است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود میشود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض میشود.
این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار میگردد.
گسترش اعتیاد
اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.
این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.
اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.
با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.
فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.
شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.
چاقی اعتیاد آسان و خطرناک
چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.
فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است، و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.
افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.
افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.
فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.
هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.
امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.
حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.
تنوع مواد اعتیادآور چاقی
اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.
نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.
شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.
به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.
چون از قبل در ذهن فرد چاق، نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.
پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.
آزاد بودن اعتیاد چاقی
همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.
از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.
نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).
مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …
دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:
اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)
دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)
عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.
درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.
آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.
چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد
انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.
تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.
فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.
خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.
عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.
سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.
پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.
تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.
و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.
وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی
حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.
بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:
۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺
۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺
۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺
۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻
۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم
۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.
هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.
(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.
- نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
- مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
- به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
- مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.
بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.06 از 142 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
(شرح عالی بر اساس محتوا، استفاده از مثال برای درک بهتر)
.
سلام به استاد گرامی و دوستان گلم یه قدم دیگه در مسیر لاغری من.
آنچه از فایل دهم اعتیاد آسان درک کردم
هر موضوعی در جامعه تابع یکسری قوانین فردی و اجتماعی است ما خیلی از کارها در جامعه چون قانون معن کننده تعیین کردن انجام نمیدهیم قوانین راهنمایی رانندگی که اگه با سرعت زیاد رانندگی کنیم جریمه میشیم اگه کمربند نبندیم موجب به خطر انداختن جان خودمان میشیم و جریمه داره نبستن کمربند سرعت زیاد نداشتن گواهینامه نداشتن معاینه فنی خودرو و ما چون اینها میدونیم رعایت می کنیم و قوانینی هستند که اگه رعایت نکنیم اون جان خودمان به خطر میندازیم و بعد جریمه خواهیم شد ولی چرا در مورد چاقی چنین قوانینی وضع نکردن و ما عادت کردیم تا برای چیزی قانون تعیین نکنن ما رعایت نخواهیم کرد
برای مصرف مواد مخدر قوانینی تعیین کردن که مانع انحراف مردم بشن و اگه چنین رفتاری کنن مجازات خواهند شد ولی برای سیگار کشیدن چنین قوانینی تعیین نکردن و مردم به راحتی آسانی قابل دسترس است سیگار و به همین دلیل افراد اعتیاد به سیگار خیلی بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر در جامعه است چون به آسانی راحتی در دسترس است و هیچگونه مجازاتی هم نداره و به همین دلیل افراد چاقم خیلی بیشتر از افراد متناسب است چون مواد مصرفی غذایی هم در رنگها و طعم ها مختلف در همه جا به راحتی آسانی قابل دسترس است بدمون نیاد واقعا با گوش داد به این فایل فهمیدم من اعتیاد به چاقی داشتم و هرچه رفتار ها قبلا رو مرور میکنم برام واضح تر میشه که اعتیاد داشتم به چاقی و خیلی شبیه به یک آدم معتاد به مواد مخدر عمل میکردم فقط مواد مصرفی مون فرق میکرد همین اگه من یه روز برنج نمیخوردم میگفتم باید حتما فردا بخورم اصلا اون روز حس حال نداشتم مث آدم مریض کم جون بدون انرژی بودم اگه یه ظهری کم مصرف میکردم شب حتما جبران میکردم هم ظهرم هم شبم رو اگه یه شیرینی در پخچال بود تا تمومش نمیکردم ذهنم راحت نمیشد همش دانبال خوردن بودم میخواستم برم اتاقم تمیز کنم میگفتم اول غذا بخورم فلان چیز بخورم که انرژی داشته باشم بعد برم اتاق تمیز کنم میخواستم برم تفریح میگفتم چی ببرم با خودم که تو ماشین بخورم اگه تو راه سوپر مارکت نبود چی حالا میوه از خونه ببرم پول ببرم واسه بین راه وسیله بخرم اگه عروسی مهمانی میرفتم تمام ذهنم درگیر چی بخورم بود اگه با دوستام میرفتم تو شهر یا پیاده روی جایی تفریحی فکرم خوردن بود اگه نگاه تلویزیون میکردم میگفتم آلان فیلم مورد علاقمه چی بیارم که بخورم باش بهم خوش بگذره اگه افسرده ناراحت خوشحال بودم از خوردن استفاده میکردم اگه یکی بهم تعارف میکرد دست رد بهش نمیزدم غیر از جایی که واقعا خجالت بکشیدمی روم نشدی یعنی برمی داشتم اگه بیکار بودم میخوردم کم حوصله بودم میخوردم کلا واسه رهایی از اون وضعیت رو به خوردن میاوردم وهیچوقتم دلم نمیخواست غذام با کسی تقسیم کنم و همیشه ناراحت میشدم اگه یکی از غذا من میخورد میترسیدم سیر نشم کم بیارم …خلاصه رفتار ما در مصرف مواد غذایی با رفتار یک فرد معتاد به مواد مخدر هیچ فرقی نداره فقط نوع مصرفمون فرق داره من با این فایل فهمیدم من اعتیاد به چاقی دارم و مقصر اصلی هم خودمم و خودم باعث به وجود آمدن این وضعیت شدم مث این که یه فرد معتاد ازش میپرسن چطور معتاد شدی میگه اول واسه تفریح سرگرمی می کشیدم بعدش کم کم بهش عادت کردم و الانم اینی هستم که مبینی که فرش زیر پاش واسه موادش میفروشه ما هم اول از خوردن واسه لذت بردن استفاده کردیم کم کم مصرفمون بیشتر شد و برامون تبدیل شد به اعتیاد چاقی اعتیاد به چاقی از هر نوع اعتیادی خطرناک تر است چون چاقی در جامعه ما یه چیز پذیرفته شده است زشتت زننده نیست و کاملا عادی است واین خودش خطرناک ترین نوع اعتیاد است اعتیاد به چاقی اعتیادی است که هیچ قانونی نداره هیچ خط قرمزی نداره اعتیاد به چاقی کاملا آروم بی سروصدا با لذت بردن شروع میشه و کم کم رشد پیدا میکنه که همه توجهت میبره روی خوردن اگه حالت بده بخور اگه خوشحالی بخور اگه خسته ای بخور اگه تعارف کردن زشته بردار اگه چیزی اضاف کرد بخور گناه است حیف است و خلاصه از هر راهی واسه خوردن استفاده کردیم و این چاقی هم مث مواد مخدر کشنده است آره کشنده است چون چاقی باعث انواع مریضی در ماه میشه و اول روح ماروذهنمون تخریب می کنه بعد جسم تو بخاطر چاقیت افسردگی پیدا میکنی خودت بی ارزش میدونی اعتماد بنفست پایینه نمیتونی توجمع با اعتماد بنفس بالا شرکت کنی تو عکس گرفتن در جمع از خودت خجالت میکشی باعث مریضی قلبی میشه باعث پادرد کمردرد نازایی و کلی مریضی دیگه میشه اعتیاد به چاقی خیلی خیلی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر است پس بیاییم خوب فک کنیم خودمون گول نزنیم بدمون نیاد از این حرفها همونقدری یک فرد معتاد در نظرمون زشت زننده است باید چاقی هم در نظرمون همین جور باشه چاقی کلا زندگیمون به تباهی میکشونه اعتیاد به چاقی از امروز خودمون واسه خودمون قانون هایی وضع کنیم نسب به مصرف مواد غذایی. که تفریح کردن خوردن مواد غذایی نیست، واسه سرگرمی بیکاری بی حوصله بدون از خوردن استفاده نکنیم.
واسه نگاه کردن به تلویزیون برنامه فیلم از خوردن واسه لذت بردن هنگام اون فیلم مصرف نکنیم مواد غذایی.
واسه نشان دادن خوشحالی از خوردن استفاده نکنیم
واسه پیاده روی رفتن تو طبیعت نشستن لذت بردن از خوردن استفاده نکنیم
واسه دورهمی خانواده دوستان تعارف های زیاد نکنیم به مصرف خوردن
به تعارف دیگران برای خوردن بیشتر نهه بگویم
توماشین واسه لذت از خوردن استفاده نکنیم
بچه هارو تشویق نکنیم اگه ساکت باشید براتون غذا یا خوارکی ها خوشمزه میاریم
به فکر ترک اعتیاد خودمان باشیم این اعتیاد چاقی خیلی خطرناک است چون مصرف مواد مصرفیش به راحتی گیر میاد هر نوع هرمدل با هر طعمی. در جامعه چاقی عیب نیست زشت نیست و همین سبب میشه بیشتر چاقی گسترش پیدا کنه و برای انجام ویا خلاصی از هر واکنش بدنمون حسمون از خوردن استفاده می کنیم
مقصر اصلی اعتیاد به چاقیمون خودمان بودیم و تصمیم بگیریم از این به بعد این قوانینی که وضع کردیم در مورد مصرف مواد غذایی رعایت کنیم و تنها راهی که میشه اعتیاد به چاقی برطرف کرد یادگیری لاغری با ذهن است با محدودیت جسمی نمیشه به لاغری رسید و این اعتیاد به چاقی برطرف کرد و فقط فقط موثر ترین راه روش لاغری با ذهن است
گام دهم در مسیر لاغری من
در هر کشوری یکسری قوانین ثبت شده است برای رعایت عدالت و جلوگیری ازفساد و حفظ حق هر فرد حقیقی و حقوقی برای برقرار کردن نظم عدالت اسایش و رفاه هر فرد که به اسم قانون توسط سران مملکت و رهبر هر کشوری ثبت شده است و مردم موظف هستند به رعایت قوانین و سرپیچی از قوانین مساوی است با مجازاتی که توسط قانون تعیین شده است به همین دلیل افراد جامعه موظف هستند به رعایت قوانین و با وضع قوانین مجازات و باز دارنده افراد متعهد میشوند به رعایت کردن قوانین
ما اینجا در مورد قانون بازدارنده میخواهیم بحث کنیم
هر چیزی که اسیب ها فردی اجتماعی در پی داشته باشه جرم محسوب میشه و یکسری قوانین بازدارند که همان مجازات فرد است
مصرف مواد مخدر یک اسیب فردی و اجتماعی است که حمل نقل فروش ان جرم محسوب میشه و یک کار زشت است در جامعه و خیلی خطرناک است که به مصرف کننده مواد مخدر یک معتاد میگن که کنترلی بر رفتار خودش نداره و باید مصرف کنه در صورتی که میدونه به ضررش است ولی مصرف میکنه و در جامعه منع شده و یک کار زشت ناپسند وهمراه هزار نوع خطر تعریف شده و مجازاتی به همراه خودش داره که قانون تعینش میکنه درجامعه این امر طبیعی نشده و جرم محسوب میشه به همین دلیل راحت به اسانی پیدا نمیشه و مصرف کنندش کمتر است به دلیل قانون هایی که برای مصرف فروش مواد مخدر یا هر نوع مواد دیگه مث شیشه هورئین ثبت شده و همراه مجازات است به همین دلیل مصرف کنندش کمتر است
کشیدن سیکار هم یک نوع اعتیاد است ولی قانونی برای مصرفش و خرید فروشش ثبت نشده و یک کار عادی در جامعه مصوب میشه و از دیدمردم یک کار طبیعی است پذیرفته شده است با اینکه خیلی خطر به همراه خودش داره ولی هیچ قانون بازدارند برای سیگار مصرف و فروشش ثبت نشده مردم ازادنه و اسان راحت تهیه میکنن میفروشن مصرف میکنن یک امر طبیعی است و به همین دلیلم مصرف کننده این نوع اعتیاد و مصرف سیگار زیاد است و افراد زیادی به دام اعتیاد میندازه
حالا میخواهیم در مورد یک اعتیاد اسان شیرین و راحت و یک امر طبیعی حرف بزنیم اعتیادی که خیلی بیشتر از نوع مواد مخدر تاثیر منفی میذاره ضربه روحی جسمی و اجتماعی میزنه و خیلی راحتم یافت میشه و نیمی از جامعه کشور غرق این نوع اعتیاد شیرین هستند و این اعتیاد چیزی نیست جزءاعتیاد به مصرف مواد غذایی
من یک معتاد هستم به مصرف مواد غذایی اعتیاد به چاقی
در جامعه نیمی از مردم گرفتار چاقی هستند و خیلی راحت گرفتار چاقی میشوند چون چاقی که یک اعتیاد محسوب میشه ولی در جامعه دید مردم یک امر طبیعی است واسه همین بیشتر مردم چاق هستند و هیچ نوع قانون منع کننده ای و مجازاتی در مورد این اعتیاد اسان ثبت نشده است واسه همین بیشتر مردم دچار اعتیاد چاقی میشوند
ما عادت کردیم که قانون بهم دستور بده موظفمون کنه به انجام دادن کاری و منع کردن کاری هر فعالیتی که مجازاتی همراه داشته باشه ما انجام نمیدیدم و بیشتر کارها هستند خیلی خطر روحی فردی اجتماعی جسمی همراه دارد ولی ما راحت اون فعالیت انجام میدیم راحت اعتیاد پیدا میکنیم به اون کار چرا خودمان برای خودمان کارهایی که خطر افرین است همراه مشکلات و اسیب ها فردی است قانونی وضع نمیکنیم
چاقی یک نوع اعتیاد و همه ما افراد چاق یک معتاد به مصرف بی رویه مواد غذایی به حساب میاییم
ما افراد چاق از سنین پایین توسط والدین اطرافیان تشویق شدیم به مصرف مواد غذایی و معتاد شدیم برای تشویقمان به انجام دادن کاری از مواد غذایی استفاده میکردند
برای ساکت کردنمان و گوش دادن به پدر مادر از مواد غذایی استفاده میکردند پدر مادر و ما تشویق میکردند اگه ساکت موندی اذیت نکردی عصر میبریمت پارک و فلان بسکویت چیپس …میخریم
اگه میخواه بزرگ بشی قدرتمند باید زیاد بخوری تا زود بزرگ بشی
و ارام ارام با تشویق ها فراوان ما در دام اعتیاد چاقی افتادیم و چون این یک امر طبیعی بود در جامعه و مواد مصرفیش هم به وفور در همه جا یافت میشد ما راحت چاق شدیم معتاد شدیم به مصرف
من معتاد هستم حالا که رفتارهام بررسی میکنم با اطمینان میتونم بگم یک معتاد هستم برخی از رفتارها میگم تا برای شما هم روشن بشه 👇
من اینقدر غرق اعتیاد به چاقی شده بودم که واسه هرچیزی از خوردن استفاده میکردم و برام عادی شده بود سرم درد میکرد میگفتم حتما گشنمه باید برم یه چیزی بخورم یه چیز شیرین مث شیرینی کیک و تا نمیخوردم اروم نمیشدم و مث افراد معتاد به مصرف مواد مخدر هر کاری میکردم که یکی برام شیرینی بخره و باید حتما میخوردم 😁😁
میخواستم اتاقم تمیز کنم میگفتم اول باید یه چیزی بخورم بعد الان نمیشه با اینکه سیر بودم
خسته بودم جای خوابیدن میخوردم
تشنه بودم جای اب غذا میخوردم
ناراحت بودم واسه اروم کردن خودم میخوردم 😣
خوشحال بودم واسه نشان دادن خوشحالیم میخوردم هر چیزی بود
میرفتم کوه مسافرت تفریح کلا فکرم این بود الان چی هست بخورم چکار کنم که بیشتر بهم لذت بده فلان غذا بخورم
میخواستم نگاه فیلم سریال کنم برم فلان غذا بیارم بخورم تا به دلم به چسپه
یک میوه که بود یا شیرینی یا هر مواد غذایی که من خوشم میومد همش حرص میزدم نکنه بخورنش تموم بشه حتما بخورمش تا تموم نشده و اگه یکی میخورد دعوا میشد وای که چرا خوردی 😃😄
میخواستم یکساعت تو ماشین باشم مثلا تا فلان شهر به عشق اینکه تو ماشین بین راه خوراکی بگیرم بخورم میرفتم
واسه هرکاری من از خوردن استفاده میکردم و اعتیاد من خیلی بالا بود کلا الان که یادم میاد خیلی رفتارم شبیه یه معتاد بوده حتی بیشتر یک معتاد دانبال خوردن بودم
اگه اون دقیقه که میخواستم بخورم چیزی گیر نمیومد یا نبود یا طول میکشید تا اماده بشه سرصدا عصبی میشدم دعوا وای مردم از گشنگی پس چیشد زود باشید من طاقت ندارم و خیلی شدید عصبی میشدم بداخلاق گیر میدادم تا وقتی که مواد به دستم میرسید مواد غذایی میخوردم بعد واسه چندساعت شارژ میشدم اروم میشدم خوش اخلاق😀😃😄😄
من دیگه میخوام ترک کنم این رفتارهام ومنع کنم خودم و یکسری قوانین برای خودم تعیین میکنم قوانین بازدارنده یا همان منع کننده👀👇
۱_تا گرسنه نشم لب به غذا نمیزنم و علائم گرسنگی سرصدا شکم و مور مور کردن است پس وقتی واقعا گرسنم شد میخورم و با رفع این علائم گرسنگی و احساس سیری دست از خوردن بر میدارم تا در ذهنم حک بشه و گرسنگی سیری بفهمم در حد نیازم بخورم
۲_دیگران تشویق نمیکنم به خوردن و اگه گفتن میل ندارم دیگه هیچ اصراری نمیکنم که نهه بیا بخور این فرق داره و به نظر دیگران احترام میذارم کاری که قبلا من زیاد انجام میدادم واگه کسی نمیخورد ناراحت میشدم ازش
۳_به ذهنم یاد میدم که مواد غذایی فقط برای رفع گرسنگی است نه برای سایر کارها و احساس لذت تفریح خستگی مسافرت رفع ناراحتی یا نشان دادن خوشحالی
۴_به ذهنم اموزش میدم که حرص نزنم واسه خوردن بیشتر و همیشه مواد غذایی هست به اندازه نیاز بخورم که لذت ببرم ازخوردنم نه پشیمان بشم
تعهد میدهم این قوانین رعایت کنم و ادامه بدم این مسیر شگفت انگیز رو
قبلا از کلمه معتاد بدم میومد و یک حرف زشت برام به حساب میومد و اگه بهم میگفن فلانی معتاد است ازش متتفر میشدم ولی الان جلو دوستان تناسب ذهنی داد میزنم من معتاد هستم اونم به مصرف موادی که به فور هست و مصرفش ازاد است و یک امر طبیعی پذیرفته شده است در جامعه
من در حال ترک هستم و بدنی پاک رفتاری صحیح روحیه عالی شادی از ته قلبم احساس عالی به زودی به شگفتی سازان ملحق میشم
👏👏👏👏👏من یک شگفتی سازم