انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است.
سی و پنج سال زندگی با چاقی سبب شده بود که بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم. این درحالی است که حتی نتیجه نگرفتن مانع گول خوردن من برای انتخاب روش جدید نمی شد.
انتخاب روش لاغری
انتخاب روش لاغری سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام میشد.
بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده بودم و هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نمی گرفتم خودم را سرزنش می کردم که اراده رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارم و احساس می کردم در چاقی زندانی شده ام.
ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمیشد و جسم من به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتم.
انتخابی سخت که مجبور بودم به آسانی آن را انجام دهم.
سخت از این نظر که با کوله باری از شکست و ناتوانی از لاغر شدن باید به دنبال روش لاغری دیگری می گشتم و آسان از این نظر که بدون در نظر گرفتن علاقمندی ها و خواسته هام باید یکی از روش های لاغری را انتخاب می کردم.
در مسیر لاغر شدنم بارها اشتباه کردم، بارها روش های مختلفی را انجام دادم، بارها گول تبلیغات روش های مختلف لاغری را خوردم و وارد مسیرهای اشتباهی شدم که در نهایت برای من نتیجه ای جز شکست، افسردگی، ناراحتی و چاقی بیشتر نداشت.
به عقیده من همه افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری مجبور بوده اند به علایق خود اهمیت نداده و فقط به خاطر شنیده ها و تبلیغات روش لاغری انتخاب خود را انجام داده اند.
واضح است که اگر شما بر اساس علایق خود انتخاب نکنید هرگز نسبت به تصمیم خود احساس رضایت بخش نخواهید داشت و در آن صورت نتیجه مطلوب از سعی و تلاش خود در مسیر انتخابی کسب نخواهید کرد.
این موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نمی باشد بلکه در تمام جنبه های زندگی اگر مجبور به انتخاب گزینه ای همسو با علایق خود باشیم هرگز در آن موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نخواهیم رسید.
انتخاب روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران سبب می شود تا نه تنها نتیجه دلخواه را کسب نکنیم بلکه بخاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری خودمان را سرزنش و تحقیر کنیم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن را نداریم.
من عقیده دارم افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری بارها گول خورده اند و متاسفانه هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نگرفته اند در انتخاب روش لاغری بعدی ساده تر و سریع از قبل گول می خورند.
گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است. هرچه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود.
پیشنهاد روش لاغری با ذهن
بعد از سالها تلاش بی ثمر برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف در سن ۳۳ سالگی با موضوع قدرت ذهن در خلق آرزوها و تغییر شرایط زندگی آشنا شدم.
از آنجا که مهمترین آرزوی من لاغر شدن بود ایده استفاده از تمرینات ذهنی برای لاغر شدن در من شکل گرفت و با ترس و دودلی تصمیم گرفتم برای مدتی از این روش من درآوردی برای لاغر شدن اقدام کنم.
اولین مزیت اقدام جدید من برای لاغر شدن این بود که در سکوت خبری و بدون اینکه اطرافیانم از اقدام من مطلع باشند برای لاغر شدن اقدام کردم.
رژیم گرفتن، ورزش کردن، پیاده روی کردن، دارو و دمنوش خریدن و … روش هایی بود که قبل از شروع کردن اطرافیانم از تصمیم من برای لاغر شدن مطلع می شدند و از همان ابتدا با انرژی منفی دادن وعده بی فایده بودن و لاغر نشدن را به من می دادند.
اولین مزیت روش لاغری با ذهن این بود که هیچ کس از تصمیم من برای لاغری مطلع نشد چون در این روش هیچ اقدامی مشابه روش های قبلی انجام نمی دادم و به همین دلیل در سکوت خبری مشغول تمرینات ذهنی برای لاغری بودم.
پس از مدت زیادی اولین نشانه های لاغر شدن را در خودم مشاهده کردم و تنها دلیل استمرار من برای ادامه دادن این بود که دیگران از تصمیم من بی اطلاع بودند و من را تحت فشار لاغر نشدن قرار نمی دادند.
به لطف خدا نتیجه من از روش لاغری با ذهن به حدی عالی شد که مورد توجه دیگران برای استفاده از این روش برای لاغر شدن قرار گرفت.
از روزی که تصمیم گرفتن از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم تمام سعی من به کار گرفتن تکنیک های ذهنی بود که مرا از لحاظ ذهنی برای لاغر شدن آماده کند. تکنیک هایی که نیاز به رژیم گرفتن یا ورزش کردن نداشت و به همین دلیل از شم دیگران پنهان بود.
از زمانی که تصمیم گرفتم آموزش های لاغری با ذهن را برای استفاده علاقمندان ارائه کنم همیشه به دنبال ارائه راهکارهای ساده و کارآمدی برای کسب نتیجه بهتر توسط استفاده کنندگان بودم و به لطف خدا در این مسیر شگفت انگیز همواره ایده های عالی به من داده شده که در کسب نتیجه عالی دوستانم بسیار تاثیرگذار بوده است.
تاثیر خوردن بر چاقی و لاغری
زمانی که اضافه وزن زیادی داشتم همیشه در ذهنم این سوال بود که:
چرا من به هر مقداری غذا بخورم حتما چاق می شم اما دوستانی داشتم که خیلی بیشتر از من می خورند و همیشه در سایز و وزن ثابتی بودند؟
شاید علاقه من برای کشف این راز شگفت انگیز سبب شد که من به لطف خدا به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.
استفاده از روش لاغری با ذهن سبب شد تا من به واکنش های ذهنی ام در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیت های مختلف پی ببرم و بر خودم مسلط شده بودم و این به من احساس آرامش می داد اما تا وقتی از روش های اشتباه برای لاغری استفاده می کردم همیشه درگیری ذهنی داشتم، ناراحت بودم، اعصابم خراب بود که چرا نباید از غذایی که دوست دارم به اندازه ای که دوست دارم بخورم.
از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز بیشتر از پیش مطمئن هستم که روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقی است.
روشی که اولین دستاورد آن برای من آرامش ذهنی بود، اطمینان به خودم و توانمندیم در متناسب شدن بود.
به لطف خدا همه دوستانی که از روش لاغری با ذهن برای رهایی از اضافه وزن استفاده کردند به این موضوع تاکید دارند که استفاده از روش ذهنی برای لاغر شدن تاثیر فوق العاده ای در ایجاد احساس آرامش ذهنی آنها داشته است، احساس ناامیدی آنها را برطرف کرده و اطمینان به موفقیت را در آنها اضافه کرده است.
به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستانی که از این روش شگفت انگیز برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.
لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
بررسی روش های لاغری که قبلا مورد استفاده قرار داده ایم سبب می شود تا تاثیر مخرب این روش ها بر ذهن و احساس خود را شناسایی و برای بهبود انگیزه و احساس مان جهت شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مسائل گذشته را اصلاح و ترمیم کنیم.
- آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟
- استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟
نکته قابل توجه اینکه روش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسم شما تاثیر گذاشته اما روح و روان شما را خدشه دار کرده است این روش حتی اگر باعث کاهش وزن زیاد شود هرگز روش صحیح برای لاغر شدن نمی باشد.
- به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟
جالب است بدانید که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است. بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کنم و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.
با توجه به آگاهی که از محتوا آموزشی به دست آورید به سوالات زیر پاسخ دهید.
- خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید؟
- چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟
- به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهید
- درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما رضا عطارروشن
امتیاز 3.71 از 202 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
وویس ها عالی هستن چقدر انگیزه میدن به ادم و اطلاعات صحیح میدن که به ذهن لاغر کمک میکنه . من در تمام روش هایی که امتحان کردم وقتی وزنمو به ۶۵ کیلو یا ۷۴ کیلو ریوندم بار ها و بارها اما باز هم پس زمینه ذهن من این بود که من هنوزم چاقم هنوزم زشتم هنوزم پهلو دارم باید لاغر تر بشم الان که ۹۵ کیلو هستم و عکس های اون موقع رو میبینم با خودم میگم اخه من کجام چاق بود که این ذهنیت رو داشتم اینو گفتم که بگم با روش های دیگه رژیم ورزش حتی اگر خیلی هم لاغر بشی بازم ذهنیت چاق رو داریم چون هیچ اصلاحی روی ذهنمون انجام نشده و دلیل بازگشتش هم این هست که چنین روش هایی تک بعدی هستن در صورتی که انسان فقط جسم نیست ذهن هست خود ذهن هم چندین لایه داره پس وقتی انسان اینقدر وسیعه چطور فرد میاد فقط یه سطح رو تغییر میده و انتظار داره اون تغییر ماندگار باشه خیلی طبیعیه که دوباره به حالت اول برگردیم واقعا من از روزی که یادم میاد در حال کاهش وزن خیلی زیاد و افزایش وزن زیاد بودم یادمه وقتی خیلی بچه بودم خواهرم میگفت بابا اینا هم چاق میشن مثل ما ومن باور کردم برام مسجل شد که چاق میشم
من تا دلتون بخواد روش امتحان کردم از زمانی که دبیرستان بودم
پیاده روی و رژیم میرفتم خوب لاغر شدم اما با رها کردن دوباره برگشتم
بعدش زمانی که رفتم دانشگاه دوباره لاغر کردن تا ۶۵ کیلو اما باز با رها کردنش برگشتم
بعدش دوباره خواستم کنکور بدم درس میخوندم و تحرک نداشتم و استرس زیادی داشتنم و فقط میخوردم شدم ۹۴ کیلو بعد کنکور با رژیم و ورزش شدم ۷۴ کیلو
بعدش ازدواج کردم و حامله شدم دوباره برگشتم به ۹۸ کیلو و الان بعد از گذشت ۵ سال هی این روش و اون روش امتحان کردم کتوژنیک گرفتم پنج کیلو کم کردم اما حالت تهوع و سردرد های بدی گرفتم که مجبور شدم رها کنم بدنم اصلا یاری نمیکرد تا ۴ بار کتو گرفتم پول مشاور دادم که بالا سرم باشع که شاید تاثیر داشته باشه اما دریغ از هیچ تاثیری و الان من ماندم و ۳۵ کیلو اضافه وزنم این روش لاغری با ذهن رو هن خیلی دوست دارم چون هیچ فشاری بهم وارد نمیکنه هیچ فشاری
به نام خدای مهربان.
سلام استاد عزیز و همه عزیزان.فایل عالی بود.
تمرین:۱:بله.منم بارها روشهای مختلفی را استفاده کرده ام مثل دمنوش های لاغری،رژیم کیتو،دکتر تغذیه و هربار در نهایت شکست خوردم و به این نتیجه رسیدم که من توانایی استفاده از این روش را ندارم و رفتم سراغ روش بعدی. و دوباره شکست.
۲,,خب در هر یه روش من لاغر شدم ولی نه به اون اندازه که دلم میخواست.در یکیش دچار ریزش موی شدید هم شدم.
۳,احساس رنج،ناراحتی،عذاب وجدان و…ترس از خوردن.
۴,کل وجود ما را احساس مت تشکیل میدهد،بنابراین خیلی مهم است که روش لاغری علاوه بر خوب کردن جسم ما حس ما را نیز خوب کند،اصلا احساس هست که جسم ما را تعیین میکند.اگر احساست خوب باشد جسمت شاد هست اگر احساست بد باشد جسمت بی حال است،پس احساس اصلی ترین موضوع برای لاغری است.
۵,قبلا نه نمیدانستم ولی الان متوجه شدم که مشکل از من نیست مشکل از روشهای لاغری است.
۶,چون فکر میکردم من توان و عرضه این روش را ندارم من نتونستم جواب بگیرم درحالی که بقیه توانستند و نمیداستم که ایراد از من نیست.
۷,الان فهمیدم که روش مناسب نبوده چون برجسم ما تاثیر میگذاشته در حالی که چاقی نتیجه هست و مشکل افکار و فرمول های ذهنی من بوده است. درحالی که این روشها فقط برجسم اثر میگذاشتند.تا وقتی فرمولهای ذهنی تغییر نکند جسم برای همیشه تغییر نمیکند.
۸،تصمیم دارم این روش را تا اخر عمر انجام بدم فیلم های صدگام را موبه مو ببینم تمرینات را انجام بدم صد در صد مطمئنم که از این روش موفق میشوم و به اندام دلخواه خود میرسم.
9,تمرین اینکه به فرمول های ذهنی ام دقت کنم. بیشتر افراد متناسب را تحت نظر بگیرم. دیگه گول نخورم. چاقی را یاد گرفتم لاغری را هم قدم به قدم یاد میگیرم.
لاغرشدن آسانترین کار دنیاست.
سلام
یادمه من هر دفعه قدیما ششصد هزار تومان میدادم به عطاری و قرص ادیوس رو برای لاغری میگرفتم که توش شیشه داشت منو بی اشتها میکرد شبا نمیتونستم بخوابم و همش دهانم خشک میشد و عصبی بودم و فکر کنم یکی از علتهای سرطان گرفتم هم بعدش شاید استفاده چند دوره از قرص های لاغری با نامهای متفاوت بود با ادیوس براحتی تو یکماه ده کیلو لاغر کردم ولی بعدش دیگه یا پول تهیه شو نداشتم با بدنم به اون قرص دیگه جواب نمیداد و مجبور بودم عوضش کنم
یمدتم رژیم دکتر کرمانی مدبود که اونم موقتی جواب میداد و بعدش دوباره چاق میشدم
رژیم فستینگ و کتوژنیک هم گرفتم ده کیلو لاغر کردم تو یکماه ولی تا ول کردم برگشت
سلام.
بله عمیقاً که بهش فکر می کنم از زمانی که خیلی بیشتر به لاغر کردن و چاق بودن خودم فکر می کنم . لاغر شدن برام کیمیا شده
شاید قبلا هم چاق شدم و زود لاغر کردم اما از بعد از بارداری باتوجه به اینکه خواهران من هم دچار اضافه وزن زیاد می شدن یه جورایی توی ذهن ناخودآگاهم رفته که من هم حتما چاق میشم و دیگه لاغر نمیشم
هر چی غذام رو کمتر می کردم پلی دیگه خبری از لاغر شدن نبود حتی تصمیم اشتباه گرفتم و شیر دادن رو متوقف کردم که مجبور نباشم بیشتر غذا بخورم
به این روش ایمان دارم که می تونم به سرزمین لاغر ها برگردم
من از روش های مختلف برای لاغری استفاده نکردم ولی هر نوع رژیم دکتر و متخصصی که بگین رو گرفتم از ۱۸ سالگی هر سال رژیم گرفتم وزن کم کردم سال بعد برگشت و دوباره از اول انقدر خسته ام از این هم تلاش که نمیتونین فکرشو کنین یه بار یکی از دوستامو دیدم خیلی لاغر شده بود ازش پرسیدم چی کار کردی گفت از عطاری قرص گرفتم میخورم گیاهیه منم گفتم خوب برا منم بگیر هیچ وقت یادم نمیره وقتی یکیشو خوردم ۴۸ ساعت نخوابیدم توش مواد مخدر بود مطمئنا و بعد از اون دیگه سراغ هیچ دارویی نرفتم فقط رژیم گرفتم و رژیم گرفتم برام آرزو شده بدون عذاب وجدان غذا بخورم بدون فکر کردن به کالری و چاقی ولی میدونم من با این روش به سرزمین لاغرها ورود خواهم کرد
سلام و درود
لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید
به اشتباه دیدگاه خود را در پاسخ به دوست دیگری ثبت کرده اید
با تشکر
تمرین آموزشی
آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید
بله خیلی از انواع رژیم غذایی را امتحان کرده ام و حقیقتا نمی توانم بگویم نتیجه ای نداشتند! چرا نتیجه داشتند اما هیچوقت این نتایج ثابت نبودند به دلیل اینکه با این روش ها بعد از مدتی تحمل احساس محدودیت شدید، احساس خوبم از بین می رفت و دیگر اصلا برایم مهم نبوده که وزن کم کرده ام و دوباره به عادات غذایی ناسالم و پرخوری بر میگشتم، در واقع بهتر بود ذهنم وزن جدیدم را باور می کرد و خود به خود با احساس خوب سبک غذایی ام اما کم کم اصلاح می شد نه با اجبار و محرومیت شدید غذایی.
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟در ابتدا تاثیر خوب اما در نهایت هیچ تاثیری، چون همیشه در ترس چاقی، یا کمبود، یا نکند لاغر بشوم بد بشود! به سر می بردم، در نهایت محکوم بودم به بازگشت به اضافه وزن.
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟
در ابتدا احساس خوبی داشتم اما در ادامه احساس محرومیت از غذا و ناراحتی و در نتیجه نمی توانستم به آن رژیم خاص ادامه بدهم.
به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟توجه به احساس مهم است چون ما فکر می کنیم که با منطقمان تصمیم می گیریم! اما در اصل ما همیشه با احساسمان تصمیم میگیریم و با منطق تحلیل می کنیم؛ پس اگر احساس خوبی به لاغری داشته باشیم تصمیمات منطبق بر لاغری و تناسب اندام می گیریم و اگر ذهنمان لاغری را عامل رنج بداند هیچوقت موفق نخواهیم شد! احساسات ما به طور ناخودآگاه اعمالمان را کنترل می کنند.
خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید؟
هم بله هم نه! بله در همان بازه ی زمانی که رعایتشان می کردم و نه چون روش هایی نبودند که بتوانم تمام عمر رعایت کنم، در اصل روشی که بتوان تمام عمر رعایت کرد و احساس خوب داشت و ذهن و بدنمان هماهنگ باشد جوابگو است. سبک غذایی سلامت و اندام متناسب داشتند به هیچ عنوان تصمیم یک ماهه و دو ماهه نیست!
چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟چون احساس میکردم بی اراده هستم و تنبل.
به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهیدبه نظرم هر چه که بودند مناسب من نبوند چون من نمیخواهم فقط مقطعی لاغر شوم در اصل میخواهم تمام عمرم سلامت باشم و الان می خواهم که به باور سلامت بودن و لاغری تمام عمر برسم نه صرفاً نتایج مقطعی.
درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید.
راستش همانطور که در تمرین های پیش نوشتم من ابتدا ۱۰۷ کیلو وزن داشتم با قد ۱۷۵ بعد هر شب تصور کردم که من ۹۰ کیلو هستم( چون در خانواده ما لاغری یعنی کمبود و بنیه کم و من تصمیم گرفتم حداقل فردی با اضافه وزن کمتری باشم!)، بعد به تدریج سبک غذایی ام اصلاح شد و علاقه به ورزش پیدا کردم و ۹۰ کیلو شدم ولی خود به خود نه با اجبار! خود به خود همه چیز بهتر شد ولی آن موقع فکر می کردم که صرفا به خاطر غذا و ورزش است که به وزن ۹۰ رسیده ام؛ در صورتی که اینطور نبود و این بیشتر به باور من برگشت چون به خود می گفتم اگر به ۹۰ برسم نه بالاتر می روم نه پایین تر و این را نقطه ی امن برای خودم تعریف کردم. بعد از آن هر چه که خواستم به ۷۰ برسم نشد که نشد! که متوجه شدم به خاطر باور من به وزن ۹۰ است و گرنه اگر فقط به غذا و ورزش ربط داشت چرا با وجود دو سال تلاش حتی وقتی ۸۰ شدم هم ترسیدم و برگشتم به ۹۰؟! پس اینجا متوجه شدم که بهترین روش باور به وزنی است که می خواهید و بعدش دیگر به مسیر خودتان بستگی دارد و همه چیز کم کم درست می شود.
ممنون از شما.
بنام خدا
گام اول صد گام
شما گول خوردیده ای
واقعا گول خوردیم با خودم هستم هر وقت باور کرده بودم که من نمیتوانم لاغر شوم مگر اینکه باید تا آخر عمرم کم بخورم و همیشه در رژیم باشم و یا اینکه باید همیشه ورزش کنم و به دنبال ورزشهای موضعی بودم و یت اینکه دوباره ردی آوردم به پزشک تغذیه که برام برنامه رژیمی بنویسه و یا اینکه وقتی کسی را میدیم لاغر شده فوری میرفتم ازش سوال میکردم که چکار کرده برای همه ی این روشها من گول خوردم و در سایت تناسب فکری یاد گرفتم که لاغری یاد گرفتنی است مثل رانندگی که یاد گرفتم مثل آشپزی و سایر مهارتهای دیگر که یاد گرفتم لاغری را هم یاد میگیرم و جسم من به راحتی لاغر خواهد شد .
بارها از روشهای مختلفی استفاده کردم و نتیجه نگرفتم و هربار. خودمو سرزنش میکردم که با این روشها هم لاغر نشدی و نتونستی در حالی که تک تک اون روشها تبلیغاتی بیش نبود و ایمان دارم که با قدرت ذهنم میتونم لاغر شم و به تناسب اندام که لیاقت شو دارم برسم
سلام وقت همگی بخیر
خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند میدانید؟: من خودم رو در روش های لاغری توانمند میدونیم ولی خود روش ها را خیر. من اتفاقا خیلی هم عالی و توانمند بودم که تونستم از این روش های غلط و اشتباه باز هم نتیجه کم بگیرم و این روش ها بودند که اشتباه و ضعیف بودن نه من و به خودم افتخار میکنم که اینقدر روش های مختلفی رو امتحان کردم که بلاخره به روش درست که تناسب فکری هست راه پیدا کردم.
چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟ چون فکر میکردم که این من هستم شکست میخورم و توانایی اجرای این روش ها رو ندارم و این روش ها خوب و عالی هستن کلی من نمیتونم به خوبی انجام بدم در صورتی که این روش ها بودند که اشتباه بودند مثل این هستش که یک نقشه اشتباه بهتون بدن و بگن که به مقصد برو از روی نقشه خب شما هم اگر عالی مسیر یابی کنی از روی نقشه باز هم به مقصد نمیرسی چون این نقشه هست که اشتباه هستش.
به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهید
من مطمئن هستم که روش های لاغری ای که استفاده کرده آن اشتباه بودند و من اتفاقا خیلی اراده قوی و مناسبی داشتم من یکسال لب به بعضی مواد غذایی نزدم حتی کیک تولد خودمو نخوردم خب این یعنی من اراده خیلی قوی ای داشتم و دارم ولی خب وقتی راه و روش اشتباه بود و نتیجه دلخواه نمیگرفتم هرکس دیگه ای هم باشه اون روش رو ول میکنه و واقعا چقدر خوب که یه روزی وقتی خیلی نا امید بودم با روش درست و سایت شما آشنا شدم و خودم رو نجات دادم
درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید
مصمم ترین تصمیم زندگی من ، انتخاب روش ذهنی برای لاغری ام هست و چندین سال هست که پایبند بودم و همیشه و همیشه حتی موقع هایی که فایل گوش نمیکردم بازهم در ذهنم این بود که تنها روش لاغری ، لاغری با ذهن هست و هیچ روش دیگه ای جواب نمیده. عاشق این روش هستم چون تنها لاغری و وضعیت جسمی من رو تحت تاثیر قرار نمیده بلکه بر روی تمام جنبه های زندگیم مثل روحی، کاری ، مالی و غیره تاثیر میزاره و چی بهتر از این .
و از هر خلاقیتی مثل فایل گوش کردن با پوشیدن لباس مورد علاقه ام یا فایل گوش کردن با آرایش مورد علاقه ام و غیره استفاده میکنم و واقعا هم تاثیر خیلی مثبت داشته
سلام به استاد خوبیها و مهربانیها🤍✨️
سالیان ساله که اضافه وزن دارم واز هر راهی که وجود داشته خواستم به حالت طبیعی خودم و تناسب اندام برگردم،
گول صدها روش ناصحیح و اشتباه رو خوردم و هر بار با ناامیدی و شکست روبرو شدم. سالها رژیم داشتم و به هر حربه ای دست زدم تا بتونم ایده آل خودم باشم، ولی نشد که نشد. هربار که جسم و روحم رو به چالش میکشیدم، خسته و ناامید برمیگشتم، حتی نمیتونستم اضافه وزنم رو حفظ کنم، و وزنم بالاتر میرفت.😔
باز راهی دیگر، رژیم غذایی دیگر و فشار عصبی و گول خوردنهایی که پایانی نداشت.
از رژیم و دمنوش و قرص گرفته تا فستهای طولانی که سلامتی کبد و کلیه و قلبم رو به خطر انداخت😔
جسم من گناهی نداشت، باورهای من بود که نمیگذاشت بعداز ساعتها و روزها گرسنگی، بازهم وزن کم کنم. اگرم کم میشد ترس از غذاها نمیگذاشت وزنم ثابت بمونه و با حال خراب به وزن قبلم برمیگشتم.
استاد مهربانم وقتی گام اول را دیدم، آرامش و اطمینان قلبی از صحبتها و چهره ی شما نصیبم شد و به حرفهاتون ایمان دارم. به لطف خدای مهربان مسیری که درآن قدم گذاشتم، و استمرار در راهم تا رسیدن به نتیجه و خواست قلبیم ادامه خواهم داد. به امید روزهایی مملو از آرامش و سلامتی🙏💜
به نام خدا
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و دوستان متناسبم .
گول خوردن در مسیر آرزو ،واقعا تا بحال اینطوری بهش نگاه نکرده بودم .
من برای رسیدن به آرزوم که تناسب اندام هست بارها گول خوردم .
روش هایی که استفاده کردم و منو شکست داد ،منو فردی بی عرضه و بی اراده معرفی کرد .
از دست خودم حسابی گله مند بودم که حتی توان این یک کار ساده رو هم ندارم .
همین روش ها باعث تنفر من از چاقی بود .
رژیم های مختلف ،ورزش ،استفاده از هولاهوپ و چرخونک برای لاغری و همه ی آنها بی نتیجه .
البته رژیم های من همه باعث تناسب من شدن ولی ماندگاری نداشتن .
هر بار که وزنم برمی گشت بیشتر از خودم متنفر می شدم و به بداقبالی و سرنوشت بدم لعنت می فرستادم.
تاثیر خوردن رو در لاغری بسیار زیاد می دونستم چون همیشه با رژیم به تناسب اندام رسیدم و این به من ثابت کرد که مواد غذایی باعث چاقیه منه .
رژیم های سخت رو به امید تناسب اندام و لذت لاغری به آسونی انجام میدادم و بعد از مدت کوتاهی شادی دوباره گردوغبار غم روی چهره ام می نشست و روز از نو و روزی از نو .
از لاغری با ذهن یاد گرفتم اول آرامش بعد تناسب اندام .
اولین هدیه ی سایت به من آرامش بود و بعد دیگه از خودم متنفر نبودم ،دیگه از چاقی متنفر نبودم و نور امید تناسب اندام به قلبم تابید .
الان میدونم دو دلیل برای چاقی هست .
۱_اطلاعات چاق کننده مثل ارثی بودن ،داروها ،بیماری ها ،بی تحرکی ،پرخوری ازدواج ،بارداری و …..
۲_ تلاش های زیاد من برای لاغری .
موضوع اصلی تلاش های من برای لاغری بوده و اینکه
چرا از دیگران کمک گرفتم ،چون خودم رو بی لیاقت دیدم که بتونم چاقی خودمو بر طرف کنم .
به در و دیوار چنگ زدم که کمکم کنید من نمی تونم و حتی بارها اینو گفتم .
متاسفانه کسانی هم که فکر می کنن راهی بلدن ،بلد نیستن و بیشتر منو خسته کردن، نا امید و ناتوان .
تنها چیزی رو که از کمک دیگران یاد گرفتم این بود که من ناتوانم .
اما حالا چی ؟
حالا میدونم باید این گذشته رو بریزم دور و راه جدیدی رو که کلا حرفش با همه فرق داره انجام بدم .
از کجا میدونم درسته ؟
آرامش دارم ،خودمو دوست دارم .
الان باور دارم که می تونم انجامش بدم .
الان میدونم تناسب اندام یاد گرفتنی است .تا حالا براساس اطلاعات اشتباه گذشته عمل کردم .
اینکه مغز من تصویر برداری کرده و اون اطلاعات رو بکار گرفته و منو چاق کرده .
اگه بهش اطلاعات صحیح بدم اونم تصویر درستی رو توی ذهنم نقاشی می کنه و من متناسب میشم .چاقی مجموعه ای از افکار و نگرش من بوده .
هر لقمه که خوردم با خودم حس چاق بودن داشتم و همین فکر باعث چاقی من شد .
حالا فکر درست اینه که غذا نیاز جسم من هست و من باهاش انرژی می گیرم .
این گام با ارزش به من یاد داد من توانمند هستم و فقط مسیرم اشتباه بوده .
هیچ روشی برای تناسب اندام مناسب نیست جز روش ذهنی .
من باور دارم که گول خوردم و با تمام قوا رنج و بار روانی رو زمین میذارم و از روشی درست به آرزوی خودم می رسم .
من گول خوردم که گفتم غذا چاق کننده است ،که دارو چاق کننده است ،بی تحرکی چاق کننده است.
حالا با رها کردن گذشته به تناسب اندام می رسم .
استاد عزیز و گرامی از شما بی نهایت سپاسگزارم 🙏🌺
در پناه حق باشید .
سلام من هربارازرژیم سخت که ازدکترمیگرفتماجرامیکردم خیلی سیستم بدنم ضعیف میشد انگارقدرت بدنم روزبه روزکم میشد فکرمیکردم بااین روش لاغرمیشم وماندگاره درصورتی اصلا تواشتباه بودم نمیدونم فلان موادغذایی لاغرمیکنه یاچاق میکنه همیشه درگیراین چیزابودم همیشه افکارم ازاین چیزاپربود میگفتم الان دوتالقمه اضاف بخورم تبدیل میشه به چربی یاروترازومیرفتم ازبالارفتن وزن استرس میگرفتم ولی بلطف خدا اززمان اشنایی باروش لاغری ذهن دیگه این اشتباهات کم رنگترشده وباخیال راحت غذامیخورم
به نام خدا
سلام به همه دوستان
من هم بارها با روشهای لاغری مختلف گول خوردم یکیش رژیم های کوتاه مدت و لاغری با وزن زیاد بوده که مثلاً سه روز فقط این غذاها رو بخور و سه کیلو کم کن.
یکی دیگه از روشها انجام ورزش به مدت طولانی، یادم میاد که به مدت دوماه هر روز دو ساعت ورزش سنگین انجام میدادم و متاسفانه باعث شل شدگی و اویزان شدن پوستم شد.
یک روش دیگه کالری شماری هست که آنقدر روی کالری غذاها حساسیت داشتم که بعد از رها کردن این روش هم مدتها همش ناخداگاه به مقدار کالری غذاها فکر میکردم.
خوردن دمنوشهای تلخ یا معجونهایی که خیلی از اوقات باعث حالت تهوع میشد اما خودم رو مجبور به خوردن اونها میکردم چون دوست داشتم لاغر بشم
چقدر خودم رو سرزنش کردم که خاک تو سرت، بی لیاقت، حتی خدا هم دوست ندارم و هر چی ارث بده به تو رسیده این چاقی هم تو خانواده بیشتر از همه به تو رسیده ببین خواهرهات چقدر خوش اندام هستن اما تویی که فقط به خانواده مادرید کشیدی و چاقی
همه این روشها باعث شده که اعتمادبنفسم پایینتر بیاد و همش فکر میکنم که من اراده انجام هیچ کاری رو ندارم و خودم را لایق بهترین ها نمیدونم گاهی حس میکنم دچار افسردگی شدم.
قبل از آشنایی با لاغری با ذهن خودم رو در لاغر شدن توانمند نمیدونستم و میگفتم تو اصلا اراده لاغری نداری اما حالا میدونم که من در لاغری توانمند هستم چون من اراده داشته ام که توانسته ام به مدت دوماه خیلی سخت ورزش کنم تا لاغر بشم.
یا از غذاهایی که خیلی دوست دارم و دیگران رو در زمان خوردن اون غذاها دیده ام توانستم جلوی خوردن خوردم رو گرفتم تا لاغر بشم.
من فردی هستم که اراده لاغر شدن رو دارم مخصوصا با روش لاغری با ذهن بسیار توانمند هستم چون یکبار با این روش به نتایج خوبی رسیدیم بدون اینکه رنج و عذابی بهم تحمیل بشه من در این مسیر بسیار لذت بردم و نه تنها به لاغری و زیبایی اندامم رسیدم بلکه خیلی از تنشهای زندگی خودم رو کم کردم
یکی از تمرینهایی که دوست دارم روزانه برای لاغری با ذهن انجام بدم نوشتن است، مخصوصا ثبت دیدگاه در بخش نظرات هستش چون من رو متعهد میکنه تا هر روز یک قدم بردارم و در مسیر لاغری با ذهن باشم
سلام بر استاد خوبیها..استاد من تا دلتون بخواد از رژیمهای مختلف استفاده کردم .رژیم فستینگ .رژیم توربو،.رژیم قلیایی رژیم دکترای مختلف.رژیمی فیتمیس که برای اولین بار گرفتم و تونستم ۱۰کیلو کم کنم.وچقدر خوشحال از اینکه موفق شدم ولی متاسفانه با رها کردنش برگشت ووقتی پرسیدم چرا وزن من برگشت داشته گفتن چون رها کردی وادامه ندادی آخر من باید تاکی ادامه میدادم ؟ گفتن تا وقتی که به نقطه امن وزنی برسی.وای استاد دوباره چشمم به یه تبلیغی میخورد زود گول میخوردم واین بار ناموفق تر از قبل………. وبیشتر به بی عرضگی خودم پی می میبردم و خودمو سرزنش میکردم .غافل از اینکه چطور وقتی من تونسته بودم ۱۰ کیلو کم کنم بی عرضه نبودم. همین جا از خودم معذرت خواهی میکنم..استاد یه رژیم اواخر گرفتم که بچه ها اعلام وزن میکردن و من بادیدن آنها بیشتر احساس شکست میکردم ..ولی الان خوشحالم که خدا منو به این سمت هدایت کرد..خدایا شکرت .ووارد ذهن ما کرده بودن که تو باید کم بخوری بیشتر تحرک داشته باشی وبیشتر رژیمتو رعایت کنی و ماهم گول خوردیم که اون لقمه اضافی باعث چاقی نا شده وچراهایی که ول کن ما نبودن چرا خوردی چرا رعایت نکردی ..ای واای خدایا منوببخش بدنم عزیم منو ببخش که بهت ظِلم کردم
و خدایی که در این نزدیکیست.
من با آموزشها تونستم مهارتهایی رو به دیت بیارم،چاقی به خاطر تفاوت متابولیسم افراد و یا ژنتیکی نیست،چاقی به خاطر آموزشهای اطرافیانم بوده،یاد گرفتم که با خوردن هر لقمه من مستعد چاقی هستم و تجسم چاقی رو میکنم و من مدام در حال آموزش چاقی بودم،من با ذهنم چاق شدم نه با خوردن مواد غذایی،همه چیز یاد گرفتنیه،ما چاقی رو یاد گرفتیم ولی الان میخوام لاغری رو تجربه کنم و آموزش ببینم.میخوام یاد بگیرم که به اندازه و در صورت نیاز غذا وارد بدنم کنم.من در گذشته با ی دوره قرص خوردن و رژیمهای متنوع تونستم لاغر بشم،ی مدت باشگاه رفتم و به ظاهر چند کیلو هم وزن کم میکردم ولی بلافاصله بعد از قطع رژیم و ورزش چاقی من برمیگشت و گاهی دو سه کیلو هم بیشتر وزن اضافه میکردم،چقدر گرسنگی کشیدم چقدر عصبی بودم از گرسنگی،چقدر بی حال و حوصله میشدم.ولی الان پذیرفتم که من گول خوردم و از رژیمهایی ک استفاده کردم نتیجه ی ثابت نگرفتم و همش بازی بوده،من میخوام که از قدرت ذهنم استفاده کنم و آموزش درست ببینم تا متناسب بشم،الهی به امید تو.
سلام و ممنون از این فایل مفید
ببین چه دیدگاه و انتظاری از لقمه غذایی که داشتیم میخوردیم داشتیم؟ فکر میکردیم هر لقمه که داریم میخوریم قراره ما رو چاق کنه و اونم پیشگویی ما رو عملی میکرد و باعث چاقی میشد. ولی از این به بعد میدونم:
این لقمه که دارم نوش جان میکنم، قرار نیست من رو چاق کنه. دارم از خوردنش لذت میبرم، انرژی رو وارد بدنم میکنه و اضافه ش هم به طور طبیعی دفع میشه. بدن من خودش میدونه چقدر باید غذا بخوره و بیشتر هم میل نداره، به زبانم فرمان میده که بگه میل ندارم. من یه بدن متناسب و هوشمند دارم. پس دیگه نگران هر لقمه ای که نوش جان میکنم نیستم.
غذاها من رو چاق نمیکنند، من گول خورده بودم که فکر میکردم غذاهای عزیز و خوشمزه دارن منو چاق میکنن.
درود به استاد عزیز و همراهان تناسب فکری
فک میکنم صدرصد ما در طول دورانی که چاق بودیم گول خوردیم اونم نه یک بار بلکه صدها بار واین گول خوردن ضخمهای عمیقی در روح و جسم ما بجا گذاشته
من خودم از هر روشی که به فکرتان میرسد استفاده کردم
مثل رژیم ، ورزش ، دمنوش ، قرص و حتی امپول که اخرین روش بود که علاوه بر ضررهای روحی ضررهای جسمی زیادی به دنبال داشت مثل تپش قلب ، حالت تهوع ، یبوست و غیره از لحاظ روحی هم که دیگر نیاز به گفتن نیست که پس از هر بار شکست چه بار روانی رو مجبوری تحمل کنی و همچنین مورد تمسخر خانواده و اطرافیان قرار میگیری
الان تقریبا ۲۰ روز هست که با روش ذهنی دارم همراهی میکنم و ارامشی که در این روش پیدا کردم در هیچ روشی وجود نداره
به امید متناسب شدن همه عزیزان با روش لاغری با ذهن
با سلام
اول از خدا شاکرم من در این مسیر قرار داد.
من در طول زندگی خود چند تادلیل رو عامل چاقی خود میدانستم .
۱.ارثی بود ۲ استخوان بندی درشت ۳ ازدواج ۴ بارداری ۵ زایمان و ۶ داشتن تیروئید ۷ کم تحرکی و……که برای لاغر شدن خود خیلی روش ها رو امتحان کردم مثل دمنوش ورزش پیادروی رژیم و …..که متاسفانه در تمام موارد هم با شکست مواجه میشدم و نتیجه دلخواه خودمو نمیگرفتم ولی الان به این نتیجه رسیدم که هیچ کدام از وارد دلیل چاقی من نبود و هیچ کدام از روش ها هم روش لاغری نبود من فهمیدم که این ذهن ما هست که با اطلاعات غلطی که بهش دادیم باعث چاقی ما شده و باید افکار خودمون رو تغییر بدیم تا در ذهن ما بشه یه عادت تا بدون ترس از خوردن مواد لاغر بشیم .فقط در این مسیر باید ثابت قدم بشیم .استاد از شما ممنون که این اصلاعات رو به ما میدید.به امید روزهای لاغری 💪
سلام و درود
اگه می خوای از مسیر لاغری با ذهن نتیجه عالی بگیری باید عادت کنی به شرح دادن نه خلاصه نویسی
چندتا دلیل رو عامل چاقی خود می دانستم: ارثی بودن
یه دنیا حرف و خاطره و شنیده ها رو در دو کلمه خلاصه کردید
وقتی می گی ارثی بودن سعی کن شرح بدی که چطور و چگونه این نگرش در من شکل گرفته. از کجا اومد، چرا اومد و نتیجه اش چی بود.
وقتی شرح میدی مثل اینه که صندوقچه ذهنت رو باز می کنی
به کلی اطلاعات دسترسی پیدا میکنی
و اونوقته که خیلی راحت تر می تونی افکار و نگرش های اشتباه رو شناسایی و اصلاح کنید
موفق باشید
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیز و همراهان مسیر تناسب فکری
از اونجایی که محل کار من و همسرم نزدیک هست،دیروز (۱۴۰۳/۰۵/۱۸) با یک ماشین به سمت محل کار رفتیم . بر خلاف من که اصلا علاقه ای به گوش دادن و دیدن اخبار ندارم ، همسرم علاقه شدیدی به این موضوع داره و طبق معمول وقتی تو ماشین نشست رادیو رو روشن کرد. خوب در برنامه های صبحگاهی هم معمولا پیام سلامتی (که البته از نظر من کاملاً ضد سلامتی هست)پخش می کنند. جالبه شخصی که داشت پیام مثلاً سلامتی میداد جمله اش رو با این کلمات به پایان رسوند : « لاغر شدن خیلی سخته » و چهره ی من در اون لحظه : 😐😐 👎
و من در ذهنم بیش از ۱۷ بار تکرار کردم که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست 🤩 جایی خواندم که قدرت کلمات منفی بسیار زیاده به طوری که اگر شما یا دیگران یه جمله ی منفی رو به خودتون بگید یا بشنوید ، باید هفده بار جملهی مثبت متضاد با اون جمله ی منفی رو تکرار کنید که اثرش از بین بره ، پس حواس تون به کلام تون باشه 😊😊
ما گول خوردیم ؟!
بله ، ما رو نه تنها گول زدند که به ما رو دست زدن . لوح سفید روح ما رو هر لحظه با داده های غلط سیاه و کثیف کردن . اونقدر ما و ذهن قدرتمند ما رو در هر زمینه ای مورد هجوم قرار دادند تا کم کم باورمون شد که ما نمی تونیم …. !!!😔😔😔
ما نمی تونیم لاغر بشیم ، ما نمی تونیم ثروتمند بشیم ، ما نمی تونیم سلامت بشیم ، ما نمی تونیم موفق بشیم ، ما نمی تونیم خوشبخت بشیم و اگر به هر کدوم از این موارد بخواهیم برسیم باید سال ها رنج و سختی بکشیم و اگر خوش شانس باشیم شاید بشه و اگرم نه که باید حسرت هر آنچه آرزو داریم رو با خودمون دفن کنیم . 🥺
اینقدر گفتند و گفتند و گفتند که ما از اصل وجودی خودمون دور شدیم و از قدرت های فوق العادمون غافل شدیم و تبدیل شدیم به قربانی . از خالق بودن تبدیل شدیم به مصرف کننده بودن تا هر چیزی رو که اون ها خلق می کنند با چشمان بسته بپذیریم و مصرف کنیم و براش بهای سنگینی پرداخت کردیم ، هم مالی و هم با صرف زمان هایی گران بها از عمرمون و مهم تر از اون روحی و روانی . 😮💨
در قسمت اول دوره دوازده گام در بخش نظرات نوشتم که اولین اقدامم برای لاغری در سن ۱۶ یا ۱۷ سالگی بود ، اما با دیدن این فیلم یادم افتاد که نه اشتباه می کردم ، اولین اقدام من در سن ۱۱ سالگی بود . یادمه اون موقع تلویزیون یه وسیله تبلیغ می کرد به نام تن آرا ، یه وسیله ای شبیه به تلمبه ی دوچرخه با رنگ آبی، دو تا جای پا داشت و یه کش تسمه مانند ضخیم و باید پاهات رو به زیر جای پاش محکم میکردی و اونو به بالا و پایین هل میدادی . یادمه که قیمتش پنج هزار تومان بود . این مبلغ در سی و پنج سال پیش پول قابل توجهی بود. یادمه که پول تو جیبی هام رو جمع کردم و با خواهش و تمنا مامانم رو راضی کردم که این وسیله رو بخرم و خریدم . چند باری هم استفاده کردم اما اونقدر استفاده ازش سخت بود که بی خیالش شدم . یادمه همون زمان یکی از نزدیکانم با این جمله منو رو مورد تمسخر قرار داد : « تن آرا بخورید و لاغر شوید» 🥺😔
سال هاست که از اون موضوع میگذره اما این جمله در ذهن من حک شده . خیلی زیاد ناخوشاینده که تو در اوج کودکی به جای اینکه فکر بازی و شادی باشی ، دغدغه ات این باشه که چه جوری لاغر بشی و هر لحظه مورد هجوم رفتار و گرفتار آزار دهنده ی اطرافیان قرار بگیری .
خوب تمام تجربیات تلخ و نا موفق ما در مسیر های اشتباه لاغر شدن نیمه خالی لیوان هست ، اما نیمه ی پرش اینه که بر خلاف تصوری که سال ها بهمون القا شد و پذیرفتیمش، که ما بی عرضه هستیم ، بی اراده هستیم و اگر اطرافیان یک بار این جملات رو تکرار میکردن ، خودمون بارها و بارها و بارها تو ذهنمون تکرارش می کردیم و بهش پر و بال می دادیم ، خیلی هم با اراده و پیگیر هستیم . همه ی ما که الان اینجا هستیم به دلیل اینه که نا امید نشدیم . همیشه گوشه ی ذهن مون این بوده که حتماً یه راهی هست و به شکل های مختلف به این مسیر هدایت شدیم . 😌
به خودم و همه ی عزیزانی که یادداشت منو می خونن یادآوری می کنم ، لطفاً لطفاً لطفاً خودمون رو دست کم نگیریم . ما الان آماده ی دریافت آگاهی هستیم ، خیلی از آدم ها هنوز به این مرحله نرسیدن و بسیار زیاد از این موهبت محروم هستن .
خیلی ها هستند که فکر می کنن با خریدن ترازو وزن کردن پی در پی ، مصرف غذای خیلی کمتر از نیاز بدن شون ، ورزش های سنگین ، در بحران و سختی قرار گرفتن می تونن لاغر بشن و این موارد الان و در این لحظه برای من و شما خیلی مسخره به نظر میاد اما ما هم زمانی همین تصورات رو داشتیم. 🙂
پس باید به خودمون افتخار کنیم و یادمون باشه اگر چاق باشیم مردم حرفی برای گفتن دارند، لاغر باشیم هم حرفی برای گفتن دارند ، ثروتمند باشیم ، مجرد باشیم ، متاهل باشیم ، شاغل باشیم و …… همیشه مردم حرفی برای گفتن دارند. 😐
به قول قدیمی ها در دروازه رو میشه بست اما در دهن مردم رو نه ، پس هر چیز بی ربطی که می تونه ما رو از مسیرمون منحرف کنه، می شنویم باید بهش بی تفاوت باشیم .😉
فقط و فقط باید در مسیر درست گام برداریم .
وقتی مسیر جدیدی رو شروع می کنی دیگران اول تو رو مسخره می کنن ، بعد از اینکه بهبود حاصل شد، تشویقت می کنن و بعد دلشون میخواد که جای تو باشن 🤩
برای موفقیت فقط و فقط باید زنجیرها رو پاره کرد، از حالت قربانی بودن خارج شد و اوج گرفت 💖
یادمون باشه ما خالق زندگی مون هستیم نه هیچکس دیگه 💖🥰
در پناه خدای مهربان پاینده و مانا باشید 🌈💖💜
سلام ودرورد بر شما
منم در گذشته خیلی گول خوردم
از تبلیغات از باور های غلط از ذهنیت اشتباه وبااین ها چقدر آسیب زدم به خودم اطرافیانم
من باید از هزاران بار از خودم معذرت بخام بخاطر گذشته که با رژیم های اشتباه و سخت چه رنجی به خودم میدادم و نتیجه ای هم نداشت فقط تخریب خودم بود و این که چقدر ناتوانم و نمیتونم درست انجامش بدم
ورزش یا کار کردن با دستگاه که اصلا مناسب وزن و شرایط جسمی من نبود و من چقدر از انجام دادنش آسیب دیدم و هرگز لاغر نشدم
تبلیغات پیج ها از همه بدتر بود آدمهایی با اطلاعات کم و به مراتب اشتباه در باره خوراکی ها و محصولات رژیمی که اصلا و ابدا نقشی در لاغری نداشت و فقط ما داشتیم خودمون گول میزدیم وهمش از نا آگاهی بود فریب خوردیم و البته مقصر نبودیم چون نمیدانستیم و طبق باورهای گذشته زندکی میکردیم و راه درست رو در انجام دادن اون روش ها میدونستم
خدارو شاکرم که به لطف خدای مهربان و آگاهی های استاد عطا روشن به این راه هدایت شدم و توانستم به آگاهی برسم ووارد دنیای جدیدی بشوم
آدم وقتی میفهمه تازه از همون وقت هست که زندکی براش قشنگ میشه
دوست داشتنی تر میشه
امیدوارم تمام انسانها در جهت آگاهی قدم بردارند
به نام الله مهربانم
سلام
الحمدالله رب العالمین
امروز حالم عالیه
چون دارم این دفعه درست قدم بر میدارم
با اشتیاق
اینها همه از لطف پروردگارم است 🙂
وقتی که به آخر این گام رسیدم فهمیدم که هدف این گام چی بود هدف این گام این بود که به خودمون ثابت کنیم که همه روشها دروغ بوده و این روش درست و اصولی هست
هدف این گام این بود که بهمون بگه که یادگیری ذهن با دیدن و شنیدن صورت میگیره نه با ورزش و رژیم گرفتن
و حالا میخوام تعمیرات رو با اشتیاق و حال خوب بردارم و نگاهم به آسمونه و قدم برمیدارم
یا علی مدد
من اعتراف میکنم که واقعاً گول خوردم
فکر میکردم که با کم خوردن و ورزش کردن میتونم لاغر بشم
اما کدوم فردی که اضافه وزن داره میتونه تا آخر عمرش کم بخوره و ورزش کنه
حداقل برای اون فرد سخته این کار
این روشها به خاطر اینکه اون فرد که میخواد به یک فرد چاق کمک کنه هم آگاهی کاملی از چاقی نداره
بارها توی روشهای اشتباه قدم برداشتم فکر میکردم که با اون روشها میتونم لاغر بشم اما فقط به جسمم آسیب زدم شاید لاغر شدم اما لاغر شدن آسیب زیادی به جسمم وارد کرد
من اعتراف میکنم که اون مسیرها اشتباه بودند و من گول خوردم
من میخوام این دفعه از یک مسیر درست لاغر بشم که تا ابد لاغر بمونم
تنها راهش اطمینان به الله است که ما را در این راه قرار داد اعتماد به خودمون و این مسیر هست
هم مسیری من یک فردی هستم که خیلی راحت اعتماد نمیکنم از منی که به این مسیر اعتماد کردم این حرف رو بشنو که هیچ مسیری به غیر از این مسیر به تو لاغری رو آموزش نمیده ،اگر میخوای با خودت جنگ کنی و همش درگیر باشی برو و از ورزش و رژیم استفاده کن
اما اگر میخوای لاغری رو آموزش ببینی تنها راهش همینه که به خدای خودت ایمان داشته باشی که تو رو راه اشتباه نمیبره و اگه اینجایی حتماً تواناییشو داری که لاغر بشی یک بار برای همیشه بگو من دیگه نمیخوام گول بخورم والسلام
بازم هرجور خودتی اما نگاهت به آسمون باشه و به خدای خودت ایمان داشته باش و بگو خدایا تو منو توی راه اشتباه قرار نمیدی اگه این راه درسته منو توش پایدار کن
جواب این سه تا پشت همه و من باهم جواب میدم
من شاید جسمم تغییر کرد
و کاهش وزن عالی رو تجربه کردم
اما توی همون جسمم شاهد ضعفهایی شدم که به خاطر همون عملم اتفاق افتاد
و حالا آسیبهای جسمی به کنار
به همون قدری که کاهش وزن داشتم کلی فشار روانی به من وارد شد و خب مسیری که جسمتو تغییر بده اما فشار روانی و روح و روان تو رو به هم بریزه مسیر درستی نیست
پس بیاین قبول کنیم که ما اشتباه کردیم بپذیریم که ما گول خوردیم و الان دیگه نمیخوایم مثل قبل دوباره گول بخوریم
مسیری درسته که هم روح و روان ما رو به حال خوب اوج بده و هم جسم ما رو تغییر بده و به سلامتی برسونه
زمانی این اتفاق میافته که روح سالم و روان آرومی داشته باشیم
این خیلی مهمه که احساس ما هم کنار جسم ما به عالی تغییر کنه
چون فایده نداره که جسم لاغری داشته باشی اما احساست خوب نباشه
چون نمیتونی لذت ببری
پس مسیری رو باید طی کنیم که روح و روان ما کنار جسم ما پرورش پیدا کنه
اون مسیر لاغری با ذهن است
الان دیگه خودم را توانمند میدونم شاید اون موقع خیلی به توانایی خودم اعتماد نداشتم اما حالا که به یاد میارم که چقدر با اراده یک مسیر اشتباه رو طی کردم و به خواستم رسیدم به این نتیجه میرسم که من اراده دارم
اگر اون وزن برگشت به خاطر این بود که اون مسیر اشتباه بود وگرنه من فرد با ارادهای هستم الحمدلله
چون آگاهی نداشتم و فکر میکردم که مشکل از خودمه اصلاً به اون مسیر شک نکرده بودم فکر میکردم که خودم فردی هستم که بلد نیستم اون مسیر رو به درستی طی کنم
شاید قبلاً فکر میکردم که مشکل از خود منه اما الان به قطع میگم که مشکل از اون روش بوده
همونطور که استاد گفتن ما نمیتونیم با خوردن یک دارو زبان انگلیسی رو یاد بگیریم ما فکر میکردیم که باید با زور و فشار لاغری رو به خودمون تلقین کنیم در حالی که این اشتباه بود ما باید لاغری رو یاد بگیریم و یادگیری از دیدن و شنیدن و تکرار کردن صورت میگیره نه با ورزش و رژیم من واقعاً فرد با ارادهای هستم و حتی دیگران هم بهم میگن که اگه من اراده تو رو داشتم منم میتونستم مثل تو لاغر بشم، اگر اون عدد وزنی که کم کردم برگشته به خاطر اراده من نیست چون من فرد با اراده و توانمندی هستم که از یک روش اشتباه تونستم کم کنم پس مشکل از اون مسیرم بود و الان که با این اراده قوی در مسیر درستم به امید الله غوغا میکنم
قبلا که عضو سایت نبودم و تونسته بودم یک بار این مسیر رو طی کنم خب چون به فایل تصویری دسترسی نداشتم این بهونه رو برای خودم میآوردم که من که فایلهای تصویری رو نمیبینم پس فکر نکنم لاغر بشم
اما حالا که فایل تصویر رو دارم میبینم و اینقدر عالی دارم گامها رو پیش میبرم
مطمئنم که اگر خدا بخواهد و همین جوری که تا الان همراهیم کرده مرا همراهی کنه من به رویای خودم میرسم
من هر روز یک گام رو با حال خوب و اشتیاق برمیدارم
بسم الله میگم و آغازش میکنم میدونم که نباید به قلهای که قراره بهش برسم نگاه کنم بلکه باید هر روز فقط به اون گام نگاه کنم و اون گام رو با قدرت بردارم تا یک مقدمه عالی برای فردای من باشه
من توانا هستم چون بارها تونستم از یک روش اشتباه که کلی زور و فشار داره لاغر شم و حالا کار به این آسونی رو نتونم انجام بدم؟!
فقط با خوندن و نوشتن و تمرین کردن و حال خوب به خودم دادن میتونم خودم رو به رویام برسونم
این برام لذت بخشه و من کار رو انجام میدم و میدونم که تا با الله هستم و الله با منه تواناییشو دارم
هرچه زمین خوردم به آسمون نگاه میکنم
اگر صد بار زمین خوردم ۱۰۱ بار بلند میشم
من به خودم قول دادم که تغییر کنم و به رویام برسم نمیخوام پیش خودم بد قول بشم
پس عالی این قدمها رو برمیدارم و هر روز قدم اون روز رو محکم برمیدارم تا محکم و استوار و لذت بخش به قله برسم و خودم رو روزی روی اون قلهها میبینم که دارم به همه اون تلاشها نظاره میکنم که منو به رویام رسوند
ما با انگیزه هستیم
ما توانا هستیم
ما میتوانیم
میدونی چرا؟!
چون الله با ماست 🙂
به نظرم بهترین تمرینی که میتونم از این فایل برای خودم اشته باشم اینه که به این مسیر اعتماد کنم و باور کنم که روشهای دیگه دروغی بیش نیست
من به الله خودم ایمان دارم و او من و توی مسیر اشتباه قرار نمیده چون مسیر زندگیم و راننده من الله من است
یا حق مدد
سلام استاد امیدوارم همیشه سالم و موفق باشید.
کاملا درست است من هم چندین بار گول خوردم اول که میگفتن چون کم تحرکی و جراحی داشتی و چاق شدی بعد هم میگفتن چاقی ما ژنتیکی است ومن گول این حرف ها را خوردم بعد هم در انتخاب روش لاغری گول خوردم.
روش اول آب خوردن زیاد بود که معده پر شود و غذا نخورم دومی شکلات ژله ای بدون قند بود که حتی از خوردنش حالت تهوع میگرفتم سومی زیاد غذا خوردن بود که سوخت و ساز رو ببرم بالا و همه این روش ها همراه با حال بد بود از غذا خوردن لذت نمی بردم موقع غذا خوردن استرس داشتم و خلاصه غذا خوردن را که خدا برای لذت بردن برای ما انسان ها گذاشته است برای من زجر آور شده بود
استفاده از این روش ها باعث شد من کمی لاغر بشم دوباره چاق تر بشم واین حس ناامیدی و خجالت زدگی را برایم همراه داشت.
بدن من به روش ها خوب پاسخ میداد ولی وقتی از روش کمی فاصله میگرفتم دوباره چاق می شدم واین باعث میشد از آن روش نا امید بشم ورها کنم
روشهای قبلی من مناسب نبودند چون من با روش غلط وزن کم میکردم.
من به روش لاغری با ذهن اعتماد کامل دارم چون قبول دارم که ذهن انسان توانایی انجام هر کاری را دارد و تصمیم دارم به هر قیمتی شده با این روش لاغر شوم با امید به خدا و یاری شما استاد مهربان.
با نام خداوند صادقم
سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان
شما هم گول خورده اید !!!؟؟؟
من بسیار زیاد گول خوردم
هر بار که از روشی استفاده میکردم و نتیجه مطلوبم و نمیگرفتم ،یا حتی اگر نتیجه میگرفتم ولی دوام نداشت اون نتیجه و دوباره چاق میشدم ،دچار خودسرزنشی و نا امیدی و حال بسیار بسیار بدی میشدم و فکر میکردم من یه ایرادی دارم که نتونستم نتیجه ماندگاری بگیرم و دفعه بعد میرفتم سراغ یه روش سخت تر و خاص تر ،و به هر سمتی چنگ میزدم تا یکی پیدا بشه ،یه روشی پیدا بشه که بتونه کمکم کنه تا از دست چاقی خلاص بشم البته اینقدر از این روشها شکست خورده بودم که وقتی به سراغ روش جدید میرفتم همون اولش مطمئن نبودم که اون روش لاغرم میکنه و همیشه انتظار چاقی داشتم .و مطمئن بودم این روش هم مقطعی لاغرم میکنه و دیگه برام جا افتاده بود این موضوع برای همین قبل مراسمات عید یا جشنها شروع میکردم به رژیم گرفتن و ورزش کردن و قرص و فلان و بهمان تا کمی لاغرتر بشم ،تا دیگران چاقی من و نبینند.
و کاملا باور داشتم که سرنوشت من تا ابد چاقیه و فقط باید زور بزنم از این چاقتر نشم و همیشه سعی میکردم خودم و از خوردن خیلی چیزها محروم کنم .
ترس من از مواد غذایی بیداد میکرد اصلا خیلی خوراکی ها در خونه ما مصرف نمیشد مثله کتلت ،چون باور من این بود که من این چیزها رو نمیخوردم این همه چاق هستم پس وای به حال اینکه رعایت نکنم و هر چیزی دلم میخواد بخورم .
خلاصه همیشه در حسرت بودم و بسیار شاکی از سرنوشت اجباری چاقی ام بودم که خداوند بهم داده و کلی ناشکری و ناسپاسی میکردم بخاطر اینکه حال روحم خوب نبود از این چاقی .
با سلام به نام الله یکتا
با سلام خدمت استاد گرامی که با نشر آگاهی خدمت بزرگی می کنند به انسانهایی که دنبال راه درست هستند
و از افتادن در مسیرهای اشتباه که آسیب به روح و جسم می زنند جلوگیرب می کنه
منم بارها گول خوردم
فکر می کردم که باید کم بخورم و تحرک زیاد داشته باشم
تا به تناسب برسم
و چقدر خودم را اذیت می کردم
هر چن به تناسب می رسیدم
ولی بعد چند سال دوباره بر می گشتم
و چون
مسیر اشتباه بود
بعد چند بار شکست
دیگه نتونستم به مسیر برگردم و بیشتر وزنم اضافه می شد
و هر با ناامیدتر از قبل
ولی لاغری با ذهن
نه فشاری به جسم میاره و نه صدمه ای به روان
بلکه با ذهن لاغر راحتتر به تناسب می رسیم
بدون فشار سختی و مقاومت ذهن
به نام خدا
با سلام و احترام خدمت استاد عطار روشن
بله منم گول خوردم
از زمانی که چند کیلو اضافه وزن گرفتم، منم گول خوردم و با هر روشی سعی کردم خودمو لاغر کنم. از دمنوش گرفته تا رژیم و ورزش و پیاده روی
الان یادم میاد اعصابم بهم میریزه. یادمه چند ماه غذا کم میخوردم و کالری شمار داشتم. خوب وزن کم کردم ولی بعد دو ماه برگشت و بعد چند ماه افزایش وزنم بیشتر هم شد. بعد هر رژیم من انتظارشو میکشیدم که برگردم و حتی بیشتر از قبل. با سرعت نور وزن برمیگشت. با سختی وزن کم می کردم. صدای شکمم رو بقیه میشنیدن از بس گرسنگی به خودم میدادم. هر بار که خسته میشدم و دوباره مثل قبل میشدم و بیخیال رژیم میشدم ، خودمو سرزنش می کردم. نخوردن یه درد سر بود و خوردن یه درد سر دیگه. خلاصه اینکه خوب شد اون روزا تموم شد. چقد خودخوری بود و چقد سرزنش.
ولی با روش لاغری با ذهن، حالت خوبه، آرامش داری. اعصاب خوردی نداری. زمان خوردن حس خوب داری. نگران اضافه وزن نیستی. اعتماد به نفست بالا میره. حس خوب به بدنت داری. احساس سبکی می کنی.
امروز تونستم نقطه سیری و گرسنگی رو پیدا کنم. راس زمان خاصی با خانواده ننشستم و غذا نخوردم. زمانی که گرسنم شد، غذا خوردم. حس خوب داشتم. مدام صدای توی سرم نمی گفت، عه دوباره چاق میشی. الان همه رو میخوری. بلکه مطمئن بودم، این غذا نیاز بدنم هست. مقداری غذا در بشقابم بود که سیر شدم و قبل اینکه دل درد بگیرم، غذا خوردن رو متوقف کردم. با ولع غذا نخوردم. آروم آروم غذام رو خوردم. امروز دستاورد مهمی بدست آوردم
از شما ممنونم. این کلیپ ها به من کمک کرده که صداهایی که منو به سمت خوراکیها میکشونه رو خاموش کنم. برام مهم نیست چی توی یخچال هست. با خوندن و دیدن مطالب سایت ولع من تمام شده. نگران خوراکی ها و غذاها نیستم که اگه تموم بشه و من نخورم چی میشه. بلکه خیلی خوشحالم که با اراده خودم سمتشون نمیرم.
سلام خانم عزیز
من خیلی خوشحالم که یک هم مسیری مثل شما دارم
یک خانم با روحیه
با انرژی
و شما یه جوری هستید که با حرفاتون به بقیه هم انرژی میدید
چون تغییراتتون رو بیان میکنید و به بقیه ثابت میکنید که این مسیر واقعاً درسته که شما تغییر کردید
من خیلی خوشحالم که بین چنین هم مسیری های گلی حضور دارم
امیدوارم که همیشه در بهترین حالت خودتون زندگی کنید و به موفقیتهای بالایی برسید
من با خوندن نوشتههای شما حالم خوب میشه و انرژی میگیرم که ادامه بدم
و مثل شما دارم روی خودم کار میکنم
و به من این روحیه رو دادید به خودم بگم وقتی که یک فرد میتونه انقدر عالی نتیجه بگیره پس منم میتونم
و خواهان اون روزی هستم که هممون موفقیتمون رو و تغییرمون رو در همین سایت ثبت کنیم
امیدوارم که هرجا هستید حالتون خوب باشه که به ما حال خوب رو دادید با دیدگاهتون
خدا یار و نگهدارتون
سلام نرگس عزیزم
همین الان داخل سایت بودم که نظر شما تایید شد. خیلی خوشحال شدم از پیامت. کلی حس خوب گرفتم. ممنونم مهربون
خوشحالم پیام من به شما انرژی داده. قطعا این انرژی شما هم به من منتقل میشه…. باور کنید بهترین روش لاغری همین لاغری با ذهنه. امروز نرگس جان عکس های چند روز قبل خودمو نگاه کردم و با امروز مقایسه کردم. تغییراتم خیلی زیاد بود. من هیچ کاری انجام ندادم فقط چند ساعت در روز داخل سایت هستم. میخونم میبینم و مینویسم. تمام مطالب رو میخونم استاد عطار روشن رو میخونم. تا اونجایی که بتونم و برداشت کنم مینویسم.
گاهی اوقات و گاهی روزا انرژیم افت می کنه ولی وقتی این اندازه تغییرات خودمو میبینم، فول انرژی میشم و ادامه میدم.
شما و بقیه دوستان حتما موفق میشین.
بنام مهربان خدای زیبایی🌹
سلام به استادعطارروشن عزیز
همه ی ما افراد چاق بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف اقدام کردیم وهر بار که از اقدام خود شکست خوردیم خودمون رو سرزنش کردیم که اراده ی لاغر شدن نداریم از چاقی متنفر شدیم و این تنفر مانع چاق شدن ما نشده که هیچ،بلکه روز به روز ما چاقتر و چاقتر شدیم و دوباره به سراغ روش دیگری رفتیم.
همه ی ما افراد چاق درمسیر لاغر شدنمان بارها گول تبلیغات روش های لاغری را خورده ایم و وارد مسیرهای اشتباه شدیم که نتیجه ی همه ی اونها شکست،ناراحتی،افسردگی و ناامیدی از لاغر شدن بوده همه ی ما افراد چاق در انتخاب روش های لاغری مجبور بودیم که بدون در نظر گرفتن علایق خودمون یک روش لاغری رو انتخاب کنیم به همین خاطر هیچ وقت از رژیم هایی که می گرفتیم احساس رضایت نداشتیم همیشه شکست خوردیم و مدام خودمون رو سرزنش وتحقیر کردیم که عرضه و اراده نداریم ونمیتونیم کاری رو انجام بدیم بهترین و مهمترین مزیت روش لاغری با ذهن اینه که مثل روش های قبل بانخوردن غذا و شروع کردن ورزش نیست که همه از اقداممون با خبر شوند تنها خودمون از این روش مطلع هستیم و واقعا خیلی ویژگیه مثبتیه که کسی تو این روش از تصمیمت خبردار نیست که بخواد نظر بده
دوعاملی که باعث میشه افراد بپذیرند که تا ابد چاق هستند۱-شنیده های که در مورد چاقی باور کرده اند و۲-تکرار تلاشهایی که برای لاغر شدن داشتن و نتیجه نگرفتن
برای لاغر شدن باید ذهنمون رو از اطلاعات اشتباه چاقی خالی کنیم وبایک ذهن آرام به سمت لاغری حرکت کنیم
تمام زمان هایی که ما افراد چاق از روش های مختلف استفاده میکنیم برای این است که پذیرفتیم که خودمون نمیتونیم مشکلمون رو حل کنیم وباید از دیگران کمک بگیریم
آن چیزیکه باعث لاغر شدن ما میشود فرمول ها
ونگرشی هست که در ذهن ما وجود داره وفرمان های لاغری که در ذهن ما صادر میشود
چاقی مجموعه ای از افکار ونگرشهایی است که ما از طریق دیدن و شنیدن بارها و بارها تکرار کردیم و اون رو یاد گرفتیم
ما داریم به شکلی که فکر میکنیم زندگی میکنیم به همون شکلی که در مورد غذاها فکر میکنیم به همون شکلی که رفتار میکنیم زندگی ما همون طور میشه
در استفاده از روشهای لاغری همه ی ما گول
خورده ایم من از حدود سن ۱۰_۱۲سالگی کمی از خواهر بزرگترم درشت تر بودم چاق نبودم اما خواهر بزرگم خیلی ضعیف ولاغر بودومن متناسب بودم از همان زمانها انتظار چاقی در من وجود داشت چون همه می گفتن من چون شیر مادرم رو کامل خوردم سرحال ترم ومتناسبتر و خواهرم چون شیر مادر نخورده ضعیفه همه می گفتن به من میخوره که خواهر بزرگتر باشم همیشه لباسه سایز بزرگ برای من بود و سایز کوچک برای خواهر بزرگترم
بزگتر که شدم همه همین طور بود همیشه این چنین حرفهایی رو زیاد می شنیدم
بعد از ازدواجم اون انتظار چاقی که سالها در ذهنم می کشیدم رو تجربه کردم وقتی به خودم اومدم دیدم از وزن ۵۸ به ۸۲رسیدم بنابراین طبق اطلاعاتی که از قدیم در ذهنم ثبت شده،بودکه برای لاغر شدن باید رژیم گرفت وورزش کرد شروع کردم به رژیم گرفتن و باشگاه رفتن حتی بعضی اوقات از دوست واشناهایی که رژیم گرفته بودن و لاغر شده بودن رژیمشون رو میگرفتم که منم همون برنامه رو اجرا کنم که شاید لاغر شدم
یادمه یکسال۴ماه مونده به عید نوروز شروع کردم به رژیم گرفتن و تمام مواد غذایی شیرین رواز برنامه غذاییم حذف کردم هر صبح یک پلاستیک کلفت می کشیدم دور شکم وپهلوهام و میرفتم پیاده روی هر هفته حدود ۱کیلو کم میکردم بعضی هفته ها هم بیشتر اون سال من حدود ۱۵کیلو از وزن رو کم کردم اما اصلا خوشحال نبودم حالم خوب نبود این کم کردن اصلا به چشمم نمیومد و همش تو اینه شکم وپهلوهام رو برانداز میکردم که هنوز چقدر چاقن خلاصه که رنج و زحمت و سختی کشیدن این ۴ماه به ۲۰روز نکشید که اواسط فرودین تمام لباسهایی که عید خریده بودم تنگ شدن ووزنم ب سرعت برگشت ومن خسته ودرمونده دوباره به دنبال یک رژیم دیگه بودم هر دکتر تغذیه ای که می شنیدم خوبه و یکی از رژیمش نتیجه گرفته میرفتم پیشش اوایل خوب وزن کم میکردم ولی بعد از ۲هفته تا ۱ماه میزدم زیرش وبرمیگشتم سر خط اول متنفر بودم از همه ی صبحایی که باید میرفتم بزور پیاده روی
بعضی از این رژیم ها روی جسم اثر داشت حتی بعضیاشون منو تا مرز رسیدن به هدفم برده بودن اما در هیچ کدومشون حال روحیم خوب نبود آرامش نداشتم فقط می گفتم کاش زودتر لاغر بشم که بتونم این رژیم رو بذارم کنار در طول رژیم به شدت عصبی میشدم باهمه میجنگیدم مخصوصا وقتایی که رژیم رو میشکستم اعصابم خیلی خرد بود از زندگی بیزار میشدم اطرافیانم می گفتن هر کس رژیم میگیره خیلی عصبی وپرخاشگر میشه دست خودشم نیست
حال دلم خوب نبود همش عغده ی خوردن یک غذای درست و حسابی رو داشتم همیشه گرسنه از سر سفره بلند میشدم وقتی مهمونی میرفتم همیشه حس حمله رو داشتم عین کسایی که زندان بودن وبعد از چند سال میخوان عزیزانشون رو ببینن منم همچین حسی به غذاها داشتم نمی فهمیدم از کدوم غذا بخورم اینقدر که ولع خوردن داشتم تازه استرس داشتم که نکنه اون طرف سفره غذایی باشه که به من نرسه
به نظر من روش لاغری ای صحیح و اصولی هست که در درجه اول روح و روان و ذهن ما رو به آرامش برسونه وبعد جسممون رو لاغر کنه چون وقتی ذهن آدم احساس خوبی رو تجربه کنه وارامش داشته باشه، جسمم هم خود به خود همسو میشه با ذهن
من تا قبل از آشنایی با این سایت فکر میکردم که من اراده و انگیزه ندارم و روشهای لاغری هیچ مشکلی ندارند به همین خاطر هست که به نتیجه نمیرسم اما بعد از آشنایی با این سایت دیگه به هیچ روشی اطمینان نداشتم درسته که چندین بارهم این مسیر رو رها کردم اما همیشه مثل بچه ای بودم که اگرچه به سمت اطرافیان می ره اما ته دلش میخواد برگرده پیش مادرش ،تناسب فکری برای من همچین حس خوبی داره
هر وقت که از هر روشی نتیجه نمیگرفتم به حدی نا امید بودم وخودم رو سرزنش وتحقیر میکردم همیشه پیش خودم میگفتم کاش نبودم من که نمیتونم از پس یک ارزوم بر بیام پس چرا زنده ام بارها به خدا شکایت میکردم که برای چی منو تو این دنیا نگه داشتی چرا من نمیگچگگگمیرم تا از این رنج چاقی خلاص بشم…..اما هیچ وقت به این فکر نکردم که من اگه اراده و انگیزه نداشتم این همه راه رو امتحان نمی کردم ۱۴ سال از زمان چاقی من میگذره ومن طی ای سالها همش به دنبال راهی برای رسیدن به هدفم بودم با وجود این همه شکست باز هم دست از رویای خودم بر نداشتم و این لطف خدا بوده که من بعد از سالها تحمل رنج چاقی با این مسیر آشنا بشم ورسیدن به رویای لاغری رو در این مسیر تجربه کنم به همون خدایی
که منو با این سایت آشنا کرد من دیگه به هیچ روش دیگه ای اعتماد ندارم جز روش لاغری با ذهن چون تو این مسیر حالم خوبه ترس از چاقی ندارم بدون ترس غذا میخوام و اطمینان و اعتماد دارم که این روش منو به هدفم میرسونه.
درود بر شما مهر بانوی زیبا ، چقدر ما افرادی ره جوی تناسب اندام مثل هم هستیم . چقدر تجربیات مون مشابه و نزدیک به هم هست . در این مورد این وجه اشتراک (چاقی) انگار ما روح هایی هستیم ، در بدن های مختلف. نزدیک به نود درصد آنچه در مورد تجربیات خودتون در مورد احساس تون ، رفتار تون، باور هاتون و تلاش تون برای رسیدن به تناسب اندام رو داشتید ، من هم تجربه کردم . تجربه ای بسیار بسیار نزدیک به تجربیات شما .این تجربیات مشترک باعث میشه بیشتر همدیگر رو درک کنیم . اینجا خبری از سرزنش نیست چون همه ما نسبت به هم حس همدلی داریم . اینجا همه سعی می کنند بهم انرژی مثبت بدن . با اشتراک گزاری احساسات خوبشون بعد از دریافت آگاهی های جدید . خوشحالم که همه ما در مسیر درست قرار گرفتیم . خوشحالم که هم مسیر با هم با احساس عالی در مسیر تناسب اندام گام بر میداریم . الهی شکرت 🙏 پاینده و مانا باشید 💖🌈🫂
با سلام.
چند کلید واژه ای که در استفاده از سایر روش ها همیشه می شنیدم:
اراده، متنوع بودن مواد غذایی، دوره ی تثبیت
اولین موضوع اراده بود که در ابتدای هر رژیمی بسیار می شنیدم که باید در من قوی باشه و این اراده به میل من برای خوردن بیشتر غلبه کنم تا بتونم نتیجه بگیرم.
مورد بعدی این بود که اگر می شنیدم رژیمی وجود دارد که همه غذاها را میتوانی بخوری حتما آن را انتخاب می کردم و بعدی دوره ای بود که بعد از رسیدن به وزن ايده آل وارد آن می شدم یعنی دوره ای که باید با یک رژیم جداگانه وزن کاهش داده شده را حفظ کرد.
این ها عواملی بودند که باعث گول خوردن من و وارد شدن در مسیر جدیدی می شدند.
تناسب بین روح و جسم من در زمان رژیم بهم میخورد در واقع قبل از آن روح و جسمم در حالت ناراضی به سر می بردند ولی به این شرایط عادت داشتم و پرخوری هم فقط چند دقیقه باعث عذاب وجدان من میشد و در مواجهه با غذای بعدی خبری از آن نبود.
ولی شروع رژیم برای من مساوی بود با مبارزه برای نخوردن و این باعث میشد که زودتر عصبانی بشوم.
و حس کنم حق مرا خورده اند تمام کسانی که متناسب هستند. و لاغری من جایی خیلی دور پنهان شده و هیچ وقت قرار نیست به آن دست پیدا کنم. مگر اینکه یک متخصص راه را به من نشان بدهد.
اما در لاغری با ذهن راهرو و راهنما خودم هستم . حتی مقدار نتیجه نیز بستگی به عملکرد من دارد و جالب اینکه اختلافی بین روح و جسم ایجاد نمی شود که مرا از مسیر دلسرد کند.
به نام خداوند مهربان سلام خدمت استاد گرامی من میخوام درباره گول خورده اید حرف بزنم من دراین روشهای زیادی استفاده کردم مثلا این که باید ورزش کنیم ورژیم بگیریم به نیتجه میرسیم اما اینطور نبو د این راه هاکه رفتیم اشتباه بود.چون توجه ما به چاقی بود نه لاغری وتا دیدگاه خودمان رو تغییر ندهیم وبا تمرین کردن ونوشتن عجله نکردن میتونیم به لاغری برسیم ومن ایمان دارم خدا من به مسیر درست هدایت کرده وواقعا لاغر شدن آسانترین کار دنیاست ممنونم استاد بابت آگاهی ناب تون سپاس فراوان
سلام استاد عزیزم شنیدن صدای شما به من آرامش میده من تازه وارد سایت شدم خداوند مرا راهنمایی کرد به این سایت دارم گوش میدم لذت میبرم
دارم خودمو پیدا میکنم چطوری سالها اشتباه کردم همش راههای بیخودی بوده که من رفتم رژیم های بیهوده ورزشهای سخت بیهوده هیچکدوم منو لاغر نکرد اگر هم سودی داشت دوباره چاقی برگشت باید راهی باشه حتما هست راه درست ومن مطمعنم راه لاغری با ذهن همون راه درست هست که من پیداش کردم باید جلو برم شروع کنم تا ب ه نتیجه برسم
من زیاد تجربه ندارم ولی بزرگترین دروغی که تا بحال بهم گفتن اینه که انسان میتونه با رژیم و ورزش لاغر ماند.
اوایل با رژیم لاغر شدم وزن خوبی هم کم کردم اما ناگهان برگشت و ریزش مو شدید که هنوزم جلوی سرم خالیست و کمبود ویتامین و چندین بار تا مرز بیهوشی رفتم به دلیل افت قندخون ، سردرد های متوالی و بی حالی و کسلی .
بسیار روزای سختی و با وضعیت روحی و روانی بدی داشتم هر قاشق غذا بیشتر میخوردم احساس عذاب وجدان و ناراحتی میکردم و بسیار ناراحت میشدم ، اصلا قابل توصیف نیست درد و ناراحتی و استرسی آن روز ها تحمل میکردم شب ها از استرس خواب نداشتم همش توهم میزدهم نکنه لاغر نشم و …..
بنظرم احساس و منطق هردو در کنار یکدیگر باعث تصمیم و افکار ما می شوند و با تجربه خودم احساس بسیار تاثیر عمیقی بر جسم دارد من کاملا یادم میاد قبلا احساس استرس و ناراحتی از نکنه لاغر نشم داشتم باعث استپ وزن و بعد از مدتی باعث چاقیم شد اما از وقتی رهاش کردم و مطمئن شدم تنها راه لاغری من مسیر لاغری با ذهن است بسیار احساس نشاط و آرامش درونی دارم.
حقیقتا اگر بگن این رژیم رو انجام بدی بعد 3ماه به 60کیلوگرم میرسی قطعا میگم نه چون من تحمل سختی و دشواری که به جسمم و روانم وارد میشه رو ندارم و نمیتونم . حاضرم با این راه طی یک مدت طولانی تر به 60 برسم اما با ارامش روحی روانی . من معتقدم تنها راه برای لاغریم مسیر لاغری با ذهن است.
فکر میکردم ضعف از اراده من است یا احساس بی لیاقتی و بی کفایتی میکردم یا فکر میکردم به اندازه کافی تلاش نمیکنم از تمام وجودم تلاش نمیکنم و احساس ناکافی بودن میکردم.
قبلا میگفتم فقط منم که مشکل دارم و احساس سرخوردگی و ضعف میکردم شاید گاهی واقعا مشکل از اراده من بود اما این راه ها بعد از مدتی با اراده ترین آدم ها هم خسته می شوند ، یکم فایل های شما رو گوش دادم متوجه شدم نقص از من نیست این مشکل سیستم لاغری با این روش هاست .
از بچگی کارای ذهنی رو به کارایی که با جسم انجام میشد ترجیح میدادم و همیشه الگوی منظمی برای انجام چیزای فکری داشتم پس خیلی راحت میتونم با این روش لاغر بشم چون من در نوشتن دستی دارم و اکثر اوقات درحال تایپ و یا نوشتن با قلم هستم یه جورایی انگار این راه مخصوص من ساخته شده میتونم افکارم را بنویسم و لاغر بشم به همین راحتی بدون احساس سختی و خستگی و ریزش مو و بیحالی و افت قند .
از اینکه هروز بنویسم و فکر کنم و لاغر بشم لذت میبرم.
بنام خدا خدایی که بندگانش رو در هنگام ناامیدی امیدی تازه میبخشه آشنا شدن من با این سایت برای من مثل معجزه بود چون تمام راههایی روکه همه میگفتند توصیه میکردند برای لاغری من رفته بودم ولی نتیجه ای نگرفتم امیدوارم با وارد شدن در این راه بتونم همانند سایر دوستان که ازاین روش متوجه گرفته آمد من هم موفق بشوم باتشکر از استاد عزیز
بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام
منم مث همه ی دوستانم از روش هایی لاغری گول خوردام و
اینقدر از این روشها استفاده کردم که بعضی هاش ونو یادم رفته بودالان که داشتم نظر هایی دوستان رو می خوندم یادم می اومد که عِه منم انجام دادم این روش هاو ،مثلا روش هایی رژیم گرفتن سخت و ورزش کردن سنگین تو کل هفته یادمه دخترم کوچیک بودتازه غذا خور شده بود ،صبح زود بیدار میشدم ،سه جور غذا درست میکردم برای دخترم یه مدل برای همسرم مدل دیگه برای خودم غذایی رژیمی ،بعد کارایی خونه رو انجام میدادم همسرم که از سر کار میومد من دیگه میرفتم باشگاه تا عصری ،عصری میومدم خسته و کوفته ،دخترم تازه از خواب بیدار شده بود می خواستم با اون بازی کنم ،تازه بلند شم دوباره آشپزی کنم ،یا یادمه یه مدت از این حلقه کمر جادویی های سنگین گرفته بودم اینقدر میزدم سِر میشد پهلوام ،تمام سیاه و کبود شده بود ،وقتی به دوستم بدنم و نشون دادم نزدیک بود غش کنه ،میگفت فک کردم تصادف کردی ،یا رژیم کتو وای هیچ قندی به بدن نمی رسه واقعا سخته ،همه ام نتیجه سطحی میداد و تا رهاش کنی دوباره بر میگرده ،من با استفاده کردن از این روش هایی لاغری ،خیلی به جسمم ضرر رسوندم مچ دستم بر اثر وزنه زدن آب آورده ، ،بعضی اوقات که بهش فک میکنم چقدر به خودم سختی دادم بغض گلوم و میگیره ،به نظرم این روشها اونقدر که به حال احساست ضربه میزنن به جسم نمیزنن ،این حس بد که تو نمی تونی مث همه از هر چیزی استفاده کنی ،نمی تونی پیش عزیزات اون حس و که باید داشته باشی ،حال خواهرام همیشه از این که من چقدر عذاب میکشم بد بود ،
اره به نظر من هم احساس خیلی مهمه برای رسیدن به تناسب اندام احساس مث یه مسیر یابه اگه احساست خوبه در یه راهی که داری میری یه نشونس یعنی راهت درسته ،برو جلو ،در این مورد که خودمون رو سرزنش میکردیم یا نه ،اره منم خودن رو همیشه سرزنش میکردم که بابا تو این کاره نیستی تو یه ادم بی ارده ی که فقط باید بخوری ،قبلا خودم رو بی ارداه می دونستم و اون روشها رو توانمند ولی الان این اون روشها هستند که نا کار آمدن ،وگرنه بعد از هزار بار شکست خوردن دوباره بلند شدن که کار هر کسی نیست ،من با این که با این روش آشنایی داشتم و می دونستم که هست ولی باز عجله داشتم که به تناسب اندام برسم چندین و چند بار پام لیز خورده و با هر بار که شکست خوردام این لاغری با ذهن بوده که ته قلبم منو دوباره سر پا کرده اره میدونم که با این روش من متناسب میشم .
سلام
وقتی نگاهی ب گذشته خود میکنم میبینم پراز اشتباه بودم همیشه روشهای لاغری رو در پیش میگرفتم روز ب روز عوض میشدن چقدر خودمو عذاب دادم چقدر خودمو تحقیر کردم چقدر از خودم خجالت کشیدم چقدر ترسیدم چقدز خودمو محروم دیدم چقدر خودمو معیوب دیدم
چرا چن من نتونستم مثل اون یکی تو این روش پیش برم
بارها همسرم گفته تو لاعر بشو نیستی ومن خودمو تحقیر کردم
بارهابرای مهمونی ها خودمو تحقیر کردم
من چ کردم با خودم دشمن ب دشمنش نمیکنه
وای بدن عزیزم روح نازنینم من چ زخم هایی ب شما زدم
ب خاطر حرف مردم
بخاطر روشهای لاغری
همیشه خدا درونم پر از حسرت بود
حسرت اینک چرا همه دخترهای فامیل همسنم لاغرند کوچکند ولی من چاقم استخون درشتم
عادت کرده بودم ب شنیدن و گفتن این حرف ک فریبا استخونش درشته لاغر نمیشه
ومن شاید ا ون روشها رو در پیش داشتم ولی از درون میگفتم نمیتونی
چقدر ناراحت میشدم ک میدیدم مامانم وخواهرم ب خاطر من ک اذیت نشم دارن یواشکی شیرینی میخورند چقدر از درون بغص منو خفه میکرد
هیچ کدوم از اون روشها اصولی نبودند پراز محدودیت پر از ممنوعیت
درحالی ک همه افراد متناسب دورو بر من میخوردند
ه مشکل از خوردن بود پس چرا اونها نمیشدند
چرا فقط من
وای ک چقدر گشنگی کشیدم چقدر جلوم همسرم غذا میخورد و من گشنه فقط نگاش میکردم
خدارو شکر برای این لحظه ک ازادم
من مدام گول خوردم مدام تو پیج های کالری شماری رزیم بودم مدام ب خودم میگفتم تو عرضه نداری
هیچ کدوم اومها ماندگار نیستند چن دیدگاه انسان رو خراب میکنند نسبت ب همه چیز
کافی بود یکی ب من بگه چاق دشی دوباره کالری من پایینتر
خسته بودم از نگاه ترازومانند افراد
همش قبل مهمونی ترس داشتم ک الان چی میگن
روشهای لاغری اعتماد بنفس من خودمو وجودمو ب قهقرا برد
روشهای لاعری منو نابود کردجسممو روحمو زندگیمو
کقتی نگاه میکنم ب زندگیم میبینم همش تو جنگ با چاقی بودم اصلا مگه زندگی کردن
اما ی جایی نشستم گفتم بسه خدا من خستم
من دیگه نمیتونم ادامه بدم یا بمیرم یا کمکم کن
من هر کاری میتونستم کردم دیگه نمیتونم دیگه نمیکشم
من زندگیم از موقعی ک اومدم سایت شروع شد سخت بود اما حداقل از شر اونها راحت شدم مثل سرطانی بودند ک روز ب روز وجودتو میگرفتن
جسم نازنینم با این روشها افکاری ک تو وجودم میکاشتم چاق چاق شدمن بخودم متعهدم ک ادامه بدم بین من و افراددی کشگفتی اسر شدن هیچ تفاوتی نیس اونها خواستند وپای خواسته موندن افکار رو تغییر دادند رفتار تعییر دادند و نتیجه رو لمس کردن پس من با تغییر اینها متناسب میشم
ی عمرموادغذایی رو مقصر دونستم اما مگه افراد متناسب دوروورم از همینها استفاده نمیکردند پس چرا من اره اونها ن
من گول خوردم
آره من گول خوردم کاری را که میخواهم انجام بدم باید تمام و کمال باشه باید از هر جهت آماده باشه اونوقت میشه انجام داد بخاطر اینکه برای خودم نبود برای تایید دیگران بود
سالها پیش تصمیم گرفتم برای لاغری تلاش کنم و تنها راهی که میدونستم ورزش و رژیم بود
این را بگم که من در بیشتر اوقات خودم نبودم
اما یعنی چی
برای اینکه برنامه ریزی شده بودم طبق افکار و ورودیهام باشم و رفتار کنم یه جورایی رباط بودم
رژیم را نمیتونستم درست انجام بدهم چون تعریف رژیم یعنی نخوردن و خوب نخوردن که جایی نداشت و بخواهم از سبک تغذیه رژیمی هم استفاده کنم اصلا بلد نبودم که چی هست که بخاطر شرایط مالی خونواده دنبالش نبودم هر چیزی که که رایگان بود میتوانست انجام شود
رایگانی که به شرایط خاصی نمی انجامید اون هم تا جایی که طبق میل خانواده میبود قابل قبول بود
پس تنها راه برام چی بود ورزش کردن به سبک فوق سنتی دویدن پوشیدن پلاستیک مثل تی شرت و پوشش بسیار زیاد که باعث تعرق شدید بشه و شروع دویدن اولین استارت من برای لاغری به صورت رسمی
مسیر لاغری شروع شد حرکت کردم و مسیری را قدم زدن پیاده روی تند و دویدن ولی چون آگاهی ای نداشتم که عملکرد هر اقدامی چگونه هست فقط دیده بودم که یک روش چگونه هست و در سطح عالیش را دیده بودم پس انتظارم این بود که در همون بار اول هم همونطور اقدام کنم و این طرز نگرش تا این لحظه هم برایم مانده است که امروز کاملا متوجه شدم از کجا نشات گرفته و چقدر میتونه باعث پیشرفت و اقداماتی در من شود که فقط خدا میداند چه نتایجی برایم به همراه دارد
خوب بعد از تلاش های فراوان و تمام فشاری که همون یک شب به خودم آوردم بیشتر از نیم ساعت نتونستم دوم بیارم و به خونه برگشتم و خوشحال از اینکه طبق فرمول های اولیه و تنظیمات کارخونه ام من تونستم کاری را انجام دهم ولی با عکس العمل خانواده روبرو شدم
چرا اینقدر زود اومدی این دیگه چه سبک ورزش کردنی هست باید بیشتر وقت بگذاری
و در من شکل گرفت که کامل نیستم و باید تموم و کمال باشم که کسی ازم ایراد نگیره و از اون روز سرآغازی بود که هر جور شده نهایت خودم را به هر قیمتی شده بگذارم برای کمال گرایی و اینجا بود که در تلاش های بعدی فقط میخواستم وقت بگذره این موقعیت یکی از تجربه های من و برنامه ریزی ذهنی ام بود که به لطف خدا و آموزش های شما استاد عزیز پیداش کردم و چقدر در پیشرفت و موقعیت من تاثیرگذار هست بخاطر تصمیمی که گرفتم و روندی که شروع کردم و هر روز دارم یک قدم در جهت خواسته و هدفم بر میدارم ولی این باور کمی کار منو سخت کرده بود باور کمال گرایی که نمیدونستم چطور باهاش برخورد کنم و میتونم بگم که پیداش کردم و از امروز تلاش آگاهانه برای بهبودگرایی
و یکی از بزرگترین شکست هام این بود که خودم را ناتوان میدیدم وقتی به باوری به روشی به یک نوع عملکردی برنامه ریزی بشی دیگه تا موقعی که به دنبال راه و روشی متفاوت نباشی تغییر نمیکنی
میشی مثل یک گوشی موبایل که از لحاظه نرم افزاری مشکل پیدا کرده ولی هر روز براش قاب عوض میکنی و یا تزئینش میکنی خوشگل ترش میکنی ولی هیچ تغییری در عملکردش ایجاد نمیشه
ما هم به مثالها و باورهایی برنامه ریزی شدیم که ناخواسته قبولشون کردیم چون باور کردیم دیگران از ما بهتر بَلَد بودند و چشم و گوش بسته قبول دار شدیم و حالا اون باورها اثرات خودش را گذاشته و الان نیاز به تلاش داره تلاشی آگاهانه که میشود
قبلا هم زیاد تلاش میکردم ولی فقط به این نیت که یه حرکتی بزنم شاید جوابی بگیرم به این فکر که دفعات قبل تموم خودم را بکار نگرفته بودم و اینبار من انجام میدم اینبار مثل قبل نیست ولی باز هم از همان سوراخ گزیده میشدیم چون فکر میکردیم ما کافی نیستیم
بخاطر اینکه کسانی را دیده بودیم که همان روشی که ما در اون شکست خورده ایم جواب گرفته اند و اونچه ما در طلب اون بودیم اونها کسب کرده اند و تاکید میکنم فقط دیده بودیم نتیجه را ولی چطوری را دیگه خبر نداشتیم افکارشون را دسترس نداشتیم و مثال شما کاملا درسته استاد افرادی که اونچه ما میخواستیم را به ما نشان داده میشد و در ما سرکوفت و احساس بی لیاقتی ایجاد میشد و هر آنچه که نباید به خود لقب میدادیم ولی از روزی که روش لاغری با ذهن را آموختم متوجه شدم عیب از من نبود بلکه از روشهایی بود که فکر میکردم درست هستند و من ناتوان از اجرای اونها و یا اینکه بخاطر بهانه های شرایط و خانواده و محیط قادر به اجرای اونها نیستم و حتی یک باگ شخصی که الان هدایت شدم بهش اینکه چون در اون زمان هر کاری میخواستم انجام بدهم هر جایی که برخورد میکردم به پرداخت هزینه از طرف خانواده منع میشدم و این جمله به عنوان یک روش زندگی در من ایجاد شده بود که تا همینجایی که خواستی بدست اوروی و کافیه و الان با نیمچه نگاهی بر فعالیتهام در تموم موارد متوجه شدم که تموم چیزهایی که میخواستم و بدست میاوردم ولی از جایی که نیاز به یک سرمایه گذاری داشت چه ذهنی و چه مالی کنسل میشد و الان هر کاری میخوام انجام بدهم در ذهنم اونی تاثیر گدار هست که هزینه داره در صورتی که کلی از نتایج من بخصوص در لاغری با فایل های رایگان بود
زندگی ما بر طبق آموزش ها و باورهامون تشکیل شده و خیلی از رفتارهای روزمره و تصمیماتمون براساس همین ورودی ها شکل گرفته و خوشحالم از این مسیر بسیار زیبا که در آن و در حال حرکت هستم و هر روز زیباتر میشه
از اثرات هدایتم و نوشتن و عمل کردن بهش به این خودشناسی ام دارم میرسم که الان دارم لایه های عمیق تری از وجودم را کشف میکنم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
سلام و درود
از خوندن نوشته شما لذت بردم
بزرگترین و مهمترین دستاورد ما از آموزش ذهنی باید خودشناسی باشه
اینکه بتونیم خودمون رو بر اساس آگاهی های صحیح بشناسیم نه آنچه از گذشته درباره خودمون و زندگی کردن شنیدیم و باور کردیم.
عملکرد شما در خودشناسی عالیه
به شما تبریک می گم
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
من هم بعد گول خوردنهای بسیار بالاخره به این سایت ره پیدا کردم و در این سایت بعد گرفتن نتایج عالی دوباره با خوندن نوشته های بعضی از اعضای موفق سایت گول خوردم بهتر که ما در این سایت از حال خوب خودمان و از لاغریهامون بگیم نه از راهی که میریم چون مسیر برای هر کس یک جور متفاوته
من روش لاغری رو یاد گرفته بودم و بدون گرسنگی و ورزش و عذاب لاغر میشدم ولی اینکه بعضی ها میگفتن غذا اصلا چاق نمیکنه من رو منحرف میکرد درست که غذا چاق نمیکنه ولی مت نمیتونیم قانون رو تغییر بدیم مثلا اردک مگه ذهن داره دهنش رو باز میکنن و با قیف توش غذا میریزن تا جگرش رو صادر کنند و اون اردک ها به سرعت چاق میشن و کبدشون که همون جگر چرب میشه یکی از محصولات صادری کشور فرانسه در ازار دادن این حیوانات بی پناه
پس درسته غذا چاق نمیکنه ولی رفتار ما باید با غذا درست باسه وگرنه میتونه چاق کنه اینکه من بی هدف بخورم و به حالت انفجار برسم به سرنوشت اون اردک دچار میشم من یاید یاد بگیرم اصلاح کنم رفتارم رو یادمه یه روز همه بستنی خوردن من هم خوردم در حالیکه اصلا به اون نیاز نداشتم و سیر بودم از خوردنش لذت نمیبردم و سراسر وجودم لاغری را فریاد میزد
من اون موقع فکر نمیکردم با نخوردن اون میتونم به تناسب برسم فکر میکردم با گرسنگی و ورزش سخت میتونم لاغر شم برای همین گامهای ساده را برنمیداشتم با برداشتن گامهای ساده مثل حذف بستنی ای که میل نداری به تناسب میرسی امیدوارم دیگه گول نخورم و در مسیرم ثابت قدم باشم انشاالله
سلام بر استاد عزیزم و دوستان گلم
من هم مثل همه دوستان رژیم های سختی گرفتم از دو ماه روزه گرفتن تا ورزش های سنگین مثل دو و کوهنوردی به جای رسیده بودم که هفته ای چهار بار روزی یک ساعت و بیست دقیقه دو میزدم حتی یک روز 85 دور دور زمین فوتبال زدم یک جا دو ساعت 15 دقیقه شد همه من را می شناختن می کفتن تو چقدر دو میزنی 30 کیلو وزنم کم کردم ولی باز دوباره برگشت همون جای اولش خدایی خودم دلم برای خودم می سوزه چرا اینقدر خودم را اذیت کردم نزدیک 20 ساله من ورزش سنگین کردم هی لاغر می شدم دوباره چاق می شدم و طی این بیست سال بارها بالا و پایین شدم هیچکس تو کیهان فکر نمی کنم اندازه من دو زده باشه و رژیم های پروتئینی گرفتن ولی فایده نداشت به گفته استاد هیچکس اندازه چاق ها اراده نداره و اخری دیگه کلا بی خیال شده بود م و گفتم این هم ژنتیک منه نمیشه کاریش کرد تا اینکه به این سایت هدایت شدم فهمیدم 2000 تا باور اشتباه دارم و منطقی بوده که لاغر نشدم انشاالله مطمنم این جا جواب می گیرم
بنام خدای مهربانم
سلام استاد عزیز و دوستان
آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید.
بله من هم گول خوردم من هم مثل همه کسانی که رژیم های رو امتحان کردن منم امتحان کردم و خیلی هم آسیب دیدم هم از نظر جسمی هم از نظر روحیه و احساسی
اولین کاری که کردم رژیم هیچی نخوردن رو انتخاب کردم و هر وقت واقعا حالم بد میشد یه لقمه نون میخوردم که فقط بتونم ادامه بدم .و وزن کم کردم و پوست صورتم نابود شد و اما هیچ وقت لذت نبردم و بعد از کمترین زمان وزنم به همون وزن برگشت و بعد یه مدت دیدم آخ وزنم دیگه داره بیشتر میشه
با یه راه حل دیگه که دوستم پیشنهاد داد ورزش کردن بود من همه کارو زندگیمو ول کرده بودمو خودمو انداخته بودم باشگاه کل سانس های باشگاه شرکت میکردم و بیست کیلو با ورزش های سنگین سنگین هااا در مدت کوتاهی کم کردم اما دیگه واقعا هم از نظر هزینه هم از،باشگاه هم این که انقدر برای چاق نشدن و لاغر شدن انقدر عذاب بکشم حالم بهم میخورد و واقعا گول خوردم که باید آسیب و عذاب ورزش های سنگین رو باید تحمل کنم تا بتونم وزن کم کنم و بعد یه مدت وزن برگرده و دوباره حرف بشنویی ای بابا اراده نداشتی که باشگاه ادامه بدی و خوش اندام بمونی واقعا باشگاه وقتی برای لاغر شدن میری سخت ترین کار دنیاست
روش بعدی خریداری پودری بود که گفتن بمب چربی سوزی که با یک هفته استفاده تمام بدنم گهیر زد و معدم به شدت درد گرفته بود و بعد فهمیدم مواد مخدر در این پودر بوده و استفاده نکردم
رژیم پروتئین که هزینه بالای داشت و دلت میخواست برنج بخوری و باید گوشت کبابی میخوردی آخ چقدر روانم بهم ریخت تو این رژیم چقدر هزینه پروتئین کردم و بعد ول کردن رژیم وزنت دو برابر میشد آدم چقدر میتونه فقط پروتئین بخوره آخه بدن دلش کربوهیدرات چربی میخواد
دمنوش نگم از دمنوش که مدام فلاسک باخودم داشتم که دمنوش رو به موقع بخورم و شده بودم نقل مجلس که الی باز،رژیم دیگه ای رو شروع کرده
پیاده روی های قبل طلوع تا خورشید که انقدر تو فضای مجازی که برید پیاده روی کنید و از طلوع خورشید لذت ببرید .من پیاده روی میرفتم و برای طلوع هیچ حس قشنگی هم نداشتم چون واقعا پاهام درد داشت و خسته بود باید با اون خستگی تازه دوش میگرفتم و میرفتم سر کار .نگم براتون که گول خوردن واقعی بود که کل اعضای بدنمو اذیت کردم .
حلقه که برای شکمم که برجسته شده بود چقدر طولانی مدت حلقه میزدم .و کمرم رو نابود کردم .
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟
موهای قشنگی داشتم با رژیم های مختلف که امتحان کردم روز،به روز کم پشت شد
پاهام که با ورزش و پیاده روی های طولانی مدت آسیب دیده و با یه حرکت اشتباه پیچ میخوره
کمرم به خاطر تمرین های سنگین تمام مهره های کمرم آسیب دیده
پوستم که هی شل و سفت شد انقدر لاغر و چاق شدم
به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟
از اینکه وزنم بعد اون همه تلاش و نخوردن عذاب کشیدن دوباره برمیگشت و تازه بیشتر وزن قبل رژیمم میشد .افسردگی میگرفتم بیشتر سر کار مدام لباسهای گشاد میپوشیدم و سیاه پوش بهم میگفتن تو خودم انقدر میشکستم .مدان درگیر بودم تو خودم چرا من بی اراده ترین آدم هستم .زود رنج میشدم بعد شکست رژیم
من به خاطر رژیم هام هیچ وقت سر میزه غذا با خانواده
نبودم تنها غذا میخوردم دلم میخواست اما رژیم داشتم خیلی حس بدیه از وقتی اومدم تو سایت نمیگم کم غذا میخورم نه اما همه چی میخورم و با خانوادم غذا میخورم و سعی میکنم به مواد غذای توجه نکنم یعنی لاغر میکنه چاق میکنه نگاه نمیکنم سخته هااا سالها نگاهت چاق و لاغری مواد غذای رو کنترل کنی و اما حالا بخوای توجهی نداشته باشی اما خیلی سعی میکنم .پرخوری هنوز دارم اما سعی می کنم دلم میهم تر باشه و بتونم افکارمو عوض کنم چون عجله ای برای لاغری سریع ندارم . دخترم خوشحال که با اونا غذا میخورم
چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟
من معمولا توهمه روش ها مخصوصا ورزش های سنگین وزن تونستم کم کنم و همیشه به خودم ناسزا میگفتم چرا تو هیچی نمیشی و خودمو تو لاغری و متناسب بودن نمیتونم تصور کنم و همیشه میگفتم من بی اراده ترین آدم دنیام .اما استاد عزیزم گفت چاق ها با اراده ترین آدمهای دنیان و من حالا خودمو با اراده ترین آدم دنیا میبینم .دیگه هیچ وقت به خودم سخت نمیگیرم و خودمو تو آینه میبینمت و لذت میبرمو مطمئن هستم متناسب میشم .
مطمئن هستم که با ذهنم میتونم لاغر بشم و لباسهای روشن بپوشم و بتونم راحت زندگی کنم اعتماد به نفس از،دست رفتمو به دست بیارم .و به همه بگم که من بی اراده نیستم و با اراده ترینم و روش درست رو (لاغری با ذهن) که انتخاب کردم برای لاغری اینو نشون میده .
تشکر از استاد و خدای عزیزم که تو این راه منو یاری میکنن
بنام خداوند صاحب اختیارم
سلام خدمت شما استاد مهربون وتمام دوستانم
من چون اضافه وزن زیادی ندارم زیاد هم به دنبال راههای سخت وبزرگ برای لاغری نبودم ولی همیشه دلم میخواست اضافه وزنم از بین بره ومتناسب بشم وبه خاطر همین یه بار تصمیم گرفتم که به باشگاه برم ولی متاسفانه ورزشهای سختی که باهامون میکردن نتونستم تحمل کنم ورها کردم وگفتم فایده نداره ومدتی دمنوش خریدم واون هم فایده نداشت وای دفعه تصمیم گرفتم که قند ،شکر ،برنج ،نون ،ماکارونی وسیب زمینی قطع کنم در تغدیه ام وبیشر سبزیجات بخورم وشام نخورم بعد از مدت کوتاهی تمام بدنم افت کرد وقند وفشارم میافتاد ودچار سردردهای میشدم ودست وپاهام جون نداشتن که کارای روزانهام را انجام بدم ومن گول خوردم چون فکر میکردم با این روش که مواد به ظاهر چاق کننده را از غذاهام حذف کنم لاغر میشوم ولی سلامتیم به خطر افتاد و فقط کمی صورتم لاغر وزشت شدواین روش غلط برای لاغری نه تنها جسم وسلامتیمو به خطر انداخت احساسم هم خراب کرد وفکر میکردم که هیچ روشی جواب نمیده واگه هم جواب بده فقط صورت ودستام لاغر میشن که اعتماد به نفسم بد تر از بین میبرد والن برام یک باور مخرب شده که من هر کاری کنم شکم وپهلوم که جاهای اصلی بدنم هست لاغر نمیشن به نظر من انتخاب روش درست لاغری خیلی مهمه چون ما میخوایم متناسب وسالم بسیم نه اینکه مشکلی جدید برای خودمون درست کنیم وحسمون روخراب کنیم روش لاغری با ذهن هنوز امتحانش نکردم به صورت جدی ولی به نطرم بتونم باهاش به تناسب اندام برسم واز طرفی خبری از زجر باشگاه ورژیمهای غذایی که لذت غذاها رو ازمون میگیره را نداره وما در کنار آرامش ولذت از خوردن غذاهای که دوست داریم به اندازه کافی، مدتی کوتاه که در این سایت هستم حرفای استادخیلی به دلم میشینه ومطمئنم که از آن نتیجه میگیریم وبه امید خداوند که متناسب بودن را برای ما میخواهد شروع میکنم به گوش دادن توسیه های استاد وهمان طور که استاد تونستن ماهم میتوانیم
به امید متناسب شدن برای همگی وخودم
به نام خداوند هدایت کننده به مسیر درست 🙏🏻🥰
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراهم 🙋♀️❤🥰
گام ۱
شماهم گول خورده اید؟!
برای لاغری با ذهن اولین و مهمترین قدم این است که یک مقدار از سوابق گذشته ام درباره لاغر شدن با روش های گذشته رو کنار بذارم
سوابق گذشته به دو صورت در مغزم منطقی شده
۱.نمی تونم لاغر شم چون چاقی رو پذیرفته بودم و این باورم بودکه که هرگز لاغر نمیشم
۲.برای لاغری هر کاری هم کردم فایده نداشته و نتیجه رژیم وورزش موفقیت آمیز نبوده
چون دلایل چاقی مثل سزارین وسفت بودن چربی و ژنتیک وغذاها رو دلیل چاقی می دونستم وحس قربانی شدن داشتم چاقی در من طبیعی شده بود
راه کار این که از سوابق گذشته ام فاصله بگیرم چون این تجربیات مال نگرش اشتباه من بوده که از طریق شنیده ها که همه دروغ بودن در من نگرش چاقی رو قوی کرده بود وبا دیدن افراد چاق در من انتظار چاقی شکل گرفت وبعد من هم چاق شدم ولی اکنون دیگر نگرشم عوض شده واین تجربیات اشتباه رودر ذهنم رد وباطل می کنم
و با ذهنی آرام، با انتظار لاغری این دوره رو شروع می کنم 🥰
دیگر دلیل چاقی مو به عوامل بیرونی ربط نمی دم وخودم رو مقصر چاقی میدونم واین قبول مسئولیت چاقی باعث شده هرگز گول تبلیغات وروش های لاغری رو نخورم 👏خدایا شکرت 🙏🏻چون خودم از پس لاغریم برمییام و احتیاج به کمک دیگران ندارم همون طور که خودمو چاق کرده بودم همون طور هم می تونم خودمومتناسب کنم
دلیل این که من برای لاغری از دیگران کمک می خواستم این بود که فکر میکردم من نمیتونم خودم لاغر بشم پس نگرشم عوض شده که تنها کسی که می تونه برای لاغری به من کمک کنه فقط خودم هستم با بودن در سایت و عمل کردن به گفته های استاد تا باور لاغری آسون ترین کار دنیاست در ذهن و قلبم حک بشه تا تبدیل به باور قوی در تک تک سلولهام بشه واین باور در خونم جاری بشه و بدنم سلامتش بدست بیاره خدایا سپاس گذارم
چاقی رو قبلا یاد گرفته بودم و حالا در حال یاد گرفتن لاغری هستم تا مثل افراد لاغر نتیجه خوبی بگیرم در این کلاس آموزش لاغری اول افکار و نگرش افراد لاغر رو در ذهنمان وارد کرده و تبدیل به باور می کنیم بعد انتظارمان از خودمان لاغر میشود وبعد تصویر ذهنمان از خودمان لاغری می شود وبعد رفتار رمان مثل افراد لاغر میشود،ناخودآگاه رفتارمان مثل لاغرهاشده،وبعد از مدتی در جسممان شگفتی پدید می آید به همین راحتی وآسونی👏😍
تمرین
آیا شما هم در استفاده از روشهای لاغری گول خورده اید ؟
به لطف پروردگارم من زیاد گول روشهای لاغری نخوردم چون من وقتی می دیدم دیگران از اون روش ها نتیجه نمی گرفتن برام منطقی میشد که اون وسایل و روشها فایده ای نداره شاید گول نخوردنم از این روشها به خاطر این بود که اضافه وزنه من خیلی زیاد نبود فکر می کردم با روزه گرفتن نخوردن میشه نتیجه گرفت ولی گاهی هم میشنیدم میشه با جراحی چربی شکم خارج کرد ولی چون هزینه عمل نداشتم وهمسرم مخالف بود بی خیال شدم وجه قدر خدارو شکر می کنم که این کار نکردم چون دوستم همزمان با سزارین چربی شکمش عمل کرد وخارج کرد تا شگمش تخت بشه ولی الان بعد یک سال شکم آورده وفایده ای نداشته به نظرم اگه عمل زیبای نمی کرد وبدن شو دستکاری نمی کرد مطمئن شکمش تخت میشد ولی این انتظار چاقی در اون چاقی شکمی ایجاد کرد
استفاد از روشهای لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشته؟
هر بار از روش های لاغری استفاده می کردم ونتیجه نمیگرفتم خودمو سر زنش می کردم و ناراحت بودم
واگر هم هزینه خریدن اون وسایل لاغری نداشتم بازم احساسم بد بودوناامید میشدم چه روش های لاغر ی رواستفاده میکردم چه استفاده نمی کردم در هر دو صورت در من احساس ناتوانی وشکست وقربانی شدن رو داشتم
به نظر شما توجه به روش لاغری بر احساس چه اهمیتی داره ؟
در روشهای لاغری توجه ما بیشتر به چاقی بود تا انتظار لاغر شدن وهمش نگاهمان به اضافه های بدنمون بود و عجله برای لاغر شدن زیاد بود وباعث میشد که توجه ما بیشتر معطوف بشه به چاقی،و تنفر ازچاقی در ما ایجاد بشه و استرس مون بیشتر بشه واحساس خوبی نداشته باشیم
خود را در استفاده از روشهای لاغری توانمند میدانید؟خیر چون هرچه قدر هم تلاش میکردم نتیجه خوبی حاصل نمی شد چون اون روشها اشتباه هستن وقتی راهی اشتباه باشه مطمئنا به هدف نمی رسیم
چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روشهای مختلف خود را سرزنش میکردید ؟ چون فکر میکردم من اراده ندارم وتنبل هستم و باورم بود که رژیم ورزش تنها راه رسیدن به لاغری هستن ومن سست اراده هستم من لیاقت لاغری ندارم باید تا آخر عمر چاق باشم
به نظر شما روشهای لاغری ،مناسب لاغری نبودن یا شما اراده لاغری نداشتید ؟
قبلا فکرمی کردم من اراده لاغری ندارم و روشها درست هستن ولی از زمانی که درسایت هستم من مطمئنم که اراده و توانایی لاغر شدن رو دارم و تنها با روش لاغری با ذهن به خواستم میرسم به راحتی وآسونی لاغر میشم
درباره تصمیم خود برای لاغری استفاده از روش لاغری با ذهن و تحقق رویای لاغر شدن بنویسیدواین که چه میزان خود رابرای روش لاغری با ذهن خلاق توانمند مبینید؟
تصمیم جدی گرفتم که فقط در مسیر لاغری با ذهن باشم و استمرار داشته باشم و ادامه بدم تابه رویایی لاغریم برسم میدونم به زودی لاغری در جسمم نمایان میشه چون در ذهنم لاغری شکل گرفته ودر حال ارسال فرکانس لاغری هست و حالا جسمم در حال دفع چربیهام هست تامنو به خواستم برسون چون مغزم و ذهنم با جسمم،همراه شدن تامن رو به خواستم برسونن من در مسیر لاغر ی توانمندم و خلاق چون این راه مستقیم برای رسیدن به لاغری هست و خداوند من رو هدایت کرده به این مسیر خدایاهدایت تو شکرت 🙏
استاد از تون سپاس گذارم 🙏❤🌹
به نام یاریگر همیشگی
من گول خوردم
اولین چیزی که با اعتراف بهش رنجی که از چاقی متحمل شدم رو کم میکنه و از راه هایی که شکست خوردم یا به خاطر ترس از چاقی در اونها قدم نزاشتم اون حس سرزنش رو تموم میکنه
اینکه با هربار تلاش توی مسیر اشتباه شکست میخوری و خودت رو سرزنش میکنی و حس میکنی تو کافی نیستی تو توانایی لازم رو نداری تو قرار نیست یادبگیری یا تو قرار نیست به اون هدف برسی
همه این حسای بد از راه اشتباه میاد راه اشتباهی که رفتی
چجوری میشه به سمت گرگان بری و انتظار داشته باشی به بندرعباس برسی؟؟
این دقیقا همون حسیه که توی خیلی از جنبه های زندگی ما رو درگیر میکنه از خیاطی یه لباس که اشتباه دوختیمش تا چاق شدن جسمی که هربار یه روش روش امتحان کردیم که لاغر بشیم
کسی که یه لباسو اشتباه میدوزه میفهمه یه جای کار ایراد داره حالا یا چرخ خیاطی ایراد داره که میشه رفع بشه یا نخ یا سوزن و میدونه خیلیای دیگه هستن که میتونن با چرخ خیاطی لباس بدوزن پس مشکل رو در تواناییش نمیبینه مشکل رو در خودش نمیبینه اون میدونه مشکل از هر چی ام باشه از خودش نیست و دقیقا همین نگرش کاملا منطقی اونو هل میده به سمت پیدا کردن مسیر درست
حالا ما میخوایم لاغر بشیم کلا خودمونو زیر سوال میبریم کلا خودمونو قبول نداریم که با این جسم لاغر بشیم انگار جسممون از فضا اومده و با کل دنیا فرق داره و فقط ماییم که داریم این عذابو تحمل میکنیم این واقعا یه نگرش سخت به خودمونه سخت یعنی شدید یعنی اتهام به یه چیزی که اصلا مقصر اون نیست درست مثل وقتی که میدونیم مشکل از ما نیست که لباس بد دوخته شده در جسممون هم مشکل جسم ما نیست همه کره زمین همین جسمو داره و همه ایران همین غذا ها رو میخوره و خیلیام هستن که تو همین جامعه شرایط ما رو دارن ولی لاغرن
شما اینجوری در نظر بگیرین که من فکر میکنم مشکل از منه که لباسو بد دوختم بعد با خودم فکر میکنم خب چه مشکلی دارم که حلش کنم؟ دستمو قطع کنم؟ عینک واسه چشمم بگیرم با اینکه چشمام هم خوب میبینه؟و… حالا هزارتا ایده به ذهنم میاد که این موضوع رو حل کنم و همش حس میکنم ریشه حل این مسئله تو این قسمته در صورتیکه اصن قضیه این نبوده و با عوض کردن سوزن دوباره چرخ خیاطی راه میوفته
ما ام در قبال جسممون اینجوری سخت میگیریم ارامش ذهنی واسه همین خوبه که ما متعصبانه روی یه موضوع فوکوس نکنیم و از جنبه های دیگه ام ببینیمش ما جسممون اوکیه و همه ویژگی های خوب درش وجود داره همه ویژگی هایی که یه فرد لاغر داره در ما هم هست قلب داریم کبد داریکم معده داریم دست و پا داریم و… و تنها چیزی که وقتی دقیق به خودمون و اونا نگاه میکنیم واضحه بی دغدغگیشون در مورد چاقیه
ما یه لقمه غذا رو بیشتر میخوریم کل روز اعصابمون خورده و فکرمون درگیرشه
ولی ادمای لاغر زمین تا اسمون با ما فرق دارن و اصلا هیچ دغدغه ای ندارن و هیچ نگرشی هم توی ذهنشون در مورد چاقی حک نشده نمیگن چون حس میکنم توانایی لاغری ندارم لاغر نمیشم اتفاقا اونا برعکس میگن حس میکنم توانایی چاقی ندارو چاق نمیشن اونا فقط باورش کردن شاید هیچ دلیل منطقی ام نداشته باشن ها ولی پذیرفتنش و هیچ جوره ام چاق نمیشن
یه باور اینقدر قدرت داره و ما هر نگرشی که داشته باشیم اینقدر عمیق میتونه تو جنبه های مختلف زندگیمون اثر بذاره
ما این باورها رو با دارو خوردن یاد نگرفتیم یه ادم متناسب با ورزش کردن به باور نرسیده یه راننده با تزریق یه معجون معجزه اسا رانندگی یاد نگرفته
تمرین کرده
تمرین کرده
تا یادگرفته و الان راحت انجامش میده ما بارها خودمون رو در معرض اموزش چاقی قرار دادیم و الان میخوایم با یه چیز معجزه اسا از بینش ببریم
با دارو میشه رانندگی رو فراموش کرد؟
ن ولی وقتی تکرارش نکنی وبه جاش یه چیز جدید یاد بگیری توی ذهنت رانندگی کمرنگ میشه و اگه ده سال ماشین زیر پات نباشه کلا یادت میره
لاغری هم همینه
چاقی رو یادگرفتم؟
میزارمش کنار و لاغری رو یادمیگیرم اونقدر تمرین میکنم که دیگه ناخوداگاه لاغری رو زندگی کنم
استاد ازتون بابت فایل خوبتون خیلی ممنونم حس میکنم با هر بار نگاه کردن یه فایل کلی چیز جدید یاد میگیرم و خدا مسیرهای ذهنم رو روشنتر میکنه و از نگاه جدیدی به موضوع میپردازم خداروشکر
سلام .
ما در سرزمین لاغری نتایج عالی کسب می کنیم و زندگی با آرامش خاطر رو انتخاب می کنیم . اولین قدم و مهمترین قدم این هست که از سوابق خودمون در مورد لاغر شدن فاصله بگیریم . چون یکی از دلایل چاقی این هست که ما پذیرفتیم برای همیشه چاق خواهیم بود و هرگز نمی تونیم لاغر بشیم . علت پذیرش چاقی در درجه اول آگاهیهایی هست که در مورد چاقی بهمون داده شده و دوم به خاطر تلاشهای مکرری هست که در مورد لاغری انجام دادیم و نتیجه نگرفتیم
در ابتدا چاقی مارو خوشحال می کرد چون چاقی نشانه قوی بودن بود
اولین آگاهیها در مورد چاقی موارد زیر بود
از بچگی چاق بودن ژنتیک و ارثی بودنسرزنشهای دیگرانسوخت و ساز پایین افزایش سن مصرف دارو رسیدن به سن بلوغازدواج کردنو …هرکسی برای اضافه وزنش چند تا دلیل محکم داره که از دیگران شنیده
دومین مجموعه از دلایل پذیرش چاقی به خاطر تکرار تلاشهای ما برای لاغر شدن و شکست خوردنه .
ما بارها برای لاغر شدن از روشهای مختلف تلاش کردیم و نتیجه نگرفتیم در ما حک شده که هرگز نمی تونیم لاغر بشیم .
این دو عامل بسیار مهمه و باعث شده افراد تا ابد چاق بمونند و سختی و رنج چاقی رو تحمل کنند .
ما از این قافله جدا شدیم چون قدم برداشتیم و نیروی درونی و بذر لاغری در روح ما چاقی رو نپذیرفته و میدونه که ما میتونیم متناسب بشیم پس ما میتونیم با ذهنی آرام و خالی از این دو موضوع به سمت لاغری حرکت کنیم .
نکته ای که خیلی به من کمک کرد این باور بود که لاغری با ذهن به من این باور رو داد که من میتونم به راحتی لاغر بشم . چون تمام باورهای چاقی سبب این باور شده بود که من نمیتونم لاغر بشم همین باور باورهای بین چاقی و لاغرهای رژیمی و سخت رو پیوند داد .
چرا که ما موقعی میریم از دیگران کمک میگیریم که باور کنیم خودمون نمیتونیم این مساله رو حل کنیم .
پس قدم اول اینه که باید این فکر رو اصلاح کنیم که من میتونم لاغر بشم .
باید باور کنیم من می تونم لاغر بشم شاید الان براش دلیل قانع کننده ای نداشته باشیم که بخوایم به خودمون تاکید کنیم اما بعد خود ذهنمون دلایلش رو بهمون الهام می کنه
توانایی ذهن ماست که میتونه بی نهایت مهارت یادبگیره اگه لاغر شدن تا حالا برامون سخت بوده به خاطر اطلاعات غلطی بوده که از لاغر شدن بهتون یاد دادن
باید کمتر بخوری بیشتر ورزش کنی همین یک باور باعث شد لاغری برامون سخت و حتی غیر قابل دسترس بشه استفاده از رژیم مارو با رنج و تنفر بیشتری همراه میکرد رژیمهایی که ماانتخاب کردیم نشان دهنده صلاحیت شما برای لاغر شدن نیست رژیم لاغری ضعفی بوده که به خاطر عدم اطلاع ما از لاغر شدن به وجود اومده حتی خود کسانی که رژیم و ورزش هم میدن اونها هم اطلاع از چاقی افراد ندارند همه اینها به این دلیل ایجاد شده که چاقی رو نتونستند حل کنند
تمام روشهای قبلی میخواد اینو بگه که این فرد چاق قادر به لاغر شدن نیست مگر اینکه فلان کار و کنه
اما ما باید هر آنچه پیرامون لاغر شدن شنیدیم بایدبتونیم فراموش کنیم
آنچه باعث لاغری شما میشه فرمولها و نگرشیه که در ذهن شما وجود داره فرمانهایی که در مغزتون ثبت شده و داره هرروز و هرروز صادر میشه فرمولهای ذهنی به وسیله ورزش و دارو و رژیم و … تغییر نمی کنه آنچه که در ذهنه به وسیله دیدن شنیدن گفتن فکر کردن تحلیل کردن تغییر می کنه یادگیری از طریق حواس پنجگانه است شما به شکلی دارید فکر میکنید که نتیجه میشه چاقیما در هر لقمه با فکر کردن به اینکه این لقمه داره منو چاق می کنه تجسم چاقی انجام میدیم انسانهای متناسب هیچ حس چاقی نسبت به هیچ چیز ندارند تصویر سازی چاقی ندارند و من در این فایل فهمیدم لاغری یادگرفتنیه چقدر ما گول روشهای لاغری رو خوردیم . چقدر سرزنش کردیم تمام روشها این باور رو در ما ایجاد کردند که من لاغر شدنی نیستمدر حالیکه ما توانایی لاغر شدن داریم روشهای دیگه دروغی بیش نبوده اونها نمیتونسته مارو لاغر کنه ما گول خوردیم اما بار روانی که از اون شکستها خوردیم رو زمین میزاریم و انرژی در خودمون آزاد میکنیم گذشته رو رها میکنیم تا انرژی در ما آزاد بشه و با نوشتن اعتبار خودمون و توانمندی خودمون رو برگردونیم
ما توانمندیم با انگیزه هستیم ما با اراده هستیم و روشهای دیگه دروغ بوده .
تجسم چاقی چه در یک فرد لاغر صورت بگیره چه در فرد چاق فرقی نداره نتیجه چاقتر شدنه .
من الان تازه فهمیدم که علت لاغری من این بود که من این مدت تجسمات چاقی رو خیلی کم داشتم برای همین لاغر شدنم مستمر ادامه داشت . قطعا برای لاغر بودن همیشه این دو سری فکر رو دیگه نباید داشته باشم . تجسمات چاقی و تجسمات لاغریهای سخت
اجازه بدیم طبیعت بدن تمام اضافه وزن رو تجزیه می کنه
همه ی غذاها هضم میشه
تمام چربی ها تجزیه میشه
این دو تا باور رو که واقعیت دارند رو وقتی جایگزین می کنیم دیگه تجسمات چاقی خودبه خود میره .
به نام خدای هستی بخش
پی بردن به این قضیه که ما سال ها گول روش و توصیه ها برای لاغری رو خوردیم شاید هم شیرین باشه هم تلخ اول شیرینیش رو میگیم اینه که ما هربار که به یه روش برای لاغری مواجه میشیدم و از اون استفاده میکردیم و بعد از مدتی نتیجه نمیگرفتیم احساس افسردگی میکردیم و انگ همه چیز به خودمون میزدیم و همیشه در حال حسرت خوردن بودیم ولی حالا با این آگاهی های که استاد در این سایت به ما دادن متوجه شدیم که نه بابا عیب از ما نیست عیب از جایی دیگه س از اون روش هاست نه از ما عیب از بی ارادگی ما نیست عیب از ضعیف بودن ما نیست این روش ها از اساس بدون کم و کاست و استثنا و به طور بی رحمانه ای اشتباه بودن و این چقدر به ما آرامش و حال خوب ترزیق میکنه و چقدر میتونه باعث اعتماد به نفس ما بشه که نه بابا منم میتونم لاغر بشم و مثل متناسب ها از جسمم و زندگیم لذت ببرم انگار که یه شمع توی ناامیدی وجودمون روشن شده که تا انتهای وجودمون رو روشن میکنه. ولی این حقیقت شاید یه کم هم تلخ باشه چون فهمیدیم که یه عمر زمان و وقت و انرژی خودمون صرف راه و روش اشتباه کردیم و نه تنها جسم خودمون رو اذیت کردیم باعث اذیت و آزار روح و روانمون هم شدیم و اعتماد به نفس مون رو برای مدتی از دست دادیم ولی اشکال نداره الان که فهمیدیم اشکال کار کجا بوده و راه درست پیدا کردیم باید اونقدر ادامه بدیم که ازش نتیجه بگیریم و همه تخلی ها گذشته رو فراموش کنیم و از لذت متناسب شدن لبریز بشیم و به قول استاد که همیشه باید جنبه مثبت مسئله رو در نظر بگیریم و این رفتن ها و به بن بست خوردن ها شاید لازم بود که ما دیگه به نقطه تسلیم برسیم و از خدا بخوایم که راه الهی ، راهی متناسب با وجود و سرشت ما سرراهمون قرار بده و خداوند مارو در مسیر تناسب فکری قرار بده اگه بخوایم به این قضیه از این زاویه نگا کنیم می ارزه این راه ارزشمند به اون سختی هایی که کشیدیم می ارزه و من مطمئنم وقتی به اون اندام ایده آل برسیم اینقدر از عشق و لذت لبریز میشیم که هیچ رنجی و تخلی به یادمون نمیمونه.
به نام خدا
سلام و درود
خیلی خوشحالم با این سایت آشنا شدم و الان چند وقتی داخل سایت میگردم و مطالب مختلف و بخش های مختلفشو میخوندم و لذت میبرم، منم می خوام داستان خودم براتون تعریف کنم ، من سالهای از زندگیم درگیر چاقی بودم ولی متاسفانه به تمام دلایلی که استاد گفتن یعنی ژنتیک ، ازدواج و بچه دار شدن و غیره چاقی خودم رو پذیرفته بودم ولی همیشه توی قلبم آرزوی لاغرشدن رو داشتم و از خدا درخواستش میکردم، تا اینکه در سالهای کرونا پدر عزیزم روغیر منتظره از دست دادم این جریان چنان شوکی به من وارد کرد که ظرف مدتی وزن زیادی حدود ۳۰ کیلو از دست دادم،۵۸ کیلو شدم درست وزن دوران دبیرستانم ، بدون رژیم در اون دوره ورزش و هیچ کار دیگه ای ، اون موقع بود که تمام باورهای من برای چاق بودن شکسته شد ، و فهمیدم که ای بابا من هم میتونم با آوردن دو تا بچه و ژنتیک و هزاران دلیل دیگه که برای خودم داشتم لاغر بشم ، اونجا بود که فهمیدم این ذهن من هست که باعث چاقی من بوده و همون ذهن وقتی درگیر غم بزرگ شد، خوردن روفراموش کرد، وقتی دوباره زندگیم به حالت عادی برگشت چاق شدن من دوباره شروع شد 🙂 ولی با این تفاوت که من این بار می دونم که چاقی و لاغری من هیچ ارتباطی با هیچ چیز غیر از ذهنم نداره، و آشناییم با این سایت فوق العاده ، امیدوارم هممون به مهمترین و قشنگترین آرزومون برسیم😍
سلام استاد خسته نباشید
دقیقا درسته همه ی صحبت هاتون همه ش برای منم اتفاق افتاده .منن همیشه به خاطر نداشتن اراده م خودمو سرزنش میکردم از خودم عصبانی میشدم ولی الان میفهمم که اشتباه میکردم روشها اشتباه بوده من روز سومم که لاغری با ذهن رو شروع کردم به طور عجیبی احساس راحتی و خوبی دارم بدون اینکه به کالری غذا توجه کنم و استرس بگیرم دارم با آرامش غذامو میخورم من ۱۵ کیلو اظافه وزن دارم ولی ۳۲ سالمه
ممنونم به خاطر همه چی لاغری با ذهن عالیه عالیه
سلام وقتتون بخیر استاد درود خداوند یکتا بر شما ،
استاد من بیشترین الگوی نادرست و گول خوردنم از کم آگاهی خانواده خودم بود هر کدوم یک پزشک بودن و هر کدوم بدون آگاهی به الگو برداری غلط ذهن ما کمک کردن حالا به قول شما گولمون زدن ، خانواده حالا میگفتن چاقی ارثی به قول شما یا من نمیتونم پرخوری عصبی دارم یا من تیروئید دارم هر موقع چه میدونم پولدار شدن میرم پیشفلان دکتر و فلان جراحی رو باید با قرص خوردن انجام بدم از این چیزها که سیصد بار دکترو رژیمهای گوناگون روشو قرصو کرمو ماساژو این برنامه ها که هیچکدوم جواب من نبود هر چند بگم من لاغر بودم به تازگی و به آرامی بعد ازدواجم چاق شدم اما باورم این شده بود منم مثل مادرم چاق میشم و دیگه لاغر نمیتونم بشم بحاطره افزایش سن و تغییرات هورمونهای بدن و نمیدونم ارث و ژنتیک و الگوی غلط خوردن که عصبیم وای بعدا هر موقع حالم خوب بود رژیم میگیرم هیچوقتم اون روزنرسیده هههههههههه مادر من که همینطوری چاق موندن، به هر حال خداروشکر میکنم با شما آشنا شدم الهی صد هزار مرتبه شورش و ممنونم از شما ناجی و لطف و دست کمک و نور خدا ممنونم از شما استاد 🙏🙏🙏..
سلام استاد
خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/9/18 توانستم تکرار این دوره را گوش کنم
در سایت تناسب ذهنی اولین قدم برای لاغری با ذهن فاصله گرفتن از سوابق خود برای لاغر شدن است چون بعد از شکست درهرروشی افراد چاق پذیرفتند که لاغر نخواهند شد و برای همیشه چاق میمانند . دلیل چاق شدن افراد به 2 دلیل است
1- اطلاعات و آگاهی اشتباهی که درمورد چاقی از دوران کودکی تا به الان به آنها داده شده است 2- تلاشهای مکرری که برای لاغر شدن انجام دادند و نتیجه نداده و آنها را عصبانی و ناراحت کرده و اعتماد به نفس آنها را کم
من از کودکی چاق بودم و اوایل فکر میکردم چاقی من خوب است و من را قوی میکند و چون اطرافیان هم یاداوری میکردند که بله زهرا مثل عمه ها و عموها چاق خواهد بود و مشاهده میکردم که درطایفه پدری همه چاقند پس زیاد ناراحت نمیشدم مشکل من از دوران راهنمایی شروع شد که همه من را به خاطر چاقی در مدرسه و دورهمیها مسخره و گاهی سرزنش میکردند و میگفتند چون زیاد میخوری و تحرک نداری تا این چربیها را بسوزانی چاق هستی پس چاقی من به 2 دلیل شدت میگرفت
1- هردلیل محکمی برای چاق شدن خودم داشتم یکی ارثی بودن – تیروئید – کم تحرکی – پرخوری و…. میداند و این باور که چاقی من طبیعی است
2- تکرار تلاش برای لاغری و شکست خوردن از هرروشی این باور را درما تقویت میکند که ما برای همیشه چاق خواهیم بودو لاغر شدن یکی از آرزوهای دست نیافتی برای من خواهد بود
اما خدارا شکر وقتی به این سایت وارد شدم و دانستم که چاقی من یاد گرفتنی است و من باید یاد بگیرم که فرمولهای چاقی را ازذهنم پاک کنم و فرمولهای لاغری را جایگزین کنم چقدر خوشحال شدم وفشارروحی از بدن من برداشته شد و چقدر احساس سبکی دارم چون قبلا من با انجام دادن انواع رژیمها به این باور رسیده بودم که باید برای لاغر شدن از دیگران و یا افراد متخصص کمک بگیرم چون خودم دیگر نمیتوانم برای خودم کاری انجام دهم و هربار که شکست میخوردم باز میگفتم من بلد نبودم و به دنبال روش دیگری میرفتم و از دیگران کمک میگرفتم درحالی که اصلا باور نمیکردم که ذهن ما از طریق 1-دیدن 2- شنیدن 3-حس لامسه چاقی را یاد گرفته چون مغز در بدن ما وجود دارد وهیچ راه ارتباطی به بیرون ندارد به جزء با این 3 روش و چقدر توانایی ذهن ما زیاد است که مهارتها را از این سه روش یاد میگیرد و درذهن ذخیره میکنیم و مغزمیتواند انواع محاسبات و نگرشهای مختلف را بوجود آورد
همه افراد چاق با این نگرش که اگر میخواهند لاغر شوند باید 2 روش ذیل را انجام دهند درغیر اینصورت هیچ وقت لاغر نمیشوند و همیشه از این موضوع ناراحت و عصبی هستند چون اراده ای برای انجام مداوم این دوکاررا ندارند و همیشه خود را سرزنش میکنند و درنتیجه همیشه با احساس بد نسبت به چاقی خود زندگی میکنند
1- کمتر غذا بخورند
2- باید بیشتر فعالیت جسمی داشته باشند
ما دراین سایت یاد گرفتیم که انواع روشهای لاغری تعیین کننده صلاحیت یا لیاقتهای شما برای لاغر شدن نیست . تنها دلیل آن به خاطر ضعف و عدم آگاهی ما از لاغر شدن از روش صحیح که لاغری با ذهن است می باشد
افرادیکه درمورد چاقی افراد مطالعه میکردند چاقی افراد را در انواع روشهای خوردن – مزاج – ورزشهای مختلف – نوع و مقدار غذا- و… میدانستند و با این روشها سعی داشتند به افراد چاق کمک کنند که لاغر شوند درحالی که خودشان هم دقیق نمیدانستند که افراد چاق چگونه چاق میشوند و انواع روشها را روی افراد چاق امتحان میکردند تا نتیجه مطلوب بدست بیاید ولی نمیدانستند تنها با آموزش با ذهن و فرمولهای لاغری با ذهن میتوان لاغر شد والاغیر
مثلا درجامعه ما افراد دو گروه وجود دارند لاغر و چاق و هردو درروز با خوردن برنج خود را سیر میکنند پس چرا یکی لاغر است و دیگری چاق و ما الان یاد گرفتیم دلیل لاغر شدن و چاق شدن افراد بستگی به باورها و شنیده هایی دارد که به صورت فرمانهای ذهنی دربدن ما کار میکنند و با انواع رژیمها اینها تغییر نمیکند چون قدرت باورها در ذهن خیلی بیشتر ازانجام دادن و یا ندادن آن چیز است .چون این نگرش چاق شدن درافراد متناسب اصلا وجود ندارد و درافراد چاق وجود دارد و با ترس از چاق تر شدن هم فشار روانی و هم فشار وزنی را درخود بوجود میآورند .
پس یاد گرفتیم که چاقی یک چیز یاد گرفتنی توسط هر فرد است که با شنیدن – دیدن – لامسه آن را یاد میگیرد و دیگران اصلا درچاق شدن ما دخیل نیستند و الان هم نمیتوانند درمغز ما نفوذ کنند و به ما کمک کنند من باید خودم مسئولیت چاقی خودم را بپذیرم و قول بدهم با یاد گرفتن روش لاغری با ذهن دوباره لاغر شوم
سلام وخسته نباشید استاد گرامی امروز سومین روز از صد گام هست که پس از دوازده گام به اینجا اومدم وخوشحالم.…. آیا شما هم در استفاده از روشهای لاغری گول خورده اید؟بله منم مثل اکثر شماها گول خوردم و خنده دار تر اینه که نمیدونم چرا بعد از اینکه یه رژیم گرفته میشد وبخاطر خسته شدن رها کردنش دوباره بیشتر شدن وزن باز هم سراغش میرفتم با روشی جدیدتر که همه اونا فشار روی جسمم بوده وتاثیری نداشت وچاقتر از قبل شدم وتاثیری که روی جسمم گذاشت بیماری وکمردرد وپادرد و۱۵سال پیش بخاطر رژیم آبغوره صفرا م برداشتم و خلاصه اینم تاثیراتش بر روی جسمم واز تأثیر روی احساس که دیگه همه مون میدونیم که چه حس بدی وناتوانی در برابر لاغر شدن و همیشه خجالت میکشیدم که منو به چشم شکمو بودن ببینند نمیتونه جلو خوردنش رو بگیره وچاق میشه واین عذاب آور بود برام ورزش هم تا دلتون بخواد چند تا باشگاه عوض کردم با روشهای که هر مربی دستور میداد من حتی تردمیل ۵کاره هم خریدم که تو خونه ورزش میکردم ولی از لاغری که میخواستم پایدار بمونه خبری نبود تا رژیم بود خوب لاغر میشدم وقتی رهاش میکردم دوباره چاقی بود ومن خدارو شاکرم که توی این مدتی که با سایت تناسب فکری آشنا شدم ومطالب هاشو خوندم خیلی پیشرفت خوبی داشتم شاید جسمم هنوز تغییری نکرده ولی همینکه احساس آرامش دارم دلهرهام تموم شده نگران نیستم ووقتی غذا میخورم بعد از ۳۷ سال واقعا لذت میبرم نگرانی ندارم چون آگاهی های لازم برای لاغر شدن رو دارم یاد میگیرم و راحت زبان بدنم رو میفهمم دیگه دنبال غذا و شیرینی و کیک و…….نیستم بیشتر وقتم بخصوصی بعدازظهر ها توی سایت میچرخم ومطالب هاشو رو میخونم و لذت میبرم وبا ذوق واشتیاق و انگیزه بیشتر این راه رو ادامه میدم تا به رویای خودم برسم واز خدای مهربونم تشکر میکنم که منو به این مسیر هدایت کرد واز استاد عطارروشن هم کمال تشکر و سپاس بابت ساخت این سایت تناسب فکری ان شاالله که هر روز موفق تر از دیروز ودر پناه خدا
سلام به دوستان عزیزواستاد عطار روشن .
من گول خورده ام ما گول خورده ایم همه ما گول خورده ایم در تمام مدتی که دنبال روشهای لاغری بودیم .
انتخاب روش لاغری تصمیم مهمی وسختی که به اسانی انجاممیشد.
من وقتی به سوابق خودم فکر میکنم تقریبااز تمام روشهای لاغری مرسوم در جامعه استفاده کردم.رژیمهای غذایی مختلف ورزش پیاده روی قرصهای چربی سوز وقرصهای کاهش دهنده ی اشتها طب سوزنی رفتن پیش دکتربرا گرفتن برنامه غذایی یه دوره هم بادمه. از هرکس چاقی که میدیدم یکم لاغر شده فوری میپرسیدمچیکار کرده واون هر چی میگفت بهش عمل میکردم واصلن توجهی به تمایلات درونی خودم نمیکردم.
از چندین سال پیش یعنی حدود ۱۵ سال پیش که متوجه اضافه وزنم شدم از انواع روشها استفاده کردم برا لاغری ولی به علت اشتباه بودن اون روشها لاغری وکاهش وزنم پایدار نبود و در تمام این مدت که من از نیزوی شگفت انگیز رهنم غافل بودم همیشه خودم رو سرزنش میکردم که تو نتونستی تو اراده نداری وخودم رو اذیت میکرده وهمش عذاب وجدان داشتم وبع خودم شک میکردم عوض اینکه به اون روشها شک کنم.تا اینکه خداوند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد به سرزمین لاغرها تا به نیروی عظیم وشگفت انگیز درونم برای خلق رویاهایم پی ببرم تا بفهمم که برای لاغری وتناسب اندام همیشگی باید لاغری را یاد بگیرم همون طور که چاقی رو یاد گرفتم من برا چاق شدن از هیچ قرص و دارو دمنوش وهیچ رژیم استفاده نکردم من فقط چاقی رو به ذهنم یاد دادم و ذهن من هیچ ارتباطی با بیرون نداره واین من هستم که با ورودیایی مهاز طریق شنیدن ودیدن ولامسه به ذهن چاقی رو بهش یاد دادم وحالا باید لاغری رو بهش یاد بدم همانطور که حرف زدن رویاد گرفتم همان طور که راهرفتن وهزاران مهارت وهنر رو یاد گرفتم.
خداياشكرت كه در مسير زيبا هستم .
من اين هنر زيبا را ياد ميگیرم رهن من اوانایی خلق اندام متناسب وزیبایم را دارد ومرا به زودی به تناسب و زیبایی میرساند خدایا شکرت.
وممنون از شما استاد عزيز بابا اين فايل فوق العاده.
به نام خداوند رزاقم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات انتخاب روش لاغری
جهان هستی بر مدار یک سری قوانین ثابت است. یکی از این قوانین میگوید (قانون فرکانس):”احساس ما دارای ارتعاش و انرژی است زمانی که ما انرژی توسط احساسمان منتشر میکنیم فرقی ندارد احساس خوب باشد یا احساس بد .
جهان هستی هم طبق قوانین فیزیک انرژی هم اندازه و در همان راستا چه خوب یا چه بد به سمت ما ارسال میکند.
و انرژی احساس ما و انرژی کائنات با هم جمع میشود و ما را در مداری که تولید کرده ایم قرار میدهد.
حالا اگر احساس خوب و لاغری داشته باشیم جهان هستی هم انرژی معادل همان به سمت ما ارسال میکند و مجموع این دو انرژی ما را در مدار لاغری و در جهت لاغری هدایت میکنند.
سلام استاد عزیز
می خواستم اول ازهمه خدا رو شکر کنم که منو در مسیر لاغری ذهنی قرار داد و از شما تشکر کنم بابت این فایل ها تشکر کنم که به این زیبایی و آسونی بهمون آموزش میدین و اینکه ما رو با ذهن و درونمون آشتی دادید.
من هم گول خوردم.من تا قبل از زایمان لاغر بودم حتی بعد از زایمان اولم هم لاغر بودم ولی بعد از زایمان دومم به مرور حرفهای دیگران روم اثر گذاشت و مخصوصا این که خانواده همسرم خیلی به غذا اهمیت میدن باعث شد منم ناخودآگاه شروع کنم به بیشتر غذا خوردن و اضافه وزن گرفتم و همه بهم میگفتن خیلی چاق شدی …
از رژیم های لاغری و کالری شمار و لقمه شمار و باشگاه و ورزش خانگی و همه چیز رو امتحان کردم ولی اثر نداشت .تا اینکه خدا منو در مسیر شما قرار داد و الان ده روزه که با این سایت آشنا شدم ولی توی همین ده روز با آگاهی دارم سعی میکنم افکاری که باعث میشدن من بیشتر بخورم رو کنترل کنم و خیلی حس سبکی میکنم و میدونم با امید به خدا و ادامه مسیر و کمکهای شما میتونم به تناسب اندام قبلم برگردم.
خیلی ممنون ازشما استاد عزیز
من هم بارها گول خوردم یکی از بدترینهاش رژیم اب بود با دنیایی از وعده و وعید سلامتی و شش روز تمام فقط اب خوردم در حالیکه فقط یک دختر بچه بودم دلم برای خودم میسوزه من بزرگترین گول زندگیم این بود که همیشه مامانم میگفت که ما اشتهامون زیاده و هیچ وقت سیر نمیشیم وای این واقعا وحشتناک بود و من اگر در حال انفحار هم بودم فکر میکردم باز هم میتونم بخورم بماند که چه قدر گول روشها و داروهای لاغری رو خوردم ماساژ لاغری وای خدای من چه قدر مسخره بود شما یک تیکه دنبه گوسفند بگیر تا صبح با دستت ماساژ بده چه اتفاقی میوفته براش
اما من وقتی با این روش لاغر شدم هم باز گول خوردم خوب صفرام عمل کردم و انقدر دیگران گفتن که به این باور رسیدم لاغریم برای عملم بوده
و اینکه وقتی خیلی لاغر شده بودم مرتب میگفتم چرا لاغر تر نمیشم
و یا اینکه با خودم گفتم نه اینجوری هیچ وقت به نتیجه دلخواه نمیرسی اوایل همه چیز خوب پیش میرفت و هر چی میخواستم بخورم میگفتم کانال عصبی و خیلی هم خوب لاغر شدم ولی غافل از اینکه داشتم در واقع تو حالت رژیم میرفتم اتفاقا لاغر هم شدم ولی کلا از مسیر خارج شدم
به نام خداوند مهربان و هدایتگر
با عرض سلام خدمت استاد گرامی و دوستان
می خواستم بگم منم گول خوردم و خیلی از هم از حرف های دیگران گول خوردم که ما استعداد چاقی داریم ،ما استخوان بندی درشتی داریم ،ما غذا را تند تند می خوریم،ما زیاد می خوریم ،ما غذا رو خوب نمی جویم و ما ازدواج کنیم بیشتر چاق می شیم ،ما اگر بارداری بشیم و باید بیشتر بخوریم و طبیعی هست که اضافه داشته باشیم این گولی بود که با شنیدن حرف های دیگران خوردیم و باور کردیم و نتیجه اش شده چیزی که هستیم و اضافه وزنی که داریم ،و پس از شنیدن حرفهای دیگران منتظر بودیم و باید انگار این اتفاق می افتاد ،خودم چه قدر گول حرفهای دیگران را خوردم وقتی که تا دبیرستان متناسب بودم و دختر عمه ام که می رفت باشگاه و به من هم گفت اگر بیای باشگاه همین جوری می مونی و من هم شنیده بودم که اگر بری باشگاه و ول کنی چاقتر می شی نا گفته نماند که من اون زمان لاغر بودم و دوست داشتم کمی تو پر تر بشم و خوب این باوری که بری باشگاه و بعدش بخوری چاق می شی باعث شد که من یک کم چاق تر بشوم و همین باور کار خودش را کرد تا من یک کم اضافه وزن پیدا کردم طوری که دوستان بهم می گفتن داری چاقتر می شوی،خوب تا قبل ار ازدواج من اضافه وزن چندانی نداشتم تا ازدواج کردم و باز باور مخربی که ازدواج باعث چاقی می شه و من بی دلیل بیشتر می خوردم و می خوابیدم که باز باعث شد چاق تر بشوم انگار خودم منتظرش بودم و بعد بارداری و شیر دهی که باز می گفتم خوب طبیعی که من بار دارم و باید بیشتر بخورم و یا بچه شیر می دهم و باید بیشتر بخورم و باور این حرف های دیگران من رو به سمت چاقی سوق داد و من به راحتی گول خوردم و باور کردم و تا جایی که اضافه وزنم باعث کنایه های دیگران شد و باز باور مخرب اینکه باید کمتر بخوری و ورزش کنی و من هم باز باور کردم و با داشتن بچه کوچیک و اینکه باید اونو پیش مادر شوهرم می گذاشتم تا بروم باشگاه و سختی اون به کنار و اینکه باید یک ساعت روی تردمیل می دویدم وگرنه باور داشتم که اگر عرق نکنم لاغر نمی شوم (فرمول ذهنی مخرب )و با استفاده از برنامه غذایی که یک متخصص تغذیه در باشگاه بود و به ما داده بود و ما باید اجرا می کردیم با خستگی و اومدن خونه که این برنامه تغذیه را باید اجرا کنم و تعداد قاشقها را بشمارم و اینکه گفته بود زیره با ماست باید بخورم و من واقعا دوست نداشتم و باید می خوردم ،تازه همون چند قاشق هم با عذاب می خوردم که باعث چاقی نشه و باز باور اشتباه دیگه که بعد از ظهر ها نخواب وگرنه چاق می شی چه قدر خودم را عذاب دادم ،چه قدر احساس من بد شده بود ،چه قدر آرامش را از دست دادم و چه قدر با عذاب و حرص غذا می خوردم چه قدر فکرم مشغول این بود که بخوابم یا نخوابم علاوه بر مشکلاتی که با بچه کوچیک داشتم و همه این فشار روانی باعث شد که نتونم نه ورزش را ادامه بدم و هم رژیم ،چون فرمولهای ذهنی من ،مغایرت داشت و اون چاقی را دوست داشت و من با زور داشتم جلوش و می گرفتم و از نظر روحی و روانی خیلی تحت فشار بودم و نتونستم تحمل کنم و کم آوردم و ول کردم و دوباره برگشتم و دوباره احساس نا امیدی و یاس بهم دست داد تا خدا رو شکر به اینجا هدایت شدم بله ما هم گول خوردیم از حرف های دیگران که باور کردیم و گول خوردیم که از ورزش و رژیم می شه لاغر شد و به خودمون لطمه زدیم و باز خدا رو شکر که راهش و پیدا کردیم و به آرامش رسیدیم و گرنه چه قدر باید خودمون رو سرزنش می کردیم و نابود می کردیم ،خدایا شکرت ،استاد عزیز ممنونم🌹
سلام استاد خدا قوت
بله من هم در استفاده از روشهای لاغری گول خوردم و مثلا از نرم افزار کرفس استفاده کردم من هر چی با کالری شماری لا غر میشم بل دوباره برمیگرده چاقی برای همین دیگه نمی خوام با شمردن کالری هام لاغر بشم آخه چه فایده ای داره که یک بار بری تو یک مجلسی همه بگن وای چه خوب لاغر شدی باز دوباره بری توی یک مجلسی دیگه نتونی اون لباس های قشنگی که خریدی رو بپوشی و باز دوباره با همون لباس های مشکی که لاغر نشونم بده برم و فکر کنم بقیه دارن با هم میگم باز فاطی برگشت به روز اولش و دیگه برام حرف مردم مهم نیست می خوام وقتی خودم خودمو میبینم توی آینه لذت ببرم و کیف کنم آخه خودم برای خودم خیلی مهمم آخه میخوام لذت لباسهای زیبا رو برای همیشه بپوشم و لذت ببرم استفاده از روشهای لاغری دیگه بر روح منم تاثیر گذاشت چون همش ذهنم درگیر هست یکی ته قلبم از خودم بد میگه شاید بهم میگه چرا بیشتر ورزش نمی کنی چرا اینقد می خوری بدم میاد از اینهمه سرزنش روحی روش لاغری و احساس من خیلی مهمه چون با احساس خوب می تونم زندگیم قشنگ کنم ولی وقتی احساس خوبی ندارم چون مثلاکالری شماری رواصلا دوست ندارم و احساسم هم خوب نیست ولی وقتی از فایلها استفاده می کنم و غذا نمی خورم انگار محکم خودم هستم خودم دوست ندارم بخورم چون سیر هستم و این احساس قشنگی هستش که سیر باشم و نخورم وای چه احساس قشنگی هستش وقتی که سیر هستم و نمی خورم واقعا لذت بخشه خودمو در استفاده از روش های مختلف لاغری توانمند نمی دیدم چون باز چشمک میزد غذا بهم و اذیت میشدمبله من هم در استفاده از روشهای لاغری گول خوردم و مثلا از نرم افزار کرفس استفاده کردم من هر چی با کالری شماری لا غر میشم بل دوباره برمیگرده چاقی برای همین دیگه نمی خوام با شمردن کالری هام لاغر بشم آخه چه فایده ای داره که یک بار بری تو یک مجلسی همه بگن وای چه خوب لاغر شدی باز دوباره بری توی یک مجلسی دیگه نتونی اون لباس های قشنگی که خریدی رو بپوشی و باز دوباره با همون لباس های مشکی که لاغر نشونم بده برم و فکر کنم بقیه دارن با هم میگم باز فاطی برگشت به روز اولش و دیگه برام حرف مردم مهم نیست می خوام وقتی خودم خودمو میبینم توی آینه لذت ببرم و کیف کنم آخه خودم برای خودم خیلی مهمم آخه میخوام لذت لباسهای زیبا رو برای همیشه بپوشم و لذت ببرم استفاده از روشهای لاغری دیگه بر روح منم تاثیر گذاشت چون همش ذهنم درگیر هست یکی ته قلبم از خودم بد میگه شاید بهم میگه چرا بیشتر ورزش نمی کنی چرا اینقد می خوری بدم میاد از اینهمه سرزنش روحی روش لاغری و احساس من خیلی مهمه چون با احساس خوب می تونم زندگیم قشنگ کنم ولی وقتی احساس خوبی ندارم چون مثلاکالری شماری رواصلا دوست ندارم و احساسم هم خوب نیست ولی وقتی از فایلها استفاده می کنم و غذا نمی خورم انگار محکم خودم هستم خودم دوست ندارم بخورم چون سیر هستم و این احساس قشنگی هستش که سیر باشم و نخورم وای چه احساس قشنگی هستش وقتی که سیر هستم و نمی خورم واقعا لذت بخشه خودمو در استفاده از روش های مختلف لاغری توانمند نمی دیدم چون باز چشمک میزد غذا بهم و اذیت میشدم به نظر من روشهای دیگه لاغری مناسب نبودن و من همیشه اراده ی لاغر شدن و داشتم فقط برگشت داشت چاقی من واحساس میکنم دیگه تصمیم و گرفتم برای لاغری باذهن خودم که فکر میکنم موثرترین روش هستش
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهیدبله وقتی راهنمایی بودم کم کم متوجه شدم توسط دوستام و خاله ام مسخره میشم همش بهم میگفتن تو هم داری مثل مامانت چاق میشی و دیگه داشت باور میشد که منم چاقی گره خورده به سرنوشتم اندامم رو دوست نداشتم و تصمیم به رژیمگرفتم یه رژیم سخت که از پزشک عمومی محلمون گرفتم و فقط ۳ تا ۴ روز تونستم اجراش کنم چون باید مادرم عدای دیکه ای برام میپخت و سختش بود و درنهایت گفتن بیا از همین عذا های خودمون کمترش رو بخور که کنترل خودم سر سفره کار به شدت سختی بود تا اینکه همسایه گفت با این رژیم پوستت شل میشه و ترس اینکه پوستم خراب بشه رژیم رو رها کردن گذشت تا ازدواج کردم و با رژیم کالری شماری شروع کردم اولش کاملا پایبند به رژیم فقط کارم شده بود توونت دنبال کالری گشتن دیگه کل خانواده رو دیوانه کزده بودم و یه دفتر هم از سایت دکتر کرمانی گرفته بودم و هر روز کالری ها رو مینوشتم و وای که خدا نکرده یه روز بیشتر از حد میخوردم عذاب وجدان ولم نمیکردخوردن یه سری دمنوش ها که دیگه دیوانه ام میکرد و اگه مهمونی بودم برام چقدر سخت میشد و این باعث شده بود اصلا ترجیح بدم مهمونی نرم خوردن یه سری عرقیات بدمزه که یه کار زجر آور بود سلفون کشی دور شکمم و بستن کمربند های لاغری ولی همه این روش ها یه نتیجه زود گدربهم میداد ولی روح و روانم حالش خوب نبود و من نمیفهمیدم این موضوع رو هم جسمم رو عداب میدادم هم روحم رو برنامه های ورزشیکه ورزش میداد و آنقدر برای سخت بود منو از ورزش متنفر کزد حالم بد بود چون وقتی با این روش ها لاعر شدم اندامم بد فرم لاعر شد و عضله های زیادی از دست دادم و بیشتر اط قبل نا امید بودم چون دیگه از اون روش ها میترسیدم و هرروز شاهد چاق تر شدنم بودم و بیشتر ناتوانی خودم رو احساس میکردمبعصی وقتا فکر میکنم چی شد که من هدایت شدم بهداین مسیر زیبا و وقتی فک. میکنم ممیبینم اشتیاق من برای اینکه روشی باشه بدون ورزش رژیم و سختی بشه لاعر شد همیشه میگفتم خدایا کاش یه همچین روشی باشه ولی باور نداشتم چنین روشی باشه و وقتی آشنا شدم با این روش فهمیدم هیچ غیرممکنی وجود نداره این ذهن ماست که محدودیت رو باور کرده استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟جسم من رو بد فرم کرد و کلی آسیب بهم زد و عضله از دست دادم نه چربیاستفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟یه احساس خیلی بد یه احساس تنفر به افراد متناسبیه احساس گله مندی از خدا که چرا فرق گداشتی اصلا به عدالت خدا شک کرده بودم فک میکردم اونا عزیز دردونه خدا هستن میگفتم من که اقدام کردم تلاش کردم ولی چرا نتیجه نمیده نعمت رو دادی خدایا ولی من نمیتونم استفاده کنم چه فایده کلا از زمین و زمان مخصوصا وقتایی که از این روش ها استفا ه میکردم و نتیجه نمیگرفتم گلایه میکردمآره من اعتراف میکنم گول همشون ر میخوردم و با اینکه میدونستم ج آب نمیده اما بازم امتحانش میکردم و همه اینا داشت ذره دره عزت نفس منو باورهای منو خدشه دار میکرداما حالا مسئولیت چاقی خودم رو به عهده گرفتم و حالم خوبه عجله ندارم و دوست دارم هر روز چیزای بیشتر ی یاد بگیرم و لذت ببرمچاقیم رو دوست دارم چون بخاطرش هدایت شدم به این مسیر و احساس میکنم روحم چقدر آرام در این مسیر جسمم چقدر آرام و دیگه اذیت نمیشه و یه نکته ی خوبی که این مسیر داره اینه میتونی بدون اینکه دیگران بفهمن رو خودت کار کنی قبلا هر بار رزیم میگرفتم و باید کمتر عدا میخوردم خیلی تو مهمونی ها تابلو میشد و میگفتن حالا رزیم رو آوردی خونه ما یه شب هزار شب نمیشه امشبو بخور ولی سرزنش های بعد مهمونی خواب شب رو ازم میگرفت و چقدر تو خلوتم بخاطر بی اراده بودن و برگی د باد بودنم خودمو سرزنش میکردم اون خودی که توانایی همه جی داشت و اصل کاری بود رو چقدر تحقیر کردمو خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم که الان هم حال جسمم خوبه هم حال روحم و مهمتر از همه مسیر کع با علاقه انتخابش کردم و با عشق ادامه اش میدم چون فقط لاعری نداره شخصیتم عوض میشه و حالم خوبه خدایا شکرتتتت
به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .
من تصمیم گرفتم بعد از مدتها دوباره وارد دوره ی صد گام بشم و از گام اول با اشتیاق فراوان و عشق اون رو تکرار کنم .
من هم در گذشته ی نه چندان دور پذیرفته بودم که دیگه باید چاق باشم و هیچ راهی ندارم و هر چقدر بیشتر تلاش میکردم برای لاغری بیشتر به این نتیجه میرسیدم که این سرنوشت من هست که چاقی همراه من باشه و به زور رژیم و ورزش شاید لاغر بشم، اما تا کی باید این کارها رو میکردم گاهی اوقات واقعا خسته میشدم و اونها رو رها میکردم اما دویاره به عشق لاغری بعد از مدتی هر دو رو شروع میکردم و بارها به خودم میگفتم خب هر کس یه طوری خلق شده بعضیا چاق بعضیا لاعر هستن باید بپذیرم که بدن من هم اینطور هست با متناسب ها فرق داره و من اگر خیلی لاغری رو دوست دارم باید بسیار رژیم بگیرم و ورزش کنمدحتی رزیم از دکتر بگیرم که راحت تر جواب بده بماند که این اواخر اینها هم دیگه جواب نمیدادن و من بسیار ناراحت بودم تا به این راه الهی هدایت شدم .
من بارها گفتم که قبل از ازدواج بسیار لاغر بودم و هر چه میخواستم میخوردم اما بسیار لاغر بودم تا اینکه ازدواج کردم و اونجا بود که اولین باورهای نادرست در ذهن من جوانه زد که خانواده ی ما با ازدواج چاق میشین و چندین سال که از ازدواجم گذشت من احساس کردم خیلی چاقتر شدم و اون اوایل اطرافیان چقدر به من گفتن چاقی،به من میاد و من قشنگ تر شدم و من تو دل برو تر شدم و اما دیگه بعد از دو سه سال خیلی چاق شدم طوری که هر موقع برای خرید لباس به بازار میرفتم لباس به راجتی گیرم نمی اومد و من متوجه شدم اضافه وزن قابل توجهی پیدا کردم و چون هیچ دلیل خاصی نداشتم میگفتم اشتهام زیاد شده و فعالیتم کم شده و این ژنتیک خانواده ی ما هست که بعد از،ازدواج چاق بشیم برای همین چاق شدم و واقعا بیشتر میخوردم چون باور داشتم بعد از ازدواج چاق میشم و زیاد نمونه هم دیده بودم که افراد بعد از ازدواج چاق میشن مثل خواهرم و خواهرای همسرم و برادرم و ….و من هم راحت در اون زمان چاق شدم .و چقدر من در اون زمان ورزش کردم خودم رژیم سر خود گرفتم زیر دستگاه های برقی میرفتم که چاقی شکمی رو از بین ببرم و واقعا دردناک بود و چون فکر میکردم این چاقی به من تحمیل شده و ناخواسته در من به وجود اومده و من خودم تواان از بین بردن اون رو ندارم دست به دامان روشهای بیرونی میشدم چون فکر میکردم خودم نمیتونم لاغر بشم اما حالا هزار بار باید بگم من خودم میتونم لآعر بشم .
من میتونم لاغر بشم
من میتونم لاغر بشم
من میتونم لاغر بشم
همانطور که من خواندن و نو شتن و رانندگی و اشپزی و ….رو یادگرفتم پس لاغری رو هم میتونم یاد بگیرم .
لاعر شدن سخت نیست بسیار آسان هست هر چقدر بقیه گفتن لاغری سخت هست نباید باور کنم چون هیچ اطلاعی از راه درست لاغری با ذهن ندارن و ما هم در گذشته به خاطر این باور نادرست که لاعری سخت به راه های سخت رژیم و ورزش پناه میبردیم و از بس هم که گفته بودن باید کم غدا بخوری و زیاد ورزش کنی پذیرفته بودم که تنها راه لاعری همین دو کار هست و اتفاقا بسیار هم با این دوکار سخت در زماتهای مختلف خوب لاغر میشدم اما هیچ وقت نتیجه برام ماندگار نبود و همین قضیه به شدت من رو خسته و ناراحت میکردو همیشه باید درگیر مقدار خوردنها و فعالیتهام می بودم و اگر کمی رژیمم بهم میخورد بسیار ناراحت میشدم که الان من چاق میشم و چاق هم میشدم .
همه ی روشهای لاغری به افراد چاق میگن تو نمیتونی لاغر بشی مگر از این روشها استفاده کنی و افراد چاق به شدت درگیر اونها میشن اما اگر به اطرافمون نگاه کنیم افراد متناسب هرگز در گیر هیچ روش لاغری نیستن و به شدت هم متناسب هستن و تازه اگر توجه کنیم میبینیم افراد لاغر از همون غداهای ما استفاده میکنن اما لاغر هم هستن .
مثلا خیلی ها میگن نون و برنج و شیرینی و روعن و .. شما رو چاق میکنه اما چرا لاغرها استفاده میکنن و لاغر هستن ؟؟
پس باید باورهای ذهنی ما تغییر کنه نه غداهای ما و تغییر باورها با هیچ روش مثل ورزش و رژیم تغییر نمیکنه من با فایل گوش دادن و دیدن و نوشتن میتونم باورهام رو تغییر بدم .
همینجا باید بگم سه روز پیش در جمعی بودم با چند خانم جوان که سه تا از ما لاغر بود سه نفر چاق بودن و سکی از اون خانم های چاق چقدر هم خانم با،سواد امروزی بود اما به،شدت برای لاعری دنبال رژیم و ورزش و کالری شماری بود و تمام این کارها رو بسیار راه درست برای لاغری میدانست و همش نگران از خوردن بود و چقدر هم به قول خودش هر سال جاقتر میشد اما هرگز نمیشد بگم این راه لاغری نیست اخه برای کسی که در مسیر نیست از این سبک حرف زدنها سخته به من میخندن و این حرفها رو قبول ندارن برای همین من فقط گوش میدادم و اتفاقا بارها به من نگاه میکرد و میگفت اندام شما عالیه تازه حس میکنم از چند وقت پیش لاغر تر هم شدین و من در دلم میگفتم چون راهم درسته چون لاغری رو یاد گرفتم چون خدا هدایتم کرد چون لاغری حق من هست و …و چقدر با دیدن این افراد یاد گذشته های خودم افتادم و چقدر از من میخواست باهاش برم باشگاه و اما من میدونستم هیچ کدوم راه لاغری درست نیست و از مسیر درست خودم لیز نخوردم .
من چاقی رو یاد گرفتم چاقی به خاطر قرصهای من و اشتهام و … نیست چاقی به خاطر افکار و رفتار من هست من به،شکلی زندگی میکنم که نتیجه اش،میشه چاقی من هر لقمه که میخورم انتظازم از خودم چاقی هست در حالی که هر لقمه همچین کاری نمیکنه اما من با افکار نادرستم و تجسم چاقی خودم رو چاق میکنم اما افراد متناسب این بخش،ما رو ندارن یعنی اونها با غدا خوردن فکر نمیکنن که چاقتر میشن مثل همسر خودم دقیقا همینطور هست هر چه بخواد شیرینی و غدا و نون بسیار میخوره اما فکر چاقی هرگز نداره با دل راحت میخوره بر عکس چاقها همش موقع خوردن ناراحت و نارام هستن و حرص میخورن و چاقتر هم میشن .
مغر ما هر چیزی رو میتونه یاد بگیره و چاقی رو هم یاد گرفتیم بنابر این لاغری رو هم میشه یاد گرفت و با دارو و ورزش و دمنوش و قرص به دست نمیاد .
هیچ اطلاعاتی در دنیا با دمنوش و قرص و کرم به دست نمیاد و لاغری هم به این طریق به دست نمیاد .
من این اواخر فکر می کردم دیگه به خاطر داروهام لاغر بشو نیستم و یکم اضافه وزن دیگه حق من هست اما همین چند وقت پیش به خاطر یه قضیه ای بسیار لاعر شدم اونم راحت بدون هیچ کار. اضافه ای و فقط در حد رفع نیاز یکم عدا میخوردم و بسیار لاغر شدم و بعدا به خودم گفتم ببین جسم من خیلی راحت در هر زمانی اماده ی لاعر شدن هست اگر درست رفتار کنم و بدون فرمولهای چاقی عذا خورم یعنی در حد رفع گرسنگی غذا بخورم .
من توانایی لاعر شدن دارم و نباید گول هیچ فرد باسواد حتی دکترها و افراد سطح بالا رو بخورم هیچ ورزش و رژیمی نمیشه من رولاغر کنه من در گذشته چقدر گول رژیم های کارشناس های تغذیه رو خوردم من جقدر گول افراد اطرافم رو خوردم و کم تر عذا میخوردم که میگفتن کم بخور و بیشتر ورزش کن چقدر اطرافیان بهم گفتن غداها رو تفکیک کنید و هر چیزی رو نخور و من این کار رو کردم اما مقطعی جواب میداد اونم با زحر و سختی و یه جاهایی کم میوردم و حرص و ولع شدید غداها یی که در اونها محدود بودم رو پیدا میکردم واقعا من گول خوردم و من چقدر در مقابل خودم احساس ضعیفی میکردم و حس بی انگیزگی میکردم هنوزم از این افراد در اطراف من بسیار هست که میخوان از این طریق های نادرست مثل عمل معده و رژیم و ورزش و قرص و … لاعر بشن و من رو هم میخوان گمراه کنن اما من دیگه گول نمیخورم و در دلم میگم تو برو تا اخرش برو من که رفتم و جز سختی و نتیجه مقطعی و نارامی و حال بد و افسردگی و … چیزی برام نداشته و اینقدر این راه رو دوست دارم و نتایجم از این راه زیاد هست که دوست ندارم حتی لحظه ای،به اون دوران برگردم .
بنام خداوندمهربان
سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن
گام اول:شما هم گول خورده اید
انتخاب کردن روشی برای لاغرشدنمان موضوعی بود که همیشه هممون رو گول زده بود
راستش من اینقدر گول خوردم که حسابش از دستم خارج شده
هر دفعه برای لاغرشدنم از روشهای گوناگون اقدام میکردم و همیشه گول می خوردم و هیچ نتیجه ای برایم نداشتند اما این موضوع باعث نمی شدکه من برای لاغر شدنم کاری نکنم و گول خوردنم مانع انتخاب روش جدید نمیشد
و همیشه در حال سرزنش کردن و تخریب کردن خودم بودم که من لاغر بشو نیستم و اراده ندارم من مجبورم که چاق بمانم و چاق از دنیا بروم مانند هزاران نفری که نتونسته بودند که خودشان را لاغر کنند مثل عموم وعمه ام که چاق بودند و چاق از دنیا رفتند
من اینقدر بدنبال روشهای لاغری میگشتم در حالی که هیچ وقت از هیچ روشی نتیجه ای نمیگرفتم
همیشه هر جا کلمهای یا نوشته ای در مورد رژيم و میشنیدم و میدیدم گوشهایم و چشمهایم را تیز میکردم که ببینم چی میگن یا چه چیزی نوشته اند که اون روش رو دنبال کنم تا بلکه از این چاقی خلاص شوم در واقع از چاقی فرار می کردم
من همیشه هر دفعه و هر بار اشتباه می کردم و هر دفعه یک روشی را انتخاب می کردم و هر بار گول تبلیغات روشهای لاغری را می خوردم و راه و مسیر اشتباهی رو انتخاب می کردم و همیشه شکست میخوردم. و همیشه برایم افسردگی و ناراحتی و چاق شدن را داشتند
ما هیچوقت به علاقهمندیهایمان ارزشی قائل نبودیم و گول تبلیغات ودیده هاو شنیده ها میشدیم و اونها رو انجام میدادیم
امروز بودنم در این مسیر برایم کاملآ آشکار کرد که باید به علایق خودم ارزش قائل باشم و بخاطر تصمیمی که می گیرم و انتخابی که می کنم رضایت کامل داشته باشم. در اون صورت است که به نتیجه عالی و خوبی می رسم
ما در تمام جنبه های زندگیمان باید همسو با علایقمان باشیم
من از کودکی تا سن سی و چند سالگی با رژیمهای من در آوردی و به گفته های دیگران خودم را کشته بودم که لاغر بشم ولی نتیجه ای نگرفتم بعد از اون در سن سی و هشت سالگی به دکتر تغذیه مراجعه کردم اون هم با وزن ۱۱۰کیلوای و در عرض چند ماه خودم رو به وزن ۷۳ کیلو رساندم ولی دوباره باز گشت اون هم در عرض چند ماه اولش.
ومن وقتی وزنم برگشت اینقدر خودم رو سرزنش کردم که من اراده ندارم عرضه ندارم من اصلا توانایی لاغر شدن را ندارم حتی لاغر ماند رو. من با هر بار شکست خوردن خیلی حالم بد می شد اعصابم داغون می شد اما هیچوقت دست از گول خوردن برنداشتم و همیشه از روشهای مختلف ومسیرهای اشتباه به راهم ادامه می دادم و نتیجه ای هم نمی گرفتم و سر خورده می شدم ولی از رو نمی رفتم و باز ادامه می دادم و خیلی راحت واسون گول تبلیغات را می خوردم
چون لاغرشدن را در ذهنم اینقدر سخت توصیفش کرده بودند و چاق شدن را آسون همیشه خیلی سخت لاغرمیشدم و مثل آب خوردن چاق میشدم
من از ۸.۹. سالگی از رژیمهای من در آوردی خودم رو لاغر می کردم چون اون زمان دکتر تغذیه نبود و هر کسی که می خواست راه کار نشون بده می گفت که کم بخور و زیاد فعالیت بکن وبخاطر چاقی از همون سن ۸. سالگی روزه گرفتن را شروع کردم واون هم ماه رمضان در چله تابستان بود و با اون شرایط گرمای شدید و طولانی بودن روز روزه می گرفتم به امید اینکه لاغرشوم
من هم در ذهنم این مرور می شد که چراهمه میخورن هر چیزی که دوست دارن میخورند ولی لاغرومتناسب هستند وچاق نمیشوند
اما من با اینکه همیشه درحال رژيم گرفتن هستم چاق میشوم حتی با یک لقمه اضافی هم چاق میشوم وهمیشه این رواز شانس بدم میدانستم و می گفتم که خدا من رو اینطوری آفریده یعنی همیشه از خدا گله مند بودم
و من همیشه باید رژيم می گرفتم. لقمه هایم را می شمردم. کالری شماری می کردم و یا اصلآ از صبح تا شب چیزی نمی خوردم اما باز چاق تر میشودم
من هنوز هم بعضی مواقع از خوردن موادغذای دلهره دارم چون همیشه واگویه های ذهنم شروع به گفتن می کنه تو که این همه میخوری. همیشه می خوری. چیزی که دوست داری می خوری. اون وقت فکر می کنی و انتظارداری که لاغر ومتناسب بشی و من در اون لحظه سعی می کنم خفش کنم
ومی گم که من در راه و مسیر درستی قدم گذاشتم که برایم نتیجه عالی داشت مگر نمی بینی با اینکه می خورم. اون چیزی که دوست دارم می خورم. و خیلی راحت واسون مثل آب خوردن اين همه وزن وسایز کم کردم
من همیشه برای خودم دلیل ومدارک می آورم که من خیلی خوب در این مسیر قرار گرفتم و دیگه نه به حرفهای منفی باف تو که ذهنم هستی ونه دیگه گول حرفها و شنیده های دیگران ونه گول تبلیغات را نمی خورم
من به مسیر و راهم ادامه می دهم و میدانم که موفق می شوم
ترسهایمان خیلی عمیق و ریشه انداخته اند تا بخواهیم ترسهایمان را از ریشه بکنیم زمان خواهد برد
ما در این مسیر خبر خوبی که شنیدیم اینکه لاغر شدن آسان تر از چاق شدن است
ما اینقدر در مسیر چاقی حرص خوردیم. عصبانی شدیم. استرس کشیدیم. افسرده شدیم. زجر و ناراحتی و درد کشیدیم.
اماحالا در این مسیرزیباقرارگرفتیم و
مطمئن هستیم که راه و مسیرمان درسته و راه درستی را انتخاب کردیم و تازه اون هم بدون بازگشت است
در این مسیر حالمان خوب شده اعتماد به نفسمان بالا رفته و فکر اینکه تناسب عالی خواهیم داشت و لباسهای رنگی زیبا و اندامی می پوشیم ذوق و شوق لاغر شدن. احساس خوب داشتن در ما زنده شده است ما در این مسیر به یاد گیری و آموزش دیدنمان ادامه می دهیم و به آرزو ورویای لاغریمان می رسیم و خواهیم رسید
ما همیشه آرزو داشتیم که بتوانیم غذایمان را در آرامش و لذت بخوریم مانند متناسبها که اصلآ دغدغه و نگرانی برای غذاخوردنشان ندارند و بدون ترس و نگرانی می خورند و ما می خواهیم مثل اونها رفتار کنیم و غذایمان را در آرامش و با لذت بخوریم و باید بدانیم که هیچ موادغذایی قدرت چاق کنندگی را ندارد ولی فکر وافکارمان میتوانند ما را چاق کنند.
همیشه باید به خودمان بگویم وذکر هر روزمان باشدکه لاغر شدن آسانترین راحتترین بهترین زیباترین وخوشمزه ترین کاردنیاست.
ما اگر از چاقیمان می ترسیم باید بدانیم که فرق بین ما و متناسبها در فرمولهای ذهنیمان است
ما نباید به هر چیزی که میگویند گوش کنیم که اون موادغذایی رو بخوریا اون کرم رو بمال و……
لاغر می شی. چون تو تبلیغاتی که می کنند لاغر شدن را برایمان سخت و دشوار می کنند و می گویند که شما لاغر نمی شوید باید فلان کار را انجام دهید تا لاغر شوید ولی ما نباید گول این حرفها را بخوریم چون لاغرشدن خیلی راحت واسون است و راحت تر از چاق شدن است یعنی لاغر شدن آسانترین کاردنیاست
و این تبلیغات چه بر سرمان آوردند که همیشه برایمان گفتند که تو نمی توانی لاغر شوی چون متابولیسمت کمه. سوخت و سازت پایین است و….پس باید این کار رو انجام بدی تا لاغر شوی
ما توی ذهنمان هر چیزی را که بپذیریم ذهنمان اون کار رو انجام میده
اگر در ذهنمان بپذیریم که چاقی آسان است و لاغری سخت است ذهنمان اون رو قبول خواهد کرد ولی اگر لاغر شدن را آسون و چاق شدن را سخت بداند اون را قبول می کند اون وقت لاغر شدن آسان می شود چون اصلآ ذهن کار سخت را نمیپذیرد و انجامش نمی دهد
پس ما باید افکار و نگرشمان را تغییر دهیم و با یادگیری و آموزش دیدن که چگونه باید لاغر شویم همه اون ترسها و نگرانیهایمان به پایان می رسد و اون موقع است که لاغرشدن آسان می شود
ما بخاطر اطلاعات و آگاهیهایی که در این مسیر به ذهنمان دادیم باور پذیرتر شده و ذهنمان لاغر شدن را آسون و راحت می داند
ما همیشه فکرمیکردیم که چاقی آسان و لاغر شدنمان سخت است و برای لاغرشدنمان زجر و سختی بکشیم
من همیشه فکرمیکردم که باید برای لاغرشدنم تلاش کنم اما چاق شدنم مثل آب خوردن بود برایم چون لاغری برایم نمی موند
ما همیشه یک باورهای اشتباهی داشتیم مثل من ژنتیکی چاق هستم. اشتهای کاذب دارم. سوخت وسازم پایین. سنم بالا رفته. فعالیتم کمه. ورزش و پیاده روی نمی کنم پس به همین خاطر چاق میشیم ولی خیلی از متناسبها هستند که این باورها را ندارند وهمیشه لاغر و خوش اندام هستند و من همیشه فکرمیکردم که خدا اون ها رو دوست داره که به اون شکل خلقشان کرده ولی من رو در زمان بی حوصلگی اش خلق کرده
وامروز با هدايت شدنم از سوی خالق یکتا توانستم که افکار اشتباهاتم را کمی کنترل کنم و موفق شدم که هرروز کم رنگ ترش کنم و با تعهدی که دادم و مسئولیت چاقی ام را پذیرفتم با اطمینان کامل دارم دراین مسیر حرکت میکنم
و من دیگر گول هیچ تبلیغاتی و گفته ها و شنیده ها را نمی خورم و خودم به تنهایی و با کمک استادگرامی و نوشته های مطالب آموزنده و فایل های آموزشی لاغر می شوم و با قدرت و شادمانی و آرامش و حس خوب جلو می روم و لاغر ومتناسب می شوم
من اولین بار از ۱۲جلسه لاغری باذهن را شروع کردم و در همون جلسه اول چنان تاثیر در من گذاشت و حس آرامش و اطمينان در من بوجود آورد و من تا به امروز تمام حرفها و گفته های استاد عزیزمان را پذیرفته و عمل کردم و قبول کردم که لاغر شدن آسانترین کاردنیاست
ما باید رفتارهایمان را درست کنیم و به حرفها و تمریناتی که استاد برایمان می گویند بطور کامل انجام دهیم و عاشقانه خودمان را دوست داشته باشیم اون موقع هستش که بطور طبیعی لاغری را در جسممان خواهیم دید نه با فشار آوردن به جسممان. چون اول بایدذهنمان تغییر کند نه جسممان
من دیگه باورم برای اینکه لاغرشوم باید ورزش کنم را ندارم. بايد رژيم بگیرم راندارم. بايد اين رو بخورم اون رو نخورم راندارم. بايد لقمه هایم را بشمارم راندارم.
من فقط باور کردم که وقتی گرسنه باشم میخورم وهر موقع حس سیری داشتم دیگه نمیخورم همین.
من چاقی ام را یه گوشه ای از جسمم گذاشتم و اصلا توجهی بهش ندارم و میدانم خودش راحت واسون و به آرامی از بدنم خارج خواهد شد وبرای همیشه من رو ترک خواهد کرد و من کاملا مطمئن هستم
واین رو مدیون استادگرامی ومهربانم هستم
یا حق
سلام خدمت استاد عزیز.
1_بله من هم از روش های خیلیییییییییییی زیادی گول خوردم و هیچ نتیجه ای نگرفتم استاد چقدرررر صحبت های شما مشابه من هست منم از سن بچگی 6 ماهگی چاق بودم و توی سن پایین همیشه مورد علاقه اطرافیانم بودم حتی وقتی مادرم یا کسی تعریف میکنه بیشتر متوجه میشم اما در ابتدایی وقتی معلم بهداشت اومد برای اندازهگیری وزن من توی کلاس از همه تپل تر بودم و تازه اونجا متوجه شدم که چاق هستم و اولین باری که گول خوردم و تصمیم گرفتم لاغر بشم اول راهنمایی بودم و دکتر به من عصاره لیمو ترش داد که فوق العاده تلخ بود من اصلا دوست نداشتم قبل از غذا استفاده کنم یکی دوماه مصرف کردم و مثل اینکه مادرم از جایی شنیده بود که در بلند مدت آثار بدی روی اعصاب و معده داره و دیگه من ادامه ندادم و در سوم راهنمایی یکم بیشتر چاق شدم و حرفای بقیه باعث شد تصمیم گرفتم از رژیم دکتر کرمانی که خیلی هم مشهور بود اون زمان متخصص تغذیه استفاده کنم یکی از کلینیک هاش رو هم در شهر ما زده بودن و همه تعریفش رو میکردن و بر اساس استخوان بندی دور مچ و… به من برنامه غذایی دادن خیلی هم تخصصی کار میکردن اول به اتاق مشاوره رفتم و سوال های ازم پرسیدن بعد به اتاق اندازه گیری رفتم و بعد از رد شدن از هفت خان منو پیش خود دکتر بردن و به من برنامه ای داد که در 5 ماه باید 10 کیلو کم کنم و اولش خیلی ذوق و شوق داشتم چون یه سمینار بزرگ هم داشت که هزاران چاق اونجا بودن و خود دکتر برامون صحبت کرد و سی دی و کتاب رژیم داد که برام خیلی جالب بود و من دو هفته انجام دادم و 5 کیلو کم کردم و خیلی هم خوشحال بودم هم متعجب هرچند خیلی رژیم سختی بود و گرسنگی زیادی داشت بعد از چند روز احساس کردم موهام شروع به ریزش کرده اونم خیلی شدید و مادرم دوباره از ترس اینکه من کچل نشم اون روش هم رها کردم و جوری رها کردم که ترسیده شده بودم دیگه سمتش نرفتم روش بعدی که تست کردم یه دکتر هورمون شناسی بود که به من گفتن به سری مشکلات و کیست این چیزا داری باعث چاقیت شده و من در عرض یک ماه 6 کیلو کم کردم ولی به محض اتمام دوره سه ماهه اون قرص من به وزن قبل برگشتم خیلی راحت و رهاش کردم روش انواع اقسام باشگاه های لاغری رو ثبت نام کردم هر نوع قرص گیاهی لاغری بود میخریدم و میخوردم یه روغن از عصاره سیاه دانه و زیره خریدم و به بدنم میمالیدم و شروع به طناب زدن میکردم و در دبیرستان که از همه این روش ها بی نتیجه بودم رژیم من درآوری و سرخود گرفتم که وزن زیادی هم کم کردم اما باعث افت فشار من و زیر سرم رفتنم میشد یعنی استاد اونقدر روش های زیادی امتحان کردم اونقدر گول خوردم که بخوام توضیح بدم باید یک روز کامل برای فقط روش ها تایپ کنم و هیچ کدوم پایدار نبود.
2_استفاده از روش های لاغری تاثیرات زیادی بر جسم من میذاشت اما برای یک ماه دو ماه ۶ ماه نهایت یکسال بیشترین زمانی که پایدار بود اونم دو سال رژیم من درآوری بود که خودم توی سن ۱۸و ۱۹ سالگی گرفتم و دانشجو شدم و بسیار لاغر و ضعیف شدم که مادرم نگران شده بود که میگفت دیگه نمیخوام ادامه بدی باید بریم دکتر آزمایش بدی که بدونم سالمی درسته جسم من لاغر میشد برای مقطعی اما پوست بدن من ترک ترکی شده بود چون هی لاغر میشدم هی چاق میشدم چاق شدنم بیشتر چاق تر تر تر شدن بود از وزن قبلی بدتر میشدم و همه اون لباس های قشنگی که خریده بودم ازم تنگ میشدن و به ته کمد لباس میرفتن و باعث مسخره شدن دوست و اطرافیان میشدم.
۳_از نظر احساسی اینجور بگم که اصلا خوشحال نبودم اصلا لذت نبردم اصلا راحت نبودم چرا چون همش گرسنگی همش افت فشار همش ورزش های که دوست نداشتم انجام بدم گذشتن از غذاهای مورد علاقه ام و مهمترین اینها عذاب وجدان و ترس بعد از اتمام دوره ای برای هر روشی داشتم ومجدد چاق شدنم اینکه توی مهمونی عروسی پیش دوستام هرکجا میرفتم تنها چیزی که ذهن منو درگیر میکرد کالری غذا اندازه گرفتن نخوردن زیاد و لذت نبردن از اون محیط بود و این استرس که با سختی لاغر شدم الان با خوردن یک قاشق یا یک لقمه اضافه تر چاق میشم و همهی زحمت من هدر میره و از همش بدتر از نظر روانی ناامیدی نابود ترین احساسی هست که همه ما چاق ها تجربه اش کردیم که گاهی وقتا از زندگی سیر میشدم و بیخیال همه روش ها میشدیم.
من در انتخاب هیچ کدوم از روش های لاغری توانمند نبودم اگه بودم الان اینجا و در حال نوشتن این دیدگاه نبودم.
خودم را سرزنش میکردم چون فکر میکردم که مشکل از من هست چون ارده قوی ندارم سست هستم زود خسته میشم ازشون و شکمو هستم بدرد نخورم وگرنه اگه این روش مشکل داشت چرا این همه با رژیم گرفتن لاغر شدن آخه همه روش های که من انجام میدادم کسی بهم مشاوره داد بود که خودش لاغر شده بود و من اشتیاق پیدا میکردم مثل اون شخص لاغر بشم و نه تنها بیشتر از دو سه ماه لاغر نمیموندم تازه چاق تر هم میشدم و میگفتم دیدی چقدر بی اراده هستی چقدر تنبلی خودتو دوست نداری اینم رها کردی و سرزنش های من روز به روس بیشتر میشد.
تا یکسال پیش فکر میکردم من واقعا دختر بی اراده و شکمویی هستم و تا آخر عمر قراره چاق باشم و چاق بمیرم اما یکساله که دیگه این فکرو ندارم اتفاقا من خیلی هم با اراده هستم اگه نبودم این همه روش رو انجام نمیدادم امتحان نمیکردم که لاغر بشم روش ها درست نبودن چون فقط جسم منو تغییر میدادند که اما احساس من نابود بود و هیچ خوشحالی و لذتی در کار نبود..
من باور دارم و مطمئنم از روش لاغری با قدرت ذهن نتیجه میبینم چون قبلا هم نتیجه گرفتم و دیدم به زندگی باز شد و متوجه شدم من خیلی دختر قوی هستم و با اصلاح کردن فکر و ذهنم میتونم هیکل و اندام رویایی خودم را بسازم این بار با این روش زیبا ایمان دارم که نتیجه ماندگاری دارم چرا ؟چون قبل از اینکه جسم من شروع کنه به لاغر شدن ذهن من احسان من داره تغییر میکنه خوشحالم سختی در کار نیست کسی متوجه نیست دارم چه کاری میکنم زحمتی ندارم از کسی کمکی نمیخوام توکل بر خدا و با استفاده از فایل هایی که خود شخصیکه سازنده این سایت بوده همه رنج ما رو تجربه کرده و هرچیزی درون ذهنم میگذره روی گوشی و این سایت بیرون میریزم و با ذهنی پاک روزهای بعدیم رو سپری میکنم و مطمئنم بعد از اینها نتیجه رو اندامم خواهم دید و دیگه نیازی نیست با استرس عذاب وجدان ترس زندگی کنم.
سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز خیلی خوشحالم که بااین سایت اشنا شدم من یک ماه تا گام نهم رفتم اما تو گام نهم احساس کردم اون چیزی من میخام از تو فایل ودیدگاه ها ونوشته نتونستم درک کنم به قول قدیمی ها مو رو از ماست نکشیدم بیرون. خیلی نسبت به روزهای اول تغییرات ذهنی خوبی داشتم اما منو راضی نکرد حس کردم خیلی تند دارم پیش میرم برای همون با خودم گفتم دوباره از دیدگاه اول شروع کنم من همه تمرین ها رو تا گام نهم با دقت انجام دادم وفایل هارو هرکدام چندین بار با دقت گوش دادم اما الان خیلی خوشحالم چون دارم از فایل ها خلاصه ونکته برداری میکنم هر کلمه رو درک هضم میکنم جوری که با پوست واستخونم حسشون میکنم مسیر طولانیه اما من باعشق علاقه این مسیر واروم اروم طی میکنم واز زیبایی های مسیر لذت میبرم ومیدونم اخر این مسیر اون زیبایی رویایی است که سال ها تو سردارم وبه این رویای زیبا دست پیدا میکنم وبه واقعیت تبدیل میشه من مطمعنم وایمان دارم پس تا اون روز زیبا با علاقه هرروز دیدگاه هارو می خونم ونظراتم مینوسم وبا شما همراه هستم به امید ان روز زیبا
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز سایت
افرادی که اضافه وزن دارن برای انتخاب روش های لاغری مجبورن به علایق خودشون اهمیت ندن و فقط به خاطر شنیدهها و تبلیغات روش لاغری، انتخاب خودشون رو انجام بدناگر من بر اساس علایق خودم انتخاب نکنم هرگز نسبت به تصمیماتم احساس رضایت نمیکنمدر این صورت نتیجه مطلوبی هم از سعی و تلاشم در این مسیری که انتخاب کردم به دست نمیارماین موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نیستبلکه در تموم جنبههای زندگی، اگه مجبور به انتخاب گزینهای مخالف با علایقم باشم هرگز در اون موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نمیرسم انتخاب کردن روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران باعث میشه تا نه تنها نتیجه دلخواه رو به دست نیارم بلکه به خاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری، خودمو سرکوب کنم خودمو سرزنش و تحقیر کنم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن رو ندارم.یکی از مزیتهای روش لاغری با ذهن اینه که اقدامات روشهای قبلی رو انجام نمیدیممثل رژیم گرفتن، ورزش کردن،عرق کردن، پیاده روی، دارو، دمنوش.و فقط در سکوت خودمون مشغول به انجام تمرینات ذهنی برای لاغری میشیم
استفاده از روش لاغری با ذهن باعث میشه تا ما به واکنشهای ذهنمون در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیتهای مختلف پی ببریم و بر خودمون مسلط بشیم و این بهمون احساس آرامش میده اما توی روشهای اشتباه قبلی برای لاغری همیشه درگیری ذهنی داریم، ناراحتیم، اعصابمون خورده که چرا نباید از غذاهایی که دوست داریم به اندازهای که دوست داریم بخوریم روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقیهروشی که اولین دستاوردش برای ما آرامش ذهنیه،اطمینان به خودمون و توانمندیمون در متناسب شدنهروش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشه به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسممون تاثیر بزاره اما روح و روانمون رو خدشهدار کنه این روش حتی اگه باعث کاهش وزن زیاد هم بشه هرگز روش صحیحی برای لاغر شدن نیستدلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده که روشی که برای چاقی استفاده کردیم هم بر جسم و هم بر روح و روانمون تاثیر مشابه داشتهبنابراین روشی برای لاغر شدن صحیحه که هم جسممون رو ترمیم کنه و هم روح و روانمون رو به آرامش برسونه
خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن یکی از دلایلی که دیگه نمیتونن لاغر بشن اینه که پذیرفتن که اونا برای همیشه چاق خواهند بود و هرگز نمیتونن لاغر بشن چرا این موضوع رو پذیرفتناول به خاطر اون اطلاعات و آگاهی هست که در مورد چاقیشون بهشون داده شدهدوم به خاطر تلاشهای مکرریه که برای لاغری انجام دادن و نتیجه نگرفتنهر کسی برای اضافه وزنش چند تا دلیل محکم داره که اینا رو از دیگران شنیده میتونه ژنتیک باشه، مصرف دارو باشه، رسیدن به سن بلوغ باشه، ازدواج کردن، که چون ازدواج کردم طبیعیه که بعد از ازدواج چاق بشمهر کدوم از ما به خاطر چاقیمون یه سری دلایل محکم توی ذهنمون داریم که مربوط به شنیدههامونه و اونا رو باور کردیمدومیش اینه که به خاطر تکرار تلاشمون برای لاغر شدن و شکست خوردن بوده. چون بارها تلاش کردیم از طریق روشهای مختلف لاغر بشیم و نتیجه نگرفتیم و این در ما نفوذ کرده که ما هرگز نمیتونیم لاغر بشیم
اینا دوتا عامل بسیار مهمهیکی شنیدههای ما درباره دلایل چاقیمون دومیش تلاش شخصیمون برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن.این دو تا عامل باعث میشه که خیلی از افراد تا ابد چاق بمونن و سختی و رنج چاقی رو تحمل کنن.پس خیلی مهمه که برای لاغر شدن با ذهن چند قدمی از سوابق خودمون فاصله بگیرم و با یک ذهن آرام و خالی از اون اطلاعات اشتباهی که در ذهنمون از بچگی کردن به سمت لاغری حرکت کنیم.دلیل اینکه ما از روشهای دیگه استفاده کردیم برای لاغری این بوده که ما به این نتیجه رسیدیم که ما نمیتونیم لاغر بشیم پس دیگران باید به ما کمک کنن.در قدم اول باید این فکر اشتباه رو اصلاح کنیم که من نمیتونم لاغر بشم.چرا من میتونم لاغر بشماگه دلیل قانع کنندهای الان براش نداشته باشم که بخوام به خودم تاکید کنم که من میتونم لاغر بشم،اما همین که بدونم که این نگرش رو باید در خودم ایجاد کنم خیلی تفاوت ایجاد میکنه با دیروزم، که فکر میکردم من نمیتونم لاغر بشم
ما از طریق ذهن خیلی کارها رو انجام دادیم.همه ما صحبت کردن رو یاد گرفتیم، نوشتن، خوندن،خیلی از کارهایی که در زندگی روزمره رو انجام میدیم همه رو یاد گرفتیم و این از تواناییهای ذهن ماست، از تواناییهای مغز ماست که میتونه بینهایت کار، مهارت و هر چیزی رو که دوست داشته باشیم رو یاد بگیریم.آنچه که ما بلد هستیم با آنچه که دیگران بلد هستن تفاوت داره.یه نفر مهارتهای دیگه داره، بینهایت تنوع هست در مهارتها. یه فردی که در کشور دیگه زندگی میکنه اصلاً به شکل متفاوتی از ما داره صحبت میکنه و این از تواناییهای مغزه که به بینهایت شکل متفاوت، میتونه آگاهیها رو دریافت کنه و یک سری چیزها رو یاد بگیره و یک سری تحلیلها رو انجام بده، محاسبات رو انجام بده و نتیجه بده. بنابراین لاغر شدن هم در ذهنم یکی از همین موارد باید باشه که تا حالا یاد گرفتم و چیز سخت و پیچیدهای نیست. اگر تا الان فکر میکردم که لاغر شدن خیلی سخته به خاطر این نیست که لاغر شدن سخته به خاطر اطلاعات اشتباهیه که در مورد لاغر شدن داشتم.
بنابراین اون روشهایی که برای لاغری استفاده کردم تعیین کننده صلاحیت یا لیاقت من برای لاغر شدن نیست،بلکه یه روشی بوده که به خاطر ضعف و عدم اطلاع من از لاغر شدن به وجود اومده.وقتی که چاقی در جوامع بشری گسترش پیدا کرد و برای کنترل و برطرف کردن اون افراد عاجز شدن، شروع کردن به پیدا کردن دلیلها و توجیههایی برای چاقی افرادبرای تفاوتِ بین افراد چاق و متناسبو حالا میگن چون این تفاوت رو داره پس راه حلش هم اینه.راه حلش رژیم گرفتنه،یا نباید نون و برنج مصرف کنیمنباید این مواد رو مصرف کنیو هی برنامهها به وجود اومدهباید به این شکل ورزش کنی دستگاههایی به وجود آوردن که ما بیایم با اونها ورزش کنیم و لاغر بشیمموادی به وجود اومده که ما اونها رو بخوریم و لاغر بشیمقرصهایی اختراع شده که ما اونها رو بخوریم و لاغر بشیمحتی کار به جایی رسیده که جراحی انجام میدنمیگن شما بدنتون مشکل داره معدهتون بزرگه، برای همینه که چاقی.یعنی همه روشها داره تاکید بر این میکنه که این فرد چاق خودش قادر به لاغر شدن نیست، این نمیتونه لاغر بشه مگر اینکه از این وسیله استفاده کنهمگر اینکه از این روش استفاده کنهو این در حالیه که این همه انسان متناسب در دنیا هست که هرگز از این وسایل، داروها، قرصها و دمنوشها استفاده نمیکنن و سالهاست که متناسبن و دارن از همون غذاهایی استفاده میکنن که ماها مصرف میکنیم. پس باید تموم حرف و حدیثهایی که درباره لاغر شدنم شنیدم باید بتونم فراموش کنم. اون چیزی که باعث لاغر شدنم میشه فرمولها و نگرشیه که در ذهنم وجود داره و فرمانهایی که در مغزم ثبت شده و داره هر روز و هر روز صادر میشهاونا وقتی تغییر کنه منم خود به خود لاغر میشم.تغییر دادن اونچه که در ذهنم هست به وسیله ورزش و مواد غذایی و استعمال کرمها و خوردن قرصها انجام نمیشه اونچه که در ذهنمه به وسیله شنیدن، دیدن و لمس کردن داره تغییر میکنه.
اون چیزی که تا حالا یاد گرفتم از طریق شنیدن، دیدن و لمس کردن بوده.من اگه دارم به زبان مادری صحبت میکنم چون شنیدم،فردی که ناشنواست نمیتونه به زبان مادریش صحبت کنه، چون از قدرت شنوایی محروم بوده و یاد نگرفته.من اگه مسیرها رو یاد گرفتم و به راحتی محل کارم میرم، خونه فامیل میرم و برمیگردم به خاطر اینه که از قدرت بیناییم استفاده کردم و مغزم مسیرها رو دریافت کرده، آگاهیها رو دریافت کرده، ذخیره کرده و من ازش استفاده میکنم هیچ وقت نمیتونم با تزریق یک آمپول، مسیرها و نقشه یک شهر رو وارد مغزم کنمهیچ وقت با استفاده از دارو نمیتونم زبان یک کشور دیگه رو یاد بگیرم.باید اون زبان رو بشنوم، تکرار کنم، تمرین کنم، تا یاد بگیرم.چاقی هم یاد گرفتنی بودهچاقی ژنتیکی نیست چاقی به خاطر تفاوت در سوخت و ساز بدن من با دیگران نیستچاقی به خاطر تفاوت در متابولیسم و مزاج نیستچاقی مجموعهای از افکار و نگرشه که من از طریق شنیدن، دیدن و بارها تکرار کردنش اونو یاد گرفتم و الان دارم به شکلی زندگی میکنم که نتیجش برای من چاقیه.به شکلی دارم در مورد خودم و وضعیتم و آیندم در زندگی فکر میکنم که نتیجش برام میشه چاقی.من هر لقمه ای رو که به دهنم میذارم انتظار چاق شدن دارماین یک نگرشهواقعا هر لقمهای که من میخورم قدرت چاق کنندگی منو ندارهاما من میتونم با فکرم، هر لقمه رو که به دهنم میذارم، با فکر کردن به اینکه این لقمه میخواد منو چاق کنهیا این غذا منو چاق میکنهیا من الان مستعد چاقتر شدن هستم به هزاران شکل میتونه فکر چاقی در ذهنم مرور بشهدر واقع من تجسم چاقی دارم انجام میدم و نتیجهاش در جسم من خودشو نشون میده.این بخشیه که در افراد متناسب وجود ندارهاونا هنگام غذا خوردن اصلاً نگرشی درباره اینکه این ماده غذایی میخواد چاقشون کنه ندارناونا به چاقی فکر نمیکنناونا تصویرسازی ذهنی چاقی ندارناونا فقط غذا میخورن
ولی من موقع غذا خوردن چیزی که نمیخورم غذاست.حرص میخورمفکر میکنم به چاقیاعصابم به هم ریخته است که الان من چاقتر میشمو به همه چیز دارم فکر میکنم.در واقع خیلی چیزای بیشتری رو من میخورم از طریق مغزم، از طریق ذهنم، نه از طریق دهانم.شاید در هر وعده غذایی ۵۰۰ گرم آب و غذا خورده باشم، یک کیلو غذا خورده باشم ولی با ذهنم میتونم یک کیلو رو به ۱۰۰ کیلو تاثیرش رو اضافه کنم این قدرت مغز منه که میتونه تصاویر رو به واقعیت تبدیل کنه.اینها رو از کجا میگیره؟؟اون چیزی که خودم بهش میدم.مغز من هیچ ارتباطی با بیرون خودش نداره.مغز بیرون رو نمیبینهاز چه طریق نسبت به دنیای پیرامون اطلاعات کسب میکنه؟؟از طریق چشم، گوش و لامسه
وقتی که من یک چیز داغ رو میگیرم متوجه میشم و از این به بعد یاد میگیرم مغزم یاد میگیره که به چیز داغ نباید دست بزنه.همه چیز یاد گرفتنیه.چاقی رو یاد گرفتمچاقی ژنتیکی نیستبنابراین لاغری رو هم میشه یاد بگیرم. لاغر شدن با رژیم گرفتن، با ورزش کردن، با استفاده از وسایل خاص، با مصرف دارو، با هیچ چیز دیگهای به دست نمیاد چاقی یاد گرفتنی بوده، لاغری هم یاد گرفتنیه همونطور که نمیتونم با مصرف دارو زبان انگلیسی یاد بگیرم،نمیتونم با تزریق آمپول نقشه یک شهر رو وارد مغزم کنم،هیچ اطلاعاتی رو از دنیا نمیتونم با دارو، دمنوش، کرم، وسیله، وارد مغزم کنم.پس لاغر شدن هم یه چیز کاملاً درونیه، مربوط به درونِ جسم منهو من نمیتونم اونو از طریق وسایل پیرامونی، استفاده از روشهای مختلف، وارد مغزم کنم.من میپذیرم که تموم اون تلاشهایی که برای لاغری انجام دادم و به نتیجه نرسیدم چیزی از توانایی لاغر شدن من کم نکردهاگر بهم اثبات کرده که من نمیتونم لاغر بشم، و باعث شدن که همش خودم رو سرزنش کنم که خاک تو سرت باز هم نتونستی لاغر بشیاز این برنامه هم نتونستیاز این رژیم هم نتونستیببین چقدر آدمها لاغر شدنببین نشون داد اونا چقدر توی این مدت کم کردن اما تو نتونستیهمش خودم رو سرزنش کردم که من نمیتونم لاغر بشمخودم رو تحقیر کردمو باور کردم که لاغر شدنی نیستم اما میپذیرم که اونها دروغی بیش نبوده من توانایی لاغر شدن رو دارم.و به هیچ عنوان فکر نکنم که اونها روشهایی بوده که من نتونستم از اونها لاغر بشم و الان بیام از لاغری با ذهن لاغر بشم.نه به هیچ عنوان.باید بپذیرم، باید درک کنم، باید باور کنم که اون روشها دروغی بیش نبودهاونها نمیتونسته منو لاغر کنهمن گول خوردم که از اون روشها استفاده کردم
تموم اون تلاشهای قبلی که منجر به شکستم شده به خاطر عدم لیاقت و ناتوانی من نبودهبلکه اون روشها دروغین بوده و من گول خوردم و هیچ اشکالی نداره جهان نسبت به این موضوع آگاهی نداره.فکر نکنم که اونها خیلی آدمهای نامردی بودننه اونها هم در این حد آگاهی داشتن و میخواستن به من کمک کنن که لاغر بشم ولی من گول خوردممن از همون اول گول خوردم که چاقی ارثیه، چاقی به خاطر سوخت و سازهچاقی به خاطر غذاهاستچاقی به خاطر خوردن کربوهیدرات و برنج و نوک و بستنی و فست فود و نوشابه است.ولی چاقی فقط به خاطر اون چیزیه که در مغز من ثبت شده و باعث شکلگیری اندامم شده و میتونم الان با کمک این آموزشها با شنیدن این حرفها و باور کردن اونها و تکرارشون و رها کردن گذشته کاملاً در شرایط متفاوتی باشم
من گول خوردم که فکر میکردم میتونم از روش لاغری با آکادمی لاغری سراج لاغر بشممن گول خوردم وقتی که فکر میکردم میتونم با رژیم دکتر کرمانی لاغر بشممن گول خوردم که فکر میکردم میتونم با رژیم گیاهخواری لاغر بشممن واقعاً گول خوردم که فکر میکردم فقط و فقط میتونم از طریق دوره قانون سلامتی لاغر بشم و این دوره واقعاً منو نابود کردمن قبل از خرید این دوره به طرز معجزهآسایی با دوره تناسب فکری آشنا شده بودم و داشتم فایلها رو گوش میکردم که دوره قانون سلامتی اومد منم واقعاً ۲۰ سال بود که آرزوی لاغر شدن رو داشتم و وقتی که دیدم این دوره میتونه منو خیلی سریع به خواستم برسونه هرجوری بود این دوره رو تهیه کردم و یک سال این روش رو انجام دادم.درسته که ۱۷ کیلو وزن کم کردم و به اون لاغری که میخواستم و آرزوش رو داشتم رسیدم ولی به هیچ عنوان لاغریم رو دوست نداشتم چون با زجر به دستش آورده بودم به شدت ریزش مو گرفته بودم و واقعاً از نظر ذهنی تحت فشار شدیدی بودم خیلی اذیت میشدم که دیگه نباید تا آخر عمر کربوهیدرات مصرف کنم و فقط پروتئین و غذاهای گوشتی باید بخورم و این واقعاً برام زجرآور بودو این لاغری رو اصلاً دوست نداشتم قیافم خیلی وحشتناک شده بود به شدت خودم رو سرزنش میکردم که تو چرا نتیجه نمیگیری ببین چقدر از این دوره نتیجه گرفتن واقعا تحت فشار بودم و نمیتونستم دیگه این دوره رو ادامه بدم یادمه گریه کردم و از خدا کمک خواستم که کمکم کنه و اصلاً یادم نمیره اون روزی رو که یک لحظه به ذهنم رسید که برو به سایت تناسب فکری و من اصلاً یادم رفته بود که یه زمانی توی این سایت بودم و داشتم از فایلهای رایگان استفاده میکردم.الان خیلی خوشحالم به یک آرامشی رسیدم که اصلاً با هیچ چیز عوضش نمیکنماستاد عطار روشن عزیز واقعاً از صمیم قلبم بابت تک تک فایلهاتون از شما سپاسگزارم که زندگیم رو نجات دادین و منو به آرامش رسوندین.
سلام براستاد عزیز ودوستان همراه
من از اونجایکه فاصله زیادی با گذشته چاقیم گرفتم و تقریبا در تناسب اندام خوبی هستم فکر میکنم ۸۰ درصد به تناسب دلخواهم رسیدم مرور گذشته هم برام سخته چون کمتر خاطرات چاقی یادم میاد مگراینکه زمان بزارم و به ذهنم فشاربیارم و هم احساس خوبی بهم نمیده چون مرور خاطرات همراه با درد ورنج و گول خوردن حس خوبی نداره .
اما من از وقتی با این روش ذهنی لاغرشدم یاد گرفتم هرچیزی رو که کسی بهم گفت اگه توش سختی باشه نپذیرم چون من برای جذب ناخاسته ام سختی نکشیدم که بخام با سختی برطرفش بکنم .
سعی میکنم با روشهای ذهنی که آسونترین روش حل مشکلات هست مسایلم رو حل کنم .
من با کانون توجهاتم شرایط زندگیم رو خلق میکنم پس برای تغییر شرایط زندگیم هم باید با کانون توجهاتم این کار رو انجام بدم .
ومن این کار روانجام دادم وانجام میدمش . و چون یک شبه چاق نشدم و یک فکر باعث چاقی نمیشه بلکه مدتها تکرارش کردم تا باورش کردم وجاق شدم پس بایستی دوباره فکرم روعوض کنم یه مقدار زمان بزارم و روش کارکنم تا به باور تبدیل بشه تا متناسب متناسب بشم .
من یادم میاد همش از خدا میخاستم البته قبل آشنایی با مفاهیم قانون جذب و قدرت ذهن که خدایا چگونه زیستن رو به من بیاموز ومن چگونه مردن رو خود خواهم آموخت ..وخداوند سنگ تموم گذاشت و من پا در نشاخت قوانین جهان هستی گذاشتم و به این خواسته قلبیم رسیدم.
خدایا شکرت . تشکر از استاد عزیز بابت آموزشهای بی بدلیل شان .
خب خب خب، با سلام و اره منم ۲۴ سال گول خوردم و خودم رو گول زدم ، ۲۴ سال هر روز که پا شدم تو ذهنم چاقی داشت میچرخید تا شب که وقت خوابیدن میشد
اگه بگم تا الان نزدیک هزار بار رژیم گرفتم دروغ نگفتم ولی اگه قرار بود جواب بده جواب داده بود تا الان مگه نه، ، رژیمای غیر اصولی و زودگذر که فقط. به جسممون اسیب میزد، حیف نبود! و باورتون نمیشه دوستان ولی من حتی قبل شروع این دوره هم میخواستم یه رژیم ۴ روزه بگیرم و بعد شروع کنم، ولی نکردم، با خودم گفتم مرگ یه بار شیون یه بار، الان درست تو جایی از زندگیمم که میدونم تنها راهی که میتونه برای همیشه منو از این منجلاب چاقی و رژیم و پرخوری افراطی بکشه بیرون ، درست کردن طرز فکرمه، و من میدونم که نه امروز و نه فردا ولی روزایی که خیلیم ازمون دور نیستن به خودمون میایم و میبینیم که همه چی کم کم داره واسه همیشه درست میشه، با امیدواری موفقیت تک تکتون❤️
سوال اول: اره من واقعا تو کوتاه مدت ادم با اراده ای بودم ولی بعدش حریص میشدم
سوال دوم:دیگران رو میدیدم که چجوری اراده میکردن و عمل میکردن از خودم ناامید میشدم
سوال سوم: نصف نصف، بعضی از روشا خب واقعا اونقدام بد نبودن ولی من اراده بلند مدت واسه رعایت نداشتم
سوال چهارم: همیشه تو زندگیم بی نهایت معتقد به قانون جذب و قدرت ذهن بودم ولی هیچوقت فکر نمیکردم واسه تناسب اندامم بتونه بهم کمک کنه و تصمیمم، این بار فقط اینه که ادامه بدم، چون از همیشه مطمئن ترم که ذهن من برای همیشه باید درست بشه
سلام ودرود به استاد عزیز
شما درست گفتین الان که فکر میکنم میبینم از زمانی یادم میاد برای لاغر شدن به هر چیزی چنگ میزدم تا لاغر بشم مثل رژییم های مختلف ،یا اگه کسی لاغر میشود ازش میپرسیدم که چه جوری به چه روشی لاغر شدی ولی با این که اونها به من میگفتن چه کاری باید انجام بدم چون خواسته قلبی وجسمی من نبود من تو اون روش موفق نمیشودم چون اصلا از ذهن من نبود از نبود چاره به سمت این روش ها میرفتم
وشما درست میگید مارو گول زدن از نظر من مارو بیشتر با تبلیغات به سمت چاقی بیشتر کشوندن
اونم این که وقتی شما مدام کلمه چاقی بشنوی احساسش قبول میکنی واین میشه ملکه ذهنت حتی شاید تو اون روش کمی لاغر بشی ولی اون ها با تبلیغ انواع دمنوش یا وسایل ورزشی شما رو جذب روش های دیگر برای لاغری میکنن که به پول بیشتری برسن وشما همش در حال خرید برای هدف لاغری هستین ،ولی واقعیتش سیاست کثیف فروشندگان این محصولات فقط برای جذب آدم های چاق که اعتمادبنفسشون هر روز کمرنگ تر میشه ودنبال راهی برای لاغری هستن
این که میگید لاغری از ذهن وباور ماست شما درست میگید من میتونم بگم وقتی ترس ها به باور تبدیل بشن میتونن آدم ها رو به نابودی بکشونه ما از ترس چاقی بیشتر چاق میشیم واون جذب خودمون میکنیم مثل کسی که از رانندگی میترسه ولی دلش میخواد راننده بشه تا وقتی ترسش توش وجود داره اون هرگز راننده خوبی نمیشه
ومدام شاکی که چرا رانندگی خوبی نداره
آدم چاق هم از چاقی میترسه ولی مدام شاکی که چرا چاق ولاغر نمیشه
مادر من از بچگی من چاق بود پدرم همیشه به ما میگفت مثل مادرتون مراقب باشید چاق نشید واین سال ها تکرار کرد کلمه چاقی شد ملکه ذهن من وخواهرم تکرار این کلمه باعث شد بد سالها به خودمون نگاه کنیم وببینم چاق شدیم
در صورتی پدرم میگفت مثل مادرتون چاق نشید ما کلمه چاقی میشنیدیم وترس اون تکرار کلمه باعث چاقی ما شد
مغز ما دارای قدرت که میتون کلمات با انرژی مثبت یا منفی در درون ما شکل بده واون بشه سر لوح زندگی ما چاقی سر لوح منفی زندگی من شده بود
ولی من با همون قدرت ذهن وباورمثبت مغزم تبدیل به لاغری و جسم شاداب و پرنشاط میکنم
البته با لطف خدا وکمک شما استاد عزیز
“ به نام ” الله “ یکتا پروردگار جهان هستی ”
درود به همراهان هم مسیر و استاد عزیز ؛
گام اول : شما هم گول خورده اید ؟!
خداوند عزیز و مهربانم ، تو را بابت هر آنچه به من تا به الان عطا کرده ای و از این به بعد عطا خواهی کرد شکر می گویم و سپاس گزارم ، خدایا شکرت .
انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است .
انتخاب روش لاغری ، سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام می شد .
نکته : ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمی شد و جسم ما به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتیم .
نکته :گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است . هر چه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود .
آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید ؟! درباره ی آن شرح دهید.
بله ، بارها و بارها گول خورده ام . یادم می آید هر وقت که از وضعیت چاقی ام به تنگ می آمدم تصمیم می گرفتم که با جدیت و با اراده رژیم غذایی بگیرم و هر بار با جدیت و امید به اینکه این بار دیگر لاغر خواهم شد روشی را شروع می کردم و بعد از چند روز یا یک هفته از آن خسته می شدم و آن را رها می کردم .من گول خورده ام و از روشهایی مانند: رژیم دکتر کرمانی ، حذف وعده ی شام ، حذف یکسری از مواد غذایی مانند : نان ، برنج ،انواع شیرینی و … از وعده های غذایی ، خوردن قرص گیاهی دست ساز ، خوردن انواع دمنوش ها مانند : چای سبز ، چای ترش و … ، پیاده روی و ورزش ، خوردن قرص متفورمین ۵۰۰، خوردن آب جوش به صورت ناشتا و … .
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟!
با حذف بعضی از مواد غذایی مانند : برنج دچار ریزش مو می شدم .با انجام ورزش های سنگین بدنم کوفته و خسته می شد. با خوردن بعضی از چیزها مانند : آب جوش با سیر له شده با آبلیمو بعد از مدتی دچار سوزش معده و ترشح بیش از حد اسید معده شدم .با حذف بعضی از وعده های غذایی دچار سر درد می شدم .
استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت ؟!
احساس بد محدودیت داشتن و منع از خوردن خوراکی های خوشمزه و مورد علاقه ، حس نارضایتی از شرایط خود ، احساس عدم اراده و عرضه ی لازم برای ادامه ی رژیم ، نا شادی و غمگینی و احساس افسردگی .
به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد ؟
بسیار مهم و با اهمیت است چون اگر تاثیر مثبت و خوبی بر احساس من داشته باشد مثلا آرام باشم و شاد ، من بهتر و راحت تر می توانم آن را ادامه دهم و به نتیجه برسم ولی اگر تاثیر منفی و بدی بر احساس درونی من داشته باشد مثلا عصبانی و پرخاشگر شوم در مدت کوتاهی از آن زده خواهم شد و آن را رها خواهم کرد.
خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید ؟!
بله . با توجه به اینکه من قبلا از روش های مختلفی برای لاغر شدن استفاده می کردم و آن روش ها نادرست و غلط بودند باز هم از طریق آن ها من می توانستم وزن کم کنم هر چند این کاهش وزن ماندگار و دائمی نبود پس این نشان از توانمندی من دارد .
چرا بعد از لاغر شدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید ؟!
چون فکر می کردم که من فردی بی اراده و بی عرضه هستم و نمی توانم از روش لاغری که انتخاب کرده ام نتیجه ی دلخواه را بگیرم و آن را تا آخر ادامه دهم پس شروع به سرزنش و تحقیر کردن خود می کردم و حال خود را بدتر می کردم .
به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده ی لاغری نداشته اید ؟!
از زمانی که با روش لاغری با ذهن آشنا شده ام به این درک و آگاهی رسیده ام که صد در صد روش های لاغری که استفاده می کردم مناسب لاغری نبوده اند و من مشکلی از نظر اراده و عرضه ندارم بلکه روش انتخابی من نادرست و نا صحیح بوده است .
ما باید بدانیم که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است .بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کند و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.
درباره ی تصمیم خود برای استفاده روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید .
من برای تحقق رویای لاغر شدن خودم تصمیم گرفته ام که دیگر از هیچ نوع رژیم یا ورزش یا هر روش دیگری استفاده نکنم به جزء روش لاغری با ذهن و تا جایی که بتوانم تنها از همین روش استفاده می کنم .من با خواندن دیدگاه بسیاری از دوستان هم مسیر متوجه شده ام که من در دوران چاقی خود نسبت به بعضی از دوستان از روش ها و شیوه های کمتری و با شدت کمتری استفاده کرده ام و مانند خیلی از دوستان رنج و سختی و مشقت بسیار زیادی به جسم خود وارد نکرده ام و از این موضوع بسیار خوشحالم و از اواخر سال ۱۴۰۰ به بعد من به جزء روش لاغری با ذهن از هیچ روش دیگری استفاده نکرده ام و به توانایی و قابلیت خودم ، جسمم و ذهنم بسیار باور و ایمان دارم و مطمئنم بالاخره به هدف و آرزوی خود خواهم رسید.
“ یا حق ”
سلام برمریم خانم دوست عزیز
امروزکه به این بخش امد شمارو دوبار ه تواین بخش دیدم اول به خاطر پشتکارتون بهتون تبریک میگم
من جون تواستم روی خودم خوب کاره کنم درنتجه وزنم هم داره خوب پایین امده من یی درکی ازشما ونوشته هاتون پیدا کردم شما تومرحله یادگیری خیلی عالی داری پیش میرید ولی یی نگته که من روبه نتیجه داره میرسونه عمل کردن به انچه که اموختم هست مندوستانی رو دراین سایت دارم چندین سال هست توهمین بخش یادگیری خودن ماندن هنورنتواستن اون اموخته خودشون روبه رفتاروعمل کردن تبدیل کنن جون درشما این اگاهی روکه خوب گرفتیید حیف امد این مطلب مهم که به من نتیجه خوبی رو هدیه دادبه شما دوست خوبمیاداوریی کنم جون دلم میخوادهرانچهتویی این مسیر به شکر خدا به من رسیده به همه دوستان هم برسم
اوننگاه زیبات تواینه منرلوتون شما رو توجسم متناسب به شما دوست همرا هدیه داده بشه درصورتی امکان داره که اگهای روبه عمل تبدیل کنی این یی نوع خلایقیت هست که هرانچه یادگرفتید برای چاقی خودتون انجام دادی برای لاغریی باید یی خلایقت به خرج بدید که برای برگشت این مسبر طبق هرانچه که باعث شد چاقی رو دریافت گنید دراین زمان با عمل کردن به اون خلایقت که برای برگشت داری به لاغریی دست پیدا کنید انشالله
خدا پشت وپناهتون یاحق خق نگه دارتون
درود و سلام به شما هم مسیر عزیز.
از شما بابت راهنمایی و بیان آنچه که شما را در این مسیر به نتیجه نزدیک کرده است و آن را با من در میان گذاشتید ممنونم و تشکر می کنم .خوشحالم که شما از این آگاهی ها به نحو احسن استفاده می کنید و نتیجه آن را می بینید.انشاالله من هم به زودی نتایج دلخواه خود را خواهم گرفت .
همیشه شاد ، خوشبخت و متناسب باشید.
“ یا حق ”
سلام به استاد عزیزم و دوستان همگام
بله همه ی ما انسانهای چاق خواسته یا ناخواسته سالها گول خورده ایم گول تبلیغات ،گول حرفهای دیگران من اوایل ازدواجم خیلی لاغر و متناسب بودم مدام مادر شوهرم میگفت من عروس چاق دوست دارم چیه اینقدر لاغری بیشتر غذا بخور و مدام ایراد میگرفت که چرا لاغری در حالی که من واقعا متناسب بودم ۶۳کیلو بودم و به نسبت قدم اندام خوبی داشتم چون هر روز ورزش هم میکردم برای تناسب اندام ولی اینقدر دم گوش من گفت تا ذهن بیچاره من چاق شد حالا هی میخوردم سیر نمیشدم منی که تا قبل ازدواج هر چی میخواستم میخوردم ولی چاق نمیشدم انگار یکباره مواد غذایی تبدیل شده بودن به اژدها وزنم ۶۸کیلو شده بود و باردار شدم آن هم سه قلو وزنم به شدت بالا رفت بعد زایمان و حالا شروع بدبختی های من و گول خوردنهام بود تا بتونم وزنم و بیارم پایین از خرید تردمیل شروع کردم هر روز کلی پیاده روی و دویدن بعد انواع قرصهای لاغری و دمنوش انواع و اقسام رژیمها خام گیاهخواری رژیم تک خوری رژیم انگور رژیم آب خرید انواع و اقسام رژیمها رژیم کتوژتیک و انواع ژل ها و پمادهای لاغری حلقه هولاهوپ دمبل باشگاه کمربندهای لاغری ولی افسوس و صد افسوس که تمام این گولهایی که من خوردم موقتی و بی فایده بودن وزنم کم میشد بعد در تایم کوتاهی تا رها میکردم بیشتر از قبل برمیگشت این اواخر به فکر عمل معده و ابدو شکم افتاده بودم و اینقدر افسرده شده بودم که احساس میکردم دیگه راه به جایی ندارم تا اینکه به این سایت هدایت شدم بله من بیشتر از موهای سرم گول خوردم گول آدمهای اشتباه و راههای اشتباه جالب اینجاست وقتی چاق شدم روزی مادرشوهرم بهم گفت آخيش چاق شدی شوهرت همیشه میگفت مامان تو چاقی و من دلم الان خنک شده که زنش از منم چاقتر شده و من تازه فهمیدم در چه چاهی افتادم و اون چاه چاق کردن ذهن من بوده ولی اینبار از خداوند خواستم من و از مسیر تناسب فکری دور نکنه من جز خدا الان کسی و ندارم که کمکم کنه خیلی تنهام خیلی سرخورده و افسرده شدم میخوام ادامه بدم میخوام بجنگم میخوام زندگی کنم میخوام حالم خوب باشه میخوام بخندم من مدتهاست نخندیدم استاد من با اینکه وضع مالیم شکر خدا خوبه و خیلی چیزهایی که برای بقیه آرزوست دارم ولی شاد نیستم حالم خوب نیست خدایا حال دلم و خوب کن خدایا من که همیشه حال بنده هاتو خوب کردم تو هم حال دل منو خوب کن کمکم کن به آرزوم برسم کمکم کن از مسیر خارج نشم خدایا پناهم بده که تو پناه بی پناهانی
سلام استاد من چاقم ولی تابه حال هیچ اقدامی نکردم چرا چون اراده هیچ کاری را ندارم نه دکتر برم نه برای بیماریهام دارو بخورم نه به خودم میرسم و بی اراده
سلام و درود
اتفاقا کار خوبی کردی چون اگه بارها رژیم می گرفتی و دارو می خوردی یا ورزش می کردی برای لاغر شدن و نتیجه نمی گرفتی خیلی بیشتر باور می کردی که لاغر شدنی نیستی.
الان که داری آگاهی صحیح به ذهنت میدی خیلی تغییر کردن برات ساده تره می شه.
موفق باشید
سلام خدای مهربونم
خدایا برای این مسیر درست که به هرجاش سر میزنم راهی مستقیم و درست است بینهایت سپاس
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
من قبل از دوره اول به خاطر اموزشهام و
دوم به خاطر شکستهام از دوره قبلی پذیرفته بودم که تغییر پذیر نیستم و هر تلاشی برام بی فایده است
من اول شنیدم چاقیمون ارثیه و وقتی به بلوغ میرسیم شروع به چاق شدن کردیم
مادرم و خواهرم هم بعد بلوغ چاق شدن و وقتی من بعد بلوغ چاق شدم با دیدن خودم و همکلاسیهام فهمیدم اوضاعم عادی نیست و دنبال راهی بودم برای خلاص شدن از این تفاوت
قوی ترین و مهم ترین دلیل که منو دستهامو بسته بود ارثی بودن بود
دلیل بعدی من رسیدن به سن بلوغ بود
ودلیلهای دبگه که هممون اونا رو دلیل چاقیمون میدونستیم
و دوم روشهایی که برای لاغر شدن
چرا من دنبال روش برای لاغری بودیم چون باور داشتیم عاملهای دیگه غیر از خودم دلیل چاقیمه و من نمیتونم لاغر بشم و از روشهای دیگران استفاده کنم تا لاغر بشم
پس من میتونم لاغر بشم
من از طریق ذهن کارها و هنرهای مختلف یاد گرفتم و هر کس هنرش و زبانش و کارهاش با دیگران متفاوت است
پس میتونم مثل همه هنرها لاغر بشم و لاغری رو یاد بگیرم
روشهای لاغری میگفت کمتر بخور و بیشتر ورزش کن
روشهای ما اشتباه بوده ولی اونا دلیل چاقی افراد رو عدم تحرک و زیاد خوردن دیدن و چه غذایی چاق کنندس و چه غذایی لاغر کنندس
و دلیل اصلی چاقی رو پیدا نکردند
ولی راهها که اشتباه بوده ناتوانی منو نشون نمیده بلکه من توانمندم و میتونم از مسیر درست به مقصد برسم
شوهر من متناسبه و از یک نوع غذایی که من میخورم اونم از همون و دقیقا همون غذا میخوره
ولی تفاوت من و شوهرم فرمولهای ذهنی است
تغییر فرمول با کارهای فیزیکی و رژیم انجام نمیشه
من با تحت فشار گذاشتن بدنم نمیتونم زبان مادریمو یاد بگیرم
پس باید زبان رو بشنوم و تکرار کنم و یاد بگیرم
چاقی مجموعه ای از افکار و اموزشهایی است که ما در طول زندگیمون اونا رو تکرار کردیم و به عادت تبدیل شده
مثلا فکر این که برنج چاق کننده است و غذای اب پز وترشی ها لاغر کننده است
یک فرد چاق یک قاشق غذا رو با کلی استرس وارد بدن میکنه
مغز از طریق حواس پنجگانه با محیط پیرامون ارتباط برقرار میکنه
مثلا اگر یک بار دستمون از بخاری بسوزه دیگه سمت اون نمیریم
چاقی رو یاد گرفتیم پس میتونیم لاغری رو هم یاد بگیریم
ما همه اموزشها رو یاد گرفتیم و با عوامل بیرونی و بزور نتونستیم اونا رو وارد مغزمون کنیم
من گول خوردم چون باور داشتم چاقیم ارثیه و وقتی وسایل ورزشی مثل کمربند لاغری رو خریدم
من وسیله برای دراز نشست رو خربدم ولی فایده نداشت
من کرم لاغری خریدم و بی فایده بود
من قرص خربدم و خوردم و بیفایده بود
من حلقه لاغری خریدم و استفاده از اون هیچ فایده ای نداشت
من از روز اول در خیلی از اموزشهام گول خوردم که چاق شدم و زندگی بدی داشتم
زندگی قبل دوره من ثمره افکار و باورها و اموزشهای من از کودکی بود
ولی لز وقتی وارد سایت شدم فهمیدم که درست ترین مسیر این راههی و تو دوست عزیز اگر برای اولین بار داری گوش میکنی و میخونی بدون و باور کن که خداوند ما رو برای این مسیر لنتخاب کرده و به انتخاب خدا شک نکن
راه درست همینه و ادامه بده و ادامه بده چه دوره های رایگان که هیچ کس این اطلاعات ناب رو رایگان در اختیار دیگران قرار نمیدا و چه با خرید دوره ها
پس مسیر درسته و ما توانمندیم و به تناسب دلخواهمون میرسیم
ادامه میدیم تا رسیدن به هدف
به امید دیدن همه دوستان در قسمت شگفتی سازان
در پناه خدا باشید
با عرض ادب
لاغری هنر ومهارتی هست ک باید اونویاد بگیریم ،همونطور ک چاقی رو یاد گرفتم ، طبیعت جسم من لاغری وتناسب بوده ولی من اونقد تحت اموزش چاقی خودمو قرار دادم و اون اموزش ها رو باور کردم و رفتارهای چاقی رو انجام دادم ک ب مهارت چاقی رسیدم و بعد نگرشم این شد ک چاقی خیلی راحته و من مثلا آبم بخورم چاق میشم و من مثل اب خوردن چاق میشم ، در حالی ک اصلا چاقی خلاف طبیعت جسم منه و این برای من ثابت شده است ک چاقی طبیعت جسم من نیست چون وقتی ب مقدار غذایی ک طی سالها مصرف کردم نگاه میکنم میبینم ک چندین تن بوده ؛ بعد اندازه اضافه وزن من حتی ب اندازه وزن یه هفته مواد غذایی و نوشیدنی ک استفاده کردم هم نیست ، بس همین ثابت میکنه ک چافی خلاف جهت طبیعت جسم منه؛ ومنی ک در خلاف جهت ک اون همه سخته حرکت کردم و مهارت پیدا کردم ببین حالا بخوام در مسیر وجهت موافق حرکت کنم چقد میتونه نتیجه راحت و اسون باشه ، من وقتی دارم اموزش لاغری میبینم و یاد میگیریم و رفتار میکنم اینا همون کسب مهارت لاغری هست ؛ مابقیشو جسم من سالهاست ک خودش انجام میده فقط کافیه ک من به نگرش ها و فرمول های چاقیم اگاه باشم و اونارو شناسایی کنم اونوقته ک مثل اب خوردن لاغر میشم حتی خیلی راحت تر ، چون در جهت موافق حرکت کردن با حال خوشه و لذتش بیشتره سرعت بیشتریم داره ؛
من یا اطلاعات چاقی ک ورودیم بودم و نگرش های چاقی نسبت ب خیلی چیزها فرمول های چاقی رو ساختم و تکرار اونها باعث رفتارهای چاقی در من شد ک نتیجه در جسمم ب صورت چاقی و اضافه ظاهر شد ، من سالها شنیدم ک چاقی ژنتیکیه و حتی لاغری رو هم ژنتیکی میدونسم و خودمپ ناتوان از لاغری چون میگفتم ژنتیکمو ک نمیتونم کاریش کنم ،
سالها مواد غذایی رو عامل چاقی میدونسم در حالی ک بابام و زنداداش متناسب و لاغرم هم سفره بودن با ما ، سالها بی تحرکی رو عامل چاقی میدونسم ولی هیچوق با ورزش های سنگین لاغر نشدم ، همیشه میگفتم ک من خیلی میخورم در حالی ک من نصف سالو توی رژیم بودم و غذام اندازه ی بچه هم نمیشد ولی لاغر نمیشدم ، و یا ی نگرش هایی راجع ب تپلی وپری داشتم اینکه ادم تپل وپر سالم تره ولی من در اوج جوانی و سن کم کمر درد داشتم ک میزد ب پام ؛ میگفتن صورت تپل و گرد زیباتره ولی من کلی صورت ها ظریف و زیبا رو میبینم ک زیباییشون چن برابره ؛ حتی همین الانم بارها مامانم ب من گفته و اصرار داره ب حرفش ک مم این مشکلات کمبود ویتامین و پایین بودن پلاکت و خون شدید ک پیدا کردم از همون پایین اومدن سایز ووزنم تو این مدته و اصرار داره ک من از وقتی لاغر شدم صعیف شدم و الان این مشکلات برام پیش اومده ، در حالی ک من کلی افراد خیلی متناسب تر و لاغرتر رو برای خودممثال میزنم خیلی هم سالم و فرزن ؛و اون فقط باور ونگرش چاق مامانمه ک اون فرمول هارو ساخته ک منم قبلا داشتم ولی الان خیلی کمرنگ شدن و اصلا بهشون توجهی نمیکنم
زیبایی سلامتی و ارامش رو در تناسب ولاغری میبینم وب سالهای زندگیمک فکر میکنم میبینم کچقدر بهترین سال های عمرم و بچگی و اوج جوونیم در رنج چاقی بودم و هیچوقت فکرم ازاد نبوده و همیشه در پی راهی برای رسیدن ب لاغری بودم در حالی ک لاغری جزئی از من بوده ک با آموزش های غلط چاقی ازش سالها فاصله گرفته بودم وجقدر راحت و آسون بوده لاغری ، و لاغر شدن
من سالها گول خوردم از همون دوران دبستان ک یکی از دوستام گف تو هم مثل مامانت تپل میشی صورتت گرده ، من ترسیدم چوناصلا دوس نداشتم اونجوری بشم ، خودمو نگاه میکردم من در اون دوران فقط صورت گرد داشتم ولی خودم تپل نبودم ، درسته هیچوقت دختر لاغری نبودم ولی خب چاق ب اون صورتم نبودم ولی بعد از اون حرف دوستم ترسیدم شاید حدود ۸-۹ سالم بود ، هر چی تغذیه و خوراکی تو کیفم بود رو نمیخوردم نه اینکه دوس نداشته باشم نهه ، میترسیدم ، و از همون موقع از بزرگترها و اطلاعات اطرافیان راه لاغر شدنو نخوردن میدونسم ، خلاصه ک چن سال بعد من رژیم ها رو شروع کردم ، رژیم های مختلف ، هر جا و از هر کسی اسم رژیمی رو میشنیدم منم تهیه میکرذم و اون رژیم رو با کلی سختی و مشکلات اجرا میکردم ، معمولا رژیم ها با سفره خانواده فرق داشت و تهیه اس سخت بودوکلی بحث و حرفم میشد و در نهایت یا رژیم تموم میشد با مقدار کمی کاهش وزن یا. نصفه ونیمه رها ، و باز دنبال روش برای لاغر شدن دکترهای تغذیه معرفی میشد ومیگفتن خوبه من در تلاش برای نوبت گیری و رفتن و همشونم ک روششون رژیم بود و کنارش ورزش وپیاده روی ومدام وزن کشی و استرس از اینکه قراره ترازو چ عددی رو نشون بده یعنی من میتونم بگم از سن کم ک شروع کردم ب رژیم اغلب رژیم های مختلفی ک در جامعه دست ب دست میشد و یا پزشکا ومربیای باشگاها میدادن و یا توی اینترنت سرچ وپیدا میکردم رو من انجام دادم ونتیجه ای ک میخواستم رو نگرفتم و هر چیم ک وزن کم میکردم در مدت خیلی کمتری بعد از پایان رژیم برمیگشت ،
ومندرچقدر ب بدنم با رژیم ها اسیب زدم ی مدت کلیه هام دچار مشکل شد و دکتر گفت ک بخاطر رژیم طولانی پروتئینه ک کلیه ام دچار مشکل شده و فشار اومده بهش ؛
و من همچنان گول میخوردم و دست برنمیداشتم انواع ورزش های مختلف وخیلی سخت ونفس گیر ک تن و بدنم بعد از اون ورزش ها اونقد خوردو خمیر بود ک حتی شب ها هم نمیتونسم راحت بخوابم و تا بدنم میخواس یکم جا بیوفته باز مربیم تمریناتمو سخت تر میکرد تا بیشتر چربی سوزی داشته باشم وساعت ها وقت وهزینه میزاشتم وکلی جسم نازنیمو تحت فشار میزاشتم ک مثلا جسمی رو ک با اموزش نگرش چاقی ، چاقش کردم رو با فشار وعرق کردن لاغر کنم ومنم مثل اون دوستی ک گفتن توی باشگاه از حال رفتن ، چن بار افت فشار پیدا کردم و حالک بد شد و عضلاتم لرز گرفتن حتی دوبار مربی مجبور شد سرم نمک ب خورذم بده ک فشارم یکمبیاد بالا ، چونبارها مم از ترس و فشاری ک بهممیومد ک نکنه این هفته برم رو ترازو واونقدی ک انتظار دارم کمنکرده باشم و مربیم سرکوفت بزنه ، چیزی نمیخوردم و حتی رژیمی ک مربی هم میداد از اونم کمتر میخوردم و همین باعث ضعف من موقع تمرینات سخت میشد ،
از وقتی ک یادم میاد دنبال پیاده روی بودم چون بهم میگفتن کم تحرکی و تنبلی منم سعی میکردم ک ی ساعتی روپیاده روی تند ونفس گیر انجام بدم ک حتما عرق کنم تا تاثیر داشته باشه ،
مابین اینها ما هم مثل استاد از اون دستگاهای دراز نشست خریده بودیم و قشنگ گول این تبلیغات ماهواره و بعدش صدا سیمارو خورده بودیم وقتی تبلیغش از تلویزیون پخش میشد کلی ذوق میکردم ک قراره ما هم مثل اون خانوم توی تبلیغ بشیم و اونجوری خوش اندام شبم ، مامانم ک فقط چن روز اول انجام داد و کمر دردشو بهونه کرد وتموم ولی من مصممبودم و هر روز بعد کلی پیاده روی و عرق کردن میومدم و با دستگاه درازو نشست میکردم ولی بعد مدتی ناامید شدم و تمام و هیچوقتم با اون دستگاه مثل اون خانوم ک هیچ حتی ی ذره تغییر هم نکردیم ، داییم با اینکه دید ما هیچ فرقی نکردیم ولی اصرار داشت ک شما درست انجام ندادین و گف شما نمیخوایین اینو من برمیدارم و همچنان معتقد بود ک موثر، کاونم بعد ی مدت همچنان همان سایز و وزن بود و اعتراف کرد ک هیچ تاثیری نداره و کمرشم اذیت میشه ؛
بعد از اون توی تلویزیون دستگاه ورزشی مسگری روتبلیغ میکردن ک باهاش حرکات چرخشی کمر روانجان میدادن و ما هم دوباره وسوسه شدیم باز گول خوردیم خریدیم و بعد استفاده ی مدت طولانی و بی نتیجه اونم کنار رف .
و خیلی وسیله های دیگه مثل گن های لاغری و حلقه ورزشی ولی فایده نداشتن ؛
خلاصه هر روشی ک من خودم ب شخصه میشنیدم خودی پیگیر میشدم و روی درو دیوار و شیشه ی عطاری ها و داروخانه ها چشمم دنبال چیزی بود ک حرف از لاغری نوشته باشه
حتی اون دستگاه سونای خشک انفرادی ک یکی از عزیزان توی دیدگاهشون گفته بودن هم من استفاده کردم ، یکی از اشناها گف ک یکی از دکترهای زیبایی و پوست اینا دستگاهی اورذه واسه لاغری و منم با اصرار خیلی زیاد هزینه دوره رو گرفتم و شادو خوشحال رفتم سمت لاغری ولی بعد چند وقت ناامید و خیلی داغون تر و با کلی هزینه از دست رفته برگشتم، پوستی ک از استفاده کرم و پلاستیک و سلفونی ک پیچیده میشد دورش و بعد قرار گرفتن در معرض گرمای سوزاننده باعث حساسیت شده بود و من محبور شدم ی مدت امپول استفاده کنم تا حساسیتم بره
من بارها گول خوردم و با تبلیغات توی اینستا کلی دارو و دمنوش تهیه میکردم و ب چه سختی ومشقت اونهارو استفاده میکرد، پودرهای خیلی تلخ و بدمزه ک صبح ناشنا میخوردم
قرص های گیاهی ک بیشتر ملین بودن باعث دلپیچه و بیرون وریها وبعدش بیحالی میشدن و فقط بدنو کم اب میکردن
دمنوش های مختلف ک اخرین دمنوشی ک تهیه کردم دقیقا دو ماه اینا قبل ورودم ب دوره بود قبلش از طریق یک پیج اینستایی یه پک پودر و قرص سه ماهه گرفته بودم خیلی بد بو و بد مزه بود و حالم بهم میخورد از مصرفش ولی دیگه چاره ای نمیدیدم ک مصرف میکرذم ک وسطای مصرفش بودم ک تو ی پیج دیگه دمنوش های لاغری ک میگفتن صد درصد تاثیر داره و ب صورت تی بگ بود و از نظم مثلا خیلی استفادش از اون پودر وکپسول راحت تر بودو خیلی سریع من بازم با ی هزینه زیاد اونو سفازش دادم ، چون مثلا مشاوره ای ک از فروشنده گرفتم مدام گف ک پک چهار ماهه بگیرین ک تخفیف دازه و تاثیر فلان و ضمانت چهار ماه بیست کیلو و همین حرفا باز هم باعثشد ک من خیلی سریع سفارش بدم و از لحظه ای ک ب دستم رسید خوشخال شروع ب استفاده کزدم وکنارش پیاده روی و مثلا اشتهام کم شده بود ولی بعد گذشت ی ماه من ب شدت سرگیجه گرفتم و بعدشم کلی عوارض و در این بینم چون ی سری مشکلات رابطه و عاظفی هم داشتم ودل ودماغ نداشتم و اونورم دمنوش ها هم لرز وشوک عصبی بهم میاورد دیگه پیگیر مصرف نبودم
اونقد روشهای مختلف برای لاغری رفتم و اونقد گول خوردم برای لاغر شدن ک هرچقد مینویسم باز ی چیز جدید یادم میوفته
خلاصه ک هیچکدوم از اونها نه نتیجه میداد ن منو لاغر کرد چون راز لاغر شدن تو هم چاق شدنه ، منچطوری چاق شدم همونطورم باید لاغر شم ، من ی مسیری رو طی کزدم ک ب چاقی منتهی میشد خالا هم باید همونجوری برگردم تا ب برسم ب طبیعت خودم و لاغری وتناسب ، چاقی رو یادگزفتم وعمل کزدم و کارهایی انجام دادم ک نتیجه اش میشد چاقی حالا مهارت لاغری رویاد میگیرم و اگاهی های لاغری ونگرش وباور لاغری ک وقتی ادامه بدم تبدیل میشه ب رفتار لاغری ک نتیجه اون لاغری وتناسبه ؛
لاغرها برای لاغری و تناسبشون نرفتن غذای مخصوص بخورن و بابای من لاغر و متناسبه و سالها از ی سفره غذا خوردیم و نوع غذامون یکی بوده ، ولی اونکاملا متناسبه چون هیچوقت رفتار چاقی رو انجام نمیده از اول ب اندازه نیازش غذا میخورده و بی توجه ب حرفای مامانم ک اون چن قاشق حیفه دور ریز میشه بخور نمونه ، کار خودشو انجام داده و خیلی قاطع گفته سیرم نمیتونم ، چون ب حرف جسمش گوش داده ک سیره و لازم ب فرمول و نگرش دیگه ای نیست
من بارها و بارها ب خودم میگم لاغر شدن خییییلی آسونه خیییلی اسون مثل اب خوردن ، من فقط قراره در ارامش در مسیر لاغری و تناسب باشم و اموزش لاغری رو ببینم فرمول هارو بشناسم و ادامه بدم تا ب رفتارم تبدیل بشن اونوق لاغری خود ب خود ظاهر میشه ، همونطور ک ناخواسته در معرض اموزش های چاقی قرار گرفتم و ادامه دادم و تبدیل شدن ب فرمول چاقی و بعد هم جسم چاق بوجود اومد ، فقط اونوقت نا اگاه بود ، الان ی مدت اگاهانه تحت تعلیم و اموزش قرار میگیرم ، ذهن ومغز منم همیشه تا وقتی من زنده ام قدرت وتوانایی پذیرش اموزش ومهارت رو داره ، همان طور ک مهارت رانندگی رویاد گرفتم ، همانطور ک نوشتن و خوندن رو یاد گرفتم ، و یا خیلی مهارت های دیگه ، من اصلا نمیتونستماشپزی کنم و اوایلش همه ی غذا خراب میشد بارها برنج شفته میشد و یا خیلی دون میشد و زیرش از کم ابی میسوخت ولی دوست داشتم یاد بگیرم خسته نشدم و تکرار کردم الان من اغلب اوقات غذای بی نقص درست میکنم و یا وقتی دختر مدرسه ای بودم یه سال تابستون توی کلاس های گلسازی شرکت کردم وتحت اموزش قرار گرفتم اوایلش هیچی سر در نمی اوردم ولی مربی داشتیم ک اصولش رو بهمون یاد میدادو ازمون میخواست ک انجام بدیم وبعد میگفتم ک تو خونه همبرای جلسات بعدی چنتا درست کنیم و ببریم وتکرار همین درست کردن ها باعث میشد ک مهارتمون بره بالا وتمیز تر و بی نقص تر درست کنیم ، وبا اینکه من بعد از اون از اونهنر استفاده ای نکردم وفقط برای کاردستی مدرسه وهمچین وقتایی درست میکردم ولی چون اوصولی یاد گرفته بودم با ی مرور کارو تمیز در میاوردم
الان از طریق اموزش لاغری ، لاغری رو اصولی یاد میگیریم ، چیزی ک اصلشه ، اموزش ب فرمانده و مرکز کنترل جسممون کهمون مغز باشه و اینجاس ک خیلی راحت و اسون ، نتیجه عالی وفراتر از انتظارمون میشه
سلام و درود
خیلی جالبه همه دوستانی که اینجا گرد هم جمع شدیم زبان مشترکی باهم داریم و خوب همدیگه رو درک میکنم.
صحبت های استاد عزیز و دیدگاه های دوستان همه آشناست انگار حرف دل خودمون هست.
من هم مثل بقیه افراد این جمع راهکارهای زیادی رو امتحان کردم
اولین بار یادمه که تزدیک عروسیم بود و قرص لاغری خوردم
هیچ تغییری نکردم
داروهای طب سنتی رو استفاد کردم ولی نتونستم زیاد ادامه بدم و دوباره برگشتم به حالت قبل
چندین و چند بار رفتم باشگاه اما فایده نداشت خیلی خوش فرم شدم اما دوباره برگشتم
فقط یکبار موفق شدم رفتم یه کلینیک تغذیه که در کنار برنامه غذایی روی ذهن اگاهی هم کار میکردن بعد از سال ها موفق شدم برسم به وزن ایده الم.البته که کار سختی بود اوایلش خیلی غذام کم شد اما به شدت منظگ و به اندازه غذا میخوردم و بعد از گذشت دو سه ماه دیگه برام اسون شد و خیلی راحت و بدون سختی ادامه دادم. یکسالی با همون بدن سبکم صفا کردم تا اینکه باردار شدم و متاسفانه دوباره تموم وزنی ک کم شده بود موقع زایمانم برگشت….
خیلی زحمت کشیدم دوباره وزنم رو کم کردم و تا اومدم ایده ال بشم ۴سال گذشت و دوباره بارداری مجدد همان و اضافه وزن زیاد من همانا….
خیلی خستم…
و چون به شدت به نیروی ذهنم معتقدم اومدم تو این مسیر البته عزت نفس درونیم هم یه مدته فعال شده و موقعی ک با هر مدل خوراکی مواجه میشم بهم میگه این خوراکی به بدنت کمک میکنه؟حالتو خوب مبکنه؟تو اینقدر بهش نیاز داری؟؟اگه جوابم مثبت بود میخورم.
اینه ک الان که تو این دوره هم هستم کاملا خودم رو رها نکردم
مراقب جسم عزیزم هستم و چون دوستش دارم میخوام بهش کمک کنم
همزمان در حال شیردهی هم هستم و با اینکه یه نوزاد دوماهه پرخور دارم از روزی که با خدای خودم عهد کردم که بیشتر مراقب جسمم و روحم باشم و تغذیه م رو کنترل کردم همه چی اوکی هست و شیردهی هم مشکلی ندارم.
توکل بر خدا ان شالله هممون تو این مسیر موفق میشیم و باورهای درستی رو میسازیم.
خدایا شکرت بابت هدایتم به این سایت این مطالب چقدر زیبا است چقدر با روحم همخوانی دارد این یعنی روح من اینها رو میدونسته ولی فراموش کرده از بس که تو گوشم خونده بودن که دختر نباید چاق باشه دختر نباید زیاد غذا بخوره نخور چاق میشی خدایا مطالب گام یک چقدر به من احساس امید میده احسای یقین میده احساس خوب میده اینکه لاغری یاد گرفتنی است و ما الان داریم با این روشها که استاد میگن یاد میگیرم هر روز یک آگاهی جدید به این موضوع هم رسیدم که وقتی 6 ماهه مینویسم من لیاقت داشتن بدنی متناسب را دارم . من لیاقت اینو دارم که به راحتی و با لذت وزنم را کم کنم . من در روند جذب اندامی موزون و متناسب هستم این جملات تاکیدی و تکرار و نوشتنش نتیجه داد که من هدایت بشم به این سایت خدایا شکرت من میتونم لاغر بشم معنی چاقی را فهمیدم چاقی بدلیل آن چیزی بود که در ذهن من ثبت شده بود و باعث شکل گیری اندامم شده بود هیچ لقمه ای چاق کننده نیست هیچ غذایی چاق کننده نیست ذهن عزیز انقدر به من نگو از امروز تصمیم گرفتم که از خوردن نترسم در موقع خوردن احساس گناه نداشته باشم حرص نخورم به قول استاد همه چی میخورم الا غذا نه دیگه فقط غذا میخورم
روزهایی رو به یاد میارم که رژیم میگرفتم و عذاب میدیدم روحم و جسمم عذاب می کشیدن با خودم غذا می بردم مهمونی یا پیک نیک
به کل دکتر های تغذیه و لاغری و عطاری ها و قرص ها و دمنوش ها سر زدم و استفاده کردم ولی موقع استفاده مخصوصا دمنوش ها و قرص ها به خودم میگفتم احمق کی با دمنوش لاغر شده کی با قرص لاغر شده کی با عرقیجات لاغر شده آخه واقعا احساس حماقت میکردم هر وقت که پیش یه دکتر تغذیه میرفتم و نمیتونستم نتیجه بگیرم فک میکردم بی ارزش هستم و چون بی ارزش و بی اراده هستم این شده نتیجه زندگیم پس باید باهاش بسازم و باهاش زندگی کنم به نوعی عادت کردم یک روز کلاس پیلاتس شرکت کردم و تمام حرکات رو تو یکساعت و نیم رفتم وقتی کلاس تموم شد حالت سکته بهم دست داده بود رعشه گرفتم و این شد که الان که حتی از در باشگاه رد میشم دست و پام میلرزه من که عاشق ورزش بودم البته نه برای کاهش وزن برای تفریح الان اصلا دوست ندارم دستاوردهای من از لاغری چقدر زیادن البته دستاوردهای منفی دیگه نمیخوام اینا رو باور کنم البته بعد از مدتی باور نکردم فهمیدم همه اینا دروغی بیش نیست .برای گول زدن ما چاقها ست این ها فقط از ما چاقها استفاده میکنن چون ما حاضر بودیم برای کاهش چند کیلو از وزنمون کلی پول بدیم یک روز قرص تهیه کردم و شروع کردم به خوردن تمام بدنم کهیر زد من از اول میدونستم که این راهها اشتباهه ولی چون دیگران استفاده میکردن از من هم میخواستن اجرا کنم میگرفتم از 6 ماه پیش تصمیم گرفتم که دیگه هیچی رو قبول نکنم البته این راه 20 سال طول کشیده برای من بعد از 20 سال آزمون و خطا رسیدم به این درک که همه چی دروغه و لاغری راه دیگه ای داره از خدا خواستم کمکم کنه و شروع کردم به نوشتن جملات تاکیدی هیچ راهی جز لاغری با ذهن وجود نداره من مطمئنم ….الان احساسم عالیه ومیدونم موفق میشم اومدم لاغری یاد بگیرم آگاهی های دیگه هم نصیبم شد
لاغری آسون ترین کار دنیاست
به نام خالق عشق ☺️
گام اول 👣
من وقتی بچه بودم کاملا متناسب بودم و حتی جوری لاغر بودم که مورد تمسخر هم سن های خودم قرار می گرفتم
همیشه بزرگترین دغدغه مامان من غذا خوردن من بود و همیشه هر بار سر هر وعده غذایی سعی داشت منو مجبور کنه که بشقابو خالی کنم یا غذای بیشتری بخورم که به عقیده خودش مریض نشم، درس بهتر بخونم،یا اگه غذا نخورم بزرگ نمیشم و..
خلاصه از هزار ترفند استفاده میکرد برای دادن غذای بیشتر به من حتی تا جایی که عق میزدم و نمیتونستم واقعا بخورم
و انقدر این روند ادامه پیدا کرد که من بعد یک مدت پرخوری به چاقی رسیدم
و اول هاش برام اهمیت نداشت اصلا متوجه این چاقی نبودم تا جایی که چاقی من بیشتر نمایان شد و حرف ها و نصیحت های اطرافیان شروع شد
انقدر چاقی من رو به رخم میکشیدن که من واقعا دیگه متوجه شدم که چاق شدم و دیگه لاغر نیستم
از سن چهارده سالگی به بعد بود که من تلاش می کردم برای لاغر شدن و از همه روش ها غیر از عمل و قرص های شیمیایی استفاده کردم
ولی متاسفانه هر بار شکست میخوردم و وقتی شکست میخوردم با گریه میومدم پیشه خانواده و ناله میکردم که چرا من نمیتونم لاغر بشم و مهم ترین دلیلی که برای چاقی من میاوردن این بود که چاقی در خانواده ما ارثیه و چاقی تو مربوط به ژنتیک میشه و منم چاره ای جز باور کردن که نداشتم داشتم؟
همیشه به من گفته میشد کم تحرکی باعث اضافه وزن و چاقی میشه و منم که بعد یک مدت باورم شده بود شروع کردم با ورزش کردن
انجام تمرین هایی که میگفتن لاغر میکنه
استفاده از اپلیکیشن هایی که توی نظرات گفته بودن با این ورزشا لاغر شدیم
ولی من بیش از ده بار گول این حرفا رو خوردم و یادم نمیاد که نتیجه ای گرفته باشم
من فقط گول خوردم نه ی بار هزار بار
همیشه میگفتن خوردن باعث چاقی من شده و من واقعا سعی میکردم از حالت عادیم کمتر بخورم و وقتی میدیدم مثلا دختر داییم از من لاغر تره و هرچی میخوره چاق نمیشه اعصابم خورد میشد اون بیشتر از من میخورد ولی لاغر بود و چاق نمیشد و این باعث میشد که این باور که من چاقیم ارثیه برام قوی تر بشه چون خانواده اونا متناسب بودن
هیچوقت یادم نمیاد از رژیم گرفتن لاغر شده باشم
ولی بازم هر بار گول می خوردم
من فقط گول می خوردم و وقتی شکست می خوردم خودمو سرزنش و تحقیر میکردم
از خودم و جسمم معذرت میخوام برای همه توهین هایی که بهش کردم
به امید روز های قشنگ تر
خدایا عاشقتم که منو اینجا آوردی 😀
سلام و درود
لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید
به اشتباه دیدگاه خود را در پاسخ به دوست دیگری ثبت کرده اید
با تشکر
سلام خدمت استاد عزيزم
واي واي واي از اين جلسه چقدر من سبك شدم حتي با شنيدن اين جلسه واقعا ازتون تشكر مي كنم استاد عطار روشن عزيز
بسيار نكته جالبي بود كه افراد چاق فكر ميكنند غذا خوردن بلد نيستن و ميرن پيش يك شخصي حالا يا دكتر تغذيه يا مشاور لاغري كه اونها بهش يك رژيم بدن و بگن از روي اين ببين كه چه جوري بايد غذا بخوري
اين جمله تون باعث شد من از خودم معذرت خواهي كنم كه چقدر بهش توهين ميكردم در تمام اين سالها هر بار كه رفتم دنبال يك رژيم غذايي جديد
چقدر اين نكته باعث ميشده من عزت نفسمو از دست بدم هر بار …هر بار كودك درونم رو خورد ميكردم
نكته طلايي ديگه كه لاغري هم بايد ياد گرفته بشه ….من اولش كه اينو شنيدم يه دفعه ذهنم خواست مقاوت كنه و گفت مگه لاغرا ياد گرفتن لاغري رو اونا كه از اول لاغر بودن چي ؟ كي به اونا ياد داده ؟….ولي من با واقعيت خاموشش كردم و گفتم اونا هيچ وقت با باورهايي چاقي در ارتباط نبودند اونا از ابتدا آموزش غلط نديدن ..ولي يك فرد چاق آموزش غلط ديده و حالا بايد اون غلطارو پاك كنه …آموزش لاغري يعني اين…
اين كه نميشه براي يادگيري زبان انگليسي يك آمپول بزنيم و كلا زبان رو ياد بگيريم يا نميشه يك دمنوش بخوريم و كل نقشه هاي يك شهر نمياد توي ذهن ما…و بايد زبان انگليسي رو ياد گرفت با ذهن …ذهن از چه طريقي ياد ميگيره از طريق اونچه كه ميبينه اونچه كه ميشنوه و ميبينه …پس نميشه لاغري رو از بيرون وارد بدن فرد چاق كرد …فرد چاق بايد از طريق چشم ، گوش ، و حس لامسه لاغري رو ياد بگيره …
بايد روش رو معكوس كنه …اون مسيري كه اومده چاق شده ، حالا اون مسير رو برگرده
شنيده برنج بخوري چاق ميشي…حالا بايد وقتي برنج ميخوره به اينكه چاق ميشه با برنج فكر نكنه …نبايد موقع خوردن مثلا برنج يا نون يا شيريني فكر كنه اگر اينو بخورم الان فلان قدر چاق ميشم
و چقدر اين نكته طلايي بود كه يك فرد چاق اگر 500 گرم غذا بخوره ولي توي ذهنش اونو ميكنه 500 كيلو گرم …و تمام اين شنيده ها باورهايي كه به ما ياد دادن رو ما روزي صد بار تكرار ميكنيم و خودش ميشه يك تصوير سازي براي چاقي و ما هر روز چاق تر ميشيم
اي وااااي من چقدر اين بخش فايل بي قيمت بود واقعا…استاد خدا عمرتون بده
توي هيچ كتابي نميشه اين مطلب رو پيدا كرد كه شما منطبق كرديد چاقي رو و باورهاي فرد و ربطش با تصوير سازي
يعني عين واقعيته و ديگر هيچ
من تمام قد فقط دارم شما رو تشويق ميكنم با اين دركي كه از اين بحث چاقي داشتيد
دست مريزاد واقعا
و اما در مورد اينكه گفتيد بنويسم چطوري گول خورديم تا به حال :
اگر بخوام همه رو بگم كه مايه خجالته
بيست سالم بود، ميرفتم يك سالن لاغري و باتشك هاي لاغري تلاش ميكردم لاغر بشم….بايد لبايس رو در مي آورديم يك روغني كه چربي سوز بود ميزديدم به بدن يك نايلون ميپيچيديم دورمون و دور تا دور بدنمون رو تشك هاي كه برق از وسطش رد شده بود ميبستيم و داغ ميشد ميخوابيديم تا چربي بسوزونيم…وقتي هم از تشك خارج ميشديم يه عالمه آب از بدنموم روان بود….
و نميدونيد كه اون كار با پوست من چه كار كرد
شما فقط تصور كن يه دختر جوان بيست ساله…چقدر آموزش هاي غلط درباره چاقي و لاغري ديده بود كه اين كارو باخودش ميكرد
بعد يك روز درميون هم ميرفتم توي سونا خشك انفرادي كه مثل يك محفظه بود ميرفتيم توش فقط گردنمون بيرون بود
اينا در شرايطي بود كه من 62 كيلو بودم اين كارارو ميكردم
بعد از اون هم كه ديگه باشگاه رفتن و رژيم هايي كه صب ناشنا آب كرفس بخور …وزنه هاي سنگيني كه من ميزدم …تردميل ميرفتم 45 ديقيقه…دوچرخه ثابت 45 ديقيقه …واي واي چه كردم با زانو هاي نازنينم
تا همين دوسال پيش كه گفتم رژيم كتوژنيك آخرين كاريه كه من رو به آرزوهام ميرسونه
تقريبا 5 ماه رژيم رو داشتم بعد ريزش مو گرفتم و اونم ول كردم
خدارو شگر سمت عمل نرفتم ..گول دمنوش فروشي ها رو هم نخوردم … ولي باشگاه و ورزش هاي سنگين كه خيلي زياد بوده
يادمه كه يه سالي من روزي سه سانس و بعضي روزا چهار سانس ميرفتم باشگاه …7 صب پيلاتس …9 صب زومبا…11 صب بدنسازي…عصر ساعت 3 اسپينينگ…سر همين اسپينينگ چقدر اذيت شدم خدا ميدونه فقط
همه رو هم توي يك باشگاه ميرفتم و دريغ از اينكه مربي سالن بهم بگه بابا اين روشش نيست..هر بار هم منو به همه نشون ميداد كه ببينيد چقدر لاغر و خوب شده….خداييش هم لاغر ميشدم با همه اين كارا ولي به محض اينكه يك هفته نميرفتم باشگاه سه كيلو چاق ميشدم …اي بابا چرا آخه
ولي ديگه روزهاي سياه تموم شدم و به حول و قوه الهي لياقت و شخصيت رو به خودم برميگردونم و سعي ميكنم جبران كنم اين همه آزار رو به خود درونم…من لياقت بهترين ها رودارم ….من لياقت دارم 60 كيلو بشم به راااااحتي
لاغري راحت ترين كار دنياست
دوستاني كه تا اينجا خونديد ازتون ممنونم
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم
من از رژیم خودسرانه استفاده کردم
بله نتیجه ک گرفتم
و چون ی بار لاغر شدم الانم میتونم لاغر شم
ولی همینکه قطع کردم برگشتم ب وزن قبلی
من چند بار رفتم باشگاه و اونجام گولم زدن ک اگه باشگاهو ول کنی
مهمون ناخونده میادا
بازم اومد😑
ی بارم رفتم عطاری طبع بدنت سرد چ میدونم بلغمی هستیو فلانو
و گفت افردا با طبع بدن سرد مزاج
چ هستن یکم دارو داد ی روغنم داد ک بمالم شکمم لاغر شم
و تاثیر آنچنانی ندیدم
ی بارم اونجا گول خوردم
خیلی تبلیغات لاغری دیدم این دمنوش ها ولی فک نمیکردم تاثیری داشته باشه نرفتم سراغشون
از طرفی هم قبلا دارو گیاهی مصرف کرده بودم به دلیل دیگه میدونستم طعم خوبی ندارن
خیلی جاها خواستم دوباره رژیم بگیرم ولی نتونستم ادامه بدم و احساس خیلی بدی بهم دس داد
من اصلا از غذاهای رژیمی ک تو سایتا پر لذت خاصی نمیبردم اصلا مغزم از لذت خوردن اون غذا ارضا نمیشد
من با هر تجربه ای ک داشتم از این به بعد این بار رو میزارم رو زمین این بار نتوانستن
این باور که لاغری به سختی اتفاق میوفته
برعکس لاغری آسان ترین کار دنیاست😍😍😍
امروز شروع کردم به دیدن فایل گام اول و همزمان در حال نوشتن عبارت لاغر شدن آسونترین کار دنیاست شدم
با خودم فک میکردم که چرا من مدام دارم این جمله رو تکرار میکنم و چندین صفحه از دفترمو پر کردم با این جمله ؟
وقتی تمرکزم به فایل تصویریتون زیاد شد تازه فهمیدم کجای ذهنم اشتباه میکنه
شما میگین مهمون ناخونده به خاطر این رفع نمیشه که ما باور نداریم بدنمون توانایی لاغری رو در خودش داره و فکر میکنیم برای لاغر شدن نمیشه از بدن خودمون انتظار داشته باشیم به جاش متوسل میشیم به قرص و دارو و رژیم و عوامل دیگه تا بلکه معجزه شه و ماام متناسب بشیم و جالبه همون مسیرها هیچکدومشون جوابگو نبودن
از این به بعد میخوام توسلم به عبارات تاکیدی هم نباشه و فقط در صورتی که میخوام به خودم یاد آوری کنم که بدن من مثل بقیه اندام مناسب توانایی لاغری و متناسب شدن رو داره
یه عمر به راهکار های بقیه متوسل شدیم ولی یه بار خودمون رو باور نکردیم که بابا تو خودتم به راحتی میتونی لاغر بشی اصلا هر چی شنیدی دروغه و بر اساس شنیده ها و دیده هات ای مهمون ناخونده رو یادگرفتی حالا برو و اونقدر توی لاغری متبحر شو که استاد بشی واسه خودت
چه دروغ هایی شنیدیم درمورد اینکه تو لاغر نمیشی چون ارثیه فقط زور بزن از این بدتر نشی
چقدر گفتن برنج نخور نون نخور ماست نخور اینو نخور اونو نخور تو باید زور بزنی تو همین شرایط بمونی و از این بدتر نشی و چقدر حرص درآر بود که اونیکه لاغر بود راحت هر چی دوست داشت میخورد با خیال راحت ولی چون من خودم قبول کردم منطق های بی اساس خیلی ها رو راحت نبودم و به قول شما کنار غذا حرص خوردن و جوش زدن و نگرانی ام بود
چه باور های اشتباهی که چون تحرک نداری چون تنبلی تو متحمل مهمون ناخونده ای اما خیلیا ک کم تحرک بودن لاغر بودن
یکی میگفت صبحانه نخوری مهمون ناخونده میاد
یکی میگفت آب بخوری مهمون ناخونده میاد
یکی میگفت سرنوشتت همینه بپذیرش
و حالا شما همه اونا رو رد میکنی و میگی بپذیر که این اندام بر اساس یادگیری نادرست شکل گرفته و حالا تو در هر مقطعی که هستی میتونی یاد بگیری میتونی علمش رو فرا بگیری و نتیجه دلخواه رو ایجاد کنی
و چقدرررررررر دلم آروم میشه با این حرفتون و چقدرررر باخودم راحتم و دست از همه اون گول خوردنها کشیدم و با دل و جون دلم میخواد این علم رو با زندگیم تلفیق کنم
دلم میخواد اگه دوستی دارم اگه آشنایی دارم که اونم میخواد راه صحیح رو یادبگیره بگم توام بیا اینجا کلاس خوشبختیه
اولش خیلی حرص خوردم که چرا این فرمولهای اشتباه رو پذیرفتم ااما الان میگم خداروشکر خداروشکر خداروشکر که من به این آگاهی رسیدم که من الان جواب اصلی رو درمورد چیزی که میگفتن نمیشه ولی من همیشه دلم میخواست که شدنی باشه و من رو به ارزوهام برسونه پیدا کردم ااونم با هدایت خدا و توکل به خودش
خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم که دیگه میدونم تا آخر عمرمیگی از بزرگترین نگرانی هام رفع شده
خیلی ازتون سپاسگزارم بابت این دوره ارزشمند و کلام حقیقیتون
سلام و درود
از خوندن نوشته شما لذت بردم
چقدر عالی متوجه شدید که تکرار یک عبارت همون متوصل شدن به عوامل بیرونی است
خدا رو شکر که بهترین ها رو برای همراهی من در مسیر لاغری با ذهن به سایت تناسب فکری هدایت میکنه
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام ،دوست عزیز ،
بله درسته چاقی هیچی نیست جز پذیرش یه مشت فرمول بی سر و ته که تشویقت می کنن به خوردن خارج از نیاز ..…
چیزی که باعث شد با خوندن دیدگاه خوب شما این چند کلمه ارو بنویسم فعال شدن یک فرمول اشتباه در موقعیت مخصوص به خودش بود …این فرمول میگه : هر وقت تصمیم می گیری بخوابی اول باید یه چیزی بخوری … حالا چی ؟ هر چی شد هر چی میلت می کشه و سهل الوصوله و در منزل هست …
نیم ساعت قبل ساعت ۶ و ۱۵ شب از جلسه نهم فیزیوتراپی برگشتم خونه هم سردم بود هم کمی احساس گرسنگی داشتم حساب کردم دیدم ساعت یک و نیم ناهار خوردم که به نظرم کمی بیش از نیاز بود یکساعت و نیم بعدش ساعت ۳ یک ل چای و یکساعت بعد ساعت ۴یه کاپ قهوه با ۵ گرم کاکائو خورده بودم ساعت ۴ و نیم از خونه رفتم بیرون برگشتنی گرسنه ام بود اماملایم.. یکفنجون شیر پرچرب گرم کردم با موز و یکقاشق عسل مخلوط کردم خوردم که تا ساعت ۸ صبر کنم اون موقع شام بخورم … نشستم به خواندن چند دیدگاه اما به علت مصرف آرامبخش ، خوابم گرفته بود اما دلمنمی خواست بخوابم دو سه تا دیدگاه خوابالو خوندم دیدم نمیشه باید بخوابم ….تسلیم زبان بدنم شدم همچین که خواستم پاشم برم روو تخت دراز بکشم یه صدا بهم گفت اول یه چیزی بخور …….گفتم نه واسه چی باید یه چیز بخورم من که فعلا سیرم …بعد دیدم این یک فرموله که میگه هر وقت خواستی بخوابی اول یه چیز بخور …حالا چطور این فرمول در ذهنم ماندگار شده چون قبلا صدها بار این کارو تکرار کردم …یعنی خواستم بخوابم آوردم یه چی خوردم
اما گفتم حالا وقت تغییر دادن این فرمول و جایگزین کردنش با این فرمول جدیده :
هیچ دلیلی نداره وقتی سیرم قبل خواب چیزی بخورم .خواب برای آرامش و نیاز بدنم به استراحته چه ربطی به خوردن داره …پس پاشدم که برم بخوابم و چیزی هم نخوردم …
تمام فرمولهای چاق کننده همینجورن هر کدوم در یک مکان و شرایط خاص فعال میشن و اینمنم که با توجه به نیاز واقعی جسمم اجازه اجرا شدن به اونها رو نباید بدم …و سپس این فرمول جدید با اراده ای عالی باید بارها تکرار بشه تا بتونه جایگزین فرمول قبلی بشه
یا مثلا یه فرمول داریم که میگه قرار گرفتن در ایام نو روز یعنی چاقتر شدن چرا که موقعیت پرخوری فراهم میشه و تو نمی تونی نخوری باید بخوری چون فقط یک بار در سال یه همچین شرایطی برای لذت بردن از خوردن فراهممیشه
…
این فرمول با نزدیک شدن عید وعده پرخوری وچاقی میده پس قرار گرفتن در موقعیت عید وقتشه که این فرمول اجرا بشه .این فرمول ذهنی مغزیه اشتباه وقتی فعال میشه استرس و ترس هم به دنبالش هست که همین نشانه مهمیه در اشتباه بودنش ….من آگاه این فرمول رو به اجرا نمی ذارم میگم عید و غیر عید نداریم نیاز بدنم در هر موقعیت که قرار بگیره یکیه و علامتهاش رو کاملا میشناسم و بهش عمل می کنم …من در ایام عید پرخوری کردن بر اثر تحریک کانالهارو کنار می ذارم و فقط از راه دهانم غذا می خورم …این انتخاب منه برای پایه گذاری فرمول جدید ..نیاز به صبر و بردباری و تصمیم قاطع داره …
اینکه ما در میثاق نامه هر روز با خود پیمان می بندیم که برای متناسب شدن تصمیم قاطع داشته باشیم اینجور جاها باید این تصمیم رو به اجرا بگذاریم ……
از شما دوست عزیز سپاسگزارم
سلام و عرض ادب
سلام بر استاد و دوستان شجاعم
سلام بر استاد و دوستان پرانگیزه م
سلام بر استاد و دوستان توانمند م
سلام و درود خداوند بر استاد و دوستان متناسب سرزمین لاغرها
اولین و مهمترین گام فاصله گرفتن از رژیم های قبلی
درک تفاوت چاقی از لاغری
من زمانی متوجه شدم از نظر جسمانی با بقیه متفاوت هستم که نظرات دیگران رو در مورد خودم شنیدم
گاها بهم میگفتن آفرین عجب هیکلی بهم زدی چون قدت هم بلند خیلی بهت میاد
بعضیا شونم میگفتن یکم بفکر باش چخبر هربار از دفعه پیش چاق تری و…
ومن به نظرات گروه دوم بیشتر اهمیت میدادم دلیلش هم اینه که دوست دارم در نظر همه زیبا دیده بشم
ولی متوجه شدم همین اهمیت دادن به نظر دیگران خیلی میتونه مخرب باشه
نگرش و نظرات دیگران رو مبنی و الگو قرار دادن باعث ایجاد احساس ناتوانی میشه در همه جنبه از زندگیم وممکن همین نگرش حالا سرزنش یا تعریف بیشترین تاثیر دراحساس من داره
واولین اشتباه از هم اینجا شروع میشه
و همونایی که ازم تعریف میکردن حالا منو سرزنشم میکنن وکلی در مورد من ایراد میگرفتن و اگه این حرفها در شرایط خاصی بیان میشد من داغون میشدم
وهمین تاثیر بر روی احساسم در روند تسریع چاقی تاثیر خیلی زیادی داشته
درهر جامعه ای چاق و لاغر هست وهمه از غذاهای یکسان برای تغذیه استفاده میکنیم پس اشکال از کجاست؟
سرچشمه مغز ماست که تحت تاثیر ذهن ماست
من گول خوردم حرفهایی که از بچگی شنیدم ودیدم ولمس کردم ومغزم قدرت تبدیل تصاویر به واقعیت فیزیکی رو داره
و همین ارتباط از طریق چشم،گوش ولامسه وسیله ارتباطی بین مغز و پیرامون ماست
مغزی که از ذهن تاثیر میپذیرد و با احساس به مغز پیام ارسال کرده و واکنش مغز وضعیت الان من هست
بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🕊️
بنام خدای خوبی ها
من از دوران راهنمایی اضافه وزنم شروع شد یادمه ک همیشه جلوی تلویزیون بودم همیشه در حال خوردن هر وعده ی ک میخوردیم بعدش بلافاصله میرفتم آشپزخونه دوباره میخورم یا ماه رمضون اتاقم جدا بود میرفتم کالباس و نوشابه باگت میگرفتم قایمکی روزمو میخوردم وبعدش دوباره افطار میخوردم تمام فکر وذکرمن غذا بود یاد گرفته بودم غذا ینی محبت و عشق هرکی بهم غذا میداد ینی دوسم داره راههای مختلفی واسه لاغری امتحان کردم دمنوش های زیادی خوردم ک ب سیستم عصبیم آسیب زد فقط گریه میکرد پلاستیک می بستم تا عرق کنم دونوبت باشگاه میرفتم دونوبت پیاده روی قرص محلول انرژی زا برگ سنا خوردن خیلی از کارا میکردم ک لاغر بشم میشم ولی دوباره برمیگشت ولی با هدایت شدنم ب این سایت همه چی عوض شد متوجه شدم مشکل از جسم من نیس مشکل از ذهن منه رشد من اینطوری بوده ک فقط غذا خوردن همه چیه جسمو تحت فشار میزاشتم رژیم زیاد و غذاهای بدون روغن جسمو اذیت کردم و حالا قضیه فرق کرده با آگاهی ک کسب کردم مسیر زندگیم تغییر کرده بدون شک من یکی از شگفتی سازانم من باور دارم و لیاقت اندام متناسبه
سلام خدمت استاده مهربانی
۵۶سالم حدوحد ۴۲ سالی هستش که اضافه وزن دارم
تواین چند سال حدود هزار مدل رژیم گرفتم همه این رژیمهای اولش تو کم خوردن ساعت چند خوردن لقمه شماری کردن جویدن زیاد بعضی مواد غذایی حذف خلاصه مفید همه موارد بر جسم ما امر میگرد ولی غافل از اینکه جسم ما فرمانهایی مغزی اجرا میکنه تنه درخت از درخت حدا نیست چطور ریشه نباشه درخت شاخ برگ بده میوه خوب بده مغز فرمان بده بخور جسم قبول کنه وژریم احرا کنه خلاصه گول خوردیم من یی دوره رژیم روسی گرفتم اون دیگه نور علی نور بود
فقط حق داشتی چای قندو اب بخوری بقدری رنگ من زرد شده بود که اطرافیان مترسیدنده روزی این مدل گول خوردم
مدل ژریم یی ردوه ژیم یی ادم معرف انجام دادم اون درکمتر حالت غذا بود دباره وزن کم کردم ولی برگشت خیلی زیاداشتم وفتی از رزیم گرفتن سوال میکردن میگفتم دوره من مثل موح کوچی هستش ولی وقتی دروه تموم میشه توفان پیدا میشه اشتهار وحشناک پیدا میشه اون موج گوچیک میزنه ساحل لاغریی با خاک شن یگی میکنه خلاصه خیلی گول خوردم
تا خدا کمک کرددر بدترین روزهای زندگیم درناامید تر حالت به ساحل تناسب فکری لنگر انداختم یاد بگیرم تلاش کنم تا به ارزیی این همه سال جامعه عمل بپوشونم.
رژیم گرفت تو این مدلی فقط گشتن وقت وانژی خراب کردن اعصاب وبه ریختن برنامه زندگی ونابودکرون واعتماد به خودوخراب کردن روحیه و سرکوب کردن خودمون بود خلاصه به اندازهه موهایی سرم تو رژیم گول خوردم تا خدا خواست تو مسیر درست افتادم خدا کمک همه افروا نامتناسب باشه که این افردا به این سایت هدایت شون انشالله
سلام من وقتی که سن خیلی کمی داشتم مثلا دوازده سالم اینا بود از یکی شنیده بودم که وقتی که شام نخوری لاغر میشی و من شروع کردم به حذف شام خوردن و من یکی دختر نوجوان بودم که با هزار. امیدو آرزو شروع کرده بودم و توانستم چند کیلویی از وزنم رو کم کنم که پس از مدت کوتاهییی به حالت اول برگشت به. از اون معتقد شدن که تحرک کمی دارم و شروع کردم به پیاده روی و من بعد مدتی واقعا لاغر ی خیلی قشنگی دست یافته بودم حوری که کسی دیگه منو نمیشناخت و مجبور بودم خودمو معرفی کنم
بعد از اون من با یک کانال رژیم درمانی آشنا شدم که شروع کردم به رژیم گرفتن با آب و آبلیمو که باید ناشتا میخوردم که بعد از اون تا حالا معده من دچار مشکلات گوارشی شده است که نزدیک هجده کیلو وزن کم کردم و بعد از اون من به سمت دکتر تغذیه رفتم و چهارده کیلو دیگر کم مردم و واقعا موفقیت بزرگ ی بود و بعد از اون به سمت دمنوش ها وحشتناک بد مزه رفتم که اصلا اثری نداشت و واقعا وقتمو از دست میدادم و بعد از همه اینا به صورت معجزه آسایی که دنبال اپلیکیشن های رژیمی بودم در یوتیوپ با استاد روشن آشنا شدم و الان حدود یکساله که عضو سایت هستم. و نزدیک سی کیلوگرم وزن کم کردم و همه اینا ثابت میکنه که خستگی من و کنار کشیدن من از روش های قبلی بخاطر اشتباه بودن روش بوده و لاغری از روش ذهن همون چیزیه که همیشه دنبالش بودیم و تنها راه ممکن است .ممنون از توجهتون😊
سلام دوست عزیزم ،
از این قسمت دیدگاهت فوق العاده لذت بردم :
یکی از قدرتمند ترین فرمولا همینه که لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و کاملا خودبخودیه ….
از کجا اینو به دهن بفهمونیم . با مثال زدن . که بدن من سالی یک تن حدودا ، غذاهایی که خوردمو بدون اینکه روحم خبر داشته باشه .بدون اینکه تلاشی براش کنم ورزش یا رژیم خاصی،اینکار و برام کرده پس بدن من استاده توانمند لاغریه و در جهت عکس فوق العاده در چاق شدن بی استعداده و حالش از چاقی بهم میخوره بشدت سخته براش چاق شدن و چاق موندن. چونکه بعد مثلا 20 سال خودشو هلاک کرده همه زورشو زده نهایتا تونسته 20کیلو یا هر مقدار که اضافه داریم و ذخیره کنه.پس بدن ما به هیچ وجه استعداد چاقی نداره و براش اب خوردن نیست وگرنه الان باید 20 تن بودیم !!!!!!! برعکس لاغری براش آب خوردنه که این حجم عظیمو مثل بولدوزر رد کرده رفته .
یکم اعتماد کنیم به بدنامون به ذهنمون به خداوند و خلقتش اعتماد کنیم.خداوند هیچ چیز بد و مشکل دار و ناهماهنگ خلق نمیکنه. ما باقدرت ذهنمون خودمونو ازمسیرطبیعی خارج کردیم . تازه باید خوشحال باشیم که تااین حد قدرتمندیم که میتونیم حتی خلاف جهت آفرینش رو هم خلق کنیم پس ببین اگه برگردیم به مسیر طبیعی چه شگفتی بتونیم خلق کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم .
واقعا نیاز دارم که یه فایل رو چندین بار گوش کنم که درک بهتری پیدا کنم .در این چند روز چقدر چیزا یاد گرفتم . در جلسه قبل یاد گرفتم که باید دلایل چاقیم رو پاک کنم . و این جلسه یاد گرفتم که تمام روشهای لاغر شدن رو از ذهنم پاک کنم و برای پاک کردن همه ی اونها هم دلیل آوردید که تمام اون روشها فقط انرژی شما رو گرفت . توانایی شمارو گرف که الان به این نتیجه رسیدیم که من نمیتونم لاغر بشم . من هنوز نمیدونم چطور میخوام لاغر بشم . فقط می دونم فعلا در حال پاک کردن چاقی هستم . گعتید بیشتر تمرکزمون روی افکار باشه . من الان واقعا متاسف شدم که چرا این همه انرژیمو گذاشتم روی روشهایی که توانایی منو گرفت . خوشحالم که فهمیدم اون روشها غلط بودن و اگه من نتونستم از اون روشها لاغر بشم چون راه درست لاغری نبودن . من یاد گرفتم دیگه نیروی وجودم رو برای اون روشها نزارم . موقع خوردن غذا هی نگم این لقمه منو چاق می کنه . دیگه از رژیم و ورزش برای لاغر شدن استفاده نکنم و دیگه گولشون رو نخورم . چون اون روشها فقط باعث میشدن من احساس اعتماد به نفسم از بین بره و خودم رو یه شخص بی اراده بدونم . تاثیر بدی که رژیمها و ورزشها روی من گذاشته فراتر از گول خوردن هست . کاش فقط گول خوردن بود . من با اون روشها از خودم ناامید شدم . خودمو ناتوان دیدم . حالم بد شد . موهام ریخت . زانوهام دچار مشکل شد . چاقتر شدم و اعصابم داغون شد . شخصیتم دچار انحلال شد . در روزهای قبل یاد گرفتم که من با اموزش لاغری با ذهن شخصیت لاغرم رو میسازم و من این ۳ روز فکر میکردم که انسانهای لاغر چه ویژگیهایی دارن . و امروز در این فایل به سوالم تا حدودی پاسخ داده شد . آدمای لاغر هیچ وقت گول این روشها رو نمیخورن . ادمای لاغر اعتماد به نفسشون عالیه . آدمای لاغر تواناییشون رو به این روشها ندادن . چیزی که برام جالب شده اینه که یکی از کارهایی که باعث شد شخصیت چاق در ما بیشتر شکل بگیره استفاده از همین روشها برای لاغر شدن بود . تمام عالم و ادم میگن برای لاغر شدن باید غذاتو کم کنی و فعالیتتو زیاد . ولی من نه هیچ وقت تونستم غذامو برای مدت طولانی کم کنم و نه تونستم برای مدت طولانی فعالیتم و زیاد کنم . نهایت توان من در حفظ غذای کمتر و فعالیت بیشتر فقط یه هفته هست و برای همین همیشه چاقیم رو پذیرفته بودم و اعتماد به نفسم همیشه صفر بود . الان میفهمم برای ساخت شخصیت لاغر اولین نکته به دست آوردن دوباره ی اعتماد به نفسمه . من باید برای لاغر شدن به خودم اعتماد کنم و بپذیرم من توانای لاغر شدن رو دارم و روشهای قبلی فقط گول خوردن بود. من بارها رژیم گرفتم گول خوردم فکر میکردم اون روشها باعث لاغریم میشه و نه تنها افسرده تر شدم بلکه ناتوانتر و ناامیدتر شدم و اونقدر انرژیم کم شد که مجبور میشدم برای دریافت بیشتر انرژی هی بخورم و هی با خوردن بیشتر باز هم ناامیدتر و چاقتر میشدم . یعنی من از یک سو با دلایل چاقی که برای خودم داشتم باعث چاقیم شدم و از یک سو تمام انرژی خودمو به روشهای لاغری دادم که این دو نیرو در کنار هم فقط منو ضعیف میکرد . خدای من من با خودم چه کردم . من به خاطر ناآگاهیم با خودم چه کردم . من از دو سو خودم رو چاق کردم . من گول خوردم . هم گول افرادی که افکار چاقی رو بهم یاد دادن و هم گول افرادی که روشهای لاغری رو تو مخم کردن . زندگی من سراسر گول خوردن بود و پذیرش چاقی و اینکه من هیچ وقت توانی برای لاغر شدن ندارم باعث میشد هیچ انگیزه ای برای لاغر شدن در من پدید نیاد . خب من الان یاد گرفتم همه ی اینها رو باید به دست فراموشی بسپرم و به این ترتیب انرزیمو از اونها پس بگیرم . من انسانتوانایی هستم که فقط گول خوردم . من گول متخصصهای تغذیه رو خوردم . من گول کالری شماری رو خوردم . من گول پزشک طب سنتی رو خوردم . من گول مربیان باشگاه رو خوردم . من گول فروشندگان تردمیل رو خوردم . من گول حرفهای مردم و خوردم . من خیلی گول خوردم و با هر بار گول خوردن فقط چاقی خودمو بیشتر کردم . ولی دیگه نمیخوام گول بخورم . من همه این فکرهایی که یه عمر تو سرم کردن کنار میزارم . چدن فقط اذیتم کردن . رنجم دادن . من همه رو پاک می کنم . شلید یهو و به یکباره نشه ولی آروم آروم همه رو کنار میزارم . توی این سه روز خیلی چیزا یاد گرفتم و خوشحالم . خوشحالم که انقدر مطلب جدید یاد گرفتم و در این سه روز انقدر حالم خوب شده .
سلام ،
بی نهایت سپاسگزارم از دیدگاه عالی شما،
به شما تبریک میگم که اینقدر خوب درک می کنید و می نویسید …
خیلی عالی گفتی که نه تنها باید تمام دلایل چاقی رو از ذهن پاک کرد بلکه باید تمام روشهای لاغر شدن را هم پاک کرد …
بله درست گفتید اینا هر کدومشون به طور مستقل نقش بزرگی در ادامه دار شدن چاقی در ما شدن ..
آفرین آقا عطا خیلی خوب داری پیش میری …رها نکنی ها …..با قاطعیت هر نجوایی در ذهنت ایجاد شد که خواست نسبت به ادامه راه شک و شبهه و سستی ایجاد کنه از سر راهت بردار …بلکه مصمم تر به راهت ادامه بده …
اینکه اومدید دوره صدگام رو در کنار دوره چالش تغییر عادتها گذاشتید بسیار انتخاب هوشمندانه ای بوده و باید به شما تبریک گفت …
من اگر این درک شمارو از ابتدای آشنا شدن با سایت داشتم حالا خیلی جلوتر از موقعیت فعلی بودم …
ذهن آدما تا بی نهایت می تونه تنوع اطلاعات رو در خودش ذخیره کنه و هر کس با توجه به محتویات ذهن خودش و درکش از موضوع لاغری ذهنی می تونه نتیجه عالی بگیره ولی هیچکس در این مسیر بی بهره نمی مونه و به نتایج متنوع دست پیدا می کنه ….و البته چون قراره شخصیت ما تغییر کنه و نیاز به شارژ روزانه داریم باید تا روزی که در این دنیا هستیم در این مسیر زیبا و شگفت انگیز باقی بمونیم…
من به شکل اتفاقی با دیدگاههای شما آشنا شدم و باعث شد بیام حدااقل قسمتهای متنی این دوره ارو مجدد مطالعه کنم که حتما تاثیرات خیلی خوبی در شارژ اطلاعات صحیح در من خواهد داشت مخصوصا خوندن دیدگاهای دوستان خوش فکر ی چون شما …..
باز هم از شما سپاسگزارم
سلام . خیلی ممنون بانو . ارادتمندم .
شما پیشکسوت هستید و مطمئنا درکتون از بنده بالاتره . شکست نفسی میفرمایید . من تازه این راه و پیدا کردم . جایی نمیرم . شخصیت لاغر وجودمو با حرفای استاد پیدا کردم و میبینم چقدر راحت دارم لاغر میشم .
البته توی جسمم دارم کمی مشاهده میکنم . متوجه شدم یکم شونه هام داره لاغر میشه . پاهام انگار یکم از دو هفته پیش لاغرتر شدن . لباسام انگار یکم آزاد شدن . فعلا تغییرات نامحسوسه . فقط مامانم فهمیده میگه عطا داری لاغر میشی . ولی خودم سعی می کنم خیلی ذوق زده نشم .
درک کردم که اگه درسا رو خوب یاد بگیرم و خوب عمل کنم خب طبیعیه که لاغر بشم و اگه عمل نکنم خب دارم راه چاقی رو میرم . پس نتیجه چاقیه . دیگه نه از چاقی ناراحت میشم نه از لاغری خوشحال . یعنی درک کردم که نه مثل اون زمان که گاها رژیم میگرفتم و یه چند کیلویی کم میکردم خوشحال و ذوق زده بشم و نه از چاق شدنم ناراحت مثل دو سه هفته پیش که خیلی ناراحت بودم .
چون این شادی و ناراحتیا نشون میده هنوز خودتو باور نکردی و لاغر شدن رو طبیعت بدنت نمیدونی .
با آموزشهای استاد من با وجود خودم به صلح رسیدم . چون فهمیدم هر دو راه انتخاب خودم بوده . درسته که خدا این راه رو بهم نشون داد و من هدایت شدم اما این خودمم که این راه رو انتخاب کردم . پس رهاش نمی کنم . چون ما همیشه به چنین آموزشهایی نیاز داریم . چون قرار نیست فقط لاغر بشم . قراره لاغر بمونم . قراره زندگیم تبدیل بشه به زندگی یک انسان لاغر .
میخوام خوب یاد بگیرم که یه آدم لاغر چطور زندگی می کنه تا منم همون طور عمل کنم .
استاد عطار روشن در اول این دوره بهمون گفتن شما شخصیتتون تبدیل میشه به یک انسان لاغر و من دارم میبینم چطور به وسیله این آموزشها و البته عمل کردن خودم شخصیت لاغریم داره شناخته میشه . داره حرف میزنه . توی گوشم بیشتر صدای شیر لاغریمو میشنوم . توی این یه هفته سگ چاقیم آروم بوده . یعنی نه تنها از رفتارم حتی از فکرمم که اون زمان فقط تحت تملّک سگ چاقی بود تا جایی که یاد گرفتم به راحتی کنار رفته و اینه که حال منو خوب می کنه .
حال درونم خوبه و این برای من بهترین نتیجه است .
من قبل از ورود به این دوره کاملا تو خودم سرزنش داشتم ترس داشتم عذاب میکشیدم پرخور بودم تنبل بودم حتی دیگه رژیم هم نمیتونستم بگیرم چون حالم رو بدتر میکرد .
یعنی هیچ راهی به سمت لاغری نداشتم . همه وجودم فقط صدای چاقی بود .
به خدا صبحا که از خواب بیدار میشدم از زیاده روی شب قبل فقط عذاب میکشیدم ولی الان که صبحا بیدار میشم دیگه اثری از اون همه سرزنش نیست . چون خوب عمل کردم . گرسنه شدم خوردم . سیر بودم نخوردم . فقط همین
و مهمتر از اون فضای ذهنم تغییر کرده که تونستم اینکارو انجام بدم .
توی این روزها روز به روز بیشتر میبینیم گربه کوچولوی وجودم چطور داره تبدیل به شیر میشه و تو گوشم حرف میزنه .
امروز فهمیدم یه راه دیگه هم به تغییر عاداتم اضافه کنم . دیگه خودم کارای شخصیمو انجام بدم . اول اینکه همون اول صبح رختخوابمو بعد از بیدار شدن خودم جمع کنم تا کل روز همش رو تخت ولو نباشم . این عادت یه فرد چاقه . دیگه ظرف غذامو خودم بشورم . خودم غذای خودمو ببرم و بیارم . اگه مثلا چیزی خواستم و نشسته بودم نگم فلانی بیاره خودم بلند بشم و بیارم . سرکارمم خودم وسایلمو بیارم و ببرم . تنبل نباشم . نه اینکه پاشم حالا کار سنگین انجام بدم .اما مثل یه انسان متناسب باشم و … مامانم که تغییر رفتار منو میبینه هم متعجبه هم خوشحال . میگه عطا تو یه آدم دیگه داری میشی تو آدمی نبودی که بشقابتو برداری ببری تو آشپزخونه اون وقت الان داری میشوری . گفتم دیگه میخوام خودم کارای شخصیمو انجام بدم . خلاصه که میخوام مثل یه آدم لاغر زندگی کنم . معمولا آدمای چاق منتظرن ببینن کی داره از یه جا رد میشه بهش کار شخصیشو بگن یا خدا نکنه یه بچه پیدا کنند دائم بهش میگن برو برام اینو بیار برو اون رو بیار . ولی فهمیدم توی تغییر عادت اینا رو هم باید به راههای تغییرم اضافه کنم .
به هر حال من در حال ساخت شخصیت لاغرم هستم . من تازه شروع کردم . کلی درس هست که باید یاد بگیرم . تازه ترم اول دانشگاه لاغری هستم . ترم اول ماه اول . شخصیت لاغرم اینجا داره ساخته میشه و به مرور به جسمم داره میرسه .
پس همینطور نرم و آهسته و بدون عجله یاد میگیرم و مینویسم و تمرین می کنم و عمل می کنم تا شخصیت لاغرم در وجودم بزرگ و بزرگتر بشه تا مثل این شیر که عکسشو گذاشتم پروفایلم که نماد شخصیت لاغر وجودمه دیگه هیچ سگی نتونه با وجودش پارس کنه . این رو روزهای اول استاد عطار روشن بهم گفتن که یه روزی گربه کوچولوت تبدیل به شیر میشه که دیگه هیچ سگی در حضورش حتی نمیتونه پارس کنه چه برسه به اینکه بخواد عرض اندام کنه .
ممنون از پیام انگیزه بخشتون بانو . موفق باشید.
الان که این متن و میخونم درکم نسبتا بیشتر از اینجا شده . تغییر افکارم در دو متنی که نوشتم کاملا محسوسه . اینجا روز سوم بود و الان روز فکر میکنم ۱۴ باشه که دارم مینویسم . تغییر افکارم رو در دو نوشته کاملا مشاهده کردم و این تغییر فکر رو مدیون شما و اموزشهاتون و البته عملکرد خودم هستم . اعتماد به نفسی که بهمون دادید باعث شد من ببینم میشه مثل یک انسان لاغر عمل کرد .
من در اینجا که فقط ده روز پیشه نمیتونستم باور کنم که من عطا بزرگی بتونم مثل یک انسان لاغر غذا بخورم .
ولی یاد گرفتم نه رژیم گرفتم نه پرخوری کردم . فقط گرسنه شدم خوردم سیر شدم نخوردم و بر اساس فرمولهای چاقی نخوردم .
الان ۸ روزه دارم اینطور عمل می کنم و نه خسته شدم نه ناامید نه رنجور . نه در حسرت لقمه هایی که نخوردم نه ولع هیچی . چون خودم انتخاب کردم . گرسنم بوده خوردم وقتی هم نخوردم خب سیر بودم دیگه نمیخواستم انتخابش کنم . من در رفتار کردن به اعتماد به نفس رسیدم . خودم انتخاب می کنم . برده ی غذا نیستم . فقط با توجه به زبان جسمم عمل می کنم و حالم الان خیلی بهتره تا این زمان که نوشته بودم .
حدودا هفته اول نوشته هام هنوز نمیدونستم میشه از این روش لاغر شد یا نه فقط امید داشتم . اما الان مطمئنم که میشه . چون یادگرفتم . چون زبان بدنمو شناختم و ادامه میدم . این روش تنها روش لاغریست چون قابل استمراره تا ابدم که از این روش استفاده کنم نه خسته میشم نه ولع بهم دست میده نه پرخور میشم نه به زور جلوی خودمو میگیرم و نه هیچی . فقط راحت لاغر میشم و راحت لاغر زندگی می کنم .
ممنون از شما استاد .
سلام به استاد عزیز و همراهان لاغری با ذهن
بله استاد عزیزم منم گول خوردم که چاقم و چاق شدم
چون. هر تلاشی که برای لاغر شدن میکردم بعد یه مدت ازش خسته میشدم و نتیجه دلخواهمو ازش نمیگرفتم درسته دو سه کیلوی کم میکردم اما تا همیشه نمیتونستم و حوصله انجام دادنشو نداشتم چون فشار روانی روی ذهنم میزاشت که باید ورزش کنم به جسمم فشار بیارم و یا از بعضی غذاها و خوراکیا چشم پوشی کنم مثل شکر و قند و کیک ، و خاگه و برنج و نان خوردن باغذا و زیادخوردن وچربی و…که همه ای افراد چاق که به دنبال روش لاغرشدن بودن خوب میدونن ، تفکیک کردن مواد غذای اولین قدم لاغری در روش های خرج ار قدرت ذهن وهست که با ما تلقین میشد و توی جامعه خارج از ذهن پره از این توصیه ها و خوردن یه سری دمنوش ها و پودر ها و غیره .
حالا میخوام از روش هایی بگم که من استفاده میکردم و چیزیم از قدرت ذهن نمیدونستم اون زمانا
اولین اقدام من یادم هست رفتن به باشگاه رزمی که مثلا لاغر بشم ۳ماه تمام میرفتم اما هیچ تاثیری روی جسم من نداشت ،
بعدی پیاده روی با دوستان گاهی صبح ها گاهی شبها
اونم تاثیر نگرفتم و همیشگی نبود و خسته هم میشدیم از ادامه دادن
بعدی رژیم گرفتن نخوردن و کم خوردن خب تاثیر گرفتم اما اون تاثیری که میخواستم نگرفتم و رهاش کردم
بعد خوردن زیره باماست و خوردن دمنوش ها که اونم هیچ تاثیری نداشت و باورهم نداشتم بتونه تاثیر بزاره ،
و فقط هزینه ای به هزینه ها اضافه میکرد ،
بعدی خریدن حلقه لاغری بود اونم یه مدت انجام میدادم و یا بستن نایلون دور شکم که بیشتر عرق کنم لاغر بشم اما واقعا تاثیری نداشت حتا اگه تاثیر گذار هم باشه، از نظر احساسی خسته کننده بود
یه روز یه عطاری رفتم که به من یه چیزی بده که لاغر کنم اما ایشون گفتم باید گرسنه بمونه بدنت تا لاغر بشی بله تاثیر داشت
ولی حسرت اینکه چرا من بایداین سختیو به خودم بدم در حالی که افراد ی هستن لاغر خوش اندام اینجوری رفتار نمیکنن به اندازه ای که دوست دارن میخورن و نگران این نیستن دارم زیاد میخورم یا الان کم بخورم گرسنه خورمو بزار م از این حرفای روانی که ذهن و احساس خوبو در گیر میکنه و حالشون بد کنه اصلا ندارن
یادمه بعد ازدواج هم از رژیم ، دویدن ، ورزش با تردمیل حدود یکی دو ماه باهم استفاده کردم و تاثیر گرفتم و خودمو و لاغری خودمو وابسته به تردمیل میدونستم
اما تردمیل که خراب شد دیگه همه ای تلاشای منم متوقف شد و دوباره چاقی و اضافه وزن اومد سراغم بعد چند سال دوباره رفتم باشگاه اما واقعا لاغر نشدم ولی امیدوار بودم همیشه لاغرشدنو چیزی بیرون از خودم میدیدم
یعنی باید عملی جسمی انجام میدادم
اینو یاد گرفتم ،
هیچ وقت ورزشو برای خوشحالوخوشگذرونی انجام ندادم
البته روحیه بخش هم بود اما چون هدف اصلی لاغری بود و نتیجه نمیگرفتم اون نتیجه ای که حق طبیعی و خواست درونیم بود پس رهاش کردم ، از ای افتی بهدمدت یه ماه استفاده کردم که ۲ کیلو کاهش داشتم
وقتی باردار شدم ۸۰ کیلو وزنم بود وقتی بعد بارداریم تصمیم گرفتم دوباره لاغر بشم با شما اشنا شدم
اون زمان ۸۷ کیلو بودم
که به کمک همین روش به مدت ۱ سال ۱۴ کیلو از وزنمو کاهش دادم.خوب پیش میرفتم اما این دوره رو بر داشتین منم سر گردون دنبال این استاد اون استاد که لاغری با ذهن و اموزش میدادن
حتا از چیزایی که گفته بودین هم خودم یه دوره خلاصه شده در مجمو ع استفاده کردم و یه سه چهار کیلویی لاغر تر شدم
اما خسته شدم و رها کردم
و کم کم دوباره وزن اضافه کردم و دوباره ترس ها ی چاقی ، دیدن خودم توی اینه و حس بد بخاطر توجه به چاقیای اضافی در بدنم
و خسته شدنم از این وضعیت
چون میدونم حق طبیعیه منه به سایز و وزن نرمال و زیبا ومتناسب برسم برای همیشه
با دوستام شروع کردیم به دوره ای شما همراه بشیم و مشوق هم باشیم و یادبگیریم راه صحیح لاغرشدن و کسب تناسب. اندامو برای همیشه
“به نام خداوند یکتا”
سلام به استاد گرامی و دوستان هم مسیر؛
“آیا شما گول خورده اید؟!!”
امروز یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱،من اولین گام”مسیر لاغری من” را برداشتم.با خواندن متن نوشتاری و دیدن فایل این گام استاد، متوجه شدم که من هم در طول سال ها زندگی و چاقی ام بارها و بارها درباره ی چاقی ام گول خورده ام و همین گول خوردن باعث شده است که من از روش های نادرست و مختلفی برای لاغری و کاهش وزن استفاده کنم.روش هایی که از آنها جز شکست،ناامیدی و لاغری گذرا چیزی عایدم نشده است.این گول خوردن ها شامل مواردی چون این که چاقی من ارثی است یا سوخت وساز بدنم پایین است یا کم تحرکم،خواب زیاد دارم،خوردن غذای بیشتر،ازدواج کردن،بارداری،بالا رفتن سن و …است که همه ی ما افراد چاق کاملا با آن ها آشنایی داریم و با آنها درگیر بوده ایم.اما من متوجه شده ام و به این درک رسیده ام که تمامی این موارد که ما افراد چاق در طول سالیان چاقی خود بر روی آنها متمرکز بوده ایم و سعی در رفع این موارد و خیلی موارد گول زننده ی دیگر کرده ایم همگی عوامل بیرونی هستند و هیچ تاثیری بر لاغری ما ندارند تنها چیزی که بر چاقی و لاغری ما تاثیر گذار است نوع نگرش و باور ذهنی ما نسبت به چاق شدن و لاغر شدن است.پس من باید این باور را در ذهن خود بارور کنم که همان طور که در طول زندگی بدون هیچ زحمتی و برنامه ی خاصی و خود به خودی چاق شده ام و اضافه وزن پیدا کرده ام خیلی خیلی راحت تر از آن هم می توانم لاغر شوم و لاغر بمانم تنها در صورتی که توجه و تمرکز خودم را از چاقی برداشته و بر لاغری و متناسب شدن متمرکز کنم.من باید این باور را که با خوردن هر نوع ماده ی غذایی، من چاق می شوم و بر وزنم اضافه می شود را از ذهنم پاک کنم و به جای آن از خوردن هر نوع ماده ی غذایی که صرفا جهت انرژی رساندن به بدن و رفع نیاز بدن به مواد غذایی است را در ذهنم جایگزین کنم و از خوردن لذت ببرم و دچار عذاب وجدان بعد از خوردن انواع غذا و خوردنی ها نشوم.با این کار من گام مهمی را در مسیر لاغری خودم بر میدارم.باید به این هم توجه داشته باشم که من قبلا با روش های هر چند نا درست و غلط مانند حذف بعضی مواد غذایی مثل برنج،نان،انواع نوشیدنی های گازدار،انواع شیرینی،انواع تنقلات،خوردن دمنوش های مختلف هنگام ناشتا یا قبل از خواب،رژیم های من درآوردی،رژیم دکتر کرمانی،پیاده روی های طولانی،طناب زدن،کوهنوردی و …اقدام به کاهش وزن میکردم باز هم می توانستم تا حدودی وزن کم کنم هر چند که ثابت و دائمی نبود اما این بیانگر آن است که بدن من همچنان با یک روش درست و صحیح خیلی بهتر و بیشتر قادر است و می تواند وزن کم کند و این بسیار خوشایند است.لاغر شدن یک مهارت و هنر است و باید مانند هر نوع مهارت و هنری آن را به خوبی یاد بگیرم و آموزش ببینم تا بتوانم لاغر بشوم و لاغر بمانم.من باید لاغر شدن را برای خودم آسان و لذت بخش کنم.من ایمان دارم و مطمئنم که با کمک خود،ذهن و بدن قدرت مند و توانمندم راحت تر از آنکه چاق شده ام،لاغر می شوم و لاغر میمانم،شما هم می توانید دوستان عزیز هم مسیر.ما شگفتی ساز می شویم انشاالله.
با درود و خداقوت به شما دوستان و استاد ارجمند
اول اینکه خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که من رو به بهترین و تنهاترین روش لاغری هدایت کرد،یعنی آرامش و حال خوبی که دارم بابت حضور در جمع شما دوستان عزیز و این سایت هست.
من تا پایان راهنماییم متناسب بودم اما از بلوغ به بعد حسابی چاقی در من رشد کرد،این در شرایطی هست که ما توسط تشویق خونوادمون چاق شدیم سالها اونها ما رو واسه چاقی تشویق کردند و الان که ۱۵،۲٠ کیلو اضافه وزن داریم همون هیات ژولیه از مخالفین صد در صد اضافه وزن ما هستن و ما رو مورد تمسخر قرار میدن جوری که ی لقمه اضافه میخوریم به اتفاق نظر میگن تو هیچی نمیشی نمیتونی جلو خودتو بگیری،حالا این سرزنش ها و نمیتونیدها رو بخوایم حساب کنیم واقعا از میلیون میگذره و اینجوری نیست که 10بار شنیدن بخوایم لاغر شیم به تعداد بار که تلاش کنی لاغر شی باید تمرین کنی،ذهن باید به باور برسه که میشه. بارها من و خواهرم روشهای لاغری رو امتحال کردیم، استعمال کرم رو بدن و پلاستیک بستن و کمربند رو هم بعد از استعمال و دویدن در ساعت 4بعدازظهر تیرماه که چی که حسابی عرق کنیم تا لاغر شیم، دکتر رژیم، باشگاه و دمنوش هر بار یه جوابایی میگرفتم ولی بعد دوباره برمیگشتم به وزن سابق چون ما عوامل بیرونی رو عامل چاقیم میدونستیم،با حضور در این سایت متوجه شدم هر چی هست در درون ماست و ما باید این گفت و گوی ذهنی رو ساکتش کنیم،همون نجواهای سرزنش گر،در این سایت متوجه میشیم تنها روش لاغری همون برگشت از روش چاقی هست،همونطور که چاق شدی همونطور هم میتونی لاغر شی،باید بذر انتظار لاغری رو در ذهن بکاریم،وقتی با این سایت آشنا شدیم حرف دیگران دیکه برامون اهمیت نداره و به آرامش میرسیم و از لاغر شدن اطمینان حاصل میکنیم.
استاد بایت زحمتتون متشکرم و از خداوند طلب نعمت و شادی براتون دارم
امیدوارم همه ی همراهان در مسیر شادی و اطمینان رسیدن به آرزوهاتون باشید.
عاطفه
خداوند رو بینهایت برای شنیدن این فایل با ارزش سپاسگزار و شکرگزارم
استاد عزیزم و دوستان همراهم سلام و عرض ادب
امیدوارم و مطمئنم که حال همه دوستان و خودم با شنیدن این فایل ها چقد خوشحال و امیدوارتر میشه
من خیلی خیلی گول خوردم، از همون موقعی که به من گفتن اگه لاغر باشی زود مریض میشی، تپلا خوشگل ترن، آدم اگه تو بدنش گوشت نباشه که قوی نیست و… بخور تا خوشگل بشی، بخور تا قوی بشی…. من و خواهرم که دو قلو هستیم تا ۱۱ سالگی لاغر بودیم و بعد کم کم چاق شدیم،، اینجا هم دوباره یسری فرمولا به خورد ما دادن که چاقی شما ارثی، بلوغ باعث چاقی، کم تحرکی باعث چاقی، تو با ۳ تا داداش بزرگتر حتما پرخور میشی چون مردا خیلی بخور هستن…. من از ۱۷ سالگی انواع باشگاه ها و رژیم ها رو کردم و تو این دورانها بود که ترس از چاق تر شدن، ترس از گرسنگی، ترس از حرف مردم و اطرافیان، انزوا، تنفر از دیدن خود در آینه، محدود کردن روابط، و بدترین عزت نفسم رو ازم گرفت و فکر میکردم در هر کاری بی عرضه ام… وقتی که با هر بار رژیم گرفتن شکست رو تجربه کردم این ترسها و تنفرها در من شدیدتر و ماندگارتر شدن، و تبدیل به کیلوها اضافه وزن شد، خدایا بینهایت برای وجود این سایت و استاد عزیز و دوستانم سپاسگزارم… وقتی میبینم همدردام الان لاغر شدن و دیدن دوستان شگفتی سازم باعث شدن که من بیام دیدگاهم رو بنویسم چون به گفته دوستان ثبت شنیده ها با نوشتن تثبیت میشن…
بنظرم الان باید رفتارهای درست رو بارها و بارها تکرار کنیم در موردشون بنویسیم و فکر کنیم .. مگه من برای چاق شدن باشگاه رفتم یا پیش دکتر رفتم؟؟ خیر من فقط تعدادی فرمول از قبل داشتم تا یکجایی که به تثبیت رسیدن باعث چاقی من شدن و ترس و تنفر باعث شدن که همیشه به چاقی فکر کنم ۱ قاشق غذا تو ذهن من ۱ بشقاب غذا بشه… این طرز فکر با ۱۰۰ سال رفتن پیش دکتر تغذیه که عوض نمیشه ، اتفاقا چون پیش دکتر تغذیه رفتم ترسم ۱۰۰ برابر شد و اون اصن باعث شد من از غذا انقد بترسم… همین الانی که دارم اینارو مینویسم ترس ار چاقی رو دارم و از هیکلمم خوشم نمیاد و میدونم اینا فقط با تکرار و تمرین از بین میره همونطور که استاد عزیزم و دوستان شگفتی سازم کیلوها وزن و سایز کم کردن.
به امید اون روز برای خودم و دوستان همراهم. عادله.
بنام خدای آرزوها
من ….درسته خودم میگم ، همین ادمی که الان داره این مینوسه و هنوزم از چاقی میترسه هموز از غذا خوردن واهمه داره و هنوز داره قاشق می شماره هنوز بعد خوردن ی وعده غذا دنبال هضم کننده اس ، همین ادمی که هزارتا رژیم از کتوژنیک وخام گیاهی و سه روز شیر و ی دونه خرما رو گرفته تا انواع ورزش ها و باشگاهها و خریدن هزار تا در و دستگاه و خوردن هزارتا قرص و دمنوش. دروغ چراالانم می ترسم اما امیدوارم که اینجا همونجایی که من خسته تر از خسته از هر رژیم و ورزشی باید می اومدم.یادم نمیاد کی و کجا استارت چاقیم خورد 🙁 اما تا بخودم اومدم دیدم ای وای چاق شدم مدام از خودم می پرسم دختر تو کی وقت کردی این همه چاق شی وقتی با حسرت به عکس های قبل خودم نگاه میکنم میگم چ گندی زدی ب خودت اما الان یاد گرفتم که لاغری اسون حتی اسون تر از چاقی ، پس میتونم از امروز میخوام برا خودم و ذهنم بشم همون معلمی که حروف الفبا بهم یاد داد با این فرق که من میخوام ب خودم الگوی اصلاح زندگی یاد بدم و مطمئنن می تونم و دقیقا ب دستش میارم همون طور که هرچیزی خواستم و ب دست اوردم. اون من خواستن اینجا پاش محکمتر چون قرار باز زیباتر بشم. درست مثل همون موقع هایی ک بقیه بهم میگفتن با این قد بلند و هیکل تراشیده تو هرلباسی زیبایی.پس میشه و می تونم یعنی باید بشه…
رهرو ان نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
دوستون دارم ،ارزومند ارزوهاتون زهرا