0

گام ۲۷: تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی

فرمول های ذهنی
اندازه متن

تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد ذهن مانند عینکی است که بر چشمان خود می زنیم.

فرمول های ذهنی در واقع نوع نگرش ما به خودمان و دنیای پیرامون را مشخص می کنند و در نهایت باعث شکل گیری انتظار در ما می شوند.

انتظار هم در نهایت شرایط زندگی ما را شکل می دهد.

تاثیر فرمول های ذهنی

حتما با عملکرد عینک آشنایی دارید.

اگر شما عینکی با شیشه های آبی رنگ بر چشمان خود بزنید همه دنیا را به شکلی می بینید که رنگ آبی آن غلیظ تر از دیگر رنگ هاست و اگر عینکی با شیشه های رنگ قرمز به چشمان خود بزنید دنیای قرمز رنگی را خواهید دید.

دلیل آن تغییر کردن رنگ دنیا نیست بلکه تاثیری است که شیشه های رنگی بر نوری که از دنیا به چشمان شما می رسد می گذارند.

تاثیر فرمول های ذهنی

وقتی نوری که به چشمان شما میرسد به واسطه شیشه های رنگی تغییر رنگ می دهد، تصویری که توسط شما دیده می شود غیرطبیعی و به رنگ آن شیشه خواهد بود.

تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی

برای مثال در ذهن فردی که فرمولچاقی من ارثی است ذخیره شده باشد، تجربه او در زندگی چاق شدن خواهد بود و هرچه برای لاغر شدن تلاش کند نتیجه ای نخواد داشت چون این فرمول های ذهنی است که نتیجه نهایی را رقم می زند نه تلاش جسمی فرد.

در مثال دیگر در ذهن همه افرد چاق فرمول “خوردن باعث چاقی می شه” ذخیره شده است.

این فرمول به تنهایی می تواند باعث چاق ماندن افراد تا روزی که زنده هستند شود همچنین به راحتی سبب افزایش وزن مداوم افراد می شود.

به تاثیری که شیشه رنگی عینک بر نگاه شما می گذارد فکر کنید، تاثیری که فرمول های ذهنی بر نتیجه زندگی شما می گذارند را بهتر درک می کنید.

همانطور که نگاه کردن به دریا با عینک شیشه رنگی باعث تغییر رنگ آب به رنگ شیشه عینک می شود، مواجه شدن با مواد غذایی زمانی که شما به واسطه فرمول ذهنی “خوردن باعث چاقی می شه” عقیده داشته باشید که غذا خوردن باعث چاقی شما خواهد شد حتما این شرایط را تجربه خواهید کرد.

زمانی که شما از عینک با شیشه رنگی استفاده می کنید، به هر سمتی نگاه کنید غلظت رنگ شیشه عینک در آن صحنه بر سایر رنگ ها غلبه می کند.

تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن خود داریم مانند همان شیشه های رنگی هستند با این تفاوت که به جای تاثیر بر بینایی ما تاثیر مستقیم بر جسم ما می گذارند.

فردی که عقیده دارد نان خاصیت چاق کنندگی دارد هر بار که نان مصرف می کند فرمول ذهنی “چاق شدن من طبیعی است” را پررنگ تر می کند. چرا که از قبل می داند نان خاصیت چاق کنندگی دارد و او دارد نان می خورد.

در واقع قبل از خوردن نان چاق تر شدن را می پذیرد و سپس نان می خورد.

نکته جالب توجه در آموزش های ذهنی استفاده از مثال و دلیل منطقی برای رد کردن فرمول های ذهنی اشتباه است.

در مثال خوردن نان حتما با من هم عقیده هستید که افراد زیادی هستند که علاقه شدیدی به خوردن نان دارند اما همیشه متناسب هستند.

این موضوع اثبات می کند که نان خوردن باعث چاق شدن افراد نمی شود اما فکر کردن به چاق کننده بودن نان می تواند منجر به چاق شدن افراد شود.

اگر از افراد متناسب درباره نان خوردن سوال کنید متوجه می شوید دیدگاه آنها درباره ویژگی های نان و استفاده کردن از نان با آنچه ما درباره نان می دانیم تفاوت زیادی دارد.

این تفاوت نگاه درباره تاثیر مواد غذایی در ذهن افراد چاق و متناسب مربوط به لیست بلندی از مواد غذایی می شود که در ذهن افراد چاق آن مواد غذایی چاق کننده هستند اما در ذهن افراد متناسب آن مواد غذایی باعث سیرشدن یا تامین انرژی یا لذت بردن از زندگی می شوند.

وقتی مواد غذایی برای فرد چاق و متناسب یکسان است پس چه چیزی باعث تفاوت در وضعیت جسمانی استفاده کنندگان از آن مواد غذایی می شود؟

تنها دلیل این تفاوت فرمول های ذهنی است که در ذهن افراد متناسب و چاق ذخیره شده است.

نکته قابل توجه درباره تاثیر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه در ذهن شما ایجاد می شود نه تنها زمانی که مشغول خوردن غذا هستید، افکار شما تحت تاثیر آن فرمول های قرار می گیرد بلکه حتی در زمانی که فقط نگاه شما به آن مواد غذایی می افتد افکاری در ذهن شما مرور می شود که نشات گرفته از همان فرمول های ذهنی است.

باورهای چاق کننده

تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد

از دوران کودکی علاقه شدیدی به خوردن کلوچه با چای داشتم.

از آنجا که مادر من تبحر خاصی در پختن کلوچه های خانگی داشت همیشه چند نوع کلوچه در خانه ما وجود داشت و یکی از تفریحات لذتبخش من خوردن کلوچه با چای بود.

تصور کنید علاقه زیاد به خوردن کلوچه داشته باشید و از طرفی هزاران بار شنیده باشید که کلوچه چاق کننده است.

درباره کلوچه در ذهن من فرمول های ذهنی اشتباه ایجاد شده بود.

در دوران نوجوانی که درگیر چاقی شده بودم و برای لاغر شدن تلاش می کردم هربار که کلوچه می خوردم یقین داشتم که چاق خواهم شد.

در زمان استفاده از برنامه های رژیمی هرطور شده سعی می کردم کلوچه نخورم ولی به محض تمام شدن مدت رژیم یا رها کردن آن به دلیل فشار عصبی اولین چیزی که مشغول خوردنش می شدم کلوچه بود.

فرمول های ذهنی اشتباه که درباره کلوچه در ذهن من ایجاد شده بود سبب شده بود که حتی وقتی از جلو مغازه کلوچه فروشی رد می شدم و عطر و بوی کلوچه ها نظر من را جلب می کرد همزمان با فکر کردن به لذت خوردن کلوچه به چاق کننده بودن کلوچه فکر می کردم.

افکاری که در ذهن من مرور می شد تحت تاثیر فرمول های ذهنی اشتباهی بود که در ذهن من ذخیره شده بود.

نکته جالب توجه اینکه یکی از دوستانم که فرد متناسبی بودی مثل من عاشق کلوچه بود ولی هیچ وقت تصوری که من درباره تاثیر چاق کنندگی کلوچه داشتم را او نداشت.

البته نه تنها فرمول های ذهنی من و دوستم درباره تاثر چاق کنندگی کلوچه با هم تفاوت داشت بلکه نگاه ما درباره موقع خوردن کلوچه هم خیلی با هم تفاوت داشت.

در بیست و چند سال دوستی با این فرد متناسب هیچ وقت ندیده بودم که او کلوچه را بعد از ناهار و فقط به خاطر خوردن با چای بخورد اما سال ها من این کار را تکرار می کردم.

یا اگر به هر دلیل کلوچه می خورد دیگه هیچ غذایی نمی تونست بخوره و میگفت من کلوچه خوردم و سیر هستم و این در حالی بود که هیچ وقت من با خوردن کلوجه احساس سیری نمی کردم و اصلا کلوچه از نظر من غذا محسوب نمی شد. ی

ک خوراکی خوشمزه بود که برای لذت بردن از اوقات زندگی خورده میشد.

فرمول های ذهنی به این شکل باعث تغییر افکار و رفتار ما می شوند و ترکیب آنها با یکدیگر به شکل بسیار ساده ای باعث اضافه وزن می شوند.

تصور کنید من عقیده داشتم کلوچه غذا نیست و فقط یک خوراکی خوشمزه است که با چاق و برای تفریح کردن خورده میشه و از طرفی عقیده داشتم کلوچه خاصیت چاق کنندگی داره.

ترکیب این دو فرمول باعث بروز واکنش های رفتاری در من می شد که در حالتی که واقعا سیر بودم ولی باز کلوچه را با چای می خوردم و از طرفی هربار کلوچه می خوردم برای من چاق شدن طبیعی تر می شد.

نقش ذهن بر سایر جنبه های زندگی

فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی ما تاثیرگذار هستند.

در کسب کار، در تحصیلات، در روابط و در بسیاری از موضوعات مختلف در ذهن ما به واسطه شنیده ها و دیده هایمان فرمول هایی ساخته شده است که در نهایت نتیجه زندگی ما در جنبه های مختلف را رقم می زنند.

فرمول ذهنی ” من آدم بدشانسی هستم “ سبب می شود که هرچه فرد سعی و تلاش می کند که موفقیتی کسب کند، نتیجه ای در بر نخواهد شد چرا که نتیجه نهایی را فرمول بدشانسی رقم می زند و جهان شرایطی را برای آن فرد ایجاد می کند که به بدشانس بودن خود بیشتر پی ببرد و به عبارتی بدشانسی را بیشتر تجربه کند.

فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن ما سبب می شوند که ما در زندگی بیشتر تجربه چاقی را داشته باشیم.

دلیل اینکه افراد به مرور چاق تر می شوند اشتیاق جهان برای مواجه کردن آنها با محتوای ذهنی است که سبب تجربه شرایط زندگی (سلامتی و جسمی) فرد می شود.

در دوره ورود به سرزمین لاغرها تمام سعی من این است که ابتدا هنرجوها فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن خود را شناسایی کنند، سپس فرمول های صحیح و متناسب کننده را چایگزین فرمول های قبلی کنند. به عبارت خیلی ساده عینک چاقی را از روی چشمان خود بردارند و عینک متناسب شدن را به جای آن روی چشمان خود قرار دهند.

با این کار آنها به مرور تناسب اندام را در زندگی تجربه خواهند کرد. اتفاقی که به لطف خدا برای من و همه دوستانی که با اشتیاق و علاقه مراحل دوره آمورشی را سپری کرده اند رخ داده است.

در این فایل به طور خیلی ساده و واضح تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه زندگی افراد را توضیح داده ام و پس از استفاده از این توضیحات به وضوح تاثیر فرمول های ذهنی در زندگی برای شما واضح خواهد شد.

این وضوح به شما کمک میکند تا در ادامه مسیر متناسب شدن توجه بیشتری به فرمول های ذهنی خود داشته باشید و به طور دقیق تری عملکرد این فرمول ها را تحت نظر داشته باشید و برای تغییر آنها اقدام کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

بارها تاکید کرده ام که با رفع موانع ذهنی برای لاغر شدن می توانید لاغر شوید. بنابراین شناسایی موانع ذهنی اهمیت بسیار زیادی دارد.

موانع ذهنی بر اساس فرمول های ذهنی ایجاد می شوند بنابراین برای شناسایی موانع ذهنی باید مهارت شناسایی فرمول های ذهنی را کسب کنید. پس با دقت تمرینات مربوطه را انجام دهید.

ابتدا متن نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی شرح دهید.

  • درک و نگرش شما از فرمول های ذهنی چیست؟ شرح دهید.
  • مواردی از تاثیر فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی تان را نام برده و شرح دهید.
  • تاثیر فرمول های ذهنی در روند چاق شدن خود را شرح دهید.
  • اگر از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کرده اید تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه ای که کسب کردید را شرح دهید.
  • آیا استفاده از روش های قبلی برای لاغر شدن باعث تغییر فرمول های ذهنی شما شده اند؟
  • لاغری با ذهن چگونه می تواند باعث تغییر فرمول های ذهنی شما و تغییر نتیجه جسمی در شما خواهد شد؟
  • درک خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را به صورت انشایی شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.30 from 47 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14080
برچسب ها:
135 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1399/11/27 20:43
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 435 کلمه

      سلام لحظه هاتون متعالی
      فرمول های ذهنی باعث افکار و رفتار ما می شوند و در تمام جنبه های زندگی موثر هستند
      و مانند فیلترهای رنگی عمل می کنند که به حقیقت یک رنگ دیگر می بخشند و حقیقت را پشت پرده ای پنهان می کنند ما در تمام سالهای زندگیمون نااگاهانه با توجه به موضوعاتی و گفتگوی درونی با خودمون فرمولهای ذهنی زیادی درست کردیم که تمام انها باعث مشکلات و درد و رنجهایی در زندگی ما شدند دنیا زیباست سرتا سر عشق و محبت و پول و فراوانی و سلامتی و زیبایی و این یعنی درک یکتایی ولی وقتی من فقر و چاقی و دزدی و غیره میبینم یعنی دارم یک عینک اشتباهی به چشمم میزنم همون که دنیام رو کدر می کنه پر از ترس و ناامیدی و اونجا خدام میشه دوتا خدایی که هم زیباست و هم زشت ؟!و ادامه مسیر معلومه بیراهه و دورشدن از حقیقت محض ..منم سالها این فرمول رو داشتم خوردن چاق می کنه ..تکرار این حرف و شنیدنش از اطرافیان یک طرف و حرف پزشکی که گفت خانم هرچیزی از این گلو بره پایین چاق می کنه یک طرف دیگه البته که همیشه می خوردم و حتی بیشتر از نیاز اما با ترس و با شکایت و گله ….اما این اواخر یک فرمول ذهنی دیگه هم ایجاد شده بدنم استپ می کنه الان چندروزه میگم مگه زمین موقع چرخیدن استپ داره یا یک گیاه در روند تکاملش و جهان پویا و در حال حرکته چرا باید بدن من استپ کنه ؟یا اینکه من در روشهای دیگر لاغری بعد از مدتی که میرفتم روی ترازو و نتیجه خوب رو میدیم به جای شوق بیشتر بی انگیزه می شدم و انگار رسیدم خط پایان/ نمی دونم انگار خیالم راحت می شد و باز اضافه وزنم و رفتارم تغییر می کرد اینو نمی دونم چرا ؟!و الان دوست ندارم برم ترازو و از استاد میخوام راهنمایی کنند🙏منم از پزشکان یک لیست غذا دریافت می کردم که ممنوعه بود ..و وقتی به زود جلوی خودمو میگرفتم که مصرف نکنم بعد از چند روز انقدر عصبی می شدم که یهو میرفتم سر شیشه مربا و قاشق قاشق میخوردم سعی می کردم مواد غذایی ممنوعه خریداری نشه یا در یخچال قایمشون کنم جلو چشمم نباشند…اما ذهنم خیلی خوب جاشو می دونست و بهشون فکر می کرد و لذت میبرد و بزاق دهانم ترشح می شد و من سیر می شدم .

      خدا را شاکرم که هدایتم کرد به این مسیر و یک هادی خوب پا به پام هست تا به رهاایی برسم و اون روی حقیقی زندگی رو ببینم .

      اگاهی های ناب و شادی های بی دلیل و روز افزون نصیبتون 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/05 19:01
      مدت عضویت: 1227 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,155 کلمه

      سلااام هم مسیری های متناسب و متعهدم 

      باورهای ما فیلترهای ذهنی ما هستند که جهان ما را خلق می کنند.

      در تمام سالهایی که اضافه وزن داشتیم و با روشهای مختلف می خواستیم از شر چاقی خلاص بشیم و هربار شکست می خوردیم چون فرمول ذهنی (فیلتررنگی )ما فیلتر چاق بوده و این همه تلاش بی نتیجه بوده است.

      در حقیقت دنیا جای خیلی قشنگیه پر از رنگ و بو و مزه و احساس فوق العاده و هر لحظه و هر کجای آن فوق العاده است ولی ما عینک شخصی بینی به چشم زدیم هر کدوم از ما عینکهای متفاوتی که شیشه های رنگی متفاوتی دارند داریم که در جنبه های مختلف زندگی بر چشم می زنیم و درواقع این عینکها فیلتر های ذهنی ما هستند خیلی کوچک هم هستند ولی نتیجه دید ما را گسترده و بزرگ جلوه می دهند خیلی هامون فکر می کردیم زندگی همینه که هست روابط یا شرایط مالی یا شرایط جسمی و سلامتی ….ولی در اصل طبیعت زندگی ما سلامتیه شادیه تناسبه روابط عالی و ثروتمندی و رفاهه ولی ما نسبت به آموزشهامون از کودکی و توجه به اون موضوعات تجربه هایی کسب کردیم که هربار با توجه کردن بیشتر این فیلترها را قویتر کردیم و الآن داره اتفاقات زندگی ما را تشکیل می ده بنابراین آموزش عملکرد ذهن ما و تأثیرش در زندگیمون از نون شبم واجب تره !….در واقع آموزشهای ذهنی در تمام جنبه های زندگی ما مؤثر هستند ما میتونیم از هر مشکلی که دردو رنج داریم فرمول ذهنی مربوط به اون مشکل را شناسایی کنیم و ببینیم چه رنگ فیلتری جلوی ذهنمون گذاشتیم و بعد فرمولهای صحیح را جایگزینش کنیم ..فرمولهای ذهنی با توجه ما  قویتر و گسترده تر می شوند مثلا فردی که فیلتر ذهنیش اینه که بستنی چاق می کنه قبل خوردن خودش فرمان چاقی را صادر کرده و اصلا مهم نیست بخوره یا نخوره یا چقدر بخوره درواقع دیدن بستنی و فکرو احساسی که نسبت به بستنی  داره فیلترذهنیشه باورشه و فرمول داره تقویت میشه خب باید اصلاح بشه !..،چه طوری ؟!فرد با نوشتن و تجزیه تحلیل از خودش سؤال میپرسه که چرا این فکر را داره و از کجا نشأت میگیره !؟جوابها:دکتر گفته …خانواده گفتند ..،فلانی چاقه بستنی دوست داره …فلانی لاغره میلی به بستنی نداره  و تمام این فکرها فقط نظر افراد بوده که ما قبول کردیم و باور کردیم خب نمی دونستیم اما الآن میتونیم ردش کنیم چرا!؟چون تنها قدرت از آن خداست و منم جزئی از او هستم پس بستنی قدرتی نداره ولی تصور من اشرف مخلوقات نسبت به هرچیزی یعنی قدرت خلق کنندگی و واقعیت موضوع !..،

      ما یه روزی تو یک ایستگاه متعادل بودیم بالاخره یا طبیعی و یا با همون رژیم ها اما گرم گرم اضافه وزن پیدا کردیم و اصلا فرقی نمی کنه چقدر باشه ممکنه یک نفر با ۵کیلو اضافه وزنش همون فشار روانی رو دریافت کنه که فرد دیگری با ۷۰کیلو اضافه وزنش داره دریافت می کنه و این هم یکی دیگه از حربه های شیطانه که میخواد ناامیدمون کنه میگه تو کجا و مقصد کجا !؟…ولی ما در مسیر آسونیم راحت و لذت بخش دیگه هیچ خبری از ورزشهای سخت و بالاجبار و محدودیتهای غذایی و خونه شین کردن خودمون نیست تازه هرروز یک قدم داریم برای رسیدن به خواستمون بر می داریم پس باید هرروز به پشت سرمون نگاه کنیم که چند قدم از گام اول دورتر شدیم و البته راه مستقیم همون راهی که با ایمان در آن حرکت می کنیم با هر تغییر جزیی در ذهنمون و اصلاح هر فرمول نتایج بزرگی در زندگیمون رخ می ده و هر چه مهارت شناسایی فرمول ها و جایگزینی فرمولهای صحیح و ثابت کردنشون در ذهنمون بیشتر میشه نتایج عالیتر می شوند این مسیر فقط درک می خواهد فکر می خواد برای اهل تفکر هست  در واقع ایمان به چیزی که نمیبینی ولی هست یعنی عینک آبی به چشمته واقعیت تصویر زیبای منظره را نمیبینی ولی می دونی که هست و به زودی عینک آبی کمرنگ میشه  و می افته …خب تو خونه ما هم پدرومادرم پزشک را انسان معتمدی که دانش فراوانی داره می دونستند حتی خیلی وقتها ما را مقایسه می کردند بچه های دکتر را ببین !؟..بچه های فلانی را هم دکتر شدند؟!..،الآن اگر دکتر شده بودی پول داشتی و جایگاه داشتی و آزادی داشتی و بارها شنیدم که گفتند زندگی تو همینه توقعت را بیار پایین ؟!…ولی دارم از خرابیها برج میسازم من هرگز نتونستم اون حرفها را بپذیرم و هدایت خداوند شامل حالم شد 

      دکتر به من می گفت هرچیزی از گلو بره پایین چاقت می کنه و البته که نمی شد غذا مصرف نکرد ولی با حرص و ترس استفاده می کردم ..یا فلان دارو باید تا آخر عمرخورده بشه !؟…🙄

      یا اینکه هرروز باید ورزش کنی ولی من به سختی و به زور این کاررا انجام  می دادم  در واقع بیشتر به چاق شدن توجه می کردم ولی هر کاری با احساس عالی و لذت بخش میتونه برای جسم و روح و ذهن ما مفید باشه و میتونه همکاری ذهن را همراهمون کنه چون ورزش کردن در ذهن ما به اجبار  بود و سختی بهمون می داد ذهنمون هم که اصلا با کار سخت موافق نیست همکاری نمی کرد و نتیجه می شد چاقی و رها کردن مسیر ولی اگر فرمولهای ذهنی اصلاح شوند به طوری که ورزش کردن برای احساس خوب و لذت و تفریح باشه میتونه اثرات عالی برامون داشته باشه 

      پسرخاله و دختر خاله من پزشک هستند وهردو چاق هستند و همیشه با اضافه وزنشون درگیر هستند و در حیطه پزشکی انواع و اقسام کارها را انجام دادند و نتیجه هم ماندگار نداشتند یعنی اگر علم انقدر پیشرفت کرده چرا برای خود دکترا هم نتیجه ماندگار نداره !؟..،

      شیطان قسم خورده که ما را گمراه کنه و ما فکر می کنیم یک اتفاق عجیبیه و ای دل غافل ما سالها و هر روزمون در گمراهی به سر میبردیم و تازه اسمش رو می گذاشتیم امتحان خدا !؟…گمراهی یعنی نتونی واقعیت را ببینی یعنی دنیا پر از فراوانی پول باشه ولی تو فقر و نداری ببینی یعنی فقط حریان سلامتی جاری باشه ولی من بیماری ببینم یعنی فقط عشق جاری باشه ولی من تنفر ببینم چقدر بده که ما عادت کردیم سختی را به جون بخریم و اسم ثواب و امتحان روش بزاریم و هر بار این موضوعات مثل سریال تکرار می شوند که نشانه های خدا هستند که بیا اصلاحش کن …،

      پایه اساس طبیعت آفرینش و جهان بر اساس عالیترینهاست و این افکار و باورها بسیار قدرتمند هستند و اگر من ۳۰سال به سختی در دردی و رنجی که خود برای خود  آفریدم زندگی کردم وقتی در مسیر صحیح قرار بگیرم طی یکی دوسال زندگیم متحول میشه و در عرصه های مختلف هم افرادی هستند که مثلا ۳۰سال سابقه گویندگی دارند ولی فردی جدید وارد این عرصه شده ولی به خاطر فرمولهای صحیح ذهنیش موفقیتهای بیشتری به دست آورده و این نشون میده جسم ما و ذهن ما و جهان ما همه مشتاقند که ما پادشاهی کنیم اصلا برای پادشاهی کردن خلق شدیم و این فوق العاده است .

      من شاهزاده پادشاهی هستم که فرمانروای کل عالمه 👑

      مسیرتون سبز 🌱

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم