0

گام ۳: برای لاغری انتخاب شده‌اید

روشی برای لاغر شدن
اندازه متن

همه افرادی که سالها دنبال روشی برای لاغر شدن بودند زمانی که دست از جستجو برداشتند و یا تسلیم شدند به سایت تناسب فکری هدایت شدند.

در جستجوی روشی برای لاغر شدن

لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود.

یادم میاد از سنین راهنمایی تلاش می کردم که لاغر بشم ولی همواره از تلاشی که انجام می دادم نتیجه نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.

با خودم فکر کردم که در تمام سال هایی که من دوست داشتم لاغر بشم، روش های مختلفی رو امتحان کردم و درسته که از همه روش ها نتیجه خوبی نگرفتم ولی یک نکنه در تمام انتخاب های من مشترک بود که ارتباط داشت به نتیجه نگرفتن من و اون “انتخاب کردن” بود.

یعنی این من بودم که به دنبال روشی برای لاغر شدن بودم و در نهایت من تصمیم می گرفتم که از فلان روش برای لاغر شدن باید استفاده کنم.

هربار که از شدت چاقی یا حرف مردم عصبانی می شدم تحقیق و جستجو برای پیدا کردن روشی برای لاغر شدن و رهایی از چاقی را شروع می کردم. نتیجه جستجوی من پیدا کردن روشی بر مبنای رژیم غذایی یا مصرف دمنوش و داروهای عطاری و در صورتی که خیلی از چاقی ناراحت و عصبانی بودم تصمیم می گرفتم با ورزش کردن خودم را لاغر کنم.

احتمالا این شرایط بارها برای شما دوست عزیزی که داری این نوشته رو میخونی پیش اومده و تجربیات زیادی از جستجوی روشی برای لاغر شدن داری و از همه اون روش ها نتیجه مطلوب نگرفتی که الان اینجا هستی.

روشی برای لاغر شدن

هدایت شدن به سایت تناسب فکری

نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که آشنایی شما با روش لاغری با ذهن و یا سایت تناسب فکری به خاطر جستجوی شما نبوده است.

شما به دنبال این روش نبودی و احتمالا اصلا از این روش اطلاعی نداشتی که بخوای دنبالش باشی.

شما به طریقی که از قبل از آن اطلاع نداشتی به این مسیر هدایت شدی و الان عضو سایت تناسب فکری هستی و داری این نوشته رو میخونی.

به این نکته دقت کنید که برخلاف تمام دفعات قبلی که شما دنبال روشی برای لاغر شدن بودی و روش هایی رو پیدا می کردی، از تمام اون روش ها آگاهی قبلی داشتی و از همون ابتدا می دونستی که قراره یه برنامه رژیمی یا ورزشی را به منظور لاغر شدن برای مدت مشخصی باید انجام بدی.

مثلا در جستجوی روشی برای لاغر شدن، به فلان نوع رژیم می رسیدی که قبلا دربارش شنیده بودی و الان باهاش مواجه شده بودی و تصمیم می گرفتی که انجامش بدی.

یا به نوعی دارو، دمنوش، ورزش یا نرمش بر می خوردی که باز درباره اش یه چیزهایی شنیده بودی و تصمیم می گرفتی شما هم امتحانش کنی.

ولی شما زمانی با این روش آشنا شدی که هیچ اطلاع قبلی از اون نداشتی، هیچ تجربه ای نداشتی، و اصلا دنبال این روش نبودی.!

روشی برای لاغر شدن

تفاوت روش لاغری با ذهن

تمام اطلاعاتی که درباره روشی برای لاغر شدن در ذهن خود دارید شامل: محدودیت غذایی، مصرف دارو یا جراحی لاغری، فعالیت های ورزشی و … است و این درحالی است که تاکنون اطلاعات و آگاهی درباره روش لاغری با ذهن در ذهن شما وجود ندشاته است.

بنابراین منطقی است درباره چیزی که اطلاع ندارید نمی توانید جستجو کنید به همین دلیل اطمینان دارم همه افرادی که وارد سایت تناسب فکری می شوند از طرف خداوند به این سایت و روش شگفت انگیز لاغری با ذهن هدایت شده اند.

شاید 99 درصد افرادی که در دوره های من شرکت کردند به طریقی که خودشون دنبال آن نبوده اند با این روش آشنا شدند و تقریبا صد در صد اونها وقتی که از همه روش ها و تلاش های خودشون برای لاغری ناامید شده بودند با من و روش لاغری با ذهن آشنا شدند.

جهت مطالعه داستان هدایت افراد به سایت تناسب فکری می توانید نوشته های صفحه داستان هدایت من را مطالعه کنید و ضمنا داستان آشنایی خودتان را به این صفحه شگفت انگیز اضافه کنید.

حتی دوستانی بودند که یک روز قبل از نوبت عمل جراحی برای لاغر شدن با این سایت آشنا شدند یا وارد گروه ما شدند و تصمیم گرفتند قبل از عمل جراحی از این روش استفاده کنند و به لطف خدا نتایج عالی گرفتند.

پس اگه به طریقه آشنایی خودت با این روش فکر کنی شما به طریقی که دنبالش نبودی با این روش آشنا شدی و این خیلی تفاوت داره با تلاش های قبلی شما برای لاغر شدن.

خیلی ها اصلا از این روش اطلاعی نداشتند و از طریق فردی که در این دوره شرکت کرده با این روش آشنا شده اند.

عده ای از طریقی فردی که اصلا نمی شناختنش از این روش اطلاع پیدا کردند.

یه عده هم دنبال یه موضوعی در اینترنت بودند و با سایت من مواجه شدن و براشون جالب توجه بوده.

و عده ای هم در گروه های دیگه درباره چاق و لاغر شدن صحبت میشده و فردی که نمی شناختنش بهشون گفته که همچین گروهی و همچین روشی هست و وارد شدند.

خلاصه هر فردی به طریقی که دنبالش نبوده با این روش آشنا شده و این ثابت می کنه که اعضای سایت تناسب فکری هر کدام به طریق خاص خود به این سایت هدایت شده اند.

در واقع ما برای لاغر شدن انتخاب و به سایت تناسب فکری دعوت شده ایم. حضور ما در این سایت به دلیل عشق و علاقه ما به لاغر شدن و سالها تلاش برای لاغر شدن است.

تلاشی که شاید به نتیجه مطلوب نرسید اما باعث شد تا پس از سال تلاش بی نتیجه اکنون در مسیری باشیم که سراسر عشق و امید و آگاهی است. مسیری که هرآنجه سالها چاقی از ما گرفته است را چند برابر کرده و به ما بر می گرداند.

حالا این موضوع چه اهمیتی داره؟

برای اطلاع از اهمیت این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار محتوای آموزشی این بخش را تماشا کنید و درباره تمرین مطرح شده در فایل تصویری در بخش نظرات این صفحه دیدگاه خود را ثبت کنید.

دیدگاه تاثیرگذار ملکه عشق عزیز

به نام خدایی که انتخابم کرد

به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…

سلام بر عالم و آدم 

عشق به تمام ذرات هوشمند جهان هستی 

نوشته های قبل از فایل خیلی مفید هستند و من از خواندن آنها لذت می برم چقدر جالب در تمام جستجو کردن هام برای پیدا کردن روشی برای لاغر شدن همیشه من تصمیم می گرفتم و این نقطه مشترک تمام اون راهها بود و نتیجه هم یکسان بود. ناکامی!

 ظاهرا من روشها را تغییر می دادم ولی همه راهها یکسان بود چون نتیجه کار یکسان بود!

من در طی ۲۵ سال از زندگیم یعنی بعد از ده سالگی که کاملا متناسب بودم شروع کردم به چاق شدن یعنی هرچی تو اون ۱۰سال عمرم یادگرفته بودم و از والدین و بستگان آموزش دیده بودم وقتش بود اجرایی بشه اوایل که خیلی هم تشویق می شدم چون در ۱۰ سال قبل بارها به خاطر لاغری سرزنش می شدم.

بهم می گفتند لاغر استخونی، این بچه ضعیفه و همیشه مچ دستم را ملاک می کردند و می گفتند داره میشکنه از بس هیچی نمی خوره!

اما دوسه سال پس از چاق شدن که تحقیر و سرزنش ها شروع شد و البته نگاه دوستان هم کلاسی در مدرسه  و … جستجوهای من برای پیدا کردن روشی برای لاغر شدن و رژیم گرفتن های من شروع شد.

زیر نظر چند پزشک تغذیه رژیم گرفتم، خوردن افشرده زیره و لیموی تلخ، نوعی از عرقیجات و البته پیاده روی روزانه داشتم که چندماهی ادامه می دادم کمی لاغر می شدم و خیالم راحت می شد و بر می گشتم به حالت سبک زندگی چاق خودم!

منتظر بودم یک فرد متناسبی ببینم و بپرسم چیکار کرده ؟!

چون از نظر من تمام متناسبها یا رژیم بودند یا سوخت و ساز بدنشون بالا بود!

خلاصه در جستجوی روشی برای لاغر شدن انواع رژیم های زیر نظر کارشناس تغذیه و یا آنچه از گوگل سرچ می کردم یا طب سنتی و گیاهخواری و قهوه تلخ و … را انجام دادم اما هرگز به وزن دلخواهم نرسیدم و ماندگار نشدم.

برای یکبار که ۵۸ کیلو شده بودم دقیقا بیست سال پیش و خیلی شوق داشتم شاید کمتر از دوماه دوام داشت و به سرعت حدود ۶ کیلو وزن اضافه کردم اما ورزشم این اواخر روی تردمیل بود چون بیرون رفتن برام سخت بود اول اینکه بچه کوچیک داشتم و از همه مهمتر نگران نگاه دیگران بودم یعنی فکر می کردم موقع راه رفتن که می بایست پیاده روی تند داشته باشم اعضای بدنم تکان می خورد و باعث نگاههای بدی به من می شود!

 به هرحال بیشترین رنج تجویز پیاده روی تند با شیب روزی دوساعت به انتخاب خودم بودم که باعث شده بوداز  تاولهای پاهام درد زیادی تحمل کنم یکبار هم باشگاه رفتم حدود یکی دوماه و اما انقدر شنیدم که رها کنی بدتر چاق میشی یه جوری شد که ادامه ندادم هیچ وزنی هم کم نکردم . 

بالاخره روز موعود فرا رسید من به مسیر آموزش ذهنی هدایت شده بودم که متوجه شدم رفتار افراطی و تفریطی بسیاری دارم یعنی یهو شا دشاد یهو ناامید یهووو با افراد خیلی خودمونی میشم و یهو سنگین یک تلنگری به من خورد که چاقی ناشی از این نبودن تعادل و توازن در من هست همون روزها کتاب ملت عشق را به صورت صوتی گوش می کردم و یکی از قاعده های  شمس تبریزی بود صوفی باید میانه رو باشد نه افراطی و نه تفریطی… 

گفتم حتما راهی هست به صورت ذهنی لاغر بشم و البته پس از تسلیم شدن و گریه های از ته دل و فریاد درونی خدا کمکم کن و پذیرش رفتار ناهماهنگ خودم یک شب در اینستا سرچ کردم لاغری با قانون جذب! و بعد لاغری با قوانین جهان! و در نهایت لاغری با ذهن و من تشنه به آب رسیدم و اون شب تا صبح پلک روی هم نگذاشتم و فایلهای اینستا را پشت سر هم می دیدم محو صحبتهای استاد شده بودم و به آرامشی رسیدم که یک عمر به دنبالش بودم.

خب یکدانه ام منو انتخاب کرد و بیشتر از توانم منو تکلیف نمی کنه!

 خداباورم داره پس لازمه خودم هم باور کنم که می توانم و من خالق زندگی خودم هستم یعنی داستان سر این خودباوری هست !

از کودکی بارها سرزنش شدم تحقیر شدم و مقایسه شدم همیشه فکر کردم باید کار بزرگی انجام بدم که منو دوست داشته باشند ولی الآن هدایت شدم به این مسیر که تمام باورهای محدودکننده را رها کنم خودمو باور کنم وقتی خداوند باورم داره از روح خودش در من دمید هدایتگرم هست و هرروز معجزاتش را می بینم وقتشه تمام دیواره های باورهای محدودکننده به اراده الله مهربانم فرو بریزند و وارد سرزمین تعادل و توازن خرد الهی بشم .

لاغر شدن برام خیلی لذت بخشه چون حالت طبیعی ام هست، تو خونم هست نمیتونم انکارش کنم. زیبایی راحتی سبکی انتخاب آزادانه جوانی و بیشتر از همه حس دوست داشتن خودمو برام داره اما 

نکته اینه که باید این احساسات را داشته باشم یعنی خودمو لایق برای لاغری بدونم تا اتفاق بیفته و اینجا هستم که این موضوعات را که همون خود باوری و عزت نفس هست را یادبگیرم !

در مدتی که در این مسیر هستم دارم متوجه میشم چقدر از بخشهای وجودیم نیاز به ترمیم داره. در اصل من خراب کردم و دارم از نو میسازم البته نجواهای منفی باف در مورد زمان آزار دهنده هستند و این جسم هر روز جلوی چشم من!

ولی دارم یاد میگیرم برای لاغر شدن صبور باشم به زمانبندی خداوند اعتماد کنم استمرار در مسیر داشته باشم متعهد به آموزشهام و خلق رویام باشم و در نهایت لاغری ماندگار اونم آسون در نهایت آزادی نصیبم میشه .

اطمینان دارم این راه تنها راه آسان و ماندگار و اصولی روش ذهنی برای لاغری هست اما باید خودمو باور کنم .

در مدت دوسالی که با آموزشهای ذهنی آشنا شدم تغییرات چشمگیری در تمام جنبه های زندگیم ایجاد شده هرروز معجزات بیشتر زندگی را میبینم و باور دارم که این راه درسته.

همین که هر وقت میام مینویسم حالم خوب میشه، همین که یک کار خوب و رضایت بخش برای خودم انجام میدم و هزاران شگفتی دیگر باعث شده به لطف هدایت خداوند در این مسیر استمرار داشته باشم البته من با شروع دوره پارسال ۱۰ کیلو از اضافه وزنم رها شد و این اطمینان برای لاغر شدن من واضح تر شد.

 هر چند که چندماهی بعد مسیر را رها کردم ولی در نهایت برگشتم و اینجا هستم خوشحالم که از بیماری وسواس وزن کردن خود هرروز رها شدم و البته نتایج چکاپ خونم که سالهای گذشته گاهی قند و چربی و تیروئید داشت الآن سلامته اونم بدون محدودیت رژیمی پوستم خیلی بهتر شده و تفکیک غذایی ام کمتر !

انتخاب هام آزادانه تر و خوابم عمیق تر سالها حتی فکرش هم نمی کردم یه روزی این تجربیات عالی را رقم بزنم ولی الان دارمشون منفی باف که همیشه حرف کمبود میزنه میگه این که چیزی نیست فلانی رو ببین چرا لاغر نشدی !

دارم یاد میگیرم خودمو مقایسه نکنم و حتما چون طالب یادگیری هستم مهارتشو فرا میگیرم انقدر آرام و روان نتیجه رقم می خوره که خودمم متوجه نمیشم چقدر متناسب شدم در فکر و اندامم .

وقتی لاغری را بهتر یاد بگیرم فرزندانم هم آموزش میبینند و به اراده خداوند نسل چند ساله چاقی از وجود من منقطع میشه جهانی هماهنگ و در صلح و همسو شدن باذات الهی یعنی ایمان به نیروی غیب و حال خوب بودن 

خدایا سپاسگزارم 

خدایا عاااشقتم 

درود بر استاد و هدیه های نوری ایشون

هم مسیری های تناسب فکری عالی باشید و در مسیر متعالی شدن 

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای نوشتن تمرین این قسمت سعی کنید موارد زیر را نوشته خود شرح دهید:

توجه کنید که نوشتن به شما کمک می کند تا تمرکز بهتری بر موضوع لاغری با ذهن داشته باشید. همچنین پاسخ به سوالات هدفمند سبب می شود تا هماهنگی بین ذهن و جسم شما در جهت همسو شدن با خواسته جسمی که لاغر شدن است ایجاد شود.

نوشتن درباره اینکه چرا اینجا هستید، به دنبال چه چیزی هستید یا آرزوی شما چیست در واقع همان تصویرسایزی ذهنی یا تجسم است که در بسیاری از کتاب های موفقیت به آن اشاره شده است.

اما تفاوت تجسم و تصویرسازی در آموزش های سایت تناسب فکری با تمام کتاب های موفقیت این است که به صورت عملی و ساده تجسم کردن را یاد می گیرید بدون اینکه بخواهید از موزیک یا ریلکس شدن یا هر کار اضافه دیگری استفاده کنید.

در تمام سالهای چاقی ما همواره در حال تجسم چاقی و چاق تر شدن بوده ایم و اکنون باید تجسم روزمره و ساده لاغر شدن و لاغر بودن را تمرین و یاد بگیریم.

بنابراین توصیه میکنم به سوالات مطرح شده به صورت انشایی جواب دهید تا همزمان با فکر کردن و نوشتن تصویرهای زیبا از روند هدایت شدن تان برای لاغر شدن و تحقق رویای لاغری در ذهنتان ایجاد شود.

  • درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید.
  • طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.
  • چرا دوست دارید لاغر شوید؟
  • چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.46 از 141 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10866
برچسب ها:
317 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ندا
      1402/06/06 09:33
      مدت عضویت: 370 روز
      امتیاز کاربر: 3115 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 760 کلمه

      بنام خداوند مهربانی ها.

      سلام خدمت استاد عطار روشن و دوستان عزیز.

      من بخوام بطور کلی بگم از هیچکدوم از روش های لاغری که امتحان کردم نتیجه درستی کسب نکردم یعنی همش یک هفته دو هفته بود یا نهایت دوماه که اونم بخاطر سخت بودنش رهاش میکردم و چیز زیادی هم از وزنم کم نمیشد جز روش های من درآوردی و رژیم سخت خودم که دوسال ماندگار شد البته خیلی زجر کشیدم و بعد از دوسال بعد وزن قبل برگشتم یا یک روش دیگه ورزش باشگاه بدنسازی ثبت نام کردم و 6 ماه یک پشت ادامه دادم و حدودا 10 کیلو کم کردم همراه با باشگاه روزی یک ساعت پیاده روی هم داشتم ولی بیشتر از یکسال ماندگار نشد و دوباره شروع به چاق شدن کردم.

      من در سال 99 که داشتم آماده میشدم برای مراسم ازدواج و قصد داشتم کمی وزن کم کنم تا بتونم لباس عروس مناسبم رو بپوشم که البته فقط وارد سایت شدم و انجامش ندادم چون خیلی عجله داشتم و لاغر هم نشدم و با همون هیکل مجبور به عروسی شدم حالا چطور آشنا شدم این بود که وارد گوگل شدم و سرچ کردم لاغری راحت بدون نیاز به رژیم و ورزش و اولین سایتی که برام باز شد تناسب فکری بود که سریع بدون مکث وارد شدم و توقع چنین چیزی یعنی لاغری با ذهن رو اصلااااااااااا نداشتم و فکر میکردم قراره یه چیزیو معرفی کنند تا بخورم و وارد 12 گام شدم و حدودا دو سه گام ویدیویی اول رو تماشا کردم اما باور نکردم و گفتم غیر ممکنه و اومدم بیرون رفتم سراغ رژیم گرفتن و گذشت و گذشت و من مدام در حال امتحان کردن انواع رژیم و پیاده روی های مختلف بودم تا شهریور 1401 در بیشترین وزنی که شده بودم که حتی حس میکردم نفس کشیدن برام سخت هست داشتم داخل اینستاگرام می‌چرخیدم توی اکسپلور یکی از صحبت های استاد رو شنیدم و تماشا کردم نمی‌دونم چطور ولی دلم خواست وارد پیجشون بشم و از اون طریق دوباره وارد سایت شدم و سراغ 100 گام لاغری رسیدم و با اولین فایلی که گوش دادم تصمیم گرفتم که حداقل یک هفته امتحانش کنم و یک زمانی به خودم اومدم دیدم چهار ماه گذشته و من همچنان داخل سایت هستم و وزن کم کردم سایز کم کردم روحیه ام عوض شده بود و فهمیدم واقعا بهترین روشی که یعنی این طور بگم درست ترین روش رو پیدا کردم و خداوند رو بسیار سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کرد.

      من از سن خیلی خیلی کم یعنی از همون ابتدایی که بودم بخاطر مسخره شدن از طرف دوستان و هم کلاسی هام همیشه دوست داشتم لاغر باشم و از خدا و مادرم شاکی بودم در حال تلاش برای لاغری بودم در سن بالاتر حرفای اطرافیان و فامیل و وقتی که سنم به بلوغ رسید دیگه حرفای اطرافیان و فامیل و دوست و خانواده برام مهم نبود حتی کاری به همسر و ازدواج هم نداشتم دوست داشتم بدنم سبک باشه هر لباسی که تن مانکن هست رو من بپوشم روشن ترین رنگ ها رو تن من نما بده هر چیزی رو که میخورم بدون استرس باشه بعد از خوردن دل سیر از یه غذا بعدش با عذاب وجدان نخوابم از رفتن به عروسی و مهمونی حرص نخورم که الان دوباره جمع بشن که چقدر چاق شدی فلان رژیم رو پیشنهاد بدن و من عصبانی بشم بیشترین چیزی که دوست داشتم این بود که اونقدر معجزه بشه و لاغر بشم که بقیه از من بپرسند که چیکار کردی لاغر شدی و این دفه من باشم که به اونا آموزش بدم و بعد از آشنا شدن با سایت تناسب فکری تا حدودی خیلی کم این اتفاق برام افتاد در ایام عید هرکسی منو میدید می‌گفت انگار لاغر شدی رژیم گرفتی و من نمی‌دونستم چی باید بگم و توی دلم چقدر خوشحال شدم و فهمیدم این سایت یه معجزه الهی هست.

      من فکر نمیکنم این روش صحیح باشه بلکه صد درصد مطمئنم این روش درست ترین راه برای لاغر شدن و لاغر ماندن هست اگر باورش کنی و بهش ایمان داشته باشی چون نه تنها قرار نیست هیچ سختی و رنجی بکشی تازه قراره با حس و حال بسیار خوب با لذت و راحتی فقط با نوشتن هرچیزی که از ذهنت میگذره به راهت ادامه بدی و قشنگترینش این هست که هیچکسی متوجه کاری که می‌کنی نیست و حتی اگر هم متوجه بشن حرفاشون قرار نیست روت تاثیر بذاره و ناراحتت کنه چون تو فقط خودت می‌دونی چه لذتی داری میبری حداقل من یکی که از این روش اونقدر لذت میبرم و نتیجه دیدم که میدونم این روش واقعا صحیح هست و لاغری با ذهن آسان ترین روش دنیاااااااااااست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/15 13:14
      مدت عضویت: 806 روز
      امتیاز کاربر: 1492 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,619 کلمه

      ⁠⁠⁠⁠⁠⁠ به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز سایتهمه افرادی که سال‌ها دنبال روشی برای لاغر شدن بودن زمانی که دست از جستجو برداشتن و یا تسلیم شدن به سایت تناسب فکری هدایت شدن

      آشنایی ما با سایت تناسب فکری به خاطر جستجوی ما نبوده، ما به دنبال این روش نبودیم، ما به طریقی که از قبل از اون اطلاع نداشتیم به این مسیر هدایت شدیم و الان عضو این سایت هستیم. برخلاف تمام دفعاتی که ما دنبال روشی برای لاغر شدن بودیم و روش‌هایی رو هم پیدا می‌کردیم، از همه اون روش‌های قبلی ما آگاهی داشتیم و از همون اول می‌دونستیم که قراره یه برنامه رژیمی یا ورزشی رو برای لاغر شدن باید یه مدت مشخص  انجام بدیم،مثلاً توی جستجو برای لاغر شدن به رژیمی می‌رسیدیم که قبلاً درباره‌اش شنیده بودیم و بعد باهاش مواجه می‌شدیم و تصمیم می‌گرفتیم که انجامش بدیم، یا به یه نوعی دارو، دمنوش، ورزش یا نرمش برخوردیم که بازم درباره‌اش یه چیزهایی شنیده بودیم و تصمیم می‌گرفتیم که ما هم اونو امتحان کنیم.ولی وقتی که با این روش لاغری با ذهن آشنا شدیم که هیچ اطلاع قبلی از اون نداشتیم، هیچ تجربه‌ای نداشتیم و اصلاً به دنبال این روش نبودیم، ما وقتی درباره یک موضوعی اطلاع نداشته باشیم نمی‌تونیم در موردش جستجو کنیم.پس کسایی که به سایت تناسب فکری هدایت میشن از طرف خداوند به این سایت هدایت شدنپس ما برای لاغر شدن انتخاب شدیم و به این سایت  دعوت شدیم.حضور ما توی این سایت به خاطر عشق و علاقه ما به لاغر شدن و سال‌ها تلاش برای لاغر شدنه.تلاشی که شاید به نتیجه مطلوبی نرسیده باشیم اما باعث شد تا پس از سال‌ها تلاش بی‌نتیجه، الان توی مسیری باشیم که سراسر عشق و امید و آگاهیه،مسیری که هر آنچه که سال‌ها چاقی ازمون گرفته رو چند برابر می‌کنه و بهمون برمی‌گردونه

      ما توی هر کاری که توکلمون به خدا بوده توی اون کار نتیجه خیلی خوبی گرفتیم و این توی ضمیر ناخودآگاه ما هست که هر وقت ما اگه بخواهیم کاری رو انجام بدیم و در اون کار خدا همراهمون باشه، خدا دست ما رو بگیره، نتیجه اون کار خیلی عالی میشه.مثلاً اگه به یه شکلی به ما گفته بشه یا به این باور برسیم که خدا کمکمون می‌کنه خیلی انتظارِ نتیجه بهتری از اون حرکتی که داریم انجام میدیم رو داریم.یعنی این توی وجود ما هست که اگه خدا در کاری دست ما رو بگیره، یا گوشه چشمی به ما داشته باشه، ما در اون کار موفق می‌شیم.اینکه خیلی از افراد هم میرن به سمت طلسم و دعا که یه نفر دیگه براشون دعا بنویسه، اینا هم دنبال همین هستن، یعنی می‌خوان یه جورایی نظر خدا رو، یا اون چیزی که توی ذهن خودشون هست رو به سمت خودشون جذب کنن.اما عقیده‌شون اینه یا تصورشون اینه که من نمی‌تونم این کارو انجام بدم باید برم یه نفر دیگه این کارو برام انجام بده.مثلاً دعا بنویسه بذارم گردنم یا یه چیزی روی انگشترم بنویسه من اونو بذارم انگشتم،در واقع وقتی انگشتر رو میذاره دستش انتظارش تغییر می‌کنه.از اون لحظه‌ای که انگشتر رو می‌ذاره دستش انتظار داره که حالا اون مسئله‌ای که توی ذهنش هست دیگه حل بشه، درست بشه،این توکل به خداست.ما در هر کاری توکل داشته باشیم قطعاً نتیجه خوبی می‌گیریم چون آرامش داریم و انتظارمون از خداوند خیلی بیشتره و منتظریم که خدا نشونمون بده که هوامون رو داشته

      هر کدوم از ما شخصاً توسط خداوند هدایت شدیم به این سایت،پس باید اینو باور کنم توسط خداوند به این سایت هدایت شدم. اگر من به دنبال روش لاغری دیگه‌ای برای لاغر شدن بودم قطعاً یه روشی مثل روش‌های دیگه رو پیدا می‌کردم.اینکه وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم و هرچی اینجا دارم می‌شنوم برای بار اوله پس باید به این نتیجه برسم که از طرف خداوند به این سایت هدایت شدم،کجا به من گفتن چاقی ارثی نیست؟کجا به من گفتن برای لاغر شدن نیاز نیست رژیم بگیرم؟بدو ام، عرق کنم،هرچی که دارم اینجا می‌شنوم برای بار اوله،پس این چیزی نیست که من دنبالش گشته باشم،چون من همیشه دنبال چیزهایی بودم که از قبل درباره‌اش تجربه‌هایی دارم، از قبل درباره‌اش اطلاعاتی دارم و میرم دنبالش،پس مطمئن باشم که من توسط خداوند انتخاب شدم  که الان دارم این حرف‌ها رو می‌شنوم و خداوند در من این توانایی رو دیده،باید به انتخاب خداوند اعتماد کنم،به انتخاب خداوند احترام بذارم،از انتخاب شدنم توسط خداوند تشکر کنم، و خوشحال باشم و از خدا سپاسگزاری کنم، با اشتیاق و انگیزه قدم‌هام رو بردارم،خداوند در من اینو دیده که می‌تونم لاغر بشم، خدا خودش منو خلق کرده، خودش قدرت ذهن رو به من داده، خودش می‌دونه که چه اتفاقی در من رخ داده که من الان در وضعیت نامناسبی هستم و دارم رنج می‌کشم و راه حلش رو هم خودش بلده،تموم اون راه‌هایی که قبلاً رفتم همش خودم دنبالشون می‌گشتم، کسی به من می‌گفت مثلاً  این رژیم هست، یا  دنبال یه رژیم دیگه می‌رفتم، رژیم کانادایی، ایتالیایی، گیاهخواری، رژیم حیوانات، پروتئین،اینا همش یه چیز بودن، فقط اسمشون عوض میشد.ولی وقتی تسلیم شدم خداوند منو در مسیری قرار داد که هرگز تا حالا نه اسمش رو شنیدم و نه دیدم،پس باید به انتخاب خودم توسط خدا اعتماد کنم،همه چیز طبق برنامه‌ریزی خداوند داره پیش میره ،پس منم اگر اینجا هستم انتخاب شده خداوند هستم و باید به انتخاب خدا احترام بذارم.

      من به انتخاب خداوند اعتماد نکردم و ضربه خیلی بدی هم از این کار خوردم.من دو سال پیش به طرز معجزه آسایی با این سایت آشنا شدم،من اصلاً نمی‌دونستم لاغری با ذهن وجود داره،روش‌های خیلی زیادی رو هم برای لاغری انجام داده بودم و به نتیجه‌ای که می‌خواستم نرسیده بودم، خیلی اذیت می‌شدم، تحت فشار بودم، واقعا چاقی توی تمام جنبه های زندگیم تاثیر گذاشته بود و لاغری برام شده بود یه آرزوی دست نیافتنی،یادمه کامنت‌های استاد رو توی سایت استاد عباس منش دنبال می‌کردم، خیلی کامنت‌هاش عالی بود و از موفقیت‌هاش می‌گفت که چه جوری سایت تناسب فکری رو راه انداخته،منم اصلاً نمی‌دونستم لاغری با ذهن چیه، درسته یه مدتی توی آکادمی لاغری سراج بودم که اونجا هم می‌گفتن لاغری با ذهن و اون دوره رو هم که شرکت کرده بودم فهمیدم اسمش لاغری با ذهنه ولی اونجا هم گفته میشد که باید هر لقمه غذا رو چهل پنجاه بار باید بجوی، پیاده‌روی‌های خیلی زیاد داشت، بازم محدودیت غذایی داشت و برام خیلی عذاب آور بود و از اون دوره هم نتونسته بودم نتیجه بگیرم،برای همین وقتی که دیدم استاد می‌گفتن لاغری با ذهن، همش پیش خودم می‌گفتم ول کن اینم باور کن مثل همون آکادمی لاغری سراجه،  اینم حتماً همش محدودیت غذاییه، ولی باز یه چیزی انگار بهم می‌گفت حالا تو برو نگاه کن ببین چه جوریه، و یادمه توی اینترنت زدم سایت استاد عطار روشن و وارد سایتش شدم،چند تا از فایل‌ها رو گوش کردم واقعاً عالی بود به آرامش رسیده بودم، خیلی خوشحال بودم، چند ماهی توی سایت بودم و داشتم فایل‌ها رو گوش می‌کردم. درسته که وزنم تغییری نکرده بود ولی واقعاً از نظر ذهنی به آرامش رسیده بودم خیلی آروم شده بودم، یادمه همون موقع‌ها بود که دوره قانون سلامتی اومد و من دیدم که استاد چقدر سریع لاغر شده منم با خودم گفتم هرجور شده باید این دوره رو خریداری کنم و با خودم می‌گفتم ول کن کی حوصله داره با ذهن لاغر بشه، این لاغری هم که خیلی طول میکشه، منم اصلاً حوصله آروم لاغر شدن رو نداشتم و دلم می‌خواست خیلی زود نتیجه بگیرم،یادمه سایت تناسب فکری رو از توی گوشیم حذف کردم و از حساب کاربریم هم خارج شدم،دوره قانون سلامتی رو خریداری کردم و هرجور بود با هر سختی بود اون کارهایی رو که استاد می‌گفت منم انجامشون می‌دادم، چند ماهی مرتب انجامش دادم با اینکه واقعاً برام زجرآور بود ولی هرجور بود اون کارها رو انجام می‌دادم و اصلاً غذاهای کربوهیدرات دار نمی‌خوردم، درسته که ۲۰ کیلو از وزنم کم شد و به اون لاغری که میخواستم رسیدم، ولی اصلاً لاغریم رو دوست نداشتم، هر وقت خودم رو توی آینه نگاه می‌کردم حالم از خودم به هم می‌خورد، به شدت ریزش مو گرفته بودم، هر کاری هم می‌کردم نمی‌تونستم که این دوره رو رها کنم، ذهنم به شدت مقاومت داشت، گاهی دلم می‌خواست غذاهایی که برای خانواده درست می‌کنم بخورم، ولی به شدت ذهنم مقاومت می‌کرد و همش می‌گفت اینا سمه، اینا رو نخور، چاق میشی، مریض میشی، و وقتی هم که تحت فشار بودم و بازم اون غذاها رو می‌خوردم بعد از اون هم به شدت خودم رو سرزنش می‌کردم که چرا این غذاها رو خوردی،خاک تو سرت ببین چقدر از این دوره نتیجه گرفتن، ولی تو عرضه نداری،واقعا داشتم توی جهنم زندگی می‌کردم خیلی خودم رو اذیت کردم، تحت فشار خیلی شدیدی بودم، به هیچ وجه یادم نمیره اون روزی رو که واقعاً گریه کردم و از خدا کمک خواستم،گفتم خدایا خودت کمکم کنمن واقعاً دیگه نمی‌دونم باید چیکار کنم چه جوری باید غذا بخورم،یه لحظه یه فکری به ذهنم رسید که برو سایت تناسب فکری،من اصلاً یادم رفته بود که قبلاً توی این سایت بودم، وقتی وارد سایت شدم فهمیدم که رمز عبورم رو فراموش کردم، و واقعا خدا هدایتم کرد و به طرز معجزه آسایی تونستم رمز ورودم رو بفهمم و وارد این سایت بشمو از اون روز تا الان واقعاً به یک آرامشی رسیدم که اصلاً با هیچ چیزی عوضش نمی‌کنم، درسته که هنوز هم ذهنم به شدت مقاومت می‌کنه در برابر غذاها،در برابر خوردن کربوهیدراتها، ولی با گوش دادن فایل قدرت غذا یا قدرت ذهن تونستم خیلی خودم رو آروم کنم و واقعاً این فایل بهم خیلی کمک کرد،الان دیگه فهمیدم که درست‌ترین روش،آسونترین روش برای لاغری،روش لاغری با ذهنه.استاد عزیزم واقعاً از صمیم قلبم بابت تک تک فایل‌هاتون از شما سپاسگزارم

      من واقعاً به انتخاب خداوند اعتماد نکردم، بازم خواستم راهی رو که خودم می‌خوام برم و ضربه خیلی بدی هم خوردم، و این برام درس عبرتی شد که واقعاً به انتخاب خدا اعتماد کنم،به انتخاب خدا احترام بزارم،خدایا منو ببخشخدایا خودت منو هدایت کنوکمکم کن تا به انتخابت احترام بذارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملیکا
      1402/05/10 06:51
      مدت عضویت: 53 روز
      امتیاز کاربر: 525 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 255 کلمه

      سلام و درود

      سوال اول:اگه بگم تا الان هزار بار تصمیم به لاغری گرفتم دروغ نگفتم، دکتر های تغذیه، رژیم مربی های بدنسازی، رژیم هایی که میدادم اطرافیان واسه من بنویسن، رژیم هایی که خودم مینوشتم، رژیم های شوک ، اره واقعا جواب میدادن اما چه فایده! وقتی بعد نهایت دو هفته تا سه هفته، بدن من حریص میشد و اروم اروم دوباره به وضع قبل و بدتر از اون برمیگشتم.

      سوال دوم: من تقریبا دو سال پیش با این سایت اشنا شدم و طی این دو سال ۳ تا ۴ بار سراغ این روش اومدم ولی هیچوقتتتت اطمینان کافی رو نداشتم هر سری بعد ۲ هفته بیخیالش میشدم و اینکه چیشد الان من اینجا هستم، دلیلش فقط یه چیز ، واقعا تسلیم شدم، مطمئن بودم اگه رژیم قرار بود جواب بده تا الان جواب داده بود من اینجام تا به خودم کمک کنم، خودمو نجات بدم❤️

      سوال سوم: اعتماد به نفس، چیزی که از اول به دنیا اومدنم به خاطر چاقی ذره ذره از من گرفته شد، برای لباسایی که پوشیدنشون برام ارزو بود،برای تجربه یه زندگی جدید❤️

      سوال چهارم: مادرم دلیل اصلی چاق شدن من در بچگی بود اون خودش قبلا چاق بود و لاغر شده بود و همیشه استرس اینو داشت که من چاق بشم عین خودش، حتی اونم چاقی منو جذب کرده بود انقدر که بهش فکر کرده بود و ازش ترسیده بود، و الان ۲۴ ساله که من درگیر این مشکل بودم ولی همیشه بهم میگفت تو باید ذهنتو درست کنی، اون درست بشه همه چی درست میشه

      با ارزوی موفقیت برای تک تک تون🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1402/05/05 02:27
      مدت عضویت: 202 روز
      امتیاز کاربر: 425 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      به نام خدا 

      باسلام به استاد عزیز 

      طریقه آشنای با لاغری با ذهن واینکه چی شد که الان اینجاییم

      بد از این که روش های مختلفی در طی این سال ها امتحان کردم انگار بدنم وذهنم خسته شده بود دیگه با من همکاری نمیکردن خواسته من چیزی نبود که ذهنم وجسمم بخواد ،به اجبار بود 

      من برای مدتی رها کردم خسته شده بود از این که همیشه دغدغه ذهنی من لاغری بود 

      تا این که مادرم که همین مشکل داشت با سایت شما آشنا شد وشروع کرد به انجام دادن روش های لاغری با ذهن 

      راستش اوایلش میگفتم مادرم مثل من بد چند وقت این روش رو مثل روش های دیگه رها میکنه برای همین حرفای مادرم جدی نگرفتم تا این که بد چند ماه دیدم اثراتش در رفتار ورفتار وجسمم مادرم نشون داده شد واین چیزی بود که من قبلا در روش‌های دیگه لاغری مادرم ندیده بودم آن سری مادرم شادتر بود حس اعتماد بنفس بالاتری داشت تو حرفاش حس آرامش ولذت از لاغری میدیدم در صورتی که در روش های دیگه که انجام داده بود من این در مادرم ندیده بودم 

      از این روش حس خستگی نداشت برای یاد گیری مادرم هر روز مشتاق تر بود 

      این باعث شود من هم به این سمت بیام و دوست داشتم این حس منم امتحان کنم 

      وشما درست میگید خدا مارو انتخاب کرده که اینجا باشیم 

      چرا دوست دارید لاغر بشوید 

      یکی از بزرگ ترین آرزوهای من از کودکی لاغری بود 

      وقتی شما وزن بالایی داشته باشین خیلی سخت راه میریین خیلی سخت کارهاتون انجام میدیم و خیلی زود به نفس نفس می‌افتید 

      همیشه به کسانی که لاغر هست حسادت میکردم که چه قدر تند تند کارهاشون انجام میدادن چقدر چهره های شادتری داشتن سرحال بودن یادم دوستی داشتم تو دوران دبیرستان با هم کار نقاشی انجام می‌دادیم من هر یک ساعت یه بار باید دهنم می‌جنبید  یه چیزی باید میخوردم احساس ضعف داشتم ولی دوست من لاغر بود تند تند کارهاش می‌کرد اصلا تا تموم شدن کارهاش چیزی نمی‌خورد و خیلی هم سر حال بود این برای من خیلی عجیب بود و با چیزهایی که تو ذهن من حک شده بود همخونی نداشت به من از بچگی فهمونده بودن که آدم لاغر ضعیف تواناییش تو کار کمه همیشه مریض ولی من اصلا تو دوستم این نمیدیدم  واین برای من شده بود حسرت که کاش من هم مثل دوستم لاغر بودم 

      ولی الان به خودم میگم باید این حسرت ها تبدیل به هدفش کنم تا من هم بتونم طعم شیرین لاغری من هم با تمام ذهن وجسسم بچشم 

      از خدای خودم شاکرم برای این که من به این سایت هدایت کرده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/04/12 17:37
      مدت عضویت: 1000 روز
      امتیاز کاربر: 1541 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 51 کلمه

      به نام خدا 

      تیکه ای که مسیر روش تناسب فکری رو کشف کردین. اینکه به ندای درونم توجه کنم، جدیش بگیرم و از همه مهم تر سریع عملیش کنم چون راه درسته.

      ممنونم از این همه صداقتی که دارین چقدر قشنگ افکاری که به ذهنتون رسیده رو بیان می کنین(سنگ مفت گنجشک مفت!)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/03/11 12:54
      مدت عضویت: 157 روز
      امتیاز کاربر: 6475 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 245 کلمه

      سلام استاد 

      این فایل خیلی خوبی بود . من در بدترین شرایط روحی بودم و در محل کارم پستم را تغییر داده بودند و تنزل پست از رئیسی به کارشناس مسئولی داشتم و از طریق یکی از همکاران که داشتم برایش درددل میکردم آشنا شدم آن هم نه اسم سایت ونه اسم استاد را نمیدونست فقط گفت شنیدم از طریق ذهن میتوانند لاغر بشوند و باید حتما دوره های ان را بخری . من درمحل کارم در اینترنت سرچ کردم لاغری با ذهن و بعد از اینکه وارد سایت شدم و فایلهای 12گام را گوش کردم فهمیدم واقعا من از طرف خداوند برگزیده شدم که دراین راه قرار بگیرم چون بعد از اینکه در محل کار تنزل پست داشتم با هیچ کس نمیخواستم حرف بزنم و همکاران را ببینم . این درحالی است که بعد از 5 ماه هم اضافه کار من بیشتر و ارزشیابی من نسبت به پارسال بیشتر و جالب که آرامش و استرس من در محل کار به حداقل رسید و بعد من با این سایت آشنا شدم و برای لاغری و سلامتی کامل از طرف خداوند ، من یقین دارم هدایت شدم به این سایت و الان هرروز از تاریخ 1402/03/8 به خودم قول دادم یک ویس از 100گام و یک ویس از طعم زندگی با خداوند را گوش بدهم و نظرات دوستان را مطالعه کنم و تمرینهات را انجام دهم و چقدر  خوشحالم که به قول استاد طعم متناسب شدن را میچشم و به سلامتی . آرامش کامل فکری میرسم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/02/22 07:57
      مدت عضویت: 1019 روز
      امتیاز کاربر: 9417 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,391 کلمه

      به نام خدایی ک انتخابم کرد 

      منم از این جمله دوست عزیز هم مسیرم ملکه عشق جان در اول دیدگاهم استفاده میکنم ، چون اولین بار ک این فایل رو‌گوش دادم و دیدگاه هارو خوندم خودم توی دلم و تمام وجودم فریاد میزد ک این چیزی جز انتخاب الهی نبوده و خدا انتخابم کرده برای این مسیر،من هرررگز خودم این‌مسیر رو‌پیگیر نبودم و دنبالش نمیگشم هیچوقت یادم نمیاد ک دنبال مباحث ذهنی باشم ، هیچوقت نمیدونسم ک میشه با ذهن لاغر یا پولدار یا روابط یا هر چیز دیگه زندگی رو تغییر داد، یه بار چندین سال پیش دختر خالم ی کتاب بهم‌داد چهار اثر از فلورانس ک فک کنم راجب همین موضوعات ذهنی بود و من حتی تا اخر اون کتابم نخوندم ، خلاصه بگم ک اصلا اطلاعی از این چیزا نداشتم ، هدایت من فقط و فقط از سوی خدا و راهنمایی اون بود ، همه چیو جوری چید ک منو‌ رسوند ب این مسیر و سایت زیباو پر بار و همه چی تموم ، ی روزی چن سال قبل یکی از دوستای ن‌چندان صمیمی من وارد این سایت شده بود و حتی فک کنم دوره هم خریداری کرده بود، خیلی اتفاقی گف ک ی همچین سایتی هست و خیلی خوبه حتی ادرس سایتم توی واتساپ برام فرستاده بود  و من حتی ، من حتی کنجکاوم نشده بودم ک برم ببینم چیه ، بعدها میگم شاید اونوقت وقتش نبوده هنوز اون همه تشنه نبودن ، هر چیزی وقت و‌زمانی داره ی روز ناامیداز تمام زندگیم ، از رابطه عاطفی داغون، از فشار چاقی و جسم ، حال خرااب خرااااب ک حتی نفس کشیدن رو هم‌دیگه نمیخواستم و فقط و فقط روز‌و شب خدا رو صدا میزدم برا رهایی، من رهایی از زندگی رو‌میخواستم ولی تقدیر خدا چیز دیگه ای بودو با اون حالم وارد سایت شدم و الان بعد گذشت نزدیک‌سه سال زندگی من ب اندازه صد سال تغییر کرده ، یعنی اگه خودم میخواستم تغییرش بدم شاید توی صدسال هم نمیتونسم اندازه این سه سال تغییر بدم، ولی با قدرت ذهن و اموزش های استاد گرامی این اتفاق در کوتاه ترین زمان ممکن افتاد، وقتی ارامش گرفتم از ی سری فایل ها و دوره های رسیدن ب خواسته ها از طزیق ذهن معجزه زندگیم من شد در همه ی قسمتای زندیگم مخصوصا روابطم ، همون لا ب لا من از فایلایی ک برای تناسب و لاغری هم بود استفاده میکردم برای خودم مینوشتم فک کنم توی تمام لایوهای استاد منم بودم که کلی اگاهی در مورد تناسب کسب میکردم و خیلی مینوشتم برای خودم از حالاتم ، از هر چیزی در لحظه در ذهنم مرور میشد مینوشتم ، و ی روزی با حرفای اطرافیان و لباس های گشاد ک تو تنم زار میزد دیدم ک چقد لاغر شدم ،و تمام این تغییرات و لاغر و‌لاغرتر شدن ها برای من توی اوج کرونا و‌خونه نشینی اتفاق می افتاد، منی ک یکی از باورهای بزرگم برای چاقی کم تحرکی بود و سالها خودمو توی باشگاه با ورزشهای مختلف و‌فوق سنگین تحت فشار میزاشتم و یا ساعت ها پیاده روی میکردم ک مثلا تحرک داشته باشم و کالری بسوزونم ی ذره چربی اب کنم یادم میاد ی مدت مربیم گف ک بالا رفتن از کوه خیلی خوبه روزهایی ک باشگاه نداری برو کوه و شهر من چنتا کوه و‌تپه داره ک مسیرهای پیاده روی هم دارن با شیب های تندو‌من اونقد اونجا را میرفتم ب سمت بالا ک جونی نمیموند برام ، و‌موقع پایین اومد شیب تند فشار میاورد ب نوک انگشتا و زانو ، و‌جوری بود ک دو بار ناخن شست من بخاطر این فشارها سیاه و‌کبود شد و بعدش از ته افتاد ک‌خیلی ازار دهنده بود ، من سالها روش هایی  رو‌برای لاغری میشنیدم ک هست رو خودم انتخاب میکردم و پیگیر میشدم و انجام میدادم ولی هیچوقت اون نتیجه ای ک میخواستم رو نمیگرفتم و هر چیم با اون روش ها کم‌میکردم در مدت زمان کوتاهی برمیگشت ، بارها از دیگران رژیم‌هایی رو‌شنیدم و‌گفتن خوبه بگیر فلانی چند کیلو‌باهاش کم شده و‌منم میرفتم دنبالش ، دکترهای تغذیه و رژیم و راهکارشون ، ورزش های سخت و باشگاه و‌پیاده روی و پودرهای گیاهی ، عرقیات و افشرده ها، دمنوش ها ، و کلی لوازم و‌وسایل ک برای لاغری تبلیغ میشد و من اصرار برای تهیه اش داشتم ولی با هیچ کدوم‌اون ارامش رو نداشتم ، خیلی وقتا من از دیدبقیه زیادم چاق نبودم  ولی ذهن بی نهایت چاقی داشتم ک هر لحظه برام تصویر چاق و‌چاق تری رو از خودم نشون میدادو مدام میگف قراره تو هم‌مثل مادربزگت یا مادربزرگ مامانت بشی  و‌بعدها میگف دیدی مامانتم داره مثل اونا چاق میشه و تو هم قراره اونجوری بشی و همین ترس باعث دست و پا زدن من برای لاغری میشد و هر بار ک خودمو شکست خورده از رژیم‌و‌پیاده‌روی میدیدم کلی باور غلط چاقی هم بهم اضافه میشد ک استخونم‌درشته  ، ژنتیکم اینه سوخت و‌سازم پایینه معدم‌بزرگه و اینها همه مهر تایید بر لاغر نشدم تا ابد رو برام‌میزد ، در حالی ک ایراد در جایی دیگر بود ، در ذهن چاق من ، اونجا باید درمان میشد من باید اونجارو تیمار میکردم جایی ک سالها با قبول باور و‌نگرش های چاقی اثر و زخمی روش گذاشتم و‌ماندگارش کردم الان باید حواسم ب ذهنم میشد ،ی روزی از ته دلم و تمام وجودم از خدا رهایی خواستم و خدا برای رها شدنم از اون همه اشفتگی ب این مسیر و سایت هدایتم کرد ، اینجا هیچ‌ زور و فشاری نبود، خود ب خود با فایلا ارامش اومد ب تمام وجودم ، ب مرور دونستم ک خودم مسئول هر انچه ک‌بر من وارد شده بود ، بودم و هستم حتی چاقی و جسم چاقی ک میدیدم ، وقتی خودمو مسئول دونستم دیگه خیلی باورها در ذهنم کمرنگ شد ، دیگه غذاها قدرت چاق کنندگی خودشونو از دست میداد، دیگه تحرک و ورزش نقشی در لاغری نداشتن ، رفته رفته این برام ثابت میشد اوج کرونا و شهر من کلی محدودیت تردد داشت و ماخونه نشین بودیم ، من لاغری رو‌با فایلها در اموزشگاه و‌دانشگاه مجازی استاد از طریق سایت یاد میگرفتم مثل همون اموزش از راه دور ک خیلی رونق گرف و‌خیلیا تو خونه نشستن زبان انگلیسی یاد گرفتن یا هر اموزش دیگه دوست داشتن و علاقه داشتن، منم لاغری و‌زبان لاغری رو پیگیر شدم ، برای یاد گیری بهتر برای خودم مینوشتم و هر بار خیلی اتفاقی ب فرمولی پی میبرد و کلی ارامش میگرفتم و من هیچوقت فشار عصبی و‌محدودیتی برای خوردن نداشتم ولی خود ب خود ولعی  برای خوردن نداشتم ، خیلی لذت بخشه از طریق ذهن لاغر شدن و‌لاغر زندگی کردن خییییلی ، ماهایی ک سالها ذهن چاق داریم و همیشه در فشار بودیم ک مثلا این خوراکی رو نصفشو نخوریم تا چاقمون‌نکنه و کلی فشار و‌درگیری ذهنی داشته باشیم برای کنار گذاشتنش و حتی وقتی از جلو چشم دورش کنیم باز هم مدام‌مرورش‌کنیم ؛ بعد یهو ببینیم ک همون خوراکی الان‌جلو چشممونه اصلا بهش اهمیت نمیدیم و یا اگه دلمون خواست دو سه تا دونه ک ازش میخوریم دیگه برامون هیچ جذابیتی نداره و‌مث ی اشغال میندازیمش اونور و برامون‌مهم نمیشه ک‌چیه ، این اگه معجزه نیس بس چیه ، خدایی من قبل این سایت تا حد خفگی از خوراکی ها میخوردم مخصوصا چیپس و‌پفک و‌اگه قرار بود نصفش بمونه ، تمام مدت تو فکر اون نصفه باقی مونده بودم ، ولی الان مدت ها توی کابینت همون خوراکی ها میمونن و من حتی بارها ب چشمم میخورن ولی هیچ میل و‌ولعی برای خوردنشون ندارم ، این همه تغییر نشون از این داره چقد این‌مسیر درست و الهیه ، و اینبار ک من برای تکرار اومدم باز هدایت وار یه چیزی منو مجاب کرد ک حتما دیدگاه ثبت کنم و فکر میکنم ک این هم هدایتی بوده ، و خیلی برام تاثیر گذار بوده ، با مسیرلاغزی و‌گام‌های لاغری ک هر روز برمیدارم ارامشم بیشتر میشه ، ولعم‌نسبت ب غذاها کمتر میشه ، خودمو دوست دارم عاشق جسمی هستم ک خدا بهم هدیه داده ،و‌تحسینش میکنم و اعتماد بنفسم بیشتر و‌بیشتر میشه و تناسب رو حق طبیعیش میدونم ، در حالی ک در روش های دیگه من هر روز تحت فشار بودم از خودم‌متنفر تر میشدم و خودمو سرزنش میکردم و میگفتم این چ جسمیه ک‌خدا بهم‌داده و هر بار با هر روشی ک ناموفق میشدم خودمو ی ادم بی اراده میدونسم اعتماد بنفس پایین دوری از خودم 

      بازهم با تمام وجودم میگم خدااااایا ممنونم ک انتخابم کردی شکرت ک راهنماییم کردی و شکرت ک ی روزی تو دل و‌وجود استاد انداختی ک این سایتو راه اندازی کنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohsenzadehyazdi@gmail.com
      1402/01/24 09:20
      مدت عضویت: 792 روز
      امتیاز کاربر: 1034 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      سلام و درود 

      خدمت استاد عزیز و دوستان همراه

      من هم توسط خدای مهربون به این سایت هدایت شدم

      با این که یکبار اومدم و جا زدم ولی خدا از هدایت من خسته نشد و دوباره منو آورد سر این کلاس درس

      یادم نیست دقیق که اولین بار چطور این سایت رو پیدا کردم

      حدود ۲سالی هست که با قوانین متافیزیک از طریق استاد عرشیانفر عزیز آشنا شدم و همچنان هم از آموزه های ایشون بهره مند میشم.

      دقیقا من هم مثل شما استاد عزیز به ذهنم خطور کرده بود که حتما با این روش های قانون جذب میشه برای مسئله چاقی هم استفاده کرد ولی هیچ وقت عملی نکردم.

      در حال حاضر هم با شوق و با انگیزه زیاد دارم مطالب رو دنبال میکنم چون واقعا از اضافه وزن خسته هستم.

      من الان دوماه هست که زایمان کردم. اواخر بارداریم به بیش از ۳۰کیلو اضافه وزن رسیدم.

      بعد هم عمل سزارین و حدود یک ماه افتادن تو جا

      با دنیا اومدن بچه چیزی زیاد ازم کم نشد

      و الان هم که روپا شدم کمرم و پاهام درد داره

      مطمئنم که اگه لاغر بشم بدنم کامل سالم میشه دوست دارم زیبا تر بشم

      حالا که تو آیینه خودم رو میبینم حس میکنم بدنم در رنجه از این سنگینی

      پیرتر به نظر می رسم

      دوست دارم سبک باشم و بدوم و بدوم و بدوم

      این سری پدرم و همسرم هم بهم تذکر دادن که دوباره داری چاق تر میشی حواست به خودت باشه

      من هم مثل همه ی شما

      از قرص وسایل ورزشی برنامه غذایی و باشگاه استفاده‌  کردم لاغر شدم ولی دوباره برگشت

      چون من برای لاغری تربیت نشدم و فقط صورت مسئله رو پاک کردم.

      ولی الان خیلی مطمئنم که این روش جواب میده 

      چون عشق مطلق خدای مهربونم خودش منو اورده تو این مسیر و از بس دوستم داره میخواد که منو تو بهترین جسم ببینه

      بهش قول میدم که نا امیدش نکنم

      من می تونم 

      خیلی مشتاقم که فایل ها رو بکی یکی گوش بدم و زودتر بفهمم که دقیقا باید چیکار کنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/19 05:40
      مدت عضویت: 209 روز
      امتیاز کاربر: 6105 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 375 کلمه

      سلام خدمت استادم

      چقدر صداقت توي كلامتون هست

      حقيقتش همين صداقت در كلامتون من رو بر اون داشت كه گوگل كنم و پيداتون كنم از زماني كه داستان موفقيت شما رو در سايت استاد عباس منش ديدم

      وقتي با سايت شما آشنا شدم و مطالب سايت رو ديدم بسيار برام قابل قبول بود چون بك گراند ذهن من آشناست با آموزش هايي با تكنولوژي فكر و كاركرد فكر در اتفاقات روزمره زندگيمون

      قبلا هم جاي ديگه در اين سايت كامنت گذاشتم و توي داستان هدايتم هم گفتم وقتي توي سايت شما چرخيدم و فايل ديدم تازه فهميدم پاشنه آشيل من در عدم موفقيت هام همين نارضايتي بوده …فرقي نمي كنه من در زندگي از چي ناراضي باشم، از هر چي نارضايتي داشته باشم اولا از همون جنس نارضايتي رو بيشتر جهان هستي به من ميده ..دوما كه در كل فرد ناراضي به خواسته هاش نميرسه هر چقدرم تلاش كنه 

      و در سايت شما بود كه فهميدم چرا كلام شما در داستان موفقيتتون به قلب من نشست ….به قول خودتون ، نگو كه خدا كلام شما رو به قلبم نشونده كه هدايت بشم به اينجا

      من و شما و بقيه دوستاني كه با آموزش هاي استاد عباس منش عزيز آشنا هستيم ، كاملا ميدونيم كه همه چيز هدايتي انجام ميشه در زندگي ما …و من هم ورودم به اين سايت رو كاملا دعوتنامه اي از طرف حق تعالي دونستم ….

      نكته مهمش اينه كه اين دعوت نامه براي شخص من در خانواده مون فرستاده شده چون در فركانس دريافت آگاهي هايي بودم كه با اونچه كه جامعه باور دارن بالاتر هستن. به همين دليل آگاهانه دهنمو ميبندم و درباره اين روش با كسي صحبت نمي كنم تا زمانيكه خودم نتيجه بگيرم …مثل شما كه بعد از نتيجه همه ازتون سوال كردن چه چوري لاغر شدي ؟ از من هم خواهند پرسيد چه جوري به ما هم بگو …و من ميگم سايت تناسب فكري استاد عطار روشن عزيز

      اگر در مسير دريافت اين آگاهي ها باشن ميان و اگر هم نباشن و از فضولي خواسته باشن بدونن كه چطوري لاغر شدم ، در دنياي فضولي خودشون غرق ميشن و ميگن چرت ميگه بابا معلوم نيس از چه روشي استفاده كرده نميخواد به ما بگه الكي ميگه تناسب فكري!!!

      در پايان طلب مغفرت براي روح مادر عزيزتون دارم ..چندين فايل ازتون ديدم كه در منزل ايشون هستيد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار mohsenzadehyazdi@gmail.com
        1402/01/24 09:44
        مدت عضویت: 792 روز
        امتیاز کاربر: 1034 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 15 کلمه

        سلام و درود

        داستان موفقیت استاد عزیز کدوم قیمت سایت استاد عباسمنش هست؟

        ممنون میشم راهنمایی کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1402/01/25 03:49
          مدت عضویت: 209 روز
          امتیاز کاربر: 6105 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 31 کلمه

          سلام دوست عزیز

          توی سایت استاد عباس منش قسمت دانلودها ، و در بخش نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش

          از قسمت ۷ ،مربوط به استاد عطار روشن عزیز هست 

          موفق باشید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1401/12/08 00:08
      مدت عضویت: 233 روز
      امتیاز کاربر: 2940 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      سلام به عزیزای دل 

      من همون طور ک قبلا گفتم 

      از طریق رژیم خودسرانه لاغر شدم و گذاشتمش کنار نم نم برگشت اضافه وزنم 

      پس این راه از اولشم غلط بود چون 

      کاملا موقتی بود 

      طریق اشنا شدنم با ذهن پارسال همین موقع بود ک من پنجمین ماه بود ک میرفتم باشگاه اون زمان من تو سایت انگیزشی ک بودم چند نفر کتاب معرفی کرده بودن و عبارات تاکییدی گفته بودن  من ی مدت کلا از فک رژیم اومدم بیرون 

      وقتی غذا میخوردم میگفتم این غذا ب من شادی و انرژی میده 

      ی خرده تردیدم همراهش ولی من لاغر تر شدم طوری همه میگفتن تو باشگاه 

      حتی ی خانمی ک آریشگرم بود اومد ازم پرسید گف تو اول اومدی خیلی توپول بودی چیکارکردی منم گفتم لاغری با ذهن و نه رژیم 

      خلاصه چون اندازه این سایت اطاعاتی نداشتم بعد ول کردن باشگاه و افکار نصفه نیمم مهمون ناخوندم 

      از همونی ک بودمم بیشتر شد 

      تا اینکه با این سایت آشنا شدم و واقعا حرفای استاد عزیزم خیلی برا جالب بود و الان در جاده لاغری قدم میزنم و لذت میبرم از خوردن و از زندگی کردن 

      خب من عاشق لاغریم چون

      بدن من کاملاهوشمنده 

      بدن من عاشق لاغریه 

      چون من وقتی یه اندام کاملا باریک و خوش فرم میبینه دیوونش میشم 

      و فرکانس توپی برا جهان میفرستم 

      ک از همین مدل میخوام و به کمتر از این قانع نیستم 

      چون من لایق بهترین اندام و خوش فرم ترین اندام هستم 

      هرچی بگم کم گفتم چون من با بدن لاغر بی نهایت لذت میبرم از زندگی از همه چی ، چون بهم زیبایی زیادی میده جدا از حرف دیگران 

      فقط لذت میبرمو لذت به تمام معنا 

      چون سالم ترین بدن رو خواهم داشت سلولهایی خواهم داشت ک بهترین عملکرد رو دارن 

      ۳.چون راحت ترین و بهترین روش لاغری با ذهن ، چیزی ک ذهن من تشنه اونه راحتی به راحتی آب خوردن ، بدون هیچ سختی تلخی 

      و فقط لذت و لذت 

      من با تموم وجودم عاشق لاغریم 

      چون من عاشق باریک بودن و بی نقص بودن هستم 

      چون عاشق لباسای زیبام ک فقط سایز لاغراس و فقط ب تن اوناس ک زیبا دیده میشه 

      چون بهترین پارچه ها و بهترین مدلها ساخته میشن تا تو تن ی فرد خوش اندام خودنمایی کنن 😍😍

      من میخوام مثل این مانکنا این مدلای تو اینستا 

      اینا ک مدل لباس میشن بشم 😍

      اخه چی از این شیرین تر و قشنگ تر هست 

      از وقتی با لاغری با ذهن اشنا شدم 

      هر اندام لاغر و خوش فرمی رو شات میگیرم و نگاش میکنم و قربون صدقش میرم 

      الهی به امید تو ، این تو بودی ک منو ب اینجا هدایت کردی 

      عاشقتم خدا جونم 

      عاشقتم ک با دستان عزیزت این استاد با پشت کار بالارو ب ما معرفی کردی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/06 03:01
      مدت عضویت: 226 روز
      امتیاز کاربر: 895 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,674 کلمه

      گام سوم خدا من رو آورد اینجا

      سلام خدمت استاد عزیز و عاشقان لاغری 

      من قبلا هم گفتم چیشد که اومدم اینجا ولی از این بگیم که چجوری خدا انتخابم کرد 

      من با قانون جذب الان به شکل متعهدانه عمل میکنم وسعی میکنم تو این مسیر بهتر و بهتر بشم و همین که کم کم براساس آگاهی های جدیدم فهمیدم میتونم زندگیم رو تغییر بدم و تا حدی متوجه شدم که جهان چجوری کار میکنه  دنبال این بودم ببینم کسانی که از این روش نتیجه گرفتن الان تو چه شرایطی هستن و یکی از این افراد برای من شما بودین خیلی دلم میخواست بدونم چه شکلی این دارین چیکار میکنین و خلاصه چقدر جایگاه اجتماعی و موفقیت های فردی و … به دست اوردین  حتی به ذهنم نرسیده بود برم فایل تصویری دانلود کنم که ازتون چهره ای در ذهنم ثبت بشه   خلاصه که من اصلا به این فکر نمیکردم که اندامم متناسب بشه باور نمیکردم حتی 

      بر اساس چیزایی که قبول کرده بودم دیگه امیدی نداشتم که تغییری بتونم روی خودم اعمال کنم و من علاوه بر اضافه وزن صورتمم جوش داره و چون دو سه سال پیش قانون جذب رو نصفه نیمه فهمیده بودم و با تعهد عمل نمی‌کردم  دیگه حتی به قانون جذبم اعتماد نداشتم که بخوام به خواسته هام برسم  ااما از وقتی عملگرا شدم حتی اعمالی که خیلی ربطی به استفاده از قانون نداشت ولی خب وقتی راکد باشی چیزیم عوض نمیشه  و وقتی از سر کنجکاوی سایتتون رو پیدا کردم با خوندن اسم سایت خیلی ذهنم درگیر شد 

      تناسب فکری! 

      آخه معمولا ما به تناسب اندام کار داریم ن تناسب فکرمون  و این خیلی بیشتر از قبل کنجکاوم کرد و از همون اول شروع کردم به گوش دادن فایلهای ۱۲ گام لاغری چون فکر میکردم تنها فایلهای رایگان سایت همین هاست و بعد خدا هدایتم کرد که بتونم بقیه سایت رو هم از طریق منو بگردم 

      من وقتی به فایلهاتون گوش میکردم خیلی ذهنم تیز شده بود که ببینه دقیقا چی میخواین بگین  و اینکه میگین اینا همه کار خداست واقعا همینطوره 

      چون من حتی باور نداشتم که میتونم خودم رو تغییر بدم چه برسه به اینکه هزاران هزار رویای دیگه دارم محقق بشه اما با این فایلهای منظم و مرحله مرحله ایتون که ذهن رو کاملا بررسی میکنه خودمون دیگه با حل تمرین ها می‌فهمیم کجای کاریم و چیشده که این اتفاقات برای جسممون رخ داده و حس میکنم اینکه اول با استاد عباسمنش آشنا شدم هم جزوی از این هدایت بوده چون باید آماده میشدم باید بهتر ذهنم رو پرورش میدادم تا بتونم این موضوع رو درک کنم تا بتونم با چیزهایی که شما میگید انس بگیرم  یه جورایی بتونم خودانگیزگی رو در خودم پرورش بدم که این مسیر رو رها نکنم و برای بالا بردن عزت نفسم آرامشم متعهد بمونم به این مسیر   خدا من رو هدایت کرد جایی که نمیدونستم جایی که براش برنامه ای نداشتم حتی به ذهنمم نمی‌رسید که قراره این تغییرات برام ایجاد بشه حتی نمیدونستم قراره با هر قدمی که برای متناسب شدن جسمم بر میدارم دارم زندگیم رو به شکل جدیدی ادامه می‌دم  من حتی بلد نبودم چجوری درسها و آگاهی های این قوانین خدا رو یاد بگیرم ولی انگار دارم اینجا تکاملش رو طی میکنم   

      من دنبال این بودم که کاش میشد نمونه های بیشتری از  کسانی که این مسیر رو ادامه دادن و نتایج خیلی خوبی گرفتن رو ببینم و حالا به لطف خدا میتونم برم آلبوم شگفتی سازان رو ببینم گفت‌وگوشون با شما رو ببینم میتونم کلی نکات مهم از فایلهاتون از کامنت ها و … یادبگیرم و برام یادآوری بشه 

      یادمه قبل از اینکه ب سایتتون هدایت شم دلم میخواست پارتنر ایده الم رو داشته باشم اما تو ناخودآگاهم بود که تو  اگه متناسب نباشی نمیتونی رابطه خوبیم داشته باشی اینو البته بعد از اینکه ذوق و اشتیاقم رو به متناسب شدن دیدم فهمیدم و الان که اینجام خیلی بیشتر دارم به خودم توجه میکنم اینکه من چی می‌خوام باید چیکار کنم و چه سبک زندگی ای داشته باشم 

      انگار بعد از شناخت بهتری از قانون این سایت داره به من جهت میده و قانون تکامل و تغییر و متعهد بودن در  مسیری که شروع میکنی رو یاد میده و با زبان عمل تناسب فکری و تغییر بنیادین رو یاد میده  شاید اولین تغییر بنیادین من در زندگیم در نوع نگرشم به جسمم و رفتاری که باهاش دارم شروع میشه و استارت من اینجا میخوره که سارا تو اگه قراره تو این مسیر زندگی کنی اینجوری باید از ریشه همه چیز رو درمورد خودت عوض کنی و همونطور که قراره تا آخر عمرت توی سرزمین لاغر ها باشی متعهد شو که تا آخر عمرت در این مسیر الهی و قانون جذب بمونی

      درمورد اینکه چه کارهایی کردم که متناسب بشم خب بگم که من خیلی آروم آروم آروم وزنم اضافه شد یکی دوسال حواسم به خودم نبود بعد میدیم چند کیلو اضافه شده و من نفهمیدم قبلا خیلی  میگفتن که سارا یه کاری بکن یه فکری به حال خودت بکن خب من ذهنم میرفت سمتش و دلمم میخواست لاغر بشم چون بالخره خیلی از لباسهایی که دوست داشتم نمیتونستم بپوشم خیلی راحت راه نمی‌رفتم  ااندامم رو وقتی توی آینه میدیدم خوشم نمیومد ولی خب دیگه چون یه چند باری که سعی کردم رژیم بگیرم یا ورزش کنم و … خیلی زود  رها کردم یعنی اصلا تو ذهنم این نبود که من تا آخر عمر باید پرخوری نکنم و ..  فکر می‌کردم من یه یه ماهی به خودم فشار میارم هیچی نمی‌خورم و ورزش میکنم بعدم جسمم متناسب میشه باز میتونم پرخوری کنم

      و چون علاوه بر اضافه وزن صورتم پر جوش شده بود دیگه همه بیخیال وزن اضافه من شدن  و باز گیر میدادن که صورتت رو یه فکری به حالش بکن  ما خانوادگی یه باوری داریم که پول نباید به دکتر بدی چون فایده نداره پس من معمولا سرخود یه کارایی میکردم ولی چون خیلیم متعهد نبودم و کلا بیخیالی طی میکردم  اون موضوعی که گفتین ما با شرایط نادلخواه خو میگیریم و به نظر خودمم همین خیلی بده ولی خب دیگه من تازه فهمیدم که چقدر همین عادت کردن به هر شرایطی به جای تغییر دادنش  ما رو عقب میندازه سعی میکنم همش به خودم یادآوری کنم که باید پاشی به کاری بکنی پاشو یه کاری بکن و خلاصه وقتی میخوام راکد بشم هی به خودم میگم پاشو    االبته از یه جهت که من چون به اضافه وزنم خیلی اهمیت نمی‌دادم رشد صعودی اضافه وزنم خیلی بیش از حد نبود ولی به جاش برای صورتم خیلی ماجرا ها داشتم و از همون روز اولی که فایلهاتون رو گوش میدادم هی به جای اضافه وزن کلمه جوش تو ذهنم تکرار میشد و اینم خیلی در انگیزه من تاثیر داشت و داره  و این رو هم بگم که من با اینکه سعی میکنم در همه چیز بهتر بشم و مثل قبل نمونم خیلیم راحت طلبم  اصلا تو کتم نمیره کار سختی رو انجام بدم مگر اینکه واقعا دوسش داشته باشم و کلی بهم حس خوب بده   مثلا واسه نقاشی من ساعتها با عشق وقت میزارم برای شناخت این قانون تاثیرات بی نظیری که نمیدونستم چجوری ولی حالا با ادامه این راه داره برام رقم میخوره را میبینم با ذوق و شوق بیشتری انجام میدم   ااز بچگی هم خیلی اعتقاد داشتم که آدم باید شاد باشه تو زندگیش باید کیف دنیا رو ببره باید پیشرفت کنه و … و اصلا به زندگی یکنواخت اعتقادی ندارم و خیلیم حوصلم سر  میره  و واسه همونم این روش زندگی خیلی بهم می‌چسبه و ذوق میکنم  پس همین راه رو ادامه می‌دم و اميدوارم بتونم خیلی جاها که نیاز به شجاعت داره رو در زندگیم عملی کنم 

      درمورد اینکه چرا دوست دارم لاغر بشم بگم که لاغری ب حس خیلی خوبی میده محدودیت هام کاهش پیدا میکنه باعث میشه هر شلوار لی ای که دوست دارم بخرم بپوشم میتونم هر مانتوی خوش رنگ و قشنگی که دیدم بخرم بپوشم موقعی که لباس مجلسی میپوشم نگران نباشم که وای اندامم با این لباس جالب در نمیاد و اینکه راحت تر  بتونم راه برم خیلی از مشکلات چربی ای که واسه بدنم پیش میاد با لاغر شدننم به راحتی و بدون دردسر حل میشه  ااز آینده ای که فکر میکردم با هر چقدر بالا رفتن سنم وزنم بیشتر میشه جلوگیری کنم و از همین الان در وجودم نهادینه کنم که تا ابد راحت باشم و از کلی بیماری هایی که دیدم که به خاطر اضافه وزن مردم دارن رها باشم بیشتر عمرم رو باسلامتی و شادی و عشق زندگی میکنم و باعث بالا رفتن عزت نفس و اعتماد به نفسم میشه  من نقاشی شغل اصلیمه و کار با دست و ساعتها نشستن پای نقاشی به دستام فشار میاره و با تناسب اندامم راحت تر میتونم دستم رو حرکت بدم و سرعت کارم بالاتر بره چشمام درشت ترمیشه  و فکم زاویه دار میشه با فکر آزادتری میرم بیرون از خونه مهمونی و..  تیکه های بقیه یا تموم میشه یا به تعریف و تمجید تبدیل میشه با درست شدن این مسئله راحت تر میتونم روی جنبه های دیگه زندگیم تمرکز کنم با جواب گرفتن از این راه تکامل رو بهتر درک میکنم صبور تر میشم آگاهتر میشم و زندگیم جهت پیدا میکنه با خدا 

      و کلی حس های خوب دیگه

      چرا با این مسیر خیلی موافقم ؟ چون من رو به این باور رسوند که میتونم بدون عوامل بیرونی خودم رو تغییر بدم چون ارث رو عامل مسائل جسمی من نمیدونه چون خیلیا از این راه نتیجه گرفتن چون هر چی انجام میرم از همین حالا دارم تاثیراتش رو میبینم  چون قرار نیست مجبور بشم دمنوش بدمزه بخورم یا یه عالمه حلقه بزنم و .. چون وقتی به دستان خدا و هدایت به راه درست رو درک میکنم میبینم این نمیتونه چیزی جز دست خدا باشه  چون اینجا خیلی راحتم و خودمم چون از کلامتون انرژی خالص و ایمان قوی میاد من خیلی به این راه اعتماد دارم چون مربوط به یه دوره کوتاه که بعدش لاغر شی و بری نیست در واقع اصل زندگی  اصل تغییر تفکر و نگرش اینجا تدریس میشه و تغییر در جسم فقط پله اوله

      خدارو هزاران میلیون بار شکر 

      خدایا فکر نمیکردم خواسته ام اینقدرررر دقیق برآورده بشه بابتش خیلی خیلی ازت سپاسگزارم و خیلی ممنونم که با وجود اینکه بنده خوبی برات نیستم تو همیشه هوامو داری عاشقتم خدا❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/11/30 23:49
      مدت عضویت: 1190 روز
      امتیاز کاربر: 8368 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 246 کلمه

      سلام و عرض ادب

      فکر نمی‌کنم جایی وجود داشته باشه که حرفهایی که میشنوم این همه بوی خدا و اصالت بده استاد

      شنیدن احساس های شیرین ازخاطره های خوبتون خیلی حالم رو خوب کرد انقد صادقانه و خالصانه

      خیلی به حالتون غبطه خوردم آفرین

      موضوع نحوه رسیدن به آرزوها رو حتما مطالعه خواهم کرد 

      ومن از افرادی که همون ابتدا شمارو تشویق کردن بی نهایت سپاسگزارم

      من انتخاب شدم برای لاغری وبا خودم روراست هستم

      وقتی برای اولین بار با کانالتون تو تلگرام آشنا شدم جنس حرفاتون فرق میکرد من دنبال راهی بودم تا خداوند اون رو تاییدش کنه

      شما لایق ایده ها و الهام بودید 

      من به زمانبندی خداوند متعال اعتماد دارم

      اعتبار ها اینجا فرق میکنن

      در دنیای واقعی کالاهای لوکس و مدرن اعتبار دارن

      آیا تاالان شنیده اید که احساس ها اعتبار داشته باشند ؟

      آیا تاالان شنیده اید که آرامش ها جنس الهی داشته باشند؟

      آیا تاالان شنیده اید که انتخاب شده و هدایت شده اید؟

      چرا این حرفها و نوشته ها و نظرات اینقدر احساس عجیبی در من ایجاد میکنن؟ 

      منو یاد کودکیم در خونه مادربزرگم خدا رحمتش کنه میندازه 

       زیر پتو در عالم کودکی همراه بچه های فامیل هم سن خودم در آرامش صدای مادربزرگ که داستان تعریف میکرد احساس خوب و عمیق ایجاد میکنه

      من چطور میتونم اعتماد نکنم

      اینجا احساس ها اعتبار دارن و احساس ها هیچ وقت دروغ نمیگن

      اینجا مانند جنگلی که درختان سرسبز تناسب و دشت هایی باوسعت احساس خوب و چشمه های ارزشمند که صدای نوید درستی و موفقیت میده

      هرکسی به این سرزمین وارد شد متناسب گردید  

      بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🥲

      الهی شکر 🌼✨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/17 00:36
      مدت عضویت: 239 روز
      امتیاز کاربر: 29595 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 495 کلمه

      سلام خدمت استاد 

      امروز دوباره برگشتم فایل ۲تا ۱۵ دیدگاهموبنویسم. روی که  شروع کردم فکرم این بوددر دفتر خودم بنویسم ولی شما گفتید که اینکاربه دیگران انگیزه میده من شروع به نوشتن کردم ازفایل ۱۵ ولی  برگشتم گامهای جا مونده پر کنم .

       از  ۱۶ سالگی در مدتهای مختلف رژیم میگرفتم هرزمان وهروفت جون سن چاقی من زیاده درنتیجه از هر نوع واز هرمدل تقریبا رژیم داشتم .همه در مدت کم جوابگو بود ولی بعداز تموم شدن دروه خیلی زود نتیجه گرفته شده مهو میشد بعضی وقتهای برگشت وزن از زمان رژیم بیشتر میشد.

      من سال گذشته با وزن زیاد ودرد پا درگیربودم بچه خودم سعی میکردن من دوباره رژیم گرفتن شروع کنم ولی من قبول نمی کردم جون تو این هم رژیم جز احساس یاس وناامیدی چیزی برام نداشت خلاصه من شروع به گشتن ولی کسی رو که من راضی کنه تا ازدورش استفاده کنم نشد .خلاصه این گشت گذر ادامه داشت تا بعداز عید خودمو راضی کردم که با طب سنتی واسفاده از اون لاغر کنم ولی وفتی فرد مودر نظر پیدا کردم یادم افتاد که من حدود ۴ سال پیش با خوردن زنجبیل دچار زخم معده شدید شدم ودر بیمارستان بستری شدم وبخاطر همین از طب سنتی دست کشیدم .اردیبهشت ماه بود که من تواینسات با یی آقایی که میگفت باذهن افراد لاغر میکنه همراه شدم حدود ۷ ماهی از برنامه ایشون استفاده کردم ۱۱ کیلو وزن کم کر م ولی برنامه ایشون حالا که دقت میکنم کم خوری ودرساعت مشخص غذا خوردن خلاصه میشد من دوماهی برگشت وزن حدود ۳ کیلو داشتم دوباره نگرانی دوباره ترس که وای باز شکست وباز احساس خراب حالم ا بد شد جه کارکنم روز وفات  حضرت فا طمه زهرا(س)  با گریه وناراحتی از این بانو خواستم راهی جلویی پام بزا ه تا من دوباره طمع شکست نچشم حال بدی بود روز ۱۳ دیماه ناراحتی وحال بد ازخدواند خواستم به من لطف کرده یی مسیر که من با اونازاین وضعیت نجات پیدا کنم نشونم بده تو ذهنم جرقه زد بینم تو گوکل اصلا کسی با ذهن لاغرشده وفتی تو گوکل نوشتم ایا کسی با ذهن لاغر شده اسم سایت تناسب فکری امد من مهو شدم .شروع به خودن لاغریی خود شما ومراحل این لاغرییکردم  خدا من به سوی مسیر شما فرستاد من یقین دارم کار خدا بی حکمت نبود من حتما تو این مسیر به نتیجه میرسم.

      سوال کردید چرا میخوام لاغر شم 

      برای من لاغریی حکم ازادی رو داره چون من دچار درد شدید در زانو شدم ودکترا به من گفتن باید مفصل زانوم عوض کنم ولی من چون وزنم زیاده اول بایدلاغر بشم تا بعد به زانودردم برسم ولی حالا که تویی این سایت تناسب فکری هستم حسم به من میگه تویی این مسیر پادردم حتما خوب میشه وکار به عمل نمیکشه نمیدونم چرا این حسو دارم امید عجیبی در من زنده شده احساسم خیلی خوب شده باس نا امیدی جاشو به امید داده هرروز حالم بهتراز دیروزه..

       خداکمک همه کنه تا خودشنو از این چاقی نجات بدن به من لطف کنه تاتویی این مسیر بمونه ونتیجه بگیرم انشالله .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/20 22:32
      مدت عضویت: 258 روز
      امتیاز کاربر: 9035 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 376 کلمه

      ۱- درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید.

      ۱- من ار رژیم کتوژنیک استفاده کردم فقط یک هفته دوام آوردم و بعد رها کردم . نتیجه ای نگرفتم چون اصلا نمیتونم ادامه بدم . 

      ۲- من از کالری شماری یکماه استفاده کردم ۵ کیلو کم کردم ولی نتونستم ادامه بدم و به مرور نه تنها اون ۵ کیلو که بیشترش برگشت . 

      ۳- من ۲ ماه از کم خوردن غذاهای روزانه استفاده کردم و ۱۰ کیلو کم کردم ولی نتونستم ادامه بدم . 

      ۴- من ۲ ماه از رژیم پزشک سنتی استفاده کردم و ۸ کیلو کم کردم و نتونستم ادامه بدم . 

      ۵- من ۲ ماه از باشگاه رفتن استفاده کردم و ۶ کیلو کم کردم اما نتونستم ادامه بدم . 

      ۶- من مدتها از پیاده روی و دراز و نشست  استفاده کردم وزنم کم نشد و بعد که ادامه ندادم هم شکم اوردم و هم رانهایم چاقتر شد . 

      2- طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.

      مت از طریق زنعمویم با سایت آشناشدم او قبلا هم میگفت ولی من در شرایطی وارد سایت شدم که خیلی از چاقی ام ناراحت بودم . 

      3- چرا دوست دارید لاغر شوید؟ برای اینکه خیالم راحت بشه . چاقی برام مثه کابوسه . بدم میاد دیگران به چشم چاق بهم نگاه می کنند . چاقی زشتیه . از لایه های چربی روی هم بدم میاد . لباس هام تنگ بشه بدم میاد . چاقی اندام  رو به هم میریزه 

      4- چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد ؟ چون به خوردن و خوابیدن و فعالیت من کاری نداره ‌ . چون با مسیرهای دیگه فرق داره . این مسیر خیلی خوبه  فقط یه چیزی کم داره . از لحاظ علمی نمیشه اثباتش کرد . هیچ روش علمی این روش رو قبول نداره . البته به تاثیر ذهن بر جسم دست پیدا کردن ولی این مطالب از لحاظ علمی کاملا اثبات نشده و چقدر جاش در محافل علمی خالیه . چون الان در تمام محافل بین المللی چیزی که مورد تایید علم باشه پذیرفته است . اما با این وجود چون راحته حتی اگه علم هم نپذیرش خودم میپذیرمش . ولی بیشتر دوست دارم نتیجه لاغر شدن بگیرم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/20 11:04
      مدت عضویت: 258 روز
      امتیاز کاربر: 9035 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,680 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم .چقدر این فایل برای من آرامشبخش بود . دارم به معجزه اعتقاد پیدا می کنم . من فقط چند روزه دارم فیلم شما رو میبینم و در همین چند روز فقط دارم شگفت زده میشم . من انتخاب شده ی خدا هستم درسته . چون زنعموم از چند ساله پیش یه وقتایی این حرفا رو میزد ولی من اون زمان به سمت سایت هدایت نشدم اما چند شب پیش من حرفشو باور کردم و گفتم برم ببینم این سایت چیه . به قول شما سنگ مفت گنجشک مفت . من هنوزم نمیدونم چی میخوام بشنوم . هنوزم نمیدونم چرا انقدر جذب این سایت شدم. یه جورایی منم آدم تنبلی هستم . خسته ام از این فکر که برای لاغر شدن باید نخورد یا کم خورد خسته ام از این فکر که برای لاغر شدن باید فعالیت کرد . از این فکرا خسته ام . من با نهایت خستگی اومدم . تفاوت این روش با روشای دیگه همینه که اینجا به حال من میخوره . اینجا به خورد و خوراک و فعالیت من کاری نداره  . راستش من این اواخر خیلی چاقتر شدم . چند نفر از نزدیکام رژیم گرفتن و هر کدوم ۱۰-۱۵ کیلویی کاهش داشتن حالا بماند که یه جایی متوقف شدن و نمیتونند ادامه بدن ولی من با دیدن اونها چاقتر شدم . راستش الان میفهمم چرا . چون من با دیدن اونا خودمو بیشتر سرزنش میکردم که ببین خاک تو سرت اونا چطور میتونند غذا نخورن و و از غذاشون بگذرن ولی تو مدام میخوری و حتی نمیتونی از یه لقمه غذات بگذری . ببین اونا چه زجری به خودشون میدن ولی تو نمیتونی به خودت زجر بدی . من حتی  وقتی هم که از یه لقمه غذام  میگذشتم همون نخوردن یه لقمه اونقدر ذهن منو اذیت میکرد که ببین این و نخوردی من دلم میخواست توی دلم موند چرا نخوردی و تا من نمیرفتم ده برابر نمیخوردم آروم نمیشدم  و بعد هم که سرزنش و خود سرکوبی . من الانم با این فکرا درگیرم ولی خدا میدونه وقتی اینجام و این فیلم ها رو میبینم چقدر حالم خوب میشه . همین که میگید لاغر شدن سختی کشیدن نیست . زجر کشیدن نیست . فقط باید فکرتو تغییر بدی . فکرتو نسبت به کارات نسبت به خودت نسبت به خود چاق و لاغری همینا منو آروم می کنه . نیازم به مصرف مواد غذایی رو کم می کنه . البته من همیشه به مواد غذایی نیاز دارم ولی فکر می کنم علت این نیاز بیش از حد رو فهمیدم و اونم دقیقا مربوط به افکارمه و تکرار همون زبان چاقی درسرم . ولی الان فهمیدم که خدا چقدر منو دوست داشته که منو به سمت اینجا کشوند . پس زبان خدا لاغریه . خدا منو چاق نیافریده . اتفاقا خدا برای من راحتی میخواد که منو به اینجا کشونده . خدا از رنجهایی که  در خودم ایجاد کردم ناراحت میشه خدا دوست نداره من انقدر غصه بخورم به قول شما ما موقع خوردن همه چی میخوریم الا غذا . ما حرص میخوریم ‌ ما غصه میخوریم ‌ ما نفرت میخوریم ‌ ما سرزنش میخوریم  . آره ما خیلی خوردیم . اما غذا نخوردیم . یا اگه لحظاتی بدون فکر هم غذا خوردیم بعدش اونقدر سرزنش داشتیم که قشگ لذت خوردن اون غذا رو شست و برد .. من فکر میکنم ما به سرکوب خودمون عادت کردیم . ولی خدا اینو نمیخواد . خدا نمیخواد منو سرکوب کنه . خدا از تحقیر من خوشش نمیاد . خدا منو دوست داره و این چند روزه که منو به اینجا هدایت کرده من واقعا از صمیم قلبم شادم . خدا برای من شادی می خواد . خدا در این چند روز منو شگفت زده کرده . به سوالام پاسخ داده . حتی دارم  اتفاقای خوب رو میبینم . دوستم که همیشه از بی پولی و بیکاری شکایت می کرد بهم خبر داده که یه   کار خوب پردرامد پیدا کرده و من براش خیلی خوشحالم . خدا غصه ی اونم از دلم برداشته چون من غم اونم خیلی میخوردم . خدادیگه نمیخواد من غمگین باشم . دیشب وقی یه ساندویچ خوردم بهش حمله نکردم . نگاهش کردم . باهاش حرف زدم گفتم تو نیومدی منو چاق کنی . تو اومدی نیاز جسم من و برطرف کنی . تو همیشه میخواستی منو شاد کنی . یعنی حتی اگه من زیاده روی هم میکردم فقط برای این بود که از غم سرزنشها نجات پیدا کنم و چون مدتی شاد بودم به خوردنش ادامه میدادم .  اما من که انگار  انگار  عادت کرده بودم به غمگین بودن  دوباره خودمو سرزنش میکردم تا لذت اون غذا به کام من زهر بشه و منی که هیچ راهی برای شادی به جز خوردن نمیدیدم  دوباره بهش پناه میبردم . من همیشه خودمو لایق سرزنش می دونستم . انگار وقتی ادم خوبی هستم که خودم و سرزنش کنم و الان دیگه خدا دیگه خودش دست به کار شد . خدا عاشق منه . گفت بسه دیگه . دیگه رنج و عذاب بسه . چرا انقدر خودتو زجر میدی . بسه . من برای تو درد و رنج نمیخوام . ولی چرا خدا زودتر دست به اقدام نمیزنه ؟ آها پاسخش تو فایلتون هست چون من آمادگیشو نداشتم. خدا اگه الان این کارو برام کرد و من و انتخاب کرده تا از زندگیم لذت ببرم چون الان من آماده لذت بردنم . چون دیگه خسته شدم از رنج . من حتی از زجر چند نفری دوستام که به خودشون میدادن برای لاغر شدن  ناراحت میشدم یعن رنج اونا رو حس میکردم . البته اگه اونا رنج میکشن چرا ادامه میدن ؟ پاسخش در فایله چون هنوز آمادگیشو پیدا نکردن که راه صحیح بهشون نشون داده بشه . با عذاب اونا از رژیم  من رنج میکشیدم و بیشتر میخوردم . انگار جای اونا من اشتهام باز شده بود و هی میخوردم . من از چاقیم رنج می کشم و به نظرم میاد رنجی که من موقع غذا خوردن و بعد از اون می کشم باعث بد کار کردن سیستم بدنم شده . اونا کم میخوردن اما من میترسیدم . ترس از مواد غذایی که اینا منو چاق می کنه و اونا نمیخورن که چاق نشن . پس منی که راحت میخورم پس چاق میشم . تا اون شب زنعموم گفت  علت چاقی تو خوردن  نیست و البته کلی توضیح داد که لاغری باید از منبع تولید آغاز بشه و من اون وقت نمیدونستم منبع تولید چیه و الان فهمیدم منبع تولید همون ذهنه . بله خداوند منو انتخاب کرد چون میدونه من نمیتونم سختی رژیم و ورزش رو تحمل کنم . راستش من اولین بار وقتی شکم زدم به خاطر دراز و نشست بود . من مدتی عمیقا و بسیار اصولی دراز و نشست انجام میدادم برای اینکه اندامم بهتر بشه  بعد خسته شدم و رها کردم و رهایی همانا و شکم بیرون زده ی من همانا .یا رانهام دقیقا بعد از پیاده رویهایی چاقتر شد که من با جدیت و خیلی درست و دقیق پیاده روی میکردم .  اتفاقا من زمانایی که در رژیم و ورزش بهتر عمل کردم بعدش که رها کردم چاقی من چند برابر شد و به نظر من اکثر انسانهای چاق دقیقا همینن  . هرکسی اراده ی قویتری داشت برای رژیم و ورزش بعدش چاقتر شدو بیشتر با چاقی درگیر بود . ولی هرچی لاابالی تر باشی انگار که چربیهاتم لاابالی میشن . هرچی رهاتر باشی انگار که چربیها هم رهاتر میشن و سفت نمیچسبن به بدنت  . من هدایت شدم به سایت حیرت انگیزی  که قبل از اینکه بپرسم سوالام پاسخ داده میشه و چی از این بهتر که راه حل همه سوالات رو حتی قبل از سوال کردن میبینی . این بزرگترین معجزه ی من در این سایته . احساس میکنم که خدا داره منو با دنیای دیگه ای آشنا میکنه . دنیایی که در عین ساده بودن زیباست . در عین مجهول بودن معلومه . در عین معلوم بودن مجهوله . راستش من تا حالا این همه شگفتی رو یه جا با هم ندیده بودم . شگفتی هایی که میبینم منو خیلی متحیر می کنه و انگار شبیه قصه هاست . نمیدونم انگار که وارد قصه های زمان کودکیم شدم البته من خیلی اهل قصه نبودم ولی خب چندتایی که تو کوچیکی شنیدم حسم توی اینجا مثل اون زمانه .. یه حس ارامشی که همش دلم میخواد داخلش باشم . آره من خدا رو اینجا دیدم . من دست خدا رو اینجا دیدم و به اینجا زمانی هدایت شدم که از همه چیز و همه کس ناامید شده بودم . خسته شده بودم از زندگی . ولی خدا خستگی منو دید گفت دیگه تمومش کن . دیگه بسه هرچی عذاب کشیدی . دیگه تحملشو نداری برو وقت آگاه شدنه . شاید برای اولین باره خدا رو انقدر ملموس حس می کنم . البته به قول شما زمانای امتحانای سخت هم دیدمش ولی خب الان دارم بیشتر حضورشو حس می کنم . تا حدودی با راه آشنا شدم فقط باید تلاش کنم که انجامشون بدم . یعنی موقع خوردن خودمو رنج ندم بعد از خوردن خودمو رنج ندم موقع خوردن با حس قدردانی  اون غذا رو بخورم . شاید اولش همینم برام سخت باشه یه جورایی حس می کنم اگه همینم خدا انجام بده بیشتر کیف می کنم . چون من هربار خودم خواستم عمل کنم خراب کردم  . ولی وقتی رها کنم تا خدا انجام بده فکر می کنم اون بهتر انجام میده . چون الانم که اومدم اینجا اون انجام داده پس خودشم میتونه لاغرم کنه . من شادم فقط همین . دیگه هیچی نمیدونم . اما یه شادی بهتر از خوردن پیدا کردم . من اینجا خدا رو دیدم و خدا منو شاد کرد . الانم دارم غذا میخورم ولی این غذا غذای شادیه . غذای امیده . غذای ایمانه . وقتی این حسارو به غذای جسمیم بدم اونا دیگه منو چاق نمی کنه . بلکه همون غذایی که میخورم منو لاغر می کنه . چون من چیزی رو در خوردن تغییرمیخوام بدم  که اینجا فهمیدم . من حس خوردن غذامو تغییر میدم . من با خدا غذا میخورم . البته نمیدونم چقدر جواب بده . ولی بازم به قول شما سنگ مفت گنجشک مفت . البته شایدم حوصلم نیاد و سختم باشه . پس همینم به خدا میسپرم . خودش انجام بده بهتره . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولماز متناسب
      1401/10/08 12:51
      مدت عضویت: 938 روز
      امتیاز کاربر: 6995 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 579 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همه دوستان حاضر در این کلبه زیبای ابدی.منم می‌خوام داستان هدایت خودم رو بگم منم یادمه چند ماهی بود که پدرم به رحمت خدا رفته بود و من تو پست بانک کار میکردم و هیچ وقت از بودن در اونجا راضی نبودم فقط به خاطر پدرم میرفتم و اونجا کار میکردم چون هم مدیر اونجا با ما آشنا بود و هم مسیرش برام نزدیک بود ولی چون اخلاقش افتضاح بود و همش تیکه مینداخت و من ازش بدم میومد و اینکه کارشم خیلی سخت بود از صبح تا شب باید با مشتریها سر و کله میزدم و تازه آخر کار میگفتن تو اصلا کاری نمیکنی و کارم براشون ارزش نداشت و خیلی وقت بود میخواستم بیام بیرون ولی از ترس اینکه پدرم ناراحت بشه نمیومدم بیرون البته چند تا از همکاران هم داشتن از اونجا میرفتن بیرون چون هم‌پولش کم بود در برابر اون همه کار و هم بد اخلاق بود و ارزش خودت و کارت رو نمی‌دونستن خلاصه چند ماه گذشت و من دیگه تصمیم گرفتم از اونجا بیام بیرون به خاطر فشاری که بهم میومد خلاصه اومدم بیرون تقریبا بعد از شب یلدا من نرفتم سر کار و زمستون رو در خونه گذراندم با خودم گفتم اینجوری نمیشه تا کی باید تو این وضعیت چاقی باشم باید یه کاری بکنم البته بماند که بیست سال بود که من تلاش کرده بودم ولی بی نتیجه بود، شروع کردم به رژیم گرفتن و ورزش ترامپولین که در خونه داشتم و ازش استفاده کردم و با فشار آوردن به جسمم و سختی زیاد ذهنی یک ماه گذشت و من به زور۴کیلو‌کم‌کردم و واقعا بریده بودم از رژیم و ورزش تا اینکه یه شب خیلی گریه کردم با خدا گله و شکایت کردم که خدا یه راهی جلوی پام بزار دیگه تسلیمم در برابرت تا اینکه دو روز بعد من اتفاقی رفتم تو یوتیوپ و نوشتم می‌خوام لاغر بشم و یه دفعه لاغری با ذهن رو دیدم و فایل استاد رو دیدم یه بار نگاه کردم خیلی به دلم نشست انگار داشت حرف دل منو میزد یکم آروم شدم و تو گوگل اسم ایشون رو سرچ کردم و وارد سایت شدم و دوره۱۲گام رو شروع کردم هر روز یک فایل گوش میکردم البته چندین بار نگاه میکردم همون فایل رو و تمریناتم رو انجام دادم و دیدم یواش یواش طرز خوردنم عوض شد دوست نداشتم غذا بخورم یا حرص و ولع قبلی رو نداشتم تقریبا وسطای بهمن ماه۹۹بود و دیدم وزنم داره میاد پایین حالا با چه شور و اشتیاقی تک تک تمرینات رو انجام میدادم خودم تمام حرفهای استاد رو می‌نوشتم و انجام میدادم و موقع غذا خوردن اون حرفها رو تو ذهنم مرور میکردم یعنی به عمل تبدیلش میکردم تا اینکه زمستون تموم شد و عید اومد و دایی منم که سالی یه بار میاد خونمون منو دید و گفت چقدر لاغر شدی چیکار کردی منم زیاد باورم نشد تا اینکه خودم رو تو آینه دیدم و متوجه شدم بله من لاغر شدم و وزن کردم ودیدم خیلی خوب دارم پیش میرم و داشتم دوره صد گام‌رو هم طی میکردم و تا الان هم که در این مسیر هستم و دارم دوباره تکرارش میکنم.میخوام بگم من دنبال این روش نبودم خدا منو هدایت کرد و من هیچ اطلاعی از این روش نداشتم نمی‌دونستم که قراره چیکار کنم یا چجوری لاغر بشم و این انتخاب من نبود بلکه هدایت خدا بود و خیلی با لذت و راحتی دارم به اندام دلخواه و میرسم.با خدا باش پادشاهی کن و بی خدا باش و هر خواهی کن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/10/07 01:54
      مدت عضویت: 298 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 612 کلمه

      به نام خالق زیبایی ها سلام .1- درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید. پیاده زوی و رفتن یک جلسه پیش دکتر تغذیه و رها کردن چون خودم خودم مسئول چاقیم میدونستم و تلاش برای گیاه خواری و و ورزش کردن با یک برنامه ورزشی در گوشی به مدت یک ماه که نتیجه خسته شدن و رها کردن بود و تحقیق در مورد چربی ها و هورمون ها و چاقی که بازم رهاش کردم اما الان اینجام که بفهمم و درک کنم و عمل کنم و به نتیجه دلخواهم برسم 3- چرا دوست دارید لاغر شوید؟ .چون میخواهم ذهنم آزاد باشه از این که نسبت به بدنم و وضعیتش  نگران باشم تا تمرکزم راحت تر بزارم روی کارها و هدف های دیگه تا زندگیه سالم ترو بهتری داشته باشم تا وقتی میرم مسافرت و مهمونی نگران سلامتی و چاقی و لاغری نباشم چون لذت میبرم از این که لباس های زیبا در سایز های کوچک تر بپوشم . چون به نظرم اولین قدم برای موفقیت داشتن سلامتی یکی از واجب هاست و این که چاقی مساوی با پادرد و کمردرد و چربی و اوره و قند خون و هزاران هزار مریضی دیگه اما تناسب اندام یعنی سلامتی و تندرستی یعنی آزادی یعنی انرژی چند برابری داشتن سرحال و با نشاط بودن و خیال آسوده داشتن .

      4- چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشدتمام مسیرها از رژیم گرفته و ورزش و دمنوش های مختلف و حتی جراحی همه امتحانش کردن و نتایجشون در زندگیشون کاملا مشخص هست افرادی که دیدم نتیجه گرفتن حالا کم یا زیاد اما هیچ کدوم ثابت نبوده و ماندگار نبوده حتی یکسری آسیب های مختلفی به جسم وارد کردن اما در این روش هیچ آسیبی نیست هیچ صدمه ای به بدن وارد نمیشه سختی و رنجی در کار نیست و تازه تو مطالعات این مدت متوجه شدم با گرسنگی به بدن دادن من لاغر نمیشم چرا که بدنم طی تکاملش هر وقت که با قحطی روبرو میشه میره روی حالت ذخیره چربی . از طرفی برادرم میبینم و افراد دیگه که همیشه سیر هستند و همه چی البته به اندازه نیازشون می‌خورند و متناسب هم هستند شکمی تخت و بدون چربی اضافه دارند خیلی هم عالی هستند 2- طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.یه روز که داشتم درمورد لاغری تو سایت انگیزشی یکی از اساتید فوق العاده در این زمینه تحقیق میکردم یکی از افراد از این سایت و آقای عطار روشن گفته بود به عنوان یه راه حل برای مسئله چاقی خوب اسم ایشون با سایت سرچ کردم اومد مطالب نگاه کردم جالب بود برام پس ثبت نام کردم فکر کنم یه سال پیش از دوره ۱۲ قدم استفاده کردم و بعد ول کردم یعنی کامل ادامه ندادم. قبلا هم گفتم از اون روز تا همین چند وقت پیش ۷۸به ۶۲ رسیدم تو این مدت کارهای مختلفی انجام دادم و ندادم همه میپرسیدن چه جوری لاغری شدی چیزی نداشتم بگم به خاطر همین شروع کردم به خواندن و مطالعه در مورد علت جمع شدن چربی و چاقی و ویتامین ها و هورمون ها و انواع ورزش ها میخواستم از ۹۳ به ۶۰ دورکمرم برسه اما ثابت موند تا این که دیگه تسلیم شدم گفتم اصلا ولش کن همون خدایی که من به این وزن رسونده خودش هم کمکم می‌کنه به ذهنم رسید بیام سایت تناسب فکری اما برای انجام تمرین ها باید گذرواژه می‌داشتم و یادم نبود و نمیدونم چرا جیمیل ام برام پیام‌ بالا نمی اومد یه دفع هدایت شدم به سمت این ایده که خوب با شمارت وارد شو و الان اینجا و قدم سوم دارم انجام میدم .  

      یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/10/03 22:43
      مدت عضویت: 503 روز
      امتیاز کاربر: 868 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 546 کلمه

      سلام به استاد و دوستان همراه 

      بله دقیقا انتخاب شدیم چون به دنبال راه سادهدتر بودیم دیگه خسته شده بودم از هرچی روش قبلیه که نتایج مقطعی داشت دیگه همین چربی های اضافی بدنم منو خسته کرده بود و کلی حسرت لاغر شدن و داشتن اندام زیبا به دلم مونده بود ، یادمه مادرم همیشه پرخوری و الانشم پرخوریو دلیل برچاقی میدونه ، و همیشه دخترای همسایه رو مثال میزد اونا لاغر و ظریف هستن توهم کم بخور تا مثل اونا بشی ، دفعه ای اخری که واسه لاغری خواستم از عطاری یه پوردی گیاهی چیزی بهم معرفی کنه که لاغر بشم ، عطاریه هم گفتش باید گرسنگی بکشی کم بخوری و همیشه حس گرسنگیو بکشی ، یه دختر دایی دارم که از روش کم خوری و رژیم غذای خودشو لاغر کرده چند ساله و هنوزم داره این روشو ادامه میده خانوادش میگفتن خیلی خودشو تحت فشار قرار میده که چاق نشه به واسه ای کم خوردن ، زن پسر دایمم چند ساله پیش دیدمش خیلی لاغر و استخوانی بود واسه نهار یه مقدار خیلی کم میوه خورد ، کلا هم گیاه خوار شده بود که لاغر بمونه توی ظاهر که خودشون راضی بودن دیگه از درون نمیدونم ، ولی مطمعا هستم حسرت خوردن خیلی چیزا رو به دل دارن و فقط بخاطر ترس از چاقی این غذابو به خودشون میدن ، 

      حالا بگذریم که با قدرت ذهن و اراده ذهن آشنا نشدن 

      اما خدا منو با این مسیر آشنا کرد 

      اول قانون جذب 

      بعدش گفتم باید این قانون جذبی که میگن فردی باشه از این راه لاغر شده باشه اما نمیدونستم چه کارایی باید انجام بدم چون این فردو پیدا نکرده بودم یه روز توی تلگرام با استاد دیگه ای اشنا شدم لینک یوتیوپ داشتن که لاغری با ذهن دوره گذاشته بود رفتم یو تیوپ ببینم چشمم به یه کلیپ از شما استاد گرامی و عزیزم افتاد واقعا به دلم نشست بعدش توی گوگل سرچ کردم اسم شما رو 

      برای لاغری و بعدشم با سایتتون آشنا شدم و ثبت نام کردم 

      فهمیدم که وقتی میگین لاغری باذهن یعنی تلاش ذهنی 

      اونم نه تلاش سخت و خسته کننده و طاقت فرسا بلکه یه سری باورهای ذهن  ، کنکاش کردن ذهن ودیدن نتایج خودتون ودوستان توی سایت که شگفتی ساز شدن 

      توی گام قبلیم گفتم ۱۴ کیلو کم کردم سری اول که تا نصف گوش کردم قدم ها رو چون خیلی طول کشید هر قدم چند ین روز ولی به اندازه ای که این چند روزه با لاغری باذهن به درکش رسیدم اون زمان به این درک از آگاهی و باور ذهنی نرسیده بودم و یکی از دلایل این حرفم ننوشتن کامل دیدگاه خودم توی سایت بود 

      اما حالا خیلی لذت میبرم که مینویسم دیدگاهمو و حس نزدیکی با شما و دوستانم دارم میدونم میبینید و برای دیدگاهمون ارزش قائل هستین هر چند هم نخونید مهن نیست اینو میدونم که دوست دیگه ای مطمعا نظر منو میخونه و کمکی برای ادامه دادنش توی این مسیر میشم از همین حالا به تو دوست عزیزم که بعد من وارد این مسیر شدی و داری دیگاه منو میخونی بهت تبریک میگم و بهت میگم راه درستو انتخاب کردی لاغری باذهن انتخاب خداونده و ما انتخاب شدیم برای انجام رسالتمون 

      خدارو شکر که لاغری با ذهنمو دار م برای همیشه تجربه و تثبیت میکنم 

      سپاس از شما استاد بزرگوارم 

      که این معلومات و در اختیارمون گذاشتی 

      و دست خدا شدی بر روی زمین برای ما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/09/29 14:46
      مدت عضویت: 314 روز
      امتیاز کاربر: 4260 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 723 کلمه

                “به نام خداوند مهربان و راهنما”

      سلام به همگی؛

      گام سوم:برای لاغری انتخاب شده اید.

      امروز سه شنبه ۲۹ آذر۱۴۰۱ من به لطف خدا گام سوم را برداشتم.بنده تقریبا از سن نوجوانی دچار اضافه وزن و چاقی شدم.در این سال ها که اضافه وزن داشتم از روش های لاغری متفاوتی برای لاغر شدن استفاده می کردم.از ورزش و پیاده روی گرفته تا نخوردن یک یا دو وعده ی غذایی یا حذف بعضی از خوراکی ها مانند برنج،نان،شیرینی،نوشابه و …از برنامه ی غذایی خودم یا خوردن قرص گیاهی یا دمنوش های مختلف مانند چای سبز یا آب جوش با دارچین و لیمو ترش و …که البته هر روش را مدتی کوتاه و بعضی اوقات یک یا دو ماه ادامه میدادم و یک یا دو کیلو به زور کم می کردم واما به محض ترک کردن آن روش،وزن کم شده حتی بیشتر از آن دوباره به وزنم اضافه می شد و این باعث یاس و ناامیدی و سرزنش مداوم خودم در درون خودم می شد.گاهی اوقات اطرافیان با تذکرات مستقیم و غیر مستقیم خود به اضافه وزن و چاقی ام مرا بیشتر از پیش نا امید می کردند،که این وضعیت من پایدار است و هیچ گاه به لاغری و تناسب اندام نمی رسم.مواقعی هم بود که به طور کل به همه چیز و همه کس بی اعتنا می شدم و خود را کاملا از هر نوع مراقبتی منع می کردم و بی خیال وضعیت خودم می شدم.تا اینکه اواخر سال ۱۴۰۰ در یک جمع خانوادگی که بحث چاقی و لاغری پیش آمد یکی از زن برادرهایم خیلی گذرا اشاره کرد که لاغری باید ذهنی انجام شود و این در ذهن من ماندگار شد و مرا به فکر فرو برد.چون من از همان دوران نوجوانی با قدرت جذب و ذهن آشنایی داشتم اما در زندگی به طور جدی به کار نمی بردم.در همین روزها به طور خیلی اتفاقی در فضای مجازی اینستاگرام به لاغری با ذهن برخورد کردم و وارد سایت تناسب فکری استاد عطار روشن شدم.بعضی از فایل های رایگان موجود در سایت را دیدم و متوجه شدم که خود استاد با روش کاملا متفاوت از بقیه ی روش های لاغری،توانسته اند در مدت تقریبا دو سال مقدار زیادی از وزن خود را که سالیان سال از آن رنج می بردند را کم کنند و چندین سال است که در همان وزن کم شده باقی مانده اند،بلافاصله نوری در دلم روشن شد که مریم،این همان روشی است که سال هاست منتظر آن هستی تا بتوانی از طریق آن به آرزوی چندین ساله ات یعنی لاغری و تناسب اندام ماندگار برسی.از اوایل سال ۱۴۰۱ با فایل های ۱۲ گام لاغری با ذهن که به صورت رایگان در اختیار مشتاقان قرار گرفته بود شروع به یادگیری لاغری با ذهن کردم.البته نتیجه ی خاصی نگرفتم چون تمرین نوشتن را انجام نمی دادم و فقط متن نوشتاری را می خواندم و فایل های تصویری را می دیدم و فایل های صوتی را گوش میدادم، البته اوایل مطالب را خوب درک نمی کردم، اما ایمان قلبی و درونی دارم که از این طریق من هم موفق می شوم و به تناسب اندام میرسم.تا به حال نسبت به هیچ روشی تا این حد اطمینان نداشته ام و به آن باور نکرده ام جز همین روش و ایمان دارم که خدا این روش را به طریقی به من معرفی کرده است که به خواست و هدف خودم برسم.به خاطر همین در دوره ی “مسیر لاغری من با صد گام”شرکت کرده ام و انشاالله تا آخر آن را انجام میدهم که کاملا با راه و روش لاغری با ذهن آگاه شوم و یاد بگیرم.من به شدت می خواهم که لاغر و متناسب شوم چون با لاغر شدنم به خودم ثابت می کنم که هر آنچه را که بخواهم با کمک و یاری خداوند و ذهن خودم به راحتی دست پیدا می کنم و بدن من هم این  توانایی شگفت را دارد که به لاغری و تناسب اندامی که لایق اوست برسد.با لاغر شدنم به اعتماد به نفس بالایی دست پیدا می کنم که می تواند در زندگی بسیار برای من مفید و سازنده باشد.وقتی بدنی لاغر و متناسب داشته باشم خیلی راحت هر مدل لباس و پوشش زیبا را می توانم بپوشم و از اندام زیبای خود لذت ببرم.من می توانم لاغر و متناسب شوم چون من لایق لاغری و تناسب اندام هستم و لاغر شدن راحت ترین و آسان ترین کار دنیاست. شما هم  می توانید دوستان هم مسیر عزیز.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/21 22:34
      مدت عضویت: 596 روز
      امتیاز کاربر: 5721 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 704 کلمه

       بنام رب تنها فرمانروا و مالک و خالق دنیا که مهربانیش جهان گستر
      استاد عزیزم خداوند رو بینهایت بخاطر آشنا شدن با استاد توانمند و مهربان شکرگزارم و از شما برای همه زحمات و مهربانی ها نهایت تشکر رو دارم
      خب چاقی من شروعش از 11 یا 12 سالگی یعنی چاقی که به چشم میومد و خانواده و اطرافیان نصیحت ها و حرف های تندشون شروع شده بود و من کم کم از خودم تنفرم بیشتر میشد و این تنفر از خود خیلی خیلی عمیق و سنگین بود… خدا میدونه چه کارهایی برای رهایی از چاقی انجام میدادم…. چقد گریه میکردم و چه دعاهای وحشتناکی میکردم که به لطف الله مهربان پذیرفته نشد… با گریه از خدا میخواستم که یک بلای سختی انقد سخت که چربی های منو در عرض چند روز از بین ببره به جونم بیفته…. من هیچ وقت از زیبایی چهره ام لذت نبردم چون فقط چاقیم به چشم میومد…. من از رفتن به مهمونی ها، جشن های تولد، عروسی ها و حتی قرار گذاشتن با کسی که خوشم میومد فرار میکردم… میگفتم من چاقم و دیگران من رو دوست ندارن چون اونا  هم از چاقی متنفرن… چه ورزشها و رژیم هایی گرفتم من 20 سال از زندگیم رو در حسرت متناسب شدن گذروندم . چون در لاغری علی رغم تلاشهای فراوان ، شکست های زیادی رو تجربه میکردم فکر میکردم در هر کاری ناتوان و بی اراده ام…. خب حجم توهین ها و زخم زبان اطرفیان و دکتر تغذیه که چرا طبق رژیم پیش نمیری و….. عزت نفسم رو به شدت پایین آورده بود و فکر میکردم من لایق چیزهای خوب در جهان نیستم.. سال 97 بود یک روزی که یادمِ از حرف برادرم خشمگین بودم و درمانده از همه جا بودم در یوتیوب سرچ کردم چگونه میتوان لاغر شد؟؟ و واسم لاغری با ذهن رو آورد که اگر اشتباه نکنم قسمت 4 از 12 گام لاغری رایگان بود و چقدر برام جذاب بود خیلی خیلی جذاب بود و من از فایل اول تو یوتیوب شروع کردم و بعدها متوجه شدم که سایت تناسب فکری وجود داره. ولی اتفاقی که در این سالها افتاد این بود که من تو سایت وقت نمیذاشتم و تمرین نداشتم و تا 2 ماه پیش جسته گریخته دکتر تغذیه میرفتم… یعنی میدونستم که حرفای استاد حقِ ولی ذهن منفی بافم میگفت که برای تو کاربرد نداره… تا کجا این راههای لاغری تو ذهنم نفوذ کرده بود که من فکر میکردم از اون راه ها فقط میشه لاغر شد…. و تو این چند سال بازم حالم بد میشد ولی انقدر این سایت و حرفهای استاد قوی بود که ذهن من میدونست که این راه درسته یعنی میدونست که تنها راه درست و ماندگار همین راهه اس و من رو به این سایت میکشوند. تا اینکه روز تولدم من فایل بسیار با ارزش اصلاح پرخوری و اشتها رو خریدم و دوباره بیشتر از قبل مطمئن شدم که این راه تنها راه درست ممکن برای متناسب شدن و متناسب ماندن… و 3 یا 4 روز پیش از یک استادی یک فایلی گوش میکردم که ایشون تو اون فایل از تمرکز حرف میزدن و توضیح میدادن که تمرکزِ که باعث نتایج شگفت انگیزی میشه. در ذهن من این جرقه روشن شد که اگر من نتیجه دلخواهم رو نگرفتم بخاطر این بود که من تمرکز نکرده بودم… مثلا قبلا دو روز گوش میکردم، از 10 تا فایلی که میشنیدم شاید یه دونه کامنت میذاشتم و خیلی خیلی کم کامنت میخوندم و خیلی کم متوجه حرفهای استاد میشدم مثلا در هفته یک فایل گوش میکردم بعد خوشحال میشدم و میگفتم همش همینه دیگه استاد چی میخواد بگه؟؟؟ که سخت و سخت در اشتباه بودم و خدا میدونه تو همین چند روز که تمرکزی تو سایتم چقد حالم خوبه چقدر امیدوارم به لاغر شدن و چقد امیدوارتر میشم وقتی آلبوم شگفتی سازان رو میبینم و چقد بعد از کامنت گذاشتن تو ذهنم دارم چیزایی که یاد گرفتم ثبت میشن… من همش به خودم یاد آوری میکنم که باید دیدگاهم رو بزارم تا تو مغزم ثبت بشه و این رو همیشه میخوام تکرار کنم تا بقیه دوستان اهمیتش رو درک کنن … از خداوند بزرگ میخوام که همونطوری که من رو به این سایت هدایتم کرد همونطوری کمکم کنه تو سایت بتونم تمرکز کنم و وقت بزارم.
       به امید موفقیت برای خودم و شما دوستان همراهم. 
      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/09/02 22:22
      مدت عضویت: 323 روز
      امتیاز کاربر: 1190 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 238 کلمه

      سلام به همه انسان های خوب این سایت

      من مریمم یک دختر 20 ساله ام قبلا یه چیزایی شنیده بودم راجب این موضوع ولی به سمتش کشیده نشده بودم به طور جدی من سه ماه دیگه عروسیمه و واقعا از بس رژیم گرفته بودم و رها شده بود وزنمو روز ب روز بیشتر کرده بود دیگه خسته شده بودم از این رژیم گرفتنا همین جور چن روز پیش باز دنبال یه رژیمی ک سریع جواب بده بودم تا این ک متن لاغری با ذهنو دیدم و وارد سایت شدم

      واقعا خوشحالم و حس بهتری دارم و از خدا میخوام تا قبل از عروسی بتونم ذهنمو اگاه کنم و تناسب اندام داشته باشم نمیخوام خیلی عجله کنم اما از خدا میخوام همین طور ک منو هدایت کرد همین طور منو به اندام ایده عالم برسونه من میخوام لاغر بشم من میتونم ک لاغر بشم و واقعا احساس خوبی دارم نسبت ب خودم من عااااشق خودم و خدای خودمم

      من مطمنم یه روزی به جایی میرسم ک ثانیه ای وزن کم میکنم مطمنم از این بابت ـ من تا چن هفته پیش تو دفتر خودم حس خودمو مینوشتم اما الان ک برای اولین بار دارم اینجا در حضور خیلی از دوستان مشابه خودم این حرفا رو میزنم واقعا خوشحالم واقعا به خودم میبالم چون از مسخره شدن نمیترسم من گام سومو دارم انجام میدم و مطمنم خدا منوووووو هدایت کرده که موفق ترین باشم در همه جوانب

      یه خدا قوت عااالی به استاد عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من او
      1401/07/25 23:50
      مدت عضویت: 341 روز
      امتیاز کاربر: 2795 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 476 کلمه

      وقتی اولین فایل استاد رو گوش کردم احساس کردم استاد حضوری نشسته جلوی من و داره بامن صحبت می‌کنه. چون دقیقا حرف دل من رو میزد. برای اولین بار احساس کردم یه نفر واقعا منو می‌فهمه. چون خیلیا به آدم کمک که نمیکنن هیچی با حرفا و نگاه هاشون حال آدم رو هم خراب میکنن.من حدودا هشت سال پیش یه روز به طور ناگهانی سرم گیج رفت و از اون روز بدنم به شدت ضعیف شد و افت انرژی و خستگی مداوم و سرگیجه و سردرد و بی حسی بدن و خلاصه کلی مریضی در من پیدا شد . من که جز داروهای سرماخوردگی چیزی بلد نبودم بعد اون روز تا امروز ده ها بار دکتر مختلف رفتم انواع دکتر متخصص و طب سنتی و روانشناس و  … ولی انگار من طلسم شده بودم هیچ چیزی رومن تاثیر نمی‌داشت. جوری که دیگه انگشت نمای خانواده و فامیل شده بودم . همه میگفتن بازم مریض و بی حالی… خیلی طعنه و مسخره شنیدم …افسردگی و اضطراب شدیدی گرفتم …جوری که زندگیم در شرف از هم پاشیدن بود … بارها فکر خودکشی به سرم میزد و از خدا مرگ میخواستم … سر بارداری هم که دوسال پیش اضافه وزن پیدا کردم دیگه بدتر از قبل مشکلاتم چند برابر شد… احساس میکردم داخل یه باتلاق گیر افتادم که هرچی دست و پا میزنم نمیتونم بیرون بیام و هرروز اوضاع بدتر میشه …‌‌‌‌‌‌واقعا با حالت درماندگی شدید از خدا کمک میخواستم  وو اوضاع روحیه اصلا خوب نبود. 

      یه روز یکی از آشناهامون اومده بود خونمون و دیدم خیلی لاغر شده …پرسیدم چیکار کردی….گفت یه دکتر رفتم روشش ذهنیه و رژیم نمیده…جالب بود برام …کمی باهاش حرف زدم دیدم خوشم میاد ولی چون هزینه دکتر زیاد بود نتونستم برم … چند روز فکرم درگیرش بود…گفتم بزار تو اینترنت سرچ کنم شاید چیزی پیدا کنم… و با این سایت آشنا شدم …فایل های رایگان رو که دیدم خیلی خوشحال شدم و شروع کردم به نوشتن و گوش دادن . هر کلمه ای که استاد میگفت احساس میکردم داره در مورد من حرف میزنند و در مورد بیماری من و اضافه وزن من صحبت می‌کنه… یه حسی بهم میگفت شاید اون همه دکتر و دارو و روش مقدمه ای بوده تامن به اینجا هدایت بشم و زندگی رو یه جور دیگه بفهمم…

      چون من رشته ام روانشناسیه ولی چون خودم حالم خوب نبوده به خودم اجازه ندادم به کسی مشاوره الکی بدم… ولی چیزایی که اینجا فهمیدم و یاد گرفتم از کلی از استاد های دانشگاه هم بهتر بود . من دارم دنبال میکنم و امیدوارم تو این راه هم به تناسب اندام برسم وهم بیماریم برطرف بشه که اگه به این آرزوم برسم همیشه استاد رو دعا میکنم…

      اگه در مورد بیماریم با این روش استاد راهنمایی هم بکنن خوشحال میشم. چون من دارم همزمان تمرین هارو هم برای لاغری انجام میدم و هم برای سلامتیم و رهایی از بیماری های جسمی و روانی….

      واقعا ممنون…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5851 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 62 کلمه

        سلام و درود
        از اینکه در سرزمین لاغرها احساس بهتری داری خوشحالم
        با اشتیاق و تمرکز محتوای آموزشی رو دنبال کن
        نیاز نیست برای رفع بیماری کار خاصی انجام بدی
        خودبخود خوب میشه
        فقط سعی کن تا جایی که برات امکان داره تمرکزت از موضوعات بی هوده رو برداری و صرف استفاده از محتوای سایت تناسب فکری کنی
        همه چی خودبخود بهبود پیدا میکنه
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 206 کلمه

      سلام  خدمت  استاد عزیز  و دوستان هم مسیرم

      من گام  سوم هستم  و میخواستم  بگم  که اینکه  استاد میگن  نتیجه  بعد از دوره اتفاق میفته  یکم  منصفانه نیست چون  برای من  بعد ۳ روز  پیگیری و خوندن و نوشتن‌مداوم داره جواب میده من همین الانم  میلم  به غذاها و احساسم  به  خوراکی ها عوض شده

       من ۳ روزه  فقط  غذا  میخورم  با ِلذت  و نه  عذاب  وجدان  داشتم  نه  ترس 

      ۳ روزه که پر  خوری نکردم  اینکه میگن  ما انتخاب خداییم  قطعا درسته

         من هیچوقت تو زندگیم ۵ صبح  بیدار نشدم  اونم  سر حال ولی  ۱۹ مهر  خدا  یه پشه فرستاد  که منو  از  خواب بیدار کنه  و  ناخود آگاه  تصمیم گرفتم که  دوره رو  جدی  شروع کنم   انگار  زمان تغییر من از همون موقع باید رقم می‌خورد نه زودتر خدا  خیلی به موقع  همیشه به دادم  رسیده چون من خیلی ازش خواستم  همین ماه پیش بود دقیقا   که من نوبت عمل زدم که اسلیو کنم  ولی  پشیمون شدم  و خواستم  یه فرصت دیگه به خودم بدم  فکر نمی‌کنم کسی ت این دنبا  به اندازه من  برای لاغر  شدن اقدام کرده باشه پس من خیلی خیلی انسان  با اراده و  شکست ناپذیری بودم و گول خوردم  فقط خدایا خیلی عاشقتم  که  تنها نمیزاری  بنده هات  رو

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ندا
      1401/06/29 13:05
      مدت عضویت: 370 روز
      امتیاز کاربر: 3115 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 154 کلمه

      با سلام تمرین چهارم.

      به نظر من بهترین روش برای لاغر شدن و لاغر ماندن تا ابد لاغری با ذهن هست زیرا من همه روش هایی که برای لاغر شدن بوده رو امتحان کردم به جز عمل جراحی کلا بین خانواده فامیل دوست آشنا هرکسی که منو میشناسه معروفم به رژیم گرفتن و لاغر نشدن هیچکدوم هیچ نتیجه ای برام نداشته و نتیجه اون شده روز به روز چاق تر شدن و ضعیف تر شدن اعتماد به نفسم اگه اون روش ها درست بودن من الان لاغر بودم و نیازی به این سایت نداشتم و این که این نوع لاغری که به لاغری با ذهن معروفه من رو از هیچ چیزی محدود نمیکنه در عوضش یادم میده از خودم متنفر نباشم خودم بپذیرم که چاقیم کار خودم بوده و خودمم میتونم لاغرش کنم با تغییر افکارم من اینو باور دارم بهترین مسیر برای لاغری برای من فقط و فقط و فقط لاغری با ذهن است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ندا
      1401/06/29 12:58
      مدت عضویت: 370 روز
      امتیاز کاربر: 3115 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 148 کلمه

       سلام به همه تمرین سوم.

      دوست دارم لاغر بشم اول بخاطر آرامش درونم عصبی نبودن و استرس نداشتن های بی مورد به دلیل داشتن اعتماد به نفس بالا و زندگی شاد پوشیدن لباس هایی که هیچوقت حتی نتونستم یکبار هم امتحانشان کنم و عذاب وجدان نگرفتن برای اینکه فلان غذا رو خوردم نه تنها لذت نبردم بلکه عذاب وجدان شدیدی گرفتم از چاق شدن بیشتر و بد ریخت شدن جسمم و اینکه تصمیم گرفتم با درون خودم با قلبم با ذهنم آشتی کنم و به غذا به چشم یه چیز وحشتناک نگاه نکنم بلکه فقط به این دلیل که من نیاز دارم غذا بخورم و سالم و سلامت باشم استفاده کنم کلا این بگم بزرگترییییییییییییییییییییییین دغدغه من در زندگیم همیشه اضافه وزنم بوده و همیشه با خودم جنگیدم میخوام خودمو رها کنم از همه این افکار منفی و پوچ و آزار دهنده و یک زندگی عادی رو تجربه کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ندا
      1401/06/29 12:51
      مدت عضویت: 370 روز
      امتیاز کاربر: 3115 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 377 کلمه

      سلام مجدد خدمت همه دوست داران تناسب فکری و اندام.

      من سال 99 نامزدی بودم و زمستان 99 داشتم آماده میشدم برای مراسم ازدواج و تا اون سن هر نوع رژیمی رو تجربه کرده بودم هر ورزشی رو امتحان کرده بودم و خسته و ناامید که الان چطوری لاغر بشم و بتونم توی لباس عروسیم خوش هیکل بیفتم توی گوگل سرچ کردم لاغر شدن بدون رژیم و ورزش خودم خندم گرفته بود از این سرچ کردنم ولی اولین چیزی که توی گوگل بالا اومد سایت تناسب فکری استاد رضا عطار روشن بود که سریع بازش کردم داخل سایت رفتم و مطالب رو به طور جزئی خوندم و کلیپی که استاد ضبط کزده بودن را دیدم و دانلود کردم و نشستم به تماشا اونم برای اینکه از روی کنجکاوی بفهمم جریان چیه و چطور ممکنه و با دیدن اولین کلیپ به طور کلی احساس جدیدی پیدا کردم و 10 ویدیو رو به اتمام رسوندم تمرینات ذو حل میکردم حدودا یک ماه گذشت و من هم یک سایز کم کرده بودم که دلیلش هم نمیدونستم چون رژیم نداشتم ولی اعتمادی به این برنامه تناسب فکری هم نداشتم نمیدونم چرا ولی حرفای اطرافیان و مسخره کردنشون نسبت به این که این حرفا الکیه و دروغه بیخیالش شدم و دلیل دیگه این که محصولات داخل سایت پولی بود و نمیتونستم هزینشو پرداخت کنم و گفتم این رایگان ها به چه دردم میخورن اصل اون محصولات پولی هست و بیخیال شدم تا امسال بعد از یکسال و نیم خسته تر و درمانده تر از همیشه با این تصور که من نمیتونم باردار بشم چون فرزند من هم به چاقی من دچار میشه تصمیم گرفتم باز هم رژیم بگیرم ولی بی انگیزه قبل از شروع به روی وزنه رفتم و دیدم که 10 کیلو که هیچ 20 کیلو اضافه وزن دارم باورم نمیشد چطور ممکنه من به 80 کیلو رسیده باشم و خودمم هنووووووووز نمیدونم چطور هفته قبل بدون ذره ای تردید دوباره به پیج اینستاگرام استاد مراجعه کردم و دوباره 12 گام رو با اشتیاق تماشا کردم و همراه استاد شدم و از فردای اون روز در سایت ثبت نام کردم و تصمیم گرفتم با 100 گام پیش برم و اولین دیدگاهم رو همون روز به ثبت رساندم و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی سر باز نخوااااااااااهم کرد تا ابد….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ندا
      1401/06/29 12:33
      مدت عضویت: 370 روز
      امتیاز کاربر: 3115 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 742 کلمه

      به نام خدای یکتا سلام به استاد عطار روشن گرامی و دوستان عزیزم در مسیر تناسب اندام.

      1_من  در 14 سالگی با رژیم دکتر کرمانی شروع کردم اولین باری بود که متوجه چاقی بیش از حدم نسبت به سنم شده بودم و سمینار دکتر رفتم در کلینیک تخصصی سایز کل بدنم را گرفتن و مشاوره شدم و به من سی دی کتاب و لیست رژیم لاغری دادن و گفتن که تو این سن 10 کیلو اضافه وزن داری باید در 5 ماه لاغر بشی من دو هفته انجام دادم و 2 کیلو و نیم هم کم کردم ولی ریزش موی شدیدی گرفتم و بی اختیار گریه میکردم که مادر پدرم ترجیح دادن بیخیال این رژیم بشم و بذارم سنم بالاتر بره و من هم بیخیال شدم و بعد از مدتی تو یه جمعی مورد اذیت و تمسخر یکی از افراد آن جمع شدم که خودش لاغری مفرط داشت ولی اعتماد به نفس زیادی داشت به مادرم اصرار کردم میخوام لاغر بشم و به عطاری رفتیم و به ما عصاره لیمو ترش داد و گفت صبح ناشتا 10 قطره بریز روی آب ولرم و بخور تا یک ساعت هم چیزی نخور من چند روز اولی میخوردم با اینکه خیلی هم تلخ بود و عصبی میشدم اما بعد از چند روز مادرم از کسی شنیده بود که این عصاره باعث فراموشی در بلند مدت استفاده ازش میشه و از ترس و نگرانی مادرانه گفت نمیخواد بخوری قطعش کردم و اینم نتیجه نداد تا به دبیرستان رسیدم وقتی پا به دبیرستان گذاشتم افسردگی من نسبت به چاقی بیشتر شد چون مورد تمسخر هم کلاسی هایم قرار گرفته بودم و تصمیم گرفتم دوباره رژیم بگیرم این بار دیگه از خانواده کمک نخواستم خودم سرخود من درآوری رژیمی کرفتم که شبها مثلا ماست بخورم روزی 10 تا قاشق برنج و هزارتا محدودیت دیگه و باشگاه هم ثبت نام کردم و مسیر زیادی هم پیاده راه میرفتم و به هر صورتی بود حدود 7 کیلو کم کردم و هرکسی منو میدید تعجب میکرد من تونستم این لاغری رو تا چند ماه حفظ کنم تا رسیدم به کنکور و استرس های دانشگاه قبول شدن نمی‌دونم چطور دوباره برگشتم سر خونه اول تازه یک کیلو هم اضافه کردم و دانشگاه قبول شدم رفتم سال اول گذشت سال دوم توی خیابون و خوابگاه بین هم رشته ای ها همش معذب بودم خصوصا چون یه دختر 20 ساله بودم از مواجه شدن با هم رشته ای های پسر خیلی خجالت می‌کشیدم مهر ماه سال 91 بود تصمیم گرفتم تا عید سال 1392 خودم لاغر و خوش هیکل کنم بازم شروع کردم به همون روال قبل رژیم گرفتن و ورزش های سخت و باشگاه و و و… لاغر شدم اونم خیلی زیاد حدودا 12 کیلو تا حدی که همه لباس هام گشاد بودن و نمیتونستم بپوشم رفتم بازار چون ایام عید هم بود چند دست جدید خریدم ولی انگار ترس تو وجودم بود که اون قبلی ها رو داخل کمدم مرتب کردم و نگه داشتم و به دانشگاه برگشتم و مثل قبل همه شگفت زده شده بودن که چقدرررررررر لاغر شدی چیکار کردی و فلان و اینقدر اعتماد به نفس بالایی گرفته بودم که تا اسفند 93 وزنم همچنان کم بود ولی از وزن 55 کیلو به 59 رسیده بودم بعد از اون سال بعدش یک مقدار چاق تر شدم ولی هنوز به حدی نبود که به فکر رژیم گرفتن مجدد بیفتم سال 94 فارق تحصیل شدم و در محلی موقت مشغول کار شدم و کنار من مغازه فست فودی بود و من هر روز خرید میکردم ازش و بعد از مدتی یکی از دوستانم که در موقع لاغری در دانشگاه منو دیده بود گفت که باز داری چاق میشیا رعایت کن من اون استرس و ترسم درباره شروع شد ولی نمیتونستم مقاومت کنم تا یک سال بعدش چاق تر شدم و تصمیم گرفتم رژیم گیاهخواری رو تجربه کنم و خیلی جدی شروع کردم و در نهایت ناباوری بعد از دوره چهل روزه این رژیم علاوه بر کم نشدن وزنم نیم کیلو هم اضاف کرده بودم و به شدت عصبی بودم تصمیم گرفتم کلا بیخیال رژیم گرفتنم بشم اما یک ماه بعد دوباره چند نفر از آشنایان دیدم بهم گفتن چقدر دوباره چاق شدی چرا خودتو کنترل نمیکنی و من جوابی نداشتم و دوباره رژیم بسیار سختی گرفتم و دو سه کیلو کم کردم و سال بعدش نامزدی شدم دیگه به کلی با رژیم و ورزش خدافظی کردم و بعد از ازدواج مدام شروع کردم به پیاده‌روی و رژیم گرفتن و بی نتیجه تا همین یک هفته قبل که ثبت نام در سایت کردم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 317 کلمه

      سلام استاد عزیز

      واقعااز دیدن ویدیوهاتون لذت میبرم و با اشتیاق و عشق نگاهشون میکنم ممنونم بابت اینهمه حس خوبی که بهمون میدین🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹

      منو واقعا خدا هدایت کرد به این مسیر وقتی ازهمه ی راهها خسته بودم حس بدی داشتم با تنفر به خودم نگاه میکردم کلی باشگاه و رژیم و قرص های گیاهی که هیچ کدوم نتیجه ندادوقتی میخواستم قرص متفورمین بخورم و کلی تعلل داشتم که بخورم نخورم از عوارضش به شدت میترسیدم چون من به خاطر قرص دیگه که خورده بودم مشکل پوستی جدی برام به وجود اومده بود که اونموقع از بدن خودم‌متنفر بودم از خلقتم از همه چی نخوردم اونو بعد از ۱۰ روز کلا ردش کردم رفت و ناامید از همه ففط خدا میدونه که چه بر من گذشت چه جاهایی به من متلک انداختن که ناراحت شدم و دم نزدم فردای روزی که قرص رو نخوردم گفتم خدایا خودت کمک کن من نمیخام به اضافه ی چاقی مریض هم بشم خودت یه راهی بزار جلوی پام و مثل عادت همیشگیم رفت تو قسمت سرچ گوشیم و چیزی رو که تا به اون روز بالا نیاورده بود برای من دقیقا۲۰/۴/۱۴۰۱ اورد زدم لاغری اورد لاغری با ذهن که من پیج اینستا رو پیدا کردم و ویدیو اول رو که دیدم هر کلمه ایی رو که استاد میگفت میگفتم اره خودشه همینه و چقدر ارامش گرفتم و اشتیاق پیدا کردم وتوی  ۲ روز جلسات لاغری رایگان رو گوش دادم تو دفتر مینوشتم و امیدوار تر میشدم که من به مسیر درست هدایت شدم و خداروشکرمیکردم

      و هیج جا هیج جای دنیا حرفایی رو که استاد میزنه درمورد لاغری نشنیدم و اعتماد دارم به این مسیر

      🙏خدایا سپاس برای هدایتم به این مسیر 🙏

      من خودم تازه شروع کردم ب گذاشتن دیدگاه ولی واقعا دیدگاه های دوستان رو میخونم انرژی میگیرم با بعضیاشون یاد خودم میافتم و گریه میکنم و میخونم به امید متناسب شدن همه ی افراد چاق 

              💟لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست💟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 181 کلمه

      سلام بر استاد ی ک هر کلمش مارو انرزی باران میکنه چقدر از این حرفتون کوخدا ما رو انتخاب کرده من ارزشمندم لذت بردم اره من زمانی ک بریدم از خودم خدا منو ب این سایت هدایت کرد من فهمیدم زندگی چیه همش هدایت خداوند بوده همش خودش هرچی لازم دارم رو داره منو ب اونجاها میبره بهترین معلمم و دوستم من با لاعری با دهن فهمیدم ک هستم من خدامو پیدا کردم خودمو زندگیو رو 

      فهمیدم چ طلمها کردم ب خودم 

      ببخشش رو یاد گرفتم رها شدن 

      فقط چن تا عادته باید تغییر بدی دوست من من شما باید انتخاب کنیم خودمون میدونیم چی درسته چی ن الان هممون میدونیم با عدا خوردن نباید توی روشن باشه پس خودمون خودمون نجات میدیم با چی با رهایی با برده نبودن 

      انتخاب کنیم دوست خودمون باشیم ن دشمن شاید گاهی ما با خودمون ی کارهایی میکنیم ک دشمنون نکنه گاهی ما خودمون ی جوری گل بخودی میزنیم ک‌کسی حتی فکرشو نمیکنه فقط خودمون میدونیم دست از سرزنش اه حسرت برداریم بریم جلو دوست خودمون باشیم اشتباهی نبوده و نیس همش تجربس از تجربه هومون درس بگیریم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/10 16:03
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 16786 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,081 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان نابم 

      من هم اگر بخوام  از خودم بگم دقیقا من  هم در حالت ناامیدی  با  بی تفاوتی به چاقی و جسمم که هر چی بادا باد من دیگه  کاری از دستم بر نمیاد و … با این راه آشنا شدم و خیلی تصادفی یه شب که  همه خواب بودن و من تنها داخل هال روی مبل نشسته بودم و  در اینستا می‌چرخیدم با پیج ایشون و اونم به خاطر اینکه استاد  آشنای ما  هستن  برخورد کردم و خواستم ببینم که ایشون دارن چیکار میکنن و چه چیزی برای گفتن دارن و خیلی همینطوری به حرفهای استاد گوش دادم و دیدم چقدر حرفهای استاد  عالین و من چقدر خوشم اومد و  همینطور اون شب من تمام اون صحبتهای استاد در پیج اینساتشون رو از روی کنجکاوی و اینکه چقدر خوب حرف میزدن  گوش دادم و انگار نور امید در  دلم زنده شد و انگار گمشده ی خودم  رو پیدا کرده بودم و من چون پیج ایشون  رو فالو کرده بودم  اگر استاد استوری یا لایو میزاشتن من با جون و دل گوش می دآدم  و چقدر لذت می‌بردم وبه بقیه هم میگفتم اما اونها همچون نظری مثل من نداشتن و میگفتن ایشون که حرف خاصی نمیزنه  اون زمان اصلا نمی‌دونستم ذهن و مسایل ذهنی و قانون جذب چی هست فقط برای لاغری من وارد این مسیر شدم چون خوشم میومد حرفهای استاد رو بشنوم و حالم خوب شده بود بدون اینکه من تغییری در جسمم ببینم همچنان گوش مبدادم  ولی عاشق و علاقمند این راه شده بودم و من خبر نداشتم که استاد سایت داره و اصلا  سبک کاری ایشون رو خبر نداشتم و من همش منتظر می‌ماندم تا استاد بیاد داخل اینستا لایو و یا چیزی بزاره و من ببینم و به حرفهاشون عمل کنم  تا نتیجه بگیرم تا یه مدت گذشت  و یه روز استاد در فایلی که با لباس قرمز روی تردمیل بودن و هنوزم در سایت هست فایلی ظبط کردن که به صورت لایو در اینستا بود و اونجا استاد اشاره کردن که بچه ها همش  منتظر من  نباشین تا من بیام اینجا و یه فایلی بزارم و گفتن شما باید برین داخل سایت و خودتون پیگیری کنید و هر روز فایل گوش بدین و قدم بردارین و یادم میاد  استاد  همونجا  گفت شاید هفته ای یک بار  من بتونم  بیام اینستا و اما بقیه ی اوقات شما چیکار میکنین ؟؟منتظرین تا من بیام ؟؟نه اینکار غلطه و من اونجا بود که متوجه شدم اصلا جریان چیه سبک کاری استاد چیه و من از کجا باید آموزشها رو دنبال کنم و همون روز من خیلی راحت وارد سایت شدم و تک تک حرفهای استاد رو با عشق گوش میدادم و حالم عالی شده بود آزادی در خوردن داشتم و ….. و من تمام حرفهای استاد رو مو به مو حاضرم قسم بخورم که مو به مو  در دفترم می‌نوشتم و یادداشت میکردم و تمرینات رو انجام میدادم اما جرات نوشتن در سایت نداشتم و  اما کم کم متوجه تغییراتی در جسمم شدم که همه میگفتن و من بعد از مدتی به سمت دوره ی کوتاهی از ایشون هدایت شدم و خلاصه خیلی عالی وزن کم کردم نمی‌دونم چقدر چون اصلا هنوز که هنوز من جرات وزن کردن و سایز کردن رو ندارم و اصلا از این کار خوشم نمیاد و برام مهم نیست فقط  میدونم کلی جمع و جور تر و زیباتر شدم و دیگه خبری از اون حال بد و نگرانی و استرس و  محدودیت و ..نیست و من دیگه با فایلهای رایگان استاد کلی نتیجه گرفته بودم اونم بدون اینکه من هیچ کار خاصی بکنم واین خیلی برای من جالب و عالی بود .

      و اما استاد جا داره که تحسین کنم شما رو چقدر شما عالی به سمت رسالتتون هدایت شدین چقدر من هم دوست دارم مثل شما انسان تأثیرگذاری باشم  چقدر جالبه شما ازطریق همون تضادی که همیشه در زندگیتون بوده شما دارین ثروت می‌سازین واقعا جای تحسین داره شما به الهام و شهود خودتون و هدایت خدا اعتماد کردین و عمل کردین و این چنین موفق شدین.بدون اینکه شما برنامه ی خاصی داشته باشین ‌‌‌‌‌‌‌چقدر حضور خداوند در زندگی شما و ایجاد این کسب و کار شما پر رنگ  بوده و هست .من هم این چنین هدایتی از طرف خدا برای خودم آرزومندم که میدانم برای همه این هدایتها  هست اما شاید من هنوز آماده نیستم و اونها رو دریافت نمیکنم شاید هنوز باید روی خودم کار کنم .اما من به خودم همین الآنم میبالم و خوشحالم چون انتخاب شده ی خدا هستم که الان در این مسیر هستم و همین همین خیلی برای من لذت بخش هست و من سالها در کلاسهای مختلف شرکت کردم اما هیچ کدوم اندازه ی این کلاسهای کنترل ذهن و قانون جذب  برای من لذت بخش نیست و من سالها با عشق دنبال نکردم اما من الان همین امروز داشتم حساب میکردم و باورم نمیشد من  ابان امسال سه سالم پر میشه که در این مسیر هستم و هنوز من مثل روز اول مشتاق و عاشق گوش دادن به این آگاهی ها هستم و تازه هر چقدر جلو میرم برام جذابتر میشن پس من به  انتخاب خدا اعتماد دارم و به پاس قدر دانی از این انتخاب من هر روز در مسیر هستم و قدم برمیدارم و سعی دارم  به حرفهای استاد عطار روشن عمل کنم چون من توانایی رسیدن به اندام دلخواهم رو دارم چون من به خود باوری رسیدم که  میتونم جسم دلخواهم و زندگی دلخواهم رو خلق کنم من پر قدرت به راهم ادامه میدم و انتظار دارم در تمام جنبه ها تغییر رو احساس کنم 

      .و این رو هم بگم من زمانی که با این راه آشنا شدم کسی بودم که در رژیم سخت و ورزش وحشتناک سنگینی بودم که هیچ کس نمیتونست حتی برای یک روز من رو از این دو جدا کنه ولی من به هدایت االهی اعتماد کردم و خیلی راحت هر دو رو یک شبه رها کردم بدون اینکه کسی از اطرافیانم با این مسیر لاغر شده باشه اما من اعتماد کردم و وارد این راه شدم و کلی نتایج ارزنده گرفتم که واقعا نمیدانم چی بگم من به قصد لاغری اومدم اما الان آرامش و شادی و حال خوب و آزادی و اعتماد به نفسم ایمان و توکل بهتر شده و اندام زیباتر و سلامتی بیشتر دارم   و کلی نتایج دیگه دارم من اصلا شبیه گذشته ی خودم نیستم واقعا تغییر کردم و اما شاید تغییرات من برای خیلی‌ها تغییر به حساب نمیاد اما من می‌دونم که برای من قبلا این چیزها رویا بود اما الان دارمشون من عاشق این سبک و این راه هستم و تا زندم در مسیر میمانم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/05/04 20:54
      مدت عضویت: 1460 روز
      امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 37 کلمه

      صد گام فوقالعادست کولاک میکنه با اطمینان صد درصد برو صد گام و بدون که تغییر خواهی کرد چه خوب یاداوری کردی میخوام در کنار دوره اصلی صدگام هم بردارم دوست دارم اینبار تراشیده تراشیده شم انشاالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/05/01 20:10
      مدت عضویت: 1460 روز
      امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      یک شب که نمیدونم کدوم شب بود بهار بود یا پاییز ولی یادم تو اتاق بچه ها خوابیده بودم اون روزها دیگه لاغری برام مهم نبود نه حسرت لاغری میخوردم نه اندوه چاقی اما خوشحال نبودم افسرده هم نبودم بیشتر تو حالت نا امیدی و بی تفاوتی بودم که من فکر میکنم بد ترین حالت انسان

      همه چیز اتفاقی بود یادم بارها از خدا با اشک لاغری خواسته بودم حتی چله زیارت عاشورا براش گرفته بودم

      هر رژیمی ناکارامد درامده بود

      شرمنده همسرم بودم 

      از نگاه های تحقیر امیز دیگران خسته بودم

      برادرم که خیلی ازش رودبایسی دارم اروم بهم گفت ماه منیر یکم خودت لاغر کن اب شدم اون لحظه

      یادم به مامانم قول دادم لاغر میشم 

      ولی تو دلم میدونستم نمیتونم

      اما اون شب یهو ورق برگشت

      تا صبح دوازده فایل رایگان گوش کردم انگار استاد حرفهایی میزد که از یک دنیای دیگه اومده بود

      شاید باورتون نشه من حتی برای لاغری هیپنوتیزم هم کرده بودم

      طول کشید برام تا نتیجه بگیرم وقتی دورم تموم میشد خیلی بینش وقفه میافتاد و همین وقفه ها کار خراب میکرد

      درست وقتی که خیلی حس خوبی داشتم مامانم میگفت چاق شدی

      همسرم رو گوش کردن فایلها حساس شده بود و میخواست بیشتر برای بچه ها وقت بزارم

      مادرم میگفت چه قدر تو گوشی

      ولی من به کارم ایمان داشتم

      الان بهم میگن بالون گزاشتی

      و خواهرم میگه من میبینم که تو کم میخوری چرا میگی با ذهن لاغر شدی در صورتیکه خودش هر روز تصمیم به کم خوردن میگیره و اون روز از همیشه بیشتر میخوره

      امروز ارایشگرم گفت باربی شدی رفت

      هنوز باید ادامه بدم شاید دوره پیشرفته رو بخرم ولی تو این گروه کم کم دارم جزو پیشکسوتان میشم اینجا رو دوست دارم به زندگیم معنا میده بدون اون نمیتونم

      حتی اگر هفته ها نیام باز من به سمت خودش میکشونه 

      اوایل ۴ صبح بیدار میشدم تا فایل گوش بدم تو تمام زندگیم تاثیر گزاشت لاغری کمترین دستاوردش برام بود

      دوستان خوب و مهربان و استاد گرامی گویی همه در یک مدار هستیم و سیارمون با شتاب به سمت خوشبختی در حرکت است

      از همون هفته اول یعنی از فردای اون شب سرنوشت ساز تغییرات من دیده شد

      خیلی سریع دوره را تهیه کردم خیلی راحت همسرم قبول کرد هزینش بده خیلی تعجب کردم

      انگار همه چیز از پیش تهیه شده بود

      مادرم با افتخار خواهرم میگفت که منیره غذاش کامل میخوره و این مسخره بازیهای تو رو هم در نمیاره لاغر هم هست

      تمام لباسهام اندازم شده شکمم تخت شده سبک شده اسیر غذا نیستم

      امروز نهار ساعت ۶ خوردم عالی بود چون در تایم نهار سیر بودم

      باور بازدارندم بعد مدتها پیدا کردم و چاقی موضعی بود چون باور نداشتم که اون قسمتها لاغر میشه ذهنم مانع لاغری بقیه قسمتها میشد چون فکر می کردم هارمونیم به هم میخوره 

      گاهی به اشپزخانه لاغری سر میزنم

      نظرات دوستان را میخوانم و البته هر روز فایلهای  روزم را گوش میدهم

      برای لاغری زمان ندارم

      محدودیت ندارم

      ایا این خود بهشت نیست

      جوری لاغر میشوم که در خواب نیز نمیدیدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار الهام خضرلو
        1401/05/02 22:56
        مدت عضویت: 1486 روز
        امتیاز کاربر: 14658 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام منیره جان آفرین بهت تبریک میگم 

        آفرین که موندی ونتیجه گرفتی و لاغری رو در آغوش گرفتی 

        درسته گفتی طول کشید ولی شدی لاغر شدی شدنه مهمه 

        چرا عکسی از خودتون نمیزارید اندام زیبایی که ساختین ببینیم ؟

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1401/05/03 12:59
          مدت عضویت: 1460 روز
          امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 120 کلمه

          سلام الهام جان برای فرستادن عکس متاسفانه نمیتونم

          ولی فقط همین بگم که به قدری اندامم خوب شده که خواهرم میگه تو یک کاری کردی با هیکلت و هر کی من میبینه میگه نوجوان شدی از تخریب خبری نیست از اویزان شدن بدن همه چیز خیلی عالی داره پیش میره هفته اخر دوره مقدماتی بودم وقتی دیدم فاطمه سادات عزیز با اون همه انرژی از اول شروع کرده من هم امروز از هفته اول شروع کردم از دوشنبه کاش شما و بقیه دوستان هم میامدید تا از نو شروع کنیم برای ساختن اندامی بهتر

          یک بار برای همیشه

          دوست دارم پوتین های ساق بلند بپوشم

          با شلوارهای لی

          و شکمم بیشتر به کمرم بچسبه

          و هیچ چربی وجود نداشته باشه

          جز انکه خدا خود مقرر کرده است

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار الهام خضرلو
            1401/05/03 19:40
            مدت عضویت: 1486 روز
            امتیاز کاربر: 14658 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 134 کلمه

            تبریک میگم عزیزم لاغری نوش جانت گوارای وجودت 

            خدا رو شکر میکنم با دوستان موفق وعالی همراه هستم .

            راستش کمی دو دل هستم من حسم گفته بود بیام صد گام رو شروع کنم چون اصلا اینجا نیومده بودم درسته هر فایلی استاد گذاشتن رایگان دوساله دارم میبینم همون روز که میاد 

            امروز با خودم می گفتم کاش برم دوره اصلی اینجا تعلل میکنم وقت تلف میکنم حسم بد میشه همش مشغول خوندن دیدگاه دوستان فالو کرده هستم و دوره رو منظم نمیرم جلو حسم بد میشه 

            نمیدونم شاید پیشنهاد شما از سوی خدا برای من باشه بیام دوره اصلی 

            ببینم چه کار میکنم شاید منم از شنبه بیام دوره اصلی 

             صدگام رو هم هرچند وقت یه فایل گوش بدم اگر وقت کنم.

            ممنونم منیره جان که پاسخ پیامم رو دادی وبه من انگیزه دادی وایمانم رو بیشتر کردی 

            شاد باشی عزیزم

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Shahrbanou
        1401/05/05 14:49
        مدت عضویت: 1167 روز
        امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 62 کلمه

        منیره  جان   ضمن تبریک موفقیتت  ، می خوام  بدونم الان  سایزت  چنده  …نمیگم  چند کیلو بودی  الان چندی ؟  چون ما هیچکدوم  خودمونو  وزن نمی کنیم   می دونیم با چه وزنی  دوره ارو شروع کردیم  ولی  الان نمی دونیم در چه وضعی هستیم ….اما  لباس که می پوشیم   از سایز لباسمون میشه حدس زد  که  چقدر تغییر کردیم …..

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1401/05/06 00:13
          مدت عضویت: 1460 روز
          امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 100 کلمه

          عزیزم من اصلا خودم وزن نمیکنم و در مورد سایز هم توجه زیادی کلا به سایز هیچ وقت نداشتم قبل از این دوره یادم برای شلوار سایز ۵۴ میپوشیدم الان این شلواری که امروز پام و خواهرم بهم داد چون گفت ازش تنگ شده خیلی تصادفی دیدم ۴۶ بود دیگه نمیدونم

          اخه من خیلی هم حقیقتا لباس نمیخرم تو فروشگاه بیشتر برای بچه ها خرید میکنم و خودم هم اون تمرین انجام میدم یعنی لباسهای سایز کوچیک قیمت میکنم دست میگیرم و جلوی اینه برانداز میکنم

          و چون خیلی از لباسهای قبلم اندازم شده و حتی گشاد حالا حالا ها لباس دارم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار Shahrbanou
            1401/05/06 01:39
            مدت عضویت: 1167 روز
            امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 69 کلمه

            منیره جان    طبق تحقیقی که توی نت انجام دادم   با کاهش هر یک سایز ۲ کیلو از وزن کم میشه  شکر خدا شماتا حالا ۹ سایز کم کردی میشه  ۱۸ کیلو   این واقعا  خیلی عالیه   …حتما  تصویرت در قسمت شگفتی سازان هم ثبت شده  اما خوب من   به عکس نمی شناسمت فقط می دونم  اسمت  منیره  خانومه …  ببخش وقتتو گرفتم  بانو جان  ….

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار منیره.ف
              1401/05/07 00:10
              مدت عضویت: 1460 روز
              امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
              محتوای دیدگاه: 100 کلمه

              ممنون عزیزم این خیلی عالی و حتما اینطوره و شاید حتی بیشتر چون من سایز شلوارم گفتم و سایز بلیزم نگفتم بالاتنه ام خیلی بیشتر سایز کم کرده هفته قبل لباس دختر خواهرم که اول راهنمایی و خیلی لاغره تنم کردم جالب که اصلا هم بلیزش  کش نمیومد و خواهرم خیلی تعجب کرد پایین تنم خیلی با بالاتنم تفاوت سایز داره دلیلش هم توجه بیش از اندازه من به اون قسمتهاست

              شهربانو جان به هیچ وجه تحریک نمیشم که برم روی ترازو

              چون خاطرات خیلی بدی دارم اگر تنها دستاورد این دوره این بوده باشه که من نرم روی ترازو برام کافی

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 5 از 1 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار Shahrbanou
                1401/05/07 14:00
                مدت عضویت: 1167 روز
                امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                محتوای دیدگاه: 119 کلمه

                خیلی عالیه  منیره جان ،  بهت تبریک میگم که حدود سه ساله که در این‌مسیر هستی و اینقدر نتایجت عالی بوده ….

                چقدر ما باید خوشحال و خوشبخت باشیم که  در اینجا  ،با هم   تحت تعلیم استادی بی نظیر  قرار داریم  که نه تنها لاغر میشیم بلکه  کلی از  جنبه های مختلف  زندگی هامون متحول میشه  ….خدارا خیلی سپاسگزارم …..  چقدر خوب گفتی که  اگر تنها دستاوردت از این دوره ها ،،کنارگذاشتن ترازو بوده باشه برات کافیه ….احسنت به شما …الحمدلله  اینقدری لاغر شدی که حالا داری با دستاوردهای دیگه ای ، احساس خودتو عالی نگه می داری  …ولی  آخرش نگفتی  عکس زیباتو به گروه  شگفتی سازان فرستادی یا نه ؟   

                  دوستدار شما   :   شهربانو  

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار منیره.ف
                  1401/05/07 23:30
                  مدت عضویت: 1460 روز
                  امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  همیار لاغری
                  محتوای دیدگاه: 405 کلمه

                  نه عزیزم من عکس نزاشتم برام معذوریت داره

                  ولی واقعا اگر عکس قبل و بعد میدیدی شگفت زده میشدی اما این ایده ال من نیست و هنوز راه داره تا به قله برسم من هم گاهی از مسیر خارج میشم و گاهی با سرعت حرکت میکنم مهم حسم حس لاغری وقتی شما گفتید که ۱۸ کیلو وزن کم کردم اصلا برام مهم نبود منی که یک کیلو وزن کم کردن من به عرش میرسوند یک روز خودم میکشتم از ملین و ورزش و رژیم و صبح ناشتا اول میرفتم خیلی عذر میخوام سرویس بعد خودم وزن میکردم و با دیدن ۷۰۰ گرم یا نیم کیلو وزن کم کردن انگار دنیا رو به من دادن 

                  الان چه اهمیتی داره که من ۱۰۰ کیلو باشم ولی اندامم دوست داشته باشم تا اینکه ۶۰ کیلو باشم ولی برای ۵۷ اه بکشم

                  من اوایل عروسیم ۷۰ بود و قدم هم ۱۶۸ واقعا متناسب بودم ولی چون دکتر تغذیه ای گفته بود که باید ۵۷ باشم برای داشتن وزن مایکن وای اینر۱۳ کیلو برای من اندازه یک قرن بود و ارزوی من به قدری خودم چاق تصور میکردم یادم تو باشگاه خانمی بود که خیلی لاغر بود و بغلهای پاش محکم به دیوار میزد و میگفت که میخواد ابشون کنه و من که اون زمان از ریشه چاقی و لاغری در ذهن خبر نداشتم خیلی تعجب میکردم 

                  امروز همسرم رفته بود فروشگاه و من تو ماشین نشسته بودم و مرد چاقی دیدم که تو فروشگاه کنار صندوق بستنیش باز کرد خورد برام تعجب اور بود و گفتم واقعا که نمیتونست تا ماشینش صبر کنه بعد یادم افتاد که خودم هم همین کار میکردم قبلا و خوراکیها رو تو فروشگاهدباز میکردم

                  شهربانو جان دستاورد خیلی خیلی بزرگ این دوره برای من رهایی از رژیم گرفتن بود من در به در مطبهای دکتر تغذیه بودم یادم تو ترافیک تجریش شب زمستون و تابستون میرفتم دکتر تغذیه 

                  و رژیمهای مختلف امتحان میکردم فکر کنید رژیم دوازده روزه کانادایی فقط سه روزش ژامبون مرغ بود بعد من اصلا کالباس و سوسیس نمیخورم چه برسه به ژامبون و اون سه روز یک عالمه خوردم هر چی از سختی های رژیم هام بگم کم گفتم و دستم برای یک شلیل میلرزید از بس که به خودم محدودیت داده بودم شش روز فقط اب خوردم و اگر برادرم نمیفهمید و مجبورم نمیکرد غذا بخورم معلوم نمیشد چه بلایی سرم میومد .ما رژیم نیستیم

                  ما رو ترازو نمیریم

                  ایا همین خود بهشت نیست

                  خوب حالا با تمام این امتیازات هر روز هم لاغر میشیم

                  موفق باشید شهربانو جان

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    آواتار Shahrbanou
                    1401/05/08 12:35
                    مدت عضویت: 1167 روز
                    امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                    محتوای دیدگاه: 268 کلمه

                    عزیزم منیره  خانم  سلام .

                    ممنون وقت گذاشتی  نظر و انرژی خوبتو برام فرستادی  

                    یه عرضی  دارم :

                    تعجب کردم  که نوشتی  قبلا توی اون رژیمای کذایی  حتی نیم کیلو وزن کم می کردی  انگار دنیارو بهت  می دادن  ولی حالا که بیش از ۱۸ کیلو  کم کردی برات اهمیت نداره  و دنبال  ایده آل خودت هستی  …

                    اجازه می خوام نظرمو در این مورد بگم ….

                    من از استاد یاد گرفتم که ما باید  سپاسگزار داشته های فعلی باشیم  و از بابتشون احساس خوب و خوشحالی  داشته باشیم  تا  استحقاق  دریافت  بیشتر و بهتر رو داشته باشیم …..  الان شما با بیش از ۱۸ کیلو  کاهش  باید واقعا از خوشحالی  پر در بیاری  و  از ذوقت هر جا میری  اینو به رخ بکشی  و شادی و انرژی خوبتو به دیگران منتقل کنی …چرا میگی برات چه اهمیتی داره ….میگم  شاید چون خیییلی آسون این همه کاهش وزن داشتی  برات بی اهمیت شده ولی قبلا چون با سختی وزن کم می کردی  کاهش نیم کیلو برات اون همه شادی به همراه داشته …

                    ولی من برعکس فکر می کنم  خدا شاهده من فقط ۵ کیلو  کم کنم  از شادی میرم روو ابرا  اصلا شاید از ذوق و شادی پس بیفتم چون  از نظر من اگر به چیزی آسون و راحت برسم  جای بسی شادی و شکرگذاری داره ……

                    عزیزم یه وقت سوء برداشت نشه از چیزی که بهت گفتم من فقط خواستم نظرمو بگم  برام عجیب اومد که نوشتی کم کردن این مقدار کاهش وزن اهمیتی برات نداره اونم وقتی هر چی میلت بوده خوردی و اصلا نگران نبودی که بخوای بری روی ترازو و عصبی بشی ….

                    موفق باشیم در مسیر تغییر کردن ….

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 0 از 0 رأی
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                      آواتار منیره.ف
                      1401/05/08 15:47
                      مدت عضویت: 1460 روز
                      امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                      همیار لاغری
                      محتوای دیدگاه: 186 کلمه

                      شهربانوی عزیز چه خوب که نظرتون گفتید 

                      ببینید چرا من خوش حال نیستم معلومه که هستم اصلا دنیا جور دیگه به من نگاه میکنه من از تناسب و لاغری خوشحالم ولی مثل قبل خودم درگیر وزن و سایز نمیکنم از شکم تخت از احساس سبکی خیلی خوشحالم ولی با ارزش تر از همه اینها تسلط من روی خوردنمه من قبلا اگر هم لاغر میشدم خوشحال نبودم چون پر از محرومیت و محدودیت بود و میدونستم پایدار نیست اما خود کم کردن وزن برام خیلی خوشحال کننده بود

                      گفای اگر پنج کیلو وزن کم کنی خیلی خوشحال میشی ناراحت نشو دلیلش این که خودتون لایق این کاهش نمیدونی تا وقتی پر از هیجانات برای لاغری هستی درست مثل گذشته من به دست نمیاد

                      بلین من الان که تشنم یک لیوان اب بهم بدن چه حسی بهم دست میده خوب لذت میبرم شاکر خدا هستم ولی خیلی هیجان زده نمیشم چون اب برای من همیشه در دسترس من از وقتی تو این دوره هستم لاغری در دسترس دیدم برای همین خیلی مثل قبل براش بی تابی نمیکنم چون به راحتی دارمش از روزی که تو دوره ثبت نام کردم موفق باشید

                      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                      امتیاز: 0 از 0 رأی
                      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                        آواتار Shahrbanou
                        1401/05/08 21:10
                        مدت عضویت: 1167 روز
                        امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                        محتوای دیدگاه: 114 کلمه

                        سلام  منیره  دوست خوبم  .

                        خدارو شکر که شما به حس لیاقت برای لاغری  دست پیدا کردی  و لاغر شدی و اونو اینقدر در دسترس می بینی که لاغرتر شدن برات عادی شده  تبریک میگم … منم دارم  روی خودم و افکارم کار می کنم که  لایق  لاغر شدن  باشم …از نظر خدایی  لیاقتشو دارم  اگر نه  اینجا نبودم  ولی  افکاری که منفی باف  القاء می کنه  تاثیر فکریشو می ذاره  و اجازه نمی ده رفتاری که  متناسب کننده باشه  بروز  کنه  و دائم منو هول میده به سمت  چاق موندن  ….  با توکل به هدایت و حمایت الهی  ، به حس عالی لیاقت  خواهم رسید …   ممنون از نظرت … موفق باشی ….

                        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                        امتیاز: 5 از 1 رأی
                        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/05/01 16:58
      مدت عضویت: 1460 روز
      امتیاز کاربر: 8336 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 143 کلمه

      سلام 

      یکسال رژیم و ورزش بودم و کاهش وزن خوبی داشتم ولی دیگه نتونستم ادامه بدم

      رژیم خاصی که ۸ ماه طول کشید ده کیلو کم کردم و ادامش برام خیلی سخت بود چون غذاهای خاص و انتخاب شده ای بود شامل اب میوه و مرغ اب پز

      رژیم کتو که فقط سه کیلو کم کردم و اصلا نمیتونستم ادامه بدم

      خیلی ناگهانی تو اینترنت میگشتم که یک دفعه با این روش اشنا شدم در کمال نا امیدی و انگار همه چیز کاملا اتفاقی بود و من انتخاب شدم

      خیلی دوست دارم لاغر شم چون فکر میکنم خداوند یک شی با ارزش که همون اندامم به من داده و من خرابش کردم دوست دارم تعمیرش کنم

      دوست دارم تمام لذتهای دنیا که با جسم چاق درک می کردم الان با جسم لاغر درک کنم

      چون اکثر روشها رو امتحان کردم بی فایدست محدودیت جواب نمیده و نتیجش فقط حریص شدنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zhrardamyyn6@gmail.co
      1401/03/14 10:37
      مدت عضویت: 494 روز
      امتیاز کاربر: 45
      محتوای دیدگاه: 328 کلمه

      به نام خدای مهربان
      سلام و خسته نباشید دارم خدمت استاد عزیز و دوستانی که با این سایت آشنا شدن
      همهٔ ما که الان اینجا هستیم بزرگترین حسرت و آرزومون متناسب شدن هست آرزو داریم که بدون هیچ عذاب وجدان و محدودیتی خوراکی و غذای مورد علاقمونو بخوریم بدون اینکه نگران چاق شدن خودمون باشیم پیتزا، ساندویچ، لازانیا بخوریم. هیچ کس دوست نداره چاق باشه. هیچکدوم ما خاطره خوبی از چاقی نداریم. ما هر روز برای چاق‌تر شدن رنج می‌کشیم در حالی که بدون زحمت چاق شدیم حتی نمیدونم از کجا و از چه تاریخی شروع شد. همهٔ ما از دویدن، انجام ورزش های سخت، رژیم و دارو خسته شدیم چون به چیزی که می‌خواستیم نرسیدیم. شمایی که دارید این نظر رو مطالعه می‌کنید خیلی خوشبختید چون به زودی به رویای خودتون می‌رسید اگر واقعا بخواهید.
      به یاد می‌آورم اول مهر ماه سال 1400 بود که دیگه واقعا خسته شده بودم که خسته تر از همیشه داشتم در گوگل به دنبال روشی برای لاغر شدن میگشتم و با این سایت آشنا شدم. یادم می‌آید که فکر کنم سرچ کردم هر کاری میکنم لاغر نمی‌شوم و معجزه کرد و من الان اینجا هستم. با خودم گفتم چه بهتر و راحت تر از اینکه با فکر کردن و نوشتن و گوش دادن لاغر شد اصلا وقتی خیال پردازی می کردم نور امیدی در دلم روشن شد و همین باعث شد بدون درنگ کردن همان روز شروع کنم به استفاده از دوره 12 گام و فقط با سه بار استفاده از این دوره از 15 کیلو اضافه وزنم 5 کیلو باقی مانده. به شما اطمینان میدم که اگه چیزی ازین دنیا بخواهید هیچ چیزی نمی‌تواند مانع پیروزی شما شود. من فقط از دوره رایگان استفاده کرده ام و توانسته ام حدود ده کیلو از خودم رها کنم پس شما هم می‌توانید. من وقتی با این دوره آشنا شدم 17 سالم بود و داشتم به وزن 61 می‌رسدم اما الان 51 کیلو هستم و خیلی حالم خوب است. امیدوارم هر جا که هستید موفق باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/09 09:32
      مدت عضویت: 1019 روز
      امتیاز کاربر: 9417 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,210 کلمه

      ای ک مرا خوانده ای راه نشانم بده 

      سلام ب عزیزان هم مسیرم 

      من انتخاب شدم برای این مسیر ذهنی و من به این انتخاب ایمان دارم ،سال ۹۹ سالی ک من در اوج ناامیدی از تمام زندگیم ی شکست خورده چ در زمینه رابطه عاطفی چ در زمینه تناسب یاکار وتحصیل وهمه چی ،یکی ک شب وروزش بااشک واه ب هم پیوند میخورد و با هر نفسش گلایش از خداش این بود ک چرا رهاش کرده ب حال خودش، من خودمو در انتهای خط زندگی میدیدم واون لحظه ب خودم میگفتم وقتی هیچکاری ازم برنمیاد وقتی این همه زجر کشیدم برای همه ی خواسته هام التماس کردم راه های دشوار وسختی هاروتحمل کردم ونشد بس برا چی زنده ام ،خداییم ک نیس صدامو نمیشنوه و منو اینجا رها کرده حتی دقیق یادمه ک با حال زارم میگفتم وقتی اینقد اینجا زجر میکشم خب خودمو خلاص میکنم تااگه عذابیم هس همون دنیا بکشم،دنبال ی چیزای دیگه توگوشی بودم برا خلاصی نمیدونم چطوشد یاد یکی از دوستام افتادم ک ماه ها قبل تر  یه اسم سایتی روگفته بود ومیگف ک خیلی خوبه وقتی واردش بشی کل زندگیت تغییر میکنه و حرفایی راجش زده بود ومن کاملا ناخودآگاه شروع ب سرچ سایت کردم و باز هم الان یادم اصلا نمیاد چطوری اسم ی فایلیو دیذم بنام خیمه ها ،و خیمه های خود را جا ب جاکنید،یادم میاد اونروز ک دانلود کردم و اون روگوش دادم انگار مخاطبش من بودم واونقدر اونروز تاشب گریه کرده بودم ک از حال میرفتم ولی همون شد اغاز جا ب جایی خیمه های تمام زندگی من ،و امروز ک با گوش دادن ب این فایل باز ایمانم هزاران برابر شد ک من برای این مسیر انتخاب شده ام ،نمیدونم کی وکجا از خدا خواستم ک راه رونشونم بده وخدای رئوفم در ناباورانه ترین لحظه زندگیم راهی نشانم داده ک الان حالم وصف نشدنیه ،من ی شکست خورده درعشق،ی نابود شده در مسائل مالی ،هر چیوگرون خریده بود ومجبور شده بود مفت وارزون از دست بده ،ی زخم خورده روح و روان و جسمش روبا کلی روش. های  گوناگون داغون کرده بود ک بلکه بتونه ی ذره از بار وزنش روکم کنه ولی افسوس ک هر چه بود در ذهن بوده و من بی سواد ترررررین در مسائل ذهن، در حالی ک همه چی از ذهن من نشأت میگرفته ودر جهان مادی ب نمایش گذاشته میشده ، من شروع کردم ب اغاز زندگی جدید ،خیلی جاها لیز خوردم ناامید شدم باز هم گریه کردم باز هم حالم بد شد ولی در تمام اون مدت زمان ایمان داشتم ک تنها راهم مسیر ذهنیه ،هر روز قدم برداشتم استمرار داشتم شاید ب ندرت روزی رو گذروندم بدون فایل بدون جستجو توی سایت ،خوندن نوشته عزیزانم یا حتی سایت هم نیومده باشم صد در صد توی پیج و تلگرام ی سری زدم و پست و نوشته ای روخوندم و نتیجشو الان در تمام ذره ذره زندگیم ب عینه میتونم ببینم نمیگم من الان همه چیم گل و بلبله ولی من الان میتونم حتی اگه مشکل و ناراحتی برا بوجود بیاد خیلی زود حال ودرونمو گل و بلبل کنم و همین باعث میشه اوضاع بیرونم عالی بشه، من شروع کردم ب متولد شدن دوباره و متفاوت آرامش آرامش و آرامش ،ارامشی از جنس خدا درونمو فرا گرف  زندگی و رابطه عاطفی ناباورانه عالی شد،خواسته ها و ارزوهام ک رویایی دست نیافتنی بودن اروم اروم در زندگیم نمایان شدن از لحاظ مالی در این شرایط و اوضاع کشور ک همه گلایه دارن و فک میکنن هیچی درست نمیشه ولی برای من شد ،و این وسط منی ک از خودم و جسمم هم مدتی بود ب لحاظ شرایط روحی غافل شده بودم از اطرافیان میشنیدم ک تغییر کردم و وقتی این حرفا رو شنیدم متوجه شدم من ک‌تمام مدت توی سایتم دارم لایوهای استاد رو پیگیری میکنم استوری نوشته .‌‌‌‌‌‌‌‌مطالب لاغری رو میخونم و گوش میدم  بدون اینکه سختی بکشم زجری رو متحمل بشم اونم چی در دوران کرونا و قرنطینه های پی در پی وتوی خونه بدون فعالیتی دارم لاغر و متناسب میشم ،اخه من سالها روش هایی رواستفاده کرده بودم وفک میکرذم ک حتما باید اون روش ها باشن تا من ب لاغری برسم اون هارومپ انتخاب میکردم ومی رفتم. نبالش ولی الان انتخاب شده بودم و هدایت شده بودم و حتی نمیدونسم چطوری و از کی بدنم انگار داشت فرو میریخت تراش میخورد ،من سالها پیاده روی میکردم باشگاه میرفتم توی باشگاه مدام بهک میگفتن ک مربی خصوصی ک بگیری تضمینیه لاغریت وچه هرینه های سنگینی میدادم ب مربی ومربی در قبالش همون رژیم هایی ک سالها خودم از دکترهای تغذیه یا اینترنت ودوست اشنا داشتم رو بهم میداد و مجبور میکرذ وزنه های شدید بزنم داغون و له میکردم جسممو و در اخر ماه با وزنه کشی تحقیر میشدم ک اون اندازه ک میخواستم نیومدم پایین،یا قرص های بد مزه و‌ناشتا،و یا سرکه سیب ک ناشتا باید میخوردم دل ورودمو میاود بالا ومن نالان حتی گاهی صبا اشک از چشمم جاری میشد ک چرا منو لاغر نیافریدی چرا جسمم منو اینجوری افریدی ک همیشه ترس داشته باشم از چاقیم همیشه منع بشم از استفاده لذتهای دنیات نتونم غذایی ک دوس دارم بخورم یا اگع بخورم باید کوفت خودم بکنم نتونم صبا راحت بخوابم و باید توی گرما و سرما برم راه برم چرا شبا باید از درد استخونام ک زیر وزنه های باشگاه داغون کردنم نتونم راحت بخوابم ،من حتی با روش هایی غیر علمی کلی ب معدم و کلیه ام اسیب زده بودم ،اونم شاید از نظر بقیه من فقط زیادی حساس بودم چون از نظر اطرافیان من همش ۶_۷کیلو اضافه وزن دارم ولی اونا نمیدونستن من در ذهنم چ ترسایی دارم نمیدونستن ک اون ۶-۷کیلو در ذهن من اندازه ۶۰_۷۰ کیلو بار و سنگینی داره برا من وهر لحظه ترس و ترس از چاقتر شدن ،من همیشه دنبال ی روش لاغری بودم و دیگه همه میدونستن ومن هر لحظه تشنه مسیریم ک منو ب لاغری برسونه ومن همه ی راه هایی رو ک بهم میگفتن روانجاب میدادم نتیجه موقت میگرفتم و باز ی راه جدید،

      من عاشق لاغری وتناسب بودم و ذوق لاغری داشتم فقط مسیرهام اشتباه بود و در بیرون خودم دنیال تناسب بودم و همیشه حسرت رو داشتم در حالی ک طبیعت جسم منم متناسب شدن بوده و من ناآگاه از این موضوع بودم ،

      من دوست داشتم لاغر بشم تا بتونم راحت خرید کنم لباس های رنگ شاد نیم تنه های زیبا سبک شدن رودوست دارم زیبایی وظرافت رو دوست دارم اینکه لاغری سلامتی و زرنگی و فرز بودن ب همراه داره رودوست دارم وبرای همین ها میخواستم لاغر بشم ،اعتماد بنفس رودر لاغری وتناسب میدیدم ،داشتن و پوشیدن لباس های سایز ۳۶رو دوست دارم . عاشقشم ، اینکه ادم های متناسب حرص ولع خوردن روندارن وبی تفاوت ب مواد غذایین و یا ب اندازه نیازشون خوردن رودوست دارم ومیخوام منم مثل اونا بشم .ایمان کامل دارم ک مسیر ذهنی تنهاترین راهه، من اومدم این مسیروبا قدرت شروع کنم و هر روز قدمی بردارم درسته ک قبلا هم بودم و تغییرات زیادی داشتم ولی ایمان دارم وقتی نظم بدم وقتی هر چی تو ذهنم هست روبنویسم این یعنی من عاشقانه مسیرمو دوست دارم وهمسو هستم بس ایمان دارم ک خدا هم فراتر از انتظارم بهم پاسخ میده ومن خودمو از همین الان در جسم ایده ال خودم میبینم وچقد لذت بخشه،

      خدایا برا تناسب و زیباییو شادابی  وجوااانیم ک در این مسیر زیبایی ذهنی بهش دست یافتم بی نهایت سپاااااسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/19 21:38
      مدت عضویت: 1006 روز
      امتیاز کاربر: 10153 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,182 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…

      سلام بر عالم و آدم 

      عشق به تمام ذرات هوشمند جهان هستی 

      برای لاغر شدن انتخاب شده اید…(تکرار ۲)

      نوشته های قبل از فایل خیلی مفید هستند و من از خواندن آنها لذت می برم چقدر جالب در تمام روشهای قبلی که برای لاغرشدن انتخاب می کردم همیشه من تصمیم می گرفتم و این نقطه مشترک تمام اون راهها بود و نتیجه هم یکسان بود ناکامی!

       ظاهرا من روشها را تغییر می دادم ولی همه راهها یکسان بود چون نتیجه کار یکسان بود!

      من در طی ۲۵سال از زندگیم یعنی بعد از ده سالگی که کاملا متناسب بودم شروع کردم به چاق شدن یعنی هرچی تو اون ۱۰سال عمرم یادگرفته بودم و از والدین و بستگان آموزش دیده بودم وقتش بود اجرایی بشه اوایل که خیلی هم تشویق می شدم چون در ۱۰سال قبل بارها به خاطر لاغری سرزنش می شدم بهم می گفتند استخونی لاغری بارها می شنیدم این بچه ضعیفه و همیشه مچ دستم را ملاک می کردند و می گفتند داره میشکنه از بس هیچی نمی خوره !

      واما دوسه سال پس از چاق شدن که تحقیروسرزنش ها شروع شد و البته نگاه دوستان هم کلاسی در مدرسه  و …رژیم من شروع شد زیر نظر چند پزشک تغذیه خوردن افشرده زیره و لیموی تلخ نوعی از عرقیجات و البته پیاده روی روزانه داشتم که چندماهی ادامه می دادم کمی لاغر می شدم و خیالم راحت می شد و بر می گشتم به حالت سبک زندگی چاق خودم! بعد مدتی که می گذشت و منتظر بودم یک فرد متناسبی ببینم و بپرسم چیکار کرده ؟! چون از نظر من تمام متناسبها یا رژیم بودند یا سوخت و ساز بدنشون بالا بود!

      خلاصه انواع رژیمهای زیر نظر کارشناس تغذیه و یا آنچه از گوگل سرچ می کردم یا طب سنتی و گیاهخواری و قهوه تلخ و ..را انجام دادم اما هرگز به وزن دلخواهم نرسیدم و ماندگار نشدم برای یکبار که ۵۸کیلو شده بودم دقیقا بیست سال پیش و خیلی شوق داشتم شاید کمتر از دوماه دوام داشت و به سرعت حدود ۶کیلو وزن اضافه کردم اما ورزشم این اواخر روی تردمیل بود چون بیرون رفتن برام سخت بود اول اینکه بچه کوچیک داشتم و از همه مهمتر نگران نگاه دیگران بودم یعنی فکر می کردم موقع راه رفتن که می بایست پیاده روی تند داشته باشم اعضای بدنم تکان می خورد و باعث نگاههای بدی به من می شود!

       به هرحال بیشترین رنج تجویز پیاده روی تند با شیب روزی دوساعت به انتخاب خودم بودم که باعث شده بوداز  تاولهای پاهام درد زیادی تحمل کنم یکبار هم باشگاه رفتم حدود یکی دوماه و اما انقدر شنیدم که رها کنی بدتر چاق میشی یه جوری شد که ادامه ندادم هیچ وزنی هم کم نکردم . 

      بالاخره روز موعود فرا رسید من به مسیر آموزش ذهنی هدایت شده بودم که متوجه شدم رفتار افراطی و تفریطی بسیاری دارم یعنی یهو شادشاد یهو ناامید یهووو با افراد خیلی خودمونی میشم و یهو سنگین یک تلنگری به من خورد که چاقی ناشی از این نبودن تعادل و توازن در من هست همون روزها کتاب ملت عشق را به صورت صوتی گوش می کردم و یکی از قاعده های  شمس تبریزی بود صوفی باید میانه رو باشد نه افراطی و نه تفریطی… 

      گفتم حتما راهی هست به صورت ذهنی لاغر بشم و البته پس از تسلیم شدن و گریه های از ته دل و فریاد درونی خدا کمکم کن و پذیرش رفتار ناهماهنگ خودم یک شب در اینستا سرچ کردم لاغری با قانون جذب !!!و بعد لاغری با قوانین جهان !!!و در نهایت لاغری با ذهن و من تشنه با آب رسیدم و اون شب تا صبح پلک روی هم نگذاشتم و فایلهای اینستا را پشت سر هم می دیدم محو صحبتهای استاد شده بودم و به آرامشی رسیدم که یک عمر به دنبالش بودم.

      خب یکدانه ام منو انتخاب کرد و بیشتر از توانم منو تکلیف نمی کنه!

       خداباورم داره پس لازمه خودم هم باور کنم که می توانم و من خالق زندگی خودم هستم یعنی داستان سر این خودباوری هست !

      از کودکی بارها سرزنش شدم تحقیر شدم و مقایسه شدم همیشه فکر کردم باید کار بزرگی انجام بدم که منو دوست داشته باشند ولی الآن هدایت شدم به این مسیر که تمام باورهای محدودکننده را رها کنم خودمو باور کنم وقتی خداوند باورم داره از روح خودش در من دمید هدایتگرم هست و هرروز معجزاتش را می بینم وقتشه تمام دیواره های باورهای محدودکننده به اراده الله مهربانم فرو بریزند و وارد سرزمین تعادل و توازن خرد الهی بشم .

      لاغری برام خیلی لذت بخشه چون حالت طبیعی ام هست تو خونم هست نمیتونم انکارش کنم زیبایی راحتی سبکی انتخاب آزادانه جوانی و بیشتر از همه حس دوست داشتن خودمو برام داره اما 

      نکته اینه که باید این احساسات را داشته باشم یعنی خودمو لایق بدونم تا لاغری اتفاق بیفته و اینجا هستم که این موضوعات را که همون خود باوری و عزت نفس هست را یادبگیرم !

      در مدتی که در این مسیر هستم دارم متوجه میشم چقدر از بخشهای وجودیم نیاز به ترمیم داره در اصل من خراب کردم و دارم از نو میسازم البته نجواهای منفی باف در مورد زمان آزاردهنده هستندو این جسم هرروز جلوی چشم من! ولی دارم یاد میگیرم صبور باشم به زمانبندی خداوند اعتماد کنم استمرار در مسیر داشته باشم متعهد به آموزشهام و خلق رویام باشم و در نهایت لاغری ماندگار اونم آسون در نهایت آزادی نصیبم میشه .

      اطمینان دارم این راه تنها راه آسان و ماندگار و اصولی روش ذهنی برای لاغری هست اما باید خودمو باور کنم .

      در مدت دوسالی که با آموزشهای ذهنی آشنا شدم تغییرات چشمگیری در تمام جنبه های زندگیم ایجاد شده هرروز معجزات بیشتر زندگی را میبینم و باور دارم که این راه درسته همین که هروقت میام مینویسم حالم خوب میشه همین که یک کار خوب و رضایت بخش برای خودم انجام میدم و هزاران شگفتی دیگر باعث شده به لطف هدایت خداوند در این مسیر استمرار داشته باشم البته من با شروع دوره پارسال ۱۰ کیلو از اضافه وزنم رها شد و این اطمینان برای من مملوستر شد.

       هر چند که چندماهی بعد مسیر را رها کردم ولی در نهایت برگشتم و اینجا هستم خوشحالم که از بیماری وسواس وزن کردن خود هرروز رها شدم و البته نتایج چکاپ خونم که سالهای گذشته گاهی قند و چربی و تیروئید داشت الآن سلامته اونم بدون محدودیت رژیمی پوستم خیلی بهتر شده و تفکیک غذایی ام کمتر !

      انتخاب هام آزادانه تر و خوابم عمیق تر سالها حتی فکرش هم نمی کردم یه روزی این تجربیات عالی را رقم بزنم ولی الان دارمشون منفی باف که همیشه حرف کمبود میزنه میگه این که چیزی نیست فلانی رو ببین چرا لاغر نشدی !

      دارم یاد میگیرم خودمو مقایسه نکنم و حتما چون طالب یادگیری هستم مهارتشو فرا میگیرم انقدر آرام و روان نتیجه رقم می خوره که خودمم متوجه نمیشم چقدر متناسب شدم در فکر و اندامم .

      وقتی لاغری را بهتر یاد بگیرم فرزندانم هم آموزش میبینند و به اراده خداوند نسل چند ساله چاقی از وجود من منقطع میشه جهانی هماهنگ و در صلح و همسو شدن باذات الهی یعنی ایمان به نیروی غیب و حال خوب بودن 

      خدایا سپاسگزارم 

      خدایا عاااشقتم 

      درود بر استاد و هدیه های نوری ایشون

      هم مسیری های تناسب فکری عالی باشید و در مسیر متعالی شدن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mahboobehqanei.1400@gmail.com
      1400/12/10 10:14
      مدت عضویت: 571 روز
      امتیاز کاربر: 263 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      سلام استاد

      من هم مثل اکثر دوستان بارها وبارها از روشهای مختلف لاغری استفاده کردم تازمانیکه رعایت میکردم خوب بود ولی وقتی رها میکردم وزنم برمی گشت 

      من مدت شش ماه هرروز پیاده روی میکردم چند کیلویی هم لاغر شدم ولی با کلی محدودیت غذایی

      من سالهاست که با قانون جذب اشنا هستم ولی تا چند وقت پیش از این روش اطلاعی نداشتم

      تا اینکه یک روز اتفاقی به خواست خدا برای این مسیر انتخاب شدم و در بین جستوجوها با این روش آشنا شدم

      خیلی خوشحالم که در این مسیر هستم و خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که مرا با این آشنا کرد

      من در همین مدت کوتاه خیلی نتیجه گرفتم از شما دوستان هم میخوام که ادامه بدین تا به نتایج عاااالی برسین.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/07 18:49
      مدت عضویت: 1216 روز
      امتیاز کاربر: 5267 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      سلام

      من روشی که برای لاغری خودم انجامش دادم پیاده روی بود اونم یک ساعت در۶ ماه اول سال درگرمای تابستان ساعت دونیم تا سه ونیم چهار . یه باطری آب به دست که تا چنددقیقه اول آب تموم میشد .بعدش میومدم خونه نیم ساعت میرقصیدم .

      وهفته ای دوبار باشگاه هم میرفتم .

      انرژیم تحلیل میرفت و حسابی خسته میشدم بعدش دوش که میگرفتم میافتادم وحوصله کاری رونداشتم و خوابم میگرفت .

      نزدیک به ۵ کیلو کم کردم اما صورتم بهم ریخت وزیرچشمانم گودافتاد وتیره شد .

      باخودم گفتم خوبه . بقیشم کمتر غذا میخورم ودرست میشه . بعد چندماه دیدم دوباره اطرافیان بهم میگن دیگه باشگاه نرو . باشگاه میری خوبه بعدش که رها میکنی خیلی بد چاق میشی .

      حرف وحدیث دیگران وسرزنش اطرافیان منو برآن داشت که بعد ماه رمضان دوباره برم تمرینات مرگبار پیاده روی رو شروع کنم . بماند که ماه رمضان هم فقط چند روز تونستم روزه بگیرم مرتب استغفار میکردم و تو ذهنم بود یه مسیری برای پیاده رویم انتخاب کنم که لااقل سایه باشه وکمتر اذیت بشم و دوست وآشناهم منو نبینن .

      البته تو همین وادی ها دیدم یه خانومی تو اینستا پیج لاغری گذاشت وفروش بسته های لاغری . بهش پیام دادم وزن وشرایطم رو پرسید گفت یه نوع قهوه هست عربیکا . که دستورخوردنش رو بهت میدیم برای دوماهت خوبه . که نزدیک به ۶الی ۷ کیلو کم میکنی . وبرای این دو ماه میشه پانصد تومان .

      گفتم بعد دوماه چی . گفتش دوباره باید ازش پکیج قهوه بخرم و ادامه بدم .

      هیچی خودم رفتم عطاری قهوه بخرم یک آقایی هم داخل مغازه بود وقتی دید من مدلهای قهوه ترک وعربیکا و… رو میپرسم و به فروشنده گفتم واسه لاغری میخام .

      دیدم اون آقاهه بهم گفت من خودم باشگاه بدنسازی دارم اینکه میگن فقط قهوه کار اشتباهی هست وبرام تشریح کرد برای داشتن بدن متناسب بایستی سه گوش مثلث که یکیش میشه تغذیه یکی ورزش ویکی استراحت رو رعایت کنی متناسب میشی . 

      بهش گفتم باشگاه میرم . استراحت بدنیست ومیخام باقهوه لاغربشم . کلی منو راهنماییم کرد که این کار رانکن .

      منم یه کم قهوه خریدم و اومدم خونه . چندروزی قهوه خوردم اصلاقهوه دوست ندارم ولی بالاجبار میخوردم .

      شب بود وچند روز مونده بود ماه رمضان تموم بشه خیلی ناراحت بودم و رفتم اینترنت سرچ کردم لاغری با قهوه .

      تا کم کم هدایت شدم به نی نی سایت . اونجا کلی خانم هستن و تبادل نظر میکنن .

      کامنتهای لاغری باقهوه رو خوندم هرکس یع چیزی میگفت مرتب خوندم وخوندم تا اومدم پایین صفحه .

      وسط یک کامنت یک آقا نوشته بود لاغری با ذهن آقای عطار روشن هم خوبه .

      نمیدونم چی شد من سریع اومدم این اسم رو سرچ کردم ودیدم سایت لاغری با ذهن بالا اومد . یه کمی توش گشتم دیدم مطلب آنچنانی نیست فقط افراد دارن خاطرات چاقیشون رومیگن . اعصابم بهم ریخت . چون از هرچی کلمه چاق وچاقی بدم میومد .اومدم ازسایت بیرون .

      یه سالی بود ودرگیر کرونا و تواین مدت من کم وبیش پیاده روی میکردم اما فایده ای نداشت . تا اینکه امسال یه حسی بهم گفت برو تو این سایت . با بیحالی رفتم و ببینم چیه؟

      کلی دوره آموزشی دیدم . کلی مطلب . مرتب خوندم و ادامه دادم هنوز رایگان تموم نشد که اطرافیان از لاغرشدن من میگفتن . خواهرم که همش از من ایراد میگرفت وچاقی منو به رخم میکشید درکمال ناباوری بهم گفت انگار تو آب شدی چی کار کردی؟

      آنقدر خوشحال شدم فقط میخاستم پرواز کنم و خدا روشکر کردم .

      همینطور ادامه دادم وادامه دادم دیدم خیلی لاغرشدم وتمام لباسهام گشاد شد ومرتب تنگ میکردم باز گشاد میشد بیشتر شو دور انداختم .

      اینقدرعالی وبا لذت لاغرشدم دیگه وقت نکردم تو دوره شرکت کنم  چون به هدف لاغریم خیلی نزدیک شدم .

      همین مادرم که همیشه چاقیم رو به رخم میکشید گفتش دختر بچه یع کم گوشت باید تو بدنش باشه . لاغری زیاد هم خوب نیست .

      یعنی من ازخوشحالی نمیدونستم چی کارکنم . خدا روشکر میکردم .

      بااین وجود همچنان دارم ادامه میدم تا بشم کاملا شبیه خیار قلمی .

      دوستان ادامه بدین اولش فشار روحی وفشار جسمی بیشتر هست  .اما اگه قوی باشین و تحت تاثیر حرفهای اطرافیان قرارنگیرین و بااشتیاق و با اطمینان ادامه بدین این فشارها هر سری کمتر میشه و به رویای لاغری تون میرسین .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ملکه عشق
        1400/12/19 20:09
        مدت عضویت: 1006 روز
        امتیاز کاربر: 10153 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیار لاغری
        محتوای دیدگاه: 112 کلمه

        سلام و درود بر شما 

        خواندن دیدگاه شما بسیار برام لذت بخش بود و چقدر خوب گفتین که کلمه چاق و چاقی واسه افراد چاق یک بار منفی نفرت و ترس داره دقیقا یاد خودم افتادم پارسال که با این سایت آشنا شدم نسبت به کلمه چاق آلرژی داشتم با ترس و دلهره می خوندم و ردش می کردم یعنی می خواستم بهش توجه نکنم ولی بیشتر تمرکزم می رفت روی چاقی الآن متوجه شدم که چقدر تغییر نگرش داشتم و چقدر پذیرشم بهتر شده و این یک نشونه خوبه برام.خدایا سپاسگزارم 

        در رابطه با نتایج عالیتون هم تبریک عرض می کنم و بسیار براتون خوشحال هستم  

        در پناه عشق الهی شادمانه زندگی کنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tahereforughy@gmail.com
      1400/12/05 18:23
      مدت عضویت: 789 روز
      امتیاز کاربر: 20859 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      بایاد خدای مهربونم که منو تو این مسیر گذاشت تا بیشتر با الطافش اشنا بشم

      با سلام به استاد عزیز این دوره های هدیه رو به من هدیه کرد هدیه ای به ارزش کل دنیا

      سلام به دوستان گروه 

      من دومین باره که این دوره ها رو گوش میکنم و دنبال میکنم در دوره اول 20 کیلو کم کردم و حالا باز دوباره دوست داشتم دوباره یاداوری کنم

      من از راههای زیادی برای لاغر شدن استفاده کردم از دستگاه دراز نشست  که بعد از مدتی خسته شدم و از کمربند ویبره لاغری ولی هر چی درجه لرزشو بیشتر میکردم به خیال لاغر شدن زودتر ولی اثری که باید داشته باشد نداشت بعدش کرم های لاغری بود حتی میگفتن اگه فلفلی بزنی بهتره که پوستم سوخت نشد که نشد بعد دمنوشها به خاطر این که کارمند بودم و اینها رو باید نیم ساعت قبل از غذا و بعد غذا و ناشتا و اخر شب و.. میخوردم سخت بود خلاصه این که باید همیشه حواسم بود که کم بخورم و حواسم به خوردنم بود ولی بازم بعضی وقتا یکدفعه میفهمیدم که این فکر باعث حریص تر شدنم شده بیشتر خوردم  وای خدا 

      تا این که یه روز که رفته بودم جایی شوهرم دم در منتظر بود وقتی اومدم گفت یک خانم خیلی التماس کرده و این کتابو به من فروخته کتابو از شوهرم گرفتم و دیدم نوشته (راز) نا خوداگاه چند صفحه ازشو خوندم علاقه مند شدم در این کتاب فصلی در مورد لاغری بود که خیلی به صورت جزیی توضیح نداده بود منم داخل اینترنت لاغری با ذهن رو جستجو کردم که از برج 5 با این سایت هستم  

      من عاشق لاغریم و دوست دارم لاغر بشم چونوقتی میشینم شکمم میزنه بیرون وقتی خم میشم جوراب بپوشم یا کفش بپوشم احساس خفگی بدی میکنم و زود دارم بلند شم من دوست دارم لاغر شم تا شاد و فرز و خوش اندام بشم  هر چی بخوام بپوشم  موقع از پله رفتن بال نفسم نگیره خلاصه سالم باشم ممنون استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Shahrbanou
        1401/05/05 15:52
        مدت عضویت: 1167 روز
        امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 106 کلمه

        بابا    ایول   شما  بیست کیلو  کم کردی هنوز می خوای بیشتر لاغر بشی  من آرزوی ۱۵ کیلوشو  دارم  …. تخت شدن شکمم برام  بی نهایت مهمه  اگر از هر جای دیگه  لاغر شده باشم  اصلا متوجهش  نشدم  من چشمم  به لاغری شکمم هست  البته الان چند ماهه  که  بهش توجهی نکردم  و دارم عادت می کنم روی شکل و اندازه اش اصلا زوم نکنم  چون به قول  خانم سادات  بزرگی و زشتی شکم  چند عامل بیشتر نداره   یکی توجه منفی  یکی  افکار نامتناسب و زشت که به دنبالش  رفتارای زشت  و نادرست  اومده   ،  یکی دوست نداشتن خود  و عشق نورزیدن  ….

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rashin.hassas@gmail.com
      1400/12/05 10:31
      مدت عضویت: 635 روز
      امتیاز کاربر: 136 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      من هم برای لاغر شدن انتخاب شدم

      مدتهاست که بصورت جدی از چاقی در رنجم بخصوص جدیدا با مشکلاتی که مامانم با توجه به چاقی برای عملشون مواجه بودن اونقدر تو اون دوماه رنجش چاقی و مشکلاتش منو آزار داد که دوباره بفکر افتادم که چرا من هنوز نرسبدم به آنچه میخوام

      بی نهایت روش برای لاغری استفاده کردم 

      از بعضی روش ها نتایج چشمگیری هم داشتم ولی بعد از مدتی برگشت داشت 

      رژیم پروتین  کتو کانادایی کرمانی جوادیه طب سنتی طب سوزنی و …. دمنوش  و ورزش  لیپوو آخرشم روی عمل اسلیو زوم کردم و قرار بود برم چکاپ برای عمل 

      این چاق و لاغر شدن ها اعتماد بنفس منو به زیر صفر آورد انگار باید همیشه تو رژیم باشم خسته میشدم از حرف های دیگران از خودم و از بخور نخورها خلاصه که همش درد و رنجه

      من از سال ۹۹ آشنایی پیدا کردم با روش لاغری با ذهن شروع خیلی خوبی داشتم تو مدت کوتاه ۱۰ کیلو کم کردم روی ابرها بودم و راضی از خودم 

      ولی یکمرتبه بخودم اومدم و دیدم دارم چلق میشم 

      تو جایی اسم استادو شنیدم ولی فقط شنیدم تا اینکه مدتی پیش مطالب تو اینستاشونو دنبال کردم و بعد هم تو سایت با بدبختی ثبت نام کردم 

      الانم مدتیه دارم تو مطالب سایت میچرخم و تمرین میکنم ۱۲ گامو تموم کردم و مبانی لاغری رو الانم گام سوم صد گامم 

      دوست دارم لاغر بشم تا اول از همه از خودم راضی باشم اعتماد بنفسم بره بالا از درد پا خلاص بشم سبک و فرز باشم خریدهای خوب داشته باشم و هر لباسی که دوست دارم با رنگهای دلخواهم بپوشم

      همیشه حسرت پوشیدن لباسهای رنگ روشنو دارم از ترس چاقتر نشون دادن

      از آنجایی که همه روشها جز جراحی رو امتحان کردم و نتایج پایداری نداشتم اثبات شده که همچی از ذهنمون شروع میشه پس منم با جدیت و با ایمان به اینکه

       لاغری با ذهن تنها ترین راه لاغریه

       قدم تو این مسیر گذاشتم 

      با توکل بخدا که منو هدایت کرد قدمهای محکم برمیدارم

      خدایا به امید تو و اعتماد به توانایی ذهنی خودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/04 15:46
      مدت عضویت: 816 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 377 کلمه

      سلام
      وقتی از همه دنیا بریدم و گفتم خدا خستم خدا منو ب اینجا هدایت کرد و هر روز منو راهنمایی میکنه برای ادامه مسیر برای موفق شدن در مسیرم
      اگه من توانشو نداشتم خدا هیچ وقت منو ب این سایت ب این مسیر هدایت نمیکرد حتما من توانشو دارم
      من تا حالا کارهای زیادی انجام دادم آشپزی خونه داری بچه داری خوندن نوشتن و ریاضی راه رفتن نشستن کنترل ذهنم همه و همه اینها کارهای سختی بودن و لی من انجامشان ددم با تکرار با تمرین با امیدواری
      من هیج وقت نشد ک بخورم زمین دیگه پانشم والا الان اینجا نبودم
      من استمرار داشتم
      پس درمورد لاغری هم باید استمرار داشته باشی فریبا هیج بچه ای ی روزه بدنیا نیومده هیچ درختی ی روزه رشد نکرده
      زمان مهم نیس بالاخره میدونی میشه اون نتیجه هس
      من لاغر میشم با ذهنم
      من باور دارم این همه سال با رژیم و ورزشهای مختلف فقط و فقط ب خودم ظلم کردم و از خودم معذرت میخوام
      والان ایمان دارم ک من با قدرت دهنم برنده این بازیم
      این مسیر بالاخره میرسه حالا شاید گاهی طوفانی گاهی ابری گاهی آفتابی باشه ولی هس اون نتیجه هس مونده ب اندازه تلاش تو درک تو تکرار تو امید تو
      تو میتونی همینطوری ک اینهمه کارها رو یاد گرفتی انجام بدی روز اولی ک اومدی سایت نمیدونستی ذهن چیه
      اما الان ببین چقدر اطلاعات داری پس بدون ادامه بوی چن سال اینده تو نمود تلاشها فکر وباورهای الان تو هس
      اینو بدون تو لاغر میشی مثل پرنده ای ک طبیعتش لاغریه راحت پرواز میکنه راحت میره خونش میشینه راحته سبکه
      منم سبک میشم این اضافات از من خارج میشن من سبک میشم مثل پرنده راحت میشینم راحت پامیشم سلامتتر میشم زندگیم تغییر میکنه طرز پوشش من رنگهای من فرق میکنه چیزهایی ک دوس دارم میخرم میپوشم رنگهایی ک دوس دارم شلوارهایی ک دوس دارم محدودیتی برای من نخواهد بود عزیزم من شادتر میشم چن سایز کوچک با انتخابهای گسترده رو پیش روم دارم
      من ازادتر و رهاتر میشم اعتماد بنفسم بالا میره من یک فرزند متناسب رو تربیت میکنم فرزندم پر از فرمولهای زیبا میشه
      فرزندم سالم تر میشه
      طبیعت من لاغریه طبیعت تموم انسانها لاغریه
      من عاشق طبیعت خودمم
      من اسون چاق شدم اسونم لاغر میشم
      لاغری اسونه من یاد میگیرم با بودن در مسیر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/11/29 10:01
      مدت عضویت: 1083 روز
      امتیاز کاربر: 8169 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 254 کلمه

      بنام خدا

      درهر مرحله‌ای که گذرمیکنم  ومی بینم متوجه میشم که لاغرشدن فقط ازطریق ذهن امکان پذیره من زمانیکه از اراده ی شخصی و افکار منطبق بر آموزش ها ی گذشته دست کشیدم به این مسیر هدایت شدم  وبه مسیرلاغری وارد شدم   وهرچقدر که در میانه ی مسیریا اوایل مسیر عجله میکردم درنهایت دوباره به مسیرلاغری قدم برمیداشتم  درتمام روشهای قبلی لاغری که از ورزش گرفته  بود تا رژیم همگی بر زمان ونوع غذاو مقدار  وزنی که قراربود کم بشه تمرکز کرده بودن و حتی خودم وهیچ اطلاع از این که خودم چی می‌خوام  و در نهایت  بازهم خودمو سرزنش میکردم  درصورتیکه اشکال ازمن نبود از روشی بود که برای لاغری انتخاب کرده بودم رسیدن به نتیجه با رسیدن به خود ودرک اینکه من چی می‌خوام صورت میگیره  نه با تعیین کردن مقدار زمان کاهش وزن ویا مقدار .

      لاغرشدن تجربه ی زندگی جدیدو دوباره امابه شکل کاملا آگاهانه  یعنی خلق کردن زندگی جدید وزندگی کردن براساس خلق  جدیدی در ذهن صورت گرفته و  من وهمه ی کسانیکه ازطریق ذهن می‌خوایم که لاغربشیم به این نتیجه رسیدیم که میتونیم افکار و رفتار خودمون رو انجام بدیم و زندگیمونو پس میتونیم لاغری خودمون رو به صورت آگاهانه انجام بدیم زمانی ناآگاهانه ازاین قدرتی که در  وجود مون  نهادینه بود برای تجربه های دیگه ویا برای  خلق چاقی بیشتر استفاده می‌کردیم و حالا آگاهانه برای لاغری و جنبه های مختلف ازش استفاده میکنیم..

      4.چون مسیری هست که ازطریق اون چاق شدیم پس میشه ازطریق اون درمسیرلاغری حرکت کرد و به لاغری وتجربه ایده آل رسید. باتشکر فراوان 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghaderianashmill@gmail.com
      1400/11/28 14:07
      مدت عضویت: 596 روز
      امتیاز کاربر: 31415 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 149 کلمه

      سلام استاد گرامی
      من از وقتی لاغری با ذهن رو شروع کردم یه دفتر خریدم که بیشتر تمریناتم رو تو اون مینویسم،
      خیلی عالیه.
      من به ذهنم یاد دادم چاقی باعث پیری میشه ،باعث زشتی میشه،احاس مریضی میکنی وقتی سبک نیستی ،احساس تنبلی،
      دیگران احساس میکنند بی اراده ای،همش نگاهت میکنند وقتی چیزی میخوری،مدام میخوان بهت یادآوری کنند مواظب باش زیاد نخور چاقتر میشی،
      دیگه آدم کوفتش میشه با این نگاهها،
      از نظر شریک زندگی هم که جذاب نمیشی.
      اما مزایای لاغری،
      جوونتر به نظر میرسیم ،احساس آذادی میکنیم،رهایی از دست این همه اضافه باری که باید مدام برای رفتن به هر جا با خودون حمل کنیم،
      آذادی به معنای واقعی،
      سبک و سریع کارامون رو انجام میدیم ،
      سریع آماده میشیم برای رفتن به هر جایی،
      با بچه مون بازی میکنیم بدون اینکه سریع خسته بشیم ،
      جذابیم،خوش تیپیم،خوش لباسیم،همه جا سایزمون هست در هر رنگی:))
      خلاصه هر چی بگم کم گفتم از مزایاش،
      خدایا شکرت تو این مسیرم،
      کمکمون کن 🙂
      ممنونم استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/11/22 03:40
      مدت عضویت: 1487 روز
      امتیاز کاربر: 11240 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 384 کلمه

      به نام خدای مهربان

      وقت بخیر عزیزان

      من هم خدا رو شکر می کنم برای این مسیر عالی و الان داشتم به خالم می گفتم هی می گفت نمی دونم اصلا لاغر نمی شم هیچی هم نمی خورم گفت به من من خیلی لاغرتر شدم خوب موندم گفتم خوب خاله جون اگر از اون موقع که گفتم شما دست دست نمی کردین الان شما هم یاد گرفته بودین این روش و دیگه منم که هی و حاضر خودم و می بینین  که باورتون بشه . حالا گفتن دوباره تو بهم بگو چیکار کنم سایت و چه جوری استفاده کنم اون موقع که من با سایت آشنا شدم اصلا با موضوعات ذهنی آگاهی نداشتم و زد و هدایت شدم چون از همه رژیم‌ها و روش‌ها ناامید شده بودم و اون فایلهای رایگان هم همش دوازده تا بود ولی الان مسیر لاغری من صد گام هست که خیلی مفصل تره یعنی کسایی که هی بی خودی دس دس می کنن و شک دارن اگه این روش و انجام بدن و نتیجه و ببینن بجای اینکه هر روز بگذره و هی بگن وای نمی دونم نمی خورم این کار و می کنم پس چرا لاغر نمی شم .

      امروز من صبح رفته بودم کلاس یوگا بعدش رفتم خونه مامانم که دیگه خالم اینها از صبح اومده بودن از راه دور ساعت ۱۲ ناهار و اوردن ولی من گرسنه نبودم ولی خوردم خیلی اروم . یه موقع ها که دست خودم نیست یا مهمونی می رم یا کسی میاد ولی یه خورده می خورم ولی خونه باشم وقتی گرسنم بشه صبر می کنم تا احساس گرسنگی کنم .

      و الان اومدم خونه کارام و بکنم که شب خالم اینها میان منم دارم تمرینام و انجام می دم بعدش شام درست کنم ایشالله .

      منم اون موقع ها رژیم‌هایی که توش پیتزا و دسر و اینها داشت دوست داشتم یه مدت غذاهاشو سفارش می دادم ولی دیگه نتونستم غذا ها میامد برای یک هفته ولی اصلا اون شکل و کیفیت عکساشون نداشت دیگه منم ادامه ندادم ..

      الانم دادم به خالم می گفتم این رژیم‌ها حالا یه ماه دوماه آدم بتونه رعایت کنه بعدا چی می شه .و حتما همینطوره که خداوند توانایی این کار رو در ما دیده . چون خداوند هیچکی را جز به قدر تواناییش تکلیف نمی کند .ما به انتخاب خودمون اینجا نیستیم انتخاب شدیم برای این مسیر . خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/19 11:12
      مدت عضویت: 1204 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 881 کلمه

      سلام به تمامی عزیزان سایت تناسب فکری 

      گام سوم 

      من بجز جراحی و قرص فکر کنم هر رژیم و ورزشی که بقیه پیشنهاد میدادن یا خودم پیدا میکردم و امتحان کردم . جوری شده بود که زندگی با رژیم بااینکه برام خیلی عذاب اور بود اما انگار عادت شده بود .

       بین رژیما یه تایمی که استراحت بخودم میدادم فکر میکردم حالت طبیعی زندگیم این نیست باید همیشه تورژیم باشم وورزش کنم یعنی تااین حد عجین شده بود با زندگیم .اصلا برام به یقین تبدیل شده بود که یه هفته ورزش نکنم غذامو رعایت نکنم صدرصد چاق میشم لباسام تنگ میشه و واقعا هم میشد .

      حالا رژیما و روشای مختلفی که امتحان کردم به طور خلاصه : رژیم ساقه طلایی و خرما اون هم به تعداد محدود ،رژیم کتو ، اینکه فقط تا ناهار غذا میخوردم از ظهر به بعد هیچی نمیخوردم شام فقط سالاد میخوردم قبل ساعت 8 که خیلی هم معدم آسیب دید ، شیر و خرما ، حذف کامل برنج تا یک ماه که اون هم خیلی آسیب زد بهم ، یکبار هم کلا قند و شیرینی جات و حذف کردم که فشارم انقدر اومده بود پایین که بلند میشدم از جام چشمام سیاهی میرفت از ترسم زود قطعش کردم 

      و خلاصش کنم ده ها رژیم دیگه عین همینا رو من گرفتم که هیچ نتیجه ای هم نگرفتم بجز دو سه باری که لاغر شدم تاحدودی که سر یه ماه دوبرابرش شاید برگشت . با ایمان میگم رژیم فقط صدمه زدن به جسمه و هیچ فایده ای نداره . فقط باید صحیح و به اندازه خوردن و غذای سالم و خوب خوردن رو یاد گرفت .

      بیشتر ساعتای بیکاریم هم ورزش های سبک و سنگین میکردم . چه تو باشگاه چه تو خونه . ایروبیک ،چندبار بدنسازی رفتم درحد چندکیلو ناقابل فقط کم کردم درحالیکه لباسام خیس عرق میشد انگار شسته شدن مربی تعجب میکرد میگفت تواینجوری ادامه بدی 3ماه نشده لاغر شدی !!!!! والیبال بسکتبال ورزش رزمی حتی ثبت نام کردم که عرق بیشتری  کنم شاید  و بدنم ساخته شه ،و توی خونه هر سی دی ورزش که فکر کنید داشتم اول پیاده روی میکرد عرق کنم بعد بااونا ورزش میکردم . پیاده روی هم به تعداد موی سرم انجام دادم در حد جمع و جور شدن که اونم بقیه میگفتن خوب شدی اما وزن و سایز چشمگیری نبوده که بگم نتیجه گرفتم . .

      یمدت سرکه سیب میخوردم ناشتا!!!!!!که بدجور معدمو اذیت میکرد ولی بخاطر خلاص شدن انجامش میدادم شما بگو یک گرم کردم بعد یکماه ، تازه بارژیمو ورزش همراه بوده !و یسری دیگه  مثل  آب و نعنا و لیمو ترش هرروز یه پارچ درست میکردم و بین ورزش و قبل غذا میخوردم . اینا تازه همه کارایی که کردم نیست ولی نتیجه برای من در حد فقط دوسه کیلو کم کردن و یکم جمع شدن بوده و بعضیاش کاملا بی نتیجه و فقط بهم آسیب زده .

      من واقعا تسلیم شده بودم سال آخر ی که بااینجا آشنا شدم واقعا همه چیو رهاکردم و قیدشو زدم .و بطور کاملا اتفاقی که روحمم خبر نداشت اول باسایت دیگه ای آشنا شدم و بعد از داخل کامت ها اسم استاد و دیدم و هدایت شدم به اینجا . یعنی واقعا من هیچ کار بودم همش هدایت خدا بوده .

      لذت های لاغری و هر چی بگیم ازش انتها نداره .چون کلا لذت و زیباییه . ولی مهمتریناش برای من لذت خرید دلخواه و داره از هر جایی که دوست دارم و هر رنگ و مدلی دوست دارم براحتی لباس میخرم .درسلامتی کامل جسمی هستم خیالم از بابت سلامتیم راحته راحته .

       آزادی نامحدود بدست میارم تو انتخابام حالا میخواد خوردن غذا باشه لباس فعالیت یا تفریح.یجورایی تمام چیزایی که امتحانشون نکردم و خودمو محروم کردمو تست میکنم و کیفشو میبرم .سبک و تر و فرز میشم  تمام فعالیتام برام لذت  بخش میشه . جوونتر و کوچولو تر از سنم نشون میدم و نیازی به آرایش و ….. نیست اصلا همیشه صورتم شاداب و سرحاله

       توی هر مجلسی مثل ستاره میدرخشم و الگوی بقیه هم میشم دیگران هم بادیدن من و رفتن به این مسیر حس قشنگ تناسب رو میچشن اگه در مدارش باشن.انقدر زیاده که نمیشه همه رو اینجا😍😍😍😍

      چرا فکر میکنم لاغری باذهن صحیحه ؟چون که با چشم دارم نتایج و میبینم . مخصوصا تغییرات احساسی و رفتاری من خیلی خیلی عالی بوده . 

      تو هیچ روش دیگه ای من ارامش نداشتم اما الان دارم .یک درصد ترس از خوردن یا چاق تر شدن ندارم چون اصبا دیگه چاق نشدم تو اینمدت برعکس کلی جمع و جور شدم . منو باخودم آشتی داده یادم داه بخودم محبت کنم مسوولیت کارامو بپدیرم و همین باعث شده کلی ذهنم سبکتر و آرومتر شه و بخودم عشق و محبت بدم به جای ایراد گرفتن ازش .

      از هیچ حرفی درباره چاقی ناراحت نمیشم فقط دنبال یادگیری و کشف فرمولای چاقی و لاغریم و لذت میبرم ازینکار . با جسم و ذهنم دوست شدم و به حرف بدنم فقط گوش میدم اونم باهام خیلی راه میاد قبلا علیه من بود الان شده بهترین کمک برای رسیدن به هدفم. البته اونموقعم خودم اونجوری برنامه ریزیش کرده بودم خبر نداشتم . 

      تمام روشای دیگم باشکستم  مواجه شد و یجایی رهاشون کردم اما این روشو از بهار سال 99 دارم ادامه میدم و خسته نشدم هیچ روزبروز آگاهتر و مصمم تر میشم و رهاش نکردم  به لطف خدا .

       بااطمینان میگم برای من یکی تنها راه ممکن برای لاعر شدن فقط همین راهه .

      ممنون استاد عزیز 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/10/27 13:58
      مدت عضویت: 615 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 426 کلمه

                         به نام خدای مهربانم

      سلام استاد عزیز! 

      امروز به لطف خدای مهربانم و لطف شما سومین قدم رو محکمتر از روزهای قبل شروع کردم !  هرروز که جلوتر میرم شاهد تغییراتی در خودم هستم ! من از این احساس و تغییرم مقدا ری مینویسم تا با توجه به تجربهایی که شما و دوستان دارین به من  بگویید که آیا این تغییرات تلنگر شروع این راهی که آغاز کردم؟! آیا این همون تغییری هستش که من باید در شروع این راه  در خودم  احساس میکردم؟! میخوام از همین الان در همین ووضعیتی که هستم مثال بزنم ، مثلا تا همین یه هفته پیش ساعت یازده که می‌شد من از شب قبل فست میگرفتم تا ساعت. دوازده. ظهر فردا ، من از ساعت یازده تو فکر این بودم چی تو صبحانه باشه. که فقط منو سیر کنه!! که بعد ارز ساعت دوازده چیت باید بخورم ؟! ولی الان که يازده صبحه مغزم چندین بار یاداوری کرده وقته صبحانه است نمیخواست چیزی بخوری ؟.! در ذهنم فکر کردم  تو که میتونی همه چیز بخوری اگه گشنه هستی چیزی بخور ! ذهنم به مغزم گفت اصلا اشتها ندارم ، دلم بیشتر یه چایی گرم می‌خواد ، من دارم به ذهنم اموزش میدم که همه چیز آزاده بخوره اما اولش فقط فکر کنه ببینه گشته هست یا نه؟! اگر نیست به خودش یاد بده که دله نیست الکی چیزی بخوره! همه چیز هست تو قحطی و فشار دیگه نیست! هروقت گشته بودم  در یخچال رو باز میکنم به اندازه نیاز بدنم میخورم!! امیدوارم این همون تغییری باشه که باید در شروع کار میکردم ! 

      در مورد استفاده  از دوره‌های لاغری منم هم مثل خیلی از افراد چاق  دورهای سختی رو امتحان کردم فقط به آنید پایان چاقی ولی زهی خیال باطل …

      نمونه ای از این دوره ها استفاده مکرر از قرص های لاغری در عرض دوسال بوده!! باور کنید اینقدر اراده قوی دارم با هرکدام از آن دوره‌ها بیست کیلو به بالا کم میکردم ولی با کنار گذاشتنشون دوباره سر خط بودم!!!

      من خدا به اینجا هدایت کرد چون میدونم چقدر حواسش بهمه چقدر منو دوست داره و میدونه چه اراده قوی !!! ازش خواستم که اونقدر خوش هیکل باشم که دیگه چاق نشم !! تا حالا هرچی خواستم بهم داده ❤️ این مسیر رو سر راهم قرار داد تا رویای دیرینم به واقعیت تبدیل بشم!

      لاغری با ذهن ! با هر آنچه که دوست دارم بخورم و لذت ببرم ! به هیکل مناسبم برسم با شخصیت جدیدی که از خوردنم در ذهنم میسازم….! 

      چه چیزی زیباتر از این؟! 

      الهی به امید تو❤️

      با سپاس فراوان از شما استاد عزیز🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somayehassanzade@gmail.com
      1400/10/24 12:19
      مدت عضویت: 621 روز
      امتیاز کاربر: 5709 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 29 کلمه

      با قانون جذب بهترین روش برای من مشخص شد و به موفقیت آن ایمان دارم .در این روش انتخاب شده خداوند هستم ،پس ما توانایی انجام ان را دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fsalahy@59.com
      1400/10/13 18:35
      مدت عضویت: 628 روز
      امتیاز کاربر: 121 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 439 کلمه

      سلام 

      من از روشهای معمول ،از زمانی که نوجوون شدم ،استفاده کردم ،باشگاه ،رژیم های مختلف مثل رژیم بدون شکر استفاده کردم ،دوران نوجوونی و جوونی ،عروسیم ،با حسرت لاغری 

      گذشت ،بعدشم که بچه دار شدم وبا اضافه وزن ۹۵ کیلو شدم 

      با رژیم ۱۰ کیلو کم کردم اما خسته شدم ،با زایمان دوم هم بازم اضافه وزن پیدا کردم 

      با ۲ تا بچه کوچولو و پر انرژی خیلی سخت بود ،همیشه حالت خستگی پ بی حالی داشتم و اونجور که می خواستم نتونستم با بچه ها بازی و جنب و جوش داشته باشم 

      تو روابطم با همسرم هم تاثیر گذاشته بود ،چاقی همیشه یه عینک بدبینی سیاه رو چشم گذاشته بود که نمی تونستم قشنگیای زندگیم رو ببینم ،

      یه روز بصورت کاملا اتفاقی ،حالا دقیق یادم نمیاد چی سرچ کردم که سایت استاد عطار روشن برام اومد .خیلی نظرم رو جلب کرد ،چون من کلا عاشق کار بر روی ذهن هستم 

      احساس کردم این گمشده منه  اما بخاطر هزینه کلا منصرف شدم و حتی از سایت رایگانش هم استفاده نکردم ،و بصورت عجیبی همینطور وزنم بالا می رفت ،اینم بگم من بخاطر بیماریم کورتون مصرف می کنم ،همین ذهنیت که کورتون چاق می کنه  باعث شد من تو ۶ ماه ۷ کیلو اضافه کنم 

      خلاصه 

      تا اینکه دخترم شروع کرد به رژیم گرفتن ،منم که باهاش می رفتم ترغیب شدم که برم کم کنم ،رفتم و ۴ کیلو که کم کردم ،وزنم استپ کرد و ذهنم خسته شد ،باشگاه هم مز رفتم ،مربی بهم می گلت رژیمت غلطه ،از مربی هم رژیم گرفتم ،خلاصه سرتون رو درد نیارم ،دوباره یه نیرویی من رو کشوند به سمت تناسب فکری ،رفتم تو پیج استاد و با خودم عهد کردم که صد گام استاد رو تا ۲۱ فروردین برم ،بعدش که آمادگی ذهنی پیدا کردم  ،بیام تو سایت ثبت نام کنم ،

      دوست دارم لاغر باشم ،عاشق تناسب و زیبایی طبیعی هستم ،اعتماد بنفس بهم می ده لاغری ،چون اولین چیزی که از دوست داشتن آدمها نسبت بخودشون معلوم می شه ،تناسب اندامه ،اجترام برانگیزه ،و خلاصه هزاران جوایز نقدی و غیر نقدی دیگر

      p>من باین روش اعتقاد دارم ،چون تازه با قدرت ذهن آشنا شدم  که چطور زندگی انسان رو بدست می گیره ،فرق انسانها به ذهنیتشون هست 

      من یه اعتقادی دارم می گم فقر مالی وحشتناکه ،اما فقر فرهنگی و ذهنی ازون وحشتناک تره ،خانواده هایی رو دیدم که از لحاظ مالی سطح پایینی بودن اما چون از نظر ذهنی در سطح بالایی بودن تونستن بچه هاسون رو به مدارج عالی برسونن ،چون غنای فرهنگی و ذهنی داشتن ،

      مشکلات مهم نیستن ،برداشتی که ما ازشون می کنیم مهم هستن و …

      خلاصه خدا وشکر می کنم که من رو تو این مسیر قرار داد .ممنونم استاد و ممنونم از  اعضای محترم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار leilamozafari1367@gmail.com
      1400/10/09 15:39
      مدت عضویت: 802 روز
      امتیاز کاربر: 3
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      سلام من لیلا هستم 33 ساله

      که وزنم 120 کیلو هست. 

      از سن کودکی اضافه وزن داشتم اما چون همیشه با خواهرم همه منو مقایسه می کردن می گفتن به من که خیلی چاقم و کل دوران  بچگیم ذهنم درگیر این موضوع بود. مامانم هم به من می گفت تو استخوان بندیت درشته که از خواهرت چاق تری 

      به هر حال اون دوران گذشت تا من به سن 17سالگی رسیدم اون موقع فکر می کردم دیگه باید حتما رژیم بگیرم وزنم شده بود 75 کیلو 

      رژیم را شروع کردم. خوب بود ورزش هم می رفتم تا یه مشکل پزشکی پیدا کردم دکترها یه  عمل جراحی روم انجام دادن و بعد اون گفتن دیگه ورزش هیچ موقع نباید انجام بدم . و فعلا هم رژیم نگیرم . 

      بعد چند ماه شدم 89کیلو 

      دوباره رژیم گرفتم .بعد ازدواجم هم همین طور بود تا اینکه روش های دیگه لاغری هم امتحان کردم مثل دمنوش – طب سوزنی-کرم – قرص و … 

      همیشه نا امید تر از قبل می شدم وهمچنین چاق تر 

      من تو یو تویوب دنبال موزیک برای یوگا ذهن بودم که با این سایت آشنا شدم.

      الآن گام سوم هستم و تمریناتم را انجام می دهم امید وارم خدا کمکم کنه تا تو این مسیر موفق بشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/08 09:49
      مدت عضویت: 768 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 547 کلمه

      سلام و درود 

      گام سوم در مسیر لاغری من 

      من از دوران دانشگاه که نظرات دیگران روم تاثیر می‌گذاشت دانیال روش های لاغری بودم شاید در حد دو سه کیلو اضافه وزن داشتم ولی جوری از خودم بدم میومد و خودم چاق می دیدم که هرکس نمیدونست تلاش من میدید فک میکرد ۱۰ کیلو اضه وزن دارم و یادمه هرکسی هرچیزی می‌گفت انجام میدادم 

      صبح ها پیاده روی میرفتم بعضی وقت ظهر ها که گرما باشه عرق کنم لاغر بشم و به میزانی عرق میکردم خودم موفق می دیدم و میگفتم اره دیگه لاغر شدم بعد یه مدتی که انجام میدادم میرفتم وزن میکردم می دیدم هیچی کم نکردم و حتی بیشترم شدم در بعضی مواقع هم در حد نیم کیلو لاغر شده بودم و این باعث میشد دلسرد بشم و برم دانبال یک روش دیگه که سریع تر جواب بده 

      رژیم شروع کردم خودم واسه خودم رژیم مینوشتم که مثلا ۱۵روز برنج نخورم شیرینی اصلا نوشابه فست فود اینها اصلا نخورم و تا سه چهار روز و یک بار تا دوهفته تحمل کردم سه کیلو کم کردم ولی چون دیگه تحمل نداشتم مقاومت کنم میگفتم دیگه میخورم ولی کم که چاق نشم ولی همین که شروع میکردم دیگه نمی‌تونستم خودم کنترل کنم تازه بیشتر قبلا حرص میزدم بیشتر می‌خوردم تا اینکه باز چاق تر از قبلا میشدم 

      دمنوش ها مختلف امتحان کردم سرکه سیب امتحان کردم دارچین شیر امتحان کردم کو کو ها محلی تلخ امتحان کردم لیمو عسل سیر دمنوش میخک خوردم و کلی روش ها دیگه که الان یادم نیست و من نتیجه کمی می‌گرفتم ولی موقت بود و به مرور باز وزنم برمیگشت چاق تر میشدم 

      باشگاه رفتم برنامه ها ورزشی شروع کردم و نتیجه دائم نمی‌داد 

      و دیگه خسته ناامید شده بودم از همه روش ها حتی دیگه با خدا هم قهر کرده بودم که چرا این شد سرنوشت من و با والدین بحث میکردم که تقصیر شماست 

      و همیشه میگفتم خدایا من لاغر کن من خسته شدم یه راه بهم نشون بده جز رویاهام بود لاغری 

      تا اینکه از طریق دوستم هدایت شدم به این مسیر زیبا 

      همیشه من دانبال روش ها مختلف بودم ولی این بار خداوند برام انتخاب کرده بود از کدوم مسیر شروع کنم و خداوند این توانایی در من دیده که من به این مسیر زیبا هدایت کرده و من مطمعنم میتونم لاغر بشم چون من از طریق ذهن آموزش دیدم چاق شدم و از طریق ذهنم آموزش میبینم لاغر میشم 

      لاغر شدن آزادی به همراه خود دارد آزادی در همه چ آزادی در خوردن در لباس خریدن آزادی در تفریح اعتماد بنفس بالا عزت نفس زیبایی اندام زیبا صورت جوان تر انرژی بالا لیاقت حال خوب تفریح سلامتی با احساس عالی عکس گرفتن از خودت لاغری همه اینها به دانبال دارد و من واسه رسیدن خودم به لیاقت هام می‌خوام لاغر بشم و لاغر شدن دوست دارم 

      ما از طریق ذهن چاق شدیم از طریق ذهن هم با یادگیری لاغری و تغییر فرمول ها و عمل کردن به آموزش ها خیلی ساده راحت آسان لاغر خواهیم شد و تا ابد لاغر خواهیم ماند همه چی از طریق ذهن ممکن است فقط باید متعهد باشیم استمرار داشته باشیم و عمل کنیم به آنچه یاد میگیریم همین 

      لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست چون انتخاب شده خداوندی و خداوند این توانایی در ما دیده که اینجا هستیم متعهد و با حس خوب و استمرار پیش به سوی تناسب اندام ایده آلمان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/03 11:44
      مدت عضویت: 1481 روز
      امتیاز کاربر: 4118 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      سلام 

      من از 15 سالگی اولین روش لاغریمو انتخاب کردم و از رژیمی که خواهرم از دکتر گرفته بود استفاده کردم و لاغرم شدم 

      دفعه بعدی یه رژیم آب پز خوری از اینترنت گرفتم و حدودا دو هفته انحامش دادم و لاغرم شدم 

      از رژیم سر خود که اندازه یه بچه هم غذا نمیخوردم به همراه ورزش سخت هم استفاده کردم و اینبار واقعا متناسب شده بودم هنوز یادم میاد از اندامم لذت میبرم ولی باز چاق شدم و از دمنوش از قرص لاغری از رژیم شیر و موز از رژیم سوپ فقط از رژیم کانادایی از رژیم 90 روزه از چای سبز از هر چیزی استفاده کردم واسه لاغری و هیچ کدوم نتونست من و لاغر نگه داره چقدرم سختی میکشیدم و پر از ولع میشدم و فقط منتظر بودم به اون حد از لاغری برسم و بعدش هرچی میخوام بخورم، و همه زحمت ها و گرسنگی کشیدنمو 2 ماهه به باد میدادم جوری که هرکی منو میدید تعجب میکرد من دو ماه پیش انقد لاغر بودم الان چه جوری انقد چاق شدم، ولی همیییییشه حسرت بعضی لباس هارو داشتم همیشه حسرت با خیال راحت خوردن و چاق نشدن و داشتم، همیشه حسرت یه زندگی عادی رو داشتم بعضی وقتا از دست خوردن هم خسته میشدم ولی باز میخوردم مثل معتاد بودم میخوردم عذاب وجدان میگزفتم پشیمون میشدم ولی باز تکرار میکردم خلاصه خسته و درمانده از همه جا هدایتی سرچ کردم تو یه سایت موفقیت دیگه ای که داشتم نوشتم آیا با ذهن میشه لاغر شد؟؟؟ تو کامنت بچه ها اسم استاد عطار روشن و دیدم اومدم دیدم اینم که دورشو با مبلغ بالا میفروشه اگه اینم بخرم و مثل روشهای دیگه نتیجه نگیرم چی یه چند روز تو سایت بودم و ولش کردم تا اینکه وقتی واقعا از دست خودم و پرخوری هام خسته شده بودم دوباره یاد این سایت افتادم رفتم تو پیج نتایج بچه ها رو خوندم و همزمان شد با به دنیا اومد آیدا و من دوره رو خریدم، من واقعا انتخاب شدم واسه لاغر شدن وگرنه چرا از بین این همه آدم چاق من الان اینجام؟؟؟ خدا میخواد من و با اندام جدیدم تجربه کنه من لایقش بودم که الان اینجام خدا با اون همه عظمتش مگه براش کاری داره من دوباره متناسب بشم، این شد که من الان اینجام

      همه این جهان انرژیه انرژی نه به وجود میاد نه از بین میره، فقط از شکلی به شکل دیگه تغییر پیدا میکنه، پس کل بدنم و تک تک سلول هاشم انرژی هستن که میتونن تغییر شکل پیدا کنن از چیزی که هستن به شکلی که من میخوام و این کار به هیچ وجه با کار فیزیکی انجام نمیشه با تغییر باورهامون و تغییر رفتار و تغییر فرکانسی که ارسال میکنیم انجام میشه بنابراین تنها روش میتونه روش ذهنی باشه 

      تو این روش استاد باورهایی که قدرت رو از ما میگیرن مثل چاقی ارثیه غذاها چاق میکنن و…  رو میشکونه و اختیار رو میده به خودت و باورهای جدید جاش میسازه و ما با تکرار این چیزهای جدیدی که میشنویم و افرادی که میبینیم تو این روش نتیجه گرفتن رو نشون ذهنمون میدیم و در کنارش هم درست رفتار میکنیم نتیجه مجبوره حاصل بشه راهی نداره، خدایا شکرت که اینجام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ehghm1362@gmail.com
      1400/09/01 22:33
      مدت عضویت: 864 روز
      امتیاز کاربر: 50
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      درود بر استاد عزیز

      من الهه هستم و ۳۸ سال سن دارم و از دوران بچگی کمکم دچار اضافه وزن شدم و همیشه در این چند سال از اضافه وزن رنج بردم 

      چندین بار از رژیم و قرص و پودر لاغری و …. استفاده کردم و حتی یکبار ۲۴ کیلو و بار دیگه ۲۰ کیلو کم کردم اما متاسفانه دوباره به مرور زمان وزنم برگشت و حتی بیشتر از قبل.

      مدتی بود که هی به خودم میگفتم باید دوباره رژیم بگیری اما چیزی در درونم میگفت دیگه توان نداری و اراده هم نداری 

      تا اینکه سال ۹۹ با مباحث موفقیت و قوانین جذب آشنا شدم و بعضی اوقات فکر میکردم یعنی میشه من به ذهنم القا  کنم که شیرینی دوست نداشته باشه

      خلاصه اینکه یه شب که داشتم توی یوتیوب مباحث انگیزشی رو سرچ میکردم با این سایت آشنا شدم و حتی دو جلسه هم گوش کردم اما متاسفانه فاصله افتاد اما الان تا گام سوم رو به صورت مرتب گوش دادم و عالی بود امیدوارم من هم بتونم به تناسب اندام برسم.

      در پناه خدای مهربان 

      متشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار nasig6286
      1400/08/23 17:22
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 3098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم 

      تمامی روش هایی که من استفاده کردم از نحوه عملکردشون اطلاع داشتم مثلا ورزش کردن شربت خوردن قبل وعده های غذایی خوردن قهوه رژیم های مختلف همه و همه میدونستم که یه مکانیزمی داره که باعث میشه چربی سوزی کنن و ..‌

      نحوه اشنایی من دقیقا همونطوری که استاد گفتن من چهارم دبیرستان بودم و فکر میکنم شب قبل امتحانات خرداد بود داشتم تو نت میگشتم که به سایت استاد و کلمه لاغری با ذهن برخوردم واسم جالب بود و همون موقع خیلی مصمم شدم که ادامه بدم چون اون فایل اولی که گوش دادم اون موقع در من غوغا کرد درسته تو این چند سال خیلی کم کاری کردم اما هیچوقت به حق بودن این مسیر شک نکردم چون درون منو عوض کرد بعد اونم خواهرم باهام همراه شد وخیلی خوشحالم که باهم در مسیریم 

      من دوستدارم لاغر شم به خاطر حق انتخاب و اختیارم چون وقتی چاقی قطعا محدودیت داری برای لباس و …

      و اینکه دوس دارم زیباتر دیده بشم هم صورتم هم اندامم حتی انگشتام  ترقوه و …هم از نظر خودم زیباتر دیده شم هم دیگران 

      مورد دیگه درمورد احساس ارامشه من وقتی در مسیر تناسب هستم حس ارامش میکنم و البته سلامتی 

      یه مورد دیگه درمورد خرید شلوار من واقعا خیلی مشکل دارم وشلوارا تو تنم بد وایمیسه میخوام متناسب شم که شلوارا تو تنم زیبا بایسته 

      دوست دارم لاغر شم چون اعتماد به نفسم بالا میره من ۲۱ سالمه و قطعا اگه ۵ سال دیگه برگردم و رزومه زندگیمو ببینم بابت اینکه از طریق ذهن خودم لاغر شوم به خودم افتخار میکنم و قدرت میده بهم

      من مطمئنم این مسیر حق یعنی هدفمنده نمیدونم چطوری باید اینو باور کنیم ولی هست چون همون شبی که من اولین فایل رایگانو گوش دادم دیوانه شدم و هیچوقت یادم نمیره 

      امیدوارم همه ما هر روز یک قدم مثبت در مسیر تناسب ذهنی برداریم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/08/15 21:02
      مدت عضویت: 1167 روز
      امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 767 کلمه

      سلام و درود 

      افتخار بر من که در سن ۵۳ سالگی برای لاغر شدن از طرف خداوند انتخاب شدم .

      سحرگاه ۱۷ تیر ۱۳۹۹ از یاد من نخواهد رفت .

      خدایا تو را سپاسگزارم که به زیباترین شکل ممکن هدایتم کردی  و به این مسیر آوردی .

      باور کنید یا نکنید ۵ صبح از خواب پریدم .با عجله خوابالود دنبال گوشیم گشتم  پیداش کردم در قسمت سرچ گوگل نوشتم  لاغری با قوانین متافیزیک .

      چندین سایت  بالا اومد .یکیش سایت تناسب فکری بود .

      مثل ماهی که در خشکی میفته و در حال کشیدن نفسهای آخره بعد یهو یه دستی می آد و به سمت آبی زلال پرتابش می کنه و ماهی جون می گیره و رقص کنان در آب شناور میشه و به حیات ادامه میده .

      من دقیقا خودم رو شبیه این ماهی ،تصور می کنم .

      من نا امیدانه به دنبال راه نجات بودم .

      آخرین بار که بعد از چند سال بی خیال شدن نسبت به اضافه وزنم تصمیم به لاغری گرفتم دوتا کار انجام دادم .

      ۱-  سفارش قرصای گیاهی کاهش اشتها دادم از یک عطاری از مشهد فرستادن .کپسولای بزرگ سبز رنگی بودن که باید قبل ناهار و شام با یک لیوان آب می خوردم .دو ماه مصرف کردم هیییییچ فایده ای نداشت.تاکید می کنم هیچ فایده نداشت تازه دل درد هم می شدم .

      ۴۰۰ هزار تومن هزینه اش شده بود ریختم دور .

      ۲_  رژیم کالری شماری از طریق تلکرام دریافت کردم،  طی دو ماه با اصرار خودم پنج نوع رژیم با کالری های متفاوت خریدم همزمان باشگاه هم ثبت نام کردم . به خیال اینکه دیگه ایندفعه کارو تموم می کنم .

      ولی بعد از دو ماه فقط ۲ و نیم کیلو کم کردم 

      دوره کرونا  اینم رها کردم .

      دیگه تا ۱۷ تیر   مث آدمای مات زده فقط فکر می کردم و از خدا راه حل می خواستم .

      گله گذاری نمی کردم .کسی رو مقصر نمی دونستم فقط از خدا می خواستم عیب کارو بهم نشون بده .

      گفتم خدایا نمی خوام شکل یه آدم چاق بمیرم و به دیدارت بیام .می خوام اول لاغر بشم بعد از این دنیا برم .و این آرزوی منه .

      خدایا گفتی دعایم کنید تا اجابت کنم .

      و خدا اجابت کرد .و به شکلی شگفت انگیز به شاگردی استاد عزیز و بی نظیری هدایت شدم .

      و حالا با کلی امید و آرزو در این مسیرم ،   مسیر لاغری با قدرت ذهن .

      می دونم بالاخره به این هدف می رسم .

      می دونم که باید با این روش زندگی کنم وبرای تموم شدنش عجله نکنم .

      اخیرا دوره روان شناسی لاغری رو  خریدم سه جلسه اشو با جان و دل گوش دادم و چقدر لذت بردم از آگاهی های جدیدی که تا حالا هیچی راجع بهشون نشنیده بودم .ولی حیف آمادگی نوشتن دیدکاههارو هنوز به دست نیاوردم . در هفته ششم دوره ورود به سرزمین لاغرها متوقف شدم .

      بی صبرانه منتظرم این بحران اخیر ،به ساحل آرامش برسه و من به تمریناتم برگردم .

      چقدر دلم می خواد دوره گام اول به مرحله تکرار برسه و من دوباره  جزوه تهیه کنم و مثل دانشجوهای مشروط شده برگردم به اول دوره و با اشتیاق ، مجدد به تمریناتم بپردازم چه لاغر شده باشم و‌چه هنوز وقتش نرسیده باشه .

      استاد خودش می دونه که اخیرا از ۲۸ شهریور به این طرف  زندگیم دچار چه بحرانی شده که باعث توقف انجام تمریناتم شده .

      الهی که خدای مهربان ،پاداش بهای تهیه دوره ها و زمان و انرژی که تا بحال در این مسیر صرف کردم را با شروع لاغر شدن و خصوصا کوچیک شدن شکم پهلوهام بهم بده .

      البته نشانه ها رو می بینم  و متوجهم و توجه به اونا منو مشتاق ادامه دادن می کنه .

      یکی از این نشانه ها احساس سبک شدنمه 

      دومین نشانه  حالت نشستن و راه رفتنم بیشتر مواقع شبیه متناسبهاشده .غذام به شکل محسوسی کمتر شده .راه که میرم و حالت ایستاده  خودمو خیلی لاغر احساس می کنم .یه جور خاص ، احساس سبکی می کنم جوری که شک می کنم که آیا هنوز چاقم یا لاغر شدم میرم جلو آینه ..می بینم نه هنوز خبر آنچنانی نیست .

      کم و بیش احساس می کنم یه اتفاقاتی برام افتاده .ولی نه اونقدر .

      از غذا خوردن  نمی ترسم .به غذا به عنوان منبعی از انرژی برای ادامه حیات نگاه می کنم نه عاملی برای چاق تر شدن .

      نقطه سیری رو درک می کنم و بهش اهمیت می دم  و خوردن رو متوقف می کنم حتی اگر خوشمزه ترین غذای دنیا باشه .

      به قدرت ذهنم برای لاغر شدن ایمانم و باورم بیشتر شده 

      اینا نشون میده که در مسیرم .و حتی اگه  سرعت پیشرفتم در این مسیر مث لاکپشت باشه بالاخره می رسم .چون مسیر درسته .هیچ جای شک و نگرانی وجود نداره .

      پیش به سوی تناسب اندام با تغییر فکر و رفتار ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/08 22:05
      مدت عضویت: 1006 روز
      امتیاز کاربر: 10153 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 834 کلمه

      سلام و درود بر عالم و آدم 

      عشق بر هدایتگرم که مرا در مسیر مستقیم و پرنعمت قرار داد  خدایا شکرت عاشقتم ♥️

      از حدود سیزده سالگی که به کارشناس تغذیه مراجعه کردم و با واحدغذایی و کالری و قوطی کبریت آشنا شدم و بعد از مختصر نتیجه ای که می گرفتم و هیچوقت هم ماندگار نبود همیشه در تلاش بودم تا روشهای جدیدتری را امتحان کنم که در زمان مدت کوتاهی به نتیجه برسم و کمی آزادی بیشتری در مصرف مواد غذایی و تنوع آنها و حجم آنها برخوردار باشم اگر رژیم بستنی و پیتزا و کیک خامه ای داشت دیگه انگار بهشت بود برام خلاصه از سرچ …گوگل گرفته و خوردن قرص چربی سوز و دمنوش و افشرده تلخ زیره و عرقیجات و محروم کردن خود تا ابتکار و عصبانی شدن از خود و سرزنش کردن خود گرفته تا بیخیالی و پیاده روی های چند ساعته …تاولهای پا و پوست ترک خورده حرص و ولع خوردن افسردگی  و احساس شکست و ناتوانی تنها نتایج تمام روشهای لاغری من بود .

      مغز عزیزم یادته چقدر عذاب کشیدم ؟یادت رفته چقدر مسخره می شدم ؟یادته فقط آرزوی مرگ می کردم ؟یادته به زور لباسهایی رو انتخاب می کردم که سلیقه من نبود همه گشاد بلند سیاه یادته؟😭حتی نمی خواستم تو آینه خودمو ببینم ..یه خواب راحت نداشتم یادته ؟!کمردرد و زانو درد هم بود …احساس اسارت بدترینش بود شنیدن حرف دیگران و احساس بدی که هرروز از این سنگینی و نفس نفس زدنها تجربه می کردم😭بدترین و متعفن ترینش (متنفر بودن از خود و قهر با خدا بود ..یادته ؟!تا ابد یادت باشه چاقی چیزی جز رنج و عذاب و بی ارزشی برای من نداشته )رنجی که مرا هدایت کرد برای به دست آوردن گنج لاغری با ذهن 

      آرزو اون شب که از درون فریاد زدی من خسته شدم دیگه نمی تونم مگه تو خدا نیستی منو لاغر کن اگر هستی خودتو نشون بده اون شب که سر به سجده گذاشتی و های های گریه می کردی و به تاولهای پات نگاه می کردی رو  هرگز هرگز فراموش نکن 😭

      حدود دوهفته گذشت و من گفتم هرگز نه ورزش می کنم و نه رژیم می گیرم ؟!…بعد از مدتی حس کردم من دارم چاقتر میشم رفتم برگه رژیم را آوردم شروع کنم ولی نمی خواستم زیر حرفم بزنم یعنی اصلا نمی شد اصلا دیگه وجودم نمی خواست چون در مسیر آشنایی با قوانین جذب قرار گرفته بودم از درون می گفتم حتما میشه خب خیلی هم صحبتی نشده بود در مورد لاغری چند مورد کلی بود ….شب یلدا پارسال در اینستا سرچ کردم لاغری با قانون جذب 😳گوگل تعجب کرد 😄یهو سرچ کردم لاغری با ذهن و با پیج آشنا شدم دیگه محو صحبتهای استاد عزیز  شدم تا صبح فقط در پیج دور می زدم و در ذهنم کد باز می شد و بعد از مدتی آشنایی در سایت ثبت نام کردم و خیلی زود استاد با دوره صدگام تا لاغری سوپرایزمون کردند و من با تعهد و شوق شرکت کردم و در دوماه حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم کم شد و در نهایت زیبایی و جوانی و احساس خوب😊 فوق العاده بود به طور ناخودگاه تمایل به پرخوری و ریزه خواری نداشتم و تحریک پذیری ام خیلی کم شده بود 🥰😍پر از آرامش لذت و احساس ارزشمندی و لیاقت شده بودم 

      🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

      من باید باید باید لاغر بشوم …طبیعی مثل درختها و گلها 🥰

      همسو شدن و هماهنگی با جهانم آرزوست  

      میانه روی که اصل و تعادل زندگیست را آرزوست  

      مأموریتی که خداوند به من داده عالی انجام بدهم را آرزوست  

      رسیدن به رویاهام و آزاد شدنم از بند حصار و پوچی ها 

      آرزوست و احساس فوق العاده عالی ارزشمندی لیاقت و شایستگی و قدرتمندی و دوست داشتن خود و شناخت خود را عمیقتر آرزوست  

      لذت بردن از زندگی …شادی و شورو شعف را آرزوست  

      تصمیم و انتخاب پوشش به سلیقه خودم را آرزوست 😇😍

      و آرامش و شادی درونی از آن من است باز مالکش می شوم 🍃🌸  

       

      اینجا پرواز🦋 از ته کوچه بن بست ذهنه :ته خط🕊

       

      من سری قبل نتیجه گرفتم و باور دارم دنیای فیزیکی من انعکاس دنیای درونی من است باید شخصیت من تغییر کنه باید آموزش ببینم چند هفته پیش در مرتب کردن منزل به چند دسته رژیم قدیمی  برخوردم حتی نخواستم نگاهشون کنم مستقیم ریختم توی سطل زباله 🥰👏دیگه نمی خوام هیچ نام و نشونی از روشهای دیگر لاغری بدونم هر چه بیراهه رفتم بسه !هرچی سختی کشیدم و محدود کردم خودم را بسه !

      به انتخاب شدنم و توانمندی ام احترام می گزارم به زنده بودنم و زندگی کردنم به فرصتی و عمری که به من هدیه داده شده به ردپایی که از تغییر ارزشمند خود در جهان به جای می گزارم افتخار می کنم ….

      استاد عزیزم با عشق مسیر رسالتشون را دارند انجام می دهند و من در طی این مدت کاملا تغییرات گسترده و زمانی که برای سایت گذاشتند را متوجه شدم خداقوت دعای خیرم نصیب خودتون و خانواده محترمتون .

      من از قانون پرداخت بها استاد به نفع خودم استفاده می کنم و یک شگفتی ساز میشوم و باز و برای بار دوم در کادر زیبایی شگفتی سازان جای می گیرم 

      به لطف و امید خدا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار shahrbanou1346
        1400/08/14 22:59
        مدت عضویت: 1167 روز
        امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 69 کلمه

        با سلام و درود به شما دوست عزیز و توانمندم .

        تبریک به شما که اینقدر به باور لیاقت  و توانمندی خودت رسیدی که در عرض ۲ ماه تونستی ۱۰ کیلو کم کنی .

        این واقعا عالی و بی نظیره .

        تصورش چقدر شیرین و لذت بخشه .

        اطمینان دارم یه روز جایگاهی که الان شما هستی را  درک و تجربه می کنم .

        مرحبا و صد آفرین به شما .

        دوستدارت :   شهربانو 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/01 20:00
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 17013 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,149 کلمه

      ‌روز ۳۱ تکرار 

      سلام وقت بخیر 

      امروز با میثاق نامه و فایل صبحگاهی شروع شد ، کارهایی برام پیش اومد که نتونستم فایل امروزو گوش کنم و الان که شب شده میخوام برم واسه تمرینات و نوشتن

      خدارو شکر میکنم که باز هم در مسیر رشد و آکاهی هستم ،شاید تا وقتیکه یه مسئله ای برامون پیش نیاد اونقدرها هم حواسمون به لحظات زندگیمون نباشه و وقتیکه یکمی درگیر میشیم تازه متوجه میشیم که زندگیمون چقدر نرمال بوده و ما داشتیم‌ غر میزدیم 

      برای لاغر شدن انتخاب شده اید

      لاغر شدن یک هنر است باید آن را یاد بگیریم‌، چقدر این جمله به جاست و صحیحه ،اینو وقتیکه وارد جمع آدم ها میشم کاملا برام مشخص میشه که من افکارم خیلی متفاوت شده 

      دیشب که رفته بودم تولد یکی از اقوام دلم میخواست رفتار خودمو محک بزنم ،اولا که ظهر نتونسته بودم درست نهار بخورم و با گرسنگی وارد تولد شدم ،بنابراین یه دونه خیار و نارنگی خوردم ولی گرسنگیم رفع نشد و میدونستم تو مهمونی ها شام دیر سرو میشه ،دلمم نمیخواست با تنقلات خودمو سیر کنم که نتونم شام بخورم ،خلاصه با رقصیدن و شادی کردن‌ خودمو سرگرم کردم

      نزدیک ساعت ۱۱ شب کیک بردین و با چای آوردن ،منم خیلی گرسنه تر شده بودم و یه مقداری از کیکمو که خوردم گفتن میخوان شام بیارن منم ترجیح دادم خودمو با کیک سیرتر از اون نکنم و مقدار کمی از شاممو خوردم و سیر شدم ، فقط تونستم یک قاشق ماست و خیار و یک قاشق ژله بخورم و تمام

      رفتار کاملا اندازه و راضی کننده ای بود که نه گرسنه موندم نه حس خفگی داشتم ،اتفاقا مابین اینکه داشتم کیکمو میخوردم ،یکی از خانم های اقوام داشت به پسر ۴ سالش اصرار میکرد که غذا بخوره و ناراحت بود که چرا پسرش کم غذاست

      در تمام طول مدت تولد این خانم داشت از چاق شدنش میگفت و میترسید ،مثلا میگفت فلان خوراکیو نمیخورم چونکه میترسم چاق بشم‌، یکمی برقصم که فعالیتم زیاد بشه، وای فردا باید برم باشگاه و تاوان خوردنه امشبمو پس بدم  ووو

      باهاش شروع کردم به صحبت کردن در مورد چاقی و لاغری ،گفت من کیک نمیخورم چونکه عمل ابدوپلاست شکم کردم میترسم چاق بشم ، انقدر شناخت  درون این خانم برام شفاف بود که میتونستم سلول به سلولشو براش تعریف کنم که چقدر پر از بار افکار چاقیه 

      خلاصه در عرض ۱۵ دقیقه چنان ذهنشو جابجا کردم که گفت تو از کجا اینارو بلدی ؟ و براش پروسه خودمو توضیح دادم سریع گوشیشو آورد گفت من بلد نیستم ،براش ثبت نام کردم و یکمی بهش یاد دادم که بره تو دوره صد گام البته گفت بهم آموزش استفاده از سایتو یاد بده ،منم بهش قول دادم وقتم آزاد بشه براش اسکرین رکورد میفرستم‌

      خیلی خوشحال شدم براش ،اینکه یه آدم بتونه زندگی خودش و حداقل بچه هاشو تغییر بده مخصوصا بچه هاییکه هنوز سنشون کمه و الگو پذیری دارن از خانواده هاشون ،خودمم حالم خوب شد وقتیکه دیدم میتونم یه ارزش آفرینی کنم ،میدونم این انرژی های مثبتم‌ میره تو چرخه جهان و به خودم و زندگیم برمیگرده پس چه بهتره که کارهای مفید انجام بدم 

      من  ۸ سال پیش با موضوعات ذهنی آشنا شدم و دوره های زیادی شرکت کردم ،کتاب های زیادی مطالعه کردم ، سمینارهای بیشماری گذروندم اونم پیش بهترین اساتید ایران و از همون موقع متوجه شدم که ذهن من مشکلات زیادی داره 

      ۶ سال پیش   در گوگل سرچ کرده بودم چطور با ذهن‌ لاغر شویم و هدایت شدم به دوره ای که فقط ۲ تا فایل هیپنو تراپی داشت و ازش راضی نبودم و نیمه کاره رهاش کردم 

      من از سایت استاد عباسمنش به این سایت هدایت شدم ،تقریبا ۲ سال پیش که وارد یک رژیم سخت شده بودم و حالم بشدت ناراحت بود و ۹۴ کیلو شده بودم و از اونجاییکه هر وقت به مشکلی برخورد میکردم میرفتم در قسمت عقل کل سایت استاد عباسمنش سرچ میکردم ،اینبار هم هدایت شدم که برو به اون سایت 

      نوشتم آیا میشود با ذهن لاغر شد ؟ دیدم چقدر هنرجوهای  اون سایت در رابطه با لاغر شدن کامنت نوشتن ،دونه دونه کامنتهارو میخوندم و اسم کتاب هاییکه معرفی میکردنو مینوشتم ،یدفعه به اسم استاد عطارروشن برخورد کردم 

      انگار یکی ترمز منو کشید ،چند دقیقه ای گذشت بدو بدو رفتم تو گوگل سرچ کردم و با این سایت آشنا شدم و جالبه اصلا دنبال کتاب ها و راهکارهای دیگه نرفتم و چسبیدم به مطالب سایت 

      و همیشه از این هدایتم به نیکی یاد میکنم انگار خداوند دست منو گرفته بود و قدم به قدم بهم میگفت چکار کن و من انگار چیز دیگه ایو نمیدیدم و نمیشنیدم 

      راه های بیشماری برای لاغر شدن رفتم که اتفاقا لاغر هم شدم ولی برای مدتی که در رژیم و ورزش بودم جواب داده ،قرص های لاغری به تکرار خوردم ، طب سوزنی ، ورزش های سخت و طولانی و دم نوش 

      چرا دوست دارم لاغر بشم ؟ چونکه با لاغر شدنم به اصل خودم نزدیکتر میشم ،شبیه ذات حقیقی خودم میشم، از خودم بیشتر لذت میبرم ، اعتمادبنفسم بیشتر میشه ،از خودم راضی تر میشم ، رها تر میشم ،آزادتر خواهم شد ،حالم عالیتر میشه ،شادتر و سرحالتر خواهم بود،مثل دیشب که انقدر تو تولد ورجو ورجه کردم 

      یکی از شغل های پسر عموم دیجی مهمونی هاست ،دیشب کل مهمونیو با پسر عموم دیجی بازی کردیم و رقصیدیم و ترکوندیم در انتها گفت فریده خیلی پر انرژی تو بخدا 

      زمان هاییکه‌ چاق بودم خجالت میکشیدم حتی برقصم و دیشب میفهمیدم که بدنم سبک شده بود و دیگه از جمع فرار نمیکنم هر چند تمریناتی که دارم روی عزت نفس و اعتمادبنفسم هم انجام میدن بسیار تاثیر گذار هستن 

      و از ۳ روز پیش که تصمیم گرفتم خودمو با همین سایز بپذیرم و انقدر خودمو چک نکنم و قبول کنم که سایز الانم عالی و استاندارد جهانیه ،آرامش زیادی در خودم احساس میکنم و حس میکنم بدنم جمع و جور تر شده ،در واقع سالهاست که در حال کوبیدن بدنم بودم و الان که رهاش کردم حالش خوبه و میفهمه همینجوری دوسش دارم

      دوست دارم لاغر بشم که تو مهمونی ها لذت بیشتری از خودم ببرم بجای اینکه یجایی کز کنم از خجالت، یاد ۳ سال پیش نامزدیه خواهرم افتادم که خیلی چاق شده بودم و حالم انقدر بد بود که‌ حتی ۱ دقیقه هم نرقصیدم و دوست داشتم فرار کنم 

      دوست دارم لاغر بشم که در مسافرت هام هر لباسی دوست داشتم بپوشم و لذت ببرم ،بدنم سالمتره ،فرزتره ،جوانتره ،زیباتره 

      لاغری با ذهن مسیر صحیحیه چونکه همه چیز از ذهنه ،از محتویات ذهنیه ، ذهن اطلاعاتو جمع میکنه ،مغز دستور میده و بدن اجرا میکنه ، قبلنا اول گیر میدادیم به جسم بدون اینکه دستور مغز تغییر کنه الان دستور مغزو تغییر میدیدم جسم خودبخود لاغر میشه 

      حالا که قانون آفرینش رو یاد گرفتیم میدونیم که با توجهاتمون میتونیم خواسته هامونو خلق کنیم ،قبلا چاقیو براحتی خلق کردیم الان لاغریو خلق میکنیم ،فرقی نمیکنه ،فرمول یکیه ، چه در چاقی چه در لاغری 

      و با دانستن این آگاهی ها دیگه باید آستین بزنیم بالا و دانسته های خودمونو به عمل تبدیل و زندگیشون کنیم ، پس مسیر لاغری با ذهن درسترین مسیر لاغریه ریشه ایست

      خدارو سپاسگذارم برای این لحظات ناب 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/07/30 18:03
      مدت عضویت: 1120 روز
      امتیاز کاربر: 5870 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 658 کلمه

      سلام به استاد نازنینم

      سلام به دوستان جسور و توانمندم

      مثل متن اولی که روی گذوه شگفتی سازان گذاشتین منم باهاتون موافقم..به نظر من تموم کسایی که دنبال تغییر کردن هستن توانمندن.دنبال خلق رویای لاغری خودشونن….استاد من مثل شما از بچگی چاق بودم .غیر اجز یه دوره کوتاه دو سه ساله که فقط متناسب شدم و لاغر نشدم اصلا عکسی از لاغری طبیعی خودم ندارم.خوب بالتبع از همون بچگی با حرفا و نصیحت اطرافیان روبرو بودم که مواظب باش کمتر بخور.پیاده روی کن. تا جایی که بزرگتر شدم و قدرت فهم و تصمیم گیری داشتم .خواستم رژیم بگیرم.‌من حتی قبل دانشگاه پرستاری که تربیت معلم هم قبول شدم و برای مصاحبه رفته بودم نگاه های مسخره اون مصاحبه گر آقا و تحقیرهاشو یادمه. استاد میگفت تو با این وزن فکر میکنی بدرد معلمی میخوری؟؟؟؟ به یه نوجوون ۱۸ ساله میگفت.‌استاد چرا بعضیا اینقد بی انصافن.من ضربه ای خوردم که مدت ها قدرت حرکت نداشتم.میخواستم کاری کنم و فکرم بجایی نمیرسید.تا اینکه دانشگاه تموم شد و من پشت شروع طرح بودم. یکی از دوستان رفت دکتر تغذیه و من از رو نوشت رژیم اون عمل کردم و نه کبلو تو یه ماه کم کردم و اینقد خوشگل شده بودم .تو آسمونا بودم.حیف که نمیدونم چند ماهی بیشتر طول نکشید.بار دوم چند سال بعدش بود.رژیم حذف نون و برنج و قند  گرفتم.‌از خودم..بعدها فهمیدم رژیم کتو بهش میگن.‌۱۳ کیلو در سه ماه کم شدم.اونم دو سال با ادامه کم و بیش رژبم نگهش داشتم و باز برگشت. مورد بعدی بعد زایمان پسرم بود.روش شیر و‌خرما که تو دو هفته شش کیلو کم شدم.‌ورزشم میکردم.‌بعد ادامه دادم و تو شش ماه ۱۳ کیلو کم شدم و رسیدم به وزن قبل زایمانم. چقد عالی بود.‌یک سال و نیم هم نگهش داشتم ولی دوبتره آروم آروم برگشت. دیگه به بعدش انگاری من دا،م رژیم بودم.طوری که همه همکارا فهمیده بودن من برنج نمیخورم.فلان چیز نمیخورم .ولی نمیدونستم چرا لاغر نمیشم.دکترم میگفت قد بچه ۱۴ ساله غذا میخوری تعجب میکنم چرا کم نمیکنی. حتی گفت مجبوری یک ماه هر چی میخوری برام طبق دستور بنویسی.نوشتم و بردم پیشش.تعجب کرده بود ولی…..دیگه فهمیده بودم مشکل من از غذا خوردن نیست.ولی اصلا آشنایی با لاغری با ذهن نداشتم.تا اینکه یه روز که شش ماهی میشد غذای گرم و خوب نخورده بودم وقتی قرمه سبزی رو گذاشتم جلوی شوهرم و طبق معمول شیر خرما رو با بی میلی میخوردم گریه م گرفت.رفتم داخل اتاق و به خدا گله کردم که مامانم اگه رژیمه و چیزیبه علت بیماری های همراه نمیتونه بخوره لااقل ۷۰ سالشه .من فقط ۳۵ سالمه. چرا نمیتونم چیری بخورم. میترسم از همه غذاها ولی باز لاغرم نمیشم….که تنها امیدم گوشیم بود و رژیم های لاغری اینترنتی که چهارتا خریده بودم و عمل نکرده بودم. تا زدم رژیم لاغری پیج شما استاد بالا اومد. حرفاتونو گوش کردم. چی میکفتین. چقد فرق داشت.‌سایت و دیدم. رفتم و عضو شدم و رایگان ها رو شروع کردم.عالی بود. از همون روز اول من روی ابرا بودم.چقد آرامش عمیقی داشتم. انگار گمشده مو پیدا کرده بودم. فرشته نجات من بودین.تا دوره رو هم تهیه کردم و همونی بود که فکر میکنم.‌اصلا همه عمرم یه طرف این یه سالی که با شمام یه طرف.خوشحالم اینجام. از خدا ممنونم که روی منو گرفت و دعاهامو برآورده کرد و الان من اینجام.و تا ابد اینجا میمونم..تا یه متناسب واقعی همیشگی بشم.‌اصلا از چاقی نمیترسم. اصلا دیگه تصویری از چاقی در ذهن من نیست. تو این فیلما خانمای لاغر رو که میبینم بخدا بدون اغراق میگم راحت خودمو جای اونا میبینم و این اون تصویر ذهن لاغر منه که استاد تلاش کرد بسازه و ساخته شده. من الان بدون زحر بدون شمردن چیز خاصی بدون آکاهی میخورم و میدونم بزودی لاغر لاغر میشم.شروع شده. دارم میبینم.و چه حس خوشبختی ای دارم من…

      لاغر شدن آسونترین کار دنیاست

      اره …لاغری با ذهن آسونترین کار دنیاست

      استاد چقد سخت بود بفهمم کی سیرم الان وقتی سیر میشم لقمه از دستم میفته و همون غذای لذیذ برام بدمزه میشه.این تجربه غریبیه برام.استاد ممنونم ازتون .متشکرم

      دوست دارم داد بزنم ممنونم ازتون استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/07/30 16:55
      مدت عضویت: 736 روز
      امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 690 کلمه

                          ♡  به نام خداوند هدایتگر  ♡

      ای امر تو را نفاذ مطلق 

                                    وز امر تو کائنات مشتق

      فرق زیادیست بین انتخاب کردن لاغری و انتخاب شدن برای لاغری

      حتی این تیتر هم نیاز به سال ها تعلل دارد.

      خدا را شکر میکنم در دورانی زندگی میکنم که از طرف خدا برای لاغری انتخاب شدم.

      چه بسیار بودند کسانی که،چاق بودند و خواستند لاغر باشند؛تلاش کردند و در انتها چاق از دنیا رفتند و رویای لاغری خود را برطرف نکردند.

      اگر این نعمت نیست که در دوره ای از تاریخ زندگی میکنم که میتوانم برای لاغری انتخاب شوم پس دیگر چه چیزی نعمت به شمار می آید؟

      انتخابی پاک از طرف خداوند! 

      این گام باید به من بیاموزد که لاغر شدن هم مانند ثروتمند شدن،کسب سلامتی و..معنوی ترین کار دنیاست.

      زیرا که در این مسیر از جسم محافظت میشود،مواد اضافی به بدن اضافه نمیکند و ساعاتی به آن توجه میشود..

      هدایت و انتخاب توسط خداوند فقط در برهه ثروت و موفقیت فردی نیست،چه بسا که لاغری هم کسب موفقیت است.

      شاید پاشنه آشیل بسیاری از ما این باشد که لاغری آنچنان هم مهم نیست،اما مهم است.

      احترام به بدن و واکنش هایش مهم است.

      وقتی صبر میکنیم تا بدن واکنش نشان دهد و سپس نیازش را برطرف کنیم،متوجه میشود لایق لاغری‌ست و مارا کم کم متناسب میکند.

      بحث انتخاب شدن در میان بود..

      حالا که عید نزدیک است ،یاد انتخاب پیامبر توسط خدا برای هدایت میلیون ها نفر می‌افتم.

      خداوند او را انتخاب کرد تا در آن زمان یکتاپرستی را ترویج دهد 

      و حالا…در این زمانه دستانی از خداوند هستند که می آیند تا مارا ثروتمند کنند،متناسب کنند..

      این روزها از دوران پیامبران هم معنوی تر است

      زیرا که خداوند را به طور درست و اصولی می‌یابیم..

      نه آنطور که خدا را به ما شناساندند.

      چه خوشحالم که انتخاب خداوند برای لاغری و متناسب شدن در این سن و سال بودم.

      من بیش از دیگران باید شکرگزار باشم که ۱۶ سال اشتباه فکر و زندگی کردم،ساختمان وجودی ام را ساختم؛ولی سال های زیادی پیش رو دارم که ساختمان جدید بنا کنم .

      خدا را صد هزار مرتبه شکر..

      میتوانستم برای لاغری انتخاب نشوم و جزء تمام کسانی  که با ارزوی لاغری به سمت خدا بازگشتند باشم.

      اما خداوندم مرا شایسته دانست.

      معنوی ترین گام تا به امروز بود.

      هیچ وقت اینطور فایل را درک نکرده بودم. دلیلِ هر بار لیز خوردنم را نیز فهمیدم.

      این که دیگر گوش ندهم،بلکه درک کنم.

      به پاس ایمان و احترام به هدایت خداوند به یاد شبی که اشک ها ریختم و به من الهاماتی کرد،تمامِ این آگاهی هارا وحی منزل میدانم و ادامه میدهم.

      تمرین:

      ۱.درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده ام و نتایجی که گرفتم بگویم:

      اپلیکیشن ورزش در خانه که شنیدم لاغر میکند امتحان کردم ولی حتی ۱ گرم هم کم نکردم.

      رژیم کتوزیست را از همسایه شنیدم که دخترش لاغر شده امتحان کردم و ۸ کیلو کم کردم که برگشت.

      ورزش با یکی از مربی های ورزش اینستاگرام امتحان کردم که باز هم گرمی کم نکردم.

      آب درمانی را امتحان کردم که گرمی لاغر نشدم که هیچ پرخور تر هم شدم.

      ۲.طریق آشنایی خود با لاغری با ذهن را بنویسم:

      افسردگی بعد از رژیم داشتم و صدای اذان مغرب را که شنیدم اشک ریختم و عاجزانه از خدا خواستم مرا بیمار کند تا لاغر شوم و یا راهی جلوی پایم بگذارد که من را لاغر نگه دارد

      بعد از دو ساعت الهاماتی از طرف خداوند به من شد و در سایت استاد عباسمنش سرچ کردم ‌کاهش وزن  و دستی از دستان خداوند سایت تناسب فکری را معرفی کرده بود.

      و این بهانه ای شد که در سایت ثبت نام کنم و زندگی من متحول شود.

      ۳.چرا دوست دارم لاغر شوم؟

      چون میخواهم با آرامش زندگی کنم،غذا بخورم و لباس بپوشم خداوند منِ حقیقی و متناسب را بسیار دوست دارد.

      عاشق پوشیدن لباس های رنگی،نیم تنه و تنگ هستم.

      تماشای صورت لاغر و استخوانیم به من حس خیلی خوب و آرامشبخشی میدهد.

      دیدن جسم لاغر در آیینه ام من را خوشحال میکند

      دوست دارم کوچیک ترین سایز لباس ها را بپوشم

      چون من لایق لاغر شدن و لاغر ماندن هستم

      چون زیبایی جسم و صورت من در هنگام متناسب بودن صد برابر میشود

      چون این ماموریت من و حق طبیعی من در این جهان است.

      سپاسگزارم استاد عزیز،بابت آگاهی فوق العاده این گام.

      از صمیم قلب دوستتان دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار shahrbanou1346
        1400/08/15 00:01
        مدت عضویت: 1167 روز
        امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیار لاغری
        محتوای دیدگاه: 692 کلمه

        آرمیتای عزیز سلام .

        چقدر متنی که نوشتی زیبا بود و به دلم نشست .

        آفرین به تو دختر با اراده ی آگاه .

        درود بر استاد عطار روشن که‌چنین شاگردانی داره .

        افتخار بر من که در سن ۵۳ سالگی برای لاغر شدن از طرف خداوند انتخاب شدم .

        سحرگاه ۱۷ تیر ۱۳۹۹ از یاد من نخواهد رفت .

        خدایا تو را سپاسگزارم که به زیباترین شکل ممکن هدایتم کردی  و به این مسیر آوردی .

        باور کنید یا نکنید ۵ صبح از خواب پریدم .با عجله خوابالود دنبال گوشیم گشتم  پیداش کردم در قسمت سرچ گوگل نوشتم  لاغری با قوانین متافیزیک .

        چندین سایت  بالا اومد .یکیش سایت تناسب فکری بود .

        مثل ماهی که در خشکی میفته و در حال کشیدن نفسهای آخره بعد یهو یه دستی می آد و به سمت آبی زلال پرتابش می کنه و ماهی جون می گیره و رقص کنان در آب شناور میشه و به حیات ادامه میده .

        من دقیقا خودم رو شبیه این ماهی ،تصور می کنم .

        من نا امیدانه به دنبال راه نجات بودم .

        آخرین بار که بعد از چند سال بی خیال شدن نسبت به اضافه وزنم تصمیم به لاغری گرفتم دوتا کار انجام دادم .

        ۱-  سفارش قرصای گیاهی کاهش اشتها دادم از یک عطاری از مشهد فرستادن .کپسولای بزرگ سبز رنگی بودن که باید قبل ناهار و شام با یک لیوان آب می خوردم .دو ماه مصرف کردم هیییییچ فایده ای نداشت.تاکید می کنم هیچ فایده نداشت تازه دل درد هم می شدم .

        ۴۰۰ هزار تومن هزینه اش شده بود ریختم دور .

        ۲_  رژیم کالری شماری از طریق تلکرام دریافت کردم،  طی دو ماه با اصرار خودم پنج نوع رژیم با کالری های متفاوت خریدم همزمان باشگاه هم ثبت نام کردم . به خیال اینکه دیگه ایندفعه کارو تموم می کنم .

        ولی بعد از دو ماه فقط ۲ و نیم کیلو کم کردم  خوردیم به شروع دوره کرونا  اینم رها کردم .

        دیگه تا ۱۷ تیر   مث آدمای مات زده فقط فکر می کردم و از خدا راه حل می خواستم .

        گله گذاری نمی کردم .کسی رو مقصر نمی دونستم فقط از خدا می خواستم عیب کارو بهم نشون بده .

        گفتم خدایا نمی خوام شکل یه آدم چاق بمیرم و به دیدارت بیام .می خوام اول لاغر بشم بعد از این دنیا برم .و این آرزوی منه .

        خدایا گفتی دعایم کنید تا اجابت کنم .

        و خدا اجابت کرد .و به شکلی شگفت انگیز به شاگردی استاد عزیز و بی نظیری هدایت شدم .

        و حالا با کلی امید و آرزو در این مسیرم ،   مسیر لاغری با قدرت ذهن .

        می دونم بالاخره به این هدف می رسم .

        می دونم که باید با این روش زندگی کنم وبرای تموم شدنش عجله نکنم .

        اخیرا دوره روان شناسی لاغری رو  خریدم سه جلسه اشو با جان و دل گوش دادم و چقدر لذت بردم از آگاهی های جدیدی که تا حالا هیچی راجع بهشون نشنیده بودم .ولی حیف آمادگی نوشتن دیدکاههارو هنوز به دست نیاوردم .  هفته ششم دوره ورود به سرزمین لاغرها متوقف شدم .

        بی صبرانه منتظرم این بحران اخیر ،به ساحل آرامش برسه و من به تمریناتم برگردم .

        چقدر دلم می خواد دوره گام اول به مرحله تکرار برسه و من دوباره  جزوه تهیه کنم و مثل دانشجوهای مشروط شده برگردم به اول دوره و با اشتیاق ، مجدد به تمریناتم بپردازم 

        استاد خودش می دونه که اخیرا از ۲۸ شهریور به این طرف  زندگیم دچار چه بحرانی شده که باعث توقف انجام تمریناتم شده .

        الهی که خدای مهربان ،پاداش بهای تهیه دوره ها و زمان و انرژی که تا بحال در این مسیر صرف کردم را با شروع لاغر شدن و خصوصا کوچیک شدن شکم پهلوهام بهم بده .

        البته نشانه ها رو می بینم  و متوجهم و توجه به اونا منو مشتاق ادامه دادن می کنه .

        یکی از این نشانه ها احساس سبک شدنمه 

        دومین نشانه  حالت نشستن و راه رفتنم بیشتر مواقع شبیه متناسبهاشده .غذام به شکل محسوسی کمتر شده .

        از غذا خوردن  نمی ترسم .به غذا به عنوان منبعی از انرژی برای ادامه حیات نگاه می کنم نه عاملی برای چاق تر شدن .

        نقطه سیری رو درک می کنم و بهش اهمیت می دم  و خوردن رو متوقف می کنم حتی اگر خوشمزه ترین غذای دنیا باشه .

        پیش به سوی تناسب اندام با تغییر فکر و رفتار ….

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Afsaneh
      1400/07/28 21:07
      مدت عضویت: 886 روز
      امتیاز کاربر: 1905 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 711 کلمه

      بنام رب تنها یگانه هستی بخش

      سلام به استاد و دوستان زیبانگرشم

      من برای لاغر شدن انتخاب شدم این جمله چقدر حس قشنگ و اعتمادبنفس بهم میده من تکاملمو طی کردم و تو مداری قرار گرفتم که خدا منو هدایت کرد در مسیر تناسب فکری یادمه از سن ده سالگی شروع به چاق شدن کردم و از اونجا بود ک از جسمم بدم میومد همش جلوی دوستام میگفتم من چاقم من زشتم و این حرفای خودم باعث میشد دوستانم توجه بیشتری به چاقیم کنند و بیشتر بهم بگن و دبیرستان از اینکه مجبور بودم همش مانتو گشاد بپوشم که اندامم زیاد تو دیدنباشه از خودم بدم میومد و همش میگفتم ای کاش سرطان بگیرم تابلکه لاغر بشم و از همون موقع کم کم با زخم و عفونت معده شدید روبرو شدم الان که فکرمیکنم اون بیماری معده ام بخاطر فرکانسهای خودم بود ک فرستاده بودم و واقعا قانون خدا بدون برگشت جواب میده چندین سال با این بیماری سروکله میزدم و همش بخاطر این چاقیم گله داشتم و باخودم میگم چرا من اون موقع باقانون خدا ولاغری باذهن اشنا نشدم فقط میتونم بگم چون تو مدار خیلی پایینی بودم و بعد از دانشگاه کم کم داشتم مثبت میشدم و یه رژیم سخت و ورزشهای سنگین انجام دادم که تونستم لاغر بشم خیلی روحیه گرفته بودم وشادبودم به خودم میبالیدم که تونستم بلاخره به آرزوبچگیم برسم و اعتمادبنفسم زیاد شدهمونجا که مدار مثبت ها بودم با قانون جذب اشناشدم و خداروشکر تونستم رو اعتمادبنفسم کار کنم و مدارهام کم کم بالامیرفت هرچند بعده مدتی دوباره چاق شدم اما این دفعه چاقیمو با دیدگاه جدید پذیرفتم و همین راه باعث شد خداوندم فضل و رحمت و لطفشو مثه همیشه شامل حالم کنه و منو دعوت کرد به مسیر تناسب فکری و وقتی چاقیمو پذیرفتم و دیگه حرص نخوردم تو مدار استاد قرار گرفتم خیلی اشتیاق زیاد تو وجودم قرار گرفت که صدگام  و بدون عجله کردن شروع کنم و ادامه بدم و از خدا خواستم یاریم کنه دوست داشتم دوره خدا هرگز دیر نمیکند رو شرکت کنم چون یادمه استاد تو یکی از فایلهاشون گفتند دوره خدا هرگز دیرنمیکند خیلی رو اعتمادبنفس و دوست داشتن خودمون تاثیر داره از همونجا قلبم گفت باید تو این دوره اول شرکت کنم من توخودم مستقل نیستم و درامد نداشتم و خانواده ام بهم این مقدار پولو نمیدادن تصمیم گرفتم اقدام کنم و حرکت کنم تا خدا برکتشو بهم نشون بده دنبال کار گشتم تا با پول خودم دوره رو بخرم خیلی جا رفتم اما کار پیدا نشد و باخدا حرف زدم و سپردم بخودش و رها کردم مطمئن بودم خدا هدایتم میکنه همونجوری ک منو هدایت کرده به سایت تناسب فکری تااینکه یک هفته قبل دوستم زنگ زد بهم گفتم یک کارگاه شیرینی پزی نیرو میخواد و من رفتم باید ۹ ساعت کار میکردم و حقوقم یک میلیون و پانصد بود خانواده ام اول قبول نکردن که کارسختیه و این چیزهت گفتم باشه من مطمئنم منو خدا تو این مسیر هدایت کرده الان یک هفته هست تو کارگاه کار میکنم هرچند منی که نازنازی بودم کارنکرده بودم و اولین بارم بود اینهمه ساعت کارمیکردم وهمش باید وایستم رو پام و شب با بدن درد شدید وگرفتگی رگها میخوابم اما باخودم همش میگم من باید تکاملمو طی کنم تویه این ۹ ساعت که سرکارم همش هنذفرین توگوشمه و فایلهای استادو مرتب گوش میدم وخیلی تغییرات توخودم میبینم آروم ومهربون و صبور و باآرامش تر شدم و اشتهام خیلی کم شده و انرژی جسمانیم زیاد شده و امروز که دیدم استاد گذاشتن بخاطر روز تولدشون همه دوره هارو تخفیف گذاشتن خیلی زیاد خوشحال شدم گفتم ببین خدا چقدر خوب داره جواب احساس خوب و کارکردن رو خودمو میده من قرار بود پول دو ماه حقوقمو جمع کنم و دوره رو شرکت کنم الان میتونم چندروز دیگه دوره رو بخرم یعنی عاشق خدام که چقدر رشد و تکاملمو جلو برد و بیشتر رو خودم کارکنم و تصاعدی تکاملمو طی کنم و امشب قرار شد پول قرض کنم و سر برج حقوق گرفتم بدم و چقدر بهم میچسبه که با تلاش خودم تونستم دوره رو شرکت کنم و مشتاقانه منتظرم که بتونم با هدایت و توکل بخدا دوره خدا هرگز دیرنمیکند رو بخرم و کنارش دوره صدگام رو برم فقط میتونم بگم خدا بیشتر از تلاشمون جوابمونا میده واقعا این حقیقته یک قدم از ما صدقدم از خدا 

      خداجونم عاشقانه عاشقتم رب من

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/07/28 12:58
      مدت عضویت: 816 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 362 کلمه

      سلام
      من از دوره دبیرستان رژیم گرفتم رژیمهای سخت ک همش در من ولع و حریص بودنو تقویت کرد من رژیم گرفتم ب امید لاغری لاغر شدم ولی نتونستم دووم بیارم از بس ک منی ک اینهمه اراده داشتم ولعم زیاد شد ناتوان
      طوری شده بود حتی نسبت ب چیزهایی ک دوس نداشتم ولع پیدا کرده بود باورتون نمیشه یجوری شده بودم ک ک مثلا ی شیرینی دلم میخواست میرفتم میگرفتم اونقدر میخوردم تا معدم درد میگرف حالت تهوع قرص معده میخوردم تا ۳روز مریض میشدم همش اینکار تکرار میشد
      خسته شده بودم از خودم ازکارهای خودم خودم حقیر میدیم ک چرا اینطوریم
      همشون منو ناامید ناتوان و حقیر و پست و حریص و ولع کردن
      تا یه شب با عجز ناتوانی بعد این کالری شماری کرده بودم و وزن کردم و دیدم اصلا کم نشد گفتم خدا بسه من دیگه خستم خودت کمکم کن من دیگه نمیتونم
      نمیدونم چ چیزی زدم تو اینستا ک پیج استاد بالا اومد و من استوری هاشو خوندم
      یجوری شدم انگار حال منو میگف بعد دیدم نشونی سایتو
      زدم ورفتم عضو شدم دوره رایگان استفاده کردم
      دوس دارم لاغر شم چن از جوونی ارزوم بود لاغر بشم لباسی ک دوس دارم بپوشم با رنگی ک دلم میخواد ساعتها بازار نگردم اخرم لباس ک دوس ندارمو بگیرم
      سلامتر بشم کمرم و پاهام سلامتیشو بدست بیاره
      این روش میتونه منو ب ارزوم برسونه مسیرش درسته چن من باهاش راحتم حسم خوبه من ادمهای اطرافم میبینم ک متناسبن بدون اینک عذابی بکشن و خودمم اونقدر رژیم گرفتم ودیدم ک از خودن نیس درنتیجه ب این باور ذهنی رسیدم ک ی چیزی تو ذهن من هس
      و تو این مسیر کسایی هستن ک شگفتی ساز شدن تونستن چرا نتوننن ذهنی ک خدا خلق کرده مگه میتونه ب چیزی ک میخواد نرسه
      فقط ما اونقدر علف هرز توش کاشتیم ک مجال هدایت ما ب مسیر درست رو نداره من با بودنم در این مسیر طعم احساس خوب حال خوب وخوشبختی و لاغری و جوونی و خواهم داد من با بودنم تو مسیر بهترین هدیه رو بخودم میدم واز خداوند عزیزم ممنون ک بهترین هدیه رو ب من داد
      همینجا ارزو میکنم دفعه بعد ک اومدم این دیدگاه بخونم قویتر بشم در لاغری در زندگی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار majidyfard.m.77.5.11@gmail.com
      1400/07/21 00:18
      مدت عضویت: 716 روز
      امتیاز کاربر: 115 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      سلام 

      وقت استاد و اعضا محترم بخیر

      من قبل از اینکه باروش لاغری با ذهن آشنا بشم شایدچندین بار رژیم گرفتم بار اول که رفتم دکتروباقرص تونستم چند کیلویی کم کنم بعد وزنم برگشت بعد دوباره دردوران دبیرستان رفتم و تونستم با برنامه چند کیلویی کم کنم اما خب در زمان کوتاهی برگشت بعد از کنکور رفتم باشگاه و خیلی تلاش کردم و ۲۰ کیلو کم کردم و خیلی هم خوب بود ولی به محض قطع شدن باشگاه و رفتن به دانشگاه دوباره برگشت از اون موقع تاالآن روش های دیگه ای مثل رژیم کتوژنیک و سالاد خوردن و روش های دیگه رو امتحان کردم ولی اصن به کاهش وزن نرسیدم و ولش کردم چون سرسام آور بوده و خسته کننده من توسط خواهرم با این رژیم آشنا شدم و میخوام لاغر بشم چون خیلی عرق میکنم با کمی حرکت کردن و لباس خیلی بد برام گیر میاد و داغون میشم توی اتاق پرو و چون من چهارشانه هستم اگر لاغر بشم خوش تیپ تر هستم و لباس هام اندازه میشه و از دست نصیحت های دیگران هم راحت میشم.

      دلیل اطمینان به این روش هم این هست که توی این روش حالا آدما خوبه و حس خوب به آدم میده امید میده و من خیلی امیدوارم که لاغر بشم و دلیل دیگه هم اینه که روش های رژیم دیگه هیچ کدوم خود اون دکتر با روش خودش لاغر نشده ولی تو این روش اولین شخص خود آقای عطارروشن از این روش استفاده کردن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kiananaseh2008@gmail.com
      1400/07/18 09:13
      مدت عضویت: 759 روز
      امتیاز کاربر: 5605 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 644 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیز و همراهان گرامی.

      من از طریق مادرم باسایت تناسب فکری آشنا شدم.اصلا دنبال هیچ راهی واسه لاغر شدن نبودم چون کلا بیخیالش شده بودم و میگفتم امکان نداره من بتونم گرمی وزن کم کنم با هر نوع رژیم و ورزش و …میدونین چرا؟

      برای اینکه به اندازه موهای سرم از رژیمهای لاغری از نوجوونی استفاده کرده بودم تا الان.

      یه چند بار مامان گفت برو و ببین .گوش کردنیه و رژیم …نداره.یه ۱ماهی هم نرفتم ولی یه بار که مامانم بهم گفت مامان ما اصلا تا حالا اشتباه زندگی میکردیم و برو بالاخره یخش شکسته شو و رفتم و بسیار علاقه مند شدم و خداوند هدایتگر را از این بابت بسیار شاکرم.

      اما رژیمهایی که گرفتم از نوجوونی و اینکه همیشه حسرت خوردم.آخه خواهرام لاغرن و من با اینکه ۳ سال با هر کدومشون فرق دارم چاق بودم و اونا آتلیه میرفتن و من فقط حسرت میکشیدم.

      اصلا دلم میخواد یه بار از زجرهایی که کشیدم واستون بگم.

      دوستام که همیشه لاغر لاغ  هم بودن زنگ ناهار ۲تا همبرگر میخوردن ولی من یه کوچیک .خلاصه هیچ وقت لباس مورد علاقه ام را تو نوجوونی نتونستم بپوشم و فکر میکردم من زشتم واقعا.اعتماد به نفس صفر.

      یه دختر عمو داشتم که همسن بودیم و من همبازی او بودم اون همیشه لاغر و خوش هیکل بود و بهترین لباسا را میپوشید و من همیشه افسوس و حسرت.

      دوست که خیلی نداشتم هم کم رو بودم هم اعتماد به نفس نداشتم. تو کلاس به خودشون  جرئت میدادن منو اذییت کنن ولی من هیچ وقت کاری نکردم و واقعا از یکی از شیرینترین دوران زندگی من خاطرات بسیار تلخی دارم و بزرگترین حسرت من در زندگی نپوشیدن لباس عروس سفید پفی هست 

      میدونین چون چاق بودم حتی یه مزون هم نرفتم که امتحلن کنم در صورتیکه بعد من خیلی چاقترها هم لباسرعروس پوشیدن و من یه لباس نباتی دادن برام دوختن که ازش متنفرم.

      یه کلام هیچ وقت احستس خوبی نسبت به خودم نداشتم با اینکه صورت زیبایی دارم.

      اینو خودش اومد و بهتون گفتم و اما رژیما

      از رژیم خانم پویا کاشانی که بر پایه پروتیینه و ببخشین تو راهنمایی رفتم تهران خونه عمه ام اونجا یه رژیم ۱۰ روزه مسخره گرفتم و زجرآور. یه روز ماست بود کامل !ویه روز سیب و یه روز ….یادم نمیاد دیگه که وقتی برگشتم مامانم جایزه برام یه ساعت خریده بود.😂😂

      با همشون یه ۶الی ۷ کیلو کم میشدم و بعد دوباره روز از نو روزی از تو.

      رژیم فستینگ یا روزه داری گرفتم و خلاصه طب سوزنی رفتم و بعد هم رژیم کالری شماری و وزن کشی هفتگی و در پایان عمل جراحی که بیشترین کاهش وزن را داشتم حدود ۳۲ کیلو و دوباره چاق شدم و الان ۱۷ کیلو اضاف وزن دارم.چون فورمولهای چاقی تو مغز منه و باید اصلاح بشه.

      اینجا جاییه که آدم میتونه خودش باشه و حرفاش را بزنه از ته دل.

      اولین دلیل لاغری من پوشیدن لباسای مورد علاقمه .بعدش سلامتیه.

      نمیخوام دروغ بگم.لذتی داره تو هر مغازه ای که خواستی با صلابت قدم بزاری و بگی اینو میخوام و این رنگ و فروشنده بگه بفرمایین به شما میبرازه و بعدش هم سلامتیم .چون دیابت دارم و از زانو درد و کمردرد در رنجم.

      آهان در ضمن دوست دارم عادات غذاییم عوض بشه که کل خاانواده و مخصوصا بچه هام هیچ وقت دغدغه لاغری نداشته باشن و خودکار برای همیشه لاغر باشن.

      چرا فکر میکنم این روش کار میده چون حرفای استاد با تک تک لحظات زندگی من تطابق داره من هم از بچگی چاق بودم و عذاب کشیدم و اینکه خدا این روشو جلو چشم من گذاشت و اینکه خسته شدم از بس روشهای دیگه لاغری را امتحان کردم و من تا تهش رفتم دیگه.دیگه بالاتر از عمل نیست که ولی چون لامسب این ذهن خراب بود بازم چاق شدم.این فورمولای چاقی ثبت شده تو این مغز من و باید عوضشون کنم تا نتیجه همیشگی بگیرم

      از خداوند هدایتگر ممنون و سپاسگذارم که منو در این مسیر قرار داد و همچینین از شما استاد گرامی هم سپاسگذارم🙏🙏🙏❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/30 17:02
        مدت عضویت: 736 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 6 کلمه

        لذت فراوون بردم دوست عزیزم

        موفق باشی..🌈

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار samanemalakoutikhah@gmail.com
      1400/07/13 21:46
      مدت عضویت: 721 روز
      امتیاز کاربر: 103 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 117 کلمه

      سلام 

      من ۲ سال پیش با استاد آشنا شدم، البته در کلاسی غیرمرتبط با لاغری الحمدلله خوب هم نتیجه گرفتم،(یعنی به اندازه باورم) حالا درست روزی که میخواستم دوباره از اول برای خودم به دفترم و فیلم وویس های ذخیره شده از اول مهر ۴۰۰ مراجعه کنم،خیلی اتفاقی  به لطف خدا وبه کمک خواهرم با صد گام آشنا شدم

      من تقریبا معتقد و مذهبی میدونم خودم رو ،(شاید در پیشگاه خداوند ادعایی بیشتر نباشه )اما صحبت های استاد و استفاده بجا و مفید ایشون از آیات قرآن کریم و مثال های ایشون، برام خیلی دلچسب و آرامش بخش هست 

      از خدای متعال و مهربونم برای هدایتش سپاس گذارم وبرای استاد گرانقدر آرزوی موفقیت و رشد و تعالی بیشتر رو خواستارم،،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/07/13 12:54
      مدت عضویت: 1099 روز
      امتیاز کاربر: 9096 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,393 کلمه

      سلام

      من روشای خیلی زیادی برای لاغر کردن خودم امتحان کردم . اما هیچ کدوم از کسایی که من پیششون میرفتم برای لاغر شدن نمیدونستن که ما واقعا چرا چاق میشیم؟ من از هیچ دکتر تغذیه ای تا حالا نشنیدم که بهم بگه چاقیم ارثیه چون اونقدرا چاق نبودم . من هیچ وقت نمیدونستم که چرا من چاق شدم؟ فکر میکردم پرخوریه ولی همه ی کسایی که با من ناهار میخوردن توی مدرسه مثل من بودن هممون مجبور بودیم تا ته اون ظرفی که برامون غذا توش میریزنو بخوریم ولی من چاق شدم ولی بقیه همون طوری موندن یکی از دوستایی که توی اون مدرسه باهاش بودم رو بعد از چند سال دیدم ولی اصلا اصلا چاق نبود . من فکر میکردم خیلی ورزش کرده که لاغر مونده ولی خب مگه من کم ورزش میکردم چرا پس من لاغر نشده بودم . خیلی برام سخت بود که بپذیرم من الان چاقم و با بقیه فرق دارم. چون نمیخواستم چاقیو بپذیرم ولی الان که اینجام همین دیشب داشتم به خودم میگفتم خداروشکر که چاق شدم. چاقی خیلی کارا تا حالا برای من کرده جدایه از همه ی بدی هاش که هممون میدونیم چقدر چاق بودن بد و زجر آوره ولی خوبی هایی هم داشته. توی کلاس ژیمناستیکمون یه دختر خیلی لاغر و خوش هیکلی هست که استخونیه و همون جوریه که من دوست دارم ولی همیشه سر ورزش بدنش کم میاره و اونروز حالش بد شده بود و یهو ضعف کرد. ولی من دیدم که هیچ وقت اینطوری نشدم یعنی همیشه من اون دختر پر زوره و قویه بودم و این به خاطر اضافه وزنم هم بوده . با اینکه من ورزش خاصی نکرده بودم که مثلا همیشه ادامش بدم ولی هیچ وقت هم بدنم کم نیورده . درسته خیلی آدم های لاغر و ورزشکاری هستن که زور دارن ولی من به خاطر چاقیم بود که بدنم بنیه پیدا کرد و من میتونم به راحتی خودمو متناسب کنم و پر زور بمونم اما اون دختر حتی ورزشکار هم بود ولی با اینکه ورزش میکرد و لاغر بود اما اصلا بدنش جون نداشت.

      این یکی از خوبیای چاقی بوده که من هیچ وقت با هیچ بیماری خاصی مبنی بر جون نداشتن بدنم سر و کار نداشتم. 

      اما من الان اینو درک کردم و چاقیمو سعی میکنم بپذیرم ، قبلا اوضاعم داغون بود . هر روز از خودم بیشتر بدم میومد و به چاقیم لعنت میفرستادم؛ رژیم گرفتم ، دمنوش خوردم، ورزش کردم، جمله تاکیدی گفتم ، روزه گرفتم ولی هیچ فایده ای نداشت اگه فایده ای داشت که الان اینجا نبودنم.

      خلاصه که من خیلی تا حالا برای لاغری خودم تلاش کردم اما همش بی نتیجه بوده

      و حالا اینکه چطور با این روش آشنا شدم، خب من بار ها گفتم ، توی لایومون با استاد هم کاملا توضیح دادم که سرچ کردم لاغری با مدیتیشن و بعد یه فایل هواپونوپونو گوش دادم و جلسه اول لاغری با ذهن رایگان رو توی فیلمایی که برام اورد دیدم ولی به خودم گفتم بعدا میام میبینمش ولی جالبیش به اینجاست که من خیلی تا حالا شده که یه چیزی سرچ کنم و بعد به خودم بگم که: میام بعدا میبینمش و به نظر جالب میاد. اما هیچ وقت نمیرفتم دنبالش اما اینبار رفتم دنبالش . چرا باید این دفعه خلاف دفعه های دیگه میرفتم دنبال لاغری با ذهن و ویدیوهارو توی یوتیوب میدیدم و بعد میدیدم که کنار ویدیو ها یه آدرس سایتی هست و بعد برم اون سایتو سرچ کنم و بعد ثبت نام کنم و ویدیو هارو ببینم و دیگه هیچ وقت ازون سایت نیام بیرون تا الان که دوره ی لاغری با ذهن رو خریدم + چند تا دوره ی دیگه و توی این مسیرم.

      خلاصه به نظر من اینا اتفاقی نیست. 

      من مال این سایتم این سایتم ماله منه. من همیشه به خودم میگم این سایت برای من ساخته شده ولی من تنبلی میکنم و نمیام توش دیدگاه بنویسم .

      داستان هدایت من به این سایت دقیقا چیزیه که منو توی این مسیر نگه داشته چون اون نیروی عظیم منو انتخاب کرده تا به این مسیر بیام و زندگیمو اونطور که دوست دارم بسازم.

      حالا چرا دوست دارم لاغر شم؟

      چون خسته شدم ازین صبای قدیمی احساس میکنم بدنم نیاز به یه معجزه داره و اون معجزه لاغر شدنه. من این چربی های اضافه رو نمیخوام چون مهمون نا خونده هستن و منو اذیت میکنن هر بار باید کلی انرژی صرفشون کنم چه برای جابه جا کردنشون ، چه دیدنشون ، چه لباس پوشوندن بهشون. 

      اینا انرژی منو میگیرن من باید انرژیمو توی راه های دیگه صرف کنم نه برای چاقیم.

      و اینکه لاغر شدن خیلی احساس خوبیه . خوشحالم ، لباسا توی تنم قشنگن ، خبری از سرزنش نیست ، صدام قشنگ تر میشه ، خودمو بیشتر دوست دارم ، تعریف دیگران رو میشنوم چون من عاشق اینم که یه نفر ازم تعریف کنه و بگه خوش هیکل و زیبام. آدما دو تا حس رو بیشتر تو این دنیا تجربه نمیکنن و بقیه ی حس ها دیگه زیرشاخه های این دوتا حسه یه حس رنج و یه حس لذت . ما آدما عاشق لذت بردنیم . 

      نمیدونم چرا آدما وجود دارن و خدا چرا اونا رو آفریده ولی میدونم الان که وجود داریم باید لذت ببریم و راه هایی هم برای لذت بردن وجود داره لاغری هم خیلی خوبه خیلی خیلی خوبه من عاشق لاغر شدنم و میخوام خیلی زود لاغر بشم تا لذت بیشتری از این دنیا و نعمت هاش ببرم ولی میدونم که نباید عجله کنم پس همینطوری پیش میرم.

      چاقی یه بیماریه . درسته که جدیدا خیلی سعی میکنن بگن که نه همه زیبان چاق ها زیبان لاغر ها زیبا ولی چاق ها واقعا زیبا نیستن مثه اینه که یه کپک روی نون ببینیم و بگیم وای چه کپک خشگلی . نه! این کپک کارآمدی نون رو از بین برده و اگرم از نظر یه نفر زیبا باشه ولی نمیشه اضافه بودنش رو انکار کرد . من همیشه خندم میگیره از کسایی که چاقن ولی میگن ما خودمونو دوست داریم چون همچین چیزی امکان نداره . ما اگه خودمونو دوست داشته باشم امکان نداره که چاق باشیم. این دوتا قطب مخالفه و امکان نداره کنار هم قرار بگیرن. این چاقی به خاطر این وجود داره که ما خود واقعیمونو دوست نداریم و از خودمون فراری هستیم و چاقی روی خود واقعیمون یه پوشش گذاشته . وقتی اون اصل وجودمونو دوست بداریم و درکش کنیم ، خب دیگه نیازی به این پوشش نداریم که همون چاقیه و با خود واقعیمون که متناسبه به خوبی و خوشی زندگی میکنیم.

      همه چیز بر میگرده به دوست داشتن خودمون هر چی فکر میکنم میرسم به اینکه باید خودمو دوست داشته باشم و این کار سختیه . خود واقعی بودن سخته برای همینه که آدما نقاب میزنن ولی در واقع نقاب زدنم سخته و از ذهن انرژی میگیره برای همینه که همه ی معلمای معنوی میگن که آدم باید خودش باشه و نقاب زدن و خود واقعیمون نبودن مثله اینه که هر بار که میخوایم راه بریم یک کیلو سیب زمینی با خودمون حمل کنیم . این بار اضافی تموم اون نقاب هاست و ما رو خسته و فرسوده میکنه پس خود واقعی نبودن در واقع سخت تر از خود واقعی بودنه پس اگه دوتاش سخته چرا ما آدما انتخاب میکنیم که نقاب بزنیم در صورتی که اینم سخته ؟ مگه برای ذهن فرقی میکنه که کدوم سختی رو انتخاب کنه ؟ تازه سختی اینکه آدم خود واقعیش باشه ارزش داره و مارو به کمال میرسونه ولی ما راهی رو انتخاب میکنیم که در نظر آسون تر یاد ولی واقعا سخت تره که آدم خودش نباشه و خودشو دوست نداشته باشه . چرا پایه ی جهان هستی بر عشق و راستی و درستیه ولی همیشه چیزای منفی راحت تر برنده میشن و زیاد ترن؟ 

      من واقعا نمیدونم

      سوال آخر اینه که چرا فکر میکنم لاغری با ذهن درسته؟

      چون امتحانش کردم و دیدم که درسته بعضی وقتا هر چقدر به آدما بگیم یه چیزی درسته قبول نمیکنن اما همین که خودشون یه بار این راهو انتخاب کنن متوجه میشن که درسته. 

      لاغری با ذهن تا حالا نسبت به بقیه روش ها آسون تر بوده برای من ، سختی های خودشو داره به هر حال همینکه آدم بیاد و تو سایت تایپ کنه و فایل گوش بده خودش یه کاره و انرژی میبره ولی این کجا و اون همههههه زجر و سختی رژیم و ورزش و فکرای بی خودی کجا.

      من این روشو دوست دارم امیدوارم هر چه زود تر برگردم به حالت زرنگ خودم و هر روز تمرینامو انجام بدم و دیدگاهمو بنویسم .

      من دارم روی خودم کار میکنم و موفق میشم

      دوست دارم

      …..

      ممنونم استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/29 10:43
        مدت عضویت: 736 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 43 کلمه

        سلاااااام صبای عزیز

        عاشق کامنتت شدم وافعا فوق العاده بود.

        واقعا وقتی از خود واقعیت دور میشی و چاق میشی چطور میتونی خودت رو دوست داشته باشی وقتی گمش کردی

        این جمله ات خیلی بهم درس خوبی داد مرسی عزیزممممم

        در تمام جنبه های زندگیت موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صبا
          1400/08/08 00:37
          مدت عضویت: 1099 روز
          امتیاز کاربر: 9096 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 33 کلمه

          سلام به تو زیبا

          ممنون از تو که دیدگاهمو خوندی

          جای درستی هستی، به خودت باور داشته باش و جلو برو.

          کتاب ۷ قانون معنوی موفقیت _ دیباک چوپرا

          و

          نیمه تاریک وجود_ دبی فورد 

          رو حتما بخون .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار scarlet
      1400/07/11 08:51
      مدت عضویت: 877 روز
      امتیاز کاربر: 51
      محتوای دیدگاه: 301 کلمه

      سلام خدمت استاد و همچنین همراهان سایت تناسب فکری.سومین گام رو امروز برداشتم و میخام به سوالات استاد جواب بدم.

      ۱_من روشهای زیادی برای لاغری استفاده کردم که از هیچکدومشون نتیجه نگرفتم.از رژیم های پانزده روزه تا تردمیل و ایروبیک سخت و فشرده ی هرروزه تا خوردن قرص های گیاهی که منجر به عوارضی از جمله سرگیجه شدید در من شد.کالری شمردن و محدود کردن غذا و نخوردن غذاهای مورد علاقه که واقعن همگی عذاب آور بود.بعضا شد که با ورزش تونستم پانزده کیلو هم کم کنم اما بعد از بارداری و نداشتن شرایط رفتن به باشگاه با بیست کیلو اضافه وزن برگشتم به حالت قبل.نتیجه ی دائمی برام نداشت.

      ۲_چند وقت پیش که  تو اینترنت در مورد توانایی ذهن برای جذب خواسته ها میخوندم توی سرچی که کردم سایت تناسب فکری رو به طور اتفاقی دیدم و ناخودآگاه روش کلیک کردم و مطالبش رو نگاه کردم.برام جالب بود.با داشتن اضافه وزن توی یه مسیر افتادم .از خوندن نتایج خوشحال شدم.یه کلیپ از استاد دیدم و یه احساس خوب بهم دست داد.گفتم شاید منم بتونم.چون قدرت ذهن زیاده.چند ماه بهانه آووردم و باخودم کلنجار رفتم.تا اینکه امروز سومین روزیه که قدم توی این راه گذاشتم.

      ۳_بحث دوست داشتن نیست.من آرزومه که خوش اندام باشم.چون احساس میکنم توی کار و انجام دادن خواسته هام موفقترم و اعتماد به نفس از دست رفتمو دو باره به دست میارم.تلاش میکنم تا به خواسته م برسم.احساس میکنم نصف مشکلاتی که درگیرش هستم از چاقی و اضافه وزنمه.

      ۴_برای بنده که جز عمل هر روشی را برای لاغری امتحان کرده ام این روش بهترین راه میتونه باشه.و شاید هم آسون ترین راه.و اینکه همه چی با ذهن ارتباط داره.میخام واقعن ذهنم رو از فرمولهای چاقی  پاک کنم و اینجا هستم تا آموزش ببینم.یه نیروی درونی بهم میگه این روش بهترین و تنهاترین راه واسه منه.

      به امید موفقیت همه ی دوستان. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/07/10 10:17
      مدت عضویت: 1083 روز
      امتیاز کاربر: 8169 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 661 کلمه

      بنام خدا

      باسلام خدمت دوستان عزیز سایت واستاد.

      .روشهای لاغری مثل  ورزش و پیکر تراشی با دستگاه بدون درد عمل جراحی و کلی روش جدیدو قدیمی  مثل رژیم  که  فقط جسم روتحت فشارقرار میدن  هیچ کمکی به لاغری ولاغر موندن نمیکنن  فقط برای مقطع کوتاهی  نتیجه میدن برای فقط تجربه کردن لذت کوتاه .اما لاغرشدن یعنی با لذت  غذاخوردن وزندگی کردن.من همیشه بعد ازاینکه لاغرنمیشدم  با روشهای  مختلف  وبعداز مدتی  تموم میشدیا خودم  بر شمیگشتم ورها میکردم یانمیتونستم ادامه بدم فکر میکردم حالا میتونم  مثل قبل باشم و لاغر اما وقتی که این موضوع برام تکرارشد انگار عادت  کردم به تکرار کردن اینکه بعداز چاق شدن دوباره برگردم  ومن فقط جسمم رو  تغییر میدادم  من  خودمو به عنوان یک جسم فقط می‌دیدم به عنوان یک غ بیرونی وهیچ اطلاعی از درون واقعی خود م نداشتم بااینکه درمورد جسم چیزهایی توی کتاب های مدرسه. خونده بودم اما واقعیت درونی من چی دیگه ای بودهربارکن من غصه می‌خوردم و ناراحت  بودم واشک میر یختم چیزی روتغییر نمیداد امامن نمی‌دونستم و فقط  میخواستم صورت مسئله روپاک کنم  میخواستم فرارکنم . من برای لاغرشدن کارهای مختلفی کردم برای اثبات خودم به آدمها ی بیرون از خودم که اطلاعی از درونشون  ندارم .وبادید سطحی  به زندگی نگاه کردم  وبه خاطر همین هم بود که هربار که عجله میکردم باشکست بیشتری روبه رو می شدم حتی زمانیکه باقدرت ذهن آشنا شدم و میخواستم لاغربشم اما تمام تلاشم این بود که خودمو به  دیگران ثابت کنم لاغرشدن رومیخواستم اما چیزی درموردلاغر موندن  نمی‌دونستم وقتی این نوشته روخوندم که ما برای لاغری انتخاب شدیم چندبار بهش فک کردم وبعدبه این نتیجه رسیدم که باید مسولیت لاغرشدن ولاغر  موندنمو.به عهده بگیرم و این کاملامتفاوته باروشهای دیگه که منومجبورمیکردن ازاونها دستوربگیرم  اینبارمسول خودم  هستم و کاملاممتفاوته  وچیزی فراترازفیزیک وجسم بلکه به درون    وتوجه به خودم هست چیزی که هیچ وقت نداشتم و.

      .2.من ازطریق کلیپهای انگیزشی که یکی اونها خدای لاغری بود وارد این دوره شدم بااینکه ازنظرمن فقط یه کلیپ بودو میکفتم که من توسط پیداکردن این کلیپ واردمسیر شدم اماهنوز به دید من   اون فقط یه کلیپ بوداماحالا که  بهش توجه میکنم که چطوردارم به درون خودم توجه میکنم باورمیکنم که خدامنو دعوت کرد ه تاوارد این مسیربشم .درسته نه چاق شدن من جهشی بوده و نه لاغرشدن ولاغر موندن من جهشی خواهدبود پس بابد تمرین کنم و تکرار کنم در رابطه با درون خودم بیشتروبیشتر.

      3.اوایل فقط برای جذابیت لاغری بود به  خاطر این احساس نیاز برای تأییدشدن برای تغییردادن ظاهر خودم که از نظر من فقط جسمم بود برای رضایت همسرم و دیگران .اما یک دانشمند آمریکایی بود که حرفهای انگیزشی میزدمبگفت شما همیشه فکر میکنید آدمها به شما فکر میکنن اما وقتی  متوجه بشید می بینید که اونها اصلا به شمافکرهم نمیکنن اونها درگیر خودشونن ومن بعدازمدتها تازه  درک کردم و تجربه کردم این موضوع  رو والان  تنها کسی که می‌خوام  به خاطر ش لاغربشم  خودمم برای رسیدن به سلامتی و احساس خوب و اول  ازهمه سلامت درون .نه فقط پوشیدن لباس های متنوع بلکه چیزی خیلی فراترازاون واین فقط ازطریق لاغری باذهن امکان پذیر ه.

      دوست دارم  لاغربشم تا بتونم خواسته ی خودم ودرون خودم بیشترتوجه کنم و بیشتر خودم روبشناسم چون با اینکه بیست و چهار سالمه  هنوزخودمواونطور که بایدنمیشنا سم  وهمیشه  خودم رواز نگاه  سطحی دیگران  مید یدم بنابراین لاغری باذهن فرصت خوبیه برای شناخت خودم و زندگی کردن به شکل جدید وقتی بعدازمدتی که دوباره برگشتم به این سایت وشروع کردم تمرین نوشتن وخوندن نظرات دوستان عزیز فهمیدم که من تنها نیستم و آدمهایی هستند مثل من که دوست دارن  خوب زندگی کنن بدون توجه به اطرافیان و باورهایی که دارن و نه فقط لاغری بلکه چیزهای فراترازاون روهم به دست آوردن وبهشون تبریک میگم وبچه های کن سن و سالی که وارداین مسیرشدن وخیلی  عالی خودشون وزندگی شونوخواهند شناخت  برای همینه که هربار رفتم دوباره برگشتم به این سایت چون  میدونستم راه دیگه ای وجود نداره والان بااطمینان و بدون ذره ای شک وتردیدمیگم  این تنها راه درسته که دارم میرم چون خداپاشو امضاکرده ومن بادعوت خداواردش شدم . باتشکر از شما دوستان وازاستاد.🌹🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/29 10:53
        مدت عضویت: 736 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 95 کلمه

        سلام دوست عزیزم 

        واقعا همینطوره انسان ها به جز خودشون به چیزی فکر نمیکنن

        الان خودِ ما یک نفری که چاقه رو میبینیم یکی دو دقیقه توی ذهنمون درگیرشیم بعدش کلا یادمون میره و درگیرِ وجود خودمون میشیم

        پس دیگران هم دقیقا همینطور هستن

        من همیشه فکر میکنم مامانم داره به اضافه وزنم نگاه میکنه و میگه وای وای چقد چاق شده

        در صورتی که اصلا اینطور نیست و اون بیشتر توجهش نسبت به شرایط خودش،جسمش و افکارشه

        ما الکی دیگران رو برای خودمون بزرگ میکنیم وگرنه اونها اصلا به ما فکر هم نمیکنن

        فقط لحظه ای میخوان حالِ مارو خراب کنن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/07/08 22:46
      مدت عضویت: 1470 روز
      امتیاز کاربر: 5098 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 698 کلمه

      با سلام 

      1- درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید

      من در طول سال هایی که چاق بودم برای لاغری از روش های مختلفی استفاده کردم روش هایی که هیچگاه منو به نتیجه دلخواهم نرسوندن و اگه موفقیتی به دست میومد خیلی زود از بین می رفت.

      هر کس هر روشی رو به کار می برد منم مشتاق میشدم حتما امتحانش کنم شاید بتونه کمکم کنه.

      انواع دمنوش ها، چای لاغری،دکتر تغذیه، رژیم اینترنتی،رژیم کانادایی، رژیم ۲۱ روزه ، رژیم شیر، رژیم تک خوری و…

      نتایجی که به دست می آوردم پایدار نبودن حتی گاهی تا نزدیکی وزن دلخواهم می رسیدم ولی هیچوقت نتونستم اونو ثابت نگه دارم و فقط با برگشتن اون وزنی که کم کردم اعصابم بهم می ریخت و کلی غصه می خوردم و از خودم بدم میومد و کلی به خودم بد وبیراه می گفتم که نمی تونستم وزنمو ثابت نگه دارم.

      2- طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.

      یادمه دو سال پیش از همه چی خسته شده بودم زانو درد شدیدی گرفتم و دکتر بهم گفته بود باید وزنتو کم کنی و رژیم بگیری اما من دیگه به هیچ رژیمی اعتماد نداشتم یادمه همیشه آغاز سال نو خواسته هامو تو دفتری می نوشتم از خدا خواستم که بتونم اون شرایط وزنی که دلم میخواد رو به دست بیارم چند ماه بعد فکر کنم حدودا تیرماه بود که توی یوتیوپ می گشتم یکی از فایل های استاد را دیدم کنجکاو شدم نگاه کنم ولی بعدش پشیمون شدم و گفتم چی میخواد بگه یه کت وشلوار شیک پوشیده اومده وعده الکی بده و بره(ببخشید این فکر اونموقع من بود) اصلا نمی دونستم که خودشونم شرایط ما رو دارند.و اونروز اصلا اهمیتی ندادم.

      شهریور ماه دوباره فایل استاد رو دیدم نمی دونم چرا این دفعه فایل رو گوش دادم وای چه حرف هایی چقدر اون صحبت ها به دلم نشست نمی دونم چه حالی شدم همون شب احساس کردم یه تحولی در وجودم شکل گرفت وارد کانال تلگرام شدم و همینطور هی کانال رو بالا و پایین می کردم و مطلب می خوندم و از فردا صبح شروع کردم دوره رایگان رو گوش می دادم خیلی عالی بود احساسم خیلی تغییر کردفکر کنم تا فایل ۸ رایگان رو گوش دادم و بعد دوره را تهیه کردم و اصولی تر پیش رفتم و خدا رو شکر نتایج خوبی هم گرفتم و الان هم اینجا هستم و همچنان می خواهم در مسیر باشم و ادامه میدم.

      3- چرا دوست دارید لاغر شوید؟

      دوست دارم لاغر بشم تا از سلامت کامل جسمی و روحی روانی برخوردار بشم، دلم میخواد وضعیت بدنی نرمال و میزونی داشته باشم، دلم میخواد برای انجام کارام وابسته به هیچ کس نباشم و غبراق و سرحال بتونم کارها وفعالیت های خودمو انجام بدم. دلم میخواد با اعتماد به نفس کامل زندگی کنم و در همه جا با اعتماد به نفس حضور پیدا کنم.

      دلم میخواد وقتی میرم خرید دغدغه ای برای انتخاب لباسم نداشته باشم به راحتی بتونم از بهترین مدل ها لباس خودمو انتخاب کنم.دلم میخواد کنار فرزندانم با شادمانی زندگی کنم و براشون یه مادر شاد وسالم و سلامت باشم.

      4- چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟

      از وقتی این روش را شروع کردم ته دلم یه ایمان قلبی خوبی بهش داشتم روشی که هر روز مشتاقانه منتظر یادگرفتن بودم و اصلا خسته نمی شدم برعکس رژیم های مختلف که هر روز که می گذشت خسته کننده تر و سخت تر بود با این روش هر چه جلوتر می رفتم احساس می کردم کارم بهتر داره پیش میره، اعتمادبنفس خوبی پیدا کرده بودم 

      زانو دردم کمتر شده بود و داروهامو کنار گذاشتم.

      احساس لیاقت بیشتری بهم دست می داد وقتی تصاویر شگفتی سازان رو می دیدم امیدوارتر پیش می رفتم و به صورت مستمر ادامه می دادم.

      وقتی نتایج کم کم توی پوشیدن لباسام مشخص میشد احساس قدرت بیشتری می کردم. 

      توی این روش دیگه اعصابم بهم نمی ریخت، لازم نبود خودمو مرتب چک کنم، ترس و استرسی نداشتم هر خوراکی که دلم می خواست می خوردم و خلاصه دیگه از رژیم و کالری شماری و ترازو خبری نبود و این بهترین حس و حال آزادی برای من بود.

      پس  روش لاغری ذهنی بهترین و آسانترین روش برای لاغری است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohammadmahdiebrahimi@gmail.com
      1400/07/04 12:23
      مدت عضویت: 730 روز
      امتیاز کاربر: 193 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 441 کلمه

      به نام خدای مهربان و با عرض سلام خدمت استاد عزیز و  همه دوستان سایت.. من از زمانی که یادم میاد از دوران ابتدایی مورو تمسخر بچه ها ی مدرسه بخصوص در زنگ ورزش میشدمو الان که ۴۲ سال دارم با اطمینان میگویم در تمام طول عمرم عذاب چاقی را به دوس کشیدم و رنج می بردم تمام‌ روش ها و قرص ها ی لاغری و… رو استفاده کردم . هر چه می شنیدم و می دیدم که برالاغری خوب است استفاده کردم مثل کم خورون ۴ قاشق غذا و یک کف دست نان و….بارها و بارها پیش پزشک تغذیه می رفتم و برنامه های غذایی متفاوت این اواخر هم رژیم کتو و ۲۱ روز و ۲۱ راه روش  متابوهلث استفاده کردم که همه روش ها بی برو برگرد تماما برگشت پذیر بوده . بسیار ناراحت بودم و  چند ماهی بود که اصلا بیخیال روش لاغری بودم و باورم شده بود که من لاغر نمی شوم ..و الان که در این سایت هدایت شده ام فقط کار خدا بوده من واقعا نمیدونم چطور به این مسبر هدایت شدم من با نا امیدی سرچ کردم خدایا راهی جلو من بگذار که بتونم حالم رو خوب کنم و  زندگی ام رو نجات بدم حالم خیلی بد بود  و از هیچ چیزی در زندگی ام لذت نمی بردم و به لحاظ روحی روانی تو شرایطی بودم که اصلا به چاقی فکر نمی کردم  حالم بسیار بد بود و در اینترنت سرچ کردم به  خدایا کمک نیاز دارم من کاقعاد نمیدنم چطور این سایت رو دیدم اصلا یادم نمیاد . باز هم میگم فقط و فقط وفقط خدا. استاد عزیز شما مامور شده ای که کمک زندگی من باشی . اما الان واقعا هزینه رو ندارم . اما بقین دارم همان خدای مهربان مرا ثبت نام خواهد کرد همانطور که باعث شد من ۱۰۰ گام را فعلا استفاده کنم و  حال   درونی ام مقدار زیادی تغییر کرده و بهتر شود..چون لطف خدا بوده  به این مسیر هدایت بشم پس اطمینان دارم لاغری بت ذهن  بهترین راه برا لاغری و کلا زندگی خوب و آرام و موفقی  در آینده خواهد شد به این روش نه تنها یقین دارم بلکه ایمان آوردم. . من دوست دارم لاغر شوم تا سالم بمانم لباسی که دوست دارم بپوشم از تیپ خودم لذت ببرم و در کل حق انتخاب داشته باشم در نشت و برخاست هایم سریع عمل کنم راحت بدوم از همه مهمتر اعتماد به نفسم بالا برود و بتوانم در تمام مراحل زندگی ام موفق  بشم . از خدا میخواهم با این مسیر به من سلامتی و ثروت و خانه و از همه مهمتر آرامش دهد. به امید موفقیت و سلامتی برای استاد بزرگوار و تمام دوستان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/06/31 23:00
      مدت عضویت: 736 روز
      امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 703 کلمه

      سلااااااام به استاد و دوستای عزیزم

      من برگشتم با یک دیدگاه جدید و فایل صوتی اموزشیِ فوق العاده جذاب  و یک نکته ظریف…

      برداشت از متن اولیه:

      در گام اول یاد گرفتم گول روش های دیگه لاغری رو نخورم و با لذت همون غذایی که هر روز میخوردم رو بخورم 

      در گام دوم یاد گرفتم که  به جای اینکه دنبالِ چگونه لاغر شدن باشم ،دنبال چرا چاق شدم و خیلی ها لاغر هستند باشم و به علاوه من دلایل چاقی خودم رو چه چیزهایی میدونم..؟

      امروز هم یکی دیگه از دلایل چاقی خودم رو پیدا کردم! 

      اینکه من با هر بار رژیم گرفتن به حساب خودم به جسم و روحم میرسیدم اما نمیدونستم که در حال تخریب شخصیت و ایجاد حس ناتوانی در برابر چاقی هستم..

      و به همین دلیل طی مدت زمانی فکر کردم من توانایی لاغر شدن ندارم و همیشه باید معمولی باشم…نه لاغر!

      اما حالا نکته اصلی رو فهمیدم که….

      فرق زیادیست بین زمانی که”انتخاب میکنم لاغر باشم” تا الان که “برای لاغر شدن انتخاب شدم” 

      انتخاب شدم،هدایت شدم و بهم الهام شد چون خدا توانایی اینجور لاغر شدن رو در وجودِ من دید..

      برداشت از متن آموزشی: 

      همونطور که در گام های پیش هم تاکید شد،لاغری یک هنره که باید اون رو یاد بگیریم.

      من همیشه دوست داستم خیلی لاغر باشم،نمیخواستگ معمولی باشم و بعضی لباس ها اندازم بشه بعضی ها نشه 

      عاشق اینم که نیم تنه بپوشم بدون اینکه ذره ای شکمم رو بدم توو و نفس نکشم! 

      یک بار رژیم گرفتم و یکی دو هفته به همین منوال خوشحال و شنگول بودم اما بعدش استرس ها و اضطراب ها شروع شد و همه اون حس شیرین لاغری رو از من گرفت! 

      یکی دیگه از دلایلی که هیچوقت نتونستم در رژیم موفق باشم این بود که 

      من انتخاب میکردم که لاغر بشم و درنهایت تصمیم میگرفتم که دقیقا از چه روشی برای لاغری استفاده 

      کنم

      تمام روش های لاغری که در ذهن من هست درگیر محدودیت غذایی و ورزش های سنگینه! 

      چون تا به حال کسی نبوده که بگه لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و تنها جایی که این شعار بسیار گفته میشه همینجاست…..همین سایته!! 

      و اما! من زمانی با این سایت اشنا شدم که هییچ اشناییتی نداشتم بلکه یک شب دلم شکست و خدا جواب رو به صورت دو دست ادب بهم سایت تناسب فکری رو تحویل داد ..^^

      ■ حالا که  انقدر تاکید داریم خب انتخاب شدن برای لاغری  چه اهمینی دارد؟

      برداشت از فایل صوتی اموزشی :

      من از طریق خداوند به این سایت هدایت شرگ و داستان هدایتم هنوز که هنوزه داغ و تازه‌س و یادِ روزی  اولی که باهاتون اشنا شدم افتادم..

      استاد بارها گفتم.عاشق این قراردادی هستم که با خدا بستزن

      میدونم که من هم دوست دارم پای  حرفم مسمم بمونم ..

      دوست دارم از این کار شما الگو  برداری کنم تا فرهنگ سازی بشه!

      چون یک تعهد توحیدی‌ست که با خدا میشه میشه میشه رسید..

      حالا من هم یک قرارداد برای خودم ایجاد میکنم 

      سلام خدا جونم! از  امروز من میخوام تمامِ تلاش ذهنی خودم رو انجام بدم ومامان هم برام دعا کنه تا بتونم هم در فابل های رایگان و هم دوره ها موفق و شاد باشم..

      همونطور که در فایل های قبلی گفته شد

      تمام چیزهایی که در مسیر چاقی به عنوان بها پرداختم 

      در مسیر لاغری با ذهن به عنوان پاداش دریافت میکنم! 

      همه چیز یعنی اعتماد به نفس،شادی،خوشحالی،سبکی و..

      حالا من با گوش دادن به این فایل فهمیدم..

      من برای لاغری انتخاب شدم .

      من در مسیر لاغری با ذهن هر روز پاداش دریافت میکنم .

      من قرارداد مهم و خوشی با خدا دارم 

      تمرین این گام:

      جواب سوال یک و  دو تخصصص من نیست!

      کاملا مثل منهههه…^^

      ارمیتا؟ چرا دوست داری لاغرشم؟ میخوام

      حساس سبکی و حال خوب داشته باشم

      لباس های رنگی و تنگ و کوتاه توی خونه بپوشم 

      اعتماد با نفس از دست رفته ام برگرده

      از دیدنِ خودم در ایینه لذت ببرم

      شکمِ تخت واقعا احساس فوق العاده خوبی بهم میده 

      بازوهای لاغرم خیلی من رو ذوق زده میکنه 

      دوستدارم همیشه اخرین سایز هر لباسی رو بپوشم 

      چون میخوام با خیال راحت غذامو بخورم و لاغر بشم 

      و..

      و جواب به سوال اخر:

      چون میدونم که دیگه هیچ روشی نمیتونه من رو لاغر کنه

      من برای این نوع لاغری انتخاب شد

      و اینکه وقتی البوم شگفتی سازان رو میبینم میفهمم که این داه درسته و میشه به راحتی باهاش وزن کم کرد

      و خلاصه هر جیزی که شما فکرش رو بکنید…

      دوباره دارم با جشای بسوه و خسته مینویسم

      اما  

      مینویسم 

      چون تعهد دارم..!!!

      استاد سپاس گزارم بابت این فایل قشنگ و پر 

      پر از اگاهی 

      امید

      و احساس لیاقت و انتخاب شدن توسط خدا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار asmagazban
        1400/07/08 16:01
        مدت عضویت: 1083 روز
        امتیاز کاربر: 8169 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 56 کلمه

        دوست عزیز وهم مسیرم از خواندن نوشته های شما واقعا نهایت لذت رو میبرم که در سن به این جوانی اینقدرزیبا و شیوا مینویسی  ومتعهدانه  عمل میکنی هرروز مشتاقانه منتظر خواندن نوشته های شما هستم و از نوشته های شما دوست عزیز چیزهای خوبی رومتوجه میشم. یقیناً در آینده نه چندان دور شگفتی ساز خواهید شد.👌❤️

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Armita Sediqi
          1400/07/09 22:01
          مدت عضویت: 736 روز
          امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 4 کلمه

          سلام دوست گلم.ممنونم ازت

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1400/06/22 22:25
      مدت عضویت: 1000 روز
      امتیاز کاربر: 1541 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 400 کلمه

      ❤️نکات فایل:
      عاشق متناسب شدن باشم
      تمام روش هایی که توجامعه رایجه همش یاباید یه چیزی بخوری یا تحرکه
      رژیم،کم خوردن،قرص،ورزش

      شباهت لاغری با ذهن با روش های دیگه:

      هردوتاشو باید مداوم انجام بدم و به محض اینکه انجام ندم دوباره برمیگرده.

      تفاوت روش لاغری باذهن با روش های دیگه :
      اسونه
      اولین روشیه که خوردن تحرک و…نداره
      همونطور که بدون هیچ کاری چاق شدیم بدون هیچ کارفیزیکی لاغرمیشیم.

      ارامش داره.یه علت بزرگ که روشای دیگه رو نتونستم ادامه بدم سختی که داشت.هم ذهنی به میریخت هم جسمی

      منم چون همش توجامعه شنیده بودم ازطریقی میشه لاغرشدکه مربوط به خوردن و تحرکه واسه همین راه هایی که میخواستم پیداکنم مربوط به همینا بود.
      اما زمانی که از ته دل گفتم خدایا من واقعا میخوام لاغرشم خودت یکاری کن و تسلیم شدم دیگه دنبال روش نبودم این روشو پیداکردم.
      جواب دادنشم صددرصدیه.حتما بهش اعتماد میکنم هرروز سعی میکنم الگو هارو بخونم تا فراموش نکنم شیطان ذهنمو منفی نکنه همه چیو از یادببرم.چون من هرخواسته ای توهر زمینه ای داشتم از همین روش بهش رسیدم.(تسلیم شدن)و عین آب خوردن بدون تقلا راه درستی پیش پام گذاشته شده.واسه همین اینم ازجنس هموناست خیلی راحت تراعتمادمیکنم.
      تازه خودمم قبلا از روش ذهنی لاغرشدم طوری که قشنگ مانتوم بصورت محسوس و زیاد گشادشده بود دیگه نیازی نبود زیادی دقت کنم و نتیجه رو گنده کنم.یابه بقیه بگم من لاغرشدم یانه مشخصه؟نه! حجم زیادی کم شده بود.
      پس روش درستیه.بازم میتونم.فقط همین مسیرو دوباره باید تکرارکنم.قانونه.

      یه چیزی که خیلی توجه کردم بهش اینه که تماممممم کسایی که چاقن همین چندتا دلیل رایج رو دارن .هیچ دلیل دیگه ای برای چاقیشون توذهنشون نیست.همه شونم چاقن!
      باخودم میگم اگه راه حل واقعا رژیم و تحرکه پس چرا وقتی میدونن چاقن؟قطعا دلیل دیگه ای داره که راه حلو بکارنمیبندن.دلیلشم اینه وقتی طرز فکره اشتباه داشته باشم نمیتونم خودمو نجات بدم نمیتونم مسئله رو حل کنم…
      حتی اگه ایمان داشه باشم راه درست همونه.به هردلیلی نمیتونم خودمو نجات بدم مثلا سختی برام به همراه داره و سختی رو نمیتونم تحمل کنم.یا فکرمیکنم من نمیتونم لاغرشم یا ارثیه واسه همین اصلا روشو(رژیم و تحرک) بکارنمیبندم امیدی ندارم.
      لاغری با ذهن تنها و درست ترین و اسون ترین روشه لاغریه…تنها تنها تنها روشه هیچ روش دیگه ای برای لاغری نیست.
      همه چیز راحت بدست میاد پس باید روش بدست اوردنشم راحت باشه لاغری باذهن بسیار راحته
      من به خودم اطمینان دارم که میتونم لاغرشم خداوند هم به من اطمینان داره و من لایق بهترین ها هستم خداوند بهترین و تنها روشو پیش پام گذاشته.
      انجام تمرینات لاغری باذهن قطعا لاغری همیشگیه.
      ممنون استاد❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/06/22 11:55
      مدت عضویت: 1486 روز
      امتیاز کاربر: 16697 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 505 کلمه

      با سلام به استاد گرامی و دوستان همراهم

      من حدود ۳۷ سال بود که با روشهای مختلف از جمله رژیم، ورزشهای طولانی، طب سوزنی و راههای دیگر که به خاطر نمی آورم اقدام به لاغر شدن میکردم و هر بار از ۵ تا ۱۰ کیلو هم کم میکردم اما ماندگار نبود و زمانیکه به وزن قبلی و بعضی اوقات حتی بیشتر از قبل برمی گشتم خودم را سرزنش میکردم که حتما من دچار اشتباهی شده ام که باز دوباره چاق شده ام

      این به من احساس خیلی بدی میداد

      بعد از آن دیگر تصمیم گرفتم دست از لاغر شدن بردارم و قبول کنم که این وزن و سایز من برای همیشه با من خواهد بود و من شانس اینکه بتوانم مثل قبل از باردار شدنم متناسب شوم را ندارم

      دیگر در اینترنت دنبال روشهای جدید برای لاغر شدن نبودم

      یکروز که در اینترنت بودم و اصلا در جستجوی روشهایی برای لاغری نبودم بطور تصادفی به پست لاغری با ذهن برخوردم و از روی کنجکاوی وارد پست شده و ویدیوی کوتاهی از استاد را نگاه کردم

      خیلی حرفهای ایشان به دلم نشست و بعد وارد سایت شدم و از دوره رایگان لاغری با ذهن استفاده کردم 

      قبل از تمام شدن آن دوره رایگان با اطمینان خاطر دوره ورود به سرزمین لاغرها را خریداری کردم چون مطمئن بودم که این همان روش گمشده من بود که به لطف خدای مهربانم بدون اینکه دنبالش باشم بطرفش هدایت شده بودم

      من با همان چند جلسه دوره رایگان تغییراتی در برخوردم با مواد غذایی را تجربه کردم

      برای همین به این دوره ایمان آوردم و اینکه من اصلا خبر نداشتم که همچین دوره ای هست و در جستجو هم نبودم ولی به این سایت هدایت شدم این خواسته خداوند مهربانم بود

      خداوندم نمی خواست که من تسلیم چاقی بمانم و آرزوی متناسب شدن را به گور ببرم خدا جونم ازت ممنونم که هوای منو داشتی و هنوزم داری که با شور و شوق هنوزم بعد از دو سال و نیم در این مسیر زیبا هستم و از بودن در آن نهایت لذت را میبرم

      من میخواهم لاغر شوم تا به سلامتی کامل برسم تا دیگر نیاز به مصرف داروهای متعدد برای بیماری های متعدد نداشته باشم

      من میخواهم متناسب شوم تا بدون خستگی و به نفس نفس افتادن با نوه هایم بازی کنم و از وقتی که با آنها می گذرانم نهایت لذت را ببرم

      من میخواهم متناسب شوم تا لباسهای شیک و اندامی با سایز کوچک بپوشم و از دیدن خودم در اندام زیبا لذت ببرم و به خودم افتخار کنم

      من اطمینان دارم که این روش صحیح هست چون آموزشهایی که داده میشود تمام آنها منطقی هست و با عقل جور در میاید 

      در تمام مدتی که از روشهای مختلف لاغر میشدم اما باز چاق میشدم اینرا برای من ثابت کرد که مشکلی در کار هست و آن روشها کارگشا نیستند

      چقدر در آن زمان دچار سختی و عذاب میشدم ولی با روش لاغری با ذهن نه تنها هیچ سختی نمی کشم بلکه با شادی و نشاط و هیجان اینکه چه چیزهای جدید دیگری قرار است یاد بگیرم منتظر شروع روز بعد میشدم

      بودن در این مسیر زیبا روند زندگی من برای همیشه خواهد بود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/18 23:23
      مدت عضویت: 751 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,457 کلمه

      به نام خداوند مهربان 

      گام سوم (تکرار 1)

      لاغری یک هنره آموزش دیدنی ست.

      من هم خودم چون از بچگی شنیده بودم یا دیده بودم که افراد معمولا برای لاغر شدن و وزن کم کردن رژیم میگیرن و غذاشون و کنترل میکنن و ورزش میکنن و …، این باور در من شکل گرفت که باید برای لاغر شدن این روش هارو انجام بدم .

      درواقع از کودکی بهمون به صورت نادرست اموزش دادن و یاد دادن که کسی که چاق میشه ، چجوری چاق میشه و چه کارهایی باید برای لاغر شدن انجام بده.

      و الان هم که تو این وضعیت هستیم و نصمیم برای لاغرشدن میگیرفتیم ، روش هایی و که به کار میبستیم ، خودمون انتخاب میکردیم!

      چون شنیده بودیم قبلا که فلان روش میتونه مارو لااغر کنه و ازش یچیزی میدونستیم ، همونو بر ای لاغر شدن انجام میدادیم . و نتیجه ای هم نمیگرفتیم ویا میگرفتیم و زود از بین میرفت !

      و این مسیری که ما الان دراون هستیم یکی از تفاوت هاش اینه که ما خودمون انتخابش نکردیم از این طریق لاغر بشیم و دلیلی که ما الان اینجا هستیم اینه که به نحوی که اصلا فکرشو نمیکردیم به این مسیر هدایت شدیم ! 
      ینی اصلا منتظر همچین روشی نبودیم و فکرش رو هم نمیکردیم که وجود داشته باشه .

      خودمن وقتی که دیگه خیلی خسته شده بودم ، با خدا دردودل کردم گفتم خدای مهربونم خودت خیلی خوب میدونی که من چقدر دوست دارم لاغر بشم ،و لاغر بمونم . ولی دیگه خسته شدم ، نمیتونم ، توان ندارم دوباره رژیم بگیرم ، توان ندارم دوباره ورزشش کنم ، ولی نمیخوام که از خیر لاغری هم بگذرم ! (چون تو 4 ماه 17 کیلو کم کرده بودم و تو 3 هفته همش و حتی یزره بیشتر هم اضافه کرده بودم و واقعا داغون بودم) یکاری بکن برام خدا جون و بازم کمکم کن .

      و حتی یک دقیقه هم نشده بود که مرورگر گوشیمو باز کردم و ی که صفحه از چند دقیقه قبلش باز بود و من اومدم که برم بیرون و ی لحظه ی چشمم به یک باکس چشمک زن خورد که نوشته بود لاغری داِیمی، بدون رژیم ، بدون ورزش و نمیدونم چی نوشته بود کنارش NLP? MLP? ویسری از این چیزا ، ولی سایت تناسسب فکری نبود 

       اول رفتم دیدم چند تا ویدیو گذاشته .

       اونارو که باز کردم ببینم ، هرچیزی که میگفت ، چشمای من درشت تر و موهای تنم بیشتر سیخ میشد ، انگارکاملا داشت درباره من میگفت ، بعد که اومدم بقیه ویدیوهاشو ببینم ، دیدم که نوشته شرکت در دوره و ی هزینه ای هم داشت و ازونجا که من توان پرداختشو نداشتم و میدونستم که خانوادمم همچین پولی رو به من نمیدن وچه برسه بخوان دوباره برای  لاغری  من مثلا همچین هزینه ای رو هم پرداخت کنن ، چون قبلا کارهای دیگه رو برام انجام داده بودن و منم نتیجه ای نگرفته بودم ، اونا هم خسته شده بودن .🤦🏻‍♀️

      بخاطر همین رفتم یوتیوب درباره روش ذهنی سرچ کنم ( چون بیشتر اوقات ، آموزش ها و چیزها دریوتیوب رایگان هست .) و من وقتی جستجو کردم با استاد عطار روشن آشنا شدم و ازاونجا داستان من شروع شد!

      و من کاملا ایمان دارم که توسط خداوند به این مسیر هدایت شدم .

      اولین باری که لاغر شدم ، در واقع ناخواسته بود ، داشتم برای رفع یک مشکل دیگه یسری چیزهارو مصرف میکردم و یسری کارهارو انجام میدام( مثلا عسل و سیاه دانه و 7 عدد زیتون ، 5 تا انجیر خشک و 14 تا بادام درختی و به و انار و دمنوش و قرص های گیاهی ، هومیوپاتی و طب سوزنی و … ) و ناخوداگاه 30 کیلو کم کردم و مشکلم هم برای مدتی برطرف شده بود .

      و دوباره بعد از یکسال برگشتم و حتی بیشتر!

      دفعه دوم ، چون اولین بار ناخواسته اونطوری ( دفعه اول)لاغر شده بودم و خودم رو برای اولین بار در عمرم لاغر دیده بودم که چقدر  زیباتر😻جذاب ، خوش اندام  و دوست داشتنی شده بودم و واقعا از اون جلوه ی خودم خوشم میومد .😻

      پس بار دوم تصمیم گرفتم که  اگاهانه دوباره از روش اول لاغر بشم و یک فرمول ذهنی هم در من در بار اول ایجاد شده بود که چون تو مدت زمان خیلیییی کوتاهی اونمقدار وزن کرده بودم که مادرم هم ترسیده بود و دیگه درمانمو با اون روش متوقف کرده بود. ) بنابراین ادم خیلی سریع لاغر میشه ! که خیلییی بهم اسیب زد این فرمول !

      طوری که توقع داشتم روزی 1 کیلو گرم لاغر کنم !!

      و مطمعنم که الان هم هنوز این فرموله هست و یزره روند منو مختل کرده ! 

      خیلیی عجله داشتم در لاغری و اون روش ها رو دوباره امتحان کردم و تغییری هم در من ایجاد نشد و یسری کارهای دیگه رو انجان دادم ، باشگاه بدنسازی میرفتم ، رژیم هایی میگرفتم که نگوووو ، ینی چون دفعه اول من اونطوری با همون غذاهاای که فقط میخوردم و  درکنارش شاید هم گاهی اوقات ناهار میخوردم و مقدارشون خیلی کم بود ، ی فرمول دیگه هم تو ذهنم ایجاد شده بود که تقریباا نباید چیزی بخوری اگه هم میخوری باید خیلی کممم باشه و این رژیم های معمولی که توش مثلا روزانه برنج و اینا داشت و نمیگرفتم ، چون فکر میکرد غذاهای توبرنامه خیلی زیاد بود! و و اینکه هروقت هم اومدم بگیرم چون فکر میکردم غداهاش زیادن  و نتیجه نمیگریم تا 5 روز میگرفتم و بعد رها میکردم ، و نظر من این بود که رژیمایی مثل رژیم های کانادایی و امثال اونا که تقریبا باید توش هیچی نخوری واقعیه !🤦🏻‍♀️

      و فرمول خوردن رو در ذهنم برابر کردم با چاقی خودم!:)🙂

      رژیم های خیلیی سخت میگرفتم ، باشگاه میرفتم و دوباره بازم توخونه اضافه ورزش میکردم تا سریع تر لاغر بشم 🤦🏻‍♀️تردمیل و ..

      هایدروتراپی کردم خودمو، ی روز فقط  اب خوردم 🤦🏻‍♀️و هیچ چیز دیگه ای نخوردم ، میوه خوردم ، علف خوردم😂 ، قرص چربی سوز خوردم ورژیم تخم مرغ ابپز گرفتم (صبحانه 1 تخم مرغ ابپز ، میان وعده 1 قاشق کشمش ، ناهار دوتا تخم مرغ ابپز، میان وعده، 1 لیوان اب گوچه فرنگی  و عصرانه دوباره یک تخم مرغ ایپز و دیگه هیچی و تا صبح از گرسنگی میمردم ،تو اینترنت اینو پیدا کرده بودم و رژیمش 5روزه بود  و به ظاهر قرار بود روزی 1کیلو از وزنم و کم کنه، که نکرد و من تا 15روز ادامش دادم! و تمام سیستم  بدنم بهم ریخته بود و یک صبح که اومدمم بیدار شم دیدم نمیتونم نفس بکشم و دارم میمیرم🤦🏻‍♀️ و دیگه ولش کردم .

      یک عالمههههه روش و امتحان کرده بودم که بقول شما فقط همین عمل نکرده بودم بزور و بلا خودمو تا ی وزنی رسوندم که یک کیلو دیگه مونده بود و منم واقعا خسته شده بودم و گفتم که دیگه کافیه تا همینجا، ینییی تقریبا نزدیک 1 سال من فقط داشتم  از انواع روش مختلف خودمو لاغر میکردم و دیگه واقعا حالم از هرچی لاغری بهم خورده بود و زده شده بودم ازش  🤦🏻‍♀️و بعد از اون ی مدت فقط افراد لاغر و تو دلم فحش میدادم واصلا چشم دیدنشونو نداشتم ، انگار که ارث بابام و خورده بودن😂 

      واقعااا از خداوند ممنونم که منو از جهل و نادانی نجات داد و بهم کمک کرد .

      بار اخر هم که از روش ورزش و همین نخوردن و یا خیلیییی کم خوردن لاغرشده بودم که دوباره همه و حتی یمقداری بیشتر هم برگشت!

      دوست دارم لاغر بشم چون عاشق اینم که لباس هایی که میپوشم برام گشاد باشن یا اندازم باشن .😻

      تا با آ؛رامش و  لذت غذا بخورم ، برقصم ، بیرون برم و زندگی کنم .

      دوست دارم لاغر بشم تا هرکاریو بتونم به راحتی انجام بدم 😻.

      دوست دارم لاغر بشم چون زیباترو جذاب تر و ظریف تر و کوچولوتر میشم.😻😻😻

      چون اعتماد بنفسم بیشتر میشه😌. 

      چون سبک تر و توبقلی تر میشم.😻

      چون ……………

      وووو هزاران هزارر دلیل دیگه که اگه بخوام بنویسم باید 7000 یا 10000تا کلمه بشه وشاید کسی دوست نداشته باشه و یا حوصلش نکشه همه ی اینارو بخونه.

      روش لاغری با ذهن صحیحه ، 

      چون مسیریه که خداوند مارو به سمتش هدایت کرده و بالاتر ازخدا که دیگه چیزی نیست! خدا همیشه خیر و صلاح مارو میخواد و هیچوقت اشتباه نمیکنه.

      هیچ سختی توش نیست، نه رژیم داره ، نه ورزش داره ،و نه چیزی که مارو خسته و زده کنه 

       فرمول ها، باورها ، عادت ها و افکار  نادرست واز ریشه شناسایی میکنه و کاملا از اول تغییرش میده و ما د یگه هیچوقت چاق نمیشیم .

      در صورتی که روش های قبلی فقط جسممون رو تحت تاثیر قرار میداد، اون هم برای مدت کوتاهی!

      اجازه ی خوردن هر نوع ماده غذایی رو در اون داریم و خودمون رو محدود و اذیت نمیکنیم.

      آرامش داریم.

      لاغریمون دائمیه  و دیگه هیچوقت برنمیگردیم..

      و………….

      خدایا شکرت 

      هزاران مرتبه شکرت ، برای این مسیر که منو به ارزوم میرسونه .😻🙏🏻به خاطر حالم که همیشه خوب و عالیه، 🙏🏻بخاطر زندگیم که فوقالعادس ✨و بخاطررررر همه چیزززز ازت ممنونم خدای بزرگ و مهربون من .❤️

      من هم تمام تلاشم رو برای رسیدن به ارزوم در این روش میکنم ، گرچه میدونم هیچ تلاشی نداره :/

      ممنونم 

      شاد و پیروز و متناسب باشید.🙏🏻❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/06/17 15:07
      مدت عضویت: 796 روز
      امتیاز کاربر: 6392 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 344 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! پاسخ به تمرین‌های گام سوم، تمرین اول:من هم مانند سایر دوستان از همه روش‌های لاغری موجود به جز جراحی و طب سوزنی استفاده کرده ام. رژیم‌های متفاوت، ورزش‌های مختلف، رژیم کالری شماری، مراجعه به مشاور تغذیه، خوابیدن زیر دستگاه برق، خوردن دمنوش، صابون و کرم‌های لاغری، ماساژ لاغری و… 

      و در بهترین رژیمی که داشتم و خودم کالری مواد غذایی ام را شمارش میکردم حدود 23 کیلو از وزنم کم شد، ظرف مدت 3 سال که البته با هر روز ورزش کردن هم همراه بود، ولی بعد از کرونا که رژیم و ورزش را رها کردم حدود 10 کیلو از اضافه وزنم برگشت و متاسفانه هنوز سیر صعودی دارد. 

      پاسخ به تمرین شماره 2: نحوه آشنایی ام از طریق جستجو در اینترنت بود که دنبال آشنایی با روش A. J بودم که فایلهای رایگان استاد را دیدم و شروع به آموزش کردم. 

      پاسخ به تمرین 3: من دوست دارم لاغر بشوم چون وقتی لاغر و متناسب باشم اعتماد به نفس بالاتر، چهره زیباتر و جوان تر، بدن سالم تر و حق انتخاب‌های بیشتری دارم و فرصت‌های بهتری در هر زمینه ای در زندگی برایم پیش می آید و خودم را خیلی بیشتر از الان دوست خواهم داشت. 

      پاسخ به تمرین 4: من روش لاغری با ذهن را انتخاب کرده ام چون میدانم از سایر روش‌هایی که امتحان کرده ام نتیجه پایدار نگرفته ام و روش‌هایی که من امتحان نکردم ولی بقیه انجام داده اند هم باز بی اثر بوده است و از آنجایی که کل بدن و کل فرمان‌های که برایش صادر می‌شود، تحت فرمان مغز هست و مغز هم تحت کنترل ذهن است و خودم هم کاملا احساس کرده ام که گاهی بدنم اصلا نیازی به غذا خوردن ندارد، ولی به طور ذهنی برای رفع بی حوصلگی، افسردگی و…غذا میخورم، بنابراین وقتی ذهن هست که فرمان به خوردن می‌دهد باید ذهن را اصلاح کرد تا در حد نیاز بدن فرمان به خوردن بدهد و روش لاغری با ذهن می‌تواند آن را آموزش بدهد و اصلاح کند. 

      با تشکر از استاد عزیز و همه دوستان که وقت گذاشتن و این مطلب را مطالعه نمودن☺️🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/06/16 00:47
      مدت عضویت: 768 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 505 کلمه

      سلام به استاد عزیزم دوستان هم مسیرم 

      گام سوم در مسیر لاغری من 

      من از زمانی که خودم شناختم حرفها دیگران برام اهمیت داشت نظر دیگران دانبال لاغر شدن بودم هرکسی هر راهی روشی میگفت من میرفتم بی چون چرا 

      هرکسی میومد میگفت پیشم فلانی این کار کرده خیلی لاغر شده من دیگه خودم به در دیوار میزدم که بفهمم چیکار کرده که وزن کم کرده تا منم همون کار کنم یا تبلیغات تلویزیون سایت اینها پیگیری میکردم خلاصه پیاده روی میرفتم تابستان ها واسه اینکه شنیده بودم عرق کردن باعث لاغری میشه باشگاه رفتم دمنوش ها تلخ تند بی مزه ترش زیاد خوردم داروها محلی تلخ زیاد خوردم رژیم میگرفتم ده روز بیس روز برنج نمیخوردم سرخ کردنی نمیخوردم نوشابه شیرینی فست فود ممنون کدو ابپز زیاد خوردم صبح ها ناشتا اب لیمو دارچین خوردم قرص لاغری خوردم  

      خلاصه من هرکه میگفت فلان روش فوری میرفتم و تمام زندگیم شده بود لاغر شدن و چندکیلویی هم کم میکردم ولی چون نمیتونستم تا ابد طبق برنامه رژیم زندگی کنم در اخر خسته میشدم رها میکردم و باز وزنم بیشتر میشد و ناامید و دانبال یک روش بهتر همین جوری ادامه داشت تا هدایت شدم به مسیر لاغری من از طریق دوستم و از روزی اشنا شدم هدایت شدم دیگه دانبال هیچ روشی نبودم چون فهمیدم لاغر شدن زوری فشار محدودیت نیست لاغر شدن یک مهارت است یادگرفتنی است و از،ذهن شروع میشه به جسم میرسه یعنی مرحله اخر جسم است 

      دوست دارم لاغر بشم چون حق طبیعی من متناسب شدن است چون ازادی قدرت انتخاب به همراه دارد چون شادی تفریح احساس خوب اتفاقات خوب به همراه داره 

      چون اعتماد بنفس عزت نفس دارد چون لذت به همراه دارد لذت پوشیدن لباس ها دلخواه با رنگ طرح ها متنوع دلخواه انتخاب نوع غذا پیاده روی با حال خوب واسه تفریح نه به زور اجبار عکس گرفتن از خودت صلح با خودت همه اینها به همراه دارد و همه اینها حق طبیعی من است که بهم داده شده فقط خودم بصورت ناخواسته این نعمت ها از خودم گرفتم و الانم خودم با اموزش صحیح روش صحیح به تناسب اندامم همیشگیم میرسم و در همه جنبه هام تغییرات مثبتی خواهم داشت 

      من مطمعنم که مسیر لاغری با ذهن بهترین مسیر است چون خداوند برام انتخاب کرده من هدایت کرده به این مسیر مث این همه دوستان که هدایت شده اند و متناسب شدن مث استاد که باهمین روش متناسب شده اند و زندگی شان رو کلا تغییر دادند پیشرفت کرده اند در همه جنبه ها و همه افراد چاق که هدایت شده اند به اموزش ها استاد عمل کرده اند به ارزو خودشان رسیده اند متناسب،شدند پس خداوند اشتباه نمیکنه و من مطمعنم منم مث سایر دوستان متناسب میشم و تا ابد متناسب خواهم ماند 

      این همه من سالها انتخاب کردم چه روشی پیش برم تا متناسب بشم وجز،شکست چبزی نبود چون مسیر اشتباه بود ولی الان من انتخاب نکردم بلکه خداوند که به همچی اگاه دانا است برای من انتخاب کرده است و من هدایت کرده به بهترین مسیر و من مطمعنم متناسب میشم و تمام زندگیم تغییر خواهم داد 

      شاد شاد شاد باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار m6h2k6@gmail.com
      1400/06/10 03:40
      مدت عضویت: 910 روز
      امتیاز کاربر: 24
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 611 کلمه

      سلام 

      وقت همگی بخیر

      درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید:

      15 سالم بود و 90 کیلو وزن داشتم و حدود 20 کیلو اضافه وزن یک بار به طور جدی عزمم را جزم کردم و سرخود رژیم کاهش وزن گرفتم و در کنار آن در باشگاه بدنسازی شرکت کردم و به طرز عجیبی هم وزن کم کردم اکثر اطرافیان میگفتند چون بار اولت بوده بدنت شوک شده و خوب جواب داده راستش از شما چه پنهون من خودم هم شوک شده بودم چه برسه به بدنم اخه علاقه عجیبی بین من و غذا و خوراکی بود حتی اگر اون ها هم به من کم محلی می کردن من حتما سر یه فرصت مناسب غافلگیرشون میکردم و از خجالتشون در میومدم خلاصه قصه علاقه من به خوراکی ها تمامی نداشت اما عجیب بود که اراده کردم و خودسرانه غذای کمی میخوردم و اینبار من به خوراکی ها کم محلی میکردم بگذریم……

      پس کاهش وزن نسبتا خوبی که داشتم طی 6 ماه به 76 کیلو رسیدم 

      اما داستان از اینجا به بعد شروع میشه ، به قول اسکاول شین گویی ضمیرناخودآگاه من منتظر بود ، او منتظر بود تا مرا به جایی که هم اکنون هستم برساند و شاید هم جاهایی دور تر نمیدانم….. اما در گفتار و رقتار و کلام من مفاهیمی وجود داشت که نشان می داد من آماده این هستم که دوباره چاق شوم اما براستی چرا؟

      گویی من درگیر بازی ترسناکی با خودم یا بهتر بگویم با ذهن ناخودآگاه خودم شدم بازی که هنوز هم ادامه دارد 

      انگار من میخواستم به خودم ثابت کنم که ارده ای قوی دارم ، که میتوانم ، که فقط همان یک بار نبوده ، که………

      پس وارد این راه شدم و در گوشه از ذهن داشتم که من اگر دوباره چاق شوم میتوانم باز هم لاغر شوم و همانطور که گفتم این در کلام من هم پیداست

      برای مثال به خاطر دارم که چون اولین بار بود که اینقدر لاغر میشدم هر بار که افراد جدیدی از فامیل را میدیدم نیم ساعت اول ملاقات به بحث لاغری من پرداخته میشد و من به شوخی میگفتم بله دیگه اگر یک بار دیگر چاق شوم نمودار توده بدنی من شبیه رشته کوه میشود 

      نمیدانم چرا ولی در گفتارم هم منتظر چاق شدن دوباره ام بودم

      اما از این بازی خطرناک دو مرحله ای که مرحله اولش چاقی و دومش لاغری مجدد بود من فقط تونستم مرحله اول را پشت سر بگذارم که اصلا هم مرحله ساده ای نیست شاید اکنون که این مطلب را میخوانید پوزخندی بر لب داشته و میگویید چاق شدن هم مگر سخت است؟

      بله

      به شما میگویم که سخت است هر چند افرادی که این مطلب را میخوانند می دانند که تا یک جایی همه چیز بر وفق مراد اما پس از آن……

      پس از آن که همه چیز از کنترل شما خارج شد و دیگر لباس به سختی برایتان پیدا شد و دیگر معاشرتتان کم شد و دیگر های دیگری برایتان پیش آمد متوجه میشوید که این مرحله از بازی برای من سخت و چه بسا به قیمتی گزاف تمام شد به قیمت از دست دادن چند سال از مهم ترین سال های زندگیم به هر ترتیبی که بود این مرحله سخت دارد طی میشود اما هر دفعه که آمدم که این مرحله را تمام نشد ……

      چند باری سعی کردم که همان رژیم کاهش غذای خودسرانه خودم را بگیرم اما  شنیده بودم که بدن انسان هوشمند رفتار میکند و نمی توان با یک روش دوبار نتیجه گرفت.

      راستش من فقط نشنیده بودم بلکه با تمام وجودم آن را درک کردم و به عمق جانم نشاندم به قولی فرمول ذهنیم شد 

      با وجود تلاش های بعدیم ام نشد که نشد 

      اما همگی میدانیم آدمی به امید زنده است

      امیدواردم ایندفعه پایانی برای این بازی باشد

      اما باید دید که چه می شود……………

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/05 11:36
      مدت عضویت: 1481 روز
      امتیاز کاربر: 4118 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 586 کلمه

      سلام

      من از 16 سالگی اولین رژیمم و شروع کردم، یه رژیمی خواهرم از یه دکتر گرفت و منم همونو انجام میدادم و لاغر شدم تابستون بود و با شروع سال جدید همه دوستام و معلمام بهم گفتن چقد لاغر شدی بعدش که دوباره چاق شدم رژیم آب پز گرفتم با اونم لاغر شدم و شکمم تخت شده بود، بعدش رژیمی و گرفتم ک پیش یه دکتر تغذیه رفتم و اون موقع زیاد اضافه وزن نداشتم همونقدم کم کردم بعدش رژیم و به همراه باشگاه شروع کردم و ورزشای سنگین و خیلی هم لاغر شده بودم متناسب متناسب شده بودم به سایز اسمال رسیده بودم بعدش قرص لاغری رو امتحان کردم که یکم خوردم و دیگه ادامه ندادم، بعدش بازم رژیم کم خوری و باشگاه که بازم لاغر شدم و متناسب، بعدش از دمنوش استفاده کردم و بخاطر اینکه سر وقت باید میخوردیم و در روز چندیدن تا باید دمنوش میخوردیم ادامه ندادم ولی یکم تاثیر داشت بعد از اون از رژیم 3 ماهه ای استفاده کردم که از اینترنت گرفته بودم با اونم لاغر شدم ولی ادامه ندادم، اخریشم یه رژیمی بود که آنلاین خریدم از مربی تغذیه دو ماه انجامم دادم چند کیلو هم کم کردم ولی ادامه ندادم و باز چاق شدم و دقیقا به وزن قبل برگشتم من بعد از هر روشی که لاغر میشدم دوباره چاق میشدم و حتی چند کیلو چاقتر از قبل

      از این قسمت هدایتم رو میخوام بگم به این سایت من درمانده و خسته از همه جا، دیگه نمیدونستم چیکار کنم قشنگ بهم ثابت شده بود من نمیتونم جلوی خوردنمو بگیرم داغون بودم از درون یبار تو سایت یه استاد موفقیتم سرچ کردم لاغری با ذهن، چون با مباحث ذهنی آشنایی داشتم، تو کامنت دوستان اسم آقای عطار روشن و دیدم که گفتن ایشونم شاگرد همین استاد بودن و از طریق ذهنی تونستن خودشونو لاغر کنن و الانم آموزش میدن، من رفتم تو سایت دیدم دورشون پولیه، اولش گفتم ولش کن الان باید یک و خورده ای پول بدم بازم اگه نشه چی، دوره رو نخریدم و کم کم اصلا یادم رفت همچین سایتی رو، چند ماه گذشت و من در نهایت حال بدم و اینکه گفتم خدایا من چیکار کنم دیگه خسته شدم دوباره یاد این سایت افتادم رفتم تو پیج هم عضو شدم و نتایج و میخوندم یا اگه ویسی بود گوش میکردم دیگه کم کم امیدوار شده بودم نتیجه میده، از خدا هدایت خواستم که بخرم دوره رو یا نه و همزمان آیدا جان به دنیا اومدن و استاد تخفیف گذاشت، من این و نشونه دیدم و دوره رو خریدم و شروع زندگی دوباره من شد اون تاریخ، و من یه معتاد هستم، معتاد به این سایت که هر روز باید زمانی رو در این سایت وقت بگذرونم و در اون زندگی کنم، ممنون خدام هستم که بهترین راه و نشونم داد و من الان خوشبختم که اینجام

      من میخوام لاغر بشم تا یک ورژن دیگه از خودمو تجربه کنم، دنیا رو با بدن جدیدم هم تجربه کنم، میخوام لاغر بشم تا سالم باشم جوانتر و شادابتر باشم لذتهای دنیایی رو به بهترین شکلش و بدون محدودیت تجربه کنم و لذت ببرم، میخوام توانایی های خودم و کشف کنم، میخوام به خدا ایمان بیارم که میگه تو هرچی بخوای میشه و اتفاق میفته چجوریه، میخوام ذهنم و آزاد کنم از بند غذا و خوردن، نظم فکری داشته باشم، رها باشم رها، زنذگی رو به معنای واقعی زندگی کنم، ذهنم و از خوردن و نخوردن آزاد کنم تا بتونم به مسایل مهم دیگه زندگیم بپردازم، لاغری مساوی خوشبختی است و این روش تنها راه رسیدن من به خوشبختیه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم