0

گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است

اعتیاد
اندازه متن

است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.

اعتیاد چیست؟

اعتیاد (همچنین:خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض می‌شود.

این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد.

گسترش اعتیاد

اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.

این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.

اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.

با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.

فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.

شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.

چاقی اعتیاد آسان و خطرناک

چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است،  و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.

افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.

افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.

فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.

هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.

امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.

حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.

اعتیاد چاقی

تنوع مواد اعتیادآور چاقی

اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.

نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.

به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.

چون از قبل در ذهن فرد چاق،‌ نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.

پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.

آزاد بودن اعتیاد چاقی

همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.

از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.

نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).

مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …

دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:

اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)

دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)

عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.

درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.

آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.

گسترش چاقی

چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد

انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.

تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.

فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.

خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.

عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.

سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.

پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.

تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.

و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

قانون اساسی چاقی
لاغری با ذهن
اعتیاد آسان چاقی

وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی

حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.

بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:

۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺

۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺

۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺

۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻

۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم

۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.

هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.

(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
  • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
  • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
  • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.

بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.06 from 124 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10289
برچسب ها:
273 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/25 19:06
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 23695 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 2,386 کلمه

      ❤️ بنام خدای مهربان ❤

      🦋 سلام استاد مهربان وشگفتی ساز 🦋 و دوستان مهربان شگفت انگیزم 🌹

      💜 گام دهم 💜 چاقی اعتیاد آسان است مراقب باشید 💜

      در مورد قوانین اول فایل 😁😍 کلی نجوا دارم تو ذهنم و خودش یه متن به شدت طولانی میشه و در متن جداگانه ای مینویسمشون 😁 
      من قبلا هم این فایل رو زیاد شنیده بودم ولی برداشتی ننوشته بودم ولی این بار موقع سبزی پاک کردن 🌿 فایل رو گوش دادم و بی نهایت لذت بردم و نجواهای ذهنی من اصلا به سمت و سوی دیگری رفت و کلی از تجارب دوستانم درباره اعتیادشون منو به شگفتی وا داشت که اعتیاد به خودی خود بد نیست بلکه باور پشت اعتیاد خیلی مهمه 😍 و در مدار شنیدن تجاربی از دوستانم قرار گرفتم که قبلا توجه نمیکردم 
      دوستی برامون تعریف کرد که من معتادم به این که غذا رو به شدت باید داغ بخورم و همون جور که بخار میکنه دوست دارم و با شوهرمم اکثرا سر این دعوا داریم 😂 و اکثرا باور دارن غذا رو به صورت داغ و جوش بخوری سرطان زاست و ضرر داره ولی دوستم باور نداشت و هیچ مشکلی هم نداشت یا خیلیا رو دیدم چای داغ داغ میخورن و خیلیا به شوخی میگن زبون و مری و معده ات آستر کشی شده که اصلا نمیسوزید 😂 پس اعتیاد به داغ خوردن به خودی خود بد نیس بلکه اون باور پشتش بهش قدرت میده که مضر و خطرناک باشه یا باعث لذت بردن 😍🤣

      یا دوستی میگفت روزی ۱۷ لیوان چای میخوره و هیچ مشکل کم خونی نداره و معتاد هست به خوردن چای باور عمومی اینه که خوردن چای زیاد باعث کم خونی میشه و میگفت اطرافیانم مرتب به من گوشزد میکنن مواظب باش چای کم بخور و اونم مرتب چکاپ و آزمایش میده و هیچ مشکل کم خونی نداره یا حتی خاله و شوهر خاله خودم کلا غذا تو گلوشون میمونه اگر روش چای نخورن و البته میدونن که مضر هم هست ولی میگن بدن ما عادت داره و هیچ مشکلی برامون پیش نمیاد نخوریم گم کرده داریم من نمیدونم چرا وقتی خود طرف سالم و سلامته و ذهنش درسته چرا بقیه میخان باورش رو خراب کنن 😠 اصرار اصرار که نخور این بلا رو سر خودت نیار 😂 فقط میخان طرف مقابل رو بترسونن 

      مادربزرگ خدا بیامرزم🤗 همیشه معتاد شیرینی و بستنی و اینا بود هر وقتم میخاست بره مهمونی یا تولدی چیزی بود چندتا خیار میخورد و باور داشت که این خیارا باعث میشه اون مضرات شیرینی و بستنی از بین بره ولی انقدر اطرافیان به این بنده خدا میگفتن نخور نخور و مسخره اش میکردن که بیشتر ولعش رو میبردن بالا و باور عالی که داشت رو میخاستن خراب کنن 😁😂 چپ و راست هم ازش خوردنیا رو میگرفتن که دخترخاله ام میگفت خودش پایه هله و هوله خریدن براش بوده وزنشم زیاد بالا نبود و خودش مشکلی نداشت همیشه به روضه رفتن عادت داشت و مجلس امام حسین کیفشم همیشه پر بود از خوراکی های نذری برای نوه هاش 😍 روحش شاد میگفت خودم نمیخورم گاهی وقتی ضعف کنم میخورم 😍😄 کمی مشکل دیابت داشت بدون قرص و دارو دیابتش کنترل بود یکمی قند داشت ولی همه بهش چیز میگفتن یه لیوان نوشابه میخاست بخوره ماشالله عمر خوبی هم کرد و حتی دکتر امپول بهش میداد به قول خودش دفنش میکرد و قر قر میخندید سر کوچه چاله کنده که مجبورش نکنن بزنه و میگفت من از دکتر و شیمیایی بدم میاد آخر عمری هم دکتر بنیاد شهید براش سونو گرافی نوشتن و رفتن دکتر همانا و جان به جان آفرین تسلیم کردن همانا 😢اینقدر حساس بود

      یا کسانی که دود و سیگار و قلیون میکشن خوب میدونن معتادن و نباید بکشن ولی خیلیا رو دیدم با مصرف دود سالم و سلامت هستن و فقط اونایی که به شدت میترسوننشون و هی میگن نکش ضرر داره به مشکل قلبی و عروقی دچار میشن متاسفانه ولی باز هم نمیتونن کنترل کنن حتی دیدم گاهی بعد از عمل قلب باز هم گهگداری یه نخ رو میکشن شوهر خاله خودم که درست شب قبل از عملش چند پاکت کشید که براشم سم بود تو همون بیمارستان و به لطف خدا و دعاهای مادربزرگم خدا بهش سلامتی داد و خدا رو شکر ترک کرد 😍🤗 

      و اما در مورد اعتیاد به خوردنی ها مادربزرگ همسایمون دیابت داشت و در بیمارستان بستری بود و حالش خراب به محض اینکه اطرافیان غافل شدن ازش از بس تحت کنترل بود یه نصفه موز از هم اتاقیاش کش رفت خورد و مرد و همه به تمسخر ازش یاد میکنن که جلو شکمش رو نتونست بگیره خوب اگه این بنده خدا رو اینهمه محدود نمیکردن که یواشکی نمیخورد با این که میدونست براش سمه 😐😢

      خود من در بچگی با وجود رژیم و فشار شدید روز سیزده به در که مامانم میخاستن برن دهات فقط بزرگترا میرفتن و بچه نمیبردن و مامانم دلش به حال ما سوخت و میدونست ما چقدر خوراکی برامون لذت بخشه به جای تفریح به هممون نفری پول داد که شیرینی و خوراکی بخریم و نهار انچنانی که تفریح و لذت و عیش و نوش ما فراهم باشه و ما اون یک روز خودکشی کردیم و فکر میکردیم تفریح یعنی خوردن خوراکیهای متنوع و خوشحالی دسته جمعی عین معتادا که دور هم جمع میشن مواد میزنن 😂😁 ولی تا آخر شب هیچ کس نمیتونست نفس بکشه و اسم خوردنی میومد همه میگفتن الانه که بالا بیاریم و تهوع شدید 🤣 منم که اولش میگفتم نه من رژیم دارم و نمیتونم بخورم میگفتن آسی یه امروز رو ضد حال نباش حال بقیه رو هم نگیر 😡😠😂😂😂 اولش مقاومت میکردم ولی بعد عین دیوانه های از قفس آزاد شده میخوردم و میخوردم فرمولهای ذهنی من این بود که خوردن در حجم بالا یعنی تفریح یعنی شادی یعنی دلی از عزا و ماتم دراوردن و عذاب وجدان بعدش و فشار شکم و احساس ضعف و بی ارادگی 😂 و حس معتادی که هیچ کنترلی روی خوردنش نمیتونه داشته باشه واقعا قوانین منو آزار میداد چون واقعا پرخور نبودم فقط حریص بودم و دلم رهایی میخاست که رهاییشم گول زدن بود و در لحظه اتفاق انحرافیم بوجود میومد و کنترل لحظه ای نداشتم و خط قرمز ها رو من زیاد بود این برات بده اون برات بده بیشتر ترس از مواد داشتم که گهگاه باز سرد بودن طبع غذاها و تولید اخلاط به سرم میزنه که جزو الگوها و فرمولهای اشتباه قبله چون بهم اثبات شده خیلیا میخورن و نمیترسن مشکلی هم ندارن 😂 ولی که دکتر بهم گفت بادمجون نخور برا رماتیسمت بده منم خودم بادمجون دوست ندارم ولی شیرین باشه و سودا زداییش کنم خیلیم خوبه و خواهرم بهدمن میگفت تو سودات خیلی بالاست حتی موقع پوست کندن بادمجون به شدت سودام زده بود بالا 😅😂

      برای من خوراکیها آسون و در دسترس نبودن و اکثرا چند بسته پفک تو وسایلم قایم میکردم موقع افسردگی شدید میخوردمشون و تا زمانی که تو خونه داشتم خیالم راحت بود میلم برای خوردن کمتر بود ولی به محض اینکه نداشتم همه جا حرف از پفک بود و تبلیغات تلوزیونی پفک و با تمام کانالهای ذهنیم تحریک میشدم سریعا پفک بخرم که داشته باشم 😂 البته گاهی هم چنان برای خودم خط قرمز و ممنوعیت داشتم که باعث خاص شدن هله و هوله ها میشد و یدفعه خام الگوهای قوی ذهنم میشدم 😂😄

      اعتیاد به شیرینی و کیک تولد برای من فاجعه بود و تنوع به شدت بالاشون که فکر میکردم اگه مدل شیرینی متفاوت باشه یعنی تفاوت در طعم های خیلی زیاد اگه اون یکی مدل رو نخورم به دلم خواهد موند 😂 در صورتی که امتحان هم میکردم میدیدم طعما درست یکیه ولی یهو یواشکی بچه ها دور همی میخریدیم و دور از چشم پدر و مادر یک کیلو شیرینی بین ۵ تا بچه تقسیم میشد که نیان ببینن ما شیرینی خریدیم و در جا تا نیومدن کلش باید تموم بشه یکیم نمیخاست بخوره بقیه دعواش میکردن بخور مامان الان میاد دعوامون میکنه 😂🤗 و تکرار و تکرار رفتارهای اشتباه😁

      و یک تجربه به ظاهر تلخ لذت بخش داشتم که در لحظه نمیدنستم چه واکنشی باید نشون بدم🤔 من با انجام تمرینات و فایلهای لذت بخش😋 شما و دیدگاههای فوق العاده دوستان کلا واکنش و رفتارم نسبت به غذاها عوض شده و دیروز صبح صبحانه خورده بودم و سیر بودم بابام پنیر لبنه میخورد و من هم قبلا زیاد از اون پنیر خورده بودم 😂 ولی بابام همیشه سلیقه خودش رو در خوردنیها به ما تحمیل میکنه و نظر خواهی الکی میکنه و میپرسه طعمش چجوره و بر خلاف نظرش هم نباید نظر بدم که اگر نظر جور دیگه بدم برا همه تعریف میکنه و مسخره 😅و کار کاملا بیهوده و بی فایده و از بچگی مجبورمون میکرد اون چیز رو بخوریم حالا که من اعتیادمو ترک کردم و وقتی سیر باشم حتی دهنم باز نمیشه که اون خوراکی رو ختی بچشم اصرار اصرار که بچشین و منم اصلا نمیتونم دروغ بگم حتی مصلحتی 😄😂 گفتم سیرم و میلم نمیکشه که بچشم الان صبحانه خوردم از مقدار غذای خودمم اضافه اومده بود و دست کشیده بودم داد و فریاد و خشم پدرم دراومد که من فقط میگم بچش نمیگم بشین یه شکم سیر بخور و تو فقط قصدت لجبازیه و عین اخلاق گند مامانت شده 😠 گفتم نه لجبازی نیس واقعا نمیتونم بخورم و باز هم قصد داشت عقیدشو تحمیل کنه که مجبور شدم بگم من دارم با ذهن کار میکنم اینبار بدتر کرد که باورش نمیشه 😡 و گفت ما به اون پیرمرد ۶۰ ساله میخاییم چیز یاد بدیم و غرور بیش از حد و اجبارش و واقعا نمیدونستم در لحظه باید چیکار کنم سکوت کرده بودم ولی فریادهاش تمومی نداشت و منم خودمو مقصر میدونستم در این دعوا حتی یه نجوایی میگفت بچش و قال قضیه رو بکن اما مطمئنم به همین یکبار ختم نمیشه و عادت بابام همیشه همین بوده و من مشتاق تغییرات و تحولاتم هستم 😍😄 بعدشم دعوای مفصلی با مامانم کرد و هر چقدر مامانم میخاست از محیط دور بشه نمیزاشت و میگفت باید بشینی من از خودم برات تعریف و تمجید کنم که من چقدر عاقلم و فلان و بیسان و واقعا یه حرفایی میزنه که مامانمو به شدت تحریک میکنه و مامانمم که نمیخاد کم بیاره گاهی یه جوابی میده جوابشم نده میگه فسکت علیه السلام چرا ساکتی جواب بده مگه دارم با دیوار حرف میزنم و الان سالیان ساله که تو خونه خوابیده و افتاده یه گوشه و ذهن به شدت مریضی داره و به هیچ چیزی جز غرورهای بیش از اندازه خودش پایبند نیس گاهی یه تبلیغ کوچک چنان از خود بیخودش میکنه که حد نداره و گاهی مدام میگه من عاقل بین یه مشت زن ناقص العقل گیر کردم و همیشه خشم داره و مثلا این نوشابه های رژیمی کلسیم دار رو میخره و مرتب به ما میگه بچشین و فقط باید تایید کنید که خوبه و من کلا حلقم نسبت به قند مصنوعی حساسیت داره و شیرین میمونه شیرینی که دوستش ندارم فریاد و دادش تو خونه تمام ماها هم تو خونه خشم کنترل نشده داریم حتی سر حرفای معمولی داد و فریاد بابام هواست و واقعا نمیدونیم چجوری باید باهاش رفتار کنیم همش در حال جوش و عصبانیته دیابت عصبی داره و میدونه که هم با عصبانیت قندش بالا میره باز دست بردار نیس همش درگیره ما دوست نداریم اخبار گوش بدیم صدای اخبار که همیشه رو دو هزاره و حتی اگرم هدفون رو گوشم باشه و مشغول گوش دادن فایل یا انجام تمرین باشم تمرکز منو به هم میزنه که فلانی چی میگه تو این اخبار و به زور باید گوش کنم منم اصلا دلم نمیخاد بی احترامی کنم ولی خودش مدام در جبهه مخالف با همه اس و با برادرم مدام در حال یکی به دو کردن هستن و آرامش همه رو به هم میزنن حتی من که همیشه در حال خندیدن هستم رو مسخره میکنه و به خواهرم میگفت این که همیشه در حال کرکر و خندست خودش هیچ جا نمیره و بست تو خونه نشسته و مدام هم برای هر خریدی بهش زنگ میزنن مامانم اینا وقتی میرن خرید و ضعف خودش رو سر ماها خالی میکنه و هی میگه من نمردم هنوز هستم هر چیم مامانم میخاد کمکش کنه که روی پای خودش بایسته لحظه به لحظه پرتوقع تر و بدتر میشه

       واقعا نمیدونم با اجبار و زورگوییاش برای خوردن چه رفتاری کنم که نه سیخ بسوزه و نه کباب من اعتیادمو ترک کردم میبینه هم چقدر وزنم بالاست و خود ادم چاق نزده میرقصه و عاشق خوراکیهاست قبلا چندین بار باید میگفتم من رژیمم این توی رژیمم نیس تا دست از سرم برداره ولی الان رژیم هم که نیستم فقط میل ندارم و میلم نمیکشه نوع برخورد رو در لحظه بلد نیستم و استادم اگر راهکاری میتونید بهم بدین خیلی خیلی ممنون میشم و اگرم قراره در مسیر آگاهیهام بیشتر بشه برای نحوه برخورد کاملا مشتاقم و منتظر راهکار میمونم بخاطر فایل ارزشمند سوال نکردن که در دوره آموزشی لطف کردین و قرار دادین استاد گرانقدرم 😍🤗🌹🌹🌹 اینم بگم که سکوت و لبخند هم هیچ تاثیری روش نداره 😂😂😂 چون چشماشم مشکل داره به قول خودش که هیچی نمیبینه ولی قشنگ میبینه که من همش سرم تو گوشیه و حتی با من دعوا داره که چشمات رو از بین میبری و منو گرفتار خرج و مخارج عمل چشمات میکنب و خودش شبکیه یه چشمش رو عمل کرده و اون چشمش رو هم به زودی قراره عمل کنه و جز نفرت و خشم چیزی به ما یاد نمیده و اعتراض هم داره که چرا شماها با هم دعواتون میشه چون خواهر کوچیکم با برادرم که هم یکی یدونست هم عزیز کرده بابا بوده و آخرین بچه اس دعواشون میشه دلم نمیخاست انرژی منفی بدم ولی مجبور شدم با این اتفاقات تکراری و بلد نبودنم به مشکل بر بخورم 😆😆😆 و اگر لطف کنید کمکم کنید برای رهایی از این شرایط زورگویی 😂😁 البته کاری کرده با همه تو خونه با اخلاق به شدت تندش که هیچکس دوستش نداره و خودشم ته دعواهاش میگه که منو نمیتونین با این کاراتون و حرص و جوشها بکشید تا این حد افکار منفی داره 😐 
      و مامانم که ناراحتی اعصاب داشت و با همین آموزشها و دوره ها تونست خودشو درمان کنه و قبلا کمترین صدایی حالشو بد میکرد و مدتها سرش سنگین بود با فایلهای شما شفا گرفته الان بابام همش سوت میزنه و مامانمو امتحان میکنه که ببینه واقعا حالش بد میشه یا نه و انگار به سوت زدن هم جدیدا معتاد شده بابام وقت و بی وقت سوت میزنه و مامانمو امتحان میکنه ولی خودش برای تغییر خودش کاری نمیکنه تا مامانمم میگه چرا سوت میزنی میگه مگه تو نگفتی خوب شدم 😂😅 همه خسته شدیم و اکثرا همه هم تعجب میکنن چون رفتارش اصلا حالت طبیعی نداره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/12/02 21:57
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 23695 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 4,341 کلمه

      💖 بنام خدای مهربان 💖

      🦋 سلام استاد عزیز و دوستان عزیزم 🦋

      💜 گام دهم 💜 چاقی اعتیاد آسان است 💜

      برای این گام👣 برداشت اشتباهی نوشته بودم و باز اشتیاق داشتم بنویسم تا به برداشت عمیق تر و درست تری برسم برای همین وقت بیشتری روی این فایل گذاشتم💪🤗👂 و نجواهای خیلی زیادی داشتم 🙆‍♀️🙇‍♀️ ولی تا چه حد الان حضور ذهن داشته باشم تا بهترین برداشت و فهم عمیقم رو نسبت به این فایل بنویسم خدا میدونه ولی خودم که از نجواهام کلی ذوق میکردم و عشق و حال و مدام فکرم درگیرش بود 😍😄🤗 

      مساله اعتیاد به سیگار 🚭دو بار برام اتفاقاتی افتاد که بابام الان بخاطر مشکل قلبی کلا سیگار رو ترک کرده وگرنه تا همین چند وقت پیش میکشید و هیچ قانونی جلو دارش نبود تا اینکه مشکل سلامتیش به طور جدی به خطر افتاد و مجبور شد ترک کنه و یه سری قوانین هم دخانیات فروشها دارن که به پسران سن پایین به سختی جدیدا سیگار میفروشن ولی حتی در یک فیلم کره ای دیدم به اسم فروشگاه ست بیول که قوانین سخت تر بود ۳ تا دختربچه بودن و میخواستن سیگار بخرن منتظر بودن یه مرد که به سن قانونی رسیده براشون سیگار بخره و به نظرم قوانینشون جالب بود 🚭 ولی باز هم تا خود فرد بخواد قانون شکنی کنه به راحتی راهشو پیدا میکنه یا حتی یه فیلم ایرانی بود که طرف سیگار رو ترک کرده بود و آدم خلافکاری بود تو فیلم کارگردان مجبورش میکرد سیگار بکشه تا فیلمشون محتوای اخلاقی بگیره که سیگار برای ادم خلافکاراست نه آدم خوبا 😂 خلاصه که ما مهمون داشتیم و داییم از اصفهان اومده بودن که اولا به من گفت من اولا میگفتم تو چقدر خوش به حالته نه کاری داری نه چیزی همش رو تختت افتادی یا تلوزیون میبینی یا سرگرم تفریح هستی چون من مدتهاست از کار افتاده بودم ولی قبلش خیلی پر تلاش بودم و داییم فکر میکرده من کیف و حال دنیا رو میکنم اینبار به من اقرار کرد اره واقعا اصلا خوش نمیگذره همش یه گوشه بیفتی و نتونی راه بری چون خودشم الان اوضاعش به شدت خرابه و معمولا خونه ما به خاطر مامانم که ریه اش به مشکل خورده یا بابام که سیگار براش ضرر داره سیگار نمیکشن یا میرن تو حیاط یا نمیکشن ولی داییم چون نمیتونس راه بره مجبور بود دم در اتاق بکشه و هم مامانم هم بابام ماسک میزدن ولی مامانم یهو چنان سرفه افتاد که داییم با این اوضاع مجبور شد بره تو حیاط سیگار بکشه با واکر و اینا ولی نمیتونست سیگارم نکشه و این سخت بودن وادارش میکرد خیلی کمتر سیگار بکشه قبلا که میومدن خونه ما و میدونستیم چقدر به سیگار معتاده و این سیگار خاموش نشده سیگار بعدی پشت بندش روشنه و تا خود صبح هم نصف شب حتی از خواب بپره سیگار روشن میکنه اما مشکل سلامتی بقیه افراد قانون و حد و مرزی براش شده بود خیلی بندرت بکشه 
      ولی چند روز قبلش که پسرداییم تو خونه سیگار کشیده بود چنان میگرن خواهرم تحریک شده بود که دو روز حالش به هم میخورده چون سیگاری های اطرافمون کم شده قبلا اوضاع واقعا خیلی بدتر بود خواهرم تو بمباران زمان جنگ مشکل جدی دیده بود و آقایون دسته جمعی تو اتاق سیگار میکشیدن و خواهرم اگه حالش به هم میخورد نشونه ضربه مغزی بود هیچکس رعایت نمیکرد و چون از دود سیگار حالش بد میشد با اون حال خرابش مجبور بودن مریض رو ببرن تو حیاط بازم الان واقعا اوضاع خیلی بهتر از قبل شده و با اعتراض بقیه تو ماشین و قطار و اماکن عمومی واقعا مراعاتها خیلی بهتر شده و افراد بیشتری هم ترک میکنن اعتیادشون رو 😍 اما قبلا قوانین و حد و مرضی وجود نداشت الانم رو بسته سیگار علامت خطر مرگ ☠ و عکس ریه داغون رو میزنن ولی بازم تا سر افراد به سنگ نخوره حاضر به ترک سیگاری که کاملا مطمئن هستن به عوارضش دست بر نمیدارن 
      و قوانین باز دارنده برای بقیه مواد مخدر ها خیلی بیشتره و همه گیر شدنم کمتر شده 😍😊 
      میزان خطرناک بودن رو واقعا کی تعیین میکنه 🤔 واقعا دولتها افراد رو از سلامت و نکشیدن سیگار تا جایی که به مشکل جدی نخورن ترک نمیکنن بخاطر ازادی و وفوری که در دسترس هست 
      قانونی برای منع شدن از چاقی وجود نداره و مواد و خوراکی و مواد غذایی به وفور در دسترسه و البته خیلی از دکترهای تغذیه مثلا قانون میزارن در هفته ۳ تا تخم مرغ🍳 بیشتر مجاز نیستم بخورم و من با وضع این قانون به علت اینکه تو اکثر غذاها تخم مرغ 🍳هست و علاقه شدیدی هم به مصرف تخم مرغ🍳 به عنوان صبحانه دارم 😍🤣 و در اکثر فیلم هام طرف چندین تخم مرغ میندازن تو روغن و چنان پر اشتها میخوره و منم به هوس شدید میفتم مخصوصا وقتی که ریاضت داشتم و کلا همه غذاها رو به خودم حرام کرده بودم در عرض ۳ ماه 😢😥
       به حدی دلم میخاست که با حسرت فقط خوردن طرف رو مشاهده میکردم و چون اصلا با روش ذهنی آشنا نبودم مرتب با ذهنم اونو میخوردم و چنان آب دهنی قورت میدادم که تخم مرغ عسلی 🍳سرخ شده برام خیلی خیلی خاص شده بود و مثلا اگر دکتر رژیمی یا برنامه غذایی بود که سهم هفتگی تخم مرغ🍳 من زیاد بود خیلی اون رژیم رو دوست داشتم یا حتی کلیپ های کمپین استاد که صبحانه ها دوتا تخم مرغ 🍳مینداخت تو روغن فراوان خیلی بهم لذت میداد و اون ترس از باور اینکه در هفته سه تا تخم مرغ بیشتر مجاز نیستم بیشتر بخورم رو خیلی خیلی خوب میکرد برای منی که پرخور نبودم و فقط ترس از خوردن داشتم بعدم اکثرا در کوکو و شامی و الویه که ما خیلی پر تخم مرغ درست میکنیم قانون بابام اینه که به اندازه سیب زمینی همون قدر تخم مرغ بزنیم و سس مایونزم زیاد میزدیم و اونم میدونستم با زرده تخم مرغ که کلی میگفتن زرده خیلی بده سفیده مجازی زیاد بخوری ولی زرده بیشتر نشه و عموی من که باشگاه میرفت و همیشه تو خونشون زرده تخم مرغ آب پز به وفور بود چون بچه هاشم خسته شده بودن از خوردنش و اون موقع ها سفیده کیلویی نبود یا خبر نداشتن هست همه کلی میخوردن ولی من چون رژیم بودم خودمو محروم میکردم و میدیدم چطور بقیه با اشتها میخورن و الگوی تعریف شده ذهنی من این بود که اگر بیشتر از سه تا خوردی دیگه محاله رژیمی رفتار کرده باشی و رژیمت به هم خورده از اونطرفم میشنیدم دانشجوها به خاطر فرصت نداشتن شام و نهارم تخم مرغ میخورن پس چرا اونا چاق نمیشن و باور اینم داشتم که هر وقت صبحانه تخم مرغ میخوردم تا شب مثلا سیر بودم و خیلی کمتر دلم بهانه میگرفت و خودمم تعجب میکردم حتی از اقواممون شنیده بودم روزی ۵ تا تخم مرغ اب پز میخورن و به شدت لاغر شدن البته بدون حتی نمک و زن عموم هی میگفت تو هم بکن این کار رو ببین چی میشه 😥😂
       ولی از اونطرف یه سری میگفتن تخم مرغ به شدت برای کبد بده و هیچوقت نزاشتن من چنین رژیمی بگیرم 😂😂😂 ولی اگر دست خودم بود عاشق چنین رژیمی بودم 😅 

      در رژیم اتکینز و پروتویین و اینام تخم مرغ ازاد بود 😂 یا در رژیم لو کرب کربو هیدرات ممنوع بود واقعا این قوانین رژیمی از کجا میان یکی تو برنامش اینهمه داره یکی مثل من محروم بود و حرص و ولع داشتم و چون خودمو مجبور میکردم نخورم به شدت حریص بودم 

      چاقی یه نوع اعتیاده اعتیادی که مواد مصرفی به وفور وجود داره و اعتیاد سریعیه و موگبانگ های زیادی هستن که بیشتر و بیشتر خوردن خودشونو به نمایش میزارن و اصلا فود بلاگرا چنان با اشتها میخوردن و تنوع خیلی بالای غذایی که نشونم میدن هیکل عالی دارن و چاق نیستن بعضیشون فقط چاقن و پرخورهایی که برای تبلیغ واقعا جلوی دوربین از هر غذایی فقط میچشن وگرنه محاله بتونن چنان حجم غذایی رو بخورن و بعضی در اثر کلی کامنتهای منفی و بد و بیراه مجبور میشن بگن که ما همه اینا رو که نمیخوریم و بقیه غذاها رو به کودکان کار یا نیازمند میدیم که بخورن و بعضی فیلم پخش غذاها رو که در ظرف یبار مصرف و شیک دارن میبخشن در پست موقتی چیزی نشون میدن که ممکنه همه هم نشون ندن فقط بعضیا میزارن بعدم اون پست رو پاک میکنن و ممکنه من نوعی اون رو ندیده باشم و به شدت پرخوری و اون نوع اعتیاد برای من دوست داشتنی و لذت بخش بشه و حتی اعتیاد به دیدن این فیلمها هم به شدت بالاست حتی تو کره پول خیلر خوبی میدن به کسانی که چیزهای عجیب و غریب و بزرگ میخورن و این فیلمها ممکنه چه بلایی سر افراد چاق بیاره یا حتی مسابقه ۵ میلیونی میزارن یه مغازه که تو قم هست هر کسی بتونه اون ساندویچ یا پیتزا در حجم به شدت بالا رو بخوره در مدت نیم ساعت علاوه بر اینکه اون غذا براش مجانی تموم میشه کلی تبلیغ میشه برای پرخوری کردن و به دست اوردن و تشویق کردن چنین توانایی برای فرد چاق پرخوری که تشویق میشه و جایزه هم میگیره واقعا حجم معده این فرد چه بلایی سرش خواهد اومد واقعا قبلا اینجور کلیپ ها رو دیده بودم و بند اومدن نفس طرف و خیلیم دلت میسوخت براش تا ته فیلم رو میدیدم که بالاخره برنده میشه یا نه 😂😂😂 و تصویر سازی و عادی شدن برای من که دلم بخاد که منم امتحان کنم شاید تونستم 😂😂😂 واقعا این مدل غذا خوردن اصلا دیگه نیاز نیس جنون و اعتیاده به مواد غذایی یو حتی خواهرم میگفت بعضیا رژیم دارن به یکی پول میدن به جاشون بخوره و لذت ببره اینام میشینن فقط نگاه میکنن و حسرت میبرن و حس میکنن لذتی که اون از خوردن داره میبره برای خودشونه 🤔😅🤣 دقیقا این دیوانگی محضه 

      یا حتی اون آقایی😐 که در یکی از مستندهای دوره لاغری بود و یه کیسه به خودش وصل کرده بود و بخاطر اعتیادش به خوردن محتویات معده اش داخل کیسه میرفت و مدام باید خالی میکرد و خیلیم لاغر شده بود و از خوردنش لذت میبرد من که فقط تهوع میگرفتم جز جنون چی میتونه باشه انقدرام خوردن لذت بخش نیس که یه ادم چاق به چنین ذلت و خواری بتونه بخوره 😓😫😨😤😧😡😷 و خفت اون مرد در نظرم خیلی عجیب اومد  

      رهایی از اعتیاد خوردن خیلی سخت و طاقت فرساست اعتیادی که در اوج صمیمیت و بهترین مهمونیها و واقعا هر چی میخواییم یه مهمون رو تحویل بگیریم و خوش بگذره تنوع منوی غذایی رو بالا میبریم و صد البته که افراد لاغر و متناسب در ح نیازشون مصرف میکنن ولی یه ادم چاق درد کشیده و رژیم داشته و محدودیت داشته نمیتونه خودشو کنترل کنه😂 و معمولا زحمت چندین ماه رژیم رو در یه مهمونی به باد میدیم😂 و خیلیم دلمون میخاد میزبان خیلی اصرار و تعارف کنه که بگیم تقصیر ما که نیس اگه نخوریم 😁به صاحبخونه بی احترامی کردیم میزبان اینهمه زحمت کشیده و بی احترامی میشه بهش اگه نخوریم 😂 بیچاره ها الان باید تا یه ماه اینهمه غذا رو بخورن تعارفی که حتی بابای خودم به مهمون میکنه که تو رو خدا خلاصمون کنید اگر نخورین اینا تا یه هفته ما رو میبندن به گزارش هفتگی و همش آنچه گذشت داریم 😂 یا حتی به شوخی و خنده دامادهامون که پنج شنبه خونه ما هستن به داداشم میگن تو به چه دردی میخوری باید جور بقیه رو بکشی یا میگن کم کاری کردی اگر غذایی اسراف بشه و دور ریخته بشه و مسخره میکنن و به ظاهر تشویق که جای ما هم تو باید بخوری چون داداشم چاقه 😄😅 بدون سر و صدا و در اوج لذته و چاقی ارزانترین نوع اعتیاده 😂 و من به رفتار خودم و اطرافیان چاقم نگاه میکنم طرز برخورد با تنوع های غذایی رو کاملا میبینم اگر ۶ مدل شیرینی مثلا باشه باید از همه مدلها حتی شده بچشیم و خواهرزاده من که به شدت متناسبه حتی شاید میلش نکشه یدونه هم بخوره باباشون که حتی میگه من ترش میکنم🙄 وقتی با اصرارهای بیش از حد بابام که کلا الگوها و فرمولهای چاقی به شدت قوی داره یا میگه اقا من فشارم میزنه بالا 😂
      وای 🤔😮 چقدر جالب همین الان با وجود اینکه بارها این رفتار عالی رو در مقابله با رفتارهای بابام مشاهده کردم بودم و حتی در تمرینی که نوشتم به صورت سوال آخر متنم و منتظر جواب استاد عزیزم بودم خودم به جواب رسیدم که منم بهانه بیارم 👈 یا باید بگم معده ام سنگینه😄 یا بگم ترش میکنم😍 یا بگم تهوع دارم😁 چون اگر بگم میل ندارم باز اصرار میکنه نگفتم یه شکم سیر بخور فقط میگم بچش 😄😅 ممنونم خدا جون ❤️ممنونم استاد❤️💃 که با آموزش فوق العادتون و توجه به رفتار یه متناسب واقعی که اطرافیان خودم هست و میدونم رو بابام جواب میده به نتیجه عالی رسیدم و کشف کردم 😍😍😍👏👏👏

       یا اون یکی دومادمون میگفت میل ندارم برای ما به شدت مسخره بود میگفتیم با خودمون میل ندارم چیه دیگه چه کلاسی میزاره خوب بخور دیگه و بارها به صورت مسخره میگفتیم میل ندارم 😂😂😂 و بعدش میخوردیم و چون بابام باهاشون رودروایسی داشت اونا رو مجبور نمیکرد😁 جمله به شدت دوست داشتنی میل ندارم رو دیگران جواب میده ولی به اصرارهای بابام هرگز 🤣😍😃 چون خودمم وقتی فرمولهای چاقی داشتم این جمله فقط برام مسخره😶🤐 بود و عجیب🙄 حالا عاشقش😍 شدم چون تمرینش کردم 🤗😉 چون یاد گرفتم و آموزشش دیدم هورا 💃💃💃

      ولی ماها محکوم و مجبور بودیم اگرم میگفتیم از چیزی خوشمون نمیاد هی میگفت تبلیغات بد میکنید از یه چیزی بقیه هم نیش🤤😧 باز میکنن بهش و همش تقصیر توست که بقیه هم نخوردن فقط باید میخوردیم و به به چه چه میکردیم مخصوصا اگر خودش خوشش اومده بود و همیشه سلیقه خودش بهترین و عاقلانه ترین سلیقست😆 و تحمیلی 😤به همه حتی الان که در اثر دیابت طعم ها رو نمیفهمه در اثر خاطراتش به طعم و مزه های قبل غذا میخوره و اگر مهمان در مورد طعم غذا به شوخی نظری بده کلی با ما دعوا میکنه که چرا اینبار بد طعم درست کردین😡 و تحقیر و سرزنش اشپزی که اینهمه زحمت کشیده هر چقدرم طرف مقابل میگه شوخی کردم باز دست بردار نیس و علاوه بر اینکه میگن شوخی کردن میخاد خودشو مهمون نواز نشون بده کلی به آشپز بد و بیراه میگه خودش رو خوب نشون میده و ماها رو خراب میکنه 😓 و به اصطلاح خودش با فرمولای چاق کننده اش میگه من الان دارم تربیتتون میکنم و حکم اموزشی داره تا دقتتون تو آشپزی بره بالا و اگه مرد و رئیس خانواده به زن و بچش گیر نده دستپختش خراب میشه 😂 واقعا متناسبا غذا رو برای سیری میخورن نه تفریح و لذت از طعم همه غذاها هم لذت میبرن ولی معتاد طعم ها نیستن و فقط به نیاز توجه میکنن و از غذا به عنوان وسیله و ابزار تفریحی استفاده نمیکنن 😅👏👏👏 مثلا خانواده عموم که متناسبن وقتی زن عموم برنج رو شفته میکنه سریع از همسرش دفاع میکنه که چون من شفته دوست دارم خانمم به سلیقه من غذا درست میکنه 🤔😆 بابای منم اعتقاد داره اگر ما کدبانو شدیم بخاطر تربیت اونه که همینم هست ولی واقعا درجه یک بودن غذا نباید انقدر اهمیت داشته باشه و اگر خانم خونه با عشق و لذت آشپزی کنه غذاش خوشمزه میشه حالا یه بارم برنج خراب بشه اتفاقی نمیفته و به قول عموی متناسبم این غذا آخرش دفع میشه و هیچکسم یادش نمیمونه چی خورده که این رفتار و الگو درسته 😍😉 و صد البته که دستپخت من و برنجی که من میپختم رو کل فامیل تعریف میکردن و از بچگی علاقه شدیدی به اشپزی داشتم ولی خودم اکثرا رژیم داشتم و برای خودم قانون میزاشتم که تو نباید بخوری لاغرا فقط میتونن لذت ببرن 😅😂 ولی بالاخره اعتیادم به خوشمزه ها کار دستم میداد و آب از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب 

      و همیشه تو خونه ما خورد و خوراک حرف اول رو میزنه مردم از نون شبشون میزنن به رخت و لباس میرسن ولی ما عادت کردیم از رخت و لباس بزنیم و خوراکی نباشه که نخورده باشیم 😂 و اگرم قانونی برای نخوردن بزارن در اثر اینه که همش اطرافیان مسخره میکنن و میگن چرا بچه هات رو مجبور نمیکنی یکم لاغر بشن و یه نوع دلسوزی که هیچ راه درمان واقعی هم براش ندارن و از اونطرف بهمون میگن نخور از اونطرف اگه خودمون تصمیم جدی برای نخوردن داشته باشیم بهمون میگه لجبازی داری میکنی که نمیخوری یا قهر کردی یا بدت اومده مخصوصا اگرم مطمئن باشه که اون نوع ماده غذایی مورد علاقه ماست و مدام بهم میگه تنبلی بخور ولی ورزش و تحرکت رو ببر بالا خوب من که نمیتونم به علت درد شدیدم تحرک کنم پس باید تا ابد محکوم باشم به چاقی نه هرگز باید رفتارم و عادتهام و ترسهام رو تغییر بدم وگرنه خدا شاهده هر چقدرم فعالیتم رو زیاد کردم خوردنهای اجباری رو نتونستم عوض کنم اولشم میگن نخور بعد دلشون میسوزه که وای یهو بچم دلش نخاد 😂😁😅 به دلش نمونه و بهترین تفریح و لذت رو ما بل خوردن یاد گرفتیم و عادت کردیم و از اونطرفم از کلی از غذاها ترس داریم 😄😅 

      واقعا خیلی دوست داشتم همون کسایی که بهم میگفتن بسه نخور چاق شدی وقتی مهمونشم هی بهم تعارف کنه بخور 😂
      واقعا اگر سهم غذام زیاد میومد و یا در اثر فشار شکم دیگه نخورده بودم یا حس این که رژیمی عمل کنم اگر کسی میرفت یواشکی سهم منم میخورد چنان دعوا و قهری تو خونه راه میفتاد 😂😂😂 یا اگر کسی حجم بزرگتر رو بر میداشت همه بهش حمله میکردن که تو بیشتر از ما خوردی یا من چشمم دنبال اون بود تو زودتر برش داشتی و مثل میدان جنگ میشد خونه و متاسفانه همین عادتها رو یاد کوچیکترامون دادیم مخصوصا خواهر زاده های بد غذام 😂😂😂 و به نوعی با بازی و مهارت به بیشتر خوروندن غذا به بچه ها که دو دیقه دیگه نگن گشنمه و مواد غذایی برای رفع گرسنگی بچه ها نباشه مجبورشون میکردم باید تا ته غذات رو بخوری 🤔😂 و حتی وقتی میتونستم با دوز و کلک غذا دهنشون کنم و خودمم مجبور میشدم گاهی برای اینکه بچه تشویق به خوردن بشه چندین قاشق جلوش بخورم تا اونم تحریک بشه بخوره وقتیم میخورد خواهرم کلی خوشحال میشد تونستم بچشو گول بزنم که بخوره 😂 و خودمم حس قدرت داشتم بی توجه به اینکه چه بلایی دارم سر بچه بی نوا میارم 😅😆 چون ناخودآگاه خودم و آموزشام همه به نوعی چاق کننده و پر خطر بودن و فقط اینا رو بلد بودم و چیزی رو هم که یاد گرفتم و بلدم اموزش میدم نه رفتار و الگوی درست رو 😉😊 و به همین راحتی معتاد شدم و معتادی رو یاد دادم 

      من از امروز قانون✊🏻💪🏻 میزارم که غذا خوردن تفریح نیست و فقط لذت بلعیدن و تند تند خوردن بدون فهمیدن طعم های بی نظیر خدا و اینا نیست بلکه غذا یعنی فقط نیاز بدن و لذت واقعی که دلمم درک کنه و چشم دلم سیر بشه و روحمم اروم بگیره از لحاظ حرص و ولع نداشتن و غیر قابل کنترل بودن و با اجبار و فشار و محدودیت و رژیم خودمو بیچاره نکنم و با خودم لج نکنم 😊😍🤗

      قانون✊🏻💪🏻 میزارم که من لایق بهترینها هستم و بدن من خیلی قابل احترامه و حقشه که در سلامت کامل باشه و سطل آشغال متحرک نیس و هر چی که اضافی هست و دور ریختنی و قراره اسراف نشه که دور نریزن رو من باید بخورم مخصوصا ته مانده غذای دیگران رو بریزیم دور بهتر از اینه که بدن من انبار موادی که در سطل فاسد میشن در بدن من فاسد بشن حیفه دیگه وجود نداره بدنم حیف تره که سالم و سلامت نباشه 😍🤗😄

      قانون 🤗😍 میزارم خودمو عاشقانه تر دوست داشته باشم و خودمو خیلی بیشتر از قبل با همین شرایط فعلی که دوستش دارم به جای تنفر عمیق سابقم دنده عقب احساس تنفر چاقی احساس عشق و ذوق به نوشتن و تمرین عالی در جهت اموزشهای فوق العاده ام داشته باشم 🤗😍👏👏👏👏 و مدام خودمو تشویق کنم همونجور که قبلا برعکس خودمو تحقیر و سرزنش میکردم و تنبیه و لجبازی با خودم 👈 چه کسی مهم تر از منه هیچکس😎 💃💃💃

      قانون❤️ میزارم که از لذت رهایی برخوردار باشم و قانون اعتماد شدید به ذهن فوق العاده قدرتمندم برای تشخیص این که پیغام سیری رو تشخیص بدم و هیچ برنامه رژیمی و دکتر و هیچ قضاوتی از اطرافیان برای من تعیین تکلیف نمیکنه چقدر بخورم 🤗😊😋😎 ذهن من به شدت هوشمنده و خودش نیازم رو تشخیص میده و کنترل عالی دارم روی مهمونی و جشن و دورهمی ها و هیچ اشتباهی از من سر نمیزنه چون فرمولام به شدت در حال تغییر و تحوله و کلی عادتهام عوض شده و عوض میشه در امتداد مسیر و درک و فهم بالا😍

       با قانون شیرین و لذت بخش عشق ❤️ و حال خوب😍🤗 و استمرار 🚶‍♀️و در مسیر عالی سرزمین خوشبختی👭🤝👏 بودن و یادگیری فوق العاده مدیر توانمند کارخانه من 👼👱‍♀️ از دوستان 👩‍👩‍👧‍👦👩‍👩‍👦‍👦👩‍👦‍👦هم مسیرم 🤳و قانون عالی لیاقت داشتن💪 و احساس شیرین خوشبختی در همه جنبه های زندگیم✌ خودم یک لشکر یه نفره باشم بی نیاز نسبت به تشویق و تایید دیگران فقط حال عالی من بهترین نشون دهنده و میزان سنجش در مسیر درست بودنمه 👭👩‍❤️‍💋‍👩😍 ✌✍ و قانون این که خودم خالق رویاهای خواستنی خودم هستم و قانون ارزشمند خواستن🗣😉😍🤔😋 توانستن💪✌🏃‍♀️ است

      قانون اینکه 😍👈من واقعا یاد گرفتم و فهمیدم که چرا وقتی یکی به من توهین می‌کند، یا بد جوابم را می‌دهد، یا تحقیرم می کند یا آن‌طور که انتظار دارم به من احترام نمی‌گذارد، این منم که ناراحت می‌شوم🤔😅😂
      بابا جانِ‌من! از کوزه همان برون تراود که در اوست!😅 رفتارِ هر کس متناسبِ شخصیتش است😂
       وقتی گفتار یا رفتارِ یکی زشت یا بی‌ادبانه است، او دارد شخصیتش را به نمایش می‌گذارد! من چرا به خودم می‌گیرم و بیخود ناراحت و خشمگین می‌شوم ، خودخوری می‌کنم، به‌هم میریزم ، نا آرام و آشوب می‌شوم و در صدد یک جواب محکم‌تر برمی‌آیم😳 این اوست که دارد بی‌شعوری‌اش را به نمایش می‌گذارد، من چرا حِرص می‌خورم و به هم میریزم، و تلاش می‌کنم شبیهِ او رفتار کنم😳
      هر وقت در این‌جور موقعیت‌ها‌ قرار گرفتم ، به یادِ این نکته میفتم . قول می‌دهم این کار آبی است بر آتش. در این مواقع، فقط ساکت و نظاره‌گر میمانم و حتی در این لحظات می‌توانم این رُباعیِ شیخ بهایی را با خودم زمزمه کنم تا آرام‌تر شوم💃

      💖 آن کس که بَدَم گفت، بدی سیرتِ اوست
      وان کس که مرا گفت نِکو خود نیکوست💖

      😅حالِ متکلم از کلامش پیداست!😍😍😍👏🏻👏🏻👏🏻

      قانون میزارم 😍که سینما رفتن و پارک رفتن و مسافرت به تنهایی گردش و تفریح محسوب میشه و اعتیاد به خوراکیها یک الگوی ذهنی اشتباه بوده و خود به خود با آموزش ذهنم دست از این رفتارا بر میدارم هم خودم یاد میگیرم هم بقیه رو گمراه نمیکنم 😂😅 با الگوهای قبلیم و به دیگران مخصوصا بچه ها که فرمولهای درستی دارن و ناخوداگاه بر اساس نیازشون مصرف میکنن رو خراب و دستکاری نکنم 

      و همونطور که تا الان تا نیمه های مسیر کلی از اعتیادام رو ترک کردم و رفتارام درست شده اعتیادهای پنهانیم رو شناسایی و ترک کنم که موانع ذهنی نداشته باشم و برام خیلی لذت بخش و شیرین بوده و دید خودم نسبت به چاقی و نحوه رفتارم نسبت به تنوع ها کلا خود به خودی عوض شده و به رهایی نسبتا خوبی بدون اعمال زور رسیدم فقط عشق بوده و سراسر لذت بر عکس روش های سابقم که با رژیم و تهدید و فکر سالم خوری میخواستم خودمو پاکسازی کنم و کلی در این مسیر گول میخوردم 😂😁 و کلاه میرفت سرم و هر کسی به راحتی روشش رو به من تحمیل میکرد و چون از اون روش نتیجه نمیگرفتم خودمو ضعیف میدیدم و ناتوان ولی با روش کار و اموزش ذهن کلی از نیروهای خودم رو کشف کردم و احساس قدرت و برتری پیدا کردم به همه شکست هایی که در مسیر انحرافی نصیبم شده بود 😂😉
       من دیگه اون موارد خطرناک رو نسبت به مصرف مواد غذایی ندارم و تمام دلایل اشتباه چاقی که که قبلا دقیقا تمام اینا تو رفتارام کاملا مشهود بود عوض شده و فقط خودم مقصر این اعتیاد اسان بودم و من با ذهنم بدون هیچ اهرم رنج 😢😭و فشاری😤 از اعتیاد اسان😜 نجات پیدا کردم و نگاه بسیار متفاوتی به چاقی و دلایل مسخره گدشته چاقی خودم دارم و کلی برام شیرین و لذت بخش هستن و الان کلی به خودم افتخار میکنم که دیگه اسیر امیال و کنترل نداشتن بر روی امیالم نیستم و نحوه رفتار درست رو یاد گرفتم 😍😍😍 خیلی اسون و راحت تر از اون چیزی بود که فکرشو میکردم و عمل کردن به این اموزشها کاملا خود به خودی و عیر ارادی انجام میشه و همینم منو به شگفتر وا میداره که یه عمر خودمو عذاب و شکنجه دادم ولی عوض نمیشدم بدتر حریص تر میشدم اما الان اصلا من فعلی هیچ ربطی به من سابقم نداره و همه رو مدیون فایلهای لذت بخش و شیرین استاد بسیار عزیزم هستم و صد البته انتخاب و هدایتم به سمت این مسیر فوق العاده و من دیگه هرگز نمیپذیرم که به صورت طبیعی چاقم و این سرنوشت منه که این طور بدبختانه زندگی میکردم و همیشه ارزوی مرگ داشتم و هیچ علاقه ای به زندگی گذشته ام نداشتم و من الان طعم واقعی زندگی شیرین رو میچشم چون الان تولد سه سالگی من در این مسیر عالیه 💃💃💃منم فکر میکردم چاقیم ارثیه و کم تحرکم و متابولیسم پایین دارم که همش اشتباه بوده و بهم اثبات شده 😂😂😂 خیلی خوشحالم که استاد گل و دوستان بی نهایت پر تلاش با نوشته های دلنشین در کنارم هستن و خیلی خیلی عالی اموزش میبینم و هر روز یه گام عالی برای رسیدن به تمام رویاهام و اهدافم بر میدارم 😍

      اکنون 👇👇👇
      💃در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 💖 تمام رویاهای خواستنی من قابل دسترس شدن و حس میکنم فاصله چندانی باهاشون ندارم 💖 ۵۰ کیلویی شدنم حتمیه و چه بخوام چه نخوام به هدفم میرسم 💖 من شجاع ترین و قدرتمندترین و لایق ترین فرد زندگی خودم هستم و کلی خوشحالم و شاد و سر زنده وای کلمه سر زنده 😍 الان سر من زنده است و به زندگی عالی فقط می اندیشه 💖 و از تمام اشتباهاتم کاملا شاد و راضی دست بر میدارم و یه معلم بی نهایت عالی و فوق العاده دارم گنجی گرانبها و فوق العاده خدا نصیبم کرده و دیگه واقعا از چی باید بترسم 🤔😂 هیچی و هیچکس نمیتونه منو متوقف کنه و جلوی رشد عالی منو بگیره 👏👏👏🤝🤝🤝🤝 خدایا شکرت 💖 استادم بی نهایت ممنونم 💖 دوستان دیدگاههای همتون عالی و فوق العاده بود و کلی لذت بخش ✌✌✌💪💪💪💖💖💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم