پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.
بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش شما برای لاغر شدن باشد.
نگرشی که زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند را متحول کرد.
تفاوت افراد موفق و ناموفق
از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم، درک تفاوت بین نگرش افراد موفق و ناموفق برای من جذاب شد. این علاقه سبب شد که به تفاوت نگرش بین افراد لاغر و چاق توجه کنم و جرقه ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهنم زده شد.
مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی و آنهایی که ناراضی هستند نگرش آنها درباره بهانه هاست.
افراد راضی نگرش “بی بهانه بودن” را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش “بهانه داشتن” را انتخاب کرده اند.
افرادی که برای ناراضی بودن خود دلیل دارند و برای عدم توانایی خود در راضی بودن از شرایط کلی بهانه دارند.
این مشخصه افراد ناموفق است.
شباهت افراد ناموفق و چاق
چاقی باعث نارضایتی افراد می شود و افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند. این مهمترین راز لاغر نشدن افراد چاق است و آگاهی از اینکه باید بهانه های خود را برای لاغر شدن رها کنید پیش نیاز موفقیت در لاغری است.
اما افرادی که چاقی باعث نارضایتی آنان شده است و برای چاقی خود دلیل دارند اما برای لاغر نشدن خود بهانه ندارند، پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن را به شکل ناخودآگاه در خود ایجاد کرده اند و دیر یا زود رویای لاغری آنان به واقعیت تبدیل خواهد شد.
سال های زیادی از زندگی ام با چاقی گذشت و در آن ایام بارها برای چاق بودنم به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق آفریده است.
هربار که تلاش می کردم تا لاغر بشم و شکست می خوردم از خدا عصبانی تر می شدم که چرا من را طوری خلق کرده است که هرگز لاغر نمی شم.
گله و شکایت های من تا سی و پنج سالگی ادامه داشت که به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.
این اولین باری بود که تصمیم گرفتم بدون استفاده از روشهایی که دیگران پیشنهاد می کنند برای کاهش وزن اقدام کنم.
امیدی به لاغر شدن نداشتم اما احساسی در قلب من بود که مرا ترغیب به استفاده از این روش من درآوردی می کرد و برای اولین بار در عمرم به ندای قلبم گوش دادم و وارد مسیری شدم که هیچ نتیجه ای برای آن مشخص نبود.
هر روز که در این مسیر ادامه می دادم درک من از چاقی و دلایل آن بیشتر می شد. روزهایی بود که احساس می کردم خداوند ایده ها و آگاهی هایی به من الهام می کند تا بیشتر موضوع چاقی را درک کنم.
پیش نیاز موفقیت برای رهایی از چاقی
آن روزها نمی دانستم پیش نیاز موفقیت در لاغر شدن کشف دلیل چاقی، اولین قدم برای رهایی از چاقی است.
در روش های قبلی که برای لاغری اقدام کرده بودم هرگز درباره دلایل چاقی توضیح داده نمی شد و فقط به من برنامه غذایی یا ورزشی می دادند و تاکید می کردند که باید مو به مو به آنچه برای من تعیین شده عمل کنم و الا نتیجه نخواهم گرفت.
به مرور که دلایل چاقی برای من واضح شد احساس بهتری نسبت به چاقی پیدا کردم و تصور کردم تنفرم از چاقی کمتر شده است چون دلایل چاقی من برایم واضح شده بود و دیگر دلیلی برای متفر بودن از چاقی نداشتم.
تا قبل از آن چاقی را موضوعی تحمیلی از جانب والدین یا خداوند می دانستم و هرگز آن را نپذیرفته بودم و از آن متنفر بودم اما هرچه بیشتر درباره دلایل چاقی آگاهی کسب می کردم بیشتر برایم واضح می شد که دلیل چاق بودنم فقط خودم هستم.
پذیرش مسئولیت چاقی کار ساده ای نیست چون همه افراد چاق از آن متنفر هستند، پس طبیعی است که مسئولیت چیزی که از آن متنفر هستیم را نمی توانیم بپذیریم.
این هدایت الهی بود که قبل از اینکه به من بگوید، خودت مسئول چاق بودنت هستی، مرا ترغیب به کشف دلایل چاقی ام کرد. به این صورت من به مرور درک کردم که تنها مقصر چاق بودنم خودم هستم.
ماه ها گذشت و من غرق یادگیری اصول ذهن برای درک بیشتر چاقی و تغییر فرمول های چاقی ذهن شدم و بعد از حدود 15 ماه اولین نشانه های تغییر جسم بدون اینکه مانند گذشته برنامه رژیمی یا ورزشی داشته باشم در من ظاهر شد.
این نشانه ها گرچه در برابر میزان چاقی من بسیار ناچیز بودند اما دلیلی برای صحیح بودن مسیر انتخابی من برای رهایی از چاقی بود.
با شوق و اشتیاق ییشتری ادامه دادم و هر ماه نتیجه من واضح و واضح تر می شد.
پس از آنکه به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم برایم واضح شد که چرا من از کودکی درگیر چاقی بوده ام.
اینکه چرا بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم اما هرگز موفق نمی شدم.
اینکه چرا علاقه زیادی به خوابیدن داشتم، از تحرک داشتم متنفر بودم، کارهای پشت میزی را دوست داشتم و خیلی از موضوعات دیگر که قبلا آنها را دلیل چاقی خودم می دانستم.
در این چند ساله که افراد زیادی از طریق هدایت خداوند به سایت تناسب فکری هدایت شده و مسیر لاغری با ذهن را برای تحقق رویای خود انتخاب کرده اند برایم واضح شد که همه آن مسائل و چالش ها برای این بود که همه افرادی که رویای لاغری دارند و بهانه هایی برای لاغر نشدن خود دارند با مشاهده من و نتایجی که کسب کردم بهانه های خود را رها کرده و امید و انگیزه برای لاغر شدن پیدا کنند.
همه افرادی که تصویر آنها را در آلبوم شگفتی سازان مشاهده می کنید سرشار از بهانه های مختلف برای لاغر نشدن بوده اند اما با اقدام کردن و غلبه بر ترس های خود بعنوان پیش نیاز موفقیت حرکت در مسیر لاغری را شروع کردند و تصویر خود را به آلبوم شگفتی سازان اضافه کردند.
شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.
- من از بد تولد چاق بوده ام.
- بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
- 35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
- کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
- در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
- از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
- از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
- نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.
زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.
مگر اینکه خود فرد نخواهد لاغر شود و همچنان به بهانه داشتن برای لاغر نشدن ادامه دهد والا هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.
قدرت ذهن شما، هر میزان اضافه وزنی را از بین می برد.
هر چقدر که چربی های بدن شما قدیمی و سفت باشند، آنها را آب و دفع می کند.
در هر شرایط سنی باشید، از توانایی جسم شما برای لاغر شدنتان استفاده می کند.
پیش نیاز موفقیت در لاغری با ذهن این است که بهانه های لاغر نشدن را رها کنید تا بتوانید رویای لاغری خود را محقق کنید و از زندگی در شرایط متناسب لذت ببرید.
این مهمترین رسالت شما در زندگی است.
✍️ تمرین آموزشی 📖
مهمترین پیش نیاز موفقیت شناسایی بهانه های لاغر نشدن است تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه عالی کسب کنید.
- بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.
بهانه ها به شکل های مختلف در ما ایجاد می شوند اما نتیجه نهایی همه آنها حرکت نکردن و به خواسته ها نرسیدن است.
بنابراین شناسایی بهانه هایی که در گذشته مانع حرکت کردن و انجام کارهایی که دوست داشتید انجام دهید ولی بخاطر بهانه ها انجام نداده اید به شما کمک میکند تا نتیجه توجه کردن به بهانه ها را به عنوان پیش نیاز موفقیت مدنظر قرار داده و در مسیر لاغری با ذهن بدون توجه به بهانه ها حرکت کنید.
- بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.
بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- بهانه های احساسی
۲- بهانه های منطقی
بهانه های احساسی بر مبنای احساس هیجانی در لحظه هایی از زندگی هستند که مانع حرکت و اقدام کردن ما می شوند.
حوصله ندارم، حسش نیست، حالا تا بعد، فعلا نمی تونم شاید بعدا و …
بهانه های منطقی بر مبنای شکست ها و نتیجه نگرفتن ها از تلاش های قبلی برای لاغر شدن ایجاد می شوند و بهانه منطقی برای حرکت نکردن برای لاغری می شوند.
- بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.
بهانه ها را با منطق می توان خنثی کرد. بنابراین برای بهانه ها منطقی و احساسی خود که ممکن است در مسیر لاغری با ذهن باعث دلسردی و رها کردن مسیر لاغری شود با منطق های مناسب پیدا کرده و درباره آنها شرح دهید.
- دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.
با نوشتن درباره احساسی که با لاغر شدن پیدا خواهید کرد می توانید دلایل منطقی احساسی در مقابله با بهانه های احساسی که شما را از ادامه دادن منع می کند ایجاد کنید.
با نوشتن درباره تاثیراتی که لاغر شدن در جسم و زندگی شما ایجاد می کند می توانید دلایل منطقی برای بهانه های منطقی ذهن خود برای لاغر نشدن ایجاد کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.17 از 247 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بهانه بی بهانه
سلام استاد و دوستان همراهم
خدارو شکر میکنم در مسیر تناسب و تغییر قرار دارم ،من فعلا در دوره مقدماتی در حال مرور کردن مجدد هستم ولی امروز دلم خواست این فایلو گوش کنم و بنویسم هر چند یکبار در اینستاگرام نگاه کردم ولی مجدد به این فایل هدایت شدم
منهم قبلا تو دسته افراد ناراضی قرار داشتم ،ناراضی از هر موقعیتی،هر اتفاقی ،از شرایطم از جسم چاقم از اعصاب خوردم از بدبیاری ها وووو
و اینها ادامه داشت تا ۴ سال پیش که با موضوعات ذهنی آشنا شدم ،البته از ۸ سال پیش آموزش هام شروع شد ولی ذهنم اون سالها آموختنو ازم نمیپذیره و جزء کارنامه تمریناتم حساب نمیکنه
الان هم که نزدیک به ۲ ساله در سایت تناسب فکری هستم
مسلما افراد چاق از وضعیت ناهنجار جسمشون ناراضی هستن ،هر چند که راه های مختلفیو رفتن و میرن ولی باز هم پر از اضطراب های مسیر هستن و همیشه کلی عوامل بیرونی وجود داره که باعث چاقیشون شده که خود منهم قبلا جزء همون دسته بودم
خدارو سپاسگذارم که منو هدایت کرد به مسیر آگاهی و تغییر و با آشنا شدنم با لاغری با ذهن درهای آرامش و تناسب و زیبایی بروی من باز شد
خوشحالم که منهم به ندای قلبم گوش کردم و وارد دوره ها شدم ،در آرامش در حال طی کردن مسیر گام به گام تناسب هستم ،ذره ذره فرمول های قبلی در حال کمرنگ شدن و فرمول های تناسب در حال ساخته شدن هستن و منهم در کنارشون و کمکشونم
من طرف خودمو درست میکنم ،حالمو خوب نگه میدارم ،تمریناتمو انجام میدم، شخصیت متناسب در خودم میسازم و نتایج بصورت پی در پی در حال رخ دادنه ،خودمو با نتایج دوستانم مقایسه نمیکنم ،حتی خودمو با ۳ ماه پیشمم مقایسه نمیکنم ، من تمرین میکنم ،همه چیز به موقعش درست میشه
اینکه خداوند رویایی رو در قلب ما میذاره و مارو میفرسته بسمتش در روش لاغری با ذهن که توسط استاد عطارروشن بوقوع پیوست ،کاملا مشخص میکنه که استاد برای پیدا کردن و هدایت شدن به این مسیر انتخاب شده بوده و از یک مشکلی که نقطه ضعفشون بود به نقطه قوت رسیدن
اینکه با تغییر ذهنشون از چاقی به لاغر شدن برسن ،به جایگاه صحیح مالی برسن ،در روابط عالی بشن در سلامتی وووو
هر کدوم از ما رویایی داریم که اگر بهانه هایی واسشون نیاریم و هدایت بخواییم میریم بسمتشون و بدستشون میاریم ،اصلا رویاها میان که ما بهشون دسترسی داشته باشیم که جهان هم گسترش پیدا کنه ،اگر ادیسون به فکر اختراع برق نمیفتاد که الان همگی با نور شمع زندگی میکردیم ،اگر ماشین اختراع نمیشد که ما مثلا برای رفتن به شمال باید ۶ ماه با الاغ و شتر توی راه بودیم
در کل پذیرش مسئولیت کار راحتی نیست چونکه با پذیرشش باید کارهایی انجام بدیم و یه کارهایی انجام ندیم و مستلزم تلاش و تحرک ما میشه ،باعث میشه ما راه و روشمونو تغییر بدیم ،تا قبل از اینکه مسئولیت چاقیو بپذیریم تمام تقصیرها گردن ،ارث،ژنتیک و سن و زایمان و ازدواج وووو بود ،ما هم کار خاصی جز غر زدن و شکایت کردن نداشتیم ولی الان غر زدن ممنوعه و فقط تغییر و رشد و تناسب آزاده
منهم از بدو تولد تپل بودم و در ادامه مسیر زندگیم ۳۰ کیلو اضافه وزن بدست آوردم ، از ۱۰ سالگی تا ۲ سال پیش چاق بودم و در تلاطم رژیم های زیادی بودم البته لاغر هم شده بودم ولی مجدد برگشت وزن داشتم
(قدرت ذهن ما هر میزان اضافه وزنی را از بین میبرد )چه جمله قدرتمندیه
اگر نفس میکشید قابلیت لاغر شدن را دارید
در مورد پذیرش مسائل پیرامون ، سال ۹۸ با دوستم تصمیم گرفتیم که هر ۲ ماه یه سفر خوب بریم ،از اونجاییکه هر دومون عاشق سفر رفتن و کشف جاهای جدید بودیم تصمیمات بلند مدت برنامه ریزی کرده بودیم و سال ۹۸ شروع سفرهای ما بود و تقریبا هر ۲ یا ۳ ماه یکبار میرفتیم تفریح و گردش و داشتیم برنامه ریزی میکردیم که سال ۹۹ سال پر سفر تری داشته باشیم و تمام جاهایو که میخواستیم به مرور بریم روی نقشه پوینت میزدیم
اتفاقا آخرین سفرمون اسفند سال ۹۸ بود که شروع پیدایش این ویروس بود و از اونجاییکه ما اخبار نگاه نمیکنیم خبر نداشتیم اوضاع جهان به چه شکله ،فقط توی پروازمون که پر بود از مسافرهای چینی و چندتاشون کنار من نشسته بودن ،از ماسک هایی که روی صورتشون بود من شک کردم و از خودم میپرسیدم چرا اینا توی هواپیما ماسک زدن ولی باز هم متوجه نشدم
ما از سفر برگشتیم و تازه متوجه اوضاع و احوال شدیم و اون شرایط قرنطینه ووووو که حال و روز بسیار ناراحت کننده ای در سطح جهان بود
ما که چند روز قبلش تصمیم گرفته بودیم به مسیر سفریمون ادامه بدیم ، متوجه شدیم فعلا نمیشه اقدامی کرد و باید توی خونه موند و این جریانات تا الان هم ادامه داره
اوایل که با این اتفاقات مواجه شده بودیم با خودمون غر میزدیم که چرا اینجوری شد ووو ولی بعدش پذیرفتیم که باید این شرایطو پذیرفت و تصمیم گرفتیم فعلا در اطراف خودمون و داخلی سفر کنیم تا اوضاع درست بشه و کم کم عادت کردیم که پذیرش مهمترین کاریه که برای آرامش خودمون باید داشته باشیم که هر چقدر بجنگیم بی فایده است
الان هم گهگداری که جاده ها باز میشن یه گریزی به شهرهای مختلف میزنیم و سعی میکنیم روحیه سفریمونو حفظ کنیم و خودمونو با شرایط تطبیق میدیم و همینطور لذت هم خواهیم برد، در کل وقتی با موضوعات ذهنی آشنا شدم یاد گرفتم از چیزهای اطرافم لذت ببرم
هیچ وقت زمان هاییکه چاق بودم نتونستم از خودم راضی باشم ،نتونستم خودمو بپذیرم و همواره در جنگ با چاقی بودم و همون نپذیرفتن چاقیم ، حالمو همواره بد میکرد و متنفر بودم از جسمم
یکی از رنج های من در قبل، لباس پوشیدن و مخصوصا لباس خریدن بود ،زمان هاییکه چاقتر بودم از سفر کردن لذت نمیبردم چونکه زیادی درگیر چی بپوشم بودم و این عادت بد هنوز هم کم و بیش با من هست که دوست ندارم لباس بخرم
اوایل که وارد دوره شده بودم یه بار از دوستم پرسیدم بنظرت چرا تا الان نتونستی لاغر بشی ؟ گفت چونکه من صبح تا شب پشت کامپیوترم و تمام مسیرهای رفت و آمدمو با ماشین میرم و هیچ تحرکی ندارم و الان بعد از گذشت چند ماه که دوستم هم در دوره است و انقدر عالی لاغر شده ازش میپرسم تو که تحرک نداشتی و کارت پشت میز نشستن بود چرا داری لاغر میشی؟ و جوابی که میده اینه که الان دارم آلودگی های ذهنمو تمیز میکنم ،رفتارهامو تغییر میدم و جسمم هم تغییر میکنه و این باور در ذهن من کاملا شکسته شد ، چونکه بی تحرک تر از دوستم ندیدم
اتفاقا این دوستم بدلیل اینکه نماز صبح میخونه و بعد از نمازش نمیخوابه ، جزء آدم های سحر خیز بوده و هست ولی چاق بوده و هست ،پس سحر خیز بودن هم دخالتی در لاغر شدن نداشته ،در کل قدیمی ها این سحر خیز بودنو به هر چیزی ربطش دادن به پول و رزق و روزی هم ربط دادن ولی میبینیم که یه عالمه افراد فوق ثروتمند داریم که صبح زود از خواب بیدار نمیشن و یه عالمه آدم ها هستن که سحر خیزن ولی فقیر هستن پس این باور هم شکسته میشه
افزایش سن برای خانم ها یه باور ریشه ای و قویه که بارها شنیدیم بالای ۳۵ سال هر سال ۱ کیلو به وزن خانم ها اضافه میشه و ما منتظر این ازدیاد وزن بودیم ولی خواهر من از من بزرگتره ولی لاغر و متناسبه پس این باور هم شکسته میشه
قبلا پر از دلیل بودم برای چاق بودنم و در این مسیر دونه دونه اون دلایل شناسایی شدن و از وجودم کمرنگ و در حال کنده شدن هستن ،الان دلایل زیادی برای لاغر شدن و لاغر موندن دارم بجای دلیل برای چاق بودن
من دلیلی ندارم برای لاغر نشدن ،اگر استاد تونستن ،دیگران تونستن خودم هم تا این مرحله تونستم یعنی بقیه راه هم آسونه و میتونم به هدفم برسم
من مطمئنم این روش درسته چونکه به عملکرد و کارایی ذهنم آگاهم ،میدونم ذهن من با استاد هیچ فرقی نداره ،تفاوت در نوع نگاه و نگرش استاد به چاقی و لاغریه ،اگر منهم سطح دانسته ها و عملکردهامو به اندازه ایشون ببرم بالا میتونم در مدت زمانیکه من نمیدونم چقدره ،به جسم ایده آل خودم برسم ،وقتی به این روش اعتماد دارم دیگه شک و تردید جایز نیست، من فقط حرکت میکنم ،نقشه گنج دستمه ،از چیزی نمیترسم ،راز در ماندگاریست ، ادامه میدم بلخره به ساحل خواهم رسید ،اتفاقا هر روز هم در سایت هستم ،مینویسم ،میخونم و گوش میکنم
مگه ۳۰ کیلو اضافه وزن من در ۲ سال اتفاق افتاد که من انتظار دارم بسرعت لاغر بشم ،به تعداد بارهاییکه در مورد چاقی شنیدم ،دیدم و سرزنش شدم و حالم بد شده باید ،داده های تمیز وارد مغزم کنم
اگر یکمی با خودمون صداقت بیرحمانه داشته باشیم و به یاد بیاریم که با وجود و احساسات خودمون چکار کردیم ،دیگه انقدر بهش برای لاغر شدن فشار نمیاریم
سالها فقط در حال غر زدن و شکایت کردن بودیم ،خودمونو مسخره کردیم و اجازه دادیم هر کسی تحقیرمون کنه و مدام بدنبال راه حل های دیگران برای لاغر شدن بودیم ،در تمام اون مدت حالمون با خودمون بد بوده و احساس شرمندگی داشتیم و یه عالمه مموری ناراحت کننده که در ذهن و خاطره ما به کرات وجود داره
حالا با توجه به اون حجم مموری بد ، چطور انتظار داریم با یه بشگن زدن همه چیز عوض بشه ،یکمی با خودمون مهربانتر باشیم ،مدارا کنیم ، تشویق کنیم ،بهانه نیاریم ، برای خودمون دست بزنیم
آخه مگه چند نفر از آدم های حداقل ایران این روشو میشناسن و دارن به کمکش لاغر میشن ؟ خیلی تعداد محدودی هستن که با این فضا آشنا میشن و میمونن ، مهم موندنه نه اومدن
اول جاده موفقیت همیشه شلوغه ،آخر جاده مهمه که چند نفر تا انتها به راهشون ادامه میدن
تمام افراد موفق جهان این قانونو ثابت کردن که راز موفقیتشون در تمرین و تکرار و عشق بوده
خودم این مسئله رو متوجه شدم که تو کلاس رقصم به تازگی یکمی رون تر شدم ،اونم بعد از ۳ سال که مستمر دارم کلاس میرم ،حالا چرا الان احساس پیشرفت میکنم چونکه چند روزه دارم چند تا آهنگو میرقصم و تمرین میکنم ،دقت کردم هر زمان تو خونه تمرین میکنم یه تغییر اساسی دارم که مربی م متوجه میشه ،حالا رقصیدن الویت زندگی من نیست که به تمریناتش زیاد توجه نمیکنم ،میرم که با فضاهای شاد هم در ارتباط باشم ، اگر الویتم بود حتما تمریناتمو بیشتر میکردم
پس راز موفقیت در بودن و قرار دادن ذهن در اطلاعات و فایلهاست
یکی از زیباترین قسمت این متد، اینه که بخور نخور نداره و از سادگی زیادش همه تعجب میکنن و از اونجاییکه برای ذهن ما لاغر شدن کار رنج آور و سختیه ،باور نمیکنه که میشه براحتی لاغر شد که تمام این تمرینات در دوره ها بصورت مفصل آموزش داده شده
چند روز پیش که با دخترم صحبت میکردم که ایشون هم در دوره مقدماتی هستن ،میگفت مامان چقدر این روش قشنگه و ازش خوشم اومده ،میگفت ،میخواستم برای لاغر شدن برم باشگاه و تا میتونم ورزش های سخت انجام بدم تا عرق کنم و لاغر بشم ولی الان دوست دارم باشگاه برم که بدنم فرم ورزشی بگیره ،از اونجاییکه دخترم مربی والیباله ،البته تازه کارتشو گرفته ولی بشدت به ورزش و والیبال علاقه داره ،میدونم از این به بعد برای عشقش ورزش میکنه ،بقول خودش برای مربی ها خیلی مهمه که خوش استایل باشن و تو محیط های ورزشی مدام بهشون تاکید میکنن که نوشابه نخورید ،شکلات نخورید ، غذاهای چرب نخورید و دخترم ترس های زیادی از نوع غذاها داره که میدونم در این دوره ها همشون به مرور رفع خواهند شد
وظیفه ما پاک کردن چیزیه که باعث پذیرش ما در چاقی شده ،ورزش اجباری نداره ،رژیم نداره ،فقط نیاز به آگاه شدن داره که از خودمون و بدن و ذهن و عملکردهامون مطلع بشیم
مشکل ما از زمانی شروع شده که هر کسی هر چیزی گفت باور کردیم و پذیرفتیم ،بارها شنیدم که سوخت و سازت پایینه ،خب میپرسیدم چطور سوخت و سازمو ببرم بالا ؟ میگفتن سخت ورزش کن ،غذاتو کم کن ، همش بدو بدو کن ،منم قبول کردم و از اون به بعد هر چقدر خواستم که از بدبختی های چاقی فرار کنم بیشتر دست و پای خودمو قفل کردم در بد بیاری های چاقی ،چرا ؟ چون آگاه نبودم که بالغانه لاغریو انتخاب کنم ،میخواستم چاقیو تخریب کنم تا به لاغری برسم
خبر نداشتم که اون لحظاتیکه داشتم بال بال میزدم برای فرار از چاقی دارم بیشتر در باتلاق چاقی غرق میشم چونکه با دست و پا زدنم داشتم ثابت میکردم که من چاقیو میخوام
به بچه هام و اطرافیانم میگم که تمام ضربه هاییکه تا الان خوردیم بخاطر ناآگاهیمون بوده ،ناآگاه بودیم هر کی هر اطلاعاتیو خواست تزریق کرد تو مغزمون ،همیشه درگیر راهکارهای دیگران بودیم
تو تمام جنبه های زندگی ،وقتیکه آگاه نبودیم شکست خوردیم ،اگر تو مدار کلاهبردار رفتیم برای ناآگاهیمون بود ،اگر پولهامونو از دست میدادیم برای تفکراتمون بود و خیلی مسائلی که سالها درگیرشون بودیم
حالا با آگاه شدنمون حداقل کسی نمیتونه هر خوراکیو به مغزمون بخورونه ، گوشمون در اختیار هر خبری نیست ، خدارو شکر برای همیشه با مقوله متخصص تغذیه و چاقی خداحافظی کردیم
قبلا هر کسی هر چیزی میگفت ،میگفتم آره شما درست میگید ولی الان دیگران خیلی سخت میتونن منو قانع کنن و اگر مخالف رفتار یا عملکردی باشم بسرعت یا اون محلو ترک میکنم یا بهشون میگم که مخالف صحبت هاتون هستم
الان بجای تاثیر گرفتن از دیگران ، روشون تاثیر میذارم ،چرا به این توانایی رسیدم ؟ چونکه من تونستم روی خودم تاثیر بذارم ،پس الان برای من قاعده بازی عوض شده ،هر چقدر آگاهی عمیقتر ،ترس ها کمتر ،رنج ها کمتر
یکی از مسائلی که بین افراد شایعه و همه ما باهاش درگیر بودیم و هستیم ،رسیدن به خواسته هامونه ، اونم بخاطر باورهایه که در اعماق ذهن ما بوده و هست که رسیدن به یک خواسته یو برامون دور از دسترس کرده
ما گاهی اوقات حتی نمیتونیم به خواسته هامون فکر کنیم ،حتی خودمونو مجاز به فکر کردن اونها هم نمیدونیم
وقتیکه ما به خواسته ها فکر نمیکنیم یعنی پذیرفتیم که نمیتونیم بهشون برسیم ،حالا این خواسته میتونه خرید یک دوره باشه یا خرید یک خونه ، همین الان اگر ازمون بپرسن چرا به خونه مورد علاقت نرسیدی ،۲۰ تا دلیل میاریم که همون دلایل باعث شدن حتی نتونیم نیم نگاهی به رویامون بندازیم
ولی همه ما در زندگیمون به تکرار به خواسته هایی رسیدیم که اصلا برنامه ای براشون نداشتیم ، برای خریدن دوره ها هم ،فقط کافیه بخواییم ، وظیفه ما خواستنه ،اجابت کردنش با خداست ،چجوری و چطورش وظیفه ما نیست
ولی به اشتباه ما دوست داریم وظیفه خدارو انجام بدیم ،یعنی درخواست نمیکنیم ولی میریم میچسبیم به چطور رسیدنش که اصلا وظیفه ما نیست ،بنابراین از رسیدن به خواستمون ناامید میشیم ،چونکه ذهن ما برای رسیدن به خواسته ،فقط چند راهو پیشنهاد میده که همشون هم به بن بست میخوره ولی خدا هزاران راه بلده
منم قبلنا فکر میکردم نمیتونم هیچ دوره ایو بخرم ولی از اونجاییکه من عاشق بودن در مسیرهای ذهنی هستم ،خداوند مسیر زیبایو برام باز کرد که الان این مشکلو ندارم ،فقط کافیه پا بذاریم روی موانع و خواسته هامونو بخواییم
حالا چجوری خواسته هامونو بخواییم که ارتعاش نیازمندی هم به جهان نفرستیم ؟ مثلا خودمونو در رسیدن به خواسته هامون ببینیم ،حس کنیم ،خواسته هامونو زندگی کنیم ،مثلا خودمونو ببینیم که دوره مورد علاقمونو خریدیم و داریم استفاده ش میکنیم ،حالمون خوبه ،خوشحالیم ، لذت میبریم
البته چرایی حس کردن خواسته هم مهمه ،چرا من دارم به خواستم فکر میکنم یا توجه میکنم ؟ بخاطر اینه که ندارمش ؟ اگر بخاطر کمبودشه که اینکارو ادامه ندم ولی اگر بخاطر اینه که وقتی به خواستم فکر میکنم حالم خوب میشه و لذت میبرم ،این دلایل خوبه و به ما کمک میکنه به خواستمون برسیم
مثلا من وقتی وارد سایت شدم روی پای خودم نبودم ،مثل وقتیکه بچه بودیم میرفتیم شهربازی ،لحظه ورودمون به شهر بازی چقدر هیجان بازی کردن داشتیم ، من همونجوری بودم ،اول که چندتا فایل رایگانو گوش کردم ، همزمان برای ۲ تا از دوستانمم میفرستادم ،نت ایران قطع شد ،من تصمیم داشتم دوره هارو بخرم ولی اون ۱۵ روز که هنوز نخریده بودم ،با دلع زیاد فایلهای رایگانو گوش میکردم ،نت که وصل شد دوره هارو خریدم ،میدونستم جایی که خدا هدایتم کرده جای الکی نیست ،اینجا انتخاب خدا بوده ،پس دیگه فکر نکردم فقط اشتیاق بود و بس ،الان هم برام فرقی نمیکنه هر فایلی وارد سایت بشه من گوش میکنم و مینویسم ،چه دوره هام باشه چه رایگان،آگاهی آگاهیه ،فرقی نمیکنه کجای سایت بارگذاری بشه
خدارو شکر میکنم برای اینهمه آرامش و حال خوب
خواهش میکنم دوست همراهم⚘
سلام آرمیتای عزیز
خوشحالم که این مسیرو ادامه دادی که راز در ماندگاریست
خوشحالم که کامنتم برات خوب بوده ،خدارو شکر من در نوشتن آگاهی های کامنت هام کم نمیذارم وقتی میخوام شروع کنم از روح قدرتمندم میخوام که کمکم کنه و گاهی بعد از نوشتن کامنت هام خودم چندین بار میخونمشون و خودم شگفت زده میشم
من همواره در حال یادگیری هستم مثلا الان که ساعت یک و نیم بامداده و در حال نوشتن جواب کامنت شما هستم ،از صبح تا الان یکسره در حال گذروندن دوره هام بودم
در واقع ذهنمو خیلی آزاد نمیذارم که دلش بخواد بره تو پیش نویس هام ،دارم تلاش میکنم که براش نگهبان بذارم ،میخوام اونجوری که خودم میخوام تربیتش کنم ،برای همین خیلی مراقبشم ،البته که زیاد هم زیر آبی میره و میخواد از دست من فرار کنه😊
ممنون از انرژی خوبت آرمیتا جان🥰
برات خوشحالم که در سنین کم وارد دایره آگاهی شدی ،ادامه بده که مسیر زیبایی در انتظارته ،دختر خانمی که به این راه هدایت میشه حتما متفاوت فکر میکرده و خواسته داشته ،خلاصه خیلی به خودت افتخار کن
الویت اولیه من در زندگیم آموزش مطالب ذهنیمه که هر کاری هم که داشته باشم باید انجامشون بدم و از بودنشون لذت میبرم
منم خوشحالم که دوستان عالی و آگاهی مثل شما دارم⚘
حتما به تک تک خواسته هات میرسی چرا که ما به این دنیا اومدیم که رویاهامونو تجربه کنیم
اگر به خواسته هامون نرسیدیم یا نمیرسیم چونکه قسمتی از ذهن ما نمیخواد که ما برسیم با شناخت قسمت های مختلف درونیمون در واقع با خودشناسی ،میتونیم دسترسی بیشتری داشته باشیم به صندوقچه ناخوداگاهمون
قدیمیا میگفتن روزی دست خداست ولی الان مطمئنم که روزی ما دست ناخوداگاه ماست
اگر بتونیم پیش فرض های قدیم ذهنی خودمونو بشناسیم و با فرمول های جدید جابجا شون کنیم مسیر زندگی ما ریل عوض میکنه
فقط کافیه بخواهیم تا هدایت بشیم
پول و ثروت و دوره و هر آنچه که هست برای استفاده ما بوجود اومدن ،اگر خودمونو لایق داشتنشون بدونیم ،ارزشمند بدونیم ،کانون توجهاتمونو ببریم بسمت خواسته هامون و در انجام این کارها تداوم و ممارست داشته باشیم آرام آرام بسمتشون هدایت خواهیم شد ،جوری که خودمون هم تعجب خواهیم کرد
شناسایی موانع ذهنی بهمون کمک میکنه که در این مسیر بهتر قدم برداریم
توجه و تصور لیزری به خواسته با زیر بنای بی نیازی و رهایی رمز رسیدنه 😉
موفق باشی دختر باهوش
سلام دوست همراهم
خدارو شکر کامنت من براتون مفید بوده
خوشحالم که داره تعداد افراد آگاه به جهان بیشتر میشه که این اتفاق باید رخ بده که جهان برای گسترش خودش نیاز به آگاه شدن ما داره
خدارو شکر که هممون در مسیر تغییر و رشد فردی خودمون هستیم و با استمرار در این مسیر میتونیم به هر آنچه دوست داریم برسیم
شناخت فردی باعث میشه ما جهان رو از دریچه جدیدی نگاه کنیم و دیگه نتونن اتفاقات روی ما مثل قبل اثر گذار باشن و هر رویدادی رو در مسیر خیر و برکت خودمون ببینیم
برای شما دوست عزیز آرزوی تناسب و سلامتی دارم 🌹