0

بهانه بی بهانه – پیش نیاز موفقیت

پیش نیاز موفقیت بهانه لاغر نشدن
اندازه متن

پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.

بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش شما برای لاغر شدن باشد.

نگرشی که زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند را متحول کرد.

تفاوت افراد موفق و ناموفق

از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم، درک تفاوت بین نگرش افراد موفق و ناموفق برای من جذاب شد. این علاقه سبب شد که به تفاوت نگرش بین افراد لاغر و چاق توجه کنم و جرقه ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهنم زده شد.

مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی و آنهایی که ناراضی هستند نگرش آنها درباره بهانه هاست.

افراد راضی نگرش “بی بهانه بودن” را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش “بهانه داشتن” را انتخاب کرده اند.

افرادی که برای ناراضی بودن خود دلیل دارند و برای عدم توانایی خود در راضی بودن از شرایط کلی بهانه دارند.

این مشخصه افراد ناموفق است.

شباهت افراد ناموفق و چاق

چاقی باعث نارضایتی افراد می شود و افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند. این مهمترین راز لاغر نشدن افراد چاق است و آگاهی از اینکه باید بهانه های خود را برای لاغر شدن رها کنید پیش نیاز موفقیت در لاغری است.

اما افرادی که چاقی باعث نارضایتی آنان شده است و برای چاقی خود دلیل دارند اما برای لاغر نشدن خود بهانه ندارند، پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن را به شکل ناخودآگاه در خود ایجاد کرده اند و دیر یا زود رویای لاغری آنان به واقعیت تبدیل خواهد شد.

سال های زیادی از زندگی ام با چاقی گذشت و در آن ایام بارها برای چاق بودنم به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق آفریده است.

هربار که تلاش می کردم تا لاغر بشم و شکست می خوردم از خدا عصبانی تر می شدم که چرا من را طوری خلق کرده است که هرگز لاغر نمی شم.

گله و شکایت های من تا سی و پنج سالگی ادامه داشت که به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.

این اولین باری بود که تصمیم گرفتم بدون استفاده از روشهایی که دیگران پیشنهاد می کنند برای کاهش وزن اقدام کنم.

امیدی به لاغر شدن نداشتم اما احساسی در قلب من بود که مرا ترغیب به استفاده از این روش من درآوردی می کرد و برای اولین بار در عمرم به ندای قلبم گوش دادم و وارد مسیری شدم که هیچ نتیجه ای برای آن مشخص نبود.

هر روز که در این مسیر ادامه می دادم درک من از چاقی و دلایل آن بیشتر می شد. روزهایی بود که احساس می کردم خداوند ایده ها و آگاهی هایی به من الهام می کند تا بیشتر موضوع چاقی را درک کنم.

پیش نیاز موفقیت برای رهایی از چاقی

آن روزها نمی دانستم پیش نیاز موفقیت در لاغر شدن کشف دلیل چاقی، اولین قدم برای رهایی از چاقی است.

در روش های قبلی که برای لاغری اقدام کرده بودم هرگز درباره دلایل چاقی توضیح داده نمی شد و فقط به من برنامه غذایی یا ورزشی می دادند و تاکید می کردند که باید مو به مو به آنچه برای من تعیین شده عمل کنم و الا نتیجه نخواهم گرفت.

به مرور که دلایل چاقی برای من واضح شد احساس بهتری نسبت به چاقی پیدا کردم و تصور کردم تنفرم از چاقی کمتر شده است چون دلایل چاقی من برایم واضح شده بود و دیگر دلیلی برای متفر بودن از چاقی نداشتم.

تا قبل از آن چاقی را موضوعی تحمیلی از جانب والدین یا خداوند می دانستم و هرگز آن را نپذیرفته بودم و از آن متنفر بودم اما هرچه بیشتر درباره دلایل چاقی آگاهی کسب می کردم بیشتر برایم واضح می شد که دلیل چاق بودنم فقط خودم هستم.

پذیرش مسئولیت چاقی کار ساده ای نیست چون همه افراد چاق از آن متنفر هستند، پس طبیعی است که مسئولیت چیزی که از آن متنفر هستیم را نمی توانیم بپذیریم.

این هدایت الهی بود که قبل از اینکه به من بگوید، خودت مسئول چاق بودنت هستی، مرا ترغیب به کشف دلایل چاقی ام کرد. به این صورت من به مرور درک کردم که تنها مقصر چاق بودنم خودم هستم.

ماه ها گذشت و من غرق یادگیری اصول ذهن برای درک بیشتر چاقی و تغییر فرمول های چاقی ذهن شدم و بعد از حدود 15 ماه اولین نشانه های تغییر جسم بدون اینکه مانند گذشته برنامه رژیمی یا ورزشی داشته باشم در من ظاهر شد.

این نشانه ها گرچه در برابر میزان چاقی من بسیار ناچیز بودند اما دلیلی برای صحیح بودن مسیر انتخابی من برای رهایی از چاقی بود.

با شوق و اشتیاق ییشتری ادامه دادم و هر ماه نتیجه من واضح و واضح تر می شد.

پس از آنکه به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم برایم واضح شد که چرا من از کودکی درگیر چاقی بوده ام.

اینکه چرا بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم اما هرگز موفق نمی شدم.

اینکه چرا علاقه زیادی به خوابیدن داشتم، از تحرک داشتم متنفر بودم، کارهای پشت میزی را دوست داشتم و خیلی از موضوعات دیگر که قبلا آنها را دلیل چاقی خودم می دانستم.

در این چند ساله که افراد زیادی از طریق هدایت خداوند به سایت تناسب فکری هدایت شده و مسیر لاغری با ذهن را برای تحقق رویای خود انتخاب کرده اند برایم واضح شد که همه آن مسائل و چالش ها برای این بود که همه افرادی که رویای لاغری دارند و بهانه هایی برای لاغر نشدن خود دارند با مشاهده من و نتایجی که کسب کردم بهانه های خود را رها کرده و امید و انگیزه برای لاغر شدن پیدا کنند.

همه افرادی که تصویر آنها را در آلبوم شگفتی سازان مشاهده می کنید سرشار از بهانه های مختلف برای لاغر نشدن بوده اند اما با اقدام کردن و غلبه بر ترس های خود بعنوان پیش نیاز موفقیت حرکت در مسیر لاغری را شروع کردند و تصویر خود را به آلبوم شگفتی سازان اضافه کردند.

شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.

  • من از بد تولد چاق بوده ام.
  • بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
  • 35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
  • کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
  • در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
  • از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
  • از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
  • نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.

زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.

مگر اینکه خود فرد نخواهد لاغر شود و همچنان به بهانه داشتن برای لاغر نشدن ادامه دهد والا هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.

قدرت ذهن شما، هر میزان اضافه وزنی را از بین می برد.

هر چقدر که چربی های بدن شما قدیمی و سفت باشند، آنها را آب و دفع می کند.

در هر شرایط سنی باشید، از توانایی جسم شما برای لاغر شدنتان استفاده می کند.

پیش نیاز موفقیت در لاغری با ذهن این است که بهانه های لاغر نشدن را رها کنید تا بتوانید رویای لاغری خود را محقق کنید و از زندگی در شرایط متناسب لذت ببرید.

این مهمترین رسالت شما در زندگی است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مهمترین پیش نیاز موفقیت شناسایی بهانه های لاغر نشدن است تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه عالی کسب کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

بهانه ها به شکل های مختلف در ما ایجاد می شوند اما نتیجه نهایی همه آنها حرکت نکردن و به خواسته ها نرسیدن است.

بنابراین شناسایی بهانه هایی که در گذشته مانع حرکت کردن و انجام کارهایی که دوست داشتید انجام دهید ولی بخاطر بهانه ها انجام نداده اید به شما کمک میکند تا نتیجه توجه کردن به بهانه ها را به عنوان پیش نیاز موفقیت مدنظر قرار داده و در مسیر لاغری با ذهن بدون توجه به بهانه ها حرکت کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم میشوند:

۱- بهانه های احساسی

۲- بهانه های منطقی

بهانه های احساسی بر مبنای احساس هیجانی در لحظه هایی از زندگی هستند که مانع حرکت و اقدام کردن ما می شوند.

حوصله ندارم، حسش نیست، حالا تا بعد، فعلا نمی تونم شاید بعدا و …

بهانه های منطقی بر مبنای شکست ها و نتیجه نگرفتن ها از تلاش های قبلی برای لاغر شدن ایجاد می شوند و بهانه منطقی برای حرکت نکردن برای لاغری می شوند.

  • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

بهانه ها را با منطق می توان خنثی کرد. بنابراین برای بهانه ها منطقی و احساسی خود که ممکن است در مسیر لاغری با ذهن باعث دلسردی و رها کردن مسیر لاغری شود با منطق های مناسب پیدا کرده و درباره آنها شرح دهید.

  • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

با نوشتن درباره احساسی که با لاغر شدن پیدا خواهید کرد می توانید دلایل منطقی احساسی در مقابله با بهانه های احساسی که شما را از ادامه دادن منع می کند ایجاد کنید.

با نوشتن درباره تاثیراتی که لاغر شدن در جسم و زندگی شما ایجاد می کند می توانید دلایل منطقی برای بهانه های منطقی ذهن خود برای لاغر نشدن ایجاد کنید.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.17 از 247 رای

https://tanasobefekri.net/?p=30924
176 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مصی
      1402/03/24 06:47
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 247 کلمه

      سلام استاد عزیزم و دوستان همگام 

      بهانه بی بهانه چه زیبا گفتید واقعا تمام زندگی را با همین بهانه ها گذراندیم و توجیه کردیم خطاها تنبلی ها و عدم آگاهی خودمان را الان می‌گویم چرا زودتر یاد نگرفتی چطور باید با مشکلاتت روبرو شوی همیشه بهانه ای برای خودم ایجاد میکردم .

      بخور تا تازه است به به 

      بخور تا تموم نشده دیگه گیرت نمیاد

      بخور حالا از فردا دوباره رژیمی نمیتونی بخوری

      ای بابا حالا انگار چقدر زنده ای که هی رژیم و نخوردن 

      ته تهش مرگه دیگه بیخیال بزار لذت ببرم فعلا 

      ای بابا دو روز دیگه پیر میشی کلی درد و مرض دیگه حسرت میخوری چرا جوون بودم نخوردم و همش رژیم بودم پس الان بخور

      خوب حالا یه فیلم بزاریم میخوایم غذا بخوریم 

      خوب تخمه و میوه بعد شام پای فیلم اصلا مگه میشه نباشه

      فیلم دیدن بدون خوردن که حال نمیده

      خوب خدا به هر کی یه نقصی داده هیشکی کامل نیست منم ایرادم چاقیمه دیگه

      من سه قلو آوردم واسه همین طبیعیه چاق باشم

      من فعالیت و کارم زیاده جون ندارم باید بخورم

      ای وای قندخونم افتاده فشارم پایینه یه چیز شیرین بخورم

      و هزاران هزار بهانه دیگه که بین همه ما چاقها مشترکند ولی من تک تک این بهانه ها رو به یاری خدا و آگاهی های استاد خوبم به فراموشی می‌سپارم من توانایی تغییر کردن و دارم من در مسیر تناسب اندام قرار دارم من افکارم رو در مدرسه لاغری با ذهن درست پرورش میدم استاد من اومدم که بمونم کمکم کنید بهم انگیزه بدید لطفا دوستان من و تنها نزارید کمکم کنید ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/09/01 09:39
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,223 کلمه

      به نام خداوند با عظمتم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات بهانه بی بهانه 

      • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

      من در گذشته با موکول کردن تلاش برای رسیدن به اهدافم برای بعد همیشه جلوی موفقیت‌های خودم را گرفته ام .

      با غرق در گذشته شدن و مرور خاطرات بد و رنج دادن خودم و ترس از آینده و اضطراب‌های مبهم آینده لذت زندگی در زمان حال را از خودم سلب کردم و باز هم جلوی موفقیت های خودم در رسیدن به اهدافم را گرفته ام .

      مثلا وقتهایی که باید برای لاغری تلاش میکردم دچار این نجواهای ذهنی میشدم :”ول کن بابا حالا مگه چقدر زنده ای که همش رژیم بگیری ،بیخیال دنیا ارزش این همه زور زدن و تلاش و نداره مگه چاقی چشه ،من همینم که هستم هر کی میخواد بخواد هر کی نمیخواد به جهنم ؛حالا یه امشب و بخوریم حالش و ببریم تابعد خدا بزرگه ؛”

      و کلی از این بهانه ها داشتم تا اقدامی جهت رسیدن به هدف لاغری ام نکنم .

      • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.
      • در گذشته من یک سری بهانه های احساسی داشتم که مانع اقدام من برای لاغری می‌شدند و یک سری بهانه های منطقی داشتم که باعث توقف تلاش کردن من برای لاغری می‌شدند. 
      • بهانه های احساسی من بصورت نجواهای ذهنی منفی من را از انجام تلاش برای لاغری نا امید و دلسرد می‌کردند و به چاقی قدرت بیشتری می‌دادند 
      • مثلا :”اعتقاد داشتم وقتی رژیم میگیرم عصبی میشوم و حال و حوصله ندارم و اینقدر پرخاشگر میشدم که اطرافیانم می‌گفتند:” تو رو خدا رژیم نگیر “و من این باور را آنقدرقوی کرده بودم که وقتی میخواستم برای هدف لاغری ام رژیم بگیرم یاد این حالتم می افتادم و کلا بی خیال میشدم و میگفتم بی خیال فعلا حوصله اش را ندارم حالا بعدا یه فکری میکنم .و از تلاش کردن برای لاغری ام صرفنظر میکردم .
      • اما دلایل منطقی که در اثر تکرار بارها و بارهای انواع روش‌های لاغری در من بوجود آمده بودند هم اجازه تلاش برای رسیدن به لاغری را به من نمی‌دادند. 
      • به محض اینکه میخواستم رژیم بگیرم یا ورزش کنم با هزاران صغری و کبری چیدن برای خودم منطقی میکردم که این بار خم مثل دفعات قبل نتیجه ای نمیگیرم و بی فایده است و آنقدر با خودم بحث میکردم و نشد و نمی‌شود میکردم تا کلا بی خیال تلاش برای لاغری ام میشدم .
      • مثلا:”ول کن بابا این همه زور زدی دفعات قبل کجا رو گرفتی ،تو چاقی ات ارثیه ،سرنوشته؛شانسته؛فرم بدنت همینه ؛دیگه باید چه کار میکردی که نکردی؛”
      • و کلی بهانه های مختلف که من را از تلاش برای رسیدن به هدف لاغری ام منصرف می‌کرد و کلا قدرت را به چاقی میدادم و من هر روز چاقتر میشدم .
      • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

      بهانه های احساسی که همگی بخاطر حس تنبلی و تن پروری و لذت های خوردن و خاطرات شیرین پرخوری در ذهنم بوجود می آمد و همگی آنها بر اساس اینکه من میخواستم آگاهانه علیه  تکرار و تجربه لذتهایم از خوردن و تنبلی بایستم بوجود می آمدند و من با اینگونه بهانه ها میخواستم آن خاطرات شیرین و آن لذتها را از دست ندهم .

      مثلا :”وای عجب پیتزایی کی دلش میاد از این پیتزا بگذره ،اینو بخورم حالا بعدا رژیم میگیرم ؛عجب پنیری به به ؛(مرور خاطرات پیتزا)و (مرور لذتهای خوردنهای قبلی)

      بهانه های منطقی هم که اصلا اساس کارکرد مغز است .

      مغز همیشه قبل از انجام هر کاری با استفاده از اطلاعات و تجربیات ذخیره شده در ذهن با منطق و استدلال تصمیم می‌گیرد کاری را انجام دهد یا انجام ندهد .

      ضرب المثل آدم عاقل از یک سوراخ چند بار گزیده نمی‌شود به خویی بیانگر این حالت منطقی و استدلال گر  مغز است .

      وقتی کسی بارها از روش‌های مختلف اقدام کرده برای لاغری اما نتیجه ای جز رنج و سختی و بیماری و آسیب جسمی و روحی را تجربه نکرده است خوب مسلم است وقتی می‌خواهد برای لاغری اقدام کند مغز بر اساس آن تجربیات کلی صغری و کبری بچیند از بی فایده بودن و بی اثر بودن و کلی ترس از نشدن را منطقی کند .و باعث نا امیدی و دلسردی از انجام تلاش برای رسیدن به هدف لاغری شود .

      • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

      من در مقابل بهانه های احساسی ام اینگونه عمل میکنم که :

      لاغری بسیار با ارزش و لذت بخش است و لذت آن با لذت هیچ خاطره خوردنی قابل مقایسه نیست واقعا این همه در طول زندگی چاقم خوردم کجا را گرفتم ؟!!جز اینکه کلی صدمه به جسم و روح و ذهنم وارد کردم !!!؟چقدر با گفتن اینکه بی خیال حالا از فردا ،از شنبه ،رژیم میگیرم کلی پرخوری کردم و به خودم ستم کردم ؟!!!یعنی آن لذت زود گذر خوردن آنقدر ارزش دارد که من ساعتها و روزها و ماه‌ها و سال‌ها خودم را از انواع و اقسام لذتها مثل شادی و آرامش و دوست داشتن خودم و دیگران و خریدن و پوشیدن بهترین لباسها و با اعتماد به نفس بودن و ……..محروم کنم آن هم فقط برای یک لذت چند دقیقه ای و آنی ؟!!!آن هم برای خوردن و لذت چیزی که وقتی تبدیل به زباله یا فضولات می‌شود من حتی نگاه هم به آن نمیکنم ؛

      یعنی من اینقدر بی ارزشم که برای یک خوردنی بی ارزش که اگر چند ساعت یکجا بماند فاسد می‌شود و من حتی راحت آن را لایق سطل زباله میدانم بیایم و بدن زیبایم را زشت و نا متناسب و چاق کنم .بیایم و مثل وحشی ها بخورم و شان و شخصیت خودم را نابود کنم .آیا ارزش دارد ؟؟؟؟ !!!!!!!

      مسلم است که ارزش ندارد .من زمانی که مانند شخص متناسب با خوردنهایم برخورد میکنم لذت میبرم همین .

      من در مقابل بهانه های منطقی ام هم به خوبی می ایستم .

      اگر در گذشته من از هیچ روشی نتیجه نگرفته ام دلیلش واضح است چون من ابعاد مختلفی داشتم ولی تلاش میکردم تا فقط یک بعد را کنترل کنم تا لاغر شوم .

      شنیده ایم که طرف خواست ابرویش را بردارد زد چشمش را هم کور کرد .

      دفعات قبل ما همینطوری بودیم می‌خواستیم ابروی خودمان را برداریم (لاغر شویم)چشم خودمان را کور میکردیم (کلی فرمول اشتباه و مانع ذهنی در خودمان بوجود می آوردیم )

      اما این بار با همیشه کاملا متفاوت است 

      من ابتدا ذهنم را متناسب میکنم و با آموزش‌های اصول ذهنی ،فرمولها و موانع ذهنی ام را اصلاح میکنم و محتویات ذهنم را پر از  لاغری میکنم .(درمان بعد ذهنی )

      بعد با عملکرد رفتاری صحیح جسمم را لاغر میکنم ،به اندازه نیاز بدنم میخورم ،با فرمول‌های اشتباه قبلی نمی‌خورم(درمان بعد جسمی)

      و با ورزش کردن برای سلامتی و داشتن احساس لذت و شادی روحم را سرشار از شادی و انرژی میکنم (بعد روحانی)

      پر واضح است که اینبار چقدر متفاوت و زیبا در حال تلاش برای رسیدن به هدف لاغری ام هستم و دیگر منطقهای گذشته به هیچ وجه کار آمد نیستند چون علت اشتباه بودن آنها را می‌دانم. علت نتیجه ندادن آنها را کشف کرده ام و در این روش تمام آن ایرادات و نتیجه نگرفتنها اصلاح شده و فقط باید ماند و استمرار داشت و با اشتیاق و انگیزه بالا ادامه داد .

      خدای خوبم از تو سپاسگزارم که به من کمک کردی بتوانم بهانه های مختلفی که مانع لاغری ام بودند را شناسایی و رفع کنم .

      استاد سپاسگزارم برای آگاهی های خوب این دوره 

      الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1403/04/20 23:18
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 821 کلمه

      به نام خداوندی که بی بهانه دوستم دارد 

      سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان 

      بهانه بی بهانه

      بهانه چیزی هست که من در اون استاد بودم .

      بهانه های من اکثرا بخاطر تنبلیم بودند.

      هر چقدر وزنم بیشتر بود تنبلتر بودم.

      همین بهانه آوردنها باعث شد خیلی جاها و خیلی وقتها نتونم در لحظه ،زندگی کنم و شاد باشم و لذت ببرم .

      • تمرین شماره ۱
      • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

      هر روز کلی پرخوری میکردم و بهانه ام این بود من فعالیتم زیاده ،جون ندارم باید بخورم. 

      دم سیکل ماهانه میشد بهانه میکردم دست خودم نیست بدنم شیرینی میطلبه و کلی شیرینی جات میخوردم.

      بعد شام و ناهار کلی تنقلات میخوردم و بهانه ام این بود موقع تماشای فیلم کیف داره خوردن.

      کارهام و ناقص و نیمه انجام می‌دادم بهانه ام این بود وزنم زیاده پام درد میگیره نمیتونم زیاد کار کنم.

      اهل پیاده روی و ورزش بودم یعنی مثل غذای روحم بود از وقتی فهمیدم مریضم ،خودم و باختم و تا یه کم فعالیت میکردم میگفتم دلم درد گرفت و اینقدر این تو ذهنم بزرگ شده بود که از ترس فکر نکردن به بیماری و درد نگرفتن دلم ترجیح دادم دیگه ورزش و پیاده روی نکنم .و واقعا بهانه تراشیدم .

      لباس نمیخریدم ،مهمونی نمیرفتم،نمیرقصیدم ،شاد نبودم، عکس نمیگرفتم ،بهانه میگرفتم من چاقم ،من زشتم ،و تا لاغر نشم این کارها رو انجام نمیدم .

      • تمرین شماره ۲
      • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

      تصمیم میگرفتم کمتر بخورم بهانه میکردم که من قراره از فردا رژیم بگیرم این یه هفته رو بخورم و اندازه یک ماه تو اون یه هفته پرخوری میکردم .

      بهانه میکردم بدن من با بقیه فرق داره من یه مشکلی دارم که لاغر نمیشم و کلی دکتر و آزمایش میرفتم و هزینه میتراشیدم 

      تصمیم میگرفتم ورزش کنم اما هر بار دایورت میکردم و هر بار بهانه ای جور میکردم تا ورزش نکنم .یه روز میگفتم پام درد میکنه،یه روز دلم درد میکنه،یه روز باید برم بیرون و…….

      تا میخواستم برای لاغری اقدام کنم انگار تمام خوراکی ها ،حتی تابلوی مغازه ها به من فراخوان میزدن و جذاب‌تر میشدن ،یه تایمی جلو میرفتم بعد بهانه میکردم مگه چقدر زنده ام ،حیف این همه نعمت نیست و خیلی بیشتر از قبل میخوردم .

      • تمرین شماره ۳
      • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.
      • خوب وقتی خوب نگاه میکنم میبینم که :

      کلا زندگی من متوقف شده بود در این بهانه گیری ها 

      اونقدر ذهنم به مسائل اطرافش عادت کرده بود که هر تغییری که میخواستم بدم ،کلی صغری و کبری برام می‌چید و من در آخر مغلوب میشدم .و بهانه های ذهنی ام پیروز میشدن.

      کلی فرمول اشتباه دیگه که از اجتماع وارد ذهنم شده بود طی سالها و من عاجز و تسلیم همه اونها میدیدم خودم رو .

      خیلی از مشکلات و لذتهای زندگیم بخاطر دیگران زهر مار میشد .و کلا خودم و فراموش میکردم .چه برسه به توجه ام به لاغری 

      نمیدونستم خانه از پای بست ویرانه و دلیل تمام این حال خرابی ها همین ورودی های منفیه .

      مشکلات دیگران لحظات زندگیم و تلخ می‌کرد و من لکر میکردم و بهانه می آوردم اگر نسبت به مشکلات دیگران بی تفاوت باشم آدم خوبی نیستم و گناه دارم میکنم .

      و اونقدر خودم و درگیر مشکلات دیگران میکردم که دردی که من میکشیدم از صاحب اصلی درد بیشتر بود .

      • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

      اما یه بهانه مهم دیگه من 

      من بهانه میارم نمیتونم پرخوری و قاطی خوری نکنم ،حیفه این نعمتهای لذیذه ،اما الان به ذهنم جواب این بهانه رو میدم 

      ذهن قشنگم خدا بی نهایت نعمت و لذایذ خلق کرده ،همه اش هم مال توست ،نه قحطی در راهه ،نه تموم میشن این نعمتها ،پس نترس و بهانه نیار ،هر چی میخوای به اندازه نیاز بدنت بخور و در خوردن اصراف نکن .

      چون همون خدایی که برای تو این نعمتها رو خلق کرده تا لذت ببری بارها و بارها گفته اصراف نکن و به بدنت ستم نکن و خیلی پرخوری و شکمو بودن و مضر برای خودت بیان کرده .

      اما الان ،امروز،اینجا،میخوام پایان بدم تمام بهانه ها رو 

      من دیگه دلیل و بهانه ای توی ذهنم برای چاقی نمیخوام داشته باشم.

      من میخوام این چاقی و تموم کنم .

      این بیماری همینجا تموم میشه .

      بدن من هر لحظه در حال نو کردن خودش و سلول سازیه 

      بیماری بی معناترین چیز در خلقت بدن هستش

      من به تمام نعمتهایی که دارم قانع و شکرگزارم.

      من سپاسگزار پروردگار بی نظیرم هستم که تحت هر شرایطی باشم بی بهانه دوستم داره و من و یاری میکنه .

      من اگر لاغر باشم حالم بهتره ،سالمترم ،شادترم ،زیباترم.

      لاغری مزایای زیادی برام داره و من به دنبال جلب و جذب تمام اون خوبیها در مسیر هدایتم گام برمیدارم .

      خدای خوبیها ای بهترینم از تو برای نعمات امروز سپاسگزارم 

      خدای عزیزم از تو سپاسگزارم که در مسیر حرکتم به سمت لاغری و سلامتی همراه و یاور من هستی .

      استاد بزرگوار از شما برای آموزش امروز سپاسگزارم و برایتان بهترینها را می‌خواهم. 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی
      1402/03/24 22:35
      مدت عضویت: 535 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 23 کلمه

      قطعا استاد همینطور است زبانم قاصر است از سپاسگزاری خداوند برای این آگاهی و لطف شما استاد بزرگوار خدایا با تمام وجود شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم