0

گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است

اعتیاد
اندازه متن

است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.

اعتیاد چیست؟

اعتیاد (همچنین:خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض می‌شود.

این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد.

گسترش اعتیاد

اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.

این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.

اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.

با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.

فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.

شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.

چاقی اعتیاد آسان و خطرناک

چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است،  و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.

افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.

افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.

فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.

هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.

امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.

حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.

اعتیاد چاقی

تنوع مواد اعتیادآور چاقی

اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.

نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.

به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.

چون از قبل در ذهن فرد چاق،‌ نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.

پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.

آزاد بودن اعتیاد چاقی

همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.

از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.

نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).

مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …

دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:

اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)

دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)

عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.

درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.

آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.

گسترش چاقی

چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد

انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.

تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.

فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.

خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.

عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.

سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.

پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.

تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.

و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

قانون اساسی چاقی
لاغری با ذهن
اعتیاد آسان چاقی

وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی

حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.

بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:

۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺

۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺

۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺

۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻

۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم

۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.

هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.

(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
  • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
  • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
  • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.

بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.06 from 124 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10289
برچسب ها:
273 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا
      1403/01/30 10:17
      مدت عضویت: 559 روز
      امتیاز کاربر: 5140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 580 کلمه

      سلام

      واقعا من دیروز این رو تجربه کردم اعصابم خورد بود 

      و بیش از حد تمایل ب خوردن در من بود 

      جوری ک واقعا اذیت میشدم با اینک تلاشمم میکردم ک اون موضوع رو در ذهنم حل کنم 

      اماهمش مواد غدایی انگار ب قول استاد داشتند من رو صدا میکردند ومن واقعا اینرو  لمس کردم ک واقعا زمانی ک عصبیم معتاد ب مصرف مواد غذایی برای ارام شدن بر ای شاد کردن خودم برای فرار از اون احساسات شدم 

      وامروز ب این فایل برخوردم واین رو هدایت پروردگار میدونم 

      چاقی واقعا اعتیاد اسان هس من هر موقع میرم خونه مادر بزرگم و خب ناهار خوردم برای عصر میرم مادربزرگم ازم ناراحت میشه تو هیج وقت خونه من هیچی نمیخوری

       ومن زمانی ک واقعا حالم خوبه حسم خوبه اوکیم ولی اگه عصبی باشم یا احساساتی از این قبیل مثل دیروز میخورم واقعا خسته میشم از اون صدایی ک تو سرم همش دعوت میکنه ولی دیروز با اون همه صدا باز من خیلی جااها موفق شدم واین مسیر رفته رفته بهتر خواهد شد و میتونم از پسش بربیام 

      فقط باید بدونم ک اون صدا اون پیشنهاد ذهن هس و اگاه باشم برای این

      من اویل ازدواجم ک واقعا میل نداشتم نمیخوردم واون موقع از نظر من طبخ غذایی مادرشوهرم خیلی چرب وچیلی بود وواقعا اینطور بود روغن از خورشتهات میچکید ومن اصلا میدیدمش چهار ستون بدنم میلرزید اما ی حرفهایی میزدند ی ناراحتی میکردند ک من ب اجبار میخوردم 

      ولی از ی جایی ب بعد نخوردم چیزی ک دوس نداشتم 

      خیلی از ماها میریم مهمونی ب خاطر اینک زشته بده چی میگن میایم چیزی رو ک علاقه ای نداریم میخوریم اینم از کمبود عزت نفس میاد 

      یادمه در یکی از مهمونی چیزی رو خوردم ک تا یه هفته داشت حالم بهم میخورد و واقعا معده درد گرفتم تا جایی دکترم رفتم چن ماهم دردش کشیدم وتصمیم گرفتم هیچ وقت چیزی رو ب خاطر دیگران نخورم 

      اما متاسفانه در مهمونی اگه میل نداشته باشم واون چیز مورد علاقه من باشه میخورم مثل بربری شیرینی

      ب قول استاد اعتیاد اسان 

      نمیدونم کی انقدر همه چیزمو  گره زدم بخوردن 

      و واقعامن میپذرم ک معتاد هستم اره گفتنش هم قلبمو ب درد میاره اما من میپذیرم اعتراف میکنم 

      و مسئولیت رهایی ازش رو ب عهده میگیرم و میدونم هیچ کس جز خودم نمیتونه ب داد خودم برسه 

      این رفتارها از اون زمانی شروع میشه ک ما احساسات دورنیمون میترسیم عیب میدونیم ونقاب میزنیم و فرار میکنیم 

      چرا خب اره من الان عصبیم ناراحتم فلانم 

      چرا بترسم چراوحشت کنم چرا بخوام فرار کنم 

      چرا عصبیم چن ی حس ی فکری هس اون عصبانیت خودمو ببینم مثل اینک ی مامان با بچش حرف میزنه ببین چقدر اروم میشی 

      شاید ما بپذیریم خیلی چیزهارو 

      جنگ نمیکنیم فرار نمیکنیم 

      من خیلی خیلی فرق کردم 

      در گذشته تا ناراحت میشدم باید کلی شیرینی میخوردم تا حدی ک کارم ب سرم اینها میکشید خوشجالم ک اونها گذشته باید اینهارو رو حل کنم

       وقتی ی فرد معتاد بخواد ترک کنه خیلیا حمایتش میکنند اما من ب جای حمایت 

      تحقیر شدم 

      ب جای حمایت

       مسخره شدم 

      اما من ادامه میدم ب خاطر خودم من خودمو سالها نداشتم دنبال دیگران بودم 

      اما الان ب این نتیجه رسیدم نگرد نیس اونی ک دنبالشی

       خودتی 

      روی  هیچ کسی حساب باز نکن ادمها خیلی راحت عوض میشن همونی ک میترسی میشن همونیک انتظار نداری میشن 

      جای همه اونها خودت برای خودت باش

       این باعث میشه خلاهای دونیت پر بشه 

      واین ی مسیره ومن ادامه میدم 

      میپذیرم دیروز اشتباه کردم و این رو هم میپذیرم ک من درمسیر یادگیری هستم

       من خیلی فرق کردم خیلی

       اینها هم تغییر خواهند کرد اروم باش عزیزم من تلاش تورو میبینم ب تو افتخار میکنم و دوست دارم

      وب تو افرین میگم 

      و از خدای خودم ممنونم ک منو ب این مسیر هدایت کرد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/24 12:41
      مدت عضویت: 425 روز
      امتیاز کاربر: 17846 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 703 کلمه

      پذیرفته شدن خیلی از مسائل در زندگی که به عمومیت در اومده که دلیل خیلی از اونها را نمیدونیم ولی خودکار داریم انجام میدیم.

      مانند تعیین کردن مقدار مواد غذایی و زمان استفاده که در روز باید مصرف کنیم که مورد نیاز بدن هست و یا اینکه چند ساعت در روز باید خوابید و بدن نیاز به استراحت داره و یا مقدار آبی که باید در روز مصرف شود و از کلمه باید به معنی اجبار استفاده شده 

       بخاطر تکراری که سالها برامون انجام شده مورد تاییدمون قرار گرفته و به عنوان اصل و درست بودنش مورد قبولمون قرار گرفته 

      مثالی دیگه بزنم 

      خوردن صبحانه بر تموم ادمها توصیه شده که هر چقدر هم سنگین تر بهتر که باعث انرژی اول روز میشه و سرحال شدنه 

      مثال باحال تری بزنم که چندین بار باهاش برخورد کردم ولی زیاد بهش توجه نمیکردم ولی برام همیشه سوال بود 

      همسرم علاقه زیادی به نوشیدن اب داره و براش تعریف شده که حتما باید در طول روز اب بنوشه که مفید هست چندین بار اتفاق افتاده که یادش رفته و یکدفعه یادش اومده که من امروز اب ننوشیدم و باید حتما اب بنوشه و تا سرحد اجبار اب مینوشه تا جایی که دل درد میگیره و قبل از اینکه بخواد اب بنوشه متوجه هستم که اصلا نیازی نداره ولی اون تعریفی که براش ایجاد شده باعث میشه که این کار را انجام بده با اینکه براش توضیح دادم که بدن خودش اونچه که بخواد درخواست میکنه ولی باز بر طبق تعریف هاش عمل میکنه و کلا ماها پذیرفتیم که یک سری کارها را باید انجام بدهیم بدون اینکه به دنبال دلیلش باشم بخاطر بهانه سهولت و راحتی در کارها و اینکه اگر نادرست بود این همه ادم انجدم نمیدادند و اینکه روال طبیعی هست 

      مثل زمانهایی که سیر بودیم ولی بخاطر اینکه زمان نهار و یا شام هست و فقط با یک دلیل ساده که دعوت میشدیم به غدا خوردن مثل این تعریفات

       برکت سفره از بین میره 

      حالا بیا یه لقمه بخور جا باز میکنی 

      اصلا حالش به دورهم بودنه 

      و موقعی که با این روش جواب نمیداد تهدید شروع میشد 

      برکت خدا حیف میشه 

      الان نخوری دیگه خبری از غذا نیست 

      مثالهایی از احادیث و پیامبران برامون زده میشد و از همان استارت اجبار در ما نهادینه شد و به پذیرش تغییر پیدا کرد 

      پذیرش به نظر من کاری که با میل باطنی انجام بدهی و اگه شرایطی پیش بیاد که نتونم انجامش بدهم انگار یه چیزی از درونم کم شده 

      ولی پذیرفته شدن معنی همرنگی پیدا کرده انجام یک سری کارها که قابل قبول دیگران باشیم و با تکرار انها روتین ما شده و هر روزی هم بخواهیم خارج از این روتین باشیم برای خودمان سخت هست چون در ذهن قبولش کردیم و حالا میخواهیم خارج از ذهن انجام دهیم که درداور میشه بخاطر اینکه میگیم نمیشه و از ما گذشته!!!!!

      یک سری علائم هم به قول شما برای ما تعریف شده ولی اینقدر بر روی این علائم تاکید شده که از خود علائم تاثیرگذاریش بیشتر شده و بدون اینکه ایا درست هست و یا نیست اقدام به اجرا میکنیم 

      اگر پول بیشتر میخواهی کار فیزیکی و زمان بیشتر تعریف شده 

      آسونی با سختی بدست میاد 

       قاروقور شکم گشنگی 

      دویدن برابر هست با خستگی 

      ۳۰ سال کار کردن و در نهایت شاید بتونی به ارامش برسی 

      و پذیرا شدیم زمانی فارغ از توجه به احساسات دیگران و بر طبق خواسته های دیگران شروع به زندگی برای خودم کردم

       مدتی تنها برای خودم زندگی کردم و بهترین دوران زندگیم بود چون به خود شناسی رسیدم برای خودم میخندیم و شاد بودم هر موقع میخواستم میخوابیدم و بیدار میشدم هر زمانی که میخواستم غذا میخوردم فارغ از اینکه چه نظری دیگران به من دارند اونچه که دوست داشتم را انجام میدادم و دنیایی متفاوت داشتم ولی از یه جایی به جاده خاکی زدم و حرف ها روم تاثیر گذاشت و به لطف خدا مدتی هست باز در مسیر الهی قرار گرفته ام با نیروی خدا خیلی جاها خواستم و تلاش کردم که خودم باشم و طبق الهامات الهی رفتار کنم ولی بخاطر اینکه چی میشود و شرایطش نیست دیگران چه فکری میکنند و حرفهایی که زده میشد بهم بخاطر اینکه فکر میکردم با خودم بودن انگشت نما میشوم و از خودم دور شدم و حالا بعد گذشت سالها یکسال بیشتر هست خودم شده ام و هر روز به خدایم نزدیک تر 

      خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الی
      1402/11/24 12:38
      مدت عضویت: 104 روز
      امتیاز کاربر: 6390 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 406 کلمه

      به نام خالق هستی خدای مهربانم 

      سلام به استاد عزیزم .

      سال های قبل که با خواهر گرم صحبت بودیم همیشه مشکل من این بود که چرا نمیتونم لاغر بشم دنبال راه حل برای چاقی من بودیم .مادرم حرف از،اعتیاد یه آقای تو اقوام که چقدر به کمپ های ترک اعتیاد میره و در آخر باز شروع میکنه به مصرف مواد مخدر .

      اونجا بود که به مادر و خواهرم گفتم من اون آقا رو درک میکنم مادرم گفت وااااای خدا نکنه زبونتو گاز،بگیر این چه حرفیه میزنی من اونو با چاقی خودم مقایسه میکردم همیشه میگفتم من هیچ وقت رژیمم رو تا آخر  ادامه نمیدم اونم چند وقت ترک میکنه بعد دوباره شروع میکنه همیشه فکر این که اعتیادچاقی مثل اعتیاد مواد مخدر هست رو باور داشتم اما راه حالی نداشتم براش همیشه حرف این که کسانی که مواد مخدر رو ترک میکنن آدم‌های با اراده ای هستند .و حالا از،زبان استاد عزیز،اقای،روشن شنیدم که چاق ها آدم‌های با اراده ای هستند با ارادترینن. و باورم به این هست که من از،اعتیاد چاقی رهایی پیدا میکنم .

      یادمه وقتی خونه پدر بزرگم میرفتیم منتظر بودیم تا مادربزرگم بهمون بگه دخترااا بدوید و بیاید سفره آماده کنیم وقتی شروع میکردیم به کشیدن غذا پدر بزرگم برامون غذا می‌کشید تو بشقاب هامون و حرفش این بود هر کس به اندازه خودش بگه چقدر غذا میخواد .آخ آخ بسته بابابزرگ من بیشتر نمیتونم بخورم .همیشه بهمون میگفت هر کس غذاشو نخور میریزم تو جیب لباسش که بعدا بخوره مام بچه و زود باور تا آخر غذا رو تو خونه پدر بزرگم به اجبار می‌خوردیم تا این که بزرگ شدیم و این حرف تو خاندان ما مونده و همه باید آخر سفره بشقابش تمیز،و بدون باقی مانده غذا باشه.

       و از،رستوان ها و جمع های،دوستانه که نگم براتون که وقتی هزینه غذایی رو پرداخت میکنیم باید تا آخر استفاده کنیم شده به جونمون ضرر برسونیم اما غذا نمونه چون اونام میخوان بریزن دور پس بهتر بخوریم 🤪🤪🤣🤣تازه به این فکر میکنم میبینم مگه ما سطل زباله هستیم اونا نریزند دور و ما بریزم تو معدمون .خدا بیامورزه همسرم یه عمه ای داشت همیشه اصرار می‌کرد تورو جون فلانی بخور والا نخوری میخوام بریزم برای جوجه هااا🤣🤣🤣پس سعی کنیم خوراک جوجه هارو ازشون نگیریم تا اونام غذا داشته باشن .

      خدارو شاکرم که من رو تا گام دهم یاری کرد و ادامه میدم تا تا تا بتونم حال خوبی داشته باشم برای همیشه 

      تشکر از،استاد عزیز،که زحمت این فایل هارو کشیدن و ما رو به آگاهی میرسونن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/30 10:29
      مدت عضویت: 382 روز
      امتیاز کاربر: 23540 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 800 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/09/30 این فایل را گوش دادم 

      درافراد چاق با پذیرفتن اینکه من برای همیشه چاق خواهم بود دیگر تلاش زیادی برای لاغر شدن انجام نمیدهند و با بالارفتن سن آنها دچار انواع بیماریها و عوارض آن خواهند بود و وقتی که از طرف دکتر متخصص به آنها هشدار داده شود که اگر رعایت نکنی درمدت زمان کمی شما با انواع بیماریهای قلبی ودیابت و…دچار میشوید و بعد نهایتا صدای زنگ خطر مرگ برای شما بصدا درخواهد آمد کمی رعایت میکنند که بتوانند جلوی چاقی را بگیرند ولی چون با افکار چاقی خود را به هیچ وجه اصلاح نگردند تا پایان عمر چاق خواهند بود و یا بیماری از دنیا خواهند رفت .

      چاقی فقط به خود فرد آسیب نمیزند خانواده و اطرافیان افراد چاق را نیزدرگیر مشکلات بیماری – هزینهای درمان – نگهداری و حمایت از آنها میکندکه این بسیار جای تامل و فکر کردن دارد چون الان ما درجوانی دچار این چاقی هستیم و باید بدانیم سرنوشت ما اگر چاقی را مهار نکنیم هم چنین خواهد شد .

      لاغری علاوه برسلامتی – داشتن اعتماد به نفس بالا- قطع زنجیره چاقی به نسل بعد از خود – شخصیت داشتن – احترام به خود – موفقیت درتمام زمینه ها – بهتر شدن سبک زندگی – ارتباط با دیگران – خیلی چیزهای زیادی را برای افراد چاق به ارمغان خواهد آورد . 

      چاقی هیچ وقت از سوی خانواده – جامعه- دولت به افراد هشدار داده نمیشود و هیچ وقت سمینارها و یا گفتگوهایی در مدارس برای کودکان و نوجوانان برگزار نمیشود که درمورد مضرات چاقی و عوارض آنها صحبت شود . در مورد مضرات اینترنت و فضای مجازی بارها یرنامه هایی برگزار شده است ولی برای چاقی شاید به صورت نصیحت در لابه لای صحبتها گفته شود وچون چاقی درجامعه و عموم مردم یک امر طبیعی است وخانواده ها زیاد اهمیت نمیدهند خانواده ها به فرزندان خود درمورد دوست ناباب – اعتیاد به سیگار و مواد مخدر – بسیار هشدار داده و از فرزندان خود مواظبت میکنند ولی هرگز درمورد چاقی به آنها تذکر داده نمیشود و حتی آنها را تشویق و ترغیب میکنند به چاقی بیشتر .

      چاقی یک نوع اعتیاد است که هرگز با این اعتیاد مبارزه نشده است . شما درهیچ کجای جهان تابلوی خطر چاقی را ندیده اید که هشدار بدهند .و جالبه درهیچ تبلیغاتی بابت خوردن مواد غذایی از افراد چاق استفاده نمیشود و از افراد متناسب استفاده میکنند چون افراد متناسب درحال تکرار عادتی هستند که هرگز خودشان درطول زندگی انجام نمیدهند اینها اتفاقی نیست و جامعه با تبلیغات مواد خوراکی – رستورانها با تبلیغات بیشتر برای انواع ساندویچ ها – زیاد شدن انواع مغازه فسفودها در جامعه- و…. هیچ اشتباهی برآنها وارد نیست چون جامعه هرروز به سمت چاقی بیشتر پیش میرود و سن چاقی درجامعه روبه کاهش است .

      چاقی یک اعتیادی است که درجامعه از اول پذیرفته شده و بعد به راحتی میتوان پرخوری را انجام داد ومحدودیتی ندارد ولی اعتیاد حتی مصرف سیگار در بعضی از جاها محدودیت دارد ولی اعتیاد چاقی درجمع افرادی هستند که با تشویق و ترغیب- تهدید- تعارف – و اصرار افراد چاق را مجبور به خوردن بیشتر میکنند این درحالی است که افراد چاق نمی توانند درمقابل اصرار افراد دیگر مقاومت کنند و با خوردن بیشتر مهر تاییدی بر چاقی خود میزنند .

      پس مواظب چاقی خود باشیم . باید آنقدر لاغری درذهن ما مهم و حیاتی باشد که هرروز به دنبال یادگیری لاغری دراین سایت باشیم چون تاثیر بسیار مهم ابتدا برخود و نسل آینده ما خواهد داشت . چاقی هیچ محدودیتی ندارد ولی برتمام جوانب زندگی ما انسانهاتاثیر دارد

      • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟ هردو به روح و سلامتی انسان اثرات مخربی دارد هردو اعتماد به نفس را درانسان تضعیف میکند  فقط چاقی طبیعی شده ولی اعتیاد از نظر عموم مردم کار ناپسندی است 
      • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید. درمجالس عروسی – دورهمیها – و از طریق فضای مجازی و شرکت در کانالهای آشپزی 
      • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟ 100% انسان را ترغیب به خوردن بیشتر میکند و بعد از خوردن سرزنش و تخریب شروع میشود 
      • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید. خیلی از موارد به خاطر پول دادن و به خاطر باور اینکه اگر غذایی را اسراف کنیم گناه بزرگی مرتکب میشویم اگر کاملا” هم سیر بودیم غذا را به زور خوردیم 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. ار این ویدئو آموختم که چاقی هم نیاز به هشدار دارد و یک اعتیاد بسیار خطرناکی است که درنظر مردم زشت نیست ولی عوارض بسیاری را دربردارد حتی شاید خیلی بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر مثل سیگار و انواع مواد مورفونی و اعتیاد آور 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/08/23 17:03
      مدت عضویت: 1129 روز
      امتیاز کاربر: 6100 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,204 کلمه

      بنام خداوندمهربان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      گام ۱۰:چاقی اعتیاد آسان است. 

      اعتیاد یک حالتی است که فرد به علت روانی یا استفاده کردن مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده خودش در کنترل تکرار اعمال خودش می شود. 

      حالا این ضعف اراده، بیماری نیستش اما بخاطر عوارضی که به سیستم عصب مرکزی فرد بوجود می آورد مانند یک بیماری بشمار می آید. 

      این بیماری با بوجود آمدن اختلال در کنترل بر سیستم رفتار-پاداش باعث ادامه دار اون رفتار می شود. 

      اعتیاد بیماری اصلی هستش که بخاطر ادامه دادن وتکرار کردن 

      پیش رفته و کشنده می شود. 

      وقتی بخواهیم اعتیاد را تعریف کنیم شباهت اون با رفتار خودمان که دچار چاقی هستیم می شود.

       چون بدن فردی که بخاطر انجام دادن فعالیت‌های عادی خودش با یک ماده یا یک رفتار مخصوص وابسته بشه تعریف می شود. وقتی اون ماده که نیاز بدن است در اختیار قرار نگیره یا با انجام دادن رفتاری که فرد معتاد به اون وابسته است امکان نداشته باشه نتیجه اش ایجاد علائم خماری یا محرومیت هستش. اون فرد به استفاده کردن مواد مخدر اعتیاد پیدا می کند و افراد چاق به موادغذایی اعتیاد پیدا می کنند. 

      واین اعتیادی که ما برای موادغذایی پیدا کردیم خطرناک‌تر از هر نوع اعتیاد هستش چون اولش ما با لذت وشادی انجامش می دهیم و روز به روز دچار چاقی می‌شویم واین اعتیاد در تمام جنبه های زندگیمان اثر گذار می شود. 

      ما هر موقع که تصمیم گرفتیم که شروع کنیم به ترک این اعتیاد ولی نشده. 

      من خودم اولش نمی دانستم که من هم معتاد هستم اون هم اعتیاد به مواد غذایی. ولی حالا در این گام فهمیدم که من بدون اینکه بفهمم معتاد شده بودم در حالی که از معتاد ها بشدت بدم می آمد نگو که خودم هم به موادغذایی اعتیاد پیدا کرده بودم. 

      حالا فرق من، چاق با فرد معتاد در این است که چاقی من تخریبش خیلی زیاد تراز اعتیادی که اون فرد به موادمخدر دارد. 

      چون این اعتیاد تمام زندگیمان را تحت الشعاع قرار داده و این خودش یک نوع اعتیادی بود که ما به راحتی پذیرفته بودیم. 

      این اعتیاد داشتن به موادغذایی را اصلآ برایش اهمیت قائل نیستند که بخواهند برایش راه کاری را قائل شوند مانند موادمخدر. 

      افرادی که به موادمخدر اعتیاد دارند بخاطر اعتیادشان باید دور از چشم مردم باشند و در سوراخی بچپند تا به توانند اون مواد را استفاده کنند. 

      ولی افرادی که چاق هستند و به موادغذایی اعتیاد دارند خیلی خوشحال در یک مکان زیبا و شکوه مند وبا افتخار مشغول به مصرف موادغذایی می کنند و خیلی هم شاد و خوشحال از کار خودشان لذت می برند و این اعتیاد به موادغذایی روز به روز داره گسترش پیدا می کند. و سن چاقی داره هر روز کمتر و کمتر می شود و به فرزندان کوچک هم سرایت می کند. 

      حالا برای سیگار کشیدن محدودیت قرار داده‌اند مانند بیمارستان‌ها. رستوران‌ها. و خیلی از اماکن عمومی دیگر، اما برای چاقی اصلآ محدودیتی وجود ندارد حتی تشویق هم می کنند. 

      افراد چاق وقتی می خواهند جایی بروند اولین کارشان گشتن به دنبال غذاخوری. رستوران. سوپرمارکت‌ هستند که مبادا گشنه بمانند. 

      وخیلی ها بخاطر این اعتیاد همیشه تعارفاتی به همدیگر می کنند که چرا نمی خوری حالا یه چیزی بخور تعارف نکن. حالا یه بار اومدی اون هم می خواهی نخوری. و این را احترام به مهمان می دانیم و حالا که در این مسیرزیباقرارگرفتم می فهمم که اعتیاد خیلی سنگینی داشتم و حالا دارم ترک می کنم. 

      چند هفته قبل دخترم اسباب کشی داشت من که اون جا بودم و کمک می کردم خانواده شوهرش هم بودند دو روز ما اون جا بودیم وکمک می کردیم من شبها اصلآ میل به خوردن شام نداشتم و نمی خوردم و برادر شوهرش گفتند که تو چرا نمی خوری تو همیشه چیزی نمی خوری این همه کار کردی گرسنه نشدی و من گفتم که اصلآ اشتها ندارم میلم نمیکشه که چیزی بخورم ووقتی خودم رو اینطوری می بینم که خیلی راحت بخوردن غذا نه می گویم بدون اینکه چشمم دنبالش باشه یا بخوام فیلم بازی کنم می گویم میل ندارم خیلی خوشحال میشم و به خودم افتخار می کنم و خیلی عالی دارم دراین مسیر زیبا پیش میروم و از این تغییرات فوق العاده خودم خوشحال هستم و در یک مسیر زیبا و پر از شگفتی قدم گذاشتم و جلو می روم و شکرگزار خداوندمتعال هستم که من رو به این سایت هدایتم کرد خدایا شکرت.

       واین طبیعت رفتار یک انسان طبیعی است ودرست ترین راه برای تمام انسانها هستش اگه بخواهد به چاقی اهمیت بدهد ولی با تأسف باید گفت که هیچ کس به چاقی اهمیت نمی دهد درست است که خیلی‌ها از چاقی متنفر هستند اما وقتی اعتیاد پیدا کردند دیگه نمی توانند جلوگیری کنند چون هیچ کس نمی داند که قدرت تخریب چاقی چند برابر موادمخدر است. 

      وما ها که از کودکی چاق هستیم این چاقی روبه ما آموزش دادند و ما یاد گرفتیم و حالا نباید تقصیر را به گردنشان بیاندازیم چون آنها هم اطلاعات و آگاهیهایی کافی و درستی نداشتند چون همه چاقی را قبول کردند و طبیعت بدنشان می دانستند. 

      وخیلی ها هستندکه فرزندانشان را تشویق بخوردن می کنند و سرشان را با خوردن گرم می کنند 

      دختر خودم هميشه وقتی می خواست به پسرش غذا بدهد تلویزیون را باز می کرد تا بتواند سرش را گرم کند تا راحتتر بهش غذابدهد و حالا که دوازده سالش شده عادت کرده و هر موقع که بخواهد غذا بخورد باید تلویزیون رو باز کنه و غذایش را بخورد با این که دخترم تلاش می کرد که غذای زیادی بهش بده. شربت‌های اشتها آور بهش می داد تا اشتهاش زیاد بشه و کمی تپل بشه ولی اصلآ موفق نشد چون حالا هم قدش بلند شده وهم اندام متناسبی داره و می دانم که این نوه من هم ذهنش و هم فکرش درست کار می کنه چون هرموقع که گرسنه باشه می خوره و وقتی سیر بشه اصلآ دیگه لب به غذا نمی زند 

      و حالا می فهمم که فکر وذهن درست کار کند اصلآ اعتیادی صورت نمی گیرد ما باید هر موقع که گرسنه باشیم بخوریم و وقتی سیر شدیم دست از خوردن برمی‌داریم و اون هم باید به اندازه نیاز بدنمان غذا بخوریم 

      چون هیچ فرد متناسبی حرص و ولع به خوردن ندارد و همیشه به اندازه نیاز بدنشان غذا مصرف می کنند ولی ما که معتاد به موادغذایی داشتیم نمی توانستیم جلوی خودمان را بگیریم. 

      وحالا بودن دراین سایت به ما یاد داد و می‌دهد که آگاهانه رفتار کنیم و افکار درستی داشته باشیم چون راهی که ما در پیش گرفته ایم بهترین و درست ترین راه است. 

      حالا وقتی دیدگاه دوستان را میخونم می بینم خیلی ها می نویسند که خیلی به فرزندانشان اصرار می کردند که غذاهایشان را کامل بخورند اما اصلآ یادم نمیاد که به بچه هام اصرار کنم که‌ حتما باید غذاهایشان را بخورند فقط یک بار می گفتم که بیاید غذا بخورید اگه می اومدن  میخوردن اگه  نمی آمدند سفره را جمع می کردم واصلا اصرار نمی کردم 

      وحالا فهمیدم که کار درستی انجام می دادم چون حالا هر دو فرزندم متناسب هستند واز این بابت خوشحال هستم و اون هم بخاطر این بود که خودم چاق بودم و نمی خواستم اون ها هم چاق باشند. 

      وحالا اینجا هستم تا آگاهی و اطلاعات درستی را دریافت کنم و از این اعتیاد خانمانسوز دور شده و فاصله بگیرم 

      استاد واقعا ممنون ومتشکرم که اول خودتان به آگاهی رسیدیدو بعد ماهارا آگاه کردی قدردان زحماتتان هستیم 

      وبخاطر هدایت شدنم به این مسیر شکرگزار خداوندمتعال هستم خدایاشکرت یا حق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/21 08:06
      مدت عضویت: 332 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 667 کلمه

      به نام خداوندم که عاشق او هستم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات اعتیاد به چاقی 

      • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
      • من در گذشته به عمق فاجعه پی نبرده بودم اما با این فایل ارزشمند فهمیدم در چه  ام بزرگی گرفتار شده ام .
      • من همیشه دلم به احوالات افراد معتاد میسوخت و با تمام وجودم برایشان غصه میخوردم و دلم می‌خواست بتوانم برای نجاتشان کاری بکنم غافل از اینکه خودم هم یک معتاد هستم اما نمیبینم و متوجه نیستم .
      • افراد چاق شباهت زیادی به افراد معتاد دارند .هر دوی آنها بر اساس باورهای اشتباهشان یک رفتار اشتباه را تکرار و تکرار کرده اند و در نهایت نتیجه این تکرارها تبدیل شده به وابستگی و اعتیاد
      • معتادان به مواد مخدر و افیون عادت کرده اند
      • چاقها به خوردن های متعدد مواد غذایی  عادت کرده اند
      • هر دوی آنها قدرت را به عوامل بیرونی داده اند و خودشان را خوار و حقیر کرده اند
      • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
      • من علاقه زیادی به دنبال کردن برنامه های میتر تستر ها بودم و وقتی غذاها و خوردنهای با اشتیاق و ولع آنها را می‌دیدم به راحتی به بیشتر خوردن ترغیب میشدم
      • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
      • به نظر منی که همیشه با توجه به رنگ و لعاب مغازه ها و بنرها و تبلیغات و ویترین و شیک بودن مغازه و میزان تمیزی مغازه برای خرید اقدام میکردم تاثیر به سزایی دارد .
      • کلا تبلیغ و ویترین و ظاهر من را بیشتر مشتاق به امتحان و تست محصولات یک مغازه می‌کرد. 
      • و هر چقدر این تبلیغات بیشتر ،خرید و مصرف مواد غذایی بیشتر می‌شد.
      • یک سری تبلیغات هم اینترنتی صورت می‌گرفت و در اینستا و اسنپ و سایر اپلیکیشن‌ها انواع و اقسام تبلیغات از خوراکی ها و مکان‌های توزیع خوراکی ها انجام می‌شد و ما را تشویق به مصرف آن موادغذایی می‌کردند. 
      • و با هر ترفند تبلیغاتی و افکتهای تصویر برداری ما را قانع می‌کردند حتی برای یکبار هم که شده از آنها خرید کنبم .
      • و هر چقدر تعداد این تبلیغات گسترده تر میشود تحت تاثیر قرار دادن ذهن‌های مختلف هم برای خرید و مصرف موادغذایی بیشتر می‌شود و اعتیاد چاقی در جامعه گسترده تر میشود.
      • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.
      • من کلا همیشه تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی بودم .
      • مخصوصا عوامی بیرونی مثلا در خوردن افراطی پیتزا عامل بیرونی دیدن پنیر آب شده روی پیتزا و میزان کش آمدنش و بوی آن باعث می‌شد خیلی پرخوری کنم .
      • و مغازه هایی که در تبلیغات خود مدل پر پنیر پیتزا را گذاشته بودند اولین انتخاب من در خرید پیتزا بودند .
      • یا مثلا شلوغ بودن یک مغازه دلیل بیرونی دیگری بود که من مشتاق باشم محصول آنها را بخرم و تست کنم و کلا در منطقه ما هر مغازه ای تازه افتتاح می‌شود از همان شب های اول اهالی استقبال چشمگیری از آن حرفه می‌کنند و یک رسم جذاب است حالا فرق ندارد چه مارکتی باشد و وقتی تعداد مشتری های آن مغازه بعد از گذشت مدتها ،همچنان زیاد می ماند نشانه و مهر تایید کیفیت محصولات آن مغازه است .
      • مثل بستنی فروشی سر خیابان ما که همیشه خدا کلی آدم صف کشیده اند برای خرید از این مغازه .
      • و همین صف و شلوغی‌ها عامل بیرونی جهت ترغیب من بر خرید خوراکی ار آن مغازه و مصرف آن بود .
      • اصولا دوست ندارم از جاهایی که به ظاهر مغازه خودشان نمی‌رسند و یا به سلیقه مشتری اهمیت نمی‌دهند خرید کنم .
      • برای همین باید همیشه از بهترین و لوکس ترین مغازه ها خرید کنم حالا فرقی ندارد پوشاک باشد یا خوراکی فروشی باشد.
      • خدای مهربانم از تو سپاسگزارم که همیشه هستی و هستی من را رنگ‌آمیزی میکنی .
      • استاد سپاسگزارم برای وقتی که صرف میکنید تا ما بیاموزیم و خوشبختی را زندگی کنیم 
      • خدای خوبم از تو می‌خواهم این اعتیاد چاقی را از وجود همه ما پاک بفرمایی و توفیق زندگی مطلوب و خوشبختی را روزی همه ما قرار دهی الهی آمین 
      • الهی به امید تو 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/18 18:49
      مدت عضویت: 1652 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,241 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      من شاد و پر انرژی به دنبال جستجوی  تحقق رویاهای خودم هستم .

      من عاشق فایل قدیم این گام بودم که ظاهرا استاد اون رو برداشتن اما مطمعنم فایل جدید این گام هم بسیار پر بار و عالی هست 

      در این گام با ربط دادن صفتی  جدید  به نام (اعتیاد ما به مواد خوراکی ) به ما چاق ها چقدر برامون این قضیه  ناراحت کننده و تکان دهنده هست .حقیقتا حالم از هر چی چاقی و چاقها هست بهم میخوره .شاید هم دلم برای همه چاق ها و خودم میسوزه نمیدونم  یا شاید هم نگران تمام افراد چاق هستم و ….

      هرچقدر در این دوره ها شنیدم  با چاقی شخصیتم تخریب شده روابطم بدم شده و ناتوان و افسرده و  بیمار و فلان شدم کافی نبود تا این که  اینجا شنیدم ما چاقها معتاد هستیم یعنی  استاد با موشکافی و نگاه دقیقی که به این قضیه  چاقی و لاغری دارن خیلی راحت ما رو متوجه عمق فاجعه ی چاقی کردند . من همینجا از استاد سپاسگزارم بله من هنوزم کم و بیش گاهی اوقات  اعتیاد به مواد خوراکی رو در وجودم میبینم 

      و می بینم که میخوام خیلی راحت این اعتیاد رو به بچه هام هم منتقل کنم اما اگاهم و هر گز این کار رو نمیکنم .

      من ار زمانی که دچار چاقی شدم چاقی رو نپذیرفتم و همیشه دنبال راهی برای از بین بردن اون بودم و چون راهم نادرست بود به جای از بین بردنش  اون رو در وجودم قویتر میکردم .و اما خیلی از چاق های اطرافم بودند که همیشه  میگفتن بابا بی خیال بزار بخورم مگر چقدر زنده هستم و هیچ وقت به دنبال لاغری نبودن مگر با گذشت زمان در سن بالا به توصیه ی پزشک  مجبور به لاغر شدن کردن..

      چاقی همیشه برای جسم ما عوارضی داره چه ما بخواهیم چه نخواهیم اون چاقی به جسم ما اسیب میزنه و علاوه بر اینکه به خود اون فرد اسیب میزنه بلکه برای اطرافیان هم باعث دردسر  و مشکل  میشه و تاره این چاقی به نسل بعد اون آدم هم اسیب میزنه و اونها رو هم چاق میکنه .

      هیچ وقت در هیچ جامعه و  مکانی دیده نشده که به والدین یاد بدهند که فرزندانشان  چطور با مواد غدایی برخورد کنن که چاق نشن واما  به هر چیز دیگه ای توجه میشه بجز این مورد مثلا بارها در مدارس  همایش میزارن در مورد ریشه کن کردن اعتیاد به مواد مخدر و یا  اعتیاد به فضای مجازی و …. 

      اما  باید آگاه باشیم چاقی اعتیادی آسان  و فراگیر هست از طرف جامعه که هیچ کس به اون توجه نداره مثلا بارها ما والدین  در مورد تربیت بچه ها و انجام اعمال مذهبی و مصرف سیگار و دخانیات و .. به بچه هامون سخت گیری کردیم و نزاشتیم بچه ها در این مسیر های  نادرست بیفتند اما هیچ وقت به دنبال این نبودیم که فرزندانمون رو از چاقی نجات بدیم چون چاقی در ذهن ما چیز خاص و بدی نیست باعث سرافکندگی ما نیست و یا .چون چاقی از طرف جامعه پذیرفته شده هست .ما نگران نشدیم 

      افرادی که دنبال تهییه کردن مواد مخدر هستند و معتاد هستند متوجه هستن که در مکان عمومی و یا در فضای بسته مصرف اون  محدودیت داره اما افراد چاق  هرگز برای مصرف مواد غذایی  محدودیت ندارن و تازه هر چقدر مواد خوراکی بیشتر بخرن و یا در رستورانها بیشتر سفارش بدن از شما بیشتر تشکر میشه و به شما احترام بیشتر گذاشته میشه .

       خیلی جاها هستند در جامعه که انگیزه ی بیشتر در خوردن برای چاق ها به وجود میارن  مثلا ساندویچ بمبی و پیتزا متری و یا همبرگر ستونی و …..و این بزرگ کردن سایز غذاها امتیازی هست که اون رستوران مشتری هاش رو نگه داره  .ما نباید گول این بیشتر کردن سایز مواد خوراکی رو بخوریم چون این ترفندی هست برای چاقتر کردن چاق ها اتفاقا چند وقت پیش جایی بودم و صحبت این بود که انواع  مرغ سوخاری در فلان جا کیلویی به فروش میرسه و خیلی به صرفه هست  و من هم چون بچه ها دوست دارن یه لحظه گفتم چه خوب حتما میرم فلان جا که بخرم در حالی که بچه هام ری اکشن  نشون ندادن و این نشون میده من بازم فریب این حرفها رو خوردم که به دام اعتیاد مواد مخدر خوراکی بیفتم .

      سن چاقی هر  روز کمتر و کمتر میشه و هیچ کس به دنبال منع اون نبست 

      تبلیغات تلویزیونی و یا بیلبوردها  برای مواد غدایی با  افراد لاغر درست میشن  اما مشتری ها اونها افراد چاق هستند .و افراد متناسب رو در حالتی نشون میدن که هرگز خودشون تکرار اون عادت در روز ندادن مثل خوردن چای با بیسکوییت .افراد لاغر این عادت رو ندارن اما چاق ها این عادت رو دارن اینها اتفاقی نیست .

      فردی که اعتیاد داره  برای مصرف مواد مخدر نمیشه همه جا اقدام کنه اما چاق ها در هر مکانی میتونن اقدام کنن و تازه تشویق و ترغیب میشن برای بیشتر خوردن و تهدید میشن برای نخوردن که نخوری ناراحت میشم   افراد معتاد هر گز  ساعتها  وقت نمیزارن که به همدیگه سیگار تعارف کنن اما چاق ها ساعتها وقت میزارن و بهم خوراکی تعارف میکنن.چقدر این اخلاق در خانواده ی ما مرسوم هست که باید به مهمان خیلی  خوراکی و مواد عذایی تعارف کرد و این تعارف زیاد مساوی هست با احترام زیاد به اون شخص مهمان و اما الان دیگه  من دوست ندارم به سبک گذشته زندگی کنم .چون نمیخوام عامل گسترش چاقی و رواج اعتیاد چاقی  باشم 

      من اگر خودم تغییر کنم اطرافیانم هم تغییر میکنن خصوصا فرزندانم . من باید به جای خیلی از نگرانی ها برای اینده ی فرزندانم باید برای چاقی اونها نگران باشم 

      چاقی بدتر از اعتیاد به مواد مخدر ما رو ددرگیر میکنه و همیشه ما تمایل به خوردن مواد خوراکی داریم .

      چاقی همه چیر یک انسان رو مثل سلامتی شخصیت و اعتماد به نفس و سبک زندگی و روابط رو تحت شعاع قرار میده پس با بودن در این مسیر باید ما متوجه نتیجه های عالی اون باشیم 

      حالا که هیچ کس در اطرافم  به فکر وضع قانونهایی  برای رهایی از اعتیاد به مواد خوراکی نیست خودم برای خانوادم و خودم قانون هایی رو میزارم که هرگز فرزندانم و خودم معتاد  به مواد خوراکی نباشیم مثلا :

      شادی در خانواده ی ما دور میز غذا جمع شدن نیست بلکه تماشای یک فیلم مناسب یا یک بازی مهیج  یا یک تفریح بیرون از خونه هست .

      به موقع حوصله سر رفتن من باید کتاب بخونم یا فایل گوش کنم و یا به یک مکانی که دوست دارم برم و لذت ببرم .

      در موقع سیری به راحتی از خوردن لقمه های اضافه دوری کنم چون اونها باعث ضعیف شدن من در مقابل مواد خوراکی میشن .

      هر وقت فرزندانم و همسرم میل به غدا داشتن بخورن و من هیچ وقت هیچ کس رو مجبور به خوردن نباید بکنم .

      من حق تعارف کردن هیچ مواد غذایی رو به هیچ کس حتی مهمان هام  ندارم پس  میزارم راحت خودشون  در صورت نیاز هر چی که میخوان  بردارن .

      من برای تفریح کردن  و سفر کردن به دنبال خوردن و جمع اوری مواد خوراکی نیستم بلکه با عشق به دنبال لذت بردن از اون مکان و فضا و بودن با خودم و بقیه هستم .

      من چاقی رو به نسل بعد انتقال نمیدم من هرگز خودم رو اسیر و وابسته ی مواد عذایی نمیکنم و برای تمرین عملی این قضیه باید منتطر باشم تا به خوبی گرسنه بشم و در اون حالت گرسنگی به اندازه نیازم غدا بخورم .و به محض گرفتن پیعام سیری اون رو رها کنم .

      من فروغ سعی،میکنم از اعتیاد به مواد خوراکی پاک پاک باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,547 کلمه

      بنام خدای خوبم.

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز.

      من قبل از اینکه حتی به این گام روبرو بشم قبلا به مامانم میگفتم من انگار آدم معتادی که وقتی مواد بهش نمیرسه عصبی میشه و حوصله حرف زدن نداره منم وقتی ۵ دقیقه از وقت غذا خوردنم میگذره اونقدر عصبی میشم که حتی صدای بقیه آزارم میده و وقتی با غذا مواجه میشم اونقدر میخورم که می‌خوام بترکم و بهونه خوبی هم برای خوردنم دارم چون از وقت خوردنم گذشته خیلی اساسی خوردم و داداشم می‌خنده میگه الکی نگو خودتو قانع کنی من وقتی از غذا خوردنم میگذره بدتر بی اشتها میشم و زده میشم و یکی از شباهت چاقی با اعتیاد همین بهانه آوردن و فرار کردن از واقعیت هست آدم معتاد هم وقتی بهش میگی چرا این کارو می‌کنی حالا هر نوع موادی ۹۰ درصدشون میگن که می‌خوایم غم و غصه هامون یادمون بره بعضی ها میگن ما برای فلان درد تفریحی میکشیم یا خیلیا که حسابی درگیر شدن میگن که فلان رفیقم خرابم کرد فلان و بیسار و وقتی بهشون میگی ترک کن خودتو رها کن از این عذاب میگن که من دیگه گرفتار شدم ترک کردنش سخته اگه ترک کنم میمیرم جونی برامون نمیمونه یا اینکه ما که این همه سال مواد کشیدیم اینم چند سال دیگم روش این حرفا و رفتارها در مورد چاقی هم صدق میکنه کسی که چاق شده اولا که دلایل خودشو داره که همش بهانه های ببخشید مزخرف هست مثل ارثی بودن ژن مادری یا پدری داریم سوخت و ساز پایینی داریم متابولسیم بدنمون پایینه و هرچیزی میخوریم به جای انرژی به چربی تبدیل میشه نمی‌دونم دیگه خیلی تحرک نداریم همش کارمون پشت میز هست تیرویید یا استرس رو بهانه خوردنشون میکنم من خودم بهانه خیلی الکی که نیاوردم این بود که بابا من قدم کوتاه وگرنه خیلی نمی‌خورم که چون نما میده چاقیم به همین دلیل هست زمانی که چاق ها منظورم اونایی که چیزی از لاغری با ذهن نمیدونن یا اصلا قصد لاغر شدن ندارن و میخوان این عذاب اندام نامتناسب رو تحمل کنند ازشون میپرسی که چرا لاغر نمیکنی خیلی وزنت رفته بالا میگه یک ماه رژیم گرفتم دیدم جواب نمیده بیخیال شدم بابا ما که این همه سال خوردیم این چند سال دیگه هم بذار چاق بمونیم حداقل با حسرت نخوردن اون چیز تایید که لذت می‌بریم نمیریم خاله خودم همیشه میگه من که چه بخورم چه نخورم چاق هستم لاغرم نمیشم پس میخورم تا به دلم نمونه و زورم بیاد یا بابای خودم با اینکه متناسب هست ولی وقتی بهش میگم نمک نخور زیادی خوب نیست فشار خون میگیری میگه بابا بیخیال پدر بزرگت همیشه خدا‌ روحش شاد می‌گفت که بخورم و بمیرم بهتر از بشینم و ببینم و این ضرب المثل همیشه توی ذهن بابای من مونده چون پدرم زیاد اسم خدابیامرز پدربزرگم رو میارورد و خوردن خودشو قانع میکرد یا یکی از آشناهام همیشه هر زمان ازش بپرسی چرا یکمی وزنت رو پایین نمیاری میگه چاقیم رو دوست دارم باهاش مشکلی هم ندارم در صورتی که نشستن و بیدار شدن براش خیلی سخت هست و وقتی با این صحنه مواجه میشیم و میبینه میگه بخاطر قرص های قند و چربی که میخورم نابود شدم ضعیف شدم و عمرا به چاقی خودش ربطش نمیده و کلا یکی از شباهت های بارز چاقی و اعتیاد همین فرار کردن از واقعیت و زندگی کردن با عذاب هست چاق ها میدونن چاقی بهشون فشار میاره ولی بازم پرخوری میکنند معتادها عاصی شدن از دست این مواد و نابود شدن خودشون رو توی آینه بارها شاهد هستن اما بازم مصرف می‌کنند و از حس و حال اون لحظه لذت میبرن.

      من یادم میاد رژیم بودم از اون رژیم های من درآوردی و حسابی هم وزن کم کرده بودم و رفتیم به یه جشن تولد و وقتی همه کیک میخوردن اونم بعد از خوردن شام منم میگفتم نمی‌خوام بخورم و فردا صبحونه میخورمش میگفتن بابا با یه تکه کیک که دو کیلو اضافه نمیکنی بعدم تو که رژیم بودی شامی نخوردی بخور بابا اون شب رو به خودت زهر نکن یا پارسال به افتتاحیه یک فست فود دعوت شده بودیم با همسرم و غذای که دادن هزینه ای بابتش از ما نگرفتن و یک جور جشن بود که من و همسرم بعد از گرفتن غذا به یک مکان سر سبز رفتیم تا نوش جان کنیم همسرم که شروع به خوردن کرد چون واقعا گرسنه بود و من مقداری از غذا رو خوردم و احساس کردم که سیر شدم اما همسرم بهم گفت نریزی دور همین غذا رو اگه می‌خواستیم پول بدیم نفری فلان قیمت برامون آب میخورد از غذای مفت هم می‌گذری و من با اینکه به شده سیر بودم انگار یکی توی ذهنم می‌گفت هنوز جا داری یکم دیگه بخور و با بی میلی یکمی دیگه هم خوردم و بقیش رو به همسرم دادم و بعد از خوردن متاسفانه تا سه روز حالا تهوع و معده درد شدید داشتم و مدام به شوهرم میگفتم تقصیر تو بود گفتی بخور حیفه و اونم می‌گفت اسلحه که نذاشتم رو سرت فقط گفتم حیفه میتونستی بیاریش خونه و بعدا بخوری یا یادمه رفته بودیم عروسی و یکی از فامیل ها غذای فرزندش اضاف اومد و وقتی دید نمیتونه اونو به خونه ببره یعنی ظرفی نداشت که بریزه داخلش گفت که مجبورم خودم بخورمش حیفه می‌خوایم شاباش بدیم زورم میاد دست نزده ولش کنم من بهش گفتم جا داری میخوری من شام خودمم تا آخر نخوردم آخه خیلی برنجش داخل ظرف زیاد بود داشت با لذت میخورد ولی گفت که آره پولش رو دادم تو هم اضافیش رو بخور مگه چقدر دیگه تو بشقابت مونده تو رستوران هم بری اینقدر پول غذات نمیشه که شاباش دادی یا توی خانواده همسرم شام خورده بودیم و تعارف شیرینی کردن نمی‌دونم دقیقا چه مناسبتی بود فکر میکنم روز مرد بود و من اونقدر برنج و خورشت خورده بودم که علاوه بر بقول شما حس سیری رو متوجه شده بودم به حالت فشار شکم رسیده بودم و جایی برای خوردن شیرینی حتی یک تکه نداشتم و اصرار خانواده همسرم که بابا یه تکه شیرینی هم تو دهن آب میشه بخور پشتش هم آب کن تا بره پایین اینو با حالت خنده هم می‌گفت و من در نهایت با اینکه جا نداشتم خوردم ولی هرچقدر به همسرم اصرار کردن نخورد یعنی شیرینی رو برداشت اما توی بشقاب رهاش کرد و خیلی قاطع به همه گفت من شام خوردم و سیرم و من اون موقع نمی‌دونستم این یعنی ذهن لاغر و خوردن من یعنی ذهن چاق الان که یادآور شدم و مرور کردم متوجه شدم که چقدر با حرفای دیگران ترغیب به خوردن بیشتر و بیشتر شدم.

      تبلیغ هایی که چه توی فضای مجازی الان میشه بلاگرها تبلیغ می‌کنند یا فود بلاگر ها با خوردن های مسخرشون تبلیغ رستوران کسی رو میکنند و چه تبلیغ هایی که توی تلویزیون از انواع تنقلات و خوراکی ها میشه و مثلا بین تماشای فیلمی پیام های بازرگانی های کشور ایران نسبت به کشورهای اروپایی که بیشتر تبلیغ از اندام کمربند و کفش های لاغری هست بیشتر در تبلیغ های داخلی از هایپر مارکت های رنگارنگ گفته میشه و ترغیب برای خریدن با قیمتی مناسب تر از فلان فروشگاه که من زیاد دیدم و چیزی که من برداشت کردم با دیدن این فایل و توجه به اطراف غذا خوردن که هیچ پرخوری هم کار بسیار پسندیده و خوبی هست از دید جامعه و بیشترین ضربه رو به افراد چاقی که اطلاعی از این موضوع اعتیاد پرخوری خود ندارند میزنه اگر پرخوری پسندیده نبود این همه تبلیغ های متعدد چه در فضای مجازی چه در تلویزیون و حتی جدیدا بنرهایی که در بیلبورد های جاده های اصلی و بزرگ راه ها زده میشه و با زدن شدن اسم رستورانی مطرح و شکلی از سرآسپز با ساندویچ یا ظرف غذا در دستش که اتفاقا اون آقا در طرح بنر هم چاق هست توجه خیلی ها رو جلب می‌کنه و خیلی ها ترغیب به رفتن و تست از غذاهای اون رستوران یا فست فود می‌کنه و از نظر من جامعه ای متناسب خیلی زیبا تر از جامعه ای هست که افراد اون به دلیل اعتیاد چاقی و مصرف زیاد جان خود را با مشکلات قلبی چربی و قند خون از دست بدن یا اگه هم از دست ندن زمین گیر میشن که هیچ فرقی با مردن نداره و این تبلیغ هایی که به شدت برای یک فرد چاق بهتر بگم فردی با ذهن چاق وسوسه کننده است تاثیرش روی نسل های دیگر گذاشته میشه به گفته حرف زیبای شما در فایل های گذشته وقتی شخصی خودش متناسب باشه ذهنی متناسب داشته باشه باعث میشه نسل ما بعد خودش رو که شاید صدها نفر باشه از چاقی و اعتیاد چاقی نجات بده مگه ماها که چاق شدیم با حرفای اطرافیان و خانواده ای که ذهن چاق و جسمی چاق تر داشتن به این وضع نرسیدیم این خودش اثبات میکنه که اگر جامعه ای تلاش برای اعتیاد چاقی مانند بقیه مسائل بکنه کشوری شاداب تر و سالم تر خواهد داشت مریضی ها ۹۰ درصدشون از چاقی هست باشگاه های که هزاران چاق میرن فقط به این دلیل که لاغر بشن نه برای سلامتی کشور کره زیباترین اندام ها رو در بین زنان و مردانش میشه مشاهده کنی خصوصا در جوان ها که علاوه بر اینکه اندامی بسیار تراشیده و لاغر دارند خیلی هم در زمینه ورزش فعال هستن و عمر زیادتری طبق آماری که اطلاع دارم دارند شاید در اون کشور هم چیزی به اسم اعتیاد چاقی وجود نداشته باشد اما روش درست زندگی کردن رو بلد هستند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/24 17:54
      مدت عضویت: 1031 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,097 کلمه

      به نام خدای مهربان 🦋

      سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری .

      گام دهم:  چاقی اعتیادی آسان است.

      اعتیاد حالتیه که در اون شخص به خاطر  مصرف مواد شیمیایی طبیعی، دچار ضعف اراده توی کنترل تکرار اعمال خودش میشه،هرچند که این ضعف اراده بیماری نیست،ولی به خاطر اون عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی  شخص ایجاد شده، به عنوان  یه بیماری در نظر گرفته میشه.

      این بیماری یا ایجاد اختلال توی کنترل بر سیستم رفتار_ پاداش، باعث تکرار اون رفتار میشه.اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و کشنده است،این عارضه، یه  نوع ارتباط تسکین دهنده با یک ماده روانگردان یا تاثیرگذار بر ذهنه،و یا رفتاریه که ما رو در برابر میل بیش از حد، ناتوان میکنه.

      اعتیاد مثل یه حالتیه که در اون بدن انسان برای انجام فعالیت‌های عادی خودش، به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته میشه،که وقتی هم اون ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی‌گیره، یا انجام اون رفتاری که شخص معتاد بهش وابسته شده، امکان‌پذیر نمیشه،نتیجه اون  باعث علائم خماری یا محرومیت میشه.

      یک فرد معتاد به مصرف کردن مواد مخدر اعتیاد داره،و یک فرد چاق هم به مصرف مواد غذایی اعتیاد پیدا کرده،چاقی عوارض زیادی داره، که حتی شاید خطرناک‌تر از هر نوع اعتیاد دیگه‌ای باشه،

      اونی که به مواد مخدر اعتیاد داره خیلی بیشتر از کسی که به مواد غذایی اعتیاد داره تحت فشار برای ترک کردنه،و این آزادی توی رفتار کسی که اضافه وزن داره، اعتیادش رو خطرناک‌تر از هر نوع اعتیاد دیگه‌ای میکنه.

      افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال یک جای مخفی و دور از چشم مردم باشن،ولی افراد چاق توی بهترین مکان‌ها، به صورت آشکار همدیگه رو ملاقات می‌کنن، و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می‌گیرن.

      افراد معتاد همیشه از سمت خانواده و جامعه ترغیب و تشویق به ترک کردن و یا حتی تهدید هم میشن،ولی افراد چاق همیشه در معرض تشویق و ترغیب برای چاق‌تر شدن هستن.

      فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیازش باید به مکان‌های خاصی بره،اما یه فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی هست که اونا رو عامل چاقی خودش میدونه.

      هر روز هم داره فرصت مبتلا شدن به اعتیاد چاقی بیشتر، و امکان مبتلا شدن به اون هم افزایش پیدا می‌کنه.و امروزه ما در هر جایی هم که باشیم میتونیم به راحتی به هر نوع ماده غذایی، به هر اندازه که‌‌‌‌‌‌ بخواهیم دسترسی داشته باشیم‌.‌‌‌‌

      اگه چاقی رو نوعی اعتیاد آسون در نظر بگیریم،تنوع مواد غذایی که باعث چاقی یا همون اعتیاد به مصرف بی‌رویه میشه، بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدره،

      نکته نگران کننده اینه که ترکیب تنوع بی‌نهایت مواد غذایی، با آسون شدن دسترسی به اونا، باعث افزایش سرعت چاقی در جهان شده،

      تا وقتی که توی ذهن افراد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشه، و از طرفی هم فرد چاق عقیده اش اینه که نمیتونه اشتهاش رو کنترل کنه،پس زیاد شدن تنوع مواد غذایی و همچنین آسون شدن دسترسی به مواد غذایی، میتونه زمینه ساز گسترش چاقی باشه،چون از قبل توی ذهن فرد چاق، نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود داره،ولی با توجه به همه این گستردگی  تنوع مواد غذایی و آسون شدن دسترسی به مواد غذایی، همچنان انسان‌های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می‌کنن،پس موضوع مهم اول اون نگرشی هست که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده اون در ذهن افراد ایجاد شده،بعد هم تنوع و آسون شدن دسترسی به مواد غذایی، از اهمیت برخوردار میشه.

      چطور چاقی به اعتیاد تبدیل شد؟؟

      انسان‌ها از پیش فرضهای خودشون برای غذا خوردن که بر اساس نیاز و به مقدار مورد نیازشون بود، تحت تاثیر آموزش‌ها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتن،

      همچنین تنوع مواد غذایی،نوع بسته‌بندی،تعیین کردن میزان و مقدار بسته‌بندی فردی،و تبلیغات توسط کارخانه‌های تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان ها شدت پیدا کرد.و این فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی ما رو حریص کرد که هر آنچه بینیم بخریم و بخوریم،و این باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شد،خوردن بیش از حد نیاز و پرخوری عمل زشتی به حساب نمیاد و توی مهمونی‌ها، پذیرایی کردن با تنوع مواد غذایی،و توی رستوران‌ها تنوع منو غذایی،مهر تاییدی به این عمل زده،در حالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده بشه.

      خیلی از والدین هم هستن که با اصرار کردن، جایزه دادن به خوردن بیشتر، تشویق برای سلامتی و قوی‌تر شدن، سرگرم کردن بچه ها هنگام بهانه‌گیری، باعث نفوذ چاقی به سنین پایین‌تر شدن،

      سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم احساس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی،همه این‌ها باعث ایجاد فرمول ذهنی، خوردن برابر با شادی و سرگرمی شده.

      پناه آوردن به مواد غذایی، برای فراموش کردن عصبانیت، خشم، شکست، و آروم شدن هم یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی بین انسان‌ها شده،

      تحریک پذیری بر اساس حواس پنجگانه، دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن، بدون توجه کردن به علت خوردن، هم به گسترش چاقی سرعت بخشیده.

      و همچنین نبودن هیچ مجازات و ضمانت اجرایی برای این اعتیاد پرخوری از طرف خانواده، جامعه و دولت‌ها باعث شده که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکنه،بلکه به شکل گسترده‌ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

      پس الان که فهمیدم  برای پرخوری کردن  خط قرمز و قانون و ممنوعیتی وجود نداره،و انسان پرخور مثل یک معتاد به مواد مخدر، ویک مجرم آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش هست و داره با پرخوری بدنش رو پارکینگ انواع بیماری‌های خطرناک میکنه، و به خواسته پروردگارش که هدفش از خلقت اون شادی و احساس عالی هست توجهی نمیکنه و الهامات فرشته درونش رو  نادیده میگیره.باید خودم سریعا قانون و محدودیتی برای خودم وضع کنم،باید در صورت گرسنگی واقعی، به اندازه نیاز جسمم بخورم،و به محض سیر شدن، دست از غذا بکشم،از غذا خوردنم لذت ببرم،اصراری به زیاد خوردن خودم و دیگران نداشته باشم،توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم،

      برای لذت و سرگرمی و برای فرار از فشار و استرس، چیزی نخورم، همیشه قبل از خوردن هر چیزی از خودم بپرسم که چرا میخوام اینو بخورم؟؟بعد هم اگه گرسنه نبودم نخورم، و از نخوردنم لذت ببرم،بدونم که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم،هنگام خوردن اگه خواستم زیاده‌روی کنم به یاد اندام زیبای خودم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدونم که من در زمره افراد متناسبم،و خداوند انتهای کوچه آغوشش رو جهت رسوندنم به آرزوم باز کرده،تا بشم احسن الخالقین،اون چه هدفش از خلقتم هست.

      چرا باید لاغری با ذهن رو یاد بگیرم؟؟وقتی که اهمیت یک موضوعی در ذهنم پررنگ بشه اونوقت، تمایل بیشتری پیدا می‌کنم برای اینکه به اون موضوع رسیدگی کنم.

      خیلی از افراد هستن که دیگه چاقی رو پذیرفتن و میگن ما دیگه چاقیم، کاریش   نمیشه کرد، ژنتیکه،چند بارم تلاش کردم نشده، اصلاً کسی تا حالا نتونسته لاغر بشه، و پذیرفتن که دیگه همیشه چاق میمونن،باید این موضوع رو بدونم که چاقی یه سری عوارض و مسائلی رو برای فرد چاق به همراه میاره،خیلی از افراد هستن که سال‌های زیادی رو اضافه وزن داشتن،هرگزم به این فکر نکردن که باید لاغر بشن، یا یه فکری واسه خودشون بکنن، جوری هم حرف می‌زدن که همینه دیگه، مگه آدم چند سال زنده است، بزار خوش باشیم،ولی همین افراد وقتی پا به سن میذارن، یا یه مشکلی براشون پیش میاد و به پزشک مراجعه می‌کنن،اولین چیزی که پزشک بهشون میگه اینه که باید وزنت رو بیاری پایین،اونجا تازه با موضوع اهمیت اضافه وزن مواجه میشن،ولی باز به خودشون نمیگرن و کاری نمیکنن،شاید هم یه تلاشی بکنن،ولی وقتی میبینن نتیجه‌ای نمیده،در نهایت فراموش می‌کنن،تا باز مشکلشون جدی‌تر میشه و دوباره تکرار میشه و به پزشک مراجعه میکنن،پزشک هم میگه که باید یه فکری به حال خودت بکنی،هرچقدر اضافه وزنت بیشتر شده، مشکلت بیشتر شده،هر چقدر چاق‌تر بشی، این چاقی داره سرعت مشکلت رو افزایش میده، بدنت رو تخریب می‌کنه،  اونوقت دیگه زنده  نمیمونی،مگر اینکه یه فکری به حال خودت بکنی و وزنتو کم کنی،و این افرادی که سال‌ها به فکر لاغر شدن نبودن و هر وقت هم صحبت از لاغری میشد مسخره می‌کردن،در اون سن بالا و با اون وزن، متعهد میشدن که هر روز پیاده‌روی کنن، مقداری از وزنشون رو کم کنن،تصمیمی که شاید سال‌ها قبل می‌تونستن بگیرن و خیلی راحت‌تر می‌تونستن به نتیجه برسن رو مجبور میشدن با تحمل رنج و سختی فراوان بگیرن،چون دیگه پای مرگ وسط بود،

      چاقی برای خود فرد یه سری عوارض و مشکلات رو به وجود میاره،چه بخواد، چه نخواد.چه به فکر باشه، چه نباشه،بالاخره چاقی گریبانش رو می‌گیره،هر کسی به هر اندازه‌ای که بخواد نسبت به وضعیت چاقی خودش بی‌ تفاوت باشه بالاخره یه روزی میرسه که مجبور میشه برای وضعیت خودش اهمیت قائل بشه و یه کاری رو انجام بده.

      مسئله مهمتر اینه که اون چاقی فقط به خود فرد صدمه نمیزنه، درسته خود فرد رو دچار یه سری مشکلات و مسائل میکنه،اما همه اطرافیان اون فرد رو هم درگیر می‌کنه که باید ازش نگهداری کنن، حمایتش کنن، مراقبت کنن،و  این چاقی و بی‌تفاوتی اون فرد، باعث میشه که نه تنها برای خودش مشکل به وجود بیاد، بلکه برای اطرافیانش هم مشکل ساز میشه،تاثیر بد بعدی اون اینه که به احتمال خیلی زیاد فرزندان، نوه‌ها و زنجیره حیات این خانواده هم با مشکل اضافه وزن مواجه خواهد شد،چون عادت‌ها و نگرش پدر خانواده، مادر خانواده، به فرزندان و اطرافیانش هم منتقل میشه،پس اهمیت لاغر شدن جنبه‌های مختلفی داره،برای سلامتی خودمون لازمه،برای اینکه بتونیم تجربه‌های بسیار متفاوتی در زندگی داشته باشیم لازمه،

      برای اینکه اعتماد به نفسمون رو به دست بیاریم لازمه،برای اینکه نسل خودمون رو اصلاح کنیم، نسل بعد از خودمون رو اصلاح کنیم، واقعا لازمه که بخواهیم زنجیره چاقی رو قطع کنیم.

      اما این موضوعی که بسیار ضروری و مهمه از طرف جامعه، از طرف دولت، از طرف سیستم بهداشت و درمان خیلی مورد توجه قرار نمیگیره و خیلی براش کاری انجام نمیدن،خیلی هشدار داده نمیشه،تذکر داده نمیشه،راهکار داده نمیشه.

      چرا به این شکله،؟؟چون چاقی از نظر عموم جامعه چیز خاصی نیست، یه چیز پذیرفته شدهاست. در حالی که بسیار خطرناک‌تر از هر موضوعیه که جامعه روی اون تمرکز داره و میخواد حلش کنه،ما سال‌ها توی رسانه‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها، دیدیم و شنیدیم درباره پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با اعتیاد،که خیلی هم تمرکز روی اینه که اعتیاد رو ریشه کن کنن،اما هیچ وقت در مورد چاقی همچین برنامه‌هایی نیست،همچین برنامه‌ریزی بلند مدت و واکنشی از سوی سران حکومتی، موسساتی که دست‌اندرکارن، همچین برنامه‌هایی برگزار نمی‌شه که با چاقی برخورد کنیم،چرا؟؟چون چاقی پذیرفته است،چاقی یک اعتیاد بسیار آسون، فراگیر و پذیرفته شده از طرف جامعه است.

      خیلی از خانواده‌ها هم مراقبت زیادی از فرزندانشون می‌کنن که دوستای اونا کی هستن، با کی میرن، با کی میان،مواظبن که اونا مبادا به سمت مصرف سیگار برن،یا در مورد مسائل دینی، خیلی مراقبت می‌کنن که چه جور نماز بخونن، چه جور روزه بگیرن،ولی در مورد وضعیت تناسب اون‌ها راهکار و مبارزه‌ای صورت نمیدن،حتی در خیلی از موارد به اقداماتی که فرزندان برای لاغر شدن انجام میدن، و حتی اگه بچه هاشون هم میخوان لاغر بشن واکنش میدن،و یا ناراحت میشن و سرزنششون میکنن که من خسته‌ام، نمی‌تونم،حوصله ندارم برای تو غذای جدا درست کنم،فایده نداره،چند بار می‌خوای رژیم بگیری،تو اهل رژیم نیستی،تو اراده نداری،چرا این برخورد رو با اونا می‌کنن؟؟برای اینکه در مورد چاقی چیز بدی نشنیدن،پذیرفته شده  براشون،هیچ مسئله‌ای نداشتن با وضعیت چاقی فرزندشون و حتی وضعیت چاقی خودشون.

      خیلی موقع‌ها توی اماکن عمومی میبینیم یه سری تابلوها میزنن و اخطارهایی میدن،کنار رودخانه‌ها که شنا ممنوعه، خطر مرگ داره،توی جاده‌ها پیوسته علائم هشدار  دهنده  راهنمایی و رانندگی رو می‌بینیم،خطر سقوط، خطر ریزش کوه، خطر لغزنده بودن جاده ،خیلی جاها هم تابلوهای خطر برق گرفتگی ،خیلی جاها به انسان‌ها هشدار میدن که مراقب باشید اینجا می‌تونه براتون خطرناک باشه،اما هیچ جایی تابلویی نیست برای خطر چاق‌تر شدن، خطر چاق کنندگی، خطر بدتر شدن وضعیت جسمی،چرا ؟؟چون چاقی از طرف جامعه پذیرفته شده است.

      افرادی که می‌خوان مواد مخدر مصرف کنن  باید یه سری مراقبت‌هایی رو انجام بدن، راهکارهایی رو باید بلد باشن تا بخوان به مواد مخدر برسن،یا حتی برای مصرف سیگار هم یه سری محدودیت‌ها هست که هر جایی  نمی‌تونن سیگار مصرف کنن،اما هرگز برای مصرف بی‌رویه مواد غذایی محدودیتی نیست،تازه تشویق هم می‌کنن،مثلاً اگه به یک سوپرمارکت مراجعه کنیم، هر چقدر بیشتر مواد غذایی بخریم، تازه مورد احترام بیشتری هم قرار می‌گیریم،هر چقدر بیشتر از رستوران‌ها غذا سفارش بدیم، هر چقدر غذای بیشتری از رستوران‌ها بخوریم، تازه تشویق بیشتر هم میشیم،تشکر بیشتر از ما میشه،به ما احترام بهتر گذاشته میشه،خدمات بهتری به ما میدن،اغذیه فروشی‌ها، رستوران‌ها، دائماً به فکر اینن که به چه شکل می‌تونن مواد غذایی بیشتری رو به مشتری‌ها  عرضه کنن،یا چالش‌هایی رو ایجاد می‌کنن،چالش خوردن همبرگرهای ستونی، یک متری، پیتزاهای متری،و خیلی دنبال راه‌هایی هستن که انگیزه خوردن بیشتر رو در افراد به وجود بیارن و هیچ وقت هم مورد سرزنش یا نکوهش، یا جریمه یا اخطار قرار نمی‌گیرن و کار بسیار پسندیده و بازاریابی مفیدی هست،کتاب‌ها نوشته شده، دوره‌ها برگزار میشه که چطور افراد رو ترغیب کنن به خوردن بیشتر،به مصرف بیشتر،که چطور مشتری خودت رو نگه داری که هر بار گرسنه شد حتماً سراغ تو بیاد.

       چطور مواد غذایی بیشتری به مشتری بفروشی،چطور اگه مشتری اومد چند قلم سفارش داد شما چند قلم دیگه هم اضافه‌تر به اون بفروش،و خیلی آموزش‌های جهانی داره فروش بیشتر،و هیچ وقت فروشگاه‌ها مورد سرزنش قرار نمی‌گیرن که چرا در جهت بی‌رویه کردن مصرف،یا بیشتر از حد مصرف کردن داری تلاش می‌کنی.

      و چاقی اعتیادیست که بسیار آسون داره در جامعه، در کل دنیا گسترش پیدا می‌کنه،به آرومی و با شادی و لذت، افراد چاق روز به روز دارن چاق‌تر می‌شن،و یه سری افراد دارن به چاق‌ها ملحق میشن، و سن چاقی داره هر روز کمتر و کمتر میشه و این در حالیه که جامعه، هیچ واکنشی نسبت به گسترش چاقی به شکلی که نسبت به مسائل دیگه در جامعه واکنش میده،هیچ واکنشی نسبت به وضعیت چاقی نداره،هیچ محدودیتی نیست،هیچ قانونی وضع نشده،تازه تشویق هم میشه،تبلیغات همه در راستای تحریک افراد چاقه.

      هیچ ماده غذایی برای افراد متناسب تبلیغ نمیشه،و اگه دقت کنیم بازیگران صحنه‌های تبلیغات مواد غذایی، افراد متناسب هستن،اما مصرف کنندگان این محصولات افراد چاقن،چرا افراد چاق رو در صحنه‌های فیلمبرداری محصولات غذایی واردنمیکنن؟؟به خاطر اینکه اگه یه فرد چاقی رو نشون بدن که در حال خوردن فلان ماده غذایی هست که داره تبلیغ میشه،افرادی که اضافه وزن دارن از خوردن اون ماده غذایی خوششون نمیاد، می‌ترسن.

      چرا ؟؟چون اون ماده غذایی با این چاقی در ارتباط قرار می‌گیره و اونا در ذهنشون تصور می‌کنن که خوردن این ماده غذایی باعث چاقی شده ،پس هرگز از افراد چاق در تبلیغات مواد غذایی استفاده نمیشه و همیشه افراد متناسب رو در حالتی نشون میدن که در حال تکرار عادتیه که هرگز خودش نداره.

      و اگر دقت کنیم می‌بینیم، تبلیغاتی که داره خوردن بیسکویت رو با چای تبلیغ می‌کنه،خوردن عصرانه، کیک، کلوچه، بیسکویت، و هر چیزی رو با چای خوردن تبلیغ می‌کنه،افرادی دارن اون صحنه‌ها رو بازی می‌کنن که هرگز خودشون این عادت رو ندارن،هرگز خودشون با چای بیسکویت و کیک نمی‌خورن،اما همه افراد چاق عادت دارن حتماً با چاییشون یه چیزی بخورن،حالا بیسکویته، کیکِ، شکلاتِ، نباتِ.یه چیزی حتماً باید باشه،باید بدونیم که اینا اتفاقی نیست،اینا برنامه‌ریزی‌هاییه برای رشد و گسترش اعتیاد چاقی،اعتیادی که بسیار آسونه،پذیرفته شده است،و جامعه داره تلاش میکنه که چاقی رو گسترش بده.

      در حالی که یه حرکت‌های خفیف و پراکنده‌ای هم صورت می‌گیره که مثلاً یه حرف‌هایی زده بشه که مراقب چاقی باشید،اما در مقابل تبلیغات و تلاشی که صنایع و رستوران‌ها و هر چیزی که مربوط به مواد غذایی و همچنین صنایعی که در جهت لاغری افراد چاق تلاش می‌کنن، این‌ها دائماً دارن تلاش می‌کنن تبلیغات بیشتری داشته باشن،محصولات بیشتری رو بفروشن به افراد چاق،و این در حالیه که هیچ اشتباهی هم بر اونا نیست،هیچ خطایی هم بر اون‌ها وارد نیست، هیچ جریمه‌ای براشون در نظر گرفته نمیشه،چون نگاه کلی جامعه به چاقی یک نگاه دوستانه است،یک اعتیاد دوستانه و پذیرفته شده است که به آسونی داره گریبان افراد جامعه رو می‌گیره که خیلی هم عواقب بدی داره.

      اونی که اعتیاد داره برای مصرف موادش نمیتونه هر جایی اقدام کنه،گوشه گیر و منزوی میشه،چون نمیتونه هر جایی مصرف کنه، نمی‌تونه وسط یک مهمونی عمومی، شروع کنه مواد مصرف کردن،اما همه افراد چاق، هر جایی میتونن اقدام کنن برای چاق‌تر کردن خودشون، برای بی‌روی مصرف کردن مواد غذایی،تازه تشویق هم میشن به بیشتر خوردن،  بهشون اصرار هم میشه که بیشتر بخورن، تهدید هم میشن که اگه نخورید من ناراحت میشم، باید بخوری.و این اعتیادیه که به صورت احترام متقابل داره گسترش پیدا میکنه،هرگز شاید توی مهمونی‌ها مواد مخدر به همدیگه تعارف نکنن، اصرار نکنن که باید سیگار بکشی، باید مواد مصرف کنی،اما به آسونی، ساعت‌ها و هزاران نفر انرژیشون رو صرف تعارف کردن به همدیگه می‌کنن برای بیشتر خوردن.

      پس باید مراقب چاقی باشم،باید لاغر شدن رو یاد بگیرم،باید لاغر شدن برام اینقدر مهم باشه که نه تنها زندگی خودم رو دگرگون کنه،بلکه نسل منو هم تغییر بده،تاثیر روی خانواده بزارم،روی فرزندان و اطرافیانم بزارم،بدون اینکه بخوام بحث کنم،یا اصرار کنم،همین که خودم تغییر کنم، خود به خود اطرافیانم هم با دیدن من تغییر می‌کنن.

      پس چاقی رو جدی بگیرم،شاید در جامعه اهمیتی براش قائل نیستن،اما باید  خیلی بیشتر از اینکه نگران این باشم که فرزندم مبتلا به اعتیاد نشه،یا  اینکه نگران باشم  آینده شغلیش چی میشه،یا اینکه نگران باشم با کی داره رفت و آمد می‌کنه،درسته که این‌ها مهم هستن،ولی خیلی بیشتر از اون برای وضعیت سلامتی و تناسب اندام فرزندم و خودم نگران باشم، و مراقبت کنم و اقدام کنم برای یادگیری لاغری با ذهن.

      همیشه به این فکر کنم که چرا درباره چاقی هیچ محدودیتی اعمال نمیشه،و توی زندگیم حواسم باشه و ببینم که کجاها تابلوهایی زدن که اخطار دادن ویه چیز خطرناکی رو اومدن اعلام کردن که نزدیک نشید، نوار کشیدن، تابلوهای خطر نصب کردن،و مثال پیدا کنم از تمرکز جامعه بر موضوع‌هایی که شاید خیلی هم فراگیر نیست و اهمیت نداره و در مقابل بی‌توجهی جامعه بر موضوع چاقی که اینقدر اهمیت داره و شخصیت و بنیان و رشد و گسترش فکری و نبوغ و خلاقیت و همه چیز فرد رو داغون می‌کنه.

      الان که قدم در مسیر لاغری با ذهن گذاشتم، وقتی که نتایج عالی بگیرم، وقتی ذهنم رو با آموزش‌های صحیح در مسیر متناسب شدن هدایت کنم، و نتیجش رو در جسمم، در روحیم، در احساسم، در اعتماد به نفسم، در جنبه‌های مختلف زندگیم ببینم،اون وقت بیشتر درک می‌کنم که خودم رو از دام چه اعتیادی رها کردم.

      شاید یک فردی رو اگه بفهمن معتاد شده کلی براش ناراحت بشن، دوست داشته باشن بهش کمک کنن،یا اینکه یه فرد معتاد رو ببینن که جسمش داره فرسوده میشه، حالت‌هاش خاصه، بلافاصله متوجه میشن و شاید توی ذهنشون حتی نگاه تحقیرآمیز هم بهش داشته باشن،ولی توی چاقی درسته که فرد به حالت معتاد نمیرسه،به اون حالت خماری نمیرسه،اما خیلی بدتر از اعتیاد به مواد مخدر، فرد رو درگیر خودش میکنه،تمایل ما به خوردن خیلی شدیدتر از تمایل یه فرد به مصرف مواد مخدره،تمایل ذهن چاق به خوردنِ بیشتر،برای تنوع در خوردن،خیلی بیشتر از ذهن یک فرد معتاد برای مصرف مواد مخدره ،چاقی همه چیز آدم رو تحت الشعاع قرار میده،سلامتی، شخصیت، اعتماد به نفس، موفقیت، سبک زندگی، ارتباط با دیگران، همه چیز انسان رو تحت تاثیر قرار میده.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیزم🙋🏻‍♀️🙋🏻‍♀️💖💖🌼🌼🦋🦋

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/28 11:20
      مدت عضویت: 434 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 553 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزيزم

      درباره اينكه گفتيد توي دولت ها اصلا اهميتي داده نميشه به موضوع چاقي ، من دو سه سال پيش فكرم درگير اين شد كه چرا اصلا سازمان غذا و دارو به هم مرتبط هستن؟!!

      بعد متوجه شدم اين دو سازمان بخش زيادي از بودجه كشور رو تامين ميكنند 

      . ارتباط زيادي بين غذاي ناسالم و دارو و درمان پيدا كردم كه جاش نيست كه اينجا بحثش بيشتر بشه… فقط بگم خيلي سياست هاي وجود داره درباره اينكه اصلا چرا اين دو تا سازمان به هم مرتبط هستن

      هر انساني خودش بايد به اين آگاهي برسه و متوجه باشه كه كلاه سرش نره 

      درباره اينكه گفتيد چاقي اطرافيان رو هم درگير ميكنه ، كاملا قبول دارم مادر خودم اضافه وزن داره و بيماري هاي خاصي هم داره و از زماني كه من يادم مياد ايشون اضافه وزن داشتن…و من هر چي بهش ميگم فلان بيماريت به چاقي مربوط ميشه ..به من ميگه اره راست ميگي ولي واقعا نميتونه كاري براي خودش بكنه

      البته خودمم اضافه وزن دارم و بعد از هدايتم به اين پيج متوجه شدم من با تناسب اندامم شايد بتونم به مادرم كمك كنم و من رو الگو خودش قرار بده چون سلامتيش برام مهمه

      رابطه چاقي و اعتياد كه بدون شك همينطوره

      من كاملا باور دارم و خيلي هم درباره اعتياد آور بودن شكر و سيروپ هايي كه در صنعت غذايي اضافه ميشه مطالعه كردم

      حتي سيروپ ذرت اعتياد آوريش از شكر معمولي خيلي بيشتره

      و اينجايي كه من زندگي ميكنم به وفور در مواد غذايي ها از سيروپ ذرت استفاده ميشه

      همبرگر كه نگم براتون مك دونالد يك همبرگر و يك نوشابه روبه اضافه يك سيب زميني سرخ كرده ميده 7-8 دلار…تازه نوشابه رو هم هي ميتوني هي پر كني 

      انقدر همبرگر فروشي اينجا زياده كه نگم براتون 

      همه هم ارزون

      نون بدون شكر به سختي اينجا پيدا ميشه

      توي خيابون دست بيشتر افراد قهوه هاي استارباكس رو ميبيني

      بعد فهميدم اوه ه ه …اينا توش سيرپ ذرت ميريزن يا شكر ميريزن و اينا اعتياد آور ميشه …ميبينم كسايي رو كه توي صف استارباكس وايميستن يك ليوان قهوه ميخرن شايد 5-6 دلار ..و نصفشو ميخوره بقيه شو ميريزه دور

      فكر كردم به اين موضوع

      و فهيميدم مثل معتادي كه پريشونه تا به مواد برسه و وقتي به مواد رسيد و پريشونيش برطرف شد براش مهم نيست بقيه مواد چي ميشه..اينا هم همينطور هستن…خيلي اين مساله برام سوال بود كه چطوري اينا نصف قهوه شونو ميخورن ، بقيه شو ميريزن دور …يا چطوريه كه اينا هر دم بايد قهوه كنار دستشون باشه…و بعد به اين نتيجه رسيدم كه اينا معتاد اون شكر يا سيروپ يا خود اون قهوه هستن…

      اينجا ، شما مواد تشكيل دهنده هر چي رو بخوني يه درصدي شكر توش حتما هست

      روغن كانولا ، روغن آفتابگردون ، روغن ذرت…روغن هايي هستن كه باعث بيماري خود ايمني ميشه …اما هر رستوراني كه ميريم و روغن مصرفيشون رو توي مواد غذايي ميبينم …روغن كانولا يا روغن آفتابگردون هست

      نشاسته ذرت كه توي همه چيز كه قرار غلظت داشته باشه وجود داره

      رنگ هاي مصنوعي كه به وفور

      و هزاران هزار تا چيز ديگه

      سه چهار سال بيشتر هست كه درباره اين چيزا مطالعه ميكنم..و مغزم سوت ميكشه كه چطور سلامتي مردم هيچ ارزشي براي توليد كننده ها نداره

      من فقط متوجه شدم خيلي بايد آگاهانه خريد كنم

      تا الانم خيلي آگاهانه خريد كردم

      ولي چون باورهاي اضافه وزن توي ذهنم بوده سالم خوري به تنهايي نتيجه اي نميداده..

      خدارو شكر كه آگاهي ها داره افزايش پيدا ميكنه در هر زمينه اي

      موفق باشيد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/23 00:42
      مدت عضویت: 451 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 687 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و عاشقان مسیر لاغری با ذهن 

      استاد من یه مدتی رو از سایت دور شرم به خاطر خونه تکونی و .. و این اولش فقط باعث شد که فایلها رو بشنوم و ببینم  اما حالا بعد از چند روز که نبودم میفهمم که چقدر احساس نادلخواهی در من شکل گرفته 

      سایت شما که هر روز میام فایل گوش میدم مطالب میخونم دیدگاه میزارم به آلبوم شگفتی ها سر میزنم و.. اینقدر بهم حس خوب میده که من قبلا شاید چون اون حالت رو تجربه میکردم تغییرات رو حس نمیکردم 

      آنا الان که دور شدم حالا میفهمم که چقدر لحظات ارزشمند و زیبایی رو میگذرونم وقتی اینجام و هر صبح که از خواب پا میشم به سایت میام 

      استاد من الان یه خورده وزن کم کردم و از نگاه کردن به اینه این رو فهمیدم اینکه موانع ذهنی رو با دلایل کاملا صحیح رد کردیم و کمرنگ شدن خیلی بهم حس خوب میده  و دوره در مورد ورزش گذاشتین واقعا کمک بزرگی بهم کرده 

      اول از همه خیلی ازتون سپاسگزارم بابت این فضا ای که ایجاد کردین و خیلی صمیمی و دوست داشتنیه من واقعا با عشق کامنت میزارم انگار اینجا خونمه:)

      و حالاهم میخوام بازم ادامه بدم امیدوارم هر وقت که خواستم بهانه ای برای ادامه ندادن بیارم این کامنت رو ببینم و ادامه بدم و بدونم که وقتی ادامه می‌دم قشنگی ها هم ادامه پیدا میکنن

      به امید خدا این روزا هم جذب مالی داشتم هم کلی اتفاقات عالی دیگه در زمینه روابط و حس خوب و .. برام افتاده 

      گام ۱۰ چاقی اعتیاد آسان است

      نمیدونم چرا این روزا همش نشونه هایی از اعتیاد میبینم  مثلا کسی درمورد اعتیاد حرف میزنه یا فرد معتادی میبینم و …  انشالله که درسش رو بگیرم 

      اول که به فایلتون گوش دادم خیلی درک نکردم که چرا انقدر از خطر اعتیاد به اضافه وزن گفتین 

      ولی حالا که با خودم فکر میکنم اعتیاد به مواد مخدر با اینکه این همه ممنوعیت داره این همه مجازات داره این همه پیشگیری میشه ولی باز هم افراد معتاد زیادن

      و حالا معضل اضافه وزن رو خیلیا دارن ازش رنج میبرن انواع و اقسام بیماری ها رو به خاطر همین اضافه وزن مبتلا شدن آسیب های روحی و روانی زیادی شایع شده و خب هیچکس اهمیت چندانی بهش نمیده و حتی تشویق به اضافه خوری و اشغال خوری هم میشن انسانها 

      یادمه یه بار یکی از معلم هام میگفت سارا اگه با این روند ادامه بدی بعدا میترکی از اضافه وزن 

      اون لحظه خیلی ترسیدم اما بعدش کلا یادم رفت برام طبیعی بود یا فکر میکردم بی عیب هست که فردی اضافه وزن داشته باشه 

      اضافه وزن اسمش روشه 

      اضافه اس نباید باشه زیاد بمونه میگنده  احساسات خوب رو اعتماد به نفس رو انرژی رو کاهش میده  

      و عوارض جسمی داره 

      همونطور  که یه میوه خراب رو نباید توی یخچال نگه داشت نباید وزن اضافه رو هم نگه داشت 

      اضافه وزن یه طبیعت نیست یه روند خلاف طبیعته 

      ما نمیتونیم با اضافه وزن مبارزه کنیم چون خیلی ها خواستن آیت نتیجه رو در  بدنشون تغییر بدن ولی بازم نتیجه شد اضافه وزن 

      چون همیشه با تغییر علت معلول عوض میشه و علت اضافه وزن ما قبول طبیعت بدن با نا متناسب بودن شده

      اهمیت تناسب رو بدونیم

      حتی اگر اضافه وزنمون زیاد نیست یا حتی بچه امون رو پرورش میدیم یاد بگیریم ک چقدر تناسب مهمه چقدر  تناسب با طبیعت ما و آرامش ما هم جهته و نا متناسب بودن ما رو از طبیعت زندگیمون از حقمون دور میکنه   هم خودمون یاد بگیریم هم بچه هامون و نسل آینده امون رو 

      اضافه وزن اعتیادی بدون کمپه و حتی خیلی ها میخوان اون رو طبیعی نشون بدن یا برای فروششون از حس نا دلخواه فرد نامتناسب استفاده کنن و ما میتونیم بدون کمپ متناسب بشیم به شرطی که خودمون رو عوض کنیم 

      موانع رو برداریم 

      بهانه ها رو رد کنیم  دلیل قاطع بیاریم  طبیعت رو  تغییر بدیم ما طبیعتا متناسب بودیم و میتونیم باشیم  

      به لاغری به تناسب اندام به آرام جسمی و روحی مثل نقاشی نگاه کنیم مثل آشپزی مثل خیاطی و هر حرفه دیگه ای 

      اینجا کلاس هنر لاغریه 

      شاگرد باشیم که با همه وجود به آموزه های استادمون دل بدیم و یاد بگیریم و واقعا این هنر جزوی از ما بشه مثل هر هنر دیگه ای

      موفق و پیروز و سالم باشید

      خدایا شکرت ❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/27 09:59
      مدت عضویت: 483 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,194 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم . 

      چرا برای چاقی محدودیتی قائل نمیشن ؟ 

      چاقی همه چیز و از انسان میگیره . به نظر من علت اصلی که نمیزاره انسانهای چاق با دونستن همه موارد ضرر چاقی بازم رفتار اشتباه خودشون رو تکرار کنند میل و انعطاف  اونها به سمت چاق شدنه . به خاطر اینه که نمیدونند با این کار چقدر به احساس لیاقت خودشون ضربه میزنند . یعنی  هیچ وقت به اونها گفته نشده بر اساس زبان بدنت غذا بخور . 

      یعنی راه لاغری درست به اونها نشون داده نشده که اونها نمیتونند چاقیشون رو کنار بزارن . شاید اگه من این مطلب رو قبل از فایلهای تغییر عادت لاغری با ذهن میشنیدم میگفتم من میخوام اعتیادمو ترک کنم ولی نمیدونم چطور . آخه چطور میشه لاغر شد وقتی لاغری که به ما معرفی کردن فقط زجره . در حالیکه من نمیتونم به خودم فشار بیارم و یا اگه بتونم نهایت یه هفته است. و این فرمول ذهنی که لاغر شدن یعنی زجر دادن به خود لاغر شدن یعنی یه کار سخت و طاقت فرسا لاغر شدن یعنی اعمال زور نمیزاشت از اعتیاد چاقیم فاصله بگیرم . من به وسیله این فرمولها هیچ وقت نمیتونستم از چنگ اعتیاد خودمو نجات بدم و تازه بدتر از اون اگه حتی فقط به گوش دادن روشهای لاغری مثل انواع رژیمها ادامه میدادم و فقط گوش کردن نه انجام دادنش  به طور قطع میتونم بگم به خوردن بیشتر رو می آوردم . 

      چون راه اصلی لاغری رو بلد نبودم .

      بله چاقی برای ما خیلی مضره . اما چیزی که باعث شد در ما اعتیاد به چاقی بمونه راههای غلط لاغری بودن . راههای زجر آوری که چاقی رو برامون آسونتر و لذتبخشتر میکردن . به خدا که اگه هر فرد چاقی به درک فرمول اصلی لاغری با ذهن برسه  دیگه ترک کردن چاقی براش راحت میشه و به راحتی اعتیادشو کنار میزاره . چون هیچ کسی دوست نداره معتاد باشه . حالا به هررفتاری  ولی بلد نیست چجوری نجات پیدا کنه . 

      بله من معتاد به چاقی هستم ولی چند روزه در حال ترکم . چند روزه از نظر ذهنی و عملی هر دو با هم در حال ترکم . تمام مواردی که در فایل  گفتید فرمولهای چاق کننده ای بودن که واقعا نشون میده چقدر دارن برای گسترش چاقی تلاش می کنند . از طرفی این همه مواد غذایی متنوع و رنگارنگ که قشنگ انعطاف وجود یک انسان چاق رو نشونه گرفته و از طرفی اعمال زور و فشار که اتفاقا باید همونا رو ترک کنی باعث چاقی شده . از طرفی کلی فراورده قند و شکر و شیرینی و فست فود و چیپس و پفک و انواع غذاهای فراوری شده و روغن و … تولید کردن و از طرفی گفتن همش  مضره . چاق کننده است رژیم بگیر نخور . محدودش کن  . یعنی با به وجود اومدن اینا و  مشتقاتشون شروع کردن به گسترش اینکه اینا ضرر دارن یعنی همون فلسفه ی سیب ممنوعه و باعث شدن انسان از دو طرف از بهشت آرامش رانده بشه و گرفتار چاقی بشه و از ین دو بدتر تمایل و انعطاف خود فرد چاق یعنی همون شیطان درونی باعث شد از مسیر لاغری به سمت چاقی تغییر جهت بدیم  . 

       خب من الان خوشحالم چون وقتی از طرفی دچار نگرانی از اعتیادم میشم و چاقیم بهم یاداوری میشه  ولی از طرفی با راه لاغری با ذهن حس ترس و نگرانیم از بین میره و میگم خب من دارم تمرین میکنم فرمولهای چاقی رو در دو سطح و چه بسا سه سطح از وجودم پاک کنم . چاقی ذهن چاقی عملی و چاقی عادتی . 

      خب وقتی دارم چاقی رو از این سه سطح پاک میکنم پس از این گفته ها دیگه نمیترسم و نگران نمیشم . اما این حرفا باعث میشن من با تعهد بیشتری در مسیرم قدم بردارم . چون خطر چاقی خطر مرگ رو برام به دنبال داره . این فرمول باعث میشه من دیگه از اون مسیر نرم و البته راه لاغری با ذهن انقدر شیرینه که من دیگه مسیر چاقی رو انتخاب نخواهم کرد .چون راه بهتری پیدا کردم . اگه من تا الان لاغری رو انتخاب نمیکردم به این علت بود که راه لاغریمو پیدا نکرده بودم . ولی الان راه لاغری رو پیدا کردم و خیلی خوشحالم که دارم از اعتیاد چاقی فاصله میگیرم . 

      من در سطح فکری و عملی  دارم از اعتیاد چاقی فاصله می گیرم . 

      فهمیدم دیگه نباید از چاقی ترسید بلکه باید به شناخت رسید که ببینیم چاقی چطور ایجاد شده و چقدر در این فایل خوب توضیح دادید که چطور چاقی از نظر روانی گسترش پیدا کرد که حتی وقتی در تبلیغات از فرد متناسب برای تبلیغ خوردنیها استفاده می کنند چقدر روی روان یه فرد چاق تاثیر میزارن برای اینکه بره و از اون ماده عذایی بخره و اونا رو به پول برسونه و البته خود ما اون رو انتخاب کردیم . وگرنه یک انسان متناسب غیر قابل انعطافه و با این چیزا اصلا تحریک نمیشه و خارج از نیازش نمیخوره . 

      من چیزی که از شخص لاغر وجودم درک کردم اینه من فقط بر اساس زبان بدنم میخورم و هیچ انعطافی هم در اون ندارم . تا گرسنه نشم نمیخورم و  وقتی هم سیر شدم و بدنم بهم نشون داد که سیر شدم دیگه نمیخورم . چون من خارج از این رفتار دیگه هیچ حالی نمیبرم و به جز این رفتار مابقی رفتارها چه کم خوریها و فشارهای جسمی و چه پرخوریها و بازم فشار های جسمی رو از همین حالا با قاطعیت مردود اعلام می کنم . شخصیت لاغر من خیلی قاطعه و من در طی این چند گام تا حدودی شناختمش و دلم میخواد که دیگه بر مبنای این شخصیت زندگی کنم . 

      اما بریم سراغ سوال شما در فایل 

      چرا برای چاقی محدودیتی قائل نمیشیم .

      به نظر من علت همه ی اینا گم کردن راه لاغریه . مردم از راه راست گمراه شدن و جایی ندارن که برن به سمت لاغری پس تنها راهی که می مونه چاقیه . چون در حداقل در چاقی عمر بیشتری می کنند . فردی بود به نام عمو موسی هر وقت یادش میکنم فقط اندوهم براش زیاد میشه . اون سالها چاق بود و وزن بالایی داشت ولی زنده بود وقتی از راه غلط شروع کرد به لاغر کردن و کلی عمل جراحی و کاهش وزن خیلی بالا رو تجربه کرد بعد از ۶ ماه زیر یکی از عملها فوت کرد . علت مرگش چاقی نبود علت مرگش راه غلط لاغری و اعمال زور و فشار به بدن بود . 

      چاقی خیلی مرض بد و کشنده ایه اما به نظر من روشهای علط لاغری دیگه مهر کوبنده ایه برای نابودی بشر و اگه کسی راه صحیح لاغری رو پیدا کنه به خدا که هم از چاقی نجات پیدا می کنه و هم از تمام روشهای لاغری غلط  که به اعتیاد ما دامن زدن .

      تنها راه لاغری برای من  بدن آگاهی و تغییر فرمولهای ذهنیست . من خیلی قشنگ و با آرامی دارم اعتیادمو به افکار چاق کننده و به عادات چاق کننده پاک می کنم و چقدر این راه برای من مفیده چون روح و روان منو اروم کرده . 

      من با عشق به این مسیر ادامه میدم و اعتیاد خودمو به طور کامل از مصرف بیش از حد مواد عذایی و همچنین مصرف کمتر از حد مواد غذایی یعنی چاقی و لاغری غلط جسمی ترک می کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/10/24 14:45
      مدت عضویت: 1163 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 829 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد و همه حاضرین در این مسیر.

      گام دهم چاقی اعتیاد آسان هست بله چاقی یه جور اعتیاد هست به مواد غذایی که فرد در ابتدا با شادی و شور و اشتیاق شروع می‌کنه به انجام دادنش روز به روز رفتارهای چاق کننده رو انجام میده و روز به روز چاق تر میشه و وقتی با عوارضش برخورد کرد و دید که خیلی این اعتیاد تاثیر گذاشته روی همه جنبه های زندگیش این دفعه تصمیم میگیره اقدام کنه به ترک چاقی ولی میبینه که نمیتونه ترک کنه چون دیگه براش عادت شده مثل معتادی که عادت کرده به مصرف مواد مخدر ولی فرق چاقی‌ با یک فرد معتاد اینکه چاقی تخریبش چند برابر بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر هست و همه زندگی رو تحت الشعاع قرار میده و اینکه یه نوع اعتیادی هست که خیلی آسانه و مورد پذیرش جامه و سیستم جهانی هست اعتیادی که کسی براش اهمیتی قائل نیست که بخواد براش راهکار بدن یا مثل مواد مخدر محدودیت قرار بدن یا جلوگیری کنند از پیشرفتش برای همین روز به روز داره گسترده تر میشه و سن چاقی داره کمتر و کمتر میشه و داره به بچه های خردسال هم سرایت می‌کنه.حالا مواد مخدر یا سیگار رو همه جا نمیشه کشید خیلی مکانها هستن که محدودیت گذاشتن برای سیگار کشیدن مثل بیمارستانها و رستورانها و خیلی جاهای عمومی ولی برای چاقی هیچ محدودیتی قرار ندادن در هیچ مکانی حتی مردم رو هم تشویق میکنن به انجام دادنش هر جا میخوای بری حتما کنارش یه غذاخوری یا رستوران قرار دادن و دارن مردم رو تشویق میکنن به مصرف بی رویه مواد غذایی حتی در خونواده ها هم براش احترام قایل میشن دیشب همه برادرام با خونوادشون خونه ما بودن و خوب ما هم تو خونه عروس داریم یکی از زن داداش ام شام نخورد و گفت گرسنه نیستم بقیه بهش اصرار کردن که بخور یا حداقل گوشت بخور یا سالاد بخور یا سوپ اما اون قبول نکرد و گفت که گرسنه نیست و الان با دیدن این فایل یادم افتاد که برای مصرف اعتیاد چاقی چقدر به همدیگه تعارف میکنیم و برامون همراه با احترام میشه که مهمونی که اومده خونمون باید غذاش رو تا ته بخوره که ما ازش راضی باشیم و من هم بهشون گفتم خوب چرا اصرار الکی میکنید نمیخواد بخوره چرا آنقدر اصرار میکنید و اونهام دیگه اصرار نکردن و یکی از رفتارهای متناسب من هم این بود که منم میلم نشد بخورم اصلا یه ذره هم چیزی نخوردم و در اون لحظه به خودم افتخار کردم و گفتم آفرین مسیر درست همیشه تاثیر گذاره و جواب میده و خدارو شکر کردم که مسیر درست رو به من نشون داد تا خیلی راحت بدون اینکه نقش بازی کنم که من نمی‌خوام بخورم یا اینکه چشمم همش به غذا باشه میلی نداشتم برای خوردن شام و خیلی خوشحالم از این تغییراتم که داره با روش درست جواب میده و طبیعی این رفتار درست هست که باید در تمام انسانها باشه ولی متاسفانه کسی به چاقی اهمیت نمیده و نمیدونن که چاقی قدرت تخریبش چند برابر مواد مخدر هست برای فرد چاق و از کودکی به ما چاقی رو یاددادن البته تقصیر اونها هم نیست اونها هم آگاهی نداشتن چون چاقی برای همه پذیرفته شده بود .حتی زن داداشم که با ما زندگی می‌کنه رو هم هر روز میبینم که داره بچه اش رو تشویق می‌کنه به خوردن و داره اون رو با خوردن سر گرم می‌کنه هروقت گریه می‌کنه بهش غذا میده یا هله هوله هروقت اذیت می‌کنه اونو مشغول می‌کنه به چاقی و متاسفانه برادر زاده من الان اکثر وقتها فقط میگه غذا می‌خوام هر نفری که میخواد غذا بخوره اون هم باهاش همراه میشه و این شروع اعتیاد چاقی هست که به مرور با بیشتر شدنش برای فرزند عوارض زیادی به همراه داره هم جسمی و هم روحی و ذهنی که خونواده ها دارن به بچه هاشون یاد میدن.ودیروز ظهر که یکی از آشناهامون اومده بودن خونمون دیدم اون فرد متناسب اصلا نه هیجانی داشت برای خوردن و نه حرص و ولع داشت به خوردن به اندازه نیازش خورد و با اصرار مادرم اصلا لب به غذای اضافه نزد و می‌گفت زیاد نمیتونم بخورم اگه هم بخورم حالت تهوع میگیرم و من گفتم آفرین اینه پیش فرض یک آدم متناسب اما متاسفانه برادر من که چاق هست هر وقت یه مهمونی میریم از ظهرش چیزی نمیخوره برای اینکه جا داشته باشه برای خوردن شام و حتی چند برابر هر روزش میخوره اونم از هر چیز غذا میوه تنقلات و تخمه و وقتی میاد خونه یه لیوان نعنا میخوره بلکه از اون فشار یکم کمتر بشه و فکر می‌کنه که چه ضرری به اون خونواده زده در حالی که به نظر من داره به خودش ضرر می‌رسونه منم قبلاً این جوری بودم اما به لطف خدا از وقتی وارد این سایت شدم نمیتونم اصلا زیاد غذا بخورم یادمه یک بار غذای چرب خورده بودم به اندازه ولی چون خیلی چرب بود من تا فردا نتونستم چیزی بخورم و خوشحالم از این رفتار متناسبم که نتیجه استفاده از روش درست همینه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 490 کلمه

      به نام خالق قانون ها سلام . کدوم رفتارها نشانه اعتیاد به چاقی هست ؟ می گند برای ترک اعتیاد باید بازی و زمین بازی و هم بازی رو ترک کنی هر عاملی که باعث میشه تحریک بشیم به خوردن باید کنار بزاریم پس وقتی عصبانی و کلافه و بی حوصله هستیم که همه شاخه ای از خشم در درجات مختلف بهترین کار این که هیچ کاری نکنیم و خودمون در آیینه نگاه کنیم بدون قضاوت تا اون خشم از بین بره و یک تصمیم درست بگیریم . یه نکته جالب. این که اگه از فرد چاق بپرسی آخرین باری که غذا خوردی کی قشنگ ساعتش دقیق دقیق میگه اما فرد لاغر و متناسب گاها یادش دقیق نیست کی خورده و وقتی ذهن ما مشغول کاری باشه خوردن فراموش میکنه اما اگه کاری نداشته باشه همش به خوردن فکر میکنه . همین تعارف کردن وقتی مهمون میاد باید همه چی تعارف کنی اگه نه نشان از بی احترامی به مهمون تلقی میشه همین انداختن سفره‌ی رنگی از انواع غذا ها و دسرها و سالادها ا نوشیدنی ها که خودش نشانه احترام و بزرگ دونستن مهمان تلقی میشه نشانه دارا بودن این که غذا رو هر چه بیشتر بخوری یعنی دوشت داشتی و قدر دان تلاش های اشپز هستی و این مسئله رو در برنامه کودک ها بارها و بارها به بچه ها به طرق مختلف گفته میشه ، این که از بچگی یاد بهمون دادن که باید غذا تو کامل و تا آخر بخوری باید میوه بخوری باید همه چی بخوری تا قوی و سالم باشی تا بزرگ بشی فلانی رو ببین چقدر قویه یا چقدر بزرگ شده به خاطر این که غذاش تا ته میخوره و بابت نخوردن توبیخ شدیم و جریمه و بالعکس تشویق . اگه میزبان تعارف کنه برنداری زشته بد یا تت‌ وقتی افراد سر سفره مشغول خوردن هستند حتی اگه سیری باید سر سفره بشینی و خودت رو مشغول خوردن کنی و مشغول خوردن نشان بدی تا به مهمان بی احترامی نشه تا راحت غذاش بخوره . به اندازه نیاز غذا خوردن در خانواده ای که عادت به پرخوری دارند باعث نگرانی و نشان مریضی و بیماری و ضعف برعکس پر خوردن اصلا بد نیست و رفتار پسندیده ای هست . در بین مادر ها هرچی بچه تپل تر باشه اون مادر مسئولیت پذیر هست واگه متناسب باشه لاغرموردنی تلقی میشه بچه ،و مادر به درستی وظایفش انجام نداده .و اون موقع که از این دکتر به اون دکتر و گرفتن انواع شربت ها و داروها و ترفندها برای افزایش اشتهای بچه و خوردن و پر خوری  بیشتر و بیشتر .   بهترین راهکار به نظرم ناظر بودن به اعمال خودمون هست این که آگاهانه به کارهایی که انجام میدیم نگاه کنیم ناخودآگاه دست از یک سری کارها میکشیم وقتی که علت اون کارها رو قبلا شناسایی کرده باشیم و بدونیم اشتباه امروز بر خلاف قبل وقتی داشتم رفتارم نگاه میکردم از خوردن شیر به طور کامل دست کشیدم چون سیر شده بودم به خودم افتخار میکنم . یا حق .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/10/15 23:28
      مدت عضویت: 821 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 588 کلمه

      شکرگزار و سپاسگزار خداوند هدایتگر هستم که به من اجازه داد یک فایل هدایتی دیگه ببینم 

      استاد عزیزم خدا قوت و سپاسگزار همیشگی زحمات و راهنمایی های شما هستم

      دوستان عزیز و همراهم درود و سلام و عرض ادب 

      دکتر هلاکویی عزیز همیشه میفرمایند که بدترین نوع اعتیاد، اعتیاد به خیال کردن (به اشتباه میگیم فکر کردن.. چون فکر کردن یک قانونی داره که در خیال کردن قانون وجود نداره و به منتهیِ هرچیزی میشه رفت) و دومین اعتیاد ، اعتیاد به مواد غذایی و سومیش میشه مواد مخدر.

      به مراتب دسترسی و آسانی به اونها ترک نوع اعتیاد هم سخت و سختر میشه. مثلا “خیال کردن” چون تو مغز و ذهنمون و دسترسی بهش نیاز به یک قدم هم نداره آماده و حاضر و همیشه و هر لحظه همراهمون و جامعه کاملا پذیرفتتش مثلا اگه کسی بگه من دائم دارم فکر و خیال میکنم، همش تو فکرم ،،خیلی ها میگن آخه،، بنده خدا و کلی دلسوزی و همدردی میکنن… همدردی در هیچ موردی خوب نیست و باید همدل شد.. و استاد عزیزم نمونه خوبی برای همدلی هستن، چون در همدلی هستش که من اگر میتونم به کمک تو میشتابم و اگر نه از کنار تو رد میشم، چون با همدردی حال هر دوی ما بدتر میشه،، جامعه یک مهر تاییدی هم برای انجام دادن اینکار زده..

       خلاصه،، اعتیاد دوم که به مراتب از اعتیاد سوم هم خطرناکترِ،، اعتیاد به خوردن چون هیچ قانونی منعش نمیکنه ،، بالعکس هرجا رو ببینی میگن بهترین لذت دنیاست،، تشویقتم میکنن ولی برای مواد مخدر اعمال قانونی هست و جرم محسوب میشه .. همه جا و به آسونی در دسترس نیست… 

      بیشترین نوعِ تبلیغات، تبلیغات از نوع خوردن… بیشترین مغازه ها در مراکز شهر از نوع اغذیه هستند… در خانه مهم ترین بخش آشپزخانه خانه است. دلیل خیلی از جمع ها و مهمونی ها خوردن…. یعنی همه جا میشه آثار خوراکی رو دید.. مثل خیال کردن که در هرجا و هر زمان حتی موقع صحبت کردن میتونی به چیز دیگه ای خیال یا فکر کرد در هر جا میتونی بخوری یا ببینیش.. 

      پس کار ما یه مقداری سخته البته در اوایل کار…

      وقتی در هرجا و هر موقعی ذهن میگه بخور و هی فرمان خوردن میده در حدی که به شخصه یه مقداری همین الانشم درگیرم،، ولی درگذشته دیوونم میکرد بخدا.. دائم میگفت بخوررر،، پس یک معتادم..معتاد به مواد غذایی یا خوردن…

      اعتیاد یعنی اینکه یک کاری که در اوایل خوشایند بود و کم استفاده میشد و در طول زمان تبدبل به کار هر روزه آزاردهنده تبدیل شد… و تنها و تنها چارش تغییر کردن از طریق ذهنِ،، یعنی تغییر افکار و باورهاست و حتما و حتما با مدت زمان اعتیاد، شرایطی که در بچگی رشد کردیم، و دلایل و بهانه هایی که با خوردن رفع کردیم،، مرتبطِ … نگاه کنیم به درونمون برای چه دلایل و بهانه هایی خوردیم و چقدر تکرارشون کردیم؟؟ به شخصه که الان 33 سالمه و 20 سالش رو من در هر شرایطی خوردم.. از دیگران و خصوصا خانواده خشمگین و عصبی بودم خوردم فقط در همین یک مورد شاید میلیونها بار من عصبی شدم و به خوردن رو آوردم…. خب جمع کنم و همینطور برای دلایلهای دیگه متوجه میشم که اصلا با یک پروسه کوتاه مدت رو به رو نیستم… مغز هنوز فرمانهاش رو میده تا زمانیکه مملو از اطلاعات درست بشه و وقتی به یه حد نصاب رسید فرمان لاغری صادر میکنه که اینبار باید آگاهانه عمل کرد… ممکن گاهی کم بیاریم گاهی فکر کنیم تغییر نمیکنیم و… اما این روزها با تلاش و آگاهی های درست و روزمره حتما با رسیدن به هدفمون تموم میشه و به نتیجه دلخواهمون «تناسب اندام دلخواهمون» ختم میشه. 

      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1401/09/06 23:20
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 622 کلمه

      بنام خدا

      اعتیاد چاقی یک اعتیادذهنیه به فکر رفتاروعمل کرد براساس یک عادت شروع میشه یک زمینه ای باید وجود داشته باشه تا فرد شروع کنه به اعتیاد چاقی واون در جسم هم خودشو نشون  میده چیزی که در ما باعث اقدام کردن میشه رنج کشیدن یاخسته شدن از اون وضعیت هست مثلا وقتی که فشارشکم میگیریم میخوایم که اونوبایم چیزی بر طرف کنیم چون داره فشار میاد ودررابطه باره چیزی خب این فشار هم داره به جسم میاد و وضعیت اون ما ملا قابل مشاهده ودرک هست فردی که ازیه چیزی درد میکشه اول به صورت درونی درد رواحساس میکنه وبعد به صورت کاملا بیرونی ویا فیزیکی اونو احساس می کنه اعتیاد چاقی در بچه های که از بچگی وخرد سالی دچار اضافه وزن میشن هم به همین شکل هست مثلا وقتی بچه بشینه غذا بخوره مادر برای اینکه بخواد وبتونه لیاقت مادر بودن  خودشو اثبات کنه  برای همین حجم بیشتر از نیاز اون بچه رو براش می‌ذاره بچه  اون غذا رو میخوره بچه هم در ک نمیکنه ا حجم غذابه اندازش هست یانه امااون باهربارمواجه شدن تصویر مدام بادیدن اون شروع به خوردن  اون حجم می‌کنه و ادامه میده و اگر کافی نبود در وعده های دیگه اونو جبران کنه واین رومغز داره فرمان میده و به  همین شکل هست که ما چاق شدیم و  هیچکدوم موننمیدونیم چطور چاق شدیم چون تصاویر در ذهن ما تغییر کرده و مابه سمت چاقی حر کت کردیم چاقی در افراد به سه دسته تقسیم میشه اونهایی که درونی و بیرونی  اعتیاد دارن و اونهایی که  فقط درونا اعتیاد دارن دسته اول اونهایی هستن که از درون به خاطر  مر ور افکار ورفتار اشتباه خودشونو مدام سرزنش میکنن اما اقدام نمیکنن و دسته ی دوم که کاملا خسته شدن اما مدام تقلا می کنند  واز هرروشی به نتیجه برسم و دسته ی سوم فقط بهش فکر میکنن وبراشون مهم نیست واین هم یه جورایی نمی‌دونم استنباط من این هست مثل بیماری یه سری واقعا مریضن ونیاز به  در مان جسمی و روحی و ذهنی دارن امایه سری هستن که باید فقط ذهنی مورد در مان قراربگیرن واین در مورد اعتیاد هم همینه یه سری افراد چاق واقعا نیاز به کاهش وزن ذهنی وجسمی دارن  ویک عده فقط نیاز به درمان ذهنی دارن. چون فردی هست که سی چهل وکیلو اضافه داره و باید ذهن وجسمش روتغییربده چون بهش فشار اومده هم از نظر ذهن وهم ذهن اما فردی فقط سه کیلو اضافه داره و میخواد هر طور شده لاغربشه هردوی اونها نیاز به ترک اعتیاد چاقی دارن  ویک فقط ذهنی و دیگری ذهنی وجسمی واون از طریق افکار ورفتاره ودراین بین هم  حرف هاتبلیغات  ورسانه های اجتماعی تصاویر غذاها وبعد در رابطه با تغییر جسم  هم حرف هاوتیلیغات لاغری والاس برای تر ک اعتیاد چاقی همه باعث این میشن که فرد وقتی اقدام می‌کنه ونتیجه نگیره بیشتر در اعتیاد خودش غرفع بشه واین خطر غرق شدن در چاقی خیلی خطرناک تر از غرق شدن  هست چون این به مرور شکل میگیره و باعث مرگ گ فرددر مرور زمان میشه اون رو در مسیر مرگ قرار میده و به صورت کاملا ناخواسته و کسانیکه علاقمندند که چاق بشن وله هر شکلی شده چاق میشن و پشیمان میشن اونها هم اگر ندونن چطور باید لاغربشن اونها هم درمسیر مرگ تدریجی قرارمیگیرن واین یک اعتیاد هست اعتیاد هست که به مرور با قرار گرفتن در اون وتغییر ندادن شرایط باعث میشه که فرد سالیان سال باحودش مواجه بشه بدنش روحش ذهنش وهمهی زندگیش به مرور تخریب بشه و در نهایت مر گ به سراغش بیاد و دقیقاً این درمورد چاقی صدق می‌کنه وکسانی هم که میپذیرم چاق بمونم ویابخوان که چاق بشن دراین مسیر قرارمیگیرن پس باید ذهن مادر میم بشه تا جسم ما از این حالت اعتیاد خارج بشه و اول ازذهن بعد به جسم منتقل بشه 

      باتشکر…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 1 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 23597 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 585 کلمه

      سلام به استاد عزیزم ودوستان گرامی 

      میخواستم بگم چرا چاقی در کشور ما پذیرفته ست  به نظر من وهمون طور که مستندها رو دیدیم  چاقی برای جامعه کلی منفعت داره در هر قسمت از جامعه نگاه کنیم منفعت مثلا در سینماها هر کسی که چاق ومیره سینما دست خالی که نمیره کلی تنقلات وساندویچ و…می‌خره تا هنگام فیلم دیدم بخورم 

      در ورزشگاه هم همین طور کلی مغازه‌ای مختلف با انواع بوهای خوشمزه انواع تبلیغات خوشمزه وانواع غذا ها ونوشیدنیها مضر در خدمت افراد چاق هستند 

      •  اون روزا تو پارک آرم تهران سالی دوبار نمایشگاه میزدن یکی برای عید وخرید عید ویکی فصل پاییز برای شروع مدرسه ها و چادر می‌زدند که آفتاب بارون اذیت نکنه وقتی از چادر میومدی بیرون هر طرف که نگاه میکردی کلی غذاهای سر راهی بود اون طرف انواع بستنی طرف دیگه انواع ساندویچ اسنک  یه گوشه دیگه انواع پیراشکی و…طرف دیگه انواع عذاها وطرف دیگه انواع شیرینی جات شکلات باذوق و…خلاصه از همه سلیقه ها اونجا میتونستن خرید کنن 
      • ومن چون خونه خواهرم نزدیک بود میرفتیم اونجا 
      • اونجا بود وهمه مجبور بودن استفاده کنن 
      • چاقی برای جامعه منفعت زیادی داره 
      • وقتی انسان چاق زیاد تو جامعه باشه همه میتونن از اونها سود ببرن از جمله پزشکان وسال ورزشی ها و افراد سود جو که نگاه میکنن ببینن الان جامعه به چی نیاز داره اونها هم تولید کنند مثلا نوشابه رژیمی 
      • وقتی میگن نوشابه رژیمی فقط دو کالری داره همه انسانهای چاق به اون رو میارن وبا خیال راحت یک بطری بزرگ اونو در چند ساعت میخورن خوب برابر یه آدامس کالری داره مثل من 
      • من خیلی دیدم که در جاده چالوس هشدار زیاد گذاشتن هشدار خطر غرق شدن هشدار برای افتادن در رودخانه  هشدار برای توربینی آبی وبرق گرفتگی در آب 
      • اما هیچ وقت ندیدم یه هشداری باشه که آدمها رو به خودشون بیاره که بابا این غذایی که میخوری مضر وباعث چاقی بیشتر میشه 
      • من هم اون روزا مادرم خیلی مراقب بود که درس بخونم خیلی مراقب بود هیچ وقت اجازه نمی‌داد به تولد دوستم برم یا به خونه دوستم برم وفقط در مدرسه با هم ارتباط داشتیم ولی هیچ وقت یادم نمیاد گفته باشه که نوشابه نخور پوکی استخوان میاره واینم بگم که اونا خودشون هم هیچ اطلاعی از این مضرات نداشتن 
      • اما من خیلی به دخترم میگفتم الانم گاهی میگم اون عادت داره با هر لقمه ساندویچ سس بزنه میگم مادر برات خوب نیست تورو چاقتر میکنه اما اون عقیده داره بخور لذت شو ببر مگه من چند وقت دیگه زنده هستم 
      • وخدا رو شکر میکنم خدایا هزار هزار بار شکر که منو از میان هشتاد میلون نفر در جامعه ایران انتخاب کردی وهدایت وحمایت کردی ودر این مسیر الهی وشگفت انگیز قرار دادی تا بتونم از این آگاهی‌ها استفاده کنم وبتون جلوی نسل خودم بگیرم که از بعد از من هیچ فرد چاقی بدنیا نیاد و وجود نداشته باشه وخدا رو شکر میکنم که ادامه نسل من همه مطمئنن  متناسب خواهند بود 
      • ومن از استاد عزیزم قدر دانی وتشکر میکنم به توان هزار که این آموزش‌ها رو در اختیار من قرار داده تا ما از نسل کسانی که اعتیاد به چاقی دارن نباشیم 
      • وخدارو شکر میکنم که بچه های من  منو میبینن وخود به خود متناسب میشن ودختر من از هشت سالگی روند چاق شدنش شروع شد ولی خدا رو شکر از زمانی که من دارم از این آگاهی‌ها استفاده میکنم اون روند لاغریش شروع شده وخیلی بیشتر از من نتیجه میگیره واگر در طول ماه به من یکبار بگن تو چقدر لاغر شدی به اون سه بار میگن اونم به شدت زیاد که فلانی تو چقدر لاغر شدی از نصف هم کمتر شدی یکم شکمم آب بشه دیگه عالی میشی 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/23 19:56
      مدت عضویت: 1652 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,302 کلمه

      سلام و درود بر استاد گرامی 

      این فایل تکان دهنده رو خیلی دوست دارم چون واقعا بر روی من تاثیر میگذاره این فایل هم از همون فایلهای گذشته s استاد هست که پر از تحکم در حرف زدن   هست که واقعا شنونده رو تخت تاثیر قرار میده البته ناگفته نماند موضوع این فایل واقعا جالبه و افراد چاق با این فایل تحت تاثیر قرار میگیرن .

      در این فایل استاد از قوانین در خیلی از موضوعات حرف میزنه مثل قوانین در مدرسه و یا قوانین در خرید و فروش کالا قوانین در هر جامعه و یا قوانین رانندگی و …که همه ای این قوانین برای جلوگیری از اسیب فردی و اجتماعی هستن و اما باید بگم بعضی از موارد هستن که برای اونا قانونی وضع نشده مثلا در مورد مصرف دخانیات قانون خاصی گفته نشده و میبینیم که  برای مصرف بعضی از  دخانیات  مثل سیگار قانون منعی  گفته نشده و میبینیم که  افراد به نسبت مواد مخدر دیگه که آزاد نیستن خیلی بیشتر مصرف میکنن پس یعنی  اگر دولت اون رو منع نکنه مردم هم نباید به فکرخودشون باشن؟؟

      و اما باید این موضوع رو ربط بدیم به چاقی چرا ما این همه افراد. چاق در جامعه داریم ؟؟ چرا ؟؟

      چون مواد غذایی زیاد هست و به وفور در دسترس هست و میبینیم که  تعداد افراد چاق بیشتر از افراد لاغر هست .

      چاقی یک نوع اعتیاد هست اعتیاد به مواد خوراکی که هیچ قانونی برای اون در نظرگرفته نشده و خیلی سریع تر از هر نوع اعتیاد دیگه داره گسترش پیدا می‌کنه اعتیادی که والدین مشتاقانه فرزندانشان به این اعتیاد تشویق میکنن و رهایی از اون سخت و طاقت فرسا هست و این اعتیاد رو در اوج صمیمیت به هم تعارف میکنیم و اعتیادی که در اوج لذت وارد زندگی ما میشه و زندگی رو سخت می‌کنه چاقی ارزانترین نوع اعتیاد هست که هیچ قانونی برای اون وضع نشده .

      پس ما باید قانونهایی رو وضع کنیم که از این اعتیاد رها بشیم .

      واقعا افراد چاق و زندگی اونها درد ناک هست چقدر این افراد به خودشون و بقیه ضربه زدن چقدر زندگی سختی رو دارن چقدر  در معرض انواع خطرها هستن چقدر ازهر نظر زندگی بی کیفیتی و سطح پایینی دارن از نظر سلامتی و روابط و  اعتماد به نفس و ….دیگه این رو تنها نمی‌دونستم که اونها معتاد به مواد غذایی  هم هستن که بازم در این فایل می‌شنوم دیگه با تمام وجودم از چاقی و از پر  خوری متنفرم از این افراد معتاد که کسی   یا حتی خودشون نمیدونن دارن چه بلایی به سر خودشون و بقیه  میارن متنفرم خدایا من خودم کسی بودم که همیشه بچه هام رو یه سمت اعتیاد به مواد خوراکی تشویق کردم و حتی از همسرم و اطرافیانم خواستم که پر خوری کنن چون هزارتا دلیل داشتم همیشه با این نیت که می‌خوام به مهمون هام احترام بزارم اونها رو اصرار در خوردن کردم من همیشه اگر افراد کم خوراک در اطرافم بودن که اعتیاد به مواد خوراکی نداشتن تعجب میکردم و تشویق به خوردنشون میکردم …اما حالا دیگه آگاهم جریان چیه و با تمام وجودم می‌خوام درست رفتار کنم و به نسبت گذشته عالی تر رفتار میکنم اما هنوزم باید یاد بگیرم وقتی سیر هستم دیگه چیزی به زور وارد بدنم نکنم و خودم رو  معتاد به پر خوری نکنم  که در گذشته  باعث زجر و حال بد خودم بودم  و اما ازوقتی در مسیر هستم  انصافا تاحدود زیادی موفق بودم که اعتیاد نداشته باشم همین دیشب با همسرم و بچهام رفتیم بیرون و من چون سر شب  گرسنه بودم خونه شام خوردم اما اونها نخورده بودن و هرکس چیزی سفارش داد اما من خیلی راحت گفتم نمی‌خوام چون سیرم و چیزی  سفارش ندادم  و لب نزدم تا آخر شب پسرم یه ذره ازیه برش پیتزا رو نخواست داد به من و منم خوردم همین و اما لب به بقیه پیتزاها و بستنی و فالوده ها نزدم چون سیر بودم و این روند من رو امیدوار می‌کنه که فروغ تو مدتها هست در مسیر هستی و دیگه اعتیاد نداری تا حدود زیادی پاک هستی یعنی مواد غذایی و میبینی اما نمیخوری یا اگر بخوای در حد رفع هوس برمی‌داری  وزیاده روی نمیکنی  این نشون میده که اعتیاد تو داره کم و کمتر میشه همین امروز ظهر من قبل ناهار دوعدد میوه خوردم و دیگه دلم هیچ نهار نخواست تا دو  ساعت بعد  اما همش  نجوا سی داشتم که میگفت مگه میشه برو بخور  منم برای آرام شدن همون نجوا یکم در حد ذره ای خوردم و کنار گذاشتم و برا همسرم بعدا گذاشتم بازم دلم نخواست و این نشون میده من دارم بدنم رو از هر پرخوری و اعتیادی پاک میکنم  اما اگر یه بار در یه جایی خطا کردم نباید ناراحت بشم به مرور با تکرار رفتارهای درستم اونها در من نهادینه میشن و من خود به خود رفتارهای درستم بیشتر میشن و من یه جسم پاک و سالم متناسب خواهم داشت .

      من واقعا باید به گذشته ی خودم  و رفتارهای نادرستم در گذشته فکر کنم که چقدر باعث تشدید چاقی در خودم و بقیه میشدم و درست در زمانی که من اعتیاد به چاقی داشتم ،میخواستم فرزندانم و همسرم رو هم به این دام بکشم و اونها رو هم گرفتار کنم اگر اونها یکم کمتر غذا میخوردن با هزار ترفند بچه هام رو مجبور به خوردن بیشتر میکردم اگر همسرم می‌گفت جا ندارم با کلی گله و شکایت اون رو مجبور به پر خوری میکردم و چقدر خودم در زجر بودم همیشه برای من همه چیز در خوردن خلاصه میشد اگر یه وعده غذایی کمتر می‌خوردم در وعده ی بعد جبران میکردم و دو برابر می‌خوردم و همیشه نگران وعده ی بعدی غذاییم بودم و همیشه فکرم خوردن بود چقدر سر همین خوردن با بقیه ناراحتی میکردم که چرا به من خوراکیهای بیشتر نمیدن ؟؟

      اما من دیگه فروغ آگاه هستم و می‌خوام برای خوردنم قانون بزارم :

      من بچه هام رو در خوردن اصرار نمیکنم 

      من همسرم  رو در خوردن اصرار نمیکنم 

       برای من با خانواده بودن دور میز مواد مخدر  چاق شدن نباید  باشه 

      من باید در مقابل اصرار های بقیه مواد مخدر بیشتر مصرف نکنم 

      من بقیه رو نباید اصرار به مصرف مواد مخدر بکنم 

      واقعا من  هیچ وقت در زندگیم جز افرادی نبودم که چاقی و بپذیرم و همیشه به دنبال راهی برای رها شدن از اون بودم  اما متاسفانه در جامعه پذیرفته شده هست 

      و اینکه ما این مواد مخدر برای عنوانهای مختلف مصرف میکنم  کار رو خطر ناک تر می‌کنه خود من در گذشته و شاید هنوزم گاهی اوقات مصرف میکردم چون 

      بدن روقوی می‌کنه 

      چون زیاده و اسراف نشه 

      چون بهش علاقه داریم 

      چون خوشمزه هست 

      چون پولش رو دادیم 

      چون حوصلمون سر رفته 

      چون اومدیم تفریح 

      چون در سفر هستیم 

      چون مریض هستیم 

      چون خسته ایم

      چون مشکلات روحی و جسمی داریم مثلا ناراحتم و یا خوشحالیم و یا چون سر درد و معده درد و .. داریم 

      چون میخواییم احترام بزاریم و میزبان  ناراحت نشه 

      چون فقط یه امشبه 

      چون 

      اما دیدگاه ما باید تغییر کنه و بدونید که مادر گذشته  به چاقی اعتیاد داشتیم و ما مسول هر یک گرم چاقی در جسممون هستیم و ایراد کار از خود من هست که عادات و رفتارهای نادرستی دارم نه ایراد از داروهای من هست نه ایراد از جسم من هست نه ایراد از سن و موقعیت من هست من خودم با اعتیاد به مواد خوراکی خودم رو به این روز انداختم .

      من اصلا قبوول ندارم چاقی  من به خاطر کم کاری تیرویید هست مقصرخودم هستم که معتاد به مواد غذایی هستم  من می‌خوام این اعتیاد به چاقی. در جسمم از بین بره برای همین هر روز در مسیر هستم و قدم برمیدارم من چاقی خودم رو الان قبول ندارم و نمیگم این مقدار حق من هست چون …. من انتظار دارم با درست رفتار کردن هر روز لاغر تر و لاغر تر بشم و من هنوز از خودم انتظار جسم زیباتر رو دارم  برای همین نباید پرخوری کنم نباید اعتیاد به مواد خوراکی داشته باشم .

      منم به قول دوستان می‌خوام جسم پاکی داشته باشم که از هر پر خوری و به زور خوردن رها و آزاد باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/29 00:16
      مدت عضویت: 1244 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 966 کلمه

      سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی و استاد عزیز 

      اعتیاد آسان 

      اولین بار ک این فایلو گوش دادم ی مرور و مقایسه ای کردم خودمو با ی فرد معتاد ب مواد مخدر، و چقد برام عجیب بود و باور نکردی،منم کاملا ب این اعتیاد در ظاهر شیک وآسان  مبتلا بودم،و‌هیچ‌منعی ک نداشتم هیچ کلی هم تشویق میشدم برای مصرف،و مواد هم ک خیلی اسون در دسترس ،یعنی تمام رفتارای منم در مقابل مواد غذایی درست شبیه رفتارهای ی فرد معتاد در مقابل مواد،

      یادم میاد چقد در برابر غذا حریص بودم و وقتی ک مواد غذایی ک از قبل در ذهن خودم با توصیف هایی اونو خوشمزه کرده بودم ضعیف و ناتوان میشدم و هیچ کنترلی برای نخوردنش نداشتم ،من اونقد ب خوراکی ها معتاد بودن ک گاهی ک تو خونه ی خوراکییو نداشتیم و من دلم میخواست با وجود سختی و لباس پوشیدن وفروشگاه رفتن من این کارو انجام میدادم و حتی اگه شبم بود و دلم میخواس اگه میخوابیدم ک تمام فکر و ذکرم میشد اون خوراکی و برای همین بیشتر مواقع ترجیح میدادم برم و اون مواد رو تهیه کنم و مصرف کنم خب ی معتاد ب مواد مخدرم دقیقا همینه حالتش فقط چون اون مواد مخدر براش ی قوانین و محدودیت هایی هس و در جامعه اونو بد میدونیم با ی دید دیگه نگا میکینیم در حالی ک از نظر روحی روانی وذهنی و رفتاری برخورد من با مواد غذایی دقیقا شبیه ی فرد با مواد مخدر بود وهر دو این رفتار اختلال روانیه،یاد وقتایی ک رژیم بودم میوفتم دقیق مث فردی داره توی فیلما دیدم ک برای ترک مواد مخدر داره اقدام میکنه ،حالت پریشون ،عصبی ،مدام فکرش دنبال مواد و بیحال و سردرد ، همین هم نشون دهنده ی اینه ک نمیشه با ذهن ب طور فیزیکی درگیر شد برای ذهن مواد غذایی یا مواد مخدر هر دو یکین یعنی تکرار کردنشون باعث عادت شده وذهن دچار اختلال شده و از حالت عادی وطبیعیش خارج شده  ،و ترک و یهویی و مصرف نکردن و فشار فیزیکی هر دو برای ذهنی ک قبلا کلی باور برای مصرف و توجیح برای مصرف بهش اموزش دادیم و تکرار کردیم سخت و نشدنیه ، من از بچگی از طریق مامانم تشویق ب استفاده مواد غذایی بیش از نیاز بدنم بودم ،و این کار تحت عناوین مختلف انجام میشد ،اینکه بخورم مریض نشم ،قوی بشم ،بخورم چون خوشمزه اس ،بخورم ک بمونه اصرافه و‌گناهه،الان مهمونیه ،الان مسافرته ،الان اومدیم باغ،عیده ،ویا فیلم میبینم باید بخورم حال بده ،عصر بیدار شدم ی چی بخوزم ..،و کلی دلیل های دیگه ک منو تشویق ب خوردن و عادت ب پرخوری میکردواین روند ک مدام تکرار میشه، میشه ی رفتار عادی و بعد از اینکه خودم بزرگ شدم بر اساس رفتار بزرگترها ک دیدم واموزش دیدم منم بقیه رو تشویق ب استفاده بیش از اندازه مواد غذایی میکردم، وقتی با دوستان بیرون میرفتیم ویا گردش ودور همی با اصرار زیااد از دیگران میخواستم ک از مواد غذایی و خوراکی موجود استفاده کنن و هیچوقت فکر نمیکردم ک اینکارم چقد ممکن ب طرف مقابلم با تکرار اسیب بزنه ،

      من هم از همون ی سال قبل اینا ک این فایلو برای اولین بار گوش دادم خیلی قوانین برای خودم در نظر گرفتم 

      اینکه من حق ندارم ک ب کسی تارف مصرف چیزی رو بکنم طرف مقابلم خودش میدونه نیاز بدنش چیه،یعنی بارها شده مهمونی اومده خونه یا بیرون رفتیم با بقیه سعی میکنم ک اگه قرار ب پذیرایی باشه اونارو روی میز بچینیم تا خود فرد تصمیم بگیره ک چی میخوره و خیلی وقتا پیش اومده ک مامانم مدام‌گفته پاشو پذیرایی کن و فلان چیزو تارف کن و اگه هم مجبور شده باشم فقط در خد ی بفرمایید بوده و دیگه کاری نداشتم ک تصمیم طرف مقابل چی بود 

      دوم اینکه برا خودم قانون گذاشتم ک حق ندارم هر تارفی رو قبول کنم وقتی بهم چیزی تارف میشه ی لحظه ب احساس هام و نیاز هام توجه‌کنم ،ایامن الان نیاز ب خوردن چیزی دارم؟؟ایا من الان تصمیم ب خوردن چیزی داشتم ؟ و وقتی ک نیاز نداشتم رد کردم تارفو میگم ک مدتی شاید زمان برد خیلی وقتا برای خودم یاداشت میکردم ک من فلان جا نیاز نداشتم و اون تارفو رد کردم و از موادی ک بهم تارف شد مصرف نکردم و همین کلی برای. من تشویق میشد و لذت میبردم اوایل خب سخت بود اطرافیان برحسب عادت وقتی ک پاسخ رد میدادم اصرار میکردن ولی ب مرور قانع شدن و پذیرفتن ک وقتی میگم نه ،یعنی واقعا نیاز ب مصرف اون ماده ندارم و مث قبل تارف الکی نیس،خب منم مث خیلی از افراد چاق و معتاد ب مواد غذایی همیشه دوس داشتم ک بهم تارف بشه و من بتونم با خیال راحت وبیشتر مصرف کنم و خیلی اسون ب مواد غذایی معتاد بودم 

      سوم مواد غذایی فقط برای تامین نیاز بدن برای تولید انرژی هست و هیچ دلیل دیگه مثل خوشمزه بودن،خوردن برای تفریح،شادی ،ناراحتیوعصبانیت و لذت و ……قابل قبول نیس و من در صورتی از مواد غذایی بالذت استفاده میکنم ک ب اندازه نیاز بدنم باشه و بعد از دریافت پیغام سیری چراغ اخطار و قرمز رو توی ذهنم شروع میکنم ک اینا الاان ممنوعه و تو داری از قوانین لاغری و تناسب تعدی میکنی و زیرپا میزاری و جریمه میشی 

      چهارم خوردن تفریح نیس واگه حوصلت سر رفته میری دنبال ی تفریحی ک در مسیر و همسو با تناسب وخواستت باشه واینجوری هم لذت بخشه و هم کلی خوش میگذره وهم ی جایزه هر چند کوچک برای خودم در نظر میگیرم ،مثل دور زدن یا پیاده روی با فایلای پیاده روی ک کلی حال خوب ب همراه داره و یا گشتن تومراکز خرید 

      تو این مدت گاهی خطا رفتم ولی مسئولیتش روپذیرفتم وب خودم گفتم ک تعدی از قانون داشتی بس باید جبران بشه ،و اینجوری دیگه مدام عذاب وجدان و ناراحتی بیشتر سراغم نمیاد وسعی در جبران و رفتار درست در مواجه های بعدی میشم 

      خدایا شکرت برای این اگاهی های مفید وسازنده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/09 14:30
      مدت عضویت: 1652 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,060 کلمه

      سلام به تمامی دوستان خوبم 

      من ایمان دارم که میتونم متناسب بشم و بر خلاف گذشته ی خودم چاقی در جسمم رو اصلا طبیعی نمی‌دونم و اون رو  چیز نادرست و عجیب و غیر معقولی  می‌دونم .

      و اما این جلسه در مورد قانون میخواهیم حرف بزنیم ما در تمام جنبه های زندگی مثل درس‌خواندن و خریدن و رانندگی کردن و یا … قوانینی داریم که باید به اونها عمل کنیم قوانین دو دسته هستن قوانین منع کننده وقوانین …

      و دولت با اجرای قوانین منع کننده مانع از اجرای یه سری کارهای خلاف و جرم میشه .

      و اما یه سری کارها  در جامعه هستن که برای اونها  هیچ قانونی وضع نکردن و همچنان مردم در اجرای اونها آزاد هستن مثل فروش دخانیات و مصرف دخانیات و ما می‌بینیم چون برای مصرف  اون قانونی نگذاشتن مردم به راحتی میخرن ومصرف میکنن و اما میبینیم  که برای مصرف مواد مخدر که قانونی در نظر گرفته شده  و به راحتی در اختیار مردم نیست مردم   مثل سبگار  اینقدر راحت و زیاد مصرف نمیکنن.

      پس کی این قانونها  رو تعیین می‌کنه دولت ؟؟ مردم ؟؟یعنی من باید  منتظر بمونم تا دولت بگه این کار جرم هست و مجازات داره تا من مصرف نکنم ؟؟یعنی اگر اون نگه من باید مصرف کنم ؟؟واقعا اگر مواد مخدر دیگه مثل  شیشه هم فروشش مثل سیگار  آزاد میبود ما باید این همه افراد مبتلا به شیشیه  در جامعه پیدا میکردیم ؟؟؟

      واقعا موضوع جالبی هست .

      من یکم با خودم دارم فکر میکنم. یعنی اگر شیشه  هم  آزاد باشه و قانونی برای اون  نباشه ما باید این همه افراد مبتلا داشته باشیم ؟؟یعنی هیچ کس نباید خودش  به فکر خودش باشه ؟؟؟

      حالا یه سوال چرا باید این همه فرد چاق در جامعه باشه ؟؟ سیگار چون راحت دسترس هست خیلی تعداد افراد مبتلا به اون بیشتر از مواد مخدر دیگه هست و به همین دلیل چون مواد غذایی زیاد هست تعداد افراد چاق بسیار بیشتر ازمتناسبها هست . چرا من فکر میکنم با وضع قوانین و یه سری محدودیتها  من باید درست رفتار کنم .

      چاقی اعتیادی هست  که اصلا برای اون جرم و مجازاتی نه تنها در نظر گرفته نشده بلکه افراد رو تشویق به مصرف اون هم میکنن و این اعتیادی هست که خیلی راحت گسترش پیدا می‌کنه و از سن کم والدین  فرزندان رو به این اعتیاد گرفتار و تشویق میکنن و رهایی از اون سخت هست و اگر هر بار ما  به این اعتیاد گرفتار بشیم خیلی سخت از اون رها میشیم اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه ی احترام هست و بدون سر و صدا و لذت وارد بدن ما میشه و زندگی رو سخت می‌کنه .

      چاقی اعتیادی هست که هیچ قانون و خط قرمزی ندارن 

      چاقی ارزانترین نوع اعتیاد هست .

      بهتر هست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی وضع کنیم تا اونها رو ازاین اعتیاد رها کنیم  پس باید به رفتار خودمون نگاه کنیم تا رفتارهایی که باعث این اعتیاد میشه رو پیدا کنیم 

      واقعا من تا به اینجای فایل منقلب  شدم و وحشت کردم  من هر بار این فایل رو گوش میدم دگرگون میشم چون یه عمر به من گفتن اعتیاد آدم رو بدبخت می‌کنه بیچاره می‌کنه و دیدم افراد معتاد چه زندگی افتضاحی دارن چقدر حالشون بد و در اوج ذلت  دارن زندگی میکنن که بعضیاشون  واقعا بمیرن بهتره تا زندگی کنن و اما حالا میبینم که استاد داره به راحتی به افراد چاق این لقب رو میده واقعا ، واقعا از ته دلم برای خودم و فرزندانم و تمام افراد اطرافم نگران میشم  که نکنه وارد این دام خانمان‌سوز چاقی بشیم ؟؟؟  و بر ای هر کس که چاق هست از ته قلبم افسوس میخورم و  اما حالا عجیبی دارم از یه طرف دیگه بسیار  خوشحالم که آگاه شدم و این آگاهی های ناب رو دارم که میتونم خودم و هر کس در مسیر این آگاهی ها باشه رو از این اعتیاد نجات بدم واقعا نمی‌دونم چی بگم ؟؟فقط باید بگم وای بر من در گذشته و باید بگم خدایا سپاسگزارم که در این مسیرم و نجات پیدا کردم چون من کسی بودم که در گذشته دقیقا گرفتار همین چاقی بودم و نه تنها خودم گرفتار شده بودم با تمام وجودم تلاش می‌کردم فرزندانم رو هم گرفتار کنم تازه با این نگاه که کارم درسته  و این یه لطف که در حق بچه هام و همسرم میکنم وای بر من در گذشته  با خودم و عزیزانم چه میکردم ؟؟

      همین دیشب در جمعی بودم   که می‌دیدم یه مادر داره با هزار تا ترفند به زور غذا  وارد بدن بچه ای میکنه که بسیار زیبا و خوش اندام بود و اما اون بچه قبول نمی‌کرد بخوره اما مادرش کلی وعده داد و کلی تهدیدش کرد اما اون بچه راضی نشد تازه.  مادرش از من خواست بهش بگم اگر غذا نخوره بزرگ نمیشه و … اما من فقط ناراحت شدم و گفتم تو رو خدا اینطور نکن اجازه بده آزاد باشه و هر طور که نیاز داره بخوره و امروز باشنیدن این فایل برام مرور شد که چقدر این مادر ناآگاهانه داره فرزندش رو گرفتار اعتیاد چاقی  میکنه و تازه بسیار احساس خوب و عالی داره که تونسته به زور چند قاشق بهش غذا بده .من میبینم همین مادر رو که بارها برای آرام کردن فرزندش در موقع گریه از خوراکی استفاده می‌کنه و حتی چندین بار هم تذکر دادم فلانی کارت اشتباه اما اصلا به دنبال این حرفها نیستن  من میبینم که اطرافیانم با تعارفهای بی جا  باعث تشدید چاقی در بدن اطرافیانمون میشن و چقدر از وقتی که این آگاهیها رو پیدا کردم سعی میکنم در رفتارهای خودم با فرزندانم تجدید نظر کنم در رفتارهای خودم با مهمانانم و اطرافیانم تجدید نظر کنم و به هیچ کس دوست ندارم اصرار به خوردن کنم ؟؟ اصلا این کار در ذهن من  تبدیل به یک کار خطر آفرین شده و واقعا  به راحتی زیر بار این کار نمیرم  شاید یه جایی با مهمانی رو در بایستی داشته باشم و یک یا دو  بار اصرار کنم اما از درون ناراحتم که کارم اشتباه هست باید من باعث گسترش این اعتیاد در بین اطرافیانم نباشم و سریع به خودم میام و دیگه انجام نمیدم .

      من عاشق همسر و فرزندانم و خودم هستم پس هرگز ،هرگز،هرگز اونها رو به زور وادار به خوردن هیچ مواد غذایی نمیکنم شاید گاهی اوقات خطاهایی داشته باشم  اما سریع این آگاهیها در گوشم زنگ میخورن و دیگه ادامه نمیدم و به دنبال رفتار درست میکردم و اون رو انجام میدم خدا رو سپاسگزارم برای  این همه آگاهی عالی که در اختیارم هست .

      من واقعا در گذشته تلاش می‌کردم برای مصرف مواد غذایی بیشتر و همیشه حواسم بود که سر  ساعت مواد غذایی مصرف کنم و هیچ وقت دوست نداشتم کسی در خوردن با من شریک بشه  چقدر با خانوادم و اطرافیانم بحث میکردم که چرا مواد غذایی بیشتر رو به من ندادن چقدر به دنبال جاهای جدید برای خوردن بودم و متاسفانه همین آگاهی ها  رو به همسرم و فرزندانم تا حدودی میخواستم انتقال بدم اما خدا رو شکر موفق نشدم و اگر شدم خیلی کم ومقطعی  بود و الان از وقتی در مسیر درست هستم حتی همسرم و فرزندانم متناسب تر شدن من خودم تقریبا سه سال میشه که به دخترم زور نمیگم در خوردن و ایشون کلی ریزش،سایز و وزن  داشته و همه بهش گفتن چقدر لاغر شدی چی کار کردی ؟؟خودش هم دقیق نمیدونه اما من می‌دونم چی شد چون دیگه بهش  در خوردن زور نمیگم. چون تشویق به خوردن نمیکنم چون در اطراف اونها کلی خوراکی خوشمزه نمی‌زارم تا اونها رو ترغیب به خوردن کنم و هزارتا کار دیگه که همش مدیون سایت تناسب فکری هستم حتی همسرم که واقعا لاغر بود اما با آموزشهای چاقی من بعد از ازدواج دیدم  ایشون رو هم چاق تر کردم اما بازم بعد از بودن در سایت تناسب فکری چون دیگه بهش اجبار نمیکنم که چرا نخوردی و ته مانده‌ی ظرفت رو بخور  و …ایشون کلی لاغر تر شده  و پسرم رو هم که خدا رو شکر  به موقع رها کردم  و هنوز اولش بود که باید به اندازه ای که من میگفتم در همون ساعتی که من میگفتم  غذا میخورد اما بسیار همه ازاین عادتهای من ناراحت بودن بچه هام حتی  گریه میکردم و بحثمون میشد اما من روی حرفم می‌موندم و با هزار ترفند غذا به زور وارد بدنشون میکردم اما از وقتی وارد این راه شدم تمام اون کارهای گذشته رو رها کردم اصلا تغییر کردم از درون و بیرون تغییر کردم چقدر روابطم به بچه هام و همسرم بهتر شد چقدر با خودم بهتر رفتار میکنم واقعا خدا رو سپاسگزارم .

      من آگاهانه قوانینی برای منع ترویج چاقی وضع کردم که :

      خوردن به جای شادی کردن نباید باشه 

      سر و صدای بچه هام رو با خوردن آروم نکنم 

      با خانواده بودن دور میز مصرف مواد مخدر نباید باشه 

      به دعوت افراد برای مصرف بیشتر مواد مخدر پاسخ مثبت ندیم .

      به دیگران اصرار  به خوردن مواد مخدر بیشتر نکنم 

      به دنبال ترک اعتیاد خودمون باید باشیم .

      این اعتیاد چند ویژگی داره که از بقیه ی اعتیادها خطرناک تر هست :

      اول اینکه این چاقی  پذیرفته شده هست و اصلا زشت نیست .

      دوم اینکه در دسترس بودن این مواد مخدر هست که بینهایت وجود داره در رنگها وطعم های مختلف هست که کار رو دشوار  می‌کنه .

      سوم اینکه ارتباط دادن این مواد مخدر با موضاعات  مختلف هست .ما مصرف میکنیم برای تفریح کردن ،مصرف میکنیم برای لذت بردن ،مصرف میکنیم برای احترام گذاشتن ،مصرف میکنیم برای کنترل خشم ،مصرف میکنیم برای سرگرم. شدن ،مصرف میکنیم برای قویتر شدن ،و….بینهایت مورد مصرف داره که خطرناک هست 

      من دیدگاهم باید به چاقی تغییر کنه من قبلا فکر میکردم چاقی من به خاطر اشتهای و یا دارو و سن و زایمان و کم تحرکی و مواد غذایی و … هست اما حالا میدانم که در گذشته و شاید هنوزم گاهی اوقات من به چاقی اعتیاد پیدا کردم  و من مقصر هر کیلو اضافه وزنم هستم چون هیچ دارو و قرصی من رو اینقدر چاق نمیکنه و این رفتارهای من هست که باعث چاقی من میشن و من می‌خوام از این اعتیاد پاک بشم و تا حدودی موفق بودم و اما هنوزم باید پاکتر بشم و فقط از طریق ذهنی می‌خوام پاک بشم و به لطف خدا من در شرایطی هستم که نتیجه ی خوبی  گر قدم و دیگه  اصلا برام طبیعی نیست که چاق باشم  و تا ابد چاق بمانم من دیگه برای چاقی خودم هیچ دلیلی نداریم و به لطف خدا نتایج خوبی هم داشتم 

      من به فکر ترک اعتیاد خودم بیشتر از قبل هستم و می‌خوام زندگی جدیدی برای خودم بسازم :

      من به جای پرخوری کردن در مسافرت بیشتر میگردم و از مکانهای جدید لذت میبرم .

      من به جای پرخوری کردن در عید نوروز و دید و بازدید  شادی میکنم و با اطرافیانم ملاقات میکنم .

      من به جای پر خوری کردن در ماه رمضان و محرم با به اندازه خوردن حال بهتری برای ادامه راه خواهم داشت .

      من به جای پرخوری در دور همی و مهمانی از وجود اطرافیانم و مکان جدید لذت میبرم 

      من به جای پرخوری در پارک و باغ و فضا سبز از آسمان زیبا و درختان و صدای پرنده ها و طبیعت لذت میبرم 

      من به جای پرخوری در عروسی و تولد شادی بیشتری میکنم .

      من به جای پرخوری در رستوران و فست فود با به اندازه خوردن احساس قدرت میکنم 

      من به جای پرخوری  در سینما و تاتر از اون فضای شاد لذت میبرم و کلی میخندم .

      من به جای اینکه در مواقع حوصله سر رفتن هام  غذا بخورم از خونه بیرون میرم یا فایل گوش میدم یا مطالعه میکنم .

      من به جای اینکه در هنگام خوشحالی بخورم بیشتر حرف میزنم و یا شادی میکنم 

      من به جای اینکه وقتی جایی از بدنم درد کرد بخورم اول به دنبال درمان اون میرم .

      من به جای اینکه انتقام پول داده رو هر جاییی با خوردن در بیارم از اون هوا و فضا لذت بیشتری میبرم .

      من به جای اینکه به کسی با تعارفهای بیشتر احترام بزارم باهاش هم صحبت میشم و حرفهای آموزنده و خوب میزنم و به ایشون محبت زبانی و یا بدنی میکنم .

      من به جای اینکه غذایی اسراف نشه و بخورم ما بقی  غذا رو داخل کیسه ای میریزم و برای پرنده ها و حیوانات میبرم .

      من به جای اینکه به خانوادم در خوردن اصرار به خوردن نکنم کمتر غذا درست میکنم .

      من به جای اینکه به میزبان احترام بگذارم هرگز غذای اضافی وارد جسمم نمیکنم و خیلی راحت میگم میل ندارم .

      من به جای اینکه هر وعده ی غذایی خودم رو با زیاد خوردن خراب کنم فقط به اندازه نیازم میخورم و لذت میبرم .

      من به جای اینکه بگم این غذا مقوی هست باید بیشتر بخورم با به اندازه خوردن در زمان گرسنگی. خودرو قوی میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1401/01/01 23:16
      مدت عضویت: 1231 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,111 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋

      سلام و درود دوستان مشتاق یادگیری سالی مملو از عشق و ثروت و سلامتی و سعادت براتون آرزومندم 🍃🌸

      چاقی اعتیاد آسان است مراقب باشید تکرار(۲)

      هر عاملی که به صورت اختلال روانی منجر به رفتار تکراری یا مصرف موادشیمیایی به صورت طبیعی در افراد بشود که کنترل اراده در انجام ندادن آن رفتار تکراری را نداشته باشند و به نوعی دچار ضعف در مقابل آن رفتار تکراری شوند اعتیاد تلقی می گردد .

      اعتیاد یک بیماری کشنده و پیش رونده و بسیار خطرناک است و برای شناخت مسیر لاغری باید از مسیر چاقی خود آگاهی داشته باشیم تا به شناخت بهتری از روند تغییر افکار و جسم خود دسترسی پیدا کنیم .

      در تمام جوامع و حکومتها قوانینی وضع شده است که حدومرز را در جنبه های مختلف زندگی مشخص می کند مثل قوانین اقتصادی یا قوانین دانشگاه و مدارس و رانندگی و قوانین کیفری و املاک و …

      قوانین مثل ریلی برای حرکت یک قطار هستند که برای  پیشگیری از آسیب فردی و جمعی افراد جامعه وضع می شوند .

      قوانین دو دسته هستند هدایت کننده و باز دارنده (منع کننده )

      بازدارنده ها مثل منع قاچاق کالا یا اسلحه و مواد مخدر

      یعنی منع کننده کارهای خطر آفرین .

      ولی همچنان در جوامع موضوعات مهم و خطر آفرینی هستند که هیچ قانونی براشون وضع نشده است .

      مثل مصرف دخانیات ..در چند سال اخیر با یک حرکت فرهنگی گسترده استعمال دخانیات در امکان عمومی ممنوع شد و تا قبل از اون فردی که اعتیاد به مصرف سیگار داشت با قیافه ای حق به جانب در تاکسی یا فروشگاه ها و سینما و …خیلی راحت رفتارش را تکرار می کرد .

      بارها دیدم روی بسته های سیکار تصویر یک ریه سالم و در کنارش ریه آسیب دیده کشیده شده ،صحبت از سرطان شده ولی در نهایت به وفور و با قیمت مناسب در دسترس همگان یافت میشود.

      آیا اگر شیشه و کراک و قرص اکس هم انقدر به وفور و در دسترس و ارزان یافت می شد انقدر مبتلا داشتیم !؟     

      یعنی باید منتظر باشیم تا قوانین برای ما و زندگی و سلامتیمون حدومرز تعیین کنند؟!..یا خودمون آگاهانه به فکر خودمان باشیم ؟!

      چاقی اعتیاد ارزان است به مصرف خوراکی !..

      با انواع تبلیغات رسانه ای تشویق به مصرف بیشتر می شویم همه جا به راحتی و به وفور در انواع طعم و رنگ و با بسته بندی های شکیل یافت می شود به سرعت درجهان گسترش می یابد .

      خانواده ها فرزندان خود را ناآگاهانه برای تفریح و سرگرمی تشویق به خوردن می کنند .

      در دورهمی  و جمع ها مواد غذایی را با اصرار به دیگران تعارف می کنیم و سفره های رنگین و تحریک کننده پهن می کنیم و دوست داریم دیگران هم برای خوردن به ما اصرار کنند و مواد غذایی بیشتری به ما تعارف کنند .

      پول خود را جمع می کنیم تا برای سوپرایز کردن عزیزانمون به رستوران بریم .مواد غذایی مورد علاقه خود را ذخیره می کنیم یا از دید دیگران مخفی می کنیم .در جستجوی بهترین رستوران و کافی شاپ و قنادی هستیم و به دیگران پیشنهاد می دهیم .برای خوردن و گرفتن حق اعتیاد با دیگران می جنگیم 

      اعتیادی که زشت نیست 

      در دسترس بودن و بی نهایت رنگ و طعم دارد  

      ارتباط دادن مواد غذایی با موضوعات مختلف مثلا برای لذت بردن و تفریح می خوریم برای سلامتی و قوی شدن می خوریم برای سرگرمی و یا کنترل خشم و احساسات خود می خوریم.

      چاقی ما به خاطر ژنتیک نیست ارثی نیست به خاطر تیروئید نیست فقط به خاطر اعتیاد به مواد غذایی هست . از نظر پزشکی تیروئید در نهایت ۵کیلو اضافه وزن بیاره ولی افراد چاقی هستند که ۵۰کیلو اضافه وزن دارند و دلیل چاقی خود را تیروئید می دانند .

      موضوع گسترش و شیوع چاقی در جهان خیلی ذهنم را مشغول کرد ما همیشه بعضی از کشورها را پیشرفته می دونیم در صورتیکه چاقی در تمام کشورهای به اصطلاح به روز از نظر دانش علم و تکنولوژی هم در حال گسترش هست و بعید می دونم فردی باشه که از چاق بودنش کاملا احساس رضایت داشته باشه هرچقدر هم انسان موفقی باشی و خودتو کاملا بپذیری درونت خلأیی حس می کنی همان که هست و می خواهی باشی .

      پس موضوع ذهنی هست نوعی اختلال روانی و ربطی به عوامل شرایط بیرونی نداره این همه سال که افرادمعتاد را قضاوت می کردیم نمی دانستیم که خود هم به گونه ای خطرناکتر به مواد غذایی اعتیاد داریم این نوع پذیرش خیلی احساس پذیرش و مسئولیت پذیری بهم میده !… 

      موضوع چاقی و اعتیاد به آن باعث کارآفرینی بسیاری از افراد شده است که دانسته یا نادانسته از افراد دارای اضافه وزن بالا سواستفاده می کنند که اصولا این افراد خودشان متناسب هستند و هیچ شناخت و درکی نسبت به افکار و احساسات افراد چاق ندارند.

      به لطف خداوند از زمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شده ام آگاهی های ارزشمندی کسب کردم و امروز به این موضوع آگاه تر هستم منم قبلتر برای سرگرم کردن فرزندانم و یا منصرف کردنشون از دیگر خواسته هاشون بهشون خوراکی می دادم چون از کودکی خودم اینگونه آموزش دیده بودم الآن متوجه یک فرمول ذهنی مخرب دیگرم هم شدم دختر ۴ساله من بسیار متناسب هست و از نظر پزشکی و نمودار زیر خط قرمز هست ومن چند سال اول با رنج و ترس و خشم این بچه را وادار به خوردن می کردم ولی واقعا بدنش قبول نمی کرد تا روزی که در مسیر خودشناسی رشد طبیعی آن را به خداوند و هوشمندی سپردم و رها شدم اما هر زمان بد خلقی کنه میگم تو گرسنه ای چون غذاتو نخوردی !..

      به لطف خداوند مدتی است دیگر در جستجوی روش طبخ غذاهای جدید نیستم همیشه یک مدل غذا درست می کنم و در سفره های رنگین یک مدل غذا انتخاب می کنم و برای تست شاید یک یا دوقاشق از غذای دیگر میل کنم در فروشگاهها کمتر به مسیر تنقلات می روم در رستوران برای ۴نفر به اندازه دونفر غذا سفارش می دهیم غذا خوردنم کمتر وابسته به ساعت شده و برای تقاضا صبورتر شده ام .دیگه میدونم که مغز و معده من باید حجم مصرفی منو مشخص کنه نه پرس رستوران یا بسته بندی های یک نفره کارخانه ای .کمی بیشتر از تفکیک غذایی رها شدم به هیچ عنوان اصرار به خوردن دیگران نمی کنم و انتظار ندارم به من تعارف بشه یک کم بیشتر از خودم میپرسم الآن چرا می خواهم بخورم ؟آیا گرسنه هستم ؟ 

      و کمی از شدت اعتیاد فاصله گرفتم و من تمام مسئولیت چاقی خودم را میپذیرم مسئولیت هر کیلو اضافه وزن با خود من هستش و اگر بخواهم می توانم آگاهانه زندگی کنم با تفکر و البته هماهنگی اش با احساس خوب و رضایتمندی ام از خودم .

      خدایا سپاسگزارم 

      خدایا عااشقتم 

      سپاس از آموزگار و آموزه ها

      دوستان هم مسیری ام در مسیر آزادی و شادی الهی با عشق گام بردارید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/16 22:41
      مدت عضویت: 1231 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 912 کلمه

      سلام استاد و دوستان ممتاز و متناسب 

      لحظه هاتون معطر به عطر پروردگار 🌹

      اعتیاد چیست؟نوعی وابستگی به ماده ای یا رفتاری که با تکرار آن هر بار اراده ضعیف تر می شود و فرد کنترل و تصمیم به انتخاب ندارد .و البته عملی که در نهایت پشیمانی و عذاب وجدان و احساس گناه به همراه دارد.

      جهان هستی قوانینی دارد برای آرام زیستن و لذت بردن و به همانصورت دولت ها هم برای کشور ها قوانینی وضع کردند که یک دسته هدایتی هستند مثل صادرات و واردات و دسته دیگر ممانعتی هستند مثل قاچاق مواد مخدر و غیره و با این قوانین خواستند حدومرزی برای عملکرد و رفتار انسانها قرار دهند که به نفع خودشان و جامعه باشد و از آسیب و ضرر به نوعی جلوگیری شود .

      و البته چاقی هم نوعی اعتیاد بسیار خطرناک و آسان است که هیچ قانونی برایش وضع نشده است.باتوجه به گسترش چاقی در جوامع باید به این موضوع بیندیشیم که اگر قانونی نیست ما برای خودمون و بهتر زیستنمون قانونی وضع کنیم .اعتیاد چاقی بسیار خانمان سوز است و اعتیادی است که نادیده گرفته شده و به آن نگاهی طبیعی دارند و از طریق والدین به فرزندانشون هم آموزش داده میشود⁉️

      سالهای بسیاری چاق بوده ام و معتاد به مواد غذایی اما چون اطرافیانم اینگونه رفتار می کردند فکر می کردم طبیعی است اینکه بی اختیار بری سر یخچال بخوری اینکه وقتی عصبی هستی بخوری شادی بخوری خوابت نمیبره بخوری بسته بندی شیک دیدی بخوری تعریفی شنیدی بخوری عکس و تیزر تبلیغاتی خوراکی ها را میبینی وسوسه بشی وآب دهانت جمع بشه⁉️

      واقعا چرا ما می خوریم ⁉️مگر نه اینکه برای زنده بودن بدنمون باید غذا مصرف کنیم که اون هم مثل باک بنزین ماشین وقتی خالی شد پرش کنیم ❗️پس چرا این همه بار می خوریم ⁉️🙄چون معتادیم اونم خانواده ای  همه با هم 😰نه جریمه میشیم نه ترسی داریم نه اینکارو زشت می دونیم نه برای به دست آوردن مواد خوراکی باید دردسر بکشیم 🤔

      انواع و اقسام خوراکی ها و گستره تنوع روز به روز آن و در دسترس بودن آنها و بسته بندی های شیک و خوشرنگ همه باعث تشویق و علاقه بیشتر ما شده به خوردن و تست کردن مواد غذایی.

      چاقی اعتیاد خاموش و خانمان سوز است که گاهی یک نسل را آلوده می کند ⁉️

      بچه ها وقتی بهونه می گیرند والدین پیشنهاد می دهند که پفک می خواهی یا پاستیل ؟یا بستنی ؟

      همون بچه اگر اسباب بازی بخواهد هم باز با تنقلات جایگزین می کنند و هربار اعتیاد به خوراکی ها بیشتر آموزش داده می شوند .

      به لطف خداوند در مسیر طبیعی شدن قرار گرفتیم با نگاهی نو و اندیشه اای عمیق تر به این موضوع بنگریم 

      اعتیاد به هرچیزی نوعی اسارت است نوعی نیاز و احتیاج …برای آزاد شدن باید هزینه کرد و بها پرداخت کرد اینجا کمپین سلامت و لاغری است آموزش میبینیم و فکر می کنیم هر بار از خود میپرسیم برای چه می خواهم بخورم ⁉️چرا انقدر علاقه به تست کردن دارم نهایت این همه خوردن های وقت و بی وقت چه می شود ؟احساس گناه ،عذاب وجدان ،احساس بی ارزشی و بی لیاقتی ،خسارت زدن به دندانها و دستگاه گوارش ،سخت نفس کشیدن ،سخت راه رفتن و قربانی کردن حق و حقوقمون که لذت است آرامش است و شادی

      برای من که جزئی از کل هستم و خداوند از خلقتم به خودش تبریک گفته است (اسارت و نیاز به خوراکی )وقیح ترین کار عالم است😔 

      به خود می آیم من برای آزادی و آزادگی خلق شدم می پذیرم مسؤول زندگی ناآگاهانه ای که خلق کردم را و با قدرت و عشق و با آگاهی آزاد می کنم خودم و خانواده ام و نسل بعد از خودم را این هم قسمتی از رسالت من است .قرار بوده جلوه ی زیبای خداباشم سلامت و شاد و عزتمندانه زندگی کنم 

      می خواهم و می توانم و می شود🌱🦋💪🏻💪🏻

      پس قوانینی برای سرزمین وجودم وضع می کنم که بسیار ساده و شرافتمندانه است ✅

      ۱) به وقت گرسنگی که واکنشی در بدنم ایجاد می شود غذامصرف کنم 

      ۲)با توجه به رفع واکنش بدنم و تمرکز در ان نقطه سیری خودرا تقویت کنم 

      ۳)همیشه در غذامصرف کردن دوعامل قبل را در نظر داشته باشم 

      ۴)به چشم اعتیاد به چاقی نگاه کنم ولی قدرت را از آن خود بدانم 

      ۵)فکر کنم و تجزیه تحلیل کنم بیشتر و مقایسه کنم رفتار انسانی متعادل و سالم را با فرد بیماری که اعتیاد دارد 

      🌟سازندگی از خود من شروع می شود 

      احترام به خودم و احساسم و علاقه مندی ام 

      می توانیم به جای دعوت عزیزان به رستورانها و کافی شاپ ها به همدیگر کتاب هدیه کنیم می توانیم در مسافرت ها به جای خرید خوراکی ها صدای موسیقی های شاد و مثبت را بلند کنیم  و در تونلها جیغ بکشیم ما از کودکی و شادی دور شده ایم ⁉️🤔 می توانیم  در مزارع و باغها به جوانه ها و رویش دانه ها از زمین توجه کنیم و  می توانیم فرزندانمون را با آغوش گرفتن و بازی کردن سرگرم کنیم 🤔 می توانیم خشم خود را با چوب به بالشها بزنیم .می توانیم روحی سبک و آزاد داشته باشیم 😇.الهی به امید خودت🙏🏻🌹

      امروز به لطف خداوند خیلی احساس سبکی داشتم و به صورت ناخودآگاه به وقت راه رفتن بدنم را سفت تر می گرفتم و امشب وقتی گرسنه ام شد گلابی خوردم فکر کردم و خوراکیها را تفکیک نکردم من هربار که تمرین می نویسم انگار چربیهام میسوزند حسشون می کنم .بدن من معبد است باید پاک و مطهر باشد 

      آشغالخوریها را ترک می کنم چون می خواهم در جایگاه الهی خود باشم و بدنی مطهر و معطر دلشته باشم که جلوه ی زیبای خداست 💖

      همواره سلامت و متناسب و ثروتمند باشید 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/08/15 17:36
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,082 کلمه

      بنام خدا

      درتمام این سالها من معتاد شده بودم به چاقی و اضافه خوردن وبه انتظار ازچاقی وحالا که فکرشو میکنم می بینم همیشه عادت کرده بودم به انتظار انتظار ازچاقی واینکع  من  در چاقی  غرق شده بودم  عادت کرده بودم که بیش از نیاز بدنم  بخورم و  سیر نشم  و عادت کرده بودم به  فشار شکم   واینکه هرچی می بینم رو میخوردم  تویه فایل خوردن  چاق نمیکنه فایل آموزشی که در دسترس همه ی ماقرار داره  گفته بودن که فکرو عمل  وانتظار هستن که باهم نتیجه می‌سازد و واقعا هم راست و درسته  من طی اتفاقاتی که در زندگیم رخ داد فهمیدم  من به خیلی از چیزها عادت کرده بودم از نشستن وحرف زدن بااطرافیان درباره‌ی موضوعاتی که به من ربطی ندارند و عادت کرده بودم که آدمها منوبا رفتارشون و حر فاشون بر نجونن وهر چیزی که دوست دارن بگن وچندبا ری  که فا یلو تکرار کردم  درک کردم که واقعا چرا وقتی که آدمها وقت ازاد دارن  واینهمه  خبرهست چرااین همه اخبار دنبال  میکنن وخیلی چیزای دیگه واین به دلیل آزادی عملکرده و مختلف بودن و تنوع داشتن خبرها و دلایل آدمها برای افسردگی و ناراحتی و نمونه ی واضحش هم میشه به اینترنت و کلیپ های مختلف اینستا که تنوعش زیاده و بازهم زیاد قوانین خاصی براش اجرانشده درمورد خوردن هم به همین شکل بودم من هیچ وقت قانونی برای خودم نداشتم و مثل آدمهای دیگه ای که لاغر هستن زندگی نکردم و همیشه غذای اضافه تراز نیازواردبدنم میکردم وچون هیچ قانون و اصولی روبرای خودم و لاغر بودن ولاغر موندنم ترتیب نداده بودم .اماتصمیم گرفتم اعتیاد به چاقی رو درخودم ازبین ببرم امروزمن صبحانه  ساندویچمو خوردم و بعد از مدتی که چند ساعت گذشت  هوس کیک خوردن کردم و خوردم وبعدازمدتی که خوابیدم ظهرو بیدارشدم دوباره رفتم سر یخچال  وخوردم ونارنگی که نصفش کرده بودم موقع مهمون نصف بعدیشو عصرخوردم  توجه میکردم که این کارها عادی نیس کارهای گذشته ی چاقیمه چون دارم یاد میگیرم کمکم  چطورباخودم رفتارکنم اومدم یه کیک دیگه بردارم انگاریه توقفی ایجاد شدو ذهنم نپذیرفت که این کیک فنجونی رو بخورم و این بار رفتم سراغ انار خواستم ببینم ذهنم اینجا چه واکنشی نشان میده و اما همون طورقاچ شده برگشت به یخچال و من لذت بردم از این چیزهایی که درخودم می‌دیدم بدون هیچ تلاشی که از سر زور اجبار ویا تحمل در دباشه داره صورت می‌گیره واین همه تغییردر مقدار خوردن ورفتار خوردن حتی همسرم بهم گفت اینهمه که میگفتی کیک فنجو نی دوست دارم پس می‌شد توکه چیزی ازش نخوردی که بهش گفتم چرا خوردم کافیمه وخیلی خیلی از رفتارهای دیگه . 

      قانون اول:ازهرغذایی که درست میکنم به اندازه‌ای درست کنم که اضافه ازش نمونه ومن مجبوربشم بخورم.

      دوم : وقتی میرم خریدو چیزی  میخرم به اندازه ای بخرم که هم نیاز بدن باشه وهم به قدری باشه که نگران خراب شدنش نباشم و به خاطر ترس از حیف شدنش بشینم همشو بخورم .

      سوم:برای خودم وقتی غذا در ظرفی میز ارم به این توجه کنم که غذا ایاواقعا نیاز بدنمه باخبر.

      چهارم.: اینکه نیازی نیست من به هر تعارفی پاسخ مثبت بدم برای خوردن.

      پنجم:برای اینکه دیگری از من راضی باشه و یاناراحت نشه  غذانخورم.

      ششم:موقعی که تشنمه آب بخورم نه غذا .

      هفتم:طبق چیزی که دارم یاد میگیرم باشم عمل کنم نه گذشته ی خودم.وبه هیچ شکلی در مسیرم نا امیدنشم  و ادامه بدم.

      هشتم:ازغذاییکه به اندازه ی نیاز بدنم دارم میخورم لذت ببرم.

      نهم :غذایی که دوست دارم رو درست کنم و بخورم ومجبور انه  هرغذایی رو نخورم.

      دهم :به احساسات خود م توجه کنم وسعی نکنم برای اینکه احساساتم رو نادیده بگیرم بااینکه لذ تمو بیشتر کنم  درلحظا تم از خوردن  استفاده کنم بلکه به خودم توجه کنم و مسولانه تربا احساساتم و افکارم توجه کنم. 

      یازدهم :طبق گرسنگی و سیری غذابخورم و وقتی به این درک رسیدم که بسمه ازخوردن دست بکشم 

      دوازدهم :ازدهم :از خوردن نترسم

      سیزدهم:من اگرچاقم به خاطر کم تحرکی نیست بلکه به خاطر کارها وافکار وانتظارات   خودم بوده و بپذیرم ومسو لیتش رو قبول کنم.

      چهاردهم:به مسیرم اطمینان داشته باشم به مسیری که دارم  لاغری وخیلی چیزهای خوب دیگه نصیبم می‌کنه.

      .واینو بپذیرم من بیشتر ازجسمم ذهنم چاقه وباید خیلی تمرین کنم و تکرار کنم برای تغییر افکار و انتظاراتم از خودم

      پانزدهم:خودم رو مهم وباارزش بدونم ودرهرحالتی خودمودوست داشته باشم و مهمترین شخص در زندگیم من هستم نه هیچ چیز وهیچ کس دیگه.باتمرین شانزدهم:وتکرارهرروزتعهدنامه ای که خودم برای خودم نوشتم رومرور کنم وزندگیش کنم.

      هفدهم :با دیدن  و شنیدن  وبو کردن و لمس کردن غذا وسوسه نشم وخودمو مجبورکنم که بخورم .

      هجدهم:تمام تمرینات داده شده در سایت رو انجام بدم و سعی نکنم خللی در تمرینا تم ایجادکنم.

      نوزدهم:من یک انسانم انسان هم اشتباه میکند بنابراین با نادیده گرفتن گذشته به فکرحال هستم و تصمیم میگیرم که خودم را اصلاح کنم وخود جدیدی از خودم به وجود بیارم .به خودم افتخار کنم و به استادم اعتماد داشته باشم

      بیستم:زمان وعجله کردن برای من به خاطر لاغری تعریف نشده باشه چون برای لاغرشدن ولاغر ماندن نیاز به تمرین وتکرارهست وادادمه دادن و ادامه دادن و ادامه دادن…….

      تعهدی که خودم برای خودم نوشتم این بود

      تعهد نامه:

      بنام خدا ی مهربان و هستی بخش. 

      من اسما هستم یک فرد چاق که اززندگیم با چاقی  خسته شده بودم وبرای رسیدن به لاغری هرکاری کردم من دوسال هست که بامسیرذهنی برای لاغری آشنا شدم اماهربار به دلایلی رها میکردم ولاغر نمیشدم وهروقت اوضا عم به هم می‌ریخت باز برمیگشتم به سمت این سایت ومن دره دوسال فکرم به سمت عجله ولاغری ازروشهای دیگه بودوچون میخواستم دیگران منو بپذیرن 

      بنابراین هرکاری کردم مورد پسند شون باشم اما نشد.تاینکه یک روز تصمیم گرفتم که واقعا برای خودم مهم باشم ومسول زندگیم باشم و تصمیم گرفتم که واقعا تغییر کنم و دیگه درمورداین موضوع توضیح به کسی ندم.

      همانطور که خداوند در آیه ی یازدهم سوره رعدمیفرمایدکه:خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه رادر وجودشان است  تغییردهند.ومن تصمیم گرفتم که برای همیشه خودم رو تغییربدم  من تصمیم گرفتم انتظار اتم از خودم روتغییربدم وتعهد میدم که به تمامی اونها عمل کنم و دنبال روشهای لاغری وچربی سوزی نباشم چون هیچ روشی به لاغری دایمی کمک نمیکنه به جز لاغری باذهن و ورزش تنها چربیسوزی می‌کنه اما لاغری ذهنی توقف انباشته کردن چربیها من این جمله رو خیلی دوست دارم. بدنبال رفتن روی وزنه نباشم چون باعث میشه که به دنبال عجله برای لاغری باشم .وبه خودم افتخار می کنم دراین مسیرم وتعهدمیدم که برای رسیدن به ایده‌آل عجله نکنم وتعهد میدم و من عمل کنم و تکرارکنم و ادامه بدم وباوردارم 

      که من چهره ای زیبا واندامی ایده آل که به واسطه ی چاقی مخفی شده ومن با انجام تمریناتم وعمل کردن و تکرارکردن حتما میتونم چهره ی زیباواندام ایده آل خودم روبیدارکنم.باتشکرازشمااستادوخوانندگان این متن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/07/22 18:47
      مدت عضویت: 1618 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,122 کلمه

      روز ۲۳ تکرار 

      سلام و درود به دوستان همراهم و استاد عطارروشن

      چاقی اعتیاد آسان است مراقب باشید

      هر جایی که قوانینی باشه نظم هم خواهد بود من این مسئله رو تو خونه خودم متوجه شدم ،قبلا به دلایلی  من مدیریت قوی تو خونم نداشتم و کم کم خودم عادت کردم و افرادی هم که با من زندگی میکردند به بی قانونیه منزلم عادت داشتن

      هر کسی هم وارد خونه من میشد مثل خواهرا یا بچه هاشون آزاد بودن که هر کاری دلشون میخواد انجام بدن و اصلا مشخص نبود تو خونه من کی صاحب خونه بود و کی مهمان

      این جریانات ادامه داشت تا ۴ سال پیش که من وارد دوره های ذهنی شدم و آرام آرام متوجه شدم من اعتماد بنفس و اقتدار  روبرو شدن با رفتارهای دیگرانو ندارم که اونم بخاطر رفتارهای قبل خودم بوده

      وقتی من احساس مدیر بودن تو خونم نداشتم هر کسی به خودش اجازه میداد ریئس خونه من باشه و کم کم زمام امور از دستم خارج شده بود

      تا اینکه ۳ سال پیش که متوجه شدم من اعتمادبنفس روبرو شدن با خانواده خودمو ندارم و اونها هم عادت کرده بودن  هر جوری دوست دارن با من برخورد کنن 

      از ۳ سال پیش که به خودم آگاه شدم آرام آرام اقتدار درونیم بیدار شد و شروع کردم به ابراز وجود و دوست داشتم قوانین هرج و مرج خونمو تغییر بدم 

      گرچه اطرافیانم بسیار با من برخورد شدیدی داشتن و دلشون نمیخواست از آزادی که تو خونه من داشتن کم بشه ولی من ادامه دادم و جهان هم به خلوت تر شدن خونم کمک کرد

      و الان خدارو شکر خیلی همه چیز بهتر از قبل شده هر چند تصمیمات جدی تری برای خودم و زندگیم دارم ولی از اون هرج و مرج قبلی خبری نیست اونم بخاطر قوانینی بود که وضع کردم

      قبلا من برای مسئولیت های خونه  بشدت تحت فشار بودم ولی الان مسئولیت های عمومی خونمو تقسیم کردم و اجازه نمیدم کسی از سکوتم سوءاستفاده کنه و رفتارهای جدید من باعث شده هر کسی هر چیزی دلش خواست بمن نگه و مراقب رفتارهای خودشون باشن 

      که اینهارو مدیون تمریناتی هستم  که برای بالا بردن احساس ارزشمندی و عزت نفسم انجام دادم که الان شاهد خونه منظم تری هستم ،پس قوانین باعث میشه جلوی هرج و مرج گرفته بشه 

      این نظم و تمیزیو تو بعضی از کشورها میبینی اونم بخاطر قوانین محکمیه که در اون هست و حتما اجرا میشه که باعث شده افراد با اون قوانین زندگی کنن و عادت های منظم تری داشته باشن

      حالا تو بحث چاقی چونکه قوانینی براش وجود نداره افراد میتونن هر چقدر دوست دارن از مواد غذایی مصرف کنن، با توجه به نوع دیزاین و بسته بندی خوراکی ها اعتیاد به خوردنشون هم بیشتر شده

      مثلا من  به دیزاین خوشگل غذاها و خوراکی ها بسیار علاقمندم ،الان هم به وفور رستوران ها و کافی شاپ ها در حال سبقت گرفتن هستن در مدرن تر شدن و زیباتر شدن که همه اینها اصلا بد نیستن اگر ما بلد باشیم چه رفتارهایی داشته باشیم 

      مثلا امروز که من و دوستم بیرون بودیم و چندین تا کار داشتیم و انجام دادیم موقع نهار رفتیم رستوران ،از اونجاییکه  سالاد مورد علاقه من سزاره و وقتیکه این سالادو میخورم کاملا سیر میشم بدلیل مرغ های سوخاری که در اون استفاده میشه ، ترجیح دادم غذای اصلی سفارش ندم ولی دوستم از کم غذا سفارش دادن بدش میاد و گفت غذای اصلی هم سفارش بده

      اتفاقا  خود ایشون هم تو دوره لاغری هستن و میدونه من اضافه بر نیازم نمیخورم و خودش هم همین رفتارو داره ،بهش گفتم‌ من فقط سالاد میخورم اگر سیر نشدم از غذای شما میخورم ولی مطمئن بودم سیر میشم 

      بلخره من سالاد سفارش دادم و ایشون هم‌ غذای خودشونو و در ادامه نون سیر هم‌ سفارش دادن ،منکه فقط سالاد خوردم و یه نون تست سیر و وقتی احساس سیری کردم دیگه ادامه ندادم ،حتی غذای دوستم و سالاد هم اضافه اومد،بهش گفتم نیازی نیست غذای اضافه سفارش بدیم ما که دیگه میدونیم حجم خوردنمون  چجوریه 

      اگر به همین راهی که میریم ادامه بدیم دیگه درگیر چی بخورم چی نخورم نخواهیم بود ،هر خوراکی دوست داریم میخوریم و وقتی سیر شدیم ادامه نمیدیم ،به همین راحتی ،کاری که ما سالها بلد نبودیم انجامش بدیم ،چونکه انجامش ندادیم یادش نگرفتیم‌ و الان انقدر برامون سخته که از خوردن دست بکشیم‌ ،یعنی دوست داریم انقدر به خوردن ادامه بدیم‌ که از سنگینی شکم نتونیم راه بریم ،مجبور بشیم دکمه شلوارمونو باز کنیم 

      انگار همش ولع خوردن داریم و دوست نداریم سیر بشیم که اونم مربوط میشه  به عادت هایی که از بچگی به ما تزریق شد و خوردن شد جزء کارهای لذت بخش برامون 

      مثلا دیشب که دخترم و همسرش منزل ما بودن ،من میوه گذاشته بودم،انار دون کرده بودم  ،حتی چغندر باغ خودمونم پخته بودم ولی اصلا بهشون اصراری نکردم که حتما باید میوه بخورن میدونستم این لطف و محبت نیست این ضربه زدن بهشونه و میوه ها ،انار و چغندر دست نخورده موند 

      چند روز پیش که دیدم دوستم داره کابینتو میگرده و هی غر میزد که چرا پاستیل هامون تموم شده و دلش پاستیل میخواست بهش گفتم‌ گرسنت شده؟ گفت نه ،گفتم پس برای چی دنبال پاستیل میگردی ؟ گفت دلم یه چیز آب نبات طور میخواد ،گفتم واسه چی ؟ گفت همینجوری دلم میخواد 

      کاملا میفهمیدم که یه فرمول براش روشن شده که اون شکلی دنبال یه خوراکی شیرین میگشت ،هر چند من نمیگم نباید پاستیل خورد من خودم هم میخورم ولی اون مدل بیقراری برای خوردن پاستیل برام جالب بود ، بهش گفتم هر وقت میخوایی یه رفتاریو انجام بدی از خودت بپرس آیا این رفتار  تخریبم میکنه یا ترمیم ،اونوقت میتونی تصمیم بگیری با توجه به اینکه چاقی ایشون بیش از حد زیاده و باید بیشتر بسمت ترمیم حرکت داشته باشه تا بسمت تخریب و در انتها بهش گفتم به اندازه کافی خودتو تخریب کردی لطفا یکمی بفکر ترمیم خودت باش 

      مسئول چاقی خودمون ، خودمون هستیم و باید بپذیریم‌ ،بپذیریم‌ که خالق چاقی خودمون بودیم ،خالق بودن را بپذیریم بجای قربانی بودن رو و سالها از قربانی بودنمون منفعت بردیم و خودمونو از بار سنگین مسئولیت چاقی بیرون آوردیم 

      اینکه سالها خودمونو قربانی چاقی  دیدیم و مدام غر زدیم که چرا چاق شدیم ؟ چرا لاغر نمیشیم؟ این چه زندگیه ؟ چرا خدا خواسته که من چاق بشم ؟ این چه جهان هرج و مرجیه 

      تمام این اتفاقاتو خودم آفریدم ،اضافه وزنم مال خودمه ،بچه ی خودمه ،خودم به دنیاش آوردم ،منیکه تونستم چاقیو آفرینش کنم پس میتونم لاغری هم آفرینش کنم ،کافیه باور کنم و بیام تو مسیر تغییر ،این جهان به هر کسی هر چیزیو که بخواد و باورش کنه میده ،کافیه باورهاشم بسازیم‌ که راحتر هدایت بشیم در مسیرش

      منکه خدارو شکر نزدیک به ۲ ساله تصمیم گرفتم از اعتیاد به چاقی رها بشم و قدم در مسیر زیبای لاغری با ذهن گذاشتم که پر از آگاهیه و هر روز کمی به هدفم نزدیکتر و از چاقی دورتر میشم ،سپاسگذار خداوند هستم برای هدایتم به این متد عالی   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/27 11:02
      مدت عضویت: 976 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,678 کلمه

      باسلام 

      گام دهم (تکرار1)

      اول میخوام این خبرو بهتون بدم ، که من امشب همراه مادرم رفته بودم خرید و اخرسر رفتیم سوپرمارکت که تخم مرغ بخریم ، من هم وارد سوپرمارکت شدم و طبق معمول رفتم سراغ خوراکی ها وکیک ها وبیسکوییت ها تا ببینم که چه خبره ولییی دوست نداشتم بخرم و بخورم و جالب تر هم این که ، دیگه  حتی میلی به دیدنشون هم نداشتم.

      اعتیاد حالتی که شخص به علت روانی و یا مصرف مواد شیمیایی ، دچار ضعف در کنترل و اراده خود در تکرار اعمال  و یا مصرف  یک سری چیزها و یا انجام دادن یکسری از رفتارها میشه !

      درسته که ضعف اراده بیماری نیست ولیی به دلیل اثرات و عوارضی که رو سیستم عصبی و جسم افراد میزاره ، به عنوان بیماری شناخته میشه .

      این بیماری با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار-پاداش ، باعث تکرار آن رفتار میشود.

      اعتیاد نوعی بیماری پیش رونده و کشنده است و در ان فرد با مصرف نوعی مواد روانگردان یا تاثیر گذار بر ذهن و یا رفتاری که در برابر میل بیش از حد ، ناتوان میکند ، میباشد .

      در واقع اعتیاد سبب وابسته شدن به انجام و تکرار نوعی از رفتار خاص و یا مصرف  یک ماده  تعریف میشود .و زمانی که ماده موردنیاز در اختیار فرد قرار نگیرد یا انجام کاری که فرد معتاد بدان وابست شده انجام نگیرد، نتیجه بروز علایمی مثل خماری یا عصبانیت و پرخاشگری است.

      دقیقا افراد چاق هم مانند افراد معتاد هستند و من هم اینو از خیلی وقت پیش فهمیده بودم که dude,Im addicted for food !

      افراد معتاد با مصرف مواد ، حس آرامش میگرند و افراد چاق هم با مصرف غذا ، افراد معتاد اگه بهشون مواد نرسه ، خمار میشن و پرخاشگری میکنن ، افراد چاق هم دقیقا همین عکس العمل هارو نسبت به نرسیدن و نخوردن غذا دارن !

      خیلی رفتارهاشون شبیه به همه.

      من هم قبول داشتم که به ماده ی لذت بخشی به نام غذاا اعتیاد دارم !

      چاقی عوارض مخنلفی دارد که چه بسا شاید حتی خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است . 

      فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد ، خیلی بیشتر تحت فشار ترک کردن است ولی آزادی رفتارفردی که اضافه وزن دارد ،اعتیاد اورا خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری میکند.

      قانون گذاری یکی از اقدامات خوب در جوامع و دولت هاست .قانون مشخص کننده محدوده هر موضوعی است.

      هرکشور بر اساس قوانینی که توسط  رهبران و سیاستمداران مشخص شده ، رهبری و هدایت میشود .

      قانون خیلی گسترده است ، در اقتصاد ، در ادارات ، دانشگاه ها ، مدارس و…… قانون وجود دارد .

      هر موضوعی در کشور تابع یکسری قوانین است .

      تمام جهان هستی براساس نظم و قانون خاصی افریده شده . در جهان مادی هم یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری، قاچاق و یا حمل مواد مخدر، اسلحه و…. در جهت منفعت خود فرد و  منافع جامعه و زندگی اجتماعی  وضع شده است. و نقص قوانین، نیز از طرف جامعه و دولت مجازات به همراه دارد .

      هرکشوری برای خودش قوانینی دارد  که در آن افراد با رعایت کردن آنها دچار انحراف نشوند و در جامعه هرج و مرج ایجاد نشود.

      مثل : جرم بودن فروش ویا استعمال مواد روان گردان ، شیشه، هرویین و …..

      قوانین دو نوع اند:

      1. هدایت کننده: دستورالعمل هایی که مشخص کننده شیوه انجام دادن فعالیت هاست.( قوانین واردات و صادرات )
      2. محدود کننده( بازدارنده):مشخص کننده حد و مرزهایی هستند که مانع انحراف افراد میشود .(قاچاق کالا و مواد و…)

      درواقع دولت ها برای یکسری کارهایی که از نظر همه  خطر افرین هستند  خط قرمز قاعل شدن .مانند قوانین برخورد با حمل اسلحه و مواد مخدر و…

      اما موضوعات مهم دیگری هم در جامعه وجود داره که در حین خطرافرین بودن و دردسرساز بودن انها ، قانونی برای کنترل شدن ان وضع نشده است .مانند فروش و مصرف دخانیات 

      چون به ظاهر ضرر انچنانی نداره به همین دلیل بر ای فروش و استعمال اون قوانینی وضع نشده است.

      به همین دلیل مصرف سیگار در کشور بسیار بیشتر از مصرف بقیه مواد (شیشه و تریاک و… )است.چون که قوانین بازدارنده برای موادی وضع شده که خطر آفرین هستند .

      وبه این دلیل که فروش اون مواد ممنوعه و جایی اجازه فروش اون مواد رو نداره و چون در دسترسی آسان نیست، احتمال گسترش و همه گیری ان کمتره ، اما چون سیگار در همه جا و به راحتی در دسترسه افراد بیشتری هم میتونن که سیگار دریافت کنن و مصرف کنن . 

      استاد من میگم بله ، اگه شیشه و مواد مخدر هم مانند سیگار در جامعه  وجود داشت، افراد بیشتری مبتلا به مصرف شیشه در جامعه وجود داشت!.

       نمیدونم ، چون احساس میکنم ، ذات انسانها اینطوریه که که دوست دارن همه چیزو امتحان کنن ، همه چیز و داشته باشن و متاسفانه جوریه که حتما باید در محدودیت قراربگیرند وگرنه جنبه نداردند وحتما باید براشون قانون وضع بشه وگرنه ، هرکاری و میکنن !

      و چاقی و پرخوری هم نوعی اعتیاد است اعتیاد به مصرف مواد غذایی که متاسفانه از طرف جامعه و یا خانواده براش قانون و مجازاتی وضع نشده است .

       این اعتیاد خیلی ساده در ما شکل گرفت و درواقع ما از طرف خانواده و یا اطرافیان به این اعتیاد دعوت شدیم 

      تحت آموزش ها و رفتار ها و باور های غلط مواد غذایی قرارگرفتیم و دچار اعتیاد شدیم .

      تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات مواد غذایی ، مارو دچار اعتیاد کرد.

      فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی ، برای مثال در سوپر مارکت ها و هایپر مارکت ها و تنوع و فراوانی مواد غذایی در انها سبب شکل گیری اعتیاد در ما شد.

      عادت دادن کودکان توسط والدین و تشویق انها به خوردن بیشتر کودک با بهانه های مخنلف ، قوی شدن ، سالم شدن، بزرگ شدن و… سبب معتاد شدن کودکان به پرخوری و مصرف بیشتر شد .

      مثل مادر من هم که از کودکی به بهانه های مخنلف منو به پرخوری عادت داده بود و الان هم برای برادرم همچین اقداماتی انجام میده .

      و دقیقا هم یادمه که از چه چیز ها و بهانه هایی برای دعوت من به اعتیاد به پرخوری استفاده میکرد!

      سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن با وجود سیری  عدم حس نیاز جسمی ، مارو دچار اعتیاد کرد.

      پناه اوردن به مواد غذایی برای ارام کردن خود ، جهت فراموشی حس عصبانیت و خشم و…. ، مارو دچار اعتیاد کرد.

      تحت تاثیر حواس پنج گانه قرار گرفتن و توجه نداشتن به علت خوردن و.. ، مارو دچار اعتیاد کرد. (که من هنوز تو این مورد ضعف دارم) 

      نبودن هیچ مجازاتی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف جامعه ، خانواده و….. سبب شکل گیری اعتیاد در ما شد.

      ربط دادن مواد غذایی به چیزهای مختلف : سرگرمی ، لذت، سلامتی، شادابی، قوی شدن و…… سبب به وجود اومدن اعتیاد در ما شد

      پذیرفته شد ن چاقی در جامعه ، یعنی زشت نبودن آن و نگاه عادی جامعه به چاقی سبب به وجود امدن این باور شد که چاقی عیب نیست و طبیعیه و اعتیاد به چاقی رو زشت ندونستیم .

      باید نگاهمون به مصرف موادغذایی و دیدگاهمون به چاقی تغییر کنه.

      اعتیاد چاقی ، اغتیادی که خیلی آسون میشه به اون مبتلا شد و رهایی از اون مانند اعتیاد های دیگه ، خیلی سخت و طاقت فرساست .

      اعتیادی که هربار ترکش کردیم ، دوباره به راحتی بهش مبتلا شدیم !

      اعتیادی که اونو دوستانه بهم تعارف میکنیم ،اعتیادی که خیلی سریع بین همه گسترش پیدا میکنه.

      اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشونه احترامه.و….

      چاقی ژنتیکی نبوده، شانسی و هرمونی و …. نبوده ، مقصر هرکیلو از اضافه وزنمون خودمون هستیم .

      حالا که که کسی به فکر ما نیست ، بهتره که خودمون به خودمون و جسممون احترام براریم و خودمون برای خودمون قانون وضع کنیم ، چه کسی بهتر از خودش میتونه برای خودش تصمیم بگیره ؟!

      که در صورت حس گرسنگی واقعی و به اندازه رفع نیاز جسمی مواد غذایی مصرف کنیم و به محض سیر شدن تحت امر ذهن و فرمان ذهن دست از غذاخوردن بکشیم .

      شمرده شمرده و با ارامش غذا بخوریم و نهایت لذت رو از اون ببریم.

      اصرار و تعارف بیجا به خوردن خود و دیگران جهت امتجان کردن تمام گزینه های سر میز نکنیم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار به خوردن بیشتر نداشته باشیم  . و قدرت نه گفتن به دیگران رو داشته باشیم .

      (یادم میاد یکی از دوستام که خیلییی لاغر بود و همش دوست داشت چاق بشه و میگفت هرکاری میکنم نمیتونم چاق بشم ! هر وقت با این فرد بیرون میرفتم و هر از گاهی پیکنیک میرفتیم و من هم برای پیکنیک آشپزی میکردم و انواع غذاهای لذیذ و خوشمزه رو درست میکردم و میبردم و میدیم که اون در صورتی که تلاشش و میکرد که از تمام غذاها و خوراکی هایی که برده بودم پیکنیک استفاده کنه ولی به محض این که سیر میشد اصلا نمیخورد و ادامه نمیداد و از یک نوع غدا که میخورد و سیر میشد، اصلا خودتو تیکه پاره هم میکردی دیگه نمیخورد و میگفت نمیتونم بخورم و…. منم اول فکر میکردم این اداشه ! داره باکلاس بازی درمیاره ولی از وقتی به این مسیر هدایت شدم ، دیدم نه، مثل اینکه میشه،همچین چیزی وجود داره!)

      توجه کمتری به تنوع موواد غذایی داشته باشیم یعنی نیاز نداشتن به مصرف تمام گزینه های سر میزو سیر شدن بایک نوع آن در حد نیاز جسمی .

      مصرف غذ ا برای لذت و سزگرمی و رفع استرس و ارام کردن خود و … نداشته باشیم و عمل پیاده روی، گوش دادن به موسیقی ، رقصیدن و… جایگزین عمل خوردن کنیم .

      جهت مواجه با مواد غذایی در صورت گرسنه نبودن  فکر کردن  و پرسیدن از خودمون و جویا شدن دلیل خوردن خود و در صورت گرسنه نبودن ، نخوردن ان و لذت بردن از نخوردن ان .

      تنها روشی که میتوان این اعتیاد رو برطرف کرد از طریق ذهنه ، با هیچ فشار جسمی نمیتوان این اعتیاد رو برطرف کرد .

      باید نگاه طبیعی بودن چاقی رو در خودمون از بین ببریم.

      اصلا طبیعی نیست که چاق باشیم و تا اخر عمرمون هم چاق بمونیم !

      استاد یک سوال برام پیش اومد، تو فایل های قبل تر ذکر کردید که مواد غذایی و پرخوری عامل چاقی ما نیستند ولی تو این گام غذا ها و پرخوری رو مواد مخدر چاق کننده خطاب کردید ! الان من دچار ابهام شدم که باید کدومو قبوول کنم ! لطفا توضیح بدید یا راهنمایی کنید ، ممنونم 

      شاد و پیروز و متناسب باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/06/24 12:16
      مدت عضویت: 1021 روز
      امتیاز کاربر: 6412 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 722 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! اعتیاد چیست؟ حالتی است که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی یا طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود. این بیماری با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار_ پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد. چاقی اعتیاد آسان است که چون از طرف دولت‌ها و ملتها قوانین تنبیهی و مجازاتی و یا همان قوانین منع کننده، ندارد، بسیار از اعتیاد به مواد مخدر خطرناک تر و بیشتر و همه گیرتر است و مانند اعتیاد که افراد معتاد برای  فراموشی مشکلات ، عصبانیت، خشم، شکست و…به مواد مخدر رو می آورند، افراد چاق هم به مواد غذایی پناه می‌برند! چاقی ارزان ترین و آسان ترین نوع اعتیاد است و هیچ خط قرمزی ندارد و همه جا در دسترس است و بخاطر سهولت آن، احترام گذاشتن به دیگران و حس صمیمیت با دیگران و حتی از طریق خود خانواده به این نوع اعتیاد دعوت و در نهایت به آن معتاد شویم. چاقی پذیرفته شده است و نگاه جامعه به آن عادی هست برعکس نگاه به فرد معتاد که اصلا خوب نیست و در نهایت اگر بخواهند او را مجرم حساب نکنند ولی او را بیماری می‌دانند که باید مداوا شود برعکس چاقی که از دیدگاه جامعه زشت نیست و همین باعث گسترش آن می‌شود، مواد اعتیاد به چاقی کاملا در دسترس هست و ماهیت خود را که صرفا به عنوان سوخت بدن برای انجام فعالیت‌های روزانه بود را از دست داده است و اکنون مصرف مواد غذایی با موضاعات مختلفی چون خوردن برای کاهش استرس، قوی تر شدن، تفریح کردن، فرار از تنهایی، رفع بی حوصلگی و… ارتباط برقرار کرده است که نتیجه آن افزایش روز به روز چاقی و بیماری‌های مرتبط به آن در جوامع بشری است. حال که جامعه برای این خطر در حال گسترش قوانینی وضع نکرده بهتر است خودمان دست به کار شویم و برای خودمان قانون گذاری کنیم و متعهد شویم که به این قوانین پایبند بمانیم. قانون اول: فقط با بروز علائم گرسنگی و به اندازه نیاز و با آرامش و شمرده شمرده همراه با لذت بردن، غذا بخوریم و با مشاهده علائم سیری دست از غذا خوردن برداریم. قانون دوم: به عادت‌های غذاییمان فکر کنیم و ببینیم آیا افراد متناسب هم این عادت‌ها را انجام می‌دهند؟ و اگر این چنین نیست سعی در ترک عادت‌های غلط یا جایگزین کردن آنها با عادت های صحیح بکنیم. قانون سوم: از خوردن تمام گزینه های پیش رو و سر سفره امتناع کنیم و نسبت به تعارف بقیه برای پرخوری نه بگوییم و خودمان هم بی جهت به کسی تعارف نکنیم و از جمله بچه ها را پرخور و معتاد به مواد غذایی بار نیاوریم و برای ساکت کردن آنها یا پاداش دادن به آنها از مواد غذایی استفاده نکنیم. در هنگام انتخاب از میان غذاهایی که سر سفره هستند غذاهای با کیفیت تر به لحاظ ارزش غذایی را انتخاب کنیم و از آشغال خوری دست برداریم. قانون چهارم: توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشیم و حجم کمتری مواد غذایی را در دسترس خودمان قرار دهیم و از خرید مواد غذایی تحریک کننده و قرار دادن آن در منزل خودداری کنیم، قبل از رفتن به خرید از مواد غذایی مورد نیازمان لیست تهیه کنیم تا در مواجهه با مواد غذایی برای خریدن آنها وسوسه نشویم. قانون پنجم: برای فرار از استرس و فشار و خوب کردن حال خودمان در شرایطی که گرسنه نیستیم غذا نخوریم و در چنین شرایطی خودمان را با گزینه های بهتری مثل پیاده روی، رقص، همصحبتی با دیگران، بازی کردن و…سرگرم کنیم. قانون ششم: وقتی شرایط به گونه ای است که در شرایط کشش شدید به سمت یک مواد غذایی خاص هستیم و از طریق مختلف مثل بویایی، بینایی و… تحریک شده ایم قبل از اینکه اقدام به خوردن آن بکنیم از خودمان بپرسیم چرا من می‌خواهم این غذا یا شیرینی را بخورم؟ و اگر گرسنه نیستیم و صرفا عادت‌های غذایی گذشته یا خاطراتمان از طعم این ماده غذایی باعث ایجاد انگیزه برای خوردمان شده، آن را نخوریم و از حس نخوردن و یک قدم نزدیک شدن به نقطه پایان لذت ببریم. قانون هفتم: یادمان باشد که در مسیر لاغری و تندرستی هستیم و به آرمانمان که رسیدن به مناسب ترین و زیباترین حالت وجودی خودمان است و داشتن اندام عالی و آنچه خدا از روز اول برایمان درنظر گرفته فکر کنیم و لذت‌های دیگر را جایگزین لذت پرخوری کنیم و زیاده روی نکنیم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/05/31 12:11
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 725 کلمه

      به نام خدا 

      با سلام خدمت دوستان همراه و متناسب و استاد عزيز و بزرگوار 

      گام دهم :چاقی اعتیاد اسان است مراقب باشید .

      بارها شده که قضاوت میکردم که چرا این افراد معتاد نمیتونند ترک کنند 

      چرا مگه خودشون رو دوست ندارند که این همه ضربه به خودشون میزنن اخه چه حسی داره از معتاد بودنشون چرا باخودشون این کارا میکنن یعنی به فکر خانواده شون نیستن 

      شنیدم حالا نمیدونم همین جوری که میگم باشه یا نه 

      ولی گفتن افراد معتاد با استفاده کردن از این موادها حالشون خوبه  توی دنیای دیگه ای هستن 

       شادن و اگه دسترسی به اون ها نداشته باشن حالشون بد میشه 

      و همیشه میترسیدم ازشون و بهمون میگفتن افرادهای  معتاد خطرناک هستن و نباید بهشون نزدیک بشین 

      اینا دست به هر کاری میزنن حواستون و جمع کنید 

      دقیقا ما انسان های چاق هم مانند افراد معتاد هستیم اونا معتاد به مواد از قبیل شیشه هرویین تریاک و ….هستند و ما افرادهای که چاق هستیم معتاد به مواد غذایی 

      و ما هم مانند ان ها افرادی خطرناک هستیم که اگه نخواهیم جلوی خودمون و بگیریم میتونیم هر خوردنی رو بخوریم

      و‌تبدیل به یک ادمی وحش بشیم که فقط تمرکزمون و حواسمون فقط روی خوردنه 

      و هر مواد خوراکی باهاش روبرو شدیم به صورت وحشی بخوریم 

        ما هم مانند افراد معتاد خودمون رو دوست نداشتیم و نمیفهمیدیم نمیتونستیم جلوی خودمون رو بگیریم 

      ‌و به فکر چیزی  جز مواد خوراکی نیستیم 

      و اگه مواد خوراکی گیرمون نیاد حالمون خوب نیس 

      تمام زندگیمون میشه این مواد خوراکی 

      اگه باشه لذت میبریم و اگه نباشه نابود میشیم مانند اونا داشتیم ضربه به خودمون میزدیم 

       ما هم معتاد هستیم معناد به مواد خوراکی هیچ دست کمی از معتاد به مواد مخدر نداشتیم 

      ولی چون مواد مخدر به وسیله ی جامعه منع شده و به راحتی در دسترس مردم نیس و یک امر ناپسندانه هس 

      و‌در جامعه رواج نداره برامون اافراد معتاد خطرناک و ……بی ابرو و بی خاصیت و بی شخصیت دونستیم 

      ولی مواد غذایی به راحتی در دسترس عموم جامعه قرار داره 

      و روز بروز هم تنوع های بیشتری در مواد غذایی به وجود میارن 

      و‌مردم بیشتر تشویق میشن به خوردن 

      و جامعه هم هیچ منعی برای جلوگیری از جاقی در نظر نگرفته 

      چاقی یک امر ساده هس و‌برای عموم مردم جا افتاده 

      و هیچ کس به فکر اینکونه افرادها نیستن 

      و نمیدونن که این چاقی روز به روز بیشتر و خطرناک تر میشه 

      و افراد رو به مرگ و نابودی میکشونه  

      و افراد چاق مانند افراد معتاد به مواد مخدر هم افرادهای بی خاصیت مریض زشت بی لایق هستند 

      اگه جامعه یک قانونی برای افرادهای  چاق در نظر میگرفت الان این همه افراد مبتلا به چاقی نبودند و در معرض بیماریهای خطرناک قرار نمیکرفتند  

      در جامعه بعضی قوانین ها وضع کردند که کمتر مردم به اون دچار میشن مثل اعتیاد به مواد مخدر ولی بعضی قوانین ها ازاده مثل سیگار کشیدن 

      و تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتر از افراد معتاده 

      و الان هم در این جامعه ای که ما زندگی میکنیم قوانینی بر چاقی وضع نشده و تمام مردم جهان دچار این چاقی همه گیره شدندو‌همه ی مردم در معرض خطر و مرگ هستند 

       پس نتیجه میگیریم در این جامعه جون کسی به فکر اینگونه افراد نیس باید خودمون به فکر خودمون باشیم و قانون های رو برای خودمون وضع کنیم 

      تا بتونیم خودمون رو از مرگ نجات بدیم 

      پس بیایم با وضع کردن این قانون 

      برای خودمون ارزش قایل باشیم زیباو قشنگ با مواد غذایی روبرو بشیم 

      خودمون رو دوست داشته باشیم به فکر فرزندانمون و …..باشیم 

      من اینگونه قانون رو برای خودم وضع میکنم 

      ۱-از این پس زیبا و ارام با مواد عذایی روبرو شم و هر وقت بدنم نیاز داشت غذا بخورم و به هنگام سیری دست از خوردن بکشم 

      ۲-از مواد غذایی به عنوان تفریح خوش گذرونی  حال خوب داشتن استفاده نکنم در مواقع گرسنگی به اندازه  نیاز بدنم بخورم 

      ۳-در دور همی ها بخاطر خوردن حاضر نشم و از بودن در جمع حالم خوب باشه 

      ۴-هر غذای اصافه ای رو وارد بدنم نکنم و اضافه مواد خوراکی بجه ها رو بیرون بریزم 

      ۵-فرزندانم رو تشویق به خوردن نکنم و به ان ها قول ندهم که اگه همه ی غذایت رو کامل خوردی برات هدیه میخرم 

      ۶-جز کمپین افراد پاک باشم از بدن مقدسم به خوبی مراقبت کنم 

      هر اشغالی رو وارد این بدن پاک و مقدس نکنم 

      ۷-سطل اشغال خونه ام نباشم 

      ۸-دباره ی مواد غذایی کمتر فکر کنم بیشتر ر‌وی ذهنم کار کنم 

      ۹-به دنبال ترک اعتیاد چاقی باشم 

      🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻خدایا شکر و سپاس از استاد عزیزم بخاطر این اگاهی ها عالی که ما رو از خواب غفلت بیدار میکنه 

      واقعا چاقی یک نوع اعتیاد هستش که باید خودمون رو از این اعتیاد سمی دور کنیم 🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/27 09:56
      مدت عضویت: 1017 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,015 کلمه

      هر راهی که یه سرش خدا باشه، بن‌بست نیست رفیق! بُن‌بازه!ناامید نشو، خدا رو ازت نگرفتن.

              د   به نام خدای مهربان

       هم عکس این فایل هم جمله ابتدا ،تلنگر بزرگی برای من و امثال من بود:

      “چاقی،اعتیادی اسان است،مراقب باشید..”

      با تماشای عکس فایل از خودم پرسیدم: ارمیتا! افراد معتاد چه رفتاری در مقابله با مواد مخدر دارن؟

      وقتی فکر کردم دیدم، وقتی مواد به دستشون میرسه خیلی هیجان زده میشن، وقتی مواد کمی در اختیارشون هست یا میدونن تا چند وقت نمیتونن چیزی مصرف کنن انقدرررر میکشن یا میخورن که حالت بدی بهشون دست بده،توی ذهنشون بیشتر راجع به مواد و اعتیادشون فکر میکنن و دنبال کسایی هستن که معتاد باشن تا بیشتر بتونن بکشن، هر بار که ترک میکنن با کوجیک ترین لیز خوردگی دوباره گرفتار میشن، با اینکه ترک میکنن اما ته مغزشون هنوز دنبال مصرف مواد هستن و هیچ وقت مواد رو فراموش نمیکنن اما با خودشون مقابله میکنن تا دیگه نکشن.

      هنگامی که دقت کردم دیدم وای..معلوم نیست چند ساله من معتادِ مواد غذاییم و خودم خبر ندارم.معلوم نیست چند وقته خوردن رو لذت بخش ترین قسمت زندگیم میدونم و معلوم نیست چند وقته گرفتار این اعتیاد شدم..

      به عکس دقت کردم دیدم که فرد چاق داره به غذا نگاه میکنه و چقدر توی نگاهش هیجان و عشق هست .مطمئنم اگر به جای غذا مقدار زیادی دلار جلوش میذاشتن انقدر خوشحال نمیشد(ذهنیت چاقه دیگه:) )و رفتار یک فرد معتاد هم به همین شکله !

      وقتی بهش مواد میرسه هیجان زیادی داره.جوری به مواد نگاه میکنه و جوری اون رو مصرف میکنه که سلول به سلول بدنش متوجه عشق و علاقش به اون مواد میشن‌.

      فرق من با فردی که اعتیاد داره چیه؟!

      سال ها افراد معتاد رو نزدیک خودم دیدم و قضاوتشون کردم که چطور اراده ندارن و نمیتونن ترکش کنن؟؟!در صورتی که خودم بیش از ۳ ساله که درگیر اعتیادم.

      #  اعتیادی ارزان و اسان به نام ((چاقی)) #

      قانون چیست؟

      * مشخص کننده محدوده هر موضوعی است*

      توجه کنید: هر موضوعی!!!

      قانون بسیار گسترده است.

      مدارس،دانشگاه،اقتصاد،ازدواج،طلاق،مترو،اتوبوس،نوع پوشش در جامعه ایران،راهنمایی و رانندگی،خرید و فروش و.. دارای قوانین خاصی هستند که افراد باید اونها رو رعایت کنن.قوانین باعث میشن از اتفاقات بد و بدتر جلوگیری بشه و افراد کمتری دچار مشکل بشن..!

      ((قوانین دو دسته هستند :هدایت کنندهمنع کننده ))

      ۱_هدایت کننده: دستورالعمل هایی که مشخص میکنند فعالیت ها به چه شکل انجام بشود‌.مثل روند ازدواج،طلاق که مشخص میشود ما به چه شکل میتونیم ازدواج کنیم و به چه شکل طلاق بگیریم.

      ۲_منع کننده: حد و مرز هایی رو مشخص میکنند که مانع انحراف افراد میشود.مثل قوانین قاچاق کالاقوانین منع مصرف مواد مخدر

      که موضوع گام دهم ((قوانین منع کننده))هست‌‌‌‌.‌‌…

      حالا یعنی چی حد و مرز هایی مشخص میشه تا مانع انحراف افراد بشه؟یعنی به اونها گفته میشه اگر بعضی از رفتار هارو بکنید مجازات میشید، زندانی دارید و یا جریمه مالی خواهید شد.و هر کاری که باعث اسیب اجتماعی و فردی بشه مجازاتی به همراه خواهد داشت .

      دولت ها کارهایی رو منع میکنن که خطرآفرین باشه و باعث یک اسیب جمعی بشه.مثلا حمل مواد مخدر،مصرف مواد مخدر،قتل،حمل صلاح سرد و..

      اما تا حالا فکر کردین چرا برای پرخوری که سلامتی روحی و جمسی افراد  رو تحت تاثیر میزاره و اینقدرررر خطر آفرینه قوانین منع کننده ای وضع نشده؟

      چون مثل مصرف قلیون و سیگار به ظاهر آنچنان خطرآفرین نیست و طبیعیه! مثل همون ذهنیت که افراد چاق از معلمانشون(جامعه،خانواده،دوستان) یاد گرفتن ،که چاقی کلا یک پروسه ارثی و طبیعیه!! پس چرا باید برای پرخوری و زیاده خوری قوانینی وضع کنن؟ دلیلی نمیبینن…

      اما کاش دلیلی میدیدن…

      کاش پرخوری ترویج پیدا نمیکرد …

      کاش از پدر و مادران چاق بچه های چاق به جامعه تحویل داده نمیشد..

      کاش مواد غذایی به لذت تبدیل نمیشد‌‌..

      بگذریم!

      پاسخ به سوال :

      ما چرا انقدر افراد چاق در جامعه داریم؟

      این سوال رو میشه تبدیل کرد به افراد سیگاری در جامعه.

      چرا  تعداد افراد معتاد به سیگار بیشتر از افراد معتاد به دیگر مواد مخدر است؟!

      چون “سیگار” در دسترس تر از مواد مخدر دیگه‌ست و همین مهم باعث درصد بالای افراد سیگاری شده!اما اگر دولت این موضوع رو سفت و سخت میگرفت و سیگار براش به ظاهر عادی نبود شاید درصد این افراد هم پایین تر میومد..

      و حالا…جواب سوال اول: چرا افراد چاق زیادی در جامعه هستن؟چون مواد غذایی زیاد و به وفور در دسترس‌ است  تعداد افراد چاق بیشتر از  افراد متناسبه ..!

      چاقی یک ((اعتیاده))

      اعتیاد به مواد غذایی

       اعتیادی که هیچ قانون منع کننده ای نداره 

      اعتیادی که رسانه اون رو تشویق میکنه 

      اعتیادی که با بالا رفتن تنوع مواد غذایی در افراد به وجود اومده

       اعتیادی که بخاطر ریختن مواد اضافی در بدنمون به وجود اومده 

      اعتیادی که از کودکی در وجود ما شکل گرفته

       اعتیادی که خیلی اسون میشه بهش گرفتار شد 

      و مثل تمام اعتیاد ها ترک کردن اون بسیار سخت و دشواره‌‌..

      اعتیادی که با هر بار ترک کردن باز هم میشه به اون مبتلا شد

      اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه 

      اعتیادی که در اوج لذت وارد وجود ما میشه و رخنه میکنه.

      “چاقی ارزان ترین نوع اعتیاد است”

      ..”چاقی اسان ترین نوع اعتیاد است”..

      $از کجا معلوم؟ به امار افرادی که در جامعه اضافه وزن دارند نگاه کنیم متوجه خواهیم شد!! چون این درصد از افراد معتاد به سیگار و قلیون و دیگر مواد مخدر بالا تره

      حال که عموم جامعه درباره لاغری با ذهن چیزی نمیدونن و درگیر عوامل بیرونی هستن و حتی اگر درباره قوانین منع کننده چاقی باهاشون صحبت بشه خندشون میگیره ما خودمون باید دست به کار بشیم و قوانینی برای خودمون وضع کنیم تا به سلامتی،ارامش و متناسب شدن دست پیدا کنیم.

      قوانین منع کننده من درباره چاقی:

      قانون وضع میکنم که :

      ۱_به دنبال ترک اعتیاد چاقی خود باشم.

      ۲_تفریح و لذت رو با خوردن یکی ندونم.

      ۲_به اندازه نیاز بدنم و برای رفع گرسنگی غذا بخورم.

      ۳_به تعارف دیگران به اضافه خوردن پاسخ مثبت ندم.

      ۴_فقط وقتی شکمم واکنش نشون داد غذا مصرف کنم.

      ۵_درباره مصرف مواد غذایی کمتر فکر کنم.

      ۶_همراه فیلم چیزی نخورم.

      ۷_هر اشغالی رو نخورم.

      و.‌‌..

      چون بدن من محترمه و نیاز به توجه داره پس این قوانین از این به بعد در بدن من حکم فرما میشه و با تمام وجودم میخوام یک انسان پاک باشم..پاک از هر نوع پرخوری و اضافه خوری..پاک از هر نگاه هیجانی که نسبت به غذا دارم

      ♥️مطمئنم متناسب خواهم شد♥️

      استاد.چقدر فایل خوبی بود.پر از تلنگرررر تلنگرر و تلنگرررر…انگار بوم بوم بوم توی مغزم رد پاش مونده و وقتی میخوام غذا بخورم هی از خودم میپرسم: ارمیتا؟! معتاد مواد غذایی که نیستی پس به اندازه نیازت بخور

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/05/26 12:52
      مدت عضویت: 1324 روز
      امتیاز کاربر: 12696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 790 کلمه

      سلاام

      چقدر این دیدی که به ما در این فایل دادید درست بود.

      ما از یه معتاد به عنوان بیمار نام میبریم و از نظر عموم جامعه باید اون بیمار مورد درمان قرار بگیره ، گاهی از معتاد ها میترسیم و سعی میکنیم ازشون دوری کنیم ، به بچه ها میگیم توی محله هایی که معتاد ها هستن و خلوته رفت و آمد نکنن و مراقب خودشون باشن ، برای مصرف مواد اعتیاد آور قانون گذاری میشه ولی هیچ کس حتی حواسشم نیست که یک اعتیاد مخرب داره توی خونه های همه ی ما رخنه میکنه و روز به روز درصد افراد معتاد به مواد غذایی رو افزایش میده. ما به جای اینکه حواسمون به این جسم با ارزشی باشه که در اختیارمون قرار گرفته و سعی کنیم ازش مراقبت کنیم ، میایم و با وارد کردن یه سری زباله اونو به یه خانه متروکه تبدیل میکنیم. ما ازهمون بچگی به بچه ها یاد میدیم که این مواد اعتیاد آور رو بیش از اندازه ی نیازشون بخورن و علاوه بر اون برای استفاده از همچین موادی جایزه در نظر میگیریم. مثلا من خودم یادمه که همیشه به من میگفتن بیا غذا تو بخور، اگه خوردی با هم میریم پارک ، شهر بازی و خلاصه هر جایی که منو به وجد میورد اما بهاش این بود که من چیزی رو که هیچ علاقه ای بهش ندارم وارد بدنم کنم. و وقتی از سنین خیلی کم به مواد غذایی اعتیاد پیدا کردم به جای تنبیه ، تشویق میشدم . اصلا به خاطر همین بود که من عاشق خوردن و مصرف کردن شدم ؛ چون همه به من توجه میکردن و این جلب توجه روح منو ارضا میکرد ، چی برای یه بچه بهتر از اینه که بهش بگن آفرین که انقدر دختر خوبی هستی! الان سر لپات گل میوفته چون خوب غذاتو میخوری! و مادرای دیگه منو با دست به بچه هاشون نشون میدادن و میگفتن ببین صبا چقدر خوب غذاشو میخوره و بزرگ و قوی میشه! 

      اینا برای من خوشایند بود ولی بعد از یه مدت ، دیگه آزارم میداد. دیگه بقیه بهم نمیگفتن آفرین. میگفتن کمتر بخور ، بیشتر بدو ، بیشتر سبزیجات استفاده کن ، تنبل نباش ، ببین چه قدر چاق شدی و یه سری القابی که همیشه ازشون متنفر بودم. 

      اما دیگه کار از کار گذشته بود و من رسما تبدیل به یه معتاد به مواد غذایی شده بودم و از مصرف مواد غذایی لذت میبردم. 

      الان که در این مسیرم میفهمم که چه کاری داشتم میکردم؟ و چرا داشتم این کارو میکردم؟

      چون خیلی الگو های غلطی رو ما از بچگی یاد گرفتیم مثل اینکه :

      نباید غذا ته ظرف باقی بمونه 

      هر کی بیشتر بخوره قوی تره

      اگه همه سر یه سفره و در یه ساعت خاصی غذا بخورن بهتره و یه جور احترام به حساب میاد

      برای احترام به همدیگه و تحویل گرفتن همدیگه باید همیشه به هم مواد غذایی تعارف کنیم 

      توی مهمونی ها هر کس تنوع غذایی بیشتری جلوی مهمون بزاره ، میزبان بهتریه و معلومه چقدر برای مهمان احترام قائله

      اگه فلان چیزو بخوریم برای رشد قد و رشد مو و تقویت حافظه و… خوبه و تاثیر داره

      چاقی نشانه ی ثروته

      تپلا خواستنی تر هستن

      تپلا مهربون و خاکین

      + کلی باور نگهبان

      و…

      ولی هیچ کس نگفت همه این الگو ها ما رو یه راست می بره ته دره ی اصفناک چاقی و اعتیاد.

      هیچ کس نگفت وقتی این طوری مثل یه معتاد رفتار کنی و با حرص و طمع همه ی مواد غذایی رو وارد دهانت کنی دیگه زیبا نیستی چون خونه ی خدا رو زیر خروار ها لایه ی چربی دفن میکنی 

      هیچکس نگفت دیگه نمیتونی لباس زیبا بپوشی 

      با خیال راحت به مهمونی بری 

      هیچ کس نگفت اگه چاق بشی قضاوت میشی

      ارادت زیر سوال میره 

      از خودت متنفر میشی

      دیگه نمیتونی مثل یه آدم عادی فعالیت های خیلی ساده ی زندگیتو انجام بدی 

      نگفتن اگه چاق بشی فکر میکنی به اندازه کافی خوب نیستی و لیاقت هیچ چیز فوق العاده ای رو در زندگیت نداری

      هیچکسی اینا رو نگفت چون همه قربانی این الگو ها بودن. حتی مادرا و پدرای خودمون. همشون سعی داشتن به ما همون چیزی رو بگن که مادر و پدرای اونا بهشون گفته بودن و این زنجیر همینطور ادامه داشت

      ولی الان وظیفه ی من چیه؟ 

      اینه که این زنجیره ی قربانی بودن رو قطع کنم . باید قانون گذاری کنم و جامعه ی بدنم رو سر و سامون بدم. من دیگه نباید حرف های اشتباهی که اطرافیانم به من میزدن رو به اطرافیان دیگه ی خودم بزم. این یعنی اینکه مسئولیت تمام زندگیمون و اتفاقاش رو به عهده بگیریم . این یعنی آگاهی! ما وقتی آگاه بشیم دیگه قربانی حرف ها و رفتار های دیگران نیستیم و میتونیم خودمون درست رفتار کنیم و بهترین خودمون باشیم.

      من عضو کمپین بدن سالم هستم ولی خودمم اینو یادم رفته بود.

      الان میخوام درست رفتار کنم برای باقی عمرم. 

      این راه درستیه و مقصدش چیزی نیست جز آگاهی بیشتر و همینه که ارزشمنده

      خدایا شکرت 

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/20 19:12
      مدت عضویت: 1652 روز
      امتیاز کاربر: 28111 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,859 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم 

      من توانایی لاعر شدن رو دارم اما باید به  راه های چاقی  و نفود چاقی بر خودمون هم توجه داشته باشیم و آگاهی کامل داشته باشیم تا هنوز اگر  برای  لاعر شدن اقدام نکردیم حدااقل جلوی چاق شدن رو بگیریم 

      قانون مشخص کننده ی محدوده ی هر موضوعی هست و بسیار خوب هست و بسیار گسترده هست و هر کشوری و هر موضوعی قانونی برای خودش  داره .

      قانونها دو دسته هستن :

      هدایت کننده و منع کننده 

       قانون منع کنده مانع انحراف انسانها میشن مثل قانون قاچاق مواد مخدر .

      موضوعات بسیار مهمی در جامعه هست که در عین حال که بسیار ضرر داره ولی هنوز برای اون قانونی شکل نگرفته مثل مصرف دخانیات .

      قانون بازدارنده برای موادمخدری وضع شده که خطر آفرین هست ولی برای سیگار چون به راحتی در همه جا دسترس هست افراد بیشتری راحت تر سیگار مصرف میکنن.

      خطرناک بودن موضوعی رو کی  تعریف میکنه  دولت یا مردم و یا بقبه .؟؟؟

      سیگار چون به وفور و به راحتی و با  تنوع در دسترس هست باید همه ی افراد مصرف کنن؟؟… یعنی اگر شیشیه هم ازاد باشه و منع قانونی نداشته با شه این همه فرد باید مبتلا باشه و کسی به فکر خودش نیست ؟؟؟

      چرا ما این همه افراد چاق داریم و این همه فرد با اضافه وزن بالا داریم ؟؟؟

      چون سیگار ازاد  هست خیلی افراد معتاد به سیگار بیشتر از افراد معتاد به مواد مخدر هست .

      چاقی هم یک نوع اعتیاد هست اعتیاد به مواد خوراکی که هیچ قانونی برای  اون وضع نشده و با تبلیع مواد خوراکی ما رو به خوردن  اون دعوت میکنن و از سن خیلی کم افراد به اون مبتلا میشن و اعتیادی کعه خیلی اسون میشه به اون معتاد شد و رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا هست

       اعتیادی که در جمع اون رو به هم تعارف میکنیم 

      واعتیادی که مبتلا شدن به اون راحت هست 

      اعتیادی که خیلی بدون سر و صدا و راحت وارد بدن ما میشه  اوضاع رو سخت میکنه  .

       چاقی اعتیادی که هیچ قانون و خط قرمزی نداره 

      چاقی ارزانترین نوع اعتیاد هست .

      حالا که کشورها قانونی برای این اعتیاد ندارن بهتر نیست خودمون براش قانون وضع کنیم  و بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قانونی وضع کنیم تا از این اعتیاد رهایی پیدا کنیم .

      وگر به رفتار خودتون دقت کنید به وضوح میشه رفتاری رو که باعث اعتیاد خودتون و فرزندتون میشه رو پیدا کنید .

      پدر و مادری که هر روز برای فرزندشون انواع تنقلات رو میخرن که اون رو اروم کنن به دست خودشون اون رو گرفتار چاقی میکنن ……..

      و اما دیگه  میخوام از خودم بنویسم چون واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم .

      بازم مثل همیشه استاد  عالی بود و تکان دهنده بود از آن  دسته فایلهای تاثیر گذار هست .

      من بازم  با شنیدن این فایل باید به خودم  یاد آوری کنم  من فروغ جز معتادان به مواد غذایی بودم و هنوزم یه مقدار کم  اعتیاد دارم و کامل ترک نکردم هیچ راهی برای خروج این اعتیاد از بدن من وجود نداره مگر همین راه ذهنی من با وجود اینکه مدتها هست در این راهم ولی بعضی وقتها کارهایی میکنم که گواه میده اعتیاد به  مصرف مواد  غذایی داشتم و هنوزم دارم هر چند کم ولی دارم  من هنوزم بعضی چیزها در ذهنم باخوردن  همراه هست مثل دورهمی و سفر و تولد و یا مهمونی و یا  یک روز تعطیل در کنار خانواده بودن …ولی باید  بارها به خودم یاد آوری کنم که نه من دیگه همچین دیدی و نگاهی  به روز تعطیل و سفر و دورهمی و تولد و …. ندارم و کلی جایگزینی جدید دارم برای خودم که دوباره گرفتار این اعتیاد به شدت قبل نشم.

      چقدر شرمنده میشم از خودم  و خدای خودم که بگم معتادم به مواد غدایی چقدر برام سخته قبول کنم معتادم به مواد عذایی چقدر برام سخته قبول کنم خودم به دست خودم همسرم و یا فرزندانم رو نادانسته گرفتار این اعتیاد کردم چقدر برام سخته که بگم در مهمانی های گذشته و حتی شاید الان هم من این مواد مخدر رو به همه تعارف میکنم و اصرار به خوردن بقیه دارم  من میخوام قول بدم به خودم و تعهد بدم به خودم که دیگه معتاد به مصرف مواد غدایی نباشم و بقیه رو هم معتاد نکنم  چقدر خوبه آگاه باشم به این مسایل و زندگی آگاهانه ای رو داشته باشم من خجالت میکشم از خودم از وقتهایی که تا به خانه ی مادرم میرفتم به جای سلام کردن به دنبال عدای روی اجاق گاز بودن من شرمسارم از وقتهایی که تا تفریح در مکان سرسبز و دورهمی داشتیم  فقط با خوردن مواد عدایی  از بودن درر  اون مکان لذت میبردم و اصلا کاری به اطرافیان و هوا و فضا و آسمون و  اون محیط و چیزهایی  زیبا که خدا خلق کرده بود نداشتم و فقط لذت در خوردن بود برای من چقدر شرمسارم تولد و شادیها ی خانوادگی رو فقط  به خاطر خوردن مواد غدایی رو میز میخواستم و کاری به این نعمت باهم بودن و قرار گرفتن در چتین مکانهای شاد و پرانرزی  و بودن در کنار عزیزانم رو نمیدیم و چقدر شرمسارم که در هر مسافرتی به جای بودن در مکان حدید و  آشنایی   با افراد و آداب و رسوم حدید و اون شهر و مکانهای دیدنیش فقط به دنبال رستورانهای اون شهر و اینکه چی بخورم بودم و چقدر شرمسارم از خودم که تمام تلاش خودم رو میکردم که فرزندانم رو مجبور به خوردن زیادتر از حد نیاز کنم تا احساس مادری لایق بودن بکنم  چقدر شرمسارم از این همه شرایط و موقعیتها که خداوند به من داده و لی فقط من به دنبال خوردن بودم من همیشه فکر میکردم احترام گداشتن به میزبان یعنی خیلی تعارف کردن اون به خوردن مواد غذایی و تدارکات زیاد دیدن برای مهمانی و خودم رو خسته کردن و هیچ لذتی از بودن با اون شخص،و اون دورهمی نمیبردم چون اشتباه درک کرده بودم  و هیچ قانونی برای این اعتیاد و مصرف مواد مخدر وضع نشده بود .

      ولی خدا رو شاکرم که الان متوجه اشتباهم شدم و من میخوام جز کمپین افراد پاک باشم  میخوام از بدن مقدسم  مراقبت کنم از این امانت الهی مراقبت کنم از این جایگاه روح پاکم مراقبت کنم از این خود خودم که روز اول خدا به من یه جسم شسته و رفته و لاغر داد ولی من با نآاگاهی به این روز درش اوردم مراقبت کنم تا دوباره به همون پاکی  و زیبایی تحویل خودش بدم من میخوام این جسمم رو که جایگاه خدای من هست رو پاک پاک  نگه دارم و از هر اعتیادی  به مواد مخدر خارجش کنم .

      اگر فروغ معتاد به مواد غدایی نیستی و جز افراد معتاد نیستی پس دیگه به غدا به عنوان یک ماده برای تامین انرژی جسمت نگاه کن و به اندازه بخور و وقتی سیری از روی عادت به سمت اون نرو و زیادتر از نیازن نخور و  هر جا غذا رو دیدی دست دست نکن و ته مانده ی ظرفهای بقیه رو نخور 

      .

      اگر فروع ادعا داری اعتیاد به مواد مخدر نداری پس فقط به اندازه نیاز بخور و کاری به خوردن اطرافیانت نداشته باش که هر چیزی در خوردن براشون خلاصه میشه تفریح و شادی و عزاداری و … براشون یعنی خوردن ولی تو اینطور نباش کاری به مواد عدایی نداشته باش،و خوشحالی کن و از همه چیز لدت ببر و کاری به تعریفهای اون از مواد عدایی نداشته باش،و فقط بر نیاز جسمت تمرکز کن بدن تو با تو حرف میزنه و به تو الارم گرسنگی میده هر وقت داد بخور نداد یعنی نیاز نداره و اصافه بر نیاز نخور  فروغ عزیزم .

      اگر فروغ ادعا داری اعتیاد به مواد مخدر نداری در مقابل هر سفره و هر مواد عدایی و  هر موقعیتی  که قرار میگیری فقط  به اندازه نیازن بخور کلی حرف و حدیث برای خوردن نداشته باش که دیگه نیست فقط یه امشب و یا پولش رو دادم و یا چون مقوی و یا اسراف نشه و ….

      و فروغ اگر ادعا داری اعتیاد به مواد مخددر غذایی  نداری به هیچ کس اصرار به خوردن نکن حتی فرزندت و در مقابل اصرار بقیه برای خوردن به راحتی بگو میل ندارم جواب منفی بده و فقط تمرکزت رو بزار بر نیاز بدنت  هر وقت آلارم داد شروع به خوردن کن اون با تو حرف میزنه بدن تو هوشمنده خیلی هوشمنده بهش اعتماد کن عزیزم .

      و من بازم باید بگم اگر چاقم اگر اضافه وزن دارم اگر اضافه وزنم کم یا زیاد هست خودم خودم رو به این روز در اوردم و خودم هم باید درستش کنم و هیچ چیز و هیچ کس من رو وادار به خوردن نمیکنه و غذا به زور وارد دهانم نمیکنه فقط خودم مقصرم  و  این خودم بودم که با دست خودم غذا رو برداشتم و وارد دهانم کردم و اگر دوست دارم متناسب بشم اول باید این مسولیت چاقی  رو برعهده بگیرم و قول بدم طرز نگا هم و برخوردم با مواد غدایی  رو تغییر خواهم داد .

      و اقعا تناسب عجب چیزیه بدن شخص متناسب  پاک هست  خود اون شخص رها و بدون وابستگی  به هیچ مواد غذایی هست و هیچ اعتیادی به مواد غذایی نداره و به درستی به نیاز جسمش پاسخ میده در واقع همینکه تونسته فرد متناسب  مواظب این  امانت الهی باشه اونم به راحتی و بدون زجر و سختی میشه گفت متناسب بودن کار معنوی  و مقدسی هست البته از چندین جهت مقدس هست  و اینم یک جهتش هست .

      قانونهایی که خودم برای خودم میزام :

      روز تعطیل و در کنار خانواده بودن =پرخوری کردن نیست 

      رفتن به فضا سبز و باغ و پارک =پرخوری نیست 

      رفتن به خونه ی مادرم =پرخوری نیست 

      غدای خوشمزه و عالی و  داشتن و پر از خاطره داشتن  =پرخوری نیست 

      چیپس و پفک و کرانچی و .. =پرخوری نیست 

      تولد و مهمانی و سفره ی رنگین داشتن =پرخوری نیست 

      عروسی و شادی =پرخوری نیست 

      رفتن به رستورانی و فست فود ی=پرخوری نیست 

      در هر وعده ی غذایی سیری =پرخوری نیست 

      بیکاری و حوصله سررفتن =پرخوری نیست 

      ناراحت و یا خوشحال بودن =پرخوری نیست 

      چقدر به چاقها برمیخوره اگر  در حالت عادی به ما بگن معتادی به مواد غدایی  و انصافا ناراحت میشیم ولی حالا که درراین مسیرم خوشحالم که میشنوم دوست دارم بیدار بشم و متوجه بشم چه بلایی دارم به سر خودم بمیارم دیگه بسه ندونستن و نااگاهی هر چه خودمون رو چاق کردیم از روی نداستن بسه بزار بدونیم خوشحال میشم از شنیدن این فایلهای این چنینی استاد واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و مطمعنم اگر به کسی که در مسیر نیست این حرفها رو بزنم یا میخنده یا میگه دیونه ای  پس نمیگم ولی ای کاش هر کس نیاز داره خودش هدایت بشه همین چند روز پیش جایی بودم دختر کوچیک اون خانواده که دوسالش هست بسیار ترسی میخورد و پدر اون خانواده هم عاشق ترشی هست و میگه ما خانوادگی خواهر و بردارها  عاشق ترشیجات هستیم و این ارثی تو خون ماهست  و دخترم هم به ارث برده هر چقدر خواستم بگم نه به خدا یاد گرفتنی  و اکتسابی هست و ارثی نیست نتونستم قانعش کنم و میگفت نه بچه ی من از روز اول اینطور بوده در صورتی که  بچه هم  دیده و از والدینش یاد گرفته ترشی بخوره و اگر همین بچه در خانواده ای در ژاپن به فرض به دنیا میومد قطعا یاد میگرفت ماهی پخته و برنج و سوپهای پخته  شده ی اون منطقه و اون کشور رو بخوره پس ارثی نیست اکتسابی ولی نمیشه حرفی بزنی چون در مسیر  شنیدن این اگاهی ها نیستن و قبول نمیکنن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/05/15 16:27
      مدت عضویت: 1045 روز
      امتیاز کاربر: 1886 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,463 کلمه

      به نام خدای یکتا 

      سلام خدمت استاد گرامی و همراهان عزیز 🌹🌹

      دهمین روز کلاسه و من ده قدم به خواسته ام نزدیک تر شدم ،درسته گام های من آهسته است ولی تمام تلاشم در این است که گام هایم محکم و استوار باشد .

      طبق معمول جزوه رو با آرامش و تفکر مطالعه می کنم .

      جزوه با این عنوان شروع میشه 

      چاقی ،اعتیاد آسان  مراقب باشید .

      تعریف اعتیاد : 

      حالتی که در آن شخص به علت روانی دچار ضعف اراده در کنترل اعمال خود می شود .

      فکر می کنم عادت های ما در زندگی یک جور اعتیاد باشه، اگه این درست باشه ما اعتیاد خوب و بد داریم.

      اعتیادی رو که دوست داریم و باهاش مشکل نداریم و اعتیادی رو که یک زمانی دوست داشتیم و الان دیگه دوسش نداریم .

      اعتیاد یعنی :وابستگی به یک چیز خاص یا یک رفتار خاص .

      اعتیاد زمانی رخ میده که شما اگه اون رفتار یا مواد خاص رو به موقع استفاده نکنید و خودتون رو محروم کنید دچار واکنش عصبی و روانی و پرخاشگری می شوید.

      هر وقت اسم اعتیاد میاد همه ی ما در ذهنمون یک معتاد به مواد مخدر رو تجسم می کنیم و این کارش رو به شدت نکوهش  می کنیم .

      اما الان می فهمم که اعتیاد در هر کاری که تو رو مجبور به انجامش کنه نهفته است. 

      پس چاقی و رفتارهای چاق شونده یک نوع اعتیاد است.

      به نظرم همه ی اعتیاد ها از یک لذت شروع میشه ،یک رفتار ی که دفعات اول دوسش داری ولی بعدا، از انجامش ناراحتی و باهاش مشکل داری .

      یک معتاد به مواد مخدر دفعات اول بخاطر لذت از مصرف مواد اونو تجربه می کنه و در ادامه بخاطر لذت بردن و همون حس و لذت ابتدایی اونو هی بارها و بارها تکرار میکنه ،بعد به جایی می رسه که دیگه هیچ لذتی از کارش نمی بره و مصرف مواد براش یک مشکل اساسی میشه .

      درست مثل چاقی ما ،اول از لذت خوردن آغاز میشه و در ادامه این خوردن لذت که نداره هیچ باعث ناراحتی و مشکلات فراوانی میشه .

      یادم میاد از بعضی روزها که یک غذای عالی داشتیم و با کلی خاطره بازی شروع به خوردن کردم، لقمه های اول لذت بخش بودن ولی در ادامه لذتی دیگه نداشتن ولی من بخاطر اینکه اون لذت رو تکرار کنم هی مدام خوردم و خوردم ،افسوس که نه لذت تکرار شد نه حال من عالی.

      توی این جزوه نوشته اعتیاد به مواد غذایی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر است چرا ؟

      1. چون مواد غذایی در دسترس هستند. 
      2. خوردن مواد غذایی ممنوع نیستند .
      3. زشت و قبیح نیست اگه شما زیاد غذا بخوری .

       استاد جزوه رو با دیدگاه دوست عزیزی به پایان می رسانند. 

      جزوه ی امروز برای من بسیار تکان دهنده بود .

      آخه قبل از ورود به سرزمین لاغرها  اون زمانی که دنبال راه حل مشکلم بودم به کمپین چاقی و پرخوری رسیدم جایی که مثل کمپین اعتیاد بود ،کمی درباره اش مطالعه کردم اونا مثل معتادها که باید تعهد می دانند که در برابر مواد مخدر ضعیف و ناتوان هستند باید قبول می کردن که در برابر مواد غذایی ذلیل و ناتوان هستند خیلی ناراحت شدم و بدم اومد اصلا دیگه نخوندم ،نمی تونستم قبول کنم که من در برابر مواد غذایی ناتوان هستم، همیشه می گفتم من می تونم درستش کنم تا اینکه خداروشکر راهش رو پیدا کردم و به این سایت هدایت شدم .

      الان درسته استاد میگن ما هم معتاد به مصرف موادیم ولی اون حس بد بهم دست نمیده چون من میدونم با کمک استاد می تونم برنده ی این بازی باشم. 

      همیشه و همه جا ترک مواد مخدر رو کاری سخت با کلی زجر و به تخت بستن نشون میده تا کسی نره سراغ مواد ،اول که این جزوه رو دیدم اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که پس ما چه کار سختی در پیش داریم چون موادغذایی همه جا در دسترس هست ولی کسی که می خواد مواد رو ترک کنه حداقل می تونه به جاهایی که مواد هست رفت و آمد نداشته باشم ،اما الان می د ونید به چه باوری رسیدم اینکه ای بابا پس ترک مواد هم کار آسونیه ،کافیه اونا هم فرمول های ذهنشون رو تغییر بدن مثل ما ،اگه با به تخت بستن و سختی بوده برای این بوده که می خواستن جسم رو تغییر بدن ولی توی ذهنشون هنوز فرمول های اشتباه هست که دوباره به مواد برمی گردن الان حالم خیلی خوب ،اول جزوه کمی دچار ترس و دلهره شدم ولی خداروشکر آگاهی زود برام اتفاق افتاد .

      جلسه ی دهم هم بدون استاد و با فایل صوتی ایشون برگزار میشه .

      بازهم سکوت زیبای کلاس با کلی فکر جدید بعد از خوندن جزوه فرا میرسه. 

      استاد میگن :همیشه دوست دارن دوباره تناسب اندام و لاغری برای ما بگن نه از چاقی اما متاسفانه راه رسیدن به لاغری از چاقی و باورهای اشتباهش می گذره .

      راه رسیدن به تناسب اندام اینه که چاقی رو و راهی رو که اونو وارد جسممون کردیم باید بشناسیم .

      باید راههای چاق شدن رو بلد بشیم تا دوباره اشتباهی به اون راه‌ها قدم نذاریم. 

      خیلی این حرف استاد رو دوست داشتم کاش میشد همیشه فقط از تناسب گفت و بس .

      استاد صحبت اصلی رو شروع می کنند .

      قانون .

      این کلمه رو همه ی ما به خوبی می شناسیم .

      قانون در تمام جوامع بشری وجود داره از قوانین بزرگ جهانی تا قوانین کشورهای مختلف و همینطور کوچک تر و کوچک تر تا به خانه کوچک ما می رسد که اونم قوانینی برای خودش داره .

      قوانین برای این وضع میشن که آدم ها با هم به تعامل برسن و بتونند در کنار هم به خوبی و بدون صدمه زدن به یکدیگر زندگی کنند .

      قوانین دو دسته هستند :

      1. قوانین منع کننده .
      2. قوانین هدایت کننده .

      قوانین هدایت کننده :

      قوانینی هستند که مشخص می کنند هر کاری به چه صورتی انجام بشه مثل صادرات و واردات 

      قوانین منع کننده :

      قوانینی که حد و مرزهایی را مشخص می کنند که مانع انحراف افراد بشه مثل قاچاق کالا .

      بحث کلاس ما درباره ی قوانین منع کننده است .

      کشورهای مختلف جهان برای خود قوانین منع کننده ای دارن که بعضی از اونا مشترک است مثل قوانین حمل و قاچاق مواد مخدر .

      اما بعضی از کارها با وجود اینکه خطر آفرین هستند اما هیچ قانونی براشون وضع نشده مثل مصرف سیگار .

      نکته ی مهم اینکه چه کسی میزان خطرناک بودن کاری یا رفتاری رو تعیین می کنه ؟

      آیا اگه در جامعه قانون منع مصرف سیگار نباشه ما باید سیگاری بشیم ،یا اگه مواد مخدر مثل شیشه آزاد بود ما باید مصرف می کردیم .

      آیا انسان ها نباید به فکر خود و سلامتی‌شان باشن؟

      این موضوع رو ربط بدیم به چاقی خودمون .

      چرا در جوامع امروزی چاقی فراگیر شده ؟

      چون منعی برای مصرف مواد وجود نداره 

      چون مواد غذایی همه جا در دسترس است 

      باید بدونیم که چاقی یک نوع اعتیاد به مواد غذایی است .

      اعتیادی که به راحتی گریبان خیلی از آدم ها رو می گیره 

      حتی فکرش رو هم نمی کنید که چه جوری و به چه سرعتی داره انسان های بی شماری رو درگیر خودش می کنه 

      از راه های آسان مثل :

      1. تبلیغات مواد غذایی 
      2. تشویق والدین 
      3. تعارفات دوستانه 
      4. احترام گذاشتن به همدیگه .

      حالا که جامعه قانونی برای منع مصرف مواد غذایی نداره لازمه ما خودمون برای این موضوع بسیار مهم قوانینی رو وضع کنیم و بخاطر خودمون و خانواده خودمون و دوستانمون اون قوانین رو اجرا کنیم و بهش پایبند بمونیم .

      اولین کاری که برای وضع قانون باید بکنیم اینه که رفتار های اشتباهمون رو شناسایی کنیم، رفتارهایی که باعث اعتیاد ما شده است .

      مثلا :

      1. اصرار بی مورد برای خوردن دیگران نداشته باشید .
      2. برای سر گرمی بچه ها بهشون خوراکی ندیم .
      3. سرو صدای بچه ها رو با خوراکی ساکت نکنیم .
      4. برای لذت از خوردن ،زیاده روی نکنیم .
      5. لازم نیست همه ی مواد خوراکی که داریم تست کنیم.
      6. برای احترام به دیگران غذا نخوریم .
      7. برای تمام کردن غذای اضافی  غذا نخوریم .
      8. برای جلوگیری از خستگی غذا نخوریم .
      9. از بیکاری غذا نخوریم .
      10. موقع ناراحتی و استرس غذا نخوریم .
      11. برای لذت بردن در جمع دوستان نخوریم .
      12. برای تماشای تلویزیون نخوریم .
      13. …..

      الان یاد گرفتیم برای اینکه از چنگال اعتیاد به مواد غذایی رهایی پیدا کنیم باید چه کارهایی انجام بدیم 

      باید قوانینی برای خودمون بنویسیم که مخالف با رفتارهایی باشه که ما اونا رو دلیل چاقی خودمون می دونیم .مثل ،مثال هایی که در بالا زده شد .

      باید دیدگاه خودمون رو به چاقی تغییر بدیم باید بدونیم که فقط و فقط من مقصر چاقی خودم هستم نه ژنتیک ،نه هورمون ،نه ….،فقط منم که مقصرم پس برای رهایی از این اعتیاد با تمام وجودم تلاش می کنم .

      این رهایی با آموزش های ذهن، نه با فشار به جسم ممکن است .

      تصمیم بگیر شرایط زندگی خودتو تغییر بدی و از این اعتیاد رهایی پیدا کنی .

      فایل صوتی تمام می شود و مثل هر گام که برداشتم کلی مطلب جدید یاد گرفتم .

      راهمون طولانی و پر فراز نشیب است .

      هر کلاس کلی مطلب داره که باید یاد بگیریم و بهش عمل کنیم. 

      با آرزوی موفقیت برای تک تک دوستان عزیزم ❤❤

      با تشکر ویژه از استاد گرامیم برای آموزش این فایل زیبا 

      سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹

      در پناه حق باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/05/02 15:38
      مدت عضویت: 1129 روز
      امتیاز کاربر: 6100 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 926 کلمه

      بنام خداوند مهربان وبخشنده 

      سلام استادگرامی وهمراهان سایت تناسب فکری

      گام دهم 

      چاقی اعتیادآسان است مراقب باشید

      امروز می‌خواهم درمورداعتیادبنویسم

      یاهمون خوگری حالتی است که شخص بخاطر مصرف موادی که طبیعی ویاشیمیای هستندمصرف میکنندوهیچ کنترل واراده درخود وکنترل دراعمالشان ندارند

      اعتیاد چیست؟؟؟

      اعتیادیک بیماری کشنده وبی ارادگی فردمیباشد

      این بیماری مانندیک ماده روان گردان است که بر ذهن ویارفتارفرد برای اینکه تسکین درد باشدبیش ازحد استفاده میکندودربرابرش ناتوان وعاجزاست

      اعتیادمانندحالتی است که بدن ما بخاطر انجام بعضی اازکارهای عادی به ماده ای خاص یارفتارخاص وابسته میشود .گفته میشه

      وقتی که اون ماده خاص دراختیاربدن قرارنگرفته باشه امکان رفتاری که معتادباید انجام بده نتونه وبه اون وابسته باشه نتیجه این علائم خماری خواهدبود

      وحالا به گفته های استادمیفهمم که من هم مانندیک معتادبودم

      یک معتاد.به مواد مخدر معتاداست.

      ومن هم به موادغذایی معتادهستم

      وشباهت رفتاری من بایک معتادهیچ فرقی ندارد

      من خیلی از معتادین بدم میاد وقتی می‌بینم حالم بد میشه. منبرای خود فرد ناراحت میشم که جوانی وزندگی خودش را تباه کرده است 

      اماحالابه این رسیدم که من هم یک معتادبودم اون هم به موادغذایی 

      وحالا میفهمم که اعتمادبه هرصورت که باشه مضروخطرناک است درهرمورد.

      همه مافکر میکردیم که فقط موادمخدراعتیاداست

      اماحالافهمیدیم که درهرکاری شخص بیش از اندازه به اون کار توجه کنه واراده ازخودش نتونه نشون بده به اون کار معتاد میشه واعتیادپیدامیکنه 

      وحالامیخواهیم ببینیم چگونه می‌توانیم با عوامل چاقی خودمان برخورد کنیم 

      وحالامیپردازیم به قوانین وقانون گذاری

      یکی ازکارهای دولتمندان قانون گذاری است

      قانون مشخص میکنه چه محدودیتهای درکارهای خودمان داشته باشیم

      هرکشور براساس قوانین است که توسط رهبرو سیاستمندان آن کشورتنظیم میشه

      قوانین خیلی کسترده هستندودرهرموضوعی قانون و قوانینی داریم برای ادارات .اقتصاد.راهنمائی و رانندگی. دانشگاه مدارس قوانین کیفری وحقوقی و…….

      وتمام کشورهاتابع قانون وقوانینی میباشندهرگشوری درهرموضوعی قانون مشخصی دارد

      قوانین دودسته هستند

      قوانین هدایت کننده وقوانین منع کننده

      هدایت کننده ها قوانینی هستندکه مشخص میکنندکه بایدکارها به چه صورتی انجام بشوندمانندصادرات وواردات که مشخص کننده این است که مابایدبه چه صورت کالای را واردیا

      صادرکنیم

      قانون وقوانین منع کننده حدومرزهای هستندکه مشخص می‌کنندکه جلوگیری از انحراف شدن افرادمیشودیه جورای میشه گفت که افرادراازکاری باز میداره 

      مثل قانونهای قاچاق کالاوموادمخدر

      امروزمیخواهیم درباره منع کننده هابنویسیم

      دولتهاباتشکیل قوانین سعی میکنندمانع از انحراف فردیاافرادبشن 

      برای اینکه موادمخدر حمل نکنندبرایشان مجازات سختی را معین میکنندبرای دزدی کردن ویاهرچیزی که موجب بشه برای فردی آسیب برسه.

      دولتهابرای بعضی چیزهاخط قرمز دارندواون کاربرای خیلی ها خطرناک بوده مثل حمل موادمخدر.قاجاق کالا ویا اسلحه.

      امایه موضوعاتی  هستش که خیلی خطرناک بوده و خطرآفرین هستش

      اما هیچکس برای اون قانونی وضع نکرده ومنعش نکردن مثل فروش دخانیات چون فکرمکنند . ضررزیادی ندارد

      برای فروش واستفاده ازاون قوانین رو وضع نکردن

      اماچند سالی میشه که استفاده سیگار

      دربعضی جاهامانند اماکن عمومی وجاهای سربسته ممنوع شده وهمه به این قانون احترام گذاشتن وانجام نمیدهند

      امابااین وجود مصرف سیگاربیشترازمصرف دیگرموادمخدرمانندشیشه. تریاک.هروئین و……است

      دلیلش هم این است که قوانینی برای موادمخدر وضع شده چون خطرآفرین هستش واین قانون موجب شده که درهیچیک ازفروشگاههاوسوپرهااین موادبه فروش برسه

      وچون مردم می‌بینند که به راحتی نمیتوانندبدست بیارندبه همین خاطر زیاد گسترش هم پیدانمکند 

      اماهمین سیگارچون راحت بدست میآید وهمیشه دردسترس است ودرهمه جا وبا قیمتهای متفاوت بدست میاورند واستفاده می‌کنند 

      این خطرناک بودن را چه کسانی تعیین میکنند

      دولتها تعیین مکنند یا سیاستمداران واقعاچه کسی تعیین میکنه چه چیزی وچه موضوعی میتونه اینقدرخطرناک وخطرافرین باشه که در جامعه ممنوعیت برایش باشه.

      حالااگه دولت برای کشیدن سیگاراینطورسفت ومحکم قانون تعیین نکرده باید این همه سیگاری درجامعه باشه.

      اگردولت نخواهدافرادراازموادمخدرمنع کندافراد نباید سلامت خودشان باشند

      اگه هرچیزی آزاد باشه وبه وفوروراحت بدست بیایدومنع نباشه

      باید این همه افرادبه اون مبتلا باشند وفردنبایدبه فکر سلامتی خودش باشه

      وسلامتی روبخطربیندازد 

      وباتمام این موضوعات میرسیم به موضوع چاقی که اینقدرافرادچاق درجامعه وجوددارد

      اگه برای چاق شدن قانون منع نداشته باشیم این همه افراد با اضافه وزن مختلف بایددرجامعه داشته باشیم.

      باوجودبه فروش رفتن راحت سیگارافرادزیادسیگاری بیشترازدیگرموادمخدراست

      وبه خاطر همین چون موادغذایی زیاد فراوان وجوددارد

      تعداد چاق بیشترازتعدادمتناسب وجوددارد

      چرا مابایدفکرکنیم که قانونی باشه تامارا منع کنندویاکنترل کنندومابتونیم درست رفتارکنیم

      چاقی خودش اعتیاد به مصرف موادغذایی زیادوفراوان است

      این اعتیاد هیچ خط قرمزی نداردحتی مجازاتی هم نداردوهرکس هرچه دلش بخواهد متونه مصرف کنه

      من خودم موقعی که چاق بودم اعتیاد به موادغذایی زیادوفراوان وخواب داشتم اون موقع که باکسی حرفم میشد بخصوص‌ باهمسرم بدون اینکه متوجه باشم سفره نان رومیانداختم و ظرف نان رو کنارم می‌گذاشتم هم میخوردم وهم اون شخص روجلوم می‌دیدم وهی میگفتم وجالبش این است که جواب هم می‌شنیدم وو قتی به خودم می اومدم که می‌دیدم نان تمام شده ومن سیرنشدم که هیچ عصبانیتم هم فروگش نمیکرد 

      واگه چیزی گیرم نمیامد میخوابیدم

      ولی درهرصورت وزنم هرروزبالاترمیرفت 

      وامروزمیبینم که من چه اعتیادی داشتم درحالی که ازمعتادی بدم میآمد اماازحال وروزخودم خبرنداشتن وجه برسر خودم آورده بودم

      وهربارمیخواستم ازش رها بشم امادوباره چندین مرتبه مبتلاشده بودم 

      چون اعتیادداشتن آسان هستش ولی رهاشدن خیلی سخت ودشواراست

      چاقی هیچ خط قرمزی نداردوهیچ مجازاتی برایش تعیین نشده وخیلی ارزان بدست میآید 

      حالااگه توهیچ کشوری قانونی برای چاقی نیست نباید ماخودمان مواضب سلامتی خودمان باشیم ماهمه خودمان باعث این اعتیاد شودیم ودیگران راهم تشویق به این اعتیادچاقی کردیم

      اما من چون خودم چاق بودم وخیلی زجرکشیدم وهیچ کنترلی روی خودم نداشتم اما هیچوقت سعی نکردم بچه هایم روتشویق بخوردن کنم وهردوخیلی اندام زیباومتناسبی داشتن وموقع شام ونهارکه میشداگه میگفتن گرسنه نیستم ونمیخورم اصلااسرارنمیکردم 

      ومن ازوقتی دراین سایت هستم واقعاخودم راازهرموادچاق کننده ای منع کردم وخیلی هم دراین موردموفق بودم وخیلی خوشحالم

      کارخطرناک من موقع چاقی این بودکه وقتی استرس داشتم یا عصبانی میشدم باخوردن خودم وآرام میکردم

      درصورتی که اگه خوشحال بودم هیچ غذایی استفاده نمیکردم

      ومن با این سایت جلو میرم چون برام خوشحالی میاره ومن تونستم به راحتی این اعتیادمرگ بارروکناربگذارم وخودم رو ازش رهاکنم

      وحالافکرمیکنم که چه اشتباه میکردم وفکرمیکردم که چاقی من ژنتیکی وارثی هستش ویا…….

      اماامروزبااگاهی کامل میگم که فقط مقصر اصلی خودم بودم ومافقط باپرگاری دهانمان است که چاقی شدیم

      پس باید این پرکاری دهانمان رابه کم کاری تبدیل کنیم همین.

      فقط تنها راه خلاص شدن ازچاقی لاغری باذهن است

      چون هیچ راهی برای لاغرشدن نیست و نمیتوانیم بافشارآوردن به جسممان لاغربشیم

      وبادادن فرمولهای صحیح لاغری به ذهن امکان پذیر است ونتیچه عالی خواهیم گرفت ان شاء الله

      اول به کمک خداوند متعال ودوم به کمک استاد عزیزمان خداقوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/04/02 03:40
      مدت عضویت: 1056 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,910 کلمه

      سلام ب همه ی دوستان همسیرم🙂 

      موضوع اول :چاقی و راههای نفوذ ب چاقی ؟! من و همه ی دوستانی ک بعلت چاق شدن ،گاهی هم کمی چاق شدن و مواجهه با سیل عظیمی از چاقترشدن وارد این مسیر شدیم ، در گام وفایلهای قبل ب وفور راجبه چاق و چاقتر شدن گفتیم و باز خواهیم گفت ،امااز ی جایی ب بعد باید برای ادامه دادن، راههای نفوذ رو هم آموزش ببینیم و یادبگیریم و فکر کنیم ک کجاهای زندگیهامون ما باهاش مواجهه بودیم  

      ما درراه و روش های غلط و اشتباه قبلیمون راهای زیادی داشتیم برای چاق شدنمون والان باید نسبت ب چاقیمون آگاهی کاملی داشته باشیم ….تا حداقل برای اینک اگه فعلا شرایط مالی خوبی نداریم، یا شک و شبهه ی هست و این دست و تون دست میکنیم برای خرید می‌کنم , تا رسیدن ب اون اعتماد و اطمینان قلبی و اون مبلغ حداقل جلوی چاقتر شدن خودمون رو بگیریم .😑😑  

      امروز میخایم راجبه ی سری از قانونهای مهم صحبت کنیم قانون ک اسمش روشه، اما ما میخایم راجبه ی سری از قانونهای مهم دیگ صحبتی کنیم ک راجبه خودمونه،، درادامه لطفاً همراه من باشید 🤗🤗

      قانون مشخص کننده ی محدوده ی هر موضوعیه و خیلی گسترده است مثال :قانون اقتصاد-ادارات-دانشگاه-مدرسه -راهنمایی و رانندگی -حقوقی-کیفری. املاک وووو 

      قوانین مثل خطوط راهن هستند ک نمیراره قطار از ریل خارج بشه ک اگر خارج بشه دچار صدمات جانی ومالی بسیاری میشن ،،

      قوانین ب دو دسته تقسیم میشن :«هدایت کننده 👈دستورالعملها هستند ک مشخص میکنن ک فعالیتها باید ب چ صورت باشه مثل قوانین واردات و صادرات ک مشخص میکنه👈ما ب چ شکلی ی جنسی رو وارد و ب چ شکلی صادر کنیم.» 

      قوانین منع کننده👈حدو مرزهایی رو مشخص میکنن ک مانع انحراف افراد میشه ک یجورایی بازدارنده اند،مثل قاچاق کالا 

       استاد جان چون دوستان عزیزو همسیرم توضیحات کامل و جامعی رو شرح دادن توی دیدگاههای عالیشون من موشکافانه تحلیل نمیکنم حتی ممکنه فاقد گرفتن مدال از شما استاد عزیزم بشم ولی ب خلاصه کردنش اکتفا میکنم درحالیک کاملا درک کردم موضوع بحث امروزمون رو 🙂 

      قوانین منع کننده ،قوانینی هستند ک از طرف دولت مردان وضع میشه برای جلوگیری از فساد و آسیب و صدمات فردی و اجتماعی و از نظر همه خطر آفرینن مثل حمل و فروش مواد مخدر یا قاچاق اسحله و گاهی قاچاق انسانها ..اما از طرفی دیگ قانونی ب سفت و سختی این قانون نیست و تقریبا رها شده است مثل خرید و فروش دخانیات ک ن قانونی داره ، ن مجازاتی داره و ن هیچ بازه ی محدود و محرومی ..در حالی ک فردبااستفاده از دخانیات خیلی خیلی راحت میتونه اول ب خودش بعد ب خانواده و اطرافیانش آسیب برسونه وسلامتیشون رو بخطر بندازه..😞 ک یکی دیگ از مقولهای بسیار بسیار مهم روش لاغری با قدرت ذهن :بدست اوردن سلامتیه 🤗😑 

      و چون قانونی برای استفاده از مصرف دخانیات نیست بجز احترام ب حقوق شهروندی ک اگر اعمال نشه مثلا اگر که  طرف تو مکان عمومی سیگار کشید این دیگران میتونن اعتراض کنن ولی بعلت نداشتن قانون، مصرف استفاده کردن از سیگار و تنباکو خیلی بیشتراز مواد مخدر مثل شیشه و تریاک هست ..و همیشه و در همه جا حتی در دَکههای بغل خیابانها سوپرمارکت‌ها ب وفور یافت میشه و راجبه ش تبلیغ هم میشه☹️ (.متاسفانه برای خانوادهای ک طفل معصوم ۵.۶ ساله ی خودشون رو میفرستن برای خرید ازاین نوع مواد وگاهی هم اسباب دم دستی کودکان ۵.۶ ماهشان هست)« دیدم ک میگم 😤😞☹️» 

      ووجود همیشه در دسترس بودن سیگار و تنباکو بخاطر قانونهای بازدارنه هست که فقط وضع شده برای کالاهای ک فقط خطر آفرینن😏 

      حالا چون قانونی وضع نشده برای جلوگیری از مصرف بی رویه سیگار و تنباکو چرا انسانها بفکر خودشون نباید باشن ، چرا چون قانون و مقرراتی نیست ب خودشون اهمیت نمیدن ،اگ خودشون ب داد خودشون نرسن پس کی قراره برسه ، کی بجز خودشون میتونه نجاتشون بده🤔🤔 نباید نگران سلامتیت خودشون و خانواده و اطرافیان شون  باشن ،

      واگر ک مواد مخدره دیگری  بجز سیگار که به وفور در همه جای دنیا هست یافت میشد الان همه باید حتماازش استفاده میکردن 😐😥 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      همه ی شرح این دیدگاه مقدمه ای بود برای رسیدن ب اصله اصل مطلب 😑🤗

      ک چرا این همه افراد چاق در جامعه داریم ؟!

      چرا چون قانونی منعی کننده‌ای وجودنداره این همه افراددارای اضافه وزنن ؟! 

      چاقی هم یک نوع اعتیاده 😓😥 

      اعتیاد ب مصرف مواد خوراکی ،

      اعتیادی ک هیچ قانون منع کننده و خط قرمزی نداره 

      اعتیادی ک مواد مصرفی اون در همه جای دنیا ب وفور یافت میشه.

      اعتیادی ک باانواع تبلیغ های رسانه ای مارو بیشتر ترقیب میکنن ب خوردن وخریدنش میکنن 

      اعتیادی ک خیلی سریع تراز هر اعتیاد دیگه ای داره گسترش پیدا میکنه 

      اعتیادی ک خیلی راحت در سنین پایین ۴-,۵سالگی  کودکانمان ب اونها مبتلا میشن 

      اعتیادی ک خیلی از والدین مشتاقانه فرزندان خودمون رو ب اعتیاد ب مواد خوراکی (غذایی)تشویق میکنن از جمله خودم🙋🤦😭

      اعتیادی ک خیلی آسون میشه بهش مبتلا شد 

      و مثل هر اعتیاددیگ ای رهایی ازش خیلی سخت و طاقت فرساس 

      اعتیادی ک هربار ترکش کردیم براحتی آب خوردن بهش مبتلا شدیم دوباره

      اعتیادی ک دوستانه و دراوج صمیمیت بهم تعارفش کردیم 

      اعتیادی ک مبتلاشدن بهش نشانه ی احترامه 😤☹️ 

      اعتیادی ک بدون سرو صدا ، و آروم و آسون ، ودر اوج لذت وارد بدن ما میشه و هروززندگی رو برای ما یخترو سختر میکنه 

      چاقی اعتیادیه ک هیچ قانون و هیچ خط قرمزی نداره 

      چاقی ارزانترین نوع اعتیاده 😓 

      با دونستن این حرفها و آگاهی ها دیگ وقتش نشده من 🙋 ما 🙋🙋 بخودمون بیاییم و کاری انجام بدیم برای سلامتی خودوفرزندانمون 🤔🤔

      دستم گرمتر شده برای نوشتن و ذهنم جاری تر 😑😊 ی کم بیشتر راجبش بگیم تاالان ک از حرفهای ناب استاد عزیزم قرض کردم و نوشتم چون بینظیر بودن و هیچ کجا بهتر وبینظیرتر پیدا نمیشد نظیر حرفهای فایل های همیشگیشون مخصوصا امروز و هروز اصلا کلماتم قاصره از جدا کردن  عالی وناب بودن فایل ها و تو جمله نمیگُنجن واقعا (,دست مریزاد استاد عزیزم)🌹🌹

      اعتیادب غذا نوعی غذا خوردن غیر قابل کنترل و افراطی است ک:معمولا در وآکنش ب هیجانات منفی ومثبت شادی نذیر غم و غصه ..دلتنگی‌‌..قبولی یا رَدشدن ازمتحانات مدرسه ای یا کنکور ،مراسمات جشن و  عروسی ایجاد میشود..این نوع اعتیاد درواقع ،رفتاری وسواسی است ک درآن فرد برای غذا خوردن احساس (اجبار)میکند…دقت کنید اجبآآآآآر😤😔و ب برخی از انواع مواد غذایی ک معمولا ناسالم هستند وابسته میشوند،،،مثل؛چیپسسیب زمینی سرخ شده آبنبات ،شکلات، بیسکویت هاو کیک ها نان سفید،ماکارونی ،وانواع بستنی 

       علائمی ک در من بود مواردی ک باعث میشن من معتاد بودنمرو بپذیرم  👇👇۱-باوجود احساس سیری(اون حالت خفگی.حالت تهوع)بازم هوس غذاهای خاص میکردم مثل خوراکی‌های شیرین با چای یاخودِ ، چآی

      ۲-موقع غذا خوردن وقتیکه دیگ بشقابم نصف بیشترش رو خورده بودم بازم ضعف بودم 

      ۳-وقتایی ک ظرف غذام لبریز بود یعنی اگ ی کوچولو تکونش میدادی میریخت اطراف ظرف انتظارم بیشترازون بود .۴-و همیشه بعداز خوردن تازه احساس گناه میکردم☹️☹️۵-ی وقتایی هم هنوز غذام تموم نشده چشم دنبال دسر و بقیه خوراکی های تو سفره بود😐😐وشروع میکردم ب خوردن بقیه موادغذایی…۶-یا ی موقع هایی ک سیرو پر بودم بازم ب غذا فکر میکردم ک گشنم شد فلان غذا رو هوس کردم اون و بخورم…و بارها و بارهاااگفتم دیگه این دفعه آخرشه‌‌دیگ از شنبه.‌این تموم بشه..اخرین عروسی.آخرین جشن.آخرین مهمونی.آخرین دورهمی.و وووووووخیلی از این آخرین ها ک هیچوقت محقق نشد ک نشد..و باین افکار و باور ک از فردا .پس فردا و اخر هفته و وسط هفته..و شنبه هایی ک برای من  هیچوقت نیومدروزهااا.هفته هااا و ماه هااا و سال هااا گذشت و گذشت و من همونیم ک بودم ن…..بدترازاونیم ک بودم 😞😑و همیشه مواد غذایی ک خودم دوسش داشتم از بقیه قائم میکردم و ب کسی نشون نمیدادم تا خودم یواشکی بخورمشون،☺️ 

      اره من یک معتادم🙋ک در مسیر پاکی هستم..شاید اولش برام سخت بود ب خودم بگم معتاد..تحمل(چاقالو.تپلی..شکمو..و….)خیلی آسونتراز اینه ک یکی بهت بگه معتاد…مثلا تو جوابش میخام بگم خودتی معتاد…بعدش فکر کنم ک متعاد ب چی هست ب پرخوری..ب بی تحرکی .اون ی متناسبه..ک خبر از چیزهایی ک ب من گذشته رو نداره….مثل منی ک خبراز سختی و رنجهای ی فرد معتاد نداشتم..همیشه از بوی سیگار یا تریاک ی فرد معتاد بدم میومد حالت تهوع و خفگی واقعا بهم دست✋میداد.نفسم بالا نمیومد…بهشون میگفتم نکش ..چرا میکشی..چرا پول ت رو هدر میدی..حیف زیبایی ت نیست..حیف بدنت نیست..حیف خانواده ات نیست..حیف شخص خودت نیست..و در جواب میگفتن میخام ترک کنم ولی نمیتونم که نکشم بهم میریزم..بهشون میگفتم ۱ماه سختی بکش ی عمر آسوده باشه..واونا بهم میخندیدن ک تو چ میفهمی اعتیاد چیه🤔🤔 اونموقع منظورشون رو متوجه نمیشدمولی الان ک دارم فکر میکنم و یاد حرفشون میفتم الان ک خودم معتادم  ب مواد غذایب (انواع خوراکیها ) دارم کمکم متوجه میشم ک چی میگفتن..معتادی من بو نداره ک بقیه رو آزار بده ..باعث خفگی و حالت تهوع شون بشه..باعث بشه نتونن نفس بکشن.ولیییی باعث ناراحتی خانواده و اطرافیانم میشه چرا ک دوست ندارن بر اثر چاقی مریض بشم..دیابت بگیرم..فشار خون بگیرم…براثر چاقی بهم ترحم کننن..مسخره ام نکنن..تو مراسمات نقل دهنشون نباشم..الان میفهمم ک معتادی من اعتیاد من ب چاقی و مواد غذایی فقط باعث تخریب خودم نمیشده و بادش اطرافیانمو هم میگیره 😞 الان بهتر میفهمم حرفای یک معتاد رو..چون خودم معتادم..الان میفهمم ک وقتی میگفتن میخاییم ولی نمیشه یعنی چی 😞 ..مثل من بودن ک هزاران بار رژیم گرفتم و نشد..الان بیشتر ب حرفای استادم باورم قوی تر میشه ک فرمول های ذهنی چقدر قدرتمند و نمیشه باهاشون مقابله کرد..من سمیرا یک معتادم چون رفتارام همش رفتاره یک فرده معتادهمیپرسید چرا؟؟؟؟🤔🤔چون :من همیشه اگ برام مهمونی میومد(متناسب)غذاها و دسر هایی وک خودم دوست داشتم تهیه و درست میکردم ووقتی میچیدم، ولی مهمان من خیلی کمترازون چیزی ک من تدارک میدیدم میخوردو از من هی اصرار..ازون بنده خدا هی انکار..ک من ب خودم شک میکردم ک شاید بد درست کردم و خوشش نیومده و من خودمو سرزنش میکردم😶😬یاپسرم ک خیلی کم غذا هست وقتی میل ب غذا خوردن نداره اون موقع چ ناهار باشه،، چ شام یا صبحانه .هی با اصرار من و باباش با گریه غذاشو میخوره…هیییییی  برای اینک مهمونی میریم شلوغ نکنه و باادب باشه وعده ی خوراکی بهش میدیم..یااگ اسباب بازی میخاد بجای اون اسباب بازی وعده ی خوراکی میدیم بهش ک اونو نخر این خوراکی بخروخیلی دیگ ازین رفتارهای واقعا تاثیر گذار بد و زشتو الان واقعا واقعا متاسفم برای این افکارو رفتارو باورهای اشتباهم ..ک ب زور ب مردم و خانواده خودم تحمیل میکردم ب پرخوری….و یکی دیگ از رفتار های اشتباه کنار رفتارهای اشتباه دیگ ک ب خوردن همه چیز و ربط دادیم اینه ک حتی این خوردن هاا روی سوغاتی شهر ها هم تاثیر گذاشته ..وفقط سوغات رو توی خوردن میدونیم و میخریم ومیبریم..و میتونیم اینو جا بندازم ک بجای ««گز اصفهان،قطاب یزد،شیره انگور ملایر،انار ساوه»»از صنایع دستی و گلیم ها و تابلو های ومیناکاری ها استفادع کنیم برای تعارف بردن برا کسی یا هدیه…😍💝من معتاد چند روز هست ک تو مسیر پاکی از افکار ورفتارهای عجیب و غریبی هستم ک قبل از مسیر لاغری من هیچ سناخت و آگاهی ازشون نداشتم  و در حال ترک عادت های اشتباه و غلط هستم 🤗.و فرق من معتاد ب مواد غذایی با فردی ک معتاد ب مواد مخدرهست اینه ک راه من بدون سختی و درد هست و در اوج لذت و آرامش ب این پاکی دلچسب میرسم.. انشاءالله 😑☺️  

      من دیگه میخوام ترک کنم این رفتارهای غلط و اشتباه ومنع کننده رو و وضع کنم برای خودم یک سری قوانین رو🤗

      تا گرسنه نشم لب به غذا نمیزنم و علائم گرسنگی سرصدای شکمه پس وقتی واقعا گرسنه شدم میخورم و با رفع  علائم گرسنگیم و احساس سیری دست از خوردن بر میدارم  

      دیگه به دیگران اصرار نمیکنم به خوردن و اگه گفتن میل ندارم دیگه هیچ اصراری نمیکنم (والا)🤣

      به ذهنم یاد میدم که مواد غذایی فقط برای رفع گرسنگی است نه برای سایر کارها و احساس لذت تفریح 🤗😉

      ووووووووووووووو 

      تعهد میدهم این قوانین رعایت کنم و ادامه بدم مسیر لاغری باقدرت ذهن انشالله  

      ب امید موفقیت همه ی دوستان همسیرم 🙏🌹 

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/04/01 19:43
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,242 کلمه

      گام دهم در مسیر لاغری من 

      در هر کشوری یکسری قوانین ثبت شده است برای رعایت عدالت و جلوگیری ازفساد و حفظ حق هر فرد حقیقی و حقوقی برای برقرار کردن نظم عدالت اسایش و رفاه هر فرد که به اسم قانون توسط سران مملکت و رهبر هر کشوری ثبت شده است و مردم موظف هستند به رعایت قوانین و سرپیچی از قوانین مساوی است با مجازاتی که توسط قانون تعیین شده است به همین دلیل افراد جامعه موظف هستند به رعایت قوانین و با وضع قوانین مجازات و باز دارنده افراد متعهد میشوند به رعایت کردن قوانین 

       ما اینجا در مورد قانون بازدارنده میخواهیم بحث کنیم 

      هر چیزی که اسیب ها فردی اجتماعی در پی داشته باشه جرم محسوب میشه و یکسری قوانین بازدارند که همان مجازات فرد است 

      مصرف مواد مخدر یک اسیب فردی و اجتماعی است که حمل نقل فروش ان  جرم محسوب میشه و یک کار زشت است در جامعه و خیلی خطرناک است که به مصرف کننده مواد مخدر یک معتاد میگن که کنترلی بر رفتار خودش نداره و باید مصرف کنه در صورتی که میدونه به ضررش است ولی مصرف میکنه و در جامعه منع شده و یک کار زشت ناپسند وهمراه هزار نوع خطر تعریف شده و مجازاتی به همراه خودش داره که قانون تعینش میکنه درجامعه این امر طبیعی نشده و جرم محسوب میشه به همین دلیل راحت به اسانی پیدا نمیشه و مصرف کنندش کمتر است به دلیل قانون هایی که برای مصرف فروش مواد مخدر یا هر نوع مواد دیگه مث شیشه هورئین ثبت شده و همراه مجازات است به همین دلیل مصرف کنندش کمتر است 

      کشیدن سیکار هم یک نوع اعتیاد است ولی قانونی برای مصرفش و خرید فروشش ثبت نشده و یک کار عادی در جامعه مصوب میشه و از دیدمردم یک کار طبیعی است پذیرفته شده است با اینکه خیلی خطر به همراه خودش داره ولی هیچ قانون بازدارند برای سیگار مصرف و فروشش ثبت نشده مردم ازادنه و اسان راحت تهیه میکنن میفروشن مصرف میکنن یک امر طبیعی است و به همین دلیلم مصرف کننده این نوع اعتیاد و مصرف سیگار زیاد است و افراد زیادی به دام اعتیاد میندازه 

      حالا میخواهیم در مورد یک اعتیاد اسان شیرین و راحت و یک امر طبیعی حرف بزنیم اعتیادی که خیلی بیشتر از نوع مواد مخدر تاثیر منفی میذاره ضربه روحی جسمی و اجتماعی میزنه و خیلی راحتم یافت میشه و نیمی از جامعه کشور غرق این نوع اعتیاد شیرین هستند و این اعتیاد چیزی نیست جزءاعتیاد به مصرف مواد غذایی 

      من یک معتاد هستم به مصرف مواد غذایی اعتیاد به چاقی 

      در جامعه نیمی از مردم گرفتار چاقی هستند و خیلی راحت گرفتار چاقی میشوند چون چاقی که یک اعتیاد محسوب میشه ولی در جامعه دید مردم یک امر طبیعی است واسه همین بیشتر مردم چاق هستند و هیچ نوع قانون منع کننده ای و مجازاتی در مورد این اعتیاد اسان ثبت نشده است واسه همین بیشتر مردم دچار اعتیاد چاقی میشوند 

      ما عادت کردیم که قانون بهم دستور بده موظفمون کنه به انجام دادن کاری و منع کردن کاری هر فعالیتی که مجازاتی همراه داشته باشه ما انجام نمیدیدم و بیشتر کارها هستند خیلی خطر روحی فردی اجتماعی جسمی همراه دارد ولی ما راحت اون فعالیت انجام میدیم راحت اعتیاد پیدا میکنیم به اون کار چرا خودمان برای خودمان کارهایی که خطر افرین است همراه مشکلات و اسیب ها فردی است قانونی وضع نمیکنیم 

      چاقی یک نوع اعتیاد و همه ما افراد چاق یک معتاد به مصرف بی رویه مواد غذایی به حساب میاییم 

      ما افراد چاق از سنین پایین توسط والدین اطرافیان تشویق شدیم به مصرف مواد غذایی و معتاد شدیم برای تشویقمان به انجام دادن کاری از مواد غذایی استفاده میکردند 

      برای ساکت کردنمان و گوش دادن به پدر مادر از مواد غذایی استفاده میکردند پدر مادر و ما تشویق میکردند اگه ساکت موندی اذیت نکردی عصر میبریمت پارک و فلان بسکویت چیپس …میخریم 

      اگه میخواه بزرگ بشی قدرتمند باید زیاد بخوری تا زود بزرگ بشی 

      و ارام ارام با تشویق ها فراوان ما در دام اعتیاد چاقی افتادیم و چون این یک امر طبیعی بود در جامعه و مواد مصرفیش هم به وفور در همه جا یافت میشد ما راحت چاق شدیم معتاد شدیم به مصرف 

      من معتاد هستم حالا که رفتارهام بررسی میکنم با اطمینان میتونم بگم یک معتاد هستم برخی از رفتارها میگم تا برای شما هم روشن بشه 👇

      من اینقدر غرق اعتیاد به چاقی شده بودم که واسه هرچیزی از خوردن استفاده میکردم و برام عادی شده بود  سرم درد میکرد میگفتم حتما گشنمه باید برم یه چیزی بخورم یه چیز شیرین مث شیرینی کیک و تا نمیخوردم اروم نمیشدم و مث افراد معتاد به مصرف مواد مخدر هر کاری میکردم که یکی برام شیرینی بخره و باید حتما میخوردم 😁😁

      میخواستم اتاقم تمیز کنم میگفتم اول باید یه چیزی بخورم بعد الان نمیشه با اینکه سیر بودم 

      خسته بودم جای خوابیدن میخوردم

      تشنه بودم جای اب غذا میخوردم 

      ناراحت بودم واسه اروم کردن خودم میخوردم 😣

      خوشحال بودم واسه نشان دادن خوشحالیم میخوردم هر چیزی بود

      میرفتم کوه مسافرت تفریح کلا فکرم این بود الان چی هست بخورم چکار کنم که بیشتر بهم لذت بده فلان غذا بخورم 

      میخواستم نگاه فیلم سریال کنم برم فلان غذا بیارم بخورم تا به دلم به چسپه 

      یک میوه که بود یا شیرینی یا هر مواد غذایی که من خوشم میومد همش حرص میزدم نکنه بخورنش تموم بشه حتما بخورمش تا تموم نشده و اگه یکی میخورد دعوا میشد وای که چرا خوردی 😃😄

      میخواستم یکساعت تو ماشین باشم مثلا تا فلان شهر به عشق اینکه تو ماشین بین راه خوراکی بگیرم بخورم میرفتم 

      واسه هرکاری من از خوردن استفاده میکردم و اعتیاد من خیلی بالا بود کلا الان که یادم میاد خیلی رفتارم شبیه یه معتاد بوده حتی بیشتر یک معتاد دانبال خوردن بودم 

      اگه اون دقیقه که میخواستم بخورم چیزی گیر نمیومد یا نبود یا طول میکشید تا اماده بشه سرصدا عصبی میشدم دعوا وای مردم از گشنگی پس چیشد زود باشید من طاقت ندارم و خیلی شدید عصبی میشدم بداخلاق گیر میدادم تا وقتی که مواد به دستم میرسید مواد غذایی میخوردم بعد واسه چندساعت شارژ میشدم اروم میشدم خوش اخلاق😀😃😄😄

      من دیگه میخوام ترک کنم این رفتارهام ومنع کنم خودم و یکسری قوانین برای خودم تعیین میکنم قوانین بازدارنده یا همان منع کننده👀👇

      ۱_تا گرسنه نشم لب به غذا نمیزنم و علائم گرسنگی سرصدا شکم و مور مور کردن است پس وقتی واقعا گرسنم شد میخورم و با رفع این علائم گرسنگی و احساس سیری دست از خوردن بر میدارم تا در ذهنم حک بشه و گرسنگی سیری بفهمم در حد نیازم بخورم 

      ۲_دیگران تشویق نمیکنم به خوردن و اگه گفتن میل ندارم دیگه هیچ اصراری نمیکنم که نهه بیا بخور این فرق داره و به نظر دیگران احترام میذارم کاری که قبلا من زیاد انجام میدادم واگه کسی نمیخورد ناراحت میشدم ازش

      ۳_به ذهنم یاد میدم که مواد غذایی فقط برای رفع گرسنگی است نه برای سایر کارها و احساس لذت تفریح خستگی مسافرت رفع ناراحتی یا نشان دادن خوشحالی 

      ۴_به ذهنم اموزش میدم که حرص نزنم واسه خوردن بیشتر و همیشه مواد غذایی هست به اندازه نیاز بخورم که لذت ببرم ازخوردنم نه پشیمان بشم 

      تعهد میدهم این قوانین رعایت کنم و ادامه بدم این مسیر شگفت انگیز رو 

      قبلا از کلمه معتاد بدم میومد و یک حرف زشت برام به حساب میومد و اگه بهم میگفن فلانی معتاد است ازش متتفر میشدم ولی الان جلو دوستان تناسب ذهنی داد میزنم من معتاد هستم اونم به مصرف موادی که به فور هست و مصرفش ازاد است و یک امر طبیعی پذیرفته شده است در جامعه 

      من در حال ترک هستم و بدنی پاک رفتاری صحیح روحیه عالی شادی از ته قلبم احساس عالی به زودی به شگفتی سازان ملحق میشم 

      👏👏👏👏👏من یک شگفتی سازم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/03/30 09:34
      مدت عضویت: 1065 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,236 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام دهم اعتیاد:

      همه کشور ها و کارها قوانین دارن:

      یک قوانین هدایت کننده 

      دو قوانین منع کننده 

      هدایت کننده ها دستورالعملهایی هستند که مشخص میکنند فعالیتها بای. به چه شکلی انجام بشه مثل قوانین واردات و صادرات که مشخص می‌کنه که به چه شکل میشه یک جنس را وارد یا صادر کرد!

      منع کننده ها حد و مرزهایی را مشخص میکنند که مانع انحراف افراد میشه یه جورایی بازدارنده اند مانند قاچاق کالا!

      موضوع امروز قوانین منع کننده :

      دولت ها با وضع این قوانین سعی میکنند که مانع انحراف افراد بشن مثلا برا حمل مواد مخدر مجازات سنگینی وضع میکنند برای دزدی  و هر کاری ک باعث آسیب فردی یا اجتماعی بشه!

      موضوعات بسیار مهمی در جامعه هست ک در عین حال که بسیار خطر آفرین و دردسر سازه هیچ قانونی برای کنترل اون وضع نشده مثل فروش و مصرف دخانیات که چون به ظاهر ضرر انچنانی نداره برای فروش و استعمال اون قوانینی وضع نشده!

      مصرف سیگار در کشور بیشتر از مصرف مواد مخدر دیگه مثل تریاک و شیشه وغیره است دلیلش اینه که قوانین بازدارنده برای مواد مخدری وضع شده که خطر افرینه و وضع قوانین به این صورته که مثلا سوپرمارکت ها فروش اون را نداشته باشن وهمین که در معرض دید و دسترسی آسان نیست احتمال گسترش و همه گیر شدن اون هم کمتر شده اما در مورد سیگار چون به راحتی و در همه جا در دسترسه تازه تبلیغاتم میشه افراد بیشتری میتونن راحت تر سیگار تهیه و مصرف کنند!

      حالا مسئله چالش برانگیز اینه که میزان خطرناک بودن را کی تعیین میکنه؟؟؟؟؟!

      دولت ها؟ سیاستمدار ها؟ واقعا کی؟

      اگه دولت ما مجازات مصرف سیگار را مثل مواد مخدر دیگه سفت و سخت تعیین نکرده باید این همه افراد مبتلا به دخانیات داشته باشیم؟!

      اگر دولت ها افراد را از صدمه زدن به خودشون منع نکنن افراد هم نباید بفکر سلامتی خودشون باشن؟!

      به دلیل اینکه سیگار به وفور به سادگی و با قیمت های متنوع دردسترس هست باید این همه افراد سیگار مصرف کنن؟!

      اگه مواد مخدر دیگه مثلا شیشه به وفور تو سوپرمارکت ها یافت میشد بازم این همه ما مبتلا به مصرف شیشه باید تو جامعه داشته باشیم؟!

      شما چی فکر میکنی؟؟؟؟؟

      یعنی واقعا هیچکس نباید خودش به فکر خودش باشه؟؟؟؟

      خب حالا موضوع اصلی:

      چرا ما انقدر افراد چاق تو جامعه داریم؟؟؟

      چرا چون قانونی برای منع چاق شدن وجود نداره این همه افراد با اضافه وزن مختلف وجود داره؟؟؟

      اگه توجه کنی سیگار چون خیلی راحت دردسترسه تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتر از افراد معتاد به مواد مخدر دیگه اس! و به همین دلیل چون مواد غذایی خیلی زیاد و به وفور در دسترسه تعداد افراد چاق بسیار بیشتر از افراد متناسبه!!!!!!

      چرا ما فکر میکنیم و یا عادت کردیم که حتما باید با وضع قوانین باید ما رو مجبور کنن که درست رفتار کنیم!؟؟؟!

      چاقی هم یک نوع اعتیاده!!

      اعتیاد به مصرف مواد خوراکی!

      اعتیادی که هیچ قانون منع کننده ای و هیچ خط قرمزی براش تعریف نشده!

      اعتیادی که مواد مصرفی اون به وفور در همه جا وجود داره!

      اعتیادی که با انواع تبلیغات رسانه ای به مصرف بیشترش دعوت میکنن!

      اعتیادی که خیلی سریعتر از هر نوع اعتیاد دیگه داره گسترش پیدا میکنه!

      اعتیادی که خیلی راحت از سنین خیلی کم از ۴-۵ سالگی کودکان به اون مبتلا میشن!!

      اعتیادی که خیلی از والدین مشتاقانه فرزندان خودشون را به معتاد شدن به مصرف مواد غذایی تشویق میکنن!

      اعتیادی که خیلی آسون میشه به اون معتاد شد و شاید مثل هر اعتیاد دیگه رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا باشه!

      اعتیادی که هر بار که ترکش کردی به راحتی میتونی بهش مبتلا بشی دوباره!

      اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت اون را به هم تعارف میکنیم!

      اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه!

      اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی آسون و در اوج لذت وارد بدن ما میشه و هرروز زندگی را بر ما سخت تر میکنه!

      چاقی اعتیادی که هیچ قانونی نداره، هیچ خط قرمزی نداره، چاقی ارزانترین نوع اعتیاده!!!!!

      حالا که کشور ها قوانینی برای آن ندارن فکر نمیکنید خودمون باید قوانینی برای مقابله با این اعتیاد آسان وضع کنیم؟؟؟؟!!!

      بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی را بر خانواده خودمون وضع کنیم تا راه های مبتلا شدن به این اعتیاد آسان را از دسترس خارج کنیم؟!

      اگه به رفتارتون دقت کنید به وضوح میتونید رفتاری را که باعث افزایش اعتیاد در خودتون و فرزندانتون میشه را پیدا کنید!

      پدر و مادری که برای سرگرم کردن بچه هاش هر روز انواع تنقلات که باعث اعتیاد فرزندانش به چاقی میشه را براشون تهیه میکنن چرا واقعا دارن این کار رو انجام میدن؟! به رفتار خودشون فکر کردن؟ به رفتار خودمون توجه میکنیم که به راحتی با اصرار کردن های بی مورد سبب پرخوری و تشدید اعتیاد در دوستان و نزدیکانمون میشیم؟! به انتظارات خودت توجه کردی که دوست داری دیگران بهت اصرار کنن که بیشتر بخوری بیشتر از مواد غذایی از مواد اعتیادآور چاق کننده مصرف کنی!

      خیلی باید به خودمون فکر کنیم ببینیم چه میزان رفتار خطر آفرین در قبال خودمون فرزندانمون و نزدیکانمون داریم؟؟!

      آگاهانه قوانینی برای منع ترویج اعتیاد چاقی وضع کنید!

      از امروز قانون وضع کنید که تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاقی نباشه!

      سروصدای بچه ها را با مواد مخدر چاق کننده آروم نکنید!

      برای دورهمی خانواده دور میز مخدری چاقی نشینی!

      به دعوت افراد به مصرف بیشتر مواد چاق کننده پاسخ مثبت ندین!

      به دیگران اصرار نکنید که باید مواد مخدر چاقی بیشتری مصرف کنن!

      از امروز قانونی وضع کن که به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم!!

      چند تا نکته خطرناک داره چاقی:

      اول اینکه چاقی پذیرفته شده است یعنی زشت نیست و نگاه جامعه به چاقی خیلی عادیه و همین موضوع باعث گسترش اون میشه!

      دومین نکته در دسترس بودن مواد مصرفی این نوع اعتیاده و بی نهایت وجود داره در رنگ ها و طعم های بی نهایت مختلف که کار را خیلی دشوار می‌کنه!

      سومین ویژگی خطرناک اون ارتباط دادن مواد مصرفی اون با موضوعات مختلفه، مصرف میکنیم برای تفریح کردن مصرف میکنیم برای احترام گذاشتن، برای لذت بردن، برای کنترل خشم، برای سرگرم شدن، برای قویتر شدن، بی نهایت مورد مصرف داره که کار را بسیار سخت تر میکنه! خیلی باید نگاهمون به مواد غذایی و مصرف اون ها تغییر کنه، دیدگاهمون نسبت به چاقی باید تغییر کنه!!!

      اگه تاحالا فکر میکردی چاقی شما ژنتیکی بوده بدونید که اشتباه بوده و شما به چاقی اعتیاد پیدا کردین، اگه فکر میکردی که شانسی بوده بدونید که اینطور نیست و مقصر هرکیلو اضافه ای که داری خودت هستی!!!

      اگه فکر میکردی هورمونیه اشتباه میکردی چون هیچ هورمونی نمیتونه این همه چاقی را به وجود بیاره، تیروئید هم در بدترین شرایط میتونه ۳ یا ۴ کیلو باعث اضافه وزن بشه!!! 

      هر تصوری که برای اضافه وزنت داری باید رها کنی و مقصر را خودت بدونی و تصمیم بگیری از این اعتیاد آسان و بسیار خطرناک خلاص بشی!!

      تنها راهی که میتوان اعتیاد به چاقی را برطرف کرد روش ذهنیه 👍👍 با هیچ فشار ذهنی و محدودیتی نمیشه این اعتیاد را از بدن خارج کرد فقط از طریق ذهنی میشه این کار را انجام داد!

      من قوانینی که میتونم برای خودم وضع کنم اینه که وقتی برای خرید بیرون میرم چشمم دنبال خوراکی خریدن نباشه البته این موضوع را با دوره تا حدودی کنار گذاشته ام!

      وقتی به پارک میریم اگه همه چی خوراکی آورده بودن من به نیاز بدنم توجه کنم و لازم نیست که از همه چیز بخورم!

      پارک و مسافرت و تفریح صرفاً خوردن نیست باید از درکنار هم بودن لذت برد!

      هر چیزی که بهم تعارف شد را نباید بخورم و قدرت نه گفتن را درونم بالا ببرم یا نهایت بگیرم از طرف ولی نخورم!

      مواد مخدر چاقی به وفور یافت میشه حتی بیشتر عزیزانمون هستن که بهمون پیشنهاد میدن مواظب باش گول نخوری!

      مه تاب متناسب سالم با انگیزه و با اراده🤩🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/30 02:08
      مدت عضویت: 1688 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,244 کلمه

      💜💚💙ستایش خداوند بخشنده را            که موجود کرد از عدم بنده را ❤🧡💛

      سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان خوبم 🌺🌺🌺 

      گام دهم : چاقی ، اعتیاد آسان است ! مراقب باشید 

      این فایل از نظر من خیلی خیلی مهمه برای همین تصمیم گرفتم مو به مو مطالب مهمش رو یادداشت کنم هر کشور برای خودش قانونهای مختلفی داره مثل قوانین حقوقی ، قوانین کیفری و … قوانین مثل خطوط راه آهن هستند که اجازه نمیدن قطار از مسیر ای خطوط خارج بشه چون اگر خارج بشه صدماتی به همراه داره قوانین به دو دسته تقسیم میشن : 

      1️⃣ قوانین هدایت کننده : هدایت کننده ها دستورالعمل ها هستند که مشخص می کنند فعالیت ها باید به چه شکلی انجام بشه مثل قوانین واردات و صادرات که مشخص می کنه ما به چه شکلی می تونیم یه جنسی رو وارد کنیم و به چه شکل می تونیم جنسی رو صادر کنیم 2️⃣ قوانین منع کننده : حد و مرزهایی رو مشخص می کنن که مانع انحراف افراد میشه یعنی بازدارنده مثل قوانین قاچاق کالا  ⬅️ موضوع امروز ما قوانین منع کننده هستند دولتها با وضع این قوانین سعی می کنند مانع انحراف افراد بشن ⛔مثلاً برای حمل مواد مخدر یا دزدی یا هر کاری که موجب آسیب اجنماعی بشه مجازات سختی تعیین می کنند ☠☠☠این یعنی خط قرمز قائل شدن برای بعضی کارها و اینا کارهایی هستند که از نظر همه خطر آفرینن مثل قوانین برخورد با حمل و فروش مواد مخدر یا اسلحه یا قاچاق کالا و …اما یکسری کارهای خطر آفرین دیگه هم هستند که هیچ قوانینی براش وضع نشده مثل خرید و فروش و مصرف دخانیات چون به ظاهر خطر آنچنانی نداره برای فروش مصرفش قوانینی وضع نشده اما چون برای مواد مخدر قوانین منع کننده وضع شده و خرید و فروش و مصرفش و دسترسی بهش آسان نیست پس خیلی تعداد افرادی که به سمتش میرن کمتره ولی مثلاً سیگار که دسترسی بهش آسانه و خیلی راحت می تونن تهیه کنن و خرید و فروش و مصرفش هم ممنوعیتی نداره پس تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتره اما چند سال پیش یک حرکتی زده شد که مصرف دخانیات در مکانهای عمومی ممنوع شد حالا مسئله اینجاست که میزان خطرناک بودن رو کی تعیین می کنه ؟دولتها تعیین می کنند ؟سیاستمدارها تعیین می کنند ؟چه کسی تعیین می کنه که چه موضوعی تا چه اندازه خطرآفرینه ؟که بخوایم براش ممنوعیت تعیین کنیم یا براش فرهنگ سازی کنیم اگر دولت ما مصرف دخانیاتی مثل سیگار ممنوعیتی وضع نکرده باید اینهمه افراد سیگاری داشته باشیم ؟اگر دولتها افراد دو از صدمه زدن به خودشون منع نکنن افراد هم نباید به فکر سلامتی خودشون باشن ؟؟؟چون سیگار به وفور و قیمتهای مختلف و آسان یافت میشه باید اینهمه افراد سیگار مصرف کنند؟اگر مواد مخدر دیگه مثل شیشه هم در سوپر مارکت ها موجود بود ما باید اینهمه افراد معتاد به شیشه داشته باشیم ؟واقعاً باید به صورت عمیق به این موضوع فکر کرد ! هر چیزی که ضرر داشته باشه ولی ممنوع نباشه باید اینهمه افراد مصرف کننده داشته باشه ؟ نباید یک فرد خودش به فکر خودش باشه ؟موضوع اصلی امروز : چرا ما اینقدر افراد چاق در جامعه داریم ؟؟؟چرا چون قانونی در مورد چاقی وجود نداره اینهمه افراد با اضافه وزن وجود داره ؟دقیقاً می تونیم مثال سیگار رو بزنیم چون سیگار به وفور و آسان در دسترسه پس افراد سیگاری هم تعدادشون خیلی زیاده و همینطور چون مواد غذایی به وفور یافت میشه و خیلی آسان هم در دسترسه تعداد افراد چاق بیشتر از افراد متناسبه ! چرا ما فکر می کنیم حتماً باید با وضع قوانین کنترل بشیم ؟ یعنی باید مجبور به انجام کاری باشیم تا اون رو انجام بدیم ؟چاقی هم یک نوع اعتیاده !اعتیاد به مواد غذایی و مصرف مواد خوراکی اعتیادی که هیچ قانون منع کننده و هیچ خط قرمزی براش وجود نداره !اعتیادیه که مواد مصرفی اون به وفور در همه جا وجود داره !اعتیادیه که با انواع تبلیغات رسانه ای ما رو به مصرف بیشترش تشویق می کنند !اعتیادی که خیلی سریع تر از هر اعتیاد دیگه ای داره گسترش پیدا می کنه ! اعتیادی که از سنین خیلی پایین حتی کودکان هم بهش مبتلا میشن !اعتیادی که والدین خیلی مشتقانه کودکان خودشون رو به مصرفش تشویق می کنند 😑😑😑اعتیادی که خیلی آسون میشه به اون معتاد شد 😔😔😔و مثل هر اعتیاد دیگه ای شاید رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا باشه ! 🤕🤕🤕اعتیادی که هر وقت ترکش کردی به راحتی می تونی بهش مبتلا بشی دوباره 😰😰😰اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت اون رو به همدیگه تعارف می کنیم ! 🙄🙄🙄اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه ! اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی راحت و در اوج لذت وارد بدن ما میشه و هر روز زندگی رو بر ما سخت تر می کنه ! 😡😡😡چاقی اعتیادیه که هیچ قانونی نداره ! هیچ خط قرمزی نداره !😥😥😥چاقی ارزان ترین نوع اعتیاده ☹️☹️☹️حالا که کشورها هیچ گونه قواعدی برای منع این اعتیاد ندارند فکر نمی کنید که خودمون باید قوانینی رو برای مقابله با این اعتیاد آسان وضع کنیم ؟؟؟بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی رو بر خانواده خودمون وضع کنیم تا راههای مبتلا شدن به این اعتیاد آیان رو از دسترس خارج کنیم ؟ اگه به رفتار خودتون دقت کنید به وضوح می تونید رفتاری که باعث اعتیاد خودتون و فرزندانتون میشه رو پیدا کنید ! پدر و مادری که برای سرگرم کردن بچه هاش به راحتی هر روز انواع تنقلاتی که باعث اعتیاد فرزندانش به چاقی میشه رو براشون تهیه می کنن چرا واقعاً دارن این کارو انجام میدن ؟ 👿👿👿به رفتار خودشون فکر کردند ؟به رفتار خودمون توجه می کنیم که مبه راحتی با اصرار کردن های بی مورد سبب پرخوری و تشدید اعتیاد در دوستان و نزدیکانمون میشیم ؟!به انتظارات خودت توجه کردی که دوست داری بقیه بهت بیشتر اصرار کنن که بیشتر بخوری ؟بیشتر از مواد غذایی بیشتر از مواد اعتیاد آور چاق کننده مصرف کنی ؟ خیلی باید به خودمون فکر کنیم ببینیم تا چه میزان رفتار خطر آفرین در قبال خودمون در قبال فرزندانمون و نزدیکانمون داریم 😞😞😞وقتی رفتار خودم رو در سالهای اعتیادم به چاقی مرور می کنم به وضوح می بینم که چه اصراری داشتم که هر روز شرایطم رو بدتر کنم! چه تلاشی می کردم برای مصرف بیشتر مواد غذایی ! از بچگی پولامو جمع می کردم که یه ساندویچ بیشتر در مدرسه بخورم ! همیشه حواسم به ساعت بوده که سر ساعت مقرر همه وعده های غذاییمو بخورم ! اگه یه وعده کم مصرف می کردم حتماً در وعده های غذایی دیگه جبران می کردم !دوست نداشتم کسی در مواد مصرفی باهام شریک بشه دوست داشتم برای وعده های مصرفی بعدیم مواد غذایی ذخیره کنم تمام فکر و ذکرم خوردن بوده 😑😑😑چقدر مسافتا طی می کردم که از ساندویچای فلان فست فودی که تعریفشو شنیده بودم بخورم ! چقدر با خانواده ام دعوا می کردم که سهم بیشتری از مواد غذایی در اختیار من بزارن ! ☹☹☹همه این رفتارها رو انجام میدادم بدون اینکه قانونی برای منع این رفتار من وجود داشته باشه از چاق شدن بیشتر ، از تکرار رفتارهای اشتباه ! متاسفانه همین عادتها رو به فرزندانم انتقال دادم ! به این راحتی ما معتاد شدیم و معتاد شدن رو به عزیزانمونم داریم یاد میدیم‌ از امروز می خوام از شما در خواست کنم که آگاهانه قوانینی رو برای منع ترویج اعتیاد چاقی وضع کنیم از امروز قانون وضع کنیم که تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاقی نباشه از امروز قانون وضع کنیم که سر و صدای بچه ها رو با مواد مخدر چاق کننده آروم نکنیم ! از امروز قانون وضع کنیم که با خانواده بودن دور میز مصرف مواد مخدر چاق کننده نشستن نباشه !از امروز قانون وضع کنیم که به دعوت افراد برای مصرف بیشتر مواد چاق کننده پاسخ مثبت ندیم !از امروز قانون وضع کنیم که به دیگران اصرار نکنیم که باید مواد مخدر چاقی بیشتری مصرف کنند !از امروز قانون وضع کنیم که به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم خیلی کار داره این داستان و واقعاً همت بالایی می خواد برای رها شدن از دام اعتیاد چاقی !چند تا ویژگی بسیار خطرناک داره که شاید اون رو در رتبه اول خطرناکترین نوع اعتیاد ها قرار دادهاولین ویژگیش اینه که چاقی پذیرفته شده ست ! یعنی زشت نیست ! نگاه جامعه به چاقی خیلی عادیه و همین موضوع سبب گسترش اون میشه ! دومین ویژگیش در دسترس بودن مواد مصرفی این نوع از اعتیاده که بی نهایت وجود داره در رنگها و طعم های بی نهایت مختلفی که کار رو خیلی دشوار می کنه ! و سومین ویژگی خطرناک اون ارتباط دادن مواد مصرفی اون با موضوعات مختلفه ! مصرف می کنیم برای تفریح کردن !مصرف می کنیم برای احترام گذاشتن !مصرف می کنیم برای لذت بردن !مصرف می کنیم برای کنترل خشممون !مصرف می کنیم برای سرگرم شدن !مصرف می کنیم برای قوی تر شدن !بی نهایت مورد مصرف داره که کار رو بسیار خطرناک می کنه خیلی باید نگاهمون به مواد غذایی و مصرف اونا تغییر کنه و دیدگامون نسبت به چاقی باید تغییر کنه اگه تا حالا فکر می کردی چاقی شما ژنتیکی بوده بدونید که اشتباه بوده و شما به چاقی اعتیاد پیدا کردید !اگه فکر می کردید که شانسی بوده بدونید که اینطور نیست و مقصر هر کیلو اضافه ای که داری خودت هستی ! اگه فکر می کردی که هرمونیه بازم داری خودتو گول میزنی چون هیچ هرمونی نمی تونه تا این حد اضافه وزن به وجود بیاره !بیشترین اختلال هرمونی که خیلیا بهانه اضافه وزنشون می دونن تیروئیده که در بدترین شرایطش فقط می تونه ۳ یا ۴ کیلو باعث اضافه وزن بشه ولی طرف ۵۰ کیلو اضافه وزن داره میگه به خاطر پرکاری تیروئیدمه ! اصلاً اینطور نیست ! به خاطر پرکاری دهانتونه نه غده تیروئیدتون 😅😅😅هر تصوری که در مورد اضافه وزن خودت داشته باشی رو باید رها کنی و مقصر رو خودت بدونی و تصمیم بگیری که از این اعتیاد آسان و بسیار خطرناک خلاص بشی بنده تمام زندگیم رو گذاشتم روی متناسب شدن از طریق ذهن چون تنها راهیه که میشه اعتیاد به چاقی رو بر طرف کرد با هیچ فشار جسمی یا محدودیتی نمیشه این اعتیاد رو از بدن خارج کرد !فقط از طریق ذهنی میشه این کارو انجام داد ! دوره بسیار قدرتمند و شگفت انگیزی رو تهیه کردم که اول سبب رهایی خودم از اعتیاد چاقی شد و به لطف خدا شرایطی فراهم شد که دوستان زیادی از این آموزشا استفاده کردند و نتایج خیلی عالی گرفتند امیولرم که شما هم هز امروز نگاهی متفاوت به اضافه وزن خودت داشته باشی و اصلاً فکر نکنی که طبیعیه که چاق هستی و باید تا ابد چاق بمونی من و همه ی افرادی که در دوره متناسب شدن با قدرت ذهن قرار گرفتیم تصوری مثل شما داشتیم ما هم فکر می کردیم چاقیمون ارثیه ، هرمونیه و کلی بهانه و توجیه داشتیم اما یک روز تصمیم گرفتیم شرایط زندگی خودمونو تغییر بدیم و اقدام کردیم و به لطف خدا نتایج عالی کسب کردیم امیدوارم که هر کی اضافه وزن داره ار خواب غفلت بیدار شه و  فکر ترک اعتیاد چاقی خودش باشه استاد این فایل دقیقاً برای من بود من هر کاری کردم که خلاصه ی این فایل رو بنویسم دیدم نمی تونم چون کلمه به کلمه ی این حرفا به حدی برام مهم بود که می ترسیدم یک قسمتش با خلاصه نویسی من از بین بره و فراموشم بشه این فایل به حدی روی من تاثیر گذاره و به حدی منو تکون داد که تصمیم گرفتم هر روز بهش گوش بدم انقدر گوش بدم تا اعتیاد به چاقی رو کاملاً ترک کنم اینقدر گوش بدم تا تمام این حرفها کاملاً ملکه ی ذهنم بشه من واقعاً تمام حرفهاتونو با همه ی وجودم درک کردم و فهمیدم این همه سال معتاد بودم ! معتاد به خطرناکترین اعتیاد بودم !همیشه در ذهنم افرادی که دوست داشتند حتی برای یک بار مواد مخدر از هر نوع رو تجربه کنند درک نمی کردم و به هیچ عنوان حاضر نبوده و نیستم یکبار سیگار قلیون و مواد بدتر رو تجربه کنم و کار بسیار احمقانه ای می دانستم و میدادنم ولی با گوش دادن به این فایل فهمیدم که سالیان سال به مواد غذایی اعتیاد داشتم و هر چه تلاش کردم نتوانستم بر اعتیاد خودم غلبه کنم اما از این به بعد می خوام یکبار برای همیشه اعتیادمو ترک کنم من دقیقاً احترام گذاشتن به دیگران رو در تهیه هر چه بیشتر و بهتر مواد غذایی می دیدیم مثلاً در مهمانی ها هر چه بیشتر مواد غذایی و خوراکی برای مهمانان تهیه می کردم حس رضایت و افتخار بیشتری داشتم که برای مهمانانم سنگ تمام گذاشته ام و مهمانیم عالی برگزار شده ! از این به بعد برای خودم و فرزندانم قانون وضع می کنم که هیچ کداممان موکبانگ نبینیم یکی از تفریحات مرد علاقه من و فرزندانم تماشای موکبانگ و دیدن آشپزی در اینستا و اینترنت بود از این به بعد قانون وضع می کنم که تمام فست فود ها و رستورانهایی و تسترهایی که در گوشیم فالو کردم آنفالو کنم تا مبادا وقتمان را برای دیدن مواد مخدر چاقی و معتادان به مواد مخدر چاقی هدر دهیم از امروز قانون وضع می کنم که خودم و فرزندانم حق نداریم  به یکدیگر مواد مخدر چاقی تعارف کنیم از امروز قانون وضع می کنم که وقتی به بیرون می روم هنگام بر گشتن برای بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکنم از امروز قانون وضع می کنم که اگر در یک وعده ی غذایی پرخوری کردم  به عنوان تنبیه در وعده ی غذایی بعدی غذای مورد علاقه ام را درست کنم و خودم لب نزنم از امروز قانون وضع می کنم که همسرم دیگر برای من و بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکند من از امروز سعی می کنم هر روز قوانین جدیدتر و محکمتری برای مبارزه با چاقی وضع کنم و به فرزندانم نیز یاد دهم 😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1400/01/09 11:01
      مدت عضویت: 1258 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,542 کلمه

      بنام حق❤
      سلام به همگی
      بی وقفه بریم سراغ 👣 گام 1️⃣0️⃣ چاقی، اعتیاد آسان است، مراقب باشید
      ❓ابتدا بررسی کنیم اعتیاد چیست؟🤔

      ✅ تعریف اعتیاد (Addiction) در طی دهه‌های گذشته تغییرات زیادی را تجربه کرده است. در گذشته تعریف اعتیاد صرفاً به وابستگی به مواد مخدر شیمیایی (Substance Dependence) محدود بود.

      بعدها اعتیاد رفتاری (Behavioral Addiction) هم مورد توجه قرار گرفت

      ولی ماجرا وقتی جدی‌تر شد که شکل‌های دیگری از اعتیاد هم به تدریج رواج یافت، مردم احساس می‌کردند که با شکل‌های دیگری از اعتیاد مواجه هستند

      اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و رسانه های اجتماعی،اعتیاد به موبایل،اعتیاد به بازیهای کامپیوتری و اعتیاد غذایی و….تنها نمونه هایی از این اعتیادهای جدید هستند که ما با آنها مواجه هستیم

      🤔 اعتیاد چیست

      ✴ هر نوع درگیر شدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش برای ذهن ما خوشایند بوده و هر بار تجربه آن محرک، رغبت درونی ما را به ◀️ تکرار ▶️ آن تجربه بیشتر کند.

      طبیعی است که صرف خوشایند بودن یا صرف داشتن اثرات نامطلوب نمی‌تواند به معنای اعتیاد و معتاد شدن باشد. نشستن پشت ماشین و رانندگی در شهر، به شرط خلوت بودن خیابان‌ها می‌تواند خوشایند باشد. ضمن اینکه اثرات نامطلوب هم دارد (به دلیل فشارهایی که به بدن وارد می‌شود و همینطور جایگزین شدن به جای پیاده روی). اما نمی‌توان این رفتار را اعتیاد نامید.

      ✴ آنچه مهم است جمله آخر در تعریف اعتیاد چنین است: اینکه رغبت ما به تکرار یک تجربه افزایش یابد.

      ✅ در اعتیاد به مواد غذایی به سادگی، فرد به تنقلات معتاد می شود همانطوریکه معتادان مواد مخدر به مواد مخدر معتاد می شوند. این شامل همان مناطق در مغز، همان انتقال دهنده های عصبی و بسیاری از علائم یکسان می باشد.

      🤔 اعتیاد غذایی چیست❓

      گاهی از اوقات میبینید که نمی توانید جلوی خوردن چیزی را در خـــودتان بگیرید، به آن اعتیاد غذایی گفته می شود. اعــتیاد غـذایـــی در شکل ها و انواع مختلف وجود دارد کـه میـتـواند به چاقی بیش از حد، دیابت، فشار خون و سایر بیماری های خطرناک منجر شود.

      🤔 نشانه های اعتیاد غذایی چیست❓

      ✅ هیچ آزمایش خون برای تشخیص اعتیاد به مواد غذایی در دسترس وجود ندارد. درست مانند دیگر اعتیاد ها، از روی علائم رفتاری تشخیص داده می شود.

      🔴 علائم اعتیاد غذایی می‌توانند جسمی، روحی یا اجتماعی باشند شامل:

      – اشتیاق شدید به غذا خوردن

      – صرف قسمت عمدۀ وقت خود به غذا

      – احساس سرمستی و خوشی حین خوردن غذا

      – تلاش های بی‌وقفه برای کنار گذاشتن این عادت که منجر به شکست می‌شوند

      – از دست دادن کنترل بر روی این که چه مدت، چه قدر و چه زمانی غذا باید خورد

      – احساس شکست در روابط خانوادگی، فردی، اقتصادی

      – نیاز به خوردن غذا برای تخلیه احساسات

      – تنهایی و یواشکی خوردن غذا برای عدم جلب توجه

      – خوردن به هنگام ناراحتی جسمی یا درد

      بعد از خوردن نیز فرد درگیر با احساسات منفی مانند:

      – خجالت

      – احساس گناه

      – ناراحتی

      – از دست دادن اعتماد‌به‌نفس

      🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

      قانون مشخص کننده محدوده هر موضوعی است

      هر حکومت و کشوری بر اساس یه سری قوانین که توسط رهبران آن وضع شده رهبری و اداره می‌شود. بنابراین هر موضوعی در کشورها تابع یه سری قوانین است.

      قوانین دو دسته هستند

      ↖️ قوانین هدایت کننده

      ↙️ قوانین منع کننده یا بازدارنده

      1️⃣ قوانین هدایت کننده:

      دستورالعمل هستند که مشخص میکنند که فعالیت ها به چه شکل باید انجام شود مانند قوانین صادرات و واردات

      2️⃣ قوانین منع کننده:

      حد و مرزهایی رو مشخص میکنتد که مانع از انحراف افراد میشوند و بازدارنده هستند مانند قوانین قاچاق کالا

      دولتها با وضع قوانین سعی میکنند مانع انحراف افراد، هرج و مرج در جامعه و ناهنجاری ها شوند

      دولت ها برای هر فعالیت و کاری که خطر آفرین هستند و موجب آسیب فردی یا اجتماعی شوند خط قرمز قائل میشوند و قانون وضع میکنند مانند حمل اسلحه یا مواد مخدر و…

      اما موضوعات بسیار مهمی در جامعه وجود دارد که در عین حال که بسیار خطر آفرین و دردسرساز هستند اما هیچ قانونی برای آنها وضع نشده است مانند فروش و مصرف سیگار، چاقی و…

      🤔 میزان خطرناک بودن یک فعالیت یا رفتار را چه کسی تعیین میکند⁉️

      دولتها یا سیاستمداران چه کسی یا کسانی تعیین میکنند که چه موضوعاتی بیشتر خطر آفرین است و باید برای آنها قانون وضع کرد؟

      🤔الان که دولت ما برای مصرف سیگار قوانینی وضع نکرده ما باید این همه مصرف کننده مواد مخدر داشته باشیم⁉️

      🤔الان که دولت ما برای پرخوری و چاقی قوانینی وضع نکرده ما باید این همه افراد چاق و دچار اضافه وزن داشته باشیم⁉️

      🤔بدلیل اینکه سیگار(مواد غذایی) به وفور و به آسانی در دسترس هست و با تنوع مختلف و قیمت های متنوع در دسترس است و برای مصرف بیشتر آن تبلیغات هم میشود باید این همه افراد سیگاری (چاق) داشته باشیم⁉️

      🤔اگر دولتها افراد را از صدمه زدن به خودشان منع نکنند ، افراد خودشان هم نباید به فکر سلامتی خودشان باشند⁉️

      🤔هر چی آزاد باشد و منع قانونی نداشته باشد و یا مجازات نداشته باشد باید این همه فرد در جامعه بهش مبتلا شوند و هیچکس نباید به فکر خودش باشه⁉️

      🤔چرا ما این همه افراد چاق در جامعه داریم⁉️

      🤔چرا قانونی برای منع چاق شدن وجود نداره این همه افراد با اضافه وزن مختلف وجود دارد⁉️

      چون به ظاهر خیلی ضرر آنچنانی ندارد قوانین زیادی برای آن وضع نشده است موجب شده مصرف سیگار بیشتر از سایر دخانیات و مواد مخدر باشد، افراد بیشتری در جامعه دچار چاقی و اضافه وزن باشند

      بدلیل اینکه قوانین کمتری برای آن وضع شده است

      بیشتر و به راحتی در دسترس و جلوی دید است

      و حتی تبلیغات هم در این زمینه انجام میشود

      📛 بله چاقی هم یه نوع اعتیاد است 📛

      ⚠️ اعتیادی که هیچ قانون منع کننده ای و خط قرمزی برای آن تعریف نشده است☠

      ⚠️ اعتیادی که مواد مصرفی آن به وفور در همه جا وجود دارد☠

      ⚠️ اعتیادی که با انواع تبلیغات رسانه ای ما رو به مصرف بیشترش دعوت و تشویق می‌کنند☠

      ⚠️ اعتیادی که خیلی سریع از هر نوع اعتیاد دیگری دارد گسترش می یابد☠

      ⚠️ اعتیادی که از سنین خیلی کم و کودکان به آن مبتلا می‌شوند☠

      ⚠️ اعتیادی که خیلی از والدین مشتاقانه فرزندان شون رو به معتاد شدن مصرف مواد غذایی تشویق می‌کنند☠

      ⚠️ اعتیادی که خیلی آسان میشود به آن معتاد شد☠

      ⚠️اعتیادی که مثل هر نوع اعتیاد دیگر رهایی و ترک آن سخت و طاقت فرسا است☠

      ⚠️اعتیادی که هر بار ترکش کردی دوباره به راحتی میتونی بهش مبتلا شوی☠

      ⚠️اعتیادی که مبتلا شدن به آن نشانه احترام است☠

      ⚠️ اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت آن را به یکدیگر تعارف میکنیم☠

      ⚠️ اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی آسان و در اوج لذت وارد بدن ما میشود☠

      ⚠️ اعتیادی که ارزان ترین نوع اعتیاد است ☠

      ❓ حالا باید چیکار کنیم دچار این اعتیاد نشویم❓🤔

      یا راه های مقابله و رهایی از دام این اعتیاد چیست❓

      ✅ هر علت و عوامل و بهانه و تصویری که راجب اضافه وزن مان داریم را باید رها کنیم و مقصر اصلی هر کیلو اضافه وزن مان رو خودمان بدانیم و تصمیم بگیریم از این اعتیاد آسان و خطرناک خلاص بشیم

      ✅ حالا که کشورها قانونی برای چاق شدن و اضافه وزن افراد ندارند باید برای سلامتی خودمان و فرزندان مان قوانینی برای این نوع اعتیاد آسان برای خانواده خودمان وضع کنیم تا راه های مبتلا شدن به این اعتیاد آسان را از دسترس خارج کنیم

      ✅ در خودمان بیشتر توجه کنیم و به رفتارهایی که باعث این اعتیاد در خودمان یا فرزندان مان شده است را پیدا کنیم

      ✅ باید به رفتارهامون توجه و فکر کنیم که چه رفتارهای خطر آفرین برای خودمان و فرزندان مان و نزدیکان مان داریم

      ✅ بی نهایت مواد غذایی داریم که کار رو خطرناک میکنه و تبلیغات گسترده و انواع بسته بندی های رنگارنگ و رستوران های متنوع و… خیلی باید نگاه مون به مواد غذایی و مصرف آنها ، دیدگاه مون نسبت به چاقی تغییر کند

      ✅ ارتباط دادن و مصرف کردن مواد مصرفی با موضوعات مختلف و در هیجانات و احساسات مختلف را از بین ببریم، یعنی برای تفریح،سرگرمی،احترام گذاشتن به دیگران،ابراز علاقه و لطف و محبت،لذت بردن،کنترل عصبانیت و خشم،استرس،و… مواد غذایی مصرف نکنیم📛

      تمرین گام 1️⃣0️⃣ آگاهانه قوانینی برای منع ترویج اعتیاد مواد غذایی و چاقی وضع کنید.

      ارتباط دادن مواد مصرفی با موضوعات مختلف ممنوع📛

      پاسخ مثبت دادن در مقابل تعارف دیگران در هنگام سیری ممنوع📛

      اضافه خوری وپرخوری ممنوع 📛
      انتظار داشتن تعارف و اصرار دیگران به خوردن من ممنوع📛
      اصرار به خوردن و تعارف غذا به دیگران ممنوع📛
      خوردن هنگام خشم وعصبانیت و استرس ممنوع📛
      خوردن زیادی انواع تنقلات در حین سفر ممنوع📛
      چند مدل غذا و دسر و پیش غذا درست کردن ممنون📛
      خوردن موقع بیکاری وبی حوصلگی ممنوع📛
      خوردن برای تفریح وسرگرمی ممنوع 📛
      پرخوری در گردش ودورهمی ومیهمانی وجشن ممنوع📛
      توجه وفکر کردن به خوردن و غذا ممنوع 📛
      خوردن موقع سیری ممنوع📛
      مقصر و دلایل چاقی ام رو دیگران و عوامل بیرونی دانستن ممنوع📛
      با عجله وتند غذا خوردن ممنوع📛
      نقشه کشیدن برای غذا خوردن ممنوع 📛
      دعوا بر سر خوردن ممنوع 📛
      ترس از غذا ممنوع📛
      احساسات بد و منفی مانند احساس گناه،خجالت،بی اراده بودن،عدم اعتماد به نفس، عذاب وجدان بعد از خوردن ممنون📛
      سرگرم و ساکت و آرام کردن کودکان با خوراکی ممنوع📛
      تشویق کردن و قول جایزه با انواع خوراکی های مکرر برای کودکان ممنوع📛
      حرف زدن در مورد چاقی خود ممنوع 📛
      خوردن به هنگام ناراحتی جسمی و درد ممنوع📛
      وقت عمده و زیاد صرف کردن برای خرید یا تهیه مواد غذایی ممنوع📛
      حرص و ولع و اشتیاق زیاد به خوردن ممنوع📛
      بشقاب بزرگ ممنوع 📛
      تشویق واصراربه غذا خوردن کودکان ممنوع📛
      دیدن برنامه های آشپزی ممنوع📛
      ریزه خواری ممنوع 📛
      خوردن برای تخلیه احساسات ممنوع📛
      ناخنک زدن به غذا ممنوع 📛

      تنوع غذایی در هر وعده ممنوع📛

      خوردن مواقع حواس پرتی مانند تماشای تلویزیون ممنوع📛

      نگران بودن از تمام شدن مواد غذایی ممنوع📛

      خوردن اضافه و مانده غذا ممنوع📛

      با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1399/12/24 16:31
      مدت عضویت: 1187 روز
      امتیاز کاربر: 5522 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,628 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست. سلام. مسیر لاغری من گام دهم چاقی اعتیاد آسان در این جمله معانی زیادی وجود داره .1-چاقی یعنی چه؟ یعنی تجمع غیر طبیعی و بیش از حد چربی در قسمت های مختلف بدن که باعث اختلال در سلامت بدن میشه و فرد به انواع بیماریها مثل کبد چرب ، توقف تنفس در خواب، کمر درد ، پا درد، سکته قلبی، تیرویید، سکته مغزی ، ارتروز، .. مبتلا میشه،2-اعتیاد یعنی چه؟ هر نوع درگیر شدن و وابستگی به یک محرک که با وجود اثرات نامطلوبش برای ذهن خوشایند بوده و هر بار تجربه تکرار آن محرک ، رغبت روانی فرد و به تکرار آن تجربه بیشتر میکنه..3-آسان یعنی چه؟ سهل ، ساده، راحت. پس با این تفاسیر یعنی پرخوری و استفاده از مواد غذایی در ذهن افراد چاق لذت و شادی و آرامش معنی شده وبا وجود اینکه صدمات زیادی واسه جسمش داشته ولی از تکرار تجربه اون به لذت رسیده واین جوری میشه که افراد چاق خیلی راحت و آسان.
      وابسته و معتاد به مصرف مواد غذایی میشن
      خداوند متعال جهانو براساس قوانین طبیعی و خاصی آفریده و بخاطر اجرای این قوانین طبیعت خیلی زیبا و جذاب و چشم نواز و دلنشینه .و در طبیعت هرچیزی با نظم خاصی سر جای خودش قرار گرفته
      دولت ها سیاست مداران در کشور های مختلف در جهان قوانین خاص خودشون و دارن واین قوانین خیلی گسترده اند مثل قوانین دانشگاه ها ، مدارس، راهنمایی و رانندگی، جاده ها و راها، ادارات،کمرک….. اجرای قوانین باعث میشه که در جوامع هرج و مرج به وجود نیاد، و سرپیچی از قوانین باعث ازدیاد ناهنجاری در جوامع میشه و صدمات زیادی به همراه داره. قوانین معمولاً دو دسته اند . قوانین هدایت کننده، وقوانین منع کننده، 1-قوانین هدایت کننده همون طور که از اسمش معلومه یعنی قوانینی که ادمو راهنمایی می‌کنه یه سری از فعالیت ها طبق نظم پیش بره مثل قوانین راهنمایی و رانندگی که شخص راننده متوجه میشه که چه زمانی حرکت کنه، کجا توقف داشته باشه ، کی احتیاط دست کنه، کی و کجا می زنجیر چرخ ببنده، چه زمانی،سبقت داشته باشه، وکجا پارک کنه،
      2-قوانین منع کننده، بازم همون طور که از اسمش پیداست یعنی قوانینی که ادمو از انجام یه سری از فعالیت ها منع میکنه و دولت برای اونا خط قرمز قایل شده مثل قاچاق مواد مخدر، قاچاق اشیای عتیقه ، قاچاق اسلحه،دزدی….
      همه ما در جامعه افراد سیگاری زیادی رو دیدیم که در ملأ عام و در مکان های عمومی به صورت آشکار حتی نوجونا در سنین خیلی پایین سیگار می‌کشند چرا؟ چون قانون حد و مرزی برای استعمال دخانیات قرار نداده و سیگار به وفور در فروشگاه و سوپرمارکت ها به آسونی در اختیار همه هست و افراد سیگاری برای تهیه اون رنج و سختی رو متحمل نمیشن پس افراد سیگاری خودشونو مجاز میدونن که هر کجا و هر زمان که دلشون خواست میتونن سیگار بکشن با وجود اینکه مضرات استفاده از دخانیات خیلی بیشتر از مواد مخدره.ولی ما می‌بینیم که افراد معتاد به مواد مخدر خیلی مخفیانه و پنهان از دید دیگران مواد شونو مصرف میکنن چون مواد مخدر به فور و آزادانه همه جا در دسترس نیست. وافراد معتاد به مواد مخدر برای تهیه موادشون معمولاً دچار مشکل می‌شوند و همچنین قاچاق چیان مواد مخدر به صورت پنهانی وسری کار خرید و فروش مواد و انجام میدن چون دولت برای این فعالیت خط قرمز قایل شده و انجام این کار جرمه و با مجرم طبق قانون برخورد میشه. . حالا چرا این قدر افراد چرا افراد چاق و با وزن های خیلی بالا در جهان زیادن. چون برای مواد غذایی هم مثل استعمال دخانیات قانون خط قرمزی قایل نشده . و مواد غذایی به فور وبا بسته بندی های زیبا و شکیل در تمام فروشگاه ها و سوپرمارکت ها 🏦 خیلی راحت و آسان در اختیار همه هست و با احترام فراوان تقدیم افراد میشه ومردم برای تهیه مواد غذایی مشکلی ندارن وخیلی راحت و آسان و سریع هر زمانی که خواستن میتونن تهیه کنن حتی در زمان خیلی کوتاه وبا یک تلفن چون برای مصرف اون آزادن و ممنوعیتی ندارن خودشونو مجاز میدونن که هر زمان و هر کجا که دلشون خواست میتونن مصرف کنن وبه این شکل ما افراد کم کم مصرف مون بالا میره واصلا خودمونم متوجه نشدیم که کی وابستگی به مواد مخدر پیدا کردیم و انچه که قرار نبود اتفاق بیفته ، شد و ما معتاد شدیم و دیگه ترک کردن و دل کندن از مصرف برامون کاری سخت و رنج آور شد. تو این گام یکی دیگه از دلایل اضافه وزنم برام مشخص شد . اعتیاد و وابستگی به مواد غذایی . تازه الان متوجه شدم که چرا در تمام زمانهایی که من تلاش می کردم تا لاغر بشم ، با زحمت فراوان لاغر میشدم ولی وزنم ثابت نمی موند .و بعد از مدتی دوباره وزن قبلیم شایدم یه مقدار بیشتر بر میگشت ومن هی چاق میشدم و هی لاغر میشدم. چونکه ذهنم من وابسته و معتاد به استفاده از مواد غذایی شده بود و شیرینی لذت استفاده از مصرف اونو چشیده بود و ترک این لذت براش سخت و دشوار بوده.من معتاد شدم خیلی راحت و آسان بدون اینکه خودم متوجه بشم اعتیادی که خیلی با لذت وارد بدنم شد اعتیادی که خیلی ارزان همیشه در دسترسم هست ، اعتیادی که همیشه فکر میکردم مصرف اون منو قوی و نیرومند می‌کنه در صورتیکه داشته منو نابود می کرده و اعتیادی که توی مهمونی ها با تعارف اون به همدیگه هروز داریم بیشتر ترویجش میکنیم و همدیگه رو بیشتر تشویق میکنیم که که همه مون بیشتر مصرف کنیم و من ندانسته و نا خواسته داشتم این اعتیاد رو به بچه های بی گناهم یاد میدادم و بچه ها این رفتار های پر خطر مارو آموزش می‌بینند و در آینده جسم و اندام اونا میشه همین جسم و اندامی که الان ما داریم و داریم از داشتنش رنج میبریم .من رفتارا و عادات اشتباهی داشتم مثلاً هر وقت که بچه هام یه کار خوبی انجام میدادند جایزه 🏆 واسه شون خوراکی‌های خوشمزه و مورد علاقه شونو می‌خریدم ولی همسرم که متناسبه همیشه جایزه براشون اسباب‌بازی یا چیزای دیگه می‌خره و من همیشه دعوا دارم که خونه پر شده از اسباب بازی حالا تفاوت ذهن خودم و ذهن همسرمو میفهمم آخه ذهن ما افراد چاق پر شده از افکار مربوط به مصرف مواد غذایی خودمونم خیلی ناراحتیم‌ ولی خب خدارو شکر ما هم داریم کم کم فرمول‌های درست و جایگزین فرمول های غلط میکنیم . ولی افراد متناسب خیلی به مواد غذایی فکر نمکنن یه مورد دیگه الان یادم اومد من قبلاً به محض اینکه از خواب بیدار میشدم بعد از اینکه دست و صورتمو می شستم باید سریع صبحانه می‌خوردم واگه یکمی دیر می‌شد احساس می‌کردم که دلم ضعف می‌ره و بدنم شروع میکرد به لرزیدن ولی الان که از خواب بیدار میشم اول خوشحال میشم که هنوز زنده ام بعد از خداوند تشکر میکنم که یک بار دیگه بهم فرصت زندگی کردن و لذت بردن از زندگی رو داده وبعد بلند میشم وبا خوشحالی کارامو انجام میدم وبعد میرم وبا آرامش صبحانه میخورم حتی اگر نزدیک ظهر باشه و به لطف خدا دیگه زیاد به خوردن فکر نمیکنم واین مشکل بخاطر همون وابستگی من به مواد غذایی بوده که باید سریع به بدنم می‌رسیدم تا من توان داشته باشم که بتونم کارامو کنم مثل همون ادم معتادی که تا موادش بهش نرسه حوصله هیچ کس و هیچ چیزیو نداره منم نسبت به مواد غذایی همون طوری بودم این اعتیاد واقعا ادمو نابود میکنه فرقی هم نمی کنه که به چ چیزی اعتیاد داشته باشی ولی من اصلاً نمی دونستم که چاقی هم یه نوع اعتیاده و پر خوری عمل ناخوشایند محسوب میشه من همیشه فکر می‌کردم که چاقی در خانواده ما ارثیه وطبیعیه که همه مون پرخوری کنیم و اضافه وزن داشته باشیم. ولی حالا که قانون خط قرمزی برای چاقی قایل نشده من خودم از این به بعد این قوانین رو رعایت می کنم 1-از این به بعد دیگه از گزینه خوراکی به عنوان جایزه 🏆 درقبال کار خوب بچه هام استفاده نمیکنم.
      2-دیگه به بچه هام و دیگران اصرار نمیکنم که بیشتر غذا بخورند.
      3-فقط زمانی که گرسنه باشم غذا میخورم ووقتی که سیر شدم دست از خوردن میکشم.
      4-اگه خواستم مهمونی بدم دیگه چندین مدل غذا و 🥗 سالاد و دسر درست نمیکنم که زمینه اعتیاد و ، واسه عزیزانم فراهم کنم که اونا تشویق بشن واسه بیشتر خوردن.
      5-از این به بعد اگه خواستیم بریم بیرون واسه گردش و تفریح یه سبد پر از خوراکی واسه بچه هام بر نمیدارم که اونا فقط حواس شون پی خوردن باشه به عوض بهشون یاد میدم که بیشتر بازی کنن و از طبیعت لذت ببرن خوراکی هم به اندازه نیاز شون بر میدارم.
      6-از این به بعد سعی میکنم که وقتی واسه خرید به فروشگاه و سوپرمارکت میرم همه تمرکزم روی خرید خوراکی و مواد غذایی نباشه وسعی می‌کنم که بسته بندی ها و طرح و رنگ اونا حواسمو پرت خرید اونا نکنه.
      خدارو شکر که الان شش ماه که من به این مسیر زیبا هدایت شدم وبا راهنمایی های استاد عزیز تقریباً رفتار اشتباهی ازم سر نزده . وبه لطف خداوند متعال حتی کاهش وزن داشتم و سایز کم کردم ولی تلاش میکنم که جواب زحمت های استاد و با متناسب شدنم بدم. من مطالب این گامو خیلی خوب یاد گرفتم چونکه این متنو تقریباً چهار دفعه نوشتم و هر بار که برگشتم ببینم ثبت شده یا نه؟ دیدم که ثبت نشده با این که انگشت و دستام خیلی درد گرفت ولی دوباره برگشتم و از اول نوشتم چون با خودم عهد بستم که وقتی وارد یک گام میشم تا وقتیکه مقاله شو نخوندم، و فایلشو 👂 گوش ندادم و دیدگاه بچه‌ها رو نخوندم ، و تمرین مو واسه استاد نفرستادم اجازه ندارم که از مطالب گام بعدی استفاده کنم به امید روزی که هیچ ادم چاق و معتاد به مصرف مواد غذایی روی زمین وجود نداشته باشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/12/02 21:57
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 23695 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 4,341 کلمه

      💖 بنام خدای مهربان 💖

      🦋 سلام استاد عزیز و دوستان عزیزم 🦋

      💜 گام دهم 💜 چاقی اعتیاد آسان است 💜

      برای این گام👣 برداشت اشتباهی نوشته بودم و باز اشتیاق داشتم بنویسم تا به برداشت عمیق تر و درست تری برسم برای همین وقت بیشتری روی این فایل گذاشتم💪🤗👂 و نجواهای خیلی زیادی داشتم 🙆‍♀️🙇‍♀️ ولی تا چه حد الان حضور ذهن داشته باشم تا بهترین برداشت و فهم عمیقم رو نسبت به این فایل بنویسم خدا میدونه ولی خودم که از نجواهام کلی ذوق میکردم و عشق و حال و مدام فکرم درگیرش بود 😍😄🤗 

      مساله اعتیاد به سیگار 🚭دو بار برام اتفاقاتی افتاد که بابام الان بخاطر مشکل قلبی کلا سیگار رو ترک کرده وگرنه تا همین چند وقت پیش میکشید و هیچ قانونی جلو دارش نبود تا اینکه مشکل سلامتیش به طور جدی به خطر افتاد و مجبور شد ترک کنه و یه سری قوانین هم دخانیات فروشها دارن که به پسران سن پایین به سختی جدیدا سیگار میفروشن ولی حتی در یک فیلم کره ای دیدم به اسم فروشگاه ست بیول که قوانین سخت تر بود ۳ تا دختربچه بودن و میخواستن سیگار بخرن منتظر بودن یه مرد که به سن قانونی رسیده براشون سیگار بخره و به نظرم قوانینشون جالب بود 🚭 ولی باز هم تا خود فرد بخواد قانون شکنی کنه به راحتی راهشو پیدا میکنه یا حتی یه فیلم ایرانی بود که طرف سیگار رو ترک کرده بود و آدم خلافکاری بود تو فیلم کارگردان مجبورش میکرد سیگار بکشه تا فیلمشون محتوای اخلاقی بگیره که سیگار برای ادم خلافکاراست نه آدم خوبا 😂 خلاصه که ما مهمون داشتیم و داییم از اصفهان اومده بودن که اولا به من گفت من اولا میگفتم تو چقدر خوش به حالته نه کاری داری نه چیزی همش رو تختت افتادی یا تلوزیون میبینی یا سرگرم تفریح هستی چون من مدتهاست از کار افتاده بودم ولی قبلش خیلی پر تلاش بودم و داییم فکر میکرده من کیف و حال دنیا رو میکنم اینبار به من اقرار کرد اره واقعا اصلا خوش نمیگذره همش یه گوشه بیفتی و نتونی راه بری چون خودشم الان اوضاعش به شدت خرابه و معمولا خونه ما به خاطر مامانم که ریه اش به مشکل خورده یا بابام که سیگار براش ضرر داره سیگار نمیکشن یا میرن تو حیاط یا نمیکشن ولی داییم چون نمیتونس راه بره مجبور بود دم در اتاق بکشه و هم مامانم هم بابام ماسک میزدن ولی مامانم یهو چنان سرفه افتاد که داییم با این اوضاع مجبور شد بره تو حیاط سیگار بکشه با واکر و اینا ولی نمیتونست سیگارم نکشه و این سخت بودن وادارش میکرد خیلی کمتر سیگار بکشه قبلا که میومدن خونه ما و میدونستیم چقدر به سیگار معتاده و این سیگار خاموش نشده سیگار بعدی پشت بندش روشنه و تا خود صبح هم نصف شب حتی از خواب بپره سیگار روشن میکنه اما مشکل سلامتی بقیه افراد قانون و حد و مرزی براش شده بود خیلی بندرت بکشه 
      ولی چند روز قبلش که پسرداییم تو خونه سیگار کشیده بود چنان میگرن خواهرم تحریک شده بود که دو روز حالش به هم میخورده چون سیگاری های اطرافمون کم شده قبلا اوضاع واقعا خیلی بدتر بود خواهرم تو بمباران زمان جنگ مشکل جدی دیده بود و آقایون دسته جمعی تو اتاق سیگار میکشیدن و خواهرم اگه حالش به هم میخورد نشونه ضربه مغزی بود هیچکس رعایت نمیکرد و چون از دود سیگار حالش بد میشد با اون حال خرابش مجبور بودن مریض رو ببرن تو حیاط بازم الان واقعا اوضاع خیلی بهتر از قبل شده و با اعتراض بقیه تو ماشین و قطار و اماکن عمومی واقعا مراعاتها خیلی بهتر شده و افراد بیشتری هم ترک میکنن اعتیادشون رو 😍 اما قبلا قوانین و حد و مرضی وجود نداشت الانم رو بسته سیگار علامت خطر مرگ ☠ و عکس ریه داغون رو میزنن ولی بازم تا سر افراد به سنگ نخوره حاضر به ترک سیگاری که کاملا مطمئن هستن به عوارضش دست بر نمیدارن 
      و قوانین باز دارنده برای بقیه مواد مخدر ها خیلی بیشتره و همه گیر شدنم کمتر شده 😍😊 
      میزان خطرناک بودن رو واقعا کی تعیین میکنه 🤔 واقعا دولتها افراد رو از سلامت و نکشیدن سیگار تا جایی که به مشکل جدی نخورن ترک نمیکنن بخاطر ازادی و وفوری که در دسترس هست 
      قانونی برای منع شدن از چاقی وجود نداره و مواد و خوراکی و مواد غذایی به وفور در دسترسه و البته خیلی از دکترهای تغذیه مثلا قانون میزارن در هفته ۳ تا تخم مرغ🍳 بیشتر مجاز نیستم بخورم و من با وضع این قانون به علت اینکه تو اکثر غذاها تخم مرغ 🍳هست و علاقه شدیدی هم به مصرف تخم مرغ🍳 به عنوان صبحانه دارم 😍🤣 و در اکثر فیلم هام طرف چندین تخم مرغ میندازن تو روغن و چنان پر اشتها میخوره و منم به هوس شدید میفتم مخصوصا وقتی که ریاضت داشتم و کلا همه غذاها رو به خودم حرام کرده بودم در عرض ۳ ماه 😢😥
       به حدی دلم میخاست که با حسرت فقط خوردن طرف رو مشاهده میکردم و چون اصلا با روش ذهنی آشنا نبودم مرتب با ذهنم اونو میخوردم و چنان آب دهنی قورت میدادم که تخم مرغ عسلی 🍳سرخ شده برام خیلی خیلی خاص شده بود و مثلا اگر دکتر رژیمی یا برنامه غذایی بود که سهم هفتگی تخم مرغ🍳 من زیاد بود خیلی اون رژیم رو دوست داشتم یا حتی کلیپ های کمپین استاد که صبحانه ها دوتا تخم مرغ 🍳مینداخت تو روغن فراوان خیلی بهم لذت میداد و اون ترس از باور اینکه در هفته سه تا تخم مرغ بیشتر مجاز نیستم بیشتر بخورم رو خیلی خیلی خوب میکرد برای منی که پرخور نبودم و فقط ترس از خوردن داشتم بعدم اکثرا در کوکو و شامی و الویه که ما خیلی پر تخم مرغ درست میکنیم قانون بابام اینه که به اندازه سیب زمینی همون قدر تخم مرغ بزنیم و سس مایونزم زیاد میزدیم و اونم میدونستم با زرده تخم مرغ که کلی میگفتن زرده خیلی بده سفیده مجازی زیاد بخوری ولی زرده بیشتر نشه و عموی من که باشگاه میرفت و همیشه تو خونشون زرده تخم مرغ آب پز به وفور بود چون بچه هاشم خسته شده بودن از خوردنش و اون موقع ها سفیده کیلویی نبود یا خبر نداشتن هست همه کلی میخوردن ولی من چون رژیم بودم خودمو محروم میکردم و میدیدم چطور بقیه با اشتها میخورن و الگوی تعریف شده ذهنی من این بود که اگر بیشتر از سه تا خوردی دیگه محاله رژیمی رفتار کرده باشی و رژیمت به هم خورده از اونطرفم میشنیدم دانشجوها به خاطر فرصت نداشتن شام و نهارم تخم مرغ میخورن پس چرا اونا چاق نمیشن و باور اینم داشتم که هر وقت صبحانه تخم مرغ میخوردم تا شب مثلا سیر بودم و خیلی کمتر دلم بهانه میگرفت و خودمم تعجب میکردم حتی از اقواممون شنیده بودم روزی ۵ تا تخم مرغ اب پز میخورن و به شدت لاغر شدن البته بدون حتی نمک و زن عموم هی میگفت تو هم بکن این کار رو ببین چی میشه 😥😂
       ولی از اونطرف یه سری میگفتن تخم مرغ به شدت برای کبد بده و هیچوقت نزاشتن من چنین رژیمی بگیرم 😂😂😂 ولی اگر دست خودم بود عاشق چنین رژیمی بودم 😅 

      در رژیم اتکینز و پروتویین و اینام تخم مرغ ازاد بود 😂 یا در رژیم لو کرب کربو هیدرات ممنوع بود واقعا این قوانین رژیمی از کجا میان یکی تو برنامش اینهمه داره یکی مثل من محروم بود و حرص و ولع داشتم و چون خودمو مجبور میکردم نخورم به شدت حریص بودم 

      چاقی یه نوع اعتیاده اعتیادی که مواد مصرفی به وفور وجود داره و اعتیاد سریعیه و موگبانگ های زیادی هستن که بیشتر و بیشتر خوردن خودشونو به نمایش میزارن و اصلا فود بلاگرا چنان با اشتها میخوردن و تنوع خیلی بالای غذایی که نشونم میدن هیکل عالی دارن و چاق نیستن بعضیشون فقط چاقن و پرخورهایی که برای تبلیغ واقعا جلوی دوربین از هر غذایی فقط میچشن وگرنه محاله بتونن چنان حجم غذایی رو بخورن و بعضی در اثر کلی کامنتهای منفی و بد و بیراه مجبور میشن بگن که ما همه اینا رو که نمیخوریم و بقیه غذاها رو به کودکان کار یا نیازمند میدیم که بخورن و بعضی فیلم پخش غذاها رو که در ظرف یبار مصرف و شیک دارن میبخشن در پست موقتی چیزی نشون میدن که ممکنه همه هم نشون ندن فقط بعضیا میزارن بعدم اون پست رو پاک میکنن و ممکنه من نوعی اون رو ندیده باشم و به شدت پرخوری و اون نوع اعتیاد برای من دوست داشتنی و لذت بخش بشه و حتی اعتیاد به دیدن این فیلمها هم به شدت بالاست حتی تو کره پول خیلر خوبی میدن به کسانی که چیزهای عجیب و غریب و بزرگ میخورن و این فیلمها ممکنه چه بلایی سر افراد چاق بیاره یا حتی مسابقه ۵ میلیونی میزارن یه مغازه که تو قم هست هر کسی بتونه اون ساندویچ یا پیتزا در حجم به شدت بالا رو بخوره در مدت نیم ساعت علاوه بر اینکه اون غذا براش مجانی تموم میشه کلی تبلیغ میشه برای پرخوری کردن و به دست اوردن و تشویق کردن چنین توانایی برای فرد چاق پرخوری که تشویق میشه و جایزه هم میگیره واقعا حجم معده این فرد چه بلایی سرش خواهد اومد واقعا قبلا اینجور کلیپ ها رو دیده بودم و بند اومدن نفس طرف و خیلیم دلت میسوخت براش تا ته فیلم رو میدیدم که بالاخره برنده میشه یا نه 😂😂😂 و تصویر سازی و عادی شدن برای من که دلم بخاد که منم امتحان کنم شاید تونستم 😂😂😂 واقعا این مدل غذا خوردن اصلا دیگه نیاز نیس جنون و اعتیاده به مواد غذایی یو حتی خواهرم میگفت بعضیا رژیم دارن به یکی پول میدن به جاشون بخوره و لذت ببره اینام میشینن فقط نگاه میکنن و حسرت میبرن و حس میکنن لذتی که اون از خوردن داره میبره برای خودشونه 🤔😅🤣 دقیقا این دیوانگی محضه 

      یا حتی اون آقایی😐 که در یکی از مستندهای دوره لاغری بود و یه کیسه به خودش وصل کرده بود و بخاطر اعتیادش به خوردن محتویات معده اش داخل کیسه میرفت و مدام باید خالی میکرد و خیلیم لاغر شده بود و از خوردنش لذت میبرد من که فقط تهوع میگرفتم جز جنون چی میتونه باشه انقدرام خوردن لذت بخش نیس که یه ادم چاق به چنین ذلت و خواری بتونه بخوره 😓😫😨😤😧😡😷 و خفت اون مرد در نظرم خیلی عجیب اومد  

      رهایی از اعتیاد خوردن خیلی سخت و طاقت فرساست اعتیادی که در اوج صمیمیت و بهترین مهمونیها و واقعا هر چی میخواییم یه مهمون رو تحویل بگیریم و خوش بگذره تنوع منوی غذایی رو بالا میبریم و صد البته که افراد لاغر و متناسب در ح نیازشون مصرف میکنن ولی یه ادم چاق درد کشیده و رژیم داشته و محدودیت داشته نمیتونه خودشو کنترل کنه😂 و معمولا زحمت چندین ماه رژیم رو در یه مهمونی به باد میدیم😂 و خیلیم دلمون میخاد میزبان خیلی اصرار و تعارف کنه که بگیم تقصیر ما که نیس اگه نخوریم 😁به صاحبخونه بی احترامی کردیم میزبان اینهمه زحمت کشیده و بی احترامی میشه بهش اگه نخوریم 😂 بیچاره ها الان باید تا یه ماه اینهمه غذا رو بخورن تعارفی که حتی بابای خودم به مهمون میکنه که تو رو خدا خلاصمون کنید اگر نخورین اینا تا یه هفته ما رو میبندن به گزارش هفتگی و همش آنچه گذشت داریم 😂 یا حتی به شوخی و خنده دامادهامون که پنج شنبه خونه ما هستن به داداشم میگن تو به چه دردی میخوری باید جور بقیه رو بکشی یا میگن کم کاری کردی اگر غذایی اسراف بشه و دور ریخته بشه و مسخره میکنن و به ظاهر تشویق که جای ما هم تو باید بخوری چون داداشم چاقه 😄😅 بدون سر و صدا و در اوج لذته و چاقی ارزانترین نوع اعتیاده 😂 و من به رفتار خودم و اطرافیان چاقم نگاه میکنم طرز برخورد با تنوع های غذایی رو کاملا میبینم اگر ۶ مدل شیرینی مثلا باشه باید از همه مدلها حتی شده بچشیم و خواهرزاده من که به شدت متناسبه حتی شاید میلش نکشه یدونه هم بخوره باباشون که حتی میگه من ترش میکنم🙄 وقتی با اصرارهای بیش از حد بابام که کلا الگوها و فرمولهای چاقی به شدت قوی داره یا میگه اقا من فشارم میزنه بالا 😂
      وای 🤔😮 چقدر جالب همین الان با وجود اینکه بارها این رفتار عالی رو در مقابله با رفتارهای بابام مشاهده کردم بودم و حتی در تمرینی که نوشتم به صورت سوال آخر متنم و منتظر جواب استاد عزیزم بودم خودم به جواب رسیدم که منم بهانه بیارم 👈 یا باید بگم معده ام سنگینه😄 یا بگم ترش میکنم😍 یا بگم تهوع دارم😁 چون اگر بگم میل ندارم باز اصرار میکنه نگفتم یه شکم سیر بخور فقط میگم بچش 😄😅 ممنونم خدا جون ❤️ممنونم استاد❤️💃 که با آموزش فوق العادتون و توجه به رفتار یه متناسب واقعی که اطرافیان خودم هست و میدونم رو بابام جواب میده به نتیجه عالی رسیدم و کشف کردم 😍😍😍👏👏👏

       یا اون یکی دومادمون میگفت میل ندارم برای ما به شدت مسخره بود میگفتیم با خودمون میل ندارم چیه دیگه چه کلاسی میزاره خوب بخور دیگه و بارها به صورت مسخره میگفتیم میل ندارم 😂😂😂 و بعدش میخوردیم و چون بابام باهاشون رودروایسی داشت اونا رو مجبور نمیکرد😁 جمله به شدت دوست داشتنی میل ندارم رو دیگران جواب میده ولی به اصرارهای بابام هرگز 🤣😍😃 چون خودمم وقتی فرمولهای چاقی داشتم این جمله فقط برام مسخره😶🤐 بود و عجیب🙄 حالا عاشقش😍 شدم چون تمرینش کردم 🤗😉 چون یاد گرفتم و آموزشش دیدم هورا 💃💃💃

      ولی ماها محکوم و مجبور بودیم اگرم میگفتیم از چیزی خوشمون نمیاد هی میگفت تبلیغات بد میکنید از یه چیزی بقیه هم نیش🤤😧 باز میکنن بهش و همش تقصیر توست که بقیه هم نخوردن فقط باید میخوردیم و به به چه چه میکردیم مخصوصا اگر خودش خوشش اومده بود و همیشه سلیقه خودش بهترین و عاقلانه ترین سلیقست😆 و تحمیلی 😤به همه حتی الان که در اثر دیابت طعم ها رو نمیفهمه در اثر خاطراتش به طعم و مزه های قبل غذا میخوره و اگر مهمان در مورد طعم غذا به شوخی نظری بده کلی با ما دعوا میکنه که چرا اینبار بد طعم درست کردین😡 و تحقیر و سرزنش اشپزی که اینهمه زحمت کشیده هر چقدرم طرف مقابل میگه شوخی کردم باز دست بردار نیس و علاوه بر اینکه میگن شوخی کردن میخاد خودشو مهمون نواز نشون بده کلی به آشپز بد و بیراه میگه خودش رو خوب نشون میده و ماها رو خراب میکنه 😓 و به اصطلاح خودش با فرمولای چاق کننده اش میگه من الان دارم تربیتتون میکنم و حکم اموزشی داره تا دقتتون تو آشپزی بره بالا و اگه مرد و رئیس خانواده به زن و بچش گیر نده دستپختش خراب میشه 😂 واقعا متناسبا غذا رو برای سیری میخورن نه تفریح و لذت از طعم همه غذاها هم لذت میبرن ولی معتاد طعم ها نیستن و فقط به نیاز توجه میکنن و از غذا به عنوان وسیله و ابزار تفریحی استفاده نمیکنن 😅👏👏👏 مثلا خانواده عموم که متناسبن وقتی زن عموم برنج رو شفته میکنه سریع از همسرش دفاع میکنه که چون من شفته دوست دارم خانمم به سلیقه من غذا درست میکنه 🤔😆 بابای منم اعتقاد داره اگر ما کدبانو شدیم بخاطر تربیت اونه که همینم هست ولی واقعا درجه یک بودن غذا نباید انقدر اهمیت داشته باشه و اگر خانم خونه با عشق و لذت آشپزی کنه غذاش خوشمزه میشه حالا یه بارم برنج خراب بشه اتفاقی نمیفته و به قول عموی متناسبم این غذا آخرش دفع میشه و هیچکسم یادش نمیمونه چی خورده که این رفتار و الگو درسته 😍😉 و صد البته که دستپخت من و برنجی که من میپختم رو کل فامیل تعریف میکردن و از بچگی علاقه شدیدی به اشپزی داشتم ولی خودم اکثرا رژیم داشتم و برای خودم قانون میزاشتم که تو نباید بخوری لاغرا فقط میتونن لذت ببرن 😅😂 ولی بالاخره اعتیادم به خوشمزه ها کار دستم میداد و آب از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب 

      و همیشه تو خونه ما خورد و خوراک حرف اول رو میزنه مردم از نون شبشون میزنن به رخت و لباس میرسن ولی ما عادت کردیم از رخت و لباس بزنیم و خوراکی نباشه که نخورده باشیم 😂 و اگرم قانونی برای نخوردن بزارن در اثر اینه که همش اطرافیان مسخره میکنن و میگن چرا بچه هات رو مجبور نمیکنی یکم لاغر بشن و یه نوع دلسوزی که هیچ راه درمان واقعی هم براش ندارن و از اونطرف بهمون میگن نخور از اونطرف اگه خودمون تصمیم جدی برای نخوردن داشته باشیم بهمون میگه لجبازی داری میکنی که نمیخوری یا قهر کردی یا بدت اومده مخصوصا اگرم مطمئن باشه که اون نوع ماده غذایی مورد علاقه ماست و مدام بهم میگه تنبلی بخور ولی ورزش و تحرکت رو ببر بالا خوب من که نمیتونم به علت درد شدیدم تحرک کنم پس باید تا ابد محکوم باشم به چاقی نه هرگز باید رفتارم و عادتهام و ترسهام رو تغییر بدم وگرنه خدا شاهده هر چقدرم فعالیتم رو زیاد کردم خوردنهای اجباری رو نتونستم عوض کنم اولشم میگن نخور بعد دلشون میسوزه که وای یهو بچم دلش نخاد 😂😁😅 به دلش نمونه و بهترین تفریح و لذت رو ما بل خوردن یاد گرفتیم و عادت کردیم و از اونطرفم از کلی از غذاها ترس داریم 😄😅 

      واقعا خیلی دوست داشتم همون کسایی که بهم میگفتن بسه نخور چاق شدی وقتی مهمونشم هی بهم تعارف کنه بخور 😂
      واقعا اگر سهم غذام زیاد میومد و یا در اثر فشار شکم دیگه نخورده بودم یا حس این که رژیمی عمل کنم اگر کسی میرفت یواشکی سهم منم میخورد چنان دعوا و قهری تو خونه راه میفتاد 😂😂😂 یا اگر کسی حجم بزرگتر رو بر میداشت همه بهش حمله میکردن که تو بیشتر از ما خوردی یا من چشمم دنبال اون بود تو زودتر برش داشتی و مثل میدان جنگ میشد خونه و متاسفانه همین عادتها رو یاد کوچیکترامون دادیم مخصوصا خواهر زاده های بد غذام 😂😂😂 و به نوعی با بازی و مهارت به بیشتر خوروندن غذا به بچه ها که دو دیقه دیگه نگن گشنمه و مواد غذایی برای رفع گرسنگی بچه ها نباشه مجبورشون میکردم باید تا ته غذات رو بخوری 🤔😂 و حتی وقتی میتونستم با دوز و کلک غذا دهنشون کنم و خودمم مجبور میشدم گاهی برای اینکه بچه تشویق به خوردن بشه چندین قاشق جلوش بخورم تا اونم تحریک بشه بخوره وقتیم میخورد خواهرم کلی خوشحال میشد تونستم بچشو گول بزنم که بخوره 😂 و خودمم حس قدرت داشتم بی توجه به اینکه چه بلایی دارم سر بچه بی نوا میارم 😅😆 چون ناخودآگاه خودم و آموزشام همه به نوعی چاق کننده و پر خطر بودن و فقط اینا رو بلد بودم و چیزی رو هم که یاد گرفتم و بلدم اموزش میدم نه رفتار و الگوی درست رو 😉😊 و به همین راحتی معتاد شدم و معتادی رو یاد دادم 

      من از امروز قانون✊🏻💪🏻 میزارم که غذا خوردن تفریح نیست و فقط لذت بلعیدن و تند تند خوردن بدون فهمیدن طعم های بی نظیر خدا و اینا نیست بلکه غذا یعنی فقط نیاز بدن و لذت واقعی که دلمم درک کنه و چشم دلم سیر بشه و روحمم اروم بگیره از لحاظ حرص و ولع نداشتن و غیر قابل کنترل بودن و با اجبار و فشار و محدودیت و رژیم خودمو بیچاره نکنم و با خودم لج نکنم 😊😍🤗

      قانون✊🏻💪🏻 میزارم که من لایق بهترینها هستم و بدن من خیلی قابل احترامه و حقشه که در سلامت کامل باشه و سطل آشغال متحرک نیس و هر چی که اضافی هست و دور ریختنی و قراره اسراف نشه که دور نریزن رو من باید بخورم مخصوصا ته مانده غذای دیگران رو بریزیم دور بهتر از اینه که بدن من انبار موادی که در سطل فاسد میشن در بدن من فاسد بشن حیفه دیگه وجود نداره بدنم حیف تره که سالم و سلامت نباشه 😍🤗😄

      قانون 🤗😍 میزارم خودمو عاشقانه تر دوست داشته باشم و خودمو خیلی بیشتر از قبل با همین شرایط فعلی که دوستش دارم به جای تنفر عمیق سابقم دنده عقب احساس تنفر چاقی احساس عشق و ذوق به نوشتن و تمرین عالی در جهت اموزشهای فوق العاده ام داشته باشم 🤗😍👏👏👏👏 و مدام خودمو تشویق کنم همونجور که قبلا برعکس خودمو تحقیر و سرزنش میکردم و تنبیه و لجبازی با خودم 👈 چه کسی مهم تر از منه هیچکس😎 💃💃💃

      قانون❤️ میزارم که از لذت رهایی برخوردار باشم و قانون اعتماد شدید به ذهن فوق العاده قدرتمندم برای تشخیص این که پیغام سیری رو تشخیص بدم و هیچ برنامه رژیمی و دکتر و هیچ قضاوتی از اطرافیان برای من تعیین تکلیف نمیکنه چقدر بخورم 🤗😊😋😎 ذهن من به شدت هوشمنده و خودش نیازم رو تشخیص میده و کنترل عالی دارم روی مهمونی و جشن و دورهمی ها و هیچ اشتباهی از من سر نمیزنه چون فرمولام به شدت در حال تغییر و تحوله و کلی عادتهام عوض شده و عوض میشه در امتداد مسیر و درک و فهم بالا😍

       با قانون شیرین و لذت بخش عشق ❤️ و حال خوب😍🤗 و استمرار 🚶‍♀️و در مسیر عالی سرزمین خوشبختی👭🤝👏 بودن و یادگیری فوق العاده مدیر توانمند کارخانه من 👼👱‍♀️ از دوستان 👩‍👩‍👧‍👦👩‍👩‍👦‍👦👩‍👦‍👦هم مسیرم 🤳و قانون عالی لیاقت داشتن💪 و احساس شیرین خوشبختی در همه جنبه های زندگیم✌ خودم یک لشکر یه نفره باشم بی نیاز نسبت به تشویق و تایید دیگران فقط حال عالی من بهترین نشون دهنده و میزان سنجش در مسیر درست بودنمه 👭👩‍❤️‍💋‍👩😍 ✌✍ و قانون این که خودم خالق رویاهای خواستنی خودم هستم و قانون ارزشمند خواستن🗣😉😍🤔😋 توانستن💪✌🏃‍♀️ است

      قانون اینکه 😍👈من واقعا یاد گرفتم و فهمیدم که چرا وقتی یکی به من توهین می‌کند، یا بد جوابم را می‌دهد، یا تحقیرم می کند یا آن‌طور که انتظار دارم به من احترام نمی‌گذارد، این منم که ناراحت می‌شوم🤔😅😂
      بابا جانِ‌من! از کوزه همان برون تراود که در اوست!😅 رفتارِ هر کس متناسبِ شخصیتش است😂
       وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا بی‌ادبانه است، او دارد شخصیتش را به نمایش می‌گذارد! من چرا به خودم می‌گیرم و بیخود ناراحت و خشمگین می‌شوم ، خودخوری می‌کنم، به‌هم میریزم ، نا آرام و آشوب می‌شوم و در صدد یک جواب محکم‌تر برمی‌آیم😳 این اوست که دارد بی‌شعوری‌اش را به نمایش می‌گذارد، من چرا حِرص می‌خورم و به هم میریزم، و تلاش می‌کنم شبیهِ او رفتار کنم😳
      هر وقت در این‌جور موقعیت‌ها‌ قرار گرفتم ، به یادِ این نکته میفتم . قول می‌دهم این کار آبی است بر آتش. در این مواقع، فقط ساکت و نظاره‌گر میمانم و حتی در این لحظات می‌توانم این رُباعیِ شیخ بهایی را با خودم زمزمه کنم تا آرام‌تر شوم💃

      💖 آن کس که بَدَم گفت، بدی سیرتِ اوست
      وان کس که مرا گفت نِکو خود نیکوست💖

      😅حالِ متکلم از کلامش پیداست!😍😍😍👏🏻👏🏻👏🏻

      قانون میزارم 😍که سینما رفتن و پارک رفتن و مسافرت به تنهایی گردش و تفریح محسوب میشه و اعتیاد به خوراکیها یک الگوی ذهنی اشتباه بوده و خود به خود با آموزش ذهنم دست از این رفتارا بر میدارم هم خودم یاد میگیرم هم بقیه رو گمراه نمیکنم 😂😅 با الگوهای قبلیم و به دیگران مخصوصا بچه ها که فرمولهای درستی دارن و ناخوداگاه بر اساس نیازشون مصرف میکنن رو خراب و دستکاری نکنم 

      و همونطور که تا الان تا نیمه های مسیر کلی از اعتیادام رو ترک کردم و رفتارام درست شده اعتیادهای پنهانیم رو شناسایی و ترک کنم که موانع ذهنی نداشته باشم و برام خیلی لذت بخش و شیرین بوده و دید خودم نسبت به چاقی و نحوه رفتارم نسبت به تنوع ها کلا خود به خودی عوض شده و به رهایی نسبتا خوبی بدون اعمال زور رسیدم فقط عشق بوده و سراسر لذت بر عکس روش های سابقم که با رژیم و تهدید و فکر سالم خوری میخواستم خودمو پاکسازی کنم و کلی در این مسیر گول میخوردم 😂😁 و کلاه میرفت سرم و هر کسی به راحتی روشش رو به من تحمیل میکرد و چون از اون روش نتیجه نمیگرفتم خودمو ضعیف میدیدم و ناتوان ولی با روش کار و اموزش ذهن کلی از نیروهای خودم رو کشف کردم و احساس قدرت و برتری پیدا کردم به همه شکست هایی که در مسیر انحرافی نصیبم شده بود 😂😉
       من دیگه اون موارد خطرناک رو نسبت به مصرف مواد غذایی ندارم و تمام دلایل اشتباه چاقی که که قبلا دقیقا تمام اینا تو رفتارام کاملا مشهود بود عوض شده و فقط خودم مقصر این اعتیاد اسان بودم و من با ذهنم بدون هیچ اهرم رنج 😢😭و فشاری😤 از اعتیاد اسان😜 نجات پیدا کردم و نگاه بسیار متفاوتی به چاقی و دلایل مسخره گدشته چاقی خودم دارم و کلی برام شیرین و لذت بخش هستن و الان کلی به خودم افتخار میکنم که دیگه اسیر امیال و کنترل نداشتن بر روی امیالم نیستم و نحوه رفتار درست رو یاد گرفتم 😍😍😍 خیلی اسون و راحت تر از اون چیزی بود که فکرشو میکردم و عمل کردن به این اموزشها کاملا خود به خودی و عیر ارادی انجام میشه و همینم منو به شگفتر وا میداره که یه عمر خودمو عذاب و شکنجه دادم ولی عوض نمیشدم بدتر حریص تر میشدم اما الان اصلا من فعلی هیچ ربطی به من سابقم نداره و همه رو مدیون فایلهای لذت بخش و شیرین استاد بسیار عزیزم هستم و صد البته انتخاب و هدایتم به سمت این مسیر فوق العاده و من دیگه هرگز نمیپذیرم که به صورت طبیعی چاقم و این سرنوشت منه که این طور بدبختانه زندگی میکردم و همیشه ارزوی مرگ داشتم و هیچ علاقه ای به زندگی گذشته ام نداشتم و من الان طعم واقعی زندگی شیرین رو میچشم چون الان تولد سه سالگی من در این مسیر عالیه 💃💃💃منم فکر میکردم چاقیم ارثیه و کم تحرکم و متابولیسم پایین دارم که همش اشتباه بوده و بهم اثبات شده 😂😂😂 خیلی خوشحالم که استاد گل و دوستان بی نهایت پر تلاش با نوشته های دلنشین در کنارم هستن و خیلی خیلی عالی اموزش میبینم و هر روز یه گام عالی برای رسیدن به تمام رویاهام و اهدافم بر میدارم 😍

      اکنون 👇👇👇
      💃در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 💖 تمام رویاهای خواستنی من قابل دسترس شدن و حس میکنم فاصله چندانی باهاشون ندارم 💖 ۵۰ کیلویی شدنم حتمیه و چه بخوام چه نخوام به هدفم میرسم 💖 من شجاع ترین و قدرتمندترین و لایق ترین فرد زندگی خودم هستم و کلی خوشحالم و شاد و سر زنده وای کلمه سر زنده 😍 الان سر من زنده است و به زندگی عالی فقط می اندیشه 💖 و از تمام اشتباهاتم کاملا شاد و راضی دست بر میدارم و یه معلم بی نهایت عالی و فوق العاده دارم گنجی گرانبها و فوق العاده خدا نصیبم کرده و دیگه واقعا از چی باید بترسم 🤔😂 هیچی و هیچکس نمیتونه منو متوقف کنه و جلوی رشد عالی منو بگیره 👏👏👏🤝🤝🤝🤝 خدایا شکرت 💖 استادم بی نهایت ممنونم 💖 دوستان دیدگاههای همتون عالی و فوق العاده بود و کلی لذت بخش ✌✌✌💪💪💪💖💖💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/27 19:58
      مدت عضویت: 1699 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,740 کلمه

      سلام .

      یکی از مواردی که در این فایل مطرح شده بود
      این بود که برای خودمون قانون بزاریم تا راههای اضافه خوری که منجر به اضافه وزن میشه رو ببندیم . برای اینکه قوانینی برای خوردن خودم بزارم ابتدا باید من و ذهنم بررسی کنیم تا با چی احساسمون خوب میشه . چون ایجاد قوانین برای بد کردن حال ما نیست بلکه برای خوب شدن حال ماست .

      پس اگه قانونی گذاشتیم که به موجب اون حال خوب در ما شکل گرفت بهتره اون قانون را ادامه بدیم و اگه حال بد شکل گرفت اون قانون رو سلب میکنیم .

      البته حال خوبی هم که گفتم باید دائمی باشه .
      یعنی اولش حال خوب نباشه بعد حال بد بیاره .
      معیار حال خوب دائمی ماست .

      اولین قانون : پرهیز از پرخوری . ☡
      🚩من از به اندازه خوردن غذا لذت میبرم . ➡
      اما
      اضافه خوردن چیست ؟
      اضافه خوردن ؛ خوردنی است که باعث ایجاد تفکر چاق کننده ، باعث فعال شدن افکار منفی ، باعث ایجاد احساس منفی ، باعث از بین رفتن مزه ی غذا ، باعث به صدا دراومدن بوق و آژیر ذهنی (کافیه ، کافیه ) ، ایجاد فشار شکم و نهایتا باعث بزرگ شدن جسم میشود .
      از کجا بفهمیم داریم پرخوری میکنیم .
      بارها این پیام رو گرفتیم .
      یه وقتهایی گوش کردیم و یه وقتهایی نه .
      اما حالا میخوایم قانون بزاریم که به صدای ذهنی ( ایست ) گوش بدیم .
      ذهن میگه ایست . به همین راحتی . 😊
      اگه گوش ندیم ذهن با بد شدن احساسمون بهمون میگه ایست‌. 😐😒😑🙁😓😓😫😫
      اگه باز گوش ندیم با از بین بردن مزه ی غذا میگه ایست. 😶😶😶
      اگه باز گوش ندیم با ایجاد احساس سنگینی و فشار شکم میگه ایست. 😖😖😡😡😦😦
      و اگه باز گوش ندیم با چاقی می گه ایست😭😭
      و اگه باز گوش ندیم با بیماری میگه ایست😭😭🤒🤒

      سوال : در کدوم یک از مراحل صدای ایست ذهن رو گوش بدیم ؟

      در فکر . آب رو وقتی از سرچشمه ببندیم کنترلش راحتتره .

      خب وقتی از سرچشمه بستیمش نجواهای امر به خوردن هنوز صادر میشه بابا هنوز سیر نشدی بابا دلم هنوز میخواد بابا چیزی نخوردی که . بابا دو لقمه بیشتر نخوردی . بابا بقیه ی غذات مونده .

      با این نجواها چه کنیم ؟ خب قانون میزاریم این نجواها بعد از گفتن ایست دیگه گفته نشه .

      اگه گفته شد چی ؟
      اولهاش که عادت نداری گفته میشه ولی قانون بزار بهش عمل نکنی .
      خب اگه بهش عمل نکردم و حالم بد شد . این حال بد از خدای چاقیه . وقتی نخوری و سر خودت رو گرم کنی و افکارت رو هدایت کنی حال خوب خدای لاغری خودشو نشون میده

      چون اینجا دقیقا سر دوراهیه .

      تردید رو باید کنار بزاری میخوای کدوم راه رو انتخاب کنی ؟
      راه لاغر شدن و عادات مثبت پرورش دادن
      یا
      راه چاقی و عذاب وجدان و حال بد و سنگینی و ….
      به هردو راه نگاه کن . نجوایی که بهت ایست میده رو اگه عمل کنی و همونجا قاشق رو زمین بزاری کم کم به خود همون نجواها هم ایست میده و اون نجواها وقتی به عمل نیان کم کم خاموش میشن .

      اگه سردرد بگیرم چی ؟
      سر درد از تردیده . تو اگه قاطع باشی هرگز سردرد سراغت نمیاد .
      من برای رسیدن به تناسب اندام کاملا مصمم هستم .
      من تصمیم گرفته ام که به تناسب اندام همیشگی خود برسم و یکی از راههای آن تغییر اعتیاد پرخوریست .
      ایست . ✋
      ایست . ✋
      ایست .✋
      پس
      🎯⛳قانون ۱: دست کشیدن از غذا در همان زمان که در فکرمان اولین فرمان ایست جاری شد .

      خب پس کاملا توجیه شدی در مورد این مطلب یا بازم بگم .
      نه کاملا توجیه شدم ممنون .

      بریم سراغ قانون بعدی :
      ۲- چه زمان شروع به خوردن کنم ؟
      هر زمان که خواستی چیزی را در دهانت بگذاری به خودت بگو چرا میخورم و بعد کمی منتظر بمان . پاسخهای جالبی میشنوی .
      چون گرسنه هستم .
      چون حوصله ام سر رفته .
      چون دلم میخواد.
      چون تحریک برانگیزه .
      چون آب دهنم راه افتاده .
      چون دوست دارم .
      چون عشقم می کشه .
      چون آرومم میکنه .
      چون حالم رو خوب می کنه
      چون مجبورم .
      چون حیفه .
      چون خوابم نمیبره
      چون سرم درد میکنه
      و …
      خب در تمام این زمانها به جز مورد اول خوردن برای رفع نیاز جسم نیست . برای رفع نیاز روحیست . در حالی که خوردن تنها برای رفع نیاز جسم است .
      خب سردرد مگه جسمی نیست ؟ چرا نخورم .
      نخیر سر درد و هرگونه دردی علتش آشفتگی ذهنه و مرور یک فکر مخرب در ذهن . هیچ ربطی به جسم نداره . اون فکر رو پیدا کنی و تغییرش بدی سردرد و هر درد دیگه خودبخود رفع میشه . قبول داری ؟
      بله بارها امتحان کردم و قبول دارم .

      خب پس قانون دوم چه وقت شروع به خوردن می کنی ؟ از خودم میپرسم چرا میخوری وقتی فقط پاسخ این بود که گرسنه هستم .

      یادت باشه گرسنگی هم مراحلی داره که استاد در یک فایلشون کاملا مراحلش رو گفتن و این گرسنگی باید به جسم و قار و قور شکم برسه تا بعد شروع کنی به خوردن .

      خب این قانون خیلی سخته . من دلم میخواد بخورم . من عادت کردم به خوردن . حالم بد میشه وقتی نمیخورم . دوست دارم بخورم .
      اینا همش افکار چاق کننده است و ریشه در چاقی ذهن داره و در حقیقت فرمان ذهن چاقه .

      خب من اگه حرف ذهن چاقم رو گوش ندم حالم رو بد میکنه . مگه تا حالا کرده چه اتفاقی برات افتاده تو که نمیخوای باهاش بجنگی . فقط میخوای راه جدیدی رو برای خودت انتخاب کنی .
      خب راه جدید باید حالم رو خوب کنه .
      خب چه حال بدی در این راه هست .

      گرسنگی جسمی خیلی دیر به من اعلام میشه . اول گرسنگی میاد توی ذهنم بعد میاد توی احساسم بعد میاد توی جسم باید کلی این نجوای گرسنگی رو آروم کنم که حسم و بد نکنه و دیر بخورم تا برسه به جسمم و در این مدت ذهن من مدام با افکار بخور بخور گرسنمه و سایر افکار حال منو میگیره یعنی از زمانی که گرسنگی ذهنی برسه به جسم کلی این وسط حال من بد میشه .

      خب پس هدایت افکار رو تو برای چی یاد گرفتی ؟
      در این مدت تو باید هدایت افکار داشته باشی و طوری به این مساله نگاه کنی که به احساس بهتر برسی .

      یعنی چطور ؟ یعنی کنترل ذهن داشته باشی به زیباییها توجه کنی و صبر کنی تا گرسنگی به جسم برسه .

      خب اون وقت وقتی به اینجا برسه و من خیلی این گرسنگی رو تحمل کنم یهو که به غذا بخورم خیلی میخورم و شاید فرمان ایست قانون اول رو رعایت نکنم .

      پس چه کار کنیم ؟
      من میگم باید کاری کنیم حسمون بد نشه .
      باید تلقین سیری کنی .
      باید بگی میل ندارم .
      وقتی گرسنگی ذهنی میاد باهاش همدست نشی بگو فعلا نمیخوام سیرم . بهش ایست بده .
      در این مدت که گرسنگی به جسم برسه نزار احساس گرسنگی کنی باید تلقین احساس سیری کنی .
      بگو شکمم پره . هموز خالی نشده . سیرم . نمیخوام .
      نه ممنون .
      آها با کلمه ی نه ممنون سیرم بهش ایست بده .

      وقتی فکر گرسنگی میاد بهش بگو نه ممنون سیرم صبر کن تا جسمم بگه .
      نزار حستو بد کنه . طوری که جلوی خودتو بگیری و بعضی وقتها از خشم به خودت آسیب برنی .
      بگو نه ممنون .
      سیرم .
      الان وقتش نیست .
      وقتش زمانیه که جسمم طلب غذا کنه نه ذهن و احساسم .
      خودتو بشناس .
      تا حالا هم شناختی فقط داریم می نویسیم که راه برامون روشنتر بشه .

      پس قانون دوم رو پذیرفتی ؟ دیگه برات سوالی نیست؟
      پذیرفتم .
      قانون دوم چی شد ؟
      🎯⛳قانون ۲: من زمانی شروع به خوردن میکنم که گرسنگی جسمی تنها علت خوردن باشه .

      خب اگه از قوانین تبعیت نکردم چی ؟
      حال بدت بزرگترین تنبیهه
      اگه تونستم عمل کنم چی ؟
      حال خوبت در مسیر لاغر شدن بزرگترین تشویقه .
      ببین مسیر چاقی هم دقیقا همینه وقتی خلافش عمل می کنی حالت بد میشه و وقتی همسو باهاشی حالت خوبه .
      پس حال و احساس در هر دومسیر هست . خیلی از چاقها هستند که وقتی میخورن حالشون خوبه و لذت میبرن .
      پس میبینی تصرف حالمون به وسیله ی چاقی یک امر کاملا بدیهی برامون شده .
      و فکر میکنیم حال ما اونه .
      در حالیکه باید حال رو از چاقی گرفت و به تناسب داد .

      ما باید از رفتار متناسب لذت ببریم تا ذهنمون راضی بشه فرمانهای تناسب رو اجرا کنه . ما باید خدای لاغری و تناسب رو حاکم ذهنمون کنیم و این به دست ماست که کدوم خدارو انتخاب کنیم .

      خدای لاغری و تناسب خیلی قویتر از خدای چاقیه سریعا حال رو تحت تصرف خودش در میاره طوری که ما از نخوردن غذاهای اضافه خیلی لذت میبریم .
      خب چرا لاغری با نخوردن و ایست دادن به خوردن معنا گرفته و چاقی با خوردن و فرمان به خوردن .

      ببین کسی که لاغره روحش قویتره انسانیتش قویتره . خداپرستتره . یعنی حتی خدای ما هم امر به تناسب رفتاری کرده .
      انسانها با لاغر شدن به خدای وجودشون نزدیکتر میشن .
      در حقیقت ما با انرژی ندادن به غذاهای جسمی خوراک روحمون رو قویتر می کنیم .
      چون فکرمون قویتر میشه .
      انرژی الهیمون قویتر میشه و راحتتر میتونه غذاهای جسمی رو هضم و تبدیل به جان و روان خوب کنه .
      خدای چاقی انرژی غذاها رو تبدیل به ترس . بی ارادگی . تنبلی . سرزنش . عذاب وجدان و ولع و لذت کاذب می کنه ولی ما انسان متعالی هستیم و باید انرژی غذاها برای ما تبدیل به حال خوب ، توانمندی ، قدرت ، لذت و سبکی ، پرواز روح ، رهایی و آزادی بشه .
      آزادی در خوردن هم پیدا میشه . اون آزادی کاذبه . دروغه . تو شاید در خوردن آزادی ولی اسیر خوردنی . هرچی بیشتر بخوری بیشتر بهش وابسته میشی . هر چی بیشتر بخوری بیشتر در اسارتشی و از خودت هیچ اختیاری نداری و قدرت رو میدی دست غذاها و خودت واکنشی عمل می کنی .

      در حالیکه تو باید قدرت رو به دست بگیری و بدی به خدای تناسب چون اون راه و رسم الهیه .

      باشه قانع شدم .
      این نوشته باز هم ادامه دارد . چون فکر کنم بازم باید در مورد سایر قوانین با هم صحبت کنیم .
      فعلا خدانگهدار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasekabood
      1399/11/20 04:21
      مدت عضویت: 1698 روز
      امتیاز کاربر: 69
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,279 کلمه

      💜💜به نام خالق بی همتا 💜💜
      🏵🏵 با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و هنرجویان توانمند دوره تناسب اندام 🏵🏵
      گام دهم : اعتیاد آسان
      این فایل هم از نظر من خیلی خیلی مهمه برای همین تصمیم کردم مو به مو مطالب مهمش رو یادداشت کنم
      هر کشور برای خودش قانونهای مختلفی داره مثل قوانین حقوقی ، قوانین کیفری و …
      قوانین مثل خطوط راه آهن هستند که اجازه نمیدن قطار از مسیر ای خطوط خارج بشه چون اگر خارج بشه صدماتی به همراه داره
      قوانین به دو دسته تقسیم میشن : قوانین هدایت کننده : هدایت کننده ها دستورالعمل ها هستند که مشخص می کنند فعالیت ها باید به چه شکلی انجام بشه
      مثل قوانین واردات و صادرات که مشخص می کنه ما به چه شکلی می تونیم یه جنسی رو وارد کنیم و به چه شکل می تونیم جنسی رو صادر کنیم
      قوانین منع کننده : حد و مرزهایی رو مشخص می کنن که مانع انحراف افراد میشه یعنی بازدارنده مثل قوانین قاچاق کالا ⬅️ موضوع امروز ما قوانین منع کننده هستند
      دولتها با وضع این قوانین سعی می کنند مانع انحراف افراد بشن
      ⛔مثلاً برای حمل مواد مخدر یا دزدی یا هر کاری که موجب آسیب اجنماعی بشه مجازات سختی تعیین می کنند ☠☠☠
      این یعنی خط قرمز قائل شدن برای بعضی کارها و اینا کارهایی هستند که از نظر همه خطر آفرینن مثل قوانین برخورد با حمل و فروش مواد مخدر یا اسلحه یا قاچاق کالا و …
      اما یکسری کارهای خطر آفرین دیگه هم هستند که هیچ قوانینی براش وضع نشده مثل خرید و فروش و مصرف دخانیات چون به ظاهر خطر آنچنانی نداره برای فروش مصرفش قوانینی وضع نشده
      اما چون برای مواد مخدر قوانین منع کننده وضع شده و خرید و فروش و مصرفش و دسترسی بهش آسان نیست پس خیلی تعداد افرادی که به سمتش میرن کمتره ولی مثلاً سیگار که دسترسی بهش آسانه و خیلی راحت می تونن تهیه کنن و خرید و فروش و مصرفش هم ممنوعیتی نداره پس تعداد افراد سیگاری خیلی بیشتره اما چند سال پیش یک حرکتی زده شد که مصرف دخانیات در مکانهای عمومی ممنوع شد
      حالا مسئله اینجاست که میزان خطرناک بودن رو کی تعیین می کنه ؟
      دولتها تعیین می کنند ؟
      سیاستمدارها تعیین می کنند ؟
      چه کسی تعیین می کنه که چه موضوعی تا چه اندازه خطرآفرینه ؟
      که بخوایم براش ممنوعیت تعیین کنیم یا براش فرهنگ سازی کنیم
      اگر دولت ما مصرف دخانیاتی مثل سیگار ممنوعیتی وضع نکرده باید اینهمه افراد سیگاری داشته باشیم ؟
      اگر دولتها افراد دو از صدمه زدن به خودشون منع نکنن افراد هم نباید به فکر سلامتی خودشون باشن ؟؟؟
      چون سیگار به وفور و قیمتهای مختلف و آسان یافت میشه باید اینهمه افراد سیگار مصرف کنند؟
      اگر مواد مخدر دیگه مثل شیشه هم در سوپر مارکت ها موجود بود ما باید اینهمه افراد معتاد به شیشه داشته باشیم ؟
      واقعاً باید به صورت عمیق به این موضوع فکر کرد ! هر چیزی که ضرر داشته باشه ولی ممنوع نباشه باید اینهمه افراد مصرف کننده داشته باشه ؟ نباید یک فرد خودش به فکر خودش باشه ؟
      موضوع اصلی امروز : چرا ما اینقدر افراد چاق در جامعه داریم ؟؟؟
      چرا چون قانونی در مورد چاقی وجود نداره اینهمه افراد با اضافه وزن وجود داره ؟
      دقیقاً می تونیم مثال سیگار رو بزنیم چون سیگار به وفور و آسان در دسترسه پس افراد سیگاری هم تعدادشون خیلی زیاده و همینطور چون مواد غذایی به وفور یافت میشه و خیلی آسان هم در دسترسه تعداد افراد چاق بیشتر از افراد متناسبه ! چرا ما فکر می کنیم حتماً باید با وضع قوانین کنترل بشیم ؟ یعنی باید مجبور به انجام کاری باشیم تا اون رو انجام بدیم ؟
      چاقی هم یک نوع اعتیاده !
      اعتیاد به مواد غذایی و مصرف مواد خوراکی اعتیادی که هیچ قانون منع کننده و هیچ خط قرمزی براش وجود نداره !
      اعتیادیه که مواد مصرفی اون به وفور در همه جا وجود داره !
      اعتیادیه که با انواع تبلیغات رسانه ای ما رو به مصرف بیشترش تشویق می کنند !
      اعتیادی که خیلی سریع تر از هر اعتیاد دیگه ای داره گسترش پیدا می کنه !
      اعتیادی که از سنین خیلی پایین حتی کودکان هم بهش مبتلا میشن !
      اعتیادی که والدین خیلی مشتقانه کودکان خودشون رو به مصرفش تشویق می کنند 😑😑😑
      اعتیادی که خیلی آسون میشه به اون معتاد شد 😔😔😔
      و مثل هر اعتیاد دیگه ای شاید رهایی از اون خیلی سخت و طاقت فرسا باشه ! 🤕🤕🤕
      اعتیادی که هر وقت ترکش کردی به راحتی می تونی بهش مبتلا بشی دوباره 😰😰😰
      اعتیادی که خیلی دوستانه و در اوج صمیمیت اون رو به همدیگه تعارف می کنیم ! 🙄🙄🙄
      اعتیادی که مبتلا شدن به اون نشانه احترامه !
      اعتیادی که بدون سر و صدا و خیلی راحت و در اوج لذت وارد بدن ما میشه و هر روز زندگی رو بر ما سخت تر می کنه ! 😡😡😡
      چاقی اعتیادیه که هیچ قانونی نداره ! هیچ خط قرمزی نداره !😥😥😥
      چاقی ارزان ترین نوع اعتیاده ☹️☹️☹️
      حالا که کشورها هیچ گونه قواعدی برای منع این اعتیاد ندارند فکر نمی کنید که خودمون باید قوانینی رو برای مقابله با این اعتیاد آسان وضع کنیم ؟؟؟
      بهتر نیست برای سلامتی خودمون و فرزندانمون قوانینی رو بر خانواده خودمون وضع کنیم تا راههای مبتلا شدن به این اعتیاد آیان رو از دسترس خارج کنیم ؟
      اگه به رفتار خودتون دقت کنید به وضوح می تونید رفتاری که باعث اعتیاد خودتون و فرزندانتون میشه رو پیدا کنید !
      پدر و مادری که برای سرگرم کردن بچه هاش به راحتی هر روز انواع تنقلاتی که باعث اعتیاد فرزندانش به چاقی میشه رو براشون تهیه می کنن چرا واقعاً دارن این کارو انجام میدن ؟ 👿👿👿
      به رفتار خودشون فکر کردند ؟
      به رفتار خودمون توجه می کنیم که مبه راحتی با اصرار کردن های بی مورد سبب پرخوری و تشدید اعتیاد در دوستان و نزدیکانمون میشیم ؟!
      به انتظارات خودت توجه کردی که دوست داری بقیه بهت بیشتر اصرار کنن که بیشتر بخوری ؟بیشتر از مواد غذایی بیشتر از مواد اعتیاد آور چاق کننده مصرف کنی ؟ خیلی باید به خودمون فکر کنیم ببینیم تا چه میزان رفتار خطر آفرین در قبال خودمون در قبال فرزندانمون و نزدیکانمون داریم 😞😞😞
      وقتی رفتار خودم رو در سالهای اعتیادم به چاقی مرور می کنم به وضوح می بینم که چه اصراری داشتم که هر روز شرایطم رو بدتر کنم! چه تلاشی می کردم برای مصرف بیشتر مواد غذایی ! از بچگی پولامو جمع می کردم که یه ساندویچ بیشتر در مدرسه بخورم ! همیشه حواسم به ساعت بوده که سر ساعت مقرر همه وعده های غذاییمو بخورم ! اگه یه وعده کم مصرف می کردم حتماً در وعده های غذایی دیگه جبران می کردم !
      دوست نداشتم کسی در مواد مصرفی باهام شریک بشه دوست داشتم برای وعده های مصرفی بعدیم مواد غذایی ذخیره کنم تمام فکر و ذکرم خوردن بوده 😑😑😑
      چقدر مسافتا طی می کردم که از ساندویچای فلان فست فودی که تعریفشو شنیده بودم بخورم !
      چقدر با خانواده ام دعوا می کردم که سهم بیشتری از مواد غذایی در اختیار من بزارن ! ☹☹☹
      همه این رفتارها رو انجام میدادم بدون اینکه قانونی برای منع این رفتار من وجود داشته باشه
      از چاق شدن بیشتر ، از تکرار رفتارهای اشتباه ! متاسفانه همین عادتها رو به فرزندانم انتقال دادم ! به این راحتی ما معتاد شدیم و معتاد شدن رو به عزیزانمونم داریم یاد میدیم‌ از امروز می خوام از شما در خواست کنم که آگاهانه قوانینی رو برای منع ترویج اعتیاد چاقی وضع کنیم
      از امروز قانون وضع کنیم که تفریح کردن خوردن مواد مخدر چاقی نباشه
      از امروز قانون وضع کنیم که سر و صدای بچه ها رو با مواد مخدر چاق کننده آروم نکنیم !
      از امروز قانون وضع کنیم که با خانواده بودن دور میز مصرف مواد مخدر چاق کننده نشستن نباشه !
      از امروز قانون وضع کنیم که به دعوت افراد برای مصرف بیشتر مواد چاق کننده پاسخ مثبت ندیم !
      از امروز قانون وضع کنیم که به دیگران اصرار نکنیم که باید مواد مخدر چاقی بیشتری مصرف کنند !
      از امروز قانون وضع کنیم که به دنبال ترک اعتیاد چاقی خودمون باشیم
      خیلی کار داره این داستان و واقعاً همت بالایی می خواد برای رها شدن از دام اعتیاد چاقی !
      چند تا ویژگی بسیار خطرناک داره که شاید اون رو در رتبه اول خطرناکترین نوع اعتیاد ها قرار داده
      اولین ویژگیش اینه که چاقی پذیرفته شده ست ! یعنی زشت نیست ! نگاه جامعه به چاقی خیلی عادیه و همین موضوع سبب گسترش اون میشه !
      دومین ویژگیش در دسترس بودن مواد مصرفی این نوع از اعتیاده که بی نهایت وجود داره در رنگها و طعم های بی نهایت مختلفی که کار رو خیلی دشوار می کنه !
      و سومین ویژگی خطرناک اون ارتباط دادن مواد مصرفی اون با موضوعات مختلفه !
      مصرف می کنیم برای تفریح کردن !
      مصرف می کنیم برای احترام گذاشتن !
      مصرف می کنیم برای لذت بردن !
      مصرف می کنیم برای کنترل خشممون !
      مصرف می کنیم برای سرگرم شدن !
      مصرف می کنیم برای قوی تر شدن !
      بی نهایت مورد مصرف داره که کار رو بسیار خطرناک می کنه
      خیلی باید نگاهمون به مواد غذایی و مصرف اونا تغییر کنه و دیدگامون نسبت به چاقی باید تغییر کنه
      اگه تا حالا فکر می کردی چاقی شما ژنتیکی بوده بدونید که اشتباه بوده و شما به چاقی اعتیاد پیدا کردید !
      اگه فکر می کردید که شانسی بوده بدونید که اینطور نیست و مقصر هر کیلو اضافه ای که داری خودت هستی !
      اگه فکر می کردی که هرمونیه بازم داری خودتو گول میزنی چون هیچ هرمونی نمی تونه تا این حد اضافه وزن به وجود بیاره !
      بیشترین اختلال هرمونی که خیلیا بهانه اضافه وزنشون می دونن تیروئیده که در بدترین شرایطش فقط می تونه ۳ یا ۴ کیلو باعث اضافه وزن بشه ولی طرف ۵۰ کیلو اضافه وزن داره میگه به خاطر پرکاری تیروئیدمه ! اصلاً اینطور نیست ! به خاطر پرکاری دهانتونه نه غده تیروئیدتون 😅😅😅
      هر تصوری که در مورد اضافه وزن خودت داشته باشی رو باید رها کنی و مقصر رو خودت بدونی و تصمیم بگیری که از این اعتیاد آسان و بسیار خطرناک خلاص بشی بنده تمام زندگیم رو گذاشتم روی متناسب شدن از طریق ذهن چون تنها راهیه که میشه اعتیاد به چاقی رو بر طرف کرد
      با هیچ فشار جسمی یا محدودیتی نمیشه این اعتیاد رو از بدن خارج کرد !
      فقط از طریق ذهنی میشه این کارو انجام داد !
      دوره بسیار قدرتمند و شگفت انگیزی رو تهیه کردم که اول سبب رهایی خودم از اعتیاد چاقی شد و به لطف خدا شرایطی فراهم شد که دوستان زیادی از این آموزشا استفاده کردند و نتایج خیلی عالی گرفتند
      امیدوارم که شما هم هز امروز نگاهی متفاوت به اضافه وزن خودت داشته باشی و اصلاً فکر نکنی که طبیعیه که چاق هستی و باید تا ابد چاق بمونی من و همه ی افرادی که در دوره متناسب شدن با قدرت ذهن قرار گرفتیم تصوری مثل شما داشتیم ما هم فکر می کردیم چاقیمون ارثیه ، هرمونیه و کلی بهانه و توجیه داشتیم اما یک روز تصمیم گرفتیم شرایط زندگی خودمونو تغییر بدیم و اقدام کردیم و به لطف خدا نتایج عالی کسب کردیم امیدوارم که هر کی اضافه وزن داره ار خواب غفلت بیدار شه و فکر ترک اعتیاد چاقی خودش باشه
      استاد این فایل دقیقاً برای من بود من هر کاری کردم که خلاصه ی این فایل رو بنویسم دیدم نمی تونم چون کلمه به کلمه ی این حرفا به حدی برام مهم بود که می ترسیدم یک قسمتش با خلاصه نویسی من از بین بره و فراموشم بشه
      این فایل به حدی روی من تاثیر گذاره و به حدی منو تکون داد که تصمیم گرفتم هر روز بهش گوش بدم انقدر گوش بدم تا اعتیاد به چاقی رو کاملاً ترک کنم اینقدر گوش بدم تا تمام این حرفها کاملاً ملکه ی ذهنم بشه من واقعاً تمام حرفهاتونو با همه ی وجودم درک کردم و فهمیدم این همه سال معتاد بودم ! معتاد به خطرناکترین اعتیاد بودم !
      همیشه در ذهنم افرادی که دوست داشتند حتی برای یک بار مواد مخدر از هر نوع رو تجربه کنند درک نمی کردم و به هیچ عنوان حاضر نبوده و نیستم یکبار سیگار قلیون و مواد بدتر رو تجربه کنم و کار بسیار احمقانه ای می دانستم و میدادنم ولی با گوش دادن به این فایل فهمیدم که سالیان سال به مواد غذایی اعتیاد داشتم و هر چه تلاش کردم نتوانستم بر اعتیاد خودم غلبه کنم اما از این به بعد می خوام یکبار برای همیشه اعتیادمو ترک کنم من دقیقاً احترام گذاشتن به دیگران رو در تهیه هر چه بیشتر و بهتر مواد غذایی می دیدیم مثلاً در مهمانی ها هر چه بیشتر مواد غذایی و خوراکی برای مهمانان تهیه می کردم حس رضایت و افتخار بیشتری داشتم که برای مهمانانم سنگ تمام گذاشته ام و مهمانیم عالی برگزار شده !
      از این به بعد برای خودم و فرزندانم قانون وضع می کنم که هیچ کداممان موکبانگ نبینیم
      یکی از تفریحات مرد علاقه من و فرزندانم تماشای موکبانگ و دیدن آشپزی در اینستا و اینترنت بود
      از این به بعد قانون وضع می کنم که تمام فست فود ها و رستورانهایی و تسترهایی که در گوشیم فالو کردم آنفالو کنم تا مبادا وقتمان را برای دیدن مواد مخدر چاقی و معتادان به مواد مخدر چاقی هدر دهیم
      از امروز قانون وضع می کنم که خودم و فرزندانم حق نداریم به یکدیگر مواد مخدر چاقی تعارف کنیم
      از امروز قانون وضع می کنم که وقتی به بیرون می روم هنگام بر گشتن برای بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکنم
      از امروز قانون وضع می کنم که اگر در یک وعده ی غذایی پرخوری کردم به عنوان تنبیه در وعده ی غذایی بعدی غذای مورد علاقه ام را درست کنم و خودم لب نزنم
      از امروز قانون وضع می کنم که همسرم دیگر برای من و بچه ها مواد مخدر چاقی تهیه نکند
      من از امروز سعی می کنم هر روز قوانین جدیدتر و محکمتری برای مبارزه با چاقی وضع کنم و به فرزندانم نیز یاد دهم 😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم