یکی از غالب ترین افکار و نگرش های محدود کننده در ذهن بشر، کم بود است. کم بود پول، کم بود فرصت های شغلی، کم بود همسر، کم بود مشتری، کمبود هر چیزی که برای خوشبختی به آن نیاز داریم.
برای تجربه زندگی بهتر یکی از مهم ترین اقداماتی که باید انجام شود اصلاح نگرش کمبود و جایگزین کردن نگرش فراوانی و بی نهایت بودن خداوند است.

گستردگی نگرش کمبود
با یک تفکر ساده و سطحی می توان به عمق و گستردگی این نگرش ویرانگر در ذهن بشر پی برد.
آخرین باری که درباره کمبود صحبت کرده، شنیده یا فکر کرده اید چه زمانی بوده است؟
به احتمال خیلی زیاد همین چند ساعت یا حتی چند دقیقه قبل بوده است.
صحبت ها و اطلاعاتی که در هر لحظه از زندگی در قالب جملات زیر وارد ذهن ما می شوند:
- کمبود نفدینگی داریم، پول دست مردم نیست.
- کمبود آب داریم، امسال هم خشکسالی اعلام شده.
- کمبود دارو داریم، مگه دارو گیر میاد!
- کمبود غذا داریم، برنج کم شده، روغن کم شده، شکر کم شده، …. کم شده.
- کمبود نیروی کار داریم، مگه نیرو گیر میاد، آدم ها تنبل شدن کار نمی کنند.
- کمبود برق داریم، باید صرفه جویی کنیم که برای روزهای گرم برق ذخیره کنیم.
- کمبود دختر و پسر واسه ازدواج هست. مگه دختر یا پسر خوب برای ازدواج گیر میاد!
- کمبود جای پارک هست، انقدر خیابون ها شلوغه که حتی یک جای پارک پیدا نمی شه.
- کمبود مشتری، مگه مشتری هست، مغازه ها از صبح تا شب مگس می پرونند.
می توان بی نهایت عبارت مختلف و مشابه با موارد ذکر شده را به این لیست اضافه کرد که هر روز از طریق مختلف می شنویم و درباره آنها صحبت می کنیم که باعث ایجاد احساس ترس و نگرانی در ما می شود.
جالب توجه اینکه وقتی بخواهیم درباره فراوانی صحبت کنیم باز هم به شکلی ماهرانه باعث تقویت نگرش کمبود در ذهن خود می شویم و این از نبوغ ذهن بشر است.
- انقدر تاکسی ها زیاد شده که دیگه مسافر گیرشون نمی یاد.
- انقدر بیماری ها زیاد شده که دیگه تخت خالی تو بیمارستان ها گیر نمی یاد.
- انقدر مسافر زیاد شده که هیچ نوع بلیطی گیر نمیاد.
- انقدر در این شغل دست زیاد شده که هرکی وارد این شغل بشه ورشکست می شه.
- انقدر مهندس فلان زیاد شده که کار گیرشون نمی یاد.
- انقدر مطب پزشک زیاد شده که دیگه مجوز تاسیس مطب نمی دن.
- انقدر درخواست برای خرید خودرو زیاد شده که تا دو سال بعد هم نوبتت نمیشه.
این لیست را هم می توان تا بی نهایت برای موضوعات مختلف ادامه داد.
با اندکی فکر کردن متوجه می شوید که آخرین باری که مشابه این عبارت ها را شنیده یا به کار برده و یا حتی در ذهن خود مرور کرده اید مربوط به چند ساعت قبل یا حتی چند دقیقه قبل می شود.
همین چند دقیقه قبل در تماس تلفنی به همسرم گفتم که انقدر مسافر زیاده که تا آخر این ماه هیچ بلیطی وجود نداره. این در حالی است که اگر از اشخاصی که در حوزه حمل و نقل فعالیت می کنند درباره شرایط کسب و کارشان سوال کنی احتمالا درباره نبود مشتری و کسادی بازار کار صحبت خواهند کرد.
اگر پاسخ شما این باشد که دنیای اطراف من سرشار از کمبودهاست بنابراین با نگاهی ساده و گذرا به شرایط و امکانات اطراف خود متوجه خواهید شد که همه چیز در اطرف شما در طی ده سال گذشته بیشتر از قبل شده است.
تعداد میوه فروشی ها بیشتر شده است پس قطعا تولید میوه هم بیشتر شده است.
تعداد نانوایی ها بیشتر شده است پس قطعا تولید و عرضه نان بیشتر شده و شغل نانوایی گسترش پیدا کرده است.
تعداد خانه ها و مجتمع های مسکونی اطراف محل سکونت شما بیشتر شده است پس قطعا قدرت خرید و تقاضای مردم بیشتر از قبل شده که خانه ها ساخته می شوند.
همه چیز به نسبت ده سال قبل در اطراف شما بیشتر شده است حتی اگر عقیده داشته باشید در زندگی شخصی شما همه چیز از پول و شرایط و امکانات کمتر از قبل شده است.
اگر پاسخ شما این باشد که دنیای پیرامون من جهان فراونی هاست پس چرا در زندگی شخصی خود نشانه ای از فراوانی و وفور نعمت ها را مشاهده نمی کنید؟
مساله اصلی این است که جهان مادی بر مبنای ویژگی بی نهایت بودن خداوند در هر حال هر سال نسبت به سال قبل گسترده تر و پیشرفته تر خواهد شد اما هر انسانی بر مبنای نگرش و عقیده خود درباره فراوانی یا کمبود از دنیای پیرامون خود سهم می برد.
ممکن است نگرش شما این باشد که انقدر مسافر زیاد شده که تا چند ماه آینده بلیط پیدا نمی شود. یا آنقدر مسافر زیاد است که حتی تاکسی تلفنی یا اینترنتی به سختی گیر می آید، اما خود شما یا در نزدیکان شما فردی به دلیل نگرش کمبود و نبود مسافر و کساد بودن بازار، شغل رانندگی را رها کرده و هم اکنون بی کار می باشد.
نکته جالب توجه و پنهان از نظر انسانها اینکه دنیای مادی با برخورداری از ویژگی بی نهایت بودن خداوند برای رشد و پیشرفت به مشارکت و حضور همه انسان ها نیاز ندارد.
فقط چند درصد از انسانها برای رشد و پیشرفت دادن دنیای مادی کفایت می کنند.
به همین دلیل است که حتما با من هم عقیده هستید که هر ساله ثروتمندان، ثروتمند تر و فقیران فقیرتر می شوند چون افرادی که چه آگاهانه و چه ناآگاهانه نگرش های مبنی بر فراوانی دارند همواره در جهت رشد و پیشرفت دنیای مادی حرکت می کنند و خداوند همیشه یار و یاور آنهاست.

بی نهایت بودن خداوند
خداوند منبع بی نهایت ثروت و فراوانی است بنابراین او نمی تواند فقر و کمبود را در جهان گسترش دهد.
به همین دلیل است که هرچقدر هم افراد فقیر در جهان زیاد و زیادتر شوند باز هم جهان مادی به واسطه نگرش عده کمی از ساکنین خود می تواند به شکل قابل توجهی رشد و گسترش پیدا کند.
به همین دلیل است که افراد موفق و ثروتمند که نگرشی بر مبنای بی نهایت بودن خداوند و فراوانی دارند هر ساله به اندازه ده، بیست یا صد سال انسان دیگر ثروت و دارایی به داشته های او اضافه می شود.
کار و تلاش فیزیکی به تنهایی نمی تواند منجر به دریافت ثروت و فراوانی بی نهایت خداوند شود. اگر به این شکل بود کارگران معدن که سخت ترین شغل دنیا را به عهده دارند باید ثروتمندترین انسان های جهان مادی بودند درصورتی که اینگونه نیست.
نگرش انسان ارتباط مستقیم و بی واسطه با خداوند و کائنات دارد و نیروی حاکم بر جهان مادی بر مبنای نگرش هر انسان از داشته ها و شرایط خود وارد زندگی او می کند.
اگر به زندگی کودکان یا حتی دوران کودکی خود توجه کنید متوجه می شوید که کودکان خیلی راحت تر از افراد بزرگسال به خواسته های خود می رسند.
شاید تصور کنید به این دلیل است که خواسته های بزرگی ندارند و همه خواسته هایشان در حد یک اسباب بازی یا خوراکی است. درحالی که این نگرش صد در صد اشتباه است.
خواسته ها از نگاه انسانی به بزرگ و کوچک یا دست یافتنی و دست نیافتنی تقسیم می شوند درحالی که از نظر و نگاه خداوند خواسته ها هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.
برآورده کردن همه خواسته ها برای خداوند جزئی از جزء هم محسوب نمی شود.
کودکان به واسطه نداشتن نگرش های مبنی بر کمبود بر خواسته ها و علایق خود هم به شکل فیزیکی و هم به شکل ذهنی پافشاری می کنند و جهان هستی به طریق مختلف خواسته هایشان را محقق می کند.
چند ماه قبل دخترم آیدا درخواست سه چرخه صورتی رنگ برای بازی کردن داشت و من به دلیل نداشتن فضای بازی در آپارتمان خواسته او را محقق نکردم.
مدت ها هرجا سه چرخه می دید درباره داشتن آن و بازی کردن با آن صحبت می کرد و از من می خواست که برای او سه چرخه صورتی بخرم.
بعد از مدت کوتاهی ما با خانواده ای دوست شدیم و رفت و آمد خانوادگی بین ما شکل گرفت. اولین باری که ما را به ویلا باغ خود دعوت کردند، همان سه چرخه صورتی در محوطه باغ وجود داشت و الان مدت هاست آیدا صاحب آن دوچرخه در فضای بزرگ برای بازی کردن شده است.
یاصلا تعجبی ندارد حتی اگر فکر کنید که خداوند برای تحقق درخواست آیدا برای داشتن سه چرخه صورتی رنگ مقدمات آشنایی ما با آن خانواده را محقق کرده است. چون همین الان که در حال نوشتن این عبارت ها هستم این نگرش در ذهن من مرور شد که هیچ بنده ای حتی پدر، نمی تواند مانع تحقق خواسته کودکان شود.

اگر فکر می کنید برای داشتن زندگی بهتر و احساس خوشبختی به داشتن برخی امکانات و شرایط نیاز دارید و اتفاقا آنها را در لیست درخواست خود از خداوند ثبت کرده اید یا بعنوان درخواست یا دعا به خداوند عرضه کرده اید باید آگاه باشید که اگر نگرش شما درباره دنیای مادی بر مبنای کمبود باشد هرگز خواسته های شما برآورده نخواهد شد چون شما انتظار برآورده شدنش را ندارید.
فردی که نگرش کمبود در ذهنش ایجاد شده است مانند این است که درهای زندگی اش را به روی بی نهایت بودن خداوند و دریافت نعمت ها بسته است و هرچه وسایل در خانه داشته را پشت آن درها تلمبار کرده است تا مبادا کسی بتواند آن در را باز کند.
اگر خودمان با افکار و نگرش هایمان درهای زندگی مان را به روی خداوند و ورود نعمت ها ببندیم خداوند هیچ اصراری برای باز کردن آن درها ندارد. در این صورت ما از پنجره شاهد بی نهایت بودن خداوند و وفور نعمت ها در اطراف خانه و محیط زندگی خود هستیم ولی نشانه ای از آن نعمت ها را در خانه و زندگی خود مشاهده نمی کنیم.
من و شما تنها افرادی نیستیم که درهای زندگی خود را به روی بی نهایت بودن خداوند و نعمت های الهی بسته ایم بلکه تقریبا همه انسان ها به نوعی درهای ورود نعمت و فراوانی را به روی خود بسته اند.
شاید خواسته شما داشتن فلان مدل ماشین باشد و بارها آن ماشین را زیر پای دیگران دیده باشید. این به آن معنی است که شما درهای ورود این نعمت را به روی خود و زندگی تان بسته اید همچنین به این معنی است که آن فردی که ماشین مورد علاقه و رویاهای شما را سوار شده است نسبت به آن وسیله یا نعمت نگرش کمبود نداشته است اما قطعا درباره موضوعات دیگری در زندگی نگرش کمبود را دارد و خیلی وقت ها احساس بدبختی و ناامیدی می کند.
باید ایمان خود به بی نهایت بودن خداوند را در وجودتان ایجاد و تقویت کنید و تا آخر عمر به این کار مشغول باشید. چون به محض اینکه سر خود را برگردانید یا گوش به حرف دیگران دهید قطعا نگرش های متفاوت درباره کمبودها و نقص ها در زندگی وارد ذهن و وجودتان خواهد شد.
بنابراین تقویت نگرش فراوانی کار یک روز و یک ماه و سال نیست بلکه باید همیشه تا روزی که زنده هستیم این موضوع مهم را مدنظر داشته باشیم.
هر انسان درعین حالی که در دنیای مادی و در کنار دیگر انسانها زندگی می کند اما در واقع در یک دنیای شخصی و یکتا از دیگران مشغول زندگی کردن است.
هر انسانی بر مبنای نگرش و انتظاری که از زندگی دارد در حال زندگی در دنیای مادی است. بنابراین تعجبی ندارد که در یک خیابان دو مغازه کنار هم که کسب و کار مشابه دارند یکی شلوغ و پر برکت است و دیگری خلوت و در حال رکود.
شرایط فیزیکی و تجربه زندگی هر انسانی بر مبنای نگرش هایی که در ذهن خود دارد رقم می خود و مسئول رقم زدن شرایط زندگی بر اساس نگرش ها خداوند، حاکم بی چون و چرای جهان هستی است.
باید این نگرش را در وجود خود ایجاد کنید که خداوند از هرآنچه شما می خواهید یا نیاز دارید که وارد زندگی تان شود بسیار فراوان دارد و به هر مقداری که دوست دارید می تواند از آن نعمت وارد زندگی شما کند.
میزان دریافت نعمت ها و برخورداری از فراوانی دنیای مادی هیچ ارتباطی به میزان تقدس یا با خدا بودن شما ندارد.

شاید تصور کنید که من انسان باخدایی نیستم یا اعمال و واجبات دینی ام را به درستی انجام نداده ام و به این دلیل خود را لایق یا مستحق دریافت فراوانی از سمت خداوند ندانید. درحالی که خداوند انسانها را بر مبنای ویژگی اعمال یا انجام واجبات و مستحبات مورد رحمت و نزول فراوانی به زندگی آنها قرار نمی دهد.
بلکه هر انسانی به اندازه ای که بی نهایت بودن خداوند را باور کرده باشد به همان اندازه از دریای بی کران نعمت های الهی بهره خواهد برد.
به همین دلیل است که در اطراف خود انسان های که از نظر شما بسیار باخدا هستند وجود دارند که بسیار فقیر هستند.
همچنین افرادی را می شناسید که از نظر شما بی خدا هستند اما بسیار غنی و ثروتمند هستند.
افرادی هم وجود دارند که از نظر شما باخدا هستند و بسیار ثروتمند هستند و افراد بی خدای فقیر و درمانده هم سراغ دارید که همیشه فکر می کردید به خاطر بی خدا بودنشان مورد عذاب و خشم الهی واقع شده اند.
در واقع هیچ معیار رفتاری، ظاهری یا … وجود ندارد که خداوند بخواهد انسانها را بر اساس آن به دو گروه لایق و نالایق برای دریافت نعمت های خود تقسیم بندی کند. بلکه هرچه هست مربوط به نگرش هر انسان درباره فراوانی یا کمبود در دنیای مادی است.
از آنجا که هر نگرشی درباره دنیای مادی داشته باشید همان نگرش را درباره خالق آن دنیا خواهید داشت بنابراین نگاه کمبود داشتن به زندگی منجر به شکل گیری نگاه کمبود نسبت به خداوند می شود.
بنابراین حتی در شرایطی که خداوند وعده داده است همه درخواست ها را اجابت می کند اگر نگرش و انتظار شما نسبت به خداوند و زندگی بر مبنای کمبود و نقص باشد شرایط و فرصت دریافت نعمت های الهی را با دستان خود از بین خواهید برد و درهای ورود نعمت را به شکل محکم در برابر خداوند می بندید.
باید این نگرش را در خود ایجاد کنید که:
- نعمت های خداوند همیشه به دنبال من می آیند و منتظر باز شدن درهای زندگی ام هستند تا وارد زندگی من شوند.
- من به یاری خداوند در زمان مناسب و مکان مناسب در همزمانی درست برای دریافت نعمت های الهی قرار می گیرم.
وقتی به بی نهایت بودن خداوند در داشته ها و لطف و محبت به خود ایمان آورید درهای ورود نعمت ها را به روی خود باز خواهید کرد و آن زمان از تجربه نعمت هایی که به دنبالتان می آیند و حتی از حضور شما در زمان مناسب سبقت می گیرند و زودتر از شما آنجا حاظر خواهند بود.
حتما بارها تجربه کرده اید که خواسته شما به شکل غیرمنتظره برآورده شده باشد.
شاید در ذهن و قلب خود قصد فروش ماشین یا خانه خود را کرده باشید و قبل از اینکه به بنگاه املاک یا خودرو مراجعه کنید فردی در مسیر زندگی شما قرار می گیرد و خودش درباره خرید خانه یا ماشین با شما صحبت می کند.
همین چندماه قبل بود که یکی از مدل های خودرو داخلی را ثبت نام کردم و اتفاقا نسخه فول اتوماتیک را خریداری کردم. این درحالی بود که دوستان بنگاهی عقیده داشتند فروش این مدل بسیار سخت است و مشتری خیلی خاص دارد.
من صحبت های آنها را می شنیدم اما در قلبم به ویژگی بی نهایت بودن فرصت ها و مشتری ها در دایره قدرت الهی فکر می کردم و بسیار آرام و مطمئن بودم.
بعد از تحویل ماشین چند روز آن را نگه داشتم و رانندگی با ماشین جدید را تجربه کردم. روز پنجشنبه تصمیم قطعی برای فروش خودرو گرفتم و یک آگاهی فروش در یکی از برنامه های معمول ثبت کردم. روز شنبه قبل از ظهر انسانی دوست داشتنی تماس گرفت و در کمتر از ۳۰ دقیقه ماشین به بالاترین قیمت و ساده ترین شکل بدون انجام برخی مرسومات معامله انجام شد.

حتما شما هم تجربیات مشابه از برآورده شدن خواسته ها یا نیازهایتان را در زندگی به خاطر دارید. در همه این موارد شما به صورت ناآگاهانه به منبع بی نهایت نعمت ها و فرصت های الهی وصل شده اید و به ساده ترین شکل ممکن نیاز و درخواست شما اجابت شده است.
ممکن است در مراجعه به یک اداره یا بانک با فردی مواجه شده باشید که به شکل معجزه وار به شما کمک کرده است تا فرایند موردنظر در کمترین زمان و به ساده ترین شکل ممکن انجام شود به شکلی که باورتان نمی شد کاری که به نظر سخت و طولانی می آمد به این راحتی انجام شده باشد.
اگر فردی نوبت خود را به شما داده است، اگر به محض رسیدن به محل مورد نظر جای پارک مناسب برای شما خالی شده است، اگر در بهترین زمان ممکن فردی که باید ملاقات می کردید در جلوی شما ظاهر شده است، اگر آنچه قصد فروشش را داشته اید به راحتی به فروش رفته است و اگر آنچه قصد خریدش را داشته اید به شکل معجزه وار مراحل خرید آن طی شده است و اگر هر تجربه مشابه این در زندگی خود و اطرافیانتان سراغ دارید فقط به دلیل برخورداری انسان از ویژگی بی نهایت بودن خداوند است.
ممکن است دقیقا همان وسیله ای که نیاز داشته اید را به شکل هدیه دریافت کرده باشید.
ممکن است همان مطلب یا موضوعی که تمایل به دانستن و یادگیری اش را داشته اید به شکل معجزه واری در مسیر زندگی شما قرار گرفته باشد.
ممکن است بعد از حضور در مهمانی متوجه شده باشید فردی که از روبرو شدن با آن دل خوشی نداشته اید به هر دلیلی نتوانسته است در مراسم حضور پیدا کند.
شاید در لحظه ای که در خیابان نیاز به کمک و یاری داشته اید انسانی همچون فرشته به سمت شما آمده و یاری تان کرده باشد.
ممکن است در جهت تحقق خواسته شما تبصره یا قانونی وضع شده باشد که یکی از موانع پیش روی شما برداشته شده باشد.
حتی ممکن است فردی به هر دلیل از سمتی عزل یا به سمتی منصوب شود و همین فرایند باعث سهولت در پیشبرد اهداف شما شود.
ممکن است به خاطر اینکه دیر به مقصد می رسید نگران و مضطرب شده باشید اما بعد از رسیدن متوجه می شوید که به هر دلیلی فرایند مورد نظر با تاخیر مواجه شده است.

باید به بی نهایت بودن خداوند در همه مسائل زندگی ایمان و اعتقاد داشته باشید.
با ایمان به بی نهایت بودن خداوند انتظار قرار گرفتن انسان های فوق العاده در مسیر زندگی تان را داشته باشید که به شما کمک می کند تا به آرزوهایتان برسید.
با ایمان به بی نهایت بودن خداوند انتظار مواجه شدن با شرایط فوق العاده و خاص در مسیر زندگی تان را داشته باشید.
با ایمان به بی نهایت بودن خداوند انتظار آسان شدن کارها و روان شدن چرخ زندگی تان را در وجودتان نهادینه کنید.
با ایمان به بی نهایت بودن خداوند انتظار وفور مشتری در کسب و کارتان را در وجودتان نهادینه کنید.
با ایمان به بی نهایت بودن خداوند انتظار دریافت عشق و محبت از انسانها را در وجودتان نهادینه کنید.
باید با ایمان به بی نهایت بودن خداوند نگرش های جدیدی همسو با خواسته ها و آرزوهای خود در وجودتان ایجاد کنید و همیشه بر عقیده خود ثابت قدم باشید.
زمانی که توانستم به لطف خدای مهربان بدهکاری های چندین ساله را در کمتر از یک سال تسویه کنم ایده حذف کردن دسته چک و خرید و فروش چکی در ذهنم شکل گرفت.
زمانی که به این ایده عمل کردم و به مشتری هایی که چندین سال بود به شکل نسیه یا چکی از من خرید می کردند شیوه جدید فروش اجناس را اعلام می کردم باعث ایجاد ناراحتی و دلخوری آنها میشد.
در طی چند روز بیشتر مشتری هایی که با چند سال کار کردن دور من جمع شده بودند دیگر به مفازه من مراجعه نمی کردند و تردد افراد در کسب و کار من به شدت کمتر از قبل شد.
در ذهنم انبوه افکار و نجواهای ذهنی مرور می شد که مرا سرزنش می کرد که با یک حرکت اشتباه و احمقانه هرآنچه در طی چند سال ساخته بودم را خراب کردم. اما من با تکرار نگرش بی نهایت بودن خداوند خودم را آرام می کردم و در قلبم نور امید ایجاد می کردم که خداوند از دریای بی نهایت خود مشتری های نقد زیادی به سمت من هدایت می کند.
شاید حدود دو ماه فروش مغازه من به این دلیل که دیگه نسیه نمی فروختم کاهش چشمگیری پیدا کرد اما بعد از آن به مرور ورود مشتری های جدید به کسب و کار من شروع شد.
از یک نفر و سپس دو نفر و به همین شکل ادامه پیدا کرد و در کمتر از سه ماه بعد فروش مغازه من بیشتر از قبل شده بود با این تفاوت عظیم که فقط نقد می فروختم و خبری از فروش نسیه و چکی نبود.
هنگامی که ایده آموزش لاغری با ذهن در ذهن من شکل گرفت در کنار کار مغازه داری تمام وقت آزادم را صرف رشد و گسترش آموزش های لاغری با ذهن می کردم و به مرور در طی چند ماه این موضوع به درآمد اولیه رسید که حدود ۱۰٪ فروش مغازه می شد.

زمانی که ایده جمع کردن مغازه و ادامه دادن آموزشی لاغری با ذهن با تمرکز بیشتر در وجودم شکل گرفت به نظر تصمیم عجیب و ترسناکی بود. چون تازه بعد از چند سال کار کردن در مغازه فروش آن به شکل قابل توجهی بهتر شده بود و هر ماه داشتم پیشرفت می کردم.
اما وقتی به ایده جمع کردن مغازه و چسبیدن به کسب و کار مجازی فکر می کردم قلبم باز می شد، احساس فوق العاده ای داشتم در حالی که درآمد کار مجازی بسیار کمتر از فروش مغازه بود اما باز هم با تکیه بر بی نهایت بودن خداوند تصمیم گرفتم به الهام قلبی خودم عمل کنم و در عرض ۳۰ روز مغازه رو جمع کردم.
همه اجناس را به هر قیمتی که مشتری می خواست می فروختم چون تصمیم قاطع گرفته بودم که دیگر نمی خواهم در شغل ابزار و یراق فعالیت کنم و تا آخر عمر می خوام در حوزه آموزش لاغری با ذهن و تغییر زندگی فعالیت کنم.
پس از جمع کردن مغازه باز هم ورودی مالی من به شدت افت کرد چون درآمد کسب و کار مجازی یک دهم فروش مغازه بود. اما همیشه با فکر کردن به بی نهایت بودن خداوند در تحقق خواسته های من با احساس و اشتیاق هر روز در مسیر هدفم حرکت کردم.
از قبل این تجربه را داشتم که وقتی مشتری های چکی و نسیه را از اطراف خودم دور کردم و در حالی که هیچ ایده ای برای جذب مشتری های نقد نداشتم، چگونه خداوند افراد جدید را به سمت من هدایت کرد که هم نقد خرید می کردند و هم مبلغ خرید آنها بیشتر از مشتری های نسیه ای بود.
نجواهای ذهنی همیشه به من می گفت که قضیه فروش اینترنتی با مغازه تفاوت داره و اون اتقاق خوش آیند در کسب و کار مغازه در فروش اینترنتی تکرار نخواهد شد.
اما در اصلاح نگرش ها درباره خداوند باید همیشه این موضوع را به خاطر داشته باشید که مهم نیست نجواهای ذهنی به چه شکل و با چه منطقی سعی در ایجاد استرس و ناامیدی در شما می کنند، مهم این است که ما همیشه باید بر نگرش های صحیحی که درباره خداوند در وجود خود ایجاد کرده ایم ثابت قدم باشیم.
بی نهایت بودن خداوند یکی از قوی ترین نگرش هایی است که به من کمک کرد تا در مسیر تحقق آرزوهایی که تحقق هر کدام از آنها محال ممکن بود به حرکت خود ادامه دهم و به مرور یکی یکی آرزوهای خود را به واقعیت تبدیل کنم.
اکنون نوبت شماست که نگرش بی نظیر بی نهایت بودن خداوند را در قلب و ذهن خود ایجاد و بر آن پافشاری کنید.
مهم نیست خواسته شما چیست چون هر خواسته ای داشته باشید آن خواسته در مقایسه با بی نهایت بودن خداوند جزئی از جزء هم نیست. برآورده کردن خواسته های ما برای خداوند هیچ چیز نیست. به شرط عمل، به شرط ایمان و به شرط استقامت بر نگرش های صحیح درباره خداوند.

تمرین:
۱- برداشت خود از آگاهی که دریافت کردید را در بخش نظرات ثبت کنید.
۲- مواردی که در زندگی خودتان یا اطرافیان به خاطر دارید که بی نهایت بودن خداوند سبب آسان شدن کارها و تحقق خواسته هایتان شده است.
هرچقدر موارد بیشتری را در زندگی خود به خاطر بیاورید که خداوند خواسته شما را به ساده ترین شکل ممکن برآورده کرده است باور شما نسبت به بی نهایت بودن خداوند بیشتر خواهد شد.
این تمرین به شما کمک می کند که نگرش بی نهایت بودن خداوند را در وجود خود پررنگ تر کنید تا در مواقعی که تحت تاثیر و فشار افکار منفی و نجواهای ذهنی قرار می گیرید با تکیه بر این نگرش بی نظیر ایمان و اشتیاق خود برای ادامه دادن را حفظ کنید.
۳- در ذهن خود رسیدن به خواسته هایتان را با تکیه بر بی نهایت بودن خداوند آسان کنید.
به این شکل که اگر دوست دارید فلان ماشین را داشته باشید در ذهن خود رسیدن به آن ماشین را ساده کنید.
مهم نیست افکاری که برای ساده کردن تحقق خواسته های خود استفاده می کنید از نظر منطقی صحیح باشند یا خیر چون خداوند عاری از منطق انسانی است.
هر منطقی که در ذهن شما تثبیت شود به سیستم جهان هستی و خداوند منتقل می شود. به همین دلیل است که دو نفر با منطق متفاوت یکی به راحتی به خواسته خود می رسد و دیگری هرگز به همان خواسته نمی رسد.
علت تصمیم خداوند یا صلاح و خیر بنده ها نیست بلکه فقط تفاوت در منطق رسیدن به خواسته هاست.
بنابراین رسیدن به خواسته های خود را در ذهنتان کوچک، آسان و پیش پا افتاده کنید.
زمانی که من دوست داشتم ماشین بهتر داشته باشم در همان روزهایی که حتی یک سوم یا چهارم پول آن ماشین را نداشتم هربار که در خیابان با آن ماشین برخورد می کردم در ذهنم به خودم می گفتم که رسیدن به این خواسته از نظر خداوند هیچ چیز نیست.
من فقط یکی دو متر با این ماشین فاصله دارم و برداشتن این فاصله برای خداوند هیچ کاری ندارد.
هربار که در حال رانندگی در کنار آن ماشین قرار می گرفتم به خودم می گفتم ببین چقدر بهش نزدیک شدی؟! فقط دو متر دیگه باقی مونده که از پشت فرمون این ماشین به پشت فرمون اون ماشین منتقل بشی و انجام این انتقال برای خداوند هیچ کاری ندارد.
به این شکل یک بازی ذهنی برای خودم ایجاد کرده بودم که با هر بار مواجه شدن با خواسته هایم رسیدن به آنها را در ذهنم با اتکا به بی نهایت بودن خداوند ساده و آسان می کردم.
منتظر کامنتهای شما هستیم! 💬👇
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.50 از 58 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!


به نام خدای مهربان
ازون جهت که من به تازگی و حدودن یکساله که این مورد مهم رو متوجه شدم،واقعن اقرار میکنم که من در گذشته چنین نگرشی نداشتم…ینی من هم مثل شمار بسیاری از آدما به همه چیز با دید کمبود نگاه میکردم؛مثلا اینکه دیگه برای ازدواج فرد مناسبی پیدا نمیشه،مردا همشون بدن مرد خوب خیلی کم هست،پول خیلی کمه اگه قرار باشه من پولدار بشم خیلی های دیگه باید در بدختی و فقر زندگی کنن پس من نمیخام ،کمبود آب هس،و همینطور بقیه ی انرژی ها…هیچکس نمیتونه به اندازه ی کافی درآمد بدست بیاره،آدم همیشه باید فکر این باشه که بیشتر ازین زندگیش خراب نشه؛زندگی خوب و آدمای خوب فقد توی فیلما و افسانه هان در واقعیت اینطور نیست و…کلی مثال دارم که بخام بگم ازینکه چقدر با ذهنیت کم و فقیر به همه ی مسائل نگاه میکردم.
اما از وقتی که ذهنیت بی نهایت بودن خداوند رو توی خودم ایجاد کردم؛مثلا یکی از کارایی که میکنم اینه که هروقت چیزی رو درخواست میکنم،به تعداد انسان هایی که الان توی اون موقعیت و شرایط هستن نگاه میکنم و میبینم که چقدررررررررر زیادن این آدما…پس برام بدست آوردنش خیلی عادی میشه و میفهمم که درخواست من همین الان وجود داره و خدا همین الان برای من اونو فرستاده ،من فقد باید در مدار به دست اووردنش قرار بگیرم همین…
خداوند بینهایت است و من میخواهم همراه خانواده ام به یک کشور زیبا سرسبز که دریا داشته باشه و آرام باشد مهاجرت کنم
من به بینهایت بودن خدا ایمان دارم و میدانم که میشود
به راحتی و به آسانی در زمان و مکان مناسب قرار بگیرم مثل همین حالا
من به آسانی به مسافرت میرفتم در حالی که نزدیکانم اینگونه نبودن
من به آسانی خرید میکردم
من به آسانی تفریح میکردم
من به آسانی شاد بودم در حالی که اطرافیانم اینگونه نبودند
من به آسانی آگاهی دريافت میکردم و با عمل به آنها زندگی راحت تری داشتم
من به آسانی تمام کارهایی که جزو واجبات دین بود را کنار گذاشتم و حتی به خدا نزدیکتر شدم ولی بقیه هنوز در رنج و عذاب هستند
برداشت من از این آگاهی این است که نباید بترسم ترس از بی ایمانی میاد خدا با من است بدون هیچ فاصله ای خدا اجابت میکند بدون هیچ بهانه ای خدا مرا در بهترین زمان به بهترین مکان هدایت میکند به شرط اینکه من ایمان داشته باشم
واقعا کار سختیه مخصوصا در این روز ها ولی من این تمرینات و مراقبه ها را از دوسال پیش شروع کردم پس تجربه دارم و سعی میکنم ایمانم رو حفظ کنم و اجازه بدم قلبم از عشق لبریز بشه
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان بزرگوارم
برداشت من از این جلسه اینه که متاسفانه در ذهن ما کمبود خیلی جا خوش کرده وماباید با منطق هایی که استاد اینجا خیلی واضح توضیح داده باید تدریجا ضعیف تر کنیم تا بتوانیم رسیدن به خواسته هایمان را منطقی کنیم مثلا خواسته من رسیدن به یک خونه شیک وبزرگ در یک منطقه ای است که دوست دارم اما منطق من برای رسیدن به این خواسته دیدن امکانات موجوده شغلی که دارم یعنی در واقع من کمبودهایم را در زمینه رسیدن به این خواسته می بینم وبا این مدلی هیچ وقت نمیشه به خواسته مورد نظر رسیدیعنی با امکانات موجود منطقی نیست که به این خواسته رسید اما اگر قدرت خدا را ببینم ویرای خودم هر لحظه اینو یادآوری کنم که برای خدا این چیزی نیست و هر خواسته ای من داشته باشم میتونه تامین کنه یعنی اینو برای خودم منطقی کنم که خدا توانایی همه چیزو داره واین خداست که منو به خواسته ام می رسانه وخدا را با دیدن این جهان بااین عظمت به خوبی ببینم ویاد آوری کنم برام خیلی منطقی میشود برای رسیدن به این خواسته ومن به راحتی به خواسته مورد نظرم می رسم یعنی در واقع دلیل نرسیدن ما به خواسته باور نکردن قدرت خداست و همیشه احساس ضعف می کنیم وقدرت خدایی که همیشه با ماست نمی بینم اما اگر تمرین کنیم وهی با مقایسه امروز جهان با گذشته فراوانی های جهان را ببینم برامون خیلی منطقی میشود برای رسیدن به هر خواسته ای
به نظرم بزرگترین رنج ما همین باور کمبوده و خیلی در ما نفوذ کرده وماباید همیشه روی این باور کار کنیم
رسیدن به این خواسته از نظر خداوند هیچ چیز نیست وماباید همیشه در مورد همه خواسته هایمان این جمله را به خودمان تکرار کنیم
با سپاس فراوان از همگی شما عزیزان،شاد وسلامت باشید
خداوند بی نهایت است
وقتی من آگاهانه به افکار خدایی فکر میکنم در واقع دارم با خداوند هم ارتعاش و هماهنگ می شوم
و جهان هستی طبق قانون جذب فقط می تواند ارتعاش من را به خودم باز گرداند
و چه شکوهمند می شود وقتی من هم ارتعاش شده ام با صفت بی نهایتی پروردگارم
و پس از این هم ارتعاشی شکوهمند تنها میتوانم ثروت بی نهایت سلامتی بی نهایت آزادی بی نهایت ارامش بی نهایت لذت های بی نهایت و … را تجربه کنم
و چه زیباست این بهشت
و هر موقع با این صفات هماهنگ می شوم چقدر آسان می شود زندگی کردن چقدر لذت بخش می شود رسیدن به خواسته ها
با تکیه بر بی نهایت بودن خداوند بیش از پیش حس جانشین بودن خداوند در من زنده می شود و چه زیباست این جانشینی
به بی نهایت بودن خداوند ایمان دارم
نشان های دریافت شده
به نام خداوند بی نهایت
من به بی نهایت بودن خداوند ایمان دارم.دلم میخواد نصف شبی پاشم برم بالا پشت بوم و اینو فریاد بزنم بگم آهای آهای من فهمیدم راه و روش زندگی را آهای من تازه خدا را پیدا کردم تازه فهمیدم خدا کیه خدا چیه..یک عمر راه اشتباه رفتم ولی از اونجایی که همیشه دلم میخواست خدا را درک کنم بالاخره هدایت شدم به راه راست و درست. من قبلا که با قانون جذب آشنا نبودم به شدت با خرافات مذهبی پر شده بودم ولی همیشه یک موضوع برام جالب بود و شب شام غریبان این موضوع برام خیلی بیشتر جالب میشد، اینکه میشنیدم خضرت زینب در اون شرایط هم نماز شب خود را ترک نکرد. همیشه به درگاه خداوند اشک میریختم مخصوصا در ماه های محرم و صفر و شام غریبان میگفتم خداوندا تو را به همون حضرت زینب بهم بگو چرا حضرت زینب توی اون شرایط هم نماز شبش را ترک نکرد چرا،من یه سردرد میگیرم میگم ولش کن حالا مریضم ولی ایشون چیو درک کردن که نماز شبش را ترک نکردن… و موضوع دوم جمله معروف در بارگاه یزید: ما رایت الا جمیلا.چیزی جز زیبایی ندیدیم…
خب مگه آدم میشه هجده تا از افراد خانوادش بمیرن و بگه ما رایت الا جمیلا… خدایا چی دید چیو درک کرد که این جمله را گفت خودت بهم بگو که ما رایت الا جمیلا یعنی چی… با اشک این جمله ها را میگفتم و ازش درخواست هدایت میکردم و معجزه الهی یعنی قانون جذب وارد زندگی من شد…
استاد جان حالا منم شبها نماز شبم ترک نمیشه نماز شب من زندگی با کمک خداوند که هر شب میخونم و بعد میخوابم تحت هر شرایطی…نماز شب من نوشتن اتفاقات خوب روز در آخر شب هست ختی یک اتفاق خوب حتی یدونه نعمت… استاد من کسی ام که شدم زینب برای خداوند…نماز شبم ترک نمیشه…چیزی جز زیبایی نمیبینم و هر لحظه سپاسگزارشم…خدا یار و یاورم بود و منو هدایت کرد به این سایت و به این مطالب که نمیدونم چندین بار دیگر باید بخونمش شاید تا اخر عمر….
حالا خدای بی نهایت از جایی که گمان نمیبردم منو هدایت کرد به راه راست و درست و راه کسانیکه به آنان نعمت داده…نمیدونم چرا الآن یاد این موضوع افتادم و نوشتم…فقط خواستم بگم منم کم از حضرت زینب نیستم
اصلا این نوشته ها منو دیوونه میکنه…تازه دارم درک میکنم بی نهایت بودن خداوند یعنی چی…
من به معجزات الهی،زمانبندی الهی،برنامه ریزی الهی، طرح الهی،سریع الحساب بودن خداوند،بی نهایت بودن خداوند در زندگی ام ایمان و اطمینان دارم و سپاسگزار آنچه از گذشته و حال و آینده و سپاسگزار نعمت هایی که دارم هستم. من منتظر و لایق دریافت پاداشهای الهی هستم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
نشان های دریافت شده
باسلام خدمت استاد روشن بزرگوار و دوستان و همراهان مکتبی که هیچ جای دنیا این حرفا وجودنداره
بنظرتون چرا اینجوری سلام دادم؟
چون این نوشته ای که امروز من خوندم هیچ جا ندیدم
هیچ کتابی تو مدزسه از خدا اینجوری نگفت
هیچ کدوم از معلمامون از خداوند اینجوری بهمون نگفتن
هیچ کدوم از بزرگترامون، همسایع دوست اشنا و فامیل هیچ کدوم به جرعت میگم هیچ کدوم از خدا اینجوری نگفتن، اتفاقا همه برعکس این حرفارو درمورد خدا گفتن. که یه جورایی ته حرفشون این بود که قحطی اب و برق و گازه، نخورید و نپوشید که نیست، اگه زجر نکشی به هیج جا نمیرسی اگه درسون نخونی دکتر مهندس نشی بدبخت میشی امان از یع کلمه که بگن خدا زجرو دوست نداره
خدا شادی رو دوست داره
خداتورو دوس داره. خدا هم دلش میسوزه که ببینه تو داری زجر میکشی، داری تو منجلاب مریضی و قرض و بدهکاری و گرسنگی دست و پا میزنی،
درحالی که باادمی که تو این شرایطه میگفتن این حتمایه گناهی کرده که خدا بهش ندادع، یا مدل فکر دیگه که اون ادم اگه وجه پاک و خداپرستی داشت میگفتن مال حلال جمع نمیشع که ، خدا دارع امتحانش میکنه و ...
یکی نبود مثل استاد روشن بگه به همون خدا قسم خدا اوج فراوانی و دارندگیه و بخیل نیست و دوس داره همه ما تو رفاه و امکانات زندگی کنیم و کافیه فقط بخواییم
من به نوبه خودم اعتراف میکنم که سی سال عمرم اینارو نمیدونستم. و خوشحالم که خدا منو تو این مسیر هدایتش قرار داده.
من امروز دردی که سه سالع امونمو بریده و هیچ دکتری نفهمید من چمه رو فهمیدم ، فهمیدم که از کجا و چجوری من اون دردرو جذب کردم و حالات اون انسان که به این درد گرفتار بوده رو من جذب کردم و خودمو گرفتار کردم. پس همون جوری هم میشع حال خوب و نعمت و حضور خدا توی وجودمون رو جذب کنیم به فکر روح و روانمون .
من خیلی خداروصدا میزدم که کمکم کن ، و مطمعنم الان که اینجام همون خدایی که من صداش میزدم به فریادم رسید که بفهمم حقیقت وجود من و خداوند چیه و تو این دنیا چرخه زندگی داره چطور کار میکنه، و بلند فریاد میزنم استاد روشن برات ارزو میکنم با تک تک چیزای مادی که بع دست میاری امیداوارم با هرکدومشون درکتون از شناخته خدا بالاتر بره. که این سایت مال لاغریه ذهنیه ولی امثال منو به سمت خدا میبرین ، نه اینکه ما خداپرست نباشیم نه، فقط خدارو یه جور دیگه بهمون گفتن و اون پرستش فقط ترس به همراه داشت ، تا بتونین بازم ازاین مطالب بزارین مثل فامیلیتون که روشن هست ، مشعل مغز مارو هم به وجود خدا که در درون تک تک ماست روشن کنه، و شما هم صددرصد از نور این روشنایی که در قلب و مغز بنده های خدا به وجود میارین امکان نداره بی نصیب بمونین.
همتونو به خدای حضرت یوسف میسپارم. همون خدای یوسف خدای ماهم هست، که اینجا اومدیم.
یاعلی
نشان های دریافت شده
به نام خدای مهربان
من به بینهایت بودن خداوند ايمان دارم
من به فراوانی درجهان هستی ایمان دارم.
یکی از نگرشهای بزرگ اشتباه بشر نگرش کمبود هست کمبود در هر زمینه ای .
خیلی از انسانها در ذهنشان به نگرش کمبود باور دارند .
کمبود پول وثروت ،کمبود شغل ودرامد ،کمبود مشتری ،کمبود نیروی کار. کمبود انسانهای خوب ،کمبود همسر خوب ،کمبود غذا، کمبود آب، کمبود خونه وزمین، کمبود روابط عاشقانه، کمبود جمعیت،و…
یا برعکس به فراوانی در چیزهای منفی باور دارند مثلا ما هر روز میشنویم طلاق زیاد شده ،خودکشی زیاد شده،مرگ ومیر زیاد شده ،جنگ ودرگیری زیاد شده،، آلودگی زیاد شده ،چاقی زیاد شده ،فقر زیاد شده ،بیماری زیاد شده ،بی نظمی زیاد شده و…
در حالی که نسبت به حداقل پنجاه سال پيش جمعیت زیاد شده مرگ ومیر کم شده به خاطر پیشرفت علم پزشکی یا خونه ها هر روز داره زیاد میشه من تو شهرمون میبینم جاهایی که زمین خالی بود همشون دارن ساخته میشن پس پولم زیاد شده که میتونن ساختمان های چند طبقه بسازن جاده ها زیادتر شده ماشینها لوله کشی های گاز وبرق وآب خیلی بیشترشده غذا ها خیلی بیشتر شده هم از لحاظ تنوع هم کمیت یا خیلی درآمد ها بیشتر شده مغازه ها بیشتر شده تو پوشاک که خیلی فراوانی وتنوع زیاد شده وکلی فراوانی دیگه
ولی ذهن بشر همش کمبود ها رو میبینه چون از کودکی شنیدیم پول نیس غذا کمه آب کمه واین تو ذهنمون حک شده
من وضعیت فراوانی الانمو میخوام با بیست سال سی سال پیش مقایسه کنم .
من در دوران مدرسه یه جفت کفش رو چند سال میپوشیدم با وصله های زیاد چون توانایی خرید نداشتن خانواده یا کیف نمیتونستیم بخریم مامانم میدوخت ولی الان پنج شش تا کیف دارم یا پنج شش جفت کفش دارم که همشون هم تازه هستن چون زیاد بیرون نمیرم استفاده نمیشه زیاد .
اون زمان لباس ومانتو خیلی کم داشتم یک لباس و میشستم میپوشیدم چون لباس چندانی نداشتم الان کمد پر از لباس هست وخیلی هاشو من هدیه میدم از بس زیاده
از لحاظ غذایی زیاد گوشت ومرغ نمیتونستیم بخوریم ولی حالا همیشه گوشت ومرغ داریم تو خونمون قدیم سر نون دعوا بود همیشه ولی حالا خونمون پر نونه
یا قدیم نمیتونستیم بریم تفریح وگردش نه ماشین داشتیم نه چیزی ولی حالا تو شهر توریستی یا طبیعت زیبا هستم وخیلی میریم گردش وتفریح
قبلا تو خونمون مبل وصندلی نبود ولی حالا هست یا قبلا هیچ محبتی از خانواده نمیدیدم ولی حالا غرق در محبت و مهربانی همسرم ودخترم هستم .
قبلا آرامش نداشتم تو شلوغی وجمعیت زیاد زندگی میکردم ولی حالا در آرامش و سکوت
یا قبلا اصلا تو حسابم پول نبود ولی حالا ماهیانه همسرم مبلغی رو واریز میکنه وهمیشه پول دارم .
و خیلی فراوانی وبرکت دیگه که اگر بشینم بنویسم ساعتها میتونم بنویسم .پس من باید با توجه به نعمتها وداشته های الانم و پیشرفتهای بشر با گذشته باور کمبود رو در ذهنم کم رنگ کنم و باور فراوانی را در ذهنم نهادینه کنم .
یادمه چند ساله پیش در مورد فراوانی دختر در سن ازدواج وکمبود پسر رواج پیدا کرده بود و راهش را وارد کردن زنان خارجی وچینی عنوان میکردن نمیدونم شوخی بود یا جدی یا میگفتند راهش چند همسری آقایون هست .
یا در ماجرای کمبود فرزند در ایران همش حرف میزنن در حالی که من یه ماه پیش رفته بودم دکتر زنان مطب دکتر پر بود از زنان حامله دکتر تا یازده شب فقط مريض ویزیت میکرد مطب پر میشد خالی میشد.
یا دخترای دم بخت همش میگن شوهر نیس خواستگار نیس چون آزادی تو جامعه زیاد شده پسرها به ازدواج فکر نمیکنن و همشون دوست دختر دارن در حالی که اگر آمارو ببینیم میفهمیم ازدواج زیاده ولی کسی که نگرش کمبود داره فقط کمبود رو میبینه .
برای گسترش فراوانی در جهان وجود درصد کمی از انسانهای با باور فراوانی کفایت میکند ونیازی نیس که تعداد کثیری از افراد جهان نگرش فراوانی داشته باشند. برای همین فقیران هر روز فقیر تر وثروتمندان ثروتمند تر میشوند.
وجود فراونی در زندگی هر کس بسته به این است که فرد چقدر به باور فراوانی اعتقاد دارد. من بعضی وقتها که با همسرم میریم بیرون وانت های پراز میوه رو میبینم به همسرم میگم ببین چقدر فراوانی هست یعنی اینا همشو میفروشن یعنی مشتری هست ما فوقش تو ماه چند کیلو میوه میخریم این همه میوه رو پس کی میخره یعنی در ذهنم باور کمبود هست نمیتونم باور کنم همه میوه هارو آدمها میتونن بخرن یا اون فروشنده میتونه بفروشه.
من سعی میکنم این تمرین فراوانی رو همیشه انجام بدم خیلی وقت بود یادم رفته بود حالا که به این قسمت رسیدیم یادم اومد من قبلا مثلا وقتی یه میوه ای میخواستم که شاید اون لحظه یا اون روز نمیتونستم بخرم با خودم حرف میزدم این همه میوه تو مغازه ها وبازار هست یعنی خدا نمیتونه یه جعبه ازون میوه رو برای من بفرسته و واقعا روز بعدش یادمه یه جعبه ازون میوه رو همسرم میخرید یا هدیه میگرفتیم.
یا وقتی گوشتمون تموم میشد هم همینطور باخودم میگفتم این همه گوشت تو قصابیها هست این همه گاو وگوسفند خدایا خودت یخچال مارو هم پراز مرغ گوشت کن وچند روز بعدیخچالمون پر گوشت میشد و تو یخچال برای چيزهای دیگه جا پیدا نمیشد.
حالا میخوام هم برای خواسته های بزرگتر وهم کوچک تر این تمرین رو انجام بدم که ایمانم قویتر بشه من دوست دارم ماشین نو بخریم و باید فراوانی ماشین رو ببینم این همه آدم سوار ماشین خوبن پس ماهم میتونیم بخریم.
من دوست دارم فرزند دومم پسر باشه این همه بچه پسر هر ساله به دنیا میاد خیلی ها پسر میارن پس منم میتونم یه پسر خوشگل داشته باشم برای خدا کاری نداره .
خداوند نمیتواند کمبود را گسترش دهد او خدای بینهایت هست وفقط فراوانی را گسترش میدهد. او توسط انسان های معدودی هم میتواند این فراوانی را در جهان گسترش دهد خداوند به آدمهای زیادی احتیاج ندارد تا نگرشهای صحیح وفراوانی داشته باشند تا جهان گسترش یابد.
انسانهای ثروتمند به اندازه صد سال یک فردعادی در یکسال میتواندثروت تولید کند وفراوانی را گسترش دهد.
با تلاش فیزیکی وکار سخت ثروت ایجاد نمیشود با نگرش فراوانی هست که ثروت ایجاد میشود اگر با کار سخت فیزیکی انسانها ثروتمند میشدند الان کارگران معدن ثروتمند ترین مردم جهان بودند.
در حادثه معدن طبس دیدیم که کارگران چقدر حقوق کم میگیرند دوازده میلیون و خیلی هاشان خانه نداشتند ودولت به آنها خانه داد. پس این نگرش است که انسان را ثروتمند یا فقیر میکند .
خیلی از بچه ها خیلی زود به خواسته های خود میرسند اگر والدین آنها از همان اول کودکی بذر نگرش کمبود را در ذهن بچه ها نکارند. دختر منم آرزوی دوچرخه داشت وامسال صاحب دوتا دوچرخه شد از جایی که فکرش را نمیکرد اولی را دوست همسرم داد و دست دوم بود و دومی را همسرم نوشو گرفت حتی برای خودش هم یک دوچرخه دست دوم خوب خرید وبه من هم قرار است دوچرخه سواری را یاد بدهد .
شاید فکر کنیم بچه ها که آرزو های بزرگی ندارند برای همین آرزوی آنها برآورده میشود در حالی که به نظر من بچه ها ناخودآگاه قانون تکامل را در خواسته هایشان رعایت میکنند ماشین یا خونه که به درد آنها نمیخورد که از خدا ماشین بخواهند آنها درین سن به اسباب بازی دوچرخه و خوراکی و چیزهای به ظاهر کوچک نیاز دارند نه چیزهایی که به درد بزرگترها میخورد.
پس ما بزرگترها هم اگر باور کمبود نداشته باشیم خواسته هایمان به راحتی تیک میخورد .
برخورد خداوند با خواسته هایمان بسته به باورها و نگرشهای ما هست .
خواسته ها از نظر ما انسانها به کوچک وبزرگ تقسیم میشود خواسته های ما در نظر خداوند جزئی از جز هم حساب نمیشود .
ما با افکار وباور کمبود هیچ وقت به خواسته هایمان نمیرسیم ما با نگرشهای اشتباه خود درهای رزق وروزی وفراوانی را به روی خود محکم بسته ایم ولی از پنجره میبینیم که فراونی در جهان وجود دارد ولی ما در زندگی خود آن فراوانی را نمی بینیم وفقط کمبودرا تجربه میکنیم.
خداوند هیج اصراری به باز کردن درهای نعمت وفراوانی برای ما ندارد تا زمانی که ما نگرش کمبود داریم.
باید به بینهایت بودن خداوند وفراوانی ایمان بیاوریم تا فراوانی را جذب کنیم .
خیلی از انسانها آرزوهاي ما را در زندگی خود دارند مثلا سالهاست همسرم دوست داردماشین پرایدش را عوض کند ولی باور کمبود باعث شده نتواند ماشین نو بخرد .
حتی یه بار خواهر شوهرم بهم گفت بزارید بچه دار بشید داداشم ماشین نو دربیاد.
یعنی اگر ما بچه دار نشیم نمیشه ماشین نو بخریم یا همسرم میگه باید پول بزاریم بعد اگر قرعه درومد بازم پول بدیم پس سخته ماشین خریدن آنها به خرید ماشین از دید کمبود خودشان نگاه میکنند ولی اگر فراوانی وبینهایت بودن خداوند را باور میکردند الان به خواسته ی خود رسیده بودند .
به هر اندازه بینهایت بودن خداوند را باور کنیم به همان اندازه نعمت دریافت میکنیم .دریافت نعمت ربطی به عبادات ما یا با خدا بودن یا نبودن یا مذهبی بودن یا نبودن ما ندارد.
ما باید همواره ایمانمان را به خداوند حفظ کنیم و همواره منتظر فراوانی ونعمت در زندگی خود باشیم.
ما همواره باید منتظر همزمانی های عالی وپر خیر وبرکت در زندگی خود باشیم.
ما همواره باید انتظار برخورد با انسانهای عالی و اتفاقات مثبت را داشته باشیم .
ما باید با ایجاد باور بینهایت بودن خداوند درهای فراوانی را همیشه به روی خود بازکنیم .
من به بینهایت بودن خداوند ايمان دارم .
من درهای فراوانی را به زندگیم میگشایم.
من به فراوانی نعمتها وفرصتها ایمان دارم.
خدایا شکرت