0

گام ۱۰: چاقی، اعتیاد آسان است

اعتیاد
اندازه متن

است که فرد در ابتدا با ذوق و اشتیاق آن را انجام می دهد اما رفته رفته از تکرار آن خسته و ناراحت می شود اما قادر به تکرار نکردن آن نیست.

اعتیاد چیست؟

اعتیاد (همچنین: خوگری) حالتی، که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی، طبیعی دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود می‌شود هرچند ضعف اراده فی نفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص ایجاد شده به عنوان بیماری فرض می‌شود.

این بیماری یا ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار – پاداش، باعث تکرار آن رفتار می‌گردد.

گسترش اعتیاد

اعتیاد یک بیماری اصلی، پیش رونده و كشنده است.

این عارضه، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک مادۀ روان گردان یا تأثیرگزار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان می کند می باشد.

اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود تعریف شده است. زمانی که که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است.

با مطالعه تعریف اعتیاد، اولین موضوعی که برای من جلب توجه کرد شباهت رفتار یک معتاد با رفتار خودم در زمانی که چاق بودم است.

فرد معتاد به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و من به مصرف مواد غذایی اعتیاد داشتم.

شاید برای شما خوشایند نباشد که علاوه بر برچسب های متفاوتی که به خاطر چاقی به شما خورده است اینبار برچسب اعتیاد به مصرف مواد غذایی به شما زده شود، اما پاک کردن صورت مساله منجر به نادیده گرفتن مساله نمی شود.

چاقی اعتیاد آسان و خطرناک

چاقی عوارض مختلفی دارد که چه بسا شاید خطرناک تر از هر نوع اعتیاد دیگری است.

فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد خیلی بیشتر از فردی که به مواد غذایی اعتیاد دارد تحت فشار برای ترک کردن است،  و این آزادی رفتار فردی که اضافه وزن دارد اعتیاد او را خطرناکتر از هرنوع اعتیاد دیگری می کند.

افراد معتاد برای دور هم جمع شدن باید دنبال مکان مخفی و در از چشم عموم باشند درحالی که افراد چاق در بهترین مکان ها به صورت آشکار یکدیگر را ملاقات و در معرض اعتیاد بیشتر به چاقی قرار می گیرند.

افراد معتاد همواره از سمت خانواده و جامعه ترغیب به ترک کردن و حتی تهدید به محاکمه میشوند درحالی که افراد چاق همواره در معرض تشویق و ترغیب برای چاق تر شدن هستند.

فرد معتاد برای تهیه مواد مورد نیاز باید به مکان خاص و فرد خاصی مراجعه کنید اما فرد چاق همیشه در چند قدمی موادی است که آنها را عامل چاقی خود می داند.

هر روزه فرصت ابتلا به اعتیاد چاقی بیشتر و امکان ابتلا به آن افزایش می یابد.

امروزه فقط با چند کلیک در موبایل می توانید به هر نوع مواد غذایی به هر اندازه دسترسی داشته باشید.

حتی دیگر نیاز نیست برای تهیه غذا از خانه خارج شوید. غذا را نه تنها در خانه بلکه در هر مکانی در شهر یا اطراف شهر باشید به کمترین زمان ممکن به دست شما می رسانند.

اعتیاد چاقی

تنوع مواد اعتیادآور چاقی

اگر چاقی را نوعی اعتیاد آسان در نظر بگیریم تنوع مواد غذایی که منجر به چاقی یا همان اعتیاد به مصرف بی رویه می شود بسیار بیشتر از تنوع مواد مخدر است.

نکته نگران کننده اینکه ترکیب تنوع بی نهایت مواد غذایی با آسان شدن دسترسی به آنها سبب افزایش سرعت چاقی در جهان شده است.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که چرا در این نوشته از غذا بعنوان مواد چاق کننده نامبرده شده است. چرا که در بسیاری از محتوای سایت تناسب فکری تاکید شده است که غذا، عامل چاقی نیست یا قدرت چاق کنندگی ندارد.

به این نتجه توجه کنید: تا زمانی که در ذهن فرد چاق، خوردن غذا عامل چاقی باشد و از طرفی فرد چاق عقیده داشته باشد قادر به کنترل اشتهای خود نیست بنابراین افزایش تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی متواند زمینه ساز گسترش چاقی باشد.

چون از قبل در ذهن فرد چاق،‌ نگرش چاق کننده بودن غذاها وجود دارد. درحالی که با توجه به همه گستردگی تنوع مواد غذایی و آسان شدن دسترسی به مواد غذایی همچنان انسان های زیادی در جهان در وضعیت تناسب اندام و سلامتی کامل زندگی می کنند.

پس موضوع مهم در ابتدا نگرشی است که درباره چاقی و عوامل ایجاد کننده آن در ذهن افراد ایجاد شده است و سپس تنوع و سهولت دسترسی به مواد غذایی از اهمیت برخوردار می شود.

آزاد بودن اعتیاد چاقی

همانطور که می دانیم نظام طبیعت وکائنات براساس نظم و قانون خاصی آفریده شده است.

از طرفی جهان مادی هم توسط سردمداران آن بر اساس یکسری قوانین مشترک بین المللی مانند قانون منع برده داری یا قاچاق مواد مخدر و … مدیریت می شود.

نهایتا این که هر کشوری برای خودش قوانین داخلی وضع نموده که بعضی هدایت کننده (محدوده فعالیتها را مشخص میکند) و نوع دیگر آن باز دارنده (حد و مرز وممنوعیت ها را مشخص میکند تا افراد دچار انحراف نشوند).

مانند جرم بودن فروش مواد روان گردان، شیشه و ماری جوانا و هروئین و …

دلیل وضع این قوانین و کلا هر قانونی:

اولا : منفعت فردی آن ( اعتیاد و عوارض دنبال آن)

دوما: منافع جامعه و زندگی اجتماعی (فرضا فرد معتاد به شیشه ممکن است ناخواسته مرتکب قتل انسانی دیگر و به این ترتیب تهدیدی برای مردم و مضر به حال جامعه محسوب می شود)

عدول از قوانین متضمن دخالت دولتها و نهایتا مجازات (نقدی حبس و جانی و…) را بدنبال دارد.

درحال حاظر در جامعه بسیاری از رفتارهای غلط غذایی افراطی از نوع اعتیاد حاد وجود دارد که بسیار خطرناکتر از اعتیاد مذموم پذیرفته شده در اجتماع است و تهدیدی از ناحیه دولت و حکومت برای انجامش وجود ندارد.

آری پرخوری اعتیاد و اپیدمی همه گیر و خانمان برانداز اکثریت قریب به اتفاق افراد جوامع امروزی است.

گسترش چاقی

چگونه چاقی به اعتیاد تبدیل شد

انسان ها از پیش فرض های خودشون برای غذا خوردن (براساس نیاز و به مقدار موردنیاز) تحت تاثیر آموزشها و رفتارها و باورهای غلطشون فاصله گرفتند.

تنوع مواد غذایی و نوع بسته بندی و تعیین میزان و مقدار بسته بندی فردی و تبلیغات توسط کارخانجات تولید مواد غذایی با نشانه گرفتن و تحریک ذائقه انسان شدت پیدا کرد.

فراوانی و قابل دسترس بودن مواد غذایی برایمان که بقول بزرگی «ما همان غار نشینان وحشی و حریصی هستیم که هر آنچه ببینیم شکار میکنیم» و فرضا وقتی وارد هایپر می شویم هرآنچه ببینیم می خریم و می خوریم و می خوریم و می خوریم باعث رشد و گسترش سریع چاقی در جهان شده است.

خوردن زائد بر نیاز و پرخوری عمل قبیحی نیست و در مهمانی ها، پذیرایی با تنوع مواد غذایی و در رستوران ها تنوع منو غذایی مهر تاییدی به این عمل زده شده است درحالی که باید پرخوری در اذهان عموم کاری بسیار ناپسند جلوه داده شود.

عادت دادن بچه ها توسط والدین به این اعتیاد با اصرار کردن و جایزه دادن به خوردن بیشتر و تشویق برای سلامتی و قویتر شدن کودکانمان و خلاصه سر گرم کردنشان هنگام بهانه گیری و … باعث نفوذ چاقی به سنین پایین تر شده است.

سرگرم شدن و تفریح کردن با خوردن، با وجود سیری و عدم حس نیاز جسمی با رفتن به رستوران، گردش، سفر، رفتن به سینما، تجمعات خانوادگی و … همه باعث ایجاد فرمول ذهنی خوردن برابر با شادی و سرگرمی است شده است.

پناه آوردن به مواد غذایی (همانند اعتیاد به مصرف ماده ای خاص) جهت فراموشی عصبانیت، خشم، شکست و آرام گرفتن یکی از عوامل رشد و گسترش اعتیاد چاقی در بین انسانها شده است.

تحریک پذیری بر اساس حواس پنج گانه (دیدن، شنیدن، بوییدن، لمس کردن و چشیدن) بی توجه به علت خوردن، رفتن پی آن و خوردن و خوردن به روند گسترش چاقی سرعت بخشیده است.

و در نهایت نبود هیچ مجازات و ضمانت اجرایی در پی این اعتیاد (پرخوری) از طرف خانواده ، جامعه و دولت ها سبب شده است که نه تنها کسی با چاقی برخورد نکند بلکه به شکل گسترده ای مورد حمایت و تشویق برای اعتیاد به چاقی قرار بگیریم.

قانون اساسی چاقی
لاغری با ذهن
اعتیاد آسان چاقی

وضع قوانین رهایی از اعتیاد چاقی

حال که دانستم برای پرخوری هیچ خط قرمزی و قانونی و ممنوعیتی وجود ندارد و پرخور اعتیاد و مجرمی آزاد و خطرناک برای امانتش یعنی جسمش که آن را پارکینک انواع بیماری های خطرناک (دیابت فشار خون و قلبی و عروقی و…) قرار داده و به خواست پروردگاردش مبنی بر هدف از خلقتش (شادی و احساس عالی) توجهی ننموده و الهامات فرشته درونش را (تحت الامر شیطان ومنفی درونش وپیوندش با آن) نادیده گرفته است.

بایستی خود سریعا قانون ومحدودیتی برایش وضع کنم به این ترتیب که:

۱- درصورت گرسنگی واقعی و به اندازه نیاز جسمی ام بخورم و به محض سیر شدن تحت الامر ذهنی ام و فرمان سیری مغزم دست از غذا بکشم و ضمنا لقمه هایم را شمرده شمرده و با آرامش بخورم و از غذا خوردنم نهایت لذت راببرم..👌🏻👌🏻🌺

۲- اصراری به زیاده خوردن خودم و دیگران مبنی بر امتحان کردن تمام گزینه های سر میز نداشته باشم و از دیگران هم توقع تعارف کردن و اصرار خوردن بیشتر برای خودم نداشته باشم👌🏻🌺

۳-توجه کمتری به مواد غذایی داشته باشم، یعنی تمام گزینه های سر میز را دور خودم نچینم و سعی کنم با یک نوع آن در حد نیاز جسمی سیر شوم.👌🏻🌺

۴- برای لذت و سرگرمی و جهت فرار از فشار و استرس چیزی نخورم و با چیز های زیبا و قشنگ دیگر مثل پیاده روی در هوای پاک و یا رقصیدن و ورزش و یا تماشای یک فیلم و یا حتی با هم صحبتی با یک دوست پشت تلفن و… خودم را شاد کنم و احساسم را خوب کنم👏💃🌺👌🏻

۵- به علت خوردن خارج از احساس گرسنگی ام (دیدن نون خامه ایی یا بوی کیک و شیرینی) فکر کنم و از خودم بپرسم، قبل از خوردن آن چیز که «چرا من میخوام اینو بخورم» بعد اگر گرسنه نبودم نخورم و و از نخوردنم لذت ببرم

۶- یادم باشه که من در جاده تندرستی و لاغری ثبت نام کردم و عضو کمپین حفاظت از بدن پاک هستم.

هنگام خوردن اگر خواستم زیاده روی کنم به یاد هیکل زیبایم در ایستگاه آخر نوار زمان لاغری که چشمانم (هر روز با مرورش) غرق اشک شوق لاغری میشود بیفتم و دست از خوردن بکشم و بدانم که من در زمره افراد متناسب هستم و خداوند انتهای کوچه اغوشش را جهت رساندنم به آرزویم باز کرده تا بشوم (احسن الخالقین) آن چه هدفش از خلقتم است.

(نوشته مریم عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین این جلسه آموزشی بعد از خواندن نوشته این جلسه و تماشای ویدیو آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نظر شما درباره شباهت چاقی و اعتیاد چیست؟
  • مواردی را در زندگی خود شرح دهید که به راحتی توسط اطرافیان یا رسانه ها ترغیب به خوردن بیشتر شده اید.
  • به نظر شما تبلیفات مواد غذایی و مکان های توزیع غذا چه تاثیری بر گسترش اعتیاد چاقی می گذارد؟
  • مواردی را از رفتار خود پیدا کنید که تحت تاثیر عامل بیرونی ترغیب به بیشتر خوردن شده اید.

بعنوان مثال بخاطر پرداخت پول غذا هرطور شده کل غذا رو خوردید یا بخاطر اینکه سهم خودت بوده سعی کردی همه اون ماده غذایی رو بخوری.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.99 از 132 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10289
279 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Labkhande zemestan
      1400/01/30 17:14
      مدت عضویت: 1329 روز
      امتیاز کاربر: 11392 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 267 کلمه

      سلام خدمت دوستان 

      سالها ب موادغذاایی اعتیاد داشتم یه اعتیاد آسان و در دسترس که خیلی راحت در اختیار من گذاشته میشد و‌هیچ منعی برای من نداشت ،تازه خیلیم عادی میدونستم اینکه سوخت و سازم بالاست و‌نیاز به مواد غذایی بیشتری دارم و یا ژنتیکی چاقم و‌استخون بندیم درشته و طبیعی هست ک بخوام بیشتر بخورم و در خونواده ک مادرمم خوردن رو یه چیز عادی میدونست و‌میگفت ک‌ما معدمون بزرگه و‌زیاد میخوریم و‌خوردن مواد غذایی باعث‌مقاوم شدن بدنمون در برابر بیماری هاست و اینه ک ما زیاد میخوریم عادیه ؛بس در خونه ی ما هیچ قانون منع کننده ای برای غذا و‌خوراکی ها نبود و همه آزاد بودن ک خیلی راحت هر موقع از هر مقدار مواد ک دوست دارند استفاده کنند و ب مرور اعتیاد ب مواد غذایی در خونواده ما بیشتر و بیشتر میشد و از اون طرفم چون ما باورهای غلط زیادی راجب مواد غذایی و‌جاق کننندگیشون داشتیم و اعتقاد داشتیم ک موادی ک مصرف میکنیم بیشترشون چاق کننده اس بس خیلی راحت هممون ب سمت و سوی چاقی میرفتیم .

      من مدتی هست ک برای خودم قانون هایی گذاشتم از مواد غذایی در مواقع نیاز واقعی و گرسنگی واقعی بدنم استفاده میکنم ، مواد غذایی و‌خوراکی هارو برای تفریح و سرگرمی جلو تلویزیون مصرف نمیکنم هر چند ک اونقد مشغول فایلا میشم و تلویزیون دیدنم داره ب حد صفر میرسه ولی باز هم از کواد غذایی در هر شرایطی ب عنوان تفریح استفاده نمیکنم ،ب دیگران تارف و اصرار برای مصرف مواد غذایی نمیکنم و‌خودمم وقتی دیگران تارف میکنن اگه میلی برای خوردن نداشته باشم خیلی راحت پاسخ منفی میدم و استفاده نمیکنم 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/29 00:16
      مدت عضویت: 1329 روز
      امتیاز کاربر: 11392 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 966 کلمه

      سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی و استاد عزیز 

      اعتیاد آسان 

      اولین بار ک این فایلو گوش دادم ی مرور و مقایسه ای کردم خودمو با ی فرد معتاد ب مواد مخدر، و چقد برام عجیب بود و باور نکردی،منم کاملا ب این اعتیاد در ظاهر شیک وآسان  مبتلا بودم،و‌هیچ‌منعی ک نداشتم هیچ کلی هم تشویق میشدم برای مصرف،و مواد هم ک خیلی اسون در دسترس ،یعنی تمام رفتارای منم در مقابل مواد غذایی درست شبیه رفتارهای ی فرد معتاد در مقابل مواد،

      یادم میاد چقد در برابر غذا حریص بودم و وقتی ک مواد غذایی ک از قبل در ذهن خودم با توصیف هایی اونو خوشمزه کرده بودم ضعیف و ناتوان میشدم و هیچ کنترلی برای نخوردنش نداشتم ،من اونقد ب خوراکی ها معتاد بودن ک گاهی ک تو خونه ی خوراکییو نداشتیم و من دلم میخواست با وجود سختی و لباس پوشیدن وفروشگاه رفتن من این کارو انجام میدادم و حتی اگه شبم بود و دلم میخواس اگه میخوابیدم ک تمام فکر و ذکرم میشد اون خوراکی و برای همین بیشتر مواقع ترجیح میدادم برم و اون مواد رو تهیه کنم و مصرف کنم خب ی معتاد ب مواد مخدرم دقیقا همینه حالتش فقط چون اون مواد مخدر براش ی قوانین و محدودیت هایی هس و در جامعه اونو بد میدونیم با ی دید دیگه نگا میکینیم در حالی ک از نظر روحی روانی وذهنی و رفتاری برخورد من با مواد غذایی دقیقا شبیه ی فرد با مواد مخدر بود وهر دو این رفتار اختلال روانیه،یاد وقتایی ک رژیم بودم میوفتم دقیق مث فردی داره توی فیلما دیدم ک برای ترک مواد مخدر داره اقدام میکنه ،حالت پریشون ،عصبی ،مدام فکرش دنبال مواد و بیحال و سردرد ، همین هم نشون دهنده ی اینه ک نمیشه با ذهن ب طور فیزیکی درگیر شد برای ذهن مواد غذایی یا مواد مخدر هر دو یکین یعنی تکرار کردنشون باعث عادت شده وذهن دچار اختلال شده و از حالت عادی وطبیعیش خارج شده  ،و ترک و یهویی و مصرف نکردن و فشار فیزیکی هر دو برای ذهنی ک قبلا کلی باور برای مصرف و توجیح برای مصرف بهش اموزش دادیم و تکرار کردیم سخت و نشدنیه ، من از بچگی از طریق مامانم تشویق ب استفاده مواد غذایی بیش از نیاز بدنم بودم ،و این کار تحت عناوین مختلف انجام میشد ،اینکه بخورم مریض نشم ،قوی بشم ،بخورم چون خوشمزه اس ،بخورم ک بمونه اصرافه و‌گناهه،الان مهمونیه ،الان مسافرته ،الان اومدیم باغ،عیده ،ویا فیلم میبینم باید بخورم حال بده ،عصر بیدار شدم ی چی بخوزم ..،و کلی دلیل های دیگه ک منو تشویق ب خوردن و عادت ب پرخوری میکردواین روند ک مدام تکرار میشه، میشه ی رفتار عادی و بعد از اینکه خودم بزرگ شدم بر اساس رفتار بزرگترها ک دیدم واموزش دیدم منم بقیه رو تشویق ب استفاده بیش از اندازه مواد غذایی میکردم، وقتی با دوستان بیرون میرفتیم ویا گردش ودور همی با اصرار زیااد از دیگران میخواستم ک از مواد غذایی و خوراکی موجود استفاده کنن و هیچوقت فکر نمیکردم ک اینکارم چقد ممکن ب طرف مقابلم با تکرار اسیب بزنه ،

      من هم از همون ی سال قبل اینا ک این فایلو برای اولین بار گوش دادم خیلی قوانین برای خودم در نظر گرفتم 

      اینکه من حق ندارم ک ب کسی تارف مصرف چیزی رو بکنم طرف مقابلم خودش میدونه نیاز بدنش چیه،یعنی بارها شده مهمونی اومده خونه یا بیرون رفتیم با بقیه سعی میکنم ک اگه قرار ب پذیرایی باشه اونارو روی میز بچینیم تا خود فرد تصمیم بگیره ک چی میخوره و خیلی وقتا پیش اومده ک مامانم مدام‌گفته پاشو پذیرایی کن و فلان چیزو تارف کن و اگه هم مجبور شده باشم فقط در خد ی بفرمایید بوده و دیگه کاری نداشتم ک تصمیم طرف مقابل چی بود 

      دوم اینکه برا خودم قانون گذاشتم ک حق ندارم هر تارفی رو قبول کنم وقتی بهم چیزی تارف میشه ی لحظه ب احساس هام و نیاز هام توجه‌کنم ،ایامن الان نیاز ب خوردن چیزی دارم؟؟ایا من الان تصمیم ب خوردن چیزی داشتم ؟ و وقتی ک نیاز نداشتم رد کردم تارفو میگم ک مدتی شاید زمان برد خیلی وقتا برای خودم یاداشت میکردم ک من فلان جا نیاز نداشتم و اون تارفو رد کردم و از موادی ک بهم تارف شد مصرف نکردم و همین کلی برای. من تشویق میشد و لذت میبردم اوایل خب سخت بود اطرافیان برحسب عادت وقتی ک پاسخ رد میدادم اصرار میکردن ولی ب مرور قانع شدن و پذیرفتن ک وقتی میگم نه ،یعنی واقعا نیاز ب مصرف اون ماده ندارم و مث قبل تارف الکی نیس،خب منم مث خیلی از افراد چاق و معتاد ب مواد غذایی همیشه دوس داشتم ک بهم تارف بشه و من بتونم با خیال راحت وبیشتر مصرف کنم و خیلی اسون ب مواد غذایی معتاد بودم 

      سوم مواد غذایی فقط برای تامین نیاز بدن برای تولید انرژی هست و هیچ دلیل دیگه مثل خوشمزه بودن،خوردن برای تفریح،شادی ،ناراحتیوعصبانیت و لذت و ……قابل قبول نیس و من در صورتی از مواد غذایی بالذت استفاده میکنم ک ب اندازه نیاز بدنم باشه و بعد از دریافت پیغام سیری چراغ اخطار و قرمز رو توی ذهنم شروع میکنم ک اینا الاان ممنوعه و تو داری از قوانین لاغری و تناسب تعدی میکنی و زیرپا میزاری و جریمه میشی 

      چهارم خوردن تفریح نیس واگه حوصلت سر رفته میری دنبال ی تفریحی ک در مسیر و همسو با تناسب وخواستت باشه واینجوری هم لذت بخشه و هم کلی خوش میگذره وهم ی جایزه هر چند کوچک برای خودم در نظر میگیرم ،مثل دور زدن یا پیاده روی با فایلای پیاده روی ک کلی حال خوب ب همراه داره و یا گشتن تومراکز خرید 

      تو این مدت گاهی خطا رفتم ولی مسئولیتش روپذیرفتم وب خودم گفتم ک تعدی از قانون داشتی بس باید جبران بشه ،و اینجوری دیگه مدام عذاب وجدان و ناراحتی بیشتر سراغم نمیاد وسعی در جبران و رفتار درست در مواجه های بعدی میشم 

      خدایا شکرت برای این اگاهی های مفید وسازنده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم