0

گام ۱: شما هم گول خورده‌اید؟!

روش لاغری
اندازه متن

انتخاب روش لاغری موضوعی است که ما را برای لاغر شدن گول زده است.

سی و پنج سال زندگی با چاقی سبب شده بود که بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم. این درحالی است که حتی نتیجه نگرفتن مانع گول خوردن من برای انتخاب روش جدید نمی شد.

انتخاب روش لاغری

انتخاب روش لاغری سخت ترین تصمیمی بود که به راحتی انجام میشد.

انتخاب روش لاغری

بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کرده بودم و هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نمی گرفتم خودم را سرزنش می کردم که اراده رژیم گرفتن یا ورزش کردن را ندارم و احساس می کردم در چاقی زندانی شده ام.

ناراحتی و تنفر از چاق بودن مانع چاقی نمیشد و جسم من به آرامی چاق تر و چاق تر می شد و باز هم برای مقابله با چاقی باید به سراغ روش لاغری دیگری می رفتم.

انتخابی سخت که مجبور بودم به آسانی آن را انجام دهم.

سخت از این نظر که با کوله باری از شکست و ناتوانی از لاغر شدن باید به دنبال روش لاغری دیگری می گشتم و آسان از این نظر که بدون در نظر گرفتن علاقمندی ها و خواسته هام باید یکی از روش های لاغری را انتخاب می کردم.

در مسیر لاغر شدنم بارها اشتباه کردم، بارها روش های مختلفی را انجام دادم، بارها گول تبلیغات روش های مختلف لاغری را خوردم و وارد مسیرهای اشتباهی شدم که در نهایت برای من نتیجه ای جز شکست، افسردگی، ناراحتی و چاقی بیشتر نداشت.

به عقیده من همه افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری مجبور بوده اند به علایق خود اهمیت نداده و فقط به خاطر شنیده ها و تبلیغات روش لاغری انتخاب خود را انجام داده اند.

واضح است که اگر شما بر اساس علایق خود انتخاب نکنید هرگز نسبت به تصمیم خود احساس رضایت بخش نخواهید داشت و در آن صورت نتیجه مطلوب از سعی و تلاش خود در مسیر انتخابی کسب نخواهید کرد.

این موضوع فقط مربوط به لاغر شدن نمی باشد بلکه در تمام جنبه های زندگی اگر مجبور به انتخاب گزینه ای همسو با علایق خود باشیم هرگز در آن موضوع به احساس خوب و رضایت از نتیجه نخواهیم رسید.

انتخاب روش لاغری بر اساس تبلیغات یا پیشنهاد دیگران سبب می شود تا نه تنها نتیجه دلخواه را کسب نکنیم بلکه بخاطر نتیجه نگرفتن از روش لاغری خودمان را سرزنش و تحقیر کنیم که چرا عرضه یا اراده لاغر شدن را نداریم.

من عقیده دارم افرادی که اضافه وزن دارند در انتخاب روش لاغری بارها گول خورده اند و متاسفانه هربار که از اجرای روش لاغری نتیجه نگرفته اند در انتخاب روش لاغری بعدی ساده تر و سریع از قبل گول می خورند.

گول خوردن در انتخاب روش های لاغری به دلیل گسترش احساس ناتوانی در لاغر شدن است. هرچه بیشتر در برابر چاقی احساس عجز و ناتوانی کنید در انتخاب بعدی خود دچار اشتباه و در معرض گول خوردن خواهید بود.

کدام روش لاغری

پیشنهاد روش لاغری با ذهن

بعد از سالها تلاش بی ثمر برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف در سن ۳۳ سالگی با موضوع قدرت ذهن در خلق آرزوها و تغییر شرایط زندگی آشنا شدم.

از آنجا که مهمترین آرزوی من لاغر شدن بود ایده استفاده از تمرینات ذهنی برای لاغر شدن در من شکل گرفت و با ترس و دودلی تصمیم گرفتم برای مدتی از این روش من درآوردی برای لاغر شدن اقدام کنم.

اولین مزیت اقدام جدید من برای لاغر شدن این بود که در سکوت خبری و بدون اینکه اطرافیانم از اقدام من مطلع باشند برای لاغر شدن اقدام کردم.

رژیم گرفتن، ورزش کردن، پیاده روی کردن،‌ دارو و دمنوش خریدن و … روش هایی بود که قبل از شروع کردن اطرافیانم از تصمیم من برای لاغر شدن مطلع می شدند و از همان ابتدا با انرژی منفی دادن وعده بی فایده بودن و لاغر نشدن را به من می دادند.

اولین مزیت روش لاغری با ذهن این بود که هیچ کس از تصمیم من برای لاغری مطلع نشد چون در این روش هیچ اقدامی مشابه روش های قبلی انجام نمی دادم و به همین دلیل در سکوت خبری مشغول تمرینات ذهنی برای لاغری بودم.

پس از مدت زیادی اولین نشانه های لاغر شدن را در خودم مشاهده کردم و تنها دلیل استمرار من برای ادامه دادن این بود که دیگران از تصمیم من بی اطلاع بودند و من را تحت فشار لاغر نشدن قرار نمی دادند.

به لطف خدا نتیجه من از روش لاغری با ذهن به حدی عالی شد که مورد توجه دیگران برای استفاده از این روش برای لاغر شدن قرار گرفت.

از روزی که تصمیم گرفتن از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم تمام سعی من به کار گرفتن تکنیک های ذهنی بود که مرا از لحاظ ذهنی برای لاغر شدن آماده کند. تکنیک هایی که نیاز به رژیم گرفتن یا ورزش کردن نداشت و به همین دلیل از شم دیگران پنهان بود.

از زمانی که تصمیم گرفتم آموزش های لاغری با ذهن را برای استفاده علاقمندان ارائه کنم همیشه به دنبال ارائه راهکارهای ساده و کارآمدی برای کسب نتیجه بهتر توسط استفاده کنندگان بودم و به لطف خدا در این مسیر شگفت انگیز همواره ایده های عالی به من داده شده که در کسب نتیجه عالی دوستانم بسیار تاثیرگذار بوده است.

تاثیر خوردن بر لاغری

تاثیر خوردن بر چاقی و لاغری

زمانی که اضافه وزن زیادی داشتم همیشه در ذهنم این سوال بود که:

چرا من به هر مقداری غذا بخورم حتما چاق می شم اما دوستانی داشتم که خیلی بیشتر از من می خورند و همیشه در سایز و وزن ثابتی بودند؟

شاید علاقه من برای کشف این راز شگفت انگیز سبب شد که من به لطف خدا به مسیر لاغری با ذهن هدایت شدم.

استفاده از روش لاغری با ذهن سبب شد تا من به واکنش های ذهنی ام در مواجه شدن با مواد غذایی و موقعیت های مختلف پی ببرم و بر خودم مسلط شده بودم و این به من احساس آرامش می داد اما تا وقتی از روش های اشتباه برای لاغری استفاده می کردم همیشه درگیری ذهنی داشتم، ناراحت بودم، اعصابم خراب بود که چرا نباید از غذایی که دوست دارم به اندازه ای که دوست دارم بخورم.

از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز بیشتر از پیش مطمئن هستم که روش لاغری با ذهن تنها روش ساده و بدون بازگشت برای لاغر شدن و رهایی از رنج چاقی است.

روشی که اولین دستاورد آن برای من آرامش ذهنی بود، اطمینان به خودم و توانمندیم در متناسب شدن بود.

به لطف خدا همه دوستانی که از روش لاغری با ذهن برای رهایی از اضافه وزن استفاده کردند به این موضوع تاکید دارند که استفاده از روش ذهنی برای لاغر شدن تاثیر فوق العاده ای در ایجاد احساس آرامش ذهنی آنها داشته است، احساس ناامیدی آنها را برطرف کرده و اطمینان به موفقیت را در آنها اضافه کرده است.

به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستانی که از این روش شگفت انگیز برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.

لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

بررسی روش های لاغری که قبلا مورد استفاده قرار داده ایم سبب می شود تا تاثیر مخرب این روش ها بر ذهن و احساس خود را شناسایی و برای بهبود انگیزه و احساس مان جهت شروع حرکت در مسیر لاغری با ذهن مسائل گذشته را اصلاح و ترمیم کنیم.

  • آیا شما هم در استفاده از روش های لاغری گول خورده اید؟ درباره آن شرح دهید
  • استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر جسم شما داشت؟
  • استفاده از روش های لاغری چه تاثیری بر احساس شما داشت؟

نکته قابل توجه اینکه روش لاغری صحیح باید بر جسم و احساس ما تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنی که اگر استفاده از روشی بر جسم شما تاثیر گذاشته اما روح و روان شما را خدشه دار کرده است این روش حتی اگر باعث کاهش وزن زیاد شود هرگز روش صحیح برای لاغر شدن نمی باشد.

  • به نظر شما توجه به تاثیر روش لاغری بر احساس چه اهمیتی دارد؟

جالب است بدانید که دلیل ماندگاری چاقی در ما این بوده است که روشی که برای چاقی استفاده کرده ایم هم بر جسم و هم بر روح و روان ما تاثیر مشابه داشته است. بنابراین روشی برای لاغر شدن صحیح است که هم جسم ما را ترمیم کنم و هم روح و روان ما را به آرامش برساند.

با توجه به آگاهی که از محتوا آموزشی به دست آورید به سوالات زیر پاسخ دهید.

  • خود را در استفاده از روش های لاغری توانمند می دانید؟
  • چرا بعد از لاغر نشدن از طریق روش های مختلف خود را سرزنش می کردید؟
  • به نظر شما روش های لاغری که استفاده کرده اید مناسب لاغری نبوده اند یا شما اراده لاغری نداشته اید؟ شرح دهید
  • درباره تصمیم خود برای استفاده از روش لاغری برای تحقق رویای لاغر شدن بنویسید و اینکه چه میزان خود را در اجرای روش لاغری با ذهن خلاق و توانمند می بینید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.63 from 165 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11310
برچسب ها:
370 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار سکینه
      1402/11/10 21:59
      مدت عضویت: 242 روز
      امتیاز کاربر: 4250 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 334 کلمه

      بنام خداوند صاحب اختیارم

      سلام خدمت شما استاد مهربون وتمام دوستانم

      من چون اضافه وزن زیادی ندارم زیاد هم به دنبال راههای سخت وبزرگ برای لاغری نبودم ولی همیشه دلم میخواست اضافه وزنم از بین بره ومتناسب بشم وبه خاطر همین یه بار تصمیم گرفتم که به باشگاه برم ولی متاسفانه ورزشهای سختی که باهامون میکردن نتونستم تحمل کنم ورها کردم وگفتم فایده نداره  ومدتی دمنوش خریدم واون هم فایده نداشت وای دفعه تصمیم گرفتم که قند ،شکر ،برنج ،نون ،ماکارونی وسیب زمینی قطع کنم در تغدیه ام وبیشر سبزیجات بخورم وشام نخورم بعد از مدت کوتاهی تمام بدنم افت کرد وقند وفشارم میافتاد ودچار سردردهای میشدم ودست وپاهام جون نداشتن که کارای روزانهام را انجام بدم  ومن گول خوردم چون فکر میکردم با این روش که مواد به ظاهر  چاق کننده را از غذاهام حذف کنم لاغر میشوم ولی سلامتیم به خطر افتاد و فقط کمی صورتم لاغر وزشت شدواین روش غلط برای لاغری نه تنها جسم وسلامتیمو به خطر انداخت احساسم هم خراب کرد وفکر میکردم که هیچ روشی جواب نمیده واگه هم جواب بده فقط صورت ودستام لاغر میشن که اعتماد به نفسم بد تر از بین میبرد والن برام یک باور مخرب شده که من هر کاری کنم شکم وپهلوم که جاهای اصلی بدنم هست لاغر نمیشن  به نظر من انتخاب روش درست لاغری خیلی مهمه چون ما میخوایم متناسب وسالم بسیم نه اینکه مشکلی جدید برای خودمون درست کنیم وحسمون روخراب کنیم روش لاغری با ذهن هنوز امتحانش نکردم به صورت جدی ولی به نطرم بتونم باهاش به تناسب اندام برسم واز طرفی خبری از زجر باشگاه ورژیمهای غذایی که لذت غذاها رو ازمون میگیره را نداره وما در کنار آرامش ولذت از خوردن غذاهای که دوست داریم به اندازه کافی، مدتی کوتاه که در این سایت هستم حرفای استادخیلی به دلم میشینه ومطمئنم که از آن نتیجه میگیریم وبه امید خداوند که متناسب بودن را برای ما میخواهد شروع میکنم به گوش دادن توسیه های استاد وهمان طور که استاد تونستن ماهم میتوانیم  

      به امید متناسب شدن برای همگی وخودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منير
      1402/09/03 15:52
      مدت عضویت: 397 روز
      امتیاز کاربر: 2620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 333 کلمه

      سلام به دوستان عزیزواستاد عطار روشن .
      من گول خورده ام ما گول خورده ایم همه ما گول خورده ایم در تمام مدتی که دنبال روشهای لاغری بودیم .
      انتخاب روش لاغری تصمیم مهمی وسختی که به اسانی انجام‌میشد.
      من وقتی به سوابق خودم فکر میکنم تقریبااز تمام روشهای لاغری مرسوم در جامعه استفاده کردم.رژیمهای غذایی مختلف ورزش پیاده روی قرصهای چربی سوز و‌قرصهای کاهش دهنده ی اشتها طب سوزنی رفتن پیش دکتربرا گرفتن برنامه غذایی یه دوره هم بادمه. از هرکس چاقی که میدیدم یکم لاغر شده فوری میپرسیدم‌چیکار کرده واون هر چی میگفت بهش عمل میکردم واصلن توجهی به تمایلات درونی خودم‌ نمیکردم.
      از چندین سال پیش یعنی حدود ۱۵ سال پیش که متوجه اضافه وزنم شدم از انواع روشها استفاده کردم برا لاغری ولی به علت اشتباه بودن اون‌ روشها لاغری وکاهش وزنم پایدار نبود و در تمام این مدت که من از نیزوی شگفت انگیز رهنم غافل بودم همیشه خودم رو سرزنش میکردم که تو نتونستی تو اراده نداری وخودم رو اذیت میکرده وهمش عذاب وجدان داشتم وبع خودم شک میکردم عوض اینکه به اون روشها شک کنم.تا اینکه خداوند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد به سرزمین لاغرها تا به نیروی عظیم وشگفت انگیز درونم برای خلق رویاهایم پی ببرم تا بفهمم که برای لاغری وتناسب اندام همیشگی باید لاغری را یاد بگیرم همون طور که چاقی رو یاد گرفتم من برا چاق شدن از هیچ قرص و دارو دمنوش وهیچ رژیم استفاده نکردم من فقط چاقی رو به ذهنم یاد دادم و ذهن من هیچ ارتباطی با بیرون نداره واین من هستم که با ورودیایی مهاز طریق شنیدن ودیدن ولامسه به ذهن چاقی رو بهش یاد دادم وحالا باید لاغری رو بهش یاد بدم همانطور که حرف زدن رویاد گرفتم همان طور که راه‌رفتن وهزاران مهارت وهنر رو یاد گرفتم.
      خداياشكرت كه در مسير زيبا هستم .
      من اين هنر زيبا را ياد ميگیرم رهن من اوانایی خلق اندام متناسب وزیبایم را دارد ومرا به زودی به تناسب و زیبایی میرساند خدایا شکرت.
      وممنون از شما استاد عزيز بابا اين فايل فوق العاده.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1402/08/16 20:43
      مدت عضویت: 1679 روز
      امتیاز کاربر: 10491 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 204 کلمه

      من هم بارها گول خوردم یکی از بدترینهاش رژیم اب بود با دنیایی از وعده و وعید سلامتی و شش روز تمام فقط اب خوردم در حالیکه فقط یک دختر بچه بودم دلم برای خودم میسوزه من بزرگترین گول زندگیم این بود که همیشه مامانم میگفت که ما اشتهامون زیاده و هیچ وقت سیر نمیشیم وای این واقعا وحشتناک بود و من اگر در حال انفحار هم بودم فکر میکردم باز هم میتونم بخورم بماند که چه قدر گول روشها و داروهای لاغری رو خوردم ماساژ لاغری وای خدای من چه قدر مسخره بود شما یک تیکه دنبه گوسفند بگیر تا صبح با دستت ماساژ بده چه اتفاقی میوفته براش

      اما من وقتی با این روش لاغر شدم هم باز گول خوردم خوب صفرام عمل کردم و انقدر دیگران گفتن که به این باور رسیدم لاغریم برای عملم بوده

      و اینکه وقتی خیلی لاغر شده بودم مرتب میگفتم چرا لاغر تر نمیشم

      و یا اینکه با خودم گفتم نه اینجوری هیچ وقت به نتیجه دلخواه نمیرسی اوایل همه چیز خوب پیش میرفت و هر چی میخواستم بخورم میگفتم کانال عصبی  و خیلی هم خوب لاغر شدم ولی غافل از اینکه داشتم در واقع تو حالت رژیم میرفتم اتفاقا لاغر هم شدم ولی کلا از مسیر خارج شدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 379 کلمه

      سلام ودرود به استاد عزیز

      شما درست گفتین الان که فکر میکنم میبینم از زمانی یادم میاد برای لاغر شدن به هر چیزی چنگ میزدم تا لاغر بشم مثل  رژییم های مختلف ،یا اگه کسی لاغر می‌شود ازش می‌پرسیدم که چه جوری به چه روشی لاغر شدی  ولی با این که اونها به من میگفتن چه کاری باید انجام بدم چون خواسته قلبی وجسمی من نبود من تو اون روش موفق نمیشودم چون اصلا از ذهن من نبود از نبود چاره به سمت این روش ها میرفتم 

      وشما درست میگید مارو گول زدن از نظر من مارو بیشتر با تبلیغات به سمت چاقی بیشتر کشوندن 

      اونم این که وقتی شما مدام کلمه چاقی بشنوی احساسش قبول میکنی واین میشه ملکه ذهنت حتی شاید تو اون روش کمی لاغر بشی ولی اون ها با تبلیغ انواع دمنوش یا وسایل ورزشی شما رو جذب روش های دیگر برای لاغری میکنن که به پول بیشتری برسن وشما همش در حال خرید برای هدف لاغری هستین ،ولی واقعیتش سیاست کثیف فروشندگان این محصولات فقط برای جذب آدم های چاق که اعتمادبنفسشون هر روز کمرنگ تر میشه ودنبال راهی برای لاغری هستن 

      این که میگید لاغری از ذهن وباور ماست شما درست میگید من میتونم بگم وقتی ترس ها به باور تبدیل بشن میتونن آدم ها رو به نابودی بکشونه ما از ترس چاقی بیشتر چاق میشیم واون جذب خودمون میکنیم مثل کسی که از رانندگی می‌ترسه ولی دلش میخواد راننده بشه تا وقتی ترسش توش وجود داره اون هرگز راننده خوبی نمیشه 

      ومدام شاکی که چرا رانندگی خوبی نداره 

      آدم چاق هم از چاقی می‌ترسه ولی مدام شاکی که چرا چاق ولاغر نمیشه 

      مادر من از بچگی من چاق بود پدرم همیشه به ما میگفت مثل مادرتون مراقب باشید چاق نشید واین سال ها تکرار کرد کلمه چاقی شد ملکه ذهن من وخواهرم تکرار این کلمه باعث شد بد سالها به خودمون نگاه کنیم وببینم چاق شدیم 

      در صورتی پدرم میگفت مثل مادرتون چاق نشید ما کلمه چاقی می‌شنیدیم وترس اون تکرار کلمه باعث چاقی ما شد 

      مغز ما دارای قدرت که میتون کلمات با انرژی مثبت یا منفی در درون ما شکل بده واون بشه سر لوح زندگی ما چاقی سر لوح منفی زندگی من شده بود

      ولی من با همون قدرت ذهن وباورمثبت مغزم   تبدیل به لاغری و جسم شاداب و پرنشاط میکنم 

      البته با لطف خدا وکمک شما استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی
      1402/03/24 07:12
      مدت عضویت: 327 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 435 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و دوستان همگام 

      بله همه ی ما انسانهای چاق خواسته یا ناخواسته سالها گول خورده ایم گول تبلیغات ،گول حرفهای دیگران من اوایل ازدواجم خیلی لاغر و متناسب بودم مدام مادر شوهرم میگفت من عروس چاق دوست دارم چیه اینقدر لاغری بیشتر غذا بخور و مدام ایراد می‌گرفت که چرا لاغری در حالی که من واقعا متناسب بودم ۶۳کیلو بودم و به نسبت قدم اندام خوبی داشتم چون هر روز ورزش هم میکردم برای تناسب اندام ولی اینقدر دم گوش من گفت تا ذهن بیچاره من چاق شد حالا هی میخوردم سیر نمی‌شدم منی که تا قبل ازدواج هر چی میخواستم میخوردم ولی چاق نمی‌شدم انگار یکباره مواد غذایی تبدیل شده بودن به اژدها وزنم ۶۸کیلو شده بود و باردار شدم آن هم سه قلو وزنم به شدت بالا رفت بعد زایمان  و حالا شروع بدبختی های من و گول خوردنهام بود تا بتونم وزنم و بیارم پایین از خرید تردمیل شروع کردم هر روز کلی پیاده روی و دویدن بعد انواع قرصهای لاغری و دمنوش انواع و اقسام رژیم‌ها خام گیاهخواری رژیم تک خوری رژیم انگور رژیم آب خرید انواع و اقسام رژیمها رژیم کتوژتیک و انواع ژل ها و پمادهای لاغری حلقه هولاهوپ دمبل باشگاه کمربندهای لاغری ولی افسوس و صد افسوس که تمام این گولهایی که من خوردم موقتی و بی فایده بودن وزنم کم میشد بعد در تایم کوتاهی تا رها میکردم بیشتر از قبل برمیگشت این اواخر به فکر عمل معده و ابدو شکم افتاده بودم و اینقدر افسرده شده بودم که احساس می‌کردم دیگه راه به جایی ندارم تا اینکه به این سایت هدایت شدم بله من بیشتر از موهای سرم گول خوردم گول آدمهای اشتباه و راههای اشتباه جالب اینجاست وقتی چاق شدم روزی مادرشوهرم بهم گفت آخيش چاق شدی شوهرت همیشه میگفت مامان تو  چاقی و من دلم الان خنک شده که زنش از منم چاقتر شده و من تازه فهمیدم در چه چاهی افتادم و اون چاه چاق کردن ذهن من بوده ولی اینبار از خداوند خواستم من و از مسیر تناسب فکری دور نکنه من جز خدا الان کسی و ندارم که کمکم کنه خیلی تنهام خیلی سرخورده و افسرده شدم میخوام ادامه بدم میخوام بجنگم میخوام زندگی کنم میخوام حالم خوب باشه میخوام بخندم من مدتهاست نخندیدم استاد من با اینکه وضع مالیم شکر خدا خوبه و خیلی چیزهایی که برای بقیه آرزوست دارم ولی شاد نیستم حالم خوب نیست خدایا حال دلم و خوب کن خدایا من که همیشه حال بنده هاتو خوب کردم تو هم حال دل منو خوب کن کمکم کن به آرزوم برسم کمکم کن از مسیر خارج نشم خدایا پناهم بده که تو پناه بی پناهانی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohsenzadehyazdi@gmail.com
      1402/01/22 21:37
      مدت عضویت: 1012 روز
      امتیاز کاربر: 1034 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام و درود

      خیلی جالبه همه دوستانی که اینجا گرد هم جمع شدیم زبان مشترکی باهم داریم و خوب همدیگه رو درک میکنم.

      صحبت های استاد عزیز و دیدگاه های دوستان همه آشناست انگار حرف دل خودمون هست.

      من هم مثل بقیه افراد این جمع راهکارهای زیادی رو امتحان کردم

      اولین بار یادمه که تزدیک عروسیم بود و قرص لاغری خوردم 

      هیچ تغییری نکردم

      داروهای طب سنتی رو استفاد  کردم ولی نتونستم زیاد ادامه بدم و دوباره برگشتم به حالت قبل

      چندین و چند بار رفتم باشگاه اما فایده نداشت خیلی خوش فرم شدم اما دوباره برگشتم

      فقط یکبار موفق شدم رفتم یه کلینیک تغذیه که در کنار برنامه غذایی روی ذهن اگاهی هم کار میکردن بعد از سال ها موفق شدم برسم به وزن ایده الم.البته که کار سختی بود اوایلش خیلی غذام کم شد اما به شدت منظگ و به اندازه غذا میخوردم و بعد از گذشت دو سه ماه دیگه برام اسون شد و خیلی راحت و بدون سختی ادامه دادم. یکسالی با همون بدن سبکم صفا کردم تا اینکه باردار شدم و متاسفانه دوباره تموم وزنی ک کم شده بود موقع زایمانم برگشت….

      خیلی زحمت کشیدم دوباره وزنم رو کم کردم و تا اومدم ایده ال بشم ۴سال گذشت و دوباره بارداری مجدد همان و اضافه وزن زیاد من همانا….

      خیلی خستم…

      و چون به شدت به نیروی ذهنم معتقدم اومدم تو این مسیر البته عزت نفس درونیم هم یه مدته فعال شده و موقعی ک با هر مدل خوراکی مواجه میشم بهم میگه این خوراکی به بدنت کمک میکنه؟حالتو خوب مبکنه؟تو  اینقدر بهش نیاز داری؟؟اگه جوابم مثبت بود میخورم.

      اینه ک الان که تو این دوره هم هستم کاملا خودم رو رها نکردم 

      مراقب جسم عزیزم هستم و چون دوستش دارم میخوام بهش کمک کنم

      همزمان در حال شیردهی هم هستم و با اینکه یه نوزاد دوماهه پرخور دارم از روزی که با خدای خودم عهد کردم که بیشتر مراقب جسمم و روحم باشم و تغذیه م رو کنترل کردم همه چی اوکی هست و شیردهی هم مشکلی ندارم.

      توکل بر خدا ان شالله هممون تو این مسیر موفق میشیم و باورهای درستی رو میسازیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/05 21:56
      مدت عضویت: 459 روز
      امتیاز کاربر: 50035 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 265 کلمه

      سلام خدمت استاده مهربانی 

      ۵۶سالم حدوحد ۴۲ سالی هستش که اضافه وزن دارم

      تواین چند سال حدود هزار مدل رژیم گرفتم همه این رژیمهای  اولش تو کم خوردن ساعت چند خوردن  لقمه شماری کردن جویدن زیاد بعضی مواد غذایی حذف خلاصه مفید همه موارد بر جسم ما امر میگرد ولی غافل از اینکه جسم ما فرمانهایی مغزی اجرا میکنه تنه درخت از درخت حدا نیست چطور ریشه نباشه درخت شاخ برگ بده میوه خوب بده مغز فرمان بده بخور جسم قبول کنه وژریم احرا کنه  خلاصه گول خوردیم من یی دوره رژیم روسی گرفتم اون دیگه نور علی نور بود 

      فقط حق داشتی چای قندو اب بخوری  بقدری رنگ من زرد شده بود که اطرافیان مترسیدنده روزی این مدل گول خوردم

      مدل ژریم یی ردوه ژیم یی ادم معرف انجام دادم اون درکمتر حالت غذا بود دباره وزن کم کردم ولی برگشت خیلی زیاداشتم  وفتی از رزیم گرفتن سوال میکردن میگفتم دوره من مثل موح کوچی هستش ولی وقتی دروه تموم میشه توفان پیدا میشه اشتهار وحشناک پیدا میشه اون موج گوچیک میزنه ساحل لاغریی با خاک شن یگی میکنه  خلاصه خیلی گول خوردم

      تا خدا کمک کرددر بدترین روزهای زندگیم درناامید تر حالت به ساحل تناسب فکری لنگر انداختم یاد بگیرم تلاش کنم تا به ارزیی این همه سال جامعه عمل بپوشونم.

       رژیم گرفت تو این مدلی فقط گشتن وقت وانژی خراب کردن اعصاب وبه ریختن برنامه زندگی ونابودکرون واعتماد به خودوخراب کردن روحیه و سرکوب کردن خودمون بود خلاصه به اندازهه موهایی سرم تو رژیم گول خوردم تا خدا خواست تو مسیر درست افتادم خدا کمک همه افروا نامتناسب باشه که این افردا به این سایت هدایت شون انشالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohadeseh0002@gmail.com
      1401/10/30 23:58
      مدت عضویت: 765 روز
      امتیاز کاربر: 1920 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 268 کلمه

      سلام من وقتی که سن خیلی کمی داشتم مثلا دوازده سالم اینا بود از یکی شنیده بودم که وقتی که شام نخوری لاغر میشی و من شروع کردم به حذف شام خوردن و من یکی دختر نوجوان بودم که با هزار. امیدو آرزو شروع کرده بودم و توانستم چند کیلویی از وزنم رو کم کنم که پس از مدت کوتاهییی به حالت اول برگشت به. از اون معتقد شدن که تحرک کمی دارم و شروع کردم به پیاده روی و من بعد مدتی واقعا لاغر ی خیلی قشنگی دست یافته بودم حوری که کسی دیگه منو نمی‌شناخت و مجبور بودم خودمو معرفی کنم 

      بعد از اون من با یک کانال رژیم درمانی آشنا شدم که شروع کردم به رژیم گرفتن با آب و آبلیمو که باید ناشتا میخوردم که بعد از اون تا حالا معده من دچار مشکلات گوارشی شده است که نزدیک هجده کیلو وزن کم کردم و بعد از اون من به سمت دکتر تغذیه رفتم و چهارده کیلو دیگر کم مردم و واقعا موفقیت بزرگ ی بود و بعد از اون به سمت دمنوش ها وحشتناک بد مزه رفتم که اصلا اثری نداشت و واقعا وقتمو از دست میدادم و بعد از همه اینا به صورت معجزه آسایی که دنبال اپلیکیشن های رژیمی بودم در یوتیوپ با استاد روشن آشنا شدم و الان حدود یکساله که عضو سایت هستم. و نزدیک سی کیلوگرم وزن کم کردم  و همه اینا ثابت می‌کنه که خستگی من و کنار کشیدن من از روش های قبلی بخاطر اشتباه بودن روش بوده و لاغری از روش ذهن همون چیزیه که همیشه دنبالش بودیم و تنها راه ممکن است .ممنون از توجهتون😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/09/27 15:13
      مدت عضویت: 534 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 571 کلمه

                             “به نام خداوند یکتا”

      سلام به استاد گرامی و دوستان هم مسیر؛

      “آیا شما گول خورده اید؟!!”

      امروز یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱،من اولین گام”مسیر لاغری من” را برداشتم.با خواندن متن نوشتاری و دیدن فایل این گام استاد، متوجه شدم که من هم در طول سال ها زندگی و چاقی ام بارها و بارها درباره ی چاقی ام گول خورده ام و همین گول خوردن باعث شده است که من از روش های نادرست و مختلفی برای لاغری و کاهش وزن استفاده کنم.روش هایی که از آنها جز شکست،ناامیدی و لاغری گذرا چیزی عایدم نشده است.این گول خوردن ها شامل مواردی چون این که چاقی من ارثی است یا سوخت وساز بدنم پایین است یا کم تحرکم،خواب زیاد دارم،خوردن غذای بیشتر،ازدواج کردن،بارداری،بالا رفتن سن و …است که همه ی ما افراد چاق کاملا با آن ها آشنایی داریم و  با آنها درگیر بوده ایم.اما من متوجه شده ام و به این درک رسیده ام که تمامی این موارد که ما افراد چاق در طول سالیان چاقی خود بر روی آنها متمرکز بوده ایم و سعی در رفع این موارد و خیلی موارد گول زننده ی دیگر کرده ایم همگی عوامل بیرونی هستند و هیچ تاثیری بر لاغری ما ندارند تنها چیزی که بر چاقی و لاغری ما تاثیر گذار است نوع نگرش و باور ذهنی ما نسبت به چاق شدن و لاغر شدن است.پس من باید این باور را در ذهن خود بارور کنم که همان طور که در طول زندگی بدون هیچ زحمتی و برنامه ی خاصی و خود به خودی چاق شده ام و اضافه وزن پیدا کرده ام خیلی خیلی راحت تر از آن هم می توانم لاغر شوم و لاغر بمانم تنها در صورتی که توجه و تمرکز خودم را از چاقی برداشته و بر لاغری و متناسب شدن متمرکز کنم.من باید این باور را که با خوردن هر نوع ماده ی غذایی، من چاق می شوم و بر وزنم اضافه می شود را از ذهنم پاک کنم و به جای  آن از خوردن هر نوع ماده ی غذایی که صرفا جهت انرژی رساندن به بدن و رفع نیاز بدن به مواد غذایی است را در ذهنم جایگزین کنم و از خوردن لذت ببرم و دچار عذاب وجدان بعد از خوردن انواع غذا و خوردنی ها نشوم.با این کار من گام مهمی را در مسیر لاغری خودم بر میدارم.باید به این هم توجه داشته باشم که من قبلا با روش های هر چند نا درست و غلط مانند حذف بعضی مواد غذایی مثل برنج،نان،انواع نوشیدنی های گازدار،انواع شیرینی،انواع تنقلات،خوردن دمنوش های مختلف هنگام ناشتا یا قبل از خواب،رژیم های من درآوردی،رژیم دکتر کرمانی،پیاده روی های طولانی،طناب زدن،کوهنوردی و …اقدام به کاهش وزن میکردم باز هم می توانستم تا حدودی وزن کم کنم هر چند که ثابت و دائمی نبود اما این بیانگر آن است که بدن من همچنان با یک روش درست و صحیح خیلی بهتر و بیشتر قادر است و می تواند وزن کم کند و این بسیار خوشایند است.لاغر شدن یک مهارت و هنر است و باید مانند هر نوع مهارت و هنری آن را به خوبی یاد بگیرم و آموزش ببینم تا بتوانم لاغر بشوم و لاغر بمانم.من باید لاغر شدن را برای خودم آسان و لذت بخش کنم.من ایمان دارم و مطمئنم که با کمک خود،ذهن و بدن قدرت مند و توانمندم  راحت تر از آنکه چاق شده ام،لاغر می شوم و لاغر میمانم،شما هم می توانید دوستان عزیز  هم مسیر.ما شگفتی ساز می شویم انشاالله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/21 16:33
      مدت عضویت: 816 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

      با درود و خداقوت به شما دوستان و استاد ارجمند

      اول اینکه خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که من رو به بهترین و تنهاترین روش لاغری هدایت کرد،یعنی آرامش و حال خوبی که دارم بابت حضور در جمع شما دوستان عزیز و این سایت هست.

      من تا پایان راهنماییم متناسب بودم اما از بلوغ به بعد حسابی چاقی در من رشد کرد،این در شرایطی هست که ما توسط تشویق خونوادمون چاق شدیم سالها اونها ما رو واسه چاقی تشویق کردند و الان که ۱۵،۲٠ کیلو اضافه وزن داریم همون هیات ژولیه از مخالفین صد در صد اضافه وزن ما هستن و ما رو مورد تمسخر قرار میدن جوری که ی لقمه اضافه میخوریم به اتفاق نظر میگن تو هیچی نمیشی نمیتونی جلو خودتو بگیری،حالا این سرزنش ها و نمیتونیدها رو بخوایم حساب کنیم واقعا از میلیون میگذره و اینجوری نیست که 10بار شنیدن بخوایم لاغر شیم به تعداد بار که تلاش کنی لاغر شی باید تمرین کنی،ذهن باید به باور برسه که میشه.  بارها من و خواهرم روشهای لاغری رو امتحال کردیم، استعمال کرم رو بدن و پلاستیک بستن و کمربند رو هم بعد از استعمال و دویدن در ساعت 4بعدازظهر تیرماه که چی که حسابی عرق کنیم تا لاغر شیم، دکتر رژیم، باشگاه و دمنوش هر بار یه جوابایی میگرفتم ولی بعد دوباره برمیگشتم به وزن سابق چون ما عوامل بیرونی رو عامل چاقیم میدونستیم،با حضور در این سایت متوجه شدم هر چی هست در درون ماست و ما باید این گفت و گوی ذهنی رو ساکتش کنیم،همون نجواهای سرزنش گر،در این سایت متوجه میشیم تنها روش لاغری همون برگشت از روش چاقی هست،همونطور که چاق شدی همونطور هم میتونی لاغر شی،باید بذر انتظار لاغری رو در ذهن بکاریم،وقتی با این سایت آشنا شدیم حرف دیگران دیکه برامون اهمیت نداره و به آرامش میرسیم و از لاغر شدن اطمینان حاصل میکنیم.

      استاد بایت زحمتتون متشکرم و از خداوند طلب نعمت و شادی براتون دارم

      امیدوارم همه ی همراهان در مسیر شادی و اطمینان رسیدن به آرزوهاتون باشید.

      عاطفه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/19 10:05
      مدت عضویت: 816 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 408 کلمه

      خداوند رو بینهایت برای شنیدن این فایل با ارزش سپاسگزار و شکرگزارم

      استاد عزیزم و دوستان همراهم سلام و عرض ادب

      امیدوارم و مطمئنم که حال همه دوستان و خودم با شنیدن این فایل ها چقد خوشحال و امیدوارتر میشه

      من خیلی خیلی گول خوردم، از همون موقعی که به من گفتن اگه لاغر باشی زود مریض میشی، تپلا خوشگل ترن، آدم اگه تو بدنش گوشت نباشه که قوی نیست و… بخور تا خوشگل بشی، بخور تا قوی بشی…. من و خواهرم که دو قلو هستیم تا ۱۱ سالگی لاغر بودیم و بعد کم کم چاق شدیم،، اینجا هم دوباره یسری فرمولا به خورد ما دادن که چاقی شما ارثی، بلوغ باعث چاقی، کم تحرکی باعث چاقی، تو با ۳ تا داداش بزرگتر حتما پرخور میشی چون مردا خیلی بخور هستن…. من از ۱۷ سالگی انواع باشگاه ها و رژیم ها رو کردم و تو این دوران‌ها بود که ترس از چاق تر شدن، ترس از گرسنگی، ترس از حرف مردم و اطرافیان، انزوا، تنفر از دیدن خود در آینه، محدود کردن روابط، و بدترین عزت نفسم رو ازم گرفت و فکر میکردم در هر کاری بی عرضه ام… وقتی که با هر بار رژیم گرفتن شکست رو تجربه کردم این ترسها و تنفرها در من شدیدتر و ماندگارتر شدن، و تبدیل به کیلوها اضافه وزن شد، خدایا بینهایت برای وجود این سایت و استاد عزیز و دوستانم سپاسگزارم… وقتی میبینم همدردام الان لاغر شدن و دیدن دوستان شگفتی سازم باعث شدن که من بیام دیدگاهم رو بنویسم چون به گفته دوستان ثبت شنیده ها با نوشتن تثبیت میشن…

      بنظرم الان باید رفتارهای درست رو بارها و بارها تکرار کنیم در موردشون بنویسیم و فکر کنیم .. مگه من برای چاق شدن باشگاه رفتم یا پیش دکتر رفتم؟؟ خیر من فقط تعدادی فرمول از قبل داشتم تا یکجایی که به تثبیت رسیدن باعث چاقی من شدن و ترس و تنفر باعث شدن که همیشه به چاقی فکر کنم ۱ قاشق غذا تو ذهن من ۱ بشقاب غذا بشه… این طرز فکر با ۱۰۰ سال رفتن پیش دکتر تغذیه که عوض نمیشه ، اتفاقا چون پیش دکتر تغذیه رفتم ترسم ۱۰۰ برابر شد و اون اصن باعث شد من از غذا انقد بترسم… همین الانی که دارم اینارو مینویسم ترس ار چاقی رو دارم و از هیکلمم خوشم نمیاد و میدونم اینا فقط با تکرار و تمرین از بین میره همونطور که استاد عزیزم و دوستان شگفتی سازم کیلوها وزن و سایز کم کردن.

      به امید اون روز برای خودم و دوستان همراهم. عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 301 کلمه

      سلام به همه دوستان       

      من الان که قشنگ دقت میکنم میبینم خیلی وقتا یک هیچ از بقیه جلو ترم .من یه ساله که دارم این مهمون ناخونده(چ. ا. ق .ی)پیش خودم نگه داشتم .

      من راه هایی زیادی و برا بیرون کردن این مهمون و از جسمم و امتحان نکردم فقط براش دو تا کار انجام دادم باشگاه و دمنوش که جر حال بد سختی و اعصاب خوردی چیزی برام نزاشتن.

      ولی تو این یه ماه و خورده ای که اینجام هیچ حس بدی ندارم دیگه ترسی از مواد غذایی یا ترسی از این که کسی راجب چاقیم حرف بزنه رو ندارم و مثل یه انسان متناسب و ازاد دارم زندگی میکنم.

      من ۱۲ جلسه و کامل انجام دادم و تازه این فایل و شروع کردم و واقعا ب این نتیجه رسیدم لاغری و باید آموخت هیچ چیزی و ما مادر زادی از اول تولد یاد نگرفتیم تمام دانسته هایی ما توانی هایی ما به یک باره در ما ب وجود نیامده اند. مخصوصاً چاقی هیچ یادم نیست کدام شب من خوابیدم و فرداش دیدم عع من چاق شدم این ۱۱ کیلو که من اضافه دارم تی یک سال در من ب وجود امده اند .پس انتظاری هم ندارم شب بخوابم بیدار بشم ببینم لاغر شدم و خبری از ۱۱ کیلو نیست مطمعن هستم لاغری من زود تر از یک سال در من اینجاد میشه اما اگه بیشترهم بود اشکالی نداره ارامشی که در این فایل ها کامنت ها وجود دارند ب من این انگیزه رو میدن که تمام سال پا ب پایی بقیه  این مسیر  رو ادامه بدم.

      واقعا دیدن افرادی که لاغر شدند لذت بخش و امید دهنده است من بدون توجه ب نوعه روش انها هر روز ب افرادی نگاه میکنم که اضافه وزن داشته و لاغر شدند پس لاغری اسان ترن کار دنیاست لاغری و تناسب حق من است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

      سلام  بیتا هستم 

      با خوندن  نوشته دوستمون میخکوب شدم اونقدر  که با هر  جمله یه صفحه  نوشتم،  نمیدونم  چی  بگم دلم میخواد یه چیزی بگم که الان حسم  رو بگم  ولی  به جاش میخوام  سپاسگزاری کنم  از خدایی که  اینقدر ذهن  و  جسم  من رو توانمند و  قانون مند  آفریده  ،خیلی حس  بی نظری دارم از اینکه  من میتونم  با تغییر نا خود آگاهم  با استفاده از  یک  سری  ابزار های ساده مثل نوشتن ،خواندن  و دیدن  تغییرات  شگفت انگیزی در  خودم  ایجاد کنم حس توانایی دارم  حس  نا امیدی از اینکه من  محکوم به چاقی هستم در من  کمرنگ  شده و از اینکه  خدا  توانایی تغییر  به من داده  خیلی خوشحالم  دیگه اصلا عجله ایی ندارم  برای لاِغر شدن  دلم‌میخواد از این مسیر لذت ببرم  و با اشتیاق پیش برم  به سمت لاغر شدن

        دیگه دست از  رژیم ها و روش  های مسخره  که  یه عمر  گولشون  رو  خوردم  بر داشتم  و واقعا  میتونم  بگم  یک  راه احمقانه  رو  بارها و بارها   مثل یک‌ چرخه معیوب طی کردم و هر بار انتظار نتیجه متفاوت داشتم  

      ولی این دفه  دیگه از  راه درسته میرم و  برای همیشه لاغر  میشم  و لاغر  زندگی میکنم لاغر شدن  خیلی برای  من حس   بی نظری ایجاد میکنه 

      من همین جا تعهد میدهم که دیگه گول  هیچ روش  و رسانه و رژیم یا روش لاغری  نخورن  و فقط از  راه اصلی  که همون لاغری  با روش  ذهنی هست استفاده کنم دقیقا همون از همون راهی که اومدم از همون  راه برگردم 

       دلم میخواد  با این راه یک  انسان  ۵۰ کیلویی  سبک  با یک ذهن  سبک  و  با قدرت  بالا باشم و وقتی با این روش  بتونم  به  هدفم برسم  قطعا به هر هدف دیگه ایی میتونم برسم  چون راهشو  یاد گرفتم .

      چون من بدنم  استعدادلاغری داره  و لاغر  شدن  یه امر خود به خودیه و  لاغر شدن آسان‌ترین کار دنیاست کافی هنرش یاد بگیریم مثل هنر موسیقی هیچ  فرقی ندارن وقتی من میخوام برای اولین بار گیتار یاد بگیرم تا چند  ماه  اول  فقط باید تمرین کنم بعدش  میتونم  یه موسیقی آسون بنوازم و با تمرین بیشتر میتونم موسیقی های پیچیده تر  یاد بگیرم  در لاغری  با ذهن من ابتدا  باید گام به گام  روزانه ببینم  و بنویسم  برداشت و درکم  رو از  فایلا.

        حالا  سوال اینکه چقدر بنویسم  و چی بنویسم هر چقدر بیشتر بنویسم  و احساس و درکم  رو  روی کاغذ پیاده کنم  بیشتر  به  ذهنم  لاغری رو یاد میدم  من بزای این کار هم در دفتر هم در سایت روزانه  مینویسم  و تمرکزم رو از هر چیزی جز لاغری  با ذهن بر میدارم 

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 374 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزیز و دوستان عزیزم در مسیر تناسب فکری: من هربار که فایلهای صوتی یا تصویری استاد گوش میدم حس میکنم دقیقا کپی خود استاد هستم و خیلی موضوع ها برام آشنا هست در مورد گول خوردن تازه ترینش رو میخوام بگم یک ماه قبل خواهر شوهرم اومد خونمون و بعد از کلی سوال و جواب از من در مورد لاغری و چاقی اینا بهم گفت من با یه سایتی آشنا شدم دمنوش نیوشا هست هم درآمد داره هم درمانی هست راستش خواستم اول از تو شروع کنم گفتم چرا گفت چون چاقی و میدونم خیلی دوست داری لاغر بشی بیا مشاوره شو و من از اونجایی که وقتی بحث لاغری میشد خیلی هیجان زده میشدم قبول کردم و تماش گرفت با یه خانم به صورت صوتی من ایشون رو ببینم چندین سوال الکی از من پرسید جنس موهات چطوریه دهانت بوی بد نمیده فلان جای بدنت خارش نداره فلان قسمت بدنت درد نداری و بعد از اون عکس زبانم رو براش فرستادم گفت من متخصص زبان شناسی هستم و هزار نوع مریضی به من چسباند که کبدت چربه طبعت سرده ببخشید رحمت سرده کیست داری فلان و فلان هستی و راه درمانت پیش من هست تو باید مزاجت گرم بشه تا ذرست بشی و در طول 4 ماه 20 کیلو لاغر میشی و از این داستان ها و من کلی خوشحال شده بودم قرار شد شمارشو سیو کنم برای خرید محصولات گیاهی نیوشا همون روز شبش رفتم داخل سایت و سرچ کردم مزاج سردو بلغمی یه تست برای من آورد حل کردم چندین سوال بود آخرش طبع منو معتدل زده بود و هماروس من هم که شخصی خیلی لاغره طبعشو معتدل زده بود خیلی تعجب کردم و گفتم یعنی چی چطور ممکنه به خودم گفتم بذار اول تو سایت بزنم داروهای گیاهی رفع بلغمی اگع دیدم داره جواب میده میرم به اون خانمه پیام میدم و من حدودا یک هفته شروع کردم چند تا دارو گیاهی که داخل گوگل بود رو مخلوط کردم و ناشتا مصرف کردم و دیدم سیستم گوارشی من داره دچار مشکل میشه و نمیدونم چطور به لطف خدا همون یک هفته سرد شدم و تصمیم کرفتم دوباره به  سایت استاد مراجعه کنم و دیگه گول نخواهم خورد و به این مسیرم ادامه میدم تا ابد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/04/29 09:38
      مدت عضویت: 1679 روز
      امتیاز کاربر: 10491 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 223 کلمه

      سلام استاد گرامی

      اولین باری که گول چاقی خوردم این بود که از خوردن ترسیدم

      از خوردن یک خوشه انگور حتی وقتی فقط ده سالم بود و در تناسب کامل بودم

      من از نفس کشیدن و اب خوردن و خوابیدن نمیترسیدم پس چرا باید از خوردن میترسیدم

      ترس از خوردن هر روز و هر روز بیشتر شد تا اینکه تصمیم به نخوردن گرفتم و این دومین گول زندگی من بود

      و شروع شد اغاز رژیمهای ویران کننده ی من

      رژیم اب

      رژیم نان

      رژیم کتو

      رژیم خام خواری

      رژیم با ورزش

      رژیم با دمنوش

      رژیم با قرص

      رژیم با غذای سفره

      رژیم با ماساژ

      رژیم با دستگاه لاغری

      رژیم با طب سوزنی و قرص

      رژیم دوازده روزه کانادایی

      روش جویدن غذا

      شرکت در ‌کارگاه لاغری

      نکته جالب که این اواخر داشتن رو نفسم هم کار میکردم و در روشی استادی داشت که می گفت شما چاقین چون نفس کم میکشید و تشویق میکرد در دوز کلی نفس عمیق بکشیم کلی اب بخوریم و کلی بجویم بی فایده بود تمامش بی فایده بود

      باز هم گول خورده بودم

      گول خوردم که فکر کردم چاقم چون من لاغر بودم و هستم تا همیشه چون لاغرها هر کاری کنند چاق نمیشن و من هم جی پی اس لاغری نصب کردم

      چند روز پیش ها خواهرم گفت تو دبروز از من هم بیشتر خوردی چرا صبی انقدر لاغر شدی گفتم چون من یک برنامه لاغری نصب کردم و نتیجه تمام فعالیتهام لاغری

      لاغری محصول زندگی من و دیگه گول نمیخورم انشاالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/08 12:50
      مدت عضویت: 1239 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 812 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار و‌دوستان هم مسیرم 

      ماهاست ک توی سایت چیزی ننوشتم از دیروزم ک تصمیم گرفتم ک مسیر لاغری رو شروع کنم باز ی چیزی توی ذهنم میگف ک مثل همیشه دفترتو بیار وتو دفترت بنویس؛ولی امروز تصمیم قاطع خودمو گرفتم ک حتی شده چن جمله بیام وتوی سایت بنویسم ‌‌واینجام گول نخورم ک تو دفتر نوشتن کافیه و نمیخواد حالا بری توسایت ؛راجب لاغری خیلی فایلا گوش دادم این مدتی ک غضو سایت هستم همیشه استوری ها و لایوهای استادو پیگیری کردم و میخوام بگم ک خیلی عالی و مفید بودن بجر ارامش روحی و روانی و شادی ک برام ب ارمغان اورده کلی هم تاثیر داشته در جسم من ؛ولی أخر هفته ک استاد در استوری گذاشتن این شنبه شروع مسیر لاغری ؛ب خودم گفتم ک اینبار قوی تر برو جلو استمرار داشته باش و نظم بده ب مسیرت ؛و شروع کردم مسیر زیبای لاغری ذهنی رو با مسیر لاغری ومیخوام هر روز قدمی برای این خواسته ام بردارم؛

      من از وقتی خودمو شناختم بهم گفتن شبیه خونواده مادری و مامانتی و من وقتی مامانمو نگا میکردم هر روز ک بزرگتر مبشدم ترسم بیشتر میشد چرا ک مامانم و خونوادش همگی تپل با اضافه وزن های زیاد و کمر درد ها و پا دردها و مشکلات چاقیشون بودن,در حالی ک من ی دختر متناسب بودم مثل خونواده پدری ولی حرفای اطرافیان باور میکردم شاید اونها از نظر چهره منظورشون بود ولی من کل رو میدیدم،خیلی سن کمی داشتم ک از غذاها و‌مقدارشون ترسیدم چرا ک مامانم میگف ما دس خودمون نیس معدمون بزرگه و همین باعث ترس بیشتر من و توجه بمقدار غذا میشد،و شروع ب رژیم در سن کم و حتی وقتی اضافه وزنی نداشتم ،همیشه دنبال روشی بودم ک چاق نشم واوتقد ترسیدم و تصویر ذهنیم از خودم چاق شدن بود ک جسمم هم همونو بهم نشون داد ومن شروع ب چاق شدن کردم ،وهر کسی ک ب من میگف داری چاق میشی ترسم بیشترمیشد و بیشتر دنبال روش لاغری میشدم وسال ب سال هرجا ک از روش های لاغری صحبت میشد قطعا من هم بدنبال میرفتم وگول رومیخوردم من سالهای سال گول تبلیغات ولوازم داروها وورزش ها برای لاغری روخوردم وجسم خوردمو ازار دادم وروحم رو زخمی کردم ،ی روز میگفتن پیاده روی های سنگین ،من شروع میکردم میگفتن بالارفتن از کوه سوخت و ساز بیشتر یت رژیم پروتیین ،رژیم سبزیجاات,دکترهای تغذیه هر هفتع و هرماه منو مجبور ب وزن کشی واعصاب خوردی واینا میکشوندن ولی باز همچنان تا کسی میگف فلان دکتر خوبه من ازش وق میگرفتم، داروهایی ک توی اینترنت وپیج ها معرفی میشد ویا داروهایی ک عطاری ها پیشنهاد میدادن وتمام سالها من ۵_۶کیلو اضافه داشتم ونمیتونستم بیارم پایین وهر سال وروز ک میگذشت من باورهای جدیدی برای چاق شدن وچاق موندم اضافه تر میشد ،منی ک با دو سه کیلو اضافه وزن شروع ب دنبال لاغری رفته بودم دیگه مث یویو شده بودم پایین و بالا،ولی با این تفاوت ک هر بار ک برمیگشتم بالا بیشتر از قبل بودم،من وقتی با این سایت اشنا شدم در بدترین شرایط زندگیم بودم ی ادم افسرده با حال داغون ی بازنده توی زندگی ک جسمشم کامل بیخیال شده ولی این مدته ک اینجا شده خونه اصلی من وتهنا تفریحگاه من ،حوصلم سر میره میام سایت ،دلم میگیره میام سایت حالو هوام عوض میشه خوشحالم میام سایت خلاصه ک در روز ساعت ها من توی سایتم وهر کی منودیده گفته چقد تغییر کردی ولی اینبار گفتم باید همونطور ک در تغییر زندگی مادی و معنویت منظم رفتی جلو با فایلای عالی رسیدن ب ارزوها یا فایلای زندگی با طعم خدا،بیا واینجام منظم وروزانا قدماتوبردار، ولی دیروز گول خوردم ودیدگاه ننوشتم ولی امروز ب خودم گفتم بس کن گول خوردنو ،اینکه نکنع من نتونم دیدگاه خوب بنویسم نکنه خوب درک نکرده باشم ،اینهاروبیخیال ،صفحه رو باز کن واون چیزی ک فهمیدی یا اون چیزی ک همی الان بهت گفته میشه واز ذهنت میگذره  روبنویس،

      من سالها گول روش های لاغری زیادی روخوردم با داروهایی ک کلیه .کبدمو داغون کردم با ساکشن اونم برا چن کیلو،با سوناها خشک وداغ ک کباب میشدم با ورزشهایی ک تمام استخونام از درد میترکید ونمیتونستم شب بخوابم ،با داروهای تلخ وملین ک ساعت ها دل درد روتحمل میکردم با غذاها ودمنوش های بد مزه چقد خودمو اذیت کردم در حالی ک همه چیز در ذهن وباور من بود ،من باورکرده بود ک قرار مثل مامانم چاق بشم ومث مامان بزرگم تا اخر عمرم رنج چاقیوداشته باشم من خودمو در غالب مامانم تصورمیکردم وبعد ازجسمم انتظار ی باربی روداشتم من ترس ووحشت از چاقی روغذا وبزرگی معده روداشتم ومیخواستم لاغر بشم 

      الان از دیگاه خیلی ها من متناسبم ولی خودم توی ذهنم ایده الم چیز ذیگه ایه و این مسیر زیبای ذهنی ب سمت مقصد تناسب رو شروع کردم چون ایمان دارم ک اگه هر روز قامی بردارم قطعا بایدع ال خودم میرسم واین بهم اثبات شده در مدتی ک در این سایت پر بار بودم استفاده کردم

      خدایا یرای قرار گرفتنم در این مسیر شکرگذارت هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/07 10:46
      مدت عضویت: 1036 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 355 کلمه

      اولین بار ک این فایل دیدم قشنگ یاد مه اصلا نفهمیدم چی میگه یعنی چی اینها درسته شاید کسی مثل همسر من ک هیچ روش لاغری استفاده نکرده اصلا نمیدونه رژیم چیه گم خوردن نخوردن چیه این مطالب نمیتونه درک کنه و من مسخره کنه ک مگه با ذهن لاغر شد
      ولی منی ک درد کشیدم زجر کشیدم ظلمه نبوده ب خودم نکنم حسرت
      حسرت لاغری تموم وجودمو پرکرده بود
      واقعا ناامید از لاغر لاغرشدن لاغر ماندن بودم
      واسه همین انگار ک گمشدمو پید ا کرده بودم اومدم بدون هیچ امیدی اما الان هستم با امید مطمئنا نتیجم هر روز بهتر از دیروز خواهد بود
      روشهای لاغری تبلیغات حرفهای اونهایی ک نتونستن لاغر بشن و تجربه خودم از اینها و شکستهام باعث شده بود من زندگی نکنم لاغری اونقدر دست نیافتنی دور از خودم میدیدم ک فک میکردم هیچووقت نمیتونم
      اما الان نیدونم ک من میتونم من خیلی کارها کردم لاغری در مقابل انها چیزی نیست من یک من جدید میسازم
      فقط فریبا یاد باشه صبر
      عجله نکن عزیزم
      اروم باش صبور باش تا با لذت این راه رو پیش بریم ن با عجله
      قبلا عجله کردی چی شده
      تو لاغر میشی برای خودت
      پس عجله برا چی
      زندگی در جریانه ادامه داره چ تو امروز لاغر بشی چ یه ماه بعد پس تلخش نکن این یک مسافرته بزار از لحظه لحظش لذت ببرم تو هر کوچه و برزن خاطره بسازم
      عجله نکن
      تو لایق لاغری هستی تو طبیعتت وجودت لاغریه همونطور ک تو عکس بچگیات دیدی تو حقت لاغریه
      با اصلاح فرمولها اون میاد بالا
      پس نگران چی هستی
      نگران نباش
      همه چیز فوق العادس همه چیز زیباست مطالبی ک میشنوم درک میکنم
      ذهنتو از محدودیت‌های وابسته ب زمان باشی خارج کن عزیزم
      تو انسانی ن رباط
      لاعری اسونه خیلی فقط باید ارامش خودتو حفظ کنی و اروم ارومتو این سفر قدم برداری
      بالاخره میرسی و هیچ چیز زیباتر از اون لحظه زیبا نیس
      بدنی بدون چربی اضافه شکمی بدون چربی اضافه سبک راحت به به چ جسم زیبایی لایق توست پس تو میتونی چن داری حسش میکنی
      باور کن ب خودت ایمان بیار خودت خودتو تنها نزار این اول اخر راهه
      ب خدای خودت اعتماد کن
      خدایا شکرت کمکم کن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار reyhane
      1400/09/26 01:46
      مدت عضویت: 1360 روز
      امتیاز کاربر: 236 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 339 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان 

      چرا لاغری تو ذهن ما انقد سخت و دشواره این نگرش از کجا وارد ذهن هممون شده که لاغر شدن مگه به همین راحتیه چرا ما باورش کردیم کلا بنظرم تو ذهن همه ی آدم ها لاغری انگار سخته تازمانی که دارنش که خوبه راحته یعنی حتی اونی که متناسبه تا زمانی که متناسبه که همه چی خوب و خوشه ولی همین ادم اگر به هر دلیلی که تو ذهنش به وجود بیاد چاق بشه دیگه لاغری تو ذهنش سخت میشه با اینکه قبلا لاغری رو داشت ولی فکر میکنه حالا که از دستش داده دیگه بدنش نمیتونه به اون حالت برگرده بنظرم این افکار چاقی لاغری خیلی ریشه داره مثل باورهای اشتباهی که در مورد ثروت تو ذهن مون هست در مورد چاقی و لاغری هم تو ذهن مون وجود داره چرا ما فکر میکنیم بدن مون نمیتونه چاقی را برطرف کنه؟مگه چاقی چیه؟ همین بدنی که فکر میکنیم از پس چاقی بر نمیاد هزاران بار هر مشکلی اعم از بیماری ،زخم های متفاوت رو هر قسمت از بدن را برطرف کرده ،چرا فکر میکنیم چاقی یه قسمت از بدن مثلا شکم سخت تر از بقیه اندام هست ؟ بابا همین شکمت اگه زخم بشه مگه جسمت با خودش میگه وای اینجا سخته برطرف کردنش پس بیخیال بزار اینجا همونجور زخم بمونه همین قدر خنده داره و اون خانومی که بدنت زخم عمیق سزارین را بهبود داده چطور فکر میکنی چاقیشو نمیتونه خوب کنه با چه منطق و دلیلی؟ باید به این نتیجه برسیم که چاقی فقط تو ذهن خودمونه که سخت شده ولی در واقعیت اصلا اینطور نیست این جسم براش فرقی نمیکنه هر مشکلی براش پیش بیاد هرچی که باشه زخم ،بیماری شکستگی ،همشو برطرف میکنه و همواره دوست داره که در حالت سلامتی شادابی و تناسب اندام باشه چون اینا حالت های طبیعی جسمه چطور همه ی اینارو برطرف میکنه چاقی رو نمیتونه؟ چاقی هم یه مشکله براش مثل بقیه ی مشکل ها از سر راه جسمت برو کنار و ببین که چطور چاقی را تار و مار میکنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/01 11:45
      مدت عضویت: 1701 روز
      امتیاز کاربر: 5348 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 384 کلمه

      سلام

      من از 15 سالگی گول روش های لاغری رو خوردم تا 30 سالگی، اولین چیزی که شنیدم این بود باید رژیم بگیری و من تابستان اول دبیرستان اولین رژیمم رو گرفتم و وارد چرخه رژیم و چاقی و لاغری شدم، 15 سال این و تکرار کردم گفتن باید ورزش کنی تا سریعتر لاغر بشی منم تو باشگاه خودمو میکشتم قبل و بعد ورزش چیزی نخور که همش خراب میشه گفتن باید بیشتر از کالری دریافتیت مصرف کنی تا لاغر بشی منم واسه همین سعی میکردم بیشتر از روزی 500 کالری در روز استفاده نکنم

      گفتن روغن و شیرینی و برنج و کلا همه چی غیر از سالاد چاق میکنه یعنی میگفتن موزم چاق میکنه منم یک سوم موز و میخوردم و دیگه غذا نمیخوردم چون میگفتم موز کالریش بالاست روشهای زیادی استفاده کردم واسه لاغری رژیم های سر خود خیلی سخت رژیم کانادایی رژیم 90 روزه رژیم فقط آب پز، رژیم روزه و فستینگ، رژیم فقط میوه، رژیم فقط شیر و موز، یه روزهایی اصلا هیچی نمیخوردم، میگفتن اگه ناهار از ساعت 1 بگذره چاق میکنه شام باید قبل 8 خورده بشه وگرنه چاق میکنه،انگور اگه قبل از ظهر بخوری لاغر میکنه ولی بعد از ظهر بخوری چاق میکنه ،یعنی نشده بود یه چیزی در مورد لاغر شدن بشنوم و گولش و نخورده باشم، بی چون و چرا باور میکردم، لاغر میشدما ولی انقدر بهم سخت میگذشت خسته میشدم و این همه زحمت دو سه ماهه به باد میرفت همیشه هم حسرت به دل لاغرای اطرافم بودم که چه راحت میخورن و چه اندام قشنگی دارن، خودم و اسیر سرنوشت میدونستم که خدا خواست من چاق بشم و چیزایی که دلم میخواد و نتونم بپوشم و همیشه لباس زیرهای خوشگل و با حسرت نگاه میکردم یا شلوار جین های جذب و قبول کرده بودم اینا مال یه عده خاصه مال من نیست، آرزومه همه اعضای بدنم در تناسب کامل باشن، میخوام رویامو به واقعیت تبدیل کنم بسه دیگه انقد در حد همون رویا باقی موند، وقتی تو سایتم حرفای استاد و میشنوم چقد احساس سبکی میکنم چقد امید میگیرم چقد امیدوارانه برای لاغری اقدام میکنم و چقد راحت و بی دردسر نتیجه میگیرم واسه همینه افرادی مثل من که از مسیر خارج میشن همه دوراشونو میزنن و راهی جز بازگشت به همین مسیر ندارن، اینجا همون جاییه که کلی احساس خوب توشه، خداروشکر که اینجام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/14 19:32
      مدت عضویت: 1319 روز
      امتیاز کاربر: 12476 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 516 کلمه

      سلااام

      خیلی دقیق حرف دل تمام آدم های چاق دنیا رو توی این فایل زدید. شما گفتید واقعا مگه یه آدم چاق چی میخواد از غذا خوردن؟ فقط میخواد اندازه ای که دلش میخواد رو با آرامش بخوره. این عین حقیقته و من با تمام وجودم اینو تجربه کردم . وقتایی که توی رژیم بودم کم میخوردم ولی حتی از خوردن اون مقدار کم هم عذاب وجدان میگرفتم! واای خیلی وحشتناک بود . خداروشکر میکنم که دیگه این حالتا برام پیش نیومده و اگر هم پیش اومده تعداد دفعه هاش خیلی خیلی کمتر بوده. من جدیدا آگاهی های خیلی بهتری کسب کردم و حتی وقتی هم که پرخوری میکنم یا از غذا ها میترسم ، به کارم آگاهی دارم و میدونم که دارم با خودم چیکار میکنم و تا جایی که در توانم باشه تلاش میکنم که درست رفتار کنم و این تا همین یک سال پیش در من وجود نداشت . من همیشه در عذاب بودم و دنبال راهی میگشتم برای لاغر شدن ، روی ترازو میرفتم و حال خودمو بد میکردم ، از زبون هر کس راجع به لاغری میشنیدم گوشام تیز میشد و تا ته ماجرا رو ازش میپرسیدم و بعد هم با ناآگاهی کامل اون روش ها رو دنبال میکردم … اینا برای من تموم شدن .

      این روش تنها روشیه که میتونه منو متناسب کنه. من میدونم که برای داشتن یه بدن ورزیده و با عضله های قوی باید ورزش کنم ولی ورزش کردن باعث لاغری من نمیشه . من اول باید مثل سارا ، مثل سپهر ، فاطمه ، ثنا و همه ی آدم های متناسب اطرافم با رفتار صحیح ، رفتار کنم و متناسب بشم و بعد به فکر ورزیده کردن بدنم باشم چون اول از همه این مهمه که من درست رفتار کنم ، درست فکر کنم. علومه که وقتی هر بار غذا میخورم بیشتر از نیازم میخورم و یا از غذا ها ترس دارم قرار نیست لاغر بشم . چطور ممکنه کسی با ذهنیت یه آدم چاق وزنش کاهش پیدا کنه؟ مگه میشه همچین چیزی اصلا؟ مثله اینه که یه نفر لباس ورزشی تنشه و میخواد روی اون لباس ورزشی یه لباس مهمونی خشگل بپوشه ، خب این قشنگه؟ اصلا زیبایی اون لباس مهمونی به چشم میاد؟ اونم وقتی که زیرش یه لباس گشاد و کلفت پوشیدیم که همه ی نمای لباس مهمونی رو میگیره؟ معلومه که نه! ما اول باید ذهنیت یه چاقی رو کمرنگ کنیم درست مثل همه ی آدمای متناسب که همشون ذهنیت چاقی دارن ولی هیچ کدوم رفتار چاق کننده ندارن . ما هم باید یادمون بره که یه زمانی چاق بودیم انقدر باید ذهنیت لاغری توی ناخودآگاهمون حک کنیم و توی لذت های متناسب بودن غرق بشیم که یادمون بره ما یه زمانی چاق بودیم . من عاشق این حسم. میخوام تمام کوله بار این رنج هایی که از چاقی کشیدمو بزارم زمین میخوام تا تهش توی این مسیر بمونم و ببینم صبای کامل چه شکلیه؟ بدنش چطوریه؟ چطور رفتار میکنه؟ رفتارش در شان یه آدم کامل و الهی هست؟ من این تجربه رو میخوام از خودم و تلاش میکنم و با کمک خدا به دستش میارم.

      خدایا شکرت خدااا

      ازتون سپاس گزارم استاد جان عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/07 16:49
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 456 کلمه

      سلام و درود هم مسیری های متناسبم

      🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 

      انقدر لاغری را در ذهن ما سخت کردند که حالا یک روشی هم هست بسیار آسونه ذهن ما نمی پذیره کلا اگر ذهن یه کاری براش سخت باشه انجامش نمی ده 

      ما سالهای بسیاری گول تبلیغات رو خوردیم و سختی کشیدیم من یادمه مراجعه کرده بودم پزشک تغذیه آقای دکتر بهمون می گفت هر چی از این گلوت بره پایین چاقت می کنه استاد درست می فرمایند کلی داغون شدم از آب خوردن هم ترس داشتم بعد دکتر گفت حالا برو مغازه ما قرص و عرقیجات بخر که جلوی اشتهاتو بگیره که نخوری چاق بشی انقدر هم تلخ و بدمزه بود تازه اگر سر وقت روی ترازو می رفتیم و وزن اضافه کم نده بود کلی دعوامون می کرد 

       از ۱۳سالگی گرفتار رژیم و ورزش و گن و کرم و روزه گرفتن به زور و گیاه خواری و غیره شدم منم همیشه می گفتم پس چرا بعضی افراد بیشتر من می خورند و لاغرند ؟!!!به خدا شکایت می کردم چطور عادلی ؟من چقدر عذاب بکشم ؟دلم می خواست یه قرصی باشه به محض پرخوری بخورم و همه کالری هارو بسوزونه ؟!یعنی بخورم و لاغر بشم؟!😂با توجه به اینکه برای بار دوم در این مسیر قرار گرفتم و با نتیجه عالی که داشتم حدود ۱۰کیلو از اضاف وزنم کم شده در همین صدگام تا لاغری ولی هنوز اگر پرخوری کنم می ترسم و یه چیزی که به ذهنم میاد فردی که خیلی عاشقشم همیشه کلمه چاقی را به صورت خیلی بد و با نوعی تنفر و حرص بیان می کرد و این هم در اعماق ذهنم نفوذ کرده البته طی این آموزه ها بهتر شدم ولی این ترس یک ریشه عمیق داره در ذهنم ولی به لطف هدایتگرم که این توان را در من دیده حتما آروم آروم اصلاحش می کنم …ولی خبر خوب اینه که لاغر شدن از چاق شدن آسونتره یعنی روزهایی که داشتیم چاق می شدیم حرص می خوردیم و عصبی می شدیم و افسرده و ناامید ولی در مسیر لاغری چون اطمینان داریم در مسیر صحیح هستیم(مسیری آسون و بدون بازگشت ) حال دلمون خیلی خوب میشه ذوق لاغری و فکر کردن به زیبایی و شادی و پوشیدن لباسهای اندامی احساس خوب ارزشمندی و اعتماد به نفس همش جایزه و پاداش این مسیره یادگیریست 😇.

      🍃لاغر شدن آسونترین کار دنیاست🍃 

      مگه ما چی می خواهیم غذامون رو با آرامش بخوریم و با لذت این یک تفاوت بین فرمولهای ذهن فرد متناسب و چاق هست که فرد متناسب غذاشو با حس خوب و لذت می خوره اصلا فکر نمی کنه چقدر بخوره و ..ولی فرد چاق با ترس و نگرانی غداشو می خوره خب حالا که هرروز داریم غذا می خوریم بدون ترس بخوریم این اولین گامه و مهمترین گامه …

      گام اول بخور ولی نترس ….

      قول می دهم حواسمو جمع کنم نترسم🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/07/27 21:14
      مدت عضویت: 1340 روز
      امتیاز کاربر: 7470 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 456 کلمه

      سلام به استاد زیبایی ها و‌خوبی ها

      سلام‌به دوستان و عاشقان لاغری

      من یه متناسبم…..من یه متناسبم….من یه متناسبم

      از اون متناسبایی که هر جا بره برمیگرده همین جا. کجا بهتر از اینجا.‌جایی که در اونلاغر شدن آسونترین کار دنیاست.‌عطر صحبت های ناب استاد همه حا پیچیده.‌گول تبلیغات رو نخورید….وای که اگه من بگم چقد و به چه روش هایی گول این تبلیغات رو‌خوردم. از گن بکیر که من سالها سر کارم گن میزدم.‌خفه میشدم.‌گوشت بدنم سفت سفت شده بود و همش فکر میکردم همکارام چطوری بدون گن راه میرن.‌ورزش کردم. تردمیل خریدم و میزدم.‌رژیم سخت گرفتم.حتی قرص خوردم و پماد لاغری هم زدم..فقط جراحی نکردم اونم چون خودم تو اتاق عمل کار میکنم میدونم چقد سخته جراتشو نداشتم.ولی وقتی به خواست خدا با این مسیر آشنا شدم فهمیدم و البته الان که ۱۳ ماهه با شمام فهمیدم چقد اشتباه میکردم.

      چاقی من اصلا از خوردن نخوردن نبود فقط مشکل فرمول های ذهنی چاقم بود که نمیذاشت لاغر شم .استاد گلم اگه بگم تازه بعد این همه مدت الان دارم درک میکنم چی میگین دروغ نگفتم.یغنی هر دفعه که دوباره فایلاتونو گوش میکنم هی انگار به چیزی در من  روشن میسه. انگار نشنیده بودم اون فایل رو. من چکیده و لپ کلام همه دوره و فایلاتونو در این خلاصه میکنم که شما تموم تلاشتونو دارین میکنین که ما اونقد به خودمون تسلط داشته باشیم که اولا گرسنگی واقعی رو درک کنیم و موقع گرسنگی واقعی بخوریم و دوما بفهمیم سیری واقعی چیه و چجوری احساسش کنیم و موقع همین سیری واقعی دست از غذا بکشیم……خیلی هنره…..برای به چاق مثل من که تموم عمرش هر دم غذا خورده و نفهمیده کی گرسنه ست.فقط موقع ظهر و شب ناهار شام خورده.خیلی طول کشید بفهمم کی گرسنمه.از اون مهمتر کی سیر میشم….هنوزم گاهی دچار اختلال میشم….ولی دیگه دارم تبدیلش میکنم به ناخودآکاه. نه فکر کردنی و خودآکاه……..

      استاد هنوز خیلی کار دارم ولی فقط یه چیز رو فهمیدم.‌اصلا از چاقی نمیترسم….اصلا

      قبلنا خدا نمیکرد صد گرم ترازو بیشتر نشون میداد میمردم‌که قراره چجوری من اینو کم کنم ولی الان اصلا اینجوری نیست. اولا اینکه من مطم،نم دیگه چاق نمیشم.تموم شد.بعدشم اینی که هستمم بزودی لاغر و لاغرتر میشم. به همین آسونی که نوشتم و خدا رو شاهد میگیرم تو ذهنم به همین آسونیه که میگم‌….استاد شما نابغه ای. شمابینظیری.‌من افتخارمیکنم این مدت شاگرد شما بودم و دوره تونو خربدم و‌ توی جوونی فهمیدم چقد دنیا با اونی که من فکر میکردم فرق داره.‌من فکر میکردم دنیا اومدم که زجر بکشم. چاقی بود و کار و خستگی و خونه داری و….تکرار و تکرار….الان میبینم اصلا اینطوری نیست. رسالت من از به دنیا اومدن و زندگی خیلی بالاتر از ایناست و ممنونم از خدای مهربونم که به من فرصت زندگی و درک قوانین دنیا رو داده.و همه اینا رو  مدیون شمام…..‌

      من با شمام استاد.و همیشه همینجا میمونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/07/13 20:38
      مدت عضویت: 1026 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 673 کلمه

      با سلام به استاد عزیز ودوستان سایت 

      گام اول ،شماهم برای لاغرشدن گول خورده اید؟؟

      متناسب شدن و لاغر شدن رو اینقدر در ذهن ما سخت و دشوار کردن که اگه یه راه حلی هم خیلی آسون باشه و بتونه ما رو به نتیجه برسونه، ما نمی‌توانیم به راحتی باورش کنیم از بس که به ما میگن لاغر شدن سخته باید جون بکنی، باید عرق بریزی، باید تلاش کنی، باید نخوری و فشار رو تحمل کنی

       بعضی تبلیغات میگن تنها راه لاغری عرق کردنه، خب وقتی ذهن ما این رو بشنوه و این رو الگوی خودش قرار بده، شما اگه این حرفارو باور کنید دیگه واقعاً متناسب شدن براتون سخت میشه، اصلاً متناسب نمیشید

       چون هرچقدر هم که عرق کنید باز هم ذهن میگه عرق کردن بیشتر و همش فکر می کنید که باید بیشتر عرق کنم

       اینها همه فرمول ذهنیه

       خیلی دقت کنید که درباره اضافه وزن چه چیزی رو باور می‌کنیدو ما چون سال‌هاست این تبلیغات رو می‌شنویم و می‌بینیم یه الگوهایی در ذهن ما ایجاد کردن که:

       اصلاً نمیشه لاغر شد، فکر کردی به این سادگیه، باید زحمت بکشی، باید عرق بریزی ،باید طبق برنامه کالری بشماری

       وگرنه شما در اطرافیانتون دیدید این همه آدم هست که عرق نمیریزن، کالری نمی شمارن، حواسشون هم به این نیست چقدر بخورن، ولی سالهاست که متناسبن

       مگر فردی که اضافه وزن داره چی می خواد؟؟ می خواد که از خوردن ترس نداشته باشه

       باید یاد بگیری بدون ترس غذا بخوری، این یک تفاوت ذهن فرد متناسب با فرد چاقه که هردو دارن غذاشون رو می‌خورن فقط یکی با ترس میخوره یکی با لذت و آرامش

       اونی که با ترس میخوره چاق تر میشه اونی که با آرامش می خوره، هرچقدر بیشتر بخوره چاق تر نمیشه

       تنها تفاوت یک ذهن چاق با یک ذهن متناسب در فرمول هایی است که در آن ذخیره شده 

      فردی که اضافه وزن داره میخواد راحت غذاشو بخوره و آن مقداری که میخوره با آرامش بخوره میخواد ترس از چاق تر شدن نداشته باشه میخواد احساس خوب داشته باشه میخواد  شادی رو تجربه کنه این‌ها حق طبیعی ماست

       اگر در این شرایط نیستی اگر از خوردن میترسی اگر از چاق تر شدن هراس داری اگر سلامتی رو نداری بدونید که تنها مشکل در فرمول های ذهنیه و گرنه واقعی نیست 

      به این تبلیغات توجه نکنید که باید چند دوره اینها رو بخوری که متناسب بشی، گول نخورید.

       اینها اول متناسب شدن رو در ذهن ما سخت می‌کنن غیرممکن می‌کنن، بعد میگن ما راهش رو بلدیم، شما متناسب نمیشی مگر اینکه عرق کنی و عرق کنی

       بعد شما هم که نمیتونی عرق کنی میگن این کمربند رو بخر که عرق کنی،یا بیا این چیزها رو بخور 

      لاغر شدن خیلی راحت تر از چاق شدنه، شما وقتی چاق تر میشی هی حرص میخوری اذیتی حالت بده و هی چاق تر میشی ولی وقتی می خواهی لاغر بشی آرامش پیدا می کنی وقتی متوجه شدی در مسیر لاغری هستی با لذت هر روز زندگی می کنی، با لذت همون غذایی رو که داری هر روز می خوری و اعصاب به هم می ریزه رو

       همون رو با لذت می خوری. یکی از مزایای دوره لاغری باذهن اینه که به شما اطمینان میده که میتونی لاغر بشی چیزی که در هیچ روشی به شما گفته نمیشه و در این دوره شما به این باور میرسی که میتونی لاغر بشی و وقتی باور کردی میتونی، ذهن میپذیره و مسیر شروع میشه

      خودتونو محک بزنید و ببینید که چقدر در ذهنتون لاغر شدن سخته به همون اندازه که سخته شما باید سختی بکشی که لاغر بشی که موفق هم نمی شی چون ذهن ما اصولاً کاری که سخت باشه رو انجام نمیده حالا تو هی فشار بیار، نمیشه

       پس باید لاغر شدن برای ذهنت آسون بشه باید افکارت تغییر کنه، باید نگرش‌ت عوض بشه، باید آگاهیت رو ببری بالا در مورد لاغری

       لاغری هم برات ساده میشه مثل هر کار دیگه. اگر بخواهی رانندگی کنی اولش برات سخته اما وقتی یاد گرفتی و تکرار کردی همون کاری که خیلی برات سخته رو راحت انجام میدی 

      لاغر شدن هم همینه، وقتی یاد گرفتی چطور باید لاغر بشی، اون ترس ها از بین میره

       وقتی اطلاعات درست به مغزت بدی و مغزت باور کرد و ذهنت پذیرد در مسیرش قرار میگیری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/07/03 20:45
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      با سلام

      این فایل هم پر از نکته آموزشی هست قبلا هم گوشش داده بودم ولی این بار به نظرم درک بهتری از این فایل اموزشی به دست آوردم.

      شما هم برای لاغر شدن گول خوردید؟

      الان که این فایل رو گوش دادم نگاهی به سال های قبل خودم کردم و توی ذهنم تمام اون سال ها رامرور کردم. بله دقیقا من برای لاغری حسابی گول خوردم چون برای به دست آوردن لاغری همه کاری کردم. هر روشی که یکی می گفت بدون هیچ تحقیقی امتحانش می کردم و می گفتم همین راه منو به نتیجه می رسونه.

      سال ها فکر می کردم اگه تحرکم رو بالا ببرم و حسابی عرق کنم حتما سریع لاغر میشم. مدتی وقتی می رفتم پیاده روی  یادمه دور شکمم پلاستیک و نایلون می پوشوندم که بیشتر عرق کنم و چقدر هم خوشحال بودم که اینجوری سریع تر لاغر میشم.

      اما همون موقع خیلی از ادما رو می شناختم که اصلا اهل پیاده روی نبودن و کاملا متناسب و عالی بودن نمونش همسر خودم که حاضر نیست یه مسیر کوتاه را هم پیاده روی کنه و کاملا هم متناسبه.

      اون موقع که یکی از دوستان بهم گفت با کپسول چربی سوز می تونی از شر چربی های اضافی خلاص بشی باز هم گول خوردم و اونو هم امتحان کردم خوردن کپسول چربی سوز هیچ کمکی بهم نکرد وضعیت بدنیم رو هم بهم ریخت و حسابی اذیت شدم.

      یه مدت تحت تاثیر گفته های یه دوست قرار گرفتم و یه مدت فقط کارم شده بود کرفس و هویج خوردن. حسابی معده درد گرفتم از بس همش درحال خوردن کرفس بودم و فکر می کردم همین می تونه منو لاغر کنه.

      مدتی کارم فقط کالری شماری بود ورژیم های کم کالری می گرفتم و تموم تلاشم این بود که کالری هر خوراکی رو حساب کنم حتی یه دونه کشمش و توی اون مدت علاوه بر این که هیچ لذتی از زندگی نمی بردم کلی هم اعصابم بهم می ریخت. همانروزا دختر و همسرم از خوردن غذای دلخواهشون لذت می بردن و هیچ وقت هم دچار چاقی نبودن.

      مدتی هم از کمربند لاغری استفاده می کردم اونم فقط به این علت که تحت تاثیر یه آگهی تبلیغاتی از طریق ماهواره شدم و همش می گفتم اگه من یکی از این کمربندا رو داشتم مانکن می شدم با هر زحمتی بود تهیه کردم اما دریغ از یه گرم وزن کم کردن .

      گول خوردن های من همچنان ادامه داشت مدتی قبل از غذا افشره های تلخ زیره و لیمو می خوردم و در نظرم اونروزها لاغر شدن کار بسیار سخت وطاقت فرسایی بود.در تمام اون روش ها من فقط زجر می کشیدم ولی به خاطر نتیجه ادامه می دادم ولی هیچ نتیجه ای هم نمی گرفتم یا نتایج محدود و کوتاه بودند.

      اون روزا لاغر شدن توی ذهنم سخت ترین کار بود 

      خدا رو شکر که به لطف خدا با این دوره اشنا شدم و فهمیدم که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست.

      الان دیگه یاد گرفتم که چطوری از طریق ذهنم می تونم لاغر بشم الان ارامش ذهنی دارم و از مسیرم لذت می برم بدون هیچ رژیمی، بدون هیچ ورزشی، به راحتی با گوش دادن به فایل ها اطلاعات درست به ذهنم میدم و خودمو در مسیر متناسب شدن قرار میدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/06/29 18:21
      مدت عضویت: 1303 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 459 کلمه

      بنام خدا 🌹

      باسلام خدمت دوستان عزیز سایت تناسب فکری

      من تو زندگیم خیلی  گول خوردم  گول آدمها وحرفشون  

      گول آدمها و ظاهرشون  گول  لبخندشون  گول دلسوزی هاشون ولی در نهایت تنها کسی که ضربه خورد من  بودم 

      توی تمام عمرم به این بسنده کرده بودم که آدمها مهم هستند. اما هیچ کسی به من نگفت که منم مهمم . وهمیشه به فکر این بودم که به آدمها کمک کنم شادکنم اونها رو ولی درنهایت هیچ تنها کسیکه این وسط نادیده گرفته شد ه بود من بودم من خودمو فراموش کرده بودم اسیرشده بودم اومده بودم مثل ادمهای اطرافم بشم مثلشون زندگی کنم لباس بپوشم مثلشون راه برم مثل اونها غذابخورم فکر کنم .وبه زندگی ادامه بدم اما درنهایت  فراموش کردم خواسته ی قلبی و درونی من چیه. ؟هرچقدربین آدمها قرار میگرفتم اسیرتر میشدم  تنگنا بیشتروبیشتر میشد دقیقا مثل چاقی و لاغری هرچقدربه  این چاقی توجه میکردم چاقترمیشدم  وهرچقدردلیل برای چاقی می آوردم  من بیشتر خودموتومعرض چاقی قرارمیدادم بااینکه خودم حالا میدونم که داشتم خودموگول میزدم .تا بهانه ای برای چاقی خودم ولاغرنشدنم  وبیشتر خوردن  داشته باشم . داشتم فکرمیکردم اگه واقعا یکروزمن تنهای تنها میشدم و هیچ کس در کنارم نبود و تنهای تنها روی کره زمین بودم اگر میخواستم زندگی کنم اینقدر مشغله فکری داشتم؟قطعا نه من به زنده بودنم ادامه میدادم تا لحظه مرگ فرابرسد.ودراون زمان چاق میشدم یانه هم برام مهم نبود چون من کسی کنارم نبود که بخواد به من گیر بده که بروخودتو لاغر کن  و هرچی دوست داشتم می‌خوردم وزندگی میکردم بدون مشغله ی فکری  پس در اینجا به این رسیدم که من نبایدخودمو گول بزنم و همه ی عجله ی من برای جلب توجه و رضایت اطرافیان هستش .درمورد روش های لاغری هم به این نتیجه رسیدم که جواب نمیده  چون سالهاامتحان کردم  وجوابی نگرفتم واین اواخردستگاه ..درواقع همشون برای خودشون قوانین بایدونباید درمورد غذادارن  اماهیچکدومشون راهی برای چطور پرخوری  رومتوقف کنیم ندارن  واونها  دواصل رو فقط  میشناسن برای  تغییر زندگی  رژیم و ورزش درحالیکه بعداز رهاکردن  دوباره  برمیگرده اونها اعتقاد دارند که مافقط با دستکاری غذاوورزش میتونیم لاغربشیم درحالیکع  شادی افکاروخیلی چیزهابایدتغییرکنه.من حالاکه زمان گذشته ودارم وارد دوره ی بیستوپنج سالگی  میرسم می فهمم اینهمه تلاش برای راضی کردن ادمها طبیعی نبودومن دراخربه این جواب ازاونهارسیدم که من زندگی اونها رو نابودکردم درصورتیکه می بینم من خودم رونابودکردم اما حالا که له اشتباهاتم  واقف شدم تصمیم گرفتم که ترمیم کنم  خودم رو احساس هامووجسممو وروحمو که اسیب دید وازنوشروع کنم به تجدیدنظرواصلاح خودم ازدرون وبرای اینکاراستینهامو بالامیزنم وشروع مبکنم بدون هیچ هیجان زدگی و عجله کردنی چون پای جسم و روح و روان من هست که درمیانه. ازخداوندسپاسکزارم که بااینکع راهموبارهاعوض کردم ولیزخوردم درمسیرزنذگی منوبه این مسیردوباره هدایت کردورهام نکردودوباره دستموگرفت ومنوبه این مسیرهدایت کرد.خدایاشکرت.وسپاسگزارم ازت بابت این همه دوست خوب واین راه بدون انتها.ی پراززیبایی. که بکیش هم تناسب اندام هست  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/06/29 05:45
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 23427 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 357 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان همراهم

      چقدر این فایل تسکین دهنده بود چقدر احساس آرامش به آدم دست میدهد وقتیکه می شنود لاغر شدن خیلی آسان و دست یافتنی هست

      مدرکش هم در آلبوم شگفتی سازان موجود است

      من فکر میکنم تمام کسانیکه تبلیغات روشها و یا وسایل لاغر کننده چه دستگاه های مختلف و یا مواد غذایی را میکنند هیچ اعتقادی به درست بودن آن ندارند و اصلا خودشان چاق نبودند و آن روشها و یا وسایل را امتحان نکردند که ببینند جواب میدهد یا نه

      آنها فقط از اینکه آدمهای چاق به هر دری میزنند تا به رویای لاغر شدن خودشان برسند سو استفاده میکنند تا از آن پول بسازند

      بیزنس هر نوع روش برای لاغری خیلی داغ هست و صاحبان آنها به درآمدهای خیلی بالا می رسند 

      آنها خودشان هم میدانند که رویای لاغری به افراد چاق می فروشند

      مثل آن مدیر مسئول یکی از روشها که میگفت برای این بیزنس ما پردرآمد است که مشتریان بارها و بارها به ما بر می گردند و اگر با بار اول که لاغر شدند همانطور لاغر بمانند دیگر بیزنس ما روز به روز پردرآمدتر نمیشود

      آنها برای این که دوباره چاق شدند خودشان را مقصر میدانند و چون قبلا نتیجه گرفتند و لاغر شدند دوباره از روش ما استفاده میکنند

      آن دوران اعتماد کردن به روشهای پوچ و توخالی که به جز رنج و ناتوانی و افسردگی چیزی برای ما به ارمغان نمی آوردند تمام شد

      ما بندگان انتخاب شده خداوند مهربان مان هستیم که به سمت سایت تناسب فکری و لاغری با ذهن هدایت شدیم

      ما با شادی و نشاط با آرامش و اطمینان در این مسیر زیبا برای رسیدن به هدفمان که متناسب شدن و تا اخر عمر متناسب ماندن است در حرکت هستیم این مسیر درست ما را به هدف می رساند فقط نباید منحرف شویم و گول تبلیعات های دروغین را بخوریم

      فقط باید در مسیر بمانیم و استمرار داشته باشیم و آموخته هایمان را به عمل تبدیل کنیم

      کاری که نه تنها سخت نیست بلکه بسیار آسان و هیجان انگیز است خداوند مهربان ما را به این مسیر زیبا هدایت کرد و ما را در ابتدای راه قرار داد و او در انتهای راه منتظر ماست

      به امید رسیدن همه دوستان به انتهای راه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/06/12 08:45
      مدت عضویت: 988 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 536 کلمه

      سلام استاد عزیزم دوستان هم مسیرم 

      گام اول مسیر لاغری من ۱۲شهریورماه

      ما افرادچاق به دلیل سالها اموزش چاقی و چاق شدن و روش ها اشتباه و شکست خوردن دوباره چاقی بیشتر چاق شدن در ذهن مان اسان شده لاغر شدن سخت 

      و حالا اگه میخوام تصمیم بگیریم برای یکبار از روش صحیح که  لاغر با ذهن که صحیح ترین روش لاغری است عمل کنیم متناسب بشیم باید لاغر شدن در ذهن خودمان اسان کنیم چون ذهن زمانی کاری انجام میده که براش اسان راحت باشه پس باید برای قدم اول لاغر شدن در ذهن مان اسان کنیم الان شاید بخاطر باور ها اشتباه که در ذهن مان داریم نتونیم بپذیریم که لاغر شدن اسان است ولی با ادامه دادن مسیر و عمل کردن به انچه در طول مسیر دریافت میکنیم به این باور میرسیم که لاغر شدن خیلی اسان است 

      ذهن من با یک فرد متناسب یکی بوده طبیعت وجود ما هم یکی بوده خداوند فرق نذاشته که تورو چاق میکنم داداشت لاغر نهه اینجوری نیست متناسب بودن شاد بودن با لذت غذا خوردن ارامش قدرت ازادی خرید در لباس انتخاب رنگ جنس تفریح رفاه ثروت روابط عالی سلامتی همه اینها خداوند به همه بندهاش داده فقط ما به طور ناخواسته توجه مان بردیم روی چاقی و چاق شدیم اصلا این تصمیمم نداشتیم ولی ذهن وقتی اموزش ببینه کار نداره تو دلت میخواد یا نهه کار خودش میکنه ما چاقی خیلی اسان لذت بخش کردیم در ذهن مان و چاق شدیم 

      الانم باید لاغر شدن درذهن مان راحت اسان لذت بخش کنیم تا متناسب بشیم با ادامه مسیر به این باور میرسیم و اگه الانم بخواهیم بگیم توجه کنیم به زمانی که داشتیم چاق میشدیم غذا خوردن مان با ترس سرزنش بود خرید لباس با خجالت ترس و در اخر سایزی که تن ما میرفت سلیقه انتخاب در کار نبود ورزش کردنمان همراه سختی بدن درد اجبار بود از پله بالارفتن مان همراه نفس نفس زدن زانو درد بود حتی خوابیدن تو ماشین نشستن هم همراه با ازار اذیت بود تو یک جمع نمیتونستیم شرکت کنیم بخاطر چاقی خودمان از خودمان خجالت میکشیدیم ها مورد سرزنش تمسخر دیگران قرار میگرفتیم پس واقعا چاق شدن خیلی سخته پر از احساس بد و اتفاقات بد بوده و در همه جنبه ها تاثیر گذار بوده و بیشتر انتخاب های ما بر اساس چاقی خودمان بوده در زندگی

      ولی لاغر شدن اینجوری نیست ازادی هرچی میخواه بخوری هرچی دوست داری بپوشی هر ورزشی دلت خاص انجام بدی با اعتماد بنفس غرور سربلندی شجاع در همه جا شرکت میکنی با لذت میخوری راه میری و پر از،احساس عالی هستی که باز اتفاقات عالی در همه جنبه ها برات رقم میزنه 

      پس گول تبلیغات نخوریم اون ها اول میان ما رو ناامید ناتوان میکنن بعد میان محصول خودشان به ما میفروشند این کمربند بخر یکماهه لاغررشو با عرق کردن چاقی ما با کمربنده چاقی یا محصولات چاقی تبلیغات نبوده که الانم با این ها متناسب بشیم ما با ذهن چاق شدیم و با ذهن هم لاغر میشیم با ادامه دادن و عمل کردن و اسان کردن لاغری همین طبیعت وجود همه ما انسان ها متناسب بودن شاد بودن لذت بردن احساس خوب رفاه ثروت اسایش ارامش است پس بیاییم برگردیم به طبیعت وجود خودمان با ادامه دادن مسیر صحیح و اموزش صحیح عمل کردن به انچه گفته میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/02 13:03
      مدت عضویت: 1701 روز
      امتیاز کاربر: 5348 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

      سلام

      اره درسته چاق شدن خیلی سخت از لاغر شدنه، باید رنج چاقی استرس قبل از چاق شدن اون احساس بد بعد از پرخوری دیدن جسم چاقت تو آیینه، ناتوانی کنترل خودت مقابل غذا، برده و اسیر غذا بودن، فک و ذکرت اینه الان چی بخورم و بعدش از شدت عذاب وجدان حالت بد بشه از دست دادن اعتماد بنفس، نا امیدی، سرزنش خودت برای هر بار شکوندن تعهدت برای اینکه دیگه درست میخورم و بازم شکوندن عهدت با خودت و تخریب عزت نفست، لگدمال شدن آرزوهایی که برای تو شدن ارزو ولی خیلی ها دارن زندگیش میکنن، نا شکری خدا و مقصر دونستنش و دور شدن از خدا و کلی احساس بد دیگه رو تحمل کنی ولی بازم ادامه میدیم، چرا؟ چون وارد چرخه ی معیوب تکرار این ماجرا شدیم و هر روز بیشتر داخلش فرو رفتیم، الان دیگه روحمون نیاز داره به آرامش نیاز داره به شندین حرفای جدید، جسممون نیاز داره به محبت به مراقبت و اینجا همون جاییه که جسم و روح جلا میگیره و حرفایی رو میشنوه که از جنس خودشه و براش آشناست، اره، چون همه اینهارو ما میدونیم ولی فراموشش کردیم، اینجا یادآوری میشه هرآنچه که خدا قبل از ورود به این دنیا بهمون داده، باید تمام این سالها میگذشت باید تمام راه ها رفته میشد تا به نقطه ی تسلیم برسیم، تا خدا وارد بشه و راهی رو نشون بده که سالهاست روحمون فریاد میزد ولی انقد صدای ذهن بلند بود که هرگز نشنیدیم، من هم از هزارتا روش استفاده کردم، مدل های مختلف رژیم، کم خوری، ورزش، قرص و دمنوش ولی هیچ کدوم نتونست راهی باشه تا بهم یاد بده چطور برای همیشه لاغر بمونم، چون من لاغر میشدم خیلی هم لاغر ولی هرگز لاغر نموندم، هرجا نا امید شدم و لیز خوردم، خیلی هم لیز خوردم، بازم همین سایت به دادم رسید و دوباره اومدم تو مسیر، نمیتونم صبح از خواب بیدار بشم و فایلی از این سایت گوش ندم، یعنی حتی اگه تا شب خرابش کنم و عمل نکنم ولی بایددددد گوش بدم، اینم مال نتیجه ی استمراره، کاری که اوایل برام سخت بود خیلی هم سخت بود هر روز فایل گوش کنم دلم میخواست زودتر فایلارو گوش کنم و تموم شه بره  ولی انقد این کار و کردم ذهنم خاموش شد، الان دیگه نمیتونم گوش ندم،اصلا نفهمیدم کی این اتفاق افتاد بخدا امروز گفتم اصلا هیچ فایلی گوش نمیدم یه ساعت که گذشت دیدم چیزی گم شده دارم و اومدم سراغ سایت، دارم به خودم میگم، دیدی‌؟؟؟ اینم نتیجه ی استمرار، اگه هر روز درست غذا بخوری هرچی هم ذهنت داد و فریاد کنه بالاخره خاموش میشه و حالا اونه که کار درست و فریاد میزنه و همراهیت میکنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 874 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان 

      روز ۱۲۶: روز سی و هشتم تکرار ، پنج شنبه ۱۴۰۰/۵/۲۸

      سلام عزیزان

      عاشورای حسینی تسلیت باد 

      امروز صبح بعد از گذشت ۱۲۵ روز وقتی که خواستم به سراغ کانال بیام برای ادامه برنامه، ذهنم گفت انروز تعطیل رسمی هست . روز عاشوراست، امروز نیاز نیست به سراغ کانال بری بلکه درس دیروز در مورد کانالهای عصبی را با خودت مرور کن و …… اول پذیرفتم و بی خیال شدم ولی ساعت ۱۱ بخودم اومدم که بازم ذهنم از ادامه مسیر لاغری ترسیده و باید موافقتش رو جلب کنم. با این امید که تمرینهای امروز را دو بخش میکنم و انروز فقط نیمی از آن را انجام میدهم راضی شدم به کانال بیام و به سراغ تصاویر عاقبت چاق و لاغری روی در کمد رفتم و به ذهنم یادآوری کردم مگر وظیفه تو حفظ بقای من نیست؟ چطوری با این وضعیت فجیع چاقی میخوای از حیات من حفاظت کنی؟ از ذهنم خواهش کردم تصویر چاقی مضر و خطرناک را رها کند و تصویر مفید و پرفایده تناسب اندام را جایگزین کند و مرا به سمت آن هدایت کند. میثاق نامه را چند بار اجرا کردم و به سراغ مطالب آموزشی امروز  امدم. 

      قبل از آشنایی با متد لاغری با ذهن من هم مثل بیشمار افراد چاق به دنبال روش صحیح لاغر شدن و لاغر ماندن بودم. بارها روش لاغر شدن را یافتم   لاغر هم شدم ولی هیچگاه نفهمیدم چگونه لاغر بمانم. قسمت اعظم گذشته خود رادر حال مبارزه با چاقی سپری کردم. غیر از جراحی تقریبا هر روشی که ازذهنتان بگذرد را امتحان کردم و غالبا تا رسیدن به وزن ایده آل خودم موفق میشدم ولی قسمت غم انگیز ماجرا نتیجه ناپایدار آن روشهای دشوار بود. و جالب اینکه دیگه اعتماد را بخودم برای توانایی لاغر شدن از دست داده بودم. هر بار که روش جدیدی را شروع میکردم و همسرم می فهمید بلافاصله می گفت خب که چی؟ دوباره چاق میشی . قالب من و تو همینه ، لاغر هم بشی ، نمیتونی لاغر بمونی و کلی مثال برام میاورد که افراد چاق لاغر بشو نیستند و من هم د  این اواخر بشدت برای کاهش وزن دچار مشکل شده بودم و دیگه براحتی گذشته لاغر نمی شدم.  غم چاقی سبب ترس شدید من از غذاها و خوردن شده بود. نه اینکه نمیخوردم، چرا مجبور بودم بخورم ولی با استرس از چاقتر شدن و به همین دلیل مشکل معده مزمن پیدا کرده بودم. بدنم غذا را مهاجمی اسیبرسان تصور میکرد و بعد از خوردن بنای ناسازگاری می گذاشت. 

      تا اینکه بدنبال یافتن روشی برای لاغری به سایت تناسب فکری برخورد کردم و با ورود به مسیر لاغری رایگان حرفه ای تازه ای شنیدم. من چاقم یا اضافه وزن دارم؟ غذا خوردن باعث چاقی نمی شود، خوردن غذا می تواند سبب چاق شدن شود. من مسئول چاقی خودم هستم و چاقی ژنتیکی نیست. من محکوم به چاقی شدن و چاق ماندن نیستم…….. همه این حرفها مثل ریختن آب به کویر تشنه جانم بود همین که فهمیدم قدرت در دستان خودم است و محکوم به پذیرفتن هیچ وضعیت نامطلوبی نیستم دیگر مطمئن شدم مسیر درست لاغری همین است و در جلسه ششم که استاد گفتند اگر مطمئن شدی مسیر درست همینه دیگه این رو ادامه نده و به سرزمین لاغرها وارد شو و آنجا اصولی تر ادامه بده من هم همان شب که از قضا جمعه هم بود در دوره سرزمین لاغرها ثبت نام کردم و با پرینت جزوه و تهیه مقدمات وارد دوره شدم و خوشبختانه امروز ۱۲۶ روز است که در حال ادامه هستم. 

      یاد گرفتم من توانمند هستم. فهمیدم قدرت در دستان من است نه غذاها. فرا گرفتم باید باورهای ذهنی خودم را کاوش کنم و خودم را بهتر بشناسم. باید خودم را دوست داشته باشم و بخودم احترام بگذارم. باید مسئولیت امروزم را که نتیجه باورها و رفتارهای دیروزم است را بپذیرم و امروز را اگاهانه سپری کنم تا به فردای خودم افتخار کنم. فرا گرفتم خدای مهربانم که عادل مطلق است همه را از جمله مرا متناسب آفریده و این خودم هستم که با باورهای اشتباه جسم نازنینم را دچار مشکل کرده ام و فقط خودم هستم که می توانم خودم را از این وضعیت نجات دهم و هیچ دم نوش و قرص و …..‌ لازم نیست. فهمیدم فرصت زندگی بشدت کوتاه است و باید از لحظه لحظه زندگی لذت ببرم و در مسیر پیشرفت حرکت کنم با لذت در مسیر ادامه دادن چه بخواهم و چه نخواهم مرا به هدف می رساند. هم اکنون با امید و شادی زندگی میکنم چون مطمئن هستم مسیر صحیح را یافته ام و دیگر سرگردان و هراسان و پر از حسرت و حسادت نیستم. مسئولیت خودرا پذیرفته ام و درصدد آشتی با خودم ، جسمم ، روحم و ذهنم تلاش می کنم.

      بعد از ۱۲۵ روز با جرات می گویم لاغر شدن فقط یکی از نتایج جذاب این دوره است. انقدر نتایج جالب در این روزها بدست آورده ام که به کل نگاه از جسم خودم برداشته ام و فقط با اشتیاق در حال ادامه دادن هستم.

      خدایا سپاسگزارم که مرا به این مسیر زیبا هدایت کردی . از تو می خواهم ظرفیت دریافتم را توسعه دهی تا بتوانم جان کلام و پیام های این دوره را دریافت کنم و به بهترین شکل در زندگی خود بکار ببندم. 

      به امید روزگار خوش  و سراسر صلح و آرامش برای همه مردم جهان از جمله افغانستان و ایران عزیزمان.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پروانه
      1400/05/22 13:46
      مدت عضویت: 1547 روز
      امتیاز کاربر: 765 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 571 کلمه

       سلام به همگی قدم اول لاغر شدن هنری است که باید اموخت و استفاده از روش لاغری با ذهن هنر لاغر شدن ما رو تکمیل میکند روش لاغری با ذهن تنها راه ساده و بدون بازگشت برای لاغری و رهایی از رنج چاقی هست . اولین دستاورد اون آرامش ذهنی و اطمینان به خودم و توانمندی در متناسب بودن هست . و زندگی جدیدی برای خودمون خلق کنیم و به خود و اطرافیان خودمون هدیه کنیم . درک این موضوع که من در لاغر شدن شکست نخورده ام بلکه روش صحیح لاغری در پیش نگرفته ام خیلی جمله ی تکاندهنده ای بود که سالها عذاب کشیدم و روش لاغری با ذهن به راحتی میتونه به من لاغری رو آموزش بده و من هم به سادگی عمل کنم متناسب شدن رو در ذهن ما خیلی سخت و دشوار کردند خیلی باید دقت کنیم که در رابطه با اضافه وزن چه چیزی رو باور میکنیم و تبدیل به فورمول میشه من سالها درس خوندن لذت مسافرت لذت شادی و تفریح لذت کار کردن و مستقل شدن و پول داشتن و سالها لذت رستوران و مهمونی و عروسی و خونه ی مادر بزرگم رو با چاقی مصادف کردم و برام تبدیل به عذاب شد چون سالها از خانوادم شنیدم و یا خودم و یا اونها به جرم چاقی از من محروم کردند ترس از ازدواج و ترس از طلاق و بچه دار شدن و حاملگی و همه چی رو به چاقی نسبت دادند و ترس در من ایجاد کردند و من نفرت از خودم گرفتم مگه من چی میخوام از این دنیا ؟ که خودم رو دوست داشته باشم خودم رو لایق شادی و تفریح بدونم با لذت توی جمع همه باشم و از غذا لذت ببرم و حق طبیعی من هست که بتونم اینجوری زندگی کنم و دیگه نمیخوام از خودم اینهمه نعمت های قشنگ رو محروم کنم و خودم رو محدود کنم و با ترس زندگی کنم اینها همه به خاطر شنیده ها و شکل گیری فورمول های ذهنی هست که میترسم اگه دیگران متوجه عدد وزن من شوند چه واکنشی دارند و چه نظری و چه بلایی سرم خواهد آمد و به تعداد روزهایی که خودم رو دوست نداشتم چاق شدم و دورتر از خودم . مهم نیست کسی بفهمه یا نه منم که میخوام خودم رو در هر شرایطی حتی توی وزن ۱۰۵ کیلو که هستم دوست داشته باشم و خودم مطمئنم از همه برای خودم توانا تر هستم که بتونم درست کنم و من اولین باره دارم اینجا توی جمع جرات میکنم وزنم رو میگم و کسی قضاوتم نکنه و میخوام با همین شرایط کنونی خودم رو بینهایت دوست داشته باشم و دوست داشتن خودم در ارجحیت باشه نه اینکه گره بخوره با شرایط بیرونی که اگه وزنم کم شده بود روی وزنه اگه دیگران ازم تعریف کردند اگه و اگه اون زمان خودم رو دوست داشته باشم و به خودم حق زندگی کردن بدم و لذت ببرم . که سی ساله اون زمان نرسیده که هیچ از وزن ایده آلم هم دور و دور و دورتر شدم . و راهکارهایی که همش تورو عاجز تر کرد حالا میخوام باور کنم که من میتونم و از همین الان خودم رو دوست دارم و میدونم الان که ذهن کار سخت رو انجام نمیده و افکار و نگرش من تنها راه عوض شدن هست و به ذهن منفی بافم گوش نمیدم و لاغر شدن زیباترین و راحت ترین کار دنیاست و میشه لاغر شد و زندگی جدیدی رو تجربه کرد . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/19 00:44
      مدت عضویت: 1012 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 445 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام استاد عزیز و دوستان دوست داشتنی‌ام.

      امشب بعد از کلی مشغله و با چشم های بسته این متن رو مینویسم.

      اما انقدر انگیزه دارم که دوست ندارم ننویسم‌‌..

      یادمه روزی که برای اولین بار دوچرخه سوار شدم کلی ترس داشتم،باید کارهایی رو میکردم که شجاعت زیاد میخواست.

      بارها زخمی شدم بارها خسته شدم بارها افتادم.اما تمام کاری که نکردم این بود که ((کم نیاوردم))

      و نتیجه‌اش این شد که یک هفته مکرر تمرین کردم و بعد از اون من به صورت حرفه اب مبتونستم دوچرخه سواری کنم و مسیر های طولانی رو بدون ذره ای ترس و دلهره رکاب بزنم.

      سال ها گذشت و گیتار خریدم.جلسه اول مربی‌ام بهم طرز صحیح گرفتن گیتار،نام نوت ها و..رو یاد داد و یک اهنگ کوچیک برای تمرین جلسه بعد هم برام حاضر کرد. چند هفته بعد میتونستم پیشرفت خودم رو که حاصل همون صبر و استمرار ها بود ببینم.

      درسته که گیتار رو علاقه نداشتم و رها کردم،اما الان این یک مثال قشنگ برای شروع دوره مسیر لاغری من بود‌

      ابتدا درباره ربط دوچرخه سواری به این موضوع میگم

      چقدر خوب شد که یادم اومد وقتی سنم کمتر بود چقدر باورهای قوی تری داشتم و استمرارم توی کارها زیاد بود‌..

      برای اینکه عاشق پرسه زدن توی خیابون ها با دوچرخه بودم خیلی سریع یاد گرفتگ و توش حرفه‌ای شدم‌

      پس الان باید با همون روحیه و باور قوی عاشق پرسه زدن توی دنیای متناسب ها بشم و سریع یاد بگیرم و حرفه ای بشم.

      و بعد مثال کلاس گیتار..

      استاد توی این فایل هم مثل مقدمه هر دوره و کار و هنری به ما یک تمرین کوجولو دادن 

      و گفتن فقط روی همین دو چیز کار کنین

      ۱_گول رژیم و ورزش و دمنوش و دیگر روش های اشتباه لاغری رو نخورین 

      ۲_با ارامش و لذت غذا بخورین .

      همین دو تا رو روش کار کنن میدونی چقدر من رو تغییر میده؟

      درسته الان هنوزم گول روش های دیگه رو میخورم و گاهی از خوردن میترسم اما دلیل بر این نمیشه که تا ابد اینجوری بمونم..

      همین الان مامانم اومد توی اتاق و گفت ارمیتا لُپ در اوردی 

      گفتن خب به درک! بزار چاق بشم.اما توی دلم گفتن کور خوندین که دوباره بخوام رژیم بگیرم یا هرچیز دیگه.‌‌

      جالبه اصلا حرف مامانم رون تاثیر نذاشت چون خودم حس میکنم لاغرتر شدم و حرف بقیه هم مهم نیست 

      چون قدم بلنده هرچقدم چاق بشم خیلی خودش رو نشون نمیده 

      اصلا چرا دارم خودم رو قانع میکنم؟ مگه قراره چاق بشم.؟؟ هاهاهاهااااا😂😂 

      استاد از صبح سر کار بارها این فایل رو گوش کردم و خیلی توی سایت گشت زدم .. فایل خیلی پر بار و قشنگه.‌قبلا دیدگاه کاملم رو توی سایت گذاشتم پس گفتم زیاد تکراری نکنم.دوستان میتونن چند تا دیدگاه پایین تر بخونن و روی باورشون بیشتر کار کنن

      مجدد از شما بابت این همه زحمتی که میکشین تشکر میکنم 

      موفق باشین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/04/31 11:03
      مدت عضویت: 1012 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 604 کلمه

      به نام خدای هادی

      گام اول:

      متناسب شدن را چگونه در ذهن ما سخت و دشوار شده است؟

      به ما گفته شده لاغر شدن سخته،باید عرق بریزی و رژیم  بگیری تا لاغر بشی،باید کمتر بخوری،کالری غذاهاتو بشماری،تنقلات رو از زندگیت حذف کنی و بیشتر مایعات و آب بخوری ، نون و برنج آدم رو چاق میکنه پس کمتر بخور یا اصلا نخور تا لاغر بشی،تحرک بیشتر داشته باش،کمتر بخواب تا چاق نشی.باید هزاران راه سخت و پر از رنج رو بری تا به نتیجه برسی وگرنه لاغر شدن که آسون نیست. بسیار هم سخته و جونت در میاد.و ذهن ما این حرف هارو از زبون هر کسی شنیده و باور کرده.و نتیجه اون باور های ذهنی شده جسم و روح نامتناسبی که داریم.

      درباره اضافه وزن چه باور هایی دارم(داشتم)؟

      من ارثی چاق هستماستخوان بندی درشتی دارمبازوهام و شکمم اصلا کوچیک نمیشهمن هیکلم مثل مامانمه و زود چاق میشمنون و برنج و تنقلات من رو چاق کرده غذا زیاد خوردن من رو چاق کرده برای لاغر موندن  باید ورزش کنم و پیاده روی برم آب فراوان باعث لاغریم میشهو‌‌‌…این ها در صورتی‌ست که اطرافم افراد زیادی رو میشناسم که :در خانواده چاق به دنیا اومدن اما کاملا متناسب هستند.بدون اینکه تلاش خاصی بکنن شکم و بازو ندارند.مادر نامتناسبی دارند ولی خودشون لاغراندام هستند.نون و برنج و تنقلات رو هرچقدر مصرف کنند نه چاق میشن و نه لاغر.غذا زیاد میخورن ولی اصلا چاق نمیشن.برای متناسب موندن نه ورزش میکنن و نه به پیاده روی میرن.آب فراوان هم نمیخورن تا بتونن لاغر بمونن.(مثال افراد رو در دفترم نوشتم)

      تفاوت غذاخوردن افراد متناسب و نامتناسب چیست؟افراد متناسب با آرامش و لذت غذا میخورند.افراد نامتناسب با ترس از چاق تر شدن غذا میخورند.نتیجه= کسی که با آرامش غذا میخورد هرچقدر هم که بخورد چاق نمیشود در مقابل کسی که با استرس و ترس بخورد حتی اگر کم بخورد چاق میشود.

      پس ما کم کم متوجه خواهیم شد که تنها تفاوت یک ذهن چاق و متناسب در فرمول های(اگاهی‌های) ذهنی اونها است.

      فردی که اضافه وزن داره یا ترس از اضافه وزن داره از دنیا چی میخواد؟

      هرچی میخوره چاق نشه،با ارامش همون غذایی رو که ار روز میخوره بخوره،احساس خوب داشته باشه،برای یکبار هم که شده طعم غذارو با تمام وجودش بدون ترس بچشه و مهم تر از همه 》سلااااااامت》 باشه.چون حق طبیعی هر فردی که در این دنیا زندگی میکنه اینه که با لذت از نعمت های خداوند استفاده کنه.

      اگر الان از خوردن میترسیم از چاق تر شدن هراس داریم و شادی و اعتماد به نفس نداریم مشکل فقط در فرمول های ذهنی‌ست ولا غیر!!!!!

      تا زمانی که استاد نگفته بودن متوجه نبودم که تبلیغات برای لاغری چقدر باعث خودباختگی و تخریب شخصیتی ما میشده!!اونها اول مارو از خودمون قطع امید میکردن،میگفتن مشکل از ماست،در ذهنمون مارو ناتوان میکردن و بعدددد در اخر محصول خود رو معرفی میکردن و به اصطلاح میگفتن حالا که تو انقد ناتوان و بدبختی بیا از محصول ما استفاده کن تا لاغر بشی!! و اکثر ما چقدر گول خوردیم…

      میدونستید لاغر شدن خیلی آسون تر از چاقیه؟با ذکر یک مثال منطقی این جمله ثابت میشه:وقتی داریم چاق میشیم تمام احساسات بد رو تجربه میکنیم از جمله: کمبود اعتماد به نفس،ترس،تنفر از چاقی و …ولی در مقابل وقتی داریم لاغر میشیم ارامش داریم،با لذت هر روز زندگی میکنیم و اعتماد به نفس و شادی ما روز افزون میشه!

      حالا به اندازه ای که لاغر شدن در ذهنمون سخت بشه میتونیم با سختی به لاغر شدن برسیم!چون اصولا ذهن ما کار سخت رو دوست ندارا کلی عااآشق راه های هموار و آسونه پس انقدر روی خودمون کار میکنیم یا لاغر شدن در ذهن ما آسون بشه و کم کم در مسیر لاغری قرار بگیریم..

      استاد اگاهی های این جلسه فوق العاده‌است از شما ممنونم بابت این همه اطلاعات قوی و عالی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/17 15:13
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,115 کلمه

      سلااام و درود هم مسیری های لاغری من 😍👋

      امروز شروعی دوباره است برای من خدایا صدهزار مرتبه شکرت باید بگم برای بار دوم میخوام صدگام تا شگفتی ساز شدنم بر دارم انقدر این دوره پرمغز و پر محتوا بود که انگار هیچی نمی دونم …و اینها در صورتی است که طی این مدتی که با سایت تناسب فکری آشنا شدم و در مسیر صدگام تا لاغری قدم برداشتم حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم کم شده و خیلی تغییرات ذهنی داشته ام خیلی بهتر درک می کنم و خیلی بهتر مینویسم 🥰و می خوام از مدار ذهنی بالاتر به امید خدا دوباره شروع کنم حالا که انقدر ذهنم متناسب شده حالا که هر روز برنامه ای دارم برای زندگی بهترم حالا که در جمع دوستانی هستم که کمی می فهمم اونا رو و استادی که عاشقانه پای ما ایستاده تا به رویامون برسیم چرااااا که نه ⁉️خیلی جا ها تو سایت سرک کشیدم ولی یه حسی دوباره منو آورد اینجا  آخه من قبلا خیلی عجول بودم اما به لطف خداوند کمی آرامتر و صبورتر شدم واسه همین یک قدم هرروز داره خوب ذهنمو به تعادل می رسونه پذیرش و تسلیم و درک قانون تکامل و ..،،،اینبار حتماا بهتر عمل می کنم به خودم تعهد می دهم که بیشترین احترام را به خودم (روحم و ذهنم و جسمم)بگذارم و فقط و فقط مأمور تغییر خود باشم و بس🙏🏻😇

      خدایا به نام بی نامت و به امید لطف و فضل و کرمت 

      🎶🍃🌸🎶🍃🌸🎶🍃🌸🎶🍃🌸🎶🍃🌸

      لاغری رو یه جوری تو ذهن ما برامون سخت کردند که حالا اگر بیان به ما بگویند یه روشی هم هست آسون و ساده که به راحتی لاغر میشی نمی تونیم باور کنیم همین تبلیغات تلوزیونی خیلی تأثیر گزار بودند اول میان لاغر شدن  رو حسابی برامون سخت می کنند ما رو تحت فشار می زارند و داغونمون می کنند که شما متابولیسم بدنت اینه شما تیروئید داری شما بدنت چربی سازه و هزارو یک ننگ بهما می چسبونندو می گویند برای لاغر شدن بااید انقدر عرق بریزی و عرق بریزی و عرق بریزی بعد ماهم میبینیم که نمی تونیم عرق بریزیم و فقط کافیه ذهنمون اینو باور کنه و هر چقدر عرق بریزیم میگه کمه بیشتر بیشتر ‼️ اون وقت که حسابی ما را در نظر خودمون ناتوان کردند می گویند راهشو ما بلدیم بیا این کمربند لاغری رو بخر یا این دمنوش رو استفاده کن یا طبق این دستور و ساعت عمل کن ما هم ناآگاه میریم می خریم و دوباره در روش غیر صحیح دیگری از لاغری قرار میگیریم که در نهایت با سختی ودرد و رنج همراه میشه و ما شکست می خوریم و افسرده می شیم ولاغری برامون سخت تر  میشه و ما ناامید تر با احساس ناتوانی و اینطوری گول میخوریم‼️

      👌👗ولی لاااغری آسونترین کار دنیاست اولین نشونه اون اینه که وقتی داشتیم چاق می شدیم هرروز حرص می خوردیم و با ترس غذا می خوردیم اما وقتی در مسیر لاغری قرار می گیریم احساسمون خوبه 😍شوق داریم از غذاخوردنمون هم لذت میبریم و با آرامش زندگی می کنیم 🌟

      حالا که داریم هرروز غذا می خوریم حداقل با لذت بخوریم با آرامش، چه طوری؟!خیلی راااحت با حرکت در مسیرلاغری با ذهن مهارت لاغری رو یاد میگیریم یعنی نگرش ما نسبت به لاغری و مواد غذایی تغییر می کنه و وقتی فرمولهای ذهنی جدید در ذهنمون ایجاد کردیم وااکنشهای ذهنی ما و واکنش های رفتاری ما تغییر می کنه ما به راحتی لاغر میشیم 👌😊

      هر کاری اول برای ما سخته ولی اگر آموزش ببینیم ساده میشه مثل رانندگی که روز اول برامون سخت بود اما با آموزش و تکراربرامون لذت بخش شد یا خیاطی و یا هر مهارت دیگه ای .

      اصلا ذهن ما کارای آسون رو دوست داره هر کاری که سخت باشه همکاری نمی کنه یعنی دوست نداره حالا اگر خیلی لاغرشدن برامون سخت باشه باااید خیلی سختی بکشیم و آخرش هم لاغر نمیشیم ولی اگر اطمینان پیدا کنیم که لاغری آسونه و ما در حال یادگیری زبان لاغری هستیم به راحتی مثل آب خوردن لاغر میشیم .مگه ما چی می خواهیم از زندگی ؟!غذامون رو با خیال راحت بخوریم و ما و افراد متناسب همه هر روز غذا می خوریم اما چرا اونها با اینکه گاهی بیشتر از حجم غذایی ما مصرف می کنندمتناسبند⁉️

      چون افراد چاق با ترس غذا می خورند ولی افراد متناسب با آرامش و لذت اصلا به این چیزا فکر نمی کنند که چی بخورم و چقدر !!و هر چقدر بیشترهم بخورند باز متناسب هستند.

      میشه نسبت به روزهایی که میگذره خودمون رو محک بزنیم که من چه تغییری کردم باورم نسبت به لاغری چه طور شده یا ترس از خوردنم چنددرجه کاهش داشته و همین تغییرات جزئی قراره یک شگفتی بسازه مثلا همین الان که از روی نوشته خودم خوندم متوجه شدم که نوشتم چاقی سخته 😊و به طور ناخودآگاه اینطور نوشته بودم اونم چندجا یعنی فرمول ذهنی من تغییر کرده و نتوسته حتی برای توضیح دستور صادر کنه که به ما گفتند لاغری سخته …..شگفتا چقدر برنامه ریزی ذهن در زندگی میتونه مهم باشه 

      داستان هدایت من 🥰

      خیلی سال بود که در چاقی و لاغری در رفت و آمد بودم انواع رژیم و ورزش و دمنوش و …اما به یه جایی رسیدم که خسته شدم اون روز کلی با خدا دعوا کردم همش مقصرش کردم دیگه خواستم قبول کنم که چاقم با عصبانیت گفتم نه دیگه رژیم میگیرم نه ورزش می کنم هرچی می خواد بشه بشه‼️چون مدتی بود با قوانین جذب آشنا شده بودم کمی به شناخت خودم رسیدم دیدم بسیاری در رفتار و صحبت افراط و تفریط دارم یهو یه الهامی به من شد که حتما عدم این تعادل و میانه روی باعث چاقی منم هست (آنچه می بینید انعکاس درون شماست🤔)مدتی گذشت من هرروز با پذیرش اینکه من باید چاق باشم و خیلی افراد موفق هم هستند که چاق هستند زندگی می کردم بعد از مدتی خیلی چاقتر شدم باز ترس به جونم افتاد با کراهت و به زور رفتم برگه رژیم رو آوردم اما دیگه نمی تونستم رعاایت کنم نشد که نشد ‼️گفتم می روم تردمیل اما به صورت اتفاقی و عجیب تردمیل هم روشن نشد کمی بعد شنیدم یکی از اقوام جراحی بای پس معده انجام داده خیلی حسودیم شد گفتم خوش به حالش اما از طرفی هم می گفتم نباید تو خلقت خدا دستکاری کرد ناامید و تسلیم شدم …..

      در درون فریاد می زدم اگر تو خدایی منو لاغر کن معجزه فراتر از ذهنه …نزدیک شب یلدا بود و من از جلوتر منتظر سوپرایز خدا همش حس می کردم خبرهای خوبی بهم میرسه نمی دونستم در چه مورد ولی هدیه می خواستم از خدا ..،،

      ناگهان به ذهنم اومد که بزن لاغری با ذهن تو اینستا می خواستم تحقیق کنم که اساتید چه نظریه ای دارند و اینطوری با سایت تناسب فکری آشنا شدم اسمش همونی بود که من زودتر درون خودم کشف کرده بودم و اشتیاق و انگیزه در من زنده شد 🌸🍃🌸🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/03/30 10:18
      مدت عضویت: 1351 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,209 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم

      یادمه زمانی که داشتم رانندگی یاد میگرفتم بسیار میترسیدم به طوری که خیلی مواقع جای پدال ترمز وگلاج با هم اشتباه میکردم وهمیشه ترسم این بود که به جای ترمز کلاج بگیرم ویا موقع پارک برم تو جوب آب ترس های دیگه ای هم داشتم مثلا بزنم به موتوری ها که بی هوا میان از کنار آدم رد میشن یا لاین عوض کردن یا چپ کردن سر پیچ ترس از پارک دراومدن ترس از سربالایی والا ماشالله اونقدر ترس داشتم که دوماه هر شب کابوس های وحشتناک میدیدم دیروز وقتی با ماشینم اومدم خونه ویه دستی پارک کردم یه لحظه یاد روزای اولم افتادم وخندم گرفت وفهمیدم که چقدر حرفه ای شدم با یک دست پارک دوبل میکنم اونم بدون کوچکترین فکر وزحمتی من الان بعد ۱۲ سال رانندگی خیلی ادعا دارم دررانندگی وبا مردهای فامیلمون که سنی ازشون گذشته اگه بهتر نباشم برابری میکنم طوری که پدرم وعموهام که رانندگی اکثر افراد قبول ندارن با خیال راحت سوییچشون میدن بهم وکنارم میشینن درمسافرت ها وحتی میخوابن ومیگن رسیدی بیدارمون کن وهمسرمم همیشه از دست فرمان من تمجید وتعریف میکنه 🥰🥰😍😍حالا جدای از این همه مهارت وقتی این فایل دیدم متوجه موضوع مهمی شدم من روز اول خیلی میترسیدم چی شد اون همه ترس وقتی خوب فکر میکنم باورهامو عوض کردم راجب ترس از رانندگی اولا اینکه من درخانواده ای بزرگ شدم که به شدت سنتی ومخالف رانندگی خانم ها اما من از بچگی رانندگی یواشکی پسر عمه هامو با ماشین باباشونو میدیدم وهمیشه به خودم میگفتم منم مثل اینا رانندگی یاد میگیرم خوب یادمه از پشت دیوار یواشکی نگاهشون میکردم وبا خودم میگفتم حتما رانندگی من بهتراز اینا میشه وقتی ۱۸ سالم شد دقیقا بعد از کنکور دادن به پدرم گفتم من میخوام رانندگی یاد بگیرم وبا مخالفت شدید پدرم بالاخره راضیش کردم که اگه کنکور قبول بشم حق شرکت دردوره آموزش رانندگی به عنوان جایزه کنکور دارم اتفاقا درتهران قبول شدم وپدرم بسیار خوشحال شد واجازه داد که برم ولی بازم میگفت ماشین بهت نمیدم چون معتقد بود خانم ها هیچ وقت راننده های خوبی نمیشن با این حال من رفتم وبا خودم بارها میگفتم که یا بهترین میشم یا میمیرم کسی که رانندگی بلد نیست همون بهتر بره بمیره البته این عقیده اون روز من بود خلاصه وقتی با کلی جنگیدن رفتم یادبگیرم تازه کلی ترس اومد سراغم وسختیش نمایان شد با اینکه خیلی ترسیده بودم اما به خودم گفتم به هر حال راه برگشتی ندارم یا تا ته خط میرم یا میمیرم از شدت ترسش این شد که تکرار کردم یادگیری رو مربیم خانم مهربان وجدی بود بهم میگفت نترس برو فقط حواستو جمع کن من اینجام که نگذارم بمیریم کم کم بهم گفت که پاشو از رو پدال ها برداشته واین خود منم که میرم به خودم اعتماد کردم اعتماد به نفسم بالا رفت وگفتم من مسئول جان مربیم هستم پس  حواسمو حسابی جمع کردم اوایلش از شدت جمع کردن حواسم چنان به خودم فشار میاوردم که تمام عضلات بدن میگرفت اما کم کم به خودم گفتم اینجور رانندگی که درست نیست ریلکس باش راحت باش نفس عمیق بکش این شد که با تشویق های مربیم واحساس راحتی بیشتر ترس هام ریخت وبهتر شدن خودمو دیدم هر روز بهتر هر دفعه مسلط تر یک روز که روزای آخر تمرینمون بود دریک ترافیک شدید گیر کرده بودیم وپشت چراغ وسربالایی جوری بود که اگه راه میگرفتیم میشد عبور کرد ولی اگه میخواستبم صبر کنیم حالا حالا ها راه باز نمیشد یه دفعه شجاعتشو پیدا کردم که یه لایی کوچک بکشم وعبور کنم از مربیم اجازه گرفتم واونم با ترس گفت میتونی گفتم بهم اعتماد کنید وسریع راهی که از کنار باقی مونده بود وراه گرفتم وبا سرعت از اون شرایط خلاص شدیم مربیم با تعجب بهم نگاهی کرد وگفت اصلا فکرشو نمیکردم بتونی همچین کاری انجام بدی برو تو نیاز به تمرین بیشتر نداری کسی که نمیترسه دررانندگی ماهر شده این شد که قبول شدم وتا الانم رانندگی میکنم وقتی با تناسب اندام مقایسه میکنم میبینم واقعا چقدر ترس هام بیمورد ترس از چاق شدن با غذا های خاص ترس از چاقی به خاطر کم تحرکی ترس از لاغر نشدن  وخلاصه کلی ترس دیگه دارم که باید رفع بشه اما از ابتدای دوره که به خودم نگاه میکنم میبینم خیلی بهتر شدم  اون موقع ها از خوردن وحشت داشتم ولی الان به لطف خدا ویادگیری این دوره دیگه مثلا قبلا صبحونه سه تا کفه دست نون میخوردم وحشت چاق شدن دارم اما الان گاهی یک نون یا نصفه نون میخورم وقتی سیر میشم کلی هم کیف میکنم که بدن من خودش متناسبم میکنه اتفاقا حالت سیری منو متناسب میکنه نه وزن کردن وسانت کردن مواد غذایی استرس چاق تر شدنم دیگه ندارم یعنی همون ترسشو یادمه اون روز ناخودآگاه به همسرم گفتم منکه دیگه چاق نمیشم حالا ممکنه لاغر شدنم طول بکشه اما خوبیش اینگه دیگه نمیتونم چاق بشم این یعنی ترس از چاق شدنم هم ریخته هنوز ترس لاغر شدنم نریخته ولی ترس از چاق تر شدنم ریخته یعنی راه به سمت چاقیم برای همیشه مسدود شده حالا یکم ترس دارم برای لاغر شدن که همینم کندش کرده به نظرم روندمو اما حدالق یک راه یک طرفه دارم که دارم میرم کم کم واین امیدوار کنندست 

      ترس بعدیم این بود که هر روز اگه همه انواع مواد غذایی رو نخورم مریض وچاق میشم اما به لطف خدا این ترسمم ریخته بعضی روزا میوه نمیخورم به راحتی بعضی روزا سبزیجات بعضی روزا شیرینی جات بعضی روزا لبنیات بعضی روزا پروتئین جات وبعضی روزا هم کربوهیدرات یعنی درواقع این طبقه بندی کنار گذاشتم وقتی داشتم مینوشتم فهمیدم چقدر مسخره است که غذاها تفکیک شدن همه چیز خوبه برای بدن من وفرقی نمیکنه چی بخورم همه انرژی مورد نیاز منو تامین میکنه البته ترس از کم تحرکیم ولاغر نشدنم هم کمتر شده چون خیلی مواقع که میخوام برم پیاده روی به خودم میگم الان واقعا اگه ۵۸ کیلو بودی وخیلی متناسب بودی میرفتی بازم پیاده روی یا این فعالیت انجام میدادی خوب که فکر میکنم متوجه میشم که نه وبرای لاغری دارم میرم ومیشینم سر جام یاد گلوله برفی استاد افتادم که برای دخترشون خریدن به خودم میگم آیا برای لذتش واینکه بهش علاقه داری این کارو انجام میدی ویا ترجیه میدادی مثلا الان یه کار دیگه انجام میدادی ومتوجه میشم که چقدر خانم منفی بافم زیرکانه داره گولم میزنه  قبلا هاهمش منفی بافی میکرد وحرف میزد وحرف میزد اما الان از راه دوستی ومهربونی ساختگی میاد جلو میگه برو پیاده روی کن چون دوست داری ولی ته قلبش اینکه برو پیاده روی کن وعرق بریز تا زودتر لاغر شی ودست از سر این دوره برداری برو پیاده روی کن وخسته شو وبیا یه عالم بخور وحالت بد بشه ومن کیف کنم منکه میدونم دردش چیه هی میگه پیاده روی کنم هی میگه برقص تو خونه میدونه هنوز باوهام کاملا اصلاح نشده میخواد داغونم کنه اما وقتی همه باورهام درست بشن دیگه نمیتونه تلنگرم بهم بزنه چه برسه حالم بد کنه جدیدا به خودن میگم هر کاری که دوست داری وخوشحالت میکنه رو انجام میدیم اگه خوابیدن دوست داشتی با آرامش وبدون استرس میخوابیم اگه بودن درخونه رو دوست داشتی میمونیم داخل خونه اگه دلت بیرون رفتن خواست میریم بیرون خلاصه بدن عزیزم هر چی توبگی من حرف تو روگوش میکنم تو هم درآرامش کامل کارتو انجام بده ومتناسبم کن ولذت ببر از زندگیت اینجوری من خوشحالم تو خوشحالی خداهم خوشحال 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار milad.amay73
      1400/03/29 15:03
      مدت عضویت: 1405 روز
      امتیاز کاربر: 111 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 607 کلمه

      بنام خدای تناسب اندام💪

      گام ۱  (۱۴۰۰/۰۳/۲۹)”شما هم برای لاغر شدن گول خورده اید؟”

      سلام به استاد عطار روشن و خانواده صمیمی تناسب اندام😍

      📌من میخوام برای هر گام  از دل هر جلسه به این سوالات  پایین جواب بدم و برداشت های خودم رو بنویسم :

      ۱. موارد اساسی و نکات کلیدیِ توضیح داده شده در این جلسه برای من چیست؟۲. کدامیک از این موارد به من بیشتر کمک کرده است؟۳. برنامه‌ی شخصی‌ِ من برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

      ✍متاسفانه متناسب شدن و لاغر شدن را آنقدر  در ذهن ما سخت و دشوارش کرده اند که اگر راه حل آسان باشد و بتواند ما را به نتیجه برساند ما نمی توانیم به راحتی باورش کنیمچون از بس به ما میگویند:❌لاغر شدن سخت و دشوار است❌باید جون بکنی تا لاغر بشی❌باید عرق بریزی تا لاغر بشی❌باید پدرت در بیاد تا لاغر بشی❌باید تلاش کنی و نخوری تا لاغر بشی

      نکته مهم:وقتی ذهن شما در معرض تبلیغات TV و ورودی های نامناسبی که میگوید تنها راه لاغر شدن عرق ریختن و  عرق کردن است و وقتی ذهن این را باور کند اصلا نمیتواند متناسب شود و هرچقد عرق کنی ، ذهن میگوید : عرق کردن بیشتر برای لاغر کردن.خیلی مهم است که برای اضافه وزن چه چیزی را باور میکنید👌

      و این در صورتی هستش که در اطرافیانتون دیده اید که ؛عرق نمیریزند✔️کالری نمی شمارند✔️حواسشان اصلا نیس که چقد بخورم و نخورم✔️ولی سال های سال هست که میبینید متناسب هستند ، 

      پس اونها چطوری لاغر هستن؟؟آیا شک نکرده اید که گول خورده ایم؟؟

      👌ما نباید با ترس غذا بخوریم و باید مثل ذهن متناسب غذا را با لذت و بدون ترس و نگرانی بخوریم.

      ✍حق طبیعی افراد متناسب در زندگی چیست؟

      یک فرد متناسب ، احساس عالی از غذا خوردن را میخواهد👌یک فرد متناسب ، شادی حین غذا را میخواهد👌یک فرد متناسب ، بدون ترس غذا خوردن را میخواهد👌یک فرد متناسب ، بدون استرس و نگرانی از غذا خوردن را میخواهد👌یک فرد متناسب ، سلامتی بدنی خود و تناسب عالی را میخواهد👌

      ☸فرق بین افراد لاغر با افراد چاق فقط در فرموهای ذهنی متناسب شدن است.

      📴گول تبلیغات تلویزیونی را نخوریم !این تبلیغات کارشون اینه که متناسب شدن را در ذهن شما سخت و دشوار و غیر ممکن میکنند و بعد میگویند :خب شما که نمیتونی به راحتی لاغر بشی ،بیا پیش ما راه حل مشکل در دست ماست که عرق کنید و عرق کنید و عرق کنید عه حالا نمیتونید عرق کنید  بیا دوای دردت پیش منه بیا عرق بدنتو در بیارم😂😂و بیا این کمربند لاغری رو  از ما بخر  و صبح تا شب حالا هی عرق کن تا پدرت در بیاد😂 تا لاغر کنی.بعد میخری میبینی عرقت در نمیاد بهشون میگی میگن پس سوخت و سازتون مشکلتون داره ❌❌❌❌و با این کارشون ترس لاغری رو در ذهن شما پُر رنگ تر میکنند👌👌در صورتی که ، لاغر شدن خیلی راحت تر از چاق شدن است👌

      ✍شما وقتی که داری چاق میشوی ؛هی عصبی میشی😡هی حالت بده😔😫هی داری اذیت میشی😩و بیشتر چاق و چاق تر میشی اما وقتی که میخواهی لاغر بشوی :آرامش پیدا میکنی☺️با لذت هر روز زندگی میکنی😍با لذت هر روز غذا میخوری😋

      شما باید نگرشتون رو نسبت به لاغری عوض شود و زبان لاغری را یاد بگییییییرید👌👌👌👌و این را باور کنید که میتوانید به راحتی لاغر کنید.

      چون اصولا ذهن همیشه دنبال راحتی است و هر کاری که با رنج باشد را دوست ندارد انجام بدهد و هی فرار میکند از سخت لاغر شدن و تلاش طاقت فرسا و دوست داره خیلی راحت تر لاغر بشه ،پس اطلاعات صحیح و جدید و راحت در مورد لاغری به ذهنتون بدید تا لاغر شدن برای شما راحت و مثل آب خوردن باشه👌👌👌

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺خدایا شکرتتتت که منو انتخاب کردی در این مسیر زیبا قدم بردارم کمکم کن که ثابت قدم باشم در این مسیر و ذهنمو کنترل کنم🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/03/25 12:35
      مدت عضویت: 1124 روز
      امتیاز کاربر: 6030 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 773 کلمه

      بنام خدا

      سلام به بهترین استاد دنیا که لیاقت بهترین افتخارات دنیارادارند.

      سلام به دوستان هم مسیروهمراهان عزیز لاغرب باذهن.

      من ماه پیش تادیدگاه دوازدهمین مسیر لاغری من اومدم اما زندگی باطعم خداوچالش من اینونخوردم ولاغری باذهن رو شروع کرده بودم نتونستم ادامه بدهم و خواستم اونهاراتمام کنم وباخیال راحت شروع کنم.

      امروزباجدیت تمام اولین گام روشروع میکنم.

      گام اول شماهم برای لاغرشدن گول خورده اید؟؟؟؟؟

      من ازبدوتولدچاق بودم ومیتونم بگم چاق بدنیااومدم و کاملازبان چاقی مانند زبان مادری که به آسانی یادمیگیرم چاقی روهم یاد گرفتیم بدون همچ زحمتی.منظورم این هست که ما باید زبان لاغری رویادبگیریم ماننددیکر زبان‌ها مانند رانندگی. خیاطی.ا.آشپزی.گلدوزی نوازندگی.وخیلی چیزهای دیگر برای یادگیری اینهابایدزمان گذاشت.

      مانمیتونیم در عرض کوتاهی اینهارویادبگیریم باید وقت صرف کنیم کلاس بریم تمرین کنیم مانمیتونیم درعرض یک هفته یاچندماه بهترین آشپزبهترین نوازنده ویابهترین داننده باشیم.

      لاغری هم مثل همه زبان‌های دیکرمادرعرض یک یاچندماه چاق نشدیم که بخواهیم درعرض یک یاچندماه لاغربشیم.

      مابایدبه حرفهای استادخوندن مطالب وگوش دادن به فایلهای آموزنده خواندن دیدگاههای دوستان آرام آرام وباآرامش به لاغری هم میرسیم.

      وهیچ عجله ای نداریم مگه برای چاق شدن عجله داشتیم ماباآرامی و گرم به گرم وبالذت چاق شدیم وحالامیخواهیم به آرامی وبالذو به تناسب اندام زیبابرسیم.

      حالامیریم به گول خودن آره من گول خوردم به اینکه چاقی من ارثری هست ومن ژنتیکی چاق هستم ونمیتونم لاغربشم محکوم به چاق شدن هستم.

      من گول خوردم به اینکه من بی تحرک هستم من که ورزش نمیکنم پیاده روی نمیکنم پس من چاق میمونم.

      من گول که پرخوری مکنم چون بااینکه سیر بودم اما نمیدونستم جلوی خودم رو بگیرم وهمش درحال خوردن بودم پس باید چاق بمونم.

      من گول خوردم به اینکه من زیره خواری میکنم ناخنک می‌زنم یعنی چندین بار سراغ یخچال می‌رفتم وهرچی میدیدم می‌خوردم مینوشیدم موقع پختن غذا .موقع سرخ کردن ناخنک میزدم موقع کشیدن غذاوجمع کردن سفره بااینکه خیلی هم خورده بودم باز میخوردم پس من محکوم به چاقی بودم و……….

      ولی باهدایت شدنم به این سایت وراهنمای های استادوگوش کردن به فایل هاو انجام تمرینات کم کم باعوض کردن فرمولهای ذهنی .جایگزین کردن فرمولهای ذهنی صحیح بافرمولهای اشتباه میتونیم به تناسب اندام برسیم.

      فکرکنیدماسردوراه ایستادیم راه راست کرده چپ.

      راه راست باروشهای لاغری مانند رژیم. ورزش.دمنوشهای لاغری.دستگاهای لاغری.و……….

      حالا راه رادر نظربگیرد پراز فرازونشیب پرازپستی وبلندی تاریک پرازاسترس اضطراب ترس ازخوردن ترس ازچاق شدن وآخرسربرگشت به چاقی چون اونقدر لاغری رادرذهن مادشوار سخت کردن که حتی ماراه درست رو هم نمتونیم پیدا کنیم مثلانمیتونیم بفهمیم که راهی رو که میریم اشتباه هست وبه بارهاوبارهاتکرارمیدیم.

      وحالا راه شما چپ راه راست صاف بدون هیچ پستی وبلندی روشن ونورانی.پرازلذت. ارمش شادی خوشحالی وتابش نورخورشیدنسیم دلنشین که یکطرفه جاده پرازگلهای زیبارنگارنگ وخوشبووطرف دیگر جاده درختان میوه ونهرزیباکه زیردرختان جاری است.

      وباآرامش وآسایش وبآرامی وباخیال آسوده این جاده زیباراطی میکنیم وهروقت خسته شدیم میتونیم کنارنهرزیردرختی بنشینیم وباآب نه دست و صورت خود رابشوریم ومیوه خوشمزه تناول کنیم وبالذت دوباره 

      براهمان ادامه بدهیم وخوب میدانیم مسیری که طی می‌کنیم آخرش به مقصدمیرسیم خدایش اگه شما بودین کدوم راه راانتخاب میکردین.خوب معلومه راه چپ رو.

      ما میخواهیم به لاغری همیشگی برسیم ویک بار برای همیشه لاغربمونیم .

      من دیگرگول تبلیغات رونمیخورم توی رسانهاتلوزیون ویاکسانی برای ما پیشنهادتی بده دیگه هیچوقت توجه نمیکنم. 

      یادم سالهاقبل توی ماهواره تو شبکه خارجی یخ تبلیغی نشون میدادیم چسب به بازوش می‌زد خودشم توی آب بودوزیرآب  می‌رفت وقتی بیرون می اومدمتناسب وخوش اندام می‌شد ومن دلم آب می شدومیگفتم کاش من هم ازاون چسب داشتم ومیتونستم لاغربشم اون‌هم سری یه چشم برهم زدن مانندجادوگرهاکه میگفتن اجی مجی یاترجی 😂😂😂😂😂

      وحالا میفهمم که چقدرگول خوردیم بااین تبلیغاتهای بیخودی.

      دخترعموی من هم چاق هست وقتی باهاش حرف می‌زدم به من گفت که بیابرات یه بارنامه بدم تو گوشیت نصب کن گفتم چه برنامه ای گفت اسمش ریزه هستش گفتم خوب چیکار میکنه گفت برنامه خوبیه من درعرض دوهفته چندکیلولاغرشدم گفتم خوب بگوچیکارمی‌کنه من خودم میدونستم چون از کارهازیادانجام داده بودم فقط میخواستم خودش تعریف کنه.

      گفت اول بایدقد.سن.وزن.ودورمچتو بدی.گفتم خوب دیگه چی.

      گفت خودش حساب می‌کنه وبهت میگه چه اندازه کالری مصرف کنی وبهت برنامه میده وچه ورزشی بایدانجام بدی ودرروز چقدر برنج خورشت سالادوچیزهای دیگه گفتم خوب حالا توبرنج چقدردرروز استفاده میکنی گفت هشت قاشق امه بعدهم بایدکم کنی گفت آره دیگه وگفتم اینقدرکم کم میشه که دیگه بایدبرنج توحذفش کنی گفتم تاکی میتونی اینروادامه بدی توکه عاشق برنج هستی تاکی میتونی نخوری.ولی می‌گفت نه خیلی بارنامه خوبی هست ومن دیگه ادامه ندادم.

      از خدا خواستم که خودش همانطور که مخروبه به این سایت هدایت کرده اون روهم هدایت کنه .

      من می‌خواهم توهردیدگاهی که مینویسیم تعهد هم بنویسیم من تعهد میدم که خودم رو باآسایش وآرامش دراین مسیر باشم و خودم رو به 60کیلوگرم برسان بدون زحمت بدون استرس بدون نگرانی وبدون ترس وتواین مسیر ازهیچ تلاش و کوشش سربازنمیزنم ب

      ابرقدرت تمام پیش میرم💪💪💪💪💪💪

      وبایاری خدا وباراهنمای های استادبه لاغری وتناسب اندام زیبامیرسم 

      باوردارم مهمون به این خواسته دیگر خواسته هامون دراین سایت برسیم 

      ان شاء الله خودم وهمه اونهای که دراینجا هستن به خدا مسپارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/03/23 16:47
      مدت عضویت: 1051 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 768 کلمه

       سلام 🙂

      لاغر شدن هنری است ک باید مثل خیلی دیگ از هنرها ، شغل ها حرفه ها آموزشش و ببینیم و یادش بگیریم و انقدر ادامه و استمرار داشته باشیم ک آموزش هامون ب عمل برسونیم ،لاغرشدن ولاغر موندن مثل خیلی دیگ از شغلهای خیاطی ، گل دوزی ، آشپزی ، آرایشگری. ، رانندگی ، زبانهای زنده دنیا مثل انگلیسی و فرانسه براش وقت گذاشت ، عشق ورزید ،و سر کلاسهاش حاضر شد ولی برخلاف کلاسهای دیگ ک سر تایم مشخصی باید حضور داشت این هرموقع از شبانه روز ک ما تونستیم میتونیم سراین کلاسها حاضر بشیم و آگاهی وارد مخزن ذهنمون کنیم ….

      اینک من میتونم لاغر بشم قبل از آشنایی با روش لاغری با قدرت ذهن ی خیالی باطل بود چون من باهر روشی ک شروع میکردم برای لاغر شدن روزای اول اوکی ک اره من میتونم ایندفعه دیگ بااین رژیم لاغر بشم ، بااین حرکت ورزشی لاغر بشم ، بااین دمنوش ، باین چربیسوز. با حلقه هولاهوپ ،باین گن باین قرص ،وخیلی دیگ ازین روش ها ولی هنوز ب وسط راه نرسیده حالم بد بود ، خسته و عصبانی و گرسنه ،،از ضعف‌های ک صدا شو از پشت گردنم ب وضوح میشنیدم ،،و من هیچ وقت باور ب لاغرشدن نداشتم ،کارو حرکت و انجام میدادم ولی در آخر ناراحت و نامید بودم ک فایده ای نداره و نمیشه…اما بعداز آشنایی من با مسیرلاغری با ذهن و کمی تغییر نگرش دارم کم کم مثل سرعت یک لاک پشت ب این باور میرسم ک من میتوانم دراین مسیر (لاغری با قدرت ذهن )ب لاغری دست پیدا کنم ،،خودآگاه من میدونه دیگ براش روشن شده ک تنها و تنها روش برای لاغر شدن و لاغر موندم همین قدرت ذهنه ..اگ میگم ک با سرعت لاک پشت چون تو ناخودآگاهم انقدر فرمول غلط و اشتباه هست ک مانع هستن برای باور سازی قوی من پس اگ الان بگم من باورم کامله میدونم ک میشه و اتفاق های نابی برام میفته فرمول های عجله و اینکه من دیگ همه چی و بلدم درذهن من ایجاد میشه و من باز ب وسط راه نرسیده لیز میخورم و خدای نکرده منجر ب رها شدن میشه پس من فعلا بذر باورمو کاشتم در ذهنم و هروز با بودنم دراین مسیر و اشتیاق و استمرارم و هروز گام برداشتن بذر باورمو بهش رسیدگی میکنم آگاهی های جدید بهش میدم تابرسه ب قوی تر شدن و هر چ این باورمو ک خودم کاشتم بذرشو با تغییر ذهنیتم بهش پایبند باشم و قویش میکنم ریشهاش بزرگترومحکمتر میشه و جای دیگ برای علف های هرز چاقی ، منفی باف ها ، نجوا ها جای زیادی نخواهد موندهر چند ک اینم میدونم و باید بهش تعهد داشته باشم ک باید صبر کنم وب خودم ب ذهنم ب افکارو رفتارو باورهام زمان تغییر بدم ..چرا ک باورهای من ک از جنس نامیدها و نشدنها ونتونستنها هستن یک شبه ، یک هفته ای و حتی یکساله بوجود نیومده ک من الان بخام انتظار یک ماهه ازشون داشته باشم…..

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      منم مثل خیلی دیگ از بچها ک دراین میبر هستن گول خورده ام اما هیچ وقت ب ذهنمم نمیرسید ک ب این افکار فکر کنم ک من کاری برای چاق شدنم نکردم چاق شدن هروزی من پر بوده از لذت و آرامش  تا جایی ک دیگ ب خودم میومدم با میدیدم و میشنیدم ک دیگران میگفتن چاق شدیآ،،یااز دفعه  قبل ک دیدمت چاقترشدی..و همیشه لاغر شدن مساوی بود با درد ، رنج ، عذاب ،محرومیت ومحدودیت نخوردن , کم خوردن ,یااصلا نخوردن ،درحالیک ما باین کاهامون بدتر خواستارچاق بودن بیشتر بودیم ..و چقدر حسه بدیه ک همه چیو تحمل کنی برای لاغرشدن ولی برعکسش اتفاق ببفته…

      پیش فرض همه ی انسانها سلامتی و تناسب هست و این ماهستیم ک از طریق خانواده ,جامعه. رسانه مخرن ذهن خودمون رو پر میکنیم گاهن افکاری غلط و اشتباه و با تکرار سون رفتارحالمون رو شکل میدیم …باید خیلی خیلی مواظب ورودی های مخزن ذهنمون باشیم 

      لاغر شدن خیلی راحتر و لذت لخش تراز چاق شدنه چرا درسته ک ما چاقیمون بالذت و آرامش بوده تما همیشه ترسیدیم ، عذاب وجدان داشتیم و پر بودیم از حال و احوال بد اما در مسیر لاغری من برای لاغرشدن ترسهامون. حال بد عذاب وجدانهامون همه و همه از بین می‌ره انشاءالله مسیری ک پراز احوال خوبه ،روشنایی سلامتی و آرامشه 😍

      خدارو شکر ک این روزا زنده ام و این آگاهی ها رو میدونم ،توی جهل و نادانی نیستم ،دیگ ب جسمم فشار نمیارم و ب امید خدا خالق ذهن ،جسم روح و روان خودم میخام بشم ومثل یک نقاش ماهرخلق کنم زندگی آینده و جسم متناسب خودم رو ک خیلی هم دور نیست..وبا شروع دوباره ام محکم و استوار تعهد میدم ب اینک من میتوانم لاغر بشم و لاغر بمونم انشاءالله 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/20 22:44
      مدت عضویت: 1683 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,225 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراه 💓💓💓من دفعه ی قبل تا گام ۱۱ رو انجام دادم و به یک دوره ی ۳۰ روزه عالی هدایت شدم و نتونستم از خیرش بگذرم و بعدشم یکم درگیری ذهنی دیگه داشتم که باعث شد بین من و این مسیر فاصله بندازه اما خدا رو شکر دوباره برگشتم و امروز گام یک رو به امید خدا شروع می کنم فایل مقدمه رو هم قبلش گوش دادم و در دفترم خلاصه نویسی کردم سوال امروز :شما هم برای لاغر شدن گول خورده اید؟!من یک عمر گول خوردم و باور کردم لاغر شدن خیلی خیلی کار سختیه !یک عمر تلاش کردم و رژیم گرفتم و سختی کشیدم و عرق ریختم و باشگاه رفتم و ورزش و پیاده روی تند انجام دادم اما هر بار که نتیجه نمی گرفتم به خودم می گفتم حتماً تلاشت کافی نبوده ! حتماً اونقدری که باید تلاش نکردی ! و مرتب به خودم بد و بیراه گفتم و خودم رو سرکوب کردم و به خودم برچسب هایی مثل بی عرضه بودن و پرخور بودن و بی اراده بودن و ناتوان بودن و تنبلی و … زدم 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️من هر بار مسیر اشتباه رو برای لاغر شدن انتخاب می کردم ولی وقتی نتیجه نمی گرفتم به اشتباه بودن مسیر پی نمی بردم بلکه فقط به این پی می بردم که برای لاغر شدن باید بیشتر تلاش کنم و تلاشم کم بوده و باید عرق می ریختم و باید جان می کندم و هر بار مطمئن تر میشدم که لاغر شدن خیلی سخته ! ❌گول خوردم که کم کاری تیروئید باعث چاقیم بوده و کسی که کم کاری تیروئید داره خیلی سخت تر لاغر میشه !😐❌گول خوردم که کم خونی باعث چاقیم شده و دو برابر باید تلاش کنم تا لاغر بشم ! 😟❌گول خوردم که بلغمی مزاجم و افراد بلغمی مزاج خیلی باید تلاش کنن تا یک گرم از وزنشون کم بشه 😒❌گول خوردم که برای لاغر شدن نباید غذاهایی که دوست دارم رو بخورم 😬❌ گول خوردم که تا رژیمهای طاقت فرسا و سخت رو انجام ندم لاغر نمیشم 😣❌ گول خوردم که هر چی کمتر لذت ببرم و بیشتر سختی بکشم با لاغری نزدیکتر میشم 😑❌گول خوردم که برای لاغر شدن باید همیشه خیس عرق باشم و جوری باید ورزش کنم که نفسم بند بیاد 😵❌گول خوردم که هر چی غذا بدمزه تر و بی رنگ و روتره لاغر کننده تره 🤮❌گول خوردم که بدون کمک کلی قرص و دارو و دمنوش و جوشانده بدمزه نمیشه به این راحتی لاغر شد🤢 انقدر گول خوردم که حتی دیگه حسابشم از دستم در رفته ☹️☹️☹️این همه اطلاعات غلط و این همه گول خوردن ها باعث شد که من پله پله از لاغر شدن فاصله بگیرم و به این باور برسم که لاغر شدن سخت ترین کار دنیاست و هر بار که توی رژیم ها ، ورزش ها ، دارو خوردن ها و … شکست خوردم باعث شد که به این بیشتر پی ببرم لاغر شدن به این آسونیا نیست و برای لاغر شدن باید خیلی بیشتر از اینها تلاش کنم 🤩 اما از وقتی که با روش لاغری با ذهن آشنا شدم متوجه شدم که میشه بدون سختی کشیدن هم لاغر شد !نه اون لاغری که قبلا فکرشو میکردم بلکه لاغری واقعی و غیر قابل بازگشت !توی روش های قبلی همیشه استرس دوباره چاق شدن وجود داشت اما تو روش لاغری با ذهن دیگه استرس دوباره چاق شدن وجود نداره چونکه ما لاغری را یاد میگیریم همونطوری که چاقی رو یاد گرفتیم 😉یک انسان نمیتونه در آن واحد هم لاغر باشه هم چاقی رو آموزش ببینه یا میتونی چاق بشی یا لاغر ! وقتی که ما یاد بگیریم لاغر باشیم دیگه برای همیشه لاغر میمونیم و تا وقتی که نخوایم دیگه چاق نمیشیم 😍من متوجه شدم که برای لاغر شدن نیازی نیست سختی بکشیم چون برای چاق شدن هم سختی نکشیدیم ما خیلی راحت چاق شدیم پس قاعدتاً باید خیلی هم راحت لاغر بشیم یعنی همان مسیری را که برای چاقی طی کردیم باید برگردیم تا لاغر بشیم 🥰مسیر درست یعنی این نه اون مسیر هایی که قبلاً برای لاغر شدن طی کردیم اونا همه مسیرهای اشتباه بود و ما مشکلی نداشتیم اگه لاغر نمی‌شدیم دلیلش بی عرضگی و تلاش کم ما نبود بلکه اشتباه بودن مسیر لاغری بود !توی روش ذهنی ما میتونیم با لذت لاغر بشیم چیزی که تو هیچ روشی غیر روش لاغری با ذهن وجود نداره توی همه روشهای دیگه ما باید کلی سختی بکشیم خودمونو از تمام چیزهایی که دوست داریم محروم کنیم !خیلی محدودیت ها وجود داره : مثل محدودیت خوردن شیرینی و شکلات و قند و شکر و کیک مخصوصاً خامه ای!مثل محدودیت خوردن نوشابه ، سس مایونز ، پیتزا و انواع فست فود  و بستنی !همیشه باید با ترس غذا می‌خوردیم میترسیدیم توی غذا روغن استفاده کنیم اکثر غذاهای چاق کننده بودند همش باید حواسمون به کالری غذاها میبود همش باید به این دقت می‌کردیم که چیزی که می خواهیم بخوریم چاق کننده است یا لاغر کننده اما توی روش ذهنی هیچ کدوم اینا وجود نداره !ما راحت هر غذایی که دلمون میخواد میخوریم بدون اینکه استرس چاق شدن داشته باشیم این همه آدم لاغر داریم که دارند از تموم غذاهایی می خورند که ما می خوریم اما هیچ کدومشون کالری غذاها را نمی شمارند و هیچ کدومشون به این فکر نمی‌کنند که اگر این غذا رو بخورن ممکنه چاق بشن بلکه خیلی راحت به اون اندازه که میل دارند غذاشون رو میخورند و خیلی راحت از باقیمانده ی غذاشون دست می‌کشند! کاری که یک آدم چاق به ندرت می تونه انجام بده !!!من این همه مدت کارهای سخت و طاقت‌فرسا کردم و به جسمم سختی دادم تا لاغر بشم اما نتیجه ی قابل قبولی نگرفتم حالا یه مدت می خوام با لذت و آرامش و بدون سختی به ذهنم لاغری را آموزش بدم تا نتیجه اش را ببینمو نتیجه ی من به همون اندازه ای میشه که به آموزشهایی که می بینم عمل کنم 🥰🥰🥰من وقتی با استاد و این دوره از طرف خدای عزیزم هدایت شدم درست زمانی بود که از تمام روشهای لاغری نا امید بودم و از ته دلم با دل شکسته دعا کردم که اینبار راهی رو جلوی پام بزاره که نتیجه بگیرم و خدا دعای منو اجابت کرد و مسیر رو نشونم داد 😍😍😍 من تا قبل از این هیچ وقت نشنیده بودم که کسی با روش ذهنی لاغر شده باشه و برام خیلی جالب و هیجان انگیز بود و از سال ۹۶ که با این دوره آشنا شدم اولش با اشتیاق فراوان و وصف نشدنی شروع کردم اما متاسفانه به خاطر عجله ی بسیار زیادی که داشتم موفق نشدم اما الان برگشتم تا اشتباهات قبلم رو جبران کنم و ته دل از خدای بزرگم کمک می خوام که همینطور که من رو به طرز شگفت انگیز به این دوره هدایت کرد خودش هم کمکم کنه تا آخر با اشتیاق ادامه بدم و همه ی موانع از سر راهم برداشته بشه تا من به وزن ایده آل خودم یعنی ۵۵ کیلو برسم من دقیقاً طبق صحبت های استاد در دفعه های قبل جزء اون دسته از افراد بودم که یک هفته تا ۱۰ روز این کارو انجام میدادند و انتظار کسب نتیجه ی عالی بودند اما می خوام اینبار به یاری خدا و تلاش خودم از این آموزشهای بی نظیر نهایت بهره رو ببرم تا این بار به موفقیت صد در صد برسم 🥰🥰🥰 با آرزوی کسب نتایج عالی و روز افزون برای تمامی شما دوستان عزیز و استاد بزرگوارم همه ی شما رو به خدا می سپارم 🤲🙏❤️❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1400/01/16 21:18
      مدت عضویت: 1239 روز
      امتیاز کاربر: 11372 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 772 کلمه

      سلام و احترام خدمت همه ی عزیزان
      سالهای سالهای در اضافه وزن بودم و بخاطر باور اشتباهی ک داشتم خودمو محکوم ب چاقی میدونستم مسئولیت چاقی و اضافه وزنمو خودم ب عهده نمیگرفتم و فکر میکردم بخاطر اینکه از نظر ظاهر ب خونواده مادری کشیدم باید مثل اونا چاق باشم چون مثل اونا استخون بندیم درشته و تپلی بهم میومد و خیلی باورهای دیگه ک منو چاق میکرد و تمام تلاش هام برای لاغری بی نتیجه میموند چون من ذهنمو برای چاقی تنظیم کرده بودم ،
      میرفتم باشگاه باید کلی اذیت میشدم عرق میریختم و هر چقد تمرینم سخت تر بود عرق زیادی میکردم فک میکردم الانه ک وزن کم کردم ،کلی رژیم های سخت و پیاده روی های طولانی و وقتی میدیدم ک تاثیرش کمه شروع ب دویدن میکردم چون منم در ذهنم باور عرق بریز تا چربی هات آب بشه رو داشتم ، و همیشه حسرت اینو داشتم ک چرا ی عده راحتن و من همیشه باید ب خودم سختی بدم تا ب لاغری و‌تناسب برسم
      کلی هزینه باشگاه و تهیه رژیم ها و وسایل لاغری مثل گن و دستگاه ها و همینطور دارو ها و دمنوش ها ،یعنی اینجوری بگم ک راهی نمونده ک من امتحان نکرده باشم حتی راه های خطرناک ، ولی خب هیچوق دائمی نبود و خیلی زود من ب وزن و سایز قبلی برمیگشتم ،همیشه از خدا ی راهی میخواستم ک آسون باشه و راحت بتونم متناسب بشم برای همیشه و حتی در سر رسید سال۹۸ من اینو نوشتم و از خدا ی راه دائمی و آسون خواستم ،
      من چند ماهی هست ک با سایت اشنا شدم و هر روز قدمی برداشتم برای تناسب اندام ،و خودم احساس خوب و سبکی رو داشتم ولی زیاد حس سایز کم کردنو نداشتم و وقتی دوره رسیدن ب ارزو ها رو تهیه کردم و با ی سری از مسائل اشنا شدم اونجا فهمیدم ک رسیدن ب خواسته ها خیلی اسون و راحته و منی ک سالها ب تناسب اندام و لاغری می اندیشیدم اینم برام ی خواسته است بس میتونم راحت بهش برسم چون در دوره رسیدن ب آرزوها میفهمم ک من خودم خالق خواسته هام هستم و فقط فقط باید باورهامو تغییر بدم و موانع رو شناسایی کنم و ایمان بیارم ک با ذهنم میتونم ب تناسب برسم
      چون سالها من از بیرون فشار می اوردم در حالی ک باید موافقت ذهنمو جلب میکردم منی ک باورهام بر اینه ک چاقی من ارثی ،من هر چی میخورم در بدنم انباشه میشه ،آبم بخورم چاق میشم ،از غذاها میترسم و آدم های لاغرو ادمای ضعیف و مریض میدونم و بدتر از همه نسبت ب آدمای خوش اندام و متناسب حسرت و حرص دارم چطوری میتونم با این موانع متناسب بشم چطوری میتونم لاغر بشم در حالی ک ارتعاشات منفی نسبت ب لاغری میدم ،و لاغر شدنو سخت میدونم و‌چاق شدنو آسون و مثل آب خوردن 😢 و خیلی جدی در مسیر قرار گرفتم باورهامو نوشتم شناسایی کردم حسرت و کینه و حرص و شکایتو کنار گذاشتم ،ترسم از غذاها کمتر شد حرص خوردن غذا نداشتم و توجهی ب مواد غذایی نداشتم و هر وقت نیاز ب غذا داشتم ب اندازه با لذت خوردم و لاغر شدم من همیشه باورم این بود ک تو تعطیلات مخصوصا عید چاقتر میشم ولی با تغییر باورام اینکه بدن من تمام مدت رو ب طبیعت و اصل خودش ک متناسب شدنه و تعطیلات و شبو روز نمیدونه چیه و کار خودشو میکنه و با تغییر همین باورهام ‌برای اولین بار امسال توی تعطیلات من ی سایز هم کمتر کردم و از این تجربه زیبا دارم لذت میبرم 🥰
      فرمول های ذهنی من بر این بود ک اگه زیاد لاغر بشم ادم مریض و ضعیفی میشم و آدمای لاغر لباس ب تنشون خوب نمیشه و من ک مثلا از دیدگاه بقیه استخون درشتم لاغر بشم زشت میشم و بهم نمیاد و … حتی همین فرمول ها باعث شده بود ک من هیچوق از سایز ۴۰پایین تر نیام ولی ی مدت کلی سرچ کردم کلی از افرادی ک اطرافم هستن و سایزشون ۳۸-۳۶هست رو ب خودم و ذهنم نشون دادم و از زیباییاشون لذت بردم و همین ها باعث شد من ببینم ک استخون بندی و این چیزام فقط باورغلطه و فقط مانعه برای متناسب شدنم و ب مرور من بدون اینکه فشاری بیارم از سایز ۴۰اومدم پایین و حتی خودمم برام شگفت انگیز بود و من فقط دارم لاغری رو یاد میگیرم و‌مثل اب خوردن بدون اینکه ب خودم فشار بیار و گشنگی بکشم و عرق بریزم دارم مثل اب خوردن لاغر و‌متناسب میشم 😊لاغر شدن خیلی خیلی راحته چون من در مسیر طبیعیت و اصل جسمم هستم و ب اصل خودم برمیگردم و‌اصل من متناسب شدن و لاغریه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/01/15 18:10
      مدت عضویت: 1142 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 639 کلمه

      سلام به تمام دوستان متناسب و بینظیرم
      سلام به استادعزیزم که عالی مغزوشکافتن وبه مااموزش میدن
      وسلام میکنم به خودم که اولین نشانه ی ذهنی بودن مسیرم اینه که من فقط دلم خواست روشی پیداکنم تاابد روی 58تا60کیلو ثابت باشم والبته الان یقین کردم58کیلو وزن متناسب منه
      خب میرم سراغ آگاهی های قدم اول
      برای ما وذهنمون لاغرشدن رو کارحضرت فیل کردن ومدام توی گوشمون خوندن وماپذیرفتیم سخته وحتی نمیشه
      اما حالا اینجاییم ومیدونیم باید کارهارو برای ذهنمون آسون جلوه بدیم تااون هم بدونه و فرمول های طبیعی شدن و بسازه،،من این و بوضوح توی اطرافیان متناسبی دیدم که چقدر بالذت میخوره و راحته و حتی به زبون میاره من هرگز چاق نمیشم و عالیه
      وتوی خودم بارها و بارهااسترس خوردن رودیدم،،،هروقت غذایی خوردم مدام بخودم گفتم وای این الان منو چاق میکنه این کالریش بالاست و قدرت رو از ذهنم گرفتم و دادم به عوامل بیرونی و ذهن هم به میزان تکرار اون کار فرمول هارو ساخت و اضافه وزن من رخ داد
      من به این نتیجه رسیدم که ذهن من مقصرنیست من وفقط من اینجا مقصرم و با ورودی هایی که یه عمرباهاشون زندگی کردم ذهنمو فرمول بندی کردم و تغییرش دادم
      من بارنج از لاغری بخاطر مسخره شدن چاقی رو خواستم وحالا برعکسش و میدونم که من مقصرم
      نه غذا،نه نحوه ی اسکلت بندیم نه استعداد چاقی نه ژنتیک نه بلوغ وازدواج و هزار باوردیگه که حتی نمیدونیم وضبط شده ان،،،،،بقول فاطمه سادات عزیز مااگر وزن دلخواه رو برای ذهن طبیعی کنیم،،،برام واقعا جالب بود این دیدگاه که قدرت انسان خیلی بیشتر از هرقدرتیه و این ماهستیم که تعیین میکنیم این غذا به چی تبدیل بشه
      استاد متشکرم که گفتین لاغرشدن آسونترین کاردنیاست و واقعا ادم وقتی متناسب میشه چقد راحته ذوق داره و کیف میکنه
      اماچاقی همیشه رنج و زجر داره و ادم مدام پرازنگرانی و استرسه
      درست مثل کسی که یه ذهن ثروتمند(پولدارداره)وپول دارشدن براش طبیعیه ویه ادم که ذهنش فقیره(برای بی پولی تنظیم شده)بی پولی و رنج هاش براش طبیعی هستن و توهمه ی جنبه های زندگیمون داریم میبینیم
      من الان که از دوره 12جلسه ایی به اینجاهدایت شدم چقد مطالب قشنگتر برام چشمک میزنه
      میبینم چقد صبورتر شدم
      همون صبری که تو ذهنمون از حالت نرمال خارج شده و تغییر شکل داده
      واینحا فرمول صبر هم طبیعی میشه وبدون عجله قدم به قدم پیش میرم
      صبر همون تسلیم شدنه
      اگه من یقین کنم این راه همون راهیه که نتیجه میده پس چه عجله ایی دارم وچراباید داشته باشم
      عوضش از مسیر دل انگیز تناسب فکری لذت میبرم و سوت میزنم و پیش میرم وجاهایی که به فرمول های اشتباه برخورد میکنم بغلشون میکنم وازشون تشکرمیکنم که خودشون و نشون دادن تا من حلشون کنم و به تناسب اندام برسم
      اون منفی باف عزیزهم چون رنج های مارو دیده میگه بابا دوباره رنج دوباره شکست واین هم نتیجه ذخیره شکست های قبلیه که اگه درست قانعش کنیم و براش منطقی کنیم کلی همکاری میکنه و تازه متوجه میشه اوا اینا الکی بود پس
      من اینو توی خودم دیدم چون از راه های نادرست رفتم و به نتیجه نرسیدم یارسیدم و دوام نیاورد،ذهنم سردرگم شد و باورهای منفی و ساخت و شدن سد راهم که هربار خواستم اقدام کنم یاشروع کردم طولی نکشید که جازدم و گفتم ولش کن غافل ازاینکه جای دیگه ایراد داشته و من فقط دنبال تغییر نتیجه بودم،پس الان باتغییر فرمول ها بدون هیچ تقلا و زور زدنی،،،تناسب فکری وبعدتناسب اندامم رو هرلحظه زندگی میکنم و نتایجم رو با نیروی صبر و عشق پرورش میدم
      خدایا شکرت برای تمام عزیزانی که دست تو هستن برای من وچقد من از خوندن این نظرات ذهنم حیرت میکنه
      والان دلیل اصرار استاد رو میفهمم که چرا انقد اصرار به نوشتن و خوندن کامنت بچه ها دارم و باقدم های قدرتمند و کوچکم کم کم و راحت و آسون پیش میرم و مینویسم وقدرت این قدم هارو دست کم نمیگیرم و گول باورهای غلطم و نمیخورم

      متشکرم دوستان قشنگم
      متشکرم جناب عطارروشن عزیز الحق که روشنی راه من شدی استاد
      متشکرم از وجود نازنین خدایی که درون منه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/12/14 03:59
      مدت عضویت: 1253 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,159 کلمه

      (شرح بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، زیبا نویسی، منطقی کردن لاغر شدن)
      .
      بنام حق
      گام1️⃣ شما هم برای لاغر شدن گول خورده اید؟!شخصا معتقد هستم تمام افراد چاق بدون استثنا برای لاغر شدن برای یکبار هم که شده گول خورده اند و همچنین تویی که داری این متن رو میخونی، بله همه ی ما حتما گول خورده ایم چون تمام افراد چاق حتی برای یکبار هم شده در طول زندگی شان برای لاغر شدن تلاش و دست به اقدام به روشی زدند، بله درست حدس زدید
      ✅هر فرد چاقی به اندازه ی باورهای اشتباهش تابحال گول خورده❗
      ✅هر فرد چاقی به اندازه ی تنوع روش هایی که برای لاغری امتحان کرده است گول خورده است❗
      ✅هر فرد چاقی به اندازه ی تکرار و مداومت در روش هایی که برای لاغری به کار بسته است گول خورده❗
      ✅هرفردی به اندازه تلاشش برای لاغری گول خورده❗

      انواع گول خوردن ها:
      ↖️ گول خوردن های درون ما
      ↙️ گول خوردن های بیرون ما
      درونی: یعنی همان فرمول های ذهنی، الگوهای ذهنی، اون باورها و دلایل و فکرهای اشتباه ما در مورد چاقی
      مثل چی⁉️🤔
      مثل اینکه هر چقدر بیشتر عرق کنیم بیشتر لاغر میشویم
      مثل اینکه بعد از ازدواج چاق میشویم
      مثل اینکه وسط غذا آب بخوریم شکممان بزرگ می‌شود
      مثل اینکه بعد از یائسگی چاق می‌شویم
      مثل اینکه بعد از زایمان چاق و شکمم بزرگ و دیگر به حالت قبل بر نمیگردد
      مثل اینکه ژنتیک در چاقی نقش بسیار مهمی دارد
      مثل اینکه بعد از ۴۰ سالگی سوخت و ساز بدن کمتر و روند لاغری کندتر میشود
      مثل اینکه با لذت و علاقه غذا خوردن باعث چاقی میشود
      مثل اینکه بعضی از داروها مثل داروهای کروتن دار،مولتی ویتامین ها و… باعث افزایش اشتها و چاقی میشود
      مثل اینکه نخوردن صبحانه باعث چاقی میشود
      مثل اینکه بعضی از بیماری ها مثل تیروئید و…باعث چاقی میشود
      مثل اینکه تنظیم نبودن خواب، دیر خوابیدن باعث چاقی میشود
      مثل اینکه خوردن زیاد باعث چاقی میشود
      مثل اینکه خوردن غذاها و چیزهای شیرین یا چرب و فست فود و… باعث چاقی میشود
      مثل اینکه سوخت و ساز بدن هر شخصی کاملا متفاوت عمل میکند
      مثل اینکه استرس و غم باد باعث چاقی میشود
      مثل اینکه شادی و بی خیال بودن باعث چاقی میشود
      مثل اینکه ورزش نکردن و تحرک کم باعث چاقی میشود
      مثل اینکه تند غذا خوردن باعث چاقی میشود
      و…‌‌‌.
      حالا گول خوردن های بیرونی چیه⁉️🤔
      تمام روش ها و کارهایی که برای لاغری انجام دادیم
      مثل چی؟
      مثل انواع رژیم های غذایی
      مثل انواع قرص های لاغری و چربی سوز گیاهی و شیمیایی
      مثل انواع سوزن های لاغری
      مثل انواع ورزش ها
      مثل انواع کمربندهای لاغری و گن
      مثل طب سوزنی برای لاغری و امبیدینگ یا کاشت نخ
      مثل انواع دستگاه های لاغری
      مثل انواع دمنوش های و قهوه های لاغری
      مثل انواع کالری شماری و چرتکه انداختن ها
      و…
      هر که بامش بیش برفش بیشتر🤭
      هر کسی از جمله خودم هر چقدر اضافه وزنش بیشتر بوده باشه، هر چقدر قدمت چاقی اش بیشتر بوده باشه و هر چقدر برای لاغر شدن روش های مختلفی به کار برده به هر تعداد دفعات و تنوع روش گول خورده ام، راحتتون کنم من که کل زندگی ام و مدام در حال گول خوردن بودنم😶

      از کجا و چرا گول خورده ایم⁉️
      1️⃣از رسانه ها و تبلیغات
      2️⃣خانواده
      3️⃣دوستان و اقوام
      4️⃣پزشکان محترم
      5️⃣معلمان محترم
      6️⃣مربیان باشگاه
      7️⃣ کتاب ها و مجلات
      اینا قوی ترین و موثرترین راه های انتقال ورودی های اشتباه و در نتیجه بانی تشکیل باورها و فرمول های اشتباه ذهنی ماست.
      حالا چرا گول خوردیم؟🤔
      ⏪چون آدمهای چاق تشنه لاغر شدن هستند و هر چیزی رو در این مورد زود باور میکنند
      ⏪چون اینا برای ما الگوها و فرمول های ذهنی درست کردند
      ⏪چون باورها و افکارهامون بر اساس دیده ها و شنیده هایی افرادی که بهشون خیلی اعتماد داشتیم ساختم چون اونا رو قبول و باور داشتیم حرفهاشون هم باور کردیم
      🟣در صورتیکه لاغر شدن رو برای ما اینقدر سخت و غیرممکن و دست نیافتنی کردند که اگه روش راحت و آسان (ذهنی) جلوی ما قرار میدهند نمیتونیم به راحتی باور و قبول کنیم
      🔴باید خیلی دقت کنید که در مورد اضافه وزن چه چیزی رو باور می کنید

      🧠فرق ذهن فرد چاق با ذهن فرد متناسب چیه⁉️🤔
      🧠 فرق ذهن فرد چاق و ذهن فرد متناسب فقط در فرمول هایی هست که در آن ذخیره شده است💯
      فرد متناسب با لذت و آرامش می خورد ولی فرد چاق با ترس و دلهره می خورد، اونی که با ترس و دلهره می خوره هر روز چاق تر می شه و اونی که با لذت و آرامش میخوره هر چقدر هم بخوره چاق نمیشه
      🟢لاغر شدن خیلی راحت تر از چاق شدن هست
      در روش لاغری با ذهن برعکس تمام روش ها که ما رو اول نابود میکردند، بی اراده، بی اعتماد به نفس، فشار بر جسم و روح، متحمل شدن درد و رنج به علاوه کلی هزینه و… در این روش به ما این نوید و اطمینان را میدهد که ما توانایی لاغر شدن را داریم💪💪💪💪
      ❓خودتون یه محک بزنید، یه سوال از خودتون بپرسید که
      چقدر لاغر شدن توی ذهنتون براتون سخت هست❓
      به همون اندازه که توی ذهنتون لاغر شدن سخت هست به همون اندازه باید سختی و زحمت بکشی و آخرش هم موفق نمیشی
      چرا❓🤔 چون ذهن اصولا کارهای سخت رو نمی پذیره و قبول نمیکنه
      🔚 پس باید لاغر شدن رو برای ذهنت آسان کنی
      حالا چجوری❓🤔
      افکارت باید تغییر کنه
      نگرش ات باید عوض بشه
      باید فرمول های ذهنی ات تغییر کنه
      باید آگاهی هات رو در مورد لاغر شدن افزایش بدی
      اونوقت لاغر شدن برات ساده میشه
      لاغر شدن یه هنر هست که باید اونو یاد گرفت، وقتی یه کاری رو بلد نیستی نسبت به اون کار ترس و دلهره داری، وقتی درست رو نخوندی میترسی استاد ازت بپرسه، وقتی گیتارت رو تمرین نکردی میترسی کنسرت شرکت کنی، وقتی آشپزی تمرین نکردی و یاد نگرفتی ،میترسی واست مهمان بیاد و… مثل هر کاری لاغری هم همینطوره، وقتی یاد گرفتی دیگه ترس ات از بین میره

      تمرین گام 1️⃣
      خودتون رو محک بزنید، نسبت به روز اول آشنایی با سایت و این روش لاغری تا به حالا چقدر لاغر شدن برای ذهنتون آسان شده؟
      استاد جان من قبل از آشنایی با سایت واقعاااااااا لاغر شدن خودم رو یه کار محال و دست نیافتنی می دونستم، اصلا باور نداشتم که من میتونم لاغر بشم، همیشه فکر میکردم این ژن و بخت من هست و من تا آخر عمرم محکوم به چاقی هستم، فکر میکردم خدا منو آفریده و خدا اینو خواسته و جلوی خواست خدا و قسمت و تقدیر و سرنوشت که نمیشه ایستاد، من هیچوقت فکر نمیکردم بتونم لاغر بشم و طبیعیه که چاق باشم و…‌
      اما الان که حدودا ۱ماه ۴۰ روز که از فایل گوش کردن ها و انجام تمریناتم میگذره نظرم ۱۸۰ درجه تغییر کرده، دیگه لاغر شدن رو محال و دست نیافتنی و غیرممکن نمیدونم،خودم رو ضعیف و بی اراده نمیدونم، خودم رو بیشتر از قبل دوست دارم، مطمئنم اگه به هر چیزی که بخوام و براش تلاش کنم میرسم
      لاغری رو حق خودم میدونم و تا حق رو نگیرم ساکت نمینشینم😊

      بغض چندين ساله ي ما باز شد
      يا علي گفتيم و عشق آغاز شد

      يا علي گفتيم و دريا خنده کرد
      عشق ما را باز هم شرمنده کرد

      یا علی گفتیم و گلها وا شدند
      عشق آمد قطره ها دریا شدند

      یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
      مست از آن دستی که می دانی شدیم

      یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
      کوفه در تزویر خود پایان گرفت

      با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🧠💪🫀

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mv.abtahi
      1399/12/10 08:29
      مدت عضویت: 1630 روز
      امتیاز کاربر: 2887 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 878 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان
      سلام
      امروز به لطف خدا صبح زود بیدار شدم و فایل میثاق نامه رو گوش دادم ولی قبلش فایل صبحگااهی رو گوش دادم و سعی کردم به نکات موفقیت تو این فایل بیشتر توجه کنم
      در مورد گول خوردن باید بگم من قبل از شروع این دوره به جای فکر کردن گول می خوردم
      اصلا از فکر کردن و منطقی که در وجودم داشتم استفاده نمی کردم
      هنوز هم در این استفاده ضعیفم
      ولی در حال تمرین کردنم
      اول یه مثال از اتفاق دیروز می زنم که همون موقع متوجه شدم چرا فکر نکرده تحت تاثیر قرار می گیرم بعد در مورد گول خوردن هام و بعد از این دوره گول نخوردن هام میگم
      پسرم تو سنی هست که خیلی تمایل داره با دوستاش باشه
      بعضی از اطرافیان که خودشون این شرایط رو ندارن یعنی فرزند تو این سن یا با این اخلاقیات ندارن راجع به خطرات بیش از حد بیرون بودن پسر جوانی مثل فرزند من خیلی بهم گفتند
      که سردر بیار ببین با کی میره کجا میره چرا اینقدر میخوابه و خلاصه هر چی خودشون از فیلم و سریال و جامعه و اطرافیان و تجربه های شنیداریشون داشتند دیروز یکجا بهم می گفتند
      این شنیده ها باعث ترس در من شد و راهکارهای اونارو پیاده کردم و به دوستم که پسرای هم سن و سال من داره زنگ زدم و متوجه شدم با اونا بیرون رفته و خیلی هم معمولی رفتار کردند و دوستم بهم گفت که پسرت واقعا آقاست و خیلی بچه ی درستیه چرا نگرانی
      من به خاطر شرایطی سالها از پسرم جدا زندگی کردم و پسرم با خانواده ام و بعد با پدرش زندگی کرد.
      بعد از تماس با دوستم به فکر فرو رفتم
      گفتم چرا نگران شدم؟
      فهمیدم از موضوعاتی که شنیدم نگران شدم و بعد هم اقدام عملیم این بود که موضوع نگران کننده رو پی گیری کردم
      ولی اگه فکر می کردم باید این سوالو از خودم می پرسیدم
      که
      آیا فرزندم با شناختی که اطرافیانش ازش دارن یکیه؟
      خب نه
      اون پسر بسیار خوش اخلاق و مودب و مهربونیه و دوستای خیلی خوب و موفقی هم داره
      آیا فرزندم مثل من حامی و کمک کننده ای به نام خدا نداره؟
      خب معلومه که داره
      نیرویی که وقتی من خواب بودم و اون نوزاد بود اون نیرو بهش زندگی میداد
      نیرویی که این همه سال که من نبودم اون نیرو مراقبش بود
      و خلاصه فهمیدم من منطقی ذهنم رو به آرامش نبردم بلکه با منطق خطر آفرین بقیه ذهنم رو چنان تحت تاثیر قرار دادم که نگران فرزندم شدم

      حالا موضوع لاغری و چاقی هم همینطوره
      واقعا اگه این دوره نبود تا کی می خواستم راجع به این موضوع فکر نکنم
      چرا همیشه یکی از بیرون باید بهم یه چیزی بگه تا باور کنم ؟
      بعد از این دوره متوجه شدم فرشته ی درونم همیشه باهام صحبت می کرده و من اونو به عنوان یک صدای بی اهمیت می دونستم که کاری ازش ساخته نیست
      یعنی فکر می کردم بقیه ای که بهم می گن برو زیاد ورزش کن، اونقدر به خودت گرسنگی بده تا بخوای بمیری، کالری ها رو بشمار، از غذات لذت نبر چون لذت بردن از غذا باعث میشه همش جذب بشه و خلاصه یه عالم حرفی که به هیچ منطقی بند نبود رو فقط شنیدم و فکر کردم اونا بهتر می دونند چون مثلا دکترو کارشناس تغذیه و ورزش هستند و فکر من به اندازه ی کافی نمیدونه
      حالا می فهمم کنار آگاهی هدایت گر الهی همه ی این علوم شوخیه
      اگر شما تو این دوره نمی گفتین که لاغری خودش با تغییر ذهن به سمت تنناسب اتفاق می افته من هنوز درگیر روش های غلط بودم
      یادمه یکی از شرکت کننده ها پرسیده بود چطور لاغری شکم یا پهلوهام اتفاق میافته و شما بهش گفتنین این مسئله یک مسئله ی تخصصی برای بدنه و ما هیچ وقت نمی تونیم بفهمییم چطور این اتفاق میافته ولی خودش اتفاق میافته و نیاز ی نیست اینطور بهش فکر کنیم
      این صحبت خیلی به من آرامش داد و طوری شد که من خودمو تو کاهش وزن رها کردم و دارم خیلی جالب لاغر می شم
      یعنی قبلا بهم می گفتند چربی شکم بعد از زایمان طوریه که آب نمی شه و از بین نمیره
      بعد از این چیزی که از شما شنیدم خیلی قشنگ شکمم شروع به لاغر شدن کرد
      چون من این سد ذهنی رو از سر راهش برداشتم که این قسمت لاغر نمیشه
      گفتم میشه لاغر میشه ولی من نمی دونم چطور چون این مسئله یک مسئله تخصصیه و خود به خود اتفاق میافته
      من دیگه گول روش های بیرونی رو نمی خوردم
      پریشب یک مهمان تحصیلکرده از کشور روسیه داشتیم که برام جالب بود که ایشون برای لاغری از دمنوش استفاده می کنه و با اینکه تحقیقات بسیار زیادی راجع به موضوعات مختلف داره ولی موضوع لاغری رو به این صورت پیگیری می کنه
      من تو دلم می دونستم که این روش منجربه شکست میشه
      نمیشه با قرص و دمنوش اشتهارو کم نگه داشت چون این سیستم به صورت ذهنی باید درست بشه
      حتی همسرم هم که این دوره رو کار نکرده و فقط موضوعات جسته گریخته از من شنیده و گذرا فایل هارو زمانی که من بلند گوش میدادم شنیده ، متوجه میشد که مهمانمون داره مسیر رو اشتباه میره
      نمی دونید که چقدر از شما به خاطر اینکه زودتر از هزاران آدم فکر کردین و به افکار درست عمل کردین و این روش رو تست کردین و بعد به دستم من و امثال من رسید ممنوننم
      امیدوارم این روش رو جهانی کنید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5757 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 357 کلمه

      به نام ایزد دانا برای اولین بار می خواهم دیدگاه بنویسم الهام هستم هم استانی استاد عزیز دقیقا 22 روز است با سایت آشنا شدم روز اول که اولین فایل رایگان رو شنیدم مثل کسی بودم که روزهاست تشنه بوده والان به چشمه آب خنکی رسبده وهرچقدر می نوشد سیر نمی شود هر چقدر گوش می دادم سیر نمی شدم به خودم که آمدم دیدم شب شده وگوشی دستمه هنوزروزها بود حال خوبی نداشتم صبح ها تا وقت شام رژیم بودم وجز آب چیزی نمی خوردم ولی موقعه شام تا خفگی می خوردم واقعا به بن بست رسیده بودم شب ها به امید فردایی بهتر واینکه بتونم راهی پیدا کنم تا دیر وقت توی اینترنت می گشتم تا اینکه با این سایت آشنا شدم حالا بعد 22 روز خیلی از نگرش هام عوض شده همون روز اول وعده شام رو با عشق پختم واز خوزدنش واقعا لذت بردم همیشه موقعه غذا درست کردن از بس می ترسبدم خودم ازش بخورم وچاقتر بشم اصلا به کیفیت غذا وتزیین غذا وطعم غذا اهمیت نمی دادم وبعد سال ها اون شام اولین شام زیبای من بود چند جلسه از فایل های زندگی با طعم خدا رو گوش دادم واز همون شب رویای خرید می‌کنم سرزمین لاغرهارو برای خودم ساختم ونمی خوتم خطش بزنم واز خدا خواستم کمکم کنه خریداریش کنم دیشب که تو تلگرام از استاد شنیدم دوره صد روزه رابگان گذاشتن از خوشحالی دیوانه شدم وتصمیم گرفتم تا تحقق رویام ادامه بدم استاد مهربان این فایل ها اصلا رایگان نیستن بهای اون ها امیدی است که در دل کسی چون من ساختین ومطمعنم شما برگزیده شدین برای این کار خیلی ذهنم جا داره که درست بشه وهنوز چندتا قدم کوچولو برداشتم ولی دلم چون چراغی پرنور درخشان است وامید دارم به تغییرات درون واندامم در مدت این 22 روز به طور ناباورانه 3 کیلو وزن کم کردم ودیگه از امروز 5 اسغند ماه تصمیم دارم خودمو وزن نکنم ودبگه به چاقی فکر نکنم ما آدمای چاق مهربونیم. دل رحم هستیم شکننده ولطیف هستیم حیف ما که بهترین های جهان رو نداشته باشبم به امید روزی که دل هیچ انسانی به خاطر چاقی گرفته نباشه انشالا❤️❤️❤️❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/11/15 11:19
      مدت عضویت: 1664 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 989 کلمه

      باسلام گام دوم درمسیرلاغری من
      مدت ده ساله که چاق شدم بعد از ازدواج وزایمان هم اصلا چاق نبودم واضافه وزن هم نداشتم نمی دونم چی شد چاق شدم همونطور که گفتید استاد اروم اروم بدون فکر کردن به چاقی واضافه وزن نامتناسب شدم . وقتی متوجه داشتن اضافه وزنم شدم که سخت بلند می شدم ومی نشستم وزانودرد داشتم ولباسهایم تنگ شده بود وبرجستگی شکمم در لباس مشخص بودبه فکر لاغر ومتناسب شدن افتادم ودرپی ان بدنبال روشی هرچه سریعتر واسانتر به کم کردن وزن وناتناسب شدنم‌ می گشتم که بقول شما راههای گول خوردنمون بود .درمیان روشهای لاغری کاذب محروم کردن خودم با رژیم گرفتن و ورزشهای که برایم حال خوش نداشت انجام دادم دمنوش استفاده کردم رژیم گوشت خوردن وبرداشتن نسبی چربی درغذا واب پز خوردن روانجام دادم پیاده روی های طولانی داشتم عرق کردن زیاد باانجام طولانی پرش وطناب زدن ،استفاده از سونا وشنا کردن وبدترین ان ترازو وسایز بندی کردن وحذف دفعات گاهی صبحانه یا گاهی نهار ویا گاهی شام ودیدن تبلیغات افراد متناسب وخوش هیکل مثلا بدون رژیم گرفتن روداشتم که هیچکدام روش کارامدی برای تناسب نبودن درواقع همه اینها ازموانع ذهنی بودند درغالب رفتار صحیح درمسیر لاغر شدن که فکر میکردم کاردرستی است وانجام میدادم وکاملا نااگاهانه درحفظ ونگهداری باورهای غلط تلاش میکردم .گول خوردن برای لاغرشدن یعنی عجله برای تناسب باسریعترین وساده ترین روشهای موانع ذهنی لاغری در جهت چاق شدن بیشتر که همه اینها زجروناراحتی واعصاب خوردی وطعم های بد را بدنبال دارد. نتیجه تمام گول خوردنها سخت تر شدن ویا محال شدن لاغری وثابت شدن الگوهای غلط در ذهن وماندن درمسیر اضافه وزن بود.بالطف خدا وقتی درمسیر لاغری قرار گرفتم دیگر از خوردن ومیزان خوردن غذاترس نداشتم اما بعد ازخوردن فکرچاق تر شدنم بعدازهروعده غذایی ازارم میداد ودرعین انجام تمرینها پیاده روی و ورزش را انجام میدادم وچون درطب سنتی خوانده بودم برای کوچک شدن شکم وعده نهار راحذف کنید اینکاررا میکردم البته برای خودم توجیح میکردم برای سفت شدن چربیهای اب شده وشل نبودن عضلاتم است ولی به قول استاد به نحوی گول زدن خودم بود ودرواقع باز به فکر چاقی بودن کیلو درمدت ماه کم کردم و ۵ سانت سایز کم کردم وتا حال ثابت ماندم وتغییر نکردم ولی با فایل جدید درمسیر لاغری من که دوروز است انرا دیدن وخواندن نظرات هم گروهیها متوجه خیلی از رفتارهای اشتباهم شدم امروز نه ورزش کردم ونه پیاده روی وراحت فقط وقتی گرسنه شدم ظهر نهارم را خوردم تا سیر شوم نه بترکم وشب هم شام خوردم ودیگه درمیان وعده ها واقعا گرسنه نشدم.همسرم بسیار متناسب ولاغراست همیشه سه وعده غذایش را کامل می خورد به من هم توصیه میکرد مثل اوباشم وکم خوری وریز خوری همراه با زجر گرسنگی نداشته باشم ولی من به او میگفتم وای اگر من مثل شما اینقدر غذا بخورم روزی یک کیلو اضافه میکنم که این هم یک باور وتلقین غلط ذهنی غلط بود .امروز کامل متوجه رفتار درست اوشدم وواقعا گرسنه نشدم وارامش در خوردن داشتم بااینکه قبلا هم ترس از خوردن نداشتم ولی ارامش بعد از خوردن رانداشتم.
      ازروشهای غلط لاغر شدن درگیریهای ذهنی وتشویش خاطر نسبت به غذا ونوع خوردن ان است .بخاطر سخت بودن لاغری در ذهنمون قدرت پذیرش به اسانی به تناسب رسیدن برایم سخت بودراهکاربسیار ساده ای است لاعرها با حرص وولع نمی خورند چون هروقت گرسنه هستند باارامش وبالدت انچه را دوست دارند به اندازه سیر شدن میخورند ودر حین خوردن به لذت غذا وخوردنش توجه دارند وبرایشان اثر بد وچاقی غذا بی معناست چون میدانند غدا وخوردن به اندازه چاق نمی کنند این دید ما به غذا وخوردن است که باعث اضافه وزن می شودواگر به این نکته با دقت توجه داشته باشیم می توانیم ارامش ذهن را برای خوردن فراهم کنیم که ای ذهن خوردن نقطه مقابل بالاغری وهمسو با چاقی نیست وانوقت است که خروش ذهن فروکش کرده وخودبخود جسم شروع به تغییر میکند. بارها گول خوردیم وازروشهای غیرمنطقی برای ذهن که برایش سختی وزجر کشیدن به وسیله استفاده از روشهای غیرمنطقی وگول زننده لاغر شدن که برایش  قابل پذیرش نبوده استفاده کردیم ونتیجه استفاده از ان روشها برگشتن دوباره جسم به شکل اول وفرمولهای قبلی بوده
      الان در این دوروزی که بااین مسیر اشنا شدم وواقعا این دفعه از ته دل راحت غذا خوردم وواقعا ورزش وپیاده روی نکردم وبه حرف شمااستادگرامی گوش کردم که گفتید فوقش ده کیلو اضافه می کنید باور کنید اصلا گرسنه نشدن وحتی میل به خوردن میان وعده ها نداشتم ودیشب حتی برای شام هم گرسنه نشدم وتا ساعت ۱۲ شب نسشتم دیدم گرسنه نشدم خودم همینطوری رفتم وغذا خوردم واقعا باورم شد لاغری اسانترین راه ومسیر درسته واگر من دیر وکم نتیجه گرفتم به علت اعتماد وباورکامل نداشتن ودرست عمل نکردن درانجام اطلاعات واگاهیها وتمرینات داده شده بوده . نمی دونید چقدر خوشحالم همین دوروز احساس سبکی خاصی دارم.خداروشکر که مرادراین مسیر قراردادومرا به سایت شما استاد گرامی راهنمایی کرد تا از صحبتها وتجربیات ارزشمند شما استاد گرامی ودیدگاهها که بسیار مطالب اموزنده را در خود دارد استفاده کنم انشاالله که خیلی زود نتیجه عالی میگیرم ودرالبوم شگفتی سازان شرکت کنم .
      مطمئنم که دراین دوروز که بااین دوره شرکت کردم ارامش به ذهنم تا حدود زیادی امده وبرای ذهنم
      ورود دراین مسیر خیلی قابل قبول تر شده .لاغری خیلی اسان هست به شرطی که با حسرت وحرص وولع به غذا وخوردن نداشته باشیم وتناسب را برای خود سخت نکنیم وبا ارامش وشادی باورکنیم وتصمیم بگیریم وبپذیریم که می شود با اختیار خودمان زیاده وپرخوری بیش از سیری نخوریم وخوردنمان ونخوردنمان هردو با اگاهی ولذت باشد .وقتی ما درحال نگرانی از چاقی به غذا نگاه می کنیم قطعا مغزمان فرمان سیری نمی دهد وحرص برای خوردن که تا جایی که می توانی بخور میدهد همان حالتی که ما دررژیم گرفتنها ونخوردنها وروشهای گول زننده هایی که استفاده کردیم را داشتیم از این موضوع بهتر متوجه می شویم که فرق ما با متناسبها در دید ذهنمان ورفتارها وتجربیات وفرمولهای ذهنی ناشی از دیدها وارامش در ذهنمان نسبت به غذا وخوردن است.واقعا لاغری یک هنراست مثل خیاطی که باید ان را صحیح وهمراه با ارامش واطمینان اموخت. خدایا بابت همه چیز شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم