0

زندگی با اراده خداوند (قسمت اول)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

زندگی با اراده خداوند نوشته ای است که زمانی فقط به صورت یک عقیده یا انرژی در قلمرو نامرئی (انرژی پاک) قرار داشت.

خواست خداوند بر این قرار گرفت تا این آگاهی به صورت نوشته ای قابل خواندن و درک شدن در دنیای مادی متجلی شود.

نتیجه زندگی با اراده خداوند

بعد از خواندن این نوشته شما دیگر انسان اکنون نخواهید بود چرا که آگاهی جدید از طریق خواندن این نوشته از دنیای بی شکل وارد دنیای شکل یافته ذهن شما خواهد شد. بنابراین شما تغییر خواهید کرد و این تغییر در نگرش، می تواند باعث شروع تغییر در زندگی شما شود.

آنچه می خوانید باعث شکل گیری نگرش های جدید در ذهن شما می شود، سپس در افکار و رفتار شما تغییر ایجاد خواهد شد و اراده ای همسو با اراده خداوند در شما برای تغییر زندگی شکل خواهد گرفت.

من، شما، همه انسانها و به طور کلی همه زندگی از میدانی به وجود آمده ایم که دیده و شنیده نمی شود و آن میدان “قدرت خداوند” است.

اگر با این نگرش زندگی کنید، قدرتی را در خود احساس خواهید کرد که همان قدرت خداوند است و مصداق وعده او که در قرآن کریم می فرماید: من از خود در شما دمیدم.

“پس زمانی که اندامش را درست و نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، برای او سجده کنید. (۷۲ سوره ص)”

برای درک قدرت خداوند باید به قدرتی که در وجود ما نهفته است توجه کرد.

همه ما قدرت خود را با “اراده” می شناسیم.

  • من انسان با اراده ای هستم
  • من انسان بی اراده ای هستم
  • من اراده کرده ام
  • من اراده ندارم
  • من اراده دارم و …
  • کلمه “اراده” تعریف ما از قدرتی است که در خود سراغ داریم.

معنی کلمه “اراده” چیست؟

اراده همان دنبال کردن هدف یا انگیزه ای نیرومند به همراه عزم و تصمیم برای ایجاد نتیجه ای مطلوب به شمار می رود.

از نظر ما افراد با اراده، افرادی هستند که برای رسیدن به خواسته های خود تلاش می کنند و هیچ نیرویی نمی تواند مانع رسیدن آنها به هدفشان شود.

اگر انسانی هستید که هرگز تسلیم نمی شوید و رویایی درونی (تصویری ذهنی) شما را به سمت تحقق رویاهایتان ترغیب می کند خود را انسانی با اراده می دانید.

اما نکته ای در نقش اراده در زندگی ما وجود دارد که معنی و مفهوم اراده داشتن را تغییر می دهد.

بارها در زندگی خود شاهد مسائل و موضوعاتی بوده اید که بدون اینکه تصمیم به تجربه آنها گرفته باشید وارد زندگی شما شده اند.

این موضوع را به شکل کمک هایی که انتظار دریافت آنها را نداشته اید اما در زمان مناسب از طریق انسانها به شما داده شده اند نیز تجربه کرده اید.

در شرایطی که هیچ راهی برای تغییر شرایط یا رسیدن به خواسته ای نداشته اید، اتفاقاتی رخ داده است که مسیر رسیدن شما به خواسته هایتان را هموار کرده است.

در اینجا نیروی اراده شما منجر به تغییر شرایط و رقم زدن اتفاقات نشده است بلکه نیرویی بسیار قدرتمندتر باعث ایجاد همزمانی هایی در زندگی شما شده است که شرایط شما را دگرگون کرده است و نتیجه اراده شما فراتر از انتظارتان رقم خورده است.

من برای رها کردن شغل ابزار و یراق تصمیم قاطع نگرفته بودم، همچنین برای آموزش دادن لاغری با ذهن برنامه ریزی نکرده بودم، حتی برای نوشتن این کلمات به دنبال یکدیگر هیچ تصمیمی نگرفته ام.

زمانی که ارتباطم با معنویت (قدرت اراده خداوند) را بیشتر کردم این رویدادها به صورت عملکردی طبیعی و ساده در زندگی من رخ دادند.

من سال ها شغل های مختلف داشتم که همه آنها مستلزم حضور فیزیکی در محل کار و رعایت اصول حضور و غیاب و سایر قوانین اداری بود و من بعد از آشنایی با قدرت خداوند دوست داشتم در شرایطی کار کنم که آزادی زمانی و مکانی داشته باشم.

آزادی در انتخاب محل انجام کار، آزادی در انتخاب زمان انجام کار و از همه مهمتر آزادی مالی را تجربه کنم.

دقیقا به خاطر دارم در یک روز از زندگی ام احساس کردم باید شغل ابزار و یراق را رها کرده و مشغول آموزش لاغری از طریق قدرت ذهن شوم.

آن لحظه برای اولین بار بود که این فکر در ذهن من مرور شد و بلافاصله به یک تصمیم برای اجرایی شدن تبدیل شد.

تصمیم (اراده) خود را با همسرم مطرح کردم.

تصور می کنم در آن لحظه همسرم نیز مطیع و فرمانبردار آن نیروی عظیم و قدرتمند شد و با تصمیم (اراده) من موافقت کرد. این در حالی است که هیچ نشانه منطقی یا دلیل قانع کننده ای نداشتیم که اثبات کند رها کردن شغل ابزار و یراق که شش سال بود آن را با هر سختی و زحمتی انجام داده بودم و تازه به شرایطی رسیده بود که احساس می کردم در حال نتیجه دادن است را رها کرده و مشغول کاری شوم که هیچ تضمینی برای نتیجه دادنش وجود نداشت.

اراده خداوند، فراتر از اراده من برای ادامه دادن شغل ابزار و یراق بود.

اراده خداوند در جهت تحقق رویای من (آزادی زمانی، مکانی و استقلال مالی) بود اما اراده من در جهت ادامه دادن شرایطی بود که مرا به رویایم نمی رساند.

جمله قبل را با دوباره با دقت بخوانید و الگوی آن را در زندگی خود یا دیگران جستجو کنید.

توکل کردن و نقش آن

توکل کردن در این مرحله از تحقق رویاها تاثیر فوق العاده ای در فعال شدن اراده خداوند در جهت تحقق خواسته های ما دارد.

با توکل کردن شما تصمیم می گیرید که از اراده خداوند برای تحقق آرزوهای خود استفاده کنید و این در حالی است که ممکن است همچنان در حال عمل کردن بر اساس اراده شخصی باشید که نتیجه زندگی شما را تا آن زمان رقم زده است.

در این صورت اراده خداوند وارد عمل شده و اراده شما را تحت تاثیر قرار داده و در ذهن و قلب شما تمایل برای انجام اعمالی را ایجاد می کند که هم جهت با اراده قبلی شما نیست بلکه همسو با اراده خداوند و در مسیر تحقق رویاهای شما می باشد.

پس از درک (اراده من) و (اراده خداوند) و نقش هر کدام در شکل دهی نتیجه زندگی، این عقیده در من شکل گرفت که: اراده، بسیار فراتر از یک تصمیم منطقی بر اساس داده های دریافتی از دنیای پیرامون است.

تعریف اراده واقعی تقریبا در تضاد با تعریف قبلی من و احتمالا اکثر انسانها درباره اراده می باشد.

کارلوس کاستاندا در آخرین کتابش، اراده خداوند را اینگونه تعریف می کند:

اراده خداوند، همچون نیرویی است که در جهان وجود دارد. افرادی که در ارتباط با منبع و منشاء وجود، زندگی می کنند قدرت خداوند را فرا می خوانند. این قدرت در دسترس آنها قرار می گیرد و راه فضیلت و کمال را برایشان هموار می کند. یعنی آنها هرآنچه را که بخواهند انجام می دهند.

بر اساس این آگاهی، اراده کاری نیست که ما انجام می دهیم یا قصد انجامش را داریم، بلکه نیرویی است که به صورت میدان انرژی نامرئی در جهان وجود دارد.

من تا قبل از این هرگز چنین تصویری درباره نیروی اراده نداشتم.

برای بهره بردن از قدرت اراده خداوند باید خودمان را غرق آن کنیم، از طریق توکل کردن، ایمان داشتن و اعتماد کردن به خداوند و قدرت بی نهایتش در شکل دهی جهان هستی.

این نکته برای من کاملا آشکار شده است که از طریق تلاش های طاقت فرسای فیزیکی (ظاهری) برای رسیدن به آرزوها با استفاده از اراده ی شخصی، امکان دست یابی به قدرت اراده خداوند کاهش می یابد.

به این معنی که هرچه بیشتر بر نیروی اراده خود برای تحقق رویاهایمان متکی شویم از نیروی اراده خداوند در جهت خلق رویاها کمتر بهره مند می شویم.

از آنجاکه خداوند منبع و منشاء تجلی جهان هستی می باشد، قدرت اراده ما در برابر قدرت اراده او بسیار ناچیز است اما استفاده از کدام اراده (اراده شخصی یا اراده خداوند) برای تحقق رویاها به عهده انسان می باشد. این معنای واقعی آزادی در زندگی دنیایی است.

ما می توانیم انتخاب کنیم با اراده شخصی خود و بر اساس افکار منطقی و منیتی خود در جهت رسیدن به آرزوهای خود تلاش کنیم.

همچنین می توانیم انتخاب کنیم با استفاده از اراده خداوند زندگی کرده و از قدرت هدایت او بهره مند شده و در مسیر رسیدن به رویاهای خود حرکت کنیم.

به اندازه ای که بتواینم دیدگاه خود درباره اراده انجام کارها را تغییر داده و برای انجام امور زندگانی به اراده خداوند متکی و متصل شویم شرایط ما در زندگی تغییر می کند.

زندگی با اراده خداوند
پاتانجالی

پاتانجالی بیش از بیست قرن پیش توصیه کرده است:

“نیروهای خفته، قابلیت ها و استعدادها شکوفا می شوند و شما خودتان را به صورت انسانی بسیار برجسته تر و بزرگ تر از آنچه که حتی در رویاهای تان می دیدید کشف می کنید.”

نیروی خفته در سخن پاتانجالی همان اراده خداوند است. همان اراده ای که سبب شد من از حرفه چندساله ام دست کشیده و مشغول حرفه ای شوم که هیچ دانش و تجربه ای درباره آن نداشتم.

همان نیرویی که سبب شد من تمایل پیدا کنم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی و خلق رویای لاغری استفاده کنم و نه تنها من بلکه بی نهایت افرادی که رویای لاغر شدن دارند را به سمت سایت تناسب فکری هدایت کرد تا مسیر خلق رویای لاغر شدن را به آنها نشان دهد.

نیروهای خفته

شاید تصور عموم از عبارت “نیروی خفته” در سخن پاتانجالی، نیروهایی هستند که وجود ندارند یا به صورت انسان های مرده هستند اما واقعیت امر این نیست بلکه نیروی خفته، اراده ای است که در وجود انسان پس از اینکه در معرض وحی و الهام قرار می گیرد ایجاد می شود.

در واقع خداوند به وسیله الهام کردن به انسانها از طریق آنها مشغول انجام کارها می شود. اگر تا به حال درباره هدف یا ایده ای به شما الهام شده است و آن را انجام داده اید بهتر مفهوم انجام کارها از طریق خود با اراده خداوند را درک خواهید کرد.

مدت طولانی است این موضوع ذهن مرا به خود مشغول کرده است که چطور می توانم به این نیروهای به ظاهر خفته دسترسی پیدا کنم تا در لحظات حساس زندگی از آنها کمک گرفته و به آرزوهای خودم برسم.

این نیروهای خفته چه نیروهایی هستند؟

در کجا قرار دارند و چه کسی می تواند از آنها استفاده کند؟

چه کسی نمی تواند از این نیروها بهره مند شود و چرا؟

این سوال ها سبب شد تا اشتیاق بیشتری برای درک نیروی خفته (اراده خداوند) در من ایجاد شود و نتایج زندگی من گواه تغییر نگرش من درباره نیروی اراده شخصی و سعی در بهره مند شدن و استفاده از نیروی اراده الهی برای رسیدن به رویاهاست.

امروز می دانم که اراده، همچون نیرویی است که همه ی ما آن را در وجود خود داریم. قدرت اراده خداوند میدانی از انرژی است که به صورت نامرئی و ماورای الگوهای تکرار شونده روزمره و طبیعی ما جریان دارد.

این نیرو حتی قبل از بسته شدن نطفه هر یک از ما نیز در آنجا وجود دارد.

ما دارای ابزاری هستیم که می توانیم این نیرو را جذب کنیم و زندگی را به شیوه ای جدید و مهیج تجربه کنیم.

