0

زندگی با اراده خداوند (قسمت پنجم)

زندگی با اراده خداوند
اندازه متن

تصمیم برای همسو شدن با اراده خداوند از اراده فردی شروع می شود.

من در یک شب از زندگی تصمیم گرفتم زندگی خودم را به شکلی که دوست دارم تغییر بدم. این تصمیم شخصی من بود و با تمام آنچه درباره زندگی به من گفته شده بود در تضاد بود.

بنابراین متصل شدن به اراده خداوند نیاز به اراده شخصی دارد و به همین دلیل است که بسیاری از انسانها در مدت زندگی خود همسو شدن با اراده خداوند را تجربه نمی کنند چون نیاز به تصمیم بر اساس اراده شخصی دارد و از آنجا که در ذهن همه انسانها فرمول های زیادی درباره خدا، زندگی، کسب و کار و … وجود دارد فراموش کرده اند که می توانند برای زندگی کردن به اراده خداوند متکی باشند و همه تصمیمات آنها بر مبنای اراده شخصی و سعی و تلاش برای زنده ماندن می شود.

من تصمیم گرفتم با متصل شدن به اراده خداوند زندگی خود را تغییر دهم.

توجه داشته باشید در زمانی که این تصمیم را اتخاذ کردن هیچ نشانه ای از اتصال به اراده خداوند در زندگی من وجود نداشت و من هیچگونه اطلاعاتی درباره اراده شخصی و اراده الهی نداشتم.

فقط یک تصمیم بود، تصمیمی که هیچ مسیر و نتیجه ای برای آن مشخص و واضح نبود.

بنابراین شما هم می توانید در همین لحظه حتی اگر هیچ نشانه ای از اتصال با اراده خداوند در زندگی خود مشاهده نمی کنید و یا باور ندارید می شود به اراده خداوند متصل شد و زندگی را به شکلی که دوست داشت تجربه کرد، شجاعت داشته باشید و این تصمیم را اتخاذ کنید.

پیشنهاد می کنم تصمیم خود را به صورت کتبی ثبت کنید.

“من رضا عطارروشن در این لحظه مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده شخصی خود را متوقف کرده و بر مبنای اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی عمل کنم.”

نوشتن همین چند کلمه اطمینان بهتری در قلب ما ایجاد می کند که بر تصمیم خود مصمم و مشتاق هستیم.

به این طریق ما به طور آگاهانه تصمیم می گیریم دوباره به قدرت اراده الهی ملحق شویم و جهت اراده شخصی را تغییر می دهیم.

با ارزش قائل شدن برای تصمیم خود جهت پیوستن به اراده خداوند به عنوان انسانی ارزشمند و منحصربفرد که مورد توجه و قبول خداوند قرار گرفته است احساس خوشایندی پیدا می کنیم.

  • احساس دوستی و نزدیکی با خداوند.
  • احساس همکاری با خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی.
  • احساس تحت حمایت و هدایت خداوند بودن.

این احساس ها در نهایت باعث ایجاد و تقویت “توکل به خداوند” به شکل واقعی می شود.

نتیجه توکل به خداوندی که بر اساس احساس خوب نزدیکی و دوستی با خداوند در ما ایجاد می شود بسیار متفاوت با توکلی است که به صورت زبانی و عادت وار (توکل به خدا) همیشه بر زبان ما جاری بوده است.

از این پس برای رهایی از اراده شخصی و دلبستگی هایی که باعث ایجاد احساس بد در ما می شوند از عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” استفاده می کنیم.

این عبارت برای ما یادآور تصمیم است که جهت پیوستن به اراده خداوند اتخاذ کرده ایم و سبب می شود از شر افکار منفی رها شده و در مسیر صحیح و ارتباط با اراده خداوند باقی بمانیم.

“من به خداوند توکل کرده ام”

همین الان بارها این عبارت را تکرار کنید.

چه احساسی در شما شکل می گیرد؟

قطعا یکی از قوی ترین احساس ها، احساس آرامش و امنیت است.

این احساس که در ما شکل می گیرد بر اساس اراده شخصی ما نیست بلکه پاسخی از سوی اراده خداوند است که در ما احساس آرامش و امنیت ایجاد می کند.

به همین سادگی می توان از حضور اراده خداوند در وجود خود اطمینان حاصل کرد.

“من به خداوند توکل کرده ام”

“من به خداوند توکل کرده ام”

“من به خداوند توکل کرده ام”

همین لحظه پاسخ را دریافت می کنید.

به احساسی که در نتیجه پاسخ دریافتی از سوی خداوند است شک نکنید.

این خود خداست که مستقیم و بدون واسطه به ما پاسخ می دهد.

بدون اینکه قبل از پاسخ دادن، ما را مورد سنجش قرار دهد.

ما همیشه لایق دریافت پاسخ از طرف خداوند بوده ایم، هستیم و خواهیم بود.

این عبارت از کارلوس کاستاندا تکمیل کننده این موضوع است:

“بشر عادی وقتی امیدش را به بازگشت به منبع و منشاء آفرینش از دست می دهد در خودخواهی هایش به جستجوی وسیله ای برای تسلی می گردد.”

من در گذشته مصداق بشر عادی بودم که هر روز از سر خودخواهی و تفکری اشتباه که من از خدا دور افتاده ام و خدا مرا دوست ندارد یا ترد کرده است برای جبران صدمات جسمی و روحی خودم در زندگی تلاش می کردم.

سال ها به این طریق گذشت و من خسته تر و ناامیدتر شدم.

روزی که به حالت تسلیم رسیدم و در عین حالی که باور داشتم خداوند مرا رها کرده است، مانند فردی که تمام آنچه دارد و ندارد را از دست داده است تصمیم گرفتم یک بار دیگر شانس خودم را امتحان کنم. شانس اینکه آیا خداوند مرا دوباره می پذیرد؟

از همان لحظه که تصمیم گرفتم به اراده خداوند ملحق شوم و از او درخواست یاری کردم تا همین الان که در حال نوشتن این کلمات روحانی هستم، هرگز شانس خود را از دست نداده ام و با تمام زیر و بالا شدن های احساسی اما هر روز سعی کرده ام به یاد داشته باشم “من به خداوند توکل کرده ام”.

به این شکل من دیگر آن بشر عادی گذشته نبودم بلکه هر روز بدون درنظر گرفتن خودخواهی ام، منطقم و تمام فرمول های ذهنی اراده شخصی ام سعی کرده ام پیمان خود با خداوند را تمدید کنم.

چندین سال قبل تصمیم گرفتم مصرف سیگار را ترک کنم. می خواستم رهایی از بند بایدهای مصرف سیگار را تجربه کنم تا به این ترتیب همت و اراده خودم برای رها شدن از اراده شخصی و پیوستن به اراده الهی را محک بزنم.

مصرف سیگار، رفتاری بود که به صورت یک باید و عادت روزانه بر مبنای اراده شخصی در من ایجاد شده بود و گزینه مناسبی برای اثبات کردن عزم و اراده خودم برای رهایی از اراده شخصی بود.

احساس کردم توسط اراده خداوند به این کار مهم دعوت شده ام.

با اینکه در 18 سال قبل که سیگار مصرف می کردم بارها تصمیم گرفته بودم سیگار کشیدن را ترک کنم اما بیشتر از چند روز موفق به انجام این کار نشده بودم.

الان به وضوح به یاد دارم، روزی که تصمیم گرفتم مصرف سیگار را ترک کنم، بعد از ظهر یکی از روزهای اسفندماه سال 93 بود.

طبق عادت چندساله یک لیوان چای شیرین با کلوچه خوردم و با اشتیاقی وصف نشدنی درب کشوی میز کارم را باز کردم و یک نخ سیگار برداشتم و بین لبهایم گذاشتم و کبریت را با دست دیگر برداشته و آماده روشن کردن بودم که صدایی را در ذهن خود شنیدم که به من گفت:

“الان وقتشه که اولین قدم برای رهایی از اراده شخصی را برداری.”

“این سیگار را روشن نکن و دیگر هیچ وقت سیگار مصرف نکن.”

در همان لحظه دستانم بی حرکت شد و سکوت را در ذهنم احساس کردم.

افکار شروع شدند:

این چه مسخره بازیه، سیگارت رو روشن کن.

الان چای خوردی و سیگار خیلی می چسبه زود روشنش کن.

در جند ثانیه ده ها جمله در ذهنم مرور شد که مرا تشویق می کرد کار را ادامه بدم.

اما دیگر صدای اول را نمی شنیدم و هرچه بودی صدای دوم بود که تند تند در حال حرف زدن با من بود.

همان لحظه درک کردم صدای اول از طرف اراده خداوند و از درون من و روح الهی من به من گفته شد و صدای دوم که همچنان در حال حرف زدن با من است از طرف اراده شخصی من دارد با من صحبت می کند.

تصمیم خود را عملی کردم.

کبریت را در سطح زباله انداختم، سیگار را از لبم برداشتم و آن را له کردم و به درون سطح زباله انداختم و باقی مانده پاکت سیگار را نیز از بین بردم.

از همان روز تا به امروز هرگز آن عادت 18 ساله را تکرار نکردم.

این اولین تصمیم من برای عمل نکردن به اراده شخصی و همراه شدن با اراده خداوند برای تغییر زندگی در جهت رشد و گسترش آن بود.

در روزهای اول این تصمیم بزرگ بارها توسط اراده شخصی دعوت به کشیدن سیگار می شدم اما هر بار آن نیروی درونی که مرا به سوی به عمل کردن بر اساس اراده خداوند دعوت کرده بود مرا هدایت می کرد تا به تصمیم اراده شخصی خود بی اعتنا باشم و همچنان بر اساس اراده خداوند عمل کنم.

بعد از آن یکی یکی رفتارهایی خود را که بر مبنای اراده شخصی بودند را بر مبنای اراده خداوند تغییر دادم. و نتیجه این تصمیم به مرور در زندگی من مشخص شد.

امروز که 7 سال از آن روز می گذرد برای من کاملا واضح و آشکار است که اراده خداوند فرصتی در اختیارم قرار داد تا در راستای سرنوشتی که قبل از ورودم به دنیای مادی توسط خداوند برایم مقدر شده بود حرکت کنم.

تصور کنید من همچنان سیگار می کشیدم یا مانند چند سال قبل 137 کیلوگرم بودم، چگونه می توانستم در مسیری که رسالت من بود حرکت کنم و در این لحظه درباره اراده خداوند کلمات را از انرژی پاک دریافت کرده و به رشته تحریر در آورم؟!

اگر من همچنان اسیر عادت هایم بودم، صحبت کردن و توصیه کردن به دیگران که چگونه عادت های خود را تغییر دهند کار مسخره ای نبود؟

پس اراده خداوند قبل از آنکه من بدانم قرار است در آینده عاشق آموزش دادن لاغری و تغییر زندگی شوم می دانسته است که من عاشق چه خدمتی در جهان مادی هستم.

اراده او به من که تصمیم گرفته بودم زندگی ام را تغییر دهم پیشنهاد کرد برای قدم اول جهت رها شدن از اراده شخصی عادت زیانبار سیگار کشیدن را ترک کنم.

چگونه می توانستم در حالی که مشغول ضرر رساندن به جسم خود هستم، همو با اراده خداوند در جهت گسترش و رشد زندگی حرکت کنم؟

این صحنه ها از زندگی خودم را بیشتر توضیح می دهم تا با چگونگی هماهنگ شدن با اراده خداوند در زندگی بیشتر آشنا شوید.

شاید شما هم عزم تغییر کردن دارید و به دنبال سرنخ تغییر کردن هستید.

همانگونه که اراده خداوند درون ما قرار دارد سرنخ تغییر کردن نیز در درون ما قرار دارد.

باید آن را پیدا کرده و برای تغییر آن اقدام کنید.

سرنخ ها چنان واضح هستند که نیاز به جستجو برای یافتن آنها نیست، اگر از خودخواهی و عمل کردن بر اساس اراده شخصی دست بردارید و شجاعت همراهی با اراده خداوند را در خود ایجاد کنید، سرنخ ها را به سادگی پیدا می کنید.

از اینجا به بعد دیگر تصمیم با شماست که بر اساس اراده شخصی خود زندگی کردن را ادامه دهید یا به ندای اراده خدای درون خود توجه کرده و برای تغییر کردن اقدام کنید.

لازم به ذکر است که تاکید کنم برای تغییر زندگی نیاز نیست دست به تغییر دنیای بیرون خود بزنیم.

باید از درون شروع کنید، به مرور هرزمان لازم باشد اراده خداوند شما را به سمت تغییر دنیای بیرون هدایت می کند.

تغییر دنیای بیرون بر مبنای هدایت اراده خداوند کاری بسیار ساده و روان خواهد بود.

در این صورت شما نیاز به صرف انرژی زیاد یا تلاش خاصی برای ایجاد تغییر در دنیای بیرون از خود ندارد.

گویی به اشاره ای کارها حل و فصل می شوند و تغییر ایجاد می گردد.

امروز و در این مقطع از زندگی به این درک رسیده ام که اراده خداوند قدرتی است که من فقط باید خود را به آن متصل کنم.

این اتصال به معنی انجام کاری نیست که باید با اراده شخصی یا منیت انجام شود بلکه تصمیمی است کاملا درونی و ذهنی.

برای اتصال به اراده خداوند نیاز به تکرار عبارت های خاص به تعداد مشخص ندارید، نیاز به انجام اعمال خاص در ایام مشخص از شبانه روز ندارید، نیاز به وعده دادن به خداوند که اگر به ما کمک کند و مشکل ما را حل کند ما هم برای او چه خواهیم کرد ندارید.

فقط کافی است تصمیم بگیرید و در قلب خود با خداوند صحبت کنید، تصمیم خود را با او مطرح کنید و از او بخواهید شما را در اتصال دوباره به اراده خودش، حمایت و هدایت کند.

این مطرح کردن با خداوند به این دلیل نیست که خداوند از نیت و تصمیم شما آگاهی ندارد و باید به او بیان کنیم، بلکه فقط به این دلیل است که احساس اطمینان و آرامش را در خود ایجاد کنیم.

تمام محتوایی که من بعنوان فایل صوتی و تصویری آموزشی یا نوشته های آموزشی در سایت تناسب فکری منتشر می کنم همه الهامات و ایده هایی است که از طرف اراده خداوند به من گفته میشود و من فقط با اراده شخصی ام آنها را انجام می دهم.

به این شکل اراده شخصی من در همسو با اراده خداوند در جهت رشد و گسترش زندگی قرار می گیرد.

هر بار که ایده ای برای تهیه محتوای آموزشی به من داده میشد در عمل کردن به آن تعلل نمی کنم چرا که اراده شخصی من منتظر فرصتی است که مرا از همسو بودن به اراده خداوند خارج کند.

عبارت “من به خداوند توکل کرده ام” را به عنوان یادآوری یادآوری عهدم با خداوند بر زبان جاری می کنم و خود را وسیله ای در دستان خداوند برای انتقال آگاهی از دنیای غیرقابل شنود (انرژی پاک) به دنیای قابل شنود (دنیای ماده) می دانم.

کاملا احساس راحتی می کنم و بدون فکر کردن فقط آنچه در لحظه در ذهنم مرور می شود را بر زبان جاری می کنم.

سال هاست هیچ فایل آموزشی نیاز به ادیت کردن ندارد، آنچه در سایت تناسب فکری می بینید همان است که ضبط شده است بدون کم کردن حتی یک ثانیه.

در مورد این نوشته ها هم به همین شکل است، بعد از اتمام نوشتن حتی یک بار هم نوشته را مرور یا بازبینی نمی کنم، هرچه دریافت می کنم را می نویسم و در لحظه ای کار تمام میشود.

به این ترتیب به هنگام تهیه محتوای آموزشی هرگز رشته سخن را از دست نمی دهم و ارتباطی فوق العاده را با مخاطب برقرار می کنم.

در تمام مدت آماده سازی محتوای آموزشی احساس خستگی نمی کنم و به جز اکسیژن به هیچ چیز دیگری نیاز پیدا نمی کنم.

در این طریق کار کردن که همسو با اراده خداوند است، گویی همه آنچه برای انتقال پیام لازم است در دسترس من قرار دارد.

کار به سرعت و بالاترین کیفیت انجام می شود بدون هدر رفتن ذره ای از انرژی.

اینکه چرا درباره عملکرد خودم می نویستم به این دلیل است که تصور نکنید همسو شدن با اراده خداوند کار عجیب و پیچیده ای است که شاید در عهده و توان شما نباشد.

من هیچ تفاوتی با دیگران ندارم، از همان میزان نعمت هایی برخوردار هستم که همه انسانها برخوردارند، هیچ توانایی و استعداد خاصی که در من وجود داشته باشد و در دیگران نباشد را در خود نمی بینم.

یک انسان کاملا معمولی مانند همه همنوعانم با یک تفاوت کوچک، من تصمیم گرفتم زندگی با اراده خداوند را تجربه کنم.

در قسمت بعدی درباره ترکیب اراده شخصی با اراده خداوند توضیح داده خواهد شد.

به اندازه ای که نیاز دارید و احساس خوب در شما ایجاد می کند این نوشته و قسمت های قبلی را مطالعه کنید.

خواندن این نوشته ها را بعنوان وظیفه ای در قبال خود بدانید تا بر بهانه های اراده شخصی خود برای غفلت کردن از این آگاهی ها غلبه کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.36 from 74 votes

https://tanasobefekri.net/?p=29683
برچسب ها:
55 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار اشرف مخلوقات
      1400/04/10 01:29
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 2472 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 675 کلمه

      بنام یگانه خالق هستی 

      سلام به استاد عزیزم وهمه ی دوستان هم مسیر با اراده ی خداوند 

      از وقتی این قسمت از سایت به ساختن باورها شروع شد دگرگونی بزرگی را در خودم حس می کنم از قسمت اول تا الان انگار این خداست دارد به من خط مشی میدهد و پاسخ سوالهای مرا می‌دهد نمی دانم از کجای این نوشته ها بگویم .

      اشتباهی که در ذهن من است این است که اراده خداوند واراده ی خود را کاملا اشتباه درک کرده ام چون اراده ی خداوند را خارج از تصمیمات خود می دانستم نمی دانم چگونه این مطلب را بیان کنم تا بتوانم بهتر بنویسمش وبهتر بفهمم 

      اینکه این مثال ترک سیگار رو زدید دریچه ی جدیدی در وجودم باز شد واینکه چطور می توانم با این اراده همسو شوم .در طول این مدت زندگی ۴۵ ساله ایی که تا الان از خدا دریافت کردم جز این دو سه ساله واقعا مفهوم زندگی ام معنایی دیگر برایم پیدا کرده نمی گویم توانسته ام خوب عمل کنم ویا خوب همسو شوم ویا خوب توانسته ام کنترل زندگی ام را در دست گرفته باشم چون اینقدر چالش‌ها وباورهای دریافتی من محدود کننده است هنوز نتوانسته ام درست درک کنم مفهوم خدا را . می توان این مثال از زندگی ام را بیارم در آغاز زندگی مشترکم به چالش بسیار بزرگی برخورد کردم چالشی که می توانست به راحتی منو از پای دربیاورد چنان غم سنگینی ومشکل بزرگی برای من ایجاد شد که همان روزنه ی امید بود توانست من رو از آن خارج کند چه شب ها و روزهایی من متوسل به همه که از خدا بخواهند گره زندگی من باز شود ولی یکی پس از دیگری درها بسته شدند و من ماندم پشت اون درهای بسته و مدت طولانی سپری شد چون فکر میکردم اینها امتحانهای خداست تا اینکه یک روزی واقعا تسلیمش شدم وبهش گفتم خسته شدم دیگه نمی تونم خودت یه کاری بکن اونجا بود که دیگه احساس کردم یکی یکی گره ها داره باز میشه اما نمی نمی دانستم از این خدای واقعی واراده وتسلیم بودن در برابرش چطور استفاده کنم .الان که این نوشته ها را می خوانم ومی نویسم اشک هایم خود به خود سرازیر می شوند الان بهتر می فهمم تسلیم اراده خداوند بودن این نیست که قبول کنی که او یک چیزی را از قبل نوشته و خواسته همان طور بشه و من هیچ نقشی ندارم .

       فقط کافیه که من اگر دریچه قلبم را باز کنم وبشنوم اولین صدایی که با آرامش به من میگه که چه کاری انجام بدم وببندم اون پنجره ی بقیه صداها که منو از هر کاری می ترسونه وآشوبی به همراه داره اون وقت می تونم باهاش همسو بشم همسو بشم با اراده ی خدا .

      کدوم خدا ؟

      همون خدایی که نزدیک منه هیچ وقت از من دور نبوده ولحظه ایی از من جدا نشده ولحظه ایی منو تنها رها نکرده بلکه هر جا مواظب ویارم بوده من مثل اون بچه های لجباز لجبازی کردم وهرکاری که خواستم خودم انجام دادم و قلبم رو بستم و بقیه صداها را شنیدم وصدای این خدا برای من کم کم کمتر وکمتر شد چه جاهایی هست در زندگیم می بینم فقط رد پا و وجود خدا بوده که از من محافظت کرده والان هم به لطف همین خدای واقعی است که من اینجام که دارم گوش میدم و می شنوم اما هنوز نتوانسته ام درست همسو شوم با این نیرو .

      امشب با این جمله ی 

      من به خدا توکل کرده ام  

      ایمان دارم به همان یگانه نیرو که قرار هست تحول عظیمی در زندگی ام رخ دهد فقط کافیه این اراده ی خدا رو در تصمیم های خودم اجرا کنم وآنچه را دریافت می کنم عمل کنم تا رسالتی که واقعا قرار هست آنرا در این جهان انجام دهم درک کنم .

      هر آنچه هست اشاعه ی توحید ویگانگی اوست تسلیم بودن است 

      سپاس فراوان وعظیم دارم استاد 

      واقعا نمی دانم چه بگویم فقط میدونم که اینها کلام کسی دیگری است که با دست شما نوشته شده .

      خدایا من تسلیم خدایا من تسلیم 

      من به تو توکل کرده ام 

      راه نشانم بده 

      هدایتم کن که اگر هدایتم نکنی از گمراهان خواهم بود 

      من به تو توکل کرده ام 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار اشرف مخلوقات
        1400/04/10 17:28
        مدت عضویت: 1691 روز
        امتیاز کاربر: 2472 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 593 کلمه

        بنام یگانه خالق هستی 

        آنچه را که درک می کنم میخوام برای خودم بنویسم چون این بهترین دفتر هست که من می تونم هرجا باشم همرام باشه وتغییرات خودم را به راحتی ببینم .

        اولین ومهمترین درکم از این مطالب اینه اگر میخوام با اراده ی خدا همسو باشم با تصمیم خودم شروع میشه ومن اراده می کنم که کار را انجام بدم 

        اراده به تغییر کردن ممکن هست با تمام آنچه تا به امروز شنیده ودیده باشم در تضاد باشه پس وقتی من نتیجه ایی مختلف از دیگران میگیرم که مثل آنها عمل نکنم چون تا الان مثل آنها عمل کردم ونتیجه ایی همانند آنها گرفتم .

        پس برای متصل شدن به اراده ی خداوندنیاز به اراده ی شخصی داره 

        باید تمام آنچه فرمول های ذهنی که درباره خدا رو دارم پیدا کنم تا نتیجه ی رابطه ام با خدا تغییر کنه فرمول اینکه خدا در تصورات ذهنی من مثل یک انسان هست چون مثل یک انسان هست پس انتظارات منم مثل یک انسان هست از این خدا .

        خدایی که در ذهنم هست براساس رفتارهای من واکنش نشون میده مثل یک انسان عصبانی میشه ،مجازات می کنه و ممکنه از داشتن واستفاده کردن برخی از نعمت ها تو را محروم کنه باید ازش عذر خواهی کنی وقتی  خوشحاله ممکنه تو رو ببخشه وخیلی از ویژگی های دیگه برای همین منم برای اینکه راضیش کنم در برابرش زانو میزدم ازش طلب بخشش می کردم که فلان مشکل رو برام حل کن تسبیح می گفتم بعضی از شب ها تا صبح ۱۰۰ رکعت نماز میخواندم واز پا درد نمی تونستم بشینم یا بایستم  خدا رو برای من در بیخوابی شبها تعریف کرده بودن وگفته بودن که دروازه های رحمت خداوند شب ها بر روی بندگانش بازه خدا رو برای من در سه وعده خلاصه کرده بودند خدای من یکسری ویژگی های انسانی داره وبرای من شب هایی را تعریف کردن که کارنامه ی اعمالم رو به دست او میدادند واونجا خدا تصمیم میگرفت که یک فرصت دیگه بهش بدم یا نه ومن در اون شبها تا صبح باید گردن کج میکردم وگریه میکردم شاید منو ببخشه .

        از کجای این خدا بگم از کدوم شکل وشمایلش از کدوم عذاب هاش از کدوم امتحانها از کدوم ها

         نمی دانم چه بگویم 

        برای اینکه بتوانم از اراده ی خدا استفاده کنم باید اون چهره ها واشکال انسانی که از دیگران شنیده بودوبرای خودم ساختم اون بت های ذهنی ودرونی خودم را بشکنم وبه خدای واقعی پی ببرم ودرکش کنم مهم نیست با جامعه تضاد دارم چون اگر میخوام از دیگران متفاوت نتیجه بگیرم پس از دیگران هم متفاوت عمل می کنم ونمی خوام یک خدایی رو داشته باشم که دیگران می سازن میخوام با اون انرژی واحد همسو بشم مهم نیست الان من هیچ نشانه ایی از اتصالش ندارم که چگونه قراره بهش متصل بشم من شجاعانه تصمیم میگیرم و تصمیم مکتوب خودم را می نویسم

        من مه گنج رئیسی در این لحظه ی مقدس تصمیم می گیرم عمل کردن بر اساس اراده ی شخصی خود را متوقف می کنم وبر مبنای اراده ی خداوند برای رشد وگسترش زندگی عمل کنم من ایمان دارم که رسالت عظیمی در این جهان دارم وبرای گسترش این جهان بر مبنای اراده ی خداوند عمل کنم .

        من به خدا توکل کرده ام 

        من به خدا توکل کرده ام 

        من به خدا توکل کرده ام 

        اینجا دیگر مسیر من مشخص می شود که بر اساس اراده خدا حرکت می کنم یا بر اساس اراده شخصی 

        خدا همیشه پاسخ من رو داده ولی این من بودم برای تسلی خودم به هرچیزی وهر کسی پناه بردم از امروز میخوام به خودش پناه ببرم تا آرامشم را بدست بیارورم چون من به خدا توکل کرده ام .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 14 از 3 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اشرف مخلوقات
      1400/04/10 20:35
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 2472 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 22 کلمه

      سلام استاد عزیز من یک دیدگاه جدید نوشتم اما دیدگاهم ثبت نشداحتمالا اشتباهی که مجدد دیدگاه را نوشتم بعنوان پاسخ ثبت شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اشرف مخلوقات
      1400/04/10 15:19
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 2472 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      سلام دوست عزیز 

      از آنجائیکه این نوشته ها وخواندن این مطالب برای ما جدید هست وتازگی داره هنگام خواندن این مطالب به یک آرامشی میرسی واین هم برمیگرده به اینکه ما نیاز داریم به آرامش برسیم شایدبه خصوص که با این آهنگ ملایمی که استاد انتخاب کردند من با اینکه شب ها این مطالب رو میخونم وچندین بار هم میخونم اصلا خوابم نمیبره تازه تا صبح هم تمام ذهنم مطالب رو برام مرور می کنه درسته از لحاظ جسمی در جای خودم هستم اما ذهنم وروحم کاملا بیداره 

      من پیشنهاد می کنم شما موقعی این مطالب را بخون که کاملا انرژی بالایی داری واز نوشتن کمک بگیر چون در اون لحظه هماهنگی بیشتری پیدا می کنی وحتی درک این مطالب برات بهتر میشه من هم اوائل اینجوری بودم پس جای نگرانی نیست موفق باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم