0

گام ۵۶: یعنی منم لاغر میشم؟!

منم لاغر میشم
اندازه متن

تا همین چندسال قبل هرگز تصور اینکه روزی منم لاغر میشم را نداشتم. هربار که با سعی و تلاش مقداری از وزن و سایزم کم می شد، هنوز خستگی رژیم و ورزش به تن من بود دوباره دوباره چاق می شدم.

هربار شکست در لاغر شدن سبب می شد تا اطمینان من از اینکه لاغر شدن سخت تر از چاق شدن است در ذهن من تقویت شود و تصور کنم که تا ابد چاق خواهم ماند.

یعنی منم لاغر میشم؟!

اگر عبارت (یعنی منم لاغر میشم) را در گوگل جستجو کنید با عبارت های مشابه زیادی مواجه می شوید که افراد چاقی که ناامید از لاغری هستند به دنبال پیدا کردن راه حلی برای لاغر شدن آن را جستجو کرده اند.

  • یعنی میشه منم لاغر بشم دوباره
  • یعنی منم لاغر میشم یا تا ابد چاق می مونم!
  • یعنی میشه منم لاغر بشم یا غیرممکنه!
  • چیکار کنم لاغر بشم خیلی ناراحتم!

در واقع این راز لاغر نشدن افراد چاق است که هرچه آنها بیشتر رژیم می گیرند و ورزش می کنند نه تنها لاغر نمی شوند بلکه لاغر شدن در ذهن آنها سخت تر و دست نیافتنی تر می شود.

در سال هایی که برای لاغر شدن ورزش می کردم برای اینکه انرژی و انگیزه من بیشتر بشه تصمیم می گرفتم چند روز روی ترازو نرم و در عوض هر روز با انگیزه ورزش کنم و بعد از اون روی ترازو برم که از دیدن مقدار کاهش وزنم انگیزه و اشتیاق بگیرم.

دو سه روز با انگیزه در هوای گرم تابستان در پارک جنگلی اطراف شهر به همراه دوستانم پیاده روی تند انجام می دادم.

برای اینکه بیشتر عرق کنم گرم کن می پوشیدم و سعی می کردن تا جایی که می توانم تند و پیوسته راه بروم.

الان که چند سال از آن روزها می گذرد در حال نوشتن درباره تلاشم برای لاغری هستم احساس بدی دارم و متعجب هستم که چطور می توانستم این همه سختی و رنج را برای لاغر شدن تحمل کنم.

بعد از چند روز پیاده روی سنگین و تحمل رژیم لاغری روی ترازو می رفتم و می دیدم ۳ کیلو کم کردم. خیلی خوشحال می شدم و از شدت ذوق بلافاصله به مادرم اطلاع می دادم که من ۳ کیلو کم کردم و همیشه اولین صحبت مادرم این بود که اگه برنگرده خوبه.

از اینکه ۳ کیلو کاهش وزن داشتم خیلی خوشحال می شدم ولی فکر کردن به اینکه برای کاهش وزن ۴۰ کیلوی باقیمانده چقدر باید این روند سخت و رنج آور را تحمل کنم حسابی کلافه می شدم.

فکر کردن به اینکه برای هر ۳ کیلو کاهش وزن باید به این شکل ورزش کنم و رژیم بگیرم باعث می شد قید لاغر شدن را بزنم و به سرعت برق و باد دوباره ۳ کیلو به من اضافه می شد.

هربار نتیجه نگرفتن از روش های لاغری سبب می شد که فکر کردن به لاغر شدن بیشتر شبیه آرزو و رویایی دست نیافتنی باشد که آیا منم لاغر میشم؟!

اینکه چرا بسیاری از افراد چاق به موضوع لاغر شدن بعنوان رویایی دست نیافتنی نگاه می کنند به دلیل بارها اقدام کردن برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن است.

هربار که شما تصمیم گرفتید از روشی برای لاغری اقدام کنید بعد از تحمل همه سختی ها و محدودیت های برنامه های رژیمی یا ورزشی یا به شکلی که مورد دلخواه شما بوده است لاغر نشده اید یا اگر هم لاغر شده اید بدون اینکه متوجه شوید چه اتفاقی رخ داده است دوباره چاق شده اید.

به سختی لاغر شدن و به آسانی چاق شدن وقتی بارها تکرار شود سبب می شود که لاغر شدن در ذهن ما دست نیافتنی شود و به مرور افکار ما از اینکه من باید لاغر بشم به اینکه یعنی منم لاغر میشم تغییر پیدا می کند.

همه افراد چاق زمانی که تازه تصمیم به لاغر شدن می گیرند انگیزه و اشتیاق زیادی برای لاغر شدن دارند و هرگز تصور نمی کنند که نتوانند لاغر شوند اما نتیجه نگرفتن یا نتیجه گرفتن و دوباره چاق شدن های مکرر سبب می شود تا این افراد اطمینات از لاغر شدنشان به شک و تردید برای لاغر شدن تبدیل شود.

به مرور که سن چاقی آنها افزایش پیدا می کند انقدر به توانایی خود در لاغر شدن شک دارند که با حالتی از یاس و ناامیدی درباره لاغر شدن صحبت می کنند که یعنی منم لاغر میشم؟!

چرا لاغر شدن به رؤیا تبدیل شد

همه انسانها در زندگی خود با مسائل و شرایطی مواجه می شوند که دوست دارند شرایط، امکانات یا افرادی را در زندگی خود داشته باشند به همین دلیل خواستن شرایطی که تصور می کنیم نقطه مقابل شرایط فعلی است به شکل خواسته یا آرزو در ذهن ما تشکیل می شود.

هرچه سن انسان کمتر باشد خواسته های او بر مبنای کمبودها یا مشکلاتش نیست بلکه آرزوهایی برای گسترش تجربه و لذت از زندگی هستند. به همین دلیل است که کودکان همواره در حال درخواست کردن و حتی بهانه گرفتن برای داشتن اسبات بازی، خوراکی یا تجربه سوار شدن در وسایل شهربازی و … هستند.

اما هرچه سن انسان بیشتر می شود و منطق مغزی انسان قوی تر می شود بیشتر آرزوها و رویاهای انسان بر مبنای کمبودها و مسائل و مشکلاتی است که در زندگی با آنها مواجه می شود.

به همین دلیل است که انسان در کودکی خیلی راحت تر به خواسته های خودش می رسد چون هدف از خواسته های جدید تجربه کردن زندگی کردن است. اما هرچه بزرگتر می شود هدف از خواسته های انسان برطرف کردن مشکلات و مسائلی است که در زندگی با آنها روبرو شده است.

تقاوت عظیمی بین دو نوع درخواست و آرزو در ذهن یک کودک و یک بزرگسال وجود دارد.

کودکان برای رسیدن به خواسته خود ذوق و شوق فراوان دارند و به طور ناخودآگاه همواره در ذهنشان رسیدن به آن خواسته را تصویرسازی می کنند،‌ بارها درباره آن خواسته صحبت می کنند و از لذت داشتن و تجربه کردن آن صحبت می کنند. اما افراد بزرگسال برای رسیدن به خواسته های خود احساس ترس و نگرانی دارند که چطور می شود این خواسته محقق شود یا این شرایط فراهم گردد.

ترس و نگرانی برای تحقق خواسته ها در بزرگسالان دقیقا نقطه مشابه ذوق و شوق رسیدن به خواسته ها در کودکان است. به همین دلیل همه ما در کودکی به راحتی به خواسته های خود می رسیدیم اما در بزرگسالی با مشکل مواجه می شویم.

لاغر شدن هم خواسته ای است که بعد از مواجه شدن با چاقی در ذهن انسان ایجاد می شود.

به همین دلیل است که خواسته لاغر شدن به طور پیش فرض در مواجه شدن با مشکل چاقی در ذهن ما ایجاد می شود که باعث ناراحتی ما شده است.

وقتی با چاقی مواجه می شویم به شدن از شرایط روحی و جسمی خود ناراحت و پریشان هستیم و به همین دلیل به شدت دوست داریم که لاغر شویم به همین دلیل برای لاغر شدن دست به هر کاری می زنیم.

از رژیم های سخت غذایی استفاده می کنیم، از روش های مختلف برای بالابردن سوخت و ساز و حرارت بدن به هنگام فعالیت کردن استفاده میکنیم،‌ حتی دارو و دمنوش می خوریم که سریع تر لاغر شویم و خلاصه در هر جایی صحبت یا مطلبی درباره چگونه لاغر شدن به گوش ما برسد حتما آن را انجام می دهیم تا زودتر لاغر شدن و از شر چاقی خلاص شویم.

از آنجا که دلیل حرکت کردن برای لاغر شدن مواجه شدن با مشکلات چاقی است بنابراین در تمام مدتی که در حال تلاش برای لاغر شدن هستیم تمرکز و حواسمان به چاقی است که هم اکنون وجود دارد و به همین دلیل لاغری و لاغر شدن به دلیل اینکه وجود ندارد در ذهن ما به رویا و آرزو تبدیل می شود.

اکنون هرچه بیشتر برای لاغر شدن تلاش کرده و نتیجه نگیریم فاصله خود تا لاغری در ذهن ما بیشتر و بیشتر می شود تا جایی که امید و انگیزه ما برای لاغر شدن از بین رفته و لاغر شدن را رؤیایی دست نیافتنی می بینیم و به این فکر می کنیم که یعنی منم لاغر می شم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

رؤیای من لاغر شدن بود

سی و پنج سال از زندگی ام با چاقی گذشت و سال های زیادی از عمرم در تلاش و حسرت لاغری بودم.

اولین بار که برای لاغر شدن اقدام کردم هرگز به این فکر نبودم که یعنی منم لاغر میشم؟! بلکه با انگیزه و اشتیاق اینکه چند روز رژیم می گیرم و لاغر میشم اقدام کردم چون در مقطع راهنمایی بودم و برای اولین بار معلم ورزش به من پیشنهاد کرد برای لاغر شدن باید رژیم بگیرم تا لاغر بشم و بتوانم همراه بچه ها فوتبال بازی کنم.

چون معلم ورزش شرط فوتبال بازی کردن من را لاغر شدن قرار داد و راه حل لاغر شدن را هم رژیم گرفتن معرفی کرد تصور من این بود که چند روز رژیم می گیرم و لاغر می شوم و می توانم هفته بعد با بچه ها در زنگ ورزش فوتبال بازی کنم.

وقتی به مادرم گفتم که معلم ورزش گفته که باید رژیم بگیرم حالا باید چیکار کنم؟‌ گفت باید غذای سرخ کردنی نخوری و به جای غذا باید بیشتر سالاد، سبزیجات و غذاهای پختنی بخوری.

همین کار را انجام دادم و سعی کردم قبل از ناهار مقداری سالاد بخورم و شب ها هم یک ظرف سالاد یا مقداری ماست و خیاز می خوردم ولی هفته بعد رسید و من هنوز لاغر نشده بودم.

برای هفته دوم سعی کردم بیشتر سالاد بخورم و علاوه بر غذای سرخ کردنی مقدار برنج و نان را هم کمتر کردم ولی باز هم تغییر خاصی نکردم طوری که معلم ورزشم تصور می کرد من به حرف او گوش ندادم.

در همان دفعه اول که با ذوق و شوق تصمیم گرفته بودم لاغر بشم به این نتیجه رسیدم که لاغر شدن به این راحتی ها نیست که با چند روز رژیم گرفتن لاغر بشم.

سالها یکی پس از دیگری می گذشت و من به شکل های مختلف برای لاغر شدن تلاش می کردم اما همچنان خبری از لاغر شدن نبود و هربار که مقداری از وزن و سایز من کم می شد و دوباره چاق می شدم بیشتر باور می کردم که من نمی تونم لاغر بشم تا جایی که کاملا انگیزه و امیدوار من برای لاغر شدن از بین رفت و سال های آخر چاقی فقط با خودم فکر می کردم یعنی منم لاغر میشم؟!

نمی دانم ولی شاید هدایت من به روش لاغر شدن به دلیل رها نکردن رویای لاغر شدن بود. شاید همین فکر کردن به اینکه منم لاغر میشم سبب شد که خداوند مهربان مرا در مسیر لاغری با ذهن قرار دهد تا نه تنها خودم به آرزوی لاغری چندین ساله ام برسم و لاغر بشم بلکه هزاران نفر در سراسر جهان با استفاده از این روش شگفت انگیز رؤیای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کنند.

امروز که به لطف خدا در شرایط کاملا متفاوتی هستم از آن همه رنج و سختی که برای لاغر شدن متحمل شدم دلم برای خودم و همه افراد چاقی که همچنان در حال تلاش برای لاغری از روش های مختلف هستند می سوزد.

من سالها این فکر را در ذهنم مرور می کردم که یعنی منم لاغر میشم؟! و امروز به لطف خدا نه تنها از نظر جسمی تونستم لاغر بشم بلکه در سایر جنبه های زندگی تغییرات عالی را ایجاد کرده ام.

پس شما هم اگر این فکر را در ذهنتان مرور می کنید که یعنی منم لاغر میشم بدانید که همانطور که من توانستم لاغر بشم شما هم می توانید رؤیای لاغر شدن خود را محقق کرده و از زندگی در شرایط لاغری و تناسب اندام لذت ببرید.

هیچ تفاوتی بین من و شما و دیگرانی که در طی این سالها با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن شگفتی ساز شدن ندارید.

منم لاغر میشم

لاغری از رؤیا تا واقعیت

همه افرادی که به سایت تناسب فکری هدایت می شوند با شک و تردید در ذهن خود به این موضوع فکر می کنند که یعنی منم لاغر میشم.

خداوند همه افراد چاقی که از تلاش و کوشش برای لاغر شدن خسته و ناامید شده اند و به حالت تسلیم و درماندگی رسیده اند را به سمت سایت تناسب فکری بعنوان مسیری برای تحقق رؤیای منم لاغر میشم هدایت می کند.

شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانید حتما در این شرایط بوده اید که به سمت سایت تناسب فکری هدایت شده اید و این شرح ماجرا که فکر منم لاغر میشم در ذهن شما مرور شده است برای شما کاملا آشناست.

آن زمان که خسته و ناامید از تلاش کردن برای لاغری و شدت گرفتن مرور منم لاغر میشم در ذهن، تسلیم چاقی شدید به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه از خداوند درخواست کمک کردید و طولی نکشید که درخواست شما با هدایت به سایت تناسب فکری پاسخ داده شد.

همه عزیزانی که ساکن سرزمین لاغرها (سایت تناسب فکری) هستند داستان هدایت شبیه به هم اما بسیار متفاوت دارند. شباهت آنها درباره تسلیم شدن است و تفاوت آنها درباره طریقی است که به سمت سایت تناسب فکری هدایت شده اند.

شرح داستان هدایت اعضای سایت تناسب فکری را می توانید در بخش (داستان هدایت من) مطالعه کنید و برای پربارتر شدن این صفحه داستان هدایت خودتان به سایت تناسب فکری را به این صفحه اضافه کنید.

همه افرادی که وارد سایت تناسب فکری می شوند با ذوق و شوق مشغول استفاده از محتوای آموزشی می شوند و در همان چند ساعت اول به شکل شگفت انگیزی احساس آنها دگرگون می شود.

پس از سالها سرزنش و تحقیر بخاطر چاق بودن صحبت هایی را می شنوند که دقیقا حرف دل آنهاست. آنچه سالها می خواستند به دیگران بگویند و نمی توانستند را در محتوای سایت تناسب فکری می شنوند.

آنچه به دیگران درباره چاقی و لاغر نشدن و … می گفتند و کسی حرف آنها را نمی فهمید و درک نمی کرد را در سایت تناسب فکری می شنوند و می خوانند و به همین دلیل در همان لحظات اول حضور در سرزمین لاغرها احساس شور و شوق پیدا کردن، رسیدن،‌ کشف کردن و حتی پیدا شدن گمشده ای که سالها در پی آن بودند را دارند.

ذوق و شوق و احساس شعفی که در بدو ورود به سرزمین لاغرها تجربه می کنیم دقیقا مانند همان احساسی است که در کودکی بارها وقتی به خواسته های خود می رسیدیم احساس کرده بودیم.

احساسی سرشار از ذوق و شوق رسیدن و تجربه کردن که عاری از هرگونه فکر منفی و ناامید کننده است.

این جنس احساس همان جنس احساسی است که از روح درونی ما سرچشمه می گیرد. احساس وصل شدن،‌ احساس نزدیکی به خداوند و احساسی که سرشار از قدرت و اطمینان است.

برای رسیدن به تناسب اندام ایدآل فقط باید سعی کنید در این احساس عالی باقی بمانید. هرچه لحظات و روزهای بیشتری بعد از هدایت به سرزمین لاغرها را در این احساس باشید روند لاغر شدن و تحقق رؤیای لاغری شما ساده تر و سریع تر پیش خواهد رفت.

درست است که رؤیای لاغری مانند رؤیای داشتن یک اسباب بازی در دوران کودکی نیست که توسط والیدن یا دیگران به ما هدیه شود و از داشتن و تجربه کردن آن لذت ببریم اما با ورود به سایت تناسب فکری مسیر رسیدن به رؤیای لاغری در پیش پای ما قرار گرفته است و فقط باید در این مسیر به سمت رؤیای خود حرکت کنیم.

حرکتی که نه تنها مانند حرکت های قبلی ما از روش های مختلف برای لاغر شدن سخت و طاقت فرسا و رنج آور نیست که هرچه از حرکت ما می گذشت احساس ناتوانی و ضعف بیشتر برای ادامه دادن پیدا می کردیم بلکه مسیری است که هرچه بیشتر در آن حرکت کنید و ادامه دهید ذوق و شوق و انگیزه شما بیشتر خواهد شد.

در این مسیر هرآنچه از جنس احساس،‌ سلامتی، شخصیت و … را در دوران چاقی گم کرده بودید به مرور پیدا خواهید کرد و هربار که بخشی از وجود گمشده خود را پیدا می کنید سرشار از ذوق و شوق،‌ احساس عالی و انگیزه مظاعف برای ادامه دادن خواهید شد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین مربوط به جلسه آموزشی یعنی منم لاغر میشم توصیه می شود ابتدا محتوایی نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات با شرح انشایی پاسخ دهید.

  • چقدر برای لاغر شدن تلاش کردید و احساس شما از لاغر نشدن چه بود؟
  • آیا به عبارت منم لاغر میشم؟! فکر کرده اید، اگر پاسخ مثبت است درباره دلیل آن شرح دهید.
  • استفاده از روش های مختلف لاغری باعث آسان شدن لاغر شدن می شود یا سخت شدن آن؟ با ذکر مثال از خود شرح دهید.
  • چرا در استفاده از روش های لاغری هرچه بیشتر ادامه می دادیم احساس ناتوانی و ضعف بیشتر می شد؟
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری درباره لاغری با ذهن می دانستید یا به این روش هدایت شدید؟
  • چقدر با این موضوع موافق هستید که توسط خداوند به این مسیر هدایت شدید؟
  • با توجه به توضیحات ویدیوی آموزشی برای کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری با ذهن باید به چه شکل عمل کنید؟!
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا رؤیای لاغری خود را به واقعیت تبدیل کنید؟ شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.74 از 35 رای

https://tanasobefekri.net/?p=32567
32 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار متناسب شاد
      1401/02/07 18:38
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 696 کلمه

      سلام

      من به خودم میگم 

      ۱. من اشرف مخلوقاتم .

      چون به قدرت ذهن مجهز شدم و باید ازش در جهت رسیدن به خاسته هام استفاده کنم پس من باور دارم همین ذهنی که باهاش چاق شدم با همین ذهنم میتونم لاغرشم .

      ۲. من سالها کدهای اشتباه بهش دادم و قدرت ذهن ما آنقدر نامحدوده میتونیم کلی کدهای درست بهش بدم .

      ۳. من لازمه که از خودم بپرسم علت چاقیم چیه؟ و همچنین از خانواده ام وازشون نظرخواهی کنم چونکه من پیش آنها پرورش یافتم وطبیعی که نگرش یکسانی درمورد چاقی داشته باشیم .

      با طرح این سوالات میشه فرمولهای غلطی که به ذهنم را دادم شناسایی کنم و بارها بارها با دلایل محکم ردش کنم .

      ایمان داشته باشم راه همینه . ومیانبری در کار نیست.

      من یادم میاد خواهر بزرگترم در دوران دبیرستان درسش اصلا خوب نبود ویکبار ۶ تا تجدید آورد . و همش از طرف خانواده سرزنش میشد ولی تاثیری نداشت و خودش پذیرفته بود که استعداد درس خوندن نداره . و دوبار کنکور سراسری امتحان داد و قبول نشد و بعد مدتی ازدواج کرد.

      بعد اینکه رو بچه دومش باردار شد کنکور امتحان داد و قبول شد بعد جالبه معدل درسهاش عالی بود و در دانشگاه شاگرد دوم شد وبعد فوق لیسانسش رو گرفت و الان هم آموزشگاه زبان داره.

      ما خانوادگی برامون جای سوال بود اینهمه در دوران مجردی با اصرار بهش میگفتیم درس بخون علاقه ای نداشت ولی بعد مدتی خودش با دوتابچه تمایل پیدا کرد ادامه تحصیل بده و الانم موفقه .

      اگه واقعن درس خون نبود واستعداد درس خوندن نداشت پس چطور بعد سالها که از درس فاصله گرفت میاد دوباره شروع میکنه و موفق میشه.

      دقیقا چاقی هم همینطوره . دلیل نمیشه ماههای اول نتیجه نگرفتیم پس دیگه رهاش کنیم . نه بلکه مثل خاهرم بایستی ادامه بدیم و مطمن باشیم که میتونیم . در ادامه دادن تو این مسیر خیلی الهامات بهمون گفته میشه . مثلا خودم مشغول یه کاری بودم یهو ذهنم شیفت میشد به ۳۰ سال پیش و یه باور مخرب  رو پیدا میکردم و میومدم بارها منطقی ردش میکردم بعد مدتی نتیجشو میدیدم.

      حالا شما که غریبه نیستین بزارید از خودم بگم .

      من وقتی  واسه گرفتن گواهینامه رانندگی اقدام کردم . آیین نامه رو راحت قبول شدم اما امتحان عملی رو چندین  بار ردش شدم. دیگه گفتم من نمیتونم و رهاش کردم . 

      یه مدتی گذشت دور برم افرادی میدیدم که ازلحاظ سنی ازم خیلی بزرگترن و قبلن هم تو خونه ماشین نداشتند یا تحصیلات بالایی نداشتن ولی دارن خوب رانندگی میکنن.

      اینها رو بارها میدیدم و باخودم تکرار میکردم پس چطور اونها میتونن من نمیتونم .

      بعد مدتی خاستم ماشین بخرم باز گواهینامه شده بود دردسر 

      از اول رفتم آموزشگاه ثبت نام کردم باز آیین نامه رو قبول شدم و امتحان عملی رو مرتب رد میشدم وهمش مقصر افسر رو میدونستم که اون سخت گیره

      دیگه طوری شده بود همکارام میگفتن ما شیرینی قبولی رو نمیخایم رد شدی برامون شیرینی بیار . منم میگفتم رد شدم خرما میارم براتون.

      ادامه دادم ادامه دادم ادامه دادم .

      بالاخره قبول شدم وزمانی که افسر گفت قبول شدی کلی ازش تشکر کردم و ازخوشحالی میخاستم پرواز کنم .

      بعدش هم ماشین خریدم و کلی لذت رو تجربه کردم .

      خوب من اگه بارها رد میشدم و مورد تمسخر خانواده وهمکارام قرار میگرفتم رها میکردم و از مربی رانندگیم گله میکردم که تو بلد نیستی بهم خوب یاد بدی .

      مربی هم میگفت من سالهاست دارم با اینهمه افراد کار میکنم اونها میرن قبول میشن  والان راننده هستن خوب توهم ادامه بده وسعی تو بکن قبول میشی.

      ولی من به مربیم هیچی نگفتم آنقدر کار کردم تا بالاخره راننده شدم .

      اما بعضی از دوستام بودن بهم میخندیدن که ما آیین نامه رو رد میشیم اما داخل شهر رو راحت میگیریم تو چطور نمیتونی .

      اما من نامید نشدم وادامه دادم و جوابشو گرفتم .

      البته اینجور مثالها خیلی تو زندگیم دارم . 

      لاغرشدن هم مثل رانندگی هست بعضی ها مثل بعضی دوستام که زود گواهینامه گرفتن زود گواهینامه لاغری رو میگیرن . و بعضی مثل من بعد ۱۱ ماه ۱۱ کیلو کم میکنن . البته ۵ کیلو تا وزن ایده آلم فاصله دارم.

      من تسلیم نمیشم و ادامه میدم .

      خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی .

      تشکر از استاد عزیز که با صبر و حوصله تو این مسیر مربی خوبی برامون هستن و بهمون برای رسیدن به رسالت متناسب شدن کمک میکنن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/07/21 14:03
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 491 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      منم اوایل که وارد دوره شدم وآموزشها رو طی میکردم مرتب این نجواها میومد که بابا جواب نمیده وبیخود تلاش نکن . و همین نجواهای ذهنی آنچنان ذهن منو خسته میکرد ومن سریع مچش رو میگرفتم و سوالات عکس ازخودم می پرسیدم 

      اگه این روش ذهنی جواب بده چی؟

      اگه من بتونم به رویای لاغری برسم چی ؟

      اگه من روزبه روز متناسب تر بشم چی؟

      وسریع با خودم صحبت میکردم یعنی با نجوای ذهنی صحبت میکردم که ببین اگه بخای دوباره وسط آموزشهام موش بدوونی من همین سوالات رو میپرسم و فکرنکن میتونی منو از کارم منصرف کنی . من حریفت میشم . تو چرا میخای من ادامه ندم من که دارم میبینم این همه بچه ها ادامه دادن والان سرخوش وخرمند .

      آخه صدای الهام بانجوای ذهنی کاملا مشخصه ..هرفکری که احساسمو بدکنه متوجه میشم نجوای ذهنی یاهمون کارشیطانه و باسوالات رگباری مثبت ساکتش میکنم .

      بارها وبارها این کار رو میکردم و مسیرم رو ادامه میدادم .

      یا اطرافیان نزدیکم بهم طعنه وکنایه میزدن که تو چرا اینقدر بد چاق میشی و…. ولی من تو دلم میگفتم من دارم یه مسیری رو میرم که نتیجش معلومه ومن لاغر میشم .

      البته صورتم کلا سرخ میشد ومیخاستم جوابشونو بدم که تو خودت بدتری . وازاین قبیل حرفها . اما سکوت میکردم و لبخند رو به خودم هدیه میدادم .

      اوایل چون نتیجه زیاد خودشو نشون نمیده یه کم سخته . بعد مدتی که ترسها کمتر میشه وآرومتری و امیدوارتری وتغییرات کوچولویی رو میبینی راحت تر حرکت میکنی .

      چون باخودت میگی اینهمه راه رو ادامه دادم وقت گذاشتم حیفه که رهاش کنم و اینهمه تلاشم بسوزه . 

      بعد چون خوبی این سایت اینه که کامنت مبنویسیم راحت تر این مسیر رو میرفتم چون باخودم میگفتم نگاه کن بچه ها چقدر به خواستشون اهمیت میدن و روی ذهنشون کارمیکنن ونتیجه میگیرن وچقدر وقت میزارن کامنتهای طولانی مینویسن .

      من این روش رو رها کنم برم چی کارکنم رژیم بگیرم و ورزش کنم من که همه این راهها رو رفتم نتیجه نگرفتم ولی اینجا تو تصاویر شگفت انگیزان دارم میبینم که کلی از دوستان نتیجه گرفتن .

      وادامه دادم وادامه دادم کم کم نتایج واضح شد و همون اطرافیانم الان میگن خوش به حالت لاغری . 

      و ازاین روش میگم میگن وقت نداریم درحالیکه متوجه شدم وقت دارن باور ندارن . چطوراینهمه درفضای مجازی هستند وقت دارند بابت خرید یک دونه شال ومانتو  یک روز کامل داخل بازار میگردن وقت دارند اما وقت ندارن خواسته شون رو دنبال کنند .

      منم اهمیت نمیدم و پیگیرشون نیستم . وکم کم میخام سرم روبزارم توی برف مثل کبک . وکاری به کار کسی نداشته باشم واهداف خودم رو دنبال کنم .

      استاد عزیز توضیحات داخل متن و فایل واقعا کمک کننده هست واهرمی هست برای استمرار دراین مسیر .

      وچقدر خوب چاله وچوله های مسیر رو بهمون میگید تا ما آگاهانه بدونیم تو مسیر چه خبره و توش فرو نریم .

      استاد واقعن ازتون ممنونم که این طوری باجزییات بهمون آموزش میدید واین چیزی نیست جز عشق به کار و ترویج رسالتتون . سپاسگزارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم