زندگی بر اساس افکار ما رقم می خورد.
تا چند سال قبل عقیده داشتم که خداوند زندگی من را از قبل مشخص کرده و سرنوشت من نوشته شده است و به همین دلیل هر سال در شب های قدر برای متقاعد کردن خداوند جهت تغییر سرنوشتم تلاش می کردم تا بیشترین احساس غم و ناراحتی را در خودم ایجاد کنم.
تراکم افکار
بسیاری از انسانها عقیده دارند که خداوند سرنوشت آنها را تعیین می کند و شنیدن این موضوع که خودشان خالق زندگی شان هستند مسخره و باورنکردنی است.
حتما شنیده اید که آب، مایه حیات است.
در جهان مادی اقیانوس ها، دریاها و رودخانه ها ایجاد شده اند تا آب در بخش های مختلف زمین وجود داشته باشد، اما از آنجا که قسمت هایی از زمین وجود دارد که رودخانه و دریا ندارد، از طریق بارش باران، آب به همه قسمت های زمین رسانده می شود.
باران توسط ابرها ایجاد می شود و ابرها از بخار آب اقیانوس ها و دریاها تشکلی می شوند.
بارها شده که در آسمان محل سکونت خود ابر دیده اید اما باران نباریده است.
زمانی باران می بارد که ابرها متراکم شده و تحت فشار و برخورد قرار بگیرند، در این صورت باران شروع به باریدن می کند.
افکار ما مانند ابرهای آسمان هستند.
افکار پراکنده ما درباره هر موضوعی تاثیری در زندگی ما نمی گذارند اما زمانی که افکار ما درباره یک موضوع به اندازه ای زیاد و متراکم شوند، وقوع اتفاقات بر اساس افکار منسجم شده شروع می شود.
همانطور که تراکم ابرها باعث بارش باران می شود، تراکم افکار باعث رخ دادن اتفاقات در زندگی ما می شود.
بنابراین واضح است که اگر می خواهید زندگی خود را تغییر دهید باید افکار خود را تغییر دهید.
اشتباهی که بسیاری از انسانها مرتکب می شوند این است که برای مدتی سعی می کنند افکار مناسب داشته باشند اما چون اتفاقی در زندگی آنها رخ نمی دهد که همسو با افکار و تلاش جدیدشان در زندگی باشد مایوس شده و ادامه نمی دهند.
با درک این موضوع متوجه خواهید شد که وقوع اتفاقات نیاز به تراکم افکار دارد. اگر مدت هاست مشغول ایجاد افکار مناسب در هر زمینه ای هستید و نتیجه دلخواه را کسب نکرده اید به این دلیل نیست که شما اشتباه کرده یا قوانین جهان هستی درباره شما عمل نمی کند یا حتی شاید فکر کنید که قانون جذب و قدرت ذهنی توهم باشد.
تنها دلیل رخ ندادن اتفاقات به تراکم مناسب نرسیدن افکار صحیح و مثبت درباره موضوع مورد علاقه شماست.
بنابراین به جای نگران بودن برای رخ دادن اتفاقات و تغییر شرایط زندگی خود به فکر ادامه دادن مسیر خود باشید تا افکار جدید شما به تراکم لازم رسیده و بارش نعمت ها شروع شود.
تمرکز بر علاقه شخصی
موضوع پیوند افکار ارتباط مستقیم با رخ دادن شرایط در زندگی ما دارد و درک این موضوع می تواند روند تغییر کردن شما را متحول کند.
به روند حرکت خود در مسیر تغییر کردن توجه کنید متوجه خواهید شد که به چه میزان افکار مناسب را ایجاد کرده اید و میزان تراکم افکار در ذهن تان چگونه است.
از مهمترین عوامل تاثیرگذار در تراکم افکار متمرکز شدن بر مسیر مورد علاقه است.
اشتباهی که بسیاری از افراد مرتکب می شوند این است که یک مسیر مشخص را دنبال نمی کنند.
ویدیوهای مختلف از اساتید متفاوت را تماشا می کنند، پیام های گوناگون در شبکه های اجتماعی را مطالعه می کنند و به طریق مختلف آگاهی وارد ذهن خود می کنند.
این طریق عملکرد منجر به پراکنده شدن افکارتان می شود و هرگز به تراکم لازم برای شروع بارش نعمت ها منجر نمی شود.
بنابراین پیشنهاد می کنم در مسیر مورد علاقه خود انتخاب کنید که از چه مسیری حرکت کنید و هرگز وسوسه نشوید مسیر خود را تغییر دهید تا به وضوح درباره مسیر خود دست پیدا کنید.
مطمئن باشید اگر به صورت متمرکز در مسیر انتخابی خود حرکت کنید و نیاز باشد مسیرتان را تغییر دهید، خداوند به طریقی که خود می داند شما را به مسیری که به شما بیشتر و بهتر کمک می کند هدایت خواهد کرد.
به اندازه ای که بر مسیر حرکت خود متمرکز باشید، خداوند نیز بر هدایت شما متمرکز می شود و متوجه می شوید که به شکل های معجزه آسا مسیر حرکت شما بهبود پیدا می کند.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.64 از 56 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
و خدایی که در این نزدیکیست.
خدایا شکرت که با بودن در اینجا به حس خوب و آرامش میرسم،مدتیه سرم بسیار بسیار شلوغه و فرصت سر زدن به سایت رو نداشتم در دلم نگرانی و اضطراب موج میزد،درسته که نباید حالم به بودن و نبودن در اینجا وابسته باشه ولی اینو خوب میدونم که سرزدن و نوشتن و فایل گوش دادن بهم انرژی مضاعف میده،قبلا بارها گفتم که عاشقانه کارمو دوست دارم و با عشق دارم انجامش میدم،اگه بخوام درباره ی اتفاقات خوب زندگیم که اخیرا داره اتفاق میفته،باید بگم چون من تمام طول روز رو سرکارم هستم پس بیشترین اتفاقات خوبم توی محل کارم داره برام پیش میاد،یادمه سه سال پیش که وارد محیط کاری فعلیم شدم برای خودم اینجوری پیش بینی کردم که حداقل پنج سال آینده رو اینجا باشم که به لطف خدا هم هنوز هستم،یادمه از خدا درخواست کردم من ی فروشنده ی ساده هستم ولی تو کمکم کن تا بتونم تمام بخشها رو من کنترل کنم،من بشم مدیر داخلی،من پست و مقام بگیرم،الهی شکرت،من اصلا متوجه تغییرات آروم و پیوسته و کوچیک و بزرگی که داشت میفتاد و دست به دست هم میداد تا منو به خواسته م برسونه نبودم،الان که برمیگردم به قبل و همه ی اتفاقات به ظاهر بد برای دیگرانو میذارم کنار میبینم چقدر ماهرانه و آروم خداوند داره منو به خواسته م که مدیر داخلی بودن رو میرسونه،من از اینکه فلانی استعفاشو نوشت،فلانی رو اخراج کردن،فلانی رو جاشو عوض کردن،ی کم حالم گرفته میشد از شنیدن این اخبار ولی سعی میکردم به خواسته ی خودم بیشتر توجه کنم که خدا رو شکر خیلی شیک و با حال خوب و با فراغ خاطر داره برام رقم میخوره،توی این مدتی که گفتم سرم بسیار شلوغه و کارم بسیار بسیار بسیار زیاد شده،میشنوم که مدیرم داره عناوین شغلیو براساس توانایی ها و کارایی شخصعنوان میکنه و داره براش تلاش کنه تا هر شخصی عنوان شغلی در خور شخصیت و کارش بهش داده بشه،من مدیرمون دستی از دستای خدا میدونم که داره به دستور خدا،منو به چیزی که خودمو لایقش میدونم میرسونه،الهی شکر.در زندگیم با همسرم هم به لطف خدا خیلی بهتر و بیشتر از قبل داره اتفاقات خوب میفته،اینکه آروم تر و مهربون تر از قبل شده،من قبلا حال خودمو گره زده بودم به حال دل خوب همسرم ولی به لطف خدا،خودمو جدا کردم و دارم با زندگی کردن با خودم بعد همسرم، به آرامش میرسم.الهی شکر
یا حق
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان هم مسیر
من با دیدن این فایل تصمیم گرفتم یک سررسید کیوت بخرم و از امروز اتفاقات خوب هر روزمو بنویسم هرچند کوچک حتی اگه به محض رسیدن من چراغ راهنما سبز بشه 😊
خدایا شکرت ❤️
سپاسگزارم استاد🌹
سللم کنترل ذهن مارودردست بگیریم نزاریم حرفی ویا فکری واردذهن مابشه وماخودمون درگیرش کنیم وباعث حال بدمابشه وپایین بیاداعتمادبنفس ما ولی وقتی دنبال اتفاقات خوشایند باشیم اتفاق های خوب روبه فال نیک بگیریم دنبال افکارمثبت باشیم خودمون حال خوبه خودمان باشیم اهنگ گوش بدیم ویافایل گوش بدیم دعا ونمازوقران هم باعث میشه حال ماخوب بشه من دوست دارم جای زیارتی وگردشی برم هردوباعث حس وحال خوب من میشه
درود خدمت استاد عزیز ویاران هم مسیر
گام بیست وسوم مراقب افکارتان باشید
مراقب افکارتان وورودیهای ذهنتون باشیدمن بااین آگاهی درست خیلی از مواقع ورودیهای ذهنم رو کنترل می کنم واین آگاهانه است مثل اینکه چی میبینم چی میشنوم اما گاهی تحت تاثیر ناخودآگاهم هستم یعنی اینکه افکار از ناخوداگاه مون میاد که اون رو هم باید کنترول کرد تا بتوانیم احساس خوب داشته باشیم خیلی از کارهایی که ما میکنیم تا احساس خوب داشته باشیم مثل مسافرت رفتن موزیک گوش دادن معاشرت با دوستان وغیره خیلی خوبه هرکدام برای یک مدت زمانی حالمون رو خوب میکنه اما دائمی نیست برای اینکه بتوانیم حال خوب دائمی داشته باشیم باید یاد بگیریم که بیشتر وعمیق تر به نعمتهای الهی توجه کنیم ولذت ببریم حال خودمونو بادیدن وتوجه به آنها روخوب کنیم چه تشبیه جالبی بودتشبیه افکار به ابرها زمانی ابرها ی پراکنده به هم متصل میشن متراکم شده وتحت فشار تبدیل به باران می شوند افکار خوب پراکنده هم در ذهن ما همین گونه عمل میکنند به هم وصل ومتراکم میشن وما حال خوب پایدار رو تجربه میکنیم
بنام خدا
سلام
مراقب افکارتان باشید
به نظر من احساس یک نعمت بزرگه که اگه کسی بتونه اونو نگه داره و بیشت مواقع در احساس خوب باشه همه چی تو زندگی داره هم ثروت داره هم سلامتی هم طول عمر و ووووو آنچه لازمه ی یه زندگی خوب است را شامل میشود احساس خوب اتفاقات خوب را با خودش میاره اصلا هم به عوامل بیرونی نیست فقط درونی هستش گاهی آدم میتونه با یک دوست خودشو شاد کنه با یک آهنگ یکم برقصه و شاد باشه با یک مهمانی رفتن و خیلی چیزهای دیگه اما اینا مقطعی هست و یکم بعد دوباره به حالت اولت برمیگردی تنها راهش همون درونت هست که باید شاد باشه پس مراقب ذهن منفی باف باشیم اون همیشه در حال فعالیت هستش نباید ورودی منفی داشته باشیم تلویزیون نگاه نکنیم چون تا دلت بخواد اخبار حوادث هست من خودم خیلی وقته که فاصله گرفتم بیشتر تو سایت هستم روزهایی بوده که حالم خوب نبوده ولی خدا را شکر توانستم شرایط را به حال خوب برگردانم از طریق حرف زدن با درون خودم وقتی تنها هستم سریع با اون خدای درونم شروع میکنم به حرف زدن حس میکنم یکی روبروی من هست داره به حرفهام گوش میکنه و جوابم را میده چند وقته از مسله ای اذیته درونم در موردش با اون حرف میزنم همیشه راهنمایی میکنه و میگه از تصمیمی که گرفتی نترس برو جلو هیچی نمیشه من باهات هستم مطمئن باش طوری میشه که دوست داری گاهی گریه میکنم میگه اشکال نداره گریه کن اما ادامه بده درست میشه و من هر روز قویتر میشم و مانعی که ممکنه مانع پیشرفت من بشه را برمیدارم گاهی پیش اومده به شدت در هم ریخته بودم ولی با رفتن باشگاه سریع حس و حالم خوب شده و قویتر شدم من باشگاه را به خاطر حس و حال بهتر میرم و در آخر هر کاری را که به احساس خوبم کمک کنه را انجام میدم چون هیچی در دنیا به اندازه احساس خوب تو زندگی نیست .
با سلام خداوند را سپاس بخاطر هدایتم به این آگاهی های زیبا وبسیار مثبت
من در فایل امروز یاد گرفتم که:برای ایجاد تغییرات دلخواهم در زندگی باید توجه به نکات مثبت را زیاد کنم و افکار مثبت را بارها وبارها مرور کنم مهم نیست این اتفاقات کوچک وروز مره باشه مهم اینه به اینکه هر روز من این نعمتها رو در زندگی دارم وحسرت نداشتن اونها رو نمیچشم و داشتن افکار مثبت برای تغییر باید حتما به یک انباشتگی برسه که در رفتارها ویا در زندگیم دیده بشه یک جور سیر تکاملی هست که باید افکارم طی کنند مثلا من برای لاغری تلاش میکنم سیر تکاملی که باید طی کنم اینه که باید به تغییرات مثبت وبه سمت لاغری توجه کنم وهر روز به تعداد این افکار در جهت لاغری اضافه کنم تا به یک انباشتگی برسه وکفه ترازوی باورهای لاغری نسبت به کفه باورهای چاقی سنگین تر بشه واونوقت هست که من به سمت لاغری هدایت میشم ولاغری در جسمم پیدا میشه این موضوع در تمام ابعاد زندگی همینطوره ،همیشه باید سعیم براین باشه که انباشتگی افکار مثبت ودر جهت هدفی که برای خودم تعیین کردم را زیاد کنم تا بتونم به هدفم نزدیک بشم ودر این مسیر باید توجه کنم که وقتی هدفم را در یک مسیر دنبال میکنم واون مسیر رو به عنوان بهترین مسیر برای دستیابی به هدفم انتخاب کردم ، همون مسیر رو ادامه بدم ودر این راه به خداوند توکل کنم ودچار وسوسه برای استفاده از مسیرهای دیگه ،برای سریعتر رسیدن به هدف نشم اگر به خدا اعتماد کردم که به بهترین مسیر دعوت شدم اگر نیاز باشه خداوند خودش من را به مسیرهای دیگه هدایت میکنه وفریب ذهن منفی بافم رو نخورم و تمرکز کنم به نکات مثبتی که از طی کردن در این مسیر کسب کردم
سلام ب استاد عزیزم و این سایت پر از آگاهی
بعد از شاید حدود یکسال من دارم دیدگاه مینویسم.
چقدررر این فایل گام ۲۳ عالی بود
ممنون برای این فایل ک چقدر اصل مطلب رو گفت
من از سال ۹۷ ک همینجور با این روند رو خودم کار کردم تا ۱۴۰۲ ب همه چیز رسیدم خونه لوازم زندگی لوکس بچه دوم ارتباطات عالی و …
ولی بعد با کج فهمی کلا روند رو بهم ریختم و در یک مسیر اشتباه پیش رفتم و شاید یک سال هست ک چقدرر در مسیر سختی پیش میرفتم ک .. وگاهی میدونستم اشتباهه راهم چون پر از سنگلاخ و فراز و نشیب بود و .. ولی نمیتونستم دربیام از اون راه گیر افتاده بودم …
البته همیشه هممینوشتم ولی اسحاس بدم. دیدن نکات منفی و .. نمیذاشت پیشرفتی بکنم
امروز یهو بعد کلی نوشتن و .. گفتم ببینم بیام اینجا تو سایت برم سراغ دوره هام یکم گوش کنم.. ک نوتیف اومد برای گام ۲۳ و شاید ۵بار گوش دادم انگار ب جاااانم نشست چون داشتم تو هزارتو میرفتم ک دگ دراومدنم با خدا بود…. خدا کمکم کرد و این فایل بیاااددددممم اورد ک تو از همین مسیر ک خودت از ۹۷شروع کردی ب همه چیز رسیدی وثتی فکر کردم این مثبت نگری ها و شکرگذلری ها دگ ابتدایی شده دگ بدرد نمیخوره ک. .. کم کم همه چیز از دست رفت
و چون پسر ۲سالو نیم هم دارم دقیقا همین چالش هارو باهاش داشتم .و دگ دو روزی بود ک ب سر کوبیدنش ک عادت کرده بود برا جلب توجه انجامش بده بی توجهی کنم و فقط مراقبش باشم و دگ کلامی ب زبان نیارم . و این فایل دگ منو چقدر ب آرامش رسوند . هم برا پسرم. هم اینکه چقدررر عالی میتونم دوباره شروع کنم
دوباره شروع میکنم با قدرت ک قبلا تونستم الانم میتونم و مسیرمو قشنگ تر میکنم مرسی استاد این فایل برای خود خود خود من بود مممنونمممم❤️🌺🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام سلام استاد جان امیدوارم چطورتون عالی باشه وپرانرژی خداوند بینهایت سپاسگزارم که منو بنده خوب خودش وشما رو استاد خوب من قرار داد تا هر روز هر روز یه عالم حالم خوش بشه ویه دنیا به خوشبختی نزدیک تر بشم
میخوام یه عالم معجزه واتفاق خوب براتون تعریف کنم یه عالم حس خوب حال خوب که چطور تو این چند روز برام اتفاق افتاده ومنو زیرو رو کرده
اول از پریروز بگم یکم به خاطر حاضر شدن برای عروسی برادرشوهرم استرس داشتم من وقتی میخوام برم عروسی از یک ماه قبل میافتادم تو استرس اینو بخر این وبا اون ست کن این قشنگ بشه اون کامل بشه اون بینقص بشه پول بگیر لباس بده خشک شویی خلاصه تا روز عروسی اونقدر حرص میخوردم واسترس میکشیدم که شب عروسی یه دعوای مفصل باهمسرم میکردم آخرشم با قیافه ناراحت خستگی مفرط اعصاب خراب چه کلکسیونی میرفتیم عروسی یا مهمونی اونجا غذا باب طبعمون نبود بقیه خوب برخورد نمیکردن باهامون بهمون خوش نمیگذشت آخرشم دوباره با حال بد میومدیم خونه وتوراهم دعوا میکردیم و….تا مدت ها همش به نکات منفی اونجا توجه میکردیم که زیاد کادو دادیم و….
خخخ مثلا قرار شد کلی حس وحال خوب بدم
اما بعد یک ماهی که دوباره برگشتم به آغوش پر مهر خدا بگم چها نشد
یهو دلم خواست از قبل ترش بگم
شرایط خودم بارها نوشتم پس ازش صرف نظر میکنم اما همینقدر بگم که همسرم مدام به خاطر مسائل مالی ازم میخواست که طبیعی زایمان کنم ومدام نگران هزینه های عمل بود وقتی بهش گفتم برام طلا بخر موقع زایمان قاطع گفت نه پول نداریم ووقتی گفتم دلم عکش حاملگی میخواد ممانعت کرد
که تو درک نمیکنی وفلان وبهمان
اما این بار که عروسی دعوت شدیم دیگه من به چیزای خوب زندگیم توجه کردم دقیقا قبل این فایل یه حسی بهم گفت بیا از همه چیز لذت ببر
موقعی که خسته میشدم از خستگی درکردن نهایت لذت میبردم میگفتم آخيش چه کیفی میده وقتی اوج خستگی تجربه میکنی دراز میکشی ومیخوابی به به چه لذتی داره تک تک سلول هات میگن به به آخيش زمین انگار ماساژ میده
بالشت انگار نوازشت میکنه ولباس تو رو توآغوش گرم خودش گرم وگرم تر میکنه واشباعت میکنه از محبت گرماش ووقتی میزنی کنار لحا فت هوا تو رو با باد خنک نوازش میده
به به وقتی سیب میخورم میوه میخورم میگم بع به چه عالی چه خوشمزه وآب دار عجب خوراکی لذت بخشی خدا خلق کرده وچقدر عالی که تو یخچالمون دارم ومیتونم هرچقدر دلم میخواد بخورمش
خلاصه که توجه من ناخودآگاه رفته به چیزای خوب وخوب تر یکی یکی حتی یادم میوفته فلان روز چه شد که خوب بود ولذتش میبرم
قبلا خروپف همسرم رو مخم بود الان میگم عزیزم الهی دورت بگردم چه عمیق خوابیده به به فردا سرحال پا میشه همینکه منو میبینه بهم میخنده ومن کیف میکنم بعدم خیالم راحت میشه خوابیده چون کسری خواب واختلال خواب داره به خاطر کارش خیالم راحت میشه که شکر امشبم خوابید خلاصه که به خودم گفتم بیخیال استرس مهمونی هر جوری بری عروسی تو عالی تو از همه قشنگ تری فقط برو خوش بگذرون
دیروز همسرم لباس ش اومد بپوشه از خشک شویی گرفته بود اما لباسش تنگش شده بود خیلی عصبی شد که گیجم وقبل نپوشیدم بعد بدم خشک شویی وفلان وبهمان
گفتم دورت بگردم آدم بدنسازی کار کنه خوش هیکل بشه عضلاتش بزنه بیرون لباس که هیچی دنیام براش کوچیک میشه خوشتیپ من یهو دیدم خندید ولش کرد فکر لباس رفتم یه بلوز سفید دیگه براش آوردم پوشید وخیال راحت شد مادرش هی زنگ میزد که کجایین چون ماشین باباش گرفته بود که من راحت باشم ببره وبیارتم ودنبال اونام بره چون بابا نمیتونه بعد سکته اش رانندگی کنه
خلاصه که نشستیم تو ماشین ناخن مصنوعی دیدم یکیش کنده شده افتاده همسرم که عصبی بود از دست مامانش گفت زنگ بزن خواهرم یه کاریش کنه برات گفتم ولشون کن بابا نمیخواد اصلا مهم نیست پیدا میشه نشدم نشد معلوم نیست
گفت نه زشته فلان وبهمان لاک داری گفتم آره آوردم چه ایده خوبی دادی همین ناخن خودم لاک میزنم دیگه معلوم نمیشه
تو فقط حرص نخور قربونت بشم خودم درستش میکنم
اصلا چه معنی داره مردا اینقدر حساس بشن رو قرتی بازی خانومشون وزدم زیر خنده
واونم یکم خیالش راحت شد که حل شد
دست کردم داخل کیفم دیدم لاک خشک شدمو به جای لاک نوم آوردم
خخخخ زدم زیر خنده همسرم چه شد گفتم هیچی آدم عجله میکنه قاتی پاتی میشه همه چیا وگفتم بهش چی شد خلاصه گفتم تو هواست به رانندگی باشه من لامپ بزنم لاک نیمه خشک با هر مصیبتی بور زدم ولی نگفتم بهش وچون هواداری بود گفتم بیا درست شد مثل بقیه شد
گفت خداروشکر مثل لباس من نشدی تو
منم تو دلم خندیدم وگفتم شد ولی خنده دار شد مهم اینکه عروسی رو نمیگذارم هیچی خوشیش ازم بگیره دلم میخواد با همه وجودم خوش بگذرونم ومیگذرونم
اومدیم خونه مادرش اینا تو راه بهمون زنگ زدن که میوه کم اومده بخرین همسرم ومادرش کلی عصبانی شدن که دوبرابر مهمونا میوه خریده بودیم ومن فقط همسرم به آرامش دعوت میکردم که عشقم خودت عصبانی نکن من خوبم سکته میکنی دورت بگردم دیر برسیم عروسی چی میشه مگه هیچی نمیشه
من هیچی نگفته به محض رسیدن به تالار عروسی همسرم رفت پیش مسئول سالن ازش خواست که اگه نتونستم بشینم یه تختی کاناپه راحتی برام فراهم کنه وجالب اینجا بود که راحت ترین صندلی هاشون برام آوردن وطبقه پایینشونم دوتا کاناپه خیلی راحت برام فراهم کردن
لباس وآرایش م از همه بهتر شده بود با اینکه خودم تو خونه انجامش داده بود ولباس قیمت خیلی مناسبی خریده بودم میدرخشیدم با اینکه حامله بودم تونستم با عروس یکم برقصم وخیلی راحت وبی دغدغه نگرانی از اینکه کسی بهم بخوره رقصیدم تمام طول عروسی همسرم دورم چرخید دامادشونم مواظب من بود که به محض اینکه اسپاسم هام شروع شد همسرم صدا کرد تا من ببره یه جای راحت تر
قبلش اومدن بردنمون عکس بگیریم درکمال تعجب آزمون عکس های قشنگی گرفتن وهمسرم با کمال میل پول داد تا حاضرش کنن اینم شد عکس های بارداری خیلی راحت حاضر وآماده وآرایش کرده به راحتی تمام با کمترین هزینه ممکن
بدون اینکه من اصراری کنم یا درخواستی کنم
چند ساعت آخر عروسی به راحتی دراتاق راحت وگرمیرو کاناپه راحتی دراز کشیدم غذامون همونجا سرو کردن
موقع اومدن عروس وبقیه به خاطر ما صبر کردن دنبالشون رفتیم وبوق بوق کردیم وآرزوی خوشبختی براشون کردیم
وخیلی کیف کردیم واومدیم تو راه کلی حرفهای قشنگ زدیم باهمسرم من یه سیب سرخ خیلی بزرگ آبدار خوردم که مادرشوهرم به همسرم داده بود ولذتش بردم یکشنبه عکس های بارداریم رو تخته شاسی میاد دم خونمون
همسرم درکمال آرامش وخوشی قسطی برام از دیجی پی انگشتر خیلی خوشگلی خرید امروز صبح با احساس آرامش بلند شدم هرچقدر دلم خواست خوابیدم بعدشم بلند شدیم وبا همسرم صبحونه خوردیم ولذت بردیم ساعت ۱۱صبح انگشترم آوردن دم دراز چیزی که توعکس بود خوشگل تر درخشان تر بود یادتونه گفته بودم سایزش کوچیکم بود دقیقا اندازم بود
کلی ذوق کردم انگشتر با نگین های سرمه ای والماس گون
وطلا که برای روز زایمانم جلوی همه میخواد بهم بده عشقم مرد زندگیم حالا ایناینم بگم که دکترم عوض شد به یکی از فامیلامون که خیلیم باهاش احساس راحتی میکنم کارشم حرف نداره همسرم دوبرابر قیمت زایمانمو که نمیخواست بده خودش گفت دربهترین بیمارستان خصوصی تهران بستریت میکنم تا فقط تو وبچمون باخیال راحت پیشم برگردین
امروزم کمک کرد اتاقمون که خونمون رو تمیز کنیم جاروبرقی کشید وبهم گفت قربونت بشم تو ففقط کار نکن تا حالت خوب شه بعد هرچی خواستی کار کن
لاک خشک شدمو دیدم بهم گفت بندازش دور گفتم نه منو یاد تو میندازه خوب یادمه که پول کمی داشتیم باهم رفته بودیم فروشگاه زنجیره ای لاک لازم داشتم با اینکه پولش کم بود برام خریدش وبهم گفت پولم نداشته باشم نمیشه که تو چیزی لازم داشته باشی ومن نخرم برات
براش تعریف کردم که چقدر ذوق کردم اون روز وهر روزی که برام خرید میکنی چقدر به دلم میچسبه از لاک ۴۰ تومنی تا طلا ۸۰ ملیونی که برام خریدی اونقدر کیف میکنم میگی هرچی دوست داری بخر عزیزم بعدشم کلی ازم تعرف میکنی به به چقدرلباس بهت میاد طلا بهت میاد چقدرتو خوشگلی چقدر لاک رو ناخنت قشنگ چقدر دست پختت عالیه چقدر باسلیقه ای اصلا یه موقع هایی که خسته میشم از کارو زندگی این خاطرات میاد جلو چشمم میگم عزیز دلم مرد من مرد واقعیه براش جونمم میدم قربونش بشم با چنان ذوقی کارامو میکنم خونه میدرخشه غذا میپزم درحد رستوران تیپ میزنم درحد فشن شوهای آمریکا واروپا
قند تو دلم آب میشه چشام پروانه ای میشه
استاد جان تازه فهمیدم که هرچقدر تراکم افکار خوبمو بالاتر ببرم بیشتر بارون نعمات خوب رو سرم میریزه مدام همه باهام خوب رفتار میکنن ازم محافطت میکنن وخواسته هامو با جون ودل انجام میدن خداروشکر
به به دلم میخواد هر روزم بارونی باشه از نوع بارون نعمات واحساس خوب وخواسته هام وهمینطور برای شما همه دوستانمم همچین آرزویی رو خواستارم
به نام خالق جانم💖
سلام و عشق به دوست خوش قلم و دوست داشتنیم فرشته مهربانی بابت نوشته های عالی و خوش احساسی که با ما به اشتراک میگذارید بسیار از شما دوست نازنینم سپاسگزار و متشکرم و به شما تبریک میگویم برای این تغییر احساسی فوق العاده ارزشمند و لذتبخشی که در خودتان ایجاد کردید.سپاسگزاری با حال خوب و تغییرات واکنشی شما دوست نازنینم سبب شده بازخورد ارتعاش این سکانسهای عاشقانه و خوش احساسی را که در جهان آفرینش میکنید را به بهترین شکل ممکن از عشق مطلق هستی دریافت کنید این خوشبختی و احساسات عالی گوارای وجودتان باد و همچنین تجربهٔ بسیار لذتبخش مادر شدن را از صمیم قلبم به شما تبریک میگویم🌹🌹🌹
عشق خالق هستی هر لحظه همراه و همنشین شما دوست مهربان و خوش احساسم باشد💖
سلام ،سحر بانوی گرامی ،
امیدوارم زندگیتون ولحظه هاتون سراسر عشق وخوشبختی
خیلی ممنون عزیزم از دعای فوق العادتون ومحبت بیکرانتون
وتبریک ویژتون بسیار خوشحالم کردین
چند وقتی میخوام بیام وجواب پیام زیباتون بدم فرصت نمیشه
امیدوارم همیشه پراز انرژی مثبت وعشق وامید وخوشبختی باشید 💐💐💐💐💐💐💐💐
تقدیم شما تمام گل های دنیا
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن و لذت بردن و خلق کردن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
استاد واقعا از این فایل خیلی لذت بردم بارها و بارها درباره احساس خوب شنیده بودم
و هر دفعه درکم از دفعه قبل بهتر شد و امروز سطح بالاتری از درک تجربه کردم
واقعا احساس خوب کلید حل مشکلات اما چطور باید احساس خوب پایدار داشته باشیم خیلی مهمتر
من همیشه وقتی بخ ام احساسم خوب کنم سریع میام یه فایل گوش میدم اگر چند بار گوشش داده باشم یه فایلی انتخاب میکنم که خیلی وقته شاید نکردم
اینجوری تمرکز بیشتری روی اون فایل میره چند دقیقه بعد حالم خوب میشه
منم مثل همه انسانها این اشتباه تکرار کردم که به حرف کسی توجه کردم ساعتها خودم ناراحت کردم به رفتار کسی به برخورد کسی توجه کردم ساعتها روزها بعضا هفته ها تو حال بد موندم
و تازه هر وقت هم یادم میافتاد بازم حالم بد میشد تازه گاهی هم برای دیگران تعریف میکردم به حال بدم اضافه میکردم
تا روزی که وارد این دنیای کوچک شما استاد عزیزو گرامیم شدم
همون روزهای اول یاد گرفتم به افکار منفی توجه نکینم همون روزهای اول یاد گرفتم افکار منفی شامل چه چیزهایی میشن
همون روزهای اول یاد گرفتم درد و دل نکنم به درد و دل کسی گوش ندم و ….
و سعی زیادی کردم که این تمریناتم انجام بدم
و درباره احساس خوب هم خیلی شنیدم درک کردم که اگر میخوام احساسم خوب باشه باید افکار خوبی مرور کنم
اما امروز به شکل ساده تری یاد گرفتم چطور باید احساس خوب پایدار تجربه و زندگی کنم
از این تجربه بی نهایت لذت بردم چون جواب سوالم به خوبی درک کردم که اگر میخوام حالم خوب باشه از زندگیم لذت ببرم راضی باشم باید احساس خوب داشته باشم
و پیش نیاز احساس خوب پایدار افکار مثبت خیلی راحتره وقتی من در طول روز اتفاقات خوب در زندگیم بزرگ کنم تا با هم لینک بشن
منم در اینستا خیلی تجربه لینک شدن داشتم طوریکه دخترم گله میکرد میگفت مامان فقط همین دو موضوع پیگیری میکنی ها
اون روز که من اینستا گردی میکردم یه دختر کوچولویی بود که زیبا میرقصید و درباره قانون جذب ویدئو میدیم و الان خدارو شکر اصلا اینستا رو باز هم نمیکنم
و من آرزو داشتم که اتفاقات خوب پشت سر هم تجربه کنم خیلی دوست داشتم ولی نمیشد
البته من در اون آرزو زندگی میکردم اما آرزو خودم درکش نکرده بودم
من اتفاقات خوب در اتفاقات به نظر خودم بزرگ میدیدم مثلا ببینم که دارم لاغر میشم مثلا مشتری وارد زندگیم بشه مثلا شفا الهی تجربه کنم اینا
و من در این آرزوها زندگی میکردم اما به هیچ عنوان درکش نکرده بودم
من احساس میکردم که دارم لاغر میشم آین یعنی برآورده شدن خواسته من اما من درک نکردم
یا اینکه خوب گوشهام بهتر شده بود خدارو شکر سرگیجه من کم کمتر کمتر شد تا جاییکه الان دیگه سرگیجه ندارم فقط گاهی بیحالی بعدش تجربه میکنم که اونم برطرف میشه
یا میخواستم برام اتفاق خوب زیاد بیافته و من اینها رو تجربه میکردم
مثلا امروز دقت کردم که صبح که ازخواب بیدار شدم چند تا کارتن ظرفها بود بسته بندی کرده بودم بین اتاقها گذاشته بودم صبح زود یهو همش برگشت نمیدونم چقدر ولی صدای شیشه خورده زیاد میومد
من چون بیدار بودم نترسیدم این اتفاق خوبی بود برای من چون وقتی من بترسم همسرم و دخترم از ترسیدن من بیشتر میترسن یا از ریختن کارتن هها
ولی گفتم خدارو شکر هیچ اتفاق بدی نیافتاد خدارو شکر روی کسی نریخت خدارو شکر در کارتنها محکم بسته بودم شیشه خورده بیرون نریخت وگرنه تا یک هفته هی شیشه خورده پیدا میشد و کلی خدارو شکر دیگه
یکم دیگه گذشت من این فایل گوش دادم یکم ترسیده بودم ولی خیلی نه میخواستم کلا حالم خوب بشه
تموم که شد دخترم گفت بیاین بالا صبحانه بخوریم خلاصه کارگر اومد من دیگه پایین نیومدم تا عصر
میدونید استاد وقتی به امروزم توجه میکنم میبینم همش اتفاق خوب بوده چون در زندگی من تکرار میشده برای من اصلا مهم نبود
مثلا دخترم میگفت بیا صبحانه بخوریم یا گاهی میگه بیاین با هم چای بخوریم اینا من میگفتم نه من تای نمیخورم درس دارم گاهی نمیرفتم اما این چند وقته همش رفتم اینا اتفاق خوب محبت دخترم میرسونه نشون میده دخترم منو دوست داره دلش برای من تنگ میشه و خیلی چیزها دیگه ولی من درک نمیکردم برام عادی بود
اصلا این موضوع به چشم اتفاق خوب زندگی نمیدیدم
همش با خودم میگفتم ای بابا امروز مثل دیروز گذشت هیچ اتفاقی نیافتاد ولی سراسر اتفاق خوب بود حالا اتفاق بد هم افتاد که بد نیستن باید مثل بچه ها به چشم یه اتفاق ببینمشون شاید اولش سخت باشه ولی میشه مثل برگشتن کارتنها
واقعا اگر به زندگیم نگاه کنم سراسر اتفاق خوب صبح از خواب بیدار شدم امروز زنده بودم یه فرصت دیگه داشتم تا در کنار عزیزانم باشم بیام اینجا تمرین بنویسم
امروز سلامت بودم حالم خوب بود امروز همه عزیزانم سلامت بودن و حالشون خوب بود
امروز رو به شب رسوندم هنوز زنده هستم خدارو شکرت امروز یه درس بیاد ماندنی گرفتم که خیلی حالم خوب کرد امشب غذا درست کردم با بچه ها دور هم بودیم امروز نفس کشیدم امروز چشمانم میبینه امروز گوشم بهتر میشنوه امروز انگشتانم میتونن به راحتی تایپ کنن امروز گوشی دارم
امروز از خدای خودم تشکر کردم امروز و امروز و امروز
خلاصه بگم اگر یکم دقت کنم میبینم سراسر اتفاقات خوبه و منم از آیدا خانم عزیزم الهی که همیشه زنده باشه و سایتون بالای سرش باشه در تمام مراحل زندگیش پیشرفتهای چشمگیری تجربه کنه یاد گرفتم
منم از شکستن وسایلهام ناراحت نشم اتفاق بود افتاد من استکان و سرویس آجیل خودی قبلا هم داشتم از اونها استفاده میکنم شاید هم باید اینا میشکستن من برم از شخصی نیاز داره پول وارد زندگیش بشه تا شب عید خوبی تجربه کنه خرید کنم نمیدونم حکمت چی بوده
ولی هر چی بوده میدونم ایمان دارم باور دارم که خودم ساختم خودم خلقش کرده بودم حالا چطوری نمیدونم
راستی استاد فکر کنم ترسیدن هم یه جور درخواست دادن چون من از اول که این کارتنها رو میچیدم میگفتم طوری بچینم نریزه
ولی این نیست الان یادم اومد گفتیم که احساس ما همه بر اساس افکار ما شکل میگیرن پس من فکر کردم به تک تک کارتنها که نکنه بیفته جهان هم پاسخ فرکانس منو احساس منو میده دقیقا اگر اینجوری نمیشد جای تعجب بود
استاد اینم بگم که بارها شما گفته بودید که همیشه به اتفاقات بد نمیدونم چجوری بگم طوری نگاه کنید که حس بد بهتون نده دقیق نتونستم بگم
دقیقا مشتاق آیدا خانم بوده که از خرید بادکنک آنقدر ذوق زده نشده که از ترکییدن بادکنک ذوق زده شده خوشحال شد برای ایشون این اتفاق ترکیدن یه چیز کاملا جدید بوده که احیانا برای اولین بار تجربه کرده
و چقدر خوبکه منم به اتفاقات اینجوری نگاه کنم بینهایت سپاسگزارم که از آیدا خانم هم صحبت میکنید اینجوری بهتر درک میکنم
سلام و درود بر همه همراهان عزیز و سلام و درود بر استاد گرامی
عجب فایل شگفت انگیزی، با عبارات مراقب افکارتان باشید شروع شد و با مثالهای زیبا و واقعی و قابل لمس رابطه بین افکار و فعالیت های روز مره را نشان دادید.شنیدن بودم که افکار منفی در گذشته های دور و مسیر تکامل انسانها کارکرد مثبت داشته بنا به قول ارایه شده ما بازمانده نسلی هستیم که نگران صداهای بیرون غار بودن و این کارکرد مراقبت و فکر منفی نسبت به خطرات بیرونی موجب شد که انسانها راهکارهای مراقبت از خود را یاد بگیرند ،یعنی این هم از الطاف خداوند است که موجب به وجود آمدن هزاران هزار نعمت در زندگی انسانها شده اما امروزه سطح تکامل به حدی رسیده که واقعا بسیاری از این مسایل در زندگی عموم انسانها اتفاق نمی افته و لازم نیست نگران اونها باشیم اما انگار این رفتار عادت گونه در اکثر ما وجود داره که بی دلیل نگران باشیم و به قول معروف کوله باری از افکار منفی با تراکم در ما هست و ما به آسانی به سمت منفی فکر کردن گرایش داریم ولی مثبت فکر کردن نیاز داره به صرف انرژی و دقت کردن به نکات مثبت و انگیزه بخش و اینجا من یک وظیفه رو برای خودمون که این آگاهی را داریم الزامی می بینم که با پرورش مهارت افکار مثبت این اطلاعات را برای نسلهای بعد پرورش بدیم تا انشالله مهارت عالی تقویت بشه و نسلهای آینده خوش حالت باشند و از زندگی بهره بهتر و بالاتر ببرند.
برای تقویت این مهارت، با آگاهی از اینکه ذهن من به عنوان کارخانه تولید فکر بدون لحظه ای تعطیلی در حال تولید فکره و این فکرها با هم لینک میشوند و تولید سناریو میکنند و کم کم سناریو در زندگی ما عملی میشه ،من میرم سرچشمه را پیدا میکنم به این سرچشمه خوراک مناسب میدم وظیفه خودم میدونم که هر چیزی که حتی یک لحظه حال من را بهتر کرد را تکرار کنم یادآوری. و مرور کنم هی به اتفاقات خوب مناسبم فکر کنم خوشحالی کنم قدردانی کنم ذره بین توجه ام را با دقت به سمت مهم کردن اتفاقات خوبم ببرم و یادم باشه مهم ترین اتفاق خوبم این که نفس میکشم زنده ام هنوز در این بازی بزرگ در این سفر شگفت انگیز حضور دارم و چی از این مهمتر چی از این بهتر و هی برای ذهنم خوراک درست کنم من زنده ام این شگفت انگیزه این عالیه من می بینم من میشنوم من احساس میکنم همه اینها خوب و عالیه این همه ابر و باد و ماه و خورشید در کارند تا من زنده باشم من نفس بکشم من لبخند بزنم .من وظیفه دارم افکار و معجزات زندگیم رو قدم به قدم پیدا کنم دستهای خدا را همه جا در کار ببینم و کیف کنم اینقدر ماهر بشم که اطلاعات قابل انتقال به ایندگان هم باشه.
خدای مهربانم بی نهایت سپاسگزارم
استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم
سلام بر خدایی که در قلب منه و سلام بر همگی روز ۱۳۴
مراقب افکارتان باشید گام ۲۳
ما باید مراقب احساساتمون باشیم با کنترل ورودی های ذهنمون از طریق دیدن شنیدن و … تا همیشه احساسمون خوب باشه و با کنترل دائمی بر ذهن فرکانس و ارتعاشات مون رو با خوبی و شادی تغذیه کنیم
من باید تمرکزم الان که موضوع لاغری رو دوست دارم و مورد علاقه ذهنمه رو همین موضوع بزارم و خیلی ازین شاخه به اون شاخه نپرمو اونقدر افکار صحیح و مثبت در مورد لاغری در این سایت بخونم و عمل کنم تا تراکم افکار من به حد بارش برسه و اون لاغری دلخواهم خودشو در جسمم نشون بده
زمانی باران میباره که ابرها متراکم باشند افکار ما هم مثل آب ها میمونند زمانی که افکارمون زیاد و متمرکز بر یک موضوعی باشه که اینجا لاغریه اونموقع ست که لاغری اتفاق میوفته فقط باید پیوسته و مستمر در مسیر باشم تا به تراکم مناسب برسه و بارون نعمتها از جمله لاغری شروع به باریدن کنه و من با این روش میتونم خودم خالق زندگیم باشم و به اهدلفم برسم
مژگان پیامهای مختلف رو در شبکه های اجتماعی دنبال نکن و اینجوری. افکارت رو پراکنده نکن هر جا لازم باشه خدا خودش تو رو به مسیر بهتری اگه نیاز بود هدایت میکنه همون طوری که الان به اینجا هدایتم کرده
خدا خودش در قرآن گفته که من را بخوانید تا اجابت کنم و حالا که ترو به اینجا به این سایت هدایت کرده دو دستی به همین نعمت بچسب ،شکرش رو بجای بیار و برات نعمت عادی ای نشه که فراموش کنی کجا هدایت شدی
تو از وقتی. به این بهشت اومدی زندگیت افکارت خودت تمایلاتت زیر و رو شده قدر بدون خدارو هر روز شکر کن
من در این بهشت ذهنم جسمم سبک شد
شاد شدم میخندم میرقصم میخندانم شادی میدم لبخند میزنم
به تناسب نسبی ای رسیدم سایز کم کردم
چقدر راحت راه میرم پله های خونه رو بالا میام منی که حتی نشست و برخاست در دستشویی و حمام هم برام معضلی شده بود الان براحتی جمعه ها با همسرم کوه میرم تو خونه دوچرخه میزنم
براحتی آذری کوردی مازندرانی میرقصم
پس یادم باشه خدا همه چیز در کیسه ش داره این منم که با فرکانس و ارتعاشات احساسی خوب و مثبت ازش چیزهای خوب بیشتری طلب میکنم
این منم که با مثبت بزرگ کردن اتفاقات هر چند بظاهر کوچک خوبی که برام اتفاق میوفته در طول روز به خدا میگم ازین دسته از اتفاقات حال خوب کن بیشتر برام بفرست و این نگرش در ناخودآگاه من باید بره و دایمی و همیشگی بشه
مثلا دیروز پسرم به جای یکبار تشکر بابت غذایی که ناهار پخته بودم دو سه بار ازم تشکر کرد و همین منو ذوق زده کرد و خیلی خوشحال شدم چون قبلا یکبارشم گاهی یادش میرفت
یا دیروز یهویی همسرم بعد مدتها هارد رو به لب تاب وصل کرد و چند تا فیلم قدیمی از نوزادی پسرم پخش کرد که به شدت حال منو خوب کرد و با چه ذوقی نگاهش میکردم که همین نوزادی که با صورت توپولوی بامزه ش بغل من بود الان ماشاالله دو متر قد رو رد کرده و سایز پاش ۴۷ شده
یا پریروز که روز مرد رو به پسرمم تبریک گفتم یهویی خیلی ذوق زده شد که من اون رو هم کنار پدرش مرد حساب کردم و از ذوق اون منم ذوق کردم و دو تایی خندیدیم و گفت چه خوب مامان تو بالاخره منو مرد دیدی
یا هوس چنجه کرده بودم و خوب این روزا بخاطر گرونی کمتر گوشت میخریم یهویی همسایه مون در زد و قربونی یه تیکه گوشت گوسفندی تازه و کمی دنبه به مناسبت اومدن از مکه به ما داد و خوشحال شدم و به سیخ کشیدم و با لذت و خوشحالی خوردیم کم بود ولی چسبید چون بلافاصله بعد هوسم این اتفاق افتاد
میخوام بگم باید تمرین کنیم به همین چیزهای به ظاهر کوچک به قول استاد ذوق کنیم خوشحال بشیم شکر کنیم
اصلا ببینیمشون ممکنه یکی بمن بخنده نگاش کن بخاطر چه چیزهایی خوشحال میشه اشکال نداره بزار بهت بخندند تو کار خودتو بکن و بعد معجزه شو در زندگی میبینیم
من قبلا همین کارا رو تا حدودی بدون آگاهی میکردم ولی الان که استاد درسشو و نکته شو گفت بیشتر انجامش میدم و تمرکز میکنم
مرسی استاد روشن عزیز که ما را به دانایی از جهل هدایت کردی خدا برات بهترینها رو رقم بزنه و نور آگاه کردن ما به زندگی شما بتابه شما مثل خورشید میمونید برای من
با سلام الویت من در زندگی داشتن احساس خوب در هر شرایطی هست و ماندن و پایدار بودن در این مسیر
فایل بسیار عالی بود الان این اگاهی را بدست اوردم که ما حتی باید در شرایط سخت زندگی هم احساس مون خوب باشه احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب نمیدونستم چرا بعضی وقتا کارهام چرا به این راحتی و بدون دردسر انجام میشه همه چی خوب پیش میره الان دارم متوجه میشم که به خاطر افکار خوبم بوده است و برعکسش هم خیلی برام پیش اومده الان دیگه روز به روز سعی میکنم همیشه در احساس خوب و خوبتر بمانم تا اتفاق های خوب پشت سر هم برام رخ بده هر چند کوچک چقدر خوبه که ما میتونیم خودمون خالق زندگی خودمون باشیم. احسنت براین افریدگار
دلم میخواد خیلی به چیزهای خوب و اتفاق های خوب فکر کنم که تند تند برام رخ بده عالیه ایکاش زودتر میدونستم این قوانین رو
خدایا شکرت که زندگی من پر از اتفاقات خوب هست
ما باید سعی کنیم ذهنمون رو پر از احساس خوب و اتفاقات خوب و تجسم های خوب کنیم که دیگه جایی برای افکار منفی نماند و لبریز بشه از حسهای خوب.
با یکی دوبار فکر کردن به اتفاقات بد یا خوب ما در مدار اتفاقات خوب یا بد قرار نمیگیریم باید مداوم باشد و مکرر تا همیشه زندگی مون پر باشه از خبرهای خوب و اتفاقات خوب
خیلی ممنون بابت این همه اگاهی ناب
سلام بر استادودوستان هم مسیر
جند جمله کلیدی وحیاتی
اول اینکه اتفاقات چه خوب وچه بد براساس انباشت و تمرکز وانسجام افکار پدید میاید نه افکار لحظه ایی و غیر متمرکز وگذرا
دوم استمرار وادامه دادن مسیری که هدایت شده اییم وجلوگیری از تشویش ذهنی ودریافت ومشاهده فایلهای مختلف از افراد مختلف واینکه اگر نیاز باشد خدای متعال خود ما را به مسیر درست هدایت میکند با تغییری به نفع ما این جمله بسیار روحیه بخش بود
ومقایسه وتشابه بینظیر اینستاگرام وذهن افکار انسانها چقدرجالب وحیرت انگیز بود
والبته آیا گرفتن نان بی نوبت اونم دوتا تو شلوغیه صف جزو
اتفاق خوب محسوب میشو د؟؟؟ 😄😄
سلام خدمت اکبر آقای عزیز
اميدوارم حال دلتون عالی باشه
بسیار زیبا و دقیق نوشته بودید. خیلی قشنگ بود.
خیلی لذت برم
خواستم از شما دوست خوب همشهری عزیز تشکر کنم 🙏
استاد ببخشید میشه پنج امتیاز از ایشون کم کنید
میخواد از نوشته ی شما ایراد بگیره 🤣
تو صف نونوایی به اون شلوغی ،جلوتر نون دادن شاطر به شما رو غلط میپندارند 😅😂🤣
من پنج امتیاز منفی میدم عوارض سن بالاست آره 😬
هشتاد سال دیگه سنی نیست 😁😁
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن راضی بودن خلق کردن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
استاد واقعا به چه نکته ظریفی اشاره کردید بارها این موضوع شنیده بودم
درباره احساس خوب یا چطور ایند ه خودمونو میسازیم و…
ولی الان واقعا به این تلنگر نیاز داشتم خیلی حالم خوب کرد
همیشه همین طور بوده یه مسئله ای ناخوشایند یا ناراحت کننده پیش میاد چقدر توجه ام بهش جلب میشد
تازه من یاد گرفته بودم که گیر نکنم تو موضوعی ولی این خانم فریبکار عذاب وجدان میده به آدم
چطور دختر خواهر من چند هفته است که بیمار شده از یه سرفه کردن شروع شد و کارش به بیمارستان کشیده شده خدارو شکر الان بهتر هستند از بیمارستان مرخص شدن
منم از طرفی یکم حالم خدایی خوب نبود و از طرفی هم کارهای بازسازی خونه مون شروع شد
من نتونستم برم بچه خواهرم سر بزنم از طرفی هم ترسیدم گفتن ویروس جدید گرفته واگیر دار منم ترسیدم نرفتم
این موضوع باعث شد من احساس عذاب وجدان کنم بارها و بارهابهش فکر کنم
حالا خاتم فریبکار چطور به من عذاب وجدان میده تو چقدر بی معرفتی اون دختر موقعی که تو مریض بودی چند بار بهت زنگ زد احوالت پرسید و….
منم زنگ زدم الان که دارم مینویسم درک کردم منکه عمدا نرفتم شرایطم جور نبود دقیقا اون زمانی که بیمارستان بود منم حالم خوب نبود
اینجوری خیلی بهش فکر میکردم ناراحت میشدم چون همیشه یاد گرفته بودم به افکار منفی توجه کنم
و حالا از جنبه مثبت اونم براتون تعریف کنم
که ما الان ۱۳ سال که اومدیم تو این خونه در این مدت هیچ تغییری به این خونه نداده بودیم خیلی اوضاع خونه بد شده بود کاغذ دیواری ها کثیف شده بود کابینها همه پوسیده شده بودن سقف خونه سیاه و کثیف شده بود و…..
و تقریبا دو سه ماه پیش سعی کردیم یعنی تصمیم گرفتیم یه تغییر و تحولی به این خونه بدیم
امروز قرار بود کاغذ دیواری ها رو بکنیم ما بیشتر کارها رو خودمون انجام میدیم تا هزینه کمتری پیش بیاد شرایط فعلی اینجوری اقتضا میکنه
ولی خدارو شکر تا حالا لنگ نمودیم گیر نکردیم کم کم مراحل پیش بردیم
میخواستم اینو بگم که امروز قرار بود کاغذ دیواریها رو بکنیم من و دختر بزرگم شروع کردیم کارتک برداشتیم شروع کردیم به کندن
واقعا کار سختی بود کار پیش نمیرفت کاغذها همچین چسبیده بودن به دیوار که انگار دلشون نمیخواست از دیوار جدا بشن
در همین حین دامادم به دخترم زنگ زد دخترم گفت داریم کاغذ دیواری میکنیم گفت صبر کنید تا من بیام ببینم از چه طریق بکنیم راحتر باشه
دختر کوچیکم سریع سرچ کرد تو گوگل اولین راه حل اجرا کرد اتفاقه وسایل اونم دم دستم بود
آب و سرکه واقعا معجزه میکرد استاد محلول ریختم تو ظرف اسپری کردیم بحدی عالی بود که برای ما یه معجزه بود
ماییکه به اون سختی داشتیم کاغذ دیواری میکندیم هزار تا فکر هم میکردیم که چاره ای نداریم باید کارگر بگیریم اینا رو بکنه و….
بهو دخترم گفت مامان ببینچقدر راحت کنده شد اگر بگم ۱۰ دقیقه ای یه دیوار کشیدیم باور نمیکنید این زمان هم بخاطر این بود تا یه حدی از اون قدمون میرسید بقیه باید روی چهار پایه میرفتیم
و اینو گفتم اینو بگم که امروز این موضوع درک کردم که با تعریف کردن اتفاقی همسرم اومد تعریف کردم دامادم اومد تعریف کردم نشستیم یه چای بخوریم استراحت کنیم تعریف کردیم
دخترم یادش میافتاد تعریف میکرد الانم که برای شما استاد عزیزم و دوستان گرامیم تعریف کردم
واقعا الان حالم خوبه خیلی خوشحالم
من قبلا هم براتون گفتم دنبال آرامش یا همون احساس خوب بود اهل آهنگ گوش کردن نیستم بجز آهنگهایی که در سایت پخش میشه
و خیلی کارها کردم تا حالم خوب کنم ولی الان به راحتی با توجه کردن به یه موضوع برای منکه کوچیک نیود خیلی بزرگ بود در حد یه معجزه بود
توجه کردم الان که بازم تعریف کردم حالم بهتر شد واقعا هر کاری کنیم نمیتونیم حال خوب پایدار تجربه کنیم ولی الان چند ساعت شاید سه ساعته وقتی یادم میافته خیلی خوشحال میشم خدایا شکرت
و تصمیم گرفته بودم وقتی اون ویدئو الینا خانم خوردن یه تکه بیسکویت اضافه تصمیم گرفته بودم که دیگه توجه نکنم به اتفاقات که دوست ندارم
اما خوب فراموش کرده بودم الان یادآوری شد برام و تصمیم گرفتم دوباره به اتفاقات خوب زندگیم توجه کنم خیلی لذت بخش وقتی اتفاقات خوب همون روز مرور میکنیم خیلی حالم خوب میشه
منم دوست دارم اتفاقات خوب زندگیم با هملینک بشن پشت سر هم برام اتفاق بیافته
استاد یه چیز دیگه هم بگم ربطی به این درسمون نداره شاید ولی یه جورایی ربط داره
من یه برنامه ای از تلوزیون خیلی دوست داشتم اون روزا خیلی نگاه میکردم دو تا بردار دوقلو بودن که با هم همکار هم بودن و خونه ها رو بازسازی میکردن
من وقتی خونه ها رو باز سازی میگردن تموم میشد خیلی لذت میبردم من آخرش و خیلی دوست داشتم خونه قبلی با بعدی زمین تا آسمان تفاوت داشت تازه اونها وسایل نو هم میذاشتم نمای خونه بینظیر میشد
من به اون برنامه خیلی توجه میکردم همسرم میگفت سخته بابا میدونی چقدر درد سر داره میگفتم بعدش ببین چه خونه ای شده
الان دقیقا دارم همون شرایط تجربه میکنم گاهی مسائل پیش میرن گاهی به مشکل میخوریم و در نهایت هم یه آشپزخونه شیکی خواهم داشت که وقتی تموم شد فیلمشو براتون میفرستم الان کثیف خجالت میکشم بفرستم
و من اولش ناراحت بودم میگفتم دور از جون شما عجب غلطی کردم سخته و…
و دخترم میگفت مامان بپذیر این موضوع چه بخوای چه نخواهی این آشپزخونه باید درست بشه چون ام دی اف هاشو خریدیم هزینه کردیم
و این شد که من آرامتر شدم امروزم این معجزه برام رخ داد
واقعا خیلی اتفاق در طول روز برام رخ داده که برام مهم نبود اینکه چیزی نیست پنیر دارم نکنم هست امروز نبود همسرم خسته بود حال نداشت صبح بره تهیه کنه موقع اومدن خونه هم یادش رفته بود
اما من صبحانه نون و پنیر خوردم گفتم دخترم طبقه بالای خونه ما زندگی میکنه صبح زنگ زد و گفت مامان بیا با هم صبحانه بخوریم اولش تنبلی کردم میخواستم بگم نه ولی گفتم باشه عزیزم اتفاقا اتفاقا اتفاقاوقتی رفتم بالا نون و پنیر گردو داشت دختر من همیشه عادت داره صبحها یه تخم مرغ آبپز بدون نون میخوره چون به سالم خوری اعتقاد داره
این یه اتفاق خوب بود اما برای من خیای مهم نبود چرا چون قبل از اونم بارها این اتفاق من تجربه کرده بودم خدایا شکرت
من خدارو شکر سعی دارم میکنم مسئولیت زندگی خودم بپذیرم و دیگران مقصر نکنم ولی امروز آیتم درک کردم سکوت کردن نشانه پذیرفتن و از این به بعد هر اتفاقی افتاد سعیم میکنم که بپذیرم
و خدارو شکر این موضوع چون یکم درک کردم راحتر میتونم بپذیرم استاد بزرگوارم اگر من الان در این شرایط هستم بخاطر ساختن دنیای کوچک شما بینهایت به توان تیلیارد سپاسگزارم بابت تک تک کلماتی که من آموزش دادید بینهایت سپاسگزارم ممنون متشکر و قدر دانم
ترفند عالی بود برای اینکه توجه کودک از یه موضوعی برداریم
من بچه کوچیک ندارم ولی خواهرم دو تا نوه داره یکی ۹ ساله یکی ۳ ساله ۹ ساله درس داره میخواد مشق بنویسه ۳ ساله میاد اونو اذیت میکنه
اینجا هم همش دیدم که از طرفی پدر از طرفی مادر بچه بزرگ دعوا میکنن تو بزرگ شدی منظورشون اینکه خواهر کوچیکتو درک کن اون نمیفهمه
اما من میدونستم اون خیلی خوب هم میفهمه درک میکنه من فکر میکردم بچه کوچکتر دوست داره بازی کنه فکر نمیکنه این کار اذیت کردن و چون دعواش میکرد بدتر میشد کتابشو خط خطی میکرد
یادم افتاد به سالیان پیش وقتی بچه های خودم کوچیک بودن دقیقا همین اتفاق میافتاد خیلی بدتر دختر کوچیکم لج میکرد تمام دفتر دختر بزرگم خط خطی میکرد اونم طفلک مینشست اشک میریخت تمریناتش پاکنویس میکرد
یادم که در طول اون سال برای هر ثلث دخترم یکبار دخترشو پاکنویس کرد اشک میریخت وقتی اومدم خونه بغلش کردم ازش معذرت خواهی کردم براش تعریف کردم ازش حلالیت طلبیدم که واقعا نمیدونستم باید چکار کنم و بیشتر گناهان من این شکلی هستن ناخواسته ایجاد شده
البته من یادم نمیاد کی این شرایط ساختم شاید با همین ترفند توجه کردن تکرار کردن به موضوعی که دوستش نداری اون شرایط گسترده شده خدایا منو ببخش
به نام قادر مطلق هستی خدایی یخشنده ومهربان
سلام ب استاد عطار روشن وهمه دوستان هممسیر
دبگاه دوم ابن فابل با فاصله ۲۰ ماه و تفاوت اون دیدگاه اول با این دیدگاه
وفتی جشم باز کردم برای صحبت شب فبل با دخترم تا ساعت ۲ نیم شب تو حال و خو ب برای راهکاریی که براش داشتم هز طرف خدایی عزیزم به من داده شدهد توضیح میدادم وبرای این صحبت که احساس که دخترم موقع خواب اول دستم من گرفت و چند دقیقه تو این حالت به پیش رفت واون پبه من با گفتن شب بخیر و حال حس خوب جشمش بست خوابید
من این کاره رو جون مایل بودم اون تو حس خوب باشه وکمکی بهش کنم پس صبحم با حال بهتر اغاز کردم حتی توصحبت اخترم ایده امد هز طرف خدای عزیزم که جطور من تویی بخشی که توش اشکال دارم یی راهکار بهتر داده شد چرا جون من دارم تواین بخش هم کاره میکنم حسم تواون بخش داره به شکل بهتر پیش،پمیره
تواین چند مدت بارها حال هوایی داشتن اون رو برای خودم ساختم حتی ازدیدن یی فیلم مستند اول حس بودن تو اون فضا رو داشتم وتازه از بودن اون فرد تو اون مکان هم حالم من خوب بود نه حسادت کردم و حسرت و نه افسوس خوردم تازه برای اون فرد خوشحال بودم که اون این تجربه خوب رو داره انجام میدم برای خودم تحربه مشابح با اون فرد رو به شکل درخواست ازخالقم به جهان ارسال کردم
چون حال حسی خوب بود حتما به شکل دریافت با حال هوای و وضعیت من دراینده میشه تجربه مسیر تازه من همین حال از دیدن اون فرد اون لذت واقعی رو لمس کردن احساس خودم خوب شد وختی تصور خودم تواون مکان اون نقطه برای خودم به شکل احساس حال هوایی تازه که تجربه نکردم ودوست دارم اون بینم اروز کردم
تا فبل رسیدن به اروز همون فیلم برام اون ساخت ومن نه تو مکان بودم ونه واونحا دیدم ولی حسم واقعا به شکل تجربه واقعی بود پس برای اونمسئله که من ازاین تحربه دور میکنه هم داره یی ایده یی راهکار یی کاریی که خالقم برام درنظر کرفته بهش نگاه دارم و امید انگیزه برای داشتن اون بخش داره قویتر و با عشق بیشتر به پیش میره و در نتیجه افکارم هم داره به شکل بهتر و کنترل شدهتر به نسبت سابق همین افکار تو بخش منفی بود ومن اصلا قادر نبود که حتی یی بخش اون کنترال کنم چرا چون دائم داشتم حسم و مرور اون حس رو به شکل کمنرتا نشده ازاد رها ادامه میدادم داسگشتم ظرف میشتم ولی تو ذهنم دائم به مشکلات ونداشتن اون یخش مرور داشتم داشتم غذا میپختم ولی توذهنم دنیای از مرو هم طی میشد ذهنم تو هرلحظه وهر وفت داشت هی مرور پشت مرور وحال تازه هی بد ودبدتد میشد وازدیدن افرادی که اون داشتن کلی حسرت وافسوس وناراحت بودن که جرا درمن داره کم رنکتر میشه ولی در دیگران این بخ ش اصلا هیج اشکالی درش نیست ولی توبخش من ازش داره هی کم کمتر میشد پس اینجا به این دریافت اگاهی رسیدم یی روز به یاد دارم وفتی رسیدم به میثاق نامه تو دوره ورد به سرزمبن لاغرها به این بند رو اصلا نتواستم متوجه بشم
من به انضباط فکری دست پیدا خواهم کرد اصلا به هیج عتوان متوجه این یی بند نشدم کلی افکار وکلی فکر بود که این به چه شکل میشه درمن ایحاد بشه اصلا این متن اصلا یعنی جی ؟
وفتی به انظباط،رسیدم اون به شکل صف که توصبحگاه مدرسه پشت هم ایستاده بودیم ومراسم صبحگاهی اجرار میشد فقط دیدم بارها به خودم گفتم قرار افکارمن به و ابن شکل خطی تو کلاسهای مختلف درکنار هم به پیش بره این جطور امکان داره اونحا هرکلاس وفتی به راه می افتاد کلاس بدی پشت اون درحال حرکت ورفت به کلاس مخصوص خودش بود برام هضم وحلش کمی دشوار بود خوب اگه قرار افکارومن تویی کلاس باشه به کلاس کلاس پخش بشه جطور میتوانه به منکمک کنه برای دریافت وتناسب ذهنی اینو دیوار ایجادشده بین
هرکلاس رو تو ذهنم احساس میکردم هست که اصلا واقعیت نداشت هیج دیواری بین افکارنیست همه تو در تو هست اگه من توهربخش که وارد میشن افکار تو بخش،مثبت باشه با کل ذهنم توهربخش زندگینم تو بخش مثبت هستم توارتباط توکار توخدا شناسی تو تناسب توسلامتی هیج دیواری نیست همه به هم وصل هست واین وصل بودن به شکل تو درتو با هم هست پس برای اونگفته شما که باره تاکید داشتید این مسیر فقط،به تناسب ختم نمیشه کل زندگی هرفرد روتحت پوشش قرار بدهد بستگی داره اون فرد بخواد ازاگاهی این مسیر توکودم بخش،استفاده کنه راهکار بهترشدن ومیشزفت همون ومسیر به اون فرد داده میشه وامروز من اعتراف میکم اون با عشق وامید وشور شوق میگممن برای هرمسیر زندگیم لگتز خدایی خودم راهکار خوب دریافت میکنم چون کل اشکالی که دربخش من بود ودیگه به سکرخدا بسیارکم رنک شده اون ارتباط با خالق به شکل صیحیح بود بارها گفتم بازم میکمکل مشکلات هرفرد اون ارتباط با خالق وفدرتی که باید . برای خدایی خدایی قالع بشم ختم میشه
وفتی من خدا دورن وبیرون خدایی هستن رو بهش تواتی بی حد قرار بدم ازکل نیرویهای بیرونی اون در قدرتی بی انتها بینم کستزش اون ارتباط روزهش فکرونم وحتی توبخش خالقم که جقدر توانی در افریتش داره ودرخلق کردن توهربخس داره زمانها بیشتر توافکار خوب باشم اینها درست مثل رنجیر هست که به هم وصل میشه وزتدگی وکارم ومسیرم وافکلر وهمه جیز،اوبخش مثبت به میش،میرع برای من که به شخصه به این شکل هست
توضیح این فرایتده اصلا کاره اسونی نیست وفابل درک شاید نباشه برایفزدی که تازه وارد شده مثل یی معمایی حل نشده دیده بشه ولی تو ذهن من ا ون به شکل حل شده وبا جوابهای بسیار زیاد . تا امروز با اگاهی که کسب کردم و برای خودم اون بونی سازی کرده وبه درک اون رسیدم کاره اسون راحت ساده شدنی تازه از شدن اون کلی انگیزه عشق علاقه وشور شوق تو وجود ،من هر روزهست
این یعنی انضابطی که من پی اون بودم و بلدش نبود باوره اش نداشتم که برای من صورت بگیره وبهش،برسم امید به خدایی خودم بود که تومسیری درست هدایت کرده وحمایت میکنه حتما خیری درش هست بارها و بارها شاید به شکل نامحدود این تو ذهنم هی تکرارکردم زمانی که شاید اون بخش،منفی خواست من ازمسیرم دور کنه بارها کفتن برگرد بیت جه خیری تواین مسیر تو هست که تواین مسبر با عشقی عجبی قرار گرفتی من فردی نبود که بخواهم یی موضوع رو به این شدت وبا این حال حس به شکل عالی دنبال کنم چی شد وجطور شد که من عاشق تناسب فکری شدم رو فقط کاره خدایی عزیزم میدونم
واین عشق اصلا کاره اسونی نیست چون برای دریافت این عشق من باید ازخیلی جیزها میگذشتم از منیت واز اراده شخصی از باورهای بیهود از افکار که همه انها کاملا درست می دیدیم درهای عمیقی که خودم ساخته بود پلی برای عبور می ساختم تازه شحاعت رعد شدن ازش دازش به کمک خدایی مهربان خودم بدم رو هم بهش قوت پیدا که جرات کنم ما روی پل ساخته افکار بزارم وازش رعد بشم وبرگردن بینمکه چقدر دره عمیقی ازش رعد شدم از این تجربه کلی لذتی احساسی رو به کل وجودم هدیه بدم خودم تو پناه خدایی عزیزم مبینم .نیروی که این فکر به من میده بی نهایت هست وحال حسی عجبی روبرای من می سازه که کنترال بهترین و افکار درمن ایحاد میشه وراحتر میتوانم این بخش رو تو ارامش خیال نگه دارم
میدونم تا زمانی که تواین حس حال هستم که وانشالله تا اخرین لحظه زمان حیاتم باشه حال هوای افکار تو بخش کنترال بهتر هست وبهتر از زندگی لذت واقعی رو خواهم چشید اگه و بخوام ادامه بدم ازدست خارج میشه وقادر نیستم تواین بخش اون متوقف کنمکه خیلی دوست دارم که ازاد رها تو این بخش تو گردش حرکت رفتار گفتار وعمل کرد خودم رو بینم
امروز برای باره سوم هست عکس تو گوشیم از موقعیت میگرم تواین عکس اصلا نه شکلی ازمن هست ونه سایه ای ولی درونش دنیای ازکاره انجام شده توبخش من خبر میده
اولیش وفتی دوره پیش رفته به صفحه اخرش رسیدم این افکار تو ذهنم مرور شد ازووسایلی که تواین مدت دارم ازش استفاده میکنم عکسی به یادکار بگیرم وبدونم این دست اورد اول کمک خدایی عزیزم وخودم در اثر استمرار در یادگیری و تکرارها درمن ایحاد شد کلی عکس ازجزوه ام ازعینکم از مدادهای که باشون یادداشت داشتم از مداد نوکی که خراب شدن اونها رو گذاشتم ازشون عکس گرفتم که حسی عالی برای من ساخت میزی که روش هرروز دارم دیدگاه مینویسم وباهش فایل به و شکل راخت مبینم
چند روز پیش ازعکسی از نخودرن نهارم خودم که اون زمان همه مصرف کردن ومن تاساعت ۴ نخوردم خاطره ساختم وتا زماتی کهگرسنه نشدم ازاون مواد اصلا مصرف نداشتم به فاصله که فقط دستن کمی به جلو ببرن این مواد بود ولی من بهش هیچ توجی نداشتم
امروزم وفتی توسیتی صبحانه استکان خالی ازچای توبشقابی یی تکه پنیر وکنارش تکه نانی که میشد دو لقمه باشن تومعده من ولی کنار بشقاب حا مونده عکس گرفتم چون فرمان نخوردن این دو لقمه از ذهنم صادر شد من اجرا کردم عکسی ازکنترال ذهنم که دستورهای وفر مانهای توبه شکل طبیعی حسم به من ارسال میکنه ومن ازاین فرمان ودستورها که ارسال میشه پیروی میکنم مخالفتی اون بخش براش ایجاد نمیشه وراحت اسون بدون درنظر گرفتنه حیف گناه داره بخور بخور دورنش خبری دیگه نیست
خدایا بی نهایت به اندازه داز هر سلولی وهر افریتشی که درجهان دارای ازت بی نهایت تشکر و سپاس گزار هستم برای امروز م وهرروزم که نگاهی بهتر به خودت و جهان و خودم که خلق کردی دارم
این نگاهم رو که هر روز دورنش کسترشی بی نهایت بده که این کسترش درهر بنده رو ارز دارم هر فردی که نیاز به واینکسترش رو حس میکنم براش این از خدایی مهربان اروز دارم
اگه جیزی نوشتن اون از خالق بی همتا هست کاره من به تنهای نیست من فقط نوشتم همین
خدا پشت وپنا هتون یا خق حق نگه دارتون
سلام
استاد عزیز آقای عطار روشن بی نهایت ممنون متشکرم از روشنگریهایتان،
برداشتی که از این قسمت داشتم اینه که همیشه باید توجه ما روی خوبیهایی که هست باشد ،متاسفانه ذهن ما تنظیم شده روی بدیها یعنی روی مواردی که دوست نداریم بنابراین اگه ذهن را به حال خود واگذاریم میره روی چیزهایی که خوشایند ما نیست متمرکز میشه بنابراین باید تمام حواس خود را جمع کنیم روی علایقمان بقولی ما اینقدر ثروتمند نیستیم که بتونیم هزینه پراکندگی تمرکزمان را پرداخت کنیم تنها کارما باید مراقبت از احساسمان باشد که احساس نتیجه افکاری است که در ذهن داریم افکارمان هم با ورودیهای که داریم مثل دیدن شنیدن و…. تغذیه میشودواین کنترل باید کار دایمی ما باشد علاوه براین باید ذهنمان را با مطالب مورد علاقه مان پر کنیم یعنی ما باید دایما دراین سایت ودر این مسیر باشیم وهمیشه ذهنمان را کنترل کنیم چرا که هر لحظه ما ورودیهایی داریمواگه کنترل نشه با دست خودمان قبر خود را می کنیم
و همچنین یکی از بهترین گزینه ها برای تربیت ذهن مثبت بزرگ کردن اتفاقاتی است که روزمره داریم وبرای ما خوشاینده یعنی به این ترتیب ذهنمان را عادت دهیم به توجه ودیدن چیزهایی که دوست داریم واگه ابن به ناخودآگاه بره کارمان به مراتب راحتتر میشه ولی کنترل وکار کردن روی ذهن باید همیشگی باشد
سپاسگزارم از لطف شما استاد عزیز
برای همه عزیزان آرزوی سلامتی و شادکامی دارم
سلام استاد
امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم نمیدانم چرا کمی درخودم احساس بد احساس میکردم و از اتفاقاتی که در سال گذشته درمحل کار برای من رخ داده بود درذهن من مرور میشد درحالی که اصلا من این افکاررا درذهنم مرور نکرده بودم ووقتی با خودم فکر کردم که چرا من باید با مرور افکار قبلی احساس امروز خودم را بد کنم با ذهنم تاکید کردم اینها همه افکار منفی است و میخواهد احساس من امروز بد شود و من باید سعی کنم سریع از این افکار منفی بیرون روم و با تمرکز برافکار مثبت درذهنم احساسم را خوب کنم و با مرور افکار خوب درمحل کار از شدت افکار منفی بسیار کاسته شد و احساس من خیلی بهتر شد
احساس خوب چگونه به وجود می آید ؟ احساس خوب یک واکنش درونی است و برمبنای افکاری که درذهن مرور میکنیم ان افکار به وجود میاید
درذهن ما افکار مشابه به یکدیگر پیوند میخورد و این افکار مشابه ادامه می یابد و ذهن دراین کار بسیار هوشمند است ما باید افکار مثبت را درذهن خود پرورش دهیم تا با افکار مشابه درذهن ما زیاد شود و در بیشتر اوقات احساس ما خوب باشد و کمتر به افکار منفی توجه کنیم و این نیاز به آموزش دارد تا به صورت یک مهارت دربیاید
ما درموردمرور افکار مثبت در ذهن به راحتی از ان میگذریم و این کار بسیار اشتباهه ما باید به سرعت از افکار منفی عبور کنیم و زیاد روی ان نمانیم و برعکس افکار مثبت را بیشتر درذهن مرور کنیم تا بیشتر دراین افکار و احساس خوب بمانیم ما باید اتفاقات خوب و مثبت را درذهن بزرگ و مهم جلوه دهیم تا بلافاصله افکار مثبت مشابه درذهن مرور شود و افکار منفی را درذهن کوچک و بی اهمیت جلوه دهیم تا به سرعت از آن عبور کنیم تا احساس بد درما تداوم نداشته باشد
ما نباید در ذهن درموقع مرور افکار منفی درذهن به دنبال مقصر باشیم اول باید سکوت کنیم و با ذهن خود وارد هیچ بحثی نشویم چون سکوت به معنی پذیرفتن اینکه من مقصرم است و کم کم میتوانم کنترل ذهن و احساس خود را به دست بگیرم و احساس خود را با افکار منفی بد نکنم
ما باید هرروز صبح با سپاسگزاری از خداوند به اتفاقات خوشایند و داشتن نعمتهای فراوان درزندگی فکر کنیم و به انها پرو پال بدهیم تا بیشتر درذهن ما مرور شوند و اصلا کاری به افکار منفی نداشته باشیم و با خود بگوییم اتفاقات منفی مربوط به گذشته بوده و ما نمیتوانیم هیچ کاری برای گذشته انجام دهیم من الان امروز یک روز جدید و با افکار جدید باید شروع کنم و دراین روز با تکرار افکار مثبت و خوب میتوانم یک روز بسیار خوب و با احساس خوبی را درزندگیم رقم بزنم و من امروز بارها این جمله را درامروز صبح تکرار کردم تا به احساس خوب رسیدم
من هم اکنون همه چیز و همه کس سبب توانگریم میشوند و من نیز هم اکنون موجب توانگری همه چیز و همه کس میشوم و 21 یکبار تکرار کردم و داشتن احساس توانگری و ایمان به خداوند برای داشتن یک احساس خوب و یک اتفاق خوب باعث شادی و احساس آرامش درمن میشود
ما خیلی از مواقع ارزو و یا درخواستی از فردی داریم که موقعی که باید ان برآورده شود ان فکر به ذهن ان فرد خطور میکند که این کار دقیقا توسط کائنات و نیروی ارتعاش انجام میگیردو هرگز این نیرو از بین نمیرود ما با تغییر افکار و توجه خودمان میتوانیم احساس خود را تغییر بدهیم چون قدرت تمرکز خود را نسبت به افکار درذهن خود تغییر میدهیم و با تغییر تمرکز و افکار بد به سمت افکار مثبت به راحتی میتوانیم احساس خود را از بد به احساس خوب تغییر دهیم و کم کم کنترل ذهن خود را بدست بگیریم و بیشتر دراحساس خوب بمانیم تا اتفاقات خوب را درزندگی تجربه کنیم .
داشتن احساس خوب و ماندگار بودن این احساس در طی روز درزندگی برای ما بسیار مهم و حیاتی است چون داشتن احساس خوب باعث پیوند خوردن به اتفاقات خوب درذهن و زندگی روزمره ی ما میشود و با داشتن احساس خوب سپاسگزاری بیشتر و درنهایت لذت بردن اززندگی که هدف خداوند است میرسیم
بیشترین احساس خوب را ما میتوانیم دربچه ها ببینیم که حتی وقتی ناراحت هستند با کوچکترین اتفاق ان افکار منفی از بین میرود و سریع احساس خوب را جایگزین میکنند و دراحساس بد قبلی نمی مانند و در طول روز بیشتر دراحساس خوب و شاد زندگی میکنند چون ایمان انها به خداوند بیشتر است و خداوند را نزدیک به خود احساس میکنند و از افکار منفی دورهستند و هنوز اموزشهای نادرست ووردیهای منفی به ذهنشان بسیار کمتر است . ما بزرگترها هم میتوانیم باید با اموزش و مرور افکار مثبت در ذهنمان به احساس خوب و عالی درطول روز برسیم و کمتر برای اتفاقات گذشته و حرف دیگران دراحساس بد باشیم چون هرچقدر دراحساس بد بمانیم این افکار مشابه بیشتر درذهن ما مرور میشود و احساس مارا هرروز بدتر میکند و چقدر خانم منفی باف دراین مسیر مهارت دارد و ما باید جنس حرفهای او را بشناسیم و گول حرفهای منفی او را نخوریم ما باید با احساس مثبت و شاد احساس خود را نسبت به خداوند و خود شناسی تغییر دهیم و با ایمان به خداوند هرروز یک زندگی نو و جدید و با احساس خوب را تجربه کنیم و همیشه دراحساس خوب بمانیم و بدانیم احساس خوب داشتن یک حس درونی است و ربطی به بیرون از ما ندارد ما باید فقط سعی کنیم با تغییر ندادن حس درونی خود از مثبت به منفی احساس خود را بد کنیم چون این جهان همگی بر اثر ارتعاش و انرژی ساخته شده و همه ی این ارتعاشات و اتفاقات از احساس ما نشات میگیرد پس داشتن احساس خوب خیلی بر افکار و اتفاقات خوب زندکی ما تاثیر مستقیم دارد و ما باید بسیار هوشمندانه کنترل ذهن خود را به دست بگیریم و ان را کنترل کنیم تا دراحساس بد نباشیم چون احساس ما نقشه و الگوی ذهنی را برای مغز و ذهن طراحی میکند تا طبق همان الگو اتفاقات درزندگی ما رقم بخورد . پس باید درطول روز خیلی مراقب افکار ذهنمان باشیم و توجه کنیم چه افکاری درذهن ما مرور میشود و افکار مشابه را جذب میکنیم .
سلام استاد
خیلی خوشحالم که توانستم گام 7 از مسیرزندگی خود را تغییر بدهید را گوش کنم
استاد چقدر قشنگ گفتید حس ما با توجه به احساس ما شکل میگیره یعنی ما هرچه به آن فکر کنیم در زندگی ما رخ خواهد داد چون ما فرکانس دفرستادیم و آن را جذب کردیم وقتی ما میگوییم خوش بحال فلانی جهان روی خوشش را به او نشان داده باید بدانیم که فرکانس آن فرد به این سمت بوده که آنها را جذب کرده ودر زندگی برای ما انتخاب نشده ، خوب و بد چون خوب و بد درجهان وجود ندارد من با توجهم به آنها اونها را برای خودم خلق میکنم و اگر اتفاقی افتاد باید راضی باشم و گله وشکایت نکنم چون خودم مسئول این رویداد درزندگی خودم هستم و اگر از مسئولیت زندگی خودم راضی نیستم سکوت کنم به معنی پذیرفتن موضوع و سعی و تلاش کنم که در مسیر فرکانس مثبت قرار بگیرم تا اینکه مثل ابرهای پراکنده که وقتی متراکم شوند باران میبارند ذهن من هم بعد از دریافت افکار مثبت شروع کند به انجام دادن کارهای مثبت و خارق العاده و ممنون که این باورها را با مثالهایی میزنید که برای افراد قابل فهم باشد
انشاالله از امروز سعی خواهم کرد دیگر به افکار منفی توجهی نکنم تا درزندگی من اتفاق نیفتد درپایان فایل گفتید ایا افکاری ذهن شما را درگیر کرده یا خیر و درمورد آن بنویسید . بله من الان به مدت 6 ماهه که در موضع برداشتن من از پست مدیریتی درمحل کارم با خودم درگیرم و همیشه افکار منفی درمورد همکاران و مدیر به سراغم میاید که خدا را شکر با گوش دادن به فایل تاثیر افکار منفی که گفتید برای هرموضوعی فقط باید 3 دقیقه عصبانی بود و مابقی کارها را به خداوند واگذار کنیم و فقط امیداوار باشم و مثبت اندیش باشیم چند روزی است بهترم و جالب اینکه با نوشتن درمورد افرادی که از آنها افکار منفی دارم و فکر کردن درمورد آنها و جایگزین افکار مثبت و سپردن کارها به خداوند چقدر اتفاقات خوبی درمحل کارم برای من بوجود آمد
بازم ممنون از شما استاد عزیز ککه علائه بر تناسب اندام راهنمای روح و روانمان هستید
سلام بر اسناد وهمه کسانی که دارن سعی میکنن توزندگی که میکنن درست وکافی وفت بزان تا اون به شکل خوبی ودرستی هم بگزاون وهم جاهای هم که دچارمشکل هست رو برطرف کنن
افکارر ما ادو بخش منفی ومثبت تشکیل میشه وفتی ما دایم توهرقسمت باشیم درنتجه اون بخش فعالیتش بیشتر شده وکار روبه جلو میبره
وفتی سال گذشته رو مرو میکنم به خودم میگم چون فکرم خراب بود وناامید شده بودم افکارم رو نمیتواستم جمع کنم
دائم داشتم افکارمنفی روچه خواسته وچه ناخواسته بیشترمرور میکردم درطی روزشاید بیشترین زمان خودم به بخش منفی میدادم واین افکارمثل زنحیر که به هم مربوط باشن حلقه اول رو من شروع میکردم وحقله های بعدی رو همین افکار به هم وصل میکر م وحالم رو به بدتر شدن پیش میرفت
زمانی بود که کمی خودم رو به مرور افکارمثبت تشویق میکرد م واونم تورمان کم جواب گوی حال بعد من نبود وبا اینکه که من خانمی شاد وخوشحال بودم ولی طی این چندین سال اون به شکل ادمی کمی منفی باف شده بودم
ازاونجا که با خدایی خودم رابطه برقرلر کردم ارزش خواستم راهی نشونم بده تا ازوضعیت که مشکل نامتاسب شده بودم ونجات بده به این سمت هدایت شدم تویی این ۵ ماه خدارو شکر دا رم توقسمت مثبت بیشتر فعالیت میکنم اون همه حسم روتبدیل شده به احساس خوب وکم کم اون احساس خوب روزبه روزتبدیل شده به احساس شادی زیادتر خندهای ازته دل همون ادم وهمون مکان هستم ازجام تکون هم نخوردم فقط افکاررو تغییر دا دم پس درنتیجه بععضی زمان برای افرادمثل من فقط تغییر که درذهن صورت میگیره جواب گو هست
بسته به فردداره ولی برای من به این شکل به خودم ثابت شد افکار انسان در زندگی اون فرد چقدرتاثیر عمیق داره
حتی تواحسایش که شاید به چشم اول نمیاد خیلی بیشتر اثر میزاره
چون هرچه احساسادم توقسمت مثبت بگزره اون بخش فعالیتش بیشترشده درنتیجه درخودمن امید اشتیاق وانگیزه رو به حد عالی تبدیل کر د چون دارم خودم رو به تعییر دادن عادت میدم اویل که واردشدم برام ابن تغییر یی مشکل خیلی بزرک خودش نشون میدا چون برطبق عادتی که سالهای زیاد من باهاش زندگی کرده درمن اون رفتارهای که مغزم به خستگی میکشید ومغز وذهن من اون بخاطر اینگه خوش خیلی خسته نکنه ومرور نکنه وانرژی زیادیرو مصرف نکنه به یی عادت تبدیل کرده ومن با اسنفاده ازابن عادتهای انرژی کمتر رو مصرف میکردم
پس تغییر گردن اول اوباید اموزش میدیدم کلی انرژی مصرف میکردم تا اون اموحته ها درذهنم نفوذ کنه وکم کم اون توذهنم به یی عادت تبدیل بشه
اویل کاربرای من به شدت هم سخت وهمه انرژی زیادی ازمن میگرفت اون زمان چون اگاهی کافی نداشتم توقسمت رایگان داشتم یاد گیری انجام میدان بعدازتمام شدن هرفایل نوشتن تودیگاه به خودم میگفتم چرامن اینقدر خسته شدم
والی حالا همون کاره روبه زمان بیشروتکرار زیاردتری انجام میدم ازاون خستگی خبری نیست وبه جاش شا دی واحساس عالی خودشنشون میده چون بعضی ازابن اگاهیکه اموحته ابراثر تکرار درمن شکل عادت داره میشه وانرژی کمتر روازپن میگیره وتغییر برام داره راحترمیشه وافکارتوقسمت مثبت بیشترزمان روزرو به اینب خش هستم همون انسان همون مکان فقط تغییر توقسمت ذهن اکیا ثورت گرفته اون تبدیل به ییعادت خوب شده توقسمت مثبت بیشترهست بداشت ناحساس خوب کافی هست اون بهش بها دا ده به شکل دنبال هم مرو گردن باعث میشه مثلافکارمنفی که دنبال هم میان این زمانافکارمثبت به دمبال هم بیادومرو بشه وحسمون زیبا کنه
خدا پشت وپناهتونیاحق حق نگه دارتون
من هم در طول روز افکار منفی زیاد داشتم و همیشه بدون فکر کردن حتی به کلامم همیشه کله و شکایت داشتم و از خیلی کارا و اتفاق های ساده و بی اهمیت ناراحت میشدم و زود بهم میریختم و همش توی ذهنم مرور میکردم و باز حتی همش بیان هم میکردم و از اون اتفاق شکایت داشتم و افکار منفی رو رها نمیکردم انگار ناخداگاه افکار منفی به هم وصل می شدند و من هم به اونها پروبال میدادم و در صحنه آنها را می گذراندم و از این نا آگاه بودم که دارم زندگی رو برای خودم منفی می کنم و از آرامش و احساس خوب ذهنم را دور می کنم،
اما اکنون که با گوش دادن دوره های خوب شما این آگاهی رو بدست آوردم فهمیدم که انسان در طول روز به هرچی فکر بکنه همون رو جذب خودش میکند و به هر چیزی توجه کنیم در طول روز مسیر زندگی و فکری ما بر اساس همان به ما واکنش نشان می دهند وقتی ساده بگیریم و آسان برخورد کنیم با اتفاق های روزمره روند زندگی روی غلتک می افتد و برای ما آسان می شود ،
وقتی از یک اتفاق خوب و خوب حرف میزنیم مثل خریدن وسیله مورد اخلاقمون یا قبول شدن در یک آزمون خوب یا مثلاً خرید یک موبایل خوب با احساس خوب درباره اون حرف میزنیم اما این اتفاق خوب یک روز است و کوتاه است اما اتفاق های بد و منفی در ذهن ما فراموش نمیشن و به هم وصل میشن و دامنه آن ها گسترده میشه باید همین روند را برای اتفاق های خوب و مثبت رقم بزنیم اتفاق منفی وجود نداره ما میتونیم با واکنش های خودمان به یک ماجرا از اون یک اتفاق خوب بسازیم و یا اتفاق بد بسازیم اگر ذهن ما ساده و در آرامش و راحتی و جذب مثبت ها باشد اتفاق ها هم پشت سر هم خوب و راحت و بر اساس فکر ما جذب می شوند،
باید یاد بگیریم در طول روز به چه چیزهایی فکر کنیم و درباره شعر اتفاق هایی حرف بزنیم و توجه مان به چه چیزهایی باشد اگر دائما شکایت و ناله کنیم افکار ما هم در همان راستا هدایت میشوند و اگر همیشه در حال واکنش های خوبی نشان دادن به زندگی باشیم این یک مسیر ذهنی برای ما می شود سعادت ما می شود که از کاه کوه نسازید و اتفاق های آسان را پر اهمیت و سخت نکنید یک نمونه حرف مردم است که نظرات دیگران درباره خودمان چیست اگر برای نظرات دیگران کمترین اهمیت را قائل شویم در ذهن خودمان هم احساس آرامش می کنیم پس برای بسیاری از مسائل ساده و کوچک دیگر هم اگر کمتر اهمیت قائل شویم و جنبه مثبت آن را ببینیم ذهن ما به هم لینک پیدا میکند و افکار مثبت رو در طول روز به هم وصل میکند و یک عادت برای ما می شود،
باتشکر از شما
بنام خداوند دلهای پاک
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گل
استاد عزیزم بابت این فایل عالی خیلی از شما سپاسگزارم واقعا تمام زندگی ما تحت تاثیر افکار ماست من هر کدام از تجربیات شما رو که گوش دادم تجربه ای از زندگی خودم برام تداعی می شد
واقعا وقتی نعمتی همیشه در اختیار ماست برامون عادی می شه ووقتی نباشه متوجه می شیم که چقدر ارزشمند بوده وما اصلا بابتش خوشحال نبودیم
ما چند روزه آبمون قطع می شه مدام دیروز یه روز کامل آب نداشتیم واقعا وقتی آب اومد از ته دل خوشحال شدم صبح که رفتم سراغ ظرفشویی وشیر آب رو باز کردم دیدم آب هست وقطع نشده گفتم خدایا شکرت همین آب چه نعمت بزرگیه چرا ما بابتش شاد نیستیم هر قسمت از خونه به راحتی شیر آب که باز بشه آب تمیز وقابل شرب در دسترس ماست یا برق یا گاز هر کدوم از اینا چون همیشه هستن برامون عادی شدن فقط کافیه یه چند ساعت نباشن وکار ما مختل بشه
نمونه دیگه اینکه دیروز من تو باشگاه دخترم وقتی مربیش داشت با بچه ها کار می کرد نگاهشون می کزدم با مادر یکی دیگه از بچه ها گفتیم کاش جوری بشه ما خودمون هم بتونیم کار کنیم والیبال خیلی هیجان داره
مربی که نزدیک اومد گفتم خانم ش راه داره ماهم تو تایم بچه ها بیام کار کنیم خندید وگفت مشکلی نیست بعد با شوخی گفت شما رو کجای دلم بزارم حالا برا بچه ها دلم می سوزه ولی اگه شما بیاین سرتون تلافی می کنم کافیه اشتباه کنید باهم کلی خندیدیم من تا خونه واقعا نیشم باز بود وهمش می خندیدم حسم عالی بود بهم چسبید این بگو بخنده تو ماشین تا رسیدن به خونه کلی افکار مثبت دیگه برام مرور شد
همین اتفاقات کوچیک مثل همون جریان نون خریدن شما می تونه شروع یه روز خوب برا آدم باشه اگه دنبالش رو بگیری ووصل بشی به لینک های دیگه به کدهای دیگه که باید فعالش ن کرد
من مدتی ازشهری که الان هستیم رفتیم یه شهر دیگه یه سال وخورده ای شد ودوباره برگشتیم
اونجا نزدیک خونه مادر شوهرم بودم بعد یه مدتی روی حرفها وحرکات مادر شوهرم حساس شدم با اینکه خیلی دوسش دارم واین چند سال که از هم دور بودیم آرزو داشتم نزدیکشون باشم وباهم باشیم اونها هم همین طور ولی بعد مدتی به ساده ترین حرکتش ن حساس شدم
صبح که بیدار می شدم افکار منفی بود که یکی پس از دیگری ردیف می شد توی ذهنم ومن حالم خراب می شد با خودم حرف می زدم جنگ ودعوا داشتم یه حال واحوال بدی برای خودم درست کرده بود همین افکار باعث می شد وقتی می اومد یا من می رفتم خونشون نتونم برخورد خوبی داشته باشم باهاشون اونقد کد منفی تو ذهنم فعال بود که با یه جرعه پشت هم ردیف می شدن
الان که اینجاییم خبری اصلا از اون حال بد نیست یادم که می افته می گم خدایا چرا اینجوری بودم من اصلا اون حرف یا اون حرکت ناراحت کننده نبود چه بی کار بودم من برا خودم جهنم ساخته بودم
وخیلی موارد دیگه هم هست که نشون می ده اگه ما بخوایم حال خوبی داشته باشیم باید مراقب افکارمون باشیم باید افکار مثبتی که تو ذهنمون هست رو فعال کنیم وبا یه حال خوب همه رو مرورکنیم تا به شادی برسیم وبر عکس با یه فکر منفی روزمون رو خراب نکنیم دنباله ای برای مرور افکار منفی دیگه نباشیم
با همین راهکار دیگه نه نیازی به آهنگ هست نه هیچ چیز دیگه ای خارج از خودمون فقط بامراقبت از افکار می شه حال خوب رو همیشگی کزد
ممنونم ازتون استاد عزیزم
به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️❤️❤️
سلام 🖐️
مراقب افکارتان باشید 🌹
برای منم خیلی پیش اومده که مثلاً از موضوعی ناراحت بودم و یا کسی حرف ناراحت کننده ای بهم زده و همون لحظه بغض کردم و بعدش در تنهایی خودم گریه کردم و تا چند روز فکر و ذهنم درگیر اون حرف بوده و بسیار با خودم در مورد اون موضوع گفت و گوی درونی داشتم و خیلی اعصابم خرد شده و تا چند وقت حالم بد بوده اون زمان فکر میکردم که فقط من این طوری هستم و زیادی حساسم و به قول اطرافیان دلم نازک و اشکم در مشکمه البته هنوزم همین طوری هستم ولی امروز با گوش دادن به این فایل زیبا فهمیدم که نباید روی موضوعات ناراحت کننده متمرکز بشم و به اونا توجه کنم و سعی میکنم که از این به بعد بیشتر رو خودم کار کنم چون این طوری اون موضوع ناراحت کننده رو در ذهنم گسترش میدم واین باعث میشه که از این مدل موضوعات ناراحت کننده بیشتر جذب کنم با گوش دادن به این فایل انگار به آرامش رسیدم و با شنیدن حرفای استاد و مثال های زیبا شون لبخند روی لبم بود چون مثال ها خیلی مرتبط به موضوع و قابل لمس بودن اتفاقاً یک چند روزیه که یک موضوع ناراحت کننده خیلی رو مخم بود و مدام بهش فکر میکردم و فقط زمانی که خواب بودم انگار ذهنم رها و آزاد بود و به محض بیدار شدن دوباره ذهنم متوجه اون موضوع میشد و درگیری شروع میشد و خدا رو شکر امروز به این فایل هدایت شدم و ، وقتی که فایل و باز کردم و شروع به گوش دادن کردم انگار یک لحظه ذهنم آرام شد و همون موقع ذهنم و از اون موضوع برداشتم و در عوض ذهنم و مشغول خوبی ها و زیبایی های اطرافم کردم دیدم که انگار سبک شدم ، شاد شدم ، لبخند روی لبم بود انگار این چند روز روح و جسمم خیلی خسته و سنگین شده بودن و از زمین و زمان ناراحت و شاکی بودم و این تمرکز داشتن روی افکار خیلی مهمه در مورد چاقی هم همین طور ما افراد چاق چون همش روی اضافه وزن و چاقی مون تمرکز میکنیم و فرکانس چاقی رو به جهان و کاعنات ارسال میکنیم پس چاقی بیشتر دریافت میکنیم استاد این حرف تون خیلی به دلم نشست که گفتید خداوند همه چیز در کیسه اش داره و اصلا خوب و بد براش معنی نداره ما هرچی که بخواییم همونو دریافت میکنیم بعد از فایل خیلی در مورد این حرف با خودم فکر کردم پس واسه همینه که در جهان این همه تضاد وجود داره شادی ، غم ، سلامتی ، بیماری ، فقر ، ثروت ، چاقی ، لاغری …… خداوند از همه نوع نعمت ها به وفور داره و وظیفه اش اجابت کردنه خودش در قرآن فرمودند که بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم پس اگر ما در هر شرایطی هستیم فقط و فقط خودمون خواستیم که در اون شرایط باشیم وگرنه انواع و اقسام نعمت هست ما بلد نیستم که درخواست کنیم و به اشتباه تمرکز مونو گذاشتیم روی ناخواسته ها در صورتیکه دوست داریم به خواسته هامون برسیم ولی با تمرکز مون روی نا خواسته ها روز به روز از خواسته ها مون دور میشیم و بیشتر از مدل ناخواسته ها دریافت میکنیم و بعد همه چیز و میندازیم گردن خداوند و خود مونو بیگناه و قربانی میدونیم الهی شکر که به مسیری هدایت شدم که در اون پر از آگاهی و اطلاعات ناب و طلاییه استاد ممنون که اطلاعات ارزشمند تو نو در اختیار مون قرار میدید و مارو از نادانی به سمت دانایی هدایت میکنید 🌹🌹
سلام سال نو مبارک ان شاالله که در کنار خانواده محترم بهترین چیزها رو تجربه کنید
استاد من هر چی تو سایت دنبال مسیر لاغری من ( صد گام ) میگردم پیدا نمیکنم میشه راهنمایی کنید . آخه من تا گام 49 رفتم و خیلی مشتاق هستم که تمرین صد گام و انجام بدم و تا آخرش برم ولی هرچی می گردم ، سرچ میکنم پیداش نمیکنم . ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام و درود
سال نو شما مبارک باشه
مسیر صد گام از سایت حذف شده
از دوره 12 گام و همچنین محتوای نکات طلایی لاغری می توانید استفاده کنید
ضمنا تا 15 فروردین دوره ورود به سرزمین لاغرها با 40% تخفیف ارائه می شود.
موفق باشید
چه حیف چرا ؟ خوش به حال دوستانی که دوره صد گام و استفاده کردند چون خیلی فایل های ارزشمندی داشت منم خیلی دوست داشتم که تا آخر مسیر و طی کنم . استاد ای کاش حذفش نمیکردین بازم تشکر از زحمات تون.
تمام محتوای صد گام در فایل های نکات طلایی گنجانده شده
می تونید از منوی سایت از بخش های مختلف نکات طلایی استفاده کنید
استاد ممنون از راهنمایی تون حتما این کار رو انجام میدم خیلی خوشحال شدم و همچنین ممنون که خیلی سریع به سوالات من و دوستانم جواب میدید و اگر مشکلی داشته باشیم راهنمایی مون میکنید 🌹🌹🙏🙏
سلام به استادعطارروشن عزیز
سلام به دوستان عزیزم درسایت تناسب فکری
استادسپاسگزارم ازتون بابت این فایل عالی ومطالب فوق العاده ای که نوشتید
تحسین تون میکنم بابت این درک عالی وساده تون ازقوانین الهی مثالهای شما فوق العاده ان وخیلی به من کمک میکنن تا برا مسائل قابل فهم تربشن ساده واسون سپاس که عاشقانه دانسته هاتونو دراختیارمون قرار میدین
سلام استاد عزیزم
چقدر دلم برای سایت تنگ شده بود چقدر به این خونه عادت کرده بودم چقدر نوشته های این فایل برای من بود چقدر برای من این آگاهی ها میکس شده بود چقدر اینجا هواش خوبه چقدر اینجا محل آرامشه آدم از همه جا نامید میشه اینجا یه خونه امنه براش خونه امید تو این مدتی که نبودم فقط از خدا حال خوب خواستم احساس آرامش چقدر تو این مدت از فقر از بدبختی از پیری از گرسنگی از جدایی از بیکسی ترسیدم چقدر حالم بد شد نتونستم از پس ذهنم بربیام من تو این دنیا فعلا این خونه رو دارم که همیشه درش روم بازه منتی به سرم نمیزارن با آغوش باز منو میپذیزن ازاینکه بیام خونه م خوشحال میشن ازم پذیرایی عالی میکنن روحیه ام رو بهتر میکنن حالم رو خوب میکنن دیگه از دنیا چی میخوام تو این مدت فهمیدم که حال خوب همه چی هست همه چی آرامش و آگاهی هست نه چیز دیگه قدر بدونیم حال خوبمون رو قدر بدونیم شکر کنیم من که دیگه حال خوب برام همه چی هست من تو مدتی که سایت بودم حالم خوب بود اصلا احتیاج به آهنگ هم نداشتم حتی فایل صبحگاهی هم گوش نمیدادم زیاد چون اصل حالم درونم خوب بود نیاز نداشتم اهنک ولی این روزها آهنگ هم زیاد حالم رو خوب نمی کنه همه چیز به هم ریخته تمام تلاشم رو میکنم حتی برای چند دقیقه با اهنک کنترل افکار و رفتارم رو به دست بیارم
این روزها میاد تا قدر سایت قدر این آگاهی ها قدر این آرامش این شادی درونی رو بیشتر بدونیم این روزها میگذره هیچ غمی حتی هیچ شادی پایدار نیست این روزها درسهای مهمی برای من داره قیمت حال خوب چنده؟قیمت از آینده نترسیدن قیمت در لحظه ی حال زندگی کردن قیمت از پیری و مرگ نترسیدن چنده قیمت قدر عزیزان رو دونستن چنده قیمت اینکه تو این مدت به ارامش نسبی حداقل رسیدی چنده ؟
قیمت نداره یعنی بینهایت قیمت داره ارزش داره
از خدا میخوام فقط پیشم باشه آرامش بده به قلبم تا ترسهام دوباره برن ذهنم به ارامش برسه وغمی تو دلم نباشه دوست دارم دوباره با همین اندام با همین کمبودها با همین بی مهری ها با همین بیکاری با همین شهر با همین زند گی دوباره مثل قبل حالم خوب باشه وغم تو دلم نباشه
به قول استاد حال خوبها رو با سپاسگزاری و قدردانی از خدا لینک کنیم به هم تا شادی ها مون اوج بگیره تا شادی هامون نعمتهامون صد ها برابر بشه بی نهایت بشه
ممنونم استاد که این خونه رو درست کردین برای ما و همواره منتظر اومدن ما هستین مشتاق دیدن ما هستین از اومدن ما خوشحال میشید وبا حال خوب از ما پذیرایی میکنید .
ببخشید که ما حال بدی هامون رو برای شما میاریم
ویک نکته مهم که استاد گفتن ازین استاد به اون استاد پناه نبرین راست میگه نتایج پراکنده میشه اون ابره متمرکز نمیشه
اون بارونه نمیباره
من تو این مدت داشتم از مسیر خارج میشدم هی ازین در ازین فایل به اون فایل میرفتم که حالم خوب کنم حتی با فایل استاد دیگه ولی فایده نداره اصلا نداره
حالت بدتر میشه حالت بدتر و بدتر میشه
من به عینه مشاهده کردم که هر وقت حالم بده دارم میرم فایل استاد دیگه ببینم وقتی حالم خوبه اصلا دوست ندارم ازاینجا تکون بخورم یعنی اونموقع حالم از حرفها ی اساتید دیکه اون موقع بد میشه شاید بهترین حرفها را بزنن ولی اعصابم بیشتر خراب میشه
پس بمونیم اینجا با حس خوب جاهای دیگه خبری نیست . ذهنتونو مغشوش نکنید با اطلاعات پراکنده .خدا اینجاست دست ما رو گرفته آورده اینجا
همانطوری که به تعهد به همسر را لازم و واجب وضروری میدونیم اینجا بمونیم به سایت بچه استاد وفادار و متعهد بمونیم تا نتایج دلخواه کسب کنیم
و اکر نیاز باشه خداوند تو رو از اینجا به جاهای دیگه هدایت میکنه با حال خوب نه به زور
اینارو دوست داشتم بگم برای خودم اول وعمل کنم
خدارو شکرت میکنم
با سلام به شما استاد عزیز اول از همه در تمام مدتی که این فایل و گوش میکردم با خودم می گفتم خدایا این چه فایل ارزشمند یه درک همین یه دونه فایل کافیه تا زندگیمو نو تغییر بدیم و به شکلی که میخواهیم خلقش کنم هر روز هزاران بار خدا رو شکر میکنم که منو با این مسیر شگفت انگیز آشنا کرده وهر روز بیشتر مطمئن میشم آشنایی من با این سایت اتفاقی نیست بلکه خدا خواسته و این توانایی رو در من دیده که من میتونم تغیر کنم و این مسیر شگفت انگیز و زیبا رو جلوی پام قرار داده من چندین بار این فایل و گوش دادم وهر بار به درک عمیقتر و زیبا تر از قدرت ذهن وافکار م پی بردم دقیقا هما نطوریکه استاد میگن اگر ما مسولییت تمام زندگیمو نو به عهده بگیریم وبه جای ناله کردن وناسپاسی اونو بپذیریم حتما توانایی وقدرت تغییر اونشرایطی رو که نمخاهیم در ما به وجود میاد وما میتونیم شرایط وجسمی که دلخواهمونه و دوست داریم روخلق کنیم از شما استاد عزیز هزاران بار تشکر میکنم که این آگاهی های ارزشمند وعالی رو در اختیارمون قرار میدین خدایا شکرت که در مسیر آگاهی هستم