0

من نزد خداوند گله و شکایت نمی کنم (قدم ۲۵)

گله و شکایت
اندازه متن

همه انسانها دوست دارند در جنبه هایی از زندگی شان شرایط بهتری داشته باشند اما همواره درباره شرایط فعلی خود گله و شکایت می کنند.

تا وقتی درباره شرایط فعلی تان صحبت کنید به شرایط جدید منتقل نخواهید شد.

اخطاریه

شرایط فعلی من

عادت کرده بودم همیشه درباره مشکلات و مسائل زندگی ام با دیگران صحبت کنم. باید مطمئن می شدم توانسته ام به مخاطبم اثبات کنم که گرفتار زندگی و شرایط پیرامونم شده ام و هیچ راه چاره ای ندارم.

بعضی وقت ها افراد سعی می کردند از طریق راهنمایی کردن به من کمک کنند اما بلافاصله با دلیل و منطق به آنها اثبات می کردم که هیچ اقدامی موثر نیست و شرایط من تا ابد همین است.

بعدا متوجه شدم که چقدر نیاز داشتم دیگران برای من دلسوزی کنند. اگر فردی به من می گفت: اتفاقا چند روز قبل با فلانی صحبت می کردیم حرف تو شد و گفت که چقدر شرایط سختی داری. خوشحال می شدم که دیگران متوجه شرایط من شده اند.

به این ترتیب می خواستم مسئولیت زندگی خودم را به عهده دیگران قرار دهم. به همه می گفتم که من مقصر نیستم و تمام تلاشم را انجام دادم اما شرایط و اوضاع جوری است که چاره ای جز این ندارم.

هم در مورد وضعیت چاقی، هم شرایط مالی و هم رابطه عاطفی با همسرم برای خیلی ها گله و شکایت می کردم و رنج و ناراحتی که هر روز متحمل می شدم را شرح می دادم.

یکی از لذت بخش ترین مکالمه ها برای من این بود که فردی از من درباره مسائل و مشکلاتی که چند روز قبل برایش تعریف کرده بودم سوال می کرد.

احساس می کردم چقدر این فرد به فکر من است و چقدر انسان خوبی است.

سعی می کردم مسائل و مشکلات زندگی ام را با بزرگنمایی برای دیگران تعریف کنم و حتی اگه فرد می گفت بابا دیگه اینطوری هام که میگی نیست،‌ می گفتم: خوب حالا نیست، با این وضعی که داره پیش میره چند وقت دیگه همینی می شم که الان گفتم.

یادم میاد برای بررسی دردی که در قفسه سینه داشتم به پزشک مراجعه کردم و تشخیص داد باید برای چند وقت دارو مصرف کنم.

دو سه برگه قرص برای من تجویز کرد و هنوز قرص اول رو نخورده بودم به ده نفر گفتم که مشکل قلبی دارم و دکتر برام قرص نوشته و گفته باید تا زنده هستی بخوری والا سکته می کنی.

نمی دانم چرا این عادت در من شکل گرفته بود که علاوه بر مسائل و مشکلاتی که داشتم در مورد مسائلی که نداشتم هم با دیگران به شکلی گله و شکایت می کردم که انگار درگیر آن مشکل هستم.

گله و شکایت

تغییر عادت گله و شکایت کردن

زمانی که با موضوع قانون جذب و تغییر زندگی آشنا شدم با این آگاهی روبرو شدم که من همواره با کلام خودم در حال پیش گویی آینده زندگی ام هستم. انقدر این کار را انجام داده بودم که به محض اطلاع از این موضوع برای من قابل درک بود که دقیقا منظور نویسنده چه نوع کلامی است چون سالها از این کلام استفاده می کردم.

من قانون جذب را باور کرده بودم و مصمم بودم به تمرینات آن عمل کنم بنابراین تصمیم گرفتم گله و شکایت کردن نسبت به شرایط زندگی را متوقف کنم.

با اینکه کار سختی بود ولی تمام تلاشم را به کار گرفتم که وقتی با دیگران صحبت می کنم گله و شکایت نکنم. جالب توجه اینکه من تصمیم گرفته بودم گله و شکایت نکنم درحالی که دیگران همچین تصمیمی نداشتند و از من درباره اوضاع و شرایط سوال می کردند و خیلی وقت ها شروع به گله و شکایت می کردم که خیلی زود متوجه می شدم و صحبت را تغییر می دادم.

آنقدر این تمرین را تکرار کردم و هربار که متوجه می شدم دارم گله و شکایت می کنم موضوع را تغییر دادم که یواش یواش مهارت من در گله و شکایت نکردن بیشتر شد و به مرور دفعات کمتری به صورت ناخودآگاه خودم را در حالت گله و شکایت می دیدم.

تغییر کلام من به قدری واضح بود که همان یکی دو روز اول مادرم متوجه شد و پرسید: رضا چی شده دیگه گله و شکایت نمی کنی؟! و من گفتم دیگه نمی خوام آه و ناله کنم. و چقدر مادرم خوشحال شد و گفت: اگه اینطور بشه به یکی از آرزوهام در مورد تو رسیدم. خدا رو شکر در این امر موفق بودم و باعث شگفتی مادر و سایر اعضای خانواده شده بود که رضا دیگه آه و ناله نمی کنه.

بعد از مدتی متوجه شدم که درسته من برای دیگران گله و شکایت نمی کنم ولی خیلی وقت ها در ذهنم دارم با خودم حرف می زنم و از دست بعضی افراد یا شرایط گله و شکایت می کردم.

اصلاح این عادت ذهنی به سادگی عادت کلامی نبود و همچنان هم دارم روی کنترل گله و شکایت کردن های ذهنم کار می کنم و تمومی هم نداره.

هرچقدر بیشتر توانستم گله و شکایت کلامی و ذهنی خودم رو اصلاح کنم شرایط زندگی من تغییر پیدا کرد و انقدر تاثیر گله و شکایت نکردن در بهبود احساس و حال خوب من واضح بود که از همان روزهای اول که به لطف خدا در مسیر استفاده از قدرت ذهن برای لاغری قرار گرفتم اولین تمرین و نکته ای که به من الهام شد این بود که درباره چاقی خودت با کسی صحبت نکن.

و این یکی از مهمترین تمرینات دوره ورود به سرزمین لاغرهاست که به دلیل اهمیت آن به شکل مفصل درباره کنترل صحبت کردن های کلامی و ذهنی درباره چاقی توضیح داده شده است.

گله و شکایت

اهمیت توجه به کلام

ما باید به موضوعاتی که درباره آنها صحبت می کنیم توجه کنیم.

درباره چه چیزی صحبت می کنید؟

چه موضوعی از زندگی خود را برای دیگران شرح می دهید؟

چه تکه کلام هایی دارید که نشان دهنده وضعیت احساسی یا جسمانی شما می باشد؟

  • عده ای عادت دارند همیشه به دیگران اعلام کنند که خیلی خسته هستند.
  • برخی عادت دارند به دیگران اعلام می کنند که احساس افسردگی دارند.
  • عده ای عادت دارند همیشه به دیگران اعلام کنند که امروز خیلی عصبانی هستند.
  • برخی عادت دارند به دیگران اعلام می کنند که خیلی بی حوصله هستند.
  • برخی همیشه به دیگران اعلام می کنند خیلی احساس تنهایی می کنم.
  • برخی همیشه به دیگران اعلام می کنند ….

آنها آنقدر وضعیت خود را به شکل نامناسب به دیگران اعلام می کنند که پس از مدتی واقعا به آن شرایط مبتلا می شوند و همیشه حالت خستگی،‌ افسردگی،‌ عصبانیت، اضطراب، بی حوصلگی و … را تجربه می کنند.

بارها مشاهده کرده ام که افراد درباره جسم‌شان به دیگران اطلاع رسانی می کنند.

  • احساس می کنم به سرعت دارم پیر می شم.
  • هر روز داره به موهای سفید سرم اضافه می شه.
  • نمی دونم چرا پوستم داره ترک می خوره.
  • احساس می کنم چند روزه زشت شدم.
  • احساس می کنم قراره به بیماری گرفتار بشم.
  • احساس می کنم این روزهاست که منو اخراج کنند.
  • احساس می کنم این روزهاست که سر و صدای فلانی بلند بشه.

از آنجا که خودم در گذشته به شدت علاقمند به این عادت بودم و بعد از آشنایی با مباحث تغییر زندگی شدت اینگونه رفتارها را در اطرافیانم مشاهده کردم مدت ها درباره این موضوع تحقیق کردم که چرا افراد همواره درباره مساله یا مشکلی که وجود ندارد یا قابل مشاهده و اندازه گیری نیست به دیگران اطلاع رسانی می کنند؟!

فردی که به دیگران اعلام می کند هر روز به موهای سفید سرم اضافه می شود واقعا از طریق شمارش موهای سفید به این نتیجه نرسیده است بلکه فقط احساس خودش را بیان می کند.

یا فردی که درباره ابتلا به بیماری یا خستگی و افسردگی و … به دیگران اطلاع رسانی می کند هیچ معیار سنجش یا آزمایشی انجام نداده است و فقط احساس خود را به دیگران منتقل می کند.

به این نتیجه رسیدم که این عادت یک راه ساده برای جلب توجه کردن است.

به این شکل فرد به دیگران اعلام می کند مراقب من باشید، به من توجه کنید، من نیاز به کمک و توجه دارم.

گله و شکایت

نیاز به جلب توجه

فردی که نیازمند جلب توجه اطرافیان است به این معنی است که مسئولیت زندگی و شرایط خودش را به عهده نگرفته است و از دیگران درخواست توجه و کمک دارد.

بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای انسانها رخ می دهد بر اساس پیشگویی است که آنها از مدت ها قبل درباره خود به دیگران اعلام کرده اند.

افرادی که اضافه وزن دارند به خوبی این موضوع را درک و تجربه کرده اند.

چقدر درباره چاق تر شدن خود با دیگران صحبت کرده ایم؟!

چقدر درباره لاغر نشدن خود به دیگران اطلاع داده ایم.

چقدر پس از لاغر شدن درباره دوباره چاق شدن به دیگران اطلاع داده ایم.

همه افراد چاق پیشگوهای ماهری درباره آینده وضعیت جسمانی خود هستند.

هر بار که برای لاغر شدن از طریق رژیم یا ورزش اقدام می کردم از همان روز اول به همه می گفتم که می دونم که لاغر نمی شم ولی می خوام این روش رو هم امتحان کنم.

در مواردی هم که با تلاش و رنج فراوان مقداری کاهش وزن و سایز پیدا می کردم برای اینکه چند روز بعد بخاطر دوباره چاق شدن من را سرزنش نکنند خودم به همه اعلام می کردم که چه فایده این لاغری هفته بعد دوباره چاق می شم.

همیشه با اطمینان درباره دوباره چاق شدن و چاق تر شدن صحبت می کردم و همچنین همیشه با اطمینان درباره لاغر نشدن با دیگران صحبت می کردم.

در این شرایط انتظار لاغر شدن رویایی دست نیافتنی خواهد بود.

گله و شکایت

تغییر شرایط از تغییر کلام

برای تغییر شرایط زندگی خود باید از تغییر کلام و عادت گله و شکایت کردن شروع کنید.

در جلسات قبل درباره قدرت کلام توضیح مفصل داده شد اما در این جلسه به شکل عملی نحوه استفاده از قدرت کلام برای بهبود شرایط زندگی و تغییر عادت گله و شکایت کردن توضیح داده شده است.

هرگز از کلام خود برای شرح وضعیت نامناسب و بهم ریختگی های درونی خود استفاده نکنید.

فردی را مشاهده کردم که عادت دارد روزی ده ها بار اعلام می کند که خیلی احساس خستگی می کنم؟!

جالب اینکه بسیار آدم فعال و پرانرژی است و در طول روز کارهای زیادی را انجام می دهد اما بارها اعلام می کند که خیلی احساس خستگی می کند.

اعلام بارها این موضوع سبب می شود که نسبت به موضوعات ساده با بی حوصلگی برخورد کند و همیشه احساس کلافه بودن و گله و شکایت از زندگی دارد.

باید برنامه ذهنی خود درباره صحبت کردن با دیگران درباره شرایط تان را اصلاح کنید.

اگر حتی بی حوصله هستید نیازی نیست به دیگران اعلام کنید. آن را مانند یک راز نزد خود نگه دارید.

اگر خسته هستید نیازی نیست به دیگران درباره خسته بودنتان چیزی بگویید. این یک وضعیت شخصی و محرمانه باید باشد.

اگر موضوعی ذهن شما را درگیر کرده و احساس بی حوصلگی یا افسردگی می کنید نباید درباره وضعیت خود به دیگران اطلاع رسانی کنید. شما حق ندارید ضعف های لحظه ای و زودگذر خود را به دیگران اعلام کنید.

علاوه بر اینکه درباره شرایط خودتان نباید با دیگران صحبت کنید اگر اطرافیان شما صحبتی درباره شرایط خود با شما کردند صحبت آنها را تایید نکنید و عبارتی به کار ببرید که خلاف نظر آنها باشد.

مثلا اگر فردی به شما اعلام کرد که احساس خستگی می کند به جای تایید کردن،‌ به او پیشنهاد دهید دوش بگیرد تا سرحال شود یا از او دعوت کنید چند دقیقه بشیند و با یک استیکان چای او را به گذر از این مرحله ذهنی هدایت کنید.

هرچقدر بیشتر درباره خستگی و ناامیدی و مشکلات گله و شکایت کنید بیشتر درگیر این شرایط خواهید شد بنابراین تغییر را از کلام خود آغاز کنید تا جهان هم روی دیگر سکه را به شما نشان دهد.

هرچقدر بیشتر درباره چاقی گله و شکایت کنید، از ریخت افتاده تر خواهید شد و انتظار چاقی در ذهن شما قوی تر می شود.

این الگوی گفتاری را به خاطر بسپارید:

درباره آنچه هست صحبت نکنید،‌ درباره آنچه می خواهید صحبت کنید.

  • هر روز سلامت تر و زیباتر می شوم.
  • هر روز متناسب تر می شوم.
  • هر روز احساس شادی من بیشتر می شود.
  • هر روز اوضاع زندگی من بهبود پیدا می کند.
  • هر روز ذوق و شوق و امید زندگی در من افزایش پیدا می کند.
  • هر روز اتفاقات عالی در زندگی را تجربه می کنم.
  • هر روز انتظار یک روز عالی دیگر از زندگی را دارم.

همیشه در ذهن تان و از طریق کلام، خودتان را تشویق کنید. درباره بهبود شرایط و عالی پیش رفتن زندگی صحبت کنید.

با زندگی تان درباره شکست صحبت نکنید بلکه همیشه انتظار پیروزی و موفقیت از زندگی داشته باشید.

خداوند به انتظار شما از زندگی تان پاسخ می دهد. او بدون قضاوت کردن و در نظر گرفتن خیر و صلاح تان،‌ آنچه در ذهن و کلام شما درباره زندگی تان جاری می شود را به واقعیت تبدیل می کند.

مراقب کلام خود باشید و گله و شکایت نکنید.

اخطار

تمرین:

۱- چقدر عادت دارید یا داشته اید درباره شرایط خود برای دیگران گله و شکایت کنید؟

۲- اگر عادت داشتید از تکه کلامی خاص (خیلی خسته ام) برای شرح وضعیت خود به دیگران استفاده کنید درباره آن شرح دهید.

۳- اطرافیان شما از چه تکه کلام هایی برای شرح وضعیت خود استفاده می کنند؟

۴- عملکرد شما درباره جلب توجه کردن چگونه است؟ نیاز به جلب توجه دیگران را از طریق گله و شکایت کردن انجام می دهید؟

۵- برای تغییر کلام و عادت گله و شکایت کردن چه تغییراتی در گفتار و عملکرد خود باید ایجاد کنید.


دوره آموزشی (بیداری در آرامش) قدم بعدی برای تجربه آگاهانه زندگی با کمک خداوند در زندگی می باشد.

آرامش در بیداری

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.91 از 32 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42972
25 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1403/02/08 17:12
      مدت عضویت: 666 روز
      امتیاز کاربر: 52326 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,208 کلمه

      سلام بر خدایی مهربان که هرسلام هزاران‌جواب ازجانب خدای داره به هربنده  اگه واون وبندهونگاهش ازجانب خودش نسبت به خدای رو به دزست شکل داشته باشه 

      سللم بر اقای عطار روشن وهمه دوستان گزپرامی مسیر دریافت کمک از خدایی عزیز،

      گله شکایت نکردم‌ درنزد  خدایی عزیزم 

      وفتی به گذشته خودمو توجه میکنم تا زمانی که تو مسیر درست زندگیم قدم بر می داشتم و وزنم‌ کمی رو داشتم هرچیزی که میخواستم چون دورنش اصلا  گله شکایت نبود برام به راحتی فراهم میشد چون دوست داشتم شاد باشم حالم خوب باشه غم نخورم تا اینکه دچار اضافه وزن شدم

       بازم اون زمان چون جوان بودم از سلامتی کامل  برخورد بودم بازم اون فشارچاق توذهنم کم بود کله شکایت هم کم بود به مرو وفتی فشارچاقی اول تو ذهنم زیاد بخش گله شکایت تو بخش اضافه وزن هم بیشتر شد در اثر تکرار کردن اول تو ذهنم وبد به اطرافم دربرابر  سوالهای که چرا وزن کم نمیکنی  این گله شکایت هم بیشتر شد وفتی رژیم هم‌ هی گرفتم با کم‌ شدن  وزن اول خوشحال شد 

      با ترک کردن هررژیم دچار برکشت اضافه وزن  بیشتری  شدم این‌گله شگایت هم بازم وارد مرحله بزرگتر شد وبا شروع مشکل سلامتی به میزان این گله شکایت هم اضافه شد ودر نتیجه شد چاق زیاد  با حجم بزرگ مشکل مفصل با حرکت که به مرور اون کم وکمتر شد

       تا ۴۵۸ روز پیش این من وبودم که هی گله شکایت هی ابزار ناراحتی  از وضعیت  خودم نتیجه خراب وخرابتر شد اول چاقی بد سلامتی وبد رابطه وکلی مشکل دیگه

      حالا با دست یابی به مسیرهای که از هدایت خداوند قسمت من شد وحمایت هم شامل حالم شد حالا زماتی که تنهاهستن افکار دربهترین شکل خودش هست گله شکایتی ندارم که خودم  این مشکل با توجه وتمرکز رو بخشی رو نباید میداشتم ولی داشتم نتیجه هم  خرابتر شدن تو جندین  بخش زندگی من  به پیش رفت 

      هرچی سعی کردم درستش کنم‌ متاسفانه نشد وبه همون شکل یا بدتر شدن به پیش رفت

      حالا شکل زیبابی  از  زندگی من  داره رقم میخوره  من دچار  تغییر  کلی تو  همه جنبه زندگیم شدم اون فرد از ناتوانی به توامندی بزرکی رسیده چرا اول به شناخت از خورم  دست پیدا کرده که ایراد کار از کجا بوده با  سر بلند ی وحس لایقت فبول دارم  که خودم  این مشکل ایجاد کرده 

      خودم  هم باید اون درست کنم ولی این باره من اصلا تنها نیستم چون با قادر مطلق همسو دارم این مراحل  روبه پیش میبرم ازقادر مطق  کمک  به من میرسه و خودم ازردریافت این کمک تعجب اویل داشتم ولی حالا میدنم تعجب نباید داشه باشم چون خالق من بسیار  توامتد وخالق هست مسیرهای رو برای من چنان زبیا قشنک چیدره من فقط  دارم ازمسیرهای که برام‌ جیده لذت میبرم وفتی اعلام  میکنه من فوری اقدام‌ میکنم و مسیرهای خدایی عزیزم رو بی هیچ چون جرا فبول دارم‌ 

      تو دوره خدا هرکز دیر نمیکند وه تونگاه اوج شناخت از قدرتی هست که تا شروع دورهم‌ اون شناخت رو اول از خودم به شکل کامل نداشنم وتازه اون شناخت که از خداوند  داشتم و باورهای که  تو،ذهنم ایجا کرده بود درست نبود وبه درجاتی از شناخت خودم رسیدم که از وجودش توخودم  به این شکل خبر  نداشتم وبا شناخت خیلی ناقصی از خدادوند عزیرم به این دریافت رسیدم‌ اگه این شناخت هی بزرگتر کسترده تر بشه اون زمان چه خواهد شد

      من متوجه شدم گله شکایت چقدرمضر هست اول تو ذهن وبد با ابزار اون  هرجهتی که دچارمشکل هست در بیرون ازخودم وبا گفتن وتکرار اون در نزد  دیگران چنان اسبیب  زنده هست که من به قررت اسبی که وادر میکنه واقف شدم وحالا که وتومسیردرست  قرلردارم  سعی در کم کمتر کردن این گله شکایت دارم که اون اسبیب  رو اصلا  به زندگیم‌ نزنم  خداوند ههم‌کمک عالی روبه من داره میکنه وهم ایده میده و وضعیت روز به روز تو چرخه خوب زندگی من قرار  بگیره 

      وفتی گله شکایت رو تعطیل کردم حال دارم دست پیدا میکنم به دریافت  اویل کم‌ وحا لا  اون به دریافت بهتر وبیشتر توسطح بالاتر وکسترده ار وبا هر سپاگزازی اول که دارم هروز انجام‌  میدم حال حسم خوب هست وکارم بهتر راحتر داره به پیش میره

       وفتی دارم توضیح میدم  همین توضیج کارهایی که دارم اتجام‌ میدم خودش  دنیای کیف داره  هیج زمان واقعا این کیف لذت نداشتم  اون به اینو میزان  جرا چون در درگاه خداوند از هرانجه دارم سپاگزارهستم خداوند داره هی پشت هم‌کمک رو می رسونه  که من بازم‌ بیشتر بهتر سپاسگزار باشم از من یی قدم از خدایی عزیزم ۱۰۰ قدم 

       ازچی گله شکلیت کنم ازخوبی خدا. 

      ازجی گله شکایت کنم از مهربانی  خدا 

      ازجی کله شکایت کنم از تناسبی که به من داره هدیه میره 

      ازجی کله شکایت کنم ازسلامتی که داره میسرش رو برام‌ می جیته ون راه  رو برام‌ همواره کرده  باراش نعت تو زندگی من  هرجنبه داره 

      ازجی کله شکایت کنم ازخوب خدای خودم نسیت به خودم 

      ازجی کله شکایت کنم وفتی میددنم‌ این  دنیا اصلا نیاز  نداره کله شکایت داشته باشی چون خدایی که هرانچه هست رو دراختیار هربنده میزاره که استفاده کنه توبخش کناه و اون داده خدا رو وارد نکنه ببخش مهربان  باشه فضایی زبباتری رو به زندگی خودش اول بزته اطرافش زیباد کنه مهربات باشه از بخش لذت ببره این جهان زبیا هست زبیا اول نگاه‌ کنه  زییبا حرف بزنه و زیبا رفتارکنه بونم  زبیایی رو  کستزش بده درست  کاری که استاد  انجام میدم درنتیجه همو ن زیبایی درابعاد بیشتز بزرگتر بازم  خودم برکشت میکنه این جای گله شکایت داره اصلا 

      من و توحیاط منرلم  چندبن درخت میوه و گل تزیتی دارم  خیلی  بهشون تا همین زمان رسبدگی داشنم از دیدن‌ گلهای لونها وهم لذت بردم ولی سال پیش با ایده خدا از کود کبوتر همسرم که سالهای زیادی ابزار داشتم‌دکه دوست ندارم تو محیط منزلم انها باشن ولی همسر عاشق هست همون حیوان که خدا افردیده 

       تونگاه اصلا  دوست نداشتم کل گله شکایت ازهمین فصولات این حیوانات داشتم  .دوست داشتم تو محیط طبیعی خودشون باشن تو محیط،منزل من نباشن ولی سال پیش با لیده خداوند من از فضولات  این حیوان به ظاهر  مزاحم استفاده کردم تازه با در خواست خودم  وبا اسرز زیاد که همسرم  ابزا میکرد گیاهات می سوزه خراب میشه ولی من  اسرار  کردم اون به ناچار فبول کرد ازهمون کود استفاده کردم  امروز تو حیاطم‌ منزلم شاهد فوران گلهای کاغدی اون به مقداری که ازیاد تو این زمان که هیچکاه انتظار گل دادن برای گل  کاغذی توشهر  تهرلن  اصلا نیست  این وگل توماه تیر یا مرداد  شروع به گل دادن میکنه چون به شدت طالب گرما هست وتازه وتوداون ماه ازشدت گرما گل میده  نه تو ماه اردبیهشت  اون به این میزان  باغجه جای برای گل که اویزن شدن نداره از در دیوار گل داره بارش میکنه

       درخت اناری که اصلا تا امسال یا  سه تا گل داشت اون میریخت امروز بهش نگاه کرده لایه هر برک گلهای انار اون به تعداد فابل  توجه داشت چشمک  میزد 

      میدنم امسال با میوهاش من  غافکیر میکنه این یقین دارم جون ایده ازطرف خدا دارم‌ نتیجه باید به این شکل باشه اصلا جای هیچ تعجبی نیست

       امسال کل درختان‌ حیاطم و گلهای حیاطم تو بخش کستزش عالی قرار خواهن  داشت‌ این یقین دارم‌ چون حسن من  با نگاه بهشون هیچ‌ گله شکایتی نداشت توبخش تشکر و سپاس بود  پس نتیجه عالی خواهد بود 

      چون یادگرفتم‌ وفتی از داشته خودم‌ تشکرو سپاسکزار   باشم‌ اون نعمت توبخش فراونی رو به پیش خواهد رفت تو بخش کله شکایت اون نعمت تو بخش  خراب شدن وخاموشی خودش به پیش میره نه و تو بخش کسترش 

      خداپشت وپناهتون یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم