خواسته ات را رها کن و به آن برس. این تعریف قانون رهایی است.
قانون رهایی در لاغر شدن هم تاثیرگذار است و با استفاده از آن می توان به راحتی لاغر شد.
تلاش برای لاغر شدن
در تمام ایامی که چاق بودم از هر روشی که برای لاغر شدن اقدام می کردم یکی از ضروری ترین کارهای هر روز من وزن کردن خودم بود.
صبح، ظهر و شب خودم رو وزن می کردم تا ببینم چقدر لاغر شدم.
شنیدم بودم برای اینکه ترازو وزنت رو درست نشون بده در تمام مدت رژیم نباید جای ترازو رو تغییر بدی و من به شدت روی این موضوع حساس بودم.
بارها به مادرم یادآوری می کردم که کسی دست به ترازو نزنه که تنظیمش بهم نخوره.
در واقع میزان رضایت من بر اساس عملکرد خودم نبود بلکه به عددی که ترازو در هر بار وزن کردن نمایش میداد بستگی داشت.
ترازو هم که انگار متوجه حساسیت من شده بود و در هر وعده وزن کردن که عدد پایین تری رو نشون می داد و منو کلی خوشحال می شدم در وعده بعدی مقداری عدد بالاتر رو نشون میداد تا احساس خوب من رو خراب کنه.
الان که به رفتار گذشته خودم فکر می کنم هیچوقت از دیدن عدد ترازو خوشحال نمیشدم.
وقتی که عدد بالاتر رو نشون میداد که کلا از زندگی کردن سیر می شدم و دوست داشتم بمیرم که از این وضعیت خلاص بشم و هر وقت هم که عدد کمتر رو نشون میداد به جای خوشحال شدن نگران برگشتن مقدار کم شده بودم و بازم لذتی از کاهش وزن نمی بردم.
حتی یادمه در رژیم سختی که یک ماه قبل از مراسم عقد گرفتم و حدود 12 کیلو کم کردم. این مقدار بیشترین مقدار کاهش وزن من در ایام چاقی بود ولی فقط چند دقیقه منو خوشحال کرد.
چون با خودم فکر کردم من که 30 کیلو اضافه وزن دارم حالا بعد این همه سختی و تلاش فقط 12 کیلو کم کردم،
توجه من به 18 کیلو باقیمانده اضافه وزن سبب شد که برای 12 کیلو کاهش وزن خوشحال نباشم و فکر کنم دو سه هفته بعد از عقد دوباره چاق تر از قبل شدم.
طوری که خانواده همسرم بهم می گفتن خودت رو کشتی لاغر بشی که دختر بهت بدیم و حالا که خرت از پل گذشت دوباره چاق شدی.
اونها متناسب بودن و توضیحات من که می گفتم: من که دوست ندارم چاق بشم ولی هرکاری کنم بازم چاق میشم رو درک نمی کردند.
امروز که به لطف خدای مهربان بعد از آشنایی با مسیر لاغری با ذهن و حرکت چند ساله و مستمر در این مسیر در شرایط جسمی بسیار خوبی هستم بیشتر از هر زمان دیگری برایم واضح است که توجه کردن به مقدار اضافه وزن چقدر می تواند انرژی و احساس خوب افرادی که برای لاغر شدن سعی می کنند را نابود کند.
موفقیت در مسیر لاغری با ذهن
در مسیر لاغری با ذهن به خوبی درک کردم که موفقیت رسیدن به نقطه پایان یا وزن ایده آل نیست بلکه موفقیت به مقدار فاصله ای است که از شرایط خود در نقطه شروع، در خودتان احساس می کنید.
- احساس شما به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
- نگرانی شما از لاغر نشدن به چه انداه به اطمینان به لاغر شدن تبدیل شده است؟ به همان اندازه موفق هستی
- ترس از خوردن مواد غذای به چه میزان در شما تغییر پیدا کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
- ارتباط شما با خودتان به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
هر تغییری که در خود به نسبت نقطه شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن در خود مشاهده میکنید بیانگر موفقیت و تاثیرگذار بودن آموزشها برای شما می باشد.
در مسیر لاغری با ذهن همیشه باید توجه شما به تغییرات خود باشد و توجهی به مقصد نهایی نداشته باشید.
همینطور که مشغول لذت بردن از تغییرات خود هستید به خود می آیید و متوجه می شوید از نقطه پایان گذشته اید.
این طریق لاغر شدن لذتبخش است، نه اینکه هر روز شرایط خود را با آنچه باید باشیم یا دوست داریم باشیم مقایسه کنیم.
در این شرایط رستم هم که باشید بعد از چند روز ناتوان از حرکت کردن در مسیر یادگیری لاغر با ذهن خواهید بود.
تاثیر قانون رهایی بر لاغر شدن
من لاغر شدن را رها کردم و فقط در پی یادگیری هستم.
من فهمیده ام که اگر هزاران رنگ و آبرنگ و بوم و قلم و دیگر وسایل لاغری رو هم داشته باشم اما وقتی یاد نگرفته باشم نقاشی کردن را هرگز نمیتوانم قلم به دست گرفته و نقاشی کنم. برای نقاش شدن باید نقاش شدن را رها کرد و نقاشی کردن را آموخت.
فقط باید آموخت. فقط باید تکرار کرد و به آموزشها عمل کرد. مرحله به مرحله تکامل را سپری کرد. آزمون و خطا کرد تا کم کم تغییرات را در خودمان مشاهده کنیم.
کسی که نقاش است هرگز به نقاش بودن خود فکر نمی کند. چون او نقاشی را یاد گرفته است.
ما هم برای لاغر شدن باید لاغر شدن را کنار بگذاریم و فقط لاغری را یاد بگیریم. جمله به جمله.
کسی که نقاش است با نقاشی زندگی میکند. و کسی که لاغر است با لاغری زندگی می کند.
کار اصلی ذهن یادگیری است و وقتی ذهنمان را مشغول یاد گرفتن می کنیم با اینکار ذهن اجازه میدهد جسم بر اساس فرمولهای اولیه پیش برود.
ما با یادگیری لاغری در حقیقت ذهنی را که مدام به چاقی و لاغر نشدن دارد فکر میکند را به کار میگیریم و با یادگیری ، حال خود را خوب میکنیم و یاد میگیریم که باید از ابزار ذهن در راستای قوانین آفرینش استفاده کنیم.
یکی از همین قوانین، قانون رهایی است.
اما ذهن مگر میتواند چیزی را رها کند که به آن عادت کرده؟!
بله میتواند وقتی غذای دلچسب تری به ذهن بدهیم ذهن ما خوراک نه چندان مرغوب قبلی خود را رها میکند. چون تازه میفهمد که آن خوراک چقدر بد مزه بوده و به زائقه ی او نمیخورد.
به فرمایش مولانا :
تا نبیند کودکی که سیب هست
کی پیاز گنده را بدهد ز دست.
لاغر شدن را رها کنید
قانون رهایی یعنی رها کردن آنچه ما را با قوانین آفرینش ناهمسو میکند.
ناتوانی نا همسو با آفرینش است. چه چیز به ما احساس ناتوانی میدهد. هر آنچه ما با فکر کردن به آن به احساس ناتوانی میرسیم باید آن را رها کنیم. و در اینجا لاغر شدن وقتی به ما احساس ناتوانی میدهد باید آن را رها کنیم.
یادگیری یک پروسه ی ذهنی و لاغر شدن یک پروسه ی جسمی است.
برای لاغر شدن باید پروسه ی جسمی را (لاغر شدن) رها کرد.
ما با رها کردن جسم و لاغر شدن از تکرار فرمولهای چاق کننده دوری می کنیم.
به فرمایش حضرت محمد (ص)
ایشان آموختن علم را از گهواره گفته اند و تا زمان مرگ. که البته با توجه به جاودانگی انسان منظور از مهد، ازل است و لحد، ابد.
یعنی همیشه جاودانه. منظور از این حدیث اینست که به طور پیوسته و همیشه در حال علم آموزی باشید و ذهن تنها با خوراک علم می تواند خوراکهای ناهمسو با آفرینش را رها کند.
لاغر شدن پروسه ی جسمی است و قدرتی که در آفرینش جسم وجود دارد بر ترمیم و پاکسازی و خلق سلولهای جدید استوار است.
لاغر شدن خودبخودی
در حافظه ی الهی ما همه چیز هست. جسم ما به علم لدنی متصل است. منتها ما به واسطه ی آموزشهای ناهمسو با آفرینش و دخالت کردن در کار جسم قدرت تخریب را بیش از قدرت ترمیم کرده ایم.
ما با ذهن خود جسم را تخریب می کنیم و جسم ما با فرمولهای الهی، خود را ترمیم میکند.
وقتی ما ذهنمان را به یادگیری مشغول می کنیم متوجه میشویم چطور باید از ابزار ذهن در جهت قوانین آفرینش استفاده کرد. چرا که اصل آفرینش ذهن نیز بر این اساس استوار است.
وقتی لاغر شدن را رها می کنیم جلوی تخریب ذهن را می گیریم و ترمیم بدن پروسه ی لاغری را که همیشه در حال انجام آن بوده ادامه میدهد و چون دیگر ذهن یادگرفته این کارخانه ی خودکار را رها کند؛ لاغری رخ میدهد. این یک آموزش عملی است.
ما باید همواره این نکات را در نظر داشته باشیم. وقتی همیشه مشغول حرکت در مسیر لاغری با ذهن باشیم توجه به جسم را رها کرده به آن میرسیم و از آن عبور می کنیم.
لاغری جسم تمام میشود؛ اما لاغری ذهن (یادگیری) تا ابد ادامه دارد و این استمرار سبب لاغر ماندن دائمی جسم می شود.
🔴 در مسیر لاغری با ذهن به خوبی درک کردیم که موفقیت رسیدن به نقطه پایان یا وزن ایده آل نیست بلکه موفقیت به مقدار فاصله ای است که از شرایط خود در نقطه شروع در خود احساس می کنید.
بله ما نسبت به نقطه ی شروع بسیار تغییر کرده ایم.
ذهنیت ما آرام آرام در حال تغییر است.
گفتمان های ما آرام آرام تغییر میکند.
عملها و عکس العملهای ما آرام ارام تغییر میکند و نتایج یکی پس از دیگری در اثر همین تکرارها و تمرینها و عمل به آموزشها برای ما رخ میدهد.
🔴 احساس شما به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
احساس من بسیار تغییر کرده است.
آرامشم بیشتر شده. شادیهایم، خنده هایم، امیدم، نشاطم بیشتر شده وابستگیهایم به بیرون از خودم کم شده
توجهاتم تغییر کرده. نگرانی هایم کم شده. اصلا دیگر نگران نیستم. من به اندازه ی تغییرهایم موفق هستم.
🔴 نگرانی شما از لاغر نشدن به چه انداه به اطمینان به لاغر شدن تبدیل شده است؟ به همان اندازه موفق هستی
من دیگر نگران نیستم بلکه نگران هستم.
من نگاه میکنم. تفکر میکنم. زاویه ی نگاهم را به زندگی تغییر میدهم و من به اندازه ی تغییرهایم موفق هستم.
🔴 ترس از خوردن مواد غذای به چه میزان در شما تغییر پیدا کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
من دیگر از خوردن ترس ندارم.
خوردن ترس ندارد درس دارد. چاقی ترس ندارد درس دارد.
من آموخته ام که از هر اتفاق زندگی درس آن را بیرون بکشم، تحلیل کنم و به فرمولهای لذتبخش در جهت آفرینش برسم.
اما همه ی این نتایج لذتبخش زمانیست که من به کل آموزشهای الهی متصل هستم.
اگر به محتوای ذهن گذشته ی خود برگردم و آنها را مرور کنم قطعا که نتایج باز هم در امتداد آن مسیر نمایان می شود.
🔴 ارتباط شما با خودتان به چه میزان تغییر کرده است؟ به همان اندازه موفق هستی
من با خودم به صلح رسیده ام.
بدن من همواره در حال بهترین شدن خود است. تنها مانع خودم هستم. حتی(من) هم در من تغییر کرده است.
من از خودم راضی هستم.
🔴 هر تغییری که در خود به نسبت نقطه شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مشاهده میکنید بیانگر موفقیت و تاثیرگذار بودن آموزشها برای شما می باشد.
به به عجب عبارات چشم نواز و گوش جان نواز و دل نوازیست.
تغییر مسیر ذهنی = موفقیت.
🔴 در مسیر لاغری با ذهن همیشه باید توجه شما به تغییرات خود باشد و توجهی به مقصد نهایی نداشته باشید.
پس این یک فرمول است که باید به تغییرات فعلی خود توجه کنیم نه به مقصد نهایی.
من آنقدر به آموزشهای شما ایمان دارم که می دانم تغییرات هم خودبخود دارد اتفاق می افتد.
تغییرات ذهنی روحیه اخلاقی و حتی جسمی. من فقط تمرکز و توجهم را روی آموزشها و پیگیری آن می گذارم که یکی از آنها توجه به تغییر است.
و یکی از فرمولهایی که درمورد تغییر پیدا کرده ام اینست که تغییر آسان است.
ما با توجه کردن به تغییرهایی که می کنیم به این باور میرسیم که تغییر کردن خیلی آسان است.
🔴 همینطور که مشغول لذت بردن از تغییرات خود هستید به خود می آیید و متوجه می شوید از نقطه پایان گذشته اید.
بله ما باید لذت ببریم. این هم یک فرمول دیگر.
ما در مسیر لاغری باید لذت ببریم.
لذت بردن از تغییرات هم خودبخود رخ میدهد.
وقتی به تغییرات الان و گذشته ی خود نگاهی میکنیم چقدر تغییرات خود را عالی مشاهده میکنیم.
چند روز پیش با خانومی در حال صحبت بودم گفت چند سالته. گفتم چند میخوره. گفت ۲۷ ؛ ۲۶ گفتم نه من ۳۷ ؛۳۶ ساله هستم. خیلی تعجب کرد. گفت خیلی خوب مانده ای.چه کار کردی. چیزی نگفتم.
من وقتی ۳۲ ساله بودم و در اوج چاقی واقعا که به خودم نگاه میکردم پیری را میدیدم و الان که ۵ سال از آن زمان فاصله گرفته ام من حدودا ۳ سال است که جوانی را خود مشاهده می کنم.
جوان شدن فقط یکی از بینهایت پاداشهاییست که ما در مسیر لاغری میگیریم.
🔴 این طریق لاغر شدن لذتبخش است، نه اینکه هر روز شرایط خود را با آنچه باید باشیم یا دوست داریم باشیم مقایسه کنیم.
این عبارت هم یک نکته ی آموزشی است.
وقتی لذت ببریم مقایسه نمی کنیم.
پس هرگاه که گرفتار مقایسه شدیم بدانیم که ذهن ما لذت بردن را کنار گذاشته.
فرمولهای قبلی دارند تکرار می شوند که ما به جای لذت داریم مقایسه می کنیم.
واقعا که تمام گفته ها و فرمایشات شما که از خدای درونتان است خط به خط قابل بررسی و تحلیل است. چقدر نکات دارد که تازه خیلی از آنها جا می افتد.
به فرمایش آیه ۳۷ سوره لقمان:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌو اگر همه درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکّب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام میشود ولی کلمات خدا پایان نمیگیرد؛ خداوند عزیز و حکیم است.
سوره مبارکه لقمان
در آیه 109 سوره ى كهف نیز میخوانیم:
«قل لو كان البحر مداداً لكلمات ربّى لَنَفدَ البحر قبلَ أن تَنفد كلمات ربّى و لو جئنا بمِثله مَدَداً»
بگو: اگر دریا براى نوشتن كلمات پروردگارم مركّب شود، دریا پایان میگیرد، پیش از آن كه كلمات پروردگارم تمام شود، هر چند همانند آن (دریاى اوّل) را كمك قرار دهیم.
تمام این آیات را من با تمام گوشت و پوست و استخوانم با بند بند وجودم حس میکنم و چه مسیری از این زیباتر که انسان به این درک برسد.
استاد گرامی ما خدا را در عبارات شما یافتیم.
خدای درون، ما را به سمت شما هدایت کرد و تمامی این تغییرها هدایت زیبای الهیست و واقعا خدای به این زیبایی چقدر برای پرستیدن لایق است.
این خدا کجا و خدایی که ما از قبل برای خود ساخته بودیم کجا.
خوشا آنان که دائم در نمازند و ما به لطف خدا به این نماز دائمی رسیده ایم.
چه بسا وقتی عمیق تر می نگریم جسم و ذهن خود را به گرد خدای روحمان در گردش می بینیم و این معنای اصلی نماز است.
جسم و ذهن الهی ما همواره در حال حرکت بر مدار و قوانین آفرینش هستند و ما هم وقتی با این آفرینش همراه میشویم لذت را حس می کنیم و احساس ما قطب نمایی میشود برای این لذت.
پس نماز خواندن در حقیقت یعنی همسو شدن با آفرینش الهی.
وای خدای من این نماز کجا و آن نمازهای قبل کجا.
حالا میفهمم که چرا خدای درونم مرا از نماز خواندن بازداشت.
او مرا از نماز ظاهری جداکرد تا نماز حقیقی که همسویی با قوانین آفرینش است را یادم دهد.
خدایا شکرت.
نماز خواندن را رها کنیم نمازخوان می شویم.
لاغر شدن را رها کنیم لاغر میشویم.
لاغری دوم یعنی طبق قوانین و همسو و هم ارتعاش با قوانین آفرینش شدن.
خدایا جز شکر چه میتوانم بگویم.
خدایاااااا شکرت شکرت شکرت.
استاد جز تشکر از شما چه میتوانم بگویم. اشک شوق بر صورتم جاریست و فقط میتوانم بگویم سپاسگزارتونم استاد
(دیدگاه فاطمه سادات عزیز)
برای انجام تمرین مربوط به این جلسه آموزشی به سوالات زیر به صورت انشایی شرح دهید.
- از چه سنی دچار اضافه وزن شده اید و از چه زمانی با چاق بودن خود مشکل داشتید؟
- چه مشکلی با چاقی یا وضعیت فعلی خود دارید که تصمیم گرفتید لاغر شوید؟
- دریافت خود درباره مدیریت فاصله بین وضعیت فعلی تا شروع تغییرات را شرح دهید.
- انتخاب هدف صحیح در موضوع لاغر شدن چیست و شما چه اهدافی را انتخاب می کنید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.11 از 101 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و دوستان هم مسیرم 🌹🌹❤❤
نهمین روز کلاس درس رو شروع می کنم با این امید که دوباره مساله ای باعث وقفه ی من در راه رسیدن به آرزویم نباشد 🤲🤲
طبق روال هر جلسه ابتدا جزوه ی کلاس رو بررسی می کنم ،جزوه با این عنوان شروع شده :
لاغر شدن را رها کنید تا لاغر شوید !
شروع متن جزوه درباره ی دوست قدیمی و دیرینه ی همه ی ماست، وزنه
چه صبح ها و عصر ها و شبها یی که با این وزنه سر کردیم
اول که از خواب پا می شدیم قبل از هر کاری خودمون رو وزن می کردیم چون می گفتن باید معده خالی باشه و وزن درست رو صبح نمایش میده ،ما هم هر چی به تن داشتیم می کندیم و می رفتیم رو وزنه به امید کاهش وزن
یکدفعه بعد از خوردن صبحانه ،باز بعد ناهار باز عصر دوساعت بعد ناهار ،تازه اگه یک غذایی می خوردیم مثل پیتزا یا یک بستنی یا کیک که به نظرمون خدای چاقی هستند باز بعد اونم خودمون رو وزن می کردیم وای خدای من چه کار عجیبی می کردیم.
البته صبح که بیدار می شدیم از بقیه موارد بهتر بود اگه شب قبل خلاف نداشتیم ،ولی بقیه موارد وزن بالا می رفت .
نتیجه چی بود یا خوش حال بودیم که کم شده و اجازه داریم یک کوچولو تخلف کنیم یا زیاد شده بود و غم و غصه و بدوبیراه شروع می شد اونم نتیجه اش پر خوری بود چرا که ولش کن، به جهنم، من دیگه نمی تونم لاغر بشم ،وای از بعدش نگید که باز پرخوری ونا امیدی یک جور دیگه حالمون و خراب می کرد .
خلاصه دوستی ما با وزنه همون دوستی خاله خرسه بود.
ضرر پشت ضرر .
نکته ی مهم :
میزان رضایت ما از عملکردمون نبود بلکه از نمایش یک عدد روی ترازو بود .
عددی که هیچ اعتباری نداشت ،کافی بود ترازو رو چند میلی متر جابه جا کنیم تا عددش تغییر کنه .
ترازو همیشه حال ما رو بد می کرد ،چرا ؟
چون به ما می گفت چقدر دیگه باید سختی بکشی و تلاش بیهوده کنی تا مثلا بیست کیلوی دیگه کم کنی .
ترازو هیچ وقت به من یاد نداد که آفرین به تو بخاطر گرم ،گرم ،از وزنهایی که با اراده ی راسخ خودت کم کردی،ترازو به من نگفت آفرین ،دمت گرم ،فقط یادآوری می کرد چند کیلو یا چند ماه دیگه مونده تا این راه سخت و دشوار رژیم رو تموم کنی و برگردی دوباره به حالت اولت یعنی چاقی .
مرور موفقیت ها در جزوه برام جذاب بود
موفقیت هایی که شاید باید هر روز مرور کنم تا بدونم کجا بودم ،از کجا و با چه حالی شروع کردم ،و الان کجام و حالم چطوره .
الان با نوشتن این مطالب به خودم ثابت کردم چقدر عملکرد خوبی داشتم و چقدر موفق بودم .👏👏
نکته ی مهم و آخرین نکته ی جزوه به من یاد میده که اگه هر روز خودم رو با هدف نهایی مقایسه کنم ،دلسرد و خسته و افسرده میشم ،اگه به توانایی هایی که بدست آوردم و لذت هایی که بردم فکر کنم پر از امید و انرژی برای ادامه ی راه میشم.
خداروشکر امروز استاد رو پر شور و نشاط مثل همیشه در کلاس درس حاضر می بینم .
استاد صحبتشون رو با فرمولی آغاز می کنند که می تونه عامل لیز خوردن همه ی ما باشه .
استاد میگن آدم ها وقتی دنبال تغییر یک عادت یا رفتار میشن که از اون عادت یا رفتارشون به تنگ اومدن و باهاش مشکل دارن .
دقیقا همین طوره الان که ما اینجاییم و به شدت دنبال تغییر چاقیمون به لاغریمون هستیم ،ما با چاقی مشکل داریم ،که اگه نداشتیم سعی در برطرف کردنش هم نداشتیم .
استاد میگن ،هر وقت شما شروع کنید به تلاشی برای رفع مشکلتون هر چی که باشه، اون مشکل با شما همراه است مثلا اگه می خوای مشکل مالی رو حل کنی خوب ،تا تصمیم بگیری که چک های برگشتیت پاس نمی شه یا حسابت پر پول نمی شه این نداری باهات هست تا بتونی کم کم راهی برای رفع مشکلت پیدا کنی.
الان که من و شما برای رفع مشکل چاقی اینجا هستیم باید بدونیم که مشکلمون ،همراهمون هست و تا تصمیم بگیریم لاغر نمی شیم ،پس باید این مسئله رو مدیریت کنیم با وجود چاقی و ناراحتی از این موضوع باید بتونیم گام های محکم و استواری برای رفعش برداریم .
اگه هر روزبه مشکلمون که همراهمون هست فکر کنیم تمام توان و انرژی ما رو برای ادامه ی مسیر می گیره ،بعد فشار چاقی افزایش پیدا می کنه و موفق نمی شیم .
استاد میگن :ادامه بدید ،ادامه بدید
با وجود تمام مشکلات، حرف دیگران ،بیماری ،درد ،همه و همه فقط باید ادامه بدی .
اگه مطمئن هستی این روش تاثیر داره این قدر باید بمونی و ادامه بدی تا تغییرات ایجاد بشه .
نکته ی مهمی که استاد بهش اشاره دارن و توی متن جزوه هم بود اینه که:
وقتی ما مسیر لاغری با ذهن رو شروع می کنیم ،هر کدوم از ما به اندازه های مختلف چاق هستیم و هر کدوم میزانی رو برای کاهش وزنمون در نظر داریم ،اگه ما در مسیر لاغری با ذهن به هدف نهایی و وزن ایده آلی که در ذهن داریم فکر کنیم و هر روز خودمون رو با اون هدف اندازه بگیریم دچار افسردگی می شیم و شاید خدای نکرده برگردیم یا دوباره بخوایم اشتباهات گذشته رو شروع کنیم تا خیلی سریع به وزن ایده آلمون برسیم ،با وجود اینکه می دونیم حتی اگه برسیم دوباره چاق خواهیم شد .
مهم ترین هدف زندگیمون این باشه که از دیروزمون بهتر باشیم و بهتر عمل کنیم .
استاد در پایان کلاس به چند سوال دوستان پاسخ دادن
که خلاصه ی برداشت های خودمو می نویسم .
یاد گرفتم که چربی سازی بدنم رو کنترل کنم ،چطوری ؟این طوری که اگه پرخوری کنی و زیاد تر از نیاز بدنت بخوری چربی سازی کردی پس با توجه به نیاز بدنم بخورم ،چربی ساخته نخواهد شد .
اراده خوردنم رو من نباید کم کنم بلکه ذهنم باید فرمول های جدید بسازه و به مغزم پیام متناسب بده و من هم طبق پیام مغزم عمل خواهم کرد .اگه الان اراده ام کمه چون مغزم داره فرمول اشتباه رو اجرا می کنه ،پس اگه به راهم ادامه بدم و فرمول های لاغری رو جایگزین کنم ذهنم فرمول لاغری داره به مغزم پیام درست میده و منم درست عمل می کنم .
اول حرص و ولع و خوردنشون کم شده بعد زیاد میشه ؟مشکلی که من این چند روز باهاش در گیر بودم که چرا این طوری شدم و دلیلی براش پیدا نکردم ،الان یاد گرفتم که اگه از سایت فاصله بگیرم ممکنه این مورد پیش بیاد ،یا نه اگه فاصله ای ندارم پس باید بی خیال این مساله باشم و فقط به راهم ادامه بدم خودش درست میشه .
کلاس امروز هم با آموزش های ناب و عالی مثل همیشه تموم شد و من نکات آموزنده رو بارها مرور می کنم تا بتوانم افکار جدید و بدنبال اون رفتار جدیدی کسب کنم .
استاد گرامی بسیار از شما سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹
دوستان و همراهان عزیز برای همه ی شما آروزی موفقیت دارم ❤❤
در پناه ایزد منان باشید .