است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود میشود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض میشود.
این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار میگردد.
گسترش اعتیاد
اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.
این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.
اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.
با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.
فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.
شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.
چاقی اعتیاد آسان و خطرناک
چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.
فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است، و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.
افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.
افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.
فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.
هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.
امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.
حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.
تنوع مواد اعتیادآور چاقی
اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.
نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.
شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.
به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.
چون از قبل در ذهن فرد چاق، نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.
پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.
آزاد بودن اعتیاد چاقی
همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.
از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.
نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).
مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …
دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:
اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)
دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)
عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.
درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.
آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.
چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد
انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.
تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.
فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.
خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.
عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.
سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.
پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.
تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.
و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.
وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی
حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.
بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:
۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺
۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺
۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺
۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻
۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم
۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.
هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.
(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.
- نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
- مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
- به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
- مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.
بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.06 از 142 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام شباهت چاقی واعتیاد :هردو انسان روبه دام اونچه علاقمندش هستیم گرفتارمیکنه یکی به فست فودیاشیرینی وکباب یا خیلی چیزا اعتیادداره یا باچایی کیک وکلوچه وبیسکویت یاشکلات میخوره ونمیتونه این عادت روترک کنه غذای اضاف بچه ها یاهرچیزی که ماخانوم ها میگیم حیفه درواقع داریم ضربه میزنیم به جسم وروح مون وعادت کردیم به ذهن چاق بیایم عادت کنیم چایی روخالی بخوریم یامصرف فست فودوشیرینی کم کنیم وباتمرین وتکرارمیشه عادت روگذاشت کنار شخص معتاداولش براش سخته بخوادترک کنه ولی باسختی اولش تحمل میکنه بعدش میزاره کنار من خودم خوراکی روبیرون میدییم انگاروسوسه ذهنی ولم نمیکردحتما بایدمیخوردمش یامغازه میرفتم بایدخوراکی شیرین میخریدم وحتمابایدمیخوردم بیرون که میرفتم باید بستنی میخوردم درفصل تابستان یارستوران براغذا انگار شده بوداین عادت ملکه ذهن ولی باانجام تمرین کم رنگ شده این عادت ها
سلام چاقی همیشه باعث عوارض شده اونم زانودرد ویاخیلی بیمارها وقتی به دکترمراجعه میکردم اولین حرف بایدوزن کم کنی نون وبرنج کم یاشیرینجات حذف خیلی ازموادغذایی حذف بایدورزش کنیدیاپیاده روی وماهمه این روش هاروانجام میدادیم اونم مقطعی بود وزود خسته میشدیم من همیشه ازچاقی رنج میبردم همیشه ذهنم درگیراین. چاقی بودم حرف اطرافیان که تواراده لاغری نداری وهمه این واکنش ها باعث میشدروزبه روز من افسرده میشدم ولی یکی ازمزایا چاقی باعث شدپیگیربشم چه راهی هست که بشه به لاغری دایم رسید به لطف خدا باسایت اشناشدم ودرحال حاضرازمحتویات استفاده میکنم ودرطی مسیر ناراحتی ورنج وعذاب نیست مسیرلذت بخشه همراه باارامش ذهن هست
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
چاقی اعتیاد آسان:
یکی از چیزهایی که همه ما بهش اعتیاد داریم خوردن چایی با قند یا چیز دیگری هست. اوایل همیشه خودم چایی را با قند میخوردم، بعد فکر کردم که چرا چایی را با قند میخورم؟!دیدم که چایی خیلی داغ هست و چون عصب میسوزه،شیرینی را میزارم دهنم تا داغی را خنثی کنه پس تصمیم گرفتم که دیگه چایی داغ داغ نخورم،صبر میکنم حالت ملایم البته نه دیگه خیلی ملایم پیدا میکنه بعد به راحتی مثل آب خوردن میخورم بدون نیاز به قند، البته گاهی وقتهاهم قندمیخورم ولی دیگه خیلی کم، ترجیح میدم چایی ملایم بخورم که مزه چایی را متوجه بشم و لذت ببرم تا فقط داغی و سوختگی.
چاقی اعتیاد آسان است و همه ما تشویق میشیم به بیشتر خوردن،اما شکستن تابوهای ذهنی درمورد چاقی و تشویق نکردن خود و دیگران به چاقی خیلی به ما کمک میکند که در مسیر لاغری موفق بشویم.
اهمیت لاغری:وقتی یک موضوع در ذهن مهم میشود،ذهن ما تمایل بیشتری برای توجه کردن و ترغیب شدن برای حرکت به آن موضوع دارد اگر ذهن ما به لاغری توجه نمیکند بخاطر اینکه هنوز اهمیت آن برای ما مشخص نشده است. اما میتونیم از مزایای لاغری بنویسم و هر روز تکرار کنیم تا اهمیت آن و رنج های چاقی بیشتر آگاه شویم.
تمرین:۱,شباهت اعتیاد و چاقی:هر دو به مصرف بی رویه تمایل داریم،اگر اون ماده در دسترس ما نباشد، به شدت عصبانی و پرخاشگر میشویم. افراد چاق و افراد معتاد هر دو از اعتماد به نفس پایین برخوردار هستند و قدرت اظهار وجود در جمع ها کم دارند. چاقی بسیار خطرناک هست و عوارض تمام خود و اطرافیان را دربرمیگرد،اعتیاد هم اینگونه است. چاقی و اعتیاد هر دو نابود کننده فرد هستند.
۲,مثلا،بارها تو تبلیغات تلویزیونی سس را خالی میکردن رو سالاد،یا پیتزا که باعث میشد پنیرش کش بیاد یا ناگت های بسته بندی،اوه الان یادم افتاد که چرا تمایل به مصرف مرغ سوخاری و قارچ سوخاری با سیب زمینی دارم، چون تو سریالهای کره ای که میبینم،سر هر وعده ای کلی از اینا میخورن نوع تندشو البته منم با دیدن آنها زیاد ترغیب به این کار میشم،مثل نودالیت و….
۳,خب تبلیغات تاثیرات بسیار زیادی دارد،اگر مصور باشد که در نود و نه درصد آن هست،خیلی ذهن آدم درگیر میباشد،یا حقه های تخفیفات ویژه باعث تحریکات آن میشود. تبلیغات ذهن انسان را حسابی درگیر میکند تا وقتی آن را بدست آورد.
۴,مثلا دیشب همه اوردن چیپس و پفک خوردن ولی من میل نداشتم ولی در نهایت دو سه تایی خوردم البته در این جا یک تشویق جانانه خودمو بکنم که خیلی کمتر نسبت به گذشته خوردم و این نشون میده من لاغری را یاد گرفته ام آفرین به من. چند روز پیش دختر خواهرم جلوی من بستنی خورد و منم رفتم گرفتم که بخورم ولی هنوز اون تو یخچال مونده خخخخخ بازم آفرین به من. در مقابل شیرینی هم من تسلیم میشم و قبلا خیلی میخوردم ولی الان خیلی کم بازم آفرین به من
۵,تمرین من اینکه از اهرم رنج و لذت استفاده کنم و از مزایا و اهمیت لاغری بنویسم و بخونم و صدا ضبط کنم و از معایب چاقی هم همچنین و هر روز مرور کنم.
نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
در هر دو مورد فرد عادت به مصرف بیش از حد ماده ای داره که برای جسم و روح و روانش مضر هست .
خب اینجا به نظرم داره باز تاکید میکنه که فقط به اندازه ی نیازمون به مواد غذایی مصرف کنیم . فقط تا سیر بخوریم . در واقع این استانه ی سیری هم خیلی زود حاصل میشه . خود من یک چایی و خرما که میخورم تا ساعتها سیر هستم و نیازی به مصرف نمیبینم ولیهمین من در گذشته چایی خرما اصلا جزو سیر کننده ها نمیدونستم اما به لطف خدا الان خیلی بیشتر به مواد غذایی اضافی میگم نه و کلمه میل ندارم رو خیلی بیشتر استفاده میکنم . واقعا در مورد میزان مصرف مواد غذایی ما نیاز به راهنمایی داریم
مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
از زمانی که یادم میاد مادرم هی میگفتن فلان چیزو بحور اصلا اگر کسی گرسنه می موند مثل فاجعه بود برای مادرم انگار که چه اتفاق مهمی افتاده .هر وقت رژیم میگرفتم مادرم با یه حالتی که خیلی دلش برای من میسوخت عمل میکرد تمام تلاشش رو میکرد من رژیمم رو ترک کنم و بیشتر بخورم . تا یه حدی که لاغر میشدم مامانم میگفت بسه دیگه بیشتر لاغر نکن همینجوری خوبه بیشتر بدرد نمیخوره . ادم باید یه مقدار تپل باشه لباساش خوشگل بشه تو تنش . الان هم هر وقت میرم خونه مادرم به محض ورود هنوز ننشستم مادرم تاکید میکنند که از فلان چیز و فلان چیز بیار بخور . از مزه ی غذا ها تعریف میکنن و ما رو ترغیب میکنند به خوردن . اگر برادرم یا کسی بیاد ما مجبور هستیم همه چی بیاریم بدیم بخوره و خلاصه اینکه مادرم در جوانی چاق بود ولی از یه سنی به بعد به دیابت مبتلا شد و خیلی رعایت میکنه خوراکش خیلی کم هست و الان خیلی لاغر کرده . نظراتش هم خیلی تغییر کردن اما لاز هم ترغیب به خوردن رو خیلی داره .
به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد.
خب اگر کسی در کودکی به من میگفت چاقی اصلا خوب نیست باید به اندازه بخوری و حواست به تناسب اندامت باشه مطمئنا با همون چند کیلویی که اضافه میکردم همون موقع کمش میکردم یا عادت هایی در خودم بوجود میاوردم که سمت مصرف بیش از حد غذا نرم همونطور که در مورد بدی های اعتیاد گفتن و ما معتاد نشدیم باید در مورد مضراتش پرخورری هم میگفتن .
یادم میاد موقعی که پیاده روی میکردم از محل کارم تا خونه توی مسیر همش این کبابی ها رو میدیدم که دنبه گذاشتن روی زغال بوش کل خیابون رو برداشته تا افراد ترغیب بشن به خریدن کباب و خوردنش و من اونموقع حسرت میخوردم که نمیتونم تهیه کنم چون رژیم داشتم .
واقعا گاهی توی تبلیغ قرص های لاغری میبینیم که یه چاق داره با ولع همبرگر میخوره و پرخوری میکنه خیلی منزجر کننده است ولی توی تبلیغات مواد غذایی ادمای شاد و متناسب و زیبا در حال خوردن هستن با لذت زیاد خب اینا همش حقه های تبلیغاتی هست برای ترغیب کردن ما به مصرف بیشتر در واقع ما مشتری های خیلی خوب اینا هستیم .
یه چیزی دیدم میگفت مثلا وسط فیلم پخش کردن عکسی از یه همبرگر یا ماده ی غذایی رو میزارن . و این تصویر چون خیلی سریع رد میشه ما نمیبینیمش اما ناخود آگاه و مغز ما اون تصویر رو دریافت میکنه به ما دستور خوردن میده ما همبرگر سفارش میدیم و میخوریم یا از چیز دیگه ای مصرف میکنیم اینا همشون حقه های کثیفی هست برای مصرف کردن و خریدن محصولات غذایی بیشتر . تا صاحبان اونها منافعشون حفظ بشه .
مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.
مثلا وقتی دارم فیلم میبینم و بازیگران سر سفره ی شام هستن یهو احساس گرسنگی میکنم و میخورم .
وقتی بوی یه غذایی که به مشامم رسیده و دلم ازش خواسته در صورتی که اصلا احساس گرسنگی نداشتم .
مثلا صبحانه دیر میخورم و مجبورم همسرم که میاد با اینکه گرسنه نیستم باهاش بشینم بخورم اگر نخورم یکی دو ساعت بعد میرم سرکار و اونجا گشنم میشه
یه چیزیو چشیدم دلم خواسته تا قبل از اون اصلا احساس گرسنگی نداشتم
به دخترم غذا دادم و بعدش خوردم باقیماندشو خوردم
میوه دیدم با اینکه گرسنه نبودم خوردم
از رستوران غذا سفارش دادن برای من گرسنه نبودم فقط با بوی کباب و تعریف های همسرم از غذا تحریک شدم و خوردم و اینکه همش میگفت این خیلی گرونه غذاهاش حیفه همشو بخورین و …
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به همه دوستان
چاقی یک نوع اعتیاد هست و با وجود تنوع غذایی که وجود داره و هر روز هم بیشتر میشه چاقی یک اعتیادی هست که به مزاج بیشتر افراد خوش میاد چون میتونن مزه های بیشتری بچشن و این یک نوع تفریح محسوب میشه من خودم نه تنها به این اعتیاد مبتلا بودم و با رفتارهایی که از خودم نشون میدادم این اعتیاد رو در بین دیگر افراد هم بیشتر رواج دادم مثلا زمانی که مهمون دعوت میکردم کسی که پرخور هست و دوست داره غذای بیشتری بخوره به قول معروف با تعارف کردن انواع غذاها و خوراکی ها بهش احترام بیشتری میذاشتم و اون فرد رو مجبور میکردم که بیشتر بخوره و با افرادی که بنظرم بدغذا بودن (حالا میفهمم اونها به حد نیازشون غذا میخورن) زیاد میونه ای نداشتم و اگر بعد از مهمونی غذاها تموم میشد خوشحال بودم که غذام خوشمزه بوده و احساس رضایت داشتم
با گوش دادن به این فایل برام خیلی چیزها آشکار شد منی که از سیگار و مواد مخدر متنفر بودم و اصلا نمی تونستم کنار افراد سیگاری بشینم خودم یکی از ترغیب کنندگان به اعتیاد بودم و از اون بدتر خودم معتاد به چشیدن انواع غذاها و مزه ها بودم و خبر نداشتم
من زمانی که عصبانی بودم خودم رو با خوردن میخواستم آروم کنم مثل فرد معتاد که برای فرار از مشکلات زندگی به اعتیاد رو میاره من هم از خوردن برای نشان دادن عصبانیت و شادی خودم استفاده کردم
حالا که نگاه میکنم میبینم در کل محله مون اونقدر که سوپرمارکت و رستوران و کبابی هست دیگر چیزها دیده نمیشه وقتی بیرون میری اونقدر سوپرمارکتی هست که برای فروش بیشتر مثلاً رو شیشه مغازه زده از فلان خوراکی دوتا بخر سه تا ببر خوب معلومه منی که اعتیاد به خوردن دارم با اولین مغازه ترغیب نشم و جلوی خودم رو بگیرم بلاخره اون مزه خوراکی بر من پیروز میشه و من رو به خرید و خوردن از خوراکی دعوت میکنه
یا وقتی مهمونی دعوتی با دیدن انواع خوراکی ها دیگه نمیتونی بر نفست غلبه کنی و ذهنت همش بهت میگه دیگه فردا خبری از این خوراکی ها نیست فردا یادت میاد حسرت میخوری که چرا نخوردی یا تا کی بشه فلانی دوباره دعوتت کنه پس این دفعه از خجالت خودت و شکمت در بیا
یا وقتی رستوران میری میگی پولش رو دادی و اگه نخوردی انگار پولت رو هدر دادی پس بخور و گاهی خودم رو گول میزدیم که امروز بخور فردا رعایت میکنی مگه میشه یه روز غذا خورد فردا نخورد
بعد از آشنایی با لاغری با ذهن بعضی مواقع فکر میکنم که مثلاً غذای رستوران چی داره که غذای خونگی نداره و گاهی مزه غذای رستورانی رو مثلا کباب کوبیده رو با خونگی مقایسه میکنم و واقعا هیچ فرقی نمی بینم پس من که همیشه از اون غذاها میخورم چرا میرم رستوران مثل قحطی زده ها میشم معتادین به مواد مخدر تا حد نیازشون مواد مخدر مصرف میکنن اما ما واقعا هر لحظه در حال خوردن هستیم و با این خوردن جسم و روح و اعتمادبنفس خودمون رو از بین میبریم و وقتی چشم باز میکنیم می بینیم که به انواع بیماریها دچار شدیم و درمانی فقط لاغری هست
به سیگاری ها رو بسته سیگار اخطار داده شده که خطر بیماری قلبی هست اما روی هیچ ماده خوراکی اصلا هیچ اخطاری وجود ندارد که از این ماده غذایی زیاد استفاده کنی ممکنه چه مشکلاتی برای فرد به وجود بیاد ما واقعا خودمون باید به فکر خودمون باشیم وگرنه جامعه و دیگران این چاقی و پرخوری ما به نفعشان هست و سود زیادی از چاقی ما می برن
به نام خدا
امان از حسِ نیازی بی خودی!
به نظرم چاقی و اعتیاد از جهت بسیار شبیه به هم هستند و هر دو احساس نیاز شدید ماده ای را در بدن فعال می کنند در حالیکه قبل از آن اصلا چنین نیازی وجود نداشته؛ در واقع در حالت اعتیاد بدن را از حد تعادل خارج شده و همش فکر می کند چیزی کم است! مثلا گرسنه نیستیم ولی مدام فکر می کنیم که باید دهنمان بجنبد و نکند خدای نکرده معده مان کمی استراحت کند! وقتی خسته ایم فکر می کنیم گرسنه ایم!
وقتی شادیم فکر می کنیم گرسنه ایم!
وقتی هیجان زده ایم، غمناکیم، منتظریم، دلشوره داریم و خلاصه در هر حالتی اولین مکانی که به یاد می آوریم یخچال آشپزخانه است!
در واقع آنقدر الکی و بیخودی به خود غذا خورانده ایم که بدن فقط غذا را عامل تسکین هر دردی و باعث هر خوشحالی می داند! آنقدر بدنمان با غذای بیش از حد اُوِر دُوز شده که خودمان هم بی حس شده ایم!
حالا چه کنیم؟
فکر می کنم تا حدی جواب شبیه به ترک هر گونه اعتیادی باشد البته به همین ترتیب نمی شود یکهویی از شر هر اعتیادی خلاص شد!
پس باید کم کم هر چه که به آن اعتیاد داریم را با صبر و استمرار حذف کنیم تا به حد تعادل برسیم
نمی شود یکهو از روزی ۱۴ ق برنج برسیم به ۵ ق برنج اما وقتی خودمان هم می دانیم که ۱۴ ق (یا هر مقدار که خودتان می دانید) پرخوری است،آیا می توانیم روزی ۱۰ ق یا اصلا هر چقدر که الان سیر هستیم غذا بخوریم؟
آیا حاضریم به مسیرمان متعهد باشیم و خودمان را با تصویر واقعی متناسبمان تطبیق بدهیم؟
مسئله ی شدنش که شدنی است!
دیگر می مانیم خودمان و تعهدمان به مسیر!
مواردی مثل اینکه: «غذا بخور الان مهمانی هستیم عیبه اگه غذا نخوری ناراحت میشن!» یا «غذا بخور حیفه اگه بمونه تو یخچال خراب میشه!« یا «چرا غذا نمیخوری؟ ضعیف میشی ها! یا مواردی مثل اینکه دیگه مثل این غذا و دسر خوشمزه پیدا نمیشه همین یکدفعه رو بیشتر غذا بخور مگه چی میشه» و… و….
که همه شان بهانه و سرابی بودند برای بیشتر گیر افتادن مان در گرداب چاقی!
به نظرم تبلیغات از آنجایی که تبلیغات هستند و قصدشان فروش بیشتر از محصول غذایی هست (البته نه این که صرفا این قصد بد باشد) مواد غذایی را بیش از حد منحصر به فرد و جذاب نشان می دهد جوری که انگار طعم محصول غذایی شان طوری فرق دارد که گویی از سیاره ی دیگر به زمین آمده و این برای معتادان چاقی کافیست تا به دام خرید بیخود یک ماده غذایی بیافتند که در حال حاضر اصلا بدنشان نیازی هم ندارد به این غذا.
مواردی مثل رد شدن از کنار یک مغازه شیرینی فروشی یا بستنی فروشی یا فست فود و حس هوس غذایی و پرخوری را بر تناسب اندام ترجیح دادن،از جمله اشتباهات من بوده!
یا قبول تعارفات را بر تناسب اندامِ خود، برتر دانستن!
که در حال حاضر سعی در اصلاح این رفتارهای اشتباه دارم. با توجه مداوم به لاغری، تناسب اندام و حذف تدریجیِ اعتیادم به چاقی!
این روزها مدام از خودم می پرسم:«فاطمه ی (مثلا وزن ایده آلم) ۶۰ کیلویی چطور رفتار میکنه؟ چطور رفتار می کرد اگه این همه غذا رو بهش تعارف می کردند؟اگه ۶۰ کیلو باشی چقدر غذا میخوری و باعث میشه حالت خوب باشه؟»
ممنون و متشکرم
سلام بر همه دوستان متناسبم و استاد روشن عزیزمادر من همیشه این جمله رو تکرار میکرد که حاضره بیشتر بخوره از هر چی دوست داره بخوره ولی ده سال کمتر زندگی کنه مگه عمر اضافی رو میخواد چیکار ،همیشه اینو میگفت که نهایت ده سال میخوام بیشتر عمر کنم که نمیخوام ترجیح میدم تاآخرین لحظه هر چیزی میخوام بخورم و حالشو ببرم دنیا دوروزه و ارزش سختی نداره و ما تفریح دیگه ای نداریم
حرفای مادرم دائم تو گوش من تکرار میشد
میدونید مادر من آخرین وعده ای که خورد کله پاچه بود و بعد بگفته ی دیگران بخاطر اینکه از شدت چاقی نتونست بلند شه که مثلا آبلیمو رو از یخچال برداره که چربی اون رو ببره مرد و سکته کرد ،مادر من با وزن صد و پنجاه کیلو صبحانه یه دست کله پاچه کامل خورده بود
ولی میدونید مادر من از سن شصت سالگی به بعد بخاطر اضافه وزن بالاش مایه درد سر برای فرزندان ،نوه ها و داماد ها ش و حتی همسایه هاش شده بود
هم خودش داشت زجر میکشید هم اطرافیانش ،همیشه از درد آزتروز پاش ناله میکرد جالبه خودش شکسته بند بود ولی میگفت نمیتونم پای خودم رو خوب کنم چون از اضافه وزن بود و مادرم نمیخواست از خوردن دست بکشه
مادر من بارها تو حموم خورده بود زمین ،چون صندلی تحمل سنگینی وزنش رو نداشت و پایه هاش از هم باز شده بود
وقتی مادرم میرفت دم در ،همه ی بچه ها فرار میکردند چون میدونستند مادر من میخواد اونها رو برای خرید نون و شیر و …بفرسته مغازه ،چون خودش نمیتونست حرکت کنه
مادر من با این طرز فکرش که بخور نهایت ده سال کمتر عمر میکنی نسلی رو تربیت کرد که بلااستثنا همه ی ما خواهر و برادر بالای صد کیلو وزن داریم و من کوچکترین بچه با صد و پنج کیلو جزو لاغرترین افراد خانواده هستم
حتی پدرم هم از چاقی مرد در پنجاه و نه سالگی ،هر روز آبگوشت با یک عالمه دنبه و اشکنه و …بهش میداد
من هم تربیت شده ی اون نسل هستم ولی دیگه نمیخوام همون تفکر رو تو نسل بعدی خودم ادامه بدم
دوست ندارم پسر معصوم من هم مثل من چاق بشه
من یک مبارزم برای رسیدن به تناسب اندام از طریق ذهن هر کاری لازم باشه انجام میدم چون میخوام الگوی درستی برای فرزند و نوه های خودم باشم
مادر و پدر من هیچی از زندگی بعد از پنجاه سالگی که زمان بازنشستگی و استراحتشان بود نفهمیدند چون دائم بخاطر عوارض اضافه وزن صد و پنجاه کیلویی شون مریض بودند مادرم دیابت داشت
درسته جامعه و کل دنیا هیچ کار خاصی برای جلوگیری از چاقی نمیکنه چون منافع شرکتهای غذایی و دارویی بخطر میفته وقتی همه سالم و متناسب باشند اونا ضرر میکنند
عطاری محل ما میگه سودی که از فروش قرص های لاغری میکنه بیشتر از سود مواد دیگه از جمله ادویه و گیاهان داروییه و این قرصها که خودمم ازش خریده بودم چیزی جز شیشه داخلش نبود که منو بیخواب میکرد دهانم رو خشک میکرد عصبیم کرده بود و بعدشم سرطان گرفتم
آیا واقعا این مدل چاقی و خوردن لذت داره آیا به این همه زجر و دیابت و بیماری و فشار خون بالا و آرتروز پا و کمر درد میارزه
لذتی که الان من از نخوردن و نه گفتن و میل ندارم میبرم
خیلی بیشتر از خوردن اونهمه جعبه نون خامه ای هست که من در عرض یک روز یک کیلوشو میخوردم
لذت خوردن سالاد و هویجم همراه با لذت مسیر ذهنی متناسب شدن هر روزم خیلی لذتش بیشتر از خوردن هر روزه یک لیتر بستنی برای من است
با لاغری با ذهن جای لذتها تو ذهن ما عوض میشه همون چیزی که الان تو ۲۴, روز در من اتفاق افتاده
ازون مهمتر رفتارم طرز حرف زدنم با پسرم عوض شده
دیروز داشتم بهش میگفتم تو که رویای دانشگاه شریف رو داری هر شب قبل خواب تجسمش کن از طریق ذهن ناخودآگاهت هر روز بهش فکر کن و دستوراتی که از ذهنت میگیری بر اساس اون عمل کن و مطمئن باش که به بالا تر از دانشگاه شریف هم میرسی
من داشتم لاغری با ذهن رو روی پسرم در مورد درس و ذانشگاهش پیاده میکردم
همین راهی که رو لاغری رو من جواب داده
من ۲۴ روزه چیزی فکر میکنم نزدیک هفت کیلو با توجه به سایزم لاغر کردم
ازون مهمتر بار این اضافه وزن چهل کیلویی دیگه تو ذهنم نیست من اونو حمل نمیکنم اسیرش نیستم من خودمو همین الآنم متناسب میبینم رفتار میکنم
تا زمانی که گرسنه نشدم غذا نمیخورم به کالری و نوع غذا فکر نمیکنم به محض احساس سیری دیگه نمیخورم من چون آرامش دارم اصلا و ابدا ریزه خواری ندارم
دیگه فکر نمیکنم بستنی هورمون شادی اندورفین تو مغزم ترشح میکنه و مجبورم هر روز بخورم تا شاد بشم نه
من با تفکر به شاد کردن دیگران و تجسم لاغری و رقص و ورزش و …خود بخود شاد میشم نیاز به چیز بیرونی ندارم دیگه
شادی و احساس من الان درونیه من از درون شادم کسی نمیتونه با کارهای رو مخی منو ناراحت کنه یا اعصابمو خورد کنه
در صورتی که مثلا قبلا خواهر شوهرم خیلی کاراش رو مخم بود دائم اس مس هاش به همسرم رو چک میکردم اذیت میشدم و …
ولی الان با همین ذهن ناخودآگاه و تمرین هاش یاد گرفتم برای آرامش خودم رهاش کنم بهش تو مغزم فکر نکنم فکرمو مشغولش نکنم من کارهای مهمتر ازون دارم برای فکر کردن ،اصلا بخشیدمش که از روح و روانم بره بیرون
میخوام بگم این روش یادگیری یا ذهن ناخودآگاه فقط رو لاغری تاثیر ندارن تو تمام جنبه های زندگی مون میتونه تاثیر بذاره
من الان مهمونی رفتن مسافرت رفتن رستوران رفتن اذیتم نمیکنه نمیترسم چون میدونم چقدر نیازه بدنمه چون میدونم کنترل ذهنم دست خودمه از هیچ چیزی دیگه نمیترسم حتی از سلف سرویس ها
نمیگم اهالی خونه چون من رژیمم فلان چیز رو حق ندارید بخرید نه بخرند نوش جونشون ،من فقط جلوی چشمم نمیزارمش مثلا میزارم پشت یخچال که هر دفعه توجه عینی بهش نکنم
همین الان که میگم ۲۴, روزه من بستنی نخوردم اتفاقا فریز مون پره از بستنی ای که همیشه قبلنا میخوردم ولی الان هست ولی من میلی بهش ندارم
لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست
سلام یه سری عادت ها باعث شده هنوزم اثراتش باقی مونده وهمین تبدیل شده به عادت مثل چاقی اونم باتکرارعادت ها یاخیلی ازماادما خوردن شیرینی یاموادغذایی انگارشده عادت ومابایدخودمون رها کنیم ازاین رفتارها که ممکنه باعث عادت بشه چاقی خیلی اززوایازندگی ماروتحت شعاع قرارداده بود وماانگاراعتمادبنفس روازدست داده بودیم وتصورمیکردیم لاغرنمیشیم وانوگردن بیماری ارث مینداختیم ومغزوذهن ناخوداگاه مهمترین عامل دربدن ماهستن
گام ۱۰از ۱۰۰گام چاقی اعتیادی آسان اعتیاد چیست ؟اعتیاد به حالتی گفته میشود که فرد اول از روی تفریح و سرگرمی کاری را شروع میکند اما رفته رفته به آن عادت میکند طوری که هیچ چیزی نمیتواند جلوی آن عادت را بگیرد حتی اگر فرد از آن کار خسته. دلزده و بیمار شود مانند اعتیاد به مواد مخدر و یا اعتیاد به پرخوری در هردو صورت فرد توان و اراده جلوگیری از آن کار را ندارد در جامعه یک فرد متعاد به مواد مخدر طرد میشود و کاری مذموم است این فرد اعتباری در جامعه و اطرافیان ندارد شاید بشود برایشان فقط دلسوزی کرد ولی باز هم این فرد به علت اعتیاد بی اعتبار است فرد متعاد به مواد خوراکی و پرخور در جامعه اکثرا مورد احترام است کسی به او خرده نمیگیرد چون خوردن حتی اگر زیاد باشد باز هم در جامعه قابل قبول است. و ایرادی از سمت جامعه بر آن شخص وارد نمیشود و مجازاتی ندارد چرا ما باید لاغر شدن را مهم بدانیم و چطور میتوانیم خود را از اعتیاد به چاقی و عوارض آن رها کنیم اگر یک فرد متعاد به مواد غذایی و چاق در شرایطی قرار بگیرد که ممکن است از آن عوارض صدمه جبران ناپذیری را ببیند ممکن است تازه به فکر لاغر کردن بیافتد. چون همیشه این فرد چاق حاضر نبود از وسوسه خوردن خود بگذرد چون او متعاد به خوردن بود حالا اگر به فکر نباشد ممکن است بمیرد ورزش پیاده روی رژیم را شروع میکند تا مبادا بیشتر ازاین صدمه ببیند راههای یک فرد متعاد چه به مواد مخدر و چه به غذا. از راه فیزیکی حل نمیشود. بارها یک فرد متعاد به مواد را در اتاقی زندانی کنید ممکن است ترک کند اما بعد از مدتی باز به سوی اعتیادش برمیگردد همچنین یک فرد متعاد به خوردن بارها رژیم بگیرد ورزش کند بعد از مدتی که لاغر شود باز خسته میشود و به حالت قبل برمیگردد. تنها راه حل ترک اعتیاد از هر نوع آن باید روی ذهن آن فرد با أموزش صحیح کار کرد تا ذهن قبول کند این اعتیاد به ضرر جسم و روح است. ذهن. دوست ندارد تغییر کند و بشدت با تغییر مخالف است مگر این که قبول کند الان این کار به ضرر است آنچ وقت قبول میکند که تغییر انجام شود تا اعتیاد و هر نوع کاری که به ضرر باشد را ترک کندوقتی میخواهیم به تناسب برسیم باید از روش لاغری با ذهن استفاده کنیم تا اعتیاد چاقی از بین برود فقط کافیست ، عادت های ایجاد کننده تناسب اندام را جایگزین عادت های مخرب تناسب اندام کنید.قطعا که در این پروسه بسیار مهم باید تغییراتی گسترده داشته باشید.و باید برای این تغییرات آمادگی داشته باشید چراکه تغییرات خوب وقتی برای شما به صورت عادت در آید ، دیگر مشکل اضافه وزن نخواهید داشت و همیشه در تناسب اندام دلخواه خود خواهید بود.همه افرادی که رژیم لاغری میگیرند شاید از لحاظ جسمي به سايز مطلوب برسند ولی چون ذهن يا روح آنها آمادگي آن را ندارد، دوباره به سايز قبلي بر ميگردند. اما وقتي از نظر روحی آمادگي وزن و سايز مطلوب را داشته باشيد، حتما موفق خواهيد شد.با تصمیم گرفتن شما به تناسب اندام نمیرسیدحتما تا حالا بارها تصمیم گرفته اید مقداری از وزن خود را کاهش دهید و از روشهای مختلفی اقدام به این کار کرده اید، ولی به نتیجه نرسیده ایداگر شما صدبار دیگر تصمیم بگیرید که وزن خود را کاهش دهید و از هر روشی استفاده کنید باز به موفقیت نخواهید رسید.چون شما تصمیم نگرفته اید که چاق شوید که اکنون تصمیم بگیرید لاغر شوید و متناسب شوید.شما در نتیجه رفتارهایتان اضافه وزن پیدا کرده اید و باید با تغییر رفتارهایتان کاهش وزن پیدا کنیداین کاهش وزن ماندگار خواهد بود همانطور که سالهاست افزایش وزنش ماندگار بوده است.شما تنها با استفاده از روش ذهنی است که برای بدن خود تصمیم نمیگیرید که متناسب شوددر روش ذهنی شما فرمولهای چاق کننده ذهن خود را تغییر میدهید و جسم شما خودبخود کاهش وزن پیدا میکندهیچ یک از شما به خاطر ندارید به چه طریقی چاق شده اید، از چه تاریخی، با انجام چه کارهایی و یا تصمیمی برای چاق شدن نگرفته اید ولی الان چاق هستید.برای داشتن اندامی متناسب ، ابتدا باید ذهن متناسبی داشت .جسارت حرکت به سمت متناسب شدن را داشته باشوگرنه جهان پر است از ترسوهایی با اضافه وزن بالا!!! هیچوقت نجنگیده نبازید، شاید سردار نشوید اما سرباز میشوید.انگیزه که داشته باشی تو زندگیت اونوقت امید خود به خود میاد تو وجودت. *هر روز یک قدم به سمت متناسب شدن بردار* یک تغییر کوچک در رفتار میتونه در درازمدت ، نتیجه عالی رو ایجاد کنهتو میتونی متناسب بشی و متناسب میشی
و خدایی که در این نزدیکیست.
چاقی اعتیادی هست بسیار آسان چون در هر جایی افراد چاق میتونن مواد غذایی رو بخورن.اعتیادی ست ک محترمانه در حال گسترشه. باید مراقب چاقی باشیم.باید لاغری رو یاد بگیریم.باید لاغر و متناسب بودن رو به نسل بعدی یاد بدیم.در جامعه برای چاقی اهمیتی قائل نیستن ما باید خودمون مراقبش باشیم.
بنام خدا
گام ۱۰ صد گام
چاقی اعتیاد آسان است
خیلی ها اول به خودم میگم همیشه فکر میکردم که مواد مخدر اعتیاد آور هست چون بازم شنیده بودم و دیده بودم هر کی مواد مخدر استفاده میکنه معتاده ولی هرگز فکر نمیکردم که چاقی هم یک نوع اعتیاد هست اما یک اعتیادی که آزاد هست تو همه ی مکانها تو هر زمانی جلوی هر کی باشه فرق نداره میتونه باشه بر خلاف اعتیاد مواد مخدر که باید دور از چشم همه باشه و برای همین هیچ حدو مرزی نبود تو چاقی کاملا آزاد اما الان من متوجه شدم که چاقی هم اعتیادی هست که بسیار به من صدمه میزنه اعتماد به نفسم را پایین آورد دوق و شوق زندگی را از من گرفته بود به جسمم صدمه زد
و خیلی چیزهای دیگه و من از وقتی وارد این سایت شدم خیلی چیزها را از چاقی پس گرفتم چطوری با آموزش زبان لاغری من یاد میگیرم که فرمول های چاقی که به من صدمه زده بود را تغییر بدم وجای اون فرمول جدید بزارم و از شر اعتیاد چاقی مدتهاست که رهایی پیدا کردم و زبان لاغری را یاد گرفتم .
خدایا شکرت
به نام خداي هدايتگرم
سلامي گرم به استاد عطار روشن عزيز و بقيه اعضا
گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است
ابتدا اين بخش بسيار ارزشمند را از پايان متن همين فايل به متن خودم پيوند ميدم كه ارزش زياد آن را نشان بدهم
“””””۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم
۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.
هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.””””
در قسمت 5 متن آورده شده از نخوردن خودم لذت ببرم…چيزي كه ذهن من تا قبل از اين فكر ميكرد با نخوردن آزار ميبينه…ولي الان ياد گرفتم تعريف نخوردن رو عوض كنم توي ذهنم و به ذهنم بگم نخوردن وقتي سير هستي خيلي لذت بخشه…
مورد 6 هم خيلي عالي بود…نگاه جديدي رو در من ايجاد كرد كه من بايد هر روز به خودم يادآور بشم در جاده تندرستي و لاغري با ذهن هستم و عضو اين كمپين حفاظت از بدن پاكم هستم….اين جمله خيلي طلايي بود
آخر اين جاده سلامتي ايستگاهي هست كه خداوندي كه من رو متناسب خلق كرده ايستاده و آغوشش رو براي من باز كرده و به من ميگه خوش آمدي بنده متناسب من و ميبينم خدا رو كه ميخنده و به من ميگه مرسي كه همون چيزي كه خلق كردم رو دوباره به من برگردوندي به همون شكل اوليه….
چرا بايد لاغري با ذهن رو ياد بگيريم؟
چاقي يه سري عوارض براي چاق به همراه داره.در اين زمانه با توجه به تنوع مواد غذايي چاقي معضلي شده كه بايد جلوي آن را بگيريم..چون بدن ما اولين وسيله فيزيكي است كه در خدمت ماست براي رسيدن به آرزوهامون.
به نظر من چاقي و اعتياد يكي هستن فقط نوع مواد متفاوت است…در چاقي فرد به دنبال لباس هاي گشاد است براي راحت تر خوردن…در اعتياد با مواد ديگر افراد به دنبال يك جاي خلوت هستن تا راحت تر مواد استفاده كنن…همونطور كه اعتياد همه ابعاد زندگي يك فرد معتاد به مواد مخدر رو تحت تاثير ميزاره.چاقي هم تمام ابعاد زندگي يك فرد چاق رو تحت تاثير ميزاره…ارتباطات…اعتماد به نفس…تنبلي…و مثال هايي بسيار
رسانه كه الي ماشاله فقط افراد رو ترغيب به خوردن ميكنه…خود من فردي هستم كه چون هميشه خودم رو توي محدوديت مواد غذايي ميزاشتم ، هميشه حريص بودم براي خريدن و استفاده مواد غذايي جديد و متنوع
در مهماني ها اطرافيان هميشه به ما ميگن امروز فلان چيزو بخور رژيمو از فردا شروع كن…يا ميگن كيك تولد چاق نمي كنه…يا ميگن قيمه امام حسين شفا ميده و هزاران چيز ديگه
به نظر من اصلا اين تبليغات براي همين گسترش اعتياد چاقي است چون منافع سازمان غذا و دارو در همين معتاد كردن مردم است…قبلا هم گفتم همين كه سازمان غذا و دارو با هم يكي هستن بايد ما رو به فكر فرو ببره…به قول استاد اين اتفاقي نيست..اين تلاش جامعه ست براي….
بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.
بله مثل خيلي از افراد چاق منم از اين عوامل بيروني مستثني نبودم….رستوران ميرفتيم چون پول داده بوديم تا آخر غذا رو ميخورديم…عروسي و مجالس چون مفت بود و متنوع بود ميخورديم در حد انفجار…و بسياري از مثال هاي ديگر.
استاد گفتن افراد چاق توي تبليغات مواد غذايي آورده نميشن…به خاطر اينكه ذهن ما ارتباط نده بين اون مواد غذايي و چاقي …
استاد اشاره كردن ما تشويق ميشم به خوردن ما ترغيب ميشم به خوردن همچنين ما تهديد ميشم به خوردن…ميگن اگر نخوريد ناراحت ميشم..
من يك دوست لاغري دارم كه وقتي با همسرش ميرن رستوران يك غذا سفارش ميدن و يك دسر…من و همسرم از اونها اينو ياد گرفتيم و سعي مي كنيم اونو اجرا كنيم…اولش ذهن پر خور ما نمي پذيرفت اينو ولي آرامش بعدش ما رو بيشتر ترقيب كرده اين فرمول رو پياده كنيم در زندگيمون….فرمول ديگري كه من پياده سازي كردم در زندگيم اينه كه با خودم خوراكي توي ماشين نمي برم…قبلا با يه پلاستيك پر از خوراكي سفر رو شروع ميكردم….اين دوست لاغرم يه فرمول داره…شبها كه گرسنه ميشه به خودش هي ميگه من حوصله ندارم پاشم غذا درست كنم براي خودم…و ذهنش تسليم ميشه و يادمه يه بار كه توي سفر بوديم گفت ما ديشب خيلي گرسنه مون بود ولي چاره گرسنگي آخر شب فقط خوابيدنه…اين حرفش هميشه توي سر منه و هميشه يادش مي افتم و تحسينش ميكنم…اينا همون علوم لاغري با ذهن هست كه من از دوستم ياد ميگيرم علاوه بر آموزش هاي اين سايت…
سپاس استاد
سلام استاد امیدوارم روزتون عالی باشه.
واقعا چاقی یک اعتیاد خطرناک است.وازهمه جنبه ها ما را تحت تاثیر قرار می دهد و آرام آرام ما را نابود می کند.جالب است ما تابلوی عبور حیوانات را داریم ولی تابلوی عبور چربی نداریم.درموردهمه چیز در مدرسه صحبت می کنند و از چاق شدن هیچ حرفی نمیزنند.
در جامعه تبلیغات برای تناسب اندام و سلامتی فراوان می شود ولی همیشه نهایتاً میرسد به یک خوراکی و ذهن چاق را تحریک میکند.
فلان سس عالی است در تبلیغات رفتم خریدم.فلان جا غذای خوبی دارد رفتم هرآنچه کنار غذا آوردن خوردم.این خوراکی برای کمردرد خوبه تا خفگی خوردم و اینها همه حرکت تند و وحشتناک به سمت چاقی هست.
یاالله به امید خودت
سلام مجدد😊
از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید
امروزه توجه جامعه به روی موضوعاتی هست
که شاید به اندازه تناسب اندام مهم نیست
مثلاً ما حتی تابلوی خطر عبور حیوانات از جاده رو داریم اما تابلوی خطر ورود چربی به بدن رو نداریم
چرا تمرکز جامعه بر روی اینها هست اما بر روی تناسب اندام که خیلی مهم است نیست
به خاطر اینکه همه ما چاقی رو پذیرفتیم و یک موضوع پذیرفته در جامعه است
چاقی هم دقیقاً مثل اعتیاد است
چاقی فقط به خود فرد که صدمه نمیزنه بلکه به تمام دور وبریهای خودشم صدمه میزنه
و ما اینجاییم که این زنجیره رو قطع کنیم
و نذاریم که این صدمه گسترش پیدا کنه
باید اینقدر لاغری رو برای خودمون مهم کنیم که نه فقط جسممون بلکه بر تمام جنبههای زندگی خود و دیگران هم تاثیر بگذاره
و این اتفاق زمانی میافته که تمرکزمون رو به روی تناسب اندام بگذاریم
برای خودمون یک قانون اساسی تناسب اندام درست کنیم
و خودمون رو موظف بدونیم که به آنها عمل کنیم
با این تفاوت که مجازاتش تنبیه بدنی نیست بلکه مجازات عمل نکردن به این قوانین حال بد و چاقی بیشتر است که هیچ کدام از ما این تمرین را دوست نداریم
پس بیاین با همدیگه قوانینی رسم کنیم و به آنها عمل کنیم تا به تناسب اندام برسیم انشاالله
خب همه ما میدونیم که تنوع ذهن چاق خیلی بیشتر از معتاد است
چون فردی که به مواد مخدر اعتیاد داره معمولاً فقط از همون مواد استفاده میکنه
اما فردی که چاق هست هزاران غذا در ذهنش میان و میروند
پس در قوانینتون به این موضوع اشاره کنید که به اندازه نیاز بدن باید غذا بخوریم و این نیاز ا خوردن یک غذا از گزینههای روی میز هم تامین میشه
قرار نیست همه غذاهای عالم را یکباره تجربه کنیم
من نمیگم غذاهای مختلف نخوریم
حرف من اینه امروز یک غذا بخور فردا غذای دیگهای بخور اما به نیاز بدنت توجه کن
بگو الحمدلله امروز دیگه سیر شدم فردا یک غذای دیگه میخورم و اینجوری از تمام غذاها به اندازه نیازت میخوری و هم لذت غذاها رو میچشی و هم لذت یک تناسب اندام عالی رو با جون و دل حس میکنی
۱- اگر میخوام غذاهای مختلف رو بچشم هر روز یک غذا رو میخورم و از خوردن همون لذت میبرم چون با آرامش تمام لقمه رو در دهنم مزه مزه میکنم
۲- با دیدن یک خوراکی ول از خودم میپرسم که آیا واقعاً گرسنم و به اون خوراکی نیاز دارم
اگر نداشتم نمیخورم واز نخوردنم لذت میبرم و اگر هم خیلی میل داشتم به اندازه اینکه که میلم بره از اون خوراکی میخورم
۳- تفریح رو در ذهنم مساوی با خوردن نباید بدونم یک تفریح لذت بخش می تونه پیادهروی ،بودن با دوستای خوب ،موزیک، ورزش و…
و هزاران کار لذت بخش دیگه باشه که جایگزین خوردن اضافه بشه
۴- هنگام گرسنگی غذا بخورم و نیاز به شمردن لقمه بلکه توجه به احساس مهمه
پس بدون ترس از اینکه چه ماده غذایی هست از اون ماده به اندازه بدنم میخورم
۵- همیشه در ذهنم به فکر غذا نباشم که بعد از صبحونه به فکر این باشم که ناهار چی بخورم
بلکه انسانی باشم که همون موقع که وقت ناهار میشه تصمیم بگیرم بخورم یا خیر
و سعی کنم فقط هنگام گرسنگی به فکر غذا بیفتم
و هزاران قوانین دیگه که دوست دارم شما هم در یک دفتر یا روی یک برگه یادداشت کنید و به یاد بیارید که باید به آنها عمل کنید…
یک کشور خوب کشوریه که نظم در آن برقرار باشه
و نظم زمانی برقرار است که به قوانین آن عمل شده باشد
و ما اگر میخواهیم نظم بدن خودمان را برگردانیم
باید به قوانین نظم عمل کرد
یادمون نره که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشه
پس انجامش بدیم💪🏻
یا علی مدد👊🏻
ممنون استاد بابت این گام زیبا و قشنگ
الحمدلله
حق نگهدار همتون
به نام الله قدرتمند
سلام به تمام هم مسیریهای گلم و استاد عزیز
الحمدلله رب العالمین
امروز حالم عالیه
چون تغییراتم توجه کردم
الله اکبر چه حال خوبی دارم
چقدر لذت بخشه که به تغییراتمون توجه کنیم و به خودمون یه انرژی زای قوی وارد کنیم
منی که حرص و ولع داشتم به خوردن نون
و غذا رو میدیدم حتماً باید تا آخرش میخوردم
دیشب غذا آبگوشت بود خیلی میل نداشتم و یکم خوردم و دست از غذا کشیدم
خیلی راحت بدون اینکه فکر کنم که نه باید حتماً تا آخر بخورم که اسراف نشه غذا رو کنار گذاشتم چون اضافه خوردن هم یک نوع اسرافه
توی مهمونی دیروز غذا رو به اندازه نیازم خوردم با این حالی که یک سفره رنگارنگ بود اما من فقط از خورشت لوبیا خوردم و اصلاً از جوجه هیچی نخوردم چون میل نداشتم
استاد چه حس خوبیه موقعی که نیاز نداری نخوری و بگی میل ندارم و حالت عالی بشه
تغییرات زیادی کردم وقتی که به جسمم نگاه میکنم احساس میکنم که داره روند لاغر شدن رو پیش میبره اول خواستم تعجب کنم بعد گفتم نه این طبیعت بدن منه که لاغر بشه
البته نمیدونم که داره لاغر میشی یا نه اما اینو میدونم که در این مسیر باید لاغر بشه و این حس داره به من میگه که به زودی قراره تمام تغییراتی که در احساسم و رفتارم به وجود آمده در جسمم نمایان بشه
خیلی خوشحالم که دارم تغییراتم رو میبینم خیلی ممنونم استاد به الله بزرگم رو سپاس میگم که منو در این مسیر زیبا گذاشت
فرد معتاد به مواد مخدر اعتیاد دارد و فرد چاق به غذا اعتیاد داره
که البته اعتیاد چاقی خیلی خطرناکتر از اعتیاد به مواد مخدر است چون این اعتیاد کاملاً آزادانه و همینجور رو به گسترش هست در جامعه
دیگران هی اصرار کردند که مثلاً از این ماده بخور خیلی خوشمزه است خیلی راحت تونستم از اون بخورم
یا مثلاً تلویزیون یک خوراکی خوشمزه رو تبلیغ میکنه و باعث میشه که هوس کنم و برم از فروشگاه اون رو تهیه کنم و بخورم
حتی شده توی دیدن یک فیلم تی که میدیدیم که در اون فیلم یک چیز خوشمزه میخوردن هوس کردیم و از اون ماده تهیه کردیم و خوردیم
به طور کلی تمام مراکز خرید و کارخانه و فروشگاههای مواد غذایی خاطر چاق ها پیشرفت میکنند
یا با دیدن یک فرد که خیلی خوشمزه میخوره ترغیب میشم به خوردن
خب آنها با این کارشون افراد چاق رو تحریک میکنند به سمت خوردن
با اون همه خوراکیهای رنگ و وارنگ و با اون همه آهنگها و ترانههای شاد که فرد چاق رو تحریک میکنند و اعتیاد فرد چاق رو به غذا بیشتر میکند
با دیدن بستنی و دیدن اینکه چطور بستنی هست تحریک شدم به خوردن
خیلی راحت با لمس کردن خوراکی تحریک شدم
اگه بخوام مثال بزنم کلی باید بگم
میتونم این طور خلاصه کنم که همانطور که در ۱۲گام بهش اشاره شد محرک هایی بودن که حواس پنجگانه من رو به خوردن تحریک میکردند
و همه اینها به خاطر این بود که چاقی در جامعه ما یک موضوع پذیرفته شده بود
نه مجازاتی داشت
نه زنگ خطری داشت
نه به اندازه احتیاط نگرانی داشت
اعتیاد چاقی به خاطر اینکه یک موضوع پذیرفته شده بود به جای اینکه کم بشه هی گسترش پیدا کرد
چون خیلی از اساتید از اون به عنوان پیشرفت کارخانههای خودشون و مواد غذایی خودشون استفاده کردند
و حتی روشهای لاغری آنها هم باعث میشد که این ولع بیشتر بشه چون محرومیت داشت و بعد حرص و ولع چاق اعتیاد ار به مواد غذایی بیشتر میشد
بار هم شده به خاطر اینکه اون غذا کلش واسه من بود به خودم میگفتم که حتماً باید تا آخر بخورم
الحمدلله رب العالمین
که باز هم آگاه شدم از همین نوجوونی با آگاهی درست زندگیم رو ادامه میدم
برای خانوادهام تاثیر میگذارم
و ریشه چاقی رو از همین جا متوقف میکند
امیدوارم که هممون یه روز از تغییرات عظیممون چه در رفتار چه در افکار چه در جسم و چه در زندگی سخن بگیم موفقیتهامون رو با لذت ثبت کنیم
به امید اون روز
حق نگهدار همه
با سلام به نام الله یکتا
من به خودم قول میدم حتما قبل از خوردن هرچیزی از خودم بپرسم چرا می خوام این رابخورم ؟
فقط تا زمانی که مغزم پیغام سیری را داد بخورم و نه به هر علت دیگری
برای بدنم ارزش قائل بشم و پرخوری نکنم و غذای بی کیفیت نخورم
به نام خداسلام استاد گرامی ودوستان سایت تناسب فکری گام دهم: چاقی اعتیاد آسان است وقتی فردی رفتاریا عادتی رو برای خوردن پیدا کند به اون اعتیاد پیدا میکند وما به آدم های معتاد شباهت داریم اونا به مواد مخدر اعتیاد دارند مابه مواد غذایی اعتیاد داریم اگر بیایم این اعتیاد رو ترک کنیم باید دراین سایت تناسب فکری باشیم وبا تمرین تکرار قدم بردارم واگر فکر کنیم نباید در موادغذایی زیادروی کردچون همیشه در دسترس قرار دارند به اندازه بدن خودمان مصرف کنیم چون همیشه فراوانی هست ومن اصلا گول تبلیغات نمیخورم واصلا شکر خدا در غذاهم زیادروی نمیکنم. وهر وقت میل به غذا داشتم میخورم چون بدنم رو دوست دارم وبه آن احترم میزارم واز خداوند واستاد گرامی سپاسگزارم بابت این مسیر زیبا وشگفت انگیز.
به نام خداوند جان و دل
سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان
بریم سراغ چاقی و اعتیاد :انسان معتاد و انسان چاق اعتماد به نفس ندارند دائم خودشون رو سرزنش میکنند دائم خود خوری میکنند از حضور در اجتماع ترس دارند قدرت اظهار وجود ندارند خودشون را دوست ندارند همش دنبال توجیه هستند که مغز خودشون را بخاطر رنج کار اشتباه خود آرام کنند بزرگوار من مثال اعتیاد و چاقی راخوب درک میکنم چون پدرم سالیان زیاد معتاد بود و خودم سالیان چاق بودم و این دو نوع انسان همیشه گوش نشین منزوی دنبال توجیه الکی خود خوری لذت نبردن از زندگی هستند و واقعا اعتیاد به چاقی مانند اعتیاد به مواد مخدر نابود کننده انسان و ارزش های انسانی هست امیدوارم یک روز اعتیاد به چاقی هم حدی گرفته شود و واقعا تجربه زندگی لاغری عالی و عالی هست خدا را شکر
قسمت دوم تمرین بارها شده در مهمانی ها یا توسط اعضای خانواده تشویق شدیم به بیشتر خوردن مثلا اینو ببین چقدر خوشمزس اینو ببین چه عطر بویی داره موز بردار سیب بخور همین یک دونه بیشتر برادار بابا بخور تعارف نکن حالا خونه ما میایی رژیم نگیر بعدا رژیم بگیر این ها و هزاران هزار حرف دیگه که باعث نابودی ما و ترغیب به پرخوری و در نهایت اعتیاد به چاقی را دارد.
قسمت سوم:تاثیر تبلیغات مواد غذایی با رنگ و لعاب و تعریف ابدارش واقعا باعث ترغیب انسان میشه مثلا تو تلویزیون میبینی طرف دهنشو باز میکنه چنان میخوره و به به چه چه میکنه که انگار اصلا لذت دیگه ای جز خوردن تو دنیا وجود ندارد و آدم ترغیب و تشویق به خوردن میشه میگه بزار سفارش بدم امتحان کنم و اینور اونور خلاصه که تاثیر تبلیغات بسیار زیاد هست.
قسمت چهارم: واقعا بارها شده من در رستوران گفتم خب پولشو دادم باید تا ته بخورم یا این سهم من هست اگه الان نخورم نگه دارم برای بعد بقیه میخورند یا اگه الان نخورم سرد میشه و از دهن میوفته و این طور حرفها خلاصه مثلا امشب ما میخواییم بریم عروسی ولی تو ذهنم به جای لذت بردن از عروسی همش اینکه فراموش بخورم یا بیارم میوه و شیرینی چی به هرحال که من اون ساعت نمیتونم بخورم زشت نیست اگه با خودم بردار بیارم بعدا بخورم چرا رشته پس همون موقع همشو بخورم در حالی که میتونم بگم بابا یه میوه شیرینی دیگه خودت هر موقع خواستی برو از بیرون بخر بخور کلا دویست هزار تومانم نمیشه یا نهایتا یک پرس غذا تو شهر ما کباب یا جوجه تهش پانصد ششصد هزار میخواد بشه دیگه هر موقع خواستی برو بخر بخور هر موقع که واقعا دلت به اون مواد غذایی احتیاج داشت و حس کردی که لازمه بخوری اون موقع بخور نه فکر این باشی که پول میدم و فلان و بهمان.
من از حالا هر موقع خواستم پرخوری کنم با خودم شباهت های پرخوری و اعتبار را بازگو میکنم و سعی میکنم که ذهن خودمو با دلایل منطقی از پرخوری جلو گیری کنم خدایا شکرت بابت این سایت عالی خدایا شکرت بابت همه چیز
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن، حرکت کنم.
این گام خیلی خوب بود. یعنی عالی بود. بیشتر دغدغه ماها همینه. به مواد غذایی اعتیاد پیدا کردیم. شبیه معتادها. البته معتاد به مواد، راه سختی رو باید بگذرونن. ولی مواد غذایی به راحتی در دسترس ماست. کافیه درب یخچال رو باز کنیم و دست ببریم و شکممون رو پُر کنیم از مواد غذایی.
من همیشه با دیدن هر کلیپ، رفتار متناسب ها رو بررسی می کنیم. متناسب ها هر چیزی رو نمی خورن. اگه یه لیوان آب میوه بخورن، با دیدن سفره غذا، بی میل هستن شام و ناهار رو نمیخورن. تنقلات اصلا نمیخورن یا خیلی کم میخورن. چیپس و پفک و پفیلا برای چاقهاست. متناسب ها چند تا دونه میخورن. چاقها به هر مواد غذایی و خوراکی اعتیاد دارن. یادمه چند سال پیش با یه اتوبوس که همه مسافر جمکران و قم بودیم، عازم شدیم. اون زمان من متناسب بودم و فقط برای شام یه وعده غذایی همراهم بود. وقتی مادرم گفت خوراکی همراه خودت داشته باش، من گفتم یک ساعت و نیم رفت و یک ساعت و نیم برگشت، خوراکی نمی خواد. یه آقا پسر ۱۷ یا ۱۸ ساله همراه ما بود که به شدت چاق بود شاید حدود ۹۰ وزنش بود شاید هم بیشتر. این آقا پسر هر ۱۵ دقیقه پفک و چیپس میخورد. من به شدت حالم بد میشد این آقا پسر رو میدیدم. هر بار به خودم می گفتم، قطعا چاقی این آقا به خاطر مصرف بی رویه مواد خوارکی هست. هنوز هم من، چیپس و پفک رو چند ماه یک بار به صورت تفریحی میخورم. قطعا اگر من رفتارهای چاقی بیشتری داشتم وزنم بالای ۸۰ بود. هیچ وقت رفتار غذایی افراد چاق رو نمیپسندم. بیشتر اضافه وزن من به خاطر تلقینات اشتباه بقیه بوده. اینکه برنج چاقت می کنه. تحرک نداری یا بعد اینکه باشگاه رو کنار گذاشتی، چاق شدی. البته ولع هم نسبت به غذا داشتم. اگر الان خوب نتیجه گرفتم، ولع ام خیلی کم شده و همین مدت کم کلی تغییر کردم. تمام سعیم رو می کنم کنار چایی از خرما و گاهی اوقات شکلات استفاده نکنم
به نام خداوند آسمان آبی
اردیبهشت ماه امسال رفتیم مسافرت به شهری کوهستانی بسیار مناظر زیبایی داشت اما چون کوهستانی بود اکثر تابلو ها “خطر ریزش کوه ” یا اخطار پیچ تند میدادند یا اخطار شیب زیاد جاده بود قسمتی دیگر که منطقه محافظت شده ای بود مسیر کنار رودخانه بود که تابلو خطر سیلاب بود .
به نکته خیلی خوبی اشاره کردین که تا بحال زیاد دقت نکردم اکثر تبلیغات مواد غذایی را اگر ببینید همگی متناسب اند و یک میز غذا های رنگارنگ آماده است اما تا به حال ندیدم یک بشقاب کامل پلو بخورند یا کیک و چای بخورند فقط د رحد چای ریختن در فنجان دیدم . تا بحال جایی ندیدم چاقی را اعتیاد خطرناکی بدانند ولی اگر بدانند معتادی به مواد مخدر با نگاهی دیگر تو را می بینند . مثلا اگر به چاقی بگی اعتیاد تو از اعتیاد به مواد مخدر بدتر است قطعا میخندد . کمی که تحلیل کردم فکر میکنم اعتیاد چاقی خطرناک تر از اعتیاد به مواد است به این دلیل که ما خودمان چاقی را به ذهنمان دعوت کردیم و پذیرفتیم که چاق هستیم و به طور متوالی در حال تمدید این افکار و عادات اشتباه هستیم اما اعتیاد به مواد فقط یک مدت مغز به دلیل ترشح دوپامین فراوان اعتیاد پیدا میکند و ساختار مغزی تغییر می کند که بعد از ترک و مراقبه ممکن نیست کسی برگردد من زیاد نشنیدم که برگردد اما اگرم برگردد دلیلش ناخودآگاه فرد است که هنوز درگیرش است ، چاقی از خودآگاه شروع می شود اما کم کم با تمدید رفتار ها در ناخودآگاه حک می شود .
اعتیاد یعنی تکرار ممتد یک کار که فرد از آن لذت می برد اما به طور افراطی انجام می دهد و باعث آسیب به خود میشود و قارد به کنترل اراده خود نخواهد بود مثل فردی که بازی ویدیویی اعتیاد دارد و بعد از مدتی به چشم ها آسیب می رسد و هرچقدر بخواهد کنارش بگذارد نمیتواند چون قادر به کنترل اراده خود نیست. درست مثل چاقی من اعتیاد دارم به خوردن چیزی شیرین کنار چای اما یکبار پرسیدم واقعا میل دارم ؟ قطعا نه چون از انجام آن کار لذت میبرم و قادر به کنترل اراده خودم نیستم . بنظرم اعتیاد به هرچیزی باعث میشه به طور افراطی انجام بشه و روی ناخودآگاه ما تاثیر خواهد گذاشت اگر بخوام دقیق تر اعتیاد چای خوردنم را بررسی کنم من اهمیت نمیدم چه چیزی قرار است با چای میل کنم فقط باید شیرین باشد و اگر نباشد چای نمیخورم مثلا هرجا به من چای تعارف کنند اگر همراه با نقل یا شیرینی یا بیسکوئیت باشه میخورم اگر نباشد به هیچ وجه نگاه چای هم نمیکنم من با تمام این رفتار ها یاد معتادی میوفتم که میگه فقط به من مواد بدید مهم نیست کجاست فقط میخواد مواد بگیره لحظاتی که تحریک میشم با چای و کیک اون لحظه هیچی جز چای و کیک تو ذنم نیست و نمیتونم جای دیگه تمرکز کنم مثلا به هیچ وجه نمیتونم وقتی درس میخونم همراهش چای و کیک بخورم حتما باید سر صبر باشه و اون لحظه که متوجه طعم خوشمزه میشم با حالت هجوم و حمله بیشر کیک میخورم.
خانواده ما وقتی کلیپ آشپزی از درست کردن دسر میبیند برای همدیگر میفرستند و قرار میزارند یک روز درست کنند و اکثر اوقات درست میکنند . وقتی تبلیغ رستورانی میبینیم میگیم دفعه بعدی بریم اینجا فلان غذاش رو فلانی تو استوریش تعریف کرده . یا سالی که ساندویچ یک متر و فلافل سلف سرویس ترند شد من بچه تر بودم اما یادم می آید آن سال ما بسیار از این غذا ها خریداری میکردیم بطوری که چندین شب به سلف سرویس میرفتیم یا مثلا مادربزرگم علاقه زیادی به نان تازه دارد و هر غروب باید بعنوان عصرانه میل کند به من تعارف میکند و منم مجبور میشم بخورم و کم کم کنارش ماست و سبزی اضافه می کند بوی سبزی تازه و باعث میشود بیشتر بخورم یا گاهی میل به غذا ندارم اما مادرم به شدت اصرار می کند باید بخوری وگرنه از حال میری . یا گاهی میل به شیرینی ندارم اما اصرار دارم بخورم یا مهمانی میرویم یکم میخورم و میرم کنار ناگهان همه میگن نه بیا ببین چه غذای خوشمزه ایه دیگه کیمیتونی اینطور غذایی بخوری یا میگن همین یک شبه بیا کاش میشد اون لحظه داد زد و گفت بابا من سیر شدم کافیه!
یکم عجیبه اما رسانه و تبلیغات زیاد روی من تاثیری ندارد تا حالا پیش نیومده برم چیزی را امتحان کنم چون فلان بلاگر توی استوری تبلیغ کرده اصلا من اینستاگرام و … اینجور محیط ها را ندارم چون رسانه فقط برای تحریک و تاثر بر اذهان عمومی است که بتواند همسو با جهت های خودشان کنند و سود ببرند و چرا من باید خودم را قربانی سود دیگران کنم ؟! یک چیزی که چند روز اتفاق افتاد در این رابطه اینه که با دوستام به کافه جدیدی رفتیم که دوستم بسیار مجذوب محیط آنجا و نوع منو آنجا شده بود و میگفت من دیگه همیشه میام اینجا یا میگفت فردا ناهار هم میام اینجا شنیدم فلان غذاش خیلی خاصه ، خواستم بگم دیزاین چقدر تاثیر روی مشتری دارد یا نوع سرویس دهی گارسون ها که با احترام برخورد کنند و صحبت کنند حتی روانشناسی رنگ هم در جذب مشتری و حتی اشتهای مشتری هم تاثیر دارد و هرچقدر این رفتار بیشتر باشد در اطراف فرد ، فرد بیشتر ترغیب میشود.
اگر تنقلات دلم نخواد اما یهو دست خواهرم ببینم میگم نکنه جا بمونم؟ حمله ور میشم . یا وقتی قرار است چای بخورم به موارد شیرینی که در خانه داریم فکر میکنم و ناگهان یاد فلان چیز میوفتم . یا شاید نوشابه نخوام اما اگر کسی با لذت بخورد و بگوید خنک بود قطعا میخوام امتحان کنم یا همه درحال عصرانه خوردن هستند و میل ندارم اما ناگهان همه میگن به به چقدر فلان دسر خوشمزه است یا اگرم چیز ینگم میگم نکنه جا بمونم میرم و میخورم یا شام را خوردم سیر شدم ناگهان میگن فلان غذا خیل یخوشمزه بود خوردی؟ میگم نه میگن بیا برات بریزم خیلی خوشمزه است و مجبور میشم .
بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر
تعریف اعتیاد:به حالتی که بدن انسان برای انجام فعالیت
هایی عادی خود به یه ماده یا یک رفتار خاص وابسته
میشه زمانی که ماده مورد نظر یا رفتار که فرد معتاد بهش
وابسته است امکان پذیر نیست ،نتیجه اش میشه علائم
خماری یا محرومیت.
بله همین طور که استاد گفتند و دوستان هم نظر داده
بوداند ،من هم موافقم که کاملا افراد چاق رفتارشون شباهت
به افراد معتاد داره منتها افراد معتاد به مواد مخدر معتاده
که منع میشه از همه جا همه کس ولی ما با رفتارمون که
معتاد غذا شدایم اویل این اعتیاد ما مورد تشویق و حمایت
قرار گرفتیم و هیچ منعی ام نداشتیم و در دسترسی اسان به
همه چیز و همه جا داریم ،و دلایل مختلفی هم براش
میاریم و خودمون رو راضی میکنم ،به نظر من تمام این
تبلیغات مواد خوراکی تمام هدفشون برای آدمایی چاق
هست و خیلی خوب کسایی که دنیا رو کنترل می کنن
میدونن این قضیه رو که افراد چاق هست که با بو کردن ،
با لمس کردن ،با دیدن ،با حس چشایی با سرما ،با گرما
،تحریک میشه و می خواد گه چیزی بخوره ،وگرنه ادمی که
افکار متناسبی داره فقط زمانی چیزی میل میکنه که بدنش
به انرژی نیاز داره .
من قبلا این طور بودام که مثلا عصر بود گرسنه ام بود عصرانه
تا دلت بخواد خورده بودم که حس فشار شکمم حس کرده
بودام و بعد چند دقیقه مثلا همسرم میومدن خونه یا بستنی
اوره بود یا میوه ،یا تنقلات ،بارها و بارها این اتفاق افتاده
برام که با اینکه سیر بودام ،من اصلا نمی تونستم جلوی
خودم رو بگیرم و شروع میکردم به خوردن تا موقعی که تموم
بشه یا مثلا خونه خودمون شام خوردایم ،می رفتیم جایی
شب نشینی ،اصلا چیزی به اسم میل ندارم نمی تونم،نبود
همه رو می خوردم ،ولی به لطف خدا الان نمی گم صد درصد
۹۰درصد رفتام درست شده ،تحریک دیگه خیلی کم میشم
وقتی سیرم اصلا چیزی میل نمی کنم ،یا زمانی که بخوام
برم مهمونی یا چیزی میل نمی کنم تا توی مهمونی بتونم
هر چی دوست دارم بخورم ،یا اگر سیر رفتم مهمونی چیزی
نمی خورم واقعا خیلی خوشحالم که توی این مسیرم خدایا
شکرت. پیامبر عزیزمون می فرمایند که ریشه تمام بدیها از
جهل است ،کسی که میزنه کسی رو میکشه ،یابه کسی تجاوز
می کنه یا اعتیاد به مواد مخدر داره یا اعتیاد به مواد غذایی
داره ریشه اینا همه از جهل و نادانی ،یه جمله ی هست که
میگن ،شما بد نیستید ،شما بلد نیستید ،واقعا همین طوره
ما یاد نگرفته ام آموزش ندیدایم که چطور باید با مواد غذایی
رفتار کنیم به جایی که شکر گزار باشیم بابت این همه نعمت
اینو می بینیم وای ترس از برنج داریم ،ترس از گوشت ترس از
روغن به جایی اینکه خوشحال و شکر گزار باشیم ،وحشت
زده و نا سپاسیم همیشه ما باید قدر دان خداوند مهربان
باشیم بابت تمام نعمت هاش که به ما داده و به خاطر
حضور در این مسیر ،خدایا ممنونم .
با تشکر از استاد عزیز ودستان هم مسیر .
سلام
واقعا من دیروز این رو تجربه کردم اعصابم خورد بود
و بیش از حد تمایل ب خوردن در من بود
جوری ک واقعا اذیت میشدم با اینک تلاشمم میکردم ک اون موضوع رو در ذهنم حل کنم
اماهمش مواد غدایی انگار ب قول استاد داشتند من رو صدا میکردند ومن واقعا اینرو لمس کردم ک واقعا زمانی ک عصبیم معتاد ب مصرف مواد غذایی برای ارام شدن بر ای شاد کردن خودم برای فرار از اون احساسات شدم
وامروز ب این فایل برخوردم واین رو هدایت پروردگار میدونم
چاقی واقعا اعتیاد اسان هس من هر موقع میرم خونه مادر بزرگم و خب ناهار خوردم برای عصر میرم مادربزرگم ازم ناراحت میشه تو هیج وقت خونه من هیچی نمیخوری
ومن زمانی ک واقعا حالم خوبه حسم خوبه اوکیم ولی اگه عصبی باشم یا احساساتی از این قبیل مثل دیروز میخورم واقعا خسته میشم از اون صدایی ک تو سرم همش دعوت میکنه ولی دیروز با اون همه صدا باز من خیلی جااها موفق شدم واین مسیر رفته رفته بهتر خواهد شد و میتونم از پسش بربیام
فقط باید بدونم ک اون صدا اون پیشنهاد ذهن هس و اگاه باشم برای این
من اویل ازدواجم ک واقعا میل نداشتم نمیخوردم واون موقع از نظر من طبخ غذایی مادرشوهرم خیلی چرب وچیلی بود وواقعا اینطور بود روغن از خورشتهات میچکید ومن اصلا میدیدمش چهار ستون بدنم میلرزید اما ی حرفهایی میزدند ی ناراحتی میکردند ک من ب اجبار میخوردم
ولی از ی جایی ب بعد نخوردم چیزی ک دوس نداشتم
خیلی از ماها میریم مهمونی ب خاطر اینک زشته بده چی میگن میایم چیزی رو ک علاقه ای نداریم میخوریم اینم از کمبود عزت نفس میاد
یادمه در یکی از مهمونی چیزی رو خوردم ک تا یه هفته داشت حالم بهم میخورد و واقعا معده درد گرفتم تا جایی دکترم رفتم چن ماهم دردش کشیدم وتصمیم گرفتم هیچ وقت چیزی رو ب خاطر دیگران نخورم
اما متاسفانه در مهمونی اگه میل نداشته باشم واون چیز مورد علاقه من باشه میخورم مثل بربری شیرینی
ب قول استاد اعتیاد اسان
نمیدونم کی انقدر همه چیزمو گره زدم بخوردن
و واقعامن میپذرم ک معتاد هستم اره گفتنش هم قلبمو ب درد میاره اما من میپذیرم اعتراف میکنم
و مسئولیت رهایی ازش رو ب عهده میگیرم و میدونم هیچ کس جز خودم نمیتونه ب داد خودم برسه
این رفتارها از اون زمانی شروع میشه ک ما احساسات دورنیمون میترسیم عیب میدونیم ونقاب میزنیم و فرار میکنیم
چرا خب اره من الان عصبیم ناراحتم فلانم
چرا بترسم چراوحشت کنم چرا بخوام فرار کنم
چرا عصبیم چن ی حس ی فکری هس اون عصبانیت خودمو ببینم مثل اینک ی مامان با بچش حرف میزنه ببین چقدر اروم میشی
شاید ما بپذیریم خیلی چیزهارو
جنگ نمیکنیم فرار نمیکنیم
من خیلی خیلی فرق کردم
در گذشته تا ناراحت میشدم باید کلی شیرینی میخوردم تا حدی ک کارم ب سرم اینها میکشید خوشجالم ک اونها گذشته باید اینهارو رو حل کنم
وقتی ی فرد معتاد بخواد ترک کنه خیلیا حمایتش میکنند اما من ب جای حمایت
تحقیر شدم
ب جای حمایت
مسخره شدم
اما من ادامه میدم ب خاطر خودم من خودمو سالها نداشتم دنبال دیگران بودم
اما الان ب این نتیجه رسیدم نگرد نیس اونی ک دنبالشی
خودتی
روی هیچ کسی حساب باز نکن ادمها خیلی راحت عوض میشن همونی ک میترسی میشن همونیک انتظار نداری میشن
جای همه اونها خودت برای خودت باش
این باعث میشه خلاهای دونیت پر بشه
واین ی مسیره ومن ادامه میدم
میپذیرم دیروز اشتباه کردم و این رو هم میپذیرم ک من درمسیر یادگیری هستم
من خیلی فرق کردم خیلی
اینها هم تغییر خواهند کرد اروم باش عزیزم من تلاش تورو میبینم ب تو افتخار میکنم و دوست دارم
وب تو افرین میگم
و از خدای خودم ممنونم ک منو ب این مسیر هدایت کرد
پذیرفته شدن خیلی از مسائل در زندگی که به عمومیت در اومده که دلیل خیلی از اونها را نمیدونیم ولی خودکار داریم انجام میدیم.
مانند تعیین کردن مقدار مواد غذایی و زمان استفاده که در روز باید مصرف کنیم که مورد نیاز بدن هست و یا اینکه چند ساعت در روز باید خوابید و بدن نیاز به استراحت داره و یا مقدار آبی که باید در روز مصرف شود و از کلمه باید به معنی اجبار استفاده شده
بخاطر تکراری که سالها برامون انجام شده مورد تاییدمون قرار گرفته و به عنوان اصل و درست بودنش مورد قبولمون قرار گرفته
مثالی دیگه بزنم
خوردن صبحانه بر تموم ادمها توصیه شده که هر چقدر هم سنگین تر بهتر که باعث انرژی اول روز میشه و سرحال شدنه
مثال باحال تری بزنم که چندین بار باهاش برخورد کردم ولی زیاد بهش توجه نمیکردم ولی برام همیشه سوال بود
همسرم علاقه زیادی به نوشیدن اب داره و براش تعریف شده که حتما باید در طول روز اب بنوشه که مفید هست چندین بار اتفاق افتاده که یادش رفته و یکدفعه یادش اومده که من امروز اب ننوشیدم و باید حتما اب بنوشه و تا سرحد اجبار اب مینوشه تا جایی که دل درد میگیره و قبل از اینکه بخواد اب بنوشه متوجه هستم که اصلا نیازی نداره ولی اون تعریفی که براش ایجاد شده باعث میشه که این کار را انجام بده با اینکه براش توضیح دادم که بدن خودش اونچه که بخواد درخواست میکنه ولی باز بر طبق تعریف هاش عمل میکنه و کلا ماها پذیرفتیم که یک سری کارها را باید انجام بدهیم بدون اینکه به دنبال دلیلش باشم بخاطر بهانه سهولت و راحتی در کارها و اینکه اگر نادرست بود این همه ادم انجدم نمیدادند و اینکه روال طبیعی هست
مثل زمانهایی که سیر بودیم ولی بخاطر اینکه زمان نهار و یا شام هست و فقط با یک دلیل ساده که دعوت میشدیم به غدا خوردن مثل این تعریفات
برکت سفره از بین میره
حالا بیا یه لقمه بخور جا باز میکنی
اصلا حالش به دورهم بودنه
و موقعی که با این روش جواب نمیداد تهدید شروع میشد
برکت خدا حیف میشه
الان نخوری دیگه خبری از غذا نیست
مثالهایی از احادیث و پیامبران برامون زده میشد و از همان استارت اجبار در ما نهادینه شد و به پذیرش تغییر پیدا کرد
پذیرش به نظر من کاری که با میل باطنی انجام بدهی و اگه شرایطی پیش بیاد که نتونم انجامش بدهم انگار یه چیزی از درونم کم شده
ولی پذیرفته شدن معنی همرنگی پیدا کرده انجام یک سری کارها که قابل قبول دیگران باشیم و با تکرار انها روتین ما شده و هر روزی هم بخواهیم خارج از این روتین باشیم برای خودمان سخت هست چون در ذهن قبولش کردیم و حالا میخواهیم خارج از ذهن انجام دهیم که درداور میشه بخاطر اینکه میگیم نمیشه و از ما گذشته!!!!!
یک سری علائم هم به قول شما برای ما تعریف شده ولی اینقدر بر روی این علائم تاکید شده که از خود علائم تاثیرگذاریش بیشتر شده و بدون اینکه ایا درست هست و یا نیست اقدام به اجرا میکنیم
اگر پول بیشتر میخواهی کار فیزیکی و زمان بیشتر تعریف شده
آسونی با سختی بدست میاد
قاروقور شکم گشنگی
دویدن برابر هست با خستگی
۳۰ سال کار کردن و در نهایت شاید بتونی به ارامش برسی
و پذیرا شدیم زمانی فارغ از توجه به احساسات دیگران و بر طبق خواسته های دیگران شروع به زندگی برای خودم کردم
مدتی تنها برای خودم زندگی کردم و بهترین دوران زندگیم بود چون به خود شناسی رسیدم برای خودم میخندیم و شاد بودم هر موقع میخواستم میخوابیدم و بیدار میشدم هر زمانی که میخواستم غذا میخوردم فارغ از اینکه چه نظری دیگران به من دارند اونچه که دوست داشتم را انجام میدادم و دنیایی متفاوت داشتم ولی از یه جایی به جاده خاکی زدم و حرف ها روم تاثیر گذاشت و به لطف خدا مدتی هست باز در مسیر الهی قرار گرفته ام با نیروی خدا خیلی جاها خواستم و تلاش کردم که خودم باشم و طبق الهامات الهی رفتار کنم ولی بخاطر اینکه چی میشود و شرایطش نیست دیگران چه فکری میکنند و حرفهایی که زده میشد بهم بخاطر اینکه فکر میکردم با خودم بودن انگشت نما میشوم و از خودم دور شدم و حالا بعد گذشت سالها یکسال بیشتر هست خودم شده ام و هر روز به خدایم نزدیک تر
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
با سلام ودرود
شباهت فرد معتاد وفرد چاق بسیار زیاده ..هر دو به یه سری کارها اعتیاد دارن فرد معتاد به کشیدن مواد مخدر وافیونی وبه دنبال اون اوضاع حس خماری ونیاز به دلیل تحریک ذهن …وهزینه ی لذت وپاداش که جای خیلی بحث وگفتگو هست که یه فرد چطور معتاد میشه…البته به نظرم خیلی شبیه افرادی هستند که به خوردن مواد غذایی معتاد شدن
دنیا اصلا انگار هیچ کس به چاقی اونقد اهمیت نمیده
چون صنعت عذا ودارو خیلی بزرگ وگنده شده ومافیا داره ..وقتی دارم تلویزیون بی مصرفشان رو میبینم که داره چیپس وپفک وسس وکتاب لقمه وبیسگوییت وکیک وخودم عصرانه با بیسکویت وسس مایونز وهزاران تبلیغ دیگه خوب متوجه میشم که صنعت تبلیغات اصلا دلش برای مردم ومخصوصا چاقها وکودکان نمیسوزه …واین ما هستیم که باید به فکر خودمون باشیم وقوانین خودمون رو داشته باشیم…همین هایپر مارکت ها وفروشگا های بزرگ باعث میشه ما چشممون به همه ی مواد خوراکی بخوره وازشون برداریم…وبچه های من وقتی میرن فروشگاه بیشتر میرن سمت قفسه ی خوراکیها..
وما باید قدر سلامتیمون رو بدونیم ..وهر چیزی رو به بهانه ی حیفه …گناهه..دیگه مواد غذایی گرونه..خراب میشه…بخور دیگه عیده..مهمونیه ..عروسیه…اینا رو دیگه ذهنم به من نگه وگول نخورم ..
خودم قدرت رو به دست بگیرم .وبرام مهم باشه که منم یه معتادم ولی فرد معتاد در جامعه پذیرفته نیست ولی چاقی مشکلی نداره ..وانسان رو به سمت نابودی میکشه هر دو ومضره برا سلامتی ..وبه امید خدا با ماندن در سایت تناسب فکری من از این اعتیاد دوری میکنم ..
سپاس فراوان
به نام خداوند مهربان🥰🙏🏻🙏🏻🙏🏻
باسلام به استاد عزیز ودوستان همراهم ✋😍
گام ۱۰:چاقی ،اعتیاد آسان 🤔
چاقی وهر رفتاری که باعث عادت ما میشه در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهیم واما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شویم اما قادر به تکرار نکردن آن نیستیم
اعتیاد چیست ؟حالتی که در آن شخص به علت روانی ویا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی، دچار ضعف اراده در کنترِل تکرار اعمال خود میشود هر چند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصبی مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض میشود این بیماری ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار _پاداش ،باعث تکرار آن رفتار می گردد
در جامعه اعتیاد به مواد مخدر یک بیماری اصلی ،وپیش رونده کشنده است .وفرد رو مقصر می دونیم که به سمت مواد میره و زشت وقبیح می دونیم ولی این نگرش در مورد چاقی در جامعه وجود نداره در صورتی که چاقی هم رفتار وعادتهای تکرار شونده ای که باعث شده تا فرد سلامتی خودشو به خطر بندازه و زمان مرگش جلوتر از مرگ طبیعی اتفاق بیفته
واز طرف جامعه چاقی وزیاد خوردن وپر خوری زشت وقبیح نیست بلکه از نظر ساخت ثروت بیشتر در صنایع غذایی بسیار مورد تشویق هم میشه و افرادی که با صنایع غذایی سر کار دارند مثل رستورانها وسوپرها و فروشگاهها همه همه در حال تبلیغ برای افراد چاق هستن تا بیشتر ترغیب به خریدن وخوردن شوند انگار افراد چاق هیپنوتیزم میکنن تا به اهداف خودشون برسن وقتی افراد برای خودشون سلامتشون هدفی ودستور عمل مختص به خودشون نداشته باشن به راحتی تومعه میشن برای رسیدن دیگران به اهدافشون برای چاق تر شدن تمام امکانات با تمام احترام در جامعه و خانواده مهیا است برای چاق شدن بیشتر راه آسون تر ولی برای افراد معتاد به موادمخدر نه جایی برای این کار هست نه امکانات خوبی از طرف جامعه در نظر گرفته شده ونه احترامی وعزتی براشون هست وبه راحتی مواد در دست رس نیست چون اعتیاد در جامعه پذیرفته نیست ولی چاقی از طرف جامعه پذیرفته هست
در صورتی که هم فرد معتادوهم فرد چاق در حال صدمه زدن به سلامتیشون هستن وهردو از نظر ذهنی دچار اختلال هستن فرمولهای اشتباه دارن ولی ترک مواد مخدر از طرف جامعه خیلی مورد توجه هست ولی ترک چاقی این طور نیست حتی اگر فرد چاق شروع به لاغری می کنه از طرف دیگران زیاد تشویق ومورد حمایت قرار نمی گیرن چون چاقی طبیعی شده وخود فرد رو مقصر نمی دونن و تقصیر گردن ژنتیک و عوامل بیرونی می دونن پس چاقی در جامعه پذیرفته شده که بعضی افراد باید در جامعه چاق باشن واین طبیعتشونه و کاری هم نمیشه کرد
نکته مهم مهم مهم 👌👌👌
تا زمانی که در ذهن فرد چاق و کل جامعه در مورد چاقی این باشه که خوردن غذا عامل چاقی هست و فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی می تواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد
چون از قبل در ذهن فرد چاق ،نگرش چاق کننده بودن غذا ها وجود داردودرحالی با توجه به گستردگی تنوع مواد غذایی،و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسانهای زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند
از همه مهم تر نگرش ما باعث چاقی ویا لاغری ماست بعد تبلیغات غذایی واطلاعات،و فراوانی و گستردگی ودر دست رس بودن مواد غذایی برای کسی چاقی رو به همراه میاره، که باور کنه چاق میشه و اونها باعث چاق تر شدن میشن
پس منی که انتظارم لاغری شده هیچ چیز بیرونی باعت چاق در من نمیشه من چاقی رو ترک کرده و لاغری رو یاد گرفته ودر مسیر سلامتی هستم هیچ تبلیغات غذایی ودر دست رس بودن و فراوانی آنهابرمن تاثیری نداره منهم مثل افراد لاغر که در این جامعه هستن، زندگی می کنم ودر سلامت جسمم هستم خدایا سپاس گذارم
چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد !
حالا که در جامعه ضمانت اجرایی وقانونی برعلیه چاقی نیست خودم برای خودم مقررات سلامتی تعیین می کنم
اولین قانون ،قانون اصلی من درموردلاغری این است که از توجه کردن به زیاد در مورد چاقی که در من احساس بد ایجاد می کنه رو کنار گذاشته و باورم ونگرشمو لاغری کرده حالا که نگرشم لاغری شده چند تا کار برای خلق لاغری ماندگار انجام میدم
۱.هروز در سایت لاغری هستم تا ذهنمو پر از اطلاعات لاغری کنم
۲.هروز انتظارم ولیاقتم و باورم از خودم لاغری باشه
۳.افکار لاغری رو در ذهنم گسترش بدم وهر موقع افکار چاق کننده وارد افکار م شد توجه نکنم وبی محلی نسبت بهش داشته باشم
۴.رفتارهامو وعادت هامو تغییر بدم اونم کم کم
الف.در صورتی که گرسنه هستم غذا بخورم
ب.با آرامش اول به غذا نگاه کنم و سپاس گذارش باشم وبعد با مزه کردن آرام آرام بخورم وبه نقطه سیریم توجه کنم
ج.اصرار به زیاد خوردن دیگران نداشته باشم وبه اسرار دیگران برای خواندن نه بگم
ه.قدرت رو به خودم بدم نه غذاها ومکان های خاص وزمانهای خاص
د.برای باهم بودن ولذت بردن وبرای فراموش کردن مشکلات به غذا روی نیارم
و.هرگز از منبع تغذیه ی ذهنم ( که سایت تناسب فکری) فاصله نگیرم
تمرین
به نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست ؟
در هر دو مورد خود فرد مقصر چاقی یا اعتیادش هست و مسولیت به گردن خودشه وهر زمان این موضوع رو قبول کرد وحرکت کنه برای ساخت سلامتی موفق خواهد شد ودر هر دو موضوع باید از ریشه این مسئله حل بشه،وریشه در هردو مورد ذهن افراد هست که چه اطلاعات و باورهای روبه شکل فرمولهای ذهنی جایگزین کردن رو شناسایی کرده و تغییر داده تا در راستای سلامتی حرکت کنن و
هر دو موضوع باعث بیماریها می شودودر کل باعث افسردگی ،ومرگ زود هنگام،هردو فرد رو به نابودی می کشه
مواردی پیدا کنید که از طرف افراد و جامعه ترغیب شده اید به خوردن ؟خیلی برای من پیش میاد وهروز من ترغیب به خوردن میشم به ساعت که نگاه می کنم ساعت های بخصوصی که از کودکی تا حالا ساعتهای خوردن شناخته شده اند، من ترغیب به خوردن میشم تا راحت شده و کارم رو در اون ساعت که خوردن بوده رو به نحو احسن انجام داده باشم وهر گاه تلویزیون روشن می کنم با دیدن تبلیغات خوراکیها ترغیب به خوردن وخریدن میشم
هر وقت چشمم به ترشی تازه می افته ترغیب به خوردن بیشتر میشم
هر وقت همسرم خونه هست ترغیب به خوردن چای بیشتر میشم تا در کنار او احساس باهم بودن کنم
هر وقت مهمانی به خونه ی ما میاد یا مهمانی میرم ترغیب به خوردن بیشتر میشم
به نظر شما تبلیغات مواد غذایی ومکان های توزیع غذا چه تاثیر ی بر گسترش اعتیاد چاقی کرده؟
خیلی بیشتر و راحت تر وسریع تر روند چاقی رو افزایش داده ما قبلا می خواستیم به خرید بریم تنها فکرمون خرید کردن مورد نظرمون بود وکمتر مغازه های غذاهای آماده وشیرینیهای یک نفر بود وما زیاد به فکر خوردن نبودیم و الان تا از در خونه کمی دور میشی و نزدیک مرکز خرید میشی کل خوراکها از انواع غذاها آماده وانواع شیرینیها که براحتی آدمو ترغیب به ریزه خواری های بی موردمیکنن وسوق میدن به سمت اعتیاد پیدا کردن به خریدن وخوردن و آدم اگه یک بار هم شده تجربه کنه و خاطره خوبی از اون داشته باشه مثل اعتیاد مواد هر بار اون مغازه رو ببینه ترغیب به خوردن خریدن میشه و بدونه این که توجه کنه به رفتارش چون ذهنش به سمت اعتیاد چاقی رفته و متوجه رفتارش نیست واین کار میکنه
این کار ذهن چاق برای پاداش گرفتن هست
مواردی که به خاطر این که پول غذا رو داده ام ترغیب به خوردن شدم
مثل وقتی رستوران میریم این موضوع بولد میشه که حیف چقدر پولش دادم باید تا آخرش بخورم یا عروسی می ریم من اصلا میوه نمی خورم تا بتونم غذامو کامل بخورم چون اگه میوه بخورم میلی به غذا نخواهم داشت به همین خاطر فقط غذامو میخورم ولی این طرز فکر هست که حیف پول دادیم و باید همش بخورم یا وقتی غذاداخل دیس می موند مادرم می گفت دولقمه س حیف بریزیم دور من هم می خوردم چون ثواب داشت ودنبال ثواب بودن من باعث شد راه اشتباه برم نه فقط در مورد خوردن در موارد زیادی این اشتباه کردم وبه خودم ستم کردم مثل فلانی گناه داره برم کمکش کنم چقدر باعث شد تازه با صحبت کردن و غیبت کردن و دور شدن از اصلم مواجه شوم وباعث احساس بد در من شد وباعث توجه نکردن به داشتن اهداف در من شد ولی حالا تجربه کسب کردم هر کجا به من گفتن فلان کار ثواب داره باید اول به احساسم توجه کنم ببینم اگه با انجام اون کار احساس خوبی کنم پس برام ثواب داره و خوبه وغیر این بود حس بد و سرزنش در من ایجادشد وباعث غیبت وغیره در من شد رها کرد و انجام ندم
بهترین ثواب در زندگی داشتن احساس خوب در مسیر زندگی کردن هست و حتما نباید کار خاصی انجام داد
احساسات خوب= اتفاقات خوب
سپاس فراوان از استاد عزیزم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤
خدایا به امید تو 🙏🏻🙏🏻🙏😇
به نام خالق هستی خدای مهربانم
سلام به استاد عزیزم .
سال های قبل که با خواهر گرم صحبت بودیم همیشه مشکل من این بود که چرا نمیتونم لاغر بشم دنبال راه حل برای چاقی من بودیم .مادرم حرف از،اعتیاد یه آقای تو اقوام که چقدر به کمپ های ترک اعتیاد میره و در آخر باز شروع میکنه به مصرف مواد مخدر .
اونجا بود که به مادر و خواهرم گفتم من اون آقا رو درک میکنم مادرم گفت وااااای خدا نکنه زبونتو گاز،بگیر این چه حرفیه میزنی من اونو با چاقی خودم مقایسه میکردم همیشه میگفتم من هیچ وقت رژیمم رو تا آخر ادامه نمیدم اونم چند وقت ترک میکنه بعد دوباره شروع میکنه همیشه فکر این که اعتیادچاقی مثل اعتیاد مواد مخدر هست رو باور داشتم اما راه حالی نداشتم براش همیشه حرف این که کسانی که مواد مخدر رو ترک میکنن آدمهای با اراده ای هستند .و حالا از،زبان استاد عزیز،اقای،روشن شنیدم که چاق ها آدمهای با اراده ای هستند با ارادترینن. و باورم به این هست که من از،اعتیاد چاقی رهایی پیدا میکنم .
یادمه وقتی خونه پدر بزرگم میرفتیم منتظر بودیم تا مادربزرگم بهمون بگه دخترااا بدوید و بیاید سفره آماده کنیم وقتی شروع میکردیم به کشیدن غذا پدر بزرگم برامون غذا میکشید تو بشقاب هامون و حرفش این بود هر کس به اندازه خودش بگه چقدر غذا میخواد .آخ آخ بسته بابابزرگ من بیشتر نمیتونم بخورم .همیشه بهمون میگفت هر کس غذاشو نخور میریزم تو جیب لباسش که بعدا بخوره مام بچه و زود باور تا آخر غذا رو تو خونه پدر بزرگم به اجبار میخوردیم تا این که بزرگ شدیم و این حرف تو خاندان ما مونده و همه باید آخر سفره بشقابش تمیز،و بدون باقی مانده غذا باشه.
و از،رستوان ها و جمع های،دوستانه که نگم براتون که وقتی هزینه غذایی رو پرداخت میکنیم باید تا آخر استفاده کنیم شده به جونمون ضرر برسونیم اما غذا نمونه چون اونام میخوان بریزن دور پس بهتر بخوریم 🤪🤪🤣🤣تازه به این فکر میکنم میبینم مگه ما سطل زباله هستیم اونا نریزند دور و ما بریزم تو معدمون .خدا بیامورزه همسرم یه عمه ای داشت همیشه اصرار میکرد تورو جون فلانی بخور والا نخوری میخوام بریزم برای جوجه هااا🤣🤣🤣پس سعی کنیم خوراک جوجه هارو ازشون نگیریم تا اونام غذا داشته باشن .
خدارو شاکرم که من رو تا گام دهم یاری کرد و ادامه میدم تا تا تا بتونم حال خوبی داشته باشم برای همیشه
تشکر از،استاد عزیز،که زحمت این فایل هارو کشیدن و ما رو به آگاهی میرسونن
با سلام ،واقعا این که پرخوری به اعتیاد شباهت داره درسته،تمام آدمای معتاد برای رسیدن به آرامش و حذف دردهای بدنی و ذهنی به کشیدن مواد مخدر روی میارن،دقیقا مثه پرخوری عصبی که وقتی از چیزی ناراحتی و فکرت مشغوله برای آرام کردن خودت به خوردن روی میاری .
من بجز چند سال اخیر بقیه عمرم رو لاغر بودم و در زمان لاغری افرادی بودند در فامیل که طرز فکر معیوب و وحشتناکی داشتند و فکر میکردن که من برای جمع کردن پول و از روی خساست چیزی نمیخورم ،در صورتی که خبر داشتن من از مشکلات معده رنج میبرم و برای کم کردن این مشکل کم میخوردم و به این کم خوری عادت کرده بودم.اونا با گفتن اینکه چه عروس کم خرجی ،خوش بحال شوهرش و دنیا ارزش نداره و اینجور حرفا گاها توی رودربایستی مجبورم میکردن چیزایی بخورم که بعدا با معده درد و ترش کردن معده می گذشت.
یه حرف جالبی که آقای عطار روشن گفتین در مورد رستورانها،اینکه همیشه به خوردن ترغیبت میکردن و واقعا بعضی وقتا علی رغم اینکه سیر شده بودیم برا پولی که بابت غذا دادیم و اینکه دیگه این غذای دست خورده بدرد کس دیگه ای نمیخوره به زور اضافی غذا رو میخوردیم!
اما الان خدا رو شکر فرهنگ مردم و رستورانها عوض شده و با دادن ظرف یکبار مصرف میتونی غذای اضافی خودت رو ببری و این بنظرم کمک بزرگی هست که رستوران دارها برای جلوگیری از زیاده خوری در حق مشتری ها میکنن و واقعا ازشون سپاسگزارم.
ویا حتی رستورانهای سلف سرویسی که با نوشتن متن های از قبیل اینکه به اندازه نیازت غذا برا خودت بکش،دارن فرهنگ سازی می کنند و جلوی زیاده خوری و اسراف رو میگیرن و با این پیام به جورایی هشدار میدن به مردم برای حفظ سلامتیشون .
درست مثل تابلو شنا ممنوع لب ساحل !
من مطمئنم تا چند سال دیگه ،این یک هشدار عامیانه میشه که جلوی اکثر رستورانها می بینیم.
به امید اینکه علاوه بر تبلیغات وسیع مواد غذایی، کنترل و خویشتن داری رو هم تبلیغ کنن.
سلام وخسته نباشید بخاطر فایلهای ارزشمندتون…..گام 10چاقی اعتیاد آسان است….. اعتیاد به خاطر ادامه وتکرار واستمرار کردن اون عامل بوجود میاد حال اون عامل میخواد چاقی باشه یا مواد مخدر……ورفتار هر دوشنبه تقریباً شبیه به هم هست هردو از ذهن دستور میگیرند واین بر اثر تکرار وعادت به اش وابستگی پیدا میشه. فرد معتاد در مواد مخدر و من چاق در در خوردن غذا ها و هر دو تاشون خطرناک هستند وهردو برای جسم مون مناسب نیستند و آسیب میرسونندوما در برابرشان قدرتی نداریم چون از مغز و ذهن ما به ما دستور میرسه که بخور و یا برو مواد استفاده کن چون حالم خوب نیست یا چون گرسنه ام ضعف کردم واین دستور از ذهن میاد و این رفتارها از همون افکار نادرست و الگوهای نادرست وباورهای اشتباهی هست که در مورد غذا در مورد مصرف مواد مخدر گفته شده است و واقعا خیلی خوب ذکر کردید چاقی اعتیاد آسان است و من به این درک رسیدم که اگر فکر و ذهن درست کار کند اعتیادی هرگز صورت نمیگیرد و من هر وقت که گرسنه بشم میخورم وبه حد نیاز بدنم ووقتی سیر شدم هرگز نخورم و به آنچه آموختم عمل کنم باشد که روزی من هم از این اعتیاد چاقی رها یابم به شرطی که در این مسیر بمانم و راه صحیح تعغییر کردن در تمام امور زندگیم رو بیاموزم استاد بزرگوار صمیمانه از شما متشکرم و امیدوارم همیشه موفق و پیروز و تندرست باشید که این سایت رو راه اندازی کردید و از خداوند مهربونم سپاسگزارم که منو به این مسیر هدایت کرد…یاحق وحق نگهدارتون
بنام خدای زیبایی ها
بازهم خدا را شاکرم که توانستم یک قدم دیگر در این مسیر بردارم.
چاقی هم یک اعتیاد هست اعتیادی که اصلا برای جلوگیری از آن تلاشی نشده چاقی هم مثل موارد های مختلفی که تابلوهای آنها رادر سطح شهر زیاد میبینیم واخطار برای آنها داده شده تابلویی دیده نشده چاقی یک امر خیلی معمولی و ساده مطرح شده در صورتی که این امر خیلی از خطرها را داخل خودش نهاده که مهترین آنها کم شدن عمرمان است ولی ما افراد چاق در قبال خودمان و خانوادیمان مسئولیم وباید این زنجیر را هر چه زودتر پاره کنیم اگر همان گونه که مادرم که چاق هست و آموزش لاغری رو در من پروش میداد با رفتار های درست خود در امر لاغری من الان لاغر بودم .ولی اون نمیدانست و نکرد ولی منی که از خطرهای چاقی میدانم و میتوانم با رفتارهای درست پا در راه لاغری بزارم و خانواده خودم را در این راه بکشانم مسئولم و باید راه درست لاغری را به آنها بیاموزم.من قوی تر از قبل ادامه میدهم 💪و جا داره از شما استاد عزیز تشکر کنم که یک قدم دیگر همراه ما بودین😍
سلام وخسته نباشید بخاطر فایلهای ارزشمندتون…..گام 10چاقی اعتیاد آسان است….. اعتیاد به خاطر ادامه وتکرار واستمرار کردن اون عامل بوجود میاد حال اون عامل میخواد چاقی باشه یا مواد مخدر……ورفتار هر دوشون تقریباً شبیه به هم هست هردو از ذهن دستور میگیرند واین بر اثر تکرار وعادت به اش وابستگی پیدا میشه. فرد معتاد در مواد مخدر و من چاق در خوردن غذا ها و هر دو تاشون خطرناک هستند وهردو برای جسم مون مناسب نیستند و آسیب میرسونندوما در برابرشان قدرتی نداریم چون از مغز و ذهن ما به ما دستور میرسه که بخور و یا برو مواد استفاده کن چون حالم خوب نیست یا چون گرسنه ام ضعف کردم واین دستور از ذهن میاد و این رفتارها از همون افکار نادرست و الگوهای نادرست وباورهای اشتباهی هست که در مورد غذا در مورد مصرف مواد مخدر گفته شده است و واقعا خیلی خوب ذکر کردید چاقی اعتیاد آسان است و من به این درک رسیدم که اگر فکر و ذهن درست کار کند اعتیادی هرگز صورت نمیگیرد و من هر وقت که گرسنه بشم میخورم وبه حد نیاز بدنم ووقتی سیر شدم هرگز نمیخورم و به آنچه آموختم عمل کنم باشد که روزی من هم از این اعتیاد چاقی رها یابم به شرطی که در این مسیر بمانم و راه صحیح تعغییر کردن در تمام امور زندگیم رو بیاموزم استاد بزرگوار صمیمانه از شما متشکرم و امیدوارم همیشه موفق و پیروز و تندرست باشید که این سایت رو راه اندازی کردید و از خداوند مهربونم سپاسگزارم که منو به این مسیر هدایت کرد…یاحق وحق نگهدارتون
سلام استاد
خداراشاکرم که درتاریخ 1402/09/30 این فایل را گوش دادم
درافراد چاق با پذیرفتن اینکه من برای همیشه چاق خواهم بود دیگر تلاش زیادی برای لاغر شدن انجام نمیدهند و با بالارفتن سن آنها دچار انواع بیماریها و عوارض آن خواهند بود و وقتی که از طرف دکتر متخصص به آنها هشدار داده شود که اگر رعایت نکنی درمدت زمان کمی شما با انواع بیماریهای قلبی ودیابت و…دچار میشوید و بعد نهایتا صدای زنگ خطر مرگ برای شما بصدا درخواهد آمد کمی رعایت میکنند که بتوانند جلوی چاقی را بگیرند ولی چون با افکار چاقی خود را به هیچ وجه اصلاح نگردند تا پایان عمر چاق خواهند بود و یا بیماری از دنیا خواهند رفت .
چاقی فقط به خود فرد آسیب نمیزند خانواده و اطرافیان افراد چاق را نیزدرگیر مشکلات بیماری – هزینهای درمان – نگهداری و حمایت از آنها میکندکه این بسیار جای تامل و فکر کردن دارد چون الان ما درجوانی دچار این چاقی هستیم و باید بدانیم سرنوشت ما اگر چاقی را مهار نکنیم هم چنین خواهد شد .
لاغری علاوه برسلامتی – داشتن اعتماد به نفس بالا- قطع زنجیره چاقی به نسل بعد از خود – شخصیت داشتن – احترام به خود – موفقیت درتمام زمینه ها – بهتر شدن سبک زندگی – ارتباط با دیگران – خیلی چیزهای زیادی را برای افراد چاق به ارمغان خواهد آورد .
چاقی هیچ وقت از سوی خانواده – جامعه- دولت به افراد هشدار داده نمیشود و هیچ وقت سمینارها و یا گفتگوهایی در مدارس برای کودکان و نوجوانان برگزار نمیشود که درمورد مضرات چاقی و عوارض آنها صحبت شود . در مورد مضرات اینترنت و فضای مجازی بارها یرنامه هایی برگزار شده است ولی برای چاقی شاید به صورت نصیحت در لابه لای صحبتها گفته شود وچون چاقی درجامعه و عموم مردم یک امر طبیعی است وخانواده ها زیاد اهمیت نمیدهند خانواده ها به فرزندان خود درمورد دوست ناباب – اعتیاد به سیگار و مواد مخدر – بسیار هشدار داده و از فرزندان خود مواظبت میکنند ولی هرگز درمورد چاقی به آنها تذکر داده نمیشود و حتی آنها را تشویق و ترغیب میکنند به چاقی بیشتر .
چاقی یک نوع اعتیاد است که هرگز با این اعتیاد مبارزه نشده است . شما درهیچ کجای جهان تابلوی خطر چاقی را ندیده اید که هشدار بدهند .و جالبه درهیچ تبلیغاتی بابت خوردن مواد غذایی از افراد چاق استفاده نمیشود و از افراد متناسب استفاده میکنند چون افراد متناسب درحال تکرار عادتی هستند که هرگز خودشان درطول زندگی انجام نمیدهند اینها اتفاقی نیست و جامعه با تبلیغات مواد خوراکی – رستورانها با تبلیغات بیشتر برای انواع ساندویچ ها – زیاد شدن انواع مغازه فسفودها در جامعه- و…. هیچ اشتباهی برآنها وارد نیست چون جامعه هرروز به سمت چاقی بیشتر پیش میرود و سن چاقی درجامعه روبه کاهش است .
چاقی یک اعتیادی است که درجامعه از اول پذیرفته شده و بعد به راحتی میتوان پرخوری را انجام داد ومحدودیتی ندارد ولی اعتیاد حتی مصرف سیگار در بعضی از جاها محدودیت دارد ولی اعتیاد چاقی درجمع افرادی هستند که با تشویق و ترغیب- تهدید- تعارف – و اصرار افراد چاق را مجبور به خوردن بیشتر میکنند این درحالی است که افراد چاق نمی توانند درمقابل اصرار افراد دیگر مقاومت کنند و با خوردن بیشتر مهر تاییدی بر چاقی خود میزنند .
پس مواظب چاقی خود باشیم . باید آنقدر لاغری درذهن ما مهم و حیاتی باشد که هرروز به دنبال یادگیری لاغری دراین سایت باشیم چون تاثیر بسیار مهم ابتدا برخود و نسل آینده ما خواهد داشت . چاقی هیچ محدودیتی ندارد ولی برتمام جوانب زندگی ما انسانهاتاثیر دارد
باعرض سلام خدمت استاد عزیز شباهت اعتیاد با چاقی این است که هر دو به چیزها و کارهایی که به مرور تکرارمیشود عادت میکنیم و این باعت معتادی ما میشود و من همیشه قبلا موقعه خورد ن باید تمام چیزهای داخل ظرفم را میخوردم چون فکر من این بود که همه چیز داخل ان را باید تمام کنم و فکر بعد از ان را اصلا نمیکردم و بعضی وقت ها که بیرون غذا میخوردیم من غذاهای زیادی میخوردم چون اول بابت خوشمزه بودن ان دوم بابت ان پول داده بودم و برای خودم هم میگفتم بخور مگه چند ماه یگبار که بیشتر نیست هر روز که نمیخوری و این ذهن من بیشتر به من تلقین خوردن. را یاد میداد واین ذهن من همیشه موفق بود و چیزهایی که به ضرر و زیان من بود بیشتر نشان میداد انشاالله بتونم به کمک ذهن خود تلقین های خوبی را انجام دهم
بنام خداوندمهربان
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
گام ۱۰:چاقی اعتیاد آسان است.
اعتیاد یک حالتی است که فرد به علت روانی یا استفاده کردن مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده خودش در کنترل تکرار اعمال خودش می شود.
حالا این ضعف اراده، بیماری نیستش اما بخاطر عوارضی که به سیستم عصب مرکزی فرد بوجود می آورد مانند یک بیماری بشمار می آید.
این بیماری با بوجود آمدن اختلال در کنترل بر سیستم رفتار-پاداش باعث ادامه دار اون رفتار می شود.
اعتیاد بیماری اصلی هستش که بخاطر ادامه دادن وتکرار کردن
پیش رفته و کشنده می شود.
وقتی بخواهیم اعتیاد را تعریف کنیم شباهت اون با رفتار خودمان که دچار چاقی هستیم می شود.
چون بدن فردی که بخاطر انجام دادن فعالیتهای عادی خودش با یک ماده یا یک رفتار مخصوص وابسته بشه تعریف می شود. وقتی اون ماده که نیاز بدن است در اختیار قرار نگیره یا با انجام دادن رفتاری که فرد معتاد به اون وابسته است امکان نداشته باشه نتیجه اش ایجاد علائم خماری یا محرومیت هستش. اون فرد به استفاده کردن مواد مخدر اعتیاد پیدا می کند و افراد چاق به موادغذایی اعتیاد پیدا می کنند.
واین اعتیادی که ما برای موادغذایی پیدا کردیم خطرناکتر از هر نوع اعتیاد هستش چون اولش ما با لذت وشادی انجامش می دهیم و روز به روز دچار چاقی میشویم واین اعتیاد در تمام جنبه های زندگیمان اثر گذار می شود.
ما هر موقع که تصمیم گرفتیم که شروع کنیم به ترک این اعتیاد ولی نشده.
من خودم اولش نمی دانستم که من هم معتاد هستم اون هم اعتیاد به مواد غذایی. ولی حالا در این گام فهمیدم که من بدون اینکه بفهمم معتاد شده بودم در حالی که از معتاد ها بشدت بدم می آمد نگو که خودم هم به موادغذایی اعتیاد پیدا کرده بودم.
حالا فرق من، چاق با فرد معتاد در این است که چاقی من تخریبش خیلی زیاد تراز اعتیادی که اون فرد به موادمخدر دارد.
چون این اعتیاد تمام زندگیمان را تحت الشعاع قرار داده و این خودش یک نوع اعتیادی بود که ما به راحتی پذیرفته بودیم.
این اعتیاد داشتن به موادغذایی را اصلآ برایش اهمیت قائل نیستند که بخواهند برایش راه کاری را قائل شوند مانند موادمخدر.
افرادی که به موادمخدر اعتیاد دارند بخاطر اعتیادشان باید دور از چشم مردم باشند و در سوراخی بچپند تا به توانند اون مواد را استفاده کنند.
ولی افرادی که چاق هستند و به موادغذایی اعتیاد دارند خیلی خوشحال در یک مکان زیبا و شکوه مند وبا افتخار مشغول به مصرف موادغذایی می کنند و خیلی هم شاد و خوشحال از کار خودشان لذت می برند و این اعتیاد به موادغذایی روز به روز داره گسترش پیدا می کند. و سن چاقی داره هر روز کمتر و کمتر می شود و به فرزندان کوچک هم سرایت می کند.
حالا برای سیگار کشیدن محدودیت قرار دادهاند مانند بیمارستانها. رستورانها. و خیلی از اماکن عمومی دیگر، اما برای چاقی اصلآ محدودیتی وجود ندارد حتی تشویق هم می کنند.
افراد چاق وقتی می خواهند جایی بروند اولین کارشان گشتن به دنبال غذاخوری. رستوران. سوپرمارکت هستند که مبادا گشنه بمانند.
وخیلی ها بخاطر این اعتیاد همیشه تعارفاتی به همدیگر می کنند که چرا نمی خوری حالا یه چیزی بخور تعارف نکن. حالا یه بار اومدی اون هم می خواهی نخوری. و این را احترام به مهمان می دانیم و حالا که در این مسیرزیباقرارگرفتم می فهمم که اعتیاد خیلی سنگینی داشتم و حالا دارم ترک می کنم.
چند هفته قبل دخترم اسباب کشی داشت من که اون جا بودم و کمک می کردم خانواده شوهرش هم بودند دو روز ما اون جا بودیم وکمک می کردیم من شبها اصلآ میل به خوردن شام نداشتم و نمی خوردم و برادر شوهرش گفتند که تو چرا نمی خوری تو همیشه چیزی نمی خوری این همه کار کردی گرسنه نشدی و من گفتم که اصلآ اشتها ندارم میلم نمیکشه که چیزی بخورم ووقتی خودم رو اینطوری می بینم که خیلی راحت بخوردن غذا نه می گویم بدون اینکه چشمم دنبالش باشه یا بخوام فیلم بازی کنم می گویم میل ندارم خیلی خوشحال میشم و به خودم افتخار می کنم و خیلی عالی دارم دراین مسیر زیبا پیش میروم و از این تغییرات فوق العاده خودم خوشحال هستم و در یک مسیر زیبا و پر از شگفتی قدم گذاشتم و جلو می روم و شکرگزار خداوندمتعال هستم که من رو به این سایت هدایتم کرد خدایا شکرت.
واین طبیعت رفتار یک انسان طبیعی است ودرست ترین راه برای تمام انسانها هستش اگه بخواهد به چاقی اهمیت بدهد ولی با تأسف باید گفت که هیچ کس به چاقی اهمیت نمی دهد درست است که خیلیها از چاقی متنفر هستند اما وقتی اعتیاد پیدا کردند دیگه نمی توانند جلوگیری کنند چون هیچ کس نمی داند که قدرت تخریب چاقی چند برابر موادمخدر است.
وما ها که از کودکی چاق هستیم این چاقی روبه ما آموزش دادند و ما یاد گرفتیم و حالا نباید تقصیر را به گردنشان بیاندازیم چون آنها هم اطلاعات و آگاهیهایی کافی و درستی نداشتند چون همه چاقی را قبول کردند و طبیعت بدنشان می دانستند.
وخیلی ها هستندکه فرزندانشان را تشویق بخوردن می کنند و سرشان را با خوردن گرم می کنند
دختر خودم هميشه وقتی می خواست به پسرش غذا بدهد تلویزیون را باز می کرد تا بتواند سرش را گرم کند تا راحتتر بهش غذابدهد و حالا که دوازده سالش شده عادت کرده و هر موقع که بخواهد غذا بخورد باید تلویزیون رو باز کنه و غذایش را بخورد با این که دخترم تلاش می کرد که غذای زیادی بهش بده. شربتهای اشتها آور بهش می داد تا اشتهاش زیاد بشه و کمی تپل بشه ولی اصلآ موفق نشد چون حالا هم قدش بلند شده وهم اندام متناسبی داره و می دانم که این نوه من هم ذهنش و هم فکرش درست کار می کنه چون هرموقع که گرسنه باشه می خوره و وقتی سیر بشه اصلآ دیگه لب به غذا نمی زند
و حالا می فهمم که فکر وذهن درست کار کند اصلآ اعتیادی صورت نمی گیرد ما باید هر موقع که گرسنه باشیم بخوریم و وقتی سیر شدیم دست از خوردن برمیداریم و اون هم باید به اندازه نیاز بدنمان غذا بخوریم
چون هیچ فرد متناسبی حرص و ولع به خوردن ندارد و همیشه به اندازه نیاز بدنشان غذا مصرف می کنند ولی ما که معتاد به موادغذایی داشتیم نمی توانستیم جلوی خودمان را بگیریم.
وحالا بودن دراین سایت به ما یاد داد و میدهد که آگاهانه رفتار کنیم و افکار درستی داشته باشیم چون راهی که ما در پیش گرفته ایم بهترین و درست ترین راه است.
حالا وقتی دیدگاه دوستان را میخونم می بینم خیلی ها می نویسند که خیلی به فرزندانشان اصرار می کردند که غذاهایشان را کامل بخورند اما اصلآ یادم نمیاد که به بچه هام اصرار کنم که حتما باید غذاهایشان را بخورند فقط یک بار می گفتم که بیاید غذا بخورید اگه می اومدن میخوردن اگه نمی آمدند سفره را جمع می کردم واصلا اصرار نمی کردم
وحالا فهمیدم که کار درستی انجام می دادم چون حالا هر دو فرزندم متناسب هستند واز این بابت خوشحال هستم و اون هم بخاطر این بود که خودم چاق بودم و نمی خواستم اون ها هم چاق باشند.
وحالا اینجا هستم تا آگاهی و اطلاعات درستی را دریافت کنم و از این اعتیاد خانمانسوز دور شده و فاصله بگیرم
استاد واقعا ممنون ومتشکرم که اول خودتان به آگاهی رسیدیدو بعد ماهارا آگاه کردی قدردان زحماتتان هستیم
وبخاطر هدایت شدنم به این مسیر شکرگزار خداوندمتعال هستم خدایاشکرت یا حق
به نام خداوندم که عاشق او هستم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات اعتیاد به چاقی
به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .
من شاد و پر انرژی به دنبال جستجوی تحقق رویاهای خودم هستم .
من عاشق فایل قدیم این گام بودم که ظاهرا استاد اون رو برداشتن اما مطمعنم فایل جدید این گام هم بسیار پر بار و عالی هست
در این گام با ربط دادن صفتی جدید به نام (اعتیاد ما به مواد خوراکی ) به ما چاق ها چقدر برامون این قضیه ناراحت کننده و تکان دهنده هست .حقیقتا حالم از هر چی چاقی و چاقها هست بهم میخوره .شاید هم دلم برای همه چاق ها و خودم میسوزه نمیدونم یا شاید هم نگران تمام افراد چاق هستم و ….
هرچقدر در این دوره ها شنیدم با چاقی شخصیتم تخریب شده روابطم بدم شده و ناتوان و افسرده و بیمار و فلان شدم کافی نبود تا این که اینجا شنیدم ما چاقها معتاد هستیم یعنی استاد با موشکافی و نگاه دقیقی که به این قضیه چاقی و لاغری دارن خیلی راحت ما رو متوجه عمق فاجعه ی چاقی کردند . من همینجا از استاد سپاسگزارم بله من هنوزم کم و بیش گاهی اوقات اعتیاد به مواد خوراکی رو در وجودم میبینم
و می بینم که میخوام خیلی راحت این اعتیاد رو به بچه هام هم منتقل کنم اما اگاهم و هر گز این کار رو نمیکنم .
من ار زمانی که دچار چاقی شدم چاقی رو نپذیرفتم و همیشه دنبال راهی برای از بین بردن اون بودم و چون راهم نادرست بود به جای از بین بردنش اون رو در وجودم قویتر میکردم .و اما خیلی از چاق های اطرافم بودند که همیشه میگفتن بابا بی خیال بزار بخورم مگر چقدر زنده هستم و هیچ وقت به دنبال لاغری نبودن مگر با گذشت زمان در سن بالا به توصیه ی پزشک مجبور به لاغر شدن کردن..
چاقی همیشه برای جسم ما عوارضی داره چه ما بخواهیم چه نخواهیم اون چاقی به جسم ما اسیب میزنه و علاوه بر اینکه به خود اون فرد اسیب میزنه بلکه برای اطرافیان هم باعث دردسر و مشکل میشه و تاره این چاقی به نسل بعد اون آدم هم اسیب میزنه و اونها رو هم چاق میکنه .
هیچ وقت در هیچ جامعه و مکانی دیده نشده که به والدین یاد بدهند که فرزندانشان چطور با مواد غدایی برخورد کنن که چاق نشن واما به هر چیز دیگه ای توجه میشه بجز این مورد مثلا بارها در مدارس همایش میزارن در مورد ریشه کن کردن اعتیاد به مواد مخدر و یا اعتیاد به فضای مجازی و ….
اما باید آگاه باشیم چاقی اعتیادی آسان و فراگیر هست از طرف جامعه که هیچ کس به اون توجه نداره مثلا بارها ما والدین در مورد تربیت بچه ها و انجام اعمال مذهبی و مصرف سیگار و دخانیات و .. به بچه هامون سخت گیری کردیم و نزاشتیم بچه ها در این مسیر های نادرست بیفتند اما هیچ وقت به دنبال این نبودیم که فرزندانمون رو از چاقی نجات بدیم چون چاقی در ذهن ما چیز خاص و بدی نیست باعث سرافکندگی ما نیست و یا .چون چاقی از طرف جامعه پذیرفته شده هست .ما نگران نشدیم
افرادی که دنبال تهییه کردن مواد مخدر هستند و معتاد هستند متوجه هستن که در مکان عمومی و یا در فضای بسته مصرف اون محدودیت داره اما افراد چاق هرگز برای مصرف مواد غذایی محدودیت ندارن و تازه هر چقدر مواد خوراکی بیشتر بخرن و یا در رستورانها بیشتر سفارش بدن از شما بیشتر تشکر میشه و به شما احترام بیشتر گذاشته میشه .
خیلی جاها هستند در جامعه که انگیزه ی بیشتر در خوردن برای چاق ها به وجود میارن مثلا ساندویچ بمبی و پیتزا متری و یا همبرگر ستونی و …..و این بزرگ کردن سایز غذاها امتیازی هست که اون رستوران مشتری هاش رو نگه داره .ما نباید گول این بیشتر کردن سایز مواد خوراکی رو بخوریم چون این ترفندی هست برای چاقتر کردن چاق ها اتفاقا چند وقت پیش جایی بودم و صحبت این بود که انواع مرغ سوخاری در فلان جا کیلویی به فروش میرسه و خیلی به صرفه هست و من هم چون بچه ها دوست دارن یه لحظه گفتم چه خوب حتما میرم فلان جا که بخرم در حالی که بچه هام ری اکشن نشون ندادن و این نشون میده من بازم فریب این حرفها رو خوردم که به دام اعتیاد مواد مخدر خوراکی بیفتم .
سن چاقی هر روز کمتر و کمتر میشه و هیچ کس به دنبال منع اون نبست
تبلیغات تلویزیونی و یا بیلبوردها برای مواد غدایی با افراد لاغر درست میشن اما مشتری ها اونها افراد چاق هستند .و افراد متناسب رو در حالتی نشون میدن که هرگز خودشون تکرار اون عادت در روز ندادن مثل خوردن چای با بیسکوییت .افراد لاغر این عادت رو ندارن اما چاق ها این عادت رو دارن اینها اتفاقی نیست .
فردی که اعتیاد داره برای مصرف مواد مخدر نمیشه همه جا اقدام کنه اما چاق ها در هر مکانی میتونن اقدام کنن و تازه تشویق و ترغیب میشن برای بیشتر خوردن و تهدید میشن برای نخوردن که نخوری ناراحت میشم افراد معتاد هر گز ساعتها وقت نمیزارن که به همدیگه سیگار تعارف کنن اما چاق ها ساعتها وقت میزارن و بهم خوراکی تعارف میکنن.چقدر این اخلاق در خانواده ی ما مرسوم هست که باید به مهمان خیلی خوراکی و مواد عذایی تعارف کرد و این تعارف زیاد مساوی هست با احترام زیاد به اون شخص مهمان و اما الان دیگه من دوست ندارم به سبک گذشته زندگی کنم .چون نمیخوام عامل گسترش چاقی و رواج اعتیاد چاقی باشم
من اگر خودم تغییر کنم اطرافیانم هم تغییر میکنن خصوصا فرزندانم . من باید به جای خیلی از نگرانی ها برای اینده ی فرزندانم باید برای چاقی اونها نگران باشم
چاقی بدتر از اعتیاد به مواد مخدر ما رو ددرگیر میکنه و همیشه ما تمایل به خوردن مواد خوراکی داریم .
چاقی همه چیر یک انسان رو مثل سلامتی شخصیت و اعتماد به نفس و سبک زندگی و روابط رو تحت شعاع قرار میده پس با بودن در این مسیر باید ما متوجه نتیجه های عالی اون باشیم
حالا که هیچ کس در اطرافم به فکر وضع قانونهایی برای رهایی از اعتیاد به مواد خوراکی نیست خودم برای خانوادم و خودم قانون هایی رو میزارم که هرگز فرزندانم و خودم معتاد به مواد خوراکی نباشیم مثلا :
شادی در خانواده ی ما دور میز غذا جمع شدن نیست بلکه تماشای یک فیلم مناسب یا یک بازی مهیج یا یک تفریح بیرون از خونه هست .
به موقع حوصله سر رفتن من باید کتاب بخونم یا فایل گوش کنم و یا به یک مکانی که دوست دارم برم و لذت ببرم .
در موقع سیری به راحتی از خوردن لقمه های اضافه دوری کنم چون اونها باعث ضعیف شدن من در مقابل مواد خوراکی میشن .
هر وقت فرزندانم و همسرم میل به غدا داشتن بخورن و من هیچ وقت هیچ کس رو مجبور به خوردن نباید بکنم .
من حق تعارف کردن هیچ مواد غذایی رو به هیچ کس حتی مهمان هام ندارم پس میزارم راحت خودشون در صورت نیاز هر چی که میخوان بردارن .
من برای تفریح کردن و سفر کردن به دنبال خوردن و جمع اوری مواد خوراکی نیستم بلکه با عشق به دنبال لذت بردن از اون مکان و فضا و بودن با خودم و بقیه هستم .
من چاقی رو به نسل بعد انتقال نمیدم من هرگز خودم رو اسیر و وابسته ی مواد عذایی نمیکنم و برای تمرین عملی این قضیه باید منتطر باشم تا به خوبی گرسنه بشم و در اون حالت گرسنگی به اندازه نیازم غدا بخورم .و به محض گرفتن پیعام سیری اون رو رها کنم .
من فروغ سعی،میکنم از اعتیاد به مواد خوراکی پاک پاک باشم .
بنام خدای خوبم.
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز.
من قبل از اینکه حتی به این گام روبرو بشم قبلا به مامانم میگفتم من انگار آدم معتادی که وقتی مواد بهش نمیرسه عصبی میشه و حوصله حرف زدن نداره منم وقتی ۵ دقیقه از وقت غذا خوردنم میگذره اونقدر عصبی میشم که حتی صدای بقیه آزارم میده و وقتی با غذا مواجه میشم اونقدر میخورم که میخوام بترکم و بهونه خوبی هم برای خوردنم دارم چون از وقت خوردنم گذشته خیلی اساسی خوردم و داداشم میخنده میگه الکی نگو خودتو قانع کنی من وقتی از غذا خوردنم میگذره بدتر بی اشتها میشم و زده میشم و یکی از شباهت چاقی با اعتیاد همین بهانه آوردن و فرار کردن از واقعیت هست آدم معتاد هم وقتی بهش میگی چرا این کارو میکنی حالا هر نوع موادی ۹۰ درصدشون میگن که میخوایم غم و غصه هامون یادمون بره بعضی ها میگن ما برای فلان درد تفریحی میکشیم یا خیلیا که حسابی درگیر شدن میگن که فلان رفیقم خرابم کرد فلان و بیسار و وقتی بهشون میگی ترک کن خودتو رها کن از این عذاب میگن که من دیگه گرفتار شدم ترک کردنش سخته اگه ترک کنم میمیرم جونی برامون نمیمونه یا اینکه ما که این همه سال مواد کشیدیم اینم چند سال دیگم روش این حرفا و رفتارها در مورد چاقی هم صدق میکنه کسی که چاق شده اولا که دلایل خودشو داره که همش بهانه های ببخشید مزخرف هست مثل ارثی بودن ژن مادری یا پدری داریم سوخت و ساز پایینی داریم متابولسیم بدنمون پایینه و هرچیزی میخوریم به جای انرژی به چربی تبدیل میشه نمیدونم دیگه خیلی تحرک نداریم همش کارمون پشت میز هست تیرویید یا استرس رو بهانه خوردنشون میکنم من خودم بهانه خیلی الکی که نیاوردم این بود که بابا من قدم کوتاه وگرنه خیلی نمیخورم که چون نما میده چاقیم به همین دلیل هست زمانی که چاق ها منظورم اونایی که چیزی از لاغری با ذهن نمیدونن یا اصلا قصد لاغر شدن ندارن و میخوان این عذاب اندام نامتناسب رو تحمل کنند ازشون میپرسی که چرا لاغر نمیکنی خیلی وزنت رفته بالا میگه یک ماه رژیم گرفتم دیدم جواب نمیده بیخیال شدم بابا ما که این همه سال خوردیم این چند سال دیگه هم بذار چاق بمونیم حداقل با حسرت نخوردن اون چیز تایید که لذت میبریم نمیریم خاله خودم همیشه میگه من که چه بخورم چه نخورم چاق هستم لاغرم نمیشم پس میخورم تا به دلم نمونه و زورم بیاد یا بابای خودم با اینکه متناسب هست ولی وقتی بهش میگم نمک نخور زیادی خوب نیست فشار خون میگیری میگه بابا بیخیال پدر بزرگت همیشه خدا روحش شاد میگفت که بخورم و بمیرم بهتر از بشینم و ببینم و این ضرب المثل همیشه توی ذهن بابای من مونده چون پدرم زیاد اسم خدابیامرز پدربزرگم رو میارورد و خوردن خودشو قانع میکرد یا یکی از آشناهام همیشه هر زمان ازش بپرسی چرا یکمی وزنت رو پایین نمیاری میگه چاقیم رو دوست دارم باهاش مشکلی هم ندارم در صورتی که نشستن و بیدار شدن براش خیلی سخت هست و وقتی با این صحنه مواجه میشیم و میبینه میگه بخاطر قرص های قند و چربی که میخورم نابود شدم ضعیف شدم و عمرا به چاقی خودش ربطش نمیده و کلا یکی از شباهت های بارز چاقی و اعتیاد همین فرار کردن از واقعیت و زندگی کردن با عذاب هست چاق ها میدونن چاقی بهشون فشار میاره ولی بازم پرخوری میکنند معتادها عاصی شدن از دست این مواد و نابود شدن خودشون رو توی آینه بارها شاهد هستن اما بازم مصرف میکنند و از حس و حال اون لحظه لذت میبرن.
من یادم میاد رژیم بودم از اون رژیم های من درآوردی و حسابی هم وزن کم کرده بودم و رفتیم به یه جشن تولد و وقتی همه کیک میخوردن اونم بعد از خوردن شام منم میگفتم نمیخوام بخورم و فردا صبحونه میخورمش میگفتن بابا با یه تکه کیک که دو کیلو اضافه نمیکنی بعدم تو که رژیم بودی شامی نخوردی بخور بابا اون شب رو به خودت زهر نکن یا پارسال به افتتاحیه یک فست فود دعوت شده بودیم با همسرم و غذای که دادن هزینه ای بابتش از ما نگرفتن و یک جور جشن بود که من و همسرم بعد از گرفتن غذا به یک مکان سر سبز رفتیم تا نوش جان کنیم همسرم که شروع به خوردن کرد چون واقعا گرسنه بود و من مقداری از غذا رو خوردم و احساس کردم که سیر شدم اما همسرم بهم گفت نریزی دور همین غذا رو اگه میخواستیم پول بدیم نفری فلان قیمت برامون آب میخورد از غذای مفت هم میگذری و من با اینکه به شده سیر بودم انگار یکی توی ذهنم میگفت هنوز جا داری یکم دیگه بخور و با بی میلی یکمی دیگه هم خوردم و بقیش رو به همسرم دادم و بعد از خوردن متاسفانه تا سه روز حالا تهوع و معده درد شدید داشتم و مدام به شوهرم میگفتم تقصیر تو بود گفتی بخور حیفه و اونم میگفت اسلحه که نذاشتم رو سرت فقط گفتم حیفه میتونستی بیاریش خونه و بعدا بخوری یا یادمه رفته بودیم عروسی و یکی از فامیل ها غذای فرزندش اضاف اومد و وقتی دید نمیتونه اونو به خونه ببره یعنی ظرفی نداشت که بریزه داخلش گفت که مجبورم خودم بخورمش حیفه میخوایم شاباش بدیم زورم میاد دست نزده ولش کنم من بهش گفتم جا داری میخوری من شام خودمم تا آخر نخوردم آخه خیلی برنجش داخل ظرف زیاد بود داشت با لذت میخورد ولی گفت که آره پولش رو دادم تو هم اضافیش رو بخور مگه چقدر دیگه تو بشقابت مونده تو رستوران هم بری اینقدر پول غذات نمیشه که شاباش دادی یا توی خانواده همسرم شام خورده بودیم و تعارف شیرینی کردن نمیدونم دقیقا چه مناسبتی بود فکر میکنم روز مرد بود و من اونقدر برنج و خورشت خورده بودم که علاوه بر بقول شما حس سیری رو متوجه شده بودم به حالت فشار شکم رسیده بودم و جایی برای خوردن شیرینی حتی یک تکه نداشتم و اصرار خانواده همسرم که بابا یه تکه شیرینی هم تو دهن آب میشه بخور پشتش هم آب کن تا بره پایین اینو با حالت خنده هم میگفت و من در نهایت با اینکه جا نداشتم خوردم ولی هرچقدر به همسرم اصرار کردن نخورد یعنی شیرینی رو برداشت اما توی بشقاب رهاش کرد و خیلی قاطع به همه گفت من شام خوردم و سیرم و من اون موقع نمیدونستم این یعنی ذهن لاغر و خوردن من یعنی ذهن چاق الان که یادآور شدم و مرور کردم متوجه شدم که چقدر با حرفای دیگران ترغیب به خوردن بیشتر و بیشتر شدم.
تبلیغ هایی که چه توی فضای مجازی الان میشه بلاگرها تبلیغ میکنند یا فود بلاگر ها با خوردن های مسخرشون تبلیغ رستوران کسی رو میکنند و چه تبلیغ هایی که توی تلویزیون از انواع تنقلات و خوراکی ها میشه و مثلا بین تماشای فیلمی پیام های بازرگانی های کشور ایران نسبت به کشورهای اروپایی که بیشتر تبلیغ از اندام کمربند و کفش های لاغری هست بیشتر در تبلیغ های داخلی از هایپر مارکت های رنگارنگ گفته میشه و ترغیب برای خریدن با قیمتی مناسب تر از فلان فروشگاه که من زیاد دیدم و چیزی که من برداشت کردم با دیدن این فایل و توجه به اطراف غذا خوردن که هیچ پرخوری هم کار بسیار پسندیده و خوبی هست از دید جامعه و بیشترین ضربه رو به افراد چاقی که اطلاعی از این موضوع اعتیاد پرخوری خود ندارند میزنه اگر پرخوری پسندیده نبود این همه تبلیغ های متعدد چه در فضای مجازی چه در تلویزیون و حتی جدیدا بنرهایی که در بیلبورد های جاده های اصلی و بزرگ راه ها زده میشه و با زدن شدن اسم رستورانی مطرح و شکلی از سرآسپز با ساندویچ یا ظرف غذا در دستش که اتفاقا اون آقا در طرح بنر هم چاق هست توجه خیلی ها رو جلب میکنه و خیلی ها ترغیب به رفتن و تست از غذاهای اون رستوران یا فست فود میکنه و از نظر من جامعه ای متناسب خیلی زیبا تر از جامعه ای هست که افراد اون به دلیل اعتیاد چاقی و مصرف زیاد جان خود را با مشکلات قلبی چربی و قند خون از دست بدن یا اگه هم از دست ندن زمین گیر میشن که هیچ فرقی با مردن نداره و این تبلیغ هایی که به شدت برای یک فرد چاق بهتر بگم فردی با ذهن چاق وسوسه کننده است تاثیرش روی نسل های دیگر گذاشته میشه به گفته حرف زیبای شما در فایل های گذشته وقتی شخصی خودش متناسب باشه ذهنی متناسب داشته باشه باعث میشه نسل ما بعد خودش رو که شاید صدها نفر باشه از چاقی و اعتیاد چاقی نجات بده مگه ماها که چاق شدیم با حرفای اطرافیان و خانواده ای که ذهن چاق و جسمی چاق تر داشتن به این وضع نرسیدیم این خودش اثبات میکنه که اگر جامعه ای تلاش برای اعتیاد چاقی مانند بقیه مسائل بکنه کشوری شاداب تر و سالم تر خواهد داشت مریضی ها ۹۰ درصدشون از چاقی هست باشگاه های که هزاران چاق میرن فقط به این دلیل که لاغر بشن نه برای سلامتی کشور کره زیباترین اندام ها رو در بین زنان و مردانش میشه مشاهده کنی خصوصا در جوان ها که علاوه بر اینکه اندامی بسیار تراشیده و لاغر دارند خیلی هم در زمینه ورزش فعال هستن و عمر زیادتری طبق آماری که اطلاع دارم دارند شاید در اون کشور هم چیزی به اسم اعتیاد چاقی وجود نداشته باشد اما روش درست زندگی کردن رو بلد هستند.
به نام خدای مهربون چاقی اعتیادی آسان اما خطرناک
چاقی یه جور اعتیاد ،اعتیاد به یه سری رفتارها و عادت ها که ما رو از تناسب اندام خارج کرده
اولین بار وقتی شنیدم چاقی یه جور اعتیاد خیلی بهم برخورد. گفتم همین مونده بود که بهمون عنگ اعتیاد رو هم بزننولی هی که تو این مسیر پیش رفتم فهمیدم آره درست چاقی اعتیاد،اعتیادی که کسی جدیش نمیگیره خانواده ها چیز بدی برای بچه شون نمیبینن و توی جامعه پذیرفته شده
برای خیلی چیزا تو جامعه قانون میزارن اما آیا برای چاقی هم قانونی هست که اگر انجامش ندی جریمه بشی این جسمی که خدا در اختیارم قرار داده من مسئولش هستم آیا به اندازه کافی مراقبش هستم ؟
وقتی پیام دوست عزیز رو در انتهای متن خوندم گفت چرا من برای جسم خودم قانون نزارم باید برای خودم قانون بزارم وقتی میخام یه چیزی رو از روی هوس بخورم به خودم بگم آیا الان واقعا نیاز بدنم؟آیا واقعا گرسنه هستم ؟باید صادقانه به خودم جواب دادم اگر گرسنه هستم که میخورم نوش جونم و لذت میبرم ولی اگر گرسنه نیستم نمیخورم و از نخوردنم لذت میبرم یه قانون دیگه ای که باید سعی کنم بهش عمل کنم اینه که برای فرار از استرس و فشار روحی نباید چیزی بخورم باید با تغییر زاویه دیدم با دیدن چیزای زیبا این کارو کنم این یکی از بهترین قوانین به نطرم اگر من اعتیاد بیارم به این موضوع که من با خوردن خودمو آروم میکنم اونوقت تو جاهایی که عصبی میشم و دسترسی به مواد غذایی ندارم نمیتونم آروم بشم ولی اگر این وابستگی رو از خودم جدا کنم ک بگم من هر جایی عصبی شدم فقط وفقط باید با تغییر زاویه ی دیدم و تمرکز بر زیبایی ها خودمو کنترل کنم اونوقت جایی که مواد غذایی هم نباشه من میتونم خودمو کنترل کنم مادر من از وقتی که یادمه چاق بود و من هروقت بهش میگفتم چرا مادر من لاغر نمیکنی میگفت مهم نیست برام دنیا دو روز تا اینکه سنش رفت بالا و زانو و درد و کمر درد امانش رو برید چندین دکتر رفت همشون نظرشون این بود که خیلی وزنت رفته بالا خانوم و مادرم اونجا رژیم رو شروع کرد ۱۵ کیلو هم کاهش وزن داشت ولی من که با این مسیر آشنا بودم میدونستم برمیگرده و همینطور هم شد حالا که بهش میگی لاغر کن میگه من رژیم امتحان کردم فایده نداشت ولی خودم الان میدونم که چقدر استرس بیشتر شده چون بازم زانو دردهاش زیاد شده ولی دیگه اراده ای برام رژیم گرفتن هم نداره شباهتش مثل معتادی میمونه که خیلی درگیر مواد شده و دیگه کاری برای ترک کردن هم نمیکنه آنقدر که غرق در مواد کشیدن شده وقتی بهداین فکر میکنم که چاقی یهداعتیاد که هیچکس جدی نمیگیره و پذیرفته شده بیشتر انگیزه میگیرم که این مسیر رو ادامه بدم چون واقعا برام خیلی خفت بار که عنگ اعتیاد هم بهم زده بشه پس باید متعهد بشم که به قوانینی که برای خودم وضع کردم پایبند باشم
شباهت چاقی با اعتیاد تو چاقی ما به یه سری عوامل بیرونی وابسته هستیم مثل مواد غذاییتو اعتیاد هم به یه عامل بیرونی مثل مواد تو چاقی ما حال خوب رو گره میزنیم به مواد غذایی و خوردنتو اعتیاد هم حال خوب رو گره زدیم به موادتو هر دوتاشون وقتی ما وابسته ی عامل بیرونی هستیم قدرتی در تغییرش نداریم اما وقتی حال خوب رو از درون پیدا میکنیم دیگه به هیچ کدوم از این عوامل وابسته نیستیم
سلام و درود
لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید به اشتباه دیدگاه خود را در پاسخ به دوست دیگری ثبت کرده اید
با تشکر
به نام خدای مهربان 🦋
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری .
گام دهم: چاقی اعتیادی آسان است.
اعتیاد حالتیه که در اون شخص به خاطر مصرف مواد شیمیایی طبیعی، دچار ضعف اراده توی کنترل تکرار اعمال خودش میشه،هرچند که این ضعف اراده بیماری نیست،ولی به خاطر اون عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده، به عنوان یه بیماری در نظر گرفته میشه.
این بیماری یا ایجاد اختلال توی کنترل بر سیستم رفتار_ پاداش، باعث تکرار اون رفتار میشه.اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و کشنده است،این عارضه، یه نوع ارتباط تسکین دهنده با یک ماده روانگردان یا تاثیرگذار بر ذهنه،و یا رفتاریه که ما رو در برابر میل بیش از حد، ناتوان میکنه.
اعتیاد مثل یه حالتیه که در اون بدن انسان برای انجام فعالیتهای عادی خودش، به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته میشه،که وقتی هم اون ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمیگیره، یا انجام اون رفتاری که شخص معتاد بهش وابسته شده، امکانپذیر نمیشه،نتیجه اون باعث علائم خماری یا محرومیت میشه.
یک فرد معتاد به مصرف کردن مواد مخدر اعتیاد داره،و یک فرد چاق هم به مصرف مواد غذایی اعتیاد پیدا کرده،چاقی عوارض زیادی داره، که حتی شاید خطرناکتر از هر نوع اعتیاد دیگهای باشه،
اونی که به مواد مخدر اعتیاد داره خیلی بیشتر از کسی که به مواد غذایی اعتیاد داره تحت فشار برای ترک کردنه،و این آزادی توی رفتار کسی که اضافه وزن داره، اعتیادش رو خطرناکتر از هر نوع اعتیاد دیگهای میکنه.
افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال یک جای مخفی و دور از چشم مردم باشن،ولی افراد چاق توی بهترین مکانها، به صورت آشکار همدیگه رو ملاقات میکنن، و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار میگیرن.
افراد معتاد همیشه از سمت خانواده و جامعه ترغیب و تشویق به ترک کردن و یا حتی تهدید هم میشن،ولی افراد چاق همیشه در معرض تشویق و ترغیب برای چاقتر شدن هستن.
فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیازش باید به مکانهای خاصی بره،اما یه فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی هست که اونا رو عامل چاقی خودش میدونه.
هر روز هم داره فرصت مبتلا شدن به اعتیاد چاقی بیشتر، و امکان مبتلا شدن به اون هم افزایش پیدا میکنه.و امروزه ما در هر جایی هم که باشیم میتونیم به راحتی به هر نوع ماده غذایی، به هر اندازه که بخواهیم دسترسی داشته باشیم.
اگه چاقی رو نوعی اعتیاد آسون در نظر بگیریم،تنوع مواد غذایی که باعث چاقی یا همون اعتیاد به مصرف بیرویه میشه، بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدره،
نکته نگران کننده اینه که ترکیب تنوع بینهایت مواد غذایی، با آسون شدن دسترسی به اونا، باعث افزایش سرعت چاقی در جهان شده،
تا وقتی که توی ذهن افراد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشه، و از طرفی هم فرد چاق عقیده اش اینه که نمیتونه اشتهاش رو کنترل کنه،پس زیاد شدن تنوع مواد غذایی و همچنین آسون شدن دسترسی به مواد غذایی، میتونه زمینه ساز گسترش چاقی باشه،چون از قبل توی ذهن فرد چاق، نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود داره،ولی با توجه به همه این گستردگی تنوع مواد غذایی و آسون شدن دسترسی به مواد غذایی، همچنان انسانهای زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی میکنن،پس موضوع مهم اول اون نگرشی هست که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده اون در ذهن افراد ایجاد شده،بعد هم تنوع و آسون شدن دسترسی به مواد غذایی، از اهمیت برخوردار میشه.
چطور چاقی به اعتیاد تبدیل شد؟؟
انسانها از پیش فرضهای خودشون برای غذا خوردن که بر اساس نیاز و به مقدار مورد نیازشون بود، تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتن،
همچنین تنوع مواد غذایی،نوع بستهبندی،تعیین کردن میزان و مقدار بستهبندی فردی،و تبلیغات توسط کارخانههای تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان ها شدت پیدا کرد.و این فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی ما رو حریص کرد که هر آنچه بینیم بخریم و بخوریم،و این باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شد،خوردن بیش از حد نیاز و پرخوری عمل زشتی به حساب نمیاد و توی مهمونیها، پذیرایی کردن با تنوع مواد غذایی،و توی رستورانها تنوع منو غذایی،مهر تاییدی به این عمل زده،در حالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده بشه.
خیلی از والدین هم هستن که با اصرار کردن، جایزه دادن به خوردن بیشتر، تشویق برای سلامتی و قویتر شدن، سرگرم کردن بچه ها هنگام بهانهگیری، باعث نفوذ چاقی به سنین پایینتر شدن،
سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم احساس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی،همه اینها باعث ایجاد فرمول ذهنی، خوردن برابر با شادی و سرگرمی شده.
پناه آوردن به مواد غذایی، برای فراموش کردن عصبانیت، خشم، شکست، و آروم شدن هم یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی بین انسانها شده،
تحریک پذیری بر اساس حواس پنجگانه، دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن، بدون توجه کردن به علت خوردن، هم به گسترش چاقی سرعت بخشیده.
و همچنین نبودن هیچ مجازات و ضمانت اجرایی برای این اعتیاد پرخوری از طرف خانواده، جامعه و دولتها باعث شده که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکنه،بلکه به شکل گستردهای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.
پس الان که فهمیدم برای پرخوری کردن خط قرمز و قانون و ممنوعیتی وجود نداره،و انسان پرخور مثل یک معتاد به مواد مخدر، ویک مجرم آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش هست و داره با پرخوری بدنش رو پارکینگ انواع بیماریهای خطرناک میکنه، و به خواسته پروردگارش که هدفش از خلقت اون شادی و احساس عالی هست توجهی نمیکنه و الهامات فرشته درونش رو نادیده میگیره.باید خودم سریعا قانون و محدودیتی برای خودم وضع کنم،باید در صورت گرسنگی واقعی، به اندازه نیاز جسمم بخورم،و به محض سیر شدن، دست از غذا بکشم،از غذا خوردنم لذت ببرم،اصراری به زیاد خوردن خودم و دیگران نداشته باشم،توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم،
برای لذت و سرگرمی و برای فرار از فشار و استرس، چیزی نخورم، همیشه قبل از خوردن هر چیزی از خودم بپرسم که چرا میخوام اینو بخورم؟؟بعد هم اگه گرسنه نبودم نخورم، و از نخوردنم لذت ببرم،بدونم که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم،هنگام خوردن اگه خواستم زیادهروی کنم به یاد اندام زیبای خودم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدونم که من در زمره افراد متناسبم،و خداوند انتهای کوچه آغوشش رو جهت رسوندنم به آرزوم باز کرده،تا بشم احسن الخالقین،اون چه هدفش از خلقتم هست.
چرا باید لاغری با ذهن رو یاد بگیرم؟؟وقتی که اهمیت یک موضوعی در ذهنم پررنگ بشه اونوقت، تمایل بیشتری پیدا میکنم برای اینکه به اون موضوع رسیدگی کنم.
خیلی از افراد هستن که دیگه چاقی رو پذیرفتن و میگن ما دیگه چاقیم، کاریش نمیشه کرد، ژنتیکه،چند بارم تلاش کردم نشده، اصلاً کسی تا حالا نتونسته لاغر بشه، و پذیرفتن که دیگه همیشه چاق میمونن،باید این موضوع رو بدونم که چاقی یه سری عوارض و مسائلی رو برای فرد چاق به همراه میاره،خیلی از افراد هستن که سالهای زیادی رو اضافه وزن داشتن،هرگزم به این فکر نکردن که باید لاغر بشن، یا یه فکری واسه خودشون بکنن، جوری هم حرف میزدن که همینه دیگه، مگه آدم چند سال زنده است، بزار خوش باشیم،ولی همین افراد وقتی پا به سن میذارن، یا یه مشکلی براشون پیش میاد و به پزشک مراجعه میکنن،اولین چیزی که پزشک بهشون میگه اینه که باید وزنت رو بیاری پایین،اونجا تازه با موضوع اهمیت اضافه وزن مواجه میشن،ولی باز به خودشون نمیگرن و کاری نمیکنن،شاید هم یه تلاشی بکنن،ولی وقتی میبینن نتیجهای نمیده،در نهایت فراموش میکنن،تا باز مشکلشون جدیتر میشه و دوباره تکرار میشه و به پزشک مراجعه میکنن،پزشک هم میگه که باید یه فکری به حال خودت بکنی،هرچقدر اضافه وزنت بیشتر شده، مشکلت بیشتر شده،هر چقدر چاقتر بشی، این چاقی داره سرعت مشکلت رو افزایش میده، بدنت رو تخریب میکنه، اونوقت دیگه زنده نمیمونی،مگر اینکه یه فکری به حال خودت بکنی و وزنتو کم کنی،و این افرادی که سالها به فکر لاغر شدن نبودن و هر وقت هم صحبت از لاغری میشد مسخره میکردن،در اون سن بالا و با اون وزن، متعهد میشدن که هر روز پیادهروی کنن، مقداری از وزنشون رو کم کنن،تصمیمی که شاید سالها قبل میتونستن بگیرن و خیلی راحتتر میتونستن به نتیجه برسن رو مجبور میشدن با تحمل رنج و سختی فراوان بگیرن،چون دیگه پای مرگ وسط بود،
چاقی برای خود فرد یه سری عوارض و مشکلات رو به وجود میاره،چه بخواد، چه نخواد.چه به فکر باشه، چه نباشه،بالاخره چاقی گریبانش رو میگیره،هر کسی به هر اندازهای که بخواد نسبت به وضعیت چاقی خودش بی تفاوت باشه بالاخره یه روزی میرسه که مجبور میشه برای وضعیت خودش اهمیت قائل بشه و یه کاری رو انجام بده.
مسئله مهمتر اینه که اون چاقی فقط به خود فرد صدمه نمیزنه، درسته خود فرد رو دچار یه سری مشکلات و مسائل میکنه،اما همه اطرافیان اون فرد رو هم درگیر میکنه که باید ازش نگهداری کنن، حمایتش کنن، مراقبت کنن،و این چاقی و بیتفاوتی اون فرد، باعث میشه که نه تنها برای خودش مشکل به وجود بیاد، بلکه برای اطرافیانش هم مشکل ساز میشه،تاثیر بد بعدی اون اینه که به احتمال خیلی زیاد فرزندان، نوهها و زنجیره حیات این خانواده هم با مشکل اضافه وزن مواجه خواهد شد،چون عادتها و نگرش پدر خانواده، مادر خانواده، به فرزندان و اطرافیانش هم منتقل میشه،پس اهمیت لاغر شدن جنبههای مختلفی داره،برای سلامتی خودمون لازمه،برای اینکه بتونیم تجربههای بسیار متفاوتی در زندگی داشته باشیم لازمه،
برای اینکه اعتماد به نفسمون رو به دست بیاریم لازمه،برای اینکه نسل خودمون رو اصلاح کنیم، نسل بعد از خودمون رو اصلاح کنیم، واقعا لازمه که بخواهیم زنجیره چاقی رو قطع کنیم.
اما این موضوعی که بسیار ضروری و مهمه از طرف جامعه، از طرف دولت، از طرف سیستم بهداشت و درمان خیلی مورد توجه قرار نمیگیره و خیلی براش کاری انجام نمیدن،خیلی هشدار داده نمیشه،تذکر داده نمیشه،راهکار داده نمیشه.
چرا به این شکله،؟؟چون چاقی از نظر عموم جامعه چیز خاصی نیست، یه چیز پذیرفته شدهاست. در حالی که بسیار خطرناکتر از هر موضوعیه که جامعه روی اون تمرکز داره و میخواد حلش کنه،ما سالها توی رسانهها، فیلمها، سریالها، دیدیم و شنیدیم درباره پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با اعتیاد،که خیلی هم تمرکز روی اینه که اعتیاد رو ریشه کن کنن،اما هیچ وقت در مورد چاقی همچین برنامههایی نیست،همچین برنامهریزی بلند مدت و واکنشی از سوی سران حکومتی، موسساتی که دستاندرکارن، همچین برنامههایی برگزار نمیشه که با چاقی برخورد کنیم،چرا؟؟چون چاقی پذیرفته است،چاقی یک اعتیاد بسیار آسون، فراگیر و پذیرفته شده از طرف جامعه است.
خیلی از خانوادهها هم مراقبت زیادی از فرزندانشون میکنن که دوستای اونا کی هستن، با کی میرن، با کی میان،مواظبن که اونا مبادا به سمت مصرف سیگار برن،یا در مورد مسائل دینی، خیلی مراقبت میکنن که چه جور نماز بخونن، چه جور روزه بگیرن،ولی در مورد وضعیت تناسب اونها راهکار و مبارزهای صورت نمیدن،حتی در خیلی از موارد به اقداماتی که فرزندان برای لاغر شدن انجام میدن، و حتی اگه بچه هاشون هم میخوان لاغر بشن واکنش میدن،و یا ناراحت میشن و سرزنششون میکنن که من خستهام، نمیتونم،حوصله ندارم برای تو غذای جدا درست کنم،فایده نداره،چند بار میخوای رژیم بگیری،تو اهل رژیم نیستی،تو اراده نداری،چرا این برخورد رو با اونا میکنن؟؟برای اینکه در مورد چاقی چیز بدی نشنیدن،پذیرفته شده براشون،هیچ مسئلهای نداشتن با وضعیت چاقی فرزندشون و حتی وضعیت چاقی خودشون.
خیلی موقعها توی اماکن عمومی میبینیم یه سری تابلوها میزنن و اخطارهایی میدن،کنار رودخانهها که شنا ممنوعه، خطر مرگ داره،توی جادهها پیوسته علائم هشدار دهنده راهنمایی و رانندگی رو میبینیم،خطر سقوط، خطر ریزش کوه، خطر لغزنده بودن جاده ،خیلی جاها هم تابلوهای خطر برق گرفتگی ،خیلی جاها به انسانها هشدار میدن که مراقب باشید اینجا میتونه براتون خطرناک باشه،اما هیچ جایی تابلویی نیست برای خطر چاقتر شدن، خطر چاق کنندگی، خطر بدتر شدن وضعیت جسمی،چرا ؟؟چون چاقی از طرف جامعه پذیرفته شده است.
افرادی که میخوان مواد مخدر مصرف کنن باید یه سری مراقبتهایی رو انجام بدن، راهکارهایی رو باید بلد باشن تا بخوان به مواد مخدر برسن،یا حتی برای مصرف سیگار هم یه سری محدودیتها هست که هر جایی نمیتونن سیگار مصرف کنن،اما هرگز برای مصرف بیرویه مواد غذایی محدودیتی نیست،تازه تشویق هم میکنن،مثلاً اگه به یک سوپرمارکت مراجعه کنیم، هر چقدر بیشتر مواد غذایی بخریم، تازه مورد احترام بیشتری هم قرار میگیریم،هر چقدر بیشتر از رستورانها غذا سفارش بدیم، هر چقدر غذای بیشتری از رستورانها بخوریم، تازه تشویق بیشتر هم میشیم،تشکر بیشتر از ما میشه،به ما احترام بهتر گذاشته میشه،خدمات بهتری به ما میدن،اغذیه فروشیها، رستورانها، دائماً به فکر اینن که به چه شکل میتونن مواد غذایی بیشتری رو به مشتریها عرضه کنن،یا چالشهایی رو ایجاد میکنن،چالش خوردن همبرگرهای ستونی، یک متری، پیتزاهای متری،و خیلی دنبال راههایی هستن که انگیزه خوردن بیشتر رو در افراد به وجود بیارن و هیچ وقت هم مورد سرزنش یا نکوهش، یا جریمه یا اخطار قرار نمیگیرن و کار بسیار پسندیده و بازاریابی مفیدی هست،کتابها نوشته شده، دورهها برگزار میشه که چطور افراد رو ترغیب کنن به خوردن بیشتر،به مصرف بیشتر،که چطور مشتری خودت رو نگه داری که هر بار گرسنه شد حتماً سراغ تو بیاد.
چطور مواد غذایی بیشتری به مشتری بفروشی،چطور اگه مشتری اومد چند قلم سفارش داد شما چند قلم دیگه هم اضافهتر به اون بفروش،و خیلی آموزشهای جهانی داره فروش بیشتر،و هیچ وقت فروشگاهها مورد سرزنش قرار نمیگیرن که چرا در جهت بیرویه کردن مصرف،یا بیشتر از حد مصرف کردن داری تلاش میکنی.
و چاقی اعتیادیست که بسیار آسون داره در جامعه، در کل دنیا گسترش پیدا میکنه،به آرومی و با شادی و لذت، افراد چاق روز به روز دارن چاقتر میشن،و یه سری افراد دارن به چاقها ملحق میشن، و سن چاقی داره هر روز کمتر و کمتر میشه و این در حالیه که جامعه، هیچ واکنشی نسبت به گسترش چاقی به شکلی که نسبت به مسائل دیگه در جامعه واکنش میده،هیچ واکنشی نسبت به وضعیت چاقی نداره،هیچ محدودیتی نیست،هیچ قانونی وضع نشده،تازه تشویق هم میشه،تبلیغات همه در راستای تحریک افراد چاقه.
هیچ ماده غذایی برای افراد متناسب تبلیغ نمیشه،و اگه دقت کنیم بازیگران صحنههای تبلیغات مواد غذایی، افراد متناسب هستن،اما مصرف کنندگان این محصولات افراد چاقن،چرا افراد چاق رو در صحنههای فیلمبرداری محصولات غذایی واردنمیکنن؟؟به خاطر اینکه اگه یه فرد چاقی رو نشون بدن که در حال خوردن فلان ماده غذایی هست که داره تبلیغ میشه،افرادی که اضافه وزن دارن از خوردن اون ماده غذایی خوششون نمیاد، میترسن.
چرا ؟؟چون اون ماده غذایی با این چاقی در ارتباط قرار میگیره و اونا در ذهنشون تصور میکنن که خوردن این ماده غذایی باعث چاقی شده ،پس هرگز از افراد چاق در تبلیغات مواد غذایی استفاده نمیشه و همیشه افراد متناسب رو در حالتی نشون میدن که در حال تکرار عادتیه که هرگز خودش نداره.
و اگر دقت کنیم میبینیم، تبلیغاتی که داره خوردن بیسکویت رو با چای تبلیغ میکنه،خوردن عصرانه، کیک، کلوچه، بیسکویت، و هر چیزی رو با چای خوردن تبلیغ میکنه،افرادی دارن اون صحنهها رو بازی میکنن که هرگز خودشون این عادت رو ندارن،هرگز خودشون با چای بیسکویت و کیک نمیخورن،اما همه افراد چاق عادت دارن حتماً با چاییشون یه چیزی بخورن،حالا بیسکویته، کیکِ، شکلاتِ، نباتِ.یه چیزی حتماً باید باشه،باید بدونیم که اینا اتفاقی نیست،اینا برنامهریزیهاییه برای رشد و گسترش اعتیاد چاقی،اعتیادی که بسیار آسونه،پذیرفته شده است،و جامعه داره تلاش میکنه که چاقی رو گسترش بده.
در حالی که یه حرکتهای خفیف و پراکندهای هم صورت میگیره که مثلاً یه حرفهایی زده بشه که مراقب چاقی باشید،اما در مقابل تبلیغات و تلاشی که صنایع و رستورانها و هر چیزی که مربوط به مواد غذایی و همچنین صنایعی که در جهت لاغری افراد چاق تلاش میکنن، اینها دائماً دارن تلاش میکنن تبلیغات بیشتری داشته باشن،محصولات بیشتری رو بفروشن به افراد چاق،و این در حالیه که هیچ اشتباهی هم بر اونا نیست،هیچ خطایی هم بر اونها وارد نیست، هیچ جریمهای براشون در نظر گرفته نمیشه،چون نگاه کلی جامعه به چاقی یک نگاه دوستانه است،یک اعتیاد دوستانه و پذیرفته شده است که به آسونی داره گریبان افراد جامعه رو میگیره که خیلی هم عواقب بدی داره.
اونی که اعتیاد داره برای مصرف موادش نمیتونه هر جایی اقدام کنه،گوشه گیر و منزوی میشه،چون نمیتونه هر جایی مصرف کنه، نمیتونه وسط یک مهمونی عمومی، شروع کنه مواد مصرف کردن،اما همه افراد چاق، هر جایی میتونن اقدام کنن برای چاقتر کردن خودشون، برای بیروی مصرف کردن مواد غذایی،تازه تشویق هم میشن به بیشتر خوردن، بهشون اصرار هم میشه که بیشتر بخورن، تهدید هم میشن که اگه نخورید من ناراحت میشم، باید بخوری.و این اعتیادیه که به صورت احترام متقابل داره گسترش پیدا میکنه،هرگز شاید توی مهمونیها مواد مخدر به همدیگه تعارف نکنن، اصرار نکنن که باید سیگار بکشی، باید مواد مصرف کنی،اما به آسونی، ساعتها و هزاران نفر انرژیشون رو صرف تعارف کردن به همدیگه میکنن برای بیشتر خوردن.
پس باید مراقب چاقی باشم،باید لاغر شدن رو یاد بگیرم،باید لاغر شدن برام اینقدر مهم باشه که نه تنها زندگی خودم رو دگرگون کنه،بلکه نسل منو هم تغییر بده،تاثیر روی خانواده بزارم،روی فرزندان و اطرافیانم بزارم،بدون اینکه بخوام بحث کنم،یا اصرار کنم،همین که خودم تغییر کنم، خود به خود اطرافیانم هم با دیدن من تغییر میکنن.
پس چاقی رو جدی بگیرم،شاید در جامعه اهمیتی براش قائل نیستن،اما باید خیلی بیشتر از اینکه نگران این باشم که فرزندم مبتلا به اعتیاد نشه،یا اینکه نگران باشم آینده شغلیش چی میشه،یا اینکه نگران باشم با کی داره رفت و آمد میکنه،درسته که اینها مهم هستن،ولی خیلی بیشتر از اون برای وضعیت سلامتی و تناسب اندام فرزندم و خودم نگران باشم، و مراقبت کنم و اقدام کنم برای یادگیری لاغری با ذهن.
همیشه به این فکر کنم که چرا درباره چاقی هیچ محدودیتی اعمال نمیشه،و توی زندگیم حواسم باشه و ببینم که کجاها تابلوهایی زدن که اخطار دادن ویه چیز خطرناکی رو اومدن اعلام کردن که نزدیک نشید، نوار کشیدن، تابلوهای خطر نصب کردن،و مثال پیدا کنم از تمرکز جامعه بر موضوعهایی که شاید خیلی هم فراگیر نیست و اهمیت نداره و در مقابل بیتوجهی جامعه بر موضوع چاقی که اینقدر اهمیت داره و شخصیت و بنیان و رشد و گسترش فکری و نبوغ و خلاقیت و همه چیز فرد رو داغون میکنه.
الان که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتم، وقتی که نتایج عالی بگیرم، وقتی ذهنم رو با آموزشهای صحیح در مسیر متناسب شدن هدایت کنم، و نتیجش رو در جسمم، در روحیم، در احساسم، در اعتماد به نفسم، در جنبههای مختلف زندگیم ببینم،اون وقت بیشتر درک میکنم که خودم رو از دام چه اعتیادی رها کردم.
شاید یک فردی رو اگه بفهمن معتاد شده کلی براش ناراحت بشن، دوست داشته باشن بهش کمک کنن،یا اینکه یه فرد معتاد رو ببینن که جسمش داره فرسوده میشه، حالتهاش خاصه، بلافاصله متوجه میشن و شاید توی ذهنشون حتی نگاه تحقیرآمیز هم بهش داشته باشن،ولی توی چاقی درسته که فرد به حالت معتاد نمیرسه،به اون حالت خماری نمیرسه،اما خیلی بدتر از اعتیاد به مواد مخدر، فرد رو درگیر خودش میکنه،تمایل ما به خوردن خیلی شدیدتر از تمایل یه فرد به مصرف مواد مخدره،تمایل ذهن چاق به خوردنِ بیشتر،برای تنوع در خوردن،خیلی بیشتر از ذهن یک فرد معتاد برای مصرف مواد مخدره ،چاقی همه چیز آدم رو تحت الشعاع قرار میده،سلامتی، شخصیت، اعتماد به نفس، موفقیت، سبک زندگی، ارتباط با دیگران، همه چیز انسان رو تحت تاثیر قرار میده.
سپاسگزارم از شما استاد عزیزم🙋🏻♀️🙋🏻♀️💖💖🌼🌼🦋🦋
یادمه چند ساله پیش ک درگیر رژیم و وزن کم کردن بودم،همسرم بهم گفت چرا باید با خوردن وزن کم کنی وقتی کم بخوری یا اصلا نخوری چاق نمیشی و من در جواب بهش گفتم بابا من مثه ی معتادم ک میخوام مصرف نکنم ولی مغزم فرمون میده ک مصرف کن ،حیفه دیگه گیرت نمیاد یا اگه نخوری غذا حیف میشه خدا قهرش میگیره،ولی الان ب لطف خدا یاد گرفتم ک فراوانی مواد غذایی هست و اگر مهمونی و عروسی و عزا و … برم غذا فراوونه واگه اونجا نخورم خودم توی خونه ب راحتی درست میکنم و ب نظرم این باحالترین و زیباترین باوری هست توی این دوره ها یاد گرفتم.الهی شکر.
سلام و درود
سوال اول: استاد عطارروشن به اندازه کافی شباهت های بین اعتیاد و چاقی رو گفتن، اونقدر کامل که جا برای حرف بیشتری نزاشتن ولی منم از خیلس وقت پیش این حس رو داشتم که چاقی و ولع زیاد خوردن یه نوع اعتیاده و شاید خیلی سخت تر از اعتیاد واقعی باشه عواقبش
سوال دوم: به خونه ی خاله ی مامانم رفته بودیم و ایشون به خاطر مهمون نوازی عالی که داشتن به جای ۵ نفر برای غذا برای ۱۰ نفر غذا میپختن و اصلا توجه به این نمیکردن که چقد خوردی مدام تعارف و اینکه مرگ من بخور نکنه دستپختمو دوست نداری و نظیر این ها
سوال سوم: در تبلیغات و حتی بسته بندی خوراکی ها با رنگ طرح و تازه و خوشمزه نشون دادن مواد غذایی سعی در تحریک خریدار برای فروش ماده غذایی خود میکند
سوال چهارم:خونه ی مامان بزرگم اینکه غذات اضافه بیاد خیلی رفتار زشتیه و خیلی وقت ها مجبور بودم به زور غذا و تا اخرش تموم کنم،خیلی وقت ها به دوستام میگفتم یه غذا بگیریم و اونا قبول نمیکردن و من مجبور میشدم یه غذای کامل برای خودم بگیرم و بدوم اینکه حواسم باشه همه ی اون رو تموم کنم، یا اینکه همیشه بدم میومد از غذام تو کافه چیزی اضافه بیاد به خاطر همین همش رو میخوردم یه وقتایی حتی به زور
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام
با آگاهی که امروز به لطف خداوند کسب کردم تازه متوجه شدم در چه دام وحشتناکی افتادم و با تمام وجودم از خداوند خواستم که من و تمام دوستان همگامم و همه انسانهای چاق و از دست این مافیاها نجات بده چقدر تاسف باره که عده ای در جهان آمدند و علیه هم نوعان خودشون انواع و اقسام ویروسها و بیماری ها و چاقی و اعتیاد به مواد مخدر و غیره رو ساختن و چقدر تاسف بار تره که انسانهای شریفی بدلیل عدم آگاهی و آموزش لازم در این دامها افتادند و آن خون آشامهای خودخواه شروع کردند به نابودی و دگردیسی نسل بشری ؛وقتی نگاه میکنیم کسانی که اعتیاد به مواد مخدر دارند همیشه از ترک اعتیاد گریزان هستند در حالی که از اعتیاد خود به سطوح آمدند و دنبال راه چاره ای برای نجات خود هستند دلیل این گریزان بودن آنها آموزشهای غلطی است که طی فیلمها و سریالها و جامعه به آنها داده شده که همیشه فرد معتاد را به قل و زنجیر میکشند و به تخت میبندند و زندانی اش میکنند تا پاک شود و ترک کند و این ذهنیت ساخته شده از آموزشهای غلط یک مقاومت ذهنی در شخص معتاد بوجود می آورد که مانع ترک اعتیاد او میشود در رابطه با موضوع اعتیاد چاقی وضع از این هم خرابتر است مواد غذایی به وفور در دسترس است و در جامعه پذیرفته شده است این اعتیاد و حتی تشویق ها هم وجود دارد آموزشی وجود ندارد آگاهی وجود ندارد یعنی به طور مطلق تصور کنید انسانی در وسط قرار دارد و دور تا دور او چاههای عمیق کنده شده طوری که نمیتواند از هیچ سمتی خودش را نجات دهد در حالی که برای ادامه زندگی و بقای خودش حتما باید از روی این چاهها عبور کند اما او عاجز مانده لاغری با ذهن و آموزشهای آن ابزار و آموزش ساخت پل را میدهد تا بتوانیم از روی این خندقهای بلا عبور کنیم
لاغری را در ذهن ما به غول هفت سر دست نیافتنی تبدیل کرده اند در مغز ما حکاکی کرده اند که لاغری مساوی است با نخوردن با ورزش با دارو با جراحی با زجر با فشار و کدام انسانی است که ذهنش رنج و فشار همیشگی را بپذیرد به طور قطع هر رژیم و فشاری دوره ای است و مسلما رها میشود این مافیاهای چاقی مدام در حال تحریک افراد چاق برای مصرف بیشتر مواد غذایی هستند مدام در حال آموزش تنها راهکارهای تناسب اندام که همان رژیم و ورزش و …..است هدایت میکنند آنها خوب میدانند که چه مواد غذایی اعتیاد آوری تولید کرده اند چرا باید ما یکباره هوس چیز شیرین بکنیم آیا چیزی جز این است که ما را معتاد کرده اند؟ آیا غیر از این است که اینها همه برنامه ریزی شده است؟نگاه کنید خودشان ویروس کرونا را ساختند خودشان واکسنش را به زور با ایجاد ترس درمردم تزریق کردند خدا میداند چه مافیایی در بین بود در این سالها با ما بازی کردند علاوه بر هزینه های سرسام آور روزانه زندگی باید هزینه لوازم بهداشتی مثل ماسک و الکل و…. درمانهای دارویی و رنج بیماری و وحشت هم به زندگی انسانها وارد کردند این نمونه بارز مافیا بود آیا باز هم ما افراد چاق میخواهیم خودمان را به خواب بزنیم؟و اجازه بدهیم از ما سو استفاده کنند آیا ما برای این خلق شده ایم ؟
رسیدن به تناسب اندام نیازمند تناسب فکری است در مسیر تناسب فکری به مرور زمان عادات اعتیاد آور به شکل خود خواسته و راحت کنار گذاشته میشود تناسب اندام آن راه زجرآور که سالها به ما یاد داده اند نیست تناسب اندام یعنی همینجا یعنی با آرامش و بدون وحشت بدون محدودیت بدون فشار جسمی به طبیعت جسم خودمون برسیم لاغری آسانترین کار دنیاست اگر و اگر و اگر از راه اصولی خودش که به طور یقین تناسب فکری است اتفاق بیفتد نمیدانم چگونه شکر این هدایت را به جا بیاورم الهی شکرت که مرا انتخاب کردی تا در مسیر درست انسانیت قرار بگیرم تا از قربانی شدن نجات پیدا کنم من همیشه دلم برای معتادها میسوخت و دوست داشتم به آنها کمک کنم ولی همسرم میگفت اینها کسانی هستند که اول از هر چیز به بدن خودشان رحم نکرده اند و کسی که به خودش رحم نکرده لیاقت دلسوزی و کمک ندارد و او که خودش به خودش رحم نکرده به دیگران هم رحم نمیکند و حقش است امروز فهمیدم من هم دقیقا همینم با مصرف بی رویه مواد غذایی خودم به خودم رحم نکرده ام من هم یک معتادم و چقدر برای خودم تاسف خوردم چقدر حالم بد است همسر من انسان متناسبی است با بدنی ورزشکاری و جذاب او و سایر افراد متناسب همیشه به انسانهای چاق به دید آدمهای خنگ و خرفت نگاه میکنند و دیدگاهشان این است که اگر عقل داشت با جسم خودش این کار را نمیکرد و چاق نمیشد من در تمام این سالها تلاش کردم از راههای مختلف متناسب شوم تا نشان دهم خنگ و خرفت نیستم این سرنوشت من است که چاق باشم گویا میخواستم همسرم و خودم را گول بزنم که این فریب دادن هم فقط از یک معتاد بر می آید و بس
خدا را شکر میکنم که امروز به این آگاهی دست یافتم من میخواهم تلاش کنم از دام این اعتیاد رها شوم من میتوانم من قدرت ترک پرخوری را دارم من میتوانم در برابر فشار جامعه و تشویق به خوردن بگویم میل ندارم من میتوانم در زمان نیاز بدنم فقط در حد رفع نیاز جسمم از نعمات خداوند بدون ترس و بدون تفکیک مواد غذایی استفاده کنم من هر روز در مسیر تناسب اندام یک گام موفق برمیدارم من شگفتی ساز خودم و دیگران خواهم شد استاد عزیزم ممنونم بخاطر آگاهی های خوب شما الهی به امید تو
سلام استاد صبحتون بخیر و پراز شادی
سلام همراهان گلم الهی در مسیر لاغری روز ب روز موفقتر باشید
استاد واقعا چقد حرفاتون منطقیو روی حساب هست اره واقعا چرا هیچ کس چاقی رو خطر اعلام نمیکنه چرا انقد این خوردن ها برامون مهم شده….مسافرت میخایم بریم اول ب فکر وعده های غذایمون هستیم …مهمونی میخایم بریم تو فکریم ک چی میخاد درست کنه بخوریم ….مهمون میخاد تنها چیزی ک ب رهنمون میرسه اینه ک وای حالا چند نوع غذا بپزم چی درست کنم ک جدید باشه …انگار کل زندگی ما رو نوع خوردن و مقدار خوردنه تشکیل داده حتی یکبارم ب این فک نمیکنیم ک توی مهمونی امشب چ بازی گروهی کنیم ک سرگرم بشیم …
استاد خداروشکر میکنم ک هیچوقت چاقی برام یه عادت یا حالت عادی نشد و از زمانی ک خودمو یه فرد چاق دیدم همیشه دنبال راههای متناسب شدن بودم و همین خودش جای شکر داره ک هیچوقت نتونستم با چاقی کنار بیام….
وچقدر استاد دلم میخاد مبحث تناسب اندام توی مدارس مورد بحث قرار بگیره اگه من توانایی تصمیم گیری داشتم صددر صد این قانون رو عملی میکردم…
استاد ما همیشه در معرض نقاب بودیمو هستیم چ از طرف رسانه ها مغازه ها شرکت ها و همچنین اطرافیان….
بقول شما استاد تمام این تبلیغ هایی ک انجام میشه همه آدم های متناسب و خوش اندام رو میارن در صورتی ک این خلاف واقعیته و من مطمعنم تمام خانواده های صاحب شرکت های مواد غذایی همه افرادی هستن ک خیلی ب اندام و چهرشون اهمیت میدن ….
و یه مورد توی اطرافیان ک خودم دیدم این بود ک یکی از اقوام نزدیکم هروقت بحث چاقی و رژیمو خسته شدن از چربی بدن میشد میگفت ولکنید انقد خودتونو اذیت نکنید حالا فرض کنید لاغر شدید خب ک چی کجارو میخاید بگیرید….استاد چن ماه بعد خودشو همسرش با رژیم کتوژنیک نزدیک ب ۲۵کیو کم کردن😂😂
ینی من اون لحظه بود ک نقاب چهرشو دیدم و امروزم توسط شما نقاب چهره ی افراد سودجو رو متوجه شدم ….
استاد روز ب روز ایمانم ب شما محکمتر میشه و خوشحالم ک توی این مسیر زیبا هستم
روزوروزگارتون خووووش
سلام به همه تمامی متناسب های این سایت .
شاید بگین ماکه هنوز متناسب نشدیم خیر شما همینکه در مسیر و جاده لاغری افتادین جزئی از متناسب ها حساب میشین
چون دیگه اون افکار قبلی رو دنبال نمیکنید 😊
خب در مورد اعتیاد به چ
من شاید در مطب ها دیدم ک ب دیوار زدن و گفتن چ بلایی سر ادم میاره
بقیشم ک همش تو تبلیغات دیدم اونم فقط برای اینکه محصولاتشون رو به فروش برسونن آگاهی رو به مردم میدن
من در این نقطه از لاغری با ذهن
الان دیگه حس نمیکنم غذا یا خوراکی منو چ میکنه و با خیال راحت و لذت تمام غذامو میخورم
و واقعا روز به روز احساس میکنم دارم باریک تر و متناسب تر میشم
و حالا ک عید دیگه باشگاهم نمیرم تعطیلم
دیگه لاغریمو ب باشگاهم ربط نمیدم فقط ب احساسم به غذا ربط میدم
تازه تو عید خیلی ادم دسترسیش به شکلات و شیرینی های کوچلو پیدا میکنه و من با خیال راحت هر جا ک مهمونی رفتم خوردم
ولی خب ی جا رفتیم من با اینکه گرسنه نبودم وسوسه شدم و چایی و شکلات خوردم ولی خونه بعدی هرچی اصرار کردن نخوردم و گذاشتم تو کیفم فرداش ک گشنه بودم شکلاتمو خوردم ک دلمو بگیره
من رفتار اولی رو از سر وسوسه خوردم ولی رفتار دومم رو کاملا آگاهانه انجام دادم
و این نشون میده ک چقد رشد و پیشرفت داشتم
البته این عید ک از این اشتباه ها میکنم و ما اونجور ک باید حالا گشت گذار همه فامیل نرفتیم
و دیگه رو به پایانه این عید بعد اینم شاید هفته ای یکی دو بار دسترسی به شکلات داشته باشم ن هر روز
خلاصه با وجود برخی اشتباهاتم
من متناسب موندم و متناسب ترم میشم با کار کردن رو ذهنم
چون من در جاده لاغری با ذهن هستم😊😊
در مورد فعالیت در پست های استاد عزیزمم میدونم کند دارم پیش میرم بیشتر ب خاطر اینکه فایل رو جدا گوش میدم و بعد میگم خب امروز چ کامنتی بزارم از طرفی وقتی سوالی پرسیده نمیشه تو فایل من خیلی گیج میشم ک راجب چی بنویسم دقیقا با سوال کردن راحت ترم
حالا من سعی میکنم زیاد فاصله نندازم بین گوش کردن فایل و نوشتن کامنت ولی شده برای اینکه بدونم چی بنویسم به فایل مراجعه و نزدیک ب دو س بار گوش دادن ک بدونم چی بنویسم
برا همین خیلی طول میکشه کامنت گذاشتنم بعضی وقتا چیزی ب ذهنم نمیرسه برای نوشتن و این ی باوری میده ک کارم نصفه نیمه مونده و من احساس خوبی ندارم بهش☹️
البته بگما حالا این دوره رو ب پایان برسونم از اول دوباره گوش میدم فایل هارو
با سلام خدمت استاد عزيزم
درباره اينكه گفتيد توي دولت ها اصلا اهميتي داده نميشه به موضوع چاقي ، من دو سه سال پيش فكرم درگير اين شد كه چرا اصلا سازمان غذا و دارو به هم مرتبط هستن؟!!
بعد متوجه شدم اين دو سازمان بخش زيادي از بودجه كشور رو تامين ميكنند
. ارتباط زيادي بين غذاي ناسالم و دارو و درمان پيدا كردم كه جاش نيست كه اينجا بحثش بيشتر بشه… فقط بگم خيلي سياست هاي وجود داره درباره اينكه اصلا چرا اين دو تا سازمان به هم مرتبط هستن
هر انساني خودش بايد به اين آگاهي برسه و متوجه باشه كه كلاه سرش نره
درباره اينكه گفتيد چاقي اطرافيان رو هم درگير ميكنه ، كاملا قبول دارم مادر خودم اضافه وزن داره و بيماري هاي خاصي هم داره و از زماني كه من يادم مياد ايشون اضافه وزن داشتن…و من هر چي بهش ميگم فلان بيماريت به چاقي مربوط ميشه ..به من ميگه اره راست ميگي ولي واقعا نميتونه كاري براي خودش بكنه
البته خودمم اضافه وزن دارم و بعد از هدايتم به اين پيج متوجه شدم من با تناسب اندامم شايد بتونم به مادرم كمك كنم و من رو الگو خودش قرار بده چون سلامتيش برام مهمه
رابطه چاقي و اعتياد كه بدون شك همينطوره
من كاملا باور دارم و خيلي هم درباره اعتياد آور بودن شكر و سيروپ هايي كه در صنعت غذايي اضافه ميشه مطالعه كردم
حتي سيروپ ذرت اعتياد آوريش از شكر معمولي خيلي بيشتره
و اينجايي كه من زندگي ميكنم به وفور در مواد غذايي ها از سيروپ ذرت استفاده ميشه
همبرگر كه نگم براتون مك دونالد يك همبرگر و يك نوشابه روبه اضافه يك سيب زميني سرخ كرده ميده 7-8 دلار…تازه نوشابه رو هم هي ميتوني هي پر كني
انقدر همبرگر فروشي اينجا زياده كه نگم براتون
همه هم ارزون
نون بدون شكر به سختي اينجا پيدا ميشه
توي خيابون دست بيشتر افراد قهوه هاي استارباكس رو ميبيني
بعد فهميدم اوه ه ه …اينا توش سيرپ ذرت ميريزن يا شكر ميريزن و اينا اعتياد آور ميشه …ميبينم كسايي رو كه توي صف استارباكس وايميستن يك ليوان قهوه ميخرن شايد 5-6 دلار ..و نصفشو ميخوره بقيه شو ميريزه دور
فكر كردم به اين موضوع
و فهيميدم مثل معتادي كه پريشونه تا به مواد برسه و وقتي به مواد رسيد و پريشونيش برطرف شد براش مهم نيست بقيه مواد چي ميشه..اينا هم همينطور هستن…خيلي اين مساله برام سوال بود كه چطوري اينا نصف قهوه شونو ميخورن ، بقيه شو ميريزن دور …يا چطوريه كه اينا هر دم بايد قهوه كنار دستشون باشه…و بعد به اين نتيجه رسيدم كه اينا معتاد اون شكر يا سيروپ يا خود اون قهوه هستن…
اينجا ، شما مواد تشكيل دهنده هر چي رو بخوني يه درصدي شكر توش حتما هست
روغن كانولا ، روغن آفتابگردون ، روغن ذرت…روغن هايي هستن كه باعث بيماري خود ايمني ميشه …اما هر رستوراني كه ميريم و روغن مصرفيشون رو توي مواد غذايي ميبينم …روغن كانولا يا روغن آفتابگردون هست
نشاسته ذرت كه توي همه چيز كه قرار غلظت داشته باشه وجود داره
رنگ هاي مصنوعي كه به وفور
و هزاران هزار تا چيز ديگه
سه چهار سال بيشتر هست كه درباره اين چيزا مطالعه ميكنم..و مغزم سوت ميكشه كه چطور سلامتي مردم هيچ ارزشي براي توليد كننده ها نداره
من فقط متوجه شدم خيلي بايد آگاهانه خريد كنم
تا الانم خيلي آگاهانه خريد كردم
ولي چون باورهاي اضافه وزن توي ذهنم بوده سالم خوري به تنهايي نتيجه اي نميداده..
خدارو شكر كه آگاهي ها داره افزايش پيدا ميكنه در هر زمينه اي
موفق باشيد
سلام خدمت استاد عزیزم و عاشقان مسیر لاغری با ذهن
استاد من یه مدتی رو از سایت دور شرم به خاطر خونه تکونی و .. و این اولش فقط باعث شد که فایلها رو بشنوم و ببینم اما حالا بعد از چند روز که نبودم میفهمم که چقدر احساس نادلخواهی در من شکل گرفته
سایت شما که هر روز میام فایل گوش میدم مطالب میخونم دیدگاه میزارم به آلبوم شگفتی ها سر میزنم و.. اینقدر بهم حس خوب میده که من قبلا شاید چون اون حالت رو تجربه میکردم تغییرات رو حس نمیکردم
آنا الان که دور شدم حالا میفهمم که چقدر لحظات ارزشمند و زیبایی رو میگذرونم وقتی اینجام و هر صبح که از خواب پا میشم به سایت میام
استاد من الان یه خورده وزن کم کردم و از نگاه کردن به اینه این رو فهمیدم اینکه موانع ذهنی رو با دلایل کاملا صحیح رد کردیم و کمرنگ شدن خیلی بهم حس خوب میده و دوره در مورد ورزش گذاشتین واقعا کمک بزرگی بهم کرده
اول از همه خیلی ازتون سپاسگزارم بابت این فضا ای که ایجاد کردین و خیلی صمیمی و دوست داشتنیه من واقعا با عشق کامنت میزارم انگار اینجا خونمه:)
و حالاهم میخوام بازم ادامه بدم امیدوارم هر وقت که خواستم بهانه ای برای ادامه ندادن بیارم این کامنت رو ببینم و ادامه بدم و بدونم که وقتی ادامه میدم قشنگی ها هم ادامه پیدا میکنن
به امید خدا این روزا هم جذب مالی داشتم هم کلی اتفاقات عالی دیگه در زمینه روابط و حس خوب و .. برام افتاده
گام ۱۰ چاقی اعتیاد آسان است
نمیدونم چرا این روزا همش نشونه هایی از اعتیاد میبینم مثلا کسی درمورد اعتیاد حرف میزنه یا فرد معتادی میبینم و … انشالله که درسش رو بگیرم
اول که به فایلتون گوش دادم خیلی درک نکردم که چرا انقدر از خطر اعتیاد به اضافه وزن گفتین
ولی حالا که با خودم فکر میکنم اعتیاد به مواد مخدر با اینکه این همه ممنوعیت داره این همه مجازات داره این همه پیشگیری میشه ولی باز هم افراد معتاد زیادن
و حالا معضل اضافه وزن رو خیلیا دارن ازش رنج میبرن انواع و اقسام بیماری ها رو به خاطر همین اضافه وزن مبتلا شدن آسیب های روحی و روانی زیادی شایع شده و خب هیچکس اهمیت چندانی بهش نمیده و حتی تشویق به اضافه خوری و اشغال خوری هم میشن انسانها
یادمه یه بار یکی از معلم هام میگفت سارا اگه با این روند ادامه بدی بعدا میترکی از اضافه وزن
اون لحظه خیلی ترسیدم اما بعدش کلا یادم رفت برام طبیعی بود یا فکر میکردم بی عیب هست که فردی اضافه وزن داشته باشه
اضافه وزن اسمش روشه
اضافه اس نباید باشه زیاد بمونه میگنده احساسات خوب رو اعتماد به نفس رو انرژی رو کاهش میده
و عوارض جسمی داره
همونطور که یه میوه خراب رو نباید توی یخچال نگه داشت نباید وزن اضافه رو هم نگه داشت
اضافه وزن یه طبیعت نیست یه روند خلاف طبیعته
ما نمیتونیم با اضافه وزن مبارزه کنیم چون خیلی ها خواستن آیت نتیجه رو در بدنشون تغییر بدن ولی بازم نتیجه شد اضافه وزن
چون همیشه با تغییر علت معلول عوض میشه و علت اضافه وزن ما قبول طبیعت بدن با نا متناسب بودن شده
اهمیت تناسب رو بدونیم
حتی اگر اضافه وزنمون زیاد نیست یا حتی بچه امون رو پرورش میدیم یاد بگیریم ک چقدر تناسب مهمه چقدر تناسب با طبیعت ما و آرامش ما هم جهته و نا متناسب بودن ما رو از طبیعت زندگیمون از حقمون دور میکنه هم خودمون یاد بگیریم هم بچه هامون و نسل آینده امون رو
اضافه وزن اعتیادی بدون کمپه و حتی خیلی ها میخوان اون رو طبیعی نشون بدن یا برای فروششون از حس نا دلخواه فرد نامتناسب استفاده کنن و ما میتونیم بدون کمپ متناسب بشیم به شرطی که خودمون رو عوض کنیم
موانع رو برداریم
بهانه ها رو رد کنیم دلیل قاطع بیاریم طبیعت رو تغییر بدیم ما طبیعتا متناسب بودیم و میتونیم باشیم
به لاغری به تناسب اندام به آرام جسمی و روحی مثل نقاشی نگاه کنیم مثل آشپزی مثل خیاطی و هر حرفه دیگه ای
اینجا کلاس هنر لاغریه
شاگرد باشیم که با همه وجود به آموزه های استادمون دل بدیم و یاد بگیریم و واقعا این هنر جزوی از ما بشه مثل هر هنر دیگه ای
موفق و پیروز و سالم باشید
خدایا شکرت ❤
سلام
من بعد از دیدن این جلسه و خواندن دیدگاه زیبا و تاثیرگذار مریم عزیز یک الهام درونی بهم رسید که گفتم اینجا بنویسم حتما به امید خدا کمکی میشه برای ادامه راه یه عده که زحمت میکشن و پیامها رو میخونن
راسش من خیلی عقیده دارم که هر چیزی توی این جهان یک حقی داره که باید اون حقش بهش داده بشه مانند کارگری که میاد توی یک شرکت کار میکنه و حقش اینه که باید حقوقش به موقع پرداخت بشه و فضای کارش هم باید مناسب باشه برای اون کاری که میخواد انجام بده و اینها رو باید صاحب کارش براش تامین کنه
در مورد غذا هم دقیقا همینطوره هر غذایی که ما وارد بدنمون میکنیم این غذا یک حقی گردن ما داره و حقش اینه که اولا فضای دستگاه گوارشمون رو برای اون غذا اونقدر پر نکنیم که نتونه درست هضم و جذب و دفع بشه و دوما تا زمانی که این غذا درست هضم و جذب نشده و به روده بزرگ نرسیده اجازه نداریم غذای جدیدی رو وارد دستگاه گوارشمون کنیم و حق غذای قبلی رو که فضای کافی برای هضم و جذب هست رو ازش بگیریم و به حریمش تجاوز کنیم
به نظر من این حقیست که باید برای هر غذا پرداخت کنیم وگرنه حق اون غذا رو ازش گرفتیم و کسی هم که حق غذای خودش رو نده یعنی لیاقت این رو نداره که به بقیه خواسته هاش برسه چون جهان اجازه نمیده کسی بیشتر از لیاقتش پیشرفت کنه
جهان میگه درسته که تو حق داری آرزو و خواسته داشته باشی اما وقتی تو نمیتونی حق غذای خودت رو بدی چطور انتظار داری من حق تو رو بدم من چیزی رو بهت میدم که تو به بقیه میدی نه اون چیزی رو که فکر میکنی حقت هست
دوستان لیاقت خیییییلی مهمه توی همه چیز لیاقت حرف اول رو میزنه توی غذا خوردن به جای اینکه با وسوسه هامون غذا بخوریم باید با احساس لیاقت غذا بخوریم یعنی جوری غذا بخوریم که بعدش احساس لیاقت بکنیم یعنی بعدش ببه خودمون افتخار کنیم که درست و اصولی غذا خوردیم
هرگز اون احساس گناهی که بعد از پرخوری یا بی موقع خوری دچارش میشیم رو نباید دست کم بگیریم اون احساس نه تنها غذامون رو به سَم تبدیل میکنه که هرگز اجازه نمیده توی هیچ زمینه دیگری از زندگیمون پیشرفت کنیم
با سپاس از استاد عطارروشن عزیز و همه دوستان هم مسیرم انشالله که همتون به تک تک آرزوهای قشنگ و مثبتی که دارید برسید🙏🌹❤
سلام وظهر بخیر
گام ۸ درمورد چاقی اعتیا است
در جامعه ما چون نگرش به اعتیاد وتفکر درموردش باعث فکر بد وخال ادم خرابمیده وتصویری که از فرد متعاد در ذهن همه ما ذخیره شده با الودگی کثیفی وافتادن درجوب خلاصه مرک به حالت بده قبول افتاده که این کار در خانواده جلوکیری شه تا مبادا افرادخانواده یک از اعضاش دچارابن ناحجاری اجتماعی نشه .
ولی درباره چاقی که اعتیادبدتر هستش ابن برعکس عمل کرده خانواده وجامعه اون پذریرفتن این مهمان ناخدانده رو.
.
خانوادهای ایرانی به فرو متعاد مواد مخدر تعارف نمکن ولی برای فرد چاق میوه وغذایی اضافی میکشن تو خدا بخور اگه نخوری ناراحت میشم از دهن افتاد میل کنید با احترام مواداعتیادشو برای چاقی بیشتر تعارفش مبکنن
من دختر۱۵ ساله بودبرای اولین واخرین باریی دکترکلمه اعتیاد به چاقی وبه من گفت که چاقی یی جوری اعتباد اگه جلوش نگیری اوضاع بدتر میشه من بااین یی گلمه حدود ۱۰ سالی
مواظبت بهتری داشتم کمی اضافه داشتم ولی چون دیگه تکرار نشد.
فراموسش کرده بودم تاامروز دباره تو ذهنم یاد اوری شد
..ما به مواد غذایی اعتیاد داریم خودمون اسیر مواد غذایی کردیم ولی غافل از اینکه بدونیم مواد غذایی مارو در سلطه خودشون گرفتن
مواد غذایی بدون اگاهی ما مارو در نگه داری وانبار بیشتر در بدن تشویق میکنه برای انواع مریضی آمدگی هر جور مریضی ما امادیم بو کردیم شنیدی تعریف غذارو دیدیم ومواد غدایی رو لمس کردیم مواد غوایی و همه همه خوردیم نتیجه ما افراد متعاد به چاقی شدیم .
شرکتهای غدایی از ما سود بردن برای پر کردن چیب خودشون مارو تشویق به استفاده کردن.
حالا باید تلاش کنیم تا ازشرش خلا ص بشیم اگه گذشته بود دلیل داشتم نمی دونستم حالا دیگه چه بهونه دارم همه بهونه رو گذاشتم کناری وحال با اموزش ویاد گیری از این قله بالامیریم خودم پیدا میکنم من توی یسرزمین چاقی اسیر افتادم میرم خودم اراسرت نجات میدم
چون دراسرت بود .
چون در اسرت بودن من فرزندنم ناراحت میکنه تویی این یی سال گذشته که فرزندانم فعالیت من برای کاهش وزن میبینن تویی چشمشون امید میبینم چون خیلی نگران من بود اون رو هم با وزن مناسبشو اسییر فکردرموردمن بودن با نجات خودم فرزندانم نجات میدم از نگرانی وامید به زندگی در اونها هم پر رنگ ترمیشه. انشالله
بسم الله الرحمن الرحیم .
چرا برای چاقی محدودیتی قائل نمیشن ؟
چاقی همه چیز و از انسان میگیره . به نظر من علت اصلی که نمیزاره انسانهای چاق با دونستن همه موارد ضرر چاقی بازم رفتار اشتباه خودشون رو تکرار کنند میل و انعطاف اونها به سمت چاق شدنه . به خاطر اینه که نمیدونند با این کار چقدر به احساس لیاقت خودشون ضربه میزنند . یعنی هیچ وقت به اونها گفته نشده بر اساس زبان بدنت غذا بخور .
یعنی راه لاغری درست به اونها نشون داده نشده که اونها نمیتونند چاقیشون رو کنار بزارن . شاید اگه من این مطلب رو قبل از فایلهای تغییر عادت لاغری با ذهن میشنیدم میگفتم من میخوام اعتیادمو ترک کنم ولی نمیدونم چطور . آخه چطور میشه لاغر شد وقتی لاغری که به ما معرفی کردن فقط زجره . در حالیکه من نمیتونم به خودم فشار بیارم و یا اگه بتونم نهایت یه هفته است. و این فرمول ذهنی که لاغر شدن یعنی زجر دادن به خود لاغر شدن یعنی یه کار سخت و طاقت فرسا لاغر شدن یعنی اعمال زور نمیزاشت از اعتیاد چاقیم فاصله بگیرم . من به وسیله این فرمولها هیچ وقت نمیتونستم از چنگ اعتیاد خودمو نجات بدم و تازه بدتر از اون اگه حتی فقط به گوش دادن روشهای لاغری مثل انواع رژیمها ادامه میدادم و فقط گوش کردن نه انجام دادنش به طور قطع میتونم بگم به خوردن بیشتر رو می آوردم .
چون راه اصلی لاغری رو بلد نبودم .
بله چاقی برای ما خیلی مضره . اما چیزی که باعث شد در ما اعتیاد به چاقی بمونه راههای غلط لاغری بودن . راههای زجر آوری که چاقی رو برامون آسونتر و لذتبخشتر میکردن . به خدا که اگه هر فرد چاقی به درک فرمول اصلی لاغری با ذهن برسه دیگه ترک کردن چاقی براش راحت میشه و به راحتی اعتیادشو کنار میزاره . چون هیچ کسی دوست نداره معتاد باشه . حالا به هررفتاری ولی بلد نیست چجوری نجات پیدا کنه .
بله من معتاد به چاقی هستم ولی چند روزه در حال ترکم . چند روزه از نظر ذهنی و عملی هر دو با هم در حال ترکم . تمام مواردی که در فایل گفتید فرمولهای چاق کننده ای بودن که واقعا نشون میده چقدر دارن برای گسترش چاقی تلاش می کنند . از طرفی این همه مواد غذایی متنوع و رنگارنگ که قشنگ انعطاف وجود یک انسان چاق رو نشونه گرفته و از طرفی اعمال زور و فشار که اتفاقا باید همونا رو ترک کنی باعث چاقی شده . از طرفی کلی فراورده قند و شکر و شیرینی و فست فود و چیپس و پفک و انواع غذاهای فراوری شده و روغن و … تولید کردن و از طرفی گفتن همش مضره . چاق کننده است رژیم بگیر نخور . محدودش کن . یعنی با به وجود اومدن اینا و مشتقاتشون شروع کردن به گسترش اینکه اینا ضرر دارن یعنی همون فلسفه ی سیب ممنوعه و باعث شدن انسان از دو طرف از بهشت آرامش رانده بشه و گرفتار چاقی بشه و از ین دو بدتر تمایل و انعطاف خود فرد چاق یعنی همون شیطان درونی باعث شد از مسیر لاغری به سمت چاقی تغییر جهت بدیم .
خب من الان خوشحالم چون وقتی از طرفی دچار نگرانی از اعتیادم میشم و چاقیم بهم یاداوری میشه ولی از طرفی با راه لاغری با ذهن حس ترس و نگرانیم از بین میره و میگم خب من دارم تمرین میکنم فرمولهای چاقی رو در دو سطح و چه بسا سه سطح از وجودم پاک کنم . چاقی ذهن چاقی عملی و چاقی عادتی .
خب وقتی دارم چاقی رو از این سه سطح پاک میکنم پس از این گفته ها دیگه نمیترسم و نگران نمیشم . اما این حرفا باعث میشن من با تعهد بیشتری در مسیرم قدم بردارم . چون خطر چاقی خطر مرگ رو برام به دنبال داره . این فرمول باعث میشه من دیگه از اون مسیر نرم و البته راه لاغری با ذهن انقدر شیرینه که من دیگه مسیر چاقی رو انتخاب نخواهم کرد .چون راه بهتری پیدا کردم . اگه من تا الان لاغری رو انتخاب نمیکردم به این علت بود که راه لاغریمو پیدا نکرده بودم . ولی الان راه لاغری رو پیدا کردم و خیلی خوشحالم که دارم از اعتیاد چاقی فاصله میگیرم .
من در سطح فکری و عملی دارم از اعتیاد چاقی فاصله می گیرم .
فهمیدم دیگه نباید از چاقی ترسید بلکه باید به شناخت رسید که ببینیم چاقی چطور ایجاد شده و چقدر در این فایل خوب توضیح دادید که چطور چاقی از نظر روانی گسترش پیدا کرد که حتی وقتی در تبلیغات از فرد متناسب برای تبلیغ خوردنیها استفاده می کنند چقدر روی روان یه فرد چاق تاثیر میزارن برای اینکه بره و از اون ماده عذایی بخره و اونا رو به پول برسونه و البته خود ما اون رو انتخاب کردیم . وگرنه یک انسان متناسب غیر قابل انعطافه و با این چیزا اصلا تحریک نمیشه و خارج از نیازش نمیخوره .
من چیزی که از شخص لاغر وجودم درک کردم اینه من فقط بر اساس زبان بدنم میخورم و هیچ انعطافی هم در اون ندارم . تا گرسنه نشم نمیخورم و وقتی هم سیر شدم و بدنم بهم نشون داد که سیر شدم دیگه نمیخورم . چون من خارج از این رفتار دیگه هیچ حالی نمیبرم و به جز این رفتار مابقی رفتارها چه کم خوریها و فشارهای جسمی و چه پرخوریها و بازم فشار های جسمی رو از همین حالا با قاطعیت مردود اعلام می کنم . شخصیت لاغر من خیلی قاطعه و من در طی این چند گام تا حدودی شناختمش و دلم میخواد که دیگه بر مبنای این شخصیت زندگی کنم .
اما بریم سراغ سوال شما در فایل
چرا برای چاقی محدودیتی قائل نمیشیم .
به نظر من علت همه ی اینا گم کردن راه لاغریه . مردم از راه راست گمراه شدن و جایی ندارن که برن به سمت لاغری پس تنها راهی که می مونه چاقیه . چون در حداقل در چاقی عمر بیشتری می کنند . فردی بود به نام عمو موسی هر وقت یادش میکنم فقط اندوهم براش زیاد میشه . اون سالها چاق بود و وزن بالایی داشت ولی زنده بود وقتی از راه غلط شروع کرد به لاغر کردن و کلی عمل جراحی و کاهش وزن خیلی بالا رو تجربه کرد بعد از ۶ ماه زیر یکی از عملها فوت کرد . علت مرگش چاقی نبود علت مرگش راه غلط لاغری و اعمال زور و فشار به بدن بود .
چاقی خیلی مرض بد و کشنده ایه اما به نظر من روشهای علط لاغری دیگه مهر کوبنده ایه برای نابودی بشر و اگه کسی راه صحیح لاغری رو پیدا کنه به خدا که هم از چاقی نجات پیدا می کنه و هم از تمام روشهای لاغری غلط که به اعتیاد ما دامن زدن .
تنها راه لاغری برای من بدن آگاهی و تغییر فرمولهای ذهنیست . من خیلی قشنگ و با آرامی دارم اعتیادمو به افکار چاق کننده و به عادات چاق کننده پاک می کنم و چقدر این راه برای من مفیده چون روح و روان منو اروم کرده .
من با عشق به این مسیر ادامه میدم و اعتیاد خودمو به طور کامل از مصرف بیش از حد مواد عذایی و همچنین مصرف کمتر از حد مواد غذایی یعنی چاقی و لاغری غلط جسمی ترک می کنم .
سلام و درود خدمت استاد و همه حاضرین در این مسیر.
گام دهم چاقی اعتیاد آسان هست بله چاقی یه جور اعتیاد هست به مواد غذایی که فرد در ابتدا با شادی و شور و اشتیاق شروع میکنه به انجام دادنش روز به روز رفتارهای چاق کننده رو انجام میده و روز به روز چاق تر میشه و وقتی با عوارضش برخورد کرد و دید که خیلی این اعتیاد تاثیر گذاشته روی همه جنبه های زندگیش این دفعه تصمیم میگیره اقدام کنه به ترک چاقی ولی میبینه که نمیتونه ترک کنه چون دیگه براش عادت شده مثل معتادی که عادت کرده به مصرف مواد مخدر ولی فرق چاقی با یک فرد معتاد اینکه چاقی تخریبش چند برابر بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر هست و همه زندگی رو تحت الشعاع قرار میده و اینکه یه نوع اعتیادی هست که خیلی آسانه و مورد پذیرش جامه و سیستم جهانی هست اعتیادی که کسی براش اهمیتی قائل نیست که بخواد براش راهکار بدن یا مثل مواد مخدر محدودیت قرار بدن یا جلوگیری کنند از پیشرفتش برای همین روز به روز داره گسترده تر میشه و سن چاقی داره کمتر و کمتر میشه و داره به بچه های خردسال هم سرایت میکنه.حالا مواد مخدر یا سیگار رو همه جا نمیشه کشید خیلی مکانها هستن که محدودیت گذاشتن برای سیگار کشیدن مثل بیمارستانها و رستورانها و خیلی جاهای عمومی ولی برای چاقی هیچ محدودیتی قرار ندادن در هیچ مکانی حتی مردم رو هم تشویق میکنن به انجام دادنش هر جا میخوای بری حتما کنارش یه غذاخوری یا رستوران قرار دادن و دارن مردم رو تشویق میکنن به مصرف بی رویه مواد غذایی حتی در خونواده ها هم براش احترام قایل میشن دیشب همه برادرام با خونوادشون خونه ما بودن و خوب ما هم تو خونه عروس داریم یکی از زن داداش ام شام نخورد و گفت گرسنه نیستم بقیه بهش اصرار کردن که بخور یا حداقل گوشت بخور یا سالاد بخور یا سوپ اما اون قبول نکرد و گفت که گرسنه نیست و الان با دیدن این فایل یادم افتاد که برای مصرف اعتیاد چاقی چقدر به همدیگه تعارف میکنیم و برامون همراه با احترام میشه که مهمونی که اومده خونمون باید غذاش رو تا ته بخوره که ما ازش راضی باشیم و من هم بهشون گفتم خوب چرا اصرار الکی میکنید نمیخواد بخوره چرا آنقدر اصرار میکنید و اونهام دیگه اصرار نکردن و یکی از رفتارهای متناسب من هم این بود که منم میلم نشد بخورم اصلا یه ذره هم چیزی نخوردم و در اون لحظه به خودم افتخار کردم و گفتم آفرین مسیر درست همیشه تاثیر گذاره و جواب میده و خدارو شکر کردم که مسیر درست رو به من نشون داد تا خیلی راحت بدون اینکه نقش بازی کنم که من نمیخوام بخورم یا اینکه چشمم همش به غذا باشه میلی نداشتم برای خوردن شام و خیلی خوشحالم از این تغییراتم که داره با روش درست جواب میده و طبیعی این رفتار درست هست که باید در تمام انسانها باشه ولی متاسفانه کسی به چاقی اهمیت نمیده و نمیدونن که چاقی قدرت تخریبش چند برابر مواد مخدر هست برای فرد چاق و از کودکی به ما چاقی رو یاددادن البته تقصیر اونها هم نیست اونها هم آگاهی نداشتن چون چاقی برای همه پذیرفته شده بود .حتی زن داداشم که با ما زندگی میکنه رو هم هر روز میبینم که داره بچه اش رو تشویق میکنه به خوردن و داره اون رو با خوردن سر گرم میکنه هروقت گریه میکنه بهش غذا میده یا هله هوله هروقت اذیت میکنه اونو مشغول میکنه به چاقی و متاسفانه برادر زاده من الان اکثر وقتها فقط میگه غذا میخوام هر نفری که میخواد غذا بخوره اون هم باهاش همراه میشه و این شروع اعتیاد چاقی هست که به مرور با بیشتر شدنش برای فرزند عوارض زیادی به همراه داره هم جسمی و هم روحی و ذهنی که خونواده ها دارن به بچه هاشون یاد میدن.ودیروز ظهر که یکی از آشناهامون اومده بودن خونمون دیدم اون فرد متناسب اصلا نه هیجانی داشت برای خوردن و نه حرص و ولع داشت به خوردن به اندازه نیازش خورد و با اصرار مادرم اصلا لب به غذای اضافه نزد و میگفت زیاد نمیتونم بخورم اگه هم بخورم حالت تهوع میگیرم و من گفتم آفرین اینه پیش فرض یک آدم متناسب اما متاسفانه برادر من که چاق هست هر وقت یه مهمونی میریم از ظهرش چیزی نمیخوره برای اینکه جا داشته باشه برای خوردن شام و حتی چند برابر هر روزش میخوره اونم از هر چیز غذا میوه تنقلات و تخمه و وقتی میاد خونه یه لیوان نعنا میخوره بلکه از اون فشار یکم کمتر بشه و فکر میکنه که چه ضرری به اون خونواده زده در حالی که به نظر من داره به خودش ضرر میرسونه منم قبلاً این جوری بودم اما به لطف خدا از وقتی وارد این سایت شدم نمیتونم اصلا زیاد غذا بخورم یادمه یک بار غذای چرب خورده بودم به اندازه ولی چون خیلی چرب بود من تا فردا نتونستم چیزی بخورم و خوشحالم از این رفتار متناسبم که نتیجه استفاده از روش درست همینه.
به نام خالق قانون ها سلام . کدوم رفتارها نشانه اعتیاد به چاقی هست ؟ می گند برای ترک اعتیاد باید بازی و زمین بازی و هم بازی رو ترک کنی هر عاملی که باعث میشه تحریک بشیم به خوردن باید کنار بزاریم پس وقتی عصبانی و کلافه و بی حوصله هستیم که همه شاخه ای از خشم در درجات مختلف بهترین کار این که هیچ کاری نکنیم و خودمون در آیینه نگاه کنیم بدون قضاوت تا اون خشم از بین بره و یک تصمیم درست بگیریم . یه نکته جالب. این که اگه از فرد چاق بپرسی آخرین باری که غذا خوردی کی قشنگ ساعتش دقیق دقیق میگه اما فرد لاغر و متناسب گاها یادش دقیق نیست کی خورده و وقتی ذهن ما مشغول کاری باشه خوردن فراموش میکنه اما اگه کاری نداشته باشه همش به خوردن فکر میکنه . همین تعارف کردن وقتی مهمون میاد باید همه چی تعارف کنی اگه نه نشان از بی احترامی به مهمون تلقی میشه همین انداختن سفرهی رنگی از انواع غذا ها و دسرها و سالادها ا نوشیدنی ها که خودش نشانه احترام و بزرگ دونستن مهمان تلقی میشه نشانه دارا بودن این که غذا رو هر چه بیشتر بخوری یعنی دوشت داشتی و قدر دان تلاش های اشپز هستی و این مسئله رو در برنامه کودک ها بارها و بارها به بچه ها به طرق مختلف گفته میشه ، این که از بچگی یاد بهمون دادن که باید غذا تو کامل و تا آخر بخوری باید میوه بخوری باید همه چی بخوری تا قوی و سالم باشی تا بزرگ بشی فلانی رو ببین چقدر قویه یا چقدر بزرگ شده به خاطر این که غذاش تا ته میخوره و بابت نخوردن توبیخ شدیم و جریمه و بالعکس تشویق . اگه میزبان تعارف کنه برنداری زشته بد یا تت وقتی افراد سر سفره مشغول خوردن هستند حتی اگه سیری باید سر سفره بشینی و خودت رو مشغول خوردن کنی و مشغول خوردن نشان بدی تا به مهمان بی احترامی نشه تا راحت غذاش بخوره . به اندازه نیاز غذا خوردن در خانواده ای که عادت به پرخوری دارند باعث نگرانی و نشان مریضی و بیماری و ضعف برعکس پر خوردن اصلا بد نیست و رفتار پسندیده ای هست . در بین مادر ها هرچی بچه تپل تر باشه اون مادر مسئولیت پذیر هست واگه متناسب باشه لاغرموردنی تلقی میشه بچه ،و مادر به درستی وظایفش انجام نداده .و اون موقع که از این دکتر به اون دکتر و گرفتن انواع شربت ها و داروها و ترفندها برای افزایش اشتهای بچه و خوردن و پر خوری بیشتر و بیشتر . بهترین راهکار به نظرم ناظر بودن به اعمال خودمون هست این که آگاهانه به کارهایی که انجام میدیم نگاه کنیم ناخودآگاه دست از یک سری کارها میکشیم وقتی که علت اون کارها رو قبلا شناسایی کرده باشیم و بدونیم اشتباه امروز بر خلاف قبل وقتی داشتم رفتارم نگاه میکردم از خوردن شیر به طور کامل دست کشیدم چون سیر شده بودم به خودم افتخار میکنم . یا حق .
شکرگزار و سپاسگزار خداوند هدایتگر هستم که به من اجازه داد یک فایل هدایتی دیگه ببینم
استاد عزیزم خدا قوت و سپاسگزار همیشگی زحمات و راهنمایی های شما هستم
دوستان عزیز و همراهم درود و سلام و عرض ادب
دکتر هلاکویی عزیز همیشه میفرمایند که بدترین نوع اعتیاد، اعتیاد به خیال کردن (به اشتباه میگیم فکر کردن.. چون فکر کردن یک قانونی داره که در خیال کردن قانون وجود نداره و به منتهیِ هرچیزی میشه رفت) و دومین اعتیاد ، اعتیاد به مواد غذایی و سومیش میشه مواد مخدر.
به مراتب دسترسی و آسانی به اونها ترک نوع اعتیاد هم سخت و سختر میشه. مثلا “خیال کردن” چون تو مغز و ذهنمون و دسترسی بهش نیاز به یک قدم هم نداره آماده و حاضر و همیشه و هر لحظه همراهمون و جامعه کاملا پذیرفتتش مثلا اگه کسی بگه من دائم دارم فکر و خیال میکنم، همش تو فکرم ،،خیلی ها میگن آخه،، بنده خدا و کلی دلسوزی و همدردی میکنن… همدردی در هیچ موردی خوب نیست و باید همدل شد.. و استاد عزیزم نمونه خوبی برای همدلی هستن، چون در همدلی هستش که من اگر میتونم به کمک تو میشتابم و اگر نه از کنار تو رد میشم، چون با همدردی حال هر دوی ما بدتر میشه،، جامعه یک مهر تاییدی هم برای انجام دادن اینکار زده..
خلاصه،، اعتیاد دوم که به مراتب از اعتیاد سوم هم خطرناکترِ،، اعتیاد به خوردن چون هیچ قانونی منعش نمیکنه ،، بالعکس هرجا رو ببینی میگن بهترین لذت دنیاست،، تشویقتم میکنن ولی برای مواد مخدر اعمال قانونی هست و جرم محسوب میشه .. همه جا و به آسونی در دسترس نیست…
بیشترین نوعِ تبلیغات، تبلیغات از نوع خوردن… بیشترین مغازه ها در مراکز شهر از نوع اغذیه هستند… در خانه مهم ترین بخش آشپزخانه خانه است. دلیل خیلی از جمع ها و مهمونی ها خوردن…. یعنی همه جا میشه آثار خوراکی رو دید.. مثل خیال کردن که در هرجا و هر زمان حتی موقع صحبت کردن میتونی به چیز دیگه ای خیال یا فکر کرد در هر جا میتونی بخوری یا ببینیش..
پس کار ما یه مقداری سخته البته در اوایل کار…
وقتی در هرجا و هر موقعی ذهن میگه بخور و هی فرمان خوردن میده در حدی که به شخصه یه مقداری همین الانشم درگیرم،، ولی درگذشته دیوونم میکرد بخدا.. دائم میگفت بخوررر،، پس یک معتادم..معتاد به مواد غذایی یا خوردن…
اعتیاد یعنی اینکه یک کاری که در اوایل خوشایند بود و کم استفاده میشد و در طول زمان تبدبل به کار هر روزه آزاردهنده تبدیل شد… و تنها و تنها چارش تغییر کردن از طریق ذهنِ،، یعنی تغییر افکار و باورهاست و حتما و حتما با مدت زمان اعتیاد، شرایطی که در بچگی رشد کردیم، و دلایل و بهانه هایی که با خوردن رفع کردیم،، مرتبطِ … نگاه کنیم به درونمون برای چه دلایل و بهانه هایی خوردیم و چقدر تکرارشون کردیم؟؟ به شخصه که الان 33 سالمه و 20 سالش رو من در هر شرایطی خوردم.. از دیگران و خصوصا خانواده خشمگین و عصبی بودم خوردم فقط در همین یک مورد شاید میلیونها بار من عصبی شدم و به خوردن رو آوردم…. خب جمع کنم و همینطور برای دلایلهای دیگه متوجه میشم که اصلا با یک پروسه کوتاه مدت رو به رو نیستم… مغز هنوز فرمانهاش رو میده تا زمانیکه مملو از اطلاعات درست بشه و وقتی به یه حد نصاب رسید فرمان لاغری صادر میکنه که اینبار باید آگاهانه عمل کرد… ممکن گاهی کم بیاریم گاهی فکر کنیم تغییر نمیکنیم و… اما این روزها با تلاش و آگاهی های درست و روزمره حتما با رسیدن به هدفمون تموم میشه و به نتیجه دلخواهمون «تناسب اندام دلخواهمون» ختم میشه.
عادله.
“ به نام او که، ما نیازمندیم به او ،و او، بی نیاز از ما\” با سلام و خسته نباشید به استاد گرامی و تناسب فکری های عزیز؛
گام دهم : چاقی،اعتیاد آسان است.
و باز هم خدای بزرگ را شکر می کنم که به من لطف دارد و کمک میکند تا در راه و مسیر خودم گام بردارم.امروز سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ من توانستم گام دهم را بر دارم.
چاقی ارزان ترین و راحت ترین اعتیاد!!!
کلمه ی اعتیاد به معنای خوگری یا عادت کردن به تکرار مدام یک رفتار یا حرکت که در ابتدا با شور و اشتیاق آن را انجام داده ایم اما به مرور به تکرار آن عادت کرده ایم و نمی توانیم آن را ترک کنیم.اعتیاد انواع مختلفی دارد که البته بعضی از آنها به شدت در نظر مردم زشت و ناپسند می باشد و حتی شامل قانون های منع کننده هم می باشند مانند اعتیاد به انواع مواد مخدر و روان گردان،اعتیاد به سکس،اعتیاد به تماشای فیلم های غیر اخلاقی و ...اما بعضی از اعتیادها وجود دارند که هم نه چندان به چشم می آیند و هم در نظر عموم مردم زشت و ناپسند جلوه نمی کنند مانند اعتیاد به تماشای تلویزیون،اعتیاد به گذراندن وقت در فضاهای مجازی و … .حالا که دقت می کنم متوجه شده ام که چاقی نیز یک نوع اعتیاد می باشد.اعتیادی ارزان،راحت و بدون هیچ قانون منع کنند ه ای برای آن.این جا این سوال پیش می آید که آیا اگر همه چیز آزاد بود و قانونی نداشت مانند منع مصرف و فروش مواد مخدر و روان گردان،باز هم در آن صورت باید بیشتر انسان ها به آن اعتیاد پیدا می کردند؟!یعنی حتما باید از طرف جامعه و دولت در برابر چیزی منع بشویم تا آن کار را انجام ندهیم؟!پس عقلانیت،اختیار و اراده ی انسانی چه می شود؟!من باید خودم برای خودم با اختیار و اراده ی خودم درباره ی اعتیاد به مواد غذایی اقدام کنم و خود را ملزم به اجرای قوانینی که برای خودم در نظر می گیرم کنم و از آن پیروی کنم.قوانین من برای جلوگیری از اعتیاد به مواد غذایی می تواند شامل کارهای زیر باشد:۱)تا واقعا احساس گرسنگی نکرده ام اقدام به خوردن چیزی نکنم.۲)به هر تعارفی در مورد خوردن مواد غذایی پاسخ مثبت ندهم.۳)خودم اطرافیان را به زور تعارف،مجبور به خوردن نکنم.۴)در صورت میل نداشتن به خوردن هر چیزی خیلی راحت و بدون تعارف بگویم که میل ندارم.۵) در مهمانی ها و مجالس مختلف فقط به فکر خوردن انواع مواد خوراکی نباشم.۶)لذت را از خوردن زیاد و پر خوری کنار بگذارم. ۷) از روی تفریح،سرگرمی،خوشحالی،عصبانیت،استرس،هیجان و بیکاری شروع به خوردن هر نوع مواد غذایی نکنم.می توانم خود را با کارهای دیگری مانند کتاب خواندن،پیاده روی،رقص،صحبت کردن با عزیزان،بازی کردن و خیلی کارهای دیگر به جز خوردن خود را مشغول کرد.۸)نه به اعتیاد چاقی و پرخوری.من مسئول هر کیلو اضافه وزنم هستم این من هستم که باید خود را از این اعتیاد خانمان سوز نجات دهم یعنی اعتیاد به چاقی.من می توانم اعتیاد به مواد غذایی و چاقی را با روش لاغری با ذهن کاملا در درون خودم و ذهنم ریشه کن کنم و آن را به لاغری تبدیل کنم.من می توانم لاغر و متناسب شوم، چون لاغری و تناسب اندام حق من است و من لایق آن هستم.
سلام استاد
به درستی پر خوری کردن و بد خوری کردن ما اعتیادی است که در طول سالها به وجود امده ووبا احساسات ما مرتیط هست من وقتی دقیق میشوم میبینم وقتی احساس تنهایی میکنم پیشتر از نظر روحی دنبال خوردن مواد غذایی شیرین هستم
وقتی خسته هستم باز می خواهم با خوردن انرژی خودم را افزایش دهم یا همین ضعف بعد از خواب عصرانه را که نمی دانم از کجا میاید چون با وعده غذایی نهار زیاد فاصله ندارد ولی بعد از بیدارشدن دلت می خواهد چیزی بخوری همه اینها اعتیاد است که با تکرار انها درطول سالیان در ما مقاوم شدن راهکار من در مورد احساس تنهایی این شده که سعی میکنم موسیقی گوش کنم یا یه فیلم ببینم یا کتاب بخوانم در مورد زمان خستگی سعی میکنم اگر بشود کمی استراحت کنم اگر بعد از استراحت احساس گرسنگی کردم چیزی بخورم
بنام خدا
اعتیاد چاقی یک اعتیادذهنیه به فکر رفتاروعمل کرد براساس یک عادت شروع میشه یک زمینه ای باید وجود داشته باشه تا فرد شروع کنه به اعتیاد چاقی واون در جسم هم خودشو نشون میده چیزی که در ما باعث اقدام کردن میشه رنج کشیدن یاخسته شدن از اون وضعیت هست مثلا وقتی که فشارشکم میگیریم میخوایم که اونوبایم چیزی بر طرف کنیم چون داره فشار میاد ودررابطه باره چیزی خب این فشار هم داره به جسم میاد و وضعیت اون ما ملا قابل مشاهده ودرک هست فردی که ازیه چیزی درد میکشه اول به صورت درونی درد رواحساس میکنه وبعد به صورت کاملا بیرونی ویا فیزیکی اونو احساس می کنه اعتیاد چاقی در بچه های که از بچگی وخرد سالی دچار اضافه وزن میشن هم به همین شکل هست مثلا وقتی بچه بشینه غذا بخوره مادر برای اینکه بخواد وبتونه لیاقت مادر بودن خودشو اثبات کنه برای همین حجم بیشتر از نیاز اون بچه رو براش میذاره بچه اون غذا رو میخوره بچه هم در ک نمیکنه ا حجم غذابه اندازش هست یانه امااون باهربارمواجه شدن تصویر مدام بادیدن اون شروع به خوردن اون حجم میکنه و ادامه میده و اگر کافی نبود در وعده های دیگه اونو جبران کنه واین رومغز داره فرمان میده و به همین شکل هست که ما چاق شدیم و هیچکدوم موننمیدونیم چطور چاق شدیم چون تصاویر در ذهن ما تغییر کرده و مابه سمت چاقی حر کت کردیم چاقی در افراد به سه دسته تقسیم میشه اونهایی که درونی و بیرونی اعتیاد دارن و اونهایی که فقط درونا اعتیاد دارن دسته اول اونهایی هستن که از درون به خاطر مر ور افکار ورفتار اشتباه خودشونو مدام سرزنش میکنن اما اقدام نمیکنن و دسته ی دوم که کاملا خسته شدن اما مدام تقلا می کنند واز هرروشی به نتیجه برسم و دسته ی سوم فقط بهش فکر میکنن وبراشون مهم نیست واین هم یه جورایی نمیدونم استنباط من این هست مثل بیماری یه سری واقعا مریضن ونیاز به در مان جسمی و روحی و ذهنی دارن امایه سری هستن که باید فقط ذهنی مورد در مان قراربگیرن واین در مورد اعتیاد هم همینه یه سری افراد چاق واقعا نیاز به کاهش وزن ذهنی وجسمی دارن ویک عده فقط نیاز به درمان ذهنی دارن. چون فردی هست که سی چهل وکیلو اضافه داره و باید ذهن وجسمش روتغییربده چون بهش فشار اومده هم از نظر ذهن وهم ذهن اما فردی فقط سه کیلو اضافه داره و میخواد هر طور شده لاغربشه هردوی اونها نیاز به ترک اعتیاد چاقی دارن ویک فقط ذهنی و دیگری ذهنی وجسمی واون از طریق افکار ورفتاره ودراین بین هم حرف هاتبلیغات ورسانه های اجتماعی تصاویر غذاها وبعد در رابطه با تغییر جسم هم حرف هاوتیلیغات لاغری والاس برای تر ک اعتیاد چاقی همه باعث این میشن که فرد وقتی اقدام میکنه ونتیجه نگیره بیشتر در اعتیاد خودش غرفع بشه واین خطر غرق شدن در چاقی خیلی خطرناک تر از غرق شدن هست چون این به مرور شکل میگیره و باعث مرگ گ فرددر مرور زمان میشه اون رو در مسیر مرگ قرار میده و به صورت کاملا ناخواسته و کسانیکه علاقمندند که چاق بشن وله هر شکلی شده چاق میشن و پشیمان میشن اونها هم اگر ندونن چطور باید لاغربشن اونها هم درمسیر مرگ تدریجی قرارمیگیرن واین یک اعتیاد هست اعتیاد هست که به مرور با قرار گرفتن در اون وتغییر ندادن شرایط باعث میشه که فرد سالیان سال باحودش مواجه بشه بدنش روحش ذهنش وهمهی زندگیش به مرور تخریب بشه و در نهایت مر گ به سراغش بیاد و دقیقاً این درمورد چاقی صدق میکنه وکسانی هم که میپذیرم چاق بمونم ویابخوان که چاق بشن دراین مسیر قرارمیگیرن پس باید ذهن مادر میم بشه تا جسم ما از این حالت اعتیاد خارج بشه و اول ازذهن بعد به جسم منتقل بشه
باتشکر…
سلام استاد
خوبین
فایل سی و چند دقیقه هست ولی چهل وچهار زدین پانزده دقیقه آخر بعد پایان صحبت هاتون خالیه فیلم هم خالیه هم صوتی
سلام و درود
اصلاح شد
مرسی اطلاع دادی
سلام استاد گرامی
طبق معمول این فایل هم بسیار عالی بود . خیلی لذت بردم چقدر خوب واقعیتها رو عنوان میکنید و باعث میشید ما با چشمان باز مسائلی رو که معمولا پیش رو داریم ببینیم..
با این آموزشهایی که شما به ما دادید باعث شد که من دیروز به مادر يه پسر سه ساله که سعی میکرد بشقاب دوم سوپ رو به بچه بده و بچه نمیخورد بگم که داری با این کارت چاقی رو به بچه یاد میدی و براش توضیح دادم ایشون هم قبول کرد و خیلی خوشحال شد که این آگاهی رو بهش دادم.
این آگاهی ها نه تنها به گفته شما به نسل بعدی ما تاثیر داره ، الان هم میتونیم به اطرافیانمون کمک کنیم تا توی مسیر چاقی نیافتند
با تشکر فراوان🌺🌺🌺
بنام خدا
چاقی یک اعتیاد آسان است
با گوش دادن این فایل علاوه بر اعتیاد چاقی اعتیاد های دیگه را هم یاد گرفتم
من و شاید خیلی های دیگه فکر میکردیم فقط اونایی که مواد مصرف میکنند اعتیاد دارند در صورتی که خود من چندین اعتیاد تو رفتار خودم شناسایی کردم یکی اینکه حتما هر روز بین ساعت ۳ الی ۴ باید قهوه بخورم فکر میکردم اگه نخورم انرژی برای کارهام ندارم سر حال نبودم ولی الان جند روزه به خاطر مشکل معده دکتر منع کرده و نمیخورم و خیلی هم خوبم
قبلا چای با کلوچه یا بسکوییت میخوردم الان چند وقتی هست چای خالی میخورم و خیلی هم خوبه برا خوردن مواد غذایی هم که هیچ قانونی نبود گرسنه بودم میخوردم سیر هم بودم میخوردم تو تفریح تنقلات دور هم میخوردیم تو مراسمات ،تو عروسی ها
تو مسافرتها یه ساک پر می بردیم از زمان حرکت شروع میشد هیچ قانونی نبود لذتش خوردن بود .
اما آبان من تو مسافرت گاهی نهار هم نمیخوردم گرسنم نبود شام کم فقط دوست داشتم بگردم تا بخوریم تنقلات اصلا نخوردیم چه لذتی داشت که قانون خوردن را رعایت میکردیم خودم چقدر خوشحال بودم که دارم یواش یواش از دام چاقی این اعتیاد آسان خودم را نجات میدم من که دیگه چیزی نمونده هیچ عجله ندارم و دارم تو مسیرم لذت میبرم .
سلام خدمت استادگرامی ودوستان متناسبم
چاقی ارزانترین نوع اعتیاد است
چون هیچ خط قرمزی نداردوبراحتی به بدن مابرمیگرده
چه نکته عجیب وجالبی فرمودین استاد
استادوقتی برای باراول فایل اعتیادروگوش دادم
دقیقا یه تکون خوردم
که چه قدررفتارهایی که انجام میدم براساس اعتیادهست
ودیدم بااینکه دوره ی لاغری باذهن رواستفاده کردم
والان بعدگذشت ۲سال ازورودم به این اطلاعات ناب
اماهنوزهم رفتاراشتباه دارم
والان که برای باردوم به فایل گوش دادم متوجه شدم
که دقیقا مثل اعتیادهست
مثلا تاازخواب ظهربیدارمیشم بایدهمراه باچای کیک وکلوچه و چیزی باشه
اگربیرون میرم یه چیزی بخورم .
ما۴نفریم و
تاشیرازرفتیم واومدیم ..براساس رفتارهای قبل چیپس پفک و……خریدیم اماجالب بودکه فقط دوتا ازخوراکی هاروخوردیم وبقیه روبرگردوندیم .
درحالی که قبلا اونهاروکه میخوردیم هیچ دوباره برای برگشتم خریدمیکردیم
درسته که به اندازه میخورم .اما میبینم اینم یه نوع اعتیاده وبراساس تکرارانجام میشه
والان شروع کردم که رفتارهایی که بااعتیادچاقی همراهه روپیداکنم وکمرنگ وکمرنگشون کنم
البته ماخانوادگی دوره های صدگام استادروداریم انجام میدیم.ومیدونم به نتیجه های عالی میرسیم برای تمام عمرمون🥰
نشان های دریافت شده
سلام به استاد عزیزم ودوستان گرامی
میخواستم بگم چرا چاقی در کشور ما پذیرفته ست به نظر من وهمون طور که مستندها رو دیدیم چاقی برای جامعه کلی منفعت داره در هر قسمت از جامعه نگاه کنیم منفعت مثلا در سینماها هر کسی که چاق ومیره سینما دست خالی که نمیره کلی تنقلات وساندویچ و…میخره تا هنگام فیلم دیدم بخورم
در ورزشگاه هم همین طور کلی مغازهای مختلف با انواع بوهای خوشمزه انواع تبلیغات خوشمزه وانواع غذا ها ونوشیدنیها مضر در خدمت افراد چاق هستند
سلام استاد خسته نباشید من دو روز پیش این گام را انجام دادم اما هرچی فکر کردم هیچ مطلبی به ذهنم نیومد که تمرینم رو انجام بدم تا برای خودم اثبات بشه که به درک از اعتیاد چاقی رسیدم امروز دوباره برگشتم و مروری کردم و چیزی که فهمیدم و برام روشن شد جواب این سوال که چرا اینقدر افراد چاق در جامعه داریم؟
چون هیچ قانونی برای منع قانونی پرخوری و اضافه وزن وجود نداره و مواد غذایی زیاد در دسترس هست چاقی برای جامعه و برای همه افراد آن طبیعی جلوه شده از کودکی عادی جلوه شده و هیچکس متوجه این نیست که ما اعتیاد به چاقی رو از سن کودکی مبتلا شدیم و هیچ منعی برای اون نداشتیم چون خوردن و بهتر بگم زیاد خوردن اولویت همه زندگی افراد جامعه شده در مسافرت مهمونی و میزبانی کردن گردش ختم عروسی ورزش کردن کتاب خوندن فیلم دیدن و و و آخر همه اینها به خوردن ختم میشه و هیچوقت شخصی به جرم پرخوری و چاق شدن دستگیر و بازخواست نشده است و من از امروز به خودم این اطمینان رو میدم که برای رهایی از اعتیاد چاقی و برای بهبود این بیماری قانون گذاری کنم قانون به اندازه خوردن و لذت بردن از اطرافم بدون توجه به خوردن زیاد و حرکت در مسیر لاغری با ذهن و رهایی از پرخوری و به امید روزی که همه با روش لاغری با ذهن آشنا بشن.
سلام و درود بر استاد گرامی
این فایل تکان دهنده رو خیلی دوست دارم چون واقعا بر روی من تاثیر میگذاره این فایل هم از همون فایلهای گذشته s استاد هست که پر از تحکم در حرف زدن هست که واقعا شنونده رو تخت تاثیر قرار میده البته ناگفته نماند موضوع این فایل واقعا جالبه و افراد چاق با این فایل تحت تاثیر قرار میگیرن .
در این فایل استاد از قوانین در خیلی از موضوعات حرف میزنه مثل قوانین در مدرسه و یا قوانین در خرید و فروش کالا قوانین در هر جامعه و یا قوانین رانندگی و …که همه ای این قوانین برای جلوگیری از اسیب فردی و اجتماعی هستن و اما باید بگم بعضی از موارد هستن که برای اونا قانونی وضع نشده مثلا در مورد مصرف دخانیات قانون خاصی گفته نشده و میبینیم که برای مصرف بعضی از دخانیات مثل سیگار قانون منعی گفته نشده و میبینیم که افراد به نسبت مواد مخدر دیگه که آزاد نیستن خیلی بیشتر مصرف میکنن پس یعنی اگر دولت اون رو منع نکنه مردم هم نباید به فکرخودشون باشن؟؟
و اما باید این موضوع رو ربط بدیم به چاقی چرا ما این همه افراد. چاق در جامعه داریم ؟؟ چرا ؟؟
چون مواد غذایی زیاد هست و به وفور در دسترس هست و میبینیم که تعداد افراد چاق بیشتر از افراد لاغر هست .
چاقی یک نوع اعتیاد هست اعتیاد به مواد خوراکی که هیچ قانونی برای اون در نظرگرفته نشده و خیلی سریع تر از هر نوع اعتیاد دیگه داره گسترش پیدا میکنه اعتیادی که والدین مشتاقانه فرزندانشان به این اعتیاد تشویق میکنن و رهایی از اون سخت و طاقت فرسا هست و این اعتیاد رو در اوج صمیمیت به هم تعارف میکنیم و اعتیادی که در اوج لذت وارد زندگی ما میشه و زندگی رو سخت میکنه چاقی ارزانترین نوع اعتیاد هست که هیچ قانونی برای اون وضع نشده .
پس ما باید قانونهایی رو وضع کنیم که از این اعتیاد رها بشیم .
واقعا افراد چاق و زندگی اونها درد ناک هست چقدر این افراد به خودشون و بقیه ضربه زدن چقدر زندگی سختی رو دارن چقدر در معرض انواع خطرها هستن چقدر ازهر نظر زندگی بی کیفیتی و سطح پایینی دارن از نظر سلامتی و روابط و اعتماد به نفس و ….دیگه این رو تنها نمیدونستم که اونها معتاد به مواد غذایی هم هستن که بازم در این فایل میشنوم دیگه با تمام وجودم از چاقی و از پر خوری متنفرم از این افراد معتاد که کسی یا حتی خودشون نمیدونن دارن چه بلایی به سر خودشون و بقیه میارن متنفرم خدایا من خودم کسی بودم که همیشه بچه هام رو یه سمت اعتیاد به مواد خوراکی تشویق کردم و حتی از همسرم و اطرافیانم خواستم که پر خوری کنن چون هزارتا دلیل داشتم همیشه با این نیت که میخوام به مهمون هام احترام بزارم اونها رو اصرار در خوردن کردم من همیشه اگر افراد کم خوراک در اطرافم بودن که اعتیاد به مواد خوراکی نداشتن تعجب میکردم و تشویق به خوردنشون میکردم …اما حالا دیگه آگاهم جریان چیه و با تمام وجودم میخوام درست رفتار کنم و به نسبت گذشته عالی تر رفتار میکنم اما هنوزم باید یاد بگیرم وقتی سیر هستم دیگه چیزی به زور وارد بدنم نکنم و خودم رو معتاد به پر خوری نکنم که در گذشته باعث زجر و حال بد خودم بودم و اما ازوقتی در مسیر هستم انصافا تاحدود زیادی موفق بودم که اعتیاد نداشته باشم همین دیشب با همسرم و بچهام رفتیم بیرون و من چون سر شب گرسنه بودم خونه شام خوردم اما اونها نخورده بودن و هرکس چیزی سفارش داد اما من خیلی راحت گفتم نمیخوام چون سیرم و چیزی سفارش ندادم و لب نزدم تا آخر شب پسرم یه ذره ازیه برش پیتزا رو نخواست داد به من و منم خوردم همین و اما لب به بقیه پیتزاها و بستنی و فالوده ها نزدم چون سیر بودم و این روند من رو امیدوار میکنه که فروغ تو مدتها هست در مسیر هستی و دیگه اعتیاد نداری تا حدود زیادی پاک هستی یعنی مواد غذایی و میبینی اما نمیخوری یا اگر بخوای در حد رفع هوس برمیداری وزیاده روی نمیکنی این نشون میده که اعتیاد تو داره کم و کمتر میشه همین امروز ظهر من قبل ناهار دوعدد میوه خوردم و دیگه دلم هیچ نهار نخواست تا دو ساعت بعد اما همش نجوا سی داشتم که میگفت مگه میشه برو بخور منم برای آرام شدن همون نجوا یکم در حد ذره ای خوردم و کنار گذاشتم و برا همسرم بعدا گذاشتم بازم دلم نخواست و این نشون میده من دارم بدنم رو از هر پرخوری و اعتیادی پاک میکنم اما اگر یه بار در یه جایی خطا کردم نباید ناراحت بشم به مرور با تکرار رفتارهای درستم اونها در من نهادینه میشن و من خود به خود رفتارهای درستم بیشتر میشن و من یه جسم پاک و سالم متناسب خواهم داشت .
من واقعا باید به گذشته ی خودم و رفتارهای نادرستم در گذشته فکر کنم که چقدر باعث تشدید چاقی در خودم و بقیه میشدم و درست در زمانی که من اعتیاد به چاقی داشتم ،میخواستم فرزندانم و همسرم رو هم به این دام بکشم و اونها رو هم گرفتار کنم اگر اونها یکم کمتر غذا میخوردن با هزار ترفند بچه هام رو مجبور به خوردن بیشتر میکردم اگر همسرم میگفت جا ندارم با کلی گله و شکایت اون رو مجبور به پر خوری میکردم و چقدر خودم در زجر بودم همیشه برای من همه چیز در خوردن خلاصه میشد اگر یه وعده غذایی کمتر میخوردم در وعده ی بعد جبران میکردم و دو برابر میخوردم و همیشه نگران وعده ی بعدی غذاییم بودم و همیشه فکرم خوردن بود چقدر سر همین خوردن با بقیه ناراحتی میکردم که چرا به من خوراکیهای بیشتر نمیدن ؟؟
اما من دیگه فروغ آگاه هستم و میخوام برای خوردنم قانون بزارم :
من بچه هام رو در خوردن اصرار نمیکنم
من همسرم رو در خوردن اصرار نمیکنم
برای من با خانواده بودن دور میز مواد مخدر چاق شدن نباید باشه
من باید در مقابل اصرار های بقیه مواد مخدر بیشتر مصرف نکنم
من بقیه رو نباید اصرار به مصرف مواد مخدر بکنم
واقعا من هیچ وقت در زندگیم جز افرادی نبودم که چاقی و بپذیرم و همیشه به دنبال راهی برای رها شدن از اون بودم اما متاسفانه در جامعه پذیرفته شده هست
و اینکه ما این مواد مخدر برای عنوانهای مختلف مصرف میکنم کار رو خطر ناک تر میکنه خود من در گذشته و شاید هنوزم گاهی اوقات مصرف میکردم چون
بدن روقوی میکنه
چون زیاده و اسراف نشه
چون بهش علاقه داریم
چون خوشمزه هست
چون پولش رو دادیم
چون حوصلمون سر رفته
چون اومدیم تفریح
چون در سفر هستیم
چون مریض هستیم
چون خسته ایم
چون مشکلات روحی و جسمی داریم مثلا ناراحتم و یا خوشحالیم و یا چون سر درد و معده درد و .. داریم
چون میخواییم احترام بزاریم و میزبان ناراحت نشه
چون فقط یه امشبه
چون
اما دیدگاه ما باید تغییر کنه و بدونید که مادر گذشته به چاقی اعتیاد داشتیم و ما مسول هر یک گرم چاقی در جسممون هستیم و ایراد کار از خود من هست که عادات و رفتارهای نادرستی دارم نه ایراد از داروهای من هست نه ایراد از جسم من هست نه ایراد از سن و موقعیت من هست من خودم با اعتیاد به مواد خوراکی خودم رو به این روز انداختم .
من اصلا قبوول ندارم چاقی من به خاطر کم کاری تیرویید هست مقصرخودم هستم که معتاد به مواد غذایی هستم من میخوام این اعتیاد به چاقی. در جسمم از بین بره برای همین هر روز در مسیر هستم و قدم برمیدارم من چاقی خودم رو الان قبول ندارم و نمیگم این مقدار حق من هست چون …. من انتظار دارم با درست رفتار کردن هر روز لاغر تر و لاغر تر بشم و من هنوز از خودم انتظار جسم زیباتر رو دارم برای همین نباید پرخوری کنم نباید اعتیاد به مواد خوراکی داشته باشم .
منم به قول دوستان میخوام جسم پاکی داشته باشم که از هر پر خوری و به زور خوردن رها و آزاد باشم
سلام فروغ عزیزم
واقعا نوشته تون عالی بود .من نوشته ها تون رو میخونم ولذت میبرم
واقعا تحسینتون میکنم که همواره در مسیر لاغری هستید.
تعهدتون پشتکارتون قابل تحسین هست .آرام وبا وقار بدون هیچ سروصدایی دارین برای خودتون درین سایت عشق بازی می کنید .
عاشقتونم از نوشته تونم واقعا لذت بردم خدا حفظتون کنه
موفق و شاد باشی عزیزم.
سلام الهام جان دوست قشنگ و هم مسیرم
چقدر خوشحالم که شما دوستهای عالی رو در اطرافم دارم اصلا خوشحالم که همچین فضایی هست که همه با هم هم فرکانس هستیم و همدیگه رو درک میکنیم و به هم عشق میدم واقعا از استاد عطار روشن برای مهیا کردن این فضا سپاسگزارم
خوشحالم که کامنت من رو خوندین ولذت بردین حقیقتا من حالم با نوشتن و گوش دادن این فایلها و هر فایلی در این مسیر عالی میشه و آرامش پیدا میکنم
براتون ازخدا بهترینا رو با یه جسم عالی و رویایی میخوام
در پناه خداوند باشین
ممنونم عزیزدلم
اره واقعا خداروشکر که این فضای دلنشین و پاک وپراز احساسات خوب هست وما درین مکان زیبا و رؤیایی جمع شدیم وبه همدیگه فرکانس عشق و آگاهی میدیم.
من دیگه واقعا هیچ دوست بیرون ازاینجا ندارم یا کسی که با من هم فرکانس باشه فقط یکی هست اونم ماهی دو ماهی یه بار حرف میزنیم .
همه ی دوستان من درین سایت هستند و ندیده عاشق همشون هستم واز مطالب و نظرات عالی و انرژی مثبتی که دارند فقط لذت میبرم و عشق میکنم.
به نظر من اینجا تنها جایی هست که بچه ها خیلی وقتها درک خودشون واصطلاحات مخصوص خودشون رو به کار میبرند نه اینکه کپی اصطلاحات استاد رو استفاده کنن و این یک امتیاز بزرگ برای این سایت هست چون خود استاد هیچ وقت اصطلاحات معمول ومعروف اساتید بزرگ جذب جهانی وایرانی رو به کار نبردند خودشون با زبان مخصوص خودشون بیان کردن مطالب رو ومن همواره به داشتن چنین استادی افتخار میکنم .
من وقتی کامنتی می خونم زود میفهمم که این لحن حرف زدن یا بیان مطالب از زبان کدوم استاد هست که بچه ها دارن استفاده میکنن .
در آخر هم از استاد عزیزم
وهم فروغ دوست داشتنی و متین و زیبا ممنونم که همواره با تعهدتون به ما هم انگیزه وشور وشوق ادامه دادن میدید .
خدا حافظ و نگه دارتون باشه .
سلام وستان عزیز واستاد گرامی امروز که این فایلو گوش میدم در مسافرت هستم همیشه این باوو داشتم تو مسافرت آدم چاق میشه خوب چون خیلی بیشتر ازروزایمعمولی میخوری
حالا فهمیدم برای یه معتاد وقتی مواد مخدر دم دست باشه خوب بیشتر مصرف میکنه ایجا همین طور که دارم ردمیشم جعبه شیرینی روی اپن هست شیرینی که همه با لذت خوردیم و خاطره خوبی ازش دارم خوب الان یکی برمیدارم چون دیدم اصلا هم توجه نمیکنم بدنم نیاز داره آیا گرسنه هستم یا نه وقتی یه روز تو مسافرت به خوردنات توجه کنی میبینی همش اعتیاده
سلام
چاقی اعتیاد آسان هست . حتی از مواد مخدر هم بدتر .
چون معتادها هم واسه خودشان قانون دارند که روزی چند وعده وچقدر مصرف کنن اما من چاق چی ؟
حتی توانایی انجام دادن یک قانون ساده راحت رو هم نداشتم .
میشه گفت چاقی رویاد نگرفتم بلکه اعتیاد رو یاد گرفتم .
اعتیادی که با ذوق وشوق بهمون یاد دادن .
اعتیادی که تشویقی داشت وحس خوب .
اعتیادی که آشکارا انجام میدادم .
ومراکز پخش آن هرسال بیشتر وبیشتر میشه
اعتیادی که حتی رسانه ها تبلیغات میکردن .
یادم میاد هروقت بیرون میرفتیم درحدچندساعت . آنقدر وسایل درصندوق ماشین میزاشتیم که جا نمیشد .
وهروقت میخاستیم در مهمانی نهایت احترام روبه مهمان بزاریم سفره رنگین تری پهن میکردیم .
هروقت بیمارمیشدم با کلی مواد خوراکی سعی میکردم که خودم رو مشغول کنم .
هرموقع بی حوصله میشدم میرفتم سریخچال .
هر وقت بیمارمیشدم به بهانه خوردن قرص و زخم معده کلی غذا میخوردم .
تازه بدتر از همه اعتیاد به چاقی رو مساوی با سلامتی یاد گرفتم .
همین چندوقت پیش که خونمون مهمان بود مادرم پیش خانم فامیل از تپل بودن من از بدو نوزادی میگفت و خوشحال بود . یعنی من از همون زمان بارداری مادرم معتاد شدم .
دیگه کم کم که بزرگترشدم و میخاستن منو ترکم بدم یا خودم بخام یا دکتر تغذیه بخاد بارژیم ترکم بده نمیشد که نمیشد .
باز یه آدم معتادبه مواد رو میشه با راه حل فیزیکی ترک داد اما من چاق تصورکنید فقط یک هفته پاهام روببندن به تخت وغذا ندن اونوقت نه تنها رها نمیکردم بلکه حریص میشدم .
من یادگرفتم چاقی رو . پس منم باید یادبگیرم متناسب شدن رو . ومعتاد به لاغری شوم .
یه بار تونستم چاق بشم پس یه بارهم میتونم برگردم به حالت قبلم .
وانجام این کار فقط با قدرت خارق العاده ذهنم انجام میشه .
من خودم قانون میزارم برای خودم .
که ازاین به بعد هرگونه افکار وتوجهات به چاقی اکیدا ممنوع .
وباورهای متناسب شدن رو میسازم تابتونم وارد دنیای شیرین متناسب ها شوم .
سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی و استاد عزیز
اعتیاد آسان
اولین بار ک این فایلو گوش دادم ی مرور و مقایسه ای کردم خودمو با ی فرد معتاد ب مواد مخدر، و چقد برام عجیب بود و باور نکردی،منم کاملا ب این اعتیاد در ظاهر شیک وآسان مبتلا بودم،وهیچمنعی ک نداشتم هیچ کلی هم تشویق میشدم برای مصرف،و مواد هم ک خیلی اسون در دسترس ،یعنی تمام رفتارای منم در مقابل مواد غذایی درست شبیه رفتارهای ی فرد معتاد در مقابل مواد،
یادم میاد چقد در برابر غذا حریص بودم و وقتی ک مواد غذایی ک از قبل در ذهن خودم با توصیف هایی اونو خوشمزه کرده بودم ضعیف و ناتوان میشدم و هیچ کنترلی برای نخوردنش نداشتم ،من اونقد ب خوراکی ها معتاد بودن ک گاهی ک تو خونه ی خوراکییو نداشتیم و من دلم میخواست با وجود سختی و لباس پوشیدن وفروشگاه رفتن من این کارو انجام میدادم و حتی اگه شبم بود و دلم میخواس اگه میخوابیدم ک تمام فکر و ذکرم میشد اون خوراکی و برای همین بیشتر مواقع ترجیح میدادم برم و اون مواد رو تهیه کنم و مصرف کنم خب ی معتاد ب مواد مخدرم دقیقا همینه حالتش فقط چون اون مواد مخدر براش ی قوانین و محدودیت هایی هس و در جامعه اونو بد میدونیم با ی دید دیگه نگا میکینیم در حالی ک از نظر روحی روانی وذهنی و رفتاری برخورد من با مواد غذایی دقیقا شبیه ی فرد با مواد مخدر بود وهر دو این رفتار اختلال روانیه،یاد وقتایی ک رژیم بودم میوفتم دقیق مث فردی داره توی فیلما دیدم ک برای ترک مواد مخدر داره اقدام میکنه ،حالت پریشون ،عصبی ،مدام فکرش دنبال مواد و بیحال و سردرد ، همین هم نشون دهنده ی اینه ک نمیشه با ذهن ب طور فیزیکی درگیر شد برای ذهن مواد غذایی یا مواد مخدر هر دو یکین یعنی تکرار کردنشون باعث عادت شده وذهن دچار اختلال شده و از حالت عادی وطبیعیش خارج شده ،و ترک و یهویی و مصرف نکردن و فشار فیزیکی هر دو برای ذهنی ک قبلا کلی باور برای مصرف و توجیح برای مصرف بهش اموزش دادیم و تکرار کردیم سخت و نشدنیه ، من از بچگی از طریق مامانم تشویق ب استفاده مواد غذایی بیش از نیاز بدنم بودم ،و این کار تحت عناوین مختلف انجام میشد ،اینکه بخورم مریض نشم ،قوی بشم ،بخورم چون خوشمزه اس ،بخورم ک بمونه اصرافه وگناهه،الان مهمونیه ،الان مسافرته ،الان اومدیم باغ،عیده ،ویا فیلم میبینم باید بخورم حال بده ،عصر بیدار شدم ی چی بخوزم ..،و کلی دلیل های دیگه ک منو تشویق ب خوردن و عادت ب پرخوری میکردواین روند ک مدام تکرار میشه، میشه ی رفتار عادی و بعد از اینکه خودم بزرگ شدم بر اساس رفتار بزرگترها ک دیدم واموزش دیدم منم بقیه رو تشویق ب استفاده بیش از اندازه مواد غذایی میکردم، وقتی با دوستان بیرون میرفتیم ویا گردش ودور همی با اصرار زیااد از دیگران میخواستم ک از مواد غذایی و خوراکی موجود استفاده کنن و هیچوقت فکر نمیکردم ک اینکارم چقد ممکن ب طرف مقابلم با تکرار اسیب بزنه ،
من هم از همون ی سال قبل اینا ک این فایلو برای اولین بار گوش دادم خیلی قوانین برای خودم در نظر گرفتم
اینکه من حق ندارم ک ب کسی تارف مصرف چیزی رو بکنم طرف مقابلم خودش میدونه نیاز بدنش چیه،یعنی بارها شده مهمونی اومده خونه یا بیرون رفتیم با بقیه سعی میکنم ک اگه قرار ب پذیرایی باشه اونارو روی میز بچینیم تا خود فرد تصمیم بگیره ک چی میخوره و خیلی وقتا پیش اومده ک مامانم مدامگفته پاشو پذیرایی کن و فلان چیزو تارف کن و اگه هم مجبور شده باشم فقط در خد ی بفرمایید بوده و دیگه کاری نداشتم ک تصمیم طرف مقابل چی بود
دوم اینکه برا خودم قانون گذاشتم ک حق ندارم هر تارفی رو قبول کنم وقتی بهم چیزی تارف میشه ی لحظه ب احساس هام و نیاز هام توجهکنم ،ایامن الان نیاز ب خوردن چیزی دارم؟؟ایا من الان تصمیم ب خوردن چیزی داشتم ؟ و وقتی ک نیاز نداشتم رد کردم تارفو میگم ک مدتی شاید زمان برد خیلی وقتا برای خودم یاداشت میکردم ک من فلان جا نیاز نداشتم و اون تارفو رد کردم و از موادی ک بهم تارف شد مصرف نکردم و همین کلی برای. من تشویق میشد و لذت میبردم اوایل خب سخت بود اطرافیان برحسب عادت وقتی ک پاسخ رد میدادم اصرار میکردن ولی ب مرور قانع شدن و پذیرفتن ک وقتی میگم نه ،یعنی واقعا نیاز ب مصرف اون ماده ندارم و مث قبل تارف الکی نیس،خب منم مث خیلی از افراد چاق و معتاد ب مواد غذایی همیشه دوس داشتم ک بهم تارف بشه و من بتونم با خیال راحت وبیشتر مصرف کنم و خیلی اسون ب مواد غذایی معتاد بودم
سوم مواد غذایی فقط برای تامین نیاز بدن برای تولید انرژی هست و هیچ دلیل دیگه مثل خوشمزه بودن،خوردن برای تفریح،شادی ،ناراحتیوعصبانیت و لذت و ……قابل قبول نیس و من در صورتی از مواد غذایی بالذت استفاده میکنم ک ب اندازه نیاز بدنم باشه و بعد از دریافت پیغام سیری چراغ اخطار و قرمز رو توی ذهنم شروع میکنم ک اینا الاان ممنوعه و تو داری از قوانین لاغری و تناسب تعدی میکنی و زیرپا میزاری و جریمه میشی
چهارم خوردن تفریح نیس واگه حوصلت سر رفته میری دنبال ی تفریحی ک در مسیر و همسو با تناسب وخواستت باشه واینجوری هم لذت بخشه و هم کلی خوش میگذره وهم ی جایزه هر چند کوچک برای خودم در نظر میگیرم ،مثل دور زدن یا پیاده روی با فایلای پیاده روی ک کلی حال خوب ب همراه داره و یا گشتن تومراکز خرید
تو این مدت گاهی خطا رفتم ولی مسئولیتش روپذیرفتم وب خودم گفتم ک تعدی از قانون داشتی بس باید جبران بشه ،و اینجوری دیگه مدام عذاب وجدان و ناراحتی بیشتر سراغم نمیاد وسعی در جبران و رفتار درست در مواجه های بعدی میشم
خدایا شکرت برای این اگاهی های مفید وسازنده
سلام به تمامی دوستان خوبم
من ایمان دارم که میتونم متناسب بشم و بر خلاف گذشته ی خودم چاقی در جسمم رو اصلا طبیعی نمیدونم و اون رو چیز نادرست و عجیب و غیر معقولی میدونم .
و اما این جلسه در مورد قانون میخواهیم حرف بزنیم ما در تمام جنبه های زندگی مثل درسخواندن و خریدن و رانندگی کردن و یا … قوانینی داریم که باید به اونها عمل کنیم قوانین دو دسته هستن قوانین منع کننده وقوانین …
و دولت با اجرای قوانین منع کننده مانع از اجرای یه سری کارهای خلاف و جرم میشه .
و اما یه سری کارها در جامعه هستن که برای اونها هیچ قانونی وضع نکردن و همچنان مردم در اجرای اونها آزاد هستن مثل فروش دخانیات و مصرف دخانیات و ما میبینیم چون برای مصرف اون قانونی نگذاشتن مردم به راحتی میخرن ومصرف میکنن و اما میبینیم که برای مصرف مواد مخدر که قانونی در نظر گرفته شده و به راحتی در اختیار مردم نیست مردم مثل سبگار اینقدر راحت و زیاد مصرف نمیکنن.
پس کی این قانونها رو تعیین میکنه دولت ؟؟ مردم ؟؟یعنی من باید منتظر بمونم تا دولت بگه این کار جرم هست و مجازات داره تا من مصرف نکنم ؟؟یعنی اگر اون نگه من باید مصرف کنم ؟؟واقعا اگر مواد مخدر دیگه مثل شیشه هم فروشش مثل سیگار آزاد میبود ما باید این همه افراد مبتلا به شیشیه در جامعه پیدا میکردیم ؟؟؟
واقعا موضوع جالبی هست .
من یکم با خودم دارم فکر میکنم. یعنی اگر شیشه هم آزاد باشه و قانونی برای اون نباشه ما باید این همه افراد مبتلا داشته باشیم ؟؟یعنی هیچ کس نباید خودش به فکر خودش باشه ؟؟؟
حالا یه سوال چرا باید این همه فرد چاق در جامعه باشه ؟؟ سیگار چون راحت دسترس هست خیلی تعداد افراد مبتلا به اون بیشتر از مواد مخدر دیگه هست و به همین دلیل چون مواد غذایی زیاد هست تعداد افراد چاق بسیار بیشتر ازمتناسبها هست . چرا من فکر میکنم با وضع قوانین و یه سری محدودیتها من باید درست رفتار کنم .
چاقی اعتیادی هست که اصلا برای اون جرم و مجازاتی نه تنها در نظر گرفته نشده بلکه افراد رو تشویق به مصرف اون هم میکنن و این اعتیادی هست که خیلی راحت گسترش پیدا میکنه و از سن کم والدین فرزندان رو به این اعتیاد گرفتار و تشویق میکنن و رهایی از اون سخت هست و اگر هر بار ما به این اعتیاد گرفتار بشیم خیلی سخت از اون رها میشیم اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه ی احترام هست و بدون سر و صدا و لذت وارد بدن ما میشه و زندگی رو سخت میکنه .
چاقی اعتیادی هست که هیچ قانون و خط قرمزی ندارن
چاقی ارزانترین نوع اعتیاد هست .
بهتر هست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی وضع کنیم تا اونها رو ازاین اعتیاد رها کنیم پس باید به رفتار خودمون نگاه کنیم تا رفتارهایی که باعث این اعتیاد میشه رو پیدا کنیم
واقعا من تا به اینجای فایل منقلب شدم و وحشت کردم من هر بار این فایل رو گوش میدم دگرگون میشم چون یه عمر به من گفتن اعتیاد آدم رو بدبخت میکنه بیچاره میکنه و دیدم افراد معتاد چه زندگی افتضاحی دارن چقدر حالشون بد و در اوج ذلت دارن زندگی میکنن که بعضیاشون واقعا بمیرن بهتره تا زندگی کنن و اما حالا میبینم که استاد داره به راحتی به افراد چاق این لقب رو میده واقعا ، واقعا از ته دلم برای خودم و فرزندانم و تمام افراد اطرافم نگران میشم که نکنه وارد این دام خانمانسوز چاقی بشیم ؟؟؟ و بر ای هر کس که چاق هست از ته قلبم افسوس میخورم و اما حالا عجیبی دارم از یه طرف دیگه بسیار خوشحالم که آگاه شدم و این آگاهی های ناب رو دارم که میتونم خودم و هر کس در مسیر این آگاهی ها باشه رو از این اعتیاد نجات بدم واقعا نمیدونم چی بگم ؟؟فقط باید بگم وای بر من در گذشته و باید بگم خدایا سپاسگزارم که در این مسیرم و نجات پیدا کردم چون من کسی بودم که در گذشته دقیقا گرفتار همین چاقی بودم و نه تنها خودم گرفتار شده بودم با تمام وجودم تلاش میکردم فرزندانم رو هم گرفتار کنم تازه با این نگاه که کارم درسته و این یه لطف که در حق بچه هام و همسرم میکنم وای بر من در گذشته با خودم و عزیزانم چه میکردم ؟؟
همین دیشب در جمعی بودم که میدیدم یه مادر داره با هزار تا ترفند به زور غذا وارد بدن بچه ای میکنه که بسیار زیبا و خوش اندام بود و اما اون بچه قبول نمیکرد بخوره اما مادرش کلی وعده داد و کلی تهدیدش کرد اما اون بچه راضی نشد تازه. مادرش از من خواست بهش بگم اگر غذا نخوره بزرگ نمیشه و … اما من فقط ناراحت شدم و گفتم تو رو خدا اینطور نکن اجازه بده آزاد باشه و هر طور که نیاز داره بخوره و امروز باشنیدن این فایل برام مرور شد که چقدر این مادر ناآگاهانه داره فرزندش رو گرفتار اعتیاد چاقی میکنه و تازه بسیار احساس خوب و عالی داره که تونسته به زور چند قاشق بهش غذا بده .من میبینم همین مادر رو که بارها برای آرام کردن فرزندش در موقع گریه از خوراکی استفاده میکنه و حتی چندین بار هم تذکر دادم فلانی کارت اشتباه اما اصلا به دنبال این حرفها نیستن من میبینم که اطرافیانم با تعارفهای بی جا باعث تشدید چاقی در بدن اطرافیانمون میشن و چقدر از وقتی که این آگاهیها رو پیدا کردم سعی میکنم در رفتارهای خودم با فرزندانم تجدید نظر کنم در رفتارهای خودم با مهمانانم و اطرافیانم تجدید نظر کنم و به هیچ کس دوست ندارم اصرار به خوردن کنم ؟؟ اصلا این کار در ذهن من تبدیل به یک کار خطر آفرین شده و واقعا به راحتی زیر بار این کار نمیرم شاید یه جایی با مهمانی رو در بایستی داشته باشم و یک یا دو بار اصرار کنم اما از درون ناراحتم که کارم اشتباه هست باید من باعث گسترش این اعتیاد در بین اطرافیانم نباشم و سریع به خودم میام و دیگه انجام نمیدم .
من عاشق همسر و فرزندانم و خودم هستم پس هرگز ،هرگز،هرگز اونها رو به زور وادار به خوردن هیچ مواد غذایی نمیکنم شاید گاهی اوقات خطاهایی داشته باشم اما سریع این آگاهیها در گوشم زنگ میخورن و دیگه ادامه نمیدم و به دنبال رفتار درست میکردم و اون رو انجام میدم خدا رو سپاسگزارم برای این همه آگاهی عالی که در اختیارم هست .
من واقعا در گذشته تلاش میکردم برای مصرف مواد غذایی بیشتر و همیشه حواسم بود که سر ساعت مواد غذایی مصرف کنم و هیچ وقت دوست نداشتم کسی در خوردن با من شریک بشه چقدر با خانوادم و اطرافیانم بحث میکردم که چرا مواد غذایی بیشتر رو به من ندادن چقدر به دنبال جاهای جدید برای خوردن بودم و متاسفانه همین آگاهی ها رو به همسرم و فرزندانم تا حدودی میخواستم انتقال بدم اما خدا رو شکر موفق نشدم و اگر شدم خیلی کم ومقطعی بود و الان از وقتی در مسیر درست هستم حتی همسرم و فرزندانم متناسب تر شدن من خودم تقریبا سه سال میشه که به دخترم زور نمیگم در خوردن و ایشون کلی ریزش،سایز و وزن داشته و همه بهش گفتن چقدر لاغر شدی چی کار کردی ؟؟خودش هم دقیق نمیدونه اما من میدونم چی شد چون دیگه بهش در خوردن زور نمیگم. چون تشویق به خوردن نمیکنم چون در اطراف اونها کلی خوراکی خوشمزه نمیزارم تا اونها رو ترغیب به خوردن کنم و هزارتا کار دیگه که همش مدیون سایت تناسب فکری هستم حتی همسرم که واقعا لاغر بود اما با آموزشهای چاقی من بعد از ازدواج دیدم ایشون رو هم چاق تر کردم اما بازم بعد از بودن در سایت تناسب فکری چون دیگه بهش اجبار نمیکنم که چرا نخوردی و ته ماندهی ظرفت رو بخور و …ایشون کلی لاغر تر شده و پسرم رو هم که خدا رو شکر به موقع رها کردم و هنوز اولش بود که باید به اندازه ای که من میگفتم در همون ساعتی که من میگفتم غذا میخورد اما بسیار همه ازاین عادتهای من ناراحت بودن بچه هام حتی گریه میکردم و بحثمون میشد اما من روی حرفم میموندم و با هزار ترفند غذا به زور وارد بدنشون میکردم اما از وقتی وارد این راه شدم تمام اون کارهای گذشته رو رها کردم اصلا تغییر کردم از درون و بیرون تغییر کردم چقدر روابطم به بچه هام و همسرم بهتر شد چقدر با خودم بهتر رفتار میکنم واقعا خدا رو سپاسگزارم .
من آگاهانه قوانینی برای منع ترویج چاقی وضع کردم که :
خوردن به جای شادی کردن نباید باشه
سر و صدای بچه هام رو با خوردن آروم نکنم
با خانواده بودن دور میز مصرف مواد مخدر نباید باشه
به دعوت افراد برای مصرف بیشتر مواد مخدر پاسخ مثبت ندیم .
به دیگران اصرار به خوردن مواد مخدر بیشتر نکنم
به دنبال ترک اعتیاد خودمون باید باشیم .
این اعتیاد چند ویژگی داره که از بقیه ی اعتیادها خطرناک تر هست :
اول اینکه این چاقی پذیرفته شده هست و اصلا زشت نیست .
دوم اینکه در دسترس بودن این مواد مخدر هست که بینهایت وجود داره در رنگها وطعم های مختلف هست که کار رو دشوار میکنه .
سوم اینکه ارتباط دادن این مواد مخدر با موضاعات مختلف هست .ما مصرف میکنیم برای تفریح کردن ،مصرف میکنیم برای لذت بردن ،مصرف میکنیم برای احترام گذاشتن ،مصرف میکنیم برای کنترل خشم ،مصرف میکنیم برای سرگرم. شدن ،مصرف میکنیم برای قویتر شدن ،و….بینهایت مورد مصرف داره که خطرناک هست
من دیدگاهم باید به چاقی تغییر کنه من قبلا فکر میکردم چاقی من به خاطر اشتهای و یا دارو و سن و زایمان و کم تحرکی و مواد غذایی و … هست اما حالا میدانم که در گذشته و شاید هنوزم گاهی اوقات من به چاقی اعتیاد پیدا کردم و من مقصر هر کیلو اضافه وزنم هستم چون هیچ دارو و قرصی من رو اینقدر چاق نمیکنه و این رفتارهای من هست که باعث چاقی من میشن و من میخوام از این اعتیاد پاک بشم و تا حدودی موفق بودم و اما هنوزم باید پاکتر بشم و فقط از طریق ذهنی میخوام پاک بشم و به لطف خدا من در شرایطی هستم که نتیجه ی خوبی گر قدم و دیگه اصلا برام طبیعی نیست که چاق باشم و تا ابد چاق بمانم من دیگه برای چاقی خودم هیچ دلیلی نداریم و به لطف خدا نتایج خوبی هم داشتم
من به فکر ترک اعتیاد خودم بیشتر از قبل هستم و میخوام زندگی جدیدی برای خودم بسازم :
من به جای پرخوری کردن در مسافرت بیشتر میگردم و از مکانهای جدید لذت میبرم .
من به جای پرخوری کردن در عید نوروز و دید و بازدید شادی میکنم و با اطرافیانم ملاقات میکنم .
من به جای پر خوری کردن در ماه رمضان و محرم با به اندازه خوردن حال بهتری برای ادامه راه خواهم داشت .
من به جای پرخوری در دور همی و مهمانی از وجود اطرافیانم و مکان جدید لذت میبرم
من به جای پرخوری در پارک و باغ و فضا سبز از آسمان زیبا و درختان و صدای پرنده ها و طبیعت لذت میبرم
من به جای پرخوری در عروسی و تولد شادی بیشتری میکنم .
من به جای پرخوری در رستوران و فست فود با به اندازه خوردن احساس قدرت میکنم
من به جای پرخوری در سینما و تاتر از اون فضای شاد لذت میبرم و کلی میخندم .
من به جای اینکه در مواقع حوصله سر رفتن هام غذا بخورم از خونه بیرون میرم یا فایل گوش میدم یا مطالعه میکنم .
من به جای اینکه در هنگام خوشحالی بخورم بیشتر حرف میزنم و یا شادی میکنم
من به جای اینکه وقتی جایی از بدنم درد کرد بخورم اول به دنبال درمان اون میرم .
من به جای اینکه انتقام پول داده رو هر جاییی با خوردن در بیارم از اون هوا و فضا لذت بیشتری میبرم .
من به جای اینکه به کسی با تعارفهای بیشتر احترام بزارم باهاش هم صحبت میشم و حرفهای آموزنده و خوب میزنم و به ایشون محبت زبانی و یا بدنی میکنم .
من به جای اینکه غذایی اسراف نشه و بخورم ما بقی غذا رو داخل کیسه ای میریزم و برای پرنده ها و حیوانات میبرم .
من به جای اینکه به خانوادم در خوردن اصرار به خوردن نکنم کمتر غذا درست میکنم .
من به جای اینکه به میزبان احترام بگذارم هرگز غذای اضافی وارد جسمم نمیکنم و خیلی راحت میگم میل ندارم .
من به جای اینکه هر وعده ی غذایی خودم رو با زیاد خوردن خراب کنم فقط به اندازه نیازم میخورم و لذت میبرم .
من به جای اینکه بگم این غذا مقوی هست باید بیشتر بخورم با به اندازه خوردن در زمان گرسنگی. خودرو قوی میکنم
به نام خدایی که انتخابم کرد
به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋
سلام و درود دوستان مشتاق یادگیری سالی مملو از عشق و ثروت و سلامتی و سعادت براتون آرزومندم 🍃🌸
چاقی اعتیاد آسان است مراقب باشید تکرار(۲)
هر عاملی که به صورت اختلال روانی منجر به رفتار تکراری یا مصرف موادشیمیایی به صورت طبیعی در افراد بشود که کنترل اراده در انجام ندادن آن رفتار تکراری را نداشته باشند و به نوعی دچار ضعف در مقابل آن رفتار تکراری شوند اعتیاد تلقی می گردد .
اعتیاد یک بیماری کشنده و پیش رونده و بسیار خطرناک است و برای شناخت مسیر لاغری باید از مسیر چاقی خود آگاهی داشته باشیم تا به شناخت بهتری از روند تغییر افکار و جسم خود دسترسی پیدا کنیم .
در تمام جوامع و حکومتها قوانینی وضع شده است که حدومرز را در جنبه های مختلف زندگی مشخص می کند مثل قوانین اقتصادی یا قوانین دانشگاه و مدارس و رانندگی و قوانین کیفری و املاک و …
قوانین مثل ریلی برای حرکت یک قطار هستند که برای پیشگیری از آسیب فردی و جمعی افراد جامعه وضع می شوند .
قوانین دو دسته هستند هدایت کننده و باز دارنده (منع کننده )
بازدارنده ها مثل منع قاچاق کالا یا اسلحه و مواد مخدر
یعنی منع کننده کارهای خطر آفرین .
ولی همچنان در جوامع موضوعات مهم و خطر آفرینی هستند که هیچ قانونی براشون وضع نشده است .
مثل مصرف دخانیات ..در چند سال اخیر با یک حرکت فرهنگی گسترده استعمال دخانیات در امکان عمومی ممنوع شد و تا قبل از اون فردی که اعتیاد به مصرف سیگار داشت با قیافه ای حق به جانب در تاکسی یا فروشگاه ها و سینما و …خیلی راحت رفتارش را تکرار می کرد .
بارها دیدم روی بسته های سیکار تصویر یک ریه سالم و در کنارش ریه آسیب دیده کشیده شده ،صحبت از سرطان شده ولی در نهایت به وفور و با قیمت مناسب در دسترس همگان یافت میشود.
آیا اگر شیشه و کراک و قرص اکس هم انقدر به وفور و در دسترس و ارزان یافت می شد انقدر مبتلا داشتیم !؟
یعنی باید منتظر باشیم تا قوانین برای ما و زندگی و سلامتیمون حدومرز تعیین کنند؟!..یا خودمون آگاهانه به فکر خودمان باشیم ؟!
چاقی اعتیاد ارزان است به مصرف خوراکی !..
با انواع تبلیغات رسانه ای تشویق به مصرف بیشتر می شویم همه جا به راحتی و به وفور در انواع طعم و رنگ و با بسته بندی های شکیل یافت می شود به سرعت درجهان گسترش می یابد .
خانواده ها فرزندان خود را ناآگاهانه برای تفریح و سرگرمی تشویق به خوردن می کنند .
در دورهمی و جمع ها مواد غذایی را با اصرار به دیگران تعارف می کنیم و سفره های رنگین و تحریک کننده پهن می کنیم و دوست داریم دیگران هم برای خوردن به ما اصرار کنند و مواد غذایی بیشتری به ما تعارف کنند .
پول خود را جمع می کنیم تا برای سوپرایز کردن عزیزانمون به رستوران بریم .مواد غذایی مورد علاقه خود را ذخیره می کنیم یا از دید دیگران مخفی می کنیم .در جستجوی بهترین رستوران و کافی شاپ و قنادی هستیم و به دیگران پیشنهاد می دهیم .برای خوردن و گرفتن حق اعتیاد با دیگران می جنگیم
اعتیادی که زشت نیست
در دسترس بودن و بی نهایت رنگ و طعم دارد
ارتباط دادن مواد غذایی با موضوعات مختلف مثلا برای لذت بردن و تفریح می خوریم برای سلامتی و قوی شدن می خوریم برای سرگرمی و یا کنترل خشم و احساسات خود می خوریم.
چاقی ما به خاطر ژنتیک نیست ارثی نیست به خاطر تیروئید نیست فقط به خاطر اعتیاد به مواد غذایی هست . از نظر پزشکی تیروئید در نهایت ۵کیلو اضافه وزن بیاره ولی افراد چاقی هستند که ۵۰کیلو اضافه وزن دارند و دلیل چاقی خود را تیروئید می دانند .
موضوع گسترش و شیوع چاقی در جهان خیلی ذهنم را مشغول کرد ما همیشه بعضی از کشورها را پیشرفته می دونیم در صورتیکه چاقی در تمام کشورهای به اصطلاح به روز از نظر دانش علم و تکنولوژی هم در حال گسترش هست و بعید می دونم فردی باشه که از چاق بودنش کاملا احساس رضایت داشته باشه هرچقدر هم انسان موفقی باشی و خودتو کاملا بپذیری درونت خلأیی حس می کنی همان که هست و می خواهی باشی .
پس موضوع ذهنی هست نوعی اختلال روانی و ربطی به عوامل شرایط بیرونی نداره این همه سال که افرادمعتاد را قضاوت می کردیم نمی دانستیم که خود هم به گونه ای خطرناکتر به مواد غذایی اعتیاد داریم این نوع پذیرش خیلی احساس پذیرش و مسئولیت پذیری بهم میده !…
موضوع چاقی و اعتیاد به آن باعث کارآفرینی بسیاری از افراد شده است که دانسته یا نادانسته از افراد دارای اضافه وزن بالا سواستفاده می کنند که اصولا این افراد خودشان متناسب هستند و هیچ شناخت و درکی نسبت به افکار و احساسات افراد چاق ندارند.
به لطف خداوند از زمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شده ام آگاهی های ارزشمندی کسب کردم و امروز به این موضوع آگاه تر هستم منم قبلتر برای سرگرم کردن فرزندانم و یا منصرف کردنشون از دیگر خواسته هاشون بهشون خوراکی می دادم چون از کودکی خودم اینگونه آموزش دیده بودم الآن متوجه یک فرمول ذهنی مخرب دیگرم هم شدم دختر ۴ساله من بسیار متناسب هست و از نظر پزشکی و نمودار زیر خط قرمز هست ومن چند سال اول با رنج و ترس و خشم این بچه را وادار به خوردن می کردم ولی واقعا بدنش قبول نمی کرد تا روزی که در مسیر خودشناسی رشد طبیعی آن را به خداوند و هوشمندی سپردم و رها شدم اما هر زمان بد خلقی کنه میگم تو گرسنه ای چون غذاتو نخوردی !..
به لطف خداوند مدتی است دیگر در جستجوی روش طبخ غذاهای جدید نیستم همیشه یک مدل غذا درست می کنم و در سفره های رنگین یک مدل غذا انتخاب می کنم و برای تست شاید یک یا دوقاشق از غذای دیگر میل کنم در فروشگاهها کمتر به مسیر تنقلات می روم در رستوران برای ۴نفر به اندازه دونفر غذا سفارش می دهیم غذا خوردنم کمتر وابسته به ساعت شده و برای تقاضا صبورتر شده ام .دیگه میدونم که مغز و معده من باید حجم مصرفی منو مشخص کنه نه پرس رستوران یا بسته بندی های یک نفره کارخانه ای .کمی بیشتر از تفکیک غذایی رها شدم به هیچ عنوان اصرار به خوردن دیگران نمی کنم و انتظار ندارم به من تعارف بشه یک کم بیشتر از خودم میپرسم الآن چرا می خواهم بخورم ؟آیا گرسنه هستم ؟
و کمی از شدت اعتیاد فاصله گرفتم و من تمام مسئولیت چاقی خودم را میپذیرم مسئولیت هر کیلو اضافه وزن با خود من هستش و اگر بخواهم می توانم آگاهانه زندگی کنم با تفکر و البته هماهنگی اش با احساس خوب و رضایتمندی ام از خودم .
خدایا سپاسگزارم
خدایا عااشقتم
سپاس از آموزگار و آموزه ها
دوستان هم مسیری ام در مسیر آزادی و شادی الهی با عشق گام بردارید.
سلام
منم بااینکه فایل های آموزشی رو هر روزه گوش میدم وانجام میدم گاها در طول روز پیش میاد بنا به دلایل احساسی تحریک به خوردن میشم روشی که خودم انجام میدم اینه که سریع به خودم میگم این نجوای ذهنی هستش میخواد تو رو از رسیدن به هدفت منصرف کنه مراقب باش .
بعدش به خودم میگم تناسب اندام برات لذت بخش تره یا چاقی ؟ بعدش خودمو سرگرم میکنم میبینم واقعن گرسنه ام نبود و همه چی یادم میره .
یکی از کارهایی که میکنم لاغری رو برای ذهنم شیرین میکنم مثلا وقتی فرد متناسبی رو میبنم ذوق میکنم و نگاش میکنم و به زیبایی لاِغریش ولباسی که چقدر با لاغریش زیباتر میشه توجه میکنم و ذهنم متوجه میشه من چی رو دوست دارم و در مواقعی که گرسنگی احساسی برام پیش میاد کنترل ذهنم رو زود دستم میگیرم .
یا وقتی لباسی برام گشاد میشه ذوق میکنم وخودمو تحسین میکنم وخنده ته دل میکنم و با این کارم به ذهنم میگم نگاه من از این حالتها خوشم میاد وتو تواین مسیر کمکم کن .
میام کدگذاری میکنم ذهنم رو
لاغری مساوی با لذت . شادی .زیبایی. سرحالی . آرامش . آزادی . اعتماد به نفس . تناسب اندام عالی که همه جا بامنه
چاقی مساوی بدبختی . بی حوصلگی . سرزنش . زشت بودن. ناراحتی . عذاب وجدان . محدودیت وبیماری . جسم چاق
حالا با منه کدوم رو انتخاب کنم .
طبیعتا ذهنم لاغری رو میخاد چون براش لذت بخشه و بهم درکنترل رفتار کمکم میکنه البته میگم وقتی گرسنه هستم تا مرزسیری میخورم اما وقتی گرسنگی کاذب دارم این راهها رو میرم . وخدا روشکر خوب جواب داد و راضیم .
سلام دوست عزیزم وقتت بخیر
سپاسگزارم از اینکه راهکارهای مفید و عالیتون رو با ما هم به اشتراک گذاشتین
شاد و در مسیر متناسب شدن باشید.
با نام و یاد خدا
گام دهم
“چاقی ازانترین اعتیاد”
ما یادگرفتیم یا بعبارتی عادت کردیم هرچی در دسترسمون هست استفاده کنیم
تا زمانی که اجبار نباشه زور نباشه کاری رو انجام نمیدیم
وقتی میری دکتر بهت میگه فشارت بالاست مصرف نمکو بیار پایین دیابت داری قند مصرف نکن و…
این ممنوعیات هرس و ولع مارو بیشتر میکنه
و شاید باعث محدود کردن مصرفمون بشه اونهم به اجبار
داستان چاقی ما و رژیم هامون هم از این قایده مثتثنا نیست با رژیم برا خودمون ممنوعیت بوجود میاریم ولی درست از زمانی که شروع میکنیم به رژیم وهمون موقع مهمونی دعوت میشیم مهمون میاد وهزاران اتفاق دیگه که مارو از مسیر خارج کنه و دوباره شروع کنیم به چاق و چاقتر شدن
بسیار زیباست که “اعتیاد به چاقی سریعتر از هر نوع اعتیادی گسترش پیدا میکنه”
“چاقی اعتیادیست که هیچ خط قرمزی ندارد”
من یک معتادم که باید با اصلاح خودم بتونم به خودم و خانواده و اطرافیانم کمک کنم
و برای ترک این اعتیاد ناگزیرم قوانینی وضع کنم
بنام خدا
چاقی هم یک اعتیاد است مثل مواد مخدر یک فرد چاق هم مثل یک فردی که از مواد مخدر مصرف میکند
اون هم اعتیاد به مواد غذایی دارد و اعتیاد چاقی خیلی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر می باشد چرا چون یک فرد چاق میتواند به انواع بیماریهای خطرناک دچار شود .
ما از این اعتیاد خطرناک در مهمانی ها ،جشن ها ،تفریحها مراسمات ،دورهمی ها زیاد استفاده میکنم و زیاد به هم مواد غذایی را تعارف میکنیم و ذهن مان زیاد درگیر مواد غذایی است که تو تفریحها چی ببرم که بخوریم به جای اینکه از دیدن مناظر زیبا و یا دوستان لذت ببریم به فکر خوردن هستیم .
کودکان خود را نیز با خوردن مواد غذایی و تنقلات عادت می دهیم
اما من از وقتی که تو این سایت هستم و از مطالب بی نظیر استفاده میکنم خیلی رفتار غذایی پن تغییر کرده تو همه چی تفریح ،مهمانی مسافرتها کلی تغییر کردم مثلا من دیروز تهران بودم صبح که صبحانه خوردم و حرکت کردیم تا شب هیچ نتونستم بخورم حتی نهار هم نخوردم نه اینکه عمدی نه اصلا گرسنه نبودم بچه ها همه نهار خوردن من نتونستم تا شب که شام خوردم از این رفتار خودم خیلی خوشحال بودم .
ممنون از شما استاد عزیز
سلام استاد گرامی
ممنونم از پاسختون
من خیلی به برنج و سیب زمینی علاقه ندارم ،
یعنی اگه ۷قاشق برنج میخورم دیگه از برنج سیر میشم ولی آره سالاد باشه حتما میخورم و بیشتر خورشتش رو زیاد میکنم،
فرمودید نسبت به غذاهای دیگه هم اینجوریم من فقط در مورد ماکارونی و دلمه زیاده رویی میکنم یعنی خیلی دیر سیر میشم.
ولی مشکل اصلیم همون هفته ای یکی دوبار شیرینیجات خریدن عصر هستش که با چای میخورم .
سلام استاد عزیز
خسته نباشید
من دیروز فایل شنیدم و امروز هم یه بار دیگه بهش گوش دادم ،بسیاری از مطالب دوستان رو هم خوندم،
ولی موضوع خیلی سنگینه ،(اعتیاد)
کمکم کنید
الان میخوام بگم یکی از عادتهایی که واقعا شده اعتیاد واسه من اینه،
هفته ای ۲بار حداقل، میرم شیرینی فروشی ،ما که ۳نفریم ۶عدد به دلخواه خودم که معمولا نفری یه شیرینی خامه ای و یه دونه کیک شیله ای میخرم تا بیام باهاش چای عصر رو بخوریم،
مشکل اینه واقعا هیچ کاری تو این چند ساله برام به این اندازه لذتبخش نبوده!
اصلا از غذا خوردن این اندازه لذت نمیبرم ،
و زیاد نمیخورم.
بعضی از دوستان در مورد خوردن غذاشون گفته بودند که در حد خفگی میخورن یا تا به سیری کامل نرسن دست نمیکشند،
من در غذا خوردن اینجوری نیستم ، مثلا برنجم با چشم مشخصه که ۷قاشق نمیشه،میخوام بگم اعتیادم به غذا نیست به شیرینیجات،مثلا ، ۴عدد بامیه و یه عددزولبیا در هفته.
الان چیکار کنم چه جوری این اعتیاد رو ترک کنم؟
آیا باید کمش کنم اول ، مثلا هفته ای ۱بار،
بعد ۲هفته یه بار مثلا؟
راهنماییم کنید توروخدا 🙁
ممنونم ازتون
خدا یار و نگهدارتون باشه
سلام و درود
دو موضوع وجود داره
اینکه برنج به نظرت 7 قاشق می خوری آیا بازم میل داری بخوری و خودت رو نگه می داری یا واقعا میل نداری؟
در مورد همه غذاها مثل برنج عمل می کنی؟ یعنی سالاد باشه هم تقریبا همیشه به یک اندازه می خوری؟
اگه برنج باشه، سالاد هم باشه و 7 قاشق برنج بخوری، بعدش سالاد می خوری؟
خیلی موضوعات هست که باید بررسی بشه
برای تغییر عادت ها از چالش من اینو نخوردم استفاده کنید.
سلام استاد عزیز
خسته نباشید
من دیروز فایل شنیدم و امروز هم یه بار دیگه بهش گوش دادم ،بسیاری از مطالب دوستان رو هم خوندم،
ولی موضوع خیلی سنگینه ،(اعتیاد)
کمکم کنید
الان میخوام بگم یکی از عادتهایی که واقعا شده اعتیاد واسه من اینه،
هفته ای ۲بار حداقل، میرم شیرینی فروشی ،ما که ۳نفریم ۶عدد به دلخواه خودم که معمولا نفری یه شیرینی خامه ای و یه دونه کیک شیله ای میخرم تا بیام باهاش چای عصر رو بخوریم،
مشکل اینه واقعا هیچ کاری تو این چند ساله برام به این اندازه لذتبخش نبوده!
اصلا از غذا خوردن این اندازه لذت نمیبرم ،
و زیاد نمیخورم.
الان چیکار کنم چه جوری این اعتیاد رو ترک کنم؟
آیا باید کمش کنم اول ، مثلا هفته ای ۱بار،
بعد ۲هفته یه بار مثلا؟
راهنماییم کنید توروخدا 🙁
ممنونم ازتون
خدا یار و نگهدارتون باشه
سلام و درود
از دوره “چالش من اینو نخوردم” استفاده کنید.
سلام
رفتار های اخیرا اونقدر چندش اور شده بود ک دیگه راحت خودم ب خودم میگفتم تو معتاد شدی
دقیقا ی موقع تموم بدن فریاد میزدن شیرینی میگرفتم میخوردم ولی ذهنم باز میخواست طوری معدم قاطی میکرد و مریض میشدم
طوری شده بود ک دیگه از خودم از رفتارهام بدم میومد
طوری بود ک دیگه از هرچی غذا بود بدم میومدم همون لحظه میگفتم دیگه تکرار نمیکنم این اخرین باره
هی با خودم حرف میزدم ک چرا این کارو میکنی تو همون فریبای چن سال پیشی اون اراده کجا رفته پاشو ورزش کن رژیم بگیر .
این چ زندگیه
اما فردا دوباره شروع میکردم دیگه هیچ کنترلی نسبت ب خودم نداشتم
این رفتارهامو از محرومیتی ک ب خودم طی رژیم های مختلف میدادم
میدونم
حتی باعث شده بود چیزهایی ک دوس ندارم هم بخورم
عذاب وجدان داشت منو میکشت من خودم داشتم خودم میکشتم
اصلا ذهنم در اختیار خودم نبود
اما از وقتی سایت اومدم خیلی فرق کردم اگه پرخوری هم داشته باشم در حد دوسه قاشق
و خیلی خیلی خدا رو شاکرم ک منو ب اینجا هدایت کرد
من خیلی فرق کردم
ار خدا ممنونم
از استاد عزیز بابت این فایلهایی ک در اختیار ما گذاشتن
یک دنیا ممنون
من طرر زندگی کردن صحیح رو دارم یاد میگیرم
طرز رفتار درست
خیلی خوشحالم
عین وحشی ها حمله نمیکنم ب غذا خیلی خوشحالم ک لایق بهترینهام لایق درست رفتار کردن مثل افراد متناسب رفتار کردن هستم
من قبلا میرفتم فروشگاه حسرت ته دلم بود ک چرا من نمیتونم چیزهایی ک دوس دارم بگیرم اما الان میرم میبینم اصلا خیلی چیزهایی ک قبلا حسرتشو داشتم نگرفتم یا میگیرم میام تا چندین هفته تو کابینتم میمونه اما قبلا با ی هرچیزی ک گرفتم
تموم میکردم انگار اون وسایل آهنربا بودن
من قبلا از خوردن لذتی نمیبردم اما الان لذت میبردم
و میدونم هر روز بهتر از دیروز خواهم بود
چن طبیعیه ک کسی تو مسیر درسته ب سمت طبیعت وجود خودش ک لاغری و درست رفتار کردنه بره
من در مسیر درستم و لاغری با تموم وجودم حس میکنم
سلام وقت بخیر دوست عزیزم
چقد با شما احساس همدلی نزدیکی دارم. چون دقیقا من هم همینطور بودم و مدتی هست به لطف پروردگار متعال و این سایت بینظیر بهتر شدم. سپاسگزارم از به اشتراک گذاشتن خاطراتتون
امیدوارم همه ما هر روز در مسیر تناسب فکری باشیم
به نام خدایی که راه رو نشونم میده
سلام به استاد عزیز و دوستان همراه
روز بیست و سوم تکرار :
قوانینی که در جامعه وجود داره دو جوره اغلب: قوانین هدایت کننده و منع کننده : قوانین هدایت کننده کمک می کنه به پیشبر کارها، قوانین منع کننده حد و مرزها رو مشخص می کنه. درواقع خط قرمزها
اشتباهات و رفتارهای غط در جامعه ، یکی سری قانون براش در نظر گرفته شده، اما بعضی چیزها که منعی براش نیست و فقط اخلاقا زشت هستن، بیشتر تو جامعه شایع هستن. مثل سیگار درمقابل مواد مخدر …اعتیاد به مواد مخدر قوانین منع کننده داره و همه هم از اونها مطع هستن و همین عامل بازدارندگی تا حد زیادیه….اما آیا ما فقط باید بخاطر ترس از جریمه شدن توی رانندگی خاف نکنیم؟ بخاطر ترس از دستگیر شدن دزدی نکنیم؟ بخاطر ترس از مجازات، مواد مخدر مصرف نکنیم؟ چاقی هم یک رفتار مبتنی بر اعتیاده، آسون ترین شکل اعتیاده، همه کارهای یک فرد چاق شبیه معتادیه که به موادش وابسته ست و نمی تونه مصرف نکنه. منتها چون برای چاقی مجازاتی در نظر گرفته نشده، ما هیچ عامل بازدارنده ای براش نداریم، مجازاتی براش نیست، موادش همیشه در دسترسه، و مصرفش به هزار چیز به جز سیر شدن ربط پیدا می کنه…این اعتیاد هم خیلی چیزها رو می گیره از آدم..اعتماد به نفس، حال خوب، روابط خوب، درآمد خوب و هرچیزی که باعث حس خوب در آدم میشه رو واقعا می گیره…پس باید برای اینکه خطا نکنم و دست از این اعتیاد بکشم قوانینی مطرح کنم و مجازات هایی در نظر بگیرم تا متعهدانه تو این مسیر بمونم.
من امروز حالم زیاد خوب نیست و با علائمی که دارم خیلی نتونستم وقت بذارم توی سایت اما همین مدت کوتاه که برای امروز تکرارم وقت گذاشتم عالی بود و راضیم…همین چند خط نوشته ها رو هم خیلی دوست دارم و چون با حال و احساس خوب بوده براش ارزش قائلم و به خودم افتخار می کنم…
سلام استاد عزیز
من امروز گام دهم را برداشتم وفایل شما را گوش دادم والبته که نیاز دارم بارها گوش کنم
بله چاقی یک اعتیاد است ومن این را در خودم حس میکنم همون جور که یک فرد معتاد به مرور مصرفش بیشتر میشود من هم استفاده ام از مواد غذایی بیشتر میشود مثلا اگر قبلا با یک پیراشکی نیازم برطرف میشد به مرور مصرفم به یکی ونصفی رسید وبقیه مواد غذایی هم به همین صورت
خوب حالا که متوجه شدم اعتیاد به چاقی دارم باید قوانینی برای خودم بزارم
دیگه در رستوران به خاطر پولی که پرداخت کرده ایم نه خودم ونه بچه هایم سعی نکنیم همه غذا را بخوریم
سر میز غذا اضافه است اسرار به شوهرم وبچه هام نکنم بخورند تا اسراف نشود
دلیل نداره وقتی میریم خرید ومیبینیم مثلا همه دارند اسنک میخورند ما هم بخوریم چون همه دارند میخورند در صورت گرسنگی باید بخوریم
وما سعی میکنیم دیگه در خانه به خاطر سرگرمی ولذت بردن چیزی نخوریم فقط هر وقت بدنمان نیاز داشت از خوراکیها استفاده کنیم
ممنون استاد گرامی بابت تهیه این فایلهای پر از آگاهی
خدایا متشکرم دوستت دارم
باسلام من از این فایل بسیار لذت بردم وامیدوارم شما هر روز موفق تر از دیروز باشید
به نام خدای مهربان
وقت بخیر عزیزان
دوره تکرار روز بیست و سوم
واقعا همینطوره منم کاملا موافقم چاقی پذیرفته شدی در جامعه و هیچ قانونی هم براش نداریم و همه چی انواع و اقسام غذاها هم که در دسترس همه است . حالا چون قانونی نداریم دلیل نمی شه که خودمون هم به فکر نباشیم .باید به فکر سلامتیمون باشیم .یادمه منم مامانم نمی زاشت ما چیزی از مدرسه بخریم و همیشه خوراکی می بردیم و حتی می رفتیم بیرون هم چیزی نمی خرید حالا زمان ما مثلا پیراشکی و این چیزها خیلی مد بود و مامانم ما رو عادت نداده بود و البته اون موقع ها متناسب بودیم .دخترم هم همینطور بود عادت نداشت هی بگه اینو بخر برام اونو بخر . منم هله هوله خونه نمی خریدم اینم اصلا دوست نداشت خدا رو شکر .
و حالا می تونیم قوانینی بزاریم برای خودمون
مثلا من هر وقت می رم خرید لیست می نویسم چیزهایی که می خوام همونا رو ورمی دارم و میام اصلا چیزهای دیگه رو نگاه نمی کنم .
سعی کنیم چیزهای بی خودی نخریم وقتی نباشه تو خونه آدم هم نمی خوره .
تعارف دیگه نکنیم به کسی و به تعارف دیگران هم بگیم نه میل ندارم سیر شدم .
خودمون مسیول چاقی خودمون هستیم .
اهان مثلا یکی بخر و دو تا ببر بگیم نه من فقط نیازم یه بسته است حالا گرون تره و ارزونتره
همونطور این رستورانها all u can eat یه پولی می دی هر چقدر می خوای بخوری نه اینکه سلف سرویس باشه اونها جداست وای بهتره که آدم نره اینجور جاها .
خدا بیامرزه بابام و ما بچه که بودیم خیلی اهل ساندویچ بودیم یه جا بود ساندویچ زبون های خیلی خوبی داشت می رفتیم اونجا بابام می شست و ما می خوردیم اون نمی خورد دوست نداشت .
مثلا می ریم رستوران غذامون می مونه دیگه نداریم خونه . یادمه اون موقع ها مامانم اگه می خواست جعبه بگیره برای اوردن غذا من انقدر ناراحت می شدم و خجالت می کشیدم می گفتم نه و از رستوران میامدم بیرون .
سرگریمیمون خوردن نباشه واقعا این خیلی ریشه داره تا حوصلمون سر می ره و یا دور هم جمع می شیم انگار باید یه چیزی بخوریم به جاش می تونیم برقصیم دورهمی .
به نام خداوند مهربانم!
سلام استاد عزیز
امروز به اثلطف خدای مهربانم و شما تونستم دهمین گام رو با موفقیت بردارم بدون اینکه بفهمم چطور ده روز اینقدر سریع گذشت !
من به فایل ارزشمند شما گوش دادم و نوشته های دوستان رو هم مقداری خوندم ! بله! این واقعا درسته چاقی خودش یک نوع اعتیاده! ولی منتهی ما اعتیاد رو فقط در مواد مخدر و دخانیات دیدم و فراموش کردیم خودمون دچار اعتیادی هستیم که نمیخواین ازش در بیایم!! برای خود من بارها بارها اتفاق افتاده که بدون دلیل روزی هزار بار در بخچال رو باز میکردم که چیزی پیدا کنم بخورم!! انگاری حاجت میداد یخچال بهم!! از روی عادت انجام میدادم!
دیدید یه آدمی که معتاده بهمواد مخدر حد و مرض نداره برای مواد استفاده کردنش ! گاهی میبینید بعضیاشون اینقدر مصرف کردن که دچار سنکوب قلبی میشن و میمرن! چون وقتی دارن مصرف میکنن نمیخوان به هیچی جز اون لذتش فکر کنن!میگن از فردا کنار مصرف میکنن! حالا این حکایت ما آدمهایی هستش که اضافه وزن داریم! مولا به شخصه خود من هیچوقت نمیتونستم با یدونه نون خامه ای برم کنار پیش خودم میگفتم « بدونش که میشه ۳۰۰ گالری حالا که آلوده شدی رژیمت بهم خورد تا اونجا بخور که خودتو خفه کنی بعد از فردا صبح دوباره رژیم رو شروع کن!!» دوباره فردا صبح میشد یه چیز جدید میومد و اونو بهونه میکردم تا دوباره شروع کنم به خوردن!! من همیشه در زندگیم دوحالت داشتم یا در حدی خوردم تا خرخره که میخواستم خفه شم !!! یا هیچی نمیخوردم(وقتی رژیم داشتم!!) حد تعادل در من هیچوقت وجود نداشت!!
اما الان فهمیدم خیلی از رفتارها خوردن های من از روی یک عادت اشتباه بود از روی رفتارهای اشتباهی که وقتی به پایان روز میرسیدم نتیجه ای جز پشیمانی و عذاب وجدان برای من نداشت !!! تازه فهمیدم بدنم در روز چقدر کم گشنه اش میشه چقدر شیک به مواد غذایی نیاز داره!! ( نه به اندازه یه آدم دله و بی کلاس که میخواست هرچیزی رو تست کنه بخوره!! ) تازه دارم معنای زندگی رو میفهمم و این خیلی برام خوشاینده و من بازهم خالصانه از خدای خودم که منو مورد عنایت قرار داد که امروز اینجا باشم ممنونم، و ازشان که بانی این حمایت و کمک بزرگ به من و امثال من شدید🙏🏻
با سپاس از شما استاد عزیز
سلام ودرود بیکران
چاقی سخت ترین نوع اعتیاد هست ،ازین منظر ونگاه که ،ما روزانه حداقل ۳ بار باید ازمواد غذایی استفاده کنیم و نمی تونیم ازش فاصله بگیریم چون زنده نمی مونیم ،اما معتاد بمواد مخدر ، می تونه از مواد مخدر استفاده نکنه و زنده بمونه اصلا به سلامتیش برمی گرده درواقع با مواد غذایی باید یه فاصله ی احترام آمیز و منطقی برقرار کرد تا هم مصرف کرد وهم معتاد نشد.
وبرای رعایت این فاصله باید خیلی هوشمندانه عمل کرد
*این اعتیاد خانمان سوزترین اعتیاده ،تورو از رسیدن باهدافت باز میداره ،باعث می شه تو با چالشهای زندگیت روبرو نشی و با خوردن از درد و رنج رها بشی ،سالهای نازنین عمرت ورق می خوره وتو هنوز سرجای اول هستی ،
تا حالا فکر کردی چرا وقتی نمی خوری ،عصبی و بی طاقت می شی ؟ چون مشکلات و چالشها رو با گوشت و پوست احساس می کنی ،همون مشکلاتی که با خوردن ازشون فاصله گرفته بودی ،دیگه قد هیولا شدن ،چون تو کوچیک شدی ،تو با خوردن خودتو حقیر کردی ،روحت تسخیر شده …
دلم می خواد برای سالهای ازدست رفتم گریه کنم ،ودوباره بلند بشم و خدارو شکر کنم که خدا منو تو مسیر شکوفایی قرار داد .بگردم دنبال مشکلات اصلیم ،خلا های روحیم که باعث می شه با خوردن اونا رو پر کنم ،
ازین ببعد ،من مسول ناراحتی کسی نیستم ،اگر می خواد با نخوردن من ناراحت بشه ،بشه
ازین ببعد دهان من پاک کننده نیست ،دست خودم رو با دستمال و آب پاک می کنم (خود لیسیدن دست باعث تحریک اشتها و ترشح انسولین می شه )
ازین ببعد ،معده من ظرف آشغال یا محل نگهداری غذای اضافه نیست
ازین ببعد برای خوردن غذا به دنبال علامت در جسمم میرم وبا گرسنگی می خورم و قبل ازسیری کامل از غذا دست برمی دارم
ازین ببعد ،در کنار خانواده ام هستم ،اما اگر اشتها ندارم نمی خورم باهاشون
ازین ببعد ،محبت خودم رو با خوردن و خوراندن نشون نمی دم
خدا توفیق بده ،جریمه :ازدست رفتن روزهای ارزشمند عمرم ،حسرت نرسیدن به زیبایی و تناسب اندامم
اعتیاد آسان چاقی
چاقی اعتیاد آسان
مواد مخدر یا مواد غذایی هر دو موادی هستن که موجب اعتیاد وصدمه زدن به ما میشوند
خیلیا رومیشناسم سیگار ترک میکنن پناه میبرن به موادغذایی حالا چاق میشن ومعتاد به خوردن
یک اعتیاد با اعتیاد دیگه جایگزین میکنن
بعضیا اعتیاد دارن به خودآزاری مثل کندن جوش موهاشون آهنگ غمگین گوش کردن
بعد اطرافیان میان نسخه میپیچن که بیا بیرون تفریح کن برو با دوستات بیرون رستوران کافی شاپ تا حالت خوب بشه
اونا هم اعتیاد با اعتیاد جایگزین میکنن
بعضیا عصبین ودعوایین داد میزنن کتک میزنن وناسزا میگن وبه قول معروف قاطین یا استرس واضطراب زیادی دارن
میان بهشون میگن تخمه بخور اعصابت راحت بشه
بعد تخمه تبدیل میشه به کلی تنقلات بعد شیرینی جات بعد غذا وخلاصه آخرش یک اعتیاد با اعتیاد دیگه جایگزین میکنن
کلا کسی نمیاد بگه بابا اعتیاد اعتیاد
اعتیاد باید از بین برد
هیچی اعتیادش خوب نیست
اعتیاد به خرید خوب نیست
اعتیاد به سیگار خوب نیست
اعتیاد به رابطه زیاد خوب نیست
اعتیاد به راه رفتن وفعالیت زیاد خوب نیست
اعتیاد به خوردن خوب نیست
یادمه مادربزرگم همیشه میگفت عادت کن که عادت نکنی
این حرفشو الان میفهمم
هر چیزی که بشه اعتیاد بشه فکرو ذکرت خوب نیست از زندگی میندازدت
حتی اعتیاد به عبادتم خوب نیست بعضیا اونقدر عبادت میکنن که نمیفهمن دورشون چی میگذره
هر چیزی حد داره هر کاری اندازه داره
قانون میگذارم برای خودم
برای تفریح خوردن ممنوع خیلی زشته که نتونی تفریح کنی با عزیزانت یا بدون عزیزانت مگه اینکه چیزی بخوری
از بودن کنارشون لذت ببر از محیطی که رفتی استفاده کن
قانون دوم اصرار به خوردن مواد مخدرغذایی به بقیه آدمها ممنوع این دور از انسانیت که بقیه رو بکشی وباعث مرگشون بشی
قانون بعدی دربرابر اصرار بقیه به مصرف مواد مخدر غذایب بسیار محکم بایست وبه هیچ وجه زیر بار نابودی واین خفت نرو که دیگران معتادت کنن وباعث نابودیت بشه احترام معنی نداره ناراحت میشن به درک
مگه کسی مشروب یا شیشه یا تریاک یا حتی سیگار تعارفت کنه چون ناراحت نشه وبزرگترته واحترامش واجب میگیری یکم میکشی ومیخوری
شعور وعقلتم اجازه نمیده پس حواست به مواد مخدر غذایی هم باشه
قانون بعدی
وقتی توی خونه ای دنبال مصرف مواد مخدر غذایی نباش
باید ترکش کنی هوس کردم وحیف وفلان وبهمان برای خودت بهونه نیار
تو از بین بری پاهات کج بشن ناقص بشی کمرت دیسکات بزنن بیرون نفست از شدت چاقی بند بیاد قلبت بگیره کلیه ات از کار بیوفته وهزار ویک ناراحتی داخلی بگیری از قند وچربی وفشار وغیره کسی میاد یه لیوان آب دست تو بده
نبینم دیگه بهونه استعمال مواد غذایی داشته باشیا هر زمان رفتی سراغش به یادت بیار که چه بلایی به روزگارت آورده وچطور داره نابودت میکنه وتو رو مریض وزشت وبدهیکل کرده وسلامتیتم داره نابود میکنه
قانون بعدی
بگرد تفریح پیدا کن
تفریح های خوب
مثل گردش رفتن
یاد گرفتن جاهای مختلف
دیزاین وخریدن چیزای کاربردی برای خونه وخودت
پول موادتو بگذار به خودت برس به خونت برس
زندگی رو برای خودت راحت تر ولذت بخش تر کن
به زیباییت برس
خرج سلامتیت کن خرج رفاهت کن
خرج خودت کن به جای مواد ومواد مخدر غذایی
اینا قوانین من از امروز
هر کدوم اجرا نشن شامل تنبیه مجازات وسرزنش میشی
شوخیم ندارم
تنبیهتم اینکه هم سرزنش وشماتت میشی
هم تنبیه پولی میشی باید به ازای هر لغو قانون مبلغ ۵۰ هزار تومن پول بدی به افراد فقیر جامعه حالت دیگه خودت میدونی که این پول میخوای خرج خودت کنی یا بدی جریمه
تازه یک روزم باید ممنوع بشه برات خوردن هر گونه مواد غذایی تا حدالقل کمی از خسارت وارده جبران بشه
درعوض درصورت اجرایی کردن قوانین خودم
مبلغ ۵۰ هزار تومن خرج رسیدگی به خودم وتفریحم میشه وهرچیزی که دوست دارم انجامش بدم
مورد تشویق وتمجید خودم میشه وباید حدالقل ۲دقیقه به خودم انرژی مثبت داده بشه ومورد ستایش وتمجید قرار بگیرم از طرف خودم
درضمن به محض پول اومدن دستم اولین خواستمو ونیازمو برطرف میکنم وجایزه این رفتار عالیمو دریافت میکنم
سلام
اولین باری که این فایل و شنیدم خیلی دلم بحال بدنم سوخت، اشکم تو چشمم جمع شده بود، من واقعا معتاد به مواد غذایی به شیرینی به فست فودم، بارها شده کل روز و عالی عمل کردم شب به خاطر شیرینی همه روطمو فراموش کردم و هفت هشتا نون خامه ای خوردم، بارها شده به خاطر پیتزا کل زحمتای روزمو فراموش کردم و تا خرخره خوردم، چقد به خودم قول میدادم شب تو مهمونی درست رفتار کنم و باز انقد میخوردم و حالم از خودم بهم میخورد، چقد بیکلاس رفتار میکردم چشمم دنبال این بود تیکه بزرگ کیک بمن برسه یا جایی بشینم غذا تو دسترس من باشه، هربار شیرینی میدیدم انگار دفه اول بود میدیدم یا انگار قرار بود دیگه هرگز شیرینی نخورم،من وقتی یه معتاد میدیدم حس بدی داشتم با خودم میگفتم مگه این مواد چی بهت میده که حاضری به این روز بیفتی و ولش نکنی؟ وقتی این فایل و گوش دادم به جوابم رسیدم، از خودم پرسیدم مگه این غذا چی بهت میده که حاضری به این روز بیفتی و ولش نکنی؟ همونجور که لذت مواد برای معتادا همون لحظه مصرفشه و بعدش اونا هم ناراحت میشن از دست خودشو که چرا نمیتونن ترکش کنن مصرف غذا هم برای ما لذت آنی داره و فقط تو همون تایم کوتاه خوردن هست که لذت میبریم و از یه ثانیه بعد از تموم شدن غذا احساس پشیمونی سرخوردگی نا امیدی سرزنش و عذاب وجدانه که فقط برامون میمونه، مردم کشور کره چرا اکترا متناسب هستن؟؟ چون چاقی چیز خیلی زشت و نامتعارف هست در اون کشور و فقط 3درصد از کل مردم چاق هستن ولی چرا تو کشور ما و کشورهای دیگه انقد عادی و طبیعیه، بخدا من هیچ فرقی در خودم با یه معتاد نمیبینم چطور یه شیرینی که خاصیتی هم نداره رو نمیتونم ترک کنم و میبینمش دست و پام میلرزه بعد از معتادا توقع داریم ترک کنن، بخدا پرخوری خیلی بی کلاس تر و زشت تره، مگه حالا چون تو ایران چاقی زشت نیست من باید چاق باشم؟؟ مگه من نباید به سبک شخصی خودم زنذگی کنم؟؟ مگه الان یکی بهم بگه بیا سیگار بکش من میکشم؟ پس چرا میگن این غذا رو بخور من میخورم؟ بدن من به همون اندازه به غذای اضافی نیاز نداره که به سیگار نیاز نداره، باید چاقی تو ذهنم زشت بشه باید پرخوری تو ذهنم عمل زشتی بشه باید چاقی برام غیر طبیعی بشه تا یاد بگیرم درست رفتار کنم، به همه اونهایی که تونستن مواد مخدر و بزارن کنار و سالها پاک باشن خدا قوت میگم بهشون تبریک میگم اونها خیلی خاطر خودشونو خواستن ولی من هنوز خاطر خودمو نمیخوام، از خودم معذرت میخوام، از بدن بی زبونم که با این همه رفتار بد باز داره برام کار میکنه، از روحم که سالها از چیزهایی که دوست داشته محرومش کردم، و از خدا که دست بردم تو چیزی که انقد زیبا خلق کرده بود و خرابش کردم
قانون وقتی معنی پیدا میکنه که جریمه ای هم باشه، مثل وقتی که میگن ناشکری کنی نعمت ازت گرفته میشه این جریمشه تا جریمه نباشه ما ادم ها یادمون میره قانون رو
قوانینی که بالا تو متن فایل نوشته بود خیلی عالی بودن و چیزی نبوده که من بخوام بهش اضافه کنم غیر از اینکه برای خودم جریمه ای در نظر بگیرم تا حواسم به قوانین باشه، من هر زمان هر کدوم از این قوانین و زیر پا گذاشتم نباید به مدت 48 ساعت لب به غذا بزنم، قسم میخورم اگه خطا کردم جریممو پرداخت کنم تا حواسم باشه قانون گذاشتن الکی نیست، استاد بی نهایت ازتون ممنونم که من و با این فایل بیدار کردید تا ببینم چه بلایی داره سرم میاد اگه ترک نکنم
سلام وقت همگی بخیر
برداشت من از این گام:
چاقی یا به عبارتی بهتر اضافه وزن را میتوان عوارض ناشی از اعتیاد بلند مدت به مواد غذایی دانست همانطور که مصرف مواد روان گردان در بلند مدت دارای عوارضی مانند تغییر عملکرد برخی سلول های عصبی – آسیب به کبد و … اگر نگاهی سطحی به موضوع داشته باشیم اعتیاد به مواد غذایی را چندان خطرناک نمیبینیم زیرا تنها باعث چاق شدن (اضافه وزن می شود) اما با نگاهی عمیق تر درمیابیم که چاقی از عوارض این اعتیاد هست و خود این عارضه علت و دلیل آسیب های دیگری نیز میشود یا به عبارتی اعتیاد به مواد غذایی دارای عارضه مستقیم(چاقی) و عوارض غیر همچون آسیب به اندام های بدن همچون کبد و با تاثیرات مخرب بر روح سبب افسردگی در بعضی موارد خواهد شد پس خطر اعتیاد به مواد غذایی بیش تر از خطر اعتیاد به مواد روان گردان یا مخدر هست و این خطر زمانی پررنگ تر می شود که در نگاه افراد عامه و دستگاه قضایی این اعتیاد مشکلی برای جامعه نداشته و ان را پذیرفته اند .
اما به راستی راهکار چیست؟
با کمی اندیشه به این خواهیم رسید که هر چیزی فی نفسه بد نیست به عنوان مثال تریاک فی نفسه ماده بدی نیست و از آن به عنوان خاصیت درمانی و دارویی نیز یاد شده اما این مورد مصرف کردن شخص معتاد هست که از آن برای لذت و سرخوشی بهره می برد و کم کم سبب وابستگی او می شود و باعث می شود در این نوع مصرف ماده مخدر تلقی گردد.
مواد غذایی نیز اینگونه اند ، این مواد فی نفسه بد نیستند و ایضاً لازم و نیز هستند این موارد مصرف ما هست که آن ها را تبدیل به عامل تهدید میکند.
برای مثال ما از مواد غذایی برای:
1- رهایی از تنش( پرخوری عصبی
2- خوشحالی و سرخوشی و لذت
3- پر کردن خلا های روحی
4- کمک به انجام کار مثلا برای اینکه درس بخوانی یا کاری انجام دهی اول باید یه چیز درست و حسابی بخوری تا شارژ بشی و بعد کار را شروع کنی
5- برای اینکه بخوابی (بله گاهی اوقات که خوابم نمیبرد غذا میخوردم تا بخوابم البته این تاثیر عادی است که با خوردن غذا سیستم گردش خون شما بیش تر روی سیستم گوارش شما متمرکز شده و تمرکز از مغز برداشته و تمایل به خواب بیش تر می شود
و ….. که به طور بی رویه و به مقدار زیاد مصرف میکنیم که در این مورد مصرف مواد غذایی عامل تهدید حساب میشوند و سبب عارضه چاقی
و اما کلام آخر
مورد مصرف مناسب مواد غذایی تنها یک چیز است و تنها در آن صورت مصرف است که نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست مانند تریاک که در خاصیت دارویی و پزشکی نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست
و آن مورد مصرف همان مصرف برای رفع نیاز بدن هست یعنی ما مواد غذایی را برای رفع نیاز بدن مصرف کنیم نه برای رهایی از تنش و نه برای لذت و سرخوشی.
امیدوارم همگی زود تر به متناسب شدن برسیم اما ظاهرا راه زیادی مانده
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس که دراز است ره مقصود و من نوسفرم
سلام استاد عزیز ودوستان همراه
یادمه هر وقت میخواستم تفریح کنم میگفتم چی بخوریم
هر وقت بچه ام گریه میکرد میگفتم بریم خوراکی بخریم .ساعت ۱۰ صبح که میشد وساعت ۵ عصر مامانم میگفت وقت میوه است.
ومن شرطی شده بودم که باید بخورم اون ساعت .
واژه اعتیاد واژه ای درسته چون من معتاد مواد غذایی شده بودم همش فکرم این بود که چی بخورم کی بخورم کجا بخورم با کی بخورم
واقعا خسته شده بودم اولین چیزی که صبح چشمام را باز میکردم این بود که چی بخوریم
خدا را هزاران بار شکر وسپاس که خودمون داریم قوانینی میزاریم برای خوردنمون
قوانین من
۱_تا گرسنه نشدم چیزی نمیخورم
۲.قبل از فشار به جسمم دست از غذا خوردن بکشم
۳.برای لذت جویی غذا نخورم
۴. غذا خوردن حکم تفریح کردم نداشته باشه برام
۵.اصرار به خوردن نداشته باشم
۶.یک نوع غذا انتخاب کنم سرسفره برای خوردن
۷.بسته بندی غذا ها میزان خوردن منو تعیین نکنه
سلام استاد و دوستان ممتاز و متناسب
لحظه هاتون معطر به عطر پروردگار 🌹
اعتیاد چیست؟نوعی وابستگی به ماده ای یا رفتاری که با تکرار آن هر بار اراده ضعیف تر می شود و فرد کنترل و تصمیم به انتخاب ندارد .و البته عملی که در نهایت پشیمانی و عذاب وجدان و احساس گناه به همراه دارد.
جهان هستی قوانینی دارد برای آرام زیستن و لذت بردن و به همانصورت دولت ها هم برای کشور ها قوانینی وضع کردند که یک دسته هدایتی هستند مثل صادرات و واردات و دسته دیگر ممانعتی هستند مثل قاچاق مواد مخدر و غیره و با این قوانین خواستند حدومرزی برای عملکرد و رفتار انسانها قرار دهند که به نفع خودشان و جامعه باشد و از آسیب و ضرر به نوعی جلوگیری شود .
و البته چاقی هم نوعی اعتیاد بسیار خطرناک و آسان است که هیچ قانونی برایش وضع نشده است.باتوجه به گسترش چاقی در جوامع باید به این موضوع بیندیشیم که اگر قانونی نیست ما برای خودمون و بهتر زیستنمون قانونی وضع کنیم .اعتیاد چاقی بسیار خانمان سوز است و اعتیادی است که نادیده گرفته شده و به آن نگاهی طبیعی دارند و از طریق والدین به فرزندانشون هم آموزش داده میشود⁉️
سالهای بسیاری چاق بوده ام و معتاد به مواد غذایی اما چون اطرافیانم اینگونه رفتار می کردند فکر می کردم طبیعی است اینکه بی اختیار بری سر یخچال بخوری اینکه وقتی عصبی هستی بخوری شادی بخوری خوابت نمیبره بخوری بسته بندی شیک دیدی بخوری تعریفی شنیدی بخوری عکس و تیزر تبلیغاتی خوراکی ها را میبینی وسوسه بشی وآب دهانت جمع بشه⁉️
واقعا چرا ما می خوریم ⁉️مگر نه اینکه برای زنده بودن بدنمون باید غذا مصرف کنیم که اون هم مثل باک بنزین ماشین وقتی خالی شد پرش کنیم ❗️پس چرا این همه بار می خوریم ⁉️🙄چون معتادیم اونم خانواده ای همه با هم 😰نه جریمه میشیم نه ترسی داریم نه اینکارو زشت می دونیم نه برای به دست آوردن مواد خوراکی باید دردسر بکشیم 🤔
انواع و اقسام خوراکی ها و گستره تنوع روز به روز آن و در دسترس بودن آنها و بسته بندی های شیک و خوشرنگ همه باعث تشویق و علاقه بیشتر ما شده به خوردن و تست کردن مواد غذایی.
چاقی اعتیاد خاموش و خانمان سوز است که گاهی یک نسل را آلوده می کند ⁉️
بچه ها وقتی بهونه می گیرند والدین پیشنهاد می دهند که پفک می خواهی یا پاستیل ؟یا بستنی ؟
همون بچه اگر اسباب بازی بخواهد هم باز با تنقلات جایگزین می کنند و هربار اعتیاد به خوراکی ها بیشتر آموزش داده می شوند .
به لطف خداوند در مسیر طبیعی شدن قرار گرفتیم با نگاهی نو و اندیشه اای عمیق تر به این موضوع بنگریم
اعتیاد به هرچیزی نوعی اسارت است نوعی نیاز و احتیاج …برای آزاد شدن باید هزینه کرد و بها پرداخت کرد اینجا کمپین سلامت و لاغری است آموزش میبینیم و فکر می کنیم هر بار از خود میپرسیم برای چه می خواهم بخورم ⁉️چرا انقدر علاقه به تست کردن دارم نهایت این همه خوردن های وقت و بی وقت چه می شود ؟احساس گناه ،عذاب وجدان ،احساس بی ارزشی و بی لیاقتی ،خسارت زدن به دندانها و دستگاه گوارش ،سخت نفس کشیدن ،سخت راه رفتن و قربانی کردن حق و حقوقمون که لذت است آرامش است و شادی
برای من که جزئی از کل هستم و خداوند از خلقتم به خودش تبریک گفته است (اسارت و نیاز به خوراکی )وقیح ترین کار عالم است😔
به خود می آیم من برای آزادی و آزادگی خلق شدم می پذیرم مسؤول زندگی ناآگاهانه ای که خلق کردم را و با قدرت و عشق و با آگاهی آزاد می کنم خودم و خانواده ام و نسل بعد از خودم را این هم قسمتی از رسالت من است .قرار بوده جلوه ی زیبای خداباشم سلامت و شاد و عزتمندانه زندگی کنم
می خواهم و می توانم و می شود🌱🦋💪🏻💪🏻
پس قوانینی برای سرزمین وجودم وضع می کنم که بسیار ساده و شرافتمندانه است ✅
۱) به وقت گرسنگی که واکنشی در بدنم ایجاد می شود غذامصرف کنم
۲)با توجه به رفع واکنش بدنم و تمرکز در ان نقطه سیری خودرا تقویت کنم
۳)همیشه در غذامصرف کردن دوعامل قبل را در نظر داشته باشم
۴)به چشم اعتیاد به چاقی نگاه کنم ولی قدرت را از آن خود بدانم
۵)فکر کنم و تجزیه تحلیل کنم بیشتر و مقایسه کنم رفتار انسانی متعادل و سالم را با فرد بیماری که اعتیاد دارد
🌟سازندگی از خود من شروع می شود
احترام به خودم و احساسم و علاقه مندی ام
می توانیم به جای دعوت عزیزان به رستورانها و کافی شاپ ها به همدیگر کتاب هدیه کنیم می توانیم در مسافرت ها به جای خرید خوراکی ها صدای موسیقی های شاد و مثبت را بلند کنیم و در تونلها جیغ بکشیم ما از کودکی و شادی دور شده ایم ⁉️🤔 می توانیم در مزارع و باغها به جوانه ها و رویش دانه ها از زمین توجه کنیم و می توانیم فرزندانمون را با آغوش گرفتن و بازی کردن سرگرم کنیم 🤔 می توانیم خشم خود را با چوب به بالشها بزنیم .می توانیم روحی سبک و آزاد داشته باشیم 😇.الهی به امید خودت🙏🏻🌹
امروز به لطف خداوند خیلی احساس سبکی داشتم و به صورت ناخودآگاه به وقت راه رفتن بدنم را سفت تر می گرفتم و امشب وقتی گرسنه ام شد گلابی خوردم فکر کردم و خوراکیها را تفکیک نکردم من هربار که تمرین می نویسم انگار چربیهام میسوزند حسشون می کنم .بدن من معبد است باید پاک و مطهر باشد
آشغالخوریها را ترک می کنم چون می خواهم در جایگاه الهی خود باشم و بدنی مطهر و معطر دلشته باشم که جلوه ی زیبای خداست 💖
همواره سلامت و متناسب و ثروتمند باشید 🍃🌸
بنام خدا
درتمام این سالها من معتاد شده بودم به چاقی و اضافه خوردن وبه انتظار ازچاقی وحالا که فکرشو میکنم می بینم همیشه عادت کرده بودم به انتظار انتظار ازچاقی واینکع من در چاقی غرق شده بودم عادت کرده بودم که بیش از نیاز بدنم بخورم و سیر نشم و عادت کرده بودم به فشار شکم واینکه هرچی می بینم رو میخوردم تویه فایل خوردن چاق نمیکنه فایل آموزشی که در دسترس همه ی ماقرار داره گفته بودن که فکرو عمل وانتظار هستن که باهم نتیجه میسازد و واقعا هم راست و درسته من طی اتفاقاتی که در زندگیم رخ داد فهمیدم من به خیلی از چیزها عادت کرده بودم از نشستن وحرف زدن بااطرافیان دربارهی موضوعاتی که به من ربطی ندارند و عادت کرده بودم که آدمها منوبا رفتارشون و حر فاشون بر نجونن وهر چیزی که دوست دارن بگن وچندبا ری که فا یلو تکرار کردم درک کردم که واقعا چرا وقتی که آدمها وقت ازاد دارن واینهمه خبرهست چرااین همه اخبار دنبال میکنن وخیلی چیزای دیگه واین به دلیل آزادی عملکرده و مختلف بودن و تنوع داشتن خبرها و دلایل آدمها برای افسردگی و ناراحتی و نمونه ی واضحش هم میشه به اینترنت و کلیپ های مختلف اینستا که تنوعش زیاده و بازهم زیاد قوانین خاصی براش اجرانشده درمورد خوردن هم به همین شکل بودم من هیچ وقت قانونی برای خودم نداشتم و مثل آدمهای دیگه ای که لاغر هستن زندگی نکردم و همیشه غذای اضافه تراز نیازواردبدنم میکردم وچون هیچ قانون و اصولی روبرای خودم و لاغر بودن ولاغر موندنم ترتیب نداده بودم .اماتصمیم گرفتم اعتیاد به چاقی رو درخودم ازبین ببرم امروزمن صبحانه ساندویچمو خوردم و بعد از مدتی که چند ساعت گذشت هوس کیک خوردن کردم و خوردم وبعدازمدتی که خوابیدم ظهرو بیدارشدم دوباره رفتم سر یخچال وخوردم ونارنگی که نصفش کرده بودم موقع مهمون نصف بعدیشو عصرخوردم توجه میکردم که این کارها عادی نیس کارهای گذشته ی چاقیمه چون دارم یاد میگیرم کمکم چطورباخودم رفتارکنم اومدم یه کیک دیگه بردارم انگاریه توقفی ایجاد شدو ذهنم نپذیرفت که این کیک فنجونی رو بخورم و این بار رفتم سراغ انار خواستم ببینم ذهنم اینجا چه واکنشی نشان میده و اما همون طورقاچ شده برگشت به یخچال و من لذت بردم از این چیزهایی که درخودم میدیدم بدون هیچ تلاشی که از سر زور اجبار ویا تحمل در دباشه داره صورت میگیره واین همه تغییردر مقدار خوردن ورفتار خوردن حتی همسرم بهم گفت اینهمه که میگفتی کیک فنجو نی دوست دارم پس میشد توکه چیزی ازش نخوردی که بهش گفتم چرا خوردم کافیمه وخیلی خیلی از رفتارهای دیگه .
قانون اول:ازهرغذایی که درست میکنم به اندازهای درست کنم که اضافه ازش نمونه ومن مجبوربشم بخورم.
دوم : وقتی میرم خریدو چیزی میخرم به اندازه ای بخرم که هم نیاز بدن باشه وهم به قدری باشه که نگران خراب شدنش نباشم و به خاطر ترس از حیف شدنش بشینم همشو بخورم .
سوم:برای خودم وقتی غذا در ظرفی میز ارم به این توجه کنم که غذا ایاواقعا نیاز بدنمه باخبر.
چهارم.: اینکه نیازی نیست من به هر تعارفی پاسخ مثبت بدم برای خوردن.
پنجم:برای اینکه دیگری از من راضی باشه و یاناراحت نشه غذانخورم.
ششم:موقعی که تشنمه آب بخورم نه غذا .
هفتم:طبق چیزی که دارم یاد میگیرم باشم عمل کنم نه گذشته ی خودم.وبه هیچ شکلی در مسیرم نا امیدنشم و ادامه بدم.
هشتم:ازغذاییکه به اندازه ی نیاز بدنم دارم میخورم لذت ببرم.
نهم :غذایی که دوست دارم رو درست کنم و بخورم ومجبور انه هرغذایی رو نخورم.
دهم :به احساسات خود م توجه کنم وسعی نکنم برای اینکه احساساتم رو نادیده بگیرم بااینکه لذ تمو بیشتر کنم درلحظا تم از خوردن استفاده کنم بلکه به خودم توجه کنم و مسولانه تربا احساساتم و افکارم توجه کنم.
یازدهم :طبق گرسنگی و سیری غذابخورم و وقتی به این درک رسیدم که بسمه ازخوردن دست بکشم
دوازدهم :ازدهم :از خوردن نترسم
سیزدهم:من اگرچاقم به خاطر کم تحرکی نیست بلکه به خاطر کارها وافکار وانتظارات خودم بوده و بپذیرم ومسو لیتش رو قبول کنم.
چهاردهم:به مسیرم اطمینان داشته باشم به مسیری که دارم لاغری وخیلی چیزهای خوب دیگه نصیبم میکنه.
.واینو بپذیرم من بیشتر ازجسمم ذهنم چاقه وباید خیلی تمرین کنم و تکرار کنم برای تغییر افکار و انتظاراتم از خودم
پانزدهم:خودم رو مهم وباارزش بدونم ودرهرحالتی خودمودوست داشته باشم و مهمترین شخص در زندگیم من هستم نه هیچ چیز وهیچ کس دیگه.باتمرین شانزدهم:وتکرارهرروزتعهدنامه ای که خودم برای خودم نوشتم رومرور کنم وزندگیش کنم.
هفدهم :با دیدن و شنیدن وبو کردن و لمس کردن غذا وسوسه نشم وخودمو مجبورکنم که بخورم .
هجدهم:تمام تمرینات داده شده در سایت رو انجام بدم و سعی نکنم خللی در تمرینا تم ایجادکنم.
نوزدهم:من یک انسانم انسان هم اشتباه میکند بنابراین با نادیده گرفتن گذشته به فکرحال هستم و تصمیم میگیرم که خودم را اصلاح کنم وخود جدیدی از خودم به وجود بیارم .به خودم افتخار کنم و به استادم اعتماد داشته باشم
بیستم:زمان وعجله کردن برای من به خاطر لاغری تعریف نشده باشه چون برای لاغرشدن ولاغر ماندن نیاز به تمرین وتکرارهست وادادمه دادن و ادامه دادن و ادامه دادن…….
تعهدی که خودم برای خودم نوشتم این بود
تعهد نامه:
بنام خدا ی مهربان و هستی بخش.
من اسما هستم یک فرد چاق که اززندگیم با چاقی خسته شده بودم وبرای رسیدن به لاغری هرکاری کردم من دوسال هست که بامسیرذهنی برای لاغری آشنا شدم اماهربار به دلایلی رها میکردم ولاغر نمیشدم وهروقت اوضا عم به هم میریخت باز برمیگشتم به سمت این سایت ومن دره دوسال فکرم به سمت عجله ولاغری ازروشهای دیگه بودوچون میخواستم دیگران منو بپذیرن
بنابراین هرکاری کردم مورد پسند شون باشم اما نشد.تاینکه یک روز تصمیم گرفتم که واقعا برای خودم مهم باشم ومسول زندگیم باشم و تصمیم گرفتم که واقعا تغییر کنم و دیگه درمورداین موضوع توضیح به کسی ندم.
همانطور که خداوند در آیه ی یازدهم سوره رعدمیفرمایدکه:خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه رادر وجودشان است تغییردهند.ومن تصمیم گرفتم که برای همیشه خودم رو تغییربدم من تصمیم گرفتم انتظار اتم از خودم روتغییربدم وتعهد میدم که به تمامی اونها عمل کنم و دنبال روشهای لاغری وچربی سوزی نباشم چون هیچ روشی به لاغری دایمی کمک نمیکنه به جز لاغری باذهن و ورزش تنها چربیسوزی میکنه اما لاغری ذهنی توقف انباشته کردن چربیها من این جمله رو خیلی دوست دارم. بدنبال رفتن روی وزنه نباشم چون باعث میشه که به دنبال عجله برای لاغری باشم .وبه خودم افتخار می کنم دراین مسیرم وتعهدمیدم که برای رسیدن به ایدهآل عجله نکنم وتعهد میدم و من عمل کنم و تکرارکنم و ادامه بدم وباوردارم
که من چهره ای زیبا واندامی ایده آل که به واسطه ی چاقی مخفی شده ومن با انجام تمریناتم وعمل کردن و تکرارکردن حتما میتونم چهره ی زیباواندام ایده آل خودم روبیدارکنم.باتشکرازشمااستادوخوانندگان این متن.
سلام و درود بر دوستان هم مسیر و استاد گرامی
جمله ای شنیده بودم که می گفت:فرد معتاد آخرین فردی هست که از اعتیادش باخبر میشه!!!
وقتی که با این فایل ارزشمندباخبر شدم که به موادغذایی اعتیاد پیدا کردم شوکه شدم .تازه نگاهی به دورو برم کردم یاد فکر و ذکرم نسبت به غذا افتادم یاد ناراحتی و احساس گناه بعد از پرخوری افتادم ، یاد وابستگی به غذا به عنوان درمونه هر درد افتادم .پس اگر این اعتیاد نیست چیه؟
از اینکه چرا جامعه به دنبال وضع قانون نیست میگذرم شاید نفع اقتصادی چاقی بیشتر از لاغریه ، مهم اینکه خودمون چه قانونی برای حفاظت از خودمون میگذاریم . مثل خیلی از قواعد ریز و درشتی که در زندگی داریم، برای حفاظت از وسایل، حفاظت از حریم شخصی و….
میرم سراغ ذهن عزیزم ، میرم سراغ باورها میرم که با همکاری هم دوباره نگاهی بکنیم به خوردن ، به غذا :
1 غذا خوردن راهی است برای رفع نیاز بدنم من به انرژی و املاح و ویتامین ها و….
2 دنیای خوراکیها با رنگ و لعاب زیبا پور طمطراق همیشه بوده، هست و خواهد بود پس نیاز به حرص و لع نیست
3 نتیجه خوردن بی انتها اعم از چاقی، بیماری ، افسردگی، بی حالی ، زانو درد، کمبود اعتماد به نفس و….پیش روی همگان هست
4 نتیجه تناسب در رفتار خوردن اعم از لذت از زندگی، سرحالی، تناسب اندام ،افزایش اعتماد به نفس و… پیش روی همگان است
5 لذت درست خوردن ومتناسب و خوشحال بودن به مراتب بیشتر از بدخوردن و افسوس خوردن بعد از آن است
6 من به عنوان انسان آفریده باارزش خدا زیر نگاه همه جانبه پروردگارم رفتار شایسته و درست را در تمام امور زندگی رعایت خواهم کرد.
7 هزاران هزار کار، ایده و…. در زندگی وجود دارد که شایسته است لحظات ارزشمند زندگیم را به ان اختصاص بدم .نه اینکه همه لحظاتم را به غذا فکر کنم.
استاد عزیز ممنونم از این آگاهی ناب.
دوستان عزیز آرزوی موفقیت دارم برای همگی
سلام و درود بر شما
چقدر عالی این موضوع اعتیاد را درک کردین سخن از دلتون بر اومد و بر دل نشست مسیرتون سبز و طبیعی🌱🌹
درود فراوان بر شما ببخشید دیر جواب دادم هنوز خیلی از امکانات سایت رو بلد نیستم شاد و سلامت باشید دوستم
سلام و درود بر شما من امروز پیگیری یادگیری پرسش و پاسخ ها شدم 😊🤝
در مسیر زیبایی و شکوفایی شادمانه قدم بردارید
سلام و درود بر همه دوستان عزیز و استاد گرامی
جمله ای رو قبلا شنیده بودم که میگفت فرد معتاد آخرین نفری که می فهمه معتاده!!
انگار با شنیدن این فایل ارزشمند و تمرکز بر علایم پرده از روی این حقیقت برداشته شد که این علاقه رو به افزایش این فکر و ذکری که دایما ما رو به غدا و خوردن ترغیب می کرد ،چیزی به جز یک اعتیاد پنهان و مخرب نبوده ، رفتاری که بر عکس همه اعتیادها بعضا جامعه تشویقش هم میکنه و با حذف مسئولیت خخوخوخودخودشخودش ددردر قققبقبقبلقبللقبلل
سلام خداقوت استاد🙏
محتوای این فایل خیلی خوب و موثر بود فقط یه سوال برام بوجود اومد.من رواعتماد به نفسم(مربوط به بدنم)کارمیکنم و خیلی احساسم بهترشده و توجهم روی چاقی خیلیییی کم شده و بدم نمیاد ازبدنم.دیدگاه این فایل باعث نمیشه باز توجهم بره رو چاقی و حس بدی به چاقی پیدا کنم واعتماد به نفسم رو بیاره پایین باعث بشه خودمو سرزنش کنم و با ترس بخوام سریع تر لاغرشم؟اخه خب بدنم هنوز چاقه.
ممنون از زحماتی که میکشید.
راستی خبرخوب زنداداشم یه هفته پیش منو دید گفت لاغرتر شدی.تغییرزیادی نکردم اما خب به گفته ایشون یکم شکمم کوچیکترشده که خودمم متوجه ش نشده بودم و هنوزم متوجه نشدم!خب خداروشکر که اینطوری شده.زنداداشم بافاصله میبینه منو.
سلام به استاد عزیز و دوستان متناسبم
بله کاملا درسته.همه ما به موادغذایی معتاد هستیم. دقیقا همون علایم روداریم. مثل معتاد اگه در لحظه بروز علایم دوری از مواد غذایی غذا بهمون نرسه بیقرار میشیم.عصبی میشیم.پرخاش میکنیم و بعد برای بدست آوردنش و غذا خوردن هر کاری میگنیم..حتی تموم مدت سیری هم بهش فکرمیکنیم.به مواد غذایی داخل یخچال به برنامه ریزی اینمه چی بخورم.چطوری بخورم.چی رو با چی بخورم….و همه اینا از فرمول های ذهنیه….چه خوب استاد پس میشه با کنترل ذهن و تغییر فرمول های معتادا اونا رو هم نجات داد.مس،ولیت تون بیشتر شد استاد نازنین.باید یه پیج و سایت واسه ترک اعتیاد هم بزنین.اون طفلی ها هم به شما و آگاهی هاتون احتیاج دارن.چقد خوب….
به لطف خدا من در مسیر درست لاغری با ذهن هستم.قراره تموم فرمولای چاقی ذهنمو کمرنگ و کمرنگ تر کنیم تا انگار پاک بشن و جاش فرمولهای ناز لاغری بذاریم. اینکه خوردنم قانون داره.استاد بی قانون خوردنای ما باعث چاقیمون شده. هر موقع دلمون میخواسته رفتیم دم یخچال و خوردیم.کاش از اول رو در یخچال بنویسن رمز ورود قار وقور و ضعف معده. بخدا.اگه فقط موقع گشنگی میخوردیم که چاق نمیشدیم.تازه دقیقا عین معتادا مصرفمون با گذشت زمان بیشترم میشه.دیگه اون مقدار قبلی سیرمون نمیکنه..بسه مون نیست.این قسمت خیلی خطرناکه.اینه که یه معتاد رو از پا میندازه و یه چاق رو به نابودی میکشونه.اصلاحا میگفتن معده ش گشاد شده.نه گلم.اون فرمول های چاقی ذهنشه که گسترش پیدا کرده.من قسم خوردم روی پسرم دقت زیادی کنم. و اون موقع ست که میشم یه مامان نمونه. بچه ها از مادر خیلی تاثیر میگیرن.نمیذارم چون من چاقم اونم چاق بشه. البته من که دارم لاغر میشم و تا چند سال دیگه که کوچولوی من یادش نمیمونه مامانش چی بوده.یه خانم متناسب موفق و توانمند میبینه که قراره یکی مثل خودش به جامعه تحویل بده. این رسالت منه.اصلا زورش نمیکنم در غذا خوردن.خودش میگه گشنمه غذا بهش میدم. هر وقت گفت سیرم پا میشه میره. اعتراف میکنم در ذهنم موقع هایی که خوب بشقابش رو میخوره خوشحالم و موقعی که کم میخوزه نگرانش میشم. ولی سریع میگم این ته مانده فرمولای چاقی ذهنته.ذهن بچه شکر خدا و به لطف قوانین اولیه خدا صاف و صافه و هنوز فرمول چاقی نداره. وقتی میگه سیرم تمومه. دنبالش میرفتم قبلا هر جا بازی میکردی لقمه رو با اصرار میذاشتم دهنش و فکر میکردم عجب مادریم.از خودم میگذرم واسه پسرم.پسر خواهر شوهرم لاغره خیلی همیشه پیش شوهرم میگفتم ببین بهش نمیرسه.حواسش به بچه نیست.ولی نمیدونستم اون چون خودش لاغره میذاره به انتخاب بچه و بچه ش زیاد نمیخوره. الان اصلا اصرار نمیکنم و شکر خدا بچگی پسرم خیلی تپل بود که همه با تذکراتشون منو نگران میکردن ولی حالا که سه سال و خورده شده کاملا متناسبه.همه میگن چه خوب شده. نمیدونن این ذهن مادرشه که عوض شده.این تصویر ذهنیه مادرشه که عوض شده و قراره بزودی لاغر شه. من دیگه معتاد مواد غذایی نیستم.و طبق میثاق نامه جانم که میگه من از این به بعد توجه کمتری به مواد غذایی میکنم.گاهی هنوز صدای مواد غذایی رو از تو یخچال میشنوم .تو ذهنم رژه میره. سیب نارنگی انار پفک انگار صدام میکنن ولی سریع میگم باز فرمولای ذهنیم طبق ساعت شروع کردن. آخه بیشتر عصراست. منم پرخوریام همیشه عصرا بوده.گاهی مغلوب میشم با این مضمون که اشکال نداره. میوه که آبه. کالری نداره. دو تا نارنگی سیب که چاق نمیکنه…از ناهار خیلی گذشته قندت افتاده.و وقتی زیاد اصرار میکنن یهو احساس ضعف معده میکنم…عجیبه و عجیبتر اینکه بازم تفکیک مواد غذایی.باز توجهو ترس از مواد غذایی. باز سر ساعت خاصی غذا خوردن .استاد ببین. در یه حرکت من واسه به اصلاح میوه عصرونه چند تا فرمول ذهنی من دست به دست میدن تا منو مغلوب میکنن و بلند میشم میرم میارم میخورم…و فرمول بعدی….ناراحت میشم و افسرده که چرا بهشون گوش دادم….خوب الان قوی تر شدما. هر چند تا اصرار ذهنم یکیش رو انجام میدم و قول میدم اینقد تکرار کنم که من نباید تحت کنترل فرمول چاقی ذهنم باشم و اینا هیچکدوم نیاز واقعی تو نیست. استاد دارم مینویسم انگار قدرتم بیشتر میشه و قدرت رو از یخچال و مواد غذایی و ذهنم میگیرم و میتونم بیشتر کنترلشون کنم….من دیگه هر وقت و بیوقت غذا نمیخورم. من فقط موقع گشنگی و در حد رفع گشنگی میخورم.خیلی عالیه استاد
ممنونم از شما و ممنونم از خدای مهربونم
خدای خوب من کمکم کن در این مسیر ثابت بدم بشم که بهترین و درست ترین مسیره.
روز ۲۳ تکرار
سلام و درود به دوستان همراهم و استاد عطارروشن
چاقی اعتیاد آسان است مراقب باشید
هر جایی که قوانینی باشه نظم هم خواهد بود من این مسئله رو تو خونه خودم متوجه شدم ،قبلا به دلایلی من مدیریت قوی تو خونم نداشتم و کم کم خودم عادت کردم و افرادی هم که با من زندگی میکردند به بی قانونیه منزلم عادت داشتن
هر کسی هم وارد خونه من میشد مثل خواهرا یا بچه هاشون آزاد بودن که هر کاری دلشون میخواد انجام بدن و اصلا مشخص نبود تو خونه من کی صاحب خونه بود و کی مهمان
این جریانات ادامه داشت تا ۴ سال پیش که من وارد دوره های ذهنی شدم و آرام آرام متوجه شدم من اعتماد بنفس و اقتدار روبرو شدن با رفتارهای دیگرانو ندارم که اونم بخاطر رفتارهای قبل خودم بوده
وقتی من احساس مدیر بودن تو خونم نداشتم هر کسی به خودش اجازه میداد ریئس خونه من باشه و کم کم زمام امور از دستم خارج شده بود
تا اینکه ۳ سال پیش که متوجه شدم من اعتمادبنفس روبرو شدن با خانواده خودمو ندارم و اونها هم عادت کرده بودن هر جوری دوست دارن با من برخورد کنن
از ۳ سال پیش که به خودم آگاه شدم آرام آرام اقتدار درونیم بیدار شد و شروع کردم به ابراز وجود و دوست داشتم قوانین هرج و مرج خونمو تغییر بدم
گرچه اطرافیانم بسیار با من برخورد شدیدی داشتن و دلشون نمیخواست از آزادی که تو خونه من داشتن کم بشه ولی من ادامه دادم و جهان هم به خلوت تر شدن خونم کمک کرد
و الان خدارو شکر خیلی همه چیز بهتر از قبل شده هر چند تصمیمات جدی تری برای خودم و زندگیم دارم ولی از اون هرج و مرج قبلی خبری نیست اونم بخاطر قوانینی بود که وضع کردم
قبلا من برای مسئولیت های خونه بشدت تحت فشار بودم ولی الان مسئولیت های عمومی خونمو تقسیم کردم و اجازه نمیدم کسی از سکوتم سوءاستفاده کنه و رفتارهای جدید من باعث شده هر کسی هر چیزی دلش خواست بمن نگه و مراقب رفتارهای خودشون باشن
که اینهارو مدیون تمریناتی هستم که برای بالا بردن احساس ارزشمندی و عزت نفسم انجام دادم که الان شاهد خونه منظم تری هستم ،پس قوانین باعث میشه جلوی هرج و مرج گرفته بشه
این نظم و تمیزیو تو بعضی از کشورها میبینی اونم بخاطر قوانین محکمیه که در اون هست و حتما اجرا میشه که باعث شده افراد با اون قوانین زندگی کنن و عادت های منظم تری داشته باشن
حالا تو بحث چاقی چونکه قوانینی براش وجود نداره افراد میتونن هر چقدر دوست دارن از مواد غذایی مصرف کنن، با توجه به نوع دیزاین و بسته بندی خوراکی ها اعتیاد به خوردنشون هم بیشتر شده
مثلا من به دیزاین خوشگل غذاها و خوراکی ها بسیار علاقمندم ،الان هم به وفور رستوران ها و کافی شاپ ها در حال سبقت گرفتن هستن در مدرن تر شدن و زیباتر شدن که همه اینها اصلا بد نیستن اگر ما بلد باشیم چه رفتارهایی داشته باشیم
مثلا امروز که من و دوستم بیرون بودیم و چندین تا کار داشتیم و انجام دادیم موقع نهار رفتیم رستوران ،از اونجاییکه سالاد مورد علاقه من سزاره و وقتیکه این سالادو میخورم کاملا سیر میشم بدلیل مرغ های سوخاری که در اون استفاده میشه ، ترجیح دادم غذای اصلی سفارش ندم ولی دوستم از کم غذا سفارش دادن بدش میاد و گفت غذای اصلی هم سفارش بده
اتفاقا خود ایشون هم تو دوره لاغری هستن و میدونه من اضافه بر نیازم نمیخورم و خودش هم همین رفتارو داره ،بهش گفتم من فقط سالاد میخورم اگر سیر نشدم از غذای شما میخورم ولی مطمئن بودم سیر میشم
بلخره من سالاد سفارش دادم و ایشون هم غذای خودشونو و در ادامه نون سیر هم سفارش دادن ،منکه فقط سالاد خوردم و یه نون تست سیر و وقتی احساس سیری کردم دیگه ادامه ندادم ،حتی غذای دوستم و سالاد هم اضافه اومد،بهش گفتم نیازی نیست غذای اضافه سفارش بدیم ما که دیگه میدونیم حجم خوردنمون چجوریه
اگر به همین راهی که میریم ادامه بدیم دیگه درگیر چی بخورم چی نخورم نخواهیم بود ،هر خوراکی دوست داریم میخوریم و وقتی سیر شدیم ادامه نمیدیم ،به همین راحتی ،کاری که ما سالها بلد نبودیم انجامش بدیم ،چونکه انجامش ندادیم یادش نگرفتیم و الان انقدر برامون سخته که از خوردن دست بکشیم ،یعنی دوست داریم انقدر به خوردن ادامه بدیم که از سنگینی شکم نتونیم راه بریم ،مجبور بشیم دکمه شلوارمونو باز کنیم
انگار همش ولع خوردن داریم و دوست نداریم سیر بشیم که اونم مربوط میشه به عادت هایی که از بچگی به ما تزریق شد و خوردن شد جزء کارهای لذت بخش برامون
مثلا دیشب که دخترم و همسرش منزل ما بودن ،من میوه گذاشته بودم،انار دون کرده بودم ،حتی چغندر باغ خودمونم پخته بودم ولی اصلا بهشون اصراری نکردم که حتما باید میوه بخورن میدونستم این لطف و محبت نیست این ضربه زدن بهشونه و میوه ها ،انار و چغندر دست نخورده موند
چند روز پیش که دیدم دوستم داره کابینتو میگرده و هی غر میزد که چرا پاستیل هامون تموم شده و دلش پاستیل میخواست بهش گفتم گرسنت شده؟ گفت نه ،گفتم پس برای چی دنبال پاستیل میگردی ؟ گفت دلم یه چیز آب نبات طور میخواد ،گفتم واسه چی ؟ گفت همینجوری دلم میخواد
کاملا میفهمیدم که یه فرمول براش روشن شده که اون شکلی دنبال یه خوراکی شیرین میگشت ،هر چند من نمیگم نباید پاستیل خورد من خودم هم میخورم ولی اون مدل بیقراری برای خوردن پاستیل برام جالب بود ، بهش گفتم هر وقت میخوایی یه رفتاریو انجام بدی از خودت بپرس آیا این رفتار تخریبم میکنه یا ترمیم ،اونوقت میتونی تصمیم بگیری با توجه به اینکه چاقی ایشون بیش از حد زیاده و باید بیشتر بسمت ترمیم حرکت داشته باشه تا بسمت تخریب و در انتها بهش گفتم به اندازه کافی خودتو تخریب کردی لطفا یکمی بفکر ترمیم خودت باش
مسئول چاقی خودمون ، خودمون هستیم و باید بپذیریم ،بپذیریم که خالق چاقی خودمون بودیم ،خالق بودن را بپذیریم بجای قربانی بودن رو و سالها از قربانی بودنمون منفعت بردیم و خودمونو از بار سنگین مسئولیت چاقی بیرون آوردیم
اینکه سالها خودمونو قربانی چاقی دیدیم و مدام غر زدیم که چرا چاق شدیم ؟ چرا لاغر نمیشیم؟ این چه زندگیه ؟ چرا خدا خواسته که من چاق بشم ؟ این چه جهان هرج و مرجیه
تمام این اتفاقاتو خودم آفریدم ،اضافه وزنم مال خودمه ،بچه ی خودمه ،خودم به دنیاش آوردم ،منیکه تونستم چاقیو آفرینش کنم پس میتونم لاغری هم آفرینش کنم ،کافیه باور کنم و بیام تو مسیر تغییر ،این جهان به هر کسی هر چیزیو که بخواد و باورش کنه میده ،کافیه باورهاشم بسازیم که راحتر هدایت بشیم در مسیرش
منکه خدارو شکر نزدیک به ۲ ساله تصمیم گرفتم از اعتیاد به چاقی رها بشم و قدم در مسیر زیبای لاغری با ذهن گذاشتم که پر از آگاهیه و هر روز کمی به هدفم نزدیکتر و از چاقی دورتر میشم ،سپاسگذار خداوند هستم برای هدایتم به این متد عالی
سلام.دوستان عزیز.گام دهم.امروز متوجه شدم که چاقی هم جز اعتیاد ها محسوب میشه.اعتیاد آسان.اعتیاد به ماده های خوردنی که از نوع خطرناک ترین اعتیادها محسوب میشه.خب اعتیاد داشتن سخته.و سخت تر از اون ترک کردن اعتیاده.برای افراد چاق کنار گذاشتن مواد غذایی چاق کننده به منزله ی شروع ترک محسوب میشه.ما باید مسئولیت چاقی خودمون رو بپذیریم و گردن عواملی مثه کم کاری تیروئید یا پایین بودن متابولیسم بدن نندازیم.ما باید قبول کنیم که خواسته یا ناخواسته چاق شدیم و از حالا به بعد باید الگوهای مناسب ذهنی رو جایگزین باورهای غلط و اشتباه کنیم.راستی دو روزه احساس میکنم که مثه قبلن ولعی به خوردن مواد غذایی ندارم و اشتهام کاهش یافته.به امید روزهای طلایی برای همه.
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
واقعا چرا انقدر چاقی عادی هستش و هیچ قانونی برای این اعتیاد وضع نشده ! و با این تعارفات و احترام گذاشتن فقط این وضع و بدتر می کنیم منم خیلی تعارفی بودم الان خیلی بهترم ولی اگه کسی بیاد خونمون مامانم اینا چون عادت دارن و هی کی گن فلانی اینجور من تعارف می کنم ولی خیلی کمتر از قبل خدا رو شکر .
ما باید مسیولیت چاقی خودمون و بپزیریم نه اینکه بندازیم گردن چیزهای بیرونی مثل ژنتیک و تیرویید و… ا فقط با خوردن زیاده از حد چاق شدیم و خودمون خواستیم کسی به زور چیزی و وارد دهنمون نکرده .
کلا همه جای دنیا مردم اینطوریه دور همی یعنی خوردن تو مهمونی هی دقیقه به دقیقه چیزی میارن و تعارف می کنن اگه اینطوری هم نباشه می گن هیچی نداشتن .آدم حوصله اش سر می ره یه چیزی باید بخوره تلویزیون تماشا می کنه باید یه چیزی بخوره این عادتها و فرمولهای بیخودی ما رو به این روز دراوردن .
منم یادمه که ما کوچیک بودیم مامانم هله هوله و این چیزها توی خونه نمی خرید بزاره همینطور توی مدرسه هم نمی زاشت چیزی بخریم خوب بود ولی بعضی وقتا دلمون می خواست از این خوراکیها .
یا حتی یادمه تو خیابون هم چیزی نمی خرید برامون می گفت نباید بیرون می ریم چیزی بخورین.منظورم هله و هوله و چیزهای بی خودی هست .
ولی این فرمولها رو یادمه که می گفتن این، بخورین قوی می شین باید غذا بخورین تا زودتر بزرگ شیم همینطور اینا نسل به نسل رسید به ما و من هم اونا رو تکرار می کردم حتما باید پنج وعده میوه و سبزیجات بخورین اینو بخورین برای این خوبه …
همش در حال خوردن ولی الان دیگه من به بدنم گوش می دم .
امروز من بعد از مدتها رفتم کلاس یوگا بچه ها هی ازم سوال می کردن چه جوریه رژیم غذایی هم داره می گفتم نه می گفتن اخه چه جوریه خلاصه براشون توضیح دادم و آدرس سایت و دادم همشون توی کلاس لاغر هستن و از اول لاغر بودن متوجه این چیزها نمی شن ولی برای همسراشون که چاقن می خواستن این برنامه رو .
سلام گام دهم در مسیر لاغری من
چاقی اعتیاد اسان است مراقب باشید
در هر کشوری دو دسته قوانین وجود دارد منع کننده هدایت کننده و رهبران سران هرکشوری این قوانین وضع میکنند
و مردم با توجه به این قوانین تصمیماتی میگیرند عمل میکنند و هرکس برعلیه قانون عمل کنید جرم محسوب میشه و مجازات خودش به همراه داره
سران هرکشور کارهایی که خطر،افرین است واسه هر فردی اون کار معن میکنند و جرم محسوب میشه و جز قوانین منع کننده هستند و همراه مشکلاتی که واسه خود فرد داره برای بقیه هم خطر افرین است پس برای جلوگیری قوانینی به وجود اوردند
حمل نقل مواد مخدر در کشور جز کارها خطر،افرین است و منع کننده است و هر فردی این کار انجام بده جرم دارد مجازات میشود
حالا ما در اینجا قوانین منع کننده مورد بحث قرار میدهیم
هدف از قوانین منع کننده جلوگیری خطر فردی و اجتماعی است و هرکس عمل نکنید مجازات خواهد شد
مث قوانین راهنمایی رانندگی که خیلی به وضوح و به وفور دیدیم هرکسی قوانین رعایت نکرده هم به خودش هم به دیگران اسیب ها مالی جانی زده و مورد مجازات قرار گرفته
مث قوانین حمل کالا قاچاق یا حمل مواد مخدر فروش قرص ها روان گردان و مشروبات الکلی جرم محسوب میشوند و جز قوانین باز دارنده هستند و تعداد افراد مبتلا به اعتیاد مواد مخدر خیلی کمتر از اعتیاد افراد سیگاری است چون سیگار منع کننده نبوده جرم محسوب نمیشده و یک چیز عادی به حساب میومده و مورد سرزنش یا مجازات نبوده تعداد افراد اعتیاد به سیگار به وفور پیدا میشه و خیلی راحت عادی تازه با افتخار هم مصرف میکنند
هردو اعتیاد خطر افرین است و مشکلات سلامتی جانی هم برای خود وهم برای دیگران به همراه دارد ولی چون قانون اومده اعتیاد به مواد مخدر منع کرده و مجازات براش تعیین کرده و یک زشت ناپسند بین مردم هست افراد کمتری مبتلا به مواد مخدر اعتیاد پیدا میکنن و از ان سو چون مصرف سیگار یک امر عادی محسوب میشود بدون مجازات و عادی شده بین مردم مصرف کننده بیشتری به خود مبتلا کرده
چرا باید قانون یا قوانین خاصی باشد تا ما کاری که به ضرر خودمان است انجام ندیم اونم از سر ترس از حرفها مردم یا مجازات کاری انجام ندیم
ولی کارها دیگه که صدبرابر به ما ضربه میزند ولی قانون منع کننده ای به همراه ندارد و یک امر عادی است به وفور انجام بدیم
چرا خودمان به فکر خودمان نیستیم مث یک رباط عمل میکنیم فقط باید قوانین برای ما تعیین کنید چکاری انجام بدیم و بفکر سلامتی روح روان خودمان نیستیم
چاقی یکی از کارها خطر افرین است که هیج قانون منع کننده ای برای چاقی نیست واسه همین تعداد افراد چاق به وفور زیادتر از افراد متناسب است
چاقی یک اعتیاد شیرین لذت بخش است که خودمان با تعریف ها نادرستی که از بچگی اموزش دیدیم داریم این چاقی گسترش میدیم
بیاییم تعریف نادرست ذهنی خودمان تغییر بدیم
تعاریف اشتباه رفتار ها افراد چاق بیان میکنم عبارتنداز
تفریح کردن در ذهن فرد چاق یعنی موادغذایی بیشتر خوردن
مهمانی رفتن یعنی خوردن تا میتونی بخوری دیگه پیش نمیاد
وقتی خهسته ایم جای استراحت اول شکم خودمان پر میکنیم و این کاملا اشتباه است
ناراحتیم رجوع میاریم به خوردن خوشحالیم میخوریم حوصله نداریم میخوریم نگاه برنامه تلویزیون میکنیم میخوریم میریم تو پارک طبیعت فکرمان خوردن است چی بخورم حال میده الان جایی از بدنمان درد میاد شروع میکنیم به خوردن
حتی شده واسه خودم تشنه باشم ولی قبلا که فرق گرسنگی با تشنگی نمیفهمیدم بازم جای اب غذا میوه میخوردم
خلاصه فقط تو خواب بود که دهن من بسته میشد نمیخوردم واسه هرکاریم میخوردم و اگه بهم کم میرسید مواد غذایی به شدت میترسیدم و عصبانی ناراحت میشدم پس من یک معتاد هستم اعتیاد به مواد غذایی دارم و شاید یک فرد معتاد به مواد مخدر در روز سه بار مصرف کنه ولی من در روز سی بار مصرف میکردم راه میرفتم میخوردم واسه هر حالتی که داشتم یا شرایط برای بهبود اون شرایط میخوردم من اعتیاد دارم واقعا الان که دارم بررسی میکنم اعتیاد من به مواد غذایی خیلی بیشتر از فرد معتاد به موادمخدر است
هر دو با جان انسان بازی میکنند چاقی جان مال روح انسان درگیرمیکنه بصورتی که خودت بزنی نابود کنی چاقی یک اعتیاد پنهان است یک اعتیاد کشنده روح ذهن انسان
بیاییم خودمان برای خودمان ارزش قائل شیم و کارهایی که به ضرر خودمان است انجام ندیم بیاییم خودمان قوانین منع کننده ای برای خودمان صادر کنیم
برای نجات روح جان جسم خود از این اعتیاد پنهان کشنده
بیاییم تعاریف اشتباه درست کنیم در ذهن مان و بصورت صحیح عمل کنیم
بیاییم الگو درستی رفتارصحیح در خانواده جامعه خود باشیم و این رفتار صحیح به فرزندان خود اموزش بدیم یک الگو کامل بی عیب نقص،باشیم برای فرزندان خودمان واین اعتیاد به خوردن مواد غذایی و چاقی ترک کنیم
و سه ماه در این مسیر با تعهد کامل به سر ببریم تا بعد سه ماه یک فرد متفاوت یک الگو عالی از نظر نگرش رفتاری و جسمی باشیم یک زندگی جدید با یک نگرش جدید جسم جدید تجربه کنیم
من قوانینی برای خودم تعیین میکنم قوانین منع کننده
برای سرگرمی خودم روی به خوردن نمیاریم و خوردن برای سرگرمی تعطیل و دوستام خانواده ام و حتی پسر دخترها کوچلو با خوردن سرگرم نمیکنم
کسی تشویق نمیکنم به زیاد خوردن یا تعارف زیادی به کسی نمیکنم که نهه حتما باید بخوری
برای تفریح و احساس خوب خوشحالی شروع نمیکنم به خوردن و این کار تعطیل بی نهایت راه وجود دارد واسه حال خوب خوشحالی اون کارها انجام میدم
برای ناراحتی خودم و رفع ناراحتی افسردگی خشم کینه اعصبانیت خودم رو به خوردن نمیارم و از راه درست ناراحتیم به حال خوب تبدیل میکنم
برای تماشا سریال فیلم و لذت بردن رو به خوردن نمیارم و ممنوع است
برای رفع خستگی بعد از خرید یا کارها منزل روبه خوردن نمیارم و استراحت میکنم نه اینکه بخورم و ممنوع است این کار
برای بیکاری بی حوصلگی رو به خوردن نمیارم
دوستام خانوادم و هرکس دیگه رو با تعارف ها بیجا دعوت نمیکنم به خوردن
جوری رفتار نمیکنم که فرد فک کنه اگه نخوره من ناراحت میشم و مجبور بشه،به خوردن
وقتی میرم خرید در،فروشگاه دانبال موادغذایی نباشم
برای ضرر زدن به دیگران در مهمانی ها زیاده روی نکنم ودرحدی نیازمه مصرف کنم نه بیشتر
برای ساکت کردن دختر داداشم اون تشویق نکنم اگه ساکت موندی یا اذیت نکردی برات فلان کیک یا غذا درست میکنم
اینها قوانینی هستند که من اجرا میکنم و دیگه این تعریف حک میکنم در ذهنم دریک صورت باید غذا مصرف کنم وقتی بدنم احتیاج داره به غذا واسه تبدیل به انرژی چه زمانی میفهمم بدنم احتیاج داره با حالتی که در شکمم به وجود میاد مث صدا شکمم و ضعف رفتن و حالتی که نشان گر گرسنگی است پس فقط در این صورت غذا میخورم
چهار روزی هست که دارم تمرینی استاد در فایل شیشم گفتن انجام میدم واقعا لذت میبرم از خوردنم و احساس ازادی قدرت سبک بالی دارم اصلا احساس لاغری دارم و خیلی خوشحالم و لذت میبرم از خوردنم روز اول میگفتم یعنی چطوری بفهمم دیگه سیرم وهمش توجه میکردم به خوردنم
ولی الان وقتی روی سفره هستم بدون توجه کردن یهو میبنی سیرم اصلا دیگه میلم نمیکشه به خوردن و خیلی راحت ساده دست میکشم از خوردن و این مسیر ادامه میدم و این تمرین انجام میدم چون احساسم عالی میکنه
باسلام
گام دهم (تکرار1)
اول میخوام این خبرو بهتون بدم ، که من امشب همراه مادرم رفته بودم خرید و اخرسر رفتیم سوپرمارکت که تخم مرغ بخریم ، من هم وارد سوپرمارکت شدم و طبق معمول رفتم سراغ خوراکی ها وکیک ها وبیسکوییت ها تا ببینم که چه خبره ولییی دوست نداشتم بخرم و بخورم و جالب تر هم این که ، دیگه حتی میلی به دیدنشون هم نداشتم.
اعتیاد حالتی که شخص به علت روانی و یا مصرف مواد شیمیایی ، دچار ضعف در کنترل و اراده خود در تکرار اعمال و یا مصرف یک سری چیزها و یا انجام دادن یکسری از رفتارها میشه !
درسته که ضعف اراده بیماری نیست ولیی به دلیل اثرات و عوارضی که رو سیستم عصبی و جسم افراد میزاره ، به عنوان بیماری شناخته میشه .
این بیماری با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار-پاداش ، باعث تکرار آن رفتار میشود.
اعتیاد نوعی بیماری پیش رونده و کشنده است و در ان فرد با مصرف نوعی مواد روانگردان یا تاثیر گذار بر ذهن و یا رفتاری که در برابر میل بیش از حد ، ناتوان میکند ، میباشد .
در واقع اعتیاد سبب وابسته شدن به انجام و تکرار نوعی از رفتار خاص و یا مصرف یک ماده تعریف میشود .و زمانی که ماده موردنیاز در اختیار فرد قرار نگیرد یا انجام کاری که فرد معتاد بدان وابست شده انجام نگیرد، نتیجه بروز علایمی مثل خماری یا عصبانیت و پرخاشگری است.
دقیقا افراد چاق هم مانند افراد معتاد هستند و من هم اینو از خیلی وقت پیش فهمیده بودم که dude,Im addicted for food !
افراد معتاد با مصرف مواد ، حس آرامش میگرند و افراد چاق هم با مصرف غذا ، افراد معتاد اگه بهشون مواد نرسه ، خمار میشن و پرخاشگری میکنن ، افراد چاق هم دقیقا همین عکس العمل هارو نسبت به نرسیدن و نخوردن غذا دارن !
خیلی رفتارهاشون شبیه به همه.
من هم قبول داشتم که به ماده ی لذت بخشی به نام غذاا اعتیاد دارم !
چاقی عوارض مخنلفی دارد که چه بسا شاید حتی خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است .
فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد ، خیلی بیشتر تحت فشار ترک کردن است ولی آزادی رفتارفردی که اضافه وزن دارد ،اعتیاد اورا خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری میکند.
قانون گذاری یکی از اقدامات خوب در جوامع و دولت هاست .قانون مشخص کننده محدوده هر موضوعی است.
هرکشور بر اساس قوانینی که توسط رهبران و سیاستمداران مشخص شده ، رهبری و هدایت میشود .
قانون خیلی گسترده است ، در اقتصاد ، در ادارات ، دانشگاه ها ، مدارس و…… قانون وجود دارد .
هر موضوعی در کشور تابع یکسری قوانین است .
تمام جهان هستی براساس نظم و قانون خاصی افریده شده . در جهان مادی هم یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری، قاچاق و یا حمل مواد مخدر، اسلحه و…. در جهت منفعت خود فرد و منافع جامعه و زندگی اجتماعی وضع شده است. و نقص قوانین، نیز از طرف جامعه و دولت مجازات به همراه دارد .
هرکشوری برای خودش قوانینی دارد که در آن افراد با رعایت کردن آنها دچار انحراف نشوند و در جامعه هرج و مرج ایجاد نشود.
مثل : جرم بودن فروش ویا استعمال مواد روان گردان ، شیشه، هرویین و …..
قوانین دو نوع اند:
درواقع دولت ها برای یکسری کارهایی که از نظر همه خطر افرین هستند خط قرمز قاعل شدن .مانند قوانین برخورد با حمل اسلحه و مواد مخدر و…
اما موضوعات مهم دیگری هم در جامعه وجود داره که در حین خطرافرین بودن و دردسرساز بودن انها ، قانونی برای کنترل شدن ان وضع نشده است .مانند فروش و مصرف دخانیات
چون به ظاهر ضرر انچنانی نداره به همین دلیل بر ای فروش و استعمال اون قوانینی وضع نشده است.
به همین دلیل مصرف سیگار در کشور بسیار بیشتر از مصرف بقیه مواد (شیشه و تریاک و… )است.چون که قوانین بازدارنده برای موادی وضع شده که خطر آفرین هستند .
وبه این دلیل که فروش اون مواد ممنوعه و جایی اجازه فروش اون مواد رو نداره و چون در دسترسی آسان نیست، احتمال گسترش و همه گیری ان کمتره ، اما چون سیگار در همه جا و به راحتی در دسترسه افراد بیشتری هم میتونن که سیگار دریافت کنن و مصرف کنن .
استاد من میگم بله ، اگه شیشه و مواد مخدر هم مانند سیگار در جامعه وجود داشت، افراد بیشتری مبتلا به مصرف شیشه در جامعه وجود داشت!.
نمیدونم ، چون احساس میکنم ، ذات انسانها اینطوریه که که دوست دارن همه چیزو امتحان کنن ، همه چیز و داشته باشن و متاسفانه جوریه که حتما باید در محدودیت قراربگیرند وگرنه جنبه نداردند وحتما باید براشون قانون وضع بشه وگرنه ، هرکاری و میکنن !
و چاقی و پرخوری هم نوعی اعتیاد است اعتیاد به مصرف مواد غذایی که متاسفانه از طرف جامعه و یا خانواده براش قانون و مجازاتی وضع نشده است .
این اعتیاد خیلی ساده در ما شکل گرفت و درواقع ما از طرف خانواده و یا اطرافیان به این اعتیاد دعوت شدیم
تحت آموزش ها و رفتار ها و باور های غلط مواد غذایی قرارگرفتیم و دچار اعتیاد شدیم .
تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات مواد غذایی ، مارو دچار اعتیاد کرد.
فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی ، برای مثال در سوپر مارکت ها و هایپر مارکت ها و تنوع و فراوانی مواد غذایی در انها سبب شکل گیری اعتیاد در ما شد.
عادت دادن کودکان توسط والدین و تشویق انها به خوردن بیشتر کودک با بهانه های مخنلف ، قوی شدن ، سالم شدن، بزرگ شدن و… سبب معتاد شدن کودکان به پرخوری و مصرف بیشتر شد .
مثل مادر من هم که از کودکی به بهانه های مخنلف منو به پرخوری عادت داده بود و الان هم برای برادرم همچین اقداماتی انجام میده .
و دقیقا هم یادمه که از چه چیز ها و بهانه هایی برای دعوت من به اعتیاد به پرخوری استفاده میکرد!
سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن با وجود سیری عدم حس نیاز جسمی ، مارو دچار اعتیاد کرد.
پناه اوردن به مواد غذایی برای ارام کردن خود ، جهت فراموشی حس عصبانیت و خشم و…. ، مارو دچار اعتیاد کرد.
تحت تاثیر حواس پنج گانه قرار گرفتن و توجه نداشتن به علت خوردن و.. ، مارو دچار اعتیاد کرد. (که من هنوز تو این مورد ضعف دارم)
نبودن هیچ مجازاتی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف جامعه ، خانواده و….. سبب شکل گیری اعتیاد در ما شد.
ربط دادن مواد غذایی به چیزهای مختلف : سرگرمی ، لذت، سلامتی، شادابی، قوی شدن و…… سبب به وجود اومدن اعتیاد در ما شد
پذیرفته شد ن چاقی در جامعه ، یعنی زشت نبودن آن و نگاه عادی جامعه به چاقی سبب به وجود امدن این باور شد که چاقی عیب نیست و طبیعیه و اعتیاد به چاقی رو زشت ندونستیم .
باید نگاهمون به مصرف موادغذایی و دیدگاهمون به چاقی تغییر کنه.
اعتیاد چاقی ، اغتیادی که خیلی آسون میشه به اون مبتلا شد و رهایی از اون مانند اعتیاد های دیگه ، خیلی سخت و طاقت فرساست .
اعتیادی که هربار ترکش کردیم ، دوباره به راحتی بهش مبتلا شدیم !
اعتیادی که اونو دوستانه بهم تعارف میکنیم ،اعتیادی که خیلی سریع بین همه گسترش پیدا میکنه.
اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشونه احترامه.و….
چاقی ژنتیکی نبوده، شانسی و هرمونی و …. نبوده ، مقصر هرکیلو از اضافه وزنمون خودمون هستیم .
حالا که که کسی به فکر ما نیست ، بهتره که خودمون به خودمون و جسممون احترام براریم و خودمون برای خودمون قانون وضع کنیم ، چه کسی بهتر از خودش میتونه برای خودش تصمیم بگیره ؟!
که در صورت حس گرسنگی واقعی و به اندازه رفع نیاز جسمی مواد غذایی مصرف کنیم و به محض سیر شدن تحت امر ذهن و فرمان ذهن دست از غذاخوردن بکشیم .
شمرده شمرده و با ارامش غذا بخوریم و نهایت لذت رو از اون ببریم.
اصرار و تعارف بیجا به خوردن خود و دیگران جهت امتجان کردن تمام گزینه های سر میز نکنیم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار به خوردن بیشتر نداشته باشیم . و قدرت نه گفتن به دیگران رو داشته باشیم .
(یادم میاد یکی از دوستام که خیلییی لاغر بود و همش دوست داشت چاق بشه و میگفت هرکاری میکنم نمیتونم چاق بشم ! هر وقت با این فرد بیرون میرفتم و هر از گاهی پیکنیک میرفتیم و من هم برای پیکنیک آشپزی میکردم و انواع غذاهای لذیذ و خوشمزه رو درست میکردم و میبردم و میدیم که اون در صورتی که تلاشش و میکرد که از تمام غذاها و خوراکی هایی که برده بودم پیکنیک استفاده کنه ولی به محض این که سیر میشد اصلا نمیخورد و ادامه نمیداد و از یک نوع غدا که میخورد و سیر میشد، اصلا خودتو تیکه پاره هم میکردی دیگه نمیخورد و میگفت نمیتونم بخورم و…. منم اول فکر میکردم این اداشه ! داره باکلاس بازی درمیاره ولی از وقتی به این مسیر هدایت شدم ، دیدم نه، مثل اینکه میشه،همچین چیزی وجود داره!)
توجه کمتری به تنوع موواد غذایی داشته باشیم یعنی نیاز نداشتن به مصرف تمام گزینه های سر میزو سیر شدن بایک نوع آن در حد نیاز جسمی .
مصرف غذ ا برای لذت و سزگرمی و رفع استرس و ارام کردن خود و … نداشته باشیم و عمل پیاده روی، گوش دادن به موسیقی ، رقصیدن و… جایگزین عمل خوردن کنیم .
جهت مواجه با مواد غذایی در صورت گرسنه نبودن فکر کردن و پرسیدن از خودمون و جویا شدن دلیل خوردن خود و در صورت گرسنه نبودن ، نخوردن ان و لذت بردن از نخوردن ان .
تنها روشی که میتوان این اعتیاد رو برطرف کرد از طریق ذهنه ، با هیچ فشار جسمی نمیتوان این اعتیاد رو برطرف کرد .
باید نگاه طبیعی بودن چاقی رو در خودمون از بین ببریم.
اصلا طبیعی نیست که چاق باشیم و تا اخر عمرمون هم چاق بمونیم !
استاد یک سوال برام پیش اومد، تو فایل های قبل تر ذکر کردید که مواد غذایی و پرخوری عامل چاقی ما نیستند ولی تو این گام غذا ها و پرخوری رو مواد مخدر چاق کننده خطاب کردید ! الان من دچار ابهام شدم که باید کدومو قبوول کنم ! لطفا توضیح بدید یا راهنمایی کنید ، ممنونم
شاد و پیروز و متناسب باشید.
سلام و درود
مواد مخدر در دنیا وجود داره
ولی بودن مواد مخدر در دنیا باعث معتاد شدن همه انسانها نمی شه بلکه هر فردی با تصمیم خودش به شرایط اعتیاد می رسه
در مورد مواد غذایی هم این موضوع صدق می کنه
مواد غذایی وجود داره
خیلی ها هم دارن استفاده می کنند و همچنان متناسبن ولی برخی استفاده می کنند و چاق شدند
نتیجه گیری ؟؟؟
مشکل در فرمول های ذهنی اونهاست !
درسته ، ممنونم استاد 🙏🏻💗
سلام به همه دوستان همراه! اعتیاد چیست؟ حالتی است که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی یا طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود میشود. این بیماری با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار_ پاداش، باعث تکرار آن رفتار میگردد. چاقی اعتیاد آسان است که چون از طرف دولتها و ملتها قوانین تنبیهی و مجازاتی و یا همان قوانین منع کننده، ندارد، بسیار از اعتیاد به مواد مخدر خطرناک تر و بیشتر و همه گیرتر است و مانند اعتیاد که افراد معتاد برای فراموشی مشکلات ، عصبانیت، خشم، شکست و…به مواد مخدر رو می آورند، افراد چاق هم به مواد غذایی پناه میبرند! چاقی ارزان ترین و آسان ترین نوع اعتیاد است و هیچ خط قرمزی ندارد و همه جا در دسترس است و بخاطر سهولت آن، احترام گذاشتن به دیگران و حس صمیمیت با دیگران و حتی از طریق خود خانواده به این نوع اعتیاد دعوت و در نهایت به آن معتاد شویم. چاقی پذیرفته شده است و نگاه جامعه به آن عادی هست برعکس نگاه به فرد معتاد که اصلا خوب نیست و در نهایت اگر بخواهند او را مجرم حساب نکنند ولی او را بیماری میدانند که باید مداوا شود برعکس چاقی که از دیدگاه جامعه زشت نیست و همین باعث گسترش آن میشود، مواد اعتیاد به چاقی کاملا در دسترس هست و ماهیت خود را که صرفا به عنوان سوخت بدن برای انجام فعالیتهای روزانه بود را از دست داده است و اکنون مصرف مواد غذایی با موضاعات مختلفی چون خوردن برای کاهش استرس، قوی تر شدن، تفریح کردن، فرار از تنهایی، رفع بی حوصلگی و… ارتباط برقرار کرده است که نتیجه آن افزایش روز به روز چاقی و بیماریهای مرتبط به آن در جوامع بشری است. حال که جامعه برای این خطر در حال گسترش قوانینی وضع نکرده بهتر است خودمان دست به کار شویم و برای خودمان قانون گذاری کنیم و متعهد شویم که به این قوانین پایبند بمانیم. قانون اول: فقط با بروز علائم گرسنگی و به اندازه نیاز و با آرامش و شمرده شمرده همراه با لذت بردن، غذا بخوریم و با مشاهده علائم سیری دست از غذا خوردن برداریم. قانون دوم: به عادتهای غذاییمان فکر کنیم و ببینیم آیا افراد متناسب هم این عادتها را انجام میدهند؟ و اگر این چنین نیست سعی در ترک عادتهای غلط یا جایگزین کردن آنها با عادت های صحیح بکنیم. قانون سوم: از خوردن تمام گزینه های پیش رو و سر سفره امتناع کنیم و نسبت به تعارف بقیه برای پرخوری نه بگوییم و خودمان هم بی جهت به کسی تعارف نکنیم و از جمله بچه ها را پرخور و معتاد به مواد غذایی بار نیاوریم و برای ساکت کردن آنها یا پاداش دادن به آنها از مواد غذایی استفاده نکنیم. در هنگام انتخاب از میان غذاهایی که سر سفره هستند غذاهای با کیفیت تر به لحاظ ارزش غذایی را انتخاب کنیم و از آشغال خوری دست برداریم. قانون چهارم: توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشیم و حجم کمتری مواد غذایی را در دسترس خودمان قرار دهیم و از خرید مواد غذایی تحریک کننده و قرار دادن آن در منزل خودداری کنیم، قبل از رفتن به خرید از مواد غذایی مورد نیازمان لیست تهیه کنیم تا در مواجهه با مواد غذایی برای خریدن آنها وسوسه نشویم. قانون پنجم: برای فرار از استرس و فشار و خوب کردن حال خودمان در شرایطی که گرسنه نیستیم غذا نخوریم و در چنین شرایطی خودمان را با گزینه های بهتری مثل پیاده روی، رقص، همصحبتی با دیگران، بازی کردن و…سرگرم کنیم. قانون ششم: وقتی شرایط به گونه ای است که در شرایط کشش شدید به سمت یک مواد غذایی خاص هستیم و از طریق مختلف مثل بویایی، بینایی و… تحریک شده ایم قبل از اینکه اقدام به خوردن آن بکنیم از خودمان بپرسیم چرا من میخواهم این غذا یا شیرینی را بخورم؟ و اگر گرسنه نیستیم و صرفا عادتهای غذایی گذشته یا خاطراتمان از طعم این ماده غذایی باعث ایجاد انگیزه برای خوردمان شده، آن را نخوریم و از حس نخوردن و یک قدم نزدیک شدن به نقطه پایان لذت ببریم. قانون هفتم: یادمان باشد که در مسیر لاغری و تندرستی هستیم و به آرمانمان که رسیدن به مناسب ترین و زیباترین حالت وجودی خودمان است و داشتن اندام عالی و آنچه خدا از روز اول برایمان درنظر گرفته فکر کنیم و لذتهای دیگر را جایگزین لذت پرخوری کنیم و زیاده روی نکنیم.
با سلام
این فایل آگاهی دهنده وشگفت انگیز را گوش دادم ودرک کردم چه آسان آدم به بیماریهایی مبتلا میشود که بسیار دور از ذهن.( لااقل ذهن من ) هست گرفتار میشه وآنهم معتاد شدن است چه احساس بدی
چیزی که اصلا در باورم هم نمیگنجید که من روزی به اسم معتاد شناخته بشم
نظرات دوستان را خواندم وآنقدر کامل وجامع بود که با همه اشان موافق هستم ودیگر به شرح گفته های تکراری نمی پردازم
ولی قوانینی که برای خودم وضع میکنم اینها هستند
۱= موقع گرسنگی واقعی غذا بخورم وساعت خاصی در نظر نگیرم که مثلا الان موقع صبحانه هست یا الان موقع ناهار
۲= در هنگام غذا خوردن به پیام سیری توجه کنم وهمانوقت دست از خوردن بکشم و جملاتی مانند حیفه. اسراف میشه همین مونده بخور که تموم شه وغیره را را با خودم باز گو نکنم
۳= از خرید موادی که به نظرم غیر ضروری هستند صرفه نظر کنم با عنوان اینکه خریده شده باید تا تاریخ انقضاش تمام نشده خورده بشه اصلا از اول خریده نشه که خورده بشه
۴= مواد غذایی برام مثل دارو عمل کنند که (اگر مقدار بیش از حد دارو مصرف بشه نه تنها خاصیتش رو نداره بلکه حتما ضرر هم داره )مواد خوراکی نیز اگر بیشتر از نیاز مصرف بشه حتما ضرر داده
۵= من مثل یک بچه دو ونیم ساله هستم وهنوز در مراحل یاد گیری هستم واگر قوانین را خوب یاد بگیرم وبه آنها عمل کنم حتما حتما به هدفم میرسم
۶= عجله ای برای رسیدن به هدفم نداشته باشم وسعی کنم با آرامش و احساس خوب ولذت از مسیری که در آن هستم قدم به قدم به هدفم وآرزوم که متناسب شدن است برسم
۷= سپاسگزاری از خداوند واستاد گرامی را همیشه وهمه جا در نظرم باشه که به کمک وهدایت آنها توانستم به این آگاهیها دست پیدا کنم وزندگیم را تغیر بدم
ممنون
سلام به شما استاد عزیز و گرامی و همه دوستان همراهم
این فایل چقدر عالی و بی هیچ رودروایسی حقیقت اعتیاد به مواد غذایی را عنوان کرد
واقعا که ما خوردن غذا را برای رسیدن به خیلی از احساس های مختلف ربط داده بودیم
برای رفع افسردگی برای رفع عصبانیت برای رفع حوصله سررفتن برای لذت بردن بیشتر از دیدن فیلم
برای هم پا بودن با دوستانی که در حال خوردن بودند
برای بودن در جمع دوستان و تفریح کردن
برای امتحان کردن تولیدات جدید
خلاصه مطلب اینکه خوردن برای همه آن چیزهایی که به غیر از احساس گرسنگی کردن بود ما را معتاد کرد
اینکه این اعتیاد مورد پذیرش اجتماع بوده و شخص معتاد مورد قضاوت و منع شدن قرار نمی گرفت
اما حالا که ما غذا خوردن را یاد گرفتیم و اینکه فقط و فقط برای رفع گرسنگی و به اندازه نیاز بدنمان مصرف کنیم در راه صحیح برگشتن به فرمولهای درست هستیم که در ما وجود دارد اما به علت قرار دادن فرمولهای اشتباه و استمرار در استفاده کردن آنها فرمولهای پیش فرضمان را کمرنگ کرده بودیم
حالا با استفاده کردن از فرمولهای درست آنها را پررنگ میکنیم و به تناسب اندامی که در وجود ماست کمک میکنیم که خودش را نمایان کند
بدن ما هم از بودن در اینهمه فشار خسته شده است
ذهن ما به محض دیدن تلاش ما برای یادگیری فرمولهای متناسب شدن و اجرای آنها به ما کمک میکند
من اینرا تجربه کرده ام
سال گذشته موردی برایم پیش آمد که دچار عصبانیت و استرس شده بودم و متوجه شدم بدون فکر کردن و ناخودآگاه از خانه بیرون زده و به پیاده روی رفتم
اینرا بعد از اینکه چند دقیقه ای راه رفته بودم متوجه شدم که من طبق عادت گذشته ام که به سراغ مواد غذایی مخصوصا شیرینی جات برای آرام کردن خودم میرفتم عمل نکردم و طبق فرمول جدید در راه متناسب بودن عمل کردم
این چقدر مرا خوشحال کرد که ذهن باهوشم منتظر این یادگیری ها بود تا مرا در رسیدن به پیش فرض اندام متناسب همیاری کند
سلام
اصلا نمیدونم چی باید بگم، چقد دلم واسه بدنم سوخت، راست میگی استاد مگه سیگار و قلیون که آزاده من میرم بکشم؟؟ میگم نه واسه ریه هام واسه پوستم واسه قلبم واسه بدنم ضرر داره، اصلا زشته بخوام سیگار بکشم ولی هیچوقت این پرخوری برام زشت جلوه داده نشد، هیچوقت به این فکر نکردم همونجور که مواد مخدر کلی آسیب به بدنم میرسونه اعتماد بنفسم و ازم میگیره بیماری میگیرم تو اجتماع وجهه خوبی نداره حسم به خودم بد میشه و… چاقی و پرخوری هم که همینکارو داره برام میکنه، ولی سیگار چهره بدی داره غذا ظاهر خوبی داره، تو مسافرت گفتیم بخوریم بیشتر خوش میگذره تو تفریح هم همین تو مهمانی و عروسی هم همین همه فقط گفتن بخور و ما یجورایی خوردن و مساوی قدردانی و تشکر از صاحب مجلس میدونستیم یعنی به بدنمون بی احترامی میکردیم تا صابخونه ناراحت نشه که چرا کم خوردیم، وصتی مهمان داریم از روز قبل شروع میکنیم به پختن و چقد خودمونو خسته میکنیم، واسه بدنی که با چند تا قاشق برنجم سیر میشه کلی غذا میپزیم و خودمونو موظف میدونیم حالا باید بخوریمش حروم نشه، اخه چرا این بدن باید تاوان حروم نشدن و بده؟؟؟ بغض میکنم و مینویسم، دلم واسه مظلومیت بدنم میسوزه که انقد بهش فشار اوردم ولی اون همه تلاششو کرد سرپا وایسه، من دیگه میخوام ترک کنم بزرگترین عادتی که باعث اینهمه نتایج بد و احساس بد برام شد، عادت پرخوری، من میپذیرم که معتاد به غذا هستم معتاد به شیرینی، معتاد به میوه های شیرین معتاد به هرچیزی که با غذا ارتباط داره، مهمانی ای که غذا دلچسبم نباشه اصلا برام معنا نداره تفریحی که کباب و خوراکی نباشه برام معنا نداره تولدی که توش پذیرایی درست و حسابی نباشه بهم خوش نمیگذره، خلاصه همه اینارو ذوست دارم اگه غذاهاش درست و حسابی باشه، هر لذتی رو به خوردن ربط میدادم و اینجوری شد که من معتاد به خوردن شدم، ولی خداروشکر ترک کردن پرخوری خیلی راحت تر از مواد مخدره، چون قرار نیست ما کلا غذا خوردن و ترک نیم بلکه ما میخوریم از نعمت های خدا ولی به اندازه نیاز و سپاسگذار خدا هستیم بابت این همه طعم و مزه
قوانین خودم برای ترک اعتیادم
من رفتارهای خودم رو زیر نظر گرفتم و متوجه شدم این عادت کی بیشتر خودشو نشون میده
هیچکس مهمتر از خودم در این دنیا برام نیست پس جوری رفتار کنم که خودم رو راضی و خوشحال کنم تا به لطف خدا بدنم رو پاک و رها از هرگونه وابستگی به غذا بکنم
درود بر شما چه قانون نابی :هیچ غذایی خوشمزه تر از تناسب اندام نیست:عالی بود موفق باشید
سلام ،اعتراف میکنم که من باپرخوری که میکردم اعتیاد به خوردن داشتم مثل تمام معتادین مواد مخدر، منم باخوردن بیشتر از نیازم داشتم سلامتیمو تخریب میکردم داشتم جونیمو نابود میکردم . داشتم ناآگاهانه با خوردن مواد غذایی بیشتر از نیاز بدنم با دست خودم به خودم اسیب میزدم حالا درک میکنم حال افراد معتاد رو چون دقیقا اوناهم از کم شروع میکنن ولی کم کم بیشتر وبیشترش میکنن وبهش وابسته میشن منم به پرخوری وابسته شده بودم . اگه کمتر از پرخوری میخوردم یا دیرتر غذا به بدنم میرسید ناراحت بودم ووقتی میخوردم خودمو با حس های طعم غذا، رنگ غذا، شکل غذا، بوی غذا،نرمی ولطافت و… غذا فریب میدادم که بیشتر از نیازم بخورم ، هرچند از وقتی که اومدم مسیر لاغری صد گام ،تا گرسنه نشم نمیخورم اما از این ور وقتی میخوردم بیشتر وقتا پرخوری میکردم، وخودمو گاها با جمله چیزی نمیشه فریب میدادم، درحالی که معده ام دردمیگرفت و حسم بدمیشد ،. اما حالا قول میدم تمام تلاشمو بکنم که به اندازه نیازم غذا بخورم. چون فهمیدم چه وقت نیازم به غذا رفع میشه .دوستان بحث اعتیاد دقیقا اهرم رنج و لذته ولی به صورت کاملا عمیق درکش میکنی ، من همیشه دیدگاه های دوستان توی مسیر بهم برای فهمیدن بیشتر فایلای استاد کمک میکنه، خدایاشکرت.
سلام به استاد عزیزم
گام ۱۰
یه فایل ناب اول که بهم برخورد اما بعد متوجه شدم
واقعا چاقی اعتباری است که هیچ ممنوعیت و حد و مرزی نداره ارزان ترین نوع اعتیاد است
منم یه قوانین برا خودم و خانواده وضع کردم و متعهد به انجام اون میشم
دیروز یه سوال پرسیدم که من هنوز ته مونده بشقاب بچه ها رو میخورم لطفا منو راهنمایی کنید امروز تو این فایل جوابشو پیدا کردم
من عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم
۱قبل خوردنم وقتی سیرم بپرسم چرا من اینو بخورم و از نخوردنم لذت ببرم
۲در صورت گرسنگی با آرامش و اندازه نیاز بخورم
۳تعارف زیاد نکنم
۴برا سرگرمی بچه ها خوراکی نیارم
۵توجه کمتر به همه غذا های سر سفره بخصوص مهمونی ها
۶هر غذای اضافی وارد بدنم نکنم واضافه بریزم دور
۷ سطل اشغال خونه نباشم
۸بچه تشویق به خوارگی نکنم
۹ فقط موقع واکنش شکم غذا بخورم
همراه فیلم غذا میخورم
من از این قوانین شگفت زده میشم وبا شور اشتیاق انجام میدم
گام دهم سلام به همگی چاقی اعتیاد آسان هست ، مراقب باشید اعتیاد چیست ؟ حالتی است که در آن شخص به علت روانی با مصرف مواد شیمیایی یا طبیعی داره اراده ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود میشود . این بیماری با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش باعث تکرار آن رفتار میگردد. یک بیماری اصلی ، کشنده و پیش رونده هست . اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته میشود تعریف شده است . فرد معتاد به مواد مخدر ، به مواد مخدر اعتیاد دارد و ما چاق ها به مصرف مواد غذایی اعتیاد داریم . چاقی عوارض بسیاری دارد و چه بسا که بسیار خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری باشد . فردی که اعتیاد به مصرف مواد مخدر دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک هست و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری میکند و همچنین در این نوع اعتیاد شرم وجود ندارد و همچنین همه اطرافت خیلی راحت به تو مواد غذایی تعارف میکنن و از اینها مهمتر توی دنیا اعتیاد به مواد مخدر خیلی شناخته شده هست و هزاران تا اطلاعات و کلاس و آگاهی و روان درمانی و دارو کمک کننده و محل هایی وجود داره تا فرد از شر این اعتیاد خلاص بشه و با ترک ارتباط با دوستان ناباب میتونه موفق بشه ولی این نوع اعتیاد به مواد غذایی کسی حتی قبول نداره که اعتیاد هست و همه جا خیلی آسان و راحت دسترسی بهش وجود داره و نکته اینکه توانایی جدا کردن خودت و مواد غذایی وجود نداره تا اینکه خودت و ذهنت آموزش استفاده از اون رو ببینه. همونجوری که میگیم فردی موفق هست که تو هر جمعی قرار بگیره سالم بیرون بیاد و فورمول های درستی در ذهنش باشه . و از طرفی اینکه ما چطور هست که برای کوچکترین وسیله ای هزاران هزار تا دفترچه راهنما و ویدئو های نحوه استفاده و برخورد و کارکرد اون رو بررسی میکنیم تا نکنه با نا آگاهی خودمون اون رو خراب نکنیم و حالا خدا این جسم رو به ما داده ما چون آگاهی درست از نحوه برخورد با مواد غذایی رو نداریم ( چیزی که توی این دنیا از همه چی بیشتر در دسترس هست و همه جا و هر لحظه ازش صحبتی هست ) . راستی چی شد که چنین شد ؟ من از کودکی تحت تاثیر باور ها و رفتار ها و الگو های چاقی و اعتیاد به مواد غذایی قرار گرفتم و بعد در جامعه اینهمه صحبت و تنوع غذایی و رستوران و … که حس اینکه تجربه کنم و دیگران عقب میوفتم فراوانی و در دسترس بودن اونها و دسترسی آسان و ارزان که هیچ کاری و یا هرکاری میخواستیم بکنیم رکن اول و اصلی اون خوردن بوده برای ما زیاد خوردن و پر خوری عمل قبیحه برای ما نبوده و شدم ازش نداریم از کودکی با اینکه اندازه الان اضافه وزن نداشتیم ولی همش صحبت از سرزنش و تحقیر و کوبیدن بوده و حس کردیم اینقدر که برخورد میشه مستحق این نیستیم و به قول معروف آش نخورده دهن سوخته شدیم حدالاقل الان حسابی بخوریم که دلمون نسوزه و این حرفها که میشنویم حدالاقل یکم دلمون آروم شه و هی چاق تر شدیم و از حرفهایی که شنیدیم و فاصله ای که گرفتیم هی عاجز تر شدیم . سرگرمی و تفریح و شادی کردن یعنی خوردن و همه حس های نیاز ما مثل فیلم دیدن بیرون رفتن و … با خوردن گره خورده . پناه اوردن به مواد غذایی به جای حل مسآله . عین اعتیاد به مواد مخدر جهت آروم کردن خودمون و جهت فراموشی خشم ، عصبانیت ، شکست و آرام گرفتن . نبود هیچ ضمانت اجرایی و شرم و مجازاتی برای این اعتیاد .در نتیجه حالا که متوجه شدم خودم باید براش سریعا قانون و مجازاتی وضع کنم : ۱. در صورت گرسنگی واقعی غذا بخورم و اندازه نیاز جسمی خودم بخورم و به محض سیر شدن ازش دست بکشم و تحت الامر فرمان مغزی و فرمان سیری مغزم از غذا خوردن دست بکشم و لقمه هایم رو شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذایی که توی بشقاب خودم هست نهایت لذت رو ببرم . ۲. اندازه بسته ها و پرس های غذایی اندازه خوردن من رو تعیین نکنند و من باشمکه تحت فرمان مغزی خودم این اندازه رو تعیین کنم . ۳. اصراری به زیاد خوردن خودم و دیگران نداشته باشم و نیازی نیست هر چی نمونه و غذا هست روی میز من امتحان کنم مثل اینکه من که رستوران میرم کل منو رو که سفارش نمیدم بخورم پس در نتیجه من همیشه قدرت و توان انتخاب دارم که انتخاب کنم و همون رو به اندازه نیازم مصرف کنم و لذت ببرم و اینکه به کسی تعارف اضافی نکنم و به دنبال تعارف دیگران خودم رو موظف به خوردن اضافه نکنم. ۴. توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم ۵. برای لذت و سرگرمی و جهت فراموش کردن فشار و استرس چیزی نخورم و راههای کنترل اونها و حل مساله رو یاد بگیرم و با لذت های دیگه دنیا خودم رو سرگرم کنم . مثل رقصیدن، دیدن فیلمی شاد و هم صحبتی با دوست و … حال خودم رو خوب کنم و شاد باشم . به خودم بگم الان با خوردن این غذا این مساله حل میشه یا فقط داری به بدنت ضرر وارد میکنی ؟ ۶. یادم باشه من در کمپین حفاظت از بدن پاک ثبت نام کردم و فرد قوی ای هستم و برای رویاهایم تلاش میکنم . در دنیا دو دسته قانون داریم : ۱. هدایت کننده ۲. منع کننده در قانون منع کننده ما حد و مرز ها رو مشخص میکنیم . و در این جا صحبت از این نوع قانون هست . متاسفانه در چاقی ما قانونی نداریم چون به ظاهر خطرناک نیست برای جامعه در صورتیکه از هر ماده مخدری خطرناک تره . و چون قانون نیست آدم ها نباید فکر خودشون باشند ؟ چرا چاقی اعتیاد هست ؟ چون ما زمانیکه یکم از حد خفگی میگذره دنبال خوردن چیزی میگردیم به محض بیدار شدن یا سر ساعت خاصی و … حتما دنبال خوردن هستیم همه چی با خوردن معنا پیدا میکنه و اگه همراهمون نباشه و یا از قبل تهیه نکنیم یا اینقدر بخوریم که حس خفگی داشته باشیم که دنبال اون ماده نباشیم حس بیقراری و نگرانی و اضطراب میکنیم و حس محرومیت داریم و در نهایت مثل همه اعتیاد ها که آسیب میزنه ما هم کلی دارو ودکتر و … میرویم که فقط عوارض این چاقی رو کم کنیم . و این اعتیاد خیلی خیلی خطرناکه چون که ما به وفور و همه جا در دسترس هست و هیچ خط قرمزی برای اون تعریف نشده است . تمام رسانه ها تبلیغ میکنن و همه جا و همه افراد تورو تشویق میکنن . اعتیادی هست که از همون کودکی مارو درگیر میکنه و زمان زیادیست که مبتلا هستیم. اعتیادی که راحت میشه به اون مبتلا شد و خانواده ها ناخواسته خودشون و فرزندان خودشون رو مبتلا میکنن . اعتیادی که رهایی از اون میتونه خیلی سخت باشه و شرمی از اون وجود نداره و تا زمانیکه تا حدی رها شدی دوباره برگشتی بهش .چاقی ارزان ترین اعتیاد هست . اعتیادی که همراهی و ابتلا به اون یعنی احترام و پایه بودن و تشویق . چه اصراری داریم که هر روز شرایط خودمون رو بدتر کنیم و چه تلاشی میکنیم که هر لحظه و با هر توجیهی مواد غذایی بیشتری وارد بدن خودمون کنیم و اگر کم مصرف کردم یا از غذای جدید و غذای گرم و … نخوردم حتمااااا باید بخورم . و از اون مهمتر باید این حد اینکه مواد غذایی سالم و مورد نیاز بدنمون تا کجا هست و از اون بیشتر و از اون حد فراتر خوردن یعنی اعتیاد و مواد مخدر وارد بدن کردن خیلی مهم و نقطه حساسی هست که چون بلد نیستیم باید تمرین زیاد کرد .و از اون بدتر هیچکس راه خلاصی و شناخت اینکه اعتیاد هست رو به ما یاد نداد و ما مثل اینکه طرف سیگار نکشه یکباره بهش ندیم و بگیم برو سخت ورزش کن و نکش یه مدت و بعد که ریه هات سالم تر شدن و رنگ و رخ ظاهری تو بهتر شد من بهت میدم که هرچی دوست داری بکشی و دیگه آزادانه زندگی کنی خب صد در صد هم براش این سختی این مدت بی معنا میشه که من که دوباره به همین وضع میوفتم چرا الان این سختی رو به خودم بدم از طرفی محدودیت این مدت حریص تر میشه تا اینکه بهش یاد بدیم که زندگی با بدن پاک چه لذتی داره و کلا برای همیشه کمکش کنیم تا پاک زندگی کنه . اینهمه آدمهاست که بدون چاقی و بدون اعتیاد به مواد مخدر و … توی همین دنیا با سختی ها و خوبیهاش زندگی میکنن پس میشه پاک بود و از پس همه چی بر اومد ازدواج کرد بچه دار شد و شادی کرد و تفریح رفت و سفر و رستوران و … ولی معتاد نبود . از امروز آگاهانه قوانینی برای رفع این اعتیاد وضع میکنم : از امروز قانون وضع میکنیم که جشن و شادی و تفریح همراه با مواد غذایی مخدر نباشه سر و صدای ذهن خودمون رو با خوردن مواد غذایی اعتیاد کننده آروم نکنیم از امروز دور میز جمع شدن با خانواده بودن به معنای خوردن مواد مخدر نباشه به دعوت افراد به مواد مخدر جواب مثبت ندهیم از امروز برای اینکه خودمون رو خوشحال کنیم و به خودمون جایزه بدیم یا به دیگران مواد خوراکی مخدر تعارف نکنیم . از امروز به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم و روزهای پاکی خودمون رو بشماریم و لذت ببریم ازش این نوع اعتیاد همت زیادی میخواد چون همه جا در دسترس هست و بیش از سی سال هست که بهش مبتلا هستیم ولی رهایی ازش شدنی هست چون افراد زیادی هم دیدیم که در عین حال ازش رهایی پیدا کردند و یک عمری بدن پاک داشتند . خطرناک ترین اعتیاد هست چون در جامعه ازش شرمی نیست و در رنگ و مدل های مختلفی و همه جا در دسترس هست و مردم خیلی عادی بهم تعارف میکنند و زمانیکه تجسم کنی که هر لقمه اضافی که به تو تعارف میکنن و یا خودت میری سمتش بخوری داری مواد مخدر خیلی خطرناک و مخربی وارد بدن خودت میکنی بیشتر به این رفتاری که سالها کردی فکر میکنی نه اینکه خیلی راحت میگیم بابا یک شب که چیزی نمیشه یه لقمه که چیزی نیست در صورتیکه با مواد مخدر دیگه آدم ها با همون یک شب اوور دوز میکنن و میمیرند و با غذا هم همینه یا سکته میکنن و یا هر روز دارند رگ ها رو تنگ تر و بدن رو تخریب تر و نابود تر میکنن و اتفاقا چون روندش اروم تره این اعتیاد خطرناک تره چون جدی نمیگیریم و به خودمون میایم میبینیمسالهاست که معتقدیم و رهایی ازش سخت تر . خیلی باید نگاهمون به موادغذایی و چاقی عوض بشه و خودمون رو کمک کنیم و به ندای ذهنی خودمون که مارو برای هر کاری به خوردن ترغیب میکنه بیشتر توجه کنیم که چقدر توجیه های خطرناکی میاره و خودمون رو از این اعتیاد بیش از سی ساله و خطرناک و در دسترس نجات بدیم و به خودمون تعهد بدیم برای ساختن بدن پاک و برای نجات خودمون از این لحظه حالا که متوجه شدیم قضیه چاقی اینقدر سر سری نیست و اعتیاد هست خودمون به داد خودمون برسیم و کسانیکه از راه هایی غیر از ذهنی مثل کالری شماری و غیره میخواستند لاغر کنند چقدررررر نمیدانستند عمق این فاجعه و علت رو و اسمشون تحصیلکرده این رشته هست که ما معتاد عمل خوردن هستیم نه نوع مواد غذایی و زمان خوردن و چقدر و … خداروشکر که این لحظه من جزو خوشبخت ها بودم که این آگاهی رو دریافت کردم که بقیه عمرم خودم رو نجات بدم .
باسلام
به نظرم دیدگاه مریم عزیز خیلی کامل بود درمورد مطالب گفته شده و من به عنوان تمرین امروزم البته در دفتر خودم حرفهای ایشون رو با زبان خودم خلاصه و تکرار کردم یادم باشه من در کمپین جاده تندرستی ثبت نام کرده ام و در آخر این راه جوایز خدا برای کوشش های من مهیاست لاغری انرژی فراوان سلامتی و آرامش و در کل این مسیر خدا همراه من است
پس من تنها نیستم فقط باید اشتباه نرم خدا درستش میکنه
خدایا عاشقتم ازت ممنونم که جوابم و دادی و من رو توی این مسیر قرار دادی
به نام خدا
با سلام خدمت دوستان همراه و متناسب و استاد عزيز و بزرگوار
گام دهم :چاقی اعتیاد اسان است مراقب باشید .
بارها شده که قضاوت میکردم که چرا این افراد معتاد نمیتونند ترک کنند
چرا مگه خودشون رو دوست ندارند که این همه ضربه به خودشون میزنن اخه چه حسی داره از معتاد بودنشون چرا باخودشون این کارا میکنن یعنی به فکر خانواده شون نیستن
شنیدم حالا نمیدونم همین جوری که میگم باشه یا نه
ولی گفتن افراد معتاد با استفاده کردن از این موادها حالشون خوبه توی دنیای دیگه ای هستن
شادن و اگه دسترسی به اون ها نداشته باشن حالشون بد میشه
و همیشه میترسیدم ازشون و بهمون میگفتن افرادهای معتاد خطرناک هستن و نباید بهشون نزدیک بشین
اینا دست به هر کاری میزنن حواستون و جمع کنید
دقیقا ما انسان های چاق هم مانند افراد معتاد هستیم اونا معتاد به مواد از قبیل شیشه هرویین تریاک و ….هستند و ما افرادهای که چاق هستیم معتاد به مواد غذایی
و ما هم مانند ان ها افرادی خطرناک هستیم که اگه نخواهیم جلوی خودمون و بگیریم میتونیم هر خوردنی رو بخوریم
وتبدیل به یک ادمی وحش بشیم که فقط تمرکزمون و حواسمون فقط روی خوردنه
و هر مواد خوراکی باهاش روبرو شدیم به صورت وحشی بخوریم
ما هم مانند افراد معتاد خودمون رو دوست نداشتیم و نمیفهمیدیم نمیتونستیم جلوی خودمون رو بگیریم
و به فکر چیزی جز مواد خوراکی نیستیم
و اگه مواد خوراکی گیرمون نیاد حالمون خوب نیس
تمام زندگیمون میشه این مواد خوراکی
اگه باشه لذت میبریم و اگه نباشه نابود میشیم مانند اونا داشتیم ضربه به خودمون میزدیم
ما هم معتاد هستیم معناد به مواد خوراکی هیچ دست کمی از معتاد به مواد مخدر نداشتیم
ولی چون مواد مخدر به وسیله ی جامعه منع شده و به راحتی در دسترس مردم نیس و یک امر ناپسندانه هس
ودر جامعه رواج نداره برامون اافراد معتاد خطرناک و ……بی ابرو و بی خاصیت و بی شخصیت دونستیم
ولی مواد غذایی به راحتی در دسترس عموم جامعه قرار داره
و روز بروز هم تنوع های بیشتری در مواد غذایی به وجود میارن
ومردم بیشتر تشویق میشن به خوردن
و جامعه هم هیچ منعی برای جلوگیری از جاقی در نظر نگرفته
چاقی یک امر ساده هس وبرای عموم مردم جا افتاده
و هیچ کس به فکر اینکونه افرادها نیستن
و نمیدونن که این چاقی روز به روز بیشتر و خطرناک تر میشه
و افراد رو به مرگ و نابودی میکشونه
و افراد چاق مانند افراد معتاد به مواد مخدر هم افرادهای بی خاصیت مریض زشت بی لایق هستند
اگه جامعه یک قانونی برای افرادهای چاق در نظر میگرفت الان این همه افراد مبتلا به چاقی نبودند و در معرض بیماریهای خطرناک قرار نمیکرفتند
در جامعه بعضی قوانین ها وضع کردند که کمتر مردم به اون دچار میشن مثل اعتیاد به مواد مخدر ولی بعضی قوانین ها ازاده مثل سیگار کشیدن
و تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتر از افراد معتاده
و الان هم در این جامعه ای که ما زندگی میکنیم قوانینی بر چاقی وضع نشده و تمام مردم جهان دچار این چاقی همه گیره شدندوهمه ی مردم در معرض خطر و مرگ هستند
پس نتیجه میگیریم در این جامعه جون کسی به فکر اینگونه افراد نیس باید خودمون به فکر خودمون باشیم و قانون های رو برای خودمون وضع کنیم
تا بتونیم خودمون رو از مرگ نجات بدیم
پس بیایم با وضع کردن این قانون
برای خودمون ارزش قایل باشیم زیباو قشنگ با مواد غذایی روبرو بشیم
خودمون رو دوست داشته باشیم به فکر فرزندانمون و …..باشیم
من اینگونه قانون رو برای خودم وضع میکنم
۱-از این پس زیبا و ارام با مواد عذایی روبرو شم و هر وقت بدنم نیاز داشت غذا بخورم و به هنگام سیری دست از خوردن بکشم
۲-از مواد غذایی به عنوان تفریح خوش گذرونی حال خوب داشتن استفاده نکنم در مواقع گرسنگی به اندازه نیاز بدنم بخورم
۳-در دور همی ها بخاطر خوردن حاضر نشم و از بودن در جمع حالم خوب باشه
۴-هر غذای اصافه ای رو وارد بدنم نکنم و اضافه مواد خوراکی بجه ها رو بیرون بریزم
۵-فرزندانم رو تشویق به خوردن نکنم و به ان ها قول ندهم که اگه همه ی غذایت رو کامل خوردی برات هدیه میخرم
۶-جز کمپین افراد پاک باشم از بدن مقدسم به خوبی مراقبت کنم
هر اشغالی رو وارد این بدن پاک و مقدس نکنم
۷-سطل اشغال خونه ام نباشم
۸-دباره ی مواد غذایی کمتر فکر کنم بیشتر روی ذهنم کار کنم
۹-به دنبال ترک اعتیاد چاقی باشم
🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻خدایا شکر و سپاس از استاد عزیزم بخاطر این اگاهی ها عالی که ما رو از خواب غفلت بیدار میکنه
واقعا چاقی یک نوع اعتیاد هستش که باید خودمون رو از این اعتیاد سمی دور کنیم 🙏🏻
هر راهی که یه سرش خدا باشه، بنبست نیست رفیق! بُنبازه!ناامید نشو، خدا رو ازت نگرفتن.
د به نام خدای مهربان
هم عکس این فایل هم جمله ابتدا ،تلنگر بزرگی برای من و امثال من بود:
“چاقی،اعتیادی اسان است،مراقب باشید..”
با تماشای عکس فایل از خودم پرسیدم: ارمیتا! افراد معتاد چه رفتاری در مقابله با مواد مخدر دارن؟
وقتی فکر کردم دیدم، وقتی مواد به دستشون میرسه خیلی هیجان زده میشن، وقتی مواد کمی در اختیارشون هست یا میدونن تا چند وقت نمیتونن چیزی مصرف کنن انقدرررر میکشن یا میخورن که حالت بدی بهشون دست بده،توی ذهنشون بیشتر راجع به مواد و اعتیادشون فکر میکنن و دنبال کسایی هستن که معتاد باشن تا بیشتر بتونن بکشن، هر بار که ترک میکنن با کوجیک ترین لیز خوردگی دوباره گرفتار میشن، با اینکه ترک میکنن اما ته مغزشون هنوز دنبال مصرف مواد هستن و هیچ وقت مواد رو فراموش نمیکنن اما با خودشون مقابله میکنن تا دیگه نکشن.
هنگامی که دقت کردم دیدم وای..معلوم نیست چند ساله من معتادِ مواد غذاییم و خودم خبر ندارم.معلوم نیست چند وقته خوردن رو لذت بخش ترین قسمت زندگیم میدونم و معلوم نیست چند وقته گرفتار این اعتیاد شدم..
به عکس دقت کردم دیدم که فرد چاق داره به غذا نگاه میکنه و چقدر توی نگاهش هیجان و عشق هست .مطمئنم اگر به جای غذا مقدار زیادی دلار جلوش میذاشتن انقدر خوشحال نمیشد(ذهنیت چاقه دیگه:) )و رفتار یک فرد معتاد هم به همین شکله !
وقتی بهش مواد میرسه هیجان زیادی داره.جوری به مواد نگاه میکنه و جوری اون رو مصرف میکنه که سلول به سلول بدنش متوجه عشق و علاقش به اون مواد میشن.
فرق من با فردی که اعتیاد داره چیه؟!
سال ها افراد معتاد رو نزدیک خودم دیدم و قضاوتشون کردم که چطور اراده ندارن و نمیتونن ترکش کنن؟؟!در صورتی که خودم بیش از ۳ ساله که درگیر اعتیادم.
# اعتیادی ارزان و اسان به نام ((چاقی)) #
قانون چیست؟
* مشخص کننده محدوده هر موضوعی است*
توجه کنید: هر موضوعی!!!
قانون بسیار گسترده است.
مدارس،دانشگاه،اقتصاد،ازدواج،طلاق،مترو،اتوبوس،نوع پوشش در جامعه ایران،راهنمایی و رانندگی،خرید و فروش و.. دارای قوانین خاصی هستند که افراد باید اونها رو رعایت کنن.قوانین باعث میشن از اتفاقات بد و بدتر جلوگیری بشه و افراد کمتری دچار مشکل بشن..!
((قوانین دو دسته هستند :هدایت کنندهمنع کننده ))
۱_هدایت کننده: دستورالعمل هایی که مشخص میکنند فعالیت ها به چه شکل انجام بشود.مثل روند ازدواج،طلاق که مشخص میشود ما به چه شکل میتونیم ازدواج کنیم و به چه شکل طلاق بگیریم.
۲_منع کننده: حد و مرز هایی رو مشخص میکنند که مانع انحراف افراد میشود.مثل قوانین قاچاق کالاقوانین منع مصرف مواد مخدر
که موضوع گام دهم ((قوانین منع کننده))هست.…
حالا یعنی چی حد و مرز هایی مشخص میشه تا مانع انحراف افراد بشه؟یعنی به اونها گفته میشه اگر بعضی از رفتار هارو بکنید مجازات میشید، زندانی دارید و یا جریمه مالی خواهید شد.و هر کاری که باعث اسیب اجتماعی و فردی بشه مجازاتی به همراه خواهد داشت .
دولت ها کارهایی رو منع میکنن که خطرآفرین باشه و باعث یک اسیب جمعی بشه.مثلا حمل مواد مخدر،مصرف مواد مخدر،قتل،حمل صلاح سرد و..
اما تا حالا فکر کردین چرا برای پرخوری که سلامتی روحی و جمسی افراد رو تحت تاثیر میزاره و اینقدرررر خطر آفرینه قوانین منع کننده ای وضع نشده؟
چون مثل مصرف قلیون و سیگار به ظاهر آنچنان خطرآفرین نیست و طبیعیه! مثل همون ذهنیت که افراد چاق از معلمانشون(جامعه،خانواده،دوستان) یاد گرفتن ،که چاقی کلا یک پروسه ارثی و طبیعیه!! پس چرا باید برای پرخوری و زیاده خوری قوانینی وضع کنن؟ دلیلی نمیبینن…
اما کاش دلیلی میدیدن…
کاش پرخوری ترویج پیدا نمیکرد …
کاش از پدر و مادران چاق بچه های چاق به جامعه تحویل داده نمیشد..
کاش مواد غذایی به لذت تبدیل نمیشد..
بگذریم!
پاسخ به سوال :
ما چرا انقدر افراد چاق در جامعه داریم؟
این سوال رو میشه تبدیل کرد به افراد سیگاری در جامعه.
چرا تعداد افراد معتاد به سیگار بیشتر از افراد معتاد به دیگر مواد مخدر است؟!
چون “سیگار” در دسترس تر از مواد مخدر دیگهست و همین مهم باعث درصد بالای افراد سیگاری شده!اما اگر دولت این موضوع رو سفت و سخت میگرفت و سیگار براش به ظاهر عادی نبود شاید درصد این افراد هم پایین تر میومد..
و حالا…جواب سوال اول: چرا افراد چاق زیادی در جامعه هستن؟چون مواد غذایی زیاد و به وفور در دسترس است تعداد افراد چاق بیشتر از افراد متناسبه ..!
چاقی یک ((اعتیاده))
اعتیاد به مواد غذایی
اعتیادی که هیچ قانون منع کننده ای نداره
اعتیادی که رسانه اون رو تشویق میکنه
اعتیادی که با بالا رفتن تنوع مواد غذایی در افراد به وجود اومده
اعتیادی که بخاطر ریختن مواد اضافی در بدنمون به وجود اومده
اعتیادی که از کودکی در وجود ما شکل گرفته
اعتیادی که خیلی اسون میشه بهش گرفتار شد
و مثل تمام اعتیاد ها ترک کردن اون بسیار سخت و دشواره..
اعتیادی که با هر بار ترک کردن باز هم میشه به اون مبتلا شد
اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه
اعتیادی که در اوج لذت وارد وجود ما میشه و رخنه میکنه.
“چاقی ارزان ترین نوع اعتیاد است”
..”چاقی اسان ترین نوع اعتیاد است”..
$از کجا معلوم؟ به امار افرادی که در جامعه اضافه وزن دارند نگاه کنیم متوجه خواهیم شد!! چون این درصد از افراد معتاد به سیگار و قلیون و دیگر مواد مخدر بالا تره
حال که عموم جامعه درباره لاغری با ذهن چیزی نمیدونن و درگیر عوامل بیرونی هستن و حتی اگر درباره قوانین منع کننده چاقی باهاشون صحبت بشه خندشون میگیره ما خودمون باید دست به کار بشیم و قوانینی برای خودمون وضع کنیم تا به سلامتی،ارامش و متناسب شدن دست پیدا کنیم.
قوانین منع کننده من درباره چاقی:
قانون وضع میکنم که :
۱_به دنبال ترک اعتیاد چاقی خود باشم.
۲_تفریح و لذت رو با خوردن یکی ندونم.
۲_به اندازه نیاز بدنم و برای رفع گرسنگی غذا بخورم.
۳_به تعارف دیگران به اضافه خوردن پاسخ مثبت ندم.
۴_فقط وقتی شکمم واکنش نشون داد غذا مصرف کنم.
۵_درباره مصرف مواد غذایی کمتر فکر کنم.
۶_همراه فیلم چیزی نخورم.
۷_هر اشغالی رو نخورم.
و...
چون بدن من محترمه و نیاز به توجه داره پس این قوانین از این به بعد در بدن من حکم فرما میشه و با تمام وجودم میخوام یک انسان پاک باشم..پاک از هر نوع پرخوری و اضافه خوری..پاک از هر نگاه هیجانی که نسبت به غذا دارم
♥️مطمئنم متناسب خواهم شد♥️
استاد.چقدر فایل خوبی بود.پر از تلنگرررر تلنگرر و تلنگرررر…انگار بوم بوم بوم توی مغزم رد پاش مونده و وقتی میخوام غذا بخورم هی از خودم میپرسم: ارمیتا؟! معتاد مواد غذایی که نیستی پس به اندازه نیازت بخور
سلام دوست عزیزم ارمیتا جان
لذت بردم از نوشته ات
چقدر عالی و واضح توضیح دادی
و انجایی که نوشتی هر موقع میخام غذا بخورم از خودم می برسم که ارمیتا معتاد مواد غذایی که نیستی به اندازه ی نیاز بخور
خیلی تاثیر گذار بود یه درسی شد برام به هنگام روبرو شدن با مواد غذایی که منم این سوال از خودم ببرسم که ایا معتاد به مواد غذایی هستم؟
به اندازه نیاز بدنم بخورم
عالیه چه قانون خوبیه
ما باید خودمون برای خودمون قانون وضع کنیم تا به سلامتی ارامش متناسب شدن دست بیدا کنیم
دوست عزیزم ممنونم لذت بردم 👌👌👌
سلاام
چقدر این دیدی که به ما در این فایل دادید درست بود.
ما از یه معتاد به عنوان بیمار نام میبریم و از نظر عموم جامعه باید اون بیمار مورد درمان قرار بگیره ، گاهی از معتاد ها میترسیم و سعی میکنیم ازشون دوری کنیم ، به بچه ها میگیم توی محله هایی که معتاد ها هستن و خلوته رفت و آمد نکنن و مراقب خودشون باشن ، برای مصرف مواد اعتیاد آور قانون گذاری میشه ولی هیچ کس حتی حواسشم نیست که یک اعتیاد مخرب داره توی خونه های همه ی ما رخنه میکنه و روز به روز درصد افراد معتاد به مواد غذایی رو افزایش میده. ما به جای اینکه حواسمون به این جسم با ارزشی باشه که در اختیارمون قرار گرفته و سعی کنیم ازش مراقبت کنیم ، میایم و با وارد کردن یه سری زباله اونو به یه خانه متروکه تبدیل میکنیم. ما ازهمون بچگی به بچه ها یاد میدیم که این مواد اعتیاد آور رو بیش از اندازه ی نیازشون بخورن و علاوه بر اون برای استفاده از همچین موادی جایزه در نظر میگیریم. مثلا من خودم یادمه که همیشه به من میگفتن بیا غذا تو بخور، اگه خوردی با هم میریم پارک ، شهر بازی و خلاصه هر جایی که منو به وجد میورد اما بهاش این بود که من چیزی رو که هیچ علاقه ای بهش ندارم وارد بدنم کنم. و وقتی از سنین خیلی کم به مواد غذایی اعتیاد پیدا کردم به جای تنبیه ، تشویق میشدم . اصلا به خاطر همین بود که من عاشق خوردن و مصرف کردن شدم ؛ چون همه به من توجه میکردن و این جلب توجه روح منو ارضا میکرد ، چی برای یه بچه بهتر از اینه که بهش بگن آفرین که انقدر دختر خوبی هستی! الان سر لپات گل میوفته چون خوب غذاتو میخوری! و مادرای دیگه منو با دست به بچه هاشون نشون میدادن و میگفتن ببین صبا چقدر خوب غذاشو میخوره و بزرگ و قوی میشه!
اینا برای من خوشایند بود ولی بعد از یه مدت ، دیگه آزارم میداد. دیگه بقیه بهم نمیگفتن آفرین. میگفتن کمتر بخور ، بیشتر بدو ، بیشتر سبزیجات استفاده کن ، تنبل نباش ، ببین چه قدر چاق شدی و یه سری القابی که همیشه ازشون متنفر بودم.
اما دیگه کار از کار گذشته بود و من رسما تبدیل به یه معتاد به مواد غذایی شده بودم و از مصرف مواد غذایی لذت میبردم.
الان که در این مسیرم میفهمم که چه کاری داشتم میکردم؟ و چرا داشتم این کارو میکردم؟
چون خیلی الگو های غلطی رو ما از بچگی یاد گرفتیم مثل اینکه :
نباید غذا ته ظرف باقی بمونه
هر کی بیشتر بخوره قوی تره
اگه همه سر یه سفره و در یه ساعت خاصی غذا بخورن بهتره و یه جور احترام به حساب میاد
برای احترام به همدیگه و تحویل گرفتن همدیگه باید همیشه به هم مواد غذایی تعارف کنیم
توی مهمونی ها هر کس تنوع غذایی بیشتری جلوی مهمون بزاره ، میزبان بهتریه و معلومه چقدر برای مهمان احترام قائله
اگه فلان چیزو بخوریم برای رشد قد و رشد مو و تقویت حافظه و… خوبه و تاثیر داره
چاقی نشانه ی ثروته
تپلا خواستنی تر هستن
تپلا مهربون و خاکین
+ کلی باور نگهبان
و…
ولی هیچ کس نگفت همه این الگو ها ما رو یه راست می بره ته دره ی اصفناک چاقی و اعتیاد.
هیچ کس نگفت وقتی این طوری مثل یه معتاد رفتار کنی و با حرص و طمع همه ی مواد غذایی رو وارد دهانت کنی دیگه زیبا نیستی چون خونه ی خدا رو زیر خروار ها لایه ی چربی دفن میکنی
هیچکس نگفت دیگه نمیتونی لباس زیبا بپوشی
با خیال راحت به مهمونی بری
هیچ کس نگفت اگه چاق بشی قضاوت میشی
ارادت زیر سوال میره
از خودت متنفر میشی
دیگه نمیتونی مثل یه آدم عادی فعالیت های خیلی ساده ی زندگیتو انجام بدی
نگفتن اگه چاق بشی فکر میکنی به اندازه کافی خوب نیستی و لیاقت هیچ چیز فوق العاده ای رو در زندگیت نداری
هیچکسی اینا رو نگفت چون همه قربانی این الگو ها بودن. حتی مادرا و پدرای خودمون. همشون سعی داشتن به ما همون چیزی رو بگن که مادر و پدرای اونا بهشون گفته بودن و این زنجیر همینطور ادامه داشت
ولی الان وظیفه ی من چیه؟
اینه که این زنجیره ی قربانی بودن رو قطع کنم . باید قانون گذاری کنم و جامعه ی بدنم رو سر و سامون بدم. من دیگه نباید حرف های اشتباهی که اطرافیانم به من میزدن رو به اطرافیان دیگه ی خودم بزم. این یعنی اینکه مسئولیت تمام زندگیمون و اتفاقاش رو به عهده بگیریم . این یعنی آگاهی! ما وقتی آگاه بشیم دیگه قربانی حرف ها و رفتار های دیگران نیستیم و میتونیم خودمون درست رفتار کنیم و بهترین خودمون باشیم.
من عضو کمپین بدن سالم هستم ولی خودمم اینو یادم رفته بود.
الان میخوام درست رفتار کنم برای باقی عمرم.
این راه درستیه و مقصدش چیزی نیست جز آگاهی بیشتر و همینه که ارزشمنده
خدایا شکرت
ممنونم استاد
به نام خدا
سلام
چه تلنگری چه کلمهی سنگین و سختی. این که من معتادم ، اعتیاد دارم. باورش سخته ولی تعریف اعتیاد چیه؟ تکرار یک رفتار لذت بخش بر اثر تحریک روانی یا شیمیایی که ارادهای برای انجام ندادن آن رفتار نداریم و به فرد آسیب روانی یا جسمی وارد میکنه.
چه تعریف آشنایی !حالا بیشتر میتونم قبول کنم اعتیاد رو ،بله تکرار رفتار لذت بخش خوردن که توانایی کنترل اون رو نداریم و باعث آسیب به جسم و روح و روان ما میشه.
من سیگار مصرف نمیکنم به وفور و راحتی وجود داره و شاید لذت بخش هم باشه ولی به مصرف این ماده اعتیاد ندارم،ولی مواد خوراکی چرااعتیاد دارم.
مثل سیگار در دسترس و این مواد اعتیادآور با تمام برنامههای زندگی روزانه ی من همراه شده.
من چند روزی با یک فرد متناسب مسافرت بودم و دیدم فقط به اندازهای که نیاز داشت مصرف میکرد. دقیقا عین نفس کشیدن و هیچ عامل بیرونی بر خوردنش تاثیر نداشت .مسافرت، دور هم بودن ، تفریح ، هیچی . فقط وقتی نیاز داشت میخورد و وقتی بقیه اصرار میکردن خیلی راحت میگفت دوست ندارم میل ندارم و این رفتار برای من خیلی عجیب بود.جالب بود که اصلا هیچ توجه و تمرکزی روی مواد غذایی نداشت و فقط به عنوان یه نیاز توجه میکرد مثل اینکه فقط باید به قدری بخوره که زنده بمونه.
برای خودم که تمام توجه و تمرکز و هوش و حواسم روی خوردن ،دیدن این فرد خیلی جالب بود.و الان که فکر میکنم من یک معتاد به مواد غذایی هستم و اون یک شخص سالم.
مواد غذایی فقط و فقط برای رفع نیاز جسمی ما هستند به اندازه زنده ماندن
نه برای رفع نیازهای روحی، تنهایی ، عصبانیت، کنترل خشم،کمبودها و خوشحالی کردن
مواد غذایی برای دور همی و تفریح نیست.
ما باید با کنترل ذهن و تمرینات خودمون رو از این اعتیاد رها کنیم و سعی کنیم در اعتیاد دیگران هم نقشی نداشته باشیم
درود و خداقوت
گام دهم :
چاقی یک اعتیاد اسان است
هر کشور یک سری قانون داره دانشگاه مدارس .اقتصاد .اجتماع همه اینا تابع یک سری قوانین هستند
هقوانین به دو دسته : ۱هدایت کننده ۲ منع کننده
قوانین منع کننده حدو مرزی رامشخص میکند یه جور باز دارنده است
موضوع امروز قوانین منع کننده است
اگه ازهر کاری رو از مسیر قانونی خودش خارج بشه یک سری تبعات و اسیبها در پی دارد
عادت دادن خودم به پرخوری باعث اعتیاد من میشود
ایا هرچی ازاد باشه هر جا پر از مواد خوراکی باشه انواع اقسام مواد خوراکی با رنگ ها و طرح های مختلف و دردسترس بودن مواد غذایی باید باعث بشه من هیچ خط قرمزی براش نداشته باشم ؟
پرخوری و زیاد خوری من همان اعتیاد به مواد غذایی است
ایا چون کشور برای چاقی هیچ منعی نذاشته و جریمه ای درنظرنگرفته باید بهش مبتلا بشم
چاقی ارزان ترین نوع اعتیاد است
جاقی خطرناک ترین نوع اعتیاد است
اعتیادی در دسترس .که با اسرار دیگران .به عنوان احترام .به عنوان تفریح به عنوان خوش گذرونی و لذت خیلی اسان دچار ان میشویم
و حال انکه من در معرض خطر مبتلا به این اعتیاد هستم و هیچ منع و جریمه ای ندارد ایا خودم نباید هواسم باشه که دچارش نشم ؟ همین الان به وضوح و به وفور سیگار هم در سوپر مارکت ها وجود داره و شاید استفاده از اون هم لذت بخش باشه ایا باید خودم رو ملزم بدونم که اونو استفاده کنم ؟
من در این فایل متوجه شدم که موادی وجود دارد در سطح شهر هست که من رو معتاد میکند پس هواسم رو جمع کنم و خودم براش خط قر مز بزارم
امروز قانون گذاشتم برای خودم تفریح مساوی با پرخوری نباشه .خوش گذرونی مساوی با پرخوری نباشه .دردسترس بودن مواد غذایی مساوی با پرخوری و در نهایت اعتیاد من نباشه
قانون امروز من : منع پر خوری به هر بهانه و هر دلیل و داشتن حد و مرز و خط قرمزی برای خوردن
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم
من توانایی لاعر شدن رو دارم اما باید به راه های چاقی و نفود چاقی بر خودمون هم توجه داشته باشیم و آگاهی کامل داشته باشیم تا هنوز اگر برای لاعر شدن اقدام نکردیم حدااقل جلوی چاق شدن رو بگیریم
قانون مشخص کننده ی محدوده ی هر موضوعی هست و بسیار خوب هست و بسیار گسترده هست و هر کشوری و هر موضوعی قانونی برای خودش داره .
قانونها دو دسته هستن :
هدایت کننده و منع کننده
قانون منع کنده مانع انحراف انسانها میشن مثل قانون قاچاق مواد مخدر .
موضوعات بسیار مهمی در جامعه هست که در عین حال که بسیار ضرر داره ولی هنوز برای اون قانونی شکل نگرفته مثل مصرف دخانیات .
قانون بازدارنده برای موادمخدری وضع شده که خطر آفرین هست ولی برای سیگار چون به راحتی در همه جا دسترس هست افراد بیشتری راحت تر سیگار مصرف میکنن.
خطرناک بودن موضوعی رو کی تعریف میکنه دولت یا مردم و یا بقبه .؟؟؟
سیگار چون به وفور و به راحتی و با تنوع در دسترس هست باید همه ی افراد مصرف کنن؟؟… یعنی اگر شیشیه هم ازاد باشه و منع قانونی نداشته با شه این همه فرد باید مبتلا باشه و کسی به فکر خودش نیست ؟؟؟
چرا ما این همه افراد چاق داریم و این همه فرد با اضافه وزن بالا داریم ؟؟؟
چون سیگار ازاد هست خیلی افراد معتاد به سیگار بیشتر از افراد معتاد به مواد مخدر هست .
چاقی هم یک نوع اعتیاد هست اعتیاد به مواد خوراکی که هیچ قانونی برای اون وضع نشده و با تبلیع مواد خوراکی ما رو به خوردن اون دعوت میکنن و از سن خیلی کم افراد به اون مبتلا میشن و اعتیادی کعه خیلی اسون میشه به اون معتاد شد و رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا هست
اعتیادی که در جمع اون رو به هم تعارف میکنیم
واعتیادی که مبتلا شدن به اون راحت هست
اعتیادی که خیلی بدون سر و صدا و راحت وارد بدن ما میشه اوضاع رو سخت میکنه .
چاقی اعتیادی که هیچ قانون و خط قرمزی نداره
چاقی ارزانترین نوع اعتیاد هست .
حالا که کشورها قانونی برای این اعتیاد ندارن بهتر نیست خودمون براش قانون وضع کنیم و بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قانونی وضع کنیم تا از این اعتیاد رهایی پیدا کنیم .
وگر به رفتار خودتون دقت کنید به وضوح میشه رفتاری رو که باعث اعتیاد خودتون و فرزندتون میشه رو پیدا کنید .
پدر و مادری که هر روز برای فرزندشون انواع تنقلات رو میخرن که اون رو اروم کنن به دست خودشون اون رو گرفتار چاقی میکنن ……..
و اما دیگه میخوام از خودم بنویسم چون واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم .
بازم مثل همیشه استاد عالی بود و تکان دهنده بود از آن دسته فایلهای تاثیر گذار هست .
من بازم با شنیدن این فایل باید به خودم یاد آوری کنم من فروغ جز معتادان به مواد غذایی بودم و هنوزم یه مقدار کم اعتیاد دارم و کامل ترک نکردم هیچ راهی برای خروج این اعتیاد از بدن من وجود نداره مگر همین راه ذهنی من با وجود اینکه مدتها هست در این راهم ولی بعضی وقتها کارهایی میکنم که گواه میده اعتیاد به مصرف مواد غذایی داشتم و هنوزم دارم هر چند کم ولی دارم من هنوزم بعضی چیزها در ذهنم باخوردن همراه هست مثل دورهمی و سفر و تولد و یا مهمونی و یا یک روز تعطیل در کنار خانواده بودن …ولی باید بارها به خودم یاد آوری کنم که نه من دیگه همچین دیدی و نگاهی به روز تعطیل و سفر و دورهمی و تولد و …. ندارم و کلی جایگزینی جدید دارم برای خودم که دوباره گرفتار این اعتیاد به شدت قبل نشم.
چقدر شرمنده میشم از خودم و خدای خودم که بگم معتادم به مواد غدایی چقدر برام سخته قبول کنم معتادم به مواد عذایی چقدر برام سخته قبول کنم خودم به دست خودم همسرم و یا فرزندانم رو نادانسته گرفتار این اعتیاد کردم چقدر برام سخته که بگم در مهمانی های گذشته و حتی شاید الان هم من این مواد مخدر رو به همه تعارف میکنم و اصرار به خوردن بقیه دارم من میخوام قول بدم به خودم و تعهد بدم به خودم که دیگه معتاد به مصرف مواد غدایی نباشم و بقیه رو هم معتاد نکنم چقدر خوبه آگاه باشم به این مسایل و زندگی آگاهانه ای رو داشته باشم من خجالت میکشم از خودم از وقتهایی که تا به خانه ی مادرم میرفتم به جای سلام کردن به دنبال عدای روی اجاق گاز بودن من شرمسارم از وقتهایی که تا تفریح در مکان سرسبز و دورهمی داشتیم فقط با خوردن مواد عدایی از بودن درر اون مکان لذت میبردم و اصلا کاری به اطرافیان و هوا و فضا و آسمون و اون محیط و چیزهایی زیبا که خدا خلق کرده بود نداشتم و فقط لذت در خوردن بود برای من چقدر شرمسارم تولد و شادیها ی خانوادگی رو فقط به خاطر خوردن مواد غدایی رو میز میخواستم و کاری به این نعمت باهم بودن و قرار گرفتن در چتین مکانهای شاد و پرانرزی و بودن در کنار عزیزانم رو نمیدیم و چقدر شرمسارم که در هر مسافرتی به جای بودن در مکان حدید و آشنایی با افراد و آداب و رسوم حدید و اون شهر و مکانهای دیدنیش فقط به دنبال رستورانهای اون شهر و اینکه چی بخورم بودم و چقدر شرمسارم از خودم که تمام تلاش خودم رو میکردم که فرزندانم رو مجبور به خوردن زیادتر از حد نیاز کنم تا احساس مادری لایق بودن بکنم چقدر شرمسارم از این همه شرایط و موقعیتها که خداوند به من داده و لی فقط من به دنبال خوردن بودم من همیشه فکر میکردم احترام گداشتن به میزبان یعنی خیلی تعارف کردن اون به خوردن مواد غذایی و تدارکات زیاد دیدن برای مهمانی و خودم رو خسته کردن و هیچ لذتی از بودن با اون شخص،و اون دورهمی نمیبردم چون اشتباه درک کرده بودم و هیچ قانونی برای این اعتیاد و مصرف مواد مخدر وضع نشده بود .
ولی خدا رو شاکرم که الان متوجه اشتباهم شدم و من میخوام جز کمپین افراد پاک باشم میخوام از بدن مقدسم مراقبت کنم از این امانت الهی مراقبت کنم از این جایگاه روح پاکم مراقبت کنم از این خود خودم که روز اول خدا به من یه جسم شسته و رفته و لاغر داد ولی من با نآاگاهی به این روز درش اوردم مراقبت کنم تا دوباره به همون پاکی و زیبایی تحویل خودش بدم من میخوام این جسمم رو که جایگاه خدای من هست رو پاک پاک نگه دارم و از هر اعتیادی به مواد مخدر خارجش کنم .
اگر فروغ معتاد به مواد غدایی نیستی و جز افراد معتاد نیستی پس دیگه به غدا به عنوان یک ماده برای تامین انرژی جسمت نگاه کن و به اندازه بخور و وقتی سیری از روی عادت به سمت اون نرو و زیادتر از نیازن نخور و هر جا غذا رو دیدی دست دست نکن و ته مانده ی ظرفهای بقیه رو نخور
.
اگر فروع ادعا داری اعتیاد به مواد مخدر نداری پس فقط به اندازه نیاز بخور و کاری به خوردن اطرافیانت نداشته باش که هر چیزی در خوردن براشون خلاصه میشه تفریح و شادی و عزاداری و … براشون یعنی خوردن ولی تو اینطور نباش کاری به مواد عدایی نداشته باش،و خوشحالی کن و از همه چیز لدت ببر و کاری به تعریفهای اون از مواد عدایی نداشته باش،و فقط بر نیاز جسمت تمرکز کن بدن تو با تو حرف میزنه و به تو الارم گرسنگی میده هر وقت داد بخور نداد یعنی نیاز نداره و اصافه بر نیاز نخور فروغ عزیزم .
اگر فروغ ادعا داری اعتیاد به مواد مخدر نداری در مقابل هر سفره و هر مواد عدایی و هر موقعیتی که قرار میگیری فقط به اندازه نیازن بخور کلی حرف و حدیث برای خوردن نداشته باش که دیگه نیست فقط یه امشب و یا پولش رو دادم و یا چون مقوی و یا اسراف نشه و ….
و فروغ اگر ادعا داری اعتیاد به مواد مخددر غذایی نداری به هیچ کس اصرار به خوردن نکن حتی فرزندت و در مقابل اصرار بقیه برای خوردن به راحتی بگو میل ندارم جواب منفی بده و فقط تمرکزت رو بزار بر نیاز بدنت هر وقت آلارم داد شروع به خوردن کن اون با تو حرف میزنه بدن تو هوشمنده خیلی هوشمنده بهش اعتماد کن عزیزم .
و من بازم باید بگم اگر چاقم اگر اضافه وزن دارم اگر اضافه وزنم کم یا زیاد هست خودم خودم رو به این روز در اوردم و خودم هم باید درستش کنم و هیچ چیز و هیچ کس من رو وادار به خوردن نمیکنه و غذا به زور وارد دهانم نمیکنه فقط خودم مقصرم و این خودم بودم که با دست خودم غذا رو برداشتم و وارد دهانم کردم و اگر دوست دارم متناسب بشم اول باید این مسولیت چاقی رو برعهده بگیرم و قول بدم طرز نگا هم و برخوردم با مواد غدایی رو تغییر خواهم داد .
و اقعا تناسب عجب چیزیه بدن شخص متناسب پاک هست خود اون شخص رها و بدون وابستگی به هیچ مواد غذایی هست و هیچ اعتیادی به مواد غذایی نداره و به درستی به نیاز جسمش پاسخ میده در واقع همینکه تونسته فرد متناسب مواظب این امانت الهی باشه اونم به راحتی و بدون زجر و سختی میشه گفت متناسب بودن کار معنوی و مقدسی هست البته از چندین جهت مقدس هست و اینم یک جهتش هست .
قانونهایی که خودم برای خودم میزام :
روز تعطیل و در کنار خانواده بودن =پرخوری کردن نیست
رفتن به فضا سبز و باغ و پارک =پرخوری نیست
رفتن به خونه ی مادرم =پرخوری نیست
غدای خوشمزه و عالی و داشتن و پر از خاطره داشتن =پرخوری نیست
چیپس و پفک و کرانچی و .. =پرخوری نیست
تولد و مهمانی و سفره ی رنگین داشتن =پرخوری نیست
عروسی و شادی =پرخوری نیست
رفتن به رستورانی و فست فود ی=پرخوری نیست
در هر وعده ی غذایی سیری =پرخوری نیست
بیکاری و حوصله سررفتن =پرخوری نیست
ناراحت و یا خوشحال بودن =پرخوری نیست
چقدر به چاقها برمیخوره اگر در حالت عادی به ما بگن معتادی به مواد غدایی و انصافا ناراحت میشیم ولی حالا که درراین مسیرم خوشحالم که میشنوم دوست دارم بیدار بشم و متوجه بشم چه بلایی دارم به سر خودم بمیارم دیگه بسه ندونستن و نااگاهی هر چه خودمون رو چاق کردیم از روی نداستن بسه بزار بدونیم خوشحال میشم از شنیدن این فایلهای این چنینی استاد واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و مطمعنم اگر به کسی که در مسیر نیست این حرفها رو بزنم یا میخنده یا میگه دیونه ای پس نمیگم ولی ای کاش هر کس نیاز داره خودش هدایت بشه همین چند روز پیش جایی بودم دختر کوچیک اون خانواده که دوسالش هست بسیار ترسی میخورد و پدر اون خانواده هم عاشق ترشی هست و میگه ما خانوادگی خواهر و بردارها عاشق ترشیجات هستیم و این ارثی تو خون ماهست و دخترم هم به ارث برده هر چقدر خواستم بگم نه به خدا یاد گرفتنی و اکتسابی هست و ارثی نیست نتونستم قانعش کنم و میگفت نه بچه ی من از روز اول اینطور بوده در صورتی که بچه هم دیده و از والدینش یاد گرفته ترشی بخوره و اگر همین بچه در خانواده ای در ژاپن به فرض به دنیا میومد قطعا یاد میگرفت ماهی پخته و برنج و سوپهای پخته شده ی اون منطقه و اون کشور رو بخوره پس ارثی نیست اکتسابی ولی نمیشه حرفی بزنی چون در مسیر شنیدن این اگاهی ها نیستن و قبول نمیکنن
سلام دوست عزیز
چه متن زیبایی
و اقعا تناسب عجب چیزیه بدن شخص متناسب پاک هست خود اون شخص رها و بدون وابستگی به هیچ مواد غذایی هست.
من خودم بزرگترین ضربه ای که تو زندگیم خوردم همین وابستگی بود که هرجا اسم این کلمه میاد ناخودآگاه حسم بدمیشه .وتمام تلاش زندگیم اینه هرچی رو دوست داشته باشم به اندازش .
اما غافل از این خوردن . که چقدر وابسته اش شدم .
تجربه نشون داده به هرچی وابسته بشیم بدترین بلا رو به سرمون میاره .
ممنونم که با این متن زیبا بیدارم کردی .ونگاه جدیدی نسبت به چاقی وموادغذایی در ذهنم ترسیم شد .
چون به این کلمه خیلی حساسم و ازش صدمه خوردم .به محض خوندش فهمیدم بازم داشتم ازش صدمه میدیدم و خبر ندارم.
یه دنیا ازت ممنونم .
سلام ب همگی روزتون بخیروشادی
این فایل هم مثل گام پنجم بینظیر بود خیلی لذت بردم واقعا تلنگری هست برای ما که بیشتر ب تناسب اندام فکر کنیم
ممنون و سپاس فراوان استاد گرامی
هیچ وقت ب چاقی از نوع اعتیاد نگاه نکرده بودم الان فهمیدم که چاقی هم اعتیادی بیش نیست وباید اونو ترک کرد
امیدوارم بتونم درک خیلی بهتری نسبت ب صحبتهای استاد پیدا کنم
در پناه حق سالم و متناسب باشید
به نام خدای یکتا
سلام خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز 🌹🌹
دهمین روز کلاسه و من ده قدم به خواسته ام نزدیک تر شدم ،درسته گام های من آهسته است ولی تمام تلاشم در این است که گام هایم محکم و استوار باشد .
طبق معمول جزوه رو با آرامش و تفکر مطالعه می کنم .
جزوه با این عنوان شروع میشه
چاقی ،اعتیاد آسان مراقب باشید .
تعریف اعتیاد :
حالتی که در آن شخص به علت روانی دچار ضعف اراده در کنترل اعمال خود می شود .
فکر می کنم عادت های ما در زندگی یک جور اعتیاد باشه، اگه این درست باشه ما اعتیاد خوب و بد داریم.
اعتیادی رو که دوست داریم و باهاش مشکل نداریم و اعتیادی رو که یک زمانی دوست داشتیم و الان دیگه دوسش نداریم .
اعتیاد یعنی :وابستگی به یک چیز خاص یا یک رفتار خاص .
اعتیاد زمانی رخ میده که شما اگه اون رفتار یا مواد خاص رو به موقع استفاده نکنید و خودتون رو محروم کنید دچار واکنش عصبی و روانی و پرخاشگری می شوید.
هر وقت اسم اعتیاد میاد همه ی ما در ذهنمون یک معتاد به مواد مخدر رو تجسم می کنیم و این کارش رو به شدت نکوهش می کنیم .
اما الان می فهمم که اعتیاد در هر کاری که تو رو مجبور به انجامش کنه نهفته است.
پس چاقی و رفتارهای چاق شونده یک نوع اعتیاد است.
به نظرم همه ی اعتیاد ها از یک لذت شروع میشه ،یک رفتار ی که دفعات اول دوسش داری ولی بعدا، از انجامش ناراحتی و باهاش مشکل داری .
یک معتاد به مواد مخدر دفعات اول بخاطر لذت از مصرف مواد اونو تجربه می کنه و در ادامه بخاطر لذت بردن و همون حس و لذت ابتدایی اونو هی بارها و بارها تکرار میکنه ،بعد به جایی می رسه که دیگه هیچ لذتی از کارش نمی بره و مصرف مواد براش یک مشکل اساسی میشه .
درست مثل چاقی ما ،اول از لذت خوردن آغاز میشه و در ادامه این خوردن لذت که نداره هیچ باعث ناراحتی و مشکلات فراوانی میشه .
یادم میاد از بعضی روزها که یک غذای عالی داشتیم و با کلی خاطره بازی شروع به خوردن کردم، لقمه های اول لذت بخش بودن ولی در ادامه لذتی دیگه نداشتن ولی من بخاطر اینکه اون لذت رو تکرار کنم هی مدام خوردم و خوردم ،افسوس که نه لذت تکرار شد نه حال من عالی.
توی این جزوه نوشته اعتیاد به مواد غذایی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر است چرا ؟
استاد جزوه رو با دیدگاه دوست عزیزی به پایان می رسانند.
جزوه ی امروز برای من بسیار تکان دهنده بود .
آخه قبل از ورود به سرزمین لاغرها اون زمانی که دنبال راه حل مشکلم بودم به کمپین چاقی و پرخوری رسیدم جایی که مثل کمپین اعتیاد بود ،کمی درباره اش مطالعه کردم اونا مثل معتادها که باید تعهد می دانند که در برابر مواد مخدر ضعیف و ناتوان هستند باید قبول می کردن که در برابر مواد غذایی ذلیل و ناتوان هستند خیلی ناراحت شدم و بدم اومد اصلا دیگه نخوندم ،نمی تونستم قبول کنم که من در برابر مواد غذایی ناتوان هستم، همیشه می گفتم من می تونم درستش کنم تا اینکه خداروشکر راهش رو پیدا کردم و به این سایت هدایت شدم .
الان درسته استاد میگن ما هم معتاد به مصرف موادیم ولی اون حس بد بهم دست نمیده چون من میدونم با کمک استاد می تونم برنده ی این بازی باشم.
همیشه و همه جا ترک مواد مخدر رو کاری سخت با کلی زجر و به تخت بستن نشون میده تا کسی نره سراغ مواد ،اول که این جزوه رو دیدم اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که پس ما چه کار سختی در پیش داریم چون موادغذایی همه جا در دسترس هست ولی کسی که می خواد مواد رو ترک کنه حداقل می تونه به جاهایی که مواد هست رفت و آمد نداشته باشم ،اما الان می د ونید به چه باوری رسیدم اینکه ای بابا پس ترک مواد هم کار آسونیه ،کافیه اونا هم فرمول های ذهنشون رو تغییر بدن مثل ما ،اگه با به تخت بستن و سختی بوده برای این بوده که می خواستن جسم رو تغییر بدن ولی توی ذهنشون هنوز فرمول های اشتباه هست که دوباره به مواد برمی گردن الان حالم خیلی خوب ،اول جزوه کمی دچار ترس و دلهره شدم ولی خداروشکر آگاهی زود برام اتفاق افتاد .
جلسه ی دهم هم بدون استاد و با فایل صوتی ایشون برگزار میشه .
بازهم سکوت زیبای کلاس با کلی فکر جدید بعد از خوندن جزوه فرا میرسه.
استاد میگن :همیشه دوست دارن دوباره تناسب اندام و لاغری برای ما بگن نه از چاقی اما متاسفانه راه رسیدن به لاغری از چاقی و باورهای اشتباهش می گذره .
راه رسیدن به تناسب اندام اینه که چاقی رو و راهی رو که اونو وارد جسممون کردیم باید بشناسیم .
باید راههای چاق شدن رو بلد بشیم تا دوباره اشتباهی به اون راهها قدم نذاریم.
خیلی این حرف استاد رو دوست داشتم کاش میشد همیشه فقط از تناسب گفت و بس .
استاد صحبت اصلی رو شروع می کنند .
قانون .
این کلمه رو همه ی ما به خوبی می شناسیم .
قانون در تمام جوامع بشری وجود داره از قوانین بزرگ جهانی تا قوانین کشورهای مختلف و همینطور کوچک تر و کوچک تر تا به خانه کوچک ما می رسد که اونم قوانینی برای خودش داره .
قوانین برای این وضع میشن که آدم ها با هم به تعامل برسن و بتونند در کنار هم به خوبی و بدون صدمه زدن به یکدیگر زندگی کنند .
قوانین دو دسته هستند :
قوانین هدایت کننده :
قوانینی هستند که مشخص می کنند هر کاری به چه صورتی انجام بشه مثل صادرات و واردات
قوانین منع کننده :
قوانینی که حد و مرزهایی را مشخص می کنند که مانع انحراف افراد بشه مثل قاچاق کالا .
بحث کلاس ما درباره ی قوانین منع کننده است .
کشورهای مختلف جهان برای خود قوانین منع کننده ای دارن که بعضی از اونا مشترک است مثل قوانین حمل و قاچاق مواد مخدر .
اما بعضی از کارها با وجود اینکه خطر آفرین هستند اما هیچ قانونی براشون وضع نشده مثل مصرف سیگار .
نکته ی مهم اینکه چه کسی میزان خطرناک بودن کاری یا رفتاری رو تعیین می کنه ؟
آیا اگه در جامعه قانون منع مصرف سیگار نباشه ما باید سیگاری بشیم ،یا اگه مواد مخدر مثل شیشه آزاد بود ما باید مصرف می کردیم .
آیا انسان ها نباید به فکر خود و سلامتیشان باشن؟
این موضوع رو ربط بدیم به چاقی خودمون .
چرا در جوامع امروزی چاقی فراگیر شده ؟
چون منعی برای مصرف مواد وجود نداره
چون مواد غذایی همه جا در دسترس است
باید بدونیم که چاقی یک نوع اعتیاد به مواد غذایی است .
اعتیادی که به راحتی گریبان خیلی از آدم ها رو می گیره
حتی فکرش رو هم نمی کنید که چه جوری و به چه سرعتی داره انسان های بی شماری رو درگیر خودش می کنه
از راه های آسان مثل :
حالا که جامعه قانونی برای منع مصرف مواد غذایی نداره لازمه ما خودمون برای این موضوع بسیار مهم قوانینی رو وضع کنیم و بخاطر خودمون و خانواده خودمون و دوستانمون اون قوانین رو اجرا کنیم و بهش پایبند بمونیم .
اولین کاری که برای وضع قانون باید بکنیم اینه که رفتار های اشتباهمون رو شناسایی کنیم، رفتارهایی که باعث اعتیاد ما شده است .
مثلا :
الان یاد گرفتیم برای اینکه از چنگال اعتیاد به مواد غذایی رهایی پیدا کنیم باید چه کارهایی انجام بدیم
باید قوانینی برای خودمون بنویسیم که مخالف با رفتارهایی باشه که ما اونا رو دلیل چاقی خودمون می دونیم .مثل ،مثال هایی که در بالا زده شد .
باید دیدگاه خودمون رو به چاقی تغییر بدیم باید بدونیم که فقط و فقط من مقصر چاقی خودم هستم نه ژنتیک ،نه هورمون ،نه ….،فقط منم که مقصرم پس برای رهایی از این اعتیاد با تمام وجودم تلاش می کنم .
این رهایی با آموزش های ذهن، نه با فشار به جسم ممکن است .
تصمیم بگیر شرایط زندگی خودتو تغییر بدی و از این اعتیاد رهایی پیدا کنی .
فایل صوتی تمام می شود و مثل هر گام که برداشتم کلی مطلب جدید یاد گرفتم .
راهمون طولانی و پر فراز نشیب است .
هر کلاس کلی مطلب داره که باید یاد بگیریم و بهش عمل کنیم.
با آرزوی موفقیت برای تک تک دوستان عزیزم ❤❤
با تشکر ویژه از استاد گرامیم برای آموزش این فایل زیبا
سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹
در پناه حق باشید .
سلام استاد گرامی و دوستان متعهد
چاقی اعتیاد اسان
من برای چاق شدن و گرفتن مواد هزینه ای ندادم
البته هزینه مالی
من سلامتیم اعتماد به نفسم ارزوهام شخصیتم همه رو فدای چاقی کردم
استاد اگر چاقی اعتیاد نیست پس چرا تمام فکر و ذکر ما رو پر میکنه میگن یک معتاد اگر پنجاه سال هم ترک باشه عین پنجاه سال خمار دقیقا مثل من که هر رژیمی میگرفتم دهنم بسته بود ولی فکر و ذهنم تو خوردن
من هیچ وقت افراد معتاد رو سرزنش نمیکردم و همیشه با خودم میگفتم اگر من تو یک خانواده ای با پدر مادر معتاد بزرگ میشدم الان چه بد معتادی بودم
چاقی مثل یو اعتیاد در ذهن ما رخنه کرد و با نرسوندن مواد نمیشه ترکش کرد همین طور که اگر الان کلی مواد و سرنگ و پودر دور من باشه حتی نگاهشون هم نمیکنم باید در مورد مواد غذایی هم به این صورت باشم نه اینکه با محدودیت بهوام لاغر شم
امروز تو اتومبیل بودم خانم متناسبی دیدم که در حال خوردن یک کاسه بزرگ کیک بستنی در یک کافی شاپ بود
رفتار و افکار من قبل دوره
خوس باحالش هر چی بخوره چاق نمیشه و حتما هنسرم مجاب میکردم برگشتنه بریم و از همون ماده غذایی بخوریم
رفتار من در مسیر دوره
چه خوب دیدی که کیک بستنی چاق نمیکنه
اون خانم به اندازه نیازش میخوره و بعد سیری به موضوع اسراف با هزینه ای که داده فکر نمیکنه چوم گرانبهاترین چیز تناسب و سلامتی اون در حددانفجار نمیخوره چون قانوم تناسب این و اینکه من از رفتار غذایی بعد و قبل اون بیخبرم و اصلا هم نمیرم که اون خوراکی بخورم ک دلم هم نمیخواد چون از نحوه عملکرد کانالهای عصبی به خوبی اگاهم
به نام خدای آگاهی بخش
روز ۱۰۷: روز بیست و سوم تکرار، روز یکشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۰
سلام
چاقی اعتیاد آسان است.
جوامع دارای قوانین منع کننده و قوانین بازدارنده هستند. این قوانین برای حفظ نظم اجتماعی لازم است و از هرج و مرج جلوگیری می کند.
با تفکر بر رفتار اجتماعی و قوانین بازدارنده در می یابیم هر آنچه دولتها منع می کنند کمتر مورد اقبال عمومی قرار می گیرد و هر عملی که آسیب رسان است ولی توسط دولت منع نشده به سرعت در بین کثیری از افراد شیوع می یابد. چرا ؟ چون مسئولیت اعمال خود را نمی پذیریم، تفکر نمی کنیم و خط قرمز زندگیمان را به دولت و قوانین آن سپرده ایم.
زیباست که خط قرمزهای خود را خود تعریف کنیم و هر آنچه سبب آسیب به ما و خانواده ما می شود را خود اصلاح کنیم و منتظر امداد غیبی و قوانین حکومتی نباشیم.
چاقی اعتیاد خطر آفرین است که در اغلب جوانع قوانین بازدارنده برای آن وجود ندارد بجز کشورهای محدودی که وزن کارمندان خود را کنترل می کند و در صورت چاقی کارمند خود را اخراج می کنند.
خودمان باید آگاهانه قوانینی برای منع اعتیاد چاقی وضع کنیم.
قوانین رفع اعتیاد چاقی خانوادگی
۱- از امروز به مواد غذایی توجه کمتری داشته باشیم.
۲- از امروز خوردن را لذت و تفریح نمی دانیم و فقط در پاسخ به پیغام گرسنگی اقدام به خوردن می کنیم.
۳- تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاق کننده نباشد.
۴- از امروز به دعوت افراد برای مصرف مواد مخدر چاق کننده پاسخ مثبت ندهیم.
۵- از امروز برای رفع خستگی یا استرس و بی حوصلگی اقدام به مواد مخدر چاق کننده نکنیم.
۶- از امروز برای سرگرم شدن خود و فرزندانمان اقدام به مصرف مواد مخدر چاق کننده نماییم.
۷- از امروز برای خوردن به دیگران اصرار و تعارف نکنیم و انتظار تعریف از سوی دیگران نداشته باشیم.
۸- از امروز همراهی در خوردن را پایه بودن و همدل بودن تعریف نکنیم و به انتخاب دیگران برای پاسخ به پیغام گرسنگی بدنشان و انتخاب عدم مصرف مواد غذایی احترام بگذاریم.
۹- از امروز به دلیل اقدام به خوردن خود توجه کنیم و فقط وقتی اقدام بخوردم کنیم که دلیل آن رفع گرسنگی باشد نه موارد بیرونی دیگر مثل استرس و خستگی و لذت و ...
۱۰- از امروز سعی کنیم خود و خانواده خود را از تکرار رفتارهای تشدید کننده اعتیاد خطرناک چاقی حفظ کنیم و با شناسایی آنها سعی در عدم تکرار آنها نماییم.
خدایا می دانم تاکنون از امانت الهی جسمم بخوبی مراقبت نکرده ام و باورهای غلط ذهنی خودم را در دام اعتیاد چاقی قرار داده ام . خداوندا من مسئولیت انتخابها و رفتار خود را می پذیرم و از تو میخواهم در اصلاح باورهایم مرا یاری دهی و در رفع رفتارهای مکرر آسیب رسان به جسمم که چاقی را در من تشدید می کند مرا حمایت و هدایت کنی. خدایا می دانم که لایق بهترینها هستم و رهایی از اعتیاد چاقی و دستیابی به اندام متناسب حق الهی من است، از تو می خواهم در این مسیر مقدس مرا هدایت و حمایت کنی.
سالها یک معتاد به مواد غذایی بودم از صبح فقط در فکر خوردن تا خود شب و هر روز مقدار مصرفم بیشتر میشد چون احساس رضایتم پایین میومد مثلا به جای خوردن یک پیتزا با دو پیتزا راضی میشدم و رژیم یعنی ترک مواد غذایی که واقعا با درد همراه بود و بدنم کم میاوارد استاد حتی بارها با خودم فکر میکردم کاش کپین هایی بود که توش بستری میشدیم و بعد چند ماه لاغرمون میکردن ولی واقعا سخت چون معتادها هم بعد کمپ دوباره به مواد رو میارن
الان ترک کردم و دوست دارم از حس خوبم بگم
دیگه خیلی به غذا فکر نمیکنم جز موارد گرسنگی
دیدن هر تصویری از خوردن من به سمت خوردن نمیکشونه
برای خوب کردن حالم نمیخورم
فقط برای پاسخ به گرسنگی میخورم
برای پر کردن روز نمیخورم
فقط برای پاسخ به گرسنگی میخورم
برای کنترل خشم نمیخورم
فقط برای پاسخ به گرسنگی میخورم
برای تفریح نمیخورم
فقط برای پاسخ به گرسنگی میخورم
برای دور هم بودن نمیخورم
فقط برای پاسخ به گرسنگی میخورم
سلام وقت بخیرمنونم از به اشتراک گذاشتن نظر و حس قشنگتونمیشه لطفا راهنماییم کنین که چجوری از فکر کردن دائم به غذا، رو ترک کردین؟
سلام عزیزم من دوره ورود به سرزمین لاغرها رو خریدم واقعا نمیتونم بهتون بگم چی کار کردم فقط اینکه استمرار در دوره نا خوداگاه شما رو به این عملکرد میرسونه
استاد گرامی
این مبحث ایتقدر واقعی وزیباست که بارها وبارها باید آن را گوش داد وبه همه اطرافیان هم باید کاملا گوشزد کرد که ما بااین طرز فکر چه بلایی به سر فرزندان وجوانانمان می آوریم
خدا باید راهگشایمان باشد خیلی خیلی خیلی این مبحث کلیدی وکاربردی بود ممنون ازنگاه شما به موضوع جاقی ازریدگاه نوعی ازاعتیاد ممنون ممنون
بنام خداوند مهربان وبخشنده
سلام استادگرامی وهمراهان سایت تناسب فکری
گام دهم
چاقی اعتیادآسان است مراقب باشید
امروز میخواهم درمورداعتیادبنویسم
یاهمون خوگری حالتی است که شخص بخاطر مصرف موادی که طبیعی ویاشیمیای هستندمصرف میکنندوهیچ کنترل واراده درخود وکنترل دراعمالشان ندارند
اعتیاد چیست؟؟؟
اعتیادیک بیماری کشنده وبی ارادگی فردمیباشد
این بیماری مانندیک ماده روان گردان است که بر ذهن ویارفتارفرد برای اینکه تسکین درد باشدبیش ازحد استفاده میکندودربرابرش ناتوان وعاجزاست
اعتیادمانندحالتی است که بدن ما بخاطر انجام بعضی اازکارهای عادی به ماده ای خاص یارفتارخاص وابسته میشود .گفته میشه
وقتی که اون ماده خاص دراختیاربدن قرارنگرفته باشه امکان رفتاری که معتادباید انجام بده نتونه وبه اون وابسته باشه نتیجه این علائم خماری خواهدبود
وحالا به گفته های استادمیفهمم که من هم مانندیک معتادبودم
یک معتاد.به مواد مخدر معتاداست.
ومن هم به موادغذایی معتادهستم
وشباهت رفتاری من بایک معتادهیچ فرقی ندارد
من خیلی از معتادین بدم میاد وقتی میبینم حالم بد میشه. منبرای خود فرد ناراحت میشم که جوانی وزندگی خودش را تباه کرده است
اماحالابه این رسیدم که من هم یک معتادبودم اون هم به موادغذایی
وحالا میفهمم که اعتمادبه هرصورت که باشه مضروخطرناک است درهرمورد.
همه مافکر میکردیم که فقط موادمخدراعتیاداست
اماحالافهمیدیم که درهرکاری شخص بیش از اندازه به اون کار توجه کنه واراده ازخودش نتونه نشون بده به اون کار معتاد میشه واعتیادپیدامیکنه
وحالامیخواهیم ببینیم چگونه میتوانیم با عوامل چاقی خودمان برخورد کنیم
وحالامیپردازیم به قوانین وقانون گذاری
یکی ازکارهای دولتمندان قانون گذاری است
قانون مشخص میکنه چه محدودیتهای درکارهای خودمان داشته باشیم
هرکشور براساس قوانین است که توسط رهبرو سیاستمندان آن کشورتنظیم میشه
قوانین خیلی کسترده هستندودرهرموضوعی قانون و قوانینی داریم برای ادارات .اقتصاد.راهنمائی و رانندگی. دانشگاه مدارس قوانین کیفری وحقوقی و…….
وتمام کشورهاتابع قانون وقوانینی میباشندهرگشوری درهرموضوعی قانون مشخصی دارد
قوانین دودسته هستند
قوانین هدایت کننده وقوانین منع کننده
هدایت کننده ها قوانینی هستندکه مشخص میکنندکه بایدکارها به چه صورتی انجام بشوندمانندصادرات وواردات که مشخص کننده این است که مابایدبه چه صورت کالای را واردیا
صادرکنیم
قانون وقوانین منع کننده حدومرزهای هستندکه مشخص میکنندکه جلوگیری از انحراف شدن افرادمیشودیه جورای میشه گفت که افرادراازکاری باز میداره
مثل قانونهای قاچاق کالاوموادمخدر
امروزمیخواهیم درباره منع کننده هابنویسیم
دولتهاباتشکیل قوانین سعی میکنندمانع از انحراف فردیاافرادبشن
برای اینکه موادمخدر حمل نکنندبرایشان مجازات سختی را معین میکنندبرای دزدی کردن ویاهرچیزی که موجب بشه برای فردی آسیب برسه.
دولتهابرای بعضی چیزهاخط قرمز دارندواون کاربرای خیلی ها خطرناک بوده مثل حمل موادمخدر.قاجاق کالا ویا اسلحه.
امایه موضوعاتی هستش که خیلی خطرناک بوده و خطرآفرین هستش
اما هیچکس برای اون قانونی وضع نکرده ومنعش نکردن مثل فروش دخانیات چون فکرمکنند . ضررزیادی ندارد
برای فروش واستفاده ازاون قوانین رو وضع نکردن
اماچند سالی میشه که استفاده سیگار
دربعضی جاهامانند اماکن عمومی وجاهای سربسته ممنوع شده وهمه به این قانون احترام گذاشتن وانجام نمیدهند
امابااین وجود مصرف سیگاربیشترازمصرف دیگرموادمخدرمانندشیشه. تریاک.هروئین و……است
دلیلش هم این است که قوانینی برای موادمخدر وضع شده چون خطرآفرین هستش واین قانون موجب شده که درهیچیک ازفروشگاههاوسوپرهااین موادبه فروش برسه
وچون مردم میبینند که به راحتی نمیتوانندبدست بیارندبه همین خاطر زیاد گسترش هم پیدانمکند
اماهمین سیگارچون راحت بدست میآید وهمیشه دردسترس است ودرهمه جا وبا قیمتهای متفاوت بدست میاورند واستفاده میکنند
این خطرناک بودن را چه کسانی تعیین میکنند
دولتها تعیین مکنند یا سیاستمداران واقعاچه کسی تعیین میکنه چه چیزی وچه موضوعی میتونه اینقدرخطرناک وخطرافرین باشه که در جامعه ممنوعیت برایش باشه.
حالااگه دولت برای کشیدن سیگاراینطورسفت ومحکم قانون تعیین نکرده باید این همه سیگاری درجامعه باشه.
اگردولت نخواهدافرادراازموادمخدرمنع کندافراد نباید سلامت خودشان باشند
اگه هرچیزی آزاد باشه وبه وفوروراحت بدست بیایدومنع نباشه
باید این همه افرادبه اون مبتلا باشند وفردنبایدبه فکر سلامتی خودش باشه
وسلامتی روبخطربیندازد
وباتمام این موضوعات میرسیم به موضوع چاقی که اینقدرافرادچاق درجامعه وجوددارد
اگه برای چاق شدن قانون منع نداشته باشیم این همه افراد با اضافه وزن مختلف بایددرجامعه داشته باشیم.
باوجودبه فروش رفتن راحت سیگارافرادزیادسیگاری بیشترازدیگرموادمخدراست
وبه خاطر همین چون موادغذایی زیاد فراوان وجوددارد
تعداد چاق بیشترازتعدادمتناسب وجوددارد
چرا مابایدفکرکنیم که قانونی باشه تامارا منع کنندویاکنترل کنندومابتونیم درست رفتارکنیم
چاقی خودش اعتیاد به مصرف موادغذایی زیادوفراوان است
این اعتیاد هیچ خط قرمزی نداردحتی مجازاتی هم نداردوهرکس هرچه دلش بخواهد متونه مصرف کنه
من خودم موقعی که چاق بودم اعتیاد به موادغذایی زیادوفراوان وخواب داشتم اون موقع که باکسی حرفم میشد بخصوص باهمسرم بدون اینکه متوجه باشم سفره نان رومیانداختم و ظرف نان رو کنارم میگذاشتم هم میخوردم وهم اون شخص روجلوم میدیدم وهی میگفتم وجالبش این است که جواب هم میشنیدم وو قتی به خودم می اومدم که میدیدم نان تمام شده ومن سیرنشدم که هیچ عصبانیتم هم فروگش نمیکرد
واگه چیزی گیرم نمیامد میخوابیدم
ولی درهرصورت وزنم هرروزبالاترمیرفت
وامروزمیبینم که من چه اعتیادی داشتم درحالی که ازمعتادی بدم میآمد اماازحال وروزخودم خبرنداشتن وجه برسر خودم آورده بودم
وهربارمیخواستم ازش رها بشم امادوباره چندین مرتبه مبتلاشده بودم
چون اعتیادداشتن آسان هستش ولی رهاشدن خیلی سخت ودشواراست
چاقی هیچ خط قرمزی نداردوهیچ مجازاتی برایش تعیین نشده وخیلی ارزان بدست میآید
حالااگه توهیچ کشوری قانونی برای چاقی نیست نباید ماخودمان مواضب سلامتی خودمان باشیم ماهمه خودمان باعث این اعتیاد شودیم ودیگران راهم تشویق به این اعتیادچاقی کردیم
اما من چون خودم چاق بودم وخیلی زجرکشیدم وهیچ کنترلی روی خودم نداشتم اما هیچوقت سعی نکردم بچه هایم روتشویق بخوردن کنم وهردوخیلی اندام زیباومتناسبی داشتن وموقع شام ونهارکه میشداگه میگفتن گرسنه نیستم ونمیخورم اصلااسرارنمیکردم
ومن ازوقتی دراین سایت هستم واقعاخودم راازهرموادچاق کننده ای منع کردم وخیلی هم دراین موردموفق بودم وخیلی خوشحالم
کارخطرناک من موقع چاقی این بودکه وقتی استرس داشتم یا عصبانی میشدم باخوردن خودم وآرام میکردم
درصورتی که اگه خوشحال بودم هیچ غذایی استفاده نمیکردم
ومن با این سایت جلو میرم چون برام خوشحالی میاره ومن تونستم به راحتی این اعتیادمرگ بارروکناربگذارم وخودم رو ازش رهاکنم
وحالافکرمیکنم که چه اشتباه میکردم وفکرمیکردم که چاقی من ژنتیکی وارثی هستش ویا…….
اماامروزبااگاهی کامل میگم که فقط مقصر اصلی خودم بودم ومافقط باپرگاری دهانمان است که چاقی شدیم
پس باید این پرکاری دهانمان رابه کم کاری تبدیل کنیم همین.
فقط تنها راه خلاص شدن ازچاقی لاغری باذهن است
چون هیچ راهی برای لاغرشدن نیست و نمیتوانیم بافشارآوردن به جسممان لاغربشیم
وبادادن فرمولهای صحیح لاغری به ذهن امکان پذیر است ونتیچه عالی خواهیم گرفت ان شاء الله
اول به کمک خداوند متعال ودوم به کمک استاد عزیزمان خداقوت
سلام
فایل امروز بی نظیربود… اعتیاد به مواد غذایی
بله بله درسته من هم سالها معتاد بودم، معتاد به مواد غذایی و خوردن
بطور بیست و چهار ساعت داشتم فکر میکردم برای وعده بعدی
امروز یک چیز جالب یادم اومد و خندم گرفت که میخوام براتون تعریف کنم…
همگی میدونیم که طبق قانون جذب شما هر طوری باشی جهان عین همون رو به تو نزدیک میکنه و یا اینکه فرد مقابلت آیینه خودته و اگر زشتی و نقصی داره و توجه تورو جلب میکنه و نقصشو میبینی به این دلیل هست که تو خودت هم اون نقص رو در درونت داری و باید در خودت اصلاحش کنی و این یکی از مواردی و مسیری هست که جهان برای تکامل انسان استفاده میکنه
من سالها پیش که بالای بیست کیلو اضافه وزن داشتم و معتاد به خوردن بودم هر خواستگاری که برام میومد و رد میکردیمش بعد میفهمیدیم اعتیاد داره و خداروشکر میکردیم که جواب منفی دادیم بهش.
دختر همسایه ازدواج میکرد بعد دو ماه میشنیدم شوهرش معتاد بوده به مواد مخدر
دوستام زنگ میزدن میگفتن فلانی و فلانی معتاد هستن به مشروب و مواد
خلاصه اینکه هر روز اعتیاد اعتیاد و ترس من روز به روز بیشتر
این ماجراها چند سالی هست در من حل و تمام شده یه جورایی فراموش کرده بودم چون لاغر شدم و خودمو نگه داشتم اما دیگه زورم به این هشت کیلو نرسیده فعلا
امروز فهمیدم من معتاد بودم که معتاد در مسیرم زیاد بود به اشکال و عنوان های مختلف
این فایل امروز من رو برد به اعماق خاطراتم و دارم همه اونها رو خونه تکونی میکنم
استاد ممنونم از شما و دوستان پر مهری که صادقانه حرف میزنن و کلی با خوندن پیامهاشون انرژی میگیرم
دوستتون دارم
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی🌹انسان اصولا دنبال راحت طلبی خودشه و دوست داره کارهایی انجام بده که براش راحت هست و سختی نداره فرقی نمیکنه امورات شخصیش باشه یا مسائل های عمومی و اجتماعیش مثل لباس پوشیدن که لباسی میپوشه که بدنش توی دون راحت باشه 😊 مسیری حرکتی میکنه که زودتر به محل کارش برسه به قول گفتنی میانبر میزنه 😊 اگر بخام صادقانه بگم کلا آدم ها به دنبال منفعت خودشونن و سعی میکنن تمام تلاششون به کار ببرن که منافعشون لطمه نخوره و کوچک ترین آسیبی بهشون وارد نشه خب این مسئله گاهی باعث درگیری هایی بین افراد میشه و زندگی رو بهکام برخی ها تلخ میکنه برای همین دولت مرد ها یک سری اصول و قوائدی تنظیم کردن که کارهای مردم درچهارچوب خاصی باشه و کسی به کسی ظلم نکنه و اینجور بود که به اصلاح قانون و مقررات تشکیل شد و عده ای هم پاسبان و اجرا کننده قانون شدند.قانون ها دو نمونه هستن قانون هدایت کننده مثلا من میخام یه شرکتی راه بندازم قانون نحوه شکل گیری و مدت زمان و تعداد اعضای هیئت مدیره و میزان سرمایه اولیه و ….برام مشخص میکنه طوری که با اجرای این قوانین خیلی راحت هم من به خواسته ام میرسم هم باعث جلب اعتماد مردم میشم چون کارهام طبق قانون و مقرراته .یک سری قانون ام هست به نام منع کننده از اونجایی که انسان راحت طلبی دوست داره خیلی ها دوست دارند یه شبه پولدار بشوند یا به قول گفتنی راه صد ساله رو یه شبه طی کنن از اونجایی که مسیر درست و قانونی براشون زمانبر هست می آیند و راه میانبر میزنن و دست به قاچاق کالا و مواد مخدر و … میزنن با این کار مزه پول درآوردن راحت زیر دندونشون میره و گاهی هم برای بیخیالی و رهایی از مشکلات به مواد رو میارند و این باعث میشه اینجور آدم ها به شغل مواد فروشی و موادیشدن وابسته بشوند طوری که دیگه مغزشون فرمان کارهای دیگه رو براشون صادر نمیکنه وابستگی شدید توی عرف ما بهش میگن معتاد شدن که قانون برای این اعمال یک سری مجازات هایی در نظر گرفته تا بلکه به آدم ها تلنگری وارد بشه و سرعقل بیایند😊 معتادی فقط به موادمخدر نیست و فقط به مواد کش ها نمیگن معتاد به همین گوشی که تو دستته توجه کن ۲۴ساعته تو دستته بعضیا معتاد اینستا هستن بعضیا معتاد بازی بعضیا معتاد فیلم و….قانون گذار سعی کرده تمام امورات مردم را بررسی و برای تک به تک مسائل قانون طراحی کنه برای همین قانون مدنی. تجارت. آیین دادرسی مدنی. آیین دادرسی کیفری .جزا . راهنمایی و رانندگی .خانواده .و…طراحی کرده بسته به نیاز جامعه مثلا تا چند سال پیشخیلی کلاهبرداری سایبری نبود و قانونی هم براش نبود با زیاد شدن مشکلات و دراومدن صدای مردم قانون وضع شد یا کرونا نبود و مردم زندگیشون میکردند ولی با اومدن کرونا دولت قانون تمدید مدت اجاره مستاجر و مهلت دادن برای تسویه قبض و قسط بانکی و … وضع کرد .پس مشکل جدید برابر هست با وضع قانون جدید یا تکمیل سازی قانون قدیم😊با توجه به اینکه ذهن ما آموزش پذیره و راحت طلبه بر اساس آموزه های اشتباهی که در دوران کودکی و نوجوانی ما وارد اون کردیم خیلی راحت پذیرفت که چاق شدن برای ما عادی هست و ما خوش اشتها هستیم و ژنتیکمونه چاق باشیم از اونجایی که همیشه غذاهای خوش رنگ و خوشمزه در دسترس ما بوده و ما هم قبول کرده بودیم چاق شدنمون عادیه متاسفانه رفته رفته شروع به پرخوری کردیم و وابسته به غذاهای چرب و خوش رنگ و لعاب شدیم و هر روز این وابستگی بیشتر و بیشتر شد تا اینکه جسممون به جایی رسید که دیگه کم کم توی حرکات و رفتارهامون اخلال جزئی ایجاد شد مثلا پادرد ناشی از وزن سنگین چربی خون و فشار و…متاسفانه این وابستگی زیادی به مواد غذایی ما رو تبدیل به عتاد کرد 😔متاسفانه این نوع معتادی هیچ قانونی براش وضع نشده چون توی چشم مردم زشت نیست به جز توی تاکسی و مترو و اتوبوس که جا برای بعضی مردم تنگ میکنیم کسی از چاقی ما گلایه ای نداره اصلا براشون مهم نیست اگه دوستت و دلسوزت باشه نهایتش دو تا نصیحت میکنن که کم بخور و رژیم بگیر که همونم نگن شرف داره تا نصیحت کنن چون جز اعصاب خردی هیچی نصیبمون نمیشه اینجور مسائل به چشم کسی نمیاد تا قانون گذار براش قانون وضع کنه همون طوری که معتادی به بازی و اینستا و فیلم براشون مهم نبوده و قانونی وضع نشده فقط ما ضرر میکنیم و به قول گفتنی فقط دودش توی چشم خودمون میره این ما هستیم که چشم درد میگیریم و عینکی میشیم و وقتمون هدر میره به حال هیچ کس هم سود و ضرری نداره.صادق باشیم با خودمون ما باید به فکر خودمون باشیم
🌹به قول بابام هیچکس بدرد انسان نمیخوره🌹اگه کاری واسه خودت کردی مطمئن باش به همه جا میرسی اگه هم منتظر موندی دیگران برات کار کنن و دست رو دست گذاشتی و هیچ کاری نکردی مطمئن باش هیچوقت وقت به خواسته ات نمیرسی .چاقی ما هم یه مشکل هست و بدون قانون برای هیچ کسی هم مهم نیست که من راحت راه برم یا یواش یواش به خاطر چاقی .مهم خودمون هستیم الان که من میدونم که چشم سالم و خوب میخام برای چی دور فیلم و اینستا و بازی خط نکشم که راحت به بقیه کارهام برسم کلید مشکلات دست خودم هست یکم اراده و همت میخاد الان که من میدونم با اصلاح ذهنم و پاک کردن باورهای اشتباه و جایگزینی افکار لاغری و گوش دادن و عمل کردن به آموزه های استاد به تناسب اندام دلخواهم میرسم برای چی انجام ندم🤔 کی میخاد جور اضافه وزن منو بکشه جز خودم 😔پس صادقانه به تمام آموزه های استاد گوش میدم و به مرحله عمل واستمرار میرسونم تا به تمام خواسته هام توی همه جوانب برسم😊😊خدا هم گفته ازتو حرکت از من برکت 😊من حرکت میکنم ازبه اندازه نیازم غذا خوردن و به موقع و آروم آروم و با لذت غذا خوردن شروع میکنم تا به عمل رسوندن اینکه هر آشغالی رو واردمعده ام نکنم و برای خودم ارزش قائل باشم 🌹من لایق بهترین ها هستم🌹
سلام دوست عزیز
ضمن تشکر از شما برای نوشتن این دیدگاه عالی لطفا از اینتر برای پاراگراف بندی دیدگاه استفاده کنید
با تشکر
سلام
برداشت من از گام دهم : چاقی اعتیاد آسان است ، مراقب باشید
در ابتدا به تعریف اعتیاد می پردازم : اعتیاد یعنی عادت کردن به یک نوع رفتار یا شخص خاص یا حتی ماده ای خاص و یجورایی یک نوع وابستگی هم به حساب می آید .
اگر عادتی در ما ایجاد شود و بخواهد زمانی ترک اون رفتار یا ترک اون ماده صورت بگیره برای شخص معتاد بسیار سخت است چون بین شخص و آن مورد اعتیاد یک وابستگی روانی ایجاد می شود و میتواند پیامدهای بدی را به دنبال داشته باشه .
و اگر این ماده ی مورد نظر هر چقدر به وفور در دسترس باشد و هیچ قانون و حدو مرزی نباشد طبیعتا عادت کردن به آن ماده بیشتر خواهد شد . خب این یک مقدمه بود برای درک کلمه ی اعتیاد وقتی خوب فکر میکنم میبینم که من هم یجورایی به خوراکی ها معتاد بودم . مثل خوردن چای بعد از غذا یا خوردن میوه در وعده ی عصرانه ، یا خوردن یه هله هوله ای بعد از شام یا حتی بعضی از وعده ای غذایی که اصلا مورد نیاز من نبوده و
من از سر تفریح و مقید بودن حضور همه ی اعضای خانواده سر سفره میخوردم ❎
و یا اون غذایی که در زمانهای استرس میخوردم ❎، یا در زمان تفریح و دور همیها ❎
من حتی این اعتیاد را به فرزندانم نیز اموختم زمانی که برای سکوت و سرگرمی فرزندم بهش خوراکی میدادم یا اصرار میکردم که حتما باید غذایت را تا آخرین لقمه بخوری وگرنه از ادب به دور است
اما حالا با شنیدن این گام به این نکته پی بردم که چاقی نیز یک نوع اعتیاد بود . لازم است بگویم که من وقتی اولین بار این فایل و شنیدم یکم دچار تضاد شدم که استاد قبلا فرموده بودند نباید از غذا ترسید و باید با این ماده دوست بود و آن نعمت الهی است ولی چرا در این فایل استاد چندین بار از غذا به عنوان ماده یرچاق کننده یاد میکنند اما بعد از کمی فکر جوابم را گرفتم . ماده ی چاق کننده همان اضافه هایی بود که ما از سر ناراحتی یا خوشحالی یا تفریح یا دورهمی مصرف میکردیم و واقعا هم این مقدار اضافی سودی که نداد بلکه بسیار چاق کننده هم هست .
پس برای ذهنم توضیح دادم که عزیزم تو آزادی بخوری و از این نعمت الهی لذت ببری اما …. اما دیگر باید برایت یکسری قوانین وضع کنم تا حد و مرزت را بشناسی و دیگر آن اضافه ها را طلب نکنی . لا اقل تا وقتی که کل ماهیت تو لاغر شود و رفتارت بر پایه ی این ذهن جدید تغییر کند خودت بتوانی خود بخود کم کم قوانین را فوت آب شوی و نیاز به حدو مرز و قوانین من نداشته باشی
خب حالا میرویم سر تعریف قانون و انواع آن قانون یعنی حد و مرز و محدوده ی یک موضوع را نشان می دهد قوانین مثل خطوط راه آهن هستند که هم مسیر هدایت شدن را نشان میدهند و هم محدوده ی حرکت را مشخص میکنند پس حالا می توان قوانین را به دو گروه تقسیم کرد . قوانین هدایت شونده که همان دستورالعملها هست و مشخص میکند فعالیت و حرکت ما باید چگونه و به چه شکلی باشد و قانون دوم : قوانین منع کننده که حد و حدودها را برای عملی که میخواهیم انجام دهیم مشخص میکند که صد درصد اگر از این حدود خارج بشیم لطمات و صدمات زیادی خواهیم خورد
خب حالا بر میگردیم سر بحث خودمون لاغری . ما در گام های قبل بیشتر روی قوانین هدایت کننده کار میکردیم اما در این گام قانونی که باید که رویش تمرکز کنیم ایجاد مرزها و محدودهاست من از امروز برای لاغر شدنم غیر از مسیر هدایت و پیشرونده یک سری قوانین منع کننده نیز باید وضع کنم
قانونی که در هیچ کشوری یا شهر و یا خانه ای توسط هیچ کس و تا بحال وضع نشده قانونی که برای هیچ ماده ی غذایی وجود ندارد . مخصوصا که این ماده به وفور هم در دسترس همگان هست پس من تا دیر نشده باید برای خودم قوانینی وضع کنم .
قوانینی که همه اش به سود من خواهد بود . البته من یقین دارم هر چه جلوتر بروم و اطلاعات صحیح لاغری را وارد ذهنم کنم و در اموختن زبان لاغری ماهر شوم این قوانین توسط خود ذهنم وضع و اجرا خواهد شد و در رفتار من نشان داده می شود خیلی طبیعی و خودبخود
اما تا آن زمان و رسیدن به نقطه ی رهایی باید طبق قوانینم حرکت کنم
🔴 زمانی که گرسنه نشده ام به سمت غذا نروم
🔴. در زمانهای تفریح و مهمانیها برای سرگرمی از غذا استفاده نکنم
🔴 قبل و بعد از غذا دیگر به خوردن فکر نکنم
🔴این مواد اضافی را به مقدار بیش از حد در منزل نگه داری نکنم تا وسوسه ی خوردنشون در زمانهای مختلف به سراغ من نیاید 🔴 از چیدن چند نوع غذا در سر سفره ی غذا بپرهیزم و اصرار بیش از حد برای خوردن به دیگران نکنم
🔴 برای دوری از استرس و هیجانات روحی به غذا پناه نبرم
🔴 مراقب ورودیهایم باشم . همانگونه باید تا امروز مواظب شنید های و باورای غلط بودم حالا هم مراقب چشمهایم باشم تا با دیدن غذاها در سایتها ی آشپزی وسوسه سراغ من نیاید
خب اینها قوانین من است .
و من ایمان دارم در ادامه ی مسیر این قوانین در ذهن من بطور خودبخود ایجاد میشود و من دیگر نیاز به چارچوب بندی نخواهم داشت چون ما وارد این مسیر شدیم تا همه چیز را خودبخود رقم بزنیم و من تا رسیدن به آن زمان روی این قوانین کار میکنم خدایا شکرت که آرام ارام مرا از وابستگی به غذا و اسارت به این ماده رها میکنی
متشکرم استاد
به نام فرمانروای جهانیان
جلسه ی دهم: چاقی اعتیاد اسان است، مراقب باشید.
سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
تمرین امروز تصویب قوانین من برای مبارزه با چاقی
قانون اول: تنها زمانی غذا میخوری که که گرسنه شده باشی و قبل از سیری کامل دست از غذا میکشی. ( من متوجه شدم که وقتی گرسنه میشم و مقداری غذا برای خودم میکشم و میخورم و غذام تموم میشه و هنوز دوباره میل دارم که برم بخورم ولی دست میکشم بعد بیست دقیقه تا نیم ساعت میفهمم که کاملا سیر شدم و دیگه تمایل ندارم که بخورم، برای همین میگم قبل از سیری دست بکشم)
قانون شماره ۲: اگه گرسنه شدی حق نداری قبل از خوردن وعده ی اصلی به سمت هله هوله، کیک، شیرینی و یا شکلات بروی. و قبل از اون باید مطمئن باشی که وعده ی اصلی رو خوردی. ( من وقتی گرسنه میشم میلم بیشتر از غذا به سمت کیک و بیسکویت و شیرینی و اینجور چیزها میره، تا خود غذا و بعد از اینکه اینها رو خوردم سیر میشم و برای وعده ی اصلی میلی ندارم هرچند که بازم میخورم)
قانون شماره ی سه: اگه دلت دسر خواست بعد از وعده ی اصلی نباید بلافاصله بعد از اتمام غذا به سمت دسر خوردن بروی و حداقل باید نیم ساعت بینشون فاصله بیندازی.
قانون شماره ی چهار: خوردن از سر بی حوصلگی، خستگی، به خاطره تصمیم گیری و برنامه ریزی، به خاطره خوشحالی یا ناراحتی ممنوع می باشد.( انجام این مورد برام خیلی سخته مخصوصا عصرها، از خدا برای این موضوع هدایت میخوام و راهنمایی، قطعا هدایت میشم)
قانون شماره پنج: حق هیچگونه سرزنش و عذاب وجدان و احساس بد رو نداری، در صورت خطا فقط ازش میگذری و دوباره رفتار درست رو تمرین میکنی.
قانون شماره شش: حق خوردن سرپایی رو نداری یعنی هر چی دستت اومد بخوری حالا چه از توی یخچال یا از روی میز یا هر چی اول باید قشنگ برای خودت بزاری تو بشقاب و بعد یک جا بشینی و با حواس و لذت کامل بخوری نه اینکه اصلا نفهمی چی خوردی.
قانون شماره هفت: خوردن با تماشای تلویزیون، خوردن در حال مطالعه یا نگاه کردن کلیپ یا گوش دادن فایل ممنوع.
قانون شماره ی هشت: خوردن چون حیفه، چون باقی مونده، چون مقویه، چون جدیده ممنوع.
ممنون از شما استاد.
سلام ب همه ی دوستان همسیرم🙂
موضوع اول :چاقی و راههای نفوذ ب چاقی ؟! من و همه ی دوستانی ک بعلت چاق شدن ،گاهی هم کمی چاق شدن و مواجهه با سیل عظیمی از چاقترشدن وارد این مسیر شدیم ، در گام وفایلهای قبل ب وفور راجبه چاق و چاقتر شدن گفتیم و باز خواهیم گفت ،امااز ی جایی ب بعد باید برای ادامه دادن، راههای نفوذ رو هم آموزش ببینیم و یادبگیریم و فکر کنیم ک کجاهای زندگیهامون ما باهاش مواجهه بودیم
ما درراه و روش های غلط و اشتباه قبلیمون راهای زیادی داشتیم برای چاق شدنمون والان باید نسبت ب چاقیمون آگاهی کاملی داشته باشیم ….تا حداقل برای اینک اگه فعلا شرایط مالی خوبی نداریم، یا شک و شبهه ی هست و این دست و تون دست میکنیم برای خرید میکنم , تا رسیدن ب اون اعتماد و اطمینان قلبی و اون مبلغ حداقل جلوی چاقتر شدن خودمون رو بگیریم .😑😑
امروز میخایم راجبه ی سری از قانونهای مهم صحبت کنیم قانون ک اسمش روشه، اما ما میخایم راجبه ی سری از قانونهای مهم دیگ صحبتی کنیم ک راجبه خودمونه،، درادامه لطفاً همراه من باشید 🤗🤗
قانون مشخص کننده ی محدوده ی هر موضوعیه و خیلی گسترده است مثال :قانون اقتصاد-ادارات-دانشگاه-مدرسه -راهنمایی و رانندگی -حقوقی-کیفری. املاک وووو
قوانین مثل خطوط راهن هستند ک نمیراره قطار از ریل خارج بشه ک اگر خارج بشه دچار صدمات جانی ومالی بسیاری میشن ،،
قوانین ب دو دسته تقسیم میشن :«هدایت کننده 👈دستورالعملها هستند ک مشخص میکنن ک فعالیتها باید ب چ صورت باشه مثل قوانین واردات و صادرات ک مشخص میکنه👈ما ب چ شکلی ی جنسی رو وارد و ب چ شکلی صادر کنیم.»
قوانین منع کننده👈حدو مرزهایی رو مشخص میکنن ک مانع انحراف افراد میشه ک یجورایی بازدارنده اند،مثل قاچاق کالا
استاد جان چون دوستان عزیزو همسیرم توضیحات کامل و جامعی رو شرح دادن توی دیدگاههای عالیشون من موشکافانه تحلیل نمیکنم حتی ممکنه فاقد گرفتن مدال از شما استاد عزیزم بشم ولی ب خلاصه کردنش اکتفا میکنم درحالیک کاملا درک کردم موضوع بحث امروزمون رو 🙂
قوانین منع کننده ،قوانینی هستند ک از طرف دولت مردان وضع میشه برای جلوگیری از فساد و آسیب و صدمات فردی و اجتماعی و از نظر همه خطر آفرینن مثل حمل و فروش مواد مخدر یا قاچاق اسحله و گاهی قاچاق انسانها ..اما از طرفی دیگ قانونی ب سفت و سختی این قانون نیست و تقریبا رها شده است مثل خرید و فروش دخانیات ک ن قانونی داره ، ن مجازاتی داره و ن هیچ بازه ی محدود و محرومی ..در حالی ک فردبااستفاده از دخانیات خیلی خیلی راحت میتونه اول ب خودش بعد ب خانواده و اطرافیانش آسیب برسونه وسلامتیشون رو بخطر بندازه..😞 ک یکی دیگ از مقولهای بسیار بسیار مهم روش لاغری با قدرت ذهن :بدست اوردن سلامتیه 🤗😑
و چون قانونی برای استفاده از مصرف دخانیات نیست بجز احترام ب حقوق شهروندی ک اگر اعمال نشه مثلا اگر که طرف تو مکان عمومی سیگار کشید این دیگران میتونن اعتراض کنن ولی بعلت نداشتن قانون، مصرف استفاده کردن از سیگار و تنباکو خیلی بیشتراز مواد مخدر مثل شیشه و تریاک هست ..و همیشه و در همه جا حتی در دَکههای بغل خیابانها سوپرمارکتها ب وفور یافت میشه و راجبه ش تبلیغ هم میشه☹️ (.متاسفانه برای خانوادهای ک طفل معصوم ۵.۶ ساله ی خودشون رو میفرستن برای خرید ازاین نوع مواد وگاهی هم اسباب دم دستی کودکان ۵.۶ ماهشان هست)« دیدم ک میگم 😤😞☹️»
ووجود همیشه در دسترس بودن سیگار و تنباکو بخاطر قانونهای بازدارنه هست که فقط وضع شده برای کالاهای ک فقط خطر آفرینن😏
حالا چون قانونی وضع نشده برای جلوگیری از مصرف بی رویه سیگار و تنباکو چرا انسانها بفکر خودشون نباید باشن ، چرا چون قانون و مقرراتی نیست ب خودشون اهمیت نمیدن ،اگ خودشون ب داد خودشون نرسن پس کی قراره برسه ، کی بجز خودشون میتونه نجاتشون بده🤔🤔 نباید نگران سلامتیت خودشون و خانواده و اطرافیان شون باشن ،
واگر ک مواد مخدره دیگری بجز سیگار که به وفور در همه جای دنیا هست یافت میشد الان همه باید حتماازش استفاده میکردن 😐😥
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
همه ی شرح این دیدگاه مقدمه ای بود برای رسیدن ب اصله اصل مطلب 😑🤗
ک چرا این همه افراد چاق در جامعه داریم ؟!
چرا چون قانونی منعی کنندهای وجودنداره این همه افراددارای اضافه وزنن ؟!
چاقی هم یک نوع اعتیاده 😓😥
اعتیاد ب مصرف مواد خوراکی ،
اعتیادی ک هیچ قانون منع کننده و خط قرمزی نداره
اعتیادی ک مواد مصرفی اون در همه جای دنیا ب وفور یافت میشه.
اعتیادی ک باانواع تبلیغ های رسانه ای مارو بیشتر ترقیب میکنن ب خوردن وخریدنش میکنن
اعتیادی ک خیلی سریع تراز هر اعتیاد دیگه ای داره گسترش پیدا میکنه
اعتیادی ک خیلی راحت در سنین پایین ۴-,۵سالگی کودکانمان ب اونها مبتلا میشن
اعتیادی ک خیلی از والدین مشتاقانه فرزندان خودمون رو ب اعتیاد ب مواد خوراکی (غذایی)تشویق میکنن از جمله خودم🙋🤦😭
اعتیادی ک خیلی آسون میشه بهش مبتلا شد
و مثل هر اعتیاددیگ ای رهایی ازش خیلی سخت و طاقت فرساس
اعتیادی ک هربار ترکش کردیم براحتی آب خوردن بهش مبتلا شدیم دوباره
اعتیادی ک دوستانه و دراوج صمیمیت بهم تعارفش کردیم
اعتیادی ک مبتلاشدن بهش نشانه ی احترامه 😤☹️
اعتیادی ک بدون سرو صدا ، و آروم و آسون ، ودر اوج لذت وارد بدن ما میشه و هروززندگی رو برای ما یخترو سختر میکنه
چاقی اعتیادیه ک هیچ قانون و هیچ خط قرمزی نداره
چاقی ارزانترین نوع اعتیاده 😓
با دونستن این حرفها و آگاهی ها دیگ وقتش نشده من 🙋 ما 🙋🙋 بخودمون بیاییم و کاری انجام بدیم برای سلامتی خودوفرزندانمون 🤔🤔
دستم گرمتر شده برای نوشتن و ذهنم جاری تر 😑😊 ی کم بیشتر راجبش بگیم تاالان ک از حرفهای ناب استاد عزیزم قرض کردم و نوشتم چون بینظیر بودن و هیچ کجا بهتر وبینظیرتر پیدا نمیشد نظیر حرفهای فایل های همیشگیشون مخصوصا امروز و هروز اصلا کلماتم قاصره از جدا کردن عالی وناب بودن فایل ها و تو جمله نمیگُنجن واقعا (,دست مریزاد استاد عزیزم)🌹🌹
اعتیادب غذا نوعی غذا خوردن غیر قابل کنترل و افراطی است ک:معمولا در وآکنش ب هیجانات منفی ومثبت شادی نذیر غم و غصه ..دلتنگی..قبولی یا رَدشدن ازمتحانات مدرسه ای یا کنکور ،مراسمات جشن و عروسی ایجاد میشود..این نوع اعتیاد درواقع ،رفتاری وسواسی است ک درآن فرد برای غذا خوردن احساس (اجبار)میکند…دقت کنید اجبآآآآآر😤😔و ب برخی از انواع مواد غذایی ک معمولا ناسالم هستند وابسته میشوند،،،مثل؛چیپسسیب زمینی سرخ شده آبنبات ،شکلات، بیسکویت هاو کیک ها نان سفید،ماکارونی ،وانواع بستنی
علائمی ک در من بود مواردی ک باعث میشن من معتاد بودنمرو بپذیرم 👇👇۱-باوجود احساس سیری(اون حالت خفگی.حالت تهوع)بازم هوس غذاهای خاص میکردم مثل خوراکیهای شیرین با چای یاخودِ ، چآی
۲-موقع غذا خوردن وقتیکه دیگ بشقابم نصف بیشترش رو خورده بودم بازم ضعف بودم
۳-وقتایی ک ظرف غذام لبریز بود یعنی اگ ی کوچولو تکونش میدادی میریخت اطراف ظرف انتظارم بیشترازون بود .۴-و همیشه بعداز خوردن تازه احساس گناه میکردم☹️☹️۵-ی وقتایی هم هنوز غذام تموم نشده چشم دنبال دسر و بقیه خوراکی های تو سفره بود😐😐وشروع میکردم ب خوردن بقیه موادغذایی…۶-یا ی موقع هایی ک سیرو پر بودم بازم ب غذا فکر میکردم ک گشنم شد فلان غذا رو هوس کردم اون و بخورم…و بارها و بارهاااگفتم دیگه این دفعه آخرشهدیگ از شنبه.این تموم بشه..اخرین عروسی.آخرین جشن.آخرین مهمونی.آخرین دورهمی.و وووووووخیلی از این آخرین ها ک هیچوقت محقق نشد ک نشد..و باین افکار و باور ک از فردا .پس فردا و اخر هفته و وسط هفته..و شنبه هایی ک برای من هیچوقت نیومدروزهااا.هفته هااا و ماه هااا و سال هااا گذشت و گذشت و من همونیم ک بودم ن…..بدترازاونیم ک بودم 😞😑و همیشه مواد غذایی ک خودم دوسش داشتم از بقیه قائم میکردم و ب کسی نشون نمیدادم تا خودم یواشکی بخورمشون،☺️
اره من یک معتادم🙋ک در مسیر پاکی هستم..شاید اولش برام سخت بود ب خودم بگم معتاد..تحمل(چاقالو.تپلی..شکمو..و….)خیلی آسونتراز اینه ک یکی بهت بگه معتاد…مثلا تو جوابش میخام بگم خودتی معتاد…بعدش فکر کنم ک متعاد ب چی هست ب پرخوری..ب بی تحرکی .اون ی متناسبه..ک خبر از چیزهایی ک ب من گذشته رو نداره….مثل منی ک خبراز سختی و رنجهای ی فرد معتاد نداشتم..همیشه از بوی سیگار یا تریاک ی فرد معتاد بدم میومد حالت تهوع و خفگی واقعا بهم دست✋میداد.نفسم بالا نمیومد…بهشون میگفتم نکش ..چرا میکشی..چرا پول ت رو هدر میدی..حیف زیبایی ت نیست..حیف بدنت نیست..حیف خانواده ات نیست..حیف شخص خودت نیست..و در جواب میگفتن میخام ترک کنم ولی نمیتونم که نکشم بهم میریزم..بهشون میگفتم ۱ماه سختی بکش ی عمر آسوده باشه..واونا بهم میخندیدن ک تو چ میفهمی اعتیاد چیه🤔🤔 اونموقع منظورشون رو متوجه نمیشدمولی الان ک دارم فکر میکنم و یاد حرفشون میفتم الان ک خودم معتادم ب مواد غذایب (انواع خوراکیها ) دارم کمکم متوجه میشم ک چی میگفتن..معتادی من بو نداره ک بقیه رو آزار بده ..باعث خفگی و حالت تهوع شون بشه..باعث بشه نتونن نفس بکشن.ولیییی باعث ناراحتی خانواده و اطرافیانم میشه چرا ک دوست ندارن بر اثر چاقی مریض بشم..دیابت بگیرم..فشار خون بگیرم…براثر چاقی بهم ترحم کننن..مسخره ام نکنن..تو مراسمات نقل دهنشون نباشم..الان میفهمم ک معتادی من اعتیاد من ب چاقی و مواد غذایی فقط باعث تخریب خودم نمیشده و بادش اطرافیانمو هم میگیره 😞 الان بهتر میفهمم حرفای یک معتاد رو..چون خودم معتادم..الان میفهمم ک وقتی میگفتن میخاییم ولی نمیشه یعنی چی 😞 ..مثل من بودن ک هزاران بار رژیم گرفتم و نشد..الان بیشتر ب حرفای استادم باورم قوی تر میشه ک فرمول های ذهنی چقدر قدرتمند و نمیشه باهاشون مقابله کرد..من سمیرا یک معتادم چون رفتارام همش رفتاره یک فرده معتادهمیپرسید چرا؟؟؟؟🤔🤔چون :من همیشه اگ برام مهمونی میومد(متناسب)غذاها و دسر هایی وک خودم دوست داشتم تهیه و درست میکردم ووقتی میچیدم، ولی مهمان من خیلی کمترازون چیزی ک من تدارک میدیدم میخوردو از من هی اصرار..ازون بنده خدا هی انکار..ک من ب خودم شک میکردم ک شاید بد درست کردم و خوشش نیومده و من خودمو سرزنش میکردم😶😬یاپسرم ک خیلی کم غذا هست وقتی میل ب غذا خوردن نداره اون موقع چ ناهار باشه،، چ شام یا صبحانه .هی با اصرار من و باباش با گریه غذاشو میخوره…هیییییی برای اینک مهمونی میریم شلوغ نکنه و باادب باشه وعده ی خوراکی بهش میدیم..یااگ اسباب بازی میخاد بجای اون اسباب بازی وعده ی خوراکی میدیم بهش ک اونو نخر این خوراکی بخروخیلی دیگ ازین رفتارهای واقعا تاثیر گذار بد و زشتو الان واقعا واقعا متاسفم برای این افکارو رفتارو باورهای اشتباهم ..ک ب زور ب مردم و خانواده خودم تحمیل میکردم ب پرخوری….و یکی دیگ از رفتار های اشتباه کنار رفتارهای اشتباه دیگ ک ب خوردن همه چیز و ربط دادیم اینه ک حتی این خوردن هاا روی سوغاتی شهر ها هم تاثیر گذاشته ..وفقط سوغات رو توی خوردن میدونیم و میخریم ومیبریم..و میتونیم اینو جا بندازم ک بجای ««گز اصفهان،قطاب یزد،شیره انگور ملایر،انار ساوه»»از صنایع دستی و گلیم ها و تابلو های ومیناکاری ها استفادع کنیم برای تعارف بردن برا کسی یا هدیه…😍💝من معتاد چند روز هست ک تو مسیر پاکی از افکار ورفتارهای عجیب و غریبی هستم ک قبل از مسیر لاغری من هیچ سناخت و آگاهی ازشون نداشتم و در حال ترک عادت های اشتباه و غلط هستم 🤗.و فرق من معتاد ب مواد غذایی با فردی ک معتاد ب مواد مخدرهست اینه ک راه من بدون سختی و درد هست و در اوج لذت و آرامش ب این پاکی دلچسب میرسم.. انشاءالله 😑☺️
من دیگه میخوام ترک کنم این رفتارهای غلط و اشتباه ومنع کننده رو و وضع کنم برای خودم یک سری قوانین رو🤗
تا گرسنه نشم لب به غذا نمیزنم و علائم گرسنگی سرصدای شکمه پس وقتی واقعا گرسنه شدم میخورم و با رفع علائم گرسنگیم و احساس سیری دست از خوردن بر میدارم
دیگه به دیگران اصرار نمیکنم به خوردن و اگه گفتن میل ندارم دیگه هیچ اصراری نمیکنم (والا)🤣
به ذهنم یاد میدم که مواد غذایی فقط برای رفع گرسنگی است نه برای سایر کارها و احساس لذت تفریح 🤗😉
ووووووووووووووو
تعهد میدهم این قوانین رعایت کنم و ادامه بدم مسیر لاغری باقدرت ذهن انشالله
ب امید موفقیت همه ی دوستان همسیرم 🙏🌹
گام دهم در مسیر لاغری من
در هر کشوری یکسری قوانین ثبت شده است برای رعایت عدالت و جلوگیری ازفساد و حفظ حق هر فرد حقیقی و حقوقی برای برقرار کردن نظم عدالت اسایش و رفاه هر فرد که به اسم قانون توسط سران مملکت و رهبر هر کشوری ثبت شده است و مردم موظف هستند به رعایت قوانین و سرپیچی از قوانین مساوی است با مجازاتی که توسط قانون تعیین شده است به همین دلیل افراد جامعه موظف هستند به رعایت قوانین و با وضع قوانین مجازات و باز دارنده افراد متعهد میشوند به رعایت کردن قوانین
ما اینجا در مورد قانون بازدارنده میخواهیم بحث کنیم
هر چیزی که اسیب ها فردی اجتماعی در پی داشته باشه جرم محسوب میشه و یکسری قوانین بازدارند که همان مجازات فرد است
مصرف مواد مخدر یک اسیب فردی و اجتماعی است که حمل نقل فروش ان جرم محسوب میشه و یک کار زشت است در جامعه و خیلی خطرناک است که به مصرف کننده مواد مخدر یک معتاد میگن که کنترلی بر رفتار خودش نداره و باید مصرف کنه در صورتی که میدونه به ضررش است ولی مصرف میکنه و در جامعه منع شده و یک کار زشت ناپسند وهمراه هزار نوع خطر تعریف شده و مجازاتی به همراه خودش داره که قانون تعینش میکنه درجامعه این امر طبیعی نشده و جرم محسوب میشه به همین دلیل راحت به اسانی پیدا نمیشه و مصرف کنندش کمتر است به دلیل قانون هایی که برای مصرف فروش مواد مخدر یا هر نوع مواد دیگه مث شیشه هورئین ثبت شده و همراه مجازات است به همین دلیل مصرف کنندش کمتر است
کشیدن سیکار هم یک نوع اعتیاد است ولی قانونی برای مصرفش و خرید فروشش ثبت نشده و یک کار عادی در جامعه مصوب میشه و از دیدمردم یک کار طبیعی است پذیرفته شده است با اینکه خیلی خطر به همراه خودش داره ولی هیچ قانون بازدارند برای سیگار مصرف و فروشش ثبت نشده مردم ازادنه و اسان راحت تهیه میکنن میفروشن مصرف میکنن یک امر طبیعی است و به همین دلیلم مصرف کننده این نوع اعتیاد و مصرف سیگار زیاد است و افراد زیادی به دام اعتیاد میندازه
حالا میخواهیم در مورد یک اعتیاد اسان شیرین و راحت و یک امر طبیعی حرف بزنیم اعتیادی که خیلی بیشتر از نوع مواد مخدر تاثیر منفی میذاره ضربه روحی جسمی و اجتماعی میزنه و خیلی راحتم یافت میشه و نیمی از جامعه کشور غرق این نوع اعتیاد شیرین هستند و این اعتیاد چیزی نیست جزءاعتیاد به مصرف مواد غذایی
من یک معتاد هستم به مصرف مواد غذایی اعتیاد به چاقی
در جامعه نیمی از مردم گرفتار چاقی هستند و خیلی راحت گرفتار چاقی میشوند چون چاقی که یک اعتیاد محسوب میشه ولی در جامعه دید مردم یک امر طبیعی است واسه همین بیشتر مردم چاق هستند و هیچ نوع قانون منع کننده ای و مجازاتی در مورد این اعتیاد اسان ثبت نشده است واسه همین بیشتر مردم دچار اعتیاد چاقی میشوند
ما عادت کردیم که قانون بهم دستور بده موظفمون کنه به انجام دادن کاری و منع کردن کاری هر فعالیتی که مجازاتی همراه داشته باشه ما انجام نمیدیدم و بیشتر کارها هستند خیلی خطر روحی فردی اجتماعی جسمی همراه دارد ولی ما راحت اون فعالیت انجام میدیم راحت اعتیاد پیدا میکنیم به اون کار چرا خودمان برای خودمان کارهایی که خطر افرین است همراه مشکلات و اسیب ها فردی است قانونی وضع نمیکنیم
چاقی یک نوع اعتیاد و همه ما افراد چاق یک معتاد به مصرف بی رویه مواد غذایی به حساب میاییم
ما افراد چاق از سنین پایین توسط والدین اطرافیان تشویق شدیم به مصرف مواد غذایی و معتاد شدیم برای تشویقمان به انجام دادن کاری از مواد غذایی استفاده میکردند
برای ساکت کردنمان و گوش دادن به پدر مادر از مواد غذایی استفاده میکردند پدر مادر و ما تشویق میکردند اگه ساکت موندی اذیت نکردی عصر میبریمت پارک و فلان بسکویت چیپس …میخریم
اگه میخواه بزرگ بشی قدرتمند باید زیاد بخوری تا زود بزرگ بشی
و ارام ارام با تشویق ها فراوان ما در دام اعتیاد چاقی افتادیم و چون این یک امر طبیعی بود در جامعه و مواد مصرفیش هم به وفور در همه جا یافت میشد ما راحت چاق شدیم معتاد شدیم به مصرف
من معتاد هستم حالا که رفتارهام بررسی میکنم با اطمینان میتونم بگم یک معتاد هستم برخی از رفتارها میگم تا برای شما هم روشن بشه 👇
من اینقدر غرق اعتیاد به چاقی شده بودم که واسه هرچیزی از خوردن استفاده میکردم و برام عادی شده بود سرم درد میکرد میگفتم حتما گشنمه باید برم یه چیزی بخورم یه چیز شیرین مث شیرینی کیک و تا نمیخوردم اروم نمیشدم و مث افراد معتاد به مصرف مواد مخدر هر کاری میکردم که یکی برام شیرینی بخره و باید حتما میخوردم 😁😁
میخواستم اتاقم تمیز کنم میگفتم اول باید یه چیزی بخورم بعد الان نمیشه با اینکه سیر بودم
خسته بودم جای خوابیدن میخوردم
تشنه بودم جای اب غذا میخوردم
ناراحت بودم واسه اروم کردن خودم میخوردم 😣
خوشحال بودم واسه نشان دادن خوشحالیم میخوردم هر چیزی بود
میرفتم کوه مسافرت تفریح کلا فکرم این بود الان چی هست بخورم چکار کنم که بیشتر بهم لذت بده فلان غذا بخورم
میخواستم نگاه فیلم سریال کنم برم فلان غذا بیارم بخورم تا به دلم به چسپه
یک میوه که بود یا شیرینی یا هر مواد غذایی که من خوشم میومد همش حرص میزدم نکنه بخورنش تموم بشه حتما بخورمش تا تموم نشده و اگه یکی میخورد دعوا میشد وای که چرا خوردی 😃😄
میخواستم یکساعت تو ماشین باشم مثلا تا فلان شهر به عشق اینکه تو ماشین بین راه خوراکی بگیرم بخورم میرفتم
واسه هرکاری من از خوردن استفاده میکردم و اعتیاد من خیلی بالا بود کلا الان که یادم میاد خیلی رفتارم شبیه یه معتاد بوده حتی بیشتر یک معتاد دانبال خوردن بودم
اگه اون دقیقه که میخواستم بخورم چیزی گیر نمیومد یا نبود یا طول میکشید تا اماده بشه سرصدا عصبی میشدم دعوا وای مردم از گشنگی پس چیشد زود باشید من طاقت ندارم و خیلی شدید عصبی میشدم بداخلاق گیر میدادم تا وقتی که مواد به دستم میرسید مواد غذایی میخوردم بعد واسه چندساعت شارژ میشدم اروم میشدم خوش اخلاق😀😃😄😄
من دیگه میخوام ترک کنم این رفتارهام ومنع کنم خودم و یکسری قوانین برای خودم تعیین میکنم قوانین بازدارنده یا همان منع کننده👀👇
۱_تا گرسنه نشم لب به غذا نمیزنم و علائم گرسنگی سرصدا شکم و مور مور کردن است پس وقتی واقعا گرسنم شد میخورم و با رفع این علائم گرسنگی و احساس سیری دست از خوردن بر میدارم تا در ذهنم حک بشه و گرسنگی سیری بفهمم در حد نیازم بخورم
۲_دیگران تشویق نمیکنم به خوردن و اگه گفتن میل ندارم دیگه هیچ اصراری نمیکنم که نهه بیا بخور این فرق داره و به نظر دیگران احترام میذارم کاری که قبلا من زیاد انجام میدادم واگه کسی نمیخورد ناراحت میشدم ازش
۳_به ذهنم یاد میدم که مواد غذایی فقط برای رفع گرسنگی است نه برای سایر کارها و احساس لذت تفریح خستگی مسافرت رفع ناراحتی یا نشان دادن خوشحالی
۴_به ذهنم اموزش میدم که حرص نزنم واسه خوردن بیشتر و همیشه مواد غذایی هست به اندازه نیاز بخورم که لذت ببرم ازخوردنم نه پشیمان بشم
تعهد میدهم این قوانین رعایت کنم و ادامه بدم این مسیر شگفت انگیز رو
قبلا از کلمه معتاد بدم میومد و یک حرف زشت برام به حساب میومد و اگه بهم میگفن فلانی معتاد است ازش متتفر میشدم ولی الان جلو دوستان تناسب ذهنی داد میزنم من معتاد هستم اونم به مصرف موادی که به فور هست و مصرفش ازاد است و یک امر طبیعی پذیرفته شده است در جامعه
من در حال ترک هستم و بدنی پاک رفتاری صحیح روحیه عالی شادی از ته قلبم احساس عالی به زودی به شگفتی سازان ملحق میشم
👏👏👏👏👏من یک شگفتی سازم
به نام خداوند مهربان
سلام به همه ی دوستان عزیزم
گام دهم 👣
من امروز فهمیدم که دلیل اضافه وزن من شانسی بودن نیست…
فهمیدم که دلیل اضافه وزنم چیزی نیست جز اعتیاد به مصرف بیش از حد مواد غذایی
وقتی من به مصرف مواد غذایی و خوردن اونا بدون کنترل کردن خودم عادت کردم این یعنی من الان یک فرد معتاد هستم
بیان این جمله نوشتن این جمله که من معتاد هستم سخته ولی باید قبول کنم که من به مصرف بیش از اندازه ی مواد غذایی اعتیاد پیدا کردم…
اما در تلاشم برای ترک اعتیاد خودم
و دلم میخواد زندگیمو در جهت متناسب شدن قرار بدم دست از رفتار های چاق کننده بردارم
باید قوانینی رو وضع کنم و به اونها پایبند باشم تا بتونم از این اعتیاد که زیبایی و تناسب اندام رو از من گرفته رهایی پیدا کنم.
قانون اول: تا وقتی گرسنه نشدی نخور❌
قانون دوم: وقتی احساس سیری در تو به وجود آمد از خوردن دست بکش❌
قانون سوم: برای دورهمی کنار خانواده بودن نیاز نیست که حتما یه چیزی بخوری از اینکه کنار عزیزانت هستی لذت ببر و لذت رو در خوردن خوراکی هایی که تو رو از رویای متناسب شدن دور میکنه
قانون چهارم: فکر نکن اگر نخوری حقت ضایع میشه ❌
و بقیه سهم و حق تو رو میخورن
خب بخورن ، اینهمه که تو خوردی کجای جهان رو گرفتی😉
اینو بدون که با اضافه خوردن حق متناسب شدن رو از خودت میگیری
قانون پنجم: به خاطر اینکه مبادا صاحب خونه ناراحت شه به اضافه خوردن تن نده❌
صاحب خونه هر فکری که میخواد بکنه ظرفیت تو همینقدر هست و بیشتر از این نمیتونی بخوری
همین هایی که همش بهت میگن تروخدا یه کم بیشتر بخور
مطمئنا با اضافه وزنت هم میخوان سرزنشت کنن
پس تو فقط راه درست رو برو
قانون ششم: به هیچ وجه کسی رو مجبور نکن بیش از حد توانش بخوره ( همسر، فرزند، مهمان) همانطور که برای خودت و تناسب اندامت ارزش قائل هستی برای بقیه هم ارزش قائل باش
لاغری با ذهن تنها راهی هست که من میتونم باهاش برای همیشه متناسب بمونم و از تناسب اندامم لذت ببرم
لیلا جان دختر خوب و دوست داشتنی ❤❤ اینو بدون که لذت خوردن غذا فقط چند دقیقه ست ولی لذت متناسب بودن برای همیشه روی زندگیت تاثیر میذاره
سعی کن در رفتار افراد متناسب دقیق تر بشی و ذهنت رو به انجام فرمول های لاغری عادت بدی خوشگل خانم❤
مطمئنم که میتونم عزیزم 💋
از ذهن عزیزم که این روز ها خیلی داره با من همراهی میکنه تشکر میکنم و خداوند رو شاکرم که این توانایی ذهنی رو به من داده و همچنین خداوند رو شاکرم که من رو با این سایت ارزشمند آشنا کرد.
خدایا سپاسگزارم سپاس سپاس سپاس
استاد عزیز از شما به خاطر آموزش دادن این هنر ارزشمند بسیار متشکرم 🌹
سلام دوست عزیز
لطفا دقت کنید دیدگاه خودتون رو در پاسخ به دیگران ننویسید
جهت اطلاع دیدگاه های به این شکل حذف می شوند
سلام همگی دوستان
گام دهم اعتیاد:
همه کشور ها و کارها قوانین دارن:
یک قوانین هدایت کننده
دو قوانین منع کننده
هدایت کننده ها دستورالعملهایی هستند که مشخص میکنند فعالیتها بای. به چه شکلی انجام بشه مثل قوانین واردات و صادرات که مشخص میکنه که به چه شکل میشه یک جنس را وارد یا صادر کرد!
منع کننده ها حد و مرزهایی را مشخص میکنند که مانع انحراف افراد میشه یه جورایی بازدارنده اند مانند قاچاق کالا!
موضوع امروز قوانین منع کننده :
دولت ها با وضع این قوانین سعی میکنند که مانع انحراف افراد بشن مثلا برا حمل مواد مخدر مجازات سنگینی وضع میکنند برای دزدی و هر کاری ک باعث آسیب فردی یا اجتماعی بشه!
موضوعات بسیار مهمی در جامعه هست ک در عین حال که بسیار خطر آفرین و دردسر سازه هیچ قانونی برای کنترل اون وضع نشده مثل فروش و مصرف دخانیات که چون به ظاهر ضرر انچنانی نداره برای فروش و استعمال اون قوانینی وضع نشده!
مصرف سیگار در کشور بیشتر از مصرف مواد مخدر دیگه مثل تریاک و شیشه وغیره است دلیلش اینه که قوانین بازدارنده برای مواد مخدری وضع شده که خطر افرینه و وضع قوانین به این صورته که مثلا سوپرمارکت ها فروش اون را نداشته باشن وهمین که در معرض دید و دسترسی آسان نیست احتمال گسترش و همه گیر شدن اون هم کمتر شده اما در مورد سیگار چون به راحتی و در همه جا در دسترسه تازه تبلیغاتم میشه افراد بیشتری میتونن راحت تر سیگار تهیه و مصرف کنند!
حالا مسئله چالش برانگیز اینه که میزان خطرناک بودن را کی تعیین میکنه؟؟؟؟؟!
دولت ها؟ سیاستمدار ها؟ واقعا کی؟
اگه دولت ما مجازات مصرف سیگار را مثل مواد مخدر دیگه سفت و سخت تعیین نکرده باید این همه افراد مبتلا به دخانیات داشته باشیم؟!
اگر دولت ها افراد را از صدمه زدن به خودشون منع نکنن افراد هم نباید بفکر سلامتی خودشون باشن؟!
به دلیل اینکه سیگار به وفور به سادگی و با قیمت های متنوع دردسترس هست باید این همه افراد سیگار مصرف کنن؟!
اگه مواد مخدر دیگه مثلا شیشه به وفور تو سوپرمارکت ها یافت میشد بازم این همه ما مبتلا به مصرف شیشه باید تو جامعه داشته باشیم؟!
شما چی فکر میکنی؟؟؟؟؟
یعنی واقعا هیچکس نباید خودش به فکر خودش باشه؟؟؟؟
خب حالا موضوع اصلی:
چرا ما انقدر افراد چاق تو جامعه داریم؟؟؟
چرا چون قانونی برای منع چاق شدن وجود نداره این همه افراد با اضافه وزن مختلف وجود داره؟؟؟
اگه توجه کنی سیگار چون خیلی راحت دردسترسه تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتر از افراد معتاد به مواد مخدر دیگه اس! و به همین دلیل چون مواد غذایی خیلی زیاد و به وفور در دسترسه تعداد افراد چاق بسیار بیشتر از افراد متناسبه!!!!!!
چرا ما فکر میکنیم و یا عادت کردیم که حتما باید با وضع قوانین باید ما رو مجبور کنن که درست رفتار کنیم!؟؟؟!
چاقی هم یک نوع اعتیاده!!
اعتیاد به مصرف مواد خوراکی!
اعتیادی که هیچ قانون منع کننده ای و هیچ خط قرمزی براش تعریف نشده!
اعتیادی که مواد مصرفی اون به وفور در همه جا وجود داره!
اعتیادی که با انواع تبلیغات رسانه ای به مصرف بیشترش دعوت میکنن!
اعتیادی که خیلی سریعتر از هر نوع اعتیاد دیگه داره گسترش پیدا میکنه!
اعتیادی که خیلی راحت از سنین خیلی کم از ۴-۵ سالگی کودکان به اون مبتلا میشن!!
اعتیادی که خیلی از والدین مشتاقانه فرزندان خودشون را به معتاد شدن به مصرف مواد غذایی تشویق میکنن!
اعتیادی که خیلی آسون میشه به اون معتاد شد و شاید مثل هر اعتیاد دیگه رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا باشه!
اعتیادی که هر بار که ترکش کردی به راحتی میتونی بهش مبتلا بشی دوباره!
اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت اون را به هم تعارف میکنیم!
اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه!
اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی آسون و در اوج لذت وارد بدن ما میشه و هرروز زندگی را بر ما سخت تر میکنه!
چاقی اعتیادی که هیچ قانونی نداره، هیچ خط قرمزی نداره، چاقی ارزانترین نوع اعتیاده!!!!!
حالا که کشور ها قوانینی برای آن ندارن فکر نمیکنید خودمون باید قوانینی برای مقابله با این اعتیاد آسان وضع کنیم؟؟؟؟!!!
بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی را بر خانواده خودمون وضع کنیم تا راه های مبتلا شدن به این اعتیاد آسان را از دسترس خارج کنیم؟!
اگه به رفتارتون دقت کنید به وضوح میتونید رفتاری را که باعث افزایش اعتیاد در خودتون و فرزندانتون میشه را پیدا کنید!
پدر و مادری که برای سرگرم کردن بچه هاش هر روز انواع تنقلات که باعث اعتیاد فرزندانش به چاقی میشه را براشون تهیه میکنن چرا واقعا دارن این کار رو انجام میدن؟! به رفتار خودشون فکر کردن؟ به رفتار خودمون توجه میکنیم که به راحتی با اصرار کردن های بی مورد سبب پرخوری و تشدید اعتیاد در دوستان و نزدیکانمون میشیم؟! به انتظارات خودت توجه کردی که دوست داری دیگران بهت اصرار کنن که بیشتر بخوری بیشتر از مواد غذایی از مواد اعتیادآور چاق کننده مصرف کنی!
خیلی باید به خودمون فکر کنیم ببینیم چه میزان رفتار خطر آفرین در قبال خودمون فرزندانمون و نزدیکانمون داریم؟؟!
آگاهانه قوانینی برای منع ترویج اعتیاد چاقی وضع کنید!
از امروز قانون وضع کنید که تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاقی نباشه!
سروصدای بچه ها را با مواد مخدر چاق کننده آروم نکنید!
برای دورهمی خانواده دور میز مخدری چاقی نشینی!
به دعوت افراد به مصرف بیشتر مواد چاق کننده پاسخ مثبت ندین!
به دیگران اصرار نکنید که باید مواد مخدر چاقی بیشتری مصرف کنن!
از امروز قانونی وضع کن که به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم!!
چند تا نکته خطرناک داره چاقی:
اول اینکه چاقی پذیرفته شده است یعنی زشت نیست و نگاه جامعه به چاقی خیلی عادیه و همین موضوع باعث گسترش اون میشه!
دومین نکته در دسترس بودن مواد مصرفی این نوع اعتیاده و بی نهایت وجود داره در رنگ ها و طعم های بی نهایت مختلف که کار را خیلی دشوار میکنه!
سومین ویژگی خطرناک اون ارتباط دادن مواد مصرفی اون با موضوعات مختلفه، مصرف میکنیم برای تفریح کردن مصرف میکنیم برای احترام گذاشتن، برای لذت بردن، برای کنترل خشم، برای سرگرم شدن، برای قویتر شدن، بی نهایت مورد مصرف داره که کار را بسیار سخت تر میکنه! خیلی باید نگاهمون به مواد غذایی و مصرف اون ها تغییر کنه، دیدگاهمون نسبت به چاقی باید تغییر کنه!!!
اگه تاحالا فکر میکردی چاقی شما ژنتیکی بوده بدونید که اشتباه بوده و شما به چاقی اعتیاد پیدا کردین، اگه فکر میکردی که شانسی بوده بدونید که اینطور نیست و مقصر هرکیلو اضافه ای که داری خودت هستی!!!
اگه فکر میکردی هورمونیه اشتباه میکردی چون هیچ هورمونی نمیتونه این همه چاقی را به وجود بیاره، تیروئید هم در بدترین شرایط میتونه ۳ یا ۴ کیلو باعث اضافه وزن بشه!!!
هر تصوری که برای اضافه وزنت داری باید رها کنی و مقصر را خودت بدونی و تصمیم بگیری از این اعتیاد آسان و بسیار خطرناک خلاص بشی!!
تنها راهی که میتوان اعتیاد به چاقی را برطرف کرد روش ذهنیه 👍👍 با هیچ فشار ذهنی و محدودیتی نمیشه این اعتیاد را از بدن خارج کرد فقط از طریق ذهنی میشه این کار را انجام داد!
من قوانینی که میتونم برای خودم وضع کنم اینه که وقتی برای خرید بیرون میرم چشمم دنبال خوراکی خریدن نباشه البته این موضوع را با دوره تا حدودی کنار گذاشته ام!
وقتی به پارک میریم اگه همه چی خوراکی آورده بودن من به نیاز بدنم توجه کنم و لازم نیست که از همه چیز بخورم!
پارک و مسافرت و تفریح صرفاً خوردن نیست باید از درکنار هم بودن لذت برد!
هر چیزی که بهم تعارف شد را نباید بخورم و قدرت نه گفتن را درونم بالا ببرم یا نهایت بگیرم از طرف ولی نخورم!
مواد مخدر چاقی به وفور یافت میشه حتی بیشتر عزیزانمون هستن که بهمون پیشنهاد میدن مواظب باش گول نخوری!
مه تاب متناسب سالم با انگیزه و با اراده🤩🥰
سلام دوست همسیرم .نوشته ی شما خلاصه دیدگاه خانم نرگس بود.اتفاق جالبی بود برام ،طرزتفکرات آنقدر شبیه بهم ،
موفق باشید🌺🌺😊
سلام دوست عزیز ممنون از توجهتون من این فایل را بیشتر سخنان استاد را نوشتم چون برام مهم بود و هر کلمه اش یک نکته حیف بود که نوشته نشه
💜💚💙ستایش خداوند بخشنده را که موجود کرد از عدم بنده را ❤🧡💛
سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان خوبم 🌺🌺🌺
گام دهم : چاقی ، اعتیاد آسان است ! مراقب باشید
این فایل از نظر من خیلی خیلی مهمه برای همین تصمیم گرفتم مو به مو مطالب مهمش رو یادداشت کنم هر کشور برای خودش قانونهای مختلفی داره مثل قوانین حقوقی ، قوانین کیفری و … قوانین مثل خطوط راه آهن هستند که اجازه نمیدن قطار از مسیر ای خطوط خارج بشه چون اگر خارج بشه صدماتی به همراه داره قوانین به دو دسته تقسیم میشن :
1️⃣ قوانین هدایت کننده : هدایت کننده ها دستورالعمل ها هستند که مشخص می کنند فعالیت ها باید به چه شکلی انجام بشه مثل قوانین واردات و صادرات که مشخص می کنه ما به چه شکلی می تونیم یه جنسی رو وارد کنیم و به چه شکل می تونیم جنسی رو صادر کنیم 2️⃣ قوانین منع کننده : حد و مرزهایی رو مشخص می کنن که مانع انحراف افراد میشه یعنی بازدارنده مثل قوانین قاچاق کالا ⬅️ موضوع امروز ما قوانین منع کننده هستند دولتها با وضع این قوانین سعی می کنند مانع انحراف افراد بشن ⛔مثلاً برای حمل مواد مخدر یا دزدی یا هر کاری که موجب آسیب اجنماعی بشه مجازات سختی تعیین می کنند ☠☠☠این یعنی خط قرمز قائل شدن برای بعضی کارها و اینا کارهایی هستند که از نظر همه خطر آفرینن مثل قوانین برخورد با حمل و فروش مواد مخدر یا اسلحه یا قاچاق کالا و …اما یکسری کارهای خطر آفرین دیگه هم هستند که هیچ قوانینی براش وضع نشده مثل خرید و فروش و مصرف دخانیات چون به ظاهر خطر آنچنانی نداره برای فروش مصرفش قوانینی وضع نشده اما چون برای مواد مخدر قوانین منع کننده وضع شده و خرید و فروش و مصرفش و دسترسی بهش آسان نیست پس خیلی تعداد افرادی که به سمتش میرن کمتره ولی مثلاً سیگار که دسترسی بهش آسانه و خیلی راحت می تونن تهیه کنن و خرید و فروش و مصرفش هم ممنوعیتی نداره پس تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتره اما چند سال پیش یک حرکتی زده شد که مصرف دخانیات در مکانهای عمومی ممنوع شد حالا مسئله اینجاست که میزان خطرناک بودن رو کی تعیین می کنه ؟دولتها تعیین می کنند ؟سیاستمدارها تعیین می کنند ؟چه کسی تعیین می کنه که چه موضوعی تا چه اندازه خطرآفرینه ؟که بخوایم براش ممنوعیت تعیین کنیم یا براش فرهنگ سازی کنیم اگر دولت ما مصرف دخانیاتی مثل سیگار ممنوعیتی وضع نکرده باید اینهمه افراد سیگاری داشته باشیم ؟اگر دولتها افراد دو از صدمه زدن به خودشون منع نکنن افراد هم نباید به فکر سلامتی خودشون باشن ؟؟؟چون سیگار به وفور و قیمتهای مختلف و آسان یافت میشه باید اینهمه افراد سیگار مصرف کنند؟اگر مواد مخدر دیگه مثل شیشه هم در سوپر مارکت ها موجود بود ما باید اینهمه افراد معتاد به شیشه داشته باشیم ؟واقعاً باید به صورت عمیق به این موضوع فکر کرد ! هر چیزی که ضرر داشته باشه ولی ممنوع نباشه باید اینهمه افراد مصرف کننده داشته باشه ؟ نباید یک فرد خودش به فکر خودش باشه ؟موضوع اصلی امروز : چرا ما اینقدر افراد چاق در جامعه داریم ؟؟؟چرا چون قانونی در مورد چاقی وجود نداره اینهمه افراد با اضافه وزن وجود داره ؟دقیقاً می تونیم مثال سیگار رو بزنیم چون سیگار به وفور و آسان در دسترسه پس افراد سیگاری هم تعدادشون خیلی زیاده و همینطور چون مواد غذایی به وفور یافت میشه و خیلی آسان هم در دسترسه تعداد افراد چاق بیشتر از افراد متناسبه ! چرا ما فکر می کنیم حتماً باید با وضع قوانین کنترل بشیم ؟ یعنی باید مجبور به انجام کاری باشیم تا اون رو انجام بدیم ؟چاقی هم یک نوع اعتیاده !اعتیاد به مواد غذایی و مصرف مواد خوراکی اعتیادی که هیچ قانون منع کننده و هیچ خط قرمزی براش وجود نداره !اعتیادیه که مواد مصرفی اون به وفور در همه جا وجود داره !اعتیادیه که با انواع تبلیغات رسانه ای ما رو به مصرف بیشترش تشویق می کنند !اعتیادی که خیلی سریع تر از هر اعتیاد دیگه ای داره گسترش پیدا می کنه ! اعتیادی که از سنین خیلی پایین حتی کودکان هم بهش مبتلا میشن !اعتیادی که والدین خیلی مشتقانه کودکان خودشون رو به مصرفش تشویق می کنند 😑😑😑اعتیادی که خیلی آسون میشه به اون معتاد شد 😔😔😔و مثل هر اعتیاد دیگه ای شاید رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا باشه ! 🤕🤕🤕اعتیادی که هر وقت ترکش کردی به راحتی می تونی بهش مبتلا بشی دوباره 😰😰😰اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت اون رو به همدیگه تعارف می کنیم ! 🙄🙄🙄اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه ! اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی راحت و در اوج لذت وارد بدن ما میشه و هر روز زندگی رو بر ما سخت تر می کنه ! 😡😡😡چاقی اعتیادیه که هیچ قانونی نداره ! هیچ خط قرمزی نداره !😥😥😥چاقی ارزان ترین نوع اعتیاده ☹️☹️☹️حالا که کشورها هیچ گونه قواعدی برای منع این اعتیاد ندارند فکر نمی کنید که خودمون باید قوانینی رو برای مقابله با این اعتیاد آسان وضع کنیم ؟؟؟بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی رو بر خانواده خودمون وضع کنیم تا راههای مبتلا شدن به این اعتیاد آیان رو از دسترس خارج کنیم ؟ اگه به رفتار خودتون دقت کنید به وضوح می تونید رفتاری که باعث اعتیاد خودتون و فرزندانتون میشه رو پیدا کنید ! پدر و مادری که برای سرگرم کردن بچه هاش به راحتی هر روز انواع تنقلاتی که باعث اعتیاد فرزندانش به چاقی میشه رو براشون تهیه می کنن چرا واقعاً دارن این کارو انجام میدن ؟ 👿👿👿به رفتار خودشون فکر کردند ؟به رفتار خودمون توجه می کنیم که مبه راحتی با اصرار کردن های بی مورد سبب پرخوری و تشدید اعتیاد در دوستان و نزدیکانمون میشیم ؟!به انتظارات خودت توجه کردی که دوست داری بقیه بهت بیشتر اصرار کنن که بیشتر بخوری ؟بیشتر از مواد غذایی بیشتر از مواد اعتیاد آور چاق کننده مصرف کنی ؟ خیلی باید به خودمون فکر کنیم ببینیم تا چه میزان رفتار خطر آفرین در قبال خودمون در قبال فرزندانمون و نزدیکانمون داریم 😞😞😞وقتی رفتار خودم رو در سالهای اعتیادم به چاقی مرور می کنم به وضوح می بینم که چه اصراری داشتم که هر روز شرایطم رو بدتر کنم! چه تلاشی می کردم برای مصرف بیشتر مواد غذایی ! از بچگی پولامو جمع می کردم که یه ساندویچ بیشتر در مدرسه بخورم ! همیشه حواسم به ساعت بوده که سر ساعت مقرر همه وعده های غذاییمو بخورم ! اگه یه وعده کم مصرف می کردم حتماً در وعده های غذایی دیگه جبران می کردم !دوست نداشتم کسی در مواد مصرفی باهام شریک بشه دوست داشتم برای وعده های مصرفی بعدیم مواد غذایی ذخیره کنم تمام فکر و ذکرم خوردن بوده 😑😑😑چقدر مسافتا طی می کردم که از ساندویچای فلان فست فودی که تعریفشو شنیده بودم بخورم ! چقدر با خانواده ام دعوا می کردم که سهم بیشتری از مواد غذایی در اختیار من بزارن ! ☹☹☹همه این رفتارها رو انجام میدادم بدون اینکه قانونی برای منع این رفتار من وجود داشته باشه از چاق شدن بیشتر ، از تکرار رفتارهای اشتباه ! متاسفانه همین عادتها رو به فرزندانم انتقال دادم ! به این راحتی ما معتاد شدیم و معتاد شدن رو به عزیزانمونم داریم یاد میدیم از امروز می خوام از شما در خواست کنم که آگاهانه قوانینی رو برای منع ترویج اعتیاد چاقی وضع کنیم از امروز قانون وضع کنیم که تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاقی نباشه از امروز قانون وضع کنیم که سر و صدای بچه ها رو با مواد مخدر چاق کننده آروم نکنیم ! از امروز قانون وضع کنیم که با خانواده بودن دور میز مصرف مواد مخدر چاق کننده نشستن نباشه !از امروز قانون وضع کنیم که به دعوت افراد برای مصرف بیشتر مواد چاق کننده پاسخ مثبت ندیم !از امروز قانون وضع کنیم که به دیگران اصرار نکنیم که باید مواد مخدر چاقی بیشتری مصرف کنند !از امروز قانون وضع کنیم که به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم خیلی کار داره این داستان و واقعاً همت بالایی می خواد برای رها شدن از دام اعتیاد چاقی !چند تا ویژگی بسیار خطرناک داره که شاید اون رو در رتبه اول خطرناکترین نوع اعتیاد ها قرار دادهاولین ویژگیش اینه که چاقی پذیرفته شده ست ! یعنی زشت نیست ! نگاه جامعه به چاقی خیلی عادیه و همین موضوع سبب گسترش اون میشه ! دومین ویژگیش در دسترس بودن مواد مصرفی این نوع از اعتیاده که بی نهایت وجود داره در رنگها و طعم های بی نهایت مختلفی که کار رو خیلی دشوار می کنه ! و سومین ویژگی خطرناک اون ارتباط دادن مواد مصرفی اون با موضوعات مختلفه ! مصرف می کنیم برای تفریح کردن !مصرف می کنیم برای احترام گذاشتن !مصرف می کنیم برای لذت بردن !مصرف می کنیم برای کنترل خشممون !مصرف می کنیم برای سرگرم شدن !مصرف می کنیم برای قوی تر شدن !بی نهایت مورد مصرف داره که کار رو بسیار خطرناک می کنه خیلی باید نگاهمون به مواد غذایی و مصرف اونا تغییر کنه و دیدگامون نسبت به چاقی باید تغییر کنه اگه تا حالا فکر می کردی چاقی شما ژنتیکی بوده بدونید که اشتباه بوده و شما به چاقی اعتیاد پیدا کردید !اگه فکر می کردید که شانسی بوده بدونید که اینطور نیست و مقصر هر کیلو اضافه ای که داری خودت هستی ! اگه فکر می کردی که هرمونیه بازم داری خودتو گول میزنی چون هیچ هرمونی نمی تونه تا این حد اضافه وزن به وجود بیاره !بیشترین اختلال هرمونی که خیلیا بهانه اضافه وزنشون می دونن تیروئیده که در بدترین شرایطش فقط می تونه ۳ یا ۴ کیلو باعث اضافه وزن بشه ولی طرف ۵۰ کیلو اضافه وزن داره میگه به خاطر پرکاری تیروئیدمه ! اصلاً اینطور نیست ! به خاطر پرکاری دهانتونه نه غده تیروئیدتون 😅😅😅هر تصوری که در مورد اضافه وزن خودت داشته باشی رو باید رها کنی و مقصر رو خودت بدونی و تصمیم بگیری که از این اعتیاد آسان و بسیار خطرناک خلاص بشی بنده تمام زندگیم رو گذاشتم روی متناسب شدن از طریق ذهن چون تنها راهیه که میشه اعتیاد به چاقی رو بر طرف کرد با هیچ فشار جسمی یا محدودیتی نمیشه این اعتیاد رو از بدن خارج کرد !فقط از طریق ذهنی میشه این کارو انجام داد ! دوره بسیار قدرتمند و شگفت انگیزی رو تهیه کردم که اول سبب رهایی خودم از اعتیاد چاقی شد و به لطف خدا شرایطی فراهم شد که دوستان زیادی از این آموزشا استفاده کردند و نتایج خیلی عالی گرفتند امیولرم که شما هم هز امروز نگاهی متفاوت به اضافه وزن خودت داشته باشی و اصلاً فکر نکنی که طبیعیه که چاق هستی و باید تا ابد چاق بمونی من و همه ی افرادی که در دوره متناسب شدن با قدرت ذهن قرار گرفتیم تصوری مثل شما داشتیم ما هم فکر می کردیم چاقیمون ارثیه ، هرمونیه و کلی بهانه و توجیه داشتیم اما یک روز تصمیم گرفتیم شرایط زندگی خودمونو تغییر بدیم و اقدام کردیم و به لطف خدا نتایج عالی کسب کردیم امیدوارم که هر کی اضافه وزن داره ار خواب غفلت بیدار شه و فکر ترک اعتیاد چاقی خودش باشه استاد این فایل دقیقاً برای من بود من هر کاری کردم که خلاصه ی این فایل رو بنویسم دیدم نمی تونم چون کلمه به کلمه ی این حرفا به حدی برام مهم بود که می ترسیدم یک قسمتش با خلاصه نویسی من از بین بره و فراموشم بشه این فایل به حدی روی من تاثیر گذاره و به حدی منو تکون داد که تصمیم گرفتم هر روز بهش گوش بدم انقدر گوش بدم تا اعتیاد به چاقی رو کاملاً ترک کنم اینقدر گوش بدم تا تمام این حرفها کاملاً ملکه ی ذهنم بشه من واقعاً تمام حرفهاتونو با همه ی وجودم درک کردم و فهمیدم این همه سال معتاد بودم ! معتاد به خطرناکترین اعتیاد بودم !همیشه در ذهنم افرادی که دوست داشتند حتی برای یک بار مواد مخدر از هر نوع رو تجربه کنند درک نمی کردم و به هیچ عنوان حاضر نبوده و نیستم یکبار سیگار قلیون و مواد بدتر رو تجربه کنم و کار بسیار احمقانه ای می دانستم و میدادنم ولی با گوش دادن به این فایل فهمیدم که سالیان سال به مواد غذایی اعتیاد داشتم و هر چه تلاش کردم نتوانستم بر اعتیاد خودم غلبه کنم اما از این به بعد می خوام یکبار برای همیشه اعتیادمو ترک کنم من دقیقاً احترام گذاشتن به دیگران رو در تهیه هر چه بیشتر و بهتر مواد غذایی می دیدیم مثلاً در مهمانی ها هر چه بیشتر مواد غذایی و خوراکی برای مهمانان تهیه می کردم حس رضایت و افتخار بیشتری داشتم که برای مهمانانم سنگ تمام گذاشته ام و مهمانیم عالی برگزار شده ! از این به بعد برای خودم و فرزندانم قانون وضع می کنم که هیچ کداممان موکبانگ نبینیم یکی از تفریحات مرد علاقه من و فرزندانم تماشای موکبانگ و دیدن آشپزی در اینستا و اینترنت بود از این به بعد قانون وضع می کنم که تمام فست فود ها و رستورانهایی و تسترهایی که در گوشیم فالو کردم آنفالو کنم تا مبادا وقتمان را برای دیدن مواد مخدر چاقی و معتادان به مواد مخدر چاقی هدر دهیم از امروز قانون وضع می کنم که خودم و فرزندانم حق نداریم به یکدیگر مواد مخدر چاقی تعارف کنیم از امروز قانون وضع می کنم که وقتی به بیرون می روم هنگام بر گشتن برای بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکنم از امروز قانون وضع می کنم که اگر در یک وعده ی غذایی پرخوری کردم به عنوان تنبیه در وعده ی غذایی بعدی غذای مورد علاقه ام را درست کنم و خودم لب نزنم از امروز قانون وضع می کنم که همسرم دیگر برای من و بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکند من از امروز سعی می کنم هر روز قوانین جدیدتر و محکمتری برای مبارزه با چاقی وضع کنم و به فرزندانم نیز یاد دهم 😍😍😍
سلام دوست عزیز
خیلی عالی نوشتید
کاملا منطقی و قابل اثبات برای ذهن
این بهترین طریق درک و انجام تمرینات آموزشی است
درمورد وضع قوانین هم عالی عمل کردید اینکه قوانین جدید در زندگی خودت ایجاد کردی
فقط یک مورد که به نظرم رسید بهتره مورد توجه قرار بگیره
سعی کنید قوانینی که وضع میکنی درباره خودتون باشه و خیلی روی دیگران تمرکز نداشته باشید
به این طریق بدون ایجاد حساسیت به مرور رفتارهای همه بر اساس قوانین شما تغییر میکنه
سلام استاد 😍😍😍
خیلی خیلی ممنونم از راهنماییهای عالیتون خیلی خوشحال شدم از اینکه مورد توجهتون قرار گرفتم چشم حتماً اصلاحش می کنم 🌺🌺🌺
سلام🙂
این فایل بقدری عالی در مورد چاقی به عنوان اعتیاد به مواد غذایی توضیح داده شده که من احساس کردم نیازی به توضیح اضافه دادن نیست و تصمیم گرفتم با پذیرش این اعتیاد در خودم راهکاری برای درمانش پیدا کنم
همینطور که میدونین اعتیاد راهکارهای مختلفی داره ولی موثرترین و بهترین راهکاری که تا حالا ارائه شده و افراد زیادی با استفاده از اون از اعتیاد برای همیشه رها شدن انجمن NA هست
در این مسیر بعد از سمزدایی اولیه انجمنهایی هرشب گرفته میشه و افرادی که قبلا از این روش نتیجه گرفتن خودشون رو به صورت اسم در کنار کلمه معتاد و بعد ذکر تعداد روزهای پاکی معرفی میکنن و درباره رنج روزهایی که اعتیاد داشتن و اشتباهاتی که انجام دادن صحبت میکنن و بعد هم در مورد لذت روزهای پاکی و ترمیم و بازسازی دوباره جسم و زندگیشون میگن و به این صورت ذهن خودشون و سایر افراد رو آماده میکنن برای پذیرفتن اعتیاد و عوارض اون و بعد اقداماتی که انجام دادن و تکرار مزیتهای ترک، به صورت ذهنی اونا رو برای ادامه مسیر پاک موندن آماده می کنن
و این روند دست به دست میچرخه و تمام افرادی که در اون جمع هستن به اینصورت خودشون رو به بقیه معرفی میکنن وبا بازگو کردن درد و رنجها و موفقیتها ذهن خودشون و بقیه رو برای ادامه دادن آماده میکنن و اینقدر اعتماد به نفس آدمها بالا میره و اینقدر این جلسات براشون جذابه که هر شب هر جوری شده در این جلسات شرکت میکنن و به اینصورت اعتیاد رو برای همیشه ترک میکنن👌👌
وقتی به این روند توجه میکنیم میبینیم که چقدر شبیه کاری هست که ما در سایت تناسب فکری انجام میدیم🙂
ما هم ابتدا همگی میپذیریم که چاقیم و حتی معتاد به مواد غذایی هستیم
این پذیرش خودش بسیار مهمه و تا نپذیریم که چاقیم نمیتونیم اقدامی برای لاغر شدن بکنیم
بعد از پذیرش ابتدا صحبتهای استاد رو در مورد رنجهایی که در دوران اعتیاد داشتن میشنویم و خودمون هم به همه عادتهای اشتباهی که داریم و یا قبلا داشتیم فکر میکنیم و متوجه میشیم که چقدر عادتهای ما چاقها در مورد مواد غذایی شبیه به هم هست وبعد در مورد لذت رهایی از این اعتیاد از زبان استاد میشنویم و برامون روزنه امیدی باز میشه که ما هم اگه از این مسیر حرکت کنیم میتونیم لذت زندگی در تناسب اندام رو تجربه کنیم و اگه ادامه بدیم ما هم متناسب میشیم و برای همیشه متتاسب میمونیم🙂🙂
تازه تناسب اندام یکی از هدفهایی هست که در این مسیر تیک میخوره اعتماد به نفس ،عزت نفس،زیبایی،جوانی،ذهن مثبت،خود شناسی،خدا شناسی ،شکر گزاری به مفهوم واقعی،عدم نیاز به تایید دیگران و…..هدایای دیگه این مسیر هستن
برای همینه که ما هم دوس داریم هر روز در این جمع حاضر باشیم و بدون خجالت وبا اعتماد به نفس کامل از دردها رنجها عادتهامون بنویسیم چون در جمعی هستیم که درد مشترک داریم و اینجا کسی اون یکی رو مسخره یا سرزنش نمیکنه
با خیال راحت اطلاعات مخفی و محرمانه و درد ودلهامونو میگیم و صحبتهای بقیه رو هم میخونیم و درک میکنیم
اینجا به قدری جو صمیمانه و مهربانانه هست که علاوه بر استاد سایر دوستان هم هر جا لازمه کمکت میکنن هر جا هم لازم باشه تشویقت میکنن و این خیلی زیبا و دلگرم کننده است👌👌👌🙂
استاد ما همگی یه جورایی دیگه از اعتیاد قبلیمون دست برداشتیم ولی اعتیاد دیگه ای پیدا کردیم🙂
اعتیاد به یاد گیری 🙂
اعتیاد به شنیدن صحبتهای شما🙂
اعتیاد به نوشتن درکمون از فایلها🙂
اعتیاد به خوندن کامتنهای دوستان🙂
اعتیاد به دیدن آلبوم شگفتی سازان🙂
و خلاصه اعتیاد به سایت تناسب فکری🙂
و اعتیادمون انقدر زیاد شده که اگه به روز بدون این سایت بگذره اونروز دیگه بی قراریم و مثل بقیه معتادا که مواد بهشون نرسیده نئشه میشیم و هر جور شده تا آخر شب هم یه سر میزنیم تا کمی خودمونو شارژ کنیم🙂🙂🙂
فکر کنم یکی از زیباترین اعتیادهایی هست که هر آدم چاقی میتونه داشته باشه😏
با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان همراهم اول همین فایل بگویم که چقدر حالم واحساسم از خوم بد شد وچند دفعه ای به خودم گفتم معتاد بیغیرت وبعد گفتم باید حالم رو خوب کنم گفتم باید دیگه یک بارهم که شده از جام بلند شم بسه دیگه برچسب اعتیاد هم بهت خورد ول کن دیگه تا کی میخوای به رفتار استباهت عمل کنی واز امروز تصمیم گرفتم با این مسیر لاعری که صد روزه برم به کمپین لاعری وخودم رو برای همیسه پاک کنم وبعداز صد روز بیام وبایستم وبه بچه های گروه بگم منم یا صد روز پاکی وان شالله همین موقع منم با ۳۶۶روز پاکی اره وقتی اینها رو میگم کمی خجالت میکشم وانگار ذهنم در درونم میخنده ومفاومت میکنه ومیگه بابا این که اعتیاد نیست فرد معتاد به فکر زندگی کردن نیست که ولی تو داری زندگی میکنی ومن فکر میکنم ومبگم منم فرقی ندارم از صبح که بلند میسم فکرم اینه که بدای صبحانه ونهار وسام چی بخورم چی نخورم چطوری بخورم اینقدر فکر خوردنم که کمی وقت نمبکنم با بچه ام بازی کنم یا با اوثحبت کنم اخه یا فکر مبکنم چی بخورم یا اینقدر میخورم که اعصابم خورد مبسه وبا بچه هایم تند خویی میکنم چه برسه به بازی فرد معتاد هم صبح که میسه به دنبتل موادسه واونهم بعداز چند وقت من مطمینم بعداز مصرف ِعذاب وجدان میگیره یا فرد معتاد همبسه دنبال جای امنی برای مصرف هستش منم همین زور منم وقتی نهارم رو خوروم وباز دلم تنقلات میخواد وچون همه اعضای خانوادهام تناسب دارند میرم یواشکی به یک جای امن واکن تنقلات رو میخورم اخه خجالت میکشم یا از همه مهمتر اعتماد به نفس ادم معتاد خیلی شباهت به ما داره اونهام ادمهایی هستند از جمع به دور واهل ثحبت کمتر ودیده نشدن وبیشتر با خودسون بودند وهی عرق سدن بیشتر اخه دبگه این کارشون براشون واطرافیانشون به مرور زمان طبیعی شده وماهم این چنین اعتماد به نفس که نداریم همش خودمون رو از جمع قایم میکنیم واینقدر چاق بودیم که دیگه برای اطرافیانمون طبیعی شدیم وماهم عرق در خوردن وخورون شدیم چون دیگه چاقیمون رو پذیرفته ایم ومیگیم ما همینیم مثلا اونها بیشتر توی سعل ورفتارهاشون با دیگران وروابطشون واحترامی که اصلا هیچ کس بهشون نمیداره همه اینها ما باهم مسترکیم چون دوتایی این گروه اول به خودسون به بدنسون احترام نمیدارن از مردم چه انتظاری میشه داست خلاصه بازم فکر میکنم اونها یک پله بدای خواستن وترک کردن جلوترند چون توی همه کسورها قوانین منع کننده برای اونها وضع شده برای ما که وضع نشده بماند مارو هنوز توی تلویزیون توی اینستا با اون تسترها واون پیچهای اسپزی تشویق هم میکنند بعصی وقتها هم که حتی جایزه خورون وخرید مواد عدایی هم که در فروسگاهها داریم وماشالله اگه اونها مواد مصرفی شون در دسترس نیست ما که هر دو قدمی هایپر میبینیم ورستوران وفست فود وبستنی خلاصه ما اوصاعمون بدتره باید خودمون به فکر خودمون باشیم واز خانواده خودمون شروع کنیم وقوانین رو وصع کنیم بسم الله اول تا گرسنه نشدیم اونم گرسنه واقعی هیچ کس حق خوردن حتی میوه رو نداره دوما همین که سیر شدید دبگه نخورید وجوش باقی مانده غدارو نخورید یک کاریش مبکنیم که اصراف هم نسه سوما به هیچ عنوان برای سرگرمی وتفریح تنقلات نخوریم وخودمون رو با چیزهای دیگه مثل بازی کرون وپیاده روی وورزش وصحبت مشعول کنیم چهارم همش در یخچال رو به بهونه مختلف باز نکنیم وتوی خونه خودمون رو سرگرم کنیم وپنجم واز همه مهمتر به غذا خوردن فکر نکنیم نکنییییییم واینکه چییییییی بخورم زمانش بلاخره با این امکاناتو واین دسترسیهای اسان چیزی پیدا میسه که منو بخورم وششم میوه ودمنوش وحتی قهوه وچایی اینها هم رو هر لحطه نخورم هفتم اینکه هر چیز رو در حد نیازت بخور نوش جونتون ودر اخر خدایا شکرت
سلام دوست عزیز
از شما برای به اشتراک گذاشتن نوشته های عالی سپاسگزارم
لطفا از پاراگراف بندی برای جدا سازی بخش های مختلف متن استفاده کنید
با استفاده از کلید اینتر می توانید موضوعات رو از هم جدا کنید
به این شکل خوندن نوشته شما ساده تر میشه
موفق باشید
به نام خداوند جان و خرد ❤ سلام و درود…
این داستان:در دسترس ترین مواد اعتباد آور…
اعتیادی که سر ظهر میشه بوی غذا از خونه ها میپیچه و مجبورت میکنه بیشتر بخوری…………اعتیادی که تو تلویزیون تبلیغات میبینی و سریع اقدام به خوردن میکنی………..اعتیادی که از جلو شیرینی فروشی رد میشی و دلت میره برای شیرینی تر…………اعتیادی که از جلو سوپر مارکت رد میشی وبسته های رنگا رنگ چیپس و پفک رو میبینی …….و هزاران مثال دیگرررر.
اما نکته اینجاس این مواد غذایی هستن که اعتیاد آورن یا خودمون؟؟؟؟؟؟
به نظر من خودم،خودم هستم که این اعتیاد رو به وجود آوردم،چون همون شیرینی رو آدم متناسب هم مصرف میکنه،پفک رو آدم متناسب هم مصرف میکنه،،،،،،ولی آدم متناسب به اندازه نیازش مصرف میکنه ولییییی یه آدم معتاد مصرف میکنه که تموم شه،اگه یه مقدارش بمونه شب خوابش نمیبره،باید پاشه اونو بخوره و بعد بخوابه…با اینکه سیره به زور هم شده میخوره که تموم شه…
این آدم ها هستن که به سمت اعتیاد میرن،،،چجوریییی،،،،،اینجوری که حتی تو رویاهاشون میرن بهترین رستوران ها برای خوردن…همش نگاه ساعت میکنن کی ناهار بخورن…همش تو برنامه ریزی برای خوردن هستن و….
ولی باید از این اعتیاد خلاصی پیدا کنیم کم کم….من قشنگ تجربه میکنم روزهایی که مناسب غذا خوردم چقدرررر بدنم انرژی داره و روزهایی که زیاده روی کردم قشنگ بی حالم….برای سلامتی خودمون هم شده باید و حتما از اعتیاد چاقی خلاص میشیم و به سمت تناسب اندام حرکت میکنم🌟🌟🌟
لاغری آسان ترین کار دنیا هستش و من موفق ترین شگفتی ساز میشوم 💪🌟💟
استاد عطار روشن از همین جا میگم شما تونستید،پس من هم حتما میتونم💪💪💪
U can…I can.
دوشنبه.۱۴۰۰/۳/۱۰
به نام خدا
مشکل اینجاست ما با غذا احساسی رفتار میکنیم و واقعا گرسنه بودنمون رو تشخیص نمیدادیم در گذشته اگر احساس غم شادی عصبانیت و هر احساس دیگری رو با خوردن برطرف میکردیم که این یک اعتیاد هست که استاد هم عرض کردند
و به نظرم مقابله کردن و عادت کردن به رفتار صحیح اینکه تنها زمانی که واقعا گرسنه هستیم غذا میل نه برای اینکه حوصلمون سر رفته باشه باید منتظر بمونیم و صبر بکنیم تا زمان گرسنگی واقعی خودشون رو نشون و دلیل اینکع در گذشته ما نمیتونستیم جلوی خودمون رو بگیریم و داعم در حال خوردن بودیم این بود که اجازه نمیدادیم بدن پیام گرسنگی واقعی رو به ما بدهد وبه لطف خدا و هدایت من این روند هر روز داره بهتر میشه و ممنون از استاد عزیز که زحمات فراوانی رو میکشند
سلام به همه دوستان گرامی و استاد عزیز
اعتراف می کنم که من هم در دوره ای اعتیاد پیدا کرده بودم به خوردن! این که هر مواد غذایی که در خانه بود باید می خوردم!! علاقه شدیدی به هله هوله پیدا کرده بودم! عاشق خوردن بیسکوییت شده بودم. زیاد می خوردم. هر روز می خوردم. هر خوراکی که وارد خانه می شد. می خوردم. بستنی هم زیاد می خوردم. با این فکر که باید بخورم تا بدن قوی داشته باشم تا به این بیماری جدید (کرونا) مبتلا نشم. (یکی نبود بگه آخه این خوراکی ها و شیرینی های مصنوعی چه تاثیر مثبتی رو بدنت داره!!!!). عصبی هم که می شدم می خوردم.
الان مدتیه که با کار کردن روی ذهنم مثل قبل شدم. میل به خوردن ندارم. چون واقعا بدنم نیاز نداره. هر روز به خودم آفرین می گم. هر روز خودم رو تحسین می کنم.
می خوام قانون بذارم. قانون تشویقی!
اینکه برای خودم امتیاز بذارم. هر روز که خوراکی در دسترسم بود و گرسنه نبودم و اون رو نخوردم به خودم امتیاز مثبت بدم. بعد از جمع شدن امتیازها برای خودم جایزه می گیرم! (یه امتیاز منفی هم می ذارم برای وقتی که گرسنه نیستم و چیزی می خورم)
از امروز امتیاز دادن رو شروع می کنم و نتیجه اش رو براتون می گم.
برای همه اندامی متناسب و جسم و روح و ذهنی سالم و قدرتمند آرزو می کنم.
سلام به استاد گرامی و دوستان خوبم
کاملا درسته استاد.چاقی یه اعتیاده و بقول شما خطرناکتر از همه نوع اعتیادها.چون مواد چاق کننده فراوون و کسی فرد چاق رو یه ناهنجار اجتماعی نمیدونه و ای کاش میدونستن. شاید زودتر به فکر لاغری میوفتادیم.نه الان که سی کیلو اضافه دارم.یعنی کاش حتی نمیگفتن معتادها چه موادمخدر چه چاق ها مریض ن وباید درمان شن. میگفتن مجرمن و میگرفتنمون به مجازات.بلکم بعد لاغری آزادمون میکردن و اونوقت باقی عمرمونو لاغر زندگی میکردیم. یکم خنده داره شاید ولی بخدا من یکی خیلی خسته م استاد.صورتم رو بخاطر شما و دوره ای که عاشقشم زورمی سرخ نگه داشتم که امیدم قطع نشه که ادامه بدم ومیدم .تا آخرین قطره خودت تا ایده آل شدن ادامه میدم .استاد من هشت ماهه با شمام.با افتخار و رضایت.بهترین لحظات عمرم اینجاست ولی خوب نتیجه ای نگرفتم.من اصلا تقصیر رو گردن شما نمیندازما.نه. تقصیر خودمه که فراموشکارم.دارم با سرعت ۱۶۰تا تو مسیر لاغری میرم و کلی نتیجه گرفتم یهو مریض میشم دوهفته استعلاجی در منزل وبعد مدتی آثار دردو کسالت بیماری و بعد کار سنگین مجدد و……فراموش میکنم. مگه نه اینکه چون من لاغری با ذهن روآموختم نباید از یادم بره.آره آره آره. میدونم جوابم اینه که من چون هنوز کامل یاد نگرفتم زودی فراموش میکنم. دوره متکمیل شه وفقط ادامه بدم همه چیدرست میشه.استاد گاهی اینجوری دلخورم.از خودم.از اینکه چند کیلو کاهش وزن داشتم.مطم،نم.بحدی لباسام گشاد شده بودنکه ذوق میکردم ولی طی یه مدت بیماری برگشت.چون فکرمیکردم مریضم دیگه باید بخورم جون داشته باشم.هر کیم زنگ میزد همینارو میگفت منم ریسک نکردم و یواش یواش اصول دوره یادم رفت و فکر کنم الان که اینجام تموم نتیجه مو هدر دادم.از اول برگشتم سر خونه اول.استاد پسرفت حال آدمو میگیره و من از قدیم شروع مجدد واسم سخت بوده. من تموم مس،ولیت چاقی خودم رو بر عهده مبکیرم و در اینکه ادامه میدم شکی ندارم ولی از خودم دلخور و ناراحتم.بقول شما میخوام این معتاد آسان ودیوانه روبا الفاظ بدی خطاب کنم تا دیگه تکرار نکنه. مگه نه اینکه میدونیتی نخوردنها چقد لذت داره.پس چی شد. خدایا کمکم کن دوباره بیام تو مسیر. من میخوام اعتیادمو ترک کنم.کمکم کن.
استاد کمکم کنین
سلام دوست عزیز
اتفاق خاصی نیست
یکی از فرمول های قبلی وقت عمل کردنش بوده و عمل کرده
شما هم به آنچه میل داشتی اقدام کردی
و یک فکر اشتباه سبب بروز این مساله شده
ادامه بدید
خیلی خوبه که متوجه شدید فرمول ها به چه شکل نتیجه می دهند
یک فرمول ساده چقدر میتونه موثر باشه
حالا متوجه شدی با جدیت بیشتر باید ادامه بدی
چشم استاد نازنین.خیالتون راحت. من بهشت لحظاتم اینجاست.حتما ادامه میدم.کجا برم از اینجا بهتر. من از امروز دارم فایلایی که از نظر خودم شاهکار شمان رو دوباره مرور میکنم. مخصوصا فایل لذت بردن از نخوردن ها.استاد من از اول دوره که با شمام همیشه از دیدن همه فایلاتون لذت میبردم ولی همه فایلای هفته هشتم شما رو عاشقانه دوست دارم و اسم دو تا فایل تونو گذاشتم تیر آخر استاد. استاد من تموم دوره منتظر این تیر آخر شما بودم و وقتی دیدمشون از شدت ذوق اشک میریختم.یه خواهشی دارم استاد مهربون. شما که همه ما رو بهتر از خودمون میشناسین.چه فایلی رو برای هنرجوی عاشق لاغری که یکم از مسیر خارج شده توصیه میکنین تا دوباره با اشتیاق بیشتر به مسیر برگرده. خواهش میکنم.من عاشق آگاهی های تازه و ناب شمام.
سلام دوست عزیز
فایل خدای لاغری
https://tanasobefekri.com/laghari-god/
با سلام و سپاس از نظری که گذاشتیننظر من با توجه به مطالبی که خواندیم و شنیدیم این که مواد غذایی چاق کننده نیستن و قدرت ذهن ماست که به آنها فرصت تسریع در تجمع مواد در بدنمون رو میده.
سلام خدمت دوستان
سالها ب موادغذاایی اعتیاد داشتم یه اعتیاد آسان و در دسترس که خیلی راحت در اختیار من گذاشته میشد وهیچ منعی برای من نداشت ،تازه خیلیم عادی میدونستم اینکه سوخت و سازم بالاست ونیاز به مواد غذایی بیشتری دارم و یا ژنتیکی چاقم واستخون بندیم درشته و طبیعی هست ک بخوام بیشتر بخورم و در خونواده ک مادرمم خوردن رو یه چیز عادی میدونست ومیگفت کما معدمون بزرگه وزیاد میخوریم وخوردن مواد غذایی باعثمقاوم شدن بدنمون در برابر بیماری هاست و اینه ک ما زیاد میخوریم عادیه ؛بس در خونه ی ما هیچ قانون منع کننده ای برای غذا وخوراکی ها نبود و همه آزاد بودن ک خیلی راحت هر موقع از هر مقدار مواد ک دوست دارند استفاده کنند و ب مرور اعتیاد ب مواد غذایی در خونواده ما بیشتر و بیشتر میشد و از اون طرفم چون ما باورهای غلط زیادی راجب مواد غذایی وجاق کننندگیشون داشتیم و اعتقاد داشتیم ک موادی ک مصرف میکنیم بیشترشون چاق کننده اس بس خیلی راحت هممون ب سمت و سوی چاقی میرفتیم .
من مدتی هست ک برای خودم قانون هایی گذاشتم از مواد غذایی در مواقع نیاز واقعی و گرسنگی واقعی بدنم استفاده میکنم ، مواد غذایی وخوراکی هارو برای تفریح و سرگرمی جلو تلویزیون مصرف نمیکنم هر چند ک اونقد مشغول فایلا میشم و تلویزیون دیدنم داره ب حد صفر میرسه ولی باز هم از کواد غذایی در هر شرایطی ب عنوان تفریح استفاده نمیکنم ،ب دیگران تارف و اصرار برای مصرف مواد غذایی نمیکنم وخودمم وقتی دیگران تارف میکنن اگه میلی برای خوردن نداشته باشم خیلی راحت پاسخ منفی میدم و استفاده نمیکنم 🥰
بنام خداوند هدایتگر سلام ب همه ی دوستان عزیزم و استاد عزیز. گام دهم چاقی یک نوع اعتیاد است مواظب باشید ،این جمله خیلی سنگیه و خیلی ناراحت کننده ک من یک معتاد ب مواد غذایی ام و این خیلی بده و واقعا حالم بده وقتی ک مطالب رو میخوندنم ،البته اینم بگم من یک بار تا گام سی و سه وچهار رفتم ولی خوب عمل نکرده بودام دیدگاه نمیزاشتم دوباره برگشتم و از اول شروع کردم با این که خوب عمل نکرده بودم خیلی از رفتارم تغییر کرده گفتن کلمه میل ندارم یکی از آرزو های من بود توی این مدت همیشه چندین و چند بار واقعا میل نداشتم و گفتم میل ندارم همیشه کسایی ک میگفتن میل ندارم و ادمایی باکلاسی میدیم و خودمو بی کلاس اصلا درک نمیکردم چطور نمی تونه ولی خدا رو شکر منم دارم ب جمع با کلا س می پیوندم😂😂😂 تو این مدت ک همراه شما عزیزان در مسیر لاغری با ،شما دوستان عزیز و استاد مهربان هستم و تقریبا ۸۰ درصد از تمارین رو عملی کردم بعضی روزا احساش میکنم تمام بدنم داره نفس میکشه سبک شدم و از این حس بالاتر برای من چیزی نیست ممنون از استا جان .
ودر آخر توی دیدگاه یکی از عزیزان این مطلب رو نوشته بودن ک ما میگیم آدم معتادی ک ب خودش رحم نکنه چطور ب خانوادش رحم میکنه
منم این حرف رو زیاد شنیدم ان شاالله ک دیگه با بدن عزیزمون رحم کنیم اینقدر غذا و تنقلات اضافه وارد بدنمون نکنیم،و در همه چیز اعتدال رو رعایت کنیم🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
چاقی اعتیاد آسان است.مراقب باشید
اعتیاد چه واژه ی ویرانگری که وقتی بحث یک نفر میشه و توی وصف شخص میگن معتاده چه شود😔دیگه همه میگن این که به خودش رحم نکرده چطور میخاد به فکر زن و بچه اش و خانواده اش باشه آخرشم سنکوپ میکنه و تلف میشه😔متاسفانه در همسایگی ما دو تا خانواده معتاد هستن و کاملا اخلاقشون آگاه هستم و نتیجه معتادی به چشم دیدم مدام اعصاب خردی و دعوا وکتک کاری و …. نه خود معتاده آرامش و آسایش داره نه همسایه ها😔😔😔
چقدر خوب استاد مثال زدن که چاقی هم یه جور معتادی هست .
چقدر خوبه وقتی از یه موضوع اطلاع کامل داری و خوب درکش کردی توی زندگیت پیاده کنی .
واقعااا همینه که استاد می فرمایند هست ما هم خودمون اسیر مواد غذایی با رنگ ولعاب های متفاوت و بسته بندی های متنوع کردیم و حسابی به خودمون رسیدیم انگار ما به غیر از خوردن برنامه ای دیگه نداریم و یک درصد هم آخر و عاقبت چاقی رو برای خودمون جدی نگرفتیم و فکرمیکنیم فقط برا دیگران هست و ما از اون مبرا هستیم 😔
خیلی جالبه من حالم از معتاد و بوی مواد وسیگار به هم میخوره ولی هیچوقت فکر چاقی و معتاد بودن خودم نبودم
انشالله از الان به بعد قدرتمند تر از همیشه به فکر ترک کردن عادت بد غذایی خودم هستم 🙏
سلام به استاد و دوستان عزیز
چقدر این فایل عالی بود، تا حالا از این منظر به چاقی توجه نکرده بودم، هر وقت اسم اعتیاد میومد من تنهای تنها فکرم به مصرف مواد مخدر میرفت. نمیدونستم که آدم میتونه به هر چیزی در زندگی اش اعتیاد داشته باشه، اعتیاد به خوردن، اعتیاد به خوابیدن، اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به موبایل، اعتیاد به بازیهای کامپیوتری، اعتیاد به کار و …
واقعا افراد چاق خیلی به مصرف مواد غذایی اعتیاد دارند و چون هیچ قانونی هم در این زمینه نیست خیلی راحت و ساده معتاد میشند و این اعتیاد رو نسل به نسل منتقل میکنند و زندگی عزیزانشون رو هم تباه میکنند.
حالا که من این آگاهی رو پیدا کردم و متوجه خطرش شدم، من مسئولیت اعتیادم رو بر عهده میگیرم و تمام سعی و تلاشم رو میکنم که از این اعتیاد رها بشم و خودم و نسل آینده ام رو از این گرفتاری نجات بدم.
قوانین های من برای ترک اعتیاد چاقی:
1. چاقی خودم رو طبیعی ندونم.
2. در مورد چاقیم با دیگران صحبت نکنم.
3. برای خوردن از قبل نقشه نکشم.
4. مواد غذایی رو دور خودم جمع نکنم.
5. هر وقت گرسنه بودم غذا مصرف کنم.
6. حرص و ولع نداشته باشم و تندتند غذا نخورم.
7. به اندازه نیازم غذا مصرف کنم.
8. به محض دریافت پیغام سیری دست از خوردن بکشم.
9. اجازه ندم بسته بندی شرکتها حد و مرز خوردن واسه من تعیین کنند.
10. در برابر تعارفات دیگران بگم میل ندارم.
11. انتظار نداشته باشم دیگران به من غذا تعارف کنند.
12. برای احترام گذاشتن به دیگران غذا تعارف نکنم.
13. کانال های آشپزی رو دنبال نکنم.
14. لذت و تفریح رو از خوردن تفکیک کنم.
15. از خوردن برای سرگرمی استفاده نکنم.
16. غذا رو به موضوعات مختلف ارتباط ندم.
17. ریزه خوری نداشته باشم.
18. به غذا برچسب (پرکالری/کم کالری) نزنم.
19. قدرت رو از مواد غذایی بگیرم.
20. بدنم رو پارکینگ بیماری ها نکنم.
بنام حق❤
سلام به همگی
بی وقفه بریم سراغ 👣 گام 1️⃣0️⃣ چاقی، اعتیاد آسان است، مراقب باشید
❓ابتدا بررسی کنیم اعتیاد چیست؟🤔
✅ تعریف اعتیاد (Addiction) در طی دهههای گذشته تغییرات زیادی را تجربه کرده است. در گذشته تعریف اعتیاد صرفاً به وابستگی به مواد مخدر شیمیایی (Substance Dependence) محدود بود.
بعدها اعتیاد رفتاری (Behavioral Addiction) هم مورد توجه قرار گرفت
ولی ماجرا وقتی جدیتر شد که شکلهای دیگری از اعتیاد هم به تدریج رواج یافت، مردم احساس میکردند که با شکلهای دیگری از اعتیاد مواجه هستند
اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و رسانه های اجتماعی،اعتیاد به موبایل،اعتیاد به بازیهای کامپیوتری و اعتیاد غذایی و….تنها نمونه هایی از این اعتیادهای جدید هستند که ما با آنها مواجه هستیم
🤔 اعتیاد چیست❓
✴ هر نوع درگیر شدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش برای ذهن ما خوشایند بوده و هر بار تجربه آن محرک، رغبت درونی ما را به ◀️ تکرار ▶️ آن تجربه بیشتر کند.
طبیعی است که صرف خوشایند بودن یا صرف داشتن اثرات نامطلوب نمیتواند به معنای اعتیاد و معتاد شدن باشد. نشستن پشت ماشین و رانندگی در شهر، به شرط خلوت بودن خیابانها میتواند خوشایند باشد. ضمن اینکه اثرات نامطلوب هم دارد (به دلیل فشارهایی که به بدن وارد میشود و همینطور جایگزین شدن به جای پیاده روی). اما نمیتوان این رفتار را اعتیاد نامید.
✴ آنچه مهم است جمله آخر در تعریف اعتیاد چنین است: اینکه رغبت ما به تکرار یک تجربه افزایش یابد.
✅ در اعتیاد به مواد غذایی به سادگی، فرد به تنقلات معتاد می شود همانطوریکه معتادان مواد مخدر به مواد مخدر معتاد می شوند. این شامل همان مناطق در مغز، همان انتقال دهنده های عصبی و بسیاری از علائم یکسان می باشد.
🤔 اعتیاد غذایی چیست❓
گاهی از اوقات میبینید که نمی توانید جلوی خوردن چیزی را در خـــودتان بگیرید، به آن اعتیاد غذایی گفته می شود. اعــتیاد غـذایـــی در شکل ها و انواع مختلف وجود دارد کـه میـتـواند به چاقی بیش از حد، دیابت، فشار خون و سایر بیماری های خطرناک منجر شود.
🤔 نشانه های اعتیاد غذایی چیست❓
✅ هیچ آزمایش خون برای تشخیص اعتیاد به مواد غذایی در دسترس وجود ندارد. درست مانند دیگر اعتیاد ها، از روی علائم رفتاری تشخیص داده می شود.
🔴 علائم اعتیاد غذایی میتوانند جسمی، روحی یا اجتماعی باشند شامل:
– اشتیاق شدید به غذا خوردن
– صرف قسمت عمدۀ وقت خود به غذا
– احساس سرمستی و خوشی حین خوردن غذا
– تلاش های بیوقفه برای کنار گذاشتن این عادت که منجر به شکست میشوند
– از دست دادن کنترل بر روی این که چه مدت، چه قدر و چه زمانی غذا باید خورد
– احساس شکست در روابط خانوادگی، فردی، اقتصادی
– نیاز به خوردن غذا برای تخلیه احساسات
– تنهایی و یواشکی خوردن غذا برای عدم جلب توجه
– خوردن به هنگام ناراحتی جسمی یا درد
بعد از خوردن نیز فرد درگیر با احساسات منفی مانند:
– خجالت
– احساس گناه
– ناراحتی
– از دست دادن اعتمادبهنفس
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
قانون مشخص کننده محدوده هر موضوعی است
هر حکومت و کشوری بر اساس یه سری قوانین که توسط رهبران آن وضع شده رهبری و اداره میشود. بنابراین هر موضوعی در کشورها تابع یه سری قوانین است.
قوانین دو دسته هستند
↖️ قوانین هدایت کننده
↙️ قوانین منع کننده یا بازدارنده
1️⃣ قوانین هدایت کننده:
دستورالعمل هستند که مشخص میکنند که فعالیت ها به چه شکل باید انجام شود مانند قوانین صادرات و واردات
2️⃣ قوانین منع کننده:
حد و مرزهایی رو مشخص میکنتد که مانع از انحراف افراد میشوند و بازدارنده هستند مانند قوانین قاچاق کالا
دولتها با وضع قوانین سعی میکنند مانع انحراف افراد، هرج و مرج در جامعه و ناهنجاری ها شوند
دولت ها برای هر فعالیت و کاری که خطر آفرین هستند و موجب آسیب فردی یا اجتماعی شوند خط قرمز قائل میشوند و قانون وضع میکنند مانند حمل اسلحه یا مواد مخدر و…
اما موضوعات بسیار مهمی در جامعه وجود دارد که در عین حال که بسیار خطر آفرین و دردسرساز هستند اما هیچ قانونی برای آنها وضع نشده است مانند فروش و مصرف سیگار، چاقی و…
🤔 میزان خطرناک بودن یک فعالیت یا رفتار را چه کسی تعیین میکند⁉️
دولتها یا سیاستمداران چه کسی یا کسانی تعیین میکنند که چه موضوعاتی بیشتر خطر آفرین است و باید برای آنها قانون وضع کرد؟
🤔الان که دولت ما برای مصرف سیگار قوانینی وضع نکرده ما باید این همه مصرف کننده مواد مخدر داشته باشیم⁉️
🤔الان که دولت ما برای پرخوری و چاقی قوانینی وضع نکرده ما باید این همه افراد چاق و دچار اضافه وزن داشته باشیم⁉️
🤔بدلیل اینکه سیگار(مواد غذایی) به وفور و به آسانی در دسترس هست و با تنوع مختلف و قیمت های متنوع در دسترس است و برای مصرف بیشتر آن تبلیغات هم میشود باید این همه افراد سیگاری (چاق) داشته باشیم⁉️
🤔اگر دولتها افراد را از صدمه زدن به خودشان منع نکنند ، افراد خودشان هم نباید به فکر سلامتی خودشان باشند⁉️
🤔هر چی آزاد باشد و منع قانونی نداشته باشد و یا مجازات نداشته باشد باید این همه فرد در جامعه بهش مبتلا شوند و هیچکس نباید به فکر خودش باشه⁉️
🤔چرا ما این همه افراد چاق در جامعه داریم⁉️
🤔چرا قانونی برای منع چاق شدن وجود نداره این همه افراد با اضافه وزن مختلف وجود دارد⁉️
چون به ظاهر خیلی ضرر آنچنانی ندارد قوانین زیادی برای آن وضع نشده است موجب شده مصرف سیگار بیشتر از سایر دخانیات و مواد مخدر باشد، افراد بیشتری در جامعه دچار چاقی و اضافه وزن باشند
بدلیل اینکه قوانین کمتری برای آن وضع شده است
بیشتر و به راحتی در دسترس و جلوی دید است
و حتی تبلیغات هم در این زمینه انجام میشود
📛 بله چاقی هم یه نوع اعتیاد است 📛
⚠️ اعتیادی که هیچ قانون منع کننده ای و خط قرمزی برای آن تعریف نشده است☠
⚠️ اعتیادی که مواد مصرفی آن به وفور در همه جا وجود دارد☠
⚠️ اعتیادی که با انواع تبلیغات رسانه ای ما رو به مصرف بیشترش دعوت و تشویق میکنند☠
⚠️ اعتیادی که خیلی سریع از هر نوع اعتیاد دیگری دارد گسترش می یابد☠
⚠️ اعتیادی که از سنین خیلی کم و کودکان به آن مبتلا میشوند☠
⚠️ اعتیادی که خیلی از والدین مشتاقانه فرزندان شون رو به معتاد شدن مصرف مواد غذایی تشویق میکنند☠
⚠️ اعتیادی که خیلی آسان میشود به آن معتاد شد☠
⚠️اعتیادی که مثل هر نوع اعتیاد دیگر رهایی و ترک آن سخت و طاقت فرسا است☠
⚠️اعتیادی که هر بار ترکش کردی دوباره به راحتی میتونی بهش مبتلا شوی☠
⚠️اعتیادی که مبتلا شدن به آن نشانه احترام است☠
⚠️ اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت آن را به یکدیگر تعارف میکنیم☠
⚠️ اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی آسان و در اوج لذت وارد بدن ما میشود☠
⚠️ اعتیادی که ارزان ترین نوع اعتیاد است ☠
❓ حالا باید چیکار کنیم دچار این اعتیاد نشویم❓🤔
یا راه های مقابله و رهایی از دام این اعتیاد چیست❓
✅ هر علت و عوامل و بهانه و تصویری که راجب اضافه وزن مان داریم را باید رها کنیم و مقصر اصلی هر کیلو اضافه وزن مان رو خودمان بدانیم و تصمیم بگیریم از این اعتیاد آسان و خطرناک خلاص بشیم
✅ حالا که کشورها قانونی برای چاق شدن و اضافه وزن افراد ندارند باید برای سلامتی خودمان و فرزندان مان قوانینی برای این نوع اعتیاد آسان برای خانواده خودمان وضع کنیم تا راه های مبتلا شدن به این اعتیاد آسان را از دسترس خارج کنیم
✅ در خودمان بیشتر توجه کنیم و به رفتارهایی که باعث این اعتیاد در خودمان یا فرزندان مان شده است را پیدا کنیم
✅ باید به رفتارهامون توجه و فکر کنیم که چه رفتارهای خطر آفرین برای خودمان و فرزندان مان و نزدیکان مان داریم
✅ بی نهایت مواد غذایی داریم که کار رو خطرناک میکنه و تبلیغات گسترده و انواع بسته بندی های رنگارنگ و رستوران های متنوع و… خیلی باید نگاه مون به مواد غذایی و مصرف آنها ، دیدگاه مون نسبت به چاقی تغییر کند
✅ ارتباط دادن و مصرف کردن مواد مصرفی با موضوعات مختلف و در هیجانات و احساسات مختلف را از بین ببریم، یعنی برای تفریح،سرگرمی،احترام گذاشتن به دیگران،ابراز علاقه و لطف و محبت،لذت بردن،کنترل عصبانیت و خشم،استرس،و… مواد غذایی مصرف نکنیم📛
تمرین گام 1️⃣0️⃣ آگاهانه قوانینی برای منع ترویج اعتیاد مواد غذایی و چاقی وضع کنید.
ارتباط دادن مواد مصرفی با موضوعات مختلف ممنوع📛
پاسخ مثبت دادن در مقابل تعارف دیگران در هنگام سیری ممنوع📛
اضافه خوری وپرخوری ممنوع 📛
انتظار داشتن تعارف و اصرار دیگران به خوردن من ممنوع📛
اصرار به خوردن و تعارف غذا به دیگران ممنوع📛
خوردن هنگام خشم وعصبانیت و استرس ممنوع📛
خوردن زیادی انواع تنقلات در حین سفر ممنوع📛
چند مدل غذا و دسر و پیش غذا درست کردن ممنون📛
خوردن موقع بیکاری وبی حوصلگی ممنوع📛
خوردن برای تفریح وسرگرمی ممنوع 📛
پرخوری در گردش ودورهمی ومیهمانی وجشن ممنوع📛
توجه وفکر کردن به خوردن و غذا ممنوع 📛
خوردن موقع سیری ممنوع📛
مقصر و دلایل چاقی ام رو دیگران و عوامل بیرونی دانستن ممنوع📛
با عجله وتند غذا خوردن ممنوع📛
نقشه کشیدن برای غذا خوردن ممنوع 📛
دعوا بر سر خوردن ممنوع 📛
ترس از غذا ممنوع📛
احساسات بد و منفی مانند احساس گناه،خجالت،بی اراده بودن،عدم اعتماد به نفس، عذاب وجدان بعد از خوردن ممنون📛
سرگرم و ساکت و آرام کردن کودکان با خوراکی ممنوع📛
تشویق کردن و قول جایزه با انواع خوراکی های مکرر برای کودکان ممنوع📛
حرف زدن در مورد چاقی خود ممنوع 📛
خوردن به هنگام ناراحتی جسمی و درد ممنوع📛
وقت عمده و زیاد صرف کردن برای خرید یا تهیه مواد غذایی ممنوع📛
حرص و ولع و اشتیاق زیاد به خوردن ممنوع📛
بشقاب بزرگ ممنوع 📛
تشویق واصراربه غذا خوردن کودکان ممنوع📛
دیدن برنامه های آشپزی ممنوع📛
ریزه خواری ممنوع 📛
خوردن برای تخلیه احساسات ممنوع📛
ناخنک زدن به غذا ممنوع 📛
تنوع غذایی در هر وعده ممنوع📛
خوردن مواقع حواس پرتی مانند تماشای تلویزیون ممنوع📛
نگران بودن از تمام شدن مواد غذایی ممنوع📛
خوردن اضافه و مانده غذا ممنوع📛
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠
با سلام و سپاس از دیدگاه و نظر بسیار عالیتونمطلبی که در سایت قرار دادید بسیار ارزشمند بود
خطرناکترین و ارزانترین که اولین رده اعتیاد رو به خودش اختصاص داده، فکر کردن که من اسمشو میزارم خیال کردن(چون از فکر کردن یک نتیجه منطقی بدست میاد)و اگه هم توجه کنید همه ما معتادان به غذا، معتاد به فکر کردن غذا هستیم…. حداقل من ندیدم که چاقی بگه که من در طول شبانه روز به این که چی بخورم فکر نکنه…توضیحاتتون بسیار ارزشمند بو و تشکر میکنم.
باسلام
من دوروزه این فایل رو گوش میکنم و توضیحات دوستان رو میخونم ولی مطلبی نمیتونم بنویسم
نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم .
به نظر خودم آدم پرخوری نیستم که به موادغذایی خیلی وابسته باشه .زیاد نمیخورم که باعث حالت تهوع بشه .اگه غذام زیادی چرب باشه حتما تپش قلب میگیرم .غذای مونده رو من دیگه نمیخورم یا از یک جعبه شیرینی یک یا دوتا می خورم .یا برنج وماکارونی کمتراز دو کفگیر میخورم .
اینها توی ذهن من هست که من زیاد پرخوری نمیکنم .(امکانش هست که پرخور نبودن من یک باور غلط باشه ؟)
چون همیشه از خوردن میترسیدم وحالا فهمیدم این یگ باور غلط بوده یا اینکه الان که نمیتونم ورزش کنم دارم تندتند چاق میشم .باور غلط بوده .
بافایل های زیبای استاد امسال عید رو با آرامش شروع کردم .اول به غذام توجه میکنم بعد بالذت میخورم و نمی ترسم .فهمیدم غذا منو چاق نمیکنه .وبا کمال تعجب خیلی زود بدون حس پرخوری سیرمیشم .تا زودتر به لطف خدا از دام این قول اعتیاد رها شوم .
بااینکه تازه این دوره رو شروع کردم یک حس سبکی و شادابی دارم .دلم میخواهد که شکرگذار بیشتر خدای باشم که این سایت رو در مسیر من قرار داد .
دوست عزیزم بابت کلی تغییرات عالی که داشتید بهتون تبریک میگم و این نشان دهنده اینه که در مسیر صحیح و درستی قرار گرفتید و دارید عمل میکنید👏👏👏🌹🌹🌹🌹
هر فرد چاق علت یا علت هایی برای چاقی خودش عنوان میکنه تا مقصر چاقی خودش رو گردن نگیره و مسئولیت چاقی خودش رو بر عهده عوامل و دیگران قرار بده و جرقه حالت طبیعی بودن اضافه وزن را در ذهن خودم بزنه و در نهایت به این نتیجه برسه که چاقی من طبیعی است، در صورتیکه چاقی ما حاصل یه سری رفتارها و عادت ها و باورها و فرمول های ذهنی ما هست
ذهن منی که چاق هستم با ذهن فردی که متناسب هست فرق داره و این تفاوت باعث شده که اون لاغر و متناسب و من چاق و دچار اضافه وزن زیاد باشم
قبلا باورهای اشتباه زیادی در مورد چاقی خودم داشتم
اینکه چاقی ام ارثی و ژنتیکی هست
اینکه من که آدم پرخوری نیستم
اینکه من اگه آب هم بخورم چاق میشم
و صدها باور اشتباه دیگه
این دلایل و حرف ها زمانی قدرت پیدا کردند که من باورشون کردم
و زمانی قدرتمند تر شدند که من اونا رو مثل قطعات پازل کنار هم چیدم
به قول قدیمی ها یه دست صدا نداره، یا قطره قطره جمع گردد و وانگهی دریا شود
یک دلیل برای چاقی ام، یا یه رفتار و عادت اشتباه، یک باور، یک فرمول ذهنی اشتباه احتمالا آنقدر قدرتمند نبوده که برام اضافه وزن حدودا ۴۰کیلویی بوجود بیاره
قدم اول توی متناسب شدن اینه بپذیریم که
من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم
من مسئول چاقی و اضافه وزن خودم هستم
نه خانواده، نه هیچکسی، نه مواد غذایی و نه هیچ عوامل بیرونی رو من نمیتونم بهانه و دلیل چاقی ام قرار بدم و اونا رو مقصر بدونم
باید توی خودم بگردم دنبال چاقی و اضافه وزنم….
بیرون ز تو نیست هر آنچه خواهی تویی….
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠
سلام دوست عزیز شاید برای شما دروهله اول پرخوری به نظر نرسه اما احتمالا شما پرخوری پنهان دارید ما عادت کردیم پرخوری رو زیاد خوردن تصور کنیم فقط ولی من افراد ی رو میشناسم که چاق شدن بدون خوردن زیاد خوردن ولی چطور به رفتار خودتون خوب دقت کنید موقع خوردن احساس گناه میکنید واسترس دارید کالری خوراکی هارو میشمارید واز خوردن بعضی خوردنی ها وحشت دارید مثلا میترسید چرب ها چاقتون کنن یا شیرینی ها مریضی وچاقی براتون به ارمغان بیارن دوره ای رژیم گرفته بودین قبلا وبعضی وقت ها خودتون آزاد میگذاشتین که از خوراکی های ممنوعه بخورید وقتی گرسنه نبودین مثلا بعد کمی غذا خوردن چای وشیرینی میخوردین یا میوه روی غذا یا ترشی برای هضم غذا اگه هر کدوم از این موارد دارید یعنی دارید طبق فرمول چاقی عمل میکنید باید دروهله اول ترس از مواد غذایی رو کنار بگذارید وبدونید که هیچ ماده خوراکی اعم از چرب وشیرین وسرخکرده موجب وباعث چاقیشما نیست دوم باید بدانید که خوردن باعث چاقی نیست واین پشت سر هم خوردن که یک عادت غلط حتی کم خوردن هیچ خوراکی اثر خوراکی دیگه رو خنثی نمیکنه هیچ خوراکی بقیه غذا رو هضم نمیکنه وچیت میل کردن ها بدترین کاریه که یک انسان درحق خودش انجام بده ترس ونگرانی رو از خودتون دور کنید وبا آرامش به اندازه نیازتون غذا بخورید در ضمن چاقی انسان هیچ ارتباطی به ورزش کردن ونکردنش نداره دوست عزیز به یاری خداوند با گوش دادن به فایل ها نگرشتون روز به روز بهتر میشه وپی به باورهای غلط خودخواهید برد درپناه خدا
نشان های دریافت شده
سلام دوست عزیز
ممنون که توجه کردید .اینها مرتب توی ذهنم تداعی میشد یکم خودمم میفهمیدم داره منو فریب میده .باپیام شما مطمئن شدم 🌺
سلام وتشکر بابت این همه مهر و عشقی که به همه افرادیکه گرفتار اضافه وزن هستن دارین من همیشه آرزو داشتم در یک گروهی باشم مثل جلساتی که مخصوص معتادان است که به هم کمک میکنن و از شر اعتیاد خلاص میشوند تا اینکه به صورت اتفاقی باسایت شما اشنا شدم دقیقا درست میگین من همیشه وقتی استرس داشتم غذا میخوردم دل تنگ میشدم غذا میخوردم از حل مشکلی به نا چاری برمیخوردم به غذا پناه می آوردم ولی از وقتی با سایت انرژی بخش شما آشنا شدم اشتهام کم شده دیگه برای مشکلاتم غذا نمی خورم قبل خوردن از خودم میپرسم واقعا گشنه هستی همین چند دستور العمل باعث شده که احساس میکنم از دست دیوی که در درونم بود و برای هر موردی به من پیشنهاد خوردن میداد رها بشم من این لذت زیبا رو مدیون شما هستم خدا بهترین ها در دنیا و آخرت نصیبتان کند
بنام ایزد دانا. گام دهم. چاقی اعتیاد آسان. با سلام خدمت دوستان گلم واستاد عطاروشن عزیز. سال نو رو تبریک می گم عید همگی مبارک. من چند روز قبل از سال نو به این گام رسیدم ودیگه فرصت نشد بخاطر شلوغی کار خونه دیدگاه بزارم. این چند روز بعد از سال تحویل هم به شدت مریض بودم. وخدارو شکر امروز بهترم وبرگشتم دوباره مقاله وویس وکامنت بچه هارو خوندم. من هنوز دوماه نشده که با سایت آشنا شدم ولی به شدت علاقه پیدا کردم به روش کار کرد ذهنم ومشتاقانه دنبال می کنم سایت رو. تا قبل از این چند روز با خودم فکر می کردم چقدر خوب تونستم با موانع ذهنیم آشنا بشم وچقدر عالی اونارو شناختم وموفق در کنترلشون شدم. اما بعد از این مریضیم برام روشن شد خیلی در اشتباه بودم وذهن چاقم خیلی ریشه هاش محکم تر از این حرف هاست. من به شدت از عید وتنقلات وخوراکی های عید می ترسیدم وچون از وسط های بهمن وارد سایت شدم این یه ماه ونیم قبل عید رو به شدت به خودم قول دادم مثل هر سال عمل نکنم ودچار حرص وولع نشم وزیاده روی نکنم. اما در کمال ناباوری عید شد ومن طبق هر سال عمل کردم واون روز اول خیلی زیاده رویی کردم وشبش به شدت حالم بد شد. مدتی بود خیلی بدنم راحت بود فشار شکم احساس نمی کردم اما اون شب به حدی حالم بد شد که دو روز تمام شکمم در حد انفجار بود. تازه فهمیدم بدنم چقدر کم به مواد غذایی محتاج بوده وواقعا من چقدر خارج از نیازش بهش غذا دادم دو روز تمام حتی آب هم نخوردم وآرزو کزدم باز شکمم آروم بشه باز یه ضعف وگشنگی کوچولویی رو داشته باشم تا امروز که این احساس زیبا باز سراغم اومد. ببخشین می دونم بی ربط به موضوع این گام بود. ولی اینارو نوشتم که هم به خودم وهم به کسی که ممکنه این نوشته رو بخونه گفته باشم نباید زود منتظر نتیجه بود باید خیلی تلاشمون رو زیاد کنیم تا بتونیم به همه لایه های پنهان ذهنمون دسترسی پیدا کنیم. من همیشه مطمعن بودم معتاد خوردنم واتفاقا وقتی سریالی نشون می داد که فرد معتادی تو ترک بود وچقدر حالش بد می شد واز هر روشی سعی می کرد برای تسکین دردش مواد مصرف کنه به همسرم می گفتم نگاه کن منم همین طوریم وقتایی که تو رژیم بودم اونقدر اخلاقم بد می شد وعصبی بودم ویه جورای خمار بودم😊که دخترم می گفت تو رو خدا مامان رژیم نگیر. ووقتی کلی با خودم گفتگوی ذهنی پیدا می کزدم وباالاخره ذهن چاقم مجوز ترک رژیم رو می داد وغذا مورد علاقمو می خوردم دقیقا مثل شخص معتاد خوش اخلاق وکیفور می شدم ودیگه عصبی نبودم. متاسفانه این واقعیت داره وچاقی یکی از خطرناک ترین نوع اعتیاد هست. چون منعی براش وجود نداره. وقانونی براش نیست.واگر ما خودمون به فکر نباشیم عواقب خوبی در انتظارمان نیست ومن از امروز برای ترک اعتیادم اقدام می کنم ویه سری قوانین برای خودم وضع می کنم وخودم می شم رهبر کشور وجودم 😊.1_به غذا وخوراکی فکر نکنم وتا فکرم رفت سمت خوردن ومرور خاطرات خوب از خوردن با چیزی خودمو مشغول کنم وفکرمو منحرف کنم. 2 _سعی کنم تا حداقل اگر به ضعف هم نرسبد ولی به گرسنگی جرعی هم شده برسم وبعد غذا بخورم وقبل از سنگین شدن دست از خوردن بکشم. 3_الان که خودم در مسیر خوبی قرار گرفتم وسعی دارم اعتیادم رو ترک کنم به دخترم هم کمک کنم ترک کنه ودیگه برای خوشحال کردنش خوراکی نخرم ونزارم لذت رو ففط در خوزدن ببینه.4_اگه برای تفریح به کوه ومسافرتی رفتم آخرین لذتم خوردن باشه وبا هدف دیدن طبیعت ونفس کشیدن ولذت بردن در جمع عزیزانم مسافرت کنم نه فقط خوردن 5_وقتی تلوزیون می بینم در کنار همسر ودخترم بیایم با بحث در مورد برنامه تلوزیون یا تعریف کردن خاطره یا یه بازی لذت ببربم نه آوزدن تخمه وخوردن تنقلات. خیلی دوست دارم بیشتر بنویسم ولی داره طولانی می شه برای همتون آرزو دارم سال 1400 بهترین احساس ها رو تجربه کنید وحال خوب رو برای همتون خواستارم از خداوند
کاملا درسته دوست عزیز👏👏👏👏
پرخوری یه نوع اعتیاد هست که مثل تمام اعتقادهای دیگه کسی قادر نیست یک شبه اونو ترک کنه و نیاز به صرف زمان،آموزش،استمرار،صبر و مقاومت، جا نزدن و مایوس نشدن و…دارد
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمام دوستان عزیز🧠💪🫀
سلام دوست همسیر
اینک مینویسید اصلا بد نیست
هر چی ک میتونه ب احساس خوبتون کمک کنه مانع ش نشید بریزید بیرون،بیاریدش روی کاغذ ، اصلا ب این فکر نکنید ، ک چقدر نوشتید ، کم هست یا زیاد،سعی کن احساسی رو حرفی رو و یا درکی رو بنویسید ک علارقم حس خوبی ک بهتون میده ،سبک تونم کنه،،ماهمه مثل هم هستیم از لحاظ اضافه وزن و شنیدن حرفا و رفتن راه و روش ها،،،پس هر چیزی رو ک مینویسید ما درکتون میکنیم ،پس با حرفامون ک میگید زیاد نوشتید خودتون رو موذب نکنید 😊🙏
ی نکته ای تو حرفاتون علارقم اون اشتباه پرخوری ک کاملا طبیعی هم هست بخاطر افکار های منفی و محدود چاق کننده ما😊 اون رفتار شما ک حتی آب هم نمیخوردید ،این یعنی اینک شما چون زیاداز مواد غذایی استفاده کردید یجوریایی خودتون رو باز از خوردن منع کردی بخاطر پرخوری ک این اشتباهه،،،و ی مانع است ،و شما یعنی ترس از خوردن داری
اینجور مواقع قرار شد القابی رو ب خودمون بگیم ک هدفمون رو بیاد بیاریم ،،ک لذت خوردن چندتا شیرینی یا چند قاشق غذا ،،یا لذت تناسب اندام و خوردن اندازه نیاز بدن،،،
چون اول راه هستیم همه ممکنه لیز بخوریم .دراین جور مواقع ی چند ثانیه وقت بذاریم باخودمون حرف بزنیم ک ایا نیاز بدنم هست این مواد غذایی یاحالا تنقلات و خوراکی ،⁉️ آیا همین یکباره دیگ نیست گیرمون نمیاد ؟! نعمت های خداوند بی نهایتن ،بهتره برای خودمون ارزش و احترام قایل بشیم و هر آشغالی رووارد جسم عزیزمون نکنیم ،از هرنوع مواد غذایی با هر رنگ و لعابی ….
باارزویی تناسب فکری و تناسب اندام😊🙏
با سلام
گام دهم: در تمام کشورها قانونهایی برای همه افراد وجود دارد یه سری قوانین برای همه جوانب زندگی قوانین هدایت کننده و قوانین منع کننده برای همه افراد در نظر گرفته شده قوانین هدایت کننده مثل قوانین راهنمایی و رانندگی که همه افراد ملزم به اجراکردن آن هستن و قوانین منع کننده مثل دزدی و قاچاق مواد مخدر وجود داره .
چاقی هم یه اعتیاد به مواد غذایی هست یادم میاد توی بچگیم اینهمه تنقلات و خوراکی در اختیار ما نبود اگرم بود پدر و مادرم نمیتونستن برای ما فراهم کنن خیلی کم پیش میومد بتونم توی مدرسه خوراکی بخرم چون پول حقوق پدرم اینقدر نبود که ۴ تا بچه مدرسه ای بتونن توی مدرسه خوراکی بخرن و همیشه حسرت آبمیوه و کیک و ساندویچ های مدرسه رو داشتم . بخاطر این باور اشتباه موقع مدرسه رفتن بچههام همیشه کلی خوراکی توی خونه میخریدم و میگذاشتم که اونا هم بیشتر وقتشون رو به خوردن اختصاص میدادن وقتی بچههام کوچیک بودن بخاطر شغل شوهرم توی یکی از شهرهای گرم جنوب بودیم که بخاطر گرما زیاد نمیتونستیم بیرون بریم و بیشتر اوقات توی خونه بودیم و برای اینکه بچهها بهانه نگیرن با خوراکی خوردن سرگرمشون میکردم و الان میفهمم که چقدر اشتباه میکردم چون به اونا هم اعتیاد به مواد غذایی رو یاد دادم .با گوش کردن به این فایل یاد رفتار زن داداشم افتادم ایشون خودش متناسب هست و بچههاش هم متناسبن یادمه هر موقع از سر کار یا بیرون میومد برای بچهها خوراکی نمیخرید یا زمانی که بچهها کوچیک بودن توی خونه هم تنقلات نداشت .
یکی از رفتارهای اشتباه آدم های چاق انبار کردن مواد غذایی توی خونه هست من خودم عادت داشتم نون زیاد میخریدم و اگر مثلا روغن کمیاب میشد من یه کارتن میخریدم و ذخیره میکردم ولی الان به لطف خدا که رفتارم رو اصلاح کردم دیگه به فکر این نیستم که چی هست و چی کمه یا چی نیسته . اگر یاد بگیریم که از موادغذایی به اندازه نیاز مصرف کنیم همیشه این مواد در دسترس مون هستن و اگر حریص باشیم همیشه فکر میکنیم باید هم بیشتر بخوریم و هم بیشتر انبار کنیم که یه موقع دچار کمبود نشیم 🙂 .
باید هر روز به خودمان یادآوری کنیم که ما در مسیر متناسب شدن هستیم و باید به تعهدی که به خودمان دادیم عمل کنیم وقتی که بیکار و بیحوصله هستیم نباید با خوردن خودمون رو سرگرم کنیم هر وقت احساس گرسنگی کردیم غذا بخوریم . شاید این رفتار اشتباه باشه ولی من برای اینکه هم خودم و هم بچههام عادت تنقلات خوری مون کم بشه یه مدت خوراکی نخریدم اگرم میخریدم کم میخریدم الان خیلی اوضاع خوب شده دیگه خوراکی و تنقلات ببینیم هم وسوسه نمیشیم که باید زیاد بخوریم بودن یا نبودن تنقلات توی خونه مون عادی شده اینهم از لطف خدا هست که من با استاد آشنا شدم و از آموزش های بینظیر ایشون استفاده میکنم البته هنوز در ابتدای راه هستم .
متاسفانه ما رفتارها و عادت ها اشتباه و زشت و فرمول های چاقی رو به صورت ناخودآگاه از همون دوران نوزادی بچه هامون بهشون انتقال و یاد میدیم، هر وقت نوزاد گریه میکنه سریع میگیم شیر میخواد🙄 چرا تمام توجه و فکر اول ما روی خوردن هست؟ چرا نمیگیم شاید گرمش شده باشه، شاید سردش باشه،شاید دلش یا جاییش درد گرفته،شاید زیرش رو کثیف کرده و… وقتی یک کم بزرگتر میشه بخاطر اینکه گریه ها و بهانه ها و لجبازی هاش رو آروم کنیم براشون خوراکی و تنقلات میخریم، قول و جایزه تنقلات و خوراکی میدیم و…
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمام دوستان عزیز🧠💪🫀
به نام خدایی که در این نزدیکیست. سلام. مسیر لاغری من گام دهم چاقی اعتیاد آسان در این جمله معانی زیادی وجود داره .1-چاقی یعنی چه؟ یعنی تجمع غیر طبیعی و بیش از حد چربی در قسمت های مختلف بدن که باعث اختلال در سلامت بدن میشه و فرد به انواع بیماریها مثل کبد چرب ، توقف تنفس در خواب، کمر درد ، پا درد، سکته قلبی، تیرویید، سکته مغزی ، ارتروز، .. مبتلا میشه،2-اعتیاد یعنی چه؟ هر نوع درگیر شدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش برای ذهن خوشایند بوده و هر بار تجربه تکرار آن محرک ، رغبت روانی فرد و به تکرار آن تجربه بیشتر میکنه..3-آسان یعنی چه؟ سهل ، ساده، راحت. پس با این تفاسیر یعنی پرخوری و استفاده از مواد غذایی در ذهن افراد چاق لذت و شادی و آرامش معنی شده وبا وجود اینکه صدمات زیادی واسه جسمش داشته ولی از تکرار تجربه اون به لذت رسیده واین جوری میشه که افراد چاق خیلی راحت و آسان.
وابسته و معتاد به مصرف مواد غذایی میشن
خداوند متعال جهانو براساس قوانین طبیعی و خاصی آفریده و بخاطر اجرای این قوانین طبیعت خیلی زیبا و جذاب و چشم نواز و دلنشینه .و در طبیعت هرچیزی با نظم خاصی سر جای خودش قرار گرفته
دولت ها سیاست مداران در کشور های مختلف در جهان قوانین خاص خودشون و دارن واین قوانین خیلی گسترده اند مثل قوانین دانشگاه ها ، مدارس، راهنمایی و رانندگی، جاده ها و راها، ادارات،کمرک….. اجرای قوانین باعث میشه که در جوامع هرج و مرج به وجود نیاد، و سرپیچی از قوانین باعث ازدیاد ناهنجاری در جوامع میشه و صدمات زیادی به همراه داره. قوانین معمولاً دو دسته اند . قوانین هدایت کننده، وقوانین منع کننده، 1-قوانین هدایت کننده همون طور که از اسمش معلومه یعنی قوانینی که ادمو راهنمایی میکنه یه سری از فعالیت ها طبق نظم پیش بره مثل قوانین راهنمایی و رانندگی که شخص راننده متوجه میشه که چه زمانی حرکت کنه، کجا توقف داشته باشه ، کی احتیاط دست کنه، کی و کجا می زنجیر چرخ ببنده، چه زمانی،سبقت داشته باشه، وکجا پارک کنه،
2-قوانین منع کننده، بازم همون طور که از اسمش پیداست یعنی قوانینی که ادمو از انجام یه سری از فعالیت ها منع میکنه و دولت برای اونا خط قرمز قایل شده مثل قاچاق مواد مخدر، قاچاق اشیای عتیقه ، قاچاق اسلحه،دزدی….
همه ما در جامعه افراد سیگاری زیادی رو دیدیم که در ملأ عام و در مکان های عمومی به صورت آشکار حتی نوجونا در سنین خیلی پایین سیگار میکشند چرا؟ چون قانون حد و مرزی برای استعمال دخانیات قرار نداده و سیگار به وفور در فروشگاه و سوپرمارکت ها به آسونی در اختیار همه هست و افراد سیگاری برای تهیه اون رنج و سختی رو متحمل نمیشن پس افراد سیگاری خودشونو مجاز میدونن که هر کجا و هر زمان که دلشون خواست میتونن سیگار بکشن با وجود اینکه مضرات استفاده از دخانیات خیلی بیشتر از مواد مخدره.ولی ما میبینیم که افراد معتاد به مواد مخدر خیلی مخفیانه و پنهان از دید دیگران مواد شونو مصرف میکنن چون مواد مخدر به فور و آزادانه همه جا در دسترس نیست. وافراد معتاد به مواد مخدر برای تهیه موادشون معمولاً دچار مشکل میشوند و همچنین قاچاق چیان مواد مخدر به صورت پنهانی وسری کار خرید و فروش مواد و انجام میدن چون دولت برای این فعالیت خط قرمز قایل شده و انجام این کار جرمه و با مجرم طبق قانون برخورد میشه. . حالا چرا این قدر افراد چرا افراد چاق و با وزن های خیلی بالا در جهان زیادن. چون برای مواد غذایی هم مثل استعمال دخانیات قانون خط قرمزی قایل نشده . و مواد غذایی به فور وبا بسته بندی های زیبا و شکیل در تمام فروشگاه ها و سوپرمارکت ها 🏦 خیلی راحت و آسان در اختیار همه هست و با احترام فراوان تقدیم افراد میشه ومردم برای تهیه مواد غذایی مشکلی ندارن وخیلی راحت و آسان و سریع هر زمانی که خواستن میتونن تهیه کنن حتی در زمان خیلی کوتاه وبا یک تلفن چون برای مصرف اون آزادن و ممنوعیتی ندارن خودشونو مجاز میدونن که هر زمان و هر کجا که دلشون خواست میتونن مصرف کنن وبه این شکل ما افراد کم کم مصرف مون بالا میره واصلا خودمونم متوجه نشدیم که کی وابستگی به مواد مخدر پیدا کردیم و انچه که قرار نبود اتفاق بیفته ، شد و ما معتاد شدیم و دیگه ترک کردن و دل کندن از مصرف برامون کاری سخت و رنج آور شد. تو این گام یکی دیگه از دلایل اضافه وزنم برام مشخص شد . اعتیاد و وابستگی به مواد غذایی . تازه الان متوجه شدم که چرا در تمام زمانهایی که من تلاش می کردم تا لاغر بشم ، با زحمت فراوان لاغر میشدم ولی وزنم ثابت نمی موند .و بعد از مدتی دوباره وزن قبلیم شایدم یه مقدار بیشتر بر میگشت ومن هی چاق میشدم و هی لاغر میشدم. چونکه ذهنم من وابسته و معتاد به استفاده از مواد غذایی شده بود و شیرینی لذت استفاده از مصرف اونو چشیده بود و ترک این لذت براش سخت و دشوار بوده.من معتاد شدم خیلی راحت و آسان بدون اینکه خودم متوجه بشم اعتیادی که خیلی با لذت وارد بدنم شد اعتیادی که خیلی ارزان همیشه در دسترسم هست ، اعتیادی که همیشه فکر میکردم مصرف اون منو قوی و نیرومند میکنه در صورتیکه داشته منو نابود می کرده و اعتیادی که توی مهمونی ها با تعارف اون به همدیگه هروز داریم بیشتر ترویجش میکنیم و همدیگه رو بیشتر تشویق میکنیم که که همه مون بیشتر مصرف کنیم و من ندانسته و نا خواسته داشتم این اعتیاد رو به بچه های بی گناهم یاد میدادم و بچه ها این رفتار های پر خطر مارو آموزش میبینند و در آینده جسم و اندام اونا میشه همین جسم و اندامی که الان ما داریم و داریم از داشتنش رنج میبریم .من رفتارا و عادات اشتباهی داشتم مثلاً هر وقت که بچه هام یه کار خوبی انجام میدادند جایزه 🏆 واسه شون خوراکیهای خوشمزه و مورد علاقه شونو میخریدم ولی همسرم که متناسبه همیشه جایزه براشون اسباببازی یا چیزای دیگه میخره و من همیشه دعوا دارم که خونه پر شده از اسباب بازی حالا تفاوت ذهن خودم و ذهن همسرمو میفهمم آخه ذهن ما افراد چاق پر شده از افکار مربوط به مصرف مواد غذایی خودمونم خیلی ناراحتیم ولی خب خدارو شکر ما هم داریم کم کم فرمولهای درست و جایگزین فرمول های غلط میکنیم . ولی افراد متناسب خیلی به مواد غذایی فکر نمکنن یه مورد دیگه الان یادم اومد من قبلاً به محض اینکه از خواب بیدار میشدم بعد از اینکه دست و صورتمو می شستم باید سریع صبحانه میخوردم واگه یکمی دیر میشد احساس میکردم که دلم ضعف میره و بدنم شروع میکرد به لرزیدن ولی الان که از خواب بیدار میشم اول خوشحال میشم که هنوز زنده ام بعد از خداوند تشکر میکنم که یک بار دیگه بهم فرصت زندگی کردن و لذت بردن از زندگی رو داده وبعد بلند میشم وبا خوشحالی کارامو انجام میدم وبعد میرم وبا آرامش صبحانه میخورم حتی اگر نزدیک ظهر باشه و به لطف خدا دیگه زیاد به خوردن فکر نمیکنم واین مشکل بخاطر همون وابستگی من به مواد غذایی بوده که باید سریع به بدنم میرسیدم تا من توان داشته باشم که بتونم کارامو کنم مثل همون ادم معتادی که تا موادش بهش نرسه حوصله هیچ کس و هیچ چیزیو نداره منم نسبت به مواد غذایی همون طوری بودم این اعتیاد واقعا ادمو نابود میکنه فرقی هم نمی کنه که به چ چیزی اعتیاد داشته باشی ولی من اصلاً نمی دونستم که چاقی هم یه نوع اعتیاده و پر خوری عمل ناخوشایند محسوب میشه من همیشه فکر میکردم که چاقی در خانواده ما ارثیه وطبیعیه که همه مون پرخوری کنیم و اضافه وزن داشته باشیم. ولی حالا که قانون خط قرمزی برای چاقی قایل نشده من خودم از این به بعد این قوانین رو رعایت می کنم 1-از این به بعد دیگه از گزینه خوراکی به عنوان جایزه 🏆 درقبال کار خوب بچه هام استفاده نمیکنم.
2-دیگه به بچه هام و دیگران اصرار نمیکنم که بیشتر غذا بخورند.
3-فقط زمانی که گرسنه باشم غذا میخورم ووقتی که سیر شدم دست از خوردن میکشم.
4-اگه خواستم مهمونی بدم دیگه چندین مدل غذا و 🥗 سالاد و دسر درست نمیکنم که زمینه اعتیاد و ، واسه عزیزانم فراهم کنم که اونا تشویق بشن واسه بیشتر خوردن.
5-از این به بعد اگه خواستیم بریم بیرون واسه گردش و تفریح یه سبد پر از خوراکی واسه بچه هام بر نمیدارم که اونا فقط حواس شون پی خوردن باشه به عوض بهشون یاد میدم که بیشتر بازی کنن و از طبیعت لذت ببرن خوراکی هم به اندازه نیاز شون بر میدارم.
6-از این به بعد سعی میکنم که وقتی واسه خرید به فروشگاه و سوپرمارکت میرم همه تمرکزم روی خرید خوراکی و مواد غذایی نباشه وسعی میکنم که بسته بندی ها و طرح و رنگ اونا حواسمو پرت خرید اونا نکنه.
خدارو شکر که الان شش ماه که من به این مسیر زیبا هدایت شدم وبا راهنمایی های استاد عزیز تقریباً رفتار اشتباهی ازم سر نزده . وبه لطف خداوند متعال حتی کاهش وزن داشتم و سایز کم کردم ولی تلاش میکنم که جواب زحمت های استاد و با متناسب شدنم بدم. من مطالب این گامو خیلی خوب یاد گرفتم چونکه این متنو تقریباً چهار دفعه نوشتم و هر بار که برگشتم ببینم ثبت شده یا نه؟ دیدم که ثبت نشده با این که انگشت و دستام خیلی درد گرفت ولی دوباره برگشتم و از اول نوشتم چون با خودم عهد بستم که وقتی وارد یک گام میشم تا وقتیکه مقاله شو نخوندم، و فایلشو 👂 گوش ندادم و دیدگاه بچهها رو نخوندم ، و تمرین مو واسه استاد نفرستادم اجازه ندارم که از مطالب گام بعدی استفاده کنم به امید روزی که هیچ ادم چاق و معتاد به مصرف مواد غذایی روی زمین وجود نداشته باشه
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم🌹
گام دهم🌹
من قبلا معتاد بودم به غذا خوردن و زیاد می خوردم و برای تفریح کردن غذا می خوردم و فکر می کنم چون غذا زیاد هست من هم معتاد شده بودم و دوست داشتم بخورم وقتی بی کار بودم می خوردم وقتی حوصلم سر میرفت می خوردم وقتی بوی غذا میومد حوس می کردم که بخورم وقتی کسی غذا می خورد و من میدیدم حوس می کردم که بخورم همیشه برای خودن آماده بودم اگر رستوران میرفتم فکر می کردم باید همه غذایی که خریدم باید بخورم چون فکر می کردم برای یک نفر تهیه شده و می خوردم قانون نداشت خوردن من🌹
ولی حالا قانون داره غذا خوردنم اول باید گرسنه باشم وقتی ذهنم گفت بسه تو سیر شدی دیگه نمی خورم باقی مانده غذا برام مهم نیست چی میشه اگر توی سطل آشغال بریزم بهتره تا توی سطل آشغال بدنم بریزم🌹
قانون دوم باید میل به خوردن داشته باشام تا چیزی بخورم 🌹
هر چیزی که ازاد باشه نباید مصرف کرد چون معتاد می شیم پس باید قانون داشته باشیم 🌹
من سه ساله که توی مسیر هستم و تغییرات زیادی داشتم و دیگر معتاد نیستم و به فکر سلامتی خودم هستم🌹
استاد عزیز سپاسگذارم که برای ما زحمت می کشید و به ما آموزش میدهید🌹
بهتون تبریک میگم دوست عزیز بابت تغییرات تون و سه سال استمرار در این مسیر طلائی👏👏👏👏
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمام دوستان عزیز🧠💪🫀
با سلام 🌺
همه جوامع دنيا قانون هايي براي همه جنبه هاي زندگي دارند مثل قانون راهنمايي رانندگي قانون واردات و صادرات و …
قانون مشخص كننده محدوده هر موضوع هست.
قوانين مثل خطوط راه آهن هستند كه اجازه نميدن قطار از مسير خارج بشه و اگر به هر دليلي خارج بشه صدمه ميبينه 👌
قانون ها دو دسته هستند:قوانين هدايت كننده ؛مشخص ميكنه كه فعاليت ها به چه شكلي بايد انجام بشه. قوانين منع كننده ؛حدود و مرزهايي رو مشخص ميكنه كه مانع انحراف افراد ميشه يعني باز دارنده هست.
قوانين منع كننده براي دزدي و قاچاق و مواد مخدر و…هست. قانونهايي براي مواد مخدر وضع شده كه باعث شده اين مواد در دسترس آسان نباشه و همه گير نشه. قوانين منع كننده براي مصرف سيگار وضع نشده بنابراين تعداد بيشتري سيگار ميكشند،آيا افراد خودشون نباشيد به فكر سلامتي خودشون باشن هر چيزي كه آزاد و در دسترس باشه حتي اگر براي سلامتي ضرر داشته باشه بايد مصرف كنيم!!
چرا اينقدر فرد چاق در جامعه داريم ؛مواد غذايي در تنوع بالا در دسترس آسان هست. چاقي يك نوع اعتياد به مصرف خوراكي هست كه هيچ قانون منع كننده اي در موردش وضع نشده تازه تبليغ هم به صورت گسترده ميشه ،اين نوع اعتياد خطرناك بسيار گسترده هست حتي بچه ها هم دچارش هستند و خيللللي آسون ميشه بهش معتاد شد و خيلي سخت ميشه از اين اعتياد رها شد و هر بار كه سعي كرديم ازش رها بشيم بعد از مدتي دوباره به سمتش رفتيم. چاقي ارزانترين نوع اعتياده ؛چقدر راحت مواد غذايي اعتياد آور رو تهيه ميكنيم چقدر راحت اين مواد رو بهم تعارف ميكنيم ،به صورت نذري پخش ميكنيم ،به بچه هامون اصرار ميكنيم مصرف كنن ،حتي اگه به اون مقدار كه ما ميگيم مصرف نكنن تنبيه شون ميكنيم ،توي همه ي تفريحات از اين مواد به مقدار بالا مصرف ميكنيم ،به دعوت ديگران براي مصرف جواب مثبت ميديم ،توي تمام شاديهامون اين مواد حرف اول رو ميزنن ،به دين و مذهب ربطش ميديم به شادي و لذت ربطش ميديم به سلامتي ربطش ميديم به احترام ربطش ميديم به تفريح و سرگرمي ربطش ميديم به عشق ربطش ميديم و براي همه كاملا عادي و پذيرفته شده هست ،من به چاقي اعتياد پيدا كردم به طوري كه تمام طول روز بايد از اين مواد مصرف كنم در انواع و اقسام متفاوت در هر زمان و مكاني حتي در مهماني و جشن حتي در پارك و مسافرت حتي نيمه هاي شب و زمان كوتاهي كه از اين مواد استفاده نميكنم در ذهنم بهش فكر ميكنم و در گيرش هستم و حالا كه اين آگاهي رو پيدا كردم و متوجه خطرش شدم ،مقصر اين اعتياد فقط و فقط خودم هستم و تصميم گرفتم از اين اعتياد رها بشم و ميدانم كه تنها راه رهايي دائمي ،راه ذهني هست.
قوانيني براي ترك اعتياد چاقي:
١-لذت و تفريح رو از خوردن تفكيك كنم.
٢-آگاهيم رو درباره علت هاي چاقي بالا ببرم.
٣-به دنبال شاديهايي غير از خوردن باشم و اونها رو عملي كنم.
٤-به چاقي فكر نكنم و با ديگران و خودم درباره چاقي حرف نزنم.
٥-به تعارف ديگران براي مصرف توجه نكنم.
٦-از الگوي مصرفي ديگران پيروي نكنم.
٧-به بچه ها و اطرافيان براي خوردن اصرار نكنم.
٨-براي هديه به ديگران چيزي غير از خوراكي انتخاب كنم مثل گل يا كتاب.
٩-به خودم احترام بزاررم و عشق بورزم.
١٠-از نخوردن در زمان سيري لذت ببرم.
١١-به افراد متناسب توجه كنم و اونها رو تحسين كنم.
١٢-براي سرگرم كردن بچه ها از كارهاي ديگري غير از خوردن استفاده كنم.
١٣-خودم رو قويتر از مواد غذايي ببينم.
١٤-هر روز به خودم يادآور شوم كه بدنم بسيار كم مصرف هست.
١٥-با بدنم دوست باشم و به حرفهايش از طريق نشانه ها توجه كنم.
١٦-هر روز ،روياي تناسب اندام را ببينم.
١٧-به تعهدم براي رسيدن به تناسب اندام پايبند باشم.
١٨-به تنوع غذايي توجه نكنم.
گام دهم
سلام دوستان و استاد عطارروشن
زمانیکه بچه بودم فکر میکردم اعتیاد فقط به سیگاره ،زیاد میشنیدم طرف سیگاریه ،اعتیاد داره ،نمیدونستم آدم به هر چیزی میتونه معتاد بشه ،از همون دوران خیلی از سیگار کشیدن ترسیدم،خانواده مون اصلا سیگاری نداشتیم و توجهی بر سیگاری ها نداشتم و هیچ وقت علاقه ای به سیگار نداشتم،پارسال که آخرین سفرمو رفته بودم کوبا و کوبا مهد سیگارهای برگ اصله ،یک روز تور مزرعه توتون گردی داشتیم که باید تا مزرعه چندین ساعت با لیدرها با اسب میرفتیم،اونجا که رسیدیم پر از توریستهای کشورهای مختلف بودن که همگی در حال تماشا کردن مزرعه پر از برگ توتون بودن وخریدن سیگارهایی که همونجا توسط کارگرها پیچیده میشد،برام جالب بود،همیشه توی فیلم های وسترن دیده بودم که کابویی ها سوار اسب هستن با یه سیکار برگ کنار لبشون،دقیقا اون صحنه فیلمها برام تداعی میشد، به اصرار همسفرام منم یه پک به سیگار زدم ولی انقدر سنگین بود که چندین دقیقه سرفه میکردم ،اتفاقا تعدادی هم به عنوان سوغاتی برای آشناهاییکه سیگاری بودن آوردم ولی خودم هیچ وقت خوشم نیومد وعلاقه ای نداشتم،،اونجا مهد سیگار برگ بود وهیچ محدودیتی براشون نبود،ولی تو یه سفرم به روسیه ،محدویت سیگار کشیدن در معابر عمومی داشتن و در کل سطح شهر سن پتدرزبورگ جاهای مخصوص سیگاری ها با سطل زباله وجود داشت که همگی اونجا جمع میشدن
در مورد خوردن خوراکی ها قبلا مورد علاقه هایی داشتم ،چونکه ممنوعیت برای خوردن داشتم همیشه احساس ضعف وناتوانی داشتم در مقابل نخوردنشون ،خدارو شکر از پارسال که در دوره ها هستم و مخصوصا با گذروندن دوره تکاملم در درک و فهم این متد و بودن در دوره پیشرفته،نگرشم به غذاها تغییر کرد و در حال حاضر هیچ اعتیادی به غذاها و خوراکی ها ندارم و جدیدا متوجه شدم دیگه تو فکر خوراکی ها نمیرم یا کم پیش میاد،قبلا آزادی خوردن نداشتم حالم بد میشد یا اگرم میخوردم عذاب وجدان میگرفتم ولی الان آزادی عمل وانتخاب دارم و ولعی ندارم ،انگار تمام اون کششم برای منع از خوردن بوده،الان که خیالم راحت شده دیگه بهشون فکر نمیکنم وخدارو شکر ۳ سالی هست که زیاد رستوران میرم و رستوران رفتن برام طبیعی شد و به غذاها به چشم سیر کنندگی نگاه میکنم ،البته که با لذت میخورم نه ترس واین لذت بخشه که چشم و دلم سیر شده ،یادمه پارسال اوایل دوره که بلد نبودم چطور رفتار کنم ،از غروب منتظر بودم ببینم گرسنه میشم یا نه؟ بعد فکر میکردم حالا که گرسنه شدم میوه بخورم یا غذا؟ به مرور و با تکرار و بودن در محیط سایت ،درهایی برایم باز شد ،آگاهی ها زیاد شد ،چند روز پیش فایل ،چاقیو برای خودمون طبیعی نکنیمو گوش کردم و دیدم واقعا هر چیزی که در ذهن من طبیعی شد به اون دچار شدم و اینو مرتب به خودم میگم که طبیعی نیست چاق باشم ،طبیعیش اینه که متناسب باشم وانقدر میخوام در مسیر لاغری با ذهن بمونم و تکرار کنم و کانون توجهمو بذارم براش که روح آفرینندگی درونم فقط در راه لاغر کردن من اقدام کنه ،سالها روح آفرینندگیم با توجهاتم روی چاقی بوده و الان وقتشه که تغییر مسیر بده وبیاد در جاده سلامتی تناسب و حال خوب
سلام ،مثل همیشه چقدر زیبا و تاثیرگذار،واقعا افراد چاق به موادغذایی اعتیاد دارند و هیچ قانونی در این زمینه وضع نشده و آسان و ساده در معرض این اعتیاد قرار میگیریم و این اعتیاد رو نسل به نسل به آیندگان هدیه میکنیم اعتیاد یعنی تکرار عادتهایی که اگر به این عادت پاسخ داده نشه انسان به زحمت و سختی میرفته مانند معتادی که موادمخدر بهش نمیرسه و خمار می مونه ،و ما چه راحت و آسون در هر شرایطی و در هر مکانی با خوردن انواع موادغذایی به این عادت پاسخ میدیم در موقع خشم ،عصبانیت ،شادی ،تفریح ،استرس و. غیره ،فقط به خوردن فکر میکنیم و معتاد موادغذایی هستیم و باید خودمون قوانینی رو وضع کنیم و با عمل کردن به اون قوانین از این اعتیاد رهایی پیدا کنیم
💖 بنام خدای مهربان 💖
🦋 سلام استاد عزیز و دوستان عزیزم 🦋
💜 گام دهم 💜 چاقی اعتیاد آسان است 💜
برای این گام👣 برداشت اشتباهی نوشته بودم و باز اشتیاق داشتم بنویسم تا به برداشت عمیق تر و درست تری برسم برای همین وقت بیشتری روی این فایل گذاشتم💪🤗👂 و نجواهای خیلی زیادی داشتم 🙆♀️🙇♀️ ولی تا چه حد الان حضور ذهن داشته باشم تا بهترین برداشت و فهم عمیقم رو نسبت به این فایل بنویسم خدا میدونه ولی خودم که از نجواهام کلی ذوق میکردم و عشق و حال و مدام فکرم درگیرش بود 😍😄🤗
مساله اعتیاد به سیگار 🚭دو بار برام اتفاقاتی افتاد که بابام الان بخاطر مشکل قلبی کلا سیگار رو ترک کرده وگرنه تا همین چند وقت پیش میکشید و هیچ قانونی جلو دارش نبود تا اینکه مشکل سلامتیش به طور جدی به خطر افتاد و مجبور شد ترک کنه و یه سری قوانین هم دخانیات فروشها دارن که به پسران سن پایین به سختی جدیدا سیگار میفروشن ولی حتی در یک فیلم کره ای دیدم به اسم فروشگاه ست بیول که قوانین سخت تر بود ۳ تا دختربچه بودن و میخواستن سیگار بخرن منتظر بودن یه مرد که به سن قانونی رسیده براشون سیگار بخره و به نظرم قوانینشون جالب بود 🚭 ولی باز هم تا خود فرد بخواد قانون شکنی کنه به راحتی راهشو پیدا میکنه یا حتی یه فیلم ایرانی بود که طرف سیگار رو ترک کرده بود و آدم خلافکاری بود تو فیلم کارگردان مجبورش میکرد سیگار بکشه تا فیلمشون محتوای اخلاقی بگیره که سیگار برای ادم خلافکاراست نه آدم خوبا 😂 خلاصه که ما مهمون داشتیم و داییم از اصفهان اومده بودن که اولا به من گفت من اولا میگفتم تو چقدر خوش به حالته نه کاری داری نه چیزی همش رو تختت افتادی یا تلوزیون میبینی یا سرگرم تفریح هستی چون من مدتهاست از کار افتاده بودم ولی قبلش خیلی پر تلاش بودم و داییم فکر میکرده من کیف و حال دنیا رو میکنم اینبار به من اقرار کرد اره واقعا اصلا خوش نمیگذره همش یه گوشه بیفتی و نتونی راه بری چون خودشم الان اوضاعش به شدت خرابه و معمولا خونه ما به خاطر مامانم که ریه اش به مشکل خورده یا بابام که سیگار براش ضرر داره سیگار نمیکشن یا میرن تو حیاط یا نمیکشن ولی داییم چون نمیتونس راه بره مجبور بود دم در اتاق بکشه و هم مامانم هم بابام ماسک میزدن ولی مامانم یهو چنان سرفه افتاد که داییم با این اوضاع مجبور شد بره تو حیاط سیگار بکشه با واکر و اینا ولی نمیتونست سیگارم نکشه و این سخت بودن وادارش میکرد خیلی کمتر سیگار بکشه قبلا که میومدن خونه ما و میدونستیم چقدر به سیگار معتاده و این سیگار خاموش نشده سیگار بعدی پشت بندش روشنه و تا خود صبح هم نصف شب حتی از خواب بپره سیگار روشن میکنه اما مشکل سلامتی بقیه افراد قانون و حد و مرزی براش شده بود خیلی بندرت بکشه
ولی چند روز قبلش که پسرداییم تو خونه سیگار کشیده بود چنان میگرن خواهرم تحریک شده بود که دو روز حالش به هم میخورده چون سیگاری های اطرافمون کم شده قبلا اوضاع واقعا خیلی بدتر بود خواهرم تو بمباران زمان جنگ مشکل جدی دیده بود و آقایون دسته جمعی تو اتاق سیگار میکشیدن و خواهرم اگه حالش به هم میخورد نشونه ضربه مغزی بود هیچکس رعایت نمیکرد و چون از دود سیگار حالش بد میشد با اون حال خرابش مجبور بودن مریض رو ببرن تو حیاط بازم الان واقعا اوضاع خیلی بهتر از قبل شده و با اعتراض بقیه تو ماشین و قطار و اماکن عمومی واقعا مراعاتها خیلی بهتر شده و افراد بیشتری هم ترک میکنن اعتیادشون رو 😍 اما قبلا قوانین و حد و مرضی وجود نداشت الانم رو بسته سیگار علامت خطر مرگ ☠ و عکس ریه داغون رو میزنن ولی بازم تا سر افراد به سنگ نخوره حاضر به ترک سیگاری که کاملا مطمئن هستن به عوارضش دست بر نمیدارن
و قوانین باز دارنده برای بقیه مواد مخدر ها خیلی بیشتره و همه گیر شدنم کمتر شده 😍😊
میزان خطرناک بودن رو واقعا کی تعیین میکنه 🤔 واقعا دولتها افراد رو از سلامت و نکشیدن سیگار تا جایی که به مشکل جدی نخورن ترک نمیکنن بخاطر ازادی و وفوری که در دسترس هست
قانونی برای منع شدن از چاقی وجود نداره و مواد و خوراکی و مواد غذایی به وفور در دسترسه و البته خیلی از دکترهای تغذیه مثلا قانون میزارن در هفته ۳ تا تخم مرغ🍳 بیشتر مجاز نیستم بخورم و من با وضع این قانون به علت اینکه تو اکثر غذاها تخم مرغ 🍳هست و علاقه شدیدی هم به مصرف تخم مرغ🍳 به عنوان صبحانه دارم 😍🤣 و در اکثر فیلم هام طرف چندین تخم مرغ میندازن تو روغن و چنان پر اشتها میخوره و منم به هوس شدید میفتم مخصوصا وقتی که ریاضت داشتم و کلا همه غذاها رو به خودم حرام کرده بودم در عرض ۳ ماه 😢😥
به حدی دلم میخاست که با حسرت فقط خوردن طرف رو مشاهده میکردم و چون اصلا با روش ذهنی آشنا نبودم مرتب با ذهنم اونو میخوردم و چنان آب دهنی قورت میدادم که تخم مرغ عسلی 🍳سرخ شده برام خیلی خیلی خاص شده بود و مثلا اگر دکتر رژیمی یا برنامه غذایی بود که سهم هفتگی تخم مرغ🍳 من زیاد بود خیلی اون رژیم رو دوست داشتم یا حتی کلیپ های کمپین استاد که صبحانه ها دوتا تخم مرغ 🍳مینداخت تو روغن فراوان خیلی بهم لذت میداد و اون ترس از باور اینکه در هفته سه تا تخم مرغ بیشتر مجاز نیستم بیشتر بخورم رو خیلی خیلی خوب میکرد برای منی که پرخور نبودم و فقط ترس از خوردن داشتم بعدم اکثرا در کوکو و شامی و الویه که ما خیلی پر تخم مرغ درست میکنیم قانون بابام اینه که به اندازه سیب زمینی همون قدر تخم مرغ بزنیم و سس مایونزم زیاد میزدیم و اونم میدونستم با زرده تخم مرغ که کلی میگفتن زرده خیلی بده سفیده مجازی زیاد بخوری ولی زرده بیشتر نشه و عموی من که باشگاه میرفت و همیشه تو خونشون زرده تخم مرغ آب پز به وفور بود چون بچه هاشم خسته شده بودن از خوردنش و اون موقع ها سفیده کیلویی نبود یا خبر نداشتن هست همه کلی میخوردن ولی من چون رژیم بودم خودمو محروم میکردم و میدیدم چطور بقیه با اشتها میخورن و الگوی تعریف شده ذهنی من این بود که اگر بیشتر از سه تا خوردی دیگه محاله رژیمی رفتار کرده باشی و رژیمت به هم خورده از اونطرفم میشنیدم دانشجوها به خاطر فرصت نداشتن شام و نهارم تخم مرغ میخورن پس چرا اونا چاق نمیشن و باور اینم داشتم که هر وقت صبحانه تخم مرغ میخوردم تا شب مثلا سیر بودم و خیلی کمتر دلم بهانه میگرفت و خودمم تعجب میکردم حتی از اقواممون شنیده بودم روزی ۵ تا تخم مرغ اب پز میخورن و به شدت لاغر شدن البته بدون حتی نمک و زن عموم هی میگفت تو هم بکن این کار رو ببین چی میشه 😥😂
ولی از اونطرف یه سری میگفتن تخم مرغ به شدت برای کبد بده و هیچوقت نزاشتن من چنین رژیمی بگیرم 😂😂😂 ولی اگر دست خودم بود عاشق چنین رژیمی بودم 😅
در رژیم اتکینز و پروتویین و اینام تخم مرغ ازاد بود 😂 یا در رژیم لو کرب کربو هیدرات ممنوع بود واقعا این قوانین رژیمی از کجا میان یکی تو برنامش اینهمه داره یکی مثل من محروم بود و حرص و ولع داشتم و چون خودمو مجبور میکردم نخورم به شدت حریص بودم
چاقی یه نوع اعتیاده اعتیادی که مواد مصرفی به وفور وجود داره و اعتیاد سریعیه و موگبانگ های زیادی هستن که بیشتر و بیشتر خوردن خودشونو به نمایش میزارن و اصلا فود بلاگرا چنان با اشتها میخوردن و تنوع خیلی بالای غذایی که نشونم میدن هیکل عالی دارن و چاق نیستن بعضیشون فقط چاقن و پرخورهایی که برای تبلیغ واقعا جلوی دوربین از هر غذایی فقط میچشن وگرنه محاله بتونن چنان حجم غذایی رو بخورن و بعضی در اثر کلی کامنتهای منفی و بد و بیراه مجبور میشن بگن که ما همه اینا رو که نمیخوریم و بقیه غذاها رو به کودکان کار یا نیازمند میدیم که بخورن و بعضی فیلم پخش غذاها رو که در ظرف یبار مصرف و شیک دارن میبخشن در پست موقتی چیزی نشون میدن که ممکنه همه هم نشون ندن فقط بعضیا میزارن بعدم اون پست رو پاک میکنن و ممکنه من نوعی اون رو ندیده باشم و به شدت پرخوری و اون نوع اعتیاد برای من دوست داشتنی و لذت بخش بشه و حتی اعتیاد به دیدن این فیلمها هم به شدت بالاست حتی تو کره پول خیلر خوبی میدن به کسانی که چیزهای عجیب و غریب و بزرگ میخورن و این فیلمها ممکنه چه بلایی سر افراد چاق بیاره یا حتی مسابقه ۵ میلیونی میزارن یه مغازه که تو قم هست هر کسی بتونه اون ساندویچ یا پیتزا در حجم به شدت بالا رو بخوره در مدت نیم ساعت علاوه بر اینکه اون غذا براش مجانی تموم میشه کلی تبلیغ میشه برای پرخوری کردن و به دست اوردن و تشویق کردن چنین توانایی برای فرد چاق پرخوری که تشویق میشه و جایزه هم میگیره واقعا حجم معده این فرد چه بلایی سرش خواهد اومد واقعا قبلا اینجور کلیپ ها رو دیده بودم و بند اومدن نفس طرف و خیلیم دلت میسوخت براش تا ته فیلم رو میدیدم که بالاخره برنده میشه یا نه 😂😂😂 و تصویر سازی و عادی شدن برای من که دلم بخاد که منم امتحان کنم شاید تونستم 😂😂😂 واقعا این مدل غذا خوردن اصلا دیگه نیاز نیس جنون و اعتیاده به مواد غذایی یو حتی خواهرم میگفت بعضیا رژیم دارن به یکی پول میدن به جاشون بخوره و لذت ببره اینام میشینن فقط نگاه میکنن و حسرت میبرن و حس میکنن لذتی که اون از خوردن داره میبره برای خودشونه 🤔😅🤣 دقیقا این دیوانگی محضه
یا حتی اون آقایی😐 که در یکی از مستندهای دوره لاغری بود و یه کیسه به خودش وصل کرده بود و بخاطر اعتیادش به خوردن محتویات معده اش داخل کیسه میرفت و مدام باید خالی میکرد و خیلیم لاغر شده بود و از خوردنش لذت میبرد من که فقط تهوع میگرفتم جز جنون چی میتونه باشه انقدرام خوردن لذت بخش نیس که یه ادم چاق به چنین ذلت و خواری بتونه بخوره 😓😫😨😤😧😡😷 و خفت اون مرد در نظرم خیلی عجیب اومد
رهایی از اعتیاد خوردن خیلی سخت و طاقت فرساست اعتیادی که در اوج صمیمیت و بهترین مهمونیها و واقعا هر چی میخواییم یه مهمون رو تحویل بگیریم و خوش بگذره تنوع منوی غذایی رو بالا میبریم و صد البته که افراد لاغر و متناسب در ح نیازشون مصرف میکنن ولی یه ادم چاق درد کشیده و رژیم داشته و محدودیت داشته نمیتونه خودشو کنترل کنه😂 و معمولا زحمت چندین ماه رژیم رو در یه مهمونی به باد میدیم😂 و خیلیم دلمون میخاد میزبان خیلی اصرار و تعارف کنه که بگیم تقصیر ما که نیس اگه نخوریم 😁به صاحبخونه بی احترامی کردیم میزبان اینهمه زحمت کشیده و بی احترامی میشه بهش اگه نخوریم 😂 بیچاره ها الان باید تا یه ماه اینهمه غذا رو بخورن تعارفی که حتی بابای خودم به مهمون میکنه که تو رو خدا خلاصمون کنید اگر نخورین اینا تا یه هفته ما رو میبندن به گزارش هفتگی و همش آنچه گذشت داریم 😂 یا حتی به شوخی و خنده دامادهامون که پنج شنبه خونه ما هستن به داداشم میگن تو به چه دردی میخوری باید جور بقیه رو بکشی یا میگن کم کاری کردی اگر غذایی اسراف بشه و دور ریخته بشه و مسخره میکنن و به ظاهر تشویق که جای ما هم تو باید بخوری چون داداشم چاقه 😄😅 بدون سر و صدا و در اوج لذته و چاقی ارزانترین نوع اعتیاده 😂 و من به رفتار خودم و اطرافیان چاقم نگاه میکنم طرز برخورد با تنوع های غذایی رو کاملا میبینم اگر ۶ مدل شیرینی مثلا باشه باید از همه مدلها حتی شده بچشیم و خواهرزاده من که به شدت متناسبه حتی شاید میلش نکشه یدونه هم بخوره باباشون که حتی میگه من ترش میکنم🙄 وقتی با اصرارهای بیش از حد بابام که کلا الگوها و فرمولهای چاقی به شدت قوی داره یا میگه اقا من فشارم میزنه بالا 😂
وای 🤔😮 چقدر جالب همین الان با وجود اینکه بارها این رفتار عالی رو در مقابله با رفتارهای بابام مشاهده کردم بودم و حتی در تمرینی که نوشتم به صورت سوال آخر متنم و منتظر جواب استاد عزیزم بودم خودم به جواب رسیدم که منم بهانه بیارم 👈 یا باید بگم معده ام سنگینه😄 یا بگم ترش میکنم😍 یا بگم تهوع دارم😁 چون اگر بگم میل ندارم باز اصرار میکنه نگفتم یه شکم سیر بخور فقط میگم بچش 😄😅 ممنونم خدا جون ❤️ممنونم استاد❤️💃 که با آموزش فوق العادتون و توجه به رفتار یه متناسب واقعی که اطرافیان خودم هست و میدونم رو بابام جواب میده به نتیجه عالی رسیدم و کشف کردم 😍😍😍👏👏👏
یا اون یکی دومادمون میگفت میل ندارم برای ما به شدت مسخره بود میگفتیم با خودمون میل ندارم چیه دیگه چه کلاسی میزاره خوب بخور دیگه و بارها به صورت مسخره میگفتیم میل ندارم 😂😂😂 و بعدش میخوردیم و چون بابام باهاشون رودروایسی داشت اونا رو مجبور نمیکرد😁 جمله به شدت دوست داشتنی میل ندارم رو دیگران جواب میده ولی به اصرارهای بابام هرگز 🤣😍😃 چون خودمم وقتی فرمولهای چاقی داشتم این جمله فقط برام مسخره😶🤐 بود و عجیب🙄 حالا عاشقش😍 شدم چون تمرینش کردم 🤗😉 چون یاد گرفتم و آموزشش دیدم هورا 💃💃💃
ولی ماها محکوم و مجبور بودیم اگرم میگفتیم از چیزی خوشمون نمیاد هی میگفت تبلیغات بد میکنید از یه چیزی بقیه هم نیش🤤😧 باز میکنن بهش و همش تقصیر توست که بقیه هم نخوردن فقط باید میخوردیم و به به چه چه میکردیم مخصوصا اگر خودش خوشش اومده بود و همیشه سلیقه خودش بهترین و عاقلانه ترین سلیقست😆 و تحمیلی 😤به همه حتی الان که در اثر دیابت طعم ها رو نمیفهمه در اثر خاطراتش به طعم و مزه های قبل غذا میخوره و اگر مهمان در مورد طعم غذا به شوخی نظری بده کلی با ما دعوا میکنه که چرا اینبار بد طعم درست کردین😡 و تحقیر و سرزنش اشپزی که اینهمه زحمت کشیده هر چقدرم طرف مقابل میگه شوخی کردم باز دست بردار نیس و علاوه بر اینکه میگن شوخی کردن میخاد خودشو مهمون نواز نشون بده کلی به آشپز بد و بیراه میگه خودش رو خوب نشون میده و ماها رو خراب میکنه 😓 و به اصطلاح خودش با فرمولای چاق کننده اش میگه من الان دارم تربیتتون میکنم و حکم اموزشی داره تا دقتتون تو آشپزی بره بالا و اگه مرد و رئیس خانواده به زن و بچش گیر نده دستپختش خراب میشه 😂 واقعا متناسبا غذا رو برای سیری میخورن نه تفریح و لذت از طعم همه غذاها هم لذت میبرن ولی معتاد طعم ها نیستن و فقط به نیاز توجه میکنن و از غذا به عنوان وسیله و ابزار تفریحی استفاده نمیکنن 😅👏👏👏 مثلا خانواده عموم که متناسبن وقتی زن عموم برنج رو شفته میکنه سریع از همسرش دفاع میکنه که چون من شفته دوست دارم خانمم به سلیقه من غذا درست میکنه 🤔😆 بابای منم اعتقاد داره اگر ما کدبانو شدیم بخاطر تربیت اونه که همینم هست ولی واقعا درجه یک بودن غذا نباید انقدر اهمیت داشته باشه و اگر خانم خونه با عشق و لذت آشپزی کنه غذاش خوشمزه میشه حالا یه بارم برنج خراب بشه اتفاقی نمیفته و به قول عموی متناسبم این غذا آخرش دفع میشه و هیچکسم یادش نمیمونه چی خورده که این رفتار و الگو درسته 😍😉 و صد البته که دستپخت من و برنجی که من میپختم رو کل فامیل تعریف میکردن و از بچگی علاقه شدیدی به اشپزی داشتم ولی خودم اکثرا رژیم داشتم و برای خودم قانون میزاشتم که تو نباید بخوری لاغرا فقط میتونن لذت ببرن 😅😂 ولی بالاخره اعتیادم به خوشمزه ها کار دستم میداد و آب از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
و همیشه تو خونه ما خورد و خوراک حرف اول رو میزنه مردم از نون شبشون میزنن به رخت و لباس میرسن ولی ما عادت کردیم از رخت و لباس بزنیم و خوراکی نباشه که نخورده باشیم 😂 و اگرم قانونی برای نخوردن بزارن در اثر اینه که همش اطرافیان مسخره میکنن و میگن چرا بچه هات رو مجبور نمیکنی یکم لاغر بشن و یه نوع دلسوزی که هیچ راه درمان واقعی هم براش ندارن و از اونطرف بهمون میگن نخور از اونطرف اگه خودمون تصمیم جدی برای نخوردن داشته باشیم بهمون میگه لجبازی داری میکنی که نمیخوری یا قهر کردی یا بدت اومده مخصوصا اگرم مطمئن باشه که اون نوع ماده غذایی مورد علاقه ماست و مدام بهم میگه تنبلی بخور ولی ورزش و تحرکت رو ببر بالا خوب من که نمیتونم به علت درد شدیدم تحرک کنم پس باید تا ابد محکوم باشم به چاقی نه هرگز باید رفتارم و عادتهام و ترسهام رو تغییر بدم وگرنه خدا شاهده هر چقدرم فعالیتم رو زیاد کردم خوردنهای اجباری رو نتونستم عوض کنم اولشم میگن نخور بعد دلشون میسوزه که وای یهو بچم دلش نخاد 😂😁😅 به دلش نمونه و بهترین تفریح و لذت رو ما بل خوردن یاد گرفتیم و عادت کردیم و از اونطرفم از کلی از غذاها ترس داریم 😄😅
واقعا خیلی دوست داشتم همون کسایی که بهم میگفتن بسه نخور چاق شدی وقتی مهمونشم هی بهم تعارف کنه بخور 😂
واقعا اگر سهم غذام زیاد میومد و یا در اثر فشار شکم دیگه نخورده بودم یا حس این که رژیمی عمل کنم اگر کسی میرفت یواشکی سهم منم میخورد چنان دعوا و قهری تو خونه راه میفتاد 😂😂😂 یا اگر کسی حجم بزرگتر رو بر میداشت همه بهش حمله میکردن که تو بیشتر از ما خوردی یا من چشمم دنبال اون بود تو زودتر برش داشتی و مثل میدان جنگ میشد خونه و متاسفانه همین عادتها رو یاد کوچیکترامون دادیم مخصوصا خواهر زاده های بد غذام 😂😂😂 و به نوعی با بازی و مهارت به بیشتر خوروندن غذا به بچه ها که دو دیقه دیگه نگن گشنمه و مواد غذایی برای رفع گرسنگی بچه ها نباشه مجبورشون میکردم باید تا ته غذات رو بخوری 🤔😂 و حتی وقتی میتونستم با دوز و کلک غذا دهنشون کنم و خودمم مجبور میشدم گاهی برای اینکه بچه تشویق به خوردن بشه چندین قاشق جلوش بخورم تا اونم تحریک بشه بخوره وقتیم میخورد خواهرم کلی خوشحال میشد تونستم بچشو گول بزنم که بخوره 😂 و خودمم حس قدرت داشتم بی توجه به اینکه چه بلایی دارم سر بچه بی نوا میارم 😅😆 چون ناخودآگاه خودم و آموزشام همه به نوعی چاق کننده و پر خطر بودن و فقط اینا رو بلد بودم و چیزی رو هم که یاد گرفتم و بلدم اموزش میدم نه رفتار و الگوی درست رو 😉😊 و به همین راحتی معتاد شدم و معتادی رو یاد دادم
من از امروز قانون✊🏻💪🏻 میزارم که غذا خوردن تفریح نیست و فقط لذت بلعیدن و تند تند خوردن بدون فهمیدن طعم های بی نظیر خدا و اینا نیست بلکه غذا یعنی فقط نیاز بدن و لذت واقعی که دلمم درک کنه و چشم دلم سیر بشه و روحمم اروم بگیره از لحاظ حرص و ولع نداشتن و غیر قابل کنترل بودن و با اجبار و فشار و محدودیت و رژیم خودمو بیچاره نکنم و با خودم لج نکنم 😊😍🤗
قانون✊🏻💪🏻 میزارم که من لایق بهترینها هستم و بدن من خیلی قابل احترامه و حقشه که در سلامت کامل باشه و سطل آشغال متحرک نیس و هر چی که اضافی هست و دور ریختنی و قراره اسراف نشه که دور نریزن رو من باید بخورم مخصوصا ته مانده غذای دیگران رو بریزیم دور بهتر از اینه که بدن من انبار موادی که در سطل فاسد میشن در بدن من فاسد بشن حیفه دیگه وجود نداره بدنم حیف تره که سالم و سلامت نباشه 😍🤗😄
قانون 🤗😍 میزارم خودمو عاشقانه تر دوست داشته باشم و خودمو خیلی بیشتر از قبل با همین شرایط فعلی که دوستش دارم به جای تنفر عمیق سابقم دنده عقب احساس تنفر چاقی احساس عشق و ذوق به نوشتن و تمرین عالی در جهت اموزشهای فوق العاده ام داشته باشم 🤗😍👏👏👏👏 و مدام خودمو تشویق کنم همونجور که قبلا برعکس خودمو تحقیر و سرزنش میکردم و تنبیه و لجبازی با خودم 👈 چه کسی مهم تر از منه هیچکس😎 💃💃💃
قانون❤️ میزارم که از لذت رهایی برخوردار باشم و قانون اعتماد شدید به ذهن فوق العاده قدرتمندم برای تشخیص این که پیغام سیری رو تشخیص بدم و هیچ برنامه رژیمی و دکتر و هیچ قضاوتی از اطرافیان برای من تعیین تکلیف نمیکنه چقدر بخورم 🤗😊😋😎 ذهن من به شدت هوشمنده و خودش نیازم رو تشخیص میده و کنترل عالی دارم روی مهمونی و جشن و دورهمی ها و هیچ اشتباهی از من سر نمیزنه چون فرمولام به شدت در حال تغییر و تحوله و کلی عادتهام عوض شده و عوض میشه در امتداد مسیر و درک و فهم بالا😍
با قانون شیرین و لذت بخش عشق ❤️ و حال خوب😍🤗 و استمرار 🚶♀️و در مسیر عالی سرزمین خوشبختی👭🤝👏 بودن و یادگیری فوق العاده مدیر توانمند کارخانه من 👼👱♀️ از دوستان 👩👩👧👦👩👩👦👦👩👦👦هم مسیرم 🤳و قانون عالی لیاقت داشتن💪 و احساس شیرین خوشبختی در همه جنبه های زندگیم✌ خودم یک لشکر یه نفره باشم بی نیاز نسبت به تشویق و تایید دیگران فقط حال عالی من بهترین نشون دهنده و میزان سنجش در مسیر درست بودنمه 👭👩❤️💋👩😍 ✌✍ و قانون این که خودم خالق رویاهای خواستنی خودم هستم و قانون ارزشمند خواستن🗣😉😍🤔😋 توانستن💪✌🏃♀️ است
قانون اینکه 😍👈من واقعا یاد گرفتم و فهمیدم که چرا وقتی یکی به من توهین میکند، یا بد جوابم را میدهد، یا تحقیرم می کند یا آنطور که انتظار دارم به من احترام نمیگذارد، این منم که ناراحت میشوم🤔😅😂
بابا جانِمن! از کوزه همان برون تراود که در اوست!😅 رفتارِ هر کس متناسبِ شخصیتش است😂
وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا بیادبانه است، او دارد شخصیتش را به نمایش میگذارد! من چرا به خودم میگیرم و بیخود ناراحت و خشمگین میشوم ، خودخوری میکنم، بههم میریزم ، نا آرام و آشوب میشوم و در صدد یک جواب محکمتر برمیآیم😳 این اوست که دارد بیشعوریاش را به نمایش میگذارد، من چرا حِرص میخورم و به هم میریزم، و تلاش میکنم شبیهِ او رفتار کنم😳
هر وقت در اینجور موقعیتها قرار گرفتم ، به یادِ این نکته میفتم . قول میدهم این کار آبی است بر آتش. در این مواقع، فقط ساکت و نظارهگر میمانم و حتی در این لحظات میتوانم این رُباعیِ شیخ بهایی را با خودم زمزمه کنم تا آرامتر شوم💃
💖 آن کس که بَدَم گفت، بدی سیرتِ اوست
وان کس که مرا گفت نِکو خود نیکوست💖
😅حالِ متکلم از کلامش پیداست!😍😍😍👏🏻👏🏻👏🏻
قانون میزارم 😍که سینما رفتن و پارک رفتن و مسافرت به تنهایی گردش و تفریح محسوب میشه و اعتیاد به خوراکیها یک الگوی ذهنی اشتباه بوده و خود به خود با آموزش ذهنم دست از این رفتارا بر میدارم هم خودم یاد میگیرم هم بقیه رو گمراه نمیکنم 😂😅 با الگوهای قبلیم و به دیگران مخصوصا بچه ها که فرمولهای درستی دارن و ناخوداگاه بر اساس نیازشون مصرف میکنن رو خراب و دستکاری نکنم
و همونطور که تا الان تا نیمه های مسیر کلی از اعتیادام رو ترک کردم و رفتارام درست شده اعتیادهای پنهانیم رو شناسایی و ترک کنم که موانع ذهنی نداشته باشم و برام خیلی لذت بخش و شیرین بوده و دید خودم نسبت به چاقی و نحوه رفتارم نسبت به تنوع ها کلا خود به خودی عوض شده و به رهایی نسبتا خوبی بدون اعمال زور رسیدم فقط عشق بوده و سراسر لذت بر عکس روش های سابقم که با رژیم و تهدید و فکر سالم خوری میخواستم خودمو پاکسازی کنم و کلی در این مسیر گول میخوردم 😂😁 و کلاه میرفت سرم و هر کسی به راحتی روشش رو به من تحمیل میکرد و چون از اون روش نتیجه نمیگرفتم خودمو ضعیف میدیدم و ناتوان ولی با روش کار و اموزش ذهن کلی از نیروهای خودم رو کشف کردم و احساس قدرت و برتری پیدا کردم به همه شکست هایی که در مسیر انحرافی نصیبم شده بود 😂😉
من دیگه اون موارد خطرناک رو نسبت به مصرف مواد غذایی ندارم و تمام دلایل اشتباه چاقی که که قبلا دقیقا تمام اینا تو رفتارام کاملا مشهود بود عوض شده و فقط خودم مقصر این اعتیاد اسان بودم و من با ذهنم بدون هیچ اهرم رنج 😢😭و فشاری😤 از اعتیاد اسان😜 نجات پیدا کردم و نگاه بسیار متفاوتی به چاقی و دلایل مسخره گدشته چاقی خودم دارم و کلی برام شیرین و لذت بخش هستن و الان کلی به خودم افتخار میکنم که دیگه اسیر امیال و کنترل نداشتن بر روی امیالم نیستم و نحوه رفتار درست رو یاد گرفتم 😍😍😍 خیلی اسون و راحت تر از اون چیزی بود که فکرشو میکردم و عمل کردن به این اموزشها کاملا خود به خودی و عیر ارادی انجام میشه و همینم منو به شگفتر وا میداره که یه عمر خودمو عذاب و شکنجه دادم ولی عوض نمیشدم بدتر حریص تر میشدم اما الان اصلا من فعلی هیچ ربطی به من سابقم نداره و همه رو مدیون فایلهای لذت بخش و شیرین استاد بسیار عزیزم هستم و صد البته انتخاب و هدایتم به سمت این مسیر فوق العاده و من دیگه هرگز نمیپذیرم که به صورت طبیعی چاقم و این سرنوشت منه که این طور بدبختانه زندگی میکردم و همیشه ارزوی مرگ داشتم و هیچ علاقه ای به زندگی گذشته ام نداشتم و من الان طعم واقعی زندگی شیرین رو میچشم چون الان تولد سه سالگی من در این مسیر عالیه 💃💃💃منم فکر میکردم چاقیم ارثیه و کم تحرکم و متابولیسم پایین دارم که همش اشتباه بوده و بهم اثبات شده 😂😂😂 خیلی خوشحالم که استاد گل و دوستان بی نهایت پر تلاش با نوشته های دلنشین در کنارم هستن و خیلی خیلی عالی اموزش میبینم و هر روز یه گام عالی برای رسیدن به تمام رویاهام و اهدافم بر میدارم 😍
اکنون 👇👇👇
💃در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 💖 تمام رویاهای خواستنی من قابل دسترس شدن و حس میکنم فاصله چندانی باهاشون ندارم 💖 ۵۰ کیلویی شدنم حتمیه و چه بخوام چه نخوام به هدفم میرسم 💖 من شجاع ترین و قدرتمندترین و لایق ترین فرد زندگی خودم هستم و کلی خوشحالم و شاد و سر زنده وای کلمه سر زنده 😍 الان سر من زنده است و به زندگی عالی فقط می اندیشه 💖 و از تمام اشتباهاتم کاملا شاد و راضی دست بر میدارم و یه معلم بی نهایت عالی و فوق العاده دارم گنجی گرانبها و فوق العاده خدا نصیبم کرده و دیگه واقعا از چی باید بترسم 🤔😂 هیچی و هیچکس نمیتونه منو متوقف کنه و جلوی رشد عالی منو بگیره 👏👏👏🤝🤝🤝🤝 خدایا شکرت 💖 استادم بی نهایت ممنونم 💖 دوستان دیدگاههای همتون عالی و فوق العاده بود و کلی لذت بخش ✌✌✌💪💪💪💖💖💖💖
سلام خانم سادات عزیزم
ببخشید من تو کامنتهای شما خیلی تناقض میبینم بعضی وقتها کامنتهاتون در حد استای هست بعضی وقتها مثل اینکه از لاغری با ذهن چیزی نمی دونید نتونستم در پاسخ نوشته ی شما ننویسم فکر کنم چون در حالت خواب وبیداری نوشتین نوشته تون درست به نظر نمیاد. در مورد قانون گرسنگی که گفتین استاد گفتن باید نشانه جسمی ببینید مثلا قاروقور یا دردی چیزی اصلانم این طور نیست استاد در فایل شرح رژیم برای اینکه افراد چاق که سالها در حالت سیری خوردن حالت گرسنگی رو تشخیص بدن گفتن یک هفته تا نشانه جسمی ندیدن نخورن تا پیغام گرسنگی را درک کنن. من مخالف این نظریه هستم چون در حالت سیری هم نباید بزاریم خوردن اینقدر پیشرفت کنه که نشانه جسمی فشار شکم یا سنگینی در بدن نمایان بشه پس پیغام گرسنگی هم همینطور است اگر بزاریم خیلی گرسنه بشیم تا به جسم فشار بیاد رفتار غلط هست وباعث پرخوری وزیاده خوری میشه وپیغام سیری رو دریافت نمیکنی وبه فشار شکم میفتی. در مورد دلایل چاقی که گفتین تنبلی و پرخوری باعث چاقی هست شما که سه ساله دوره هستین چرا این حرفو میزنی کی گفته باید برای لاغری فعالیت کنی مگه لاغرا فعالیت میکنند یا نمی خوابن مگه چاقا کم تحرکن فعالیت ندارن شوهر من چاقه صبح تا شب کار فیزیکی سخت میکنه همسایه مون پسره کارگر هست صبح تا شب کار میکنه چاقه مگه شما کم ورزش کردی چرا لاغر نشدی گلم تو شهرمون مردی هست سالها صبح تا ظهر در جنگل وکوه ودشت در حال گشت وگذار وپیاده روی هست چاقه هنوز خدا کی گفته برای لاغری بایدفعالیت کنی مگه شکم مادرت کار می کردی ورزش میکردی متناسب به دنیا اومدی اخه شما چرا؟ پرخوری هم دست خودته بخوای زیاده روی کنی بخوای خودتو کنترل کنی تا حد نیازت بخوری پیغام سیری را تشخیص بدی چرا پیچیده میکنید مسائل رو من بعضی کامنتهای شما را اصلا تا آخر نمیتونم بخونم از جمله همین کامنت رو ذهنم پس میزنه به زورم نمیتونم بخونم.
سلام دوست عزیز
از اینکه در گسترش آگاهی مشارکت می کنید خوشحالم و مشخصه که به خوبی در فضای لاغری با ذهن قرار گرفتید
توجه داشته باشید پاسخ به دیدگاه دوستان رو در پاسخ به دیدگاهی که مدنظرتون هست بنویسید که مشخص باشه منظور شما چه دیدگاهی است
سلام استاد عزیزممنون هستم چشم. من این دیدگاه را تازه پیدا کردم وبرای خودم منطقی کردم که ورزش فقط برای سلامتی هست نه لاغری افراد چاق بیش از حد نیاز می خورن که چاق میشن نه اینکه تنبلن یا کم تحرکن اگر صبح تا شب خواب باشی ولی به اندازه بخوری لاغر خواهی بود همینطور که لاغرها هم همینطورن خواهر متناسب من صبح تا عصر می خوابه بیدارام میشه دیگه تا شب همش نمی خوره شاید یک وعده بخوره گرسنه اش بشه کمی هم شام می خوره هم بخوابه هم زیاد بخوره در وقت بیداری دهنش بجنبه نیست از اولشم تو خونه هیچ کاری نمیکرد من تا شب به ده تا بچه می رسیدم خونه رو جارو میکردم غذا درست می کردم من چاق بودم اون لاغر هیچ کس با چراغ خاموش نکردن چاق نشده یل چسبیدن به زمین چاق نشده افراد چاق در خوردن زیاده روی میکنند بعدغذاها رو چاق کننده می دونن باید اندازه بخوری از هر فرصتی برای خوردن استفاده نکنی باید برای رفع گرسنگی غذا بخوری صبح تا شب کار نکنی ولی همش بخوری اره چاق میشی نشستن خالی اشکال نداره بشینی وهمش بخوری اره اون چاق میکنه اگر اندازه بخوری ولی ورزش هم کنارش باشه اونم عالیه به کاهش وزنت کمک میکنه نه اینکه بری ورزش مثل من بعد بیای دو سه برابر بخوری ودیدگاهت این باشه که امروز انرژی مصرف کردم بخورم هم چاق نمیشم اشکال نداره زیادم بخورم چون تحرک داشتم نه جانم بدترچاق میشی بعدشم میگی باشگاه هم رفتم فایده نداره برای من اثر نداره
دوست عزیزم نظر شما محترم هست
اما بنظرم در مورد خانم فاطمه سادات احتمالا برداشت های شما از دیدگاه های ایشون گاهی متفاوت بوده، من بیشتر دیدگاه های ایشون رو دنبال میکنم و ایشون جزو پیشکسوتان و شگفتی سازان هستند مسلما اگه درک درستی از مسائل و فرمول لاغری با ذهن و فایل های استاد نداشتند قطعا به این درجه از شگفتی ساز شدن و تغییرات روحی و جسمی نمی رسیدند
بنظرم وقتی استاد همچین بستری عالی رو برای ما فراهم کرده که ما آزادانه مشارکت کنیم و نظراتمون بدیم و در گسترش آگاهی همدیگه، انگیزه دادن، به اشتراک گذاشتن تجربیات، و حتی درد دل هامون
بهتره که ما هم درست برخورد کنیم و نهایت استفاده رو ببریم
بهتره همدیگرو زیر ذره بین نبریم
بهتره که دنبال عیب جویی از همدیگه نباشیم
بهتره که زود و بدون سند معتبری همدیگررو قضاوت نکنیم
بهتره به همدیگه و نظر همدیگه احترام بگذاریم
بهتره به همدیگه امید و انگیزه بدیم
و سعی کنیم هر روز بهتر از دیروز خودمون عمل کنیم
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🧠💪🫀
نشان های دریافت شده
سلام .
استاد هنوز یک ساعت هم از این قوانین نگذشته من احساس محدودیت میکنم . تازه هنوزم قوانین دیگه نزاشتم .
این حس محدودیت خوبه ؟ یا بد ؟
چون منو از آزادی خارج کرده .
حس محدودیت رو ذهن چاق تولید می کنه تا انگیزه ی تو رو بگیره برای ادامه دادن .
به خودت بگو من قانون گذاشتم که لذت ببرم و اتفاقا احساس آزادی و رهایی بیشتری داشته باشم . ولی احساس محدودیتی که تو درونم ایجاد می کنی احساس بدیه که اهرم رنج لاغری رو فعال می کنه و نمیزاره ادامه بدم .
ما باید از قانون گذاری لذت ببریم .
اونم قانونی که خودمون گذاشتیم . این حس محدودیت رو کنار بزار اگه داری حس محدودیت می کنی در اجرای قوانین داری بد عمل می کنی .
چون قوانین کاملا از هر لحاظ مورد بررسی قرار گرفته .
احساس محدودیت احساسیه که از یک فکر نادلخواه به وجود میاد . اون فکر نادلخواه چیه . بگو تا برطرفش کنیم .
این حس محدودیت و رنج از کجا ایجاد شد ما که با لذت دو قانون رو بنا کردیم .
من نمیتونم این دو قانون رو اجرا کنم .
پس اینه .
جمله ی من نمیتوانم قانونمند باشم .
چطور نمیتونی ؟ مگه این همه قانونی که توی چاقی گذاشتیم و مو به مو همه رو عمل کردی و چاق شدی و تازه این همه هم بهش وفادار موندی نشان از قانونمندی تو نداره .
منتها الان فقط راه تغییر کرده اون زمان از قوانین چاقی تبعیت میکردی . الان از قوانین لاغری .
آخه قوانین چاقی برای من لذتبخش بود . چه لذتی داشت ؟ من در خوردن آزاد بودم ولی اینجا در خوردن محدود میشم .
من دلم نمیخواد طبق قانون نخورم خب من هر وقت گرسنه نباشم خب نمیخورم . پرخوری هم کنم خب حالم بد میشه دیگه ادامه نمیدم . من تا حالا هم ناخوداگاه طبق آموزش های استاد همین قوانین رو اجرا می کردم .
پس چی میگی چرا احساس محدودیت می کنی ؟
چون خود کلمه ی قانون و نظم در من حس محدودیت ایجاد میکنه . خود کلمه .
آهها حالا شد . پس تو با خود کلمه ی قانون مشکل داری . چون تصویر ذهنیت نسبت به کلمه ی قانون یعنی اسارت و چهارچوب بندی .
خب باید فکر کنیم ببینیم با این کلمه چطور کنار میاییم .
ادامه دارد …
سلام دوست عزیز
آزادی با ناهنجاری تفاوت داره
در مثال مشابه بسیاری از افراد تصور می کنند آزادی در کشور به مفهوم هرکاری و هرشکلی بودن است در حالی که آزادی به معنای رعایت هنجارهای انسانی است
در لاغری با ذهن شما در خوردن آزاد هستی اما اگر آزادی به مفهوم پرخوری باشه به ناهنجاری تبدیل میشه
پس سعی کنید بین آزادی و رسیدن به آرامش ارتباط خوبی ایجاد کنید
اگر آزادی منجر به پرخوری بشه قطعا سریع نرین تاثیرش در احساس شما خواهد بود که به عذاب وجدان تبدیل می شه
اما اگر آزادی در خوردن به احساس خوب و لذت بردن از خوردن ختم بشه، بهترین نتیجه رو برای شما خواهد داشت.
بنظر من درسته که ذهن دوست نداره کارهای سخت رو انجام بده، دوست نداره محدود باشه، دوست داره آزاد و رها باشه، هر کاری که راحتتره رو انجام بده
اما کل جهان با یه سری قوانین توسط خداوند اداره میشه، و به طبع آن ما انسان ها هم در بسیاری از جنبه های زندگی خود یه سری قوانین وضع میکنیم، نباید به دید محدودیت و عدم آزادی و رها بودن به قوانین نگاه کنیم، بلکه بعضی از آنها لازمه اساسی زندگی و بشریت است و جلوگیری از بسیار از نابهنجاری ها و بی نظمی ها و اختلال ها میشه…
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🧠💪🫀
نشان های دریافت شده
سلام .
یکی از مواردی که در این فایل مطرح شده بود
این بود که برای خودمون قانون بزاریم تا راههای اضافه خوری که منجر به اضافه وزن میشه رو ببندیم . برای اینکه قوانینی برای خوردن خودم بزارم ابتدا باید من و ذهنم بررسی کنیم تا با چی احساسمون خوب میشه . چون ایجاد قوانین برای بد کردن حال ما نیست بلکه برای خوب شدن حال ماست .
پس اگه قانونی گذاشتیم که به موجب اون حال خوب در ما شکل گرفت بهتره اون قانون را ادامه بدیم و اگه حال بد شکل گرفت اون قانون رو سلب میکنیم .
البته حال خوبی هم که گفتم باید دائمی باشه .
یعنی اولش حال خوب نباشه بعد حال بد بیاره .
معیار حال خوب دائمی ماست .
اولین قانون : پرهیز از پرخوری . ☡
🚩من از به اندازه خوردن غذا لذت میبرم . ➡
اما
اضافه خوردن چیست ؟
اضافه خوردن ؛ خوردنی است که باعث ایجاد تفکر چاق کننده ، باعث فعال شدن افکار منفی ، باعث ایجاد احساس منفی ، باعث از بین رفتن مزه ی غذا ، باعث به صدا دراومدن بوق و آژیر ذهنی (کافیه ، کافیه ) ، ایجاد فشار شکم و نهایتا باعث بزرگ شدن جسم میشود .
از کجا بفهمیم داریم پرخوری میکنیم .
بارها این پیام رو گرفتیم .
یه وقتهایی گوش کردیم و یه وقتهایی نه .
اما حالا میخوایم قانون بزاریم که به صدای ذهنی ( ایست ) گوش بدیم .
ذهن میگه ایست . به همین راحتی . 😊
اگه گوش ندیم ذهن با بد شدن احساسمون بهمون میگه ایست. 😐😒😑🙁😓😓😫😫
اگه باز گوش ندیم با از بین بردن مزه ی غذا میگه ایست. 😶😶😶
اگه باز گوش ندیم با ایجاد احساس سنگینی و فشار شکم میگه ایست. 😖😖😡😡😦😦
و اگه باز گوش ندیم با چاقی می گه ایست😭😭
و اگه باز گوش ندیم با بیماری میگه ایست😭😭🤒🤒
سوال : در کدوم یک از مراحل صدای ایست ذهن رو گوش بدیم ؟
در فکر . آب رو وقتی از سرچشمه ببندیم کنترلش راحتتره .
خب وقتی از سرچشمه بستیمش نجواهای امر به خوردن هنوز صادر میشه بابا هنوز سیر نشدی بابا دلم هنوز میخواد بابا چیزی نخوردی که . بابا دو لقمه بیشتر نخوردی . بابا بقیه ی غذات مونده .
با این نجواها چه کنیم ؟ خب قانون میزاریم این نجواها بعد از گفتن ایست دیگه گفته نشه .
اگه گفته شد چی ؟
اولهاش که عادت نداری گفته میشه ولی قانون بزار بهش عمل نکنی .
خب اگه بهش عمل نکردم و حالم بد شد . این حال بد از خدای چاقیه . وقتی نخوری و سر خودت رو گرم کنی و افکارت رو هدایت کنی حال خوب خدای لاغری خودشو نشون میده
چون اینجا دقیقا سر دوراهیه .
تردید رو باید کنار بزاری میخوای کدوم راه رو انتخاب کنی ؟
راه لاغر شدن و عادات مثبت پرورش دادن
یا
راه چاقی و عذاب وجدان و حال بد و سنگینی و ….
به هردو راه نگاه کن . نجوایی که بهت ایست میده رو اگه عمل کنی و همونجا قاشق رو زمین بزاری کم کم به خود همون نجواها هم ایست میده و اون نجواها وقتی به عمل نیان کم کم خاموش میشن .
اگه سردرد بگیرم چی ؟
سر درد از تردیده . تو اگه قاطع باشی هرگز سردرد سراغت نمیاد .
من برای رسیدن به تناسب اندام کاملا مصمم هستم .
من تصمیم گرفته ام که به تناسب اندام همیشگی خود برسم و یکی از راههای آن تغییر اعتیاد پرخوریست .
ایست . ✋
ایست . ✋
ایست .✋
پس
🎯⛳قانون ۱: دست کشیدن از غذا در همان زمان که در فکرمان اولین فرمان ایست جاری شد .
خب پس کاملا توجیه شدی در مورد این مطلب یا بازم بگم .
نه کاملا توجیه شدم ممنون .
بریم سراغ قانون بعدی :
۲- چه زمان شروع به خوردن کنم ؟
هر زمان که خواستی چیزی را در دهانت بگذاری به خودت بگو چرا میخورم و بعد کمی منتظر بمان . پاسخهای جالبی میشنوی .
چون گرسنه هستم .
چون حوصله ام سر رفته .
چون دلم میخواد.
چون تحریک برانگیزه .
چون آب دهنم راه افتاده .
چون دوست دارم .
چون عشقم می کشه .
چون آرومم میکنه .
چون حالم رو خوب می کنه
چون مجبورم .
چون حیفه .
چون خوابم نمیبره
چون سرم درد میکنه
و …
خب در تمام این زمانها به جز مورد اول خوردن برای رفع نیاز جسم نیست . برای رفع نیاز روحیست . در حالی که خوردن تنها برای رفع نیاز جسم است .
خب سردرد مگه جسمی نیست ؟ چرا نخورم .
نخیر سر درد و هرگونه دردی علتش آشفتگی ذهنه و مرور یک فکر مخرب در ذهن . هیچ ربطی به جسم نداره . اون فکر رو پیدا کنی و تغییرش بدی سردرد و هر درد دیگه خودبخود رفع میشه . قبول داری ؟
بله بارها امتحان کردم و قبول دارم .
خب پس قانون دوم چه وقت شروع به خوردن می کنی ؟ از خودم میپرسم چرا میخوری وقتی فقط پاسخ این بود که گرسنه هستم .
یادت باشه گرسنگی هم مراحلی داره که استاد در یک فایلشون کاملا مراحلش رو گفتن و این گرسنگی باید به جسم و قار و قور شکم برسه تا بعد شروع کنی به خوردن .
خب این قانون خیلی سخته . من دلم میخواد بخورم . من عادت کردم به خوردن . حالم بد میشه وقتی نمیخورم . دوست دارم بخورم .
اینا همش افکار چاق کننده است و ریشه در چاقی ذهن داره و در حقیقت فرمان ذهن چاقه .
خب من اگه حرف ذهن چاقم رو گوش ندم حالم رو بد میکنه . مگه تا حالا کرده چه اتفاقی برات افتاده تو که نمیخوای باهاش بجنگی . فقط میخوای راه جدیدی رو برای خودت انتخاب کنی .
خب راه جدید باید حالم رو خوب کنه .
خب چه حال بدی در این راه هست .
گرسنگی جسمی خیلی دیر به من اعلام میشه . اول گرسنگی میاد توی ذهنم بعد میاد توی احساسم بعد میاد توی جسم باید کلی این نجوای گرسنگی رو آروم کنم که حسم و بد نکنه و دیر بخورم تا برسه به جسمم و در این مدت ذهن من مدام با افکار بخور بخور گرسنمه و سایر افکار حال منو میگیره یعنی از زمانی که گرسنگی ذهنی برسه به جسم کلی این وسط حال من بد میشه .
خب پس هدایت افکار رو تو برای چی یاد گرفتی ؟
در این مدت تو باید هدایت افکار داشته باشی و طوری به این مساله نگاه کنی که به احساس بهتر برسی .
یعنی چطور ؟ یعنی کنترل ذهن داشته باشی به زیباییها توجه کنی و صبر کنی تا گرسنگی به جسم برسه .
خب اون وقت وقتی به اینجا برسه و من خیلی این گرسنگی رو تحمل کنم یهو که به غذا بخورم خیلی میخورم و شاید فرمان ایست قانون اول رو رعایت نکنم .
پس چه کار کنیم ؟
من میگم باید کاری کنیم حسمون بد نشه .
باید تلقین سیری کنی .
باید بگی میل ندارم .
وقتی گرسنگی ذهنی میاد باهاش همدست نشی بگو فعلا نمیخوام سیرم . بهش ایست بده .
در این مدت که گرسنگی به جسم برسه نزار احساس گرسنگی کنی باید تلقین احساس سیری کنی .
بگو شکمم پره . هموز خالی نشده . سیرم . نمیخوام .
نه ممنون .
آها با کلمه ی نه ممنون سیرم بهش ایست بده .
وقتی فکر گرسنگی میاد بهش بگو نه ممنون سیرم صبر کن تا جسمم بگه .
نزار حستو بد کنه . طوری که جلوی خودتو بگیری و بعضی وقتها از خشم به خودت آسیب برنی .
بگو نه ممنون .
سیرم .
الان وقتش نیست .
وقتش زمانیه که جسمم طلب غذا کنه نه ذهن و احساسم .
خودتو بشناس .
تا حالا هم شناختی فقط داریم می نویسیم که راه برامون روشنتر بشه .
پس قانون دوم رو پذیرفتی ؟ دیگه برات سوالی نیست؟
پذیرفتم .
قانون دوم چی شد ؟
🎯⛳قانون ۲: من زمانی شروع به خوردن میکنم که گرسنگی جسمی تنها علت خوردن باشه .
خب اگه از قوانین تبعیت نکردم چی ؟
حال بدت بزرگترین تنبیهه
اگه تونستم عمل کنم چی ؟
حال خوبت در مسیر لاغر شدن بزرگترین تشویقه .
ببین مسیر چاقی هم دقیقا همینه وقتی خلافش عمل می کنی حالت بد میشه و وقتی همسو باهاشی حالت خوبه .
پس حال و احساس در هر دومسیر هست . خیلی از چاقها هستند که وقتی میخورن حالشون خوبه و لذت میبرن .
پس میبینی تصرف حالمون به وسیله ی چاقی یک امر کاملا بدیهی برامون شده .
و فکر میکنیم حال ما اونه .
در حالیکه باید حال رو از چاقی گرفت و به تناسب داد .
ما باید از رفتار متناسب لذت ببریم تا ذهنمون راضی بشه فرمانهای تناسب رو اجرا کنه . ما باید خدای لاغری و تناسب رو حاکم ذهنمون کنیم و این به دست ماست که کدوم خدارو انتخاب کنیم .
خدای لاغری و تناسب خیلی قویتر از خدای چاقیه سریعا حال رو تحت تصرف خودش در میاره طوری که ما از نخوردن غذاهای اضافه خیلی لذت میبریم .
خب چرا لاغری با نخوردن و ایست دادن به خوردن معنا گرفته و چاقی با خوردن و فرمان به خوردن .
ببین کسی که لاغره روحش قویتره انسانیتش قویتره . خداپرستتره . یعنی حتی خدای ما هم امر به تناسب رفتاری کرده .
انسانها با لاغر شدن به خدای وجودشون نزدیکتر میشن .
در حقیقت ما با انرژی ندادن به غذاهای جسمی خوراک روحمون رو قویتر می کنیم .
چون فکرمون قویتر میشه .
انرژی الهیمون قویتر میشه و راحتتر میتونه غذاهای جسمی رو هضم و تبدیل به جان و روان خوب کنه .
خدای چاقی انرژی غذاها رو تبدیل به ترس . بی ارادگی . تنبلی . سرزنش . عذاب وجدان و ولع و لذت کاذب می کنه ولی ما انسان متعالی هستیم و باید انرژی غذاها برای ما تبدیل به حال خوب ، توانمندی ، قدرت ، لذت و سبکی ، پرواز روح ، رهایی و آزادی بشه .
آزادی در خوردن هم پیدا میشه . اون آزادی کاذبه . دروغه . تو شاید در خوردن آزادی ولی اسیر خوردنی . هرچی بیشتر بخوری بیشتر بهش وابسته میشی . هر چی بیشتر بخوری بیشتر در اسارتشی و از خودت هیچ اختیاری نداری و قدرت رو میدی دست غذاها و خودت واکنشی عمل می کنی .
در حالیکه تو باید قدرت رو به دست بگیری و بدی به خدای تناسب چون اون راه و رسم الهیه .
باشه قانع شدم .
این نوشته باز هم ادامه دارد . چون فکر کنم بازم باید در مورد سایر قوانین با هم صحبت کنیم .
فعلا خدانگهدار
سلام فاطمه جان…از نوشته ی شما خیلی لذت بردم و نکته برداری کردم …خیلی عالی بود🌹😍
نشان های دریافت شده
سلام ممنون از شما دوست عزیز . نگاه شما زیبا و متناسبه و به این نوشته زیبایی بخشیده . نگرش زیبا و متناسبتون بردوام .
فوق العاده عالى بود , دوست عزيز و همراه ,
موّفق باشيد😍
نشان های دریافت شده
سلام ممنون از شما شادی جان . نگاه شما زیبا و متناسبه و به این نوشته زیبایی بخشیده . نگرش زیبا و متناسبتون بردوام .
بسیار عالییییییییی بود فاطمه سادات جان👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
نشان های دریافت شده
سلام ممنون از شما سلیمه جان. نگاه شما زیبا و متناسبه و به این نوشته زیبایی بخشیده . نگرش زیبا و متناسبتون بردوام .
نشان های دریافت شده
سلام . ممنون از این فایل ارزشمند .
چاقی اعتیاد آسان .
من در این فایلها دیگه توجهی به چاقی نمیکنم .
چون چاقی نتیجه ی تکرار عملکردهای خوشایند و لذتبخش است .
من در این فایلها فهمیدم که باید دیگه از چاقی حرف نزد . چاقی فقط نتیجه است . بلکه فقط باید از عامل چاقی صحبت کرد . اونم دو مورده : پرخوری ، تنبلی
دو عادت ناشایست رفتاری که نتیجه ی اون میشه چاق شدن .
خیلی جالبه دوسه سالی که وارد لاغری با ذهن شدم همیشه فکر می کردم باید باورم رو تغییر بدم تا چاقی دیگه خلق نشه .
یعنی تمام تمرکزم روی باورهام بود .
در حالیکه این دو باور محکم سرجاشون چسبیده بودند و من اونها را عامل چاقی نمی دونستم و اون ها یک امر پذیرفته شده در ذهنم بودند و البته هنوزم هستند .
اعتیاد به مصرف مواد غذایی و اعتیاد به چسبیدن به زمین نشستن و خوابیدن بیش از نیازجسمی
عواملی هستند که چاقی رو برای ما رقم می زنند .
حالا می فهمم باید ذهنم رو برای چیزهایی برنامه ریزی کنم که اوایلی که وارد این راه شده بودم دقیقا فکر میکردم اینا هیچ نقشی در چاقی من نداشتند .
من با شوق و ذوق تمام مقدار زیادی از وزنم رو کاهش دادم ولی از یه جایی به بعد دیگه نمیتونستم ادامه بدم چون دستور به خوردن در من متوقف نمیشد و من باور داشتم خوردن عامل چاقیم نیست ولی خب میدیدم وقتی خیلی راحت و آزاد میخورم نتیجه اضافه وزنه .
چاقی فقط برایند تکرار رفتارهای لذتبخشیه که من همیشه از درون خودم رو بابت اون رفتارها سرزنش کردم .
یه مدت کاری کردم سرزنش نکنم و احساسم خیلی خوب بود .
ولی حالا دارم یاد میگیرم که باید برای رفتار زشتم تنبیه بزارم و برای رفتار خوبم تشویق .
جالبه من کلا تصوراتم در مورد لاغری با ذهن داره تغییر می کنه .
یعنی من باید از رفتاری خوشم بیاد که یک عمر خوشم نمیومده و از رفتاری بدم بیاد که یه عمر ازش لذت میبردم و اگر زشتی و آداب و این حرفا نبود من هرگز تصمیمی به تغییر اون نداشتم تازه احساس خوبمم همیشه باهاش همراه میشد .
ولی الان باید تصمیم بگیرم که
فرمول پرخوری = اعتیاد
تنبلی = اعتیاد
رو در ذهنم جایگزین کنم .
گرچه شما چیزی از تنبلی در این فایل نگفتید ولی میشه گفت اینم جزء همون اعتیادهاییست که هیچ مجازات و تنبیهی براش در نظر نمیگیریم و بی وقفه انجامش میدیم .
ترجیح میدیم دیگران کارهامون رو انجام بدن .
واسه انجام کار به سختی و با هزار نق و قر بلند میشم .
هرکی بلند میشه خاموش کردن چراغها و … رو بهش میگم انجام بده . البته اینارو توی دوره گفته بودید .
ولی من خیلی روی برنامه های عملی تمرکز نکرده بودم و بیشتر تمرکزم روی برنامه های احساسی ذهنم بود .
اعتیاد به مصرف مواد غذایی یک اعتیاده . اعتیادی که بزرگترین بدیش اینه که نمیشه به طور کامل ترکش کرد .
یعنی مثلا مصرف سیگار یا مواد مخدر و یا سایر اعتیادها رو با دور کردن مواد و عدم مصرفشون میشه از بین برد . درسته خیلی سخته ولی وقتی میدونی دیگه نباید ازش مصرف کنی خب ذهن مسیر جدید رو با لذتهای دیگه پر میکنه
ولی در مورد مصرف مواد غذایی اینگونه نیست . مصرف مواد غذایی رو به طور کامل نمیشه کنار گذاشت و همین کار رو برای ترک کننده ی عادت پرخوری سخت می کنه .
مگر یه کاری کنیم مصرف مواد غذایی ناسالم رو ترک کنیم کلا و مواد مصرفی سالم رو هم کلا خودمون همچین علاقه ای نداریم اون رو به اندازه ی نیاز مصرف کنیم .
نمیدونم ولی واقعا چطور میشه در حالیکه میل داری برای مصرف ماده ی غذایی چطور ذهن رو مدیریت کنی که از نخوردنش لذت ببره .
میبینید پس حتی مواد مضر رو هم نمیشه به طور دائم ترک کرد .
من وقتی لذت نمیبرم از ترک کردن این اعتیاد چطور به خودم بگم که من دارم خیلی لذت میبرم از ترک پرخوری .
مگر از بُعد انسانی و روحی استفاده کنم .
من یک انسان هستم و اشرف مخلوقات .
من شیطان نیستم .
من آتش نیستم .
من کرگدن نیستم .
من گاو نیستم .
من خرس نیستم .
من یک انسان هستم .
انسانی که عقل داره و همیشه میگن عقل سالم در بدن سالم هست و البته ما داریم یاد میگیریم که بر عکسشم درسته . بدن سالم از عقل سالم نشئت میگیره .
پس تمام ارزش یک انسان به عقل و شعور و درک و معرفت و ذهن و اراده و اختیار و … است . چیزهایی که تفاوت بین یک حیوان و یک انسان رو نشون میده .
خب حالا اگه من به کالبد روحانی و جسمیم توجه کنم انرژی من قدرتمندتر میشه و خودم رو شایسته ی یک زندگی برتر میدونم .
من با نخوردن لقمه های اضافه باعث ترقی و پیشرفت کالبدهای ذهنی و روحیم میشم و انرژی درونی من قویتر میشه .
من اعتیادم را با توجه کردن به سایر ابعاد انسانی وجودم ترک می کنم .
من تعهد میدهم روز به روز بهتر از دیروز رفتار کنم که نشان شان انسانی من باشد .
من تعهد میدهم روز به روز بهتر ذهنم را ترغیب کنم که به جای اعتیاد به مواد غذایی جسمانی از مواد غذایی روحانی بهره مند بشه .
غذای روح آگاهیست . انسان هرچقدر آگاهتر بشه بیشتر به آگاهی متصل میشه و بیشتر میتونه ازش تغذیه کنه .
من بُعد انسانی و الهی وجودم را تقویت می کنم .
چون من یک انسان هستم .
انسانی که گرچه به او حق انتخاب داده شده است ولی جذب اندام نادلخواه به واسطه ی انجام عملی که ظاهرا دلخواه است اما درونا زشت و قبیح است اتفاق افتاده .
من عاشق اندام زیبا هستم و باید کالبد روحانی خودم رو زیباتر بسازم تا انتظاراتم از خودم تغییر کند .
باز من خوابم گرفته ولی هنوز تحلیل و بررسی و واکاوی ذهنم در مورد این فایل تموم نشده .
چون باید این مبحث کاملا برام تحلیل بشه بعد برم سراغ گام بعد .
پس این متن رو فعلا همینجا خاتمه میدم تا در فرصتی دیگر ادامه دهم .
فوق العاده عالى بود , دوست عزيز و همراه ,
موّفق باشيد🥰
❤️ بنام خدای مهربان ❤
🦋 سلام استاد مهربان وشگفتی ساز 🦋 و دوستان مهربان شگفت انگیزم 🌹
💜 گام دهم 💜 چاقی اعتیاد آسان است مراقب باشید 💜
در مورد قوانین اول فایل 😁😍 کلی نجوا دارم تو ذهنم و خودش یه متن به شدت طولانی میشه و در متن جداگانه ای مینویسمشون 😁
من قبلا هم این فایل رو زیاد شنیده بودم ولی برداشتی ننوشته بودم ولی این بار موقع سبزی پاک کردن 🌿 فایل رو گوش دادم و بی نهایت لذت بردم و نجواهای ذهنی من اصلا به سمت و سوی دیگری رفت و کلی از تجارب دوستانم درباره اعتیادشون منو به شگفتی وا داشت که اعتیاد به خودی خود بد نیست بلکه باور پشت اعتیاد خیلی مهمه 😍 و در مدار شنیدن تجاربی از دوستانم قرار گرفتم که قبلا توجه نمیکردم
دوستی برامون تعریف کرد که من معتادم به این که غذا رو به شدت باید داغ بخورم و همون جور که بخار میکنه دوست دارم و با شوهرمم اکثرا سر این دعوا داریم 😂 و اکثرا باور دارن غذا رو به صورت داغ و جوش بخوری سرطان زاست و ضرر داره ولی دوستم باور نداشت و هیچ مشکلی هم نداشت یا خیلیا رو دیدم چای داغ داغ میخورن و خیلیا به شوخی میگن زبون و مری و معده ات آستر کشی شده که اصلا نمیسوزید 😂 پس اعتیاد به داغ خوردن به خودی خود بد نیس بلکه اون باور پشتش بهش قدرت میده که مضر و خطرناک باشه یا باعث لذت بردن 😍🤣
یا دوستی میگفت روزی ۱۷ لیوان چای میخوره و هیچ مشکل کم خونی نداره و معتاد هست به خوردن چای باور عمومی اینه که خوردن چای زیاد باعث کم خونی میشه و میگفت اطرافیانم مرتب به من گوشزد میکنن مواظب باش چای کم بخور و اونم مرتب چکاپ و آزمایش میده و هیچ مشکل کم خونی نداره یا حتی خاله و شوهر خاله خودم کلا غذا تو گلوشون میمونه اگر روش چای نخورن و البته میدونن که مضر هم هست ولی میگن بدن ما عادت داره و هیچ مشکلی برامون پیش نمیاد نخوریم گم کرده داریم من نمیدونم چرا وقتی خود طرف سالم و سلامته و ذهنش درسته چرا بقیه میخان باورش رو خراب کنن 😠 اصرار اصرار که نخور این بلا رو سر خودت نیار 😂 فقط میخان طرف مقابل رو بترسونن
مادربزرگ خدا بیامرزم🤗 همیشه معتاد شیرینی و بستنی و اینا بود هر وقتم میخاست بره مهمونی یا تولدی چیزی بود چندتا خیار میخورد و باور داشت که این خیارا باعث میشه اون مضرات شیرینی و بستنی از بین بره ولی انقدر اطرافیان به این بنده خدا میگفتن نخور نخور و مسخره اش میکردن که بیشتر ولعش رو میبردن بالا و باور عالی که داشت رو میخاستن خراب کنن 😁😂 چپ و راست هم ازش خوردنیا رو میگرفتن که دخترخاله ام میگفت خودش پایه هله و هوله خریدن براش بوده وزنشم زیاد بالا نبود و خودش مشکلی نداشت همیشه به روضه رفتن عادت داشت و مجلس امام حسین کیفشم همیشه پر بود از خوراکی های نذری برای نوه هاش 😍 روحش شاد میگفت خودم نمیخورم گاهی وقتی ضعف کنم میخورم 😍😄 کمی مشکل دیابت داشت بدون قرص و دارو دیابتش کنترل بود یکمی قند داشت ولی همه بهش چیز میگفتن یه لیوان نوشابه میخاست بخوره ماشالله عمر خوبی هم کرد و حتی دکتر امپول بهش میداد به قول خودش دفنش میکرد و قر قر میخندید سر کوچه چاله کنده که مجبورش نکنن بزنه و میگفت من از دکتر و شیمیایی بدم میاد آخر عمری هم دکتر بنیاد شهید براش سونو گرافی نوشتن و رفتن دکتر همانا و جان به جان آفرین تسلیم کردن همانا 😢اینقدر حساس بود
یا کسانی که دود و سیگار و قلیون میکشن خوب میدونن معتادن و نباید بکشن ولی خیلیا رو دیدم با مصرف دود سالم و سلامت هستن و فقط اونایی که به شدت میترسوننشون و هی میگن نکش ضرر داره به مشکل قلبی و عروقی دچار میشن متاسفانه ولی باز هم نمیتونن کنترل کنن حتی دیدم گاهی بعد از عمل قلب باز هم گهگداری یه نخ رو میکشن شوهر خاله خودم که درست شب قبل از عملش چند پاکت کشید که براشم سم بود تو همون بیمارستان و به لطف خدا و دعاهای مادربزرگم خدا بهش سلامتی داد و خدا رو شکر ترک کرد 😍🤗
و اما در مورد اعتیاد به خوردنی ها مادربزرگ همسایمون دیابت داشت و در بیمارستان بستری بود و حالش خراب به محض اینکه اطرافیان غافل شدن ازش از بس تحت کنترل بود یه نصفه موز از هم اتاقیاش کش رفت خورد و مرد و همه به تمسخر ازش یاد میکنن که جلو شکمش رو نتونست بگیره خوب اگه این بنده خدا رو اینهمه محدود نمیکردن که یواشکی نمیخورد با این که میدونست براش سمه 😐😢
خود من در بچگی با وجود رژیم و فشار شدید روز سیزده به در که مامانم میخاستن برن دهات فقط بزرگترا میرفتن و بچه نمیبردن و مامانم دلش به حال ما سوخت و میدونست ما چقدر خوراکی برامون لذت بخشه به جای تفریح به هممون نفری پول داد که شیرینی و خوراکی بخریم و نهار انچنانی که تفریح و لذت و عیش و نوش ما فراهم باشه و ما اون یک روز خودکشی کردیم و فکر میکردیم تفریح یعنی خوردن خوراکیهای متنوع و خوشحالی دسته جمعی عین معتادا که دور هم جمع میشن مواد میزنن 😂😁 ولی تا آخر شب هیچ کس نمیتونست نفس بکشه و اسم خوردنی میومد همه میگفتن الانه که بالا بیاریم و تهوع شدید 🤣 منم که اولش میگفتم نه من رژیم دارم و نمیتونم بخورم میگفتن آسی یه امروز رو ضد حال نباش حال بقیه رو هم نگیر 😡😠😂😂😂 اولش مقاومت میکردم ولی بعد عین دیوانه های از قفس آزاد شده میخوردم و میخوردم فرمولهای ذهنی من این بود که خوردن در حجم بالا یعنی تفریح یعنی شادی یعنی دلی از عزا و ماتم دراوردن و عذاب وجدان بعدش و فشار شکم و احساس ضعف و بی ارادگی 😂 و حس معتادی که هیچ کنترلی روی خوردنش نمیتونه داشته باشه واقعا قوانین منو آزار میداد چون واقعا پرخور نبودم فقط حریص بودم و دلم رهایی میخاست که رهاییشم گول زدن بود و در لحظه اتفاق انحرافیم بوجود میومد و کنترل لحظه ای نداشتم و خط قرمز ها رو من زیاد بود این برات بده اون برات بده بیشتر ترس از مواد داشتم که گهگاه باز سرد بودن طبع غذاها و تولید اخلاط به سرم میزنه که جزو الگوها و فرمولهای اشتباه قبله چون بهم اثبات شده خیلیا میخورن و نمیترسن مشکلی هم ندارن 😂 ولی که دکتر بهم گفت بادمجون نخور برا رماتیسمت بده منم خودم بادمجون دوست ندارم ولی شیرین باشه و سودا زداییش کنم خیلیم خوبه و خواهرم بهدمن میگفت تو سودات خیلی بالاست حتی موقع پوست کندن بادمجون به شدت سودام زده بود بالا 😅😂
برای من خوراکیها آسون و در دسترس نبودن و اکثرا چند بسته پفک تو وسایلم قایم میکردم موقع افسردگی شدید میخوردمشون و تا زمانی که تو خونه داشتم خیالم راحت بود میلم برای خوردن کمتر بود ولی به محض اینکه نداشتم همه جا حرف از پفک بود و تبلیغات تلوزیونی پفک و با تمام کانالهای ذهنیم تحریک میشدم سریعا پفک بخرم که داشته باشم 😂 البته گاهی هم چنان برای خودم خط قرمز و ممنوعیت داشتم که باعث خاص شدن هله و هوله ها میشد و یدفعه خام الگوهای قوی ذهنم میشدم 😂😄
اعتیاد به شیرینی و کیک تولد برای من فاجعه بود و تنوع به شدت بالاشون که فکر میکردم اگه مدل شیرینی متفاوت باشه یعنی تفاوت در طعم های خیلی زیاد اگه اون یکی مدل رو نخورم به دلم خواهد موند 😂 در صورتی که امتحان هم میکردم میدیدم طعما درست یکیه ولی یهو یواشکی بچه ها دور همی میخریدیم و دور از چشم پدر و مادر یک کیلو شیرینی بین ۵ تا بچه تقسیم میشد که نیان ببینن ما شیرینی خریدیم و در جا تا نیومدن کلش باید تموم بشه یکیم نمیخاست بخوره بقیه دعواش میکردن بخور مامان الان میاد دعوامون میکنه 😂🤗 و تکرار و تکرار رفتارهای اشتباه😁
و یک تجربه به ظاهر تلخ لذت بخش داشتم که در لحظه نمیدنستم چه واکنشی باید نشون بدم🤔 من با انجام تمرینات و فایلهای لذت بخش😋 شما و دیدگاههای فوق العاده دوستان کلا واکنش و رفتارم نسبت به غذاها عوض شده و دیروز صبح صبحانه خورده بودم و سیر بودم بابام پنیر لبنه میخورد و من هم قبلا زیاد از اون پنیر خورده بودم 😂 ولی بابام همیشه سلیقه خودش رو در خوردنیها به ما تحمیل میکنه و نظر خواهی الکی میکنه و میپرسه طعمش چجوره و بر خلاف نظرش هم نباید نظر بدم که اگر نظر جور دیگه بدم برا همه تعریف میکنه و مسخره 😅و کار کاملا بیهوده و بی فایده و از بچگی مجبورمون میکرد اون چیز رو بخوریم حالا که من اعتیادمو ترک کردم و وقتی سیر باشم حتی دهنم باز نمیشه که اون خوراکی رو ختی بچشم اصرار اصرار که بچشین و منم اصلا نمیتونم دروغ بگم حتی مصلحتی 😄😂 گفتم سیرم و میلم نمیکشه که بچشم الان صبحانه خوردم از مقدار غذای خودمم اضافه اومده بود و دست کشیده بودم داد و فریاد و خشم پدرم دراومد که من فقط میگم بچش نمیگم بشین یه شکم سیر بخور و تو فقط قصدت لجبازیه و عین اخلاق گند مامانت شده 😠 گفتم نه لجبازی نیس واقعا نمیتونم بخورم و باز هم قصد داشت عقیدشو تحمیل کنه که مجبور شدم بگم من دارم با ذهن کار میکنم اینبار بدتر کرد که باورش نمیشه 😡 و گفت ما به اون پیرمرد ۶۰ ساله میخاییم چیز یاد بدیم و غرور بیش از حد و اجبارش و واقعا نمیدونستم در لحظه باید چیکار کنم سکوت کرده بودم ولی فریادهاش تمومی نداشت و منم خودمو مقصر میدونستم در این دعوا حتی یه نجوایی میگفت بچش و قال قضیه رو بکن اما مطمئنم به همین یکبار ختم نمیشه و عادت بابام همیشه همین بوده و من مشتاق تغییرات و تحولاتم هستم 😍😄 بعدشم دعوای مفصلی با مامانم کرد و هر چقدر مامانم میخاست از محیط دور بشه نمیزاشت و میگفت باید بشینی من از خودم برات تعریف و تمجید کنم که من چقدر عاقلم و فلان و بیسان و واقعا یه حرفایی میزنه که مامانمو به شدت تحریک میکنه و مامانمم که نمیخاد کم بیاره گاهی یه جوابی میده جوابشم نده میگه فسکت علیه السلام چرا ساکتی جواب بده مگه دارم با دیوار حرف میزنم و الان سالیان ساله که تو خونه خوابیده و افتاده یه گوشه و ذهن به شدت مریضی داره و به هیچ چیزی جز غرورهای بیش از اندازه خودش پایبند نیس گاهی یه تبلیغ کوچک چنان از خود بیخودش میکنه که حد نداره و گاهی مدام میگه من عاقل بین یه مشت زن ناقص العقل گیر کردم و همیشه خشم داره و مثلا این نوشابه های رژیمی کلسیم دار رو میخره و مرتب به ما میگه بچشین و فقط باید تایید کنید که خوبه و من کلا حلقم نسبت به قند مصنوعی حساسیت داره و شیرین میمونه شیرینی که دوستش ندارم فریاد و دادش تو خونه تمام ماها هم تو خونه خشم کنترل نشده داریم حتی سر حرفای معمولی داد و فریاد بابام هواست و واقعا نمیدونیم چجوری باید باهاش رفتار کنیم همش در حال جوش و عصبانیته دیابت عصبی داره و میدونه که هم با عصبانیت قندش بالا میره باز دست بردار نیس همش درگیره ما دوست نداریم اخبار گوش بدیم صدای اخبار که همیشه رو دو هزاره و حتی اگرم هدفون رو گوشم باشه و مشغول گوش دادن فایل یا انجام تمرین باشم تمرکز منو به هم میزنه که فلانی چی میگه تو این اخبار و به زور باید گوش کنم منم اصلا دلم نمیخاد بی احترامی کنم ولی خودش مدام در جبهه مخالف با همه اس و با برادرم مدام در حال یکی به دو کردن هستن و آرامش همه رو به هم میزنن حتی من که همیشه در حال خندیدن هستم رو مسخره میکنه و به خواهرم میگفت این که همیشه در حال کرکر و خندست خودش هیچ جا نمیره و بست تو خونه نشسته و مدام هم برای هر خریدی بهش زنگ میزنن مامانم اینا وقتی میرن خرید و ضعف خودش رو سر ماها خالی میکنه و هی میگه من نمردم هنوز هستم هر چیم مامانم میخاد کمکش کنه که روی پای خودش بایسته لحظه به لحظه پرتوقع تر و بدتر میشه
واقعا نمیدونم با اجبار و زورگوییاش برای خوردن چه رفتاری کنم که نه سیخ بسوزه و نه کباب من اعتیادمو ترک کردم میبینه هم چقدر وزنم بالاست و خود ادم چاق نزده میرقصه و عاشق خوراکیهاست قبلا چندین بار باید میگفتم من رژیمم این توی رژیمم نیس تا دست از سرم برداره ولی الان رژیم هم که نیستم فقط میل ندارم و میلم نمیکشه نوع برخورد رو در لحظه بلد نیستم و استادم اگر راهکاری میتونید بهم بدین خیلی خیلی ممنون میشم و اگرم قراره در مسیر آگاهیهام بیشتر بشه برای نحوه برخورد کاملا مشتاقم و منتظر راهکار میمونم بخاطر فایل ارزشمند سوال نکردن که در دوره آموزشی لطف کردین و قرار دادین استاد گرانقدرم 😍🤗🌹🌹🌹 اینم بگم که سکوت و لبخند هم هیچ تاثیری روش نداره 😂😂😂 چون چشماشم مشکل داره به قول خودش که هیچی نمیبینه ولی قشنگ میبینه که من همش سرم تو گوشیه و حتی با من دعوا داره که چشمات رو از بین میبری و منو گرفتار خرج و مخارج عمل چشمات میکنب و خودش شبکیه یه چشمش رو عمل کرده و اون چشمش رو هم به زودی قراره عمل کنه و جز نفرت و خشم چیزی به ما یاد نمیده و اعتراض هم داره که چرا شماها با هم دعواتون میشه چون خواهر کوچیکم با برادرم که هم یکی یدونست هم عزیز کرده بابا بوده و آخرین بچه اس دعواشون میشه دلم نمیخاست انرژی منفی بدم ولی مجبور شدم با این اتفاقات تکراری و بلد نبودنم به مشکل بر بخورم 😆😆😆 و اگر لطف کنید کمکم کنید برای رهایی از این شرایط زورگویی 😂😁 البته کاری کرده با همه تو خونه با اخلاق به شدت تندش که هیچکس دوستش نداره و خودشم ته دعواهاش میگه که منو نمیتونین با این کاراتون و حرص و جوشها بکشید تا این حد افکار منفی داره 😐
و مامانم که ناراحتی اعصاب داشت و با همین آموزشها و دوره ها تونست خودشو درمان کنه و قبلا کمترین صدایی حالشو بد میکرد و مدتها سرش سنگین بود با فایلهای شما شفا گرفته الان بابام همش سوت میزنه و مامانمو امتحان میکنه که ببینه واقعا حالش بد میشه یا نه و انگار به سوت زدن هم جدیدا معتاد شده بابام وقت و بی وقت سوت میزنه و مامانمو امتحان میکنه ولی خودش برای تغییر خودش کاری نمیکنه تا مامانمم میگه چرا سوت میزنی میگه مگه تو نگفتی خوب شدم 😂😅 همه خسته شدیم و اکثرا همه هم تعجب میکنن چون رفتارش اصلا حالت طبیعی نداره
باسلام
گام دهم : چاقی اعتیاد اسان است
هروقت کلمه اعتیاد روشنیدم تصورم براین بود که افرادی را که از مواد مخدر استفاده می کنند را معتاد ودارای اعتیاد می گویند تا حالا نشنیده بودم ونه دیده بودم که بجز مواد مخدر میشود به چیزهای دیگری مثل زیاد خوردن را اعتیاد داستن به خوردن می گویند.
اعتیاد کلمه ای که همیشه از شنیدنش ناراحت می شدم . همیشه هم ازکلمه اعتیاد می ترسیدم وهم متنفر بودم وهروقت افراد معتاد را با ان قیافه لاغر ونهیف وکثیف وبا ان وضع زننده وغیر بهداشتی متاثر وناراحت می شدم . هروقت انها را درجامعه میدیدم خیلی دورتر از انها راهم رو کج میکردم.
حالا با گوش دادن این فایل فهمیدم اعتیاد فقط در مورد مواد مخدر نیست بلکه درتمام جنبه های زندگی این کلمه میتواند صادق باشد از جمله خوردن غذا.
کلمه اعتیاد به معنی زیاده روی در استفاده از هرچیز صدق می کند حتی درمورد خوردن غذا .الان یکی دیگر از علتهای پیدا کردن اضافه وزن وچاق شدن را متوجه شدم .
درواقع به علت بیش از اندازه مصرف غذایی در خوردن که باعث چاقی شده این زیاد مصرف کردن را اعتیاد فرد به مواد غذایی وفردچاق را معتاد به خوردن غذا می گویند .
تفاوت افراد معتاد با چاق در نوع مواد مصرفی انهاست معتادها مواد مخدر مصرف می کنند و افراد چاق موادخوراکی مصرف می کنند.
بیشتر زندگی ما باخوردن می گذرد بهمین خاطر مواد غذایی وغذا ومغازه وفروشگاههاب مواد غذایی از هرچیزی بیشتر درجامعه وجود دارد که همه اینها عوامل بوجود اوردنده اعتیاد بیشتر به غذا هستند.
افرادمعتاد موادمخدرمصرفی شان را باسختی وپنهانی تهیه می کنند اما چاق ها موادغذایی مورد نیاز خود را به وفور وبه راحتی واسانی تهیه می کنند.
فرد معتاداگر مواد مواد مخدر بدستش نرسید بسیار بی تاب وناراحت می شود یک فرد معتادبه مواد غذایی نیز اگرمرتب نخورد همین حالت را دارد وتاوقتی نخورد راحت نمی شود که این خود باعث چاقی او می شود.
فرد معتاد ازمصرف مواد مخدر خسته نمی شود فرد چاق نیز از خوردن خسته نمی شود
جسم نهیف ولاغر یک معتاد نشان از اعتیاد اوست به موادمخدروجسم چاق یک فردی نامتناسب هم نشان دهنده اعتیاد او به عذاست .
برای فرد معتاد استفاده از مواد مخدر باعث تسکین وارامش اوست یک فرد چاق هم با خوردن تسکین وارامش پیدا می کند
اعتیاد به موادمخدر برای فرد یک امر عیرطبیعی است چاقی واعتیاد به بیش از اندازه خوردن هم برای فرد نامتناسب امری غیر طبیعی است .
فرد معتا تمام ذهن وفکرو انرژیهایش صرف اعتیادش می شود یک فرد چاق هم تما توان وفکروذهن وانرژیش صرف تهیه وخرید وپختن وخوردن موادغذایی می شود.
اعتیاد به هرچیزی قدرت فکری وذهنیش را می گیرد اعتیاد به خوردن هم با حسرت وتاسف خوردن ونا امید شدن وخود خوری ومقایسه خود با دیگر متناسبها توان وقدرت فکر وذهنش درجهت تلاش وپیشرفت پیش نمی رود .
افرادی که باورها والگوهای درست رفتاری دارند ولاغرند به سمت اعتیادچاقی نمی روند.میدانیم که اعتیاد را اموزش دیده ایم بهمین خاطر باید از افراد لاغر الگوها وباورهای رفتاری درستشان را یاد بگیریم ودرجهت رفتارهای صحیح خوردن انها حرکت کنیم واعتیاد به خوردن مواد غذایی مان راازبین ببریم .
دسترسی راحت واسان به موادغذایی تهیه واماده شده ترغیب مارابرای خوردن واعتیاد به ان را بیشتر می کند از عوامل دیگر اعتیاد به خوردن تبلیغات گسترده وبسته بندیهای شکیل وتزئین غذا ومیوه ودسر وژله وحلوا وشیرینی می باشد
پر بودن سفره های مهمانی دادن ویا رفتن وخوردن از همه غذاها واسرار به خوردن و بردن تنقلات وچلسمه ها در تفریح وخوردن بعد از سیری در همه موقع بخصوص دردور همی ها همه در اعتیاد به خوردنقش بسزایی دارد.🌻
باید قبول کنیم اعتیاد به غذا از سنین کمتر وبه سرعت درما بوسیله اموزشهای غلط رفتار غذایی وتکرار انها درما خیلی راحت واسان وارام ارام بدون سرو صداشکل گرفته ووارد زندگیمان شده است وحریم اعتیاد به خوردن دارای هیچ حدو مرز ی نیست واز هیچ قانونی اطاعت نمی کند . چاقی یک اعتیاد است کیک عامل درونی دارد ونه ژنتیکی ونه ارثی ونه هرمونی ونه شانس نمی باشد واین اعتیاد به خوردن وچاقی راخود بوجود اورده ایم .
خوراکی ضرر داره اما ممنوع نیست وبرای مصرف ان هیچ مرز وقانون وخط قرمزی تعیین نشده است .پس باید خودمان قانون وحدومرز خوردن واستفاده از مواد غذایی بی رویه نخوردن راتعبین کنیم .
همانطور که عاقبت موادمخدر در صورت درمان نکردن ان تباهی وسیاهی است عاقبت اعتیاد به خوردن هم بیماری سنگینی ودردکمر وزانو وگوشه گیری وزجر وبدبختی است.پس باید بدانیم چاقی ما ازاعتیاد به خورون است وبرای رسیدن به تناسب اندام باید حدومرز و محدودیتهایی رابرای رفتار غذایی خود جهت رهایی از اعتیاد خوردنمان وضع کنیم مثل معتاد ها که برای رهایی از اعتیادشان انها را قرنطینه وبا اموزشهای صحیح درمان می کنند
باید به مهمترین نعمت داده شده خدا به انسانهایعنی سلامتی واقف باشیم وارزش ان را بدانیم ومواد غذایی را که تهیه می کنیم هرچند هزینه برده ولی ان را به هربهایی استفاده نکنیم .نباید برای خوردنمان از بهانه های زیادی چون خستگی ناراحتی بیکاری داشتن فعالیت زیاد بو ورنگ ومزه غذا دعوت کردن ودعوت شدن تعارف کردن تشویق تفریح سفر جشن وشادی برای تسکین خود استفاده کنیم ورفتار غذایی خود را از درست به نادرست که اعتیاد به خوردن است تبدیل کنیم که باعث چاق شدن ما از فرم طبیعی ولاغری به شکل چاقی شویم . چاقی یک نوع اعتیاد به مواد غذای است نه نیاز به مواد غذایی.فرد سیر وبه اندازه نیاز خورده دیگر به مواد غدایی دیگری فکر نمی کند.
اندازه نیاز مصرف کردن هم مخارج رو کم می کند وهمسلامتیمون رو برمیگرداند.
وجود اداب ورسوم غلط غذایی و احترام گذاشتن ودوست داشتن اطرافیان وکسانی که با انها درارتباط هستیم وتشویق کردنها وارتباطات اجتماعی ما بر مبنای غذا وتهیه مواد غذایی وارائه بهترین شکل ان وهزینه کردن ورفتن به رستورانها وسفارشهای متنوع غذا جلوه می کند در صورتیکه بسیار اشتباه است .
افراد متناسب درهم وزیاد نمی خورند .نوه ء من متناسب است وچند لقمه بیشتر نمی خورد بعد از غذا هم چیز دبگری نمی خورد وبه من که زیاد غذا می خورم میگوید پرخوری خوب نیست سلامتی را به خطر می اندازد .
مانمی توانیم قوانین منع کننده برای ارائه مواد غذایی رادر اجتماع بدهیم وباید این قوانین را برای خود وضع کنیم .
بعضی قوانین اعتیاد پیدا نکردن به غذا وهدایت به تناسب اندام :
بهنگام گرسنگی غذا بخوریم
به اندازه رفع سیری بخوریم
بعد ازسیر شدن دیگر نخوریم
هنگام خوردن با ارامش وتوجه به غذا بخوریم
ترس از خوردن نداشته باشیم
چاقی خودرابپدیریم
مسئولیت چاق شدنمان را که بدرفتاری ماباجسم خود رابپذیریم
باعزم واراده قوی وقدرتمند وتوانمندد که داریم بارصایت وشادی وحال خوب دررفع چاقیمان قدم برداریم .
برروی خود برای تحریک نشدن نسبت به غذا کنترل داشته باشیم
خودمان را لایق تناسب اندام بدانیم
روزی یک قدم درجهت لاغری حرکت کنیم
باشوق واشتیاق وانگیزه برای لاغرشدن اقدام کنیم
اعتقاد واطمینان کامل برای رسیدن به لاغری دراین مسیر داشته باشیم
هیچ چیز را مانع لاغری ندانیم
با اطمینان کامل روشهای دیگر لاغری راکنار بگذارید
پرخوری وریز خواری نکردن
احساس بد نداشتن بعد از نادرست خوردن
صبوربودن برای رسیدن به لاغری
درخوردن تعارف نکردن وتعارف نپذیرفتن
گوش دادن به فایلها بادقت وعمل به انجام تمرینات همراه خواندن نظرات
خدایا بابت همه نعمتهایت سپاسگزارم .از شما استاد گرامی هم بسیار متشکرم ⚘
سلام به همگی.گام دهم:چاقی اعتیاد آسان است .وقتی صبحت اعتیاد پیش می اید سریع تصویر آدمهایی می اید که بخاطر معتاد بودن به مواد مخدر چه آسیب هایی که به خود و خانوادههایشان وارد شده چقدر بارها ترک کردند و دوباره برگشتن سر جاه اول .چقدر استاد آگاهی های خوب و درست دادند .چاقی هم یک اعتیاد است. برای همین بارها رژیم گرفتی و باز دوباره بر گشتی .اعتیاد چاقی چیست ؟خوردن !!!! خوردن نادرست .و اگر به درک این مطلب نرسیم خیلی راحت و آسون معتاد می شویم .مخصوصا در جامعه امروزی که با این تلفن های پیشرفته و تبلیغات ،چاق شدن خیلی راحت و آسون و همراه با تشویق بدون اینکه بفهمید گرفتار می شوید.با غذاهای متنوع با طاهر زیبا و رنگ های متنوع و مزه های مختلف ،می توانید خیلی راحت گول بخوری ولی اگر خود را لایق یک زندگی سالم وخوب -لایق زیبایی اندام بدانید هیچوقت گرفتار اعتیاد نمی شی.در هر زمینه ای اگر از هر حدی جلو نر بری معتاد می شوید مثلا خیلی ها هستند که به اخبار معتاد هستند و دوست دارند در مورد همه چی و دینا بدانند و اگر یک روز اخبار گوش نکند دینا به آخر رسیده و ابن اخبارها امروزی هم صدمات روحی و روانی زیادی به همراه دارد .پس باید یاد بگیریم که از همه چی درست و صیحیح استفاده کنیم. چون خدا ما را زیبا آفریده و ما هم می توانیم زیبا زندگی کنیم .پیش به سوی زیباییها
💜💜به نام خالق بی همتا 💜💜
🏵🏵 با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و هنرجویان توانمند دوره تناسب اندام 🏵🏵
گام دهم : اعتیاد آسان
این فایل هم از نظر من خیلی خیلی مهمه برای همین تصمیم کردم مو به مو مطالب مهمش رو یادداشت کنم
هر کشور برای خودش قانونهای مختلفی داره مثل قوانین حقوقی ، قوانین کیفری و …
قوانین مثل خطوط راه آهن هستند که اجازه نمیدن قطار از مسیر ای خطوط خارج بشه چون اگر خارج بشه صدماتی به همراه داره
قوانین به دو دسته تقسیم میشن : قوانین هدایت کننده : هدایت کننده ها دستورالعمل ها هستند که مشخص می کنند فعالیت ها باید به چه شکلی انجام بشه
مثل قوانین واردات و صادرات که مشخص می کنه ما به چه شکلی می تونیم یه جنسی رو وارد کنیم و به چه شکل می تونیم جنسی رو صادر کنیم
قوانین منع کننده : حد و مرزهایی رو مشخص می کنن که مانع انحراف افراد میشه یعنی بازدارنده مثل قوانین قاچاق کالا ⬅️ موضوع امروز ما قوانین منع کننده هستند
دولتها با وضع این قوانین سعی می کنند مانع انحراف افراد بشن
⛔مثلاً برای حمل مواد مخدر یا دزدی یا هر کاری که موجب آسیب اجنماعی بشه مجازات سختی تعیین می کنند ☠☠☠
این یعنی خط قرمز قائل شدن برای بعضی کارها و اینا کارهایی هستند که از نظر همه خطر آفرینن مثل قوانین برخورد با حمل و فروش مواد مخدر یا اسلحه یا قاچاق کالا و …
اما یکسری کارهای خطر آفرین دیگه هم هستند که هیچ قوانینی براش وضع نشده مثل خرید و فروش و مصرف دخانیات چون به ظاهر خطر آنچنانی نداره برای فروش مصرفش قوانینی وضع نشده
اما چون برای مواد مخدر قوانین منع کننده وضع شده و خرید و فروش و مصرفش و دسترسی بهش آسان نیست پس خیلی تعداد افرادی که به سمتش میرن کمتره ولی مثلاً سیگار که دسترسی بهش آسانه و خیلی راحت می تونن تهیه کنن و خرید و فروش و مصرفش هم ممنوعیتی نداره پس تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتره اما چند سال پیش یک حرکتی زده شد که مصرف دخانیات در مکانهای عمومی ممنوع شد
حالا مسئله اینجاست که میزان خطرناک بودن رو کی تعیین می کنه ؟
دولتها تعیین می کنند ؟
سیاستمدارها تعیین می کنند ؟
چه کسی تعیین می کنه که چه موضوعی تا چه اندازه خطرآفرینه ؟
که بخوایم براش ممنوعیت تعیین کنیم یا براش فرهنگ سازی کنیم
اگر دولت ما مصرف دخانیاتی مثل سیگار ممنوعیتی وضع نکرده باید اینهمه افراد سیگاری داشته باشیم ؟
اگر دولتها افراد دو از صدمه زدن به خودشون منع نکنن افراد هم نباید به فکر سلامتی خودشون باشن ؟؟؟
چون سیگار به وفور و قیمتهای مختلف و آسان یافت میشه باید اینهمه افراد سیگار مصرف کنند؟
اگر مواد مخدر دیگه مثل شیشه هم در سوپر مارکت ها موجود بود ما باید اینهمه افراد معتاد به شیشه داشته باشیم ؟
واقعاً باید به صورت عمیق به این موضوع فکر کرد ! هر چیزی که ضرر داشته باشه ولی ممنوع نباشه باید اینهمه افراد مصرف کننده داشته باشه ؟ نباید یک فرد خودش به فکر خودش باشه ؟
موضوع اصلی امروز : چرا ما اینقدر افراد چاق در جامعه داریم ؟؟؟
چرا چون قانونی در مورد چاقی وجود نداره اینهمه افراد با اضافه وزن وجود داره ؟
دقیقاً می تونیم مثال سیگار رو بزنیم چون سیگار به وفور و آسان در دسترسه پس افراد سیگاری هم تعدادشون خیلی زیاده و همینطور چون مواد غذایی به وفور یافت میشه و خیلی آسان هم در دسترسه تعداد افراد چاق بیشتر از افراد متناسبه ! چرا ما فکر می کنیم حتماً باید با وضع قوانین کنترل بشیم ؟ یعنی باید مجبور به انجام کاری باشیم تا اون رو انجام بدیم ؟
چاقی هم یک نوع اعتیاده !
اعتیاد به مواد غذایی و مصرف مواد خوراکی اعتیادی که هیچ قانون منع کننده و هیچ خط قرمزی براش وجود نداره !
اعتیادیه که مواد مصرفی اون به وفور در همه جا وجود داره !
اعتیادیه که با انواع تبلیغات رسانه ای ما رو به مصرف بیشترش تشویق می کنند !
اعتیادی که خیلی سریع تر از هر اعتیاد دیگه ای داره گسترش پیدا می کنه !
اعتیادی که از سنین خیلی پایین حتی کودکان هم بهش مبتلا میشن !
اعتیادی که والدین خیلی مشتقانه کودکان خودشون رو به مصرفش تشویق می کنند 😑😑😑
اعتیادی که خیلی آسون میشه به اون معتاد شد 😔😔😔
و مثل هر اعتیاد دیگه ای شاید رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا باشه ! 🤕🤕🤕
اعتیادی که هر وقت ترکش کردی به راحتی می تونی بهش مبتلا بشی دوباره 😰😰😰
اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت اون رو به همدیگه تعارف می کنیم ! 🙄🙄🙄
اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه !
اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی راحت و در اوج لذت وارد بدن ما میشه و هر روز زندگی رو بر ما سخت تر می کنه ! 😡😡😡
چاقی اعتیادیه که هیچ قانونی نداره ! هیچ خط قرمزی نداره !😥😥😥
چاقی ارزان ترین نوع اعتیاده ☹️☹️☹️
حالا که کشورها هیچ گونه قواعدی برای منع این اعتیاد ندارند فکر نمی کنید که خودمون باید قوانینی رو برای مقابله با این اعتیاد آسان وضع کنیم ؟؟؟
بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی رو بر خانواده خودمون وضع کنیم تا راههای مبتلا شدن به این اعتیاد آیان رو از دسترس خارج کنیم ؟
اگه به رفتار خودتون دقت کنید به وضوح می تونید رفتاری که باعث اعتیاد خودتون و فرزندانتون میشه رو پیدا کنید !
پدر و مادری که برای سرگرم کردن بچه هاش به راحتی هر روز انواع تنقلاتی که باعث اعتیاد فرزندانش به چاقی میشه رو براشون تهیه می کنن چرا واقعاً دارن این کارو انجام میدن ؟ 👿👿👿
به رفتار خودشون فکر کردند ؟
به رفتار خودمون توجه می کنیم که مبه راحتی با اصرار کردن های بی مورد سبب پرخوری و تشدید اعتیاد در دوستان و نزدیکانمون میشیم ؟!
به انتظارات خودت توجه کردی که دوست داری بقیه بهت بیشتر اصرار کنن که بیشتر بخوری ؟بیشتر از مواد غذایی بیشتر از مواد اعتیاد آور چاق کننده مصرف کنی ؟ خیلی باید به خودمون فکر کنیم ببینیم تا چه میزان رفتار خطر آفرین در قبال خودمون در قبال فرزندانمون و نزدیکانمون داریم 😞😞😞
وقتی رفتار خودم رو در سالهای اعتیادم به چاقی مرور می کنم به وضوح می بینم که چه اصراری داشتم که هر روز شرایطم رو بدتر کنم! چه تلاشی می کردم برای مصرف بیشتر مواد غذایی ! از بچگی پولامو جمع می کردم که یه ساندویچ بیشتر در مدرسه بخورم ! همیشه حواسم به ساعت بوده که سر ساعت مقرر همه وعده های غذاییمو بخورم ! اگه یه وعده کم مصرف می کردم حتماً در وعده های غذایی دیگه جبران می کردم !
دوست نداشتم کسی در مواد مصرفی باهام شریک بشه دوست داشتم برای وعده های مصرفی بعدیم مواد غذایی ذخیره کنم تمام فکر و ذکرم خوردن بوده 😑😑😑
چقدر مسافتا طی می کردم که از ساندویچای فلان فست فودی که تعریفشو شنیده بودم بخورم !
چقدر با خانواده ام دعوا می کردم که سهم بیشتری از مواد غذایی در اختیار من بزارن ! ☹☹☹
همه این رفتارها رو انجام میدادم بدون اینکه قانونی برای منع این رفتار من وجود داشته باشه
از چاق شدن بیشتر ، از تکرار رفتارهای اشتباه ! متاسفانه همین عادتها رو به فرزندانم انتقال دادم ! به این راحتی ما معتاد شدیم و معتاد شدن رو به عزیزانمونم داریم یاد میدیم از امروز می خوام از شما در خواست کنم که آگاهانه قوانینی رو برای منع ترویج اعتیاد چاقی وضع کنیم
از امروز قانون وضع کنیم که تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاقی نباشه
از امروز قانون وضع کنیم که سر و صدای بچه ها رو با مواد مخدر چاق کننده آروم نکنیم !
از امروز قانون وضع کنیم که با خانواده بودن دور میز مصرف مواد مخدر چاق کننده نشستن نباشه !
از امروز قانون وضع کنیم که به دعوت افراد برای مصرف بیشتر مواد چاق کننده پاسخ مثبت ندیم !
از امروز قانون وضع کنیم که به دیگران اصرار نکنیم که باید مواد مخدر چاقی بیشتری مصرف کنند !
از امروز قانون وضع کنیم که به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم
خیلی کار داره این داستان و واقعاً همت بالایی می خواد برای رها شدن از دام اعتیاد چاقی !
چند تا ویژگی بسیار خطرناک داره که شاید اون رو در رتبه اول خطرناکترین نوع اعتیاد ها قرار داده
اولین ویژگیش اینه که چاقی پذیرفته شده ست ! یعنی زشت نیست ! نگاه جامعه به چاقی خیلی عادیه و همین موضوع سبب گسترش اون میشه !
دومین ویژگیش در دسترس بودن مواد مصرفی این نوع از اعتیاده که بی نهایت وجود داره در رنگها و طعم های بی نهایت مختلفی که کار رو خیلی دشوار می کنه !
و سومین ویژگی خطرناک اون ارتباط دادن مواد مصرفی اون با موضوعات مختلفه !
مصرف می کنیم برای تفریح کردن !
مصرف می کنیم برای احترام گذاشتن !
مصرف می کنیم برای لذت بردن !
مصرف می کنیم برای کنترل خشممون !
مصرف می کنیم برای سرگرم شدن !
مصرف می کنیم برای قوی تر شدن !
بی نهایت مورد مصرف داره که کار رو بسیار خطرناک می کنه
خیلی باید نگاهمون به مواد غذایی و مصرف اونا تغییر کنه و دیدگامون نسبت به چاقی باید تغییر کنه
اگه تا حالا فکر می کردی چاقی شما ژنتیکی بوده بدونید که اشتباه بوده و شما به چاقی اعتیاد پیدا کردید !
اگه فکر می کردید که شانسی بوده بدونید که اینطور نیست و مقصر هر کیلو اضافه ای که داری خودت هستی !
اگه فکر می کردی که هرمونیه بازم داری خودتو گول میزنی چون هیچ هرمونی نمی تونه تا این حد اضافه وزن به وجود بیاره !
بیشترین اختلال هرمونی که خیلیا بهانه اضافه وزنشون می دونن تیروئیده که در بدترین شرایطش فقط می تونه ۳ یا ۴ کیلو باعث اضافه وزن بشه ولی طرف ۵۰ کیلو اضافه وزن داره میگه به خاطر پرکاری تیروئیدمه ! اصلاً اینطور نیست ! به خاطر پرکاری دهانتونه نه غده تیروئیدتون 😅😅😅
هر تصوری که در مورد اضافه وزن خودت داشته باشی رو باید رها کنی و مقصر رو خودت بدونی و تصمیم بگیری که از این اعتیاد آسان و بسیار خطرناک خلاص بشی بنده تمام زندگیم رو گذاشتم روی متناسب شدن از طریق ذهن چون تنها راهیه که میشه اعتیاد به چاقی رو بر طرف کرد
با هیچ فشار جسمی یا محدودیتی نمیشه این اعتیاد رو از بدن خارج کرد !
فقط از طریق ذهنی میشه این کارو انجام داد !
دوره بسیار قدرتمند و شگفت انگیزی رو تهیه کردم که اول سبب رهایی خودم از اعتیاد چاقی شد و به لطف خدا شرایطی فراهم شد که دوستان زیادی از این آموزشا استفاده کردند و نتایج خیلی عالی گرفتند
امیدوارم که شما هم هز امروز نگاهی متفاوت به اضافه وزن خودت داشته باشی و اصلاً فکر نکنی که طبیعیه که چاق هستی و باید تا ابد چاق بمونی من و همه ی افرادی که در دوره متناسب شدن با قدرت ذهن قرار گرفتیم تصوری مثل شما داشتیم ما هم فکر می کردیم چاقیمون ارثیه ، هرمونیه و کلی بهانه و توجیه داشتیم اما یک روز تصمیم گرفتیم شرایط زندگی خودمونو تغییر بدیم و اقدام کردیم و به لطف خدا نتایج عالی کسب کردیم امیدوارم که هر کی اضافه وزن داره ار خواب غفلت بیدار شه و فکر ترک اعتیاد چاقی خودش باشه
استاد این فایل دقیقاً برای من بود من هر کاری کردم که خلاصه ی این فایل رو بنویسم دیدم نمی تونم چون کلمه به کلمه ی این حرفا به حدی برام مهم بود که می ترسیدم یک قسمتش با خلاصه نویسی من از بین بره و فراموشم بشه
این فایل به حدی روی من تاثیر گذاره و به حدی منو تکون داد که تصمیم گرفتم هر روز بهش گوش بدم انقدر گوش بدم تا اعتیاد به چاقی رو کاملاً ترک کنم اینقدر گوش بدم تا تمام این حرفها کاملاً ملکه ی ذهنم بشه من واقعاً تمام حرفهاتونو با همه ی وجودم درک کردم و فهمیدم این همه سال معتاد بودم ! معتاد به خطرناکترین اعتیاد بودم !
همیشه در ذهنم افرادی که دوست داشتند حتی برای یک بار مواد مخدر از هر نوع رو تجربه کنند درک نمی کردم و به هیچ عنوان حاضر نبوده و نیستم یکبار سیگار قلیون و مواد بدتر رو تجربه کنم و کار بسیار احمقانه ای می دانستم و میدادنم ولی با گوش دادن به این فایل فهمیدم که سالیان سال به مواد غذایی اعتیاد داشتم و هر چه تلاش کردم نتوانستم بر اعتیاد خودم غلبه کنم اما از این به بعد می خوام یکبار برای همیشه اعتیادمو ترک کنم من دقیقاً احترام گذاشتن به دیگران رو در تهیه هر چه بیشتر و بهتر مواد غذایی می دیدیم مثلاً در مهمانی ها هر چه بیشتر مواد غذایی و خوراکی برای مهمانان تهیه می کردم حس رضایت و افتخار بیشتری داشتم که برای مهمانانم سنگ تمام گذاشته ام و مهمانیم عالی برگزار شده !
از این به بعد برای خودم و فرزندانم قانون وضع می کنم که هیچ کداممان موکبانگ نبینیم
یکی از تفریحات مرد علاقه من و فرزندانم تماشای موکبانگ و دیدن آشپزی در اینستا و اینترنت بود
از این به بعد قانون وضع می کنم که تمام فست فود ها و رستورانهایی و تسترهایی که در گوشیم فالو کردم آنفالو کنم تا مبادا وقتمان را برای دیدن مواد مخدر چاقی و معتادان به مواد مخدر چاقی هدر دهیم
از امروز قانون وضع می کنم که خودم و فرزندانم حق نداریم به یکدیگر مواد مخدر چاقی تعارف کنیم
از امروز قانون وضع می کنم که وقتی به بیرون می روم هنگام بر گشتن برای بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکنم
از امروز قانون وضع می کنم که اگر در یک وعده ی غذایی پرخوری کردم به عنوان تنبیه در وعده ی غذایی بعدی غذای مورد علاقه ام را درست کنم و خودم لب نزنم
از امروز قانون وضع می کنم که همسرم دیگر برای من و بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکند
من از امروز سعی می کنم هر روز قوانین جدیدتر و محکمتری برای مبارزه با چاقی وضع کنم و به فرزندانم نیز یاد دهم 😍😍😍
نشان های دریافت شده
سلام ممنون یاس کبود عزیز که سخنان استاد رو مو به مو می نویسی . خیلی استفاده کردم . چون با متن خیلی بهتر میتونم رابطه برقرار کنم تا با فایل صوتی یا تصویری . متشکرم عزیزم
سلام دوستان گام۱۰ بله درسته همه چیز به قانون ربط داره هر کاری که انجام میدی طبق ی قانون خاص خودشه ودر کشور ما برای چاقی هیچ ممنوعیتی وجود نداره اما اینو چند وقت پیش دیدم که تو کشور کره جنوبی ی قانونی هست که هیچ خانمی نباید چاق باشه وبرای همینکه تمام خانمها در هر سنی متناسبا واینم دلیل نمیشه چون قانونی نداریم کاه از خودمون نیست کاهدونکه از خودمونه اینم دست ما نبود اینجوری یاد گرفتیم واینم کاملا قبول دارم که چاقی ی نوع اعتیاد واسونترین اعتیاد ومن از سالیان پیش ی قانونی وضع کردم که همیشه تنقلات نا سالم برای بچه ها نمیخرم فقط هر دو ماه سه ماه در میون ی بار میگیرم واز امروز ی قانون جدید میذارم که خوراکی ناسالم ممنون وقتی من نخورم بچه امم میبینه که نمیخورم ی بار دو بار دیگه میگه مامان تو که نمیخوری پس منم نمیخوام میشه ی قانون جدید ومفید ومن تصمیمگرفتم که اعتیاد ترک کنم ودیگه از مواد غذایی فقط برای رفع نیاز بدنم استفاده کنم وهیچ وقت برای لذت بردن سرگرم شدن وقوی شدن از مواد غذایی استفاده نکنم وچاقی در بدن من طبیعی نیست
فایل چاقی اعتیاد آسان
فایلی فوق العاده
وقتی در مورد اعتیاد صحبت میکنیم تصویر افراد لاغر و ژنده پوش و خیابانهای تاریک رو تصور میکنیم و پارکهای دورافتاده که در اون افراد به خرید و فروش مواد مخدر مشغول هستند همه این تصاویر مذموم و نازیبا رو در ذهن ثبت کردیم
ولی آیا ما هم واقعا معتادیم؟
جواب بلی است ما نه تنها به مواد غذایی بلکه به تلویزیون فضای مجازی و ….نیز معتادیم تصور کنید فقط یک شب برق نداشته باشید و کلافگی رو در همه ادمهای دور و بر ببینید و یا سندروم ترس از گم کردن گوشی که جالبه به عنوان سندروم شناخته شده و نشون دهنده علاقه دیوانه وار ما به گوشی هست اینها اعتیاد هستند
فرق ما با معتادین به مواد مخدر اینه که اونها باید مواد مصرفی شون رو با ترس ولرز تهیه کنن ولی ما آزادانه در فروشگاههای شییک قدم میزنیم و سبد هامون رو پر از مواد مصرفی میکنیم و بابت اون کار جایزه میگیریم تخفیف میگیرم در قرعه کشی ماشین و خونه و سکه شرکت میکنیم و در کل همه در حال تشویق ما برای گسترش این عادتهای زشت و مخرب هستند
جامه مصرف گرای ما در گسترش و تشویق به معتاد شدن هم سهم بزرگی ایفا میکنه پیشرفت در صنايع بسته بندی و تبدیلی باعث شده نا چهار فصل سال به انواع مواد غذایی دسترسی داشته باشیم الان در بهمن ماه من کلیپی دیدم که در اون گیلاس گلخانهای به قیمت کیلویی یک میلیون تومان به فروش میرسد این نشون دهنده همون اعتیاد و هوس بازار برای مصرفه وقتی با قدیم مقایسه میکنیم میبینیم که همه چی سر وقتش مصرف میشد و وقتی فصل جیزی تموم میشه دیگه اصراری برای تهیه اون نبود
عامل دیگه گسترش کسب کارهایی برپایه تولید مواد غذایی و دسترسی آسونتر به اونهاست جالبه من کانالها و پیج هایی رو میبینم که در اون پیاز داغ سرخ شده کتلت🙄و انواع غذاها رو اماده کرده و به فروش میرسونن و دسترسی ما رو آسون و هوس ما رو راحتر فروکش میکنن
مسئله دیگه بحث تهیه انواع دسر فینگر فود و غذاهای شیک و مجلسی هست وقتی در پیجی خانمی از سلیقه و هنرش در تهیه چندین نوع غذا عکس میزاره و اونهمه لایک و کامنت مثبت دریافت میکنه در ما این تصور رو به وجور میاره که نباید از قافله عقب موند و برای هنرنمایی و روکم کنی باید دست به کار شد😉😉
من در اعتیاد به مواد غذایی موارد دیگه ای هم به ذهنم رسید که باعث توجه بیش از اندازه ما به غذا شده من مدتها از نظم خانواده ام مبنی بر صرف هر روزه ناهار و شام بدون استثنا صحبت میکردم و این رو یک مزیت میدنستم مادرم همیشه این رو به عنوان یک خصلت بزرگ و قابل تحسین قلمداد میگرد که ما همیشه شام و ناهارمون سر وقت حاضره ولی الان پی بردم این یعنی توجه بیش از اندازه به غذاها
عامل دیگه هر وقت مهمون داشتیم باید چند مدل غذا درست میکردیم و برای بعد از شام بساط تنقلات اماده بود و اگه یه وقتی مهمون سر زده داشتیم و پذیرایی مون مختصر بود مایه شرمساری میشد همون موقع وقتی فیلم های خارجی میدیدم میگفتم اینا چرا برای مهمونا میوه و شیریتی۵نمیارن این یعنی توحه به غذا و معتاد شدن به اون
وقتی بچه ها الگوی غذا خوردن والدین رو میببینن که در مهمونی بعد از خوردن یک شام مفصل به خودشون رحم نمیکنن و از هر انچه بهشون تعارف میشه میخورن انتظار به وجود اومدن چه الگوی درستی رو میشه داشت
من یادمه یه فامیلی داشتیم که اتفاقا متناسب بودن هر وقت برای مهموتی میرفتیم تنها پذیرایی بعد از غذا چای بود یا اگر عصرانه نیرفتیم پدیرایی شون خیلی مختصر بود باور کنید تا قبل از گوش دادن به این فایل همیشه فکر میکردم اینا اصلا برای مهمون ارزش قایل نمیشن این چه وضعیه ولی الان میفهمم که رفتارشون کاملا درست و غریزی بود چه دلیلی داره بعد از صرف شام اونهمه پذيرايي باشه از شیرینی و میوه و..
جالبه اونا هر وقت به دیدن من میان برای بچه هام چیپس و پفک نمیگیرن ولی خیلی ها وقتی میان به دیدن ما با یه بغل پر از خوراکی وارد میشن حتی حرف زدن ما درباره مواد غذایی مبتی بر اینکه بچه ها وقتی گرسنه شون میشه لج میکنن یا با هم دعوا میکنن خودش زمینه ساز شکل گیری اعتیاد مخربه
درسته ما در زمانیزندگی میکنیم که تحت محاصره دنیای خوراکی ها قرار داریم ولی قرار نیست معتاد بشیم اینهمه ادم سالم تو جامعه که هیچوقت سمت مواد مخدر یا سیگار نرفتن پس اونها با الگوی فکری و رفتاری درست به زندگیشون ادامه دادن ما هم خیلی راحت با اموزش و تغییر باورهای غلط میتونیم ریشه اعتیاد به مواد غذایی رو در خودمون از بین ببریم
بسیار عالییییییییی بود دوست عزیز 👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
منم در خانواده ای بزرگ شدم که همیشه صبحانه و ناهار و شام باید سر موقع خاص حاضر و آماده و با همدیگه دور یک سفره صرف میشد و اینکه غذایی که برای هر کدوم توسط مادر کشیده میشد باید تا آخر صرف میشد و با اصطلاح بشقاب مون باید تمییز میکردیم
همیشه وقتی قرار بود مهمان بیاد از شب قبلش یا صبح زودش مادرم مشغول تهیه چند مدل غذا و دسر و پیش غذا و…میشد و کمتر از دو نمونه غذا هیچوقت نبود
و همیشه اصرار به خوردن بیشتر، تازه مادرم میگفت اگه نخورید ناراحت میشم، یعنی دست پختم دوست نداشتید و….
اما حالا میگم ما نباید برای بروز دادن احساساتمون به دیگران، برای اینکه ابراز علاقه مون به دیگران، برای نشان دادن احترام مون به دیگران، برای ارزش قائل شدن، برای لطف و محبت کردن نباید اونا رو توی فشار تعارف ها و اصرار های بی جا چاق کننده قرار بدیم
این رفتارها و کارها ارزش نیست، لطف و محبت نیست،احترام نیست، بلکه بدترین ظلم را در حق اون طرف میکنم یعنی سوق دادن اون شخص به سمت اعتیاد به مواد غذایی
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠
به نام خدای زیباییها.
بعد از خواندن متن و شنیدن فایل صوتی این گام، احساس کردم از شنیدن خبری بسیار دردناک به من شوکی بزرگ وارد شده است. همیشه فکر میکردم یکی از دردناکترین و وحشتناکترین اتفاقاتی که ممکن است در زندگی کسی روی دهد اعتياد است، و حالا متوجه شدم که خودم مبتلا به اعتیاد هستم. هميشه معتقد بودم یک فرد معتاد صلاحیت نگهداری از فرزندانش را ندارد چون فرزندانش در امنیت نیستند. امروز متوجه خطری شدم که از جانب من فرزندم را تهدید میکند و این واقعیت عمیقا من را درهم شکست. اعتیاد همواره یکی از خط قرمزهای زندگی من بوده است و من مدتها بود که از خط قرمز خودم عبور کرده بودم و خبر نداشتم. بله، متأسفانه من معتاد هستم، معتاد به مواد غذایی. هر روز بخش عمدهای از انرژی فکری و ذهنی من صرف فکر کردن به غذا، خوردن و احساس گناه بعد از خوردن میشود. چی بپزم، چقدر بپزم، کی بپزم، چی بخورم، کی بخورم و …و بعد از آن چرا اینقدر خوردم، چرا پرخوری کردم، من بیعرضهام، بیارادهام، شکمو هستم و …یه ساعت بعد چی بخورم و …و این چرخه تا شب وقت خواب ادامه داشت. این ظرفیت فکری و ذهنی اگه از بند خوردن آزاد شود و از آن در جهت رشد و ارتقا خودم استفاده کنم چقدر میتواند به پیشرفت شخصی و بهبود زندگی و ارتباطات من کمک کند.
خوب که فکر میکنم میبینم که این اعتیاد به افراد خانوادهام هم آسیب میزند به این دلیل که آنها را هم در معرض خطر ابتلا به این اعتیادقرار میدهم، مخصوصا فرزند کوچکم را. همچنين اگر در اثر چاقی و عوارض آن آسیب ببینم و بیمار شوم، چیزی جز زحمت و دردسر برای خانوادهام ندارم و حتی دیگر نمیتوانم وظایف مادریام را به خوبی انجام دهم. اگر در اثر بیماری نیاز به کمک برای جابجایی داشته باشم، واقعا جابجایی این وزن برای همسرم و نزدیکانم تا کی قابل تحمل است و این سنگینی چه آسیب جسمی به آنها وارد میکند.
هیچکدام از آگاهیهایی که تا کنون کسب کرده بودم به این اندازه من را تحت تأثیر قرار نداده بود. با تمام وجودم از خدا خواستم کمکم کند تا خودم را از بند این اعتیاد برهانم. اما اعتیاد به مواد غذايي نسبت به مواد مخدر یک جنبه مثبت دارد و آن این است که ترکیبات شیمیایی مواد مخدر روی مغز اثر گذاشته و ایجاد وابستگی میکند اما مواد غذايي ترکیبات شیمیایی اعتیادآور ندارد و اعتیاد به مواد غذایی به علت رفتار و تفکر فرد نسبت به غذا است. بنابراین با اصلاح رفتار غذایی و تغییر فرمولهای ذهنی میتوان این اعتیاد را ترک کرد.
اما این رفتار و تفکرات اعتیادآور چگونه شکل گرفته است؟ وقتی از غذا برای غلبه بر اضطراب، استرس، اندوه و موارد ناخوشایند احساسی استفاده و این رفتار تکرار شود، ذهن نسبت به خواستن این فرآیند (مصرف مواد غذایی) جهت تسکین خود شرطی میشود. وقتی در زمان کودکی از شکلات، تنقلات به عنوان پاداش و یا برای تشویق در برابر رفتار خوب، نمره خوب و کار خوب استفاده شده است ذهن خوردن را معادل شادی و پاداش قرار میدهد. گسترش فروشگاهها و هایپر مارکتها (در مقایسه با بقالیهای قدیم) و در معرض
دید بودن مواد غذايي گوناگون با بستهبندیهای متنوع و جذاب و رنگارنگ موجب تحریک ذهن و خرید غیر ضروری و خوردن آنها میشود. وقتی میز رنگی غذا و تنوع در پذیرایی معیار میزبان خوب بودن و نشانه احترام به مهمان باشد، پرخوری از یک رفتار ناهنجار به یک رفتار هنجار تغییر میکند. وقتی مواد غذایی جزء جداناپذیر هرگونه تفریح و شادی مثل تماشای فیلم، سینما رفتن، پارک، سفر باشد خوردن به دلیلی جز نیاز بدن در ذهن شکل خواهد گرفت و به این ترتیب اعتیاد به مواد غذايي ظاهر میشود.
با توجه به اینکه این اعتیاد خطرناک بوده و میتواند به اطرافیانم هم آسیب بزند باید قوانین و محدودیتهایی برای آن قرار دهم:
۱. یکی از گرانبهاترین و ارزشمندترین داراییهای من جسم و سلامتی من است، پس ماده غذایی هرچه قدر هم که گران باشد، مازاد آن دور ریخته میشود.
۲. فرزندم به اندازه تمایل و نیاز خود غذا میخورد و غذا برای او فقط جهت رفع نیاز بدن است نه وسیله پاداش یا تشویق و یا سرگرمی.
۳. هرکسی حق دارد به اندازه تمایل و نیاز خود غذا بخورد و من حق ندارم با تعارف کردن و دعوت به بیشتر خوردن در رفتار غذایی دیگران دخالت کنم و به خاطر احترام به دیگران به تعارف غذایی آنها پاسخ مثبت نمیدهم.( مگر کسی به من سیگار یا مواد مخدر تعارف کند به احترامش مصرف میکنم؟!!!!)
خیلی عالی نوشتید دوست عزیز👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
مگر کسی به من سیگار یا مواد مخدر تعارف کند به احترامش مصرف میکنم؟!!!
واقعا؟!
مگر کسی رو که دوست دارم و بهش احترام میگذارم برای ابراز علاقه و احترام بهش سیگار و مواد مخدر تعارف میکنم؟!!!!
پس چرا در مقابل تعارف های غذایی دیگران در مواقعی که سیر هستم و بدنم نیازی نداره پاسخ مثبت میدم؟!!! چرا راحت رد نمیکنم و نمیگم میل ندارم؟!!!
بعضی از رفتارهای هم ریشه عمیق در فرهنگ و سنت و رسم و رسوم و باورهای ما داره
و لزوما تمامی آنها به دلیل اینکه به عنوان به عنوان یه فرهنگ یا سنت یا رسم و رسوم شناخته شده هستند درست نیستند
و بالاخره باید از یه جایی،یه زمانی ریشه این فرهنگ و سنت و رسم و رسوم های اشتباه سوزانده بشه
چند مدل غذا و دسر و پیش غذا= احترام بیشتر📛
تعارف و اصرار بیشتر= لطف و محبت بیشتر📛
سلف سرویس کردن= با کلاس و پولدار بودن📛
میز رنگی و تنوع غذایی= میزبان خوب بودن📛
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠
🌸بنام خدا 🌸 گام دهم:
چاقی یک اعتیاد آسان است بیایم ازهمین ابتدا بایک مثال شروع کنیم مثال درباره ی رفتارخودم وفردمعتاد:همونطورکه فردمعتادتوی جامعه یک مجرم نیست وبیمارمحسوب میشه فردچاق هم مجرم نیست وبیمارمحسوب میشه به همین خاطر برای فردچاق ومعتاد هیچ وقت مجازات خاصی درنظرنمیگیرن برای فردچاق هم به همین شکل بوده هیچ قانونی نبوده که اونو از اعتیاد به مصرف موادغذایی منع کنه برای همین هم فردچاق به راحتی در مصرف موادغذایی خودش زیاده روی میکنه وبرای همین هم چاق میشه همونطورکه فردمعتادازمصرف مواد مخدر لذت برده فردچاق هم ازخوردن ومصرف بی رویه ی موادغذایی لذت برده همانطورکه یک فردمعتادازمصرف عادت ونزدیک به هم مواد مصرف میکنه برای سرکوب کردن خواسته های که بهش نرسیده یک فردچاق هم معمولا به این شکل باخوردن موادغذایی احساسات خود شوجبران میکنه چاقی یک بیماری ذهنیه مثل یک فرد معتاد در واقع اگر بخوام بهش فکر کنم تفاوت فکری وعملکردشون باهم یکسانه اما تفاوت ماده ای که مصرف میکنند وجودداره فردمعتادازموادمخدر مصرف میکنه امافردچاق موادغذایی چاقی یک اعتیاد اسانه به خاطر دردسترس بودن همیشگی موادغذایی حالارفتارفردمعتادوچاق روباهم بررسی میکنیم که چطورازیک نظرباهم یکسانه :
فردمعتادازمصرف محض نرسیدن مواداحساسش بدمیشه واحساس نیازدرش شکل میگیره وتااستفاده نکردن و تجربه نکردن لذت هیچ کاری نمیکنه وهمه ی کارهاشوبه بعد از مصرف مواد منتقل میکنه فردچاق هم به همین شکل وقتی نیازش تامین نشه اونهم احساس بددرش شکل میگیره و تازمانی که غذانخوره واحساس لذت خوردن موادعذایی روتجربه نکنه دراون آرامش به وجودنمیادوتازمان مصرف مواد غذایی همه یکارهاشو روبه بعداز غذامنتقل میکنه یه فردمعتادازمصرف مواد مخدر خسته نمیشه وعادت کرده به این شکل زندگی کردن ویک فردچاق هم به همین شکل یک فردمعتادچیزی به غیرازمصرف موادبراش مهم نیست مهم نیست براش زندگیش توچه شرایطی باشه همنکه موادمخدر مصرفی اون تامین باشه اون هم حالش خوبه وبراش جنبه های زندگی مهم نیس یک فردچاق هم به دلیل اینکه مهم ترین واصلی ترین بخش زندگیش فقط غذاس به همین خاطر برای من هم مهم نبودهرچقدرکه پول به دست میاوردم خرج خوردن میکردم وبرام مهم نبود که جنبه های زندگی بایدازاصلاح بشه یانه برام مهم این بود که ماده غذایی من تامین باشه چاقی من اعتیاد بودهمونطورکه یک فردمعتاد بااعتیادخودش میتونه یک خانواده ویک نسلوبه نابودی بکشونه منم باچاقی میتونستم زندگی اطرافیان و خودمونابودکنم همانطورکه جسم یک فردمعتاد نشان دهنده ی اعتیاد سهست جسم من هم نشان دهندهی اعتیاد من به مصرف موادغذایی همانطورکه به فردمعتاد همیشه دوست داره که بهش تعارف بشه برای مصرف کردن موادتوجمع هاودورهمی هامنم توزمان دورهمی هاوجمع دوست داشتم که منم بهم تعارف بشه برای خوردن موادغذایی بیشترهمونطورکه به فردمعتاد به احساس نعشه بودن و سنگینی عادت داره منم به احساس سنگینی وفشارشکم اعتیادداشتم اعتیاد یک بلای خانمان سوزه که زندگی آدم معتادونابودمیکنه وبایدبرای نجات جون خودش وزندگیش بایدترک کنه خونه ی اعتیادوحال بدواحساس بدرومنم باید زندگی بدواعتیادبه موادغذایی و ترک کنم تا بتونم خودم وزندگیموتغییربدم و خونه ی چاقی و بیماری روترک کنم وتاخردراین خونه باقی بمونم.
اعتیاد به چاقی به خاطر اعتیاد به با افکارچاقه ورفتارچاق وبه خاطر اعتیاد به جنگیدن با چاقی وعادت کردن به ندونستن دلیل چاقی ومتهم کردن دیگران چاقی خیلی راحت شکل گرفته یک فرد معتاداولین زمان شروع اعتیاد شویادش میادمیتونه بیادبیاره امامن یادم نمیادچه زمانی چاق شدم ولی به همین خاطر برای اینکه زندگی جدیدموبسازم اولین شروعمو همیشه به یاد میارم ومثل یک فردی که اولین شروع پاکبودنشو تجربه میکنه منم اولین شروع پاک بودنم ازچاقی رودارم هروزوهرروزتجربه میکنم وادامه میدم ویک زندگی جدیدروتجربه میکنم
قوانین برای رهایی از اعتیاد چاقی:
۱_بایداول ببینم اصلأ گرسنه هستم یانه یافقط برای تجربه کردن احساسات خودمه که میخوام توجیهشون کنم
۲_زمانی که گرسنم شدغذامیخورم وبدون فکرکردن به خاطرات و چیزهای دیگه فقط تمرکزمان روغذامیذارم وازش نهایت لذتومیبرم
۳_غذاروبه عنوان یک دشمن نبینم وازش استفاده کنم
۴_باچاقی خودم چیزی که الان وجوددارد ودوستش ندا رم صلح کنم وبپذیرم که خودم بایدتغییرش بدم ومسولیتش با منه
۵_ازبهانه تراشی دست بردارم دوست به کاربشم وبه زندگی امیدوار باشم ومنظردیگران وزندگی نباشم زندگی خواهی نخواهی میگذره من بایدتغییرش زندگیم کاری کنم که اینطوری که من میخوام بگذره وازش نهایت لذتومیبرم.
چاقی اعتیاد آسان هست .
چقدر این جمله آگاهی دهنده هست چقدر میتونه ما رو بیدار و آگاه کنه چقدر میتونه سرنوشت ما چاقها رو تغییر بده چقدر میتونه طرز نگاه و برخورد ما رو با مواد غذایی تغییر بده چقدر میتونه فرمولهای ذهنی چاقها رو تغییر بده و اصلا میتونه ما رو متحول کنه از سمت چاقی به لاغری ببره .
من و دخترم دیشب جایی بودیم و یکی از آشناها اونجا بود که خودش تپل و اهل خوردن هست و انصافا همه چیز اون در خوردن تعریف میشه چون دیدیم که میگم اینها رو باهاش از نزدیک کلی بودم و رفتارهای چاق کننده اش رو به راحتی میتونم تشخیص بدم و دیشب هم بساط سالاد الویه رو گذاشته بود و درست کرده بود و میگفت بیایین بخورین که دختر من گفت نه من گرسنه نیستم و نمیخوام بخورم چون این فرد رو زیاد میبینم و کلا با هم رفت و آمد داریم گفت یعنی چی نمیخوام بیا دیگه بخور و هر چی این فرد اصرار کرد دختر من نخورد و نگاه به من میکرد که چرا دخترت اینطور هست چرا غذا نمیخوره و خیلی با نگرانی هم میگفت و من تعجبم گرفته بود چون من از این جنس اگاهی های لاغری با ذهن دارم دقیقا فرق بین رفتار متناسبها و چاقها رو میتونم متوجه میشم و گفتم نه بابا حتما سیر هست که نمیخوره و اگر گرسنه باشه حتما میاد میخوره چرا نخوره ؟ و حالا اون شروع کرد به نصحیت کردن و من غرق در افکار خودم بودم که ببین این دختر من تحریک به خوردن نمیشه و در ضمن خوردنش فقط پاسخ به نیاز جسمش که گرسنگی هست براش معنا داره و نه هیچ مفهوم دیگه که دور همی یعنی خوردن و یا خوش گدشتن یعنی خوردن و یا لدت بردن از زندگی یعنی خوردن و … و اصافه وارد بدنش نمیکنه و مثل ما اعتیاد به مواد غدایی نداره و انصافا دختر من داره یک روز کامل رو با چند قاشق غذا سپری میکنه که هر چقدر هرکس بگه بخور نمیخوره و داره یه روز دیگه رو هر چیزی دلش خواست در هر ساعتی از شبانه روز بدون ترس و دلهره میخوره و طوری که من چاق جرات نمیکنم اینطور بخورم و دختر متناسبم میخوره و بدون هیچ فعالیت خاصی و رژیم و هیچ عامل بیرونی این طور متناسب هست و اما تفاوت من و دخترم در این هست که ذهن دختر من در مسیر لاغری هست و ذهن من و آشنای من در مسیر چاقی هست (البته منم به لطف خدا و این دورهای عالی درمسیر لاغری هستم ).
و دختر متناسب من اصلا هیچ اعتیادی به مصرف مواد غذایی نداره و به راحتی میتونه بگه میل ندارم یا نمیخوام و با کوچکترین فکر و کاری و کمبود وقتی که داشته باشه اولین چیزی رو که حذف میکنه غذا خوردن هست که وقت ندارم غذا نمیخوام برعکس ما که در هر شرایطی میگیم اول غدا بعد بریم سراغ بقیه کارها و ما اعتیاد به مصرف مواد غذایی دارییم خیلی دوست دارم منم وابسته به هیچ مواد غذایی نباشم و راحت بتونم بدون وابستگی زندگی کنم حتی قبلا که در این دورها نبودم به قول استاد حاضر بودم چند روزی مریض بشم شاید نتونم غدا بخورم و لاعر بشم و این حس رهایی و میل نداشتن رو تجربه کنم و لاغر بشم در این حد اعتیادی که از اون بی خبر بودم من رو اذیت میکرد و دوست داشتم ترکش کنم اما نه راهش رو بلد بودم و نه میدونستم این مشکل من چی هست که براش فکری کنم فقط میخواستم صورت مساله رو پاککنم نخورم و لاعر بشم حالا به هر طریقی و قیمتی .
پس من هم مثل هر چاق دیگه اعتیاد به مواد غدایی داشتم و چقدر در کودکی فرزندانم رو تشویق به خوردن میکردم و اما به لطف خدا از مسیر لاغری خارج نشدن و متناسب ماندن .
چاقی هیچ قانونی نداره و خط قرمزی نداره و آسون ترین نوع اعتیاد هست .
من هر چقدر بیشتر فکر میکنم به چاقی خودم میبینم قبلا خیلی رفتارهای خطر افرین داشتم و هیچ وقت هیچ کس نگفته این رفتارها خطرناکه و شما رو معتاد میکنه و ممکنه به فرزندانم و همسرم هم منتقل بشه .
و ما این مواد اعتیاد اور رو به بهانه های مختلف مصرف میکنیم مصرف میکنیم بری قویتر شدن برای احترام گذاشتن و برای لذت بردن برای …
و من تا حالا هر دلیلی داشتم برای چاقیم رد میکنم و فقط میگم خودم باعث چاقی خودم شدم و من با اومدن در این مسیر میخواهم از بند این اعتیاد چاقی رها بشم و هیچ راه دیگه ای نداره و من اصلا نمیپزیرم طبیعی که چاق بشم و تا ابد چاق بمونم و میخوام شرایط زندگیم رو تغییر بدم و به فکر ترک این اعتیاد هستم
قوانین من برای رهایی از این اعتیاد :
هر کس رو در حال خوردن این مواد خوراکی دیدیم سریع نرم بخورم و تحریک به خوردن نشم .
و هر جا در اطرافم از این مواد خوراکی دیدیم سریع وارد بدنم نکنم اول از خودم بپرسم آیا گرسنه هستم یا نه .
و هر بسته بندی که کارخانه ها و رستورانها تعیین میکنن که یه شخص از این مواد خوراکی
چه مقدار استفاده کنه من قبول نکنم و خودم تشخیص بدم به چه میزانی باید بخورم .
و هر وقت در جمعها از این مواد خوراکی اوردن و تعارف کردن و اصرار کردن من مجبور به خوردن نشم و بگم میل ندارم .
و از هر بهانه ای مثلا سر درد و یا خستگی و یا حوصله سر رفتن و .. نرم سراع این مواد خوراکی .
و من هر علتی که برای چاقی خودم دارم که باعث شده من از این مواد خوراکی بیشتر بخورم دست بردارم و تنها علت چاقی خودم رو خودم بدونم و زیاد خوردن خودم
از برچسب زدن بر هر مواد خوراکی که باعث زیاد خوردن من میشه دست بردارم مثلا این کم کالری هست و یا اون پر کالری هست دست بردارم .
و هر وقت خواستم از این مواد خوراکی استفاده کنم به اندازه ای بخورم که نیاز جسمم رو برطرف کنم و نه بیشتر که احساس بدی و سنگینی پیدا کنم .
و هر وقت مواد خوراکی رو دیدیم در ظرفی مانده به بهانه ی اسراف شدن وارد جسمم نکنم .
و هیچ وقت خودم رو لایق اندام چاق ندونم و با متناسب شدک رو حق طبیعی خودم بدونم و این متناسب شدن حق طبیعی من هست و من لایق اون هستم و همین لایق و شایسته بودن باعث میشه هر خوراکی رو نخورم
(شرح عالی بر اساس محتوا، استفاده از مثال برای درک بهتر، توجه به تغییرات)
.
سلام سلام 😍 😍
وقتی در جمع دوستان بودیم و صحبت از غذا بود من معمولا حرفی برای گفتن داشتم 😊 ولی یکی دو نفر که متناسب بودند معمولا چیزی نمیگفتند یا با گفتن آهان، چه جالب و… واکنشی نشون میدادند..
البته دوستان متناسبی هم دارم که درباره ی غذا صحبت میکنند در مواقعی که داریم غذا میخوریم..
اما حتی آنها هم میگفتند که من در حدی غذا میخورم که نَمیرَم.. ولی من به شوخی میگفتم منم آنقدر میخورم که بِمیرم.. 😅😅
واقعا همینطور بود که تا جا برای نفس داشتم غذا میخوردم جوری که بعدش دکمه مانتو مو باز میکردم تا بتونم راحت نفس بکشم… 🤦🏻♀️🤦🏻♀️
یعنی بعد از عروسی ها، معده درد گرفتن خیلی طبیعی بود 😂 😂 جوری که تصمیم میگرفتیم به جای ماشین، پیاده به خونه مون برگردیم تا کمی سبک بشیم 🤪..
خیلی زیاد به خوردن فکر میکردم شاید اگر افکار منو میخواستند تحلیل کنند و بخوانند اینجوری میشد:
👈🏻خوب صبح شده برم صبحانه بخورم، چی بخورم؟ 🤔 آهان نون 🥖و پنیر🧀، نه نه شیرینی🍩 داریم، میتونم چای ☕و شیرینی🍩 بخورم… خوب حالا ناهار چی کار کنیم؟ 🤔 کاش پیتزا🍕 داشتیم، ااا گفتم پیتزا یاد چیپس افتادم 😐 برم حالا اونو بخورم… باید حواسم باشه ناهار کم بخورم… برم آجیل بخورم تا ناهار 🚶♀️🚶♀️… خوب ناهار خیلی خوشمزه بود دارم میترکم 😶 کاش کمتر میخوردم با این وضعی که تو غذا میخوری میخوای چاق هم نشی؟؟ 😱 (نیم ساعت بعد) برم یکم دیگه غذا بخورم سرگاز 🤦🏻♀️🤦🏻♀️و…….
کل روز من اینجوری بود 😂 😂 حتی یک بار از استاد پرسیدم که من خیلی به غذا فکر میکنم چه کنم چون دیگه برای من واضح شده بود که این کار درست نیست و یک آدم عادی نباید انقدر افکارش درگیر غذا باشه و استاد گفتند که :فقط ادامه بده و صبر داشته باش..
الان من خیلی تغییر کردم و اصلا به غذاها فکر نمیکنم 💃🏻💃🏻… با این تغییر فکر مقدار غذای من هم تغییر کرد و حتی نگرش من به غذاها..
بذارید اتفاقی که امروز افتاد رو تعریف کنم…
من سینه مرغ دوست دارم و حتی اگر هیچ چیز هم نباشه ران مرغ نمیخورم.. امروز مهمان داشتیم و وقتی من اومدم سر سفره فقط ران مرغ مونده بود و من برنج رو با مخلفات خورشت خوردم.. بعد یادم افتاد خودم در همین صحنه اما دو سه سال پیش، سینه ی مرغ تموم شده بود و.. من سر سفره بغض کردم 😂 🤦🏻♀️😶 باورتون میشه؟ 🤔 😂 خودم از این تغییرم که دیگه وابستگی به مواد غذایی ندارم ذوق میکنم😍😍😊 مثل یک خانوم با وقار و خوش هیکل برخورد میکنم 🌸 🌸 🌸. خدایا شکرت 💚 💚
من خودمم میگفتم که معتاد غذام و انقدر پررو بودم که بهم برنمیخورد که بخوام اصلاحش کنم 😂😶
ولی یه چیزی هم بگم من خیلی افرادی رو میدیدم که از من هم بیشتر غذا میخوردند و همیشه هم لاغر بودند منم همیشه در تعجب بودم و با خودم درگیر که چرا غذایی که من میخورم صاف میره تبدیل میشه به چربی در اقسا نقاط بدنم ولی آنها یک گرم بهشون اضافه نمیشه؟ 🤔 😶🤺
تازه فکر کردن به رفتار آنها و نتیجه ی متفاوت شون نسبت به خودم باعث میشد برای تسکین این درد به غذا پناه ببرم. 😐
حرف های دیگران هم خوب خیلی تأثیر گذار بود دیگه مثلا یکبار که در خانه مادربزرگم برای همه کادو خریده بودند به هرکس لقبی دادند مثلا قهرمان زیبایی، قهرمان مهربانی و… و پدرم به من لقب قهرمان پرخوری را دادند 😭😭 خیلی تلخ و سخت بود برای من که این نام خطاب بشم جلوی همه و این تلنگر نه تنها باعث کم تر خوردن من نشد بلکه من بیشتر برای رهایی از حرف ها به مواد مخدرِ چاقی پناه میبردم.. ⚠️ خیلی مهم هستش که بچه هامون رو چجوری خطاب میکنیم چون واقعا در ذهن شون میشینه و ممکنه سال ها آزار شون بده… ⚠️
اعتیادِ چاقی ، پذیرفته ترین اعتیاد در جهان است چون نه منعی برای آن وجود دارد و نه مجازاتی برای حمل آن.. یعنی هیچ کس شما را به جرم حمل کیلو ها چربی، جریمه نمیکند..
این شما هستید که باید قوانینی شخصی برای رهایی از این اعتیاد آسان اعمال کنید.
🌹🌹🌹🌹🌹
اعتیاد یک بیماری کُشنده است، اعتیاد چاقی یک بیماری کُشنده است.. 😱😱
فایل صوتی اعتیاد آسان 🎧🎵🚬🛒💊💉:
چاقی و راه های نفوذ آن به جسم:
1. من امروز متوجه باوری مخفی در وجودم شدم،امروز وقتی ناهارم رو خوردم ساعت4 بود و مادرم هی تکرار میکرد که این شام بودااا دیگه خبری از شام نیست و… . خلاصه که من از ساعت 10 شب تا 11:30 مدام در رفت و آمد بین اتاق و آشپزخونه بودم و همون لحظات فهمیدم که من از نبودن شام ترسیدم 😂 شاید اگر این جمله رو نمیشنیدم اصلا شام نمیخوردم ولی خبر نبودِ شام باعث شد تحریک بشم برای اضافه خوردن.. البته دچار فشار شکم نشدم ولی فهمیدم زیاد خوردم و نباید توجیه کنم رفتار اشتباهم رو❎…
2.از طرفی درست رفتار کردنم سر ناهار باعث شد که احساس کنم میتونم زیاده روی کنم. 🤦🏻♀️🤦🏻♀️
و متوجه شدم که هنوز راه هایی هست که منفی باف ازش بخواد استفاده کنه، مثل امشب… درسته که امشب من از عملکردم راضی نبودم ولی یاد گرفتم و این راه رو میبندم و مسئولیت این اشتباهم را کاملا میپذیرم و سعی میکنم فردا بهتر عمل کنم..
قوانین هدایت کننده به لاغری:✔️✔️
1. هر روز کاری برای لاغری ات انجام بده..
2.سعی کن هرروز احساس خوبی داشته باشی..
3.به مسیر تناسب فکری و تناسب جسمی متعهد باش..
4.با انگیزه و شادی فایل ها را گوش کن و تمرینات را انجام بده..
5.ایمان داشته باش به مسیرت، باور کن که لاغر میشی با همین کارها، تمرین انجام بده و شاد باش از الان به خاطر نتیجه ای که خواهی گرفت.. 💃🏻💃🏻
قوانین منع کننده ی چاقی :🚫⛔
1. به چاقی فکر نکن، درباره ی چاقی حرف نزن و به چاقی توجه نکن.
2.هیچ چیزی را مانع متناسب شدنت ندان..
3.از جستجو درباره ی روش های لاغری خودداری کن..
4.پرخوری نکن و احساس بد را از خودت دور کن..
5.عجله نداشته باش.
6.شک نکن به مسیرت..
7.تعارف نکن ⛔🚫
8.به تعارف دیگران برای مصرف مواد اعتیاد آور چاقی اهمیتی نده..
🌺🌺🌺🌺
بار اولی که این فایل رو گوش دادم، تنم لرزید وقتی انقدر واضح شد برام که با خودم چه کردم😥 من بدنم رو معتاد کرده بودم، منی که همش اونایی که اعتیاد داشتند رو ضعیف النفس و بی اراده و بی خاصیت میدونستم خودم معتاد بودم و خبر نداشتم 🤯😞… من با خودم چه کرده بودم؟ 😥
من 😐 من یک معتاد بودم… معتادی که خودش هم از اعتیادش خبر نداشت. 😶😶
گریه ام گرفته بود که چرا با خودم اینکار رو کردم چرا من این ظلم رو به جسمم کردم؟؟…
این تلنگر منو آگاه کرد که : نشین سرجات و ادامه بده تا لاغر بشی.. تو این جسم رو به وادی نابودی کشیده بودی 😐 😐 الان باید کمکش کنی 💪🏻 الان باید کنارش بایستی تا سلامت بشه تو بهش مدیونی، طبق قانون جسم من، باید اشتباهم رو جبران کنم و دیگه سرعت تخریبم رو اضافه نکنم و به جسمم عشق بدم تا خودش اعتیاد من رو از بین ببره وبه یک انسان سالم تبدیل بشم..
چاقی، اعتیادِ بی قانون، باعث رنج و سختی من شده بود و من سال ها درگیر این اعتیاد هستم اما مسئولیت کاملش را میپذیرم و برای رهایی جسمم از این اعتیاد تمام تلاشم را میکنم 🌸.
💐💐💐
تلاش های من برای افزایش اعتیادِ چاقی:
1. اصرار من در زیاده روی در مصرف مواد غذایی..
2.هر اتفاقی را دلیلی میدانستم برای بیشتر مصرف کردن مواد اعتیاد آور چاقی.. فیلم میده پفک و چیپس بخورم، فوتبال داره تخمه بخورم، دورهمی داریم هرکی یه چیزی بیاره بخوریم یا یه چیزی درست کنیم، عصر شده املت یا نیمرو 🍳 بزنیم ،حوصله مون سر رفته از بیرون غذا سفارش بدیم یا بریم بیرون یه چیزی بخوریم، خیلی عصبانیم پس مجازم هر قدر میخوام مواد (اعتیاد آور) غذایی مصرف کنم،چند ساعته درس خواندم باید یه چیزی بخورم (در صورتی که سیرم و طبق عادت میرم به سمت مصرف مواد غذایی)، عروسیه باید بخوریم، مگه سالی چند بار عروسی میریم یا کباب میخوریم؟ پس مجازم که تا میتونم آشغال وارد بدنم کنم 😞😭🤦🏻♀️🤦🏻♀️و…..
3.لحظه شماری کردن برای وعده های غذایی
4.بی مسئوليتي من در برابر جسم عزیزم.. تنها خانه ی من برای زنده ماندن در این جهان..
5.جبران یک وعده کم خوردن در وعده های بعدی 🤦🏻♀️(اشتباه امروز من)
🌻🌻🌻🌻
تغییر امروز من 😍😍:
من امروز موقع ناهار از عملکردم راضی بودم و پیغام سیری را دریافت کردم و به آن عمل کردم، و تحت تاثیر تعارف مادرم هم اقدام به پرخوری نکردم. 💃🏻💃🏻
😍خیلی خیلی خوشحالم که اینجام 😍🌹💃🏻🏩💒
جز شگفتی ساز شدن از شما پذیرفته نیست
خيلي خوب بود
توضيحات مثال ها ، خيلي من رو ياد كارهاي خودم انداخت و اينكه فهميدم من فقط اينطوري نيستم و از اينكه تونستيد خيلي روند رو عالي پيش بريد تحسينتون ميكنم و بِه خودم گفتم ببين تونسته ، توام ميتوني
خداروشكر
موفق باشيد
(شرح عالی بر اساس محتوا، استفاده از مثال برای درک بهتر)
.
سلام سلام
نميدونم چي بگم
چه فايل جذابي
چه واقعيت تلخي كه اين اعتياد آزاده و ممنوعيتي براش نيست ! در صورتي كه مرگباره
تا حالا از اين بُعدش نگاه نكرده بودم
اعتيادي كه ما رو ميبره تو دل بيماري ها و از كار افتادگي در سن بالا و مرگ زودرس
مادربزرگ خودم الان ديگه واقعا توان راه رفتن نداره و فقط تا توالت با نفس نفس زدن با واكر ميره، بايد ازش نگهداري بشه و همه ترحم و دلسوزي ميكنن براش و گاهي هم كه بچه ها خسته ميشن ناديده گرفته ميشه
همه ذهنش دنبال خوردنه ، يادمه سالهاي قبل پيش ما بود چند وقت تو مسير تا توالت شكلات ميخورد و آثار آشغال شكلات ها تو مسير ميافتاد گاهي ما ميفهميديم … اعتياد شديد بِه شيرينيجات داشت.
خداي من وقتي نگاه ميكنم بِه زندگي هامون ميبينم همه ارزش و احترام بِه مهمون پول خرج كردن براي پذيرايي بهتر و مفصل تره ، هنوز غذا نخورده ، چاي و شيريني مياد ، ميوه مياد ، هرچي اون مهمون عزيزتر اصرار و پذيرايي بيشتر و بيشتر …
ميريم خونه پدر و مادرا ارزشش قايل شدنشون براي بچه ها غذاهاس و هي گفتن بخور بخور ، بچه هاي فاميل رو دوس داريم هربار براشون خوراكي ميخريم و اين نشون دادن علاقمونه و در واقع دادن مواد مخدر چاقي بيشتر و بيشتر بِه اونا ، دوست داشتنمون رو هم با خوراكي دادن بِه بچه ميخايم نشون بديم
مامان بابا هامون ميان خونمون همه توجه و محبتشون تو مواد خوراكي كه برامون آوردن
مهموني ميريم شكلات و شيريني بيشترين درصد خريد براي ميزبان و باز هم بردن مواد مخدر براي عزيزانمون
عزيزانمون رو مهمون ميكنيم بِه رستوران تا با ارزش بودنشون رو بهشون نشون بديم بازم دعوت بِه مصرف مواد مخدر براي احترام بهشون
ميريم بيرون دور بزنيم حتما بايد خوراكي بخوريم
ميريم طبيعت گردي و يكم تفريح كلي خوراكي همراهمونه و مهم و حياتيه
لذتمون مصرف مواد مخدر چاقيه
احتراممون اصرار و دعوت بِه مصرف مواد مخدر چاقيه
دورهمي هامون خوشيش مصرف مواد مخدر چاقيه
كادوهامون خريد مواد مخدر چاقيه
بچه مون رو دوس داريم بهش زياد و زياد مواد مخدر چاقي ميديم
ما خودمون خرج مواد غذايي ماهانه مون خيلي بالاس و من هميشه شعارم اين بود ما چون حس لياقت داريم خرج مواد غذاييمون بالاس و بايد هميشه خونمون پر اين مواد مخدر رنگ و وارنگ باشه ، در همه شرايط حتما بايد يخچال و فريزر پر باشه و كابينت پر تنقلات
چرا بايد اينطوري باشه ؟ ما اگه اندازه نيازمون ياد بگيريم مصرف كنيم ، واقعا من فك ميكنم اين قسمت مخارجمون كلي كم ميشه ، اينطوري بِه خودم بِه خانوادم كمك ميكنم براي اينكه خوشي هامون با خوردن نباشه دورهمي هامون همش بِه خوردن ختم نشه ارزش دادن هامون احترام گذاشتن هامون … هربار ميرم فروشگاه مواد خوراكي رنگ و لعاب دار بيشتر ميشن و من فك ميكنم بايد همه رو امتحان كنم و از اوني كه خوشم بياد دفعه بعد بيشتر بخرم ، اون مخدر چاقي رو ، در صورتي كه اگر ياد بگيرم خوردن فقط بر طرف كردن يك نيازه انقد مواد خوراكي مخدر برام با ارزش و حياتي نيست و اتفاقا ميرم براي برطرف كردن نيازم اون ماده اي كه ارزش غذايي بالايي داره و مفيده رو ميخرم و بِه موقع نياز بِه اندازه ميخورم ، تمام ❤️
من واقعا اين رو واقعيت ميدونم و درسته چاقي اعتياده ، اعتياد بِه مواد غذايي ، نه براي نياز
براي خوشي و خلاص هر احساس ناخوشايندي براي احترام براي ارزش دادن براي هزاران راه حل هاي اشتباهي كه خوردن رو راهكارشون ميدونيم ، اعتياده چون من ديدم و تجربه اش كردم ، هر روز اگر صبحانه نخورم اگر نخورم اگر عصر چايي با كيك و تنقلات نخورم مثل ديووانه ها مثل كسي كه چيزي گم كرده و اگر پيداش نكنه روان و اعصابش بهم ميريزه و پرخاشگر ميشه رفتار ميكنه ، پس چه فرقي با اون مواد مخدر كه استفاده ميكنن تا خوشي بِه ظاهر خوشي با يه ماده مخدر داشته باشن ، فرق ميكنه ؟ شكلات شيريني بستني و اون همه خوراكي رنگ وارنگ كه جزء مواد اصلي تامين نياز بدنمون هم نيست و ميتونم نياز بدن رو با غذاهاي سالم برطرف كنيم همون مواد مخدره كه روزانه براش پول هزينه ميكنيم و جونمونم هزينه ميكنيم ، روانمون رو هزينه ميكنيم تا اون ماده مخدر هم نرسه نميتونيم آروم بگيريم ، من خوب ميفهمم حرفاتو استاد، خودمو تو ذهنم ديدم كه اگه اون ماده مخدر چاقي نرسه چه حاليم، الان دو روزه خيلي حال خوبي دارم بعد گام نهم ، اصلا فرق داره حالم با قبل ولي خوب كار دارم و دارم ترك ميكنم اين اعتياد رو .
با فهميدن اينكه خوردن مثل نفس كشيدن فقط پاسخ بِه نياز بدن مونه ، موقع گرينگي بخوريم بِه محض بر طرف شدنش اعلام سيري از ذهنم و استوپ💪
دوستي دارم كه دكترن و متناسب ، يادم مياد بهم ميگفتن بدن براي تامين انرژي فقط ٢٠٪به مواد غذايي نياز داره و بقيه رو از طبيعت و ارتعاشات طبيعت ميگيره …
اينجاست كه يكم ببينيم داريم چه ميكنيم با خودمونو نسلي كه داريم پرورش ميديم . چه باورهايي داريم ميديم بِه فرزندانمون ، مگه عزيز نيستن ؟ مگه دوسشون نداريم ؟ داريم معتادشون ميكنيم كه …
چقد همون متناسب بودن و باورهاي متناسب داشتن مهمه و حياتي براي همه ابعاد احساسي انسان، ذهن آرام ، عزت نفس ، خودباوري ، حس لياقت و دوست داشتن خود…
خيلي فايل خوب و پر محتوايي بود مثل هميشه
سپاسگزارم💛
كامنت بخش توضيحات هم بي نهايت پر محتوا و عالي بود.💚
در پناه الله شاد و متناسب و ثروتمند باشيد.
بسیار عالییییییییی بود دوست عزیز 👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹
متاسفانه در جامعه و فرهنگ ما یه سری عادت های غلط اشتباها به عنوان ارزش تلقی میشه
همین امشب شام خونه خواهرشوهرم دعوت بودیم، بالافاصله بعد از شام هندوانه،بعدش یه ظرف انواع میوه، بعدش آجیل و چای و شیرینی…
کلی تعارف،چرا نمیخورین، شما که هیچی نخوردین، سال و ماهی یکبار میاین و…
منم همش مطالب این فایل توی گوشم زمزمه میشد و توی ذهنم می اومد
و تونستم تا حدودی مثل یه فرد متناسب که ذهنش متناسب هست عمل کنم
و به این فکر کردم که درسته امسال عید و تا همینجا کاملا مثل یه فرد متناسب نسبت به موادغذایی و خوردن عمل نکردم ولی همینکه تونستم تا حدودی کنترل روی خوردنم داشته باشم و از پرخوری زیاد و مکرر جلوگیری کنم و خیلی وقتها در مقابل اصرار و تعارف دیگران بگم نه،یا میل ندارم و کلا نسبت به عید پارسال و گذشته بهتر عمل کنم خداروشکر میکنم، ان شاءالله سال بعد و چند ماه آینده و روز به روز بهتر از قبل عمل میکنم.
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠
(شرح عالی بر اساس محتوا، استفاده از مثال برای درک بهتر)
.
سلام سلام😍😍
ی روزه دیگه پرانرژی تراز قبل بریم سراغ ی فایل وتمرین فوق العاده ای دیگه💪😍
برنید بریم👣👣
اعتیادب غذا🍔🌭🥪🍟🍕🍗🍖🌮🍝🍲🥗🍱🍛🍜☕🥂🍹🍿🥤🍴🥄🍽️🔪نوعی غذا خوردن غیر قابل کنترل و افراطی است ک:معمولا در وآکنش ب هیجانات منفی ومثبت شادی نذیر غم و غصه ..دلتنگی..قبولی امتحانات..مراسمات جشن و 💒 عروسی ایجاد میشود..
این نوع اعتیاد درواقع ،رفتاری وسواسی است ک درآن فرد برای غذا خوردن احساس (اجبار)میکند…دقت کنید اجبآآآآآر😤😔و ب برخی از انواع مواد غذایی ک معمولا ناسالم هستند وابسته میشوند،،،مثل؛
چیپس
سیب زمینی سرخ شده🍟
آبنبات🍭🍡🍢
شکلات 🍫🍬
بیسکویت هاو کیک ها🍰🍩🎂🥧
نان سفید🍞
ماکارونی🍝
وانواع بستنی🍦🍧🍨
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
علائمی ک در من بود مواردی ک باعث میشن من معتاد بودنم 😓😬🙁🤭😐
رو بپذیرم 👇👇
1-باوجود احساس سیری(اون حالت خفگی.حالت تهوع)بازم هوس غذاهای خاص میکردم مثل ی چیزه شیرین،،یا چآیی😐😂😂🤭🤭😬😟🙄
۲-موقع غذا خوردن وقتیکه دیگ بشقابم نصف بیشترش رو خورده بودم بازم ضعف بودم(جل الخالق)این مدلشی دیگ تو هیچ کس جز خودم ندیده بودم😂😂ک تو حالت پری ضعف باشی🤭
۳-وقتایی ک ظرف غذام لبریز بود یعنی اگ ی کوچولو تکونش میدادی میریخت اطراف ظرف انتظارم بیشترازون بود🙄ای خدآ ای فلک یکی نبود بگه تو اون بخور سیر نشدی بازم هست…سیر نشدی چیه اون ظرف من ۳ وعده ی ی فرد متناسب بود😐چیزی نگم دیگه بهتره😬🤫🤕
۴-و همیشه بعداز خوردن تازه احساس گناه میکردم☹️☹️موندم چ احساس گناهی.من جای احساس گناه اصلا گذاشته بودم😂😂مثلا گناه از نخوردن ،،یا گناه از کم خوردن،،بابا خودمو ترکونده بودم..خفگی برای نیم ساعت من بود وبعد از نیم ساعت دلم ضعف بود دنبال ی چیزی بودم ک بخورم..فرقی م نداشت چی تند .شور.شیرین.بدمزه ..بی مزه ..مونده.تازه،،🙄🤭.عجبب عجب فرد چاقالو حریصی بودم قبول دارم رفتارام زشت و زننده بوده🤕🙎
ولی میدونم درکم میکنید☺️
۵-ی وقتایی هم هنوز اون غذاهه تموم نشده چشم دنبال دسر و بقیه خوراکی های تو سفره بود😐😐وشروع میکردم ب خوردن بقیه موادغذایی…
۶-یا ی موقع هایی ک سیرو پر بودم بازم ب غذا فکر میکردم ک گشنم شد فلان غذا رو هوس کردم اون و بخورم…
در حالی ک فردی ک سیر هست اصلا ب چیزه دیگه ای فکر نمیکنه چ برسه ب غذا..😂😂😂من کی بودم دیگ
و بارها و بارهاااگفتم دیگه این دفعه آخرشهدیگ از شنبه.این تموم یشه..اخرین عروسی.آخرین جشن.آخرین مهمونی.آخرین دورهمی.و وووووووخیلی از این آخرین ها ک هیچوقت محقق نشد ک نشد..و باین افکار و باور ک از فردا .پس فردا و اخر هفته و ویط هفته..و شنبه هایی ک برای ما هیچوقت نیومدروزهااا.هفته هااا و ماه هااا و سال هااا گذشت و کذشت و من همونیم ک بودم ن…..بدترازاونیم ک بودم😶😶😶😓😓🤕
و همیشه مواد غذایی ک خودم دوسش داشتم از بقیه قائم میکردم و ب کسی نشون نمیدادم تا خودم یواشکی بخورمشون((این چ رفتارو زشت و زننده ای است خجالت بکش خودم))😡😡این رفتارها لایق ی خانم متناسب و با شخصییت نیست😤🤔😐
اره من یک معتادم🙋
ک در مسیر پاکی هستم..شاید اولش برام سخت بود ب خودم بگم معتاد..
تحمل (چاقالو..تانکر..بشکه..تپلی..شکمو..و….)خیلی آسونتراز اینه ک یکی بهت بگه معتاد…مثلا تو جوابش میخام بگم خودتی معتاد…بعدش فکر کنم ک متعاد ب چی هست ب پرخوری..ب بی تحرکی .اون ی متناسبه..ک خبر از چیزهایی ک ب من گذشته رو نداره….مثل منی ک خبراز سختی و رنجهای ی فرد معتاد نداشتم..همیشه از بوی سیگار یا تریاک ی فرد معتاد بدم میومد حالت تهوع و خفگی واقعا بهم دست✋میداد.نفسم بالا نمیومد…بهشون میگفتم نکش ..چرا میکشی..چرا پول ت رو هدر میدی..حیف زیبایی ت نیست..حیف بدنت نیست..حیف خانواده ات نیست..حیف شخص خودت نیست..و در جواب میگفتم میخام ترک کنم ولی نمیتونم..نکشم بهم میریزم..بهشون میگفتم ۱ماه سختی بکش ی عمر آسوده باشه..واونا بهم میخندیدن ک تو چ میفهمی اعتیاد چیه🤔🤔
اونموقع منظورشون رو متوجه نمیشدم
ولی الان ک دارم تایپ میکنم و یاد حرفشون میفتم الان ک خودم معتادم دارم کمکم متوجه میشم ک چی میگفتن..
معتادی من بو نداره ک بقیه ذو آزار بده ..باعث خفگی و حالت تهوع شون بشم ..باعث بشه نتونن نفس بکشن.ولیییی باعث ناراحتی خانواده و اطرافیانم میشه چرا ک دوست ندارن بر اثر چاقی مریض بشم..دیابت بگیرم..فشار خون بگیرم…براثر چاقی بهم تر حم نکنن..مسخره ام نکنن..تو مراسمات نقل دهنشون نباشم..الان میفهمم ک معتادی من اعتیاد من ب چاقی و مواد غذایی فقط باعث تهریب خودم نمیشه و بادش اطرافیانمو میگیره مثلا پسرمو میگم اگ بره 🏫 مدرسه با دوست همکلاسیش بحثش بشه ..پسرم بهش بگه ب مامانم میگم ک بهم توهین کردی یا حرف بد زدی..در جواب پسرم بگه برو بابا بااون مامان چاقالو تپلت…اینجاست ک پسرم غرورش میشکنه((البته این ی فکره))
الان بهتر میفهمم حرفای یک معتاد رو..چون خودم معتادم..الان میفهمم ک وقتی میگفتن میخاییم ولی نمیشه ..مثل من بودن ک هزاران بار رژیم گرفتم و نشد..الان بیشتر ب حرفای استادم باورم قوی تر میشه ک فرمول های ذهنی چقدر قدرتمند و نمیشه باهاشون مقابله کرد..
من سمیرا یک معتادم چون رفتارام همش رفتاره یک فرده معتاده
میپرسید چرا؟؟؟؟🤔🤔
میگم بهتون🤭😬
من همیشه اگ برام مهمونی میومد(متناسب)غذاها و دسر هایی وک خودم دوست داشتم تهیه و درست میکردم ووقتی میچیدم ولی مهمان من خیلی کمترازون چیزی ک من تدارک میدیدم میخوردو از من هی اصرار..ازون بنده خدا هی انکار..ک من ب خودم شک میکردم ک شاید بد درست کردم و خوشش نیومده و من خودمو سرزنش میکردم😶😬
یاپسرم ک خیلی کم غذا هست وقتی انتخاب نداره..هی با اصرار من و باباش با گریه غذاشو میخوره…
هی برای اینک مهمونی میریم شلوغ نکنه و باادب باشه وعده ی خوراکی بهش میدیم..
یااگ اسباب بازی میخاد بجای اون اسباب بازی وعده ی خوراکی میدیم بهش ک اونو نخر این خوراکی بخر
وخیلی دیگ ازین رفتارهای واقعا تاثیر گذار بد و زشت
و الان واقعا واقعا متاسفم برای این افکارو رفتارو باورهای اشتباهم ..ک ب زور ب مردم و خانواده خودم تحمیل میکردم ب پرخوری….
👀👀🤦🤦🤦
و یکی دیگ از رفتار های اشتباه کنار رفتارهای اشتباه دیگ ک ب خوردن همه چیز و ربط دادیم اینه ک حتی این خوردن هاا روی سوغاتی شهر عا هم تاثیر گذاشته ..وفقط سوغات رو توی خوردن میدونیم و میخریم ومیبریم..و میتونیم اینو جا بندازم ک بجای ««گز اصفهان،قطاب یزد،شیره انگور ملایر،انار ساوه»»از صنایع دستی و گلیم ها و تابلو های ومیناکاری ها استفادع کنیم برای تعارف بردن برا کسی یا هدیه…😍💝
من معتاد چند روز هست ک تو مسیر پاکی از افکار ورفتارهای عجیب و غریبی هستم و در حال ترک عادت های اشتباه و غلط..ولی فرق من معتاد ب مواد غذایی با فردی ک معتاد ب مواد مخدرهست اینه ک راه من بدون سختی و درد هست و در اوج لذت و آرامش ب این پاکی دلچسب میرسم..
ب امید موفقیت همه ی افراد معتادمسیر لاغری من 🤲💪👍🙏
(شرح عالی بر اساس محتوا، استفاده از مثال برای درک بهتر)
.
سلام به استاد گرامی و دوستان گلم یه قدم دیگه در مسیر لاغری من.
آنچه از فایل دهم اعتیاد آسان درک کردم
هر موضوعی در جامعه تابع یکسری قوانین فردی و اجتماعی است ما خیلی از کارها در جامعه چون قانون معن کننده تعیین کردن انجام نمیدهیم قوانین راهنمایی رانندگی که اگه با سرعت زیاد رانندگی کنیم جریمه میشیم اگه کمربند نبندیم موجب به خطر انداختن جان خودمان میشیم و جریمه داره نبستن کمربند سرعت زیاد نداشتن گواهینامه نداشتن معاینه فنی خودرو و ما چون اینها میدونیم رعایت می کنیم و قوانینی هستند که اگه رعایت نکنیم اون جان خودمان به خطر میندازیم و بعد جریمه خواهیم شد ولی چرا در مورد چاقی چنین قوانینی وضع نکردن و ما عادت کردیم تا برای چیزی قانون تعیین نکنن ما رعایت نخواهیم کرد
برای مصرف مواد مخدر قوانینی تعیین کردن که مانع انحراف مردم بشن و اگه چنین رفتاری کنن مجازات خواهند شد ولی برای سیگار کشیدن چنین قوانینی تعیین نکردن و مردم به راحتی آسانی قابل دسترس است سیگار و به همین دلیل افراد اعتیاد به سیگار خیلی بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر در جامعه است چون به آسانی راحتی در دسترس است و هیچگونه مجازاتی هم نداره و به همین دلیل افراد چاقم خیلی بیشتر از افراد متناسب است چون مواد مصرفی غذایی هم در رنگها و طعم ها مختلف در همه جا به راحتی آسانی قابل دسترس است بدمون نیاد واقعا با گوش داد به این فایل فهمیدم من اعتیاد به چاقی داشتم و هرچه رفتار ها قبلا رو مرور میکنم برام واضح تر میشه که اعتیاد داشتم به چاقی و خیلی شبیه به یک آدم معتاد به مواد مخدر عمل میکردم فقط مواد مصرفی مون فرق میکرد همین اگه من یه روز برنج نمیخوردم میگفتم باید حتما فردا بخورم اصلا اون روز حس حال نداشتم مث آدم مریض کم جون بدون انرژی بودم اگه یه ظهری کم مصرف میکردم شب حتما جبران میکردم هم ظهرم هم شبم رو اگه یه شیرینی در پخچال بود تا تمومش نمیکردم ذهنم راحت نمیشد همش دانبال خوردن بودم میخواستم برم اتاقم تمیز کنم میگفتم اول غذا بخورم فلان چیز بخورم که انرژی داشته باشم بعد برم اتاق تمیز کنم میخواستم برم تفریح میگفتم چی ببرم با خودم که تو ماشین بخورم اگه تو راه سوپر مارکت نبود چی حالا میوه از خونه ببرم پول ببرم واسه بین راه وسیله بخرم اگه عروسی مهمانی میرفتم تمام ذهنم درگیر چی بخورم بود اگه با دوستام میرفتم تو شهر یا پیاده روی جایی تفریحی فکرم خوردن بود اگه نگاه تلویزیون میکردم میگفتم آلان فیلم مورد علاقمه چی بیارم که بخورم باش بهم خوش بگذره اگه افسرده ناراحت خوشحال بودم از خوردن استفاده میکردم اگه یکی بهم تعارف میکرد دست رد بهش نمیزدم غیر از جایی که واقعا خجالت بکشیدمی روم نشدی یعنی برمی داشتم اگه بیکار بودم میخوردم کم حوصله بودم میخوردم کلا واسه رهایی از اون وضعیت رو به خوردن میاوردم وهیچوقتم دلم نمیخواست غذام با کسی تقسیم کنم و همیشه ناراحت میشدم اگه یکی از غذا من میخورد میترسیدم سیر نشم کم بیارم …خلاصه رفتار ما در مصرف مواد غذایی با رفتار یک فرد معتاد به مواد مخدر هیچ فرقی نداره فقط نوع مصرفمون فرق داره من با این فایل فهمیدم من اعتیاد به چاقی دارم و مقصر اصلی هم خودمم و خودم باعث به وجود آمدن این وضعیت شدم مث این که یه فرد معتاد ازش میپرسن چطور معتاد شدی میگه اول واسه تفریح سرگرمی می کشیدم بعدش کم کم بهش عادت کردم و الانم اینی هستم که مبینی که فرش زیر پاش واسه موادش میفروشه ما هم اول از خوردن واسه لذت بردن استفاده کردیم کم کم مصرفمون بیشتر شد و برامون تبدیل شد به اعتیاد چاقی اعتیاد به چاقی از هر نوع اعتیادی خطرناک تر است چون چاقی در جامعه ما یه چیز پذیرفته شده است زشتت زننده نیست و کاملا عادی است واین خودش خطرناک ترین نوع اعتیاد است اعتیاد به چاقی اعتیادی است که هیچ قانونی نداره هیچ خط قرمزی نداره اعتیاد به چاقی کاملا آروم بی سروصدا با لذت بردن شروع میشه و کم کم رشد پیدا میکنه که همه توجهت میبره روی خوردن اگه حالت بده بخور اگه خوشحالی بخور اگه خسته ای بخور اگه تعارف کردن زشته بردار اگه چیزی اضاف کرد بخور گناه است حیف است و خلاصه از هر راهی واسه خوردن استفاده کردیم و این چاقی هم مث مواد مخدر کشنده است آره کشنده است چون چاقی باعث انواع مریضی در ماه میشه و اول روح ماروذهنمون تخریب می کنه بعد جسم تو بخاطر چاقیت افسردگی پیدا میکنی خودت بی ارزش میدونی اعتماد بنفست پایینه نمیتونی توجمع با اعتماد بنفس بالا شرکت کنی تو عکس گرفتن در جمع از خودت خجالت میکشی باعث مریضی قلبی میشه باعث پادرد کمردرد نازایی و کلی مریضی دیگه میشه اعتیاد به چاقی خیلی خیلی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر است پس بیاییم خوب فک کنیم خودمون گول نزنیم بدمون نیاد از این حرفها همونقدری یک فرد معتاد در نظرمون زشت زننده است باید چاقی هم در نظرمون همین جور باشه چاقی کلا زندگیمون به تباهی میکشونه اعتیاد به چاقی از امروز خودمون واسه خودمون قانون هایی وضع کنیم نسب به مصرف مواد غذایی. که تفریح کردن خوردن مواد غذایی نیست، واسه سرگرمی بیکاری بی حوصله بدون از خوردن استفاده نکنیم.
واسه نگاه کردن به تلویزیون برنامه فیلم از خوردن واسه لذت بردن هنگام اون فیلم مصرف نکنیم مواد غذایی.
واسه نشان دادن خوشحالی از خوردن استفاده نکنیم
واسه پیاده روی رفتن تو طبیعت نشستن لذت بردن از خوردن استفاده نکنیم
واسه دورهمی خانواده دوستان تعارف های زیاد نکنیم به مصرف خوردن
به تعارف دیگران برای خوردن بیشتر نهه بگویم
توماشین واسه لذت از خوردن استفاده نکنیم
بچه هارو تشویق نکنیم اگه ساکت باشید براتون غذا یا خوارکی ها خوشمزه میاریم
به فکر ترک اعتیاد خودمان باشیم این اعتیاد چاقی خیلی خطرناک است چون مصرف مواد مصرفیش به راحتی گیر میاد هر نوع هرمدل با هر طعمی. در جامعه چاقی عیب نیست زشت نیست و همین سبب میشه بیشتر چاقی گسترش پیدا کنه و برای انجام ویا خلاصی از هر واکنش بدنمون حسمون از خوردن استفاده می کنیم
مقصر اصلی اعتیاد به چاقیمون خودمان بودیم و تصمیم بگیریم از این به بعد این قوانینی که وضع کردیم در مورد مصرف مواد غذایی رعایت کنیم و تنها راهی که میشه اعتیاد به چاقی برطرف کرد یادگیری لاغری با ذهن است با محدودیت جسمی نمیشه به لاغری رسید و این اعتیاد به چاقی برطرف کرد و فقط فقط موثر ترین راه روش لاغری با ذهن است
(شرح بر اساس محتوا، شرح رفتار بر اساس محتوا)
.
سلام
عنوان این فایل حس بدی رو در من ایجاد کرد ولی از اونجاییکه خودم رو متعهد به ادامه مسیر میدونم مطالب رو خوندم تعریف اعتیاد رو که خوندم دیدم چقدر به پرخوری و چاقی شبیه است و با توضیحات پایینتر متوجه شدم که بله کاملا درسته این واقعیت هست که من یک معتاد به مواد غذایی هستم (البته در حال ترک)به نظرم مهمترین قسمتش پذیرش این اعتیاد هست که وقتی بپذیریم دنبال راهکار هم میگردیم ،اعتیاد به چیزی که در همه جا در دسترس هست و همه با شادی و احترام بهت تعارف میکنن و از بچگی تشویشت کردن که به سمتش بری وموادش بسیار ارزانتر از سایر انواع اعتیاد هست و بدتر اینکه هیچ محدودیت و جرمی هم از طرف قانون براش تعیین نشده و به قول استاد به همین دلیله که اینقدر همه گیر و جهانی شده و روز به روز داره گسترش پیدا میکنه و حتی گریبان بچه ها رو هم گرفته🤨
از اونجاییکه اعتیاد در واقع یه موضوع ذهنی هست و در واقع وابستگی ذهنی و روانی به یه موضوع خاص (در اینجا مواد خوراکی)و فرد معتاد به علت حس خوب و لذت بخشی که از مصرف ماده اعتیاد اور بهش دست میده بیشتر و بیشتر به عمق اعتیاد فرو میره در ذهن ما معتادان به چاقی هم فرمول لذت =خوردن که یه فرمول بسیار قوی هست شکل گرفته و ما همه کارهای لذت بخش رو با خوردن انجام میدیم و در واقع لذت اونکار رو با خوردن تکمیل میکنیم
در مورد خود من به این صورت بود که همیشه موقع دیدن فیلم یا سریال مورد علاقه ام کلی هله هوله با خودم میاوردم پای تلویزیون ،موقع سفر کلی خوراکی از خونه برمیداشتم و کلی هم هله هوله از اولین سوپری مسیر میخریدم و به خودم افتخار میکردم که جدیدترین و تازه ترین خوراکیها رو انتخاب میکردم برای همین این مسئولیت همیشه به من واگذار میشد ومن در اینکار متخصص بودم😁 اسم مهمانی و عروسی و دور همی که میاومد که دیگه شیرینیها و پفک و چیپس و آجیل و بخور بخور رو توی ذهن من تداعی میکرد و اگه اون میزبان هم دفعه های قبل به خاطر احترام انواع و اقسام خوراکبهای خوشمزه رو هم برای شام یا ناهار و هم بعد از اونا اماده میکرد دیگه شوق و ذوق من چند برابر بود و لذت در ذهن من کامل،شیرینی خامه ای یکی مهمترین و اعتیاد اورترین خوراکی برای من بود که البته هنوزم هست کمتر شده ولی از بین نرفته و من همیشه دلم میخواست جعبه اش رو جلوی من بذارن و برن😅😅و من تا مرز خفگی بخورم بدون محدودیت حالا فکر کنین همسر من با وجودیکه خودش علاقه ای به خامه و شیرینی خامه ای نداره مرتب برای من جعبه جعبه میخرید و هنوزم میخره که عشقش رو نشون بده و همیشه میگه من برای شما میخرم شما بخورید و کیفش رو ببرید(خوردن=تشویق شدن)واقعا الان که فکر کردم و خودم رو کاویدم دیدم با وجودیکه یکساله دارم از اموزشها استفاده میکنم هنوز هم چقدر رفتار چاق کننده دارم 🤨🤨😶😶
توی رواندرمانی یه مبحث هست به اسم لوگوتراپی یا معنا درمانی و میگه که اگه ادمها معنای زندگی و زنده بودن رو پیدا کنن امید به زندگیهاشون بر میگرده و افکار خودکشی ،افسردگی و مرگ کمرنگ میشه در ذهنشون
به نظرم توی مسیر لاغری با ذهن همین روش داره کار میشه ووقتی استاد از مزایای زندگی در تناسب اندام ،احساس سبکی،حس خوب خلق کردن جسم متناسب،پوشیدن انواع لباسهای زیبا و شاد ،احساس خوب و رضایت از دیدن اندام خوومون در آینه،اعتماد به نفس بالا برای حضور در اجتماع ،ایجاد این خط فکری در خانواده و به تبع اون در نسل و ایجاد یک نسل متناسب همگی معنای ادامه زندگی برای ما است و استاد چقدر ماهرانه گاهی با اسون کردن راه ،گاهی با ایجاد انگیزه و گاهی هم با تلنگر این رو اموزش میدن ،ممنون و سپاسگزارم استاد از شما و همه همراهان این مسیر زیبا
بسیار عالی بود دوست عزیز لذت بردم👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
نیازهای بدن ما دو نوع است
↖️ نیازهای جسمی
↙️ نیازهای روحی
خوردن یکی از نیازهای جسمی بدن ما انسان هاست که ما باید به اندازه برطرف شدن این نیاز جسمی مون از مواد غذایی مصرف کنیم، متاسفانه ما افراد چاق و دچار اضافه وزن خیلی وقتها برای برطرف کردن نیازهای روحی مون هم مواد غذایی مصرف میکنیم اما
ما مصرف میکنیم چون استرس داریم
ما مصرف میکنیم چون عصبی هستیم
ما مصرف میکنیم چون ناراحت و غمگین هستیم
ما مصرف میکنیم چون خوشحال و شاد هستیم
ما مصرف میکنیم چون خاطره خوبی ازش داریم
ما مصرف میکنیم چون میزبان هستیم وگرنه مهمان موذب خواهد شد
ما مصرف میکنیم چون مهمان هستیم و میزبان ناراحت میشود
ما مصرف میکنیم چون میترسیم دیگران فکر کنند ما خسیس هستیم
ما مصرف میکنیم چون اسراف و گناه میشود
ما مصرف میکنیم چون یه نوع تفریح و خوشگذرانی هست
به صدها دلیل احساسی ما مواد غذایی بیشتر از حد نیاز بدمون مصرف میکنیم بر اساس نیاز جسمی بدن مون
و اینگونه هست که با تکرار آنها ما یک معتاد مواد غذایی خواهیم شد
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠
اگ بخواهیم ب تناسب اندام برسیم باید مشکل اعتیاد ب خوردن خودمون رو ترک کنیم😊
اعتیاد همیشه مربوط ب مواد یا داروهای اعتیاد آور نمیشود…بنظرمن اعتیاد ب غذاواقعا درمورد غذا نیست..
اعتیاد غذایی بیشتر ب این برمیگرده ک چ رفتاری در مورد غذا داریم
در مورد غذا چ فکری میکنیم…
علایم اعتیاد غذایی..میتونه جسمی یا روحی باشه..اشتیاق شدید ب غذا خوردن..صرف قسمت عمده ای وقت خودمون برای غذا..احساس خوشی حین خوردن غذا..تلاش برای کنار گذاشتن این عادت ک منجر ب شکست میشه..از دست دادن کنترل برای اینکه چ مدت چقدر بخوره و چ زمان
نیاز خوردن غذا برای غلبه ب احساس..
تنهایی و یواشکی غذا خوردن…
بعداز خوردنم ک هی ناراحتی ..هی اعصاب خوردی..هی احساس گناه..هی خجالت و هی خجالت.از دست دادن اعتماد بنفس..
واماااا……
حالا ک کسی نیست برای این وضع پرخوری و چاقی ما فکری کنه و قانونی وضع کنه
خودم چشه؟؟خودم قانون میزارم😊😎
اول:تا وقتیکه گرسنه ام نشده و ب من واکنش نداده غذا نخوردم..
دوم:قبل از خفکی و فشار ب شکم عقب بکشم..راضی باشم..
قانون سوم:هروز ک کار مفیدی کردم در برابر غذاها خودمو تشویق کنم
قانون چهارم:برای رفتار های خدای نکرده بدمم عناوینی طرح میکنم ک پوست پام بچسبه زمین…
ولی بااشتیاق و عمل بیشتر انجامش میدم…
قاونون پنجم:توجه کمتری ب مواد غذایی و تنوع روی بسته بندیآ داشته باشم…
قانون ششم:ب اندازه نیاز بدنم موادغذایی استفاده کنم
قانون هفتم:خودم تعیین کنم چی برام خوبه و سالم ومفید ک بخورم ن عوامل بیرونی .بسته بندی های خوش رنگ و لعاب…
بخودم احترام بزارم…برای نظر خودم ارزش قایل باشم …
ک هر چیزی رو وارد بدنم نکنم…و همیشه از خودم بپرسم .چی دوستداری بخوری ..آیا نیازت هست یا داری گول میخوری؟؟از منطقی بود بگم چشم…
چون خودمو عجیب میخام دوست داشته باشم…
سلام استاد و دوستان خوبم 🙋♀️💐چقدر این فایل عالی و بی نظیر بود من ک چند دقیقه ای سخت ب فکر فرو رفتم و ناراحت شدم😔مطالب دوستان خیلی عالی و خوب نوشته بودن👏واقعا آدم ب مواد غذایی و خوردن اعتیاد پیدا میکنه اگه پیشگیری و جلوگیری نکنیم یه آدم زشت و بدقیافه و بداندام میشیم افسردگی میاد سراغمون بداخلاق و بدبین میشیم اصلا حالت های بدی ب همراه خودش داره..چند روز پیش ب دوستم می گفتم بیا این دوره شروع کن خیلی دوره ی خوبیه برگشت ب من گفت خوردن برای من بهترین تفریح چی میگی 😔چرا واسه ما همه چی شده خوردن و لذت بردن از اون حالا هر کجا یا هر مراسمی ک باشیم
دوست عزیزم اگه تازگی به این خانواده پیوستند بهتون تبریک و خوش آمد میگم🌹🌹🌹👏👏
میخواستم نظرم رو نسبت به دو مورد اعلام کنم
اول اینکه بنظرم با هر شخصی نباید در مورد این دوره ها صحبت کرد، میزان درک هر شخصی از موضوعات مختلف، متفاوت هست
مثلا خودم وقتی به خواهرم که نزدیک ترینم هست گفتم،گفت اینا چیه،اینا همش چرت و پرت هست ما فقط باید رژیم بگیریم و نخوریم و ورزش کنیم… به همسرم نگفتم ولی وقتی یکبار شنید دارم فایل گوش میدم با حالت تمسخر گفت یعنی چی لاغری با ذهن؟! تو کمتر بخور
دیگه بعدش تصمیم گرفتم راجب لاغری با ذهن و این دوره با هیچکسی صحبت نکنم
به قول استاد گفتم با یجورایی توسط خداوند انتخاب و هدایت شدیم اینجا پس من خاص و تک و منحصر به فرد هستم و به خودم افتخار میکنم که جزو برگزیدگان خاص خداوند هستم
گفتم اینقدر توی این مسیر میمونم و ادامه میدم و آموزش میبینم و تکرار و تمرین میکنم تا به هدفم و وزن ایده آلم برسم
به قول استاد یا میمیرم یا لاغر میشم
اونوقت که وقتی لاغر شدم با این تفاوت با روش های قبل لاغر موندم، میتونم به همسرم،خواهرم و تمام افراد این روش،خودم و توانایی هام رو به اثبات برسم و مهر تاییدی براشون بزنم
اونوقت که میتونم تبلیغ کننده اش باشم
اونوقت هست که براحتی میتونم هدایتگر و نجات دهنده خیلی از افرادی که نیاز دارند باشم با معرفی این روش و سایت
و دوم اینکه درسته که همه چیز ما، تمام فکر و ذکر ما و کانون توجه ما نباید خوردن باشه و باید دیدمون رو نسبت به مواد غذایی و خوردن تغییر بدیم
ولی من هنوز هم یکی از لذت بخش ترین کارهای دنیا برام خوردن هست، وقتی به عمل معده فکر میکردم و حتی یه نوبت به پزشک مخصوصش مراجعه کردم که نهایتا همسرم مخالفت کرد، خودم با خودم درگیر و در جنگ بودم کمی و صد در صد مطمئن نبودم و تردید داشتم چون تحقیق که کردم بعضی ها میگفتن اوایل چیزی نمیتونیم بخوریم حتی آب وگرنه حالمون بد میشه، به این فکر میکردم که یکی از لذت بخش ترین چیزها برام خوردن هست من چجوری نخورم حتی آب هم نتونم راحت و بدون استرس و ترس بخورم و… و اینکه یه سری که انجام دادند بعد از چند سال بدون برگشته بودن خونه اولشون
اینا رو گفتم که بگم ما لذت خوردن رو بد معنی کرده بودیم
من هنوزم از خوردن لذت میبرم ولی الان سعی میکنم به آلارم گرسنگی و سیری توجه کنم و در حد و به مقدار نیاز بدنم بخورم و از همون مقدار نهایت لذت رو ببرم
و سعی میکنم زیاد به مقدار و حجم توجه نکنم و به نقطه سیری و نیاز بدنم توجه کنم، چرا که ممکنه من با یه بشقاب سیر بشم ولی همسر من با یه پیش دستی سیر بشه، و وقتی بهم میگه چقدر میخوری، چرا اینقدر میخوری، هموز سیر نشدی، بسه دیگه و… توجه نکنم و ناراحت نشم
چون اون متناسب و لاغره و فکر و فرمول های ذهنی اش هم متناسب و لاغره، در حد نیاز بدنش داره میخوره و عمل میکنه و سالهاست به این سبک عادت کرده، اما من تازه در این مسیر قرار گرفتم و دارم آموزش میبینم تا تغییرات اساسی ایجاد کنم و نباید انتظار داشته باشم یه شبه و یه همه تمام فرمول های ذهنی و رفتارها و عادت های غذایی ام تغییر کنه،
و مهم تر اینکه نیاز بدن هر شخصی فرق داره و اینو هیچکسی به غیر خودش نمیتونه بفهمه حتی متخصص تغذیه
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🧠💪🫀
همانطور که یک فرد معتاد از یک نخ یک نخ سیگار شروع به کشیدن سیگار میکنه و در ناراحتی و خوشحالی سیگار میکشه و از یک نخ به دو نخ و سه نخ به چهار نخ تبدیل به یک عادت خیلی بد در ان به وجود میاد که کل بدنش رو به مرور زمان مختل میکنه.و چاقی هم با خوردن گرم به گرم و قاشق قاشق و در لذت و شادی خوردن به هنگام تفریح خوردن وبه هنگام عصبانیت خوردن ذره ذره در وجود ما ریشه میکنه و از جسم ما بیرون میزنه به راستی که دولت ها و صنایع غذایی برای فروش اقتصادی بیشتر با تنوع در غذا ها و بزرگتر کردن حجم انها خوردن را درما به صورت یک عادت زشت و مخرب دراوردن و ما هر روز در اعتیاد مواد غذایی غرق میشویم و خودمون بهش چقدر بی توجه هستیم.
پس بیاییم اگه کسی قوانینی برای ما قرار نمیدهد ما خودمان را از دامن بزرگ اعتیاد چاقی نجات دهیم.
همین طور که افراد معتاد به خاطر اعتیاد گوشه گیر میشن و به خاطر نیاز به مصرف بیرون نمیرن افراد چاق هم به خاطر شکلی که پیدا میکنند و توان حرکتی که ندارند گوشه گیر میشن و اعتماد به نفس خود را از دست میدن و به بیرون نمیرن.پس چاقی و اعتیاد به هر ماده مخدری هر دو شباهت خیلی زیادی باهم دارند پس بیایم خودمون رو از دامن اعتیاد نجات دهیم.
قوانین من برای رهایی خودم از اعتیاد چاقی:
تا وقتی که احساس گرسنگی در من به شکل یک واکنش درنیامده غذا نخورم و وقتی هم خوردم قبل از رسیدن به فشار شکم و تهوع دست از غذا بکشم.
هر روز برای رفتار صحیحی که در مقابل غذاها دارم خودم را تشویق کنم و برای رفتار نادرستم عناوینی رو مطرح کنم تا دفعه بعد به طور بهتری عمل کنم.
از امروز توجه کمتری به مواد غذایی و تنوع مواد غذایی داشته باشم وبه اندازه مورد نیاز بدنم استفاده کنم.
من از امروز بگذارم که تعیین کننده مواد غذایی بدن من باشه نه عوامل بیرونی .
من از امروز خودم را دوست بدارم و هر وقت غذایی رو خاستم بخورم اول از خودم وبه احترام خودم بپرسم این غذا برای چی میخام استفاده کنم و اگه نیاز بدنم هست با لذت مصرف کنم اگر نیست اشغالهارو به بدن خودم اضافه نکنم.
از نخوردن های بی مورد لذت ببرم و خودم را تشویق و تحسین میکنم.
توجهم را به سمت افراد متناسب میدم و به خودم یاداور میشم که چقدر انها سبک و سالم هستند و چه لذتی از متناسب شدن میبرند.
لاغری را همانند چاقی یاد بگیرم و از لذت های اون بهره مند بشم.
من همیشه سعی میکنم روی متناسب شدن تمرکز و توجه کنم .
یکی از نکاتی که در جوامع وجود دارد قانو ن گذاری هست که هر جامعه ای از طرف قانونهایی که سران مملکت میزارن اداره میشه .
قانون مثل خطو ط لو کو موتیو هست که اگر از مسیر خارح بشن خطر ناکه .
قوانین دو دسسته هستن هم هدایت کننده و هم منع کننده هستن .
دولتها با وضع این قوانین جلوی بعضی از تخلفات و کارها رو میگیرین مثل حمل مواد مخدر و قاچاق و کارهای خلاف دیگه ….
ولی بعضی مواد خطرناک هستن که برای اونها قوانینی وضع نشده مثل استعمال دخانیات که هر چند این اواخر کمی قانونی در خصوص استفاده از این مواد گداشته شده اما آزاد هست .
مصرف سیگار در جامعه خیلی بیشتر از مواد مخدر هست چون مواد مخدر آزاد نیست و استفاده ی اون جرم محسوب میشه و مجازات داره اما سیگار آزاد هست و همه جا در دسترس هست
ولی کی تعیین میکنه که چی ازاد هست چی غیر ازاد هست؟؟؟
یعنی اگر سیگار به راحتی و ارزونی در دسترس هست همه باید مصرف کنن ؟؟یا اگر شیشه و هروهین ازاد بود باید همه زیاد استفاده میکردن و خیلیها به اونها اعتیاد داشته باشن یعنی کسی نباید تو فکر خودش باشه حتما باید کسی منعش کنه تا ما استفاده نکنیم ؟؟
چرا ما این همه افراد چاق داریم ؟؟
چرا ما فکر کردیم با وضع قوانین باید درست استفاده کنیم؟
چاقی هم اعتیاد هست اعتیاد به مواد عدایی اعتیادی که همه داخل تلویزیون و همه جا برای اون تبلیع میکنن و از سن کم شروع میشه و والدین فرزندان خودشون رو تشویق به استفاده میکنن .
این چاقی اعتیادی هست که هر بار اون رو ترک کردی دوباره به اون مبتلا شدی و خیلی راحت به هم تعارفش کردیم .
چاقی اعتیادی هست که خیلی آسون و راحت و بدون هیچ منعی هست .
لازم خودمون قوانینی برای این اعتیاد آسون وضع کنیم .
هم به خاطر خودمون هم فرزندانمون باید قوانینی وضع کنیم .
والدینی که برای سرگرم کردن فرزندانشون برای اونها تنقلات میخرن به اونها توجه کردیم؟؟؟ و به خودمون توجه کردیم که باعث تشدید اعتیاد در بقیه و خودمون میشیم .؟؟؟
به چه میزانی رفتار خطر افرین در مقابل خودمون و بقیه داشتیم ؟؟؟؟
چه اصراری داشتم برای مصرف مواد غدایی و اگر یه وعده کم میخوردم در وعده بعدی جبران میکردم و دوست نداشتم کسی در خوردن با من شریک بشه و همیشه با خانوادم دعوا میکردم که به من مواد غدایی بیشتری بدن و همیشه من این رفتارهای اشتباه رو تکرار میکنیم و ما معتاد شدیم و این اعتیاد رو به فرزندانمون هم یاد دادیم
سر و صدای فرزندانمون رو با مواد غذایی ساکت نکنیم .
و همیشه به افراد برای خوردن مواد غدایی پاسخ مثبت ندیم .
و به تعارفهای بقیه در مقابل خوردن نه بگیم .
به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باید باشیم
اولین دلیل اینکه اینهمه ادم چاق هست چون چاقی خودشون رو پذیرفتن و براشون زشت نیست .
دوم در دسترس بودن این همه موا عدایی در رنگها و شکلهای مختلف و طعم های مختلف که کار رو دشوار میکنه.
ارتباط دادن مواد عذایی با موضوعات مختلف هست که مصرف میکنیم برای مثال مثلا مصرف میکنیم برای کنترل خشم . مصرف میکنیم برای لدت بردن .مصرف میکنیم برای قویتر شدن . مصرف میکنیم برای …. و بینهایت مورد مصرف داره .
خیلی باید نگاهم به مواد غدایی و مصرف اون تغییر کنه .
اگر فکر میکیرید چاقین به هر علتی باید بدونیید خودتون مسول چاقی گرم به گرم خودتون هستید . و هر علت رو رها کنی و تصمیم بگیر از این اعتیاد خلاص بشی
تنها راهی که میتونی موفق بشی و این اعتیاد رو ترک کرد استفاده از این دورها هست .
و اصلا فکر نکن طبیعیه که چاق بشی و تا ابد چاق بمونی .و باید تغییر کنی و اقدام کنی و نتیجه ی عالی بگیری .
منم قوانین رو میزارم برای خلاص شدن از این اعتیاد خانمان سوز :
۱:هیچ وقت مواد غذایی رو به کسی تعارف نکنم .
۲:و هیچ وقت به تعارف و اصرار بقیه برای خوردن خودم جواب مثبت ندم .
۳:هیچ وقت فرزندانم رو با مواد عذایی مختلف سرگرم نکنم .
۴:هیچ وقت خوردن رو به هیچ موضوع دیگه ارتباط ندیم فقط اون رو برای تامین نیاز جسممون بدونیم.
۵:هیچ وقت تسلیم تنوع مواد غذایی نشیم و تحریک به خوردن نشیم .
۶:هیچ وقت چاقی خودمون رو نپذیریم و طبیعی ندونیم
۷:هیچ وقت این اعتیاد رو محترمانه به هم داخل جمع ها و دورهمی ها و … ترویج ندیم
۸:هیچ وقت خودمون رو وابسته به هیچ مواد غذایی و هیچ چیز دیگه نکنیم
۹:هیچ وقت مواد غذایی اصافه بر نیاز بدنم استفاده نکنیم حتی یه قاشق چون ضرر داره
۱۰ :هیچ وقت از هیچ عذایی برای بقیه تعریف و تمجید نکنم و خاطره نگم که بقیه هم تحریک به خوردن نشن
۱۱:هیچ وقت فرزندانم رو برای بزرگ شدن و قوی شدن تشویق به خوردن نکنم
۱۲:هیچ وقت به شوهرم و فرزندانم برای خوردن چند لقمه ی آخر عدا اصرار نکنم
۱۳ :هیچ وقت بهانه برای خوردنم نداشته باشم
۱۴ :هیچ وقت …..
وقت شما بخیر عزیزان
من اتفاقا امروز که پیاده روی می کردیم یه خانم مسن و دیدم که خیلی متناسب بود به همسرم گفتم من می خوام وقتی هم پیر شدم یه پیر متناسب خوش تیپ باشم چرا که نه خیلی کیف می کنم وقتی خانهای مسن متناسب و می بینم
به قول شما چاقی هم یه اعتیاد هستش که آدم به خودش ضرر می رسونه و خانوادش هم یاد می گیرن
همه چی در دسترس هست همش تعارف می کنن به آدم ولی من خیلی وقته دیگه این تعارف بازی ها و نمی کنم
باید خودمون برای خانواده قانون بزاریم
مثلا غذا خوردن برای تفریح نیست. ایرانی ها همیشه می گن دور همی بیشتر می چسبه مثلا ابگوشت و باید دور همی خورد فلان چیز و….
با خانواده وقت گذروندن فقط خوردن نیست می تونه آدم بره پیاده روی و بازی بکنه یه سرگرمی
حوصلم سر رفته مثلا می تونه اهنگ گوش بده برقصه بره به گل و گلدونا برسه
خیلی قوانین دیگه باید بزاریم برای خودمون
ایرانی ها نه وقتی مهمون هست باید چند جور غذا باشه حالا که خدا رو شکر از مهمونی رفتن و مهمونی بازی راحت شدیم
امروز جاتون خالی من عدس پلو درست کرده بودم ناهار نمی دونم چرا انقدر زیاد شده بود عدس پلو با کشمش بعد همسرم دوست داره باهاش مرغ یا یه چیزی بخوره ولی من معمولا خالی می خورم بهش گفتم حالا امروز با نیمرو بخور دیدم سوسیس هم ریخت و با نیمرو سوسیس تخم مرغ درست کرد تا حالا عدس پلو با سوسی تخم مرغ نخورده بودم همیشه من با ماست و شکر می خوردم ولی امروز منم با سوسیس و تخم مرغ خوردم بد هم نبود
خلاصه یه ظرف هم بردم برای همسایمون خارجین البته
درسته دوست عزیز با حرف هاتون کاملا موافقم🌹🌹🌹👏👏👌👌👌👌
قبلا همیشه میگم چجوریه که خارجی ها اکثرا لاغر و متناسب هستن؟🤔
چجوریه که با اینقدر حجم کم نون و غذا سیر میشن؟!🤔
چجوریه که مهمان دارند اینقدر ساده و یک نوع غذا فراهم میکنن اما اکثر ما ایرانی ها سفرهای رنگین و چند نمونه غذا تدارک میبینیم؟!🤔
چجوریه که ما یه فریزر جدا پر از مواد غذایی و انواع خوراکی داخلش انبار و ذخیره میکنیم اما اونا به این شکل ما عمل نمیکنن؟!🙄
چجوریه که وقتی ما میخوایم خرید کنیم انگار که فردا قراره قحطی بیاد کلی خوراکی از هر مدل برمیداریم اما سبک و شیوه خرید کردن اونا با ما کاملا متفاوته؟!🤔
چجوریه که وقتی ما میخواییم میوه بخریم چند مدل میوه انواع از هر کدوم چند کیلو برمیداریم ولی اونا اکثرا ۱_۲ مدل میوه و دونه ای انتخاب میکنن؟!🤔
اینقدر تفاوت برای چیه؟!…
تفاوت در ذهن ماست
ذهن فرد متناسب با ذهن فرد چاق
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠
با سلام
مدت ها پیش فکر میکردم که چرا افراد معتاد میشن وچطور حاضرن پولشونو خرج مواد مخدر ومحرک کنن چطور میشه یک نفر مثلا یک پول هنگفتی رو بده ومثلا مشروب بخره ویا مواد بخره یا حتی پول هنگفتم نده مثلا پولشو دور بریزه ویک بسته هر روز سیگار بخره ودود کنه بره هوا چطور یک چیز به این بدی بدمزگی ومضری وآشغالی چطور مردم حاضرن اینهمه پول خرجش کنن امروز فهمیدم که منم معتادم وقتی به رفتار گذشته خودم نگاه میکنم به خوبی متوجه میشم که چقدر پول خرج خرید شیرینی وشکلات میکردم چقدر پول خرج فست فود وچیپس وپفک میکردم چطور هر رستوران ومغازه هله هوله فروشی رو با پولام خالی میکردم وچقدر فکرم همش درگیر خوردن بود که فلان جا بهترین بستنی داره یا غذا یا شیرینی یا شکلات یا اسنک یا میوه های خاص وعجیب یا یا یا چه پولایی رو خرج میکردم تا بخورم بخورم وبخورم وچقدر پول دور ریختم مثل قحطی زده ها همه جا شکلات وشیرینی قایم میکردم حتی یادمه یک یخچال مخصوص خودم خریدم که بازم بتونم خوراکی های بیشتری انبار کنم یادمه برای خودم خرج نمیکردم به جای اینکه به زیبایی خودم برسم به مهارت های خودم برسم به وسایل کهنه اتاقمو عوض کنم همش در فکر خوردن بودم چون همیشه فکر میکردم باید پول زیادی جمع کنم تا مثلا فلان وسیله رو بخرم ولی خیلی راحت با ده بیست تومن یا نهایت ۱۰۰ تومن میتونم خوشحال کنم خودمو ومواد ارزونی در دست رسم بود یادمه یک سال اول دانشگاه تصمیم گرفتم لاغر شم وهیچ پولی بابت ماشین وخوراکی وغذا بیرون ندادم در آخر سال ۲۰ کیلو حدودا کم کرده بودم به علاوه اینکه یک ملیون تومن هم جمع کرده بودم خیلی خوشحال بودم برای خودم یک کفش عالی ورزشی خریدم وحتی یک آینه زیبا سفارشی هم برای اتاقم خریدم با چوب منبت کاری شده درجه یک ولی چون این پاداش ها برام کم بودن دوباره رو آوردم به اعتیاد مواد خوراکی کم کم زیاد وزیاد وزیاد تر شد و رسید به فاجعه چاقی حالا متوجه میشم که در اصل چاقی وپرخوری بدترین نوع اعتیاد چون خیلی ارزون وهمیشه در دسترس شما حتی با نان خالی هم چاق میشین اگه هی بخورید وهی بخورید تا مرز خفگی من میخوام برای خودم قانون بگذارم
۱ قانون میگذارم که هیچ وقت برای لذت وتفریح از مواد روان گردان ومخدر خوراکی استفاده نکنم
۲ قانون میگذارم در بساط مواد مخدر وروانگردان خانواده ودوستانم باهاشون نشینم واگه کنارشون بودم به هیچ وجه از مواد مخدرغذایی برای همراهیشون استفاده نکنم وخودمو نابود نکنم
۳ قانون میگذارم برای تنش هام ورفع اعصاب خوردیام از مواد روانگردان ومخدر خوراکی وغذایی در خانه وبیرون خانه استفاده نکنم
۴ قانون میگذارم هیچ وقت برای دیدن تلویزیون از مواد مخدر وروانگردان خوراکی وغذایی استفاده نکنم
۵ قانون میگذارم اگه خسته بودم براز رفع خستگیم از مواد مخدر وروانگردان وبسیار وحشتناک خوراکی وغذایی استفاده نکنم
۶ قانون میگذارم وقتی مهمانی یا عروسی رفتم یا مهمان داشتم از مواد روانگردان ومخدر بسیار خطرناک خوراکی وغذایی استفاده نکنم
۷ قانون میگذارم کمتر به مواد غذایی توجه کنم تا فقط به اندازه رفع نیاز جسمی خودم بخورم ومثل دارو به مواد غذایی نگاه کنم درست مثل هوا که در استفادش زیاده روی نمیکنم که اگه زیاده روی کنم حتما اونم باعث اختلال روانی من میشه وباعث سردرد وسرگیجه ودرنهایتم مرگ من میشه
۸ قانون میگذارم بین مواد غذایی فرقی نگذارم وهمشونو به یک اندازه مضر بدونم وبترسم از هر لقمه قاشق اضافه از هر چیزی حالا میخواد کاهو باشه میخواد کره بادام زمینی از هر دوتاش وحشت داشته باشم
من تا حالا با این دید به چاقی نگاه نکرده بودم که چاقی یه نوع اعتیاد به مواد غذایی هست و از وقتی که با این فایل اشنا شدم این دید رو به چاقی پیدا کردم
به قول من میتوانم عزیز منم از این به بعد هر وقت خو استم در خوردن زیاده روی کنم در حالی که سیر هستم به اون عدا به شکل مواد اعتیاد اور نگاه میکنم که میخواد من رو معتاد کنه و جسمم رو نابود کنه و با این نگاه دیگه زیاده روی نمیکنم
و چقدر با اصرار کردن به بقیه که بخورن و در مقابل اصرار بقیه
خوردن کار زشتی هست که به صورت خیلی دوستانه و محترمانه داریم بهم این اعتیاد رو تعارف میکنیم و خودمون خبر نداریم یا به فرزندانمون با اصرار به خوردن اونها رو هم در دام چاقی گرفتار میکنیم
و انگار برای هیچ ملت و دولتی این اعتیاد به مواد غذایی جرم محسوب نمیشه ولی از این به بعد من هم برای خودم قوانینی میزارم که زیاد خوردن و وابسته به خوردن بودن رو جرم بدونم
من میخوام از این امانت الهی به بهترین نحو نگهداری کنم و چقدر من تا به حال با دیدن انسانهای معتاد به فکر میرفتم که چرا اینطوری میکنن چرا خودشون رو وابسته میکنن و در نهایت این همه زجر و بدبختی و مریضی میکشن ولی با لذت دنبال مواد میرن و همیشه کلی سوال در ذهنم بوده از معتادها ولی با این فایل کلی جواب گرفتم چون دقیقا حال یه ادم چاق و یه آدم معتاد یکی هست فقط نوع وابستگیشون فرق داره معتاد به مواد خاصی و چاق به خوراکیها
وچقدر درک میکنم در همه حال خوردن رو انتخاب میکردیم
تفریح =خوردن
دورهمی =خوردن
مسافرت =خوردن
مهمانی =خوردن
جشن تولد=خوردن
شاد بودن =خوردن
خوش گدشتن =خوردن
هیجانی بشم =خوردن
بارداری =خوردن
کلی بهانه داشتم برای خوردن و همیشه میگفتم چرا معتاد این همه پول رو هدر میده برای خریدن مواد و هی معتادتر میشه و به جایی هم نمیرسه عین چاقها
من نمیخواهم خوردن رو یه لدت ببینم اصلا لدت رو به ما یاد ندادن کلی کار لدت بخش دیگه هست که ما از اونها استفاده نمیکنیم مثلا
لذت =بیرون رفتن
لذت =تلفنی با شخص دلخواه حرف زدن
لذت =پیاده روی کردن
لذت =کتاب دلخواه رو خواندن
لذت =مستند یا فیلمی که بار اموزش داشته باشه و مثبت باشه
لدت =گوش دادن اهنگ مثبتی
لدت = ورزش کردن یا رقصیدن
لدت =در کنار عزیز انت دور هم بودن (فرزندان و همسر)
لدت =فایل گوش دادن
لذت =به داده هات توجه کردن و حالت رو خوب کردن
لذت =در پارک یا بوستانی بودن
لذت = نگهداری از گلها و باعچه ای که داری
لذت =دیدن مادر و خواهر و تمام اطرافیانت
لدت =به آسمان زیبا نگاه کردن (خیلی دوست دارم )
فایل “چاقی ، اعتیاد اسان است ، مراقب باشید. ” :
من فکر میکنم که این یکی از بهترین فایلهای دوره تكرار بود که تا حالا باهاش برخورد کرده ام. مطالب عالی و جذاب بود. این فایل بی نظير بود. 🤗🤗🤗
چاقی تقریبا مثل اعتیاد است چونکه چاقی هم مثل اعتیاد اگر بتوان توقفش کرد بعد از مدتی دوباره برمیگردد واین مثل کسانی است که تا رژیم میگیرند لاغر میشوند و تا رژیم را کنار میگذارند دوباره چاق میشوند.
ریشه همه این تکرار خوردنهای پی در پی، از مغز نشات میگیرد. به این دلیل که هر بار دستور از مغز صادر میشود ، فرد به خوردن غذا رو میاورد. این اعتیاد به خوردن باعث ميشود ما غذا بخوریم، در حالیکه گرسنه نبوده ایم.هدف ما در چنین مواقعی فقط لذت بردن بوده است.
برای اینکه معتاد به خوردن نباشيم بایست مرتب رفتارها ی خودمان را زیر نظر بگیریم، بایست خودمان را ارزیابی کنيم. ما باید این اعتیاد به غذا را ریشه کن کنیم. پس ما باید تصميم بگیریم و این اعتیاد به خوردن مواد مخدر چافی را ترک کنيم. باید براي خودمان قانون وضع کنیم.ما باید یاد بگیریم برده احساسات غیر واقعی مان ،مثل بیشتر خوردن نباشيم.
من خودم مسول چاقی خودم هستم وقتی که بیخیال همه چی شدم ودست از خودم کشیدم به مواد غذایی وابسته ومعتاد شدم جالبه که وقتی متعاد میشوی میدانی این اعتیاد چقدر برایت ضرر داره ولی باز به سمتش میروی وضررش را به جون میخری انگار میخواهی تمام عقده ها وعصبانیت ونگرانی هاتو با اعتیاد خفه کنی در صورتیکه این خودت هستی که در آخر خفه میشوی بله این اعتیاد به خوردن با بهانه هایی مثل خشم نگرانی اضطراب بی حوصلگی عصبانیت ویا حتی تفریح وخوشگذارانی بوجود میاید اگر عاقل نباشیم در اثر این اعتیاد از بین میرویم خدا را هزاران مرتبه شکر که به این سایت هدایت شدیم واستاد روشن با روشن بینی خودش چراغ راهنما را برایمان روشن کرد
قوانینی که در دوره یاد گرفتیم را باید به مرحله عمل برسانیم تا از شر این اعتیاد خانمانسوز رها شویم
پرخوری در هر صورت وهر شرایط و هر مکان ممنوع
تنوع در غذا ها ایجاد کردند ممنوع
تعارف واصرار به خوردن ممنوع
خوردن غذا بیش از حد نیاز ممنوع
به غذا به شکل تفریح وخوشگذرانی نگاه کردن ممنوع
تعریف از طعم ومزه ورنگ غذا ممنوع
به چاقی توجه کردن ممنوع
پیج های آشپزی را دنبال کردن ممنوع
رستوران گردی برای خوردن غذا های متنوع ممنوع
در باره چاقی صحبت کردن ممنوع
ته مانده غدای کسی را خوردن ممنوع
میوه وسبزیجات بیش از حد نیاز خوردن ممنوع
تنقلات و ریزه خورای ممنوع
پرخوری عصبی ممنوع
تند غذا خوردن ممنوع
اجرای این قوانین مارا ملزم به درست مصرف کردن مواد غدایی میکند ودیگر وابسته و معتاد به مواد غذایی نمیشویم
باسلام و احترام خدمت دوستان شگفت انگیزم و سلام ویژه می کنم خدمت استاد شگفتی سازم آقای عطا روشن.
در مورد تکرار روز ۲۳ خواستم بگویم که انجام کاری که در جامعه خطر جانی و مال داشته باشد افراد مسئول و قانون گذار باید برای آن قوانینی ترتیب بدهند تا افراد کمتر یا اصلا به آن روی نیاورند قوانینی که هر فرد را مجاب کند که تخلف از قوانین پیامد بدی را به دنبال دارد .
در مورد چاقی و خوردن بیش از نیاز بدن و کلا مصرف مواد غذایی به صورت اعتیاد آور، باید ما که خودمان فرمانروا و مسئول بدنمان هستیم قوانینی را وضع کنیم تا بدنمان را به سمت تعالی پیش ببریم و آن را از انواع بیماریها و تخریب کردن بعضی از قسمتها دور کنیم قوانینی چون:
۱ خوردن هنگام نیاز بدن.
۲تعارف به خوردن کاملا ممنوع چون در اینجا هم به خودمان و دیگران ضرر وارد می کنیم.
۳ دنبال کردن برنامه های آشپزی ممنوع.
۴ توجه به نیاز بدن در هنگام خوردن.
۵ تشویق کردن در هنگامی که به تعهد خود پایبند بودیم.
۶ صحبت کردن در مورد چاقی ممنوع.
۷ هیچ کس و هیچ چیز را مقصر ندانیم و فقط خود را مقصر چاقی خود بدانیم چراکه در آن صورت مسئول کارمان را می پذیریم.
۸ ارتباط داشتن با سایت تناسب فکری جهت رسیدن به بدنی سالم
۹ پرخوری ممنوع.
۱۰ هنگام تماشای تلویزیون خورون ممنوع چون ذهن بجای تمرکز به غذا شما را با برنامه تلویزیون مشغول می کند تا متوجه میزان غذای مصرفی نشوید.
۱۱ بی توجهی به پیام های خانم منفی باف ما نمی خواهیم با او مقابله کنیم ما فقط بی توجهی می کنیم او تا پایان عمر با ماست چه بخواهیم و چه نخواهیم.
۱۲ توجه به ندای فرشته درونی .
۱۳ ایام تعطیل بجای لدت بردن از خوردن با دخترم بازی می کنم.
۱۴ توجه به نقاط قوت خود در مسیر متناسب بودن.
من باید تکرار کنم باید عمل کنم چون اگر فقط گوش کنم و عمل نکنم می شوم مثال گفته بزرگی که گفته برای رسیدن به هدف هیچ کاری نکنی ولی انتظار متفاوتی داشته باشی نشانه حماقت فرد است.
من عاقلم من به گفته و شنیدهای دوره متناسب شدن عمل می کنم من تکرار و تکرار می کنم من توانمندم من متعهدم من سر شار از انرژیم من سرشار از احساس خوب هستم.
باسلام و احترام خدمت دوستان شگفت انگیزم و سلام ویژه می کنم خدمت استاد شگفتی سازم آقای عطا روشن.
در مورد تکرار روز ۲۳ خواستم بگویم که انجام کاری که در جامعه خطر جانی و مال داشته باشد افراد مسئول و قانون گذار باید برای آن قوانینی ترتیب بدهند تا افراد کمتر یا اصلا به آن روی نیاورند قوانینی که هر فرد را مجاب کند که تخلف از قوانین پیامد بدی را به دنبال دارد .
در مورد چاقی و خوردن بیش از نیاز بدن و کلا مصرف مواد غذایی به صورت اعتیاد آور، باید ما که خودمان فرمانروا و مسئول بدنمان هستیم قوانینی را وضع کنیم تا بدنمان را به سمت تعالی پیش ببریم و آن را از انواع بیماریها و تخریب کردن بعضی از قسمتها دور کنیم قوانینی چون:
۱ خوردن هنگام نیاز بدن.
۲تعارف به خوردن کاملا ممنوع چون در اینجا هم به خودمان و دیگران ضرر وارد می کنیم.
۳ دنبال کردن برنامه های آشپزی ممنوع.
۴ توجه به نیاز بدن در هنگام خوردن.
۵ تشویق کردن در هنگامی که به تعهد خود پایبند بودیم.
۶ صحبت کردن در مورد چاقی ممنوع.
۷ هیچ کس و هیچ چیز را مقصر ندانیم و فقط خود را مقصر چاقی خود بدانیم چراکه در آن صورت مسئولیت کارمان را می پذیریم.
۸ ارتباط داشتن با سایت تناسب فکری جهت رسیدن به بدنی سالم
۹ پرخوری ممنوع.
۱۰ هنگام تماشای تلویزیون خوردن ممنوع چون ذهن بجای تمرکز به غذا شما را با برنامه تلویزیون مشغول می کند تا متوجه میزان غذای مصرفی نشوید.
۱۱ بی توجهی به پیام های خانم منفی باف ما نمی خواهیم با او مقابله کنیم ما فقط بی توجهی می کنیم او تا پایان عمر با ماست چه بخواهیم و چه نخواهیم.
۱۲ توجه به ندای فرشته درونی .
۱۳ ایام تعطیل بجای لذت بردن از خوردن با دخترم بازی می کنم.
۱۴ توجه به نقاط قوت خود در مسیر متناسب بودن.
من باید تکرار کنم باید عمل کنم چون اگر فقط گوش کنم و عمل نکنم می شوم مثال گفته بزرگی که گفته برای رسیدن به هدف هیچ کاری نکنی ولی انتظار متفاوتی داشته باشی نشانه حماقت فرد است.
من عاقلم من به گفته و شنیدهای دوره متناسب شدن عمل می کنم من تکرار و تکرار می کنم من توانمندم من متعهدم من سر شار از انرژیم من سرشار از احساس خوب هستم.
به نام خدای مهربان
روز بیست وسه ی تکرار
قوانین من برای ترک اعتیاد به غذا
اضافه خوری وپرخوری ممنوع 🚫
تعارف غذا ممنوع🚫
خوردن هنگام خشم وعصبانیت ممنوع🚫
خوردن موقع بیکاری وبی حوصلگی ممنوع🚫
خوردن برای تفریح وسرگرمی ممنوع 🚫
پرخوری در گردش ودورهمی ومیهمانی وجشن ممنوع🚫
توجه وفکر کردن به خوردن و غذا ممنوع 🚫
خوردن موقع سیری ممنوع🚫
با عجله وتند غذا خوردن ممنوع🚫
نقشه کشیدن برای غذا خوردن ممنوع 🚫
تعریف کردن ازطعم ومزه ورنگ غذا ها🚫 ممنوع 🚫
تنبلی وکم تحرکی وخواب زیاد ممنوع 🚫
دعوا بر سر خوردن ممنوع 🚫
عشق به غذا ممنوع 🚫
غذاهای ناسالم ممنوع 🚫
ترس از غذا ممنوع🚫
احساسات بد ممنوع 🚫
دوست نداشتن خود ممنوع 🚫
کمبود اعتماد به نفس ممنوع🚫
حرف زدن در مورد چاقی خود ممنوع 🚫
ناشکری وناسپاسی ممنوع 🚫
تخریب ممنوع 🚫
بشقاب بزرگ ممنوع 🚫
تشویق واصراربه غذا خوردن کودکان ممنوع🚫
ترازو ممنوع🚫
سایز کردن ممنوع 🚫
چسبیدن به جسم ولاغری ممنوع 🚫
دیدن برنامه های آشپزی ممنوع🚫
ریزه خواری ممنوع 🚫
ناخنک زدن به غذا ممنوع 🚫
تنوع غذایی در هر وعده ممنوع🚫
عالی بود الهام جان من با اجازه شما از نوشته اتون اسکرین شات گرفتم که همیشه بتوانم به این قوانین نگاه کنم ویاد آوری برای من باشد که تخلف نکنم
سپاسگذارم دوست خوبم
بسیار عالی بود دوست عزیز🌹🌹🌹👏👏👏
ممکنه قوانین هر شخص با شخصی دیگه متفاوت باشه، اما مسئله مهم اینه که باید هر شخصی برای خودش یه سری قوانینی وضع کنه، یه سری حد و حدودهایی مشخص کنه که بتونه به هدفش برسه
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
سلام وقت بخیرسپاسگزارم ازبه اشتراک گذاشتن دیدگاهتونبسیار عالی و کاربردی هستند.
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم…
واقعا که من معتاد خوردن بودم.چرا ناراحت شیم وقتی حقیقته. من سر وقت بدون گرسنگی باید میخوردم.با تعارفات باید میخوردم. ناراحت میشدمکه اصلا حمله میکردم به یخچال.دقیقا حکم مواد مخدر رو داشت که آرومم میکرد.کاش قانونی بود تو جامعه که کسی که بیشتر از دوکیلو اضافه وزن داشت و زندانی میکردن.باید زور بالا سرمون باشه.خوب حالا که جامعه قانونی نذاشته بیا خودمون بذاریم.همانطور که تا الان توی اینمدت باهم بودن در مسیر لاغری گذاشتیم…
۱.دیگه فقط و فقط موقع گرسنگی غذا بخورم
البته اگه صبحانه ناهار شام رو با فاصله ۵ ساعت بخورم خود به خود گشنه میشم.من که اینجوری کردم.سعی کردم میانوعده که در ذهن من ریزه خوای تعریف شده رو هم کنار بذارم
۲.ریزه خواری نکنم اصلا
۳.پر خوری عصبی نکنم.خوب همش میگم افراد متناسب موقع استرس و ناراحتی چیکار میکنن منم مثل اونا رفتار میکنم.مثلا تلویزیون میگم.فایل شما روگوش میدم
۴. موقع غذا خوردن به پاسخ سیری توجه کنم و به اندازه بخورم
۵.توی تعارفات براحتی بگم سیرم و میل ندارم ..
6.من دیگه به پسر 3سالم وقتی میگه مرسی الهی شکر که یعنی مامان سیر شدم اصرار الکی نمیکنم که همین یه لقمه رو هم بخور. وای چه خوبن بچه ها.به محض سیر شدن حتی چند لقمه ته ظرف روول میکنه و تشکر میکنه و میره.این ذات اصلی ماست.بدون کد چاقی
7.اصلا راجع به چاقی با کسی حرف نمیزنم
8.اصلا سراغ برنامه ها و پیج های محرک نمیرم
9.وزن کشی که اصلا تعطیله
10.عادت بد غذایی رو اصلاحش میکنم. از چالش ن اینو نخوردم یه ماه میشه که من شیرینی نخوردم تا دیشب که یه دونه به میل خودم برذاشتم نه با حس بد و ولع….
12.مس،ولیت چاقی مو بپذیرم وبه تعهدم وفادار باشم
13.آموزش وتکرار اینمه منحق انتخاب و نه گفتن دارم.اینو به پسرمم آموزش میدم
14.من تا ابد در سایت شما و با شما میمونم.میخونم میبینم مینویسم عمل میکنم و استمرار دارم
ممنون از اینکه هستین….
سلام به همگی
بله قبول دارم بیشتر از هرزمان دیگه ای ، که من خودم باعث چاقی خودم شدم با ولعم به خوردن و این تصور که من اینجوریم آخه من غذا دوست دارم مثل بقیه نیستم کلی رژیم و ورزش بی فایده چون ذهن من همچنان ولع خوردن داشت یادم بار آخری که رژیم گرفتم دو هفته یه شیرینی خامه ای رو توی یخچال نگهداشتم تا بالاخره بعد از روز آخر رژیم خوردمش اما حالا به راحتی وقتی میل ندارم برام مهم نیست اگه نخورم گیرم نمیاد فقط ذهنم میگه نمی تونم بخورم سیرم و من سمتش نمیرم خداروشکر واقعا به خودم و به همه دوستان که توی این مسیرن تبریک میگم چون قدرتمندیم و به زودی هم نتیجه می گیریم .چقدر راحت اعتیاد خوردن رو بی چون چرا پذیرفته بودم توی مهمونیا فقط به غذا توی خستگیا توی ناراحتیا و دلتنگیا فقط به غذا فکر می کردم انگار هیچ تفریحی توی دنیا به غیر غذا نیست الان کسی جلوی روم کمی زیاد می خوره به خودم میگم چطور می تونه انقدر بخوره! فکر کردن به غذا الان آخرین مرحله ست برای من و می دونم که نتیجه می گیرم.
دوست عزیزم بابت تمام تغییرات خوب و مثبت تون ، و ترک یه سری عادات اشتباه تون بهتون تبریک میگم👏👏👏👏🌹🌹🌹
بنظر من نباید اصلا به حجم غذا خوردن خودمون یا حتی دیگران توجه کنیم و مثلا بگیم چرا فلانی اینقدر کم خورد و من اینقدر خوردم، یا فلانی چطور میتونه اینقدر بخوره و…
همسر من لاغر و متناسب هست، منم چاق و یه معتاد به غذا، این حرفها که چطور میتونی اینقدر بخوری؟ چقدر میخوری؟ هنوز سیر نشدی؟ بسه دیگه و… همیشه بهم میزده و منم گاهی خیلی ناراحت میشدم مخصوصا توی دوران بارداری هام و گاهی هم نه، هنوزم بهم این حرفها رو میزنه، ولی از وقتی توی این مسیر هستم دیگه از حرفهاش ناراحت نمیشم و کار خودم رو میکنم، گاهی پرخوری میکنم اما سعی میکنم تا واقعا گرسنه ام نشد چیزی نخورم و هر وقت که سیر شدم دست از خوردن بکشم و پرخوری نکنم
من قبلا هیچوقت نمیتونستم بگم میل ندارم، یا تعارف کسی رو رد کنم اما الان میتونم…
باید توجه مون رو از مقدار و حجم غذا،تنوع،مواد تشکیل دهنده و نوع مواد غذایی بر داریم و توجه اصلی مون باید ببریم روی دریافت سیگنال های گرسنگی و سیری باشه
هیچکسی به غیر از خودم حق نداره برای من مقدار و حجم غذا تعیین کنه حتی پزشک تغذیه
و منم حق ندارم برای بچه هام مقدار و حجم غذا تعیین کنم و اینو باید بگذاره بر عهده خودشون و جسم شون
هر کسی باید بر اساس نیاز بدنش غذا مصرف کنه
جسم من باید بطور اتوماتیک و خودکار این کارو خودش انجام بده مثل پلک زدن
من نباید با دخالت های بیجا این نظم و تنظیمات اصلی که خداوند انجام داده برهم بزنم
با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🧠💪🫀
چاقی یه نوع اعتیاد ارزان به مواد غذایی هست که اصلا هیچ جا منع نشده و براش قانونی در نظر نگرفتن و برعکس همه جا تبلیغ مواد غدایی رو میکنن که باعث ترغیب استفاده ی انسانهای چاق به اون مواد غدایی میشن و باعث گرفتاری انسانها در دام چاقی
ای کاش بچهامون رو از این اعتیاد نجات بدهیم من که فرزندانم بسیار متناسب هستن شکر خدا ولی میخواهم آگاهانه در کنار آنها باشم و بیشتر حمایتشون کنم چون خیلی وقتا شاکی شدم از کم خوری اونهاو خواستم به زور وادار به خوردنشون کنم ولی به هیچ وجه دیگه همچین فکری رو ندارم و اونها رو آزار نمیدم
و خیلی این دید جالب بود که تعارف کردن کسی به مواد غدایی باعث تلاش بیشتر برای اعتیاد ان شخص به مواد غذایی میشیم
و این کار توهین آمیز هست و اصلا نه به کسی تعارف مواد غذایی بکنیم نه منتظر اصرار دیگران برای خوردن خودمون باشیم که از مواد اعتیاد آور خوراکی استفاده کنیم
و من چندتا قانون میزارم برای خودم برای رهایی از این اعتیاد
۱:
من خودم رو مسول چاقی خودم میددونم و هیچ کس و هیچ شرایطی رو مسول چاقیم نمیدونم
۲:
من تنها راه لاغری جسمی رو از طریق دهن میدونم نه هیچ راه و روش دیگه
۳:
من تنها در زمان گرسنگی به مقدار نیازم میخورم و به محص سیری دست از عدا میکشم
۴:
و من توجهی به هیچ مواد غدایی نداشته باشم و فقط توجهم به نیاز جسم ام باشه
۵:
من غذا را وسیله ای برای تامین انرژی جسم ام میدانم نه برای هیچ چیز دیگه مثل حوصله سر رفتن یا سر درد یا لرزش و ضعف کردن یا معده درد
۶:
من به جایی پرخوری کردنهای الکی تفریح و شادی کنم
۷:
من در موقعی که پرخوری به حساب میاد بگم میل ندارم
۸:
من از طریق هیچ کانالی تحریک به خوردن نشم فقط از طریق دهنم بخورم
۹:
من در سال جاری کاهش وزن پیدا کنم و به وزن ایده الم از روش لاعری با دهن برسم
۱۰:
من لذت زود گذر پر خوری رو نمیخواهم
۱۱:
من لدت هیچ روزی از زندگیم رو با پر خوری خراب نمیکنم
۱۲:
من همیشه به دنبال برنامه های تناسبم از طریق دهنی
باشم
۱۳:
من ذهنم رو برای متناسب شدن آماده کنم و از چاقی به عنوان یه چیز زشت و زننده و تنفر آمیز یاد کنم
۱۴:
من با احساس خوب داشتن هر لحظه رو سپری کنم
۱۵:
من باید سلامتی متناسب شدن رو بر بیماری چاقی ترجیح بدهم
۱۶:
لذت با خانواده بودن دور میز غذا بودن نیست که با هم مواد خوراکی اعتیاد اور رو مصرف کنیم
۱۷ :
من باید نگاهم به مواد غذایی تغییر کنه و برای هیچ چیزی مثل سلامتی یا قوی بودن یا لدت بردن یا خاصیت داشتن یا پروتین داشتن یا کم کالری بودن یا …. نباید مواد غذایی مصرف کنم
سلام و درود , استاد گرامى & دوستان عزيز سرزمين لاغرى با ذهن😊
روز بيست و سوم تكرار , فايل , چاقی، اعتیاد آسان است، مراقب باشید .🤔
من فكر مى كنم چاقى يك خلاء روانى – ذهنى ست , و همينطور اعتياد هم , يك خلاء روانى – ذهنى ست . چرا من شاد نيستم⁉️چرا من با احساس خوب زندگى نمى كنم⁉️چرا من رفتارهاى غذايى مناسب ندارم⁉️چرا من از زندگيم لذت نمى برم ⁉️چرا و چرا و چرا ..⁉️من دريافتم كه نگرانى , ترس , اضطراب و ايجاد احساس بد در خودم و اينكه به ديگران ناآگاهانه اجازه دادم احساس بد به من بدن , و من نگران بشم , باعث مى شه كه با نگرانى غذا بخورم , و اين در چاقى من تاثير داشت .
من , كمپانى ها و صنايع مواد غذايى رو مسئول چاقى خودم نمى دونم‼️چون همانطور كه همه چى به سرعت مدرن شده , و پيشرفت كرده , صنايع مواد غذايى هم هر سال ايده هاى جديدى به بازار عرضه مى كنن . اما من حق انتخاب دارم .
چطور كه من خداروشكر وسپاس نوشيدنى الكلى و يا مواد مخدر مصرف نمى كنم , چون بدنم نياز روانى نداره , و من جذب اونا نمى شم , حتى ممكنه در جمعى هم باشم كه سيگار مصرف كنن اما تحت تاثير قرار نگيرم . من وقتى فروشگاه مواد غذايى مى رم انواع نوشيدنيها ى رنگارنگ وخوشرنگ و نوشابه ها رو در سايزهاى مختلف در قفسه هاى فروشگاه مى بينم , اما اونا انتخاب من نيستند و ميلى هم ندارم و اگر هم مصرف كنم شايد فصلى يه بار يا سالى يه بار باشه و يا نباشه .
پس صنايع غذايى مسئول و مقصر چاقى من نيستند , من بايد آگاه باشم و درست انتخاب كنم . من خودم مسئول انتخابها ى خودم هستم . همه چى , همه جا فراوونه , اما هر نفر از ما , همه چى دوست نداريم كه بخوريم , من مى رم فروشگاه و اونجا انواع شكلاتهاى متفاوت با هر طعمى براى همه وجود داره , اما من فقط يه نوع شكلات رو كه درصد كمترى شكر داره , انتخاب مى كنم , همه چى بستگى به انتخابها ى ما داره . وقتى من مى رم فروشگاه , ديگه سراغ قفسه هاى سيگار نمى رم حتى نگاه هم نمى كنم كه ببينم مثلا قيمتش چقدر هست⁉️و يا اينكه چه برندى هست ⁉️ چون نياز ندارم كه اونجا برم . فروشگاهى كه مى رم انواع كيك و شيرينى اونجا هست اما من ترجيح مى دم نخرم . اما اگه بخرم حتما زياد مى خورم چون طعم هاى شيرين رو خيلى دوست دارم .🙃 وقتى هم بخوام شيرينى بخورم ممكنه يه دونه وقتى كافى شاپ هستم بخورم .
چيزى كه خيلى اهميت داره , اينه كه مراقب احساس خوبم باشم , وقتى احساس خوب داريم , دوست داريم شادى كنيم , نه اينكه بخوريم و بخوريم .
بعد از شنيدن هر فايل بازم خوشحال و سپاسگزارم كه من در مسير لاغرى با ذهن هستم .
با تشكر فراوان , شاد و اميدوار باشيد💝💖
نام اعتیاد :چاقی
عوارض: خانمان سوز و بی حد و اندازه ایجاد اختلال در روح و روان / پایین اومدن حد زیادی از اعتماد به نفس/ از دست دادن امید به زندگی از دادن شادی و حس خوب و زیبایی از دست دادن زیبایی اندام و صورت محروم ماندن از انجام تعداد زیادی فعالیت حسرت پوشیدن لباس مورد علاقه /محدود بود موذب بودم /خود کم بینی /در بدن باعث بروز بسیاری از بیماری ها بالا رفتن کلسترول خون /سکته قلبی /دیابت و ……کلی عوارض وحشتناک دیگه
در این نوع اعتیاد فرد بیش از حد نیازش شروع میکنه به خوردن مواد غذایی خوردن غذا از طریق چشم خوردن غذا از طریق گوش از طریق حس بویایی از طریق حس چشایی از طریق حس لامسه …..
استفاده از مواد غذایی با دیدگاه لذت بردن نه زنده بودن !نه خوردن برای ادامه بقا !نه اندازه نیاز بدن نه به صورت نرمال و طبیعی بلکه خوردن بیش از اندازه و وارد کردن کلی آشغال به بدن و تبدیل شدن فرد به یک سطل آشغال متحرک !
تکرار رفتاری که در شان انسان نیست تکرار رفتاری که حتی حیوانات هم اینطور نیستند ، تکرار رفتاری که فقط باعث آسییب زدن به بدن خود فرد میشه ….
چرا این اعتیاد به وجود میاد؟
باور های غلط/گفته های غلط قبول کردن این گفته ها و تبدیل اون به باور /ایجاد فرمول های این اعتیاد چاقی در ذهن و الگو های چاقی در ذهن و در نهایت هم رفتار اشتباه و تکرار رفتار اشتباه در برابر مواد غذایی
در هیج جای جامعه برای این اعتیاد و بلای جان سوز هیچ قوانینی وضع نشده پس ما حالا به عنوان فردی که سال ها درگیرش بودیم میخوایم اقدام کنیم …میخوایم برای خودمون قانون وضع کنیم خط قرمز بزاریم ، یاداوری کنیم روی فرمول های ذهنی کار کنیم و تکرار کنیم و در نهایت برسیم به هدفمون که رهایی از این اعتیاد است ....و رسیدن به زیبایی ها ، حال خوب ، سلامت جسم و روان پوشیدن لباس های زیباو……
خب قوانینی که برای اصلاح رفتارمون باید از اکن استفاده کنیم:
۱_توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشی
۲_خوردن رو لذت و تفریح ندانستن و خوردن فقط برای رفع نیاز بدن …
۳_خوردن فقط در صورتی که احساس گرسنگی واقعی داشته باشیم و به حالت فیزیکی در ما دربیاد و گرسنگی رو احساس کنیم …
۴_بعد از احساس گرسنگی خوردن غذا تا جایی که احساس سیری و پیام ذهنی دریافت کنیم نه از طریق فشار های جسمی
با در نظر داشتن این نکته (مصرف بدن خیلی کمه)ما حتی با یدونه سیبم کل روز و میتونیم سپری کنیم …
۵_کنترل رفتار برابر تنوع طلبی هم در تهیه مواد غذایی و هم مواجه شدن (اندازه نیاز بخوریم و چیزی رو که از بقیه بیشتر دوس داریم و اندازه نیاز بخوریم و تهیه کنیم)
۶_ اصرار نکردن و نداشتن انتظار اصرار برای خوردن و کنترل خود در برابر اصرار شدن /تعارف نکردن (چون ما آدم فهمیده ای هستیم و میدونیم تعارف کردن یک نوع توهینه به شخص)
و کنترل خودمون دربرابر تعارف کردن به ما
۷_گرفتن تصمیمات همسو با لاغر شدن ،
۸_انجام دادن کارهای خودمون و واگذار نکردن به بقیه
۹_داشتن حس خوب و لذت از خوردن غذا اندازه نیاز بدن
۱۰_خوردن تنقلات دربعضی مواقع فقط اندازه میلمون
۱۱_قبل از انجام هر رفتار و یا فکر کردن و داشتن هر احساسی از خودمون بپرسیم من الان دارم به ترمیم کمک می کنم یا تخریب میکنم؟
۱۲_در مقابل مواجه شدن با غذای مورد علاقمون همون مقدار مورد نیاز بدن رو با لذت بیشتر خوردن نه اضافه کردن حجم غذا
۱۳_ کنترل خودمون در برابر تحریک شدن از طریق هر کانال
۱۴_رویای متناسب شدن داشتن و هروز گامی برای اون برداشتن
۱۵_(توجه به خواسته +داشتن حس خوب)
۱۶_تکرار و تکرار همراه استمرار و استیاق و ادامه دادن ابدی این مسیر زیبا و لذت بخش
۱۷_داشتن اعتماد به نفس و محافظت از جوانه ها و مقابله و ازبین بردن آفت ها و کرم ها
۱۸_داشتن حس خوب داشتن حس خوب داشتن حس خوب
و در اخر رسیدن به هدف چندین و چند سالمون به رویامون و رهایی از اعتیاد چاقی و رسیدن به تمام زیبایی ها ♡♡♡♡
چاقی اعتیاد آسان
تشبیه چاقی به اعتیاد باعث میشه وقتی میخوام پرخوری کنم اون مقدار اضافه برام مثل مواد مخدر جلوه کنه و همون عواقب اعتیاد به مواد توی ذهنم مرور بشه برای بشقاب دوم اقدام نکنم، هروقت سیر شدم دیگه ادامه ندم و خداروشکر کنم و از سر سفره بلند بشم.
همانطور که بدن خودش قوی ترین مخدرها رو تولید میکنه ولی باعث اعتیاد نمیشه چون بر اساس نیازش هست مواد غذایی هم اگر به اندازه ی نیاز مصرف بشن علاوه بر این که مشکلی ایجاد نمیشه بلکه باعث میشه بدن عملکرد طبیعی خودشو داشته باشه و سلامت باشه. اما اگر فردی خودش مواد مخدر مصرف کنه باعث ایجاد تداخل در کار بدن میشه و ضرر و زیان آور میشه و به بدن آسیب میزنه همونطور که اگر غذا بیشتر از نیاز خورده بشه باعث انباشت چربی و اشغال در نواحی مختلف بدن میشه و بیماری چاقی رو ایجاد میکنه. پس باید هدفم استفاده به اندازه ی نیازم باشه تا بدنم هم عملکرد طبیعی خودش رو داشته باشه و هم سرعت ترمیم انباشته های چربی رو از بدن من دور کنه.
من دیشب یک تصمیم گرفتم که از این به بعد سعی کنم بیشتر تمرکزم رو روی درونم بذارم و از ظاهر امور کمی فاصله بگیرم مثلا اگر چیزی دلم میخواد بخورم ولی سیرم بررسی کنم ببینم علت چیه. مثلا در مورد خودم، اگر بخوام کار جدیدی رو شروع کنم طبق عادت قبلش باید یه چیزی بخورم، یا وقتی همه ی کارهام تموم میشه و خیلی از نتیجه راضیم احساس گرسنگی میکنم که الان میدونم کاذبه.
همونطور که گفتین این اعتیاد باید برطرف بشه اول هم یه تصمیم قاطع لازم داره که بره و دیگه هیچوقت سمتش نریم و یک رها شده از دام این اعتیاد آسان ولی خطرناک باشیم.
و یک زندگی جدید و سالم و متناسب رو شروع کنیم و تجربه کنیم و لذت ببریم
سلام بر خداوند مهربان وعادل’
سلام براستاد گرامی و تمامی دوستان
روز ۲۳ تکرار
اعتیاد آسان’
وقتی خوب ب این فایل گوش دادم چقدر برام جالب بود وخیلی ب من یاد آوری کرد ک اعتیاد ب هر شیع یا رفتاری میتونه باشه هرگز خوردن و چاقی را ب چشم اعتیاد نگاه نکرده بودم الان ک دقت کردم دیدم من هم بارها مثل یک معتاد ک ناظرین تحت هیچ شرایطی اون مواد مصرفی اش را ازش بگیرند من هم ب هیچ عنوان دوست نداشتم ظرف غذا م را با کسی شریک بشم یا کم بشه
همیشه چشمم دنبال خوراکی بوده ‘ام گاه هیچ کسی من را از خوردن منع نکرد وقتی مدرسه میرفتم اگ خوراکی نبرده بودم مادرم ی کارگی میومد وبرامن خوراکی میاورد’یادمه زمان حاملگی اولم پدرم از یک طرف و مادرم از طرف دیگه بقدری خوراکی ب من میدادن ک دیگه نفس کشیدن برام سخت بود ‘دهمین رفتار ها باعث اعتیاد بیشتر من ب غذا شد’
الان ک متوجه تخریب کردن بدنم شدم تصمیم قاطع گرفته ک به حرف بدنم گوش بدهم وهر موقع گرسنه بود بهش غذا بدهم و هرگز سم وارد بدنم نکنم’
شاید اوایلش سخت باشه چون ۴۳ سال هست که اعتیاد ب مواد خوراکی دارم پس نمیتونه در عرض چند ماه ترکش کنم ‘تصمیم گرفتم هر موقع تونستم یکی از رفتارهای اشتباه خودم را کنار بگذارم برای خودم جایزه بگیرم ‘
امروز ی اتفاقی در زندگیم افتاد ک تصمیمم قاطع تر از قبل شد ک باید زندگی خوندم راتغییردهم. و تغییر میکنم ‘من میتوانم’من قدرتمند هستم.
سلام خدمت استادعزیزودوستان همراهم
همه کشورهاقانونهایی دارندکه بعضی بازدارنده که ماراازانجام بعضی کارهامنع میکنه وبازمیداره وبعضی هدایت کننده هستند که محدودیتهایی رابرای انجام کارهایی مثل واردات وصادرات قرارمیدهدولی برای چاقی که یک نوع اعتیاداست هیچ قانونی درهیچ کجای دنیاوجودنداردواعتیادی که خیلی خطرناک هست وهمه ازکودکی حتی باتشویق وجایزه به آن دچارمیشوندودرجمعهای به صورت خیلی صمیمی وباتدارکات به هم تعارف میکنندونوعی احترام گذاشتن تلقی میشه پس وقتی کسی برای این کارقانونی نگذاشته خودمون بایدقوانینی برای خودمون بگذاریم مثل اینکه تاوقتی واقعاگرسنه نشدیم چیزی نخوریم ووقتی چیزی میخواهیم بخوریم ازخودمون سوال کنیم که برای چی میخوایم بخوریم آیاواقعاگرسنه ایم ؟
تعارف کردن راکناربگذاریم وانتظارتعارف کردن هم نداشته باشیم که کسی بهمون تعارف کنه
اینقدربه مقداروتنوع موادغذایی فکرنکنیم
بچه هامون راتشویق به خوردن بیش ازحدنکنیم وبگذاریم روی حالت پیش فرض خودشون باقی بمونند
تدارکات وتشریفات راکم کنیم وخیلی ساده ازغذامون لذت ببریم
نگذاریم که بسته بندیهامقدارغذای مصرفی رابرای ماتعیین کنند وخودمون به اندازه نیازمون غذابخوریم
من قبلاخیلی برای بچه هام جایزه قرارمیدادم ولی خداراشکراین عادت درمن کمرنگتر شده به همسرم واطرافیان خیلی تعارف میکردم وخودم هم باهاشون همراهی میکردم وباتمرین وتکراراین رفتارهم کمترشده وگاهی اوقات که تعارف میکنم ویادم میفته حرفم راقطع میکنم وادامه نمیدم ممنونم ازفایل عالیتون
خیلی جالبه که ما ناخواسته بچه هامون رو به این اعتیاد تشویق می کنم این یه قاشق رو بخور قوی می شی این چیرا رو بخور بزرگ می شی قد می کشی ،خوشکل می شی بدون اینکه به عواقبش فکرکنیم چون خودمون بهشون اعتیاد داریم واونها رو هم مثل خودمون معتاد می کنیم ،من سعی می کنم که روی پسرم کا کنم که دور هم جمع شدن معنیش این نیست که حتما باید تخمه وآجیل و… خورد،حوصله ش سر بره نباید خودش رو باخوردن مشغول کنه من این رفتار رو توی 90درصد اطرافیانم دیدم ما اینجا سه ماه قرنطینه اجباری داشتیم وهمه مردم مجبور بودن توی خونه بمونن وباهرکسی تلفنی حرف می زدم می گفتش همش در حال آشپزی وپختن کیک وشیرینی برای پر کردن اوقات فراغتشون هستن وبعد از قرنطینه هر کسی رو میدیدم وزنش اضافه شده بود وفقط خودم بودم که باوجود بارداری پرخوری نمی کردم ووزنم هم زیاد نشده بود چون این قانون رو برای خودم وضع کرده بودم که در بارداری نباید اندازه دو نفر غذا بخورم ونباید بیش از اندازه وزن اضافه کنم که همین هم شد بعداز زایمان هم هیکلم خیلی بهم نخورده بود پس هر کس باشناختی که از خودش داره می تونه برای موقعیتهای مختلف برای روبرویی باپرخوری می تونه برای خودش قانون وضع کنه
___
شاید اگر همه ی ما به چاقی به عنوان یک اعتیاد نگاه میکردیم اینقدر راحت خودمون و خونواده هامون را در معرض این اعتیاد آسون و خطرناک قرار نمی دادیم. اعتیاد به پرخوری به نظر من زشت ترین نوع اعتیاد می تونه باشه که نتجه ش اضافه وزن و چاقی و خراب کردن جسم زیبایی هست که خدا به ما امانت داده.
چاقی علاوه براینکه یک نوع اعتیاده و اعتیاد خودش یک بیماریه، عامل خیلی بیماریهای
دیگه هم هست مثل آرتروز بیماریهای قلبی بیماریهای تنفسی دیابت زانو درد و کمر درد و ده ها بیماری دیگه و مهمتر از همه ی اینا افسردگی…
چاقی یکی از مهمترین دلایل افسردگیه، ولی متاسفانه افراد چاق یا از این موضوع اطلاعی ندارن یا اگر هم بهشون هشدار داده بشه نمی پذیرن و این اتفاق وحشتناکیه..
و بدتر از همه اینکه همدیگر را هم به این نوع اعتیاد دعوت و تشویق میکنیم و اینکار را باعث افتخار و مباهات خودمون می دونیم و فکر میکنیم با دعوت دیگران به پرخوری و اعتیاد به چاقی داریم در حق شون لطف و محبت میکنیم ولی حواسمون نیست که با اینکار داریم این بیماری خطرناک را گسترش میدیم…
اگر سودجویان و سرمایه داران با تولید انبوه و متنوع مواد غذایی ما را به اعتیاد به پرخوری و چاقی دعوت می کنند زیاد عجیب نیست اونها فقط به سود و درآمد بالای خودشون فکر می کنند ولی ما چرا تسلیم این اعتیاد وحشتناک میشیم؟ پس عقل را برای چی خدا به ما داده؟ برای اینکه ازش استفاده کنیم فکر کنیم و خوب و بد را تشخیص بدیم نه اینکه بایگانی ش کنیم و آکبند نگهش داریم و دائم مرتکب رفتارهای نادرست بشیم…
خدایا ازت ممنونم که مرا به این مسیر روشن هدایت کردی و امیدوارم از این به بعد با چشمانی باز زندگی کنم و بیشتر در مورد مسائل زندگی ام فکر و دقت و توجه کنم.
از استاد عزیز بخاطر آگاهی های عالی شون یک دنیا سپاسگزارم.
به امید موفقیت همه ی دوستان عزیز
با سلام
چه عبارت جالبی اعتیاد آسان در این سالهای چاقی همیشه از مواد غذایی به عنوان تفریح و سر گرمی ویا غلبه بر بی حوصلگی وخشم و عصبانیت ویا چیزهای دیگه استفاده کردیم .
هیچگاه گرسنگی رو تجربه نکردیم وهمواره با معده پر سر خوراکیها نشستم وتا جایی که میتونستم خوردم .🙈
ولی از این به بعد دوس دارم تا زمانی که احساس گرسنگی نکردم نخورم و قبل از اینکه سیر بشم از غذا دست بکشم. ولذت اندازه خوردن ونخوردن بی حد رو تجربه کنم.😊
از غذا ها نترسم واز همچی به اندازه وبا کیف بخورم نه اینکه سرم رو بندازم پایین و تا حد انفجار. 🤮
موقع خوردن با خوراکیها مثل ادمهای متناسب رفتار کنم واز هر نوع خوراکی نخورم😌.
به اطرافیان و بچه ها هی هی توصیه خوردن نکنم. 🤔وقتی کاری را انجام میدم از خودم بپرسم که این کارم در جهت تخریب یا ترمیم.🌹
روز بیست و سوم
سلام خدمت همه عزیزان و استاد عزیزم
خیلی رفتار گذشتم و از دوران ابتدایی مرور کردم تا دقیق بفهمم کی شروع کردم به اعتیاد مواد غذایی
من انقدر لاغر بودم و غذا کم میخوردم البته واسه خودم به اندازه بود از نظر خانوادم کم میخوردم وزنم کاملا متناسب سنم بود از چهارم ابتدایی غذام یکم بیشتر شد تا سوم راهنمایی ولی باز نمیشد بگم چاق بودم این اعتیاد کم کم داشت شکل میگرفت همینطور هر سال معتاد تر میشدم تا دوم دبیرستان که دیگه چاقتر از سنم بودم و تقریبا ده کیلو اضافه وزن داشتم و از اون سال من اعتیادم شروع شد و هر سال با وجود تلاش زیاد برای ترکش باز موفق نمیشدم و هر سال بیشتر میشد و من بیشتر دلم میخواست از مواد مختلف بیشتری مصرف کنم، اعتیادی که خودم میدونستم کارم غلطه و حس خوبی به چاقیم نداشتم ولی کسی منو سرزنش نمیکرد و این اعتیاد هر سال بیشتر میشد تا امسال که به این مسیر الهی هدایت شدم و تصمیم گرفتم خودم قوانینی برای خودم وضع کنم
1.تا زمانیکه گرسنه نشدم غذا نخورم و قبل از خوردن از خودم بپرسم دلیل خوردنم گرسنگی است یا هوس خوردن
2.غذا رو آروم و آهسته بخورم
3.به محض سیری احساسی دست از خوردن بردارم
4.همه غذاهارو به یه چشم ببینم و دسته بندی نکنم فلان غذا چاق کنندست فلان غذا نیست و از هر غذا اندازه نیازم بخورم
5.مهمانی و تولد جزیی از زندگی ماست و جدا از زندگی متناسب ما نیست پس رفتار درست در این مراسمات داشته باشم و فقط غذایی رو که بیشتر دوست دارم و بدنم به اندازه ای که لازم داره بهش بدم تا انرژی لازم و براش تامین کنم
6.عاشق بدنم باشم و مثل یه نوزاد باهاش رفتار کنم و مواظب باشم با غذای بیشتر ناراحت و اذیتش نکنم و میدونم اینجوری اونم به من زیبایی بیشتری میده
7.هر وقت کسی بهم تعارف کنه بیشتر بخورم فکر کنم داره به من مواد اعتیاد اور تعارف میکنه و نیت بدی داره و ردش کنم و خودم هم این کار و انجام ندم
8.غذا رو فقط با دهانم بخورم نه به چشم و بینی و گوش و قبل خوردن از خودم بپرسم غذا رو از طریق کدوم میخوام بخورم
همه این موارد باید باهم رعایت بشه و جزیی از زندگی من بشه و هر کدوم و که رعایت نکردم باید تنبیه برای خودم در نظر بگیرم مثل جریمه هایی که پلیس راهنمایی رانندگی در مقابل افراد متخلف انجام میده
از اونجایی که همه انسانها وقتی عاشق وسیله ای باشند دلشون نمیخواد تحت هیچ شرایطی از دستش بدن و یکی از علایق همه ادم ها پول و ثروت هست من از این علاقه خودم استفاده میکنم و این تنبیه رو برای خودم میزارم که از امروز هر وقت هر کدوم از این قوانین رو انجام ندادم مبلغ 50 هزار تومان جریمه پرداخت کنم و چون این پرداخت در جهت قوانین الهی نیست بنابر این حس خوبی بهم نمیده از این مدل پول خرج کردن پس سعی میکنم کاری نکنم اینجوری جریمه بشم
با آرزوی سلامتی و تناسب اندام ابدی برای همه دوستان
با سلام وعرض ادب به استاد راه سبز وروشن سلامتی وتناسب .🌺❤️
همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم وقانون خاصی آفریده شده واز طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و… نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند)و نوع دیگر آن باز دارنده (حد ومرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند)
مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان ،مانند: شیشه وماری جوانا وهروئین و…دلیل وضع این قوانین وکلا هر قانونی:
اولا :منفعت فردی آن (اعتیاد وعوارض دنبال آن)
ودر ثانی منافع جامعه وزندگی اجتماعی(فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر وبه این ترتیب تهدیدی برای مردم ومضر به حال جامعه محسوب میشود)
. عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها ونهایتا مجازات (نقدی حبس وجانی و…) را بدنبال دارد،
حال در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم ،پذیرفته شده در اجتماع است وتهدیدی از ناحیه دولت وحکومت برای انجامش وجود ندارد ، آری پرخوری اعتیاد واپیدمی همه گیر وخانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است ، راستی چگونه شد که چنین شد؟؟؟؟
۱- انسان هااز پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن( بر اساس نیاز وبه مقدار مورد نیاز) تحت تاثیر اموزشها ورفتارها وباورهای غلطشون فاصله گرفتند.
۲-تنوع مواد غذایی ونوع بسته بندی وتعیین میزان ومقدار بسته بندی فردی وتبلیغات توسط کارتل های تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن وتحریک ذائقه انسان
۳-فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی وحریصی هستیم که هر انچه ببینیم شکار میکنیم» وفرضا وقتی وارد هایپر میشویم هر انچه ببینیم میخریم ومیخوریم ومیخوریم ومیخوریم…
۴-خوردن زائد بر نیاز وپرخوری عمل قبیحی نیست ودر مهمانی ها ،پذیرایی با تنوع مواد غذایی ودر رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده اند.
۵-عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن وجایزه دادن به خوردن بیشتر وتشویق برای سلامتی وقویتر شدن کودکانمان وخلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و…
۶-سرگرم شدن وتفریح کردن با خوردن ،با وجود سیری وعدم حس ونیاز جسمی با رفتن به رستوران وگردش وسفر ورفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و..
۷-پناه آوردن به مواد غذایی (همانند یک معتاد) جهت فراموشی عصبانیت ، خشم، شکست، … وآرام گرفتن
۸- خلاصه تحت تاثیر حواس پنج گانه(دیدن وشنیدن وبوییدن ولمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن ، رفتن پی آن وخوردن وخوردن وخوردن….
۹-نبود هیچ مجازات وضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه ودولت ها.
حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی وقانونی وممنوعیتی وجود ندارد وپرخور معتاد ومجرمی آزاد وخطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک(دیابت فشار خون وقلبی وعروقی و…) قرار داده وبه خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش(شادی واحساس عالی) توجهی ننموده والهامات فرشته درونش را(تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته، بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:
۱-درصورت گرسنگی واقعی وبه اندازه نیاز جسمی ام بخورم وبه محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام وفرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده وبا آرامش بخورم واز غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺
۲-اصراری به زیاده خوردن خودم ودیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن واصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺
۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم وسعی کنم با یکنوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺
۴-برای لذت وسرگرمی وجهت فرار از فشار واسترس چیزی نخورم وبا چیز های زیبا وقشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک ویا رقصیدن وورزش ویا تماشای یک فیلم وویا حتی با یک هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم واحساسم را خوب کنم👏👏💃💃🌺👌🏻
۵- به علت خوردنم خارج از احساسم (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک وشیرینی) فکر کنم واز خودم بپرسم ، قبل از خوردن آن چیز که«چرا من میخوام اینو بخورم»بعد اگر گرسنه نبودم نخورمو واز نخوردنم لذت ببرم
۶-ویادم باشه که من در جاده تندرستی ولاغری ثبت نام کردم وعضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم ، پس:هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم درایستگاه اخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم ودست از خوردن بکشم وبدانم که من در زمره افراد متناسب هستم وخداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) ان چه هدفش از خلقتم است.🌺🌺👏👏👌🏻👌🏻💃💃💃💃💃💃
با سلام
استاد بسیار ممنونم که هرچی در مورد تناسب اندام به ذهنتون میرسه با ما به اشتراک میذارید این یه نعمت برای ماست تا با جدیدترین مسائل تناسب اندام ذهنمون درگیر بشه وبا این درگیری ذهنی به راه های درست تری برای رسیدن به تناسب اندام دست پیدا کنیم.
قبلا یه جایی خونده بودم که رژیم گرفتن از ترک اعتیاد سخت تره واین برام سوال بود که چرا این دوتا رو باهم مقایسه کرده بودند وبعداز اون خودم رو محق میدونستم که نمیتونم جلو خوردنم رو بگیرم ومیگفتم ببین دل کندن از مواد غذایی از ترک اعتیاد سخت تره غافل از اینکه طرز نگاه من به این مساله اشتباهه (ایجاد باور اشتباه) .
اینجا سوالهای ذهنم به جواب رسیدن که بله علت سختی اون در دسترس بودن فراوان مواد غذایی با تنوع شکل ورنگ و…. وهمینطورممنوع نبودن چاقی در جامعه ونبودن تنبیهی برای اون وهمین طور تشویق شدن توسط اطرافیان وجامعه وتلویزیون و… به خوردن بیشتر هست.
قبل ازاین دوره من خودم رو بدون اختیار ومظلوم میدونستم که حالا یا ارثی یا براثر زایمان ویا ….دچار چاقی شدم ومن نمیتونم اشتهای خودم رو کنترل کنم وهرچی رژیم میگیرم دوباره برمیگرده ودست من نیست اما اولین جمله ای که تومیثاق نامه یاد گرفتیم اینه که من مسئولیت چاقی خودم رو برعهده میگیرم یعنی ما مسئولیم که این هیکل رو داریم یا این طوری بدون کنترل میخوریم یعنی ما مسئول اعتیاد به خوردنمون هستیم ووقتی مسئولیتش رو به عهده گرفتیم باید مشکل رو برطرف کنیم وحالا وقتشه که یه سری قوانین وتنبیهات رو مشخص کنیم تا از این اعتیاد خودمون رو رها کنیم من برای خودم قانون گذاشتم که
۱-موقع سیری لب به هیچ چیز نزنم فرقی نمیکنه میوه وسبزی باشه یا تنقلات
۲-با تعارفات دیگران مجبور به خوردن نشم.رودربایستی ممنوع
۳-تنوع غذایی رو خوردن من تاثیر نذاره یه غذارو از سفره انتخاب کنم وباهمون سیر بشم تا اگه با این موقعیت در مراسمات ومهمانی ها روبرو شدم بتونم کار درست رو انجام بدم
۴-از ظرف کوچک برای خوردن هرماده ای استفاده کنم
۵-غذاها رو فقط با دید متناسب کننده وسلامتی بخش ببینم در واقع هدف از خلقت نعمت های خداهمینه
۶-درمورد چاقی ولاغری ورژیم واین طور مسائل با دیگران حرف نزنم چون من یه فرد متناسبم افراد متناسب که درمورد چاقی حرف نمیزنن
۷- به محض درک احساس سیری دست از خوردن بکشم حتی اگه یه قاشق از غذام مونده باشه
۸-قبل از هربار خوردن علت خوردنم رو بررسی کنم ودرصورت سیری باخوردن میوه وسبزیجات خودم رو در معرض خوردن بی دلیل قرار ندهم.
در صورت سرپیچی از هر کدام از این قوانین باید هزینه ۲۰۰۰ تومان درقلک بندازم که در آخر به عنوان صدقه کنار گذاشته بشه.
من از امروز این قوانین رو روی کاغذ نوشتم وبه دیوار اتاقم زدم وبا هر بار نقض قوانین جلوشون ضربدر میزنم ودر هفته های بعد باهم مقایسشون میکنم ببینم چقدر قانونمندتر شدم .
به نام خدا
سلام به همه ی دوستان عزیز حاضر در سایت 🌹🌸🌺
من از رفتارم خودم خیلی ناراحتم خیلی واقعا ما معتاد به مواد غذایی هستیم
طوری که ترک کردنش برامون سخته مانند افراد معتاد به مواد مخدر هستیم که نمیتونن ترکش کنند خوب شد استاد به دادمون رسید و گرنه در این عادت معتادی هلاک میشدیم و میرفتیم خدا رو شکر که خداوند فرشته ی نجاتی برامون فرستاده که بتونیم از طریق استاد فرشته ی درونمون رو حس کنیم و بهمون کمک کنه که بتونیم جلوی این رفتارهای زشت مون رو بگیریم
ما در هر زمان و مکان عادت داریم که بخوریم نمیدونم جرا ااینقدر میخوریم دلیلش هم خودم نمیدونستم من تا الان معنی گرسنگی و سیری رو نمیدونستم جه حوریه هستش یعنی از صبح که از خواب بلند میشدم باید دستم تو دهنم باشه تا نصف شب که میخواستم بخوابم ولی هیج وقت هم دلیلش هم نمی پرسیدم اصلا بهش فکر نمیکردم هم جرا اینجور رفتاری دارم الان که یادم میاد از گذشته ی خودم ناراحتم که جرا به بدن مقدس خودم ضربه زدم و باعث شذم این جسم رو بد هیکل و زشت کنم و از خودم متنفر باشم و همیشه احساسم بد باشه از خودم 😐😔
من به عنوان دولت به بدن خودم این قانون رو برای جسمم وضع میکنم ١-تا گرسنه نشدم غذا نخورم و موقع غذا خوردن به اندازه ی نیاز بدنم غذا بخورم
٢-به این جسم مقدس احترام بگذارم و گرنه مجازات سختی در پی خواهد داشت
٣-لباس های که از پوشیدن ان ها ترس دارم بپوشم
۴-موقع غذا درست کردن از ناخنک زدن خودداری کنم
۵-از هله و هوله خوردن و ناخنک زدن به هر جیزی جدا خودداری شود و گرنه عواقب بدی در بی خواهد داشت
۶-از ورزش کردن و پیاده روی کردی به عنوان سلامتی و شادابی استفاده کنیم
٧-از تنوع مواد غذایی کم کنیم تا ذهنمون به این روند ساده بودن عادت کنه و غذا رو به اندازه نیاز درست کنیم و هر بار اندازه اش نسبت به قبل کم بشه تا به مرور به کم خوردن عادت کنیم
٨-هنکام غذا خوردن از ظرف کوجیک برای ناهار و شام استفاده بشه تا با این روند از پرخوری جلوگیری شود
اینا تمام قوانینی هستند که خودم برای جسم خودم وضع کردم و با اعمال این قوانین جدید به بدن خودم که جایگاه مقدسی هستش احترام میگذارم و با رعایت این قانون ارزشمند اعتیادم رو کم میکنم و بدنم رو سالم و سلامت میکنم و بدنم رو از هر گونه الودکی خارج میکنم 👌🏻🙏🏻🌹🌺🌸
با سلام ، من اگه کسی بهم بگه معتادی خیلی بهم برمیخوره و خوشم نمیاد اما حالا میگم من تا قبل از این دوره معتاد به مواد غذایی بودم اعتیادی که علنی بود و از اینکه دیگران میدیدن خجالت نمیکشیدم چون ی اعتیاد همه گیر بود خیلی ام جذاب و محترمانه بود که در اثر تکرار عادتهای پرخوری و مصرف بیش از حد مواد غذایی که مورد نیاز بدن نبود به وجود اومده بود و نتیجه ش چاقی و آسیب به بدن بود چون هیچ قانونی برای کنترلش وضع نشده بود و آدم چاق مجرم نمیدونستن منم با چاقی کنار اومدم و میگفتم بیشتر آدما همینطورن ، حالا با وارد شدن به دوره ، ترک اعتیادو کم کم شروع کردم با یادگیری راه و روش به اندازه خوردن ضرر به جسمم نزنم و با اعمال قوانین جدید به بدنم احترام بزارم و ترک اعتیاد کنم تا متناسب و سلامت بشم مثلا تا وقتی گرسنه نباشم غذا نخورم ، هله هوله نخورم ، برای تفریح و لذت غذا نخورم ، بشقاب غذامو کوچیک کنم ، تو رودروایسی و تعارف چیزی نخورم ، ترس از غذا نداشته باشم ، تو خوردن میوه زیاده روی نکنم ، خودمو دوست داشته باشم ، با انگیزه و اشتیاق فایلها را گوش بدم
اینا کارهایی که منو به نتیجه میرسونه پس این راه همیشه ادامه میدم
سلام
خیلی ذهنم مشغول شد….خب تمامی افرادی که معتاد هستند حالا معتاد به موارد مختلف یک ویژگیهای مشترکی دارند
البته اینا برداشتهای شخصی منه
۱.همه قدرتی در مقابل اون ماده ندارند، بی اختیار به سمتش میرن
یکهو چشم باز میکردی و میدیدی کلی کیسه خرید خوراکی دستته و به محض رسیدن به خونه میخوردیش
۲.بعد مصرف حس بد و احساس گناه دارند و احساس گناه بدترین فرکانسی که به جهان هستی فرستاده میشه و بعد پرخوری همه تجربه اش کردیم
( خب مشخص شد که این عمل شیطانی وگرنه حس خوب میداد)
۳.بخاطر اینکه صبرشون رو از دست میدن آدمهای قابل اعتمادی نمیتونند باشند….قابل اتکا نیستند
عجله آدمو پرخاشگر میکنه….من تجربه اش رو داشتم
۴.بشدت خودشون را بی ارزش میدونند
( خب وقتی کار شیطان باشه نتیجه هم همین میشه)
منکه دائم در حال مصرفم
البته در مورد چاقی متاسفانه بقول استاد یک اعتیاد پذیرفته شده است و همین کار رو سخت میکنه
۵.اعتماد به نفس رشد و پیشرفت ندارند و بعد یک مدت خیلی براشون عادی میشه اون وضعیت و حتی یادشون نمیفته میتونند رشد کنند
چون آدم چاق تا وارد یکجایی میشه اول همه ظاهرشو میبینن و بخاطر بی عزت نفسی مثل یک شی در یک گوشه میشینه تا جلب توجه نکنه
۶.اولویت مغزشون مصرف اون ماده در هر مکان و زمانی
( من خودم وقتی گرسنه ام میشد محال بود صبر کنم تا کسی بیاد و باهاش غذا بخوریم) محال بود
یا چای بعد از غذا این اواخر باید آماده میبود وگرنه عصبیم میکرد و ممکن بود به مادرم یک غری هم بزنم
اما صبوری بهترین نعمته چون نتیجه اش حس خوبه و از همراهی با فرشته درون میاد
۷.معمولا پول زیادی برای خرید مواد پرداخت میکنه و از یک طرف پولایی که داشته را از دست میده و از طرف دیگه بدلیل احترام نزاشتن برای پول، ارتعاشات پولیش منفی میشه و هی پول از دست میده
۸.خب وقتی انقدر شیطان در وجود آدم رسوخ کنه معلومه رفتارهای نامطلوبه دیگه هم بیشتر سر میزنه
💗❣💗💗💗
واقعا بچه ها به این اعتیاد آسان و خطرناک دارند تشویق میشن
واقعا کسی که در مسیر چاقتر شدن بعد یک مدت با یک معتاد طرد شده کارتن خواب تفاوتی نداره
چون بدلیل سنگینی آزادی رفت و آمد و گشت گذارو از دست میده
بودن با عزیزانشو از دست میده
خیلی جاها دعوت نمیشه یا اگه کسی دلش بسوزه و دعوتش کنه باید مراقب بوهای بد بدنش بخاطر حجم افتضاح آشغال توش باشه
انگار هرجا میره یک وانت آشغالو پیاده میکنند
😓😓😓😓
من واقعا تو آشناهامون کسی رو دیدم که اینطوری
و تو یک مهمونی هیچ کس حاضر نبود کنارش بشینه
الانم که دیگه خونه میمونه و بچه هاش و شوهرش مهمونی میرن
دقیقا یک معتاد به مواد مخدرم همین سرنوشتو داره که بارها دیدیم
و مهمترز همه اونها
از دید قانون جذب این همه ارتعاش بی ارزشی نتیجه فاجعه باری دارند
بیماری…تنهایی…بیپولی…رفتارهای زشت دیگه
ازونور یک آدم متناسب با نفوذ چقدر در جمع ها محبوب و مورد وثوق…..چون خودش همچین ارتعاشیو میفرسته
🌹🌱🌹🌱🌹🌱
حالا چه راهکارهایی به ذهنم میرسه برای وضع قوانین جدید در مورد این اعتیاد آسان:
استاد من با قانون ارتعاش برای خودم حلش میکنم چون به قانون احساس خوب اتفاقات خوب اعتقاد دارم
قانون اول: وقتی همراهی فرشته درونمو حس میکنم الهاماتم خیلی بالا میره….تو این دوماه واقعا راندمانم خیلی بالا رفته….هدف دار تر شدم….شادتر شدم….تعلل در تصمیم گیری داره رفع میشه
و از همه مهمتر اغلب اوقات آرامش و هماهنگی با خدای درونم دارم
خب بخودم میگم فریبا جان هر یک قاشقی که پرخوری میکنی خودتو ازین بهشت دورتر میکنی
آیا به این موضوع آگاهی؟؟؟
قانون دوم:
یادته وقتایی که رستوران میرفتی اما سیر بودی و حتی اگه بهترین رستورانم رفته بودی بعد اینکه بیرون میومدی حست بد بود؟
اولا که داشتی میترکیدی
دوما پولای عزیزت رفته بودن
خب پس هرگونه خرید موادخوراکی در زمان سیری برابر با حال بد روحی و مهمترز اون دور شدن پول از تو…..
دوست داری فقرو تجربه کنی؟
پس آگاهانه رفتار کن
قانون سوم:
دوست داری یک دختر موفق و مثبت باشی و هر روز در حال پیشرفت و مورد تحسین هزاران نفر یا یک دختر جاق شکمو که خودشم از خودش بدش میاد…..
قانون چهارم:
برنده بهتره یا بازنده
کدوم حستو بهتر میکنه
اندازه خوردن یا رفتار زشت پرخوری را داشتن؟
🌹🌱🌹🌱
۱۲ خرداد ۹۹
باسلام به نظرم مقدار خوردن وتنوع طلبی به مرور زمان به صورت تکراری یک عادت شده اینکه ما برای شادی میخوریم برای غم میخوریم برای وقت گذرانی میخوریم اینها عادت است وچون سالها تکرار شده ما بدون فکر کردن وبدون اراده انجام می دهیم که خوب به این میگویند اعتیاد ولی اعتیاد مخرب من مدتی است که شروع کردهام کارهایی را که به صورت عادت انجام میدهم برآورد میکنم ومخرب آن را جدا کرده وسعی در اصلاح آن میکنم پرخوری هم یکی از رفتارهای زشت من است که به صورت عادت در آمده ومن این اعتیاد را ترک میکنم به امید حدا
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت دوستان تا حالا به چاقی از این دیدگاه نگاه نکرده بودم ولی حالا که فکر می کنم می بینم که وافعا چاقی اعتیاده و اعتیاد بدی هم هست چون به قول استاد از نظر جامعه و خودمون زشت نیست و یک چیز عادیه و چیزی که ترک کردنش رو سختتر می کنه در دسترس بودن مواد غذایه و تنها راهش کار کردن زیاد بر روی باورهای ذهنیمونه تا بتونیم برش غلبه کنیم و ترکش کنیم اونهم برای همیشه و فقط و فقط با تمرین و تکرار میشه انجامش داد و فکر کردن به مضرات چاقی و وضع بعضی قوانین برای خودمون مثلا موقع نگاه کردن تلویزیون حتما نباید چیزی خورد و یا وقتی عصبی میشیم و نگران هستیم سرمون رو با کاری بجز خوردن گرم کنیم مثل گوش دادن موسیقی آرامش بخش و یا رقصیدن و یا با دیدن فیلم خنده دار یا خوندن مطالب جالب و شاد و حتی دیدم بعضی افرادوقتی وسوسه میشن چیزی بخورن آدامس می جون ولی من خودم به شخصه فکر می کنم تغییر دادن فکرم نسبت به خوردن و تغییر فرمول های ذهنی کار اصولی تری نسبت به روش های دیگه اس و همیشگیه پس روی این روش کار می کنم و مسممتر شدم تا با پشتکار بیشتری روی خواسته خودم کار کنم و به نتیجه دلخواهم برسم
سپاسگزارم ، در ذهن من به عنوان يكي از هنرجويان اين مسير شگفتي ساز و بسيار عالي، چاقي يه امر غير طبيعي هست كه من خودم بوجودش آوردم و به بدن نارنينم تحميلش كردم واسه همين هر روز بهش ميگم خيلي دوستت دارم وواقعاً متاسفم. آنچه كه در ذهن من جا افتاده اينه كه من خوردن رو وسيله كنترل قرار دادم در زندگيم و خوردن واكنشهام به مسائل گوناگون بود و در اصل داشتم اوضاع را كنترل ميكردم در حالي كه وقتي مسيولانه برخورد كنم بحاي كنترل از قدرتهام استفاده ميكنم و حس تعلقم رو بالا ميبرم. اين كاريه كه الان دارم تمرين ميكنم و سالم بودن از لحاظ جسمي رواني و روحي را در متناسب بودن هم ميدانم. ممنون
چه معتاد بدحالی بودم باید حتما سه وعده غذایی را حتی اگرسیر بودم و اشتها نداشتم تا حد خفگی بخورم. لقمه ها رو بزور در دهنم فرو میکردم ، و غیر از وعده ها در تمام طول شبانه روز اگر ناراحت و عصبانی بودم سریع باید یک خوراکی در دهنم بزارم ، ااسترس داشتم پناه به غذا خوردن میبردم خوشحال بودم میخوردم حوصلم سر میرفت و دنبال یک تفریح بودم هله و هوله جور میکردم و میخوردم خلاصه جواب تمام واکنشهای احساسی و ذهنی من و حل تمام مسایل و مشکلات گویی فقط با خوردن مواد غذایی بود وقتی به عمق این فاجعه فکر میکنم از خودم و بدنم که سالها متحمل اینهمه بار سنگنین بوده خجالت میکشم و برای همین هر روز در برابر اینه به خودم و جسمم قول میدم که از این به بعد در جهت ترمیم و بازسازی اون از هیچ تلاشی دست برندارم و با شنیدن صدای ندای درونم با هوشیاری کامل عمل کنم و خوشحالم که به پاس اموزشهای خوب این دوره عادتهای من بسیار تغییر کرده و مدتهای مدیدی است که با دو وعده. غذایی کاملا سیرم و هیچ میلی هم به ریزه خواری و میان وعده ندارم و بجای لدت بردن از غدا ، از زیباییهای طبیعت ، مطالعه و یادگیری مطالب مورد علاقه و گوش دادن به فایلهای انگیزشی و تفکر در حقایق جهان پیرامون … لذت میبرم … خدایا شکرت بخاطر اینهمه تغییرات بزرگ و احساسات عالی که دارم
سلام دوست عزیز
دقیقا
ما قبلا لذتهایی به ذهنمون معرفی نکرده بودیم
خیلی نکته کلیدی که باید لذتهای جدید تعریف کنیم
سلام.منم واقعا معتاد به غذا مخصوصا خوراکی وهله وهوله بودم کافی بود یکم گرسنه بشم وبیرون از خونه باشم وسریع به اولین سومر مارکت میرفتم وخوراکی می خریدم ومیخوردم.تازه تو خونه هم خیلی برام اهمیت داشت که کلی خوراکی وهله وهوله داشته باشیم.میگفتم برای بچه ها ولی بیشتر از بچه ها خودم میخوردم.حالا تصمیم گرفتم تو کیفم چیزهایی بزارم که اگه بیرون بودم وگرسنه شدم البته بیشتر وقتی سرکار هستم.استفاده کنم ودنبال هله وهوله نرم البته یکم تحمل کنم. وچیزی نمیشه یکم گرسنه هم بمونم وبچه هام راهم. معتاد به خوراکی نکنم .ومدام دنبال خوراکی خریدن نباشم..
سلام خدمت استاد گر امی و دوستان همراهم
من قبلا معتاد بود به مواد غذایی هر غذایی که می دیدم باید میخوردم چون دلم میخواست و سیری نداشتم ولی حالا که سیر شدن را میفهمم خیلی وقتا میل به غذا ندارم پس دیگه معتاد نیستم از استاد عزیز که سیر شدن را به من یاد داد ممنونم
سلام و درود خدمت شما
من جدیدا با میثاق نامه ارتباط بهتری پیدا کردم و وقتی آنرا میخونم خیلی احساس بهتری پیدا میکنم….من وقتی در طول روز خودم را در آینه میبینم احساس بسیار خوبی نسبت به خودم دارم و جدیدا لباس های رنگ روش در خانه میپوشم قبلا به خاطر تنگ و چسبان بودن آنها خجالت میکشیدم آنها را بپوشم اما الان با احساس خوب آنها را میپوشم و دائما خودم را تشویق میکنم که آفرین تو پیشرفت کرده ای که شجاعت پوشیدن آنها را پیدا کرده ای و وقتی هم خودم را در آینه میبینم با شادی به خودم میگویم درستش میکنم چون مسولیتش رو به عهده گرفتم و تصور میکنم که با همین لباس که به تنم آزاد تر و زیباتر شده جلو آینه ایستادم
برداشت من از فایل اول …..من این مطلب را به میثاق نامه خودم اضافه کردم:((««من از امروز مقداری غذا میخورم که بعداز اتمام غذا احساس سبکی و شادی داشته باشم .و از احساس سنگینی بعداز غذا متنفر هستم و شدیدا از آن دوری میکنم»» و ««من از امروز برای بدنم احترام قائل هستم و از او میخواهم میزان غذای مورد نیاز را به من اعلام کند و نه سایز و رنگ روی غذاها»»)))
من از امروز تصمیم گرفتم که بعد از پایان غذا لحظه ای احساسم رو بررسی کنم که اگر احساس سبکی داشتم جلو آینه بروم و خودم را تشویق کنم
با سلام و درود خدمت شما
فایل امروز برای من خیلی جالب بود من امروز تصمیم گرفتم که به خاطر احترام به دیگران و برای سرگرمی چیزی که نیاز بدنم نیست را نخورم من از وقتی فایل ها رو گوش میدم دیگر اصلا به دختر کوچکم اصرار به خوردن غذا ندارم و بهش یاد دادم که ما باید به حد نیاز بدنمون غذا مصرف کنیم …و حتی اگه قاشق آخر بشقابش باشه و تا دم دهانش آورده باشم بگه سیر شدم اون لقمه آخر رو بهش نمیدم .قبلا که کوچکتر بود تپل بود و حالا داره با این رفتار من متناسب میشه…جالبه چون بدن ما در اصل متناسب هست پذیرش آنها در بچه ها بسیار سریع هست .…گاهی فایل های که من گوش میدم رو اونم میشنوه و جدیدا وقتی میپرسم گرسنه هست و غذا میخواد یا نه،میگه بذار ببینم بدنم چی میگه ..بعد میگه بدنم میگه نیاز داره یا نیاز نداره،،☺️ و گاهی هم به من یادآوری میکنه باید به حد نیاز بدن غذا بخوریم و نه بیشتر
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
واقعا پر خوری در من یه زمانی به یک اعتیاد تبدیل شده بود اعتیادی که من در اون عذاب وجدان داشتم و هر وعده خودم رو بارها سرزنش میکردم و به خودم میگفتم از فردا درست میشه اون فردا و فرداها همینطور پشت سرهم تکرار میشد و اون فردا نمی اومد .و واقعا هم دست خودم نبود و شده بود یه کار روتین در زندگی من مثل نفس کشیدنم و مثل خیلی کارهای روزمره دیگه من .و با اموزش دیدن ذهنم این افکار در من هر روز بهتر وبهتر داره اصلاح میشه و چون افکارم درست شده الان خیلی از جاها میتونم کار درست رو انجام بدم درسته که گاهی اوضاع از دستم در میره و خطایی از من سر میزنه اما خوب به نسبت قبل خیلی خیلی بهتر شده و رفتار اشتباهم کمتر شده .و نمیتونم در خودم انتظار داشته باشم که الان به صفر رسیده باشه ،همینکه میبینم خیلی کمتر وبهتر شده خوشحالم و باز ادامه میدم هر روز ادامه میدم تا کفه ترازوی لاغری من سنگین تر و سنگین تر بشه طوری که بتونه همه اون افکار اشتباه رو پوشش بده و انها نتوانند در من خود نمایی کنند .
من برای خودم قوانینی نوشتم که در مورد رفتار غذایی اشتباه خودم هست و خیلی از اونها رو موفق شدم انجام بدم و در حال تمرین برای بقیه هستم
۱. در وعده های غذایی اصلی اگر گرسنه نبودم غذا نخورم به صرف اینکه الان موقع صبحانه . ناهار یا شام هست
۲.در وعده های اصلی غذایی به نوع غذا که دوست دارم یا نه ،و به حجم غذا که این کم هست یا زیاد توجه نکنم و فقط به پیغام سیری ذهنمتوجه کنم .
۳.در وعده های غذایی از نوع غذا ترسی نداشته باشم وبدانم اگر به اندازه نیاز بخورم و در هیچ چیزی زیاده روی نکنم هیچ غذایی قدرت چاق کردن من رو نداره .
۴.ما بین وعده های غذایی موقع خوردن میوه به بهانه اینکه میوه اب هست و یابرای بدنم مفید است زیاده روی نکنم و فقط در حد نیازم بخورم
۵. وقتی در خانه بیکار هستم و حوصله ام سر رفته خودم رو سرگرم کاری کنم که از اون لذت میبرم و را به را در مسیر اشپزخانه و رفتن سر یخچال و در پی خوراکی نباشم .
۶.موقعی که میخواهم چای بخورم حواسم هست که ببینم علت اینکه میخوام چای بخورم چیه ،خود چایی؟؟ یا شیرینی وشکلات و غیره ای که میخوام باهاش بخورم و انوقت برای خوردن چای
تصمیم میگیرم .
۷. اگر روزی هوس خوردن چای با شکلات و یا یسکویت و هر چیزی دیگه ای داشته باشم به شر ط اینکه هوس باشد نه عادت با لذت و بدون ترس به اندازه نیاز میخورم ولذت میبرم واین نیاز من رو ذهنم تشخیص میده و من اجرا میکنم ،این اندازه قبلا برای من مثلا حداقل ۴ تا شکلات بود تازه اون هم هر روز و حالا تبدیل شده به یک شکلات شاید هر دو هفته ای یک بار .و یا دو سه تا تکه بیسکویت که الان شده یک تکه
۸.موقع درست کردن غذا را به راه اون رو میچشیدم الان تا موقع خوردن غذا هم نمیچشم
۹.موقع درست کردن سالاد به کاهو و مخلفات اون ناخنک نزنم
۱۰.قبل از کشیدن غذاو در حین کشیدن غذا و انداختن سفره به غذا ناخنک نزنم
۱۱.اخر شب به بهانه کمبود کلسیم شیر نخورم فقط ببینم ایا واقعا نیاز بدنم هست یا نه ؟ اجباری به یک لیوان شیر خوردن نداشته باشم و شاید اون لحظه نیاز بدن من نصف لیوان باشد و یا اصلا نیازی نداشته باشم
۱۲.وقتی میخوام غذا درست کنم سعی بر کمتر درست کردن غذا داشته باشم و نه بر عکس قبل بیشتر درست کردن
۱۳.وقتی قرار است چیزی رو بخورم میبینم از کدوم حسم تحریک به خوردن شدم
۱۴.وقتی قراره چیزی رو بخورم دقت میکنم که قراره به زباله تبدیل بشه یا به انرژی
۱۵.به خوردن ونخوردنهای بچه ام کاری ندارم تا مثل بقیه نیازهای طبیعی بدنش یاد بگیره کی واقعا نیاز داره و کی نیاز نداره و من اون رو دستخوش تغییر نمیدم
۱۶.با حرفهای اشتباهی مثل حیف اسراف میشه ،گناه داره ،ویتامین داره ،گرون ،پروتئین داره و …تصمیم به خوردن چیزی نگیرم .
درسته که ما به اعتیاد چاقی مبتلا هستیم. ولی این دلیل نمیشه که نشه از دامش رها شد. حالت طبیعی بدن ما چاقی و اضافه وزن نیست بلکه تناسب اندام هستش پس بدن ما خیلی با ما همکاری میکنه که ما متناسب بشیم و از چاقی و اعتیادش رهایی پیدا کنیم.
تکرار فایل ها،انجام تمرین ها و نوشتن و احساس خوب داشتن عوامل اصلی رسیدن ما به تناسب اندام هستند. پیش تر و بیشتر از همه اول باید به فکر سلامتی خودمون باشیم اگر چاق بودن جرم نیست و پرخوری آزاده دلیل نمیشه که من این رفتار زشت و بی کلاس و بی احترامی به بدنم رو انجام بدم. من از امروز این قانون رو وضع میکنم که پرخوری و مصرف مواد مخدر غذایی(مقدار غذایی که از لحظه ی سیر شدن به بعد وارد بدنم میکنم) ممنوع است و مصرف آن ها جرم است.
من تصمیم گرفتم به بدنم احترام بگذارم و خسارتی که این سالها به بدنم تحمیل کردم را جبران کنم و مسئولیت چاقی و تناسب خودم را به عهده میگیرم و به لطف خدای مهربان به هدفم میرسم چون شایسته تناسب اندام هستم..
چند روز پیش عکس صورتم رو روی اندام یک فرد متناسب گذاشتم و دیدم چههههههه قدر لاغر بودن و متناسب شدن برازنده ی من است و خیلی بهم میاد که هیکل لاغر و زیبایی داشته باشم. ???
این نکته خیلی قشنگ بود که هر چی آزاد هست و منع قانونی نداره باید همه به حد وفور استفاده کنن تا حد خفگی بخورن؟!
واقعا این هم یه نوع اعتیاد هستش که مخصوصا بچه ها و باید نجات بدیم مثلا وقتی جلوی تلویزیون می شینن حتما نباید چیزی بخورن!
این همه هوله خوردنها در تمام سنین !
دیگه من به دخترم هم از وقتی این دوره رو شروع کردم می گم مامی هر وقت گرسنه شدی یه چیزی بخور بیخودی هی چیز نخور خودمم هم الان همینو رعایت می کنم !
ولی مثلا گاهی وقتا منفی باف می گه اوکی حوصله سر رفته یه چیزی بخور و من سعی می کنم بیشتر یه کاری انجام بدم گاهی وقتا هم یه ناخنکی می زنم البته!
اگه سرم به کار گرم باشه کمتر فکر خوردن میافتم گاهی سر کار گرسنه می شم بعد نمی تونم چیزی بخورم تا بیام خونه بعدش می بینم گرسنگیم از بین رفته !
سلام استادگرامی ودوستان متناسبم
فایل بسیارعالی بودکه من راواداربه فکرکردن کردکه واقعا۳۲ساله که معتادم وهمیشه افرادی که به موادمخدروالکل قلیان اعتیادداشتندراتوی ذهنم سرزنش میکردم وفقط اونهارامعتادمیدونستم غافل ازاینکه خودم اعتیادم صدبرابراونهابوده وبرای بدنم مضرترازاعتیاداونهابوده وتازه من بچه هام راهم معتادکردم وازاین موضوع غافل بودم واینتقدرتنوع زیادبوده که مصرف بی اندازه زیادبوده وچه ظلمی به خودم به خانوادم باطرافیانم کردم به میهمانهایی که دعوت کردم داشتم وقتی سفره پهن میکردم انواع ژله دسرچندنوع غذاواین من بودم که تنوع رابرای مصرف اونهازیادمیکردم وباتعارف اونهارامجبوربه مصرف بیشترمیکردم ازشمااستادگرامی تشکرفراوان دارم بابت این آگاهی که به من دادیدوازخداوندمتعال میخواهم که اول من راببخشه وکمکم کنه که ازدام این اعتیادبه زیبایی وسادگی وعزتمندانه بیرون بیام وبتونم به افرادی که نیازبه این دوره دارند کمک کنم که باشرکت دراین دوره ی فوق العاده متناسب شوند دست خدایارهمگیتون باشه
سلام استاد عزیز ودوستان گرامی
استاد این فایل چقدر عالی بود وخیلی روی من اثر گذاشت وگریه ام گرفت وواقعا احساس خجالت وشرمندگی از اعتیاد خودم واینکه باعث اعتیاد پسرم هم شدم از خدای خودم خجالت کشیدم وطلب بخشش از خدای مهربانم وپشیمان از عمل خودم واصرافی ک انجام دادم باعث اعتیاد ومریضی شدم ودرخواست کمک از فرشته درونم برای ترک این اعتیاد خطرناک کردم
من برای رسیدن ب تناسب اندام سعی میکنم اعتیاد خودم را ترک کنم وبعد از این مثل یک انسان با کلاس رفتار کنم ??
سلام استاد و دوستان گرامی
چند روز پیش که به سینما رفته بودیم بعد از ظهر بود و
من کاملا سیر بودم و چون خودم سیر بودم نمیتونستم برای بچه ها هله هوله بخرم قابل ذکر که من قبل این دوره هیچ وقت سیر نمیشدم با اینکه خیلی بیشتر از الان غذا میخوردم نکته جالب اینکه بچه ها هیچ اعتراضی به نداشتن خوراکی نکردن همه تو سینما بسته های چیپس و پفک و باز. میکردن حتی دختر کوچکم از بوی چیپس های سرکه ای بدش اومد و بینیش گرفت من در تمام مدت فیلم داشتم فکر میکردم چه قدر به خاطر عادت خودم که وقتی میری سینما باید کلی هله هوله بخوری به بچه های بیگناهم کلی ات و اشغال میخوروندم فقط اب خواستن که براشون گرفتم دوست دارم این هم بگم که قبل از این دوره من در یک دوره دیگه شرکت کرده بودم که مدعی بود هیچ رژیمی در کار نیست همه اعضا حامی داشتن خوردن ازاد بود فقط بر مبنای مراقبت در خوردن اون موقع رفتم سینما و هله هوله خریدیم و من خیلی اروم شروع به جویدن چیپس کردم و خودم هم باورم نمیشد که چرا اون روز تو سینما با اینکه اصلا نمیخواستم زیاده روی کنم اون همه خوراکی خوردم و اینجا میشه به عملکرد تناسب ذهنی پی برد
چاقها عادت دارن مرتب به دیگران تعارف و اصرار کنند چند شب پیش مهمان داشتم خانواده عموی گرامیم که همگی متناسب هستند من نهار دیر خورده بودم و خیلی سیر بودم مونده بودم برای شام چی کار کنم و تصمیم گرفتم به خودم احترام بزارم وهیچی نخورم همه چیز عالی برگزار شد و هیچ کس حتی متوجه نخوردن من هم نشد واقعا این تفاوت افراد چاق و لاغر اگر میهمانهای من اضافه وزن داشتن امکان نداشت کلی تعارف نکنند و اصلا میگفتن تا تو نخوری ما نمیخوریم
اعتیاد به خوردن
واقعاً این اعتیاد را داشته ام و قبول دارم اعتیاد بوده ،ما عادت داشتیم یکسره دهانمان بجنبد.وقتی در فایل های قبلی استاد فرمودند حتی چیزهایی که از نظر شما چاق کننده نیست را هم کم مصرف کنید ، کمکی برای رهایی از دام اعتیاد به خوردن و پرخوری است ،من معتاد بودم به غذا، معتادی که ماده مصرفش در همه جا به فراوانی پیدا می شود و نه تنها دیگران منعش نمی کنند از خوردن ،بلکه تعارف و تشویق هم می کنند،
من می خواهم اعتیاد جدیدی را شروع کنم ،یعنی می خواهم رفتارهای مناسب افراد متناسب را آنقدر تکرار کنم تا تبدیل به عادت شود و من معتاد به انجام آن کارها شوم.
من قبلاً از کلمه اعتیاد متنفر بودم و اعتیاد را بد می دانستم ،اما امروز فهمیدم اعتیاد خوب هم داریم ،مثلا کسی که عادت دارد هر روز مطالعه کند و به این کار معتاد شده .و یا افراد متناسب که عادت کرده اند این مدلی زندگی کنند
در مورد این فایل باید بگم واقعا ما افراد چاق اعتیاد خیلی بدی داریم و اون اعتیاد به مواد غذایی هست و ما چون موقع خوردن از غذا لذت بردیم و در همه طعم و مواد مختلف استفاده کردیم باعث شده که ذهن ما از اون لذت پیروی کنه و هر روز مارو مجبور به خوردن بکنه .من یادمه همیشه به خودم میگفتم که چجور این معتاد ها وقتی میبینن این همه به ضررشون هست بازم مصرف میکنن.و حالا متوجه میشم عین خوراکی و غذاها که ما در مصرف اونا زیاده روی میکنیم و از اون لذت میبریم باعث این اعتیاد میشه.
من تقریبا سه ماه پیش مشروب استفاده کردم و وقتی خوردم خیلی حال خوبی داشت و بی خیال دنیا میشدی و واقعا بدون دلیل میخندیدی و شادی میکردی ولی بعد از چند بار استفاده وقتی دیدم که داره به عادت تبدیل میشه دیگه اون کارو نکردم و فهمیدم همه مردا و خانما که استفاده میکنن به خاطر اینه که خیلی لذت خوبی رو در اون لحظه تجربه میکنن برای همین ذهن اونارو به مصرف دوباره تشویق میکنه.و همیشه خداروشکر میکنم که از این موضوع اطلاع پیدا کردم و میتونم فرزندان متناسبی داشته باشم به اونها غذایی رو به زور ندم تا اونا اتوماتیک غذا بخورن و همیشه متناسب بمونن.من از امروز میخام حواسم بیشتر به رفتارم باشه و به جای خوردن بیش از حد و ظلم در حق بدنم تفریحات دیگه ای رو جایگزین کنم .و خدارو سپاسگزارم که من رو دراین مسیر قرار داد.
وقتی به این فایل گوش دادم خیلی برایم ناراحت کننده بود که من با دست خودم سال ها بدنم را دچار اعتیاد کرده بودم اعتیادی که به آن زیاد توجه نمی کردم ولی در واقع این اعتیاد برایم مشکلات زیادی را درست کرد چاقی واضافه وزن، ظاهر سنگین وبی تحرک، کلسترول وچربی بالا و… اما الان خوشحالم من عادت داشتم همیشه چای را با کاکائو یا شکلات می خوردم واین به حالت یک عادت اعتیاد آور شده بود الان نزدیک ۳ماه هست که چای نمی خورم واگه بخورم با طعم خودش بدون هیچ شکلات ویا چیز دیگه ای می خورم.
عصرانه همیشه کیک یا کلوچه درست می کردم که اونم ترک کردم واین تغییرات فقط نتیجه گوش دادن به فایل های خوب شما استادعزیز هست
برای بچه هایم تنقلات می خریدم الان یکی از تغییرات که در آنها به وجود آوردم اینه که میوه را تا حد زیادی جایگزین تنقلات کردن ونکته دیگه این که قبلا همیشه به پسرم اصرار می کردم تا ته غذاشو بخوره تا قوی بشه ولی وقتی فایل شما را گوش دادم که گفتین هیچوقت از این چیزا به بچه ها نگید دیگه همیشه میگم هر وقت سیر شدی ومیل نداشتی نخور و اونم الان خیلی راحت تر میگه مامان سیر شدم و میل ندارم(قبلا می گفت احساس می کنم اگه نخورم شما ناراحت میشین)
سلام من برای اخرین باری که مصمم برای لاغری رفتم به یک متخثصص تغدیه سرامد مراجعه کردم منوجه شدم واقعا معتادم و حتی یک معتاد درجه لول بالا که همیشه از دیدنشون تو کوچه و خیابان سر افسوس تکان میدادم و گاها به خودم با داشتن ۲۸ کیلو اضافه وزن می بالیدم . و یکی نبود اون موقع سر افسوس برای من تکان بده حتی به جرات قسم می خورم فامیل بنی اسراعیل شاید هم لذت می بردن و قند تو دلشون اب می شد . چرا که نه من خودم سوژه قند آب و براشون اماده کزده بودم .من معتاد دوز بالا و کسی که خودش ۴ واحد دانشگاهی و تغدیه و … پاس کرده بود با بهترین نمره حالا خودش گیر اعتیادخوردن افتاده . و از معتاد های سرنگی به چشم آدمهای زیر لول بی کفایتی خوداری نگاه می کنه و چه خوب سهراب گفت چشمها رو باید شست جوردیگرباید دید.
یا یک شعر دیگه می گفت آهایمردم خوشبخب بیاین منونگاه گنیدبه من می گن سیاه بخت .
الان دلم می خواد برم از تک تک معتاد هایسرنگی و خراباتی طلب بخششکنم.استاد تو با ما چکار کردی اشک لحظه امانم نمی ده ازخودم بدم اومده نه الان که تو مسیرم از اکن زمانم بیشترازتفکر اشعال خودم من از همین جا با شهامت و بلنداز تک تک معتاد های درجه یک طلب بخشش میکنم.متاسفم منوببخشید .و سمپاسگزارم ازهمتون . دیگه حرفی ندارم که اگه حرفیهست ازنگاه معصوم اونا باید دریافت کنم و یعدبیام دوباره بنویسم . ???
چاقی اعتیادی آسان و خیلی قابل دسترسی است. که بیشتر انسانها در اثر ناآگاهی به آن مبتلا میشوند اما به لطف خدا دوره تناسب ذهنی راهی مطمئن و بسیار راحت برای ترک این اعتیاد و تجربه ی زندگی ای همراه با سلامتی و لذت تناسب اندام است.
دقیقا همین طوره و این اعتیاد به مواد غذایی همه گیر شده وجزئی از فرهنگمون تبدیل شده وبه عنوان میهمان نوازی محسوب می شه وواقعا سخته باهاش مقابله کرد وقتی مهمان میاد بهش اصرار نکنی فکر می کنه دوست نداری چیزی بخوره ولی حداقل می تونیم این رو توی خونه خودمون کم کم رواج بدیم من خیلی وقتا سعی می کنم مانع پر خوری پسرم وهمسرم بشم ولی سریع بهشون برمی خوره که خودت نمی خوری چرا نمی ذاری ما بخوریم ولی می شه روش کار کرد وبااستمرار خودم می تونم روی اونا تاثیر بذارم
درود بر شما و همگی دوستان
واقعا چاقی اعتیادیست که آسان است و آسان هم بدست میآید ?همانطور که شاید بارها جمله اعتیاد به مواد مخدر خانمانسوز است را شنیده باشید و واقعا یک فرد معتاد زندگی خود فرد و اطرافیانش را تحت تاثیر قرار میدهد به نظر من اعتیاد به پرخوری هم آرزو سوز است یعنی فرد مبتلا اگر نتواند اعتیادش را کنار بگذارد یک عمر را باید در آرزو و حسرت سپری کند در آرزوی زیبایی در آرزوی سلامتی در آرزوی سبکی در آرزوی آرامش واعتمادبنفس و و و و و و و و و?
تمام مواردی را که در خط بالا نوشتم مشکلات خودم نیز هست من هم یک معتاد به پرخوری بودم و در حال حاضر هم بعضی از اوقات هستم ?
اما از امروز یک جمله به میثاق نامه من اضافه شد که این بود?
من از امروز سعی میکنم اعتیاد به پرخوری را به همت خودم و یاری استاد و انجام مستمر تمرینهای لاغری با ذهن ترک کنم و تمام تلاش خود را در هر لحظه با مراقبت کردن از خودم برای دور و دورتر شدن از این اعتیاد انجام خواهم داد ?
ممنون استاد که هر روز مارا با ابعاد بیشتری از مضرات اضافه وزن این غول بی شاخ و دم آشنا میکنید
سپاس????????
سلام خدمت همه شگفتی سازان .این فایل هم مثل فایل های قبل عالی بود استاد .من از زمانی که دورم تمام شد به شکل باور نکردنی اصلا گرسنم نبود و حتی شده بود بعد صبحانه خوردن دیگه تا فردا صبح روز بعد گرسنم نبود ولی مدام از اینکه حوصلم سر میرفت دلم میخاست یه چیزی بخورم نه اینکه نیازم باشه فقط حوصلم سر میرفت باید دهنم میجنبید چون قبلا عادت به پرخوری داشتم مدام میخوردم همش سر یخچال بودم .ولی چند روز ادامس میخوردم تا اینقد حوصلم سر نره و فکر میکنم بهتر بود .من و تمام چاق ها عادت به خوردن غذاهای اضافی کردیم و مثل اعتیاد اگه هر روز این کار رو انجام ندیم فکر میکنیم سردرگمیم و حوصلمون سر میره یا فکر میکنیم اگه نخوریم بی حالیم .در صورتی که ما فقط دچار عادت های اشتباه هستیم .بازم ممنون استاد از فایل عالیتون.
در خصوص اين فايل و قوانيني كه براي معتاد نشدن به پر خوري من وضع كردم بابد بگم كه من هم در خانه خود به فرزندم تاكيد ميكنم كه فقط بر اساس گرسنگي خود غذا بخورد و اوون چون از اول هم همينطور بوده وقتي سير ميشه نميخوره و اين رو ياد گرفته. و عادت به خوردن ميان وعده هاي گوناگون نداره و من هم براش نميخرم و در خانه فقط ميوه و آجيل شيرين به عنوان ميان وعده روي ميز هست و اصلاً عادتي نداره كه بخواد خارج از گرسنگي بخوره و من هم كه خيلي تمرين ميكنم و پيشرفت خوبي داشتم. قانوني كه گذاشتم اين هست كه جلوي تلويزيون هيچ چيز نميخوريم و روزانه ٢٠ دقيقه اجازه ديدن تلويزيون داره كه هر وقت خيلي گرسنه هست بهش ميگم انتخاب كن كه قبل با بعد از كارتونت ميخواي بخوري. قانون اينكه بعد از غذا دسر قرار نيست بخوريم و روي اين موضوع هم كار ميكنيم. و حتي همسر هم عادت خوردن دسر و خوراكيهاي شبانه از سرش افتاده.
عالی . بسیار بجا و عالی بود
جمله تاثیر گزار این تمرین:اعتیاد به غذا ارزان ترین نوع اعتیاد است.!چقدر ارزان بدن عزیزمو معتاد کرده بودم .چقدر این جمله تکان دهنده بود و چقدر درست .چه جالبه که تا الان تعارف به غذای بیشتر مثل تعارف به مواد مخدر بوده و من اگه کسی بهم تعارف نمیکرد یا تعارف کسی نمیکردم فکر میکردم بی احترامی شده .من بعد از شنیدن این فایلها خیلی آگاهتر شدم که حتی دیگه برای خوردن چای و قهوه که کلا برای ماها که ی عمری نگاه اشتباه داشتیم آزاد بوده و تاروزی ۲۰/۳۰ میخوردم الان خیلی با توجه تر عمل میکنم و حتی امروز با اینکه چای ریختم ولی دیدم میل ندارم نخوردم .چقدر خوب و خوشحالم که ذهن من از اعتیاد به غذا داره قدم به قدم فاصله میگیره و دیگه میتونم تشخیص بدم برای چی دارم میخورم و همه ی تلاشم اینه که فقط برای رفع نیاز بدنم غذا بخورم نه برای رفع ناراحتی یا لذت بیشتر از خوشی یا برای دورهم بودن یا حتی لذت بیشتر بردن از فیلم تا میخوام به این عادتها برگردم یادم میفته که چرا برای لذت بیشتر ،بیشتر نفس نمیکشی یا بیشتر آب نمیخوری و تا وقتی یادم میفته همینکه این حرفا کار خدا و فرشته منه که در زمان مناسب تو گوشم میاد خیلی حالم بهتر میشه و ناخودآگاه لبخند میزنم از موفقیتی که کسب کردم که گاها اطرافیان ازم پرسیدن به چی میخندی.من امروز برای بهتر شدن حالم تصمیم به انجام این تمرین دادم چون نرسیده بودم انجام بدم .من با توجه و تمرکز به بدن سالم و زیبایم در از بین رفتن بیماری تیرویید بسیار موفق بودم بدون هیچ آزمایشی میطمئنم که در سلامت کامل هستم و روز به روز هم دارم سلولهای معیوب بدنمو که براثر بی توجهی و افکار بد مریضشون کرده بودم ترمیم میکنه .من اینقدر قوی شدم که دیگه در برابر مشکلات به یخچال یا تختخواب پناه نمیبرم بلکه مثل یک انسان ارزشمند و قوی مشکلاتمو مدیریت میکنم من دیگه وقتی میبینم در کنترل افکار و دهانم اینقدر موفقم دیگه غمی ندارم اصلا بی نگرانی زندگی میکنم .استاد خدا خیرت بده واقعا????
آفرین به شما چقدر خوب پیشرفت کردید واقعا جای تحسین داره
سلام استاد عزیزمان و همه دوستان خوبم
این فایل واقعا تکان دهنده بود وقتیکه چاقی و مصرف اضافی مواد غذایی به اعتیاد و مواد مخدر تشبیه شد در ذهنم زنگ خطر به صدا در آمد ترس تمام وجودم را در بر گرفت مخصوصا جایی که پای بچه ها به میان آمد اگر ما به مصرف بی اندازه مواد غذایی به این شکل نگاه کنیم مطمئنم که با احتیاط با آن برخورد میکنیم
من قوانینی در مورد مصرف مواد غذایی ندارم اما از وقتیکه در این دوره لاغری با ذهن شرکت کردم از خرید و نگهداری تنقلات بسته بندی شده با تاریخ مصرف طولانی خودداری میکنم مانند چیپس و امثال آن و وقتیکه آنها تاریخ مصرف طولانی دارند یعنی مواد نگهدارنده به آنها زیاد زده شده است پس سالم نیستند نمیدانم این عملم درست است و آیا این در راستای حفاظت از سلامتی خودمان هست یا نه و بطور کلی عقیده درستی است یا نه دوستان میتوانند نظرشان را بدهند البته اگر استاد عزیز راهنمایی بکنند ممنون میشوم ???
سلام به استادعزیز ودوستان خوبم
تصمیماتی که من برای رفع اعتیاد خودم گرفته ام به ترتیب زیر است
۱.تاوقتی واقعا گرسنه نشده ام غذا نخورم
۲.وقتی بر سر سفره غذا نشستم بدون ترس و واهمه از هر نوع ماده غذایی که دوست داشتم به اندازه نیاز بدنم بخورم
۳.قبل از رسیدن به فشار شکم از غذا خوردن دست بکشم
۴.پرسهای غذا را براساس معیارهای بقیه انتخاب نکنم بلکه براساس نیاز بدنم این کار را بکنم
۵.تمام مقدار غذایی را که میخورم را در ظرف نکشم ویه مقدار کمتر از حد روز های قبل غذا بکشم تا مقدار غذا برایم عادت نشودشاید امروز نیاز بدنم کمتر باشد واگر باز نیاز داشته باشم غذا کشیدن راحت است
۶.از خوردن مواد غذایی برای تکمیل یک تفریح وخوشی استفاده نکنم .مثلا من امروز به تئاتر رفتم وهمه دستان پر از خریدهای متنوع چیپس وپفک وابمیوه وظرفهای پفیلا بود .من هم برای بچه ام به خواست خودش پفک خریدم اما تصمیم گرفتم از دیدن تئاتر بدون خوردن لذت ببرم و این کار رو هم کردم .و وقتی دیدم بچه ام با دیدن همچنان دارد پفک میخورد واصلا حواسش به مقداری که خودده نبود بهش گفتم مامان میخوای دیگه نخوری وبقیه اش رو یه روز دیگه بخوری .ودیدم چقدر هم از رفتارهای همدیگر کپی میگیریم من به خاطر اینکه بقیه برای بچه ها چیزی خریده بودند من هم بی توجه به درست یا اشتباه بودن اون کار رو کردم
۷.حواسم به سرعت تخریب وترمیم بدنم باشد
۸به پیغام سیری توجه کنم وقبل از فشار شکم دیگر غذا نخورم
۹.مواد غذایی را به بهانه مفید بودن برای قسمتهای دیگر بدنم بیش از اندازه نیاز نخورم
دوست عزیزم جمله شماره ۹ عالی بود و اشتباهی را که من مرتکب میشدم را گوشزد کردید
ممنونم
خیلی نوشته شما عالی بود
به نام خدا
سلام به استاد ودوستان متناسبم
من شاید۱۵ سال پیش وقتی ستاد مبارزه با اعتیاد در پارک نزدیک خونمون تشکیل شد..ومن ناخواسته در اون جلسه شرکت کردم…..چون مطمان بودم که از جنبه ی روانشناسی میتوان بر اعتیاد غلبه کرد…اما خوب تو اون جلسه…بیشتر نحوه مصرف داور رو عنوان کردن
ومن بعد از اتمام جلسه دوان دوان دنبال دکتر ومسول جلسه رفتم ?…واز او خواهش کردم که یک چند دقیقه..به حرفهای من گوش بده…
وبه دکتر گفتم آقای دکتر من معتادم!!!… معتادم به خوردن…وبه مواد غذایی!!!!
وبا لبخند..ومعذرت خواهی…زود از ادامه ی صحبت بامن منصرف شد.
بله
اعتیاد به مواد غذایی برای ما نه جرم حساب میشه ونه چیزی زشت!!!
اما با این حال بچه هامو هم متاسفانه معتاد کردم..
هروقت حوصلشون سر میره…برای قر نزدن ومشغول کردنشون…زود یه خوراکی و…..جلوشون میزارم
خداروشکر الان بهترم…ودر حال ترکم?
الان نظاره گرم…میبینم که بچه هام معتادن…!!
ولی امید وارم کم کم..اونها هم توجه شون به مواد غذایی کم وکمتر بشه…
استاد عالی بود ممنونم♥️
استادواقعابه خودمی بالم که استادی چون شمادارم?
یکی ازدوستانم چندماه زودترازمن ازهمین دوره هایی که کارشون افکاروقدرت ذهن هست راتهیه کرده بوداماایشون به من نگفته بودندبعدازمدتی که من باشماآشنا شدم وباصحبت هایی که بادوستم داشتم متوجه شدم که ایشون هم روزهافایل گوش میدن وبالاخره برای من گفتندمن هم به ایشون گفتم امانگفتم که دوره مون برای تناسب اندام هست?
امامن تغییری درافکاروباورهاوزندگی ایشون نمی دیدم وزمانی که راجع به یه موضوعی باهم صحبت می کردیم ایشون میگفتندتوفایل های مااینگونه نیست چقدرواضح وجذاب راجع به یه موضوع صحبت می کنی?
تااینکه دیشب به من پیام دادندکه من دیگه فایل گوش نمی دم وفایده ایی ندارد،درضمن ایشون نصف هزینه من برای خریددوره اش پرداخت کرده بود وبرای خودش خوشحال بودکه باهزینه کمترتهیه کرده?
این راازاون بابت گفتم که من هرچقدرهزینه برای خریددوره داده ام امادارم بهره برداری های میلیاردی برای اکنون وآینده ام میکنم?
راجع به ترک عادت خدمت دوستانم بگم که من تصمیم گرفتم که آرامترغذابخورم وموفق شده ام?
دیگه اینکه قبلاخیلی آب می خوردم وقتی توی خونه بودم، اماتابیرون بودم دلم نمی خواست،آب خوردنم راهم اصلاح کرده ام?
2روزپیش هم درحال غذاخوردن بودم که دیدم چرامن اینقدربادستانم سبزی خوردن زیادی برمی دارم واین حرکت زشته،وامادیروزهرچه دستم می خواست سبزی خوردن هم زیادبرداردمن اجازه نمی دادم وباخودم می گفتم نهایت 2پربرداروباآرامش وشیک بخور?
واقعاخوشحالم که هرروزی یه کارمن دارداصلاح میشد?
موفقیت درنزدیکی من است،من حتی مصرف چایی،قندونمک راهم به حدنیازم رسانده ام?
من آنقدردر این مسیرمی مانم وادامه می دهم تاموفقیتهای بیشتری کسب کنم?
ازاستادودوستان عزیزم سپاسگزارم که وقت گذ اشتیدومتن من راخواندید?
من به خودم قول داده ام که جزبهترین وموفق ترین شاگردان استادم شوم?
موفق باشی دوست خوبم من هم آنقدر در این مسیر میمانم تا از اعتیاد به پرخوری کاملا رها و یک متناسب مادام العمر شوم?
سلام دوستان
حدود3هفته پیش جایی بودم که خانمی داشت ازاعتیادفرزندش برای کسی صحبت می کردومی گفت شخصی هست که هزینه ایی می گیردوبه اوکمک می کندتاترک کندهمون لحظه این به ذهن من اومدکه خوب من هم یک معتادهستم درمصرف موادغذایی،وقتی اومدم خونه برگه ایی برداشتم وتاریخ 21روزراروی آن ثبت کردم وباخودگفتم من هم مانندفلان شخص ازامروزشروع می کنم وهرشب به خودم امتیازمی دادم ومرورمی کردم که کجاهاضعف دارم فایل های این مدت استادهم به من بیش ازانتظارم کمک کردند?
اکنون که برگه 21روزرامرورکردم دیدم درهفته اول فقط2روزپرخوری داشته ام درهفته دوم هم 2روزبوده ودرهفته سوم عالی بوده ام،من بسیارخوشحالم وبه خودم تبریک می گویم که روزبه روزدارم عالی ترمیشم،من به خودم به بدنم به جسمم وبه ذهن عالی خوداحترام می گذارم چون من لایق بهترین اندام وبهترین زندگی هستم?
من همانگونه که بسیارعالی یادگرفته ام که خودم برای خودم تصمیم بگیرم،درخوردن هم اجازه نمی دهم که بسته بندی شرکت هایاتعارف دیگران برای من تصمیم بگیرند،من خوداختیارخودوزندگی ام رادردست گرفته ام?
مادرشوهرمن به شدت انواع خوراکی هاراتعارف می کندیعنی حتی کاسه ماست راتالبه اش پرمی کندوبدش میادکه طرف نخوردومن نگران بودم بااوچه کنم امامن پیروزشدم دراین مدت آنقدردیده که رفتارهای من عوض شده که ایشون دیگه ازمن می پرسندچایی بیارم برات ومن میگم نه الان میل ندارم هروقت که خواستم خودم میریزم،ویکبارهرتوصحبت هاش به من گفت چطوریه که دلت نمی خاد به ماهم یادبده????
خداونداازاینکه تورادارم که چنین استادوراهنمایی رابرای من برگزیده ایی ازتوسپاسگزارم?
استادشمابی نظیرید،واقعاازشماسپاسگزارم بابت تمام زحماتتون?
و اما تمرین دوم.
من همیشه افتخار میکردم که در خانواده من هیچ فرد معتادی وجود نداره و همسر من حتی سیگار هم نمیکشه ولی متوجه شدم پرخوری من نوعی اعتیاد است از زمان ورود به مسیر تناسب فکری اونو ترک کردم ولی با دوباره گوش دادن این فایل به نکات جالب پی بردم.
مثلا فردی که معتاد به سیگار باشه تا عصبانی میشه یک سیگار میکشه و این رفتار عملی مخصوص اعتیاد است و من هر وقت عصبانی بشم سریع یک چیزی میخورم فایلی داشتیم که استاد توضیح دادن این عمل برای ترک او فضا و پرت شدن حواس از روی اون ناراحتی هست که ما میتونیم بوسیله یک عمل جایگزین از این خوردن دوری کنیم من خیلی روی این قضیه کار کروم اولا با تناسب فکری میران عصبانیت هدی خودم رو به حد چشمگیری کم کردم و دوم اینکه اگر چنین حالتی پیش بیاد سعی میکنم از خوردن غذا پرهیز کنم ولی همجنان به موفقیت کامل نرسیدم و بعضی اوقات هر چیز کوچکی را برای خورون غذا بهانه میکنم یکی از مهمترین اتفاقهای دوست داشتنی در زندگی من این دوره تکرار بود که خیلی مطالب رو یادآوری کرد . استاد عزیز ممنونم
فقط میتونم بگم همه حرفهاتون درسته وسپاسگذارم
نشان های دریافت شده
عالی بوداستاد….عالی☺ازنظرمن قوانینی که میشه برالاغری استفاده کرداینه که:فقط وقتی جسمت نیازبه ِغذاداره بخورنه روحت!!واینکه یادبگیریم وب این باوربرسیم که غذانیازروح ماروبرطرف نمیکنه!این ماهستیم که میتونیم نیاز روحمون روبرطرف کنیم!!نه غذا!!وشایدباورکردن همین قانون ساده بتونه ماروبه وزن ایده آلمون برسونه….
نشان های دریافت شده
استاد گرامی
خیلی عالی بود ??? تشبیه زیبا و جالب شما به اعتیاد, و اینکه من بدلیل اینکه یک فرد بیییییینهایت قانونمندی هستم, قطعا موفق خواهم شد طبق قوانین لاغری و با رعایت هوشمندانه این قوانین طی مسیر کنم ????