0

گام ۴۴: انگیزه لاغر شدن را حفظ کنید

انگیزه لاغر شدن
اندازه متن

ایجاد انگیزه لاغر شدن از سوالات پرتکرار افرادی است که دوست دارند لاغر شوند اما امید و انگیزه ندارند.

در سال های چاقی تصور میکردم داشتن انگیزه لاغر شدن خیلی مهم است و من آن را ندارم. اما همیشه برام سوال بود که چرا بدون انگیزه چاق تر می شوم اما برای لاغر شدن باید انگیزه داشته باشم.

در جستجوی انگیزه لاغر شدن

سی و پنج سال از زندگی ام با چاقی گذشت و در این ایام تلاش زیادی برای لاغر شدن کردم اما نتیجه نگرفتن ها و شکست های متوالی در استفاده از روش های مختلف لاغری سبب شده بود که دل و دماغ دوباره رژیم گرفتن و ورزش کردن برای لاغر شدن را نداشته باشم.

انگیزه لاغری

افراد چاق به دنبال انگیزه پیدا کردن برای لاغر شدن در جستجوی گوگل هستند. آنا با این عبارت ها به دنبال انگیزه لاغر شدن هستند.

  • انگیزه برای لاغری
  • گروه انگیزه برای لاغری
  • عکس برای انگیزه لاغری
  • خیلی چاق شدن اصلا انگیزه برای لاغری ندارم،‌ چیکار کنم؟
  • انگیزه برای لاغری ندارم
  • متن انگیزه برای لاغری
  • کتاب انگیزه لاغری

خیلی وقت ها بهانه من برای رژیم نگرفتن نداشتن انگیزه لاغر شدن بود. با خودم فکر می کردم اگر کسی پایه باشه با هم لاغر بشیم خیلی بهتر نتیجه می گیرم. حتی تصور می کردم اگه به شکل گروهی برای لاغر شدن اقدام کنیم با دیدن همدیگه انگیزه لاغر شدن در ما افزایش پیدا می کنه و بهتر نتیجه می گیریم.

چندین بار با دوستان چاقم همزمان برنامه رژیمی را شروع می کردیم و چند روز اول رو با هم عالی پیش می رفتیم اما کافی بود یکی از ما به هر دلیل برنامه رژیمی را بهم می زد بقیه هم بلافاصله رژیم گرفتن را رها می کردند و بهانه ما این بود که تقصیر فلانی بود که برنامه رو بهم زد.

حتی چندین بار به صورت گروهی با دوستانم برای لاغر شدن ورزش می کردیم. ظهرهای تابستان در دمای بالای ۵۰ درجه با موتور به پارک جنگلی که ۱۰ کیلومتر با شهر فاصله داشت می رفتیم و در آن شرایط در پارک ورزش می کردیم.

انقدر فشار ورزش و گرمای هوا زیاد بود که تا مرز غش کردن پیش می رفتیم اما باز هم برای چند روز یا نهایتا دو هفته ادامه داشت و دنبال بهانه بودیم تا یک نفر انصراف دهد تا بقیه هم برنامه را رها کنیم.

زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم درک کردم همانطور که با رژیم و ورزش بعنوان یک عامل بیرونی و اعمال فشار به جسم نمی توانم لاغر شد با هرگونه اشتیاق و انگیزه ای که از بیرون به ما تزریق شود هم نمی توان در مسیر لاغر شدن ادامه داد و لاغر شد.

نکته جالب توجه درباره انگیزه لاغر شدن اینکه چاق تر شدن به قدری ادامه پیدا می کند که خودش قوی ترین انگیزه لاغر شدن می شود.

افراد زیادی را مشاهده کرده ام که وقتی چاقی آنها به مرز خطرناکی رسیده است و از طرف پزشک وعده مرگ به آنان داده شده است با اشتیاق و انگیزه برای لاغر شدن اقدام کرده اند و بیشتر از هر زمان دیگری انگیزه لاغر شدن داشته اند. چون چاقی آنها به حدی گسترش پیدا کرده بود که وعده مردن به آنها داده شده بود و به این شکل چاقی تبدیل شد به انگیزه لاغر شدن و فرد با تحمل وزن بالا اقدام به پیاده روی و ورزش کردن برای لاغر شدن کرده بود.

انگیزه لاغر شدن با روش لاغری با ذهن

استمرار در مسیر لاغر شدن

همه ما تا به امروز بارها به مسافرت رفته ایم. برای هر بار سفر کردن مقصدی را انتخاب کرده ایم و سپس خود را مهیای حرکت کرده و عازم سفر شده ایم.

رسیدن به شرایط جدید در زندگی مانند سفر کردن است. شما تصمیم می گیرید از شرایط فعلی به شرایط جدید عزیمت کنید.

تنها تفاوت سفر کردن از شهری به شهر دیگر با تغییر دادن خود از شرایط فعلی به شرایطی که می خواهیم این است که سفر کردن به شکل فیزیکی و قابل لمس انجام می شود اما تغییر شرایط زندگی خود به صورت متافیزیکی و غیر قابل لمس است.

البته عده زیادی تصور می کنند تغییر شرایط زندگی باید به صورت فیزیکی و با تلاش صورت گیرد و به همین دلیل سالهاست در حال زحمت کشیدن هستند اما همواره در رسیدن به شرایطی که رویای آن را دارند ناموفق هستند.

لاغر شدن مانند سفر کردن از شهر خود به شهر دیگری است. شما تصمیم می گیرید از سرزمین چاق ها به سرزمین لاغرها عزیمت کنید. این سفر نیاز به آماده سازی تجهیزات و بعد از آن نیاز به حرکت کردن و از همه مهمتر ادامه دادن حرکت کردن تا رسیدن به مقصد را دارد.

همه افراد چاقی که بارها تلاش کرده اند لاغر شوند درحال تلاش فیزیکی برای رسیدن به لاغری بوده اند اما نتیجه ای که کسب کرده اند یا مقداری کاهش وزن و سایز بوده است و یا شکست در تلاش خود برای لاغر شدن به این دلیل که درباره در حفظ انگیزه لاغر شدن یا همان استمرار داشتن چیزی نمی دانستند.

همانطور که در سفر کردن به شهر مورد نظر اگر بعد از طی چند کیلومتر از ادامه راه منصرف شوید هرگز به مقصد نمی رسید در سفر از چاقی به لاغری هم به همین طریق است و باید استمرار در حرکت کردن داشته باشید تا به هدف خود برسید.

همانطور که اگر حتی تا یک کیلومتری شهر مقصد رفته باشید اما به هر دلیل مسیر خود را ادامه ندهید به مقصد نخواهید رسید در موضوع لاغر شدن هم به همین طریق است و مهم نیست شما چند روز یا ماه یا چند ساعت در مسیر لاغری با ذهن حرکت کرده اید، مهم این است که باید تا رسیدن به مقصد حرکت خود را ادامه دهید.

همانطور که در حرکت به سمت شهر مقصد هرچه از شهر خود دور تر شوید نشانه های بیشتری از حرکت به سمت مقصد مشاهده خواهید کرد در سفر لاغری هم به همین شکل است و هرچه شما بیشتر در مسیر لاغری با ذهن ادامه دهید نشانه های بیشتری مبنی بر فاصله گرفتن از شرایط چاقی اولیه و حرکت کردن به سمت مقصد لاغری مشاهده خواهید کرد.

برای سفر کردن می توان از طریق مختلف اقدام کرد، میتوانید مسیر را با اتوبوس طی کنید، میتوانید از قطار استفاده کنید، همچنین شاید دوست داشته باشید با ماشین شخصی خود سفر کنید و یا می شود سوار هواپیما شوید و چند ساعت بعد در مقصد خود باشید.

برای سفر کردن به مقصد دلخواه طریق های مختلف وجود دارد که با اینکه تفاوت های زیادی با هم دارند اما مقصد نهایی همه آن طریق ها یکسان است.

موضوع مهم در روش های مختلف سفر کردن تجربه ای است که از هر طریق می توانید کسب کنید.

باید به این موضوع توجه کنید که شما دوست دارید چه تجربه ای از سفر کردن داشته باشید و بر اساس آن طریقه سفر را انتخاب کنید.

روش های مختلف لاغر شدن

روش های مختلف سفر لاغری

روش های مختلفی برای عزیمت کردن از چاقی به سمت لاغری وجود دارد که هر کدام تجربه و نتایج متفاوت را به ارمغان دارد. برای اینکه از سفر خود به سمت لاغری نتیجه عالی کسب کنید اول باید مشخص کنید هدف و خواسته شما از طی کردن مسیر چیست؟ و سپس بر اساس خواسته و علاقه خود وسیله سفر را انتخاب کنید.

حتما تا حالا از رژیم گرفتن برای سفر کردن از چاقی به لاغری استفاده کرده اید و نتایج و تجربه های مختلف از استفاده این روش دارید.

نکته حائز اهمیت درباره استفاده از روش رژیم گرفتن این است که به نظر من خیلی از روش های رژیمی قادر هستند فرد چاق را به تناسب اندام برسانند اما موضوع مهم این است که فرد استفاده کننده خود را آماده تجربه شرایط و اتفاقات سفر از چاقی به لاغری با استفاده از رژیم غذایی کرده است یا خیر؟

دلیل اینکه خیلی از افراد در ادامه مسیر لاغری سبا استفاده از رژیم های غذایی شکست می خورند این است که از قبل خود را آماده روبرو شدن با مسائل احتمالی پیش آمده در سفر نکرده اند.

اگر شما توانایی تحمل کردن و روبرو شدن مسائل مربوط به رژیم گرفتن را داشته باشید و از قبل بدانید که تا ابد باید در شرایط مربوط به دوران رژیم به زندگی ادامه دهید و این مورد را بپذیرید، حتما می توانید با استفاده از این روش برای همیشه لاغر بمانید.

ورزش کردن،‌ عمل جراحی، چربی برداری،‌ و هر طریقی که برای لاغر شدن استفاده کنید می تواند شما را به مقصد برساند با این شرط که تمام مسائل و احتمالات در حین سفر کردن از چاقی با لاغری از طریق آن روش را پذیرفته و بدانید که تا ابد باید بر اساس آن شرایط زندگی کنید.

هر کدام از روش های لاغری را که برای سفر از چاقی به لاغری استفاده کنید از نظر سرعت حرکت،‌ راحتی و لذت در حین سفر با هم تفاوت دارند.

لاغری با ذهن از لحاظ راحتی و سرعت مشابه سوار شدن به هواپیمای فرست کلاس است و از لحاظ آزادی و لذت بردن از مسیر سفر مانند سوار شدن بر بهترین ماشینی است که م یشود برای مسافرت از آن استفاده کرد.

همانطر که سفر کردن به شهر مقصد مسائلی به همراه دارد که در حین سفر باید آنها را برطرف کرد، سفر کردن از وضعیت چاقی به وضعیت لاغری مسائلی دارد که باید در مسیر سفر نسبت به برطرف کردن آنها آگاه باشیم.

اگر آگاهی لازم برای برطرف کردن موانع ذهنی برای لاغر شدن را نداشته باشیم از طی مسیر لاغری خسته می شویم و انگیزه لاغر شدن را از دست می دهیم.

همانطور که در استفاده از هواپیما، قطار، اتوبوس یا ماشین شخصی موارد و نکاتی را باید در حین سفر مدنظر داشته باشید که در صورت نیاز از آنها برای نجات خود استفاده کنید درباره استفاده از روش لاغری با ذهن برای سفر کردن به سمت لاغری نیز باید موارد و نکات ضرروی را ندنظر داشته باشید.

بنابراین در مسیر آموزش لاغری با ذهن همیشه سعی میکنم موانع احتمالی را برای دوستانم واضح کنم و همچنین راهکار عبور از این موانع را به اشتراک بگذارم.

به این طریق شما از قبل با مسائل این سفر لذت بخش آشنا خواهید بود و مطمئنا چنانچه با این موانع روبرو شوید از قبل نحوه برخورد با این مسائل را می دانید و مطمئنا اختلالی در سفر شگفت انگیز شما از چاقی به لاغری پیش نخواهد آمد.

تجربه مسافر لاغری

انگیزه لاغری داشتن با استمرار در یادگیری لاغری با ذهن به حفظ می شود.

من چاقی رو دوست دارم یا لاغری رو؟ آزادی در خوردن رو دوست دارم یا محدودیت را؟

کسی که چاقه اصلا در خوردن آزاد نیست و دائم باید خودشو محدود کنه. اما کسی که لاغره همیشه آزادی داره در خوردن و هیچ وقتم خودشو محدود نمی کنه. برای همین همیشه آرامش داره و دغدغه ی غذا نداره. 

در مورد موفقیت کریس رونالدو خیلی خوب گفتید. اون همیشه همه توپها رو گل نمی کنه اما درصد توپهاییش که گل میشه بیشتر از بقیه است. توی یه بازی شاید دهها بار ضربه بزنه ولی نهایت دو سه تاش گل بشه ولی برای بقیه اصلا گل نمیشه یا کریس داشتیم در بازیهایی که هیچ گلی نزده. حتی تو جام جهانی وقتی تیمش حذف شد گریه میکرد اما بازم داره ادامه میده با اینکه سن بالایی داره و حرفه اش فوتباله. 

پس شکست خوردنها نباید ما رو ناامید کنه ما باید انگیزه لاغر شدن را حفظ کنیم و بازم باید ادامه بدیم تا لاغری بشه جزء ذاتمون. 

به قدری که شکست می خوریم یعنی هنوز بازی لاغری رو یاد نگرفتیم و این شکستها پیروزیه چون داره بهمون درس میده میگه اینجا مشکل داری هنوز. 

وقتی ادامه بدیم به مرور همه ی مشکلات رو از سر راهمون برمیداریم چون ما لذت لاغر شدن رو چشیدیم.

کشش لذت لاغری بیشتر از کشش چاقیه. 

چون رنج چاقی روزگار خوش به ما نمیزاره. لاغری مارو میکشه چه ما بخوایم چه نخوایم. 

چون شیرینی لاغر شدن خیلی بیستر از خوردن شیرینیه. چون تنوع در حس خوب لاغر شدن خیلی بیشتر از تنوع آجیلها و مغزهای مختلفه. انعطاف در مسیر لاغری و راحت الحلقوم بودنش خیلی راحتتر از خوردن شکلات ها وکاکائوها و مسقطی های نرمه. 

من از همه غذاها دارم حس لاغری میگیرم. 

ولی از پرخوری هنوز حس لاغری نگرفتم خب برای همین نیازه بازم تکرار و تمرین کنم. 

مثلا غذاهایی که دوسشون دارم مثل ماکارونی میگم طعم این غذاها منو جذب خودش کرده ولی طعم لذتبخش لاغری از طعم این غذاها خوشمزه تره چون این غذاها تا یه حدی به من حال میدن ولی بعدش دیگه حال نمی کنم و تموم میشه اما لاغری یه لذت دائمی به من میده.

من فرمولهای ذهنیم رو در مورد لاغری زیاد می کنم. 

لاغر شدن خوشمزه تره یا خوردن فست فود؟ لاغر شدن. 

چرا؟ 

چون من وقتی سیر میشم هرچقدرم که بخورم دیگه بهم حال نمیده یا همون زمانم که حال کنم وقتی  اون ماده غذایی تموم میشه  از حدودا یه ساعت بعدش حس بد من شروع میشه در حالیکه لاغر شدن از طریق ذهن همیشه حس و حال منو خوب کرده و منو از زندگی راضی کرده. 

من قدرت لاغری و انگیزه لاغر شدن رو باید در وجود خودم زیاد کنم. اونم با گسترده کردن و زیاد کردن فرمولهای لاغری. 

هرچقدر فرمولهای لاغری رو بیشتر گسترش بدم بیشتر تمرین کنم بیشتر تکرار کنم چاقی برام کمرنگ میشه. 

چاقی فقط توی یه چیز برای من پررنگه. اونم پرخوریه.

یعنی وقتی سیرم میخورم یا وقتی گرسنه نیستم میخورم. از این خوردنها من حس چاقی می گیرم و چون حس چاقی حالم و بد می کنه پس بازم نیازه تمرین کنم.

فرمولهای لاغری رو زیادش کنم. و استمرار باعث میشه من انگیزه لاغر شدن داشته باشم و به مسیر لاغری متعهدتر بشم. 

انگیزه لاغر شدن

رؤیای لاغر شدن

دیشب خواب دیدم لاغر شدم. اون حس آرامش در لاغر بودن تمام اعصاب و روان منو آرام کرده بود. 

لاغر بودن به انسان آرامش میده. من نباید منتظر لاغری باشم.

چون منتظر لاغری بودن یعنی دور بودن از لاغری و در حسرت و دوری سوختن و نگران بودن و حس جنگ با خود فعلیمون. 

لاغر بودن رو باید زندگی کرد. 

لاغر شدن را باید زندگی کرد

چطور میشه لاغری رو زندگی کرد؟ 

در سطح فکر، در سطح عمل، در سطح گفتگو کردن هامون، در سطح احساسمون، در سطح توجهاتمون 

الگوی عملی من در مسیر لاغری خوردن به اندازه ی نیازه. خوردن موقع گرسنگی و نخوردن موقع سیری. 

استاد وقتی این عمل رو انجام میدم احساسم خوبه. حالم خوبه. فکرای خوب به خودم دارم. خودمو لاغر میبینم. توجهم عالیه ولی وقتی این الگو رو خراب می کنم و الگوی خوردنم میشه ولع و عذاب وجدان  داغون میشم. همه روز و شبم و فردا صبحش حسم خرابه. حس بلاتکلیفی و سرزنش دارم. 

من فقط باید تنها و تنها تمرکزمو بزارم روی عملکزد صحیح.  برام سخت نیست. چون نقطه ی سیری و گرسنگی رو پیدا کردم. 

من فقط باید روی این نقطه تمرکز کنم. 

درسته غذاها منو چاق نمی کنند. درسته پرخوری منو چاق نمی کنه. اما حس من بعد از پر خوری بد میشه و عذاب وجدان می گیرم. 

کار من اینه پرخوری رو ترک کنم. همونجور که شما سیگار رو در جا ترک کردید. منم باید متعهد باشم آقاجان پرخوری نکن. سیر شدی نخور. همین. سیر شدی نخور. وقتی سیری نخور. 

من فقط اگه بتونم همین یه الگو رو آگاهانه عمل کنم مابقی الگوهام خود به خود درست میشن. انگار که تنها این الگو من و از مسیر لاغریم دور میکنه. تنها نقطه ضعف من اینجاست. پاشنه آشیل من اینجاست. 

نمیدونم شاید با این حرفا دارم پرخوری رو بزرگ می کنم. نه من دارم خودمو بزرگ می کنم.  موقع سیری نخوردن خیلی کار راحت و لذتبخشیه حس خوبشو چشیدم. 

من به خاطر خودم که لایق حس خوب آرامشم میخوام لاغر بشم. میخوام لاغر زندگی کنم. می خوام انگیزه لاغر شدن را در خودم حفظ کنم.

من در این دو ماه خیلی چیزا یاد گرفتم شاید هنوز لاغر نشدم ولی خیلی وقتها  خوب عمل کردم.

به قول شما مثلا ۵۰ بار خطا داشتم شده ۴۰ بار. چرا به ۴۰ باری که تکرار شده نگاه کنم به ۱۰ باری نگاه کنم که تکرار نشده اما در عوض یادگرفتم.

این قسمتهایی که عمل کردم رو خیلی خوب یاد گرفتم شاید نسبت به چاقی هنوز ضعیفتره ولی نسبت به خودش خیلی عالیه. بزرگتر از اولش شده. قویتر شده. حس بهتری بهش دارم. انجامش راحتتر شده. چون همش لذته. 

من از خوردن به قدر نیاز جسمم واقعا لذت میبرم.  لذت من دیگه در پرخوری نیست. لذت پرخوری موقته. رنج پرخوری اونقدر زیاده که واقعا لذتش در مقابل رنجش فقط یه نقزه است. 

حالا من لذت بی نهایت لاغری رو رها کنم بیام بچسبم به لذت لحظه ای پرخوری. 

نه من این کار و نمی کنم. چون عاقلم. چون خودمو دوست دارم. چون به خودم بها میدم. چون خودمو لایق می دونم. لایق لذت بردن بیشتر. 

لذت کم رو نمیخوام. من لذت زیاد رو میخوام. نخوردن موقع سیری خیلی برام لذت بخشه.

لذتی که توی نخوردن موقع سیری بهم دست میده بینهایت بار بیشتر از لذت خوردنشه.

چون خوردن موقع سیری اصلا حال نمیده. سنگین میشم. رنج سنگین شدن حتی لذت سیر شدنم نمیزاره حس کنم.

سیر شدن برای من لذت داره. حس لاغر بودن برای من لذت داره. من با همین یه فرمول کل آرامش لاغری رو در وجود خودم حس می کنم. فقط چون اندامم چاقه وقتی پرخوری می کنم توجهم میره روی اندام چاقم و دوباره یاد چاقی میافتم و دوباره طعم تلخ چاقی رو حس می کنم. انتظارم از خودم چاقی میشه و روزها بهم زهر مار میشه. 

برای برطرف کردن پرخوری و رسیدن به احساس آرامش لاغری از دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز استفاده کنید.

استاد من طعم لاغری رو چشیدم.

شاید لاغر شدن تلاش نخواد. اما متناسب رفتار کردن تلاش می خواد.

من نمیتونم وقتی پرخوری می کنم حسمو خوب نگهدارم. شاید باورهام غلطه. نمیتونم از پرخوری حس لاغری بگیرم. من این فرمول رو نمیتونم درست کنم مگر تا زمانیکه لاغری جسمی بیاد سراغم. 

شاید بهتره بگم نمیخوام این فرمول رو درست کنم. 

پرخوری حس چاقی بهم میده. 

من  با پرخوری نمیتونم حس لاغر شدن داشته باشم. چون تجربه کردم و دیدم اندازه نیازم خوردن چقدر راحت و دلپذیره. دیدم وقتی سیرم و نمیخورم چقدر حس عالی میگیرم. 

پس هیچ غذایی نباید دیگه منو وسوسه به بیشتر خوردن کنه. البته غذا وسوسه نمیکنه خودم وسوسه می کنم. 

من از الان دارم روی عید کار می کنم. میخوام امسال عید رو برای خودم لاغر کننده کنم. 

شیرینی لاغری برام لذتبخش تر از خوردن شیرینیهاست. 

تنوع لذت بردن از فرمولهای لاغری خیلی بیشتر از لذت خوردن اجیلهای مختلفه.

راحتی لاغر بودن برام خیلی راحتتر از خوردن راحت الحلقوم ها و مسقطی های عیده. 

انعطاف در استفاده از فرمولهای لاغریم  خیلی بیشتر از انعطاف در خوردن شکلاتها و کاکائوها و پاستیلهای مختلفه. 

لاغری برام ارزشش بیشتر از هر خوردنییه. 

من خوردنی ها فقط به اندازه نیازم میخورم که سیر بشم. مابقیش فقط رنجه. دیگه هیچ لذتی نداره. لذتش فقط تا زمانیه که من سیر نشدم. 

در حالیکه لذت لاغری برای من همیشگیه. 

من عاشق لاغر شدن از طریق ذهنم هستم.

(نوشته عطا عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

حفظ انگیزه لاغر شدن در شگفتی ساز شدن بسیار اهمیت دارد بنابراین باید با دقت و تمرکز بالا روی حفظ و افزایش انگیزه لاغر شدن کار کنید.

هر روز که در مسیر لاغری با ذهن از طریق استفاده از محتوای آموزشی یک قدم بر می دارید در حال حفظ انگیزه لاغر شدن خود هستید.

هر روز که با اشتیاق و احساس خوب تمرینات هر جلسه را در بخش نظرات می نویسید در حال افزایش انگیزه لاغر شدن خود هستید.

نوشتن تمرینات و خواندن نوشته های دیگران و واکنش دادن به هم مسیرهای خود در سرزمین لاغرها تاثیر بسیار زیادی در افزایش انگیزه لاغر شدن خواهد داشت.

بسیاری از افراد چاق به دنبال پایه لاغر شدن یا گروه انگیزشی برای لاغر شدن هستند. سرزمین لاغرها بهترین گروه، بهترین انگیزاننده و بهترین وسیله سفر برای عزیمت از چاقی به سمت مقصد رؤیای لاغری است.

برای انجام عالی تمرین این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه پاسخ دهید.

  • دیدگاه شما درباره انگیزه لاغر شدن چیست؟
  • در گذشته که از روش های لاغری استفاده کردید چرا این روش ها را ادامه ندادید؟
  • در گذشته چقدر عقیده داشتید که انگیزه لاغر شدن ندارید و نیاز به فرد یا گروهی دارید که به شما انگیزه لاغر شدن بدهد؟
  • چرا انگیزه لاغر شدن هایی که از طریق دیگران در ما ایجاد می شوند دوام کافی برای رسیدن به نتیجه ندارند؟
  • بهترین انگیزه لاغر شدن چیست و چگونه باید آن را در خود ایجاد کنیم.

۱۶ دقیقه ابتدای ویدیوی آموزشی درباره روند لاغر شدن توضیح داده شده است. این توضیحات را با دقت تماشا کنید.

  • با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی طریق و روند لاغر شدن با ذهن را شرح دهید.

شرح روند لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا چطور و چگونه لاغر شدن با قدرت ذهن خودتان را درک کنید و به این ترتیب در مسیر لاغری با ذهن دچار لغزش کمتری خواهید شد.

توضیحات فایل تصویری درباره عجله نکردن برای لاغر شدن و همچنین چگونه برخورد کردن با اشتباهات و مسائلی که در حین سفر به سمت لاغری با آن مواجه خواهیم شد توضیح کامل داده شده است.

  • درک و برداشت خود از عجله نکردن برای لاغر شدن و برخورد با رفتارهای اشتباه خود را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.12 از 60 رای

https://tanasobefekri.net/?p=15100
112 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار faridehhasani5455
      1398/10/14 15:23
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      همیشه وقتی شاگرد آماده است معلم پیداش میشه
      سلام استاد مهربان و دوستان پرانرژی
      اول تشکر میکنم از راهنما واستاد مهربانمون که فایلای عالی ضبط میکنن وما هم که تشنه شنیدن این آگاهی های ناب هستیم
      سئوالی که برام پیش اومده ,آیا همزمان با هدف لاغری که در سرزمین لاغرها دارم تمریناتشو انجام میدم,میشه در کنارش هدف استقلال مالی و سلامتی هم انجام بدم,من تمام این فرمول هایی که یاد میگیرم دارم در استقلال مالی هم تمرین میکنم,ولی قانون خارپشتی میگه اگر به یک هدف بیشتر تمرکز کنیم جواب بهتر میگیریم, الان نمیدونم اون تمرینات واسه استقلال مالی و سلامتی میتونم انجام بدم یا نه؟؟ ممنون میشم استاد مثل همیشه جواب منو میدید
      در مورد اینکه دوستان میگن وقتی سئوالی ,مسئله ای پیش میاد و میبینیم تو سایت استاد جوابشو فایل کرده,این بخاطر اینه که ما به این آگاهی ها نیاز داریم و این خواسته به جهان فرستادیم واون جواب هابصورت الهامات به استاد عطار روشن گفته میشه وما هم خوشحال میشیم که هدایت شدیم به اینهمه جواب و آگاهی های لذت بخش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار faridehhasani5455
        1398/10/14 21:56
        مدت عضویت: 1821 روز
        امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 88 کلمه

        ممنون استاد از جواب عالیتون
        ولی منظور من از هدف برای سلامتی,روی یک بیماری خاصه که دلیلش چاقی نیست,یعنی فشار ,قند ومریضی هایی که بر اثر چاقی داشته باشیم نیست, اینکه بیام باورهای مریضی مو بشناسم وباورهای صحیح سلامتیو تقویت کنم,بعد هی تمرین کنم,آیا این راه درسته؟یعنی با تمرینات لاغری که فرکانسای بهتری خواهم داشت و مسیرهای جدید وبهتر ذهنی ایجاد میکنم میتونم به مریضی های نسبتا بد هم غلبه کنم؟
        آخه واسه لاغری که ما داریم تمرین میکنیم روی موانع چاقی کار میکنیم,روی موانع سلامتی که کار نمیکنیم ,,

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1398/10/15 08:52
          مدت عضویت: 1821 روز
          امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 7 کلمه

          ممنون استاد از جواب های عالیتون ?

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/02/02 19:04
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 658 کلمه

      روز ۶۰تکرار
      با سلام و وقت بخیر
      چگونه در لاغری استمرار داشته باشیم
      اول بازم از خدا سپاسگذارم که با این متد آشنا شدم وبه این راحتی دارم لاغر میشم،حالم خوبه،آرامش دارم،هرچی میخوام به اندازه میخورم،حجم غذام کمتر شده ،مثلا امروز من ۱ساعت توی کوچمون پیاده روی آرام داشتم وباورسازی کردم (بخاطر مسئله این روزا که نمیتونم بیرون برم،توی بن بستمون راه میرم)
      بعد از پیاده روی ۲ساعت تمرین رقص داشتم و داشتم یه اجرا رو طراحی وتمرین میکردم وبشدت فعالیت بدنیم زیاد بود که صورتم مثل لبو قرمز شده بود وخیس عرق بودم ،منظورم اینه فشار بدنی زیادی روی من بود وبعد از ۲ساعت انقدر گرسنه شده بودم وبخاطر تمرینم نتونسته بودم چیزی بخورم ودیگه دست وپاهام میلرزید و موقعی که نشستم برای نهار واتفاقا غذای مورد علاقمم داشتیم ولی من بعد از چندتا قاشق احساس سیری کردم و۱قاشق آخرو نخوردم وبا خودم فکر کردم ،منکه از صبح تا حالا انقدر فعالیت بدنی داشتم ،صبحانه هم فقط ۱دونه نون تست با پنیر وگردو خورده بودم ودیگه چیز دیگه ای هم نخوردم ولی بازم مقدار غذام کمه ،اینکه میگن وقتی فعالیت میکنی هی باید بیشتر بخوری دیگه داستانش چیه؟؟
      دیروز رفته بودم پیش یکی از دوستانم کارش داشتم ومجبورن چند ساعتی توی لابی ساختمونشون نشستیم بخاطر ویروس ،نرفتم توی خونشون،این دوستم همیشه اهل تعارف کردن زیاده وبه زور خوراکی میخورونه به مهموناش،مرتب به من ودخترم خوراکی پیشنهاد میداد ،بهش میگفتم من نمیتونم انقدر با هم همه چیزو بخورم ،اگر بخوام میخورم،بنده خدا میگفت واقعا شماها انرژی بدنتونو از کجا میارید ؟باید میوه بخورید،باید همه چیز بخورید ،یکی از دوستان دیگمم متوجه شد من اونجام اونم اومد اونجا،این همین دوستم بود که ۴ماهه تو رژیم سخته ،که از آبان با هم شروع کردیم وبه پیشنهاد من بود ،من انصراف دادم اومدم لاغری با ذهن ولی اون ادمه داد وهمیشه تو این مدت خونه من خودشو وزن کرده وهیچ جای دیگه وزن نمیکنه ،پس دیروز بمن گفت وزنه تم بیار که خودشو وزن کنه ،منم وزنه بخاطر اون رژیمم خریده بودم و وقتی میخواستم به کسی بدمش ،دوستم خواهش کرد نگهش دارم تا انتهای رژیمش اون استفاده کنه ،خلاصه دیروز خودشو وزن میکرد وجیغ میزد ،هی میگفت نه فریده اینجا درست نشون نمیده من باید بیام خونت،دقیقا همون جایی که تو ترازورو میذاشتی خودمو وزن کنم که کمتر نشونم بده ،آخه ۵۰روز پیش که ۷۲کیلو بود ،ودیشب ۷۴نشونش میداد وکلی حالش بد شد بنده خدا ،خودش میگفت باید ۶۸کیلو شده باشم وکلی درگیری با خودش داشت ،منم به کارای اونا نگاه میکردم وبه خودم آفرین میگفتم که بلخره راه صحیح با آرامشو پیدا کردم ،مهم اینه که من از خودم فقط انتظار سلامتی وتناسب وشادی وحال خوب دارم ،این طبیعت منه ،وقتی خدا انسان رو آفرید فکر همه چیزو کرده بود،مثلا قلب وریه وکبد وکلیه وبقیه قسمتای بدنو صحیح آفریده بود و توی چاقی بمن گفته بود خب تو دیگه در رده چاق ها قرار میگیری ،تو نباید لذت بدن زیبارو داشته باشی ای بنده من ،،،خدا همه مارو مثل هم آفرید ما توی خلقتمون دستکاری کردیم وبه این روز افتادیم
      حالا من چاقیو یاد گرفتم ،نمیشه که بندازمش دور ،باهام هست حالا باید زبان لاغریو یاد بگیرم ،تکرار وتمرین باعث میشه در لاغری هم مهارت بدست بیارم

      از ورزشای سنگین که به وفور انجام دادم وضررهاشم دیدم ولی یه عشق ته دلی به ورزش دارم انگار تو خونمه ودلم میخواد هر روز ورزش مورد علاقمو انجام بدم ،از بی تحرکی خوشم نمیاد

      تمام زندگیم از بچگی تا بزرگسالیم به سرزنش گذشت وبعد از سرزنش ،احساس بد ،نفرت،پیش بینی های بد وووووو
      ولی الان دارم یاد میگیرم از اشتباهاتم درس بگیرم وخودمو دوست داشته باشم

      اتفاقا یه مدته همش خودمو جمعتر میبینم،احساس میکنم بدنم داره مدام کوچولو میشه واین واقعیه ،اوایل احساس میکردم چشمام اشتباهی میبینه ولی الان میگم این طبیعت بدن منه و بدن وذهنم داره به طبیعتش برمیگرده واز خودم انتظار لاغر شدن دارم یه چیزیه که حق طبیعی منه ،چرا همه لاغرن منم باید لاغر باشم وخدارو شکر داره این اتفاق بصورت کاملا طبیعی رخ میده
      ممنونم از فایلای بینظیرتون استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/24 00:45
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,145 کلمه

      گام ۴۴سلام وقتتون بخیر در لاغری استمرار داشته باشیمدیدن فایلهای تصویری اثر بخشی بیشتری داره ،چونکه چندتا بخشو درگیر میکنه و تمرکز بیشتری داریم،ولی من ۹۰ درصد صوتی گوش دادم و جدیدا فایل هارو تصویری میبینم و متوجه شدم عملکرد بهتری دارم و از این به بعد هم تصویری نگاه میکنمدقیقا سالهای زیادی تلاش کردم ،چاقیو ،که سالها آموزش دیده بودمو ،فراموش کنم و لاغر بشم، مثل زمانیه که زبان مادری من فارسیه و من بدون آموزش دیدن،میخوام انگلیسی صحبت کنم ،ذهن و مغز من فرمان فارسی نوشتن را میده تا زمانیکه من شروع کنم به یادگیری زبان انگلیسی من ۴ سال کلاس زبان میرفتم،یادمه روزای اول توی کلاس گریه م گرفته بود،هیچی نمیفهمیدم ،اجازه هم نداشتیم فارسی سئوال کنیم، همونجا تصمیم گرفتم دیگه کلاس زبان نرم ولی ادامه دادم ،با بودن بیشترم در کلاس و شنیدن و نوشتن و حرف زدن ، گوش من به کلمات انگلیسی عادت کرد و من آرام آلام  زبان دیگری را هم آموختم بدلیل بودنم از قبل در دوره های ذهنی و آشنا بودن ذهنم با این مطالب،فکر میکردم همه مطالب لاغری با ذهنو بلدم ،هر چی بیشتر در دوره موندم ،تمرین کردم ،متوجه شدم که هیچی نمیدونم،حالا تازه بعد از ۱۴ ماه ،با خودم که  فکر میکنم ،به خودم میگم  فریده تو چطور پارسال ،باور کرده بودی که این مطالبو میفهمی و درک میکنی ،چونکه الان تازه دارم متوجه صحبت های استاد میشم و حتما سال آینده هم به فهم  امسالم شک میکنم و این آگاهی ها داره بیشترو وبیشتر در وجودم ته نشین میشهتجربیات آدم های چاق خیلی شبیه به همه ،ورزش های سنگین جزء کارهای روزانه من بود،هرچقدر سختی ورزش بیشتر بود ،اثر گذاریش بیشتر بود عرق بیشتر =لاغر شدن بیشترزجر بیشتر=لاغر شدن بهتر  ، دویدن   تندتر = لاغر شدن سریعتر ، رژیم سختر =لاغر شدن تندتر ووووووو   و همه ما سالها در این لوپ تکرار قرار داشتیم و هر چقدر تلاش فیزیکی بیشتری داشتیم انتظار نتایج بزرگتریو داشتیم و وقتی نتایجمون کم بود ،احساس شکست و ناامیدی و حس ناتوانی داشتیم آخه وقتی در دوره ها قرار میگیری که یه تایمیو وقت میذاری برای فایل گوش کردن و نوشتن و خوندن کامنت ها ، یواش یواش باید از آموزش ها در زندگی استفاده کنی،در واقع یه روزی به خودت میایی که میبینی داری آموزش هارو بصورت شبانه روز زندگیشون میکنی ،،در کل آموزش های ذهنی باید بعد از یه مدت به زندگی روزانه تبدیل بشه ،مثلا وقتی من دارم موانع ذهنی برای ثروتمند شدن را شناسایی میکنم ،وقتی در مسئله ای باشم ،یدفعه اون مطالبی که یاد گرفتم به یادم میاد ،اگر ازشون استفاده کنم که عالیه ولی اگر بازم از ذهنیت های قدیمم استفاده کنم ،یعنی هیچ کاری انجام ندادم ،وقتی یاد گرفتم که به غذاها به عنوان خوراکی های مضر و چاق کننده نگاه نکنم ، زمانیکه میخوام  مثلا شیرینی مورد علاقمو بخرم ،دلم میخوادش ،میل دارم ولی اگر نخرم و نخورم و تو اعماق وجودم ازش بترسم و ازش بگذرم و تمام ذهنم پیش اون شیرینیه باشه ،یعنی اون آموزش هارو نفهمیدم ، یا مثلا وقتی شب دیر وقت شده و من گرسنه شدم ،دلم میخواد خوراکی بخورم ولی نمیخورم و میگم آخر شبه بهتره گرسنه بخوابم و میترسم از خوردن چیزی ،یعنی من هیچ تغییری نکردم با تغییر ذهن ،دستورات مغزی هم تغییر میکنن و ما در مسیر لاغر شدن قرار میگیریم در صورتیکه به پیام های جدیدمون عمل کنیمیکی از زیباترین های این متد ،حق انتخاب و محدود نبودنه ،وقتی محدود نباشی ،دیگه ولعی نداری،ترسی نداری،ولع مال محدودیته ،مال ترس از دست دادنه ،یادمه وقتی تصمیم میگرفتم رژیم بگیرم ،از هفته قبلش ،مدام پرخوری میکردم،میترسیدم چونکه  نمیتونستم‌ چیزی بخورم ،الان محدودیتی در کار نیست ،ترسی هم نیست ،آرامش جای ولعو گرفته ،قبلا دستور غذایی داشتم ،شنبه نهار ،۵ قاشق برنج با ۳ قاشق خورشت روغن گرفته ووووو😁این روزها انقدر آزادی دارم که بیشتر اوقات هوس هیچ غذایو ندارم و فقط میخورم که انرژی بگیرم و سیر بشم ،انقدر درگیر غذا نیستم سرزنش کردن که جزء روتین زندگی قبلیم بود و خدارو شکر سالهاست دارم روی این ضعف خودم کار میکنم که بتونم کمتر ازش استفاده کنم که وقتی میرم تو خود سرزنشی ،تمام تلاش هام نادیده گرفته میشه و مثل بازی مار پلی که وقتی ماره نیشمون میزد شاید کل مسیریو که رفته بودیم ،برمیگشتیم سر جای اولمون ، با سرزنش کردن ،هم یه عالمه ،عقب گرد میزنم و باید مجدد خودمو شارژ کنم ،پس سرزنش کردن خودم و دیگران ممنوع ✖چند ماه پیش ،استرس هام در مورد لاغرتر نشدنم زیاد شده بود و مدام منفی بافم بهم هشدار میداد، منم اوایل باهاش میجنگیدم ولی بعد از یه چند ماه متوجه شدم دارم کلنجار بدی با خودم میرم ،با ورودم به این دوره و درک آگاهی های بیشتر،صدای منفی بافم کمرنگتر شد و الان در آرامش بیشتری به مسیرم ادامه میدم ،با اینکه من همچنان در آموزش ها هستم ولی جاده لاغری با ذهن بشدت لغزنده است و موندن و بودن در اون،  شرط گذشتن از موانعشهخدارو شکر میکنم که با استمراری که دارم ،اشتباهاتم کمتر میشه و در مسیر مستحکمتر ادامه میدم و بنظر من گذشتن از همین استباهاته که تکامل مارو کامل میکنه بنظر من هزینه ای که برای این دوره های ذهنی پرداخت میکنیم ارزششو داره ،یه عمر آرامش خیال داشتن چقدر می ارزه ؟  یه عمر نترسیدن از خوردن، تا آخر عمر راحت بودن از رژیم و ورزش های به اجبار ، لاغری دائم ،اعتمادبنفس و عزت نفس بالا، حال خوب،اتفاقات عالی ،انرژی بالا وووووو  چقدر ارزش داره ؟ منکه با جون و دل هر ۳ دوره لاغریو در جا ثبت نام کردم ،بعدش خدا هرگز دیر نمیکند و الان هم خلق آرزوها با قدرت ذهن هستم و همینطور در این دوره عالی  ۱۰۰ گام لاغری من،،  که همگی عالی هستن و هر کدومشون قدمی من رو به سمت هدف هام هدایت میکنهفرمان های مغزی تغییر میکنن وقتیکه ما در مسیر تغییر قرار بگیریم مثلا من وقتی شروع به خوردن میکنم که فرمان گرسنگی بمن گفته شده باشه ،یعنی شکمم قار و قور میکنه ،وقتیکه سیر میشم و صدایی در من میگه سیر شدی ،به اون فرمان جدید گوش میکنم و ادامه نمیدم ،یعنی تو این مدت ۹۰ درصد تونستم به صدای سیر شدنم توجه کنم و دست بکشم از خوردن ،گاهی هم بعد از غذام جا نداشتم و ۱ لیوان نوشیدنی خوردم و احساس فشار شکم داشتم ،با اینکه حجم غذای من بسیار کمه و خیلی زود فرمان سیری بهم گفته میشه ،اگر من به  فرمان های جدید  توجه و عمل  کنم جواب های جدیدی دریافت خواهم کرد ،البته در کنار تمام آموزش ها و تغییر نوع نگاهم به خوراکی هایکی از کارهای دیگه ای نباید انجام بدم ،دیدن خودم در آینه به چشم ایراد و سرزنشه ،انگار با هر بار دیدن خودم و ناراحت شدنم ،در واقع رفتم رو ترازو ،یا اندازه زدن خودم در لباس های قبلیم ،اونم یجور وزن کردنه ولی به یه سبک دیگه بهتره به خودمون اجازه بدیم که تغییرات  در ما آرام آرام صورت بگیره ،انتهای این مسیر لاغر شدنه به شرط قبول کردن و باور کردنش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/10/05 00:48
      مدت عضویت: 1821 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,110 کلمه

      جلسه ۶۰ تکرار

      در لاغری استمرار داشته باشید

      سلام وقت بخیر 

      سپاسگذار خداوند هستم برای بودنم در مسیرهای آگاهی، بریم برای یک فایل عالی دیگه 

      دیدن فایلهای تصویری تاثیر گذاری بیشتری داره بدلیل اینکه کانال بیناییو درگیر میکنه و باعث میشه از چندین کانال مطالب وارد مغز بشه،از اونجاییکه مغز ما تصویریه با تصویر متحرک بیشتر ارتباط برقرار میکنه

      برای همین اساتید موفقیت اصرار دارن که برای خواسته ها سناریوی تصویری مثل یک فیلم بسازیم و هر روز در ذهن مرور کنیم ،دیشب داشتم کتاب ماوراءطبیعه شدن از دکتر جو دیسپانزا میخوندم که در مورد فیلم های ذهنی نوشته بود ،اینکه خواسته هامونو به شکل عکس و فیلم های واقعی تهیه کنیم‌، آهنگ روی فیلم  بذاریم و حتی نوشته های مثبت هم زیر نویس اون فیلم باشه که با اون آهنگ و تصویر خیلی بهتر وارد مغز میشه

      مثل اگهی های تبلیغاتی که از طریق چشم و گوش و احساس یه مطلبیو بصورت یک کلیپ تبلیغاتی  القاء میکنن به مردم و بهترین زمانش هم زمانیه که هوا تاریک میشه دقیقا  وقتی که  ملوتونین در بدن تولید میشه و امواج مغزی پایین باشه و بسمت آلفا بره که همه ما یاد گرفتیم که مثلا قبل از خواب و بعد از بیدار شدن از خواب بهترین زمان مراقبه است 

      پس دیدن فایلهای تصویری یک خط قوی در مغز میندازه ،مثل زمانیکه یکی از اساتیدم حین آموزش دادن از دست و صورتش زیاد استفاده میکنه و هر چیزیو با مثال و بازی کردن نقش اون چیز آموزش میده ،منم حتما یکبار فایل هارو تصویری نگاه میکنم و جالبه وقتی همون فایلو صوتی گوش میکنم دقیقا به یاد میارم که استادم اون لحظه دست و صورتشو چجوری تکون داده بود 

      یا ما بیشتر جاهاییکه میریم‌ یا افراد رو با تصویر به یاد میاریم پس دیدن ویدیو ها خیلی مهمه و برای تکرار فایلها میتونیم از صوتی استفاده کنیم 

      لاغری با ذهن یعنی تغییر فرمول های چاق کننده به لاغر کننده که در انتها دستورات مغزی تغییر خواهد کرد که باعث رفتارهای لاغر شونده خواهد شد که اون رفتارها باعث تغییرات جسمی میشن

      که در همون ابتدا در بهتر شدن  حال و احساس تاثیر بسیاری داره ، وقتی احساسات تعدیل میشه ،سیستم و مکانیزم بدن بسمت بالانس شدن حرکت میکنه و کم و کاستی ها توسط خودش رفع میشه 

      وقتی حالت خوبه اتفاقات زنجیره ای بهتر هم رخ میده و هر چقدر ادامه بدیم نتایج ریز ریز بوجود خواهد آمد و استمرار در ادامه دادن باعث میشه شبکه های نورونی و بیان ژن ها تغییر کنه ،تجمیع چندین تا تغییر باعث تغییرات بیرونی و جسمانی در ما میشه 

      حرص و ولع هم رفته رفته از مموری ذهن کمتر میشه اونم بخاطر آزادی و حق انتخابی که خواهی داشت اون حس کمبود و محدودیت ها برداشته میشه ،وقتی آزادی که هر آنچه دوست داریو با آرامش و بدون ترس استفاده کنی ،ولع اولین حسیه که از بین میره 

      وقتی آزادی که هر روز هر جایی دلت خواست غذا بخوری چه مسافرت ،رستوران یا مهمونی دیگه نمیترسی ،داری درس لاغریو آموزش میبینی و مطمئنی که میتونی تا مدت دیگه ای به زبان لاغری صحبت کنی مثل وفتیکه کلاس زبان رفتیم و مطمئن شدیم میتونیم انگلیسی صحبت کنیم و خیالمون برای مسافرت هامون راحت شد 

      زمانیکه از دیر وقت شام خوردن در زمانیکه گرسنه هستیم نترسیدیم یعنی کلمات لاغری داره در مغز ما ساخته میشه ،آخه قبلا هیچ کدوم از کلمه های لاغری در مغز ما وجود نداشت بجز کلمات چاقی 

      وقتی A B C D  یاد گرفتیم‌ تونستیم کلمات و جملاتشو بنویسیم و نوشتن برامون راحت شد ،به مرور هم  کلمه های لاغری برامون آشنا تر شد و حالا میتونیم جمله های طولانی تریو بنویسیم‌ که هر چقدر تمرین بیشتری داشته باشیم درک بالاتری از آموزش ها خواهیم داشت 

      همیشه معلم زبانمون بهمون میگفت بچه ها انقدر عجله نکنید برای قورت دادن مطالب ،زمان میبره تا زبانو یاد بگیرید ،میگفت بچه ها هم که به دنیا میان ۲ سال طول میکشه تا بتونن جمله هارو درست ادا کنن ،بذارید کلمات بشینه در مغزتون اونوقت خودبخود میتونید انگلیسی صحبت کنید

      ما هم فعلا در حال کاشت لغات لاغری هستیم و به زودی به زبان لاغری شیکی صحبت میکنیم و لذت زبان جدید رو میبریم 

      آزادی به انسان آرامش میده ،چه جمله قشنگیه و تو هر جنبه ای که دوست داریم آزادیو تجربه کنیم کارسازه ،حق انتخاب حس ارزشمندی و لیاقت میده ،حس قدرت و توانمندی

      از اونجاییکه ذهن هیچ وقت به ما نمیگه که چقدر تغییر داشتیم و دوست داره مارو در وضعیت قبلی نگه داره ،بهتره خودمون تغیبراتمونو به خودمون یادآوری کنیم

      حتی اگر یکمی حالمون بهتر شده یادآوری کنیم یا یکمی ترس از مواد غذایی در ما کم شده یا به فرمان های جدید عکس العمل نشون دادیم ، وقتیکه به پیام گرسنگی و سیری مون توجه کردیم ، خودمونو تشویق کردیم ،خودمونو سرزنش نکردیم یا رفتارهامون با خودمون بهتر شده باشه 

      ترس از خوردن در ما کم شده باشه ،یکمی اعتمادبنفسمون بالاتر رفته باشه ،حسمون به خودمون دوستانه و عاشقانه تر شده باشه ،از حرف دیگران ناراحت نمیشیم مثل قبل ، نظرمون در مورد خودمون بهتر شده باشه و یادآوری همین اتفاقات خوب به ذهن مسیرهای جدیدی نشون میده که ببین ذهن عزیزم من میخوام تو همین تغییراتی که داشتم رشد داشته باشم پس زندگی منو تو اون مسیرها گسترش بده و از اونجایی که توجه هر جایی باشه ما بزودی اون جایگاهو تجربه خواهیم کرد پس این تمرین دست مارو میذاره تو دست هدف هامون 

      هر چقدر بیشتر در دوره تمرین و تکرار بمونیم درک ما بهتر میشه از آموزه هاییکه یاد گرفتیم و میتونیم ازشون در مسیر زندگی استفاده کنیم و زندگی با کیفیتریو برای خودمون بسازیم ،هر بار خطاهای ما کمتر و درصد عملکردهای صحیحمون بیشتر میشه و بهتره به اشتباهاتمون توجه نکنیم ،نقاط قوت خودمونو بشناسیم و نقاط ضعف خودمونو تقویت کنیم 

      الان معنی این جمله رو بهتر درک میکنم که منتظر لاغر شدن  نباشیم ،انتظارمون لاغر شدن باشه ،قبلا با یک کوله بار سنگین چاقی ذهنی و فیزیکی عاجزانه و ناباورانه منتظر ۱۰۰ گرم لاغر شدن بودم اونم با ترس و لرز و نشدن ها ولی الان با تعویض کوله بار چاقی با لاغری و با یک عالمه اندوخته لاغری انتظارم لاغر شدنه و حق طبیعی خودم میدونم که لاغر بشم 

      مثل دیروز که من تو جاده برگشت به تهران بودم ،مطمئن بودم در جاده تهران هستم و انتظارم رسیدن به عوارضیه تهران بود ،الان هم انتظارم رسیدن به گیت ورودی لاغریه 

      اگر انتظارم لاغریه دلیل دارم چونکه در حال جمع آوری اطلاعات و توجهات لاغری هستم ،مراقب ورودی هام هستم ،تو هر جمعی قرار نمیگیرم ،در مورد چاقی با کسی بحث نمیکنم ،به کسی نمیگم چرا چاق شدی ،کسیو نصیحت نمیکنم ،واقعا سرم تو کار خودمه و دارم مسیرمو تک نفره میرم 

      خدارو شکر میکنم که متفاوت و بینظیر قدم به قدم دارم از محتویات ذهن  قبلیم فاصله میگیرم و تلاش میکنم در غالب اون فرو نرم و مرتب خودمو بیدار از اون خواب زمستانی  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم