود نکرده است
سلام و درود به تمام دوستان و عاشقان مسیر تغییر
سال نو و تحول نو مبارک
زندگی با کمک خداوند قدم ده – به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
من قبلا هر وقت به یک خواسته ای فکر میکردم فقط و فقط بدنبال چگونه رسیدن و چطور رسیدن به اون خواسته بودم و با عقل خودم راههای مختلف را بررسی می کردم و اگر خواسته بزرگتر از حد توانم بود مایوس و ناامید میشدم و انرا رها میکزدم و یا اینکه با حسرت به آن نگاه میکردم.
مثلا وقتی ماشین مورد علاقه ام را میدیدم و میدیدم که اگر بخواهم انرا بخرم باید چند ده سال پول پس انداز کنم بشرطی که هیچ خرج دیگری نداشته باشم اونوقت اون را با حسرت نگاه میکردم چون از نظر منطقی به هیچ وجه راه حلی به ذهنم نمیرسید
و جالب اینجاست برای خواسته هایی که ایمان و اطمینان داشتم که به آنها میرسم اصلا دنبال چگونگی رسیدن بهشون نبودم و براحتی به اون خواسته ها رسیدممثل قبولی در کنکور و یا مهاجرت
فاصله بین نرسیدن و رسیدن به خواسته ها یک چیز هست و اون هم فکر کردن به چطور و چگونه رسیدن به خواسته ها
من هنوز بحث تعداد درخواستها و بزرگ و کوچک بودنشان برایم منطقی نشده پس دوباره این موارد زیر را میتویسم
اینجا خداوند نگفته که فرد درخواست کننده چه زمانی و در چه مکانی درخواست میتواند بکند خداوند نگفته که فرد درخواست کننده چه ویژگی هایی باید داشته باشد؛ مسلمان باشد یا کافر باشد؛ گناهکار باشد و یا پرهیزگار باشد؛ چاق باشد یا لاغر؛ فارسی بگوید و یا عربی بگوید و یا انگلیسی بگوید؛ در کدام زمان از روز و یا شب درخواست کند؛ در چه حالتی باشد ایستاده یا نشسته باشد و یا سوار هواپیما و یا کشتی باشد؛
خداوند حتی نگفته که چند بار میتوانی درخواست کنی یک بار یا دو بار و یا سیصد بار! حتی فاصله زمانی بین درخواستها را هم مشخص نکرده است مثلا سالی یکبار و یا روزی یکبار میتوانی درخواست کنی و حجم و بزرگی و کوچکی درخواستها را هم مشخص نکرده است مثلا نگفته است که مثلا در حد یک بستنی میتوانی درخواست کنی و یا در حد یک کشتی بزرگ!
من اینجوری برای ذهنم منطقی کردم که خداوند گفته هر چیزی که بخواهی را بهت میدهم
انگار رفتی رستوران سلف سرویس و پول دادی ولی فقط یکبار میروی از شیرینی که دوست داری یکعدد بر میداری و بعد مینشینی و بقیه را نگاه میکنیخوب پول دادی هر چقدر که بخواهی میتوانی بخوری و هر چند بار هم که بخواهی میتوانی توی بشقابت بریزی و اگر خودت خجالت بکشی و اینکارو انجام ندهی مقصر صاحب رستوران نیست
حالا شرط خداوند برای برآورده کردن خواسته چیست؟ تنها شرط خداوند برای بعد از درخواست هست و اون هم اینه که بهش ایمان آوریم
ایمان آوردن به خداوند یعنی چی؟ از انجایی که ما خداوند را نمیبینیم و فقط خداوند را از طریق نشانه ها و ویژگی ها و اثراتش میبینیم ، ایمان آوردن به خداوند یعنی ایمان آوردن به ویژگی هایش
مثلا تا اینجا یاد گرفته ایم که به وفاداری خداوند ایمان داشته باشیم به زمانبندی خداوند ایمان داشته باشیم به تحقق آرزوهایمان ایمان داشته باشیم و …
از اونجایی که ذهن انسان عجول هست، وقتی به یک خواسته ای نمیرسیم سریع شروع به حرف زدن میکند و تلاش میکند که ما را از ادامه راه مایوس کند و باعث بی انگیزگی در ما برای ادامه مسیر میشودیکی از راههای غلبه بر این احساس عجله داشتن، باور به سریع الحساب بودن خداوند هست
یعنی باور به اینکه سرعت خداوند در برآورده کردن خواسته هایم خیلی بیشتر از سرعت عملکرد من هست! من این موضوع را در لاغر شدن، خرید خانه و ماشین و مهاجرت و پیدا کردن کار و … دیده ام
من از جاییکه به عقل من نمیرسید خانه خریدم و از جاییکه باور نمیکردم کار فوق العاده ای برایم جور شد
یکی از موانع ذهنی من هم سن و سال هست، به این خاطر که میگویم اگر من الان بخواهم کار خودم را شروع کنم سنم بالا رفته است و قدرت ریسک پذیری ام کمتر شده است چون خرج و مخارج خانه بالاتر رفته است
اون موقع که جوانتر بودم هزینه هایم کمتر بود و راحتتر میتوانستم ریسک کنم باید مدتی دوران خاک خوری را بگذرانم تا بیزینسم شناخته بشود و مشتری داشته باشم ؛ پس در این مدت چه کسی هزینه های زندگی من را تامین میکند و از کجا قسط و خرج و مخارج زندگیم را پرداخت کنم و من نباید حتی برای پرداخت هزینه های زندگی روی همسرم حساب کنم! فقط باید روی خداوند حساب کنم
من فقط باید الگو و نشانه در زندگی خودم و اطرافیانم پیدا کنم که از جاییکه گمان نمیکزدم خداوند کارها را برایم ساده کرده است
چون خدای امروز من با خدای سالهای قبل تفاوتی ندارد و توانایی خداوند و داشته های خداوند و دانش و آگاهی خداوند به مشکلات من ، به نسبت ده بیست سال قبل هیچ تفاوتی نکرده است و فقط نگرش من تغییر کرده است
چند روزی بود که درب گاراژ موقع بسته شدن صدای بدی میداد و من هم پشت گوش مینداختم و در گیر کارهای خانه و شرکت بودم
تا اینکه یک روز گفتم من باید این را درست کنم و خداوند من را هدایت میکند، به دو تا تعمیرکار تماس گرفتم و راهنمایی ام کردند ولی درست نشد و گفتند سرشون شلوغ هست و دو روز دیگر میایند که درب را بازدید کنند من شب که آمدم خانه برف شدیدی هم میبارید ولی گفتم من میتوانم این مساله را حل کنم و باید منشا صدا را پیدا کنم ولی از طرفی هم میترسیدم کاری انجام بدهم
چون دو ماه قبل که دما بسیار بسیار سرد بود، درب گاراژ ما بسته نمیشد و از لولا در آمده بود و اومدم درب را ببندم که کمی کج شد و از همسایه ام خواستم که بیاید کمک و درب موقع بسته شدن، اینبار کاملا کج شد و کامل از لولا در آمد و هوا بشدت هم سرد بود که هیچکاری نمیشد کرد و تعمیرکار فردا آمد و یکسری قطعات را تعویض کرد
با توجه به ترسی که داشتم به خودم گفتم که من از عهده اش بر میایم چجوری اش را نمیدانم و بعد دقت کردم و متوجه شدم که دو تا از پنلهای درب روی همدیگر چفت نمیشوند و ابتدا اون قسمت را فشار دادم و دیدم که صدا قطع شد و خوشحال شدم که دلیل صدا را پیدا کرده ام! و خداراشکر کردم که منشا صدا از فنر درب نیست!
بعد همینجوری که داشتم به لولا ها نگاه میکردم متوجه شدم دو تا پیچ شل شده اند سریع پیچ گوشتی آوردم و آنها را سفت کردم و دیدم صدا کمتر شد و بعد از چند بار باز و بسته کردن درب باز صدا با شدت کمتری برگشت
دوباره با دقت تمام پیچ ها را نگاه کردم و دیدم یک پیچی که با بقیه کاملا متفاوت هست واقعا شل هست و مهره پشت آن هم افتاده است و رفتم توی ابزارم گشتم ولی نه پیچی مشابه بقیه پیچهای درب پیدا کردم و نه مهره ای متناسب با اون پیچ متفاوت پیدا کردم و میخواستم بروم یک پیچ و یا مهره خریداری کنم
ولی میگفتم من میتونم این مساله را حل کنم و آهسته شروع به دراوردن پیچ کردم و دستم را هم پشت پیچ گذاشته بودم تا واشر پشت آن نیفتد ناگهان واشر از دستم افتاد و لای درز درب رفت ولی من نه اصلا ناراحت شدم و نه عصبانی شدم و گفتم حتما خدا مساله ام را حل میکند و من را هدایت میکند
دستم را به سختی لای درز درب بردم و اینبار مهره ای که شل شده بود را پیدا کردم و بعد هم واشر را بسختی بیرون آوردم و بعد از سفت کردن پیچ درب گاراژ موقع باز و بسته شدن صدایی نمیداد
جالب اینجاست که وقتی فیلم از بسته شدن در گرفته بودم، هیچ کدام از دو تا تعمیر کار درب، به این موضوع اشاره نکردند که ممکن هست صدای در بخاطر شل شدن پیچ ها باشد و هر دو گفتند که صدا اگر از فنر درب باشد هزینه سنگینی را باید متحمل بشوی
همین مساله برایم درس مهمی داشت که یاداوری نکات این جلسه بود :
خیلی اوقات یکسری اتفاقاتی برایمان رخ میدهد که دلیلش را نمیدانیم ولی اونها پلن خداوند هست و وقتی اون مساله را حل میکنیم ظرف وجودی مان بزرگتر میشود و احساس توانایی بیشتری میکنیم
تنها کاری که باید بکنیم این هست که به پلن خداوند ایمان داشته باشیم و حتما حرکت کنیم.
مثلا اگر من نمیرفتم و بیشتر بررسی نمیکردم و یا خودم ابزار نمیاوردم که چند تا پیچ اول را سفت کنم هیچوقت به راه حل مساله هدایت نمیشدم
قدم اولی که خداوند بهمون میگوید مثل این هست که در تاریکی شب توی جاده تاریک بخواهیم رانندگی کنیم، چراغهای ماشین فقط صد متر اول را روشن میکند و بقیه مسیر کاملا نامعلوم هست ولی هر چقدر که جلوتر بروی مقدار بیشتری از مسیر روشن میشود و کم کم با حرکت کردن هم بسمت خواسته ام میروم و هم ادامه مسیر برایم روشن میشود
ولی اگر از جای خودم تکان نخورم و بترسم و حرکت نکنم فقط همون صد متر اول برایم روشن هست و بقیه مسیر تاریک هست و راه رسیدن به مقصد برایم واضح نیست و فقط از خودم میپرسم که اخه چجوری ممکنه که من به مقصد برسم
مثلا من از کار بیکار شدم ولی چند ماه بعد با حقوق بالاتر و پوزیشن بهتری استخدام شدم که میتوانستم وام بگیرم و خانه بخرم و اگر در کار قبلی می ماندم هم وام بسیار کمتری میگرفتم و هم از عهده پرداخت قسط وام بر نمی آمدم
آیا خداوند نسبت به سه ماه قبل تغییر کرده بود، خیر فقط نگرش من تغییر کرده بود!برای اینکه ابن تغییر نگرش درونی بشود باید احساس لیاقت کنیم که واجد درخواست کردن هستیم همونجوری که من برای لاغر شدن و خریدن خانه و یا تعمیر درب گاراژ درخواست کردم
باید باور کنیم که برای درخواست کردن هیچ پیش شرطی نیاز نیست که داشته باشیم و فقط و فقط بعد از درخواست باید اینان مون را حفظ کنیم و باور کنین که خداوند همیشه سریع الحساب هست و فراتر از محاسبات ما و چطور و چگونه هایی که در ذهن ما شکل میگیرد عمل میکند . و همیشه به دانایی و توانایی و سریع الحساب بودن خداوند دلگرم و امیدوار باشیم
دلگرم بودن به خداوند یعنی شرک نداشتن و اونوقت کارها از جایی که گمان نمیبریم فراتر از انتظارمان انجام میشود
مثلا من برای لاغری روی رژیم و ورزش حساب نکردم بلکه فقط روی خودم و توانایی های خودم و خدای درونم حساب کردم و با آرامش بیشتری زندگی کردم و براحتی لاغر شدم
سوال یک: نگرش شما درباره افکاری که در ذهن درباره چطور و چگونه تحقق خواسته ها شکل می گیرد چیست؟
من همیشه به چطور و چگونگی رسیدن به خواسته ها فکر میکردم و به قول استاد رویای خودم را خط میزدم و انرا رها میکردمحتی برای خرید خانه هم چندین سال همسرم بهن میگفت که خانه بخریم ولی من میگفتم با کدام پول و چون میدونستم که نمیتوانم خانه بخرم برای همین اصلا صحبت در این زمینه را ادامه هم نمیدادم
یاد فایل رویایت را خط نزن افتادم و چندین بار انرا گوش دادم و لذت بردم و برای من تکمیل کننده این جلسه بود
https://tanasobefekri.net/%D8%B1%D8%A4%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A7%D8%BA%D8%B1%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D8%B7-%D9%86%D8%B2%D9%86%DB%8C%D8%AF/
سوال دوم: در گذشته چه خواسته هایی در وجود شما شکل گرفته است که بخاطر فکر کردن به چطور و چگونه تحقق آن به راحتی خواسته یا علاقه خود را رها کرده اید؟
خانه و ماشین و درامد بالا و بچه دار شدن
سوال سوم: نگرش شما درباره شرایط درخواست کردن از خداوند چیست؟ چقدر خود را واجد شرایط درخواست کردن از خداوند می دانید؟
هنوز خیلی باید روی خودم کار کنم و درسته که نسبت به قبل خودم را لایق درخواست از خداوند میدانم ولی اون را ارتباط میدهم که انسان سالم و صادقی هستم و دارم روی خودم و ذهنم کار میکنم و توجهم به نازیبایی ها نیست پس میتوانم درخواست کنم و من لایق اتفاقات خوب هستم
سوال چهارم: درباره لایق بودن و واجد شرایط بودن خود جهت درخواست از خداوند شرح دهید. برای خود منطقی کنید همیشه می توانید از خداوند درخواست کنید و ۱۰۰٪ درخواست های شما پاسخ داده می شود.
در متن به این سوال پاسخ دادم که خداوند نگفته چند بار میتوانم درخواست کنم و با چه فاصله زمانی باید درخواست کنم و یا حجم خواسته هایم تا چه اندازه بزرگ باشد و حتی خداوند نگفته که فقط بندگان صالح من میتوانند درخواست کنند و تنها شرطی که خداوند گذاشته پس از درخواست کردن هست که اون هم ایمان آوردن به خداوند و عمل به فرمان او هست
سوال پنجم: نگرش شما درباره سریع الحساب بودن خداوند چیست؟ آیا فقط خداوند برای پیامبران سریع الحساب است یا این ویژگی خداوند شامل همه بندگان می شود؟!
خداوند از جاییکه فکرش را هم نمیکردم من را به خواسته هایم رسانده است و حتی فراتر از انتظارم و بیشتر از خواسته ام بهم پاسخ داده است و خداوند حتی نگفته که فقط بندگان صالح خداوند و یا معصوم میتوانند از من درخواست کنند و هیچ پیش شرطی برای درخواست کردن نگذاشته است
جالب اینجاست که وقتیکه با افراد موفقی صحبت میکنم که اصلا خدا را قبول ندارند من همیشه متعجب میشوم که اخه چجوری ممکنه که این فرد هیچ اعتقادی به خداوند نداره ولی درامد ماهیانه اش چند برابر درامد سالیانه من هست!
و من نمیتوانستم پاسخی برای این سوال پیدا کنم
الان با مطرح شدن این سوال متوجه شدم که قانون جهان تغییر ناپذیر هست ! همینکه روی دیگری حساب نکنی که اون تو را به خواسته ات برساند و یا حقوقت را زیاد کند و یا مثلا بهت محبت کند و یا محبت تو را درک کند تا رابطه تان بهبود پیدا کند
این ها یعنی اینکه شرک نداری و فقط روی خودت حساب میکنی و بعد جهان فراتر از انتظارت بهت پاسخ میدهد
سوال ششم: درباره سریع الحساب بودن خداوند از زندگی تان مثال پیدا کنید؟! چه موضوعاتی بوده اند که سریع تر از تصور شما به سرانجام رسیده اند؟! هرچقدر بیشتر مثال کنید به تقویت ایمان خود کمک کرده اید.
بله خداوند در رابطه با لاغری و خرید خانه و ماشین و مهاجرت بسیار سریع الحساب بودندزمان برای قوانین این جهان تعریف نشده است و ما انسانها زمان را تعریف کرده ایم
منتظر شنیدن خبرهای عالی من باشید
شاد و رو به رشد باشید
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
فکر کردن به چطور و چگونه برآورده شدن ارزوها باعث قدرت گرفتن نگرش دور از دسترس بودن آنها میشود و این نگرش به سادگی مانع تحقق آرزوهایمان میشود
من اگه قبلا خواسته ای داشتم ،اول فکر میکردم چطور بهش بریم و بعد طبق کلی اطلاعات مغزی که از اطرافیانم داشتم میگفتم ،راهی وجود نداره ،نمیشه و همونجا پاکش میکردم
اگر چطور و چگونه برآورده شدن ارزوهامون رو به خداوند واگذار کنیم و با آرامش و اطمینان خاطر در مسیر رسیدن به خواسته هامون قدم برداریم از سریع الحساب بودن خداوند شگفت زده میشیم
خداوند در قرآن میفرماید:
هرگاه بندگانم از تو درباره من بپرسند ،بگو من نزدیکم و درخواست درخواست کننده رو اجابت میکنم ،پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند
پس خودش گفته که نزدیکه بدون هیچ شرایط خاصی ،خداوند همینجاست درون من و اگر من بهش اعتماد کنم درخواست من رو اجابت میکنه یعنی منو به مسیر دریافت هدایت میکنه
ما میخوایم این مانع چطور و چگونه رو برداریم:
ما اگر به خدا ایمان داریم باید به ویژگی هاش هم باور داشته باشیم ،پس بلید یادمون باشه که هر بار تو ذهنمون مرور شد که نمیشه امکان نداره چطور ممکنه ،خداوند سریع الحساب هشت و سرعت خداوند در برآورده کردن خواسته هامون بسیار بیشتر از سرعت عملکرد ما هست من ایمان دارم که خداوند سریع الحسابه و خیلی زودتر از اون چیزی که فکر میکنم منو به خواسته هام میرسونه
من باور میکنم که خداوند سریع الحساب است و فقط کافیه من از ایمانم نسبت به خداوند مراقبت کنم و خداوند بسیار سریع تغییرات منو محاسبه میکنه و نسبت به افکار و باورهای جدید من بهترینها رو من میده
خداوند موفقیت رو خیلی زودتر از آنچه من فکر میکنم وارد زندگی من میکنه
خداوند نعمتهایی وارد زندگی من میکنه که سالها منو جلو میندازه
اگه فکر میکنیم که دیگه از سن مت گذشته باید بدونیم که کاری رو که ممکنه ما در چندین سال هم نتونیم انجام بدیم ،خداوند در زمان بسیار کوتاهی حتی کسری از ثانیه میتونه انجام بده
من لایق داشتن آرامش هستم
من لایق داشتن خونه ای زیبا هستم
من لایق رانندگی کردن با ماشین مورد نظرم هستم
من لایق داشتن درآمد ده برابری و بیشتر هستم
من لایق داشتن سلامتی و تناسب اندام هستم
من وقتی متوجه شدم که خداوند در وجود منه بیشتر احساس لیاقت کردم و سعی کردم انتخابهایی داشته باشم که وجودم به آرامش برسه ،خیلی کارها برای آرامش و احساس خوبم انجام دادم ،دوری از اخبار منفی ،حرف ها و افکاری و کارایی که حالم رو بد میکرد رو سعی کردم کم و کمتر کنم و حس کردم که چقدر خودم مهم هستم و اولویت زندگیم هستم
و خداوند سریع و راحت منو به مسیری هدایت میکنه که من خواسته هام رو تجربه کنم ،من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
خداوند میتونه با ایجاد یک زنگ تفریح در مسیر زندگی من باعث جلو انداختن دها سال من در زندگی بشه
خداوند میدونه چطور قوانین و جریانات رو سرعت ببخشه و در مدت بسیار کوتاهی در زندگی من به جریان بندازه
خداوند میتونه منو سريع تر از آنچه من تصور می کنم به موفقیت در هدفم برسونه به شکلی که از نظر دیگران گویی معجزه رخ داده
من همیشه فکر میکردم که محاله که من راحت و در سلامتی کامل با لذت بدون رژیم و ورزش لاغر بشم و دوباره چاق نشم ولی اتفاق افتاد،
من به سری الحساب بودن خداوند ایمان دارم
من همیشه فکر میکردم که محاله بتونم کاری انجام بدم و پول دربیارم ولی شد و خداوند سریعتر از افکار من عمل میکنه ،من هنوز دوره یادگیری کیف بافی رو تموم نکرده بودم که مشتری های اول به من سفارش دادن ،من هنوز از کار خودم مطمئن نبودم ولی اونا مطمئن بودن و همینطور مشتری های من بیشتر شدن ،یه روز یه خانومی به من پیام داد که نشناختمش گفت من عاشق کیفی که بافته بودین شدم با خودم فکر کردم حتما تو اینستا کیف رو دیده و خوشش اومده (این فکر من بود)ولی خداوند خیلی راه بلده ،ایشون گفت من تو ارایشگاه کیف رو رو دوش خواهرزاده تون دیدم و عاشقش شدم، من عاشق کیف هستم ،میشه برام ببافین
خیلی برام جالب بود که خواهر من و دخترش یه ارایشگاه پیدا کنن که کارش خوبه ولی تا حالا نرفتن ،بعد تو اون لحظه که اونا رفتن و دختر خواهرم همون کیف رو برده اون خانوم هم اونجا باشه ،کسی که عاشق کیفه و خیلی از کیفی که من بافتم خوشش بیاد و از خواهرم بپرسه و ایشون پیج منو بهش بده و ایشون به من پیام بده که اون کیف رو میخواد و قبل از اینکه من آماده اش کنم بیشتر مبلغ کیف رو بدون چون و چرا بریزه و کلی هم تشکر کنه
و منی که فقط چند ماه از یادگیریم گذشته بتونم کلی مشتری پیدا کنم و درآمد داشته باشم چیزی که قبلا برام محال بود
این چی میتونه باشه غیر از سریع الحساب بودن خداوند
خدایا تو بینظیری، بینهایتی ،عشقی ،آگاه به همه چیز و همه کسی
خدای مهربونم بی نهایت سپاسگزارم
من دوست داشتم بتونم تو یه خونه زندگی کنم که سه خوابه و آفتابگیر و دلباز باشه و خیلللی زودتر از اون چیزی که فکر میکردم پولش از راههایی که هیچ وقت فکرش رو هم نمیکردم جور شد و من اون خونه رو راحت رهن کروم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
خداوند که توی این چند ماه تغییر نکرده ،خداوند همیشه ثابته ولی اون چیزی که تغییر کرده باورهای منه نسبت به خداوند ،ورودی های منه ،افکار منه،عملکرد منه
من لایق درخواست کردن از خداوند هستم چون درخواست از خداوند مقدسه، عبادته،
من از خداوندم پس لایق خوبیها ،آرامش ها،شادیها و زندگی بهتر هستم
خداوند منو خلق کرده که در این دنیا با ایجاد خواسته در خودم و خلق اونها دنبا رو گسترش بدم
پس من لایق درخواست کردن از خداوند هستم
خداوند برای برآورده کردن خواسته تناسب اندام در من هیچ وقت سوابق چندین ساله قبل منو بررسی نکرد !
پس خداوند برای تحقق خواسته هامون سوابق ما رو بررسی نمیکنه
من باور میکنم که برای تحقق خواسته هام فقط باید از خداوند درخواست کنم و بعدش ایمانم رو نسبت به خداوند تقویت کنم و افکارم رو کنترل کنم و با احساس خوب در مسیر اینه بدم و قدم بردارم و مطمئن باشم که خداوند درخواست منو اجابت میکنه چون خودش گفته و خداوند به عهد خودش وفاداره ،خداوند معجزه میکنه،خداوند سریع الحسابه
من وقتی به خواسته هام فکر میکنم ،تو مغرگزم مرور میشه که چطوری ممکنه با این شرایط اقتصادی،گرونی و بی پولی و یا هر مورد بیرونی دیگه و قبلا حتما پشیمون میشدم و دیگه بهش فکر نمیکردم ولی الان که در مسیر سبز تغییر هستم دیگه میدونم که خداوند بسیار قویتر از این موارد و اینا همه مسائل بیرونی هستند که من تو مغزم ذخیره کروم و حالا باید فرمولهای ذهنی خودم رو اصلاح کنم و خداوند همیشه حاضر منو میبره به سمت خواسته هام و من قدم به قدم جلو میرم و خواسته م رو تجربه میکنم
من قبلا به خرید خونه بزرگتر فکر میکردم ولی وقتی فکر میکردم چطوری؟ دیگه از درخواستم پشیمون میشدم چون مطمئن بودم نمیتونیم
خریدن طلا و یا رانندگی با ماشین خودم، داشتن پول بیشتر اینا چیزایی بودن که وقتی به چطوریش فکر میکردم افکار منفی تو ذهنم میگفت نمیشه
همین که من درخواست زیادی نداشتم و یاهر درخواستی که داشتم سریع پاکش میکردم یعنی خودم رو لایق داشتن خواسته هام نمیدونستم و فکر میکردم باید به همونی که دارم قانع باشم و خدارو شکر کنم تا خداوند همینرو هم ازم نگیره
ولی الان میدونم که طبق آیه های قرآن خداوند به من نزدیکه ،در وجود منه و نیازی نیست هیچ کاری انجام بدم فقط کافیه که بدونم خدا به من بسیار نزدیکه ،نزدیک تر از اون چیزی که فکر میکنم و فقط کافیه از این خدای همیشه موجود و بسیار نزدیک درخواست کنم ،انتظار داشته باشم و خداوند درخواست منو اجابت میکنه و من باید مطمئن باشم ایمان داشته باشم و حالم خوب باشه و مشتاق زندگی دلخواهم باشم و این مسیر قدم بردارم و خداوند درخواست منو اجابت میکنه چون خداوند دوست داره با اجابت درخواست من دنیا رو گسترش بده و من باید خودمو باهاش همسو کنم
سریع الحساب بودن از ویژگیهای خداونده ،خودش در قرآن فرموده که خداوند سریع الحسابه و ویژگی های خداوند هیچ وقت تغییر نمیکنه و برای همه یکیه
تنها تفاوتی که در بین انسان ها وجود داره میزان ایمانشان به خداونده ،انتظارشون از خداونده و این درونیه هر انسانیه
و اگر به خداوند و تمام ویژگی هاش ایمان داشته باشیم برای ما هم کار میکنه همونطوری که برای پیامبران و انسان های موفق کار کرده
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
چون زمانی که فقط دوست داشتم یه گوشی اندروید داشته باشم سریع تر از اون چیزی که فکر میکردم گوشی آیفون سون که اون موقع آخرین مدل گوشی آیفون بود رو از برادر همسرم هدیه گرفتم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
چون زمانی که دوست داشتم درآمد بیشتری داشته باشم خیلی زودتر از اون چیزی که فکر میکردم پول بیشتری وارد زندگی من شد
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
چونکه زمانی که دوست داشتم کتونی سفید داشته باشم خیلی سریعتر از اون چیزی که فکر میکردم دو سه تا کتونی مارک سفید هدیه گرفتم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
چون وقتی دلم میخواست تو یه خونه بهتر زندگی کنم خیلی زودتر از اون چیزی که فکر میکردم یه خونه بهتر رهن کردم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
چونکه زمانی که من دوست داشتم قسط و بدهی نداشته باشم خیلی زودتر از اون چیزی که فکر میکردم اونا پرداخت شدن
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
چونکه وقتی دلم میخواست راحت لاغر بشم به مسیری هدایتم کرد کخ بتونم خواسته ام رو خلق و تجربه کنم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم چونکه وقتی دوست داشتم دندونم اذیتم نکنه خیلی سریع تر از اون چیزی که فکر میکردم خوب شدم
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم
استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم
به نام انرژی برتر جهان هستی
به خدای یکتایی که میپرستم دلگرم هستم.
زمانی که بخواهیم کاری را شروع کنیم و استارت آن را بزنیم اول عمل خودمان را در نظر میگیریم مثلا قبلا من شناختی از ذهن و قدرت ذهن نداشتم و بیشتر فکر میکردم که جسمی باید کارها پیش برود و کارها پیش میرفت ولی خیلی سخت و زمانبر، و در انجام کارها همیشه چطور و چگونه بود مثلا من دوران دانشگاهی درس خون بودم و دوست داشتم رشته داروسازی رو قبول بشم ولی در ذهنم اومد که چطور ممکن قبول بشی نه کلاس کنکور خوبی رفتی نه هزینه زیاد کردی، نه پول زیادی خرج کردی که جزوه های خوب بگیری و کلا انگار این چطور رسیدن به خواسته اصلا مانع رسیدن به علاقه من شد و من خودم رو لایق که نمیدیم هیچ تا قبل از کنکور بهانه ها رو آماده کرده بودم که داروسازی قبول نمیشم و مجبورم برم رشته دیگه که دقیقا اینقدر درس خوندم ولی انتظارم از همان رتبه که در ذهنم بود بالاتر نرفت تلاش بود ولی ترموستات ذهنی من روی یک رتبه تنظیم شده بود و من براحتی یک رتبه پایین تر ولی دانشگا دولتی قبول شدم راضی هم بودم فکر میکردم همون هم برای من خیلی.
در واقع درسته که برای رسیدن به خواسته به چطور و چگونه رسیدن به آن نباید فکر کنیم ولی یک سری باورها و نگرش ها هم باید تغییر کنه که رسیدن به خواسته برای ما باور پذیر بشه.
من بردارم ۷ سال ازدواج کرد و صاحب بچه نشد و در طول ۷ سال تمام روش های باروری رو امتحان کرد و زن دادشم با من صحبت میکرد که نگاه کن همه بچه دارند چرا وارد زندگی من نمیشه گام اول رو خوب برداشته بود که بچه هست برای من نیست یعنی در ذهنش خواسته اون بود در زندگی اون نبود و برای رسیدن به خواسته به چطور و چگونه فکر میکرد که الان باید برم دکتر الان روز چندمم الان باید چی بخورم چی نخورم آخر سر هم بچه ای ایجاد نمیشد و در آخر گفت انگار خدا هوای من رو نداره و دیگه ناامید شده بود که گفت دیگه خسته شده ام و نمیدونم چکار کنم همه الان بچه دارند ولی من ندارم به خدا میسپارم انشاالله درست میشه و کار میخواست به جدایی بکشه که همون ماه باردار شد خیلی راحت وبعد بچه دوم و الان بچه سوم رو هم باردار و خودش میگه بعد از بچه اول بیخیال شده ام و خیلی راحت الان سومی رو هم باردارم در این فاصله خدا که عوض نشد نعمت های خداوند همیشه هست این ما هستیم که به اندازه باورها و نگرش ها و انتظاراتمان از این نعمت ها استفاده میکنیم.
من قبلا که میخواستم از خداوندم درخواست کنم قبلش نماز میخوندم و روزه میگرفتم و نذر میکردم و بعد آخر نماز اول صلوات میگفتم و بعد خواسته و صلوات بعد و چقدر مودبانه از خداوند درخواست میکردم چون در وجودم از خداوند ترس داشتم که مبادا پر رویی نباشه و بعد از خواسته آرامشی هم نبود و منتظر بودم که این خواسته کی وارد زندگی من میشه آخرش هم که نمیشد میگفتم قسمت من نبوده یا صلاح من نیست و براحتی روی خواسته ام خط میکشیدم.
من در دورانی که برای دانشگاه داشتم درس میخوندم دو تا رشته یکی دانشگا آزاد قبول شدم و یکی دانشگاه دولتی و اومدم بررسی کردم دیدم چطور به خواسته رشته مهندسی پزشکی برسم من رشته ام تجربی بود و باید میرفتم با بچه های رشته ریاضی فیزیک امتحان میدادم همه به من گفتن قبول نمیشی ریسک نکن بیخیال بشو ولی من اینکار رو انجام دادم در دلم امید به قبولی داشتم و حرکت کردم و با بچه های رشته ریاضی فیزیک امتحان دادم و رشته مهندسی پزشکی دانشگا آزاد قبو شدم و همزمان دانشگاه دولتی هم رشته دیگه قبول شدم.
بعد شروع شد که چطور میخوای بری یه شهر دیگه،دختری خودت تنها نمیتونی بری،میدونی خرجش چقدر زیاد، حواست به برادرهات هم باشه اون هم دانشجو هستن و من براحتی تسلیم شدم و روی خواسته ام خط کشیدم و رفتم دانشگاه دولتی یک رشته دیگه درس خوندم که هم در شهر خودم باشم و هم کمکی به بقیه باشد، که اون همه درس خوندن هم به درد من نخورد و الان شغل من کاملا متفاوت با رشته دانشگاهی من است.
من قبلا برای لاغر شدن خیلی زحمت میکشیدم نتیجه میداد ولی کوتاه مدت و بعد از مدتی محو میشد و اضافه وزن شروع میشد ولی بعد از ورود به سرزمی لاغرها من سریع الحساب بودن خداوند رو در زندگیم دیدم و در مدتی که دوره بودم اصلا عجیب به چطور لاغر شدن فکر نمیکردم و اصلا منتظر اینکه کی لاغر هم میشم نبودم و دیدم بعد از مدتی دارم سبک تر و خوشتیپ تر میشم و احساس خوبی هم دارم و تغییر افکار در زمینه لاغری جواب داد، خداوند همیشه با نعمت های فراوان منتظر ماست ما فقط با تغییر افکار و باورها بدون اینکه منتظر باشیم کی خواسته وارد زندگیمان میشود با ایمان به خدا در راستای خواسته مان حرکت کنیم و چطور و چگونه اش رو به خداوندی بسپاریم که ملیارد ها ملیارد بار کارها رو به درستی انجام داده است الان برای من نیز شاهکار انجام میدهد.
من قبلا فکر میکردم که برای انجام خواسته باید بروم امامزاده ها و اون ها طلب خواسته کنم که قبلا بارها بارها این کار رو انجام داده بودم چون فکر میکردم پیامبران و امامان آبرو و اعتبار بیشتری نزد خدا نسبت به من گناهکار دارند و چقدر با گریه و زاری در امامزاده ها خواسته هایم رو طلب میکردم و بعد از،تغییر افکارم و شناخت خداوندم متوجه شده ام که همه ما نزد خداوند یکی هستیم و من جرات درخواست کردن از خداوند را بدون واسطه و از ته قلبم از خداوند شروع کردم اولش هم خیلی میترسیدم که نکنه من دارم مسیرم رو اشتباه میرم ولی جرات پیدا کردم و با خودم گفتم دوست دارم تجربه متفاوت داشته باشم و هر چی شد اشکال نداره و شروع کردم که خدا شاهد تغییراتی که در طول این سه سال برای من داشت واقعا دور از ذهن من بود ولی به بهترین شکل من سریع الحساب بودن خداوند رو در زندگیم دیدم.
و وقتی خواسته هایت وارد زندگیت میشود تازه شروع زندگی جدید که جرات کنی ادامه بدی و نعمت هایت رو بزرگتر کنی چون یکی از ویژگی های خداوند گسترش است و گسترش و فراونی در همه چیز پس گسترش و فراوانی در زندگی من نیز هست چون من خداوند رو با تمام ویژگی هایش قبول دارم و استمرار دارم در مسیر بهتر زندگی کردن و خداوند هر روز با معجزات و نعمت هایش من رو شگفت زده میکند از آدم های خوبی که در مسیر زندگیم قرار میده، از آسان شدن کارها، از تعریف کردن های دیگران درباره خودت، حتی رنگ دنیا هم انگار برای من شفاف تر شده و ذوق و شوق زندگی کردن با ایمان و آرامش به خدا در وجودم شکل گرفته است.
در نهایت برای همیشه به دانایی، توانایی و سریع الحساب بودن خداوند عزیز دلم، بینهایت دلگرم هستم.
من در صف دریافت کنندگان نعمت های الهی هستم.
درود یه استاد گرامی و دوستان همراهم
چه اطلاعات تازه و جدیدی این فایل به من داد
فکر کردن به چطور و چگونه بزرگترین مانع برای رسیدن به خواسته هایمان است دقیقا این نگرش درست است
تجربه ای که من از ضربه خوردن بخاطر فکر کردن به چطور و چگونه رسیدن به خواسته ام خوردم را عنوان میکنم
من و همسرم در سیدنی استرالیا بیزنس لاستیک فروشی و تعمیرات مکانیکی داریم
این بیزنس را ۳۰ سال پیش شروع کردیم قبلا گفته بودم که مغازه ای که دنبالش بودیم را کس دیگری اجاره کرد و ما مجبور به اجاره مغاره کوچکتری شدیم
این کار خواست خدا بود و به نفع ما چون آن مغازه که دوست داشتیم اجاره کنیم کرایه اش زیاد بود و ما با شروع یک بیزنس تازه به احتمال زیاد از عهده مخارجش بر نمی آمدیم و ورشکست می شدیم
اما با شروع در یک مغازه کوچکتر بعد از دو سال که صاحبش قصد فروش کرده بود آنرا خریدیم و بیزنس مان هم رشد کرده بود و آنموقع توانستیم به این مغازه بزرگتر که مستاجرش از عهده مخارجش بر نمی آمد و قصد بیرون رفتن داشت وارد شویم
ما بعد از دو سه سال که توانایی گرفتن وام داشتیم تصمیم به خرید یک مغازه برای بیزنس مان کردیم
مغازه ایده آل همانی بود در آن مستاجر بودیم
ما به صاحب مغازه اعلام کردیم که حاضریم آنرا حتی بیشتر از قیمتش خریداری کنیم اما او حاضر به فروش نبود
در اینجا بود که همسرم می گفت جای دیگری مغازه بخریم و به آنجا نقل مکان کنیم
من با پیشنهاد او موافق نبودم و میگفتم مشتری ها ما را در این مکان می شناسند و اگر جای دیگر برویم آنها را از دست میدهیم و باز تازه دوباره باید مشتری جمع کنیم
اینجا بود که نگرش اشتباه من که ما چطور و چگونه میتوانیم تمام مشتری هایمان را در مکان جدید داشته باشیم از خرید مغازه در مکان دیگر صرف نظر کردیم
اگر انموقع این نگرش را داشتم که خواسته من صاحب مغازه بودن است و امکان خرید هم دارم نگه داشتن مشتری ها را بعهده خدا میگذارم و به چطور و چگونه حفظ کردن آنها فکر نمیکردم الان صاحب مغازه خودمان بودیم و بدهکاری هایش هم نزدیک به تمام شدن بود
من همیشه محافظه کار بودم و اهل ریسک کردن نبودم
اگر این اطلاعاتی را که الان از این دوره های بی نظیر دریافت میکنم آنموقع داشتم به آسانی بر روی خواسته صاحب مغازه شدنم خط نمی کشیدم
دارم به این فکر میکنم که نگرش الان دیگه دیر شده را نداشته باشم و برای به حقیقت پیوستن این خواسته اقدام کنم و به خداوند مهربانم در سریع الحساب بودنش ایمان داشته باشم
وقتی همسرم به خانه آمد با او در این مورد مشورت میکنم و بعدا نتیجه را به اطلاع میرسانم
سلام و درود
خیلی عالیه که نگرش ما برای عمل کردن به ایده های الهی تغییر کرده و انقدر سریع تصمیم می گیریم که اقدام کنیم.
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
با یاد و نام خدا
با سلام و درود
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
از همون بچگی هر وقت یه فکر وآرزویی در ذهنم شکل می گرفت می نشستم و کلی در مورد اینکه چطوری قراره این آرزو برآورده بشه فکر می کردم و چون ذهنم محدود بود سریع می گفتم این جزو محالاته و ممکن نیست بهش برسم.
بزرگتر که شدم یه وقتایی می گفتم خوب قسمتم نیست و خدا نخواسته که به فلان آرزوم برسم و همیشه یه جورایی ذهنمو راضی می کردم.
وقتی می دیدم بقیه مثلا ماشین خوب یا خونه با شرایط عالی دارند سالی چند بار مسافرت میرن و هرچی دلشون میخواد میخرن می گفتم اینا حتما بنده های خوب خدا هستن که خدا بهشون لطف داره و یه جورایی خودمو به خاطر گناه و رعایت نکردن حجاب و کوتاهی در نماز وروزه هام مجاب می کردم که حقم همینه و خدا برام نمیخواد و خودمو از درگاه خدا دور می دیدم و خجالت می کشیدم ازش چیزی بخوام.
بارها به خاطر چطور وچگونه برآورده شدن آرزوها دونه دونه آرزوهامو خط می زدم چون تو ذهنم رسیدن بهشون منطقی نبود و شرایط رسیدن به اون آرزوها دور و دست نیافتنی بود.
بعد از این که کمی آگاهی هامو بالاتر بردم و درمورد تغییر نگرش و باورها اطلاعاتی به دست اوردم خودمو لایق رسیدن به خواسته هام می دیدم و کم کم دیدم شرایط طوری پیش می رفت که می تونستم باور کنم رسیدن به خواسته هام ممکنه.
از درخواست های کوچک شروع کردم و ذهنم باور کرد که منم می تونم از خدای خودم بخوام و باهاش حرف بزنم و ازش بیشتر و بیشتر بخوام.
من لایق رسیدن به خواسته هام هستم و ایمان دارم که به زودی به خواسته هام میرسم.
خداوند به خواسته های من پاسخ میده چون خودش بارها گفته که من نزدیکم و دعای دعاکننده را اجابت می کنم و شرطی نگذاشته که بنده من چنین و چنان باشه فقط باید بخوام ازش و بهش باور و ایمان داشته باشم که صدای منو می شنوه.
یه زمانی فکر می کردم سریع الحساب بودن خداوند مخصوص پیامبران و بنده های خاصشه ولی بعدها می دیدم خیلیا به خواسته هاشون میرسن که بنده خاصی هم نیستن ولی اونا باورهای قوی تری داشتن.
منم تو زندگیم هرجایی که با ایمان از خدا خواسته ای داشتم سریع پاسخ گرفتم برای فرزند دومم دلم می خواست پسر باشه و حتی تو دوران بارداری اسمشو انتخاب کردم و هر روز با همون اسم باهاش حرف می زدم و خدا رو شکر یه پسر صحیح و سالم خدا بهم هدیه داد.
درمورد تحصیلات هم دلم می خواست شرایط ادامه تحصیل برام مهیا بشه که اونم انجام شد و تو رشته ای که دلم میخواست مدرکمو گرفتم.
برای لاغر شدنم از لحظه ای که وارد سایت استاد شدم انواع رژیم و کارای دیگه رو کنار گذاشتم و به وزن دلخوام رسیدم بدون هیچ نوع سختی. درحالی که سالها با ورزش و رژیم به این خواسته نرسیده بودم.
خرید خونه،خرید ماشین ،گرفتن گواهی نامه و خیلی خواسته های دیگه که از خدا خواستمو و بهم بخشیده شد و آرزوهام براورده شدن.
با تموم این خواسته ها که سریع از طرف خدا پاسخ داده شد مطمئنم برای آرزوهای دیگم به زودی از طرف خدا هدیه های زیادی دریافت می کنم.
به نام خدایی که در این نزدیکیست
سلام
زندگی با کمک خداوند گام دهم من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
از نظر منطقی آرزو همون فکریه که در ذهن جرقه و شوق ایجاد میکنه که ما با تلاش و کوشش زیاد به اون آرزو و خواسته برسیم مثلاً وقتی که من خونه یا ماشین ، درآمد عالی ، ثروت ، شغل خوب و پر درآمد ، سلامتی …. ندارم وقتیکه ببینم دیگران این چیزهای خوب و عالی رو دارند و من ندارم خب معلومه که من و همهی آدماداشتن نعمت های خوب و دوست داریم و در دل مون آرزوی خواسته و آرزوهای خوب و داریم و برای رسیدن به اون ها به چطور و چگونه به دست آوردن شون فکر میکنیم طبیعیه که وقتی من پول آنچنانی برای خرید خونه و ماشین با کلاس و مدل بالا ندارم ولی دلم میخواد که صاحب اونا باشم فکرم درگیر این میشه که خب چطوری وقتی پول ندارم میتونم خونه ی خوب بخرم یا وقتی درآمد عالی ندارم میتونم ماشین مدل بالا بخرم و در این مسیر یاد میگیریم که اگه منیت مونو کنار بزاریم و ایمان مونو به خداوند قوی کنیم شدنیه و ما نباید کاری به چه طور و چگونه اش داشته باشیم
برای من خودم بارها پیش اومده به خاطر همین چه طور و چگونه بودن دست از خواسته هام کشیدم و روی آرزوهام خط زدم مخصوصا در مورد تحصیلات ، من عاشق درس و تحصیلات هستم ولی چون زود ازدواج کردم و بچه دار شدم به خاطر رسیدگی به بچههام و اینکه کسی و نداشتم که از بچه هام مراقبت کنه و همه چیز به عهده خودم و همسرم بود قید درس خوندن و زدم و بعدشم دیگه سنم بالا رفت و دیگه گفتم مغزم کشش نداره ، خودمم حوصله ندارم و دیگه رها کردم ولی هنوزم دوست دارم که ادامه تحصیل بدم
درباره لایق بودن و واجد شرایط بودن واسه درخواست کردن آرزو
قبلاً نگرشم این بود که فقط پیامبران و امامان معصوم شایسته درخواست کردن و صحبت کردن در مورد خواستهها به صورت مستقیم با خداوند هستند و انسان های معمولی به واسطه انجام گناهان نمی تونن مستقیماً چیزی رو از خداوند بخوان و اگرم بخوان خداوند پاسخ نمیده و این بود که هیچ وقت به خودم اجازه نمیدادم که چیزهای زیادی از خداوند بخوام و هر چیزی که در زندگی داشتم سعی میکردم که به خودم تفهیم کنم که به همون راضی باشم چون بخت و اقبال و قسمت و سرنوشتم همون بود و اگر میخوام که خدا ازم راضی باشه باید منم به داشتن همون سرنوشت و پیشونی نوشتم راضی باشم و این طوری آموزش دیده بودم یادمه که مادرم و بزرگهای فامیل داستان های زیادی از سرنوشت و بخت آدما از لحظه تولد تا مرگ در بچگی برامون تعریف می کردند و با قاطعیت میگفتند که سرنوشت انسان ها تغییر پذیر نیست و منم دیگه باور کرده بودم که به سرنوشتم راضی باشم
در مورد سریع الحساب بودن خداوند
من بسیار زیاد شنیده بودم که خداوند سریع الحسابه ولی فکر میکردم که سریع الحساب بودن خداوند بخاطر رسیدگی به گناهان انسان هاست نه به خاطر برآورده کردن آرزوها و خواستههای بندگان یادمه یه دوره ای از زندگیم یه خواسته ای داشتم که اون زمان برام خیلی مهم بود و انواع و اقسام دعا ها و نمازها و آیات قران و دعاهای سریع الاجابه رو میخوندم و هرچه که بیشتر میخوندم انگار خداوند کمتر صدای منو میشنید یادمه اون زمان نگرشم این بود که اگه خواسته ا ی داری باید با حالت گریه و تضرع و زاری در خونه خدا رو بزنی تا خدا حاجات تو بده و هر چه قدر خدا خواسته تو دیرتر برآورده کنه یعنی خدا دوست داره که بیشتر صداش کنی و بیشتر در خونه شو بزنی و بنده ای که خدا دیر تر جواب شو بده یعنی نزد خدا عزیزتره و یادمه که حتی تو دبیرستان یه دبیری داشتیم که سر کلاس قرآن میگفت اگه آدم خواسته شو با حالت گر یه و تواضع و زاری از خداوند بخواد خداوند به فرشته هاش میگه ببینید این بنده منه که با تواضع و حزن و اندوه از ما چیزی میخواد و چون خداوند دوست داره که بیشتر صداشو بشنوه دیرتر جوابشو میده پس خدا به فرشته هاش میگه ما جواب این بنده رو دیرتر میدیم تا بیشتر در خونه مونو بزنه و با این عقاید اون خواسته من هشت سال طول کشید تا من به اون خواسته رسیدم و این هشت سال بدترین سال های زندگی من بود چون همش من در حالت عبادت و گریه و زاری بودم و هیچ لذتی از زندگی نمیبردم
ولی از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم مطالبی که اینجا میشنوم و میخونم اونقدر برام شیرین و دلنشینه که با جان و دل همه رو میپذیرم و این خدای جدید مو بیشتر دوست دارم من خود مو همه افراد خانواده و اطرافیان مو بخشیدم
و دیگه خودمو گناه کار نمیدونم خودمو بنده عزیز خداوند میدونم که خداوندم منو دوست داره و همیشه در کنارمه و زمانی که خواسته و آرزویی داشته باشم خیلی زود جواب مو میده
پس من بندگی مو میکنم و از خداوند انتظار دارم که اونم خدایشو کنه و این روزا حالم خیلی خوبه و لذت بیشتری از زندگیم میبرم
الهی آمین
به نام خدای مهربان وسریع اجابت کننده ی خواسته ها 😇🙏🏻🙏🏻🙏🏻
باسلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم ✋🥰❤
قدم دهم
سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
همیشه با فکر کردن به چطور وچگونه بر آورده شدن آرزوها باعث قدرت گرفتن نگرش دور از دسترس بودن آنها شدم واین نگرش به راحتی مانع تحقق آرزوهایم شد در واقع من بااین بی ایمانی به خدای خودم باعث نرسیدن به خواسته هام شدم
از زمانی که فهمیدم دلیل نرسیدن من برخواسته هام این که جلوی این نگرش رو بگیرم ولی خیلی موفق نبودم واز خداوند می خوام کمکم کنه تا از این مانع گذر کنم
فاصله بین رسیدن به خواسته و نرسیدن به اون بسیار ناچیز هستش تنها یک فکر می تونه مانع از تحقق آرزوهام بشه
تنهادلیلش همین فکرکردن به چطور رسیدن وچگونه رسیدن به خواسته ها،همین یک فکر قانع شدن شما که هرگز به خواسته خود نخواهید رسید کافی است
خیلی از خواسته های من با چطور وچگونه خواهم رسید به باد فنا رفت و بازم متاسفانه در خواسته های ریز ودرشت این نگرش، زود در فکر من خطور می کنه ومن هم نا خودآگاه پر وبال میدم بهش وبه همین راحتی خواسته ام به باد فنا میرود
ودر همین جا تعهد می کنم در هر خواستهای به چطور وچگونه رسیدن فکر نکنم واگر فکری خطور کرد سریع متوقف کنم وبه سریع الحساب بودن اجابت خواستم ایمان داشته باشم وکار رسیدن به خواسته هام و به خدا بسپارم
یکی از خواسته ام سلامتی برای همسرم هست تا دوباره با شور شوق بیشتر وبا احساس عالی تر زندگی کنه وبه توانایی هاش ایمان بیاره ودر مسیر خوشبختی در حرکت باشه و هدایت بشه به بهترین مسیرش
یکی از خواسته های خودم رهایی از چطور وچگونه رسیدن به خواسته هام خیلی پاشنه آرشیل من در زندگی هستش اصلا به نحوه رسیدن به خواسته وزمانشو نباید فکر کنم
فقط خواستمو بخوام ورها کنم
مهم ترین کار تغییر باورهام ونگرشم هستش به لطف خدا وراهشو پیدا کردم با استناد به قرآن من نگرشم به کل در حال تغییر هستش وبرای حک شدنش در ذهن و قلبم باید استمرار داشته باشم
خداوند در قرآن فرموده
هرگاه بندگان من ،از تو درباره من پرسیدن بگو من نزدیکم ودعای دعا کننده را اجابت می کنم ،پس باید فرمان من را گردن نهد وبه من ایمان آورده باشد که راه یابد
پس همه ی خواسته ها و آرزوهای من رو می شنود ودر خواست من رو اجابت می کنه فقط باید بهش ایمان داشته باشم که،در سریع ترین زمان من رو به خواستم می رسونه احتیاج نیست به چطور وچگونش حتی فکر کنم اگه گول شیطان رو بخورم وبه اونها فکر کنم هرگز به خواستم نمی رسم چون به گفته وقدرت خدا شک کردم وهر چی رو باور کنم در زندگی من رقم می خوره این از حربه های شیطان هستش
خدایا از تو یاری می خوام تا به قدرت تو شک نکنم ودر راه مستقیم باشم و جز دریافت کنندگان نعمتهایت باشم نه جز گمراهان خدایا به امید تو
به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
اگر من ایمانم رو برای تحقق آرزوهایم بیشتر کنم به محض اینکه به خداوند توکل کنم او هم برنامه اش برای تغییر زندگی من و تحقق آرزوهایم را سرعت می بخشد چون خدا سریع الحساب است
در زمانهای که تحت تاثیر افکار منفی میشوم خیلی مهم هستش که مراقب نگرش وباورهای درستم درباره خداوند باشم تا نتیجه و پاداش این صبرم رو ببینم
من باید در شرایط ناجالب ،فقط لازم که دل گرم باشم وبه خدای یکتایی که می پرستم دلگرم باشم چون با سرعت بخشیدن در مدت بسیار کوتاهی زندگی من رو متحول می کنه
تمرین
نگرش شما درباره افکاری که در ذهن درباره چطور وچگونه تحقق خواسته هاشکل می گیردچیست؟
قبلا فکر کردن درباره چطور وچگونه رسیدن به خواسته ها رو خیلی مهم میدونستم وفکر می کردم دارم برای بهتر رسیدن به خواسته اقدام می کنم وبا عقل و منطق پیش میرم وخیلی هم به خاطر منطقی عمل کردنم از خودم راضی بودم وبا احتیاط تصمیم می گرفتم تا ضرر نکنم واین نگرش اشتباه در من باعث ترسیدن و نرسیدن به خواسته هام شد ودر کل بسیار ضرر کردم و حالا فهمیدم اصلا برای رسیدن به خواستم احتیاج به چطور وچگونه رسیدنش ندارم ورسیدن به اون خواسته رو به خدا می سپارم ودرباره نحو رسیدن نباید فکر کنم ونقشه راه ترسیم کنم باید رها کنم باایمان به رسیدنش از طرف خداوند سریع
الحساب
۲.در گذشته چه خواسته،های در شما شکل گرفته است که به خاطر فکر کردن به چطور وچگونه تحقق آن به راحتی خواسته علاقه،خود را رها کردید؟
خواسته های ریز ودرشت بسیاری در من شکل گرفت وبا چطور وچگونه رسیدن به آنها به یک باره محو شدن انگار دیگه خواستهای نداشتم وبی هدف زندگی می کردم
خواسته من داشتن خانه بزرگ ویلای بود
خواسته دیگرم استقلال مالی بود
خواسته دیگرم لاغری بود
خواسته دیگرم بهترشدن شرایط مالی و عاطفی در زندگیم
خواسته ام داشتن روابط خانوادگی خوب بودوتقسیم ارث پدریم
شفای چشمانم بود رها شدن از عینک بود
والی آخر
وبا فکر کردن به چطور وچگونه رسیدنش تا کنون تجربه اون ها نکردم وحتی نا امید شدم
ولی همه خواستههام به خدا می سپارم و خودش همشودرست و حسابی و بهترین زمان اجابت می کنه
۳.نگرش شما درباره شرایط در خواست کردن از خداوند چیست ؟ چقدر خودرا واجد شرایط در خواست کردن از خداوند می دانید ؟
قبلا برای رسیدن به خواسته هام شنیده بودم بعد نماز یا در زمان افطار یا در شب قدر ودر زمان بارش برف و باران صدای دعا کننده بهتر بالا میره و خداوند در این لحظه ها اجابت می کنه دعای شمارو ومن هم با التماس دعا می کردم به خواسته هام برسم وگاهی موارد راه های رسیدن به خواسته رو به خدامی گفتم وبه چطور وچگونه فکر می کردم ودر این موارد به خواستم نرسیدم ودر زمانهای که فقط خواسته مو ازش خواستم بدونه فکر کردن به چطور وچگونه اون خواسته در زندگیم نمایان شد
ودر بیشتر موارد خودم رو واجد ولایق رسیدن به خواسته هام
نمی دونستم و انتظار تجربه کردن اون آرزوها رو نداشتم
والی اکنون نگرش درست دارم پیدا می کنم
من هم لایق رسیدن به خواسته هام هستم
لایق روابط عاشقانه وباحترام دو طرفه هستم
من لایق دریافت هدیه های فوق العاده هستم
من لایق شرایط مالی عالی هستم
من لایق سلامتی کامل تا زمان مرگم هستم
من لایق لاغری در بدنم هستم
من لایق استفاده از ارث پدری هستم
من لایق بهترین خونه و ماشین هستم
من لایق داشتن کسب وکار فوق العاده خودم هستم
من لایق آرامش و خوشبختی هستم
من لایق سفر های فوق العاده داخلی و خارجی هستم
من لایق دیدن خنده ها و خوشبختی و سر بلندی پسرم هستم
من لایق دیدن رسیدن پسرم به خواسته هاش هستم
چون من رو خداوند یکتا آفریده وقدرت تمام جهان هابدست خودش ، پس من خلق شده این پروردگارم پس لایق بهترین های دنیا و آخرت هستم من ملکه خودم هستم پس لیاقت شرایط احساسی عالی هستم
خداوند همیشه وهر لحظه به من نزدیک وبامن هستش پس خواسته های من رو میشنو واجابت می کنه به سریع ترین روش خودش
نگرشم درباره سریع الحساب بودن خداوند این هستش که به هر اندازه من به گفته های خداوند ایمان داشته باشم ودر قلبم با تمام وجود این ایمان باشه که خداوند قادر وتواناست وسریع خواسته من اجابت می کن من نتیجه می گیرم احتیاجی به فکر من درباره رسیدن به خواسته ها نیست خداوند دادگروعادل هست و هیچ فرقی بین من و پیامبرانش نمی گذاره وبه خواسته های من هم سریع جواب میده این درجه ایمان من هستش که رسیدن به خواسته رو رقم میزنه و فرق من با پیامبر به درجه ایمانمان بستگی داره به خودم بستگی داره چقدر از دریای نعمت های الهی برداشت کنم
مثال های بسیاری بوده که به خواسته های من سریع جواب داده شده مثلا ازدواجم بود که خیلی سریع رخ داد و درباره مثلا غذا یا خوردنی که دلم خواسته وبه صورت شگفت انگیزی وارد زندگیم شده یا اتفاقی بوده که خواستم کسی متوجه نشه خداوند سریع جواب داده سلامتی معدم رو از خدا خواستم سریع جواب داد وشفا پیدا کردم خواستم به راحتی لاغر شوم سریع به این سایت هدایت شدم حالا خواستم خدا به من کمک کنه در دوره شگفت انگیز دعوتم کرد
باسپاس فراوان از استاد عزیزم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤❤🌹🌹🌹
خدایا به امید تو 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤❤❤❤❤❤
بنام خداوند بینهایت مهربانم
سلام خدمت استاد وهمه دوستان
من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم
استادعزیزم درست میفرمایید یکی از موانع بزرگ در رسیدن ما به خواسته هامون همین فکر کردن به چطور وچگونه برآورده شدن آنهاست من خودم وقتی خواستهای دارم اولین فکر ی که به ذهنم میاد سوال چطور وچگونه هست که باعث میشود اکثر خواسته هامو بیخیال بشم مثلا موقع کنکور میدادم میگفتم مگه میشه من توی شهر کوچک بدون امکانات قبول بشم یا اینکه چطور برم شهر دیگه ومن یه دختر تنها چطور برم دانشگاه توی شهر غریبوهزاران چطور وچگونه که منو با اینکه درس خون هم بودم از خواسته ام دور کرد وبیخیال شدم،ارزوی تناسب اندامم به محص آرزو کردنم فوری دهنم میگفت این شکم پهلو تو چطور ازبین رفت چون بارها تلاش کرده بودم ولی برگشت داشت وخیلی مثالای دیگه که در زندگی همه وجود داره ولی الان یاد گرفتم که در مقابل این نجواهای ذهن به سریع الحساب بودن خداوند فکر کنم وبه ذهنم با آرامش بگم که عزیزم این نظری که میدی ومن به اشتباه بهت دادم وتو مقصر نیستی را دور بریز چون برآورده کننده خواسته ها خداوند هست نه من، چطور وچگونه را هم خودش میدونه وبه من ربطی نداره من فقط باید ایمانم را تقویت کنم وبه وفاداری خداوند ایمان داشته باشم
من قبلا فکر میکردم که باید در زمان ومکان وشرایط خاصی باشی که خداوند دعاهایت را براورده کنه وزیاد بهت توجه کنه وهمچنین اگه گناهی کرده باشی خداوند بهت نگاه هم نمیکنه ولی با آموزه های شما استاد عزیزم فهمیدم که خداوند بدون توجه به شرایط وزمان ومکان در هر لحظه از اون درخواست داشته باشم بدون قید وشرط خودشو متعهد به اجابت کرده ومن فقط باید باورش کنم با منه وخواسته هامو برآورده میکنه ،من یاد گرفتم که خداوند منو لایق دیده که به این دنیا بفرسته جسم فیزیکی که لازمه این دنیای فیزیکی هست را بهم داده واز انرژی خودش در من دمیده تا بتوانم ویژگیهای خداوند را به اجرا بذارم وهمان روز اول بهم گفته تو برو ومن پشتت هستم وفقط کافیه صدام بزنی خودم وتمام کائناتم همراه ودر خدمتتیم پس من لایق هم صحبتی ودرخواستخواسته ها از خداوند را دارم چون فقط اونهکه میتونه به من کمک کنه وسرعت را در زندگیم ایجاد کنه چون زمان برای ما زمینیاست نه خداوند خداوند در کثری از ثانیه میتونه خواسته های که ما توی ۳۰ سال نمیتونیم بهش برسیم را براورده کنه پس من به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم که سالهای گذشته عمرم را برام جبران میکنه در کمترین زمان ،خدایا شکررررت بابت این آگاهیهای که امید را دلمان زنده میکنه ،
خداوندا شکرت بابت عدالتی که بین تمام بنده هات داری من قبلا یاد گرفته بودم که خداوند فقط برای پیامبران معجزه وسریع الحساب هست وبااینکه از این معجزات در زندگی خودم واطرافیانم میدیدم ولی توجه نمیکردم یه جورایی آنها را نمیدیدم ودرک نمیکردم چون در ذهنم این باور بود که معجزه فقط مال پیامبران هست وبس وهر کس بگه منم در زندگیممعجزه رخ داده همه میگن مگه تو پیامبری، وبه لطف خداوند واستاد عزیزم امروز به راحتی میتونم به تمام مراحل زندگیم فکر کنم ومعجزات را برای خودم یاد آوری کنم من هم خودم را لایق معجزه در زندگیم بدانم ،خداوندا بابت تمام اتفاقات وشرایطی که سریع الحساب بودی ومنو به راحتی به خواسته هام رسوندی وتا حالا آن طوری که باید میدیدم ولی توجه نکردم منو ببخش وبینهایت سپاسگزارتم🙏🙏🙏
از شما استاد عزیزم بابت تمام آموزشاتون به خصوص این دوره فوق العاده سپاسگزارم🙏🙏🙏
ممنون از تمام دوستان
موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم و دوستان گرامی
من هم در گذشته به محض اینکه در مورد خواسته هام فکر میکردم یعنی بلافاصله بعد از شکل گیری خواسته در قلبم بلافاصله افکار در مورد چطور و چگونه در ذهنم شروع به چرخیدن میکردن و من همون لحظه با دید حسرت به خواسته ام نگاه میکردم یعنی دیگه خواسته قلبی نبود انگار موضوعی برای حسرت خوردن میشد اما خدارو شکر بعد از آشنایی با آموزش های سایت و مطالعه نوشته های باورساز، این نگرش رو برای خودم ایجاد کردم و همیشه مرورش میکنم که خداوند صاحب راه حل های بینهایت است.و روزی که به دنبال مثال برای این باور میگشتم دیدم آررره دقیقا زمانی که من برای لاغری از همممه روش ها ناامید شدم و به خدا پناه آوردم و گفتم تو خدایی تو حتما راه حلی برای من داری که برای من قابل پذیرش باشه و آسون باشه برام هدایت شدم به سایت شما استاد عزیز و هر بار من این هدایت رو بعنوان مثال برای خودم یادآوری میکنم و الان احساس میکنم میتونم به چطور و چگونه رسیدن به خواسته هام خیلیییی کمتر فکر کنم و هر بار که ذهنمتمایل به این افکار نشون بده خیلی زود این نگرش رو مرور میکنم و دلگرم میشم به وجود و حمایت خدا.
۲_به جرات میتونم بگم استاد در مورد تمام خواسته هام این افکار راجع به چطور و چگونه باعث شد من نسبت به هر خواسته ای ناامید بشم و در ذهنم رهاش کنم؛ از جمله ثروتمند شدن، اشتغال به حرفه ی مورد علاقه، تجربه رابطه عاطفی دلخواه و ازدواج عالی، تجربه استقلال به معنای واقعی کلمه، لاغری و تناسب اندام همیشگی ، خوشبختی و آرامش
اما کم کم زمانی که تسلیم شدم طوری هدایت شدم که دارم برای رسیدن به تمام خواسته هام هدایت میشم خدارو شکر.
۳_استاد منم در گذشته اصلا و به هیچ وجه خودم رو لایق درخواست از خدا برای خواسته هام نمیدیدم و هر بار که نماز حاجت میخوندم و کلیییی دعاهای سریع الاجابه یادمه دقیقا به خدا میگفتم خدایا میدونم که من بنده لایقی نیستم میدونم کلی گناهکارم میدونم پیش تو ابرو ندارم…یا خدا چه حرفایی…
بعدشم میگفتم خدایا بحق فلان و فلان قسمت میدم به فلان امام که پیش تو آبرو داره لطف کن منو ببخش و فلان خواسته مو برآورده کن….همه اینارو میگفتم اما ته دلم آروم و مطمئن نبود و کلییی تقلا میکردم که به خواسته ام برسم و خدا خدا میکردم که با اینهمه تلاش فقط مانعی ایجاد نشه یعنی در واقع و در عمل میگفتم من خودمو با تلاش فراوون میکشم فقط خدایا لطف کن نذار مانعی ایجاد بشه …اره دقیقت نگرش و عملکردم همین بود اما الان خدارو هزاران بار شکر که خودم رو لایق درخواست میدونم و در واقع میگم من اینجا اومدم که هر چی بخوام رو درخواست کنم و اگر مانع ذهنی نداشته باشم میتونم پاسخ خواسته مو دریافت کنم. یعنی خدا همواره پاسخ دهنده است و من باید سمت خودم رو درست انجام بدم یعنی درخواست کردن با احساس لیاقت و نگرش درست و ایمان به خدا و صفات خداوند به میرانی که ایمان داشته باشم میتونم پاسخم رو دریافت کنم.
۴_چه نکته ظریف و عالی استاد بله باید برای خودم منطقی کنم که لایق درخواست کردن هستم یکی از راه های منطقی کردنش خوندن همین آگاهی ها و تکرار کردن و یادآوری این آگاهی ها هست و همینطور آگاهی های زندگی با اراده خدا، و یادآوری مداوم صحبت خداوند در قرآن که من درخواست درخواست کننده رو اجابت میکنم که خدا به صورت مطلق گفته و هیچ شرط و شروطی نیومده هیچ قیدی نیومده فقط ما باید درخواست کنیم در واقع این کلام نشون میده که خودتو لایق بدون و درخواست کن من همیشه هستم همیشه در حال پاسخ دادنم وظیفه من پاسخ دادنه اما تو اهل درخواست کردن هستی؟؟
بله من این مطالب رو بارها و بارها مرور میکنم تا نگرشم قوی بشه👌
۵_من قبلا تصور میکردم فقط افراد خاص شامل عنایت و توجه خدا هستن مثل ائمه و پیامبران و بعدها تصورم این بود که مراجع تقلید هم همینطورن
اما الان خدارو هزاران بار شکر میکنم که آگاه شدم صفات خداوند خطاب به همممه انسان ها فارغ از هررر گونه ویژگی هست چون خداوند از روح خودش در همه ما دمیده و از نظر خداوند هیچ مرتبه بندی و تفاوتی بین انسان ها وجود نداره تفاوت در نگرش ها و افکار هست که چقدر افکار ما خالص هستند یا آلوده به شرک و کفر شده تا چه میزان قدرت رو از خدا گرفتیم تا جه میزان از صفات خدا از شناخت خداوند چشم پوشی کردیم. من با مطالعه این آگاهی های ناب خیلیی بیشتر دارم درکمیکنم معنی ایمان رو معنی صفات خداوند رو و در حال حاضر آگاه شدم و برای من داره منطقی میشه که خداوند همیشه برای همه به یکمیزان صاحب همه صفاتی هست که در قرآن گفته شده و خداوند خودش رو متصف به اون صفات معرفی کرده. واقعا خداوند پاسخ خواسته قلبی ما برای شناخت بیشتر خدارو داده و ما الان که در این فضا هستیم واقعا به معنای خوشبختی هست.
۶_بارزترین مثال برای ذهنم هدایت شدنم به سایت تناسب فکری بوده که فقط در عرض یکی دو ساعت اتفاق افتاد.
و نمونه دیگه همین یک هفته پیش بود که برای خدا نوشتم که من برای فلان کار، پول باید تو حسابم باشه و در حال حاضر این مبلغ رو ندارم و چون در مسیر کنار گذاشتن کارم هستم و در محل کارم حضور ندارم هیچ ایده ای برای درآمد زایی ندارم اما از خودت میخوام برام فراهمش کنی میخوام ایمانم رو قوی کنم و در تمام ابعاد زندگیم من بعد میخوام با کمک خودت پیش برم باید درستش کنی و هیییچ نگرانی نداشتم به طرز عجیبی و بسییااااار آسون مبلغ خوبی به حسابم اومد خیلیییی سریع تر تصورم و قبل از روزی که باید پرداختش میکردم تو حسابم بود.یکی از همکارام از من خواست برای پرونده ای که داره راهنماییش کنم و گف میشه در موردش فکر کنی منم بهش گفتم از فلان راه حل میتونی استفاده کنی که روز بعد گف لطفا شما لایحه شو برام بنویس منم براش نوشتم و خیلیی زود حق الوکاله همون کارو به من داد گفت شما زحمتشو کشیدی فکر کردی نوشتی حق الوکاله رو تمام کمال به من داد بدون اینکه اعلام وکالت کنم و باور کنید نوشتن اون لایحه در کمترین زمان و بدون هیچ استرسی انجام شد و من صدای خدارو میشنیدم که چی باید بنویسم من برای این مورد هیییچ ایده ای نداشتم و اون مبلغ رو من به آسون ترین شکل بدست آوردم و چقدر لذت بردم که خداوند داره کمکم میکنه ایمانم رو قوی کنم که در تمام جنبه های زندگیم روی خدا حساب کنم.
واقعا خداوند رو به خاطر نعمت آگاهی شکر میکنم که هر روز به ما آگاهی ناب میده خدارو هزاران بار شکر.
استاد بزرگوارم از شما ممنونم بخاطر زمانی که جهت انتقال این آگاهی ها به ما میذارید. خداقوت بهتون میگم و امیدوارم همیشه ادامه بدید و هیچوقت خسته نشید همیشه باشید همیشه در این مسیر بمونید 🙏🏻
خیلی دوستتون دارم.🌹
به نام خدا قدرتمند
سلام به همگی
آگاهی های این جلسه واقعا عالیه
یکی از بزرگترین مانع ها توی رسیدن من به خواسته هام عادت بد فکر کردن به چطور رسیدن به خواسته است
خواسته های زیادی تو وجودم شکل گرفته ولی همیشه گفتم چطور با این درآمدی که ما داریم میخواهم بهش برسم
یا مثلا برای لاغریخواسته تناسب اندام توووجودم شکل گرفت ولی این فکر که آخه چطوری وقتی باشگاه نمیری و رزیم نمیتونی بگیری چطوری میخای لاغر شی و به کل با این فکر این خواسته کنار گذاشته میشد
همیشه این فکر اومده و همه چیز رو خراب کرده
نگرش من درباره درخواست از خدا قبلا اینجوربود که باید از خدا بخام ولی منم باید آدم خوبی باشمنماز هامو بخونم غیبت نکنم قضاوت نکنم و چون این کارها رو میکردم اصلا خودمو لایق درخواست کردن نمیدیدم
و اصلا درخواستی نداشتم و میگفتم همین زندگی که دارم هر چقدر سخت هم که باشه خوبه و حتما سرنوشت من این بود
درمورد سریع الحساب بودن خدا هم این نگرش رو داشتم که کافیه یه کار اشتباهی انجام بدم خدا سریع به حسابم میرسه و یه بلایی سرم میاره
ولی هیچ وقت فکرنمیکردم این ویژگی خدا د. جهت رسیدن من به خواسته هام هست
فقط تا کار اشتباهی میکردم میگفتم وای خدا سریع الحساب الان به حسابم میرسه
حالا که درمورد این ویژگی خداوند بیشتر فهمیدم دنبال مثال هایی تو زندگیم هستم که خدا سریع ت. از اونچه من فک میکردم کارها رو انجام دادخرید خونه که اگه من با درآمد خودمون بهش فک میکردم ۲۰ سال هم بیشتر میکشید
ولی خدا برام معجزه کرد و دستاشو به کمکم فرستاد و اون خونه ای ما تهیه شد
هدایتم به درک قوانین که باعث شد امید و وقتی و شوقم برای ادامه زندگی بیشتر بشه و تووسن ۳۲ سالکی به فکر مستقل شدن و درآمد داشتن باشم
من هم لایق درخواست کردن از خدا هستم تو هر شرایطی که باشم و خدا سریع الحساب و زودتر از آنچه که من فک کنم منو به خواسته هام میرسونه
فقط من باید به این خدا دلگرم باشم و ایمانم رو حفظ کنم .
به نام خدای مهربان
من به سریع الحساب بودن خداون ایمان دارم.
خدای مهربان در قرآن به سریع الحساب بودن خود اذعان کرده وبه انسان یادآوری میکند که اگر به من ایمان داشته باشید به خواسته های خود به سرعت میرسید همه چیز بر میگرده به ایمان وباور به خداوند و باوربه تحقق خواسته هامون .خداوند به سرعت به خواسته هامون جواب میده برای همین هست که تا خواسته ای در قلب ما شکل میگیره مانشانه های اونو در دنیای بیرون مشاهده میکنیم .
من از خداوند فرزند پسری زیبا وشاد وسالم میخوام واز وقتی به این خواسته فکر میکنم در دنیای اطرافم زنان باردار که فرزندشون پسر هست رو میبینم یا همین چند روز پیش دوست چند سال پیشم رو در بیمارستان دیدم که نوزاد پسرشو بغل گرفته بود ومن رفتم جلو وباهاش حرف زدم وگفت که فرزندش پسر هست ومنم خیلی خوشحال شدم براش چون دو تا دختر داشت وآرزوی پسر دار شدن داشت خوب اینا یعنی خدا داره کار میکنه نشانه هارو سر راه ما قرار میده تا ما به خداوند وتحقق خواسته هامون ایمان بیاوریم وایمان بیاوریم که خداوند زود به درخواستهای ما پاسخ میده .
من یکی از خواسته هایی که جلسه ی اول نوشتم رنگ آمیزی اتاق دخترم بود که خیلی کثیف وسیاه وبه انباری تبدیل شده بود و خداوند بعد فکر کنم ده روز این خواسته ی منو تیک زد حتی الان که دارم مینویسم اصلا قرار نبود اتاق خواب خودمون رو رنگکنیم ولی به طرز شگفتی امروز رنگ کاری اون به شکل عالی وزیبا انجام شد حتی ما قرار نبود کل خونه رو هم رنگ بزنیم ولی از حالا همسرم قول داده تابستون بقیه ی خونه رو رنگ آمیزی کنیم شاید رنگ آمیزی خونه برای خیلی ها یک مسئله پیش وپا افتاده وکوچک هست ولی برای من خیلی ارزشمند هست ما سال 92 خونمون درست شد وده ساله همسرم اصلا هیچ تغییری در وسایل یا رنگ آمیزی یا تعمیرات اون نکرده بود وحالا بعد ده سال داره به خونمون رسیدگی میکنه وتابستون نمای خونمون رو هم درست کردیم اینها شاید برای شما خیلی کوچک باشه ولی برای من که اصلا باور نمیکردم که همسرم ازین کارها بکنه چون هم مشغله داره وهم پولشو سعی میکنه ملک واملاک جدید خریداری کنه باور پذیر نبود.
پس من باید به سریع الحساب بودن خداوند ایمان بیارم .واز خودش همه چیزو بخوام اگر از خداوند انتظار داشته باشم خداوند خودش به روش خودش همه شرایط رسیدن به خواسته مون رو فراهم میکنه من به این موضوع باور کردم که من هر وقت خواسته هام رو از همسرم میخوام خیلی دیر میرسم و روابطمون خراب میشه ولی وقتی که از خود خدا درخواست میکنم خودش از طریق هایی که فکرشم نمیکنم خواسته های منو عملی میکنه چه کوچک چه بزرگ حتی به وسیله همسرم.
درحالی که تا قبل اون همسرم اصلا مقاومت میکرد واهمیت نمیداد.
مثال میزنم من تابستون به دیدار خانوده ام رفتم ومقدار از وسایل ولباسهامون که تازه خریده بودیم مونده بود خونه خواهرم من همش تو فکر بودم واز خواهرم درخواست میکردم یا خودش بیاره یا با اتوبوس شهرمون بفرسته ولی اون خواهرم گفت که وقت نداره ومرخصی نداره ونمیتونه بیاد حتی نمیتونه بفرسته من گفتم پول کرایه ماشین اسنپ یا اتوبوس رو میدم ولی جوابش منفی بود .بعد چند هفته به خواهر دیگه ام رو انداختم گفت باشه ولی یک ماه شد ازونها هم خبری نشد تااینکه به خدا گفتم خدایا خودت وسایلم رو به بهترین شکل به سمت من بفرست مهم نیست کی ولی خودت بفرست من هم چون فعلا قصد سفر نداشتم به خاطر درس دخترم تااینکه دو هفته پیش مادر دوست دخترم گفت که رفتن تبریز وما کلی حرف زدیم اخرای حرف زدنمون گفت اگر چیزی از تبریز میخواین براتون بگیرم تا این حرفو گفت من یاد وسایلم افتادم زود بهش گفتم من مقداری وسایل دارم میتونید اونارو هم از خواهرم بگیرید بیارید واون گفت که اره حتما ومن که با خواهرم دو ماه بود حرف نمیزدم چون کمی دلخور بودم ازش زنگ زدم گفتم دوستم تبریزه میتونی وسایلم رو بدی بیاره گفت آره گفت با اسنپ میفرستم دم در خونشون نمیخواد بیاد فقط شماره شو بده هماهنگ بشم وگفت لباس هایی که نمیپوشم یا روسری نودارم رو برات گذاشتم وبالاخره با کمک خداوند وسایلم رو که چند ماه منتظرش بودم دستم رسید بدون هیچ منتی وبه بهترین شکل چون از خداوند خواستم ودیگه به چطور وچگونه اش کاری نداشتم. حتی هدایای عالی وارزشمند هم دريافت کردم از خواهرم که خیلی زیبا ونو وعالی بودن ومنو دخترم خوشحال شدیم دخترم یک کیف پول هدیه گرفت که ازون روز همش پول جذب میکنه اینقدر که عاشق اون کیف پول شده وهر روز پولهای کیفشو میشماره.
ما خیلی وقتها خواسته هایی داریم ولی چون با عقل منطقی خودمون حساب کتاب میکنیم برامون رسیدن به اون خواسته ها غیرممکن ومحال به نظر میاد چون به چطور وچگونگی رسیدن به خواسته ها مون خیلی فکر میکنیم در حالی که خداوند گفته شما درخواست کنید وفقط ایمانتان رو نشون بدین وبقیه شو بسپارید به من
استاد در نوشته های باور ساز یک جملهی زیبایی از زبان خداوند نوشتن که میخوام اینجا بنویسم
استاد نوشته بودن رضای عزیزم (الهام عزیزم) خداوند با تو صحبت میکند:
من امروز به تمام مسائل تو رسیدگی میکنم برای اینکار به کمک تو احتیاج ندارم سعی کن نگران هیچ چیز نباشی یک روز فوق العاده رو سپری کن .
خیلی جمله ی ارامش بخشی هست خداوند میگه نگران هیچ چیز نباش به چطور وچگونگی انجام کارها فکر نکن زندگیتو بکن به وقتش همه چیز انجام میشه باور کن به من اعتماد کن به من ایمان بیار
بچهها وقتی در شکم مادر هستند هیچ وقت نگران این نیستند که کی قراره از شکم مادر خارج بشن یا نگران چطور وچگونه اومدن بهاین دنیا رو ندارن مادرها همش نگرانن یا خیلی ها نگران رزق وروزی بچهها هستن بعد دنیا اومدن بچه ها درحالی که بچه ها هیچ فکری در باره این موضوعات ندارن چون ایمان قلبی دارن چون هنوز روح وذهن وقلب پاکیزه ای دارن
پس بیاییم ما هم مثل کودکان شاد وارام باشیم وزندگیمون رو بکنیم ونگران هیچ چیز درین دنیا نباشیم خداوند خود همه چیزو به وقتش درست میکنه وتحویلمون میده به شرطی که فقط از خودش بخواهیم وبه چطور وچگونگی کار نداشته باشیم وباور کنیم که خداوند خیلی سریع الحساب هست زود مارو در مسیر خواسته هامون قرار میده ومارو به خواسته هامون میرسونه.
شاد باشیم وشاد زندگی کنیم و تا کودکانمان هم شاد باشن وشاد زندگی کنن.
سلام برهمه دوستان وهمراهان وهمفکران وهم مسیران زندگی با کمک خداوند
ای وای که چقدر تعیین وتکلیف میکردی که اینجوری کن اونجوری کن تا راهها باز شه انگار خدای نکرده بیش از او میفهمیم ونقشه راه میدادیم چکار احمقانه ایی واقعا درحالیکه تنها اوست که واقف به همه چیز است
چه خواسته ها و آرزوهایی که درطول زندگی با افکار خودمان با چطوروچگونه ازدست دادیم وبرباد رفت
من بنده ه پاک خداوندم ومیدانم اوبی هیچ قیدوشرطی درخواستها وآرزوهای من را برآورده میکند فقط کافی است به او اعتماد کنیم وایمان داشته باشیم من ایمان دارم
چون او سریع الحساب است
من ۱۰۰درصد ایمان دارم که خواسته هایم از طرف خداوند محقق خواهدشد
چه بسیار درخواستهایی که فقط انجام دادم وناخودآگاه بدون توجه به چطورش وبه طرفه العینی انجام شد خدایا شکرت
من از ابتدای این دوره وباتوجه به آگاهیهای بینظیروفوق العاده آرام بخش این دوره آرام ارام احساس میکنم که چرخ دنده های زندگیم درحال حرکت هستند خدایا شکرت
من به معجزات تو ایمان دارم تو به عهدت وفا میکنیوبه برنلمه ایی که برایم درنظر داری ایمان دارم چون توبه زمانبندی های زندگیم واقفی ومن درهمه حال سپاسگزارتوام برای گذشنه وبرای آینده ام .طرح الهی من نزدتوست من به تحقق آرزوهایم از جانب تو ایمان دارم ومنتظر دریافت پاداشهای توام چون میدانم تو سریع الحسابی خدایا شکرت شکرن شکرت شکرت
نشان های دریافت شده
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
استاد من این موضوع خیلی تجربه کردم که وقتی آرزویی دارم سریع فکرهای چطور و چگونه اش میاد و این احساس شدیدا احساس میکنم من کجا این آرزوم کجا چقدر از من فاصله داره الان دیگه فقط آرزو میکنم بقیه مراحل میسپارم بخدا چون تا حالا این کارو نکردم هنوز خیلی باورم نمیشه که از این طریق آرزوم تجربه و زندگی کنم بنابر این چند جمله به خودم میگم تا دلم قرص و محکم بشه اطمینان بیشتر بشه که آرزو من باور ده میشه با خودم میگم که ببین خدا خودش وعده داده که دعای دعا کننده رو اجابت میکنه منم مطمئنم وقتی درخواستی از خدا ندم داشته باشم خداوند همون لحظه مهر تاییدش میزنه و الانم یاد گرفتمکه خدا ند سریع الحساب میتونه در کسری از ثانیه آرزوی منو تحقق ببخشه پس من فقط آرزو میکنم بقیه مراحل خداوند انجام میده فقط من باید بخدا ایمان داشته باشم که خداوند آرزو منو برآورده میکنه دیگه به چرا چطور مگه میشه و….کاری ندارم فکرم دربارش نمیکنم
استاد من اون روزا یعنی تا دیروز وقتی فکر میکردم خواه ناخواه کلی فکر میومد تو ذهن من مثلا من خواستم اینکه یه خونه بزرگ با فول امکانات با تمام وسایل نو میخوام که فقط کلید بندازم برم توش زندگی جدیدم شروع کنم
حالا فکرها میاد با کدوم پول میگم خونم میفروشم میگه مگه چند میخرن خونه تو محمد شهر کرج میدونی تهران خونه متری چنده منم بهش گفتم من از خداوند میخواماین خونه رو به من هدیه کنه
استاد این خواستهای که نوشتم همیت الان در وجودم شکل گرفت نوشتم با اینکه گفتم به خدا ایمان دارم به وفا داری خدا ایمان دارم به سریع الحساب بودنش ایمان دارم اما در وجودم همین الان شکل گرفت این خواسته اشتباهی ور وجودم شکل گرفته ولی روی اون خط نزدم گفتم میخوام من لایق خونه رویایی هستم حقمه خونه رویاییمم زندگی کنم
و اینو بگم به جرائت میگم که تقریبا ۹۹ درصد آرزوهام اینجوری بوده که درخواست دادم میدونستم خداوند مهر تاییدش همون لحظه زده اما به فاصله تایید تا پاسخ مشکل داشتم که نمیدونم چقدر طول میکشه الان یاد گرفتمخداوند سریع الحساب اما هنوز دلم قرص و محکم نیست که به خواستم میرسم یا نه دلیلش اینکه بخدا ایمان ندارم از خدا میخوام که یکی از آرزوهایی منو برآورده کن تا من ایمانم به تو بیشتر بشه خدایا میدونم که میتونی در کسر از ثانیه آرزو منو محقق کنی امین
منم برای خواسته هام هیچ راهکاری ندارم برای تحقق آنها اما اون ته قلبم امید دارم که میشه برآورده بشه
من هم بیماری پوستیم امری محال و ممکن میدونستم که مگه میشه این بیماری خوب بشه اما با کمک خدا وند دوماه طول کشید من شفا پیدا کردم و اگر طولانی تر شد بخاطر افکار خودم بود چون میترسیدم هی بیمار میشدم
وقتی به غذهای بدنم فکر میکنم دیدم در عرض ۷ ماه شفا گرفتم و اینو امری محال نمیدونستم
ولی تیروئیدم امری محال میدونستم چون دکتر گفت تا آخر عمرت باید این دارم مصرف کنی
وقتی به اینها فکر میکنم میبینم خداوندم قبلا خیلی آرزوهای منو برآورده کرده من توجهی بهش نداشتم دلم قرص تر شد که همون جور که آرزوهای قبلیم تحقق بخشیده همون طور هم آرزوهای جدیدم به تحقق میرسونه مطمئنم که آرزوهای من در برابر عظمت و بزرگی خداوند هیچ چیزی نیست مطمئنم که خداوند بر یک چشم بر هم زدن میتونه منو به تمام آرزوهام برسونه
من استاد خودم انسان خوبی میدونم ولی نمیدونم چرا قبلنا من آنقدر به خدا التماس میکردم که م ا ببخشه منکه خودم انسانی میدونم که گناه زیادی نداره چرا انقدر من در طول سال در آیام های مختلف سیهی میکردم کاری کنم خدا منو ببخشه بخاطر اینکه خیلی شنیده بودم امشب شب قدر این کارو انجام بده ا ن کارو انجام بده خدا گناهانمان ببخشه
استاد من درک نکردم ایمان داشتن به خدا یعنی چی من نگاهم به خدا تغییر بدم یعنی چی چطور میتونم بخدا ایمان داشته باشم الان حس گیج شدن دارم نمیدونم باید چکار کنم
من در مورد کسب کارم اقدام کردم من از لباسهایی که بافته بودم عکس گرفتم چند تا مدل لباس هم اضافه کردم که اگر مدلش انتخاب کنن براشون میبافم بعد دخترم یه پیجی تو دیوار درست کرد الان دو روز میگذره هنوز پیامی نیامده هر خبری شد میگم منم میخوام از نگرش شما استفاده کنم منم اگر از خدا ند درخواست کنم کمک بخوام به منم کمک میکنه تا ذوق و شوق در من ایجاد بشه منم خواستهام تجربه کنم
من این نگرش دیگه ندارم که چون سنم زیاد برای رسیدن به آرزوهام زمان کافی ندارم اینکه وقتی درباره ه کسب و کار گفتم افراد خانواده بعًی هاشون جبهه گرفتم آنوقت باید فکر کار گردن نبودی حالا سر پیری یادت افتاده که شغل نداریباید درآمد کسب کنی اولش ناراحت شدم بعد ادامه دادم اقدام کردم قدم اول برداشتم
اینکه من درک کردم که خداوند بر حسب سن و سال انسانها سیستمشون بنا نکرده درک کر دم که خدا ند در قلب ما با ما کلنجار میره که این کارو انجام بده پس من به زمانبندی خدا و ند ایمان دارم میدونم که اگر خدا وند الان به من میگه این کارو انجام بده یعنی الان بهترین زمان برای ایجاد داشتن شغل و کسب درآمد توعه پس دیر نیست ودرک کردم که خدا ند آنقدر با ما کلنجار میره تا ما اقدام کنیم درک کردم انسانهایی دیدم که خیلی بزرگتر از من هستند تازه شروع کردن مثلا ورزش کنن مثلا ماشین شاسی بلند کیا بخرن پس برای خداوند زمان معنی نداره
نگرش من اینکه خوب سالها درباره تحقق نیافتن آرزوهامون شنیدیم به گونههای مختلف همین که میگن اینو داری بسته دیگه همین که میگن باید قانع باشی همینکه میگن آدم زیاد نباید درخواست داسته باشه اینا و هزاران افکار دیگه باعث میشه چرا و چگونه ها در دهن ما شکل بگیرن ا ن روزا درخواست نمیکردیم یا سریع خط میزدیم این افکار نداشتیم الان که داریم یاد میگیریم که خدا ند ما رو واجد شرایط درخواست و دعا کرده خودمونم باورمون نمیشه تا میخوای درخواست کنیم کلی از ا ن فکرها میاد بالا و ما یاد گرفتیم که دیگه ایمان داشته باشیم به خدا که سریع الحساب که خودش وعده داده که دعای ما رو اجابت میکنه با این نگرشها اون نگرشهای قبلی که چرا و چگونه بودن خاموش کنیم قدم برداریم به سمت تحقق خواستهامون با کمک خدا وند
من در گدشته گفتم ۹۹ درصد از خواستهام بخاطر همین چرا و چگونه حرف اطرافیانم خط میخورد طوری بیخیالش میشدم که آن.ار اصلا چنین آرزویی نداشتم چند روز پیش چنان با من ب خورد تندی شد برای اینکه آیا تو این لباسهایی که بافتی تن بچه ات میکنی یا نه من گفتم چ ا نمیکنم افتخار میکنم این لباسها حاصِ دسترنج خودم با افتخار تنش میکنم اون با تندی جواب داد بمیرم تن بچه ام نمیکنم ولی من نا امید نشدم در دیوار آگهی دادم
من شنیدم در طی این چند سال آگاهی کسب کردن که خدا وند در قرآن گفته دعای دعا کننده رو اجابت میکنم وعده داده بارها در قرآن گفته من سریع الحساب هستم میتونم آرزوی شما رو ب یک چشم بر هم زدن آنی یهویی کسری از ثانیه برآورده کنم خداوند شرطی برای ب آورده کردن آرزوها نذاشته بجز احساس لیاقت داشتن ایمان داشتن به خدا وند پس هر کسی در هر شرایطتی میتونه از خدای خودش خواستهای داشته باشه خدا ند خودش گفته من از روح خودم در او دیدم یعنی خودم در وجود او قرار دادم تا هر وقت مشکلی داشت به من بگه منتها من ایمان بخدا نداشتم که دارم سعی میکنم ایجاد کنم تا آرزوهام تجربه کنم لذتشونو ببرم
من مطمئنم که درخواست کنم اجابت پیشه و الانم یاد گرفتم خداوند سریع الحساب اگر من ایمان داشته باشم اون جریاناتی همزمانزهایی انجام میده که منو از نفر ۶۳ بیاره به نفر اول برسونه تا آرزوم تجربه کنم من ایمان دارم که لایقم حقمه واجد شرایط هم هستم چرا چون خدا وند من از اول خلقتم لایق آفریده از روح خودش در من دمیده من هم در مسیر الهی قرار داده پس چه کسی واجد شرایط تر از ما که عصو سایت تناسب فکریها هستیم همه گزینه ها رو دارم پس نوبت منه آرزوهام زندگی کنم لذتشو ببرم
نه خدا وند نگفته که چه کسانی واجد شرایط سریع الحساب بودن خداوند شامل میشن خدا گفته هر کس به من ایمان بیاره واجد شرایط سریع الحساب بودن قرار میگیره نگفته چه کسی باشه چه کارهایی انجام داده باشه پیامبر باشه یا انسان عادی خداوند فقط گفته کسانی که ایمان بیارن به خدا میتونن از این ولی خدا وند استفاده کنن
گفتم وقتی بیمار بودم خیلی سریعتر از اون چیزیکه فکر میکردم به شفا رسیدم در صورتی فکر میکردم چند ماه گذشته اما دیدم فقط دو ماه گذشته من شفا گرفتم شفا کامل ۵الی۶ ماه بعد تجربه کردم از اون زمان تا حالا در بهترین حالت شفا خودم سپری میکنم خدایا شکرت
من موقعی بود که میخواستم خونم بفروشم به فروش نمیرفت یهویی یه کسی گفت در عرص یک هفته فروخته شد
خونه بعدیم که امشب فروختم فردا شب خریدم
موضوعی که سریعتر از تصور من باشه من به یک هنسفری فکر میکردم چند دقیقه بعدش تهیه اش کردم یا داشتم فکر شیرینی میکردم دخترم از دانشگاه اومد با جعبه شیرینی یا دلم چیزی میخواست گفتم تهیه کرد همسرم
سلام خانم فرزانه عزیزم
امیدوارم به اهداف قشنگت برسی .
شما شفای الهی رو تجربه کردین پس به اهداف دیگه تون هم با کمک خداوند میرسین .
سوالی داشتم منم کم کاری تیروئید دارم یکی از خواسته هام درین دوره همینه که منم شفای الهی رو تجربه کنم من ده ساله قرص میخورم وتازگی ها از حالت نرمال خارج شده حتی باوجود مصرف قرص البته سه ماه پیش ازمایش دادم وچند روز پیش هم دادم ولی هنوز جوابشو نگرفتم ممنون میشم بگین چطور شفا یافتین ؟
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان هم مسیرم
من به سریع الحساب بودن خداوند در تحقق خواسته هایم ایمان دارم
من در گذشته وقتی این آیه رو می خوندم که خداوند فرمودند اگر بندگانم از من پرسیدن بگو من نزدیکم دعای دعا کننده را اجابت می کنم همیشه برداشتم این بود وقت مریض شدن یا پیشامد ناگواری یا درخواست جور شدن کم وکسری در زندگی باید دعا کنم منظور خدا از دعای دعا کننده همین بوده وشرطش هم انجام واجبات وحفظ حجاب وخلاصه خیلی درکش نکرده بودم اما با اومدن به سایت تناسب فکری ومخصوصا این دوره زندگی با کمک خداوند متوجه شدم خداوند بی هیچ قید وشرطی به من وتمام انسان ها نزدیک است وبرای این نزدیکی کاری به گذشته من ندارد نگفته چه کسانی با چه ویژگی بلکه گفته بنده های من تمام بنده های من ومنطور از دعای دعا کننده تمام خواسته ها آرزوهای آنهاست حتی خواسته هایی که خودما فراموش کردیم وخداوند هرگز فراموش نمی کند
خداوند شرط برآورده شدن خواسته هارا ایمان داشتن به وجود خود معرفی کرده
وقتی خداوند مژده نزدیک بودن خود را به بندگانش داده وگفته خواسته آرزوهاشون رو برآورده می کنم شرط آن را ایمان داشتن به وجود خودش اعلام کرده
ما اگه به خدا ایمان داشته باشیم ایمان اطمینان قلبی ودر مسیر تحقق خواسته هامون قدم برداریم خداوند اون هدف وخواسته مارو که بهش عرضه کردیم برآورده می کنه
چیزی که باعث می شه در این راه ما به مشکل بخوریم اینکه وقتی خواسته ای از خداوند داریم ومی دانیم رسیدن به آن از عهده خودمان برنمیآید وازراه را طولانی وغیر ممکن می دانیم به چطور وچگونه برآورده شدنش توسط خداوند فکر می کنیم وهمش می گیم خداوند چطور می خواهد آن را اجابت کند ونگرش دور از دسترس بودن آرزوها به راحتی مانع تحقق آنها می شود
اگر چطور وچگونه برآورده شدن آرزوها را به خداوند بسپاریم وبا اطمینان در مسیر رسیدن به خواسته های خود قدم برداریم از سریع الحساب بودن خداوند شگفت زده خواهیم شد
بله صفت سریع الحساب یکی از اوصاف وویژگی های خداوند است ما اگر به خداوند ایمان داریم باید به اوصاف اوهم ایمان داشته باشیم
سریع الحساب بودن خداوند راه حل مقابله با مانع زمان بر بودن برآورده شدن ارزوهاست
برای همه ی ما این شرایط پیش آمده که خیلی برای خواسته ای تلاش کردیم وراه رسیدن بهش رو سخت دونستیم ولی به این نتیجه رسیدیم که دستمون خالیه تسلیم شدیم وهمه چیز رو به خداوند سپردیم وبعدش دیدیم خداوند در زمانی خیلی کوتاه از از حد تصور ما به راحتی اون خواسته رو برآورده کرده طوری که هم برای خودمان هم دیگران نوعی معجزه بوده
به خدای یکتایی که می پرستید دلگرم باشید این خدا می داند چگونه باید قوانین جریاناتی که به نظر شما ودیگران منطقی است سالها به طول بینجامد در مدت بسیار کوتاهی در زندگی شما به جریان بیاندازد
من ایمان دارم برای تحقق خواسته هایم به محض اینکه به خداوند توکل کنم اوهم برنامه اش برای تقییر زندگی من وتحقق آرزوهایم سرعت می بخشد وخداوند سریع الحساب است
تمرین:
1-برای من هم خیلی موقعیت ها در زندگی پیش اومده که خواسته ای داشتم وبهش فکر کزدم حتی
برای رسیدن بهش گام برداشتم اما در همون مراحل اولیه اونقد به چطور برآورده شدن ودرست شدنش فکر کزدم واما واگر کزدم که بعدش اونو محال دونستم وولش کزدم چندین بار رفتم برای ادامه تحصیل اقدام کردم ولی گفتم سنم رفته بالا دیگه مغزم کشش نداره یا دیگه حوصله ندارم یا برای یه مدرکی کمی رفت وآمد لازم بوده ومن به راحتی ولش کردم وقیدشو زدم اما الان مطمعنم اگه ایمانم به خدا قوی باشه خواسته ای که بهش عرضه کردم بدون هیچ چرا چطور وچگونه ای برآورده می شه چون اون خدای قادر توانا وبی نطیر منه واز هرکسی بیشتر لایق درخواست کردنه وسریع الحساب وبدون هیچ زحمتی هر خواسته ای ازش داشته باشم رواجابت می کنه
3-من قبلا انتطار از خداوند نداشتم تا خواسته ها آرزوهامو برآورده کنه چون خودمو بنده نالایق وبی ارزشی می دونستم وهمیشه می گفتم همین که خداوند بلایی سرم نمیاره گذاشته اینجوری ادامه بدم خودش خیلی اما الان فهمیدم خداوند کاری به گذشته من نداره وفرقی بین بنده هاش نمی گذاره وبدون هیچ قید وشرطی فقط ایمان داشتن به خودش رو خواسته تا ما رو به هر آرزویی که داریم برسونه من الان خودم رو واجد شرایط تحقق خواسته هام می دونم چون به نگرش رو درباره خدا ند عوض کردم وانتظارم از خداوند عوض شده ومی دونم خداوند پاداش این تغییر نگرش منو می ده وخداوند به عهد خودش وفاداره ومی دونم خواسته های منو اجابت می کنه وخداوند سریع الحساب است
تمرین 6و5و4
من در گذشته خواسته هایی بوده که واقعا صد درصد در رسیدن به اونها ناتوان بودم ودر اون شرایطی که داشتم مطمعن بودم بهشون نمی رسم برای همین اونها رو به خدا سپردم هرچند در گذشته نگاهم به خداوند به زیبایی الان نبود اما کاملا تسلیم بودم ومطمعن بودم فقط از عهده خداوند برمیاد مثل خوب شدن حال دخترم وقتی بچه بود
مثل عوض کردن خونه ای که توش بودیم ودست وبالمون کاملا خالی بود ورفتن به خونه ای که حتی فکرشم نمی کردم مثل ثبت نام دخترم تو مدرسه ای که دلم می خواست مثل خیلی از خواسته های ریز و درشت
من دوستی داشتم که مجرد بود وهیچ درآمدی نداشت پدرش سالها بود فوت شده بود وخرج تحصیل زندگیش رو مادرش با حقوق باز نشستگی می داد برا رهاش هم ازدواج کرده بودن وکمکی به اونها نمی کردن مدتی بود برای یه کار دولتی خوب وآینده دار درخواست داده بود
همون روزها بود که باهم به طلا فروشی رفتیم تا برای دخترم گردنبندی بخریم وقتی رفتیم تو طلا فروشی این دوست من محو تماشای طلاها بود خیلی طلا دوست داشت همش دست می زاشت رو سرویس های طلای سنگین آنچنانی و زدن قیمت واز فروشنده قیمت می گرفت وبه من می گفت به زودی این میخرم وانو می خرم
همین جور تا برگشتیم خونه چندتا طلا فروشی که رفتیم همین حرفها رو می زد من تو دلم خیلی ناراحت شدم براش ودلم سوخت برگشتم به همسرم هم گفتم گفتم مریم گناه داره چقدر حسرت تو دلشه گذشت حدودی ماه یا شایدم کمتر خبر داد سر کار قبولش کردن والان مدتهاست از اون روز ها می گذره مریم شاید باور نکنید همه اون طلا که به من نشون داد رو خرید حتی بهتر وقشنگترش رو ماشین خرید وضع زندگیش از این رو به اون. رو شد من همیشه وقتی هربار طلایی می خرید نشونم می داد یاد اون حرفهاش می افتادم وبه خودم می گفتم باید دلت برای خودت می سوخت که اینقد ایمانت ضعیف بود اون سرویس های جواهرش اونقد زیاد شده که توی بانک ازشون مراقبت می کنه همچنان می خره چون عاشق طلاست واز اون بالاتر عاشق خداوند وایمان قلبی داره به خداوند واونو از هر کسی در برآورده شدن خواسته هاش تواناتر می دونه 🌷
♦️خدای امروز با خدای روزهای گذشته هیچ تفاوتی ندارد داشته ها وتوانایی های خداوند هرگز تقییر نمی کند بنابرین آنجه باید تغییر کند فقط نگرشوانتطارمون از خداوند است
به نام خدای نور ، بی نهایت ِ مهربان و فراتر از انتظاری که همیشه در دایره حمایت و هدایتش، امن و امانیم🌟
درود و احترام خدمت استاد عزیز و بی نظیرم و هم کیهانی های هم مسیر و نازنین 🦋
خدایا بابت فرصت طلایی حضورم در این دوره شگفت انگیز سپاسگزارم
خدایا بابت رشد و گسترش آگاهی درونم سپاسگزارم
خدایا بابت داشتن استاد عزیزی که پیامبر اعجاز زندگیم هستپ سپاسگزارم
★☆گام دهم: من به خدای سریع الجواب ایمان دارم★☆
از امروز صبح که این جلسه رو خوندم و نوت برداری کردم، تا یک ساعت پیش که کارم تمام شد، و برگشتم خونه ، تمام مدت یک گوشه ی ذهنم این موضوع چشمک میزد که زودتر بیام خونه و با حوصله و وقت کافی بدون عجله، حرفهام رو بنویسم، که نوشتن در این سایت منبع آرامش و انرژی منه و هرچه بیشتر با سایت کانکت باشم، حالم بهتره.
الهی شکر 🙏💮
خدای سریع الجواب…خدای سریع الحساب…
وقتی این خدا رو میگذارم مقابل خدای سابقی که در ذهن داشتم، از شوق به چنان وجدی میام که دلم میخواد یک قلب دیگه هم داشته باشم برای دوست داشتن خدای جدید.
البته خدای سابق من هم جواب دهنده بود، اما نه به من! به صالحین! به محجبه ها! به اونایی که در ظاهر با من متفاوت بودن و مراسمی و آدابی داشتن..و من از نظر خودم گناهکارترین بودم! و منفورترین برای خدا…!
کم کم تضادهایی در ذهنم ایجاد میشد که چرا فلانی هیچ اعتقادی نداره ولی انقدر دعاهاش و خواسته هاش براورده میشه، و فلانی انقدر ظاهر و اعمالش مذهبیه ولی انقدر تو زندگیش مشکل داره؟؟
جوابی که از دیگران که بزرگتر و آگاه تر بودن گرفتم این بود:
خدا صدای بنده های نیک ش رو دوست داره و همش دوست داره بنده هاش صداش کنن و هی خدا بهشون نعمت نده و به جاش محنت بده که همش برن سمت خدا و خدا رو صدا کنن. در مقابل اونا که صاف و صادق نیستن، و بد طینت و نیتن، به محض صدا زدن خدا، برای انکه خدا دیگه صداشون رو نشنوه بی درنگ دعاشون رو مستجاب میکنه…😂
و برای تایید حرفشون این شعر رو میخوندن:
هرکه در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند…
و من به جایی رسیده بودم که کینه ی خدا رو گرفته بودم!! و آرزوداشتم در گروه بدطینت ها باشم که هرچی از خدا میخوام خیلی زود براورده کنه…!
الان که فکر میکنم با خودم میگم چقدر خدا میتونه بی قضاوت و احساس باشه که اینهمه اتیکت از طرف بنده هاش بهش میچسبه ولی باز همون خدای بی کینه، بخشنده، و گستراننده ست. و همین یک مورد کافیه تا باور کنیم و بپذیریم خدا، خدای انسانی نیست و نگاه انسان گونه ما به خدا بدون شک اشتباهه.
روزگار بر من گذشت و گذشت تا به مسیر استادم هدایت شدم و کم کم به حقایق پی بردم و خدای جدیدی شناختم که هیچ شباهتی به خدای سابق نداشت اما مهربانتر و عادل تر بود، خدایی که هیچ تضادی در ذهن من بوجود نمیاورد…خدایی که شبهه تو کارش نبود که چرا فلانی اونجوری من اینجوری!! و کاملا بر اساس قوانین جهان هستی واضح شده بود برام :”هر کس هر کجاست حقشه…”
خدایی که همه چیزش تعریف شده و واضح هست.
و بر خلاف خدای سابق که همیشه از بچگی مادربزرگم به همه یاد داده بود صبر کم خدا سی ساله….!!، خدای جدیدی شناختم و یافتم که سریع الحساب و سریع الجوابه…
و چقدر زندگی با چنین خدایی امن و امانه…
چقدر بعد از 39 سال، با خدای جدیدی که یافته و شناخته بودم، به زندگی م شادی و رنگ و نور پاشیده شده بود…
چقدر این خدا برام جذاب و عاشق پرور بود…
و قشنگ ترین قسمتش این بود که زندگی برام مثل شهربازی شده بود! همش سعی میکردم هر صفت جدیدی ک از خدای جدید میشناسم، امتحانش کنم تو زندگیم و وقتی جواب می گرفتم نه یک قدم، که هزار قدم جلو تر میرفتم در مسیر پیشرفت.
خدایی که بارها از استادم شنیده بودم: “خداوند با تمام صفات و ویژگی هاش در ما وجود داره…” و هربار این حقیقت رو میشنیدم و یا تجربه ش میکردم، دنیا دنیا امنیت و شادی به قلبم روانه میشد….
و حالا نوبت گام بعدی رسیده…
وقت شگفتی بعدی از راه رسیده….:
🌟توجه نکردن به چطور و چگونه براورده شدن خواسته ها… 🌟
تمام امروز سر کار، به این موضوع فکر میکردم ….
تا وقتی من به چگونگی براورده شدن آرزوهام فکر میکنم، در واقع میخوام خودم مدیریت همه چیز رو به دست بگیرم انگار خدا رو از مسیر و زندگیم کنار میزنم، و میخوام اراده ی خودم رو پیاده کنم! عملا با این فکر، خدا رو قبول ندارم و بی ایمان میشم، و اراده ی بی پایان و بی نهایت و فدرتمند و گستراننده ی خدا رو نادیده می گیرم… و میخوام با اراده ی ناچیز خودم به خواسته هام برسم….
از طرفی، اراده ی انسان، فکر انسان، راهکارهاش محدوده و تا یک جایی شاید بتونه یه سری مسائل رو نظم و نظام ببخشه و درستشون کنه. از یه جایی به بعد قفل میشه، و اونجا نقطه ی شروع ناامیدی و پریشانیه. که باعث میشه خودمون مانع خودمون بشیم و بنشینیم سد راه اراده ی خدا. دستان خدا رو می بندیم!
اما در قبال این طرز فکر، وقتی همه چی رو به خدا می پساریم، با اراده ی خدا همسو میشیم، اراده ای بی نهایت، گستراننده، با راهکارهایی خردمندانه و سرشار از عشق و برکت. از سر راه خدا کنار میریم، و اجازه میدیم این اراده ی گستراننده ، به زیبایی هرچه تمام تر شاهکارهای شگفت انگیز خلق کنه…
امروز هر چه بیشتر یاداوری کردم برای خودم، آرزوهایی که تا کنون بهشون رسیدم، و به چطور و چگونه ش فکر کرده بودم، برام روشن تر شد که به اون خواسته چقدر دیر رسیدم، و اتفاقا هرگز از اون راهی که بهش فکر کرده بودم، محقق نشده بود! و به هر آرزویی که فکر نکردم و سعی کرده بودم در مسیر آموزشها متعهد باشم و به چطور چگونه ی آرزوهام فکر نکنم، سریعتر رسیده م….و خداوند سریع الجوابه….
پس از سر راه خداوند کنار بریم…
اجازه بدیم خداوند با تمام صفاتش در زندگی و درون ما متجلی شه.
خدایا سپاسگزارم
استاد عزیزم سپاسگزارم
الهی همیشه نور و امید در قلب تون مواج و فزاینده باشه.🙏🌟
بنام الله صاحب صفات زیبا و واقعا لایق تنها والاترین ستایشها،
درود و رحمت پاک خدا بر استاد بی نظیر و عالیقدر چو تشکر فراوان از زحمات فوق العاده زیبای شما استاد گرامی،
و سلام السا جان عزیزم
چقدر زیبا نوشتی که:
(همش سعی میکردم هر صفت جدیدی ک از خدای جدید میشناسم، امتحانش کنم تو زندگیم و وقتی جواب می گرفتم نه یک قدم، که هزار قدم جلو تر میرفتم در مسیر پیشرفت.)
و جالبتر برام این شد که من آغاز سال نو ۱۴۰۲ یعنی همین امسال از خدا خواسته بودم مرا با صفات خودش یکی کند الان دارم نتیجه هاشو میبینم البته تازه اول راهم،
حتی آرزوم بود دوستان اهل معرفت پیدا کنم در این سایت به لطف الله به این ارزومم رسیدم انشاالله همه با در کنار هم باعث خشنودی خدا و خودمون بشیم و غرق در شادی و خنده.
درود و احترام خدمت همه دوستان و استاد عزیزمون
هم کیهانی نازنینم تینا خانوم گل
خیلی ممنونم از لطف و محبت شما. مرسی بابت وقتی که گذاشتی دیدگاهم رو خوندی وپاسخ نوشتی.
میبینی چقدر خدا سریع الحسابه ؟ شما به محض اینکه ازش خواستی ، در مسیر قرار گرفتی و همه آگاهی هایی که از خدا طلب کردی داره به شما داده میشه. این از شگفتی های خداونده که ما چون نگاه انسانی به خدامون داشتیم باورمون نسبت بهش این بود که یه خدای سلیقه ای و انتخابیه، که به بعضی بندگان جواب میده، و دعاشون زود براورده میشه چون از درگاهش طرد شده ان یا خیلی بندگان خاص و مرتاضی هستن، به بعضی دیگه جواب نمیده چون خیلی گناهکارن و خدا ازشون ناراضیه، یا اینکه برعکس چون عزیز خدا هستن خدا میخواد بهشون زجر و عذاب بده که صداشون رو بشنوه…!
و امروز داریم خدایی رو بیشتر و بیشتر میشناسیم که بی قضاوت و تبعیض نسبت به همگان سریع الحسابه به شرط اینکه باورش کنن.
چقدر از شنیدن اینکه در مسیر اون چیزی هستی که براش دعا کردی، خوشحالم دوست من.
امیدوارم همه مون در مسیر باشیم و هر روز آگاه تر از دیروز باشیم .
مهر و نور در قلبت جاری عزیز من.
قبلا هم گفتم یکی از بزرگترین موانع رسیدن به رویاها فکر کردن به چگونگی تحقق اونهاست.اگه تا الان به خواسته ای نرسیدیم چون راه حلی برای رسیدن بهش نداشتیم و بعد از این هم نخواهیم داشت.باید فقط به خدا سپرد خدا رو مسئول برآورده کردن خواسته ها قرار بدیم و کاری به چگونگی تحقق اونها نداشته باشیم چون توانایی جسمی و ذهنی ما محدود هست و با عقل انسانی نمیشه همه مسائل رو حل کرد ولی چاره کار پیش عقل کل هست خداوند عقل کل هست و هزاران راه بعید وناشناخته برای رسیدن به خواسته ها داره .اختیار تمام امور کائنات به دست خداوند هستی است و هیچ برگی بدون اذن او به زمین نمیوفته پس براحتی با تقدیر امور میتونه جریان کائنات رو طوری پیش ببره که به سادگی رویای محال شما تحقق پیدا کنه. به سادگی طوری که اصلا فکر هم نمیکردید هزاران برابر بیشتر از چیزی که میخواستید و ساده تر از هر روشی که فکر می کردید خداوند میتونه شما رو به رویاتون برسونه
فقط شرطش ایمان و انتظار مثبت هست.خداوندگفته دعای دعا کننده رو برآورده میکنم بشرطی که به فرمان من گردن بگذاره و ایمان داشته باشه.
یعنی اگه با حس بد و ناامیدی دنبال خواسته باشید که نشان از بی اعتمادی وتوکل نداشتن هست خواسته برآورده نمیشه.
پس یه سری شرایط داره فقط .اینکه به خداوند بسپارید و در مسیر تحقق رویا خوشحال و با ایمان پیش برید و لحظه ای شک راه ندید به خودتون
من گاها چند روز که به چگونگی تحقق رویای شفا فکر می کنم و راههای احتمالی رسیدن به اون رو بررسی می کنم واقعا ناامید میشم چون عقل من میکه اگه راه حلی بوده تا الان باید خوب میشد چون من همه راهها رو رفتم بعد به معجزه فکر می کنم که یکدفعه شفا بگیرم بعد با خودم میگم مگه من چکار کردم که خدا اینقدر دوستم باشه و میون این همه آدم منو شفا بده؟؟!!
خدا که به هر کسی معجزه نمیده .باید بنده خاص ویژه خدا باشی اهل عبادت کمک به مردم نماز و زکات و غیره منم که نتونستم صد در صد خدا رو راضی کنم پس جرا معجزه به من بده.
یه جورابی اخساس لیاقت نمیکنم برای دریافت معجزه شفا و بیشتر انتظار دارم با کمک قدرت ترمیم بدنم وعلم پزشکان کم کم درمان بشم.
احساسم و ایمانم به شفا در شرایط مختلف کم و زیاد میشه.باید بیشتر مراقب احساسم باشم چون قرار هست بزرگترین هدیه رو از خداوند هستی دریافت کنم .این نوشته ها خیلی کمک می کنه که باگ هام رو پیدا کنم.
با این نوشته فهمیدم که احساس لیاقت ندارم هنوز اون افکار محدود کننده راجع به خدا و نارضایتیش از من تو ذهنم هست.
خیلی با خدا کار دارم پس باید خیلی رو باورهام کار کنم.
خدا چندین بار گفته که سریع الحسابه واقعا از روزی کهدوره رو شروع کردم یکی از بیماریهام تقریبا برطرف شده و همش تو ذهنم میگفتم چجوری شد؟؟؟ به حساب خودممیذاشتم که تنفس عمیق رو شروع کردم و به تنفس ربطش میدادم. قدرت خدا و واسطه بودنش رو اصلا توجه نمیکردم. با شک و تردید نگاه میکردم انگار که ته ذهنم انتظار یه معجزه شفا دارم .یعنی بدون اینکه من کاری کنم برای درمان با دعا ودرخواست خدا معجزه کنه و شفا بگیرم
واقعا منطقی نیست خواسته من هرچند خدا به بعضی ها شفا معجزه آسا هم میده ولی من نباید توپ روکامل تو زمین خدا بندازم .
باید برای رسیدن به خواسته با حس خوب و انتظار مثبت با غلبه بر شک و تردیدها قدم بردارم و کاری کنم تا خداوند منودر مسیر شفا دودرمان قرار بده.
بهم الهام شده که بیخودی منتظر معجزه نباشم خدا کفته از توحرکت از من برکت.
من باید زحمت خودم رو بکشم که همین هم بسیار شیرین هست کار کردن در مسیر تحقق رویا .خدا هم ته مسیر ایستاده داره لذت میبره از تلاش و امید من که باعث رشدم میشه وداره تشویقم میکنه . خدایا شکرت که مسیر رو یه بار دیگه بهم نشون دادی.
خدایا من به بزرگی و عظمت و شکوه بارگاه کبریایی تو ایمان دارم. به قدرت بی بدیلی که تنها در دستان قدرتمند توست.
میدپنمکهمیتونی کن فیکون کنی و الساعه تمام بیماران دنیا رو شفا بدی در یک لحظه ولی ختما حکمتی داری حکمت تو قشنگه .میخوای منو ببینی که چطور تلاش می کنم برای رسیدن به خواسته هام که باعثرشدخودم و گسترش دنیای تو میشه.
خدای من با امید وتنها وتنها با توکل به تو قدم در این مسیر جدید گذاشتم خواهش می کنم دستم رو بگیر هرجا در اثر افکار محدود کننده ناامید شدم دوباره به مسیر الهی هدایت و هلم بده
خدایا شکرت بخاطر نعمت های بیکرانت شکرت بخاطر نعمت سلامتی که الان قدرش رو میدونم شکرت بخاطر نعمت های که دادی و اصلا ازشون خبر نداریم شکرت بخاطر همه خوبی ها و بدی هایی که در مسیرم قرار دادی شکرت بخاطر این بیماری که سر منشا بسیاری از آگاهی ها آرامش ها و فرصت ها ورشد من شد
خدایا هزاران هزار بار شکرت بخاطر این آکاهی ها بخاطر استاد عزیز که واسطه قرار دادی خدایا ممنونم که روشنم کردی هیچی از بزرگی تو بعید نیست توکل به خودت❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خدمت استاد گرامی ..ما یکی دوسالی هست که میخواهیم خانه امان رو عوض کنیم ..ولی باتوجه به تورم هر وقت اقدام میکنیم نمیشود .دلیلش رو نمیدانستم .بسیار ناراحت وپریشان از اینکه من حامی ندارم .ارث ندارم .پول ندارم.وتمام افکار منفی که در ذهنم برای خودشان جولان میدادن ..با خودم میگفتم چه گره ای در کار هست که باز نمیشود ..دوباره به جریان مستاجر بودن واینکه چطور خداوند خرید خانه را برایم هموار کرد می افتادم ودلگرم میشدم .ولی باز افکار به سراغم می امد وذ..هنم میگفت هیچ راهی نیست بهتر است تلاش نکنی..تا اینکه امروز شما مطلب گذاشتید وبه سریع الحساب بودن خدا اشاره کردید الان متوجه شدم که مشکل کارم کجا بود .به همه چی ایمان داشتم الا خدا .به ارث .به حامی به سرمایه و همه چیز ولی نمیدانستم که انها را هم خداوند میدهد .استاد ممنونم که بیدارم کردید ..ونگرشم را نسبت به خدا عوض کردید .من باید خیلی روی نگرشم کار کنم تا بتوانم به ایمان قلبی نسبت به ذات حق ببرم ..ممنونم از خدا بخوایین که مرا هم هدایت کند من عاشق خدایم هستم ومیخوام تمام سلولهای بدنم مطیع دستور خداوند باشند الهی آمین .با استاد گرامی من هروقت مطالب شمارا مطالعه میکنم نمیدانم چرا اشکم سرازیر میشود به گمانم حرف دلم را میزنید .باسپاس فراوان از شما .
بنام الله الرحمن و الرحیم که واقعا این حد بی نهایت
مهربانی ،یکتا بودن ، با عظمت ،غنی و سخاوتمند بودن فقط در شأن ستایش خودش هست،
و درود و رحمت و کمال قادر مطلق جهان،
از اول تا ابدیتش و شیر پاک مادر بر شما چنین بنده و چنین فرزندی که خدا افریده و مادر گرامی که بدنیا آوردن چنین فرزندی رو به لطف الله،
چنین استاد ارجمندی و عالیقدری ،واقعا حلالتر از حلال همه این نعمتها به آسانی و بینهایت،و همه خیر و برکت روانه هر لحظه زندگی زیبای شما که قدمبه قدم،گامهای خداوند در جریان زندگی شما هست و خداوند مادر و پدر گرامی را برای داشتن چنین فرزندی مورد آمرزش و رحمت بینهایت قرار بده الهی آمین و عزیزانتان را برایتان نگه دارد با تنی سالم و آگاهی و شادی و ثروت در کنار هم تا ابد،
استاد مهربان و نمونه من واقعا نمیدونم چطوری در کلمات اینهمه زیبایی و عظمت و مهربانی و سپاسگزاری از خداوند عظیم الشأنم و شما نور هدایت خدا را بفهمم و بگنجانم در ابتدا دوباره تا بی نهایت تشکر و قدردانی میکنم،
من بخاطره اینکه:
توفیق پیدا کردم در این سایت معجزه وار بیام و این مطلب را لایق باشم بخوانم و نه تنها لاغری با ذهنم برآورده شود با ارامش و لذت بلکه در همه چی زندگیم ازنو تولد پیدا کرده ایمانو باورم و نگاهم و زندگیم هم تغییر کرده،
من شده بارها بارها فکر کردم یکجاهایی زندگیم چه روحی چه مالی به خط پایان رسیده اما چنان خداوند برام وارد عمل شده که اون افراد تغییر کردن و انگار محسور شده توسط خدا شده باشن و کلا یادشون رفته باش که قبلش چی گفتن چکار میخواستن کنند اومدن برای من کارهامو یکجوری ختم به خیر کردن که خدا میدونه،و این چنین نگاهم مونده رو به اسمون خدا از تعجب،
مثالهایی از خواستههای من که شاید کوچک باش اما خوب نشانه هستن که قانون و احترام به قانون خدا داره کار میکنه و داره خدا بهم نشون میده رعایت و احترام به قوانینش همان خواسته های ما و حفظ ایمانمون به عظمت قدرتش چه غوغای شگفت انگیزی به پا میکنه،
مثلا:من پری شب فقط ساندویج دونر کباب از ذهنم رد شدو دلم خواست ،همون شب شوهرم گفتن بریم بیرون و نمیدونستن من دلم چی خواسته،
بعد از گشت و گذار زیاد دیگه عصبی شده بودیم و گرسنه گفتیم اولین رستوران هر چی بود بخوریم و باور کنید نمیشناختیم رستورانو تا وایسادیم نوشته بود فقط دونر کباااااب ترکی!!!!!!
یا امروز شنبه پول یک کلاسمو از خدا خواستم گفتم بده دیگه خدا جون مگه نمیگی از رگ گردن نزدیکتری آخه رواست که من اینهمه تو فکر و استرس برم؟!!!!تو فکر رفته بودم که امروز همون لحظه شوهرم گفت چته تو فکر چی هستی؟ گفتم پول میخوام داری ؟و اصلا هم ازم نپرس برای چی ؟
شوهرم رفت بیرون بعد پیامک اومد که همسرم برام پول زده خدا از طریق همسرم سوپرایزم کرد خدا بوسیله بنده گل و همسر مهربانم،
یا دوست داشتم بدونم یک خانومی که در مورد جهان و کائنات میگه اسمش چیه در اینستا رفتم و اینستا رو باز کردم سریع دیدم اولین صفحه اسمش رو و فهمیدم !!!!کیه!
تازگیا هر چی میخوام سریع تو اینستا همون رو نشون میده گاهی وقتها میگم نکنه ا البته به خنده نکنه راهداری چیزی تو مغزمون از طریق واکسنهامون ریختن که من تا فکر میکنم تو اینستا همون میاد بالا !!!!!آخه!
یک مثال دیگه خاله من همیشه آرزو میکرد تنها باش و بره خارج از کشور زندگی کنه ،این اتفاق الان براش ۲۴ سال افتاده حالا برعکسشو دعا میکنه میگه دیگه بسته تنهایی برام،
انشاالله برای همه زندگی با عزت طولانی باش یک مثال دیگه که شوهر خالم یکبار عصبانی بود اردیبهشت امسال دیدم گفت به خاله بزرگم که از خدا مرگمو میخوام راحت بشم زندگی به درد دیگه نمیخوره متاسفانه ۲۱ تیر امسال فوت کرد به نظرم خیلی باید مراقب حرفهامون باشیم و خواسته هامون خدا هم بیامرزتش ولی واقعا خدا شنونده و دانا و بصیر هر چی بخوای همونو سریع میده تو هر فرکانس و مداری باشیم،
یا مثال دیگه :ما خونمونو فروختیم افتادیم دنبال گشتن خونه اگر نمیخریدیم دیگه اونور سال نمیتونستیم خونه بخریم نسبت به پولمون گرانتر میشد خیلی قیمتها،
هر خونه ای هم میدیدم دلم نمیخواستش این آخری دیگه گفتم بخریم هر چی شد و بود فقط پولمون بمونه برای یک خونه حداقل،
باورتون نمیشه لحظه آخر بازدید خونه اخرو که با حس بی حوصلگی و کلافگی کامل من رفتین خونه رو دیدیم و خریدیم که دقیقا مهندسی و شخصی سازی مثل خونه قبلی خودمون که صد برابر عااااالیتر نصیبمون شد و خریدیم خدایا شکرت،
مثال دیگه:یک ماه پیش ماشینمون هم فروختیم چون شاسی بلند بود دلم گرفت گفتم خدایا من دلم شاسی بلند دوست داشت چرا آخه اما الان نگم براتون یک ماشین سدان اسپرت خریدیم هررربارررر سوارش میشیم شوهرمگاز میده صدای غور غور گازشو در میاره اسیر صداشیم ،هر دو میگیم بهش ایوووووول، ما گاز میدیم با تو،و تو فقط صدای زیبای گاز دادنتو به رخ ما بکش تا بشنویم ههههههه، آنقدر حال میکنم باهاش اصلا شاسی بلند یادم رفته.
نمونه کوچک دیگه خواسته هام و سریع اجابت شدنش:
به خدا بارها خوراکی های خاصی تو ذهنم بوده اما اصلا به همسرم نگفتم دیدم همونو دقییییق خریده آورده خونه شااااخ درآوردم،فکر کنم خدا بابت شکمو سریع حاجت میده ههههههههههه البته مزاح ولی واقعیت الانم البته لاغری آسان با ذهن و حاجتم داده با لذت و آسانی،
و همین هفته
دلم مسافرت میخواست همسرم گفت تینا آماده شیم این هفته بریم واااای خدایا دمت گرم از زمانی که حالم تو این سایت خوب شده همه چی با یک بشکن داره مستجاب میشه واقعا خدایا شکرت،
و استاد نمونه های دیگه تو زندگیم:
من ازسن ۱۸ تا ۲۱ سالگی سه بار دانشگاه قبول شدم هر سه بار فقط به خداوند گفتم میدونمتو بودی وگرنه چطوری با اینکه من زیادم درس نخوندم
چنین جاهایی تو چنین رشته های قبولم کردی؟!اووونم هر بار قبول شدم سه باااار آخرین بارم تهران شهرک غرب مثل شاه ها میرفتم راحت میومدم.
خدایا من ممنونم از تو تا ابد بی نهایت بار که به جرات میگم:
از زمانی که بدنیا اومدم و یادم تو مرا واقعا بین پر قو نگه داری کردی درنازو نعمت من در هیچکدوم ازمراحل زندگیم سختی ندیدم و نکشیدم در کل به زندگیم نگاه میکنم همش راه بوده و نعمت بوده و برکت و خیر،
شاید برای همینه که کوچکترین سختی برام طاقت فرساست چون همش آرام و آسایش را دیدم و همیشه خواستم همه چیز را زیبا و پر از آرامش و نعمت و با هدایتش و با نگاه با عظمت خودش تجربه کنم و ببینم،
اینو کسی داره میگه که پدرشون زود از دست داده و مادر فقط براش همه کاری کرده سختی داشتم اما زیبا دیدمش و البته خدا کمک کرد زیبا ببینمش و باید اینطوری باش،
اما بازم ازش خواستم ظرفیتمو افزایش بده تا نازک نارنجی نباشم و منم قدرتمند و صبور و با طرفیت بیشتری باشم ولی در هر صورت خواستار خیر و ثروت سلامتی از خداوند هستم .
میدونم دارم از نظر روحی آماده میشم برای رفتن به مرحله بعدی زندگیم میدونمقراره الگو باشم و دستی از دستان پر مهر خداوند بر روی زمین و،نباید سریع عمل کنم باید با دید خدا به همه چی نگاه کنم وسیع با عظمت پر از زیبایی و رهایی و بخشش و به ارامی،
چون الگو میخوام باشم باید پس تمام ضعف هایم را رها کنم مثلا:
عجول نباید باشم،
نازک نارنجی نباید باشم،
میخواهم همه را ببخشم کینه نداشته باشم خود خوری نکنم
و یا لجباز نباشم و رها کنم
و قضاوتها و غیبتها و به سخره گرفتنها را رها کنم واقعا در برابر عشق خدا چه ارزشی داره من در مورد کسی نظر بدم که بخوام از چشم خدام بیفتم نه خدا و عظمتش برام ارزشمندترن،
یا مثلا از بالا و تکبر کسی را نبینم یا از روی تحقیر
و حتی از پایین هم نبینم از روی حسرت و بی عزتی و بی اعتماد به نفسی ،
و درست که ازش آگاهی رشد صداقت معرفت استواری و سلامتی و مال و زندگی پر از نور و پر از برکت ازش خواستم،
اما اول اخر خودش صاحبش خودش هست و رضایت خودشو خواستم خشنودی خودشو از خودم خواست،
دوست دارم طوری بدون وابستگی زندگی کنم که وقتی گفت وقت رفتن بگم با فراغی بال حتما به روی چشم بریم همین حالا بریم این چنین کمال و آمادگی ازش میخوام،
تا باارزشترین نگاهش را بدست بیارم و همه من فدای خدایم،و
برای من باارزشترین چیز هم در زندگیم همون اغوش پر مهر خداست،
و میدونمم باید هر اتفاقیو خیر ببینم وازش درس بگیرم و نعمت بدونم چون داره درسی بزرگ به من میده،
و در کل در زندگیم الحمدالله اگر هم سختی بوده دل منو قرص کرده خودش آرومم کرده و همون سریع اجابت شده اگر هم نشده خیری بوده،
من اگر سختی کمی هم که در زندگیم بوده اون را هم غنیمت شمردم و مدام در تکاپو و خواستن از خدا بودم تا همه درسهایش را با نوازش و آرامش به من یاد دهد تا وجود من هم ارتقا پیدا کند و به کمال برسم و با صفات خودش یکی بشم،
حق من ازادی و استقلال
حق من بی نیازی و قدرت
حق من ثروت و غنی بودن و سرشاری
حق من لذت و آرامشو آسایش
حق من پیشرفت و دانستن همه چیز و کمال
حق من روابط عالی و سخاوتمندبودن
حق منه که به اصلمبرگردم و اصلا شاید الان در این لحظه همین شده باش چرا دور بریم همش؟
در کل دلم میخواد با صفات خودش یکی بشم تا هم زمین جای بهتری بشه هم خودش از من خشنود،
و حق و وظیفه من که به دیگران احترام بگذارم و با مهربانی و قدردانی و محبت رفتار کنم اما غیر خودش هیچکسیو صاحب قدرت نعمت و اعتبارهای زندگیم ندانم،
من خواستار حقمم و خداوندمم صاحب تمام حقهاست
پس باید همه چیو از خودش بخوام و او هم برای من اجابت میکند به روش و صلاح خودش،
و وقتی هم گفته از خودم فقط بخواه وگرنه مشرک و کافری و وقتی از خواستن من خوشحال میشه پس منم همه چیو از خودش میخوام،
اومدم در این جهان کشف کنم لذت ببرم نیومدم زجر بکشم و اومدن بر روی زمین گذری هست،یک سفری در زمین اومدم برای مدتی که چشم بهم بزنیم تمام شده البته عمر همه انشاالله طولانی و با عزت باش ولی اومدن حال کنم نیومدم زجر بکشم خدای منم خدای سلامتی ها و خوشیها و عدالت هست،
اما ازش میخوام باید در تمام زمینهها عالی بشم و
امروز درس جدیدم این بود که خداوند بهم فرمودن از درونم در هر شرایطی متعهد باشم در عین حال ولی منعطف با اتفاقات روزت مثل موج سواری تودریا خودتو هماهنگ کن تا لذت ببری،
و این زیباست این باعث میشه ما جهانشو تجربه کنیم و لذت ببریم در هر شرایطی بالا و پایینش،البته پایینی وجود نداره کاش نگاهمو همش زیبا کنم و درسمو بگیرم مدام،
خدایا شکرت بی نهایت بار
و استاد ممنونم و
دوستان عزیز از شما هم ممنونم .
سلام خدایی مهربان
تول امام زمان حضرت مهدی (عج) روبه کل دوستا ن تبرک عرض میکنم
سلام بر استاد وهمه همراهان مسیر دریافت کمک از خداوند
۱_برای خواستم جه افکارمررو دنبال میکنم ؟
به شکرخداوند با ورد به این مسیر من کلی تغییرخوب توچند بخش،برای زندگی ایجادکردم وفتی به تحلیل این همه بخش برای خودم مرور دارم اول بخاطرش از خالق خودم بسیار سپاس گزار هستم که به من این آگاهی خوب رو و تو این زمان داده
و کاملا یقین دارم که به همه در خواستم که به درگاه فرستادم و خداوند اون دریاقت کرده راه کرفتن رو برام جیده به من خواهم رسید چطوری و چگونکی اون اصلا فکر نمی کنم اگه تو ابن بخش وارد بشم من اون اطمنان قلبی رو ندارم چون به شکر خداوند این از اطمیان یقین کامل دارم دیگه وارد این بخش های که مانع هستن نمیشم
۲_خواسته فبلی بر اساس فکر خودم چطور رها کردم ؟
من سالهای زیای در پی لاغری بودم در پی استقال مالی بودن درپی یادگیری زبان انگلیسی بودم درپی رابطه بهتر سالمتی با همسرم بودن در پی شناخت خداوند بودم ولی وفتی می خواستم این درخواستهای داشته باشم برای هر کدوم کلی باوره داشتم که نشدن رو به شکل پ واضح برام من روشن میکرد کاره تو هر کودم برای من کلی زمان کلی افکار شلوغ رو درست میکرد میدیدم که به هیچ گودم نخواهم رسبد پس تقریبا به کناری گذاشتم هی بارها گفتم شاید به شکلی اونها رو به دست بیارم وجسبیدم به لاغری که چندین روش اون بلد بودم وپس سالها اونها رو تکرار وتکرار کردم که شاید اون بخش رو که تو نگاهم از همه مهمتر بود رو به شکلی برطرف کنم
چون تو افکارم رو جمع کردم که بتوانم ی بخش رو ترمیم کنم ولی نشد جون اون زمان من چاقی رو یی مشکل یی بعدی حساب می کردم
که اگه برطرف بشه من می توانم بخش های دیگه با رفتم به کلاسهای بر طرف کنم تو استقال مالی اول که ایده نداشتم حتی هنرهای زیادی که یاد گرفتم رو هم کم ارزش میدیم که بشه باهش درامدی داشت من کلی هنر بلدهستم که با نگاه امروز میشد کلی منبع در آمد باشه
بافتنی دو میل قلاب بافی مکر مه بافی سرمه روزی منجوق باقی ساخت گل چینی به شکل تابلو اورکامی وساخت اون اشکال کاغذی خیاطی
آرایشگری که آرایشگاه داشتم فبل ازدواجم اون سه ماه کمک خداوند در و هم زمان دریاف ت کردم دو تا عروس درست کردم تو این زمان کم برای خودش خوب عالی بو.
تو کارهایی هنری کارم تو بخش خوبش بود حتی با قلاب بافی من یی زیزکتی شیک بافته بودم که کلی جشم دیگران به دنبالش بود اون با نخ. تورماهکیری که بافت سختی روطلب میکنه انواع بلوزهای شیک رو اون زمان برای خودم بافتم حتی به جاریم هم یاددادم که و اون برای خودش بافت
دیگه بی خیالش شدم جون وضعیت همسرم خوب بود پیش خودمگفتم که نیاز نیست دنبالش باشم همین که همسرم داره انکارمن خودم دارم این یی باوره بود که تو خانواده من وهمسرم رواج داره زن و مرد رو تو این بخش یکی حساب کرده و نیاز نیست خانم کاره کنه همین که همسرش درآمد داره دیکه بسته
حتی کاره خانم رو بی احترامی بهش رواج داره که شوهر وظیفه داره که کل ابن منابع مالی رو تامین کنه و اگه همسرش کاره کنه نشانه بی لایقتی مرد حساب میشه ازاقایوینی که خانمشوم کار می کنم پوزش میخوام این واقیت هست که وجود دارد
اون و توزندگی من بوده هم کم رنک شده حتی تو منزل من دخترم کلی با این باوره مبازه کردن با کمک خداوند وهم کاری من تا تواستن دو تاشون برن سر.کار
۳_باوره که درباره درخواست کردن داشتم وخودم جقدر واجب این شرایط میدوستنم ؟
من خودم رو ارام ارام کم توان دیدم این باورها اشتباه ازی حانم هنرمندی فردی ساخت که هیج کاری رو بلد نیست کارهای که بلد هست ازش ادامه دادن نداره اصلا جزو درخواست هم نیست تازه ارکی من که بلد نبودم باید ازخالقم حتی درخواست کنم اون برای خودم
درخواست داشتم اون به نگاه مادرانه برای فزرندانم خودم تو این در خواست اصلا هیچ نقشی نداشتم
مادر فداکار اون مادری هست که به فکر فرزنداتش باشه برای خودش هیچی نخواه این مادر فداکار هست من چون دوست داشتم فرزندانم موفق باشن این کاره رو به شکل خوبش برای فرزندانم انجام دادم و درخواست به شکل که خودم نفش داشته باشم نداشتم چون باوره داشتم با دریافتی خوب بچه من هم به اون کمالی که ته وذهنم هست خواهم رسبد بچه تو شرایط خوبی باشن انکارمن تو همون شرایط،هستم
حتی باره می گفتم من لایق این چیزهای نیستمکه برای من ایجاد بشه این بخش که درمن به شدت کم رنک شد درمن یی حس لایقت برای درخوست رو کم رنک کرد
وکلی باوره اشتباه هم تو همین بخش داشتم که شرایط درخواست گردن روبه شدت درمن به شکلی ناشدنی قوی کرد که فر با ایمنی گه هیج کنهی نداشته باشه ایمان بسیلقوی بایدداشته باشه که خدا بهش جواب بده به هرکسی که نگاه نداره افرار بخصوص رو بهشون نگاه داره
۴_چقدرخودم لایق این درخواست می ددنم و۱۰۰ درصدر دریلفت خواهمکرد؟
حالا به شکر خدا دارم تو بخش بسیار خوبی این مسیر خودم رو میبینم صبح داشتم تمام مسیر طی،شدم به شکل توضیح که بشه اون توصیف کرد برای شما انجام میدم من ۵۶ سال زندگی رو رو به کناری گذاشته همه مسیر رو که طی کردم رو به شکل طول مسیر دیدرم واین یی سال رو به اندازه عرضی بسیار پر کسترش دیدم که مسیر اول لاغری هست که طی این یی سال موفق شدم دوباره این دوره باارزش را از اول طی کنم و کلی آگاهی خوب رو به خودم بدم و به شکل عمل گردآورد زندگیم کنم وکلی تغییر تو این و بخش بدم این اولین کمک بزرک خداوند بودکه مشکل به این بزرگی رو. برام. کم رنکش گرد وفتی زمانی درباره چاقی حتی صحبت میگردم اون ازبین رفتنی اصلا دیگه تصورنداشتم که بسه اون کمرنگ گرد وتاره لاطعر بشم اون دراندازه که هیج زمان بهش فکرنکردم رویای تصویر ازتناسب اینده تو نظرامد که از نگاه کردن خودم تواون وضعیت بسیار شاد شدم وبا ارزشترین لباسم که خیل دوستش دارم توتنم خیلی کشاد بدفرم ایستاده بود هیج نگران نشدن تازه خیلی هم ازبه یاداورش کیف میکنمجوون خودم رو تو تناسب کامل بودن کمترین اضافه وزن دیدم این از خدایی خودم دارم
بخش دوم که راهنمایی خدایی عزیزم وارد شدم بخش خداشناسی خودش به شکل خوب هست که اون به شکر خداوند دارم ،هم زمان این دو مسیر رو دارم طی می کنم رشد خوبی رو هم تو این بخش داشتم کلی باره اشتباه رو تو این بخش کم رنک کردم که تو ود نگاهم اول داشتن سلامتی وبعد حس لایقت که برای من کمک کننده بود از طرف خداوند که دوست دارم چقدر تو این بخش مشکل داشتم من که باید داشته باشم جدا کردن اصلا خودم رولایق این داشته که باید در خواست میدادم ندیدم وتازه اصلا من چه برسه به درخواست
حالا به محکمی کوه البرز میگممن بنده خداوندهستم خدا از روحش درمن دیمده چون بنده خدا هست اجازه حیانت به به من داده پس من لایق بهترینه هستم و از خودش از خود خودش میخوام که به درخواستم جواب بده که اجازه درخواست دادن داشتم ولی چشم رو بسته بودم این آرامشی که. دارم هم از خودش هست زمان بهتران رو از خالقم خواهان هستم
جون از خالقم میخوام خدایی عزیزم طریقه برآورد، کردنش رو هم به شکل عالی بی کم کاست بلد هست پس دریافته شده میبنم بی هیچ شکی با اطمیان کامل
مسیر رابطه با همسرم و اطرافیان این به شکر خداوند دارم آگاهی خوب تو این بخش هم دریافت کردمکلی تو این بخش هم رشد داشتم خیل وضعیت تو این بخش هم خوب هست جون بازم نگاهم فقط خداوند هست
تو بخش استقالی مالی هم بازم ارم ارام کارهای اون ن بخش رو هم انجا م میدم پس اون مسبر هم در حالت مرحله به مرحله به پیش میره. با نگاه گردن به دریافته خودم که از خدای عزیزم میگریم جقدر این، مسبر من کسترش داشته برای داشتن این همه رشد پیشرفت که مرحله به مرحله داره به پیش میره ومن هر پله رو بالا میرم تو بخش لایقت هم کاره میکنمکه اگه می خوام تو شرایط بهتری از این زمان باشم باید تواین بخش هم کاره کنم که اون لایقت رو هم درجه اون بالتر برم چون قصدم رشد تا حد خوب ادامه داده هست
فایلهای ۲۷ و۲۸ خیلی کمک کننده هست جند زماتی به تکرار این فایلهای که و تو مسبرخدا هرگز دیر. نمیکند دارم گوش میدم لایقت رو به شکل بهتری درک میکنم
نه سوادو نه دانشی انسانی جواب گویی راه کاره مسیر خداوند نیست اگه اراده خدا تو زندگی کسی حاکم بشه هیچ قدرتی رو دربرابرش نیست وکاره که شاید سالهای زیادی امکانش باشه که انجام بشه به یی لحظه یی ثانیه برای اون فرد انجام شده هست و این نشان از صریح حساب بودن خداوند مهربام هست
این سوال برای من کلی جواب داره اول که من توبخش فبلی گه دیگه نیستم ازاون بخش جدا میشم توبخش تغییر قرا ردارم منحالا با کلی کاری که انجام دادم این صریح حساب بودن. برای من یعتی دریافت خواسته ۵۶ ساله ودریافت اون به شکل مرحله به مرحله تواین زمان کم خوب ازاین صریح حساب ترهم داریم که من دریافتی این یی سالم با درخواستم خودم از خدایی عزیزم حواب گویی این ۵۶ سال. هست. من خود همون مثالی هستم که باید بگردم تو اطرف اون پیدا کنم نهکشتن میخواد نه پیدا کردن من خودم اون مثال هست که برم کاملاروشن واصخ رخ داده
جه حقیقتی از این بشترار که من توراین سن نه دیگه برام اون سن عددی مهم هست نه سواد بالا برام مهم هست نه هیچ مانع که تو ذهنم داشتم اون ارتباط با خدایی خودم رو فقط به چشم همسو شدن میبنم خیلی این حس رو دوست دارم که توا ین مسبر روزهای زیادی که با عشق به خداوندم کیف و شادی دورنی زیادی لمس و تجربه کردم بارها.این کیف وشادی دورنی رو تو شهری زیارتی تو مکه و مدینه داشتم ولی وفتی زمان ازرش گذشت کرد کم کم اون کم رنک شد
ولی تواین مسبر. اون شادی دورنی داره روز به روز پر رنکتر میشه این مسبر باره اون. برام تکرار کرد خدایا تشکروسپاس بی کردان
برای هرآنچه که دریافت گردمسپاس گزارهستم دوست دارم کل کسانی که به اینمسیر هدایت میشن طمع عطر این حسهای رو به شکلی عالی بچسن که بسیار گواراست
و از شما استاد آقای عطاروشن که دانش نگاهی این دریافتی که به شما طی زمان رسید رو دراختیاردیگزان قراداد که کمک گرفتن زخداوند رو یاد گرفته تو زندگی خودشون اون اجرا کن که جهانی زیباتر داشته باشیمشما تو بخش خودتون بهبوده دهندهستید برای این زمان بد ازاین زمان امید دارم درآینده من وامثال من هم بهبوده دهنده باشم اول خودمون رونجات بدین وهم زمان به اطرافم هم کمک گرفتم ازخالق رو یادبدیمکه بسیار زیبا هست
من توهفته گذشته کمک بزرک خداوند رو توزندگیم دیدم کاری که تو ذهنم کل خانواده من به هیج عنوان امکان نداشت انجام بشه رو دیدم که انجام شد این الهامات ۴ ماه پیش بهش رسیدم اون شک رو همه داشتن جز من خیلی دلگرم بودم حتی کسی که اینکمک رو گرفت خودش کلی تعجب وخوشحالی کر.د از تعحب وشادی زیاد ازبرطرف شدن که با کمک خداوند وهدیهداش تواین بخش به ارامش رسیدم تشکروسپاس دو بار به شدت اشک بسیار کریه کرد اون چندباره کفتم دگران این رو یی شوخی دیدن ولی جهارشتبه وفتی به گوشون رسبد کلی اول شادشدن ولی با کلی جطور های که هنوز توذهن انها هست به شکرخدای عزیز نه ذهن که جایگاهش بود و دیگه نیست من به یقین واطیمنای دست پیدا کردم که همه و همه ازنان خداوندز عزیزم هست من درزابن میان هیچ کاره هستم
خدا پشت وپنا هتون با حق. حق نگه دارتون
باسلام خدمت شما استاد عزیز
در ذهن من همیشه افکاری بودند که میگفتم چگونه و چطور میخواهد تحقق پیدا کند و آیا به عمر من میرسد ایا همان زمانی رخ میدهد که من دوست دارم و ذوق و شوقش را دارم،
من نگرش من درباره افکار این بوده که چگونه میخواهد سریع اتفاق بیفتد و چگونه میخواهد مثلاً خواستهای که در ۲۰ سالگی دارم در ۲۱ سالگی رخ بده؟
مثلاً در گذشته من خواسته رفتن به دانشگاه را داشتم که به مدرک بالاتری دست پیدا کنم و چگونه و چطور پرداخت شهریه از جیب خودم باعث شده که آن را رها کنم،
یا مثلاً در گذشته دوست داشتم که ماشین مورد علاقه خودم رو داشته باشم و گواهینامه داشته باشم تا به راحتی به همه جا برم و نیاز نباشد تاکسی سوار شم اما پرداخت هزینه کلااسهای آموزش رانندگی باعث شده که از خواسته خود هم دست بکشم و خودم رو قانع کنم که اگر هم به این خواسته خودم نرسیدم خوب چیزی را از دست نمیدهم،
و نگرشم درباره درخواست کردنم از خداوند همیشه اینگونه نبوده که من درخواست خودم رو از خداوند دارم و اون موظف است که موقع که درست و لحظه اجابت خواسته من است من رو غافلگیر و خوشحال کنه یعنی یه جورایی خواسته خودم رو از خدا میکردم و بعد به اون فکر نمیکردم و منتظر بودم که خداوند یک معجزه کنه،
جالب اینجاست که خودم رو همیشه لایق آن چیزی که از سمت خداوند به من میرسد میدانم اما چرا درباره خواستهها و آن چیزی که خودم از خدا میخواستم اینجوری نبوده ،مثلاً تغییر نگرش خودم رو از طرف خداوند میدانم و خودم رو لایق این نعمت اون میدانم اما رسیدن به مهارت رانندگی را در گذشته برای داشتن چگونه و چطور ممکن بودن رها کردم و خودم رو واجد اون خواسته نمیدیدم درصورتیکه میتونستم انجامش بدم و چندین بار هم پشت رول نشسته بودم،
اما بعدها نگرش من درباره زندگیم و درخواستهایم تغییر کرد کم کم ایمان آوردهام که خداوند به تمام بندههای خودش لطف و نعمتش را جاری میکند فقط کافیست که با احساس خوب و سپاسگزاری از خداوند درخواست کنیم و فرکانس مثبتی رو در ذهنمان به جهان هستی ارسال کنیم،رفته رفته من هم به سریع الاحساب بودن خداوند ایمان آوردم وقتی که در زندگیم تجربه کردم رسیدن به کوچک یا بزرگ بودنش مهم نیست نعمتهای خوبی که میخواستم یا بهتره بگم خواستههای کوچیک و بزرگ زندگیم یکی یکی برام اتفاق میافتاد،
بله درست است من هم به سریع الحساب ن خداوند ایمان دارم و این ویژگی رو شامل همه بندگان خودش میداند میدونم و تنها خداوند است که بین بندههای خودش تفاوتی قائل نمیشود،
مثلاً تموم کردن دانشگاه هم و دریافت مدرک بالاتر یکی از موضوعاتی بوده که به آن رسیدم یا خانه مورد علاقه ام رو داشتن و در اون زندگی کردن یا ماشین خوبی که سوار میشم و در اون راحتم و ارامش دارم ،یا هر ارزوی کوچکی که در طول روز میکنم و در همون هفته اتفاق میفته مثل خرید لباس مورد علاقم خرید وسایل اتاق و چیز های که بهشون احتیاج دارم این یعنی خداوند سریع الحساب است و همیشه در رسیدن به خواسته هایم به من کمک میکنه یعنی زندگی با کمک خداوند زیباتره و من اینو تجربه و حس کردم خدایا سپاسگزارم ،
باتشکرازشما
سلام استاد
به سریع الحساب بودن برای برآورده شدن آرزوهایمان ایمان داشته و چگونگی آن را به خدا واگذار کنیم و با شرایط و امکانات خودمان آن را نسنجیم و به خداوند شک نداشته باشیم که او سریع الحساب است و به راحتی و با احساس آرامش برای برآورده شدن حاجات خود صبر کنیم تا زمان آن برسد و اصلا سن و سال . زمان و مکان . پولدار بودن یا فقیر بودن . مجرد یا متاهل بودن . زن و یامرد بودن . و….فکر نکنیم و با ایمان کامل و دل قرص که من می دانم خداوند سریع الحساب است و آرزوی من برآورده میشود در این مسیر باشیم .استاد من با سن ۴۶ سال تصمیم گرفتم در کارشناس رسمی دادگستری شرکت کنم و ایمان دارم که خداوند سریع الحساب است و یکماه دیگر آرزوی من برآورده می شود چون الان با تجربه ۲۳ سال در این رشته خیلی بهتر می توانم کار کنم .
من برای برآورده شدن آرزوهایم دیگر در مورد چطور و چگونه آن فکر نمی کنم چون اگر ما اعتقاد داریم که خداوند سریع الحساب است و در جایی خواندم سریع العجابه است دیگر تمام و کمال کاررا به خودش واگذار می کنیم و اگر حاجات ما درآن موقع برآورده نشد حتما باید زمان آن فراهم شود پس با ایمان به خداوند وداشتن احساس خوب که خداوند من را دوست دارد و من اشرف مخلوقات هستم و برای آمدن به این دنیا حتما رسالتی من دارم که فقط خداوند از آن خبر دارد .
من از این مرتبه به بعد هرچه را خواستم با احساس خوب از خداوند درخواست می کنم و از شرایط الانم هم سپاسگزارم چون الان هم خداراشکر همه چیز دارم و تا الان هرچه را واقعا درخواست کردم خداوند به من داده است فقط باید رها کنیم چون چسبیدن به آرزوها آنها را از ما دور ودورتر می کند و مانعی بزرگ برای رسیدن به آرزوهای ما خواهد بود .
پس خدایا من از امروز با ایمان به اینکه تو سریع الحساب هستی و دقیقا از نیت قلبی من آگاهی و هیچ چیز برتو پوشیده نیست آرزوهایم را می گوییم چون این یک عبادت است که من بدون منت از بندگانت آرزوهایم را از تو خواستم
خدایا من به تو ایمان دارم و سپاسگزارم و من را ببخش که تا این زمان از شناخت دقیق شما بی اطلاع بودم و می دانم هدایت من به این سایت توسط خودت حتما حکمتی دارد که انشاالله به زودی آن را خواهم دید من تورا دوست دارم همانطور که تو من را دوست داری و می دانم عشق و علاقه به کسی داشتن خیلی از کارها را به راحتی حل خواهد نمود چون عاشق سختی و ناراحتی برای معشوق خود نمی خواهد 🙏🙏🙏🙏👏👏👏👏👏👏😘😘😘😘😘😘
چطور و چگونهچقدر در زمان مناسبی این قسمت از دوره روی سایت قرار داده شدامروز شنیدم که ممکنه حقوق را دیرتر واریز کنند و کلی فکرهای مختلف برام ایجاد شد که حالا چیکار کنم شب عید هست و از این افکار ولی یکم با خودم فکر کردم این حرف در حد یک حرف هست قرار نیست من بهش پروبال بدم تا قدرت پیدا کنه و چرا داری دنبال راه های مختلف میگردی که اگه حقوق عقب جلو شد چیکار کنی مگه یکی پیدا نکردی که تا حالا هر وقت ازش خواستی به سرعت برات محیا کرده الان هم ازش بخواه برات انجام میدههر بار که دنبال این بودی که خودت از چه راهی میتونی به راه های فرعی کشیده شدی و مدام در رفت و امد بودی ولی هر بار که از خدایت خواستی سریع و بدون اینکه درنگی باشه با قوت قلب و ارامش خاطر برات محیا کرده نگران چی هستی همه چیز که برات هست
مدتی هست که میخواهم کار شخصی خودم را استارت بزنم ولی هر بار به شرایطش فکر میکنم به اتفاقاتی که بار اول انجام دادم و آسیب دیدم
کار به من آسیب نرساند بلکه این ذهنیت فقر و منفی باف و عجول من بود که باعث توهم در من شد ولی الان بعد از گذشت ۳ سال هنوز برام سخت هست چون هر بار نشانه هاش را میبینم ولی ترسم از انجام دادنش اینقدر زیاد هست که حتی نمیتونم قدمی براش بردارم در صورتی که خودم را بسیار متبحر در انجامش میدونم ولی چطور و چگونه هایی که به ترس ختم میشه هر بار مرا باز میداره
آره درسته خدا سریع الحساب هست همه ما از جنبه منفی همیشه دریافت کردیم چون خواسته خودمون بوده چون بهش باور داشتیم
وقتی با چنین باور و ایمانی به اتفاقات منفی فکر میکنیم و برامون رخ میده آیا نمیشه با همین باور و ایمان به خدایی که میگه هر آنچه خیر و نیکی هست از جانب من هست ایمان آورد و بدست آورد هر آنچه در طلب آن هستیم
من از یک راه در حال حاضر میدانم که باید ورودی مالی داشته باشم و الان نیاز دارم ولی باید صبر کنم تا حقوق و اونهم طبق کارکردی که داشتم تا دریافت کنمبرای خداوند هزاران راه وجود دارند تا خواسته های مرا براورده کند کافی هست بهش باور داشته باشم و با وجودم ازش بخواهم
آیا خداوند برای نفس کشیدن و اکسیژنی که در اختیارم قرار داده گفته سهمیه ای داری و براش چقدر این ماه کار کردی و اگه بیشتر از سهمیه ات مصرف کردی دیگه تموم نفست را باید نگه داری تا سر ماه و سهمیه بعدیخداوند با این همه امکانات و مثال هایی که در اختیارم قرار داده با طبیعت تمام الگوهایی که ایجاد کرده داره میگه که هر چه بخواهم هست من خودم را محدود کرده ام
موقعی که در تجربیات دوستان میخونم که از موقعی که این دوره را شروع کرده اند چه اتفاقات قشنگی براشون رخ داده اول کمی حسادت کردم و ناراحت شدم ولی با خودم فکر کردم که چرا برای من نشده و یا اینکه به چشم من نمیاید و خدا هدایتم کرد به باوری که فکر میکردم باید تمام و کمال باشم و تا پایان دوره تک تک تمارین را انجام بدهم خدا را از خودم راضی کنم و اونوقت خدا اگر صلاح دونست برایم انجام میدهد و الان یاد دوران مدرسه افتادم که در طول سال باید درس میخوندی امتحان میدادی ولی نتیجه نهایی را پایان سال مشخص میکردند که آیا قبول شده ای و یا نه ؟ایا این یکسال برات تایید شده؟و تمام این الگوها در تمام سالهای زندگی باعث ایجاد اینگونه باورها در من شده بود که خدا را هم اینگونه ببینم خدایی که هر لحظه باید خودم را ازش راضی نگه دارم تا مرا محافظت کند تا درخواست هایم را اجابت کند اینکه باید تمام و کمال باشم اونوقت ممکنه دلش به حالم بسوزه و کاری برایم انجام بدهد ولی الان میدونم که خدایم هیچ شرط و شروطی برایم قرار نداده خدا ازم راضی هست که الان اینجایم و این آگاهی های ناب را دارم دریافت میکنماینکه خداوند دفترچه راهنمایش را برایم فرستاده و داره بهم میگه طبق همین دستورالعمل حرکت کن
او می تواند شما را سریع تر از آنچه تصورش را می کنید به موفقیت و هدفتان برساند به شکلی که از نظر دیگران گویی معجزه رخ داده است.
من کاملا به این جمله ایمان دارمچون بعد از ۲ سال به کار قبلی ام دعوت شدم با سِمَت بالاتر و حقوق بیشتر در صورتی که من در مدت این ۲ سال نه اموزش جدیدی دیده بودم و نه در رابطه با اون کار مهارتی کسب کرده بودم ولی خدایم همه چیز را به سمت بهبود و پیشرفت من سوق داد
۱- نگرش شما درباره افکاری که در ذهن درباره چطور و چگونه تحقق خواسته ها شکل می گیرد چیست؟
با این دلیل که خدا چطوری میخواد برات انجام بدهدمگه به همین راحتی انجام میشه
یاد عکس العمل خانومم موقع خروج از خونه میوفتم با هر بار بیرون رفتنمون من با خیال راحت فقط درب را میبندم ولی خانومم کلید می اندازه و درب را قفل میکنهاین مثال برای من نهایت درس هست که در این مسئله من نهایت باور و ایمان به خدایم را دارم که او از من و خونه ام محافظت میکند چون بهش سپرده ام چون در ذهنم بین من و خدا واسطه ای نیست ولی این چطور و چگونه ها اغلب زمانی پیش میاد که واسطه ای این وسط پیدا میشهبرای مثال کار اداری ای دارم و میخواهم سریع برایم انجام بشه بجای اینکه از خدا بخواهیم اولین گزینه به دنبال آشنایی میگردیم که اونجا تازه کسی را بشناسه تا کارمون زودتر انجام بشهو یاد این آیه قران افتادم که بهش اینقدر زیبا هدایت شدم
آیا خدا برای شما کافی نیست؟؟؟؟؟
۲- در گذشته چه خواسته هایی در وجود شما شکل گرفته است که بخاطر فکر کردن به چطور و چگونه تحقق آن به راحتی خواسته یا علاقه خود را رها کرده اید؟
گذشته ای دور نیست همین الان که میخواهم کاری که مَد نظرم هست را شروع کنم و هر بار به شرایط انجامش فکر میکنم و مانع من میشه
۳- نگرش شما درباره شرایط درخواست کردن از خداوند چیست؟ چقدر خود را واجد شرایط درخواست کردن از خداوند می دانید؟
۴- درباره لایق بودن و واجد شرایط بودن خود جهت درخواست از خداوند شرح دهید. برای خود منطقی کنید همیشه می توانید از خداوند درخواست کنید و ۱۰۰٪ درخواست های شما پاسخ داده می شود
تنها شرط درخواست کردن از خداوند باور کردن خداست که او از ما مشتاق تر هست که ازش چیزی بخواهیممن خودم را کامل واجد شرایط درخواست از خدایم میدانم چون به این دوره و این گام از دوره و همزمانی به دوره قانون افرینش استاد عباسمنش که دیشب گام دوم را شروع کردم که درباره درخواست کردن بود هدایت شدمو این هم معجزه ای دیگر از خدایم برای من بود.اعتراف میکنم که هنوز کمی با تردید درخواست هایم را از خدایم می خواهم و ازش میخواهم این ایمان را در من قدرت ببخشد که با فراقی باز و آرامشی الهی ازش بخواهم و ایمان به انجام شدنش
۵- نگرش شما درباره سریع الحساب بودن خداوند چیست؟ آیا فقط خداوند برای پیامبران سریع الحساب است یا این ویژگی خداوند شامل همه بندگان می شود؟!
با این مثال از زندگیم بیان میکنم که خداوند همیشه پاسخگوست و نقطه قوتی برای خودم هم شود
شب ازدواجم از دو خانواده کاملا از لحاظ فرهنگی متفاوت بودیم فقط از خدایم خواستم به بهترین شکل و زیباترین شکل برگزار شود و همه چیز عالی باشد به صورتی که تا این لحظه بعد از گذشت ۷ سال عروسی ام زبانزد همه هست و همه تعریف میکنند هیچ کس کوچکترین ایرادی نگرفته که حتی بگوید چرا لبه میز کج بودوقتی از خدا بخواهم به شکلی انجام میدهد که ماندگار باشد
۶- درباره سریع الحساب بودن خداوند از زندگی تان مثال پیدا کنید؟! چه موضوعاتی بوده اند که سریع تر از تصور شما به سرانجام رسیده اند؟! هرچقدر بیشتر مثال کنید به تقویت ایمان خود کمک کرده اید.
آشنایی ام با این سایت با شما استاد دقیقا یادم هست دیگه خسته شده بودم از رژیم و ورزش برای لاغری ازش خواستم و فکر کنم به ۲ روز نکشید که با شما آشنا شد و آغاز تحولی عظیم در زندگیم
۱۴۰۲.۱۲.۰۵
به نام خدای هستی بخش
فکر کردن به چگونه و چطور برآورده شدن خواسته هامون باعث یأس و ناامیدی و دست کشیدن از خواسته مون میشه همه ما تجربه رو داشتیم که در طول زندگی هزاران خواسته داشتیم و وقتی به چطور برآورده شدنش فک کردیم وقتی به امکاناتی که از نظر ما برای برآورده شدن اون آرزو لازمه فک کردیم و دیدیم که هیچ یک از اون امکانات رو نداریم کلا از اون خواسته مون صرف نظر کردیم ، ولی استاد با این دوره آموزش فوق العاده به ما یادآوری میکنن که خداوند وفادار و سریع الحساب درسته که برای رسیدن به آرزمون یه سری شرایط لازمه ولی اون چیزی که ما فراموشش کردیم نقش خداوند که چقدر قشنگ و زیبا و در کمترین زمان ممکن اون شرایط و امکانات رو برای برآورده شدن خواسته و آرزو ما میچینه و ما در کمترین زمان در کمال ناباوری به اون چیزی که خواستیم رسیدیم . پس بیایم دست از این باورهای اشتباه برداریم به وجود خالق مون دلگرم باشیم و بدون هیچ احساس گناه و دیدگاه منفی نسبت به خداوند با شادی و امیدواری خواسته هامون رو از خدای خودمون بخوایم و خودمون رو لایق دریافت این خواسته بدونیم و بقیه شو بسپاریم دست خدا و دیگه به چطور و چگونگیش فکر نکنیم بشینیم تماشا کنیم و ببینم خداوند چقدر زیبا و حساب شده و در کمترین زمان ممکن مارو به آرزوهامون میرسونه. فقط وظیفه ما نگهداری از این ایمان و دلگرمی مون به خداوند در برابر هجوم افکار منفی و اتفاقات منفی اطراف مون ، نباید بزاریم هیچ چیز منفی باعث شک و تردید ما به خداوند بشه همه چیز در دستان خداوند اگر شرایط اطراف مون تغییر پیدا کرد نگران نشیم که برآورده شدن خواسته ما هم دستخوش تغییر میشه نه خداوند آگاه و ناظر مطلق پس به بهترین شکل ممکن شرایط مطلوب رو برای ما فراهم میکنه فقط کافیه اینو همیشه با خودمون مرور کنیم که اون کسی که ما ازش درخواست کردیم خداست خالق آسمون و زمین و تمام مخلوقات مدیر و مدبر !!!!!!!! با یک انسان مواجه نیستیم که شرایط جامعه ،شرایط دلار، شرایط بازار و ….. روی عملکردش تاثیر بزاره طرف حساب ما خداست کسی که با یک اشاره و در کسری از ثانیه میتونه تمام این شرایط رو 360 درجه تغییر بده . ما همچین خدای قدرتمند و مغتدری داریم که در حق بندگانش هرگز خلف وعده نمیکنه.
بنام الله بی همتا
و درود رحمت بر استاد گرامی
و سلام بر دوست و همراه عزیز در این مسیر زیبا ،
ف هیمه جان چقدر قشنگ نوشتید طرف ما فقط خداست که شرایط بر روی او تأثیر نمیگذارد و او میتواند ۳۶۰ در جه همه چی را تغییر بوده چون صاحب همه چیز اوست خیلی به دلم نشست ممنونم از نوشته زیباتون.
سلام به شما دوست عزیز و هم مسیر گرامی
خیلی ممنونم بابت اینکه نوشته های منو میخونید و وقت میزارید به اونها پاسخ میدید این برای من خیلی ارزشمنده
به امید شگفتی ساز شدن همه مون
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
قدم ۱۰ :✓ به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم ✓
۱_ در طول روز بارها شده این فکر میاد به ذهنم که چطور و چگونه قراره آرزوهای من برآورده بشه ،از چه طریقی، اما فورا ذهن خودم رو رها میکنم از این فکر ،چون بارها استاد در فایلهای دیگه ای هم گفتند که نباید به این فکر کنیم باید تنها ایمان داشته باشیم که قطعا میرسم ،خداوند خودش یه جوری کارهام رو راست و ریست میکنه و خداوند سریع الحساب است .
۲_ در یه مقطعی از کار مربیگریم که خودم آشفتگی ذهنیم زیاد بود ، خیلی پیگیر شدم که چطور و چگونه من باید شاگردهای بیشتری داشته باشم و همش ، همه چیز رو به خودم ربط میدادم که چطور رفتار کنم ،چیکار کنم تا بیشتر بشن ، اصلا نمی گفتم خدا خودش جورش میکنه و نیازی به این نیست من پیگیر بشم که از چه طریقی و چه تلاشهایی من رزق و روزیم زیاد میشه و در همون زمانها مربیگری رو رها کردم .
۳_ در مورد درخواست کردن از خداوند ، خوشبختانه خودم رو کاملا واجد شرایط میبینم و آرامش قلبی دارم که خداوند من را دوست دارد و خواسته هایم را برآورده می کند .هر آرزویی داشته باشم از ته دل ازش درخواست میکنم بهم برسونه ، هر جور خودش صلاح میدونه .
۴_ من همیشه به همسرم میگم مطمئنم به بهشت میرم اونم میگه خیلی جالبه این آرامش و اطمینانت،میگم من همیشه در حال عمل صالح هستم ، همسر خوب ، مادر خوب ،دختر خوب ،خواهر خوب ، عروس خوب ، شهروند خوب (همیشه برای این میخنده :))،همسایه ی خوبی بودم ،هیچ اذیت و آزاری برای کسی ندارم ،تا جایی که ممکن باشه به اطرافیانم کمک میکنم ، کمک منظورم حتی یه لبخند هم که باشه به نظر کمک هست ،شکر خدا از وقتی در این مسیر هستم نسبت به خودم هم خوب شدم و تغییر اصلی من اینه که باعث اذیت خودم هم نمیشم و در کل تلاشم اینه بهتر هم باشم ،پس انتظارم از خداوند اینه که بهم بهترین شرایط رو از هر لحاظی برسونه و خودم رو لایق بهترین ها میدونم ،من کاملا واجد شرایط درخواست کردن هستم .از وقتی در مسیرم مطمئن شدم و میدونم ۱۰۰درصد درخواست های من پاسخ داده خواهد شد .
۵_به نظر من اینکه خداوند سریع الحساب است اصلا مختص شخص خاصی نیست و ربطی به این نداره ما پیامبر نیستیم چون در قرآن هم نیامده که خداوند فرموده باشه تنها برای پیامبران سریع الحساب هستم .پس میدونم که تنها لازم من ایمان واقعی و قلبی به خداوند داشته باشم و ازش درخواست کنم همین کافیه برای سریع الحساب بودن خداوند مهربان .من به خدای یکتایی که میپرستم دلگرمم و میدانم تنها اوست که می تواند قوانین و جریانات زندگی من را جوری تغییر دهد که سریع تر به خواسته هایم برسم .خداوند می تواند جوری خواسته هایم را تحقق بخشد که از دید دیگران انگار معجزه رخ داده است .
۶_ (من یادمه زمانی که در ازدواج اولم می خواستم جدا بشم چقدر خداوند سریع این خواسته ی من رو برآورده کرد و کلا یه جورایی معجزه بود ، با این همه لجبازی و کینه توزی طرف ،چون می خواست مهاجرت کنه و من بخاطر مهریه میتونستم جلوش رو بگیرم پس خیلی سریع در قبال مهریه طلاق خواستم و کل کاراش یه ماهه جور شد و شکر خدا رو میکنم که طول نکشید ،در حالی که خیلی افراد رو دیده بود بسیار کاراشون عقب میوفته و ذهنشون همه جوره درگیر این مسائل ناخوشایند هست ،این یه نشونه از سریع الحساب بودن خداوند بود .)
✓برای بودن در محل زندگی الانم و داشتن خونه اینجا ،واقعا برآورده شدن خواسته م خیلی کم طول کشید و بعد چند ماه، تو همون کوچه زندگیم رو شروع کردم و یادمه اولین باری که کلید انداختم داخل در چقدر لذت بخش بود برام :))خیلی حس خوبی داشت و از ته دلم خدا رو شکر کردم که چقدر سریع خواسته م رو برآورده کرد .✓
{یکی از خصوصیاتی که واقعا آرزوش رو داشتم که همسرم داشته باشه و برام بسیار مهمه اینه که کینه ای نیست ،هر بحثی داشته باشه نه تنها تو خونه ، با هر کسی که باشه ، بعد چند ساعت دیگه اصلا انگار اتفاقی رخ نداده و کاملا بیخیالش شده ، اصلا بهش فکر نمیکنه و این عادت بگم اخلاق بگم بسیار خوبه و در درجه ی اول مفید هست واسه خودش .من این خصوصیت رو هم از خدا خواسته بودم و برآورده شد .یکی از اولویت های دیگه هم برای زندگی مشترک این بود که طرف اگه خداپرسته واقعا راست بگه اگه نیست که نماز خوندن یا پیش دیگران نشون دادن اینکه آدم مومنی هست دیگه واقعا بی اخلاقیه ،نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ، من خیلی اذیت شدم از اینکه همسر اولم به هیچ وجه خدا شناس نبود قلبا کاملا دور بود و متنفر بود از مسائل دینی در حالی که برعکس این رو به من گفته بود ،بخاطر این من خیلی دوست داشتم با کسب زندگی کنم که از طریق خدا آرامش در وجودش باشه و شکر خدا همسرم دقیقا این شخصیت رو دارند و نقش بازی نمیکنه ،اینها نشانه های بسیار واضح و باارزشی ست از برآورده شدن خواسته هایم که واقعا هم سریع اتفاق افتاد .}
[پیدا کردن کار در دوران دانشجوییم لطف خداوند بود و بسیار سریع کارهام رو راست و ریست میکرد ،اون زمان خریدن یه دوچرخه ثابت که با اولین حقوقم خریدمش خواسته ای بود که سریع اتفاق افتاد ،یه آرزویی داشتم که دختر داییم همون دانشگاه من قبول بشه و شد ، چند سال با هم خونه داشتیم و خیلی حس خوبی بود با هم بودنمون ،داشتن کارت مربیگری ،داشتن مقام در مسابقات ، جور شدن کار تدریس در دانشگاه ، مربیگری کردن ، داشتن یه همسر که ازش نترسم و بتونم با آرامش در کنارش باشم و خواسته هام رو بهش بگم ، داشتن یه فرزند سالم ،خدایا شکرت ، خدایا ممنونم ، همشون رو دارم و لطف خدا میدونم که خواسته هام برآورده شدند .]
« استاد گرامیم سپاسگذارم مثل همیشه خیلی متن عالی و لذت بخشی رو برامون نوشتید ،امیدوارم همیشه سالم و شاد در کنار خانواده ی محترم در پناه خداوند باشید »