0

زندگی با طعم خدا (جلسه هفتم)

اندازه متن

آنچه در زندگی تجربه می کنیم حاصل تمرکز و توجه قبلی ما به مسائل و شرایط روزمره می باشد.

گرچه درک این مساله ممکن است ساده نباشد اما با اندکی فکر کردن و بررسی شباهت های شرایط فعلی خود با آنچه در گذشته نزدیک مورد توجه قرار داده ایم به سادگی به صحت و عملکرد دقیق سیستم جهان هستی پی می بریم.

تغییر زندگی فقط و فقط با تغییر شرایط فعلی امکانپذیر خواهد شد.

شرایط فعلی و اهمیت آن

شرایط فعلی شما در زندگی حاصل توجه و تمرکز قبلی تان بر موضوعات و شرایطی است که مورد توجه قرار داده اید.

میزان سلامتی، وضعیت مالی، شرایط رابطه عاطفی و سایر جنبه های زندگی نتیجه نگرش و افکاری است که از قبل درمورد هر جنبه از زندگی داشته اید.

اگر از گذشته بارها شنیده باشید که پول درآوردن کار سختی است اما از دست دادن پول مثل آب خوردن است الان شما در شرایطی هستید که به سختی پول در می آورید و به راحتی پول از دست می دهید.

البته درک این واقعیت نیاز به داشتن یک نگرش دارد که اصل و اساس تغییر زندگی است و آن هم پذیرش صد در صد مسئولیت زندگی و شرایط فعلی است.

شاید شما هم مثل من در گذشته افراد مختلف را باعث و بانی شرایط فعلی خود بدانید اما این نگرش نه تنها موجب تغییر شرایط زندگی شما نخواهد شد بلکه باعث میشود تا رزوی که زنده هستید تحت تاثیر افکار و اقدامات دیگران زندگی کنید و همواره با احساس یاس و ناامیدی زندگی کنید.

پس اگر عزم تغییر زندگی خود را دارید تعهد بدهید که از این لحظه خودت مسئول تمام جنبه های زندگی ات هستی.

مهم نیست در حال حاظر در چه شرایطی قرار دارید، برای تجربه تغییر زندگی، مهمترین موضوع پذیرش مسئولیت شرایط فعلی است.

به این معنی که اگر نگرش فعلی شما این است که پدر، همسر، دوست، همسایه،‌ جامعه و … مسبب شرایط فعلی شما در زندگی است از این لجظه باید این نگرش را جایگزین کنید که من مسئول شرایط فعلی زندگی ام هستم.

حتی اگر هیچ دلیل و منطقی برای این نگرش نداشته باشید که چطور و چگونه من مسئول شرایط فعلی زندگی ام هستم ولی باید بپذیرید که خودتان باعث و بانی این شرایط هستید.

پذیرش شرایط هم به این معنی نیست که با خود بگویید خوب باشه من قبول کردم که مسئول شرایط فعلی خودم هستم و انتظار داشته باشد از لحظاتی دیگر تغییر زندگی شما شروع شود.

بلکه این تعهد باید به شکل عملی در افکار، رفتار و گفتار شما نمایان شود.

به این صورت که از این لحظه به بعد هرگز درباره شرایط فعلی خود با دیگران صحبت و گله و شکایت نکنید.

از این لحظه به بعد رفتاری که نشان دهنده خشم، ناراحتی و یا کینه از دیگران برای شرایط فعلی زندگی تان باشد از شما سر نزند.

و در حالت خیلی پیشرفته باید به این توانایی برسید که حتی درباره شرایط فعلی خود در ذهنتان کسی را مقصر ندانسته و افکار مربوط به آن را مرور نکنید.

در این صورت شما به شکل عملی مسئولیت شرایط زندگی خود را پذیرفته اید چون فردی که خودش را مسئول شرایطی می داند درباره آن نه صحبت می کند و نه گله و شکایت دارد چون خودش می دادند که همه چیز توسط خودش و با تصمیم و فکر خودش شکل گرفته است. اکنون این فرد آماده ورود به مسیر تغییر زندگی است.

تغییر زندگی

صحبت نکردن درباره شرایط فعلی برای تغییر زندگی

صحبت کردن درباره شرایط فعلی سبب تشدید تمرکز و جلب توجه دیگران به شرایط فعلی خود می شود و از آنجا که به هرچه در زندگی توجه کنید به جهان هستی اعلام می کنید که این شرایط را دوست دارید،‌ به سادگی شرایط فعلی شما تداووم داشته و روزهای آینده زندگی شما را رقم می زند. بسیاری از ما به امید تغییر زندگی درباره شرایط فعلی خود با دیگران صحبت می کنیم غافل از اینکه در حال تثبیت شرایط فعلی هستیم.

بنابراین اگر قصد تغییر زندگی دارید به هیچ وجه نباید درباره آنچه هست صحبت کنید و حتی فکر هم نکنید چون فکر کردن بسیار قوی تر و تاثیرگذار تر از صحبت کردن است.

وقتی درباره آنچه امروز هست فکر و صحبت نکنید به شکل عملی ارتباط امروز با فردا و روزهای آینده را قطع می کنید و اینجاست که با انجام تمریناتی که در جلسات قبل و این جلسه داده شده است در حال توجه به شرایطی هستید که دوست دارید در زندگی تجربه کنید.

شما به شکل عملی درباره شرایط فعلی صحبت و توجه نمی کنید و در مقابل به شرایطی که دوست دارید تجربه کنید از طریق مختلف توجه می کنید. به همین سادگی آینده شما به جای اینکه شبیه امروز شما باشد شبیه آن چیزی می شود که امروز درباره آن فکر و به آن توجه می کنید و به شکل خودبخودی تغییر زندگی رخ خواهد داد.

تصور کنید فردی که سالهاست ثروتمند است هر روز به ثروت و احساسی که در اثر ثروتمند بودن تجربه می کند توجه می کند و زندگی وی در حالت ثروتمند بودن و ثروتمندتر شدن تداووم پیدا می کند.

در مقابل فردی که فقیر است و هر روز به فقیر بودم و مسائلی که فقر برای او ایجاد می کنید توجه می کند و درباره آن صحبت می کند سال به سال در شرایط بدتر قرار می گیرد و زندگی او تواما با فقر و مشکلات مختلف سپری خواهد شد.

این دست خدا نیست که شما را از فقر به ثروت برساند بلکه به شکل صد در صد دست خودتان است که از فقر خود را رها کرده و با تغییر زندگی تان ثروتمند شوید.

آن سیستم یا نظمی که باعث تداووم در شکل گیری جریان زندگی می شود توسط اراده خداوند برای همه انسانها خلق و تنظیم شده است بنابراین تسلط یا نظارت فردی بر چگونگی استفاده از این سیستم توسط خداوند صورت نمی گیرد و هر فردی به هر شکلی که دوست دارد می تواند از این سیستم برای تغییر زندگی به نفع یا ضرر خود استفاده کند.

چه بدانید و چه ندانید شما و همه انسانها مسئول صد در صد شرایط زندگی خود هستند چون سیستم خداوند به شکلی طراحی و اجرا شده است که تداخل یا ضعفی در برآورده کردن خواسته های انسانها ندارد بنابراین مسئولیت اینکه فردی فقیر باشد یا سراسر زندگی اش درگیر مسائل و مشکلات باشد خداوند نیست چون خداوند فقط خالق سیستم است و مسئولیت استفاده از سیستم به عهده استفاده کننده یا انسان است.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

هر آنچه در زندگی خود بر آن تمرکز و توجه داریم را به سمت خود جذب می کنیم و طعم آن را تجربه خواهیم کرد. توجه به موضوعات مختلف از طریق زیر صورت می گیرد.

  • مطالعه در مورد آن موضوع
  • صحبت کردن درباره آن موضوع
  • دیدن فیلم و تصویر درباره آن موضوع
  • فکر کردن به آن موضوع

از مهمترین تکنیک های توجه به یک موضوع نوشتن در مورد آن است.

نوشتن درباره خواسته ها

بهترین شیوه تغییر زندگی این است که صبح قلم بدست بگیریم و یجورایی در حالیکه خودآگاهمون هنوز خیلی بیدار نشده که با فکر بنویسیم صبر کنیم ببینیم ناخودآگاهمون چه حرفایی برای گفتن داره.

و یک تکنیک دیگه این که قبل از خواب مسائل خود را بنویسیم،

در حالیکه استراحت می کنیم و خواب هستیم ناخودآگاه ما بدنبال جواب می گردد و شاید آشنایی با این سایت هم یکی از پاسخهایی باشد که ناخودآگاه برایمان یافته است. 

اگر نوشتن با طعم شکرگزاری همراه باشد تاثیر گذاری آن صدچندان می شود.

وقتی طعمی را که دوست دارم تجربه کنم با شکرگزاری می نویسم ذهنم چون اصل را از بدل تشخیص نمی دهد، تصور می کند که به آن رسیده ام و در عمل با من همراه می شود و خواهم توانست مقتدرانه به سمت هدفم بتازم.

از رحمت بیکران الهی این است که اگر طعم ناخوشایندی را ناخواسته طلب می کنیم و بر آن متمرکز شده ایم اجابت آن خواسته نامطلوب را به تاخیر می اندازد و اگر مصر بر دریافت آن باشیم و به صراط مستقیم برنگردیم خب آن طعم نامطلوب را در زندگی خود تجربه خواهیم کرد.

اگر قانون های الهی را فرابگیریم و طبق آنها عمل کنیم بهشت را در همین دنیا تجربه می کنیم.

قانون تغییر زندگی این است که شبیه ، شبیه را در خود حل می کند. اگر عیبجو باشم و به دنبال بدی ها و کمبودها باشم خب در شرایط کمبود و ضعف و بدی قرار می گیرم و اگر بدنبال خوبی ها و فرکانس مثبت باشم حتی در محیط بد و ناقص به نیلوفر مرداب تبدیل خواهم شد.

در محیطی که همه بدبین ها و عیب جوها در حال ضرر و زیان و تجربه فقر و ورشکستگی هستند، افراد متوکل به خدا و مثبت نگر و شاکر در حال رشد و پیشرفت و تجربه شرایط خوشایند هستند.

توجه به نکات مثبت

برای تغییر زندگی و تجربه احساسات خوشایند در زندگی باید حتی قبل از رسیدن به یک خواسته، بعد از مشخص کردن دقیق آن خواسته بر آن متمرکز شویم و به نمونه های واقعی آن در محیط پیرامون خود دقیق شویم و احساس خوشایند داشتن آن هدف در شرایط زندگی مان را با خود مرور کنیم.

در مسیر چشیدن آن طعم خوشایند فرکانسهای  ما با خواسته مان هماهنگ می شود و با سپاسگزاری برای آن خواسته، به آن هدف در دنیای واقعی خواهیم رسید.

فراوانی و برکت در همه زمینه ها بی نهایت است. اصل این همانی می گوید وقتی دیگری توانسته به چیزی برسد برای من هم می تواند اتفاق بیفتد.

وقتی افراد زیادی توانسته اند با قدرت ذهن به اندام متناسب برسند، خدایا شکرت برای موفقیت دوستانم و خدایا شکرت که برای من هم اتفاق خواهد افتاد.

اگر می خواهم به سمت خوشبختی حرکت کنم باید به نعمت های فراوان اطرافم توجه کنم و شاکر آنها باشم و طعم های بد را رها کنم.

یادمه در سفری که به اهواز داشتیم همسرم از سفرهای کودکی خود تجارب لذت بخشی از یک بستنی فروشی داشت و بارها برای من از آن گفته بود و دوست داشت در این خاطرات لذت بخش مرا هم سهیم کند ولی متاسفانه در آن روز جدول خیابان روبروی آن بستنی فروشی بوی بسیار بدی داشت و  آن موقع تصمیم گرفتم که یا بر تجربه طعم خوشایند آن تمرکز کنم و در خاطره سازی با همسرم شریک شوم و یا بر بوی بد جدول تمرکز کنم و خاطره ناخوشایندی در سفر اهواز برای خودم و همسرم بسازم.

تصمیم اول را انتخاب کردم و الان پس از سالها فقط طعم خاطره سازی خوشایند برای هر دوی ما باقی مانده است.

یا دوست نازنینی که در ایام امتحانات ترم و سختی شرایط باز هم در بازگشت به خوابگاه به درختان و آسمان با لذت و تحسین می نگریست و می گفت چه طبیعت زیبایی و من همان موقع شیفته نگاهش شدم چون خودم تمام مسیر همچنان به برگه امتحانم متمرکز بودم و پاسخهایی که داده بودم و استرس امتحان بعدی و همه اینها تا آن لحظه اجازه نداده بود اصلا زیبایی های اطرافم را ببینم.

دیدن خوبیها و نعمات در هر لحظه از زندگی مهارتی است که باید فرا بگیریم و برای خبره شدن در آن تلاش کنیم چون این مهمترین اقدام برای تغییر زندگی است. همانطور که وقتی بچه ای را به  کاری تشویق می کنیم آن کار را مرتب تکرار می کند تا ما بیشتر خوشمان بیاید و او را بیشتر تشویق کنیم کائنات هم چنین است هر چه بر داشته هایش متمرکز باشیم و برای آنها سپاسگزاری کنیم مجوز استفاده از نعمات بیشتری را بدست خواهیم آورد.

خدایا شکرت که فراوانی و نعمت آنقدر زیاد و بی نهایت است که داشتن من سبب نداشتن و نداری دیگری نمی شود.

هر چه من خوشبخت تر و بهتر باشم فرکانس مثبت تر به جهان می فرستم و جهان برای همگان زیباتر و بهتر می شود و این یعنی تغییر زندگی.

خدایا ممنونم که این همه طعم خوشایند در اطرافم هست و احساسات و روابط زیبا و عاشقانه و محیط زیست زیبا و انسانهای خوش فرکانس و اطلاعات مفید و فراوانی و برکت و اندام متناسب و خوش فکری و خوش زبانی و کتابهای مفید و هزاران هزار خوشی کوچک و بزرگ که آفریده ای و قابلیت استفاده از همه آنها را به من بخشیده ای و فرصت چشیدن این طعم های زیبا را به من عطا کرده ای.

(دیدگاه آرامش عزیز در بخش نظرات)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.55 از 82 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12361
174 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زینب ندرلو
      1403/03/07 10:24
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 907 کلمه

      به نام خدای مهربان

       سلام به استاد عزیزم و دوستان

       وفتی دوره رو شروع کردم با این ایمان که صد درصد نتیجه میده شروع کردم تو نوشتن خواسته هام طبق توصیه استاد تکامل رو رعایت کردم 

      تو جلسه اول که تمرینش این بودکه هدفت از شرکت تو این دوره چیه چند تا خواسته نوشتم و  چون قبلا از دوره زندگی با کمک و انجام تمریناتش نتیجه گرفته بودم با ایمان بیشتری این دوره رو شروع کردم یکی از خواسته هایی که تو شروع این دوره نوشته بودم رفتن به یه سفر بود یه سفری که با همه سفرهایی که رفتم فرق داشته باشه و امروز میخوام بگم این هدف تیک خورد و من هدایت شدم به یه سفر بی نظیر به شهر شیراز و اصفهان

       وقتی تمرین این جلسه رو گفتید دیدم من از خیلی قبل تر داشتم ناخودآگاه این تمرین رو انجام می‌دادمو دقیقا قبل از اینکه به این جلسه برم سفر ما شروع شد 

      چند مدتی بود که فیلم هایی میدیدم از سفر دیگران و خیلی به نکات مثبتش توجه میکردم و همون لحطه به خدا درخواست می‌دادم که منم یه سفر اینجوری میخام

       اون موقع که این اطلاعات رو وارد ذهنم میکردم حتی فکر نمیکردم اتفاق بیافته ولی خوب دیدن اون فیلم ها بهم خیلی حس خوب میدادکه میخام چند موردش رو بگم

       اولین جیزی که برای خودم لذت بخش بود دیدن رنگین کمون بودوقتی اون فایل های سفر رو میدیدم تو خیلی از این ویدئو ها رنگین کمون زیبا تو آسمون بود اون موقع من خیلی این صحنه رو تحسین کردم و تو دلم گفتم چقدر خوب میشد منم یه سفر میرفتم و رنگین کمون میدیم دیروز که داشتیم از سفر برمیگشتیم نزدیکی شهر کاشان سمت چپ آفتاب بود و سمت راست بارندگی و همینجوری آسمون پر بود از رنگین کمان ۳ تا رنگین کمون کنار هم دراومده بودن و واقعا صحنه قشنگی رو شکل داده بودن داشتم لذت می‌بردم و عکس میگرفتم که یهو انگار اون لحطه ای از فایلی که دیده بودم از جلو چشمم رد شد و خداوند بهم یاد آوری کرد شاید تو خواسته ات یادت رفته باشه ولی من یادم نرفته و من دقیقا تو فصلی و روزی به سفر هدایت شدن که این تجربه رو داشته باشم

       این  اتفاق ایمان من رو بیشتر کرد که تو به خواسته ات توجه کن در زمان درستش بهت داده میشه 

      یه تجربه دیگه اینکه من همیشه فکر میکردم سفر با بچه کوچیک خیلی سخته و وقتی پسرم کوجیک بود اصلا سفر طولانی مدت نرفتم ولی این نگاه رو تغییر دادم و گفتم میشه با بچه کوجیک هم سفر رفت و دخترم ۳ سالشه و یه تجربه خیلی خوب برام رقم خورد حتی یادمه فایلهایی میدیدم که طرف با بجه کوچیک رفته سفر و بهش خیلی خوش گدشته و خدا رو شکر به ما به حدی خوش گدشت تو این سفر که حد نداره و اتفاقا دخترم سفر رو خیلی لذت بخش تر کزد با شیرین کاری هایی که کرد آنقدر تو مسیر خندیدیم و لدت بردیم که حد نداشت

       عید وقتی اطرافیانم میشندیم رفتن سفر به جای حسادت،که قبلا این کارو انجام میدادم،ایندفعه تحسین میکردم و میگفتم اگه یکی تونسته بره پس یعنی منم میتونم برم فک‌نمیکردم شرایط به این زودی جور بشه و منم برم سفر چون  الان چند سالی میشد سفری چند روزه نرفته بودیم ولی من اون موقع که دیدم نزدیکانم به شیراز سفر کردن گفتم حتما ما هم میریم و این یه نشانه است از طرف خدا و حالا که دارم مینویسم این کامنت رو طعم سفر رو به صورت واقعی تو زندگیم تجربه کردم الهی شکرت

       آنقدر این طعم رو مزه مزه کرده بودم که آخر تو واقعیت هم تجربه کردم و این جلسه برام اهمیت قانون توجه رو پر رنگ تر کرد و بیشتر باور کردم که من مسئول صد درصد زندگی خودم هستم 

      قبلا همش گلایه میکردم که هیچی از زندگی نفهمیدم نه یه سفری نه یه شرایط مالی خوب و…اما ‌وقتی فهمیدم من خودم مسئول تمام اتفاقات زندگیم هستم گفتم چرا هی گلایه کنم با تمریناتی که انجام میدم توجه ام رو میبرم رو خواسته اگر جواب داد ادامه میدم و اگر جواب نداد رهاش میکنم و امروز با ایمان میگم جواب میده 

      الان که برمیگردم به عقب نگاه میکنم میبینم یه سری کارها میکردم و به سری ورودی ها می‌دادم که توجه ام رو برد رو خواسته و باعث شد تو زندکی تجربه اش کنم و

       نکنه یمهمی که گفتید اگر دارید طعم بدی رو تجربه می‌کنید برای اینه که واکنشتون به اون طعم خوبی که می‌خواهید خوب نیست 

      من دارم طعم نبود پول رو تجربه میکنم دلیلش اینه که اگر کسی رو میبینم که آزادی مالی داره واکنش خوبی بهش ندارم حسادت سراغم میاد که چرا اون داشته باشه و من نداشته باشم و شروع میکنم به تخریب موفقیت اون فرد 

      پس چه اتفاقی برام میافته؟

       چون توجه ام رو اون نکات ،خودم آزادی مالی رو تجربه نمیکنم ولی وقتی بتونم مثل سفر ،کنترل کنم ذهنم رو و بگم اگراون تونسته به این حد از آزادی مالی برسه منم میتونم قطعا هدایت میشم به یه سری قدم ها که منم تو زندگی واقعیم تجربه کنمش

       امروز داستان سفر ما ایمان من رو به انحام این تمرینات بیشتر کرد چون من تو داستان سفر نمیگم صد درصد ولی درصددزیادی تونستم ذهنم رو کنترل کنم و وقتی میدیدم کسی رفته سفر تحسین میکردم و به خودم میگفتم اگر اونا رفتن حتما منم میزم و این نشانه است و

       حالا کاریکه باید بکنم تو طعم هائیکه دوستشون ندارم باید توجه ام رو ببرم رو طعم هایی دوست داشتنی و باور‌کنم برای منم میشه با چطوری و چگونه اش کاری نداشته باشم

       واکنش هامو باید درست کنم و این درست کردن واکنش ها به تغییر دیدگاه من بستگی داره

      وقتی میگم یکی تونسته پس  منم میتونم دیگه واکنش حسادت نیست بلکه تحسین

       با امید و اشتیاق بیشتری این تمرینات رو ادامه میدم و ایمان دارم صد در صد نتیجه میده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم