0

فرمول های ذهنی چاق کننده

فرمول های ذهنی چاق
اندازه متن

اگر چاق هستید به این دلیل نیست که چاقی شما ارثی است یا سوخت و ساز بدن شما پایین است بلکه شما به این دلیل چاق هستید که فرمول های ذهنی چاق کننده را در خود ایجاد کرده اید و سال هاست از آنها در زندگی روزمره  استفاده می کنید.

ما به دلیل ایجاد فرمول های چاق کننده در ذهنمان چاق شده ایم اما هر بار خواستیم لاغر شویم به سراغ تغییر رفتارهای چاق کننده خود رفته ایم.

به ما گفتند چاق هستیم چون از هر غذایی استفاده می کنیم به همین دلیل برای ما برنامه های غذایی نوشتند که اگر می خواهید لاغر شوید باید طبق این برنامه غذایی غذا بخورید.

به ما گفتند چاق هستیم چون فعالیت بدنی پایینی داریم و اگر می خواهیم لاغر شویم باید روزانه به این مقدار پیاده روی یا ورزش کنیم تا لاغر شویم.

هر دلیلی برای چاقی ما عنوان شده است بر اساس واکنش جسمی بوده است و هیچ توجهی به فرمول های ذهنی نشده است.

در سال هایی که چاق بودم هربار که تصمیم می گرفتم با رژیم گرفتن لاغر شوم بهانه چاق شدن را استفاده از فلان ماده غذایی می دانستم و سعی می کردم از آن ماده غذایی کمتر مصرف کنم یا در بهترین حالت هرگز مصرف نکنم.

به عنوان مثال متوجه شده بودم علت چاقی من خوردن برنج است. بنابراین سعی می کردم کمتر برنج بخورم یا اگر هم می خورم به تعداد فقط چند قاشق برنج بخورم و به جای خوردن غذا از سالاد و سبزیجات برای سیر کردن خودم استفاده می کردم.

این تلاش من با تمرکز بر واکنش جسمی (خوردن) بود و به همین دلیل نتیجه ای در لاغر شدن دائمی من نداشت.

درست است که در آن مدتی که برنج نمی خوردم مقداری لاغر می شدم و دلیل آن را نخوردن برنج می دانستم اما از آنجایی که تا ابد نمی توانستم برنج نخورم و بالاخره خوردن برنج را شروع می کردم با دو سه مرتبه برنج خوردن دوباره چاق می شدم.

در این مثال خوردن برنج واکنش رفتاری من بود که نقشی در چاقی و لاغر شدن من نداشت.

نگاه و تصوری که من درباره مصرف برنج داشتم فرمول اصلی بود که باعث چاق و لاغر شدن من می شد.

من تصور می کردم برنج باعث چاقی می شود به همین دلیل اگر برنج نمی خوردم مقداری لاغر می شدم و اگر برنج می خوردم دوباره چاق می شدم.

فرمول های مشابه در باره سایر مواد غذایی در ذهن من وجود داشت.

درمورد نان، تخم مرغ، سس مایونز، پیتزا، کلوچه، شکلات و بسیاری از مواد غذایی فرمول هایی در ذهنم ایجاد کرده بودم که سبب شده بود به مرور به شرایطی برسم که عقیده داشتم آب هم می خورم چاق می شوم.

هرچه فرمول های بیشتری درباره تاثیر مواد غذایی بر جسم در ذهن من ایجاد می شد ترس من از خوردن مواد غذایی بیشتر می شد و انتظار چاق تر شدن را داشتم.

در این شرایط اگر می خواستم لاغر شوم باید از آن مواد غذایی که آنها را باعث و بانی چاقی خودم می دانستم مصرف نکنم و به مرور لیست مواد غذایی چاق کننده به حدی زیاد شد که دیگر ماده غذایی باقی نمانده بود که درباره آن تصور چاق کنندگی نداشته باشم.

کار به جای رسید که دیگر نمی دانستم اگر بخواهم چاق نشوم از چه ماده غذایی باید بخورم چون تقریبا همه مواد غذایی را چاق کننده می دانستم.

درک تفاوت بین فرمول های ذهنی چاق کننده و رفتارها و واکنش های چاق کننده به ما کمک می کند تا با آگاهی بیشتری در مسیر لاغری با ذهن قدم برداریم.

در دوران کودکی و زمانی که از خوردن برنج می ترسیدم و آن را چاق کننده می دانستم سریال تلویزیونی در حال پخش بود که آداب و رسوم مردم ژاپن را نشان می داد.

غذای اصلی ژاپنی ها در صبح و ظهر و شب برنج بود.

از تماشای هر روز برنج خوردن آنها و اینکه همگی متناسب بودند تعجب می کردم و با خودم فکر می کردم اگر من هر روز برنج بخورم خدا می دونه چقدر چاق خواهم شد.

در مثالی دیگر بعضی از آشنایان ما بودند که علاقه زیادی به برنج داشتند و به گفته خودشان هر روز برنج می خوردند و بارها از زبان آنها شنیده بودم که تا برنج نخورم سیر نمی شم و حتی برخی از آنها برنج را با نان می خورند.

از دیدن رفتار آنها شگفت زده بودم که چرا آنها چاق نمی شوند ولی من اگر هفته ای به جای یک وعده برنج خوردن دو وعده برنج بخورم حتما مقداری چاق تر می شوم.

آن روزها دلیل این تفاوت در رفتار خودم با دیگران را استعداد چاقی می دانستم که آنها این استعداد را ندارند اما من سرشار از استعداد چاقی هستم.

اما امروز به وضوح می دانم که دلیل تاثیر برنج در چاق تر شدن من و تاثیر نداشتن برنج خوردن در چاقی آن افراد به دلیل تفاوت در فرمول های ذهنی من و آنها بوده است.

در ذهن من برنج عامل چاقی تعریف شده بود اما در ذهن آنها برنج غذایی خوشمزه و مقوی برای سیر شدن تعریف شده بود.

یادم می یاد حتی مادرم درباره نوع برنجی که آنها مصرف می کردند سوال کرده بود پون تصور می کرد شاید برنج هایی که ما مصرف می کنیم چاق کننده باشند اما مثلا برنج های شمالی چاق کننده نباشند.

تفکر درباره برنج از مادرم به من ارث رسیده بود و همین الان هم دیدگاه مادرم درباره برنج چاق کننده است اما من مدت هاست تقربا هر روز برای وعده ناهار برنج می خورم و به هیچ وجه فرمول های ذهنی قبلی درباره برنج را در ذهنم ندارم.

دقت کنید در جمله بالا گفتم: “تفکر درباره برنج از مادرم به من ارث رسیده بود”

اگر شما تصور می کنید که چاقی ارثی است به این دلیل نیست که از طریق ژنتیک چاقی به شما منتقل شده باشد بلکه به این دلیل است که عقاید خانواده شما درباره چاقی به ذهن شما منتقل می شود.

خانواده و اطرافیان ما دیدگاه های خود درباره موضوعات مختلف را به ذهن ما منتقل می کنند.

زندگی ما در جنبه های مختلف شبیه خانواده مان است اما توجهی به موضوعات دیگر نداریم به همین دلیل تصور نمی کنیم که میزان موفقیت در شرایط مالی را از خاواده خود به ارث برده باشیم اما یقین داریم که چاقی از خانواده به ما ارث رسیده است.

البته همین عقیده ارثی بودن چاقی نیز از طریق خانواده به ما منتقل شده است.

اگر می خواهید به شکل ساده و آسان لاغر شوید باید مهارت شناسایی فرمول های چاق کننده را کسب کنید.

مهارتی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها و سایر دوره های لاغری با ذهن به شکل تخصصی آن را یاد می گیریم.

جهت افزایش مهارت خود در شناسایی فرمول های ذهنی باید به عامل ایجاد کننده هر وضعیتی در خود توجه کنید.

بعنوان مثال هر فرد چاقی از پرخوری کردن خود ناراحت است و هر بار که پرخوری می کند احساس عذاب وجدان دارد و خودش را سرزنش می کند و احساس بد چاق تر شدن در او شکل می گیرد.

شاید همه افراد چاق بارها تصمیم قاطع گرفته اند که پرخوری نکنند اما موفق به انجام ندادن پرخوری نشده اند.

حتی برنامه های رژیمی و لاغری با تاکید بر چگونه خوردن سعی در مهار پرخوری افراد چاق دارد.

اینکه به ما گفته می شد که باید آرام غذا بخوریم و هر لقمه را 20 تا 30 بار بجویم به این دلیل بود که آنها تند غذا خوردن را عامل پرخوری کردن و پرخوری کردن را عامل چاق شدن می دانستند.

از این رو سعی می کردند با دادن برنامه های غذایی و چگونه خوردن غذا پرخوری کردن افراد چاق را مهار کنند.

از آنجایی که پرخوری کردن یک واکنش جسمی است و تحت تاثیر فرمان های مغزی صورت می گیرد به هیچ وجه نمی توان با کنترل کردن میزان خوردن یا چگونگی خوردن افراد فرمول های مغزی آنها را تغییر داد.

به همین دلیل هر فردی که سعی کرده است از طریق آرام جویدن غذا بر رفتار پرخوری یا تند تند غذا خوردن خود غلبه کند نتیجه ای کسب نکرده است چون پرخوری نتیجه فرمول هایی است که در ذهن ما ایجاد شده است.

پس با تغییر فرمول های ذهنی می تواند واکنش های جسمی را تغییر داد نه با فشار آوردن به جسم.

لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود. یادم میاد از سنین راهنمایی تلاش می کردم که لاغر بشم ولی همواره از تلاشی که انجام می دادم نتیجه ای نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.

از زمانی که به لطف خدا در مسیر لاغری با ذهن فرای گرفتم، نتیجه بسیار عالی در لاغر شدن کسب کردم و این روش به قدری عالی و آسان بود که تصمیم گرفتم به افرادی که نیاز به لاغر شدن دارند آموزش بدهم که از این طریق به رویای لاغری دست پیدا کنند.

فرمول های ذهنی خود در واکنش های رفتاری نسبت به غذاها را شناسایی کردم و به مرور فرمول های ذهنی متفاوتی برای لاغر شدن را در ذهن خودم ایجاد کردم و به مرور رفتار غذایی من تغییر کرد و جسم من مطابق با رفتار غذایی من شکل جدیدی به خود گرفت.

در دوره لاغری با ذهن همین فرمول ها را جهت لاغر شدن به علاقمندان آموزش میدهم و به لطف خدا نتایج عالی برای بسیاری از شرکت کننده ها شکل گرفته است.

جسم ما همیشه به رفتارهای ما واکنش های متفاوتی میدهد، در بیماری ها واکنش بدن ما به شکل کسل شدن و بی حالی است، واکنش بدن ما در زمان تشنگی، گرسنگی، نیاز به استراحت یا موارد دیگر متفاوت است.

چنانچه به واکنش جسم خود در برابر پرخوری های خود توجه کنید به راحتی می توانید رفتارهای اشتباه خود را شناسایی و سپس با ایجاد فرمول های صحیح رفتار صحیحی از خودتان بروز دهید.

واکنش جسمی فرد چاق نسبت به سیر شدن، با واکنش جسمی افراد متناسب بسیار متفاوت است و توجه به این تفاوت می تواند به ما کمک کند که رفتار مناسبی داشته باشیم.

شناسایی واکنش های جسمی ما نسبت به رفتار غذایی ما می تواند تاثیر فوق العاده ای در توانمند شدن ما در لاغر شدن داشته باشد.

پیشنهاد می کنم فایل آموزشی فرمول های ذهنی چاق کننده را که برای شما دوستان عزیز آماده کرده ام را با دقت گوش داده و به توصیه های گفته شده عمل کنید.

برای لاغری با ذهن آنچه مهم است تغییر فرمول ها و افکاری است که درباره چاقی در ذهن خود داریم، و این کار نیاز به اشتیاق و استمرار در تغییر کردن دارد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.68 از 102 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11807
171 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/25 23:05
      مدت عضویت: 1435 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,102 کلمه

      سلام و درود شکر بودنمان و مسیر و راهمان 🙏🏻🦋

      همه سالهای دردآور چاقی ما با محدودیت های جسمی سپری شدند تمام افکار و باورهایی که ما از خانواده به ارث بردیم باعث می شد روند لاغری ما کند و بدون نتیجه ماندگار باشد پذیرش اینکه برنج چاق می کنه …کیک خامه ای و کره ته دیگ و سس مایونز از یک طرف و پذیرش چاقی ارثی و ژنتیکی یا کم تحرکی و استعداد چاقی داشتن از طرف دیگر …و همانطور که ما پذیرفته بودیم که غذاها قدرتی دارند که ما را چاق کنند وقتی با رژیم غذایی خود را محدود می کردیم کمی اضافه وزنمون کاهش پیدا می کرد و از اونجایی که لیست نخوری ها هرروز گسترده تر میشد و دیگه غیر کاهو و کلم چیزی نمی موند 😄و تا ابد که نمی شد غذاها را کنار گذاشت و در شروع مجدد استفاده از غذاها باز در مسیر چاقی خود فعال می شدیم .

      افراد چاق مدیریتی روی مواد غذایی خود ندارند یعنی غذاها برای ما تصمیم می گیرند که چقدر ازشون استفاده کنیم .. 🤔

      واکنشهای روحی ما هم بر خوردن ما مؤثر هستند چون ما سالها یادگرفتیم وقتی عصبی هستیم بخوریم وقتی افسرده میشیم بیشتر می خوریم وقتی خستگی ناشی از کار زیاد داریم هم می خوریم و همیشه در حال خوردنیم .

      ذهن ما مثل یک نوار خالی بوده که ما بهش الگو دادیم از طریق دیده و شنیده ها و تکرار اونها در عملکردمون و الآن مغز طبق الگوهاش داره دستور صادر می کنه .

      تنها راه اصلاح فرمولهای ذهنی شناسایی فرمولهای چاقی در ذهن است و بعد در مرحله تغییر کردن قرار می گیره و اصلا نیازی به محدود کردن و رنج کشیدن نیست ما عقل داریم و اراده اول تفکر می کنیم و بعد تصمیم میگیریم آگاهانه رفتار کنیم

      ما باید وقت بزاریم و فکر کنیم که این مسئله به ضررمون هست و یه جایی باید حل بشه یا اینکه ما تا آخر عمر باید چاقی و مضراتشو با خودمون حمل کنیم ؟!اینکه ما بسیار توانمند و قوی هستیم کاملا مشخصه چون بارها در مسیرهای لاغری در روشهای لاغری  قبلی شکست خوردیم و باز شروع به حرکت کردیم و الآن اینجا هستیم و تمام اون شکست ها به خاطر این بوده که در مسیر صحیح نبودیم مسیر بیراهه بوده و مقصدی هم نداشته پس اگر ده درصد همون تلاش و توانمندی ها را در این مسیر مستقیم و هموار بگذاریم حتماااااا نتیجه می گیریم .

      تبلیغات تلوزیون هم به ما شکست را القا می کردند به این صورت که وسیله و یا قرص و دمنوش را تهیه می کردیم ولی نتیجه که می خواستیم نمی گرفتیم اما چون در ذهنمون بود که در تبلیغ ،فرد چاق با استفاده از همون محصول بلافاصله لاغر شده خودمون را مقصر می کردیم که حتما من نتونستم یا من مشکلی داشتم چون اون تصویر فرد متناسب تو ذهنمون بود شروع به مقایسه کردن خودمان می کردیم 

      اگر بخواهیم مسیر های قبلی را با روش لاغری با ذهن مقایسه کنیم در مسیرهای قبلی هر روز از خودمون و مسیرمون متنفر تر می شدیم اعتماد به نفس پایین  و احساس ناتوانی در ما بیشتر می شد ولی در روش لاغری ذهنی احساس خوب و احساس ارزشمندی و توانمندی و خودباوری در ما بیشتر میشه و چون هیچ محدودیتی نیست مسیر لذت بخشه و و آسون .

      افراد چاق درکی از سیر شدن ندارند و این رفتار متفاوت بین فرد چاق و متناسبه .

      فرد چاق از درد شکم و یا حالت تهوع یا نس نفس زدن متوجه سیری خود میشه ولی رفتار یک فرد متناسب اینگونه نیست او نقطه سیری را درک می کند و به صورت ناخودآگاه بدون اینکه واکنش جسمی دریافت کند دست از غذا می کشد .

      جسم ما وقتی دچار مشکل میشه واکنش نشون میده دقیقا وقتی دندان پوسیده میشه درد میگیره پس باید خیلی عمیق فکر کنیم که ما داریم به خودمون خسارت می زنیم و یعنی یک مشکلی ایجاد شده !…🤔

      خب بلد نبودیم یادنگرفتیم ولی باید با توجه و تمرین یادبگیریم و اصلاحش کنیم  

      تفاوت رفتار افراد چاق و متناسب بسیار زیاده البته افراد متناسب که الگوی صحیح رفتاری هستند و افراد متناسبی هم هستند که پرخوری دارند و رفتارشون صحیح نیست و در معرض خطر هستند باید در شرایط باوری خود قرار بگیرند و یکدفعه در مسیر چاقی بی رویه ای می افتند (ممکنه فرد متناسب ۳۵ساله باشه ولی فرمولش این باشه که از ۴۰سالگی سوخت و ساز بدن کم میشه بنابراین هنوز به اون سن نرسیده که فرمول اجرایی بشه و شرایطشو داره برای چاقی  

      بنابراین افرادی که متناسب هستند و الگوی صحیح رفتاری دارند مد نظر ما هستند .

      ما باید رفتار انسانی داشته باشیم و در جایگاه و شآن الهی خود باشیم و باید این موضوع پرخوری را اصلاح کنیم حتی درنده ها هم به وقت سیری برای خوردن حمله نمی کنند ما باید فکر کنیم که غذا منبع انرژی هست برای زنده بودن جسم ما فقط همین!… یعنی این برچسب لذت را از روی مواد غذایی برای همیشه بکنیم و برچسب (فقط در حد نیااز )بزنیم .باید این موضوع اصلاح بشه فقط هم دست خودمونه نه هیچ کس یاهیچ چیز دیگری!…🤔

      شروع می کنیم آکاهانه قبل از اینکه به جسم ما فشاری وارد بشه یا واکنش بده دست از خوردن می کشیم و تمام مواد خوراکی را در یک سطح از انرژی جهت نیاز بدن در دسته بندی قرار می دهیم و خودمون را تشویق می کنیم باید تمرین کنیم و اگر اشتباهی پیش اومد تنبیه حتی با القاب توهین آمیز به خودمون داشته باشیم چون تنبیه و تشویق باید کنار هم باشه اگر تنبیه نباشه باز ۳۵سال به پرخوری ادامه می دهیم و یک جایی باید جدی با این موضوع برخورد بشه .

      ما هرروز با تغذیه فایلهای آموزشی به ذهنمون به صورت ملایم داریم در ذهنمون کدنویسی لاغری می کنیم اما برای حمایت و تقویتشون باید عملکرد مناسب هم داشته باشیم که اصل موضوعه یعنی پیشنهاد مورد تأییده و بعد از مدتی خودبه خودی رفتار صحیحی انجام می دهیم .

      تمام این مسیر توسط استاد عزیز هرروز کدگشایی میشه برای  اینکه مسیر برای ما راحتتر و آسونتر بشه و نتیجه سریعتر اتفاق بیفته پس حالا که انتخاب شدیم و موردلطف و عنایت خداوند قرار گرفتیم در مسیر طبیعی شدن جسممون با اشتیاق و اعتماد حرکت کنیم .

      روزی که آزاد بشیم جشن پروازه برای تمام بشریت چون تغییر از خود ما شروع میشه و چقدر لذت بخشه اینکه ما احساس قدرتمندی می کنیم و مسلط بر شرایط و غذاها و ذهن خودمون هستیم تازه تولدی دوباره پیدا می کنیم و از متناسب بودن و تمام لذتهاش بهره مند میشویم این راه راه امیده راه عشقه باید گام به گام شاکر بود🙏🏻🦋♥️🌱 

      خدایا شکرت بابت وجود پیام رسان عاشق و اگاهت 

      شکر وجود استاد عزیز و سخاوتمند 

      خالقم هزاران بار شکر 

      عاشقتم ❤️❤️❤️

      عالیترینهای مسیر لاغری پیش روی ماهتون 

      🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم