انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است.
سی و پنج سال زندگی با چاقی سبب شده بود که بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم. این درحالی است که حتی نتیجه نگرفتن مانع گول خوردن من برای انتخاب روش جدید نمی شد.
انتخاب روش لاغری
انتخاب روش لاغری سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام میشد.

بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده بودم و هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نمی گرفتم خودم را سرزنش می کردم که اراده رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارم و احساس می کردم در چاقی زندانی شده ام.
ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمیشد و جسم من به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتم.
انتخابی سخت که مجبور بودم به آسانی آن را انجام دهم.
سخت از این نظر که با کوله باری از شکست و ناتوانی از لاغر شدن باید به دنبال روش لاغری دیگری می گشتم و آسان از این نظر که بدون در نظر گرفتن علاقمندی ها و خواسته هام باید یکی از روش های لاغری را انتخاب می کردم.
در مسیر لاغر شدنم بارها اشتباه کردم، بارها روش های مختلفی را انجام دادم، بارها گول تبلیغات روش های مختلف لاغری را خوردم و وارد مسیرهای اشتباهی شدم که در نهایت برای من نتیجه ای جز شکست، افسردگی، ناراحتی و چاقی بیشتر نداشت.
به عقیده من همه افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری مجبور بوده اند به علایق خود اهمیت نداده و فقط به خاطر شنیده ها و تبلیغات روش لاغری انتخاب خود را انجام داده اند.
واضح است که اگر شما بر اساس علایق خود انتخاب نکنید هرگز نسبت به تصمیم خود احساس رضایت بخش نخواهید داشت و در آن صورت نتیجه مطلوب از سعی و تلاش خود در مسیر انتخابی کسب نخواهید کرد.
این موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نمی باشد بلکه در تمام جنبه های زندگی اگر مجبور به انتخاب گزینه ای همسو با علایق خود باشیم هرگز در آن موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نخواهیم رسید.
انتخاب روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران سبب می شود تا نه تنها نتیجه دلخواه را کسب نکنیم بلکه بخاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری خودمان را سرزنش و تحقیر کنیم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن را نداریم.
من عقیده دارم افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری بارها گول خورده اند و متاسفانه هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نگرفته اند در انتخاب روش لاغری بعدی ساده تر و سریع از قبل گول می خورند.
گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است. هرچه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود.

پیشنهاد روش لاغری با ذهن
بعد از سالها تلاش بی ثمر برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف در سن ۳۳ سالگی با موضوع قدرت ذهن در خلق آرزوها و تغییر شرایط زندگی آشنا شدم.
از آنجا که مهمترین آرزوی من لاغر شدن بود ایده استفاده از تمرینات ذهنی برای لاغر شدن در من شکل گرفت و با ترس و دودلی تصمیم گرفتم برای مدتی از این روش من درآوردی برای لاغر شدن اقدام کنم.
اولین مزیت اقدام جدید من برای لاغر شدن این بود که در سکوت خبری و بدون اینکه اطرافیانم از اقدام من مطلع باشند برای لاغر شدن اقدام کردم.
رژیم گرفتن، ورزش کردن، پیاده روی کردن، دارو و دمنوش خریدن و … روش هایی بود که قبل از شروع کردن اطرافیانم از تصمیم من برای لاغر شدن مطلع می شدند و از همان ابتدا با انرژی منفی دادن وعده بی فایده بودن و لاغر نشدن را به من می دادند.
اولین مزیت روش لاغری با ذهن این بود که هیچ کس از تصمیم من برای لاغری مطلع نشد چون در این روش هیچ اقدامی مشابه روش های قبلی انجام نمی دادم و به همین دلیل در سکوت خبری مشغول تمرینات ذهنی برای لاغری بودم.
پس از مدت زیادی اولین نشانه های لاغر شدن را در خودم مشاهده کردم و تنها دلیل استمرار من برای ادامه دادن این بود که دیگران از تصمیم من بی اطلاع بودند و من را تحت فشار لاغر نشدن قرار نمی دادند.
به لطف خدا نتیجه من از روش لاغری با ذهن به حدی عالی شد که مورد توجه دیگران برای استفاده از این روش برای لاغر شدن قرار گرفت.
از روزی که تصمیم گرفتن از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم تمام سعی من به کار گرفتن تکنیک های ذهنی بود که مرا از لحاظ ذهنی برای لاغر شدن آماده کند. تکنیک هایی که نیاز به رژیم گرفتن یا ورزش کردن نداشت و به همین دلیل از شم دیگران پنهان بود.
از زمانی که تصمیم گرفتم آموزش های لاغری با ذهن را برای استفاده علاقمندان ارائه کنم همیشه به دنبال ارائه راهکارهای ساده و کارآمدی برای کسب نتیجه بهتر توسط استفاده کنندگان بودم و به لطف خدا در این مسیر شگفت انگیز همواره ایده های عالی به من داده شده که در کسب نتیجه عالی دوستانم بسیار تاثیرگذار بوده است.

تاثیر خوردن بر چاقی و لاغری
زمانی که اضافه وزن زیادی داشتم همیشه در ذهنم این سوال بود که:
چرا من به هر مقداری غذا بخورم حتما چاق می شم اما دوستانی داشتم که خیلی بیشتر از من می خورند و همیشه در سایز و وزن ثابتی بودند؟
شاید علاقه من برای کشف این راز شگفت انگیز سبب شد که من به لطف خدا به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.
استفاده از روش لاغری با ذهن سبب شد تا من به واکنش های ذهنی ام در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیت های مختلف پی ببرم و بر خودم مسلط شده بودم و این به من احساس آرامش می داد اما تا وقتی از روش های اشتباه برای لاغری استفاده می کردم همیشه درگیری ذهنی داشتم، ناراحت بودم، اعصابم خراب بود که چرا نباید از غذایی که دوست دارم به اندازه ای که دوست دارم بخورم.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز بیشتر از پیش مطمئن هستم که روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقی است.
روشی که اولین دستاورد آن برای من آرامش ذهنی بود، اطمینان به خودم و توانمندیم در متناسب شدن بود.
به لطف خدا همه دوستانی که از روش لاغری با ذهن برای رهایی از اضافه وزن استفاده کردند به این موضوع تاکید دارند که استفاده از روش ذهنی برای لاغر شدن تاثیر فوق العاده ای در ایجاد احساس آرامش ذهنی آنها داشته است، احساس ناامیدی آنها را برطرف کرده و اطمینان به موفقیت را در آنها اضافه کرده است.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستانی که از این روش شگفت انگیز برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
بررسی روش های لاغری که قبلا مورد استفاده قرار داده ایم سبب می شود تا تاثیر مخرب این روش ها بر ذهن و احساس خود را شناسایی و برای بهبود انگیزه و احساس مان جهت شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مسائل گذشته را اصلاح و ترمیم کنیم.
- آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟
نکته قابل توجه اینکه روش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسم شما تاثیر گذاشته اما روح و روان شما را خدشه دار کرده است این روش حتی اگر باعث کاهش وزن زیاد شود هرگز روش صحیح برای لاغر شدن نمی باشد.
- به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟
جالب است بدانید که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است. بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کنم و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.
با توجه به آگاهی که از محتوا آموزشی به دست آورید به سوالات زیر پاسخ دهید.
- خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید؟
- چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟
- به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهید
- درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.55 از 128 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بنام خداوندمهربان
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
گام اول:شما هم گول خورده اید
انتخاب کردن روشی برای لاغرشدنمان موضوعی بود که همیشه هممون رو گول زده بود
راستش من اینقدر گول خوردم که حسابش از دستم خارج شده
هر دفعه برای لاغرشدنم از روشهای گوناگون اقدام میکردم و همیشه گول می خوردم و هیچ نتیجه ای برایم نداشتند اما این موضوع باعث نمی شدکه من برای لاغر شدنم کاری نکنم و گول خوردنم مانع انتخاب روش جدید نمیشد
و همیشه در حال سرزنش کردن و تخریب کردن خودم بودم که من لاغر بشو نیستم و اراده ندارم من مجبورم که چاق بمانم و چاق از دنیا بروم مانند هزاران نفری که نتونسته بودند که خودشان را لاغر کنند مثل عموم وعمه ام که چاق بودند و چاق از دنیا رفتند
من اینقدر بدنبال روشهای لاغری میگشتم در حالی که هیچ وقت از هیچ روشی نتیجه ای نمیگرفتم
همیشه هر جا کلمهای یا نوشته ای در مورد رژيم و میشنیدم و میدیدم گوشهایم و چشمهایم را تیز میکردم که ببینم چی میگن یا چه چیزی نوشته اند که اون روش رو دنبال کنم تا بلکه از این چاقی خلاص شوم در واقع از چاقی فرار می کردم
من همیشه هر دفعه و هر بار اشتباه می کردم و هر دفعه یک روشی را انتخاب می کردم و هر بار گول تبلیغات روشهای لاغری را می خوردم و راه و مسیر اشتباهی رو انتخاب می کردم و همیشه شکست میخوردم. و همیشه برایم افسردگی و ناراحتی و چاق شدن را داشتند
ما هیچوقت به علاقهمندیهایمان ارزشی قائل نبودیم و گول تبلیغات ودیده هاو شنیده ها میشدیم و اونها رو انجام میدادیم
امروز بودنم در این مسیر برایم کاملآ آشکار کرد که باید به علایق خودم ارزش قائل باشم و بخاطر تصمیمی که می گیرم و انتخابی که می کنم رضایت کامل داشته باشم. در اون صورت است که به نتیجه عالی و خوبی می رسم
ما در تمام جنبه های زندگیمان باید همسو با علایقمان باشیم
من از کودکی تا سن سی و چند سالگی با رژیمهای من در آوردی و به گفته های دیگران خودم را کشته بودم که لاغر بشم ولی نتیجه ای نگرفتم بعد از اون در سن سی و هشت سالگی به دکتر تغذیه مراجعه کردم اون هم با وزن ۱۱۰کیلوای و در عرض چند ماه خودم رو به وزن ۷۳ کیلو رساندم ولی دوباره باز گشت اون هم در عرض چند ماه اولش.
ومن وقتی وزنم برگشت اینقدر خودم رو سرزنش کردم که من اراده ندارم عرضه ندارم من اصلا توانایی لاغر شدن را ندارم حتی لاغر ماند رو. من با هر بار شکست خوردن خیلی حالم بد می شد اعصابم داغون می شد اما هیچوقت دست از گول خوردن برنداشتم و همیشه از روشهای مختلف ومسیرهای اشتباه به راهم ادامه می دادم و نتیجه ای هم نمی گرفتم و سر خورده می شدم ولی از رو نمی رفتم و باز ادامه می دادم و خیلی راحت واسون گول تبلیغات را می خوردم
چون لاغرشدن را در ذهنم اینقدر سخت توصیفش کرده بودند و چاق شدن را آسون همیشه خیلی سخت لاغرمیشدم و مثل آب خوردن چاق میشدم
من از ۸.۹. سالگی از رژیمهای من در آوردی خودم رو لاغر می کردم چون اون زمان دکتر تغذیه نبود و هر کسی که می خواست راه کار نشون بده می گفت که کم بخور و زیاد فعالیت بکن وبخاطر چاقی از همون سن ۸. سالگی روزه گرفتن را شروع کردم واون هم ماه رمضان در چله تابستان بود و با اون شرایط گرمای شدید و طولانی بودن روز روزه می گرفتم به امید اینکه لاغرشوم
من هم در ذهنم این مرور می شد که چراهمه میخورن هر چیزی که دوست دارن میخورند ولی لاغرومتناسب هستند وچاق نمیشوند
اما من با اینکه همیشه درحال رژيم گرفتن هستم چاق میشوم حتی با یک لقمه اضافی هم چاق میشوم وهمیشه این رواز شانس بدم میدانستم و می گفتم که خدا من رو اینطوری آفریده یعنی همیشه از خدا گله مند بودم
و من همیشه باید رژيم می گرفتم. لقمه هایم را می شمردم. کالری شماری می کردم و یا اصلآ از صبح تا شب چیزی نمی خوردم اما باز چاق تر میشودم
من هنوز هم بعضی مواقع از خوردن موادغذای دلهره دارم چون همیشه واگویه های ذهنم شروع به گفتن می کنه تو که این همه میخوری. همیشه می خوری. چیزی که دوست داری می خوری. اون وقت فکر می کنی و انتظارداری که لاغر ومتناسب بشی و من در اون لحظه سعی می کنم خفش کنم
ومی گم که من در راه و مسیر درستی قدم گذاشتم که برایم نتیجه عالی داشت مگر نمی بینی با اینکه می خورم. اون چیزی که دوست دارم می خورم. و خیلی راحت واسون مثل آب خوردن اين همه وزن وسایز کم کردم
من همیشه برای خودم دلیل ومدارک می آورم که من خیلی خوب در این مسیر قرار گرفتم و دیگه نه به حرفهای منفی باف تو که ذهنم هستی ونه دیگه گول حرفها و شنیده های دیگران ونه گول تبلیغات را نمی خورم
من به مسیر و راهم ادامه می دهم و میدانم که موفق می شوم
ترسهایمان خیلی عمیق و ریشه انداخته اند تا بخواهیم ترسهایمان را از ریشه بکنیم زمان خواهد برد
ما در این مسیر خبر خوبی که شنیدیم اینکه لاغر شدن آسان تر از چاق شدن است
ما اینقدر در مسیر چاقی حرص خوردیم. عصبانی شدیم. استرس کشیدیم. افسرده شدیم. زجر و ناراحتی و درد کشیدیم.
اماحالا در این مسیرزیباقرارگرفتیم و
مطمئن هستیم که راه و مسیرمان درسته و راه درستی را انتخاب کردیم و تازه اون هم بدون بازگشت است
در این مسیر حالمان خوب شده اعتماد به نفسمان بالا رفته و فکر اینکه تناسب عالی خواهیم داشت و لباسهای رنگی زیبا و اندامی می پوشیم ذوق و شوق لاغر شدن. احساس خوب داشتن در ما زنده شده است ما در این مسیر به یاد گیری و آموزش دیدنمان ادامه می دهیم و به آرزو ورویای لاغریمان می رسیم و خواهیم رسید
ما همیشه آرزو داشتیم که بتوانیم غذایمان را در آرامش و لذت بخوریم مانند متناسبها که اصلآ دغدغه و نگرانی برای غذاخوردنشان ندارند و بدون ترس و نگرانی می خورند و ما می خواهیم مثل اونها رفتار کنیم و غذایمان را در آرامش و با لذت بخوریم و باید بدانیم که هیچ موادغذایی قدرت چاق کنندگی را ندارد ولی فکر وافکارمان میتوانند ما را چاق کنند.
همیشه باید به خودمان بگویم وذکر هر روزمان باشدکه لاغر شدن آسانترین راحتترین بهترین زیباترین وخوشمزه ترین کاردنیاست.
ما اگر از چاقیمان می ترسیم باید بدانیم که فرق بین ما و متناسبها در فرمولهای ذهنیمان است
ما نباید به هر چیزی که میگویند گوش کنیم که اون موادغذایی رو بخوریا اون کرم رو بمال و……
لاغر می شی. چون تو تبلیغاتی که می کنند لاغر شدن را برایمان سخت و دشوار می کنند و می گویند که شما لاغر نمی شوید باید فلان کار را انجام دهید تا لاغر شوید ولی ما نباید گول این حرفها را بخوریم چون لاغرشدن خیلی راحت واسون است و راحت تر از چاق شدن است یعنی لاغر شدن آسانترین کاردنیاست
و این تبلیغات چه بر سرمان آوردند که همیشه برایمان گفتند که تو نمی توانی لاغر شوی چون متابولیسمت کمه. سوخت و سازت پایین است و….پس باید این کار رو انجام بدی تا لاغر شوی
ما توی ذهنمان هر چیزی را که بپذیریم ذهنمان اون کار رو انجام میده
اگر در ذهنمان بپذیریم که چاقی آسان است و لاغری سخت است ذهنمان اون رو قبول خواهد کرد ولی اگر لاغر شدن را آسون و چاق شدن را سخت بداند اون را قبول می کند اون وقت لاغر شدن آسان می شود چون اصلآ ذهن کار سخت را نمیپذیرد و انجامش نمی دهد
پس ما باید افکار و نگرشمان را تغییر دهیم و با یادگیری و آموزش دیدن که چگونه باید لاغر شویم همه اون ترسها و نگرانیهایمان به پایان می رسد و اون موقع است که لاغرشدن آسان می شود
ما بخاطر اطلاعات و آگاهیهایی که در این مسیر به ذهنمان دادیم باور پذیرتر شده و ذهنمان لاغر شدن را آسون و راحت می داند
ما همیشه فکرمیکردیم که چاقی آسان و لاغر شدنمان سخت است و برای لاغرشدنمان زجر و سختی بکشیم
من همیشه فکرمیکردم که باید برای لاغرشدنم تلاش کنم اما چاق شدنم مثل آب خوردن بود برایم چون لاغری برایم نمی موند
ما همیشه یک باورهای اشتباهی داشتیم مثل من ژنتیکی چاق هستم. اشتهای کاذب دارم. سوخت وسازم پایین. سنم بالا رفته. فعالیتم کمه. ورزش و پیاده روی نمی کنم پس به همین خاطر چاق میشیم ولی خیلی از متناسبها هستند که این باورها را ندارند وهمیشه لاغر و خوش اندام هستند و من همیشه فکرمیکردم که خدا اون ها رو دوست داره که به اون شکل خلقشان کرده ولی من رو در زمان بی حوصلگی اش خلق کرده
وامروز با هدايت شدنم از سوی خالق یکتا توانستم که افکار اشتباهاتم را کمی کنترل کنم و موفق شدم که هرروز کم رنگ ترش کنم و با تعهدی که دادم و مسئولیت چاقی ام را پذیرفتم با اطمینان کامل دارم دراین مسیر حرکت میکنم
و من دیگر گول هیچ تبلیغاتی و گفته ها و شنیده ها را نمی خورم و خودم به تنهایی و با کمک استادگرامی و نوشته های مطالب آموزنده و فایل های آموزشی لاغر می شوم و با قدرت و شادمانی و آرامش و حس خوب جلو می روم و لاغر ومتناسب می شوم
من اولین بار از ۱۲جلسه لاغری باذهن را شروع کردم و در همون جلسه اول چنان تاثیر در من گذاشت و حس آرامش و اطمينان در من بوجود آورد و من تا به امروز تمام حرفها و گفته های استاد عزیزمان را پذیرفته و عمل کردم و قبول کردم که لاغر شدن آسانترین کاردنیاست
ما باید رفتارهایمان را درست کنیم و به حرفها و تمریناتی که استاد برایمان می گویند بطور کامل انجام دهیم و عاشقانه خودمان را دوست داشته باشیم اون موقع هستش که بطور طبیعی لاغری را در جسممان خواهیم دید نه با فشار آوردن به جسممان. چون اول بایدذهنمان تغییر کند نه جسممان
من دیگه باورم برای اینکه لاغرشوم باید ورزش کنم را ندارم. بايد رژيم بگیرم راندارم. بايد اين رو بخورم اون رو نخورم راندارم. بايد لقمه هایم را بشمارم راندارم.
من فقط باور کردم که وقتی گرسنه باشم میخورم وهر موقع حس سیری داشتم دیگه نمیخورم همین.
من چاقی ام را یه گوشه ای از جسمم گذاشتم و اصلا توجهی بهش ندارم و میدانم خودش راحت واسون و به آرامی از بدنم خارج خواهد شد وبرای همیشه من رو ترک خواهد کرد و من کاملا مطمئن هستم
واین رو مدیون استادگرامی ومهربانم هستم
یا حق
سلام خدمت استاد عزیز.
1_بله من هم از روش های خیلیییییییییییی زیادی گول خوردم و هیچ نتیجه ای نگرفتم استاد چقدرررر صحبت های شما مشابه من هست منم از سن بچگی 6 ماهگی چاق بودم و توی سن پایین همیشه مورد علاقه اطرافیانم بودم حتی وقتی مادرم یا کسی تعریف میکنه بیشتر متوجه میشم اما در ابتدایی وقتی معلم بهداشت اومد برای اندازهگیری وزن من توی کلاس از همه تپل تر بودم و تازه اونجا متوجه شدم که چاق هستم و اولین باری که گول خوردم و تصمیم گرفتم لاغر بشم اول راهنمایی بودم و دکتر به من عصاره لیمو ترش داد که فوق العاده تلخ بود من اصلا دوست نداشتم قبل از غذا استفاده کنم یکی دوماه مصرف کردم و مثل اینکه مادرم از جایی شنیده بود که در بلند مدت آثار بدی روی اعصاب و معده داره و دیگه من ادامه ندادم و در سوم راهنمایی یکم بیشتر چاق شدم و حرفای بقیه باعث شد تصمیم گرفتم از رژیم دکتر کرمانی که خیلی هم مشهور بود اون زمان متخصص تغذیه استفاده کنم یکی از کلینیک هاش رو هم در شهر ما زده بودن و همه تعریفش رو میکردن و بر اساس استخوان بندی دور مچ و… به من برنامه غذایی دادن خیلی هم تخصصی کار میکردن اول به اتاق مشاوره رفتم و سوال های ازم پرسیدن بعد به اتاق اندازه گیری رفتم و بعد از رد شدن از هفت خان منو پیش خود دکتر بردن و به من برنامه ای داد که در 5 ماه باید 10 کیلو کم کنم و اولش خیلی ذوق و شوق داشتم چون یه سمینار بزرگ هم داشت که هزاران چاق اونجا بودن و خود دکتر برامون صحبت کرد و سی دی و کتاب رژیم داد که برام خیلی جالب بود و من دو هفته انجام دادم و 5 کیلو کم کردم و خیلی هم خوشحال بودم هم متعجب هرچند خیلی رژیم سختی بود و گرسنگی زیادی داشت بعد از چند روز احساس کردم موهام شروع به ریزش کرده اونم خیلی شدید و مادرم دوباره از ترس اینکه من کچل نشم اون روش هم رها کردم و جوری رها کردم که ترسیده شده بودم دیگه سمتش نرفتم روش بعدی که تست کردم یه دکتر هورمون شناسی بود که به من گفتن به سری مشکلات و کیست این چیزا داری باعث چاقیت شده و من در عرض یک ماه 6 کیلو کم کردم ولی به محض اتمام دوره سه ماهه اون قرص من به وزن قبل برگشتم خیلی راحت و رهاش کردم روش انواع اقسام باشگاه های لاغری رو ثبت نام کردم هر نوع قرص گیاهی لاغری بود میخریدم و میخوردم یه روغن از عصاره سیاه دانه و زیره خریدم و به بدنم میمالیدم و شروع به طناب زدن میکردم و در دبیرستان که از همه این روش ها بی نتیجه بودم رژیم من درآوری و سرخود گرفتم که وزن زیادی هم کم کردم اما باعث افت فشار من و زیر سرم رفتنم میشد یعنی استاد اونقدر روش های زیادی امتحان کردم اونقدر گول خوردم که بخوام توضیح بدم باید یک روز کامل برای فقط روش ها تایپ کنم و هیچ کدوم پایدار نبود.
2_استفاده از روش های لاغری تاثیرات زیادی بر جسم من میذاشت اما برای یک ماه دو ماه ۶ ماه نهایت یکسال بیشترین زمانی که پایدار بود اونم دو سال رژیم من درآوری بود که خودم توی سن ۱۸و ۱۹ سالگی گرفتم و دانشجو شدم و بسیار لاغر و ضعیف شدم که مادرم نگران شده بود که میگفت دیگه نمیخوام ادامه بدی باید بریم دکتر آزمایش بدی که بدونم سالمی درسته جسم من لاغر میشد برای مقطعی اما پوست بدن من ترک ترکی شده بود چون هی لاغر میشدم هی چاق میشدم چاق شدنم بیشتر چاق تر تر تر شدن بود از وزن قبلی بدتر میشدم و همه اون لباس های قشنگی که خریده بودم ازم تنگ میشدن و به ته کمد لباس میرفتن و باعث مسخره شدن دوست و اطرافیان میشدم.
۳_از نظر احساسی اینجور بگم که اصلا خوشحال نبودم اصلا لذت نبردم اصلا راحت نبودم چرا چون همش گرسنگی همش افت فشار همش ورزش های که دوست نداشتم انجام بدم گذشتن از غذاهای مورد علاقه ام و مهمترین اینها عذاب وجدان و ترس بعد از اتمام دوره ای برای هر روشی داشتم ومجدد چاق شدنم اینکه توی مهمونی عروسی پیش دوستام هرکجا میرفتم تنها چیزی که ذهن منو درگیر میکرد کالری غذا اندازه گرفتن نخوردن زیاد و لذت نبردن از اون محیط بود و این استرس که با سختی لاغر شدم الان با خوردن یک قاشق یا یک لقمه اضافه تر چاق میشم و همهی زحمت من هدر میره و از همش بدتر از نظر روانی ناامیدی نابود ترین احساسی هست که همه ما چاق ها تجربه اش کردیم که گاهی وقتا از زندگی سیر میشدم و بیخیال همه روش ها میشدیم.
من در انتخاب هیچ کدوم از روش های لاغری توانمند نبودم اگه بودم الان اینجا و در حال نوشتن این دیدگاه نبودم.
خودم را سرزنش میکردم چون فکر میکردم که مشکل از من هست چون ارده قوی ندارم سست هستم زود خسته میشم ازشون و شکمو هستم بدرد نخورم وگرنه اگه این روش مشکل داشت چرا این همه با رژیم گرفتن لاغر شدن آخه همه روش های که من انجام میدادم کسی بهم مشاوره داد بود که خودش لاغر شده بود و من اشتیاق پیدا میکردم مثل اون شخص لاغر بشم و نه تنها بیشتر از دو سه ماه لاغر نمیموندم تازه چاق تر هم میشدم و میگفتم دیدی چقدر بی اراده هستی چقدر تنبلی خودتو دوست نداری اینم رها کردی و سرزنش های من روز به روس بیشتر میشد.
تا یکسال پیش فکر میکردم من واقعا دختر بی اراده و شکمویی هستم و تا آخر عمر قراره چاق باشم و چاق بمیرم اما یکساله که دیگه این فکرو ندارم اتفاقا من خیلی هم با اراده هستم اگه نبودم این همه روش رو انجام نمیدادم امتحان نمیکردم که لاغر بشم روش ها درست نبودن چون فقط جسم منو تغییر میدادند که اما احساس من نابود بود و هیچ خوشحالی و لذتی در کار نبود..
من باور دارم و مطمئنم از روش لاغری با قدرت ذهن نتیجه میبینم چون قبلا هم نتیجه گرفتم و دیدم به زندگی باز شد و متوجه شدم من خیلی دختر قوی هستم و با اصلاح کردن فکر و ذهنم میتونم هیکل و اندام رویایی خودم را بسازم این بار با این روش زیبا ایمان دارم که نتیجه ماندگاری دارم چرا ؟چون قبل از اینکه جسم من شروع کنه به لاغر شدن ذهن من احسان من داره تغییر میکنه خوشحالم سختی در کار نیست کسی متوجه نیست دارم چه کاری میکنم زحمتی ندارم از کسی کمکی نمیخوام توکل بر خدا و با استفاده از فایل هایی که خود شخصیکه سازنده این سایت بوده همه رنج ما رو تجربه کرده و هرچیزی درون ذهنم میگذره روی گوشی و این سایت بیرون میریزم و با ذهنی پاک روزهای بعدیم رو سپری میکنم و مطمئنم بعد از اینها نتیجه رو اندامم خواهم دید و دیگه نیازی نیست با استرس عذاب وجدان ترس زندگی کنم.
سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز خیلی خوشحالم که بااین سایت اشنا شدم من یک ماه تا گام نهم رفتم اما تو گام نهم احساس کردم اون چیزی من میخام از تو فایل ودیدگاه ها ونوشته نتونستم درک کنم به قول قدیمی ها مو رو از ماست نکشیدم بیرون. خیلی نسبت به روزهای اول تغییرات ذهنی خوبی داشتم اما منو راضی نکرد حس کردم خیلی تند دارم پیش میرم برای همون با خودم گفتم دوباره از دیدگاه اول شروع کنم من همه تمرین ها رو تا گام نهم با دقت انجام دادم وفایل هارو هرکدام چندین بار با دقت گوش دادم اما الان خیلی خوشحالم چون دارم از فایل ها خلاصه ونکته برداری میکنم هر کلمه رو درک هضم میکنم جوری که با پوست واستخونم حسشون میکنم مسیر طولانیه اما من باعشق علاقه این مسیر واروم اروم طی میکنم واز زیبایی های مسیر لذت میبرم ومیدونم اخر این مسیر اون زیبایی رویایی است که سال ها تو سردارم وبه این رویای زیبا دست پیدا میکنم وبه واقعیت تبدیل میشه من مطمعنم وایمان دارم پس تا اون روز زیبا با علاقه هرروز دیدگاه هارو می خونم ونظراتم مینوسم وبا شما همراه هستم به امید ان روز زیبا
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز سایت
افرادی که اضافه وزن دارن برای انتخاب روش های لاغری مجبورن به علایق خودشون اهمیت ندن و فقط به خاطر شنیدهها و تبلیغات روش لاغری، انتخاب خودشون رو انجام بدناگر من بر اساس علایق خودم انتخاب نکنم هرگز نسبت به تصمیماتم احساس رضایت نمیکنمدر این صورت نتیجه مطلوبی هم از سعی و تلاشم در این مسیری که انتخاب کردم به دست نمیارماین موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نیستبلکه در تموم جنبههای زندگی، اگه مجبور به انتخاب گزینهای مخالف با علایقم باشم هرگز در اون موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نمیرسم انتخاب کردن روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران باعث میشه تا نه تنها نتیجه دلخواه رو به دست نیارم بلکه به خاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری، خودمو سرکوب کنم خودمو سرزنش و تحقیر کنم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن رو ندارم.یکی از مزیتهای روش لاغری با ذهن اینه که اقدامات روشهای قبلی رو انجام نمیدیممثل رژیم گرفتن، ورزش کردن،عرق کردن، پیاده روی، دارو، دمنوش.و فقط در سکوت خودمون مشغول به انجام تمرینات ذهنی برای لاغری میشیم
استفاده از روش لاغری با ذهن باعث میشه تا ما به واکنشهای ذهنمون در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیتهای مختلف پی ببریم و بر خودمون مسلط بشیم و این بهمون احساس آرامش میده اما توی روشهای اشتباه قبلی برای لاغری همیشه درگیری ذهنی داریم، ناراحتیم، اعصابمون خورده که چرا نباید از غذاهایی که دوست داریم به اندازهای که دوست داریم بخوریم روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقیهروشی که اولین دستاوردش برای ما آرامش ذهنیه،اطمینان به خودمون و توانمندیمون در متناسب شدنهروش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشه به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسممون تاثیر بزاره اما روح و روانمون رو خدشهدار کنه این روش حتی اگه باعث کاهش وزن زیاد هم بشه هرگز روش صحیحی برای لاغر شدن نیستدلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده که روشی که برای چاقی استفاده کردیم هم بر جسم و هم بر روح و روانمون تاثیر مشابه داشتهبنابراین روشی برای لاغر شدن صحیحه که هم جسممون رو ترمیم کنه و هم روح و روانمون رو به آرامش برسونه
خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن یکی از دلایلی که دیگه نمیتونن لاغر بشن اینه که پذیرفتن که اونا برای همیشه چاق خواهند بود و هرگز نمیتونن لاغر بشن چرا این موضوع رو پذیرفتناول به خاطر اون اطلاعات و آگاهی هست که در مورد چاقیشون بهشون داده شدهدوم به خاطر تلاشهای مکرریه که برای لاغری انجام دادن و نتیجه نگرفتنهر کسی برای اضافه وزنش چند تا دلیل محکم داره که اینا رو از دیگران شنیده میتونه ژنتیک باشه، مصرف دارو باشه، رسیدن به سن بلوغ باشه، ازدواج کردن، که چون ازدواج کردم طبیعیه که بعد از ازدواج چاق بشمهر کدوم از ما به خاطر چاقیمون یه سری دلایل محکم توی ذهنمون داریم که مربوط به شنیدههامونه و اونا رو باور کردیمدومیش اینه که به خاطر تکرار تلاشمون برای لاغر شدن و شکست خوردن بوده. چون بارها تلاش کردیم از طریق روشهای مختلف لاغر بشیم و نتیجه نگرفتیم و این در ما نفوذ کرده که ما هرگز نمیتونیم لاغر بشیم
اینا دوتا عامل بسیار مهمهیکی شنیدههای ما درباره دلایل چاقیمون دومیش تلاش شخصیمون برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن.این دو تا عامل باعث میشه که خیلی از افراد تا ابد چاق بمونن و سختی و رنج چاقی رو تحمل کنن.پس خیلی مهمه که برای لاغر شدن با ذهن چند قدمی از سوابق خودمون فاصله بگیرم و با یک ذهن آرام و خالی از اون اطلاعات اشتباهی که در ذهنمون از بچگی کردن به سمت لاغری حرکت کنیم.دلیل اینکه ما از روشهای دیگه استفاده کردیم برای لاغری این بوده که ما به این نتیجه رسیدیم که ما نمیتونیم لاغر بشیم پس دیگران باید به ما کمک کنن.در قدم اول باید این فکر اشتباه رو اصلاح کنیم که من نمیتونم لاغر بشم.چرا من میتونم لاغر بشماگه دلیل قانع کنندهای الان براش نداشته باشم که بخوام به خودم تاکید کنم که من میتونم لاغر بشم،اما همین که بدونم که این نگرش رو باید در خودم ایجاد کنم خیلی تفاوت ایجاد میکنه با دیروزم، که فکر میکردم من نمیتونم لاغر بشم
ما از طریق ذهن خیلی کارها رو انجام دادیم.همه ما صحبت کردن رو یاد گرفتیم، نوشتن، خوندن،خیلی از کارهایی که در زندگی روزمره رو انجام میدیم همه رو یاد گرفتیم و این از تواناییهای ذهن ماست، از تواناییهای مغز ماست که میتونه بینهایت کار، مهارت و هر چیزی رو که دوست داشته باشیم رو یاد بگیریم.آنچه که ما بلد هستیم با آنچه که دیگران بلد هستن تفاوت داره.یه نفر مهارتهای دیگه داره، بینهایت تنوع هست در مهارتها. یه فردی که در کشور دیگه زندگی میکنه اصلاً به شکل متفاوتی از ما داره صحبت میکنه و این از تواناییهای مغزه که به بینهایت شکل متفاوت، میتونه آگاهیها رو دریافت کنه و یک سری چیزها رو یاد بگیره و یک سری تحلیلها رو انجام بده، محاسبات رو انجام بده و نتیجه بده. بنابراین لاغر شدن هم در ذهنم یکی از همین موارد باید باشه که تا حالا یاد گرفتم و چیز سخت و پیچیدهای نیست. اگر تا الان فکر میکردم که لاغر شدن خیلی سخته به خاطر این نیست که لاغر شدن سخته به خاطر اطلاعات اشتباهیه که در مورد لاغر شدن داشتم.
بنابراین اون روشهایی که برای لاغری استفاده کردم تعیین کننده صلاحیت یا لیاقت من برای لاغر شدن نیست،بلکه یه روشی بوده که به خاطر ضعف و عدم اطلاع من از لاغر شدن به وجود اومده.وقتی که چاقی در جوامع بشری گسترش پیدا کرد و برای کنترل و برطرف کردن اون افراد عاجز شدن، شروع کردن به پیدا کردن دلیلها و توجیههایی برای چاقی افرادبرای تفاوتِ بین افراد چاق و متناسبو حالا میگن چون این تفاوت رو داره پس راه حلش هم اینه.راه حلش رژیم گرفتنه،یا نباید نون و برنج مصرف کنیمنباید این مواد رو مصرف کنیو هی برنامهها به وجود اومدهباید به این شکل ورزش کنی دستگاههایی به وجود آوردن که ما بیایم با اونها ورزش کنیم و لاغر بشیمموادی به وجود اومده که ما اونها رو بخوریم و لاغر بشیمقرصهایی اختراع شده که ما اونها رو بخوریم و لاغر بشیمحتی کار به جایی رسیده که جراحی انجام میدنمیگن شما بدنتون مشکل داره معدهتون بزرگه، برای همینه که چاقی.یعنی همه روشها داره تاکید بر این میکنه که این فرد چاق خودش قادر به لاغر شدن نیست، این نمیتونه لاغر بشه مگر اینکه از این وسیله استفاده کنهمگر اینکه از این روش استفاده کنهو این در حالیه که این همه انسان متناسب در دنیا هست که هرگز از این وسایل، داروها، قرصها و دمنوشها استفاده نمیکنن و سالهاست که متناسبن و دارن از همون غذاهایی استفاده میکنن که ماها مصرف میکنیم. پس باید تموم حرف و حدیثهایی که درباره لاغر شدنم شنیدم باید بتونم فراموش کنم. اون چیزی که باعث لاغر شدنم میشه فرمولها و نگرشیه که در ذهنم وجود داره و فرمانهایی که در مغزم ثبت شده و داره هر روز و هر روز صادر میشهاونا وقتی تغییر کنه منم خود به خود لاغر میشم.تغییر دادن اونچه که در ذهنم هست به وسیله ورزش و مواد غذایی و استعمال کرمها و خوردن قرصها انجام نمیشه اونچه که در ذهنمه به وسیله شنیدن، دیدن و لمس کردن داره تغییر میکنه.
اون چیزی که تا حالا یاد گرفتم از طریق شنیدن، دیدن و لمس کردن بوده.من اگه دارم به زبان مادری صحبت میکنم چون شنیدم،فردی که ناشنواست نمیتونه به زبان مادریش صحبت کنه، چون از قدرت شنوایی محروم بوده و یاد نگرفته.من اگه مسیرها رو یاد گرفتم و به راحتی محل کارم میرم، خونه فامیل میرم و برمیگردم به خاطر اینه که از قدرت بیناییم استفاده کردم و مغزم مسیرها رو دریافت کرده، آگاهیها رو دریافت کرده، ذخیره کرده و من ازش استفاده میکنم هیچ وقت نمیتونم با تزریق یک آمپول، مسیرها و نقشه یک شهر رو وارد مغزم کنمهیچ وقت با استفاده از دارو نمیتونم زبان یک کشور دیگه رو یاد بگیرم.باید اون زبان رو بشنوم، تکرار کنم، تمرین کنم، تا یاد بگیرم.چاقی هم یاد گرفتنی بودهچاقی ژنتیکی نیست چاقی به خاطر تفاوت در سوخت و ساز بدن من با دیگران نیستچاقی به خاطر تفاوت در متابولیسم و مزاج نیستچاقی مجموعهای از افکار و نگرشه که من از طریق شنیدن، دیدن و بارها تکرار کردنش اونو یاد گرفتم و الان دارم به شکلی زندگی میکنم که نتیجش برای من چاقیه.به شکلی دارم در مورد خودم و وضعیتم و آیندم در زندگی فکر میکنم که نتیجش برام میشه چاقی.من هر لقمه ای رو که به دهنم میذارم انتظار چاق شدن دارماین یک نگرشهواقعا هر لقمهای که من میخورم قدرت چاق کنندگی منو ندارهاما من میتونم با فکرم، هر لقمه رو که به دهنم میذارم، با فکر کردن به اینکه این لقمه میخواد منو چاق کنهیا این غذا منو چاق میکنهیا من الان مستعد چاقتر شدن هستم به هزاران شکل میتونه فکر چاقی در ذهنم مرور بشهدر واقع من تجسم چاقی دارم انجام میدم و نتیجهاش در جسم من خودشو نشون میده.این بخشیه که در افراد متناسب وجود ندارهاونا هنگام غذا خوردن اصلاً نگرشی درباره اینکه این ماده غذایی میخواد چاقشون کنه ندارناونا به چاقی فکر نمیکنناونا تصویرسازی ذهنی چاقی ندارناونا فقط غذا میخورن
ولی من موقع غذا خوردن چیزی که نمیخورم غذاست.حرص میخورمفکر میکنم به چاقیاعصابم به هم ریخته است که الان من چاقتر میشمو به همه چیز دارم فکر میکنم.در واقع خیلی چیزای بیشتری رو من میخورم از طریق مغزم، از طریق ذهنم، نه از طریق دهانم.شاید در هر وعده غذایی ۵۰۰ گرم آب و غذا خورده باشم، یک کیلو غذا خورده باشم ولی با ذهنم میتونم یک کیلو رو به ۱۰۰ کیلو تاثیرش رو اضافه کنم این قدرت مغز منه که میتونه تصاویر رو به واقعیت تبدیل کنه.اینها رو از کجا میگیره؟؟اون چیزی که خودم بهش میدم.مغز من هیچ ارتباطی با بیرون خودش نداره.مغز بیرون رو نمیبینهاز چه طریق نسبت به دنیای پیرامون اطلاعات کسب میکنه؟؟از طریق چشم، گوش و لامسه
وقتی که من یک چیز داغ رو میگیرم متوجه میشم و از این به بعد یاد میگیرم مغزم یاد میگیره که به چیز داغ نباید دست بزنه.همه چیز یاد گرفتنیه.چاقی رو یاد گرفتمچاقی ژنتیکی نیستبنابراین لاغری رو هم میشه یاد بگیرم. لاغر شدن با رژیم گرفتن، با ورزش کردن، با استفاده از وسایل خاص، با مصرف دارو، با هیچ چیز دیگهای به دست نمیاد چاقی یاد گرفتنی بوده، لاغری هم یاد گرفتنیه همونطور که نمیتونم با مصرف دارو زبان انگلیسی یاد بگیرم،نمیتونم با تزریق آمپول نقشه یک شهر رو وارد مغزم کنم،هیچ اطلاعاتی رو از دنیا نمیتونم با دارو، دمنوش، کرم، وسیله، وارد مغزم کنم.پس لاغر شدن هم یه چیز کاملاً درونیه، مربوط به درونِ جسم منهو من نمیتونم اونو از طریق وسایل پیرامونی، استفاده از روشهای مختلف، وارد مغزم کنم.من میپذیرم که تموم اون تلاشهایی که برای لاغری انجام دادم و به نتیجه نرسیدم چیزی از توانایی لاغر شدن من کم نکردهاگر بهم اثبات کرده که من نمیتونم لاغر بشم، و باعث شدن که همش خودم رو سرزنش کنم که خاک تو سرت باز هم نتونستی لاغر بشیاز این برنامه هم نتونستیاز این رژیم هم نتونستیببین چقدر آدمها لاغر شدنببین نشون داد اونا چقدر توی این مدت کم کردن اما تو نتونستیهمش خودم رو سرزنش کردم که من نمیتونم لاغر بشمخودم رو تحقیر کردمو باور کردم که لاغر شدنی نیستم اما میپذیرم که اونها دروغی بیش نبوده من توانایی لاغر شدن رو دارم.و به هیچ عنوان فکر نکنم که اونها روشهایی بوده که من نتونستم از اونها لاغر بشم و الان بیام از لاغری با ذهن لاغر بشم.نه به هیچ عنوان.باید بپذیرم، باید درک کنم، باید باور کنم که اون روشها دروغی بیش نبودهاونها نمیتونسته منو لاغر کنهمن گول خوردم که از اون روشها استفاده کردم
تموم اون تلاشهای قبلی که منجر به شکستم شده به خاطر عدم لیاقت و ناتوانی من نبودهبلکه اون روشها دروغین بوده و من گول خوردم و هیچ اشکالی نداره جهان نسبت به این موضوع آگاهی نداره.فکر نکنم که اونها خیلی آدمهای نامردی بودننه اونها هم در این حد آگاهی داشتن و میخواستن به من کمک کنن که لاغر بشم ولی من گول خوردممن از همون اول گول خوردم که چاقی ارثیه، چاقی به خاطر سوخت و سازهچاقی به خاطر غذاهاستچاقی به خاطر خوردن کربوهیدرات و برنج و نوک و بستنی و فست فود و نوشابه است.ولی چاقی فقط به خاطر اون چیزیه که در مغز من ثبت شده و باعث شکلگیری اندامم شده و میتونم الان با کمک این آموزشها با شنیدن این حرفها و باور کردن اونها و تکرارشون و رها کردن گذشته کاملاً در شرایط متفاوتی باشم
من گول خوردم که فکر میکردم میتونم از روش لاغری با آکادمی لاغری سراج لاغر بشممن گول خوردم وقتی که فکر میکردم میتونم با رژیم دکتر کرمانی لاغر بشممن گول خوردم که فکر میکردم میتونم با رژیم گیاهخواری لاغر بشممن واقعاً گول خوردم که فکر میکردم فقط و فقط میتونم از طریق دوره قانون سلامتی لاغر بشم و این دوره واقعاً منو نابود کردمن قبل از خرید این دوره به طرز معجزهآسایی با دوره تناسب فکری آشنا شده بودم و داشتم فایلها رو گوش میکردم که دوره قانون سلامتی اومد منم واقعاً ۲۰ سال بود که آرزوی لاغر شدن رو داشتم و وقتی که دیدم این دوره میتونه منو خیلی سریع به خواستم برسونه هرجوری بود این دوره رو تهیه کردم و یک سال این روش رو انجام دادم.درسته که ۱۷ کیلو وزن کم کردم و به اون لاغری که میخواستم و آرزوش رو داشتم رسیدم ولی به هیچ عنوان لاغریم رو دوست نداشتم چون با زجر به دستش آورده بودم به شدت ریزش مو گرفته بودم و واقعاً از نظر ذهنی تحت فشار شدیدی بودم خیلی اذیت میشدم که دیگه نباید تا آخر عمر کربوهیدرات مصرف کنم و فقط پروتئین و غذاهای گوشتی باید بخورم و این واقعاً برام زجرآور بودو این لاغری رو اصلاً دوست نداشتم قیافم خیلی وحشتناک شده بود به شدت خودم رو سرزنش میکردم که تو چرا نتیجه نمیگیری ببین چقدر از این دوره نتیجه گرفتن واقعا تحت فشار بودم و نمیتونستم دیگه این دوره رو ادامه بدم یادمه گریه کردم و از خدا کمک خواستم که کمکم کنه و اصلاً یادم نمیره اون روزی رو که یک لحظه به ذهنم رسید که برو به سایت تناسب فکری و من اصلاً یادم رفته بود که یه زمانی توی این سایت بودم و داشتم از فایلهای رایگان استفاده میکردم.الان خیلی خوشحالم به یک آرامشی رسیدم که اصلاً با هیچ چیز عوضش نمیکنماستاد عطار روشن عزیز واقعاً از صمیم قلبم بابت تک تک فایلهاتون از شما سپاسگزارم که زندگیم رو نجات دادین و منو به آرامش رسوندین.
سلام براستاد عزیز ودوستان همراه
من از اونجایکه فاصله زیادی با گذشته چاقیم گرفتم و تقریبا در تناسب اندام خوبی هستم فکر میکنم ۸۰ درصد به تناسب دلخواهم رسیدم مرور گذشته هم برام سخته چون کمتر خاطرات چاقی یادم میاد مگراینکه زمان بزارم و به ذهنم فشاربیارم و هم احساس خوبی بهم نمیده چون مرور خاطرات همراه با درد ورنج و گول خوردن حس خوبی نداره .
اما من از وقتی با این روش ذهنی لاغرشدم یاد گرفتم هرچیزی رو که کسی بهم گفت اگه توش سختی باشه نپذیرم چون من برای جذب ناخاسته ام سختی نکشیدم که بخام با سختی برطرفش بکنم .
سعی میکنم با روشهای ذهنی که آسونترین روش حل مشکلات هست مسایلم رو حل کنم .
من با کانون توجهاتم شرایط زندگیم رو خلق میکنم پس برای تغییر شرایط زندگیم هم باید با کانون توجهاتم این کار رو انجام بدم .
ومن این کار روانجام دادم وانجام میدمش . و چون یک شبه چاق نشدم و یک فکر باعث چاقی نمیشه بلکه مدتها تکرارش کردم تا باورش کردم وجاق شدم پس بایستی دوباره فکرم روعوض کنم یه مقدار زمان بزارم و روش کارکنم تا به باور تبدیل بشه تا متناسب متناسب بشم .
من یادم میاد همش از خدا میخاستم البته قبل آشنایی با مفاهیم قانون جذب و قدرت ذهن که خدایا چگونه زیستن رو به من بیاموز ومن چگونه مردن رو خود خواهم آموخت ..وخداوند سنگ تموم گذاشت و من پا در نشاخت قوانین جهان هستی گذاشتم و به این خواسته قلبیم رسیدم.
خدایا شکرت . تشکر از استاد عزیز بابت آموزشهای بی بدلیل شان .
خب خب خب، با سلام و اره منم ۲۴ سال گول خوردم و خودم رو گول زدم ، ۲۴ سال هر روز که پا شدم تو ذهنم چاقی داشت میچرخید تا شب که وقت خوابیدن میشد
اگه بگم تا الان نزدیک هزار بار رژیم گرفتم دروغ نگفتم ولی اگه قرار بود جواب بده جواب داده بود تا الان مگه نه، ، رژیمای غیر اصولی و زودگذر که فقط. به جسممون اسیب میزد، حیف نبود! و باورتون نمیشه دوستان ولی من حتی قبل شروع این دوره هم میخواستم یه رژیم ۴ روزه بگیرم و بعد شروع کنم، ولی نکردم، با خودم گفتم مرگ یه بار شیون یه بار، الان درست تو جایی از زندگیمم که میدونم تنها راهی که میتونه برای همیشه منو از این منجلاب چاقی و رژیم و پرخوری افراطی بکشه بیرون ، درست کردن طرز فکرمه، و من میدونم که نه امروز و نه فردا ولی روزایی که خیلیم ازمون دور نیستن به خودمون میایم و میبینیم که همه چی کم کم داره واسه همیشه درست میشه، با امیدواری موفقیت تک تکتون❤️
سوال اول: اره من واقعا تو کوتاه مدت ادم با اراده ای بودم ولی بعدش حریص میشدم
سوال دوم:دیگران رو میدیدم که چجوری اراده میکردن و عمل میکردن از خودم ناامید میشدم
سوال سوم: نصف نصف، بعضی از روشا خب واقعا اونقدام بد نبودن ولی من اراده بلند مدت واسه رعایت نداشتم
سوال چهارم: همیشه تو زندگیم بی نهایت معتقد به قانون جذب و قدرت ذهن بودم ولی هیچوقت فکر نمیکردم واسه تناسب اندامم بتونه بهم کمک کنه و تصمیمم، این بار فقط اینه که ادامه بدم، چون از همیشه مطمئن ترم که ذهن من برای همیشه باید درست بشه
سلام ودرود به استاد عزیز
شما درست گفتین الان که فکر میکنم میبینم از زمانی یادم میاد برای لاغر شدن به هر چیزی چنگ میزدم تا لاغر بشم مثل رژییم های مختلف ،یا اگه کسی لاغر میشود ازش میپرسیدم که چه جوری به چه روشی لاغر شدی ولی با این که اونها به من میگفتن چه کاری باید انجام بدم چون خواسته قلبی وجسمی من نبود من تو اون روش موفق نمیشودم چون اصلا از ذهن من نبود از نبود چاره به سمت این روش ها میرفتم
وشما درست میگید مارو گول زدن از نظر من مارو بیشتر با تبلیغات به سمت چاقی بیشتر کشوندن
اونم این که وقتی شما مدام کلمه چاقی بشنوی احساسش قبول میکنی واین میشه ملکه ذهنت حتی شاید تو اون روش کمی لاغر بشی ولی اون ها با تبلیغ انواع دمنوش یا وسایل ورزشی شما رو جذب روش های دیگر برای لاغری میکنن که به پول بیشتری برسن وشما همش در حال خرید برای هدف لاغری هستین ،ولی واقعیتش سیاست کثیف فروشندگان این محصولات فقط برای جذب آدم های چاق که اعتمادبنفسشون هر روز کمرنگ تر میشه ودنبال راهی برای لاغری هستن
این که میگید لاغری از ذهن وباور ماست شما درست میگید من میتونم بگم وقتی ترس ها به باور تبدیل بشن میتونن آدم ها رو به نابودی بکشونه ما از ترس چاقی بیشتر چاق میشیم واون جذب خودمون میکنیم مثل کسی که از رانندگی میترسه ولی دلش میخواد راننده بشه تا وقتی ترسش توش وجود داره اون هرگز راننده خوبی نمیشه
ومدام شاکی که چرا رانندگی خوبی نداره
آدم چاق هم از چاقی میترسه ولی مدام شاکی که چرا چاق ولاغر نمیشه
مادر من از بچگی من چاق بود پدرم همیشه به ما میگفت مثل مادرتون مراقب باشید چاق نشید واین سال ها تکرار کرد کلمه چاقی شد ملکه ذهن من وخواهرم تکرار این کلمه باعث شد بد سالها به خودمون نگاه کنیم وببینم چاق شدیم
در صورتی پدرم میگفت مثل مادرتون چاق نشید ما کلمه چاقی میشنیدیم وترس اون تکرار کلمه باعث چاقی ما شد
مغز ما دارای قدرت که میتون کلمات با انرژی مثبت یا منفی در درون ما شکل بده واون بشه سر لوح زندگی ما چاقی سر لوح منفی زندگی من شده بود
ولی من با همون قدرت ذهن وباورمثبت مغزم تبدیل به لاغری و جسم شاداب و پرنشاط میکنم
البته با لطف خدا وکمک شما استاد عزیز
“ به نام ” الله “ یکتا پروردگار جهان هستی ”
درود به همراهان هم مسیر و استاد عزیز ؛
گام اول : شما هم گول خورده اید ؟!
خداوند عزیز و مهربانم ، تو را بابت هر آنچه به من تا به الان عطا کرده ای و از این به بعد عطا خواهی کرد شکر می گویم و سپاس گزارم ، خدایا شکرت .
انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است .
انتخاب روش لاغری ، سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام می شد .
نکته : ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمی شد و جسم ما به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتیم .
نکته :گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است . هر چه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود .
آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید ؟! درباره ی آن شرح دهید.
بله ، بارها و بارها گول خورده ام . یادم می آید هر وقت که از وضعیت چاقی ام به تنگ می آمدم تصمیم می گرفتم که با جدیت و با اراده رژیم غذایی بگیرم و هر بار با جدیت و امید به اینکه این بار دیگر لاغر خواهم شد روشی را شروع می کردم و بعد از چند روز یا یک هفته از آن خسته می شدم و آن را رها می کردم .من گول خورده ام و از روشهایی مانند: رژیم دکتر کرمانی ، حذف وعده ی شام ، حذف یکسری از مواد غذایی مانند : نان ، برنج ،انواع شیرینی و … از وعده های غذایی ، خوردن قرص گیاهی دست ساز ، خوردن انواع دمنوش ها مانند : چای سبز ، چای ترش و … ، پیاده روی و ورزش ، خوردن قرص متفورمین ۵۰۰، خوردن آب جوش به صورت ناشتا و … .
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟!
با حذف بعضی از مواد غذایی مانند : برنج دچار ریزش مو می شدم .با انجام ورزش های سنگین بدنم کوفته و خسته می شد. با خوردن بعضی از چیزها مانند : آب جوش با سیر له شده با آبلیمو بعد از مدتی دچار سوزش معده و ترشح بیش از حد اسید معده شدم .با حذف بعضی از وعده های غذایی دچار سر درد می شدم .
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت ؟!
احساس بد محدودیت داشتن و منع از خوردن خوراکی های خوشمزه و مورد علاقه ، حس نارضایتی از شرایط خود ، احساس عدم اراده و عرضه ی لازم برای ادامه ی رژیم ، نا شادی و غمگینی و احساس افسردگی .
به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد ؟
بسیار مهم و با اهمیت است چون اگر تاثیر مثبت و خوبی بر احساس من داشته باشد مثلا آرام باشم و شاد ، من بهتر و راحت تر می توانم آن را ادامه دهم و به نتیجه برسم ولی اگر تاثیر منفی و بدی بر احساس درونی من داشته باشد مثلا عصبانی و پرخاشگر شوم در مدت کوتاهی از آن زده خواهم شد و آن را رها خواهم کرد.
خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید ؟!
بله . با توجه به اینکه من قبلا از روش های مختلفی برای لاغر شدن استفاده می کردم و آن روش ها نادرست و غلط بودند باز هم از طریق آن ها من می توانستم وزن کم کنم هر چند این کاهش وزن ماندگار و دائمی نبود پس این نشان از توانمندی من دارد .
چرا بعد از لاغر شدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید ؟!
چون فکر می کردم که من فردی بی اراده و بی عرضه هستم و نمی توانم از روش لاغری که انتخاب کرده ام نتیجه ی دلخواه را بگیرم و آن را تا آخر ادامه دهم پس شروع به سرزنش و تحقیر کردن خود می کردم و حال خود را بدتر می کردم .
به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده ی لاغری نداشته اید ؟!
از زمانی که با روش لاغری با ذهن آشنا شده ام به این درک و آگاهی رسیده ام که صد در صد روش های لاغری که استفاده می کردم مناسب لاغری نبوده اند و من مشکلی از نظر اراده و عرضه ندارم بلکه روش انتخابی من نادرست و نا صحیح بوده است .
ما باید بدانیم که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است .بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کند و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.
درباره ی تصمیم خود برای استفاده روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید .
من برای تحقق رویای لاغر شدن خودم تصمیم گرفته ام که دیگر از هیچ نوع رژیم یا ورزش یا هر روش دیگری استفاده نکنم به جزء روش لاغری با ذهن و تا جایی که بتوانم تنها از همین روش استفاده می کنم .من با خواندن دیدگاه بسیاری از دوستان هم مسیر متوجه شده ام که من در دوران چاقی خود نسبت به بعضی از دوستان از روش ها و شیوه های کمتری و با شدت کمتری استفاده کرده ام و مانند خیلی از دوستان رنج و سختی و مشقت بسیار زیادی به جسم خود وارد نکرده ام و از این موضوع بسیار خوشحالم و از اواخر سال ۱۴۰۰ به بعد من به جزء روش لاغری با ذهن از هیچ روش دیگری استفاده نکرده ام و به توانایی و قابلیت خودم ، جسمم و ذهنم بسیار باور و ایمان دارم و مطمئنم بالاخره به هدف و آرزوی خود خواهم رسید.
“ یا حق ”
سلام برمریم خانم دوست عزیز
امروزکه به این بخش امد شمارو دوبار ه تواین بخش دیدم اول به خاطر پشتکارتون بهتون تبریک میگم
من جون تواستم روی خودم خوب کاره کنم درنتجه وزنم هم داره خوب پایین امده من یی درکی ازشما ونوشته هاتون پیدا کردم شما تومرحله یادگیری خیلی عالی داری پیش میرید ولی یی نگته که من روبه نتیجه داره میرسونه عمل کردن به انچه که اموختم هست مندوستانی رو دراین سایت دارم چندین سال هست توهمین بخش یادگیری خودن ماندن هنورنتواستن اون اموخته خودشون روبه رفتاروعمل کردن تبدیل کنن جون درشما این اگاهی روکه خوب گرفتیید حیف امد این مطلب مهم که به من نتیجه خوبی رو هدیه دادبه شما دوست خوبمیاداوریی کنم جون دلم میخوادهرانچهتویی این مسیر به شکر خدا به من رسیده به همه دوستان هم برسم
اوننگاه زیبات تواینه منرلوتون شما رو توجسم متناسب به شما دوست همرا هدیه داده بشه درصورتی امکان داره که اگهای روبه عمل تبدیل کنی این یی نوع خلایقیت هست که هرانچه یادگرفتید برای چاقی خودتون انجام دادی برای لاغریی باید یی خلایقت به خرج بدید که برای برگشت این مسبر طبق هرانچه که باعث شد چاقی رو دریافت گنید دراین زمان با عمل کردن به اون خلایقت که برای برگشت داری به لاغریی دست پیدا کنید انشالله
خدا پشت وپناهتون یاحق خق نگه دارتون
درود و سلام به شما هم مسیر عزیز.
از شما بابت راهنمایی و بیان آنچه که شما را در این مسیر به نتیجه نزدیک کرده است و آن را با من در میان گذاشتید ممنونم و تشکر می کنم .خوشحالم که شما از این آگاهی ها به نحو احسن استفاده می کنید و نتیجه آن را می بینید.انشاالله من هم به زودی نتایج دلخواه خود را خواهم گرفت .
همیشه شاد ، خوشبخت و متناسب باشید.
“ یا حق ”
سلام به استاد عزیزم و دوستان همگام
بله همه ی ما انسانهای چاق خواسته یا ناخواسته سالها گول خورده ایم گول تبلیغات ،گول حرفهای دیگران من اوایل ازدواجم خیلی لاغر و متناسب بودم مدام مادر شوهرم میگفت من عروس چاق دوست دارم چیه اینقدر لاغری بیشتر غذا بخور و مدام ایراد میگرفت که چرا لاغری در حالی که من واقعا متناسب بودم ۶۳کیلو بودم و به نسبت قدم اندام خوبی داشتم چون هر روز ورزش هم میکردم برای تناسب اندام ولی اینقدر دم گوش من گفت تا ذهن بیچاره من چاق شد حالا هی میخوردم سیر نمیشدم منی که تا قبل ازدواج هر چی میخواستم میخوردم ولی چاق نمیشدم انگار یکباره مواد غذایی تبدیل شده بودن به اژدها وزنم ۶۸کیلو شده بود و باردار شدم آن هم سه قلو وزنم به شدت بالا رفت بعد زایمان و حالا شروع بدبختی های من و گول خوردنهام بود تا بتونم وزنم و بیارم پایین از خرید تردمیل شروع کردم هر روز کلی پیاده روی و دویدن بعد انواع قرصهای لاغری و دمنوش انواع و اقسام رژیمها خام گیاهخواری رژیم تک خوری رژیم انگور رژیم آب خرید انواع و اقسام رژیمها رژیم کتوژتیک و انواع ژل ها و پمادهای لاغری حلقه هولاهوپ دمبل باشگاه کمربندهای لاغری ولی افسوس و صد افسوس که تمام این گولهایی که من خوردم موقتی و بی فایده بودن وزنم کم میشد بعد در تایم کوتاهی تا رها میکردم بیشتر از قبل برمیگشت این اواخر به فکر عمل معده و ابدو شکم افتاده بودم و اینقدر افسرده شده بودم که احساس میکردم دیگه راه به جایی ندارم تا اینکه به این سایت هدایت شدم بله من بیشتر از موهای سرم گول خوردم گول آدمهای اشتباه و راههای اشتباه جالب اینجاست وقتی چاق شدم روزی مادرشوهرم بهم گفت آخيش چاق شدی شوهرت همیشه میگفت مامان تو چاقی و من دلم الان خنک شده که زنش از منم چاقتر شده و من تازه فهمیدم در چه چاهی افتادم و اون چاه چاق کردن ذهن من بوده ولی اینبار از خداوند خواستم من و از مسیر تناسب فکری دور نکنه من جز خدا الان کسی و ندارم که کمکم کنه خیلی تنهام خیلی سرخورده و افسرده شدم میخوام ادامه بدم میخوام بجنگم میخوام زندگی کنم میخوام حالم خوب باشه میخوام بخندم من مدتهاست نخندیدم استاد من با اینکه وضع مالیم شکر خدا خوبه و خیلی چیزهایی که برای بقیه آرزوست دارم ولی شاد نیستم حالم خوب نیست خدایا حال دلم و خوب کن خدایا من که همیشه حال بنده هاتو خوب کردم تو هم حال دل منو خوب کن کمکم کن به آرزوم برسم کمکم کن از مسیر خارج نشم خدایا پناهم بده که تو پناه بی پناهانی
سلام استاد من چاقم ولی تابه حال هیچ اقدامی نکردم چرا چون اراده هیچ کاری را ندارم نه دکتر برم نه برای بیماریهام دارو بخورم نه به خودم میرسم و بی اراده
سلام و درود
اتفاقا کار خوبی کردی چون اگه بارها رژیم می گرفتی و دارو می خوردی یا ورزش می کردی برای لاغر شدن و نتیجه نمی گرفتی خیلی بیشتر باور می کردی که لاغر شدنی نیستی.
الان که داری آگاهی صحیح به ذهنت میدی خیلی تغییر کردن برات ساده تره می شه.
موفق باشید
سلام خدای مهربونم
خدایا برای این مسیر درست که به هرجاش سر میزنم راهی مستقیم و درست است بینهایت سپاس
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
من قبل از دوره اول به خاطر اموزشهام و
دوم به خاطر شکستهام از دوره قبلی پذیرفته بودم که تغییر پذیر نیستم و هر تلاشی برام بی فایده است
من اول شنیدم چاقیمون ارثیه و وقتی به بلوغ میرسیم شروع به چاق شدن کردیم
مادرم و خواهرم هم بعد بلوغ چاق شدن و وقتی من بعد بلوغ چاق شدم با دیدن خودم و همکلاسیهام فهمیدم اوضاعم عادی نیست و دنبال راهی بودم برای خلاص شدن از این تفاوت
قوی ترین و مهم ترین دلیل که منو دستهامو بسته بود ارثی بودن بود
دلیل بعدی من رسیدن به سن بلوغ بود
ودلیلهای دبگه که هممون اونا رو دلیل چاقیمون میدونستیم
و دوم روشهایی که برای لاغر شدن
چرا من دنبال روش برای لاغری بودیم چون باور داشتیم عاملهای دیگه غیر از خودم دلیل چاقیمه و من نمیتونم لاغر بشم و از روشهای دیگران استفاده کنم تا لاغر بشم
پس من میتونم لاغر بشم
من از طریق ذهن کارها و هنرهای مختلف یاد گرفتم و هر کس هنرش و زبانش و کارهاش با دیگران متفاوت است
پس میتونم مثل همه هنرها لاغر بشم و لاغری رو یاد بگیرم
روشهای لاغری میگفت کمتر بخور و بیشتر ورزش کن
روشهای ما اشتباه بوده ولی اونا دلیل چاقی افراد رو عدم تحرک و زیاد خوردن دیدن و چه غذایی چاق کنندس و چه غذایی لاغر کنندس
و دلیل اصلی چاقی رو پیدا نکردند
ولی راهها که اشتباه بوده ناتوانی منو نشون نمیده بلکه من توانمندم و میتونم از مسیر درست به مقصد برسم
شوهر من متناسبه و از یک نوع غذایی که من میخورم اونم از همون و دقیقا همون غذا میخوره
ولی تفاوت من و شوهرم فرمولهای ذهنی است
تغییر فرمول با کارهای فیزیکی و رژیم انجام نمیشه
من با تحت فشار گذاشتن بدنم نمیتونم زبان مادریمو یاد بگیرم
پس باید زبان رو بشنوم و تکرار کنم و یاد بگیرم
چاقی مجموعه ای از افکار و اموزشهایی است که ما در طول زندگیمون اونا رو تکرار کردیم و به عادت تبدیل شده
مثلا فکر این که برنج چاق کننده است و غذای اب پز وترشی ها لاغر کننده است
یک فرد چاق یک قاشق غذا رو با کلی استرس وارد بدن میکنه
مغز از طریق حواس پنجگانه با محیط پیرامون ارتباط برقرار میکنه
مثلا اگر یک بار دستمون از بخاری بسوزه دیگه سمت اون نمیریم
چاقی رو یاد گرفتیم پس میتونیم لاغری رو هم یاد بگیریم
ما همه اموزشها رو یاد گرفتیم و با عوامل بیرونی و بزور نتونستیم اونا رو وارد مغزمون کنیم
من گول خوردم چون باور داشتم چاقیم ارثیه و وقتی وسایل ورزشی مثل کمربند لاغری رو خریدم
من وسیله برای دراز نشست رو خربدم ولی فایده نداشت
من کرم لاغری خریدم و بی فایده بود
من قرص خربدم و خوردم و بیفایده بود
من حلقه لاغری خریدم و استفاده از اون هیچ فایده ای نداشت
من از روز اول در خیلی از اموزشهام گول خوردم که چاق شدم و زندگی بدی داشتم
زندگی قبل دوره من ثمره افکار و باورها و اموزشهای من از کودکی بود
ولی لز وقتی وارد سایت شدم فهمیدم که درست ترین مسیر این راههی و تو دوست عزیز اگر برای اولین بار داری گوش میکنی و میخونی بدون و باور کن که خداوند ما رو برای این مسیر لنتخاب کرده و به انتخاب خدا شک نکن
راه درست همینه و ادامه بده و ادامه بده چه دوره های رایگان که هیچ کس این اطلاعات ناب رو رایگان در اختیار دیگران قرار نمیدا و چه با خرید دوره ها
پس مسیر درسته و ما توانمندیم و به تناسب دلخواهمون میرسیم
ادامه میدیم تا رسیدن به هدف
به امید دیدن همه دوستان در قسمت شگفتی سازان
در پناه خدا باشید
با عرض ادب
لاغری هنر ومهارتی هست ک باید اونویاد بگیریم ،همونطور ک چاقی رو یاد گرفتم ، طبیعت جسم من لاغری وتناسب بوده ولی من اونقد تحت اموزش چاقی خودمو قرار دادم و اون اموزش ها رو باور کردم و رفتارهای چاقی رو انجام دادم ک ب مهارت چاقی رسیدم و بعد نگرشم این شد ک چاقی خیلی راحته و من مثلا آبم بخورم چاق میشم و من مثل اب خوردن چاق میشم ، در حالی ک اصلا چاقی خلاف طبیعت جسم منه و این برای من ثابت شده است ک چاقی طبیعت جسم من نیست چون وقتی ب مقدار غذایی ک طی سالها مصرف کردم نگاه میکنم میبینم ک چندین تن بوده ؛ بعد اندازه اضافه وزن من حتی ب اندازه وزن یه هفته مواد غذایی و نوشیدنی ک استفاده کردم هم نیست ، بس همین ثابت میکنه ک چافی خلاف جهت طبیعت جسم منه؛ ومنی ک در خلاف جهت ک اون همه سخته حرکت کردم و مهارت پیدا کردم ببین حالا بخوام در مسیر وجهت موافق حرکت کنم چقد میتونه نتیجه راحت و اسون باشه ، من وقتی دارم اموزش لاغری میبینم و یاد میگیریم و رفتار میکنم اینا همون کسب مهارت لاغری هست ؛ مابقیشو جسم من سالهاست ک خودش انجام میده فقط کافیه ک من به نگرش ها و فرمول های چاقیم اگاه باشم و اونارو شناسایی کنم اونوقته ک مثل اب خوردن لاغر میشم حتی خیلی راحت تر ، چون در جهت موافق حرکت کردن با حال خوشه و لذتش بیشتره سرعت بیشتریم داره ؛
من یا اطلاعات چاقی ک ورودیم بودم و نگرش های چاقی نسبت ب خیلی چیزها فرمول های چاقی رو ساختم و تکرار اونها باعث رفتارهای چاقی در من شد ک نتیجه در جسمم ب صورت چاقی و اضافه ظاهر شد ، من سالها شنیدم ک چاقی ژنتیکیه و حتی لاغری رو هم ژنتیکی میدونسم و خودمپ ناتوان از لاغری چون میگفتم ژنتیکمو ک نمیتونم کاریش کنم ،
سالها مواد غذایی رو عامل چاقی میدونسم در حالی ک بابام و زنداداش متناسب و لاغرم هم سفره بودن با ما ، سالها بی تحرکی رو عامل چاقی میدونسم ولی هیچوق با ورزش های سنگین لاغر نشدم ، همیشه میگفتم ک من خیلی میخورم در حالی ک من نصف سالو توی رژیم بودم و غذام اندازه ی بچه هم نمیشد ولی لاغر نمیشدم ، و یا ی نگرش هایی راجع ب تپلی وپری داشتم اینکه ادم تپل وپر سالم تره ولی من در اوج جوانی و سن کم کمر درد داشتم ک میزد ب پام ؛ میگفتن صورت تپل و گرد زیباتره ولی من کلی صورت ها ظریف و زیبا رو میبینم ک زیباییشون چن برابره ؛ حتی همین الانم بارها مامانم ب من گفته و اصرار داره ب حرفش ک مم این مشکلات کمبود ویتامین و پایین بودن پلاکت و خون شدید ک پیدا کردم از همون پایین اومدن سایز ووزنم تو این مدته و اصرار داره ک من از وقتی لاغر شدم صعیف شدم و الان این مشکلات برام پیش اومده ، در حالی ک من کلی افراد خیلی متناسب تر و لاغرتر رو برای خودممثال میزنم خیلی هم سالم و فرزن ؛و اون فقط باور ونگرش چاق مامانمه ک اون فرمول هارو ساخته ک منم قبلا داشتم ولی الان خیلی کمرنگ شدن و اصلا بهشون توجهی نمیکنم
زیبایی سلامتی و ارامش رو در تناسب ولاغری میبینم وب سالهای زندگیمک فکر میکنم میبینم کچقدر بهترین سال های عمرم و بچگی و اوج جوونیم در رنج چاقی بودم و هیچوقت فکرم ازاد نبوده و همیشه در پی راهی برای رسیدن ب لاغری بودم در حالی ک لاغری جزئی از من بوده ک با آموزش های غلط چاقی ازش سالها فاصله گرفته بودم وجقدر راحت و آسون بوده لاغری ، و لاغر شدن
من سالها گول خوردم از همون دوران دبستان ک یکی از دوستام گف تو هم مثل مامانت تپل میشی صورتت گرده ، من ترسیدم چوناصلا دوس نداشتم اونجوری بشم ، خودمو نگاه میکردم من در اون دوران فقط صورت گرد داشتم ولی خودم تپل نبودم ، درسته هیچوقت دختر لاغری نبودم ولی خب چاق ب اون صورتم نبودم ولی بعد از اون حرف دوستم ترسیدم شاید حدود ۸-۹ سالم بود ، هر چی تغذیه و خوراکی تو کیفم بود رو نمیخوردم نه اینکه دوس نداشته باشم نهه ، میترسیدم ، و از همون موقع از بزرگترها و اطلاعات اطرافیان راه لاغر شدنو نخوردن میدونسم ، خلاصه ک چن سال بعد من رژیم ها رو شروع کردم ، رژیم های مختلف ، هر جا و از هر کسی اسم رژیمی رو میشنیدم منم تهیه میکرذم و اون رژیم رو با کلی سختی و مشکلات اجرا میکردم ، معمولا رژیم ها با سفره خانواده فرق داشت و تهیه اس سخت بودوکلی بحث و حرفم میشد و در نهایت یا رژیم تموم میشد با مقدار کمی کاهش وزن یا. نصفه ونیمه رها ، و باز دنبال روش برای لاغر شدن دکترهای تغذیه معرفی میشد ومیگفتن خوبه من در تلاش برای نوبت گیری و رفتن و همشونم ک روششون رژیم بود و کنارش ورزش وپیاده روی ومدام وزن کشی و استرس از اینکه قراره ترازو چ عددی رو نشون بده یعنی من میتونم بگم از سن کم ک شروع کردم ب رژیم اغلب رژیم های مختلفی ک در جامعه دست ب دست میشد و یا پزشکا ومربیای باشگاها میدادن و یا توی اینترنت سرچ وپیدا میکردم رو من انجام دادم ونتیجه ای ک میخواستم رو نگرفتم و هر چیم ک وزن کم میکردم در مدت خیلی کمتری بعد از پایان رژیم برمیگشت ،
ومندرچقدر ب بدنم با رژیم ها اسیب زدم ی مدت کلیه هام دچار مشکل شد و دکتر گفت ک بخاطر رژیم طولانی پروتئینه ک کلیه ام دچار مشکل شده و فشار اومده بهش ؛
و من همچنان گول میخوردم و دست برنمیداشتم انواع ورزش های مختلف وخیلی سخت ونفس گیر ک تن و بدنم بعد از اون ورزش ها اونقد خوردو خمیر بود ک حتی شب ها هم نمیتونسم راحت بخوابم و تا بدنم میخواس یکم جا بیوفته باز مربیم تمریناتمو سخت تر میکرد تا بیشتر چربی سوزی داشته باشم وساعت ها وقت وهزینه میزاشتم وکلی جسم نازنیمو تحت فشار میزاشتم ک مثلا جسمی رو ک با اموزش نگرش چاقی ، چاقش کردم رو با فشار وعرق کردن لاغر کنم ومنم مثل اون دوستی ک گفتن توی باشگاه از حال رفتن ، چن بار افت فشار پیدا کردم و حالک بد شد و عضلاتم لرز گرفتن حتی دوبار مربی مجبور شد سرم نمک ب خورذم بده ک فشارم یکمبیاد بالا ، چونبارها مم از ترس و فشاری ک بهممیومد ک نکنه این هفته برم رو ترازو واونقدی ک انتظار دارم کمنکرده باشم و مربیم سرکوفت بزنه ، چیزی نمیخوردم و حتی رژیمی ک مربی هم میداد از اونم کمتر میخوردم و همین باعث ضعف من موقع تمرینات سخت میشد ،
از وقتی ک یادم میاد دنبال پیاده روی بودم چون بهم میگفتن کم تحرکی و تنبلی منم سعی میکردم ک ی ساعتی روپیاده روی تند ونفس گیر انجام بدم ک حتما عرق کنم تا تاثیر داشته باشه ،
مابین اینها ما هم مثل استاد از اون دستگاهای دراز نشست خریده بودیم و قشنگ گول این تبلیغات ماهواره و بعدش صدا سیمارو خورده بودیم وقتی تبلیغش از تلویزیون پخش میشد کلی ذوق میکردم ک قراره ما هم مثل اون خانوم توی تبلیغ بشیم و اونجوری خوش اندام شبم ، مامانم ک فقط چن روز اول انجام داد و کمر دردشو بهونه کرد وتموم ولی من مصممبودم و هر روز بعد کلی پیاده روی و عرق کردن میومدم و با دستگاه درازو نشست میکردم ولی بعد مدتی ناامید شدم و تمام و هیچوقتم با اون دستگاه مثل اون خانوم ک هیچ حتی ی ذره تغییر هم نکردیم ، داییم با اینکه دید ما هیچ فرقی نکردیم ولی اصرار داشت ک شما درست انجام ندادین و گف شما نمیخوایین اینو من برمیدارم و همچنان معتقد بود ک موثر، کاونم بعد ی مدت همچنان همان سایز و وزن بود و اعتراف کرد ک هیچ تاثیری نداره و کمرشم اذیت میشه ؛
بعد از اون توی تلویزیون دستگاه ورزشی مسگری روتبلیغ میکردن ک باهاش حرکات چرخشی کمر روانجان میدادن و ما هم دوباره وسوسه شدیم باز گول خوردیم خریدیم و بعد استفاده ی مدت طولانی و بی نتیجه اونم کنار رف .
و خیلی وسیله های دیگه مثل گن های لاغری و حلقه ورزشی ولی فایده نداشتن ؛
خلاصه هر روشی ک من خودم ب شخصه میشنیدم خودی پیگیر میشدم و روی درو دیوار و شیشه ی عطاری ها و داروخانه ها چشمم دنبال چیزی بود ک حرف از لاغری نوشته باشه
حتی اون دستگاه سونای خشک انفرادی ک یکی از عزیزان توی دیدگاهشون گفته بودن هم من استفاده کردم ، یکی از اشناها گف ک یکی از دکترهای زیبایی و پوست اینا دستگاهی اورذه واسه لاغری و منم با اصرار خیلی زیاد هزینه دوره رو گرفتم و شادو خوشحال رفتم سمت لاغری ولی بعد چند وقت ناامید و خیلی داغون تر و با کلی هزینه از دست رفته برگشتم، پوستی ک از استفاده کرم و پلاستیک و سلفونی ک پیچیده میشد دورش و بعد قرار گرفتن در معرض گرمای سوزاننده باعث حساسیت شده بود و من محبور شدم ی مدت امپول استفاده کنم تا حساسیتم بره
من بارها گول خوردم و با تبلیغات توی اینستا کلی دارو و دمنوش تهیه میکردم و ب چه سختی ومشقت اونهارو استفاده میکرد، پودرهای خیلی تلخ و بدمزه ک صبح ناشنا میخوردم
قرص های گیاهی ک بیشتر ملین بودن باعث دلپیچه و بیرون وریها وبعدش بیحالی میشدن و فقط بدنو کم اب میکردن
دمنوش های مختلف ک اخرین دمنوشی ک تهیه کردم دقیقا دو ماه اینا قبل ورودم ب دوره بود قبلش از طریق یک پیج اینستایی یه پک پودر و قرص سه ماهه گرفته بودم خیلی بد بو و بد مزه بود و حالم بهم میخورد از مصرفش ولی دیگه چاره ای نمیدیدم ک مصرف میکرذم ک وسطای مصرفش بودم ک تو ی پیج دیگه دمنوش های لاغری ک میگفتن صد درصد تاثیر داره و ب صورت تی بگ بود و از نظم مثلا خیلی استفادش از اون پودر وکپسول راحت تر بودو خیلی سریع من بازم با ی هزینه زیاد اونو سفازش دادم ، چون مثلا مشاوره ای ک از فروشنده گرفتم مدام گف ک پک چهار ماهه بگیرین ک تخفیف دازه و تاثیر فلان و ضمانت چهار ماه بیست کیلو و همین حرفا باز هم باعثشد ک من خیلی سریع سفارش بدم و از لحظه ای ک ب دستم رسید خوشخال شروع ب استفاده کزدم وکنارش پیاده روی و مثلا اشتهام کم شده بود ولی بعد گذشت ی ماه من ب شدت سرگیجه گرفتم و بعدشم کلی عوارض و در این بینم چون ی سری مشکلات رابطه و عاظفی هم داشتم ودل ودماغ نداشتم و اونورم دمنوش ها هم لرز وشوک عصبی بهم میاورد دیگه پیگیر مصرف نبودم
اونقد روشهای مختلف برای لاغری رفتم و اونقد گول خوردم برای لاغر شدن ک هرچقد مینویسم باز ی چیز جدید یادم میوفته
خلاصه ک هیچکدوم از اونها نه نتیجه میداد ن منو لاغر کرد چون راز لاغر شدن تو هم چاق شدنه ، منچطوری چاق شدم همونطورم باید لاغر شم ، من ی مسیری رو طی کزدم ک ب چاقی منتهی میشد خالا هم باید همونجوری برگردم تا ب برسم ب طبیعت خودم و لاغری وتناسب ، چاقی رو یادگزفتم وعمل کزدم و کارهایی انجام دادم ک نتیجه اش میشد چاقی حالا مهارت لاغری رویاد میگیرم و اگاهی های لاغری ونگرش وباور لاغری ک وقتی ادامه بدم تبدیل میشه ب رفتار لاغری ک نتیجه اون لاغری وتناسبه ؛
لاغرها برای لاغری و تناسبشون نرفتن غذای مخصوص بخورن و بابای من لاغر و متناسبه و سالها از ی سفره غذا خوردیم و نوع غذامون یکی بوده ، ولی اونکاملا متناسبه چون هیچوقت رفتار چاقی رو انجام نمیده از اول ب اندازه نیازش غذا میخورده و بی توجه ب حرفای مامانم ک اون چن قاشق حیفه دور ریز میشه بخور نمونه ، کار خودشو انجام داده و خیلی قاطع گفته سیرم نمیتونم ، چون ب حرف جسمش گوش داده ک سیره و لازم ب فرمول و نگرش دیگه ای نیست
من بارها و بارها ب خودم میگم لاغر شدن خییییلی آسونه خیییلی اسون مثل اب خوردن ، من فقط قراره در ارامش در مسیر لاغری و تناسب باشم و اموزش لاغری رو ببینم فرمول هارو بشناسم و ادامه بدم تا ب رفتارم تبدیل بشن اونوق لاغری خود ب خود ظاهر میشه ، همونطور ک ناخواسته در معرض اموزش های چاقی قرار گرفتم و ادامه دادم و تبدیل شدن ب فرمول چاقی و بعد هم جسم چاق بوجود اومد ، فقط اونوقت نا اگاه بود ، الان ی مدت اگاهانه تحت تعلیم و اموزش قرار میگیرم ، ذهن ومغز منم همیشه تا وقتی من زنده ام قدرت وتوانایی پذیرش اموزش ومهارت رو داره ، همان طور ک مهارت رانندگی رویاد گرفتم ، همانطور ک نوشتن و خوندن رو یاد گرفتم ، و یا خیلی مهارت های دیگه ، من اصلا نمیتونستماشپزی کنم و اوایلش همه ی غذا خراب میشد بارها برنج شفته میشد و یا خیلی دون میشد و زیرش از کم ابی میسوخت ولی دوست داشتم یاد بگیرم خسته نشدم و تکرار کردم الان من اغلب اوقات غذای بی نقص درست میکنم و یا وقتی دختر مدرسه ای بودم یه سال تابستون توی کلاس های گلسازی شرکت کردم وتحت اموزش قرار گرفتم اوایلش هیچی سر در نمی اوردم ولی مربی داشتیم ک اصولش رو بهمون یاد میدادو ازمون میخواست ک انجام بدیم وبعد میگفتم ک تو خونه همبرای جلسات بعدی چنتا درست کنیم و ببریم وتکرار همین درست کردن ها باعث میشد ک مهارتمون بره بالا وتمیز تر و بی نقص تر درست کنیم ، وبا اینکه من بعد از اون از اونهنر استفاده ای نکردم وفقط برای کاردستی مدرسه وهمچین وقتایی درست میکردم ولی چون اوصولی یاد گرفته بودم با ی مرور کارو تمیز در میاوردم
الان از طریق اموزش لاغری ، لاغری رو اصولی یاد میگیریم ، چیزی ک اصلشه ، اموزش ب فرمانده و مرکز کنترل جسممون کهمون مغز باشه و اینجاس ک خیلی راحت و اسون ، نتیجه عالی وفراتر از انتظارمون میشه
سلام و درود
خیلی جالبه همه دوستانی که اینجا گرد هم جمع شدیم زبان مشترکی باهم داریم و خوب همدیگه رو درک میکنم.
صحبت های استاد عزیز و دیدگاه های دوستان همه آشناست انگار حرف دل خودمون هست.
من هم مثل بقیه افراد این جمع راهکارهای زیادی رو امتحان کردم
اولین بار یادمه که تزدیک عروسیم بود و قرص لاغری خوردم
هیچ تغییری نکردم
داروهای طب سنتی رو استفاد کردم ولی نتونستم زیاد ادامه بدم و دوباره برگشتم به حالت قبل
چندین و چند بار رفتم باشگاه اما فایده نداشت خیلی خوش فرم شدم اما دوباره برگشتم
فقط یکبار موفق شدم رفتم یه کلینیک تغذیه که در کنار برنامه غذایی روی ذهن اگاهی هم کار میکردن بعد از سال ها موفق شدم برسم به وزن ایده الم.البته که کار سختی بود اوایلش خیلی غذام کم شد اما به شدت منظگ و به اندازه غذا میخوردم و بعد از گذشت دو سه ماه دیگه برام اسون شد و خیلی راحت و بدون سختی ادامه دادم. یکسالی با همون بدن سبکم صفا کردم تا اینکه باردار شدم و متاسفانه دوباره تموم وزنی ک کم شده بود موقع زایمانم برگشت….
خیلی زحمت کشیدم دوباره وزنم رو کم کردم و تا اومدم ایده ال بشم ۴سال گذشت و دوباره بارداری مجدد همان و اضافه وزن زیاد من همانا….
خیلی خستم…
و چون به شدت به نیروی ذهنم معتقدم اومدم تو این مسیر البته عزت نفس درونیم هم یه مدته فعال شده و موقعی ک با هر مدل خوراکی مواجه میشم بهم میگه این خوراکی به بدنت کمک میکنه؟حالتو خوب مبکنه؟تو اینقدر بهش نیاز داری؟؟اگه جوابم مثبت بود میخورم.
اینه ک الان که تو این دوره هم هستم کاملا خودم رو رها نکردم
مراقب جسم عزیزم هستم و چون دوستش دارم میخوام بهش کمک کنم
همزمان در حال شیردهی هم هستم و با اینکه یه نوزاد دوماهه پرخور دارم از روزی که با خدای خودم عهد کردم که بیشتر مراقب جسمم و روحم باشم و تغذیه م رو کنترل کردم همه چی اوکی هست و شیردهی هم مشکلی ندارم.
توکل بر خدا ان شالله هممون تو این مسیر موفق میشیم و باورهای درستی رو میسازیم.
خدایا شکرت بابت هدایتم به این سایت این مطالب چقدر زیبا است چقدر با روحم همخوانی دارد این یعنی روح من اینها رو میدونسته ولی فراموش کرده از بس که تو گوشم خونده بودن که دختر نباید چاق باشه دختر نباید زیاد غذا بخوره نخور چاق میشی خدایا مطالب گام یک چقدر به من احساس امید میده احسای یقین میده احساس خوب میده اینکه لاغری یاد گرفتنی است و ما الان داریم با این روشها که استاد میگن یاد میگیرم هر روز یک آگاهی جدید به این موضوع هم رسیدم که وقتی 6 ماهه مینویسم من لیاقت داشتن بدنی متناسب را دارم . من لیاقت اینو دارم که به راحتی و با لذت وزنم را کم کنم . من در روند جذب اندامی موزون و متناسب هستم این جملات تاکیدی و تکرار و نوشتنش نتیجه داد که من هدایت بشم به این سایت خدایا شکرت من میتونم لاغر بشم معنی چاقی را فهمیدم چاقی بدلیل آن چیزی بود که در ذهن من ثبت شده بود و باعث شکل گیری اندامم شده بود هیچ لقمه ای چاق کننده نیست هیچ غذایی چاق کننده نیست ذهن عزیز انقدر به من نگو از امروز تصمیم گرفتم که از خوردن نترسم در موقع خوردن احساس گناه نداشته باشم حرص نخورم به قول استاد همه چی میخورم الا غذا نه دیگه فقط غذا میخورم
روزهایی رو به یاد میارم که رژیم میگرفتم و عذاب میدیدم روحم و جسمم عذاب می کشیدن با خودم غذا می بردم مهمونی یا پیک نیک
به کل دکتر های تغذیه و لاغری و عطاری ها و قرص ها و دمنوش ها سر زدم و استفاده کردم ولی موقع استفاده مخصوصا دمنوش ها و قرص ها به خودم میگفتم احمق کی با دمنوش لاغر شده کی با قرص لاغر شده کی با عرقیجات لاغر شده آخه واقعا احساس حماقت میکردم هر وقت که پیش یه دکتر تغذیه میرفتم و نمیتونستم نتیجه بگیرم فک میکردم بی ارزش هستم و چون بی ارزش و بی اراده هستم این شده نتیجه زندگیم پس باید باهاش بسازم و باهاش زندگی کنم به نوعی عادت کردم یک روز کلاس پیلاتس شرکت کردم و تمام حرکات رو تو یکساعت و نیم رفتم وقتی کلاس تموم شد حالت سکته بهم دست داده بود رعشه گرفتم و این شد که الان که حتی از در باشگاه رد میشم دست و پام میلرزه من که عاشق ورزش بودم البته نه برای کاهش وزن برای تفریح الان اصلا دوست ندارم دستاوردهای من از لاغری چقدر زیادن البته دستاوردهای منفی دیگه نمیخوام اینا رو باور کنم البته بعد از مدتی باور نکردم فهمیدم همه اینا دروغی بیش نیست .برای گول زدن ما چاقها ست این ها فقط از ما چاقها استفاده میکنن چون ما حاضر بودیم برای کاهش چند کیلو از وزنمون کلی پول بدیم یک روز قرص تهیه کردم و شروع کردم به خوردن تمام بدنم کهیر زد من از اول میدونستم که این راهها اشتباهه ولی چون دیگران استفاده میکردن از من هم میخواستن اجرا کنم میگرفتم از 6 ماه پیش تصمیم گرفتم که دیگه هیچی رو قبول نکنم البته این راه 20 سال طول کشیده برای من بعد از 20 سال آزمون و خطا رسیدم به این درک که همه چی دروغه و لاغری راه دیگه ای داره از خدا خواستم کمکم کنه و شروع کردم به نوشتن جملات تاکیدی هیچ راهی جز لاغری با ذهن وجود نداره من مطمئنم ….الان احساسم عالیه ومیدونم موفق میشم اومدم لاغری یاد بگیرم آگاهی های دیگه هم نصیبم شد
لاغری آسون ترین کار دنیاست
به نام خالق عشق ☺️
گام اول 👣
من وقتی بچه بودم کاملا متناسب بودم و حتی جوری لاغر بودم که مورد تمسخر هم سن های خودم قرار می گرفتم
همیشه بزرگترین دغدغه مامان من غذا خوردن من بود و همیشه هر بار سر هر وعده غذایی سعی داشت منو مجبور کنه که بشقابو خالی کنم یا غذای بیشتری بخورم که به عقیده خودش مریض نشم، درس بهتر بخونم،یا اگه غذا نخورم بزرگ نمیشم و..
خلاصه از هزار ترفند استفاده میکرد برای دادن غذای بیشتر به من حتی تا جایی که عق میزدم و نمیتونستم واقعا بخورم
و انقدر این روند ادامه پیدا کرد که من بعد یک مدت پرخوری به چاقی رسیدم
و اول هاش برام اهمیت نداشت اصلا متوجه این چاقی نبودم تا جایی که چاقی من بیشتر نمایان شد و حرف ها و نصیحت های اطرافیان شروع شد
انقدر چاقی من رو به رخم میکشیدن که من واقعا دیگه متوجه شدم که چاق شدم و دیگه لاغر نیستم
از سن چهارده سالگی به بعد بود که من تلاش می کردم برای لاغر شدن و از همه روش ها غیر از عمل و قرص های شیمیایی استفاده کردم
ولی متاسفانه هر بار شکست میخوردم و وقتی شکست میخوردم با گریه میومدم پیشه خانواده و ناله میکردم که چرا من نمیتونم لاغر بشم و مهم ترین دلیلی که برای چاقی من میاوردن این بود که چاقی در خانواده ما ارثیه و چاقی تو مربوط به ژنتیک میشه و منم چاره ای جز باور کردن که نداشتم داشتم؟
همیشه به من گفته میشد کم تحرکی باعث اضافه وزن و چاقی میشه و منم که بعد یک مدت باورم شده بود شروع کردم با ورزش کردن
انجام تمرین هایی که میگفتن لاغر میکنه
استفاده از اپلیکیشن هایی که توی نظرات گفته بودن با این ورزشا لاغر شدیم
ولی من بیش از ده بار گول این حرفا رو خوردم و یادم نمیاد که نتیجه ای گرفته باشم
من فقط گول خوردم نه ی بار هزار بار
همیشه میگفتن خوردن باعث چاقی من شده و من واقعا سعی میکردم از حالت عادیم کمتر بخورم و وقتی میدیدم مثلا دختر داییم از من لاغر تره و هرچی میخوره چاق نمیشه اعصابم خورد میشد اون بیشتر از من میخورد ولی لاغر بود و چاق نمیشد و این باعث میشد که این باور که من چاقیم ارثیه برام قوی تر بشه چون خانواده اونا متناسب بودن
هیچوقت یادم نمیاد از رژیم گرفتن لاغر شده باشم
ولی بازم هر بار گول می خوردم
من فقط گول می خوردم و وقتی شکست می خوردم خودمو سرزنش و تحقیر میکردم
از خودم و جسمم معذرت میخوام برای همه توهین هایی که بهش کردم
به امید روز های قشنگ تر
خدایا عاشقتم که منو اینجا آوردی 😀
سلام و درود
لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید
به اشتباه دیدگاه خود را در پاسخ به دوست دیگری ثبت کرده اید
با تشکر
سلام خدمت استاد عزيزم
واي واي واي از اين جلسه چقدر من سبك شدم حتي با شنيدن اين جلسه واقعا ازتون تشكر مي كنم استاد عطار روشن عزيز
بسيار نكته جالبي بود كه افراد چاق فكر ميكنند غذا خوردن بلد نيستن و ميرن پيش يك شخصي حالا يا دكتر تغذيه يا مشاور لاغري كه اونها بهش يك رژيم بدن و بگن از روي اين ببين كه چه جوري بايد غذا بخوري
اين جمله تون باعث شد من از خودم معذرت خواهي كنم كه چقدر بهش توهين ميكردم در تمام اين سالها هر بار كه رفتم دنبال يك رژيم غذايي جديد
چقدر اين نكته باعث ميشده من عزت نفسمو از دست بدم هر بار …هر بار كودك درونم رو خورد ميكردم
نكته طلايي ديگه كه لاغري هم بايد ياد گرفته بشه ….من اولش كه اينو شنيدم يه دفعه ذهنم خواست مقاوت كنه و گفت مگه لاغرا ياد گرفتن لاغري رو اونا كه از اول لاغر بودن چي ؟ كي به اونا ياد داده ؟….ولي من با واقعيت خاموشش كردم و گفتم اونا هيچ وقت با باورهايي چاقي در ارتباط نبودند اونا از ابتدا آموزش غلط نديدن ..ولي يك فرد چاق آموزش غلط ديده و حالا بايد اون غلطارو پاك كنه …آموزش لاغري يعني اين…
اين كه نميشه براي يادگيري زبان انگليسي يك آمپول بزنيم و كلا زبان رو ياد بگيريم يا نميشه يك دمنوش بخوريم و كل نقشه هاي يك شهر نمياد توي ذهن ما…و بايد زبان انگليسي رو ياد گرفت با ذهن …ذهن از چه طريقي ياد ميگيره از طريق اونچه كه ميبينه اونچه كه ميشنوه و ميبينه …پس نميشه لاغري رو از بيرون وارد بدن فرد چاق كرد …فرد چاق بايد از طريق چشم ، گوش ، و حس لامسه لاغري رو ياد بگيره …
بايد روش رو معكوس كنه …اون مسيري كه اومده چاق شده ، حالا اون مسير رو برگرده
شنيده برنج بخوري چاق ميشي…حالا بايد وقتي برنج ميخوره به اينكه چاق ميشه با برنج فكر نكنه …نبايد موقع خوردن مثلا برنج يا نون يا شيريني فكر كنه اگر اينو بخورم الان فلان قدر چاق ميشم
و چقدر اين نكته طلايي بود كه يك فرد چاق اگر 500 گرم غذا بخوره ولي توي ذهنش اونو ميكنه 500 كيلو گرم …و تمام اين شنيده ها باورهايي كه به ما ياد دادن رو ما روزي صد بار تكرار ميكنيم و خودش ميشه يك تصوير سازي براي چاقي و ما هر روز چاق تر ميشيم
اي وااااي من چقدر اين بخش فايل بي قيمت بود واقعا…استاد خدا عمرتون بده
توي هيچ كتابي نميشه اين مطلب رو پيدا كرد كه شما منطبق كرديد چاقي رو و باورهاي فرد و ربطش با تصوير سازي
يعني عين واقعيته و ديگر هيچ
من تمام قد فقط دارم شما رو تشويق ميكنم با اين دركي كه از اين بحث چاقي داشتيد
دست مريزاد واقعا
و اما در مورد اينكه گفتيد بنويسم چطوري گول خورديم تا به حال :
اگر بخوام همه رو بگم كه مايه خجالته
بيست سالم بود، ميرفتم يك سالن لاغري و باتشك هاي لاغري تلاش ميكردم لاغر بشم….بايد لبايس رو در مي آورديم يك روغني كه چربي سوز بود ميزديدم به بدن يك نايلون ميپيچيديم دورمون و دور تا دور بدنمون رو تشك هاي كه برق از وسطش رد شده بود ميبستيم و داغ ميشد ميخوابيديم تا چربي بسوزونيم…وقتي هم از تشك خارج ميشديم يه عالمه آب از بدنموم روان بود….
و نميدونيد كه اون كار با پوست من چه كار كرد
شما فقط تصور كن يه دختر جوان بيست ساله…چقدر آموزش هاي غلط درباره چاقي و لاغري ديده بود كه اين كارو باخودش ميكرد
بعد يك روز درميون هم ميرفتم توي سونا خشك انفرادي كه مثل يك محفظه بود ميرفتيم توش فقط گردنمون بيرون بود
اينا در شرايطي بود كه من 62 كيلو بودم اين كارارو ميكردم
بعد از اون هم كه ديگه باشگاه رفتن و رژيم هايي كه صب ناشنا آب كرفس بخور …وزنه هاي سنگيني كه من ميزدم …تردميل ميرفتم 45 ديقيقه…دوچرخه ثابت 45 ديقيقه …واي واي چه كردم با زانو هاي نازنينم
تا همين دوسال پيش كه گفتم رژيم كتوژنيك آخرين كاريه كه من رو به آرزوهام ميرسونه
تقريبا 5 ماه رژيم رو داشتم بعد ريزش مو گرفتم و اونم ول كردم
خدارو شگر سمت عمل نرفتم ..گول دمنوش فروشي ها رو هم نخوردم … ولي باشگاه و ورزش هاي سنگين كه خيلي زياد بوده
يادمه كه يه سالي من روزي سه سانس و بعضي روزا چهار سانس ميرفتم باشگاه …7 صب پيلاتس …9 صب زومبا…11 صب بدنسازي…عصر ساعت 3 اسپينينگ…سر همين اسپينينگ چقدر اذيت شدم خدا ميدونه فقط
همه رو هم توي يك باشگاه ميرفتم و دريغ از اينكه مربي سالن بهم بگه بابا اين روشش نيست..هر بار هم منو به همه نشون ميداد كه ببينيد چقدر لاغر و خوب شده….خداييش هم لاغر ميشدم با همه اين كارا ولي به محض اينكه يك هفته نميرفتم باشگاه سه كيلو چاق ميشدم …اي بابا چرا آخه
ولي ديگه روزهاي سياه تموم شدم و به حول و قوه الهي لياقت و شخصيت رو به خودم برميگردونم و سعي ميكنم جبران كنم اين همه آزار رو به خود درونم…من لياقت بهترين ها رودارم ….من لياقت دارم 60 كيلو بشم به راااااحتي
لاغري راحت ترين كار دنياست
دوستاني كه تا اينجا خونديد ازتون ممنونم
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم
من از رژیم خودسرانه استفاده کردم
بله نتیجه ک گرفتم
و چون ی بار لاغر شدم الانم میتونم لاغر شم
ولی همینکه قطع کردم برگشتم ب وزن قبلی
من چند بار رفتم باشگاه و اونجام گولم زدن ک اگه باشگاهو ول کنی
مهمون ناخونده میادا
بازم اومد😑
ی بارم رفتم عطاری طبع بدنت سرد چ میدونم بلغمی هستیو فلانو
و گفت افردا با طبع بدن سرد مزاج
چ هستن یکم دارو داد ی روغنم داد ک بمالم شکمم لاغر شم
و تاثیر آنچنانی ندیدم
ی بارم اونجا گول خوردم
خیلی تبلیغات لاغری دیدم این دمنوش ها ولی فک نمیکردم تاثیری داشته باشه نرفتم سراغشون
از طرفی هم قبلا دارو گیاهی مصرف کرده بودم به دلیل دیگه میدونستم طعم خوبی ندارن
خیلی جاها خواستم دوباره رژیم بگیرم ولی نتونستم ادامه بدم و احساس خیلی بدی بهم دس داد
من اصلا از غذاهای رژیمی ک تو سایتا پر لذت خاصی نمیبردم اصلا مغزم از لذت خوردن اون غذا ارضا نمیشد
من با هر تجربه ای ک داشتم از این به بعد این بار رو میزارم رو زمین این بار نتوانستن
این باور که لاغری به سختی اتفاق میوفته
برعکس لاغری آسان ترین کار دنیاست😍😍😍
امروز شروع کردم به دیدن فایل گام اول و همزمان در حال نوشتن عبارت لاغر شدن آسونترین کار دنیاست شدم
با خودم فک میکردم که چرا من مدام دارم این جمله رو تکرار میکنم و چندین صفحه از دفترمو پر کردم با این جمله ؟
وقتی تمرکزم به فایل تصویریتون زیاد شد تازه فهمیدم کجای ذهنم اشتباه میکنه
شما میگین مهمون ناخونده به خاطر این رفع نمیشه که ما باور نداریم بدنمون توانایی لاغری رو در خودش داره و فکر میکنیم برای لاغر شدن نمیشه از بدن خودمون انتظار داشته باشیم به جاش متوسل میشیم به قرص و دارو و رژیم و عوامل دیگه تا بلکه معجزه شه و ماام متناسب بشیم و جالبه همون مسیرها هیچکدومشون جوابگو نبودن
از این به بعد میخوام توسلم به عبارات تاکیدی هم نباشه و فقط در صورتی که میخوام به خودم یاد آوری کنم که بدن من مثل بقیه اندام مناسب توانایی لاغری و متناسب شدن رو داره
یه عمر به راهکار های بقیه متوسل شدیم ولی یه بار خودمون رو باور نکردیم که بابا تو خودتم به راحتی میتونی لاغر بشی اصلا هر چی شنیدی دروغه و بر اساس شنیده ها و دیده هات ای مهمون ناخونده رو یادگرفتی حالا برو و اونقدر توی لاغری متبحر شو که استاد بشی واسه خودت
چه دروغ هایی شنیدیم درمورد اینکه تو لاغر نمیشی چون ارثیه فقط زور بزن از این بدتر نشی
چقدر گفتن برنج نخور نون نخور ماست نخور اینو نخور اونو نخور تو باید زور بزنی تو همین شرایط بمونی و از این بدتر نشی و چقدر حرص درآر بود که اونیکه لاغر بود راحت هر چی دوست داشت میخورد با خیال راحت ولی چون من خودم قبول کردم منطق های بی اساس خیلی ها رو راحت نبودم و به قول شما کنار غذا حرص خوردن و جوش زدن و نگرانی ام بود
چه باور های اشتباهی که چون تحرک نداری چون تنبلی تو متحمل مهمون ناخونده ای اما خیلیا ک کم تحرک بودن لاغر بودن
یکی میگفت صبحانه نخوری مهمون ناخونده میاد
یکی میگفت آب بخوری مهمون ناخونده میاد
یکی میگفت سرنوشتت همینه بپذیرش
و حالا شما همه اونا رو رد میکنی و میگی بپذیر که این اندام بر اساس یادگیری نادرست شکل گرفته و حالا تو در هر مقطعی که هستی میتونی یاد بگیری میتونی علمش رو فرا بگیری و نتیجه دلخواه رو ایجاد کنی
و چقدرررررررر دلم آروم میشه با این حرفتون و چقدرررر باخودم راحتم و دست از همه اون گول خوردنها کشیدم و با دل و جون دلم میخواد این علم رو با زندگیم تلفیق کنم
دلم میخواد اگه دوستی دارم اگه آشنایی دارم که اونم میخواد راه صحیح رو یادبگیره بگم توام بیا اینجا کلاس خوشبختیه
اولش خیلی حرص خوردم که چرا این فرمولهای اشتباه رو پذیرفتم ااما الان میگم خداروشکر خداروشکر خداروشکر که من به این آگاهی رسیدم که من الان جواب اصلی رو درمورد چیزی که میگفتن نمیشه ولی من همیشه دلم میخواست که شدنی باشه و من رو به ارزوهام برسونه پیدا کردم ااونم با هدایت خدا و توکل به خودش
خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم که دیگه میدونم تا آخر عمرمیگی از بزرگترین نگرانی هام رفع شده
خیلی ازتون سپاسگزارم بابت این دوره ارزشمند و کلام حقیقیتون
سلام و درود
از خوندن نوشته شما لذت بردم
چقدر عالی متوجه شدید که تکرار یک عبارت همون متوصل شدن به عوامل بیرونی است
خدا رو شکر که بهترین ها رو برای همراهی من در مسیر لاغری با ذهن به سایت تناسب فکری هدایت میکنه
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام ،دوست عزیز ،
بله درسته چاقی هیچی نیست جز پذیرش یه مشت فرمول بی سر و ته که تشویقت می کنن به خوردن خارج از نیاز ..…
چیزی که باعث شد با خوندن دیدگاه خوب شما این چند کلمه ارو بنویسم فعال شدن یک فرمول اشتباه در موقعیت مخصوص به خودش بود …این فرمول میگه : هر وقت تصمیم می گیری بخوابی اول باید یه چیزی بخوری … حالا چی ؟ هر چی شد هر چی میلت می کشه و سهل الوصوله و در منزل هست …
نیم ساعت قبل ساعت ۶ و ۱۵ شب از جلسه نهم فیزیوتراپی برگشتم خونه هم سردم بود هم کمی احساس گرسنگی داشتم حساب کردم دیدم ساعت یک و نیم ناهار خوردم که به نظرم کمی بیش از نیاز بود یکساعت و نیم بعدش ساعت ۳ یک ل چای و یکساعت بعد ساعت ۴یه کاپ قهوه با ۵ گرم کاکائو خورده بودم ساعت ۴ و نیم از خونه رفتم بیرون برگشتنی گرسنه ام بود اماملایم.. یکفنجون شیر پرچرب گرم کردم با موز و یکقاشق عسل مخلوط کردم خوردم که تا ساعت ۸ صبر کنم اون موقع شام بخورم … نشستم به خواندن چند دیدگاه اما به علت مصرف آرامبخش ، خوابم گرفته بود اما دلمنمی خواست بخوابم دو سه تا دیدگاه خوابالو خوندم دیدم نمیشه باید بخوابم ….تسلیم زبان بدنم شدم همچین که خواستم پاشم برم روو تخت دراز بکشم یه صدا بهم گفت اول یه چیزی بخور …….گفتم نه واسه چی باید یه چیز بخورم من که فعلا سیرم …بعد دیدم این یک فرموله که میگه هر وقت خواستی بخوابی اول یه چیز بخور …حالا چطور این فرمول در ذهنم ماندگار شده چون قبلا صدها بار این کارو تکرار کردم …یعنی خواستم بخوابم آوردم یه چی خوردم
اما گفتم حالا وقت تغییر دادن این فرمول و جایگزین کردنش با این فرمول جدیده :
هیچ دلیلی نداره وقتی سیرم قبل خواب چیزی بخورم .خواب برای آرامش و نیاز بدنم به استراحته چه ربطی به خوردن داره …پس پاشدم که برم بخوابم و چیزی هم نخوردم …
تمام فرمولهای چاق کننده همینجورن هر کدوم در یک مکان و شرایط خاص فعال میشن و اینمنم که با توجه به نیاز واقعی جسمم اجازه اجرا شدن به اونها رو نباید بدم …و سپس این فرمول جدید با اراده ای عالی باید بارها تکرار بشه تا بتونه جایگزین فرمول قبلی بشه
یا مثلا یه فرمول داریم که میگه قرار گرفتن در ایام نو روز یعنی چاقتر شدن چرا که موقعیت پرخوری فراهم میشه و تو نمی تونی نخوری باید بخوری چون فقط یک بار در سال یه همچین شرایطی برای لذت بردن از خوردن فراهممیشه
…
این فرمول با نزدیک شدن عید وعده پرخوری وچاقی میده پس قرار گرفتن در موقعیت عید وقتشه که این فرمول اجرا بشه .این فرمول ذهنی مغزیه اشتباه وقتی فعال میشه استرس و ترس هم به دنبالش هست که همین نشانه مهمیه در اشتباه بودنش ….من آگاه این فرمول رو به اجرا نمی ذارم میگم عید و غیر عید نداریم نیاز بدنم در هر موقعیت که قرار بگیره یکیه و علامتهاش رو کاملا میشناسم و بهش عمل می کنم …من در ایام عید پرخوری کردن بر اثر تحریک کانالهارو کنار می ذارم و فقط از راه دهانم غذا می خورم …این انتخاب منه برای پایه گذاری فرمول جدید ..نیاز به صبر و بردباری و تصمیم قاطع داره …
اینکه ما در میثاق نامه هر روز با خود پیمان می بندیم که برای متناسب شدن تصمیم قاطع داشته باشیم اینجور جاها باید این تصمیم رو به اجرا بگذاریم ……
از شما دوست عزیز سپاسگزارم
سلام و عرض ادب
سلام بر استاد و دوستان شجاعم
سلام بر استاد و دوستان پرانگیزه م
سلام بر استاد و دوستان توانمند م
سلام و درود خداوند بر استاد و دوستان متناسب سرزمین لاغرها
اولین و مهمترین گام فاصله گرفتن از رژیم های قبلی
درک تفاوت چاقی از لاغری
من زمانی متوجه شدم از نظر جسمانی با بقیه متفاوت هستم که نظرات دیگران رو در مورد خودم شنیدم
گاها بهم میگفتن آفرین عجب هیکلی بهم زدی چون قدت هم بلند خیلی بهت میاد
بعضیا شونم میگفتن یکم بفکر باش چخبر هربار از دفعه پیش چاق تری و…
ومن به نظرات گروه دوم بیشتر اهمیت میدادم دلیلش هم اینه که دوست دارم در نظر همه زیبا دیده بشم
ولی متوجه شدم همین اهمیت دادن به نظر دیگران خیلی میتونه مخرب باشه
نگرش و نظرات دیگران رو مبنی و الگو قرار دادن باعث ایجاد احساس ناتوانی میشه در همه جنبه از زندگیم وممکن همین نگرش حالا سرزنش یا تعریف بیشترین تاثیر دراحساس من داره
واولین اشتباه از هم اینجا شروع میشه
و همونایی که ازم تعریف میکردن حالا منو سرزنشم میکنن وکلی در مورد من ایراد میگرفتن و اگه این حرفها در شرایط خاصی بیان میشد من داغون میشدم
وهمین تاثیر بر روی احساسم در روند تسریع چاقی تاثیر خیلی زیادی داشته
درهر جامعه ای چاق و لاغر هست وهمه از غذاهای یکسان برای تغذیه استفاده میکنیم پس اشکال از کجاست؟
سرچشمه مغز ماست که تحت تاثیر ذهن ماست
من گول خوردم حرفهایی که از بچگی شنیدم ودیدم ولمس کردم ومغزم قدرت تبدیل تصاویر به واقعیت فیزیکی رو داره
و همین ارتباط از طریق چشم،گوش ولامسه وسیله ارتباطی بین مغز و پیرامون ماست
مغزی که از ذهن تاثیر میپذیرد و با احساس به مغز پیام ارسال کرده و واکنش مغز وضعیت الان من هست
بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🕊️
بنام خدای خوبی ها
من از دوران راهنمایی اضافه وزنم شروع شد یادمه ک همیشه جلوی تلویزیون بودم همیشه در حال خوردن هر وعده ی ک میخوردیم بعدش بلافاصله میرفتم آشپزخونه دوباره میخورم یا ماه رمضون اتاقم جدا بود میرفتم کالباس و نوشابه باگت میگرفتم قایمکی روزمو میخوردم وبعدش دوباره افطار میخوردم تمام فکر وذکرمن غذا بود یاد گرفته بودم غذا ینی محبت و عشق هرکی بهم غذا میداد ینی دوسم داره راههای مختلفی واسه لاغری امتحان کردم دمنوش های زیادی خوردم ک ب سیستم عصبیم آسیب زد فقط گریه میکرد پلاستیک می بستم تا عرق کنم دونوبت باشگاه میرفتم دونوبت پیاده روی قرص محلول انرژی زا برگ سنا خوردن خیلی از کارا میکردم ک لاغر بشم میشم ولی دوباره برمیگشت ولی با هدایت شدنم ب این سایت همه چی عوض شد متوجه شدم مشکل از جسم من نیس مشکل از ذهن منه رشد من اینطوری بوده ک فقط غذا خوردن همه چیه جسمو تحت فشار میزاشتم رژیم زیاد و غذاهای بدون روغن جسمو اذیت کردم و حالا قضیه فرق کرده با آگاهی ک کسب کردم مسیر زندگیم تغییر کرده بدون شک من یکی از شگفتی سازانم من باور دارم و لیاقت اندام متناسبه
سلام خدمت استاده مهربانی
۵۶سالم حدوحد ۴۲ سالی هستش که اضافه وزن دارم
تواین چند سال حدود هزار مدل رژیم گرفتم همه این رژیمهای اولش تو کم خوردن ساعت چند خوردن لقمه شماری کردن جویدن زیاد بعضی مواد غذایی حذف خلاصه مفید همه موارد بر جسم ما امر میگرد ولی غافل از اینکه جسم ما فرمانهایی مغزی اجرا میکنه تنه درخت از درخت حدا نیست چطور ریشه نباشه درخت شاخ برگ بده میوه خوب بده مغز فرمان بده بخور جسم قبول کنه وژریم احرا کنه خلاصه گول خوردیم من یی دوره رژیم روسی گرفتم اون دیگه نور علی نور بود
فقط حق داشتی چای قندو اب بخوری بقدری رنگ من زرد شده بود که اطرافیان مترسیدنده روزی این مدل گول خوردم
مدل ژریم یی ردوه ژیم یی ادم معرف انجام دادم اون درکمتر حالت غذا بود دباره وزن کم کردم ولی برگشت خیلی زیاداشتم وفتی از رزیم گرفتن سوال میکردن میگفتم دوره من مثل موح کوچی هستش ولی وقتی دروه تموم میشه توفان پیدا میشه اشتهار وحشناک پیدا میشه اون موج گوچیک میزنه ساحل لاغریی با خاک شن یگی میکنه خلاصه خیلی گول خوردم
تا خدا کمک کرددر بدترین روزهای زندگیم درناامید تر حالت به ساحل تناسب فکری لنگر انداختم یاد بگیرم تلاش کنم تا به ارزیی این همه سال جامعه عمل بپوشونم.
رژیم گرفت تو این مدلی فقط گشتن وقت وانژی خراب کردن اعصاب وبه ریختن برنامه زندگی ونابودکرون واعتماد به خودوخراب کردن روحیه و سرکوب کردن خودمون بود خلاصه به اندازهه موهایی سرم تو رژیم گول خوردم تا خدا خواست تو مسیر درست افتادم خدا کمک همه افروا نامتناسب باشه که این افردا به این سایت هدایت شون انشالله
سلام من وقتی که سن خیلی کمی داشتم مثلا دوازده سالم اینا بود از یکی شنیده بودم که وقتی که شام نخوری لاغر میشی و من شروع کردم به حذف شام خوردن و من یکی دختر نوجوان بودم که با هزار. امیدو آرزو شروع کرده بودم و توانستم چند کیلویی از وزنم رو کم کنم که پس از مدت کوتاهییی به حالت اول برگشت به. از اون معتقد شدن که تحرک کمی دارم و شروع کردم به پیاده روی و من بعد مدتی واقعا لاغر ی خیلی قشنگی دست یافته بودم حوری که کسی دیگه منو نمیشناخت و مجبور بودم خودمو معرفی کنم
بعد از اون من با یک کانال رژیم درمانی آشنا شدم که شروع کردم به رژیم گرفتن با آب و آبلیمو که باید ناشتا میخوردم که بعد از اون تا حالا معده من دچار مشکلات گوارشی شده است که نزدیک هجده کیلو وزن کم کردم و بعد از اون من به سمت دکتر تغذیه رفتم و چهارده کیلو دیگر کم مردم و واقعا موفقیت بزرگ ی بود و بعد از اون به سمت دمنوش ها وحشتناک بد مزه رفتم که اصلا اثری نداشت و واقعا وقتمو از دست میدادم و بعد از همه اینا به صورت معجزه آسایی که دنبال اپلیکیشن های رژیمی بودم در یوتیوپ با استاد روشن آشنا شدم و الان حدود یکساله که عضو سایت هستم. و نزدیک سی کیلوگرم وزن کم کردم و همه اینا ثابت میکنه که خستگی من و کنار کشیدن من از روش های قبلی بخاطر اشتباه بودن روش بوده و لاغری از روش ذهن همون چیزیه که همیشه دنبالش بودیم و تنها راه ممکن است .ممنون از توجهتون😊
سلام دوست عزیزم ،
از این قسمت دیدگاهت فوق العاده لذت بردم :
یکی از قدرتمند ترین فرمولا همینه که لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و کاملا خودبخودیه ….
از کجا اینو به دهن بفهمونیم . با مثال زدن . که بدن من سالی یک تن حدودا ، غذاهایی که خوردمو بدون اینکه روحم خبر داشته باشه .بدون اینکه تلاشی براش کنم ورزش یا رژیم خاصی،اینکار و برام کرده پس بدن من استاده توانمند لاغریه و در جهت عکس فوق العاده در چاق شدن بی استعداده و حالش از چاقی بهم میخوره بشدت سخته براش چاق شدن و چاق موندن. چونکه بعد مثلا 20 سال خودشو هلاک کرده همه زورشو زده نهایتا تونسته 20کیلو یا هر مقدار که اضافه داریم و ذخیره کنه.پس بدن ما به هیچ وجه استعداد چاقی نداره و براش اب خوردن نیست وگرنه الان باید 20 تن بودیم !!!!!!! برعکس لاغری براش آب خوردنه که این حجم عظیمو مثل بولدوزر رد کرده رفته .
یکم اعتماد کنیم به بدنامون به ذهنمون به خداوند و خلقتش اعتماد کنیم.خداوند هیچ چیز بد و مشکل دار و ناهماهنگ خلق نمیکنه. ما باقدرت ذهنمون خودمونو ازمسیرطبیعی خارج کردیم . تازه باید خوشحال باشیم که تااین حد قدرتمندیم که میتونیم حتی خلاف جهت آفرینش رو هم خلق کنیم پس ببین اگه برگردیم به مسیر طبیعی چه شگفتی بتونیم خلق کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم .
واقعا نیاز دارم که یه فایل رو چندین بار گوش کنم که درک بهتری پیدا کنم .در این چند روز چقدر چیزا یاد گرفتم . در جلسه قبل یاد گرفتم که باید دلایل چاقیم رو پاک کنم . و این جلسه یاد گرفتم که تمام روشهای لاغر شدن رو از ذهنم پاک کنم و برای پاک کردن همه ی اونها هم دلیل آوردید که تمام اون روشها فقط انرژی شما رو گرفت . توانایی شمارو گرف که الان به این نتیجه رسیدیم که من نمیتونم لاغر بشم . من هنوز نمیدونم چطور میخوام لاغر بشم . فقط می دونم فعلا در حال پاک کردن چاقی هستم . گعتید بیشتر تمرکزمون روی افکار باشه . من الان واقعا متاسف شدم که چرا این همه انرژیمو گذاشتم روی روشهایی که توانایی منو گرفت . خوشحالم که فهمیدم اون روشها غلط بودن و اگه من نتونستم از اون روشها لاغر بشم چون راه درست لاغری نبودن . من یاد گرفتم دیگه نیروی وجودم رو برای اون روشها نزارم . موقع خوردن غذا هی نگم این لقمه منو چاق می کنه . دیگه از رژیم و ورزش برای لاغر شدن استفاده نکنم و دیگه گولشون رو نخورم . چون اون روشها فقط باعث میشدن من احساس اعتماد به نفسم از بین بره و خودم رو یه شخص بی اراده بدونم . تاثیر بدی که رژیمها و ورزشها روی من گذاشته فراتر از گول خوردن هست . کاش فقط گول خوردن بود . من با اون روشها از خودم ناامید شدم . خودمو ناتوان دیدم . حالم بد شد . موهام ریخت . زانوهام دچار مشکل شد . چاقتر شدم و اعصابم داغون شد . شخصیتم دچار انحلال شد . در روزهای قبل یاد گرفتم که من با اموزش لاغری با ذهن شخصیت لاغرم رو میسازم و من این ۳ روز فکر میکردم که انسانهای لاغر چه ویژگیهایی دارن . و امروز در این فایل به سوالم تا حدودی پاسخ داده شد . آدمای لاغر هیچ وقت گول این روشها رو نمیخورن . ادمای لاغر اعتماد به نفسشون عالیه . آدمای لاغر تواناییشون رو به این روشها ندادن . چیزی که برام جالب شده اینه که یکی از کارهایی که باعث شد شخصیت چاق در ما بیشتر شکل بگیره استفاده از همین روشها برای لاغر شدن بود . تمام عالم و ادم میگن برای لاغر شدن باید غذاتو کم کنی و فعالیتتو زیاد . ولی من نه هیچ وقت تونستم غذامو برای مدت طولانی کم کنم و نه تونستم برای مدت طولانی فعالیتم و زیاد کنم . نهایت توان من در حفظ غذای کمتر و فعالیت بیشتر فقط یه هفته هست و برای همین همیشه چاقیم رو پذیرفته بودم و اعتماد به نفسم همیشه صفر بود . الان میفهمم برای ساخت شخصیت لاغر اولین نکته به دست آوردن دوباره ی اعتماد به نفسمه . من باید برای لاغر شدن به خودم اعتماد کنم و بپذیرم من توانای لاغر شدن رو دارم و روشهای قبلی فقط گول خوردن بود. من بارها رژیم گرفتم گول خوردم فکر میکردم اون روشها باعث لاغریم میشه و نه تنها افسرده تر شدم بلکه ناتوانتر و ناامیدتر شدم و اونقدر انرژیم کم شد که مجبور میشدم برای دریافت بیشتر انرژی هی بخورم و هی با خوردن بیشتر باز هم ناامیدتر و چاقتر میشدم . یعنی من از یک سو با دلایل چاقی که برای خودم داشتم باعث چاقیم شدم و از یک سو تمام انرژی خودمو به روشهای لاغری دادم که این دو نیرو در کنار هم فقط منو ضعیف میکرد . خدای من من با خودم چه کردم . من به خاطر ناآگاهیم با خودم چه کردم . من از دو سو خودم رو چاق کردم . من گول خوردم . هم گول افرادی که افکار چاقی رو بهم یاد دادن و هم گول افرادی که روشهای لاغری رو تو مخم کردن . زندگی من سراسر گول خوردن بود و پذیرش چاقی و اینکه من هیچ وقت توانی برای لاغر شدن ندارم باعث میشد هیچ انگیزه ای برای لاغر شدن در من پدید نیاد . خب من الان یاد گرفتم همه ی اینها رو باید به دست فراموشی بسپرم و به این ترتیب انرزیمو از اونها پس بگیرم . من انسانتوانایی هستم که فقط گول خوردم . من گول متخصصهای تغذیه رو خوردم . من گول کالری شماری رو خوردم . من گول پزشک طب سنتی رو خوردم . من گول مربیان باشگاه رو خوردم . من گول فروشندگان تردمیل رو خوردم . من گول حرفهای مردم و خوردم . من خیلی گول خوردم و با هر بار گول خوردن فقط چاقی خودمو بیشتر کردم . ولی دیگه نمیخوام گول بخورم . من همه این فکرهایی که یه عمر تو سرم کردن کنار میزارم . چدن فقط اذیتم کردن . رنجم دادن . من همه رو پاک می کنم . شلید یهو و به یکباره نشه ولی آروم آروم همه رو کنار میزارم . توی این سه روز خیلی چیزا یاد گرفتم و خوشحالم . خوشحالم که انقدر مطلب جدید یاد گرفتم و در این سه روز انقدر حالم خوب شده .
سلام ،
بی نهایت سپاسگزارم از دیدگاه عالی شما،
به شما تبریک میگم که اینقدر خوب درک می کنید و می نویسید …
خیلی عالی گفتی که نه تنها باید تمام دلایل چاقی رو از ذهن پاک کرد بلکه باید تمام روشهای لاغر شدن را هم پاک کرد …
بله درست گفتید اینا هر کدومشون به طور مستقل نقش بزرگی در ادامه دار شدن چاقی در ما شدن ..
آفرین آقا عطا خیلی خوب داری پیش میری …رها نکنی ها …..با قاطعیت هر نجوایی در ذهنت ایجاد شد که خواست نسبت به ادامه راه شک و شبهه و سستی ایجاد کنه از سر راهت بردار …بلکه مصمم تر به راهت ادامه بده …
اینکه اومدید دوره صدگام رو در کنار دوره چالش تغییر عادتها گذاشتید بسیار انتخاب هوشمندانه ای بوده و باید به شما تبریک گفت …
من اگر این درک شمارو از ابتدای آشنا شدن با سایت داشتم حالا خیلی جلوتر از موقعیت فعلی بودم …
ذهن آدما تا بی نهایت می تونه تنوع اطلاعات رو در خودش ذخیره کنه و هر کس با توجه به محتویات ذهن خودش و درکش از موضوع لاغری ذهنی می تونه نتیجه عالی بگیره ولی هیچکس در این مسیر بی بهره نمی مونه و به نتایج متنوع دست پیدا می کنه ….و البته چون قراره شخصیت ما تغییر کنه و نیاز به شارژ روزانه داریم باید تا روزی که در این دنیا هستیم در این مسیر زیبا و شگفت انگیز باقی بمونیم…
من به شکل اتفاقی با دیدگاههای شما آشنا شدم و باعث شد بیام حدااقل قسمتهای متنی این دوره ارو مجدد مطالعه کنم که حتما تاثیرات خیلی خوبی در شارژ اطلاعات صحیح در من خواهد داشت مخصوصا خوندن دیدگاهای دوستان خوش فکر ی چون شما …..
باز هم از شما سپاسگزارم
سلام . خیلی ممنون بانو . ارادتمندم .
شما پیشکسوت هستید و مطمئنا درکتون از بنده بالاتره . شکست نفسی میفرمایید . من تازه این راه و پیدا کردم . جایی نمیرم . شخصیت لاغر وجودمو با حرفای استاد پیدا کردم و میبینم چقدر راحت دارم لاغر میشم .
البته توی جسمم دارم کمی مشاهده میکنم . متوجه شدم یکم شونه هام داره لاغر میشه . پاهام انگار یکم از دو هفته پیش لاغرتر شدن . لباسام انگار یکم آزاد شدن . فعلا تغییرات نامحسوسه . فقط مامانم فهمیده میگه عطا داری لاغر میشی . ولی خودم سعی می کنم خیلی ذوق زده نشم .
درک کردم که اگه درسا رو خوب یاد بگیرم و خوب عمل کنم خب طبیعیه که لاغر بشم و اگه عمل نکنم خب دارم راه چاقی رو میرم . پس نتیجه چاقیه . دیگه نه از چاقی ناراحت میشم نه از لاغری خوشحال . یعنی درک کردم که نه مثل اون زمان که گاها رژیم میگرفتم و یه چند کیلویی کم میکردم خوشحال و ذوق زده بشم و نه از چاق شدنم ناراحت مثل دو سه هفته پیش که خیلی ناراحت بودم .
چون این شادی و ناراحتیا نشون میده هنوز خودتو باور نکردی و لاغر شدن رو طبیعت بدنت نمیدونی .
با آموزشهای استاد من با وجود خودم به صلح رسیدم . چون فهمیدم هر دو راه انتخاب خودم بوده . درسته که خدا این راه رو بهم نشون داد و من هدایت شدم اما این خودمم که این راه رو انتخاب کردم . پس رهاش نمی کنم . چون ما همیشه به چنین آموزشهایی نیاز داریم . چون قرار نیست فقط لاغر بشم . قراره لاغر بمونم . قراره زندگیم تبدیل بشه به زندگی یک انسان لاغر .
میخوام خوب یاد بگیرم که یه آدم لاغر چطور زندگی می کنه تا منم همون طور عمل کنم .
استاد عطار روشن در اول این دوره بهمون گفتن شما شخصیتتون تبدیل میشه به یک انسان لاغر و من دارم میبینم چطور به وسیله این آموزشها و البته عمل کردن خودم شخصیت لاغریم داره شناخته میشه . داره حرف میزنه . توی گوشم بیشتر صدای شیر لاغریمو میشنوم . توی این یه هفته سگ چاقیم آروم بوده . یعنی نه تنها از رفتارم حتی از فکرمم که اون زمان فقط تحت تملّک سگ چاقی بود تا جایی که یاد گرفتم به راحتی کنار رفته و اینه که حال منو خوب می کنه .
حال درونم خوبه و این برای من بهترین نتیجه است .
من قبل از ورود به این دوره کاملا تو خودم سرزنش داشتم ترس داشتم عذاب میکشیدم پرخور بودم تنبل بودم حتی دیگه رژیم هم نمیتونستم بگیرم چون حالم رو بدتر میکرد .
یعنی هیچ راهی به سمت لاغری نداشتم . همه وجودم فقط صدای چاقی بود .
به خدا صبحا که از خواب بیدار میشدم از زیاده روی شب قبل فقط عذاب میکشیدم ولی الان که صبحا بیدار میشم دیگه اثری از اون همه سرزنش نیست . چون خوب عمل کردم . گرسنه شدم خوردم . سیر بودم نخوردم . فقط همین
و مهمتر از اون فضای ذهنم تغییر کرده که تونستم اینکارو انجام بدم .
توی این روزها روز به روز بیشتر میبینیم گربه کوچولوی وجودم چطور داره تبدیل به شیر میشه و تو گوشم حرف میزنه .
امروز فهمیدم یه راه دیگه هم به تغییر عاداتم اضافه کنم . دیگه خودم کارای شخصیمو انجام بدم . اول اینکه همون اول صبح رختخوابمو بعد از بیدار شدن خودم جمع کنم تا کل روز همش رو تخت ولو نباشم . این عادت یه فرد چاقه . دیگه ظرف غذامو خودم بشورم . خودم غذای خودمو ببرم و بیارم . اگه مثلا چیزی خواستم و نشسته بودم نگم فلانی بیاره خودم بلند بشم و بیارم . سرکارمم خودم وسایلمو بیارم و ببرم . تنبل نباشم . نه اینکه پاشم حالا کار سنگین انجام بدم .اما مثل یه انسان متناسب باشم و … مامانم که تغییر رفتار منو میبینه هم متعجبه هم خوشحال . میگه عطا تو یه آدم دیگه داری میشی تو آدمی نبودی که بشقابتو برداری ببری تو آشپزخونه اون وقت الان داری میشوری . گفتم دیگه میخوام خودم کارای شخصیمو انجام بدم . خلاصه که میخوام مثل یه آدم لاغر زندگی کنم . معمولا آدمای چاق منتظرن ببینن کی داره از یه جا رد میشه بهش کار شخصیشو بگن یا خدا نکنه یه بچه پیدا کنند دائم بهش میگن برو برام اینو بیار برو اون رو بیار . ولی فهمیدم توی تغییر عادت اینا رو هم باید به راههای تغییرم اضافه کنم .
به هر حال من در حال ساخت شخصیت لاغرم هستم . من تازه شروع کردم . کلی درس هست که باید یاد بگیرم . تازه ترم اول دانشگاه لاغری هستم . ترم اول ماه اول . شخصیت لاغرم اینجا داره ساخته میشه و به مرور به جسمم داره میرسه .
پس همینطور نرم و آهسته و بدون عجله یاد میگیرم و مینویسم و تمرین می کنم و عمل می کنم تا شخصیت لاغرم در وجودم بزرگ و بزرگتر بشه تا مثل این شیر که عکسشو گذاشتم پروفایلم که نماد شخصیت لاغر وجودمه دیگه هیچ سگی نتونه با وجودش پارس کنه . این رو روزهای اول استاد عطار روشن بهم گفتن که یه روزی گربه کوچولوت تبدیل به شیر میشه که دیگه هیچ سگی در حضورش حتی نمیتونه پارس کنه چه برسه به اینکه بخواد عرض اندام کنه .
ممنون از پیام انگیزه بخشتون بانو . موفق باشید.
الان که این متن و میخونم درکم نسبتا بیشتر از اینجا شده . تغییر افکارم در دو متنی که نوشتم کاملا محسوسه . اینجا روز سوم بود و الان روز فکر میکنم ۱۴ باشه که دارم مینویسم . تغییر افکارم رو در دو نوشته کاملا مشاهده کردم و این تغییر فکر رو مدیون شما و اموزشهاتون و البته عملکرد خودم هستم . اعتماد به نفسی که بهمون دادید باعث شد من ببینم میشه مثل یک انسان لاغر عمل کرد .
من در اینجا که فقط ده روز پیشه نمیتونستم باور کنم که من عطا بزرگی بتونم مثل یک انسان لاغر غذا بخورم .
ولی یاد گرفتم نه رژیم گرفتم نه پرخوری کردم . فقط گرسنه شدم خوردم سیر شدم نخوردم و بر اساس فرمولهای چاقی نخوردم .
الان ۸ روزه دارم اینطور عمل می کنم و نه خسته شدم نه ناامید نه رنجور . نه در حسرت لقمه هایی که نخوردم نه ولع هیچی . چون خودم انتخاب کردم . گرسنم بوده خوردم وقتی هم نخوردم خب سیر بودم دیگه نمیخواستم انتخابش کنم . من در رفتار کردن به اعتماد به نفس رسیدم . خودم انتخاب می کنم . برده ی غذا نیستم . فقط با توجه به زبان جسمم عمل می کنم و حالم الان خیلی بهتره تا این زمان که نوشته بودم .
حدودا هفته اول نوشته هام هنوز نمیدونستم میشه از این روش لاغر شد یا نه فقط امید داشتم . اما الان مطمئنم که میشه . چون یادگرفتم . چون زبان بدنمو شناختم و ادامه میدم . این روش تنها روش لاغریست چون قابل استمراره تا ابدم که از این روش استفاده کنم نه خسته میشم نه ولع بهم دست میده نه پرخور میشم نه به زور جلوی خودمو میگیرم و نه هیچی . فقط راحت لاغر میشم و راحت لاغر زندگی می کنم .
ممنون از شما استاد .
سلام به استاد عزیز و همراهان لاغری با ذهن
بله استاد عزیزم منم گول خوردم که چاقم و چاق شدم
چون. هر تلاشی که برای لاغر شدن میکردم بعد یه مدت ازش خسته میشدم و نتیجه دلخواهمو ازش نمیگرفتم درسته دو سه کیلوی کم میکردم اما تا همیشه نمیتونستم و حوصله انجام دادنشو نداشتم چون فشار روانی روی ذهنم میزاشت که باید ورزش کنم به جسمم فشار بیارم و یا از بعضی غذاها و خوراکیا چشم پوشی کنم مثل شکر و قند و کیک ، و خاگه و برنج و نان خوردن باغذا و زیادخوردن وچربی و…که همه ای افراد چاق که به دنبال روش لاغرشدن بودن خوب میدونن ، تفکیک کردن مواد غذای اولین قدم لاغری در روش های خرج ار قدرت ذهن وهست که با ما تلقین میشد و توی جامعه خارج از ذهن پره از این توصیه ها و خوردن یه سری دمنوش ها و پودر ها و غیره .
حالا میخوام از روش هایی بگم که من استفاده میکردم و چیزیم از قدرت ذهن نمیدونستم اون زمانا
اولین اقدام من یادم هست رفتن به باشگاه رزمی که مثلا لاغر بشم ۳ماه تمام میرفتم اما هیچ تاثیری روی جسم من نداشت ،
بعدی پیاده روی با دوستان گاهی صبح ها گاهی شبها
اونم تاثیر نگرفتم و همیشگی نبود و خسته هم میشدیم از ادامه دادن
بعدی رژیم گرفتن نخوردن و کم خوردن خب تاثیر گرفتم اما اون تاثیری که میخواستم نگرفتم و رهاش کردم
بعد خوردن زیره باماست و خوردن دمنوش ها که اونم هیچ تاثیری نداشت و باورهم نداشتم بتونه تاثیر بزاره ،
و فقط هزینه ای به هزینه ها اضافه میکرد ،
بعدی خریدن حلقه لاغری بود اونم یه مدت انجام میدادم و یا بستن نایلون دور شکم که بیشتر عرق کنم لاغر بشم اما واقعا تاثیری نداشت حتا اگه تاثیر گذار هم باشه، از نظر احساسی خسته کننده بود
یه روز یه عطاری رفتم که به من یه چیزی بده که لاغر کنم اما ایشون گفتم باید گرسنه بمونه بدنت تا لاغر بشی بله تاثیر داشت
ولی حسرت اینکه چرا من بایداین سختیو به خودم بدم در حالی که افراد ی هستن لاغر خوش اندام اینجوری رفتار نمیکنن به اندازه ای که دوست دارن میخورن و نگران این نیستن دارم زیاد میخورم یا الان کم بخورم گرسنه خورمو بزار م از این حرفای روانی که ذهن و احساس خوبو در گیر میکنه و حالشون بد کنه اصلا ندارن
یادمه بعد ازدواج هم از رژیم ، دویدن ، ورزش با تردمیل حدود یکی دو ماه باهم استفاده کردم و تاثیر گرفتم و خودمو و لاغری خودمو وابسته به تردمیل میدونستم
اما تردمیل که خراب شد دیگه همه ای تلاشای منم متوقف شد و دوباره چاقی و اضافه وزن اومد سراغم بعد چند سال دوباره رفتم باشگاه اما واقعا لاغر نشدم ولی امیدوار بودم همیشه لاغرشدنو چیزی بیرون از خودم میدیدم
یعنی باید عملی جسمی انجام میدادم
اینو یاد گرفتم ،
هیچ وقت ورزشو برای خوشحالوخوشگذرونی انجام ندادم
البته روحیه بخش هم بود اما چون هدف اصلی لاغری بود و نتیجه نمیگرفتم اون نتیجه ای که حق طبیعی و خواست درونیم بود پس رهاش کردم ، از ای افتی بهدمدت یه ماه استفاده کردم که ۲ کیلو کاهش داشتم
وقتی باردار شدم ۸۰ کیلو وزنم بود وقتی بعد بارداریم تصمیم گرفتم دوباره لاغر بشم با شما اشنا شدم
اون زمان ۸۷ کیلو بودم
که به کمک همین روش به مدت ۱ سال ۱۴ کیلو از وزنمو کاهش دادم.خوب پیش میرفتم اما این دوره رو بر داشتین منم سر گردون دنبال این استاد اون استاد که لاغری با ذهن و اموزش میدادن
حتا از چیزایی که گفته بودین هم خودم یه دوره خلاصه شده در مجمو ع استفاده کردم و یه سه چهار کیلویی لاغر تر شدم
اما خسته شدم و رها کردم
و کم کم دوباره وزن اضافه کردم و دوباره ترس ها ی چاقی ، دیدن خودم توی اینه و حس بد بخاطر توجه به چاقیای اضافی در بدنم
و خسته شدنم از این وضعیت
چون میدونم حق طبیعیه منه به سایز و وزن نرمال و زیبا ومتناسب برسم برای همیشه
با دوستام شروع کردیم به دوره ای شما همراه بشیم و مشوق هم باشیم و یادبگیریم راه صحیح لاغرشدن و کسب تناسب. اندامو برای همیشه
“به نام خداوند یکتا”
سلام به استاد گرامی و دوستان هم مسیر؛
“آیا شما گول خورده اید؟!!”
امروز یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱،من اولین گام”مسیر لاغری من” را برداشتم.با خواندن متن نوشتاری و دیدن فایل این گام استاد، متوجه شدم که من هم در طول سال ها زندگی و چاقی ام بارها و بارها درباره ی چاقی ام گول خورده ام و همین گول خوردن باعث شده است که من از روش های نادرست و مختلفی برای لاغری و کاهش وزن استفاده کنم.روش هایی که از آنها جز شکست،ناامیدی و لاغری گذرا چیزی عایدم نشده است.این گول خوردن ها شامل مواردی چون این که چاقی من ارثی است یا سوخت وساز بدنم پایین است یا کم تحرکم،خواب زیاد دارم،خوردن غذای بیشتر،ازدواج کردن،بارداری،بالا رفتن سن و …است که همه ی ما افراد چاق کاملا با آن ها آشنایی داریم و با آنها درگیر بوده ایم.اما من متوجه شده ام و به این درک رسیده ام که تمامی این موارد که ما افراد چاق در طول سالیان چاقی خود بر روی آنها متمرکز بوده ایم و سعی در رفع این موارد و خیلی موارد گول زننده ی دیگر کرده ایم همگی عوامل بیرونی هستند و هیچ تاثیری بر لاغری ما ندارند تنها چیزی که بر چاقی و لاغری ما تاثیر گذار است نوع نگرش و باور ذهنی ما نسبت به چاق شدن و لاغر شدن است.پس من باید این باور را در ذهن خود بارور کنم که همان طور که در طول زندگی بدون هیچ زحمتی و برنامه ی خاصی و خود به خودی چاق شده ام و اضافه وزن پیدا کرده ام خیلی خیلی راحت تر از آن هم می توانم لاغر شوم و لاغر بمانم تنها در صورتی که توجه و تمرکز خودم را از چاقی برداشته و بر لاغری و متناسب شدن متمرکز کنم.من باید این باور را که با خوردن هر نوع ماده ی غذایی، من چاق می شوم و بر وزنم اضافه می شود را از ذهنم پاک کنم و به جای آن از خوردن هر نوع ماده ی غذایی که صرفا جهت انرژی رساندن به بدن و رفع نیاز بدن به مواد غذایی است را در ذهنم جایگزین کنم و از خوردن لذت ببرم و دچار عذاب وجدان بعد از خوردن انواع غذا و خوردنی ها نشوم.با این کار من گام مهمی را در مسیر لاغری خودم بر میدارم.باید به این هم توجه داشته باشم که من قبلا با روش های هر چند نا درست و غلط مانند حذف بعضی مواد غذایی مثل برنج،نان،انواع نوشیدنی های گازدار،انواع شیرینی،انواع تنقلات،خوردن دمنوش های مختلف هنگام ناشتا یا قبل از خواب،رژیم های من درآوردی،رژیم دکتر کرمانی،پیاده روی های طولانی،طناب زدن،کوهنوردی و …اقدام به کاهش وزن میکردم باز هم می توانستم تا حدودی وزن کم کنم هر چند که ثابت و دائمی نبود اما این بیانگر آن است که بدن من همچنان با یک روش درست و صحیح خیلی بهتر و بیشتر قادر است و می تواند وزن کم کند و این بسیار خوشایند است.لاغر شدن یک مهارت و هنر است و باید مانند هر نوع مهارت و هنری آن را به خوبی یاد بگیرم و آموزش ببینم تا بتوانم لاغر بشوم و لاغر بمانم.من باید لاغر شدن را برای خودم آسان و لذت بخش کنم.من ایمان دارم و مطمئنم که با کمک خود،ذهن و بدن قدرت مند و توانمندم راحت تر از آنکه چاق شده ام،لاغر می شوم و لاغر میمانم،شما هم می توانید دوستان عزیز هم مسیر.ما شگفتی ساز می شویم انشاالله.
با درود و خداقوت به شما دوستان و استاد ارجمند
اول اینکه خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که من رو به بهترین و تنهاترین روش لاغری هدایت کرد،یعنی آرامش و حال خوبی که دارم بابت حضور در جمع شما دوستان عزیز و این سایت هست.
من تا پایان راهنماییم متناسب بودم اما از بلوغ به بعد حسابی چاقی در من رشد کرد،این در شرایطی هست که ما توسط تشویق خونوادمون چاق شدیم سالها اونها ما رو واسه چاقی تشویق کردند و الان که ۱۵،۲٠ کیلو اضافه وزن داریم همون هیات ژولیه از مخالفین صد در صد اضافه وزن ما هستن و ما رو مورد تمسخر قرار میدن جوری که ی لقمه اضافه میخوریم به اتفاق نظر میگن تو هیچی نمیشی نمیتونی جلو خودتو بگیری،حالا این سرزنش ها و نمیتونیدها رو بخوایم حساب کنیم واقعا از میلیون میگذره و اینجوری نیست که 10بار شنیدن بخوایم لاغر شیم به تعداد بار که تلاش کنی لاغر شی باید تمرین کنی،ذهن باید به باور برسه که میشه. بارها من و خواهرم روشهای لاغری رو امتحال کردیم، استعمال کرم رو بدن و پلاستیک بستن و کمربند رو هم بعد از استعمال و دویدن در ساعت 4بعدازظهر تیرماه که چی که حسابی عرق کنیم تا لاغر شیم، دکتر رژیم، باشگاه و دمنوش هر بار یه جوابایی میگرفتم ولی بعد دوباره برمیگشتم به وزن سابق چون ما عوامل بیرونی رو عامل چاقیم میدونستیم،با حضور در این سایت متوجه شدم هر چی هست در درون ماست و ما باید این گفت و گوی ذهنی رو ساکتش کنیم،همون نجواهای سرزنش گر،در این سایت متوجه میشیم تنها روش لاغری همون برگشت از روش چاقی هست،همونطور که چاق شدی همونطور هم میتونی لاغر شی،باید بذر انتظار لاغری رو در ذهن بکاریم،وقتی با این سایت آشنا شدیم حرف دیگران دیکه برامون اهمیت نداره و به آرامش میرسیم و از لاغر شدن اطمینان حاصل میکنیم.
استاد بایت زحمتتون متشکرم و از خداوند طلب نعمت و شادی براتون دارم
امیدوارم همه ی همراهان در مسیر شادی و اطمینان رسیدن به آرزوهاتون باشید.
عاطفه
خداوند رو بینهایت برای شنیدن این فایل با ارزش سپاسگزار و شکرگزارم
استاد عزیزم و دوستان همراهم سلام و عرض ادب
امیدوارم و مطمئنم که حال همه دوستان و خودم با شنیدن این فایل ها چقد خوشحال و امیدوارتر میشه
من خیلی خیلی گول خوردم، از همون موقعی که به من گفتن اگه لاغر باشی زود مریض میشی، تپلا خوشگل ترن، آدم اگه تو بدنش گوشت نباشه که قوی نیست و… بخور تا خوشگل بشی، بخور تا قوی بشی…. من و خواهرم که دو قلو هستیم تا ۱۱ سالگی لاغر بودیم و بعد کم کم چاق شدیم،، اینجا هم دوباره یسری فرمولا به خورد ما دادن که چاقی شما ارثی، بلوغ باعث چاقی، کم تحرکی باعث چاقی، تو با ۳ تا داداش بزرگتر حتما پرخور میشی چون مردا خیلی بخور هستن…. من از ۱۷ سالگی انواع باشگاه ها و رژیم ها رو کردم و تو این دورانها بود که ترس از چاق تر شدن، ترس از گرسنگی، ترس از حرف مردم و اطرافیان، انزوا، تنفر از دیدن خود در آینه، محدود کردن روابط، و بدترین عزت نفسم رو ازم گرفت و فکر میکردم در هر کاری بی عرضه ام… وقتی که با هر بار رژیم گرفتن شکست رو تجربه کردم این ترسها و تنفرها در من شدیدتر و ماندگارتر شدن، و تبدیل به کیلوها اضافه وزن شد، خدایا بینهایت برای وجود این سایت و استاد عزیز و دوستانم سپاسگزارم… وقتی میبینم همدردام الان لاغر شدن و دیدن دوستان شگفتی سازم باعث شدن که من بیام دیدگاهم رو بنویسم چون به گفته دوستان ثبت شنیده ها با نوشتن تثبیت میشن…
بنظرم الان باید رفتارهای درست رو بارها و بارها تکرار کنیم در موردشون بنویسیم و فکر کنیم .. مگه من برای چاق شدن باشگاه رفتم یا پیش دکتر رفتم؟؟ خیر من فقط تعدادی فرمول از قبل داشتم تا یکجایی که به تثبیت رسیدن باعث چاقی من شدن و ترس و تنفر باعث شدن که همیشه به چاقی فکر کنم ۱ قاشق غذا تو ذهن من ۱ بشقاب غذا بشه… این طرز فکر با ۱۰۰ سال رفتن پیش دکتر تغذیه که عوض نمیشه ، اتفاقا چون پیش دکتر تغذیه رفتم ترسم ۱۰۰ برابر شد و اون اصن باعث شد من از غذا انقد بترسم… همین الانی که دارم اینارو مینویسم ترس ار چاقی رو دارم و از هیکلمم خوشم نمیاد و میدونم اینا فقط با تکرار و تمرین از بین میره همونطور که استاد عزیزم و دوستان شگفتی سازم کیلوها وزن و سایز کم کردن.
به امید اون روز برای خودم و دوستان همراهم. عادله.
بنام خدای آرزوها
من ….درسته خودم میگم ، همین ادمی که الان داره این مینوسه و هنوزم از چاقی میترسه هموز از غذا خوردن واهمه داره و هنوز داره قاشق می شماره هنوز بعد خوردن ی وعده غذا دنبال هضم کننده اس ، همین ادمی که هزارتا رژیم از کتوژنیک وخام گیاهی و سه روز شیر و ی دونه خرما رو گرفته تا انواع ورزش ها و باشگاهها و خریدن هزار تا در و دستگاه و خوردن هزارتا قرص و دمنوش. دروغ چراالانم می ترسم اما امیدوارم که اینجا همونجایی که من خسته تر از خسته از هر رژیم و ورزشی باید می اومدم.یادم نمیاد کی و کجا استارت چاقیم خورد 🙁 اما تا بخودم اومدم دیدم ای وای چاق شدم مدام از خودم می پرسم دختر تو کی وقت کردی این همه چاق شی وقتی با حسرت به عکس های قبل خودم نگاه میکنم میگم چ گندی زدی ب خودت اما الان یاد گرفتم که لاغری اسون حتی اسون تر از چاقی ، پس میتونم از امروز میخوام برا خودم و ذهنم بشم همون معلمی که حروف الفبا بهم یاد داد با این فرق که من میخوام ب خودم الگوی اصلاح زندگی یاد بدم و مطمئنن می تونم و دقیقا ب دستش میارم همون طور که هرچیزی خواستم و ب دست اوردم. اون من خواستن اینجا پاش محکمتر چون قرار باز زیباتر بشم. درست مثل همون موقع هایی ک بقیه بهم میگفتن با این قد بلند و هیکل تراشیده تو هرلباسی زیبایی.پس میشه و می تونم یعنی باید بشه…
رهرو ان نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
دوستون دارم ،ارزومند ارزوهاتون زهرا
من برای لاغر شدن تا حالا دکتر های تغذیه مختلف . رژیم های مختلف و ورزش های مختلف رو امتحان کردم با اینکه مدتی هم لاغر بودم اما هیچ وقت از خودم حس رضایت نداشتم . و دلیل اصلی که هیچوقت به نتیجه نرسیدم تفکرم نسبت به خودم و اندام ایده آلم بوده که همیشه فکرم این بوده که هیچوقت تغییر نمیکنم . ولی الان تصمیم دارم خودم رو ذهنم رو باور کنم
سلام به همه دوستان
من الان که قشنگ دقت میکنم میبینم خیلی وقتا یک هیچ از بقیه جلو ترم .من یه ساله که دارم این مهمون ناخونده(چ. ا. ق .ی)پیش خودم نگه داشتم .
من راه هایی زیادی و برا بیرون کردن این مهمون و از جسمم و امتحان نکردم فقط براش دو تا کار انجام دادم باشگاه و دمنوش که جر حال بد سختی و اعصاب خوردی چیزی برام نزاشتن.
ولی تو این یه ماه و خورده ای که اینجام هیچ حس بدی ندارم دیگه ترسی از مواد غذایی یا ترسی از این که کسی راجب چاقیم حرف بزنه رو ندارم و مثل یه انسان متناسب و ازاد دارم زندگی میکنم.
من ۱۲ جلسه و کامل انجام دادم و تازه این فایل و شروع کردم و واقعا ب این نتیجه رسیدم لاغری و باید آموخت هیچ چیزی و ما مادر زادی از اول تولد یاد نگرفتیم تمام دانسته هایی ما توانی هایی ما به یک باره در ما ب وجود نیامده اند. مخصوصاً چاقی هیچ یادم نیست کدام شب من خوابیدم و فرداش دیدم عع من چاق شدم این ۱۱ کیلو که من اضافه دارم تی یک سال در من ب وجود امده اند .پس انتظاری هم ندارم شب بخوابم بیدار بشم ببینم لاغر شدم و خبری از ۱۱ کیلو نیست مطمعن هستم لاغری من زود تر از یک سال در من اینجاد میشه اما اگه بیشترهم بود اشکالی نداره ارامشی که در این فایل ها کامنت ها وجود دارند ب من این انگیزه رو میدن که تمام سال پا ب پایی بقیه این مسیر رو ادامه بدم.
واقعا دیدن افرادی که لاغر شدند لذت بخش و امید دهنده است من بدون توجه ب نوعه روش انها هر روز ب افرادی نگاه میکنم که اضافه وزن داشته و لاغر شدند پس لاغری اسان ترن کار دنیاست لاغری و تناسب حق من است
به نام خالق زیبایی ها سلام .
من فکر میکردم باید برای لاغری غذا کمتر بخورم برنج نخورم پیاده روی زیاد داشته باشم ورزش های شکم و پهلو سنگین انجام بدم جوری که عضلات م درد بگیره آقا من گول خوردم همه این مسیر های اشتباه رفتم نتیجه گرفتم اما نه دلخواه بعدش روز از نو روزی از نو مندگول خوردم . حتی فکر میکردم نباید گوشت بخورم باید سبزی جات بخورم گول خوردم .فکر میکردم چون قبلا دارو مصرف میکردم اونم بعد چند سال عوارض دارو اما گول خوردم چون اگه این طوری بود چه جوری از ۷۸ به ۶۱ رسیدم من گول خوردم برنج و نان باعث چاقی نمیشه من گول خوردم نمونش یکی از اقوام هم نان میخوره هم برنج تا ورزش میرفت یه مدت که چاق بشه اما نشد همین بنده خدا نمونه ای میتوانه باشه برای خانم هایی که در این مسیر هستند قبل ازدواج لاغر بود بعد ازدواج هم لاغر بود خوش استایل بود بچه دارم شد بازهم خوش فرم هیکلش پس هیچ کدوم از دلایل ازدواج و بچه دار شدن باعث چاقی نمیشه آقا گول خوردید .نداشتن تحرک و ورزش نکردن باعث چاقی نمیشه نمونش یکی از اقوام دوستم که تحرک خاصی نداره در حد انجام دادن کارهای معمولی ورزش نداره نان و برنج هم میخوره . کیک و ساندیس هم میخوره اما لاغر لاغر هست . گول خوردیم که قدرت دادیم دست دارو و نان و مواد غذایی در ذهنمون بهش بزور قبولوندیم که تمام این ها عامل چاقی هست هیچ کدوم از این ها عامل چاقی نیست پس دوری و پرهیز از مواد غذایی باعث لاغری نمیشه ورزش کردن باعث لاغری نمیشه هزاران هزار افراد که ورزش میکنند و رژیم میگیرند و در تلاشند برای این که لاغر بشند و در اندام رویایی بمونند اما هیچ کدوم جواب گو نیست درسته من نقاشی و آشپزی و حرف زدن و راه رفتن با تمرین با تکرار بدست آوردم نه با خوردن قرص و دارو نه با عمل جراحی ن با دیدن . لمس کردن شنیدن یادگرفتم همان طور که چاقی یادگرفتم نوزاد بودم تپل بودم درست اما هرچی بزرگ تر شدم کمکم متناسب شدم چون حرفی از چاقی در خونه نبود ولی کم کم وقتی مادرم چاق شد و تلاش هاش برای لاغری دی م این ترس در من ایجاد شد عادت های غلط به وجود اومد هرچی بیشتر بحث چاقی میشد بیشتر باورهای غلط در وجود من ریشه میگرفت و من از دوم سوم راهنمایی به سمت چاقی رفتم . من چاقی یادگرفتم هرچه چاقی میدیدم تحسین میکردم چون گفته بودن سالم هست بانمک هست . اما من گول خوردم . لاغری ساده چون روند طبیعی بدن هست این بدن وقتی من کیلو کیلو مواد غذایی بهش میدادم دفع میکرد فقط بخشی که نیاز داشت دریافت میکرد نشان میده که خواهان تناسب اندام نه جمع کردن چربی روز هایی که غذا یا آب زیاد از حد میخوریم بدن اضافات دفع میکنه نشان میده این بدن از ذخیره کردم مواد غذایی خوشش نمیاد خواهان چاقی نیست این مسیر بلد نیست همینم که بلده بخاطر ورودی ها و الگوهایی که بهش نشان دادم درست مثل یه طوطی یه ضبط صوت هرچی که نشان دادم انجام میده و میگه حالا من مسیر لاغری رو با دیدن الگوها با برداشتن موانع ذهنی براش باز میکنم مسیر لاغری در وجود من هست فقط باید موانع برداشته بشه .
در پناه رب متناسب و سالم و بانشاط باشید . یاحق
دوست عزیز سلام و وقت بخیر
لذت بردم از خوندن دیدگاهتان
امیدوارم متناسب سالم و شاد باشید
سلام به استاد گرامی و همراهان عزیز منم بارها بارها گول خوردم دکتر تغدیه کمربند لاغری رژیم لاغری داروهای لاغری کلاس های ورزشی استفاده از دستگاه های ورزشی لباس های لاغری ورزش های سنگین مثل کوهنوردی همه رو امتحان کردم و کلی اذیت شدم یک مدت لاغر میشدم یک مرتبه به وسیله رفتن به دکتر ۲۳ کیلو کم کردم ولی بعد از مدتی دوباره چاق میشدم به خودم گفتم شاید ژنتیکی یا کم کاری تیروئید ممکنه باشه که نمی شه لاغر بشم تا اینکه خواهرم وقتی که دیدم لاغر شده و همه چیز میخوره ازش پرسید همه چیز رو در باره تناسب فکری گفت ومن هم بعد از مدتی عزمم رو جزم کردم که از این روش استفاده کنم و این رو پذیرفتم که همه اینایی که انجام دادم به شکست منجر شده و امیدوارم با تغییر فرمولهای ذهنی به نتیجه مطلوب برسه
سلام به همه ی دوستان
بله منم مثل شما گول خوردم وقتی ده ها بار به دکتر تغذیه میرفتم، وقتی هزاران بار تصمیم رژیم گرفتم
ولی تو این مدت فقط یه چیزو خیلی خوب متوجه شدم
رژیم فقط ولع مارو بیشتر میکنه و محدودیت ذهنی به وجود میاره همین، موفق باشید در این مسیر و مطمئن❤️🙏🏼
به نظر من هر کس چاقتره بیشتر رژیم گرفته
چاقیهای عجیب و غریب نتیجه همین دستکاریهای جسمه
باید برای لاغری هنر لاغر شدن اموخت
لاغری اموختنی
اینکه تو نتونستی لاغر شی یعنی راههای لاغری بلد نبودی
پس استاد من چرا لاغر نشدم بعد این همه سال بودن در این سایت و تهیه این همه دوره
واقعا وقتی داشتم اینها رو مینوشتم گفتم نکنه باز هم گول خوردم
البته تا حدودی لاغر شدم ولی انگار باز هم چاقم گاهی هم مثل قبلها یویو بار چاق و لاغر میشم
سلام و درود
نکته ای که درباره شما جالب توجه اینه که در بسیاری از نوشته ها از لاغری و تغییرات عالی می نویسید ولی در یک کامنت دوباره می نویسی من لاغر نشدن
دوباره از چند روز بعد صحبت از لاغر شدن و تغییر کردنه و این چرخه بارها تکرار شده
باید روی پذیرش وضعیت موجود کار کنی
اگه حتی یک کیلو نسبت به سه سال قبل لاغر شدی باید این وضعیت رو بپذیری و بابتش خوشحال باشی که مراحل بعد رو تجربه کنی
اما وقتی به هر دلیل ساده ای دوباره خودت رو چاق معرفی می کنی مشخصه که توجهی به تغییرات و وضعیت جدید خودت نداری
سلام استاد ممنون از پاسخگوییتون
دقیقا مشکل من همین تا یک مدت عالی هستم روحیم کنترلم روی خوردن و جسمم
بعد یهو همه چیز بهم میریزه اول روحیم و منفی باف مرتب میگه درسته که کاهش وزن داشتی ولی هنوز تا ایده الت خیلی مونده ببین چه قدر طول کشیده و تاثیرش روی خوردن و جسمم هم میزاره
استاد لاغری طوریکه برای شما استمرار داشت تا به ایده ال خودتون رسیدید برای من استمرار نداره برای من حرکتی یویو وار داره برای همین هم نوشته هام با هم متفاوته چون همیشه حال درونیم مینویسم
وقتی خوبه خوب مینویسم
و وقتی بده بد مینویسم
دوست دارم استمرار داشته باشم مثل شما و لاغری برام متوقف نشه ولی متاسفانه این اتفاق نمیفته لطفا راهنماییم کنید
همیشه راه راست و الهی از راه نادرست و شیطانی واضح و مشخصه ولی ما انسانها نمی خوایم توجه کنیم و مراقب خودمون باشیم.
هر سمتی که توجه می کنی و احساس بد در شما ایجاد می کنه باید در جا متوقف کنید و روی خود رو بر گردونید
اما این کار به سادگی گفتن نیست و خیلی ها متاسفانه گرفتار این حربه شیطان می شوند و به آنچه دوست ندارند توجه می کنند
این موضوع در تمام جنبه های زندگی از روابط شخصی تا ارتباط با دیگران و … باید رعایت شود
در این صورت زندگی بهشت خواهد شد
سلام به منیره عزیزم
منم نظر استاد رو نسبت به شما دارم من شمارو فالو کرده بودم چون از نتایج عالی تون گزارش میکردید ولی بعدها دیدم نظرات ضدو نقیض زیادی دارین انفالوکردم شما روتا ذهنم مغشوش نشه
حتی خانم سادات رو هم انفالو کردم چون دیدم ذهنیت مثبت من داره مغشوش میشه
در مورد رژیم هم نمیدونم چرا همش من فکر میکنم کسانی که با انواع رژیم های سخت وارد دوره شدن
نتایج عالی گرفتن یا کسانی که زیاد اهل رژیم بودن چون بیشتر عملگرا هستن خوب نتیجه میگیرن و شگفتی ساز میشن
ومن چون اهل رژیم نبودم وفقط اهل ورزش بودم نتایجم ضعیف هست من فقط یکبار نان و برنج مصرفی رو کم کردم راحت لاغر شدم ولی سالهاست من رژیم خاصی ندارم .
من غذام تقریبا نسبت به دو سال پیش نصف شده ولی نتایج ظاهر نشده صدایی در درونم میگه این مقدار غذا جلوی چاق شدن تورو گرفته باید بازم کم بشه غذات
من خودمو چهار سال هست وزن نکردم اصلا نمیدونم چقدر کم شدم ولی از لباسها تغییر زیادی احساس نمیکنم
ولی من ادامه میدم من شکست رو به هیچ وجه قبول نمیکنم اگه استاد تونست من هم میتونم
سلام الهام جان
بله حرف شما کاملا درسته دلیلش اینکه تغییرات برام ثابت نیست وهمیشه حالم مینویسم من خیلییییی لاغر شدم نصف شدم ولی گاهی از اینکه هنوز به ایده الم نرسیدم خیلی نا امید میشم و درد دلهام مینویسم نمیگم کارم درسته
در مورد خوندن نوشته های دیگران من هم خیلی به این کار علاقه داشتم مثلا نوشته های شما خانم شهربانو و سادات خانم حسنی و فروغ و چند نفر دیگه رو میخونم ولی فکر میکنم گاهی میتونه اثر عکس بزاره بیشتر خوبه که برای نظرات استاد وقت بزارم با ارزوی موفقیت
فقط یک سوال ۴ ساله که در دوره اید؟
و هنوز لاغر نشدین؟
سلام عزیزم
امیدوارم حالت عالی باشه .اره همینطور هست همه ما نوسانات احساسی زیاد داریم باید تو یه خط نرمال حرکت کنیم تا زیاد بالا پایین نشیم به نظرم چون هنوز روند تغییر عادات وافکار روند ثابت ونرمالی رو نداره برای همین تا میبینیم کمی لاغر شدیم دوباره چاقی میاد یا برمیگردیم عقب .
من خودم چند روزه خیلی نامیدبودم واحساس شکست داشتم چون چند خبر بد از فامیل شنیدم روی حالم خیلی اثر داشت برای همین احساس کردم که به جایی نرسیدم از خدا گله کردم که چهار سال هست پولهایی که به زحمت جمع کردم برای دوره ها خرج کردم حتی برای خودم گریه کردم ولی حالمو بهتر کردم نوشتم احساساتی رو که داشتم کنترل ورودی خیلی مهم هست درگیر مسائل دیگران نشدن .
باید ادامه بدیم فقط وعملگرا تر باشیم با ادامه دادن گره ها باز میشه موانع از سر راهمون برداشته میشه
نه گلم من دو ساله تو دوره م چهار ساله پیش آشنا شدم باسایت وارد سایت شدم ولی رهاکردم
اصلا مگه مهمه چقدر تو دوره ایم مهم اینه که ببینی چقدر افکار رفتارت متناسب شده
چقدر شخصیتت عوض شده چقدر شخصیت. فرد متناسب رو داری اینا مهمه
موفق باشی گلم
ا
الهام جان واقعا متاسفم که حال بدم و نوشتم در شما دچار تردید شد من متعهدانه قول میدم دیگه تو این سایت وقتی حالم بده ننویسم احساس کردم چون من پیشکسوت شدم مسئولم نسبت به احساس بقیه
عزیزم من هم به خاطر اتفاقهای زندگی دیگران در بهترین حالت لاغریم همه چیز رها کردم چی شد واقعامشکلات اونها طی گذشت زمان حل یا کم رنگ شد ولی من متضرر شدم میخوام برات یک مثال بزنم که در مورد خودم اتفاق افتاده
سالها پیشی اتفاقی برام افتاد که نابودم کرد و فقط وفقط تنها کاری که میکردم میخوردم و بالاخره اون موضوع کم رنگ شد من به زندگی عادی برگشتم با کوهی از چربی
و طی چند سال بعد اون اتتفاق دوباره افتاد و با خودم دو دو تا چهار تا کردم و گفتم مشکلات هست حالا میخوای با چربی بپزیریشون یا لاغری با خودم گفتم با لاغری
و نخوردم حتی دکتر تغذیه هم رفتم چون اون زمان نمیدونستم چنین سایتی هست من لاغر شدم و پوستم هم خیلی خوب شد و مشکلم هم کاملا حل شد
حالا میخوام بهتون بگم من در این دوره بدون رژیم بدون ورزش بدون ذره ای گرسنگی لاغر شدم تمام لباسهای تنگم اندازم شد هنوز هم خواهرم میگه معدت عمل کردی همین دیشب گفت باور نمیکنم که با ذهن لاغررشدی
گفتم چرا نمیگی رژیم میگی عمل معده
گفت چون با رژیم نمیشه لاغر شد
بله هنوز تا ایده الم یعنی بدنی بدون چربی فاصله دارم ولی انشاالله بزدوی میام همینجا و میگم که من به انچه میخواستم رسیدم
یکی از شگفت انگیزان لاغر شده بود و رفته بود تنگه واشی من هم تصمیم گرفتم وقتی لاغر شدم برم اونجا و چکمه بپوشم و لاغریم جشن بگیرم اون روز و از اونجا انشاالله برای همه دوستان سایت حال خوبم مینویسم
الان دوره صدگام و کاهش اشتها رو با هم برداشتم تا بیشتر درگیر باشم
موفق باشید
آفرین منیره جان آفرین
اره همینطور با همین فرمون همه به پیش میریم
چقدر چسبید کامنتت
به یه تلنگر هممون نیاز داریم
موفق باشی گلم
سلام. خدمت استاد گرامی و همراهان این مسیر زیبا وموثر. من سالها بود فهمیده بود م این رژیمهابیهوده ست به خودم میگفتم مگه میشه همیشه تمرکز روی رژیم غذایی داشته باشیم؟پس سایر هدفهامون چی میشه وسالها بود باوزنم کنار اومدم و همیشه یه گوشه ی ذهنم دنبال جواب بودم و حالا خدایا بی نهایت بار شکرت که منو به این مسیر صحیح زیبا وموثر رهنمون شدی .
ومن ۱۲گام را گذراندم طی یک ماه تقریبا و دیدم که خیلی راحت اشتها م کم شده واین یعنی یک موفقیت
سلام خدمت استاد ودوستان ،من از روشهای رژیم و ورزش استفاده کردم یه بارهم دکتر رفتم ازعذاب وجدان وازترس اینکه صدمه به جسمم وارد نکنه نخوردم من از دبیرستان که متوجه شدم بارژیم میشه لاغرکرد افتادم تورژیم گرفتن ،باراول ۱۵,کیلوباردوم بعدازازدواج۱۸کیلوبارسوم بعدازبه دنیا اومدن فرزنداول۱۵کیلوومتاسفانه بعدازبه دنیا اومدن فرزند دوم دیگه نتونستم وزن کم کنم وزن کم کردنم درحد۵کیلوبودمن این باورمخرب روداشتم که بعدازفرزنددوم وزن کم کردن خیلی سخته که همینم شدحالا باتوجه به اینکه افرادی که بعدازبچه دوم متناسب هستن من این باورروتغییرمیدم
سلام دوستان دلم میخواد زندگیم رو بنویسم اینجا
من از دوران دبیرستان فهمیدم که وزنم نسبت به هم سن و سالام بیشتره و فکر میکردم که به خاطر اینه که من ورزش نمیکنم پدرم همیشه میگفت غذا بخور وگرنه میمیری بخور مغزت کار کنه بتونی درس بخونی منم تو دوران امتحانات چاق میشدم بعد امتحانات من به بیشترین وزن یعنی ۷۵ کیلو رسیدم و دیدم که واقعا نمیتونم تحمل کنم این وزنم پس رفتن باشگاه کنارش غذام کم کردم و شام نمیخوردم تو ۳ ماه ۱۵ کیلو کم کردم ولی همیشه نگران بودم دوباره وزنم برگرده و همیشه با غذای وجدان غذا میخوردم و مثل یویو وزنم از ۶۸ تا ۶۲ کم وزیاد میشد تا وقتی که ازدواج کردم وزنم دوباره به ۷۵ رسید چون فکر میکردم طبیعیه که آدما ازدواج کنن وزنشون بیشتر بشه من گول خوردم با روش خام گیاه خواری باز ۵ کیلو کم کروم ولی عادت زیاد میوه خوردن در من ایجاد شد و به میوه ولع پیدا کردم اینجا هم گول خوردم و دوباره وزنم رسید به ۷۹ کیلو و باز هم شروغ کروم به تلاش بزای کم کردن وزنم و با سختی و ورزش و پیاده روی های طولانی و کم خوری برسم به ۷۰ کیلو ولی بازم گول خوردم تا اینکه باردار شدم و توی بارداری یه وزنی رسیدم که همیشه وحشت داشتم وزن ۸۵وکیلو و فکر میکردم که طبیعیه ولی بازم گول خوردم دوباره رژیم و رسیدم بع وزن ۷۹ کیلو و ۲ ساله با بدبختی و غذای این وزن و نگه داشتم ولی گول خوردم با وزن ۷۹ کیلو اینقدر تا امید بودم که میخواستم عمل اسلیو کنم ولی ترسیدم الان راه هارمی لاغری رو کنار گزاشتم و شروع کردم به نوشتن تا بع باور برسم که من میتونم بدون سختی متناسب بشم میخوام برای همیشه لاغر بشم و لاغر بمونم میخوام دیگه گول هیچ روشی رو نخوردم
یاحق
فایل ویدئویی رو نمیتونم دانلود کنم لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام و درود
از فیلترشکن استفاده کنید
استاد دیروز بدون فیلتر شکن دانلود کردم فایل مقدمه رو فیلتر شکن ها اکثرن کار نمیکنن
سلام و درود
بستگی به اینترنت داره
انشاالله شرایط هرچه زودتر عادی بشه
بنام خدا
شما هم گول خورده اید
آره درسته من خیلی گول خوردم گول انواع رژیم گول انواع ورزشها گول رژیم های خودسرانه چندین سال من گول همین ها را خوردم و تا ۱۰ کیلو را کم کردم و برگشتم به همون وزن و تازه بکم بیشتر خسته از،همه ی این رژیمها نا امید عصبانی گاهی بد وبیراه بود که خودم و خدا میگفتم که چرا من نباید لباس م رد علاقه ام را بپوشم چرا همیشه سایز من لباس نیست وقتی میرم پرو لباس از سینه ها تنگ از شکم و پهلو تنگ آخرش هم یه خرید که هیچ به دلم نبود میکردم و برمی گشتم تمام سالهای جوانی من به همین منوال گذشت تا الان که تو،سن میان سالی هستم و با سایت استاد روشن عزیز آشنا شدم حدود ۲ سال است که زندگی من رنگ و بوی تازه ای گرفته نه از،رژیم خبری هست نه باشگاه رفتم البته الان ۴ جلسه هست،که میرم بدن سازی برای زیبایی و فرم دهی بدن میرم
کاملا در آرامش هستم چون هر چی دوست دارم میخورم اما به اندازه نیاز بدنم و جسم من خود به خود داره لاغر میشه واقعا دارم لذت میبرم آنقدر شادو خوشحالم و هیچ عجله ای برای لاغری ندارم چون تو مسیر دارم لذت میبرم و همیشه استمرار دارم و عاشق مسیرم هستم .
سلام بیتا هستم
با خوندن نوشته دوستمون میخکوب شدم اونقدر که با هر جمله یه صفحه نوشتم، نمیدونم چی بگم دلم میخواد یه چیزی بگم که الان حسم رو بگم ولی به جاش میخوام سپاسگزاری کنم از خدایی که اینقدر ذهن و جسم من رو توانمند و قانون مند آفریده ،خیلی حس بی نظری دارم از اینکه من میتونم با تغییر نا خود آگاهم با استفاده از یک سری ابزار های ساده مثل نوشتن ،خواندن و دیدن تغییرات شگفت انگیزی در خودم ایجاد کنم حس توانایی دارم حس نا امیدی از اینکه من محکوم به چاقی هستم در من کمرنگ شده و از اینکه خدا توانایی تغییر به من داده خیلی خوشحالم دیگه اصلا عجله ایی ندارم برای لاِغر شدن دلممیخواد از این مسیر لذت ببرم و با اشتیاق پیش برم به سمت لاغر شدن
دیگه دست از رژیم ها و روش های مسخره که یه عمر گولشون رو خوردم بر داشتم و واقعا میتونم بگم یک راه احمقانه رو بارها و بارها مثل یک چرخه معیوب طی کردم و هر بار انتظار نتیجه متفاوت داشتم
ولی این دفه دیگه از راه درسته میرم و برای همیشه لاغر میشم و لاغر زندگی میکنم لاغر شدن خیلی برای من حس بی نظری ایجاد میکنه
من همین جا تعهد میدهم که دیگه گول هیچ روش و رسانه و رژیم یا روش لاغری نخورن و فقط از راه اصلی که همون لاغری با روش ذهنی هست استفاده کنم دقیقا همون از همون راهی که اومدم از همون راه برگردم
دلم میخواد با این راه یک انسان ۵۰ کیلویی سبک با یک ذهن سبک و با قدرت بالا باشم و وقتی با این روش بتونم به هدفم برسم قطعا به هر هدف دیگه ایی میتونم برسم چون راهشو یاد گرفتم .
چون من بدنم استعدادلاغری داره و لاغر شدن یه امر خود به خودیه و لاغر شدن آسانترین کار دنیاست کافی هنرش یاد بگیریم مثل هنر موسیقی هیچ فرقی ندارن وقتی من میخوام برای اولین بار گیتار یاد بگیرم تا چند ماه اول فقط باید تمرین کنم بعدش میتونم یه موسیقی آسون بنوازم و با تمرین بیشتر میتونم موسیقی های پیچیده تر یاد بگیرم در لاغری با ذهن من ابتدا باید گام به گام روزانه ببینم و بنویسم برداشت و درکم رو از فایلا.
حالا سوال اینکه چقدر بنویسم و چی بنویسم هر چقدر بیشتر بنویسم و احساس و درکم رو روی کاغذ پیاده کنم بیشتر به ذهنم لاغری رو یاد میدم من بزای این کار هم در دفتر هم در سایت روزانه مینویسم و تمرکزم رو از هر چیزی جز لاغری با ذهن بر میدارم
یا حق
دوست عزیزم سلام
از خوندن دیدگاهتون لذت بردم و امیدوارم به هدفتون برسین🙏🌹
سلام خدمت استاد عطار روشن عزیز و دوستان عزیزم در مسیر تناسب فکری: من هربار که فایلهای صوتی یا تصویری استاد گوش میدم حس میکنم دقیقا کپی خود استاد هستم و خیلی موضوع ها برام آشنا هست در مورد گول خوردن تازه ترینش رو میخوام بگم یک ماه قبل خواهر شوهرم اومد خونمون و بعد از کلی سوال و جواب از من در مورد لاغری و چاقی اینا بهم گفت من با یه سایتی آشنا شدم دمنوش نیوشا هست هم درآمد داره هم درمانی هست راستش خواستم اول از تو شروع کنم گفتم چرا گفت چون چاقی و میدونم خیلی دوست داری لاغر بشی بیا مشاوره شو و من از اونجایی که وقتی بحث لاغری میشد خیلی هیجان زده میشدم قبول کردم و تماش گرفت با یه خانم به صورت صوتی من ایشون رو ببینم چندین سوال الکی از من پرسید جنس موهات چطوریه دهانت بوی بد نمیده فلان جای بدنت خارش نداره فلان قسمت بدنت درد نداری و بعد از اون عکس زبانم رو براش فرستادم گفت من متخصص زبان شناسی هستم و هزار نوع مریضی به من چسباند که کبدت چربه طبعت سرده ببخشید رحمت سرده کیست داری فلان و فلان هستی و راه درمانت پیش من هست تو باید مزاجت گرم بشه تا ذرست بشی و در طول 4 ماه 20 کیلو لاغر میشی و از این داستان ها و من کلی خوشحال شده بودم قرار شد شمارشو سیو کنم برای خرید محصولات گیاهی نیوشا همون روز شبش رفتم داخل سایت و سرچ کردم مزاج سردو بلغمی یه تست برای من آورد حل کردم چندین سوال بود آخرش طبع منو معتدل زده بود و هماروس من هم که شخصی خیلی لاغره طبعشو معتدل زده بود خیلی تعجب کردم و گفتم یعنی چی چطور ممکنه به خودم گفتم بذار اول تو سایت بزنم داروهای گیاهی رفع بلغمی اگع دیدم داره جواب میده میرم به اون خانمه پیام میدم و من حدودا یک هفته شروع کردم چند تا دارو گیاهی که داخل گوگل بود رو مخلوط کردم و ناشتا مصرف کردم و دیدم سیستم گوارشی من داره دچار مشکل میشه و نمیدونم چطور به لطف خدا همون یک هفته سرد شدم و تصمیم کرفتم دوباره به سایت استاد مراجعه کنم و دیگه گول نخواهم خورد و به این مسیرم ادامه میدم تا ابد
باسلام و خسته نباشی به استاد شگفتی ها و دوستان متناسبم
من از ۹ سالگی چاق شدم اونم به اجبار پدرم که تو ضعیف هستی بخور که مریض نشی تا الان که حدود ۳۵ کیلو اضافه وزن دارم و چاقم
از روشهای زیادی استفاده کردم چند بار دکتر تغذیه رفتم و تا حدودی لاغر میکردم و دوباره که رها میکردم چون رژیم به شدت قند منو پایین میورد و دوباره چاق و چاقتر میشدم و باشگاه میرفتم ورزشهای خیلی سنگین انجام دادم اونم جواب نداد یه چند کیلویی کم میکردم دوباره برمیگشت و همچنین پیاده روی های طولانی مدت پشت سرهم و مداوم
از هیچ کدام روشها نتیجه نگرفتم و بهترین روش ، روش لاغری با ذهن هست به امید خدا انشالله به تناسب همیشگیم دست پیدا میکنم و یکی از شگفتی سازان خواهم شد ممنون از استاد عطار روشن
سلام به همه . یادم نیست کی با این سایت دفعه اول آشنا شدم چندتا از ویدیو های استاد رو هم دیدم اما یادم نیست چرا دیگه ادامه ندادم در هر صورت امروز اینجام که بعد از همه روش های غیر کارآمد و رژیم ها یویوای که همه یه مسکن بودند نه درمان اصلی و به قول استاد تبلیغاتی که فقط باهاشون گول خوردم . این بار مسیر تاره ای رو شروع کنم . راهی که بشه یکبار برای همیشه این معضل و دغدغه رو تموم کنم .
منم مثل خیلی های دیگه هزاران بار تلاش کردم و دوباره از صفر شروع کردم و فکر میکنم نه تنها لاغری با ذهن میتونه حقیقت باشه بلکه احساسم اینه در بقیه جنبه های زندگی هم خیلی خیلی بیشتر میتونه بهم کمک کنه . تو ویدیو ای که امروز دیدم در گام اول استاد جمله ای گفتن که خیلی به دلم نشست و منو به فکر فرو برد و این بود که اگه الان من اینجام چون خدا خواسته که تو این مسیر قرار بگیرم و ممنونم از استاد روشن که با کلام ساده شون و خلوصی که در وجودشون هست این کمک بزرگ رو به من و امثال من میکنن . شاید اینروزا پیدا کردن امثال ایشون که دل بزرگی داشته باشن و بی منت به آدما کمک کنن خیلی سخت باشه . امیدوارم که من به سهم و نوبه خودم بتونم از این موقعیت برای ایجاد یه تغییر بزرگ در ذهنم حداکثر استفاده رو بکنم.
سلام و درود
از اینکه در سرزمین لاغرها همراه من هستید خوشحالم
انشاالله نتیجه عالی می گیری
فقط نیاز به یه مقدار تمرکز و استمرار داره
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
با سلام خدمت استاد گرامی و هم مسیران عزیز
دقیقا من هم مثل شما دوستان خیلی تلاش کردم حدود ۲۰سال از زندگیم رو در استرس چاقتر نشدن و لاغر شدن سپری کردم.
دوران راهنمایی بودم که متوجه شدم باید ورزش کنم با کاراته شروع کردم حدود ۵سال ادامه دادم کاهش وزن کمی داشتم اما از اینکه چاقتر نمی شوم خوشحال بودم ،
در انتخاب رشته ی دانشگاه یک ترم حسابداری خوندم اما بعدش گفتم اینجوری نمی تونم ورزش کنم باید تربیت بدنی بخونم که همیشه درگیر ورزش باشم تا لاغر شم، خلاصه ۳سال و نیم همه ورزشها رو انجام دادم کارت مربیگری ۴رشته رو گرفتم ،
اونقدر خودم رو درگیر ورزش می کردم که استراحت نداشتم اما من گول خوردم چون هر بار به محض ول کردن ورزش به مدت کوتاهی وزن برمیگشت ،
الان تو سن ۳۵ سالگی مشخص شده که خیلی اشتباه کردم و صدماتی رو به مفاصلم وارد کردم که جبران ناپذیره،
باورهای اشتباهی داشتم هیچ وقت تو باشگاه نمی نشستم احاس میکردم نشستن چاق میکنه،
بقیه مینشستند من موقع صحبت کردن باهاشون هم درجا میزدم 🙁
تا این حد از چاقی می ترسیدم،
سالهای سال به خودم فشار آوردم تا جسمم رو سالم نگهدارم و دیر پیر بشه ، اما دقیقا برعکس شد و از اون ور افتادم و اون همه فشار مفاصلم رو از بین برد ،
و اون همه ترس و اضطراب از چاقی بهم ضربه زد.
بارها پیش کارشناس تغذیه رفتم و طبق دستور اونها رژیم رو رعایت کردم ولی بعد مدتی با رعایت نکردنش بازم اضافه وزن برگشت ،
بارها قرص مصرف کردم، دمنوش استفاده کردم ،
ورزشهای سخت و مضر بدنسازی کردم ،
یعنی وزنه میزدم با پاهام که اون چربیها رو آب کنه و پاهام جمع و جور و صفت بشه اما متاسفانه ضربه زده به مفصل زانو و لگنم .
خدارو شکر میکنم که از دست اون همه رژیم و ورزش نجات پیدا کردم و اگه ورزش هم بکنم برای لاغر شدن نیست بلکه برای تقویت عضلاتم یه سری حرکات زمینی انجام میدم،
خدا رو شکر که به این مسیر هدایت شدم ،
ممنونم استاد عزیز بخاطر مطالب با ارزشتون .
خسته نباشید
روز خوبی رو براتون آرزو می کنم .
سلام خدمت استاد بزرگوار
به زمانبندی خداوند اعتماد دارم
من از ۱۸ سالگی تپل شدم اما کم کم تا ۲۴ سالگی ۸ کیلو وبعد از ازدواجم ۱۰ کیلو چون شنیده بودم که ازدواج باعث چاقی میشه
اولین اقدامم برای لاغری رفتم باشگاه وزن هم کم
کردم اما به محض اینکه باشگاه رو ول کردم وزنم برگشت من گول خوردم
بعد از اون حلقه خریدم و تو خونه میزدم اما تاثیری نداشت تازه کمر و پهلومم درد میگرفت و کبود میشد ودیگه نزدم و بیشتر پهلو اوردم به طرز وحشتناکی و من گول خوردم
رژیم قهوه گرفتم سفت و سخت۴ کیلو کم کردم اما بعد از تمون شدن دورش دوباره وزنم برگشت و بیشتر هم چاق شدم و من گول خوردم البته شاید ۴ باری توزمان های مختلف این رژیمو گرفتم
دوباره باشگاه رفتم و ۲ کیلو کم کردم ولی دوباره برگشت و من گول خوردم
دارو استفاده کردم که ۱۰ کیلو کم کردم اما دوباره برگشت و بیشتر چاق شدمو این دارو رو ۲ بار دیگه هم استفاده کردم که میدیم تاثیری دیگه نداره اما میخوردم قرصا رو که عوارض پوستی خیلی بدی رو برام بهمراه داشت و من گول خوردم
دوباره باشگاه و تو خونه حلقه میزدم و کم خوری با اینکه وزن کم میکردم میدونستم که نمیشه برمیگرده و من گول خوردم چون جسم من همراهی میکرد و لاغر میشد اما من خودم قبول نمیکردم کهمیشه متناسب بود و دوباره روز از نو و من گول خوردم
پیاده روی میکردم با امید لاغری و عرق هم میکردم ولی وقتی برمیگشتم با ترس غذا میخوردم و پرخوری هم میکردم و تاثیر نداشت برام
تو خونه رژیم گرفتم شکم میرفتم روزی ۱۵۰ تا دارچین و زنجبیل وابلیمو واب میخوردم و۵ کیلو کم کردم اما نشد و دوباره با وزن بیشتری برگشت هربار میگفتم ای بابا نشد ولش کن و به شدت شروع به خوردن غذا میکردم که تاثیرشم میدیدم که دارم بیشتر چاق میشم و من گول خوردم
اولا که تپل شدم همه تعریف میکردن که اها ببین چه خوب شدی خیلی بهتره اینطوری تو قدت بلنده باید پر باشی و …… اما وقتی دیگه کنترلی رو وزنم نداشتم همونا میگفتن پس داری چکار میکنی اووووووه چه چاق شدی چه بد شدی و کلی سرزنش های دیگه یادمه بعد از۵ سال که یکی از اقوامو دیدم و دیگه متاهل هم شده بودم تا منو دید گفت وای ترکیدی چرا اینطوری شدی و تا موقعی که خونشون بودم هی میگفت کهچه بلایی سر خودت اوردی و … و منم چون میدونستم کاری برای چاقیم نمیتونم بکنم . ولی دوست نداشتم که اینجوری حرف بزنن با پرویی کامل میگفتم که من خودم دوست دارم اینجوری خودم دلم میخاد حتی یادمه یه بار که یکی از فامیل بهم گفت از حرسش نشستم قشنگ روبه روش و بیشتر از روزای قبل غذا خوردم و گفتم که به خودم مربوطه ولی خدا میدونست که چقدر ناراحت میشم و زجر میکشم و دلم میخادلاغر باشم و مثل قبلا باشم با همون اندام وآرزوی لاغری دارم الان که دارم این متن رو مینویسم گریم گرفته از یاداوری قبلا چند نفر از فامیل های شوهرم تو روم میگفتن که تپلی یه ورزشی چیزی برو حتما یا بعد از مدتی که میدیدن منو میگفتن خیلی چاق تر شدی و منم جوابشونو میدادم که این چیزی که خودم میخوام و به خودم ربط داره که میگفتن البته قدت بلنده بهت میاد اما سعی میکردم رژیم بگیرم یا وقتی قرار بود ببینمشون لباس های تیره بپوشم که لاغر تر به نظر بیام
آخرین اقدامم به دکترم گفتم قرص لاغری میخام بهم متفورین پیشنهاد داد و من رفتم و ۲ ورق متفورین ۵۰۰ خریدم ولی دو دل بودم که بخورم یا نه هی سرچ میکردم عوارض زیادی داشت و حتی بعضیا نوشته بودن که حتی باهاش لاغر نشدن و من منصرف میشدم تا شب شب دوباره هی فکر حرفای دیگران و حس بد خودم نبست به چاقی میگفتم هیچی نمیشه فردا میخورم میرفتم که بخورم حتی اب هم میبردم یه دونه هم باز کردم اما نتونستم بخورم منصرف شدم چون مادرم دیابت داره میترسیدم که قند بگیرم چون تو عوارضاش بود و این روند اشتیاق و انصراف من ۱۰روز طول کشیدویه روز دیگه گفتم نمیخاد من دیگه چاقم کاریش نمیشه کرد اما قرصو نمیخورم و دادمشون به مامانم خیالم دیگه راحت بود که حداقل عوارض متفورینو ندارم فرداش خسته و ناامید از همه ی راه های رفته اومدم سرچ کنم کاری که همیشه میکردم امانمیدونم چرا تا اون روز ندیدمش و واقعا هدایت خداوند بود . سرچ کردم لاغری که لاغری با ذهن اومد که خدارو هزاران با شاکرم که منو به این مسیر هدایت کرد تا بتونم به آرزوی لاغری خودم برسم و لطف استاد گرامی من تونستم بعد از گذشت ۴۰ روز که در این مسیر هستم ۵ کیلو کم کنم که هر کی هم دیده منو گفته لاغر شدی و امروز چند نفر از فامیلای شوهرم گفتن چرا اینقد لاغر شدی . چکار کردی و من خودمو زدم به ندونستن که نمیدونم و همینجوری و. اما قند تو دلم آب شد خدا میدونه که چقدر خوشحال شدم خدا میدونه چقد لذت میبرم از بودن تو این مسیر و کسایی که میدونم از چاقیشون رنج میبرن سایت تناسب فکری رو بهشون توصیه میکنم
خداوندا ازت سپاسگذارم که من رو در این مسیر قرار دادی وقتی که از همه چی زده بودم
از استاد رضا عطار روشن نهایت قدردانی رو دارم که اطلاعاتشونو در اختیار ما گذاشتن🙏🙏
و بادیدن و شنیدن ویدیو هاتون ارامش میگیرم و مصمم تر میشن برای بودن در این مسیر 🌹🌹
💗آسان ترین کار دنیا لاغر شدن است 💗
سلام و درود خدمت استاد گرامی و تمام دوستان عزیزم
من دختری بودم که در دوران نوجوانی وبلوغ و کودکی و خردسالی و … واقعا لاغر بودم اما زمانی که ازدواج کردم خیلی آهسته من شروع به چاق شدن کردم و من طوری چاق شدم که از همون دوران نامزدی تا زمان ازدواجم حدودا ده ، دوازده کیلو چاق تر شدم و چقدر همه از این اتفاق خوشحال بودند و میگفتن زیباتر شدی و از طرفی هم من این آگاهی رودر ذهن داشتم که خانواده ی ما و.اکثر آدمها بعد از ازدواج چاق میشن و این امر طبیعی هست و …چون خواهرم و همسر ایشون و خیلی از اطرافیانم رو دیده بودم که بعد از ازدواج چقدر چاق شدن وبارها به خودم میگفتم اگر من بعد از ازدواجم چاق شدم این کاملا طبیعی هست و اما باید بگم من جز افرادی بودم که چاقی رو نپذیرفتم و ارز همون دوران نامزدی که متوجه تغییراتی درجسمم شدم من یک ماه رفتم باشگاه و اما چون هنوز خیلی انگیزه برای لاغری نداشتم و خیلی چاق نبودم پس تغییری نکردم و رها کردم و اما بعد ازازدواجم چون بیشتر چاق شدم و دیگه میدیدم اطرافیان میگن و خودم هم مشکلاتی داشتم در خریدن و ….با انگیزه ی بیشتری شروع به حرکت برای لاغری کردم و تا حدودی هم موفق شدم یعنی من با کم خوری های خودم تا حدودی تونستم لاغر تر بشم و خلاصه اینکه من در طول دوران اضافه وزنم ، چاقی و نمیپذیرفتم ومیخواستم به هر طریقی هست از شر اون خلاص بشم و من راه های مختلفی رو امتحان کردم
مثلا اوایل ازدواجم به همراه خواهرم برای لاغری زیر وسیله های برقی رفتیم که میخواستن با جریان برق و ایجاد شوک. من رو لاغر کنن که واقعا دردناک بود و من چند جلسه رفتم و دیگه تحمل درد نداشتم و نرفتم واما بعد از اون همیشه به دنبال کم خوری وتحرک بودم یعنی خودم همینطوری غذا کمتر میخوردم معمولا شام رو حذف میکردم و به باشگاه میرفتم و انصافا لاغر تر هم میشدم و من از این طریق بارها وزنهای عالی کم کردم و موفق بودم اما هیچ وقت اون نتیجه ها برام ماندگارنبود و همین قضیه خیلی عصبانیم میکرد و من فکر میکردم بدنم با لاغرها به فرقی داره که من نمیتونم برای همیشه لاغر بشم برای همین این اواخر به دنبال قرص و دمنوش. و چای سبز و … برای لاغری بودم که اما فرصت نشد بخورم و من به این مسیر هدایت شدم اما واقعا سالهای سال خصوصا پنج سال قبل از آشنایی با این مسیر من مورد آزار و اذیت قرار گرفتم چون دلم میخواست بخورم اما نمیتونستم و من شب و روز در زجر و محدودیت بودم اما من یه سال آخر با تمام محدودیتهام و سختی هام نه تنها لاغر تر نمیشدم بلکه چاقتر میشدم و من زجر میکشیدم کلا من در گذشته که چاق شدم باور کرده بودم خودم به صورت طبیعی نمیتونم لاغر بشم مگر در رژیم و ورزش شدید باشم تا شاید لاغر تر بشم که این اواخر دیگه این باورم هم به خاطر داروهام و حرفهای پزشکان خراب شده بود و من باور کرده بودم چون دارو میخورم باوجود هر تلاشی که برای لاغری میکنم من باید چاق تر بشم و اون دیگه عمق فاجعه در چند سال اخیرم که درگیرچاقی بودم ،بود و من رو خسته و ناامید کرده بود و اما حالا که در مسیرم متوجه میشم چقدر فرمولهای ذهنی من درگذشته باعث چاقی من شدن و عوامل بیرونی هیچ کاره بودن و هستن و من چقدر راحت تر درک میکنم من از طریق ذهنم چاق شدم من چاقی و یاد گرفتم که چاق شدم و جسم من هیچ موردی نداشته و جسم من هیچ تفاوتی با لاغرها نداشته فقط تفاوت من و افراد لاغر در ذهن ما بوده و همون ذهن چاق نتیجه رو برای من رقم زده و من روچاق میکرده .
من یادم میاد در گذشته چقدر از خوردن میترسیدم ، چقدر عذاب وجدان داشتم ، چقدر به همه میگفتم که من الان چاقتر میشم و همین کار باعث چاقی در من میشد
من چاقی رو یاد گرفتم پس لاغری رو هم یاد میگیرم و این لاغری با دارو ورژیم و عمل جراحی و… به دست نمیاد همانطور که من کلی مهارت رو از طریق ذهنم یادگرفتم باید این مهارت رو هم از طریق ذهنم یاد بگیرم .من در گذشته بارها گول خوردم اما ارزش داشت اگر من اون شرایط و تجربه نمیکردم شاید آلان من اینجا نبودم من بارها و بارها از طریق رژیم که خودم به خودم میدادم لاغر میشدم و اما این اواخر که واقعا میخواستم سریع تر لاغر بشم پیش کارشناس تغذیه رفتم و چقدر من سالها هزینه کردم و زیر نظر ایشون بودم و اگر وزنم کمی بالا میرفت من سریع درخواست رژیم جدید میکردم و طوری جسمم رو وابسته به رژیم های ایشون کرده بودم که بقیه مسخرم میکردن فلانی تا کی میخوای این طوری هزینه کنی و همش رژیم بگیری دیگه ول کن خسته نشدی ؟؟؟ و من خلاصه خیلی گول خوردم و تلاش کردم و اما هیچ وقت نتیجه دایمی نگرفتم و من یادم میاد این اواخر که دارو میخوردم و هر ماه چاقتر میشدم هر جا مینشستم میگفتم وای حالا چه کنم دیگه تقصیر من نیست کاری از دستم بر نمیاد من هر کاری باشه میکنم اما لاغر تر که نمیشم هیچ چاقتر هم میشم و با حسرت به لاغرها نگاه میکردم و خودم رو در جمع تحقیر میکردم و سرزنش میکردم و هر کس چیزی بهم میگفت و من بلاتکلیف بودم که چه کنم و بیشتر احساس ناتوانی در لاغری میکردم و اینقدر ناامید بودم و خسته و کلافه بودم تا خدا من رو به این راه هدایت کرد و من با تک تک سلولهام این روش رو باور کردم و به حرفهای استاد عمل کردم و دیدم که چقدر اوضاعم تغییر کرد و خدا شاهده الان خیلی به خودم فشار میارم که اون روزهای ناراحت کننده رو با جزییات به یاد بیارم چون واقعا از اون دوران فاصله گرفتم و من در شرایط رویایی هستم که همه چیز عالی هست هم اندامم هم حسم هم حالم هم آزادیم و …. و من دارم با عشق این راه رو دنبال میکنم و دیگه گول هیچ روشی رو نمیخورم و من فقط با این روش حالم خوبه و با عشق دنبال میکنم اتفاقا یکی از اطرافیان من که بسیار چاق بودن چند روز پیش متوجه شد دم که ایشون یه هفته ای هست که به خاطر چاقی زیاد و رنج و ناراحتی و بیماری از چاقی رفتن عمل اسلیو معده کردن و دارن دوران نقاهت خودشون رو سپری میکنن و من چقدر برای این ناآگاهی اطرافیانم ناراحتم هستم و از خدا میخوام هر کس احتیاج به این راه داره راحت هدایتش کنه مثل خود خودم که چقدر خوشحالم به این راه هدایت شدم و این آگاهی های ناب رو دارم و من حتی از اینکه میبینم اطرافیانم چقدر در زجر و محدودیت رژیم هستن واقعا ناراحت میشم چه برسه به عمل و …من دوست دارم پیش اونها این روش رو فریاد بزنم اما چون میدونم در مدار شنیدن این اگاهی ها نیستن هیچ نمیگم و سکوت میکنم .
من خیلی گول خوردم من در این بیست سال چاقی که داشتم
بار اول سال ۸۲ از طریق جریان برق میخواستم لاغر بشم و گول خوردم
بار دوم همون سال ۸۲ از طریق ورزش میخواستم لاغر بشم و گول خوردم
سال ۸۳ از طریق کم خوری خودم گول خوردم و هشت کیلویی لاغر شدم .
سال 86 من از طریق ورزش در باشگاه ،و رژیم های خودم که نخوردن شام و هله هوله بود من 25کیلویی لاغر شدم و گول خوردم
سال 90من از طریق بازم ورزش،و رژیم 18کیلو کم کردم و گول خوردم
سال 93من ازطریق دکتر تغذیه و باشگاه 30کیلو کم کردم و گول خوردم
ارسال 93تا 98 من همش در حال رفت و آمد بین چاقی و لاغری بودم و تحت نظر کارشناس تغذیه بودم و ورزش شدید باشگاهی داشتم و بازم گول خوردم
و اما من الان به مدت سه سال هست در مسیری هستم که عاشق اونم که سبک زندگی من شده و من با علاقه و عشق دارم دنبالش میکنم و هر روز زیباتر و خوشاندام تر میشم .
سلام به همگی
من هم گول خوردم برای لاغری ولی اعتراف میکنم من بیشتر از خودم گول خوردم نه از روشهایی که برای لاغری انجام دادم من خودم را با انجام روشهای لاغری گول میزدم من با انجام ورزش خودم را گول میزدم یعنی روزهایی که ورزش میکردم بیشتر میخوردم خودم رو گول میزدم روزهایی که دمنوش میخوردم بیشتر از حد معمول میخوردم یا روزهایی که سرکه سیب یا چای ماسالا یا چای سبز میخوردم خودم رو گول میزدم وبیشتر میخوردم چون فکر میکردم دیگه دارم لاغر میشم یه کم بیشتر اشکال نداره
پس من از خودم بیشتر گول خوردم تا از روشهای لاغری
حتی در لاغری با ذهن هم از خودم گول خوردم چون در دوره هستم بیشتر از حد سیری میخوردم چون قدرت رو به دوره دادم وفکر کردم دوره چربی های اضافه یا غذاهای اضافه رو میشوره میبره
اره من ازخودم گول خوردم خودم رو فریب دادم برای همین لاغر نشدم
ازین به بعد سعی میکنم قدرت رو در دست بگیرم وباور کنم که قدرت منم نه هیچ روش دیگه
من خیلی آموزشها رو یاد گرفتم لاغری رو هم یاد خواهم گرفت لاغری که چیزی نیس من مدرک کارشناسی ارشد ادبیات رو تونستم بگیرم با وجود مشکلات زیاد لاغری که چیزی نیس لاغری مثل آب خوردن هست فقط کافیه باور کنم که میتونم من هم میتونم لاغر بشم
کاری نشد برای من نداره من هر کاری بخوام میتونم بکنم من خیلی کارها کردم لاغری در برابر اونها چیزی نیس
پیش به سوی لاغری ابدی
سلام استاد گرامی
اولین باری که گول چاقی خوردم این بود که از خوردن ترسیدم
از خوردن یک خوشه انگور حتی وقتی فقط ده سالم بود و در تناسب کامل بودم
من از نفس کشیدن و اب خوردن و خوابیدن نمیترسیدم پس چرا باید از خوردن میترسیدم
ترس از خوردن هر روز و هر روز بیشتر شد تا اینکه تصمیم به نخوردن گرفتم و این دومین گول زندگی من بود
و شروع شد اغاز رژیمهای ویران کننده ی من
رژیم اب
رژیم نان
رژیم کتو
رژیم خام خواری
رژیم با ورزش
رژیم با دمنوش
رژیم با قرص
رژیم با غذای سفره
رژیم با ماساژ
رژیم با دستگاه لاغری
رژیم با طب سوزنی و قرص
رژیم دوازده روزه کانادایی
روش جویدن غذا
شرکت در کارگاه لاغری
نکته جالب که این اواخر داشتن رو نفسم هم کار میکردم و در روشی استادی داشت که می گفت شما چاقین چون نفس کم میکشید و تشویق میکرد در دوز کلی نفس عمیق بکشیم کلی اب بخوریم و کلی بجویم بی فایده بود تمامش بی فایده بود
باز هم گول خورده بودم
گول خوردم که فکر کردم چاقم چون من لاغر بودم و هستم تا همیشه چون لاغرها هر کاری کنند چاق نمیشن و من هم جی پی اس لاغری نصب کردم
چند روز پیش ها خواهرم گفت تو دبروز از من هم بیشتر خوردی چرا صبی انقدر لاغر شدی گفتم چون من یک برنامه لاغری نصب کردم و نتیجه تمام فعالیتهام لاغری
لاغری محصول زندگی من و دیگه گول نمیخورم انشاالله
بنام خدا
از روشهایی که استفاده کردم و گول خوردم مینویسم
من رژیم های سخت و ورزش های سنگین انجام دادم
رژیمی که پزشک نوشت برام هم خیلی پر هزینه بود و هم سخت و من فقط یک ماه انجام دادم و ۸ کیلو کم کردم و رها کردم اما بعد مدتی دوباره همون وزن برگشت چون من واقعا باور کرده بودم که خودم نمیتونم لاغر شوم باید کسی کمکم کنه بعد رفتم باشگاه و همراه آن رژیم سر خود میگرفتم آنجا هم نزدیک ۱۰ کیلو کم کردم اما چند ماهی ادامه دادم و رها کردم
رفتم حلقه لاغری گرفتم و یاد گرفتم و هر روز حلقه میزدم چون شنیده بودم کمر را لاغر میکنه دوباره رفتم چرخونک خریدم باز هم برای کمر اما این بار،به کمرم آسیب زدم و دیسک کمر گرفتم و هیچ نتیجه ای هم نمیدیدم همش متوسل میشدم به روشها چون خودمو واقعا نا توان میدیدم .
تا اینکه با هدایت خدای مهربان به این سایت معرفی شدم و الان مدتیه که از فایلها استفاده میکنم و چقدر خدا را شکر کمرم لاغر شده و چندین سایز کم کردم طوری که تو هیچ روشی من به این زیبایی کمرم لاغر نمیشد من دارم لاغری را یاد میگیرم مثل سایر موضوعات دیگه که یاد گرفتم لاغری را هم به راحتی یاد میگیرم و هر روز استمرار دارم تو هر،شرایطی مثل الان که دارم مینویسم به شدت بیمارم همسرم هم غر میزنه که تو که مریضی استراحت کن اما من همین طور که خوابیده هستم فایل گوش میکنم و مینویسم چون حالم بهتر میشه و حس خوبی دارم .
مرسی استاد روشن عزیز فایل بسیار زیبایی بود .
سلام.بعد از مدت ها دارم در سایت می نوسیم و از این بابت خوشحالم.
امروز شنبه ، برای من شروع تابستان و تعطیلات هستش. که مصادف شد با اینکه آموزش های لاغری با ذهن رو دوباره آغاز کنم.
اولین گولی که خوردم این بود که چاقی ژنتیکی هستش و اگر هم کسی لاغره خوب شانسش خوبه…..
دومیش؛ باید برای این چیزی که اسم ارث روش هم خورده تلاش کنی و تلاشی که سختی بکشی و نتیجه ای نگیری، گرسنگی بکشی ، رژیم بگیری و ورزش کنی اینا مکمل همدیگر هستند.و اگر یکی رو حذف کنی نتيجه نمیگیری تازه باید محدودیت غذایی و ورزش رو تا آخر عمر داشته باشی اگر رها کنی برمیگردی جایی که بودی تازه شایدم بیشتر چاق بشی.
همیشه حسرت میخوردم چرا من پول ندارم جراحی کنم یا پیکرتراشی کنم ولی الان خداروشکر میکنم روزی هزاربار که به بدنم آسيبي نزدم…
ولی رژیم گرفتم ، چه سرخود چه رژیم پزشک تغذیه، ورزش زیاد نکردم یا پیاده روی نرفتم.
دستگاه دراز نشست خریدم و دوماهی استفاده کردم ، هرکی هرچیزی میگفت مت رو تحریک به استفاده از آن روش میکرد.
الان ولی هیچ اسم و روشی نمیتونه من رو وسوسه کنه یجوری از همه ی روش های لاغری دل کندم که هیچ وقت دلم نمیخواد و نمیتونم بهشون برگردم…چون با وجودم درک کردم که بی مصرف و بی فایده هستند.
اما در مسیر لاغری با ذهن چیزهایی که احتیاج دارم استمرار، ناامید نشدن، و انگیزه ی خودم را حفظ کردن هستند…
خوشحالم اینجا هستم…
خدایا شکرت
سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی
فایل کوتاه ولی پر مغز
استاد عزیزم اونجا که گفتین مگه یه آدم چاق از زندگی چی میخواد دلم گرفت
واقعامن همینطوره مگه یه آدم چاق از دنیا چی میخواد
میخواد حالش خوب باشه نگران چاقی جسمش نباشه راحت غذا بخوره راحت لباس بپوشه راحت از زندگی لذت ببره راحت و بدون ترس غذا بخوره راحت راه بره مگه اینا چیزهای زیادی هست نه نیس واقعا
از خدای بزرگ که مارو به این مسیر هدایت کرده میخوام که حمایت مون کنه تا به آرزو وهدفمون برسیم واز ادامه زندگی مون بیشتر وبهتر لذت ببریم و ارامش ذهنی رو تجربه کنیم روزهای بدون ترس از چاقی و عوارض چاقی باقی عمر رو سپری کنیم و زندگی شاد وبدون دغدغه چاقی رو سپری کنیم
من اگه لاغر بشم بقیه مسائل زندگیم به نظرم راحت میشه برام چاقی آدم رو از درون نابود میکنه و خیلی ضعیف میکنه
بعضی روزها به خودم میگم الهام نمیخوای برای چاقیت کاری کنی چرا نشستی چرا هیچ کاری انجام نمیدی لاغری با ذهن هم شد کار منفی بافم میگه لاغری با ذهن کار آدمهای تنبل وضعیف و بی اراده هست برای همین خدا تو رو تو این مسیر گذاشته ولی من با خودم میگم من قدرتمندترین کار رو برای لاغری دارم انجام میدم
لاغری سخت نیس با همین فایل گوش دادن نوشتن لاغر میشم قدرت ذهنم چربی سوز بی رحم هست قاتل چربی هام هست لاغری ساده هست
ولی برای ذهن ما سخت جلوه داده شده کافیه قانون لاغری رو بلد باشی واجراش کنی همین
خدایا کمکم کن تا برای همیشه از چاقی رها بشم وازادانه زندگی کنیم
به امید روزهای روشن
آینده روشن هست
به نام خداوند زیبایی ها
سلام من برای بار دوم هست که دارم دوباره شروع میکنم واقعا من خودم زیاد گول خوردم مثلا بیا اینو بخور لاغر میشی یا بیالین رژیم بگیر لاغر میشی یا تو مادرت چاق هست پس توم چلقی یا تو مشکل تیروئید داری پس چاق میشی این حرف ها پوچ بار اول که شرکت کردم خیلی این گول خوردن ها رو دور ریختم و خیلی هم وزن کم کردم ولی بعد یک سال دوباره اون گول خوردن ها شرکع شد و پن دوباره چاق شدم و یک ندا به ذهنم امد برو دوباره فایل های استاد رو شروع کن و به ذهنت یاد آوری کن که لاغر شدن آسان ترین کار دنیا ست وتو می تونی من تصمیم دارم تو این مسیر حرکت کنم و به نتیجه عالی خواهم رسید 🌹🍀🌻
بنام خدا
من برای دومین بار این مسیر را تکرار میکنم بار اول را تو دفترم و گاهی کامنت نوشتم اما این بار میخوام پر قدرت تر مسیر را طی کنم
از وقتی متوجه چاقی شدم و از خودم بدم میامد شروع کردم به دنبال راه و روش لاغری یادمه اولین بار رفتم پزشک تغذیه و ۸ کیلو کم کردم اما چون هزینه زیاد داشت رها کردم و رفتم سراغ روشهای دیگه ،از رو تبلیغات رفتم گن لاغری خریدم فایده نداشت ،رفتم باشگاه تلاش میکردم عرق کنم و وقتی کم عرق میکردم می گفتم فایده نداره سوخت و سازم بالا نمی ره و لاغر نمی شم .غذا خوردنم با ترس بود ترس از چاقتر شدن عصبی از اینکه سیر غذا نمی خوردم اما چاقتر میشدم همه ی روشها را امتحان کردم فایده ای نداشت تا اینکه هدایت شدم به سایت لاغری با ذهن تنها روشی که میتوان از این طریق به لاغری همیشگی برسیم من میخوام لاغر شوم برای سلامتی برای پوشیدن لباسهای با سایز ۳۶و۳۸ و رنگ روشن میخواهم متناسب شوم که شاد باشم احساسم خوب باشه روابطم با دیگران بهتر بشه دیگه از خودم متنفر نباشم اعتماد به نفسم بالا بره که خدا را شکر الان مدتی هست که در مسیر لاغری با ذهن هستم خیلی خوب نتیجه دیدم و تصمیم دارم تا زنده هستم در مسیر باشم .
سلام خدمت استاد بزرگوار ودوستان هم مسیرم
ماهاست ک توی سایت چیزی ننوشتم از دیروزم ک تصمیم گرفتم ک مسیر لاغری رو شروع کنم باز ی چیزی توی ذهنم میگف ک مثل همیشه دفترتو بیار وتو دفترت بنویس؛ولی امروز تصمیم قاطع خودمو گرفتم ک حتی شده چن جمله بیام وتوی سایت بنویسم واینجام گول نخورم ک تو دفتر نوشتن کافیه و نمیخواد حالا بری توسایت ؛راجب لاغری خیلی فایلا گوش دادم این مدتی ک غضو سایت هستم همیشه استوری ها و لایوهای استادو پیگیری کردم و میخوام بگم ک خیلی عالی و مفید بودن بجر ارامش روحی و روانی و شادی ک برام ب ارمغان اورده کلی هم تاثیر داشته در جسم من ؛ولی أخر هفته ک استاد در استوری گذاشتن این شنبه شروع مسیر لاغری ؛ب خودم گفتم ک اینبار قوی تر برو جلو استمرار داشته باش و نظم بده ب مسیرت ؛و شروع کردم مسیر زیبای لاغری ذهنی رو با مسیر لاغری ومیخوام هر روز قدمی برای این خواسته ام بردارم؛
من از وقتی خودمو شناختم بهم گفتن شبیه خونواده مادری و مامانتی و من وقتی مامانمو نگا میکردم هر روز ک بزرگتر مبشدم ترسم بیشتر میشد چرا ک مامانم و خونوادش همگی تپل با اضافه وزن های زیاد و کمر درد ها و پا دردها و مشکلات چاقیشون بودن,در حالی ک من ی دختر متناسب بودم مثل خونواده پدری ولی حرفای اطرافیان باور میکردم شاید اونها از نظر چهره منظورشون بود ولی من کل رو میدیدم،خیلی سن کمی داشتم ک از غذاها ومقدارشون ترسیدم چرا ک مامانم میگف ما دس خودمون نیس معدمون بزرگه و همین باعث ترس بیشتر من و توجه بمقدار غذا میشد،و شروع ب رژیم در سن کم و حتی وقتی اضافه وزنی نداشتم ،همیشه دنبال روشی بودم ک چاق نشم واوتقد ترسیدم و تصویر ذهنیم از خودم چاق شدن بود ک جسمم هم همونو بهم نشون داد ومن شروع ب چاق شدن کردم ،وهر کسی ک ب من میگف داری چاق میشی ترسم بیشترمیشد و بیشتر دنبال روش لاغری میشدم وسال ب سال هرجا ک از روش های لاغری صحبت میشد قطعا من هم بدنبال میرفتم وگول رومیخوردم من سالهای سال گول تبلیغات ولوازم داروها وورزش ها برای لاغری روخوردم وجسم خوردمو ازار دادم وروحم رو زخمی کردم ،ی روز میگفتن پیاده روی های سنگین ،من شروع میکردم میگفتن بالارفتن از کوه سوخت و ساز بیشتر یت رژیم پروتیین ،رژیم سبزیجاات,دکترهای تغذیه هر هفتع و هرماه منو مجبور ب وزن کشی واعصاب خوردی واینا میکشوندن ولی باز همچنان تا کسی میگف فلان دکتر خوبه من ازش وق میگرفتم، داروهایی ک توی اینترنت وپیج ها معرفی میشد ویا داروهایی ک عطاری ها پیشنهاد میدادن وتمام سالها من ۵_۶کیلو اضافه داشتم ونمیتونستم بیارم پایین وهر سال وروز ک میگذشت من باورهای جدیدی برای چاق شدن وچاق موندم اضافه تر میشد ،منی ک با دو سه کیلو اضافه وزن شروع ب دنبال لاغری رفته بودم دیگه مث یویو شده بودم پایین و بالا،ولی با این تفاوت ک هر بار ک برمیگشتم بالا بیشتر از قبل بودم،من وقتی با این سایت اشنا شدم در بدترین شرایط زندگیم بودم ی ادم افسرده با حال داغون ی بازنده توی زندگی ک جسمشم کامل بیخیال شده ولی این مدته ک اینجا شده خونه اصلی من وتهنا تفریحگاه من ،حوصلم سر میره میام سایت ،دلم میگیره میام سایت حالو هوام عوض میشه خوشحالم میام سایت خلاصه ک در روز ساعت ها من توی سایتم وهر کی منودیده گفته چقد تغییر کردی ولی اینبار گفتم باید همونطور ک در تغییر زندگی مادی و معنویت منظم رفتی جلو با فایلای عالی رسیدن ب ارزوها یا فایلای زندگی با طعم خدا،بیا واینجام منظم وروزانا قدماتوبردار، ولی دیروز گول خوردم ودیدگاه ننوشتم ولی امروز ب خودم گفتم بس کن گول خوردنو ،اینکه نکنع من نتونم دیدگاه خوب بنویسم نکنه خوب درک نکرده باشم ،اینهاروبیخیال ،صفحه رو باز کن واون چیزی ک فهمیدی یا اون چیزی ک همی الان بهت گفته میشه واز ذهنت میگذره روبنویس،
من سالها گول روش های لاغری زیادی روخوردم با داروهایی ک کلیه .کبدمو داغون کردم با ساکشن اونم برا چن کیلو،با سوناها خشک وداغ ک کباب میشدم با ورزشهایی ک تمام استخونام از درد میترکید ونمیتونستم شب بخوابم ،با داروهای تلخ وملین ک ساعت ها دل درد روتحمل میکردم با غذاها ودمنوش های بد مزه چقد خودمو اذیت کردم در حالی ک همه چیز در ذهن وباور من بود ،من باورکرده بود ک قرار مثل مامانم چاق بشم ومث مامان بزرگم تا اخر عمرم رنج چاقیوداشته باشم من خودمو در غالب مامانم تصورمیکردم وبعد ازجسمم انتظار ی باربی روداشتم من ترس ووحشت از چاقی روغذا وبزرگی معده روداشتم ومیخواستم لاغر بشم
الان از دیگاه خیلی ها من متناسبم ولی خودم توی ذهنم ایده الم چیز ذیگه ایه و این مسیر زیبای ذهنی ب سمت مقصد تناسب رو شروع کردم چون ایمان دارم ک اگه هر روز قامی بردارم قطعا بایدع ال خودم میرسم واین بهم اثبات شده در مدتی ک در این سایت پر بار بودم استفاده کردم
خدایا یرای قرار گرفتنم در این مسیر شکرگذارت هستم
به نام خداوندی که انتخابم کرد
به زمانبندی خداوند اعتماد دارم🦋
سلام و درود بر دوستان عاااشق لاغری
شما هم برای لاغری گول خورده اید!؟…تکرار(۲)
سالهای سال با خودم فکر می کردم چرا من انقدر زود چاق میشم با توجه به اینکه اونقدر هم زیاد نسبت به دیگران، نمی خورم !؟
تو مسافرت تو مهمونی تو بارداری توی خواب زیاد !؟
اما افراد متناسبی را گاهی می دیدم ظرف غذاشون شبیه یک کوه یا تپه میشه و همیشه هم لاغرند !؟
وقتی می پرسیدم می گفتند ما سوخت و ساز بدنمون بالاست یا کارم زیاده یا استایل بدنم اینه چندسال ثابتم چاق نمی شم ؟!
به لطف خداوند به مسیر آموزه های ذهنی هدایت شدم و تا حدودی متوجه شدم که مربوط به الگوهای ذهنی من هست که سالها چاقی را دیده و شنیده و انتخاب کرده و زندگی کرده .
در تمام مدتی که اضافه وزن داشتم سعی داشتم همانند عوام از طریق ورزش و رژیم و دمنوشو قهوه تلخ و غیره وزن خودمو کنترل کنم اما عذابش اینجا بود که تا میومدم ذوق کنم چندکیلو لاغر شدم در عرض چندروز یا یک هفته وزنم بر می گشت سرجای اولش و گاهی کمی بیشتر از قبل !…
چون هزاران بار شنیده بودم که لاغر شدن سخته و یک معظلی هست که هیچ راه درمان قطعی نداره !..
فقط باید کنترل بشه !..هر چقدر تکنولوژی و علم پیشرفت می کرد روشهای جدیدتر و متفاوتتری هم که در نهایت همه نوعی تلاش بیرونی و فشار به جسم بودند برای عموم مردم متداول می شد ،دستگاه لیزر لاغری ،عملهای مختلف معده و لیپوساکشن و قرصهای چربی سوز …..هر بار نقاب عوض می شد اما تمام روشها سعی داشتند که با روش بیرونی ما را از شر چاقی خلاص کنند ….
بارها در تبلیغات محصولات لاغری رسانه اعم از دستگاههای ورزشی و دمنوش و قرص و کمربند و ….اول می گفتند شما باید برای لاغری فقط و فقط عرق کنی چون سوخت و ساز بدنت پائینه و بعد که می پذیرفتیم ما سوخت و سازبدنمون پائینه یا مشکلی داریم و حسابی احساس ناتوانی و یأس می کردیم بعد می گفتند حالا بیا این محصول ما را بخر تا عرق کنی و لاغر بشی!
و کافی بود ذهن ما بپذیره و هرچی عرق می کردیم می گفت کمه و بیشتر و در نهایت چون در ذهن کار سختی به شمار می رفت بیخیال این راه می شدیم و تنها نتیجه ای که برای ما می موند احساس ضعف و شکست و البته ناتوانی در برابر چاقی بود ….
منم سالهای سال گول تبلیغات را خوردم مخصوصا زمانی که ازش صحبت می کردند و برای ذهن من تحریک کننده بود مثلا در فلان مقدار از زمان ۱۰کیلو لاغر تر شوید ؟…
با شوق و انگیزه وارد روش انتخابی می شدم و به سرعت خسته و درمانده با کوله باری از خستگی و ناامیدی مسیر را رها می کردم تا با نقاب دیگر آن را جستجو کنم !؟….
همه انسانها برای زنده ماندن نیاز به غذا دارند و همه افراد چه متناسب و چه چاق موادغذایی مصرف می کنند با این تفاوت که افراد چاق از خوردن ترس دارند و این به این معنا نیست که نمی خورند !…می خورند ولی با ترس و نگرانی و البته در نهایت خوردن هم عذاب وجدان و احساس پشیمانی را تجربه می کنند شاید حجم کمی هم باشد اما فرمان مغزی مبنی بر احساس و تأیید چاقی بیشتر است ولی افراد متناسب هر چقدر هم غذا بخورند با آرامش هست یعنی هیچگونه خود تخریبی ندارند …
بنابراین تمرین عملی امروز من اینه که به هیچ عنوان با ترس غذا نخورم !..
لاغری یک هنره یک مهارته که باید یادش بگیریم همانطور که چاقی را سالها با تکرار و تمرین و استمرار یاد گرفتیم هر بار با دریافت محتوای آموزشی لاغری ذهنمون امید و اشتیاق و انگیزه بیشتری میگیره برای یادگیری ….
حق طبیعی و الهی ما لاغری است به همراه آرامش و شادی و البته جوانی و زیبایی و چون پایه خلقت بر یکتایی بنا شده است لاغر شدن خیلی آسونتر از چاق شدنه انگار خدا و کائنات و روح و ذهن و جسم تمام پیش فرضشون روی لاغری هست و اما به خاطراراده و قدرت ذهنمون بوده که ما ناآگاهانه و ناخواسته چاقی را یاد گرفتیم و خلقش کردیم یعنی کاری بسیار سخت و دشوار بر خلاف جریان زندگی وقتی به این باور و درک برسیم که منی که طی ۲۵سال چاقی در تکرار و تمرین با سختی مثلا ۲۰کیلو اضافه وزن گرفتم حالا اگر بخوام بیام روی خط مستقیم و هموار و پرنعمت تناسب اندام خودم در زمان کوتاهتری و خیلی آسون مثل آب خوردن لاغر میشم .
باید هر جوری شده لاغری را برای ذهنمون آسون و منطقی کنیم تا ذهنمون با ما همکاری کنه اجازه نداریم ذهنمون را مقصر بدونیم چون بخشی از وجود ماست و اینکه تمام آنچه ما بهش درس دادیم طی این سالها داره پس میده !؟.
و اما صبوری در این مسیر خیلی مهمه نباید تو دام عجله بیفتیم فکر کنیم ما داریم یک تحقیقات و مطالعات ذهنی انجام میدیم انگار محققیم و خودمون داریم تجربه می کنیم اینطوری تمرکزمون از جسم و زمان بر داشته میشه و روند بهبود و بازسازی جسم خودبه خودی و راحت شکل می گیره ….
زمانیکه داشتیم چاق می شدیم هرروز بیشتر حرص می خوردیم اعصابمون داغون بود احساس سنگینی می کردیم و باز با تلاش به این مسیر سخت ادامه دادیم!..
اما برای لاغر شدن از همون گام اول نور امید و هدایت خداوند به دلمون تابید هر گام عزت نفس و اقتدارمون را به یاد میاریم و ذوق داریم هرروز ذهنمون از زیر اون هم فشار و عذاب آسوده تر میشه و هیچ کاری سخت و رنج آوری بر جسم خود انجام نمی دیم پس لاغر شدن خیلی خیلی خیلی آسونتر از چاق شدنه فقط باید به این راه و روش اطمینان کنیم با تمرین و تکرار و عمل کردن به آموزه ها هررروز بیشتر خودمون را باور می کنیم و استمرار در این مسیر با شوق وامید داره نوید یک شگفتی عظیم را بهمون میده 😍بهبود و هماهنگی همه بخشهای وجودیمون که آسیب دیده بودند و خبر نداشتیم داره به صورت ریشه ای و پایه ای نرم افزارهای ذهنی ما اصلاح می شوند برای اینکه در جایگاه طبیعی خود همسو با ذات الهیمون به صورت دائمی طبیعی و ایده آل باشیم .
خیلی جالبه برام دقیقا همه چیز در طی چندروز جفت و جور شد که من احساس چاقی کنم و بیام گام اول مسیر لاغری من !..
برای اینکه لایه های زیرین ذهنم پاکسازی بشه چندروزه رفتارهای چاق دارم پرخوری و ریزه خواری و البته دوست نداشتن جسم خود!…
تو ذهنم یه عالمه نجوا هست رفتی مهمونی و مسافرت همنشین چاقها شدی و همه چیز خراب شد !..(فرافکنی) ولی من کمی بیشتر یاد گرفتم مسئولیت چاقی خودمو بپذیرم و قدرت منم !…
دوباره توجه به جسم و چاقی !..می دونم توهمه و بزار بشه هرچی می خوادبشه انصافا تو حرف ساده است برای کسی که ۲۵سال از چاقی ترسیده اما به شدت روز اولم نیست !…دیدن متناسبها در مهمانی و البته ذهن مقایسه گرم!….(اگر من شبیه اونی هستم که خدا خواسته یعنی مثل اثر انگشتم خاص و یکدانه ام تو این عالم پس چرا باید خودم را با دیگران مقایسه کنم؟)ذهنم چندروزه بهانه لباس میگیره و می دونم آخرش هم که بخرم و بپوشم می خواد بگه نه به خاطر چاقی بهت نمیاد ؟!باشه منم دارم مشاهده می کنم و بیشتر میشناسمش !..
خب الآن منفی باف من میگه با ذهن هم سخته!…نه از بابت رژیم و محدودیت و ورزش بلکه روبرو شدن با واقعیت و دیدن حقیقت!؟…اما تنهااااااا راهه .تنهاااااا راه همینه و باید ذهنم هم بپذیره که اگر این همه آدم تونستند منم می تونم ….من حق انتخاب دارم عزت یا ضعف؟!من کیستم ؟جنس وجودم چیه ؟!
واقعیت یه خرده از رفتار خودم وحشت کردم و بیشتر همه اینکه یهو در عرض سه چهار روز اینطوری شدم اما می دونین چی آرومم کرد !…
تجربه مسیر دگر دوستان دنبال کردن لایوها و خواندن دیدگاهها👌خیلی از دوستان دقیقا مثل من یهویی همه چیز در ذهنشون به هم می ریخت و فقط استاد می گفتند آرام باش اشکالی نداره فقط نترس و ادامه بده اگر حتی چندکیلو چاق بشی چیزی نیست حال خودتو خوب نگه دار !..
وقتی یادم افتاد خیلی آروم شدم خودم هم می دونم همش توهمه و تموم میشه!..
چقدر تو این مسیر شجاع میشی چقدر با خودت روبرو میشی و چقدر تغییرات درونی و اساسی در ذهنت ایجاد میشه!..
تموم این تغییرات هم جزئی از مسیر تکامله و من به خودم لایک ❤️می دم که با اعتماد به خالقم ادامه می دهم.
الهی شکر که هرروز یه ماجراجویی در ذهن خود دارم برای شناخت بیشتر و پذیرش بیشتر و هدفی که براش وقت بزارم و حتما این قطره قطره ها روزی به دریا می رسند .🌊
دست از طلب ندارم تا کام دل بر آید
خداجونم سپاسگزارتم به خاطر تمام روزی های آسمانی و زمینی که نصیبم می کنی
یکدانه ام عااااشقتم ❤️
درود بر استاد پر مهر که با عشق آگاهی هدیه می کنند
دوستان جان همواره در مسیر بالندگی باشید 🍃🌸
سلام
تبریک میگم به خودم که به لطف خدای رحمان در این مسیر قرار گرفتم
من هم مثل بقیه دوستان بارها انواع رژیم های مختلف رو گرفتم یه مدت گیاه خوار بودم و فکر میکردم که لاغر شدن سخته
ولی خدارو هزار مرتبه شکر که مدتی است با این سایت آشنا شدم و از تجربه های استاد عزیز استفاده کردم دوره رایگان رو شرکت کردم
الان ذهنم خیلی آرام شده دیگه با ترس غذا نمیخورم و با لذت غذا می خورم
اعتماد به نفسم بالا رفته و خودم رو بیشتر دوست دارم😍😍
خدایا شکرت♥️♥️♥️
اولین بار ک این فایل دیدم قشنگ یاد مه اصلا نفهمیدم چی میگه یعنی چی اینها درسته شاید کسی مثل همسر من ک هیچ روش لاغری استفاده نکرده اصلا نمیدونه رژیم چیه گم خوردن نخوردن چیه این مطالب نمیتونه درک کنه و من مسخره کنه ک مگه با ذهن لاغر شد
ولی منی ک درد کشیدم زجر کشیدم ظلمه نبوده ب خودم نکنم حسرت
حسرت لاغری تموم وجودمو پرکرده بود
واقعا ناامید از لاغر لاغرشدن لاغر ماندن بودم
واسه همین انگار ک گمشدمو پید ا کرده بودم اومدم بدون هیچ امیدی اما الان هستم با امید مطمئنا نتیجم هر روز بهتر از دیروز خواهد بود
روشهای لاغری تبلیغات حرفهای اونهایی ک نتونستن لاغر بشن و تجربه خودم از اینها و شکستهام باعث شده بود من زندگی نکنم لاغری اونقدر دست نیافتنی دور از خودم میدیدم ک فک میکردم هیچووقت نمیتونم
اما الان نیدونم ک من میتونم من خیلی کارها کردم لاغری در مقابل انها چیزی نیست من یک من جدید میسازم
فقط فریبا یاد باشه صبر
عجله نکن عزیزم
اروم باش صبور باش تا با لذت این راه رو پیش بریم ن با عجله
قبلا عجله کردی چی شده
تو لاغر میشی برای خودت
پس عجله برا چی
زندگی در جریانه ادامه داره چ تو امروز لاغر بشی چ یه ماه بعد پس تلخش نکن این یک مسافرته بزار از لحظه لحظش لذت ببرم تو هر کوچه و برزن خاطره بسازم
عجله نکن
تو لایق لاغری هستی تو طبیعتت وجودت لاغریه همونطور ک تو عکس بچگیات دیدی تو حقت لاغریه
با اصلاح فرمولها اون میاد بالا
پس نگران چی هستی
نگران نباش
همه چیز فوق العادس همه چیز زیباست مطالبی ک میشنوم درک میکنم
ذهنتو از محدودیتهای وابسته ب زمان باشی خارج کن عزیزم
تو انسانی ن رباط
لاعری اسونه خیلی فقط باید ارامش خودتو حفظ کنی و اروم ارومتو این سفر قدم برداری
بالاخره میرسی و هیچ چیز زیباتر از اون لحظه زیبا نیس
بدنی بدون چربی اضافه شکمی بدون چربی اضافه سبک راحت به به چ جسم زیبایی لایق توست پس تو میتونی چن داری حسش میکنی
باور کن ب خودت ایمان بیار خودت خودتو تنها نزار این اول اخر راهه
ب خدای خودت اعتماد کن
خدایا شکرت کمکم کن
سلام
اتفاقا منم چندروز پیش ازیکی از اساتید مطرح موفقیت شنیدم که میگفت اونم چاق بود و اومد اهرم رنج ولذت رو برای خودش انجام داد .
از یه طرف لذتهای لاغرشدن و ازطرفی رنجهای چاقی.
بعد خودش میگفت وقتی این کار رو کردم وچندبار تکرار کردم کم کم اشتیاقم برای تحرک خیلی زیاد شد وکلی ورزش میکردم و کلی تحرک داشتم و حتی غذا خوردنم خیلی کم شد .
اینجا بود که متوجه شدم تا ما باورهای چاقی رو در ذهنمون داشته باشیم حتی اگه اهرم رنج ولذت رو بچینیم لاغر میشیم اما باسختی زیاد .
مثلا اون طرف چون باور غلط درذهنش بود که کم تحرکیش و خوردنش باعث چاقی اش شده و اون رو هنوز برطرف نکرد وقتی اهرم رنج ولذت رو چید ذهنش از همان فرمول غلط برای لاغریش استفاده کرد و طرف رو مجبور به ورزش وتحرک زیاد کرد .
اگرچه خودش میگفت ورزش درگرمای تابستانم با عشق بوده و تونسته خیلی وزن کم کنه . اما چی فایده که کل روز از وقتهای زندگیش رو گذاشته بود واسه تحرک و عرق سوز شده بود . وتازه بعد چند ماه میگفته برگشته و بازهم باید ادامه بده تا اشتیاقش برای تحرک کم نشه .
اما ما بچه های لاغری با ذهن باقدرت ذهنمون بدون اینکه تحرک رو بیشتر کنیم واز وقت زندگیمون اختصاص بدیم به پیاده روی . سرجای خود داخل اتاق خود زیر کولر یا بخاری لاغر شدیم .
پس خدا رو بی نهایت شاکرم که منو به این مسیر زیبا هدایت کرد که راحتی وآسونترین راه متناسب شدن هست .
واینجا بود که متوجه شدم من برای رسیدن به هدفم باید باورهای اشتباهم رو شناسایی کنم و با دلیل منطقی بی اعتبارش کنم تا کم کم متناسب باشم
وگرنه همون ابتدا اهرم رنج و لذت رو بچینم ذهن من از همون باورغلط من برای هدفم استفاده میکنه و من تحت فشار و سختی به هدفم میرسم و بعد مدتی دوباره به حالت قبل برمیگردم .
سلام استاد عزیز
خسته نباشید
مقایسه یادگیریه لاغری با رانندگی خیلی جالب بود و کمک کننده ، واقعا درسته همین که یه کاری ،مهارتی ملکه ذهن بشه،دیگه به دلیل تکرار زیاد، خودش انجام میشه،
من سعی میکنم هر روز لاغری رو واسه ذهنم آسون کنم تا براش آسون بشه و مغزم تلاش کنه.
واقعا تو کل زندگیم همیشه وقت خوردن هر چیزی استرس داشتم حرص خوردم ناراحت بودم ،این باعث شده همش درگیر چاق شدن باشم و در مسیر چاقی بمونم ،
این هم کاملا درسته که میگید لاغر شدن خیلی آسانتر از چاق شدن وقتی تو مسیر لاغری هستیم خیلی آرامش داریم و خیلی ساده ست برامون ،
ممنونم از لطفتون
همیشه موفق باشید .
بنام خدا 🌹
لاغر شدن ولاغر موندن هنری هست که آموخته میشه مثل خیاطی کردن مثل نقاشی کردن هرچقدر بیشتر تکرارش انجام بشه مسیر راحت تر میشه لاغری باذهن تنها راه لاغری و لاغر موندنه لاغری روشی نیست که درچندروز انجام بشه بلکه یک سبک زندگی و یک عادت ذ هنیه همونطور که چاقی یک عا دته چاق شدن و لاغرشدن دقیقا مثل هم هستند اما این مسیربه خاطر این سخت نشون میده در ذهن به خاطر فشار ی که بارها متحمل شدیم وکارهایی که کردیم واحساس غالب که همیشه داشتیم و باورغالب ناتوانی در لاغرشدن واین باور درذهن شکل گرفته به خاطر اطلاعات قبلی وبه همین خاطر چاق موندیم ولاغر شدن در نظرمون سخت و غیرقابل رسیدن شده بود اماحالا که به این درک رسیدیم مشکل در ذهن ما هست به خاطر اطلاعات و آگاهی هایی هست که داریم میتونیم با دادن اطلاعات جدید هم لاغربشیم وهم لاغربمونیم واین فقط ازطریق ذهنه که امکان پذیره وقتی واکنش ها تغییرکنه همه چیزتغییر میکنه ودرمسیر لاغری قرارمیگیریم.،باتشکر🙏
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه 🌹
اولین نکته ی خیلی مهم که خودش یک دنیا حرف داره و حالا حالا ها جا نمیفته برای اکثریت مردم اینه که لاغریه یه هنره که اول باید مثل هر مهارت دیگه ای یادش گرفت .
اما متاسفانه چون لاغرشدن رو برای ذهن ما سخت و طاقت فرسا و حتی نشدنی جلوه دادن، تقریبا بیشتر ماهایی که اضافه وزن داریم به این جا رسیدیم که یا اصلا لاغر نمیشیم و باید باهاش بسازیم تاآخر عمر ، یا یه کسی یه چیزی ازبیرون باید معجزه کنه تا ما لاغربشیم .که در همه ی موارد نتیجه درستی نمیگیریم .بعد کنار گذاشتن اون روش فورا برگشتیم به وزن سابق حتی بیشتر و یا آسیب های زیادی دیدیم .خود من به تعداد موهای سرم گول خوردم و تلاش بیهوده کردم و انقدر به جسمم روح و روانم فشار اوردم که حدو حساب نداره . رژیمای خیلی سخت ،ورزشای سنگینو با جدیت تمام انجام میدادم جوریکه تمام بدنم خیس عرق میشد اما دریغ از لاغرشدن نهایتا درحد دوسه کیلو ،و برگشت پذیری درحد یکی دوهفته !!! گاهی اوقات بخاطر فشار زیادی که رو اعصابم بود هرکی هر روشی و میگفت بدون تحقیق منم عمل میکردم مثل خوردن فلان دمنوش یا یه ترکیبات گیاهی چرت و پرت و بدمزه اون هم ناشتا!!!
خلاصه حدود20 _15سال از عمر نازنینمو که باید صرف پیشرفت خودم میکردم و بخاطر همین ورزشای مختلف و رژیمای الکی هدر دادم واقعا …..و با قاطعیت تمام میگم هیچ روشی هیییییییچ روشی نمیتونه مارو برای همیشه لاغر کنه تا ما لاغری رو یاد نگیریم و بهش عمل نکنیم . ما فقط از یک روش میتونیم لاغر بشیم و لاغر بمونیم اون هم روشیه که باهاش چاق شدیم .با ذهن خودمون و خودبخودی!
ما تمام این فرمول های چاقی رو یه روزی از اطرافیان رسانه یا جامعه شنیدیم هزاران بار برامون تکرار شده و چون ترسیدیم ازین حرفا و شروع کردیم ناخودآگاه تصویر سازیو خودمون و چاقتر از واقعیتی که توش بودیم تصور کردیم و خواستیم پیشگیری کنیم از چاقی و باهاش جنگیدیم .ریشه یابی نکردیم مسئله رو فقط خواستیم صورت مسئله رو پاک کنیم بخاطر همینم تا ابد تلاش کنیم نتیجه ای نداره .
فردی که بیماره مگه میتونه سربخود بایه سری دارو یا دمنوش خودشو درمان کنه . شاید موقتی بتونه سرو تهشو هم بیاره اما یا عوارض اون داروهای خودسرانه براش مشکل درست میکنه بعدها و یا دوروز دیگه باز دچار همون مشکل میشه .پس باید ریشه بیماری مشخص بشه تا بشه کامل ریشه کنش کرد.
چاقی هم همینه من تا ندونم چرا چاق شدم چطور میتونم لاغربشم!؟؟ ما اول کلی حرف درباره چاقی شنیدیم و باورشون کردیم بعد یمدت رفتارو عادتهامون تغییر کرده و دیگه ناخودآگاه و کاملا خودبخودی چاق شدیم .حالا هم باید به همون شکل منتهی درجهت برعکسش برای لاغری اقدام کنیم اینبار بصورت آگاهانه .
یعنی از قدرت ذهن خودمون باید کمک بگیریم .و برای اینکار بهترین و تنها روش روش لاغری باذهنه . لاغری ،چاقی و هر مهارت دیگه ای باید اول درونی درما نهادینه بشه بعدا جسم وارد عمل شه . مگه میشه جدول ضرب توی ذهن من نشینه ،تو ناخودآگاهم ثبت نشه من بتونم بایکبار تمرین کامل حفظش کنم ؟که توقع داشته باشم یکماهه یا دوماهه لاغربشم .
ما سالهاست که اضافه وزن داریم و ذهنمون واقعا خسته است بخاطر تمام راه های اشتباهی که رفتیم . فشارایی که بهش اوردیم و زجرش دادیم .و ذهن هم کاری براش سخت باشه به هیچ وجه همراهیمون نمیکنه .
پس باید صبور باشیم از در عشق و محبت وارد بشیم. به ذهن و جسممون تا میتونیم محبت کنیم خیلی منطقی باهاش صحبت کنیم ،کار کنیم رو خودمون تا ذهن باورش بشه که بابا دیگه تموم شد اون سختیا و فشارای الکی .اونا همه غلط بودن.
.بهش اطمینان بدیم که را ه درست و بقول خداوند صراط مستقیم رو پیدا کردیم که قراره فقط باآرامش و لذت آموزش ببینیم و چیزایی که اصلا بلد بودیم پیشفرضمون بوده رو یادمون بیاریم .چیز جدیدی قرار نیست اضافه بشه قراره اون فرمولای غلط رو جابجا کنیم با فرمولای صحیح .
چی ازاین آسونتر و قشنگتر واقعا ،که با حال خوب و لذت بشینی پای درسای استادی که خودش این روش رو رفته و حالا تجربیاتش رو بی منت در اختیارمون گذاشته ،باید باایمان احساس خوب فقط ادامه بدیم این راه و چون آخرش جز خوبی و سلامتی و اندام خوب چیز دیگه ای در انتظارمون نیست .باهر شکلی باهر سرعتی شده فقط استمرار استمرار استمرار داشته باشیم .
مطالبی که از این فایل یاد گرفتیم رو تیتر وار مینویسم که حک بشه توی ذهنمون :
1.لاغری هنریه که باید یادش بگیریم
2.تا میتونیم لاغری رو برای خودمون آسونش کنیم
3. باترس غذا نخوریم بالذت و آرامش هر غذایی رو به اندازه ی بخوریم نه تنها چاق نمیشیم که لاغر میشیم و لاغر میمونیم .
4. گول هیچ تبلیغ و روش لاغری رو نخوریم
و در آخر یادمون باشه ما و یه فرد لاغر هییییییییییچ تفاوتی باهم نداریم مگر در محتوای ذهنیمون .انقدر به خودمون برچسب نزنیم گیر بخودمون ندیم مانع جدید نتراشیم که شانسم اینه من استخون بندیم درشته ارثیه نمیشه کاریش کرد من لاغر نمیشم سیستمم اینه ….. تمام اینا رو خودمون به ذهنمون دیکته کردیم اون هم دربست چون دراختیارماست غیر این مگه میتونه کار دیگه کنه .موبه مو پیاده کرده حرفای خودمونو .
ما باید حواسمون باشه چیارو باور میکنیم چون تک تکشون فرمول میشن و جلوی خودمون قد علم میکنن. حالا که قاعده بازی رو فهمیدیم فقط فرمولای خوب و قدرتمند به ذهن بدیم . یکی از قدرتمند ترین فرمولا همینه که لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و کاملا خودبخودیه ….
از کجا اینو به دهن بفهمونیم . با مثال زدن . که بدن من سالی یک تن حدودا ، غذاهایی که خوردمو بدون اینکه روحم خبر داشته باشه .بدون اینکه تلاشی براش کنم ورزش یا رژیم خاصی،اینکار و برام کرده پس بدن من استاده توانمند لاغریه و در جهت عکس فوق العاده در چاق شدن بی استعداده و حالش از چاقی بهم میخوره بشدت سخته براش چاق شدن و چاق موندن. چونکه بعد مثلا 20 سال خودشو هلاک کرده همه زورشو زده نهایتا تونسته 20کیلو یا هر مقدار که اضافه داریم و ذخیره کنه.پس بدن ما به هیچ وجه استعداد چاقی نداره و براش اب خوردن نیست وگرنه الان باید 20 تن بودیم !!!!!!! برعکس لاغری براش آب خوردنه که این حجم عظیمو مثل بولدوزر رد کرده رفته .
یکم اعتماد کنیم به بدنامون به ذهنمون به خداوند و خلقتش اعتماد کنیم.خداوند هیچ چیز بد و مشکل دار و ناهماهنگ خلق نمیکنه. ما باقدرت ذهنمون خودمونو ازمسیرطبیعی خارج کردیم . تازه باید خوشحال باشیم که تااین حد قدرتمندیم که میتونیم حتی خلاف جهت آفرینش رو هم خلق کنیم پس ببین اگه برگردیم به مسیر طبیعی چه شگفتی بتونیم خلق کنیم .😍😍
استاد من تو اینمدتی که کامنت نمینوشتم شدیدا داشتم رو چندتا باور کار میکردم و روی دوسه تا فایل مربوطه زوم کرده بودم . و انصافا هم نتیجه خوبی گرفتم . یکی از نتیجه هاش اینه که باز هم جمع تر شدم و توی عکس و فیلم ها کشیده تر و جمع تر می افتم که لذت میبرم ازدیدن خودم .اعتماد بنفسم خیلی خیلی بیشتر شده و آرامش خیلی زیادی دارم . غذاخوردنم و نگرشم به غذاها به جرات بگم از یه فرد متناسبم بهتر شده. خیلی خوشحالم از این بابت و یک دنیا ممنونم از شما .
عذرخواهی میکنم خیلی طولانی شد .باآرزوی موفقیت برای تک تک عزیزان در سایت تناسب😍😍😍🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوست عزیز ،
تبریک به شما برای این دیدگاه عالی
هر چقدر بگم کم گفتم اینقدر عالی بوده که استاد در متن آموزشی این جلسه قرار دادن …به شما آفرین میگم و براتون آرزوی موفقیت دارم به نظرم تا حالا که یکسال از تاریخ درج این دیدگاه میگذره به مرحله شگفتی سازان سایت رسیده باشید ..
هر جا هستی برات سلامتی و تناسب اندامی مثال زدنی آرزو مندم .
دوستدار شما شهربانو
سلام استادعزیز
من دیروز فایل بهانه بی بهانه وامروز برای لاغری گول نخوریم را گوش دادم وهر روز یک گام پیش میروم .باور دارم که در این مسیر اگر بمانم نتیجه خوبی کسب میکنم یه حسی درونی بهم میگه تمام شنیده هایم برای روشهای لاغری اشتباه است وحرف های شما کاملا درست است چون یه جور خاص میپذیرم از دیروز یه احساس عالی دارم ویه مقدار از بار چاقی که روی شانههایم سنگینی میکرد کم شده به امید خدا پیش میروم تا لاغری را در جسمم خلق کنم قبلا چاقی را خلق کردم ودوباره برمیگردم به لاغری واین از امروز هدف من است در زندگی پس باید سعی کنم فایلها راخوب گوش کنم وساعتی در روز را در بخش دیدگاهها باشم تا قدمی در مسیر هدفم هر روز برداشته باشم سپاس فراوان از شما استاد عزیز بابت زمانی که برای ضبط این فایلها گذاشتیدونوشته های عالیتون
سلام استاد عزیز !
امروز دومین روزی هستش که به فایل شما گوش میدم ، اولین روز پنجبار به اولین فایلتون گوش دادم و ازش فقط انرژی مثبت برای هدفم گرفتم.
من هم مثل خیلی از آدمها گول قرص لاغری برای لاغر شدن خوردم!
امروز بر این باورم لاغر شدن سخت نیست! کابوس نیست! ااین یه راهی هستش که به من کمک میکنه مثل همه آدمهایی بشم که با لذت غذا میخورن ! درست غذا میخورن! و نه به چاقی و لاغری فکر میکنن!! مثل همه آدمها غذا بخورم بدون عذاب وجدان و از تناسب اندامم لذت ببرم!! من باد میگیرم که همه چیز بخورم به اندازه نیاز بدنم بدون ترس! بدون عذاب وجدان!! و این شروع برای من خیلی زیباست.
مرسی از زحماتتون! من نتیجه این زحمات شما رو با دادن خبر خوب از حال و روزم جبران میکنم .
در پناه حق
لاغر شدن لذت بخش ،،راحت و اسان است
سلام به استاد عزیزم و همراهان
گام اول در مسیر لاغری من
ما با باور کردن این که لاغر شدن سخت است از دیگران شنیدیم تبلیغ دیدیم حرفها تجربیات دیگران شنیدیم و این باعث شد باور کنیم که اره لاغر شدن سخت است و باید حتما کارهایی که دیگران سالها انجام دادن ما هم انجام بدیم به امید اینکه لاغر بشیم
و وقتی نتیجه دائم نمیگرفتیم این باور لاغر شدن سخت است در ذهن ما قویتر میشد و چاقی ما بیشتر
ما چاقی در جسم خودمان میدیدیم و لاغر شدن با کارها فیزیکی فشار محدودیت سختی میدونستیم
و نمیدونستم ما باور کردیم از طریق ها مختلف که لاغر شدن سخت است و اینجا یک قانون طلایی است که میگه هرچیزی برای ذهن سخت تعریف شده باشه ذهن اون کار انجام نمیده وچون لاغر شدن برای ما سخت بود و ما از طریق فیزیکی میخواستیم لاغر بشیم واسه همین همیشه شکست میخوردیم و احساس ناتوانی بیشتر میکردیم
و گول تبلیغات میخوردیم که اره لاغر شدن سخت است
اگه میخواه لاغر بشی باید فلان محصول دستگاه دمنوش کمربنده عمل جراحی بکنی تا لاغر بشی
حالا ما دریافتیم که همچی ذهنی است تمام شرایط الان ما طبق فرمول ها و باورها ذهن خودمان است
و تنها تفاوت فرد چاق لاغر در فرمول ذهنی این افراد است
پس برای لاغر شدن و لاغر ماندن باید فرمول ها ذهن تغییر دهیم و این کار فقط با تکرار تمرین عمل به وجود می آید
پس گول تبلیغات نخوریم
خودمونیم دیگه سالها گول خوردیم سالها رژیم گرفتیم سالها ورزش ها سخت کردیم دمنوش هرچیزی که گفتن انجام دادیم پس چرا لاغر نشدیم پس چرا اینجایم اگه نتیجه میده الان اینجا نبودیم که
لاغر شدن آسان کنیم در ذهن مان تا لاغر بشیم تا ابد با انجام تمرینات گوش دادن دیدن خواندن نوشتن بیاییم اطلاعات جدید به ذهن مان بدیم و لاغری که در ذهن مان شبیه غول کردیم شکست بدیم باقدرت تلاش پشت کار خودمان بدون زحمت بدون سختی بدون محدودیت خیلی ساده فقط با تغییر باور ها یمان همچی تغییر میکنه از طرز نگرشت تا جسمت شرایط زندگیت همچی تغییر میکنه اگه خودت بخواه و متعهد باشی در این مسیر
بیاییم قوانین ذهن بشناسیم ذهن کاری براش سخت تعریف شده باشه انجام نمیده
حالا ما از طریق ها مختلف گول خوردیم باور کردیم که اره سخته بیاییم الان با هم قدم شدن در این مسیر طلایی این سد بشکنیم و لاغر شدن آسان ترین کار دنیا کنیم با انجام تمرینات عمل کردن به آن ها ما هم یک شگفتی ساز میشیم قهرمان زندگی خودمان میشیم خودمان از این بند اسارت رها میکنیم
حق ما این چاقی نیست این چاقی زائیده ذهن خودمان است
حق ما راحت بدون ترس خوردن است حق ما تفریح شاد عزت نفس اعتماد بنفس است حق ما تناسب اندام سلامتی زیبایی است حق ما آزادانه زندگی کردن است است حق همه ما انسان هاست اگه الان این شرایط نداریم چون خودمان با باور ها یمان جلوش گرفتیم باورمان تغییر بدیم همچی به طور خودکار حل میشه
بیایم به دانبال تغییر باور مان باشیم نه کسب نتیجه بیاییم از ریشه مشکلاتمان را حل کنیم اونم فقط با تغییر فرمول ها ذهنی مان ایجاد میشود
شاد پیروز موفق متعهد باشیم در این مسیر شگفتی ساز
باسلام خدمت دوست عزیز وهم مسیرم
تعهد . چه کلمه ی پرمفهمومی هرچقدر که تواین مسیر باقی میمونم بهتر درک میکنم یعنی چی چقدر نوشته ی شما بچه ها عالیه و انگیزه دهندست چقدر کمک کنند ست به لطف خدا طوری هست این سایت که خود به خود معنی تعهدداشتن رو یا میده وچیزی که باعث میشه که تومسیر قرار بگیرم همین دلگر میه که بهم میده اینکه آدمهایی هستن مثل من که باوجود شرایط سخت بیرون از خودشون بازم به فکر بازیابی درونشون هستن شده هم چندبار توسط ذهنشون و اطرافیانشون عجله بیاد سراغشون لیز بخورن اما برگشتن و دوباره ازنوشروع کردن اینکه بخوای آدمی باشی که تو رویاته واقعاً لذت بخش وقشنکه واین که بلندبشی و ادامه بدی از اونهم لذت بخش تر لاغری باذهن درس زندگیه وزبان زندگی توی سایت پرازنوشته های دوستان و مستندات واقعی زندگی ما ادمهاست حرفهایی که نمیتوانیم به کسی بگیم ودر درون با خودمون مرور میکنیم درونیات واقعی خودمون نسبت به خود مون وگذشته ی چاقی وحال حاضر مسیرلاغری رو مینویسیم واین خیلی لذت بخشه که ما درمورد مشکل شخصی خودمون که چاقی هست کسانیو داریم که باما همدردن وتونستن رهابشن ازدام اعتیاد به چاقی ومشکل شخصی خودشون روحل کنن . نه بادارو ودمنوش بلکه باشناخت خود واقعیشون ازنوشته ی شما لذت بردم .باتشکر 🙏🙏🌹🌹
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان
چرا لاغری تو ذهن ما انقد سخت و دشواره این نگرش از کجا وارد ذهن هممون شده که لاغر شدن مگه به همین راحتیه چرا ما باورش کردیم کلا بنظرم تو ذهن همه ی آدم ها لاغری انگار سخته تازمانی که دارنش که خوبه راحته یعنی حتی اونی که متناسبه تا زمانی که متناسبه که همه چی خوب و خوشه ولی همین ادم اگر به هر دلیلی که تو ذهنش به وجود بیاد چاق بشه دیگه لاغری تو ذهنش سخت میشه با اینکه قبلا لاغری رو داشت ولی فکر میکنه حالا که از دستش داده دیگه بدنش نمیتونه به اون حالت برگرده بنظرم این افکار چاقی لاغری خیلی ریشه داره مثل باورهای اشتباهی که در مورد ثروت تو ذهن مون هست در مورد چاقی و لاغری هم تو ذهن مون وجود داره چرا ما فکر میکنیم بدن مون نمیتونه چاقی را برطرف کنه؟مگه چاقی چیه؟ همین بدنی که فکر میکنیم از پس چاقی بر نمیاد هزاران بار هر مشکلی اعم از بیماری ،زخم های متفاوت رو هر قسمت از بدن را برطرف کرده ،چرا فکر میکنیم چاقی یه قسمت از بدن مثلا شکم سخت تر از بقیه اندام هست ؟ بابا همین شکمت اگه زخم بشه مگه جسمت با خودش میگه وای اینجا سخته برطرف کردنش پس بیخیال بزار اینجا همونجور زخم بمونه همین قدر خنده داره و اون خانومی که بدنت زخم عمیق سزارین را بهبود داده چطور فکر میکنی چاقیشو نمیتونه خوب کنه با چه منطق و دلیلی؟ باید به این نتیجه برسیم که چاقی فقط تو ذهن خودمونه که سخت شده ولی در واقعیت اصلا اینطور نیست این جسم براش فرقی نمیکنه هر مشکلی براش پیش بیاد هرچی که باشه زخم ،بیماری شکستگی ،همشو برطرف میکنه و همواره دوست داره که در حالت سلامتی شادابی و تناسب اندام باشه چون اینا حالت های طبیعی جسمه چطور همه ی اینارو برطرف میکنه چاقی رو نمیتونه؟ چاقی هم یه مشکله براش مثل بقیه ی مشکل ها از سر راه جسمت برو کنار و ببین که چطور چاقی را تار و مار میکنه
سلام
من از 15 سالگی گول روش های لاغری رو خوردم تا 30 سالگی، اولین چیزی که شنیدم این بود باید رژیم بگیری و من تابستان اول دبیرستان اولین رژیمم رو گرفتم و وارد چرخه رژیم و چاقی و لاغری شدم، 15 سال این و تکرار کردم گفتن باید ورزش کنی تا سریعتر لاغر بشی منم تو باشگاه خودمو میکشتم قبل و بعد ورزش چیزی نخور که همش خراب میشه گفتن باید بیشتر از کالری دریافتیت مصرف کنی تا لاغر بشی منم واسه همین سعی میکردم بیشتر از روزی 500 کالری در روز استفاده نکنم
گفتن روغن و شیرینی و برنج و کلا همه چی غیر از سالاد چاق میکنه یعنی میگفتن موزم چاق میکنه منم یک سوم موز و میخوردم و دیگه غذا نمیخوردم چون میگفتم موز کالریش بالاست روشهای زیادی استفاده کردم واسه لاغری رژیم های سر خود خیلی سخت رژیم کانادایی رژیم 90 روزه رژیم فقط آب پز، رژیم روزه و فستینگ، رژیم فقط میوه، رژیم فقط شیر و موز، یه روزهایی اصلا هیچی نمیخوردم، میگفتن اگه ناهار از ساعت 1 بگذره چاق میکنه شام باید قبل 8 خورده بشه وگرنه چاق میکنه،انگور اگه قبل از ظهر بخوری لاغر میکنه ولی بعد از ظهر بخوری چاق میکنه ،یعنی نشده بود یه چیزی در مورد لاغر شدن بشنوم و گولش و نخورده باشم، بی چون و چرا باور میکردم، لاغر میشدما ولی انقدر بهم سخت میگذشت خسته میشدم و این همه زحمت دو سه ماهه به باد میرفت همیشه هم حسرت به دل لاغرای اطرافم بودم که چه راحت میخورن و چه اندام قشنگی دارن، خودم و اسیر سرنوشت میدونستم که خدا خواست من چاق بشم و چیزایی که دلم میخواد و نتونم بپوشم و همیشه لباس زیرهای خوشگل و با حسرت نگاه میکردم یا شلوار جین های جذب و قبول کرده بودم اینا مال یه عده خاصه مال من نیست، آرزومه همه اعضای بدنم در تناسب کامل باشن، میخوام رویامو به واقعیت تبدیل کنم بسه دیگه انقد در حد همون رویا باقی موند، وقتی تو سایتم حرفای استاد و میشنوم چقد احساس سبکی میکنم چقد امید میگیرم چقد امیدوارانه برای لاغری اقدام میکنم و چقد راحت و بی دردسر نتیجه میگیرم واسه همینه افرادی مثل من که از مسیر خارج میشن همه دوراشونو میزنن و راهی جز بازگشت به همین مسیر ندارن، اینجا همون جاییه که کلی احساس خوب توشه، خداروشکر که اینجام
روز ۳۸ تکرار
سلام وقت بخیر ،طبق معمول هر روز با میثاق نامه و فایل صبحگاهی شروع میشه و خدارو هزاران بار سپاسگذارم که هر روز قدمی برمیدارم بسمت هدف هام
شما هم برای لاغر شدن گول خورده اید؟!
بزرگترین پرسشی که در ذهن افراد چاق همیشه بررسی میشه و هیچ وقت هم به نتیجه ای نرسیدن این سئوال بود که چرا من با حتی کم خوردن هم چاق میشم ولی خیلی از افراد متناسب هستن که گاها حجم بیشتری غذا مصرف میکنن
برای رسیدن به جواب این سئوال راه های دشوار و پر پیچ و خمیو طی کردم ،لاغرتر هم شدم ولی موندگار نبود و اون چرخه تکراری مجدد تکرار میشد
مثلا تو رژیم بعدی باگ رژیم قبلیو در آورده بودیم و فکر میکردیم سری قبل یه اشتباهی مرتکب شدیم که تو رژیم جدید اون کار اشتباهو انجام نمیدیم
بعد بهمون میگفتن شما در نوع و انجام ورزش کردن مشکل دارید از این به بعد نایلون دور شکم و پاهاتون ببندید و برید یک ساعتی روی تردمیل
دفعه بعد میگفتن اگر ورزش میکنی تا ۲ ساعت هیچی نخور جز آب بعدا میگفتن ااا انگار نباید آب هم بخوری
این سری میخوایی ورزش کنی ۵ دقیقه بشدت روی تردمیل بدو که ضربانت بره بالا ،۳ دقیقه آروم راه برو که مدام ضربانت بالا و پایین بشه ، یکی میومد پیشنهاد میداد تردمیلو روی شیب بذار فشارش بیشتر میشه حالا بدو روی تردمیل
امروز بعد از ورزش این دمنوشو بخور خوبه ، قبل صبحانه این پودر ضد اشتهارو بخور ووووو و سالها من درگیر چی بخورم ،چی نخورم ،چجوری ورزش کنم ،کی ورزش کنم ،چه ورزشی کنم بودم تازه ساعت میزان سنجش کالری و ضربان هم میبستم و ثانیه ای مراقبت میکردم ضربانم پایین نیاد که مبادا از حالت چربی سوزی خارج بشم و یه برنامه ریزی های دقیقی داشتم
در طول سالها رژیم و ورزش ۴ بار تردمیل خریدم ،۱ بار دوچرخه ثابت حرفه ای ، با اینکه مطمئن بودم تردمیل خونه رو استفاده نمیکنم و در انتها میرم تو صف تردمیل باشگاه ولی باز هم میخریدم
۳ سال و نیم پیش دوچرخه و تردمیل حرفه ایی که خریده بودمو خیلی ارزون فروختم و برای همیشه با خریدن وسایل ورزشی خداحافظی کردم
لاغر شدن برای من رویایی دست نیافتنی بود که مطمئنم کرده بودن که تو نمیتونی لاغر بشی چونکه مدل بدنت این شکلیه نمیتونی تو کار خدا که دست ببری ،تو ارثی چاقی،ژنتیکته ، استخون بندیته ،خواست خدا بوده ،تو پرخوری
بعد از اونهمه تلاشی که میکردم و نتیجه های موقتی که میگرفتم باور کرده بودم که من توانایی لاغر شدنو ندارم و حتما اشکالی در خلقت من بصورت مادرزادی هست که خودم اطلاع ندارم ولی همچنان به راه های مختلف چنگ مینداختم که یه راه فراری برای پیدا کنم ،در اصل تمام اون سالها دنبال راه فرار بودم که از شر چاقی راحت بشم و دنبال لاغر شدن نبودم
یواش یواش حس توانمندی مغزم خشک شد و باورم شد که من فرد بی عرضه ای هستم که در کنار تمام اون حس های بد خودباوری و تصویری که از خودم داشتم آسیب زیادی دید
و از اونجایی که ذهن ما تصویری کار میکنه و از قبل هم که تصویر من در مغزم سیو شده بعد از اون مغزم دیگه با خود من کاری نداشته با یک عکس از من در تعامل بوده
و از همون یک عکس احساسات بیشماریو استخراج میکرده و در تمام قسمت های زندگیم ازشون استفاده میکرده ،چه تو کار،تو روابط،تو چاقی و از اونجایی که حس اون تصویر پر اعتمادبنفس نبوده در تمام مراحل زندگی منو کوچیک و ناتوان دیده
پس لاغر شدن برای مغز من سخت بوده و منهم شخصیت قدرتمندی نداشتم که بتونم از پس موضوع چاقیم بربیام ، مغز هم که برای کارهای سخت انرژی آزاد نمیکرده پس من در رنج و عذاب برای لاغر شدن ،سالها جنگ درونی و بیرونی داشتم
۲ ماه پیش که نوه خواهرم که یک پسر بچه ۸ ساله است اومده بود منزل ما ،داشت بازی و شیطنت میکرد و خیلی عرق کرده بود بلوزشو در آورد و اومد جلوی من گفت خاله ببین عرق هامو یعنی دارم لاغر میشم ،بهش گفتم نه عرق کردن ربطی به لاغر شدن نداره ،گفت داره چونکه تو کتاب علومم نوشته ،معلم علومم که دروغ نمیگه
متوجه شدم داره باورهای اشتباه هم از طریق الگوهاش و هم از طریق معلم ها و کتاب ها در مغزش ضبط میشه ،الان معلم علومش فقط یکبار بهش گفته و چونکه بهش اعتماد داره سریع مغزش پذیرفته و اگر بخواد در ۳۰ سالگی این باورو نقض کنه باید مدتها تمرین کنه تا فقط همون باور قدیمیو بی اثر کنه
اینکه ما آگاه باشیم ، میتونیم بچه های آگاهتری بزرگ کنیم خیلی مهمه که به موقع واکنش صحیح به فرزندانمون داشته باشیم
آخرین رژیمی که گرفتم ۲ سال پیش همین موقع ها بود وای که چقدر حالم بد بود ،متخصص رژیمه ،بهم گفت تو سوخت و ساز بدنت پایینه ،اصلا منو ندیده بود ،حتی من از مدل چاقیمم بهش هیچ اطلاعاتی ندادم ،بهش پیام دادم گفت باید رژیم منو بخری تا سوخت و سازت بره بالا ،رژیمشو باید ماهیانه میخریدیم ،منم ماه اولمو ازش خریدم
کل رژیمو توی یک مقوای رنگی ۵۰ در ۶۰ نوشتم و چسبوندم به دیوار اتاقم که بتونم برنامه هر روزمو راحت بخونم ،چونکه خوراکی های متنوعی داشت و مجبور بودم از روز قبلش خرید کنم ،مثلا در روز باید دیتاکس درست میکردم ، چندین مدل لوبیا رو با هم میپختم ،یا یه روز یه دونه نون تست داشت ،یا نصف آب هویج ،یا نصف آب کرفس ،۵ عدد بادوم یا پسته وووو
رژیم پر دردسری بود و حجم غذاهاش هم بسیار کم که من همون ۱۵ روز اول حالم بد شد انقدر که بدنم بی جون و افسرده شده بود ، خدارو شکر بعد از ۱۵ روز ،وارد این سایت شدم و انقدر خوشحال شدم که مقوای رژیممو ریز ریز کردم و حتی متوجه شدم بدنم خودشو مریض و بی جون کرده بود که من دیگه اون رژیمو ادامه ندم و خدارو شکر همه چیز رفت جای صحیحیش قرار گرفت
لاغر شدن راحتره چونکه بیس بدن ما سلامتی و متناسب بودنه ،ببین ما چقدر راه اشتباه رفتیم که تونستیم جسم خودمونو از مسیر صحیحش خارج کنیم ، مثلا ما از سگ انتظار پارس کردن داریم ،اگر سگی صدای خروس در بیاره یعنی یه کار سخت انجام داده وگرنه پارس کردن کار طبیعیه یک سگه ، ما هم طبیعتمون لاغر بودن بوده ،ببینید چقدر کار سختی انجام دادیم که بدنو از حالت عادی و نرمالش خارج کردیم
خدارو شکر با بودن در دوره ها داره لاغر شدن در مغزم راحتر میشه ،هر چقدر غذای جدید به ذهنم برسونم ،راه های لاغر شدن آسان است در من پر رنگتر میشه و باور پذیری منهم بیشتر خواهد شد
لاغر شدن آسونترین کار دنیاست ، اگر میخوام این جمله رو بپذیرم اول باید کد قبلیو خنثی کنم که باور داشتم لاغر شدن سخترین کار دنیاست ، من با دلیل و مدرک پذیرفته بودم که چاق شدن راحت و لاغر شدن سخته
چجوری ؟ با خاطراتی که از خوردن داشتم از اینکه ۳ روز مسافرت براحتی ۳ کیلو چاق میشدم و اون ۳ کیلورو باید ۲ ماه براش وقت میذاشتم تا رفعش کنم
بخاطر هزاران باری که شنیدم چاق شدن راحته و برای لاغر شدن پوستمون باید کنده بشه باید هزاران بار به خودم بگم ،من اگر چاق بودم و نمیتونستم لاغر بشم بخاطر این بود که آدرس لاغر شدنو بلد نبودم و اون آدرس هاییکه اطرافیانم و دکترها به من گفته بودن هم اشتباه بوده
مثل اینه که من سوییچ ماشینمو تو کوچه گم کرده باشم ولی توی خونه رو بگردم و بگم آخه کوچه تاریکه اینجارو بجاش میگردم ، اگر آدرس اشتباه بوده ،قرار نیست من باز هم به اون آدرس ها مراجعه کنم ،الان آدرس جدید و واقعی دستمه
باید اینهارو به درونم بگم ،باید با خودم زیاد صحبت کنم ،باید بالغانه با شخصیت های درونم صحبت کنم ،اگر قبلا با من بد صحبت شد و منهم آموزش دیدم که با خودم حرف های تضعیف کننده بزنم ،الان حامی درونم باشم ،با تمام اشتباهاتی که داشتم و حتی الان دارم
باید از خودم دفاع کنم ،وقتی منفی های درونم میریزن سر من و میخوان مثل قبل منو بترسونن باید شورش کنم بر علیه شون ،بهشون بگم که هیچ کسی حق نداره درون منو آزرده کنه ، اگر حتی تا الان هم نتایج جسمی نداشته باشم به خودم فرصت بدم ،بفهمم که بنای کجی آفرینش کرده بودم ،اول اون بنا رو خراب کنم تا یک جدید بسازم
اینها صبر میخواد ،حوصله میخواد،باید کنار خودمون دوش به دوش باشیم ،مثل همون موقع ها که آجر به آجر چاقیو با هم ساختیم ،هر چند لاغر شدن بسیار راحتر و سریعتره
راحتره چونکه نژاد وجود ما لاغریه ،برنامه ریزی ش در ما از قبل دانلود شده ،کدش وجود داره ،لازم نیست مجدد برنامه نویسی کنیم ،فقط کافیه برنامه های ویروس دار حال حاضر خودمونو دیلیت کنیم
فقط کافیه سنگ های وسط رودخانه رو برداریم تا آب جاری بشه ، پس لاغر شدن راحتره ،اینو انقدر باید به خودم بگم تا باورش کنم ،تا وارد بشه به تک تک سلول هام ،تا بشه اعتقاد من ،بشه شخصیت من که اگر بشه شخصیت من ،دیگه نیازی نیست من جون بکنم ،شخصیتم منو میبره به جایی که شبیه به خودشه
وجود من مثل آهنرباست هر آنچه که شبیه به محتویات خودش باشه میکشه بسمت خودش ، پس اگر هنوز لاغر شدن برامون راحت نشده یعنی درونمون نپذیرفتتش ،باید بیشتر کار کنیم
حالا باید در موقعیت ها و شرایطی که قرار میگیرم از آموزش های جدیدم استفاده کنم ، مثلا وقتی رستوران هستم و اون صداهای نازیبای درونم منو میترسونن ،بالغانه بهشون بگم که منم حق زندگی کردن محترمانه رو دارم ،منم بدنم نیاز داره به خوردن و غذا و منهم بهش انرژی میرسونم ،جوری منطقی صحبت کنیم که اون صداها قطع بشن
اگر مجدد در مکان بعدی اومد سراغمون دوباره باهاش صحبت کنیم ،که هر چقدر گفتگوهای جدیدی با خودمون داشته باشیم ،ظرف مثبت درونمون پر تر میشه ،هر چقدر گفتگوهای ما بره بسمت احساس خوب ،نتایج ما عالیتر میشه
و موضوع اصلی که دلمون نمیخواد زیر بارش بریم ،خویشتن پذیریه ،اینکه خودمونو بدون نتایجمون دوست داشته باشیم ،یعنی فقط وقتی یه کار خوبی میکنیم به خودمون عشق نورزیم وقتی کار اشتباهی میکنیم خودمونو شلاق بزنیم خودمونو بدون شرط بخواییم
در هر صورت خودمونو خاص و بینظیر ببینیم ،که اینم مستلزم اینه که کدهای قبلی در ما خنثی بشه ،به میزانی که قبلا به ما گفتن ما خوب و زیبا و دوست داشتنی نیستیم و سرزنش و تحقیر شدیم اول باید اونهارو ترمیم کنیم
که اونم به عزت نفس ما و تصویری که از خودمون داریم برمیگرده و مهم ترین بحثی که باید بهش رسیدگی بشه و مادر تمام موفقیت های ماست ، عزت نفسه ،پس خوب خوب در زندگیمون اجراشون کنیم تا در مسیر تغییر و رشد قرار بگیریم
اونوقت لاغر شدن دیگه کار سختی نخواهد بود ،دیگه حق الهی خودمون میدونیم ، مگه ما بدنیا اومدیم که رنج ببریم ؟ نه ما اشرف مخلوقاتیم و آسمان و زمین فقط برای ما با اینهمه امکانات و ابزارش بصورت vip به تسخیر ما در اومد ،البته اگر همین جمله رو باور کنیم که اینم مستلزمه اینه که باورهای مخالف اون شکسته بشه
و شناسایی باورهای ریشه ای ،همین شکلیه همشون بهم ربط دارن ،میخوایی یدونه باورو نقض کنی یدفعه برخورد میکنی به ۱۰ تا باور مرتبط و اگر بتونی اونجا خوب عمل کنی ،یدفعه از بند چندین تا عقیده مخرب خلاص میشی و تاریکی ها تبدیل به روشنایی میشن
خدارو شکر میکنم که میتونم همچنان در مورد این آگاهی ها بنویسم و بنویسم ولی هم انگشتم درد میگیره هم میخوام برم برای فایل بعدیم
سپاس برای اینهمه زیبایی
سلااام
خیلی دقیق حرف دل تمام آدم های چاق دنیا رو توی این فایل زدید. شما گفتید واقعا مگه یه آدم چاق چی میخواد از غذا خوردن؟ فقط میخواد اندازه ای که دلش میخواد رو با آرامش بخوره. این عین حقیقته و من با تمام وجودم اینو تجربه کردم . وقتایی که توی رژیم بودم کم میخوردم ولی حتی از خوردن اون مقدار کم هم عذاب وجدان میگرفتم! واای خیلی وحشتناک بود . خداروشکر میکنم که دیگه این حالتا برام پیش نیومده و اگر هم پیش اومده تعداد دفعه هاش خیلی خیلی کمتر بوده. من جدیدا آگاهی های خیلی بهتری کسب کردم و حتی وقتی هم که پرخوری میکنم یا از غذا ها میترسم ، به کارم آگاهی دارم و میدونم که دارم با خودم چیکار میکنم و تا جایی که در توانم باشه تلاش میکنم که درست رفتار کنم و این تا همین یک سال پیش در من وجود نداشت . من همیشه در عذاب بودم و دنبال راهی میگشتم برای لاغر شدن ، روی ترازو میرفتم و حال خودمو بد میکردم ، از زبون هر کس راجع به لاغری میشنیدم گوشام تیز میشد و تا ته ماجرا رو ازش میپرسیدم و بعد هم با ناآگاهی کامل اون روش ها رو دنبال میکردم … اینا برای من تموم شدن .
این روش تنها روشیه که میتونه منو متناسب کنه. من میدونم که برای داشتن یه بدن ورزیده و با عضله های قوی باید ورزش کنم ولی ورزش کردن باعث لاغری من نمیشه . من اول باید مثل سارا ، مثل سپهر ، فاطمه ، ثنا و همه ی آدم های متناسب اطرافم با رفتار صحیح ، رفتار کنم و متناسب بشم و بعد به فکر ورزیده کردن بدنم باشم چون اول از همه این مهمه که من درست رفتار کنم ، درست فکر کنم. علومه که وقتی هر بار غذا میخورم بیشتر از نیازم میخورم و یا از غذا ها ترس دارم قرار نیست لاغر بشم . چطور ممکنه کسی با ذهنیت یه آدم چاق وزنش کاهش پیدا کنه؟ مگه میشه همچین چیزی اصلا؟ مثله اینه که یه نفر لباس ورزشی تنشه و میخواد روی اون لباس ورزشی یه لباس مهمونی خشگل بپوشه ، خب این قشنگه؟ اصلا زیبایی اون لباس مهمونی به چشم میاد؟ اونم وقتی که زیرش یه لباس گشاد و کلفت پوشیدیم که همه ی نمای لباس مهمونی رو میگیره؟ معلومه که نه! ما اول باید ذهنیت یه چاقی رو کمرنگ کنیم درست مثل همه ی آدمای متناسب که همشون ذهنیت چاقی دارن ولی هیچ کدوم رفتار چاق کننده ندارن . ما هم باید یادمون بره که یه زمانی چاق بودیم انقدر باید ذهنیت لاغری توی ناخودآگاهمون حک کنیم و توی لذت های متناسب بودن غرق بشیم که یادمون بره ما یه زمانی چاق بودیم . من عاشق این حسم. میخوام تمام کوله بار این رنج هایی که از چاقی کشیدمو بزارم زمین میخوام تا تهش توی این مسیر بمونم و ببینم صبای کامل چه شکلیه؟ بدنش چطوریه؟ چطور رفتار میکنه؟ رفتارش در شان یه آدم کامل و الهی هست؟ من این تجربه رو میخوام از خودم و تلاش میکنم و با کمک خدا به دستش میارم.
خدایا شکرت خدااا
ازتون سپاس گزارم استاد جان عزیز
معلومه که گول خوردم ورزش های سنگین کردم عرق ریختم رژیم گرفتم گرسنگی کشیدم خام گیاه خوار شدم به دمنوش فکر کردم و……تهش میدونید چی شد ؟ خودم به این نتیجه رسیدم که مشکل تو ذهنمه گوگل و باز کردم تایپ کردم ارتباط چاقی با ذهن و همه چیز استارت خورد دری برام برام باز شد یه دنیایناشناخته و جدید دنیای گه تمام حرفاشو میبلعیدم و لذت میبردم و نتیجه ؟؟؟؟ هشت کیلو کاهش وزن تا اینجا
سلام سپیده عزیزم چشسته رفته و عالی گفتین مرسی از کامنتتون. ۸کیلو عاااالیهه. تحسینتون میکنم عزیزم با دوره رایگان پیش رفتین یا محصولات؟
سلام عزیزم بهت تبریک میگم همین جور باقدرت ادامه بده مطمعنم عکست در آلبوم شگفتی سازان خواهم دید موفق باشی دوست عزیز
سلام و درود هم مسیری های متناسبم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
انقدر لاغری را در ذهن ما سخت کردند که حالا یک روشی هم هست بسیار آسونه ذهن ما نمی پذیره کلا اگر ذهن یه کاری براش سخت باشه انجامش نمی ده
ما سالهای بسیاری گول تبلیغات رو خوردیم و سختی کشیدیم من یادمه مراجعه کرده بودم پزشک تغذیه آقای دکتر بهمون می گفت هر چی از این گلوت بره پایین چاقت می کنه استاد درست می فرمایند کلی داغون شدم از آب خوردن هم ترس داشتم بعد دکتر گفت حالا برو مغازه ما قرص و عرقیجات بخر که جلوی اشتهاتو بگیره که نخوری چاق بشی انقدر هم تلخ و بدمزه بود تازه اگر سر وقت روی ترازو می رفتیم و وزن اضافه کم نده بود کلی دعوامون می کرد
از ۱۳سالگی گرفتار رژیم و ورزش و گن و کرم و روزه گرفتن به زور و گیاه خواری و غیره شدم منم همیشه می گفتم پس چرا بعضی افراد بیشتر من می خورند و لاغرند ؟!!!به خدا شکایت می کردم چطور عادلی ؟من چقدر عذاب بکشم ؟دلم می خواست یه قرصی باشه به محض پرخوری بخورم و همه کالری هارو بسوزونه ؟!یعنی بخورم و لاغر بشم؟!😂با توجه به اینکه برای بار دوم در این مسیر قرار گرفتم و با نتیجه عالی که داشتم حدود ۱۰کیلو از اضاف وزنم کم شده در همین صدگام تا لاغری ولی هنوز اگر پرخوری کنم می ترسم و یه چیزی که به ذهنم میاد فردی که خیلی عاشقشم همیشه کلمه چاقی را به صورت خیلی بد و با نوعی تنفر و حرص بیان می کرد و این هم در اعماق ذهنم نفوذ کرده البته طی این آموزه ها بهتر شدم ولی این ترس یک ریشه عمیق داره در ذهنم ولی به لطف هدایتگرم که این توان را در من دیده حتما آروم آروم اصلاحش می کنم …ولی خبر خوب اینه که لاغر شدن از چاق شدن آسونتره یعنی روزهایی که داشتیم چاق می شدیم حرص می خوردیم و عصبی می شدیم و افسرده و ناامید ولی در مسیر لاغری چون اطمینان داریم در مسیر صحیح هستیم(مسیری آسون و بدون بازگشت ) حال دلمون خیلی خوب میشه ذوق لاغری و فکر کردن به زیبایی و شادی و پوشیدن لباسهای اندامی احساس خوب ارزشمندی و اعتماد به نفس همش جایزه و پاداش این مسیره یادگیریست 😇.
🍃لاغر شدن آسونترین کار دنیاست🍃
مگه ما چی می خواهیم غذامون رو با آرامش بخوریم و با لذت این یک تفاوت بین فرمولهای ذهن فرد متناسب و چاق هست که فرد متناسب غذاشو با حس خوب و لذت می خوره اصلا فکر نمی کنه چقدر بخوره و ..ولی فرد چاق با ترس و نگرانی غداشو می خوره خب حالا که هرروز داریم غذا می خوریم بدون ترس بخوریم این اولین گامه و مهمترین گامه …
گام اول بخور ولی نترس ….
قول می دهم حواسمو جمع کنم نترسم🙏🏻
سلام و درود هم مسیری های متناسبم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
انقدر لاغری را در ذهن ما سخت کردند که حالا یک روشی هم هست بسیار آسونه ذهن ما نمی پذیره کلا اگر ذهن یه کاری براش سخت باشه انجامش نمی ده
ما سالهای بسیاری گول تبلیغات رو خوردیم و سختی کشیدیم من یادمه مراجعه کرده بودم پزشک تغذیه آقای دکتر بهمون می گفت هر چی از این گلوت بره پایین چاقت می کنه استاد درست می فرمایند کلی داغون شدم از آب خوردن هم ترس داشتم بعد دکتر گفت حالا برو مغازه ما قرص و عرقیجات بخر که جلوی اشتهاتو بگیره که نخوری چاق بشی انقدر هم تلخ و بدمزه بود تازه اگر سر وقت روی ترازو می رفتیم و وزن اضافه کم نده بود کلی دعوامون می کرد
از ۱۳سالگی گرفتار رژیم و ورزش و گن و کرم و روزه گرفتن به زور و گیاه خواری و غیره شدم منم همیشه می گفتم پس چرا بعضی افراد بیشتر من می خورند و لاغرند ؟!!!به خدا شکایت می کردم چطور عادلی ؟من چقدر عذاب بکشم ؟دلم می خواست یه قرصی باشه به محض پرخوری بخورم و همه کالری هارو بسوزونه ؟!یعنی بخورم و لاغر بشم؟!😂با توجه به اینکه برای بار دوم در این مسیر قرار گرفتم و با نتیجه عالی که داشتم حدود ۱۰کیلو از اضاف وزنم کم شده در همین صدگام تا لاغری ولی هنوز اگر پرخوری کنم می ترسم و یه چیزی که به ذهنم میاد فردی که خیلی عاشقشم همیشه کلمه چاقی را به صورت خیلی بد و با نوعی تنفر و حرص بیان می کرد و این هم در اعماق ذهنم نفوذ کرده البته طی این آموزه ها بهتر شدم ولی این ترس یک ریشه عمیق داره در ذهنم ولی به لطف هدایتگرم که این توان را در من دیده حتما آروم آروم اصلاحش می کنم …ولی خبر خوب اینه که لاغر شدن از چاق شدن آسونتره یعنی روزهایی که داشتیم چاق می شدیم حرص می خوردیم و عصبی می شدیم و افسرده و ناامید ولی در مسیر لاغری چون اطمینان داریم در مسیر صحیح هستیم(مسیری آسون و بدون بازگشت ) حال دلمون خیلی خوب میشه ذوق لاغری و فکر کردن به زیبایی و شادی و پوشیدن لباسهای اندامی احساس خوب ارزشمندی و اعتماد به نفس همش جایزه و پاداش این مسیره یادگیریست 😇.
🍃لاغر شدن آسونترین کار دنیاست🍃
مگه ما چی می خواهیم غذامون رو با آرامش بخوریم و با لذت این یک تفاوت بین فرمولهای ذهن فرد متناسب و چاق هست که فرد متناسب غذاشو با حس خوب و لذت می خوره اصلا فکر نمی کنه چقدر بخوره و ..ولی فرد چاق با ترس و نگرانی غداشو می خوره خب حالا که هرروز داریم غذا می خوریم بدون ترس بخوریم این اولین گامه و مهمترین گامه …
گام اول بخور ولی نترس ….
قول می دهم حواسمو جمع کنم نترسم🙏🏻
مواد غذایی نمی تونه منو چاق کنه ولی افکارم می تونه !
سلام به استاد زیبایی ها وخوبی ها
سلامبه دوستان و عاشقان لاغری
من یه متناسبم…..من یه متناسبم….من یه متناسبم
از اون متناسبایی که هر جا بره برمیگرده همین جا. کجا بهتر از اینجا.جایی که در اونلاغر شدن آسونترین کار دنیاست.عطر صحبت های ناب استاد همه حا پیچیده.گول تبلیغات رو نخورید….وای که اگه من بگم چقد و به چه روش هایی گول این تبلیغات روخوردم. از گن بکیر که من سالها سر کارم گن میزدم.خفه میشدم.گوشت بدنم سفت سفت شده بود و همش فکر میکردم همکارام چطوری بدون گن راه میرن.ورزش کردم. تردمیل خریدم و میزدم.رژیم سخت گرفتم.حتی قرص خوردم و پماد لاغری هم زدم..فقط جراحی نکردم اونم چون خودم تو اتاق عمل کار میکنم میدونم چقد سخته جراتشو نداشتم.ولی وقتی به خواست خدا با این مسیر آشنا شدم فهمیدم و البته الان که ۱۳ ماهه با شمام فهمیدم چقد اشتباه میکردم.
چاقی من اصلا از خوردن نخوردن نبود فقط مشکل فرمول های ذهنی چاقم بود که نمیذاشت لاغر شم .استاد گلم اگه بگم تازه بعد این همه مدت الان دارم درک میکنم چی میگین دروغ نگفتم.یغنی هر دفعه که دوباره فایلاتونو گوش میکنم هی انگار به چیزی در من روشن میسه. انگار نشنیده بودم اون فایل رو. من چکیده و لپ کلام همه دوره و فایلاتونو در این خلاصه میکنم که شما تموم تلاشتونو دارین میکنین که ما اونقد به خودمون تسلط داشته باشیم که اولا گرسنگی واقعی رو درک کنیم و موقع گرسنگی واقعی بخوریم و دوما بفهمیم سیری واقعی چیه و چجوری احساسش کنیم و موقع همین سیری واقعی دست از غذا بکشیم……خیلی هنره…..برای به چاق مثل من که تموم عمرش هر دم غذا خورده و نفهمیده کی گرسنه ست.فقط موقع ظهر و شب ناهار شام خورده.خیلی طول کشید بفهمم کی گرسنمه.از اون مهمتر کی سیر میشم….هنوزم گاهی دچار اختلال میشم….ولی دیگه دارم تبدیلش میکنم به ناخودآکاه. نه فکر کردنی و خودآکاه……..
استاد هنوز خیلی کار دارم ولی فقط یه چیز رو فهمیدم.اصلا از چاقی نمیترسم….اصلا
قبلنا خدا نمیکرد صد گرم ترازو بیشتر نشون میداد میمردمکه قراره چجوری من اینو کم کنم ولی الان اصلا اینجوری نیست. اولا اینکه من مطم،نم دیگه چاق نمیشم.تموم شد.بعدشم اینی که هستمم بزودی لاغر و لاغرتر میشم. به همین آسونی که نوشتم و خدا رو شاهد میگیرم تو ذهنم به همین آسونیه که میگم….استاد شما نابغه ای. شمابینظیری.من افتخارمیکنم این مدت شاگرد شما بودم و دوره تونو خربدم و توی جوونی فهمیدم چقد دنیا با اونی که من فکر میکردم فرق داره.من فکر میکردم دنیا اومدم که زجر بکشم. چاقی بود و کار و خستگی و خونه داری و….تکرار و تکرار….الان میبینم اصلا اینطوری نیست. رسالت من از به دنیا اومدن و زندگی خیلی بالاتر از ایناست و ممنونم از خدای مهربونم که به من فرصت زندگی و درک قوانین دنیا رو داده.و همه اینا رو مدیون شمام…..
من با شمام استاد.و همیشه همینجا میمونم
سلام
من برای دومین بار این مسیر میخوام ادامه بدم خیلی بزرگتر شدم خیلی اگاهتر شدم
میدونم تو ایم مسیر ب لاغری میرسم
من خیلی گول خوردم الان هروقت تبلیغات میبینم میگم خاک بر سرتون
گول دستگاه شکم رفتن و عرق کردن وای وقتی یادم میافته ورزشهام و خستگی هام و درد بدنم و استرس اینک حتما باید انجام بدم و گرسنگی هام ولع هام اینا وای ک چقد من گول خوردم
این اواخر رفته بودیم ی دکتری گف چقد چاقی برو فلان ادرس زن من هست عطاری و ی قرصی میده همه باهاش لاغر شدن اونقدر سفارش داریم و وقت بسته بندی نداریم و فلان
منک خسته از چاقی بودم رفتم مشاوره. و فهمیدم چرته ولی خجالت کشیدم قرص ها رو گرفتم اوردم انداختم اونجا مامانم هی گف بخور چرا نمیخوری پول دادی گفتم اینا همش چرته لاغری منواز خوردن نیس واینا
الان ک میبینم ک چقد من اماده برای هدایت ب این سایت بودم انگار ک خودم فهمیده بودم مشکل از معده نیس از ورزش نیس
مشکل از فرولهای ذهنی ک باعث رفتارهای چاق شونده و باور ی سری حرفهاست
من خودم ایمان دارم ک ک با ذهنم لاغر میشم
ب قول شما استاد
مشکل از خوردن نیس از اشتباه خوردنه
تو خانواده ما ورزش حرف اول میزنه طفلک برادرم با سن کوچیک تو کلاسهای ورزش هستش برای هر لقمه اش کلی مکافات ب خودش میبینه چاقی خپلی
همش و همش درسهایی هس ک خانواده میدن من الان میبینم ک پدر و مادرم معلم خوبی برای چاقی هستن وفک میکنن ک ی فکر بچشون هستن پدر من جور از چاقی برادرم خجالت میکشه ک انگار بچه ی چیز نداره
الان دنیام زیباتر شده
خیلی خوشحالم ک با این مسیر اشنا شدم
ماه قبل دختر عمم یک پیج رژیم رو برام فرستاد حتی بازش نکردم ببینم چیه
من الان زندگی زیبا میبینم با اینک چاقم و لاغری یک هدفه برای من ک ب دستش میارم چن طبیعت من لاغریه
خدارو شکر میکنم ک دررحمتش رو ب رام باز کرد
سلام برهمه.من سالها در تلاش برای کاهش وزن بودم به روشهای متفاوت .مقداری وزن کم میکردم ولی دوباره برمی گشتم سر جای اول یعنی گول خوردم.چندین ساله که من یک غذای بدون استرس نخوردم همیشه در موقع خوردن در ذهنم میگفتم الان دارم زیادی میخورم والانه که وزنم برد بالا.همیشه شبها سعی میکردم یک لقمه نون و پنیر ویا یک بشقاب سوپ و خلاصه یک غذای سرو ساده بخورم .هیچوقت یک غذای با آرامش وبا خیال راحت نخوردم اما از وقتی با سایت تناسب فکری آشنا شدم و شروع کردم به گوش دادن فایلها و انجام تمرینات براحتی غذا میخورم بدون هیچ استرسی ولذت میبرم وفوق العاده خوشحالم که تازه طعم زندگی را میفهمم .قبلا وقتی مسافرت میرفتم ویا رستوران تلاش میکردم غذای بیشتری بردارم و بخورم وتو ذهنم می گفتم پولش را میدم ولی این دفعه که رفتم مسافرت و رستوران میرفتم دیگه اون افکار قبل را نداشتم هول نمیزدم به اندازه و طبق فرمولهای لاغری می خوردم واحساس شادی وشفع در خودم میکردم و ذهنم کاملا تغییر پیدا کرده بود و این اتفاقاتی که در من رخ داد من فهمیدم که من میتوانم خودم را عوض کنم در صورتی که قبلا اینجور نبود و همیشه فکر میکردم که چاقی درمان نداره اما تازه گیها یک چیزی فهمیدم که تمام زندگی های ما براساس باورها وحرفهای مردم بنا شده و اینها ما را به راه اشتباه برده وزندگی مارا تباه کرده.البته همه اینها به لطف فایلهای استاد روشن میباشد که از ایشان تشکر لازم را دارم
سلام دوست عزیزم خیلی خوشحالم که تونستی به این درک برسی که چاقی درمان داره
چاقی یک هنر بود و ما در اون حسابی هنرمند!
اما در عوض لاغری هم یک هنرِ چه بسا بسیار ارزشمند تر و زیباتر و تماشایی تر از چاقی!
چرا ما هنرمندِ هنرِ لاغری نشیم؟
خوشحالم که دارید این هنر رو یاد میگیرید (یاد میگیریم)
من هم خیلی فریب خوردم با این تبلیغات از جمله این گن های پلاستیکی زجر آور که میپوشیدم و در گرمای تابستون میدویدم روی تردمیل تا عرق کنم ولاغر بشم
فرمولهای چاقی در ذهن ما نهادینه شده مثل اینکه تو سلولهای چربی قهوه ای دارن و اینها آب نمیشن.باید گن بپوشی تا گرم بشن و عرق کنن وبعد بری رو تردمیل تا شکسته بشن و آب بشن.
اگه شب نون و برنج بخوری اینو ذخیره میشن و چاق میشه و من همیشه آدما را نگاه میکردم با زجر که چلو مرغ مثلا میخورن و من نون و پنیر .
من همیشه تو ذهنم میگفتم از بچگی کاشکی چاقی من از کم کاری تیرویید بود تا یه قرص میخوردم و لاغر میشدم ولی نبود واینقدر این فکر تو ذهنم ادامه پیدا کرد که علاوه بر چاقی کم کاری تیرویید هم پیدا کردم و قرص هم خوردم و هنوزم چاق هستم.
خلاصه این پیام های لاغری از طریق قرص و دمنوش و…بوسیله تلویزیون و کلا پروپاگاندا داره مغز ما راشستشو میده و باورهای غلط برای ما میسازه در صورتی که مربی یوگامون میگفت ما یه موقعی یه چیزی از خدا میخواین مثلا یه موبایل و جلوی ما داره مرتبا یه قطار با واگنای مختلف دور میزنه و روی یکی از این واگنا همون موبایل قرار داره ولی ما اصلا نمیبینیمش در صورتیکه داره ۱۰۰ بار تو روز از جلومون رد میشه و ما هی داریم به خدا میگیم یه موبایل.بابا جلوته و هر روز داره رد میشه ولی تو نمیبینیش چون فکر میکنی باید به یه روش سخت و خارق العا ده ای به دستت برسه در صورتیکه به آسانی جلوی روت قرار داره
من دارم سعی میکنم باورهای غلط ذهنیم را شناسایی کنم و بدون عذاب وجدان غذا بخورم.همانطور که دیشب تونستم یه گل بزرگ پیتزا را واسه شام و با لذت و خوشمزگی برای شام بخورم و خوشحال بودم
خداراشاکرم که خداوند استاد عطار روشن و فایلهاش را در مسیر زندگی من قرار داد🙏🙏🙏
به امید لاغری روز به روز بیشتر و همبشگی با تناسب فکری و خوشحالیو حال خوب🙂🙂
سلام دوستم
با پوست و استخونم درکتون میکنم
اینکه میگید شما همیشه نون و پنیر میخورید بقیه چلو مرغ..
واقعا حس بدی به آدم میده
احساس بی لیاقتی میکنه
نه تنها نسبت به خوردن ،بلکه نسبت به تمام جنبه ها
با خودت میگی وقتی برای نیاز طبیعی بدنم لایق غذای خوب خوردن نیستم پس توی جنبه های دیگه که اصلا لایق نیستم.
ولی این مسیری که ما وارد شدیم،اصل و اساسش اینه که یاد بده چه طور لایق خوردن بهترین ها باشیم.
خوشحالم که داریم در این مسیر حرکت میکنیم
با سلام به استاد عزیز ودوستان سایت
گام اول ،شماهم برای لاغرشدن گول خورده اید؟؟
متناسب شدن و لاغر شدن رو اینقدر در ذهن ما سخت و دشوار کردن که اگه یه راه حلی هم خیلی آسون باشه و بتونه ما رو به نتیجه برسونه، ما نمیتوانیم به راحتی باورش کنیم از بس که به ما میگن لاغر شدن سخته باید جون بکنی، باید عرق بریزی، باید تلاش کنی، باید نخوری و فشار رو تحمل کنی
بعضی تبلیغات میگن تنها راه لاغری عرق کردنه، خب وقتی ذهن ما این رو بشنوه و این رو الگوی خودش قرار بده، شما اگه این حرفارو باور کنید دیگه واقعاً متناسب شدن براتون سخت میشه، اصلاً متناسب نمیشید
چون هرچقدر هم که عرق کنید باز هم ذهن میگه عرق کردن بیشتر و همش فکر می کنید که باید بیشتر عرق کنم
اینها همه فرمول ذهنیه
خیلی دقت کنید که درباره اضافه وزن چه چیزی رو باور میکنیدو ما چون سالهاست این تبلیغات رو میشنویم و میبینیم یه الگوهایی در ذهن ما ایجاد کردن که:
اصلاً نمیشه لاغر شد، فکر کردی به این سادگیه، باید زحمت بکشی، باید عرق بریزی ،باید طبق برنامه کالری بشماری
وگرنه شما در اطرافیانتون دیدید این همه آدم هست که عرق نمیریزن، کالری نمی شمارن، حواسشون هم به این نیست چقدر بخورن، ولی سالهاست که متناسبن
مگر فردی که اضافه وزن داره چی می خواد؟؟ می خواد که از خوردن ترس نداشته باشه
باید یاد بگیری بدون ترس غذا بخوری، این یک تفاوت ذهن فرد متناسب با فرد چاقه که هردو دارن غذاشون رو میخورن فقط یکی با ترس میخوره یکی با لذت و آرامش
اونی که با ترس میخوره چاق تر میشه اونی که با آرامش می خوره، هرچقدر بیشتر بخوره چاق تر نمیشه
تنها تفاوت یک ذهن چاق با یک ذهن متناسب در فرمول هایی است که در آن ذخیره شده
فردی که اضافه وزن داره میخواد راحت غذاشو بخوره و آن مقداری که میخوره با آرامش بخوره میخواد ترس از چاق تر شدن نداشته باشه میخواد احساس خوب داشته باشه میخواد شادی رو تجربه کنه اینها حق طبیعی ماست
اگر در این شرایط نیستی اگر از خوردن میترسی اگر از چاق تر شدن هراس داری اگر سلامتی رو نداری بدونید که تنها مشکل در فرمول های ذهنیه و گرنه واقعی نیست
به این تبلیغات توجه نکنید که باید چند دوره اینها رو بخوری که متناسب بشی، گول نخورید.
اینها اول متناسب شدن رو در ذهن ما سخت میکنن غیرممکن میکنن، بعد میگن ما راهش رو بلدیم، شما متناسب نمیشی مگر اینکه عرق کنی و عرق کنی
بعد شما هم که نمیتونی عرق کنی میگن این کمربند رو بخر که عرق کنی،یا بیا این چیزها رو بخور
لاغر شدن خیلی راحت تر از چاق شدنه، شما وقتی چاق تر میشی هی حرص میخوری اذیتی حالت بده و هی چاق تر میشی ولی وقتی می خواهی لاغر بشی آرامش پیدا می کنی وقتی متوجه شدی در مسیر لاغری هستی با لذت هر روز زندگی می کنی، با لذت همون غذایی رو که داری هر روز می خوری و اعصاب به هم می ریزه رو
همون رو با لذت می خوری. یکی از مزایای دوره لاغری باذهن اینه که به شما اطمینان میده که میتونی لاغر بشی چیزی که در هیچ روشی به شما گفته نمیشه و در این دوره شما به این باور میرسی که میتونی لاغر بشی و وقتی باور کردی میتونی، ذهن میپذیره و مسیر شروع میشه
خودتونو محک بزنید و ببینید که چقدر در ذهنتون لاغر شدن سخته به همون اندازه که سخته شما باید سختی بکشی که لاغر بشی که موفق هم نمی شی چون ذهن ما اصولاً کاری که سخت باشه رو انجام نمیده حالا تو هی فشار بیار، نمیشه
پس باید لاغر شدن برای ذهنت آسون بشه باید افکارت تغییر کنه، باید نگرشت عوض بشه، باید آگاهیت رو ببری بالا در مورد لاغری
لاغری هم برات ساده میشه مثل هر کار دیگه. اگر بخواهی رانندگی کنی اولش برات سخته اما وقتی یاد گرفتی و تکرار کردی همون کاری که خیلی برات سخته رو راحت انجام میدی
لاغر شدن هم همینه، وقتی یاد گرفتی چطور باید لاغر بشی، اون ترس ها از بین میره
وقتی اطلاعات درست به مغزت بدی و مغزت باور کرد و ذهنت پذیرد در مسیرش قرار میگیری
ای جاااان.وقتی داشتم نوشته شما رو میخوندم انگار صدای استاد در ذهنم مرور میشد
خیلی جالب بود
مرسی دوست گلم
سلام.من چند ماه است که با این سایت آشنا شدم به طور اتفاقی.و چند بار تصمیم گرفتم که همراه بشم اما هر بار ناامید شدم و امروز تصمیم گرفتم بهانه ها رو کنار بذارم و اولین قدم در مسیر لاغری رو بردارم.اول از همه تشکر میکنم از آقای عطار روشن که این فایلهای رایگان رو در اختیار ما گذاشت تا بتونیم تجربه کنیم.و هچنین بر این عقیده ام که اومدن تو این سایت برای من خواست خدا بوده.یه زمانی میرسه که یه فرد چاق به ته خط میرسه و دیگه از هرچی رژیم و ورزش خسته میشه.منم مثله اکثر افراد چاق از اول تپل بودم و بزرگتر که شدم دلم میخاست لاغر و خوش اندام بشم.اما چربی های اضافه و نگاه تاسف بار مردم باعث میشد بدتر عذاب بکشم و متحمل فشار روحی زیاد بشم.درجا زدن و کم نکردن وزن باعث میشد که از رژیم خسته بشم و حتی وزنم بیشتراز دوره ی قبل میشد.همیشه با القای ذهنی که سوخت وساز،بدنم پایینه و آب میخورم هم چاق میشم خودم رو آروم کردم.اما حالا که این آگاهی رو بدست آووردم که همهی این ها هیچکدوم باعث چاقی من نبوده دارم توی این مسیر قدم میذارم و دیگه گول نمیخورم .تبلیغات پوچ و بی ارزش که بارها دنبالش رفتم و هر بار داغونتر از قبل شدم.در حاله حاضر رژیم ندارم و ورزش هم نمیکنم و سعی میکنم تمریناتو موبه مو انجام بدم .به امید موفقیت همه ی دوستان.
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
من هم همیشه توی ذهنم این بود که چرا بعضی ها انقدر می خورن و چاق نمی شن من که انقدر نمی خورم همون موضوع ترس از خوردن بود که در ذهن من بود و من رو هی چاق تر می کرد والان با استفاده از آموزش ها ترس ندارم از غذاها.
یادمه پدر خدا بیامرزم نه ورزش می کرد عرق بریزه نه کالری می شمرد همیشه هم وزنش ثابت بود هر وقت می رفت روی ترازو
ولی یه چیزی که خوب یادم میاد اولا هیچ وقت تا ته بشقاب نمی خورد مثلا ممکنه یه لقمه می زاشتن که مامانم کی گفت حالا این یه لقمه زیادی فقط .از بس به ما گفته بودن گناه داره تو بشقابت چیزی بمونه ….
و یادمه هر روز عصری پدر شیرینی ناپلیونی با چایی می خوردن شیرینیهاش هم خیلی بزرگ بودن ….
البته من هم اون موقع متناسب بودم ولی خوب هر از گاهی ورزش هم می کردم ولی مامانم هر روز پیاده روی می کرد از صبح تازه بعدش هم پینگ پنگ بازی می کردن و بعدش هم کارهای خونه و …. یعنی همیشه فعالیت داشت ولی بازم هم دکتر تغذیه ،طب سوزنی و ماساژ همه چی برای لاغر شدن . یه دکتری بود اون زمان دکتر تغذیه خیلی مد شده بود همه می رفتن و رژیم می گرفتن من هم چون تو خونه بودم مامانم می گرفت منم صبحونه هاشو دوست داشتم یه مدت آب هندوانه با نون و پنیر یه مدت آب هویج …..
در هر صورت تفاوت افراد چاق و لاغر فقط توی فرمولهای ذهنیشونه نه اینکه چی می خورن.
خدا رو شکر که الان دیگه من راحت شدم از این حرفها ،
امروز رفتم پیاده روی فقط برای حال خوب قبل هر وقت پیاده رویمی کردم باید ساعت می گرفتم ،کالری می شمردم همش با دلهره سرعتم کمه سرعت باید زیاد باشه همه می گفتن پیاده روی اروم فایده نداره …الان راحت راه می رم درختا و گلا رو نگاه می کنم با مردم سلام و احوالپرسی می کنم همسایه ها …