پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.
بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش شما برای لاغر شدن باشد.
نگرشی که زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند را متحول کرد.
تفاوت افراد موفق و ناموفق
از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم، درک تفاوت بین نگرش افراد موفق و ناموفق برای من جذاب شد. این علاقه سبب شد که به تفاوت نگرش بین افراد لاغر و چاق توجه کنم و جرقه ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهنم زده شد.

مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی و آنهایی که ناراضی هستند نگرش آنها درباره بهانه هاست.
افراد راضی نگرش “بی بهانه بودن” را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش “بهانه داشتن” را انتخاب کرده اند.
افرادی که برای ناراضی بودن خود دلیل دارند و برای عدم توانایی خود در راضی بودن از شرایط کلی بهانه دارند.
این مشخصه افراد ناموفق است.
شباهت افراد ناموفق و چاق
چاقی باعث نارضایتی افراد می شود و افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند. این مهمترین راز لاغر نشدن افراد چاق است و آگاهی از اینکه باید بهانه های خود را برای لاغر شدن رها کنید پیش نیاز موفقیت در لاغری است.
اما افرادی که چاقی باعث نارضایتی آنان شده است و برای چاقی خود دلیل دارند اما برای لاغر نشدن خود بهانه ندارند، پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن را به شکل ناخودآگاه در خود ایجاد کرده اند و دیر یا زود رویای لاغری آنان به واقعیت تبدیل خواهد شد.
سال های زیادی از زندگی ام با چاقی گذشت و در آن ایام بارها برای چاق بودنم به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق آفریده است.
هربار که تلاش می کردم تا لاغر بشم و شکست می خوردم از خدا عصبانی تر می شدم که چرا من را طوری خلق کرده است که هرگز لاغر نمی شم.
گله و شکایت های من تا سی و پنج سالگی ادامه داشت که به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.
این اولین باری بود که تصمیم گرفتم بدون استفاده از روشهایی که دیگران پیشنهاد می کنند برای کاهش وزن اقدام کنم.
امیدی به لاغر شدن نداشتم اما احساسی در قلب من بود که مرا ترغیب به استفاده از این روش من درآوردی می کرد و برای اولین بار در عمرم به ندای قلبم گوش دادم و وارد مسیری شدم که هیچ نتیجه ای برای آن مشخص نبود.
هر روز که در این مسیر ادامه می دادم درک من از چاقی و دلایل آن بیشتر می شد. روزهایی بود که احساس می کردم خداوند ایده ها و آگاهی هایی به من الهام می کند تا بیشتر موضوع چاقی را درک کنم.

پیش نیاز موفقیت برای رهایی از چاقی
آن روزها نمی دانستم پیش نیاز موفقیت در لاغر شدن کشف دلیل چاقی، اولین قدم برای رهایی از چاقی است.
در روش های قبلی که برای لاغری اقدام کرده بودم هرگز درباره دلایل چاقی توضیح داده نمی شد و فقط به من برنامه غذایی یا ورزشی می دادند و تاکید می کردند که باید مو به مو به آنچه برای من تعیین شده عمل کنم و الا نتیجه نخواهم گرفت.
به مرور که دلایل چاقی برای من واضح شد احساس بهتری نسبت به چاقی پیدا کردم و تصور کردم تنفرم از چاقی کمتر شده است چون دلایل چاقی من برایم واضح شده بود و دیگر دلیلی برای متفر بودن از چاقی نداشتم.
تا قبل از آن چاقی را موضوعی تحمیلی از جانب والدین یا خداوند می دانستم و هرگز آن را نپذیرفته بودم و از آن متنفر بودم اما هرچه بیشتر درباره دلایل چاقی آگاهی کسب می کردم بیشتر برایم واضح می شد که دلیل چاق بودنم فقط خودم هستم.
پذیرش مسئولیت چاقی کار ساده ای نیست چون همه افراد چاق از آن متنفر هستند، پس طبیعی است که مسئولیت چیزی که از آن متنفر هستیم را نمی توانیم بپذیریم.
این هدایت الهی بود که قبل از اینکه به من بگوید، خودت مسئول چاق بودنت هستی، مرا ترغیب به کشف دلایل چاقی ام کرد. به این صورت من به مرور درک کردم که تنها مقصر چاق بودنم خودم هستم.
ماه ها گذشت و من غرق یادگیری اصول ذهن برای درک بیشتر چاقی و تغییر فرمول های چاقی ذهن شدم و بعد از حدود 15 ماه اولین نشانه های تغییر جسم بدون اینکه مانند گذشته برنامه رژیمی یا ورزشی داشته باشم در من ظاهر شد.
این نشانه ها گرچه در برابر میزان چاقی من بسیار ناچیز بودند اما دلیلی برای صحیح بودن مسیر انتخابی من برای رهایی از چاقی بود.
با شوق و اشتیاق ییشتری ادامه دادم و هر ماه نتیجه من واضح و واضح تر می شد.
پس از آنکه به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم برایم واضح شد که چرا من از کودکی درگیر چاقی بوده ام.
اینکه چرا بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم اما هرگز موفق نمی شدم.
اینکه چرا علاقه زیادی به خوابیدن داشتم، از تحرک داشتم متنفر بودم، کارهای پشت میزی را دوست داشتم و خیلی از موضوعات دیگر که قبلا آنها را دلیل چاقی خودم می دانستم.

در این چند ساله که افراد زیادی از طریق هدایت خداوند به سایت تناسب فکری هدایت شده و مسیر لاغری با ذهن را برای تحقق رویای خود انتخاب کرده اند برایم واضح شد که همه آن مسائل و چالش ها برای این بود که همه افرادی که رویای لاغری دارند و بهانه هایی برای لاغر نشدن خود دارند با مشاهده من و نتایجی که کسب کردم بهانه های خود را رها کرده و امید و انگیزه برای لاغر شدن پیدا کنند.
همه افرادی که تصویر آنها را در آلبوم شگفتی سازان مشاهده می کنید سرشار از بهانه های مختلف برای لاغر نشدن بوده اند اما با اقدام کردن و غلبه بر ترس های خود بعنوان پیش نیاز موفقیت حرکت در مسیر لاغری را شروع کردند و تصویر خود را به آلبوم شگفتی سازان اضافه کردند.
شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.
- من از بد تولد چاق بوده ام.
- بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
- 35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
- کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
- در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
- از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
- از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
- نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.
زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.
مگر اینکه خود فرد نخواهد لاغر شود و همچنان به بهانه داشتن برای لاغر نشدن ادامه دهد والا هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.
قدرت ذهن شما، هر میزان اضافه وزنی را از بین می برد.
هر چقدر که چربی های بدن شما قدیمی و سفت باشند، آنها را آب و دفع می کند.
در هر شرایط سنی باشید، از توانایی جسم شما برای لاغر شدنتان استفاده می کند.
پیش نیاز موفقیت در لاغری با ذهن این است که بهانه های لاغر نشدن را رها کنید تا بتوانید رویای لاغری خود را محقق کنید و از زندگی در شرایط متناسب لذت ببرید.
این مهمترین رسالت شما در زندگی است.
✍️ تمرین آموزشی 📖
مهمترین پیش نیاز موفقیت شناسایی بهانه های لاغر نشدن است تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه عالی کسب کنید.
- بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.
بهانه ها به شکل های مختلف در ما ایجاد می شوند اما نتیجه نهایی همه آنها حرکت نکردن و به خواسته ها نرسیدن است.
بنابراین شناسایی بهانه هایی که در گذشته مانع حرکت کردن و انجام کارهایی که دوست داشتید انجام دهید ولی بخاطر بهانه ها انجام نداده اید به شما کمک میکند تا نتیجه توجه کردن به بهانه ها را به عنوان پیش نیاز موفقیت مدنظر قرار داده و در مسیر لاغری با ذهن بدون توجه به بهانه ها حرکت کنید.
- بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.
بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- بهانه های احساسی
۲- بهانه های منطقی
بهانه های احساسی بر مبنای احساس هیجانی در لحظه هایی از زندگی هستند که مانع حرکت و اقدام کردن ما می شوند.
حوصله ندارم، حسش نیست، حالا تا بعد، فعلا نمی تونم شاید بعدا و …
بهانه های منطقی بر مبنای شکست ها و نتیجه نگرفتن ها از تلاش های قبلی برای لاغر شدن ایجاد می شوند و بهانه منطقی برای حرکت نکردن برای لاغری می شوند.
- بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.
بهانه ها را با منطق می توان خنثی کرد. بنابراین برای بهانه ها منطقی و احساسی خود که ممکن است در مسیر لاغری با ذهن باعث دلسردی و رها کردن مسیر لاغری شود با منطق های مناسب پیدا کرده و درباره آنها شرح دهید.
- دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.
با نوشتن درباره احساسی که با لاغر شدن پیدا خواهید کرد می توانید دلایل منطقی احساسی در مقابله با بهانه های احساسی که شما را از ادامه دادن منع می کند ایجاد کنید.
با نوشتن درباره تاثیراتی که لاغر شدن در جسم و زندگی شما ایجاد می کند می توانید دلایل منطقی برای بهانه های منطقی ذهن خود برای لاغر نشدن ایجاد کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.08 از 172 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خداوندمهربان و پروردگارعالمیان
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
مسیر لاغری من
بهانه بی بهانه پیش نیاز موفقیت
پیش نیاز موفقیت برای لاغرشدن، نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است
بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرشمان برای لاغرشدنمان باشد
تفاوت افراد موفق ونا موفق
متفاوت بودن کسانی که میتوانند موفق یا نا موفق باشند درطرز دید ونگرششان است چون اونهایی که موفق می شودند برای موفقیتشان هیچ بهانه ای ندارند واونهایی که نا موفق هستند همیشه برای هر کار خودشان بهانه های زیادی می آورند
چون آدم حالش و احساسش بد باشد پر از خشم کینه و نفرت در درونش موج می زند و همیشه نا سپاسی می کند و حسرت اون چیزی را که ندارد را می خورد
ما هم که چاق هستیم از چاقی خودمان رضایت کافی نداریم
ولی حالا که اینجا هستیم دیگه بهانه ای برای لاغر نشدنمان نداریم ولی افرادی در پیرامونمان هستند که خیلی بهانه های جور واجور برای لاغر نشان دارند
ما اگر نفس می کشیم قابلیت لاغرشدنمان را هم داریم
ما همیشه حرف از دلمان می زنیم و دلمان یعنی همون چیزی که احساسش می کنیم ما با چشممان وگوش هایمان ورودی ها را به ذهنمان منتقل می کنیم و تغییری که در حسمان به وجود می آید همان دلمان است
ما اگر بتوانیم کمک حال خودمان باشیم باید حسمان را خوب کنیم و زندگی کردنمان حال خوبمان باشد و شرایط زندگیمان را همانطور که هست قبول کنیم و از نعمتهایی که خداوند برایمان قرار داده است و در اختیارمان گذاشته است لذت ببریم
و نا راضی بودن و شکایت کردن و مقصر دانستن که در دوربرمان هستند یعنی ایست دادن و در جازدن در زندگیمان
مهمترین رسالت ما در زندگی
رسالت هرادمی از رنجهای که در زندگی کشیده است شروع شده است واستادکه ازکودکی با چاقی دست وپنجه نرم کردن ودراخر رسالتشان آموزش دادن لاغری باذهن شد
من هم مانند استاد از بدو تولدم تا پنجاه و شش سالگیم باچاقی خودم درحال چنگ و ستیز بودم
اینقدر در لاغر شدنم پافشاری می کردم همه تعجب می کردند
و همیشه میگفتند که چه حوصله ای داری و همیشه داری با خودت بازی میکنی و وقتت را تلف می کنی ولی هیچکس نفهمید که من از چاقی رنج می برم. عذاب می کشم. دردمیکشم
همیشی خدا بدنم درد می کرد پاهام کمرم. استخوان هایم ولی هیچ کس از درون کسی خبر نداره وحالا بودن دراین سایت یاد گرفتم که با عشق و محبت به چاقی ام ودردهایم نگاه کنم تا برای همیشگی حلشان کنم و من موفق میشوم
ما برای رسیدن به مقصد و هدفهایمان باید بهانه هایمان را کنار بگذاریم
بخدا من با همین مطالب وفایلهای رایگان کلی سايز کم کردم و از سايز ۵۲به سايز ۴۸رسیدم ازنظر من اینها رایگان نیستند چون من دارم بهایش را با وقت و زمانی که میگزارم میپردازم برای این هم خیلی ها میگن که تو حوصله داری منکه نمی توانم من وقت ندارم ولی من با صبر و حوصله و در آرامش به کار خودم ادامه می دهم و خیلی از دردهایم کم شده
و من در این سایت به راهم ادامه می دهم و خواهم داد
من تازه متوجه شدم که بخاطر درد پاهام پاهایم را با فاصله وکج می گذارم حتی وقتی سعی می کنم آرام راه برم و بدنم راصاف نگه دارم تا کسی متوجه نشه ولی باز متوجه شدم که باز پاهایم را با فاصله وکج میگزارم درسته کمی خوب شده ولی نه به اون اندازه حالا دارم تمرین می کنم که پاهایم را کیپ نگه دارم و آرام راه بروم تا درمان شوند واین برایم خیلی مهم است
من از وقتی که در این سایت هستم به چند نفر از فامیل و دوست وآشنا گفتم وپیشنهاد دادم اما اونها اطمینان ندارند که هیچ بهانه های مختلفی هم دارند و دنبال روشهای هستند که سریع تر لاغر شوند.
یکی دخترعمویم بود که بهش پیشنهاد دادم اما اون گفت که من حوصله ندارم می خواهم سریع لاغر شوم و عمل بای پس انجام داد و خطرناکترین راه رو انتخاب کرد
اما من به این مسیر اطمینان و ایمان کامل دارم و می دانم تنها روشی است که من رو به رویاوارزویم می رساند چون روشهای دیگر من رو خسته و حالم روبد می کردند
در این مسیر نه برایمان برنامه غذایی داده شده نه ورزش نه زمان برایمان تعیین شده، ما همه نسبت به درک خودمان می توانیم از محتوای آموزشی بهره ببریم وبرای هر فردی این درک متفاوت هستش
من در شروع این مسیر هر روز چاقی جلو چشمانم بود حتی بیشتر هم شده بود این را از لباسهایم می فهمیدم ولی می دانستم که قدرت در درون خودم نهفته است و ما انتخاب شده خداوند هستیم و این قدرت و لیاقت را در ما دیده و ما را به این مسیر زیباهدایت کرده خیلی ها به رنج کشیدنشان عادت میکنند و هر رنجی را در زندگی تجربه می کنند مثل چاقی. فقر و فلاکت مثل اختلافات زندگی. واینها برایشان عادی می شود
ما باید بهانه ها را کنار بگذاریم و تنها یک دلیل در زندگی برای خودمان قائل شویم اون هم موفق شدن. لاغر شدن. شاد بودن. ثروتمند و پولدار شدن و رابطه عالی با خانواده و اطرافیان
ما باید برای لاغرشدنمان در این مسیر باید استمرار و تکرار و با ادامه دادن وبا دریافت کردن محتوای آموزشی، چاقی را از ذهنمان پاک کنیم و به رویاوارزویمان که لاغرشدن است برسیم
برایم همیشه میگفتن چون تحریک زیادی نداری و همیشه در خانه می مانی بخاطر همون چاقی خوب من هم در ذهنم می گفتم راست می گویند و قبول می کردم
برایم میگفتن که زیاد میخوابی و زیاد خوابیدن چاق میکند وباز قبول می کردم
می گفتن که تو ژن چاقی داری و خانواده پدریت چاق هستند زیاد به خودت فشار نیار
و این رو هم میگفتند که هی رژيم می گیری و ول می کنی بخاطر همون لاغر نمی شوی تواراده نگهداری از لاغریت را نداری و من همیشه این حرف ها را قبول می کردم
چراقبول میکردم نمی دانم.
من همیشه فکرمیکردم که پرخوری کردنم من رو چاق می کند این فرمول (نه اینکه حالا پرخوری کنم)خوردن موادغذای در ذهنم هنوز بصورت کم رنگ وجود دارد
اما من به خدای خودم اعتماد.ایمان و باور دارم و خودم را به خدا میسپارم و میدانم که در این مسیر به رویای و آرزویم می رسم
چون من قدرتمندانه در این مسیر قدم گذاشتم و روز به روز به نتیجه ای که می خواهم برسم نزدیک ونزدیکتر می شوم
ومن هميشه سپاسگزار خداوندمهربان و استادگرامی هستم
همیشه در این مسیر با قدرت. اطمینان و با ایمان و پر انرژی قدم می گذارم تا به رویای و خواسته های که دارم برسم
خدایا عاشقانه دوستت دارم
همراهان عزیز همیشه در راه بدست آوردن آرزو ها و رویاهایتان قدم بردارید
یاحق
سلام خدمت استاد عزیز.
من کلی بهانه داشتم برای لاغر نشدن که تا وقتی با این سایت و صحبت های شما آشنا نشده بودم نمیدونستم اینا همش بهانه ای هست که مانع لاغر شدن من شده که تا این سن چاق بمونم و زندگی رو به خودم جهنم کرده بودم و ناامیدانه فقط نفس میکشیدم و قبول کرده بودم که سرنوشت من اینه که چاق بمونم و چاق با اضافه وزن بمیرم حتی استاد به چیزی بگم وقتی خودم یادم میاد چرا این فکرو میکردم خندم میگیره من اونقدر ناامید بودم که میگفتم با این هیکل چاق چطوری موقعی مردم منو حمل کنند واقعا خیلیییییییییییی این چاقی به من فشار روانی میارورد و میاره همچنان اما دیگه میخوام دلایل چاقی خودمو بشناسم و بهانه ها رو کنار بذارم.
من از بچگی تپل و چاق بودم و اینو باور کرده بودم که من ژن چاقی دارم ارثی هست پس هرچقدر هم رژیم بگیرم بازم بعد از چند مدت برمیگردم چون بدن من نمیتونه لاغر بمونه یکی از دلایل دیگه که مامانم مداااااااااااام بهم گوشزد میکرد این بود که تو خیلی تنبلی و زیاد میخوابی بعد از خوردن غذا میخوابی زیاد راه نمیری برای همین هست چاق هستی نگاه به داداشت کن چقدر فعال هست لاغرم هست اما استاد یکی از دلایل که باور میکنم که واقعا اینا همش بهانه الکی بود که مادرم به من تلقین میکرد اینه که داداش من الان 25 سال داره شاید در 24 ساعت شبانه روز 1 ساعت بیشتر راه نره اونم در حد سرویس بهداشتی و یا مغازه رفتن و شغلش پشت میز هست چون دبیر بچه های دبیرستان هست که نیازی به حتی بازی با آنها هم نداره فقط پشت میز میسینه و زمان استراحتش اکثر وقتا یا خوابه یا داره غذا میخوره یا پای لپ تاپ و گوشی نشسته و فوقالعاده اندام خوب و فیتی داره ولی بچگی بسیار بسیار لاغر و ضعیف بود که هرکسی میرسید بهش میگفت تو ژن رو از خواهرت و مادرت نگرفتی و داداشم هنوزم اینو باور داره یا اینکه من فکر میکردم سوخت و ساز بدنم پایین هست و هرچی سنم بالاتر بره چاق تر میشم فکر میکردم اگه ازدواج کنم مثل مامانم چاق میشم و متاسفانه از مامانم الان چاق تر شدم و به باور دیگه که داره نابودم میکنه اینه که باردار بشم دیگه میترکم از چاقی و همه این دلایل تا باعث میشد تا من لاغر نشم.
سلام بر استاد عزیز ودوستان همراه
وقتی به خودم و عملکرد گذشتم نگاه میکنم می بینم الان واقعا در جایگاه درستی قرار دارم .
منم مثل باقی دوستان همراه با جو جامعه و طرز تفکر اکثریت جامعه زندگی کردم .
بهانه هام زیاد بود گاها آنقدر مسخره که خودم توجیهی براش نداشتم . بهانه ها نشون از یک باور مخرب قوی میده که باعث حرکت اشتباهم در زندگی شده .
واون اینه که زندگی کردن سختی داره . پول درآوردن سختی داره . متناسب بودن سختی داره . تجربه زندگی عاشقانه سختی داره . سلامت بودن سختی داره و….
خوب جهان هم به افکارم پاسخ میده و منو به مسیرهایی هدایت میکنه که سختی زیاد بکشم . منو هدایت میکنه به روشهای طاقت فرسا برای متناسب شدن .
لاغرشدن با رژیم . پیاده روی. قهوه. باشگاه و…
روابط عاشقانه و کادوهای بیشماردادن تا رابطه حفظ باشه . وسواسهای بیهوده که سلامت بمانم که همشون جز سختی نتیجه ای نداره وآخرشم تسلیم همین شرایط میمانیم .
واندک کسانی که آنقدر عشق به هدفشان دارن که بالاخره به خودشان میان و با تغییر درونی وممارست به هدفشان میرسن و راهنمایی میشن برای دیگران .
اگر متناسب بودن سخته چرا پس اینهمه متناسب داریم . مگه اونها چه مراقبت فیزیکی میکنن .خوردن و مهمانی رفتن های اونها وامکانات رفاهی اونها بیشتر از ماهست چرا متناسبند .
حتی بهانه های من هم نشون میداد که تو ذهنم یه باور اشتباه دارم که نمیزاشت من حرکت کنم .
نشون میداد که داخل ذهنم آشغال هست که سالها آرام آرام داخل ذهنم گذاشتم . با عدم کنترل وروری ذهنم .
خوب من متناسب بودم وداشتم زندگی میکردم وقتی پسرهمسایه من چاق بود ومرتب میگفتن تنبل تحرک ندلره چرا من نگفتم من مگه چه تحرکی دارم که اون نداره .
وقتی میگفتند چرا به خودش زحمت لاغرشدن نمیده . من مگه چه زحمتی برای لاغرشدن خودم کشیدم که متناسب بودم که اون بنده خدا نکشیده بود .
پدرم میگفت بره کار سخت بکته ببینه چطور لاغرمیشه . چرانگفتم پدرجان تو وعموجان که کارتون سخت بود چرا چاقید ؟
همش شنیدن این عبارت که
چاقها به خودشان زحمت نمیدن کار فیزیکی کنن
چاقها به خودشان زحمت نمیدن جلوی شکمشون رو بگیرن .
چاقها به خودشان زحمت نمیدن صبح زود پاشن .و….
خوب تو ذهنم این باوره شکل گرفت که متناسب بودن سخته مراقب غداخوردن باشی و کار سخت داشته باشی وصبح زود پاشی و…..
تا این باور مخرب تو ذهنم ریشه کن نشه که لاغر شدن سخته و تکرار نشه لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
حتی این مسیر لاغری با ذهن هم با تمام آسانیش برام سخت میشه .
چطوری سخت میشه ؟
با پیش رفتن با دوره باورهای مخرب رو کم کم شناسایی میکنیم و اگه این باور سختی ریشه داشته باشه الهامات بهمون گفته نمیشه یا دیر گفته میشه که این باور مخرب رو هم داریم .
مثلا گاها پیش میومد که خونه صحبتی میشد و من بلافاصله لابه لای صحبتها باور مخرب رو پیدا میکردم و روش کارمیکردم یا چندین بار یه فایل صوتی رو گوش میدادم تا بتونم باهاش ارتباط بگیرم ببینم منظور استاد چیه ؟
اگه من همون اول لاغری در ذهنم آسون بود الهامات وشناسایی باورها زودتر انجام میشد .
البته استاد در اکثر فایل ها به کرات میگفتند و فایل های جداگانه ای هم اختصاص دادن برای این موضوع . اما من ارتباط نمیگرفتم .
اینجا هم دوباره همین سختی وآسانی رو مطرح کردن .
که این موضوع خیلی خیلی مهمه و در زمان لاغرشدن ما تاثیر زیادی داره .
پس بازم به خودم میگم
لاغر شدن آسونترین و راحت ترین کار دنیاست .
به نام خدای مهربان
سلام دارم خدمت استاد عزیز وتمام دوستان
منم اسمم شادی ولی برعکس اسمم بچگی شادی نداشتم یکیش هم همین چاق بودن بود میتونم بگم دلیل محکمی بود که نذاره شاد باشم و امروز فهمیدم که همین هم بهانه بیش نیست بهانه های چاقی من از سن ۹ سالگی شروع میشه که به خودم اومدم دیدم دارم چاق میشم ولی برام تا اون زمان مهمنبود چون مادری داشتم که چاق بود ولی خیلی مهربان تر از پدرم بود ولی پدرم لاغر بود وارد عصبی مزاج بود که بهانه های خاص خودش داشت
من دوست داشتم مثل مادرم باشم پس روش های اشتباه ایشون به عنوان الگوی زندگیم قرار دادم یکی از اون الگوها چاقی ایشون بود با این که خودم همیشه ازش میخواستم که لاغر بشه ولی الگوی زندگی من وبهانه من برای چاقی ایشون بود
وفکر میکردم با چاقی زورم زیاد میشه میتونم جلوی بد اخلاقی های پدرم بگیرم
ولی نمیدونستم دارم با بدن وافکار خودم چه بلایی سر خودم میارم
من هم مثل خیلی ها بهونه داشتم که ژنی که از مادرم دارم باعث چاقی یا این که من هر چی بخورم چاق میشم این هم یه بهونه دیگه بود من هم هر وقت می آمدم لاغر بشم ذهنم به سمتی میرفت که تو لاغر نمیشی یا اگه بشی با خوردن دوباره بر میگردی
حتی بهونه داشتم که آب هم میخورم من چاق میکنه
از مهمونی رفتن بی زار بودم با این که آدم کاملا اجتماعی هستم و دوست داشتم برم مهمونی ولی بهانه من برای این که به مهمونی نرم وخوشحال نباشم چاقی بود
همیشه تو تمام مهمونی هام شکمم تو میکردم که کسی خیلی شاقی من به چشمش نیاد
ولی اینها همه بهونه بود که من حتی شاد وخوشحال نباشم چون چاق هستم
من حتی خیلی از لباس هایی که دیگه سایز نمیشد میدادم به کسی که نبینم ونفهمم که دارم چاق میشم
ولی الان یه چند وقتی چندتا از لباس هام نگهداشتن
که دوباره لاغر بشم واون ها رو دوباره تنم کنم واین شده یکی از اهداف من
توی مدرسه هم خیلی اذیتم میکردن ولی من اون زمان بهانه داشتم که چاق باشم اونم این بود که بچه هایی که اذیتم میکردن با چاقی میترسوندمشون براشون قلدوری میکردم
تا این که تو سن ۱۸ سالکی تصمیم گرفتم رژیم سخت بگیرم با اون حدود ۲۰ کیلو لاغر شدم ولی این لاغری از ذهن نبود بد ازدواجم تو سن ۲۲ سالگی به مرور تمام چاقی من برگشت من بهونه داشتم که خوب ازدواج کردم دیگه نیازی به این همه لاغری نیست من تا همین الان که سن ۳۷ سالگیم چاق هستم وهنوز بهونه های زیادی دارم با فکر وجسمم حمل میکنم تا این که مادری که الگوی زندگیم بود شروع کرد به تغییر با استاد رضا عطا آشنا شد
حال روحی ایشون دیدم واز نظر جسمی هم لاغر شدنشون دیدم منم تصمیم گرفتم که به این سایت بیام وآموزش ببینم ویاد بگیرم که بهونه هام کنار بزارم وقتی مادر ۵۷ ساله من تونسته تغییر کنه پس منم میتونم تغییر کنم
بهونه لاغر نسودن آرامش از آدم میگیره من میخوام به آرامش روحی هم برسم پس با کمک شما استاد عزیز و با اراده خودم تمام این بهانه ها رو از بین میبرم ودر مسیر لاغری به لاغر شدن ادامه میدم
سلام و درود
به شما تبریک میگم
خوشحالم احساس بهتری داری😊 و در سرزمین لاغرها همراه من هستی
جمله آخر شما کوهی از انگیزه ایجاد میکنه
بهونه لاغر نشدن آرامش از آدم میگیره من میخوام به آرامش روحی هم برسم
این نگرش عالیه
بهانه بی بهانه با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز من هم مثل بقیه بهانه هایی داشتم میگفتم چاقی من ارثیه به خاطر داشتن زایمان وکم کاری تیرویید میگفتم پر خوری عصبی دارم مشکل تخمدان دارم بهانه هایی برای خودم داشتم بعد اون هم بهانه های برای لاغری داشتم من نمیتونم حسش نیست برم باشگاه کم میارم فشارم پایینه سخته وخیلی وخیلی ازاین حرفها اما دیروز وقتی باسایت آشنا شدم با خودم گفتم تمام بهانه هارو بزار کنار بیا تا آخر صد گام ذهنیت تو عوض کن از دیشب وارد سایت شدم حالم خیلی خوبم همش دارم با اشتیاق. میخونم و دوباره همون متن ومیخونم جوری که همش میگم این حرفهای منه واقعا خدا مارو انتخاب کرده. با یاری خدا تااخر صد گام میرم
“ به نام ”الله” یکتا معبود عالم “
درود به همراهان هم مسیر و استاد عزیز ؛
پیش نیاز موفقیت : بهانه بی بهانه ؛
خدای خوبی ها و مهربانی ها ، سپاس می گویم تو را که همواره مرا یاری میدهی و امروز ۵ تیر ۱۴۰۲ به من کمک کردی تا این گام را بردارم ، خدایا شکرت .
پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است .
شناسایی بهانه ها به ما کمک می کند تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه ی عالی کسب کنیم .
سوال : بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید .
در گذشته من برای انجام ندادن خیلی از کارها مثلا ورزش کردن و پیاده روی رفتن بهانه های زیادی داشتم که بیشتر آنها حوصله نداشتن و وقت کافی نداشتن و یا اینکه حسش نیست الان نه اگر شد بعدا بود و اکثرا کاری را که شروع می کردم با بهانه آوردن دیگر ادامه نمی دادم و آن را رها می کردم و با این بهانه های واهی در طول زندگیم ضربه های جبران ناپذیری به خود زده ام که باعث پسرفت من شده است و همین باعث ایجاد حال بد و ناراحتی همیشگی در درون من می شد .
بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم می شوند:
۱ ) بهانه های احساسی مانند : حوصله ندارم ، حسش نیست، حالا تا بعد ، فعلا نمی توانم شاید بعدا و …
۲ ) بهانه های منطقی مانند : چاقی ارثی و ژنتیکی است ، چاقی طبیعی است ، کم تحرکی باعث چاقی می شود و …
سوال : بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید .
بهانه های منطقی مانند اینکه چاقی در خانواده ی ما ارثی است و ما هر کاری کنیم باز چاق هستیم ، ما خانوادگی استعداد چاقی داریم و اگر آب هم بخوریم چاق می شویم، سوخت و ساز پایین بدن باعث چاقی فرد می شود ، تحرک نداشتن و زیاد خوابیدن انسان را چاق می کند ، رژیم نگرفتن و ورزش نکردن باعث چاقی می شود ، خوردن بعضی از داروها مانند قرص جلوگیری از بارداری و تیروئید باعث چاقی می شود ، چاقی زیبا و قشنگ است ، چاقی طبیعی است ، انسان های چاق قوی تر و سالم تر هستند ، با بالا رفتن سن انسان چاق تر می شود ، بارداری و زایمان عامل چاقی هستند، خوردن خیلی از خوراکی ها و غذاها چاق کننده است مانند : برنج ، نان ، ماکارونی ، شیرینی ، شکلات ، انواع نوشیدنی های گاز دار ، انواع ساندویچ ، پیتزا ، آجیل ، بستنی، لازانیا و … ، داشتن شغل پشت میزی باعث چاقی می شود ، چاق شدن راحت و آسان است اما لاغر شدن سخت است ،کلا خوردن چاق کننده است و … .
بهانه های احساسی مانند این که من حس رژیم گرفتن ندارم، حوصله ی ورزش کردن ندارم ، تحمل نخوردن چیزهایی که دوست دارم را ندارم و …
دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید .
چاقی اصلا ارثی و ژنتیکی نیست بلکه ما مانند یک هنر یا مهارت آن را کاملا یاد گرفته ایم و طبق فرمول های چاق کننده ی ذهن خود عمل کرده ایم و با عادت های چاق کننده ، خود را چاق کرده ایم ، چاقی به هیچ وجه طبیعی نیست چون که حالت طبیعی و پیش فرض جسم ما تناسب و لاغری است ، چاقی بسیار زشت و نازیباست در عوض این تناسب و لاغری است که زیبا و قشنگ است و چشم نواز ، اگر خوردن باعث چاقی می شود پس باید برای همه باعث چاقی شود نه عده ای از همان چیزهایی که ما می خوریم می خورند اما کاملا متناسب و لاغر هستند ولی ما چاق ، خیلی از افراد هستند که قرص یا دارو مصرف می کنند ولی چاق نشده اند ، افراد مسن و پیری وجود دارند که در عین اینکه سن بالایی دارند اما متناسب و لاغر هستند ،خیلی از افراد شغل پشت میزی دارند و کم تحرک هستند اما لاغر و متناسب هستند مانند خود استاد عطار روشن و … . من انسان با حوصله و با اراده ای هستم و این توانایی را دارم که لاغر و متناسب شوم و از هیچ تلاشی برای رسیدن به وزن دلخواهم دریغ نمی کنم و با حس و حال خوب و عالی در مسیر لاغری با ذهن قدم بر می دارم و در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم .
نکته : کسی که حالش خوب باشد خود به خود سپاسگزار است .
نکته : یکی از خطرناک ترین فرمول هایی که در ذهن افراد چاق ایجاد می شود عادت کردن به چاقی است .همراه با رنج و سختی است اما عادت می کنند .
نکته : ذهن ما آرام آرام به رنج و سختی عادت می کند .
توجه : وقتی که در ذهنت بهانه و دلیلی برای چاق شدنت نداشته باشی ، لاغر می شوی .
نکته : ما باید چاقی را از ذهن خود پاک کنیم .
نکته : ما باید بهانه ها را برای لاغر شدن کنار بگذاریم .
“ بهانه بی بهانه ، ختم کلام .”
“ یا حق ”
سلام استاد عزیزم و دوستان همگام
بهانه بی بهانه چه زیبا گفتید واقعا تمام زندگی را با همین بهانه ها گذراندیم و توجیه کردیم خطاها تنبلی ها و عدم آگاهی خودمان را الان میگویم چرا زودتر یاد نگرفتی چطور باید با مشکلاتت روبرو شوی همیشه بهانه ای برای خودم ایجاد میکردم .
بخور تا تازه است به به
بخور تا تموم نشده دیگه گیرت نمیاد
بخور حالا از فردا دوباره رژیمی نمیتونی بخوری
ای بابا حالا انگار چقدر زنده ای که هی رژیم و نخوردن
ته تهش مرگه دیگه بیخیال بزار لذت ببرم فعلا
ای بابا دو روز دیگه پیر میشی کلی درد و مرض دیگه حسرت میخوری چرا جوون بودم نخوردم و همش رژیم بودم پس الان بخور
خوب حالا یه فیلم بزاریم میخوایم غذا بخوریم
خوب تخمه و میوه بعد شام پای فیلم اصلا مگه میشه نباشه
فیلم دیدن بدون خوردن که حال نمیده
خوب خدا به هر کی یه نقصی داده هیشکی کامل نیست منم ایرادم چاقیمه دیگه
من سه قلو آوردم واسه همین طبیعیه چاق باشم
من فعالیت و کارم زیاده جون ندارم باید بخورم
ای وای قندخونم افتاده فشارم پایینه یه چیز شیرین بخورم
و هزاران هزار بهانه دیگه که بین همه ما چاقها مشترکند ولی من تک تک این بهانه ها رو به یاری خدا و آگاهی های استاد خوبم به فراموشی میسپارم من توانایی تغییر کردن و دارم من در مسیر تناسب اندام قرار دارم من افکارم رو در مدرسه لاغری با ذهن درست پرورش میدم استاد من اومدم که بمونم کمکم کنید بهم انگیزه بدید لطفا دوستان من و تنها نزارید کمکم کنید ممنونم
سلام و درود
از اینکه در سرزمین لاغرها همراه ما هستید خوشحالم
افرادی که به این سایت هدایت میشوند با پای خودشون نیومدند بلکه دعوت شدند
همه ما از طرف خداوند به این سایت دعوت شدیم تا توانایی خود برای تغییر کردن در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم.
در سرزمین لاغرها همه حمایت میشویم.
قطعا استاد همینطور است زبانم قاصر است از سپاسگزاری خداوند برای این آگاهی و لطف شما استاد بزرگوار خدایا با تمام وجود شکرت
سلام استاد عزیز روز شما بخیر و شادی
من واقعا این فایل را با تمام وجود گوش کردم چقدر ما به خاطر اینکه در زمان حال زندگی نمیکنیم و همیشه ذهن خود را به خاطر اتفاقات گذشته سرزنش میکنیم در عذاب هستیم ، چون اتفاقی که افتاده دیگر نمیشود تغییر داد وما همیشه به خاطر این فکرها خود را عذاب دادیم و خواهیم داد از آینده هم کسی خبر ندارد که چه اتفاقی خواهد افتاد . و برای بهانه آوردن این ذهن منفی باف است که مقاومت میکند برای لاغر شدن و هر کار دیگر چون تغییر برای هرکس دارای ترس است که خواهد شد چون کار روتیم که باشد اصلا استرس نداری و مثل کپی کردن است و کار راحت است و اصلا برای پیدا کردن راه حل نباید فکر کنی برای همین ذهن ما هم برای تغییر چاقی به لاغری مقاومت میکند و بهانه ای مختلف میاورد که ما را از انجام دادن این کار منصرف کند وقتی که ذهن با متناسب شدن آشنا شد و کار به قولی روی غلطک افتاد دیگر ذهن منفی بافی و بهانه نمیاورد و کار به سرعت انجام خواهد شد .من کتاب کنترل ذهن وراج را دوبار خواندم و نتایج زیر را نت برداری کردم برای دوستان مینویسم انشااالله موثر واقع شود این موارد درتمام زندگی ما کاربرد خیلی خوبی دارند اگر به انها عمل کنیم من دیدم برای متناسب شدن هم خیلی مفید است پس آن را با دوستانم به اشتراک گذاشتم .چون واقعا ذهن و مغز دو چیز مجزا از هم هستند .
تمرینات کنترل ذهن وراج :
1- از زوایه گویی فاصله استفاده کنید و از ضمیر تو با ذهن ناخودآگاه خود صحبت کنید مثلا زهرا تو می توانی
2- تصور کن به دوستی درباره آن موضوع نصیحت میکنی آن را به خودت بگو
3- چشم اندازت را وسیع کن و به مشکلات بزرگتری که قبلا داشتی و آن را به راحتی پشت سر گذاشتی فکر کن که اصلا دیگه به آن فکر نمیکنی
4- تجربه برای متناسب شدن را به چشم یک چالش ببین نه تهدید شدن تا به راحتی ان را بپذیری
5- واکنشی که جسمت نشان میدهد به شکل دیگری تفسیر کن به عنوان مثال تناسب اندام خیلی فایده های زیاد برای من دارد
6- تجربه متناسب سازی را عادی سازی کن یعنی فقط تو نیستی که این تجربه را از سر میگذرانی و از واژه تو برای خودت استفاده کن
7- در ذهنت در زمال حال سفر کن یعنی بعد از یکسال و چند ماه دیگر چه احساسی در مورد تغییرات پیش آمده خواهی داشت
8- زاویه دیدت را عوض کن یعنی دید منفی باف خود را کنار بگذار و مثبت اندیش باش
9-تمام صحبتهای دیگران را از زاویه پشه روی دیوار تصور کن که فقط از دور نظاره گر است و وارد مباحثی و صحبتها نمی شود و خیلی آرام و بی سرو صدا کار خودش را انجام می دهد و اصلا به نظر دیگران اهمیت نمی دهد
11-احساسات و افکارت را بنویس و به مدت 15 الی 20دقیقه در مورد افکار منفی باف بنویس و خود را رها کن از این منفی بافها و اگر توانستی برای آنها دلایل مثبت بیاور
12-موضع یک نفر سوم شخص و بی طرف را برای خودت بگیر ، کسی که خیر تمام طرف های درگیر را میخواهد که این کار باعث کاهش احساسات منفی در شما خواهد شد
13- به خداوند توکل و اعتماد کامل داشته باش که ذهنت را تحت کنترل در بیاوری و فکرهای عبث و بیهوده نکنی
14-آیینی را برای کنترل ذهن وراج خودت اجرا کن مثل دعا کردن – مراقبه – مثبت اندیشی و صحبت با ذهن وراج منفی باف
ممنون از استاد عزیز که برای متناسب شدن اطلاعات خود را دراختیار افراد چاق میگذارند که انشاالله به زودی به سرزمین لاغرها وارد شوندو همگی متناسب باشیم و در سلامتی و تندرستی و دلی شاد عمری را سپری کنیم . بازم ممنون
سلام خدای مهربونم
خداوندا برای بودن در مسیر بینهایت سپاس
سلام استاد عزیز و دوستان خوبم
بهونه من برای لاغریم چی بود
من از کودکی لاغر بودم و تا بلوغ مادرم بهم میگفت مقوا و خیلی لاغر بودم و وقتی به سن بلوغ رسیدم اولین بهونه و باورم برای چاقی در من ایجادشدو بلوغ اولین بهونه من برای چاقیم بود و این بهونه منو چاق کردو زیاد خوردنمو انداختم گردن بلوغ ولی بازم به سختی تونسم وزنمو بیارم پایین و رسیدم به مرحله بهونه بعدی برای چاقی و اون ازدواج بود وبعد بارداری چون بهونه و توجیه دیگه ای نداشتم پس برای توجیه خودم ودیگران این بهترین بهونه بود که من ازدواج کردم و یار باردار شدم برای همین چاق شدم تا این که رفتم سر کار و باز چاقی بیشترم رو انداختم گردن پشت میز نشینی و کارمندی در صورتی که الان که فکر میکنم با همکارام همش چیپس و پفک میگرفتیم و میزاشتیم تو کشو و همش در حال خوردن بودیم و نمیخواستیم چاق شیم !!!
و خلاصه بهونه های خوردن قرص باعث چاقیمه و یا کم تحرکی و یا بالارفتن سن و یا این که حس ورزش ندارم پس چاق میشم
و نکته مهم اینه که اگر دلیل بیاریم برای چاقیمون هیچ وقت لاغر نمیشیم
وقتی ما عادت کنیم به این رنج و عذاب و تحمل کردن این شرایط باعث موندن در چاقیس
پس به اندازه ای که به این مسیر ایمان پیدا کنیم و اطمینان کنیم ادامه میدیم و ادامه دادن رمز موفقیت فقط ادامه دادنه
من اول که با دوره های رایگان اشنا شدم به این ایمان رسیدم که میتونم از این دوره به نتیجه برسم درسته این فایها رایگانه ولی سرشار از اطلاعات نابی است که در هیچ جا اونا رو پیدا نمیکنیم و نظر شخصی من اینه که خب این همه اطلاعات در اختیار ما رایگان گذاشتن استاد خب دیگه بچه بازی و بهونه اوردن که نه اینا فیلمه و اینا واقعی نیست و هزاران بهونه دیگه برای چیه
من به نتیجه رسیدم از دوره های رایگان 15کیلو کم کردم و بعد تونستم دوره های وردود به سرزمین لاغرها رو تهیه کنم به لطف خدا و با تخفیف استاد در عید 1400تونستم به این سرزمین شگفت انگیز هدایت بشم من اونسال پولم گذاشته بودم برا مسافرت ولی سریع دوره رو خریدم و به شکر خدا پول مسافرتم هم جور شدو به مسافرت هم رفتیم چون من خواستم و دوره های دیگه رو هم میخوام و میدونم به اونا هم میرسم
چرا راحت ترین راه را انتخاب میکنیم و حرف دیگران رو گوش میکنیم و باور میکنیم و چون این حرفها رو گوش میکنیم وباورهامون نسبت به مساعل مختلف تغییر میکنه در نهایت زندگیمون نیز تغییر میکنه و شده این زندگی که دارم و این اندامی که دارم
پس من دیگه بهونه نمیارم و شروع کردم و ادامه میدم و به این مسیر اطمینان کامل و 100در 100دارم
یک دفه یه حسی بهم گفت بیام و در اوقات بیکاری علاوه بردوره ها دوباره این فایلها رو گوش کنم تا بیشتر در مسیر باشم و ادامه بدم و فقط مهمه که در مسیر باشم و ادامه بدم
خداوندا برای این مسیر زیبا و لذت بخش بی نهایت سپاس
در پناه خدا باشید
سلام خدمت دوستان عزیز و استاد گرامی
من امروز احساس خیلی خوبی دارم و فکر میکنم ک برای دلم و خواسته دلم ارزش قائل شدم ، من از اواسط فروردین کمسیر رو دوباره شروع کردم دلم میخواست ک اینبار برای هر فایل حتما دیدگاه بنویسم و ادامه بدم ، الان تقریبا ی ماه گذشته و من برای مسیر لاغری دیدگاهی ننوشتم ، هر روز گامی برمیدارم و برای خودم توی دفتر مثل همیشه یاداشت میکنم ولی توی سایت ثبت نمیکردم ، وهر بار بهونه ولی هر روز گفتگوی ذهنی داشتم و میگفتم باز ننوشتی باز داری میری جلو و هیچبهایی برای این همه فایل ارزشمند ومفید پرداخت نمیکنی حتی بهایی ب اندازه ثبت ی دیدگاه ، و خلاصه گرچه ک ادامه میدادم ولی دلم راضی ب اینجور ادامه نبود ، تا اینکه روز جمعه استوری بازگشت استاد ب اینستا رو دیدم و خیلی خوشحال شدم اخه من همیشه کلی از لایوها و استوری های استاد استفاده میکردم ، خلاصه یکی از استوری های استاد بهانه بی بهانه بود و منم همونجا گفتم ببین هر بار اینمسیرو بدون ثبت دیدگاه رفتی ومشکلی همنداشتی ولی اینبار حالا چی شده هم ذهنت همدلت دارن بازی در میارن و میگن ک باید ثبت کنی بس بهونه بی بهونه ، و از شنبه باز برگرد اول وهر چند ک اونجام ذهن عجولم گف این همه اومدی جلو ی ماهه داری گوش میدی باز برگردی از اول خب از این ب بعد دیدگاه بنویس ولی من مصمم بودمک از جلسه اول دیدگاه داشته باشم و خلاصه دیروز ک شنبه بود استارت اغاز رو زدم ولی خب دیروز تا اخر وقت هی کار برا خودم تراشیدمو دیدگاه ننوشتم و باز ی سری افکار میومد ک آیا میتونم تا اخر دوره ادامه بدم و دیدگاه ثبت کنم نکنه باز وسطا ولش کنم وبیخیال شم ولی صب ک زود بیدار شده بودم اولین کارم رو با ثبت دیدگاه برای فایل مقدمه شروع کردم وچقد سرحال شدم و چقد از ته دل راضی وخوشحال وحس خوب بهم دست داد، من مدت ها با این فکرا ک شاید نتونم دیدگاه خوب بنویسم شاید کسایی ک میخونن بگن اینا چیه نوشته ، اومده زندگی نامه اینجا مینویسه و شاید من از فایل درک درست نداشته باشم و …… افکاری ک توشون خودمو قضاوت میکرد و نهایت ب این میرسبدم ک چیزی ننویسم ، من توی دوره ی رسیدن ب ارزوها با قدرت ذهن تقریبا برای تمام فایل ها دیدگاه ثبت کردم ولی اونجا باورم این بود ک من دوره رو خریدم و از فایل هاش استفاده میکنم ومیتونم چیزی بنویسم ولی اینجا اون جرعت و اعتماد رونداشتم و میگفتم من چون فایل های اصلی تناسب رونخریدم بش شاید نتونم دیدگاه ودرک خوبی داشته باشم ، ولی خب امروز اینکارو انجام دادم و خیلیم خوشحالم چون ب خودم گفتم من از همین فایلا تونسم چندین سایز و وزن کم کنم بس من الان تونستم ک این فایل ها و اموش های لاغری رو تا حدودی درک کنم .
امروز ک این فایل بهونه بی بهونه رو اومدم گوش بدم دیدم ک بیست فروردین ماه توی این فایل برای دوست هم مسیرم شیرین جان حتی در دیدگاهشون پاسخی هم نوشتم ، ولی اونقد بهونه برا خودم تراشیدم ک برای خودم دیدگاه ثبت نکردم و رد شدم ؛
ولی امروز اولین دیدگاهمو با جدیدت ثبت کردم و ی جورایی انگار دلم اروم گرفت ، و بعد اومدم سراغ این فایل بهونه بی بهونه ، تا وقتی ک من نفس میکشم جسمم قدرت و توانایی رسیدن ب تناسب و لاغری رو داره و هیچ بهونه ای نیست و تمام و کمال مسئول چاقی و اضافه داشتن خودم هستم ، سال های سال با کلی بهونه خودمو چاق نگه داشتم و گفتم من ژنتیکی چاقم ، ب مامانم کشیدم ، من معدم بزرگه و سبز نمیشم ، سوخت و سازم کمه ، من تنبلم و تحرکم کمه ، زیاد میخورم و …… اینها همه دلیل و بهونه هایی بود ک من از بچگی داشتم و خودمو همیشه ژنتیکی بچه تپل و پر میدونستم ک محکوم ب چاقیه و قراره مثل مامانش ومامان بزرگش چاق بشه ، ولی با قرار گزفتن در مسیر لاغری من متوجه شدم ک اونها فقط بهونه بودن تا من به تناسبی ک طبیعت جسمم هست رو نداشته باشم و هر روز بیشتر ازش دور شم ، من عادت کرده بودم ب رنج چاقی و دیگه برای خودم هیچ راه خلاصی از این رنج نمیدیدم ، چون راه های زیادی رو هم امتحان کرده بودم ولی نتیجه ای ک میخواستم رو نگرفته بودم ، دیگه ب خودم میگفتم چاقی همیشه با من هست و نمیتونمکاریش بکنم فقط گاهی در مراسمی ومناسبتی یا شرایطی میتونم با سختی دادن ب خودم یکم وزن و سایز کم کنم و دوباره چاقی سرنوشت همیشگی منه ، و هر بار با هر روشی لاغر میشدم انتظار برگشت خیلی سریع ب شرایط قبل ( چاقی ) رو از خودم داشتم ، چون من هم مثل استاد سالقه ی چاقیم از بچگی بود برای همون کلی دلیل برای چاقیم داشتم . البته در دوران بچگی مامانم تلاش میکرد کمنو چاق کنه تا به مادرشوهرض ثابت کنه ک بدون شیر خودش ( چون خودش شیر نداشت ) هم میتونه منو یه بچه ی تپل و سالم ( ب باور خودش ک سلامتی رو تو تپلی میدید) بکنه ؛ من سالها تحت اموزش چاقی از اطرافیانم بودم و کلی اطلاعات چاقی جمع کردم و ناخواسته عمل کردم ونتیجه شده چاقی ؛ چه اونوقتی ک باورهای سلامتی و زیبایی رو با چاقی میدونستم ب سمت چاقی حرکت کردم چه اونوقتی ک از چاقی ترسیدم و بهش توجه کردم و دست پا زدم ک بیشتر چاق نشم ، در حال حرکت به سمت چاقی بودم ، و الان تنها راهش اموزش لاغریه و همون طور ک با اموزش سالها چاق شدم الانم هر لحظه ک نفس میکشم میتونم ب سمت لاغری و تناسب برم و خیلی راحت و اسون مثل همون راه چاقی میتونم اینبار اگاهی لاغری داشته باشم و متناسب و لاغر بشم ؛
ی نشونه هم امروز منو خیلی خوشحال کرد، شهر من یه شهر سردسیر هست و تقریبا ما ۷-۸ ماه از سالو هوای خنک و سرد داریم ک هنوزم مثلا امروز یه هوای خنک رو ب سردی داریم ک بخاریمون روشنه ، من امروز یکم قبل ظهر کمد لباسها رو سامان دهی میکردم ک یه تعداد از لباس های ضخیم زمستونی رو بردارم و لباس بهاری بیارم دم دست ، جا ب جا کردم و بعد اتمام کارم ، خواستم لباسامو عوض کنم ک دستم رف رو شلوارک جین خونگی ک پارسال اواخر تابستون بخاطر خنکی هوا جمع کرده بودم واز دم دست برداشته بودم ، گفتم اینو بپوشم با این تبشرتم سته ، اونوقتا یکم برام کیپ بود و دکمه اش کامل میچسبید ،بدون هیچ فکری و یاد اوری مثلا تنگی ، من اونو برای پوشیدن انتخاب کردم و وقتی تن زدم از ذوق میخواستم بپرم هوا، خیلی برام ازاد شده بود و خیلی راحت دکمه و زیپش بسته میشد و حتی جای ازاد داشت و این خیلی برام نشونه خوبی بود، الان ک حدود ی ماهه جدی شروع کردم و از دیروزم تصمیم با ثبت دیدگاه بود ، خیلی برام ذوق و شور داشت این نشونه و خواستم ک اینجا بنویسم تا برای خودمم ب یادگار بمونه وچراغ ونور برای مسیرم
سلام بر اقای عطاررروسن که زندگی افرد چاق واقعاروشن کرده ازجمله من
تویی چندین سال اگه کسی نویسندگی یاشعرگفتن باهر چی که به مرو امکان استفاده برای زمان اینده داشت ورمان پابان نداشت شاید هزار با به خودم میگفتم این افردا نمردن اون رنده هستن جون نامشون تاابد تکرارمیشه وازشون یادمیشه
خوش به حالشون من جیزی برای به یاداوردن دیگران ندارم رسالت من چی فقط بیا به دنیا جاق بشم وبعد ازاین همه رژیمهایبی کیفیت فقط بمیرم تموم شه چندروزپیش توقسمت رایگان من یی متنی رو نوشتم که بودن تواون قسمت چطوردر مسبر من تاثیر داشت ومن توستم با بودن درانجا بهانه افرادی که میکن توقسمت ریگان امکان نداره لاغربشی چون پول ندادی رو ازبین بردم
امروزکه دارماین دیدگاه مینویسم یی بهانه دیگه رو هم ازبین میبرم اون سن وسالم زیاده نمتونم لاغربشم من سن ۵۷ ساله که از دید جوانان که وار میشن زیاده تراز سن این افرادهست من خواستم وخدا کمکم کرد تا حالا خوب پیشرفتم تازه توقسمت فعالان خدود۱ ماه هست که نفراول هستم توقسمت فنی هم ۱ ماهی هست که اولم برای اصلا اول بودن تواون قسمت مهم نیست شکرخدا دارم یادمیگرم پس سن من زیاده نمتونم یادبگیرم رو هم ازبهانه های این مسیر ازبین بردم یی سری میگن من پادرد دارم سنم زیاده درد نمی زاره لاغر بشم بازمن هم پادرد دارم سنم زیاده نباید لاغر بشم ولی شکرخدا دارم وزن کم میکنم
توهر دوره که من شرکت میکردم توماه ۳ شروع مکافات بود چون هرچی تلاش کرده بودم شروع به برگشت میکرد وهمیشه ازماه ۳ هردوره وفتی استپ وزنی شروع میشد زنک خطر به صدا درمیمد که خودم اماده کنم برای یی شکست دیگه ولی دراین مسبرماه سوم تازه دارم شروع به کم کردن وزنم رو میبینم کم هست ولی هست پس این بهانه رو هم از لیست بهانه خط زدم پس رسالت من این بوده که به این شکل به انجام رسوندم خدایا شکرت
خدا پشت وپنا هتون یا حق حق نگه دارتون
سلام سلام ، بزرگترین بهونه ای من پر خوریم وبا سرعت خوردن هست ، همینطور بیشتر مواقع بدونه اینکه اجازه بدم حس گرسنگی کنم غذا میخورم ، پر خوری و ولع هم توی اکثر افراد چاق شایع هست پس پرخوری مساوی با تصویر ذهنی چاق توی ذهنمون نقش بسته ، برای لذت بردن ذهنیم انقدر میخوردم که حس رضایت کنم فارق از اینکه توجهی به حس سیری معده و رفع نیاز خوردن داشته باشم
اومدم این دوره این رفتارهای ناصحیح حل کنم ، خیلی هم شنیدم کم بخور و حس گرسنگی داشتع باش تا لاغر بشی ، اما آیا تمام افرادی که لاغر هستن همیشه گرسنه ان که تونستن لاغر باشن؟ آیا اونا به عمد نمیخورن یا به دیدما افراد چاق کم میخورن که لاغر بمونن و گرسنه بودنو به خودشون ترجیح میدن ؟
اما نه
اکثر آدمای که لاغر اندام هستن هیچ وقت نمیگن هنوزم گشنمه اما چون میترسم چاق بشم به خودم گرسنگی میدم
به عنوان مثال یادمه برادر زادم که لاغره میگفت واقعا نمیتونم زیاد بخورم واندازه ای که میخورم دیگه سیرم وخیلی های دیگه …
ذهنشون درست برنامه ریزی شده برای خوردن و جسمشون این اجازه و داره که درست عمل کنه سوخت و سازش باعث بشه که همیشه خوش اندام باشن و مطمعا تصویری که از خودشون دارن یه اندام مناسب با مقدار خوردن به اندازه اس
چیزی به اسم ولع در خوردن ندارن
منم اینجام که مثل اونا حتا بهتر از اونا ذهنمو برنامه ریزی کنم
از بهونه وحسرت خوردن وحس ناتوانی در لاغر شدن و درست غذا خوردن خسته شدم من باید بتونم موفق بشم چون انتخاب شدم
سلام و عرض ادب
یادم میاد تو آینه نگاه نمیکردم چون از خودم فراری بودم
باگریه و زاری و التماس از خدا میخواستم تا راهی جلوی پام بذاره
به شدت افت فشار پیدا میکردم
از چاقی رنج میبردم و همه رو مقصر میدونستم
بهانههای الکی که هربار میووردم و حالمو بدتر میکرد
دیشب که تو مهمونی دوستم بودم
وحرف از چاقی شد
نجوای ذهنی من شروع کرد که توام بگو سبک میشی ببین
بعدش باهات همدردی میکنن و میدونی که تو تنها نیستی
باخودم گفتم مگه من این همه تمرین نکردم مگه من این همه رو خودم کار نکردم
پس از حرفهای خودش برعلیه خودش استفاده کردم
به دوستم گفتم عزیزم من تو دوره ای شرکت کردم که اولین پیامدش رفع استرس و آرامش ذهنی بود
الان خیلی تغییر کردم
و بجای گفتن حرفای منفی از احساس خوبم صحبت کردم از شرایط جدیدکه تو زندگیم رقم زدم صحبت کردم
و کلی حالم بهتر شد
حالا یاد گرفتم که ورودی های ذهنم رو کنترل کنم
فرشته درونم از طریق احساسم خیلی عالی با من ارتباط برقرار میکنه
همین الان که شام خوردم
بعد ی مقدار مناسب فوری احساسمو شناختم
یهو یادم اومد من الان یه فرد جدید هستم
باید بهترین خودم باشم
نباید بهانه های الکی بیارم چیزهایی که وجود دارن هیچ وقت باارزش تر از خودم نیستن
و این من هستم که حیف هستم
واز گفتن چند تا جمله الهام بخش بدون آوردن بهونه موفق شدم تا ورودی ذهنم رو کنترل کنم و بهترین رفتار و واکنش غذایی از خودم داشته باشم
الان بیشتر درک میکنم در شرایط مختلف چجوری عمل کنم تا شگفتی رو ببینم
وهمین ضرب المثل خواستن توانستن است
صدق میکنه
فقط کافی من بخام تا به یاری و لطف خداوند اون اتفاق بیوفته
و دوست دارم همین جمله رو انقدر تکرار کنم تا الگو باشه برام تو زندگیم
نگاه من اگه نگرش من خواستن باشه توانستن خودش میاد
وفقط کافی تا از خدا بخام و خداوند اونقدر مهربون و بخشنده است که منو در اون شرایط قرار میده حالا یکیش خرید دوره های آموزشی این سایت هست
مخصوصاً موفقیت مالی وخیلی دوست دارم تا تهیه ش کنم و میدونم که من موفق میشم تا همه ی مراحل دوره رو هم بخرم و موفق بشم
بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🥲🌼
الهی سپاسگزارم ازت 🙃🥀🕊️🥲
سلام استاد عزیز
الان که فکر میکنم من اول یک بهانه داشتم برای لاغر نشدن اینکه منم مثل مادرم که 130 کیلو بود نباشم اصلا دوست نداشتم مثل اون چاق باشم با اینکه من بسیار دختر خوش هیکلی بودم ولی همیشه ترس چاق شدن داشتم همون که شما گفتنید انتظار چاقی را داشتم از سن 18 سالگی گفتم رژیم بگیرم تا همینطور خوش هیکل بمونم ولی دقیقا از وقتی که رژیم گرفتم وزنم بالا رفت یعنی دقیقا من برعکس ژنتیک خودم عمل میکردم ژنتیک من میگفت این دختر خوش هیکلی ولی ذهنم میگفت نه این چاقی رو میخواد همین شد که الان در این سن 45 کیلو اضافه وزن دارم بعد از اون هم همه روشهای لاغری رو امتحان کردم ولی هیچکدوم رو دوم نیاوردم دیگه تو جملات تاکیدی میگفتم من با لذت و شادی لاغر میشوم که با خوندن نظر یک نفر در یک سایت مثبت نگری به اینجا هدایت شدم چون از خدا خواستم بعد که کلی رژیم گرفتم فهمیدم که اینها همش اشتباهه من با عذاب چاق نشدم که حالا با عذاب لاغر بشم میدونستم یه راهی داره که همونطور که چاق شدم لاغر بشم دختر خاله ام لاغر بود و همیشه میگفت من هیچ وقت چاق نمیشم و کم هم میخورد نه از روی آگاهی کم بخوره خود به خود سیر میشد انگار ذهنش بهش میگفت کافیه سیر شدی من دیگه بهانه ای ندارم و هیچ حرفی را باور ندارم بابت لاغری هیچ راهی برای لاغری وجود نداره جز ذهن من همه راهها رو رفتم هیچکدوم نتیجه نداد الان هم دوست دارم دوره شرکت کنم ولی پولش ندارم امیدوارم خدا کمکم کنه تا تو دوره شرکت کنم ولی الان از فایلهای رایگان استفاده میکنم تا ذهنم بفهمه که من دستشو خوندم بهانه بی بهانه …بهانه ای برای لاغر نشدن وجود نداره واقعا نداره مطمئنم نداره
لاغری آسانترین و لذتبخش ترین کار دنیاست
سلام دوست عزیز
ابهت اطمینان میدم ک بهترین مسیر زو انتخاب کردی و این انتخاب از سمت خداست
من از همین مسیر استفاده کردم و فایلا روگوش دادم و کلی تغییر در سایز و وزنم و زندگیم داشتم ، درسته ک دوره ها خیلی کامل تر هستن و قطعا و یقینا یهتره ک دوره ها رو تهیه کنیم چون من چند دوره ای ک تهیه کزدم واقعا عالی وکامل یودن و نتیجه هاشدر زندگیم کاملا مشهوده ولی این ب این معنا نیست ک فایلاهای رایگان کاربردی نیستن و تاثیری ندارن، درست برعکس این ایمان و اطمینان ب مسیره ک نتیجه عالی و فراتر از انتظار رو پیش میاره ،من ب عنوان کسی ک مدت هاست در این سایت هستم و از فایلا استفاده میکنم بهت اطمینان میدم ک عالین و اگه متعهدانه ادامه بدین حتما نتیجه خیلی خوبی رومیگیرین و اینجوری مشتاق تر هم
میشین برای تهیه دوره ها ، ادم اصلا سیراب نمیشه در این مسیر ،
امشب مپ باز تصمیم گرفتم ک این دوره روتکراز کنم و اومدم اولین فایل گوش دادم وبرحسب عادت تا اونجایی ک برام امکان داشته باشه دیدگاه هازو میخونم هر چند ک خودم در ثبت دیگاه در سایت تنبلی میکنم وفقط برا خودم مینویسم ولی دوست داشتم اینجا برای شما ی کوتاه اطمینان بدم ک بهترین مسیر روانتخای کزدین و انشالله خیلی زود دوره هارو هم بتونین تهیه کنین ، نوشتن دیدگاه هم خیلی عالیه و امیدوارم منم بتونم اینکارو ب طور مداوم انجام بدم ، چون خودم خیلی چیزها از دیدگاه های دوستان یاد گزفتم وبرای منم کاربردی بوده ویا ب فرمولونگرشی پی بردم
براتون آرزوی موفقیت وتناسب وارمش. رو دارم
سلام به استادم
ممنونم از اين فايل عالي
زندگي همه چاق ها رو توي اين چند دقيقه به تصوير كشيديد
بهانه هايي كه داريم
خود من هر روز به همسرم ميگفتم چون تو هر روز ميري سر كار و تحرك داري لاغر هستي و همه اش دنبال اين ميگشتم كه ببينم چرا سوخت و ساز بدن او بالاست
آخه همسرم قاتل بستني و شيريني جات هست….يعني يه جوري بستني ميخوره كه من ميديدم حالم بد ميشد…انقدر كه زياد ميخوره…ولي براي اينكه نخوره نميخريم زياد …ولي اگر توي خونه باشه امونش نميده تا تمومش كنه
خلاصه الان دو سالي ميشه كه هي آدماي مختلف كه لاغر هستن و متناسب هستن رو زير نظر دارم و ميبينم اونا اصلا به خودشون سختي نميدن توي غذا خوردن
يكي از دوستانم كه خيلي خيلي لاغر هست و من خيلي دوست دارم لاغريش رو هميشه زير نظر داشتم چي ميخوره و چيكار ميكنه
متوجه شدم كه اون هرگز وقتي سير هست چيزي نميخوره …فقط سه وعده غذا رو ميخوره اونم خيلي كم …ميانوعده و تنقلات اصلا نميخوره …هر چي جلوش بزاري ميگه نه مرسي نميتونم
هميشه برام سوال بود چطوري ميشه نتونه غذا بخوره ….تا اينكه ديشب داشتم توي سايت شما ميچرخيدم و فايل ميديدم يه كاسه ميوه خورد شده گذاشتم جلوم و دونه دونه برميداشتم و ميخوردم از يه جايي به بعد متوجه شدم عهههه چرا احساس ميكنم سير شدم انگار كلي غذا خورده بودم …بعد گفتم عههه اين تغييرات توي ذهن من داره رخ ميده…و بعد ياد اين دوستم افتادم كه بعد از خوردن غذا اصلا هيچي نميخوره و ميگه نميتونه
خلاصه كه مسيري كه توش هستم نويد روزهاي عالي رو برام داره و سپاسگذارم ازتون
سلام ب استاد با اراده و محبوب عزیزم
خب من همین دیشب مچ ذهنمو گرفتم خواهرم میخواست بره سرکار
کم مونده بود بگم آره برو تازه لاغرم میشی
یهو ب خودم اومدم و نگفتم
چقد میخ کوب شده در ذهنم ک تحرک باعث لاغری میشه
در صورتی ک این حرف کاملا اشتباه
شمام تو این قسمت گفتین و تاکیید کردین که الان اصلا تحرک آنچنانی ندارین و لاغرم هستین
الان من باشگاه میرم ورزشمم سنگین یعنی خیلی به بدن فشار میاد
ولی چون همسرم اعتقادی نداره ب راهکارای ذهنی مجبورم باشگاه رو برم تا باهاش درگیر نشم
چون قبل اینکه باشگاه برم خیلی غر میزد سرم ک چرا نمیری و اینا
من سختم نبود باشگاه رفتن پارسالم رفته بودم و به محض ول کردن چاق تر شدم وزنم رف بالاتر
به دلیل عید و جا ب جایی خونمون چند ماهی فاصله افتاده بود بین باشگاهم
الانم ی انرژی خوبی هس تو باشگاه خوشم میاد عادت کردم نرم حس بدی پیدا میکنم
در کل سعیمو میکنم ک بگم من فقط برای سلامتی و خوش فرم شدن بدم میرم یعنی میرم ک شکل بدنم ک قراره با لاغری با ذهن لاغر بشه رو فرم بدم قشنگ ترش کنم هم تو اجتماعم و دوست پیدا کردمو میگمو میخندم دیگه این تلقین رو ندارم ک ورزش منو لاغر میکنه
میگم بدن من ورزشو دوس داره چونکه باعث میشه جوون تر بمونم کلا هر فوایدی ک ورزش داره دیگه
بغیر از لاغری
بعدشم ک بعد وارد شدن به این سایت مطمان شدم دلیل چ من ۱۰۰درصد فقط از ذهن من بوده
الانم ک ی ریزه جمع تر شدم فقط ب خاطر داشتن اطلاعات جدیدی ک ب ذهنم دادم و خیلی جا دارم خیلی فایل ها هست ک باید گوش بدم و برام تکرار بشه
مهم اینه من دیگه افتادم تو مسیر لاغری پس نتایج کاملا شگفت انگیزی در انتظار من خواهد بود
واقعیت تا قبل آشنایی تصویر ذهنی لاغری من خیلی سخت در ذهنم شکل میگرف ولی الان خیلی بهتر شدم
یکی دیگه از باورهایی ک هست میگن قهوه یا چای سبز سوخت و ساز رو بالا میبرند
برا همین همیشه قبل از باشگاه قهوه تلخ میخوردم بدون شکر
ولی من باشکر دوس دارم
جدیدا زیاد رغبتی ندارم ک بخورم بخورمم طبق عادته
چون بهانه سوخت سازی ک پایین باشه یخوایم با چیزی خوردن مثل قهوه اونو بالا ببریم وجود نداره
و این فرمول از ذهن ما کاملا رد شدس و ما هممون ب ی اندازه در بدنمون سوخت و ساز داریم
لاغری اسان ترین کار دنیاست
سبکی بهترین حس دنیاست
الهی ب امید تو😍🥰
سلام زينب جان
با نظر ت موافقم كه چقدر توي باشگاه به بدنمون فشار مي آريم ..چقدر باوراي غلط توي كله مون كردن كه قهوه سوخت و ساز رو بالا ميبره …من پارسال كه رژيم كتوژنيك رو داشتم و باهاش فست هم ميگرفتم …توي زمان فست فقط قهوه و چايي ميخوردم …بعد از چند ماه اختلالات هورموني رو توي بدنم مشاهده كردم ….در اين حين درباره خواص ماتچا تي هم خونده بودم و شروع كردم به خوردن ماتچا تي هر روز …نگو كه اونم كلي روي هورمون هاي بدن هم تاثير ميگذاشت…سرتو درد نيارم كلا قهوه و ماتچا رو گذاشتم …با اينكه خيلي هر دوتاشو دوست دارم جدا از اينكه سوخت و ساز رو بالا بياره يا نه …اما چون ديدم تغييراتي توي بدنم ايجاد كرده ، ترك كردم هر دو رو تا الان كه چندين ماه هيچ كدوم رو نخوردم احساس ميكنم اون اتفاقات توي بدنم رفع شدن …
برا آرزوي سلامتي و موفقيت و متناسب شدن رو دارم
سلام سلام
این قسمت خیلی من رو به فکر فرو برد که واقعا چرا به سختی عادت میکنیم؟
چرا وقتی میدونیم شرایط برامون مشکله باز هم ادامه میدیم ؟
چرا تحمل میکنیم اما حاضر نیستیم همون انرژی رو صرف تغییر کنیم؟
اما چیزی که بهمون تلنگر میشه که هی پاشو پاشو جای تو اینجا نیست دیدن کسایی هست که خواستن تغییر کنن و حالا دنیاشون رو خودشون ساختن
وقتی میبینی یکی دیگه آرزوی تورو زندگی میکنه تازه یادت میاد که اینجا جای تو نیست و تو خواهی توانست زندگیت رو تغییر بدی
گاهی از اینکه چقدر با باورهای غلطت تحمل کردی شرایطی رو که دلخواهت نبود ولی فکر میکردی دنیا همینه و ادامه میدادی
شاید اولش به دلت بیاد که کاش منم این شرایط رو داشتم و بعد میگی کاش میتونستم شرایط رو تغییر بدم شاید به نظر تلاش هم بکنی که شرایط رو عوض کنی ولی بازم ته دلت میگی من دارم زور الکی میزنم
اما انگار از یه جایی به بعد دیگه ول میکنی دیگه میگی خدایا من نمیدونم واقعا من نمیدونم به هر دری زدم تا بشه و نشد هر کاری کردم نشد من نمیدونم واقعا ته این دنیات چی میشه ولی واقعا دلم نمیخواد اینجا بمونم و دلم میخواد منم خوشبختی رو تجربه کنم و …
واقعا نمیتونم بعدش رو توضیح بدم چون انگار بعد اون لحظه که از همه کنده شدی وقتی که دیگه فقط خودت میمونی و خودت صدای خدا رو میشنوی
نمیدونم چجوری ولی هر کسی که به تهش رسید و خودش رو رها کرد نور رو دید
وقتی به جای اینکه به ایکس و ایگرگ وابسته باشی به خودت و ندای درونت دل میبندی درها باز میشه و اشک شوق میشینه به چشمت که خدایا کجا بودم که تورو در خودم گم کردم؟
اما خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم قراره به تو بسپرمش و فقط تو امید و انگیزه و باور من باشی
امیدوارم هممون این حال رو تجربه کنیم
خدا اینجاست کافیه ببینیمش 🙂
با سلام خدمت استاد بزرگوار
اول از همه اینو بگم که واقعا من هدایت شدم به این سایت الانم هر چی فکر میکنم چطور و چگونه با این سایت آشنا شدم موندم خودمم.اینکه زمانی اومدم که خیییییلی از مسیرها رو رفتم و نتیجه نگرفتم بدتر هم شده ولی الان مطمنم مطمنم مسیرم رو درست اومدم ونتیجه خواهم گرفت.الان یه ماهی میشه من تو این سایتم و مطالب و مخصوصا دیدگاه دوستان و با عشق میخونم خیییییییلی از رفتارام عادتهام عوض شده ولی هنوز خلی باید کار کنم خیلی باید خودم رو کشف کنم.بزرگترین دلیل لاغر نشدن من ترس از چاق شدن هست من الان 36 سالمهو تقریبا 12 سال هست که دچار اضافه وزن شدم و تو این 12 سال روزی نیست که غذا را با لذت خورده باشم همیشه ترس از خوردن و چاقی زهرمارم کرده و بدتر لاغر نشدم هیچ چاق هم شدم.چون تا الان فکر میکردم غذا چاقم کرده.الان یه ماهی هست هر روز به خودم میگم که غذا فقط برای تامین انرزی و زنده بودن و سالم بودنم هست و اصلا چاقم نمیکند بلکه در جهت لاغری من هست ولی باز هنوز ترس رو دارم هنوز وقع خوردن دو دوتا میکنم هنوز باز لذت نمیبرم ولی مطمنم روزی خواهم رسید به اون چیزی که میخوام.چیکار کنم این ترسم بریزه ؟چیکار کنم که غذا تو ذهنم غول نباشه؟راهنمایی
سلام
و عرض ادب خدمت دوستان متناسب و استاد عزیز
اول اینکه خیلی از اسمش خوشم اومد بهانه بی بهانه
وخیلی مشتاق شدم و چندبار هم گوش دادم و قشنگ متوجه شدم
من قبلاً ازدواج وبارداری رو بهانه قرار میدادم برای اینکه چاقیم رو حفظ کنم و جالب برام الان چاقی رو یک معضلی که نمیشه حل کرد نگران نیستم و نگاهم به چاقی عوض شده یه مقطع از زندگیمه که بخاطر باورهای اشتباهم منجر شده و الان تصمیم و اراده من باعث میشه تا خیلی زود برطرف بشه
حالا آگاه هستم که فقط خودم مقصر چاقیم هستم و همه ی اینها باورها و بهانه هایی بود در ذهنم که شناسایی کردم
وبرای رفع شون نهایت تلاشمو خواهم کرد و من روز به روز دارم متناسب تر میشم الهی شکر 🌼✨🥳
ممنون استاد عالی بود 🌼🌹
سلام
بهانه بی بهانه
درسته با دارو چاق شدم اما الان چند ساله دارو نمیگیرم
درسته ورزش نمیکنم اما همین ماه قبل که باشگاه بودم به این نتیجه رسیدم با شکم بزرگ نمیشه خیلی از حرکت ها رو زد و تصمیم گرفتم اول شکمو کوچیک کنم بعد برای حفظ سلامتی برم باشگاه
درسته کارم پشت میزیه ولی همکار کناریم فوق العاده خوش اندامه
درسته من و خواهر و برادر بزرگم چاقیم اما بقیه خواهر برادرام خیلی خوش هیکلن
درسته الان چاقم ولی قبلا خیلی لاغر بودم و به همین ترتیب هر بهانه ای که تو ذهنم میاد بلافاصله مورد نقضش هم میاد
پس بهانه بی بهانه این دفعه اومدم واسه نتیجه گرفتن نه فقط شروع کردن و خسته شدن و رها کردن
سلام مجدد خدمت شما آقای استاد عطار روشن .
هر چی بیشتر گوش میدم حسم عالیتر میشه .احساس میکنم دارم برای لاغر شدن تربیت میشم . هر آنچه در ذهن من هست رو دارم کنار میزارم و بی کم و کاست آنچه از شما میشنوم رو می پذیرم .
هر دلیلی که میاد توی ذهنم که میگه تو به این دلیل لاغر نمیشی رو دارم پاک می کنم . البته گوش دادن صحبتهای شما داره پاکش می کنه . امروز با چنان ارامشی خوابیدم که تمام خستگیها از تنم بیرون رفت . بدنم داره خودشو برای لاغر شدن آماده میکنه . من وارد دنیای لاغری شدم . انقدر به گوش دادن فایلها علاقه پیدا کردم که قرار امروزم و با دوستام کنسل کردم . گفتن خوش میگذره بیا امروز که مرخصی داری گفتم نمیام . کار دارم . منی که به هر دلیلی هر طور شده با دوستام میرفتم خوش گذرونی به راحتی قرارمو کنسل کردم . فکر می کنم این کار از همه ی کارام مهمتره . همین که ته دلم شاده برام کافیه . من اهل خوش گذرونی هستم ولی همیشه ته دلم به خاطر چاقیم ناراحت بودم و این ناراحتی خیلی اذیتم میکرد . الان خوشحالم که ته دلم شاد شده . من لاغر میشم . دارم مطمئن میشم که لاغر میشم . امروز وقتی تمام دلیل چاق شدنامو پاک کردم چقدر سبک شدم . چقدر حالم خوب شد . انگار که یه باری از روی دوشم برداشته شده . کامنتای بچه ها رو هم دوباره خوندم . تمرکزمو فقط روی فایل امروز گذاشتم چندین بار گوش کردمش . حتی در کمال آرامش باهاش خوابیدم . چه خواب راحتی کردم . دیگه دلیلی برای چاق موندنم نمیبینم . حتی دلیلی برای زیاده روی در خوردنم نمیبینم . اصلا امروز اشتهایی نداشتم . چون من فقط برای لذت بردن و فراموش کردن بار سنگین غصه هام لحظاتی به غذا پناه میبردم . الان میفهمم غذا پناه من نیود چون من فقط لحظاتی با اون شاد بودم ولی امروز اینجا منو تا حالا شاد نگه داشته . احساس می کنم دارم جون میگیرم قوی میشم . چاقی تمام توان منو کشیده بود .با اینکه استعداد زیادی دارم اصلا نمیدونستم به چی علاقه دارم . فکر چاقی دلایل چاقی تمام ذهنمو پر کرده بود و من فقط به این چیزا فکر میکردم انگار که هیچ وقت زندگی نمیکردم . الان دو روزه خیلی حالم بهتره . همین که درد چاقی رو دارم پاک می کنم خودش برام بزرگترین لذت میشه . امروزم چیزای زیادی یاد گرفتم . اخبار بد گوش نکنم . خودمو درگیر مسائل دیگران نکنم . اولویتم حال خوبم باشه . بهانه های چاق موندنم و پاک کنم . دیگه چاقی رو نپذیرم . فعلا با همین دوره ها شخصیت چاقیم و پاک کنم . بعد فایلهای محصولی رو هم دونه به دونه خریداری می کنم .
سلام امروز روز دوم منه که وارد سایت تناسب فکری شدم . امروز به نسبت دیروز درک بهتری از این راه پیدا کردم . کامنتا رو خوندم . بچه هایی که از این راه نتیجه گرفتن منو خیلی خوشحال کرد که منم میتونم نتیجه بگیرم . فایل امروز هم صحبتهای آرامشبخشی داشت . اینکه هیچ بهانه ای برای چاق بودن وجود نداره . مثلا من خودم گاهی به خاطر بیماری زانوم مجبورم قرص بخورم و فکر میکردم خب یکی از دلایلی که من چاقتر میشم اینه که دارم قرصهای غضروف ساز میخورم . خب غضروف جنسش از چربیه و این قرصها باعث میشن بدن من چربی جذب کنه و من چاق بشم . دلایل دیگه که برای چاقیم داشتم رو تقریبا شما همه رو عنوان کردید . یه دلیل دیگه من خیلی تشنه ام میشه و همش دلم میخواد آب بخورم . با این که همه میگن آب خوبه ولی من وقتی آب میخورم ورم می کنم . یعنی با اینکه دفع زیاد آب هم دارم اما حس می کنم تمام بدن من داره آب رو جذب خودش میکنه . من فکر می کنم بیماریهام باعث چاقی شده و به هر حال هر چیزی که من میخورم حالا چه قرص باشه چه آب باشه چه غذا باشه هرچیزی که از دهان من پایین میره منو چاق می کنه . یه دلیل دیگه ام پیاده رویه . من وقتی پیاده روی می کنم خب چاق نمیشم ولی وقتی پیاده روی نمی کنم انگار که بدنم تلافی می کنه و منو بدتر چاق می کنه . یعنی ورزش باعث میشه من وقتی که دیگه ورزش نمیکنم چاق بشم . من از کوچیکی چاق شدم البته به دنیا اومدم خیلی لاغر بودم و مامانم برای اینکه من تپل بشم هی داد خوردم . تقریبا از ۳-۴ سالگی چاق بودم و مامانم به خودش افتخار میکرد که پسرمو تپل کردم ولی یادمه کلاس اول نمیتونستم مثل بقیه بدوم . دوس نداشتم برم مدرسه بچه ها منو مسخره می کردن . منم مثه شما از کوچیکی با چاقی درگیرم . یه روز دایی بابام گفت خب عطا کی میخوای لاغر بشی خیلی داری چاق میشی و من بیشتر خورد شدم مامانم همیشه ازم دفاع می کنه همش میگه پسرم خیلی هم خوبه . استخون بندیش درشته و این دفاع کردنش بیشتر منو خورد می کنه . من با دوستام خیلی به فست فود میرم یعنی تقریبا هفته ای ۴-۵ بار از غذای بیرون میخورم . فکر می کنم اینا هم دلایل چاقی منه . راستی من آزمایش تیرویید هم دادم . تیروییدم هم کم کاره . مدتی هم پزشک سنتی و ایرانی رفتم ولی سخته راهکارهاشون نمیتونم ادامه بدم . من بهانه ها و دلایل زیادی برای چاق موندن دارم یه چیز دیگه هم از صحبتهاتون متوجه شدم من برای چاق شدن این همه کار انجام دادم ولی هیچ وقت نمیخواستم این کارها رو انجام بدم یعنی اصلا تصمیمی از قبل براش نمیگرفتم . بیشتر در لحظه انتخاب میکردم یا مثلا یهو با دوستا تصمیم میگرفتیم امروز بریم کله پزی . امروز بریم در بند . ما در چاقی کارهایی انجام میدادیم که بهمون خوش میگذشت و به نظرم اینم یکی از دلایل چاقی منه . یعنی من در چاق بودن بهم خوش گذشته . ولی برای لاغر شدن ما همیشه خواستیم یه کاری خلاف میلمون انجام بدیم و همیشه هم برامون سخت بوده یعنی ما هیچ وقت بهمون خوش نمیگذشت . ما از کارهایی که برای لاغر شدن انجام میدادیم رنج میکشیدیم . پیاده رویها ورزشها باشگاهها . البته زنعموم اینها رو بهم گفت و من دیدم داره راست میگه من هیچ وقت از باشگاه رفتن لذت نبردم یکی از دلایل چاقیم رو هم همین میدونستم در هر حالی که میدیدم خیلی ها خب کیف میکنند وزنه میزنند کار می کنند یه جورایی تفاخر می کنند به منی که نمیتونستم وزنه های سنگین بزنم یا با سرعت بالا بدوم . شما اینجا گفتید ما لازم نیست کار خاصی انجام بدیم . این خیلی بهم امید میده خب شما تقریبا فعالیت روزمره معمولی دارید برای لاغر شدنتون زحمتی نمیکشید . گفتید کارتون پشت میزه و چندین سال هم هست که فقط کارتون همینه . پس برای لاغر شدن نیازی نیست وزنه های سنگین بزنیم یا بدوییم و به خودمون فشار بیاریم . تازه من تجربه کردم وقتایی که فعالیت زیاد انجام میدم بعدش چاقتر میشم انگار بدنم میخواد جبران اون سختی رو بکنه . من در این فایل خیلی امیدوار شدم که همین الان هم توی همین شرایطی که الان هستم هم احساس رضایت داشته باشم کاری نکنم فقط چاقی رو از ذهنم پاک کنم . اما چطور چاقی رو از ذهنم پاک کنم ؟ من در این فایل تصویری فهمیدم نه غصه گذشته رو بخورم نه آینده رو . از همین امروزم لذت ببرم . خب دیروزم که گفتید شخصیت چاقمو تغییر بدم . یعنی امروز من سعی کنم چاقی رو پاک کنم و مثه یه آدم لاغر زندگی کنم . اما آدمای لاغر چجوری خوش می گذرونند ؟ اینم یه سوال دیگهاست . حالا ولش کنیم بهتره . خب الان من دلایل چاقیم و گفتم . دیگه تقریبا همیناست . حالا اینا رو پاک کنم . یعنی بگم اینا فقط بهانه هاییه برای لاغر نشدن . خب من اینا رو پاک کنم . یعنی نگم که مثلا آب میخورم ورم می کنم یا نگم قرص میخورم بدنم چربی جذب می کنه . یا نگم به خاطر تیروییدم چاقم . اینا رو نگم . بگم هیچ دلیلی برای چاقی من وجود نداره . خب این میشه پاک کردن ذهنم از چاقی . من کار خاصی انجام نمیدم . فقط پاک می کنم . آها یه دلیل دیگه یادم اومد . من اشتهای زیادی دارم . همش با خودم میگم خب تو چرا انقدر میخوری ؟ بعد میبینم یه هوایی تو وجودمه . بوی غذا که میاد دلم میره . دوست دارم که میخورم و فکرم رها میشه وقتی میخورم . دقیقا وقتایی که میخورم به چاقیم فکر نمی کنم . وقتایی که میخورم از دنیا فارغم . به رنج فکر نمی کنم . در حال خوش گذروندنم . همون وقت که دارم میخورم دیگه از چیزی رنج نمیبرم . ولی این شادی موقته . پایدار نیست . چون من بعد از فارغ شدن از خوردن دوباره رنج چاقی رو بدتر از قبل حس می کنم . رنج اینکه چرا انقدر میخوری . رنج حرفای دیگران . اینکه میگن چرا مثه یابو غذا میخوری . من ناراحت میشم . چون من از غذا خوردن شاد میشم . ولی شادی غذا خوردن موقته . الان که فایل گوش میدم حس بهتری دارم . حس می کنم شادم و این شادی پایداره . حس می کنم دارم به هدفم نزدیک میشم . حس می کنم با افراد زیادی همدردم که منو مسخره نمی کنند بلکه بهم امید میدن که چاقیتو پاک کن . لازم نیست برای لاغری کاری کنی فقط چاقیتو پاک کن . خب اشتهای زیاد من دلیل چاقی منه من این رو هم پاک می کنم . اون شبم زنعموم گفت گفت خوردنت تو رو چاق نکرده . خب همین پاک کردن این موضوع از ذهنم باعث میشه من حس بهتری داشته باشم . قرص منو چاق نکرده . آب و غذا منو چاق نکردن . من اگه زیاده روی هم کردم دلیل داشتم دلیلش این بود که غصه ام کم بشه . خب اینم پاک میکنم . چون الان میبینم راهی رو پیدا کردم که داره غصه هامو کم می کنه . دیگه دلیلی برای پرخوری ندارم چون من همینجوری هم میتونم شاد باشم بدون اینکه بخوام چیزی رو بخورم که خوش بگذرونم . حس می کنم امروز رو اینطوری میتونم زندگی کنم . همه بهانه های چاق موندنمو پاک کنم . همین الان بدون زحمت داره بهم خوش می گذره . حتما در لاغر شدن هم خوش گذروندن هست . من مثل یک انسان نابینایی هستم که قدم در این راه گذاشتم نمیدونم تهش چیه . چیزی رو نمیبینم ولی انگار یه چیزایی رو دارم حس می کنم . خب من با درد چاقی همیشه بودم . همیشه چاقیم منو اذیت کرده ولی این دوروزه فکر می کنم حداقل وقتی که دارم فایل میبینم یا گوش میکنم یا کامنت میخونم یا متنون رو میخونم یه چیزایی توی سرم روشن میشه . حس می کنم حالم بهتر میشه . پس لاغر شدن کار سختی نیست . چون لازم نیست کاری براش انجام بدم . فقط چاقی رو پاک کنم . دلایل چاقیم هم که گفتم . این دلایل رو پاک کنم . ولی چجوری ؟ این سوال ذهنمه ؟ چطور چاقی رو پاک کنم ؟ من یه بار فایل تصویری امروز رو گوش دادم . ولی تا شب فرصت دارم فایل شنیداریتونم گوش کنم چون دیروز هربار که گوش میکردم یه چیز جدید میشنیدم برام جالبه چرا دفعه قبل نشنیدم ؟ پس تکرار لازمه . ولی من بیشتر تکرار می کنم که از چاقیم و آزار و اذیتاش فاصله بگیرم . آها فهمیدم . اینم پاسخ سوالم . من باید بخونم و بنویسم و بشنوم و ببینم فایلای شمارو . اینجوری ذهنم از چاقی فاصله میگیره . هی فکر چاقیمو نمیکنم . هی زجرشو نمیکشم . هی نمیخواد برای اینکه بخوام شاد باشم و خوش بگذرونم برم بساط خوردن راه بندازم تا دقایقی از رنجهای درونیم فاصله بگیرم . اصلا دلیلی برای این همه خوردن نیست وقتی من می تونم اینجوری انقدر شاد بشم . من توی این دو روز دارم چیزایی رو حس می کنم که منو خوشحال می کنه و اینجوری دارم از رنج چاقی فاصله میگیرم . نیازی نیست برای لاغر شدنم زحمت بکشم . لاغر شدن اصلا سخت نیست . من فقط باید چاقیمو پاک کنم چجوری ؟ بازم با فایل گوش دادن با تکرار کردن . چون دیدم از دیروز دقیقا زمانایی که دارم مینویسم یا میخونم ذهن من از رنج فاصله میگیره و من دیگه غمگین نیستم . پس ادامه میدم تا بیشتر درک کنم . چون تازه دارم میفهمم لاغری با ذهن یعنی چی ؟ من دارم بار الکتریکی مغزمو از چاقی به لاغری تغییر میدم و همین منو شاد می کنه . خیلی خوبه . امیدم به امروزم داره زیاد میشه . به آینده فکر نکنم . با همین چیزایی که دارم حال کنم . خب این خیلی خوبه . من همیشه یه کمال طلبی خاصی در وجودم هست . ولی توی این فایل فهمیدم اصلا نیازی به کمال طلبی نیست . با همین فایلای رایگانم میشه لاغر شدن رو تجربه کرد مهم اینه که بتونم استفاده کنم و وقتی این دوره به پایان رسید شخصیتم تغییر کرده و من تبدیل شدم به یه انسان همیشه شاد دوست دارم بازم ادامه بدم . من لاغر شدن با این روش رو دوست دارم . ولی همیشه راهش برام سخت بود چون همش باید براش یه کاری انجام میدادم . ولی الان فهمیدم دیگه لازم نیست کاری انجام بدم . در لحظه زندگی کنم . از چیزی که دارم لذت ببرم . دلیلی نداره غذایی که میخورم منو چاق کنه . دیگه حس می کنم غذا رو برای خوش گذرونی نمیخوام بخورم چون من الان شادم و دارم خوش میگذرونم . دیگه قرصامو دلیل چاقیم نمیدونم چون قرصا فقط غضروف میسازن .چرا باید منو چاق کنند . آب دلیل چاقیم نیست . بدنم اضافشو دفع می کنه . احساس می کنم نیازم به آب هم کم میشه . نمیدونم نمیدونم چی میشه . ولی من فقط میدونم دلیل چاقیم رو باید پاک کنم . هیچ دلیلی برای چاق بودنم نیست و من هر وقت که بهانه ای میاد تو ذهنم برای چاقی باید اون رو پاکش کنم . پس خیلی راحته اینجوری لاغر شدن . نمیدونم چی میشه ولی من الان حالم خوبه . شادم . حس میکنم راه لاغریم پیدا شده . پس به همین شادی دلمو خوش می کنم و ادامه میدم تا سیاهیهای مغزم همه پاک بشن .
چه سوال خوبی پرسیدی؟ لاغر ها چطوری خوش میگذرونن ؟؟ ولش نکن باید جوابشو پیدا کنیم
سلام ممنون نه ولش نمی کنم و تا حدودی پیدا کردم .
اونا خوردن رو لذت و تفریح نمیدونند .
اونا فقط به غذا و خوردن غذا علاقه ندارند بلکه به سایر علاقمندیهاشون توجه می کنند .
مثلا وقتی یه انسان چاق میره پارک فقط میخواد بخوره تا حالشو ببره ولی انسانهای متناسب قدم میزنند و از فضاو هوای پارک لذت میبرن .
یه آدم چاق کلی خوراکی با خودش میبره یه ادم لاغر یه چیزهای مورد نیاز .
تازه چه بسا چیزهایی که بتونه باهاش فعالیت کنه مثلا توپ فوتبال یا والیبال یا بدمینتون یا راکت پینگ پنگ .
آدم چاق فقط یه گوشه نشسته آدم لاغر بلند میشه حرکت می کنه از قسمتهای مختلف دیدن میکنه .
علاقه انسان چاق محدود شده به خوردن ولی یه انسان علائقشو محدود نکردنه و میدونه به چه چیزهایی علاقه داره .
من در اینجا فهمیدم به تناسب فکری علاقه دارم به کارای ذهنی علاقه دارم . به نوشتن علاقه دارم . من به خوردن یک انسان متناسب علاقه پیدا کردم (خوردن موقع گرسنگی و نخوردن موقع سیری) علاقه پیدا کردم نه به خوردن به شیوه یک انسان چاق (خوردن بر اساس ولع و سیری ناپذیری )
به پیاده روی یکم علاقه پیدا کردم .
اینکه دوست دارم کارامو خودم انجام بدم . به حال خوب و اینکه صبح بدون عذاب وجدان از خواب بلند میشم . اینکه دیگه بعد از خوردن عذاب وجدان ندارم .
به فکر کردن به مسیر زیبای تناسب فکری خیلی علاقه پیدا کردم و در این سرزمین بهم خوش می گذره .
در کل خوشگذرونی من اینجا شده . اینجا حالم خوبه و خیلی لذت میبرم .
اینا فعلا برای شخصیت لاغرم خوشگذرونیه
مسلما اگه شخصیت لاغریم بیشتر ساخته بشه علائق دیگه هم پیدا می کنم .
سلام ،
امروز روز دوم لاغر من و گرفتن آگاهی هست استاد جان
و دوستان همراه
فهمیدم که قبل از اینکه بخوام لاغر بشم و به تناسب اندام خودم برسم
باید شاد باشم
بهونه ها رو بزارم کنار و توی لحظه ای حال و از چیزی که الان هست لذت ببرم
اینم فهمیدم که دلیل لاغری و اندام متناسب افرادی که از اول هم متناسب بودن این بوده اصلا به چاقی فکر نمیکنن و ترسی برای چاقی اصلا توی ذهنشون ایجاد نشده
خودشونو پذیرفتن که اینجوری هست اندامشون
و اینکه حالشون خوبه وقتی چیزی میخورن ، یا میخوابن به هر میزان ، یا تحرک انچنانی هم ندارن بازم حس چاقی و نکنه چاق بشم نیومده سارغشون
چیزی به اسم پیام چاقی نفرستادن و فرمول چاقی توی ذهنشون نساختن
اما ما افرادی که به این حد از چاقی رسیدیم کلی فرمول های چاقی ساختیم و احساسات و انرژی های بد بهش وصل کردیم
مثل سنگ های توی یه زمین سنگی، کلی ترس ، کلی بهونه داریم و مانع از کار کرد وظایف درست جسممون که خوش اندامی و شکم تخت هست که آرزوی همه ای ما هست شدیم
اما حالا که فهمیدم بهونه های ذهنی چاقی ذهنی توی جسمم خودشو نشون داده
دیگه تناسب فکری به همراه همین اموزش های استاد عزیز و اجرا میکنم که توی جسمم خودشو نشون بده
مثل خود ایشون
حق طبیعی و رسالت ما لاغری ومتناسب شدن فکر و جسممون هست
باورها مثل دونه های گندمه فکر و ذهن مثل تاریکی دل خاک هست ما با افکار درست ابیاریش میکنیم بهش انرژی ومواد مغذیشو میرسونیم و توی جسمم ما شکل میگیره فرم میگیره مثل سبز شدن دونه ای گندم و بیرون اومدن از دل خاک
خوشحالم که با سایت تناسب فکری استاد گرانقدرم جناب آقای عطار روشن آشنا شدم و میتونم اینجا حضور داشته باشم وشاهد تغییرات خودم و دوستانم باشم ،
[انتظار هر چیزیو داشته باشیم همون پیش میاد زمان مهم نیست، مهم درست انجام دادنه ، و استمرار داشتنم]۰
یه چیز دیگه بهونه های ذهنمو پیدا کردم مهمترینش اینه خب حالا داری یعنی شکمتوو اب میکنی ببین شکمتو ،
ولی من بهش میگم تو نگران نباش بامن راه بیا تا حالا من بهت توجه میکردم حالا توبه من اعتماد کن بیا بریم تو مسیر عزیزم آروم باش منو تو دوستیم ذهن مهربونم که انقدر به فکرمی دوستت دارم میخوام چیزای خوبی یادت بدم چیزی ، میخوام خوشحالت کنم خواسته خودتم همین بوده بیا شاد باشیم تو چشاتو ببند من محافظت فقط چیزایی که میخوامو انجام بده سورپرایزت میکنم حالتو بهتر میکنم توی مسیر بیا
اون بهونه ها اشتباهی بهت داده بودن فدات بشم یه چیز بهتر واسه ات دارم لباس های خوشگل و خوشتیپ تن این جسم میبینی دوست داری آیا ؟
هر چقدر بخوری و خوشتیپ و خوش اندام بمونیو دوست داری آیا ؟
خب دیگه بامن همراه شو حالا که حست خوب شد و تونستی ببینی و دوست داری ذهن نازنینو مهربونم کودک درونم
“ به نام خداوند مهربان”
با سلام به همه ی عزیزان هم مسیر و استاد گرامی؛
بهانه بی بهانه؛ختم کلام.خیلی خوبه که ما یاد بگیریم برای انجام کاری که واقعا از ته دل دوست داریم که آن را به انجام برسانیم و به آن نیاز داریم، بهانه های جورواجور نیاوریم و با این بهانه ها خود را از لذت انجام آن کار محروم نکنیم.اگر ما انسان ها کاملا این را درک کنیم که هر وقت می خواهیم کار مهمی را انجام دهیم چون ذهن ما احساس می کند که انجام آن کار احتیاج به تلاش و زحمت دارد و او فراری از زحمت و تلاش، پس شروع می کند به بهانه آوردن که تو نمی توانی،اما ما غافل از آنکه با کمک همین ذهن بهانه گیر اما پر قدرت و توانا خیلی خیلی راحت به خواسته های خود در زندگی می توانیم برسیم، فقط کافی است که ذهن خود را در مسیر خواسته ها و اهداف خود قرار دهیم.من خیلی به لاغری با ذهن اعتقاد دارم و مطمئن هستم که از این طریق به خواسته ی دیرینه و لذت بخش خودم یعنی لاغری ماندگار دست پیدا میکنم چون من الان واقعا هیچ بهانه ای برای چاقی خودم ندارم.بهانه هایی مثل این که من خانه دار هستم و تحرک کافی ندارم یا اینکه چاقی من ارثی یا ژنتیکی است یا اینکه ازدواج و بچه دار شدن باعث چاقی بیشتر می شود و یا سوخت وساز پایین،ورزش نکردن،هر نوع قرص یا دارویی مصرف کردن.من چون دومین بار است که می خواهم این گام را بر دارم در این مدت که دقت میکردم که چه فرمول چاقی در ذهن من است که مانع لاغری من است به این نتیجه رسیدم که من خیلی اوقات از بعضی از اطرافیان می شنوم که تو درسته که چاقی اما چاقیت زشت نیست و هم اینکه همسرم از تپلی من خوشش میایید و گاهی اوقات از تپلی صورتم تعریف میکند، این در وجود من یک مانع ذهنی برای لاغری بیشتر است.از این به بعد من به این گفته ها اهمیت نمیدهم و آنها را از ذهنم پاک میکنم تا راحت تر وزن کم کنم.من می خواهم لاغر شوم و لاغر بمانم پس حتما می توانم واز هر فرصت و امکانی برای رسیدن به آن استفاده می کنم مانند استفاده از فایل های رایگان موجود در سایت تناسب فکری تا جایی که هست و می توانم و بعد از آن حتما به راحتی می توانم دوره ها را نیز تهیه کنم.من می خواهم پس حتما می توانم.
تشکر از شما استاد عزیز به خاطر این اگاهی رایگان که در اختیارمون میزارید ..خداوند برکتش رو وارد زندگیتون کنه
سلام امشب خیلی خوشحالم که تونستم اولی گام رو بردار م و انشالله تا انتها به کمک ایزد یکتا و راهنماییهای استاد گرامی بپیمایم اخر بر مشکلاتم فائق شدم و امیدوارم که تغییر در روحیه و ظاهرم و کلا زندگی داشته باشم بهانه بی بهانه با اراده پیش به جلو
به نام رب هدایتگر سلام . در لحظه زندگی کنم قدر آن چه که دارم بدونم نگران آینده و اتفاقاتی نباشم و اصلا به گذشته فکر نکنم . لذت بردن از زندگی به خاطر این که شکم دارم چاقم به تعویق نندازم اون لباسی که دوست دارم بپوشم . وقتی نگران آنچه که ندارم هستم و بهش فکر میکنم درواقع زمانم از دست میدم برای حرکت برای داشتن آنچه که میخواهم همین که فکر میکنم چرا ندارم چرا این گونه نیستم و افکار منفی که تمرکزش بر روی نداشته های من است با عث میشه هیچ وقت حرکت نکنم و در همین وضعیتی که هستم بمونم حتی بدتر از الانم بشم چرا که هیچ امیدی به زندگی و رسیدن به خواسته هام ندارم پس با عشق غذا بخورم چرا که میخواهم لاغر باشم تا بتوانم با لذت بخورم خوب چرا این کار الان نکنم ؟ غذا خوردنم با عث چاقی من نمیشه . نداشتن تحرک یا پشت میز نشینی باعث چاقی نمیشه . سحر خیز نبودن باعث چاقی نمیشه داشتن سن بالا باعث چاقی نمیشه . باعث نمیشه که چاق بمونم و لاغر نشم هیچ بانه ای پذیرفته نیست چرا که استاد تمام این بهانه ها رو از قبل داشتن برای لاغر نشدن اما میبینم که ایشون الان متناسب و سالم هستند و هین طور تمام افرادی که از لاغری با ذهن استفاده کردن و متناسب ماندن لاغری یه هنر منهم میخواهم این هنر یادبگیرم چیزی به اسم ذاتی وجود نداره یه مهارت مهارتی که باید یابگیریم و کسبش کنیم همان طور که مهارت چاق بودن و چاق شدن کسب کردیم با دریافت ورودی های اشتباه با آوردن بهانه برای خودمون . بزرگ ترین خطر عادت کردن به چاقی هست ذهن شرطی شده است ازبس رنج کشیده ازبس رنج کشیده ذهن عادت کرده از قدیم گفتن ترک عادت موجب مرض برای این که ترک این عادت در ذهن ما بسیار سخت پس شروع میکنه به آوردن هزاران بهانه برای چاق بودن و لاغر نشدن اما این بهانه ها دلیل چاقی نیست تنها بهانه هست برای لاغر نشدن برای تغییر نکردن و چاق بودن داشتن چربی زیاد دور شکم باعث نمیشه متناسب نباشم باعث نمیشه به راحتی به تناسب اندام نرسم چرا که استاد بیشتر از این چربی های اضافه داشتن اما الان متناسب هستند . وقتی از چیزی مطمئن باشی نتیجه میده ادامه میدی با عمل به تمرین ها یعنی دیدن ویدیو ها و گوش کردن به فایل ها صوتی و نوشتن کامنت و خواندن انها با پشت کار بهانه های متناسب نبودن یکی پس از دیگری کنار میزارم و با برداشت هر بهانه ذهنم اماده و اماده تر میکنم تا راحت تر متناسب و زیبا و سالم تر باشه چرا که تناسب اندام یعنی سلامتی یعنی لذت یعنی زندگی به سبک نرمال و طبیعی یعنی فکر باز و ازاد بدوم هیچ نگرانی برای چاقی در این مسیر که میتوانم به اندام زیبا و دلخواهم برسم . افراد متناسب فکری از چاقی در انتظارشان نیست اصلا آنها نگران چاق شدن نیستند همیشه هم میگند من هرچی بخورم چاق نمیشم استایلم این اما افراد چاق منتظر چاق شدن هستن پس رفتارهاشون که نتیجه افکارشون هست اونها رو به سمت چاقی سوق میده . دست از پذیرفتن حرف های افراد بدن فکر برداریم دلیل نمیشه چون فلانی دکتر و دانشمند و فرد مهمی هست چون سالها در یک حرفه ای هست نظرش ۱۰۰ درست باشه هر فردی نسبت به ورودی هایی که دریافت میکنه اطلاعاتی داره حالا میتوانه اطلاعات درست ویا غلط باشه و اصلا منسب و سن و جایگاه اون فرد بیانگر درست بودن و یا غلط بودن اطلاعاتش نیست . گاهی وقت ها یه بچه یا یه فردی که تازه وارد یه حوزه شده از دید و نگاه جدید و متفاوتی میبینه و مسیر بهتر و مناسب تری پیدا میکنه که بسیاری از افراد در اون حوزه به خاطر طرز فکرشون به خاطر نگاه متفاوتشون از اون فرد اون مسیر تاحالا ندیدن و پیدا نکردن هیچ وقت برای تغییر دیر نیست . وقتی فکر می کنم نمیتوانم فلان چیز داشته باشم پس بیخیالش میشم اما وقتی باور داشته باشم که میشه منم داشته باشم درسته که الان شرایطش ندارم اما ربی دارم که از هزاران هزار مسیر که حتی من به ذهنم نمیرسه من به سمت خواسته ام و خواسته ام به سمت من هدایت میکنه پس باعث امید در من میشه باعث میشه حرکت کنم و این طوری من به خواسته ام میرسم. یه مثالی که همیشه برای خودم میزنم اگه من چیزی نمیبینم دلیل بر نبودنش نیست فقط من جایی ایستادم که نمیتوانم ببینمش کافی جام عوض کنم تا اون چیز ببینم . هزینه فقط مالی نیست هزینه زمان و توجه هست که من استفاده میکنم تا زمانی که امکان خرید دوره مورد نظر پیدا کنم با توکل به ربی که من به این مسیر هدایت کرده این مسیر این امکانی که در حال حاضر دارم ازش با عشق استفاده میکنم و نتایج شگفت انگیز ش میبینم و ایمانم قوی میشه اون وقت که به آگاهی های بیشتر و بهتر هدایت میشم . هدف من خرید دوره هست ؟ یا هدفم تناسب اندام و حرکت در این مسیر خوب من باید از این مسیری که الان در دسترسم هست استفاده کنم اگه من از همین امکانی که هست استفاده نکنم دوره هم بخرم ازش بهره ای نمیبرم دوروز انجام میدم بعد نتیجه ای نمیبینم میزارم کنار دوره رو پس مهم که از آنچه که هست استفاده کنم . .
یادمه توی یه کتاب خواندم که زبان بدن احساسات هست وقتی من غذا با رنج میخورم با این فکر که لاغر بشم بدنم دوری میکنه از لاغر شدن احساسات من نتیجه افکار من و افکار من نتیجه ورودی های ذهن من هست پس برای لاغر شدن باید ورودی های ذهنم کنترل کنم بهش جهت بدم نشان بدم چقدر لاغری ساده و طبیعی باید لاغری براش مساوی با لذت باشه . تضاد ها مثل چاقی در زندگی ما هستند تا مابهتر خواسته خودمون بشناسیم تا زندگی مورد علاقه خودمون پیداکنیم و زندگی کنیم اون طور که میخواهیم . در پناه خدا شاد و متناسب و سلامت باشید
من از وقتی یادم میاد لاغر بودم اصلا فکرشم نمی کردم یک روز بخوام به فکر رژیم بیفتم …ولی از بعد بارداری دوسالی هست که چاقی کابوس من شده و به خاطرش کلی افسردگی گرفتم و….من به خاطر اینکه بدنم ضعیف بود نمیتونستم غذا خوردنم رو کم کنم و رژیم بگیرم.. از طرفی به خاطر بچه کوچیک هم امکان ورزش و پیاده روی نداشتم …واسه همین همونجوری موندم. ولی خیلی از لحاظ روانی به هم ریختم و خودمو سرزنش میکردم . یه روز یکی از فامیلهامونو دیدم که خیلی لاغر شده بود .گفت رفتم یه دکتری که روشش ذهنیه …برامن هم تعجب داشت و هم جالب بود . خیلی دوست داشتم برم پیش اون دکتر ولی راستش هزینه اش بالا بود و برامن سخت بود. همین جوری یه روز توی اینترنت جستجو کردم که شاید بشه چیزایی از اون روش بفهمم که با اینجا آشنا شدم. خیلی خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم آموزش رایگان داره. واقعا استاد عالی هستن. و سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. من باور دارم که با این دوره ها حالم عوض میشه . نه فقط برای لاغری برای کل زندگیم و حال خوبم به استاد قول میدم بمونم و با نتیجه ای که میگیرم و دعایی که براشون میکنم لطفشونو جبران کنم.
سلام و درود
خوشحالم در سرزمین لاغرها همراه من هستید و خدا رو شکر که احساس بهتری داری 😊
انشاالله نتیجه عالی می گیرید
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
نشان های دریافت شده
سلام دوست خوبم من او
میخواستم بهتون تبریک بگم وهمین طور خوش آمد بگم بخاطر ورودتون به گروه تناسب فکریها خیلی خوش اومدید ومیخواستم بگم من هم مثل شما از دوران بارداری چاق شدم وبعد از ۱۷ سال عضو این گروه شدم اما خدارو شکر میکنم که شما بعد از دوسال عضو گروه ما شدید واین کم چیزی نیست هر کسی نمیتونه این شانس یا هر چیزی که اسمش میذارید بدست بیاره تبریک صد تبریک به شما دوست عزیزم به گروه ما خوش اومدید
ممنون از لطفتون ان شالله که بهترین اتفاق ها برای هممون رقم بخوره
سلام به جناب عطار روشن گرامی و دوستان عزیز: من سال 99 فکر میکنم آبان ماه بود که نامزدی بودم و از رژیم و ورزش کردن حسابی کلافه شده بودم چون میخواستم لاغر بشم و توی لباس عروس زیبا بشم توی نت سرچ کردم لاغری بدون رژیم گرفتن که یهو سایت تناسب فکری اومد بالا خیلی برام جالب بود وارد شدم و یکم از مطالب سایت خوندم تا رسیدم به یه قسمتی که نوشته بود 12 گام رایگان اولین گام رو دانلود کردم و با اشتیاق نگاه کردم اینقدر با همون یه دونه کلیپ تحت تاثیر قرار گرفتم که 11 تای دیگشم دانلود کردم و دیدم ولی بعد از اون بازم سر در گم بودم که من یکماهه درگیرم پس چرا لاغر نشدم دوباره به سایت مراجعه کردم دیدم یه قسمت به اسم محصولات هست و خریدنی هست خلاصه به دلیل یه سری مشکلات مالی گفتم نه زیاده نمیتونم بخرم و کلا از سایت اومدم بیرون و بعد از مدتی همون رایگان هارو هم از گوشیم پاک کردم و شروع کردم به رژیم گرفتن و پیاده روی چند کیلویی کم کردم ازدواج کردم و بعد از ازدواج 9 کیلو وزنم بیشتر شد و کلا افسرده شده بودم هر روشی هم بقیه میگفتن انجام میدادم تا اینکه همسرم گفت من بچه میخوام و به پزشک مراجعه کردم و پزشک بهم یادآوری کرد که وزنت اصلا مناسب بارداری نیست و باید لاغر بشی من از فردای اون روز با اینکه خیلی عصبی بودم نمیدونم چی شد چرا و چطور دوباره به خودم گفتم چرا به این فکر نمیکنی که همه مشکلات تو از ذهنت و فکر منفی چاقیت هست و از اونجایی که پیج استاد رو داشتم وارد پیج اینستگرامش شدم و تمام اون فایل های رایگانی که قبلا گوش داده بودم رو دوباره و با دقت بیشتری گوش دادم و چند روز طول کشید حس کردم دیگه نمیتونم پا پس بکشم وارد سایت شدم ثبت نام کردم به جای اینکه مستقیم برم سراغ محصولات رفتم سراغ 100 گام و امروز اولین روز من گذشت و خیلی حس خوبی دارم و همین جا به خودم به وجود خودم قول میدم تو این مسیر تمام تلاشم رو بکنم و به فکر نتیجه نباشم به فکر حال خوب باشم دیگه بارداری و خوش هیکل بودن بخاطر نمایش دادن به بقیه برام اهمیت نداره ادامه میدم که حالم خوب بشه و هیچ بهانه ای ندارم برای اینکه انجام ندم و اینم بگم که همسر من فردی لاغر هست و از اون دسته هست که زیاد میخوره اما ذهن لاغری داره و در اون سالی که من با سایت آشنا شدم منو مسخره میکرد که بابا ول کن این حرفا چیه تو از بچگی چاق بودی و چاقی بهت میاد فلان و من به واسطه همون حرفا هم سرد شدم و امروز هم بعد از دو سال وقتی دید من دوباره وارد این سایت شدم و خیلی بیشتر از قبل پیگیرم با تعجب گفت تو واقعا فکر میکنی این چیزا نتیجه میده تو با رژیم لاغر نشدی با این فایلها لاغر میشی این دفه نمیدونم چرا ولی اصلا سرد نشدم و بیشتر مشتاق شدم چون باور دارم به این مسیر درست هدایت شدم و نه تنها به خودم به همسرم و بقیه کسانی که چه چاق هستن چه نیستن به مرور زمان ثابت میشه لاغری با قدرت ذهن فقط دستان خدا هست و بس ممنون از صحبتهای معجره گر شما استاد عطار روشن گرامی
نشان های دریافت شده
سلام ندا خانم خیلی خوشحال میشم وقتی عضو جدید برخورد میکنم وخدا رو شکر میکنم که به این مسیر الهی آشنا شدید درست اومدی به قولت پایبند باش وهمین جا بمون مطمئنم که نتیجه فراتر از انتظارتونو میگیرید تبریک میگم وخوش اومدی به گروه تناسب فکری
سلام عزیزم ممنونم از نگاه زیبات نسبت به دیدگاه من بله نتیجه عالی گرفتم در 40 روز 6 کیلو وزن کم کردم و 6 سانت از دور کمرم و شکمم کم شده و همچنان در حال کم شدن هستم وعاشق این مسیر شدم و همیشه دیدگاهای شما رو در مسیر لاغری میبینم لذت میبرم از موفقیت هاتون و انگیزه میگیرم موفق باشید
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و دوستانی که تازه با این سایت آشنا شدن
من از مهر ماه 1400 با این مسیر و این سایت آشنا شدم و من 17 سالم بیشتر نیست و مسلماً کسی به سن سال من هیچ درآمد و سرمایه آنچنانی نداره 90 درصد افراد تا سن 20 سالگی سرمایه خاصی ندارن و من وقتی وارد سایت شدم اول با دوره رایگان 12 گام شروع کردم و وقتی تموم شد احساسات من تغییر کرده بود رفتار غذاییم به کل عوض شده بود اصلا پرخوری از یادم رفته بود و چون استاد تاکید داشتن حتما چند بار از دوره 12 گام استفاده بشه تا 4 ماه پشت سر هم تکرار کردم و تا 4 ماه اصلا وزنم یا سایزم کم نشد اما بعد 4 ماه شروع شد و وزن کم میکردم و الان که خرداد 1401 هست من از 60 کیلو گرم به 51 رسیدم و الان میخوام پر قدرت تا از قبل به شروع کردن مسیر 100 گام بپردازم. میخواستم به همه شمایی که فکر میکنید نمیشه با دوره رایگان به جایی رسید بگم که من فقط ده گام رایگان رو تا الان تکرار کردم و منی که با تمام روش های لاغری رایج فقط در حد چند گرم کم میکردم تونستم حدود 9 کیلو کم کنم و مطمئنم که وقتی به درستی 100 گام رو به پایان برسونم به هدف خودم خواهم رسید. موفق باشید
سلام و درود
از اینکه در جمع شگفتی سازان هستید خوشحالم و به شما تبریک می گم
از خوندن نوشته و نتایج شما لذت بردم
من در سن ۳۵ سالگی تازه یاد گرفتم که چطور با قدرت ذهن می شه لاغر شد و این همه زندگی من دگرگون شد
تصور کنید شما که ۱۸ سال زودتر از من با این مباحث آشنا شدید چه نتایج عالی تجربه خواهید کرد.
از اینکه می بینم افراد با سن کم به این شکل عالی در مسیر تغییر کردن و اصلاح افکار و نگرش های اشتباه ذهنشون هستند لذت می بردم و خدا رو شکر میکنم که روز به روز داره انسانها آگاه تر می شن و اصل رو از فرع تشخیص می دن
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام دوست عزیزم
ایول آفرین به تو عالی عمل کردی واقعا تحسین برانگیزه
از همون اولش فهمیدی که باید تکرار کنی ادامه بدی
من چهار ماهه تو دوره بودم دیگه بعدش انگیزه ام کم شده بود فکر میکردم یه دور دوره رو گوش بدم کار تموم هست
آفرین واقعا از شما باید یاد گرفت چقدر لذت بردم از این همه ذکاوت واگاهی و معرفت
موفق باشی عزیزم
سلام دوست عزیزم چه قدر برات خوشحال شدم که ادامه دادی و چیزی که وجود نداشت رو باور کردی و انقدر ادامه دادی تا نتیجه گرفتی .
برات آرزو می کنم که در ادامه مسیرت هم همین قدر مصمم و با انگیزه باشی.
در سنی هستی که بی هدف بودن یا ندونستن و نداشتن هدفی برای زندگی مشخصه ی بیشتر هم سن و سال های توست ولی تو برای خودت و برای زندگیت مسیری داری که هرروز طی کنی و لذت ببری.
همینطوری ادامه بده و مطمئن باش که روزهای خوب آینده از قدم هایی که امروز بر میداریم ساخته میشه.
موفق باشی.
سلام ، استاد عزیزم ، فوق العادس مطالب، حس فوق العاده ای دارم که از اول شروع کردم به خوندن واجرا کردن دوره صد گام، ممنونم که دوباره این دوره را داخل سایت به رایگان قرار دادید که استفاده کنیم، من دارم نکات مهم متن وفایل و برای یاد اوری خودم مینویسم هین گوش دادن وخوندن مطالب، حتا تصمیم گرفتم از این مسیر برای تغییر شرایط وجنبه های دیگه زندگیم کمال استفادمو ببرم از سخنان گرنبهای شما ،
عالی ،انشاالله پر قدرت مسیر رو ادامه میدم
سلام رفقای تناسب فکری
چقدر حس خوب حال خوب و انرژی مثبت تو این سایت موج میزنه ،انگار تایمی که اینجا سپری میکنی فارغ از هر دغدغه ایی تو زندگی میشی.
من نه تنها برای لاغری و تناسب اندام به این سایت میام بلکه وقتی حالم خوب نباشه حسم خوب نباشه بازهم میام و اینجا کلی انرژی خوب و حال خوب میگیرم .
گویا استاد انرژی خاصی دارن برای راهنمایی ما که راه درست رو گم کرده ایم .من یک هفته اس با این مسیر آشنا شدم و قدم به قدم پیش میرم .و هر روز انگیزه بیشتری پیدا میکنم برای ادامه دادن .خداروشکر میکنم که این راه رو پیدا کردم و خداروشکر که بهانه ایی ندارم برای ادامه ندادن و چاق بودن. بی بهانه قوی برای ادامه مسیرتناسب فکری👌
دوست عزیز بله باهاتون موافقم منم کلی انرژی میکیرم وقتی میام از مطالب استفاده میکنم ،
سلام دوست عزیز
موفق سلامت و در پناه خدا باشید….🙏🤲❤️❤️❤️
سلام استاد . وقت عالی به خیر
میشه چندتا کتاب درمورد مباحث ذهنی وعملکرد ذهن معرفی کنید ؟
به مباحث ذهنی علاقه دارم اما نمیدونم از چه کتابی شروع کنم ؟
ممنون میشم راهنماییم کنید؟
سلام و درود
از نوشته های باورساز در بخش تغییر زندگی شروع کنید
سلام
الان که دارم این تمرین رو مینویسم مامانم بیرون بود واومد خونه . سرصحبت باز شد که عمه ات را دیدم که ازپشت سر داشت میرفت و من نشناختمش ازبس لاغر شد .
وقتی ازکنارش رد شدم دیدم خودشه . وقتی دلیل لاغریشو پرسیدم گفتش پاهام درد میکرد و رفتم دکتر و دکتر گفت تنها راه خوب شدن پاهات اینه که وزنتو بیاری پایین .
والان با اینکه وزنش رو آورد پایین وشده ۸۰ کیلو ولی همچنان پادرد داره .
و من به مامانم گفتم اون وزن جسمش رو آورد پایین درحالیکه فرمول چاقی تو ذهنشه .
البته کم وبیش دلیل لاغرشدنم و لاغری باذهن رو مختصر ومفید به مادرم زیرکانه درگفتگوهای روزمرم میگم .
بعدش گفتم مامان جان عمو حسن سوپری رو میشناسی اون صبح تا غروب داخل مغازه نشسته اما لاغره وتحرکی هم نداره .
یا حسین آقا که کارمند بهداشته . صب تو بهداشت کارمیکنه عصر داخل مغازه نشسته وتحرک نداره ولاغره .
چون شماها فکر میکنین کم تحرکی باعث چاقی میشه خوب چاق میشین .
اوایل دوره که میگفتن منو خرافاتی میدونستن . اما الان متوجه شدن جلوچشمشون همه چی میخورم باشگاه نمیرم تحرک ندارم و روزبه روز لاغر میشم .
الان ایمانشون بیستر شده ومامانم یه جورایی متوجه شده که این حرفام درسته .
گفتم مامان جان اگه تو میخای سرنوشتت مثل عمه نشه این خرافات که کم تحرکی باعث چاقی میشه و… رو قبول نکن .
واون چون دیده من لاغرشدم یه کم باورش شده و مثل قبلا اصلا واکنش نشون نمیده .
برمن ثابت شده اگه وزن جسمم رو ۳۰ کیلو هم بیارم پایین با رژیم و… ولی چون فرمول چاقی تو ذهنمون هست پادرد و .. همه سرجاشه .
حالا یه مطلب جالب اینه که
عمه هام الان ۷۰ وخوردی سالشون هست و تقریبا یه ۲۰ یا ۳۰ سال پیش همه عاشق عمه هامون بودیم چون تپل بودند وصورت پهن وقرمزی داشتن و دوست داشتنی بودن .
وهرموقع از زیباییشون تو خونه میگفتیم بهمون میگفتن اونها غذای خوب میخورن واینقدر شاداب وزیبا هستن.
ولی آخر عاقبت تپلی همینه . البته اینا رو به خودم میگم چون به جای اینکه به لاغرها بگم لاغر مردنی بگم لاغر سلامتی .
چون من لاغر ندیدم کبدش چرب باشه . قندخون بالا و درد زانو وفشار بالا و… باشه . البته اون لاغرهایی رو میگم که خودشان لاغرن . نه اینکه چاق بودن و مثل عمه ام با رژیم وزنش رو آوردن پایین .
پس وقتی بدونم آخر عاقبت چاقیه اینه . دیگه عذر و بهانه ای برای ادامه ندادن در این مسیر شگفت انگیز نمیمونه .
یه چیز میگم نخندین بهم .
همین الان به دقیقه نشده باز سوتی دادم .
پدرم بیرون بود اومد خونه میگه اردک ها رو میخام بزارم داخل انبار نمیرن .
گفتم خوب نرن . بزار داخل باغ بمونن.
گفتش یه گربه سیاه هست اونها رو میبره.
من اون گربه سیاه رو میشناسم وهمش میبینمش.
منم ناخوده آگاه گفتم اون گربه رو میگی اون که لاغرمردنی هست اون میخاد اردک ها رو ببره .
بابا گفتش آره اون رواونجوری نبین میبره اردک ها رو .
من یهو خندم گرفت اینهمه کامنت برای کی نوشتم چقدر ذهنم خرابه .
چقدرتصویر بدی ازلاغرها دارم. مردنی ضعیف . ناتوان .
بعدش البته پدرم گفت اینطوری نگاهشون نکن میبرن اردک ها رو .
توذهنم گفتم نگاه کن لاغرن و قوی هستن وتوانایی حمل یک اردک سنگین رو هم دارن .
پس قوی بودن به چاقی نیست .
امان از فرمولهای ذهنی . که بد جاخشک کردن تو ذهنمون .
حالا خوبه حواسم هست . وشناساییش کردم .
واین مسیر زیبا همچنان ادامه دارد .
دوست عزیز واقعا به نکته خوب و عمیقی اشاره کردی
امان از فرمولایی که اوت ته مه ها هستن و همیشه و همه جا حضور دارن… خیلی باید رو باورهامون کار کنیم
🙏ممنونم عالی بود نظرتون
به نام خدایی که انتخابم کرد
به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋
سلام و درود دوستان مشتاق زیبایی
بهانه بی بهانه …تکرار (۲)
تفاوت بین افراد موفق و ناموفق در نگرش اونها به بهانه هاست افراد موفق از نگرش بهانه بی بهانه استفاده می کنند و افراد ناموفق همیشه بهانه هایی دارند مثلا شرایط اقتصادی و سیاسی و عدم ناتوانیشون و تا ابد با این نگرش ناموفق خواهند ماند.
اصولا افراد ناراضی همیشه بهانه دارند و ناسپاسند چون حالشون بده احساسشون پر از خشم و نفرت و حسرت برای چیزهایی که ندارند.
همه افراد چاق از شرایط جسمیشون ناراضی هستند و دلایلی برای چاقی خود دارند ولی یک دسته بهانه های زیادی برای لاغر شدن دارند و اما دسته دیگر بهانه ای برای لاغر شدن ندارند و سعی دارند تمام بهانه های خود را رها کنند و در نهایت به رویای لاغری خود می رسند.
پذیرش چاقی یا چیزی که ازش متنفر هستی کار آسونی نیست ولی اگر به دلایل چاق شدن شناخت پیدا کنی احساس آرامش می کنی و متوجه قدرت ذهن خودت و البته حق انتخابت میشی و به راحتی و به مرور این پذیرش بیشتر میشه .کشف دلیل چاقی تنها چیزی بود که هیچ کارشناس و پزشک تغذیه ای بهش اهمیت نمی داد و همه سعی داشتند برنامه ای طبق دانش خود به ما ارائه بدهند و تآکید کنند که باید مو به مو عمل بشه !…
✨هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن ما توااان استقامت و ماندگاری ندارد🤩
اگر نفس می کشیم حتما می توانیم لاغر شویم
خیلی وقتها صحبت از دل میشه اما دل یعنی آنچه ما احساسش می کنیم یک بیکرانگی در وجودمون .
و از طریق ورودی های ذهنمون که چشم و گوش ما هستند تغییری در احساس ما و درواقع دل ما به وجود میاد یعنی دل (اعماق وجودمون )یا حتی قلبمون که فیزیکی هست هیچ دسترسی به پیرامون ما نداره و البته ما با دریافت آگاهی از بیرون بر روح و جسم خود تأثیر می زاریم .
زمانیکه به شناخت بیشتری میرسیم به حق انتخاب خود تهمیت میدیم به ورودی های ذهنمون و هر آنچه که حالمون را خوب یا بد می کنه و البته در مسیر آموزشهای ذهنی به مرور یاد میگیریم که بیشتر در لحظه زندگی کنیم چون لذت و رهایی زندگی در لحظه حال هست و چون به کمی شناخت رسیدی می دونی گذشته را باید رها کنی تا بتونی یک آینده خوب بسازی و از طرفی دوراندیش نیستی چون می دونی هیچ تضمینی وجود نداره که فردا باشی!…
خیلی وقتها کاری دوست داریم انجام بدیم یا چیزهایی دوست داریم داشته باشیم اما شرایطش نیست !مثل رفتن به مسافرت یا نقل مکان به خونه بزرگتر و یا حداقل بازسازی خونه فعلی !…اما وقتی دوست داری ولی نمی تونی باید فشاااار تحمل کنی !…
در حدود شش ماه گذشته تا این اواخر سر موضوعات مختلفی تحت فشار بودم و نمی تونستم بپذیرم دائم خودم یا همسرم را مقصر می کردم خیلی وقتها می دونستم باید رها کنم ولی از درون مثل کنه چسبیده بودم چندبار هم رها می کردم اما منتظر بودم اتفاق بیفته بنابراین چند هفته بعد باز قد الم می کرد !…چندبار بدجور از خدا شاکی شدم بعد همسرم را مقصر دونستم و گفتم اگر نمیشه چون نزدیکانم در مسیر من نیستند و باورها و انرژی منفی اونها همه چیزو خراب می کنه خُب خیلی هم هربار درس گرفتم اما سریال من شده بود که هر بار داشت کمرنگتر می شد و کم کم دارم متوجه میشم که تنها قدرت خداست و هیچ کس نمی تونه مانع رسیدن من به حق الهیم بشه با خودم فکر می کردم من که هرروز دارم روی خودم کار می کنم پس چرا چند خواسته و اولویتم هنوز اجرایی نشده یعنی خدا زمان لازم داره !؟..یعنی من لایق نیستم!؟گاهی می گفتم چون عجول بودم ولی این خواسته های یکسال پیشه منه صبوری تا کی اتفاقا دور از دسترسم نبود برام فقط انگار نمی خواست باشه تا اینکه دیروز یک کلیپ تصویری دیدم از جوول استیون:
اگر هنوز به خواسته ای نرسیدی به این معنا نیست که نمی رسی یا مال تو نیست بلکه زمان لازمه که در درون تو تغییراتی ایجاد باشه و کاملا آماده دریافت باشی و انگار یک تلنگر به من خورد👌مرحله ای که متوجه بشی انقدر تو شکوهمندی که هیچ کدوم از این خواسته هات نمی تونه بر تو غالب بشه یا به تو چیزی بده اگر یه روزم نداشتیشون تو باز همان شکوه و جلال را خواهی داشت یعنی درک مقام شاهزاده ‘!…
می خوام صادق باشم که خداوند در درون به من ثروتی داره هرروز عطا می کنه که با هیچ چیز قابل قیاس نیست ثروت شناخت و درک من کیستم !؟…
اما موضوع اینه که هرروز واقعیت جلو چشمته چاقی و …اما دارم یاد می گیرم هنر ضدضربه شدن و هنر شدشد نشد نشد!…حتما با استمرار و تکرار هرروز یک گام جلوترم و می خواهم به زمانبندی خداوند اعتماد کنم .
خیلی از ماها زندگی را متوقف می کنیم تا اون روزی که به خواستمون برسیم بارها گفتم می خوام عکس آتلیه بندازم اما هزار تا بهونه آوردم و اینکارو نکردم الآن چاقم با این لباسها هم نمیشه اگرم بخوام بخرم سایز دلخواهم اندازم نیست یک سری لوازم آرایشی جدید هم می خوام شرایط مالیش هم باید در نظر گرفت !…در نهایت دنبال نکردن علایق و لذت آنی میشه افسردگی و حال بد و جسم ما تمایلی به بهبود شرایط نداره !…و از همه مهمتر گرفتن حق انتخاب از خود …
در دیدگاه دوستی خوندم که افراد چاق بسیاری هستند که لباس رنگ شاد می پوشند و از خودشون عکسهای خوشگل می گیرند آیا از چاقیشون راضی هستند؟نه فقط دارند در لحظه زندگی می کنند و یکی از این افراد چاق و موفق را میشناسم که مربی فستیوال و جز داوران اروپا هست و کارهای متد روز ابرو انجام میده !…این افراد عزت نفس بالای دارند و زندگی را متوقف چاقی نمی کنند (و به نظرم بهترین کار انجام دادن همون کاری هست که تا حالا منتظرش بودیم لاغر بشیم این یعنی قدرت منم و حق انتخاب با منه !)
✨برای اینکه بتونیم به خودمون کمک کنیم باید احساسمون خوب باشه و اولویت زندگیمون حال خوب خودمون باشه و در صورتبکه شرایط را همانی که هم اکنون هست بپذیریم و از وجود هزاران نعمتی که در اختیارمون هست لذت ببریم میتونیم سپاسگزار باشیم وقتی ناراضی هستیم زیاد شکایت می کنیم همه شرایط و آدمهای اطرافمون را مقصر می دونیم و نتیجه میشه استپ کردن خودمون و جا موندن از زندگی …
به نظر منم رسالت آدمی از رنجش شروع میشه و همون رنجها میشن گنج فردی مثل استاد از کودکی با چاقی دست و پنجه نرم می کردند و همه جور شرایط چاقی را تجربه کردند و یک روزی شدند مدرس لاغری !…یک نویسنده ترکی از سخنان مولانا صحبت می کرد و می گفت هرکجا درد باشد درمان همانجاست !..
مثلا وقتی دستتون آغشته به رنگ توت سیاه میشه با همون برگ درخت توت پاک میشه !..یا وقتی برای نون پختن آرد به دستت میچسبه با همون خمیر از دستت جدا میشه !..و چقدر جالب و قابل تأمله وقتی تونستی با عشق توی چشمهای دردهات نگاه کنی برای همیشه حل میشه وگرنه بارها مثل سریال تکرار می شوند یک دوست نوری دیگر هم یک جمله قشنگ استوری کرده بود اینکه کارما درمان دردهای ماست میاد تا ما خودمون را درمان کنیم🔥
برای اینکه به هدفمون برسیم باید بهانه ها را کنار بزاریم خیلی ها فکر می کنند چیزی که رایگانه بی ارزشه اما یادت باشه نفس کشیدن هم رایگانه ولی کسی قیمتشون میدونه که آخرین نفسهاشو میکشه🔥
به لطف یکدانه ام برای بار سوم این دوره را شروع کردم همین ۱۰روز پیش که گام صد بودم متوجه شدم من باید برای آرام صحبت کردنم (شمرده و آهسته صحبت کردنم )آرام راه رفتنم و فعالیتهای روزانه ام تعادل در روابطم و استمرار در کارهام یعنی صبور شدن و پذیرش آنچه که هم اکنون نیست هزاران الگوی رفتاری افراطی و تفریطی درمان بشم !؟…و در مدتی که صدگام را گذروندم حدود۵۰٪تغییر و تحول در خودم حس می کنم پس خدای من به بخشهای وجودم آگاهتره و بهترینها را برام می خواد .
خیلی از افراد به این مسیر اطمینان ندارند همچنان دنبال راه و روشهای دیگرند گاهی در مسیر هستند و گاهی رها می کنند و تا زمانیکه مطمئن به مسیر نشی نتیجه ای دریافت نمی کنی به لطف خداوند از مرحله عبور کردم مطمئنم که تنها روش لاغری مطمئن ذهنی هست و شناسایی الگوهای چاق و اصلاح کردنشون با الگوهای طبیعی و اورجینال لاغری اما امروز منفی باف یه جوردیگه سروکله اش پیدا شد .
ناگهان فایل تصویری یکی از اساتید موفقیت را دیدم که تغییر جسمی چشمگیری داشت از حالت چاقِ چاق به حالت لاغر و اون هم در مدت ۳ماه !…فکم افتاد …منفی باف شروع کرد تو هم باید در صدگام گذشته تا این حد لاغر میشدی بیا برو دوره اون استاد و …اما نیروی درونم بهم یادآوری کرد لاغری با ذهن زمان تعیین نمی کنه و برای هر فردی نسبت به درک محتوا متفاوته (گول تبلیغات زمان را نخورید!)
از جائیکه برای اون استاد عزیز احترام قائلم و می دونم اهل دروغ هم نیست کمی با منفی باف کل کل کردیم .
گفتم ایشون بالای ۱۵ساله دوره برگزار می کنه و انقدر ذهنش پاک هست که بتونه درک محتوای بالایی داشته باشه و این زمان برای شخص ایشون بوده ولی من شاگردم و محتوای ذهنیم زمان بیشتری لازم داره تا پاکسازی بشه از طرفی گول شاخه به شاخه شدن را نمی خورم قبلا کلاهش سرم رفته و از طرفی دیگه من تعهد دادم و باید به حرف خودم و حق انتخاب خودم احترام بزارم و اما نکته اگر یک استاد خوب موفقیت دیگه تونست با روش ذهنی لاغر بشه مسیر 💯درسته آخ جوووون منم می تونم راهم درسته و به صورت ماندگار و همیشگی همسو با ذات الهی ام 😍
درسته واقعیت جلوی چشمم هرروز چاقیه اما در نهایت قدرت با منه امروز خیلی نوشتم و فکر کردم اگر بلال حبشی از دید چشم سر ما یک سیاهپوست زشت و ندار بود اما خداانتخابش کرد که او اذان بگه نور چشمی خدا شد و نامدار👌
پس خدا کاری به لباس تنم مقامم یا پولم نداره اگر من چاقم باشه مهم اینه که خدا انتخابت کنه و این توامندی و لیاقت را در تو ببینه مهم اینه که خدا فرمانت بده برای یک کار مقدس و جهانی پس انقدر ادامه میدم تا دیده چاقی حالمو بد نکنه تا با عشق تو چشاش نگاه کنم و بگم عاااشقتم .
درود بر محمد(ص) و بلال حبشی ❤️
یک باور و الگوی مخربی در ذهن خیلی افراد هست و عااادت کردن به رنج هست خیلی خطرناکه خیلی خطرنااااکه!…
خیلی از افراد به رنجهاشون عادت می کنند افراد زیادی در روابط عاطفیشون هرروز تحقیر و سرزنش داد و دعوا و شکایت و کلانتری را تجربه می کنند ولی براشون عادی شده !…
یا با دردو رنج چاقی زندگی می کنند و براشون عادی شده حتی بی پولی دیگه بیخیال شدند تسلیم شدند و خودشون را ضعیف و بی دفاع و مظلوم می دونند.
باید تمام بهانه ها را کنار گذاشت و تنها یک دلیل داشت تنها دلیل زندگی موفق شدنه لاغر شدنه شاد بودنه ثروتمند شدنه و روابط خوب را تجربه کردن
قبل از اینکه چاق بشیم انتظار چاقی در ذهنمون شکل گرفته و الآن هم باید برای لاغری انتظار لاغری در ذهنمون شکل بگیره و برای این کار هرروز با استمرار در مسیر لاغری با ذهن و دریافت محتوای آموزشی چاقی را از ذهنمون پاک می کنیم تا وقتی دلیل برای چاقی داشته باشیم نمی تونیم انتظار لاغری از خود داشته باشیم !…
سالها فقط دیدیم و شنیدیم و پذیرفتیم و دلیل داشتیم که این آدم یک مقامی داره و فلان برای هیچ کاری تحقیق نکردیم ترسیدیم خودمون تجربه کنیم و یه جوری ذهنمون را به حالت نمایشی عادت دادیم یادم میاد بارها در مدرسه از معلمها می شنیدم که چرا مغزتون را به کار نمی اندازید چرا آکبند گذاشتین و مثلا فردی مثل انیشتین فقط ۱٪از مغزش استفاده کرده و نابغه شده !؟..شبها با خودم فکر می کردم چه جوری ازآکبندی دربیام یا زور میزدم با چشمان بسته تا مغزم کِش بیاد یا ناامید می شدم و می گفتم من حتما مشکلی دارم هیچوقت کسی پیدا نشد بهمون یاد بده با ورودی و آگاهی صحیح دادن به خودتون و تجزیه و تحلیل فکری مغزتون باز میشه یا بارها می گفتند مطالعه کنید اما برای چی !؟یا اصلا چی بخونیم !؟…شاید همین سئولات در نوجوانی باعث شد امروز به لطف خداوند هدایت بشم و اینجا باشم در مورد چاقیمون هم همینطور بوده یک نفر گفته کم تحرکی باعث چاقی میشه پذیرفتیم فردی دیگر گفته خواب زیاد پذیرفتیم جای دیگه گفتند ارث و ژنتیک و پذیرفتیم ….از کجا این حرفها در اومد !؟..اصلا چرا من باید قبول کنم وقتی در افراد ضدونقیضه !؟…
با شناخت بهتری که امروز در این مسیر دارم متوجه هستم که به خاطر قبول کردن و توجه کردن یک سری دلایل بی پایه اساس همچنان چاقم ….
فرمولی که مسافرت چاق می کنه!؟..پس اگر اینطوره باید تمام خلبان ها و مهماندارهای هواپیمایی یا راننده کامیونهاچاق باشند اگر من حق انتخاب دارم و قدرت منم چطور زمان و مکان میتونه بر من مسلط باشه اونم وقتی هر آنچه در آسمان و زمین هست تا ابد رام و مسخر آدم قرار داده شده است ؟!…
وقتی یه کاری می کنم باید چیزی بخورم چون انرژیم سوخته !؟…
اگر اینطوره پس افرادی که کارهای پر انرژی دارند مثلا در معادن کار می کنند یا حتی افرادی که باربرهستند باید همیشه سر یک سفره رنگین باشند ۵دقیقه کارکنند و نیم ساعت بخورند!؟…
هنوز فرمول خوردن چاق میکنه در ذهنم هست ولی نه به شدت روز اول و این یعنی امیداوری یعنی تغییر و آسودگی …
اوایل که به مسیر آموزه های ذهنی هدایت شده بودم تمام آرزوم این بود که بتونم فرمولهای ذهنیمو شناسایی کنم هرروز از خدا طلب می کردم و در جستجو بودم امروز پس از دوسال خیلی به نجواهام آگاهترم و خیلی ظریف مو را از ماست می کشم اما امروز منفی باف می گفت حالا چه طور اصلاح کنی کلی وقت میبره کلا همش با زمان روی اعصابم میره !…
و اینحا از جمله ارزشمند خانم فلورانس اسکاول شین استفاده کردم با عمق وجود درخواست کردم سپردن بار به خدا ….و به خداوند اعتماد دارم .
به اراده و لطف خداوند می خواهم می توانم می شودو تمام راههای شگفت انگیز بر من گشوده می شوند
خدایا سپاااااسگزارم
خدایا عااااشقتم ❤️
درود بر استاد که بذر ایمان در دلم کاشت
هم مسیری های متعهد و پرانرژی همواره با ایمان به خدا و خودتون در مسیر تغییر کردن باشید 🍃🌸
سلام خدمت استاد و همراهان عزیز
من دارم از دوره های رایگان استفاده میکنم و تمام تلاشمو میکنم تا برسم به آنچه دوست دارم
این مطلبو که گوش کردم جقدر برام عینی بوده
قرار بود امسال برم پالنو بخرم ولی دیدم کمی چاق شدم گفتم به هیچ عنوان نمیخرم احساسم بده حالم بدتر
الان با گوش دادن این فایل بخودم قول دادم هر بهانه ای ممنوع
واقعا ممنونم که هر وقت گیر میکنم و با تضادی روبرو میشم فایلی پیش رو دارم که منو از سردرگمی رها میکنه
خداروشاکرم که تو مسیر کسب آگاهی هدایت شدم
سلام استاد عزیز
خسته نباشید
خیلی جالب بود این مطالب
یه جایی نوشته بودید:
گله و شکایتهای من از خدا تا ۳۵سالگی ادامه داشتکه به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.
منم ۳۵ هستم و خیلی حس جالبی داشتم وقتی این رو گفتید
انگار از این به بعد گله و شکایت منم تموم میشه 🙂
شکر خدا منم هدایت شدم.
این جمله عالیه که هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.
قدرت ذهن من هر میزان اضافه وزنی را از بین میبرد.
بازم ممنون از وقتی که گذاشتید استاد گرامی
بی بهانه
یعنی ورود با تعهد برای بودن درهدف و تغییر کردن من ازجمله آدمهایی بودم که همیشه راهی برای شکایت کرد ن ازوضع خودم داشتم ازچاقی ازبیماری و...حتی چندباربیشترهم اومدم توی سایت واز اینکه چه اتفاقاتی برام افتاده اینکه تو نوشتن مشکل دارم و حتی درمورداینکه دوره پولی رونتونستم بخرم اما بالاخره میخرم گفتم ودرکل فک کنم هم استاد هم بچه های تواین مسیر گوششون پرشده از این حرفا اماباین حال ازوقتی که ادامه دادم هرچند گاهی واقعا شک میکردم به این که نکنه من دارم اشتباه میکنم وقتی نوشته های باورساز روشروع کردم به خوندن آروم شدم و کم کم لاغرشدن برام اینکه عجله کنم براش کمترشد وتونستم بهترباخودم ورفتارهایی که به نظر خودم چاق کننده هست یااشتباهه کناربیام من چندوقت پیش هم نوشته بودم که با تمرین فایل شش دورهی صدگام تونستم سایزکم کنم و تغییر کنم بعدازکلی ماجرا وگیر کردن تو نوشتن در سایت وحش بدی که داشتم دوباره شروع کردم و گفتم ادامه میدم درطی تمرینات باورسازبااینکه انجام می دادم و آروم بودم و احساس میکردم که لاغرشدم بااینکه کارهایی نکرده بود دم وحتی وقتی که فکرمیکردم باید دوباره بشینم تکرارکنم وبنویسم توی نوشتن تو دفترحس خوبی بهم دست میداد وبنابراین هرروز می نوشتم اما بااین حال لایوهای استاد وحرف هایی که استاد میگفت روتاحدودی عمل میکردم اما به نوشتن در سایت که میرسیدم حس میکردم یه چیزی کمه دوباره نمینوشتم طول میکشید تا دیدکاهم رو در سایت بنویسم چندروز طول میکشید حس اینکه انگاریه چیزی کم دارم و روهمون میموندم بعداز رفتن به فایلهای تغییر زندگی وایجادشدن تغییرات بازهم به نوشتن دیدگاه درباره ی لاغری یه حسی بهم دست میداد تااینکه چندروزپیش درمورد اینکه پله به پله آموزش ها باید طی بشه ازشخص عزیزی که ایشون رو دنبال می کنم درلایوش شنیدم وتصمیم گرفتم که هراموزشی که دارم می بینم به صورت پله به پله واردش بشم تااینکع تعهدمو دوباره درمسیرلاغری من نوشتم و شروع کردم ودوشب پیش من یکی از لباسها مو دنبالش گشتم و ازادو رهابود وقتی پوشیدمش وقتی نگاهش کردم چیزی تقریبا حدود ده کیلو من کم کرده بودم وقتی مقایسش کردم باقبل چون من وزن نمیکنم فقط داشتم میدیدم وباقبل مقایسش میکردم و اون لباس لباسی بود که به خاطر این که چاق بودم و هروقت میپوشیدمش توخونه خجالت می کشیدم و همش میترسیدم کسی بهم درموردچاقیم تذکربده و رهاش کردم توکمد امابعدازاینکه اونو پوشیدم واقعا شگفت زده شدم اینکه من حتی زیاد هم درمسیرلاغری من ومبانی لاغری هم تانصفه اما وقتی دیدم که چقدرعالی تغییر صورت گرفته دوباره متعهد شدم که این بارواقعا بهونه ای برای تغییرنکردن نداشته باشم و ادامه بدم ولی من نوشته های لاغری باذهن رومیخوندم و فایل ها روتکرارمیکردم اماموضوع این بود که انگار دارم به خودم زور میدم برای لاغری و وقتی تصمیم گرفتم که آروم آروم خودمو رهاکنم در پذیرش این تمرینات چون من ذباورداشتم اما عجله داشتم برای تغییر کردن والان بعداز پنج ماه من تقریبا ده کیلو کم کردم وشایدهم بیشترچون اوایل دوره هم وزن کم کردم اما خاطر عجله داشتن به لاغرشدن بهش توجه نمیکردم وهمش به اندازهی اضافه وزنم توجه میکردم . حالادوباره با اطمینان کامل و بدون هیچ بهانه ای تصمیم گرفتم که لاغربشم ولاغر بمونم وخودمو به خداودرک این آگاهی ها می سپارم باتشکر از شما سپاسگزارم واین با ربدون تقلا تمرین میکنم و ادامه میدم وباحساس خوب
من هم در نامیدی فهمیدم یه چیزی توی ذهنم مشکل هست، ک علی رغم علم به اینکه چاقی مضر هست چرا نمیتونم رژیم بگیرم، وشدیدا لجبازی میکردم باخودمم وبیشتر میخوردم حتی اگه گرسنه نبودم! ک یهو خیلی ناراحت بودم، دعا کردم وتوی نت شروع به گشتن کردم
با سلام به استادم
و همچنین سلام به دوستان
در این بخش بهانه بی بهانه ، آموختم که از چاقی خود ناراحت و برای چاقی خود هزار و یک دلیل دارم ، اما برای لاغر شدنم بهانه ای ندارم ، پس میتوانم لاغر شده و از یک هیکل خوب و پوشیدن لباسهای زیبا و ایستادن بدون ترس مقابل آیینه بعد از سالها لذت ببرم
تاکنون یاد گرفتم که بپذیرم ، خود مقصر چنین وضعیتی هستم و اکنون در آن اسیرم
من میتوانم قفل این قفس را ، با استفاده از ذهن باز کنم و از پرواز لذت وافر ببرم
سالیان سال است ، که در قفسی که خود ساخته ام ، خود را اسیر کرده ام
این دامی است که خود گسترده ام
من آموختم چون خود ، باعث این وضعیت هستم ، پس تنفر از خود بی معناست .
من آموختم که ، هر چه بیشتر دلیل چاقی ام را کشف کنم آگاهی بیشتری در این زمینه بدست خواهم آورد ، بیشتر متوجه این خواهم بود ، دلیل اصلی چاقی ام تنها خود خودم هستم .
من یاد گرفتم که مسولیت این وضعیت را بپذیرم ، اگر چه کار سختی است ولی تنها راه نجات پذیرش این موضوع است
من باید این معادله را حل کنم
چاقی = تنفر
تنفر = چاقی
پذیرش چااقی اولین گام در لاغری من خواهد بود شاید ماه ها و سالها طول بکشد اما مهم نیست
من سالهاست که چاق هستم ، این زمان روبرو هم ، روی این سالهای گذشته .
من مطمئن هستم آگاهی های بیشتری بدست خواهم آورد ، من مطمئن هستم ، برکت این مسیر قسمت من هم خواهم شد.
من باور دارم که از من حرکت و از خدا برکت خواهد بود ،
من به قول خداوند ایمان دارم .
پس بهانه های لاغر نشدن را رها خوام کرد و رویای لاغر شدن را به حقیقت تبدیل خواهم کرد.
و از لحظه های پیش رو لذت خواهم برد .
با آرزوی سلامتی برای استادم ،
و شما دوستان همراه ،
آرزو میکنم کنار تک تک شما همراه خوبی در این راه باشم
سلام آقای عطا روشن
من امروز اومدم برای شما بنویسم تا بهتون بگم چطور شد که من امروز به سایت شما هدایت شدم ، سه سال پیش من خیلی چاق بودم تقریبا ۸۰ کیلو ، تصمیم گرفته بودم عمل لیپوماتیک کنم و انجام دادم که بعداز عمل تونستم با رژیم که دکتر به من داد به پنجاه و پنج کیلو برسم (که متاسفانه الان ده کیلو چاق شدم و روحیه خوبی قبل از گوش کردن به حرفهای شما نداشتم) بعد از اینکه عمل کردم با یکی از دوستام حرف میزدم که میگفت زن داداشش خیلی لاغر شده همه چیز میخوره اما هردفعه که میبینیش لاغرتر از قبل شده!خیلی ازش پرس جو کردم که چیکاری کرد که اینجوری شد و اون در پاسخ گفت به فایل صوتی که از شما خریده گوش میکنه و لاغر شده ، من زیاد جدی نشماردم !! تا اینکه چند وقت پیش حال خوبی نداشتم ایمانم خیلی ضعیف شده بود یکی از دوستانم به من پاکدستهای Castbox رو معرفی کرد ،هرروز به پاکدست قدرت من هستم گوش میدادم هر فایل رو روزی چندبار!! اینقدر که خدا رو دوباره تو وجودم در همه جای زندگیم احساس کردم! یه روز که تو آینه داشتم بخودم نگاه میکردم با خستگی ناشی از چاقی گفتم خدایا میشه من لاغر بشم اونقدر که خوردن غذا با لذت به من عذاب وجدان نده؟! خدایا اگه تو بخوای میشه !! تا تیکه یه روز تا Costbox عکس شما رو دیدم ، تو دلم امیدوار بودم که همه برنامه هاتون رو بتونم گوش کنم اما همش باز نمیشد ! پیج اینستاگرام شما رو پیدا کردم و از اونجا وارد وب سایت شما شدم ، وقتی دیدم یه دوره رایگان گذاشتین و در اولین فایل تصویرتون میگوید فکر کنید که چطور شد به اینجا هدایت شدید! من خدا رو در صدای شما احساس کردم ! چون خدا دقیقا منو به سایت شما رسوند!! ان هم با شروع یک دور رایگان که هیچ بهانه ای نداشته باشم !! میخوام مثل یه آدم نرمال باشم و بدون فکر کردن به کلمه چاقی از زندگیم لذت ببرم ! میخوام بعد از این با یک هیکل زیبا از خودم لذت ببرم بدون اینکه به کلمه رژیم فکر کنم!من در تمام سالهای دوره نوجوانی و جوانیم رژیم گرفتم!! از هر نوع رژیمی که تصور کنید ( شش ماه فقط ساقه طلایی خوردم با چایی!! شبانه روز !! سی کیلو وزن کم کردم اما همین که شروع میکردم به غذا خوردن عادی دوبرابر میشدم! یا رژیم کانادایی، هر رژیمی که فکر کنیین) الان دیگه نمیتونم بخ اون رژیمها فکر کنم حالم رو بد میکنه!! آرزومه مثل همه غذا بخورم چاق نشم!! دغدغه چاقی نداشته باشم!!! همسرم همش به من میگه تو چاقی و این کابوس من شده ( خودم هم دوست ندارم چاق باشم روحیه ام رو تضعیف میکنه!) امروز خوشحالم که خالق من ، من را لایق این جایگاه دونسته!! و من در صدای شما در بغضی که گلوی شما بود به غیر از صداقت چیزی ندیدم!! پس بسم الله با صد روز رویایی….
سلام استاد عزیزم
خیلی لذت بردم از این فایل و تمام بهانه هایی که من داشتم رفع شد با دیدن این فایل
همیشه افرادی مثال میزدم واسه چاقی خودم که متناسب بودن و ت دلم میگفتم بابا این فرد متناسب است حالا پرخوری کنه کم تحرک باشه که
چی تو چاقی وقتی هم کم تحرک باشی ورزش نکنی چاق میشی باز و خلاصه بگم ذهنم باور نمی کرد
همش بهانه می اورد
ولی امروز با شنیدن حرفها استاد عطار روشن خیلی به دلم نشست و دیگه ذهنم نتوانست بهانه ای بیاورد و استاد واقعا الگو کاملی هستند که شرایط ما رو داشتند چاق بودن پرخوری ترس کم تحرکی و اضافه وزن بالا سن بالا و با این همه باز تلاش خود رو کردند و نتیجه اش شد این که الان در جایگاه
یک الگو و استاد به ما آموزش بدهند و ما باید هر جا ذهن مان باز خواست بهانه بیاره بگیم استاد شرایط بدتر از ما رو داشت الان متناسب شده بدون
استاد تنهایی با ازمون خطا موفق شده با قدرت ذهن خودش لاغر بشه چهل کیلو کم کنه
پس من اینجام همچی اماده است استاد فایل اموزش تجربیات دوستان نتایج دوستان پس چرا باز خودم گول بزنم من این بار امدم یا بمیرم یا لاغر بشم و دیگه با تعهد کامل بدون هیچ بهانه ای مسیرم را شروع میکنم و مطمعنم با عمل پشت کار جز البوم شگفتی سازان قرار خواهم گرفت
سلام استاد
من ایمان دارم که با این روش متناسب میشم و هیچ شکی برام باقی نموده و در حال حاضر هیچ بهانه ای برای لاغر نشدم ندارم بلکه از اعماق وجودم میخوام که متناسب باشم
سلام
اول از همه بگم استاد این تی شرت خیلی بهتون میاد و خیلی این طرح و دوست دارم😊
من خودم جزء آدم هایی هستم که دنبال بهانم، کاری رو با ذوق شروع میکنم و کم کم از اون هیجان کم میشه و رهاش میکنم و برای توجیه خودم بهانه هایی که ذهنم میاره رو قبول میکنم و سالهاست در این چرخه معیوب انجام ندادن کاری یا نصفه رها کردنش گیر کردم، به خودم قول دادم این بار هر جوری که شده تا تهش برم و عمل هم بکنم وقتی میبینم شما با وجود 3 تا بچه که به خاطر این شرایطت کلی دو ساله مدرسه هم نمیرن و شما هم کارتون تو خونست و یه جورایی شما هم درگیر بچه ها میشید انقدر عالی رو سایت کار میکنید تمرینات خودتونو انجام میدید آشپزی هم میکنید گاهی اوقات، خریدای منزل و انجام میدید و… میگم ببین تو چرا انقد بیکاری چرا خودتو مشغول کاری که دوست داری نمیکنی چرا واسه رسیدن به اندام زیبایی که آرزوته ذوق نداری با اینکه مطمئنی با این راه هم به آرامش میرسی هم راحت وزن و سایز کم میکنی چرا میزاری ذهنت مشغولت کنه و روزهایی که خدا بهت هدیه داده برای زندگی برای تغییر برای شاد بودن برای لذت بردن رو در افکار منفی و ترس ها و نتوانستن ها از دست میدی؟ استاد من میخوام خدای واقعی رو بشناسم میخوام جزء اون 2 درصد آدم هایی باشم که همه چی رو با هم دارن زیبایی ثروت روابط عالی سلامتی فرزندان سالم تفریحات و… میدونی من همش فکر میکردم من چون پول دارم خدا یه اندامی بهم نداده که بتونم اون لباسایی که دلم میخواد و بخرم به جاش به اونی داده که انقدی پول نداره که هرچی میخواد بخره و باورم این شده بود که خدا همه چی رو با هم نمیده که، میخوام این خدای بدجنس و با خدایی که میگه تو چی میخوای فقط سفارش بده من کل سلول های بدنت و به خدمتت در میارم تا همونی بشه که تو میخوای عوض کنم، میخوام یه خدای دیگه برا خودم بسازم، آخه این خدا آرامش و ازم گرفته از خودش خواستم هدایتم کنه تا خود واقعیشو بشناسم، نمیخوام حسرت به دل بمیرم، من میتونم با همین اندامم خوشبخت باشم مثل خیلی ها ولی من میخوام هم خوشبخت باشم هم اندام زیبا داشته باشم، من همه چی رو با هم میخوام از خدا که کم نمیشه وقتی یه نفر تو دنیا تونست اندام ایده آل داشته باشه پس همه میتونیم دیگه وگرنه این قانون که تو میتونی هرچیزی رو خلق کنی حتی بدنت رو نقض میشه، حتی یه جا خوندم خدا عاشق بنده هاییه که خودشون جسمشونو خلق میکنن
بهانه بی بهانه، من الان در بهترین وضعیتم هستم همونجایی ام که باید باشم، خدایا ازت میخوام کمکم کنی سه ماه دیگه یه آدم دیگه باشم با کلی اتفاق و خبرهای خوب
سلام بر استاد مهر
و ره پویان مسیر زیبایی و شادی و ارزشمندی
بهانه بی بهاانه 🤫 چه خوب ذهنمون بازی بلده و واسه هر کاری بهانشو داره ما هم بی فکر و راحت و تنبل گوش می دهیم و بی بهانه بهانه ها را قبول می کنیم !!!
دقیقا رسالت از نظر من هم وقتی به مسیر زندگیم نگاه می کنم از رنج به وجود آمده و از کودکی شکل گرفته یعنی باید از موضوعی سالها رنج می بردم تا چم و خم کار دستم بیاد و به درکی برسم که در چنین روزهایی بتوانم الگویی باشم برای افرادی که ناشناخته هایی دارند در حیطه موضوع رسالت من …و چه فوق العاده چقدر دوست دارم دقت استاد جان را من همیشه این حس رو دارم نسبت به استاد که عالیه و اون هم اینه که در مسائل ذهنی استاد انگار یک ذره بین هوشمند قوی دارند و خیلی خوب ریز می شوند تو موضوع واقعاا عالیه و تا حدودی این روی من هم تأثیر داشته و خدارا شکر یک کم بهتر و سریعتر می توانم فرمولهای ذهنی ام را تشخیص بدهم …
مسیر اصلاح فرمولهای ذهنی و البته شناخت قوانین جهان هستی یک شبه طی نمیشه ولی همین که به قول استاد می توانی نسبت به قبل بهتر عمل کنی و لحظات بیشتری در لحظه حال باشی و دغدغه هات دیگه موضوعات سطحی نباشند و راحت تر بپذیری که شرایط اینه و توجه کنی به داشته هات و زندگی کنی شاید آرزوی میلیاردها انسان باشه پس خیلی ارزش داره وقت بزاری برای خودت و حال خوب خودت😍
من هر وقت حالم بد باشه دیگه میدونم ناشکر هستم دیگه فیلم بازی نمی کنم که زبونی بگم خدایا شکرت چون می دونم دروغ و دورویی هم بهش اضافه میشه
سعی می کنم فکر کنم و مسئله را حل کنم
و از درون آرامش را جاری کنم
من هم سالهای زیادی را بدون فکر گذراندم یک زندگی تکراری که هرروزش تکرار تکرار بود بدون عشق…اولین بار که استادی بهم گفتند در مورد فلان موضوع فکر
کنید حتی بلد نبودم فکر کنم چون من فقط سالها یادگرفته بودم که فقط تقلید کنم همه را دانا و خودم را نادان بدانم ورودی های ذهن من از طریق چشم و گوش پر شده بود از ترس و ناامنی و پر از عذاب و باعث شده بود اطرافم پر بشه از انسانهای بی هدف که در تمام جنبه های زندگیشون مشکل داشتند و دائم این دلایل را در من تقویت می کردند که زندگی کردن چیزی جز یک جبر بدبختانه نیست ….انقدر دلیل و بهانه داشتم برای چاق بودنم از بی تحرکی و ارث و خواب زیاد و ازدواج و بارداری و اعصاب و دارو و الی آخر به لطف خداوند از پارسال که با سایت تناسب فکری آشنا شدم خیلی هاش در هم شکسته شد خیلی رها شدم ولی صددرصد نیست و الآن موضوع برام اینه که خوردن چاق می کنه خیلی سعی دارم پاکش کنم ولی منفی باف کلی دلیل میاره و موضوع دیگه اینکه منفی باف سایت را کرده برام رژیم میگه تا وقتی تو سایتی لاغری وقتی بری بیرون چاق میشی و اصلا نمی خوام اینطور به این مسیر نگاه کنم خب میگه استاد گفتند بذرها باید آبیاری بشوند وگرنه علف هرز میگیره خلاصه بسیار ظریف وارد میشه شاید به همین دلیل چند ماه این مسیر را رها کردم می خواستم به خودم ثابت کنم که این مسیر رژیم نیست یادگیری هست 🤔باز استاد عزیز اگر ممکنه راهنمایی بفرمایید..
این یک قانونه هرزمان شاگرد بخواد فرا بگیره معلمش هم حاضر میشه (من بارها گفتم خدایا تو رب العالمینی تو پرورش دهنده عالمی خودت یادم بده) خود کائنات در لحظه من را متوجه موضوع کرده و یا سریع هدایت شدم به جایی که خدا صلاحم را می دونسته…
واقعا زیروبم این سایت تو کوچه پس کوچه هاش پر از اطلاعات و آگاهیه من خودم کامل ندیدم خب البته که پرداخت هزینه در کنار پرداخت بها حال خود آدمو خیلی خوب میکنه و نتیجه را عالیتر می کنه و انگیزه و شوق را در وجود متحول می کنه ولی خواستن از اعماق وجود حتی اگر در جزیره ای باشی که هیچ معلم و کتابی نباشه نتیجه داره …این یک ایمانه
نفس کشیدن هم رایگانه ولی خیلی ارزشمنده و فردی که کرونا گرفته باشه قیمت هر نفس رو می دونه این دوره ها و هر پیام و نشانه ای که از خدا بهمون میرسه هم قیمتی هستند انقدر ارزشمند هستند که گاهی با یک جمله مسیر چند ساله بیراهه را مستقیم می کنند
قلبم داره میگه اینبار نتایجت فوق العاده و چندصدبرابر بهتره و مهمترینش آزادی از بند ذهنه در تمام جنبه های زندگیم من این دوره را هدیه از طرف خدا می دونم خدای من خدای فراوانیه خدای من بدون کاه برام خشت میسازه
خدایا شکرت
خدایا عاشقتم ♥️
استاد عزیز بابت تغییرات فوق عالیتون در زمینه شخصیتی و شادابی و جوانی چهره و البته تناسب اندام به شما تبریک عرض می کنم و بهتون افتخار می کنم و بسیار خدا را شاکرم که هم فرکانس اساتید عشق و عرفان هستم 🙏🏻🌹
به نام خدای هدایتگرم
من با گوش دادن به این فایل فهمیدم که..
اینکه بارها به خودم بگم: چرا من چاقم؟ چرا صورتم زودتر از همه جا بزرگ میشه؟ چرا پول خرید میکنم رو ندارم؟ چرا پولدار نیستم؟چرا ماشیم مدل بالا ندارم؟ چرا در شهر بزرگ زندگی نمیکنم و و و….فقط باعث میشه من از لحظه الانم لذت نبرم و یک روز خودم رو تباه کنم.
**من هم تا همین امروز تمام کارهام رو گذاشته بودم برای بعد از لاغری!!**عکاسی،لباس های رنگ روشن،شلوار جین و…بعد از لاغر شدن!ولی میدونم این نکته ربطی به اضافه وزنم نداره بلکه ربط به عزت نفسم داره.واِلا من ادم های زیادی رو دیدم که چاقن ولی لباس رنگی میپوشن و عکس های زیبایی از خودشون میگیرن! یعنی اونها از خودشون راضی ان؟ معلومه که نه! فقط یاد گرفتن در لحظه زندگی کنن و تمام برنامه های زندگیشون رو برای بعد از لاغری نریزن! اصلا کدوم لاغری؟ کدوم تناسب اندام؟ اونی که معلوم نیست باشه یا نباشههه؟… کدوم فردا….؟
**نیازی نیست بخاطر چاقی زندگیم رو متوقف کنم**چون من انقدر اهداف و خواسته های بزرگ تر دارم که با توجه و تجسم اونها میتونم احساسم رو عالی کنم چون انقدر پاشنه آشیل دارم که بخوام برای اونها زمان بزارم و موفق بشم تمام زندگی من در جسمم خلاصه نمیشه؛بلکه در شخصیت و جسمم خلاصه میشه..اولویت اول زندگیم لاغری نیست اما یکی از ۱۰ اولویت مهم زندگیم همیشه هست چون من دوست دارم به جسمم احترام بزارم و باهاش محترمانه برخورد کنم!
**اگر حالم خوب نیست،سپاسگزار نیستم**حالا هرچقدر که میخوام دفتر شکرگزاری پر کنم هی بگم خدایا شکرت! ولی وقتی حالم خوب نباشه یعنی شکرگزار نیستم! فقط زمانی شکرگزارم که در لحظه زندگی کنم حالم خوب باشه و احساس خوبی داشته باشم.اونوقت میتونم بگم من دختر با ایمانی هستم^^
**من با چاقی درگیر بودم**
بله.از اول عمرم با جسمم مشکل داشتم،با اینکه وزنم همیشه دربرابر قدم عالی بود ولی دوست داشتم خیلی لاغر باشم! کلا سلیقه من جسم استخونی میپسنده و هنوز هم همینطورم و عاشق افرادی ام که پوست و استخونن!! چیکار کنم خب؟من که از یاد بردم ولی مامانم میگه همیشه از جسمت خجالت میکشیدی و منو دق دادی..راست میگه تا اونجایی که یادمه همیشه از خودم ناراضی بودم:) خیلی..این نارضایتی زمانی که وارد دبیرستان شدم بیشتر شد! هم سن و سالامو میدیدم که چقدر متناسبن و اونوقت خودمم میدیدم که چقد پُر و درشت اندامم خیلی غصه میخوردم و بهشون حسودیم میشد..وقتی مهمونی میرفتم گوشه گیر و افسرده و پرخاشگر میشدم.اخه اونجا پر از افراد متناسب بود و من دائم درگیر لاغری و چاقی..خیلی بد بود…حسادت ترس عصبانیت و ناشکری قاطی و پاطی بود…
**هیچ بهانه ای برای چاق موندن ندارم**هرچقدر بیشتر به بهانه های استاد فکر میکنم بیشتر میفهمم که یکی دوتا بهونه های من که چیزی نیستاگه استاد تونسته پس منم میتونماگر شبنم و فریده جون تونستن پس منم میتونم و….من باید لاغر بشم.بهانه ای برای چاق موندن ندارم.از این لحظه به بعد با استمرارم نشون میدم که اطمینان دارم از این روش لاغر میشم.
**افراد متناسب فکری درباره چاقی ندارن**این صد درصد درسته تصدیقش دوشتِ همکلاسیِ منهبه صورت مصاحبه ازش پرسیدم: وقتی کلمه غذا رو میشنوی چه حسی و دیدگاهی نسبت بهش داریاول کلی تردید داشت و بعد راحت گفت: نمیدونم..تامین نیاز بدن یا ادامه حیات و زندگی!!!من از تعجب دهتم باز مونده بود که بابا قانون داره جواااب میدههههه…..همینههههه…خووودشهدر صورتی که اگر این سوالو از من میپرسیدم میگفتم:راهی برای تپلی و چاق شدن هاهاهابا این جواب دوستم مطمئن شدم که هیچ فرمول چاق نداره! هیییییچی..پاکه پاکه
متناسب ها لاغر هستند چون فکر چاقی ندارند؟نهههه..چون فکر چاقی ندارند لاغر هستند.تموم شد و رف
** بهونه بی بهونه! **اینکه این دوره رایگانه من نتیجه نمیگیرم و فلان فقط حرفه مفته برعکس انقدر این دوره پُر و عالیه که نتایج عالی ازش میگیرن و گرفتنننن!!! نتیجه اش کلی دوستان دیگه هستن که با همین صدگام چندین سایز کم کردن..ولی خب من باید دوره ورود به سرزمین لاغرهارو در زمان مناسب بخرم و میخرم چون خیلی دوسش دارم و به تک تک اگاهی هاش نیازمندم نگاهی به مبلغش ندارممن فقط اونو میخواممیخوام و به دستش میارمتمااااااااام….
سلام دوست خوبم ،
چقدر دیدگاهت خوب بود ، مخصوصا اون قسمتش که از دوست متناسبت پرسیدی که نظرش راجع به غذا چیه ؟
چه جواب خوبی داد ، تامین نیاز بدن و منم اضافه میکنم غذا فقط واسه رهایی از قار و قور معده ست همین و بس و دیگه واسه من هیچ نقشی نداره
این جور دیدگاه ها به غذا از ذهن متناسب تراوش میشه
وقتی ذهن متناسب بشه غذا در برابرش دیگه هیچ قدرتی نداره ، بی اهمیت بی اهمیت
ممنون دوست خوبم ، خیلی لذت بردم از دیدگاهت ،
شاد و متناسب
بنام خداوند ثروت و فراوانی و عشق و آرامش
سلام به دوستان و استاد زیبانگرشم
من دیروز مجدد شروع کردم قدم گذاشتن در این مسیر از دیروز نت برداری میکنم کامنتها رو و فایل استاد رو و کامنتهارو میخونم همانطور که استاد گفتن درست و اصولی میخوام برم جلو و دیگه بهانه هارو بزارم کنار
چون به این درک رسیدم شرایطمو دلیل کنم برای رسیدن به خواسته هام نه بهانه کنم و هرجور زمین و مردم و خانواده و سرنوشت رو مقصر نکنم و خودمو قربانی نکنم و این احساس قربانی بودن رو از ریشه از وجودم بیرون کنم و جایگزینش احساس لیاقت و عزت نفس و صلح با درون خودم کنم چرا به این نتیجه و درک رسیدم چون گاهی اتفاقاتی میفته که جهان به روشنی بهت نشون میده ومیگه یا بخوام قوی بشم یا ضعیف بمونم و له بشم تو چرخ جهان
من چندوقت پیش اول که خواستم جدی بیام از لاغری باذهن استفاده کنم فایلهارو گوش میدادم و کامنتهارو میخوندم و خیلی روم تاثیر گذاشتن اما یه جایی بخاطر اینکه شرایطمو پذیرفتم که من نمیتونم چون میخواستم خیلی زود به نتیجه برسم و چون نمیتونم دوره هارو بخرم نمیتونم پس
تااینکه چندروز قبل یکی از فامیلهام بهم یه رژیمی رو توصیه کرد که بگیرم اول باخودم گفتم اینها که الکین وچون اصلا دوست ندارم غذاهامو کسی بهم تعیین کنه و چی بخورم و نخورم قبول نکردم و بخاطر حرفای استادو کامنتهای دوستان رو ذهنم اثر گذاشته بود دیگه باورم شده بود ک این رژیم گرفتنها منو ب نتیجه نمیرسونه و راستش نسبت به رژیم دیدگاهم تغییر کرده بود احساسم هم نسبت ب رژیم خوب نبود و هم اینکه شنیدم خیلیا بخاطر اینکه خواستن خیلی سریع لاغر بشن مثلا دو هفته ده کیلو کم کردن و ریاضت کشیدن الان کلی ریزش مو دارند و کلی بیماری گرفتن به این یقین رسیدم که واقعا اینها حاشیه هس و هیچ قدرتی قویتر از ذهنم و خدای درونم نیست که بتونه کمکم کنه فقط باید از قوانینش درست درمسیر درست استفاده کنم و بتونم فرمولهارو تو ذهنم درست کنم
دیگه خودمو پذیرفتم و تصمیم گرفتم دیگه عجله نکنم دیگه بخاطر حرف مردم نخوام به زور خودمو لاغر کنم برای خودم ارزش قائل باشم و لاغری رو یادبگیرم و در این مسیر درست باشم و فرمولهارو تو ذهنم درست کنم
دفعه قبل اومده بودم که ببینم برای لاغری ذهن چی میگن از رو کنجکاوی اومده بودم
اما این بار با یقین اومدم دراین مسیر باشم چون درک کردم فقط همین راه درست ترین مسیره
و بچسبم به اصل و فرعیات رو بزارم کنار
با تمرین و استمرار به موفقیتم میرسم تو قلبم یه حس قوی میگه مسیر موفقیت و رسیدن به خواسته هات همین راه و مسیره و با توکل بخدایم قدم میزارم
درپناه رب یگانه وفرمانروایی جهان هستی
سلام افسانه جان
خیلی لذت بردم از تصمیمی که گرفتی
منم سه روز بعد تو یعنی امروز بر این تصمیمم که دوباره از نو شروع کنم و با خوندنِ کامنتت، انگار خودم رو در تو دیدم.
منم همین دیدگاه رو داشتم و میگفتم چون رایگانه و نمیتونم دوره بخرم پس ولش کن
اما اماااااان از این سایت که مثل گرداب میمونه
وقتی غرقش بشی هرچقدر هم دست و پا بزنی تورو به سمت خودش میکشه
مرسی بابت کامنتت
بنام بهترین دوستبا سلام و سپاس به استاد عزیز و دوستان و همراهان خوبممن هیچ وقت حتی زمانی که چاق بودم هیچ کدام از بهانه های گفته شده رو نمیاوردم، شاید بهشون اعتقادی داشتم اما همیشه مطمئن بودم که پرخوری باعث چاق شدنمه.. من و خواهرم هر دو با هم همیشه که بحث میکردیم به هم میگفتیم که خیلی پر خوریم.. ولی هیچ وقت برای رفع پرخوری از طریق ذهن عمل نکردیم بیشتر از طریق رژیم خواستیم فقط کنترل کنیم که در همه موارد ناموفق بودیم بعد یه مدت دوباره به وزن سابق برمیگشتیم… همیشه از خودم میپرسم این همه ولع رو ازکجا میارم؟؟؟ دوستان متناسبم رو میبینم که چجوری میخورن، به غذا فکر نمیکنن، تا گشنه نشن نمیخورن، و وقتی حالت سیری بهشون دست بده بهترین غذارو که بیاری لب نمیزنن… ولی بخش عمده ای از فکر من درگیر چه چیز بخورم هستش.. و مشکل دیگه ای که دارم اینه که انتظار لاغری رو ندارم و فکر میکنم در لاغر شدن ناتوانم..استاد لطفا راهنماییم کنین.
به نام خدایی که راه رو نشونم میده
سلام به استاد عزیز و دوستان همراه
منم هزاران دلیل، نه، هزاران بهانه داشتم برای چاقی و لاغر نشدنم … سنم از 40 رد شده و دیگه چربی ها سفت شدن و نمیشه به راحتی لاغر شد … کار اداری و نشستن های طولانی باعث چاقی و بزرگ شدن باسن میشه … سوخت و ساز بدنم پایینه … برنج و غذاهای شمالی چاق کننده ست ….چون دست پختم خوبه نم یتونم لاغر بشم … چاقیم ارثیه و هزااران بهانه مختلف که قبلا فکر می کردم دلایل چاقیم هستن اما به لطف بودن در این مسیر فهمیدم بهانه های لاغر نشدن و چاقیم هستن. خدا رو شکر می کنم که 90 درصد بهانه های ذهنی من رو استاد نقض کردن و هر بار توی این سایت یه قفلی از ذهنم باز شد…من ماه ها توی سایت و بین فایلهای رایگان چرخیدم و می خوام بگم رویای خریدن دوره مقدماتی رو داشتم و می دونستم بالاخره یه روزی می خرمش…اما تا اون موقع از فایلهای رایگان و دوره های لاغری رایگان استفاده کردم..یکی دو بار لیز خوردم و از مسیر اصلی دور شدم اما دوباره برگشتم تو مسیر و پر قدرت ادامه دادم و درست زمانی که پر از شور و انگیزه و خواستن بودم، پول خرید میکنم برام جور شد و من خریدمش … می خوام بگم اگه از وضعیت فعلی (اینجا مثلا محصولات رایگان سایت) استفاده کنی و لذتش رو ببری، امکاااان نداره به وضعیت بهتر (محصولات لاغری) هدایت نشی..امکاااان نداره…اصلا تا تو به ظرفیت وجودی اون وضعیت مدنظرت نرسی، نباید بهش برسی و نمی رسی..تا من یاد نگرفته باشم از وضع موجود لذت ببرم و حالم باهاش خوب باشه، چطور می خوام توی موقعیت گسترده تر و بزرگتر خودم و زمان و حواسم رو مدیریت کنم و لذت ببرم؟ من تا ظرف وجودم آماده پذیرش مرحله بالاتر نباشه، نمیشه که برم مرحله بالاتر. نمیشه بدون یادگیری جدول ضرب، جذر و انتگرال یاد گرفت که…قدم به قدم باید جلو رفت
من این رو با همه وجود یاد گرفتم و تجربه کردم و ایمان آوردم که هر چیزی در زمان درستش اتفاق میفته و من باید بهانه ها رو بذارم کنار تا هدفم شفاف و مشخص بشه… تا ذهنم پر از بهانه های چاقی باشه، جایی برای یافتن دلایل چاقی نمی مونه …
به نام خدایی که در این نزدیکیست💖💖💖
سلام به همه دوستان🙋
بهانه بی بهانه 🤚🖐️
منم قبلاً برای چاقی و اضافه وزنم کلی باورهای غلط و نادرست داشتم مثلاً ( چاقی من ارثی و ژنتیکیه ، ازدواج ، بارداری ، زایمان باعث چاقی بیشتر میشه ، تو خونواده و اقوام ما سن مون که از سی رد بشه دیگه وزن مون پایین که نمیاد هیچ تازه چاق ترم میشیم ، سزارین باعث میشه که شکم تا آخر عمر آویزون بمونه ، ما آبم که بخوریم چاق میشیم …..) حالا اینا تازه باورهای من بود باز کلی دلایل واسه چاقیم داشتم مثل (من چونکه تحرکم کمه چاقم ، من چون برنامه منظمی برای ورزش و پیاده روی ندارم لاغر نمیشم ، من شب ها دیر میخوابم صبح ها هم دیر بیدار میشم ، خواب بعد از ظهر ، خوردن چای زیاد با چیزهای شیرین ،زایمان ، ریزه خواری ، خوردن اضافه غذای بچه ها بخاطر اسراف نشدن ،خوردن بستنی زیاد ، شانس ، داشتن اشتهای زیاد ، علاقه داشتن به کیک و شیرینی و چیزهای شیرین ……) این همه باور و دلایل و رفتارهای نادرست نسبت به مواد غذایی داشتم بعد به زمین و زمان ناسزا میگفتم که این شانس منه و خدا نخواسته که من متناسب باشم البته نه اینکه کاری برای لاغر شدن انجام نداده باشم من هیچ وقت با چاقی و اضافه وزنم کنار نیومدم و همیشه به دنبال راهی💪 برای خلاصی از چاقیم بودم بخاطر همین به این مسیر 🛤️زیبا هدایت شدم ولی چون ذهن من و همه افراد چاق مملو از افکار چاق کننده ست همیشه میخوایم یک جورایی چاقی مونو توجیه کنیم و چون در خانواده چاق بودیم و از بچگی باورها و افکار و رفتار و عادتها و دلایل و بهانه های چاقی در ذهن مون نهادینه شده و مسولیت پذیری چاقی رو آموزش ندیدیم یاد نگرفتیم که مسولیت چاقی مونو بپذیریم بخاطر همین همش دنبال مقصر میگردیم غافل از اینکه درد و درمان هر دو در درون خود ماست آب در کوزه ما تشنه لبان میگردیم همون طور که تونستیم چاقی رو به سختی و با رنج فراوان خلق کنیم صد درصد میتونیم لاغری رو به آسونی و با لذت وافر خلق کنیم .👏👏🌹
من ایمان دارم که این روش درست ترین روش و ایمان دارم که من توانمندم و قدرتمند ترین ذهن و نیرو برای متناسب شدن و دارم .🌹
من به مسیر درست از طرف خداوند هدایت گر هدایت شدم و ایمان دارم که خداوند این قدرت و توانایی رو در وجود من دیده که منو به این مسیر زیبا هدایت کرده و خواسته که من از سهل ترین و مستقیم ترین ترین مسیر به آرزوها و اهداف زیبایی که یکی از آنها داشتن تناسب اندام ماندگار برسم 🌹
پس من بی بهانه در این مسیر با راهنمایی های ارزشمند استاد گرامی و دوستان هم مسیرم حرکت میکنم تا به هدفم برسم .🌹
استاد الگوی من در این مسیر زیبا هستند و هر جا به مشکل بر بخورم یا خدای نکرده لیز بخورم و یا اگه بخوام به بهانه های مختلف جا بزنم که خدارو شکر تا الان این جور نبوده و ان شا الله بعدشم نباشه با استفاده از آموزش ها و راهنمایی های ایشون دوباره به مسیر بر میگردم
من هنوز سعادت نداشتم که از دورههای استاد خریداری کنم و دارم از آموزش های ارزشمند و رایگان ایشون استفاده میکنم و با استفاده از همین آموزش ها کلی حالم خوبه خیلی از بیماریهام از بین رفتن ، شادتر ، سپاس گذارتر ،سحر خیزتر ، جوون تر ، سالم تر، لاغرتر ، خوش تیپ تر ، فرزتر ، با اعتماد به نفس تر ، حرص و ولع ام نسبت به مواد غذایی کمتر ، زیباتر …..شدم .👏👏👏🌹🌹🌹
این جا که دیگه خبری از تلاش جسمی و رنج و سختی های روش های قبلی ، ورزش های سخت و سنگین ، دمنوش های تلخ و بدمزه قبل از وعده های غذایی ، محدودیت برای مواد غذایی ، قرص و پودر و عرقیات زهرمار ،گن های تنگ و عذاب آور ، پیاده روی های خسته کننده ……نیست هرچه هست تلاش ذهنی و لذت و آرامشه پس هر کس که به این مسیر زیبا🛤️ هدایت بشه و با دیدن زیبایی های این مسیر 🏞️🛤️بازم بهانه بیاره و از این مسیر زیبا خارج بشه اون دیگه خودش ، خودشو لایق متناسب بودن و داشتن آرامش ندونسته به قول معروف بهشت را به بها دهند به بهانه ندهند .ما هم تا رسیدن به بهشت فاصله چندان دوری نداریم و باید بها شو با گوش دادن به فایل های آموزشی و درک و هضم اونا و تبدیل اونا به عمل در زندگی روزمره و مطالعه مقالات و نظرات دوستان و داشتن صبر و آرامش و استمرار و بهانه نیاوردن و جا نزدن ، ایمان و اشتیاق و صرف وقت و انرژی برای آموزشها پرداخت کنیم تا وارد بهشت شویم و از نعمتهای اون لذت ببریم .و بهشت جایگاه کسانی است که ایمان قلبی بیاورند.نه کسانی که فقط زبانی ایمان بیاورند.
استاد زحمت کشیدن اونقدر فایل رو سایت گذاشتن که من بعضی مواقع با خودم میگم وای چقدر تعداد فایلها زیاده خدا کنه که من بتونم همه اونا رو گوش کنم و بتونم درک کنم . وتا جایی که بتونم سعی میکنم که نهایت استفاده رو از شون ببرم چون واقعا تک تک شون برای کسی که درک کنه ارزشمنده .وبه نظر من این همه فایل و استاد گرامی مثل ایشون که همیشه کنار مون هستند برای کسی که بخواد لاغر بشه دیگه جایی برای جا زدن نداره مگر اینکه خودش دنبال بهانه باشه به قول معروف کسی که بخواد کاری انجام بده راه حل شو پیدا میکنه کسی هم که بخواد کاری و انجام نده بهانه شو جور میکنه . برای کسی هم بخواد از مسولیت شانه خالی کنه بینهایت بهانه وجود داره .
ان شاالله که منم مثل دوستانم سعادت داشته باشم و بتونم دوره های آموزشی و خریداری کنم و روزی از داشتن اونا لذت ببرم .🌹🌹🌹
با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏🙏🙏🌹🌹🌹
با آرزوی بهترین ها برای خودم و همه دوستان هم مسیرم 🌹
بهانه بی بهانه
سلام استاد و دوستان همراهم
خدارو شکر میکنم در مسیر تناسب و تغییر قرار دارم ،من فعلا در دوره مقدماتی در حال مرور کردن مجدد هستم ولی امروز دلم خواست این فایلو گوش کنم و بنویسم هر چند یکبار در اینستاگرام نگاه کردم ولی مجدد به این فایل هدایت شدم
منهم قبلا تو دسته افراد ناراضی قرار داشتم ،ناراضی از هر موقعیتی،هر اتفاقی ،از شرایطم از جسم چاقم از اعصاب خوردم از بدبیاری ها وووو
و اینها ادامه داشت تا ۴ سال پیش که با موضوعات ذهنی آشنا شدم ،البته از ۸ سال پیش آموزش هام شروع شد ولی ذهنم اون سالها آموختنو ازم نمیپذیره و جزء کارنامه تمریناتم حساب نمیکنه
الان هم که نزدیک به ۲ ساله در سایت تناسب فکری هستم
مسلما افراد چاق از وضعیت ناهنجار جسمشون ناراضی هستن ،هر چند که راه های مختلفیو رفتن و میرن ولی باز هم پر از اضطراب های مسیر هستن و همیشه کلی عوامل بیرونی وجود داره که باعث چاقیشون شده که خود منهم قبلا جزء همون دسته بودم
خدارو سپاسگذارم که منو هدایت کرد به مسیر آگاهی و تغییر و با آشنا شدنم با لاغری با ذهن درهای آرامش و تناسب و زیبایی بروی من باز شد
خوشحالم که منهم به ندای قلبم گوش کردم و وارد دوره ها شدم ،در آرامش در حال طی کردن مسیر گام به گام تناسب هستم ،ذره ذره فرمول های قبلی در حال کمرنگ شدن و فرمول های تناسب در حال ساخته شدن هستن و منهم در کنارشون و کمکشونم
من طرف خودمو درست میکنم ،حالمو خوب نگه میدارم ،تمریناتمو انجام میدم، شخصیت متناسب در خودم میسازم و نتایج بصورت پی در پی در حال رخ دادنه ،خودمو با نتایج دوستانم مقایسه نمیکنم ،حتی خودمو با ۳ ماه پیشمم مقایسه نمیکنم ، من تمرین میکنم ،همه چیز به موقعش درست میشه
اینکه خداوند رویایی رو در قلب ما میذاره و مارو میفرسته بسمتش در روش لاغری با ذهن که توسط استاد عطارروشن بوقوع پیوست ،کاملا مشخص میکنه که استاد برای پیدا کردن و هدایت شدن به این مسیر انتخاب شده بوده و از یک مشکلی که نقطه ضعفشون بود به نقطه قوت رسیدن
اینکه با تغییر ذهنشون از چاقی به لاغر شدن برسن ،به جایگاه صحیح مالی برسن ،در روابط عالی بشن در سلامتی وووو
هر کدوم از ما رویایی داریم که اگر بهانه هایی واسشون نیاریم و هدایت بخواییم میریم بسمتشون و بدستشون میاریم ،اصلا رویاها میان که ما بهشون دسترسی داشته باشیم که جهان هم گسترش پیدا کنه ،اگر ادیسون به فکر اختراع برق نمیفتاد که الان همگی با نور شمع زندگی میکردیم ،اگر ماشین اختراع نمیشد که ما مثلا برای رفتن به شمال باید ۶ ماه با الاغ و شتر توی راه بودیم
در کل پذیرش مسئولیت کار راحتی نیست چونکه با پذیرشش باید کارهایی انجام بدیم و یه کارهایی انجام ندیم و مستلزم تلاش و تحرک ما میشه ،باعث میشه ما راه و روشمونو تغییر بدیم ،تا قبل از اینکه مسئولیت چاقیو بپذیریم تمام تقصیرها گردن ،ارث،ژنتیک و سن و زایمان و ازدواج وووو بود ،ما هم کار خاصی جز غر زدن و شکایت کردن نداشتیم ولی الان غر زدن ممنوعه و فقط تغییر و رشد و تناسب آزاده
منهم از بدو تولد تپل بودم و در ادامه مسیر زندگیم ۳۰ کیلو اضافه وزن بدست آوردم ، از ۱۰ سالگی تا ۲ سال پیش چاق بودم و در تلاطم رژیم های زیادی بودم البته لاغر هم شده بودم ولی مجدد برگشت وزن داشتم
(قدرت ذهن ما هر میزان اضافه وزنی را از بین میبرد )چه جمله قدرتمندیه
اگر نفس میکشید قابلیت لاغر شدن را دارید
در مورد پذیرش مسائل پیرامون ، سال ۹۸ با دوستم تصمیم گرفتیم که هر ۲ ماه یه سفر خوب بریم ،از اونجاییکه هر دومون عاشق سفر رفتن و کشف جاهای جدید بودیم تصمیمات بلند مدت برنامه ریزی کرده بودیم و سال ۹۸ شروع سفرهای ما بود و تقریبا هر ۲ یا ۳ ماه یکبار میرفتیم تفریح و گردش و داشتیم برنامه ریزی میکردیم که سال ۹۹ سال پر سفر تری داشته باشیم و تمام جاهایو که میخواستیم به مرور بریم روی نقشه پوینت میزدیم
اتفاقا آخرین سفرمون اسفند سال ۹۸ بود که شروع پیدایش این ویروس بود و از اونجاییکه ما اخبار نگاه نمیکنیم خبر نداشتیم اوضاع جهان به چه شکله ،فقط توی پروازمون که پر بود از مسافرهای چینی و چندتاشون کنار من نشسته بودن ،از ماسک هایی که روی صورتشون بود من شک کردم و از خودم میپرسیدم چرا اینا توی هواپیما ماسک زدن ولی باز هم متوجه نشدم
ما از سفر برگشتیم و تازه متوجه اوضاع و احوال شدیم و اون شرایط قرنطینه ووووو که حال و روز بسیار ناراحت کننده ای در سطح جهان بود
ما که چند روز قبلش تصمیم گرفته بودیم به مسیر سفریمون ادامه بدیم ، متوجه شدیم فعلا نمیشه اقدامی کرد و باید توی خونه موند و این جریانات تا الان هم ادامه داره
اوایل که با این اتفاقات مواجه شده بودیم با خودمون غر میزدیم که چرا اینجوری شد ووو ولی بعدش پذیرفتیم که باید این شرایطو پذیرفت و تصمیم گرفتیم فعلا در اطراف خودمون و داخلی سفر کنیم تا اوضاع درست بشه و کم کم عادت کردیم که پذیرش مهمترین کاریه که برای آرامش خودمون باید داشته باشیم که هر چقدر بجنگیم بی فایده است
الان هم گهگداری که جاده ها باز میشن یه گریزی به شهرهای مختلف میزنیم و سعی میکنیم روحیه سفریمونو حفظ کنیم و خودمونو با شرایط تطبیق میدیم و همینطور لذت هم خواهیم برد، در کل وقتی با موضوعات ذهنی آشنا شدم یاد گرفتم از چیزهای اطرافم لذت ببرم
هیچ وقت زمان هاییکه چاق بودم نتونستم از خودم راضی باشم ،نتونستم خودمو بپذیرم و همواره در جنگ با چاقی بودم و همون نپذیرفتن چاقیم ، حالمو همواره بد میکرد و متنفر بودم از جسمم
یکی از رنج های من در قبل، لباس پوشیدن و مخصوصا لباس خریدن بود ،زمان هاییکه چاقتر بودم از سفر کردن لذت نمیبردم چونکه زیادی درگیر چی بپوشم بودم و این عادت بد هنوز هم کم و بیش با من هست که دوست ندارم لباس بخرم
اوایل که وارد دوره شده بودم یه بار از دوستم پرسیدم بنظرت چرا تا الان نتونستی لاغر بشی ؟ گفت چونکه من صبح تا شب پشت کامپیوترم و تمام مسیرهای رفت و آمدمو با ماشین میرم و هیچ تحرکی ندارم و الان بعد از گذشت چند ماه که دوستم هم در دوره است و انقدر عالی لاغر شده ازش میپرسم تو که تحرک نداشتی و کارت پشت میز نشستن بود چرا داری لاغر میشی؟ و جوابی که میده اینه که الان دارم آلودگی های ذهنمو تمیز میکنم ،رفتارهامو تغییر میدم و جسمم هم تغییر میکنه و این باور در ذهن من کاملا شکسته شد ، چونکه بی تحرک تر از دوستم ندیدم
اتفاقا این دوستم بدلیل اینکه نماز صبح میخونه و بعد از نمازش نمیخوابه ، جزء آدم های سحر خیز بوده و هست ولی چاق بوده و هست ،پس سحر خیز بودن هم دخالتی در لاغر شدن نداشته ،در کل قدیمی ها این سحر خیز بودنو به هر چیزی ربطش دادن به پول و رزق و روزی هم ربط دادن ولی میبینیم که یه عالمه افراد فوق ثروتمند داریم که صبح زود از خواب بیدار نمیشن و یه عالمه آدم ها هستن که سحر خیزن ولی فقیر هستن پس این باور هم شکسته میشه
افزایش سن برای خانم ها یه باور ریشه ای و قویه که بارها شنیدیم بالای ۳۵ سال هر سال ۱ کیلو به وزن خانم ها اضافه میشه و ما منتظر این ازدیاد وزن بودیم ولی خواهر من از من بزرگتره ولی لاغر و متناسبه پس این باور هم شکسته میشه
قبلا پر از دلیل بودم برای چاق بودنم و در این مسیر دونه دونه اون دلایل شناسایی شدن و از وجودم کمرنگ و در حال کنده شدن هستن ،الان دلایل زیادی برای لاغر شدن و لاغر موندن دارم بجای دلیل برای چاق بودن
من دلیلی ندارم برای لاغر نشدن ،اگر استاد تونستن ،دیگران تونستن خودم هم تا این مرحله تونستم یعنی بقیه راه هم آسونه و میتونم به هدفم برسم
من مطمئنم این روش درسته چونکه به عملکرد و کارایی ذهنم آگاهم ،میدونم ذهن من با استاد هیچ فرقی نداره ،تفاوت در نوع نگاه و نگرش استاد به چاقی و لاغریه ،اگر منهم سطح دانسته ها و عملکردهامو به اندازه ایشون ببرم بالا میتونم در مدت زمانیکه من نمیدونم چقدره ،به جسم ایده آل خودم برسم ،وقتی به این روش اعتماد دارم دیگه شک و تردید جایز نیست، من فقط حرکت میکنم ،نقشه گنج دستمه ،از چیزی نمیترسم ،راز در ماندگاریست ، ادامه میدم بلخره به ساحل خواهم رسید ،اتفاقا هر روز هم در سایت هستم ،مینویسم ،میخونم و گوش میکنم
مگه ۳۰ کیلو اضافه وزن من در ۲ سال اتفاق افتاد که من انتظار دارم بسرعت لاغر بشم ،به تعداد بارهاییکه در مورد چاقی شنیدم ،دیدم و سرزنش شدم و حالم بد شده باید ،داده های تمیز وارد مغزم کنم
اگر یکمی با خودمون صداقت بیرحمانه داشته باشیم و به یاد بیاریم که با وجود و احساسات خودمون چکار کردیم ،دیگه انقدر بهش برای لاغر شدن فشار نمیاریم
سالها فقط در حال غر زدن و شکایت کردن بودیم ،خودمونو مسخره کردیم و اجازه دادیم هر کسی تحقیرمون کنه و مدام بدنبال راه حل های دیگران برای لاغر شدن بودیم ،در تمام اون مدت حالمون با خودمون بد بوده و احساس شرمندگی داشتیم و یه عالمه مموری ناراحت کننده که در ذهن و خاطره ما به کرات وجود داره
حالا با توجه به اون حجم مموری بد ، چطور انتظار داریم با یه بشگن زدن همه چیز عوض بشه ،یکمی با خودمون مهربانتر باشیم ،مدارا کنیم ، تشویق کنیم ،بهانه نیاریم ، برای خودمون دست بزنیم
آخه مگه چند نفر از آدم های حداقل ایران این روشو میشناسن و دارن به کمکش لاغر میشن ؟ خیلی تعداد محدودی هستن که با این فضا آشنا میشن و میمونن ، مهم موندنه نه اومدن
اول جاده موفقیت همیشه شلوغه ،آخر جاده مهمه که چند نفر تا انتها به راهشون ادامه میدن
تمام افراد موفق جهان این قانونو ثابت کردن که راز موفقیتشون در تمرین و تکرار و عشق بوده
خودم این مسئله رو متوجه شدم که تو کلاس رقصم به تازگی یکمی رون تر شدم ،اونم بعد از ۳ سال که مستمر دارم کلاس میرم ،حالا چرا الان احساس پیشرفت میکنم چونکه چند روزه دارم چند تا آهنگو میرقصم و تمرین میکنم ،دقت کردم هر زمان تو خونه تمرین میکنم یه تغییر اساسی دارم که مربی م متوجه میشه ،حالا رقصیدن الویت زندگی من نیست که به تمریناتش زیاد توجه نمیکنم ،میرم که با فضاهای شاد هم در ارتباط باشم ، اگر الویتم بود حتما تمریناتمو بیشتر میکردم
پس راز موفقیت در بودن و قرار دادن ذهن در اطلاعات و فایلهاست
یکی از زیباترین قسمت این متد، اینه که بخور نخور نداره و از سادگی زیادش همه تعجب میکنن و از اونجاییکه برای ذهن ما لاغر شدن کار رنج آور و سختیه ،باور نمیکنه که میشه براحتی لاغر شد که تمام این تمرینات در دوره ها بصورت مفصل آموزش داده شده
چند روز پیش که با دخترم صحبت میکردم که ایشون هم در دوره مقدماتی هستن ،میگفت مامان چقدر این روش قشنگه و ازش خوشم اومده ،میگفت ،میخواستم برای لاغر شدن برم باشگاه و تا میتونم ورزش های سخت انجام بدم تا عرق کنم و لاغر بشم ولی الان دوست دارم باشگاه برم که بدنم فرم ورزشی بگیره ،از اونجاییکه دخترم مربی والیباله ،البته تازه کارتشو گرفته ولی بشدت به ورزش و والیبال علاقه داره ،میدونم از این به بعد برای عشقش ورزش میکنه ،بقول خودش برای مربی ها خیلی مهمه که خوش استایل باشن و تو محیط های ورزشی مدام بهشون تاکید میکنن که نوشابه نخورید ،شکلات نخورید ، غذاهای چرب نخورید و دخترم ترس های زیادی از نوع غذاها داره که میدونم در این دوره ها همشون به مرور رفع خواهند شد
وظیفه ما پاک کردن چیزیه که باعث پذیرش ما در چاقی شده ،ورزش اجباری نداره ،رژیم نداره ،فقط نیاز به آگاه شدن داره که از خودمون و بدن و ذهن و عملکردهامون مطلع بشیم
مشکل ما از زمانی شروع شده که هر کسی هر چیزی گفت باور کردیم و پذیرفتیم ،بارها شنیدم که سوخت و سازت پایینه ،خب میپرسیدم چطور سوخت و سازمو ببرم بالا ؟ میگفتن سخت ورزش کن ،غذاتو کم کن ، همش بدو بدو کن ،منم قبول کردم و از اون به بعد هر چقدر خواستم که از بدبختی های چاقی فرار کنم بیشتر دست و پای خودمو قفل کردم در بد بیاری های چاقی ،چرا ؟ چون آگاه نبودم که بالغانه لاغریو انتخاب کنم ،میخواستم چاقیو تخریب کنم تا به لاغری برسم
خبر نداشتم که اون لحظاتیکه داشتم بال بال میزدم برای فرار از چاقی دارم بیشتر در باتلاق چاقی غرق میشم چونکه با دست و پا زدنم داشتم ثابت میکردم که من چاقیو میخوام
به بچه هام و اطرافیانم میگم که تمام ضربه هاییکه تا الان خوردیم بخاطر ناآگاهیمون بوده ،ناآگاه بودیم هر کی هر اطلاعاتیو خواست تزریق کرد تو مغزمون ،همیشه درگیر راهکارهای دیگران بودیم
تو تمام جنبه های زندگی ،وقتیکه آگاه نبودیم شکست خوردیم ،اگر تو مدار کلاهبردار رفتیم برای ناآگاهیمون بود ،اگر پولهامونو از دست میدادیم برای تفکراتمون بود و خیلی مسائلی که سالها درگیرشون بودیم
حالا با آگاه شدنمون حداقل کسی نمیتونه هر خوراکیو به مغزمون بخورونه ، گوشمون در اختیار هر خبری نیست ، خدارو شکر برای همیشه با مقوله متخصص تغذیه و چاقی خداحافظی کردیم
قبلا هر کسی هر چیزی میگفت ،میگفتم آره شما درست میگید ولی الان دیگران خیلی سخت میتونن منو قانع کنن و اگر مخالف رفتار یا عملکردی باشم بسرعت یا اون محلو ترک میکنم یا بهشون میگم که مخالف صحبت هاتون هستم
الان بجای تاثیر گرفتن از دیگران ، روشون تاثیر میذارم ،چرا به این توانایی رسیدم ؟ چونکه من تونستم روی خودم تاثیر بذارم ،پس الان برای من قاعده بازی عوض شده ،هر چقدر آگاهی عمیقتر ،ترس ها کمتر ،رنج ها کمتر
یکی از مسائلی که بین افراد شایعه و همه ما باهاش درگیر بودیم و هستیم ،رسیدن به خواسته هامونه ، اونم بخاطر باورهایه که در اعماق ذهن ما بوده و هست که رسیدن به یک خواسته یو برامون دور از دسترس کرده
ما گاهی اوقات حتی نمیتونیم به خواسته هامون فکر کنیم ،حتی خودمونو مجاز به فکر کردن اونها هم نمیدونیم
وقتیکه ما به خواسته ها فکر نمیکنیم یعنی پذیرفتیم که نمیتونیم بهشون برسیم ،حالا این خواسته میتونه خرید یک دوره باشه یا خرید یک خونه ، همین الان اگر ازمون بپرسن چرا به خونه مورد علاقت نرسیدی ،۲۰ تا دلیل میاریم که همون دلایل باعث شدن حتی نتونیم نیم نگاهی به رویامون بندازیم
ولی همه ما در زندگیمون به تکرار به خواسته هایی رسیدیم که اصلا برنامه ای براشون نداشتیم ، برای خریدن دوره ها هم ،فقط کافیه بخواییم ، وظیفه ما خواستنه ،اجابت کردنش با خداست ،چجوری و چطورش وظیفه ما نیست
ولی به اشتباه ما دوست داریم وظیفه خدارو انجام بدیم ،یعنی درخواست نمیکنیم ولی میریم میچسبیم به چطور رسیدنش که اصلا وظیفه ما نیست ،بنابراین از رسیدن به خواستمون ناامید میشیم ،چونکه ذهن ما برای رسیدن به خواسته ،فقط چند راهو پیشنهاد میده که همشون هم به بن بست میخوره ولی خدا هزاران راه بلده
منم قبلنا فکر میکردم نمیتونم هیچ دوره ایو بخرم ولی از اونجاییکه من عاشق بودن در مسیرهای ذهنی هستم ،خداوند مسیر زیبایو برام باز کرد که الان این مشکلو ندارم ،فقط کافیه پا بذاریم روی موانع و خواسته هامونو بخواییم
حالا چجوری خواسته هامونو بخواییم که ارتعاش نیازمندی هم به جهان نفرستیم ؟ مثلا خودمونو در رسیدن به خواسته هامون ببینیم ،حس کنیم ،خواسته هامونو زندگی کنیم ،مثلا خودمونو ببینیم که دوره مورد علاقمونو خریدیم و داریم استفاده ش میکنیم ،حالمون خوبه ،خوشحالیم ، لذت میبریم
البته چرایی حس کردن خواسته هم مهمه ،چرا من دارم به خواستم فکر میکنم یا توجه میکنم ؟ بخاطر اینه که ندارمش ؟ اگر بخاطر کمبودشه که اینکارو ادامه ندم ولی اگر بخاطر اینه که وقتی به خواستم فکر میکنم حالم خوب میشه و لذت میبرم ،این دلایل خوبه و به ما کمک میکنه به خواستمون برسیم
مثلا من وقتی وارد سایت شدم روی پای خودم نبودم ،مثل وقتیکه بچه بودیم میرفتیم شهربازی ،لحظه ورودمون به شهر بازی چقدر هیجان بازی کردن داشتیم ، من همونجوری بودم ،اول که چندتا فایل رایگانو گوش کردم ، همزمان برای ۲ تا از دوستانمم میفرستادم ،نت ایران قطع شد ،من تصمیم داشتم دوره هارو بخرم ولی اون ۱۵ روز که هنوز نخریده بودم ،با دلع زیاد فایلهای رایگانو گوش میکردم ،نت که وصل شد دوره هارو خریدم ،میدونستم جایی که خدا هدایتم کرده جای الکی نیست ،اینجا انتخاب خدا بوده ،پس دیگه فکر نکردم فقط اشتیاق بود و بس ،الان هم برام فرقی نمیکنه هر فایلی وارد سایت بشه من گوش میکنم و مینویسم ،چه دوره هام باشه چه رایگان،آگاهی آگاهیه ،فرقی نمیکنه کجای سایت بارگذاری بشه
خدارو شکر میکنم برای اینهمه آرامش و حال خوب
باسلام خدمت شما دوست عزیز م .
من امروز فایل پنجم مسیرلاغری من رو گوش دادم اومده بودم توی سایت که نوشته هارو مرورکنم یه حسی بهم گفت بیام این فایل پیش نیاز متنشو بخونم همونطورکه داشتم میخوندم نوشته های دوستانم میخوندم نوشته ی شمارو که خوندم لذت بردم واقعا همه چیز نوششتون عالیه وهر جملش درسی داره ومن ازصمیم قلبم خوشحالم که دوستان آگاهی دارم و این همش لطف خداست که مارووارد این مسیر کرد و واقعا ازته دلم میگم که خوشحالم استاد درست میگفتن .خوندن نوشته ی بچه های سایت خیلی چیزها رویادمیده بیشترازهر کتاب وهرچیزدیگه ای چون تجر بشونه واین فوق العاده است و باعث هیجان انگیز ترشدن این مسیر میشه .این روزها دارم بیشترو بیشترایمان پیدا میکنم به این مسیر .ودارم ازاین مسیروتکرارش لذت میبرم . من چندروز پیش شوهرم بهم گفت که برم باشگاه باشگاه نزدیکمون دوباره شروع کردن به نام نویسی برای آبانماه امامن امروز به شوهرم گفتم حالا باشه یه روش دیگه میگردم ببینم درحالیکه من فقط توفکر لاغری باذهنم بودم چیزی که قبلاً نداشتم بااینکه توی سایت بودم اما بهش گفتم که دنبال روشی میکردم ولی نگفتم ازاین روش چون قبلاً که گفتم . وتغییری ندید نپذیرفت . اما این بار پذیرش توسط من شکل گرفته و این فوق العادست تکرارنوشته های بچه ها و خوندن متن های استادتکرارمکرر فایلها برام لذتبخشه وهیجان دارم ببینم چی نوشتن قبلا عجله داشتم برای لاغرشدن امااینبار میخوام لاغر بمونم واین خیلی متفاو ته ولذت بخشه چون لاغرموندن دیگه زمان و مکان ونوع غذاو سوخت وسازو…..براش مهم نیست هر کدوم از بچه های سایت پاستا تبدیل به معلمی برای درس زندگی شدن و بچه هاییکه درسن کم وارداین مسیرشدن بیشترمنوبه وجدمیارن ازخوندن نوشتههای شما دوست عزیز خیلی لذت بردم وهرکلمه وجمله بندیش برای من درس عمیقی نهفته داشت ازشماممنونم که نوشته هاتونوتوی سایت مینویسید تاماهم بهره ببریم . من هم دلم میخواد دوره ی ورود به سرزمین زیبایی لاغری روبتونم خریداری کنم و قطعااون روزمیرسه همونطورکه بعدازمدتهاحالادارم درک میکنم این آموزشها رومن میتونم اون دوره رو بخرم چون خدارودارم وبه کسی التماس نمیکنم برای خریدنش بلکه فقط به خداخواستمومیگم ومبسپارم به اون ناخواسته ی من به وقوع بپیونده واون روز هم دیر نیست ونزدیکه .چون خدای من ازرگ گردن نزدیکتره واون میدونه می وچطور .بازهم ازخداوبعدازشمادوستان سپاسگزارم.بابت این احساس خوب وارامش.🙏🙏🙏🌹🌹🌹
سلام دوست همراهم
خدارو شکر کامنت من براتون مفید بوده
خوشحالم که داره تعداد افراد آگاه به جهان بیشتر میشه که این اتفاق باید رخ بده که جهان برای گسترش خودش نیاز به آگاه شدن ما داره
خدارو شکر که هممون در مسیر تغییر و رشد فردی خودمون هستیم و با استمرار در این مسیر میتونیم به هر آنچه دوست داریم برسیم
شناخت فردی باعث میشه ما جهان رو از دریچه جدیدی نگاه کنیم و دیگه نتونن اتفاقات روی ما مثل قبل اثر گذار باشن و هر رویدادی رو در مسیر خیر و برکت خودمون ببینیم
برای شما دوست عزیز آرزوی تناسب و سلامتی دارم 🌹
سلام فریده خانم گل
باز با این کامنتت ترکونده بودی و من نبودم
فقط میتونم بگم به به
به به به اییییین همه اگاهی که توی همین یه دونه کامنت جا دادی
قفل های ذهنم یکی یکی داره باز میشه.حالا میفهمم وقتی استاد میگه کامنتارو بخونین برای چیییی میگه…
برای این میگه که حالمون صد درجه خوب بشه
اصلا عاشق اون جملات پایانیت شدم
همیشه فکر میکردم نمیتونم دوره رو بخرم
ولی الان خیلی امید پیدا کردم و مطمئنم با تجسم رسیدن به خواسته ام و هر روز توی خواسته ام خودم رو دیدن میتونم بهش برسم.
(البته زمانی که روی باورهای ثروت سازم کار کنم که تموومه)
خلاصه که من عاشقتم فریده جون.هر بار توی پیج میبینم باز سطر اول مدال اورنده هایی میگم دست مریزاد.
میدونم چرا تا اینجا نتیجه گرفتی چون همیشه بهای زمانی زیادی میپردازی و هیچ بهانه ای نمیاری
همیشه دیدم که کامنتت رو در هر شرایطی میزاری و این خیلی خوبه
افرین واقعا افرین
من خیلی خوشبختم که شما جز خانواده مجازی من هستین.بودن در کنار شما غرورآفرینه
سلام آرمیتای عزیز
خوشحالم که این مسیرو ادامه دادی که راز در ماندگاریست
خوشحالم که کامنتم برات خوب بوده ،خدارو شکر من در نوشتن آگاهی های کامنت هام کم نمیذارم وقتی میخوام شروع کنم از روح قدرتمندم میخوام که کمکم کنه و گاهی بعد از نوشتن کامنت هام خودم چندین بار میخونمشون و خودم شگفت زده میشم
من همواره در حال یادگیری هستم مثلا الان که ساعت یک و نیم بامداده و در حال نوشتن جواب کامنت شما هستم ،از صبح تا الان یکسره در حال گذروندن دوره هام بودم
در واقع ذهنمو خیلی آزاد نمیذارم که دلش بخواد بره تو پیش نویس هام ،دارم تلاش میکنم که براش نگهبان بذارم ،میخوام اونجوری که خودم میخوام تربیتش کنم ،برای همین خیلی مراقبشم ،البته که زیاد هم زیر آبی میره و میخواد از دست من فرار کنه😊
ممنون از انرژی خوبت آرمیتا جان🥰
برات خوشحالم که در سنین کم وارد دایره آگاهی شدی ،ادامه بده که مسیر زیبایی در انتظارته ،دختر خانمی که به این راه هدایت میشه حتما متفاوت فکر میکرده و خواسته داشته ،خلاصه خیلی به خودت افتخار کن
الویت اولیه من در زندگیم آموزش مطالب ذهنیمه که هر کاری هم که داشته باشم باید انجامشون بدم و از بودنشون لذت میبرم
منم خوشحالم که دوستان عالی و آگاهی مثل شما دارم⚘
حتما به تک تک خواسته هات میرسی چرا که ما به این دنیا اومدیم که رویاهامونو تجربه کنیم
اگر به خواسته هامون نرسیدیم یا نمیرسیم چونکه قسمتی از ذهن ما نمیخواد که ما برسیم با شناخت قسمت های مختلف درونیمون در واقع با خودشناسی ،میتونیم دسترسی بیشتری داشته باشیم به صندوقچه ناخوداگاهمون
قدیمیا میگفتن روزی دست خداست ولی الان مطمئنم که روزی ما دست ناخوداگاه ماست
اگر بتونیم پیش فرض های قدیم ذهنی خودمونو بشناسیم و با فرمول های جدید جابجا شون کنیم مسیر زندگی ما ریل عوض میکنه
فقط کافیه بخواهیم تا هدایت بشیم
پول و ثروت و دوره و هر آنچه که هست برای استفاده ما بوجود اومدن ،اگر خودمونو لایق داشتنشون بدونیم ،ارزشمند بدونیم ،کانون توجهاتمونو ببریم بسمت خواسته هامون و در انجام این کارها تداوم و ممارست داشته باشیم آرام آرام بسمتشون هدایت خواهیم شد ،جوری که خودمون هم تعجب خواهیم کرد
شناسایی موانع ذهنی بهمون کمک میکنه که در این مسیر بهتر قدم برداریم
توجه و تصور لیزری به خواسته با زیر بنای بی نیازی و رهایی رمز رسیدنه 😉
موفق باشی دختر باهوش
ممنونم عزیز.باز هم کلی آگاهی بهم دادی
و با انرژی دادنت باعث شدی در این مسیر ثابت قدم تر بشم.
همین که گفتین قبل از نوشتن از روحتون میخواین بهتون بگه برای خودم کلی درس داشت.
واقعا وقتی میخوندم میفهمیدم این قلم تنها شما نیست
بلکه قلمی از شما،روح و قلبتونه
متشکرم که به کامنت من پاسخ دادید
خواهش میکنم دوست همراهم⚘
بنام خدا
سلام استاد و دوستان عزیز سایت تناسب فکری
اول از هر چیز استاد در مورد داستان دوستی که تعریف کردی میخوام بگم شغلی که الان من دارم خیلی شبیه همان دوستتون میشه من کارمند شبکه بهداشت هستم و ۳ سال دیگه بازنشسته میشم زمانی که من استخدام شدم یه جریانی،داشت من دبیرستان بودم تو یه آ زمون شرکت کردم قبول شدم ما ۳ نفر بودیم از میان ۳ نفر من من قبول شدم و باید میرفتم یه دوره ۲ ساله شبانه روزی که من اصلا راضی نبودم و به بهانه های مختلف نمی رفتم و از طرفی هم مرکز بهداشت با من تماس میگرفتن که چرا نمیایی خلاصه به هر زوری بود رفتم که الان هم برای خانواده کمک خرج خوبی هستم و گاهی میگم اگه من شاغل نبودم خیلی مشکل بود زندگی با یه حقوق .
و یه موضوع دیگه دوستان من تو دوره رایگان هستم این چندین ماهه از همون اول که شروع کردم با اشتیاق فراوان که منم میتوانم از طریق لاغری با ذهن لاغر بشم چون که استاد و بقیه توانسته ان پس منم میتوانم و از همان اول تقریبا یک هفته از شروع گذشته بود که تغییرات را در جسم و رفتار خودم مشاهده کردم و به این روش ایمان آوردم و همیشه هم میگم من هم دوره ها را میخرم و تو اولویت کارهام هست هیچ وقت نگفتم نمیتونم یا اینکه این فایلها چون رایگانه تاثیری نداره اتفاقا در من تاثیر زیادی گذاشته از هر لحاظ ومن ادامه خواهم داد تا وقتی که شرایط جور بشه برا خرید میکنم ها .
منم یه روز بهانه های زیادی داشتم برا چاقی اینکه سن که بره بالا سوخت و ساز بدن میاد پایین و چاق میشم یا اینکه کارم پشت میزه تحرک ندارم اما این چند ماهی میشه که تمام این افکار را کنار گذاشتم و ور مسیر هستم که به حمدالله وزن نکردم اما چندین سایز کم کردم و به سایز ۴۲ رسیدم همیشه میگم من میتوانم در همه ی کارها موفق بشم و یه روزی منم شگفتی ساز میشم که از همین جا به این دوستان هم تبریک میگم .
ممنون استاد از فایل بسیار زیباتون.
سلام
منوقبل این سایت اونقدر کوله بارم سنگین بود ک اصلا حس زندگی نداشتم اصلا ن امیدی ن شوقی ن لذتی
ولی هزاران بار شکر میکنم برا اون لحظه ای ک با تموم وجودم ب عجز و ناتوانیم اعتراف کردم واز خداوند کمکم خواستم از وقتی ب این سایت اومدم یاد گرفتم ک خدا رو ببینم ازش بخوام توکل کنم نگران نباشم
مثل تشنه ای هستم ک از مطالب این سایت سیراب نمیشم هر دفعه بیشتر و بیشتر دلم میخواد بیام و بشنوم اگاهتر بشم
منم خیلی دلم میخواد محصول داشته باشم اولش ناراحت بودم فک میکردم هر کی محصول بگیره اون نتیجه میگیره اما الان ن مطمئنم ک خدا ب وقتش روزی من میکنه
من هر روز از مطالب رایگان استفاده میکنم و لذت میبرم از اگاهی ک اون فایل ب من تزریق میکنه و خدارو شکر میکنم ک خدا منو هدایت کرد ب این سایت
من الان واقعا میتونم از خیلی چیزهایی ک هس و نمیریم لذت ببرم زندگی کنم قبلش یک ادم زنده درواقع مرده بودم ولی الان ن خوشحالم از اینک ک هستم ازاینک خدا رو دارم
از خدا موفقیت بیشتر و بیشتر میخوام
من اولش ک میخواستم بیام ترسیدم ی چیز تو درونم گف اگه بیای نتونی محصول رو بگیری عاشق این مسیر بشیو نتونی بگیری حسرت میخوری ولی وقتی ب استاد گفتم گف ادامه بده اصلا انگار ی چیزی ب من گف برو بخون بین چیه اولش خیلی حسرت میخوردم چرا من محصول ندارم ولی الان میبینم ک ب خرید نیس ب اون ایمان و باور هس ک باید داشته باشی
حس خوب حال خوب گرانبهاترین ثروتی هس ک من خیلی وقت بود نداشتمش
گاهی ب خودم میگفتم چرا من از این دخترم ک خداوند بهم داده شوق نمیکنم چرا
اما الان از هر قدم بچم لذت میبرم
من تو باتلاقی بودم ک هرروز بیشتر و بیشتر توش فرو میرفتم اما الان دارم خودم از اون باتلاق بیرون میکشم و میدونم ک موفق میشم چن این دفعه خدا رو دارم
زندگی زیباس روزها زیبایت ابن ماییم ک با رفتارمون حس بدی داریم مثل اینک شرینی هس ما ازش برنمیداریم تا کاممون شیرین بشه
وقتی نوجوان بودم هی میگفتم اخه خدا جونم چرا من چرا من چاقم ببین دختر خالم و دختر داییم دوستام همه لاغر چرا من اخه چرا
ی چیزی تو درونم میگف چن خدا تو رو بیشتر دوس داره میخواد همش ب برا سلامتیت تلاش کنی
الان میبینم ک خدا خیلی دوسم داره و من بخاطر چاقی تو این مسیرم ودارم لذت میبرم
اونقدر ورزش کردم ک همش اطرافیانم مامانم میگه بیا پیاده روی رژیم بگیر شکمت خیلی گندس همسرم میگه تردمیل بزن و فلان من همه اینها رو میشنوم ولی ادامه میدم میدونم ک این مسیر مسیر درسته مسیر منه
همسر هی میگه چاقی ولی من ایمان دارم ب خدای خودم چن من صداش زدم چن من ازش خواستم اینجا رو پیدا کردم میاد اون روزی ک ب این روزهای خودم افتخار کنم الانم افتخار میکنم. چن با فشاری ک اطرافم هس باز من دارم ادامه میدم و افرین میگم ب خودم و خدا برای من کافی است
ممنون از استاد عزیز بابت فایل بسیار زیبا و عالی
استاد فایل صوتی محو شده کار نمیکنه
سلام و درود
اصلاح شد
مرسی
سلام خدمت استاد گرامی و عزیز و دوستان خوبم
من هم از وقتی که در مسیر تغییرم تمام هدفم همین هست که در لحظه زندگی کنم یعنی نگران آینده نباشم و غم گذشته رو هم نخورم و من عاشق این سبک زندگی کردن هستم .منم دقیقا یه مدت برای اینکه در دوره هایی شرکت کرده بودم همش غصه میخوردم چرا شاغل نیستم و استقلال مالی ندارم و این موضوع همش رو ی اعصاب من بود و اما برای یه لحظه به خودم اومدم و گفتم من در این مسیرم که لذت ببرم قدر هر لحظه از زنده بودنم رو بدونم و شاد باشم پس زندگی من همینی هست که الان دارم و باید از اون لذت ببرم و اگر غیر از این رفتار کنم خلاف قانون هست و نتایج خوبی نخواهم گزفت پس افکارم رو تغییر دادم و سعی کردم از هر چیزی که الان دارم لذت ببرم و شاد باشم از همین ازادی که دارم سلامتی که دارم خانواده ی خوبی که دارم و کلی چیز ریز و درشت دیگه که دارم باید لدت ببرم و بارها گفتم خد ا رو شکر من دارم با زندگی الانم عشق میکنم و لدت میبرم و کلی به وجه مثبت الانم نگاه کردم و سعی کردم از انچه دارم لذت ببرم و حالم رو خوب کنم و دقیقا الانم همین طور هستم آخه اگه حالت خوب نباشه سپاسگزار نیستی و سپاسگزاری که به کلام نیست و اگر حالت خوب باشه خود به خود سپاسگزاری و نیاز به گفتن هم نداری و این حال خوب بسیار برای من ارزشمند هست و سرچشمه ی تمام موفقیتهام هست و اگر حالم خوب باشه هر خواسته ای در زمان درستش به من داده میشه فقط کافیه در مسیر درست باشم .
به به عجب حرفی استاد گفتین رسالت انسان از بچگی شکل گرفته مثل استاد و ….
پس هر بهانه ای بیاری برای لاغر نشدن توجیه چاقی خودت هست من خودم جر افراد موفق سایت هستم که در دوره ی اصلی ورود به سرزمین لاعرها شرکت نکردم فقط دوره ی ۱۳ گام تا ۱۳ به در رو خریدم و یک دوره ی کوتاه دیگه ی کنترل اشتها همین و چنان تونستم عالی نتیجه بگیریم که نگو و تمام حرفم این هست که اگر من به این همه فایل رایگان که استاد داره فقط به یکی از اونها عالی عمل کنم صد در صد عمل کنم چه بخوام چه نخوام لآغر میشم و فقط به زیاد کردن آگاهی ها نیست باید بتونیم به این همه آگاهی عمل کنیم اون وقت که نتیجه میگیری و تازه عمل کردن نه برای مدتی برای همیشه باید باشه تا نتیجه ی همیشگی رو ببینی من هیچ وقت از اینکه دوره ی اصلی رو نداشتم ناراحت نبودم و گفتم اگر من اهل عمل کزدنم به تمام این فایلها عمل میکنم و نتیجه ی عالی هم خواهم گرفت من بارها به خودم میگم اگر استاد تونسته در این مسبر نتیجه بگیره پس منم میتونم و اطمینان دارم که نتیجه میگیرم پس نگران زمانش نیستم و برای همین در این مدت زیاد که در سایت بودم حتی یک بار از مسیر خارج نشدم و اصلا الان هر کس در مورد هر راه لاغری دیگه ای غیر از این راه حرف بزنه من حالم بد میشه که چقدر نگاه سطحی به لاغری داره چقدر در مسیر غلطه چقدر کار مسخره و غلطی داره انجام میده و فقط و فقط بودن در این مسیر درست و لاغری از این راه درست و دایمی و اصولی هست ..
عادت کن هر چیزی رو نپذیر بدون اینکه در مورد اون فکر کنی ، چون فلانی گفته و چون فلانی صفت و لقبش این هست پس هیچ حرفی در مورد خودتون چشم بسته نپذیرید مثلا کی گفته خانما از یه سنی به بعد چاق میشن ؟؟ اخه چرا قبول میکنی ؟؟بهانه ها رو برای لاعری کنار بزارید .
من جز عاشقان لاعری با قدرت ذهن هستم و خوشحالم که در این مسیرم و واقعا با تمام وجودم از این سایت و اگاهیهاش دارم لذت میبرم حتی در زمینه ی تغییر زندگی خیلی این اگاهی ها رو دوست دارم و انصافا دریایی از اگاهی هستن و من رو بسیار بسیار متحول کردن و دارم به صورت عملی از اونها در زندگی خودم استفاده میکنم .مثلا برای لاغری خودم واقعا دارم سعی میکنم از اندامی که الان دارم لذت ببرم و حالم رو خوب کنم شاید از اندام من بهتر هم در اطرافیان من زیاد باشه اما هرگز با دیدن اونها به خودم ایراد نمیگیریم و برعکس خودم رو تحسین میکنم از کجا به کجا رسیدم منی که ارزو داشتم حد اقل وزنم ثابت باشه و دیگه هر ماه وزنم بالاتر نره حالا کلی وزن و سایز کم کردم و تازه هر ماه هم جمع و جور تر میشم اونم در کمال ازادی و حال خوب با رفتارهای غدایی بسیار زیبایی که قبلا ارزو داشتم اینطور رفتار کنم و نمیشد حالا خود به خود بدون اینکه کار خاصی کنم نمیتونم زیاد بخورم نمیتونم هر چیزی در اطرافم بود بخورم حالا قشنگ انتخاب میکنم که میخوام فلان چیز رو بخورم و اون چیز رو نخورم خیلی مسلط تر بر مواد غدایی رفتار میکنم خیلی زود سیر میشم خیلی همه چیز از درون من تغییر کرده و من به زودی از بیرون هم هماهنگ با درون خودم میشم .چند تعییر از رفتارهای خودم بگم :
مثلا دیروز قلیه ماهی جنوبی که غذای بسیار لذید و خوشمزه ای هست با سبزیجات معطر درست کردم نتونستم یک قطعه ماهی رو کامل بخورم در حالی که قبلا دو یا سه تیکه رو به راحتی میخوردم و تا شب سیر بودم و اخر شب هم سه لقمه سوسیس خوردم همین .
همسرم هلو زعفرانی بسیار خوشمزه ای خریده بک دونه از اونها رو نمیتونم بخورم و نصفش میکنم در حالی که قبلا باید دو یا سه تا با هم میخوردم تازه کلی میوه ی دیگه هم میخوردم .
کلی شیرینی و کلوچه ی محلی خوشمزه ما همیشه داخل جعبه ی اشپزخانه داریم اما من به راحتی میتونم بگذرم و نخورم و فقط داخل وعده ی صبحانه از هر کدوم که خوشم اومد با کارد میبرم و یه مقدار از اون رو با شیر میخورم و بقیه روز دیگه هوس نمیکنم و نمیخورم کاری که در گذشته محال ممکن بود و میگفتم بدن من شیرینی بعد از ناهار رو میکشه و دست خودم نیست و حتما باید بخورم و میخوردم .
خلاصه به قول استاد بهانه بی بهانه منم در گذشته کلی پرخوری میکردم ولی همیشه میگفتم چون کم کاری تیرویید دارم چون فلان دارو رو میخورم چون اشتهام زیاده چون کم تحرکم و ….اما حالا خوب میدونم همه ی این حرفها توجیه چاقی خودم بوده و هست اگر به اندازه بخورم و رفتار عدایی درست داشته باشم و افکار و باورهای درست داشته باشم هیچ چیز مانع متناسب شدن من نیست.
دقیقا این حرف درست هست که لاعرها رو اگر خوب نگاه کنی میبینی اونها فرمولهای چاقی در ذهنشون ندارن و نمیدونن چاقی چی هست و نه افکار و نه رفتار اشتباه ندارن خیلی راحتن هر وقت واقعا گرسنه باشن به هر اندازه از هر چیزی که هوس میکنن میخورن و ارامش در خوردن دارن نه مثل چاقها با کلی ترس و نگرانی و استرس غذا بخورن من خودم بارها شده یه چیزی خوردم و خواهرم و یا دختر متناسبم هم با من به اندازه نیازشون نه بیشتر خوردن و اونها راحت بودن اما من کلی ترس سراغم اومده که الان چاق میشی اما خیلی سریع به یاد اموزشهای استاد افتادم و گفتم نه خیر این عذا هیچ قدرتی برای چاقی من نداره این افکار من هستن که قدرت چاقی دارن و سریع از خودم دورشون کردم که خیر مهم به اندازه خوردن هست نه نوع مواد غدایی پس من چون به اندازه خوردم در مسیر درستم و جای هیچ نگرانی نیست و کلی از این جور افکار دارم که باید به مرور با بودن در سایت اونها رو قویتر و بهتر و پر رنگ تر کنم تا به اندام ایده الم برسم .
من جز افرادی هستم که به جرات میگم و بارها در کامنتهام هم نوشتم هیچ بهانه ای در مسیر لاعری خودم نمیبینم که لاغر نشم و واقعا بهانه بی بهانه هست اگر هنوز چاقم رفتار عدایی خودم و افکارم مشکل داره اگر لاعرم رفتار عدایی خودم و افکارم درست هستن .
سلام خدمت استاد خوش اندام و خوش استایل ک با همین لباس پوشیدن چشم بیننده رو ترغیب میکنن برای تناسب اندام و سلام خدمت دوستان گرامی
خداروشکر میکنم ک در این سایت هستم و دارم فایلای رایگان رو با جون و دل گوش میدم سپاسگزارم ازتون جناب عطارروشن عزیز کشجاعت داشتین و اولین نفری بودین ک قدم در سرزمین لاغرها گذاشتین و این راه رو باز کردین برای مشتاقان آگاهی و عمل و دوستداران اندام زیباو طبیعی و لذت بردن از نعمات پروردگار
۲قسمت از این فایل برای من فوقالعاده بود ک فرمودین تمام این مشکلاتی ک از طفولیت داشتین و اینهمه تضادی کبهش برخوردین اتفاقا لازززمه ی پربارتر کردن و عالیتر کردن نتیجه کارکردن روی ذهن شما شد و چقدررررر زیبا و پرافتخار هست ک شما رها نکردی دست نکشیدین و از اون حجم از خستگی و به ستوه اومدن از این همه دلیلی ک داشتین ک در چاقی بمونین استفاده کردین و ذهنتون رو انقدررر کار کردینن تا همه این تضادها سوخت شما شد برای رسیدن بسوی خواسته تون ک متناسب شدن هست. و کنترل ذهن اینجا همون جهاد اکبر هست. و بنظرم نکته ش اینجاست ک چقدرررر عالی میشه ک اگر هرکسی تضادهایی ک از بچگی داشته رو برای خودش یاداوری کنه تا بدونه چ رسالتی داره و دنیا گلستان میشه
نکته دوم ختم کلام شما در قسمت متن فایل هست ک ؛
شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.
من از بد تولد چاق بوده ام.
بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.
زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.
و اگر نفس می کشید قابلیت لاغرشدن را دارید
عالی بود و بینظیر.. سپاسگزارم
من تا ۳۳سالگی به حال هوای دل خودم اهمیت نمی دادم و عملا فقط برای شادی دیگران زندگی میکردم تمام وقتم انرژی ام پولم برای جلب توجه دیگران میرفت چه خانواده چه دوستان چه همسرم و چه کسان دیگر الان نزدیک ۳ساله در دوره هستم البته سال اول هیچی از دوره متوجه نمیشدم فایل ها رو گوش میدادم تمرین هم انجام میدادم ولی درک نمیکردم ودر یک سال اخیر که اوضاع ذهنیم آرامتر شده چه بسا آرام شدن ذهنم به خاطر همین دوره است ودرمرحله بعد درکم بیشتر شده و هرچیز بدی رو گوش نمی دهم هرچیز مزخرفی رو نمی بینم وخیلی تلاشم بر کنترل ورودی های ذهنم است و هنوز هم در تلاشم که بیشتر مراقب ورودی های ذهنم باشم َو واقعا خیلی خیلی حال دلم خوبه و باید یاد بگیریم از آنچه هست لذت ببریم و هروقت ذهن کاملا متناسب شد جسم هم لاغر میشه دقیقا همان کاری که زمان چاق شدن انجام دادیم زندگی کردیم و چاق شدیم الان هم باید زندگی کنیم ولاغر بشیم من از همین الانم لذت میبرم و دوره ی قدرت ذهن رو انجام میدهم فایل های روزانه رو انجام میدهم و زمانی ذهنم متناسب شد جسم من رو در بهترین شکل متناسب میکند قبل از شرکت در دوره تمام حال خراب من به خاطر حرف دیگران رفتار دیگران نظر دیگران بود و باعث میشد بیشتر چاق بشم ولی الان میدانم حرف رفتار دیگران براساس یکسری خاطراته اصلا برای من مهم نیست پس من در بهترین حال خودم زندگی میکنم دیگران برای من مهم نیستند حال واحساس من مهمه تمام بهانه های لاغر نشدم رو باید کنار گذاشت من الان شک ندارم هیچ بهانه ای برای لاغر نشدن ندارم چون میدانم دلایلی همچون ارثی بودن پرخوری عصبی پایین بودن متابولیسم کم تحرکی و تمام این ها بهانه وچرت هستند هیچ کدام درست نیست این ها حرف هایی بود ه که از دیگران شنیدم و متاسفانه باور کردم در حالی که اشتباه بوده است آدم ها عادت به فکر کردن ندارند و من الان خوشحالم که متفاوت از تمام آدم های اطرافم زندگی میکنم فکر میکنم ورفتار میکنم
عادت کردن به چیزهایی خطر ناک است متاسفانه آدم ها حتی به سخت ترین شرایط عادت میکنند مثل من که فکر میکردم خوشی حال خوبی شادی درونی وارامش برای من نیست ولی الان خیلی شاد هستم آرامش درونی دارم به زندگیم و اینده ام خیلی خیلی خیلی امیدوارم چون شک ندارم من لایق بهترین نعمت ها زیباترین متناسبترین جسم واندام بهترین کار ودرامد بهترین زندگی بهترین روابط عاشقانه و بهترین خانه و ماشین و بیشترین سلامتی و تندرستی در خودم وعزیزانم هستم چون من بنده ای خدا هستم و زمانیکه احساسم خوب باشه یعنی سپاسگزارم و خداوند عاشق بندگان سپاسگزار خودشه من الان هیچ دلیلی برای لاغر نشدن ندارم وشک ندارم به بهترین نحو ودر اسانترین شرایط به زیباترین صورت جسم من لاععر میشه ومن از زندگیم باز لدت بیشتری خواهم بررد
وقتی به افراد خوش اندام ومتناسب نگاه میکنم مثل فرزانه دوستم همسرم خواهرشوهرم برادرم به هیچ عنوان افکار چاقی ندارند من قبل از اینکه جسمم چاق بشهدر ذهنم قبول کردم من تا ۸سالگی کاملا متناسب بودم ولی کاملا یادمه مدام به من گفته میشد تو مثل خانواده مادرتی چاق میشی ومن پذیرفتم بهم میگفتند شبیه فلان خاله ات هستی اینجور اونجور ومن در دنیای کودکی خودم فک میکردم اگه چاق بشم خانوادم خوشحال میشوند و تمام مقصر چاقی من خودم هستم چون پذیرفتم چنین افکاری رو در حالی که خواهرم و دو برادر دیگرم نپذیرفتند و کاملا متناسب هستند و برادر بزرگترم که مدام بهش میگفتند شبیه فلان دایی هستی هم چاق شد
من با مقایسه افراد خانوادم به یقین رسیدم چاقی ارثی نیست چاقیفقط یکسری فرمول ها افکار و رفتارهای چاق کننده است حرف رو میشنوی مدام میشنوی بهش فک میکنی و تکرار فکر میشود باور بعد از باور میشود رفتار و ادامه ی رفتار مساوی با چاقی است به همین راحتی
من خوشحالم در سن ۳۳سالگی فهمیدم جریان چیه خوشحالم که میتوانم راهنمای خوبی برای فرزندانم باشم لذت میبرم از اینکه قوانین حاکم بر دنیا رو دارم درک میکنم خدایا شکرت
سلام🙂
به به چقدر لذت بردم از نگرش شما حتی به موضوع چاقی…اره همینه ….همه آنچه اساتید مختلف دارن بهت یاد میدن همینه…تغییر نگرش و دیدگاه…
برای همینه که میگن در هر شرایطی که باشی حتی در تاریکی کلی موضوع هست که زیباست و میتونی به اونا توجه کنی و به قولی اگه هم نباشه خودت میتونی اون نور و روشنی باشی…
همیشه گفتم که از شما در خیلی از موضوعات زندگیم الگو گرفتم …واقعا هم همینطوره و خیلی به من کمک کرده موضوع رسالت شغلی رو بارها هممون شنیدیم ولی این مدلی که شما گفتین اولین باره اینطوری نگاهش کردم..و خیلی برام شیرین بود…
کاملا با شما موافقم که تمام بهانه هایی که تمام ماها که چاقیم میتونیم داشته باشیم برای لاغر شدن رو شما داشتین والان لاغرین …من خودم هر وقت که به قول شما احساس نا امیدی میکنم از لاغر نشدن و یا درگیر موضوعاتی میشم که اصلا ربطی به من ندارن با یادآوری حرفای شما یا با گوش دادن یه فایل از شما کلا احساسم عوض میشه و با اشتیاق و امید مسیر رو ادامه میدم هزاران بار به خودم میگم اصلا دلیل اینکه استاد نتیجه گرفتن این بوده که ادامه دادن و من هم باید ادامه بدم اگه برام مهمه اگه ایمان دارم این راه درسته اگه میخوام برای همیشه لاغر بمونم اگه میخوام بدون رنج و محدودیت لاغر بشم اگه میخوام از تمام لحظات زندگیم لذت ببرم باید قسمتی از زندگی روزانه ام رو بذارم برای آموزشهای سایت تناسب فکری و همین میشه که الان ساعت ۱۰ ونیم شب یه روز تعطیله و من با خودم گفتم تا فایل امروزم رو گوش ندادم نباید بخوابم البته که هیچ زور و اجباری هم نه از طرف شما است و نه از طرف خودم حتی ولی علاقمه و دوس دارم و برای شنیدن فایلهاتون واقعا اشتیاق دارم.چون زندگی کردن رو از هم از شما یاد میگیرم واکنش دادن به اتفاقات به ظاهر ناگوار رو هم یاد میگیرم استمرار رو از شما می آموزم حتی در موضوع سفر فکر میکنم همه ما دلمون میخواد بریم سفر و گاهی واقعا دلخوریم که چرا نمیتونیم بریم سفر حالا یا به خاطر کرونا یا به خاطر شرایط کاری و….ولی برام جالب بود که گفتین میپذیرم و از همینی که الان هست لذت میبرم و این خیلی درس داره برای همه ما …چون هممون عادت کردیم که در هر شرایطی که هستیم باز هم نق بزنیم و غر بزنیم و ناراضی باشیم که چرا اینجوره و چرا جور دیگه ای نیست …همینم عادته وباید تغییر کنه …باید عادت کنیم از هر چه که الان هستیم و هر شرایط و امکاناتی که الان داریم لذت ببریم …به قول شما مگه میدونیم تا کی مسافر این دنیا هستیم…..چرا یه جوری زندگی نکنیم که به محض اینکه زمان بودن در این دنیا تموم شد بدون حسرت و با آغوشی باز بریم؟؟؟؟
وقتی داشتین بهانه ها رو میگفتین من توی ذهنم هزینه دوره ها رو هم مرور میکردم و با خودم میگفتم اره خیلی وقتها هزینه دوره رو هم بهونه میکنیم با اینکه اینهمه فایل رایگان توی سایت هست
یه استادی میگفت هر جمله ای که بین اش کلمه “ولی” باشه جمله قبل از ولی کلا الکیه و دروغه مثل اینکه میگیم خیلی دلم میخواد دوره های لاغری با ذهن رو بخرم ولی….پولش رو ندارم
این یعنی تو واقعا دلت نمیخواد دوره ها رو بخری چون بعدش ولی گذاشتی ….و در واقع بعد از ولی بهانه ات رو گفتی….
اینهمه توی سایت شما و سایت و پیجهای اساتید موفقیت فایل رایگان هست که برای تغییر زندکی حتی یکیش هم کافیه ….ولی کیا حاضرن وقت بذارن همون رایگانها رو گوش بدن؟؟؟؟ فقط اونایی که تغییر زندگیشون براشون اولویت داره….
به قول استادی هر کس بخواهد کاری رو انجام دهد تمام راههایش رو پیدا میکند و هر کس نخواهد تمام بهانه هایش را….
حتی اینکه بعد از فوت مادرتون به جای اینکه مثل بقیه آدمها برین “بهشت زهرا”میاین خونه مادرتون برای من جالبه …یه بار از دکتر الهی قمشه ای شنیدم که گفتن ما بعد از خاکسپاری پدرمون دیگه بهشت زهرا نرفتیم چون لزومی نداره پدر اگه میتونه بیاد بهشت زهرا چرا پس نیاد خونه خودمون….
ممنونم کا یادآوری کردین این طرز فکر اشتباهه که فایلهای رایگان نتیجه نمیده و فقط باید دوره ها رو بخریم تا جواب بگیریم این طرز فکر اشتباه خیلی از ماهاست که بازم از بهانه هامونه….
و حتی این موضوع هم هست که چند تا دوره با قیمت مناسبتر هم دارین که فوق العاده هستن البته برای اونایی که واقعا لاغری براشون مهمه و لاغری با ذهن رو باور کردن👌👌😏
سلام من امیر حسینم
۲۰ سالمه و اتفاقی کلیپ های شما رو تو فضای مجازی دیدم و برام جالب شد یک همچنین روشی برای لاغری منم روش های متعددی مثل انواع ورزش ها ، رژیم های مختلف رو انجام دادم ولی نتیجه اش موقتی بود و دوباره وزنم برمیگشت
به نام الله
سلام به دوستان مسیر تناسب
اولین و موجه ترین دلیلی که منو متقاعد کرد که دیدگاه بنویسم این بود که ببین استاد چه بی بهانه هنوز در مسیر اموزش قدم برمیداره نگاه کن یاد بگیر
اونهمه فایل اموزشی رایگان یا دوره اونهمه مطلب و مقاله یعنی هیچوقت استاد پیش خودش فکر نکرده که کافیه شاید اگه یک نفر بخواد فقط از فایلهای رایگان استفاده کنه براش بسه
پس نشون میده جلوی هر بهانه ای رو بستن پس من چرا برای نوشتن یه دیدگاه بهانه میارم این واقعا یک خصیصه تحسین برانگیز این سایت هست که نشان دهنده پویایی و زنده بودن این سایت و دوره هست
دوره های زیادی هست که میگن پشتیبانی داره و آپدیت میشه ولی عین ربات میمونه ولی اینجا لحظه به لحظه ما با استاد تو جزیی ترین مسائل همراهیم این دوره با ما زندگی میکنه و استاد خالصانه بی توقع داره تمام این آگاهی ها رو با ما به اشتراک میزارن
به نوبه خودم سر تعظیم فرود میارم در برابر اینهمه خلوص نیت و سادگی و پاکی و تلاش شما🙏🙏🙏🙏🙏
قسمت اول این فایل برام تداعی کننده پیچیدگی زندگی های امروزی شده که شاید در کمتر از ۱۰ سال به یمن حضور ما در فضای مجازی چقدر زندگی ها تجمل گرایانه شده
الان میبینم حتی کودکان هم وارد این دنیای فانتزی شدن و لباس های آنچنانی و دنیای مد داره دنیای پاک و بی آلایش اونا رو تباه نیکنه
الان ادمها به جای لذت بردن از داشته هاشون وقتی اول صبح از خواب پا میشن و شکر کنن که خدایا شکرت یک روز دیگه بهم فرصت زندگی دادی ولی اول گوشی رو باز میکنن میکنن ای وای اقدس رفته ترکیه فاطی رفته کیش مریم مبل نو خریده یا مهری رفته ویلا و کل روز در حال مقایسه خودشون با این ادمها هستن و حرص میخورن همه این اتفاقات فقط به خاطر در دسترس بودن فضای مجازی برای همه و مقایسه سبک زندگی خودشون با دیگران هست
ولی قبلا اینطور نبود ادمها راصی تر و خوشحالتر بودن انقدر رسانه و دنیای مجازی در حال تحمیل استاندارد های خیالی خودش به ما نبود و ما آرامش بیشتری حداقل در حوزه سبک زندگی خودمون داشتیم
حتی کتابخونی هم داره تبدیل میشه به پز دادن و دیگه آدم نمیدونه چی درست چی غلط
اما مسئله دوم در مورد بهانه تراشی های ما که سر دراز داه و گاهی اوقات از همراهی ذهن منطقی خودمون در ساختن و تراشیدن این بهانه ها شاخ درمیارم که چقدر راحت ما و دیگران رو توجیه میکنه
این بهانه تراشی ها منحصر به چاقی نیست و احساس میکنم ادمهای بهانه گیر در همه ابعاد زندگی ید طولایی دارن
یادمه چند وقت پیش،شخصی از آشنایان که وارد حوزه آرایشگری شده بود رو مثال زدم که چقدر آدم موفقی بوده و چقدر پیشرفت کرده و جالب بود که ۵ نفر دیگه در اون جمع به من حمله کردن که نه تو اشتباه میکنی اون به خاطر حمایت های پدر و همسرش به اینجا رسیده
متاسفانه این خانم با همسرش دچار اختلاف بود و من حمایت خاصی هم از طرف پدرش ندیدم هر چی تلاش کردم قانع بشم آخر چه ربطی داره اون داره نون هنر و زحمت خودشو میخوره و حمایت های دیگران فقط میتونه بهش قوت قلب بده وگرنه اونهمه سر پا ایستادن و خستگی کاری فقط نتیجه عشق اون شخص به کارشه بعدا نتیجه گرفتم این اشخاص فقط اون لحظه در اثر اینکه خودشون رو با این شخص مقایسه کردن و لز موفق بودنش ناراحت شدن سعی در توجیه عدم موفقیت خودشون بودن
اگه یه کم دقت کنیم همه ما شاهد این بهانه جویی ها هستیم مخصوصا این روزها که نتایج کنکور اومده و هر کسی که قبول نشده بیشتر اعتراض میکنه میگه سوالات رو فروختن تقلب شده و ….
ولی اگه ما آدمها یاد بگیریم مسئول شکست هامون کسی نیست غیر از خود ما اونوقت همه چی عوض میشه
من خودم همسن استاد هستم و شاید هیچ نسلی مثل ما شاهد بهانه گیری نبوده از جنگ تا دوران پس از جنگ و سهمیه بندی بر ای استخدام و تحریم و این رئیس جمهوری و اون دولت و الی آخر ولی همه خوب میدونیم همه این حرفها یه مشت بهانه واهی بود
در مورد عادت کردن به چاقی یا هر شرایط بغرنج دیگه هم باید عرض کنم ذهن ما از اونجایی که به شدت تنبله و هرگونه تفکر و اندیشه در مورد شرایط موجود رو نمیپسنده و دوست داره بر اساس الگوهای همیشگی رفتار کنه سعی میکنه چاقی رو برای ما بدیهی و قابل قبول کنه
نمونه اش ظهور سایت ها و پیجهایی که به خانومها اموزش میده چطور متناسب با اندام جاق لباس انتخاب کنید که شما رو لاغرتر نشون بده یا چه رنگهایی مناسب افراد چاقه
تا حالا به این فکر کردید چرا این اتفاق افتاد و چرا ما به دنبال این مدل یقه یا اون جنس پارچه بودیم که ما رو لاغرتر نشون بده
بله اینها حربه های دهن ما بوده که ما رو قانع کنه هر تلاشی در خلاف جهت رو متوقف کنیم و بپذیریم همه چی عالیه
اما حالا چی با شنیدن حرفهای استاد در مورد شرایط وبا دیدن عکسهای شگفت انگیزان در هر سن از هر شهر از هر نژاد با سطوح تحصیلی و رفاهی مختلف با نگرشها و فرهنگ های گوناگون چه بهانه ای باقی میمونه که ما رو توجیه کنه که نه من با بقیه فرق میکنم و چاقی من درمان بشو نیست
به جای توجیه چاقی چقدر خودمون رو با افراد متناسب هم سن یا بزرگتر از خودمون مقایسه کردیم
چرا هیچوقت نپرسیدی اون که با من هم سنه اندازه من میخوره پس چرا چاقه
میدونید چرا چون جرات مواجهه با حقیقت رو نداشتیم چون ذهنمون نمیزاشت چون اونوقت باید به دنبال کشف حقیقت میرفتیم چون اونجا میفهمیدیم اره یه جیز اشتباهه چون مثل گالیله که برای اولین بار مطرح کرد زمین گرده مورد تمسخر قرار میگرفنیم
ولی یک نفر مثل استاد جرات کرد و رفت دنبال حقیقت همه مرزها رو شکست همه بهانه ها رو خنثی کرد گفت آخه این درست نیست این حق من نیست چرا اینجوریه و گشت جواب رو پیدا کرد
من و خیلی های دیگه مثل من از روی تنبلی ذهنمون گشتیم و بهانه های خوشگل جور کردیم قدیما ژنتیک بود و ارثی بودن بعد که تحصیل کرده و با کلاس شدیم شد متابولیسم پایین تیرویید کم کار و کلی عناوین خوشگل بهش دادیم
جالبه هر چی ادمها امروزی تر هستن دلایل شیک تری هم دارن مثل غلبه سودا و بلغم و غیره
ولی چرا عین کبک سرمون رو کنیم زیر برف
الان و اینجا با خوندن و شنیدن این آگاهی ها به خودمون تبریک بگیم برای شکستن شاخ غول بهانه تراشی ها
ما قدم در راه آگاهی و روشنایی گذاشتیم و باید مطمئن باشیم که غلبه بر این مسئله شاید زمان بر باشه ولی شدنیه و باید این جرات و جسارت خودمون برای مقابله با بزرگترین مانع زندگیمون یعنی خودمون رو ستایش کنیم بهش پر وبال بدیم
هر کسی که اینجاست از ۹۹ درصد بقیه ای که بیرون از این گود هستن شجاعتر و جسورتره خیلی ها جرات اندیشیدن بهش رو ندارن چه برسه به ورود به این دوره
استاد از نطر من اونایی که بهانه برای پول میارن هنوز جرات شکستن باورهای قدیمی رو ندارن و این باورها انقدر قدرتمند ن که اونا خودشون رو در برابر اون باورها ناتوان میبینن
به خودم و همه دوستان عزیزم در این مسیر افتخار میکنم
سلام دوست عزیزم چقدررررر عالی این نکات رو فرمودین خیلی جامع و کاربردی بود.. چقدر ریز و مخفی هستن بعضی هاشون. بابت این کامنت عالی تون سپاسگزارم.
سلام عزیزم
بسیار خوشحالم که کامنت من رو دوست داشتید برای همه دوستان عزیزم با انگیزه ام صمیمانه ارزوی موفقیت دارم
باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم از نوشته ی شما نهایت لذت رو بردم و خیلی به دلم نشست.ازسناسپاسگزارم.👌🌹🌹
سلام ممنون از لطف و بزرگواری تون واقعا خوشحالم که کامنت منو دوست داشتید🙏🙏🙏🙏
با سلام
چه فایل عالی و چه اطلاعات خوبی دستتون درد نکنه استاد که همیشه بهترین ها را در اختیار ما قرار میدید.
من هم سال ها برای چاقی خودم بهانه داشتم هیچوقت دلم نمی خواست فکر کنم که مقصر چاقی خودم هستم همیشه به زمین و زمان گیر می دادم که علت چاقی من این مورده.
اوایل ازدواج که تازه شروع به چاق شدن کردم چاقی خودمو کاملا طبیعی می دونستم می گفتم خوب طبیعیه هر کی ازدواج کنه چاق میشه، بارداری دوم دیگه بیشتر به چاق شدن خودم حق می دادم، کم تحرکی کم کم به دلایلم اضافه شد می گفتم چون تحرک زیاد ندارم وقت ندارم برم ورزش یا پیاده روی کنم پس طبیعیه که چاق بشم.کم کم که سنم بالا رفت باز هم دلیل دیگه ای برای چاق شدن پیدا کردم.
کم کاری تیروئید هم به دلایلم اضافه شد، یه مدت در محل کارم پشت میز می نشستم و توی همون مدت با بهانه آوردن این که ساعت پشت میز نشستنم زیاده طبیعیه که چاق میشم.
خواب بعد از ظهر، خوردن برنج و ماکارونی، خوردن فست فود، سوخت وساز پایین وهزار بهانه مختلف دیگه برای چاق شدنم می آوردم و همیشه فکر می کردم چقدر مظلوم واقع شدم که این سرنوشت منه و خدا منو چاق کرده و خودم هیچ تقصیری ندارم.
تموم آنروزا کنار من آدمای متناسبی بودن که تموم شرایط من را داشتن ولی هیچ دلیل وبهانه ای برای چاق شدن خودشون نمی آوردن.
در محیط کار همکاری داشتم که ۱۰ سال بیشتر از من پشت میز نشین بود و می گفت سال ها معاون مدرسه بوده و تحرک زیادی در محیط کار نداشت ولی بسیار متناسب بود.
خیلیا رو دیدم که بعد از ازدواج کاملا متناسب بودند.
دوستانی رو می دیدم که بیشتر از من فرزند داشتند ولی کاملا متناسب بودند و …
هیچوقت با خودم فکر نمی کردم این وسط یه چیزی غیر عادیه اونم منم چرا با این که بقیه تو اون شرایط هستن کاملا متناسبن ولی من نه!!؟
پس اینا فقط بهانه بودن و من با این بهانه ها برای خودم شرایطی را فراهم می کردم که چاقی خودمو عادی جلوه بدم و اصلا خودمو مقصر ندونم و همش دنبال بهانه بودم.
با شرکت در دوره یکی یکی بهانه ها را کنار گذاشتم باورهای اشتباهم را با کمک فایل ها اصلاح کردم و به صورت مستمر ادامه دادم به ذهنم باورهای درست دادم اولین کار قبولی چاقی خودم بود این که مقصر این شرایط فقط خودم هستم و ادامه دادم تا به هدف خودم برسم.
خوشحالم که این دو سال در مسیر هستم و آگاهی واطلاعات جدید به ذهنم میدم ویکی یکی دارم باورهای اشتباهم را اصلاح می کنم.
سپاس برای این فایل و تشکر از زحمات شما