اراده خداوند در کجا قرار دارد؟

برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که هوش، خلاقیت و تصورات ما در نتیجه ی واکنش به اراده خداوند به وجود می آیند و صرفا افکار و عناصری در مغز نیستند.

دیوید بوم معتقد است: “همه ی تاثیرات و اطلاعات منظم در قلمرو نامرئی یا در حقیقتی متعالی تر وجود دارند و به هنگام نیاز می توانیم از آن ها دعوت کنیم.”

در پاسخ به این سوال که میدان انرژی اراده خداوند در کجا قرار دارد؟ باید بگویم هیچ مکانی را نمی توان یافت که این انرژی در آن نباشد، زیرا هر چیزی که در جهان موجود است در درونش هدف و انگیزه ای دمیده شده است.

این حقیقت درباره همه صورت های زندگی مانند یک اسلحه، یک غنچه گل رز و یا یک کوه صحت دارد. یک پشه نیز در تجربه  ی زندگی دارای هدف و انگیزه است.

یک دانه لوبیا که به نظر می رسد قدرت فکر کردن و عمل کردن ندارد نیز تحت مدیریت اراده خداوند عمل می کند.

تنها کافی است دانه لوبیا را در خاک مرطوب بکارید، چند روز بعد شاهد قدرت و عظمت موجود در دانه لوبیا خواهید شد.

اگر دانه سیب را بشکافید درخت سیب را در آن نمی بینید اما می دانید که درخت سیب از دل این دانه به وجود خواهد آمد.

هر شکوفه ای که در فصل بهار بر شاخه درخت سیب می روید فقط یک گل کوچک و زیبا است اما در حقیقت هدفی درون آن دمیده شده است که باعث می شود در زمان مقرر به صورت میوه سیب متجلی شود.

خداوند اشتباه می کند؟!

در دایره اراده خداوند هرگز اشتباهی صورت نمی گیرد.

دانه سیب هرگز به گلابی تبدیل نمی شود و تخم یک کبوتر هرگز به یک مار تبدیل نمی شود.

هر بخش از طبیعت بدون استثنا داری هدف و انگیزه است و چیزی در طبیعت وجود ندارد که به هدف خود از بودن در دنیا شک کند.

ما انسانها نیز جزئی از این طبیعت هستیم و داری هدف و انگیزه برای بودن در دنیای مادی هستیم.

همانگونه که تولد یک شکوفه در فصل بهار بدون هدف و برنامه نیست، تولد هر انسان در جهان مادی بدون هدف و برنامه نمی باشد.

تفاوت انسان با سایر موجودات در پیگیری هدف و انگیزه خود از زندگی این است که انسان تنها موجودی است که قدرت ذهن دارد، توانایی اندیشیدن و انتخاب کردن و تغییر کردن دارد.

هیچ موجودی به جز انسان در جهان مادی در طول حیات خود قادر به ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود نیست و فقط بر اساس غریزه خود زندگی می کند.

اما انسانها می توانند در مدت زمان حیات خود در دنیای مادی بارها شرایط زندگی خود را دگرگون کنند.

من تا سن 35 سالگی چاق بودم و اکنون چند سال است که متناسب هستم.

این یک تغییر است که من در شرایط زندگی خود ایجاد کرده ام.

تا سن 35 سالگی از نظر مالی در شرایط بسیار نامناسب بودم اما در طی چند سال شرایط مالی خود را به طور کامل تغییر دادم.

هر فردی که این نوشته را می خواند در طول عمر خود بارها شرایط زندگی اش تغییر کرده است حتی اگر نداند یا قبول نداشته باشد که خودش مسبب تغییر در زندگی اش بوده است اما این از توانایی های منحصربفرد انسان است که در هیچ موجود دیگری یافت نمی شود.

نکته جالب توجه این است که قدرت اراده خداوند در تمام اجزای هستی جریان دارد بنابراین هر تغییری که انسان در شرایط زندگی خود ایجاد می کند تحت مدریت و کنترل قدرت اراده خداوند است.

در لحظه ای که نطفه ما بسته می شود زندگی در معنا و مفهوم واقعی شروع می شود و قدرت اراده خداوند مراحل رشد و نمو را مدیریت می کند.

در لحظه ای که نطفه بسته می شود ساختار جسمانی، ویژگی های ظاهری، زمان مناسب تشکل شدن قلب، چگونگی شکل گیری استخوان ها و هزاران موضوع دیگر در همان لحظه اول و شروع زندگی تعیین می شود.

ما فقط به عنوان یک شاهد در حال نظاره کردن مراحل رشد و نمو جسم خود هستیم.

می بینیم که موهایمان رشد می کند و می توانیم آنها را کوتاه کنیم بدون اینکه بتوانیم رنگ، صاف یا فر بودن آنها را تعیین و انتخاب کنیم.

قدرت اراده خداوند را نمی توان با کلمات توصیف کرد چون همین کلمات هم از این قدرت سرچشمه می گیرند.

قدرت اراده خداوند قلبم را به تپش در می آورد، غذایم را هضم می کند، پاهایم را کنترل می کند، نوشته هایم را می نویسد و حرف هایم را می زند و این کارها را برای هر چیزی که در جهان وجود دارد انجام می دهد.

قدرت الهی همه چیز را در جهان تعیین می کند و در همه جا حضور دارد یعنی جایی را نمی توان یافت که قدرت اراده خداوند در آن جا نباشد، اما اغلب اوقات احساس می کنیم از خدا جدا شده و دور افتاده ایم.

نکته مهم تر و قابل توجه این است که اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا اکثر انسانها بیشتر آنچه که دوست دارند داشته باشند را ندارند؟

پاورقی:

این نوشته ادامه دارد، برای کسب نتیجه بهتر از مطالعه کردن، در همین لحظه که مشغول نوشتن هستم به من الهام شد که نوشتن را متوقف کرده و از خواننده بخواهم یک بار دیگر این نوشته را بخواند و به سوال مطرح شده در انتهای نوشته پاسخ دهد.

ایمان دارم اراده خداوند این نوشته و نوشته های بعدی را مدیریت می کند و اراده او هدایت ما برای درک بهتر و افزایش نیروی اراده در وجود ماست که زندگی خود را تغییر دهیم.

سوال: اگر قدرت اراده خداوند همه چیز را تعیین می کند، چرا بیشتر آنچه که دوست داریم داشته باشیم را نداریم؟


منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.97 from 179 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29480
برچسب ها:
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Reza
      1402/03/03 15:11
      مدت عضویت: 423 روز
      امتیاز کاربر: 17846 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 411 کلمه

      میتونم بگم اراده ی خداوند هر لحظه در زندگی ها جاریست هر لحظه در حال زیباتر کردن زندگی هاست چه بخواهیم چه نخواهیم 

      اما این ماها هستیم که با قدرتی که خداوند برای ما ایجاد کرده و به ماها داده راه را باز میکنیم

      مثالی از خودم میزنم و همزمانی این قسمت اول با درکی که دیشب داشتم 

      درکی که تا بحال اینقدر زیبا و محشر در زندگیم ایجاد نشده بود

      اتفاقات زیادی در زندگیم افتاده اما این درک و بینش در من از ده ماه پیش شروع شد تا دیشب بتوانم بفهممش و حسش کنم

      اما چطور 

      ۱۰ ماه هست که در یک شرکت به صورت شیفتی همراه با همسرم کار میکنیم 

      ۲ روز روز کار ۲ روز شب کار و ۲ روز استراحت

      اما اتفاقی که دیشب افتاد این بود که این متن را خوندم به پایان که رسیدم و گفته شده دوباره بخون و بعد به سوال جواب بده

      اینقدر خسته بودم با خودم گفتم فردا دوباره میخونم تا بهتر درک کنم

      اما یه حسی گفت برو بیرون یه تابی بخور تا یکم سر حال بشی

      به همراه همسرم اماده شدیم و زدیم بیرون ساعت ۱۰ شب

      اما اتفاقی که افتاده چی بود؟؟؟

      قبلش در مورد این بگم

      یه مدتی بود طبق یک تمرین شکر گذاری دارم انجام میدم که از داشته هام به صورت اگاهانه شکرگذاری کنم تا درک بیشتری کسب کنم

      و همش به دنبال داشته های فیزیکی و یا چیزهایی که ملموس هست فکر میکردم و شکر بجا میاوردم

      ولی دیشب در حین قدم زدن در خیابان کوچه و بازار و سر زندگی شهر و رفت و امدها 

      این اگاهی و هدایت که چقدر زیباست 

      قدر داشته ها به وسایل و ملموس بودن نیست

      تو حتی تو این ده ماه نتونسته بودی برای یک ساعت گردش راحت داشته باشی اینکه با ارامش و بدون دغدغه که کی بخوابی کی بیدار بشی تا بتونی سر کار انرژی داشته باشی 

      تمام این مدت برای ما این شده بود چطوری هر شب و روز را برنامه ریزی کنیم برای سر کار

      بله دقیقا از داشته هامون لذتی نمیبردیم

      بلکه به روزمرگی مطلق رسیده بودیم و گذران عمر

      ولی این همزمانی ها با هم اینکه زندگی را باید زندگی کرد

      اینکه از تک تک لحظات باید استفاده کرد 

      اینکه خداوند به این زیبایی همه چیز را در اختیار ماها قرار داده تا بهترین را داشته باشیم و خلق کنیم و گسترش بدهیم

      ولی خود را محدود کردیم

      ولی وقتی درک کنیم که از خدا بخواهیم با ایمانی راسخ 

      اونوقت زندگی میشود با اراده خداوند 

      میشود

      قدر داشتهایمان را بدانیم اون چیزهایی که میگیم این که چیزی نیست خیلی چیزها هست 

      خدایا تنها تو رامیپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1402/12/27 22:18
      مدت عضویت: 423 روز
      امتیاز کاربر: 17846 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      زندگی با ارداه خداوند

      برای بار دوم هست که این دوره بی نظیر را میخواهم شروع کنم و همزمانی های زیادی قرار گرفته که این دوره با شگفتی های بسیاری که برایم رخ داده مجدد شروع کنم چون با اعتقاد و یقینی راسخ مطمئن هستم اتفاقات خوشایند و معجزه آسایی قراره برایم رقم بخوره 

      حدود ۱۴ ماه پیش این دوره را شروع کردم که باعث اتفاقات بسیاری در زندگی شد و باعث ایمانم به خدایم شد 

      هدایتم به این دوره به شکلی بود که کوچکترین وقت آزادم را در کمال بی وقتی و اوج خستگی برای آموزشم و دریافت آگاهی انجام میدادم 

      یکسال پیش من در شرکتی کار میکردم به صورت شیفتی روزی ۱۲ ساعت و زمان آزادی که میتونستم برا نوشته های باورساز بگذارم در سرویس رفت و برگشت بود که نیم ساعت وقت داشتم و ازش استفاده میکردم

       الان بعد گذشت یکسال در شغلی متفاوت و وقت آزاد بیشتری و درامد بالاتری هستم و ارتباطات بیشتر و تعامل با آدمها و بخصوص روابطم با همسرم که یکسال پیش در رویای الانم هم نمی گنجید ولی الان روز به روز و لحظه به لحظه به دنبال این هستم که چطور این روابط را بهتر و قشنگترش کنم 

      اون موقع به دنبال پرداخت بدهی بودم و الان به دنبال کسب درامد بالاتر و پس انداز بیشتر شغلی بهتر آزادی بیشتر در تمام موضوعات

       اون موقع شب عید به دنبال آجیل ارزون و یک شب زودتر از سال تحویل و کلی خستگی و حساب کتاب که چطوری هزینه هامون را مدیریت کنیم الان ۲ماه پیش با کیفیت ترین اجیل را گرفته ام فریزر خونه پر از پر هست اصلا به دنبال خرید شب عید نیستم چون فراتر از هر چیزی موجود دارم 

      پارسال عیدی نداشم به همسرم بدهم و حتی سالگرد ازدواجمون یکم فروردین هست اون را هم نداشتم ولی امسال تا بحال سه بار خرید عیدی برای همسرم انجام داده ام الان با آرامش دارم این متن را مینویسم که همسرم پا به پام در این مسیر هست در سرزمین لاغرها در آگاهی های الهی و حتی خودش همراهی ام میکنه 

      عیدی ای که میخواد بهم بدهد یک دوره آموزشی هست و به پیشنهاد خودش هم هست که حتی نمی تونستم به عنوان یک آرزو تصور کنم و الان واقعیتی هست که فراتر از معجزه برای من

      و اینها میشه گفت تغییرات بیرونی هست که به چشم میاید و کلی تغییرات درونی پس با اطمینان میگویم که بسیار معجزات برایم هست و منتظر هستند که برای من قشنگ و جذاب رقم بخورند

      این  دستاوردهام را نوشتم که اول به خودم یاداوری کنم و بعد چراغ راهی برای دوستان و هم مسیرانم باشد تا با خدا باشیم

      از دستاوردهای مالی بیشتر گفتم چون مقیاس هست تا خودم هم بدانم چگونه بوده ام

       از ریز تا درشت در فاصله زمانی یکسال چه تغییراتی در من وجودم روابطم زندگیم و هر آنچه که میشه و خواهانش هستم برایم رخ داده 

      اتفاقاتی که با شروع اراده خداوند با ورود به دنیای خدای واقعی و شروع یادگیری بدست امده و الان میدانم که نتایجی فراتر از انتظارم و معجزه وار منتظرم هست چون با آمادگی بیشتر و کامل تر اینجا هستم 

      خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      ۱۴۰۲.۱۲.۲۷

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/15 20:17
      مدت عضویت: 423 روز
      امتیاز کاربر: 17846 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 424 کلمه

      من تسلیمم 

      تسلیم خدایی که هوشمندانه باز به این سرآغاز هدایتم کرد 

      خداوندا سپاسگذارتم

       چند مدتی هست به صورت ریشه ای دارم روی باورهام کار میکنم  

      خدا داره هدایتم میکنه و من میگویم چشم 

      هر جور از خدا بخواهیم بهمون میده برامون اجابت میکنه ولی اصل اینه که به خودش بگیم‌ هر چی خیره تو برامون انجام بده بجای اینکه هر روز به دنبال چگونه بودن خودم باشم به دنبال این باشم که با خدایم چگونه باشم 

      از خدایم‌ چگونه میخواهم اصل را از خدایم میخواهم 

      عشق را میخواهم

       روابط را میخواهم

       ثروت را میخواهم

       آزادی زمانی مکانی و مالی 

      اونهم آنچه که کاملترین هست و میدانم خداوند به بهترین وجه برایم‌ اماده میکند 

      ولی ایا خودم هم میدانم چی دوست دارم و چگونه میخواهم یا فقط دارم میگم بهترین در صورتی که الان هم در بهترین وجه هستم 

      چون خدایم تا حالا بهترین را برایم رقم زده

      در حال حاظر خواسته من تفریح و شادی هست و خیلی جاها هم سکوت و آرامش

       همه را با هم‌ میخواهم

       ولی قبلا فکر میکردم یا این و یا اون 

      ولی دوست دارم هر دو را با هم تجربه کنم 

      زندگی لوکس و شهری و زندگی در طبیعت و فضای باز کوه و دشت و صحرا 

      هر دو خواسته من هست با اون جزئیاتی که میخواهم 

      پس باید بنویسم و بگویم‌ چی میخواهم 

      چگونه دوست دارم 

      من که دارم یاد میگیرم و حتی میتونم بگم خیلی جاها عملی کرده ام و بدست آورده ام

       ولی اصل اینه که هر روز با رسیدن به خواسته هام بهتر و بهتر دارم‌ میشوم و روند یادگیریم بهتر و عالی تر داره میشه 

      پس خلق میکنم اونچه که میخواهم بهش برسم 

      تجربه اش میکنم

       دوست داشتم باشم ادامه میدهم و گسترشش میدهم دوست هم نداشتم خوب بعدی را میسازم و تجربه میکنم 

      پس بجای اینکه درجا بزنم حرکت میکنم 

      بجای اینکه بگم چطور و چگونه حرکت میکنم قدم اول را بردارم بقیه را خدا خودش بغلم میکنه

       مهم اینه که میشود و خدا هست 

      نوشته دلی بود به قلم من و کلام خدا گفت بخواه و من اجابت میکنم 

      هدایتی اومدم و کامنت دوستمون خانم بانوی بهار را خوندم این قسمت را یکدفعه چشمی ازش رد شدم

       (توی درخواست از خدا همیشه باید مثل حضرت موسی درخواست کنیم از شهر خودش به حکم قتل رانده شده بود گرسنه بود شغل نداشت مکان نداشت پول نداشت خودش بود و لباس تنش .از خدا نگفت گشنه ام غذا بده جا بده پول بده گفت  که هر چی خیر هست برام بفرست خدا هم براش سنگ تموم گذاشت زن. زندگی .شغل. ثروت و مقام پیامبری و … بهش داد.)

       یه لحظه به خودم اومدم و گفتم چی شد چرا ازش سرسری گذشتم و برگشتم و نتیجه اش شد این دل نوشته 

      خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم