0

گام ۴۲: لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری آسان با قدرت ذهن
اندازه متن

تنها راه لاغری آسان لاغر شدن با قدرت ذهن است. این درحالی است که سال هاست انسان های چاق در سراسر جهان تلاش می کنند تا از طریق روش های مختلف لاغر شوند.

تلاشی سخت و رنج آور که در نهایت نتیجه ای در بر نداشته است.

چرا برای لاغری به سختی افتادیم

همه ما در طول عمر خود رویاهای زیادی داریم که به آنها نمی رسیم.

مهمترین دلیل نرسیدن به رویاها اینه که فکر می کنیم رسیدن به اون رویا خیلی سخته و یه جورایی انگار رسیدن به اون خواسته ارزش این همه سختی و رنج رو نداره.

چرا من لاغر نمی شم

وقتی رسیدن به رویا برای ذهن ما سخت و رنج آور باشه، ذهن تمام تلاش خودش رو میکنه که مانع حرکت ما به سمت رویامون بشه.

نکته جالب توجه اینه که در 100 درصد موارد هم موفق میشه.

افرادی که به رویاهای خود می رسند با افرادی که نمی رسند از نظر فیزیکی و شرایط پیرامون خود تفاوتی ندارند و فقط تفاوت آنها در نگرش آنها برای رسیدن به رویاست.

افرادی که به رویای خود می رسند در ذهنشان رسیدن به آن رویا کار ساده ای است، یا حداقل کار سخت و رنج آوری نیست.

لاغر شدن یکی از مهمترین رویاهای افرادی است که اضافه وزن دارند و برای رسیدن به خواسته خود هر اقدامی که لازم باشد را انجام می دهند. اما به دلیل عدم آگاهی از طریق صحیح لاغر شدن از روش هایی برای لاغر شدن اقدام کرده ایم که باعث ایجاد رنج و سختی در ذهن ما شده است.

نه تنها رنج و سختی اجرای روش لاغری مانع رسیدن ما به خواسته مان شده است بلکه رنج و ناراحتی شکست خوردن در لاغر شدن با استفاده از این روش ها باعث تشدید نگرش سخت بودن لاغری در ذهن ما شده است.

به قدری لاغر شدن در ذهن ما سخت و دشوار شده است که به صورت خودبخودی چاق بودن برای ما ساده و راحت شده است بنابراین بسیاری از افراد چاق پس از چندین بار تلاش برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن می پذیرند که لاغر شدن کار سختی است که آنها از عهده انجامش بر نمی آیند و ترجیح می دهند باقی عمر خود را با چاقی سپری کنند.

عامل دیگری که سختی رسیدن به رویا را به آسانی تبدیل میکند عشق است.

هرچقدر که عاشق رسیدن به رویای خود باشید به همان اندازه حرکت کردن و طی مسیر برای رسیدن به خواسته برای شما ساده تر و از طرفی جذاب تر خواهد بود.

بنابراین نگرش ما نسبت به رویایی که داریم نقش تعیین کننده در خلق آن رویا دارد.

رنج و سختی لاغر نشدن

رنج و سختی لاغر نشدن

35 سال از زندگی من با چاقی گذشت. سال هایی که سرشار از رنج و سختی بود.

سختی چاقی فقط شامل احساس بد درونی و صدماتی که چاقی به عزت نفس من وارد کرده بود نمی شد بلکه شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران فشار چاقی را صد چندان می کرد.

بارها از فشار چاقی تصمیم می گرفتم هرطور که شده لاغر شوم و از روش های مختلفی مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن و … استفاده می کردم اما هرگز موفق به غلبه بر چاقی نشدم.

بارها شکست خوردن در استفاده از روش های مختلف باعث تخریب بیشتر روحیه و اعتماد به نفس من شده بود.

خودم را انسان بی اراده و ناتوانی دربرابر چاقی می دیدم.

از طرفی صحبت های خانواده که همیشه تاکید می کردند چاقی ما ارثی است و تلاش تو برای لاغر شدن بی فایده است، شدت یاس و ناامیدی از لاغر شدن را در من افزایش می داد.

اکنون که در این جایگاه هستم به خاطر می آورم هربار که تصمیم می گرفتم به هر طریقی شده لاغر شوم و نتیجه نمی گرفتم، بیشتر احساس می کردم در برابر چاقی ضعیف و ناتوان شده ام و چاره ای جز چاق بودن و با چاقی زندگی کردن ندارم.

خیلی دوست داشتم لاغر شوم اما لاغر شدن را کاری سخت و طاقت فرسا می دیدم که از توان و اراده من خارج بود.

خطر پذیرش چاقی

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند رویای لاغر شدن دارند اما هیچوقت لاغر نمی شوند.

در ذهن آنها لاغر شدن کاری سخت و رنج آور است که نیاز به اراده بالایی دارد و از آنجایی که بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده و نتیجه نگرفته اند تصور می کنند آدم بی اراده ای هستند و به همین دلیل رویای لاغر شدن خود را خط می زنند.

توجه کردن به رنج و سختی لاغر شدن سبب می شود که شوق و انگیزه حرکت به سمت لاغری را نداشته باشند.

آنها شجاعت روبرو شدن با سختی و رنجی که به صورت توهم در ذهم خود ایجاد کرده اند را ندارند.

اگر رویای لاغر شدن دارید بسیار اهمیت دارد که در ذهن خود رسیدن به تناسب اندام را ساده و دست یافتنی کنید.

مهمترین دلیل اینکه لاغر شدن در ذهن شما سخت است مسیرهایی است که تاکنون برای لاغر شدن طی کرده اید. البته شنیدن گفته های دیگران درباره ارثی بودن چاقی یا در دلیلی که باعث منطقی شدن چاق بودن برای شما شده باشد نیز در این امر نقش اساسی دارد.

اولین نوید و شادباشی که برای شما دارم این است که مسیر لاغری با ذهن هیچ شباهتی به روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید ندارد.

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری با ذهن مسیری نشاط آور و انگیزه بخش برای لاغری آسان است

هر روز که در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید برای ادامه دادن مشتاق تر و باانگیزه تر می شوید.

هر روز که از حضور شما در مسیر لاغری با ذهن می گذرد تفاوت احساس، نگرش و اطمینان خود برای لاغر شدن را به نسب روزی که قدم در این مسیر گذاشته اید درک می کنید.

هر روز که می گذرد فاصله خود با تحقق رویای خود (لاغر شدن) را کمتر می بینید.

این تفاوت اساسی روش لاغری با ذهن با هر روشی است که برای لاغری ارائه شده است.

محتوای این فایل آموزشی درباره چگونگی تنظیم افکار خود برای تجربه لاغری آسان با قدرت ذهن است.

امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند تصمیم قاطع و البته شادی بخش خود برای لاغر شدن را بگیرید و همراه من در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید تا آنچه در رویای خود دارید را در واقعیت زندگی خود تجربه کنید.

من و بسیاری از افرادی که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتند و در این مسیر استمرار داشتند و به آنچه گفته شده عمل کردند پس از مدتی رویای خود را به صورت واقعی، قابل لمس و درک تجربه کردند.

فاصله شما تا شگفتی ساز شدن فقط تغییر فرمول های چاقی ذهن است.

لاغر شدن را آسان کنید

من  از وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم کلا مسیر لاغری برام آسون شد. 

فقط یه فرمول  یکم منو اذیت می کنه و اونم نوشتن هست . 

من نوشتن رو خیلی دوست دارم ولی گاهی اذیتم می کنه. وقتی ذهنم جای دیگه است و بعد میخوام مثل زمان مدرسه بیارمش سمت آموزش دیدن. اولش یکم احساس سختی می کنم ولی چون هدف از نوشتنم رو میدونم و اونم اینکه مینویسم برای بهتر یاد گرفتن و مینویسم برای بهتر نفوذ کردن آگاهیها در ذهن خب مقاومتم رو با همین دو فرمول می شکنم و اتفاقا مطالبی به ذهنم میاد که هیچ برنامه ای از قبل برای نوشتنش نداشتم. 

نوشتن وقت زیادی ازم میگیره اینم یه فرمول ناصحیحه که من و در مسیر انجام ندادن تمرینات قرار میده ولی خب من دیدگاهم رو بهش تغییر میدم و میگم چه بهتر که وقتتو میگیره. به همین میزانی که تو وقت میزاری برای آموختن لاغری خب همین یعنی حرکت نکردن در مسیر چاقی. 

تو ساعتها به چاقی وقت دادی اون وقت حالا که میخوای به لاغری وقت بدی و یادش بگیری  بهانه میاری. به خودم می گم اتفاقا دقیقا در همین زمانه که من ذهن فرّار خودمو دارم با تغییر کانون توجه در مسیر لاغری هدایت می کنم و فقط کافیه دل به آموزشها بدم . چون همین که شروع می کنم به نوشتن دوباره کلی حس خوب میاد و اشتیاق من به فراگیری رو زیاد می کنه . 

از طرفی با خودم میگم اگه کم بنویسم مدال نمی گیرم و یکی از عواملی که باعث میشه نوشته هام مدال بگیره اینه که من براش وقت میزارم و این برای استاد ارزش داره. گرچه برای استاد فرقی نداره من کم بنویسم یا زیاد ولی استاد با مدال دادنش به من میگه با نوشتن داری به خودت کمک می کنی که مطالب بیشتر در ذهنت نفوذ کنند و هرچقدر بهتر یاد بگیری بهتر و راحتتر عمل می کنی. 

همه ی اینا رو گفتم که بگم یکی از راههای آسون کردن لاغر شدن یادگیری بهتره. 

لاغری آسان با قدرت ذهن

با تمرین و تکرار لاغری آسان می شود

من هر چقدر بیشتر تمرین و تکرار کنم بهتر یاد می گیرم عمیق تر یاد میگیرم و در نتیجه مهارتم بیشتر میشه. به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است. 

اگه می خوایم کاری رو بهتر و بهتر انجام بدیم باید بهتر و بهتر یادش بگیریم. اونجوری اونقدر برای ذهن راحت میشه که ذهن برای انجام دادنش هیچ مانعی نمی تراشه و خیلی راحت و ناخوداگاه ما اون عمل رو انجام میدیم. 

به حواشی توجه نکنیم گرچه توجه به حواشی زمانی برای ما کار و سخت می کنه که ما با اصل واقعیت روبرو نشیم و اطلاعات غلط وارد ذهنمون کنیم. 

مثلا همه دکترا میگن چربی در بدن ذخیره می شه در حالیکه این واقعیت نیست. 

چربی در بدن ذخیره نمیشه و همش اکسید میشه و سلولهای چربی هم دقیقا مثل سایر سلولهای بدن همیشه در حال تعویض و بازسازی هستن. یا میگن تعداد سلولهای چربی همیشه رو به افزایشه یا ثابته و کم نمیشه و همین باور اشتباه روی عملکرد ما تاثیر میزاره و ترس رو در ما ایجاد می کنه. 

خیلی از این حواشی های غلط وارد زندگی ما شدن که من خودم برای خودم تا حدودی اونها رو حل و فصل کردم. 

  • مثلا بدنم رو انبار ذخیره چربی نمیدونم، کارخانه ی سوخت چربی می دونم. 

وقتی همین یه باور و تغییر دادم من با بدنم بیشتر به صلح رسیدم به آرامش بیشتری رسیدم و وقتی میخوام باهاش همسو حرکت کنم در آرامش باهاش حرکت کنم.

ولی وقتی باور اشتباه در مورد بدن رو بپذیرم وارد جنگ با بدن میشم و همین جنگ اون باور رو به ظهور میرسونه. 

چون من اعمالی انجام میدم که در جنگ با بدنم هست و همین اعمال فشارها و زورها منو چاقتر می کنه.

استاد شما واقعا راه رو برام روشن کردید و من خیلی خوب مطالب رو در حد خودم درک می کنم. 

تاثیر نگرش های اشتباه بر چاقی

ما نباید فکر کنیم پرخور هستیم وقتی باورمون این باشه من پرخورم از خودت ناراحت میشی و با خودت وارد جنگ میشی. در نتیجه برای به آرامش رسیدن باز بیشتر پرخوری می کنیم.

من باید باور کنم هر غذایی که می خورم  نیاز بدنم بوده و وقتی به زبان بدنم در خوردن توجه کنم خب اون غذا دیگه پرخوری نیست. پس من پرخور نیستم. من اندازه ی نیازم غذا مصرف می کنم.

وقتی این باور رو انتخاب می کنم خب من با صلح با خودم قرار می گیرم و همیشه حالم خوبه و خیلی عالی در مسیر هستم. 

پس باورهای غلط و به فرمایش شما در این جلسه به خودتان برچسب نزنید به راحتی میتونیم باورهای  صلح پذیری در مورد خودمون به کار ببریم و  لاغری رو برای خودمون راحت کنیم. 

پس اگه خواستیم به حواشی هم بپردازیم اینجوری باید بپردازیم که با واقعیت روبرو بشیم نه چیزی که دکترها گفتن.

عمر یه سلول نهایتا یک ماهه و ماه بعد چربی های امروز چربیهای ماه قبل نیستن تازه این فرایند مرحله به مرحله است و چربیهای جدید آروم آروم جایگزین چربیهای قدیمی میشن و بازسازی و تعمیر سلولها خیلی آروم صورت میگیره. 

مثلا یه باور دیگه اینه که ما با گذر زمان پیر میشیم. خب این یه باور غلطه در درس سلامتی با افزایش سن من آموختم گذر زمان و پیری فقط یه فرمول ذهنیه که سالها تکرارش کردیم و انتظارمون اینه که ما در حال پیر شدن هستیم. 

برای همین با خودمون وارد جنگ می شیم و دائما می خوایم کاری کنیم که جوان بمانیم و همین جنگیدن با خود باعث میشه بدن ما فرسوده بشه و همون چیزی که باهاش می جنگیدیم به سرمون بیاییم.

مثال این باور هم اینه که در درس قبل شما در مورد پدرتون فرمودید که چون باور داشتن بیماریهای قلبی در خانواده ارثیه همواره کارهایی انجام میدادن که خب در این مسیر حرکت نکنند و اتفاقا همون کارها باعث شد توجهشون بیشتر بره سمت مراقبت و دوری کردن از کارهای مرتبط با این موضوع ولی در نهایت همون عاملی که نگرانش بودن جذبشون شد. 

خب این نشون میده هیچ گونه توجهی نباید حتی به برطرف کردن چاقی کنیم.

به قول شما در درسی اصلا به چاقی کار نداشته باشیم فقط عادات جدید دیگه ای انتخاب کنیم. 

نخواهیم چاقی رو تغییر بدیم که حالت جنگ در ما ایجاد بشه. 

احساس صلح و آرامش و همینطور برگزیدن فرمولهای ذهنی در جهت تناسب  باعث میشه ما در حالت صلح و آرامش با خودمون قرار بگیریم و مسیر لاغریمون بدون گرد و خاک چاقی راحت و آسون برداشته بشه. 

(نوشته عطا عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

پذیرش ساده بودن لاغر شدن یکی از مهمترین فرمول های ذهنی است که برای لاغر شدن باید در ذهن خود ایجاد و تثبیت کنیم.

اگر همزمان که از محتوای لاغری با ذهن استفاده میکنید این احساس که: تا کی باید فیلم ببینم، تا کی باید هر روز تمرین کنم و چطور ممکنه با این ویدیوها و تمرینات لاغر شوم یا هر فکر و نگرشی که نشان دهنده بی حوصله بودن شما برای دنبال کردن آموزشها باشد، ایجاد شود به شکل ناخواسته در حال تقویت نگرش لاغر شدن سخت و طاقت فرسا است هستید.

بنابراین آسان کردن لاغر شدن در ذهن فقط با نوشتن چند جمله یا تکرار چند بار عبارت لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست تثبیت نمیشود بلکه ارتباط مستقیم با احساس و انگیزه شما هنگام استفاده از محتوای آموزشی دارد.

به همین منظور باید هر روز با احساس خوب سمت یادگیری لاغری با ذهن بیایید. سعی کنید در بهترین زمان و شرایط احساسی برای استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اقدام کنید.

قبل از اینکه سمت آموزشها بیایید چند ثانیه با خودتان درباره شور و شعف اینکه دارم با استفاده از این محتوا لاغر می شم و گفتن جملاتی که در شما ذوق و شوق لاغر شدن ایجاد میکند صحبت کنید تا انگیزه و احساس شما در بهترین شرایط قرار بگیرد.

برای این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات پاسخ دهید.

  • تا قبل از وارد شدن به سرزمین لاغرها نگرش شما درباره لاغر شدن چه بوده است؟
  • چرا در ذهن ما لاغر شدن سخت و رنج آور ولی چاق شدن راحت و آسان است؟
  • استفاده از روش های مختلف برای لاغری چه تاثیری بر نگرش شما درباره لاغر شدن داشته است؟

اطمینان به روش لاغری با ذهن از اهمیت بالایی برای نتیجه گرفتن برخوردار است بنابراین باید برای خودتان منطقی کنید که این روش تنها روش لاغر شدن است. بنابراین لازم است به سوال زیر با دقت پاسخ دهید.

  • چرا لاغری با ذهن آسان ترین روش برای لاغر شدن همیشگی است؟ سعی کنید به شکل منطقی اثبات کنید.
  • درباره آنچه در ویدیوی آموزشی مطرح شد تجربه و دیدگاه خود را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.19 از 69 رای

https://tanasobefekri.net/?p=15044
63 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/12 15:11
      مدت عضویت: 1411 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,453 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
      .
      سلاممم وقت همگی بخیرو خوشی😍😊 فایل ۴۲ از مسیر لاغری من(لاغری با ذهن آسان است )🤸👌😍💃😊
      خب درک من ازین فایل این بود ک اگ میخام لاغر شدن رو تجربه کنم باید اول ببینم چقدر ب باورم تو این مسیر باور دارم.یعنی چی ؟؟یعنی اینک ببینم من باور کردم ک میتونم ازین مسیر ب هدف م ک لاغر شدن هست برسم یا ن بعنوان ی رژیم مقطعی نگاش میکنم و ممکنه ک رهاش کنم خدای نکرده ،،
      خب من قبلا هر رژیم یا ورزشی میگرفتم همه ی سختی و مشکلات و اعصبانیتش رو ب جون میخریدم و آخرم با ی کلمه من نمیتوانم تمام اون سختیها و مشکلات رو برای خودم پوچ میکردم..چون من کارو انجام میدادم ولی باور نداشتم ک میتونم ازش نتیجه بگیرم ، باور نداشتم ب توانایی های خودم،
      اگ من مدتی قبل این جمله لاغر شدن آسان است رو تو جاهای مختلف میدیدم حتی تو ی خواب ،ب ذهنمم خطور نمیکرد ک لاغرشدن میتونه آسون باشه ،چون همیشه براش دویدم ،سختی کشیدم ،عرق ریختم ،عذاب کشیدم ، گریه کردم ،،،،و این افکار و باورها ی ک من آنها رو آموختم و ب ذهنم واردشون کرده بودم ک ورودی های منفی من بوده،،،و انقدر ذهنم پراز افکار منفی و محدود کننده بود ک جایی برای حتی یک جمله مثبت ک لاغر شدن آسان هست اونموقع نبوده.
      ووقتی ک من هدایت شدم ب مسیر لاغری با قدرت ذهن و تحت آموزش و یادگیری قرار گرفتم ک فرمول های افکار درست و صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه و محدود کننده کنم و همچنین باید در کنار این فرمول سازی و پاک سازی افکار چاق و منفی و محدود کننده موانع لاغر شدن رو هم بردارم..
      خب من میخام ذهنم رو تغییر بدم ک لاغر بشم..این جمله میتونه ب راحتی آب خوردن باشه گفتنش ،اما ازین گفته خودمون چقدر باور داریم بهش ؟؟؟؟
      این باور ممکنه ک برای بعضیا سخت باش ک چطور با ذهن لاغر بشم ، حالا اومدیم و پذیرفتنم ک بعله میشه با ذهن لاغر شد ….اما این تغییر ذهن کاره درعین حال ساده ولی سختیه😐
      تغییر ذهن ما برای چاق شدن یک شبه ، یک هفته ،یک ماهه ،و حتی یکسال نبوده ،،ب مرور بوده ، اضافهای ما گرم ب گرم و مسیر چاق شدن ما مثل حرکت یک لاک پشت بوده ن خرگوش،،پس الان برای تغییر ذهن برای لاغر شدن ما نمیتونیم فقط با گفتنش ک اره من میخام با ذهن لاغر بشم ،،واقعا لاغر شد.این کار نیاز ب آموزش اساسی و پایه داره ک ما همون جور ک مرحله ب مرحله چاقی رو یاد گرفتیم حالا مرحله ب مرحله لاغریمون رو ک پیش فرض ما بوده برای خودمون بوده رو بیاد بیاریم و لذتشو ببریم.انشالله🙏
      پس برای تغییر باورها و افکار بهتر اول مسیری رو ک قراره توش قدم برداریم و ب موفقیت برسیم رو اول باور کنیم تا خسته نشیم ،تا ب زور کاری و نخاییم براش انجام بدیم ،وتا حس تحمیل شدن بهمون وارد نشه،،و بهتره جلوی زبانمون رو بگیریم قبل ازینکع چیزی رو بگه ک دل هنوز باورش نکرده 🙏👌
      من وقتی ک هدایت شدم با قلب و تمام وجودم پذیرفتمش ،،خب اولش نمیدونستم ک هدایت شدم و این کاره خداست ولی مطمین بودم این مسیر تنها راه و روش صحیح و درست است ک میتونه منو ب هدفم لاغر شدن برسونه.دروغ چراا حتی اولشم نمیدونستم ک یعنی چی من با ذهنم چاق شدم .و خب روزها و گذشت و یاد گرفتم ومتوجه شدم ک من بر اثر ی سری دیده ها ، شنیده ها، باورها ،افکار ،ودر نهایت رفتارشبیه ب باورهام داشته ام ک هروز و هروز منو ب چاقتر شدن میکشونده و علاوه براین رفتارها ،کارهایی از قبیل رژیم گرفتن ، ورزش های سنگین و سخت برای یک خانم با سن کم ،دمنوش ها ،چربیسوزی ها ک همه رو برای خلاصی و رهایی انجام میدادم ،در ذهن من اوج لذت و آرامش بوده ،،و اینها همه دست در دست هم دادن و جسم الان من رو شکل دادن…و بعد متوجه شدم ک خدا همه جا هست
      و زمانی ک دست ب دامن خدا میشم ،
      چیزی آهسته درون من ، ب صدا درمی آید ک نترس!!..از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست…مثل حرفای شما استاد جان ک همیشه و همیشه تو فایلاتون میگید ک الان ک توی هر وزنی ک هستید تاایده آل تون فاصله ای نیست،،👌🙏
      من دیگ توجهی و ارزش و اهمیتی قایل نیستم برای هر رژیمی ، هر ورزشی ، هر قرص و دارویی ،چربیسوزی ،هیچی و هیچی ،،اصلا دنبال نمیکنم اصلا دیگ ب خوردن ، نخوردنهامم فکر نمیکنم سناریو نمیچینم، ی وقتایی هست ک اصلا یادم میره ک چیزی بخورم ،انقدر ک غرقم تو حال و هوای خوب …🤩😍و خدارو شکرر ازین تغییرات و حال خوبم.
      ی سری حرکات اتوماتیک توی بدن ما مثل ضربان قلب ،پلک زدن ، پمپاژخون،رشد مو ، رشد ناخن ،
      خب من قبلا گفتم ک ذهن من فرمانروایی جسم من است ،،ذهنی بااون قدرت و بینهایتی و میتونه حتی بیماریها رو خوب کنه..اما این ذهن ی قابلیت داره ک میشه دستماریش کردو سیستمش رو بهم ریخت..مثل ی گوشی موبایل ک کلی داخل عکس و خاطره‌ های هوب و خوش داریم براثر هواس پرتی ی گزینه ای رو میزنیم کل اون تصاویر، خاطره ها ، خوشی ها ، دونفره ها ،خانوادگیها همه و همه پاک میشن،،اما چون علم پیشرفت کرده میشه با بعضی از برنامه ها بعضی ازون عکسا و کلیپ و فیلم ها رو دوباره بدست اورد..خب ذهن ما هم مثل یک گوشی موبایل یا کامپیوتر هست..چون من عاشق گوشیم هستم و عاشق ذهنم دوست داشتم این دوتا مثال رو بزنم..ذهن ما هم مثل گوشی ک کلی تناسب اندام و لاغری توش بوده ، ی زمانی تو وزن ایده آلمون بودیم حتی یک روز ،ک ما براثر هواس پرتی و ندانسته اومدیم براثر دیده هامون ، شنیده هامون و باورکردن دیده و شنیدها ذهنمون رو دستکاری کردیم برخلاف پاک کردن جزییات گوشی مااومدیم خداروشکر فراموششون کردیم ،فراموشی ک باز امید هست ،راه هست ،یادگیری و آموزش هست ک ما بتونیم اونها رو باز بدست بیاریم بیاد بیاریم،،این امید بدست اوردن همون برنامه ای گوشی هست ک بعضی از تصاویر و دوباره بدست ما میرسونه….فقط باید صبر کنیم و استمرار داشته باشیم..و اشتیاقمون رو از دست ندیم….مگ کسی ک ی هدف داره از نوع بکر و عالی مگه میتونه ازش بگذره ،مگ میتونه از شور و شوق بدست اوردنش نامید بشه و از اشتیاق خدای نکرده بیفتع….و این آب شدن چربی هااا اصلا ب من مربوط نمیشه توی تخصص من نیست ک سر ازش دربیارم…من ورودی های ذهنم رو بروز میکنم ب ذهنم میدم ..آپدیت ک شد خودش اتوماتیک کاره خودش رو انجام میده ..مثل اون سلول سازی دستمون ک وقتی ک زخمی میشیم ما فقط ی چسب زخم میزنیم بقیه کارارو خوده سلول سازی دست انجام میده…پس من کاری بااتوماتیک کاری بدن.(جسم)عزیزم ندارم..همین ک منو هروز یک قدم ب هدفم میرسونه خیلی هم ازش ممنونم و کمال تشکر دارم ازش🌹😍🙏
      موضوع بعدی : معده ما یخچال نیست،،،حتی بعضی ازغذاها هم در معده فاسد میشن ،،،و مارو مسموم میکنن،و معده ما کارش هضم غذا.انرژی دادن روزه ما رو بعهده داره،..و اینک ترس از درد واقعا برای من ب شکل های مختلف پیش اومده،،یعنی پیشش اوردن و من باور کردم..یکیش ک برای زایمانم بود هر کی ی چیزی میگفت هر کی از ی درد میگفت جوری بود ک من بعداز زایمان ی باور و افکار اشتباه دارن ک افسردگی بعداززایمان من دوماه قبل اززایمانم همون حالات رو پیدا کرده بودم گریه و ترس و ناراحتی …و اصلا اونی نبود ک میگفتن آسون نبود.ولی تس ازون دردها ک بعدش چ مشکلاتی برای مادر پیش میاد هداروشکر برای من اتفاق نیوفتاد.و یکیشم واکنس زدن ۶ماهگی پسرم بود ک آی تب میکنه ، لرز میکنه ، تشنج میکنه ،شب نباید بخابی ،خیلی سخته و غیره ،،ووقتیکه من رفتم واکنس بچمو بزنم از ترس اون درد من ضعف کردم و فشارم افتاد ک الان پسرم از شدت درد این واکنس غش میکنه در حالی ک اصلا گریه آنچنانی هم نکرد خدا میدونه😐وازین بابت هم خدارو خیلی شکر میکنم…ومن یاد گرفتم ک بیماری یا عارضه ای ب اسم افسردگی نداریم و این گفته هایی است ک تو مغز ما میکنن و ماباورشون میکنیم ..در حالی ک من بااستفاده ازین آموزش ها یاد گرفتم ک هر افکاری رو تو ذهنم نکنم و قبلش تا جایی ممکن مراقبه ورودی های ذهنم باشم…وهر چیزی رو باور نکنم..ک رقم بزنه فردای زندگیمو..
      حرف آخر :اگ ما بتونیم فرمول صحیح و درست رو جایگزین فرمول های اشتباه و محدود کننده کنیم و مراقبه ورودی های ذهنمون باشیم و از معده مون بعنوان یخچال خونه استفاده نکنیم و ترس از دردها، ترس از خوردن ها ، ترس از چاق ترشدن ، ترس از مواد غذایی ،ترس از آینه ، رو کنار بگذاریم ن تنها لاغر شدن آسان است بلکه با کلی لذت و شادی همراه است.. انشاءالله 🙏
      ب امید و موفقیت همه ی دوستان همسیر😍🌹🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم