سال های زیادی از عمرم در حسرت داشتن زندگی خوب گذشت.
حسرت لاغری داشتن، حسرت پول داشتن، حسرت روابط عالی داشتن، حسرت خونه خوب، ماشین خوب، شغل خوب حتی حسرت داشتن ارتباط خوب با خداوند.
در تمام آن سالها تصور می کردم کاری از دست من ساخته نیست و این شرایط حاکم بر جامعه و دنیای اطرافم باعث شده که در آن شرایط زندگی کنم و هیچ اطلاعی از قانون جذب و احساس خوب اتفاقات خوب در زندگی نداشتم.
پذیرش مسئولیت
هرگز خودم را مسئول شرایط زندگی ام نمی دانستم و برای هر جنبه از زندگی فردی را مسئول و مقصر می دانستم.
به خوبی به خاطر دارم که در آن سالها هرگز شرایطم را قبول نکردم و با اینکه نمی دانستم چطور می شود زندگی را تغییر داد ولی آنچه اون روزها در حال تجربه کردن بودم را هرگز قبول نکردم و شاید به همین دلیل به سمت تغییر کردن هدایت شدم.
هر وقت درباره زندگی گله و شکایت می کردم مادرم می گفت یه کم صبور باش و خدا رو شکر کن، خیلی ها در شرایط بدتر از تو زندگی می کنند.
همیشه در جواب مادرم می گفتم چرا به افرادی که در شرایط بهتر از من هستند نگاه نمی کنی، چرا من مثل بهتر از خودم نباشم، چرا از اینکه بدتر از خودم نیستم باید خوشحال باشم.
همیشه مرا به شکر خدا گفتن دعوت می کرد ولی من نمی پذیرفتم و عقیده داشتم که اگر زندگی من تغییر کرد و شرایط من عوض شد اونوقت این زندگی ارزش شکرگزاری را دارد والا در شرایط فعلی ارزش شکرگزاری ندارد.
خیلی دوست داشتم شرایط زندگی ام تغییر کند و این در حالی بود که در خانواده من کسی به فکر تغییر کردن نبود و همه نسبت به شرایط خود راضی و قانع بودند نه اینکه در شرایط خوبی داشتند بلکه از اینکه نسبت به شرایط خود ناراضی باشند از خداوند هراس داشتند و آن را کفر می دانستند و الته هنوز هم بر این عقیده هستند.
فقر و بدبختی را از طرف خدا می دانستند و آن را امتحان الهی برای سنجش ایمان خود می دانند.
من هرگز این مسائل را قبول نداشتم و با اینکه هر روز خودم را در معرض امتحان الهی می دیدم ولی نمی توانستم قبول کنم که زندگی در آن شرایط طبیعی و خواست خدا بوده است.
از این رو زمانی که به مسیر تغییر کردن هدایت شدم با چنان شوقی هر روز مشغول تحقیق و یادگیری شدم که الان بعد از هفت سال همچنان در حال انجام این کار هستم.
به مرور شرایط زندگی من تغییر کرد تا فرصت بیشتری برای تحقیق و مطالعه داشته باشم و مسائلی در زندگی من شکل گرفت که باعث شد درک عمیق تری نسبت به آگاهی های دریافتی پیدا کنم.
احساس خوب اتفاقات خوب
مفهوم اصلی عبارت احساس خوب اتفاقات خوب این است که احساسات ما، به ویژه احساسات مثبت، تأثیر مستقیمی بر اتفاقاتی که در زندگیمان رخ میدهد دارند.
قانون احساس خوب اتفاقات خوب بیان میکند که ما آنچه را که به آن فکر میکنیم و احساس میکنیم به سمت خود جذب میکنیم. وقتی احساس خوبی داریم، فرکانس ارتعاشی ما بالا میرود و به همین دلیل اتفاقات همفرکانس با این احساس (یعنی اتفاقات مثبت) را به سمت خود جذب میکنیم.
یکی از مهمترین موضوعاتی که احساس می کنم تا ابد نیاز به درک بیشتر دارد ارتباط بین احساس خوب اتفاقات خوب در زندگی و تغییر شرایط زندگی است.
در کتابها بارها خوانده بودم که احساس خوب اتفاقات خوب را ایجاد می کند اما درک و تجربه ای از این عبارت نداشتم.
از آنجا که اتفاق خوب خاصی در زندگی من رخ نداده بود بیشتر توجه من روی بررسی اتفاقات بد بود و سعی کردم ارتباط منطقی بین احساس بد و اتفاقات بد در زندگی روزمره ام پیدا کنم.
در ابتدا تصور می کردم اتفاق بد شامل تصادف، مرگ، از دست دادن یا اتفاقی است که در بیرون از من رخ می دهد.
اما با درک بیشتر این موضوع متوجه شدم که اتفاق بد هرچیزی می تواند باشد، هر چیزی که باعث برهم خوردن آرامش من شود در دسته اتفاق بد قرار می گیرد و زمانی که من در شرایط احساسی نامناسب باشم شرایطی در زندگی من پیش می آید که اتفاق بد من ادامه دار باشد.
مثلا من در احساس بد بودم و در موقع خیلی حساس برق قطع می شد و باعث تداوم یا تشدید احساس بد در من می شد یا دقیقا زمانی که می خواستم بخوابم همسایه ما شروع به دریل کاری می کرد و باعث تشدید احساس بد در من می شد.
وقتی روی ارتباط بین احساس بد و اتفاقات بد تمرکز کردم متوجه شدم نه تنها این قانون در زندگی من بلکه در زندگی همه اطرافیانم صدق می کند.
نکته جالب اینکه من و اعضای خانواده ام با اینکه در یک خانه زندگی می کردیم اما مسائلی که در زندگی رخ می داد با اینکه برای همه ما یکسان بود اما تاثیر متفاوت در احساس ما می گذاشت.
مثلا رفتن برق باعث تشدید احساس بد در من می شد اما برادرم نسبت به این موضوع واکنشی نداشت، در مقابل پخش نشدن کارتون مورد علاقه او باعث تشدید احساس بد در برادرم می شد درحالی که این موضوع برای من اهمیتی نداشت.
تصور کردم جهان به شکل پیچیده ای هوشمند عمل می کند و مسائلی در زندگی ایجاد می کند که تاثیر یکسان بر افراد حاظر در صحنه ندارد در واقع این افراد هستند که مطابق با احساس خود با آن شرایط برخورد می کنند.
بعد از مدت ها تمرکز بر ارتباط بین احساس بد و اتفاقات بد یقین پیدا کردم که احساس در ارتباط مستقیم با اتفاقات و شرایط زندگی است.
از این رو سعی کردم بر تغییر احساس خودم تمرکز کنم تا این بار تغییر نتیجه در زندگی پیرامونم را تجربه و بررسی کنم.
تغییر قدم به قدم
در ابتدا تصور می کردم احساس خوب اتفاقات خوب با خوب کردن احساس از طریق انجام کاری مانند گوش دادن به موزیک شاد، رقصیدن، تفریح کردن یا خندیدن با صدای بلند و … انجام می شود. اما بعد از مدتی که این کارها را انجام می دادم نتیجه خاصی کسب نکردم و از آنجا که این عقیده در من شکل گرفته بود که خداوند سریع الجواب است اگر انجام تمرینی در دو سه هفته نتیجه را تغییر نمی داد مطمئن می شدم که نحوه انجام باید تغییر کند.
متوجه شدم که احساس خوب اتفاقات خوب از طریق خوب کردن احساس با استفاده از عوامل بیرونی ذکر شده تاثیری در تغییر نتیجه زندگی ندارد بنابراین به تصمیم تغییر احساس با تغییر عوامل درونی را تمرین و تجربه کنم.
اولین سوالی که در ذهن من ایجاد شد این بود که:
احساس به چه شکل در من ایجاد می شود؟
برای یافتن پاسخ این سوال تحقیق و مطالعه زیادی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که تنها عامل تاثیرگذار بر احساس “افکار” هستند.
بعدا متوجه شدم که تاثیری که دیدن و شنیدن بر احساس ایجاد می کند نیز از طریق ایجاد افکار در ذهن من ایجاد می شود.
به عبارت دیگر زمانی که من در معرض شنیدن یا دیدن قرار می گیرم آنچه می بینم یا می شنوم ابتدا به افکار تبدیل شده و سپس بر احساس من تاثیر می گذارند.
هرگز به این صورت نیست که مشاهده شما به طور مستقیم بر احساس شما تاثیر بگذارد. به همین دلیل است که بین دیدن یا شنیدن و تغییر احساس فاصله زمانی هرچند کوتاه وجود دارد. چون پروسه تبدیل شنیده ها و دیده ها به افکار مقداری نیاز به زمان دارد.
کشف این موضوع که افکار من باعث بروز احساس می شوند سبب شد که تمام توجه و تمرکز من بر انتخاب افکار مناسب باشد.
موضوعی که عمل کردن به آن باعث تغییرات عظیم در زندگی من شد و همچنان به دنبال کسب مهارت بیشتر در کنترل و انتخاب افکار مناسب هستم.
درک این موضوع که چه افکاری مناسب و چه افکاری نامناسب هستند کار سخت و پیچیده ای نیست ولی نیاز به تمرین و تمرکز دارد.
چون سرعت مرور افکار بسیار سریع است در بسیاری از مواقع مرور صدها فکر باعث بروز احساس در ما می شود بنابراین لازم است مهارت ایجاد افکار به صورت پیوسته و دسته مانند را در خود ایجاد کنیم.
در ابتدا موضوع مهم تشخیص افکار نامناسب است که کار بسیار آسانی است اگر بر اساس توضیحات ارائه شده در فایل آموزشی عمل کنید.
تاثیر احساس خوب داشتن
افراد با احساس خوب، نسبت به زندگی دیدگاه مثبتتری دارند. این دیدگاه مثبت باعث میشود که فرصتها را بهتر ببینند و از آنها استفاده کنند. همچنین، این افراد معمولاً روابط بینفردی بهتری دارند که خود عاملی برای ایجاد اتفاقات مثبت است.
احساس خوب، انرژی مثبت ایجاد میکند. این انرژی مثبت، ما را به سمت اقدامات مثبت سوق میدهد و به ما کمک میکند تا به اهدافمان برسیم.
وقتی احساس خوبی داریم، بیشتر به دنبال فرصتهای جدید هستیم و آنها را با آغوش باز میپذیریم. این امر باعث میشود که اتفاقات خوب بیشتری در زندگیمان رخ دهد.
نکات مهم
- احساس خوب اتفاقات خوب، یک انتخاب است: ما میتوانیم به طور آگاهانه تصمیم بگیریم که احساس خوبی داشته باشیم.
- احساس خوب اتفاقات خوب، یک فرآیند است: ایجاد احساس خوب، یک شبه اتفاق نمیافتد. باید به طور مداوم روی آن کار کنیم.
- احساس خوب اتفاقات خوب، یک چرخه است: احساس خوب، اتفاقات خوب را به دنبال دارد و اتفاقات خوب، احساس خوب را تقویت میکند.
به طور خلاصه، احساس خوب اتفاقات خوب، کلید اصلی جذب اتفاقات مثبت در زندگی است. با تقویت احساس خوب، میتوانیم زندگی شادتر و موفقتری داشته باشیم.
توجه داشته باشید که این موضوع، ریشه در باورهای فلسفی و روانشناسی دارد و ممکن است برای همه افراد به یک شکل قابل درک نباشد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.43 از 49 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام و احترام. به جرات می توانم بگم بهترین و موثرترین سخنرانی که در زندگی ام شنیده ام، همین فایل است. دیروز و دیشب خیلی حال روحی ام بد بود و طبق پیشنهاد استاد برای نجات حال خودم به سایت مراجعه کردم و به این فایل فوق العاده رسیدم. در کمال ناباوری برای چندمین بار حال خودمو، خودم خوب کردم. خدایا شکرت. همین الان جواب احساس خوب و افکار خوبم رو گرفتم.
به نام خداوند بخشنده وبسیار مهربان
سلام استاد جان امیدوارم که چطورتون عالی باشه
قبل هر چیزی بگم که نور به قبر مادرتون بباره خدا رحمتش کنه که همچین مرد بزرگی رو بدنیا آورد واستاد ما کرد
من همیشه یه وجه اشتراک بین خودم وشما میبینم که ما هردو مثال حضرت داوودیم وچقدر خوب که تونستیم حضرت داوود زندگیمون باشیم
وقتی صحبت از احساس خوب به میان میاد تازه متوجه میشم که چقدر بااهمیت احساس خوبمون حفط کنیم
ذهن ما به نظرم موقعی که درست کار نکنه درمقاله ای همه چیز صفرو صد میبینه ،مثلا میگه من دوساعت حالم بد شد دیگه فایده نداره این کار یا من شروع نمیکنم اصلا چون توان صد شدن ندارم
خیلی از مسائل زندگیمون همینطوری عقب انداختیم شروع نکردیم وزندگی نکردیم دارم به تازگی متوجه میشم من اگه در چیزی که میخوام ده هم باشم بهتراز صفر ومهم نیست هم صد نباشم اتفاقا دیروز صبح با مادرم بحثم شد مدام مادرم چیزای ناراحت کننده بهم گفت ومن سعی کردم درآرامش خودم جواب بدم ولی بعد که اومدم اتاقم دیدم حالم بده انگار خانم منفی بافش لجش گرفته بود که چرا حال این خوب بذار حالش بگیرم چه معنی میده اومدم حتی گلایه کردم از مادرم به همسرم
ولی بعد متوجه شدم ای دل غافل اون دقیقا همین میخواست براهمینم به همسرم گفتم ببخش گلایه کردم نباید میگفتم چیزی ولی دیگه کار خراب شده بود شیطان متولد شده بود حال همسرمم بد شده بود
مدام شکایت میکرد که این چه مادری داری وفلان وبهمان
با خودم گفتم دیدی چقدر حرف زدن مخربه
دیدی
درس بگیر که دیگه تکرارش نکنی
اما بازم حالم جا نمیومد یه چیزی روقلبم سنگینی میکرد خلاصه که این شد که دیدم که مادرم با اینکه رفت مسافرت ولی بازم اسمس هایی میداد که ناراحتم میکرد دیگه کلافه شده بودم فوری به همسرم که رفته بود شبکاری پیام دادم مامان دیوانه شده اینجوری گفته اونجوری گفته ویه متن بلند نوشتم یهو ندایی اومد چی کار میکنی مگه همین الالان ندیدی حرف زدن چه کرد باهاتون زود پاکش کن انگار تلنگری بهم خورد زود پاکش کردم وگوشیمو انداختم یه طرف
هنوز ترکشای ظهر میومد از همسرم از مادرم
خداروشکر قطع کردم سیمش اومدم وسایل شما رو پلی کردم خیلی یکه خوردم با من حرف میزدین
حالت بده یه چیزی روقلبت سنگینی میکنه اشکال نداره همیشه حالت خوب نیست ببین چی حالت بد کرده رهاش کن به چیزایی که خوب بوده توزندگیت حالت خوش کرده فکر کن هیچی نیست ببین دوست داری اوضاع چطور باشه حالت خوب شه چی بشه حالت خوش میشه
اصلا انگار آب رو آتیش بود
احساس کردم بیخیال همسرم برای زایمانم انگشتر اینترنتی سفارش داده بود بهم پیام داد که مشکل برخورده وکوچک بوده زنگ زدم از خجالتشون دراومدم وفلان وبهمان یه حسی بهم گفت اینا ترکش های صبح باید حالت خوب کنی به انگشتر قشنگت فکر کن وتشکر کن بهش گفتم ممنون عزیزم تو فقط خودت ناراحت نکن گور باباشون یهو یه فکری رسید به ذهنم
فوری گفتم اصلا کوچیک باشه فوقش میدیم طلا ساز بزرگش کنه فعلا هم میکنم انگشتر کوچیکم
شادی تو لحن همسرم اومد که باشه پس همین کارو میکنیم آره تو فعلا تو انگشت کوچیکت بکن
برا انگشت انگشتریت بعدا میخرم منم با خوشحالی گفتم باشه عزیزم
به خودم گفتم داره برات طلا میخره به به ببین چه مرد دست ودلبازی ببین چقدر عالی خیلی از پولداران زورشون میگه برا همسرشون طلا بخرن ولی همسر تو از وقتی فهمیده انگشتر دلت میخواد هرجور شده برات خرید
قند تو دلم آب شد یه حسی بهم گفت شاید مامانتم حسودی کرد ته دلش گفت ۳۰ سال با این مرد زندگی کردم یه دفعه برام طلا نخرید خودم خریدم برا خودم اونوقت دامادم برا دخترم انگشتر خریده قسطی
تو این وضع بیپولی ناخودآگاه شاید ناراحت شده حسرت خورده یا حسادتش تحریک شده
سر همین موضوع گفتم دیگه جواب پیامای مامانم نمیدم یا با مهربانی میدم
بایه چشم گفتن به مامانم دیگه جوابشو ندادم ودرکمال تعجب دیدم دیگه پیام نداد انگار فرکانس های مثبت من حال واحساس خوب مانع رسیدن منفیا شد
دیروز روز جالبی بود صبح پراز عجایب منفی شب ورق برگشت
حالم جا اومد رفتم طبقه پایین پیش فامیلم
یکم نشستم همسرم پیام داد با فروشنده صحبت کردم وگفته خیلی راحت گشاد میشه کرد انگشتر بدون طلا اضافه
منم با لبخند نوشتم خداروشکر
برام نوشت نگران نباش درستش میکنم برات عزیزم
نوشتم من با وجود تو نگرانی ندارم قربونت بشم
ته دلم قند آب میشد وشکلات چشامم پراز قلب شده بود
عزیزم برام طلا خریده تازه دلش نمیخواد نگران حواشیشم باشم اینقدر این مرد آقاست جنتلمن بافکره عاشقم
میدونید استاد جان من واقعا بهترین مرد دنیا رو کنارم دارم واقعا پزش میدم حتی به خودم
خداوند هزار بار شکر بابت داشتنش
حالا یه رازیم بگم بهتون وقتی احساسم بده دقیقا برعکسش فکر میکنم خخخخ
یعنی قشنگ تمام صفات خوبش از نظرم محو شده وبرعکس میشه
حتی رفتارش هم برعکس میشه
رابطه خوب داشتن با آدمها اینجوریه
آدمها بد نیستن هیچ کدومشون همشون خوب وعالی بستگی داره چه حسی واحساس داری بهشون به خودت به زندگیت
دراصل من باعث میشم با احساس بدم رفتارهای بدشون بیرون بکشم از وجودشون
یه همسایه داشتیم ما فوت کرد
مرده مشروب خور بود بداخلاق بود کلاهبردار وشارلاتان بود
هزار تا کار بد میکرد با کل فامیلش قطع رابطه بود آخرعمری هم دراثر سرطان پیشرفته خون مرد
اما رابطه اش با زنش وبچه هاش عجیب خوب بود
زنش میپرستید یه جوری که انگار الهه است به عموم گفته بود من دزد عالمم باشم نمیزارم آب تو دل زن وبچه ام تکون بخوره اینا باید مثل فرشته ها مثل سلبریتی ها زندگی کنن
زنش با سه تا دختر آشپزی نمیکرد تو خونه صبر میکرد تا مرده بیاد خونه براشون غذا بپزه
اونم شب ساعت ده شب میومد یه جوری قربون صدقشون میرفت ومیگفت به به خوب کردین بیام الان یه غذایی بدم بهتون کیف کنید
ساندویچ درست میکرد با تزئینات ویژه
زن عموم یه شب پیششون بود میگفت زنش امیر خان امیرخان از دهنش نمیافتاد اونم عشقم نفسم برا زنش
میگفت مردم شانس دارن زن سیاه سوخته زشت چقدر میپرستش خوب پسرم نیاورده براش
مرده هم عاشق پسر بود ولی خداسه تا دختر داده بود بهشون
اما مرده به زنش گفته بود حتی اگه بچه هم نمیاوردی برام هر روز میپرستیدمت تو خدای منی روی زمین
هرکاری بگی همون کار میکنم
میخوام بگم چقدر مهم احساس خوب داشتن به خودمون به زندگیمون به همسرمون به پول وداراییمون به سلامتیمون به همه چیزمون
اصلا رازش همین وقتی از یه همچین مرد بدرد نخوری به نظر ما یه همچین مرد باوفا وبینظیری درمیاد عاشق پیشه وفدای خانواده
از همسران ماهم درمیاد همچین چیزی
از پول وداراییمونم قصر وکاخ وبهترین وبیشترین رفاه وزندگی درمیاد
از سلامتیمونم هم بهترین وایده آل ترین هیکل وسالم ترین بدن درمیاد
وخلاصه چی میخوام من بهترینش با یه کلمه احساس خوب داشتن وموندن دراین شرایط خوب همه چیز بینظیر میشه
امروز همسرم بهم گفت برات قصری میسازم از اون خونه تو لایق بهترین هایی خونه ای که خریدیم قصر میکنم برات
خیلی خوشحال شدم واقعا اون خونه رو قصر دیدم
ولذتش بردم
از امروز هر زمان حالم گرفته شد به خودم میگم الان چی کار میکردی حالت خوب میشد چی داشتی کجا بودی وشروع میکنم به فکر کردن بهش تا دوباره برگردم به قصر احساس خوب خودم
سلام بر دوستان وهمراهان گرامی
احساس خوب اتفاقات خوب کلیدورمزوراز مرتفع شدن همه مشکلات وهموار شدن مسیر موفقیت و یافتن آرامش پایدار وداشتن زندگیی سرشار از ذوق وشوق
وفرمول بینظیری که استاد پیشنهاد دادند
که حداقل اگر احساس خوب نداریید احساس بد نداشته باشید
اگر احساس بد داریید نیازی به کنکاش افکار منفی نیست به چیزهای خوب فکر کنید
اگر بازهم نتوانستید به خاطرات خوب زندگیتان فکر کنید
واگر بازهم نتوانستید روی چیزهاوموضاعات خوبی که دوست داریید اتفاق بیفتد متمرکز شوید واین راهکار فوق العاده است
بنام خدا
سرنوشت خود را آزمایش کنید
فایل بی نظیری هست دیروز چندین بار گوش کردم و فایل های دیگه ای هم هستن که بسیار عالی در این زمینه که استاد خیلی بهش اشاره میکنه واقعا راز موفقیت در همه ی جنبه های زندگی داشتن احساس خوب هست بسیار در زندگی اینو تجربه کردم که وقتی احساسم خوبه زندگی چقدر با تمام پستی و بلندیهاش آسان میشه همه چی خوب پیش میره حالت رندوم داره امیدوار هستی چشمهایم میخندن شادو سبک هستم چقدر با خدا رابطه ام بهتر میشه این مدتی هست که کلا خدا را شکر بیشتر ساعات در احساس خوبم ونتیجه اش را هم دیدم اما خوب مگر احساس بد یا همون منفی باف میزاره مدام در حال فعالیت هست مخصوصا که من یک مسئله را باید در خودم حل کنم بسیار برای خودم سختش کردم وقتی فایلها را گوش میکنم طبق اونا پیش میرم گاهی خوب پیش میرم و گاهی منفی باف میاد وسط که تو نمیتونی سخته حالت روانی میگیری اگه این کار را کنی ووقتی قطعی تصمیم میگیرم نمیزاره ولی من همچنان دارم با استفاده از این فایلها و استمرار در مسیر راهی پیدا میکنم چون میدونم این یک مانع برای پیشرفتم ذهنم را به سمت خودش برده در روز زیاد بهش فکر میکنم اما من میتونم و از پسش برمیام و خودم را آزاد میکنم میخوام بگم اگه مسئله ای حستو بد کرد نباید بمونی تو احساس بد باید سریع از یه موضوع خوب که میتونه احساستو خوب کنه کمک بگیری و سریع بر گردی به حس خوب داشتن منم همین کار را میکنم و میدونم موفق میشم .انشاالله
ممنون از شما استاد روشن
با سلام و احترام
اتفاقا برای بدست آوردن احساس بهتر هدایت شدم به این فایل ……سپاسگزارم
به نام خالق احساس های پاک
سلام خدمت استاد عزبزم ودیگر دوستانم در چله تعقیر زندگی
گام 20 سرنوشت خود را ازمایش کنید
شنیدن این فایل اصل تمام شدنی نیست وهر چقدر گوش می دم سیر نمی شم از دیروز تا حالا همش می خوام بیام بنویسم هی گوشش می دم ومی دونم نوشتنن راجبش ناقص خواهد بود چقدر نوشته های قبل فایل عالی وخواندی واگاهی بخش هستند
احساس خوب برابر با اتفاقات خوب تا حالا براب من تا این اندازه واضح وروشن نشده بودنند از وقتی اومدم تو این سایت استاد در هر فرصتی راجب احساس خوب توصیه کردن واز اهمیت داشتن احساس خوب گفتن اما اینکه چطور احساس خوب منجر به اتفاقات خوب می شه اینقد واضح درک نکرده بودم
برای اینکه در زندگی ما اتفاقات خوب رخ بده باید احساس خوب داشته. باشبم وبرای ابنکه احساس خوب داشته باشبم بابد افکار خوبی داشته باشیم ودر واقعه افکار ارتباط مستقیم با احساس داره
وقتی ما افکاری مثبت داشته باشبم وبه چیزهای خوب فکر کنیم احساس خوبی در ما ایجاد می شه وفراکانس احساس خوب ما ارتعاش پیدا می کنه واتفاقات هم فرکانس خودش رو برای ما رقم می زنه
ما همیشه برای اینکه از اوضاع بدن خودمون با اطلاع بشیم می ریم ازمایش می دیم وضعیت بدنمون رو چکاپ می کنیم اما نمی دونیم خداوند در وجود ما یه ازمایشگاه فوق العاده دقیق قرار داده که ما توسط اون می تونیم به خوبی از حال خودمون باخبر بشیم واین ازمایشگاه احساس ماست وقتی احساس ما خوب باشه یعنی ما در شرایط خوبی هستیم ووقتی احساس خوبی نداشته باشیم یعنی شرایط خوبی نداریم و احساس ما کاملا به رز ودز لحظه است ومنبع اطلاعات احساس ما افکار ماست افکار ما تبدیل می شن به احساس
احساس ما تحت تاثیر افکارچند دقیقه پیش تر قرار می گیره یعنی احساس ما برای افکاری که یا هفته پیش داشتیم یا یه ماه پیش بد نمی شه اما بخاطر وجود تعداد بی شمار رشته عصبی ما این توانایی رو داریم که افکار بیست سال پیش رو به خاطر بیاریم مثلا کسی حرفی به ما زده واون لحظه احساس ما درگیر شده والان هم با یادآوریش احساس ما بد می شه
پس نتیجه این می شه با کنترل افکار می تونیم احساس مون هم کنترل کنیم برای این کار باید افکار خوب داشته باشیم برای داشتن افکار خوب کافبه افکار بد نداشته باشبم یا افکار خوب از آینده بسازیم برای خودمون
ذهن ما منبع اطلاعاتش احساس ماست وداشتن احساس خوب همه اتفاقات زندگی ما رو خوب رقم می زنه وبرعکس
من بخاطر چاق بودنم خیلی از خداوند سپاسگزارم زیرا چاقی بانی این شد تا من به این سایت هدایت بشم واین اگاهی هارا دریافت کنم 37 سال در جهالت محض زندگی کردم وهمیشه منتظر بودم تا بقیه بیان وحال منو خوب کنند منتظر بودم محیط وافراد اطرافم برای زندگی من برای احساس من برای حال من تصمیم بگیرن همیشه همه رو مقصر حال واحساسات درونی خودم می دونستم اونقدر برای تغقیر دادن اطرافیانم عصبی شدم فریاد زدم قهر کردم داد وبیداد کردم اما نه تنها اونها تعقیر نکردن بلکه اوضاع وشرایط بدتر هم می شد
بارها شنیده بودم برای تعقیر باید از خودم شروع کنم اما نمی دونستم چه جوری ذهنم پر بود از افکار منفی افکار محدودکننده فکار گذشته اگه کسی چیزی بهم گفته بود که ناراحت شده بودم روزی چند بار با خودم مرور می کردم وعصبی میشدم باراها اون صحنه ها و به خاطرم می آوزدم واز تکرار اون افکار حالم بد می شد با خانوادم پرخاشگری می کردم بدون اینکه اونا بدونن دلیلش چیه به ظاهر هیچ اتفاقی نیفتاده بود اما در درون من غوقا بود
با گوش دادن به فایل های تعقیر زندگی وشنیدن حرف های استاد راجب احساس خوب موقتا یه چیزای در درون من تعقیر می کزد اما به رفتاردز من تبدیل نمی شد انگار این اگاهی ها در من نفوذ نمی کرد با اینکه صد درصد قبولشون داشتم اما چند وقته که نمی دونم چه زمانی بوده واز کی شروع شده که این اگاهی ها به جانم نشسته وروح وذهن و وجود منو در برگرفته
اومدم از خودم شروع کردم برای اروم شدن دخترم دست از فریاد کشیدن وداد وبیداد وغرزدن کشیدم دیگه نصیحت نکزدم برای غذا خوزدن اسرار نکزدم در عوض روی خودم کار کردم سعی کردم صبور تر باشم قضاوتش نکنم خودمو جاش بزارم بهش احترام بزارم سخت نگیرم قبلا هم اینا رو بلد بودم اما نمی تونستم به رفتار تبدیل کنم وقتی تونستم درونم رو آروم کنم وقتی تونستم افکار پوچالی گذشته رو رها کنم فکرهای خوب ایده های خوب در ذهنم بالا اومد دیدم صبرم بیشتر حوصلم بیشتر کمتر عصبانی می شم بیشتر می خندم خیلی حرف ها که قبلا برام خط قرمز وحیاتی بود الان هیچ واکنشی در برابرشون نمی دادم وبرام بی تفاوت شد کم کم دخترم هم عوض شد واونم دیگه آدم سابق نیست تازه فهمیدم چطور تعقیر من باعث تعقیز اطرافیانم می شه
چندین ساله با همسرم زندگی می کنم برای تعقیر دادن خیلی از رفتارهاش جنگیدم باهاش کلنجار رفتم از بس تلاش کردم اونو تعقیر بدم معنی زندگی رو درک نکردم نفهمیدم کی 18 سال از زندگی مشترکمون گذشت الان که دست از تعقیر دادن اون برداشتم وقبول کردم اونم یه آدمه ومساعل مربوط به ذهن وافکار خودش رو داره تجربه می کنه واومدم نگاهمو عوض کردم ذهنم روبرای دوست داشتنش تحت آموزش فرار دادم ومسبرش رو تعقیر دادم حالا می بینم چفدر ساده می شد این سالها از زندگی لذت برد ومن خودم وخانوادمو ازش محروم کردم الان همسرم خیلی بهم ابراز علاقه می کنه چون در طول روز کع اون سر کاره ومن خونم ففط به خوبی هاش فکر می کنم هر وقت یادش می افتم می خندم واونم بدون درخواست من بهم توجه می کنه واز علاقش می گه بدون اینکه من بخوام وبهش تذکر بدم وقهر کنم ونامه بنویسم ودعوا کنم
حالا خوب درک می کنم افکار من خالق احساس منه واحساس من خالق اتفاقات زندگی منه
لازم نیست خیلی تلاش کنیم افکار خوب داشته باشبم همین که فکار بد نداشته باشبم خوبه یا با رویا پردازی وتصویر سازی می تونیم افکاز خوب را ایجاد کنیم
نمی خواد خیلی وسواس داشته باشبم برای ایجاد احساس خوب چون ما چه بخوایم چه نخوایم در طول شبانه روز در معرض دیدن وشنیدن اتفاقات مختلف هستیم همین که غالی احساس ما خوب باشه کافیه
کنترل ورودی های ذهن خیلی مهمه با رد کردن شنیده ها ودیده ها از فیلترمی تونیم افکارمون رو کنترل کنیم
خدای خوب ومهربانم زبانم قاصر برای سپاسگزاری من بنده توان ان را ندارم که از خالقی چون تو تشکر کنم از تو بی نهایت سپاسگزارم که چشم های من گوش های من لایق درک این اگاهی هاست از تو سپاسگزارم بخاطر چاقیم که منو به این مسیر هدایت کرد
و خدایی که در این نزدیکیست.
احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب،این جمله دفعه اول که شنیدمش خیلی برام ملموس و قابل درک نبود ولی هرچی آگاهی هام بیشتر شد متوجه شدم که احساس خوب داشتن در درونه منه نه محیط و آدمهای اطرافم،مثلا همین آزمایش دادن و متوجه شدن آدمها که چه مشکلاتی درون بدنشون وجود داره،به خوبی برام قابل درک تر شد که احساس خوب و بد داشتن یعنی چی؟؟وقتی من از نظر احساسی توی شرایط خوبی نباشم بیماری ها یکی یکی عود میکنن و هر روز ی جایی از بدن علائم بیماری رو بروز میده،مثلا درباره ی یکی از نزدیکانم،ی مدتی بود کمر دردهای شدیدی داشت جوری که گاهی شبها تا صبح بیدار میموند از درد به خودش میپیچید تا اینکه رفت دکتر و بنا به تشخیص دکتر ایشون دچار اضطراب و ترسهایی توی زندگیش شده بود و مدام در حال فکر کردن له عاقبت مشکلاتش بود و همین فکر و خیالات باعث کمر دردهای شدید شده بود و با توصیه اون پزشک شروع کرد سبک زندگی روزمره خودشو عوض کرد و به لطف خدا کم کم مسائل و مشکلاتش یکی یکی حل شد و الان دیگه از اون مریضی خبری نیست،الهی شکر.این داستان داره اینو میگه که وقتی حال افکارت خوب باشه مسلما درون جسمت هم شاد و عالی و تک تک سلولها دارن کارشونو درست انجام میدن،این مشکل رو خودمم داشتم و خداوند رو دور از خودم میدیدم و فکر میکردم مهربانتر از همه برای من پدر و مادرم بودن که از دست داده بودمشون و خودمو بدون اونها تنها و بی کس و افسرده میدونستم و خدا رو از خودم خیلی دور میدیدم و له خودم میگفتم اگر اون خدای خولی بود که منو له این روز نمینداخت ولی خدا رو شکر کپ کم آگاه شدم و چشمم به حقایق دنیا بیشتر و بیشتر باز شد که از همه مهربانتر با من خداست و دارم سعی میکنم با حال خوب همواره صداش کنم و ازش بخوام که منو به حال خودم رها نکنه.خدایا ازت ممنونم که روز به روز دریچه ی بهتر و عالی تری از دنیا رو به روم باز میکنی.نتیجه ی حال خوب من که با مرور اتفاقات خوب من هست،این شده که من رضایتم از زندگیم بیشتر بشه و دلم بخواد آرزوهام یکی پس از دیگری برآورده شه و بت حال خوب چمدان سفر آخرتم رو ببندم.الهی شکر.
یا حق
چقدر خوندن این که اتفاقات زندگی آدم و حسش دست خودش به آدم احساس قدرت میده 😍 ممنون بابت این متن عالی ا
سلام استاد
همانطور که همه انسانها برای سلامتی جسم خود به ازمایشگاه میروند و خود را چکاپ میکنند . خداوند نیز در بدن ما یک ازمایشگاه دائم قرار داده است که با ان سلامت جسم و روح خود را چکاپ کنیم و ان احساس ما است . و احساس ما نشات گرفته از افکار ما درزندگی است و ارتباط بسیار مستقیمی با افکار ما دارد و احساس ما را تعیین میکند و زندگی مارا شکل میدهد ما به وسیله احساس خود میتوانیم سختی و خوشبختی را درجهان و زندگی تجربه کنیم .
ما دربدن خودمان ازمایشگاهی بسیار مجهز داریم که بسیار هوشمند عمل میکند و ان احساس ما است .که مشخص میکند افکار ما مناسب است و یا نه . احساس خوب داشتن شاد و شنگول بودن نیست فقط باید دراحساس بد و غم و اندوه نباشیم چون احساس بد داشتن یک چیز درونی است که حال درون مارا بد میکند شاید از عوامل بیرونی باشد ولی وقتی احساس ما بد شد ما احساس درد در جسم خود نداریم ولی احساس ما خوب و خوشایند نیست
احساس ما یک ازمایشگاه است که به ما نشان میدهد که افکار شما مناسب است یا خیر و ایا این ورودیهای ذهن نرمال هستند یا نه پس همانطور که ما با ازمایش خون خیلی از موارد را دربدنمان چک میکنیم با داشتن احساس بد و خوب میتوانیم بفهمیم که حال عمومی ما نرمال است یا خیر
احساس را ملاک انتخاب افکارت قرار بده چون احساس بهترین ازمایشگاه دربدن هر فرد است . و جالب اینه که جواب ازمایش را خودت میخوانی نه دیگران و خودت متوجه میشوی که ایا نرمال هست افکارت یا خیر چون احساس ما به روز است و برای افکار چند ساعت ما تغییر میکند
احساس ما کاری به افکار گذشتهی ما ندارد و اگر نمیدانی چه چیزی را درذهنت مرور کنی با احساست میتوانی افکارت را انتخاب کنی و هرگز به جستجوی دلیل احساس بدت نباش بلکه ان را رها کن و به دنبال مرور تجربیات و یا رویاهای آینده خودت باش که حالت را خوب کند .
چون فکر کردن اصلا زمان و محدودیت ندارد در یک ان میتوانی خاطرات 30سال پیش را با جزییات کامل در ذهنت مرور کنی و با مرور ان احساس خود را شاد و یا بد کنی و چون افکار منفی درذهن ما ریشه بیشتری دارد افکار منفی درذهن ما بیشتر است و به راحتی احساس مارا بد میکند ما باید خیلی مراقب ورودیهای ذهن خود باشیم و ان را کنترل کنیم و هر اخبار را گوش ندهیم چون خداوند برای ما 2 تا گوش و یک زبان افریده است چون ورودی مغز ما از گوش دادن است و اگر خوب گوش کنیم اموزش خوب میبینیم و افکار مثبت بیشتری را به ذهن خود وارد میکنیم و برای همین است که خداوند مارا از شنیدن غیبت منع میکنه چون در خیلی از موارد با غیبت دید و نظر ما به افراد با توجه به شنیده های بد قبلی کاملا تغییر میکند و حتی ممکن است درمقابل فرد مورد نظر واکنش درستی نداشته باشیم ما باید کمتر حرف بزنیم و بیشتر شنونده باشیم تا گوینده و افرادی که زیاد صحبت میکنند کسی زیاد به حرفهای او توجه نمیکند چون مطالب اموزنده زیاد نمیگویند .
داشتن احساس خوب یک نوع هنر است که باید با اموزشها و اگاهیهای درست انها را یاد بگیریم که ایا ما از روشهای همیشگی استفاده کنیم و یا راهی جدید و با انتخاب درست پیش برویم تا به احساس خوب دست پیدا کنیم و با این کار کم کم بدن خود را درحالت چکاپ کامل قرار دهیم تا به سلامتی کامل جسم و روح برسیم و بدانیم که چقدر احساس خوب داشتن برای ما مهم است و هدف از زندگی کردن و لذت بردن درجهان همین است و همانطور که خداوند فرموده است انسان مومن هرگز دچار غم و اندوه نمیشود چون وقتی احساس خوب و شادی داشته باشد و شکرگزار خداوند باشد هرگز غم و اندوه ندارد .
سلام زهرا جان
واقعا از خواندن کامنتت لذت بردم و چقدر خوشحالم به این درجه از رشد و آگاهی رسیدی
و چقدر قشنگ ژحرف دلتو به زبان ساده بیان میکنی
احتمالا یه بار دیگه نظرتو بخونم خیلی خوب بود دمت گرم رفیق👏👏👏👏
سلام مژگان جان . خیلی خوشحالم که از نظر من خوشتان آمد. نظر لطفتون است انشاالله همه ی دوستان در این مسیر به درک دقیق فایلها برسند و همگی به تناسب اندام ایده آل و موفقیت در تمام جنبه های زندگی برسیم 🙏🏿🙏🏿🙏🏿🙏🏿💖💖💖💖💖
سلام و درود فراوان
نمیدونم چی باید بنویسم فقط این آزمایشگاه درونی مت به من میگه بنویس حتی نیم خط حتی یک سلام خالی به استاد یه سلام به دوستان و یک سلام به همان کسی که شما را به این نوشتن سوق داد
سلام به آن کسی که هنگام مقاومت در نوشتن بهت گفت بنویس ولو غلط ولو کم . سلام به آن کسی که بهش گفتم این یک هفته است حالم خوب نبست و در این فرآیند بدحالی ویروس آنفولانزا و شب بیواری های زیاد و کابوس دیدن فقط فکر تو بود که من را نجات و داد و نفسی دوباره بخشید فقط فکر او بود و صحبتهای درونی با او بود که باعث شد یکی دو ساعت به خواب آرام فرو روم گفتگوی درونی با او بود که تنهایی ام را پوشش داد و گفتگوی درونی با او بود که دوباره معجزه بودن در این سایت را به من یادآوری کرد و همین الان هم یعنی روز چهارشنبه عصر ۱۹ دی ماه چنان دلم سنگین بود و بعد از چندین روز بیماری سخت امروز احساس میکردم سبکترم و احساس شادتری دارم دوش گرفتم و نماز م رو خوندم اما به طرز عجیبی دلم سنگین شد نمیدونستم چه کار کنم به هیچ عنوان حوصله نوشتن و یا خواندن و هر کار دیگه ای رو نداشتم از درونم گدشت به زبان نیاوردم که خدایا از این حالت نجاتم بده که بعد از حدود نیم ساعت گوشی رو بدون هدف با همان حالت برداشتم خواستم بعد از چند روز برم تمرینم روز ۲۹ تکرار رو بنویسم که دیدم استاد مطلب جدید روی سایت گذاشنه و ناخودآگاه دکمه مشاهده رو زدم و یکبار دیگر باز هم معجزه خدا یک بار دیگر باز درست همان فایلی که مناسب حال من بود و بخصوص جایی که استاد گفت با چند تا سوال ساده از خانمش باعث میشد حال او را دگرگون کند دقیقا من هم به نوعی حال مرجان خانم رو داشتم از خودم پرسیدم الان چه شرایزی باید در زندگی ات باسه تا احساس خوبی داشته باشی ؟ الان باید چه کارهایی رو انجام بدی تا حالت رو خوب کنه ؟ الان نیاز درونی تو چیه ؟ با پاسخ دادن به این سوال ها در همین جا میخوام حال خودم رو خوب کنم
اول اینکه اللن اگه من ۱۰۰ میلیون تو حسابم باشه حالم خوب میشه بدهی ها رو میدم خریدهام و نیازهام رو انجام میدم و بهترین کادو رو برای همسرم میخرم و اینکه لباسی که سایز واقعی و طبیعی بدنم هست رو بپوشم عکسم رو تو شگفتی سازان سایت بارگزاری کنم حالم خوب میشه و اینکه دیگه زانو م عالی شده باشهدمثل روز اول و کار ادری ام هم به روز شده حالم خوب میشه و اینکه تز خدا میخوام کاری رو برام فراهم کنه که بیستر تو خونه ام باشم وقت بشتری بادپ بچه ها و همسرم باشم صبح ها استرس اداره رفتن رو نداشته باشم و متلق به خودم باشه شب ها هم هر ساعتی دوست داشتن بخوابم . با تصور اینکه الان ۱۰۰ تومن تو حسابم هست و تمام ۷ریدهام رو انجام دادم و عکسم رو گذاشتم تو آلبوم شگفتی سازان و کارم به روز شده و شغل جدیو با آن شرایطی که دوست دارم فراهم شده واقعا لبخند رو لبام آورد و حالم رو خوب کرد .خدایا شکرت اسناد عزیز ممنونم
بنام خداوند بخشنده و مهربانم ،استاد عزیزم شب بخیر وسلامتی ،وسلام خدمت همه اعضای سایت تناسب فکری ،
چقدر زیبا تفهیم کردی استفاده ،از مایشگاه درونی ما که احساس مارا می سنجد ،واقعا برنامه نداشتن سبب افسردگی وبی هدفی میشود،من مدتها است این گونه هستم واز خدا میخواهم یاری ام کند خودم را تغییر بدم ،خدایا شکرت در پناه حق پاینده باشید
سلام استاد روشن عزیز پیام آور آگاهی الهی قلب و روح من
فقط اشک میریزم اشک ذوق
نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم استاد
احتمالا یبار دیگه که آروم بشم میام دیدگاهمو مینویسم
استاد شما زندگی من رو زیرو رو کردید منو از ورطه ی افسردگی به کجاها رسوندید و چقدر آگاه تر شدم آرام تر شدم لذت مند تر شدم شادتر شدم
استاد من کجا بودم و الان به کجا رسیدم خدای من
همیشه غرق در افکار منفی و احساس بد و چه تجربه های ناخوشایندی ازین در احساس بد بودن دارم
و چه خوب شد که با شما آشنا شدم
احساس من نود و نه درصد مواقع این روزها عالیه استاد
اولین عاملش هم با آشتی با خودم و دوست داشتن خودم شروع شد
و اولین نشانه ش بهبود رابطه م با پسر و همسرم که بیشتر روز باهاشون درگیر بودم و سعی داشتم تغییرشون بدم خودشو نشون داد
من دست از تغییر دیگران برداشتم و رو خودم کار کردم رو احساسم رو حال درونیم
یهو اصلا اطرافیانم هم خود به خود تغییر کردند اصلا همه یهو خوب شدند
خدایا شکرت میکنم سر تعظیم فرود میارم خدایا تو چقدر مهربون و بزرگی
حال من رو اینقدر عالی کردی من این همه کار جدید برای عالی شدن خودم پیدا کردم از مولانا و شمس خوندن از خلوت کردن با خودم ،گوش دادن به حرفهای آقای مزدافر استاد الهی قمشه ای آقای حسین اورا آقای برزگر استاد عطار روشن
دیگه وقتمو با دیدن سریالهای بی سروته تلف نمیکنم هر بحثی رو باز نمیکنم هر اخبارمنفی رو گوش نمیدم
خدایا چقدر این روزها به وقت من برکت دادی بهترین حال رو وقتی اینجام دارم به اوج احساس و اشک و قلیان احساسات میرسم در کل وقتی اینجام حال دلم خوبه خوبه
حضور در اینجا رو دوست دارم حرفای استاد به دلم میشینه از دلش میاد و به دل من نوذ میکنه
چند وقتیه میبینم همسرم هم خیلی تغییر کرده سوار ماشینش شدم دیدم تمام فایلهای مجتبی شکوری رو دانلود کرده و وقتی تو ماشینه گووش میده برام جالب بود چطور شد وقتی دست از تلاش برای تغییر همسرم برداشتم خود به خود اونم داره بهتر میشه مثل خود من
منم از وقتی یه روز تسلیم محض اراده ی خدا شدم و اشک پهنای صورتم رو گرفته بود و اونقدر گریه کرده بودم که همه جا رو مه آلود میدیدم به اینجا هدایت شدم
خسته و درمانده بودم نه فقط از چاقی ازین بلاتکلیفی
اینکه نمیدونستم من کی ام برای چی بدنیا اومدم چرا اینجا بدنیا اومدم رسالتم در این دنیا چیه چرا زندگی تکراریه چرا دلخوشی ها تو ایران کمه
همه این سوالها تو سرم میچرخید دیگه خونه و ماشین و ویلا و همسر خوب و فرزند منو اغنا نمیکرد
دنبال چیز بالاتری بودم عشق درونی عمیق تر و الهی تر
الان بیشتر روز چون با خدا هستم حالم خوبه دیگه نظر دیگران برام مهم نیست من الان با خدای درونم شادم دستمو گرفته منم محکم دستشو گرفتم و ول نمیکنم
ازش خواستم منو به خودش برسونه تو این مسیر الهی منو رها نکنه راه درست رو نشونم بده
بیشتر روز دارم شعر های مولانا و خیام و حافظ و سعدی میخونم و منی که از شعر هیچی قبلا نمیفهمیدم معناها برام آشکار شده
من عشق زمینی رو سالها پیش تجربه کردم ده سال جنگیدم تا به پسر داییم که دیوونه وار عاشقش بودم رسیدم
کلا ما تو کل فامیل یه مرد داشتیم که نماز صبح هم میخوند و اون همسر من بود بقیه همیشه نماز صبحشون قضا میشد و من نماز خون بودن همسرم رو خیلی دوست داشتم
و حالا دارم عشق الهی رو با تمام وجودم تجربه میکنم احساسی فوقالعاده زیبا درونی و معنوی
و جالبه که اومدم اینجا که لاغر بشم هم لاغر شدم هم افکارم رنگ و بوی الهی گرفت
فهمیدم چطوری با مرور افکار مثبت و خاطره های شاد همیشه حال دلم رو حتی تو بدترین حالات روحی خوب و خوش نگه دارم
این کار رو اگه بلد بشیم و تمرینش کنیم به بالاترین درجات لذت از حال و زندگی در لحظه خواهیم رسید
به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم
روح مادرتون شاد باشه که باعث شد شما فایلی رو تهیه کنید
بله واقعا احساس ما جواب آزمایش درون ماست که چه افکاری رو در ذهن داریم مرور می کنیم که باعث ایجاد احساس در ما شده وبعد باعث واکنش های رفتاری ما در زندگی رو رقم میزنه
من باید افکار منفیم رو متوقف کنم وبرای این کار باید توجه کنم به این که چه اتفاقی رو دوست دارم تجربه کنم معطوف کنم کنم به خواسته هام تا بتونم افکار منفی رو متوقف کرده و حال دلم بهتر بشه
باید سعی کنم احساس خوب بیشتری رو برای خودم ایجاد کنم با برداشتن توجه ام از ناخواسته به سمت خواسته هام
من خیلی بهتر از قبل باید این مسیر ادامه بدم
از خودم بپرسم چه چیز اتفاق بیفته من حالم بهتر میشه تا من تمرکز بهتری به کنترل افکارم داشته باشم
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایت م کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
خدایا شکرت برای بودم در مسیر عمل کردن به آگاهی ها 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام و درود بر همه همسفران،سلام و درود بر استاد گرامی ،روح ماد عزیزتان شاد
وقتی این فایل ارزشمند رو شنیدم ضمن قدردانی از خداوند مهربان برای تمام نعمتهاش و حیرت زیاد از این همه مکانیسم های عالی برای ارتقا و حفظ آفریده هاش به فاصله یافته های انسانی با فناوریهای شگفت انگیز خدایی فکر میکردم .همون طور که ذکر کردید مادر مهربانتون چند ماه قبل از سفر اسمانیشون این آزمایش را دادند و ظاهراً خیلی هم سیستم درمانی نتوانسته کمکی کنه حتی نتوانسته پیشگیری یا پیش بینی داشته باشه و ایشون در سن خیلی معمولی به رحمت خداوند رفتند ولی فرمودید که خداوند با ساده ترین و در دسترس ترین سیستم به انسان امکان پیش بینی ، پیشگیری و تغییر داده آیا این حیرت انگیز نیست این جا ندارد آدم از ذوق لبریز بشه این نشانه محبت خدا نیست این نشانه دوست داشتنی بودن ما نزد خدا نیست این نشونه ارزشمند بودن ما نیست اگر خداوند این نعمت را فقط به بعضی افراد میداد و به ما میکفت شما باید هزار رکعت نماز بخونید تا این سیستم در شما هم فعال بشه یا چندین روز روزه بگیری تا به شما هم این اجازه داده بشه خدایی شب و روزمون رو یکی نمیکردیم برای به دست اوردنش؟ولی حالا چون در دسترسه انگار نه انگار خدایا خیلی سپاسگزارم خدایا خیلی محبتت رو میپذیرم از دل و جونم خدایا می بینم که من رو برای خودم میخوای بدون توقع اصلا بی نیاز بودن تو یک امر مطلقه خدایا شاکرم که از زبان استاد با دیدن یک برگه آزمایش این کلمات را جاری کردی خدایا یاریم کن به استفاده درست و انجامش .
استاد عزیز بی نهایت سپاسگزارم بی نهایت
خدایا بی نهایت سپاسگزارم بی نهایت
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن راضی بودن لذت بردن و خلق کردن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
خدا رحمت کنه مادرتونو که باعث شدن فایل به این پر محتوایی ضبط بشه مادرتون بهترین مادر دنیا بودن چرا که پسری دانشمند رو پرورش دادن خدایا بیامرزه مادرتونو
من درباره احساس زیاد شنیدم الان سطح بالاتری از اونو درک کردم
واقعا احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب و احساس بد مساوی با اتفاقات بد میشه
پس چه بهتر که بتونیم در طول روز احساس خوب بیشتری رو تجربه کنیم که نتایج فراتر از انتظارمونو دریافت کنیم
استاد دقیقا به این فایل نیاز داشتم من دیروز داشتم از خیابون رد میشدم در بلوار متوجه نشدم چی شد خوردم به ضرب زمین زانوی من درد گرفت و امروز زانو کمر م درد میکرد داشتم به این توجه میکردم
خدارو شکر چیزی نشد فقط کوفتگی ایجاد شده و گفتم واقعا همین طوره غیر ممکن که حالمون بد باشه و ندونیم علت اون چی بوده
احساس خوب مهمترین موضوع در زندگی ما خواهد بود چرا که با احساس خوب زندگی ما دگرگون میشه
و چقدر خوبکه حتی نیاز نیست بگردم اتفاقی پیدا کنم در زندگیم که حالم خوب کنم راحتر اینکه
به این فکر کنم که چجوری بشه حالم خوب میشه من الان دردم تموم بشه حالم خوب میشه منظورم زانو درد
چه جوری بشه حال من بهتر میشه الان یه مشتری بیاد یه پیام بده چند تا از محصولات منو خریداری کنه و باعث بشه پول وارد زندگی من بشه من بینهایت خوشحال میشم
چجوری میشه که حال من بهتر میشه من وارد مرحله بعدی زندگیم بشم شرایط من نور علی نور میشه من خدارو شکر میکنم این شرایطی که دارم خوب راضی هستم سپاسگزار خداوندم میشم از اعماق وجودم خدارو شکر میکنم در این شرایط هستم
ولی من از خداوند بزرگم میخوام که منو به مرحله بعدی زندگیم هدایت کنه یه شرایط متفاوتری رو تجربه کنم لذت ببرم و سپاسگزار باشم دلم میخواد ببینم که مرحله بعدی زندگی من چجوری
چجوری بشه حال من خوبتر میشه من از شغلم بطور مداوم درآمد کسب کنم حال من بینهایت خوب میشه چون من خودکفا میشم خودم نیازهای خودم ساپورت میکنم فقط محتاج خداوندم میشم خدایا خیلی دوستت دارم
چجوری بشه حال من خوبتر میشه اینکه من بتونم بهتر از الانم زندگی کنم من راضی تر میشم و خدارو سپاسگزارتر میشم
واقعا احساس خوب نشون دهنده آینده منه من چه نیاز دارم به من گذشته ام بگم من خودم به بهترین شکل ممکن میدونم گذشته من چی بوده چون من اونو زندگی کردن و ازش سالیان سال گذشتم
ولی من نیاز دارم بدونم آینده من چطوری میشه همیشه خیلی علاقه داشتم فکر آدمها رو بخونم علاقه داشتم ببینم آینده من چجوری میشه
و الان خداوند بزرگم آزمایشگاه مجهزی برای من قرار داده که من فقط و فقط با توجه کردن به اون میتونم درک کنم چه آینده ای رو پیش رو دارم
چقدر لذت بخش که خداوند آزمایشگاه های مجازی برای ما در نظر گرفته که سیستم داخلی بدنم منم یه جور آزمایشگاه که خداوند به بهترین شکل ممکن برنامه ریزی کرده
خداوند احساس رو برای ما آفریده قرار داده تا ما با توجه به اون متوجه بشیم الان چه شرایطی داریم و ر این شرایط ادامه بدیم چه شرایطی خواهیم داشت
و چقدر عالی تره که نیاز ندارم بگردم در زندگی گذشته من یه چیز خوب پیدا کنم اینکه به خواسته ام توجه کنم خیلی لدت بخش تره خیلی زودتر حالم خوب میکنه
اینکه من الان به این فکر میکنم که یه نفر بیاد پیام بده محصولی از من خریداری کنه من خیلی خوشحال میشم زودتر به حال خوب میرسم الان که فقط فکرشو کردم وقتی تجربه اش کنم که بینهایت هزاران هزار برابر حالم بهتر میشه خدایا شکرت
که آنقدر مهربانی بزرگی بخشنده ای که راهای آسون و راحت و پیش روی ما قرار میدی تا ما به راحتی آب خوردن حالمونو خوب کنیم
و بازم خدا رو سپاس میکنم بخاطر وجود مادرتون که الان شما آزمایش ایشون دیدید و این فایل ارزشمند رو خلق کردید خدا رحمتشون کنه خدا بیامرزتشون
استاد میدونید این حرفا فقط احساس منو بیان میکنه که چقدر خوشحالم از اینکه این فایل تهیه شده بخاطر مادرتون
اونها که بهشتی هستن وارد دنیای بعدی خودشون شدن یه زندگی سرشار از آرامش لدت شادی نشاط با طعم خدا رو دارن تجربه میکنن و خدا رحمت کنه پدرتون که فرزندی پروفسور که پرورش دادن خدایا شکرت
که اگر شما نبودید این دنیای کوچک شما هم نیود منم نمیتونستم به حال خوب برسم باید با تمام اون مشکلاتم چاقی و…بهشتی بشم هیچ طعم خوش زندگی رو تجربه و زندگی نکنم خدا رحمتشون کنه
و احساس خوب مهترین چیزیکه در زندگی من وجود داره مت باید تمام تلاشم بذارم روی احساس خوب و احساس از افکار بوجود میاد من چه فکری دارم که باعث میشه حال من خوب یا بد بشه
و من میخوام آینده ای درخشان رو تجربه و زندگی کنم در نتیجه تمام سعی خودم میکنم که آینده ام به بهترین شکل ممکن بسازم
سلام دوستان. برنامه ریزی و برنامه داشتن کلید موفقیت است . خلق احساس خوب یه هنراست من همیشه از صبح برنامه روز خودم رو درست میکنم و سعی میکنم در مسیر تناسب و بهتر شدن حالم باشه با اینکه فکر میکنم از این ویروس جدید گرفتم و نیمه شب از خواب با حال بد که تا حالا تجربش نکرده بودم بیدار شدم ولی صبح به خودم امیدواری دادم که تو خودت باید حالت رو خوب کنی و انرژی رو ببری بالا . بعد ویزیت بیمارانم و کارهای که باید برای خونه انجام میدادم نرمش کردم و میثاق نامه رو خوندم و این فایل رو گوش کردم و یه دمنوش خوشزه خوردم الان هم میخوام برم کلاس زبان . ادمها خیلی توانایی دارند به شرطی که ایمان داشته باشن . ممنونم از شما استاد بزرگوار
سلام استاد خداوند بیامرزد مادرتان روحشان شاد
چقدر خو.شحالم که توانستم گام 10 از تغییر زندگی را گوش بدهم
ممنون استاد که شفاف و دقیق گفتید که ما در سال 2یا 4 با رخودمان را برای بیماری چکاپ میکنیم ولی اصلا به احساسات و افکارمان بی توجه هستیم .خداوند یک آزمایشگاهی در بدن ما قرار داده به عنوان احساس که احساس خوب از افکار خوب شکل میگیرد و اتفاقات در زندگی همگی وابسته به افکار ما است .آزمایشگاه ر لحظه در درون ما وجود دارد و ما باید اطلاعات درست و حس خوب به آن بدهیم ما نباید به اتفاقات گذشته فکر کنیم و اصلا کاری به گذشته نداشته باشیم ما الان در زمان حال زندگی میکنیم و نمیتوانیم اتفاقات گذشته را تغییر بدهیم و هرگز جستجو نکنیم که چرا حالمان بداست فقط از همین الان به اتفاقات خوب فکر کنیم و آن را درذهنمان مرور کنیم /تغییر حال خوب دست فقط فقط خودمان است و دیگران برای تغییر حال خوب یا بد ما کاری نمیتوانند انجام دهند باید برای کارهای روزمره خودمان برنامه ریزی داشته باشیم و بلا تکلیف نباشیم و بگیم هرچه امد خوش آمد و برای ندیدن یک سریال احساسمان را بد کنیم چون باید برای زمان و احساس خودمان ارزش قائل شویم با احساس خوب شخصیت /احساس / زندگی خود را هرروز عالی تر کنیم
مشاهده شما به طور مستقیم حال شما را بد نمیکند فکر کردن و تصویر سازی در مورد آن موضوع حال و احساس را بد میکند و درنتیجه زندگی را برایمان سخت تر میکند
استاد خیلی ممنون از این فایلتان که یاد گرفتم دیگر به خاطرات بد گذشته فکر نکنم و به آرزوهایم فکر کنم که احساس من خوب شود و دیگر دچار انواع بیماریها نشوم بازم ممنون از شما
سلام برخدایی که هرانچه دارم ازارده اوست حمدسپاس برای اوست ازهدیه سلامتی وتناسب ذهن وجسمم که تا حالا با درستی بیشترپی بردم
سلام براستاد
شب گذسته من ازقسمت ۵۵ درهام یی مرور تودفترم داستم حسابی درگیر وتوجه به نوشته های خودم داشتم بعد مقل ییطناب که انکارمندنبال خودشمیکشید به قسمت فیلمهای شکفتی سازان راه پیدا وفتی متن فبل قیلم که فرستاده بودن خوندن خیلی لذتببردم چون این اقایهم اونجا گفته بودن که دروره تغییر زندکی رو نیز دیدن انجام دادن اول برایخودم خوسحالشدم که درام کارم درست انجام میدم چون من چند روزیهست که تواین بخس وار شدم ازفایلهاش استفاده میکنم ولی چون دیر بود فقطقیپت متن خواندم فایل برای صبح گذاستم تمام شب گذشته کل مرو که کرده بودم به ترتیب دوباره کامل توخواب هم مرو وهی به خودم میگفتم صبح
ابنفایلباید بینم
واقعاعالی بود خیلی ازش خوشم امد
چقدر درست کامل بیان کرده بودید من رو به درک کامل ازموضوع رسوندن
_چون من ازوفتی واردسایت شدم ا تمایشکر واخبارنمبینم همسر منزل میاد این دستکاه خاموش هست ولی وفتی که همسرمنزل هست متاسفانه علاقه شدید به دیدن اخبارداره من سرگرم مرور بودم ایشون دستکاه رو خاموش نکرده بیرون رفتمن یی لحظه حواسم رفت به اخباریی لخظه با دیدن وبعدمرور اون اخبار توذهنم افکارم داشت خراب میشد فوراپاشدم دستکاه رو خاموش کردم وبازم به ادمهافکاررو متو قف کردم امدم این متن خواندم ولی موفق به دیدن فایل نشدم اگه احازه میدا م که اوناخبارادامه داشنه باشم حتما افکارو به حسم وحالبدتر سوق میدادم
امرکز که اینفایل دیدم به خودم گفتم اول تو ازمایش کردی وبعداین فایل دیدی برام خیلی واضح خوب درکش انجام شد
خوب ازازمروز با انجام این تمرین به تمرینهای زندگی یگی دیگه اضافه شد
وفتی این تمرینات اضافه میشه چون اطلاع ازاگاهی که لا انجام دادنش دارم چقدر ا ول توحالم وبعد تو افکاروبعدتو عمل کردم تابت یانسو دیدم احساس بیشتری اربودن تواین ماکان دارم وبه خودم بیشترعلاقه پیدا مبکنم که اون هدف من به اگاهی یبیشتر وداشتن عالی هدایت مبکنه ازامشب توبخش زندکی با ارده خدا هم شرکت خواهم کرد حتما چون من به راهننمایی شماابمان کامل دارم
هرروزکه از بودن تو این مسیرمیگذره اول حالم بهتر هدفم قویترمیشه وافکار رو بهترمبدریت مبکنم به اندازه یی چند کلاس به اموخته هام اضافه شد
زمانم رو مدیریت کرده که به اگهاهی درست رو بیشتر پیدا کرده درنتیجه به احساسم رو بهتر کنترل کرده وبه اهدادفم زودتر برسم عجله ندارم چون زمانی رو دراین ماکان میزارم ارزش به اندازه داره که حد حساب نداره پس هرانجه که اموختم روبشدت هم دوست دارم وهم اجرا خواهم کردوبه عمل کردن این اموخته خودم از احسهای بد دراحساسهای خوب سوق میدم
خدا پشت وپناهتون یا حق حق نگه دارتون
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
مجهز به قوی ترین آزمایشگاه هستیم
چقدر این فایل دلچسب بود .وقتی داشتم این فایل رو گوش می دادم یاد کسانی که یک مدت خالصانه عبادت می کنند تا پرده ها از چشم و گوش شون کنار برود و بتوانند حقایق زندگی رو درک کنند افتادم .
واقعا با هر فایل پرده ای از جلو چشم و گوش من کنار می رود و هر لحظه به زندگی جذاب و ایده آلی که برای خودم ترسیم کردم نزدیک می شوم .
چقدر خوب و عالی می شود از تک به تک وسایلی که جلو چشمامون هست و به راحتی ازشون می گذریم بهترین برداشت و استفاده رو ببریم و اینقدر قشنگ و عالی در زندگیمون مثمر به ثمر باشند .
اینجاست که آدم درک می کنه تا زمانی که به خودشناسی نرسیده باشی نمیتونی به خدا شناسی برسی .
یه معلمی داشتم دوران راهنمایی بحث کتاب درمورد شیر خشک و شیر مادر بود و معلم یه حرف خیلی خوبی زد گفت دیدید وقتی یه کالایی می خریم بسته به نوعش یک یا چند مهر استاندارد می خوره تا از سلامت اون با خبر باشیم و شیر مادر هر نوع مهر استاندارد جهانی هست از روز اول خدا بهش زده .
این حرفش پر از رمز و رازه که درون ما چقدر قوی هست و چقدر قابلیت هایی داریم که بدون هیچ سختی قادر به انجام چه کارهایی هستیم که برای نمونه بارز بیرونی اش کلی هزینه و وقت باید صرف کرد تا کمی شبیه سازی کنیم .
این فقط یک نمونه کوچک از اعجاز بدن ما هست فایل قوی ترین آزمایشگاه هم که واقعا محشر ه و اینجاست که به عظمت پروردگار پی می بریم و باید سجده شکر به جا بیاوریم به خاطر این قابلیت بی نظیر.
خیلی جالبه یک مدتی هست وقتی فایلی گوش می دهم تا ساعت ها ذهنم درگیر می شود و تو عمق فایل می روم .از دو حالت خارج نیست یا اینکه یک سری اتفاق هایی توی زندگی برای خودم یا دوستانم پیش آمده و من طوری مشورت بهشون دادم که جوابش دقیقا مطابق با همون فایلی بوده که گوش دادم یا اینکه دقیقا بعد از اون فایل اتفاقی می افته که من خیلی خوب و عالی از محتویات اون فایل برای راهنمایی خودم یا دوستانم استفاده می کنم و چقدر تاثیر گذار هست .
از وقتی دیدم نسبت به کل جهان عوض کردم و عینک بد بینی رو از افکارم بر داشتم به صورت نا خودآگاه اتفاق های مثبت به سمت من جذب می شوند و حالم رو حسابی خوب می کنند و جذاب تر از این خیلی راحت می توانم این حال خوب رو به دیگران انتقال بدهم و حسابی روح و روان شون شاد کنم .
خیلی جالبه رفیقم که حسابی متناسب هست چند مدت پیش دچار یک مریضی شد که به صورت عجیب کم خوراک شد و از وزنش کم می شد طوری که ۷ کیلو در عرض ۴ روز کم کرده بود و حسابی ترسیده بود. از اونجایی که من از کل ماجراهای زندگی اش خبر داشتم یکم از احوالاتش پرسیدم که خوراکی یا دارو خاصی مصرف کرده دیدم نه هیچ چیزی به زندگی قبل اش اضاف نشده و شرایط و آدم همون هست فهمیدم که شدید توی اتفاق ها و باورهای بدی که برا خودش ساخته مونده و دچار این بیماری شده.
رفته بود پیش دکتر و چندین آزمایش مختلف براش نوشته بودن بهش گفتم دختر این بیماری تو ناشی از مشکلات روحی و روانی هست و هیچ آزمایشگاهی نمیتونه تشخیص بده و هیچ قرص و دوا ی نمیتونه روی تو تاثیر بگذاره و برای تو کارساز نیست .
یادمه تا اون لحظه حدود ۵ تومنی خرج کرده بود و هیچ نتیجه ای نگرفته بود بهش گفتم تو مشکل درونی داری و الکی پولت خرج آزمایشگاه نکن و از من می شنوی یکم همت کن و از جات بلند شو خودت رو با کار کردن و گشت و گذار توی طبیعت و سیر و سفر سرگرم کن تا از این حال افسردگی و تنبلی بیای بیرون و خوب می شی .
اولش یکم بهونه در آورد و گفت نمیتونم بهش گفتم نگو نمی تونم بگو نمیخوام . خلاصه که از اونجایی که خیلی روی حرف هام حساب باز می کنه حرفم گوش کرده بود و بعد از چند روز که زنگش زدم گفت که الحق که تو دکتری .حرفات گوش کردم . خدا رو شکر کلی حالش خوب شده بود و روحیه اش عالی شده و الان حسابی مشغول کار کردن هست و خوش می گذرونه .
دیروز هم به یکی دیگه از دوستام که توی اتفاق بد می مونه کل محتویات این فایل رو با مثال قابل لمس براش توضیح دادم حرف هام رو تایید کرد و گفت که دقیقا همین که میگی هست گاهی خودم احساس می کنم که مثلا فشارم پایین هست بعد که فشارم میگیرم می بینم احساسم درست بوده و گاهی اصلا دیگه از دستگاه فشار استفاده نمی کنم و با توجه به احساسم می فهمم در چه حالی هستم .
اتفاقا دیروز به حساب اون یکی از روزهای بد زندگی اش بود البته تا قبل از اینکه با هم حرف بزنیم وقتی داشتم اون قسمت تغییر افکار و فکر کردن به اتفاق های خوب افتاده یا اتفاق هایی که قراره بیافته براش می گفتم کلی خوشش اومد و سریع چند تا از اتفاق ها رو گفت و خودش اعتراف کرد که واقعا حالش خوب شده و از این به بعد دیگه توی اتفاق های منفی نمی مونه و سریع احساس و افکارش عوض می کنه .
وقتی داشتم این قسمت رو بهش می گفتم شاید بیشتر که برای اون کار ساز باشه برای خودم قابل لمس بود و تاثیر گذار .انگار لازم بود خوب این فایل رو درک کنم و برای اون توضیح بدهم تا به عمق جان من نفوذ کنه و بتونم بهترین استفاده رو از این فایل برای زندگی شخصی خودم ببرم .
استاد ممنونم ازتون بابت تمام فایل های زیبا و جذابتون که واقعا بی نظیر هستن و فوق العاده تاثیر گذار . و من خیلی خوب در زندگی ام به کار می برم و روح خودم و اطرافیانم شاد می کنم و شما عامل این حس خوب و شاد هستید.
مدت ها پیش هم من از ناراحتی ها و مشکلات گوارشی رنج میبردم ،تا اینکه توسط ازمایش خونی که دادم دکتر ها در جواب گفتن که از کم خونی بسیار بالا و ارثی این مشکلات جوارسی رو دارم و برای درمان به من ویتامین های مورد همین کم خونی رو تجویز کردنند ،از اون زمان به بعد که یک مدتی گذشت و توسط عمه ی عزیزم با این دوره های خوب آشنا شدم من تا به الان به خاطر ندارم از دل درد یا سر درد رنج برده باشم ، نمیگم که درد نکشیدم دیگه چرا گاهی وقتا اوایل دوره ها تا یکم میخواست سرم یا دلم درد بگیره یادم میومد نباید به زبان بیارم و نباید به درد توجه کنم و بیانش نمیکردم و بعد پنج دقیقه حتی کم تر از پنج دقیقه خودش خوب میشه و من حتی یادم میرفت که میخواستم سر درد بشم و بعد میگفتم عه من که یک ساعتی میشه خوبم و حواسم حتی از موضوع پرت میشد،
و من این تجربه رو بدست اوردم که زمانی که استرس داشتم و بیشتر روز خودم حساس بودم که چی بخورم یا چی برام خوبه و بده سخت تر احساس راحتی داشتم و تصمیم گرفتم از درد هام نگم و اون ها رو بیان نکنم ،تا اینکه الان من در همین لحظه دیگه هر غذا یا هرچی که بخورم یا سر درد بخوام بشم همون لحظه ی اول خوب میشم و اصلا دیگه به یاد ندارم دل درد شده باشم ،
پس این درسته که خداوند برای ما بهترین و سریعترین آزمایشگاه یعنی افکار مارو برای ما قرار دارده که برای مسیر زندگی ما از لحظه حال ماست و اینده ی ما ،
این خیلی مهمه که در طول روز به چه چیز های فکر میکنیم و دوست داریم چه احساسی رو تجربه کنیم ، درسته گاهی هم عصبی میشیم و یک مدتی از مسیر خارخ میشیم باید اون لحظه زود ارامش رو پیدا کنیم و به مسیر خودمون بر گردیم،
نباید افکار بد و مسیر ذهنی گذشته های خودمون رو شخم بزنیم و دنبال افکار بد باشیم باید سریع به دنبال حال خوب باشیم و ذهنمون رو منحرف کنیم از افکار منفی و بد و به گذشته ها کاری نداشته باشیم ، زیرا انسان مجهز به قوی ترین آزمایشگاه افکار خودش است که خدا برای زندگی شاد و با احساس خوب برای ما تعیین کرده ،
به هر چیزی که بهتون احساس خوب میده توجه باید کنی و باید بدونیم ک این حس خوب آینده ی ماهم تحت تاثیر میزاره ، پس افکار ما باید با توجه به احساس خوبی که میخوایم در طول روز باشه،
با تشکر از شما
به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖
سلام 🖐️
مجهز به قوی ترین آزمایشگاه هستید 🤔🤔
یادمه قبلاً مدام یک پام مطب دکترا یک پام آزمایشگاه ها بود خدایا چه قدر داغون بودم انواع و اقسام بیماریها رو داشتم کمر درد ، پا درد ، دست درد ، سیاتیک ، چربی ، قند ، تنگی نفس ..این اواخر آزمایشم چربی کبد نشون میداد و من با اینکه هنوز سی و پنج سالم نبود ولی مثل یک خانم مسن و سالخورده هر جا که میرفتم پاکت داروهام همراهم بود و باید داروهامو سر ساعت میخوردم ،🥺😔 از جمع فراری بودم روح و جسمم داغون بود پیش هر دکتری که میرفتم میگفت که وزنت خیلی بالاست و باید وزن تو بیاری پایین و من از شنیدن این کلمه متنفر بودم گریه میکردم 😭، میگفتم خدایا چی کار کنم منکه هر کاری میکنم وزنم پایین نمیاد ،به دکترا میگفتم که چاقیم ارثیه ، چاقی تو رگ و خونمه اونام تایید میکردند و میگفتند درسته ارثیه ولی چارهای نداری و یک لیست بلند و بالا از ممنوع بودن مواد غذایی و خوراکی ها میدادند و میگفتند که باید رعایت کنی تا اوضاع بهتر بشه جالب این جاست که من این همه دکتر رفتم حتی یک دکتر به من نگفت که چاقی ارثی نیست و همه شون مهر تایید به باور من زدند که چاقی ارثی و ژنتیکیه و حرف دکتر باعث قوی تر شدن باور من شد و من روز به روز چاق تر میشدم و دیگه از زندگی سیر و نا امید شده بودم مدام با همسرم سر چیزای الکی بحث میکردم و تا چند روز باهاش قهر بودم و حرف نمی زدم با اینکه اون اصلا مقصر نبود بازم عذر خواهی میکرد ولی باز من باهاش قهر بودم حتی به خودکشی و مرگ فکر میکردم و اصلا احساس خوبی نداشتم به زمین و زمان ناسزا می گفتم تا اینکه به این مسیر زیبا هدایت شدم و از همون روزای اول حس و حالم خوب شد😍😍 مخصوصا وقتی که مسولیت چاقی و لاغری خودمو پذیرفتم سبک شدم از اون روز تا این لحظه که دارم مینویسم بهترین حال و احساسات رو در زندگیم تجربه کردم خدایا شکرت ،، خدایا شکرت ،، خدایا شکرت که به این مسیر زیبا هدایت شدم 🌹🌹🌹
از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم احساس خوبی نسبت به زندگی و اطرافیان و خودم پیدا کردم احساس خوشبختی ، احساس سلامتی ، احساس لاغری ، احساس توانمندی …میکنم سعی میکنم که توجه و تمرکز مو از روی چیزهای نا خوشایند و ناخواسته بردارم و در عوض به چیزهای خوب توجه و افکار مو به سمت اونا معطوف میکنم .داشتن احساس خوب در زندگی خیلی مهمه و خیلی کمک میکنه که حال دل مون خوب باشه من قبلاً اگر حوصله نداشتم و حالم خوب نبود سعی میکردم که با آهنگ گوش کردن یا فیلم نگاه کردن و خوردن حله حوله حال مو خوب کنم و یا روزای جمعه همیشه برام دلگیر بود و دوست داشتم یا جایی برم و یا مهمون داشته باشم که تموم شه بره ولی الان همه روزا برام زیبا و قشنگن اتفاقا روزای جمعه رو بیشتر دوست دارم چون همه اعضای خونوادم هستند و بیشتر لذت میبرم و دیگه برام فرق نداره که چن شنبه ست با خودم میگم همه روزای خدا دوست داشتنی و قشنگ هستند چون فقط یک بار تکرار میشن پس باید از تک تک لحظاتش بیشترین استفاده رو کنیم دیگه کمتر حالم بد میشه منی که ماهی چند با آزمایش میدادم و مدام بیماریام بالا و پایین میشدن و من همیشه استرس داشتم که آزمایشام نرمال باشن و هیچ وقتم نمیشد که نرمال باشن ولی الان حتی یک بارم آزمایش ندادم و تقریباً بیماری هام از بین رفتن رفتارم با همسرم که عالی وحتی عاشقانه شده اگه یک لحظه نبینمش دلم براش تنگ میشه ، جسمم لاغرتر شده ، دیگه از حضور در جمع فراری نیستم ،راستی امسال کلی از شیرینی و آجیل و شکلات وسایل عید مون موند و من خیلی راحت اونا رو بخشیدم چون نتونستیم بخوریم میخوام بگم که این مسیر واقعا عالی و زیباست و بودن در این مسیر حال آدمو خوب میکنه و حال خوب داشتن باعث میشه که اتفاقات خوب و تجربه کنی برای من که این طور بوده استاد ممنون که با اطلاعات ارزشمند تون باعث گسترش حال خوب در جهان میشید . لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست اگه راه شو بلد باشیم 🌹
تشکر از زحمات شما استاد گرامی🙏🙏🌹🌹
روح پدر و مادر محترم تون شاد ان شا الله که در بهشت باشند 🌹🌹
سلام و درود بر همه دوستان عزیز و سلام و درود بر استاد گرامی
استاد عزیز در ابتدا آرزو میکنم روح مادر عزیزتان در آرامش کامل باشد و مطمین هستم با وجود فرزند مهربان و انسان دوستی چون شما که عزم دارید به گسترش خیر و فراوانی در جهان کمک کنید، حتما ایشان مورد عنایت خاص خدا بوده و خواهند بود.
از زمان آشنایی با سایت تناسب فکری و توصیه های آرامش بخش شما در مورد قدرت انسان و تاکید بر اینکه ما خالق زندگی خود هستیم،بارها به فکر فرو رفتم که ما چطور میتوانیم خالق زندگی خود باشیم ؟چه ابزار و وسایلی به همراه ما در سفر دنیوی گذاشته شده که ما به وسیله آنها بتوانیم به خلق لحظه ها کمک کنیم؟ شما در دوره های آموزشی برخی از این اسباب و وسایل را توصیف کردید از جمله ذهن ، زبان، افکار ، احساس ،قدرت شکرگذاری، قدرت توکل ، قدرت تجسم و…. از شما سپاسگزارم که امروز یکه قطب نمای بسیار دقیق را به دست ما دادید و روش استفاده آن را آموختید تا ببینیم آیا اموزش های مان سودبخش است یا خیر؟
بالاخره هدف اصلی از طرح تمام مباحث به نظر من ، رسیدن به زندگی بهتر، ارامش بیشتر، رضایتمندی از خود و بالا بردن کمالات انسانی است، اما این راه نیاز به آموزش و تمرین و مراقبت دارد،شاید یکی از زیبایی های این مسیر به همین چالشهاست ، وگرنه مسیر ساده و بی چم و خم حوصله سر بر خواهد بود.
حال که در این مسیر یک آزمایشگاه سیار دارم ، می تونم بهتر ببینم که با خودم چه میکنم . اولا باید یک متاسفم بزرگ به خودم بگویم که تا حالا مثل یک زندانبان خشمگین و بی رحم با خودم رفتار کردم ، زندانبانی که بدون گذشت و بخشش دایما به مواخذه ، مقایسه ، سرزنش کوچکترین رفتارهام از گذشته و شاید هم پیش بینی آینده پرداخته، کسی که موفقیتها رو کوچک و شانسی و نقصها رو بزرگ و غیرقابل بخشش برام جلوه داده و حالا تصمیمی گرفتم از زندان این زندانبان بیرون بیام ، بهش بگم خیلی خوبه که مراقبم بودی از من بهترین رو میخواستی چون باور داشتی که من تواناییشو دارم اما روشت درست نیست.
سلام استاد خدا قوت
روح مادرتون شاد
امروز حال روحیم خیلی خوب بود ولی بعد از ظهر یکم حالم بد شد و با اینکه ماه پیش کلی ازمایش داده بودم ولی دوباره نگرانیها اومد سراغم و سرچ کردن تمام بیماریها تو گوگل
و هزار تا اما و اگر و زدن برچسب روی خودم و چنان خودم باخت میدم که حتی وقتی بچه ها بازی میکردن و از من خواستن که باهاشون بازی کنم قبول نکردم و مثل هزاران بار دیگه گفتم حالم بده
استاد واقعا این دوره چی؟
خواهش میکنم بگین چرا همیشه فایل ها به جا و به موقع و دقیقا مناسب با حس و حالمون و سوالات ذهنمون میاد
این جمله رو باید با طلا نوشت
وقتی به طور مداوم احساست خوب باشه زندگیت تغییر میکنه
یک جا شنیدم زندگی هر فردی شکل نمازش و خیلی ذهنم مشغول کرد استاد از توضیحات شما فهمیدم هر کس نمازش حالش خوب کنه و روزی پنج بار حالش خوب بشه پس زندگیش هم روی روال
من به لطف خدا که این دوره را سر راه من قرار داد از صبح تصمیم میگیرم از صبح قشنگ زندگی کنم
الان کار من تو این سن کم به جایی رسیده که تمام بدنم انالیز کردم ولی امشب فهمیدم استاد افکار من خیلی دور بیماریها میچرخه خدا مادرتون با حضرت زهرا محشور کند الهی امین
انشاالله احساسم خوب میکنم تا سلامتی و زندگیم خوب بشه
سلام و درود
اگه دقت کنی شما بیشتر از بیماری ها دنبالشون می گردی
اونها رو رها کن
هیچ بیماری به دنبال انسان ها نیست این انسانها هستند که دنبال بیمار شدن هستند
سلام
بعد این فایل تصمیم گرفتم حال خودمو خوب کنم تصمیم گرفتم خونمو ک دخترم نابود کرده بود تمیز کنم پا شدم دیدم اصلا حسشو ندارم دیدم نیاز دارم با خودم حرف بزنم صندلیم رو گذاشتم جلوی اینه نشستم باخودم حرف زدم گفتم فریباچراازخودت فرار میکنی
چرا از نگا کردن ب خودت میترسی این جسم مال توهستش چرا چرا
فراریی چرا هر وقت خودتو نگا میکنی ی دل سیر خودتو نگا نمیکنی این عشق ب خود نیس تو اگه خودتو دوس داشته باشی ی دل سیر خودتو نگا میکنی ن اینکه چشمتو از خودت برداری ب جسمم نگا کردم چن بار گفتم اره من چاقم ولی دارم تلاش میکنم شماهاروب حالت طبیعی خودتون برگردونم کمکم کنید بعد گفتم فریبا از خودت نترس تو از چی میترسی
گفتم من از چاقی خودم نمیترسم
بعد نشستم تموم ترسهایی ک از چن روز قبل حسشون میکردم برای خودم گفتم گفتم خودت مهمی ب خودت احترام بزار نزار این ترس حس تو رو بد کنه با خودم حرف زدم خودمو قانع کردم ک باید چیکارکنم گفتم در مورد دردهات با کسی حرف نمیزنی
اونقدر احساس ارامش پیدا کردم ک الان یک ساعت همش انگار دارم رها میشم هی نفس میکشم اون نفسی ک ادم احساس راحتی میکنه چقدر حس سبکی پیدا کردم ک ی دل سیر با خودم حرف زدم بعد مدتها
چقدر دیدم با خودم غریبه شدم چقدر خودمو نمیبینم چرا چن چاقم
تصمیم گرفتم از امروز هر احساس رو در من بوجود اومد ک بد بود زود با خودم حرف بزنم در خودم حلش کنم
گریه کردم اصلا نمیتونم احساس ک دارم بگم ک چقدر اروم شدم
نمیدونم چراانقدر با خودم غریبه شدم
من میخوام با خودم دوست باشم و از این ب بعد هر اتفاق افتاد ب جای اینک برم ب این اون بگم بیشتر و بیشتر باعث اتفاق بشم بیام برا خودم حلش کنم گفتم ب خودم اگه بچه تو ی چیز از تو بخواد ندی بره ی چن دقیقه بعد بخوره زمین هزار بار میگی کاش میدادم هی خودتو لعن میکنی
پس قبل اینک ب اون حالت پشیمانی برسی مسائل رو در خودت حل کن نزار ریشه بکنه
چقدر بده ادم خودشو فراموش کنه
من ک همه برام مهمن الا خودم
الان ک باخودم حرف زدم دیدم چقدر خودمو دوس دارم چقدره ک انقدر خوب خودمو ندیدم نوازش نکردم ب حرفهام گوش ندادم
تصمیم گرفتم دوست خودم بشم
واولویت زندگیم خودم باشم ن دیگران
من از امروز با تموم ترسهام مواجه میشم
با تموم احساسات بدم مواجه میشم
با تموم دردهام مواجه میشم
من مادر خودم میشم
میخوام حتی اگه ی روز زندم برای زندگی کردن و شادی سلامتی خودم تلاش کنم
بعد از تک تک عضوی های بدنم دست پاهام شکمم معذرت خواستم از معده عزیزم ک بلاها نبوده سرش نیارم از و ازخدا طلب ببخش کردم وخودمو بخشیدم ورها کردم خودم وکمک خواستم از خدام از بدنم
امروز ی استوری از ی خانم دیدم ک خیلی هم معروفه
بعد تو استوریش از خونه و اشپزخونه بهم ریختش عکس گذاشته اصلا خونه ب حالت انفجار بود
اولش ک دیدم تحسین کردم جراتشو و اینک کسی براش مهم نیس
الان دیدم ک اون فردی ترس نداره
ترس از اینک بگن فلانه بهمانه
این فرد کسب براس مهم نیس
و چقدر لذت بردم از اینک انقدر شجاعه
کدوم یک از ما میتونیم این کارو بکنیم
دیدم چقدر این فرد دربند دیگران نیس
چقدر راحته
ومن این چنین طعمی میخوام خدا جونم
موفق باشی فریبا جان
سلام
پارسال برای درد دستم رفتم دکتر درستم ک بیش از یکسال داشت اذیت میکرد بعدها زد ب گردنم من واقعا تو عذاب بودم رفتم دکتر دکتر گف اندوسکوپی هیچی نشون نمیده برو اعصابت کار کن
من اومدم ب طور جدی تصمیم گرفتم حال خودمو خوب کنم و دیدم هدایت شدم ب اینجا و درد دستم کمتر از یکماه خوب شد
من کلا اگه خدا رو نداشتم اگه خدا ب تاخیر نمینداخت الان اینجا نبودم احساست داغونی ک داشتم مدام عصبانی از این اون و از همسرم از خودم چاقیم از یک طرف کلا در احساس بدبودم
حالا الانم چن روزه دوباره اون درد شروع شده نمیدونم چرا
اما میدونم ک باید تغییر کنم اونجایی ک فک میکنی خیلی عالی شدی میبینی هیچی هنوز نمیدونی من ی ک دریا از فرمولهای اشتباه هستم ک باید روشون کارکنم
احساس من تحت هر چیزی کاری زود بد میشه این عادی نیس
ماه قبل من ب خاطر عروسی خواهرم مدام تو اضطراب لباس ومراسم بودم واینک اطرافیانمونم ب خاطر کرونا وفلان حرصمون میدا ن ومن عصبانی میشدم دقیقا میبینم ک من یکی از روندهای عادی زندگیم دچار اختلال شد والان دوباره نزدیک اون روند کل بدنم در میکنه یعنی من با یک احساس برای یک مراسم کل بدنم رو بهم ریختم
پریروز اصلا حالم خوب نبود ولی رفتم ب مهمونی بخاطر چی ترس
ترس از بی احترامی ترس از زشت بودن ترس از قضاوت ترس از ناراحتی همسرم
و از اون روز دقیقا چن تو اضطراب اینک پانشدم کمکم کنم واینا گردنم گرفته بد شد فلانی ناراحت شد
پس این نشون میده ک سلامتی من در گرو احساس من هس احساس من تحت تاثیر افکار من هستن
عجیب قبلا سالها تو احساس بد بودم انفدر زود بدنم واکنش نمیداد انا الان میبینم ک چقدر زود بدن ب احساسم واکنش میده
با یک شرایطی روبه رومیشی و فرمولها بر حسب اون اگاهی ک دادم شروع میکنن ب واکنش و اگه کنترلش نکنی ب ناکجا اباد میبرنت
و احساس تو تغییر میکنه و بدن نابود میشه تو هیچ ازمایشی و تکنولوژی احساس دیده نمیشه
فقط خودمم ک میدونم اهان یک فکر داره منو بد میکنه اونجا باید کنترل کنی نزاری این فکر الوده کل روز تو بلکه کل عمر تو رو خراب کنه
هر چ قدر در این سایت پیش میرم میبینم ک چقدر نمیفهمم ک چقدر باید یاد بگیرم
اول و اخر همه اینها کنترل ذهنه
خدایا ممنون ک منو هدایت کردی تا یادبگیرم و زندگی کنم
یک کتاب خوندم ب اسم شفای زندگی کلا در مورد اینک ما مریض میشیم ب خاطر افکار احساس مون و من وقتی بعد خوندن اون کتاب هدایت شدم ب اینجا و تغییر رو در خودم حس کردم دیدم چقدر این کتاب راست بود
من میخوام تغییر کنم و هیچ چیزی لذت بخشتر از انتخاب تغییر برای بهتر شدن حالت روحت ازادیت زیبا نیس
من انتخاب میکنم ک احساسم تحت کنترل خودم باشه و اونقدر ادامه میدم ک این توانایی ک در من هس فعال بشه
خدایا کمکم کن رها شم از ناخالصی های ک در وجودم کاشتم
خدایا خودمو ب خودت میسپارم خودت من ب درستترین راه ببر تا شفا پیدا کنم شفای روحی ذهنی جسمی
ممنون از معزفی کتابت دوست خوبم