زندگی با طعم خدا (جلسه بیستم)

بانام خداوند هستی بخش ،سلام به استادعزیز ودوستان گرامی ، 

ضمن تشکر وقدردانی از استادگرامی که با اشتراک گذاشتن  این فایلهای  زیبای زندگی باطعم خدا ، جان تازه ای به روح  ما در مسیر لاغری با ذهن دادند ، چشمان بصیرت مارا وسعت بیشتری بخشیدندتا دنیای بهتری را نظاره کنیم وشیرینی زندگی دنیوی را بایاد خدا بهتر بچشیم ،که با یادخدابودن ،سرچشمه نور وامید دردلهای ماست،

در مدت دوازده روزی که در کنار دخترم وفرزند تازه به دنیا آمده زیبا ودوست داشتنی اش  ،که هدیه آسمانی است از طرف پدر آسمانی سپری می کنم ،روزی نبوده که از گوش دادن به فایلها وخواندن دیدگاه های زیبای دوستان گرامی سرباز زنم، ودر مسیر لاغری با ذهن نباشم.

چون همانطور که بارها گفتم من دراین مسیر وبا این مسیر زندگی می کنم ودر زمان گوش دادن ،خیلی به تجزیه وتحلیل زندگی خودم می پردازم ،وبرخلاف گذشته که عوامل ویا افراد ویا موقعیت های گوناگون زندگی ویا حوادث را گردن این وان می انداختم ،بطور حتم ویقین مسئولیت همه آنهارا برعهده گرفتم وبا شرکت در این مسیر ودوره حتی درزندگی اطرافیانم بخوبی به این درک وآگاهی رسیدم که متاسفانه چرا بعضی از آنها دچار اتفاقهای بد زندگی هستند ولی آنها واقعا نمی دانند ،همانند من که در گذشته اینچنین بودم وبه یاری ولطف خدا ،در مسیر درستی قرار گرفتم ،

در عشای ربانی ما هرروز از پدر اسمانی درخواست می کنیم که ملکوت تو بیاید واراده توانچنآن که در اسمان است بر زمین کرده شود.یعنی خواسته ای که درآن اراده و خواست او نباشد برای ما نتیجه ای ثمربخشی نخواهد داشت.

بیاد می آورم که درزندگی هرگاه خواسته ای داشتم تلاش خودم را می کردم هرچند سخت ودشوار ،هرچند به ظاهر غیر ممکن ،ویا نشدنی ولی همچون آن مورچه ای بودم که فقط تلاش می کردم وه به  نتیجه کاری نداشتم که می شود ویا نمی شود چون نتیجه را به خدا سپرده بودم ،که اگر شد چه بهتر واگر نشد حتما راه بهتری وجود دارد، وبیاد داشته باشیم دوستان گاهی ویا بهتر بگویم همیشه که اتفاقهای خوب از همین تضادها رخ می دهد.واین درسی است که من درزندگی آموختم.

.بطور مثال ما بارها سعی وتلاش کردیم که با روش های اشتباه لاغر شویم وهرکدام به نوبه خود واقعا سالها وماهها تلاش کردیم ولی آن روش‌ها نتیجه ای جز یاس وناامیدی نداشت واراده خداوند بود که ما در کمال ناامیدی به مسیر درست لاغری با ذهن هدایت بشیم که علاوه بر رفع چاقی  ومعضل چاقی ،درهای نوروروشنایی وسعادت از طریق آموزش‌های درست وبا طعم خدا پا در سرزمین ودنیای معنوی بذاریم واگاهانه به حقیقت وجودی خود پی ببریم واز همه مهمتر خدای عشق ومحبت  را آنگونه که هست بیابیم .درهای آرامش برروی همگی ما بازشد وما همگی خوشبخت وخوشبخت تر شدیم ،ویکی از عبارت‌هایی که روزانه در جلوی آینه به میثاق نامه اضافه کرده اموتکرار می کنم  این است :

من خیلی خوشحالم ، که خیلی خوشبختم، خدایا شکرت

من خیلی خوشحالم ، که خوش شانسم،خدایا شکرت

من خیلی خوشحالم ،  که در مسیر ومدار لاغری  هستم،خدایا شکرت

واین احساس ونتیجه ای است که من درشرکت دراین دوره به دست آورده ام وجز این هیچی نمی بینم

روزگارم خوش است وروزگار برمن خوش ! 

همسری دارم عالی، فرزندانی دارم عالی، خانه ای دارم عالی، وشغلی دارم عالی

من جز زیبایی چیزی دیگر نمی بینم ،ودر هر شرایط وموقعیت که باشم ،ایمان دارم که همیشه به لطف خدای مهربان راهی هست ،چون خدا هست وخدا هست وخدا هست

وخوشحالم در شرایطی که هستم وهرانچه که دارم تنها خداوند بوده وداده است ، که اگر نبود من در دنیای بدتری زندگی می کردم .

استاد برای تمام زحماتی که کشیدید ومی کشید باید بگم خداقوت ودیگر حرفی ندارم.

خدا یارویاورتان باد .