0

گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است

اعتیاد
اندازه متن

است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.

اعتیاد چیست؟

اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض می‌شود.

این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد.

گسترش اعتیاد

اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.

این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.

اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.

با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.

فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.

شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.

چاقی اعتیاد آسان و خطرناک

چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است،  و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.

افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.

افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.

فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.

هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.

امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.

حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.

اعتیاد چاقی

تنوع مواد اعتیادآور چاقی

اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.

نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.

به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.

چون از قبل در ذهن فرد چاق،‌ نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.

پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.

آزاد بودن اعتیاد چاقی

همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.

از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.

نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).

مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …

دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:

اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)

دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)

عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.

درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.

آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.

گسترش چاقی

چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد

انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.

تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.

فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.

خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.

عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.

سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.

پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.

تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.

و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

قانون اساسی چاقی
لاغری با ذهن
اعتیاد آسان چاقی

وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی

حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.

بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:

۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺

۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺

۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺

۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻

۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم

۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.

هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.

(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
  • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
  • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
  • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.

بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.06 از 142 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10289
294 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/07 20:21
      مدت عضویت: 78 روز
      امتیاز کاربر: 4495 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 986 کلمه

      سلام بر همه دوستان متناسبم و استاد روشن عزیزمادر من همیشه این جمله رو تکرار میکرد که حاضره بیشتر بخوره از هر چی دوست داره بخوره ولی ده سال کمتر زندگی کنه مگه عمر اضافی رو میخواد چیکار ،همیشه اینو می‌گفت که نهایت ده سال میخوام بیشتر عمر کنم که نمیخوام ترجیح میدم تاآخرین لحظه هر چیزی میخوام بخورم و حالشو ببرم دنیا دوروزه و ارزش سختی نداره و ما تفریح دیگه ای نداریم 

      حرفای مادرم دائم تو گوش من تکرار میشد 

      میدونید مادر من آخرین وعده ای که خورد کله پاچه بود و بعد بگفته ی دیگران  بخاطر اینکه از شدت چاقی نتونست بلند شه که مثلا آبلیمو رو از یخچال برداره که چربی اون رو ببره مرد و سکته کرد ،مادر من با وزن صد و پنجاه کیلو صبحانه یه دست کله پاچه کامل خورده بود 

      ولی میدونید مادر من از سن شصت سالگی به بعد بخاطر اضافه وزن بالاش مایه درد سر برای فرزندان ،نوه ها و داماد ها ش و حتی همسایه هاش شده بود 

      هم خودش داشت زجر میکشید هم اطرافیانش ،همیشه از درد آزتروز پاش ناله میکرد جالبه خودش شکسته بند بود ولی می‌گفت نمیتونم پای خودم رو خوب کنم چون از اضافه وزن بود و مادرم نمی‌خواست از خوردن دست بکشه 

      مادر من بارها تو حموم خورده بود زمین ،چون صندلی تحمل سنگینی وزنش رو نداشت و پایه هاش از هم باز شده بود 

      وقتی مادرم می‌رفت دم در ،همه ی بچه ها فرار می‌کردند چون میدونستند مادر من میخواد اونها رو برای خرید نون و شیر و …بفرسته مغازه ،چون خودش نمیتونست حرکت کنه 

      مادر من با این طرز فکرش که بخور نهایت ده سال کمتر عمر می‌کنی نسلی رو تربیت کرد که بلااستثنا همه ی ما خواهر و برادر بالای صد کیلو وزن داریم و من کوچکترین بچه با صد و پنج کیلو جزو لاغرترین افراد خانواده هستم 

      حتی پدرم هم از چاقی مرد در پنجاه و نه سالگی ،هر روز آبگوشت با یک عالمه دنبه و اشکنه و …بهش میداد

      من هم تربیت شده ی اون نسل هستم ولی دیگه نمیخوام همون تفکر رو تو نسل بعدی خودم ادامه بدم 

      دوست ندارم پسر معصوم من هم مثل من چاق بشه 

      من یک مبارزم برای رسیدن به تناسب اندام از طریق ذهن هر کاری لازم باشه انجام میدم چون میخوام الگوی درستی برای فرزند و نوه های خودم باشم 

      مادر و پدر من هیچی از زندگی بعد از پنجاه سالگی که زمان بازنشستگی و استراحتشان بود نفهمیدند چون دائم بخاطر عوارض اضافه وزن صد و پنجاه کیلویی شون مریض بودند مادرم دیابت داشت 

      درسته جامعه و کل دنیا هیچ کار خاصی برای جلوگیری از چاقی نمیکنه چون منافع شرکتهای غذایی و دارویی بخطر میفته وقتی همه سالم و متناسب باشند اونا ضرر میکنند

      عطاری محل ما میگه سودی که از فروش قرص های لاغری می‌کنه بیشتر از سود مواد دیگه از جمله ادویه و گیاهان داروییه و این قرص‌ها که خودمم ازش خریده بودم چیزی جز شیشه داخلش نبود که منو بی‌خواب میکرد دهانم رو خشک میکرد عصبیم کرده بود و بعدشم سرطان گرفتم

      آیا واقعا این مدل چاقی و خوردن لذت داره آیا به این همه زجر و دیابت و بیماری و فشار خون بالا و آرتروز پا و کمر درد میارزه

      لذتی که الان من از نخوردن و نه گفتن و میل ندارم میبرم

      خیلی بیشتر از خوردن اونهمه جعبه نون خامه ای هست که من در عرض یک روز یک کیلوشو می‌خوردم 

      لذت خوردن سالاد و هویجم همراه با لذت مسیر ذهنی  متناسب شدن هر روزم خیلی لذتش بیشتر از خوردن هر روزه یک لیتر بستنی برای من است 

      با لاغری با ذهن جای لذتها تو ذهن ما عوض میشه همون چیزی که الان تو ۲۴, روز در من اتفاق افتاده 

      ازون مهمتر رفتارم طرز حرف زدنم با پسرم عوض شده 

      دیروز داشتم بهش میگفتم تو که رویای دانشگاه شریف رو داری هر شب قبل خواب تجسمش کن از طریق ذهن ناخودآگاهت هر روز بهش فکر کن و دستوراتی که از ذهنت میگیری بر اساس اون عمل کن و مطمئن باش که به بالا تر از دانشگاه شریف هم میرسی 

      من داشتم لاغری با ذهن رو روی پسرم در مورد درس و ذانشگاهش پیاده میکردم 

      همین راهی که رو لاغری رو من جواب داده 

      من ۲۴ روزه چیزی فکر میکنم نزدیک هفت کیلو با توجه به سایزم لاغر کردم 

      ازون مهمتر بار این اضافه وزن چهل کیلویی دیگه تو ذهنم نیست من اونو حمل نمیکنم اسیرش نیستم من خودمو همین الآنم متناسب میبینم رفتار میکنم 

      تا زمانی که گرسنه نشدم غذا نمی‌خورم به کالری و نوع غذا فکر نمیکنم به محض احساس سیری دیگه نمی‌خورم من چون آرامش دارم اصلا و ابدا ریزه خواری ندارم 

      دیگه فکر نمیکنم بستنی هورمون شادی اندورفین تو مغزم ترشح می‌کنه و مجبورم هر روز بخورم تا شاد بشم نه 

      من با تفکر به شاد کردن دیگران و تجسم لاغری و رقص و ورزش و …خود بخود شاد میشم نیاز به چیز بیرونی ندارم دیگه 

      شادی و احساس من الان درونیه من از درون شادم کسی نمیتونه با کارهای رو مخی منو ناراحت کنه یا اعصابمو خورد کنه 

      در صورتی که مثلا قبلا خواهر شوهرم خیلی کاراش رو مخم بود دائم اس مس هاش به همسرم رو چک میکردم اذیت میشدم و …

      ولی الان با همین ذهن ناخودآگاه و تمرین هاش یاد گرفتم برای آرامش خودم رهاش کنم بهش تو مغزم فکر نکنم فکرمو مشغولش نکنم من کارهای مهمتر ازون دارم برای فکر کردن ،اصلا بخشیدمش که از روح و روانم بره بیرون 

      میخوام بگم این روش یادگیری یا ذهن ناخودآگاه فقط رو لاغری تاثیر ندارن تو تمام جنبه های زندگی مون می‌تونه تاثیر بذاره

      من الان مهمونی رفتن مسافرت رفتن رستوران رفتن اذیتم نمیکنه نمی‌ترسم چون می‌دونم چقدر نیازه بدنمه چون می‌دونم کنترل ذهنم دست خودمه از هیچ چیزی دیگه نمی‌ترسم حتی از سلف سرویس ها  

      نمیگم اهالی خونه چون من رژیمم فلان چیز رو حق ندارید بخرید نه بخرند نوش جونشون ،من فقط جلوی چشمم نمیزارمش مثلا میزارم پشت یخچال که هر دفعه توجه عینی بهش نکنم

      همین الان که میگم ۲۴, روزه من بستنی نخوردم اتفاقا فریز مون پره از بستنی ای که همیشه قبلنا می‌خوردم ولی الان هست ولی من میلی بهش ندارم 

      لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم