0

گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است

اعتیاد
اندازه متن

است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.

اعتیاد چیست؟

اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض می‌شود.

این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد.

گسترش اعتیاد

اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.

این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.

اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.

با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.

فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.

شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.

چاقی اعتیاد آسان و خطرناک

چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است،  و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.

افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.

افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.

فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.

هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.

امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.

حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.

اعتیاد چاقی

تنوع مواد اعتیادآور چاقی

اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.

نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.

به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.

چون از قبل در ذهن فرد چاق،‌ نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.

پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.

آزاد بودن اعتیاد چاقی

همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.

از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.

نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).

مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …

دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:

اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)

دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)

عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.

درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.

آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.

گسترش چاقی

چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد

انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.

تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.

فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.

خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.

عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.

سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.

پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.

تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.

و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

قانون اساسی چاقی
لاغری با ذهن
اعتیاد آسان چاقی

وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی

حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.

بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:

۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺

۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺

۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺

۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻

۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم

۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.

هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.

(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
  • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
  • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
  • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.

بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.06 از 142 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10289
294 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار s99malekan
      1399/07/14 09:14
      مدت عضویت: 1550 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم…
      واقعا که من معتاد خوردن بودم‌.چرا ناراحت شیم وقتی حقیقته.‌ من سر وقت بدون گرسنگی باید میخوردم.‌با تعارفات باید میخوردم. ناراحت میشدم‌که اصلا حمله میکردم به یخچال.دقیقا حکم مواد مخدر رو داشت که آرومم میکرد.کاش قانونی بود تو جامعه که کسی که بیشتر از دو‌کیلو اضافه وزن داشت و زندانی میکردن.باید زور بالا سرمون باشه‌.خوب حالا که جامعه قانونی نذاشته بیا خودمون بذاریم.‌همانطور که تا الان توی این‌مدت باهم بودن در مسیر لاغری گذاشتیم…
      ۱.دیگه فقط و فقط موقع گرسنگی غذا بخورم
      البته اگه صبحانه ناهار شام رو با فاصله ۵ ساعت بخورم خود به خود گشنه میشم.‌من که اینجوری کردم.‌سعی کردم میان‌وعده که در ذهن من ریزه خوای تعریف شده رو هم کنار بذارم
      ۲.ریزه خواری نکنم اصلا
      ۳.پر خوری عصبی نکنم.‌خوب همش میگم افراد متناسب موقع استرس و ناراحتی چیکار میکنن منم مثل اونا رفتار میکنم.مثلا تلویزیون میگم.‌فایل شما رو‌گوش میدم
      ۴. موقع غذا خوردن به پاسخ سیری توجه کنم و به اندازه بخورم
      ۵.توی تعارفات براحتی بگم سیرم و میل ندارم ..
      6.من دیگه به پسر 3سالم وقتی میگه مرسی الهی شکر که یعنی مامان سیر شدم اصرار الکی نمیکنم که همین یه لقمه رو هم بخور. وای چه خوبن بچه ها‌‌.به محض سیر شدن حتی چند لقمه ته ظرف رو‌ول میکنه و تشکر میکنه و میره.این ذات اصلی ماست.بدون کد چاقی
      7.اصلا راجع به چاقی با کسی حرف نمیزنم
      8.اصلا سراغ برنامه ها و پیج های محرک نمیرم
      9.وزن کشی که اصلا تعطیله
      10.عادت بد غذایی رو اصلاحش میکنم. از چالش ن اینو نخوردم یه ماه میشه که من شیرینی نخوردم تا دیشب که یه دونه به میل خودم برذاشتم نه با حس بد و ولع….
      12.مس،ولیت چاقی مو بپذیرم وبه تعهدم وفادار باشم
      13.آموزش و‌تکرار اینمه منحق انتخاب و نه گفتن دارم.اینو به پسرمم آموزش میدم
      14.من تا ابد در سایت شما و با شما میمونم.میخونم میبینم مینویسم عمل میکنم و‌ استمرار دارم
      ممنون از اینکه هستین….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/02/06 19:21
      مدت عضویت: 1550 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 352 کلمه

      سلام به استاد گرامی و دوستان خوبم

      کاملا درسته استاد.‌چاقی یه اعتیاده و بقول شما خطرناکتر از همه نوع اعتیادها.‌چون مواد چاق کننده فراوون و کسی فرد چاق رو یه ناهنجار اجتماعی نمیدونه و ای کاش میدونستن. شاید زودتر به فکر  لاغری میوفتادیم.نه الان که سی کیلو اضافه دارم.یعنی کاش حتی نمیگفتن معتادها چه موادمخدر چه چاق ها مریض ن وباید درمان شن. میگفتن مجرمن و میگرفتنمون به مجازات.بلکم بعد لاغری آزادمون میکردن و اونوقت باقی عمرمونو لاغر زندگی میکردیم. یکم خنده داره شاید ولی بخدا من یکی خیلی خسته م استاد.‌صورتم رو بخاطر شما و دوره ای که عاشقشم زورمی سرخ نگه داشتم که امیدم قطع نشه که ادامه بدم ومیدم‌ .تا آخرین قطره خودت تا ایده آل شدن ادامه میدم‌ .استاد من هشت ماهه با شمام.با افتخار و رضایت.‌بهترین لحظات عمرم اینجاست ولی خوب نتیجه ای نگرفتم.من اصلا تقصیر رو گردن شما نمیندازما.نه. تقصیر خودمه که فراموشکارم.‌دارم با سرعت ۱۶۰تا تو مسیر لاغری میرم و کلی نتیجه گرفتم یهو مریض میشم دوهفته استعلاجی در منزل وبعد مدتی آثار دردو کسالت بیماری و بعد کار سنگین مجدد و……فراموش میکنم. مگه نه اینکه چون من لاغری با ذهن روآموختم نباید از یادم بره.‌آره آره آره. میدونم جوابم اینه که من چون هنوز کامل یاد نگرفتم زودی فراموش میکنم. دوره م‌تکمیل شه وفقط ادامه بدم همه چیدرست میشه.استاد گاهی  اینجوری دلخورم.از خودم.از اینکه چند کیلو کاهش وزن داشتم.مطم،نم.بحدی لباسام گشاد شده بودن‌که ذوق میکردم ولی طی یه مدت بیماری برگشت.‌چون فکرمیکردم مریضم دیگه باید بخورم جون داشته باشم.‌هر کیم زنگ میزد همینارو میگفت منم ریسک نکردم و یواش یواش اصول دوره یادم رفت و فکر کنم الان که اینجام تموم نتیجه مو هدر دادم.از اول برگشتم سر خونه اول‌.استاد پسرفت حال آدمو میگیره و من از قدیم شروع مجدد واسم سخت بوده. من تموم مس،ولیت چاقی خودم رو بر عهده مبکیرم و در اینکه ادامه میدم شکی ندارم ولی از خودم دلخور و ناراحتم.‌بقول شما میخوام این معتاد آسان ودیوانه روبا الفاظ بدی خطاب کنم تا دیگه تکرار نکنه‌. مگه نه اینکه میدونیتی نخوردنها چقد لذت داره.پس چی شد. خدایا کمکم کن دوباره بیام تو مسیر. من میخوام اعتیادمو ترک کنم.‌کمکم کن.

      استاد کمکم کنین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/08/05 10:36
      مدت عضویت: 1550 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 719 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان متناسبم

      بله کاملا درسته.‌همه ما به موادغذایی معتاد هستیم. دقیقا همون علایم روداریم. مثل معتاد اگه در لحظه بروز علایم دوری از مواد غذایی غذا بهمون نرسه بیقرار میشیم.‌عصبی میشیم.‌پرخاش میکنیم و بعد برای بدست آوردنش و غذا خوردن هر کاری میگنیم..حتی تموم مدت سیری هم بهش فکرمیکنیم.‌به مواد غذایی داخل یخچال به برنامه ریزی اینمه چی بخورم.‌چطوری بخورم.‌چی رو با چی بخورم….و همه اینا از فرمول های ذهنیه….چه خوب استاد پس میشه با کنترل ذهن و تغییر فرمول های معتادا اونا رو هم نجات داد.مس،ولیت تون بیشتر شد استاد نازنین.‌باید یه پیج و سایت واسه ترک اعتیاد هم بزنین.‌اون طفلی ها هم به شما و آگاهی هاتون احتیاج دارن.‌چقد خوب….

      به لطف خدا من در مسیر درست لاغری با ذهن هستم.‌قراره تموم فرمولای چاقی ذهنمو  کمرنگ و کمرنگ تر کنیم تا انگار پاک بشن و جاش فرمولهای ناز لاغری بذاریم. اینکه خوردنم قانون داره.‌استاد بی قانون خوردنای ما باعث چاقیمون شده. هر موقع دلمون میخواسته رفتیم دم یخچال و خوردیم.کاش از اول رو در یخچال بنویسن رمز ورود قار و‌قور و ضعف معده. بخدا.‌اگه فقط موقع گشنگی میخوردیم که چاق نمیشدیم.تازه دقیقا عین معتادا مصرفمون با گذشت زمان بیشترم میشه.‌دیگه اون مقدار قبلی سیرمون نمیکنه..بسه مون نیست.‌این قسمت خیلی خطرناکه.‌اینه که یه معتاد رو از پا میندازه و یه چاق رو به نابودی میکشونه.اصلاحا میگفتن معده ش گشاد شده.‌نه گلم.‌اون فرمول های چاقی ذهنشه که گسترش پیدا کرده.من قسم خوردم روی پسرم دقت زیادی کنم. و اون موقع ست که میشم یه مامان نمونه. بچه ها از مادر خیلی تاثیر میگیرن.‌نمیذارم چون من چاقم اونم چاق بشه. البته من که دارم لاغر میشم و تا چند سال دیگه که کوچولوی من یادش نمیمونه مامانش چی بوده.‌یه خانم متناسب موفق و توانمند میبینه که قراره یکی مثل خودش به جامعه تحویل بده. این رسالت منه.اصلا زورش نمیکنم در غذا خوردن.‌خودش میگه گشنمه غذا بهش میدم. هر وقت گفت سیرم پا میشه میره. اعتراف میکنم در ذهنم موقع هایی که خوب بشقابش رو میخوره خوشحالم و موقعی که کم میخوزه نگرانش میشم. ولی سریع میگم این ته مانده فرمولای چاقی ذهنته.ذهن بچه شکر خدا و به لطف قوانین اولیه خدا صاف و صافه و هنوز فرمول چاقی نداره. وقتی میگه سیرم تمومه. دنبالش میرفتم قبلا هر جا بازی میکردی لقمه رو با اصرار میذاشتم دهنش و فکر میکردم عجب مادریم.از خودم میگذرم واسه پسرم.پسر خواهر شوهرم لاغره خیلی همیشه پیش شوهرم میگفتم ببین بهش نمیرسه.حواسش به بچه نیست.ولی نمیدونستم اون چون خودش لاغره میذاره به انتخاب بچه و بچه ش زیاد نمیخوره. الان اصلا اصرار نمیکنم و شکر خدا بچگی پسرم  خیلی تپل بود که همه با تذکراتشون منو نگران میکردن ولی حالا که سه سال و خورده شده کاملا متناسبه.همه میگن چه خوب شده. نمیدونن این ذهن مادرشه که عوض شده.این تصویر ذهنیه مادرشه که عوض شده و قراره بزودی لاغر شه. من دیگه معتاد مواد غذایی نیستم.و طبق میثاق نامه جانم که میگه من از این به بعد توجه کمتری به مواد غذایی میکنم.گاهی هنوز صدای مواد غذایی رو از تو یخچال میشنوم .تو ذهنم رژه میره. سیب نارنگی انار پفک انگار صدام میکنن ولی سریع میگم باز فرمولای ذهنیم  طبق ساعت شروع کردن. آخه بیشتر عصراست. منم پرخوریام همیشه عصرا بوده.گاهی مغلوب میشم با این مضمون که اشکال نداره. میوه که آبه. کالری نداره. دو تا نارنگی سیب که چاق نمیکنه…از ناهار خیلی گذشته قندت افتاده.و وقتی زیاد اصرار میکنن یهو احساس ضعف معده میکنم…عجیبه و عجیبتر اینکه بازم تفکیک مواد غذایی.باز توجهو ترس از مواد غذایی. باز سر ساعت خاصی غذا خوردن .استاد ببین. در یه حرکت من واسه به اصلاح میوه عصرونه چند تا فرمول ذهنی من دست به دست میدن تا منو مغلوب میکنن و بلند میشم میرم میارم میخورم…و فرمول بعدی….ناراحت میشم و افسرده که چرا بهشون گوش دادم….خوب الان قوی تر شدما. هر چند تا اصرار ذهنم یکیش رو انجام میدم و قول میدم اینقد تکرار کنم که من نباید تحت کنترل فرمول چاقی ذهنم باشم و اینا هیچکدوم نیاز واقعی تو نیست. استاد دارم مینویسم انگار قدرتم بیشتر میشه و قدرت رو از یخچال و مواد غذایی و ذهنم میگیرم و میتونم بیشتر کنترلشون کنم….من دیگه هر وقت و بیوقت غذا نمیخورم. من فقط موقع گشنگی و در حد رفع گشنگی میخورم.‌خیلی عالیه استاد

      ممنونم از شما و ممنونم از خدای مهربونم

      خدای خوب من کمکم کن در این مسیر ثابت بدم بشم که بهترین و درست ترین مسیره.‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/02/08 00:48
      مدت عضویت: 1550 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      چشم استاد نازنین.‌خیالتون راحت. من بهشت لحظاتم اینجاست.‌حتما ادامه میدم.‌کجا برم از اینجا بهتر. من از امروز دارم فایلایی که از نظر خودم شاهکار شمان رو دوباره مرور میکنم. مخصوصا فایل لذت بردن از نخوردن ها.‌استاد من از اول دوره که با شمام همیشه از دیدن همه فایلاتون لذت میبردم ولی همه فایلای هفته هشتم شما رو عاشقانه دوست دارم و اسم دو تا فایل تونو گذاشتم تیر آخر استاد. استاد من تموم دوره منتظر این تیر آخر شما بودم و وقتی دیدمشون از شدت ذوق اشک میریختم.یه خواهشی دارم استاد مهربون. شما که همه ما رو بهتر از خودمون میشناسین.چه فایلی رو برای هنرجوی عاشق لاغری که یکم از مسیر خارج شده توصیه میکنین تا دوباره با اشتیاق بیشتر به مسیر برگرده. خواهش میکنم.‌من عاشق آگاهی های تازه و ناب شمام.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم