تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد ذهن مانند عینکی است که بر چشمان خود می زنیم.
فرمول های ذهنی در واقع نوع نگرش ما به خودمان و دنیای پیرامون را مشخص می کنند و در نهایت باعث شکل گیری انتظار در ما می شوند.
انتظار هم در نهایت شرایط زندگی ما را شکل می دهد.
تاثیر فرمول های ذهنی
حتما با عملکرد عینک آشنایی دارید.
اگر شما عینکی با شیشه های آبی رنگ بر چشمان خود بزنید همه دنیا را به شکلی می بینید که رنگ آبی آن غلیظ تر از دیگر رنگ هاست و اگر عینکی با شیشه های رنگ قرمز به چشمان خود بزنید دنیای قرمز رنگی را خواهید دید.
دلیل آن تغییر کردن رنگ دنیا نیست بلکه تاثیری است که شیشه های رنگی بر نوری که از دنیا به چشمان شما می رسد می گذارند.
وقتی نوری که به چشمان شما میرسد به واسطه شیشه های رنگی تغییر رنگ می دهد، تصویری که توسط شما دیده می شود غیرطبیعی و به رنگ آن شیشه خواهد بود.
تاثیر فرمول های ذهنی بر چاقی
برای مثال در ذهن فردی که فرمول ” چاقی من ارثی است ” ذخیره شده باشد، تجربه او در زندگی چاق شدن خواهد بود و هرچه برای لاغر شدن تلاش کند نتیجه ای نخواد داشت چون این فرمول های ذهنی است که نتیجه نهایی را رقم می زند نه تلاش جسمی فرد.
در مثال دیگر در ذهن همه افرد چاق فرمول “خوردن باعث چاقی می شه” ذخیره شده است.
این فرمول به تنهایی می تواند باعث چاق ماندن افراد تا روزی که زنده هستند شود همچنین به راحتی سبب افزایش وزن مداوم افراد می شود.
به تاثیری که شیشه رنگی عینک بر نگاه شما می گذارد فکر کنید، تاثیری که فرمول های ذهنی بر نتیجه زندگی شما می گذارند را بهتر درک می کنید.
همانطور که نگاه کردن به دریا با عینک شیشه رنگی باعث تغییر رنگ آب به رنگ شیشه عینک می شود، مواجه شدن با مواد غذایی زمانی که شما به واسطه فرمول ذهنی “خوردن باعث چاقی می شه” عقیده داشته باشید که غذا خوردن باعث چاقی شما خواهد شد حتما این شرایط را تجربه خواهید کرد.
زمانی که شما از عینک با شیشه رنگی استفاده می کنید، به هر سمتی نگاه کنید غلظت رنگ شیشه عینک در آن صحنه بر سایر رنگ ها غلبه می کند.
تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن خود داریم مانند همان شیشه های رنگی هستند با این تفاوت که به جای تاثیر بر بینایی ما تاثیر مستقیم بر جسم ما می گذارند.
فردی که عقیده دارد نان خاصیت چاق کنندگی دارد هر بار که نان مصرف می کند فرمول ذهنی “چاق شدن من طبیعی است” را پررنگ تر می کند. چرا که از قبل می داند نان خاصیت چاق کنندگی دارد و او دارد نان می خورد.
در واقع قبل از خوردن نان چاق تر شدن را می پذیرد و سپس نان می خورد.
نکته جالب توجه در آموزش های ذهنی استفاده از مثال و دلیل منطقی برای رد کردن فرمول های ذهنی اشتباه است.
در مثال خوردن نان حتما با من هم عقیده هستید که افراد زیادی هستند که علاقه شدیدی به خوردن نان دارند اما همیشه متناسب هستند.
این موضوع اثبات می کند که نان خوردن باعث چاق شدن افراد نمی شود اما فکر کردن به چاق کننده بودن نان می تواند منجر به چاق شدن افراد شود.
اگر از افراد متناسب درباره نان خوردن سوال کنید متوجه می شوید دیدگاه آنها درباره ویژگی های نان و استفاده کردن از نان با آنچه ما درباره نان می دانیم تفاوت زیادی دارد.
این تفاوت نگاه درباره تاثیر مواد غذایی در ذهن افراد چاق و متناسب مربوط به لیست بلندی از مواد غذایی می شود که در ذهن افراد چاق آن مواد غذایی چاق کننده هستند اما در ذهن افراد متناسب آن مواد غذایی باعث سیرشدن یا تامین انرژی یا لذت بردن از زندگی می شوند.
وقتی مواد غذایی برای فرد چاق و متناسب یکسان است پس چه چیزی باعث تفاوت در وضعیت جسمانی استفاده کنندگان از آن مواد غذایی می شود؟
تنها دلیل این تفاوت فرمول های ذهنی است که در ذهن افراد متناسب و چاق ذخیره شده است.
نکته قابل توجه درباره تاثیر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه در ذهن شما ایجاد می شود نه تنها زمانی که مشغول خوردن غذا هستید، افکار شما تحت تاثیر آن فرمول های قرار می گیرد بلکه حتی در زمانی که فقط نگاه شما به آن مواد غذایی می افتد افکاری در ذهن شما مرور می شود که نشات گرفته از همان فرمول های ذهنی است.
تاثیر فرمول های ذهنی بر عملکرد
از دوران کودکی علاقه شدیدی به خوردن کلوچه با چای داشتم.
از آنجا که مادر من تبحر خاصی در پختن کلوچه های خانگی داشت همیشه چند نوع کلوچه در خانه ما وجود داشت و یکی از تفریحات لذتبخش من خوردن کلوچه با چای بود.
تصور کنید علاقه زیاد به خوردن کلوچه داشته باشید و از طرفی هزاران بار شنیده باشید که کلوچه چاق کننده است.
درباره کلوچه در ذهن من فرمول های ذهنی اشتباه ایجاد شده بود.
در دوران نوجوانی که درگیر چاقی شده بودم و برای لاغر شدن تلاش می کردم هربار که کلوچه می خوردم یقین داشتم که چاق خواهم شد.
در زمان استفاده از برنامه های رژیمی هرطور شده سعی می کردم کلوچه نخورم ولی به محض تمام شدن مدت رژیم یا رها کردن آن به دلیل فشار عصبی اولین چیزی که مشغول خوردنش می شدم کلوچه بود.
فرمول های ذهنی اشتباه که درباره کلوچه در ذهن من ایجاد شده بود سبب شده بود که حتی وقتی از جلو مغازه کلوچه فروشی رد می شدم و عطر و بوی کلوچه ها نظر من را جلب می کرد همزمان با فکر کردن به لذت خوردن کلوچه به چاق کننده بودن کلوچه فکر می کردم.
افکاری که در ذهن من مرور می شد تحت تاثیر فرمول های ذهنی اشتباهی بود که در ذهن من ذخیره شده بود.
نکته جالب توجه اینکه یکی از دوستانم که فرد متناسبی بودی مثل من عاشق کلوچه بود ولی هیچ وقت تصوری که من درباره تاثیر چاق کنندگی کلوچه داشتم را او نداشت.
البته نه تنها فرمول های ذهنی من و دوستم درباره تاثر چاق کنندگی کلوچه با هم تفاوت داشت بلکه نگاه ما درباره موقع خوردن کلوچه هم خیلی با هم تفاوت داشت.
در بیست و چند سال دوستی با این فرد متناسب هیچ وقت ندیده بودم که او کلوچه را بعد از ناهار و فقط به خاطر خوردن با چای بخورد اما سال ها من این کار را تکرار می کردم.
یا اگر به هر دلیل کلوچه می خورد دیگه هیچ غذایی نمی تونست بخوره و میگفت من کلوچه خوردم و سیر هستم و این در حالی بود که هیچ وقت من با خوردن کلوجه احساس سیری نمی کردم و اصلا کلوچه از نظر من غذا محسوب نمی شد. ی
ک خوراکی خوشمزه بود که برای لذت بردن از اوقات زندگی خورده میشد.
فرمول های ذهنی به این شکل باعث تغییر افکار و رفتار ما می شوند و ترکیب آنها با یکدیگر به شکل بسیار ساده ای باعث اضافه وزن می شوند.
تصور کنید من عقیده داشتم کلوچه غذا نیست و فقط یک خوراکی خوشمزه است که با چاق و برای تفریح کردن خورده میشه و از طرفی عقیده داشتم کلوچه خاصیت چاق کنندگی داره.
ترکیب این دو فرمول باعث بروز واکنش های رفتاری در من می شد که در حالتی که واقعا سیر بودم ولی باز کلوچه را با چای می خوردم و از طرفی هربار کلوچه می خوردم برای من چاق شدن طبیعی تر می شد.
نقش ذهن بر سایر جنبه های زندگی
فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی ما تاثیرگذار هستند.
در کسب کار، در تحصیلات، در روابط و در بسیاری از موضوعات مختلف در ذهن ما به واسطه شنیده ها و دیده هایمان فرمول هایی ساخته شده است که در نهایت نتیجه زندگی ما در جنبه های مختلف را رقم می زنند.
فرمول ذهنی ” من آدم بدشانسی هستم “ سبب می شود که هرچه فرد سعی و تلاش می کند که موفقیتی کسب کند، نتیجه ای در بر نخواهد شد چرا که نتیجه نهایی را فرمول بدشانسی رقم می زند و جهان شرایطی را برای آن فرد ایجاد می کند که به بدشانس بودن خود بیشتر پی ببرد و به عبارتی بدشانسی را بیشتر تجربه کند.
فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن ما سبب می شوند که ما در زندگی بیشتر تجربه چاقی را داشته باشیم.
دلیل اینکه افراد به مرور چاق تر می شوند اشتیاق جهان برای مواجه کردن آنها با محتوای ذهنی است که سبب تجربه شرایط زندگی (سلامتی و جسمی) فرد می شود.
در دوره ورود به سرزمین لاغرها تمام سعی من این است که ابتدا هنرجوها فرمول های ذهنی چاق کننده ذهن خود را شناسایی کنند، سپس فرمول های صحیح و متناسب کننده را چایگزین فرمول های قبلی کنند. به عبارت خیلی ساده عینک چاقی را از روی چشمان خود بردارند و عینک متناسب شدن را به جای آن روی چشمان خود قرار دهند.
با این کار آنها به مرور تناسب اندام را در زندگی تجربه خواهند کرد. اتفاقی که به لطف خدا برای من و همه دوستانی که با اشتیاق و علاقه مراحل دوره آمورشی را سپری کرده اند رخ داده است.
در این فایل به طور خیلی ساده و واضح تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه زندگی افراد را توضیح داده ام و پس از استفاده از این توضیحات به وضوح تاثیر فرمول های ذهنی در زندگی برای شما واضح خواهد شد.
این وضوح به شما کمک میکند تا در ادامه مسیر متناسب شدن توجه بیشتری به فرمول های ذهنی خود داشته باشید و به طور دقیق تری عملکرد این فرمول ها را تحت نظر داشته باشید و برای تغییر آنها اقدام کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
بارها تاکید کرده ام که با رفع موانع ذهنی برای لاغر شدن می توانید لاغر شوید. بنابراین شناسایی موانع ذهنی اهمیت بسیار زیادی دارد.
موانع ذهنی بر اساس فرمول های ذهنی ایجاد می شوند بنابراین برای شناسایی موانع ذهنی باید مهارت شناسایی فرمول های ذهنی را کسب کنید. پس با دقت تمرینات مربوطه را انجام دهید.
ابتدا متن نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی شرح دهید.
- درک و نگرش شما از فرمول های ذهنی چیست؟ شرح دهید.
- مواردی از تاثیر فرمول های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی تان را نام برده و شرح دهید.
- تاثیر فرمول های ذهنی در روند چاق شدن خود را شرح دهید.
- اگر از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده کرده اید تاثیر فرمول های ذهنی در نتیجه ای که کسب کردید را شرح دهید.
- آیا استفاده از روش های قبلی برای لاغر شدن باعث تغییر فرمول های ذهنی شما شده اند؟
- لاغری با ذهن چگونه می تواند باعث تغییر فرمول های ذهنی شما و تغییر نتیجه جسمی در شما خواهد شد؟
- درک خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را به صورت انشایی شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.19 از 58 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلآمممم😊امیدوارم حالتون عالیییی ،،روزاتون خوشش و در مسیر لاغری من باشید مثل همیشه🙏
گام ب گام رسیدیم ب گام بیست وهفتم از مسیر لاغری من (فرمول های ذهنی وتاثیر چاقی)
👣👣بریم شروع کنیم برای شرح این فایل فوق العاده 😍👌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
تمام باورها مثل عینکی هستند ک ما بر چشمانمان زدیم ..باور – باورهاااا🤔🤔
با دیدن و گوش کردن این فایل برای هزارمین بار ب من ثابت شد ک نقش باور در هر جنبه از زندگیم چقدر مهم و تاثیر گذار است ،باورها تشکیل دهنده ی افکار ، رفتار ، ما هستند ذهن من باور میکنه هر چیزی ک باورش باشه و این طبیعیه….پس باید پرش کنم از باورهای درست ، افکار درست ،عادتهای درست ،،،
🔴عینک باورهای من خیلی تیره و تار بود .عینکی بود ک نمیشد ازش زیبایی ها رو دید ، نمیشد ازش لذت و آرامش رو دید ، نمیشد باهاش زندگی کردن ها رو دید .عینک باورهای من پر بود از نامیدی ، رنج ، سختی ، عذاب ، سیر بودن از زندگی ، از خودم ، از همه حتی زنده بودن ،،، عینک باورهای من علاوه بر تیره تار بودن محدود بود ، محکوم بود ،،محکوم ب چاقی
محکوم بود ب چاقی ک تا همیشه باید با من همراه بود ، محکوم بود ب هروز و همیشه رژیم گرفتن ، محکوم بود ب همیشه ورزش کردن و نتیجه نگرفتن ، عینک باورهای من عینکی بود خودم بر چشمانم زدم و کورم کرد ..کورم کرد و ندیدم ک منم توانایی هایی دارم ، کورم کردو نذاشت بفهمم ک منم ی روزی اعتماد ب نفسی داشتم ، عینک باورهای من منو از خودم از زیبایی های خودم از قوی بودنم ، از لذت بردن از زندگی از آرامش داشتن دورم کرد…ذهنم ، جسمم ، افکارم ، باورهام همه و همه از بدو تولد متناسب بود،خودم ذهنم رو بیمار کردم بر اثر ی سری افکار ، دیده ها و شنیده ها ،لذت ها خوشی ها،،شاید اونموقع ک من داشتم برای چاقی تلاشی میکردم از نوع ناخواسته اش بازم ذهنم شاید داشته ی جوری ی جایی من رو منصرف میکرده ک ب خودم بیام چون چاقی من ی دفعه ای ، یک شبه نبوده…ووقتی ک من بی توجه بودم ذهنمم گفته من ک سعی خودم رو کردم نشد حالا ک خودش دوست داره چاق بشه من تمام تلاشمو میکنم تا من و ب خواسته ی ناخواسته ام برسونه …🔴
من باور هایی رو در وجودم شکل دادم ک حتی کوچکترین لذت منو ب چاقی میکشوند..من باورها رو شکل دادم و با بی توجهی بباور ها دنبال حل مسئله بودم..حل مسئله ای ک خودم بوجودش اورده بودم و یادم نبود ک چ ها کردم ب خودم ….اما میرفتم یقه خدا و بقیه رو میگرفتم ک چراا من ؟؟چرا چاقی باید ارثی باشه برای من ؟؟چرا باید پرخوری چاقی من باشه ؟؟چرا بی تحرکی باید باعث چاقی من بشه ؟؟یقه خدا رو میگرفتم ک خداا مگ چیکارت کردم ک من چاقم ؟؟؟چ گناهی کردم ک چاقمم؟؟غافل ازینک هیچ کس و هیچ چیز جز خودم ، جز خوده خودم باعث و بانی ش نبوده و نیست ،،
جالبه خدایی ک من ب ناحق یقه اش رو میگرفتم برای چاقیم ..چاقی ک اصلا دراون نقشی نداشت بازم گفت بیا بنده ی من و هدایتم کرد ب مسیری ک متوجهم کنه مقصر همه چی خودمم باید بدونم خودم همه کاره ام ..خودم این ذهن رو دست کاری کردم ..خودم تنظیمات خودکارش رو ب تنظیمات دستی ذخیره کردم…حالا باید اول یاد بگیرم ک خودمو ریست کنم…اما ریست ما با ریست گوشی ی تفاوتی داره..ریست گوشی همه چی پاک میشه مثل روز اول.اما ریست ما همه چی پاک نمیشه باید یاد بگیریم ک اون افکار و باورهای اشتباهمون رو کمرنگ و کمرنگتر کنیم ..و یاد بگیریم ک فرمول های صحیحی رو جایگزین کنیم (انشاءالله)
من عینک باهر رنگی بزنم دنیای اطرافم رو همون رنگی میبینم در صورتی ک اطرافم این رنگی نیست و این عینک رنگی همون فرمول های چاق کننده هستندمثلا من بگم چاقی من بخاطر پر خوریه دیگ نتیجه رو رقم میزنه حتی زمان هایی ک من پر خوری نمیکنم ..و دیگ برای من فرقی نمیکنه اطرافم چ رنگیه چون من عینک رو زدم و باهمون عینک نگاه میکنم و اطرافم رو میبینم و باز تمام باورها مثل عینکی هستند ک ب چشمانمان میزنیم..
ذهن من از خودش چیزی نداره اون توجه ب افکار من میکنه مثلا من قبل از خوردن نون هیچ باوری ندارم همین ک میخام اون نون رو بخورم پیش خودم میگم ک این نون منو چاق میکنه اینجاست ک ذهن تحلیلش میکنه و اون مقدار نون شروع میکنه منوب چاق کردن.
خب حالا ک متوجه شدم ک فرمول های چاقی چطور بوجود میاد اول باید عینک تیره و نارم رو بردارم .و ببینم واقعیت امر اونی نیست ک تا حالا میدیدم و دیدمو از هر جنبه اززندگی تغییر بدم …در حال حاضر دید من روی افکار چاقیم هست ک آنها رو شناسایی کنم و تغییر بدم ب افکار فرمول لاغری…و این کار فقط و فقط در مسیر لاغری با ذهن امکان پذیر است.
فرمول های چاقی من قبل از مسیر لاغری با قدرت ذهن این بود ک :::پرخورم ، بی تحرکم ، ورزش نمیکنم ، شیرینی جات ها فست فودها روغن ها همه چاق کننده اند در حالی ک هیچ مواد غذایی نقشی در چاق شدن من نداشتن و من فقط ازاستفاده از مواد غذایی باعث چاقی خودم شدم..ورزش کردن تاثیری در لاغری من نداشته بلکه ورزش حتی میتونه چاقی رو پرنگتر کنه ، وباعث چاقتر شدن بشه و حالا من یاد گرفتم ک در مقابل افکار و باورهای چاق کننده افکار و باورهای صحیحی رو جایگزین کنم و بادید بهتری ب اطرافم نگاه کنم و اززیبایی های زندگی و اطرافم لذت ببرم در حین آرامش..
شاید در اول راه مسیر لاغری من نتیجه پرنگ نباشه و اصلا نتیجه ای کسب نکنیم اما با تمرین ، تکرار ، استمرار ، اشتیاق ، عمل ب آموزش ها و یادگیری ها و تایید حرفهای استاد در طی طول این مسیر شگفت انگیز و تک و بی نظیر با تغییر دادن فرمول و ایجاد فرمولهای درست نتیجه خیلی عالی و پرنگ و بزرگ برای ما بوجود میاد…فقط نباید نامید باشیم . چون هروز چاقی همراه ما است ، و چون کسی بهمون نمیگه داری لاغر میشی و شاید برعکسش اتفاق بیفته ک بگن چاقتر شدی من نباید خودمون رو ببازیم و نامید بشیم ک اینم نشد…ما نباید کم بیاریم و جا بزنیم اگ ی کمی دیرتر ب نتیجه رسیدیم چون باور هر کس با خوده فرد و اون ریشه بستگی داره…حتی بعضی از باورها باور کرده اند ک تواین مسیر میشه نتیجه گرفت اما خود فرد ی ک باورش باور کرده هنوز ب اون درک نرسیده و دنبال روش های رژیم وورزش میرن در حالی ک ازینجا نتیجه گرفته ان….و بنظر من این حق الناسه …چون اینجا نتیجه گرفته و ترس از برگشتن اون وزن و سایز رو داره….و دوباره میره سراغ روش های قبل ک برنگرده در حالی ک این برگشت و وزن و سایز لیاقتشه..چون داره چاقی رو برای خودش برای ذهنش پرنگ و پرنگتر میکنه.. انشاءالله ک ما جزو توبه کنندگان حقیقی باشیم دراین مسیر….
ب امید موفقیت همگی و سپاس فراوان از شما استاد عزیز.دمتون گرم ک بااشتیاق و انگیزه برای ما وقت میگذارید..نگاه پراز عشق خدا بدرقه ی تمام مراحل موفق زندگیتون🙏😍🌹