بسیاری از افراد چاق سالهاست در تلاش برای لاغر شدن هستند اما چون نمی دانند با قدرت ذهن باید لاغر شوند تلاش می کنند تا با قدرت فکر لاغر شوند.
تفاوت قدرت ذهن با قدرت فکر
افکار به آنچه در لحظه در مغزمان مرور می شود گفته می شود. افکار بر اساس شنیده ها و دیده های ما در لحظه ایجاد می شوند.
افکار در وجود ما به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- افکار اولیه
۲- افکار ثانویه
افکار اولیه چیست
هر زمان در معرض اطلاعات و آگاهی از طریق شنیدن یا دیدن قرار بگیریم بلافاصله یک فکر جدید در ما ایجاد می شود.
تصور کنید در خیابان در حال قدم زدن هستید که در یک لحظه اتفاقی رخ می دهد. با دیدن این اتفاق در همان لحظه یک یا تعدای فکر در شما ایجاد می شود. این افکار که در لحظه در واکنش به محرک های بیرونی در ما ایجاد می شوند افکار اولیه هستند.
افکار ثانویه چیست
افکار ثانویه در واقع همان افکار اولیه هستند که مدتی بعد از لجظه وقوع توسط خودمان بازبینی و مورد دوباره مرور شدن قرار می گیرند.
تصور کنید صحنه ای را در خیابان دیده اید و همان لحظه افکار در شما ایجاد شده اند. از آن محل دور می شوید و متناسب با محرک های اطراف شما در مکان های بعدی افکار جدید در شما ایجاد می شود.
چند ساعت بعد به خانه بر می گردید و درباره آنچه در خیابان مشاهده کرده اید برای دیگران صحبت می کنید یا حتی ممکن است در ذهنتان شروع به مرور کردن آن اتفاق کنید.
در این صورت افکار اولیه به واسطه تکرار و مرور شدن توسط شما افکار ثانویه را ایجاد می کنند.
افکار ثانویه در صورت تکرار شدن قابلیت تبدیل شدن به نگرش یا ثبت در ذهن ناخودگاه و شکل گیری باور یا انتظار در ما را دارند.
بنابراین باید در انتخاب افکار برای مرور کردن در ذهن خود حساسیت داشته باشیم چون مرور افکار به راحتی تبدیل به نگرش و باورهای ما می شوند.
لاغری با قدرت فکر چگونه است
در تمام سال های چاقی به خاطر رنج و ناراحتی که از چاق بودن داشتم در جستجوی روشی برای لاغر شدن بودم. به همین دلیل خیلی نسبت به اطلاعات و آگاهی که از طریق اطرافیان، رسانه ها و به شکل های مختلف درباره روش های لاغری ارائه می شد مشتاق بودم.
زمانی که از شنیدن صحبت های دیگران درباره فلان روش لاغری و نتایجی که کسب کرده اند به وجد می آمدم تصمیم می گرفتم که من هم از این روش برای لاغر شدن استفاده کنم.
این تصمیم گیری برای لاغر شدن فقط در سطح فکر من ایجاد شده می شد.
با اشتیاق و تصمیم قاطع خودم را آماده می کردم تا با اجرای دقیق روشی لاغری که درباره ان شنیده بودم خودم را از شر چاقی خلاص کنم.
روزهای اول را با اشتیاق و انگیزه شروع می کردم و با دقت مواد غذایی را بر اساس وزن یا مقداری که مشخص شده بود جدا می کردم و در زمان های معین می خوردم و خوشحال بودم که با اراده عالی دارم پیش میرم.
با گذشت چند روز از شروع برنامه رژیمی انجام مراحل برای من سخت می شد و انگار اون حوصله و ذوق و شوق اولیه را ندارم به این دلیل که هر روز باید به شکلی که طبیعی رفتار و عملکرد من نبود رفتار می کرد و این نیاز به صرف انرژی زیاد توسط مغز دارد به همین دلیل تمایل من برای ادامه دادن کم و کمتر می شد تا بعد از چند روز استفاده از آن برنامه رژیم لاغری را رها می کردم.
با توجه به توضیحات ابتدایی این بخش واضح است که افکار اولیه درباره لاغر شدن از طریق در معرض شنیدن توضیحات دیگران در من ایجاد شده اند و با قکر کردن به اینکه من با این روش می توانم لاغر شوم افکار ثانویه را ایجاد کرده و دست به اقدام می زدم.
اما با گذشت روزهای اول افکار جدید درباره اینکه انجام این روش سخت است، با اینکه من دوست داشتم از فلان غذا می خوردم اما نمی توانستم، یا دوست داشتم بیشتر می خوردم اما اجازه نداشتم و …. در من مرور می شد و همین افکار با مرور شدن فکر ثانویه رژیم نگرفتن و رها کردن را ایجاد می کردند و پس از چند روز من از رژیم خارج می شدم.
تمام تصمیمات من برای لاغر شدن از طریق هر روشی که قبلا انجام دادم تصمیم به لاغر شدن بر اساس قدرت فکر بوده است و به همین دلیل نتیجه مطلوب کسب نمی کردم.
لاغری با قدرت ذهن
در ابتدای آشنایی با روش لاغری با قدرت ذهن درک و برداشت من از این روش مانند روش های قبلی بود و در عین حالی که تصور می کردم در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم اما عملا در حال تلاش برای لاغری با فکر بودم.
بارها شده درباره لاغری با قدرت ذهن از طریق مختلف محتوایی را مطالعه یا شنیده ام اما هرآنچه گفته می شد درک سطحی از لاغری با فکر بود نه لاغری با قدرت ذهن.
برای درک بهتر این موضوع به نمونه هایی از لاغری با فکر اشاره می کنم.
1- استفاده از عبارت های تاکیدی برای لاغر شدن نمونه لاغری با فکر است.
2- استفاده از تخیل و رویاپردازی برای لاغر شدن شکلی از لاغری با فکر است.
3- گوش دادن به موسیقی یا هر صدایی به قصد تغییر در قسمت هایی از مغز برای لاغر شدن، لاغری با فکر است.
4- سعی در آرام غذا خوردن و جویدن هر لقمه برای مدت زمان مشخص لاغری با فکر است.
و نکته جالب توجه این است که شما از طریق لاغری با فکر به نتیجه مطلوب که لاغری همیشگی است دست پیدا نمی کنید.
شاید بهتر باشد درباره تفاوت بین فکر و ذهن بیشتر بدانیم تا بهتر به تفاوت عملکرد این دو بخش از وجودمان آگاهی داشته باشیم.
فکر (افکار) چیست؟
فکر در جسم و توسط مغز ایجاد و مدیریت می شود.
افکار نقطه شروع و پایان دارند.
شما می توانید در این لحظه که من از شما می خواهم به مسواک زدن فکر کنید، درباره مسواک زدن در مغز خود فکر کنید و چگونگی انجام آن را مرور کنید.
افکار در بیشتر مواقع شخصی نیستند یعنی مربوط به شما نمی شوند و شما درباره موضوع یا فردی دیگر در حال فکر کردن هستید.
معمولا افکار شامل بیشتر از خود شما هستند. به این معنی که شما به هنگام فکر کردن دارید به شخص یا اشخاص دیگری فکر می کنید.
ممکن است به خودتان و شخص دیگری فکر کنید.
حتی ممکن است به خودتان و وسیله یا موضوعی فکر کنید.
شاید هم درباره فرد دیگر یا موضوعی درباره او فکر کنید.
به هر حال افکار شامل فقط شخص شما نمی شوند.
حتی اگر در مواقعی در حال فکر کردن درباره خود باشید این فکر به خواست شما ایجاد نشده است بلکه به وسیله فرد یا موضوعی بیرون از شما ایجاد شده است و باعث شده که شما به خودتان فکر کنید.
ذهن چیست؟
ذهن در جسم نیست.
ذهن عضوی از بدن نیست که بتوان آن را لمس کرد یا از طریق عکس برداری آن را مشخص کرد.
ذهن محدوده ای کاملا شخصی است.
ذهن شما فقط برای شماست و هیچ موضوعی غیر از شما قادر به وارد شدن به آن نیست.
ذهن شما مجموعه ای از عقیده هایی است که شما درباره خودتان دارید.
آنچه در ذهن ذخیره می شود کاملا شخصی، مخفی و محرمانه هستند.
انتظاری که شما از خودتان دارید در ذهن شما ثبت شده است.
آنچه در زندگی در حال تجربه کردن هستید نتیجه انتظاری است که شما از خودتان و از زندگی دارید به همین دلیل ذهن مرکز فرماندهی شرایط و موقعیت های زندگی شماست.
تفاوت ذهن و فکر چیست؟
تفاوت این دو بخش وجودمان را با ذکر مثالی توضیح می دهم.
به زمانی که متناسب بودید فکر کنید.
اگر از کودکی چاق بوده اید به زمانی که وضعیت جسمی بهتری داشتید فکر کنید.
در آن زمان انتظار شما از خودتان برای چاق تر شدن به شدت انتظار امروز شما برای چاق تر شدن نبوده است.
انتظاری که شما از خودتان دارید نتیجه اطلاعاتی است که در ذهن خود ذخیره کرده اید.
اگر شما بارها برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام کرده باشید و نتیجه نگرفته اید به خوبی می توانید الان دلیل لاغر نشدن خود را درک کنید.
تمام تلاش شما برای لاغر شدن در محدوده لاغری با فکر صورت می گرفته است و از آنجایی که فکر دسترسی به ذهن ندارد هرچه شما در سطح فکر خود برای لاغر شدن تلاش کنید نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
شاید نتوان راهکار دقیقی برای تغییر محتوای ذخیره شده در ذهن ارائه کرد اما طبق تجربه ای که در این چندساله کسب کرده ام به نظر من بهترین راهکار تغییر محتوای ذهن بودن در فضای جدید است.
حضور شما در سایت تناسب فکری و استفاده از دوره های آموزشی لاغری با قدرت ذهن، انجام تمرینات، خواندن نوشته های دیگران و بودن به هر طریق در این سایت سبب می شود که شما در فضای لاغری قرار بگیرید.
تماشای تصاویر نتایج لاغری با ذهن افراد در آلبوم شگفتی سازان که قبل از شما از طریق یادگیری لاغری با قدرت ذهن رویای لاغری خود را محقق کرده اند در شما انگیزه و اشتیاق لاغر شدن ایجاد می کند.
در تمام لحظاتی که شما مشغول گشت و گذار در سایت تناسب فکری هستید ذهن خود را مشغول لاغری کرده اید و در حال قوی تر کردن قدرت ذهن خود برای لاغر شدن هستید.
حضور در فضای لاغری به میزان مناسب که برای هر فرد متفاوت و مختص به خودش است سبب می شود که انتظار شما از خودتان برای لاغر شدن با قدرت ذهن تان تغییر کند.
این تازه شروع تغییر جسم خواهد بود.
یعنی تغییر جسم بعد از شکل گیری قدرت ذهن برای لاغر شدن صورت خواهد گرفت.
به این مثال توجه کنید.
فردی که مدت هاست اضافه وزن دارد و روش های مختلفی را برای لاغر شدن استفاده کرده است و نتیجه مطلوب کسب نکرده بعد از تحمل رنج و سختی فراوان به طریقی به سمت این سایت هدایت شده است.
با حضور در سایت تناسب فکری نور امیدی به قلبش تابیده می شود.
احساس می کند بعد از سال ها تلاش بی ثمر برای یافتن روش صحیح لاغر شدن گمشده خود را یافته است.
با اشتیاق و علاقه شروع به استفاده از محتوای آموزشی می کند و هر روز زمانی را صرف دیدن، نوشتن و خواندن نوشته های دیگران می کند.
بسیار خوشحال است و احساس بسیار خوبی در او شکل گرفته است و اشتیاق و انگیزه زیادی برای لاغر شدن پیدا کرده است.
در این شرایط به نظر شما انتظار این فرد از خودش چیست؟
صد در صد چاقی است.
او انتظارش از خودش چاقی است اما اشتیاق و انگیزه زیادی برای لاغر شدن دارد.
اما همچنان انتظارش از خودش چاقی است چون قدرت ذهن او به خاطر فرمول های چاقی تمایل به چاق تر کردن جسم دارد.
روزها می گذرد و هر روز فایل می بیند، می نویسد و می خواند و دیدگاه تازه ای نسبت به موضوع چاقی و لاغری پیدا می کند.
اما انتظار این فرد از خودش همچنان چاقی است.
به مرور متوجه می شود که دیدگاه های او درباره دلایل چاق بودنش اشتباه بوده است و هرچه بیشتر تمرینات را دنبال می کند به عقیده های اشتباه بیشتری درباره چاق بودنش پی می برد اما انتظار این فرد همچنان از خودش چاقی است.
مدت ها در این مسیر ادامه می دهد و تغییرات بسیار خوبی در احساس او ایجاد می شود.
احساس خوب و مشغول بودن به مطالب لاغری با قدرت ذهن سبب می شود که به مرور تغییراتی در رفتار و واکنش های غذایی او ایجاد شود بدون اینکه سختی خاصی متحمل شود.
تمایل او به خوردن تا حدودی تغییر کرده است و آن میل و هیجان قبلی برای خوردن را ندارد.
در این شرایط که بسیار خوشحال کننده است اما باز هم انتظار آن فرد از خودش چاقی است.
روزها می گذرد و آن فرد ممکن است مقداری از هیچان شروع آشنایی با سایت تناسب فکری را از دست بدهد و برایش عادی می شود اما همچنان ادامه می دهد.
ممکن است برخی روزها احساس خوبی نداشته باشد و حتی ناامید شود اما دوباره به سمت این سایت هدایت می شود و مسیر را ادامه می دهد.
در این شرایط نیز هنوز انتظار آن فرد از خودش چاقی است اما آن انتظار به قدرت قبل نیست و تا حدودی سست شده است.
در این مرحله عده ای که به این سایت هدایت شده اند توانایی ادامه دادن ندارند و انتظار چاقی گرچه مقداری سست شده بود اما همچنان در آنها وجود دارد و سبب ناامیدی آنها می شود و بعد از مدتی حضور در این مسیر دیگر ادامه نمی دهند و پس از چند روز انتظار آنها از خودشان برای چاق تر شدن دوباره به حالت قبل بر می گردد.
در واقع قدرت ذهن آنها برای لاغر شدن به قدری تغییر نکرده است که بر قدرت ذهن شان برای چاق شدن غلبه کند و به همین دلیل روش لاغری با قدرت ذهن را رها می کنند.
اما عده ای که ادامه می دهند از این پس به شکل سریعتری تغییر انتظار از خودشان برای لاغر شدن را تجربه می کنند.
و به مرور که انتظار آنها از خودشان لاغری می شود تغییرات جسمی را در خود مشاهده می کنند.
لازم به ذکر است این پروسه ممکن است برای افراد طی دو تا سه هفته رخ دهد اما هیچ معیار مشخصی ندارد و کاملا بستگی به اشتیاق و احساس خوب فرد استفاده کننده دارد.
بررسی انتظار لاغری داشتن
این کار بسیار ساده است.
با توجه به گفتگویی که با خود درباره چاقی یا لاغری دارید به وضوح می توانید میزان تغییر انتظار خودتان را بررسی کنید.
وقتی انتظار شما از خودتان چاقی باشد، صدایی درون شما همواره شما را از چاق تر شدن می ترساند، از نتیجه نگرفتن، از شکست خوردن، از لاغر نشدن، از بی فایده بودن و به هزار شکل مختلف سعی در مایوس کردن شما دارد.
به مرور که انتظار شما از خودتان تغییر می کند گفتگوی درونی شما نیز تغییر می کند.
این تغییر به این شکل است که در ابتدا لابه لای حرف های ناامید کننده بخش منفی، صدایی ضعیف به شما امید می دهد، انگیزه می دهد و شما را تشویق می کند که ادامه دهید.
هرچه بیشتر ادامه دهید این صدا بلندتر و واضح تر می شود و به مرور صدای بخش منفی کم و کم تر می شود.
این تنها طریق بررسی میزان تغییر انتظار شما از خودتان برای لاغری شدن یا چاق شدن است.
درک تفاوت بین فکر و ذهن به شما کمک می کند تا به شکل بهتری احساس خود را مدیریت کنید.
بعد از این شما قادر خواهید بود احساس خود را ردیابی کنید که مربوط به کدام بخش است.
بخش منفی که گزارش گر انتظار چاق شدن شماست یا بخش مثبت که گزارش گر انتظار لاغری شماست.
محتوای این فایل آموزشی به شما کمک می کند تا به شکل بهتری تفاوت این دو بخش مهم را درک کنید و با هوشیاری بالاتری در مسیر خلق رویای لاغری خود قدم بردارد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای درک بهتر لاغری با ذهن باید بارها محتوای آموزشی را ببینید و درباره آنچه گفته شده بیاندیشید تا آگاهی در شما نفوذ کرده و به شکل نگرش و اعمال و در نهایت به شکل انتظار لاغر شدن در شما نمایان شود.
بعد از خواندن نوشته این جلسه و دیدن ویدیوی تصویری درک و برداشت خود را از مطالب ارائه شده بنویسید و سعی کنید به سوالات زیر در شرح خود از محتوای آموزشی استفاده کنید.
- تفاوت فکر و ذهن چیست؟ با مثال از زندگی روزمره خود شرح دهید.
- در روش هایی که قبلا برای لاغری استفاده کرده اید به چه مقدار انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شده است؟
- به نظر شما در سال هایی که اضافه وزن دارید میزان انتظار از چاقی در شما بیشتر بوده یا انتظار لاغری؟
- در چه زمان هایی یا به واسطه انجام چه کارهایی انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شده است؟
- تغییر ذهن برای لاغر شدن را شرح دهید به چه صورت انجام می شود.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
📻 رادیو لاغری
امتیاز 4.41 از 68 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدایی که در این نزدیکیست…❤️❤️❤️
سلام 🙋
مسیر لاغری من: گام 16 : با ذهن می شود لاغر شد اما با فکر نه !🌹
تمرین آموزشی ✍️✍️✍️
تفاوت فکر و ذهن : افکار به آنچه در لحظه در مغزمان مرور می شود گفته میشود.
افکار دو دسته هستند: افکار اولیه و افکار ثانویه
افکار براساس شنیده ها و دیده های ما در لحظه ایجاد میشوند به عنوان مثال داریم از خیابون رد میشیم یهو یه ماشین عروس میبینیم همون لحظه افکاری در ما ایجاد میشه و سیمای مغز مون تکون میخوره اون لحظه شاید یاد عروسی خودمون یا نزدیکان مون بیوفتیم و در مورد اون فکر کنیم از اون مکان دور میشیم و چند ساعت بعد به خونه بر میگردیم و درباره آنچه در خیابان دیدیم با دیگران صحبت میکنیم و یا حتی ممکنه در ذهن مون شروع به مرور اون اتفاق کنیم
در این صورت افکار اولیه در مغز مون به وسیله تکرار و مرور شدن تبدیل به افکار ثانویه میشه و افکار ثانویه در صورت تکرار شدن قابلیت تبدیل شدن به نگرش یا ثبت در ذهن ناخودآگاه و شکل گیری باور و انتظار در ما رو دارن . بنابراین باید در انتخاب افکار برای مرور کردن در ذهن مون حساس باشیم چون مرور افکار به راحتی تبدیل به نگرش و باورها مون میشن خب حالا ما چطور با ذهن مون چاق شدیم و با فکر مون لاغر نشدیم شاید در ظاهر معنی هر دو یکی باشه ولی کلی با هم فرق دارند ما افراد چاق معمولاً در خانواده های چاق متولد شدیم رشد کردیم و تحت آموزش چاقی بزرگ شدیم مثلاً زیاد شنیدیم که چاقی مون بخاطر ارثی و ژنتیکی ، ازدواج، بارداری ، زایمان ، میل و اشتهای زیاد ، بالا رفتن سن …..در موردش فکر کردیم با همدیگه صحبت کردیم تایید کردیم الگو دیدیم و پذیرفتیم و باور کردیم خب اول فقط یک فکر بوده اما چون بارها و بارها این فکر و با خودمون مرور کردیم در ذهن مون تبدیل به نگرش و باور شده و زمانی که به سن ازدواج رسیدیم و ازدواج کردیم جرقه این باور در ذهن مون زده شد و مغز مون دستورات لازم برای به واقعیت تبدیل کردن این باور در زمان خودش در زندگی مون و صادر کره و ما از طریق ذهن مون چاق شدیم .و انتظار از چاقی و داشتن اضافه وزن در ما به وجود امد.
حالا چطور با فکر لاغر نشدیم و چاق تر شدیم ؟ من زمانی که چاق شدم و اصلا نمیدونم که چی شد و چطور چاق شدم البته اون زمان نمیدونستم الان تا حدودی فهمیدم که جریان چی بوده چون از چاقی متنفر بودم به دنبال راهکار برای خلاصی از اضافه وزن بودم و از روشهای مختلف استفاده میکردم در اون زمان میخواستم با فکر لاغر بشم و چون در اون روشها هیچ تلاشی برای تغییر باورها انجام نمیشد پس در نتیجه انتظار من از خودم همچنان چاقی بود چون مثلاً باور من این بود که چاقی من ارثیه بنابراین انتظار من این نبود که من لاغر بشم و تا ابد لاغر بمونم اگرم در مدت زمان استفاده از اون روش لاغر میشدم چون اون روش و قبول داشتم لاغر میشدم نه انکه توانایی خودمو باور داشته باشم و انتظار داشتم که اون روش منو لاغر کنه در نتیجه در زمان استفاده ، اون روش منو لاغر میکرد و به محض رها کردن یا تموم شدن مدت زمان استفاده انتظار منم از لاغری به پایان میرسید و دوباره انتظار خودم از باور چاق بودن ارثی شروع به فعالیت میکرد و دستورات چاقی از مغزم صادر میشد و ذهنیت چاقم کار خودش و میکرد و من چاق و چاقتر میشدم پس با ذهن باید لاغر شد نه با فکر
در تمام مدت زمانی که من داشتم از روشهای مختلف نادرست برای لاغر شدن استفاده میکردم داشتم با فکر لاغر میشدم نه با ذهن . ولی از زمانی که دارم در مسیر لاغری با ذهن حرکت میکنم کلی از افکار و باورها و عقاید نادرستم اصلاح شدن و تغییرات زیادی در من به وجود آمده و هر روز این تغییرات بیشتر میشن مثلاً قبلاً حتما باید طبق عادت وعده های اصلی غذایی رو میخوردم حتی اگه سیر بودم ولی الان نه بارها پیش اومده که فقط یک وعده غذایی خوردم البته در طول دروز چندتا میوه یا تنقلات خوردم و دیگه کاملا سیر بودم و شب موقع خواب یادم افتاده که مثلاً ناهار و شام نخوردم و خودم شگفت زده شدم و لبخند روی لبم نشسته در صورتیکه قبلاً مخصوصا اگه مهمونی بودم و یکی از وعده های غذایی شون یکمی دیر میشد مدام به ساعت نگاه میکردم و کلی با خودم گفت و گوی درونی داشتم و در ذهنم به صاحب خونه نهیب میزدم که چه قدر بی فکرند و به مهمون اهمیت نمیدن و این کار اونا رو یه جور بی احترامی به مهمون میدونستم و الان به اون روزای خودم خندم میگیره که من چه قدر در برابر گرسنگی کم طاقت و بی صبر بودم . یه چیز دیگه که همین الان یادم اومد قبلاً وقتکه فعالیتم زیاد بود و خسته میشدم بعد از تموم شدن کارام سریع واسه خودم چای دم میکردم و مینشستم با کلی چیزهای شیرین میخوردم و میگفتم آخی خستگیم در شد چون زیاد شنیده بودم که چای خستگی رو در میاره و ما افراد چاق هم که مدام به دنبال بهانه برای خوردن هستیم و از این مثالها به نفع خودمون استفاده میکنیم ولی الان وقتی که مشغول انجام کارهام میشم بعدش که کارام تموم میشه یک لیوان آب سرد میخورم و بعد خدارو شکر میکنم که تن و بدنم سالمه و میتونم فعالیت داشته باشم و بعد استراحت میکنم تا خستگیم رفع بشه .خدایا شکرت بخاطر هدایتم به این مسیر زیبا . چقدر باورهای نادرست هنوز در ذهنم دارم که با هر گامی که در این مسیر بر میدارم یکی یکی آشکار می شوند مثل همین باور چای باعث رفع خستگی میشه شاید درست باشه ولی مشکل اینجاست که ما افراد چاق چون ذهنیت چاق داریم فقط از خود چای برای رفع خستگی استفاده نمیکنیم میایم اونو با چیزای دیگه ( کیک ، شیرینی ، شکلات ، کلوچه ،حلوا …) ترکیب میکنیم تا لذت بیشتری ببریم اصلا بیشتر مواقع به بهانه چای میخواییم اون چیزای شیرین و بخوریم در صورتیکه من بارها دیدم که دخترم کاملا متناسبه یا اصلا چای دوست نداره یا اگرم به اصرار بقیه بخوره فقط یه نصفه لیوان اونم اگه شکلات مورد علاقه اش باشه میخوره و اگه نباشه خالی بدون قند میخوره حتی اگه خسته باشه .من خودمم الان بالای یک ساله که چای مو با قند نمیخورم اصلا نمیدونم چی شد که خود به خود این عادت قند خوردنم رفع شد و منی که عاشق چای خوردن با چیزهای شیرین بودم الان در طول شبانه روز شاید فقط یکی ، دو لیوان چای خالی بخورم شاید بعضی از روزا اصلا نخورم و برامم مهم نیست که بخورم یا نخورم الان علاقه ام بیشتر سمت آب خوردن رفته و با یک لیوان آب سرد حالم خوب میشه و سرحال میشم .👏👏👏👏
ممنون از زحمات بیدریغ شما استاد بزرگوار.🙏🙏🙏