در سراسر دنیا مواد غذایی را یکی از عاملان اصلی چاقی معرفی می کنند و تحقیقات گسترده ای درباره تاثیر هر ماده غذایی بر چاقی انجام شده است.
از زمانی که غذاها را عامل چاقی معرفی کردند، موضوع غذاهای لاغر کننده نیز بوجود آمد و غذاها در دو گروه چاق کننده و لاغر کننده دسته بندی شدند.

پیدایش غذاهای لاغر کننده
زمانی که چاقی در جهان گسترش پیدا کرد و دلیل و منطق خاصی برای آن پیدا نشد اولین موضوعی که به نظر انسان دلیل چاق شدن افراد بود مواد غذایی شناخته شد. از زمانی که به افراد چاق گفته شد که یکی از دلایل چاق شدن آنها مواد غذایی است تمرکز و حساسیت افراد چاق بر مواد غذایی شروع شد.
بعد از آن برنامه های رژیمی برای رهایی از چاقی از سوی همان افرادی که غذاها را عامل چاقی بشر می دانستند ارائه شد و صنعت رژیم در جهان متولد شد.
بعد از شکل گیری نگرش چاق کننده بودن برخی مواد غذایی، آن این فکر در ذهن انسان ایجاد شد که اگر برخی غذاها باعث چاقی می شوند حتما برخی غذاها هستند که خوردن آنها باعث لاغری می شود و این فکر ساده باعث ایجاد نگرش غذاهای لاغر کننده شد.
تحقیق و بررسی درباره نگرش افراد چاق یا افرادی که دچار ذهن چاق شده اند درباره غذاهای لاغر کننده مشخص می کند که روزانه افراد زیادی در دنیای اینترنت و فضای مجازی در جستجوی کشف مواد غذایی لاغر کننده هستند.
- غذاهای لاغر کننده سریع
- غذاهای لاغر کننده شکم
- غذاهای چربی سوز بالا
- صبح ناشتا برای لاغری چه بخوریم؟
- لیست غذاهای کم کالری برای لاغری
- لاغر کننده های قوی
عبارت های زیادی به منظور پیدا کردن غذاهای لاغر کننده توسط افراد جستجو می شود که بیانگر اهمیت این موضوع در ذهن افرادی است که چاق هستند یا نگران چاق شدن هستند.

تاثیر اطلاعات بر مغز
برای درک بهتر اینکه چه غذاهایی چاق کننده یا لاغر کننده هستند باید ابتدا از تاثیر اطلاعات بر مغز آگاهی کسب کنید چرا که در این صورت است که به شکل منطقی می توانید درباره غذاهای چاق کننده یا لاغر کننده تصمیم گیری کنید.
درباره تاثیر اطلاعات بر مغز و واکنش های انسان نسبت به اطلاعاتی که وارد مغز می شود در دوره اصلاح پرخوری و اشتها در مغز به طور مفصل توضیح داده شده است که توصیه می کنم حتما این دوره را تهیه و از مطالب فوق العاده آن بهره مند شوید.
با هر موضوعی در زندگی روزمره مواجه شوید به شکل اطلاعات از طریق دیدن یا شنیدن وارد مغز شما می شود و این اطلاعات چه بخواهید و چه نخواهید بر نگرش و واکنش های شما تاثیر می گذارد.
فردی که اضافه وزن دارد و از وضعیت جسمی خود ناراضی است نسبت به هر موضوع درباره چاق شدن و لاغر شدن کنجکاو می شود.
هر اطلاعاتی درباره چاق تر شدن باشد با دقت دنبال می کند تا بتواند جلوی چاق تر شدن خود را بگیرد و هر موضوعی درباره لاغر شدن باشد را با اشتیاق دنبال می کند تا بتواند از شر چاقی رها شود.
فرایند ساده تاثیر اطلاعات وارد شده به مغز بر جسم به این صورت است که هر فکری که وارد مغز خود کنید به شکل احساس در جسم نمایان می شود و تکرار شدن احساس منجر به شکل گیری انتظار برای تجربه موضوع ایجاد کننده احساس می شود.
نکته حائزاهمیت اینکه ما فقط می توانیم بر ورودی اطلاعات به مغز خود نظارت و کنترل داشته باشیم. اطلاعاتی که بدون توجه و نظارت وارد مغز می شود چه بخواهیم چه نخواهیم بر ما تاثیر می گذارد.
به همین دلیل است که افراد چاق به دلیل عدم اطلاعات از دلیل و چگونه چاق شدن خود به دنبال راه حل چاقی از طریق مختلف هستند و نمی دانند با این کار اطلاعات زیادی درباره چاق شدن و لاغر شدن وارد مغز خود می کنند که همه منجر به بروز احساس چاقی بیشتر در آنها می شود.
خیلی از افرادی که اضافه وزن دارند از این موضوع متعجب و بعضا عصبانی هستند که چرا با اینکه چند سال است درحال تلاش برای لاغر شدن و مرافبت از خود دربرابر چاق تر شدن هستند اما همچنان چاق تر می شوند.
دلیل این اتفاق اکنون برای شما واضح است. اطلاعاتی که این افراد به منظور چاق نشدن یا لاغر شدن وارد مغز خود می کنند در نهایت منجر به بروز احساس چاقی در آنها می شود و احساس چاقی منجر به چاق تر شدن جسم می شود.

تاثیر غذای چاق یا لاغر کننده بر جسم
وقتی درباره چاق کننده بودن مواد غذایی اطلاعات دریافت کنید تصمیم می گیرد تا دیگر از آن مواد غذایی مصرف نکنید. اما از آنجاکه واکنش نسبت به خوردن مواد غذایی توسط مغز صادر می شود نمی توانید بر تصمیم خود قاطع باشید و از آن به بعد هر وقت از آن مواد غذایی مصرف می کنید، بیشتر از قبل احساس چاق شدن بخاطر خوردن آن غذاها را در وجود خود احساس می کنید.
این احساس در صورتی که به حد کافی تکرار و پایدار شود منجر به چاق تر شدن شما خواهد شد.
زمانی که درباره غذاهای لاغر کننده اطلاعات دریافت می کنید، سعی خواهید کرد از آن مواد غذایی به منظور لاغر شدن استفاده کنید یا اگر از قبل از آن مواد غذایی مصرف می کردید سعی می کنید از این پس بیشتر مصرف کنید تا زودتر لاغر شوید.
نکته جالب و حائز اهمین اینکه به اندازه ایی که خوردن غذاهای لاغر کننده در ذهن شما احساس لاغری ایجاد می کند شما لاغر می شوید اما از آنجا که احساس چاقی که از قبل در وجود شما شکل گرفته است همچنان قوی و پابرجاست به مرور احساس لاغری به خاطر خوردن غذاهای لاغر کننده کمتر شده و از بین می رود و احساس چاقی دوباره وجود شما را فرا می گیرد و دوباره چاق می شوید.
واقعیت این است که هیچ غذایی چاق کننده یا لاغر کننده نیست بلکه نگرشی که به واسطه کسب اطلاعات درباره مواد غذایی دریافت می کنید به شکل احساس چاقی یا لاغری در وجود شما شکل می گیرد و زمانی که احساس به اندازه کافی تکرار و پایدار شود به وضعیت جسمی تبدیل خواهد شد.
نکته حائز اهمیت اینکه همیشه احساس چاقی در ذهن افراد چاق قوی تر و ریشه ای تر از احساس لاغری که به واسطه خوردن غذاهای لاغر کننده یا هر کاری که برای لاغری انجام می دهید است.
بنابراین بعد از مدت کوتاهی احساس چاقی که پایدار و همیشگی بوده است بر احساس لاغری که به شکل مقطعی در شما شکل گرفته است غلبه کرده و روند چاقی ادامه پیدا می کند.
منتظر کامنتهای شما هستیم! 💬👇
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.41 از 100 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!


نشان های دریافت شده
سلام ،همیشه ماهاروازغذاترسوندن بیشترغذاهاروچاق کننده میگفتن ونگرش مانسبت به خوردنی ها چاقی بود منم طبق گفته استاداطرافم بودن افرادی که میخوردن ولی متناسب بودمن روزبه روز چاقترمیشدم ،چون انها نگرشی درموردغذاها یی ندارن ولی من چاق همیشه نگرش چاقی داشتم ، چراماهمیشه فکرکردیم فست فودچاق کنندست شیرینی وخیلی ازغذاها چون فکرچاقی داشتم ، چقدرازنون وبرنج ترس داشتم ،وشنیده بودم اگرمیخوای لاغربشی بایدنون وبرنج حذف کنی ،شیرینی حذف سس مایونز نخورچاق میکنه صبحانه مربانخورکالری داره کلا من سالها بااین باورها زندگی کردم میگفتن ازدواج وبچه دارشدن چاقتربشی ومن باورش کرده بودم من بعدزایمان چاق بودم رژیم گرفتم دیدم نمیتونم رهاکردم ولی واردسایت شدم واموزش هاروشروع کردم متوجه شدم چاقی ارثی نیست چاقی ازافکاروباورهاشروع میشه بایدنگرش تغییرکنه اونم باگوش کردن به فایل ها واجراتکنیک ولی قبلا میگفتن دراثرپرخوری معدت بزرگ شده وهمین علت چاقی هست ولی درروش ذهنی اصلا همچین نگرشی نیست دررژیم بایدورزش میکردیم ولی درروش ذهنی اصلا ورزش نیست دررزیم حدف غذاها ولی درروش ذهنی همچی میخوریم نه دست ودلبازانه قبلا چقدرترس داشتیم ولی الان ترس کم شده،من قبلا ازخوردن کلوچه میترسیدم ولی الان اصلا راحت میخورم. امشب ماکارونی خوردم بدون ترس اگرقبلا بودمیگفتم وای شب نخورم چاق میکنه همیشه روجسم کارمیشدنگفتن ذهن بایددرست بشه تامامتناسب بشیم چون معژفرمان میده ما ترغیب بخوردن میشدیم من باورکرده بودم بخاطر تیرویدلاغرنمیشم وسوخت وسازبدنم پایینه ولی درروش ذهنی یادگرفتم اصلا همچین چیزی نیست اینانگرش چاقی هست درروش ذهنی زندگی راحت شده بدون استرس دکتربمن میگفت کلوچه وشکلات وبستنی نخورچاق کنندست برامن خنده داربودچون تومسیرم قبلا تواینستا پیج هایی میدیدم درمورد رژیم هامیزاشتن چقدرافرادجذب میشدن واونا برنامه مینوشتن اخه طبق کدوم تجربه برنامه میدی ،من الان یکساله مطالب فضای مجازی روتوجه نمیکنم درموردغذاها ورژیم میگن ردمیکنم قبلا خیلی مطالب درموردرژیم وچه غذاهایی خوبه میخوندم واجرامیکردم ولی الان اصلا مطالب سایت بسیارمفیدهست وچقدربمااگاهی داده درقسمت چالش تغییرعادت ها بمایاددادن یک عادت رویهونمیشه حذف کردباید بمرورزمان انجام بشه
نشان های دریافت شده
سلام نگرش افرادچاق ولاغر درموردموادغذایی چاق هااونوچاق کننده میدونن لاغرها اونولاغرکننده میدونن افکارفردچاق باعث اینگونه تفکرشده همیشه ماروترسوندن برنج ونون وفست فودوشیرینی چاق کنندست کم بایدبخوریم بیشتر فعالیت کنیم یک فردمتناسب هیچ نگرشی درذهنشون نیست خیلی راحت همچی میخورن ولی برامن که ازاول چاق بودم تامدتها نگرش چاقی توذهنم بود وترس داشتم من زمانی باشگاه میرفتم ناهارمیخوردم دیگه لب به شام نمیزدم فعالیتم زیادشده بودحتی ازدستگاههایی برالاغرکردن استفاده میکردم وخیلی بی حس وحال شده بود ولی بدنم لاغرشده بود بعدنامزدی دوباره چاق شدم بعدعروسی چاقتر ازدکتربرنامه میگرفتم اجرامیکردم دیدم لاغرشدم تارها میکردم چاقترمیشدم حتی یک رژیم بسیارسخت روسه باراجراکردم دیگه بدنم توان نداشت بزورراه میرفتم باز رژیم میگرفتم تا بطورتصادفی تویک پیج فالورم یک مطالبی ازاستاددیدم ازاون خانم پرسیدم ایشون کی هستن ودرموردچی صحبت میکنن گفتن ایشون دزفول هستن ولاغری باذهن تدریس میکنن برامن چندتافایل تلگرامی روفرستادگوش کردم من حقیقتش رها کردم ولی میدیدم تواینستااستادهایی مطالب لاغری میزارن یکم اجرامیکردم ولی همیشه باخدامیگفتم کاش شرایطی بودمنم لاغری باذهن شرکت میکردم تا اون دوست برامن لینک گروه تلگرامی روفرستاد عضوشدم بلطف خدا ازاموزش ها استفاده میکنم وخیلی افکارم بهترشده ونگرشم ها خیلی تغییرکرده وراحت همچی میخورم وخیلی ازچربیها م اب شده من غذام همونه چون افکارچاقی داشتم چاقترمیشدم ولی الان نه لاغرم میکنه درموردخوراکی ها به اون کیفیت توجه کنیم درمورد کلوچه یا امثال این همیشه بدنیست گاهی همین خوراکی ها بسیارمفیدهستن برابدن قبلا شنیده بودن ارده باشیره چاق کنندست یابارمیگفتن نه لاغرمیکنه یا دکتری بمن میگفت شکلات وبستی وکلوچه نخور چاق کنندست ولی الان برام خنده داره چون اوناقدرت ندارن منوچاق کنن یامیگفت بمن توبارداری یه کف دست نان بخوریه کفگیربرنج بخورقرمه نبایدسبزیش سرخ بشه بایدابپزبشه یاابمزوکبابی بخورلاغربشی ویاسیب زمینی ابپزوسرخ شده رو چاق کنندست سالاد الویه چاق کنندست سرده معده روسردمیکنه ولی بمروردیدم نه اینانگرش افرادچاقه همیشه تواینستاتا مطلبی برالاغری میدیدم فکرمیکردم اجراش کنم ولی الان میبینم هیچ فایده ایی نداشته یاشکررومیگفتن سم هست میوه قندبالا داره اجیل چاق کنندست ولی بلطف خداواشنایی باسایت تناسب فکری همه باورها تغییرکرده ومن اگرمطلبی بشنوم دیگه توجه نمیکنم چون تولاغری باذهن نگرش جدیدجایگزین نگرش چاقی شده
سلام استاد عزیز
وقتی این فایل رو گوش دادم و شما گفتید که اون نگرش فرد هست که اون رو چاق و لاغر میکنه به فکر فرو رفتم که چطوری من خودم دستی دستی خودم رو با این نگرش چاق کردم وقتی داداشم رو میبینم خیلی ایشون متناسب و خوشگل هستن و واقعان استاد خیلی هم میخوره بعضی وقت ها البته یا میوه که چند تا شیرینی چند چندتا میخوره کلا یک زمانی که ایشون فقط شیرینی جات میخورد و میگفت فکنم بدنم نیاز داره به شیرینی و اون طرز فکرش با من خیلی فرق داره من هر چی رو ببینم وایی چاق کننده است برام اون هر چی رو میبنه میگه وایی چه پروتئینی به بدنم میاد همین نگرش نتیجه متفاوت رو رقم میزنه یا فردا لاغر دیدم کلا تا جایی که حالا دیدم نگرشی ندارن در مورد مواد غذایی یا میگن خوشمزه بود یا ویتامین داره و فلان نگرشی مثل ترس و نگرانی ندارن برعکس ما که همش نگرانیم ترس داریم مخصوصا این ترسه که هر موقع غذا میخوریم میگیم این چاق کننده بود یا من یک زمانی بود از یک نفر که فامیل های مامانم هست گفت که باید غذات رو اصلاح بشه و مثلاً بالای برنج باید زعفرون بریزی و ماست رو با نعناع بخوری چون ماست و برنج سرد هستن و باعث چاقی میشه باید گرمش کنی حالا استاد من مراعات میکردم مگه فرقی داشت چاق تر میشدم لاغر نمیشدم حالا داداش من برعکس من عمل میکرد اگر دوست داشت بعضی وقت ها فقط میخورد اونم به خاطر اینکه خوشمزه هست و اون رعایت نمی کرد لاغر بود اون فست و فود گاهی اوقات میخورد لاغر بود اون بیشترین غذا هارو دوست داره و لاغره اما من نه از هر فست و فود و شیرینی و غذا ترس دارم اما اون نداره تازه بعضی وقت ها که بهش توجه میکنم موقع غذا خوردن اون با لذت بیشتری غذا میخوره و با خودم میگفتم چرا اون با لذت میخوره چاق نمیشه چون توی ذهنم افرادی که از غذا لذت میبرن یعنی چاقن اما داداش من لاغره و لذت زیادی میبره برعکس من از غذا ها که نگرانی دارم و ترس .
خوب از نظر اطلاعات بگم خیلی از مواد غذایی رو میزدم گوگل و یکی از نگرش های مخرب من در مورد شیرینی بود یعنی استاد دوست داشتم شیرینی رو یا بعضی موقع ها میخواست دلم آنقدر میترسیدم آنقدر نگران بودم که همش فکر چاقی میومد چرا ؟ چون همش میگفتن افراد چاق به خاطر شیرینی چاق هستن و فلان … یعنی من دیگه داشتم زندگی میکردم با این باور استاد خیلی قبول داشتم چرا ؟ چون داخل سایت گفته اون خانمه گفت توی فامیل اون بهتر میدونن یا دکتر گفته پس بهتر از تو میدونه
استاد من همیشه فکر میکردم ما هایی که اضافه وزن داریم با بقیه فرق داره جسممون و مشکل داره چون داخل سایت و اینجور چیزا ها میخوندم یا یک فرد میگفت جسم لاغر سوخت و ساز بدنش زیاد جسم چاق سوخت ساز بدنش کمه. و من دیگه گفتم سایت و این فلانی گفته پس حتما درست گفته و باور میکردم . چقدر با این اطلاعات مخرب ذهنم رو پر کردم چقدر جسمم رو اذیت کردم به خاطر مواد غذایی و هر حرفی که بقیه میگفتن از همون بچگی میگفتن رو تا الان باور میکردم میگفتم اون ها درست میگن اون ها بهتر یاد دارن میدونن چی درسته چی غلط!!
در صورتی که اشتباه میگفتم و آگاهی نداشتن و هرکسی یک چیزی رو میگفت واسه خودش.
اما الان دیگه هر اطلاعاتی رو اجازه نمیدم و اول تفکر میکنم در مورد اون اطلاعات ببینم راسته یا دورغ مثلاً همین موضوع برنج رو نمیدونم با چی ترکیب کن که تو چاقی باید با این مواد غذایی بخوریی اما میگم این دورغ و مخربه چرا ؟ چون برادرم اطرافیانم که متناسب هستن اصلا باور ندارن و لاغرن
قرار نیست یک دکتر یا یک فرد بزرگ فامیل هر چی بگه درست باشه ما خیلی آدم های رو توی ذهنمون بزرگ میکنیم و برای همینه هر چی میگن رو فکر میکنیم درست میگن مثل همین بچگی معلمون وقتی اشتباه یک چیزی رو میگفت ما بچه ها تعجب میکردیم و میگفتیم مگه معلم اشتباه میکنه ؟! بله هرکسی اشتباه میکنه و همه ی آدم ها کامل نیستن .
نشان های دریافت شده
به نام خداي هدايتگرم
سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن گرامي و بقيه اعضاء
.
اطلاعات به خودي خود هيچ تاثيري ندارن ، اون جايي كه اون اطلاعات ميشينه مهمه و تاثيرگذار خواهد شد.
اين جمله در مغز من كليك كرد و ديدم چقدر درسته ..همسر من اخبار زياد ميخونه .و كلا درباره هر مطلبي اطلاعات زيادي داره …ته همه چي رو درمياره از نظر سرچ و اطلاعات..ولي درباره مواد غذايي و تاثيرشون اصلا نميخونه ..
من و همسرم در كنار هم يه گوگل سخنگو هستيم ..با اين تفاوت كه من فقط درباره مواد غذايي و تاثيرشون ميخونم …درباره اينكه جلوگيري ميكنن از بيماري ها يا باعث بيماري ها ميشن .چاق كننده هستن يا لاغر كننده .از نظر مزاجي سرد مزاج هستن يا گرم هستن .براي اصلاح مزاجشون چي بايد باهاشون بخوريم .دستي در شناسايي بعضي از مواد طب سنتي هم دارم ، كه دارچين چيكار ميكنه ، سير چيكار ميكنه ،جينسينگ براي چي خوبه ؟ و و و و
از اونطرف همسرم هر اطلاعي درباره سياست در جهان ، هر اطلاعاتي درباره اقتصاد جهان ، جنگ هاي جهاني ،ارز ديجيتال ،سهام ، ورزشي و سينما و غيره بخواهيد رو داره و خيلي هم به روز هست اطلاعاتش.
حالا از اين طرف نگاه كنيم به دو نفرمون ،من اضافه وزن دارم و از نظر سلامتي ايشون خيلي از من جلوتر هست …روحيه اش از من خيلي بهتره ،خوابش از من فرسنگها جلوتره ..سرش رو ميزاره روي بالشت كمتر از يه دقيقه ميخوابه ..كيفيت خوابش با توجه به اسمارت واتچش خيلي خوبه …و هر چي هم بخواد ميخوره بدون توجه به اندازه و حجم مواد غذايي.
من ولي سالهاست همه اش دنبال خوندن و گشتن و وزن كردن مواد غذايي هستم و نتيجه اش اينه كه الان دارم توي سايت تناسب فكري كامنت ميزارم …
يعني نه تنها اون اطلاعات نتونستن به من كمكي كنن بلكه من رو مريض تر و ضعيف تر و چاق تر هم كردن و ترس من رو از موا غذايي بيشتر كردن …كه انقدر حجم اون حال بدي ها زياد شد كه من مستاصل شدم و به خدا گفتم ، خدايا من ديگه واقعا عاجزم نميدونم چي بخورم چيكار كنم كه سلامت باشم ، لاغر بشم ، اينهمه دارم ميخونم ، اينهمه دارم سعي ميكنم بهترين نوع مواد غذايي ارگانيك و غير تراريخته رو تهيه كنم ..اينهمه خودم آشپزي ميكنم و نميرم رستوران كه آشغال نريزم توي بدنم ، پس چرا هيچ روزي من سر حال از توي تخت پايين نميام ..چرا هي بايد بشينم برنامه ريزي كنم و بشينم چاله چوله هاي مغزم رو سرچ كنم كه چه باوريه داره حال من رو بد ميكنه هر روز…چه باوريه كه نميزاره براي بيدار شدن و شروع روزم اشتياق داشته باشم …چرا همه اش احساس خسته گي دارم ..چرا همه اش ميخوام بخوابم ..چرا سطح استرسم بالاست…
و خلاصه انقدر مستاصل و بي جواب بودم كه هدايت شدم به اين سايت
در قدم اول شنيدم كه بايد از هر رسانه اي كه درباره غذا صحبت ميشه ديس كانكت كنم …
رفتم و پيج هاي آشپزي رو آنفالو كردم…توي يوتيوب همينطور …مرحله دوم فهميدم كه اصلا نبايد به جدول ارزش غذايي روي مواد غذايي توجه كنم چون با اين كارم دارم ترس از مواد غذايي رو مخابره ميكنم كه نتيجه اش ميشه چاقي ..
مرحله بعد فهميدم كه اصلا نبايد درباره چاقي و لاغري با كسي حرف بزنم
مرحله بعد متوجه شدم اصلا نبايد به افراد چاق دقت كنم
بعدش نبايد به چاقي خودم توجه كنم
بعدش فهميدم بايد افراد متناسب رو ببينم و توي دلم تحسينشون كنم و بگم خدا رو شكر كه خدا داره آرزوم رو نشونم ميده ، پس نزديكم به تناسب اندام.
.الان كه دارم براتون كامنت ميزارم ۶ ماه هست كه دارم با اين فرمول هايي كه ياد گرفتم زندگي ميكنم و يه سري رفتارهاي جديد وارد زندگيم شده ..مثلا ورزش ميكنم و يوگا ميكنم براي سلامتيم ..بدون اينكه درباره چيزي بخونم ، بدنم من رو هدايت ميكنه كه چي بخورم برام خوبه چي نبايد بخورم و درحال حاضر برام خوب نيست…
ميرم مغازه بدون اينكه جلوي خودمو بگيرم و بخوام زور اضافي به خودم و ذهنم بيارم كه خريد درست انجام بدم ، اين اتفاق داره مي افته .
يه تجربه از همين ديروز بگم:
من هم مثل همه افراد با اضافه وزن عادت داشتم وقتي ميرفتم خريد مواد غذايي خيلي زياد ميخريدم …خيلي ، يعني خيلي زياد…دليلشم اين بود كه چون خيلي درباره مواد غذايي اطلاعات كسب ميكردم هميشه يه عالمه چيز ميخريدم كه يه عالمه ويتامين و مزايا كه خونده بودم رو قرار بود به بدنم برسونن …يا قرار بود با خوردن اونا يه سري بيماري و نشانه ها رو از بدنم بيرون كنم و از همه مهم تر چون عقيده داشتم رستوران ها روغن و مواد غذايي خيلي نا سالمي دارن ، هميشه سعي ميكردم همه چيز رو خودم توي خونه درست كنم ..از غذا بگير تا سالاد و آبميوه و شيريني و دسر و غيره…واسه همين هميشه تمام بخش هاي آشپزخونمون پر از مواد غذاييه…هنوزم هست
هنوزم هست دليلش اينه كه باور هايي مربوط به چاقي و ناسالم و سالم خوري قدمت زيادي دارن در مغز و ذهن من و از بين بردنشون زمان زيادي لازم داره
الان تفاوتم در خريد مواد غذايي رو بهتون ميگم كه چه تفاوتي با قبل كردم:
ديروز كه اينجا تعطيل بود صبح با همسرم رفتيم كوه..
بعدش كه از كوه آمديم پايين گفتيم ديگه نريم خونه بزار قبل از خونه رفتن بريم خريد هفتگي رو بكنيم ..ساعت ۹:۳۰ صبح بود ..من هم از ديشب كه ميخواستم بخوابم گرسنه بودم ..يعني شب واقعا دلم غذا ميخواست ولي نخوردم ..با همون گرسنگي دو ساعت كوه رفتم و بعدش رفتم براي خريد .
من يه تئوري دارم براي خودم و اونم اينه كه اگر ميخواهي خريد اضافي نكني وقتي ميري فروشگاه، حتما قبلش سير غذا بخور ..در حد سيري كامل ..بعدش كه ميري براي خريد اصلا مواد غذايي صدات نميكنه براي خريد ..فقط چيزهايي رو ميخري كه صد در صد لازمشون داري..
خلاصه مني كه تا ۴ سال پيش كه به اين تئوري نرسيده بودم و ذهنم چاق چاق بود هر بار ميرفتم فروشگاه اصلا نميدونستم سيرم يا نه …و هي ميخريدم ..هي ميخريدم ..اصلا چيزايي ميخريدم كه هيچ برنامه اي براي درست كردنشون و اينكه چي قراره باهاشون درست كنم نداشتم …فقط ميخريدم …
حالا من شدم فهيمه اي كه تقريبا دو سالي هست با اين تئوري ميرم خريد ..چون اگر گرسنه باشم و برم خريد ميدونم خيلي زياد خريد هاي هيجاني ميكنم كه بعدا پشيمون ميشم …
حالا بياييد الان فهيمه رو ببينيد:
۶ ماه هست توي سايت دارم آموزش ميبينم و ديروز مواجهه شدم با شرايطي كه بدون اجراي تئوريم رفتم فروشگاه …
فك ميكنيد چه اتفاقي افتاد؟!
براي خودمم خيلي عجيب بود نتيجه ..
من با شكمي كه قار و قور ميكرد و از كوه برگشته بودم و خسته بودم اونم در روز تعطيل كه معمولا ذهن همه آماده ست براي بخور بخور….رفتم خريد كردم و فقط چيزهايي كه لازم داشتم رو خريدم بدون اينكه خريد هاي هيجاني كنم..
اين درحالتي بود كه همونطور كه قبلا گفتم اينجا توي فروشگاهها معمولا مواد غذايي جديد رو براي تست ميزارن كه افراد تست كنن و ترقيب بشن همون لحظه بخرن …و ديروز هم همين حالت بود توي فروشگاه …ولي من بدون اينكه اصلا ترقيب بشم به تست همه شون…بدون اينكه خريد اضافي بكنم ..بدون اينكه گرسنگي بر من قالب بشه كه چيزاي بيخودي بخرم …از فروشگاه با مواد غذايي كه احتياج داشتم اومدم بيرون …
داشتم از در مي آمدم بيرون به همسرم گفتم اين ذهن رو فقط بايد تربيت كني ، در اينصورت هست كه لازم نيست من زور بزنم تا جلوي خودمو بگيرم ، به جاش ، در مواقع حساس اين ذهن آموزش ديده خودش افسار امور رو به دست ميگيره و كارها رو طوري انجام ميده كه بعدا من فكر ميكنم من بودم كه اون تصميمات رو گرفتم …ولي الان كه ميدونم ذهن من فرمانده امور منه ، اين كرديت رو به ذهنم ميدم و به خودم ايولا ميگم كه چقدر هنرجوي فوق العاده اي بودم در يادگيري تناسب فكري.
.
استاد از شما سپاسگذارم براي اين اطلاعات و وب سايت
نشان های دریافت شده
با سلام ودرود خدمت استاد عزیز وهمراهانگرامی
ممنون وسپاس از استاد گرانقدر به دلیل این مطالب عالی که در سایت بار گزاری کردن به نظرم یکی از عوامل بسیار مهم در مورد اضافه مزن خودم وبه نظرم بقیه ی کاربران
همین ترس از مواد غذایی که اصلا نمیدونم کی وبطور من وارد ناخودآگاهم کردم وحتی فرزندانم هم از این موضوع ترسوندم …اینقدر که تمام مواد غذایی رو برامون تقسیم کردن به دودسته چاق کننده ولاغر کننده
یعنی با این تفاسیر باید بگم افرادی که دور ودرمون میبینیم ومتناسبن هر روز دارن کاهو و….گوجه و…کرفس و…هویج و….گوجه و….میوه ای کم کالری و…برنج به اندازه ی ۵ قاشق وماکارونی یه لیوان و….اینطوری غذا میخورن در صورتی که من وقتی به افراد متناسب نگاه میکنم میبینم اصلا اونا به این فکر نکردن که چی خوردن
وچقد کالری داره وچقدر وزنشان رو بالا میبره این متاسفانه ومتاسفانه ومتاسفانه دیدگاه ماست که عذاها رو برچسب زدیم به پر کالری وچاق کننده ولاغر کننده
تقسیم کردیم واصلا غذا برا همه یکی هست ومشکل از غذا نیست چون همه داریم نون و برنج وگوشت وتخم مرغ وحبوبات رو میخوریم ولی دیدگاه ونگرش منفی من در مورد نان وفست فود وکره وکوچه است که باعث این اضافه وزنم شده …
ولی الان دیگه به بچه هام اصلا نمیگم این غذا رو نخور خطرناکه وچربی بالاست وبدبختت میکنه.میگم به اندازه از هر ماده ی غذایی استفاده کنیم …
وطرز تفکر قبلم خیلی بهتر شده وکلی تغییر کرده است
واز این به بعد سعی میکنم روی خوبیها و اثرات مثبت غذاها فکر کنم وبه تمام آنچه که قبلا یاد گرفتم ودر مغز من جای گرفته توجه نکنم البته که ذهن منفی باف میاد دوباره تذکر میده ولی گوشش نمیکنم
بسیار عالی بود استاد
سپاس از خدای مهربان