سی و پنج سال زندگی با چاقی سبب شد تا درک کاملی از شرایط فکری و نگرش افراد چاق داشته باشم و به همین دلیل آموزش های لاغری با ذهن کاملا منطبق بر نیاز افراد چاق تهیه و ارائه شده است.
اکنون که دهه چهارم از زندگی ام را تجربه می کنم به وضوح می دانم که در تمام سال هایی که درگیر چاقی و لاغر نشدن بودم به دلیل افکار و نگرش هایی بوده است که توسط دیگران و خودم در ذهنم ایجاد شده است.
در ابتدا افکار چاق کننده توسط دیگران در ذهن ما ایجاد می شوند اما در ادامه با چاق شدن جسم شرایط زندگی ما تغییر می کند و تجربه های زندگی با چاقی به تثبیت و گسترش چاقی در ذهن کمک می کند و به همین دلیل است که افرادی که دچار اضافه وزن می شوند هرگز نمی توانند با استفاده از روش های رژیم درمانی یا ورزش کردن به تناسب اندام ایده آل دست پیدا کرده و مانند افراد متناسب زندگی کنند.
وقتی ذهن تحت آموزش چاقی قرار می گیرد در ابتدا فقط می آموزد، اما به مرور که آموزش ها ادامه پیدا می کند و دادها های ذهنی تکمیل تر می شوند منطق مغزی وارد عمل شده و آنچه آموخته ایم را به منطق و واقعیت زندگی ما تبدیل می کند.
ذهن چاق همواره در تلاش برای منطقی کردن چاقی است.
درک این عبارت به تنهایی برای کشف دلیل چاقی و همچنین علت لاغر نشدن میلیاردها انسان چاق در جهان که هر روز برای لاغر شدن تلاش می کنند کافی می باشد.
چگونه با ذهن چاق شدیم
در مرحله اول ذهن افراد تحت تعلیم چاقی قرار می گیرد. این روند به بی نهایت شکل انجام می شود به همین دلیل نمی توان چگونگی آن را توضیح داد چون برای هر فرد می تواند متفاوت باید.
شنیدن صحبت های پزشک که هشدار چاق شدن به دلیل مصرف دارو را می دهد به سادگی می تواند بذر چاقی را در ذهن یک فرد ایجاد کند.
شنیدن صحبت های دیگران درباره معایت لاغری می تواند به سادگی اشتیاق برای چاق شدن را در ذهن فرد شنونده ایجاد کند.
اشتیاق مادرانه برای کمک به رشد فرزندش به صورت انتظار چاقی در ذهن نوزاد ایجاد می شود و به همین سادگی یک نفر دیگر به افراد چاق جهان اضافه می شود.
طریق شکل گیری انتظار چاقی در ذهن افراد به قدری متنوع است که می توان این لیست را تا هزاران ردیف ادامه داد.
اما آنچه واضح است طریق چاق شدن با ذهن در همه افراد یکسان است.
در مرحله اول آگاهی از طریق شنیدن،دیدن یا حتی درک کردن (در نوزادان) در ذهن فرد ایجاد می شود.
در مرحله دوم به واسطه تکرار آموزش ها و در معرض دریافت آگاهی بودن برای ذهن چاق شدن منطقی می شود.
در مرحله سوم نوبت به هماهنگ کردن جسم با منطق ذهنی است. در این مرحله است که جسم شروع به تغییر کردن می کند و به آرامی و گرم به گرم وزن اضافه شده و جسم در هماهنگی با ذهن قرار می گیرد.
مرحله چهارم پایان داستان چاقی است و آن تلاش ذهن چاق برای منطقی کردن هرچه بیشتر چاقی است.
ذهنی که چاق شده است همواره در تلاش است تا به فرد اثبات کند چاقی منطقی است و تو نمی توانی لاغر شوی.
این گفتگوی ذهنی را همه افرادی که اضافه وزن دارند هزاران بار در ذهن خود شنیده و مرور کرده اند.
چرا افراد چاق لاغر نمی شوند
تنها دلیل لاغر نشدن افراد برتری داشتن منطق چاقی ذهن آنها بر منطق لاغری است.
در سمت مقابل درباره افراد متناسب تنها دلیل همیشه متناسب بودن آنها برتری داشتن منطق لاغری بر منطق چاقی است.
همه افراد چاق بارها از روش های لاغری برای رهایی از وضعیت چاقی تلاش کرده اند اما هرچه از نظر جسمی برای لاغر شدن تلاش کنید در حال قوی تر کردن منطق چاقی ذهن خود هستید.
شاید بی رحمانه باشد که فردی برای لاغر شدن تلاش کند اما نتیجه نهایی چاق تر شدن باشد اما به هر حال این موضوع واقعیت دارد و با بررسی وضعیت افراد چاق که همیشه در حال تلاش برای لاغر شدن هستند اما هر سال چاق تر از سال قبل می شوند این موضوع اثبات می شود.
لازم به ذکر است که جهان هستی بر اساس قانون و نظم شکل گرفته و اداره می شود و موضوعی که بر خلاف قانون باشد هرچقدر هم که نتیجه آن دردناک باشد اما بارها رخ خواهد داد تا زمانی که قانون توسط افراد درک و اجرا شود، در این صورت نتیجه تغییر خواهد کرد.
همه چیز از ابتدا در ذهن شکل گرفته و سپس به صورت عمل در رفتار نمایان می شود و در نهایت به صورت واقعیت در زندگی تجربه می شود.
مثال تلاش افراد برای لاغر شدن اما چاق تر شدن را در جنبه های مختلف زندگی می توان مشاهده کرد و چه بسا حتی تجربه کرده باشیم.
اگر عقیده داشته باشید که آدم بدشانسی هستید اصلا اهمیتی ندارد چقدر برای موفقیت تلاش می کنید چون در نهایت شرایطی را در زندگی تجربه خواهید کرد که بدشانس بودن خود را بیشتر باور کنید.
به طور کلی درمورد تاثیر ذهن بر زندگی می توان به این شکل بیان کرد:
- ذهن چاق در تلاش برای منطقی کردن چاقی است.
- ذهن بدشانس در تلاش برای منطقی کردن بدشانسی است.
- ذهن فقیر در تلاش برای منطقی کردن فقر است.
- ذهن افسرده در تلاش برای منطقی کردن ناامیدی است.
هرآنچه در ذهن خود ایجاد کرده باشید در تلاش برای اثبات کردن و منطقی کردن خودش است بنابراین اگر تمایل به تغییر هر شرایطی در زندگی خود دارد بدانید که ابتدا باید از ذهن شروع کنید.
به اندازه ای که آگاهی ذهن شما درباره موضوع مورد نظر تغییر کند منطق ذهنی تغییر کرده و سپس نتیجه زندگی تغییر می کند.
دوره های آموزشی لاغری با ذهن بر اساس تغییر آگاهی های ذهن و سپس منطقی کردن آن و در نتیجه تغییر جسم تهیه و ارائه شده است به همین دلیل است که به لطف خدا افراد زیادی با استفاده از این آموزشها مهارت تغییر افکار و خلق شرایط دلخواه هم از نظر جسمی و هم در سایر جنبه های زندگی را آموخته و زندگی خود را تغییر داده اند.
دوره اصلاح پرخوری و اشتها یکی از این دوره هاست که در طی سه مرحله فرایند تغییر کردن را به هنرجویان آموزش می دهد.
ذهن چاق همواره در تلاش برای منطقی کردن چاقی است و زمانی که شما از هر روشی برای لاغر شدن استفاده می کنید همواره تلاش می کند تا لاغر شدن شما را امری محال و چاق ماندن یا چاق تر شدن شما را امری کاملا طبیعی جلوه دهد. بنابراین اگر رویای لاغر شدن دارید مراقب این حربه ذهن چاق باشید.
در این فایل آموزشی درباره منطق ذهن چاق و اینکه چگونه باعث لغزش افراد در مسیر لاغر شدن می شود توضیح داده شده است.
اطمینان دارم استفاده از این محتوای آموزشی و درک منطق ذهن چاق و همچنین چگونگی تقویت منطق ذهن لاغر می تواند باعث بهبود حرکت شما دوست عزیز در مسیر لاغری با ذهن شود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.02 از 100 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
و خدایی ک در این نزدیکیست.
چاقی یک انتظاره،بخاطر اطلاعات غلطی ک گرفتم چاق شدم.حالا میخوام اطلاعاتمون عوض کنم،میخوام آگاهی هامو بالا ببرم و انتظار لاغر شدن رو توی وجودم بالا ببرم.حق منه ک متناسب باشم.استاد چقدر مثالهای خوب و قشنگی میزنید،اینکه مثلا ما میشنویم ی ویروس وارد کشور شده و همه مون منتظر خبرهایی از اون ویروس هستیم یا توی ذهنمون منتظریم ک دامن گیر ما هم بشه،و بعد از مدتی دوباره میشنویم ک خداروشکر اون ویروس مهار شده و دوباره انتظار اینو داریم ک جامعه سلامت میشه و هیچ خطری ما رو هم تهدید میکنه،پس ب قول معروف برای ما چاقها هم چاقی در کمینه و تنها راه چاره ش اینه ک هر روز از طریق مثال زدنها و سر زدن ب سایت و گوش دادن ب فایلهای ناب استاد عطار منش باید آگاهی هامون رو افزایش بدیم تا بتونیم چاقی رو مهار کنیم،کاری هست ک مدتیه دارم انجامش میدم،و هر روز بر حسب هدایتی ک از جانب خدا میگیرم ب ی فایل عالی سر میزنم و متوجه اون ته ته ذهنم میشم ک چی باعث فکر کردن و انتظار کشیدن برای چاقی میشه؟؟امروز متوجه شدم ک منم گاهی ب افراد متناسب فکر میکنم ک بابا فلانی چون شام نمیخوره یا فلانی چون مراقب خودشه فلانی چون ورزش میکنه فلانی چون بچه کوچیک داره و مدام در حال راه رفتن و تحرک هست یا فلانی چون مریضه و دیابت داره یا فلانی چون مادرش لاغر بوده وزنش کمه و متناسبه،وای خدای من چقدر کار دارم ک بتونم فکرمو ذهنمو متمرکز کنم ب این قضیهکه چاقی با تغییر فرمولها ک بالا نوشته م شون اتفاق میفته مثلا چون من تحرک ندارم مثلا من با حرص میخورم و فک میکنم فردا قراره قحطی بیاد پس بخورم تا تموم نشده و یا مثلا من تند تند غذا میخورم و … چاق میشم،در صورتی که باید فرمولا رو عوض کنم و به غذا خوردن و چقدر خوردن فک نکنم کاره ک مدتیه دارم باهاش بازی میکنم و ملکه وار سر سفره میشینم و با خودم تمرین میکنم ک من باید به قدر نیاز و برای رفع گرسنگی غذا بخورم ک چقدر هم خوب انجامش میدم ،ب خودم میگم عزیزم این غذا دو هفته ای ی بار حداقل داری میخوری پس از این غذا همه جا به مقدار زیاد هست پس تموم نمیشه نهایتش اگه دو ساعت دیگه گرسنه شدم فلان چیز توی کشو یا کابینت هست و میتونی جلوی ضعفت رو بگیری ک توی ۸۰ درصد مواقع اصلا دلیلی برای خوردن اون خوراکی نمیبینم.خدا جونم شکر ک منو به جاهای خوب و به آرامش میرسونه.خدایا شکرت
به نام خدای هستی بخش
در خواستی که استاد آخر فایل از کسانی که نتیجه گرفتن داشتن برای چند لحظه باعث شد من به این فک کنم که چقدره باعث حال خوبم میشه که من هم جز این افراد باشم و بیام از نتایجم برای دیگران بگم که باعث انگیزه شون بشه و مسبب این باشم که افراد راه درست و ادامه بدن و به خواسته شون که لاغریه برسن . اینکه مدتی بعد ، زمان تعیین نمیکنم قراره من هم بیام و از نتایج جسمی م حرف بزنم خیلی حالم رو خوب کرد ازتون ممنونم استاد که چقدر لاغری رو ساده جلوه میدین که باعث میشه با یه حرف ساده تون من سفر کنم به وقتی که متناسب شدم و حالم خوب بشه .
چاقی فقط با فرمول های ذهنی ما به وجود اومده و باعث ایجاد انتظاری چاقی در ما شده و چاقی در وجود ما نمایان شده دیگه بعد از اون ذهن ما فقط در حال تثبیت چاقی ما و اثبات اون به ماست درواقع هرچی تلاش کنیم اونو از بین ببریم اون بیشتر تلاش میکنه که چاقی رو در ما نهادینه کنه درواقع چاقی رو مثل یه آدم لجباز که حرف حرف خودشه در نظر بگیریم که هرچند نظرش اشتباه باشه و تلاش کنی که نظر اونو تغییر بدی اون بیشتر دلیل برای درست بودن عقیده خودش میاره ذهن هم به همین شکل به اون چیزی که اعتقاد داره پافشاری میکنه حالا این عقیده میتونه چاقی باشه یا تناسب اندام در افراد متناسب ، فرقی براش نداره اون چیزی رو که باور کنه و به عقیده ش تبدیل بشه دائما روش پافشاری میکنه پس اگر میخوایم لاغر بشیم جنگ با ذهن و جسم راه حل قضیه نیست باید سعی کنیم عقیده ذهن رو تغییر بدیم دیگه بقیه ش با خودشه ما فقط کافیه با دریافت اطلاعات درست منطق درست رو به ذهن مون بدیم و در ما انتظارتناسب اندام به وجود بیاد اون دیگه کار خودشو رو بلده و هرچی جلوتر بریم تناسب اندام رو برای ما اثبات میکنه اونچیزی که برای اثبات به ما لازمه ذهن بلده و تنها کار ما دادن اطلاعات درست به ذهن مون هست
سلام برخدایی مهربان
سلام براستاد عطار روشن وهمه دوستان گرامی
من فایل رو سال فبل دیدن وهنوزدرکدرستی ازاین مسیر نداشتم. تازه ۴ روز بود که دوره ورد به سرزمین لاغرهای رو شروع کردم وفتی که متن روخواندن متوجه شدم این مسیر تو ذهنم نشتست کرده وجقدر به خوثحال هستم وفتی دیدگاه رو خوندممتوجه شدم اون روز هیجی ازاین فایل رومتوجه نشدم وازاین شاخه به اونساخه پرش داش۹تن واصلا موضوع رو متوحه نشدم واینوجقدربرای من باعث. دل گرمی هست که سال پیش جقدر اطلاعات اشتباه داشتن هنوز هیجی از این مسبر رو متوجه نشده بودم در صورتی که ۱۰۰ روزی هم تو بخش رایگان تو مسیر ۱۰۰ قدمو تو مسیر ۱۲ گام همکاره کرده بودم وازراین خوشحاتر هستمکه اقدامکردم و دوره ور د به سرزمین لاغرها رو تهیه کردم که دانش این ذهن وعمل کردش رو به خودم هدیه دادم
دوره خدا هرگز دیرنمیکند که برای منمحشر بود تاوامروز به یقین میگم که من دورهای دیگه هنوزتهیه نکردنمولی این وره دنیای عجبی قربی روبرای من ساخت شگفتی بزرگی توراین دوره هست که من کشف کردم وبه کشف دورنمدرسیدم فبول بخشهای از خودم رو که داشتم ولی اصلا نمیدوستم تووجود این بخشها هست باید بسیار تکرار کننم که شاید اونم شاید بهدددرگی کمی ازاین مسیر برسم
حالا دوره پیاده روی موثر با خودم کاره کرده بودم حالا به درک هر فایل اون با کمک خدایی عزیم میرسم
ه رکسی برای منصرف کردن دیگران کلی بهانه داران که اون دست اورد ما رو تو این مسیر رو زیر سوال ببرن
جواب دادن به که لاغر شدنی ولی باوره خیلی تو من هیج کودم رو نتواستنم انجام بدم ومن وبرای این مسیر مثل یی الکویی هستنم که نه ورزش کردم نه هیج رژیمی گرفتم حتی تواستنم حتی راه برم پس اصلا حرکتی که بهش بگن راه رفتن باعث لاغریی من شده رو نداشتم جون تواین بخش مشکل دارم من اون نمونه هستم که هیج کاریی رو انجام ندادهد ولی خوشبختانه لاغر شده ولی بازم مزماننیاز داره که به لاعری کامل وتناسب کامل دست. پیدا کنه
اینمثل مهرتایبد خودم برای این مسبرهست که واقعا من هیجرکاری که وبگم به جسم اصلا فشار وارد ه کردم به شکل حرکت رورنداشتم که لاغربشم انجام ندادم تاره دارم حدود چند روز هست پیاد روی موثر که تازه تهیه کردماون ارام ارام قدم برداشتن رو انجاممبدمکه تازه ببتوانم اصلا راه برم اونم اول تواناق بد تو پارکینک وبد تو بیرون منزل که انشالله شفای این مسبر هم قسمت بشه با کمک خدایی عزیزم چون ایده این کاره رو هم از خدا دارم
چواب دادن به افرادکه چه کاره کردی که لاغر شدی به شکل فابل فهم به دیگران کاره سخت ونشدنی هست مگر اون فرد هم تو فرکانس ما باشه اگه جندسال پیس کسی به من میگفت با ذهن لاغر شده راستگو باشم واقعا خودم بهش می خندیدم که داره جی مگه
چتن یاددهست همین۴۶۰ روز پیشر وفتی برای باره اول به سایت هدایت شد م انقدر برای من تعجب بر انکیز بود که و این همه افراد دارن تواین سایت چکار پمیکنن تو اون روز اصلا جیزی، به اسمسایت رو اصلا باهش رو برو نشده بودم
تا یاد هست یا رژیم بود یا ورزش بود یا دمنوش بود یا عمل بود یا تخیله جربی بود بود بود بود وسیله وکاره برای لاغر شدن و چیزی به اسم لاغری اون با ذهن صفر بود من ندیدیم حتی حدود ۹ماه درگیر یی مسبر بوده که وان اقا به عنوان کاره با ذهن و لاغری جسته کریخنه ازش خرف میزد
ولی واقعایت اون کاره. یی رژیم بود تو مقداری . کم خوری با پوشس ذهن که گرسنکی دهصت لقمه شماری داشت عجیب قریب من در اودری که کلی تقسم وزن تعداد لقمه وشرلیط بی ثمری که اون بازم رژیم حساب میشد ولی من دلم بهش خوش کردم که واون یی گول خوردن اخر بود
به شکرخدا تورابن زمان اززهرجی کاریی که به حسن فشار وادر به جسم بود خارج شدم فقط ، وفقط روی ذهنم کاره میکنمحس خوب هست ارامش عجبی رو شاهد هستم به خودم واطرافم اگه از. من کمک بخوان میدم ودبه شکر خدا راهکارم هم جواب گو هست جرا چون مسیرم کاملا درست هست درنتیجه مسیردرست رو با. هر سرعتی دورنش حرکت کنی اخرش حتما رسیدن هست اون به هدف ودست اوردی که دوست دارای بهش برسی ونتبجه خوب گرفتن هست
خدا پشتوپنا هتون یا حق. حق نگه دارتون
سلام استاد
خدارا شاکرم درتاریخ 1402/07/26 این فایل را گوش دادم
چقدر از شما استاد عزیز ممنونم که این فایل را گذاشتید چون دریکی از فایلهایتان که با رکابی بودید و گفتید من منتظر مربی باشگاه هستم تا بیاید و گفتید من اینقدر منضبط هستم که سروقت بیایم حتی روز تولد ایدین دخترتون امده بودید باشگاه و بعد رفته بودید بیمارستان . من دریک لحظه به ذهنم خطور کرد چطور این روش بدون ورزش و پیاده روی بود و چطور شما همیشه از باشگاه مگویید و گفتم شاید من چون اصلا ورزش نمیکنم شاید سرعت لاغری درمن کند باشه چون من از این طریق لاغر شدم خداراشکر و همهی اطرافیانم هم متوجه شدند و تبریک میگویند و چقدر این فایل به موقع بود چون منطق اینکه استاد با ورزش هم لاغرتر شدند را درذهن من پاک کرد و متوجه شدم چون دوست میدارید این کاررا انجام میدهید و هیچ ربطی به روش لاغری با ذهن ندارد و این یکی از موانع مهم ذهن بود که رفع شد .
و چقدر درست گفتید که اگر درست از آموزشها استفاده کنیم و بعضی از چیزها را با منطق افکار منفی پاسخ ندهیم کار به خوبی انجام خواهد شد .
یعنی من چاق برای افکار منفی خودم منطق نیاورم بلکه با استمرار و اشتیاق از کنار این افکار منفی رد بشوم
بازم ممنون از توضیحات به جا و خوبتان استاد
سلام بر استاد وهم مسیران که ازچاقی رنح بردن تواین سایت ازبین بردن اون رنج
تولگوی برداری فقط برای ما هودمون باسیم تویادگیری اره اگلو برداری درست هست اپ برای عمل کردن ما رو فقط خودمون با خودموم باید کارکنیم
این مسیر باید ارام وپوسنه انجام بشه عجله کردن مارک دلسد میکنه رونداین میسیر اهسته نرمیدا ه که توجسم دیده میشه
من دربودن توی این مکان اصلا نگرانی درباره غذاندارم تو کل درای اشنباه که من داشتم این غدا وخوردن توش یی نقش عظیم دارد ولی تو این مسیر غدا ولاغریی توحاشیه هست
ماید خودمون با خودمون مقایسه میکنیم وفتی که کسیرو الگو قارمیدم توگل ب ناگه با لاغریی فرق کلی واساسی داره
این مسیر همه برنامه های لاغریی ۱۸۰ درجه فرق داره تو هر
نسیر الگو برادی بشه بهتر انجام میشه اینجا تنها جای هست که توارتش تک نفری باید عمل کنی اموزش عمومی تواون قسمت یادگیری میتونی اون فرد الگو قراربدی کلی تو عمل کردن هرفردی تو مسیری که خودش تنها رفته تا چاق شده بتید همون مسیر رو ولی معکوس وبا احساس متفاوت انجام بشه اصلاین مسیرفقط فقط،تغییر فرمولها ذهنی هست ودیگر هیج چون ما د بودن توسایت اول واخر درست کردن ریشه ذهنی هست من خودم شاهد عینی همه حرفهای شما من بابا هر کوفت مرض که میشد گی کنم برای خودم انجام دادم پس چرا لاغر نشدم اگه قرار بودلآغربشم حالا اینجا نبودم من با سن بالا همه گلسوین همه کارهی انجام شده ونتجه نگرفتم پس بازم این گول خوردنهای۵۷ سله من تکرارنکنید باتجربه من کامل کامل هست خودم همه رو امتحان کردم از هر مدل وهر روش بجز عمل گردن هیچ کودم لاغریی که نداست صدمه داشت که حالا درگیرش هستم ولی دربودن تواین سایت به شکرخدا داره کم وکمترمیشه
خدا پشت وپناهتون یاحق حق نگه دارتون
سلام و عرض ادب
استاد وقتی میگین که ذهن افراد چاق از رفتارهای دیگران یا نوشته هاشون دلیلی برای تناسب پیدا میکنن و همین بهانه میشه برای منطق ذهن چاقشون که نمیتونن لاغر بشن
رو یکم متوجه نشدم منظورم درکش نمیکنم
ی احساس خوبی دارم اینکه من هیچ وقت سوال برام پیش نمیاد در حین گوش دادن و بیشترین تلاش من درک بیشتر مطالب و توضیحات و این اطمینان نمیذاره تالحظه ای شک و تردید داشته باشم و میدونم که انتهای مسیر فقط موفقیت
ی اعترافی که برام خیلی لذتبخش چون میدونم و تجربه دارم شما آدم بسیار صادق و خدایی هستین میزان اعتماد من به این دوره رو بی نهایت میکنه ومن خودم و احساسم رو باخیال راحت به دستان شما میسپارم وآرامش وعبادت خدا لذتش برام بیشتر میشه چون در هر گام بیشتر عاشق خودم میشم
وچون نگاهم به افراد متناسب وشما دراین سایت فقط از طریق تناسب ذهنی و عملکرد ذهنی جاافتاده
دنبال رفتاری برای اینکه اثبات کنه شما از اون طریق متناسب شدین ندارم
خیلی خوشحالم چون این اثبات میکنه که من در مسیر تناسب هستم
هیچ بهانه ای برای اینکه به خودم بگم من توانایی لاغری ندارم رو ندارم
یا در دوستانی که متناسب شدن از طریق این دوره لاغری کسب کردن
این دوره توانایی و اراده ای رو در من ایجاد میکنه که لاغر شدن و ببه عنوان آسان ترین کار دنیا میشناسم
اگر قرار بود با تحرک زیاد یا رژیم گرفتن متناسب شد که الان فرد چاقی درجهان وجود نداشت
اگه با راه رفتن لاغر و متناسب شد چرا من لاغر نشدم وهربار بعد از یک دوره سخت وزنم رو کم میکردم و بعد مدت کوتاهی با شدت بیشتری برمیگشت
واقعاً خنده م میگیره من در واقع داشتم به منطق ذهنم دلیل بیشتری برای لاغر نشدن ارائه میدادم
هرچقدر درباره چاقی ،غذای پر کالری ، کم تحرکی ، ارثی وژنتیکی ،پرخوری و … مگه کم شنیدیم
با رفتارهای غذایی اشتباه و استرس هم که قشنگ بهش انرژی دادم همین شنیده ها
مانند مویرگ های کویر زده ذهنم افکار پوسیده و باورهای غلط که سالها شنیده بودم وتحت آموزش قرار گرفته بودم حالا این آموزش ها باتوجه به گفته های استاد تبدیل به داده شده و اطلاعات ذهنم رو تکمیل کرده
بعدش منطق مغزوارد عمل شده وانچه آموخته م رو به واقعیت تبدیل کرده
و ذهن چاق همواره در تلاش تا چاقی رو منطقی جلوه بده
و همین انتظار چاقی بیشتر براساس فرمول های اشتباه ذهنی باعث گفتگوی ذهنی که24ساعت در شبانه روز فقط داره حرف میزنه
ومن هیچ چاره ای جز تسلیم شدن در برابر ذهنم ندارم
ومن چاق میمونم
ولی چه لذتی بالاتر از متناسب بودن هست؟
به نظرم اگه یک نقشه ای بود و میگفتن مسیر رو تا فلان جا که کوهستانی و صعب العبور باید بری تا به تناسب برسی حتماً این کار رو انجام میدادم
ولی الان که یک شخصی این راه رو پیدا کرده دقیقاً چرا داریم خودمون رو گول میزنیم
این همه آدم همه ی راه ها رو رفتن و به بن بست رسیدن و نتونستن حتی به سختی کنترل کنن حفظ کنن پس چرا من باید خودمو گول بزنم دیگه باخودم که دروغی ندارم
ومن نتیجه میگیرم که گول ذهنم رو نخورم
چون هیچ جایی به این آسونی و لذت نمیتونم تناسبی کسب کنم که لذت بخش، بدون هیچ گونه محدودیت وسختی و ریزش مو افتادگی پوست و…
فرصتی به بدنم میده این دوره که خودش ، خودش رو ترمیم کنه لاغر کنه، جوون بشه، سلامتی جسمی روحی، رهایی از افکار منفی، شادابی و آرامش…
دیگه چی میخام من
بی نهایت سپاسگزارم استاد
الهی شکر 🌼✨
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد
سلام و درود خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر
منطق ذهن:
فایل بسیار مفیدی هست مثل همیشه و من سه چهار مرتبه پشت هم نان استاپ گوش دادم، یکی از شاهکلیدهای موفقیت در هر زمینه ای. چون محتوای صحبتها و نکته های طلایی که استاد میگن، چند بعدی و قابل تعمیم و تامل هست.
منطق ذهن به نظرم شبیه یک فرمانروای قوی حاکم بر دنیای درون ماست که مقتدرانه به افکارمون خط و مسیر میده. حالا بسته به این که فضای ذهن ما مثبت باشه یا منفی، ثروتمند یا فقیر، چاق یا لاغر، معتمد به نفس یا متکی به ضعف، و… مسیرهای فکری رو کنترل میکنه و تحت سلطه ی خودش میگیره. البته خبر خوش این هست که علیرغم قدرتش در حکمرانی و فرمانروایی ، قابل تغییر و تسلط توسط ماست یعنی میتونیم آگاهانه منطق ذهن رو از منفی به مثبت تبدیل کنیم، یا اگر مثبت هست تقویتش کنیم، و مراقب باید باشیم که ازش غافل نشیم چون راه خودش رو میره و اون به ما حکمرانی میکنه.
این فرمانروای قوی ، وظیفه و نقش اش رسوندن ما به وضوح در تمام انتظاراتی که داریم هست. یعنی اگر انتظار درستی داریم از خودمون، از جهان، از موفقیت، از شغل مون، از هر موضوعی، طوری همه چیز رو در چشم ما واضح و منطقی جلوه میده تا به انتظار بیشتر، موفقیت بیشتر، شغل بهتر و ثروت افزون تر برسونه. و اگر انتظار صحیحی از خودمون نداشته باشیم باز تلاشش در رسوندن ما به اون انتظار ناصحیح هست.
اگر انتظار ما و باور ما چاقی بخاطر کم تحرکی هست (انتظاری که خودم داشتم و چقدر دقیق و قشنگ بهش رسیدم)، این فرمانروا طوری این قضیه رو برای ما منطقی جلوه میده که مثل یک قاتل خاموش و ساکت، طوری تناسب و لاغری ما رو از بین می بره که ما اصلا متوجه نمیشیم کی به اضافه وزن دچار شدیم. و مانع لاغری مون هم میشه.
اگر باور ما این باشه که بخاطر تورم موجود در جامعه، هرچقدر تلاش کنم باز هم به شرایط مالی ایده آل نمیرسم، این فرمانروا اونقدر قشنگ این باور رو برای ما منطقی میکنه و شواهدی جلوی چشم ما میگذاره و اونقدر حق به جانب دلیل و مدرک میاره که در دنیای درونی ذهن ما هیچ راهی برای ثروت و موفقیت مالی باز نباشه.
در ذهن افراد متناسب هم همین اتفاق با همین فرایند وجود داره منتها مسیر منطق شون بر عکس مسیر منطق ماست. فرایند فکری افراد چاق به حالت صعود -نزول داره یعنی ذهن شون چاق بودن و چاق موندن رو منطقی کرده، بنابراین یا روز به روز
چاق تر میشن یا چاق میمونن و نمیتونن لاغر شن. اما افراد متناسب مسیر صعودی دارن و همیشه ذهن شون در جهت متناسب موندن همه افکار و باورهاشون رو منطقی میکنه.
پس حالا که این نکته طلایی و مهم رو آموختیم خیلی مسئولیت بیشتری نسبت به قبل در مقابل افکار و دنیای درونی ذهن مون داریم چون اولا عمل نکردن به دانسته ها، -کارمای منفی نسبت به خود- برامون ایجاد میکنه. دوما وقتی میتونیم بر فرمانروای ذهن مون سلطه پیدا کنیم، وقتی میتونیم تمام خوبیها و زیبایی ها و موفقیتها و لذت ها رو برای خودمون منطقی کنیم و ازشون بهره مند چرا خودمون رو از چنین دنیای پرشوری محروم کنیم ؟! 🙂
سپاس از استاد عزیز که چراغ روشن راه مون هستن.
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
منطق ذهن چاق
این خیلی جالب بود :
ذهن چاق همواره در تلاش برای منطقی کردن چاقی ست
ذهن فقیر همواره در تلاش برای منطقی کردن فقر است
و …
ذهن چاق میاد میگرده دلیلی پیدا کنه که آره پس واسه اینه(مثلا وقت نداشتن واسه پیاده روی یا مثلا بی پولی) که نمیتونه لاغر بشه و میخواد به خودش اثبات و تایید کنه چاقی رو .
دلیل لاغر نشدن افراد چاق برتری داشتن منطق چاقی ذهن بر منطق لاغریست .
دلیل متناسب ماندن متناسب ها برتری داشتن منطق لاغری ذهن بر منطق چاقی ست .
خسته نباشید استاد گرامی
به نام خداوند بخشنده وبسیار مهربان
سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم
منطقی کردن ذهن چاق
ذهن ما همه چیز برای خودش منطقی میکنه
مثلا من افسرده شده بودم وذهنم منطقیش میکرد که خب تو همسرت خیلی بیرون خونه است وکارش زیاد وتو تنهایی منطقیه افسرده باشی
حالا اینهمه آدم تو دنیا هستن که همسرانشون حتی ماهها ازشون دورن ولی افسرده نیستن
یا مثلا میگفتم نمیتونی رژیم بگیری پس منطقیه چاق باشی
درصورتی که هیچ فرد متناسبی روزی رژیم نگرفته
یا میگفتم چون ورزش نمیکنی منطقیه چاق باشی یا پیاده روی نمیکنی
ولی بینهایت آدم معلول حتی هست که ورزش که سهله حتی قادر به تکان دادن دست یا پای خودشونم نیستن
واصلا هم چاق نیستن
مثلااستیون هافکین مثل چوب خشکه از بس لاغره فقط قادر انگشتشو تکان بده
واصلا هم حتی فعالیت معمول ما رو هم نداره
اینا نشون میده که آدمها میتونن درهر شرایطی چاق یا متناسب باشن
ویا حتی لاغر مریض گونه
یعنی همش برمیگرده به ذهن خودمون
مثلا من دوره پیاده روی رو که تهیه کرده بودم تصمیم گرفتم برم پیاده روی
اما چند روز که رفتم روز ۴ ام پنجم پادرد شدم واومدم نشستم تو خونه
وذهنم شروع کرد به گفتن اینکه حتی پیاده رویم نمیتونی بکنی وچاق میشی وحالمو خراب کرد وحتی از مسیرم خارج شدم یه مدت کوتاه
ولی بعدش فهمیدم پیاده روی که تبدیل به جبر بشه ولاغری من ومتناسب شدن من وابسته به پیاده رویه باشه اصلا نمیخوامش
ومن دقیقا مدلی تناسب اندام میخوام که همیشه بتونم انجامش بدم ومنو دررنج وسختی ومحدودیت قرار نده
اگه میرم پیاده روی
دوست داشته باشم برم وبه اندازه ای که دلم میخواد برم
نه از زور پادرد نتونم حرکت کنم
یا مثلا دیروز جایی مهمان بودیم
خواهر شوهرم اعتقاد داشت زنی که بچه دار بشه موهاش میریزه دندوناش خراب میشه وخانه داریم آدمو داغون میکنه
وخیلی جالب بود که گفتم نه مادر من دوتا بچه داره نه پوستش خراب شده نه دندونش نه موهاش کم پشت شدن
همه مثل هم نیستن کارخونه هم تا دلت بخواد انجام داده ولی طوریشم نشده
دید نه نشد گفت چون شاغله روحیش خوبه
درصورتی که سختی وفشاری که مادرم از کار بیرونش متحمل میشد چندین برابر کار خونش بود
میخوام بگم که کلا ذهن آدمها وقتی بخواد یه چیزی رو به خودش اثبات کنه میکنه کاری نداره چطوری هرجور شده منطقیش میکنه
ودقیقا اینجاست که باید جلوش بایستی وبگی نه اینطوری نیست حرفت درست نیست البته به خودت با آدمهای دیگه نمیشه بحث کرد وفقط دردلت بگی من قبول ندارم واصلا هم اینطوری نیست
من خودم وقتی شاغل بودم بیرون خونه اونقدر حجم کاریم زیاد بود که موقع برگشت خونه درراه از شدت خستگی گریه میکردم وداشتم دیوانه میشدم
ولی ظاهرمو حفظ میکردم
اما ازوقتی خانه دار شدم چقدرروحیم خوب شد به خودم تونستم برسم
با این دوره آشنا شدم اعتماد به نفسم بیشتر شد
ارتباطم با آدمها خدا وهمسرم بهتر شد
ویاد گرفتم چقدر بهتر زندگی کنم به دور از تنش ها
واتفاقا حرفهای منفی دیگران نمیشنوم وکلی حالم خوب شده
فهمیدم میشه خانه دار بود وپولدار شد پیشرفت کرد
حالش خوب بود متناسب بود از زندگی لذت برد
وخلاصه کلی خوشبختی رو تجربه کرد
حتی دارم برای ذهن خودم منطقی میکنم که اگه روزی مادر شدم حتما همه چی عالی خواهد بود
یه بچه سالم آروم باهوش مهربون ودرستکار دلسوز وزرنگ نصیبم میشه که کمک حالم میشه ومن هم دوران حاملگی خوبی خواهم داشت هم دردوران بزرگ شدنشم خوشبخت ترین مادر دنیا خواهم بود
چرا چیزایی که دوست داریمو منطقی نکنیم برای خودمون
ومنطقیش کنیم که بچمون اصلا رفتارهای بد بقیه بچه ها رو تکرار نمیکنه وخیلیم مهربونه
اصلا خداییشم نمیدونم چرا مردم دوست دارن همه چیز وحشتناک وداغون جلو بدن نمیدونم چی گیرشون میاد
مثلا اون روز منتظر اتوبوس بودم یه دختر بچه خیلی مهربون خیلی باهوش وخوب دیدم که سرزبون دار
باهام دوست شد
کلی مهربونی کرد بهم وخلاصه خیلی دلنشین بود اونقدر که منو یاد بچگی های خودم مینداخت
ودلم واقعا براش ضعف رفت
ولی مادرش اصلا قدر این فرشته رو نمیدونست
خیلی تو هم افسرده بودومدام میگفت که دهه نودیا دراکولان واذیت میکنن وزور میگن و… خیلی تو دلم از دستش عصبانی شدم
گفتم شما باهمچین دختر ماهی اصلا پیر نمیشی
از بس میخندونتت و شاداب وفوق العادست ولی پیر شده بود وافسرده ودل مرده
میدونید چرا چون برا خودش منطقی کرده بود که بچه داشتن مساوی با پیری رنج وسختی افسردگی واذیت
واصلا نمیتونست نشاط بچه اشو ببینه ومن چقدر حض کردم از بودن کنارش واحساس کردم چقدر دلم یه فرشته مثل اونو میخواد دختری که انرژی میداد عجیب وشادی میبخشید
وخیلی خیلی عالی بود
یا مردم فقر برای خودشون منطقی کردن ولی به قول مادرشوهرم دیشب میگفت مردم ناله میکنن گرونیه ولی همیشه فست فودیا ورستورانا شبا قیامته
اینا همونان که ببینیشون مینالن یعنی باید از دستشون فرار کنی
کلا بهم میرسن از بچه نداشتنشون مینالند از بچه داشتنشون مینالند
از مردشون از زنشون از کارشون از اجتماعشون
از همه چی شکایتن شاکین
بابا به پیر به پیغمبر من وهمسرمم داریم درهمین مملکت زندگی میکنیم ماهم فقر ومریضی ودلخوری وگرونی و….اوه خیلی چیزا رو لمس میکنیم
ولی منطقیش نمیکنیم برای خودمون
ما فقیر بودیم ولی به لطف خدا یادگرفتیم نپذیریمش فقر منطقی نکنیم برای خودمون وداره هر روز وهرماه وهرسال از چند سال قبل شرایطمون بهتر میشه
وگرنه کار همونه ماهمون آدما هستیم وتازه شرایط جامعه هم که بهتر نشده
اگه بدتر نشده باشه همونه
ولی ما فقر رو یه چیزی دیدیم که غیر عادیه ونمیخوایمش وباید ثروت مند بشیم بدهیامون بدیم خونه بخریم ماشین بخریم طلا بخریم و….
وخداروشکر اوضاع رو به بهبود نمیگم صد درصد به خواسته هامون رسیدیم والان داریم درقصرمون خاویار میخوریم واستیک وپورشه سوار میشیم ولی خیلی بهتر شدیم وخیلی اوضاعمون خوب شده به لطف خدا
وبهترم میشه روزی میرسه قصر وپورشه خودمونم خواهیم داشت به لطف خدا
وچاقیم همینه تا وقتی عادی باشه منطقیشیش میکنه ذهن که تو چاقی به این دلیل وآن دلیل
ولی من اومدم گفتم چی چاقی رو نمیخوام
چاقی منطقی نیست من چاق باشم وداشته باشمش
غیر طبعیه غیر منطقیه اصلا هیچی دلیلی وجود نداره ومن هر روز دارم متناسب تر میشم وخداییشم خیلی بهتر شدم روحیم اعتماد به نفسم ارتباطم با خدا با همسرم وکلی تناسب ذهنی پیدا کردم که جسمم هم بالاخره نشانه های واضح خودشو دیر یا زود نشون میده
وقتی من درمسیر باشم
وبه خودم هر روز بگم که من طبیعی من اینکه متناسب باشم وبشم
هر روز سالم تر بشم هر روز شاداب تر بشم سلامت تر بشم
هر روز احساسم بهتر بشه وهر روز جسمم متناسب تر وزیبا تر بشه
تناسب انداممون برای خودم منطقیش کنم
درستش اینکه متناسب بشم وغیر این نیست
دیشب لباس که پوشیدم دیدم متناسب تر شدم واحساسم خیلی بهتر شده بود
خدایا شکرت برای این آگاهی
سلام خدای مهربون
خداوندا بینهایت سپاس که ذهنم از فرمولهای اشتباه داره خالی و خالی تر میشه
ما همیشه در طول این عمری که داشتیم به اندازه چاقیمون مطمئنا فرمولهای اشتباه هم برای برطرف کردن اون داریم و هنوز کسی رو میبینیم که لاغر شده اولین چیزی که در موردش به ذهنمون میرسیم رژیم گرفتن بود و میپرسیدیم داری از کدوم رژیم استفاده میکنی و یا داری چه ورزشی رو انجام میدی و این افکار قبلی ماست و همیشه چون فرمولهای ذهنی ما اشتباه بوده قضاوت ما نسبت به بقیه هم اشتباه بوده
من از زمانی که لاغر شدم خیلی ها منو میبینن میگن راستشو بگو رژیمت چیه و وقتی تعارف میکنن میگم نه مرسی الان نمیخورم میگن خب همینطوری میخوری که لاغر شدی و من فقط میخندم و خب اونا از اطلاعات من خبر ندارن و مثل قبل من هستن و حق هم دارن
نمیدونم چرا نمیگن خب تو که قبلا هم اقدام میکردی پس چرا موفق نشدی خب اونا فکر میکنن راه بهتری رو پیدا کردم
ذهن چاق من همیشه تلاش برای چاقتر شدن من میکرد و حالا همین ذهن چون لاغر شده تلاش برای لاغری من میکنه
خب حالا مثل زمان چاقی که اموزش دیدیم و تکرار کردیم و این فرمولها با تکرار در رفتار ما نشون داده شد و منجر به چاقی شد با دیدن اموزشهای لاغری و تکرار وتکرار این اموزشها یواش یواش در رفتار ما نشون داده میشه و در نهایت در جسممون نشون داده میشه ولاغر میشیم برای همیشه
همونطوری که اگر عقیده داشته باشی بد شانسی هر جا که میری به قول مادرم شانست جلو جلو میره و من یادم نمیاد بابام در قرعه کشی برنده بشه چون معتقد بود که انسان بد شانسی است و هیچ وقت هم کائنات برای اون شانس رو به همراه نیاورد
ولی من با بودن در این دوره و تغییر فرمولهای ذهنی تونستم هم لاغر بشم و راحت بخورم و هیچ ترسی برای خوردن ندارم و غذا رو عامل چاقی نمیدانم چون همسرم هم از همون غذایی که درست میکنم میخوره و متناسبه و از تمام مواد غذایی میخورم به اندازه نیازم و لاغر میشم و این راحتی فقط وفقط با تغییر فرمولها در من ایجاد شده
این مسیری که ما میریم اینقدر درسته که روز به روز لاغر تر میشی به جای اینکه مثل روشهای قبلی برمیگشتیم و تازه چاق تر از قبل به میدون میومدیم و هر بار ناتوان تر از قبل ولی در این دوره هر روز خودم رو توانا تر میبینم که با خودم تکرار میکنم که در برابر این اراده و این مسیر صحیح این چربی ها که چیزی نیست بیشتر از اینارو میتونم اصلاح کنم و کل زندگیمو میتونم اصلاح کنم
خداوندا به خاطر این مسیر صحیح و راحت و بدون محدودیت بینهایت سپاس و مرا در این مسیر هدایت و حمایت کن
در پناه خداباشید
صحبتهاتون کاملا درسته یادم یکی از نوشته هاتون برای خواهرم فرستادم عملکرد یک روزتون بود و اون گفت چه قدر راه میرن در طی روز خوب اون زمان شما روی تردمیل میرفتید
خیلی برام جالب بود که من اصلا متوجه نشده بودم
چون من لاغری شما رو فقط از روی عملکرد ذهن میدونم حتی اگر از صبح تا شب راه برید
مثل خودم که از اول پاییر صبحها با فایلهای بی نظیر پیاده روی راه میرم و در منزل ورزش هم میکنم حالا اگر یک نفر بگه برای همین لاغر شدی فقط میخندم
اگر راه رفتن لاغر میکنه پس چرا راه نمیری
اگر رژیم این همه سال لاغری ثابت نگه میداره چرا نمیگیری
یا به من میگن صفرات برداشتی لاغر شدی پس همه چاقها برن صفراشون عمل کنند