0

افکار خود را انتخاب کنید

اندازه متن

نوشته محمود عزیز در بخش نظرات این نوشته:

چه زیبا فرمودید ولی چه سخت می توان به این آموزش عمل کرد  و ان را در زندگی اجرا کرد 

من تا دیروز فکر می کردم که ذهن ام را خیلی خوب کنترل میکنم و به افکار منفی اجاره ورود به ذهنم را نمیدهم تا اینکه دیروز پسرم از خانه بیرون رفت و من چند باری روی گوشی او زنگ زدم که بپرسم کی میرسه خونه که دیدم گوشی اش را جواب نمیده

خدا میدونه چنان  استرسی به جانم افتاد وچه راحت افکار منفی وارد ذهن من شدند که من سریع از جا بلند شدم که لباس بیرون  بپوشم و برم دنبالش که دیدم خودش در حیاط را باز کرد و وارد خانه شد 

و اونوقت بود که یاد حرف های استاد افتادم که چه راحت شیطان  افکار ادم هایی مثل من را به دست می گیره و به هر کجا که بخواهد می کشونه و به قول استاد از کاه چنان کوهی می سازه  که من حتی لباس پوشیدم که برم دنبالش 

  و اون وقت بود که با تمام وجودم حرف های استاد را درک  کردم    

البته در این میان ندایی هم  به گوشم می خورد که ارام باش خداوند نگهدار اوست و پسر م را به خدا بسپارم اما  صدای او در میان نجواهای شیطان گم بود و زیاد به گوشم نمیرسید

من  همه ی  گفته های استاد را از بر بودم اما عمل کردن به انها  چیز دیگری  هست  و همت بالایی می خواهد

اینکه در جمعی  قرار می گیریم و حرف و سخن های زیادی زده میشه و یا در همچین موقعیت هایی قرار می گیریم  ویا زمانی که با خودمون خلوت می کنیم 

فرصت مناسبی هست برای شیطان  که دست به کار شده و احساس  خوب ما را از ما بگیره  

و چون ما از این حقیقت مطلع هستیم نباید اجازه بدهیم که این  اتفاق  به  راحتی  بیفته  هر  موقع  فکری  به ذهن ما اومد اگه حالمون  را خوب می کنه ما مجاز هستیم که اون  فکر  را  مرور  کنیم  ولی  اگه  اون  افکار  در  ما  احساس  بد ایجاد  کنه  ما  مجاز به  مرور  کردن  ان نیستم  

چیزی که در این  میان  مهم  هست  احساس  ماست  افکار  ما در فرکانس  هایی که ما در جهان هستی می فرستیم  مؤثر  هستند  در واقع این افکار ما هستند که قدرت دارند و اتفاقات بعدی  زندگی ما  را  رقم میزنند با  هر فکری  که  به  ذهن ما میاد به ما احساسی مطابق با اون افکار دست میده  و از  اونجایی  که جهان هستی با احساس ما سر و کار  داره از همون اتفاقاتی را برای ما می فرسته که ما بارها  و بارها بهش فکر کردیم و احساس ما تغییر کرده   و این همان قانون جذب  است  که ما همیشه در زندگی مون به دنبال اش هستیم و هر روز وهر  روز بدون اینکه به اون توجه خاصی داشته باشیم تکراش می کنیم و با این روش نعمت ها را و یا اتفاقات نا خوشایند را به سمت خودمون جذب می کنیم 

و به عبارت دیگر می توان گفت سرنوشت مون دست خودمون هست  و این ما هستیم که اتفاقات آینده خودمون  را با افکارمون داریم رقم  میزنیم 

  و من قبلا از این موضوع هیچ اطلاعی نداشتم و فکر می کردم اینده من و همه اتفاقاتی که در زندگی من رخ میدهد از طرف خداست تا من را امتحان کنه و من هم باید خیلی حواسم جمع باشه تا بتونم از این امتحانات سربلند بیرون بیام

خدا را شکر الان به خیلی اگاهی های جدید رسیدم   و بابتش خداوند را سپاسگزارم 

من هر روز صبح که از خواب بیدار میشم یه فرصت دوباره ای هست که خداوند به من داده که یه روز دیگه ای را در این دنیا باشم  و از اونجایی که خبر ندارم که فردایی هم برام باشه باید تمام سعی خودم را به کار ببرم تا از اول صبح تا اخر شب فکرم را کنترل کنم  به قشنگی ها و زیبایی های زندگی ام توجه کنم ورودی های منفی و مخرب را به ذهنم راه ندهم و از رندگی ام لذت ببرم زندگی که خداوند به من داده من باید قدردان خدای خوب خودم باشم و با حس و حال خوب  شکر او را بجا اورم

 و در اخر هم تشکر می کنم از استاد عزیز  و اموزش های خوبشون

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.24 از 37 رای

https://tanasobefekri.net/?p=23941
20 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار sheyleen
      1399/09/29 13:35
      مدت عضویت: 1785 روز
      امتیاز کاربر: 1914 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      سبلام و خدا قوت و پر انرژی .واقعا ممنون بابت این فایل عالی دیگر و یک نکته مهم این که من هر موقع در مورد موضوعی که برام سوال میشه بلافاصله از سمت شما برام جوابش به صورت فایل در سایت ظاهر میشه و چندین بار این تجربه برام بوده خدا رو شکر و صد هزار بار سپاسگزارم که من را با شما آشنا کرد و مسیر زندگی ام را حدودی زیادی تغییر کرده و باز هم شکر و خوشحالم که امشب اولین کسی هستم که دیدگاهم را می نویسم .راستش من امروز داشتم اتو می کردم و با خودم و درون خودم صحبت می کردم که یاد اتفاقی افتادم چند ماه پیش که خیلی من ناراحت شدم و سریع به خودم گفتم اصلا فراموَشش بکنم و سریع منفی بافم را سرکوب کردم و موسیقی مورد علاقهام را گذاشتم کمی آروم شدم افکارم را تغییر دادم و سریع لباس پوشیدم و از منزل زدم بیرون و رفتم خرید و کلا اون موضوع را فراموش کردم و خودم را رها کردم وتصمیم گرفتم روزی چند بار زمانی که حسم بد وافکار منفی سراغم میاد مواظب خودم باشم و احساس شادی و رضایت در خودم ایجاد کنم وشبها قبل از خواب با خودم تکرار کنم و روز بعد شکرگزار خوبی باشم تا روز بعد روز عالی داشته باشم چرا که گذشته که گذشته من کاری نمیتونم بکنم و آینده هم که نیامده پس من حال را دریابم و زندگی کنم جراکه نه حسرت دیروز ونه فردا که خود حال الانم هست را از بین نبرم شاید فردایی نباشم و واقعا این فایل تمام نکات را که من امروز در فکرش بودم از زبان شما شنیدم واقعا ممنون و تنور دلتون داغ و سرزنده و سلامت باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم