بسیاری از افراد چاق سالهاست در تلاش برای لاغر شدن هستند اما چون نمی دانند با قدرت ذهن باید لاغر شوند تلاش می کنند تا با قدرت فکر لاغر شوند.
تفاوت قدرت ذهن با قدرت فکر
افکار به آنچه در لحظه در مغزمان مرور می شود گفته می شود. افکار بر اساس شنیده ها و دیده های ما در لحظه ایجاد می شوند.
افکار در وجود ما به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- افکار اولیه
۲- افکار ثانویه
افکار اولیه چیست
هر زمان در معرض اطلاعات و آگاهی از طریق شنیدن یا دیدن قرار بگیریم بلافاصله یک فکر جدید در ما ایجاد می شود.
تصور کنید در خیابان در حال قدم زدن هستید که در یک لحظه اتفاقی رخ می دهد. با دیدن این اتفاق در همان لحظه یک یا تعدای فکر در شما ایجاد می شود. این افکار که در لحظه در واکنش به محرک های بیرونی در ما ایجاد می شوند افکار اولیه هستند.
افکار ثانویه چیست
افکار ثانویه در واقع همان افکار اولیه هستند که مدتی بعد از لجظه وقوع توسط خودمان بازبینی و مورد دوباره مرور شدن قرار می گیرند.
تصور کنید صحنه ای را در خیابان دیده اید و همان لحظه افکار در شما ایجاد شده اند. از آن محل دور می شوید و متناسب با محرک های اطراف شما در مکان های بعدی افکار جدید در شما ایجاد می شود.
چند ساعت بعد به خانه بر می گردید و درباره آنچه در خیابان مشاهده کرده اید برای دیگران صحبت می کنید یا حتی ممکن است در ذهنتان شروع به مرور کردن آن اتفاق کنید.
در این صورت افکار اولیه به واسطه تکرار و مرور شدن توسط شما افکار ثانویه را ایجاد می کنند.
افکار ثانویه در صورت تکرار شدن قابلیت تبدیل شدن به نگرش یا ثبت در ذهن ناخودگاه و شکل گیری باور یا انتظار در ما را دارند.
بنابراین باید در انتخاب افکار برای مرور کردن در ذهن خود حساسیت داشته باشیم چون مرور افکار به راحتی تبدیل به نگرش و باورهای ما می شوند.
لاغری با قدرت فکر چگونه است
در تمام سال های چاقی به خاطر رنج و ناراحتی که از چاق بودن داشتم در جستجوی روشی برای لاغر شدن بودم. به همین دلیل خیلی نسبت به اطلاعات و آگاهی که از طریق اطرافیان، رسانه ها و به شکل های مختلف درباره روش های لاغری ارائه می شد مشتاق بودم.
زمانی که از شنیدن صحبت های دیگران درباره فلان روش لاغری و نتایجی که کسب کرده اند به وجد می آمدم تصمیم می گرفتم که من هم از این روش برای لاغر شدن استفاده کنم.
این تصمیم گیری برای لاغر شدن فقط در سطح فکر من ایجاد شده می شد.
با اشتیاق و تصمیم قاطع خودم را آماده می کردم تا با اجرای دقیق روشی لاغری که درباره ان شنیده بودم خودم را از شر چاقی خلاص کنم.
روزهای اول را با اشتیاق و انگیزه شروع می کردم و با دقت مواد غذایی را بر اساس وزن یا مقداری که مشخص شده بود جدا می کردم و در زمان های معین می خوردم و خوشحال بودم که با اراده عالی دارم پیش میرم.
با گذشت چند روز از شروع برنامه رژیمی انجام مراحل برای من سخت می شد و انگار اون حوصله و ذوق و شوق اولیه را ندارم به این دلیل که هر روز باید به شکلی که طبیعی رفتار و عملکرد من نبود رفتار می کرد و این نیاز به صرف انرژی زیاد توسط مغز دارد به همین دلیل تمایل من برای ادامه دادن کم و کمتر می شد تا بعد از چند روز استفاده از آن برنامه رژیم لاغری را رها می کردم.
با توجه به توضیحات ابتدایی این بخش واضح است که افکار اولیه درباره لاغر شدن از طریق در معرض شنیدن توضیحات دیگران در من ایجاد شده اند و با قکر کردن به اینکه من با این روش می توانم لاغر شوم افکار ثانویه را ایجاد کرده و دست به اقدام می زدم.
اما با گذشت روزهای اول افکار جدید درباره اینکه انجام این روش سخت است، با اینکه من دوست داشتم از فلان غذا می خوردم اما نمی توانستم، یا دوست داشتم بیشتر می خوردم اما اجازه نداشتم و …. در من مرور می شد و همین افکار با مرور شدن فکر ثانویه رژیم نگرفتن و رها کردن را ایجاد می کردند و پس از چند روز من از رژیم خارج می شدم.
تمام تصمیمات من برای لاغر شدن از طریق هر روشی که قبلا انجام دادم تصمیم به لاغر شدن بر اساس قدرت فکر بوده است و به همین دلیل نتیجه مطلوب کسب نمی کردم.
لاغری با قدرت ذهن
در ابتدای آشنایی با روش لاغری با قدرت ذهن درک و برداشت من از این روش مانند روش های قبلی بود و در عین حالی که تصور می کردم در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم اما عملا در حال تلاش برای لاغری با فکر بودم.
بارها شده درباره لاغری با قدرت ذهن از طریق مختلف محتوایی را مطالعه یا شنیده ام اما هرآنچه گفته می شد درک سطحی از لاغری با فکر بود نه لاغری با قدرت ذهن.
برای درک بهتر این موضوع به نمونه هایی از لاغری با فکر اشاره می کنم.
1- استفاده از عبارت های تاکیدی برای لاغر شدن نمونه لاغری با فکر است.
2- استفاده از تخیل و رویاپردازی برای لاغر شدن شکلی از لاغری با فکر است.
3- گوش دادن به موسیقی یا هر صدایی به قصد تغییر در قسمت هایی از مغز برای لاغر شدن، لاغری با فکر است.
4- سعی در آرام غذا خوردن و جویدن هر لقمه برای مدت زمان مشخص لاغری با فکر است.
و نکته جالب توجه این است که شما از طریق لاغری با فکر به نتیجه مطلوب که لاغری همیشگی است دست پیدا نمی کنید.
شاید بهتر باشد درباره تفاوت بین فکر و ذهن بیشتر بدانیم تا بهتر به تفاوت عملکرد این دو بخش از وجودمان آگاهی داشته باشیم.
فکر (افکار) چیست؟
فکر در جسم و توسط مغز ایجاد و مدیریت می شود.
افکار نقطه شروع و پایان دارند.
شما می توانید در این لحظه که من از شما می خواهم به مسواک زدن فکر کنید، درباره مسواک زدن در مغز خود فکر کنید و چگونگی انجام آن را مرور کنید.
افکار در بیشتر مواقع شخصی نیستند یعنی مربوط به شما نمی شوند و شما درباره موضوع یا فردی دیگر در حال فکر کردن هستید.
معمولا افکار شامل بیشتر از خود شما هستند. به این معنی که شما به هنگام فکر کردن دارید به شخص یا اشخاص دیگری فکر می کنید.
ممکن است به خودتان و شخص دیگری فکر کنید.
حتی ممکن است به خودتان و وسیله یا موضوعی فکر کنید.
شاید هم درباره فرد دیگر یا موضوعی درباره او فکر کنید.
به هر حال افکار شامل فقط شخص شما نمی شوند.
حتی اگر در مواقعی در حال فکر کردن درباره خود باشید این فکر به خواست شما ایجاد نشده است بلکه به وسیله فرد یا موضوعی بیرون از شما ایجاد شده است و باعث شده که شما به خودتان فکر کنید.
ذهن چیست؟
ذهن در جسم نیست.
ذهن عضوی از بدن نیست که بتوان آن را لمس کرد یا از طریق عکس برداری آن را مشخص کرد.
ذهن محدوده ای کاملا شخصی است.
ذهن شما فقط برای شماست و هیچ موضوعی غیر از شما قادر به وارد شدن به آن نیست.
ذهن شما مجموعه ای از عقیده هایی است که شما درباره خودتان دارید.
آنچه در ذهن ذخیره می شود کاملا شخصی، مخفی و محرمانه هستند.
انتظاری که شما از خودتان دارید در ذهن شما ثبت شده است.
آنچه در زندگی در حال تجربه کردن هستید نتیجه انتظاری است که شما از خودتان و از زندگی دارید به همین دلیل ذهن مرکز فرماندهی شرایط و موقعیت های زندگی شماست.
تفاوت ذهن و فکر چیست؟
تفاوت این دو بخش وجودمان را با ذکر مثالی توضیح می دهم.
به زمانی که متناسب بودید فکر کنید.
اگر از کودکی چاق بوده اید به زمانی که وضعیت جسمی بهتری داشتید فکر کنید.
در آن زمان انتظار شما از خودتان برای چاق تر شدن به شدت انتظار امروز شما برای چاق تر شدن نبوده است.
انتظاری که شما از خودتان دارید نتیجه اطلاعاتی است که در ذهن خود ذخیره کرده اید.
اگر شما بارها برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام کرده باشید و نتیجه نگرفته اید به خوبی می توانید الان دلیل لاغر نشدن خود را درک کنید.
تمام تلاش شما برای لاغر شدن در محدوده لاغری با فکر صورت می گرفته است و از آنجایی که فکر دسترسی به ذهن ندارد هرچه شما در سطح فکر خود برای لاغر شدن تلاش کنید نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
شاید نتوان راهکار دقیقی برای تغییر محتوای ذخیره شده در ذهن ارائه کرد اما طبق تجربه ای که در این چندساله کسب کرده ام به نظر من بهترین راهکار تغییر محتوای ذهن بودن در فضای جدید است.
حضور شما در سایت تناسب فکری و استفاده از دوره های آموزشی لاغری با قدرت ذهن، انجام تمرینات، خواندن نوشته های دیگران و بودن به هر طریق در این سایت سبب می شود که شما در فضای لاغری قرار بگیرید.
تماشای تصاویر نتایج لاغری با ذهن افراد در آلبوم شگفتی سازان که قبل از شما از طریق یادگیری لاغری با قدرت ذهن رویای لاغری خود را محقق کرده اند در شما انگیزه و اشتیاق لاغر شدن ایجاد می کند.
در تمام لحظاتی که شما مشغول گشت و گذار در سایت تناسب فکری هستید ذهن خود را مشغول لاغری کرده اید و در حال قوی تر کردن قدرت ذهن خود برای لاغر شدن هستید.
حضور در فضای لاغری به میزان مناسب که برای هر فرد متفاوت و مختص به خودش است سبب می شود که انتظار شما از خودتان برای لاغر شدن با قدرت ذهن تان تغییر کند.
این تازه شروع تغییر جسم خواهد بود.
یعنی تغییر جسم بعد از شکل گیری قدرت ذهن برای لاغر شدن صورت خواهد گرفت.
به این مثال توجه کنید.
فردی که مدت هاست اضافه وزن دارد و روش های مختلفی را برای لاغر شدن استفاده کرده است و نتیجه مطلوب کسب نکرده بعد از تحمل رنج و سختی فراوان به طریقی به سمت این سایت هدایت شده است.
با حضور در سایت تناسب فکری نور امیدی به قلبش تابیده می شود.
احساس می کند بعد از سال ها تلاش بی ثمر برای یافتن روش صحیح لاغر شدن گمشده خود را یافته است.
با اشتیاق و علاقه شروع به استفاده از محتوای آموزشی می کند و هر روز زمانی را صرف دیدن، نوشتن و خواندن نوشته های دیگران می کند.
بسیار خوشحال است و احساس بسیار خوبی در او شکل گرفته است و اشتیاق و انگیزه زیادی برای لاغر شدن پیدا کرده است.
در این شرایط به نظر شما انتظار این فرد از خودش چیست؟
صد در صد چاقی است.
او انتظارش از خودش چاقی است اما اشتیاق و انگیزه زیادی برای لاغر شدن دارد.
اما همچنان انتظارش از خودش چاقی است چون قدرت ذهن او به خاطر فرمول های چاقی تمایل به چاق تر کردن جسم دارد.
روزها می گذرد و هر روز فایل می بیند، می نویسد و می خواند و دیدگاه تازه ای نسبت به موضوع چاقی و لاغری پیدا می کند.
اما انتظار این فرد از خودش همچنان چاقی است.
به مرور متوجه می شود که دیدگاه های او درباره دلایل چاق بودنش اشتباه بوده است و هرچه بیشتر تمرینات را دنبال می کند به عقیده های اشتباه بیشتری درباره چاق بودنش پی می برد اما انتظار این فرد همچنان از خودش چاقی است.
مدت ها در این مسیر ادامه می دهد و تغییرات بسیار خوبی در احساس او ایجاد می شود.
احساس خوب و مشغول بودن به مطالب لاغری با قدرت ذهن سبب می شود که به مرور تغییراتی در رفتار و واکنش های غذایی او ایجاد شود بدون اینکه سختی خاصی متحمل شود.
تمایل او به خوردن تا حدودی تغییر کرده است و آن میل و هیجان قبلی برای خوردن را ندارد.
در این شرایط که بسیار خوشحال کننده است اما باز هم انتظار آن فرد از خودش چاقی است.
روزها می گذرد و آن فرد ممکن است مقداری از هیچان شروع آشنایی با سایت تناسب فکری را از دست بدهد و برایش عادی می شود اما همچنان ادامه می دهد.
ممکن است برخی روزها احساس خوبی نداشته باشد و حتی ناامید شود اما دوباره به سمت این سایت هدایت می شود و مسیر را ادامه می دهد.
در این شرایط نیز هنوز انتظار آن فرد از خودش چاقی است اما آن انتظار به قدرت قبل نیست و تا حدودی سست شده است.
در این مرحله عده ای که به این سایت هدایت شده اند توانایی ادامه دادن ندارند و انتظار چاقی گرچه مقداری سست شده بود اما همچنان در آنها وجود دارد و سبب ناامیدی آنها می شود و بعد از مدتی حضور در این مسیر دیگر ادامه نمی دهند و پس از چند روز انتظار آنها از خودشان برای چاق تر شدن دوباره به حالت قبل بر می گردد.
در واقع قدرت ذهن آنها برای لاغر شدن به قدری تغییر نکرده است که بر قدرت ذهن شان برای چاق شدن غلبه کند و به همین دلیل روش لاغری با قدرت ذهن را رها می کنند.
اما عده ای که ادامه می دهند از این پس به شکل سریعتری تغییر انتظار از خودشان برای لاغر شدن را تجربه می کنند.
و به مرور که انتظار آنها از خودشان لاغری می شود تغییرات جسمی را در خود مشاهده می کنند.
لازم به ذکر است این پروسه ممکن است برای افراد طی دو تا سه هفته رخ دهد اما هیچ معیار مشخصی ندارد و کاملا بستگی به اشتیاق و احساس خوب فرد استفاده کننده دارد.
بررسی انتظار لاغری داشتن
این کار بسیار ساده است.
با توجه به گفتگویی که با خود درباره چاقی یا لاغری دارید به وضوح می توانید میزان تغییر انتظار خودتان را بررسی کنید.
وقتی انتظار شما از خودتان چاقی باشد، صدایی درون شما همواره شما را از چاق تر شدن می ترساند، از نتیجه نگرفتن، از شکست خوردن، از لاغر نشدن، از بی فایده بودن و به هزار شکل مختلف سعی در مایوس کردن شما دارد.
به مرور که انتظار شما از خودتان تغییر می کند گفتگوی درونی شما نیز تغییر می کند.
این تغییر به این شکل است که در ابتدا لابه لای حرف های ناامید کننده بخش منفی، صدایی ضعیف به شما امید می دهد، انگیزه می دهد و شما را تشویق می کند که ادامه دهید.
هرچه بیشتر ادامه دهید این صدا بلندتر و واضح تر می شود و به مرور صدای بخش منفی کم و کم تر می شود.
این تنها طریق بررسی میزان تغییر انتظار شما از خودتان برای لاغری شدن یا چاق شدن است.
درک تفاوت بین فکر و ذهن به شما کمک می کند تا به شکل بهتری احساس خود را مدیریت کنید.
بعد از این شما قادر خواهید بود احساس خود را ردیابی کنید که مربوط به کدام بخش است.
بخش منفی که گزارش گر انتظار چاق شدن شماست یا بخش مثبت که گزارش گر انتظار لاغری شماست.
محتوای این فایل آموزشی به شما کمک می کند تا به شکل بهتری تفاوت این دو بخش مهم را درک کنید و با هوشیاری بالاتری در مسیر خلق رویای لاغری خود قدم بردارد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای درک بهتر لاغری با ذهن باید بارها محتوای آموزشی را ببینید و درباره آنچه گفته شده بیاندیشید تا آگاهی در شما نفوذ کرده و به شکل نگرش و اعمال و در نهایت به شکل انتظار لاغر شدن در شما نمایان شود.
بعد از خواندن نوشته این جلسه و دیدن ویدیوی تصویری درک و برداشت خود را از مطالب ارائه شده بنویسید و سعی کنید به سوالات زیر در شرح خود از محتوای آموزشی استفاده کنید.
- تفاوت فکر و ذهن چیست؟ با مثال از زندگی روزمره خود شرح دهید.
- در روش هایی که قبلا برای لاغری استفاده کرده اید به چه مقدار انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شده است؟
- به نظر شما در سال هایی که اضافه وزن دارید میزان انتظار از چاقی در شما بیشتر بوده یا انتظار لاغری؟
- در چه زمان هایی یا به واسطه انجام چه کارهایی انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شده است؟
- تغییر ذهن برای لاغر شدن را شرح دهید به چه صورت انجام می شود.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
📻 رادیو لاغری
امتیاز 4.41 از 68 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خداوند هدايتگرم
سلام به استاد عزيزم
اين فايل رو بايد هر روز گوش بدم انقدر كه دست ميزاره روي لايه هاي پنهان ذهن من
با توجه به گفتگویی که با خود درباره چاقی یا لاغری دارید به وضوح می توانید میزان تغییر انتظار خودتان را بررسی کنید.
با خط بالا و گفتگوهاي دروني موافقم
از چند روز پيش كه توي يكي از تمرين ها گفتم كه به اين درك رسيدم كه بايد همين بدنم رو دوست داشته باشم و به ذهنم رسيد من كه خريد لباس ها رو هي موكول ميكنم به بعد از لاغري ، حالا برم براي خودم لباس بخرم به نشانه اينكه همين بدنم رو دوست دارم
اين كار رو كردم با اينكه در اتاق پرو متوجه شدم مهمان ناخوانده بيشتر جا بازكرده در بدنم
از اين اتفاق ناراحت نشدم بلكه جدي تر شدم
دوتا لباس براي خودم خريدم و جلوي آينه اتاق پرو به بدنم گفتم تو با من همكاري كن من قول ميدم بهترين ها رو برات بخرم و اگر الان بيشتر برات خريد نميكنم براي اينه كه ميدونم در ماههاي آينده انقدر عالي تر از ايني كه هستي ميشي كه من كلي برات خريد خواهم كرد
اين يك تغيير بود براي من
دفعه هاي قبل من حالم بد ميشد و نفرت از چاقي رو در اتاق پرو حس ميكردم
اما الان حس انتظار رو در خودم ديدم
جدي تر شدم و به خودم گفتم بايد عميق تر خودم رو دوست داشته باشم
بايد تمرينات رو قوي تر انجام بدم
توي چهار پنج روز گذشته توي سايت اومدم و تمريناتم رو خوندم
ديدم كجاها چيزايي نوشتم كه بهش عمل نكردم و شروع كردم به عمل كردنش
و نتيجه اين شد كه من قبلا فستينگ (روزه) زياد ميگرفتم
كه در طول دو سال گذشته اصلا نتونسته بودم مدت دار انجامش بدم
يادمه اوايل كه با فستينگ آشنا شده بودم با دوست متناسبم درباره اش حرف زدم و براش توضيح دادم كه فستينگ چقدر براي بدن و سلامتي مفيد
و ديدم دوست متناسبم در جواب من گفت “ اوووو پس من هر روز بدون اينكه خودم بدونم فست هستم”
بعد از اينكه تمرينات هفته هاي گذشته رو خوندم ديدم يه جايي نوشته بودم من دوست متناسبم رو ميارم توي ذهنم و تمام كارهايي كه اون انجام ميده رو الگو برداري ميكنم
و الان كه دوست داشتم فستينگ رو انجام بدم و نميتونستم ، از اون حرف دوستم كمك گرفتم
و گفتم ايندفعه فستينگ مترادف ميشه با رفتار يك فرد متناسب كه من ميشناسمش
شنيده بودم كه شما مثال زديد از اينكه با چشم تمرين انجام ميديد و ميبينيد يك فرد لاغر چند تا قند با چاييش ميخوره و يك فرد با مهمان ناخوانده چقدر قند ميخوره
اين نوع نگاه فرق داره با اون زمان كه شما در رژيمي قند رو كم ميكرديد چون شيده بوديد قند باعث مهمان ناخوانده ميشه
و اين فستينگ ايندفعه من با فستينگ هاي دفعه قبلم فرق داره
من با الگو برداري از دوست متناسبم كه شب شام كه ميخوره تا 1 عصر فردا ديگه چيزي نميخوره
و من كه براش فست رو توضيح دادم گفت من كه هر روز تا 1 عصر چيزي نميخورم
و ذهن من در همون اولين روز مقاومتش شكست و من كه دو سال بود دوست داشتم دوباره به فست برگردم به راحتي دوباره دارم فست ميگيرم و بسيار خوشحالم از اينكه تونستم ايندفعه با آموزش هاي جديد ، كار رو حرفه اي شروع كنم ..كه نتايجش هم بسيار شگفت انگيز تر از قبل خواهد بود به اميد خدا
درباره فستينگ ايندفعه ام يك توضيحي بدم كه شما و خوانندگان متوجه باشن كه اين از روي اين نيست كه من رد كردم لاغري با ذهن رو
فستينگ براي من مثل ماهي لجن خوار هست درون آكواريوم
فستينگ هم همونقدر بدن من رو تميز ميكنه
امروز اولين وعده اي كه براي باز كردن فست براي خودم آماده كردم املتي بود كه توش سيب زميني داشت
اگر با باورهاي دو سال قبلم بودم ميگفتم كه نه سيب زميني براي متناسب شدن مفيد نيست و نميخوردم
امروز تا اودم سيب زميني خورد كنم، صدايي از توي سرم گفت اينهمه 16 ساعت هيچي نخوردي الان ميخواهي سيب زميني بخوري كه چي !!
من همون موقع متوجه شدم اين نشات گرفته از باورهاي قبلي من هست و گفتم چه ربطي داره …هيچ ماده غذايي نيست كه من رو متناسب كنه و برعكس …اين نحوه رفتار من با مواد غذايي هست كه تعيين كننده تغييرات در من هست….
استاد يه نكته از شما سوال ميكنم درباره عبارات تاكيدي
مگه ما نميگيم ورودي هاي ذهني ما هستن كه شرايط زندگي ما رو رقم ميزنن
اگر ما عبارت تاكيدي براي لاغري بگيم يه ورودي مناسب داريم وارد ذهنمون ميكنيم كه نتيجه اش ميشه لاغري
سوال :
اگر اين روند رو براي يك مدت طولاني ادامه بديم ، آيا ميتونيم بگيم ذهن ما اين روند رو ميپذيره و فرمول هاي ذهني جديد شكل ميگيره و انتظار متناسب بودن رو براي ما هميشگي ميكنه؟ به قول شما عبارات تاكيدي ميشه نفوذ كنه در ذهن ما ؟
من فكر ميكنم فردي كه مثلا شش ماه با عبارات تاكيدي خودش رو متناسب نگه داشته ، گفتگوهاي ذهنيش هم بر اساس متناسب شدن شكل ميگيره و فرمول هاي متناسب بودن ايجاد شدن در مغزش
سوال بعدي اينكه چطور ذهن رو اونطوري كه ميخواهيم شكل بديم ؟
من ميدونم كه يكيش اينه در اين سايت باشم و مطالب رو دنبال كنم
شكرگذاري رو ميدونم
لذت بردن از اون چيزي رو كه دارم رو ميدونم
طعم هاي شبيهش رو پيدا كنم در اطرافم و هي بگم اين طعمو دوست دارم رو ميدونم
ممنونم از شما
به نام خداي هدايتگرم
سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن عزيز
گام ۱۶: با ذهن می شود لاغر شد اما با فکر نه!
افکار در بیشتر مواقع شخصی نیستند یعنی مربوط به شما نمی شوند و شما درباره موضوع یا فردی دیگر در حال فکر کردن هستید….چطوري ميتونم از اين كار جلوگيري كنم؟؟
با خوندن بقيه متن متوجه شدم بايد خودم رو در معرض اطلاعاتي كه ميخوام و بيشتر به اهدافم مربوط ميشه قرار بدم
اين بخش متن براي من خيلي قابل اهميت بود به نظرم چيزيه كه بايد مثل يك مپ هر روز خودمون رو باهاش بسنجيم…قبلش بايد بلد باشيم به خودمون و احساساتمون گوش بديم…بايد بتونيم ترس هارو ساكت كنيم …بايد باورهاي قبلي برامون بي اعتبار شده باشن
خود من الان كه تا اينجاي صد گام اومد ترسم از كالري ها ريخته…ترسم از مواد غذايي ريخته …ترسم از كرب و هيدرات ريخته..اينا يعني انتظار تناسب اندارم داره در من شكل ميگيره
هنوز انتظار چاقي در من هست كه هنوز كاهش وزن ندارم …ولي قدرت اون باورها خيلي خيلي كم شده ولي هنوز هستن
صداي ضعيفي كه بهم ميگه اين مسير درسته تقريبا داره بلند تر ميشه مخصوصا از وقتي دوره ورود به تصوير ذهني رو دارم كار ميكنم و اين خبر خوبيه براي من …مخصوصا كه خواب هام رنگ باورهاي تناسب اندام هستن.
براي خودم هدف تعيين نكردم كه تا كي اگر به تناسب اندامم برسم خوشحال ميشم ..چون دارم سعي ميكنم به اين باور برسم كه همين كه دارم ياد ميگيرم تناسب اندارم چه جوريه خودش خوشحاليه …همين كه ديگه صداي بدنم ميشه مربي من و من رو به تناسب اندام ميرسونه خودش خوشحاليه ..همين كه ديگه برده رژيم هاي ديگه نيستم خودش خوشحاليه…
اينكه من سالهاست دارم فكر ميكنم برنج باعث چاقي ميشه يه فكر هست كه به مرحله ثانويه رسيده و از اونجا كه من انتظار داشتم از برنج ، الان نگرش از ذهنم رد شده و از اون هم رد شده الان در ذهن من جا داره …كه همونطور كه در متن گفته شد ، فكر ها از طريق افراد در سر من ايجاد ميشن و من انقدر اونو تكرار كردم كه رفته توي ضمير نا خود آگاهم…
چطور بفهمم كه رفته توي ضمير نا خودآگاهم؟
اينطوري كه اول بفهمم ضمير ناخود آگاه و ذهنم هست كه فرمانده زندگي و رفتار هاي من هستن…چيزي كه در گام 14 گفتيد …رفتارهای ما توسط مغز برنامه ریزی می شود اما مغز تحت تاثیر ذهن است.
بارها شده به خودم گفتم رفتم رستوران فقط جوجه كباب با سالاد سفارش ميدم و برنج سفارش نميدم ….ولي رفتم رستوران و برنج و جوجه سفارش دادم…. چون در ضمير نا خودآگاهم يه عالمه اطلاعات دارم درباره برنج و انتظار دارم از برنج و چاقي و ذهنم نميدونه كه من اونو دوست ندارم((ذهن اصلا دوست دارم دوست ندارم رو نميدونه ..همونطور كه استاد گفتن ، ذهن ما نامحدود هست هر چيزي رو ميتونه قبول كنه اصل و بدل رو تشخيص نميده…هر چيز غير ممكني را ذهن ميپذيره و به واقعيت زندگي ما تبديلش ميكنه))…چون از اون اطلاعات زياد دارم …ذهن ميگه حتما دوسش داره كه انقدر اطلاعات ازش جمع كرده پس بزار خوشحالش كنم و دستور بدم برنج سفارش بده…
{{استاد اينجا اگر اشتباه كردن تصحيح كنيد لطفا}}
در روش هاي قبلي انتظار لاغري در من ايجاد نشده…فقط انتظار چاقي رو هي بزرگتر كردم
با توجه به اطلاعاتم تا الان ، انتظارم از چاقي بيشتر بوده…چون هي غير مستقيم با حساس شدن به مواد غذايي تصوير سازي كردم چاق تر شدن رو
اول اينكه تمام كارهايي كه تا حالا ميكردم براي تناسب اندارم رو بايد استوپ كنم
اين بزرگترين قدم براي ايجاد انتظار لاغري هست
چون هيچ فرد متناسبي نه مثل من فكر ميكنه نه مثل من عمل ميكنه …چيزي كه در گام قبلي گفتيد در لاغري با ذهن ما هم قراره روي فكر كار كنيم هم روي عمل.چيزي كه در زژيم ها فقط روي عمل كار ميكنن…فقط نتيجه رو دستكاري ميكنن…ولي بايد اين خانه از ريشه بازسازي بشه
زماني كه ما اطلاعات مفيدي درباره لاغري با ذهن به مغزمون بديم و استمرار داشته باشم در اين اطلاعات و هر روز خودمون رو بيشتر در معرض اين اطلاعات قرار بديم ، آروم آروم انتظار ما از چاقي تبديل ميشه به لاغري
بعد از اينكه يه مدتي مستمر بوديم در اين مسير ، گفتگوهاي دروني در ما تغيير ميكنه…يواش يواش لبخند لاغري مياد روي لبمون…يواش يواش به كسايي كه مثل قبل خودمون فكر ميكنن در دلمون ميخنديم…اونجايي كه غذا زياد اومد و نخورديم ، يواش يواش هم گفتگوهاي دروني مثبت بلند تر ميشن هم ما انگيزمون بيشتر ميشه و تمام اينها هي داره اطلاعات رو از حالت ثانويه فراتر ميبره و ديگه انتظار چاقي در ذهن من شكل ميگيره…و بعد از يه مدتي شاهد خواهم بود كه ، مثل دوست متناسبم شايد راحت 16 ساعت هيچي نخورم و من كه با تعجب ازش سوال ميكردم مگه مييييييشه ..يعني گرسنه نشدي …ميگه نه انقدر مشغول بودم كه اصلا يادم نبود غذا بخورم…
جايي جسم شروع ميكنه به تغيير كه انتظار من از خودم لاغري هست
چطوري اون انتظارها شكل ميگيره؟
در معرض اطلاعات لاغري با فكر قرار بگيرم
تمريني كه براي خودم ايجاد كردم اينه كه در بخش متن لينك هايي كه گذاشته شده رو هم برم ببينم چون اون مكمل اين فايل هست
.
با تشكر استاد
درود بر شما استاد عزيزم
حتما شركت خواهم كرد
ممنونم