0

گام ۲۷: تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی

فرمول های ذهنی
اندازه متن

تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد ذهن مانند عینکی است که بر چشمان خود می زنیم.

فرمول های ذهنی در واقع نوع نگرش ما به خودمان و دنیای پیرامون را مشخص می کنند و در نهایت باعث شکل گیری انتظار در ما می شوند.

انتظار هم در نهایت شرایط زندگی ما را شکل می دهد.

تاثیر فرمول های ذهنی

حتما با عملکرد عینک آشنایی دارید.

اگر شما عینکی با شیشه های آبی رنگ بر چشمان خود بزنید همه دنیا را به شکلی می بینید که رنگ آبی آن غلیظ تر از دیگر رنگ هاست و اگر عینکی با شیشه های رنگ قرمز به چشمان خود بزنید دنیای قرمز رنگی را خواهید دید.

دلیل آن تغییر کردن رنگ دنیا نیست بلکه تاثیری است که شیشه های رنگی بر نوری که از دنیا به چشمان شما می رسد می گذارند.

تاثیر فرمول های ذهنی

وقتی نوری که به چشمان شما میرسد به واسطه شیشه های رنگی تغییر رنگ می دهد، تصویری که توسط شما دیده می شود غیرطبیعی و به رنگ آن شیشه خواهد بود.

تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی

برای مثال در ذهن فردی که فرمولچاقی من ارثی است ذخیره شده باشد، تجربه او در زندگی چاق شدن خواهد بود و هرچه برای لاغر شدن تلاش کند نتیجه ای نخواد داشت چون این فرمول های ذهنی است که نتیجه نهایی را رقم می زند نه تلاش جسمی فرد.

در مثال دیگر در ذهن همه افرد چاق فرمول “خوردن باعث چاقی می شه” ذخیره شده است.

این فرمول به تنهایی می تواند باعث چاق ماندن افراد تا روزی که زنده هستند شود همچنین به راحتی سبب افزایش وزن مداوم افراد می شود.

به تاثیری که شیشه رنگی عینک بر نگاه شما می گذارد فکر کنید، تاثیری که فرمول های ذهنی بر نتیجه زندگی شما می گذارند را بهتر درک می کنید.

همانطور که نگاه کردن به دریا با عینک شیشه رنگی باعث تغییر رنگ آب به رنگ شیشه عینک می شود، مواجه شدن با مواد غذایی زمانی که شما به واسطه فرمول ذهنی “خوردن باعث چاقی می شه” عقیده داشته باشید که غذا خوردن باعث چاقی شما خواهد شد حتما این شرایط را تجربه خواهید کرد.

زمانی که شما از عینک با شیشه رنگی استفاده می کنید، به هر سمتی نگاه کنید غلظت رنگ شیشه عینک در آن صحنه بر سایر رنگ ها غلبه می کند.

تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن خود داریم مانند همان شیشه های رنگی هستند با این تفاوت که به جای تاثیر بر بینایی ما تاثیر مستقیم بر جسم ما می گذارند.

فردی که عقیده دارد نان خاصیت چاق کنندگی دارد هر بار که نان مصرف می کند فرمول ذهنی “چاق شدن من طبیعی است” را پررنگ تر می کند. چرا که از قبل می داند نان خاصیت چاق کنندگی دارد و او دارد نان می خورد.

در واقع قبل از خوردن نان چاق تر شدن را می پذیرد و سپس نان می خورد.

نکته جالب توجه در آموزش های ذهنی استفاده از مثال و دلیل منطقی برای رد کردن فرمول های ذهنی اشتباه است.

در مثال خوردن نان حتما با من هم عقیده هستید که افراد زیادی هستند که علاقه شدیدی به خوردن نان دارند اما همیشه متناسب هستند.

این موضوع اثبات می کند که نان خوردن باعث چاق شدن افراد نمی شود اما فکر کردن به چاق کننده بودن نان می تواند منجر به چاق شدن افراد شود.

اگر از افراد متناسب درباره نان خوردن سوال کنید متوجه می شوید دیدگاه آنها درباره ویژگی های نان و استفاده کردن از نان با آنچه ما درباره نان می دانیم تفاوت زیادی دارد.

این تفاوت نگاه درباره تاثیر مواد غذایی در ذهن افراد چاق و متناسب مربوط به لیست بلندی از مواد غذایی می شود که در ذهن افراد چاق آن مواد غذایی چاق کننده هستند اما در ذهن افراد متناسب آن مواد غذایی باعث سیرشدن یا تامین انرژی یا لذت بردن از زندگی می شوند.

وقتی مواد غذایی برای فرد چاق و متناسب یکسان است پس چه چیزی باعث تفاوت در وضعیت جسمانی استفاده کنندگان از آن مواد غذایی می شود؟

تنها دلیل این تفاوت فرمول های ذهنی است که در ذهن افراد متناسب و چاق ذخیره شده است.

نکته قابل توجه درباره تاثیر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه در ذهن شما ایجاد می شود نه تنها زمانی که مشغول خوردن غذا هستید، افکار شما تحت تاثیر آن فرمول های قرار می گیرد بلکه حتی در زمانی که فقط نگاه شما به آن مواد غذایی می افتد افکاری در ذهن شما مرور می شود که نشات گرفته از همان فرمول های ذهنی است.

باورهای چاق کننده

تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد

از دوران کودکی علاقه شدیدی به خوردن کلوچه با چای داشتم.

از آنجا که مادر من تبحر خاصی در پختن کلوچه های خانگی داشت همیشه چند نوع کلوچه در خانه ما وجود داشت و یکی از تفریحات لذتبخش من خوردن کلوچه با چای بود.

تصور کنید علاقه زیاد به خوردن کلوچه داشته باشید و از طرفی هزاران بار شنیده باشید که کلوچه چاق کننده است.

درباره کلوچه در ذهن من فرمول های ذهنی اشتباه ایجاد شده بود.

در دوران نوجوانی که درگیر چاقی شده بودم و برای لاغر شدن تلاش می کردم هربار که کلوچه می خوردم یقین داشتم که چاق خواهم شد.

در زمان استفاده از برنامه های رژیمی هرطور شده سعی می کردم کلوچه نخورم ولی به محض تمام شدن مدت رژیم یا رها کردن آن به دلیل فشار عصبی اولین چیزی که مشغول خوردنش می شدم کلوچه بود.

فرمول های ذهنی اشتباه که درباره کلوچه در ذهن من ایجاد شده بود سبب شده بود که حتی وقتی از جلو مغازه کلوچه فروشی رد می شدم و عطر و بوی کلوچه ها نظر من را جلب می کرد همزمان با فکر کردن به لذت خوردن کلوچه به چاق کننده بودن کلوچه فکر می کردم.

افکاری که در ذهن من مرور می شد تحت تاثیر فرمول های ذهنی اشتباهی بود که در ذهن من ذخیره شده بود.

نکته جالب توجه اینکه یکی از دوستانم که فرد متناسبی بودی مثل من عاشق کلوچه بود ولی هیچ وقت تصوری که من درباره تاثیر چاق کنندگی کلوچه داشتم را او نداشت.

البته نه تنها فرمول های ذهنی من و دوستم درباره تاثر چاق کنندگی کلوچه با هم تفاوت داشت بلکه نگاه ما درباره موقع خوردن کلوچه هم خیلی با هم تفاوت داشت.

در بیست و چند سال دوستی با این فرد متناسب هیچ وقت ندیده بودم که او کلوچه را بعد از ناهار و فقط به خاطر خوردن با چای بخورد اما سال ها من این کار را تکرار می کردم.

یا اگر به هر دلیل کلوچه می خورد دیگه هیچ غذایی نمی تونست بخوره و میگفت من کلوچه خوردم و سیر هستم و این در حالی بود که هیچ وقت من با خوردن کلوجه احساس سیری نمی کردم و اصلا کلوچه از نظر من غذا محسوب نمی شد. ی

ک خوراکی خوشمزه بود که برای لذت بردن از اوقات زندگی خورده میشد.

فرمول های ذهنی به این شکل باعث تغییر افکار و رفتار ما می شوند و ترکیب آنها با یکدیگر به شکل بسیار ساده ای باعث اضافه وزن می شوند.

تصور کنید من عقیده داشتم کلوچه غذا نیست و فقط یک خوراکی خوشمزه است که با چاق و برای تفریح کردن خورده میشه و از طرفی عقیده داشتم کلوچه خاصیت چاق کنندگی داره.

ترکیب این دو فرمول باعث بروز واکنش های رفتاری در من می شد که در حالتی که واقعا سیر بودم ولی باز کلوچه را با چای می خوردم و از طرفی هربار کلوچه می خوردم برای من چاق شدن طبیعی تر می شد.

نقش ذهن بر سایر جنبه های زندگی

فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی ما تاثیرگذار هستند.

در کسب کار، در تحصیلات، در روابط و در بسیاری از موضوعات مختلف در ذهن ما به واسطه شنیده ها و دیده هایمان فرمول هایی ساخته شده است که در نهایت نتیجه زندگی ما در جنبه های مختلف را رقم می زنند.

فرمول ذهنی ” من آدم بدشانسی هستم “ سبب می شود که هرچه فرد سعی و تلاش می کند که موفقیتی کسب کند، نتیجه ای در بر نخواهد شد چرا که نتیجه نهایی را فرمول بدشانسی رقم می زند و جهان شرایطی را برای آن فرد ایجاد می کند که به بدشانس بودن خود بیشتر پی ببرد و به عبارتی بدشانسی را بیشتر تجربه کند.

فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن ما سبب می شوند که ما در زندگی بیشتر تجربه چاقی را داشته باشیم.

دلیل اینکه افراد به مرور چاق تر می شوند اشتیاق جهان برای مواجه کردن آنها با محتوای ذهنی است که سبب تجربه شرایط زندگی (سلامتی و جسمی) فرد می شود.

در دوره ورود به سرزمین لاغرها تمام سعی من این است که ابتدا هنرجوها فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن خود را شناسایی کنند، سپس فرمول های صحیح و متناسب کننده را چایگزین فرمول های قبلی کنند. به عبارت خیلی ساده عینک چاقی را از روی چشمان خود بردارند و عینک متناسب شدن را به جای آن روی چشمان خود قرار دهند.

با این کار آنها به مرور تناسب اندام را در زندگی تجربه خواهند کرد. اتفاقی که به لطف خدا برای من و همه دوستانی که با اشتیاق و علاقه مراحل دوره آمورشی را سپری کرده اند رخ داده است.

در این فایل به طور خیلی ساده و واضح تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه زندگی افراد را توضیح داده ام و پس از استفاده از این توضیحات به وضوح تاثیر فرمول های ذهنی در زندگی برای شما واضح خواهد شد.

این وضوح به شما کمک میکند تا در ادامه مسیر متناسب شدن توجه بیشتری به فرمول های ذهنی خود داشته باشید و به طور دقیق تری عملکرد این فرمول ها را تحت نظر داشته باشید و برای تغییر آنها اقدام کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

بارها تاکید کرده ام که با رفع موانع ذهنی برای لاغر شدن می توانید لاغر شوید. بنابراین شناسایی موانع ذهنی اهمیت بسیار زیادی دارد.

موانع ذهنی بر اساس فرمول های ذهنی ایجاد می شوند بنابراین برای شناسایی موانع ذهنی باید مهارت شناسایی فرمول های ذهنی را کسب کنید. پس با دقت تمرینات مربوطه را انجام دهید.

ابتدا متن نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی شرح دهید.

  • درک و نگرش شما از فرمول های ذهنی چیست؟ شرح دهید.
  • مواردی از تاثیر فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی تان را نام برده و شرح دهید.
  • تاثیر فرمول های ذهنی در روند چاق شدن خود را شرح دهید.
  • اگر از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کرده اید تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه ای که کسب کردید را شرح دهید.
  • آیا استفاده از روش های قبلی برای لاغر شدن باعث تغییر فرمول های ذهنی شما شده اند؟
  • لاغری با ذهن چگونه می تواند باعث تغییر فرمول های ذهنی شما و تغییر نتیجه جسمی در شما خواهد شد؟
  • درک خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را به صورت انشایی شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.19 از 58 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14080
148 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/09/29 01:00
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,057 کلمه

      من هم گام به گام به سمت خلق رویام قدم بر میدارم و زندگی جدیدی رو تجربه میکنم و اصلا برام مهم نیست چقدر تا ایده ال شدن فاصله دارم.
      وقتی من میخوام از جایی که هستم به جایی که میخوام حرکت کنم شیطان اون رو خیلی بزرگ میکنه ولی نباید من تسلیم و نااامید بشم چون چند سال پیش من در شرایط ایده ال خودم بودم و از دستش دادم و حالا دوباره به دستش میارم با پشتکار و تعهد و آموزش و علاقه
      اتفاقا دیشب خونه ی مامانم بودم و از اطرافیانم شنیدم که خیلی لاغرتر شدم و دیگه بسه رژیم ولی من دقیقا مثل الان شما استاد که داخل فایل خندیدین ،خنده ای خیلی شیرین داشتم که من رژیم نیستم اخه هر چی که بخوام میخورم فست فود میخورم کلوچه میخورم شیرینی مخصوص خودم رو میخورم و چیپس و پفک میخورم و برای یه لحظه به قدرت ذهنم داشتم فکر میکردم که ما انسانها عجب قدرتی داریم خدا رو شکر و چقدر عالی که در این مسیرم و واقعا هر چی که خواستم خوردم و فعالیت خاصی هم حتی یه پیاده روی ساده هم نداشتم و متناسب تر هم شدم و مرور این افکار باعث شد که ایمانم به این روش بیشتر بشه .
      اصلا دلایل اصافه وزن شما مهم نیست مهم اینه که ذهن شما در این مسیر قرار بگیره و باور کنید که میشه با قدرت ذهن لاعر شد .
      وبرای باور پذیرتر شدن این که ما میتونیم از این روش لاغر بشیم مشاهده ی اندام متناسب دوستانی هست که نتیجه گرفتن و استاد عزیز که در این مسیر هست و هر دفعه که فایل و لایو میزارن با چند وقت قبل خودش بسیار تفاوت واضح و قابل لمسی در جسمشون و چهره ی ایشون پیدا هست .
      من هم بارها رژیم سخت و ورزش سخت داشتم وخیلی عالی تا ۳۵ کیلو و بیشتر هم کم کردم اما متاسفانه دوباره برگشته وحالا میفهمم که نتیجه رو سعی و تلاش من در نخوردن ومحدویتهای غذایی و فعالیتهای ورزشی سنگین من رقم نمیزده نتیجه رو ذهن چاق من رقم میزده که مملو از فرمولها و تصاویر چاقی بوده و من رو چاق میکرده .
      مثال :
      من عینکی با هر رنگی بزنم دنیای اطرافم رو همون رنگی میبینم در صورتی که واقعیت اطرافم این رنگی نیست و این عینکهای رنگی همون فرمولهای ذهنی من هستن مثلا من بگم چاقی من ارثی هست دیگه نتیجه رو این فرمول رقم میزنه و کاری ندارم اطراف من چه رنگی هست من دیگه عینک رو به چشمام زدم و با همون عینک نگاه میکنم و اطرافم رو میبینم
      پس تمام باورها مثل عینکی هستن که ما بر چشمان خودمون میزنیم به فرض من بگم من اب هم بخورم چاق میشم دیگه مهم نیست چقدر نمیخورم یا میخورم من به راحتی چاق میشم حتی اگه اب بخورم .
      فرمول ذهنی کاری نداره واقعیت چی هست ما با اون فرمولهای ذهنی زندگی میکنیم و نتیجه رو میبینم.
      من اگه فرمولهای ذهنی رو تغییر بدم دیگه اون عینک چاقی رو از روی ذهنم برداشتم و ذهنم لاغری رو میبینه و به سمت متناسب شدن حرکت میکنه و اون واقعیت رو میبینه
      پس ما به خاطر اون فرمولهای ذهنی بوده که با وجود تلاشهای زیاد اما موفق نشدیم و شکست خوردیم و دوباره چاق شدیم .
      در آدم های چاق فرمولهای چاقی هست که نتیجه رو رقم میزنه که همون چاقی بیشتر هست
      فرمولهای ذهنی که من قبلا در ذهنم داشتم نمیزاشت رژیم و ورزش جواب بده و نتیجه با اون همه تلاش برای من در اون زمان چاقی بیشتر بود.
      وقتی من با عینک آبی به چشمم دنیا رو نگاه کنم همه جا ابی میشه و دقیقا این عینک ابی همون فرمولها و تصاویر چاق کننده در ذهن ما هست و نتیجه اصلا به اون شکل که ما میخواستیم نمیشد و ما خسته میشدیم و این فرمولها از کودکی و از اطرافیان و جامعه و پزشکان و ..به ما داده میشد و من خودم از اون دسته افرادی بودم که بسیار عالی رزیم و ورزش رو داشتم در کنار هم اجرا میکردم و ۳۵ کیلویی هم کم کردم و در ماه های اخر رژیمم که مجبور به دادن ازمایشی شدم و متو جه شدم دو مشکل دارم هم کم کاری تیرویید و هم یه مشکل هورمونیه دیگه دارم که متاسفانه هم پزشکم و هم اطرافیانم میگفتن وای خیلی سخته که تو لاغر بشی و تازه میگفتن با مصرف این داروها تو چاقتر هم میشی و من هم ترس و نگرانی از چاقتر شدن داشتم و بیشتر تلاش میکردم و رژیم و ورزش رو سختتر میکردم اما نتیجه بر عکس چاقی بیشتر شد برای من و اصلا انگار منی نبودم که تا یه هفته پیش لاعر و متناسب بودم و تازه کاهش وزنم داشتم و هر چقدر بیشتر تلاش میکردم نتیجه کمتر میگرفتم و اونجا بوده که به خاطر حرف پزشکان عزیزم فرمو لهای ذهنی من تغییر کرده . و باورهای من تغییر کرده بود که طبیعی من چاق بشم .
      و من باید فرمولهای غلط رو شناسایی کنم و به جای اونها فرمولهای صحیح رو جایگزین کنم
      مثلا:لاغر شدن خیلی سخت و رنج آور هست (باور غلط)لاعر شدن آسانترین کار دنیا هست (باور درست ) و من مثال میارم برای این باور که بپدیرم مثل نفس کشیدن و پلک زدن مثل سلولسازی و گردش خوون و رشد مو و رشد ناخن و …. به همین راحتی در جسم من لاعری اتفاق میفته .

      فرمولهای ذهنی باید درست باشه و این باعث میشه نتیجه از تلاش بیشتر باشه .

      شاید در اول راه تناسب فکری نتیجه پر ررنگ نباشه ولی در طول مسیر با تغییر کردن فرمولها و ایجاد فرمولهای درست نتیجه خیلی عالی و پرررنگ و بزرگ میشه .
      طریقه ی فرمول سازی صحیح این هست که حرفهای استاد رو درک و تایید کنیم و برای اون حرفها مثال پیدا کنیم و مثال بزنیم .

      (لاعر شدن خیلی اسان و راحت هست ) و درون من با این حرف هماهنگ هست و میپدیره و میگه آفرین ادامه بده و تو میتونی تغییر کنی و این همون ایمان به توانایی خودم هست که میتونم تغییر کنم و خدا من رو حمایت و هدایت میکنه .

      .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/02 20:30
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,402 کلمه

      من تمام تمرکزم روی آموزشها هست و گام به گام به سمت خلق خواشته ام قدم برمیدارم .
      و من میخوام یه زندگی جدید رو تجربه کنم و کاری به شرایط جسمی الانم ندارم که چقدر من با شرایط ایده آل فاصله دارم در صورتی که خیلیها همش به کل اضافه وزن فکر میکنن که وای من ۵۰ کیلو اضافه وزن دارم و حالا چطور کمش کنم؟؟؟ و این از حربه های شیطان هست که میخواد ما رو ناامید کنه و هدف رو برای ما سخت و بزرگ کنه .(اما من هر روز به خودم میگم میخوام هفته ای ۱۰۰گرم کم کنم و در ماه میشه ۴۰۰ گرم و ماه بعد میخواهم هفته ای ۲۰۰ گرم کم کنم و در ماه میشه ۸۰۰ گرم و ماه بعد میخوام هفته ای ۲۵۰ گرم کم کنم و در ماه میشه یک کیلو اینجور هدفم رو ریز میکنم تا برای ذهنم وخودم آسان بشه ولی هر ماه کمی بیشترش میکنم تا روند جسمم کند نباشه وقتی ذهنت یه عددی رو پذیرفت و براش عادی شد کم کم باید بیشترش کنیم و اصلا به کل اضافه وزنت توجه نکن به این توجه کن که میخواهی هفته ای ۲۰۰ گرم کم کنی )

      همه ی ما باید فکر کنیم ما یه روزی در شرایط ایده ال وزنی بودیم ولی خودمون وزنمون رو گرم به گرم زیادش کردیم و چاقی رو ایجاد کردیم و باید امیدوار باشیم که دوباره ایده آل میشیم و سرعت ایده ال شدن در بدن ما و زندگی ما چندین برایر زمانی هست که ما چاق شدیم (من هم در دوران قبل از ازدواجم وزن ۵۹ یا نهایت ۶۰ کیلو بودم شایدم اوایل دوره نوجوانی خیلی کمتر بودم و اما این اواخر در وزن ۵۹ کیلو بودم و اما خودم با باورهای غلط که ازدواج =چاقی هست اون رو از دست دادم و اما دوباره در سال ۹۳ تونستم با رژیم و ورزش شدید به دستش بیارم اما جون ذهنم مملو از افکار و باورهای غلط بود دوباره از دستش دادم و اما ایندفعه از راه صحیح به دستش میارم و همیشه هم متناسب میمونم و لذتش رو میبرم پس وزن ۵۹ کیلو و سایز ۳۸اصلا چیز محالی برام نیست قبلا مال من بوده ولی از دستش دادم چون راهم و افکارم غلط بوده و دوباره به دستش میارم )

      . و مدت زمانی که ما صرف میکنیم که از این راه ذهنی لاغر بشیم خیلی کمتر از مدت زمانی هست که ما چاق شدیم
      مثلا استاد در سی و پنج سال چاق شد ولی در دوسال به راحتی لاغر شد و خیلیها تعجب میکنن ولی باید هر کس که میخواد وارد این سرزمین بشه هر روز یک گام برداره تا لاغری رو تجربه کنه .(من هر روز دارم در این مسیر حرکت میکنم تا نتیجه رو ببینم دیدگاه های من گواه این حرفم هستن )
      تمام افرادی که به این سایت هدایت میشن قطعا لاغر میشن پس اصلا نباید به اضافه وزنشون توجه کنن و یا اینکه چرا چاق شدن ؟؟(من هم فقط انتظار لاغری از جسمم دارم و از جسمی که الان دارم نهایت لذت رو میبرم و اصلا کاری ندارم چه قرص و یا چه ِدارویی میخورم و یا چند کیلو اضافه دارم و وزنم چقدر هست و … فقط و فقط به لاغری که ایده ال هست و دوستش دارم توجه میکنم و به لاغری خودم توجه میکنم مثلا به انگشترم که داخل انگشت من دور میخوره توجه میکنم که اگر دستم خیس باشه از انگشتم میفته و خیلی لذت بخش هست و هر جا انسان متناسبی دیدم تحسینش میکنم و و مطمعنم بهش میرسم و از اینی که الان هستم بازم متناسبتر میشم )

      پس گام اول باور کردن مسیر هست که میشه نتیجه بگیریم (من هم باور دارم لاغر میشم چون دارم لاغری رو آموزش میبینم و یاد میگیریم و میبینم که رفتارهام تغییر کرده و از درون متناسب شدم پس قطعا از بیرون که جسم من هست هم تغییر خواهم کرد )
      دوستانی که وارد سایت میشن با دیدن شگفتی سازان میتونن بیشتر امید و انگیزه و اشتیاق پیدا کنن برای ادامه ی راه و دیگه نجواهای منفی خیلی کمرنگ میشه .
      (منم قبلا خیلی استاد رو و دوستان شگفتی ساز رو نگاه میکردم و امید پیدا میکردم ولی حقیتا حالا که یک سال و چند ماهی میشه در سایتم و خودم تونستم مقدار زیادی نتیجه بگیریم دیگه خیلی برام شفاف شده که میتونم به بقیه راهم برم و به وزن دلخواهم برسم و هر کس از اطرافیان من رو میبینیه میگه چقدر لاغری شدی و بیشتر مطمعن میشم که اشتباه نمیکنم و از روی لباس و مانتو هام متوجه میشم که برام گشاد شدن و از همه مهم تر اول زمستان برای خرید پالتو و لباس و بوت رفته بودم که دیدیم فقط به من سایز یک و لارج و سایز مانکن رو حتی میدادن و اینقدر ذوق کردم و خرید کردم که همون شب به استاد پیام دادم که خیلی از لحاظ جسمی تغییر کردم و ایمانم به این راه و خودم و خودم و خودم چندین برابر شد که میتونم میتونم فقط باید ادامه بدم پس جدیدا بیشترین انگیزه و امید رو از خودم میگیریم که چون تونستم تا حالا کم کنم پس دوباره هم میتونم کم کنم و هنوزم متناسبتر میشم و هر چند از دیدن هر دوستی که شگفتی ساز بشه کلی لدت میبرم و اشتیاق من رو برای لاغری بیشتر میکنه )

      خیلیها میگن ما بارها با ورزش و رژیم لاغر شدیم ولی نتیجه ماندگار نبوده .پس نتیجه رو چی رقم میز ینه ؟؟نتیجه رو اون فرمولها ی ذهنی و کدهاو باورها رقم میزنن .

      مثال استاد برای درک بهتر این فرمولهای ذهنی :اگر ما یه عینک با شیشه های آبی بزنیم تمام دنیای اطرافمون رو آبی میبینیم و یا گذاشتن یه فیلتر آبی روی لنز موبایل باعث میشه که تمام تصاویر رنگش آبی بشه که واقعیت تصاویر این رنگی نیست ولی این عینک و فیلتر آبی مثل همون فرمولها و کدها و باورهای چاقی هستن که باعث میشه نتیجه ی نهایی رو رقم بزنن و تغییر بدن .
      فرمول ذهنی :چاقی من ارثی هست و نتیجه =چاقی هست .
      و هر چقدر ما تلاش کنیم برای لاغر شدن هیچ اهمیتی نداره و نتیجه رو اون فرمول رقم میرنه و این حرفها در تمام جنبه های زندگی هست مثلا کسی که فرمول ذهنی و باور داشته باشه :درس خوندن آدم رو به جایی نمیرسونه حتی اگر دکتری بگیره ولی بازم این فرد از طریق درس به جایی نمیرسه و در نهایت نتیجه ی زندگی اون فرد مناسب نیست چون جهان بر اساس فرمولهای هر فرد به اون فرد پاسخ میده عین اون فیلتر که استاد روی لنز دوربین گداشت و نتیجه رو عوض میکنه و ممکنه طبیعی نباشه ولی مهم نیست چون فرمول غلط داری نتیجه هم تغییر میکنه .پس منم ممکنه سالها رژیم بگیریم و برامون طبیعی نباشه چاقی ولی مهم نیست چون نتیجه رو فرمولها رقم میزنه .(من هم خیلی از این فرمولهای غلط داشتم که چاقی من به خاطر اشتهای زیاد هست و یا چاقی من به خاطر غذا ها و بی تحرکی من هست و یا چاقی من به خاطر قرص هورمونی من هست و یا چاقی من به خاطر کم کاری تیرویید من هست و دیگه هر چقدر تلاش میکردم به زور در یه مقطعی لاغر میشدم و دوباره چاق میشدم چون با ذهن چاق داشتم زندگی میکردم یعنی ذهنی که عینک چاقی بر چشمم داشت ودر واقع پر از فرمولهای چاقی بوده )

      وقتی اون عینک چاقی روی ذهنت باشه بازم شما چاقی رو میبینین و نتیجه چاقی میشه و اگر عینک رو برداری ذهنت لاغری رو میبینه و لاغر میشی چرا؟؟ چون اون لنزهای رنگی رو برداشتی و واقعیت رو میبینی پس باید فرمولهای غلط رو برداریم (من خودم یه باور غلط داشتم که نتیجه اش چاقی زیاد و همیشگی در من بود که فکر میکردم من یه چیزی درونم هست به نام اشتهای زیاد که من رو وادار به خوردن میکنه که من دارم اما بقیه ی لاغرها ندارن و اشتهای زیادم باعث میشه که همیشه من غذا بخورم و این دست خودم نیست و همیشه گرسنه هستم و احتیاج به غذا دارم و باید کلی چیز کم کالری مثل میوه و سبزیجات و سالاد و … دم دستم باشه که سریع بخورم چون اگر خیلی گرسنه ماندم و چیزی نخوردم بعدش خیلی زیاد میخورم و دیگه نمیتونم خودم رو کنترل کنم )

      پس اون فرمولهای چاقی حتی نتیجه ی ورزش ما رو تغییر میده و ورزش تاثیر آن چنانی نداره چون ذهن ما مملو از فرمولهای چاق کننده هست و نمیزاره ما لاغر بشیم .پس همین فرمولها مثل فیلترهایی هست که روی لنز گذاشتیم ( منم ذهنم خیلی چاق بوده و نمیزاشت که من لاغر بشم و اصلا هیچ وقت من از ورزش به تنهایی نتیجه نگرفتم و در کنارش باید حتما رژیم میگرفتم که نتیجه میداد و اما در این اواخر من با ورزش همش اضافه می کردم در حالی که مرتب سر ساعت هفته ای سه بار باشگاه میرفتم و ۷ سال پشت سر هم باشگاه رفتم ولی نتیجه ی لاغری نمیداد اما خواهرم که چند ماهی اومد و دیگه ادامه نداد رفت حتی لاغرتر از قبلش هم شد بدون رژیم و ورزش اما من با اون همه فشار و سختی هر روز چاقتر میشدم و همیشه میگفتم چرا ؟؟ ولی حالا خوب میدونم چون تو جهم به چاقی بوده چون ترس از چاقی داشتم چون ذهنم چاق بوده چون ذهنم پر از فرمولهای غلط بوده چون تنفر از چاقی داشتم و ورزش باعث تشدید تمام این موارد شده بود و در کنار همه ی اینها زانو درد و کمر درد شدید هم گرفتم چون ورزش سنگین میکردم که ضربان قلبم بره بالا و عرق کنم و اما نتیجه هیچ وقت برای من با ورزش ایده آل نشد مگر اینکه پیش دکتر تغذیه میرفتم ویه رژیم سخت میگرفتم که به محض تموم شدن دوباره چاق میشدم و بسیار ناراحت و خسته بودم تا با این مسیر آشنا شدم . )

      و اما حرف پزشک چقدر روی ما تاثیر میزاره وبارها شده ما در وضعیت خوبی بودیم ولی تجویز یه دارو باعث شد که ما خیلی چاقتر از گدشته بشیم و فقط به حرف اون دکتر بوده و باور ما این بوده چون دکتر گفته پس تیرویید باعث چاقی ما میشه و ما با یه حرف فرمولهای ذهنی خودمون رو تغییر دادیم و ما چاق شدیم (بازم من مصداق همین حرفها بودم چون من با رژیم دکتر تعذیه عالی کم کردم و تونستم ۳۵ کیلو کم کنم و شدم ۵۹ کیلو که اما در ماه اخر رژیمم بودم که با ازمایش متوجه شدم من کم کاری تیرویید و مشکل هورمونی دارم پس به دکتر مراجعه کردم و هم زمان سه دکتر به من گفتن بله با خوردن این قرصها یه مقدار اضافه وزن پیدا میکنی و انگار من دیگه روند کاهش وزنم استپ شد و بلعکس هر ماه چاقتر شدم و چقدر ناراحت بودم و غصه میخوردم ولی اطرافیانم میگفتن چاقی توطبیعیه دیگه بپذیر و خودت رو ناراحت نکن و من چقدر در اینترنت تحقیق کردم چقدر از منشی دکتر تغذیه پرسیدیم که واقعا وزنم اضافه میشه ؟؟ .ولی جواب همه مثبت بود و من در در ته قلبم به دنبال راهی بودم در حالی که خیلی برای رهایی از چاقی تلاش میکردم اما نتیجه چاقی بیشتر بود چون پدیرفته بودم چاقی خودم رو تازه کنار این باورهای غلط کلی باور غلط هم از گذشته داشتم که همه ی اینها با هم من رو چاق میکردن )
      پس هر چقدر تلاش کنی هیچ نتیجه ای نداره چون فرمولهای ذهنی شما اشتباه هست .
      وقتی ما فرمولهای ذهنی خودمون رو تغییر بدیم و ذهن رو تغییر بدیم و برای نتیجه آماده کنیم خیلی نتیجه های بهتر و عالیتری میگیریم و نتایجی که این افراد میگیرین خیلی عالیتر هست چون ذهن و روح در هماهنگی کامل هستن و نتیجه فوقالعاده میشه .
      فرمولهای ذهنی جدید میتونن تلاشهای دوساله ی یه فرد رو به نتیجه بر سونن و فرمولهای غلط یه فرد میتونن نتیجه ی در طی ۲۰ سال یا حتی بیشتر رقم بزنن.
      هر چقدر مسیر رو با فرمولهای صحیح طی کنید نتیجه رو زودتر میبینید پس اول باید فرمولهای ذهنی تغییر کنه تا نتیجه ی قابل لمس رو ببینید و هر چقدر جلو برید نتیجه بزرگتر و بزرگتر میشه .
      بخدا لاغر شدن خیلی اسان هست حتی خیلیا باور نمیکنن
      ولی برو جلو واینقدر با فکر و منطقت به اون فکر نکن و بزار نتیجه به تو نشون بده که این مسیر درسته یا نه اما چون فرمولهای ذهنی تو غلط هستن پس مغز تو خطا میده که نمیشه و همچین راهی درست نیست و شیطان درون هم همیشه میگه نمیشه و تو نمیتونی و هیچ وقت نمیگه فرمولهای ذهنی تو اشتباه هستن نه نمیگه و به جاش میگه تو نمیتونی و راه غلطه و یا اد امه نده و نمیخواد وضعیت ما بهتر بشه چون قسم خورده آب خوش از گلوی ما پایین نره و اما خداو ند در قرآن گفته تو بر بنده های من هیچ تسلطی نداری و هر کس من رو باور کنه زندگی خیلی خوبی داره و این نشان از ایمان به خودمون هست وما میتونیم لذت بیشتری از زندگیمون ببریم (و من هم به خودم ایمان دارم که میتونم موفق بشم و آینده ی خوبی دارم و کلی موفقیت و نعمتها رو قراره از خدای خودم دریافت کنم و به من داده میشه مطمعنم به من داده میشه به شرطی که همیشه در مسیر باشم و روی خودم کار کنم تا با الهامات و ایده ی الهی پیشرفت کنم )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/09 17:20
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,493 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

       وقتی که استاد عزیز جریان این دوست خوبم رو در سرزمین لاغرها رو توضیح دادید که ۱۷۰ کیلو هست و باید ۱۰۰ کیلو اضافه رو کم کنه برای یه لحظه تکون خوردم و  خیلی محکمتر از قبل به خودم گفتم بابا فروغ تو که در مقابل این افراد چیز زیادی نباید کم کنی اصلا میتونم بگم  اضافه وزن تو هیچ چیز زیادی  نیست و خیلی راحت کم میشه   البته  اگر من در مسیر باشم و درست رفتار کنم روز به روز این گرمهای اضافه از من  جدا میشن و من به زودی به اون تناسب دلخواهم میرسم .اگر ایمان کنم و باور کنم و یک نگرش مثبت داشته باشم که من به آنچه که میخوام میرسم .

      و یه نکته ی جالب این هست من طی سالها به این اضافه وزن رسیدم و اما حالا در عرض یه مدت  زمان کم مثلا  یک یا  دوسال من دارم به تناسب دلخواهم میرسم در حالی که من همه چیز میخورم و در مهمانی ها و دورهمی ها شرکت میکنم و به اندازه نیاز میخورم و هیچ سختی و محدودیتی ندارم و من خیلی راحت دارم متناسب میشم .

      هیچ وقت برای اضافه وزنت دلیل نیار  آخه مهم این هست که میخوایی تغییر کنی و لاغر بشی و در دوره ها هستی پس تغییر میکنی و نتیجه میگیری اگر به افراد شگفتی ساز و استاد نگاه کنی این قضیه بیشتر برات جا میفته که میشه از این طریق به تناسب اندام دلخواه برسی .و با اطمینان بیشتر راهت رو ادامه میدی .

      تمام دوستانی که  در این مسیر هستن در گذشته بارها برای لاغری تلاش کردند و وزنهای خوبی هم کم کردن ولی ماندگار نبوده برای اونها مثلا خودم  با رژیم و ورزش در کنار هم تا ۳۰ کیلو  وزن کم کردم  ولی ماندگار نبود .چون در ذهن من فرمولهای چاقی زیادی بود که در نهایت جسم من رو به سمت چاقی میبرد و این فرمولهای چاقی رو میتونیم  به یک عینکهای رنگی تشبیه کنیم که ذهن ما اون عینک رو  بر چشماش زده پس در نهایت دنیا رو همون رنگ میبینه 

      اگر فرمول دهنی من این باشه که چاقی  من به خاطر اشتها و  خوردن فلان دارو و کم تحرکی و مواد غدایی چرب و نشاسته ای و .. .. هست دیگه مهم نیست چقدر تلاش میکنم  نتیجه ی نهایی رو اون فرمول های ذهنی برام  رقم میزنه که شما باید تا ابد چاق باشید.

       حالا  فرمول ذهنی چی بود ؟همینه مثل یک فیلتر رنگی هست و قتی در ذهن شما یک فرمول چاق کننده باشه   مثل این میمونه که  این فیلتر  رنگی رو روی لنز دوریین برازیم  و ما  همه چیر رو به رنگ دیگه میبینم و اگر ما در ذهنمون این فرمولها رو داشته باشیم  هر چقدر ما تلاش کنیم هیچ اهمیتی نداره و نتیجه رو اون فرمولها رقم میزنه .

      و در تمام جنبه های زندگی  همین طور هست باورهای ما نتیجه ها رو برای ما رقم میزنن مثلا اگر فردی  باورش این باشه درس خوندن فایده نداره و اون شخص رو به جایی نمیرسونه حالا اگر  این فرد درس  هم بخونه فایده ای نداره و از طریق تحصیلات به جایی نمیرسه . و یا فردی که باور داشته باشه دختر خوب برای ازدواج نیست هر چقدر با دقت همسرش رو انتخاب  کنه فایده نداره در نهایت نتیجه ی زندگیش مناسب نخواهد بود چون جهان بر اساس اون باورها به اون فرد پاسخ میده و اون باورها مثل همون فیلترهای رنگی هستن که استاد بر لنز دوربین گذاشتن .

       و ما باید  در این دوره ها تنها کاری که بکنیم این  باشه که باورهای مخرب و منفی  رو بشناسیم و اونها رو تغییر بدیم به فرمولهای درست  و  صحیح رو جایگزین اونها کنیم تا نتیجه ی نهایی تغییر کنه  .

      وقتی اون فرمولهای چاقی رو در ذهنمون کمرنگ کنیم و برداریم مثل این هست که عینک چاقی  رو از روی چشمهامون یا ذهنمون برداشتیم و بعد ذهنمون لاغری رو میبینه و جسم ما به سمت تتاسب حرکت میکنه چون ما اون لنزهای رنگی رو برمیداریم و ذهن اون واقعیت زندگی رو میبینه و در تمام این مدت که من برای لاغری  تلاش کردم و نتوستم موفق بشم چون باورهای چاقی که همون فرمولهای چاقی باشن در ذهنم داشتم  یا همون لنزهای رنگی  بر روی چشمم داشتم و واقعیت رو نمیدیدم  و گرنه تلاش من تلاش کمی نبوده من خیلی ورزشهای سنگین کردم خیلی محدودیت داشتم خیلی رژیم سخت داشتم و با تعهد سالها ادامه دادم و اما ماه به ماه لاغری از من دور تر میشد چون باورهای چاق داشتم که درنهایت اونها   نتیجه رو برای من رقم میزدن  .

      و باید حواسمون باشه همانطور که در فایل قبلی هم گفتیم  ورزش هیچ تاثیری در تناسب ما نداره مگر با فرمولهای جدیدما به تناسب برسیم چون ذهن ما مملو از فرمولهای چاقی هست و نتیجه ی مناسب رو کسب  نمیکنیم و چقدر ما ورزش کردیم و چون نتیجه ی دلخواه رو نگرفتیم دیگه ورزش هم برای ما کسل کننده و خسته کننده   شده بود .

      من جز افرادی بودم که در کنار باور مخرب اشتها دارم تونستم یا رزیم و ورزش خودم رو عالی لاعر کنم و به وزن ۵۹ کیلو خودم رو برسونم و با زجر و سختی در این وزن باشم  اما   هنوز خیلی نگذشته بود  که من  در تناسب کامل خودم بودم  اما به  خاطر دادن آزمایشی متوجه شدم کم کاری تیرویید دارم و یه مشکل هورمونی دارم که باید برای هر دو قرص استفاده کنم و بیش از چند بار از چندین دکتر متخصص،و دکتر تغذیه ی خودم شنیدم که هر دو عامل چاقی برای تو هستن و باید مراقب باشی که چاق نشی و من با وجود همون خوردن و ورزش ولی با کلی ترس و باور منفی جدید روز به روز چاقتر میشدم و لاغری  هم  از من دور تر میشد من همش  میگفتم چرا اینطورم ؟؟،اطرافیان خودم میگفتن چون این مشکل رو داری طبیعی که چاق بشی و من همیشه در حال جنگیدن با چاقی خودم بودم و اما نتیجه برعکس بود و من چاقتر میشدم چرا چون سه تا دکتر با هم دوتا متخصص،و یکی هم دکتر تغذیه ی خودم  به من گفته بودن  که تو چاق میشی و من باور کرده بودم و هر کاری هم میکردم فایده نداشت و نتیجه رو همین باور من برای من رقم میزد و من هر ماه وزنم داشت بالاتر میرفت تا به وزن ۷۳ رسیدم  و  من در اوج   ناامیدی با این راه آشنا شدم و خیلی راحت تونستم  جلوی چاقی خودم رو بگیرم و برعکس روز به روز لاعر تر شدم و الان فاصله ی زیادی با تتاسب ندارم و به زودی من یک متناسب فوق العاده میشم .

      وقتی فرمولها ی ذهنی صحیح باشه خیلی بیشتر از ورزش نتیجه میگیریم و این یک علم ثابت شده هست که وقتی ذهن رو برای چیزی آماده کنیم خیلی بهتر از اون چیز نتیجه میگیریم و ما خیلی وقتها دیدیم یک فردی در یک زمینه  ا ی مثل خوانندگی و یا بازیگری در مدت زمان خیلی کم کلی شهرت پیدا میکنه و نتیجه میگیره در حالی که از کلی فرد که سالها هست در اون زمینه دارن تلاش میکنن بیشتر نتیجه میگیرن چون اون فرد  با تمرکز و باورهای صحیح وارد اون کار میشن  و چون فرمولها صحیح هست نتیجه از تلاش خیلی فراتر میشه و تمام دوستانی که در این مسیر هستن چون باورهای درست دارن و درست فکر میکنن در عرض چند ماه نتایج عالی کسب میکنن ممکنه چند ماه اول نتایج بالایی کسب نکن چون در مسیر تغییر کردن هستن ولی وقتی تغییر کردن دیگه نتیجه های بزرگتر میاد چون ما داریم مسیر بیشتری رو با فرمول و باورهای درست طی میکنیم .

      من باید باور کنم میتونم تعییر کنم من توانایی تعییر کردن دارم و میتونم در تناسب زندگی کنم و از زندگیم بیشتر لذت ببرم و من میتونم دوباره به تناسب دلخواهم برسم و به وزن دلخواهم برسم .

      باور درست من =من  با به اندازه خوردن به جسمم فرصت ترمییم میدم و اون هر روز چند گرم از اضافه های من رو  کم میکنه و من هر روز به تناسب نزدیکتر میشم 

      باور درست =چون روند طبیعی جسم به سمت تناسب هست  جسمم خیلی مشتاق هست که من رو به اون سمت ببره و هر روز همین کار رو با اشتیاق برای من  میکنه .

      باور درست =من به اندازه خوردن روبا آموزشها  پیدا کردم و هر روز دارم اون رو اجراا میکنم پس چه بخوام چه نخوام به لاغری میرسم حالا اگر خطایی هم باشه مهم نیست چون تعداد  رفتارهای غلط من خیلی کمتر از رفتارهای درست من هست .

      باور درست = خداوند در این مسیر همراه من هست  چون خودش من رو به این رااه هدایت کرده و انتخابم کرده پس  قطعا کمکم  خواهد تا به زودی لاغر بشم و الگوی خیلیها برای تناسب بشم   خدا  خودش، در قران گفته من اجابت میکنم دعای دعا کننده رو پس  خدایا من رو به راه درست هدایت کن  تا دوباره طعم تناسب و لاعری رو  در زندگی تجربه کنم و از زندگی بیشتر لدت ببرم و خودم و خودت رو بیشتر و بهتر پیدا کنم .

       خدا جونم سپاسگزارم که همیشه کنارم هستی ❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم