0

گام ۳: برای لاغری انتخاب شده‌اید

روشی برای لاغر شدن
اندازه متن

همه افرادی که سالها دنبال روشی برای لاغر شدن بودند زمانی که دست از جستجو برداشتند و یا تسلیم شدند به سایت تناسب فکری هدایت شدند.

در جستجوی روشی برای لاغر شدن

لاغر شدن مهمترین آرزوی من بود.

یادم میاد از سنین راهنمایی تلاش می کردم که لاغر بشم ولی همواره از تلاشی که انجام می دادم نتیجه نمی گرفتم و هر وقت هم با تلاش زیاد مقداری از وزنم کم می شد طولی نمی کشید که دوباره به وزن قبلی بر می گشنم.

با خودم فکر کردم که در تمام سال هایی که من دوست داشتم لاغر بشم، روش های مختلفی رو امتحان کردم و درسته که از همه روش ها نتیجه خوبی نگرفتم ولی یک نکنه در تمام انتخاب های من مشترک بود که ارتباط داشت به نتیجه نگرفتن من و اون “انتخاب کردن” بود.

یعنی این من بودم که به دنبال روشی برای لاغر شدن بودم و در نهایت من تصمیم می گرفتم که از فلان روش برای لاغر شدن باید استفاده کنم.

هربار که از شدت چاقی یا حرف مردم عصبانی می شدم تحقیق و جستجو برای پیدا کردن روشی برای لاغر شدن و رهایی از چاقی را شروع می کردم. نتیجه جستجوی من پیدا کردن روشی بر مبنای رژیم غذایی یا مصرف دمنوش و داروهای عطاری و در صورتی که خیلی از چاقی ناراحت و عصبانی بودم تصمیم می گرفتم با ورزش کردن خودم را لاغر کنم.

احتمالا این شرایط بارها برای شما دوست عزیزی که داری این نوشته رو میخونی پیش اومده و تجربیات زیادی از جستجوی روشی برای لاغر شدن داری و از همه اون روش ها نتیجه مطلوب نگرفتی که الان اینجا هستی.

روشی برای لاغر شدن

هدایت شدن به سایت تناسب فکری

نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که آشنایی شما با روش لاغری با ذهن و یا سایت تناسب فکری به خاطر جستجوی شما نبوده است.

شما به دنبال این روش نبودی و احتمالا اصلا از این روش اطلاعی نداشتی که بخوای دنبالش باشی.

شما به طریقی که از قبل از آن اطلاع نداشتی به این مسیر هدایت شدی و الان عضو سایت تناسب فکری هستی و داری این نوشته رو میخونی.

به این نکته دقت کنید که برخلاف تمام دفعات قبلی که شما دنبال روشی برای لاغر شدن بودی و روش هایی رو پیدا می کردی، از تمام اون روش ها آگاهی قبلی داشتی و از همون ابتدا می دونستی که قراره یه برنامه رژیمی یا ورزشی را به منظور لاغر شدن برای مدت مشخصی باید انجام بدی.

مثلا در جستجوی روشی برای لاغر شدن، به فلان نوع رژیم می رسیدی که قبلا دربارش شنیده بودی و الان باهاش مواجه شده بودی و تصمیم می گرفتی که انجامش بدی.

یا به نوعی دارو، دمنوش، ورزش یا نرمش بر می خوردی که باز درباره اش یه چیزهایی شنیده بودی و تصمیم می گرفتی شما هم امتحانش کنی.

ولی شما زمانی با این روش آشنا شدی که هیچ اطلاع قبلی از اون نداشتی، هیچ تجربه ای نداشتی، و اصلا دنبال این روش نبودی.!

روشی برای لاغر شدن

تفاوت روش لاغری با ذهن

تمام اطلاعاتی که درباره روشی برای لاغر شدن در ذهن خود دارید شامل: محدودیت غذایی، مصرف دارو یا جراحی لاغری، فعالیت های ورزشی و … است و این درحالی است که تاکنون اطلاعات و آگاهی درباره روش لاغری با ذهن در ذهن شما وجود ندشاته است.

بنابراین منطقی است درباره چیزی که اطلاع ندارید نمی توانید جستجو کنید به همین دلیل اطمینان دارم همه افرادی که وارد سایت تناسب فکری می شوند از طرف خداوند به این سایت و روش شگفت انگیز لاغری با ذهن هدایت شده اند.

شاید 99 درصد افرادی که در دوره های من شرکت کردند به طریقی که خودشون دنبال آن نبوده اند با این روش آشنا شدند و تقریبا صد در صد اونها وقتی که از همه روش ها و تلاش های خودشون برای لاغری ناامید شده بودند با من و روش لاغری با ذهن آشنا شدند.

جهت مطالعه داستان هدایت افراد به سایت تناسب فکری می توانید نوشته های صفحه داستان هدایت من را مطالعه کنید و ضمنا داستان آشنایی خودتان را به این صفحه شگفت انگیز اضافه کنید.

حتی دوستانی بودند که یک روز قبل از نوبت عمل جراحی برای لاغر شدن با این سایت آشنا شدند یا وارد گروه ما شدند و تصمیم گرفتند قبل از عمل جراحی از این روش استفاده کنند و به لطف خدا نتایج عالی گرفتند.

پس اگه به طریقه آشنایی خودت با این روش فکر کنی شما به طریقی که دنبالش نبودی با این روش آشنا شدی و این خیلی تفاوت داره با تلاش های قبلی شما برای لاغر شدن.

خیلی ها اصلا از این روش اطلاعی نداشتند و از طریق فردی که در این دوره شرکت کرده با این روش آشنا شده اند.

عده ای از طریقی فردی که اصلا نمی شناختنش از این روش اطلاع پیدا کردند.

یه عده هم دنبال یه موضوعی در اینترنت بودند و با سایت من مواجه شدن و براشون جالب توجه بوده.

و عده ای هم در گروه های دیگه درباره چاق و لاغر شدن صحبت میشده و فردی که نمی شناختنش بهشون گفته که همچین گروهی و همچین روشی هست و وارد شدند.

خلاصه هر فردی به طریقی که دنبالش نبوده با این روش آشنا شده و این ثابت می کنه که اعضای سایت تناسب فکری هر کدام به طریق خاص خود به این سایت هدایت شده اند.

در واقع ما برای لاغر شدن انتخاب و به سایت تناسب فکری دعوت شده ایم. حضور ما در این سایت به دلیل عشق و علاقه ما به لاغر شدن و سالها تلاش برای لاغر شدن است.

تلاشی که شاید به نتیجه مطلوب نرسید اما باعث شد تا پس از سال تلاش بی نتیجه اکنون در مسیری باشیم که سراسر عشق و امید و آگاهی است. مسیری که هرآنجه سالها چاقی از ما گرفته است را چند برابر کرده و به ما بر می گرداند.

حالا این موضوع چه اهمیتی داره؟

برای اطلاع از اهمیت این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار محتوای آموزشی این بخش را تماشا کنید و درباره تمرین مطرح شده در فایل تصویری در بخش نظرات این صفحه دیدگاه خود را ثبت کنید.

دیدگاه تاثیرگذار ملکه عشق عزیز

به نام خدایی که انتخابم کرد

به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…

سلام بر عالم و آدم 

عشق به تمام ذرات هوشمند جهان هستی 

نوشته های قبل از فایل خیلی مفید هستند و من از خواندن آنها لذت می برم چقدر جالب در تمام جستجو کردن هام برای پیدا کردن روشی برای لاغر شدن همیشه من تصمیم می گرفتم و این نقطه مشترک تمام اون راهها بود و نتیجه هم یکسان بود. ناکامی!

 ظاهرا من روشها را تغییر می دادم ولی همه راهها یکسان بود چون نتیجه کار یکسان بود!

من در طی ۲۵ سال از زندگیم یعنی بعد از ده سالگی که کاملا متناسب بودم شروع کردم به چاق شدن یعنی هرچی تو اون ۱۰سال عمرم یادگرفته بودم و از والدین و بستگان آموزش دیده بودم وقتش بود اجرایی بشه اوایل که خیلی هم تشویق می شدم چون در ۱۰ سال قبل بارها به خاطر لاغری سرزنش می شدم.

بهم می گفتند لاغر استخونی، این بچه ضعیفه و همیشه مچ دستم را ملاک می کردند و می گفتند داره میشکنه از بس هیچی نمی خوره!

اما دوسه سال پس از چاق شدن که تحقیر و سرزنش ها شروع شد و البته نگاه دوستان هم کلاسی در مدرسه  و … جستجوهای من برای پیدا کردن روشی برای لاغر شدن و رژیم گرفتن های من شروع شد.

زیر نظر چند پزشک تغذیه رژیم گرفتم، خوردن افشرده زیره و لیموی تلخ، نوعی از عرقیجات و البته پیاده روی روزانه داشتم که چندماهی ادامه می دادم کمی لاغر می شدم و خیالم راحت می شد و بر می گشتم به حالت سبک زندگی چاق خودم!

منتظر بودم یک فرد متناسبی ببینم و بپرسم چیکار کرده ؟!

چون از نظر من تمام متناسبها یا رژیم بودند یا سوخت و ساز بدنشون بالا بود!

خلاصه در جستجوی روشی برای لاغر شدن انواع رژیم های زیر نظر کارشناس تغذیه و یا آنچه از گوگل سرچ می کردم یا طب سنتی و گیاهخواری و قهوه تلخ و … را انجام دادم اما هرگز به وزن دلخواهم نرسیدم و ماندگار نشدم.

برای یکبار که ۵۸ کیلو شده بودم دقیقا بیست سال پیش و خیلی شوق داشتم شاید کمتر از دوماه دوام داشت و به سرعت حدود ۶ کیلو وزن اضافه کردم اما ورزشم این اواخر روی تردمیل بود چون بیرون رفتن برام سخت بود اول اینکه بچه کوچیک داشتم و از همه مهمتر نگران نگاه دیگران بودم یعنی فکر می کردم موقع راه رفتن که می بایست پیاده روی تند داشته باشم اعضای بدنم تکان می خورد و باعث نگاههای بدی به من می شود!

 به هرحال بیشترین رنج تجویز پیاده روی تند با شیب روزی دوساعت به انتخاب خودم بودم که باعث شده بوداز  تاولهای پاهام درد زیادی تحمل کنم یکبار هم باشگاه رفتم حدود یکی دوماه و اما انقدر شنیدم که رها کنی بدتر چاق میشی یه جوری شد که ادامه ندادم هیچ وزنی هم کم نکردم . 

بالاخره روز موعود فرا رسید من به مسیر آموزش ذهنی هدایت شده بودم که متوجه شدم رفتار افراطی و تفریطی بسیاری دارم یعنی یهو شا دشاد یهو ناامید یهووو با افراد خیلی خودمونی میشم و یهو سنگین یک تلنگری به من خورد که چاقی ناشی از این نبودن تعادل و توازن در من هست همون روزها کتاب ملت عشق را به صورت صوتی گوش می کردم و یکی از قاعده های  شمس تبریزی بود صوفی باید میانه رو باشد نه افراطی و نه تفریطی… 

گفتم حتما راهی هست به صورت ذهنی لاغر بشم و البته پس از تسلیم شدن و گریه های از ته دل و فریاد درونی خدا کمکم کن و پذیرش رفتار ناهماهنگ خودم یک شب در اینستا سرچ کردم لاغری با قانون جذب! و بعد لاغری با قوانین جهان! و در نهایت لاغری با ذهن و من تشنه به آب رسیدم و اون شب تا صبح پلک روی هم نگذاشتم و فایلهای اینستا را پشت سر هم می دیدم محو صحبتهای استاد شده بودم و به آرامشی رسیدم که یک عمر به دنبالش بودم.

خب یکدانه ام منو انتخاب کرد و بیشتر از توانم منو تکلیف نمی کنه!

 خداباورم داره پس لازمه خودم هم باور کنم که می توانم و من خالق زندگی خودم هستم یعنی داستان سر این خودباوری هست !

از کودکی بارها سرزنش شدم تحقیر شدم و مقایسه شدم همیشه فکر کردم باید کار بزرگی انجام بدم که منو دوست داشته باشند ولی الآن هدایت شدم به این مسیر که تمام باورهای محدودکننده را رها کنم خودمو باور کنم وقتی خداوند باورم داره از روح خودش در من دمید هدایتگرم هست و هرروز معجزاتش را می بینم وقتشه تمام دیواره های باورهای محدودکننده به اراده الله مهربانم فرو بریزند و وارد سرزمین تعادل و توازن خرد الهی بشم .

لاغر شدن برام خیلی لذت بخشه چون حالت طبیعی ام هست، تو خونم هست نمیتونم انکارش کنم. زیبایی راحتی سبکی انتخاب آزادانه جوانی و بیشتر از همه حس دوست داشتن خودمو برام داره اما 

نکته اینه که باید این احساسات را داشته باشم یعنی خودمو لایق برای لاغری بدونم تا اتفاق بیفته و اینجا هستم که این موضوعات را که همون خود باوری و عزت نفس هست را یادبگیرم !

در مدتی که در این مسیر هستم دارم متوجه میشم چقدر از بخشهای وجودیم نیاز به ترمیم داره. در اصل من خراب کردم و دارم از نو میسازم البته نجواهای منفی باف در مورد زمان آزار دهنده هستند و این جسم هر روز جلوی چشم من!

ولی دارم یاد میگیرم برای لاغر شدن صبور باشم به زمانبندی خداوند اعتماد کنم استمرار در مسیر داشته باشم متعهد به آموزشهام و خلق رویام باشم و در نهایت لاغری ماندگار اونم آسون در نهایت آزادی نصیبم میشه .

اطمینان دارم این راه تنها راه آسان و ماندگار و اصولی روش ذهنی برای لاغری هست اما باید خودمو باور کنم .

در مدت دوسالی که با آموزشهای ذهنی آشنا شدم تغییرات چشمگیری در تمام جنبه های زندگیم ایجاد شده هرروز معجزات بیشتر زندگی را میبینم و باور دارم که این راه درسته.

همین که هر وقت میام مینویسم حالم خوب میشه، همین که یک کار خوب و رضایت بخش برای خودم انجام میدم و هزاران شگفتی دیگر باعث شده به لطف هدایت خداوند در این مسیر استمرار داشته باشم البته من با شروع دوره پارسال ۱۰ کیلو از اضافه وزنم رها شد و این اطمینان برای لاغر شدن من واضح تر شد.

 هر چند که چندماهی بعد مسیر را رها کردم ولی در نهایت برگشتم و اینجا هستم خوشحالم که از بیماری وسواس وزن کردن خود هرروز رها شدم و البته نتایج چکاپ خونم که سالهای گذشته گاهی قند و چربی و تیروئید داشت الآن سلامته اونم بدون محدودیت رژیمی پوستم خیلی بهتر شده و تفکیک غذایی ام کمتر !

انتخاب هام آزادانه تر و خوابم عمیق تر سالها حتی فکرش هم نمی کردم یه روزی این تجربیات عالی را رقم بزنم ولی الان دارمشون منفی باف که همیشه حرف کمبود میزنه میگه این که چیزی نیست فلانی رو ببین چرا لاغر نشدی !

دارم یاد میگیرم خودمو مقایسه نکنم و حتما چون طالب یادگیری هستم مهارتشو فرا میگیرم انقدر آرام و روان نتیجه رقم می خوره که خودمم متوجه نمیشم چقدر متناسب شدم در فکر و اندامم .

وقتی لاغری را بهتر یاد بگیرم فرزندانم هم آموزش میبینند و به اراده خداوند نسل چند ساله چاقی از وجود من منقطع میشه جهانی هماهنگ و در صلح و همسو شدن باذات الهی یعنی ایمان به نیروی غیب و حال خوب بودن 

خدایا سپاسگزارم 

خدایا عاااشقتم 

درود بر استاد و هدیه های نوری ایشون

هم مسیری های تناسب فکری عالی باشید و در مسیر متعالی شدن 

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای نوشتن تمرین این قسمت سعی کنید موارد زیر را نوشته خود شرح دهید:

توجه کنید که نوشتن به شما کمک می کند تا تمرکز بهتری بر موضوع لاغری با ذهن داشته باشید. همچنین پاسخ به سوالات هدفمند سبب می شود تا هماهنگی بین ذهن و جسم شما در جهت همسو شدن با خواسته جسمی که لاغر شدن است ایجاد شود.

نوشتن درباره اینکه چرا اینجا هستید، به دنبال چه چیزی هستید یا آرزوی شما چیست در واقع همان تصویرسایزی ذهنی یا تجسم است که در بسیاری از کتاب های موفقیت به آن اشاره شده است.

اما تفاوت تجسم و تصویرسازی در آموزش های سایت تناسب فکری با تمام کتاب های موفقیت این است که به صورت عملی و ساده تجسم کردن را یاد می گیرید بدون اینکه بخواهید از موزیک یا ریلکس شدن یا هر کار اضافه دیگری استفاده کنید.

در تمام سالهای چاقی ما همواره در حال تجسم چاقی و چاق تر شدن بوده ایم و اکنون باید تجسم روزمره و ساده لاغر شدن و لاغر بودن را تمرین و یاد بگیریم.

بنابراین توصیه میکنم به سوالات مطرح شده به صورت انشایی جواب دهید تا همزمان با فکر کردن و نوشتن تصویرهای زیبا از روند هدایت شدن تان برای لاغر شدن و تحقق رویای لاغری در ذهنتان ایجاد شود.

  • درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید.
  • طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.
  • چرا دوست دارید لاغر شوید؟
  • چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.53 from 183 votes

https://tanasobefekri.net/?p=10866
برچسب ها:
337 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهره
      1402/11/03 16:56
      مدت عضویت: 292 روز
      امتیاز کاربر: 8200 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 911 کلمه

      به نام خداوند هدایت کننده به بهترین مسیر 🙏😍❤

      سلام به استادعزیزم ، راهنمای مسیر سلامتی وسلام به تمام دوستان هم مسیرم🙋‍♀️❤🌹

                        گام ۳ :برای لاغری انتخاب شده اید؟

      من هم از طرف خداوند به این مسیر انتخاب شدم 

      من قبلا در سایت استاد عباس منش فایل های افراد که موفق شده بودن و نتایج عالی کسب کرده بودن با استاد عطار روشن آشنا شدم و فهمیدم ایشون سایت لاغری با ذهن داره وبه خیلی ها کمک کرده تا لاغر شون ولی در اون لحظه زیاد توجه خاصی نداشتم بعد از چند روز من خوابی دیدم پدر که فوت شده داره با عمو صحبت میکنه و میگه چرا به ما سر نمی زنی وقتی بیدار شدم پیش خودم گفتم پنجشنبه سر مزار پدرم برم وقتی رفتم سر مزار مادرم دیدم عمو از قم آمده سر مزار شگفت زده شدم که خوابم درست بوده وبه من گفت خیلی این جا تغییر کرده ونتونستم مزار پدرت رو پیدا کنم واین خواب من رو تایید کرد ومن هم برای احترام رفتم  زن عمو ببینم وقتی دیدم بعد از چند سال چقدر شکمش بزرگ شده بود  وبه شدت بیمار ،خیلی متعجب شدم ودر مسیر برگشت خونه همش می گفتم باید یک فکری برای شکمم کنم تا مثل زن عموم نشم

      چون من هم خودمو در مسیر چاقی رها کرده بودم وچاقی در من طبیعی شده بود واین موضوع من رو به فکر فرو برد   به یادم آمد که استاد عباس منش  قانون سلامتی داره ولی چون هزینه خریدنشو نداشتم نا خودآگاه یادم آمد که از دانشجویان استاد کسی هست که برای اولین بار با قدرت ذهن لاغر شده و فایلهای رایگان هم داره خیلی خوشحال شدم و شروع کردم برای سرچ سایت استاد عطار روشن وبرای من این یک هدایت بزرگ بود واقعا همیشه خواستار سلامتی از خداوند بودم خداوند قبلش من رو با موفقیتهای استاد آشنا کرد ووقتی اون زمان که داشتم موفقتشون و میشنیدم خیلی تحسین کردم ومن هم دوست داشتم موفقیت تو ،تجربه کنم واین موضوع گذشت تا با دیدن زن عمو خواسته لاغری در من شکل گرفت بعدش خداونددر من خواسته سلامتی رو قرار داد ومن رو از طریق یک خواب تلنگری زد تا به دنبال اصل لاغریم که فراموش کرده بودم باشم و دوباره بیادبیارم که برم سایت استادعطار روشن رو پیدا کنم، که تنها راه لاغری  مسیری که خداوندبه استاد آموخته رو پیدا کنم شروع به حرکت کنم مسیری که هیچ تجربه ای و اطلاعاتی از اون نداشتم یک راه ناشناخته و طرح الاهی هست که اون رو برای اولین بارخدا به استاد الهام کرد تا اون رهنمای مادر مسیر لاغر باشه واقعا راهی الاهی و متفاوت وبرعکس تمام روش لاغری مرسوم در دنیاست 

      خدایا شکرت برای انتخاب وهدایتم به این مسیر شگفت انگیز 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      تمرین

      درباره روشهایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کرده اید بنویسید ؟

      من هم با نخوردن و پیاده روی وروزه گرفتن چندین بار کمی لاغر شدم ولی فایده ای برام نداشت چون اضافه وزن من فقط شکمم بود و باقی اندامم لاغر هستن وبا اون روشها فقط صورتم لاغر تر میشد تاشکمم چون همیشه توجه من به چاقی شکمی بود و باور شکم چاق در من باعث،برآمدگی شکمم شده بود و دیگران هم می گفتن تو که چاق نیستی خوب اون شکمم طبیعی داشته باشی برای زایمان هست و باور دوم که قبول کرده بودم طبیعی بودن شکمم روبه همین خاطر  زیاد گول روش های لاغری رو نخوردم و تازه وقتی این چند سال اخیر شنیدم برآمدگی شکمم به خاطر سردی معده هست در من قوی شد آره من هم زیاد غذاهای سرد می خورم  ودر ذهنم خودمو قربانی شرایط میدیدم واحساس نامیدی،در من بیشتر شده بود و دلیل چاقی در من شکل گرفت  قوی تر شد که باور کردم معدم من سرده باعث شده تا  شکمم بزرگتر بشه  طوری که انگار معده ام باد کرده و گاهی هم با خوردن بعضی غذاها سفت شده وهضمم با مشکل روبه رو شده بود وخدا رو سپاس گذارم که من رو از اون باورهای اشتباه رهایم کرده وبه مسیری که خودش ساخته وهدایتم کرده  راهی مستقیم و راحت وبی دردسر وبی هزینه و رایگان 😍🙏تنها کاری که باید انجام بدم همراه خوبی در این مسیر باشم با شادی واحساس خوب با احساس ارزش مندی که خداوند من رو دعوت کرده به این مسیر واین کلمات را از دل و زبان من جاری و ساری می کند تا من به صورت نوشته در این سایت قرار بدم تا دوستان من هم بشنوند و ایمانشان به درست بودن مسیر بیشتر شود

       تا شگفتی آفرین خودمان شویم و همیشه سپاس گذار خداوند باشیم👌🥰

      چرا دوست دارم لاغر شوم ؟ چون لاغری خواسته خداوند برای من است وباعث ایجاد احساسات خوب در من میشه باعث اعتماد بنفس در من میشه

       باعث رسیدن به اهدافم میشه 

      باعث سبکی و سلامتی در من میشه 

      باعث رهایی از افکار منفی نسبت به خودم میشه 

      امید به من میده 

      سلامتی میده 

      احساس ارزش مندی ولیاقت میده 

      افکار مثبت رو نسبت به شرایط جسمی و شرایط زندگی و مواد غذایی در من ایجاد می کنه 

      لاغر باعث میشه ایمانم قوی تر بشه 

      خودمو بهتر بشناسم تا بهتر خدارو درک کنم

      خدایا با تمام وجودم وتک تک سلولهای بدنم سپاس گذار هستم 🙏🙏🙏

      با توکل به خداوند به این مسیر ادامه می دم تا نگرشم نسبت به خودم پیرامونم به کل تغییر کنه ودرست تر بدنمو بسازم وبعد زندگیمو بسازم خدایا دارم اکنون می نویسم واز تو می خواهم کمکم،کنی تا به نوشته هایم ایمان داشته باشم و عمل کنم مهم عمل کردن هست خدایا به امید تو 

      استاد ازتون بی نهایت سپاس گذارم که دستی از دستان خداوند هستین برای نجات ما ❤🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/22 11:12
      مدت عضویت: 478 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 461 کلمه

      سلام ممنون از این فایل سراسر آرامش بله خداوند ما رو برای متناسب بودن خلق کرده . 

      تناسب تنها فرمول لذتبخش هست . 

      من در این یک سال بیشتر تمرکزم روی  ذهنم بود . 

      کنترل ذهن و کنترل ورودی داشتم . هر چیزی که ناراحتم میکرد هم خودشو هم فکرشو کنار میزاشتم . 

      به چیزای خوب فکر می کردم . باورهای خوب می پروروندم . 

      من انتخاب شدم برای اینکه متناسب بودن رودرک کنم . برای اینکه متناسب بودن رو  در هر لحظه انتخاب کنم . 

      من خیلی از الگوهای ذهنم رو درست کردم . 

      من خیلی از برچسبهای منفی رو از روی خودم برداشتم .

      من انسان موفقی هستم که با رها کردن ترسهام تناسب اندامم رو خلق کردم . 

      فقط با تغییر گفتگوهای ذهنم . 

      دیشب خیلی اتفاقی هدایت شدم به قسمت ترک پرخوری و وقتی دیدم حسم یکم منفی شد با این که در ظاهر ترکش کردم اما گفتم وقتی ناراحت میشم یعنی یه الگوی غلط در وجودمه . 

      و الگوی غلطم این بود که من پرخوری رو بیشتر  لذت بردن در نظر داشتم و وقتی مستقیم گفتید ترکش کنید حس ترک لذت بهم دست داد . 

      خب ما هم که همیشه گفتیم باید در زندگی لذت رو انتخاب کنیم پس چرا باید پرخوری رو ترک کنیم . 

      بعد شروع کردم به نوشتن .

      خدا عقط یکبار منو انتخاب نکرد . هربار که دارم مینویسم داره منو برای بیان صحبتهاش انتخاب می کنه . وگرنه میتونستم که ننویسم ولی خدا هربار در نوشته های من جاری میشه تا منم اون رو انتخاب کنم یعنی لذت . 

      منفرمول ترک پرخوری = لذت رو جایگزین کردم . و اون متن هم خیلی عالی شد اصلا هیچ وقت فکر نمیکردم ریشه پرخوری انقدر قشتگ در ذهنم پاکسازی شد و این نشون میده لطف خداونده که هربار منو انتخاب می کنه تا برای متناسب زندگی کنم . 

      من در وزن ایده آلم هستم ولی پیدا کردن این فرمول خیلی بهم حال داد . 

      و تمایل پرخوری رو خیلی بیشتر در وجودم از بین برد . 

      چون تمایل من برای پرخوری زمانی بود که من از پرخوری لذت میبردم ولی با تصویری که برای خودم ساختم ذهنم نه تنها دیگه دستور نمیده بلکه ازش دوری هم می کنه . ذهن بهترین دوست انسانه ‌ 

      من واقعا این باور رو که میگن دهن دشمن ماست باور ندارم . ذهن من دوست منه و اون زمانهایی هم که حالم بد میشه علتش اینه که فرمول غلط داخلشه که میاد در سطح آگاهی تا حل بشه  .

      ذهن من مشکل ساز نیست ‌.ذهن من حلال مشکلاته . 

      ولی میدونید وقتی مشکل میاد در سطح ذهن ما انقدر عرق مشکل میشیم که اصلا نمیدونیم بابا این مشکل در پیش راه حل داره مشکل رو رها کن تا  راه حلش بهت الهام بشه . 

      به هر حال واقعا قدردان خداوند هستم بابت این همه آگاهی 

      و کاملا جمله شما رو قبول دارم که فرمودید ما انتخاب شده ی خداوند هستیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/20 08:52
      مدت عضویت: 376 روز
      امتیاز کاربر: 21950 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,067 کلمه

      سلام استاد 

      خدا را شاکرم که درتاریخ 1402/09/20 این فایل را گوش دادم 

      استاد واقعا این حرف شما درست است که وقتی ما از همه جا و همه چیز ناامید شدیم به این سایت هدایت شدیم . من خودم وقتی به این سایت هدایت شدم که دربدترین شرایط روحی و روانی بودم و اگر خداوند من را به سمت این سایت هدایت نمیکرد شاید تا الان من افسردگی گرفته بودم و خدارا شکر به لطف خداوند من توانستم از آن بحران بگذرم و همچنین بعد از 46 سال روشی را انتخاب کنم که بدون سختی و فشار و با آرامش ذهنی و روحی من خود به خود لاغر بشوم .

      ما درهر کاری که به خدا توکل کردیم قطعا دران کارموفق شدیم چون اعتماد و اطمینان پیدا کردیم به حضور خداوند که همیشه میفرمایند من به شما نزدیکم حتی از رگ کردن ووقتی بدانیم که خداوند با من است و دراین مسیر به من کمک میکند انتظار نتیجه بهتری داریم و درنتیجه نتیجه کار حتی خیلی بهتر ازچیزی که ما انتظار داشتیم درخواهد آمد .بعضی از افراد با طلسم و دعا از دیگران کمک میخواهند و تصور آنها این است من نمیتوانم دراین شرایط کاری انجام دهم و با دعا و طلسم انتظار تغییر دارند و چون درآن لحظه با اطمینان و توکل به خداوند که این طلسم کاری برای من انجام میدهد به آرامش ذهنی میرسند و درنتیجه دربعضی از مواقع نتیجه کار درست از آب درمیآید چون توکل کردند .

      دراین روش چون نباید کار خاصی انجام دهیم و سختی زیادی ندارد من کم کم علاقمند شدم دراین مسیر بمانم و اولین فایل استاد را که در 12 گام دیدم واقعا چون دربدترین شرایط روحی و ذهنی بودم و دقیقا حرف دل من را دراین 46 سال میزدند به دلم نشست چون درهیچ فایلی از زبان چاقی که درهمه ی افراد چاق مشترک بود صحبت نشده بود و همانطور که استاد گفتند خداوند درقرآن به حضرت محمد (ص) فرمودند ما آدمها را دور شما جمع میکنیم چون با صداقت صحبت میکنید و حرف دل خیلی از افراد است که تا حالا هیچ کس به این صداقت با آنها صحبت نکرده بود دقیقا حرف شما بود تا الان هیچ کس درمورد چاقی اینجور با صداقت با ما صحبت نکرده بود و دقیقا مشخص است که این یک طرح الهی است که شما ازابتدای کودکی با چاقی بدنیا بیاید و درطی این 35 سال با سختیها و مشکلات چاقی زندگی کنید و از آن تجربیات زیادی کسب کنیدو سپس با قانون جذب آشنا شوید و خداوند شما را هدایت کند به این سمت که ذهن شما به این درجه از باور برسد که با قانون جذب هرکاری را میتوان انجام داد و به هر آرزویی خواهید رسید وچون یکی از آرزوهای شما درطی این سالها لاغری بوده ، شما از طریق قانون جذب و تلفیق فرمولهای چاقی به جای فقر درمسائل کم کم به این مهارت دست پیدا کنید که بدون سختی و فشار ورژیم و فقط با فکر کردن و تمرینات بتوانید از اضافه وزن خلاص شوید و بعدها به درجه استادی دراین مهارت برسید 

      و من واقعا وقتی دانستم که از طرف خداوند هدایت شدم به این سایت چقدر انگیزه و پشتکار من اضافه شد و به خودم اعتماد بیشتری پیدا کردم که همه بندگان وقتی درهر کاری به خداوند توکل کنند خود خداوند آنها را به بهترین مسیر هدایت خواهد کردو خداوند به من خیلی نزدیک است . چون خداوند توانایی لاغر شدن دراین مسیر را درمن دیده من الان هدایت شدم به این مسیر چون این مسیر قبلا هم وجود داشته و چون من هنوز به این درجه از اعتماد نرسیده بودم قبلا هدایت نشدم چون حتما این مسیر را رها میکردم و به دنبال روشی دیگر میرفتم 

      و من از خداوند متعال سپاسگزارم که من را به این سایت هدایت کردند که علاوه بر لاغری در شناخت خود خداوند خیلی اطلاعات بیشتری بدست آوردم و در خیلی از مراحل زندگی بکار بستم و به آرزوی لاغری که بزرگترین آرزوی من بود برسم

      • درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید.
      • من روشهاو رژیمهای زیادی برای لاغری استفاده کردم و چون به این باور رسیده بودم که من ژنتیکی و ارثی چاقم هرگز نتایج خوبی از لاغری نگرفتم و شکست میخوردم 
      • طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید. من درمحل کار با تنزل پست با شرایط روحی بدی مواجه شدم و توسط یکی از همکاران متوجه شدم که شوهر خواهر او از طریق ذهن 5 کیلو کم کرده ووقتی سرچ کردم لاغری با ذهن من به این سمت هدایت شدم و چقدر لازم بود که من دراوج تنهایی و ناامیدی با این سایت آشنا شوم که دقیقا حرف دل من را میزند و ساعتها درمحل کار با گوش دادن و خواندن این فایلها دقیقا از ان محیط و هیاهو دور شوم و به آرامش ذهنی برسم 
      • چرا دوست دارید لاغر شوید؟ چون لاغری پیش فرض بدن همه ی انسانها است و در لاغری اعتماد به نفس – سلامتی – نداشتن فشار ذهنی و فشار اضافه وزن  – تحرک بیشتر و شاد بودن – انتخابهای بیشتربا توجه به علایق – انتخاب رنگهای روشن به جای رنگهای تیره – جوانی بیشتر – طول عمر بیشتر – کیفیت و بهبود درطول عمر با لاغری – نداشتن انواع بیماریها – اشتیاق بیشتر به زندگی به جای ناامیدی و سرزنش خودمان – سپاسگزاری به جای ناشکری از پروردگار – شناخت بیشتر خداوند که به ما نزدیک است و…. 
      • چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟ چون ابتدا من توسط خداوند انتخاب شدم که در این مسیر باشم فقط این موضوع چقدر ذوق و شوق درمن ایجاد کرده است که خدا من را باور داره پس بهتر است خودم هم خود را باور داشته باشم و دراین مسیر باشم.
      • دراین مسیر چون با زبان مشترک چاقی با ما صحبت میشود دقیقا حرف استاد به دل من مینشیند و چون خود ایشان الگوی بسیار خوبی هستند که قبلا چاق بودند والان متناسب شدند من را مطمئن میکند که من دراین مسیر که بدون سختی است به لاغری دست پیدا خواهم کرد 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید. دراین سایت بدانیم که ما انتخاب شدیم از طرف خداوند برای لاغری پس به انتخاب خدا احترام بگذاریم و با اطمینان دراین مسیر باقی بمانیم و تجربیات استاد را گوش کنیم و در تمرینات عملی به کار ببندیم تا نتیجه را بدست بیاوریم انشاالله 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار امنه سالاری
      1402/09/19 20:04
      مدت عضویت: 180 روز
      امتیاز کاربر: 1680 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 562 کلمه

      سلام به همه عزیزان….. روش هایی که برای لاغری استفاده کردم…اولین بار رژیم شیر بود در ۲۳سالگی در هروعده یک لیوان شیر بادوعدد خرمابمدت یک هفته و۶۰کیلو رو به۵۶رسوندم و رها کردم وبه۶۵رسیدم این بار گیاهخواری کردم بمدت سه ماه و۵۵ رسیدم رها کردم بدتر از قبل شد اینبار به ۷۰ رسیدم به مشاوره تغذیه پناه بردم وهشت ماه تحت نظرشون و۱۸ کیلو کم کردم و ر ها کردم و دوباره چاقتر ازقبل۷۵…..من خیلی خیلی رژیم گرفتم نمی‌خوام برگردم چون همین الان احساس بدی به ام دست داد یاد رژیم آبغوره که ناشتایی نصف لیوان میخوردم تا سه ماه لاغر شدم و بعدش آنقدر حالم بده شد که معده درد حالت تهوع داشتم که مجبور عمل برداشتن کیسه صفرا شدم ویه مدتی لاغر شدم دوباره چاق شدم و به ۱۱۵رسیدم یکسال و نیم  پیش رژیم کتوژنیک گرفتم و به ۸۳ رسیدم و خرداد ۱۴۰۲یه گرفتاری برام پیش اومد دیگه حوصله غذا جدا برای خودم درست کنم نداشتم و استرس زیاد اعصاب داغون ویه روز تو گوگل دنبال فیلم های انگیزشی بودم تا بتونم به خودم کمک کنم وحالم رو بهتر کنم که به سایت تناسب فکری آشنا شدم و یه هفته مطالب مرتبط به آرامش ….ده گام داشت که من خوندم وهر روز حالم بهتر میشدویه روز همون طور که نگاه میکردم به فایل های آموزشی دوازده گام لاغری رایگان رسیدم و یه گامش رو خوندم وچون فیلم های انگیزشی و قانون جذب ر  و….خیلی دوست دارم ودنبالشون میکردم یه چیزهایی تو ذهنم بود و یه حسی و یه قدرتی عجیب در خودم حس کردم وان شب تا دو شب تو سایت چند ین نوشته های شما و دیدگاههای کاربران محترم رو خوندم وچون آرامش عجیبی در من اومد دیگه دلم نمی‌خواست به اون گرفتاریم فکر کنم و خلاصه اینکه برای آخرین بار خودم رو وزن کردم ۹۳کیلو شدم وترازو رو تو انباری گذاشتم وتا الان که به این مرحله رسیدم دوازده گام تموم کردم و به صد گام وامروز گام ۳رو دیدم ….‌‌‌‌‌چرادوست دارم لاغر بشم …قبلاً که جوانتر بودم بخاطر شیک پوش باشم وخیلی تلاش کردم وواقعا از چاقی خیلی خیلی متنفر بودم وهر روز هم بدتر میشد ولی الان که آگاهی ام نسبت به شناخت بدنم بیشتر شده فقط بخاطر خودم میخوام لاغر بشم چون خدای مهربونم جسم منو متناسب آفریده ومن خودم با افکار و رفتارهای نادرست ونگرش های غلطی که نسبت به غذاها داشتم این بلا رو سر جسمم در آوردم و من باجسمم دوست شدم و متنفر نیستم ودوستش دارم وازش عذر خواهی میکنم و باهم دوست شدیم و صحبت میکنیم و باهم تعهد دادیم تا رسیدن با تناسبی که حق جسمم هست پایبند به اصول آموزشهای لاغری با ذهن باشیم و از خداوند مهربونم میخوام کمکم کنه و همراهم باشه تا بتونم به این رویای شیرین خودم برسم .من به این روش لاغری مطمئن هستم چرا که تموم راه های لاغری رو به جز  عمل جراحی رفتم و نتیجه نگرفتم وبا منطقی که از اموزش فایلها بدست آوردم قلبا به این مسیر ایمان دارم ومطمئن هستم که این روش بی نظیر ترین ..درست ترین…اصولی ترین …آسانترین راه صحیح لاغری است وبا ذوق و اشتیاق به این مسیر ادامه خواهم داد به امید روزی که من و همه هم مسیرانم به رویای زیبای تناسب اندام برسیم..‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌وسپاس خداوند یکتا  وممنون از استاد عطارروشن که این سایت رو راه اندازی کرد تا به همه انسان‌هایی که مشتاق به تغییر کردن هستند یاری رساند….خدا همراهت باشه استاد…..یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/28 10:06
      مدت عضویت: 327 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 612 کلمه

      به نام خداوندی که عاشق اویم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات برای لاغری انتخاب شده اید 

      • درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید.
      • من در گذشته از روش‌های زیاد و مختلفی در جهت لاغری استفاده کرده ام و از هر کدام نتایج متفاوتی بدست آورده ام .
      • البته الان چون در این مدت تلاش کرده ام خاطرات بد گذشته و نتایج بد ذهنی ام را به فراموشی بسپارم دقیق اعداد و ارقام کاهش وزن در خاطرم نیست یا حتی زمان رژیم‌ها اما به طور کلی می‌توانم بگویم :
      • رژیم دارویی توسط پزشک تغذیه به همراه کم خوردنهای دستی خودم تقریبا ۶ ماه حدود ۳۵ کیلو وزن کم کردم
      • رژیم خام گیاهخواری یکسال  حدود ۲۰ کیلو
      • رژیم کتوژنیک دو هفته  حدود ۵کیلو
      • داروی عطاری که مخدر داشت یک هفته ۵ کیلو
      • و کلی رژیم‌های من در آوردی دیگر که هر کدام در بازه های ۵ تا ۱۰ کیلو کاهش داشته ام .اما به سرعت وزنم برگشته است .
      • طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.
      • من به دنبال روش جراحی معده و روده و ابدومینو پلاستی در اینترنت بودم و کاملا از لاغر شدن خودم نا امید بودم .
      • خیلی دل شکسته و افسرده بودم و تنها راه نجات و پله آخر خودم برای رهایی از این همه رنج و فشار چاقی را جراحی می‌دانستم. همینطور که در حال سرچ و پیگیری بودم لاغری با ذهن توجه ام را جلب کرد البته قبلا چیزهایی درباره این روش در اینستا شنیده بودم اما جدی نگرفته بودم و فکر کردم یک مارکت جدید است و اهمیت ندادم ولی اینبار گفتم پلی کنم ببینم چیه  !!؟
      • که اصلا انگار تحولی در درون من شکل گرفت .
      • هر روز گذشت و من روز به روز شاهد تغییرات بی نظیری در خودم و زندگیم بودم و الان هم بعد از مدت چند ماه هنوز به شکر خداوند هدایتگرم با اشتیاق و انگیزه اینجا هستم و آموزش‌ها را دنبال میکنم واقعا هر گامی که برداشته می‌شود انگار پرده ای از جلوی چشمان ذهنم برداشته می‌شود و همه چیز واقعی تر و زیباتر دیده می‌شود.الحمدلله
      •  
      • چرا دوست دارید لاغر شوید؟
      • من قبلا بخاطر همسرم و حفظ زندگی ام و نگاه و توجه دیگران دوست داشتم لاغر شوم و خیلی هم تلاش میکردم .
      • اما الان الحمدلله اولین و اصلی‌ترین دلیل من برای لاغری خودم هستم دوست داشتن خودم و اینکه دلم می‌خواهد نعمت بزرگی که خداوند به من داده بود و من متاسفانه با رفتارها و افکار اشتباه کفران نعمت کردم و جسم زیبا و لاغر خودم را چاق کردم و سلامتی و زیبایی او را با ندانم کاری گرفتم را دوباره به جسم عزیزم و خود دوست داشتنی ام هدیه دهم و از خداوند می‌خواهم توبه ام را بپذیرد و من را در جهت جبران مافات یاری دهد تا من دوباره به لاغری و سلامتی جسمی ام دست پیدا کنم .الهی آمین
      • چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟
      • روش لاغری با ذهن به نظر من درست ترین و اصولی ترین و بهترین و زیباترین و آسان‌ترین و جذاب‌ترین روش برای لاغری است .
      • در این روش ما در کمال آرامش و شادی از همان مسیر چاقی به جاده لاغری برمیگردیم و با تغییر فرمولهای ذهنی آرام آرام عملکرد و رفتارمان مانند افراد متناسب می‌شود و نتیجه این درست رفتار کردن می‌شود یک جیم لاغر و زیبا و متناسب .
      • اینجا بدون محدود کردن و سرکوب کردن و فشار و رنج با لذت لاغر می‌شویم و برای همیشه لاغر میمانیم .
      • خدای بی همتایم از تو سپاسگزارم که من را به این مسیر آرامش بخش هدایت نمودی
      • استاد سپاسگزارم که این سایت بی‌نظیر را طراحی کردی تا ما بتوانیم به راحتی مسیر لاغری را طی کنیم .
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم غلامی
      1402/07/29 20:55
      مدت عضویت: 1715 روز
      امتیاز کاربر: 899 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 659 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و دوستان 

      شما برای لاغری انتخاب شده اید:

      چه جمله زیبایی واقعا وقتی فکر می کنم خدا منو انتخاب کرده و من خوشحالم که خدا خواسته منو قبول کرد وقتی در شرایط اضطرار بودم و از خدا کمک خواستم تا هدایتم کنه هیچ وقت یادم نمی ره که حتی همراه با شکایت بود که چرا اشتهای  من زیاده ولی دیگران لاغر و متناسب هستند. من خوب قبلا گفته بودم که رژیم گرفته بودم و ورزش هم می کردم که نتیجه نداده بود و یک چند ماهی  ماندگاری داشت و دوباره با باردار شدن فرزند دوم همه اش برگشت و حرفهای دیگران هم روی مخ من بود و من با عصبانیت بیشتر می خوردم ،یک روز که وقتی خودم را در آینه دیدم خیلی ناراحت شدم که چرا من متناسب نیستم و  آن زمان دایی شوهرم یک عروس به تازگی گرفته بود که خیلی لاغر و متناسب بود و من همش خودم را با اون مقایسه می کردم و خیلی ناراحت بودم که چرا من کنترلی روی خوردن ندارم و خلاصه  خیلی ناراحت از شرایط و وضعیت خودم بودم و از خدا کمک خواستم، راستش  من اون موقع  جدیدا با قانون جذب آشنا شده بودم و اونو دنبال می کردم ،جرقه ای توی ذهنم آمد شاید با قانون جذب بشه لاغر شد شروع کردم به سرچ کردن قانون جذب و لاغری ،چیزی برام نیاورد و فقط در پرسش و پاسخ استاد عباس منش یک نفر اسم استاد را نام برده بود و من اومدم در گوگل سرچ کردم و از اون وقت وارد سایت شدم ،وقتی برای اولین بار این فایلها رو گوش می دادم انگار حرف دل منو میزد استاد ،و وقتی یک از  فایل های   ایشون را  داشتم گوش  می دادم که ایشون استاد ،توی چشمهاشان اشک جمع شده بود  وقتی که می گفتند  نمی دونید لاغری چه لذتی داره و این روش شما رو به هدفتون می رسونه ،مثل من که لاغر شدم ، با گوش دادن اون فایل یک انگیزه ای گرفتم و انگار توی دلم قرص شد که این همون روشی است که من می خواهم و با اون به هدفم می رسم و اشک از چشمهایم سرازیر شد .با دوره ۱۲ قدم تا لاغری رایگان شروع کردم و دیدم که دارم نتایجی می گیرم دوره ورود به سرزمین لاغرها را با شرایطی تهیه کردم و از اون موقع تا الان توی سایت هستم و یک بار هم دوره کردم و الان می خواهم لاغری با صد قدم رو که تا الان گوش ندادم رو گوش کنم و تمرین کنم .

      حالا چرا می خواهید لاغر شوید ؟

      من می خواهم لاغر بشوم که هر آنچه که چاقی از من گرفت را پس بگیرم .

      اگر من لاغر بشوم اعتماد به نفسم بالاتر میره و هر کاری رو می توانم انجام بدهم .

      اگر من لاغر بشوم زیباتر می شوم و پوستم بهتر می شود.

      اگر من لاغر بشوم هر لباسی و با هر رنگی را می توانم بپوشم.

      اگر من لاغر بشوم می توان در مجالس شرکت کنم و بهترین لباسها را بپوشم و از پوشیدن اونها لذت ببرم.

      اگر من لاغر بشوم در جمع به راحتی حرف می زنم و دیگه خجالت نمی کشم .

      اگر من لاغر بشوم سالم تر می شوم و به راحتی پیاده روی می کنم و سبکبال تر هستم.

      اگر من لاغر  بشوم می توانم مانتوهای اندامی بخرم و از خریدم لذت ببرم .

      اگر من لاغر بشوم می توانم برم بازار و برای خودم لباسهای خونگی زیبا و یا مجلسی بخرم .

      اگر من لاغر بشوم جوانتر به نظر میام و سنم رو کمتر نشون می ده و خیلی مزایای دیگه 

      و حالا چرا فکر می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای لاغری باشد؟

      چون من یک بار این مسیر را رفتم چه از رایگان و چه دوره ورود به سرزمین لاغرها و نتیجه گرفتم و هم مقداری سایزم کم شد و هم وزنم ولی تا نتیجه دلخواه باید دوباره استمرار داشته باشم تا به هدفم که متناسب شدن هست برسم.به امید اون روز زیبا 🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/07/05 12:59
      مدت عضویت: 1123 روز
      امتیاز کاربر: 6005 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,312 کلمه

      بنام خداوندمهربان 

      سلام به استادگرامی وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من 

      گام سوم:برای لاغرشدن انتخاب شده اید

      تمام کسانی که سالها دنبال روش‌هایی برای لاغرشدنشان بودند، وقتی که از جستجو کردن خودشان دست کشیدن و یا تسلیم شدن به این سایت تناسب فکری هدایت شدن 

      در جستجوی روشی برای لاغرشدن 

      همیشه یادم هست که از سنین کودکی سعی کرده بودم که لاغر شوم و تا چند سال قبل که با این سایت آشنا شوم ادامه داشت و هیچوقت نتیجه ای هم نمی گرفتم و هر موقع که با تمام سعی و کوششی که انجام می دادم مقداری از وزن وسایزم کم می شد ولی دوباره در زمان کوتاهی به وزن قبلیم برمیگشتم 

      من در همه این سالها خیلی از روش‌های گوناگون استفاده کرده بودم و از تمام روش‌های که برای لاغریم استفاده کرده بودم هیچ نتیجه خوبی بدست نیاورده بودم 

      و من هم مانند استاد گرامی انتخابهایم مشترک بود و ارتباطاتش این بود به نتیجه نگرفتن من و اون روشی که انتخاب می کردم 

      یعنی ما هستیم که دنبال یک روشی برای لاغریمان می گشتیم و در آخر ما تصمیم میگرفتیم که از فلان روش برای لاغریمان استفاده کنیم 

      هر دفعه هم که چاقی به سراغمان می آمد هر کسی یه چیزی می گفت و من خیلی عصبانی و ناراحت می شدم و دوباره دنبال یک روشی دیگر می گشتم که خودم را لاغرکنم و رهاشدن از چاقیم را از سر بگیرم 

      من همیشه دنبال این بودم که چه دارویی یا چه رژيم غذایی را بگیرم و استفاده کنم تا سریع تر لاغر شوم و از شر چاقی رها شوم و همیشه در حال رژيم گرفتن. دمنوش خوردن. دارو مصرف کردن. ورزش کردن. و…..بودم و همیشه در حال رفت و برگشت در راه چاقی و لاغری بودم 

      آشنایی با این سایت و هدایت شدنم 

      با تمام تلاش های که در مورد لاغرشدنم انجام داده بودم نمی دانم دقیقا چه مدت زمانی است یعنی از کودکی که تلاش کرده بودم چهل و چند سال میشه که از روش‌های مختلفی استفاده کرده بودم بجز روش‌های خطرناکی مانند عمل معده. ساکشن یا روش‌های خطرناک دیگر و من تازه در سال ۵۶سالگیم بود که دیگه واقعا خسته شده بودم و ناامید شده بودم یعنی آخرین روشم خامگیاه خواری بودومن توانسته بودم که خودم را لاغرکنم اما از اون هم نتیجه ای نگرفته بودم من دیگه اصلآ روشی سراغ نداشتم و خیلی آزرده خاطر شده بودم و عاجزانه از خدا میخواستم که خودش کمکم کند و خودش یک روش اصولی جلوی رویم قرار دهد چون از تمام روشهای لاغری خسته شده بودم نمی خواستم رژيم بگیرم حالا شما حساب کنید که خیلی ها اینجا هستند که سن‌شان پایین است و خسته شده اند ولی من تاسن۵۶سالگیم این روش‌های مسخره را ادامه داده بودم و چند نفر مثل من هم اینجا هستند ببینید ما دیگه کی هستیم و تا این سن ادامه دادیم 

      وحالا آشناییم با این سایت 

      بعد از درخواستم دو روز می گذشت ولی نمیدونم خیلی آرامش داشتم و خیالم راحت بود وبه خداایمان داشتم ودر یوتیوب می گشتم که با این راه آشنا شدم و دیدم نوشته بود لاغری باذهن. من خیلی مواقع شنیده بودم که با ذهن کار هایی را انجام می دهند و من کمی آشنایی داشتم و کتاب راز رو هم خونده بودم ولی اصلآ بلد نبودم که چطوری می شه با ذهن لاغر شدواز استادهای دیگه شنیده بودم و خونده بودم که با ذهن می توان لاغر شد ولی اصلآ راه و روش و استفاده اش رو بلد نبودم چون همشون گنگ حرف می زدند 

      استاد گرامی اول میخوام ازتون تشکر کنم شما واقعا دست خدا روی زمین برایمان هستی و خوب که هستین و خدا را همیشه شکر گذار هستم و خواهم بود 

      وقتی حرفهایتان را شنیدم با اون لحن و با اون لبخند دلنشین داشتین صحبت می کردین و توضیح می دادین چقدر برایم دلنشین بود چقدر مجذوب گفته هایتان شدم و این یک نور امید وقدرتمندی بود که در قلبم تابیده شد 

      و بخاطر اینکه از خدا خواسته بودم برای لاغریم راهی نشان دهد من در آرامش وبا خیال راحت وارد این مسیر شدم و با شنیدن فایل های آموزشی استاد هر روز حالم خوب می شد آرامش داشتم و احساس خوبی پیدا کرده بودم احساس سبکی می کردم انگار گمشده ام را پیدا کرده بودم و همینطور عاشقانه به راه و روشی که استاد می گفتند ادامه می دادم 

      من این مسیر رو در یوتیوب دنبال می کردم و تا فایل ۵به بعد رو دیگه نتونستم گوش کنم و چون در اینستاهم دنبال می کردم برایش پیام فرستادم که باید چکار کنم و استاد پیام دادن که برم توی سایت و من از پسرم خواهش کردم که این کاررو برایم انجام بده ومن وارد این سایت و مسیر شدم و با عشق و لذت دراین مسیرهستم و خواهم ماندتابه اندام دلخواهم برسم 

      و من با تمام وجودم حرفهای استاد گرامی را گوش می کردم و تمریناتی که می گفتند با دل و جان انجام می دادم 

      من در ماه‌های اول کمی به وزنم اضافه شد اما اصلآ هیچ ترسی نداشتم و با اطمینان و آرامش غذایم را می خوردم چون اطمینان داشتم و به راه وروش استاد ایمان داشتم و به آرامش خوبی رسیده بودم 

      چون به‌ قول استاد ما قبلا همه چیز می خوردیم به جز غذا حرص. میخوردیم. غصه می خوردیم. نفرت. سرزنش. و….

      اره ما واقعا همه چیز می خوردیم و اذيت می شدیم ولی غذا نمی خوردیم و اگرهم با لذت غذا می خوردیم بعدش همه اون رو داشتیم و خوردن موادغذای کوفتمان می شد

       حال در این مسیرزیباقرارگرفتم به همراه غذا شادی. اطمينان. ایمان امید راهم میخوریم و می‌دانیم که اینبار غذا خوردنمان فرق دارد یک نور امیدی به قلبمان تابیده است و راه و مسیر درستی را در پیش گرفته ایم و داریم با شادی و نشاط و خوشحالی پيش می رویم 

      و من خیلی عالی سايزم کم میشه یعنی با پوشیدن بعضی از لباسهایم متوجه می شوم 

      من حالا دیگه نه حالم بد میشه نه استرس واضطراب دارم نه نگران هستم و نه محدودیت دارم و نگران هیچ چیزی نیستم 

      من با فایلهای استاد عزیزمان کلی نتیجه گرفتم وبرایم خیلی شگفت انگیز است که من اصلا کار خاصی انجام نمی دهم 

      واین ما هستیم که باید به هدایت خداوند اعتمادوباور داشته باشیم وبا گوش کردن به فایلها آموزشی وخواندن مطالب آموزنده وبا انجام دادن تمرینات واستمرا داشتن وتکرار کردن وادامه دادن وعمل کردن به گفته های استاددر این راه ومسیر موفق وپیروز خواهیم شد هم در لاغری وهم در تمام جنبه‌های زندگیمان.

      ولی به قول استاد خیلی ها هستند که آمادگی هدایت شدن به این مسیر را ندارند واگه موقعش برسه توسط خداوسپردن خودشان به خداوند مهربان به این مسیر هدایت خواهند شد

      من تازه در۲۷بهمن امسال سه سالگیم تمام میشه من تازه سه سال است که متولد شدم ودر این سه سال لذت زندگی کردن را چشیدم وعاشقانه دارم دراین مسیر به راهم ادامه می‌دهم چون من از طرف خداوند به این مسیر هدایت شدم وانتخاب شده خداوند هستم و به او اعتماد وایمان دارم وهر روزم را با این سایت شروع میکنم ودر این مسیر به راهم ادامه می‌دهم 

      وخداوند این توانایی را در من دیده است که من به اندام ایده آل خودم برسم 

      وبا قدرت وتوانایی که دارم به اندام وزندگی دلخواهم میرسم 

      من همیشه درحال رژيم گرفتن بودم وهیچ کس نتوانسته بود من رو از رژيم گرفتن منع کند 

      ولی از زمانی که به این مسیر از طرف خداوند هدایت شدم وبه این مسیر اعتماد کردم وایمان آوردم همه روشها رو بوسیدم وکنار گذاشتم وبا خیال راحت ودر آرامش وبدون ترس در این مسیر به نتایج خوبی رسیدم من بخاطر لاغرشدنم به این مسیر هدایت شدم ولی دراین مسیر کلی به چیزهای خوبی رسیدم مانند اعتمادبه نفس. شادی وخوشحالی .آزادی. حال خوب و…..

      من وقتی به گذشته نگاه میکنم کلی تغییر کردم هم در اندامم.سلامتی.احساس خوب.ارامش. داشتن وکلی چیزهای دیگر

      من دیگر اون آدم سه سال قبلی خودم نیستم و نخواهم بود شاید بعضی مواقع باشه اما خیلی کم رنگ شده 

      من با لذت وشادی دارم دراین مسیرقدم بر میدارم وبه اون اندام دلخواهم میرسم وخواهم رسید 

      واین آرزورا برای همه شما همراهان عزیزم راهم دارم  

      به اطمينان داشتن روزهای خوب پر از عشق .سلامتی وزیبایی وشادی 

      خداوند پشت وپناهتان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/04 14:06
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,558 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست 

      سلام و درود به تمام همراهانم 

      من با انگیزه و اشتیاق  فراوان در این مسیر حرکت میکنم. 

       این جمله سراسر ارامش  هست که میگن  هرکس به خدا توکل کنه کار براش اسون میشه من خودم با تمام وجودم این جمله رو بارها در زندگیم  لمس کردم اصلا همینکه بدونم خدا با من هست انتظار نتیجه ی بهتری دارم .

      چقدر مثال شما استاد  در گذشتتون جالب بود و خندم گرفت چون دقیقا من هم در گذشته  اینکار ها رو در زمان امتحانات  یا بعضی سختی ها در زندگی انجام  میدادم و نتیجه که خوب میشد  چقدر بیشتر مواظب حجابم و نمازم و روزم بودم البته ایرادی هم به ما نبود و من فکر میکردم از این راه  ها باید برای خدا جبران کنم و کلی نااگاهی های دیگه داشتم اما خدا رو شکر من هیچ وقت یادم نمیاد گردبند خاصی یا انگشتری و یا چیزی به خودم وصل کرده باشم که در زندگیم ارامش داشته باشم و  یا خدا هوامو با این کار بیشتر  داشته باشه و اما  الان هنوزم چقدر در اطرافیان  میبینم که این کارها رو انجام میدن یعنی انواع سنگها و نوشته ها و به صورت گردبند و انگشتر و … اویزون خودشون  میکنن و اعتقاد دارن با اون از چشم بد دور میشن و اما من که الان  اگاه تر از قبلم شدم  از این کارها نه تنها انجام نمیدم بلکه اونها رو  کار نادرستی هم میدونم  .

      من خودم تقریبا از،سال ۸۲  بعد  از ازدواجم چاق شدم و درگیر روشهای مختلف برای لاغری بودم حتی من هم افشرده لیمو و …رو امتحان کردم و یادم میاد یه مدت با خواهرم که اونم بعد از ازدواج چاق شده بود با هم زیر دستگاه برقی در قسمتی از بیمارستان میرفتیم که لاغر بشیم و من چون  این کار خیلی برام دردناک بود ادامه ندادم اما خواهرم بیشتر ادامه داد و یا اینکه  یادم میاد من چون ورزش،و رژیم  رو قبول داشتم  کمی بعد رفتم سراغ رژیم خود سر و ورزش در باشگاه و یکم  کم کردم اما چون خیلی هنوزم چاق نبودم در حد ده کیلو بود  دیگه ادامه ندادم تا چند مدت بعد که چاقتر شدم خودم فقط شام خوردن و یکم چیزهای هله هوله  رو حدف کردم و به سرعت هشت کیلو کم کردم و چقدر همه تشویقم کردن  تا اینکه باردار شدم و وحشتناک چاق شدم بالای صد کیلو و بعد از زایمان سریع رفتم بلشگاه و رژیم معمولی که خودم برای خودم تجویز میکردم گرفتم و در مدت کمی من بسیار لاغر شدم در حد ۲۵ کیلو و بازم همه تحسینم کردن و کلی دفعات دیگه که بارها و بارها من رژیم گرفتم و اگر بخوام اینجا بگم نوشته طولانی میشه تا بار اخر که بعد از،زایمان دومم بود و وحشتانک اضافه وزن داشتم و دکتر متخصص من از داخل دوران بارداری رژیم مخصوص زنان باردار برام تحویز کرد  چون خیلی اضافه وزن داشتم و من به شدت حال روحیم  بد بود اما خب  همون رژیم باعث شد به جای ماهی پنج کیلو دو کیلو  اصافه کردم اما بازم بعد از زایمان خیلی خیلی چاق بودم و بازم مثل همیشه با اینکه شیر میدادم شروع به کم خوری و پیاده روی با هر سختی بود میکردم اما چون عاشق لاغری بودم از همسرم خواستم بچه ی کوچیک ماررو نگهداری کنه تا من برم باشگاه و دکتر تغدیه که رژیم مخصوص شیر دهی بده که بچم اذیت نشه و خلاصه شروع کردم با پشتکار و علاقه فراوان حدود ۳۵ کیلو کم کردم اما دیگه خیلی روی غداها  حساس شده بودم از تمام خواراکی ها وحشت داشتم با ترس عدای عیر رژیمی میخوردم  چون دکتر کلی محدودیت برام گداشته بود و کلی ذهنم رو دستکاری کرده بود و در. مورد غداها و خوراکی ها کلی فرمول تو ذهنم بود و من به محض رها کردن رژیم در زمان کمی کلی از وزنم برمیگشت حتی یادم در زمان کوتاهی  در حدود ده کیلو  اضافه کردم و حسابی  میترسیدم و با ترس و وحشت دوباره دکتر میرفتم  و رژیم جدید  میخواستم و هی شرایطم سخت تر میشد و  فرمولهای چاقی در من قویتر میشد و من با وسواسی بیشتر غذا میخوردم  و ورزش میکردم و خودم رو وزن میکردم و هی وزنم نوسان داشت و من  حالم بد بود تا داخل یه ازمایش متوجه شدم مشکل تیرویید دلرم و باید قرص بخورم و یه مشکل دیگه ای  که بازم باید قرص بخورم و همونجا بازم باورهای من  توسط همون پزشکان و کارشناس تغدیه خرابتر شد که از این به بعد چاقی از جسم من به راحتی  بیرون نمیره و من باید برای همیشه چاق باشم و داشتم به سرعت دچار اضافه وزن میشدم با وجود رژیم شدید و ورزش شدید که در هر شرایطی من این دو رو رها نمیکردم اما ته دلم ناراحت بودم چرا اینطور هست چرا وزنم ثابت نیست ؟؟؟  تا کی باید رژیم بگیرم  ؟؟؟تا چه اندازه وزنم میخواد بالا بره ؟؟  حسابی  ناامید بودم تا یک شب به صورت تصادفی البته بهتر بگم هدایتی  با فایلهلی استاد در اینستا برخورد کردم فقط به خاطر اشنایی با استاد کنجکاو بودم که ببینم شغل جدید ایشون چی هست چون متوجه شده بودیم که ایشون مغازه رو جمع کرده و کار جدیدی پیدا کرده و خیلی هم لاغر شده  و وقتی  اون شب حرفهای استاد رو گوش دادم  انگار یه جوری شدم گفتم چقدر خوب حرف میزنه چقدر حرف دل من رو میزنه  و گفتم چرا هیچ جا این حرفها رو نشیدم  و چقدر برام جدید و متفاوت بودن و  همچنان  به گوش دادنم ادامه دادم و تنهایی اون شب که بیدار بودم روی مبل کل فایلهای استاد رو در اینستا گوش دادم  در حالی که  اصلا اطلاعاتی از قانون جدب و این موضوعات نداشتم و نمیدونستم سایت و دوره چی هست فقط،منتظر بودم ایشون رو هر از گاهی داخل اینستا ببیننم تا از حرفهاشون بازم کیف کنم  باید بگم به طرز عجیبی این حرفها به دلم نشست و به شدت از شنیدن حرفهای استاد لذت  میبردم انگار سالها منتطر شنیدن اینها بودم و  حتی وقتی  میدیدم هر از گاهی ایشون در اینستا یه استوری  در مورد  تغییر زندگی و  قانون این دنیا و … میزاشت  من بیشتر خوشم می اومد و اما  به هر کس میگفتم فلانی رو دیدی که  همچین حرفهایی میزنه من برام  جالبه اما  ظاهرا برای بقیه جالب نبود و اصلا حرفی نمیزدن و یا درکشون نمیکردن اما من به طرز عجیبی  اونها رو درک میکردم و بر عمق جانم نفوذ کرده بودن و من  همش به دنبال این بودم که استاد هر از گاهی بیاد داخل اینستا و فایلی در هر زمینه ای بزاره و من گوش بدم  تا چند مدتی  گذشت و دیدم استاد لایویی گداشتن و اونجا کلی حرف زدن و گفتن  نمیشه منتظر من باشین تا  هر از گاهی من بیام جلوی دوربین  و محتوایی  داخل پیج بزارم  خودتون برین داخل سایت و هر روز فایلی گوش بدین و من اونجا متوحه شدم استاد سایت داره و من در حالی که اصلا نمیدوستم سایت چی هست من وارد سایت استاد شدم و در حالی که اصلا بلد نبودم این موضاعات چی هست رفتم داخل سایت و با تمام وجودم فایلها رو دونه به دونه گوش میدادم و مینوشتم و چنان ذوق میکردم و بر جان من مینشستن که شبها حاضر بودم وقتی  که بقیه خواب هستن من برم داخل اشپزخونه صدا موبایل رو کم کنم چون هنزفری نداشتم  و به فایلها گوش بدم و اون موقع دوره ی ۱۲ جلسه ای رایگان بود که من واو  به واو این حرفها رو  که گوش میدادم داخل دفترم مینوشتم و تمرینا رو انجام میدادم و به همه میگفتم همچین چیزی هست اما هیچ کس استقبال نکرد و خوشش نیومد تازه مسخره هم میکردن  که بابا با این حرفها کسی لاغر نشده .

      و اما  من یادم میاد اون اوایل اشنایی با سایت  میخواستم از شدت ذوق به همه ی چاقها بگم همچین روشی هست و این کار رو  هم میکردم اما هیچ کس مثل من دنبال این روش نبود و انگار که اصلا اونها رو درک نمیکردن و نمی فهمید ن   و  اما من  کاری به هیچ کس نداشتم و فقط حرفهای استاد رو قبول داشتم و با تمام وجودم اونها رو مینوشتم و گوش میدادم و انجام میدادم تا متوجه یکم تغییرات در جسمم شدم و یادم میاد همون اوایل چون همزمان با باشگاه فایل گوش میدادم همه داخل باشگاه  بهم میگفتن چی کردی لاغر شدی و من بیشتر  به این راه اعتمادد کردم چون که دارم نتیجه میگیرم و یادم هست هر هفته ما یه روز مخصوص وزن کشی و سایز داشتیم اما من  به خاطر حرفهای استاد و تعهدم به اون راه میگفتم نمیخوام وزن کنم و چقدر همه بهم گیر دادن و میگفتن تو چت شده باید حواست به وزنت و سایزت باشه و خودت  رو کنترل کنی اما من دیگه دنبال حرف هیچ کس نبودم فقط حرف استاد رو قبول داشتم و به خلطر اینکه کسی من رو از مسیر خارج نکنه و به خاطر عمل به اموزشها که استاد میگفت نباید رژیم و ورزش داشته باشی و کنار اونها به این حرفها عمل کنی بلکه  باید این راه رو  به عنوان تنها راه لاغری قبول کنی و همه ی راه های قبلی رو رها کنی و فقط در این راه باشی تا جواب بگیری برای همین یک شبه من با مشورت استاد در تلگرام برگه های رژیمم رو که کلی براشون پول داده بودم و یه جعیه ی پر بودن پاره کردم و باشگاه رو یک شبه کنار گذاشتم و دیگه نرفتم و همه تعجب میکردن حتی مسول باشگاه و دوستام و مربی و خانوادم و ….که چی شده تو که این همه وسواس بودی در هر شرایطی باشگاه میرفتی چرا دیگه نمیری ؟؟ چرا رژیم نداری ؟؟؟ و وقتی به چندتاراز اطرافیانم   گفتم به خاطر این راه هست بهم خندیدن و گفتن تو دیگه کی هستی هر چی فلانی بگه تو میخوای انجام بدی بابا لاغری با حرف به دست نمیاد باید بری ورزش کنی و رژیم بگیری و … اما من هر ماه شاهد تفاوت خودم با گذشته ی خودم میشدم و همزمان با لاغری داخل سایت دنبال تعییر در بقیه ی جنبه های زندگی هم  شدم و با عشقی سوزان هر دو رو دنبال میکردم  ددپوره شرکت میکردم پادکست گوش میدادم و …حالم دگرگون بود اصلا کم کم تعییر کردم و از هر نظر شبیه گدشته ی خودم نبودم و از تمام اگاهی ها لذت میبردم خصوصا که سه ماه بعد از اشنایی من با این مسایل و دوره ها  کرونا اومد و همه جا تعطیلی محض شد و همه باید در خانه میماندن و در حالی که همه ناراحت بودن اما  من حالم عالی بود و خوشحال بودم که شرایط برای کار کردن بیشتر روی خودم رو پیدا کرده بودم انگار خدا هم با من همراه بود و شرایط رو برام بهتر میکرد که من برم دنبال اگاهی ها و یادگیری ها و واقعا حال عجیبی داشتم و معتقدم از ته دلم خداوند من رو انتخاب کرده و من هدایت شدم به این مسیر و واقعا یادم میاد با بعضی از  فایلهلی استاد در خلوت اخر شبم  حتی گریه کردم و اشک ریختم و بسیار  مطمعنم من انتخاب شده ی خداوند هستم و من باید به این انتخاب احترام بزارم و با اشتیاق این راهم رو ادامه بدم خدا خودش این راه رو خلق کرده پس کمکم میکنه چقدر رژیم گرفتم چقدر هر ماه پیش کارشناس تغدیه میرفتم و در خواست رژیم جدید میکردم اما فایده  نداشت و من از زاین راه خوشم اومد و تا به امسال چهار سال هست که در مسیر هستم و هنوزم با اشتیاق این راه رو ادامه میدم .

      و من الان اینقدر از جسمم راضی هستم که هیچ وقت در این حد رضایت نداشتم من بدون هیچ کار خاص جسمی  دارم هر روز متناسب تر و خوش اندام تر میشم چون انتخاب شده ی خداوند هستم و من میتونم لاعر بشم  پس محکم قدم برمیدارم و هر  روز این اگاهی ها رو با جان و تمان وجودم گوش میدم و به اونها عمل میکنم همینجا میخوام بگم به،طرز عجیبی و خیلی زیادی خیلی زیادی من سبک خوردنم تغییر کرده به شدت دنبال سالم خواری هستم از  خوردن هر  خوراکی بی فایده و ناسالم دوری میکنم از  خوردن غذاهای چرب به طرز خیلی جالبی  دوری میکنم بر عکس گذشته  که دنبال غذاهای چرب و چیلی بودم حالا علاقه ای ندارم و جدیدا برنج ها و خورشت هام رو کم روغن تر  درست میکنم و  در کل تا جایی که راه داشته باشه غداهام رو سالم تر درست میکنم از عذاهای بیرون دیگه  خوشم نمیاد کیفیتشون رو نمیپسندم در حالی که در گدشته دنبال رفتن به رستورانهای جدید بودم راز انواع سس روی غداها خوشم نمیاد  بر عکس گذشته با عدا هیچ دسری دوست ندارم مگر سبزی خوردن و چقدر جدیدا علاقه مند به خوردن سبزی کنار عذام شدم و از عطر اونها لذت میبرم در حالی که گذشته حتی نگاهش نمیکردم چقدر از خوردن نون اضافه و برنج اصافه به راحتی پرهیز میکنم خیلی از غذاهام رو دوست دارم بدون نون بخورم مثل ابگوشت یا اب لوبیا و حلیم و آش و …شاید باورتون نشه هر انچه در گذشته با رژیم و دکتر نمیتوستم برای مدت طولانی اجرا کنم و به زور اجبار یه مدت  بود حالا در آزادی کامل خودم از سر عشقی که به خودم و جسمم دارم هر جا در توانم بلشه و شرایط باشه سالم ترین عداها و با کیفیت ترین عدا ها رو میخورم و از عداهای چرب و ناسالم و عدای بیرونی پرهیز میکنم چون انگار  مثل قبل اوتها رو دوست ندارم انگار تمایل بدن من به مواد غذایی  تغییر کرده انگار حالم از خوردن خیلی چیزها بد میشه مثلا در سفرها دوبار پشت سر هم برام سخته فست فود بخورم انگار دلم چیز سالم تر و سبک تر و طبیعی تر و  چیز بدون پنیر پیتزا و …. میخواد منی که در گذشته عاشق فست فود بودم  حالا به راحتی با یک بار خوردن اونم در حد نیازم  که شاید سه برش پیتزا باشه  اشباع میشم و دیگه دلم هوس اون فست فود های بی کیفیت و سنگین و پر از پنیر پیتزا رو نمیکنه شاید باورتون نشه من دوست دارم داخل فست فودیها  نه به اجبار بلکه از روی آزادی سالاد بخورم مثل سالاد سزار شاید باورتون نشه من در گذشته عاشق فست فود بودم اما حالا این همه تغبیر رو به کی بگم میرم تو فست فودس سالاد سفارش میدم و خیلیها میگن این همه پول بدی سالاد بخوری یعنی چی اما من لایف استایل زندگیم تغییر کرده  بعضی موقع ها که گذشته ی  کمرنگم  یادم میاد میبینم هیچ شباهتی به گذشته ام ندارم خیلی تغییر کردم چقدر میل من به شیرینی کم شده فقط در حد کم در وعده صبحانه میخورم اونم از نوع سالمترش  و کم شیرینی اش و دیگه هرگز دوست ندارم بخورم و به راحتی اگر جایی باشه میگذرم و نمیخورم …. اینم بگم جدیدا به طرز عجیبی عاشق سبزی خوردن شدم و هر روز یک پک  سبزی اماده ی پاک شده و شسته شدهو ضد عفونی شده  از سوپر مارکت برای خودم میخرم منی که قبلا از سوپر مارکت چیبس و پفک میخریدم حالا عاشق سبزی خوردن شدم این همه تغییر رو به کی بگم که باور کنه من بدون رژیم و دکتر  از زمین تا اسمون تغییر کردم قطعا باید داخل سایت این حرفهای جالب رو بزنم که هم خودم انگیزه بگیرم هم بدونم امن ترین جای دنیا برای حرفهای قلبی و دلی من اینجا  هست .

      مطمعنم به مرور زمان جسم من زیباتر و لاغر تر و سلامت تر میشه چون نیازهای جسمی من از،زمین تا آسمون تغییر کردن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 760 کلمه

      بنام خداوند مهربانی ها.

      سلام خدمت استاد عطار روشن و دوستان عزیز.

      من بخوام بطور کلی بگم از هیچکدوم از روش های لاغری که امتحان کردم نتیجه درستی کسب نکردم یعنی همش یک هفته دو هفته بود یا نهایت دوماه که اونم بخاطر سخت بودنش رهاش میکردم و چیز زیادی هم از وزنم کم نمیشد جز روش های من درآوردی و رژیم سخت خودم که دوسال ماندگار شد البته خیلی زجر کشیدم و بعد از دوسال بعد وزن قبل برگشتم یا یک روش دیگه ورزش باشگاه بدنسازی ثبت نام کردم و 6 ماه یک پشت ادامه دادم و حدودا 10 کیلو کم کردم همراه با باشگاه روزی یک ساعت پیاده روی هم داشتم ولی بیشتر از یکسال ماندگار نشد و دوباره شروع به چاق شدن کردم.

      من در سال 99 که داشتم آماده میشدم برای مراسم ازدواج و قصد داشتم کمی وزن کم کنم تا بتونم لباس عروس مناسبم رو بپوشم که البته فقط وارد سایت شدم و انجامش ندادم چون خیلی عجله داشتم و لاغر هم نشدم و با همون هیکل مجبور به عروسی شدم حالا چطور آشنا شدم این بود که وارد گوگل شدم و سرچ کردم لاغری راحت بدون نیاز به رژیم و ورزش و اولین سایتی که برام باز شد تناسب فکری بود که سریع بدون مکث وارد شدم و توقع چنین چیزی یعنی لاغری با ذهن رو اصلااااااااااا نداشتم و فکر میکردم قراره یه چیزیو معرفی کنند تا بخورم و وارد 12 گام شدم و حدودا دو سه گام ویدیویی اول رو تماشا کردم اما باور نکردم و گفتم غیر ممکنه و اومدم بیرون رفتم سراغ رژیم گرفتن و گذشت و گذشت و من مدام در حال امتحان کردن انواع رژیم و پیاده روی های مختلف بودم تا شهریور 1401 در بیشترین وزنی که شده بودم که حتی حس میکردم نفس کشیدن برام سخت هست داشتم داخل اینستاگرام می‌چرخیدم توی اکسپلور یکی از صحبت های استاد رو شنیدم و تماشا کردم نمی‌دونم چطور ولی دلم خواست وارد پیجشون بشم و از اون طریق دوباره وارد سایت شدم و سراغ 100 گام لاغری رسیدم و با اولین فایلی که گوش دادم تصمیم گرفتم که حداقل یک هفته امتحانش کنم و یک زمانی به خودم اومدم دیدم چهار ماه گذشته و من همچنان داخل سایت هستم و وزن کم کردم سایز کم کردم روحیه ام عوض شده بود و فهمیدم واقعا بهترین روشی که یعنی این طور بگم درست ترین روش رو پیدا کردم و خداوند رو بسیار سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کرد.

      من از سن خیلی خیلی کم یعنی از همون ابتدایی که بودم بخاطر مسخره شدن از طرف دوستان و هم کلاسی هام همیشه دوست داشتم لاغر باشم و از خدا و مادرم شاکی بودم در حال تلاش برای لاغری بودم در سن بالاتر حرفای اطرافیان و فامیل و وقتی که سنم به بلوغ رسید دیگه حرفای اطرافیان و فامیل و دوست و خانواده برام مهم نبود حتی کاری به همسر و ازدواج هم نداشتم دوست داشتم بدنم سبک باشه هر لباسی که تن مانکن هست رو من بپوشم روشن ترین رنگ ها رو تن من نما بده هر چیزی رو که میخورم بدون استرس باشه بعد از خوردن دل سیر از یه غذا بعدش با عذاب وجدان نخوابم از رفتن به عروسی و مهمونی حرص نخورم که الان دوباره جمع بشن که چقدر چاق شدی فلان رژیم رو پیشنهاد بدن و من عصبانی بشم بیشترین چیزی که دوست داشتم این بود که اونقدر معجزه بشه و لاغر بشم که بقیه از من بپرسند که چیکار کردی لاغر شدی و این دفه من باشم که به اونا آموزش بدم و بعد از آشنا شدن با سایت تناسب فکری تا حدودی خیلی کم این اتفاق برام افتاد در ایام عید هرکسی منو میدید می‌گفت انگار لاغر شدی رژیم گرفتی و من نمی‌دونستم چی باید بگم و توی دلم چقدر خوشحال شدم و فهمیدم این سایت یه معجزه الهی هست.

      من فکر نمیکنم این روش صحیح باشه بلکه صد درصد مطمئنم این روش درست ترین راه برای لاغر شدن و لاغر ماندن هست اگر باورش کنی و بهش ایمان داشته باشی چون نه تنها قرار نیست هیچ سختی و رنجی بکشی تازه قراره با حس و حال بسیار خوب با لذت و راحتی فقط با نوشتن هرچیزی که از ذهنت میگذره به راهت ادامه بدی و قشنگترینش این هست که هیچکسی متوجه کاری که می‌کنی نیست و حتی اگر هم متوجه بشن حرفاشون قرار نیست روت تاثیر بذاره و ناراحتت کنه چون تو فقط خودت می‌دونی چه لذتی داری میبری حداقل من یکی که از این روش اونقدر لذت میبرم و نتیجه دیدم که میدونم این روش واقعا صحیح هست و لاغری با ذهن آسان ترین روش دنیاااااااااااست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/15 13:14
      مدت عضویت: 1025 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,619 کلمه

      ⁠⁠⁠⁠⁠⁠ به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز سایتهمه افرادی که سال‌ها دنبال روشی برای لاغر شدن بودن زمانی که دست از جستجو برداشتن و یا تسلیم شدن به سایت تناسب فکری هدایت شدن

      آشنایی ما با سایت تناسب فکری به خاطر جستجوی ما نبوده، ما به دنبال این روش نبودیم، ما به طریقی که از قبل از اون اطلاع نداشتیم به این مسیر هدایت شدیم و الان عضو این سایت هستیم. برخلاف تمام دفعاتی که ما دنبال روشی برای لاغر شدن بودیم و روش‌هایی رو هم پیدا می‌کردیم، از همه اون روش‌های قبلی ما آگاهی داشتیم و از همون اول می‌دونستیم که قراره یه برنامه رژیمی یا ورزشی رو برای لاغر شدن باید یه مدت مشخص  انجام بدیم،مثلاً توی جستجو برای لاغر شدن به رژیمی می‌رسیدیم که قبلاً درباره‌اش شنیده بودیم و بعد باهاش مواجه می‌شدیم و تصمیم می‌گرفتیم که انجامش بدیم، یا به یه نوعی دارو، دمنوش، ورزش یا نرمش برخوردیم که بازم درباره‌اش یه چیزهایی شنیده بودیم و تصمیم می‌گرفتیم که ما هم اونو امتحان کنیم.ولی وقتی که با این روش لاغری با ذهن آشنا شدیم که هیچ اطلاع قبلی از اون نداشتیم، هیچ تجربه‌ای نداشتیم و اصلاً به دنبال این روش نبودیم، ما وقتی درباره یک موضوعی اطلاع نداشته باشیم نمی‌تونیم در موردش جستجو کنیم.پس کسایی که به سایت تناسب فکری هدایت میشن از طرف خداوند به این سایت هدایت شدنپس ما برای لاغر شدن انتخاب شدیم و به این سایت  دعوت شدیم.حضور ما توی این سایت به خاطر عشق و علاقه ما به لاغر شدن و سال‌ها تلاش برای لاغر شدنه.تلاشی که شاید به نتیجه مطلوبی نرسیده باشیم اما باعث شد تا پس از سال‌ها تلاش بی‌نتیجه، الان توی مسیری باشیم که سراسر عشق و امید و آگاهیه،مسیری که هر آنچه که سال‌ها چاقی ازمون گرفته رو چند برابر می‌کنه و بهمون برمی‌گردونه

      ما توی هر کاری که توکلمون به خدا بوده توی اون کار نتیجه خیلی خوبی گرفتیم و این توی ضمیر ناخودآگاه ما هست که هر وقت ما اگه بخواهیم کاری رو انجام بدیم و در اون کار خدا همراهمون باشه، خدا دست ما رو بگیره، نتیجه اون کار خیلی عالی میشه.مثلاً اگه به یه شکلی به ما گفته بشه یا به این باور برسیم که خدا کمکمون می‌کنه خیلی انتظارِ نتیجه بهتری از اون حرکتی که داریم انجام میدیم رو داریم.یعنی این توی وجود ما هست که اگه خدا در کاری دست ما رو بگیره، یا گوشه چشمی به ما داشته باشه، ما در اون کار موفق می‌شیم.اینکه خیلی از افراد هم میرن به سمت طلسم و دعا که یه نفر دیگه براشون دعا بنویسه، اینا هم دنبال همین هستن، یعنی می‌خوان یه جورایی نظر خدا رو، یا اون چیزی که توی ذهن خودشون هست رو به سمت خودشون جذب کنن.اما عقیده‌شون اینه یا تصورشون اینه که من نمی‌تونم این کارو انجام بدم باید برم یه نفر دیگه این کارو برام انجام بده.مثلاً دعا بنویسه بذارم گردنم یا یه چیزی روی انگشترم بنویسه من اونو بذارم انگشتم،در واقع وقتی انگشتر رو میذاره دستش انتظارش تغییر می‌کنه.از اون لحظه‌ای که انگشتر رو می‌ذاره دستش انتظار داره که حالا اون مسئله‌ای که توی ذهنش هست دیگه حل بشه، درست بشه،این توکل به خداست.ما در هر کاری توکل داشته باشیم قطعاً نتیجه خوبی می‌گیریم چون آرامش داریم و انتظارمون از خداوند خیلی بیشتره و منتظریم که خدا نشونمون بده که هوامون رو داشته

      هر کدوم از ما شخصاً توسط خداوند هدایت شدیم به این سایت،پس باید اینو باور کنم توسط خداوند به این سایت هدایت شدم. اگر من به دنبال روش لاغری دیگه‌ای برای لاغر شدن بودم قطعاً یه روشی مثل روش‌های دیگه رو پیدا می‌کردم.اینکه وقتی با لاغری با ذهن آشنا شدم و هرچی اینجا دارم می‌شنوم برای بار اوله پس باید به این نتیجه برسم که از طرف خداوند به این سایت هدایت شدم،کجا به من گفتن چاقی ارثی نیست؟کجا به من گفتن برای لاغر شدن نیاز نیست رژیم بگیرم؟بدو ام، عرق کنم،هرچی که دارم اینجا می‌شنوم برای بار اوله،پس این چیزی نیست که من دنبالش گشته باشم،چون من همیشه دنبال چیزهایی بودم که از قبل درباره‌اش تجربه‌هایی دارم، از قبل درباره‌اش اطلاعاتی دارم و میرم دنبالش،پس مطمئن باشم که من توسط خداوند انتخاب شدم  که الان دارم این حرف‌ها رو می‌شنوم و خداوند در من این توانایی رو دیده،باید به انتخاب خداوند اعتماد کنم،به انتخاب خداوند احترام بذارم،از انتخاب شدنم توسط خداوند تشکر کنم، و خوشحال باشم و از خدا سپاسگزاری کنم، با اشتیاق و انگیزه قدم‌هام رو بردارم،خداوند در من اینو دیده که می‌تونم لاغر بشم، خدا خودش منو خلق کرده، خودش قدرت ذهن رو به من داده، خودش می‌دونه که چه اتفاقی در من رخ داده که من الان در وضعیت نامناسبی هستم و دارم رنج می‌کشم و راه حلش رو هم خودش بلده،تموم اون راه‌هایی که قبلاً رفتم همش خودم دنبالشون می‌گشتم، کسی به من می‌گفت مثلاً  این رژیم هست، یا  دنبال یه رژیم دیگه می‌رفتم، رژیم کانادایی، ایتالیایی، گیاهخواری، رژیم حیوانات، پروتئین،اینا همش یه چیز بودن، فقط اسمشون عوض میشد.ولی وقتی تسلیم شدم خداوند منو در مسیری قرار داد که هرگز تا حالا نه اسمش رو شنیدم و نه دیدم،پس باید به انتخاب خودم توسط خدا اعتماد کنم،همه چیز طبق برنامه‌ریزی خداوند داره پیش میره ،پس منم اگر اینجا هستم انتخاب شده خداوند هستم و باید به انتخاب خدا احترام بذارم.

      من به انتخاب خداوند اعتماد نکردم و ضربه خیلی بدی هم از این کار خوردم.من دو سال پیش به طرز معجزه آسایی با این سایت آشنا شدم،من اصلاً نمی‌دونستم لاغری با ذهن وجود داره،روش‌های خیلی زیادی رو هم برای لاغری انجام داده بودم و به نتیجه‌ای که می‌خواستم نرسیده بودم، خیلی اذیت می‌شدم، تحت فشار بودم، واقعا چاقی توی تمام جنبه های زندگیم تاثیر گذاشته بود و لاغری برام شده بود یه آرزوی دست نیافتنی،یادمه کامنت‌های استاد رو توی سایت استاد عباس منش دنبال می‌کردم، خیلی کامنت‌هاش عالی بود و از موفقیت‌هاش می‌گفت که چه جوری سایت تناسب فکری رو راه انداخته،منم اصلاً نمی‌دونستم لاغری با ذهن چیه، درسته یه مدتی توی آکادمی لاغری سراج بودم که اونجا هم می‌گفتن لاغری با ذهن و اون دوره رو هم که شرکت کرده بودم فهمیدم اسمش لاغری با ذهنه ولی اونجا هم گفته میشد که باید هر لقمه غذا رو چهل پنجاه بار باید بجوی، پیاده‌روی‌های خیلی زیاد داشت، بازم محدودیت غذایی داشت و برام خیلی عذاب آور بود و از اون دوره هم نتونسته بودم نتیجه بگیرم،برای همین وقتی که دیدم استاد می‌گفتن لاغری با ذهن، همش پیش خودم می‌گفتم ول کن اینم باور کن مثل همون آکادمی لاغری سراجه،  اینم حتماً همش محدودیت غذاییه، ولی باز یه چیزی انگار بهم می‌گفت حالا تو برو نگاه کن ببین چه جوریه، و یادمه توی اینترنت زدم سایت استاد عطار روشن و وارد سایتش شدم،چند تا از فایل‌ها رو گوش کردم واقعاً عالی بود به آرامش رسیده بودم، خیلی خوشحال بودم، چند ماهی توی سایت بودم و داشتم فایل‌ها رو گوش می‌کردم. درسته که وزنم تغییری نکرده بود ولی واقعاً از نظر ذهنی به آرامش رسیده بودم خیلی آروم شده بودم، یادمه همون موقع‌ها بود که دوره قانون سلامتی اومد و من دیدم که استاد چقدر سریع لاغر شده منم با خودم گفتم هرجور شده باید این دوره رو خریداری کنم و با خودم می‌گفتم ول کن کی حوصله داره با ذهن لاغر بشه، این لاغری هم که خیلی طول میکشه، منم اصلاً حوصله آروم لاغر شدن رو نداشتم و دلم می‌خواست خیلی زود نتیجه بگیرم،یادمه سایت تناسب فکری رو از توی گوشیم حذف کردم و از حساب کاربریم هم خارج شدم،دوره قانون سلامتی رو خریداری کردم و هرجور بود با هر سختی بود اون کارهایی رو که استاد می‌گفت منم انجامشون می‌دادم، چند ماهی مرتب انجامش دادم با اینکه واقعاً برام زجرآور بود ولی هرجور بود اون کارها رو انجام می‌دادم و اصلاً غذاهای کربوهیدرات دار نمی‌خوردم، درسته که ۲۰ کیلو از وزنم کم شد و به اون لاغری که میخواستم رسیدم، ولی اصلاً لاغریم رو دوست نداشتم، هر وقت خودم رو توی آینه نگاه می‌کردم حالم از خودم به هم می‌خورد، به شدت ریزش مو گرفته بودم، هر کاری هم می‌کردم نمی‌تونستم که این دوره رو رها کنم، ذهنم به شدت مقاومت داشت، گاهی دلم می‌خواست غذاهایی که برای خانواده درست می‌کنم بخورم، ولی به شدت ذهنم مقاومت می‌کرد و همش می‌گفت اینا سمه، اینا رو نخور، چاق میشی، مریض میشی، و وقتی هم که تحت فشار بودم و بازم اون غذاها رو می‌خوردم بعد از اون هم به شدت خودم رو سرزنش می‌کردم که چرا این غذاها رو خوردی،خاک تو سرت ببین چقدر از این دوره نتیجه گرفتن، ولی تو عرضه نداری،واقعا داشتم توی جهنم زندگی می‌کردم خیلی خودم رو اذیت کردم، تحت فشار خیلی شدیدی بودم، به هیچ وجه یادم نمیره اون روزی رو که واقعاً گریه کردم و از خدا کمک خواستم،گفتم خدایا خودت کمکم کنمن واقعاً دیگه نمی‌دونم باید چیکار کنم چه جوری باید غذا بخورم،یه لحظه یه فکری به ذهنم رسید که برو سایت تناسب فکری،من اصلاً یادم رفته بود که قبلاً توی این سایت بودم، وقتی وارد سایت شدم فهمیدم که رمز عبورم رو فراموش کردم، و واقعا خدا هدایتم کرد و به طرز معجزه آسایی تونستم رمز ورودم رو بفهمم و وارد این سایت بشمو از اون روز تا الان واقعاً به یک آرامشی رسیدم که اصلاً با هیچ چیزی عوضش نمی‌کنم، درسته که هنوز هم ذهنم به شدت مقاومت می‌کنه در برابر غذاها،در برابر خوردن کربوهیدراتها، ولی با گوش دادن فایل قدرت غذا یا قدرت ذهن تونستم خیلی خودم رو آروم کنم و واقعاً این فایل بهم خیلی کمک کرد،الان دیگه فهمیدم که درست‌ترین روش،آسونترین روش برای لاغری،روش لاغری با ذهنه.استاد عزیزم واقعاً از صمیم قلبم بابت تک تک فایل‌هاتون از شما سپاسگزارم

      من واقعاً به انتخاب خداوند اعتماد نکردم، بازم خواستم راهی رو که خودم می‌خوام برم و ضربه خیلی بدی هم خوردم، و این برام درس عبرتی شد که واقعاً به انتخاب خدا اعتماد کنم،به انتخاب خدا احترام بزارم،خدایا منو ببخشخدایا خودت منو هدایت کنوکمکم کن تا به انتخابت احترام بذارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      به نام خدا 

      باسلام به استاد عزیز 

      طریقه آشنای با لاغری با ذهن واینکه چی شد که الان اینجاییم

      بد از این که روش های مختلفی در طی این سال ها امتحان کردم انگار بدنم وذهنم خسته شده بود دیگه با من همکاری نمیکردن خواسته من چیزی نبود که ذهنم وجسمم بخواد ،به اجبار بود 

      من برای مدتی رها کردم خسته شده بود از این که همیشه دغدغه ذهنی من لاغری بود 

      تا این که مادرم که همین مشکل داشت با سایت شما آشنا شد وشروع کرد به انجام دادن روش های لاغری با ذهن 

      راستش اوایلش میگفتم مادرم مثل من بد چند وقت این روش رو مثل روش های دیگه رها میکنه برای همین حرفای مادرم جدی نگرفتم تا این که بد چند ماه دیدم اثراتش در رفتار ورفتار وجسمم مادرم نشون داده شد واین چیزی بود که من قبلا در روش‌های دیگه لاغری مادرم ندیده بودم آن سری مادرم شادتر بود حس اعتماد بنفس بالاتری داشت تو حرفاش حس آرامش ولذت از لاغری میدیدم در صورتی که در روش های دیگه که انجام داده بود من این در مادرم ندیده بودم 

      از این روش حس خستگی نداشت برای یاد گیری مادرم هر روز مشتاق تر بود 

      این باعث شود من هم به این سمت بیام و دوست داشتم این حس منم امتحان کنم 

      وشما درست میگید خدا مارو انتخاب کرده که اینجا باشیم 

      چرا دوست دارید لاغر بشوید 

      یکی از بزرگ ترین آرزوهای من از کودکی لاغری بود 

      وقتی شما وزن بالایی داشته باشین خیلی سخت راه میریین خیلی سخت کارهاتون انجام میدیم و خیلی زود به نفس نفس می‌افتید 

      همیشه به کسانی که لاغر هست حسادت میکردم که چه قدر تند تند کارهاشون انجام میدادن چقدر چهره های شادتری داشتن سرحال بودن یادم دوستی داشتم تو دوران دبیرستان با هم کار نقاشی انجام می‌دادیم من هر یک ساعت یه بار باید دهنم می‌جنبید  یه چیزی باید میخوردم احساس ضعف داشتم ولی دوست من لاغر بود تند تند کارهاش می‌کرد اصلا تا تموم شدن کارهاش چیزی نمی‌خورد و خیلی هم سر حال بود این برای من خیلی عجیب بود و با چیزهایی که تو ذهن من حک شده بود همخونی نداشت به من از بچگی فهمونده بودن که آدم لاغر ضعیف تواناییش تو کار کمه همیشه مریض ولی من اصلا تو دوستم این نمیدیدم  واین برای من شده بود حسرت که کاش من هم مثل دوستم لاغر بودم 

      ولی الان به خودم میگم باید این حسرت ها تبدیل به هدفش کنم تا من هم بتونم طعم شیرین لاغری من هم با تمام ذهن وجسسم بچشم 

      از خدای خودم شاکرم برای این که من به این سایت هدایت کرده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/02/22 07:57
      مدت عضویت: 1238 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,391 کلمه

      به نام خدایی ک انتخابم کرد 

      منم از این جمله دوست عزیز هم مسیرم ملکه عشق جان در اول دیدگاهم استفاده میکنم ، چون اولین بار ک این فایل رو‌گوش دادم و دیدگاه هارو خوندم خودم توی دلم و تمام وجودم فریاد میزد ک این چیزی جز انتخاب الهی نبوده و خدا انتخابم کرده برای این مسیر،من هرررگز خودم این‌مسیر رو‌پیگیر نبودم و دنبالش نمیگشم هیچوقت یادم نمیاد ک دنبال مباحث ذهنی باشم ، هیچوقت نمیدونسم ک میشه با ذهن لاغر یا پولدار یا روابط یا هر چیز دیگه زندگی رو تغییر داد، یه بار چندین سال پیش دختر خالم ی کتاب بهم‌داد چهار اثر از فلورانس ک فک کنم راجب همین موضوعات ذهنی بود و من حتی تا اخر اون کتابم نخوندم ، خلاصه بگم ک اصلا اطلاعی از این چیزا نداشتم ، هدایت من فقط و فقط از سوی خدا و راهنمایی اون بود ، همه چیو جوری چید ک منو‌ رسوند ب این مسیر و سایت زیباو پر بار و همه چی تموم ، ی روزی چن سال قبل یکی از دوستای ن‌چندان صمیمی من وارد این سایت شده بود و حتی فک کنم دوره هم خریداری کرده بود، خیلی اتفاقی گف ک ی همچین سایتی هست و خیلی خوبه حتی ادرس سایتم توی واتساپ برام فرستاده بود  و من حتی ، من حتی کنجکاوم نشده بودم ک برم ببینم چیه ، بعدها میگم شاید اونوقت وقتش نبوده هنوز اون همه تشنه نبودن ، هر چیزی وقت و‌زمانی داره ی روز ناامیداز تمام زندگیم ، از رابطه عاطفی داغون، از فشار چاقی و جسم ، حال خرااب خرااااب ک حتی نفس کشیدن رو هم‌دیگه نمیخواستم و فقط و فقط روز‌و شب خدا رو صدا میزدم برا رهایی، من رهایی از زندگی رو‌میخواستم ولی تقدیر خدا چیز دیگه ای بودو با اون حالم وارد سایت شدم و الان بعد گذشت نزدیک‌سه سال زندگی من ب اندازه صد سال تغییر کرده ، یعنی اگه خودم میخواستم تغییرش بدم شاید توی صدسال هم نمیتونسم اندازه این سه سال تغییر بدم، ولی با قدرت ذهن و اموزش های استاد گرامی این اتفاق در کوتاه ترین زمان ممکن افتاد، وقتی ارامش گرفتم از ی سری فایل ها و دوره های رسیدن ب خواسته ها از طزیق ذهن معجزه زندگیم من شد در همه ی قسمتای زندیگم مخصوصا روابطم ، همون لا ب لا من از فایلایی ک برای تناسب و لاغری هم بود استفاده میکردم برای خودم مینوشتم فک کنم توی تمام لایوهای استاد منم بودم که کلی اگاهی در مورد تناسب کسب میکردم و خیلی مینوشتم برای خودم از حالاتم ، از هر چیزی در لحظه در ذهنم مرور میشد مینوشتم ، و ی روزی با حرفای اطرافیان و لباس های گشاد ک تو تنم زار میزد دیدم ک چقد لاغر شدم ،و تمام این تغییرات و لاغر و‌لاغرتر شدن ها برای من توی اوج کرونا و‌خونه نشینی اتفاق می افتاد، منی ک یکی از باورهای بزرگم برای چاقی کم تحرکی بود و سالها خودمو توی باشگاه با ورزشهای مختلف و‌فوق سنگین تحت فشار میزاشتم و یا ساعت ها پیاده روی میکردم ک مثلا تحرک داشته باشم و کالری بسوزونم ی ذره چربی اب کنم یادم میاد ی مدت مربیم گف ک بالا رفتن از کوه خیلی خوبه روزهایی ک باشگاه نداری برو کوه و شهر من چنتا کوه و‌تپه داره ک مسیرهای پیاده روی هم دارن با شیب های تندو‌من اونقد اونجا را میرفتم ب سمت بالا ک جونی نمیموند برام ، و‌موقع پایین اومد شیب تند فشار میاورد ب نوک انگشتا و زانو ، و‌جوری بود ک دو بار ناخن شست من بخاطر این فشارها سیاه و‌کبود شد و بعدش از ته افتاد ک‌خیلی ازار دهنده بود ، من سالها روش هایی  رو‌برای لاغری میشنیدم ک هست رو خودم انتخاب میکردم و پیگیر میشدم و انجام میدادم ولی هیچوقت اون نتیجه ای ک میخواستم رو نمیگرفتم و هر چیم با اون روش ها کم‌میکردم در مدت زمان کوتاهی برمیگشت ، بارها از دیگران رژیم‌هایی رو‌شنیدم و‌گفتن خوبه بگیر فلانی چند کیلو‌باهاش کم شده و‌منم میرفتم دنبالش ، دکترهای تغذیه و رژیم و راهکارشون ، ورزش های سخت و باشگاه و‌پیاده روی و پودرهای گیاهی ، عرقیات و افشرده ها، دمنوش ها ، و کلی لوازم و‌وسایل ک برای لاغری تبلیغ میشد و من اصرار برای تهیه اش داشتم ولی با هیچ کدوم‌اون ارامش رو نداشتم ، خیلی وقتا من از دیدبقیه زیادم چاق نبودم  ولی ذهن بی نهایت چاقی داشتم ک هر لحظه برام تصویر چاق و‌چاق تری رو از خودم نشون میدادو مدام میگف قراره تو هم‌مثل مادربزگت یا مادربزرگ مامانت بشی  و‌بعدها میگف دیدی مامانتم داره مثل اونا چاق میشه و تو هم قراره اونجوری بشی و همین ترس باعث دست و پا زدن من برای لاغری میشد و هر بار ک خودمو شکست خورده از رژیم‌و‌پیاده‌روی میدیدم کلی باور غلط چاقی هم بهم اضافه میشد ک استخونم‌درشته  ، ژنتیکم اینه سوخت و‌سازم پایینه معدم‌بزرگه و اینها همه مهر تایید بر لاغر نشدم تا ابد رو برام‌میزد ، در حالی ک ایراد در جایی دیگر بود ، در ذهن چاق من ، اونجا باید درمان میشد من باید اونجارو تیمار میکردم جایی ک سالها با قبول باور و‌نگرش های چاقی اثر و زخمی روش گذاشتم و‌ماندگارش کردم الان باید حواسم ب ذهنم میشد ،ی روزی از ته دلم و تمام وجودم از خدا رهایی خواستم و خدا برای رها شدنم از اون همه اشفتگی ب این مسیر و سایت هدایتم کرد ، اینجا هیچ‌ زور و فشاری نبود، خود ب خود با فایلا ارامش اومد ب تمام وجودم ، ب مرور دونستم ک خودم مسئول هر انچه ک‌بر من وارد شده بود ، بودم و هستم حتی چاقی و جسم چاقی ک میدیدم ، وقتی خودمو مسئول دونستم دیگه خیلی باورها در ذهنم کمرنگ شد ، دیگه غذاها قدرت چاق کنندگی خودشونو از دست میداد، دیگه تحرک و ورزش نقشی در لاغری نداشتن ، رفته رفته این برام ثابت میشد اوج کرونا و شهر من کلی محدودیت تردد داشت و ماخونه نشین بودیم ، من لاغری رو‌با فایلها در اموزشگاه و‌دانشگاه مجازی استاد از طریق سایت یاد میگرفتم مثل همون اموزش از راه دور ک خیلی رونق گرف و‌خیلیا تو خونه نشستن زبان انگلیسی یاد گرفتن یا هر اموزش دیگه دوست داشتن و علاقه داشتن، منم لاغری و‌زبان لاغری رو پیگیر شدم ، برای یاد گیری بهتر برای خودم مینوشتم و هر بار خیلی اتفاقی ب فرمولی پی میبرد و کلی ارامش میگرفتم و من هیچوقت فشار عصبی و‌محدودیتی برای خوردن نداشتم ولی خود ب خود ولعی  برای خوردن نداشتم ، خیلی لذت بخشه از طریق ذهن لاغر شدن و‌لاغر زندگی کردن خییییلی ، ماهایی ک سالها ذهن چاق داریم و همیشه در فشار بودیم ک مثلا این خوراکی رو نصفشو نخوریم تا چاقمون‌نکنه و کلی فشار و‌درگیری ذهنی داشته باشیم برای کنار گذاشتنش و حتی وقتی از جلو چشم دورش کنیم باز هم مدام‌مرورش‌کنیم ؛ بعد یهو ببینیم ک همون خوراکی الان‌جلو چشممونه اصلا بهش اهمیت نمیدیم و یا اگه دلمون خواست دو سه تا دونه ک ازش میخوریم دیگه برامون هیچ جذابیتی نداره و‌مث ی اشغال میندازیمش اونور و برامون‌مهم نمیشه ک‌چیه ، این اگه معجزه نیس بس چیه ، خدایی من قبل این سایت تا حد خفگی از خوراکی ها میخوردم مخصوصا چیپس و‌پفک و‌اگه قرار بود نصفش بمونه ، تمام مدت تو فکر اون نصفه باقی مونده بودم ، ولی الان مدت ها توی کابینت همون خوراکی ها میمونن و من حتی بارها ب چشمم میخورن ولی هیچ میل و‌ولعی برای خوردنشون ندارم ، این همه تغییر نشون از این داره چقد این‌مسیر درست و الهیه ، و اینبار ک من برای تکرار اومدم باز هدایت وار یه چیزی منو مجاب کرد ک حتما دیدگاه ثبت کنم و فکر میکنم ک این هم هدایتی بوده ، و خیلی برام تاثیر گذار بوده ، با مسیرلاغزی و‌گام‌های لاغری ک هر روز برمیدارم ارامشم بیشتر میشه ، ولعم‌نسبت ب غذاها کمتر میشه ، خودمو دوست دارم عاشق جسمی هستم ک خدا بهم هدیه داده ،و‌تحسینش میکنم و اعتماد بنفسم بیشتر و‌بیشتر میشه و تناسب رو حق طبیعیش میدونم ، در حالی ک در روش های دیگه من هر روز تحت فشار بودم از خودم‌متنفر تر میشدم و خودمو سرزنش میکردم و میگفتم این چ جسمیه ک‌خدا بهم‌داده و هر بار با هر روشی ک ناموفق میشدم خودمو ی ادم بی اراده میدونسم اعتماد بنفس پایین دوری از خودم 

      بازهم با تمام وجودم میگم خدااااایا ممنونم ک انتخابم کردی شکرت ک راهنماییم کردی و شکرت ک ی روزی تو دل و‌وجود استاد انداختی ک این سایتو راه اندازی کنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/06 03:01
      مدت عضویت: 445 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,674 کلمه

      گام سوم خدا من رو آورد اینجا

      سلام خدمت استاد عزیز و عاشقان لاغری 

      من قبلا هم گفتم چیشد که اومدم اینجا ولی از این بگیم که چجوری خدا انتخابم کرد 

      من با قانون جذب الان به شکل متعهدانه عمل میکنم وسعی میکنم تو این مسیر بهتر و بهتر بشم و همین که کم کم براساس آگاهی های جدیدم فهمیدم میتونم زندگیم رو تغییر بدم و تا حدی متوجه شدم که جهان چجوری کار میکنه  دنبال این بودم ببینم کسانی که از این روش نتیجه گرفتن الان تو چه شرایطی هستن و یکی از این افراد برای من شما بودین خیلی دلم میخواست بدونم چه شکلی این دارین چیکار میکنین و خلاصه چقدر جایگاه اجتماعی و موفقیت های فردی و … به دست اوردین  حتی به ذهنم نرسیده بود برم فایل تصویری دانلود کنم که ازتون چهره ای در ذهنم ثبت بشه   خلاصه که من اصلا به این فکر نمیکردم که اندامم متناسب بشه باور نمیکردم حتی 

      بر اساس چیزایی که قبول کرده بودم دیگه امیدی نداشتم که تغییری بتونم روی خودم اعمال کنم و من علاوه بر اضافه وزن صورتمم جوش داره و چون دو سه سال پیش قانون جذب رو نصفه نیمه فهمیده بودم و با تعهد عمل نمی‌کردم  دیگه حتی به قانون جذبم اعتماد نداشتم که بخوام به خواسته هام برسم  ااما از وقتی عملگرا شدم حتی اعمالی که خیلی ربطی به استفاده از قانون نداشت ولی خب وقتی راکد باشی چیزیم عوض نمیشه  و وقتی از سر کنجکاوی سایتتون رو پیدا کردم با خوندن اسم سایت خیلی ذهنم درگیر شد 

      تناسب فکری! 

      آخه معمولا ما به تناسب اندام کار داریم ن تناسب فکرمون  و این خیلی بیشتر از قبل کنجکاوم کرد و از همون اول شروع کردم به گوش دادن فایلهای ۱۲ گام لاغری چون فکر میکردم تنها فایلهای رایگان سایت همین هاست و بعد خدا هدایتم کرد که بتونم بقیه سایت رو هم از طریق منو بگردم 

      من وقتی به فایلهاتون گوش میکردم خیلی ذهنم تیز شده بود که ببینه دقیقا چی میخواین بگین  و اینکه میگین اینا همه کار خداست واقعا همینطوره 

      چون من حتی باور نداشتم که میتونم خودم رو تغییر بدم چه برسه به اینکه هزاران هزار رویای دیگه دارم محقق بشه اما با این فایلهای منظم و مرحله مرحله ایتون که ذهن رو کاملا بررسی میکنه خودمون دیگه با حل تمرین ها می‌فهمیم کجای کاریم و چیشده که این اتفاقات برای جسممون رخ داده و حس میکنم اینکه اول با استاد عباسمنش آشنا شدم هم جزوی از این هدایت بوده چون باید آماده میشدم باید بهتر ذهنم رو پرورش میدادم تا بتونم این موضوع رو درک کنم تا بتونم با چیزهایی که شما میگید انس بگیرم  یه جورایی بتونم خودانگیزگی رو در خودم پرورش بدم که این مسیر رو رها نکنم و برای بالا بردن عزت نفسم آرامشم متعهد بمونم به این مسیر   خدا من رو هدایت کرد جایی که نمیدونستم جایی که براش برنامه ای نداشتم حتی به ذهنمم نمی‌رسید که قراره این تغییرات برام ایجاد بشه حتی نمیدونستم قراره با هر قدمی که برای متناسب شدن جسمم بر میدارم دارم زندگیم رو به شکل جدیدی ادامه می‌دم  من حتی بلد نبودم چجوری درسها و آگاهی های این قوانین خدا رو یاد بگیرم ولی انگار دارم اینجا تکاملش رو طی میکنم   

      من دنبال این بودم که کاش میشد نمونه های بیشتری از  کسانی که این مسیر رو ادامه دادن و نتایج خیلی خوبی گرفتن رو ببینم و حالا به لطف خدا میتونم برم آلبوم شگفتی سازان رو ببینم گفت‌وگوشون با شما رو ببینم میتونم کلی نکات مهم از فایلهاتون از کامنت ها و … یادبگیرم و برام یادآوری بشه 

      یادمه قبل از اینکه ب سایتتون هدایت شم دلم میخواست پارتنر ایده الم رو داشته باشم اما تو ناخودآگاهم بود که تو  اگه متناسب نباشی نمیتونی رابطه خوبیم داشته باشی اینو البته بعد از اینکه ذوق و اشتیاقم رو به متناسب شدن دیدم فهمیدم و الان که اینجام خیلی بیشتر دارم به خودم توجه میکنم اینکه من چی می‌خوام باید چیکار کنم و چه سبک زندگی ای داشته باشم 

      انگار بعد از شناخت بهتری از قانون این سایت داره به من جهت میده و قانون تکامل و تغییر و متعهد بودن در  مسیری که شروع میکنی رو یاد میده و با زبان عمل تناسب فکری و تغییر بنیادین رو یاد میده  شاید اولین تغییر بنیادین من در زندگیم در نوع نگرشم به جسمم و رفتاری که باهاش دارم شروع میشه و استارت من اینجا میخوره که سارا تو اگه قراره تو این مسیر زندگی کنی اینجوری باید از ریشه همه چیز رو درمورد خودت عوض کنی و همونطور که قراره تا آخر عمرت توی سرزمین لاغر ها باشی متعهد شو که تا آخر عمرت در این مسیر الهی و قانون جذب بمونی

      درمورد اینکه چه کارهایی کردم که متناسب بشم خب بگم که من خیلی آروم آروم آروم وزنم اضافه شد یکی دوسال حواسم به خودم نبود بعد میدیم چند کیلو اضافه شده و من نفهمیدم قبلا خیلی  میگفتن که سارا یه کاری بکن یه فکری به حال خودت بکن خب من ذهنم میرفت سمتش و دلمم میخواست لاغر بشم چون بالخره خیلی از لباسهایی که دوست داشتم نمیتونستم بپوشم خیلی راحت راه نمی‌رفتم  ااندامم رو وقتی توی آینه میدیدم خوشم نمیومد ولی خب دیگه چون یه چند باری که سعی کردم رژیم بگیرم یا ورزش کنم و … خیلی زود  رها کردم یعنی اصلا تو ذهنم این نبود که من تا آخر عمر باید پرخوری نکنم و ..  فکر می‌کردم من یه یه ماهی به خودم فشار میارم هیچی نمی‌خورم و ورزش میکنم بعدم جسمم متناسب میشه باز میتونم پرخوری کنم

      و چون علاوه بر اضافه وزن صورتم پر جوش شده بود دیگه همه بیخیال وزن اضافه من شدن  و باز گیر میدادن که صورتت رو یه فکری به حالش بکن  ما خانوادگی یه باوری داریم که پول نباید به دکتر بدی چون فایده نداره پس من معمولا سرخود یه کارایی میکردم ولی چون خیلیم متعهد نبودم و کلا بیخیالی طی میکردم  اون موضوعی که گفتین ما با شرایط نادلخواه خو میگیریم و به نظر خودمم همین خیلی بده ولی خب دیگه من تازه فهمیدم که چقدر همین عادت کردن به هر شرایطی به جای تغییر دادنش  ما رو عقب میندازه سعی میکنم همش به خودم یادآوری کنم که باید پاشی به کاری بکنی پاشو یه کاری بکن و خلاصه وقتی میخوام راکد بشم هی به خودم میگم پاشو    االبته از یه جهت که من چون به اضافه وزنم خیلی اهمیت نمی‌دادم رشد صعودی اضافه وزنم خیلی بیش از حد نبود ولی به جاش برای صورتم خیلی ماجرا ها داشتم و از همون روز اولی که فایلهاتون رو گوش میدادم هی به جای اضافه وزن کلمه جوش تو ذهنم تکرار میشد و اینم خیلی در انگیزه من تاثیر داشت و داره  و این رو هم بگم که من با اینکه سعی میکنم در همه چیز بهتر بشم و مثل قبل نمونم خیلیم راحت طلبم  اصلا تو کتم نمیره کار سختی رو انجام بدم مگر اینکه واقعا دوسش داشته باشم و کلی بهم حس خوب بده   مثلا واسه نقاشی من ساعتها با عشق وقت میزارم برای شناخت این قانون تاثیرات بی نظیری که نمیدونستم چجوری ولی حالا با ادامه این راه داره برام رقم میخوره را میبینم با ذوق و شوق بیشتری انجام میدم   ااز بچگی هم خیلی اعتقاد داشتم که آدم باید شاد باشه تو زندگیش باید کیف دنیا رو ببره باید پیشرفت کنه و … و اصلا به زندگی یکنواخت اعتقادی ندارم و خیلیم حوصلم سر  میره  و واسه همونم این روش زندگی خیلی بهم می‌چسبه و ذوق میکنم  پس همین راه رو ادامه می‌دم و اميدوارم بتونم خیلی جاها که نیاز به شجاعت داره رو در زندگیم عملی کنم 

      درمورد اینکه چرا دوست دارم لاغر بشم بگم که لاغری ب حس خیلی خوبی میده محدودیت هام کاهش پیدا میکنه باعث میشه هر شلوار لی ای که دوست دارم بخرم بپوشم میتونم هر مانتوی خوش رنگ و قشنگی که دیدم بخرم بپوشم موقعی که لباس مجلسی میپوشم نگران نباشم که وای اندامم با این لباس جالب در نمیاد و اینکه راحت تر  بتونم راه برم خیلی از مشکلات چربی ای که واسه بدنم پیش میاد با لاغر شدننم به راحتی و بدون دردسر حل میشه  ااز آینده ای که فکر میکردم با هر چقدر بالا رفتن سنم وزنم بیشتر میشه جلوگیری کنم و از همین الان در وجودم نهادینه کنم که تا ابد راحت باشم و از کلی بیماری هایی که دیدم که به خاطر اضافه وزن مردم دارن رها باشم بیشتر عمرم رو باسلامتی و شادی و عشق زندگی میکنم و باعث بالا رفتن عزت نفس و اعتماد به نفسم میشه  من نقاشی شغل اصلیمه و کار با دست و ساعتها نشستن پای نقاشی به دستام فشار میاره و با تناسب اندامم راحت تر میتونم دستم رو حرکت بدم و سرعت کارم بالاتر بره چشمام درشت ترمیشه  و فکم زاویه دار میشه با فکر آزادتری میرم بیرون از خونه مهمونی و..  تیکه های بقیه یا تموم میشه یا به تعریف و تمجید تبدیل میشه با درست شدن این مسئله راحت تر میتونم روی جنبه های دیگه زندگیم تمرکز کنم با جواب گرفتن از این راه تکامل رو بهتر درک میکنم صبور تر میشم آگاهتر میشم و زندگیم جهت پیدا میکنه با خدا 

      و کلی حس های خوب دیگه

      چرا با این مسیر خیلی موافقم ؟ چون من رو به این باور رسوند که میتونم بدون عوامل بیرونی خودم رو تغییر بدم چون ارث رو عامل مسائل جسمی من نمیدونه چون خیلیا از این راه نتیجه گرفتن چون هر چی انجام میرم از همین حالا دارم تاثیراتش رو میبینم  چون قرار نیست مجبور بشم دمنوش بدمزه بخورم یا یه عالمه حلقه بزنم و .. چون وقتی به دستان خدا و هدایت به راه درست رو درک میکنم میبینم این نمیتونه چیزی جز دست خدا باشه  چون اینجا خیلی راحتم و خودمم چون از کلامتون انرژی خالص و ایمان قوی میاد من خیلی به این راه اعتماد دارم چون مربوط به یه دوره کوتاه که بعدش لاغر شی و بری نیست در واقع اصل زندگی  اصل تغییر تفکر و نگرش اینجا تدریس میشه و تغییر در جسم فقط پله اوله

      خدارو هزاران میلیون بار شکر 

      خدایا فکر نمیکردم خواسته ام اینقدرررر دقیق برآورده بشه بابتش خیلی خیلی ازت سپاسگزارم و خیلی ممنونم که با وجود اینکه بنده خوبی برات نیستم تو همیشه هوامو داری عاشقتم خدا❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/20 11:04
      مدت عضویت: 478 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,680 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم .چقدر این فایل برای من آرامشبخش بود . دارم به معجزه اعتقاد پیدا می کنم . من فقط چند روزه دارم فیلم شما رو میبینم و در همین چند روز فقط دارم شگفت زده میشم . من انتخاب شده ی خدا هستم درسته . چون زنعموم از چند ساله پیش یه وقتایی این حرفا رو میزد ولی من اون زمان به سمت سایت هدایت نشدم اما چند شب پیش من حرفشو باور کردم و گفتم برم ببینم این سایت چیه . به قول شما سنگ مفت گنجشک مفت . من هنوزم نمیدونم چی میخوام بشنوم . هنوزم نمیدونم چرا انقدر جذب این سایت شدم. یه جورایی منم آدم تنبلی هستم . خسته ام از این فکر که برای لاغر شدن باید نخورد یا کم خورد خسته ام از این فکر که برای لاغر شدن باید فعالیت کرد . از این فکرا خسته ام . من با نهایت خستگی اومدم . تفاوت این روش با روشای دیگه همینه که اینجا به حال من میخوره . اینجا به خورد و خوراک و فعالیت من کاری نداره  . راستش من این اواخر خیلی چاقتر شدم . چند نفر از نزدیکام رژیم گرفتن و هر کدوم ۱۰-۱۵ کیلویی کاهش داشتن حالا بماند که یه جایی متوقف شدن و نمیتونند ادامه بدن ولی من با دیدن اونها چاقتر شدم . راستش الان میفهمم چرا . چون من با دیدن اونا خودمو بیشتر سرزنش میکردم که ببین خاک تو سرت اونا چطور میتونند غذا نخورن و و از غذاشون بگذرن ولی تو مدام میخوری و حتی نمیتونی از یه لقمه غذات بگذری . ببین اونا چه زجری به خودشون میدن ولی تو نمیتونی به خودت زجر بدی . من حتی  وقتی هم که از یه لقمه غذام  میگذشتم همون نخوردن یه لقمه اونقدر ذهن منو اذیت میکرد که ببین این و نخوردی من دلم میخواست توی دلم موند چرا نخوردی و تا من نمیرفتم ده برابر نمیخوردم آروم نمیشدم  و بعد هم که سرزنش و خود سرکوبی . من الانم با این فکرا درگیرم ولی خدا میدونه وقتی اینجام و این فیلم ها رو میبینم چقدر حالم خوب میشه . همین که میگید لاغر شدن سختی کشیدن نیست . زجر کشیدن نیست . فقط باید فکرتو تغییر بدی . فکرتو نسبت به کارات نسبت به خودت نسبت به خود چاق و لاغری همینا منو آروم می کنه . نیازم به مصرف مواد غذایی رو کم می کنه . البته من همیشه به مواد غذایی نیاز دارم ولی فکر می کنم علت این نیاز بیش از حد رو فهمیدم و اونم دقیقا مربوط به افکارمه و تکرار همون زبان چاقی درسرم . ولی الان فهمیدم که خدا چقدر منو دوست داشته که منو به سمت اینجا کشوند . پس زبان خدا لاغریه . خدا منو چاق نیافریده . اتفاقا خدا برای من راحتی میخواد که منو به اینجا کشونده . خدا از رنجهایی که  در خودم ایجاد کردم ناراحت میشه خدا دوست نداره من انقدر غصه بخورم به قول شما ما موقع خوردن همه چی میخوریم الا غذا . ما حرص میخوریم ‌ ما غصه میخوریم ‌ ما نفرت میخوریم ‌ ما سرزنش میخوریم  . آره ما خیلی خوردیم . اما غذا نخوردیم . یا اگه لحظاتی بدون فکر هم غذا خوردیم بعدش اونقدر سرزنش داشتیم که قشگ لذت خوردن اون غذا رو شست و برد .. من فکر میکنم ما به سرکوب خودمون عادت کردیم . ولی خدا اینو نمیخواد . خدا نمیخواد منو سرکوب کنه . خدا از تحقیر من خوشش نمیاد . خدا منو دوست داره و این چند روزه که منو به اینجا هدایت کرده من واقعا از صمیم قلبم شادم . خدا برای من شادی می خواد . خدا در این چند روز منو شگفت زده کرده . به سوالام پاسخ داده . حتی دارم  اتفاقای خوب رو میبینم . دوستم که همیشه از بی پولی و بیکاری شکایت می کرد بهم خبر داده که یه   کار خوب پردرامد پیدا کرده و من براش خیلی خوشحالم . خدا غصه ی اونم از دلم برداشته چون من غم اونم خیلی میخوردم . خدادیگه نمیخواد من غمگین باشم . دیشب وقی یه ساندویچ خوردم بهش حمله نکردم . نگاهش کردم . باهاش حرف زدم گفتم تو نیومدی منو چاق کنی . تو اومدی نیاز جسم من و برطرف کنی . تو همیشه میخواستی منو شاد کنی . یعنی حتی اگه من زیاده روی هم میکردم فقط برای این بود که از غم سرزنشها نجات پیدا کنم و چون مدتی شاد بودم به خوردنش ادامه میدادم .  اما من که انگار  انگار  عادت کرده بودم به غمگین بودن  دوباره خودمو سرزنش میکردم تا لذت اون غذا به کام من زهر بشه و منی که هیچ راهی برای شادی به جز خوردن نمیدیدم  دوباره بهش پناه میبردم . من همیشه خودمو لایق سرزنش می دونستم . انگار وقتی ادم خوبی هستم که خودم و سرزنش کنم و الان دیگه خدا دیگه خودش دست به کار شد . خدا عاشق منه . گفت بسه دیگه . دیگه رنج و عذاب بسه . چرا انقدر خودتو زجر میدی . بسه . من برای تو درد و رنج نمیخوام . ولی چرا خدا زودتر دست به اقدام نمیزنه ؟ آها پاسخش تو فایلتون هست چون من آمادگیشو نداشتم. خدا اگه الان این کارو برام کرد و من و انتخاب کرده تا از زندگیم لذت ببرم چون الان من آماده لذت بردنم . چون دیگه خسته شدم از رنج . من حتی از زجر چند نفری دوستام که به خودشون میدادن برای لاغر شدن  ناراحت میشدم یعن رنج اونا رو حس میکردم . البته اگه اونا رنج میکشن چرا ادامه میدن ؟ پاسخش در فایله چون هنوز آمادگیشو پیدا نکردن که راه صحیح بهشون نشون داده بشه . با عذاب اونا از رژیم  من رنج میکشیدم و بیشتر میخوردم . انگار جای اونا من اشتهام باز شده بود و هی میخوردم . من از چاقیم رنج می کشم و به نظرم میاد رنجی که من موقع غذا خوردن و بعد از اون می کشم باعث بد کار کردن سیستم بدنم شده . اونا کم میخوردن اما من میترسیدم . ترس از مواد غذایی که اینا منو چاق می کنه و اونا نمیخورن که چاق نشن . پس منی که راحت میخورم پس چاق میشم . تا اون شب زنعموم گفت  علت چاقی تو خوردن  نیست و البته کلی توضیح داد که لاغری باید از منبع تولید آغاز بشه و من اون وقت نمیدونستم منبع تولید چیه و الان فهمیدم منبع تولید همون ذهنه . بله خداوند منو انتخاب کرد چون میدونه من نمیتونم سختی رژیم و ورزش رو تحمل کنم . راستش من اولین بار وقتی شکم زدم به خاطر دراز و نشست بود . من مدتی عمیقا و بسیار اصولی دراز و نشست انجام میدادم برای اینکه اندامم بهتر بشه  بعد خسته شدم و رها کردم و رهایی همانا و شکم بیرون زده ی من همانا .یا رانهام دقیقا بعد از پیاده رویهایی چاقتر شد که من با جدیت و خیلی درست و دقیق پیاده روی میکردم .  اتفاقا من زمانایی که در رژیم و ورزش بهتر عمل کردم بعدش که رها کردم چاقی من چند برابر شد و به نظر من اکثر انسانهای چاق دقیقا همینن  . هرکسی اراده ی قویتری داشت برای رژیم و ورزش بعدش چاقتر شدو بیشتر با چاقی درگیر بود . ولی هرچی لاابالی تر باشی انگار که چربیهاتم لاابالی میشن . هرچی رهاتر باشی انگار که چربیها هم رهاتر میشن و سفت نمیچسبن به بدنت  . من هدایت شدم به سایت حیرت انگیزی  که قبل از اینکه بپرسم سوالام پاسخ داده میشه و چی از این بهتر که راه حل همه سوالات رو حتی قبل از سوال کردن میبینی . این بزرگترین معجزه ی من در این سایته . احساس میکنم که خدا داره منو با دنیای دیگه ای آشنا میکنه . دنیایی که در عین ساده بودن زیباست . در عین مجهول بودن معلومه . در عین معلوم بودن مجهوله . راستش من تا حالا این همه شگفتی رو یه جا با هم ندیده بودم . شگفتی هایی که میبینم منو خیلی متحیر می کنه و انگار شبیه قصه هاست . نمیدونم انگار که وارد قصه های زمان کودکیم شدم البته من خیلی اهل قصه نبودم ولی خب چندتایی که تو کوچیکی شنیدم حسم توی اینجا مثل اون زمانه .. یه حس ارامشی که همش دلم میخواد داخلش باشم . آره من خدا رو اینجا دیدم . من دست خدا رو اینجا دیدم و به اینجا زمانی هدایت شدم که از همه چیز و همه کس ناامید شده بودم . خسته شده بودم از زندگی . ولی خدا خستگی منو دید گفت دیگه تمومش کن . دیگه بسه هرچی عذاب کشیدی . دیگه تحملشو نداری برو وقت آگاه شدنه . شاید برای اولین باره خدا رو انقدر ملموس حس می کنم . البته به قول شما زمانای امتحانای سخت هم دیدمش ولی خب الان دارم بیشتر حضورشو حس می کنم . تا حدودی با راه آشنا شدم فقط باید تلاش کنم که انجامشون بدم . یعنی موقع خوردن خودمو رنج ندم بعد از خوردن خودمو رنج ندم موقع خوردن با حس قدردانی  اون غذا رو بخورم . شاید اولش همینم برام سخت باشه یه جورایی حس می کنم اگه همینم خدا انجام بده بیشتر کیف می کنم . چون من هربار خودم خواستم عمل کنم خراب کردم  . ولی وقتی رها کنم تا خدا انجام بده فکر می کنم اون بهتر انجام میده . چون الانم که اومدم اینجا اون انجام داده پس خودشم میتونه لاغرم کنه . من شادم فقط همین . دیگه هیچی نمیدونم . اما یه شادی بهتر از خوردن پیدا کردم . من اینجا خدا رو دیدم و خدا منو شاد کرد . الانم دارم غذا میخورم ولی این غذا غذای شادیه . غذای امیده . غذای ایمانه . وقتی این حسارو به غذای جسمیم بدم اونا دیگه منو چاق نمی کنه . بلکه همون غذایی که میخورم منو لاغر می کنه . چون من چیزی رو در خوردن تغییرمیخوام بدم  که اینجا فهمیدم . من حس خوردن غذامو تغییر میدم . من با خدا غذا میخورم . البته نمیدونم چقدر جواب بده . ولی بازم به قول شما سنگ مفت گنجشک مفت . البته شایدم حوصلم نیاد و سختم باشه . پس همینم به خدا میسپرم . خودش انجام بده بهتره . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولماز متناسب
      1401/10/08 12:51
      مدت عضویت: 1157 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 579 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همه دوستان حاضر در این کلبه زیبای ابدی.منم می‌خوام داستان هدایت خودم رو بگم منم یادمه چند ماهی بود که پدرم به رحمت خدا رفته بود و من تو پست بانک کار میکردم و هیچ وقت از بودن در اونجا راضی نبودم فقط به خاطر پدرم میرفتم و اونجا کار میکردم چون هم مدیر اونجا با ما آشنا بود و هم مسیرش برام نزدیک بود ولی چون اخلاقش افتضاح بود و همش تیکه مینداخت و من ازش بدم میومد و اینکه کارشم خیلی سخت بود از صبح تا شب باید با مشتریها سر و کله میزدم و تازه آخر کار میگفتن تو اصلا کاری نمیکنی و کارم براشون ارزش نداشت و خیلی وقت بود میخواستم بیام بیرون ولی از ترس اینکه پدرم ناراحت بشه نمیومدم بیرون البته چند تا از همکاران هم داشتن از اونجا میرفتن بیرون چون هم‌پولش کم بود در برابر اون همه کار و هم بد اخلاق بود و ارزش خودت و کارت رو نمی‌دونستن خلاصه چند ماه گذشت و من دیگه تصمیم گرفتم از اونجا بیام بیرون به خاطر فشاری که بهم میومد خلاصه اومدم بیرون تقریبا بعد از شب یلدا من نرفتم سر کار و زمستون رو در خونه گذراندم با خودم گفتم اینجوری نمیشه تا کی باید تو این وضعیت چاقی باشم باید یه کاری بکنم البته بماند که بیست سال بود که من تلاش کرده بودم ولی بی نتیجه بود، شروع کردم به رژیم گرفتن و ورزش ترامپولین که در خونه داشتم و ازش استفاده کردم و با فشار آوردن به جسمم و سختی زیاد ذهنی یک ماه گذشت و من به زور۴کیلو‌کم‌کردم و واقعا بریده بودم از رژیم و ورزش تا اینکه یه شب خیلی گریه کردم با خدا گله و شکایت کردم که خدا یه راهی جلوی پام بزار دیگه تسلیمم در برابرت تا اینکه دو روز بعد من اتفاقی رفتم تو یوتیوپ و نوشتم می‌خوام لاغر بشم و یه دفعه لاغری با ذهن رو دیدم و فایل استاد رو دیدم یه بار نگاه کردم خیلی به دلم نشست انگار داشت حرف دل منو میزد یکم آروم شدم و تو گوگل اسم ایشون رو سرچ کردم و وارد سایت شدم و دوره۱۲گام رو شروع کردم هر روز یک فایل گوش میکردم البته چندین بار نگاه میکردم همون فایل رو و تمریناتم رو انجام دادم و دیدم یواش یواش طرز خوردنم عوض شد دوست نداشتم غذا بخورم یا حرص و ولع قبلی رو نداشتم تقریبا وسطای بهمن ماه۹۹بود و دیدم وزنم داره میاد پایین حالا با چه شور و اشتیاقی تک تک تمرینات رو انجام میدادم خودم تمام حرفهای استاد رو می‌نوشتم و انجام میدادم و موقع غذا خوردن اون حرفها رو تو ذهنم مرور میکردم یعنی به عمل تبدیلش میکردم تا اینکه زمستون تموم شد و عید اومد و دایی منم که سالی یه بار میاد خونمون منو دید و گفت چقدر لاغر شدی چیکار کردی منم زیاد باورم نشد تا اینکه خودم رو تو آینه دیدم و متوجه شدم بله من لاغر شدم و وزن کردم ودیدم خیلی خوب دارم پیش میرم و داشتم دوره صد گام‌رو هم طی میکردم و تا الان هم که در این مسیر هستم و دارم دوباره تکرارش میکنم.میخوام بگم من دنبال این روش نبودم خدا منو هدایت کرد و من هیچ اطلاعی از این روش نداشتم نمی‌دونستم که قراره چیکار کنم یا چجوری لاغر بشم و این انتخاب من نبود بلکه هدایت خدا بود و خیلی با لذت و راحتی دارم به اندام دلخواه و میرسم.با خدا باش پادشاهی کن و بی خدا باش و هر خواهی کن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/10/03 22:43
      مدت عضویت: 723 روز
      امتیاز کاربر: 898 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 546 کلمه

      سلام به استاد و دوستان همراه 

      بله دقیقا انتخاب شدیم چون به دنبال راه سادهدتر بودیم دیگه خسته شده بودم از هرچی روش قبلیه که نتایج مقطعی داشت دیگه همین چربی های اضافی بدنم منو خسته کرده بود و کلی حسرت لاغر شدن و داشتن اندام زیبا به دلم مونده بود ، یادمه مادرم همیشه پرخوری و الانشم پرخوریو دلیل برچاقی میدونه ، و همیشه دخترای همسایه رو مثال میزد اونا لاغر و ظریف هستن توهم کم بخور تا مثل اونا بشی ، دفعه ای اخری که واسه لاغری خواستم از عطاری یه پوردی گیاهی چیزی بهم معرفی کنه که لاغر بشم ، عطاریه هم گفتش باید گرسنگی بکشی کم بخوری و همیشه حس گرسنگیو بکشی ، یه دختر دایی دارم که از روش کم خوری و رژیم غذای خودشو لاغر کرده چند ساله و هنوزم داره این روشو ادامه میده خانوادش میگفتن خیلی خودشو تحت فشار قرار میده که چاق نشه به واسه ای کم خوردن ، زن پسر دایمم چند ساله پیش دیدمش خیلی لاغر و استخوانی بود واسه نهار یه مقدار خیلی کم میوه خورد ، کلا هم گیاه خوار شده بود که لاغر بمونه توی ظاهر که خودشون راضی بودن دیگه از درون نمیدونم ، ولی مطمعا هستم حسرت خوردن خیلی چیزا رو به دل دارن و فقط بخاطر ترس از چاقی این غذابو به خودشون میدن ، 

      حالا بگذریم که با قدرت ذهن و اراده ذهن آشنا نشدن 

      اما خدا منو با این مسیر آشنا کرد 

      اول قانون جذب 

      بعدش گفتم باید این قانون جذبی که میگن فردی باشه از این راه لاغر شده باشه اما نمیدونستم چه کارایی باید انجام بدم چون این فردو پیدا نکرده بودم یه روز توی تلگرام با استاد دیگه ای اشنا شدم لینک یوتیوپ داشتن که لاغری با ذهن دوره گذاشته بود رفتم یو تیوپ ببینم چشمم به یه کلیپ از شما استاد گرامی و عزیزم افتاد واقعا به دلم نشست بعدش توی گوگل سرچ کردم اسم شما رو 

      برای لاغری و بعدشم با سایتتون آشنا شدم و ثبت نام کردم 

      فهمیدم که وقتی میگین لاغری باذهن یعنی تلاش ذهنی 

      اونم نه تلاش سخت و خسته کننده و طاقت فرسا بلکه یه سری باورهای ذهن  ، کنکاش کردن ذهن ودیدن نتایج خودتون ودوستان توی سایت که شگفتی ساز شدن 

      توی گام قبلیم گفتم ۱۴ کیلو کم کردم سری اول که تا نصف گوش کردم قدم ها رو چون خیلی طول کشید هر قدم چند ین روز ولی به اندازه ای که این چند روزه با لاغری باذهن به درکش رسیدم اون زمان به این درک از آگاهی و باور ذهنی نرسیده بودم و یکی از دلایل این حرفم ننوشتن کامل دیدگاه خودم توی سایت بود 

      اما حالا خیلی لذت میبرم که مینویسم دیدگاهمو و حس نزدیکی با شما و دوستانم دارم میدونم میبینید و برای دیدگاهمون ارزش قائل هستین هر چند هم نخونید مهن نیست اینو میدونم که دوست دیگه ای مطمعا نظر منو میخونه و کمکی برای ادامه دادنش توی این مسیر میشم از همین حالا به تو دوست عزیزم که بعد من وارد این مسیر شدی و داری دیگاه منو میخونی بهت تبریک میگم و بهت میگم راه درستو انتخاب کردی لاغری باذهن انتخاب خداونده و ما انتخاب شدیم برای انجام رسالتمون 

      خدارو شکر که لاغری با ذهنمو دار م برای همیشه تجربه و تثبیت میکنم 

      سپاس از شما استاد بزرگوارم 

      که این معلومات و در اختیارمون گذاشتی 

      و دست خدا شدی بر روی زمین برای ما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/09/29 14:46
      مدت عضویت: 533 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 723 کلمه

                “به نام خداوند مهربان و راهنما”

      سلام به همگی؛

      گام سوم:برای لاغری انتخاب شده اید.

      امروز سه شنبه ۲۹ آذر۱۴۰۱ من به لطف خدا گام سوم را برداشتم.بنده تقریبا از سن نوجوانی دچار اضافه وزن و چاقی شدم.در این سال ها که اضافه وزن داشتم از روش های لاغری متفاوتی برای لاغر شدن استفاده می کردم.از ورزش و پیاده روی گرفته تا نخوردن یک یا دو وعده ی غذایی یا حذف بعضی از خوراکی ها مانند برنج،نان،شیرینی،نوشابه و …از برنامه ی غذایی خودم یا خوردن قرص گیاهی یا دمنوش های مختلف مانند چای سبز یا آب جوش با دارچین و لیمو ترش و …که البته هر روش را مدتی کوتاه و بعضی اوقات یک یا دو ماه ادامه میدادم و یک یا دو کیلو به زور کم می کردم واما به محض ترک کردن آن روش،وزن کم شده حتی بیشتر از آن دوباره به وزنم اضافه می شد و این باعث یاس و ناامیدی و سرزنش مداوم خودم در درون خودم می شد.گاهی اوقات اطرافیان با تذکرات مستقیم و غیر مستقیم خود به اضافه وزن و چاقی ام مرا بیشتر از پیش نا امید می کردند،که این وضعیت من پایدار است و هیچ گاه به لاغری و تناسب اندام نمی رسم.مواقعی هم بود که به طور کل به همه چیز و همه کس بی اعتنا می شدم و خود را کاملا از هر نوع مراقبتی منع می کردم و بی خیال وضعیت خودم می شدم.تا اینکه اواخر سال ۱۴۰۰ در یک جمع خانوادگی که بحث چاقی و لاغری پیش آمد یکی از زن برادرهایم خیلی گذرا اشاره کرد که لاغری باید ذهنی انجام شود و این در ذهن من ماندگار شد و مرا به فکر فرو برد.چون من از همان دوران نوجوانی با قدرت جذب و ذهن آشنایی داشتم اما در زندگی به طور جدی به کار نمی بردم.در همین روزها به طور خیلی اتفاقی در فضای مجازی اینستاگرام به لاغری با ذهن برخورد کردم و وارد سایت تناسب فکری استاد عطار روشن شدم.بعضی از فایل های رایگان موجود در سایت را دیدم و متوجه شدم که خود استاد با روش کاملا متفاوت از بقیه ی روش های لاغری،توانسته اند در مدت تقریبا دو سال مقدار زیادی از وزن خود را که سالیان سال از آن رنج می بردند را کم کنند و چندین سال است که در همان وزن کم شده باقی مانده اند،بلافاصله نوری در دلم روشن شد که مریم،این همان روشی است که سال هاست منتظر آن هستی تا بتوانی از طریق آن به آرزوی چندین ساله ات یعنی لاغری و تناسب اندام ماندگار برسی.از اوایل سال ۱۴۰۱ با فایل های ۱۲ گام لاغری با ذهن که به صورت رایگان در اختیار مشتاقان قرار گرفته بود شروع به یادگیری لاغری با ذهن کردم.البته نتیجه ی خاصی نگرفتم چون تمرین نوشتن را انجام نمی دادم و فقط متن نوشتاری را می خواندم و فایل های تصویری را می دیدم و فایل های صوتی را گوش میدادم، البته اوایل مطالب را خوب درک نمی کردم، اما ایمان قلبی و درونی دارم که از این طریق من هم موفق می شوم و به تناسب اندام میرسم.تا به حال نسبت به هیچ روشی تا این حد اطمینان نداشته ام و به آن باور نکرده ام جز همین روش و ایمان دارم که خدا این روش را به طریقی به من معرفی کرده است که به خواست و هدف خودم برسم.به خاطر همین در دوره ی “مسیر لاغری من با صد گام”شرکت کرده ام و انشاالله تا آخر آن را انجام میدهم که کاملا با راه و روش لاغری با ذهن آگاه شوم و یاد بگیرم.من به شدت می خواهم که لاغر و متناسب شوم چون با لاغر شدنم به خودم ثابت می کنم که هر آنچه را که بخواهم با کمک و یاری خداوند و ذهن خودم به راحتی دست پیدا می کنم و بدن من هم این  توانایی شگفت را دارد که به لاغری و تناسب اندامی که لایق اوست برسد.با لاغر شدنم به اعتماد به نفس بالایی دست پیدا می کنم که می تواند در زندگی بسیار برای من مفید و سازنده باشد.وقتی بدنی لاغر و متناسب داشته باشم خیلی راحت هر مدل لباس و پوشش زیبا را می توانم بپوشم و از اندام زیبای خود لذت ببرم.من می توانم لاغر و متناسب شوم چون من لایق لاغری و تناسب اندام هستم و لاغر شدن راحت ترین و آسان ترین کار دنیاست. شما هم  می توانید دوستان هم مسیر عزیز.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/10 16:03
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,081 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان نابم 

      من هم اگر بخوام  از خودم بگم دقیقا من  هم در حالت ناامیدی  با  بی تفاوتی به چاقی و جسمم که هر چی بادا باد من دیگه  کاری از دستم بر نمیاد و … با این راه آشنا شدم و خیلی تصادفی یه شب که  همه خواب بودن و من تنها داخل هال روی مبل نشسته بودم و  در اینستا می‌چرخیدم با پیج ایشون و اونم به خاطر اینکه استاد  آشنای ما  هستن  برخورد کردم و خواستم ببینم که ایشون دارن چیکار میکنن و چه چیزی برای گفتن دارن و خیلی همینطوری به حرفهای استاد گوش دادم و دیدم چقدر حرفهای استاد  عالین و من چقدر خوشم اومد و  همینطور اون شب من تمام اون صحبتهای استاد در پیج اینساتشون رو از روی کنجکاوی و اینکه چقدر خوب حرف میزدن  گوش دادم و انگار نور امید در  دلم زنده شد و انگار گمشده ی خودم  رو پیدا کرده بودم و من چون پیج ایشون  رو فالو کرده بودم  اگر استاد استوری یا لایو میزاشتن من با جون و دل گوش می دآدم  و چقدر لذت می‌بردم وبه بقیه هم میگفتم اما اونها همچون نظری مثل من نداشتن و میگفتن ایشون که حرف خاصی نمیزنه  اون زمان اصلا نمی‌دونستم ذهن و مسایل ذهنی و قانون جذب چی هست فقط برای لاغری من وارد این مسیر شدم چون خوشم میومد حرفهای استاد رو بشنوم و حالم خوب شده بود بدون اینکه من تغییری در جسمم ببینم همچنان گوش مبدادم  ولی عاشق و علاقمند این راه شده بودم و من خبر نداشتم که استاد سایت داره و اصلا  سبک کاری ایشون رو خبر نداشتم و من همش منتظر می‌ماندم تا استاد بیاد داخل اینستا لایو و یا چیزی بزاره و من ببینم و به حرفهاشون عمل کنم  تا نتیجه بگیرم تا یه مدت گذشت  و یه روز استاد در فایلی که با لباس قرمز روی تردمیل بودن و هنوزم در سایت هست فایلی ظبط کردن که به صورت لایو در اینستا بود و اونجا استاد اشاره کردن که بچه ها همش  منتظر من  نباشین تا من بیام اینجا و یه فایلی بزارم و گفتن شما باید برین داخل سایت و خودتون پیگیری کنید و هر روز فایل گوش بدین و قدم بردارین و یادم میاد  استاد  همونجا  گفت شاید هفته ای یک بار  من بتونم  بیام اینستا و اما بقیه ی اوقات شما چیکار میکنین ؟؟منتظرین تا من بیام ؟؟نه اینکار غلطه و من اونجا بود که متوجه شدم اصلا جریان چیه سبک کاری استاد چیه و من از کجا باید آموزشها رو دنبال کنم و همون روز من خیلی راحت وارد سایت شدم و تک تک حرفهای استاد رو با عشق گوش میدادم و حالم عالی شده بود آزادی در خوردن داشتم و ….. و من تمام حرفهای استاد رو مو به مو حاضرم قسم بخورم که مو به مو  در دفترم می‌نوشتم و یادداشت میکردم و تمرینات رو انجام میدادم اما جرات نوشتن در سایت نداشتم و  اما کم کم متوجه تغییراتی در جسمم شدم که همه میگفتن و من بعد از مدتی به سمت دوره ی کوتاهی از ایشون هدایت شدم و خلاصه خیلی عالی وزن کم کردم نمی‌دونم چقدر چون اصلا هنوز که هنوز من جرات وزن کردن و سایز کردن رو ندارم و اصلا از این کار خوشم نمیاد و برام مهم نیست فقط  میدونم کلی جمع و جور تر و زیباتر شدم و دیگه خبری از اون حال بد و نگرانی و استرس و  محدودیت و ..نیست و من دیگه با فایلهای رایگان استاد کلی نتیجه گرفته بودم اونم بدون اینکه من هیچ کار خاصی بکنم واین خیلی برای من جالب و عالی بود .

      و اما استاد جا داره که تحسین کنم شما رو چقدر شما عالی به سمت رسالتتون هدایت شدین چقدر من هم دوست دارم مثل شما انسان تأثیرگذاری باشم  چقدر جالبه شما ازطریق همون تضادی که همیشه در زندگیتون بوده شما دارین ثروت می‌سازین واقعا جای تحسین داره شما به الهام و شهود خودتون و هدایت خدا اعتماد کردین و عمل کردین و این چنین موفق شدین.بدون اینکه شما برنامه ی خاصی داشته باشین ‌‌‌‌‌‌‌چقدر حضور خداوند در زندگی شما و ایجاد این کسب و کار شما پر رنگ  بوده و هست .من هم این چنین هدایتی از طرف خدا برای خودم آرزومندم که میدانم برای همه این هدایتها  هست اما شاید من هنوز آماده نیستم و اونها رو دریافت نمیکنم شاید هنوز باید روی خودم کار کنم .اما من به خودم همین الآنم میبالم و خوشحالم چون انتخاب شده ی خدا هستم که الان در این مسیر هستم و همین همین خیلی برای من لذت بخش هست و من سالها در کلاسهای مختلف شرکت کردم اما هیچ کدوم اندازه ی این کلاسهای کنترل ذهن و قانون جذب  برای من لذت بخش نیست و من سالها با عشق دنبال نکردم اما من الان همین امروز داشتم حساب میکردم و باورم نمیشد من  ابان امسال سه سالم پر میشه که در این مسیر هستم و هنوز من مثل روز اول مشتاق و عاشق گوش دادن به این آگاهی ها هستم و تازه هر چقدر جلو میرم برام جذابتر میشن پس من به  انتخاب خدا اعتماد دارم و به پاس قدر دانی از این انتخاب من هر روز در مسیر هستم و قدم برمیدارم و سعی دارم  به حرفهای استاد عطار روشن عمل کنم چون من توانایی رسیدن به اندام دلخواهم رو دارم چون من به خود باوری رسیدم که  میتونم جسم دلخواهم و زندگی دلخواهم رو خلق کنم من پر قدرت به راهم ادامه میدم و انتظار دارم در تمام جنبه ها تغییر رو احساس کنم 

      .و این رو هم بگم من زمانی که با این راه آشنا شدم کسی بودم که در رژیم سخت و ورزش وحشتناک سنگینی بودم که هیچ کس نمیتونست حتی برای یک روز من رو از این دو جدا کنه ولی من به هدایت االهی اعتماد کردم و خیلی راحت هر دو رو یک شبه رها کردم بدون اینکه کسی از اطرافیانم با این مسیر لاغر شده باشه اما من اعتماد کردم و وارد این راه شدم و کلی نتایج ارزنده گرفتم که واقعا نمیدانم چی بگم من به قصد لاغری اومدم اما الان آرامش و شادی و حال خوب و آزادی و اعتماد به نفسم ایمان و توکل بهتر شده و اندام زیباتر و سلامتی بیشتر دارم   و کلی نتایج دیگه دارم من اصلا شبیه گذشته ی خودم نیستم واقعا تغییر کردم و اما شاید تغییرات من برای خیلی‌ها تغییر به حساب نمیاد اما من می‌دونم که برای من قبلا این چیزها رویا بود اما الان دارمشون من عاشق این سبک و این راه هستم و تا زندم در مسیر میمانم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/05/01 20:10
      مدت عضویت: 1679 روز
      امتیاز کاربر: 10481 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      یک شب که نمیدونم کدوم شب بود بهار بود یا پاییز ولی یادم تو اتاق بچه ها خوابیده بودم اون روزها دیگه لاغری برام مهم نبود نه حسرت لاغری میخوردم نه اندوه چاقی اما خوشحال نبودم افسرده هم نبودم بیشتر تو حالت نا امیدی و بی تفاوتی بودم که من فکر میکنم بد ترین حالت انسان

      همه چیز اتفاقی بود یادم بارها از خدا با اشک لاغری خواسته بودم حتی چله زیارت عاشورا براش گرفته بودم

      هر رژیمی ناکارامد درامده بود

      شرمنده همسرم بودم 

      از نگاه های تحقیر امیز دیگران خسته بودم

      برادرم که خیلی ازش رودبایسی دارم اروم بهم گفت ماه منیر یکم خودت لاغر کن اب شدم اون لحظه

      یادم به مامانم قول دادم لاغر میشم 

      ولی تو دلم میدونستم نمیتونم

      اما اون شب یهو ورق برگشت

      تا صبح دوازده فایل رایگان گوش کردم انگار استاد حرفهایی میزد که از یک دنیای دیگه اومده بود

      شاید باورتون نشه من حتی برای لاغری هیپنوتیزم هم کرده بودم

      طول کشید برام تا نتیجه بگیرم وقتی دورم تموم میشد خیلی بینش وقفه میافتاد و همین وقفه ها کار خراب میکرد

      درست وقتی که خیلی حس خوبی داشتم مامانم میگفت چاق شدی

      همسرم رو گوش کردن فایلها حساس شده بود و میخواست بیشتر برای بچه ها وقت بزارم

      مادرم میگفت چه قدر تو گوشی

      ولی من به کارم ایمان داشتم

      الان بهم میگن بالون گزاشتی

      و خواهرم میگه من میبینم که تو کم میخوری چرا میگی با ذهن لاغر شدی در صورتیکه خودش هر روز تصمیم به کم خوردن میگیره و اون روز از همیشه بیشتر میخوره

      امروز ارایشگرم گفت باربی شدی رفت

      هنوز باید ادامه بدم شاید دوره پیشرفته رو بخرم ولی تو این گروه کم کم دارم جزو پیشکسوتان میشم اینجا رو دوست دارم به زندگیم معنا میده بدون اون نمیتونم

      حتی اگر هفته ها نیام باز من به سمت خودش میکشونه 

      اوایل ۴ صبح بیدار میشدم تا فایل گوش بدم تو تمام زندگیم تاثیر گزاشت لاغری کمترین دستاوردش برام بود

      دوستان خوب و مهربان و استاد گرامی گویی همه در یک مدار هستیم و سیارمون با شتاب به سمت خوشبختی در حرکت است

      از همون هفته اول یعنی از فردای اون شب سرنوشت ساز تغییرات من دیده شد

      خیلی سریع دوره را تهیه کردم خیلی راحت همسرم قبول کرد هزینش بده خیلی تعجب کردم

      انگار همه چیز از پیش تهیه شده بود

      مادرم با افتخار خواهرم میگفت که منیره غذاش کامل میخوره و این مسخره بازیهای تو رو هم در نمیاره لاغر هم هست

      تمام لباسهام اندازم شده شکمم تخت شده سبک شده اسیر غذا نیستم

      امروز نهار ساعت ۶ خوردم عالی بود چون در تایم نهار سیر بودم

      باور بازدارندم بعد مدتها پیدا کردم و چاقی موضعی بود چون باور نداشتم که اون قسمتها لاغر میشه ذهنم مانع لاغری بقیه قسمتها میشد چون فکر می کردم هارمونیم به هم میخوره 

      گاهی به اشپزخانه لاغری سر میزنم

      نظرات دوستان را میخوانم و البته هر روز فایلهای  روزم را گوش میدهم

      برای لاغری زمان ندارم

      محدودیت ندارم

      ایا این خود بهشت نیست

      جوری لاغر میشوم که در خواب نیز نمیدیدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/19 21:38
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,182 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم…

      سلام بر عالم و آدم 

      عشق به تمام ذرات هوشمند جهان هستی 

      برای لاغر شدن انتخاب شده اید…(تکرار ۲)

      نوشته های قبل از فایل خیلی مفید هستند و من از خواندن آنها لذت می برم چقدر جالب در تمام روشهای قبلی که برای لاغرشدن انتخاب می کردم همیشه من تصمیم می گرفتم و این نقطه مشترک تمام اون راهها بود و نتیجه هم یکسان بود ناکامی!

       ظاهرا من روشها را تغییر می دادم ولی همه راهها یکسان بود چون نتیجه کار یکسان بود!

      من در طی ۲۵سال از زندگیم یعنی بعد از ده سالگی که کاملا متناسب بودم شروع کردم به چاق شدن یعنی هرچی تو اون ۱۰سال عمرم یادگرفته بودم و از والدین و بستگان آموزش دیده بودم وقتش بود اجرایی بشه اوایل که خیلی هم تشویق می شدم چون در ۱۰سال قبل بارها به خاطر لاغری سرزنش می شدم بهم می گفتند استخونی لاغری بارها می شنیدم این بچه ضعیفه و همیشه مچ دستم را ملاک می کردند و می گفتند داره میشکنه از بس هیچی نمی خوره !

      واما دوسه سال پس از چاق شدن که تحقیروسرزنش ها شروع شد و البته نگاه دوستان هم کلاسی در مدرسه  و …رژیم من شروع شد زیر نظر چند پزشک تغذیه خوردن افشرده زیره و لیموی تلخ نوعی از عرقیجات و البته پیاده روی روزانه داشتم که چندماهی ادامه می دادم کمی لاغر می شدم و خیالم راحت می شد و بر می گشتم به حالت سبک زندگی چاق خودم! بعد مدتی که می گذشت و منتظر بودم یک فرد متناسبی ببینم و بپرسم چیکار کرده ؟! چون از نظر من تمام متناسبها یا رژیم بودند یا سوخت و ساز بدنشون بالا بود!

      خلاصه انواع رژیمهای زیر نظر کارشناس تغذیه و یا آنچه از گوگل سرچ می کردم یا طب سنتی و گیاهخواری و قهوه تلخ و ..را انجام دادم اما هرگز به وزن دلخواهم نرسیدم و ماندگار نشدم برای یکبار که ۵۸کیلو شده بودم دقیقا بیست سال پیش و خیلی شوق داشتم شاید کمتر از دوماه دوام داشت و به سرعت حدود ۶کیلو وزن اضافه کردم اما ورزشم این اواخر روی تردمیل بود چون بیرون رفتن برام سخت بود اول اینکه بچه کوچیک داشتم و از همه مهمتر نگران نگاه دیگران بودم یعنی فکر می کردم موقع راه رفتن که می بایست پیاده روی تند داشته باشم اعضای بدنم تکان می خورد و باعث نگاههای بدی به من می شود!

       به هرحال بیشترین رنج تجویز پیاده روی تند با شیب روزی دوساعت به انتخاب خودم بودم که باعث شده بوداز  تاولهای پاهام درد زیادی تحمل کنم یکبار هم باشگاه رفتم حدود یکی دوماه و اما انقدر شنیدم که رها کنی بدتر چاق میشی یه جوری شد که ادامه ندادم هیچ وزنی هم کم نکردم . 

      بالاخره روز موعود فرا رسید من به مسیر آموزش ذهنی هدایت شده بودم که متوجه شدم رفتار افراطی و تفریطی بسیاری دارم یعنی یهو شادشاد یهو ناامید یهووو با افراد خیلی خودمونی میشم و یهو سنگین یک تلنگری به من خورد که چاقی ناشی از این نبودن تعادل و توازن در من هست همون روزها کتاب ملت عشق را به صورت صوتی گوش می کردم و یکی از قاعده های  شمس تبریزی بود صوفی باید میانه رو باشد نه افراطی و نه تفریطی… 

      گفتم حتما راهی هست به صورت ذهنی لاغر بشم و البته پس از تسلیم شدن و گریه های از ته دل و فریاد درونی خدا کمکم کن و پذیرش رفتار ناهماهنگ خودم یک شب در اینستا سرچ کردم لاغری با قانون جذب !!!و بعد لاغری با قوانین جهان !!!و در نهایت لاغری با ذهن و من تشنه با آب رسیدم و اون شب تا صبح پلک روی هم نگذاشتم و فایلهای اینستا را پشت سر هم می دیدم محو صحبتهای استاد شده بودم و به آرامشی رسیدم که یک عمر به دنبالش بودم.

      خب یکدانه ام منو انتخاب کرد و بیشتر از توانم منو تکلیف نمی کنه!

       خداباورم داره پس لازمه خودم هم باور کنم که می توانم و من خالق زندگی خودم هستم یعنی داستان سر این خودباوری هست !

      از کودکی بارها سرزنش شدم تحقیر شدم و مقایسه شدم همیشه فکر کردم باید کار بزرگی انجام بدم که منو دوست داشته باشند ولی الآن هدایت شدم به این مسیر که تمام باورهای محدودکننده را رها کنم خودمو باور کنم وقتی خداوند باورم داره از روح خودش در من دمید هدایتگرم هست و هرروز معجزاتش را می بینم وقتشه تمام دیواره های باورهای محدودکننده به اراده الله مهربانم فرو بریزند و وارد سرزمین تعادل و توازن خرد الهی بشم .

      لاغری برام خیلی لذت بخشه چون حالت طبیعی ام هست تو خونم هست نمیتونم انکارش کنم زیبایی راحتی سبکی انتخاب آزادانه جوانی و بیشتر از همه حس دوست داشتن خودمو برام داره اما 

      نکته اینه که باید این احساسات را داشته باشم یعنی خودمو لایق بدونم تا لاغری اتفاق بیفته و اینجا هستم که این موضوعات را که همون خود باوری و عزت نفس هست را یادبگیرم !

      در مدتی که در این مسیر هستم دارم متوجه میشم چقدر از بخشهای وجودیم نیاز به ترمیم داره در اصل من خراب کردم و دارم از نو میسازم البته نجواهای منفی باف در مورد زمان آزاردهنده هستندو این جسم هرروز جلوی چشم من! ولی دارم یاد میگیرم صبور باشم به زمانبندی خداوند اعتماد کنم استمرار در مسیر داشته باشم متعهد به آموزشهام و خلق رویام باشم و در نهایت لاغری ماندگار اونم آسون در نهایت آزادی نصیبم میشه .

      اطمینان دارم این راه تنها راه آسان و ماندگار و اصولی روش ذهنی برای لاغری هست اما باید خودمو باور کنم .

      در مدت دوسالی که با آموزشهای ذهنی آشنا شدم تغییرات چشمگیری در تمام جنبه های زندگیم ایجاد شده هرروز معجزات بیشتر زندگی را میبینم و باور دارم که این راه درسته همین که هروقت میام مینویسم حالم خوب میشه همین که یک کار خوب و رضایت بخش برای خودم انجام میدم و هزاران شگفتی دیگر باعث شده به لطف هدایت خداوند در این مسیر استمرار داشته باشم البته من با شروع دوره پارسال ۱۰ کیلو از اضافه وزنم رها شد و این اطمینان برای من مملوستر شد.

       هر چند که چندماهی بعد مسیر را رها کردم ولی در نهایت برگشتم و اینجا هستم خوشحالم که از بیماری وسواس وزن کردن خود هرروز رها شدم و البته نتایج چکاپ خونم که سالهای گذشته گاهی قند و چربی و تیروئید داشت الآن سلامته اونم بدون محدودیت رژیمی پوستم خیلی بهتر شده و تفکیک غذایی ام کمتر !

      انتخاب هام آزادانه تر و خوابم عمیق تر سالها حتی فکرش هم نمی کردم یه روزی این تجربیات عالی را رقم بزنم ولی الان دارمشون منفی باف که همیشه حرف کمبود میزنه میگه این که چیزی نیست فلانی رو ببین چرا لاغر نشدی !

      دارم یاد میگیرم خودمو مقایسه نکنم و حتما چون طالب یادگیری هستم مهارتشو فرا میگیرم انقدر آرام و روان نتیجه رقم می خوره که خودمم متوجه نمیشم چقدر متناسب شدم در فکر و اندامم .

      وقتی لاغری را بهتر یاد بگیرم فرزندانم هم آموزش میبینند و به اراده خداوند نسل چند ساله چاقی از وجود من منقطع میشه جهانی هماهنگ و در صلح و همسو شدن باذات الهی یعنی ایمان به نیروی غیب و حال خوب بودن 

      خدایا سپاسگزارم 

      خدایا عاااشقتم 

      درود بر استاد و هدیه های نوری ایشون

      هم مسیری های تناسب فکری عالی باشید و در مسیر متعالی شدن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/07 18:49
      مدت عضویت: 1436 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      سلام

      من روشی که برای لاغری خودم انجامش دادم پیاده روی بود اونم یک ساعت در۶ ماه اول سال درگرمای تابستان ساعت دونیم تا سه ونیم چهار . یه باطری آب به دست که تا چنددقیقه اول آب تموم میشد .بعدش میومدم خونه نیم ساعت میرقصیدم .

      وهفته ای دوبار باشگاه هم میرفتم .

      انرژیم تحلیل میرفت و حسابی خسته میشدم بعدش دوش که میگرفتم میافتادم وحوصله کاری رونداشتم و خوابم میگرفت .

      نزدیک به ۵ کیلو کم کردم اما صورتم بهم ریخت وزیرچشمانم گودافتاد وتیره شد .

      باخودم گفتم خوبه . بقیشم کمتر غذا میخورم ودرست میشه . بعد چندماه دیدم دوباره اطرافیان بهم میگن دیگه باشگاه نرو . باشگاه میری خوبه بعدش که رها میکنی خیلی بد چاق میشی .

      حرف وحدیث دیگران وسرزنش اطرافیان منو برآن داشت که بعد ماه رمضان دوباره برم تمرینات مرگبار پیاده روی رو شروع کنم . بماند که ماه رمضان هم فقط چند روز تونستم روزه بگیرم مرتب استغفار میکردم و تو ذهنم بود یه مسیری برای پیاده رویم انتخاب کنم که لااقل سایه باشه وکمتر اذیت بشم و دوست وآشناهم منو نبینن .

      البته تو همین وادی ها دیدم یه خانومی تو اینستا پیج لاغری گذاشت وفروش بسته های لاغری . بهش پیام دادم وزن وشرایطم رو پرسید گفت یه نوع قهوه هست عربیکا . که دستورخوردنش رو بهت میدیم برای دوماهت خوبه . که نزدیک به ۶الی ۷ کیلو کم میکنی . وبرای این دو ماه میشه پانصد تومان .

      گفتم بعد دوماه چی . گفتش دوباره باید ازش پکیج قهوه بخرم و ادامه بدم .

      هیچی خودم رفتم عطاری قهوه بخرم یک آقایی هم داخل مغازه بود وقتی دید من مدلهای قهوه ترک وعربیکا و… رو میپرسم و به فروشنده گفتم واسه لاغری میخام .

      دیدم اون آقاهه بهم گفت من خودم باشگاه بدنسازی دارم اینکه میگن فقط قهوه کار اشتباهی هست وبرام تشریح کرد برای داشتن بدن متناسب بایستی سه گوش مثلث که یکیش میشه تغذیه یکی ورزش ویکی استراحت رو رعایت کنی متناسب میشی . 

      بهش گفتم باشگاه میرم . استراحت بدنیست ومیخام باقهوه لاغربشم . کلی منو راهنماییم کرد که این کار رانکن .

      منم یه کم قهوه خریدم و اومدم خونه . چندروزی قهوه خوردم اصلاقهوه دوست ندارم ولی بالاجبار میخوردم .

      شب بود وچند روز مونده بود ماه رمضان تموم بشه خیلی ناراحت بودم و رفتم اینترنت سرچ کردم لاغری با قهوه .

      تا کم کم هدایت شدم به نی نی سایت . اونجا کلی خانم هستن و تبادل نظر میکنن .

      کامنتهای لاغری باقهوه رو خوندم هرکس یع چیزی میگفت مرتب خوندم وخوندم تا اومدم پایین صفحه .

      وسط یک کامنت یک آقا نوشته بود لاغری با ذهن آقای عطار روشن هم خوبه .

      نمیدونم چی شد من سریع اومدم این اسم رو سرچ کردم ودیدم سایت لاغری با ذهن بالا اومد . یه کمی توش گشتم دیدم مطلب آنچنانی نیست فقط افراد دارن خاطرات چاقیشون رومیگن . اعصابم بهم ریخت . چون از هرچی کلمه چاق وچاقی بدم میومد .اومدم ازسایت بیرون .

      یه سالی بود ودرگیر کرونا و تواین مدت من کم وبیش پیاده روی میکردم اما فایده ای نداشت . تا اینکه امسال یه حسی بهم گفت برو تو این سایت . با بیحالی رفتم و ببینم چیه؟

      کلی دوره آموزشی دیدم . کلی مطلب . مرتب خوندم و ادامه دادم هنوز رایگان تموم نشد که اطرافیان از لاغرشدن من میگفتن . خواهرم که همش از من ایراد میگرفت وچاقی منو به رخم میکشید درکمال ناباوری بهم گفت انگار تو آب شدی چی کار کردی؟

      آنقدر خوشحال شدم فقط میخاستم پرواز کنم و خدا روشکر کردم .

      همینطور ادامه دادم وادامه دادم دیدم خیلی لاغرشدم وتمام لباسهام گشاد شد ومرتب تنگ میکردم باز گشاد میشد بیشتر شو دور انداختم .

      اینقدرعالی وبا لذت لاغرشدم دیگه وقت نکردم تو دوره شرکت کنم  چون به هدف لاغریم خیلی نزدیک شدم .

      همین مادرم که همیشه چاقیم رو به رخم میکشید گفتش دختر بچه یع کم گوشت باید تو بدنش باشه . لاغری زیاد هم خوب نیست .

      یعنی من ازخوشحالی نمیدونستم چی کارکنم . خدا روشکر میکردم .

      بااین وجود همچنان دارم ادامه میدم تا بشم کاملا شبیه خیار قلمی .

      دوستان ادامه بدین اولش فشار روحی وفشار جسمی بیشتر هست  .اما اگه قوی باشین و تحت تاثیر حرفهای اطرافیان قرارنگیرین و بااشتیاق و با اطمینان ادامه بدین این فشارها هر سری کمتر میشه و به رویای لاغری تون میرسین .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/19 11:12
      مدت عضویت: 1424 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 881 کلمه

      سلام به تمامی عزیزان سایت تناسب فکری 

      گام سوم 

      من بجز جراحی و قرص فکر کنم هر رژیم و ورزشی که بقیه پیشنهاد میدادن یا خودم پیدا میکردم و امتحان کردم . جوری شده بود که زندگی با رژیم بااینکه برام خیلی عذاب اور بود اما انگار عادت شده بود .

       بین رژیما یه تایمی که استراحت بخودم میدادم فکر میکردم حالت طبیعی زندگیم این نیست باید همیشه تورژیم باشم وورزش کنم یعنی تااین حد عجین شده بود با زندگیم .اصلا برام به یقین تبدیل شده بود که یه هفته ورزش نکنم غذامو رعایت نکنم صدرصد چاق میشم لباسام تنگ میشه و واقعا هم میشد .

      حالا رژیما و روشای مختلفی که امتحان کردم به طور خلاصه : رژیم ساقه طلایی و خرما اون هم به تعداد محدود ،رژیم کتو ، اینکه فقط تا ناهار غذا میخوردم از ظهر به بعد هیچی نمیخوردم شام فقط سالاد میخوردم قبل ساعت 8 که خیلی هم معدم آسیب دید ، شیر و خرما ، حذف کامل برنج تا یک ماه که اون هم خیلی آسیب زد بهم ، یکبار هم کلا قند و شیرینی جات و حذف کردم که فشارم انقدر اومده بود پایین که بلند میشدم از جام چشمام سیاهی میرفت از ترسم زود قطعش کردم 

      و خلاصش کنم ده ها رژیم دیگه عین همینا رو من گرفتم که هیچ نتیجه ای هم نگرفتم بجز دو سه باری که لاغر شدم تاحدودی که سر یه ماه دوبرابرش شاید برگشت . با ایمان میگم رژیم فقط صدمه زدن به جسمه و هیچ فایده ای نداره . فقط باید صحیح و به اندازه خوردن و غذای سالم و خوب خوردن رو یاد گرفت .

      بیشتر ساعتای بیکاریم هم ورزش های سبک و سنگین میکردم . چه تو باشگاه چه تو خونه . ایروبیک ،چندبار بدنسازی رفتم درحد چندکیلو ناقابل فقط کم کردم درحالیکه لباسام خیس عرق میشد انگار شسته شدن مربی تعجب میکرد میگفت تواینجوری ادامه بدی 3ماه نشده لاغر شدی !!!!! والیبال بسکتبال ورزش رزمی حتی ثبت نام کردم که عرق بیشتری  کنم شاید  و بدنم ساخته شه ،و توی خونه هر سی دی ورزش که فکر کنید داشتم اول پیاده روی میکرد عرق کنم بعد بااونا ورزش میکردم . پیاده روی هم به تعداد موی سرم انجام دادم در حد جمع و جور شدن که اونم بقیه میگفتن خوب شدی اما وزن و سایز چشمگیری نبوده که بگم نتیجه گرفتم . .

      یمدت سرکه سیب میخوردم ناشتا!!!!!!که بدجور معدمو اذیت میکرد ولی بخاطر خلاص شدن انجامش میدادم شما بگو یک گرم کردم بعد یکماه ، تازه بارژیمو ورزش همراه بوده !و یسری دیگه  مثل  آب و نعنا و لیمو ترش هرروز یه پارچ درست میکردم و بین ورزش و قبل غذا میخوردم . اینا تازه همه کارایی که کردم نیست ولی نتیجه برای من در حد فقط دوسه کیلو کم کردن و یکم جمع شدن بوده و بعضیاش کاملا بی نتیجه و فقط بهم آسیب زده .

      من واقعا تسلیم شده بودم سال آخر ی که بااینجا آشنا شدم واقعا همه چیو رهاکردم و قیدشو زدم .و بطور کاملا اتفاقی که روحمم خبر نداشت اول باسایت دیگه ای آشنا شدم و بعد از داخل کامت ها اسم استاد و دیدم و هدایت شدم به اینجا . یعنی واقعا من هیچ کار بودم همش هدایت خدا بوده .

      لذت های لاغری و هر چی بگیم ازش انتها نداره .چون کلا لذت و زیباییه . ولی مهمتریناش برای من لذت خرید دلخواه و داره از هر جایی که دوست دارم و هر رنگ و مدلی دوست دارم براحتی لباس میخرم .درسلامتی کامل جسمی هستم خیالم از بابت سلامتیم راحته راحته .

       آزادی نامحدود بدست میارم تو انتخابام حالا میخواد خوردن غذا باشه لباس فعالیت یا تفریح.یجورایی تمام چیزایی که امتحانشون نکردم و خودمو محروم کردمو تست میکنم و کیفشو میبرم .سبک و تر و فرز میشم  تمام فعالیتام برام لذت  بخش میشه . جوونتر و کوچولو تر از سنم نشون میدم و نیازی به آرایش و ….. نیست اصلا همیشه صورتم شاداب و سرحاله

       توی هر مجلسی مثل ستاره میدرخشم و الگوی بقیه هم میشم دیگران هم بادیدن من و رفتن به این مسیر حس قشنگ تناسب رو میچشن اگه در مدارش باشن.انقدر زیاده که نمیشه همه رو اینجا😍😍😍😍

      چرا فکر میکنم لاغری باذهن صحیحه ؟چون که با چشم دارم نتایج و میبینم . مخصوصا تغییرات احساسی و رفتاری من خیلی خیلی عالی بوده . 

      تو هیچ روش دیگه ای من ارامش نداشتم اما الان دارم .یک درصد ترس از خوردن یا چاق تر شدن ندارم چون اصبا دیگه چاق نشدم تو اینمدت برعکس کلی جمع و جور شدم . منو باخودم آشتی داده یادم داه بخودم محبت کنم مسوولیت کارامو بپدیرم و همین باعث شده کلی ذهنم سبکتر و آرومتر شه و بخودم عشق و محبت بدم به جای ایراد گرفتن ازش .

      از هیچ حرفی درباره چاقی ناراحت نمیشم فقط دنبال یادگیری و کشف فرمولای چاقی و لاغریم و لذت میبرم ازینکار . با جسم و ذهنم دوست شدم و به حرف بدنم فقط گوش میدم اونم باهام خیلی راه میاد قبلا علیه من بود الان شده بهترین کمک برای رسیدن به هدفم. البته اونموقعم خودم اونجوری برنامه ریزیش کرده بودم خبر نداشتم . 

      تمام روشای دیگم باشکستم  مواجه شد و یجایی رهاشون کردم اما این روشو از بهار سال 99 دارم ادامه میدم و خسته نشدم هیچ روزبروز آگاهتر و مصمم تر میشم و رهاش نکردم  به لطف خدا .

       بااطمینان میگم برای من یکی تنها راه ممکن برای لاعر شدن فقط همین راهه .

      ممنون استاد عزیز 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/01 20:00
      مدت عضویت: 1613 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,149 کلمه

      ‌روز ۳۱ تکرار 

      سلام وقت بخیر 

      امروز با میثاق نامه و فایل صبحگاهی شروع شد ، کارهایی برام پیش اومد که نتونستم فایل امروزو گوش کنم و الان که شب شده میخوام برم واسه تمرینات و نوشتن

      خدارو شکر میکنم که باز هم در مسیر رشد و آکاهی هستم ،شاید تا وقتیکه یه مسئله ای برامون پیش نیاد اونقدرها هم حواسمون به لحظات زندگیمون نباشه و وقتیکه یکمی درگیر میشیم تازه متوجه میشیم که زندگیمون چقدر نرمال بوده و ما داشتیم‌ غر میزدیم 

      برای لاغر شدن انتخاب شده اید

      لاغر شدن یک هنر است باید آن را یاد بگیریم‌، چقدر این جمله به جاست و صحیحه ،اینو وقتیکه وارد جمع آدم ها میشم کاملا برام مشخص میشه که من افکارم خیلی متفاوت شده 

      دیشب که رفته بودم تولد یکی از اقوام دلم میخواست رفتار خودمو محک بزنم ،اولا که ظهر نتونسته بودم درست نهار بخورم و با گرسنگی وارد تولد شدم ،بنابراین یه دونه خیار و نارنگی خوردم ولی گرسنگیم رفع نشد و میدونستم تو مهمونی ها شام دیر سرو میشه ،دلمم نمیخواست با تنقلات خودمو سیر کنم که نتونم شام بخورم ،خلاصه با رقصیدن و شادی کردن‌ خودمو سرگرم کردم

      نزدیک ساعت ۱۱ شب کیک بردین و با چای آوردن ،منم خیلی گرسنه تر شده بودم و یه مقداری از کیکمو که خوردم گفتن میخوان شام بیارن منم ترجیح دادم خودمو با کیک سیرتر از اون نکنم و مقدار کمی از شاممو خوردم و سیر شدم ، فقط تونستم یک قاشق ماست و خیار و یک قاشق ژله بخورم و تمام

      رفتار کاملا اندازه و راضی کننده ای بود که نه گرسنه موندم نه حس خفگی داشتم ،اتفاقا مابین اینکه داشتم کیکمو میخوردم ،یکی از خانم های اقوام داشت به پسر ۴ سالش اصرار میکرد که غذا بخوره و ناراحت بود که چرا پسرش کم غذاست

      در تمام طول مدت تولد این خانم داشت از چاق شدنش میگفت و میترسید ،مثلا میگفت فلان خوراکیو نمیخورم چونکه میترسم چاق بشم‌، یکمی برقصم که فعالیتم زیاد بشه، وای فردا باید برم باشگاه و تاوان خوردنه امشبمو پس بدم  ووو

      باهاش شروع کردم به صحبت کردن در مورد چاقی و لاغری ،گفت من کیک نمیخورم چونکه عمل ابدوپلاست شکم کردم میترسم چاق بشم ، انقدر شناخت  درون این خانم برام شفاف بود که میتونستم سلول به سلولشو براش تعریف کنم که چقدر پر از بار افکار چاقیه 

      خلاصه در عرض ۱۵ دقیقه چنان ذهنشو جابجا کردم که گفت تو از کجا اینارو بلدی ؟ و براش پروسه خودمو توضیح دادم سریع گوشیشو آورد گفت من بلد نیستم ،براش ثبت نام کردم و یکمی بهش یاد دادم که بره تو دوره صد گام البته گفت بهم آموزش استفاده از سایتو یاد بده ،منم بهش قول دادم وقتم آزاد بشه براش اسکرین رکورد میفرستم‌

      خیلی خوشحال شدم براش ،اینکه یه آدم بتونه زندگی خودش و حداقل بچه هاشو تغییر بده مخصوصا بچه هاییکه هنوز سنشون کمه و الگو پذیری دارن از خانواده هاشون ،خودمم حالم خوب شد وقتیکه دیدم میتونم یه ارزش آفرینی کنم ،میدونم این انرژی های مثبتم‌ میره تو چرخه جهان و به خودم و زندگیم برمیگرده پس چه بهتره که کارهای مفید انجام بدم 

      من  ۸ سال پیش با موضوعات ذهنی آشنا شدم و دوره های زیادی شرکت کردم ،کتاب های زیادی مطالعه کردم ، سمینارهای بیشماری گذروندم اونم پیش بهترین اساتید ایران و از همون موقع متوجه شدم که ذهن من مشکلات زیادی داره 

      ۶ سال پیش   در گوگل سرچ کرده بودم چطور با ذهن‌ لاغر شویم و هدایت شدم به دوره ای که فقط ۲ تا فایل هیپنو تراپی داشت و ازش راضی نبودم و نیمه کاره رهاش کردم 

      من از سایت استاد عباسمنش به این سایت هدایت شدم ،تقریبا ۲ سال پیش که وارد یک رژیم سخت شده بودم و حالم بشدت ناراحت بود و ۹۴ کیلو شده بودم و از اونجاییکه هر وقت به مشکلی برخورد میکردم میرفتم در قسمت عقل کل سایت استاد عباسمنش سرچ میکردم ،اینبار هم هدایت شدم که برو به اون سایت 

      نوشتم آیا میشود با ذهن لاغر شد ؟ دیدم چقدر هنرجوهای  اون سایت در رابطه با لاغر شدن کامنت نوشتن ،دونه دونه کامنتهارو میخوندم و اسم کتاب هاییکه معرفی میکردنو مینوشتم ،یدفعه به اسم استاد عطارروشن برخورد کردم 

      انگار یکی ترمز منو کشید ،چند دقیقه ای گذشت بدو بدو رفتم تو گوگل سرچ کردم و با این سایت آشنا شدم و جالبه اصلا دنبال کتاب ها و راهکارهای دیگه نرفتم و چسبیدم به مطالب سایت 

      و همیشه از این هدایتم به نیکی یاد میکنم انگار خداوند دست منو گرفته بود و قدم به قدم بهم میگفت چکار کن و من انگار چیز دیگه ایو نمیدیدم و نمیشنیدم 

      راه های بیشماری برای لاغر شدن رفتم که اتفاقا لاغر هم شدم ولی برای مدتی که در رژیم و ورزش بودم جواب داده ،قرص های لاغری به تکرار خوردم ، طب سوزنی ، ورزش های سخت و طولانی و دم نوش 

      چرا دوست دارم لاغر بشم ؟ چونکه با لاغر شدنم به اصل خودم نزدیکتر میشم ،شبیه ذات حقیقی خودم میشم، از خودم بیشتر لذت میبرم ، اعتمادبنفسم بیشتر میشه ،از خودم راضی تر میشم ، رها تر میشم ،آزادتر خواهم شد ،حالم عالیتر میشه ،شادتر و سرحالتر خواهم بود،مثل دیشب که انقدر تو تولد ورجو ورجه کردم 

      یکی از شغل های پسر عموم دیجی مهمونی هاست ،دیشب کل مهمونیو با پسر عموم دیجی بازی کردیم و رقصیدیم و ترکوندیم در انتها گفت فریده خیلی پر انرژی تو بخدا 

      زمان هاییکه‌ چاق بودم خجالت میکشیدم حتی برقصم و دیشب میفهمیدم که بدنم سبک شده بود و دیگه از جمع فرار نمیکنم هر چند تمریناتی که دارم روی عزت نفس و اعتمادبنفسم هم انجام میدن بسیار تاثیر گذار هستن 

      و از ۳ روز پیش که تصمیم گرفتم خودمو با همین سایز بپذیرم و انقدر خودمو چک نکنم و قبول کنم که سایز الانم عالی و استاندارد جهانیه ،آرامش زیادی در خودم احساس میکنم و حس میکنم بدنم جمع و جور تر شده ،در واقع سالهاست که در حال کوبیدن بدنم بودم و الان که رهاش کردم حالش خوبه و میفهمه همینجوری دوسش دارم

      دوست دارم لاغر بشم که تو مهمونی ها لذت بیشتری از خودم ببرم بجای اینکه یجایی کز کنم از خجالت، یاد ۳ سال پیش نامزدیه خواهرم افتادم که خیلی چاق شده بودم و حالم انقدر بد بود که‌ حتی ۱ دقیقه هم نرقصیدم و دوست داشتم فرار کنم 

      دوست دارم لاغر بشم که در مسافرت هام هر لباسی دوست داشتم بپوشم و لذت ببرم ،بدنم سالمتره ،فرزتره ،جوانتره ،زیباتره 

      لاغری با ذهن مسیر صحیحیه چونکه همه چیز از ذهنه ،از محتویات ذهنیه ، ذهن اطلاعاتو جمع میکنه ،مغز دستور میده و بدن اجرا میکنه ، قبلنا اول گیر میدادیم به جسم بدون اینکه دستور مغز تغییر کنه الان دستور مغزو تغییر میدیدم جسم خودبخود لاغر میشه 

      حالا که قانون آفرینش رو یاد گرفتیم میدونیم که با توجهاتمون میتونیم خواسته هامونو خلق کنیم ،قبلا چاقیو براحتی خلق کردیم الان لاغریو خلق میکنیم ،فرقی نمیکنه ،فرمول یکیه ، چه در چاقی چه در لاغری 

      و با دانستن این آگاهی ها دیگه باید آستین بزنیم بالا و دانسته های خودمونو به عمل تبدیل و زندگیشون کنیم ، پس مسیر لاغری با ذهن درسترین مسیر لاغریه ریشه ایست

      خدارو سپاسگذارم برای این لحظات ناب 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Afsaneh
      1400/07/28 21:07
      مدت عضویت: 1105 روز
      امتیاز کاربر: 2005 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 711 کلمه

      بنام رب تنها یگانه هستی بخش

      سلام به استاد و دوستان زیبانگرشم

      من برای لاغر شدن انتخاب شدم این جمله چقدر حس قشنگ و اعتمادبنفس بهم میده من تکاملمو طی کردم و تو مداری قرار گرفتم که خدا منو هدایت کرد در مسیر تناسب فکری یادمه از سن ده سالگی شروع به چاق شدن کردم و از اونجا بود ک از جسمم بدم میومد همش جلوی دوستام میگفتم من چاقم من زشتم و این حرفای خودم باعث میشد دوستانم توجه بیشتری به چاقیم کنند و بیشتر بهم بگن و دبیرستان از اینکه مجبور بودم همش مانتو گشاد بپوشم که اندامم زیاد تو دیدنباشه از خودم بدم میومد و همش میگفتم ای کاش سرطان بگیرم تابلکه لاغر بشم و از همون موقع کم کم با زخم و عفونت معده شدید روبرو شدم الان که فکرمیکنم اون بیماری معده ام بخاطر فرکانسهای خودم بود ک فرستاده بودم و واقعا قانون خدا بدون برگشت جواب میده چندین سال با این بیماری سروکله میزدم و همش بخاطر این چاقیم گله داشتم و باخودم میگم چرا من اون موقع باقانون خدا ولاغری باذهن اشنا نشدم فقط میتونم بگم چون تو مدار خیلی پایینی بودم و بعد از دانشگاه کم کم داشتم مثبت میشدم و یه رژیم سخت و ورزشهای سنگین انجام دادم که تونستم لاغر بشم خیلی روحیه گرفته بودم وشادبودم به خودم میبالیدم که تونستم بلاخره به آرزوبچگیم برسم و اعتمادبنفسم زیاد شدهمونجا که مدار مثبت ها بودم با قانون جذب اشناشدم و خداروشکر تونستم رو اعتمادبنفسم کار کنم و مدارهام کم کم بالامیرفت هرچند بعده مدتی دوباره چاق شدم اما این دفعه چاقیمو با دیدگاه جدید پذیرفتم و همین راه باعث شد خداوندم فضل و رحمت و لطفشو مثه همیشه شامل حالم کنه و منو دعوت کرد به مسیر تناسب فکری و وقتی چاقیمو پذیرفتم و دیگه حرص نخوردم تو مدار استاد قرار گرفتم خیلی اشتیاق زیاد تو وجودم قرار گرفت که صدگام  و بدون عجله کردن شروع کنم و ادامه بدم و از خدا خواستم یاریم کنه دوست داشتم دوره خدا هرگز دیر نمیکند رو شرکت کنم چون یادمه استاد تو یکی از فایلهاشون گفتند دوره خدا هرگز دیرنمیکند خیلی رو اعتمادبنفس و دوست داشتن خودمون تاثیر داره از همونجا قلبم گفت باید تو این دوره اول شرکت کنم من توخودم مستقل نیستم و درامد نداشتم و خانواده ام بهم این مقدار پولو نمیدادن تصمیم گرفتم اقدام کنم و حرکت کنم تا خدا برکتشو بهم نشون بده دنبال کار گشتم تا با پول خودم دوره رو بخرم خیلی جا رفتم اما کار پیدا نشد و باخدا حرف زدم و سپردم بخودش و رها کردم مطمئن بودم خدا هدایتم میکنه همونجوری ک منو هدایت کرده به سایت تناسب فکری تااینکه یک هفته قبل دوستم زنگ زد بهم گفتم یک کارگاه شیرینی پزی نیرو میخواد و من رفتم باید ۹ ساعت کار میکردم و حقوقم یک میلیون و پانصد بود خانواده ام اول قبول نکردن که کارسختیه و این چیزهت گفتم باشه من مطمئنم منو خدا تو این مسیر هدایت کرده الان یک هفته هست تو کارگاه کار میکنم هرچند منی که نازنازی بودم کارنکرده بودم و اولین بارم بود اینهمه ساعت کارمیکردم وهمش باید وایستم رو پام و شب با بدن درد شدید وگرفتگی رگها میخوابم اما باخودم همش میگم من باید تکاملمو طی کنم تویه این ۹ ساعت که سرکارم همش هنذفرین توگوشمه و فایلهای استادو مرتب گوش میدم وخیلی تغییرات توخودم میبینم آروم ومهربون و صبور و باآرامش تر شدم و اشتهام خیلی کم شده و انرژی جسمانیم زیاد شده و امروز که دیدم استاد گذاشتن بخاطر روز تولدشون همه دوره هارو تخفیف گذاشتن خیلی زیاد خوشحال شدم گفتم ببین خدا چقدر خوب داره جواب احساس خوب و کارکردن رو خودمو میده من قرار بود پول دو ماه حقوقمو جمع کنم و دوره رو شرکت کنم الان میتونم چندروز دیگه دوره رو بخرم یعنی عاشق خدام که چقدر رشد و تکاملمو جلو برد و بیشتر رو خودم کارکنم و تصاعدی تکاملمو طی کنم و امشب قرار شد پول قرض کنم و سر برج حقوق گرفتم بدم و چقدر بهم میچسبه که با تلاش خودم تونستم دوره رو شرکت کنم و مشتاقانه منتظرم که بتونم با هدایت و توکل بخدا دوره خدا هرگز دیرنمیکند رو بخرم و کنارش دوره صدگام رو برم فقط میتونم بگم خدا بیشتر از تلاشمون جوابمونا میده واقعا این حقیقته یک قدم از ما صدقدم از خدا 

      خداجونم عاشقانه عاشقتم رب من

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kiananaseh2008@gmail.com
      1400/07/18 09:13
      مدت عضویت: 978 روز
      امتیاز کاربر: 5605 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 644 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیز و همراهان گرامی.

      من از طریق مادرم باسایت تناسب فکری آشنا شدم.اصلا دنبال هیچ راهی واسه لاغر شدن نبودم چون کلا بیخیالش شده بودم و میگفتم امکان نداره من بتونم گرمی وزن کم کنم با هر نوع رژیم و ورزش و …میدونین چرا؟

      برای اینکه به اندازه موهای سرم از رژیمهای لاغری از نوجوونی استفاده کرده بودم تا الان.

      یه چند بار مامان گفت برو و ببین .گوش کردنیه و رژیم …نداره.یه ۱ماهی هم نرفتم ولی یه بار که مامانم بهم گفت مامان ما اصلا تا حالا اشتباه زندگی میکردیم و برو بالاخره یخش شکسته شو و رفتم و بسیار علاقه مند شدم و خداوند هدایتگر را از این بابت بسیار شاکرم.

      اما رژیمهایی که گرفتم از نوجوونی و اینکه همیشه حسرت خوردم.آخه خواهرام لاغرن و من با اینکه ۳ سال با هر کدومشون فرق دارم چاق بودم و اونا آتلیه میرفتن و من فقط حسرت میکشیدم.

      اصلا دلم میخواد یه بار از زجرهایی که کشیدم واستون بگم.

      دوستام که همیشه لاغر لاغ  هم بودن زنگ ناهار ۲تا همبرگر میخوردن ولی من یه کوچیک .خلاصه هیچ وقت لباس مورد علاقه ام را تو نوجوونی نتونستم بپوشم و فکر میکردم من زشتم واقعا.اعتماد به نفس صفر.

      یه دختر عمو داشتم که همسن بودیم و من همبازی او بودم اون همیشه لاغر و خوش هیکل بود و بهترین لباسا را میپوشید و من همیشه افسوس و حسرت.

      دوست که خیلی نداشتم هم کم رو بودم هم اعتماد به نفس نداشتم. تو کلاس به خودشون  جرئت میدادن منو اذییت کنن ولی من هیچ وقت کاری نکردم و واقعا از یکی از شیرینترین دوران زندگی من خاطرات بسیار تلخی دارم و بزرگترین حسرت من در زندگی نپوشیدن لباس عروس سفید پفی هست 

      میدونین چون چاق بودم حتی یه مزون هم نرفتم که امتحلن کنم در صورتیکه بعد من خیلی چاقترها هم لباسرعروس پوشیدن و من یه لباس نباتی دادن برام دوختن که ازش متنفرم.

      یه کلام هیچ وقت احستس خوبی نسبت به خودم نداشتم با اینکه صورت زیبایی دارم.

      اینو خودش اومد و بهتون گفتم و اما رژیما

      از رژیم خانم پویا کاشانی که بر پایه پروتیینه و ببخشین تو راهنمایی رفتم تهران خونه عمه ام اونجا یه رژیم ۱۰ روزه مسخره گرفتم و زجرآور. یه روز ماست بود کامل !ویه روز سیب و یه روز ….یادم نمیاد دیگه که وقتی برگشتم مامانم جایزه برام یه ساعت خریده بود.😂😂

      با همشون یه ۶الی ۷ کیلو کم میشدم و بعد دوباره روز از نو روزی از تو.

      رژیم فستینگ یا روزه داری گرفتم و خلاصه طب سوزنی رفتم و بعد هم رژیم کالری شماری و وزن کشی هفتگی و در پایان عمل جراحی که بیشترین کاهش وزن را داشتم حدود ۳۲ کیلو و دوباره چاق شدم و الان ۱۷ کیلو اضاف وزن دارم.چون فورمولهای چاقی تو مغز منه و باید اصلاح بشه.

      اینجا جاییه که آدم میتونه خودش باشه و حرفاش را بزنه از ته دل.

      اولین دلیل لاغری من پوشیدن لباسای مورد علاقمه .بعدش سلامتیه.

      نمیخوام دروغ بگم.لذتی داره تو هر مغازه ای که خواستی با صلابت قدم بزاری و بگی اینو میخوام و این رنگ و فروشنده بگه بفرمایین به شما میبرازه و بعدش هم سلامتیم .چون دیابت دارم و از زانو درد و کمردرد در رنجم.

      آهان در ضمن دوست دارم عادات غذاییم عوض بشه که کل خاانواده و مخصوصا بچه هام هیچ وقت دغدغه لاغری نداشته باشن و خودکار برای همیشه لاغر باشن.

      چرا فکر میکنم این روش کار میده چون حرفای استاد با تک تک لحظات زندگی من تطابق داره من هم از بچگی چاق بودم و عذاب کشیدم و اینکه خدا این روشو جلو چشم من گذاشت و اینکه خسته شدم از بس روشهای دیگه لاغری را امتحان کردم و من تا تهش رفتم دیگه.دیگه بالاتر از عمل نیست که ولی چون لامسب این ذهن خراب بود بازم چاق شدم.این فورمولای چاقی ثبت شده تو این مغز من و باید عوضشون کنم تا نتیجه همیشگی بگیرم

      از خداوند هدایتگر ممنون و سپاسگذارم که منو در این مسیر قرار داد و همچینین از شما استاد گرامی هم سپاسگذارم🙏🙏🙏❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/07/13 12:54
      مدت عضویت: 1318 روز
      امتیاز کاربر: 12476 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,393 کلمه

      سلام

      من روشای خیلی زیادی برای لاغر کردن خودم امتحان کردم . اما هیچ کدوم از کسایی که من پیششون میرفتم برای لاغر شدن نمیدونستن که ما واقعا چرا چاق میشیم؟ من از هیچ دکتر تغذیه ای تا حالا نشنیدم که بهم بگه چاقیم ارثیه چون اونقدرا چاق نبودم . من هیچ وقت نمیدونستم که چرا من چاق شدم؟ فکر میکردم پرخوریه ولی همه ی کسایی که با من ناهار میخوردن توی مدرسه مثل من بودن هممون مجبور بودیم تا ته اون ظرفی که برامون غذا توش میریزنو بخوریم ولی من چاق شدم ولی بقیه همون طوری موندن یکی از دوستایی که توی اون مدرسه باهاش بودم رو بعد از چند سال دیدم ولی اصلا اصلا چاق نبود . من فکر میکردم خیلی ورزش کرده که لاغر مونده ولی خب مگه من کم ورزش میکردم چرا پس من لاغر نشده بودم . خیلی برام سخت بود که بپذیرم من الان چاقم و با بقیه فرق دارم. چون نمیخواستم چاقیو بپذیرم ولی الان که اینجام همین دیشب داشتم به خودم میگفتم خداروشکر که چاق شدم. چاقی خیلی کارا تا حالا برای من کرده جدایه از همه ی بدی هاش که هممون میدونیم چقدر چاق بودن بد و زجر آوره ولی خوبی هایی هم داشته. توی کلاس ژیمناستیکمون یه دختر خیلی لاغر و خوش هیکلی هست که استخونیه و همون جوریه که من دوست دارم ولی همیشه سر ورزش بدنش کم میاره و اونروز حالش بد شده بود و یهو ضعف کرد. ولی من دیدم که هیچ وقت اینطوری نشدم یعنی همیشه من اون دختر پر زوره و قویه بودم و این به خاطر اضافه وزنم هم بوده . با اینکه من ورزش خاصی نکرده بودم که مثلا همیشه ادامش بدم ولی هیچ وقت هم بدنم کم نیورده . درسته خیلی آدم های لاغر و ورزشکاری هستن که زور دارن ولی من به خاطر چاقیم بود که بدنم بنیه پیدا کرد و من میتونم به راحتی خودمو متناسب کنم و پر زور بمونم اما اون دختر حتی ورزشکار هم بود ولی با اینکه ورزش میکرد و لاغر بود اما اصلا بدنش جون نداشت.

      این یکی از خوبیای چاقی بوده که من هیچ وقت با هیچ بیماری خاصی مبنی بر جون نداشتن بدنم سر و کار نداشتم. 

      اما من الان اینو درک کردم و چاقیمو سعی میکنم بپذیرم ، قبلا اوضاعم داغون بود . هر روز از خودم بیشتر بدم میومد و به چاقیم لعنت میفرستادم؛ رژیم گرفتم ، دمنوش خوردم، ورزش کردم، جمله تاکیدی گفتم ، روزه گرفتم ولی هیچ فایده ای نداشت اگه فایده ای داشت که الان اینجا نبودنم.

      خلاصه که من خیلی تا حالا برای لاغری خودم تلاش کردم اما همش بی نتیجه بوده

      و حالا اینکه چطور با این روش آشنا شدم، خب من بار ها گفتم ، توی لایومون با استاد هم کاملا توضیح دادم که سرچ کردم لاغری با مدیتیشن و بعد یه فایل هواپونوپونو گوش دادم و جلسه اول لاغری با ذهن رایگان رو توی فیلمایی که برام اورد دیدم ولی به خودم گفتم بعدا میام میبینمش ولی جالبیش به اینجاست که من خیلی تا حالا شده که یه چیزی سرچ کنم و بعد به خودم بگم که: میام بعدا میبینمش و به نظر جالب میاد. اما هیچ وقت نمیرفتم دنبالش اما اینبار رفتم دنبالش . چرا باید این دفعه خلاف دفعه های دیگه میرفتم دنبال لاغری با ذهن و ویدیوهارو توی یوتیوب میدیدم و بعد میدیدم که کنار ویدیو ها یه آدرس سایتی هست و بعد برم اون سایتو سرچ کنم و بعد ثبت نام کنم و ویدیو هارو ببینم و دیگه هیچ وقت ازون سایت نیام بیرون تا الان که دوره ی لاغری با ذهن رو خریدم + چند تا دوره ی دیگه و توی این مسیرم.

      خلاصه به نظر من اینا اتفاقی نیست. 

      من مال این سایتم این سایتم ماله منه. من همیشه به خودم میگم این سایت برای من ساخته شده ولی من تنبلی میکنم و نمیام توش دیدگاه بنویسم .

      داستان هدایت من به این سایت دقیقا چیزیه که منو توی این مسیر نگه داشته چون اون نیروی عظیم منو انتخاب کرده تا به این مسیر بیام و زندگیمو اونطور که دوست دارم بسازم.

      حالا چرا دوست دارم لاغر شم؟

      چون خسته شدم ازین صبای قدیمی احساس میکنم بدنم نیاز به یه معجزه داره و اون معجزه لاغر شدنه. من این چربی های اضافه رو نمیخوام چون مهمون نا خونده هستن و منو اذیت میکنن هر بار باید کلی انرژی صرفشون کنم چه برای جابه جا کردنشون ، چه دیدنشون ، چه لباس پوشوندن بهشون. 

      اینا انرژی منو میگیرن من باید انرژیمو توی راه های دیگه صرف کنم نه برای چاقیم.

      و اینکه لاغر شدن خیلی احساس خوبیه . خوشحالم ، لباسا توی تنم قشنگن ، خبری از سرزنش نیست ، صدام قشنگ تر میشه ، خودمو بیشتر دوست دارم ، تعریف دیگران رو میشنوم چون من عاشق اینم که یه نفر ازم تعریف کنه و بگه خوش هیکل و زیبام. آدما دو تا حس رو بیشتر تو این دنیا تجربه نمیکنن و بقیه ی حس ها دیگه زیرشاخه های این دوتا حسه یه حس رنج و یه حس لذت . ما آدما عاشق لذت بردنیم . 

      نمیدونم چرا آدما وجود دارن و خدا چرا اونا رو آفریده ولی میدونم الان که وجود داریم باید لذت ببریم و راه هایی هم برای لذت بردن وجود داره لاغری هم خیلی خوبه خیلی خیلی خوبه من عاشق لاغر شدنم و میخوام خیلی زود لاغر بشم تا لذت بیشتری از این دنیا و نعمت هاش ببرم ولی میدونم که نباید عجله کنم پس همینطوری پیش میرم.

      چاقی یه بیماریه . درسته که جدیدا خیلی سعی میکنن بگن که نه همه زیبان چاق ها زیبان لاغر ها زیبا ولی چاق ها واقعا زیبا نیستن مثه اینه که یه کپک روی نون ببینیم و بگیم وای چه کپک خشگلی . نه! این کپک کارآمدی نون رو از بین برده و اگرم از نظر یه نفر زیبا باشه ولی نمیشه اضافه بودنش رو انکار کرد . من همیشه خندم میگیره از کسایی که چاقن ولی میگن ما خودمونو دوست داریم چون همچین چیزی امکان نداره . ما اگه خودمونو دوست داشته باشم امکان نداره که چاق باشیم. این دوتا قطب مخالفه و امکان نداره کنار هم قرار بگیرن. این چاقی به خاطر این وجود داره که ما خود واقعیمونو دوست نداریم و از خودمون فراری هستیم و چاقی روی خود واقعیمون یه پوشش گذاشته . وقتی اون اصل وجودمونو دوست بداریم و درکش کنیم ، خب دیگه نیازی به این پوشش نداریم که همون چاقیه و با خود واقعیمون که متناسبه به خوبی و خوشی زندگی میکنیم.

      همه چیز بر میگرده به دوست داشتن خودمون هر چی فکر میکنم میرسم به اینکه باید خودمو دوست داشته باشم و این کار سختیه . خود واقعی بودن سخته برای همینه که آدما نقاب میزنن ولی در واقع نقاب زدنم سخته و از ذهن انرژی میگیره برای همینه که همه ی معلمای معنوی میگن که آدم باید خودش باشه و نقاب زدن و خود واقعیمون نبودن مثله اینه که هر بار که میخوایم راه بریم یک کیلو سیب زمینی با خودمون حمل کنیم . این بار اضافی تموم اون نقاب هاست و ما رو خسته و فرسوده میکنه پس خود واقعی نبودن در واقع سخت تر از خود واقعی بودنه پس اگه دوتاش سخته چرا ما آدما انتخاب میکنیم که نقاب بزنیم در صورتی که اینم سخته ؟ مگه برای ذهن فرقی میکنه که کدوم سختی رو انتخاب کنه ؟ تازه سختی اینکه آدم خود واقعیش باشه ارزش داره و مارو به کمال میرسونه ولی ما راهی رو انتخاب میکنیم که در نظر آسون تر یاد ولی واقعا سخت تره که آدم خودش نباشه و خودشو دوست نداشته باشه . چرا پایه ی جهان هستی بر عشق و راستی و درستیه ولی همیشه چیزای منفی راحت تر برنده میشن و زیاد ترن؟ 

      من واقعا نمیدونم

      سوال آخر اینه که چرا فکر میکنم لاغری با ذهن درسته؟

      چون امتحانش کردم و دیدم که درسته بعضی وقتا هر چقدر به آدما بگیم یه چیزی درسته قبول نمیکنن اما همین که خودشون یه بار این راهو انتخاب کنن متوجه میشن که درسته. 

      لاغری با ذهن تا حالا نسبت به بقیه روش ها آسون تر بوده برای من ، سختی های خودشو داره به هر حال همینکه آدم بیاد و تو سایت تایپ کنه و فایل گوش بده خودش یه کاره و انرژی میبره ولی این کجا و اون همههههه زجر و سختی رژیم و ورزش و فکرای بی خودی کجا.

      من این روشو دوست دارم امیدوارم هر چه زود تر برگردم به حالت زرنگ خودم و هر روز تمرینامو انجام بدم و دیدگاهمو بنویسم .

      من دارم روی خودم کار میکنم و موفق میشم

      دوست دارم

      …..

      ممنونم استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/07/08 22:46
      مدت عضویت: 1689 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 698 کلمه

      با سلام 

      1- درباره روش هایی که برای لاغری استفاده کرده اید و نتایجی که کسب کردید بنویسید

      من در طول سال هایی که چاق بودم برای لاغری از روش های مختلفی استفاده کردم روش هایی که هیچگاه منو به نتیجه دلخواهم نرسوندن و اگه موفقیتی به دست میومد خیلی زود از بین می رفت.

      هر کس هر روشی رو به کار می برد منم مشتاق میشدم حتما امتحانش کنم شاید بتونه کمکم کنه.

      انواع دمنوش ها، چای لاغری،دکتر تغذیه، رژیم اینترنتی،رژیم کانادایی، رژیم ۲۱ روزه ، رژیم شیر، رژیم تک خوری و…

      نتایجی که به دست می آوردم پایدار نبودن حتی گاهی تا نزدیکی وزن دلخواهم می رسیدم ولی هیچوقت نتونستم اونو ثابت نگه دارم و فقط با برگشتن اون وزنی که کم کردم اعصابم بهم می ریخت و کلی غصه می خوردم و از خودم بدم میومد و کلی به خودم بد وبیراه می گفتم که نمی تونستم وزنمو ثابت نگه دارم.

      2- طریق آشنایی خود با روش لاغری با ذهن را بنویسید و اینکه چه شد که الان اینجا هستید.

      یادمه دو سال پیش از همه چی خسته شده بودم زانو درد شدیدی گرفتم و دکتر بهم گفته بود باید وزنتو کم کنی و رژیم بگیری اما من دیگه به هیچ رژیمی اعتماد نداشتم یادمه همیشه آغاز سال نو خواسته هامو تو دفتری می نوشتم از خدا خواستم که بتونم اون شرایط وزنی که دلم میخواد رو به دست بیارم چند ماه بعد فکر کنم حدودا تیرماه بود که توی یوتیوپ می گشتم یکی از فایل های استاد را دیدم کنجکاو شدم نگاه کنم ولی بعدش پشیمون شدم و گفتم چی میخواد بگه یه کت وشلوار شیک پوشیده اومده وعده الکی بده و بره(ببخشید این فکر اونموقع من بود) اصلا نمی دونستم که خودشونم شرایط ما رو دارند.و اونروز اصلا اهمیتی ندادم.

      شهریور ماه دوباره فایل استاد رو دیدم نمی دونم چرا این دفعه فایل رو گوش دادم وای چه حرف هایی چقدر اون صحبت ها به دلم نشست نمی دونم چه حالی شدم همون شب احساس کردم یه تحولی در وجودم شکل گرفت وارد کانال تلگرام شدم و همینطور هی کانال رو بالا و پایین می کردم و مطلب می خوندم و از فردا صبح شروع کردم دوره رایگان رو گوش می دادم خیلی عالی بود احساسم خیلی تغییر کردفکر کنم تا فایل ۸ رایگان رو گوش دادم و بعد دوره را تهیه کردم و اصولی تر پیش رفتم و خدا رو شکر نتایج خوبی هم گرفتم و الان هم اینجا هستم و همچنان می خواهم در مسیر باشم و ادامه میدم.

      3- چرا دوست دارید لاغر شوید؟

      دوست دارم لاغر بشم تا از سلامت کامل جسمی و روحی روانی برخوردار بشم، دلم میخواد وضعیت بدنی نرمال و میزونی داشته باشم، دلم میخواد برای انجام کارام وابسته به هیچ کس نباشم و غبراق و سرحال بتونم کارها وفعالیت های خودمو انجام بدم. دلم میخواد با اعتماد به نفس کامل زندگی کنم و در همه جا با اعتماد به نفس حضور پیدا کنم.

      دلم میخواد وقتی میرم خرید دغدغه ای برای انتخاب لباسم نداشته باشم به راحتی بتونم از بهترین مدل ها لباس خودمو انتخاب کنم.دلم میخواد کنار فرزندانم با شادمانی زندگی کنم و براشون یه مادر شاد وسالم و سلامت باشم.

      4- چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟

      از وقتی این روش را شروع کردم ته دلم یه ایمان قلبی خوبی بهش داشتم روشی که هر روز مشتاقانه منتظر یادگرفتن بودم و اصلا خسته نمی شدم برعکس رژیم های مختلف که هر روز که می گذشت خسته کننده تر و سخت تر بود با این روش هر چه جلوتر می رفتم احساس می کردم کارم بهتر داره پیش میره، اعتمادبنفس خوبی پیدا کرده بودم 

      زانو دردم کمتر شده بود و داروهامو کنار گذاشتم.

      احساس لیاقت بیشتری بهم دست می داد وقتی تصاویر شگفتی سازان رو می دیدم امیدوارتر پیش می رفتم و به صورت مستمر ادامه می دادم.

      وقتی نتایج کم کم توی پوشیدن لباسام مشخص میشد احساس قدرت بیشتری می کردم. 

      توی این روش دیگه اعصابم بهم نمی ریخت، لازم نبود خودمو مرتب چک کنم، ترس و استرسی نداشتم هر خوراکی که دلم می خواست می خوردم و خلاصه دیگه از رژیم و کالری شماری و ترازو خبری نبود و این بهترین حس و حال آزادی برای من بود.

      پس  روش لاغری ذهنی بهترین و آسانترین روش برای لاغری است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/18 23:23
      مدت عضویت: 970 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,457 کلمه

      به نام خداوند مهربان 

      گام سوم (تکرار 1)

      لاغری یک هنره آموزش دیدنی ست.

      من هم خودم چون از بچگی شنیده بودم یا دیده بودم که افراد معمولا برای لاغر شدن و وزن کم کردن رژیم میگیرن و غذاشون و کنترل میکنن و ورزش میکنن و …، این باور در من شکل گرفت که باید برای لاغر شدن این روش هارو انجام بدم .

      درواقع از کودکی بهمون به صورت نادرست اموزش دادن و یاد دادن که کسی که چاق میشه ، چجوری چاق میشه و چه کارهایی باید برای لاغر شدن انجام بده.

      و الان هم که تو این وضعیت هستیم و نصمیم برای لاغرشدن میگیرفتیم ، روش هایی و که به کار میبستیم ، خودمون انتخاب میکردیم!

      چون شنیده بودیم قبلا که فلان روش میتونه مارو لااغر کنه و ازش یچیزی میدونستیم ، همونو بر ای لاغر شدن انجام میدادیم . و نتیجه ای هم نمیگرفتیم ویا میگرفتیم و زود از بین میرفت !

      و این مسیری که ما الان دراون هستیم یکی از تفاوت هاش اینه که ما خودمون انتخابش نکردیم از این طریق لاغر بشیم و دلیلی که ما الان اینجا هستیم اینه که به نحوی که اصلا فکرشو نمیکردیم به این مسیر هدایت شدیم ! 
      ینی اصلا منتظر همچین روشی نبودیم و فکرش رو هم نمیکردیم که وجود داشته باشه .

      خودمن وقتی که دیگه خیلی خسته شده بودم ، با خدا دردودل کردم گفتم خدای مهربونم خودت خیلی خوب میدونی که من چقدر دوست دارم لاغر بشم ،و لاغر بمونم . ولی دیگه خسته شدم ، نمیتونم ، توان ندارم دوباره رژیم بگیرم ، توان ندارم دوباره ورزشش کنم ، ولی نمیخوام که از خیر لاغری هم بگذرم ! (چون تو 4 ماه 17 کیلو کم کرده بودم و تو 3 هفته همش و حتی یزره بیشتر هم اضافه کرده بودم و واقعا داغون بودم) یکاری بکن برام خدا جون و بازم کمکم کن .

      و حتی یک دقیقه هم نشده بود که مرورگر گوشیمو باز کردم و ی که صفحه از چند دقیقه قبلش باز بود و من اومدم که برم بیرون و ی لحظه ی چشمم به یک باکس چشمک زن خورد که نوشته بود لاغری داِیمی، بدون رژیم ، بدون ورزش و نمیدونم چی نوشته بود کنارش NLP? MLP? ویسری از این چیزا ، ولی سایت تناسسب فکری نبود 

       اول رفتم دیدم چند تا ویدیو گذاشته .

       اونارو که باز کردم ببینم ، هرچیزی که میگفت ، چشمای من درشت تر و موهای تنم بیشتر سیخ میشد ، انگارکاملا داشت درباره من میگفت ، بعد که اومدم بقیه ویدیوهاشو ببینم ، دیدم که نوشته شرکت در دوره و ی هزینه ای هم داشت و ازونجا که من توان پرداختشو نداشتم و میدونستم که خانوادمم همچین پولی رو به من نمیدن وچه برسه بخوان دوباره برای  لاغری  من مثلا همچین هزینه ای رو هم پرداخت کنن ، چون قبلا کارهای دیگه رو برام انجام داده بودن و منم نتیجه ای نگرفته بودم ، اونا هم خسته شده بودن .🤦🏻‍♀️

      بخاطر همین رفتم یوتیوب درباره روش ذهنی سرچ کنم ( چون بیشتر اوقات ، آموزش ها و چیزها دریوتیوب رایگان هست .) و من وقتی جستجو کردم با استاد عطار روشن آشنا شدم و ازاونجا داستان من شروع شد!

      و من کاملا ایمان دارم که توسط خداوند به این مسیر هدایت شدم .

      اولین باری که لاغر شدم ، در واقع ناخواسته بود ، داشتم برای رفع یک مشکل دیگه یسری چیزهارو مصرف میکردم و یسری کارهارو انجام میدام( مثلا عسل و سیاه دانه و 7 عدد زیتون ، 5 تا انجیر خشک و 14 تا بادام درختی و به و انار و دمنوش و قرص های گیاهی ، هومیوپاتی و طب سوزنی و … ) و ناخوداگاه 30 کیلو کم کردم و مشکلم هم برای مدتی برطرف شده بود .

      و دوباره بعد از یکسال برگشتم و حتی بیشتر!

      دفعه دوم ، چون اولین بار ناخواسته اونطوری ( دفعه اول)لاغر شده بودم و خودم رو برای اولین بار در عمرم لاغر دیده بودم که چقدر  زیباتر😻جذاب ، خوش اندام  و دوست داشتنی شده بودم و واقعا از اون جلوه ی خودم خوشم میومد .😻

      پس بار دوم تصمیم گرفتم که  اگاهانه دوباره از روش اول لاغر بشم و یک فرمول ذهنی هم در من در بار اول ایجاد شده بود که چون تو مدت زمان خیلیییی کوتاهی اونمقدار وزن کرده بودم که مادرم هم ترسیده بود و دیگه درمانمو با اون روش متوقف کرده بود. ) بنابراین ادم خیلی سریع لاغر میشه ! که خیلییی بهم اسیب زد این فرمول !

      طوری که توقع داشتم روزی 1 کیلو گرم لاغر کنم !!

      و مطمعنم که الان هم هنوز این فرموله هست و یزره روند منو مختل کرده ! 

      خیلیی عجله داشتم در لاغری و اون روش ها رو دوباره امتحان کردم و تغییری هم در من ایجاد نشد و یسری کارهای دیگه رو انجان دادم ، باشگاه بدنسازی میرفتم ، رژیم هایی میگرفتم که نگوووو ، ینی چون دفعه اول من اونطوری با همون غذاهاای که فقط میخوردم و  درکنارش شاید هم گاهی اوقات ناهار میخوردم و مقدارشون خیلی کم بود ، ی فرمول دیگه هم تو ذهنم ایجاد شده بود که تقریباا نباید چیزی بخوری اگه هم میخوری باید خیلی کممم باشه و این رژیم های معمولی که توش مثلا روزانه برنج و اینا داشت و نمیگرفتم ، چون فکر میکرد غذاهای توبرنامه خیلی زیاد بود! و و اینکه هروقت هم اومدم بگیرم چون فکر میکردم غداهاش زیادن  و نتیجه نمیگریم تا 5 روز میگرفتم و بعد رها میکردم ، و نظر من این بود که رژیمایی مثل رژیم های کانادایی و امثال اونا که تقریبا باید توش هیچی نخوری واقعیه !🤦🏻‍♀️

      و فرمول خوردن رو در ذهنم برابر کردم با چاقی خودم!:)🙂

      رژیم های خیلیی سخت میگرفتم ، باشگاه میرفتم و دوباره بازم توخونه اضافه ورزش میکردم تا سریع تر لاغر بشم 🤦🏻‍♀️تردمیل و ..

      هایدروتراپی کردم خودمو، ی روز فقط  اب خوردم 🤦🏻‍♀️و هیچ چیز دیگه ای نخوردم ، میوه خوردم ، علف خوردم😂 ، قرص چربی سوز خوردم ورژیم تخم مرغ ابپز گرفتم (صبحانه 1 تخم مرغ ابپز ، میان وعده 1 قاشق کشمش ، ناهار دوتا تخم مرغ ابپز، میان وعده، 1 لیوان اب گوچه فرنگی  و عصرانه دوباره یک تخم مرغ ایپز و دیگه هیچی و تا صبح از گرسنگی میمردم ،تو اینترنت اینو پیدا کرده بودم و رژیمش 5روزه بود  و به ظاهر قرار بود روزی 1کیلو از وزنم و کم کنه، که نکرد و من تا 15روز ادامش دادم! و تمام سیستم  بدنم بهم ریخته بود و یک صبح که اومدمم بیدار شم دیدم نمیتونم نفس بکشم و دارم میمیرم🤦🏻‍♀️ و دیگه ولش کردم .

      یک عالمههههه روش و امتحان کرده بودم که بقول شما فقط همین عمل نکرده بودم بزور و بلا خودمو تا ی وزنی رسوندم که یک کیلو دیگه مونده بود و منم واقعا خسته شده بودم و گفتم که دیگه کافیه تا همینجا، ینییی تقریبا نزدیک 1 سال من فقط داشتم  از انواع روش مختلف خودمو لاغر میکردم و دیگه واقعا حالم از هرچی لاغری بهم خورده بود و زده شده بودم ازش  🤦🏻‍♀️و بعد از اون ی مدت فقط افراد لاغر و تو دلم فحش میدادم واصلا چشم دیدنشونو نداشتم ، انگار که ارث بابام و خورده بودن😂 

      واقعااا از خداوند ممنونم که منو از جهل و نادانی نجات داد و بهم کمک کرد .

      بار اخر هم که از روش ورزش و همین نخوردن و یا خیلیییی کم خوردن لاغرشده بودم که دوباره همه و حتی یمقداری بیشتر هم برگشت!

      دوست دارم لاغر بشم چون عاشق اینم که لباس هایی که میپوشم برام گشاد باشن یا اندازم باشن .😻

      تا با آ؛رامش و  لذت غذا بخورم ، برقصم ، بیرون برم و زندگی کنم .

      دوست دارم لاغر بشم تا هرکاریو بتونم به راحتی انجام بدم 😻.

      دوست دارم لاغر بشم چون زیباترو جذاب تر و ظریف تر و کوچولوتر میشم.😻😻😻

      چون اعتماد بنفسم بیشتر میشه😌. 

      چون سبک تر و توبقلی تر میشم.😻

      چون ……………

      وووو هزاران هزارر دلیل دیگه که اگه بخوام بنویسم باید 7000 یا 10000تا کلمه بشه وشاید کسی دوست نداشته باشه و یا حوصلش نکشه همه ی اینارو بخونه.

      روش لاغری با ذهن صحیحه ، 

      چون مسیریه که خداوند مارو به سمتش هدایت کرده و بالاتر ازخدا که دیگه چیزی نیست! خدا همیشه خیر و صلاح مارو میخواد و هیچوقت اشتباه نمیکنه.

      هیچ سختی توش نیست، نه رژیم داره ، نه ورزش داره ،و نه چیزی که مارو خسته و زده کنه 

       فرمول ها، باورها ، عادت ها و افکار  نادرست واز ریشه شناسایی میکنه و کاملا از اول تغییرش میده و ما د یگه هیچوقت چاق نمیشیم .

      در صورتی که روش های قبلی فقط جسممون رو تحت تاثیر قرار میداد، اون هم برای مدت کوتاهی!

      اجازه ی خوردن هر نوع ماده غذایی رو در اون داریم و خودمون رو محدود و اذیت نمیکنیم.

      آرامش داریم.

      لاغریمون دائمیه  و دیگه هیچوقت برنمیگردیم..

      و………….

      خدایا شکرت 

      هزاران مرتبه شکرت ، برای این مسیر که منو به ارزوم میرسونه .😻🙏🏻به خاطر حالم که همیشه خوب و عالیه، 🙏🏻بخاطر زندگیم که فوقالعادس ✨و بخاطررررر همه چیزززز ازت ممنونم خدای بزرگ و مهربون من .❤️

      من هم تمام تلاشم رو برای رسیدن به ارزوم در این روش میکنم ، گرچه میدونم هیچ تلاشی نداره :/

      ممنونم 

      شاد و پیروز و متناسب باشید.🙏🏻❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/05/31 19:09
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,277 کلمه

       سلام دوستای بی نظیر ،

      سلام استاد گرامی ،

           ____________________

      موضوع این جلسه :

             انتخاب شدن برای لاغری 

      _____________________________

      دوستان عزیز ،من تا قبل از نوروز ۱۴۰۰ در دوره های رایگان بودم .در دوره ی تکرار سمینار لاغری با ذهن بودم که تصمیم گرفتم هر جور شده  وارد دوره ی حرفه ای ورود به سرزمین لاغرها بشم .

      اما برای هزینه اش مشگل داشتم .به شدت دلم‌می خواس وارد دوره گام اول بشم دیدم کاری ازم ساخته نیست تهیه هزینه ارو به خدا واگذار کردم و فقط دعا می کردم .تا اینکه اواخر بهمن سال گذشته ،مثل آب خوردن پول دوره  به دستم رسید .جوری که اصلا نیازی نشد که بخوام به کسی حساب و کتاب پس بدم . 

         یا خدا گفتیم و عشق آغاز شد .

      از خودم‌پرسیدم  چه کسی ۵ صبح ،۱۷ تیرماه ۱۳۹۹ از خواب بیدارت کرد؟ اونم نه یک بیدار شدن معمولی ،بلکه از خواب پریدی، ضربان قلبت رو به وضوح می شنیدی با عجله همینجور خوابالو و هیجان زده دنبال گوشیت گشتی برش داشتی و توی سایت گوگل سرچ کردی :     لاغری با قوانین متافیزیک . که نتیجه اش ثبت نام در سایت تناسب فکری بود .

      آیا شکی هست که کار خدا بود؟

       یعنی تو از همه جا و همه کس نا امید در حالی که هر کاری از دستت اومده بود برای متناسب شدنت انجام داده بودی ،یهو سر از این سایت درآوردی و الان حدود یکسال و دوماه از آشناییت با این سایت الهی میگذره .ولی پشیمون نشدی ،خسته نشدی ،شک نکردی ،همینجور آهسته و پیوسته جلو اومدی .با اینکه تا همین یکماه قبل هیچ آثاری از کاهش فیزیکی را در خودت نمی دیدی  .جدیدن از چند نفر شنیدی که گفتن جمع و جورتر شدی .همین برام کافیه  همین یک‌جمله موتور محرکه و بابتش خدا رو شکر می کنم .علاوه بر اینها ،تغییرات دیگری رو در رفتارهای غذاییم می بینم که عالیه و قبلا نظیرش را در خودم ندیدم.

      یکی از آثار بسیار جالب و آرام بخش در این دوره اینه که  احساس سبکی فوق العاده  در جسمم دارم  .

      جوری که گاهی وسوسه میشم خودمو وزن کنم .

      ولی تعهد دادم هرگز خودمو وزن نکنم چون  استاد با دلایل متعدد به ما تفهیم کردن چقدر وزن کشی ،آسیب زننده اس .

        پرخوری و ولع رفته پی کارش .وقتی سیرم اضافه تر نمی خورم .الا چای بعد از غذا  هنوز نتونستم به میلم به خوردن چای سر سیری غلبه کنم .اونم بخاطر اینه در دوره چالش من اینو نخوردم شرکت نکردم وگرنه حتما این مسیله تا حالا درست شده بود .به خودم‌میگم‌:

      حتما یادت هست کل مدتی که از روشهای متداول استفاده می کردی بین دو هفته تا دو ماه بود و بی نتیجه  رها می کردی .

      اما در این روش شگفت انگیز ثابت قدم چندین ماهه داری جلو می ری .و هر روزت با روز قبل تفاوت داره .چون آگاهتر میشی .و این آگاهی ها ،حکم آبیاری بذر یست که بتازگی در حال جوانه زدنه .و باید با افزایش آگاهی و سنگینتر کردن کفه ترازوی ذهنی لاغری قوی تر و محکمترش کنی …..

      مقاله ای تنظیم کردم درباره دلایل توانمندیم برای لاغر شدن ، این مقاله با یک سوال شروع میشه .

      من توان لاغر شدن را دارم چه دلایلی دارم برای اثبات این‌توانمندی ؟

      دلیل اول :

      خدا منو انتخاب کرده و به اینجا آورده .داستانشم عرض کردم خدمتتون .اگر ذهن منفی باف بذاره ،همین یک‌دلیل کافیه برای نتیجه گرفتن در این مسیر و لیاقتم برای متناسب شدن .

      امابه لطف خدا دلایل متعددی به ثبت رسوندم که به لطف الهی در زمانی که اطلاعی از اون ندارم صد درصد  به فرم عالی اندام دلخواهم دست پیدا خواهم کرد .

      دلیل دوم :

      من تا سی سالگی لاغر بودم .و کاملا متناسب .

      پس بدن‌من ،سیستم‌مغزی و ذهن ناخودآگاه من‌ کاملا قوانین  و دستورات لاغر کننده  رو بلده  ولی چون مدتهاست از اونا استفاده نکردم  فراموش شدن  و حالا با استمرار در آموزشها ،دوباره، برای اجرا شدن  فعال خواهندشد و من  صد در صد متناسب میشم .

      دلیل سوم :

      کسی لاغر میشه که روح و جسم و ذهنش برای تحقق این خواسته در یک راستا قرار گرفته باشه .

      و من اینو بخوبی متوجه شدم که این اتفاق برام افتاده .به چه دلیل ؟

      چون از انجام تمریناتم لذت می برم .سختی های راه برام آسون و آسونتر میشن ،و برای انجام‌تمرینات به شکل عملی با مقاومت کمتری از طرف ذهن منفی بافم‌مواجه میشم .گاهی برای انجام بهتر تمرینات ،فکرای جالبی به ذهنم می رسه .و وقتی بهشون عمل می کنم از صمیم قلبم شادی و رضایت رو احساس می کنم و همچنین جسمم هم تغییر سایز داشته و من اخیرن هر شلواری می پوشم مجبور میشم ازش درز بگیرم  که اگر نگیرم‌ ممکنه شلوارم از پام‌  بیفته چون گشادتر شدن نه خیلی، ولی همین مقدار برام بسیار امیدوار کننده اس .پس با  جسم و روح و ذهنی که  هم  جهت  شدن پیروزی و موفقیتم حتمیست .و من صد در صد متناسب میشم‌.

      دلیل  چهارم :

      از روی عشق و علاقه به این روش ،تصمیم قاطع گرفتم‌ که متناسب بشم . که دو فاکتور عشق و تصمیم قاطع منو به هدفم می رسونه .چرا که در گذشته هر گاه با سلاح عشق و تصمیم قاطع به دنبال خواسته ای رفتم بهش رسیدم . هدف متناسب شدنم هم‌ مث اونا  صد درصد بهش می رسم .

      دلیل پنجم‌:

      وقتی برای رسیدن  هر هدفی موافقت ذهن ناخودآگاه  که شهردار جسم ماست گرفته میشه خیلی سریعتر و راحت تر بهش می رسیم و من موافقتشو با آموزشهای استاد گرامی جلب کردم .از علایم این موافقت :  شاد بودن ،احساس خوب ،آرامش ،و آسان شدن  دست اندازهای مسیره .  همچنین آزمایش با انگشتان دستم  نشون داد ذهنم موافقه که من از این مسیر وزنمو کاهش بدم  پس من صد درصد متناسب میشم .

      دلیل ششم :

      در جهان هستی قانونی داریم به نام  “ قانون پرداخت بها  ”  که میگه وقتی بهای چیزی رو بپردازی  پس به دست می آری ….

      بها دادن همیشه پول دادن نیست .توجه ،تمرکز ،اقدام عملی ،صرف انرژی جسمانی ،صبر بر سختی ها ،امید و انتظار ،عشق و علاقه ،همه انواع دیگری از پرداخت بها برای لاغر شدنه . و من علاوه بر پرداخت بهای مادی انواع دیگری از بها دادن رو پرداختم و‌می پردازم . پس صد در صد لاغرتر و سپس متناسب میشم .

      دلیل هفتم :

      طبق توصیه میثاق نامه ،سعی می کنم هر روز به انسانهای متناسب ،چه زن ،چه مرد ،چه کودک چه نوجوان چه پیر چه جوان ،توجه کنم  و براشون خوشحال میشم و سعی می کنم خودمو  در اندامی مثل اونا تجسم کنم و لذت ببرم . پس صد درصد لاغرتر و سپس متناسب میشم

      دلیل هشتم‌:

      رفتار غذاییم خیلی تغییر کرده تا گرسنه نشم نمی خورم و تا سیر میشم کات می کنم . سعی می کنم به مواد غذایی توجه کمتری داشته باشم و به کالری و مقدار غذاهام کاری ندارم و فقط به چرایی خوردنم دقت می کنم و روی این مسیله حساسم و دقت می کنم که از غذا خوردن استفاده ابزاری نکنم‌.

      پس من صد در صد ابتدا لاغرتر و سپس متناسب میشم .

      دلیل نهم :

      من می تونم لاغر بشم چون به خودم و فرشته درونم  تعهد دارم که روی سیری خوراکی دیگری نخورم .

      دلیل دهم :

      من می تونم لاغر بشم چون گاهی موفق میشم خودمو در یک‌جسم لاغر با لباس قالب تن و کمر دار با شکمی صاف تصور کنم .

      دلیل یازدهم :

      من لاغر میشم‌چون مسیرم این بار درسته  و وقتی مسیر درست باشه  با هر سرعتی که بریم به مقصد می رسیم .چرا میگم مسیر درسته .جی پی اس دارم ؟ 

      بله جی پی اس من احساسمه که خوبه و مشتاقم برای ادامه دادن  . همینطور با چشمان خودم دارم استادراهنما و دوستان شگفتی سازمو می بینم و لذت می برم .

      دلیل دوازدهم :

      من لاغر میشم      چون :    پذیرفتم‌که چاقیم غیر طبیعیه و جهان هستی همیشه در حال ترمیم‌ موارد غیر طبیعیه .حالا که با عشق و علاقه تصمیم قاطع گرفتم متناسب بشم یعنی می خوام به حالت طبیعی خودم برگردم و نه تنها جهان هستی با من هم گام و همراه شده بلکه لشگری از فرشته درونم ،روح الهی ام ،ذهن ناخودآگاهم و خودم که آگاهانه در این راه قدم گذاشتم‌ تشکیل دادم که صد در صد بر ذهن منفی باف چاق ،غلبه خواهیم کرد .

      دلیل سیزدهم :

      من لاغر میشم چون قصد کردم به آنچه می آموزم عمل کنم .

      دلیل چهاردهم :

      من لاغر میشم       چون     منتظرو چشم به راهشم .هر وقت بیاد قدمش مبارک .

      دلیل پانزدهم :

      من‌لاغر میشم چون در حال آموزشم که عادتهای چاق کننده ارو به لاغر کننده تبدیل کنم .

      دلیل شانزدهم :

      من لاغر میشم چون یکی از فاکتورهای مهم در پیشرفت و موفقیت در این مسیر ،اهتمام به نوشتن هست .

      من عاشق نوشتنم و شکر خدا خوب می نویسم .

      دلیل هفدهم :

      من می تونم لاغر بشم ،چون لاغر شدن تغییر از چاقی به تناسب اندامه.و من عاشق تغییر کردنم .و تبعات اونو می پذیرم .اینو بارها در جنبه های دیگر زندگیم ثابت کردم و نشون دادم از تغییر کردن خوشم می آد و از اون لذت بردم اگر چه برای ایجاد تغییر سختی هایی هم متحمل شدم .

      مثلا تغییر دکوراسیون منزل که بارها انجام دادم .تغییر در نحوه آشپزی ،لباس پوشیدن ، آرایش کردن ،تغییر مکان زندگی ،تغییر در ایجاد روابط انسانی ،و هر تجربه جدیدی که نیاز به تغییر داشته .

      لاغری ایجاد تغییر در سبک رفتار و افکار ماست و نیاز داره ماهها در این زمینه تلاش کنم‌ با امید به نتیجه و احساس خوب صد در صد نتیجه می گیرم .

      دلیل هیجدهم :

      من لاغر میشم .    چون    ترازوی لاغریمو در این جهت تنظیم کردم .

      دلیل نوزدهم :

      من لاغر میشم .   چون    ترموستات ذهنیمو برای عدد ۶۵ تنظیم کردم .ذهن من چاره ای نداره  که  انرژی مصرفیمو به اندازه یک انسان ۶۵ کیلویی تنظیم کنه .

      دلیل بیستم : 

      من لاغر میشم ،چون باور کردم که لاغر شدن ،متناسب شدن و کاهش وزن از طریق ذهنی امکانپذیره .

      دلیل بیست و یکم :

      هر روز با علاقه و لبخند و عشق رو بروی آینه می ایستم و میثاق نامه می خونم و از فرشته درونم برای تعهداتم  کمک می طلبم .

      دلیل بیست و دوم :

      من لاغر میشم ،چون تنوع طلبم ،دوست دارم لاغری و زندگی با یک‌جسم لاغر را آگاهانه تجربه کنم و لذتشو ببرم  همانطوری که چاقی را نا آگاهانه تجربه کردم اما رنج بردم  .

      دلیل بیست و سوم :

      من می تونم لاغر بشم      چون به اندازه غذا می خورم از چاقتر شدن نمی ترسم و غذامو موقع خوردن با انرژی منفی شارژ نمی کنم .بلکه غذارو عاملی برای تناسب و سوخت و ساز چربی های اضافی به ذهنم معرفی می کنم .انتظارم از غذایی که می خورم چاقتر شدن نیست و عقیده دارم اصولا هیچ غذایی قدرت چاق کردنمو نداره  الا اینکه خودم باانرژی  افکارم یکچنین خاصیتی بهش منتقل کرده باشم .

      دلیل بیست و‌چهار م :

      یک رفتار کاملا اشتباه  در مسیر لاغری با ذهن‌استفاده از ترازوی وزن کشی است و من متعهدم تا آخر عمر از این وسیله استفاده نکنم .پس صد در صد متناسب میشم .

      دلیل بیست و پنجم‌ :

      من لاغرتر و سپس صد درصد متناسب میشم چون بین وعده های غذاییم فاصله معقولی ایجاد کردم و از روو هم خوری دوری می کنم ، گرسنگی های کاذب رو شناسایی کردم  بهشون بها نمی دم …. و کمتر به تعارفات دیگران پاسخ مثبت می دم .

      دلیل بیست و ششم  :

      من لاغرتر و سپس صد در صد متناسب میشم چون میل به خوردنهای ترکیبی رو در خودم کاهش دادم و بزودی به طور کامل از رفتارهای غذاییم حذف خواهم کرد .

      مثلا اصراری ندارم حتما با برنج نون مصرف کنم‌ و اگر تمایل به اینکار داشتم مقدار برنج را کم می کنم .حالا چرا خیلی از ماها عادت به همراه کردن  نان با هر غذایی داریم چون باور داریم که با مصرف نون هم زودتر سیر میشیم هم  بخوبی احساس سیری می کنیم .من متناسب میشم چون در حال کوشش برای تغییر دادن این باور چاق کننده ام .

      دلیل بیست و هفتم‌:

      من وزنم رو به کاهشه چون به اندامهای چاق در خودم و دیگران بی توجهی می کنم و تا دلتون بخواد به متناسبها و لاغرها توجه می کنم اما حسرت نمی خورم  بلکه خدارو شکر می کنم که بزودی مثل اونا  طبیعی و زیبا میشم .

      دلیل بیست و هشتم :

      من لاغر و لاغرتر و سپس صد در صد متناسب میشم چون باور دارم  تغییرات جسمی از چاق به لاغر،مثل تکامل جنین در بطن مادر ، تدریجی انجام میشه و ناگهان اتفاق نمیفته  پس در نتیجه عجله نمی کنم  تا این تغییر ،پروسه طبیعی خودشو بگذرونه و به سرانجام برسه .

      دلیل بیست و نهم :

      من صد در صد متناسب خواهم شد چون هر روز با برداشتن یک‌گام کوچک اما متوالی با آرامش و بدون ایجاد فشار جسمی و روحی در دوره  ورود به سرزمین لاغرها ،به اندازه کافی به موضوع لاغری توجه می کنم  و هر روز خودمو  در حال  و هوای لاغر شدن به شب می رسونم در صورتی که هنوز تغییرات خیلی واضح در جسمم نمی بینم اما به نشانه ها توجه دارم و بابت درک این نشانه ها خیلی خدارو شکر می کنم   مثلا نشانه  احساس سبکی برام خیلی لذت بخشه .

      دلیل سی ام :

      قانون مهم دیگری در جهان هستی حکمفرماست به نام  “  قانون اهرم رنج و لذت ”

      طبق این قانون جسم ما تمایل داره ما همیشه در راحتی و لذت باشیم و هر کاری هر رفتاری هر فکری لذتی برای ما داشته باشه اونو تقویت می کنه و مارو از حالت و اعمال رنج آور دور می کنه .

      من به یمن آموزشهای این دوره  به ذهنم  یاد دادم که بودنم در حالت چاقی و اضافه وزن  یک رنج دایمی به سمت و سوی بدتر شدنه اما لاغری و تناسب  عین  خوشی و لذت و سلامتی و شادیست .

      پس طبیعیه که ذهنم با افزایش فرمانهای لاغر کننده  منو به سمت تناسب اندام هدایت کنه و من صد در صد به این هدف لذت بخش خواهم رسید .

      ببخشید دوستان ،ببخشید استاد گرامی که متنم طولانی شد و شاید حوصله اتونو  سر برد .

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/02 10:36
      مدت عضویت: 1011 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      به نام خدای زیبام

      سلام به همگی:]

      گام سوم: 

      شاید اگر سال ها می نشستم و فکر میکردم که دیگه چه دلیلی میتونه باعث شکست من در رژیم هام بشه هیچ وقت به این نتیجه ای نمیرسیدم که شما در این فایل اموزشی درباره‌اش گفتید..این صحبت ها کاملا منطقی و قابل لمسه

      در طول زندگی‌ام دو بار رژیم جدی گرفتم و هربار من انتخاب کردم که لاغر بشم ولی نمیدونستم که همین مورد باعث نتیجه نگرفتن من میشه! 

      ☆اینکه من روش لاغری را انتخاب میکردم به حای اینکه ☆من برای لاغری انتخاب شوم.

      من چه روش هایی رو انتخاب کردم؟! 

      ۱_کم خوردن ۲_دویدن ۳_باشگاه  ۴_پیاده روی های طولانی  ۵_ورزش با اپلیکیشن در خانه ۶_رژیم کتوژنیک  ۷_رژیم فستینگ

      آیا من روش لاغری با ذهن را انتخاب کردم؟

      ۱_خیر  ۲_ خیر  ۳_خیر و….خیرررر

      من انتخاب نکردم بلکه شبی از همه جا خسته و رانده شدم به اینجا هدایت شدم و الان اینجا هستم…(جایی که خداوند برای من انتخاب کرد) 

      تمام روش های لاغری که استفاده میکردم اگاهی قبلی از اونها داشتم و میدونستم قراره با محدودیت غذایی،ورزش سنگین و برنامه غذایی جدید آشنا بشم!

      ولی وقتی وارد سایت شدم هیچ آگاهی و پیش زمینه‌ای راجع به لاغری با ذهن نداشتم و فقط چون خیلی خسته و درمانده شدم به این جا هدایت شدم.:)

      پس

      ■من به طریقی که دنبال این روش نبودم با اینجا آشنا شدم■

      و هیچ تلاش یا اگاهی قبلی از این روش نداشتم،فقط حسی درون من میگفت این راه درسته..

      داستان هدایت من رو نوشتم و دوستان میتونن برن و بخونن ولی خلاصه میگم،زمانی که تازه از رژیم سختم بیرون اومدم کلی خسته شده بودم و به خدا شکایت کردم که چرا باید توی سن کم به فکر چاقی و لاغری باشم و حتی ازش خواستم به من بیماری بده تا لاغر بشم و لاغر بمونم..تا اینکه همون شب خدا پاسخم رو داد و دستم رو گرفت و گذاشت وسط این سایت..گفت این هم راه و چاه_بقیه‌اش با خودت.

      استاد شما خیلی قرارداد قشنگی با خدا بستین،وقتی بار اول گوش کردم مو به تنم سیخ شد.اینکه خداوند چقدر قشنگ هدایت میکنه رو نمیشه با کلام توضیح داد..

      ولی من هم قراردادی با خدا بستم_ادامه و استمرار و ایمان از من و نتیجه از خدا 

      من به انتخاب خودم توسط خدا ایمان دارم و به خاطر قدردانی از این هدایت زیباش این راه رو ادامه میدم و مطمئنم نتیجه میگیرم

      اگه من نتیجه نگیرم کی میخواد نتیجه بگیره؟! 

      بهای مالی برای دوره صدگام پرداخت نکردم اما بهای زمانی و روحی‌اش رو هر روز میپردازم….. و فقط یک ایمان ته دلم میگه ادامه بده…شاید خیلی وقتا انگیزه ندارم ولی نمیخوام مثل دفعه قبلی بزارم لیز بخورم و این راهو ول کنم.

      چون اگر دفعه قبل لیز نمیخوردم الان حتما نتیجه خیلی بهتری گرفته بودم.ولی عیبی نداره به قول استادم با همون فرمونی که رفتم توی جاده خاکی،با همون فرمون میام توی جاده آسفالت…

      تمارین این گام 

      ۱_روش هایی که استفاده کردم و نتایجی که کسب کردم.

      از طریق ورزش که هیچ وقت به نتیجه نرسیدم 

      از طریق کم خوردن تونستم در یکسال به مرور لاغر بشم 

      از طریق رژیم کتوژنیک هم تونستم ۸ کیلو لاغر بشم ولی چون سریع با سایت آشنا شدم جلوی اینکه بخواد برگرده گرفته شد و نمیدونم که وزن اضافه کردم یا نه چون روی ترازو نمیرم

      ۲_طریقه آشنایی من در قسمت داستان هدایت من هست،میخوام دوستان برن و اونجا بخونن تا بقیه هدایت هارو هم مطالعه کنن.

      ۳_چرا دوست دارم لاغر بشم؟ چون وقتی لاغر میشم خیلی کوچولو و خوشتیپ میشم و ارمیتا میشم که خودم خیلی دوستش دارم. چون احساس سبکی میکنم و میتونم هر لباسی رو بدون نگرانی بپوشم 

      چون دوست دارم غبغبم و شکمم رو دیگه داخل ندم و به صورت طبیعی شکم و غبغب نداشته باشم.

      ۴_چرا تصور میکنم روش لاغری با ذهن جواب میدهد؟ چون بارها روش هایی برای لاغری انتخاب کردم و دیدم که چه چک و لقد هایی با عوارضی که داشت از دنیا میخوردم تا بهم ثابت بشه این راه ها جاده خاکیه و به نتیجه نمیرسه…

      و حالا چون این راه به قدری آسان و راحته که تا حالا دنیا هیچ چک و لقدی نزده که بگه اشتباهه میخوام به انتخاب خداوند احترام بزارم و برای یک بار هم که شده  ایمان و توکل داشته باشم،من مطمئنم نتیجه میگیرم.ولی اینکه کِی نتیجه میگیرم بستگی به خودم داره.

      مثل این میمونه مقابل آیینه بایستم،هرچقدر من دستم رو ببرم بالا تصویر در ایینه هم دستش رو بالا میبره.

      پس اگر هنوز تغییری نکردم و نتیجه‌ای نگرفتم به قدری (من) تغییر نکردم که حالا جهان اطرافم هم تغییر کنه.

      پس انقدر روی خودم کار میکنم تا نتیجه بیاد..‌

      خدا با ماست…

      استاد سپاس بابت این فایل صوتی،فوق العاده بود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/04/20 00:32
      مدت عضویت: 1039 روز
      امتیاز کاربر: 1886 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,060 کلمه

      به نام خداوند مهربان 

      با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار و دوستان گرامی 

      سومین جلسه ی کلاس ،این سومین گام من برای رسیدن به هدفم است درسته گام هایم آهسته است اما سعی می کنم بدون اشکال و با تمام وجودم قدم بردارم 

      گام هایی استوار و پابرجا که هیچ چیز نتونه اونا رو سست کنه 

      روز سوم کلاس وقتی وارد شدم استاد نبود ولی روی میزشون یک ضبط صوت بود ،طبق معمول جزوه مربوط به جلسه رو روی میز دیدم با اشتیاق فراوان پشت میز آماده و خودکار بدست نشستم تا نکات رو برای خودم بنویسم .

      بزرگ و زیبا نوشته بود :

      لاغر شدن یک هنر است، باید آن را یاد بگیرید 

      جزوه مربوط می شد به انواع روش های لاغری که تا بحال همه ی ما انجامشون دادیم مثل رژیم های مختلف غذایی ،ورزش های جورواجور ،قرص های لاغری متفاوت ،دمنوش های زیادی که همه ی ما تا الان بسیاری رو امتحان کردیم 

       همونطور که نوشته شده بود با سعی و تلاش زیاد و اراده انجامشون دادیم ولی نتیجه چیزی جز برگشت وزنمون نبوده 😔😔

      مطلب جالبی که نظرمو جلب می کنه اینه که : 

      بله ما تمام روش ها رو برای لاغری انتخاب کردیم که این روش‌ها رو به ما معرفی کردن و ما از کاری که می خواستیم انجام بدیم اطلاع داشتیم حالا چطوری ؟

      مثلا از طریق دوستی مثل خودم ،تبلیغات ماهواره ای یا حتی سرچ کردن توی اینترنت 

      بله کاملا درسته همین طوری بوده هیچ وقت بی دلیل و همین جوری کاری برای لاغری انجام ندادیم 

      ولی در این کلاسی  که ما ثبت نام کردیم هیچ اطلاعی نداشتیم از روی ناراحتی و اندوه و بعد از شکست های مختلف با کمک خواستن از خدای مهربان از اینجا سر در آوردیم. 

      استاد بزرگوارم تمرینات مربوط به این کلاس رو توی جزوه برای ما نوشتن که من همین جا جواب میدم البته با کمی درنگ چون باید کلاس رو کامل به پایان برسونم.

      جزوه که تمام شد ضبط صوت رو روشن کردیم و صدای مهربان و پر نشاط استاد فضای کلاس رو پر کرد و همه آرام و بی صدا فقط گوش کردیم 

      نکات صحبت های استاد همگام با جزوه بود

      الان میدونم استاد چی می خواستن به ما یاد آوری کنند:

      اینکه شمایی که الان اینجایی آگاه باشید که دست توانا و نیرومند خدای متعال شما را راهنمایی کرده ،همون کسی که شما عاجزانه ازش درخواست کردید درست ترین راه رو به شما نشان بده و شما را از این غم و اندوه نجات بده و به ساحل آرامش برساند .

      بله خیلی مهمه اینکه من از راهی که انتخاب کردم مطمئن باشم آخه ما چون راههای زیادی رفتیم و شکست خوردیم و نتیجه نگرفتیم احساس ترس از شکست دوباره کمی ما رو سرد و دودل می کنه 

      نکنه ،وای، دوباره اون اتفاق بد بیفته نه خدای من دیگه تحمل شکست دوباره رو ندارم 

      با این فایل صوتی زیبا اطمینان قلبی ما زیاد و زیاد و زیادتر میشه چون خدای دانا و مهربان اینقدر منو دوست داره که بهترین راه رو برای من انتخاب می کنه راهی رو که آرامش و آسایش رو در کنار نتیجه کسب خواهم کرد.

      فایل صوتی که تمام شد کلاس به پایان رسید اما حالا باید تمرین های استاد رو بنویسم که خیلی حرف برای گفتن دارم :

      تمرین گام سوم :

      ۱_درباره‌ی روش های لاغری که استفاده کردید بنویسید نتایجی که کسب کرده اید ؟

      اولین بار در دبیرستان با خواهرم شروع کردیم به رژیم گرفتن که با نتیجه ی عالی تموم شد ولی خیلی زود برگشت .

      دومین بار بعد از تولد پسر اولم ، همسرم به من گفت یکی از همکارانش خیلی لاغر شده و چون می دونست چقدر دوست دارم لاغر بشم شماره دکتر تغذیه ایشون رو برام آورد، نتیجه عالی بود چون متناسب شدم ولی بازم برگشت .

      یادمه دختر خواهرشوهرم بهم گفت شروع کرده به کالری شماری و خیلی خوبه منم یک ترازو خریدم و کالری مواد رو پیدا کردم البته یک سی دی کالری خریدم و وزن کردن غذا و شمارش قاشق غذا شروع شد اینکه اصلا نتیجه نداشت دو یا سه کیلو ولی بازم برگشت. 

      آخرین بار هم به توصیه ی مربی ورزشیم پیش دکتر تغذیه رفتم و بعد از دو سال متناسب شدن با سختی و مشقت فراوان بازم برگشت. 

      ۲_طریقه ی آشنایی با لاغری با ذهن رو بنویسید ؟

      چون اینو توی جریان هدایتم نوشتم با اجازه ی شما خلاصه تر می نویسم : 

      سال ۹۶ با توصیه ی مربی ورزشیم چون می خواستم مربی بشم رفتم پیش دکتر تغذیه ای که خودش قبلا پیشش کار می کرد و ازش تعریف کرد ،رفتم و شروع به رژیم گرفتن کردم خیلی زود در عرض ۴۰ روز به تناسب اندام ایده آل رسیدم و خوش حال و شاد تثبیت گرفتم چون سابقه ی بدی داشتم از اینکه تثبیت های قبلی رو انجام ندادم و وزنم برگشته بود فکر کردم باید حتما تثبیت رو ادامه بدم تا بعد از چند وقت وزنم ثابت بشه 

      ولی متاسفانه فکرم اشتباه بود و برگشت وزنم ربطی به تثبیت نداشت 😔😔دوسال تمام با سختی و مشقت فراوان سعی کردم وزنم رو ثابت کنم ولی نمی شد کافی بود از برنامه رژیم خارج بشم حتی نمی شد برنامه تثبیت رو اجرا کرد چون مثلا تثبیت برنج ۶ قاشقی شده بود ۹ قاشق ولی همونم نمی شد خورد ،حسرت خوردن ،گرسنگی دائمی، ترس از چاق شدن ،تنفر از خودم و زندگی و چاقی ،….

      بعد از دوسال منو خسته و درمانده کرد سال ۹۸ برای همیشه رژیم رو ترک کردم یک اشکالی وجود داشت که پیداش نمی کردم حالم بد بود از سال ۹۸ که رژیم رو ترک کردم وزنم برگشت حالم از همیشه روزهای زندگیم بدتر شده بودم دنبال چراهای زیادی می گشتم توی این مدتی که بود یعنی ۱۶ ماه تمام دنبال مشکلم بودم پیدا نمی شد توی اینترنت می گشتم حس می کردم مغزم اشکال داره چون من سیر بودم ولی غذا می خواستم رژیم تمام سیستم بدنم رو بهم ریخته بود روزهایی بود این قدر حالم بد می شد که با غذا خوردن خودکشی می کردم 

      مثل یک پرنده توی قفس همش خودم رو به در ودیوار قفس می کوبیدم و زخمی ،خونین و مالین کف قفس ولو می شدم کمی که بهتر می شدم دوباره تلاش می کردم و دستم به سوی خدا بلند بود و بعد از ۱۶ ماه خدا به من کمک کرد همین طوری که توی سایت ها دنبال مشکلم بودم یک دفعه یکجا درباره ی لاغری با ذهن برخورد کردم سایت استاد نبود کلمه رو دیدم با تعجب شروع کردم به تحقیق درباره ی این موضوع که چطوری میشه، با سایت استاد هم آشنا شدم ولی موضوعات مختلف رو خوندم هر کسی حرفی زده بود من خوندم ولی پایان راه و مقصد من اینجا بود چون خداوند منو اینجا پیاده کرده و گفت حالا رسیدی پیاده شو 

      و من با تمام وجودم و اطمینان قلبی اینجا هستم 😄😄

      ۳_چرا دوست دارید لاغر شوید ؟

      منم مثل بعضی از شما دوستان عزیز وزنم خیلی زیاد نبود همیشه که چاق می شدم بین ۷۰ تا ۷۵ بود ولی دوست نداشتم، دلم می خواد خیلی خوش تیپ تر باشم وقتی لاغر میشم حالم خوب میشه ،سبک میشم مثل پر کاه ،پر انرژی هستم.

      راستش من بیشترین و بزرگ ترین دلیلم که اینجام اینه که دوست دارم یاد بگیرم به غذا فکر نکنم ،از اینکه همش توی ذهنم غذا خوردن باشه خجالت می کشم حالم بد میشه، دوست دارم این مسئله برام حل بشه .

      این مشکلی هم که دارم بخاطر رژیم های غذایی که به اشتباه گرفتم ،متاسفانه رژیم های غذایی که اشتباه محض است فقط برای ما پرخوری به ارمغان میاره همش باید فکر کنیم الان اینو بخوریم چاق میشیم ،اینو بخوریم لاغر میشیم ،ساعت چند بخوریم وای خیلی بد بود .😭😭

      ۴_چرا تصور می کنید روش لاغری با ذهن می تواند مسیر صحیح برای رسیدن به لاغری باشد؟

      الان کاملا مطمئنم 

      می دونید چرا ؟

      توی ۱۶ ماهی که از آخرین رژیم غذایی می گذشت تا به سایت تناسب فکری رسیدم، چون توی باتلاق غرق شده بودم و به دنبال راه نجاتی می گشتم تمام مدت این ۱۶ ماه تمام مطالب درباره ی لاغری رو دونه دونه بررسی کردم از تک تک مدل رژیم های غذایی میدونم و اشتباهاتشان، از عوارض قرص های لاغری ،از طب سنتی و اسلامی ،از خام خواری و گیاه خواری و دمنوش همه رو دونه دونه خوندم و نتیجه فقط این بود در تمام دنیا از بین ۱۰۰ درصد آدم های چاقی که اضافه وزن داشتند و رژیم های مختلفی گرفتند،۹۸ درصد با افزایش وزن برگشت داشت حتی عمل جراحی اون ۲ درصد در کل جهان مال اونایی است که مشکل خاصی دارن مثلا جاری خود من که الان شاید دو یا سه ساله رژیم رو با کلی بدبختی دنبال می کنه و بزرگترین آرزوش اینه که یک روز غذا بخوره و سیر بشه چون دیسک کمر شدید داره و الان که وزنش کم شده نمی خواد عمل جراحی بکنه از ترس برگشتن وزن و عمل جراحی هنوز به این روش تن داده ولی حالش خوب نیست متنم طولانی میشه درباره ی حال بدش براتون بنویسم 😔😔

      استاد درباره ی  کسانی توی این فایل گفتن که دیر وارد شدن ولی خوب تحقیق کردن منم جزو همونا هستم خیلی خوندم چون حال من خیلی بد بود و دیگه به جایی رسیده بودم که هیچ راهی رو قبول نداشتم .

      استاد قرارداد شما با خداوند برام به‌قدری شیرین و دوست داشتنی بود که اطمینان منو چندین برابر کرد .

      چون واقعا به خداوند ایمان دارم و راهی که دست خداوند همراهش باشه ،اشتباه نمی شه .

      استاد گرامی ببخشید که متنم طولانی میشه ولی دوست دارم یک مطلب دیگه بنویسم بازم می خوام از دست خداوند و هدایت الهی یک نکته بنویسم 

      توی مدتی که در حال تحقیق بودم به خوردن آگاهانه رسیدم ،نمی دونم درباره ی اون می دونید یا نه ؟

      یعنی دقیقا همین کاری که ما اینجا انجام می دهیم ،یعنی هر وقت گرسنه شدیم به اندازه بخوریم و سیر شدیم دست بکشیم ،خوب بجوییم ،لذت ببریم از خوردن ،…

      من اینکارو قبلا انجام می‌دادم ولی نمی شد می خواستم یواش بخورم نمی شد ،لذت ببرم نمی شد ،سیر بشم نمی شد اصلا سیر شدنی وجود نداشت خدایا نقطه ی سیر شدن من کجاست، یک جا خوندم معده خنگ است ،بیست دقیقه طول می کشه از معده پیام به مغز برسه ،من می خوردم بیست دقیقه که سهله یک ساعت هم وایستادم پیام به مغزم نمی رسید ،اصلا نمی شد ،نشد که نشد .

      وقتی به اذن خدا رسیدم اینجا و شروع کردم به خواندن مطالب و این برنامه رو که دیدم استاد هم دارن، تعجب کردم ،گفتم ای بابا بازم که همونه و من نمی تونم موفق بشم.ولی چون حالم خوب بود و کلی با خوندن و دیدن فایل ها احساس آرامش و نشاط داشتم بازم خوندم .

        همین طوری مطلب خوندم شاید براتون باور نکردنی باشه ،برای خودم که معجزه است دوست دارم داد بزنم به همه ی اون علومی که گفتن معده خنگ دیر پیام میده بگم پس اگه این طوریه چرا الان من گاهی با دو لقمه سیر میشم ،الان من بدون اینکه بهش فکر کنم آگاهانه غذا می خورم و همه ی اون نتونستن ها ،حالا می شه ،آهسته خوردن ،با لذت خوردن ،دریافت پیام سیری ،می گم معجزه شده نمی فهم چطوری 

      چند روزی خیلی سعی می کردم بفهمم چطوری شده داشتم لیز می خوردم ،حالم داشت بد میشد بابا این همون راه بود پس چرا الان انجام میشه ،خیلی راجب این موضوع فکر می کردم ،کلافه ام کرده بود ،می خوام از خدا براتون بگم که چطوری راه رو به من نشون میده 

      دیروز یکدفعه به سرم زد لایو صبا جون رو ببینم توی صحبت‌های صبا جون این بود که زندگی با طعم خدا بهشون در راه لاغری کمک کرده ،منم گفتم پس بذار برم منم شروع کنم اون مسیر رو هم بخونم، گام اول رو گوش کردم ،جواب سوالم و درگیری فکرم رو خداوند از زبان استاد توی اون فایل به من  داد، جوابم این بود که: اصلا به چه طوریش فکر نکن ،هر جوری فقط تو عمل کن ،این پیام خداوند برای من بود ،استاد به قدری زیبا توصیف کرده بودن کهکاملا مشکلم برطرف شد. 

      هنوزم که رسیدم خدا منو رها نکرده ،حالم خیلی خوب شد فهمیدم بیخودی دنبال جواب هستم ولش کردم و همونجا فکرم رو رها کردم با خودم گفتم هر طوری، به چه جوریش چکار داری حالشو ببر .

      رها شدم، خدارو شاکرم 

      هر چه از حضورم در این سایت می گذره اطمینان قلبی من بیشتر و بیشتر می شه من مطمئنم راهی که انتخاب کردم دومی نداره 

      با سپاس از همه ی شما عزیزان 🙏🙏

      خیلی ممنون استاد عطار روشن ،ببخشید که نوشته ی من  طولانی شد ولی حیفم اومد اینو که تازه متوجه شدم ننویسم ،گفتم شاید کمکی کرده باشم به تمام دوستان خوبم 

      برای شما استاد بزرگوار بهترین ها رو آرزو دارم 

      در پناه حق باشید 🙏🙏🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahrbanou1346
      1400/04/04 18:09
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 798 کلمه

      سلام و عرض ادب محظر استاد گرامی و دوستان برگزیده ،🥀✌🙂🌹

      چقدر عنوان این مقاله منو جذب کرد و چقدر جالب در جریان این آگاهی ناب قرار گرفتم .خدایا سپاسگزارم ✌🥀

      چند لحظه قبل ،چشمم به آینه افتاد طبق تعهدم در میثاق نامه از دیدن خودم لذت بردم و به خودم لبخند زدم و گفتم تو لاغر میشی تو لیاقتشو داری پس خوشحال باش ،گوشیمو برداشتم طبق عادت جدیدی که پیدا کردم  ایمیلمو چک کردم دیدم دیدگاه خانم فرشته مهربان برام اومده  .

      خدارو شکر اشکال باز شدن لینکها از ایمیل برطرف شده و جا داره در اینجا از استاد عزیز بی نهایت تشکر کنم .

      دیدگاه باز شد قبل خوندنش ،رفتم به ابتدای جلسه که ببینم اصل داستان چیه ؟ 🥀

       به عنوان مقاله جذب شدم  .عنوانی که‌میگه  :

      شما برای لاغری  انتخاب شدید .🥀

      دچار هیجان شدم اشک توی چشمم‌حلقه زد 🥀.متن رو خوندم و فایل صوتی رو روی دانلود زدم و قبل اینکه گوشش کنم اومدم دیدگاه خودمو بنویسم .و حرف دلمو بزنم 🥀حقیقتا نتونستم ازش بگذرم .

      منم مثل استادوسایر هنرجویان آرزوم لاغر شدن و رسیدن به وزن ۶۵ کیلو .بیست ساله که به دنبال رسیدن به این آرزو به هر روشی که می شنیدم و یا جایی اطلاعاتی از یه روش جدید می خوندم به دنبالش می رفتم و هزینه می کردم و وقت می ذاشتم ولی  تماما بی نتیجه بودن چون ذهن من همسو با دستورات این روشها نبود .ذهن‌من تابع آموزشهای چاقی از دوران کودکی بود و من با نا آگاهی توقع بیجایی از خودم داشتم .🥀

      در جهت تایید فرمایشات استاد عرض می کنم  ،نکته قابل توجه در تمام این روشهایی که استفاده کردم آگاهی قبلی بود که از اونا داشتم و خودم با آگاهی اونارو انتخاب می کردم به امید اینکه نتیجه بخش باشن .که نبودن.🥀

      اما روش ذهنی رو هیچ اطلاعی ازش نداشتم‌ .البته از روش ذهنی و اصلاح باورها از طریق یکی از استادان ،تغییرات مثبتی در جنبه مالی ایجاد کرده بودم و با روش  ضربه تراپی برای پاکسازی خاطرات منفی از ذهن‌ناخودآگاه  اطلاعات خوبی پیدا کرده بودم و جزوه ی  لاغر شدن با ضربه تراپی رو پیرینت گرفته بودم یکی دو هفته هم باهاش کار کرده بودم ولی با خودم می گفتم یه کسی باید پیدا بشه و باورهای چاق کننده ارو به ما بشناسونه و بعد به توسط ضربه تراپی در جهت پاکسازیشون کمک بگیرم اینجوری نمیشه 🥀

        ولی فکر  نمی کردم که از طریق ذهنی ،

      بدون  رژیم و ورزش بشه لاغر شد .🥀

      و چیزی که  باید همیشه مدنظر داشته باشم و فراموش نکنم اینه که من به انتخاب خودم با سایت تناسب فکری آشنا نشدم ،یک‌نیروی آگاه و فوق برتر که همان خداوند مهربانه منو به اینجا هدایت کرده و اگر آموزشهارو بخوبی دنبال کنم صد درصد به نتیجه عالی خواهم رسید .

      دقیقا سحرگاه ۱۷ تیر ۱۳۹۹ از خواب پریدم و با عجله گوشیمو برداشتم و در قسمت سرچ گوگل نوشتم لاغری با قوانین متافیزیک …هر وقت یاد این لحظه می افتم اشگم روان میشه و قلبم می لرزه که خدایا تو چه کردی با من 😭😭😭😭

       من کجا اینجا کجا ؟ 

      استاد ،دوستان گرامی ،دیگه باید چه جوری به من، ثابت بشه که این آشنایی  و فراهم شدن هزینه ورود به دوره ها یکی پس از دیگری کار خدا بوده و بس .🥀

      استاد عزیز در جایی فرمودن نیایش خالصانه ای با خدا داشتن  و خدا اجابت کرده  اینکه از خدا خواستن پیدا کردن شاگردها و هنر آموزان رو به عهده بگیره و خودشونم تمام سعی خودشو در ایجاد سایت برتر و بهتر شدن کیفیت آموزشها به یاری و لطف خدا همت کنن  .🥀

      و من یکی از هزاران نفری هستم که خدا  انتخاب کرد و به اینجا آورد .🥀

      خوب یادمه همون شب قبل خواب ،با کودک درونم گفتگویی داشتم و ازش خواستم اگر راهی برای لاغری بلده کمکم کنه چون دیگه خسته شدم بریدم دیگه عقلم کار نمی کنه انواع رژیم ، ورزش ،باشگاه ، پیاده روی ، یوگا ، ابزارهای مختلف ،قرصها ،دمنوشها ،همه بی نتیجه ،فقط مونده بود که به فکر جراحی شکم بیفتم که خدارو شکر دیگه به اینجا نکشید .🥀

      یه نکته خیلی خیلی جالب از روش لاغری با ذهن اینه که من الان نزدیک به یکساله با این سایت آشنا شدم و اسفند ماه دوره مقدماتی رو خریدم و از ۱۶ فروردین امسال شروع به انجام تمرینها کردم  اصلا نه پشیمونم ،نه خسته ،نه دلزده ،نه نا امید ،نه ناراحت ،چون می دونم مسیرم الهی ،خدایی ،و درست ترین راهه ،با هر سرعتی که برم به مقصد می رسم .🥀

      اگرچه در این‌چند ماهه اخیر تغییرات فکری ، روحی و رفتاری خوبی داشتم ، احساس سبکی که دارم برام نشاط آوره و اینکه  در هر لحظه استاد عزیز رو در کنار خودم حس کردم و از راهنمایی ها شون و توجهاتشون و تشویقهاشون‌  بهره مند شدم 🥀

      همینها برای ایجاد انگیزه برای ادامه مسیر برام کافی بوده  و خدارو خیلی سپاسگزارم و برای استاد گرامی ،سلامتی و موفقیت روزافزون از خدای مهربان خواستارم 🥀

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/03 10:13
      مدت عضویت: 1351 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,328 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ومهربان 

      سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم

       زندگی من به دوقسمت تقسیم میشه قبل آشنایی با این سایت وبعدش خوب یادمه که اوایل که بااین سایت آشنا شده بودم هیچی دربارش نمیدونستم وقتی برای اولین بار داستان هدایت افراد این سایت خوندم وارادتشون به استاد عطار روشن با خودم گفتم بچه های این سایت حتما از اقوام ودوستان استادن وبرای تبلیغات اینجا این همه پر شور مینویسن 

      اون روزا حال روحی خیلی بدی داشتم مشکلات مالی چاقی وصاحب خونه اذیت کن همگی  شرایط زندگی رو روز به روز برام سخت تر میکرد به عالم وآدم بدبین بودم وخوبی رو نمیتونستم حتی ببینم چه برسه به درکش یادمه دیشب دقیقا داشتم به همسرم اینو میگفتم که خدارو شکر استاد عطار روشن منو از این حال نجات دادوگرنه شده بودم یکی مثل کاراکتر جواد عزتی داخل سریال زخم کاری دیگه کم مونده بود از شدت فشار عصبی روبیارم به سیگار وچیزای بدتر از اون اگه مرد بودم حتما معتاد شده بودم ولی چون باور اینو داشتم که زن ها حتی اگه بمیرنم نباید سیگار بکشن خدارو شکر نرفتم سمتش واز مواد غذایی به جاش استفاده میکردم که البته هم ضرر بود باسیگار 

      خلاصه با خودم گفتم من چیزی برای از دست دادن ندارم برای آخرین این فایل ها رو گوش میکنم شاید کمی حالم خوب شد شرایط زندگیم سخت وبد بود البته همش به خاطر افکار وطرز فکر خودم بود که کوهی از مشکلات رو سر خودم خالی کرده بودم اما تو همون حال شروع کردم به فایل گوش کردن هر روز حالم بهتر میشد انگیزه گرفته بودم خودمو بیشتر کنترل میکردم پیاده روی میکردم ووزنم درحال پایین اومدن شد 

      اون زمان 

      اون زمان هیچی نمیدونستم راجب این روش برای همینم خودم بارها وزن کردم به همه گفتم ورژیم وورزشم میکس کردم باهاش تقریبا هر کاری که نباید میکردم وانحام دادم🤭🤭😅وخلاصه زدم ونتایجمو ترکوندم دوباره چاق شدم وحالم بد شد این کار عید تا تیر بود آخرای تیر رفتیم مسافرت وبوم تصادف وحشتناکی کردیم از مرداد تا اواخر شهریور درگیر درگیر بیمارستان واسباب کشی وفیزیوتراپی ووکلی مشکل دیگه بودیم خیلی وحشتناک بود اونجا بود که فهمیدم چقدر آدم ناشکر وناسپاسی بودم و وقتی خداوند از مرگ حتمی جون من وهمسرمو نجات داد برای اولین بار فهمیدم زنده بودن وسلامتی چقدر ثروت با ارزشیه 

      داشتن عزیزت چقدر با ارزش  

      دیگه برام پول امکانات پیشرفت وبالا وپایین شدن ملک دلار بورس وطلا هیچ ارزشی نداشت من دوباره به زندگی برگشته بودم فرصت دوباره چیزی که نصیب هر کسی نمیشه باید خیلی خوب ازش استفاده میکردم با تمام وجودم هر دقیقه زندگیم برام مهم شده بود وقتی خونمون عوض کردیم وجابجا شدیم 

      با اینکه کلی بدهی داشتیم به همسرم گفتم دوره مقدماتی رو برام بخره چون ندایی دردرونم میگفت این تنها راه وباید هر جور شده انجامش بدم هیچی نمیتونست جلوی منو بگیره که کار درست انجام ندم خیلی جالب بود که همسرم بدون حتی کلمه ای دوره رو برام خرید انگار خداوند بهش گفت اگه این کارو نکنی سخت پشیمون میشی 

      من هر روز فیزیوتراپی میرفتم برای دستم وهمزمان شروع کردم هر روز فایل های دوره رو گوش کردن وتمرین حل کردن کم کم بهتر شدم وضعیت خونه ما خیلی بد بود همسرم هر شب به خاطر شوک حادثه کابوس میدید وتوی خواب گریه میکرد وداد میزد روزاهم به خاطر خونی که درسرش دراثر ضربه به فرمون ماشین خورده بود لخته شده بود از حال میرفت وغش میکرد دکترا گفته بودن آسیب مغزی ندیده واین خون جذب میشه که البته معجزست ولی دچار شک حادثه شده این دوره به من قدرت عجیبی داده بود قوی شده بودم صبح ها توی خونه گریه میکردم اما شبا که همسرم میومد خونه تا صبح دلداریش میدادم وحضور خداوند درزندگیمون حس میکردم 

      تا دمای صبح بابت داشته هامون شکر گذاری میکردم مرتب داشته هامون براش یادآوری میکردم ونداشته هامون کم رنگ ماکه خواب نداشتیم حدالقل میشد امید در روحمون زنده میکردیم پس همین کارو کردم 

      ۶ ماه طول کشید وخداوند عجیب نیرو بهمون داده بود کم کم گریه های من تموم شد مشکلات مالیمون تا حد زیادی حل شد خیلی از بدهی هامونو دادیم حال همسرم خوب شد دیگه غش نمیکرد کابوس نمیدید دست من بهتر شد وهمین طور پشت هم معجزاتشو دیدیم انگار خداوند بهمون میگفت  ان الله مع صابرین 

      چقدر خوب شد اینارو اینجا نوشتم حالم خوب شدچند روزی بود دوباره مشکلات مالی اذیتمون میکرد ومن فراموش کرده بودم که خدا چقدر دوستمون داره چقدر هوامونو داره وچقدر خودش به تنهایی برای من بسه وچطور معجزه خلق میکنه درزندگی من خدایا شکرت که پیشمونی ببخش اگه این چند روز بی ادبی کردم درمحضرت وگله کردم وبا گریه کمک خواستم متاسفم که اینهمه بزرگیتو فراموش کردم خدایا شکرت بابت همه نعمت هات همه کمک هات همه یاری هات همراهیات مهربونیات بابت اینکه اینهمه عاشقمی  هر جا هر چی خواستم تو بهم دادی تو همه دنیا رو وسیله کردی مشکلاتمو وحل کن تو استاد وسیله کردی حالمو خوش کنه بهم یاد بده درست زندگی کردنو شاکر بودن درست غذا خوردن وانسان بودن اینا همش لطف ومهربانی تو من همه چیزم از تو خدایا من بسیار شاکر وراضی وسپاسگزارم بابت پول وثروت ورفاه وخونه خوب وماشین خوب وآرامش وتناسب اندام وتناسب افکاری که بهم دادی وهر روزم بهترش میکنی وشگفت زدم میکنی خیلی خوشحال وسپاسگزارم که نمیگذاری آب توی دلمون تکون بخوره ممنونتم ومدیونتم این بود داستان هدایت من رستگاری من چیزی که به معجزه شبیه شبیه که نه خود معجزه است 

      من بینهایت روش برای لاغری انجام داده بودم قبل این روش که همشون غلط وبیفایده بودن هر ورزشی بگین من انجام دادم بسکتبال والیبال دویدن های طولانی درپارک بانوان پیاده روی های طولانی چند ساعته بدنسازی های حرفه ای شنا رقص ورزش های استقامتی اینا ورزش هام بودن که همگی درکوتاه مدت کمی نتیجه داد ودربلند مدت بیفایده بودن 

      من انواع رژیم های دنیارو گرفتم رژیم گیاه خواری میوه خواری رژیم پروتئین بدنسازان رژیم کم کربوهیدارات رژیم اسلیم فست رژیم دکتر کرمانی رژیم کلی دکتر دیگه رژیم های من درآوردی مثل رژیم شیر رژیم نون رژیم سبزیجات پخته 🤢🤢🤮🤢🤢 

      فکر نمیکنم دردنیا رژیمی باشه که من نگرفته باشم 

      تازه آب کرفس افشرده زیره افشرده لیمو صبح ناشتا آب لیمو وآب شیک های بدمزه رژیمی غذاهای بدون روغن 

      ماساژ درمانی طب سوزنی طب فشاری قرص دفع چربی ونوستات که خیلی افتضاح بود قرص های کاهش اشتها وچربی سوز که داشتم جونمو به خاطرش از دست میدادم وشاید روش های دیگه ایم بوده که دیگه یادم رفته وقبلا انجامشوت دادم خلاصه همشونو خودم پیدا کردمو همشونم اشتباه وبیخود بودن راستی کمر بند لاغری کرم چربی سوز فلفل وزنجبیل ویبراتور لاغری واین آخریا که به عمل اسلیوم فکر میکردم یه روش اشتباه دیگه 🤭😅😅اینارو گفتم که بدونید حتی کم خوریم جواب نمیده چه برسه به این روشها تنها راه درست اینکه ذهنتون درست کنید تا رفتارتون خود به خود عوض بشه 

      به لطف خدا الان بعد گذشت ۹ ماه ۱۰ ۱۵ کیلویی از وزنم کم شده اینارو از حالت های جسمم ولباسام میفهمم وولعم نسبت به خوردن به شدت کاهش پیدا کرده فکرم راحت شده از چی بخورم چی نخورم وچقدر بخورم فقط کاری رو انجام میدم که بدنم دوست داره اون دوست نداره ورزش کنه منم ورزش نمیکنم دوست نداره پیاده روی کنه منم پیاده روی نمیکنم هر زمان دوست داشت انجامش میدم هر چقدر که دوست داشت هر غذایی دوست داشت میخورم هر چقدر سیرش کرد میخورم محبورش نمیکنم حیفه یا نیست یا خراب میشه یا یه روز 

      از زندگیم لذت میبرم کارامو انجام میدم خونمو تمیز میکنم به خودم میرسم ولذت هامو دریادگیریم وکار کردن وبودن با انسان های خوب میگذرونم خودمو رشد میدم وپرورش میدم خودمو من درست مثل یک درخت شدم مهم نیست دیگه برام خاکش چقدر خوشمزه باشه یا آبش چقدر شیرین به جاش به برگام وتعدادشون فکر میکنم وبه گل ها وشکوفه هام ودرنهایتم به میوهام به بزرگ شدنم قوی شدنم وپر محصول تر شدنم فکر میکنم این اصل زندگیه و روزی که بمیرم این جهان به بودنم افتخار خواهد کرد 

      من با تمام وجوم میخوام متناسب بشم چون زیبایی لذت آرامش سلامتی وحتی ثروت من منوط به تناسب اندام وتناسب افکار من مت واقعا با تک تک سلول هام میخوام متناسب بشم ومیشم این سرنوشت زیباییه که خودم با دستان خودم برای خودم رقم میزنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/03/25 16:38
      مدت عضویت: 1051 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,634 کلمه

      سلام ب همه ی دوستان همسیرم 🙂 

      ۱-چقدربرای لاغر شدن تلاش کردم ؟؟ من هم مثل خیلی ازبچها روش های مختلف و متنوعی برای لاغرشدن استفاده کردم ،از رژیم های محدود گرفته تا ورزش های سنگینی ک فشار خیلی زیادی ب زانو و کمر من وارد میکرد ☹️ اما باوجود اون همه درد و سختی و عذاب بازم فشار ب جسمم و از درد عضلات شب نخابیدن ، نتونستن حرکات فیزیکی عادی (نشست و برخاست)  ک علاوه بر چاق بودن بود ،برااثر فشارهای زیادی ک باانجام دادن حرکات ورزشی ،پیاده روی ،تردمیل شیب بالا تند بازم میگفتم همه چی فدای لاغرشدن ،،یعنی من سختی همه چی رو ب جونم میخریدم تا بالاخره شاید لاغربشم ،،درحالی ک کسی نبود بهم بگه داری ازروی فشار زیادی ک ب خودت وارد میکنی بمیری دیگ چاق و لاغر شدنت برای کسی مهم نیست .. اما بازهم انجام میدادم ،ب حدی عضلات کمرم گرفته بود ک ب سختی راه میرفتم ولی بااون وجود باشگاه میرفتم 😓 تلاشهای ک رسیدن ب هدفی بود اما این روزا متوجه شدم ک درجا زدن بوده ، طلب چاق موندن بیشتر بوده 😤😟 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      ترس از نتیجه نگرفتن مانعی قوی هست برای ب مقصد نرسیدن .این ترس نتیجه نگرفتن از اول با ما نبوده حداقل برای اولین تصمیم ما ب لاغرشدن این ترسی ک من نکنه نتیجه نگیرم ،وجود نداشته ،،این حس ، این واکنش براثر تکرار رفتار تکرار شونده ی ما یعنی رژیم گرفتنای پی در پی ،انجام ورزش های مختلف و گوناگون وقت و بی وقت در ذهن ما شکل گرفته ،و چون حالا از ی رژیمی خسته میشدیم چون عادت ب گرفتنش نداشتیم اون رو رها میکردیم و تصورمون این بود ک مارو نمیتونه لاغر کنه (این درحالیه ک هیچ نوع رژیم وورزشی قدرت چاق و حتی لاغرکننده ی ما رو نداره )چون هستن افرادی هم ک دنبال رژیمهایی وانجام دادن حرکات ورزشی هستن برای کمی چاق شدن مثل زندایی خودم ،،، 

      پس حالا اگ افرادی با هدایتشون ب این مسیر ،(لاغری باقدرت ذهن و سایت تناسب فکری),دچار شک و تردید شدن و اعتماد و اطمینان نمیتونستن کنن بخاطر گذشته ای بوده ک مثل من ، من خیلیا راه و روش و مسیرشون اشتباه بوده و شاید اون افرادی ک همچین حسی داشتن  الان جز شگفتی سازان سایت تناسب فکری استاد عزیز مون باشن 😍😍 

      🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

      در روش های قبلی این من بودم ک دنبال رژیم گرفتن وورزش کردن و هر چیزی از هرنوعی بودم ک منو لاغر کنه .اگر ک میدیدم رژیمی اسمش جدیده میرفتم دنبالش چ بیا رژیمی بود ک ساید قبلا گرفته بودمش ، باشگاه رفتنی دنبال حرکتی بودم ک فشار ببشتری بهم وارد کنه ب خیال یوروندن چرببهای اون قسمت از بدن ،اینم درحالیه ک شایدتون حرکت برای عضله سازی بوده 😑 چیکار میکردم آخه نیاز مُبرمی داشتم ب لاغر شدن ک دهن بقیه رو ببندم و بهشون نشون بدم ک دیدی فلانی لاغر شدم دیدی تونستم .من تاقبل از آشناییم با مسیر لاغری باقدرت ذهن هیچ وقت ب خودم فکر نکردم ک خودم دلم چی میخاد , مزایای لاغرشدن برای خودم چیه ، این ک خودم دوست دارم تو زندگیم چی باشم و چی داشته باشم. ،،همش دنبال تایید حرف و دل دیگران بودم ،دیگرانی ک من اونقدری براشون مهم نیستم حتی در چاق و لاغرشدن اینو مطمینم 😏😐 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      من با جستجوی هرروشی برای لاغرشدن بک هزینه جدا میکردم  , خریدی جدا داشتم ، گاهی سفره ام از بقیه اعضای خانواده جدا بود چون من باید سر ی تایم خاصی وعده هامو میخوردم و ازیه تایمی ب بعد حق خوردن هیچ نوع ماده ی غذایی نداشتم حتی آب 🥺😢😢 خیلی خوشحالم و خدارو شکر میکنم ک اون روزا از سَرم گذشت 🙏😤😓😢 

      🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 

      در روش های قبلی ک نتیجه ی جستجوی من خستگی و بی اعصابی و حال بد بود این من بودم ک دنبال رژیم گرفتن بودم ، این تصمیم و خواسته ی من بود از سر گاهی اجبار ، گاهی شوق ، همیشه ی اطلاعی اگ شده ریز هم ک شده داشتم ک این رژیم تو چ مدت چقدر از وزن من رو کم میکنه حالا یا مربی ک این رژیم رو داده بود میگف ،،یاخودم از کسایی ک نسبت ب قبل ک دیده بودمشون و کمی جمع و جور تر شده بودن میپرسیدم متوجه میشدم. 

      این درحالیه ک سایت تناسب فکری نتیجه ی جستجوی من نبوده من هیچ وقت دنبال این روش نبودم چون هیچ کجا ن اسمی ازش شنیده بودم ن تبلیغی راجبش دیده بودم  و آشنایی من ، آشنایی ما بااین راه و روش یعنی معجزه ی خدا ، هدایت ب دستان خودِ خدا،،خدایی ک از رگ گردن باتمام نعمتهای خوبش ب من ، ب ما نزدیکتراست ،،خدایی ک هم میشنود هم میبیند هم از دل بنده هاش خبرداره ،و خوده دانا و تواناش بهتراز هرکسی میدونه ک هدایتش کی و ب چ صورتی باشه و تا کسی آمادگی رو برو شدن باین مسیر و نداشته باشه رو هدایت نمیکنه ،،افرادی هستن باینک باز هدایت میشن و حتی باورنسبی میکنن(( چرا میگم باور نسبی چون ک اگ قلبی بود رها نمیشد)) ولی بازم رها میکنن گاهی بعداز ماه ها و گاهی بعداز سالها دوباره برمیگردن و گاهی هم فراموش میکنن ووقتی بعضی از فایلهارو play, میکنن بیاد میاورند ک روزی اینجا بوده اند ،،و این رها کردنه بنظر من یعنی هنوز ب اون درک و آگاهی نرسیده اند ک بخان این فضارو درک و تحلیل کنن  ،، 😊😊 

      خدااز دل من وما خبر داشت هرکس ب نوعی 

      هدایت من ب سایت تناسب فکری باین شکل بود ک من حال روحی بسیار بدی داشتم خسته از همه کس و همه چی مخصوصا چاق بودنم اینک چرا هرکاری میکنم لاغر نمیشم و شکمم جلوی چشممه ،لباس نوعی نداشتم و همه ی لباسهام رنگای تیره بود ،،تو اون روزای بد روحیم مادربزرگمو ازدست دادم شوکه بزرگ و افتضاحی بود ،کمی ک بهتر شدم رفتم برای خودم شلوار تو خونگی بخرم ک متاسفانه بزرگترین سایزش ب من کیپ کیپ بود😭 با حالی داغون و اعصبانی نشستم جلوی آینه هرچی ک دلم خواست بخودم گفتم ، ک بسه بخودت بیا و ازین حرفا،،تصمیم گرفتم بادوستم رفاقتی ،رقابت کنیم دوستم خیلی مشتاق قبول کرد اما من ب حرفای خودم باور نداشتم ک باز شروع کنم ب رژیم گرفتن و ورزش کردن متنفر بودم از دوتاش ،،خلاصه ک دوستم شروع کردو من هی بهانه میوردم ،،قرآن میخوندم و گریه میکردم ک خدایا کمکم کن لاغر بشم ،خسته شدم ، حتی گاهی دعا میکردم ی مریضی بگیرم ک ازون طریق لاغربشم ،،🤭🤭البته الان دیگ خدا نکنه 🙏🙏 

      بعد توی گروهی عضو بودم ک ختم قران میگرفتن منم درخواست دادم ک برای منم ذکر بگن و من حاجت روا بشم و من هیچ آرزویی و حاجتی نداشتم جز اینک لاغربشم ، یکی دوروز گذشت و انگار حال روحیم خیلی بهتر شده بود خوشحال بودم بی دلیل .گفتم توکل بخدا ،خدایا هرچی ک خودت صلاح میدونی و گفتم شروع کنم بادوستم رژیم بگیرم ک غروبش رفتم عطاری ک اون ماده ی غذایی رو ک من میخاستم و نداد گفت برای لاغری بیا ی پودری بدم ک حتما جواب میگیری ،من خوشحالتر شدم و اون پودر گرونتراز اون چیزی بود ک خودم میخاستم .قبول کردم خریدم اومدم راجبش تحقیق کنم ک خدای نکرده عوارضی نداشته باشه ..ومن سرچ کردم تو Google گفتم برم تو ویدیو ببینم چی راجبش میگن چطور معرفیش میکنن ک اسم و چهره ی استاد جان برام اومد و خدا میدونه یادم نیست کی پلی کردم و چندباری دیده بودم ولی یادمع ک این شکلی شده بودم 😳🥺😧😧 از فایل های ۱۲ جلسه ی رایگان بود😊 و ادامه دادم تااینجا ک در خدمتتون هستم گاهی لیز خوردم ،رها کردم ،و دوباره خدا خواست و الان اینجام واز نو شروع کردم با باوری انشالله قویتر و تحلیل های درستر،، 

      اگ تو حرفام میگم انشاءالله قوی تر ن اینک خدای نکرده اعتماد و اطمینان نداشته باشم ، ن ،،اگ بخودم باشه میگم ایمانی و باور قلبی قوی ولی شاید برای خودآگاهم ب این شکل باشه بازم این نظر و تصمیم و فکر من باشه ن ناخودآگاهم ،،من باید دراین مسیر انقدرروی باورهام کار کنم ک برای ناهودآگاهمم باور پذیریش بیشتر و بهتر باشه ،،و این باورسازی بک شبه و یکماه رخ نمیده نیاز ب زمان داره ،،و من میخام این زمان رو ب ذهنم بدم تااونم مثل من خودشو پیداکنه ، براش باورپذیرباشه و همسو بشه با خواسته ی من جسم و روح وروان من،،،

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      حرف آخرازین قسمت از فایل: در مسیر لاغری باقدرت ذهن خبری از هیچ نوع رژیم وورزشی نیست ، خبری از محرومیت ومحدویت غذایی نیست ، خبری از بخور نخورها نیست ، خبری از گرفتن سایز ،قد ،وزن نیست ، خبری از باید نباید ها نیست ک توانقدر زمان إن کیلو وزن باید کم کنی ،خبری از هیچ حال بد ،حس بد نامیدی و ناراحتی نیست ،خبری از هزینه های هنگفت وتلف کردن وقت توی باشگاه ها نیست (باشگاه خوبه امازمانی ک بتونیم ازش استفاده درست و مفیدی داشته باشیم ک درنهایت برامون نتیجه ای ک دلخواه مون هست رو ب ارمغان بیاره ) ک تناسب اندام و زیبایی اندام هست از طریق « تغییر ذهنیت » نه  مثل سالهای قبل ما ک اشتباه ها کردیم و نمیدونستیم ،،

      مسیر لاغری من مسیری هست پراز امید ، انگیزه ،اشتیاق ،شوق و ذوق ،بدست اوردن اعتماد بنفس ،عزت نفس ،حال خوب ،خوشحالی ،سلامتی ،آرامش درونی ک اطرافیان بیرون رو هم تحت تاثیر میزاره ، اگر ک ادامه بدیم ، استمرار داشته باشیم ، بخایم ک تغییر کنیم ،برای خودمون ارزش و احترام قایل بشیم ووقت بزاریم برای ورودی های ذهنمون اگ ک ادامه بدیم بدست میاریم همه ی آون چیزاهایی رو ک از دست دادیم ووقتهای ک بی هدف و بی‌انگیزه سپری شد و این یادگرفتن ما میتونه آینده فرزند امون رو رقم بزنه ب بهترین شکل ممکن اگ ک فقط بخاییم ک بااشتیاق و عشق ادامه بدیم …مسیر لاغری باقدرت ذهن اسمش مسیری هست برای لاغرسدن و متناسب موندن ولی پراز آگاهی های ناب ، حال های عالی ک هیچ کجای دنیا حتی آمپولش پیدا نمیشه ک ب ما تزریق کنن حتی برای یک روز 

      ب امید موفقیت همه ی دوستان عزیز و همسیرم🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/03/03 16:01
      مدت عضویت: 1693 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,498 کلمه

      سلام گام ۳ 

      ما برای لاغر شدن انتخاب شده ایم و لاغر شدن در این راه برای ما قطعیست . وقتی که ما ذهن خود را سرشار از اطلاعات لاغر کننده و اموزش و یادگیری و لذت بردن از یادگیری می کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم لاغر میشویم چون بر خلاف روشهای قبلی که ما خود راه را انتخاب می کردیم اینجا ما انتخاب شده ی خداوند هستیم و خداوند ما را برگزیده تا نه تنها راه لاغر شدن که راه زندگی کردن را بیاموزیم . وقتی که هدایتگر این عالم مارا به سمت تناسب فکری هدایت کرد باید خوشحال باشیم چرا که ما با آفرینش همسو شده ایم ما با کائنات همسو شده ایم که به اینجا هدایت یافتیم . اگر همسو نبودیم قطعا الان با این همه شوق و اشتیاق اینجا نبودیم . 

      به فرمایش  سعدی که ملامتگری در (درون یا بیرون ) به او گفت : 

       

      «سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

      و سعدی در پاسخ به او فرمود : 

      ای بی‌بصر! من می‌روم؟

       

      💗💗 او می‌کشد قلاب را 💗💗

       

      خداوند مارو به سمت این راه میکشه و  نشانه ی این کشش نه فقط  هدایت در ابتدای این مسیر هست بلکه هدایت در امتداد مسیر هست . او میکشد قلاب را که ما با اشتیاق در پی قلاب او میرویم و هر لحظه این حرکت را با جان و دل انجام میدهیم . 

      ما به سمت استمرار در مسیر هم هدایت میشویم . ما نه فقط در گام اول که  قدم به قدم در مسیر هدایت میشویم و چه از این زیباتر که ما انتخاب شدگان خداوندمان هستیم . 

      این رزقیست که

      امیرالمؤمنین امام علی(ع) می‌فرمایند: رزق و روزی بر دو نوع است؛ روزی که تو آن را طلب می‌کنی و روزی که آن تو را طلب می‌کند.

      لاغری مارا طلب می کند . 

      لاغری روزی ماست که خداوند از ابتدا برای بدن ما در نطر گرفته است . تناسب اندام بدیهی ترین و طبیعی ترین نتیجه ایست که به سمت ما می آید . چقدر تفاوت است اینکه ما به طرف لاغری برویم و یا لاغری به سمت ما بیاید . 

      ما به سمت رزق برویم یا رزق به سمت ما بیاید . این دوباور هرکدام مدارهایی هستند که نتایج مختلفی را برای ما رقم میزنند و  خداوند برای ما همواره راحتی را خواسته . ما اکنون برای لاغر شدن هیچ کاری انجام نمیدهیم فقط می آموزیم فقط می آموزیم و باور می کنیم . می آموزیم و ایمانمان بیشتر میشود . آموختن بیشتر = ایمان بیشتر   

      ایمان بیشتر = عمل صالح بیشتر 

      عمل صالح بیستر = نتایج فوق العاده تر . 

      خدا میداند که چقدر شادی در انتظار ماست و باران رحمت الهی همواره به سمت ما جاریست .

      خدای من که چقدر لدتبخش است که بدانی تو هم جزء برگزیدگان خداوندی . تو هم جزء دوستان خداوندی . همه ی ما برگزیده ی خدایمان هستیم . 

      وقتی باور می کنی که لاغری در وجودت جاریست وقتی این را باور می کنی که هر لحظه لاغر شدن در بدنت دارد رخ میدهد وقتی باور می کنیم و می آموزیم و تکرار می کنیم و حقیقت الهی  ملکه ی  ذهن و جان و روحمان میشود چه بیکران خلقی میکنیم . وای که آفرینش ما چقدر لذتبخش است . هدایت الهی بر تمام وجود ما جاریست و چه شرابا طهوراییست این هدایت الهی ‌ 

      استاد بابت این فایل آموزشی و عااالیییی ازتون سپاسگزارم . سپاسگزارم . سپاسگزارم . 

       

      برداشتم از فایل گام ۳ :

      🔴 باهم در مسیر متناسب شدن حرکت کنیم و رویای خودمون رو زندگی کنیم .

      🔴 ایمان و اشتیاق به نتیجه گرفتن از این مسیر

      🟣 تلاش کردن هیچ وقت مارا به نتیجه نمیرساند و یا اگر بدهد موقت است .  

      🟣 در مسیر لاغری با ذهن  ترس از نتیجه نگرفتن را از خود دور کنیم .

      🔴 ترس از نتیجه نگرفتن به راحتی مانع تصمیم قاطع برای ورود و استمرار در سرزمین لاغرهاست .

      🔴 شک و تردید را در راه لاغری با ذهن کنار بگذاریم . با اشتیاق و ایمان مراحل لاغری با ذهن رو طی کنیم .

      🔴 انتخاب های ما ممکن است باعث نتیجه نگرفتن شود اما ما انتخاب شده ی خداییم . خدایی که مارا وارد این مسیر زیبا کرد قطعا نتایج را هم خودش به ما میرساند . ما فقط باید پیرو الهامات قلبی و نداهای الهیمان در این راه لذتبخش باشیم .

      🔴در مسیرهای گذشته لاغر شدن انتخاب ما بود ولی در مسیر لاغری با ذهن ما انتخاب شده ی خدا هستیم .

      🔴 قرار داد استاد با خداوند هست . مارو خداوند برای استاد میفرسته و استاد هم به ما آموزش میدن 🔴 استقبال از این روش برای لاغر شدن با وجوداینکه استادهیچ تبلیغی ندارند فقط هدایت خداونده و اینکه خدا هرگز دیر نمی کند .🔴 لاغری با ذهن کلی پاداش عالی برای ما داره 🔴 ما خودمون وارد این راه نشدیم خدا مارو وارد این راه کرد پس کاری که خدا برای ما انجام میده قطعا نتایج و تغییرات عظیمی رو در زندگی به همراه داره .

       

      باور بزرگی که در این فایل است اینست که ما این باور را جایگزین باورهای پوچ تکرار شونده در گفتگوهای ذهنی خودمان کنیم که خداوند تاج خود را بر سر ما گذاشته . خدای ما مارا انتخاب کرده و این انتخاب یعنی ما همسو با خدا هستیم هم جهت با تمام کائنات هستیم . لاغر شدن در همین اکنون ما جاریست و وقتی این باور را ببینیم و لمس کنیم و ایمان بیاوریم نتایج دیگرگون میشود . 

      ما چاقی خود را باور کردیم . 

      این باور را بر میداریم و با منطق به خود می گوییم که این باور اشتباه هست . خداوند برای ما چاق شدن را نخواسته . چون چاقی برابر با زشتی و بیماری و حال بد و نومیدی و سرکوب و سرزنش است . ما مسیر را اشتباه رفته بودیم و خلاف جهت آفرینش در حرکت بودیم که چاق شدیم . خدا میداند با هربار نوشتم چقدر دیدگاهها و نگرشم نسبت به قبل تغییر می کند . خدا میداند که چه شور و اشتیاقی در خودم حس می کنم وقتی به وسیله ی نوشتن مکنونات قلبی و هدایت الهی را بر نوشته ام جاری میبینم . 

      خدایی که برای ما حال خوب میخواهد عشق میخواهد. سرزندگی و شادابی و جوانی میخواهد و همواره دارد به ما میدهد . خدایی که این چنین عاشق ماست که خود مارا به اینجا دعوت کرده است . آخ که انسان دلش میخواهد فدای این خدا شود اما او برای ما فنا نمیخواهد او برای ما بقا میخواهد . او برای ما چاقی نمیخواهد او برای ما تناسب اندام میخو اهد . او برای ما پیری و خستگی و فرتوتی نمیخواهد او برای ما سرزندگی و بکر بودن و جوانی و شادابی و خوشحالی میخواهد . او هر لحظه اندیشه ها و جسم مارا به روزرسانی میکند . او هر لحظه مارا نو می کند . او هر لحظه ما را متناسب می کند و چه از این زیباتر که ما پر از نور خداییم در این راه زیبا . وای که وقتی خودبخود نوشتن بر من جاری میشود دیگر نمیتوانم ننویسم . فقط میگوید جاری شو و از من بگو . بگو که من خواستم که تو اینجایی . بگو که من تو را هدایت کردم . چون من عاشق تو هستم . چون تو نه تنها بنده ی منی که تو تو خود منی . تو با من یگانه هستی و من تورا به سمت خود می کشم که من خود نعمتم . نعمت من همواره بر تو جاریست . تو ارحم الراحمین را با خود به همراه داری . تو تا مرا داری دیگر چه غم داری . غم مخور جانا که غمخوارت منم این جهان وآن جهان یارت منم . این جهان و آن جهان یعنی جهان درون و جهان بیرون . 

      منم که هستی را به تو بخشیدم . تو را نیافریدم که اندوه بکشی و در غم باشی . تو را نیافریدم که عذابت دهم . لولاک لما خلقت الافلاک . تو بنده ی من هستی و چه بسا تو خود من هستی ‌ 

      من خود در تو امده ام . من جان تو هستم . من نیروی حرکت دستانت هستم . من قدرت تفکر تو هستم . من قدرت بینایی تو هستم . من قدرت شنوایی تو هستم . من قدرت این همه توانایی تو هستم . من حس تو هستم . من روح تو هستم من جسم تو هستم . منم منم . و من تو هستم . 

      خدایا نفس می کشم در هوای تو و در هوای یگانگی با تو جز شکر چه میتوانم بگویم . باز هم اشک شوق را بر من روانه کردی و من با این همه اشتیاق چه کنم . حداقل در قدیم میگفتند که پوست میشکافم و بیرون میزنم از این شوق ولی تو اجازه ی فنا به من نمیدهی . تو مرا باقی میخواهی و بقا را برای من رقم زده ای ولی در مقابل تو زیبارو تنها میتوان جان داد و رها کرد . تو خود سوزاننده ی تمام اندیشه های تباه من هستی . از تو میخواهم این عشق را بیشتر کنی . بیشتر کنی . ذوبم کنی و چقدر زیباست این عشق . عشقی که در بیان نمی آید و من اینجا تو را یافتم خدای خوبم و تو مرا به این سمت هدایت کردی .

      استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 43 از 9 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/01/21 18:42
      مدت عضویت: 1303 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 920 کلمه

      بنام خدا .همه ی ماانتخاب شدگانیم ‌انتخاب شده برای تجربه ی لاغری انتخاب شده برای زندگی جدیدانتخاب شده برای بهتربودن وبهترزیستن3همه ی مادرمسیرهای سخت برای لاغرشدن قرار گرفتیم وبارهاشکست خوردیم امابازهم ادامه دادیم ولاغری باذهن برای ماوهمه ی هم مسیرهای عزیزچیزی جزپاداش اینهمه تلاش وتقلاکردن برای رسیدن به خواسته خودمون که لاغری هست .نیست .1-درطی تمام سالهایی که چاق بودم چیزی درباره ی لاغرشدن نمی‌دونستم فک میکردم من اینجوری خلق شدم  بنابراین وقتی اینجوری فک میکردم تلاشی هم نمی‌کردم اما زمانیکه بزرگ شدم. بااینکه چندباردردوره ی راهنمایی باورزش وقرص چربیسوزبرای لاغری اقدام کرده بودم اماخب طبیعتافایده ای نداشت چون من انتظار م ازخودم چاقی بود و. لاغرشدنودرخودم نمی‌دیدم لاغری رو، زمانیکه بزرگ شدم و هشداروهاوگوشزدهاشروع شد.من اون زمان شروع کردم .وقتی همه به من می‌گفتند که لاغرشومن توی ذهنم در،درون خودم فقط احساس یاس میکردم و نمی‌دونستم که چطور بایدلاغربشم وتااینکه شروع کردم ورژیم گرفتم ووزن وسایزخیلی بالایی روتجربه کردم ولی در واقع من حتی نمی‌دونستم چطوری رژیم بایدبگیرم وچه چیزهایی بخورم . خلاصه بعداز اینکه وزن وسایزم کم شدبه من شروع کردن گفتن که لاغرشدی بسه .شبیه مریضاشدی ونبایددیگه لاغربشی ومن بعداز ازدواج چاق شدم به خاطر این حرف که تونبایدضعیف بشی دختر که ازدواج می‌کنه چاق میشه ومن چاق میشدم دررژیم وورزش من لاغرمیشدم اامالاغرنمیموندم.به خاطر اینکه من ازرژیم وورزش انتظار داشتم که منولاغرکنه وانتظارواقعی من ازخودم چاقی بود چون دلایل من ژنتیک و همه ی دلایل اعم از استرس .خستگی وغذاخوردن و…..بود.درنتیجه من لاغرنمیموندم ازهمه ی روشهابه جزعمل جراحی استفاده کردم ویکباردکترتغذیه به من پیشنهاد دادکه عمل کنم تاپوست بدنموبکشم ولاغربشم امامن به خاطر بالابودن قیمت وترس ازعمل جراحی این کاررونکردم .وبه خاطر اینکه ترس برتمامی افکارغالب هست من تصمیم گرفتم که ازطریق روش رژیم لاغربشم .امامیدونستم که بازبرمیگرده چون من لاغری رودرخودم نمی‌دیدم وباورم این بود که من اینطورخلق شدم اما بازهم برای اینکه مدتی لاغری روتجربه کنم بازتن به ورزش وقرص وترازو،و‌  وزنه زدن میدادم و بازهم اطمینان داشتم که برمیگرده ازطریق ورزش لاغری بایوگا درطی 28روزمن باتکرارکردن اون تونستم برای باراول فقط 3کیلوکم کنم وبعدازطریق رژیم خودسرانه ی خودم اازوزن 120به58کیلوکاهش برسم اما ادامه نداشت وباباردارشدن من ازاین وزن به وزن 130رسیدم ودرنهایت من چاقترشدم درطی این مدت کاملادرک کردم که چاقی ذهنیه وربطی به شرایط ومسایل بیرونی نداره.من درطی تمام زندگیم چاقی روبه وضوح آموزش دیدم وحالا باتوجه به تغییردررفتارم که حاصل شده کاملادرک میکنم ومی پذیرم که چاقی من به خاطر خودم بوده وورزش ورژیم وغذای پاک وعمل جراحی وهیچ چیزدیگه ای این آموزش هارونمیتونه تغییربده مگرازطریق تغییردادن وجایگزین کردن آموزشها یی درجهت لاغرشدن ولاغرموندن همونطورکه چاق شدم بایدلاغربشم.ورزشهای متفاوتی روانجام دادم رقص 💃🤸وزنه زدن ودمبل⁦🏋️⁩زیادکردن کاردرخانه اماهیچ فایده ای نداشت ونتایج ماندگار نداشت.2-یک روزکه ازورزش کردن خسته شده بودم ودچارفشارروحی شده بودم وازنظرجسمی مشکلات زیادی به خاطر ورزش برام پیش اومده بوددنبال کلیپ انگیزشی برای لاغرشدن بودم که بهم کمک کنه که در مسیر لاغری باقی بمونم.انتظارم ازکلیپ این بود که به من انگیزه بده برای لاغرشدن وباقی موندن درمسیربنابراین چندفیلم انگیزشی دانلود کردم ویک کلیپ درباره ی خدای لاغری بینشون بود.اول فکرمیکردم که بادعاکردن میخوان لاغر بشن اماتوی اون کلیپ بیشتر درباره ی چیزهایی حرف میزد که تابه حال نشنیده بودم وحرف دلم روداشت بیان میکردامامن بازهم برگشتم ودمنوشم روخوردم وبعدازاون چندروز دوباره به سمت خدای لاغری برگشتم و آدرسش رو پیدا کردم وبعدکانال تلگرام وهشت جلسه ی رایگان وبعدازاون آپارات وفایل های رایگان وخدابودکه منوبه این مسیرهدایت کردچون خدامستاصل شدن منودیده بودوراه روبرام بازکردومن رودرمسیرقراردادومن لاغرشدم اما بازهم دوباره لیزخوردم ودرگیرجمع شدم و چاق شدم و ولی اینباربااعتمادکامل وایمان کامل درمسیری قدم گذاشتم که خدامنوبرای اون انتخاب کرده وتواناییموبه من میخوادثابت کنه که من میتوانم..والان یکسالونیم نزدیک به دوسال هست که هنرجوی لاغری باذهن. هستم وخداروسپاسگزا رم که معنای لاغری رودارم میفهمم ودرک میکنم.3-واقعیت اینه که می‌خوام لاغربشم برای سلامتی وارامش ورسیدن به آرزوهایی که سالها به خاطرچاقی ازش محروم شدم می‌خوام احتراممووعزت نفس واعتمادبه نفسموبدست بیارم چیزهایی که ازدستشون دادم ویانداشتمشون ازجمله سلامتی و احساس ارزشمندی.می‌خوام لاغربشم چون مهم نیست چه سنی داری چه مقامی داری چه اندازه تحصیلات داری همین که چاق باشی ازنظرادمها و مخصوصاً خودت هیچی نداری به هرچی فکر می‌کنی ومی بینی وقتی خودتوتواینه می بینی به این نتیجه میرسی که هیچی نداری چون سلامتیونداری چون همیشه احساس حقارت وجودتومیگیره واین اوج احساس بدروبه همراه داره می‌خوام لاغربشم چون ازبچگی آرزوم زندگی کردن لاغری بوده نمی‌دونستم که چطور ولی به آدمای لاغرکه نگاه میکردم دلم میخواست که منم مثلشون باشم .دوست دارم لاغربشم که یادبگیرم بگم .میل ندارم .سیرم .دوست دارم لاغربشم تاازلباس پوشیدن خودم لذت ببرم وازشخصیت جدیدم لذت ببرم.دوست دارم لاغربشم چون لاغرشدن مهمه برام چون خودم مهمم دوست دارم لاغربشم تایادبگیرم شکل دیگه ای زندگی کنم .وشکل دیگه ای باغذارفتا کنم وادم متفاوتی باشم ..وخیلی چیزهایکه می‌خوام وهنوزبدستشون نیووردم ومیدونم که بدستش میارم..4-به خاطر اینکه آموزش لاغری صورت میگیره نه فقط لاغری و  روی شخصیت خودمون کارمیکنیم وموانع رومیشناسیم واموزشهای چاقی رومرورمیکنیم وبعدبه جاش آموزشهای لاغری روجایگزین میکنیم وبه خودمون کمک میکنیم که هم ازنظرفکری وهم رفتاری تغییرایجادکنم درخودمون .لاغری ماازطریق عمل کردن به افکارمون واموزش هاصورت میگیره ودرنهایت همانطورکه بالذت چاق شدیم بالذت هم لاغرمیشویم وتنهانکته ای  که باعث میشه در لاغری خودمون لاغربمونیم ادامه دادن وجانزدن ولیزنخوردن هست باید مراقب افکاروذهن منفی بافی باشیم وتامیتوانیم به این که نتیجه میگیریم ایمان داشته باشیم وعجله نکنیم چون طبیعت همیشه درمسیرتکامل قرارداره و پیشرفت هم تکاملی صورت میگیره و لاغری هم تکاملی صورت میگیره مثل کاشتن یک بذروتبدیل شدن آن به نهال 🌱وتاانتهابه درخت🌳🌲وبعدثمردادن ومیوه دادن ولاغری هم همینه ثمره ی آن احساس ارزشمندی احساس خوب 😌😌سلامتی و پوشیدن لباس های خوب 😌😌😌لذت بردن ازروابط😍🥰وهمه ی ارزوهاییکه  سالهاخواستیم داشته باشیم و نداریم اماباذهن به آن میرسیم چون لاغرشدن اسونترین کاردنیاست .🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم