0

گام ۷: تغییر انتظار چاقی

چرا لاغر نمیشم؟
اندازه متن

انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدن افراد است.

همه افراد چاق بارها برای لاغر شدن تلاش کرده اند اما موفقیتی کسب نکرده اند و این در صورتی است که آنها برای چاق شدن هیچ تلاشی نکرده اند و خیلی طبیعی و خودبخودی چاق شده اند.

واقعا چرا لاغر نمیشم؟!

در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم و بارها برای لاغر شدن از طریق اجرای رژیم های سخت و ورزش های سنگین تلاش می کردم این سوال مهم در ذهن من پررنگ تر می شد که با اینکه تا این اندازه برای لاغر شدن تلاش می کنم چرا لاغر نمیشم؟

جهان پیرامون ما بهترین مشاور و راهنمای انسان هاست.

بسیاری از پیشرفت ها از توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده و هر روزه انسان به قوانین بیشتری دسترسی پیدا می کند و این فرایند سبب گسترش و پیشرفت امکانات در زندگی بشر شده است.

همانطور که بشر با استفاده از قوانین جهان هستی توانسته است تغییرات گسترده ای در شرایط زندگی خود ایجاد کند، ما نیز می توانیم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان هستی شرایط جسمی خود را تغییر دهیم.

درک این قانون و استفاده از آن برای تغییر محتوای ذهنی خود درباره چاقی می تواند تاثیر قابل توجهی در تغییر وضعیت جسمی ما داشته باشد.

یکی از مهمترین قوانین طبیعت “عدم تغییر پذیری طبیعت” است که باعث می شود به هیچ عنوان نتوانیم در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کرده یا آن را متوقف کنیم.

لازم به ذکر است که انسان توانسته است با پیشرفت در درک مسائل علمی تغییراتی در گیاهان یا محصولات کشاورزی ایجاد کند اما این تغییر محدود به همان گونه می باشد و تاثیری بر روند کلی طبیعت ندارد.

بعنوان مثال بشر به هیچ عنوان قادر به تغییر شرایط جوی نیست یا رشد گیاهان و بسیاری موارد دیگر.

سالهاست انسانها در حال استفاده از منابع طبیعی هستند و در نحوه برخورد با طبیعت باعث صدمه زدن به طبیعت می شوند اما این رفتار انسانها تغییری در روند کار طبیعت ایجاد نکرده است.

فرض کنید با اشتباه انسانی جنگل انبوهی آتش بگیرد و بخش عمده ای از پوشش گیاهی آن از بین برود، طبیعت مجددا شروع به ترمیم و اصلاح خرابی ایجاد شده میکند.

یعنی حتی آتش گرفتن هم لحظه ای در روند کار طبیعت خلل ایجاد نمی کند و جهان هستی پیوسته در حال انجام مراحل گسترش و تکامل خود است.

هیچ یک از قوانین طبیعت را نمی توان تغییر داد، مسیر وزش باد، زمان طلوع و غروب، زمان ریزش باران، جاذبه زمین، رشد و نمو گیاهان و خلاصه در هیچ روند کار طبیعت نمی توان تغییر ایجاد کرد.

شاید بتوان با اصلاح و تغییرات ژنتیکی از یک گل رز قرمز، گل رز مشکی رویاند اما از گل رز قرمز دیگری فقط گل قرمز رنگ رویده می شود.

هرچیزی در جهان طبیعی باشد نمی توان آن را تغییر داد، می توان در آن خلل ایجاد کرد اما نمی توان آن را برای همیشه تغییر داد.

ارتباط قانون طبیعت با چاقی؟

اگر اضافه وزن و چاقی برای شما طبیعی شده باشد شما هرچقدر تلاش کنید شاید بتوانید برای مدتی مقداری از وزن خود را کاهش دهید اما مطمئن باشید نمی توانید برای همیشه لاغر بمانید و مانند افراد متناسب زندگی کنید.

دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم شما برای لاغری این است که:

چاقی در ذهن شما طبیعی شده است و با انچه برای ذهن ناخودآگاه شما طبیعی شده باشد نمی توان مبارزه کرد.

همه افرادی که برای لاغر شدن از روش های فیزیکی یا دارویی استفاده می کنند در حال مبارزه کردن با طبیعت جسمی خود هستند و بارها شاهد شکست خود و دیگران در این زمینه بوده اید.

اگر تمایل دارید لاغر شوید باید آگاه باشید ابتدا باید حالت طبیعی بودن چاقی (انتظار چاقی) را در ذهن خود تغییر دهید.

باید هر بار که به اضافه وزن خود توجه کردید برای شما چاقی غیرطبیعی باشد.

باید هیچوقت وضعیتی که دارید را به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیرید. چون باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما خواهد شد.

در این صورت است که شما توانسته اید اولین گام برای حرکت به سمت لاغر شدن را بردارید.

نکته قابل توجه این است که همه افراد چاق از چاق بودن و وضعیت خود ناراضی هستند اما نارضایتی به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.

این دو موضوع با هم تفاوت دارد.

حتما شما از وضعیت چاقی خود ناراضی هستید که بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده کرده اید یا اکنون تصمم گرفته اید از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنید.

اما نارضایتی شما در سطح فکر و منطق شما ایجاد می شود.

آنچه مهم است نگاه شما به موضوع چاقی است.

چرا چاق هستی؟

چرا لاغر نمی شی؟

آنچه درباره چاقی در ذهن شما ذخیره شده است انتظار شما از چاقی را مشخص می کند.

اگر در ذهن خود دلایل متعددی برای چاق بودن خود دارید شما در واقع چاقی را حق طبیعی خود می دانید.

اگر هر بار که از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده اید و نتیجه نگرفته ای بیشتر باور کردی که تلاش برای لاغر شدن بی فایده است و شما نمی توانید لاغر شوید به این مفهوم است که چاقی در ذهن شما طبیعی شده است.

راز لاغر نشدن

تقابل افکار لاغری و انتظار چاقی

همه ما دوست داریم لاغر شویم حتی اگر به ظاهر به این موضوع اقرار نکنیم و حتی افراد چاقی که با صراحت از چاق بودن خود راضی هستند و ادعا می کنند من دوست دارم چاق باشم، هرگز این اقرار صادقانه نیست.

طبیعت بدن انسان لاغری است و جسمی که اسیر چاقی باشد همواره در حال فریاد مشکل چاقی از طریق مشکلات جسمی و درگیری های ذهنی و فشارهای عصبی است و این موضوع را همه ما درک و تجربه کرده ایم.

بنابراین همه چاق ها دوست دارند لاغر شوند اما اینکه چرا لاغر نمی شوند به این دلیل است که افکار لاغر کننده قادر به غلبه بر انتظار چاقی نیستند.

قدرت افکار لاغر کننده در برابر انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم بسیار ناچیز است به همین دلیل سالهاست افراد چاق در سراسر جهان برای لاغر شدن از طریق رژیم و روش های لاغری مختلف اقدام می کنند اما همچنان هر ساله بر تعداد چاق های دنیا اضافه می شود.

افکار چاقی همان تصمیماتی است که شما زمانی که از چاقی خود به خشم می آیید اتخاذ میکنید.

هربار که به طریقی از چاقی خودم متنفر می شدم در همان چند روز تصمیم قاطع می گرفتم که دیگه هرطور شده باید لاغر بشم. اما این تصمیم در برابر انتظاری که از چاق بودنم داشتم توانایی مقابله کردن نداشت.

به همین دلیل در تمام سالهای چاقی ام یکی از مهمترین چالش های ذهنی من این بود که: چرا لاغر نمیشم؟

انتظار چاقی
چرا لاغر نمیشم؟

انتظار چاقی چیست؟

انتظار چاقی نگرشی است که فرد درباره آینده خودن در ذهنش ایجاد می کند.

به عبارت ساده تر ما آینده جسمی خودمان را پیشگویی می کنیم.

حالا سوال اینه که:

چرا ما ناآگاهانه آینده جسمی خودمون رو به شکل چاق بودن پیشگویی می کنیم؟ چرا به شکل لاغر پیشگویی نمی کنیم؟

پیشگویی کردن به صورت خودبخود در ذهن انجام میشود یا ما بر چطور پیشگویی کردن ذهنمان تسلط نداریم اما می توانیم با اطلاعاتی که در اختیار ذهن قرار می دهیم چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهن را کنترل کنیم.

اطلاعاتی که شما درباره چرایی چاق شدن خود وارد ذهنتان کرده اید به شکل خودبخودی چگونه پیشگویی ذهن برای آینده جسمی شما را شکل می دهد.

انتظار چاقی نتیجه اطلاعاتی مانند:

  • چاقی من ارثی است.
  • چاقی من بخاطر کم تحرکی است.
  • چاقی من بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدن است.
  • چاقی من بخاطر مصرف قرص تیروئید یا هر داروی دیگری است.
  • چاقی من بخاطر شباهت من به عمه، خاله، دایی یا هر انسانی است که قبل از شما متولد شده است.
  • چاقی من بخاطر علاقه من به مصرف فلان مواد غذایی است.
  • چاقی من بخاطر ….

این لیست می تواند ده ها ردیف دیگر ادامه پیدا کند و هر فرد بنا به آنچه درباره چاقی شنیده و باور کرده است می تواند دلایل چاق بودن خود را بعد از بخاطر …. بنویسد.

اینها اطلاعاتی است که شما درباره چاقی وارد ذهن خود کرده اید و به صورت خودبخود نحوه پیشگویی کردن ذهن خود درباره آینده جسمی تان را مشخص می کند.

اکنون تصور کنید شما به هر دلیل از چاقی متنفر شده و تصمیم به لاغری می گیرید.

تصمیم شما برای لاغر شدن فقط یک فکر است. فکری که هیچ ریشه و قدرتی در ذهن شما ندارد.

نکته جالب اینکه همه ما دوست داریم لاغر شویم اما در ذهنمان کلی اطلاعات و دلیل منطقی برای لاغر نشدن داریم.

در این شرایط افکار لاغر کننده حتی زورشان به منطق های لاغر نشدن ذهن نمی رسد چه برسد به قدرت نمایی در مقابل انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم.

نمونه هایی از منطق های لاغر نشدن:

  • چربی های بدن من کهنه شده و به این راحتی آب نمیشه.
  • چربی های بدن من سفت شده و با ورزش سنگین آب میشه.
  • طبع بدنی من فلان است و خیلی سخت لاغر میشود.
  • من انرژی لازم برای فعالیت زیاد کردن را ندارم بنابراین نمی توانم لاغر شوم.

این فهرست هم می تواند برای هر فرد چاق مختص به خودش باشد و دلایل و منطق های خاص خودش برای لاغر نشدن را داشته باشد.

با درک این آگاهی به لطف یادگیری مبانی لاغری با ذهن من به پاسخ سوال مهم ذهنم که چرا لاغر نمیشم؟ پی بردم و با استفاده از تمرینات آموزشی که در دوره های لاغری با ذهن ارائه شده است توانستم منطق ذهنم برای لاغر نشدن و چاق بودن را تغییر داده و به منطق لاغر شدن تبدیل کنم.

به مرور پیشگویی ذهن من درباره چاقی به لاغری تغییر پیدا کرد و من بدون هیچگونه زحمت خاص یا تحمل رنچ رژیم غذایی به سمت تناسب اندام ایده آل حرکت کردم.

فرمول های ذهنی

تغییر فرمول های چاقی ذهن

یکی از راه های تاثیرگذار در تغییر انتظار چاقی در ذهن مشاهده تصاویر افرادی است که مثل ما چاق بوده اند اما با استفاده از روش لاغری با ذهن توانسته اند نتایج عالی کسب کنند و شرایط جدیدی در زندگی خود ایجاد کرده و آرزوی لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنند.

برای این منظور می توانید تصاویر برخی از شگفتی سازان لاغری با ذهن را تماشا کنید.

برای اطلاع بیشتر شما دوست عزیز درباره انتظار چاقی مطالب مهمی درباره چگونه طبیعی شدن چاقی در ذهن ناخودآگاه و نحوه تغییر آن آماده کرده ام که امیدوارم بارها این فایل را گوش کنید تا به اهمیت این موضوع پی ببرید و بتوانید ذهن خود را از حالت طبیعی بودن اضافه وزن خارج کنید.

نوشته تاثیرگذار ملکه عشق

✨جهان پیرامون ما بهترین مشاور ماست 

بسیاری از پیشرفتهای انسان به خاطر توجه به قوانین جهان هستی بوده است و ما هم میتونیم از این قوانین در جهت مسیر موفقیت خود بهره مند شویم .

✨یکی از قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است 

یک قانون طبیعی داریم مثل جاذبه یا دمای جوشیدن آب یا بارش باران تعداد ضربان قلبمون و پلکمون که غیر قابل تغییر هست مثلا اگر گندمی بکاریم حتما گندم درو می کنیم نه جو!…و قانون دیگر بدیهی است یعنی ما با ذهنمون در روند قانون طبیعی اختلال ایجاد کرده ایم  

و هر هر رفتار ما یک نتیجه ای دارد و عادتهای ما طبیعی نیستند چون به صورت الگو در ذهنمون ذخیره شده اند

اگر انتظار چاقی در ذهن ما طبیعی شده باشه هرچقدر برای لاغری تلاش کنیم نتیجه ای دریافت نمی کنیم !…

هر چقدر با فشارهای فیزیکی بر جسم تغییراتی ایجاد کنیم باز به دلایلی که برای ذهن خود منطقی و طبیعی کرده ایم چاق می شویم.

همه ی افراد متناسب از قوانینی پیروی می کنند که متناسب هستند ولی افراد چاق قوانین مربوط به خود را دارند که باعث چاقی آنها شده است .

متناسبهایی هستند که مصرف بالایی از غذایی فست فودی دارند یا تحرک ندارند یا خواب زیاد دارند حتی تیروئید و قند دارند اما متناسب هستند و این ثابت می کنه در ذهن افراد چاق قوانینی وجود دارد که باعث بروز عادتها و رفتارهای چاق کننده در آنها می شود و تمام رفتارها و عادتهای افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل سالها تکرار و البته آموزش و تجربه باعث شده فکر کنند که این رفتارشون طبیعی هست و به همین سادگی دچار انتظار چاقی می شوند.

چرا چاقم ؟

چرا لاغر نمی شوم؟

تمام دلایلی که برای پاسخ این دوپرسش در ذهن خود داریم باعث شده است که حالت چاقی در ذهن ما طبیعی باشد و مانع لاغری ما بشود!…

اولین بار که پارسال این فایل را گوش کردم متوجه شدم که حتی در کلام من می گویم باید وزن کم کنم یعنی الآن طبیعی ام و باید از حالت طبیعی کم کنم و این در ذهن من شکل گرفته بود افراد چاق زیای متوجه کلام و فرمولهای ذهنی خود نیستند در واقع چون درذهن ما چاقی طبیعی هست می گوییم مثلا ۵ کیلو کم کردم.

قانون وساختار ذهن ما براساس گسترش و پیشرفت هست و انگار کم کردن مساوی با بیماری و ضعف و شکست در ذهن هست و تلاش می کنه که ما کمتر از حالت عادی نباشیم !…یعنی به اصلاح کاهش وزن نداشته باشیم حتی کلمه کاهش وزن هم یعنی از حالت طبیعی خارج شدن !…

بنابراین باید بدانیم ما اضافه تر از حالت طبیعی خود وزن داریم و باید اضافه وزن خود را رها کنیم به لطف خداوند حدود این یک سال همیشه در کلام مراقب گفتن این جمله بوده ام و به نظرم امروز این فرمول در ذهنم خیلی کمرنگ تر هست .😊

همیشه شک و تردید یعنی تزلزل باور و فروریختن آن و آماده شدن برای دریافت آگاهی جدید.

 با دریافت محتوای آموزشی ما ضربه هایی به باورهای پنهان ذهن چاق خود میزنیم که مانع لاغری ما هستند و با ادامه دادن و استمرار در مسیر هست که پایه این باورهای غیر صحیح و چاق کننده سست می شود و فرو می ریزند .

باور به اینکه ما جزئی از این طبیعت و عالم هوشمند هستیم و طبیعی است که لاغر باشیم، شاد باشیم سلامت باشیم ،ثروتمند باشیم و این باور صحیح ،باعث میشه به دلایل ایجاد الگوهای ذهنی مخرب خود پی ببریم و درجهت اصلاح آنها اقدام کنیم و خیلی خودبه خودی یک زندگی عالی در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم .

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای تغییر منطق مغزی درباره انتظار چاقی داشتن باید مراحل زیر را دنبال کنید.

مرحله اول:

با پاسخ دادن به پرسش های مطرح شده می توانید به فرمول های ذهنی که منطق مغزی شما را درباره چاقی ایجاد کرده اند شناسایی کنید. بنابراین توصیه می شود با دقت و شرح انشایی به سوالات این بخش پاسخ دهید.

  • چرا تا حالا لاغر نشدی؟
  • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟
  • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟
  • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟

مرحله دوم:

برای ایجاد انتظار لاغری باید به صورت منطقی به خودتان اثبات کنید که جسم شما توانایی لاغر بودن و لاغر ماندن را دارد. بنابراین با دقت و شرح انشایی به سوالات زیر پاسخ دهید.

  • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.
  • مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید.

بعنوان مثال در گذشته تعمیرات وسایل خانگی را یاد گرفتم و هنوز هم به یاد دارم. در گذشته نواختن سنتور را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم سنتور بزنم. در گذشته نقاشی کردن را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم نقاشی بکشم.

  • با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.80 از 123 رای

https://tanasobefekri.net/?p=9249
219 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/21 10:43
      مدت عضویت: 134 روز
      امتیاز کاربر: 4990 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 260 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم.

      سلام استاد عزیز و همه دوستان. داشتم متن نوشتاری را وارد دفترم میکردم که با این جمله مواجه شدم:چیزی که در جهان طبیعی باشد را نمیتوان تغییر داد.میتوان در آن خلل ایجاد کرد اما نمیتوان برای همیشه تغییر داد. چقدر جمله تحول برانگیزی بود.تا به حال توجه نداشتم با اینکه در عبارت تاکیدی یاد گرفته بودم بگم لاغری برای من طبیعی هست یا طبیعت بدن من لاغری هست ولی درکش نمیکردم.نمیفهمیدم یعنی چی که طبیعه.خب من الان بگم طبیعی هست طبیعی میشه؟نه اول باید درک کنی اصلا خود کلمه طبیعی یعنی چی. بعد به این نگرش برسی که طبیعت بدن تو لاغری هست.این که متناسب باشی طبیعی هست. چقدر با این جمله مفهموم چاقی و لاغری و رژیم گرفتن را درک کردم. وقتی در ذهن من طبیعی اینکه چاق بشوم با رژیم و ورزش و…. فقط به حالت طبیعت آن خلل وارد کردم مانند گل رز قرمزی که با تغییر ژنتیک یا پیوند زدن از کنارش گل رز مشکی در میآید ولی آن تغییر فقط در آن یک دانه بوجود می آید نه در تمام گلهای جهان.

      چاقی=طبیعت ذهن من و جسم من   رژیم و ورزش= خلل ایجاد کردن در طبیعت 

      در مدت زمان محدودی پاسخ میدهد ولی دوباره به حالت طبیعی خود باز میگردد. با تغییر فرمولهای ذهنی می آیم و تغییری اساسی ایجاد میکنیم و نتیجه آن تغییر میشود

      لاغری=طبیعت ذهن من و جسم من.  

       رژیم و ورزش=وجود ندارد.چون قرار نیست خللی در طبیعت بوجود بیاریم.

      واقعا این جمله اگر در تمام جنبه های زندگی من پیاده شود مطمئنم زندگی من درگرگون میشود‌. با تشکر از شما 

      خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/03 18:49
      مدت عضویت: 38 روز
      امتیاز کاربر: 2430 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 749 کلمه

      سلام مژگانم یه خانم شاد خوش انرژی روز ۲۰ ام 

      منطق من الان لاغریه شاید قبل از ورود به سایت همونطوری بودم ولی الان منطقم انتظارم فقط و فقط لاغریه 

      مثلا چند روز پیش نزدیک دوره عادت ماهیانه م بود من قبلنا استرس می‌گرفتم وقتی می‌فهمیدم این دوره نزدیکه چون انتظارم اشتهای زیاد عصبی خواری پرخاشگری ورم شکم و آب آوردن دست و پاهام بود 

      ولی جالبه برای اولین بار من از عادت ماهیانه نترسیدم به چاقی اصلا فکر نکردم حتی میدونستم تو همین دورانم چه فرقی می‌کنه روند من با گوش دادن و عمل به فایلها لاغریه 

      و روز به روزم دارم اضافه وزنم رو از دست میدم خودم دارم میبینم که دارم متناسب میشم چقدر صورتم خوشگلتر شده چقدر شکم و پهلوهام آب شده

      چند شبه همینطوری میرم پیاده تا دم مغازه همسرم تا بعد ساعت کاریش باهم بریم قدم بزنیم 

      یچیزی بگم برای اولین بار بود تو عمرم من گام شمار روشن نکردم 

      اصلا بخاطر لاغری پیاده نرفتم تا مغازه همینطوری تصمیم گرفتم پیاده برم چون هوا خنک بود خوش بود حال میداد خدا شاهده 

      خودم خنده م گرفت چرا دیگه من اصلا به چاقی و لاغری فکر نمیکنم 

      و جالبه همینطوری خودبه خودی اتوماتیک وار هم زندگیم درست شده تغذیه م رفتارم همه چیز خود به خود داره سر جای درستش قرار میگیره 

      من امروز ظهر دوست برام آش ترخینه که داخلش سیلابی بود آورد اگه قبلا بود شاید لب نمیزدم چون تو ذهنم این بود سیرابی چاق می‌کنه ولی نشستم با لذت اونو بجای ناهارم خوردم چقدرم چسبید یه لحظه هم به کالریش چاقی لاغری ش فکر نکردم 

      در صورتی که قبلنا یه چیز جدید تا می‌دیدم اول سرچش میکردم کالری ش رو تو هر صد گرم محاسبه میکردم بعد با ترازوی آشپزخونه وزنش میکردم 

      اینسری قشنگ کاسه آش رو گذاشتم جلوم و با لذت خوردم تمام 

      یعنی نمی‌دونم چطوری بگم که باور کنید چون برای خودم هم باورش سخته که فکر کنم چیزی حدود شش کیلو کم کرده باشم تو بیست روز البته اصلا روی ترازو نمیرم 

      ولی دارم میبینم چقدر چقدر شلوارم گشاد شده 

      من تغییرات م محسوس ه خودم هر روز متوجه لاغر شدنم دارم میشم 

      خدا شاهده تو این بیست حتی یکبار هم میلم به بستنی نکشید فقط چرا یبار در حد یه لیس از بستنی همسرم زدم همین 

      در صورتی که اول ورودم به سایت گفتم من روزی نبوده نیم تا یک لیتر بستنی رو هر روز نخورم 

      من الان بیست روزه اصلا میلی به خوردن بستنی ندارم 

      من نون خامه ای اومد خونه مون میلم نکشید حتی یدونه بخورم 

      خیلی راحت و با عشق به همسرم گفتم نه من میل ندارم شما بخورید 

      بچه ها باید به این مسیر به حرفهای استاد روشن مثل من ایمان بیارید تا اون تغییر خودشو تو بدنتون نشون بده 

      یبار استاد گفتند باید مسیر اشتباه رو دور زد من سریع دور زدم و الان دارم از خیلی از بچه های که هنوز تو شک و تردید هستند دارم سبقت میگیرم 

      من ایمان دارم به خودم به آگاهیم 

      من یه ذره هم دیگه ترس از چاقی ندارم 

      وقتی مثل بدمینتون بازی که الان بعد هجده سال حرفه ای یادش گرفتم می‌دونم هر وقت دوباره برم تو زمین همه چیز یادم میاد 

      می‌دونم لاغری با ذهن رو هم دارم آموزش میبینم 

      خوب پس دیگه از چاق شدن ذره ای ترس تو وجود من نیست اصلا من دیگه بهش فکر نمیکنم فکر و ذکر من الان لاغری و تناسبه هر لحظه اون تصویر تناسب اندام روی گوشیم داره تو ذهن من تو خواب و بیداری میاد جلوی چشمام 

      من وقتی میبینم دارم یاد میگیرم از هیچی نمی‌ترسم چون چیزی رو که بلد بشم محاله فراموش کنم 

      من اگه قبلا که صدها دفعه لاغر کردم و باز چاق شدم واسه این بود مسیرم در کل اشتباه بود مسیرم با خستگی و اسارت ذهن و روح و جسمم بود خوب مسلمه وقتی از مسیری لذت نبری میخوای زود تموم بشه و برگردی به حالت قبل

      من قبلاً همیشه وضعیت طبیعی بدنمون وزنی بالای صد کیلو میدونستم اصلا وقتی لاغر میکردم حس میکردم یه چیزی کمه من باید برگردم به وزن قبلیم و انگار با وزن بالای صد کیلو طبیعی بودم 

      ولی الان اینطور فکر نمیکنم اندام  متناسب طبیعی حق کنه این طبیعیه این طبیعت بدن منه بدن من لاغری رو میخواد این اضافه ها داره فشار میاره به زانو کمر همه جام 

       من الان دقیقا می‌دونم اندام ایده آل حالت طبیعی و حق منه پس الان تا شگفتی سازان ادامه  میدم 

      راستی یه کشف جدید من همیشه صبحا مسواک میزدم و فکر میکردم نمیتونم این عادت رو تغییر بدم الان چند روزه با همین آگاهی ذهنی شبا مسواک میزنم 😁🦷

      شاید عنوانش براتون مسخره بیاد ولی برای خودم دست آورد بزرگیه چون یه عمر نتونستم شبا مسواک بزنم و تنبلی میکردم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه گلی
      1403/06/29 07:03
      مدت عضویت: 34 روز
      امتیاز کاربر: 640 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 398 کلمه

      گام ۷: تغییر انتظار چاقی

      به نام خدا.

      ماجرای تشدید چاقی ما بیشتر از آنجایی شروع شد که هر روز از خود پرسیدیم:

      چرا لاغر نمی شم؟

      چرا چاقم؟

      چرا آب می خورم هم چاقم؟

      یا اینکه چطور چاقی را از بین ببرم؟

      چطور دیگر چاق نباشم؟

      یا مدام خودمان را در آینه نگاه کردیم و گفتیم وای چقدر چاقم!

      روی ترازو رفتیم و گفتیم ولی چقدر چاقم!

      لباس پوشیدیم گفتیم چقدر چاقم!

      موقع غذا خوردن،موقع خوابیدن، موقع بیدار شدن، موقع راه رفتن،موقع کتاب خواندن،موقع عروسی، موقع هر مجلسی،موقع دریافت دیپلم افتخار یا حتی موقع تماشای فیلم طنز و کمدی، گفتیم: «وای چقدر چاقم!»

       خلاصه که نگذاشتیم یک آب خوش از گلوی خودمان پایین برود! 

      بعد انتظار داریم دو روزه هم لاغر بشویم که زهی خیال باطل!

      وقتی یاد بگیریم آگاهانه دیگر به خود بر چسب نزنیم، وقتی یادبگیریم احساس خوب به لاغری داشته باشیم، وقتی یاد بگیریم به لاغری و تناسب اندام در هر فردی توجه کنیم، وقتی توانایی لاغری و تناسب اندام خود را باور داشته باشیم، وقتی توی کوچه و خیابان به این و آن انگ چاقی نزنیم؛ آن وقت می توان گفت که بله! یک تغییراتی در حال صورت گرفتن است حتی خیلی ریز و زیر پوستی!

      دوستان و خودِ عزیزم! بیاید از این به بعد به لاغری و تناسب اندام فکر کنیم. سوال های چرا و چگونه ای بپرسیم که جوابش به لاغری و تناسب اندام منجر می شود نه چاقی بیشتر! هر چه سوال از ذهن خود بپرسید ذهن در همان راستا پاسخگوست!

      اگر بپرسیم چرا چاقم؟ چرا لاغر نمی شم؟!خواه نا خواه باعث تثبیت باور های محدود کننده ی چاقی می شویم چون پیش فرض این سوالات بر مبنای چاق بودن است!

      اگر بپرسیم چگونه از شر چاقی خلاص شوم که دیگر بدتر!چون به طور کلی سوالِ چگونه، جوابش موقعی به ذهنمان می رسد که ما چراییِ درستی داشته باشیم یعنی وقتی پیش فرضِ سوال درست باشد(که در این سوال ذکر شده هم پیش فرض درست نیست)، بعد باور داشته باشیم و احساس خوب به لاغری داشته باشیم، سپس بعد از یک مدت احساسِ خوب به لاغری، باور به لاغری تقویت می شود و آنگاه چگونه هم به تدریج متوجه خواهیم شد و راهکارهایی مثل انواع اصلاح سبک غذایی خود به خود به ذهنمان می رسد یا … نه اینکه به زور و اجبار صدباره لاغر شویم و دوباره چاق!

      پس در یک کلام بیاید چراهایمان را بر مبنای لاغری و تناسب اندام و سلامتی بگذاریم! و باور کنیم که لاغری و تناسب اندام حق طبیعی ماست!

      خیلی ممنون و متشکرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1403/06/26 18:22
      مدت عضویت: 431 روز
      امتیاز کاربر: 7710 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 611 کلمه

      به نام خدای بخشنده و مهربان 

      سلام به همه دوستان

      من همیشه تو ذهنم برای لاغر بودن باید سختی کشید و همیشه باید یا تو رژیم باشم یا تحرکم زیاد باشه به همین دلیل تا زمانی که رژیم می‌گرفتم یا ورزش انجام میدادم لاغر میشدم به محض رها کردن روشها چاقی من هم برمیگشت چرا؟ 

      چون که من چاقیم رو از خانواده مادرید به ارث بردم.

       من باردار شدم و هر کسی باردار بشه کلا جسم تغییر می‌کنه و بالطبع چاقی بیشتر و اینکه این چاقی همیشگی هست، 

      هر چه قدر سنم بالاتر می‌ره وزنم بیشتر میشه و این وزن دیگه پایین آوردنش سخت هست.

      من غذا رو کامل نمیجوم و تند تند غذا رو قورت میدم پس چاقی من طبیعی هست.

      به خوردن شیرینی خیلی علاقه دارم پس من باید چاق باشم.

      من غذای سرخ کردنی خیلی دوست دارم پس چاق شدنم طبیعی هست

      من از هیچ غذایی بدم نمی‌آید و هرچیزی می خورم پس من چاق میشم

      من به ذهنم با این دلایل منطقی چاقی رو برای خودم طبیعی کرده ام همسرم متناسب هست و طبیعت خودش رو لاغری می‌دونه و همیشه میگه یا چاق نمیشن یا حتی اگر دو کیلو چاق بشم خیلی سریع این دو کیلو کم میشه،من بدنم چاق نمیشه و برای عروسی خودمون میخواست چند کیلو  اضافه کنه هر غذایی هر مکملی خورد نتونست وزن اضافه کنه چون قبل از اینکه اون خوراکی یا مکمل رو بخوره عقیده داشت و می‌گفت که این هم برای من فایده نمیکنه در حالی که من تو فکر و ذهنم این بود که مگه میشه چاق نشد منو دست انداخته، در حالی که الان میفهمم همسرم تو ذهنش لاغری رو طبیعت خودش قرار داده اما من چاقی رو طبیعت خودم قرار دادم خانواده همسرم همگی متناسب هستند حتی پدر و مادرشون لاغرند اما فقط یک خواهرشون چاق هست پس ارثی بودن در واقع غیر منطقی هست یا در خانواده خودم همه خواهرهام  متناسب هستند همه میگن به خانواده مادرت کشیدی چرا این ارث فقط به من رسیده؟ عمو و زن عموم هر دو متناسب هستند اما پسرعموهام و دخترعموم چاق هستند

      اگر بارداری باعث چاقی میشه پس چرا همه دوستانم وخواهرهام و همه اطرافیانم بعد از بارداری کاملا متناسب هستند

      سن بالا باعث چاقی هست مادربزرگ خودم با وجود سن بالا کاملا متناسب بود یا مادر بزرگ دیگه ام جوانتر بود کمی چاق بود اما حالا لاغرتر شده 

      با وجود چاقیم اما همیشه تو ذهنم بوده که اگر رژیم یا ورزش رو منم خیلی زود لاغر میشم و همین طور هم میشد و من می تونستم در مدت خیلی کم به لاغری دست پیدا کنم که همه اطرافیان با دیدنم شوکه میشدن.

      من مدت یک سال حتی با رها کردن چند ماهه لاغری با ذهن، مثل قبل به لاغرتر کردن زیاد فکر نمی کردم  در حالی که قبلاً همیشه فکر این بودم که کی رژیم رو شروع کنم تا لاغر بشم یا وای ورزش نمی کنم چاق میشم و می بینم که با وجود ورزش نکردن و رژیم نگرفتن در این مدت وزنم مثل قبل زیاد نشده پس این نشون میده که ذهن من داره لاغری رو یاد میگیره مثل همه کارهایی که تا حالا انجام دادم مثلا من مدتها قبل دوره برنامه نویسی و طراحی سایت رو گذروندم و حتی مدتی هم مشغول کار بودم اما ده سال بود که دیگه کار نمی کردم و در نظر خودم همه چیز یادم رفته بود ولی یکی از اشنایانمون نیاز به سایت داشت و از من خواست که براش طراحی کنم اولش مردد بودم که همه چیز یادم رفته،  اما قبول کردم و بعد از شروع کار دیدم که همه مراحل کار تو ذهنم هست و به راحتی این کار رو انجام دادم پس ذهن من توانایی یادگیری رو داره و اگر چیزی رو کامل یاد گرفته باشم پاک شدنش از ذهنم محال هست‌.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/06/15 21:38
      مدت عضویت: 71 روز
      امتیاز کاربر: 11110 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 333 کلمه

      ما دو نوع قانون داریم یک قانون طبیعی مثل روئیدن گندم از گندم و جوشیدن آب در دمای ۱۰۰درجه که هیچ تغییری در آن نمیتوان ایجاد کرد ولی ما گل های رزی را دیده ایم که سیاه هستند و آن به دلیل قانون بدیهی هست که ما در روند یک قانون طبیعی اختلال ایجاد میکنیم 

      لاغری هم یک امر طبیعی برای انسان است چون انسان متناسب به دنیا میاد ولی با وارد کردن فرمل های ذهنی چاق کننده خود راچاق میکنه افکاری مثل ارثی بودن چاقی من یا اینکه من آب هم میخورم چاق میشم یا چربی های من مقاوم شده باعث شده چاقی برای من منطقی بشه و برای من امری طبیعی و دیگه من به دنبال اصلاح این باورها نباشم

      ولی من با پا گذاشتن در مسیر لاغری با ذهن یاد گرفتم که اگه من بارها از روشهای دیگر تناسب اندان نتیجه نگرفتم دلیل بر بی اراده بودن من نیست بلکه من ثابت کردم که اراده ای قوی را دارم ولی مسیری که من میرفتم اشتباه بوده و اگر هم نتیجه ای حاصل میشد به این دلیل که افکار چاق کننده در ذهن ما چاقی رو یک امر طبیعی جلوه میدادند و از طرف دیگه سختی و محدودیت این برنامه ها راه رو برای ما سخت میکرد و ما کم آورده و مسیر را رها میکردیم

      در تمام دورانی که من با روشهای مختلف سعی در رسیدن به تناسب اندام داشتم فکر من براین بود که من استعداد چاقی دارم و چاقی من ارثیه و همینطور بدنم در مقابل رژیم  مقاومه 

      این افکار باعث سخت شدن دوچندان مسیر برای من شده بود و هر بار فکر میکنم این اراده قوی من بود که تا حدود زیادی حتی به تناسب اندام نزدیک شدم

      همانطور که من سالها قبل در خیاطی مهارت پیدا کردم و الان هم یه یاد دارم همانطور که من آشپزی و شیرینی پزی را یاد گرفتم و چشم بسته هر غذایی رو میپزم همانطور هم فرمول های لاغری رو یاد میگیرم و به ذهن ناخودآگاه خود میسپارم و به تتاسب اندام دائمی میرسم

      من توانمنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/06/13 16:32
      مدت عضویت: 75 روز
      امتیاز کاربر: 1805 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 147 کلمه

      سلام من زمانی که خیلی چاق بودم هیچ لذتی اززندگی نمیبردم وهمیشه درحال کلنجارباخودم بودم ازیک طرف پرخوری ازطرفی دنبال یک راهی برالاغری تااینکه متوجه شدم تیرویددارم وتحت نظردکترشدم‌تاحدودی ازچاقیم کم شد ولی بازچاق میشدم وزنم نزدیک نودمیشد زانوهام دردمیگرفت اززیادی وزن وهمیشه نگاه وحرف اطرافیان برام عذاب اوربودرفتن باشگاه واستفاده ازدستگاه لاغری موقتی بوداینانمیتونست برامن کارسازباشه همیشه توذهنم منطق چاق بودن حکمفرمابود واصلا چیزی بعنوان لاغری وجودنداشت نزدیک دوساله بطوراتفاقی بالاغری ذهن اشناشدم وتاحدودی متوجه شدم ارث وبیماری نمیتونه عامل چاقی باشه بلکه مغزم وذهن ناخوداگاه نقش مهمی دارن باجایگزین کردن فرمول درست فرمول اشتباه وانباشته شده ذهنم روتغییربدم چربی های بدنم همش بخاطر اشتباهات خودم انباشته شده بود نه عوامل ارث یابیماری والان به لطف خدا ذهنم یادمیگیره ازغذا نترسم واونوعامل چاقی ندونم چشام یادمیگیره حریص نباشه ودهن ناخوادگاه یادمیگیره چجوری بامنطق درست فرمول سازی کنه ومن یک فردمتناسب بشم وخیلی خوشحالم واحساس ارامش دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/06/12 16:03
      مدت عضویت: 1344 روز
      امتیاز کاربر: 14098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      بنام خدا 

      سلام وقت بخیر 

      گام ۷ تغییر انتظار چاقی 

      نظر من تا قبل ورود به سایت تناسب فکری 

      انتظار چاقی در ذهنم بسیار قوی بود یعنی فقط فکر میکردم با یک روشی باید یکم لاغر شوم که سبک بشم اونم تا مدت کوتاهی و مطمئن بودم که من لاغر بشو نیستم و هیکل برای چاقی ساخته شده طبیعی هست من چاق باشم هر کی هم میگفت بهش میگفتم طبیعت جسم من چاقی هستش و خودمو راحت میکردم از سر ناراحتی هم میگفتم 

      برای همین بود از هر روشی استفاده میکردم ماندگار نبود و دوباره چاق میشدم اما الان من با آموزش لاغری با ذهن لاغری را طبیعی جسم خودم میدونم خدا در بدو تولد منو متناسب آفرید ولی من با شنیده ها و دیده ها کم کم جسم خودم را از حالت طبیعی آن خارج کردم و چاق شدم ولی الان میخوام به طبیعت جسم خودم که لاغری هست برگردم و من تا متناسب شدنم راهی نمانده هر روز ادامه میدم و استمرار دارم و لاغری را طبیعی جسم خودم میدونم و لاغری و لاغر تر میشم .

      به امید موفقیت همه ی عزیزان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/06/09 12:03
      مدت عضویت: 627 روز
      امتیاز کاربر: 8240 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 419 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکی ست.

      همانطور ک استاد فرمودن،بعضی از موارد در زندگی و جهان هستی برای ما قانون و طبیعت هست و بعض  موارد هم بدیهی ست.مثلا اینکه ما به طور طبیعی هر روز خورشید رو می‌بینیم و شب هم تاریکی رو می‌بینیم.ما ب صورت طبیعی هر روز نفس میکشیم ب صورت طبیعی و نرمال داریم اطرافمون طبیعت رو می‌بینیم ک توی فصل بهار همه جا سبز میشه و درخت و گل و گیاهان زنده میشن و توی فصل پاییز و زمستون زرد و خشک میشن و میمیرن.اینا برای جهان هستی طبیعی هستن بدن ما هم طبیعی و نرمال آفریده شده و عکسای نوزادی و کودکی من مصداق این حرف هست چون کاملا وزن نرمال داشتم ولی از ی‌جایی ب بعد ب خاطر دیدگاه و نظرات اطرافیانم سیر طبیعی بدن من عوض شد و من شروع ب اضافه وزن کردم.من برای خودم منطقی کردم ک باید چاق بشم چون خانواده م چاق هستن،من طبیعی و منطقی کردم ک باید هر آنچه برام میارن و توی ظرف غذام هست باید بخور  حتی وقتی گرسنه نیستم و حالم از غذا بد میشه،چون گناه داره،چون خدا اسراف کردنو دوس نداره،چون غذای مهمونیه یا غذای مامان پزه یا چون الان برنج گرون شده پس هرچی درست میکنیم رو باید بخوریم و دور ریز نباید داشته باشیم.باید هرچی اضافه میاد از غذا ها رو تا آخرش خورد،چون این مهمونیا و این تنوع غذایی یکجا رو شاید حالا حالاها نشه ببینیم این سفره های رنگی،چون غذا خوردن و با اشتها خوردن حس خوبیه چون غذا دور هم خوردن خیلی میچسبه حتی اگر سیر باشی بازم مزه میده،چون آدم سیر شصت تا لقمه میتونه بخوره،این چ منطقیه اخه؟؟؟چرا آدمی ک سیر هست و میل نداره باید شصت تا لقمه بخوره؟؟؟چون یاد گرفتم که سالاد بدون سس و یا غذا بدون نوشیدنی اصلا ارزش نداره،چون یاد گرفتم ک من تحرکم کمه همش توی خونه یا محل کار هستم پس لایق چاق شدنم،اینا منطق هایی هست ک الان ب ذهنم خطور کرد و نوشتم ولی از الان ب بعد تمام تلاشمو میکنم ک منطقی کنم ک آدم سیر حتی نباید ی دونه برنج بخوره چون ن غذا مزه میده و ن نیازی هست ک ب بدن قشنگم آسیب بزنم.میخوام منطقی کنم ک من چاق نباید بشم چون لاغر و متناسب متولد شدم.من طبیعی و نرمال باید باشم مثه همه ی آدمای طبیعی و نرمال.

      میخوام منطقی کنم و ب خوردن و نخوردن فکر نکنم میخوام ب این مدام فکر نکنم ک فلان غذا یا فلان کار منو چاق میکنه،میخوام منطقی کنم ک اندازه نگهدار ک اندازه نکوست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/07 07:35
      مدت عضویت: 596 روز
      امتیاز کاربر: 8960 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,184 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلامي گرم به استاد عطار روشن عزيز

      گام ۷: تغییر انتظار چاقی

       چالش ذهن چاق

      خلاصه درس استاد : چون ذهنم نميزاشت اين مطالب مهم رو درك كنم بنابراين خلاصه نويسي كردم تا بتونم از روش بخونم تا بهتر بشينه توي مغزم 

      وقتي ديدم ذهنم داره شيطوني ميكنه براي درك اين مطالب ، فهميدم اين مطالب از اونايي هستن كه قراره يك سيمان هايي را بشكنن توي مغزم 

      جهان هستي مجموعه اي از قوانين است و اين قوانين ثابت هستن

      ما درباره قوانين ثابت جهان هستي شك و ترديد نداريم مثلا ما درباره قانون جاذبه هيچ شكي نداريم

      ذهن ما بطور طبيعي اين قانون رو پذيرفته

      نكته 

      هر چيزي رو كه مغز ما بطور طبيعي بپذيره ، مخالفش رو نميتونه بپذيره

      1)طبيعي قانونه 

      2) بديهي انتظار ماست

      طبيعي اينه كه درخت سيب، سيب سالم داشته باشه…و  اين بديهي نيست و ما انتظار نداريم درخت سيب ، سيب ناسالم داشته باشه

      اگر مريض ميشيم ، اين طبيعي نيست ولي براي ما بديهيه كه مريض بشبم

      اگر ما تلاش مي كنيم براي لاغر شدن و لاغر نميشيم فقط

      دليلش اينه در مغز ما جاي چاقي و لاغري عوض شده 

      لاغري براي ما بديهيه و چاقي طبيعيه براي ما

      چطور؟

      يك فرد چاق، اطمينان داره به چاقيش به همين دليل هر روشي استفاده كنه براي لاغري با اطمينان نيست و اون كارو انجام داديم و گفتيم ببينيم آخرش چي ميشه

      به اندازه اي كه چاق شدن براي ما طبيعي بوده ، لاغر شدن تلاشي بي فايده ست

      در مغز يك فرد متناسب، متناسب بودن طبيعيه

      انقدر چاقي براي ما طبيعي جلوه ميكنه كه به راحتي ميگيم آب هم بخوريم چاق ميشيم

      طبيعت بدن ما اينه كه متناسب باشم

      چرا؟

      چون اينهمه آدم سالم هستن و متناسب

      طبيعت درخت اينه كه سالم باشه 

      چرا ؟

      چون اينهمه درخت سالمن

      جاذبه همه جا جاذبه ست

      چطور ميتونيم براي مغز تعريف كنيم لاغري طبيعيه؟

      اول بايد منطق هايي كه براي چاقي داريم يكي يكي تغيير بديم 

      1. مثلا اگر منطق من اينه كه چاقي من ارثيه ، بايد دلايلي پيدا كنم كه نه اصلا ارث و چاقي هيچ ربطي با هم ندارن

      2) يه عده اي براشون منطقيه شيريني باعث چاقي ميشه عده اي اصلا اينو قبول ندارن و اصلا هم با خوردن شيريني چاق نميشن

      بايد نمونه هايي را پيدا كنيم كه متضاد اون منطق هاي چاقي ماست

      بايد به تفاهم با خودمون برسيم و اصلا نبايد با كسي كاري نداشته باشم

      3) ممكن منطق من اين باشه كه سوخت و ساز بدن من پايينه، بايد منطق هايي رو پيدا كنم كه مخالف اينو ميگه

      4)يا منطق من ميگه چون كار من پشت ميزبه من چاق ميشم ، بايد منطقي پيدا كني كه هستن افرادي كه پشت ميز ميشينن و لاغر هم هستن

      قدم اول پيدا كردن منطق براي چاقي و اصلاح اون

      قدم دوم  بوجود آوردن منطق لاغري 

      منطقي اينه كه من لاغر باشم

      وقتي منطق ما تغيير كنه جسم ما خود به خود تغيير ميكنه 

      وقتي اين منطق را بوجود مي آريم انتظار ما از چاقي ميره به سمت لاغري و خود به خود لاغر ميشيم

      من اگر بخوام لاغر بشم بايد چيكار كنم 

      نكته بسيييييار مهم : تا زمانيكه كارهايي بايد براي لاغر شدن انجام بدم زياد هستن ، و بر خلافش فك ميكنم چاقي من نيازي به تلاش نداره و خود به خود چاق ميشم ، منطق من چاقيه …مغز من به سمتيه كه كار براش راحت تره

      وقتي براي انجام يه كاري نياز به فكر نداريد يعني انجام اون كار براي شما منطقيه

      چرا تا حالا لاغر نشدی؟

      و اما برداشت من از اين درس:

      منطق من درباره چاقي اينه كه :

      من باور كرده بودم كه ژنتيك من به مامانم نزديكه و كلا فرم بدنم مثل اونه پس چاقي من منطقيه

      منطقي بود براي من وقتي كرب و هيدرات ميخورم چاق ميشم

      منطقي بود براي من بستني و عسل و معجون چاق ميكنه

      منطق من ميگه سه وعده غذا خوردن باعث چاقيه

      منطق من تحرك نداشته باشي چاق ميشي

      به لطف بودن در اين سايت خلاف اين منطق ها رو پيدا كردم و نشون ذهنم دادم و توي همين مدت كم كه اينجا دارم فايل ميبينم ، ذهن من داره تغيير ميكنه و حتي اضافه يه قاشق سالاد رو نميتونم بخورم مني كه قبلا سه بشقاب سالاد ميخوردم بعدم غذا ميخوردم …يعني ذهنم انقدر راحت سالاد رو ميپذيرفت و هر چقدر بود ميخورد، الان يه قاشق اضافه مياد نميتونم بخورمش

      بعد از غذا خوردن انقدر سير ميشم كه ياد غذا ميوفتم حالم بد ميشه

      چيزي كه هيچ وقت اين حس رو نداشتم

      هميشه بعد از غذاي اصلي فكر ميكردم به وعده بعدي كه چي درست كنم ، الان اصلا نميتونم وقتي سيرم به غذا فكر كنم و ببينم حالا براي وعده بعدي چي درست كنم 

      تغييرات طوريه كه خودم دارم تعجب ميكنم

      • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟

      چون با توجه به آموزه هاي اين فايل ، فهميدم كه ته ذهن من اين بوده كه ژنتيك من مثل مامانمه و محكومم به چاقي و خوب ذهن هميشه از اون برنامه اي كه براش راحت تر هست پيروي ميكنه

      مثال ساده اش اينه كه ما موقع رانندگي روزمره از محل كار تا خونه، نيازي به گوگل مپ نداريم ولي وقتي ميخواهيم بريم يه جاي جديد از گوگل مپ استفاده ميكينم .چون ذهن ما قفل ميكنه موقعي كه چيزي براش بديهي نباشه…

      • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟

      نكته بسيار جالب اينه كه من هميشه ميديدم كه راحت لاغر ميشم…به محض اينكه در يك رژيمي وارد ميشدم سريع لاغر ميشدم…الان ميفهمم كه سيستم بطور طبيعي اينه كه من متناسب باشم …و به محض اينكه خودم يه قدم بر ميداشتم ، جهان قدم هاي بعدي رو برام برميداشت…اما از اونجاييه كه ما انسانيم و اختيار داريم …و از اونجايي كه با همين اختيار قبلا ورودي هايي به مغز داديم ، جهان در برابر همون ورودي هاي قبلي ما كوتاه مياد….الان متوجه شدم اگر هر روز تمرين انجام بدم و با اين كار به جهان بگم و نشون بدم من دوست دارم متناسب باشم من لياقت دارم متناسب باشم ، بعد از مدتي كه جهان هستي ممارست من رو ببينه من رو ميندازه توي يه سيكل راحت كه اصلا نيازي به تلاش من نيست و ديگه طبيعيه من ميشه لاغر و متناسب بودن…

      • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟

      همسرم ميگه بايد كمتر غذا بخوري…بايد ورزش كني… ولي واقعيت اينه كه من خودم بدتر از همه عالم به خودم ميگم چاق …چون من كه مهاجرت كردم و اصلا با كسي زياد رفت و آمد ندارم فاميل و دوستي هم به اون شكل ندارم اينجا….پس اين خودم هستم كه دارم خودزني ميكنم

      مرحله دوم:

      • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.

      قطعا كه بدن من توانايي لاغر شدن را دارد …بارها و بارها و بارها اين كار را انجام داده ام و لاغر شده ام انقدر اين كار راكرده ام كه دو سه سايز لباس توي كمدم هميشه دارم …بطور ميانگين سالي يه بار اين كار را كرده ام

      • مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید.

      رانندگي

      آشپزي

      نقاشي

      سواد خواندن و نوشتن

      بعضي حركات ورزشي

      شنا

      همانطور كه استاد در قسمت هاي پيشين گفتن، لاغري هم يك علم است و همانطور كه چاقي را آموختيم ، اكنون بايد لاغري را بياموزيم…و مثل هنرهاي ديگري كه ياد گرفتم و هيچ وقت فراموششون نكردم ، لاغري رو هم به اميد الله ياد ميگيرم و ملكه ذهنم ميشه

      از استاد عزيز بي نهايت سپاسگذارم به خاطر اين فايل ارزشمندد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/03 19:05
        مدت عضویت: 38 روز
        امتیاز کاربر: 2430 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        سلام فهیمه جان خنده م گرفت اون قسمت که گفتی دوسه سایز لباس تو کمد داری باورت میشه من از سایز چهل تا پنجاه دو برای همشون لباس دارم از مانتو شلوار بگیر تا شومیز و لباس مجلسی و لباسهای طبیعتگردی 😁

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/07/04 23:40
          مدت عضویت: 596 روز
          امتیاز کاربر: 8960 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 34 کلمه

          سلام به روي ماهت

          اين هم از شگفتي هاي ما هست كه همه سايز لباس توي كمدمون داريم …به اميد روزي كه سالهاي سال تا وقتي زنده ايم فقط يه سايز دلخواهمون لباس داشته باشيم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/06/03 07:23
      مدت عضویت: 270 روز
      امتیاز کاربر: 6185 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 40 کلمه

      سلام استاد ..من سالیان سال همیشه دنبال رژیم گرفتن بودم .وباشنیدن اینکه متابولیسم بدنت پایینه که بهقول خودتون از کجا وباچه آزمایشی اینو ثابت کردن.چاقی روبرای خودم طبیعی کرده بودم.وهزلران دلیل مثل این.و خوشحالم که با این سایت آشنا شدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/01 21:38
      مدت عضویت: 56 روز
      امتیاز کاربر: 3575 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      چاقی طبیعی نیست

      توی این دنیا همه چیز به صورت درست و سالمش طبیعیه، برای بدن هم متناسب بودن طبیعیه، ولی برای یه ذهن چاق، چاقی طبیعی است، و چون براش طبیعی است دنبال دلایل مختلف برای چاقیه.

      در لاغری با ذهن جای این‌ها عوض میشه، باید بتوانیم برای خودمان منطقی کنیم که چاقی طبیعی نیست (ارثی نیست، با قرص چاق نمیشیم، با کم تحرکی چاق نمیشیم، …) پس موارد متضاد اینها را پیدا میکنیم، مثلا افرادی که زیاد غذا میخورند لاغرند, یا پشت میز نشینن لاغرن، یا بی تحرکند لاغرند و …

      پس منطقی‌اش اینه که من متناسب باشم.

      متناسب شدن برای من منطقی است و من منتظر متناسب شدنم. من منتظر اینم عکس یک هیکل متناسب را بگیرم و به دوستان دیگرم هم سن بدهم که متناسب بودن طبیعی است و منتظر تناسب اندام باشند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار محمد میم
      1403/05/26 19:39
      مدت عضویت: 105 روز
      امتیاز کاربر: 5425 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      سلام و درود 

      فایل خیلی عالی استاد قرار دادن

      من هم نمونه های زیادیی دیدم که استاد اشاره کردن قبلاً که از روش های نادرست استفاده میکردم خیلی خیلی از دوستان رو می‌دیدم که باشگاه میان برای اینکه بدنشون پر بشه ولی هر چقدر تلاش نیکردن هیچی که هیچی من هم میگفتم چرا اینا تغییر نمیکنن واقعا چرا 

      برام جای تعجب داشت تغییر نکردنشون

      همه چیز روی منطق ذهن یا فرمول 

      اگه منطق ذهنم این باشه من آدم شلخته ای هستم بیرون کاملا مشهود و مشخص

      آدم بد پوشی هستم کاملا بیرون مشخص میشه

      دنیا دقیقا آینه بیرون ماست هر چی تو مغزت کاشته بشه بیرون درو میشه

      استاد نمی‌دونم چطوری تشکر کنم ازتون بابت این مطالب با اینکه توی مسیر لاغری هستم

      واقعا میگم خدایا چقدر این مطالب ارزشمند لاغر شدن توی این مسیر کوچیک کوچیک کوچیک هست یعنی لاغری حداقلی هست که هر کی نداشته باشه از تنبلی و کاهلی خودشه 

      چقدر توی این مسیر ما میتونیم روابط مون با خدا بهتر کنیم

      چقدر درامدمون رو میتونیم افزایش بدیم

      چقدر میتونیم حالمون رو بهتر کنیم که این حال خوب از همه مهم تره

      واقعا ممنونم❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/05/21 17:20
      مدت عضویت: 144 روز
      امتیاز کاربر: 1760 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 85 کلمه

      سلام و درود 

       در ذهن فرد چاق چاقی طبیعیه   فرد انتظار چاقی را دارد 

      فرد متناسب در مغزش طبیعیه متناسب باشه 

      واسه همین فرد چاق به خاطر ذهنیتش  به راحتی نمی تواند لاعر بشه

      نه به  جسمت و نه به ارادت و نه به تلاشت و نه به شانست ربطی نداره

      و برای مغزمون منطقی کنیم لاغری طبیعیه

      و منطقهای چاقی را به منطق لاغری تغییر بدی 

      چاقی ارثی  فلان ماده غذایی چاق کنندست  سنم باا رفته  و تحرک ندارم

      باید نمونه هایی پیدا کنی که اون منطقهای چاقی را نقض کنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عسل ارجمند
      1403/05/19 15:56
      مدت عضویت: 1850 روز
      امتیاز کاربر: 2495 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 183 کلمه

      سلام و عرض ادب خدمت استاد عطارروشن عزیز و دوستان همراه

      من توانایی لاغر شدن دارم، علت اینکه لاغر نشدم تا الان این بوده مه من فکر میکردم باید کارهای سخت و سنگین انجام داد برای لاغری یا اصلا باید یه کاری کرد کنترل رو خوردن چی خوردن چه اندازه خوردن داشته باشم در حالی که اینها رو مغر من قراره فرمانشو صادر کنه اونوقته که منجر به متناسب بودن و‌موندن من میشه . و کی مغز این فرمانها رو صادر میکنه زمانی که من تصاویر لاغری در ذهنم بسازم زمانی که من انتظار لاغری و متناسب بودن داشته باشم توی ذهنم و این تصاویر از نگرشهای جدید من در مورد خوراکی ها در مورد خوردن و درمورد توانمندی بدنم به وجود میاد

      ‌پس کاری که من قراره انجام بدم کنترل عامدانه و رزیم و ورزش نیست بلکه ایجاد نگرشهای جدید در مورد خوردن و در مورد توانایی بدنم برای طبیعی و به راحتی متناسب شدن هست 

      و من روزانه دارم رو این نگرشها و ایجادشون تو ذهنم و ایجاد تصاویر لاغری و انتظار راحت متناسب شدن کار میکنم به امید موفقیت خودم و دوستان همراهم💪💪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مینا
      1403/05/13 10:37
      مدت عضویت: 171 روز
      امتیاز کاربر: 2795 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 153 کلمه

      سلام استاد روزتون بخیر 

      سلام به همه هم دوره ای های عزیز 

      من در روش قبلی برای لاغر شدن وزن و سایز خوبی بدست آوردم ولی ماندگار نبود و موفق نشدم چون کلا مسیر لاغری من اشتباه بود و ذهنم درگیر چاقی بود و رها نشده بود.بدن من خوب جواب میده یکدفعه 20کیلو کم کردم اما متاسفانه مغزم مقاومت کرد و پیروز شد.

      اطرافیان من می‌گفتند که استخوان تو درشت است درحالیکه وقتی وزن کم کردم جثه من کوچک شده بود.دیگری می‌گفت ارثی هست ولی خواهرم لاغر هست.گفتن به خاطر کم تحرکی هست در حالی که شوهرم کمتر از من فعالیت میکند پس همه این ها رد شده است ومن این بار روش صحیح را پیدا کردم.

      من نقاشی و خطاطی را یاد گرفتم.رانندگی و خیاطی را خوب یاد گرفتم و هنوز فراموش نکردم پس لاغری را هم خوب یاد میگیرم و متناسب می‌شوم.

      خدایا شکرت به خاطر ذهن قوی که به من دادی.وسپاس از شما استاد گرامی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/05/11 19:47
      مدت عضویت: 89 روز
      امتیاز کاربر: 2220 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      سلام من تاکنون ازروش صحیح یعنی لاغری باذهن لاغر نکردم وبا روش‌هایی بوده که جسم نازنینم را مورد آزار قرار می دادم چرا چون منطق ذهن من چاقی بود اما حالا متوجه شدم باید منطقم را عوض کنم تا بدون آزار جسم وروحم وبا وآرامش لاغر شوم وبه قول استاد لاغری آسان ترین کار دنیاست  پس با اطمینان بیشتر وپر توان وباتعهد  راه را ادامه میدهم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 💖نرگس💖
      1403/05/08 05:40
      مدت عضویت: 183 روز
      امتیاز کاربر: 4460 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,137 کلمه

                   به نام الله مهربانم

      سلام به اعضای سایت

                   الحمدلله رب العالمین

      که باز هم فرصت زیستن و تغییر کردن داد

      اگر بخوام کل گام رو در چند جمله خلاصه کنم

      باید اینطور بگم که همه چیز از انتظار و منطق ذهنی ما سرچشمه می‌گیرد

      اگر ما منطق چاقیمون رو به منطق لاغری تبدیل کنیم و انتظارمون از خودمون لاغری باشه خیلی راحت و خود به خود لاغر می‌شیم

      حالا چطور این کار رو بکنیم

      باید دنبال این باشیم که منطق چاقی در ذهن ما چیه 

      بعد دنبال منطق لاغری باشیم و خب این منطق درپیش فرض ما هست ،فقط لازمه دیگه انتظار لاغری بشه و رفتارمون رو مثل متناسب ها کنیم

      و به نظرم این کار خیلی لذت بخشه

      امروز وقتی در یخچال رو باز کردم و خواستم یک دونه سیب بخورم 

      یاد اون همه رنجی که به خودم دادم افتادم و حالم گرفته شد

      بعدشم خوشحال شدم که به این سایت هدایت شدم

      و الان اینجام

      و دیگه نمی‌خوام شک و تردید داشته باشم 

      چون ذهن لذت بخش رو دوست داره و ادامش میده

      امیدم در این راه به همون خدایی که هدایتم کرد

      الهی شکر که اینجا هستم

      بریم سراغ تمرینات لذت بخش هنگام و با حل این تمرینات منطق لاغری را در خودمون گسترش بدیم و منطقه چاقی را کمرنگ کنیم و بعد انشالله از بین ببریم

      • چرا تا حالا لاغر نشدی؟

      به خاطر کلی منطقه اشتباه در ذهن و راه اشتباه رفتن

      فکر می‌کردم اندامم شبیه اندام عمه‌های منه

      در صورتی که فهمیدم چرا ارثی نیست

      فکر می‌کردم به خاطر زیاد خوردن چاق میشم به خاطر اینکه از ماده‌های اشتباه تغذیه می‌کنم

      در حالی که دور و برم هستند آدم‌هایی که از همان ماده‌ها تغذیه می‌کنند اما کاملاً متناسب و لاغر

      فکر می‌کردم به خاطر کم تحرکی چاق میشم

      در حالی که دور و برم هستن آدمایی که واقعاً لاغرن و هیچ تحرکی ندارند یا اگه دارند خیلی کم دارند

      فکر می‌کردم چای من به خاطر شاید مزاج و یا یه مشکل از درون باشه

      در حالی که خیلی از انسان‌ها هستند که مشکلات مزاجی و درونی دارند اما کاملاً متناسب و لاغرند

      اصلا وقتی که در گوگل جستجو می‌کردم فکر میکنم این طور نوشت که نمی‌تونه تنها دلیل چاقی باشد

      اصلاً اگر یک فرد متناسب این مشکلات را داشته باشه اگر در ذهنش این‌ها دلیل چاقی نباشه هرگز چاق نمی‌شه

      فکر می‌کردم شاید به خاطر اشتهای زیادمه

      حالا فهمیدم که اشتها فقط یک فرمول ذهنی و یه دلیل قانع کننده برای بیشتر خوردن

      فکر می‌کردم که اگه یک ذره بیش از حد بخورم چاق میشم

      در حالی که آدم‌های دور و برم بودن راحت می‌خوردن ولی لاغر بودن چون اصلاً غذا رو چاق کننده نمی‌دیدند و من فهمیدم که قدرت دست منه نه غذا 

      و کلاً هر دلیلی که من می‌آوردم به خاطر منطق ذهن چاقم بود و انگار هر فرمول و اطلاعاتی که واردش می‌کردم نتیجه آن چاقی می‌شد

      اما منطق ذهن لاغر اینطور نیست و هر چقدر هم رفتارت مانند چاق‌ها باشد

      اگر در ذهنت لاغری طبیعی باشه و انتظار لاغری داشته باشی

      دیگه هر فرمول و هر رفتاری که انجام بدی نتیجه اون میشه لاغری

      الهی شکر که آگاه شدم

      • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟

      چون اون روش‌ها کاملاً اشتباه بودند و نمی‌شد فشار جسمی یک چیزی رو به ذهن آموزش داد

      لاغری آموزش دادنی است

      و وقتی توی ذهن تو چیزی طبیعی باشه یگه با فشار جسمی نمی‌تونی اون قانونی که به ذهنت وارد کردی رو تغییر بدی

      فقط با آموزش و دادن اطلاعات درست نقض کردن اون منطق در ذهن خودت می‌تونی اون را از ذهن خودت برداری

      پس این روش، روش کاملاً اصولی و درستیه

      • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟

      وقتی با رژیم و ورزش می‌خواستم لاغر بشم خیلی سخت می‌دیدم لاغر شدن رو

      همین الان هم شاید هنوز سخت می‌دونم

      اما الان فهمیدم که باید لاغری را آسون دید 

      چون ذهن من کار سخت را انجام نمی‌دهد اما کار آسون و لذت بخش را ادامه میده و پیشرفت میده

      • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟

      بعضی‌ها می‌گفتن به خاطر اینکه زیاد می‌خوری

      بعضی‌ها می‌گفتن استخوانت درشته

      بعضیا می‌گفتن باید بیشتر تحرک کنه

      خلاصه کلی دلیل و راه حل اشتباه که کل جهان به همون باور هستند

      • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.

      من توانایی لاغر شدن رو دارم

      چون از مسیرهای اشتباه بارها لاغر شدم

      حتی برای بار اول که رژیم گرفته بودم بدون اینکه خیلی به خودم رنج و سختی بدم تونستم همون اول دفعه چند کیلو از وزنم رو کم کنم

      این نشون میده که من توانایی لاغر شدن رو داشتم که هم تونستم خیلی آسون و هم تونستم با یک روش خیلی سخت خودم رو لاغر کنم

      جسم من تواناست چون بارها منو در مسیرهای اشتباه همراهی کرده و چون اشتیاق داشته لاغر بشه حتی در همون مسیرها هم همراه بوده

      • مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید

      من عروسک بافتن رو یاد گرفتم

      من والیبال رو تا یه جایی یاد گرفتم

      من آشپزی رو تا یه جایی یاد گرفتم

      من خانه داری و بچه‌داری رو یاد گرفتم

      من نماز خواندن عبادت کردن را یاد گرفتم

      من حجاب داشتن و پوشش رو یاد گرفتم

      من بسیار و بسیار چیزها یاد گرفتم و هنوز که هنوزه به یاد دارم

      • با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.

      ذهن من وقتی چیزی رو آموزش ببینه دیگه خیلی راحت به اون عمل می‌کنه

      و هرگز فراموش نمیکنه

      همانطور که‌ تا الان هرچی آموزش دیده فراموش نکرده!

      حالا سوال اینجاست :

      مگه نمیگیم پیش فرض ما لاغریه

      پس یعنی یادش داشتیم دیگه

      خب اگه ذهن فراموش نمیکنه

      پس ما چرا چاق شدیم

      جواب  اینه که  ذهن ما فراموش نکرده اما چون یادگیری چاقی یعنی طرف مقابلمون رو آموزش دیدیم کم کم یادگیری لاغری ما کمرنگ شد و بین آموزش چاقی گم شد

      و حالا ما اینجاییم که با یادآوری کردن آموزش لاغری به ذهن خودمون دوباره لاغری رو در خودمون پر رنگ کنیم و این کار خیلی سریع‌تر از اون چیزی که فکر می‌کنیم رخ می‌ده انشالله

      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید

      تمرین عالی که می‌تونم از این گام داشته باشم اینه که برم رفتار حالا قراره جستجو کنم و سعی کنم که اون ها رو به یک عادت قشنگ برای خودم تبدیل کنم

      خیلی دلم می‌خواد یه چیزی رو بگم

      من دیروز یه فیلم خیلی قشنگی رو دیدم که خیلی قشنگ درباره موضوعی صحبت کرد

      ببینید ذهن ما مثل گوگل می‌ مونه هر چیزی که درش سرچ کنی همون رو برات بالا میاره

      اگه مزایای یک چیزی رو سرچ کنی همون مزایا رو بالا میاره و اگر معایب چیزی همون معایب رو

      حالا می‌خوام اینو بگم که بیایم توی ذهن خودمون سرچ کنیم که چرا خوشبختیم و چرا تناسب شدن رو دوست داریم و متناسب می‌شویم

      تا ببینیم ذهنمون چه چیزهای قشنگی رو برامون رو می‌کنه

      مراقب باشید که چه چیزی توی گوگل قوی یعنی همون ذهنتون سرچ می‌کنید

      چیزی رو سرچ کنید که دوسش دارید تا در زندگیتون نمایان بشه

      یا علی مدد

      حق نگهدار همتون(:

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1403/05/03 03:19
      مدت عضویت: 495 روز
      امتیاز کاربر: 2636 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,201 کلمه

      به نام خداوند بی‌نظیرم

      سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان 

      انتظار چاقی مانع ذهن افراد است 

      امروز به یاری خداوند مهربانم آموختم که :

      جهان هستی بر اساس یک سری قوانین ثابت کار می‌کند 

      مثل جاذبه زمین ،یا نقطه جوش آمدن آب و خیلی چیزهای دیگر

       و مغز انسان این قوانین را درک کرده و درباره آنها هیچ تردیدی ندارد ،و نمی‌تواند خلاف آن ها را تصور کند و طبیعت را نمیشود تغییر داد .

      حتی اگر حوادث غیر مترقبه باعث برهم زدن نظم طبیعت شود طبیعت مجدداً خودش را بازسازی می‌کند و دوباره مثل روز اولش می‌شود.

       حالا می‌خواهم ببینم طبیعت ذات انسان چیست ؟!

      خداوند مهربان و کریم ،طبیعت ذات جسم انسان را بر لاغری و تناسب اندام بنا نهاده است.

       یعنی همه انسان‌ها از ابتدا لاغر و متناسب بودند اما بعضی از انسان‌ها با وارد کردن داده‌ها و اطلاعات اشتباه به مغزشان دچار باورهای چاق کننده شدند و همین باورهای چاق کننده باعث ایجاد عادات چاق کننده‌ای  در آنها شد و آنها چاق شدند و متاسفانه چون هرچه تلاش می‌کردند ،لاغر نمی‌شدند، گمان کردند که  چاقی آنها طبیعی است و انتظارشان از خودشان فقط چاقی و چاقی بیشتر بود .

      همین طبیعی شدن چاقی در ذهن افراد چاق باعث شد نتوانند بپذیرند و باور کنند که می‌توانند لاغر شوند.

       علت اینکه در اکثر روش‌های رژیمی با وجود تلاش‌های بی‌اندازه افراد چاق،برای لاغری آنها  لاغر نمی‌شوند ،نشانه ایراد بدنشان نیست ،بلکه  پذیرش این نکته است که چاقی برای آنها طبیعی است و هر کدام برای چاقی شان دلایل و منطقی دارند، آنها چاقی را طبیعی و منطقی و لاغری را غیر طبیعی و غیرمنطقی برای خودشان می‌دانند.

       امروز آموختم که به اندازه‌ای که باور کنم لاغری طبیعت جسم من است، تغییر می‌کنم.

      فهمیدم باید منطق‌هایی که برای چاقی دارم را تغییر بدهم باید برای خودم منطقی کنم که لاغری طبیعت جسم من است. 

      • تمرین شماره ۱
      • چرا تا حالا لاغر نشدی؟
      • دلیل اینکه تا به حال لاغر نشده‌ام ،این است که چاقی را برای خودم طبیعی می‌دانستم ،چون بنا به دلایل متعدد گمان می‌کردم که چاقی حق من است چون پرخورم، چون تنبلم و هزاران چون دیگر.
      •  برای همین همیشه انتظارم چاقی بود ،حتی زمانی که رژیم‌های سخت می‌گرفتم هم می‌دانستم که لاغر شدنم برای مدت کوتاهی است و مجدداً چاق می‌شود چون نمی‌توانم جلوی عادات اشتباهم را بگیرم.
      • و با قطع رژیم‌ها دوباره عادات اشتباهم به شکل غیر ارادی تکرار میشد و نمی‌توانستم جلوی آنها بایستم .
      • تمرین شماره ۲
      • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟
      • من هر بار که از برنامه‌های رژیمی یا ورزشی استفاده می‌کردم ،مقداری لاغر می‌شدم.
      •  چون پذیرفته بودم که دوباره چاق می‌شوم نمی‌توانستم عادات غذایی و عادات چاق کننده  گذشته ام را ترک کنم دوباره به همان عادات برمی‌گشتم و تازه با ولع بیشتری هم روبرو می‌شدم .
      • همیشه بعد از ترک آن روش‌ها من دوباره به سرعت چاق می‌شدم چون اصلاً باور نداشتم که می‌توانم برای همیشه لاغر شوم و همیشه انتظارم چاقی بیشتر بود.
      • تمرین شماره ۳
      • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟
      • اوایل سن چاقیم به راحتی لاغر می‌شدم، اما چند سالی بود که با وجود روش‌های مختلف و دارو و رژیم و ورزش و هزاران بلا که بر سر خودم می‌آوردم به سختی وزن کم می‌کردم و بعد از رها کردن آن روش‌ها به سرعت وزنم بالاتر از قبل می‌رفت و کلاً از لاغر شدن کاملاً ناامید شده بودم و متوجه شدم که سرنوشت من چاقی است و دیگر انتظار لاغری نداشتم.
      • تمرین شماره ۴
      • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟
      • دیگران همیشه من را به خاطر چاق بودنم سرزنش می‌کردند .
      • البته بیشتر سرزنش آنها به خاطر تلاش‌های من بود و می‌گفتند یک بار لاغری و بار دیگر چاق.
      •  چرا تعادل نداری آنها علت اصلی چاقی مرا شباهت ژنتیکی به عمه‌ام می‌دانستند و می‌گفتند تو هر کاری کنی مثل عمه چاق هستی و الکی دست و پا نزن و تلاش بیخود نکن علت دیگر چاقیم را هم پرخوریم می‌دیدند و می‌گفتند تو خیلی می‌خوری و با لذت می‌خوری برای همین راحت چاق می‌شوی چون تعادل در خوردنت نداری
      • تمرین شماره ۵
      • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.
      • من هر بار که رژیم می‌گرفتم و ورزش می‌کردم مقداری وزن کم می‌کردم پس بدن من توانایی لاغر شدن را دارد .
      • مثلاً من رژیم خام گیاهخواری گرفتم و توانستم حدود ۲۵ تا ۳۰ کیلو وزن کم کنم .
      • یا رژیم انگور گرفتم و حدود ۱۰ کیلو وزن کم کردم.
      •  یا با رژیم دکتر تغذیه در یک ماه ۵ کیلو وزن کم کردم.
      •  پس بدن من به دفعات زیاد به من نشان داده که طبیعتش لاغری است و فقط کافی است من این را باور کنم تا ذهنم جسمم را به سمت لاغری و تناسب هدایت کند
      • تمرین شماره ۶
      • مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید
      • زندگی هر انسانی پر است از آموخته‌ها که همچنان هم آنها را به یاد دارد من هم از این قصه مستثنا نیستم خیلی چیزها یاد گرفتم که هنوز هم آنها را به یاد دارم مثل آشپزی، خیاطی، نقاشی،خواندن و نوشتن، رانندگی، صحبت کردن، غذا خوردن ،و……….
      • تمرین شماره ۷
      • با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.
      • با نگاه کردن به گذشته کاملاً برایم واضح و روشن شد که هر چیزی را که یاد بگیرم و در ذهنم ثبت کنم برای همیشه به خاطرم می‌ماند .
      • پس اگر زبان لاغری را هم یاد بگیرم و آن را برای خودم منطقی و طبیعی کنم و انتظارم از جسمم لاغری باشد می‌توانم برای همیشه لاغر بمانم چون طبیعت جسم من لاغری است و منطقی است که من لاغر باشم
      • تمرین شماره ۸
      • داشتن چه منطقی باعث شده باور کنید که چاق بودنتان طبیعی است ؟
      • منطق من این است چون من پرخوری می‌کنم پس طبیعیست که چاق باشم .
      • مثال نقض
      •  کبری، مریم ،زهرا،و خیلی‌های دیگر خیلی بیشتر از من پرخوری می‌کنند، ولی همگی آنها به شدت لاغر هستند پس پرخوری من باعث چاقیم نمی‌شود ،بلکه چون من چاقی را برای خودم طبیعی می‌دانم وجود این منطق باعث چاقی من شده، پس من این منطق را تغییر می‌دهم و هر روز بارها با خودم تکرار می‌کنم که طبیعت و ذات جسم من و منطق جسم من لاغری و تناسب اندام است.
      •  طبیعت جسم من این است که به اندازه غذا بخورم و کاملاً منطقی است که من به اندازه نیاز جسمم غذا بخورم و پرخوری نکنم چیزی که در ذهن من منطقی و طبیعی می‌شود ذهن من جسمم را به همان سمت هدایت می‌کند .
      • پس اگر منطق من این باشد که به هر دلیلی چه پرخوری چه کم تحرکی و چه چیزهای دیگر، طبیعت من چاقی باشد پس ذهنم من را به انجام کارهایی سوق می‌دهد که نتیجه آنها تبدیل به چاقی جسمم می‌شود.
      •  و ذهنم مرا به پرخوری هدایت می‌کند،
      •  پس من باید تلاش کنم منطق ذهنم را بر این قرار دهم که ذات و طبیعت جسم من لاغری و تناسب اندام است و باور کنم که من می‌توانم به راحتی لاغر شوم و این چاقی را خودم به وجود آوردم و کاملاً قابل حل است و از بین خواهد رفت.انشالله.
      • خدای خوب و مهربونم از تو برای رزق امروزم بسیار سپاسگزارم 
      • خدای بی‌همتایم از تو برای درک آموزش‌های امروز بسیار سپاسگزارم و از تو می‌خواهم مرا یاری کنی تا آنها را در عملم جاری کنم.
      •  استاد بزرگوار از شما برای آموزش امروز سپاسگزارم پاینده باشید
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjan
      1403/04/31 12:46
      مدت عضویت: 362 روز
      امتیاز کاربر: 3655 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 670 کلمه

      سلام استاد روزتون بخیر خدا قوت. سپاسگزارم بابت این صفحه و فایل فوق العاده و سوالایی که مطرح کردید.یه چیزایی رو درون خودم پیدا میکنم که اطلاعی ازشون نداشتم‌:)

      چند تا نکته برای خودم:

      ✓زیر سوال بردن اینکه:جسم من چاق باشه و چاق تر بشه طبیعیه.طبیعی بودن چاقی=انتظار چاقی

      ✓لاغری برای جسم من طبیعیه. برای ذهن من غیر طبیعیه.

      ×✓تنها کاری باید بکنی اینه که همه منطق هایی که برا چاقی داری و استرس نگرانی برات ایجاد میکنند رو با اوردن الگو های مخالفش تغییر بدی.دونه به دونه. (یکیشو انتخاب کن فقط الگو های اونو بیار.الگوهاشو بنویس برا خودت)

      ×✓میتونم باورهامو تغییر بدم

      ✓وقتی به باورها و تغییرشون فکر میکنم حس میکنم تواناییشو ندارم.ولی مثل هرکار دیگه ای شدنیه.همونطور که  بقیه تونستن.مغز هممون یجور کار میکنه.

      ✓افراد متناسب اطلاعاتی که من درباره چاقی دارم رو ندارن برای همین همیشه متناسب میمونن. من الان این اطلاعات رو دارم و نمیتونم پاکشون کنم. فقط میتونم با اوردن دلایل منطقی این اطلاعات رو رد کنم. اطلاعات جدید جایگزین کنم.

      ✓افراد چاق برای چاق شدنشون تلاشی نمیکنند.افراد لاغرهم برای لاغر بودنشون تلاشی نمیکنند.هیچ کسی زور نمیزنه. افراد چاق برای لاغر شدنشون تلاش میکنند.افراد لاغر برای چاق شدنشون تلاش میکنند.و هیچکسی نتیجه دلخواهشو نمیگیره یا اینکه پشیمون میشه. افراد چاقی که تلاش میکنند لاغر بشن و تو این مسیر به خودشون اسیب میزنند و بیمار میشن.افراد لاغری که تلاش میکنند چاق بشن و درنهایت نمیتونن جلوی چاق تر شدن خودشونو بگیرن و از کنترل خارج میشه. افراد چاق برای لاغر شدنشون تا ابد باید رژیمشون رو حفظ کنند. افراد لاغر برای چاق شدنشون باشگاه رفتنشون و خوراک زیادشون رو باید حفظ کنند تا اخر عمر.

      ✓۱پیدا کردن منطق چاقی و اطلاح.۲ایجاد کردن منطق لاغری

      ✓باوری که باعث شده مطمعن باشی چاقیت طبیعیه رو باید پیدا کنی بعد الگوهایی بیاری مقابلش که نقضش میکنه

      ✓باید هر بار که به اضافه وزن خود توجه کردید برای شما چاقی غیرطبیعی باشد.

      باید هیچوقت وضعیتی که دارید را به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیرید. چون باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما خواهد شد.

      ✓اگر در ذهن خود دلایل متعددی برای چاق بودن خود دارید شما در واقع چاقی را حق طبیعی خود می دانید.

      ✓طبیعت بدن انسان لاغری است

      ✓دلیل لاغر نشدن :افکار لاغر کننده قادر به غلبه بر انتظار چاقی نیستند.

      ✓انتظار چاقی نگرشی است که فرد درباره آینده خود در ذهنش ایجاد می کند.اینده جسمش رو پیشگویی میکنه.

      ✓پیشگویی کردن به صورت خودبخود در ذهن انجام میشود و ما بر چطور پیشگویی کردن ذهنمان تسلط نداریم اما می توانیم با اطلاعاتی که در اختیار ذهن قرار می دهیم چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهن را کنترل کنیم.

      ✓همه ما دوست داریم لاغر شویم اما در ذهنمان کلی اطلاعات و دلیل منطقی برای لاغر نشدن داریم.

      ✓چاقی در ناخوداگاهمون طبیعی شده.

      ✓با جواب سوالای اول پیدا میکنی فرمولای ذهنی رو که منطق چاق بودنت رو ایجاد کردن: باورهایی که چاق بودنت رو طبیعی نشون میدن.

      ✓برای ایجاد انتظار لاغری باید به صورت منطقی به خودتون اثبات کنید که جسم شما توانایی لاغر بودن و لاغر ماندن رو داره

      ✓مثل هرچیزی که زمانی یاد گرفتم و هنوزم بلدمش لاغری رو هم میشه یادگرفت و همیشه به یاد داشت و بهش عمل کرد.

      ✓خیلی کارهارو با اینکه فکرشو نمیکردم اما با تلاش اول یادگرفتم  و درکش کردم پس لاغری رو هم میتونم راحت یادبگیرم و درکش کنم.من توی یادگیری چیزای جدید و درک کردنشون و اجرا کردنشون استعداد دارم.

      ✓باهربار رها کردن رژیم با سرعتی زیاد چاق میشیم (واقعا جالبه! حتی سرعت چاقیمون قبل از رژیم گرفتن اینقدر زیاد نبوده.چطور اینهمه وزن تو چند هفته سریع برمیگرده) و به وزن قبل رژیم برمیگردیم چون وضعیت چاقی برامون طبیعیه.

      ✓با نوشتن دلایلی که برای چاق بودنم دارم متوجه شدم دلایل چاق بودنی که وقتی رژیم نیستم برای خودم دارم دقیقا همون دلایلی ان که حتی وقتی رژیم هستم هم دارمشون . یسری افکار چه رژیم باشم چه نباشم همیشه همراه منن.حتی وقتی تو وزن ایده المم.

      زیاد خوردم کاش کمتر میخوردم نباید میخورم(حتی توی رژیم و وقتی تنقلات سالم میخورم).کاش فعالیم بیشتر بود فعالیتم کمه(حتی وقتی ورزش میکنم)

      ✓با جواب دادن به سوالا تو دفترم فهمیدم این تو ذهنمه: باید سختی بکشم تا لاغر بشم. نمیتونم مثل خیلیا راحت متناسب باشم و متناسب بمونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/17 17:15
      مدت عضویت: 152 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 66 کلمه

      با سلام‌ به نام الله یکتا 

      منطق ذهن من برای چاقی کم تحرکی ،تغذیه نامناسب غذاهای چاق کنندت ارث  پرخوری شیرینیجات 

      منطق ذهن من برای لاغری 

      طبیعی یه که من متناسب باشم چون ذات الهی من متناسب بودن سلامت بودن 

      غذا ها نعمت خداست پس طبیعی یه که به متناسب بودن من کمک میکنه 

      بدن من هر روز در حال جدید شدن و سلامت بیشتره پس طبیعی یه که متناسب باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/04/01 23:28
      مدت عضویت: 1586 روز
      امتیاز کاربر: 3628 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      سلام به  استاد گرامی ودوستان هم مسیرم گام هفتم: تغییر انتظار چاقی منطق من برای چاق شدن این بود که باید ورزش وکم غذا خوردن وخوردن شیرینی واینکه این ها انجام می‌دادم ورعایت میکردم ولی چاق میشدم چون چاقی رو در برای خودم  طبیعی کرده بودم درحالی که این طور نبود والان در اطرافم می بینم که افراد متناسب هم هیچ کاری نمی‌کنند ولی متناسب هستند چون منطق اونا لاغری هست ولی در منطق ما چاقی هست تا این منطق هارو تغییر ندیم لاغرنمیشم وطبيعت واصل مالاغری هست واگر بیایم منطق چاقی به لاغر تغییر بدیم جسم ما تغییر میکنه وبه اصل خودش باز میگرده بدون نیاز به هیچ تلاشی مابه اون طبیعت لاغر می‌رسیم استاد گرامی بابت این آگاهی های ارزشمندتون سپاس فراوان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1403/04/01 12:03
      مدت عضویت: 596 روز
      امتیاز کاربر: 4380 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

      به نام خدا

      خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری قرار داد تا با افکار درست به سمت تناسب اندام حرکت کنم. راهی درست و بی درد سر. راهی که سراسر حس خوب به همراه داره

      نمیدونم چرا هر بار به چاقی فکر می کنم، حالم بد میشه. از کلمه چاق متنفرم. یاد افراد شکم گنده می افتم.

      یادمه از وقتی که کم کم وزن بالا رفت مدام انتظار می کشیدم که شکم منم بزرگ بشه. شبیه بقیه. استارت چاقی زده شده بود. افکار غلط  رو پذیرفته بودم. چون اصلا لاغری رو نمیدیدم. فکر من به سمت چاق شدن بیشتر پیش می رفت. چاقی رو طبیعی میدیدم و لاغری رو غیر طبیعی. میگفتم من شبیه بقیه چاق میشم و اصلا لاغر بشو نیستم. لاغری رو دست نیافتنی میدیدم. غصه میخوردم. موضوعی که به شدت برای من مهم شد.

      اشتباه من بواسطه افکار نادرستم بود. بی تحرکی، ورزش نکردن، خوردن برنج‌ ، خوردن فلان دارو، خوردن نون و  کلی دلیل  دیگر را از عوامل چاقی میدونستم. این افکار به مرور زمان به ذهن من سپرده شده بود و انتظار چاق شدن رو به مرور زمان برای من بوجود آورد…..

      همه ی ماها یه روزی متناسب بودیم. اصلا فکرش رو نمیکردیم روزی به وزن زیاد برسیم. ماها کم کم و در طول زمان انتظار چاق شدن رو در بدن خودمون بوجود آوردیم. افکار چاق کننده رو پرورش دادیم و چاقی رو طببعی دونستیم. در صورتی که هر چیزی در جهان نظم داره. ماها خودمون نظم رو بهم زدیم. ماها خودمون حرفهای بی سند دیگران رو قبول کردیم. چرا بعد ازدواج یه سریا چاق میشن. چرا بعد بارداری وزن ها برنمیگرده. چرا خانم هایی که شیر میدن روز به روز بزرگ تر میشن……همه ی افکار غلط  نتیجه اش چاقیه. اطلاعات اشتباه باعث چاقیه. زمانی که این افراد متناسب بودن ,یه نفر اومده و گفته شما ازدواج کنی چاق میشی،. باردار بشی چاق میشی. بچه شیر بدی چاق میشی.

       هنوز دیر نشده. ماها از اول میسازیم. ما با آشنایی با این سایت به نظم برگشتیم. لاغری که طبیعی هست رو در درونمون پرورش میدیم. هر روز با خوندن مطالب سایت انتظار لاغری رو در خودمون بوجود میاریم….

      از روزی وارد سایت شدم سبک شدم. خودمو چاق نمیبینم. بدنمو دوست دارم. این سایت رو دوست دارم. این سایت پر از حرفهای خوبه. تلنگرهای خوبی داره. خوشحالم در این مسیر  به سمت لاغری که طببعی هست حرکت می کنم. هر روز انتظارهای غلط رو پاک می کنم و انتظار درست رو جایگزین می کنم. راههای اشتباه را حذف و راه درست رو در پیش میگیرم. مراقب بدنم هستم به او احترام میزارم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yas
      1403/03/12 23:54
      مدت عضویت: 239 روز
      امتیاز کاربر: 210 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,108 کلمه

      به نام خداوند آسمان آبی

       قطعا پر رنگ ترین آن این بود که چاقی من ارثی است که هرچقدرم تلاش کنم نمیتوانم لاغر و متناسب مثل بقیه افراد عادی باشم یا چون فکر میکردم استخوان بندی درشتی دارم یا متابولیسم بدنم کنده که نمیتوانم لاغر شوم یا اختلالات هورمونی دارم نمیتوانستم یا چون کم تحرکم نمیتوانستم لاغر شوم اما دریغ تلنگری یا یک نفر به من بگوید دلیل اصلی چاق تو فکر درباره همین ها است متوجه نبودم هرچفدر توجه کنم بیشتر چاق میشوم اما واقعیت اینگونه است که چاقی ارثی نیست من آدم هایی را دیدم از طرف خانواده مادری و پدری همگی چاق هستند اما خودش پوست و استخوان است فقط یک نفر نیست بلکه چندین نفر هستند مثل این است بگوییم اگر پدر خانواده ای معتاد است همه خانواده معتاد هستند اما اگر اعضای خانواده به این فکر کنند که نکند معتاد شوند و به عادات اعتیاد توجه کنند و فکر کنند معتاد می شوند اما اعتیاد در آن خانواده بنیادی و ریشه دار نبوده چاقی هم اینگونه است فقط چون به اشتباه در دهان مردم چرخیده است ، چاقی ارثی از عمده ترین دلایل چاقی همه افراد این است .

       باور نداشتم که منم میتوانم لاغر باشم و لاغر بمانم ، رژیم مدت کوتاهی جواب میدهد من بعد از چند ماه به عادات پرخوری و ریزه خواری برگشته بودم و همیشه در حال فکر به این بودم نکنه من چاق شم اگر اینو بخرم چاق میشم و باعث ضعیف شدن بدن من شده بود ریزش مو شدید و اضطراب و بیخوابی بودم . اگر بخوام افکار آن موقع را تحلیل کنم من دائم به این فکر میکردم اگر الان یک قاشق بیشتر غذا بخورم کمی وزن اضافه میکنم که با چندتا دراز نشست میتوانم دوباره لاغر شوم اما تمام مدت متوجه نبودم همین گفت و گوی ذهنی باعث چاق تر شدن می شود نه آن یک قاشق بیشتر غذا ! البته همه آدم ها بعد از مدتی رژیم دوباره به سابق بر میگردند زیر از نظر ذهنی و جسمی خسته شده اند و نمیتوانند ادادمه بدهند علاوه بر آن فرمول های ذهنی چاقی در ذهن آنها . 

       من نگرشم در این مدت بسیار تغییر کرده و نگرشی که الان دارم بخاطر تلاش های استاد است من برای چاق بودن خیلی اظطراب و ناراحتی داشتم برای اینکه لاغر نشوم هم کم اظطراب و کم خوابی و ریزش مو نداشتم اما این فایل ها باعث می شوند راحت تر بخوابم باعث می شوند روز ها به این فکر نکنم که چاق تر شوم باعث میشن از غذا لذت ببرم باعث میشن هروز به جای اینکه به چاقی توجه کنم به آسمان آبی بالای سرم توجه کنم به غنچه های رز گلدانم توجه کنم به میوه های رنگارنگ این فصل زیبا توجه کنم از ورزش لذت ببرم بدون توجه به حرکات مناسب لاغری و سختی آنها تناسب فکری باعث میشه بخوام بیشتر زندگی کنم و بیشتر قدر خودم و بدنم و سلامتیم را بدانم هروز قدردان این نعمت ها باشم ، باور اینکه میتوانم به آسانی لاغر شوم برایم یک واقعیت است که از رگ گردن به من نزدیک تر است دیگر رویایی دور دست نیست من معتقدم به سادگی میتوانم لاغر شوم چون من متناسب زاده شدم و طبیعت من تناسب و لاغری است هیچ کودکی با وزنه های سنگین چربی به دنیا نمی آید پس این سندی محکم برای من است که لاغری در خون من جریان دارد .

       یک چیز جالبی که چند روز پیش برای من اتفاق افتاد این بود که با چندتا از دوستان رفتیم بیرون و بستنی خوردیم که یکی از آنها گفت قبلا رژیم بودی نمیخوردی چیشد الان با ما داری بستنی میخوری؟! با لبخند مضحکی حرفش تموم کردم و اهمیتی ندادم توی دل خودم خندیدم و گفتم واقعا فکر کرده رژیم و نخوردن و عذاب دادن خودم بخاطر یک بستنی منو لاغر میکنه ؟ یا نه منو چاق تر میکنه؟ کمی با خودم تحلیل کرد متوجه شدم حق با خودم است و مردم حرف زیاد میزنن منم اگر مثل بقیه تنقلات بخورم چاق نمیشم یا منم بدون رژیم زندگی کردن چاق نمیشم همیشه مادرم برای دلداری من می گفت تو ارثی چاق شدی یا استخاون بندیت درشته نمیتونی لاغر بشی هنوزم عصبیم میکنه این حرفا اما برام ارزش ندارن چون میدونم درستش چیست ، همیشه بهم سرکوب میزنه پایین تنه درشتی داری چون کم تحرکی و پشت میز میشینی اما کارمند هایی را دیدم بسیار لاغر هستند و چندین برابر من فقط سابقه کار دارند پس چرا من؟ بله چون تمام مدت مادرم این را گفته و برای من طبیعی شده اما وقعیت این است منم مثل بقیه ادما اگر زیاد بشینم چاق نمیشم .

       دفعات بسیاری بوده آخرین بار بیشتر رکورد را زدم و حدود 15 الی 20 کیلوگرم کم کردم که دقیا این حدود اضافه وزن هنوز دارم که این سندی محکم است که هنوزم میتوانم 20 کیلوگرم دوم را کم کنم. یا در 8 سالگی حدود 7 کیلوگرم کاهش وزن داشتم که برای کارشناس تغذیه هم بسیار عجیب بود پس وقتی در آن سن کم برخلاف همسن و سالان چاق خودم کاهش وزن داشتم پس تناسب بدن در من طبیعی است و طبیعت من لاغری است. 

      من در کودکی زبان انگلیسی آموختم هنوز هم به یاد دارم یا داستان نوشتن را از کودکی علاقه داشتم و پرورشش دادم هنوزم به یاد دارم . آشپزی را در سنین کم یاد گرفتم هنوز هم به یاد دارم. من خواندن و نوشتن را در ابتدایی آموختم اما هنوزم به یاد دارم یا نوع حل مسائل ریاضی را در ابتدایی آموختم اما هنوز به یاد دارم.

      مغز انسان یک ویژگی خاص دارد که هر آنچه را به غیر از کار های غیر ارادی مثل تنفس بیاموزد و آن را تکرار کند و در یادگیری مستمر باشد میتواند برای همیشه آن را به حافظه بلند مدتش بفرستد مثل کودکان که در ابتدایی پایه های خواندن و نوشتن زبان فارسی را یاد می گیرند آیا روزی می شود صبح از خواب بیدار شوند و نتوانند بخوانند یا بنویسند؟ یا افرادی که ورزش هایی مثل فوتبال و بسکتبال و والیبال و…. انجام میدهند پس از چندین سال تمرین ناخودآگاه میتوانند حرکات و ضربات را پیش بینی کنند اما آیا می شود بازیکنی پس از مدتی دوری از رشته ورزشی خودش  به کل قوانین و حرکات ورزش را فراموش کند؟ یا برگردیم به مثال استاد به چیز دیگری فکر میکنند اما ناخودآگاه به خیابانی می پیچند که محل تردد همیشگی ایشون است ، دوستان باور کنید ما قبلا همگی لاغر بودیم غذا یا بی تحرکی یا هزاران بهانه و دلایل دیگر مارا چاق نکردند این کلمات و افکار بودند که  ما را چاق کردند  هوز در ناخوداگاه ما لاغری هست  فقط باید آن را تقویت کرد و فرمول های اشتباه را پاک کرد تا برگردیم به دوران طلایی و درخشش خودمان.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1403/02/30 10:56
      مدت عضویت: 599 روز
      امتیاز کاربر: 1560 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 417 کلمه

      بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام.

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر.

      چرا تا به حال لاغر نشدی ؟

      از زمانی که من چاق شدم همیشه دلایلی برای لاغر نشدنم 

      داشتم و هر ساله و چند ماهه اون دلایل تغییر میکردن 

      مثلا اینکه تو از زمانی چاق شدی که به سن بلوغ رسیدی 

      بعضی ها اینطورین به سن بلوغ که میرسن چاق میشن 

      یا اینکه تو چاقیت ارثیه اندامت به مادرت رفته 

      یا تو بعد ازدواجت چاق تر شدی به خاطر ازدواجت هست 

      تو زیاد برنج می خوری ،تو زیاد می خوابی ،تو بی تحرکی 

      ورزش نمی کنی چاقی ،ته دیگ می خوری چاقی لاغرنمیشی

      قرص هورمونی می خوری لاغر نمیشی هر دوره از چاقی 

      بهانه هایی داشتم واسه لاغر نشدن .

      و صدها باور دیگه که به خاطر ایناست که لاغر نیستی 

      من همیشه رژیم گرفتم لاغر شدم بعدش دوباره برگشته 

      قبلا که نمیدونستم چرا ولی الان با این اطلاعاتی که دارم 

      از اینجا دریافت میکنم ،چون مغز بعد از اتمام رژیم دوباره 

      به حالت طبیعیش برگشته .

      من فکر میکردم که به سختی لاغر میشم ،و بقیه خیلی راحت 

      لاغر میشن.

      من رژیم سبزیجات گرفتم و چندین کیلو کم کردم 

      من رژیم گرفتم و ورزش سنگین کردم و ده ها سایز و چندین 

      کیلو کم کردم .

      من رژیم حذف شام  و پیاده رویی گرفتم و چند کیلو کم کردم 

      من رژیم کتو گرفتم و چند کیلو کم کردم 

      من رژیم ارام خوردن رو گرفتم و چند سایز کم کردم .

      من بر این باورم که جسم من توانایی لاغر شدن رو داره 

      چون با این روشهایی اشتباه وقتی سایز و وزن کم کردم 

      پس در این مسیر درست که به تناسب رسیدنم حتمیه.

      من شعر هایی که بچگی بابام باهام میخوند رو یادم 

      و هر وقت یادم میفته با خودم تکرارشون میکنم 

      من قالی بافی رو یاد گرفتم و هر زمانی که بخوام 

      می تونم ببافم ،آشپزی کردن رو یاد گرفتم و من دیگه 

      بدون پرسیدن از کسی هر غذای رو می تونم بپزم

      مدرک کامپیوترگرفتم و می تونم با کامپیوتر کار کنم

      من شلوار دوختن رو یاد گرفتم و می تونم هر زمان 

      شلوار بدوزم ،من با تمرین و تکرار هر مهارتی رو یاد گرفتم 

      با گذشت زمان خیلی زیادی هم می تونم به خاطر بیارم 

      و انجامش بدم ،حالا در مورد لاغری و چاقی هم همین طوره 

      چاقی در ذهن ما طبیعیه ،که توی جسم ما جا خوش کرده 

      باید در ذهن ما لاغری طبیعی باشه و چاقی غیر طبیعی 

      که ذهنمون اجازه بده بدن چربی ها رو ازاد کنه و این با

      شناسایی رفتار ها و باورها به تدریج امکان پذیره و زمانی 

      که برای ما رفتار هایی لاغری طبیعی بشه و باور کنیم ،ما 

      متناسب میشیم.

      باارزوی موفقیت برای استاد عزیز و دوستان هم مسیر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/01/26 21:54
      مدت عضویت: 721 روز
      امتیاز کاربر: 18935 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 587 کلمه

      سلام

      ی عمر برای چاقیم دلیل داشتم درواقع من ب خودم دروغ میگفتم تا درون اشفته حودم اروم بشه 

      وقتی ب این سایت هدایت شدم دیدم ک من ی عمر دروع شنیدم باورکردم وبعدش خودم ب خودم این دورغها رو گفتم و رفته رفته دروغهای بیشتر وبیشتر 

      در حالی ک خداوند ب من قدرت ازادی داده و جسم من با رژیم تغییر وضعیت میده پس این نشون میده ک ارثی بودن استعداد همش مزخرفه این منم ک با افکارم با قدرتی ک ب عوامل بیرونی میدم روز ب روز چاق و چاق تر میشدم 

      جالبه بعد چن سال تو این مسیر بودن این دلیل رو برا خودم میتراشیدم ک من عصبی میشم میخورم فلانی مقصره بیماری همسر 

      یبار برنمیگشتم بخودم ببینم ایا واقعا همسر من دیگران عکامل بیرون چجوری رو من اثر میزارن اجی مجی میگنند اگه این قدرت رو داند پس منم از این قدرت استفاده کنم اونها رو چاق کنم لاغر کنم 

      چقدر مسخره هس 

      من یاد نگرفتم ک مسئله زندگیم رو حل کنم اگه حل نمیشه بپذیرم رها باشم 

      ما هیچ کدوم قدرت حل مسائل رو از خودمون گرفتیم و داریم احساس قربانی بودن زندگیم میکنیم در عمل مثل خوردن ک من با دست خودم اونو برمیدارم میخورم من  فلان چیز مقصره خوردن منه

      خداوند متعال قدرت رو ب من داده و هیچکس قدرت تغییر شزایط وزندگی وحال منو نداره این منم ک این قدرت رو میوم با بها دادن ب دیگران انتطارات وخواستهای بیخودشون 

      حس میکنم اره دیگری ک این حرفو زد تموم شد دیگه حس ترس میاد سراغم اخه عزیزم اینجاست ک باید بخودت بگی فریبا جانم ارام باش عزیزم این تویی ک تصمیم میری تویی ک اجرا میکنی مهم نیس ک این شخص چی میگه لازم نیس گارد بگیری لازم نیس بترسی تعصب ب خرج بدی 

      ما زندگی کردن رو یاد نگرفتبم 

      هرچی دلیل برا چاقی داری فریبا جانم دور بریز قدرت تویی این خودتی تصمیم میگیری هبچ کس بزور یا هیچ چیز ب زور نمیاد تو دهن تو تو انتخاب میکنی 

      حالا تا حالا اشتباه کردم میپذیرم میپذیرم اشکال نداره یاد گرفتم تو این مسیر من از اشتباهاتمه ک رشد میدم خودمو پس با ارامش ب مسیرمون ادامه میدیم وبدون اول واخر تویی لحطاتی ک کم میاری عدا راهکار نجات تو نیس عزیز دلم 

      یبار براهمیشه انتخاب کن راهکار نجات اصلی ور دپیش بگیری عزیز جانم اینطوری زندگی میکنی اینطوری میفهمی همه چیز منم ن کس دیگه ن چیزی دگیه 

      بیا راه زندگی کردن رو در پیش بگیریم ب خاطر سختی اولش

       اسونی و راحتی سبکی نتیجه رو از دست نده تو باید بها بدی بهای لاغری برات چقدره چقدر حاضری بها بدی ببین ارزششو داره ی قاشق بیشتر یا این علاقمه این فلانه این حال ندارم اینو حوصله ندارم همه رو ول کن ولذت نتیجه رو هر روز بچش دیدی پیراهن سبزت چقدر راحت شد برات دیدی انگشترت دستت

      همانطور ک نتیجه رو خودت میچشی وب کس دیگه از اون نتیجه نمیدی ک همون قدر خودت مسئول لاغریتی وهیچ چیزقدرتی برای اینک نزاره تو لاعر نشی نداره راه رو میبینی پس لطفا راه رو ادامه بده اون غذا اون شرایطها همیشه هستند این تویی ک با اینبار اینبار کردنت لطف لاغری رو از خودت میگیری 

      این تویی ک داری انتخاب میکنی رنج بکشی رنج چاقی درد چاقی همه چی دست خودت هس 

      تو چی انتخاب میکنی 

      امتخاب میکنی خودتو مسیول بدونی 

      امتخاب چاقی یا لاغری

      فریبا جانم غذاها هم اومدن درخدمت من باشند اصلا غذا از طریق معده وروده از جریان بدن خارج میشهاصلا نمیمونه تو انقدر درمورد فک میکنی داستان پی این تویی ک گندش میکنی این تویی ک قدرت میدی اون ب تو اوگی میده ب نظر تو 

      اگه اونها قدرت دارند پس چرا این متناسبها طبق نظر تو نمیشند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/21 16:01
      مدت عضویت: 588 روز
      امتیاز کاربر: 21971 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,138 کلمه

      جمله طلایی

      تا زمانی که به لاغر شدن فکر میکنم و باید کارهای زیادی را برای لاغر شدن انجام بدهم در حالی که اگر به چاقی فکر میکنم و چاقی را عادی میدونم و خود به خود چاق میشم منطق مغز من چاق هست

      یکی از ترس های من از چاقی این بود که اگه آموزش هام را آگاهانه متوجه نشوم و عمیق هر کدام را تک به تک متوجه نشوم دوباره چاق میشم 

      مگر من برای چاقی تک به تک رفتارهای چاقی ام را متوجه شدم طبق فرمول هایی که در مغزم بود و داشت ساخته میشد حرکت میکردم

       در مسیر چاقی حرکت کردم و از زمانی هم که در مسیر لاغری قرار گرفتم منطق مغز من لاغری شده حالا چه آگاهانه و چه ناخودآگاه در مسیر لاغری هستم حالا یک سری رفتارها را خودم دلیل برای رسیدن به خواسته ام میدونم خوب پس این خودم هستم که باید حلشون کنم چون یک سری باور داره رونمایی میشه و بخاطر اینکه روال عادی جامعه هست و جز منطق اکثریت جامعه هست و بخاطر اینکه من در مسیر چاقی بودم بیشتر شنیدم و بهشون توجه کردم و فکر کردم اصل همینه در صورتی که فرع هم نبوده که قابل توجه باشه و این ذهنیت در من داشت رشد میکرد که اگر بیکار باشی و هیچ فعالیت فیزیکی نداشته نباشی چاق میشی که این روند برای من بود من الان یکماه هست خونه هستم و هیچ کار فیزیکی ندارم و کارم به سمتی داره میره که کلا توی خونه انجام میشه پس این باور داره به سطح میاد جسم من در مسیر لاغری هست ولی باورهای من داشت چاقی را نشونه میگرفت و جالبیش این بود که هیچ کس حتی بهش اشاره ای نکرد و نگرش همه در مورد من لاغری شده 

      ولی این ذهنیت از کجا اومد بخاطر اینکه من چاقی را بلد بودم و چون کمی ترس چاقی در من شکل گرفته بود اولین باوری که نزدیک به وضعیت فعلیم بود قد علم داشت میکرد که به لطف خدا بخاطر کار کردن روی لاغری و در مسیر بودن شناسایی شد  و نشونه های چاقی با ترس داره رونمایی میشه و داره انتظارم میشه کار من چیه اینه که این انتظار را به سمت لاغری هدایت کنم و منطق لاغری را پر رنگ تر کنم

      خداوندا ازت سپاسگذارم بخاطر هدایت بسیار معجزه وار و معرکه ات 

      من یکبار رانندگی را یاد گرفته ام و هر بار با رانندگی کردن راحت ترم هر ماشینی سوار بشوم میتونم باهاش رانندگی کنم نیازی نیست برای هر بار رانندگی برم از اول آموزش ببینم و هر باری که رانندگی میکنم بر مهارتم افزوده میشه من هم لاغری با ذهن را یاد گرفته ام‌ پس نیازی نیست از چاقی بترسم چون قدرت لاغری خیلی بالاتره برای اینکه روند طبیعی بدنم هست پس هر بار با حرکت در مسیر لاغری با ذهن من مهارتم افزوده میشه وقتی چیزی را میدونم ازش کم نمیشه بلکه اون مهارت افزوده میشه حالا با تمرین و تکرار من مسلط تر میشم من با آموزش هام با تکرار و انجام تمرینات هر بار خودم را قوی تر میکنم و به مهارت هام میافزایم

      یکی از انتظارات من این بوده که کاری از دست من برنمیاد و برای رفع چاقی متوصل به عوامل بیرونی بودم چاقی را روال طبیعی میدونستم و حتی چندی پیش یک شکل ظاهری داشتن شکم را عادی افراد متناسب میدانستم که متوجه این نگرشم شدم و این طرز فکرم را هم تغییر دادم که چاقی کم و زیاد نداره انباشت چربی به یک گرم و ۱۰۰ کیلو طبیعی دونستن نداره چیز اضافه،اضافه هست پس باور بعدی که خیلی طبیعی جلوه کرده بود پیدا شد که این یکم طبیعی هست و خودت را اذیت نکن 

      دیگه همه همین یکم شکم را هم دارند دیگه طبیعی هست چاق بودی که پوستت شل و ول بشه 

      از کجا این افکار در من رشد کرده بود و چیزی که تبدیل به فیزیک من شده بود انجام شده

       از دیده ها و شنیده هام که تکرار شده بودند و دیگه قبول کرده بودم که روال طبیعی همین طور هست و اگر بخواهم لاغری بشوم دست به چه کارهایی باید بزنم

       همانطور که روال طبیعی کار کردن و پول ساختن را اکثریت به کار بیرون از خونه و حتی فعالیت فیزیکی میدونیم چون اکثریت به این شیوه داریم عمل میکنیم حتی خود من الان بعد از گذشت یکماه که بخاطر شرایط کاری خونه هستم یک جور خستگی و غیر طبیعی بودن داره تو ذهنم موج میخوره البته خیلی روی خودم کار کردم که الان تونستم این روند را به یکماه برسونم که تازه یه ناله هایی از اون اعماق داره درمیاد در صورتی که قبلا بعد از یک هفته همه چیز متلاشی بود و پر میکشیدم که برگردم سر کار و در محیط خونه نباشم ولی الان این روش روال عادی زندگیم داره میشه و ازش دارم لذت میبرم 

      انتظار من تناسب اندام به سبک و شیوه ای هست که انتظارش را برای خودم ایجاد کرده بودم بعضی جاها را بند و تبصره بهش اضافه کرده بودم مثل شکمم که شل میشه خوب اینم براساس انتظارم بوده که الان با تغییر انتظارم و ایجاد باورهای مناسب و منطقی کردنش برای ذهنم خیلی راحت قبول میکنه 

      و یک منطق دیگه که برای من طبیعی شده بود ترس از دوباره چاق شدن بود که اگه ورزش و رژیم را ادامه ندهم من دوباره چاق میشم و این در ذهنم نقش بسته بود که تا ابد که نمیتونم در رژیم و ورزش باشم پس چاقی روال طبیعی هست و الان میدونم که روال طبیعی بدن من لاغری است

       حتی پیگیری نکردن آموزشها و یک روز گوش ندادن فایلها در من ترس ایجاد میکرد چون فکر میکردم این فایلها منو لاغر میکنه در صورتی که لاغری وجود من هست و من دارم روند طبیعی بدنم که تناسب اندام و لاغری هست را به خودم یاداوری میکنم 

      من یکسال شد رانندگی نکردم و دیروز بعد از یکسال پشت فرمون نشستم بدون اینکه یک لحظه فکر کنم گاز کجاست فرمون کدوم طرفه دنده چطوری عمل میکنه من که مکانیکی ماشین را نمیدونم از موتور ماشین که سر در نمیارم 

      آیا بدنبال این بودم که با حرفه ای رانندگی کردن یاد بگیرم تا بتونم پشت فرمون بشینم ورانندگی کنم

      اصلا

       اینقدر مشتاق بودم و هستم هر بار تلاش میکنم بهتر شوم و در جهت جلو حرکت میکنم

      روال لاغری ثروت روابط و هر چیزی همین هست 

      وقتی در مسیر باشی هر روز رو به جلو حرکت میکنی

      هیچ کدوم از اینها را حتی بهش فکر نکردم و به اینکه من رانندگی بلدم اکتفا کردم و سوار شدم و کارهایی که میابد را خودکار انجام دادم ولی برای لاغری هر روز داریم به خودمون یاداوری میکنیم من اینطور من انطور ولی میتونم اینقدر به خودم ایمان بیارم به ذهنم به جسمم که من میدونم ذهنم بلد هست جسمم مشتاق لاغری هست و انجام میشه 

      این انتظار را در خودمون فعال کنیم که روند طبیعی جسم لاغری و تناسب اندام هست 

      و با آموزش های لاغری و تناسب فکری هر روز بر خودمون میافزاییم و خودمون را گسترش میدیم 

      خداوندا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الی
      1402/11/21 20:41
      مدت عضویت: 266 روز
      امتیاز کاربر: 6390 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 141 کلمه

      بنام خدای مهربانم 

      سلام استاد دلسوز عزیز.

      من همیشه مخالف ارثی بودن  چاقیم بودم.البته فقط تو فکرم و زود گذر چون چاقیو اندامم چیز دیگه ای نشون میداد.خیلی دوس داشتم که نباشه اما باورم این بود که چرا آخه من به ارثی چاق مبتلا شدم .

      اما حالا فهمیدم چاقی من رو خودم با باور ها اشتباه که دیگران هی گوش زد کردن به وجود آوردم. 

      من به قانون لاغری که از بدو تولد در انسان هست باور دارم خلقت انسان از لاغری تناسب اندام بوده پس من بر میگردم روی ریل قانون که چند سالی هست از،ریل تناسب اندام و لاغری به اشتباه کنار رفتم .خودم درستش میکنم این باور های اشتباه رو .

      خداوند خالق خود رو متناسب آفریده پس خودشم کمک میکنه یاری میکنه با کمک استاد که خودش هدایتگر او بوده تا به مسیر تناسب اندام و فکر و آگاهی بالا برسیم 

      🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/11/18 16:38
      مدت عضویت: 460 روز
      امتیاز کاربر: 7495 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,020 کلمه

      به نام خدای مهربان 😇

      باسلام خدمت استاد عزیزودوستان همراهم ✋😍

              

                      گام ۷ : تغییر انتظار چاقی 

      انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدن افراد است 

      طبیعی بودن چاقی مانع لاغری افراد شده

      این دوتا دلیل باعث شده به راحتی چاق شویم وقتی از خودم انتظار چاقی داشته وبرام طبیعی شده و لاغری بدیهی است به اندازه ای که طبیعی بشه چاق شدن وهر گز لاغر نمی شیم 

      در مغز افراد متناسب ،متناسب بودن طبیعی بوده چون طبیعی بودن هر چیز قانون اون چیز 

      واقعا چرا لاغر نمیشم ؟

      یکی از مهمترین قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است که باعث میشود به هیچ عنوان نتوانیم در روند کار طبیعت تغییراتی ایجاد کنیم یا آن رو متوقف کنیم 

      بشر هیچ وقت قادر به تغییر شرایط جوی نمیشه یا دمای به جوش آمدن آب در ۱۰۰درجه رو نمی شه تغییر داد 

      در طلوع و غروب آفتاب نمیشه دخالت کرد 

      نمیشه قانون جاذبه رو تغییر داد تا اجسام زمین نیفتن 

      پس هر چه قدر چاقی برام طبیعی بشه هر کاری کنم لاغر نمیشم این یک قانون

      طبیعی بودن لاغری  برای افراد لاغرهر کاری کنن که چاق بشن چاق نمیشن چون لاغری در مغزشون طبیعی شده واین یک قانون

      برای رسیدن به خواسته لاغری باید قانون رو در ذهنم عوض کنم قانون جسممو  لاغری بدونم و انتظار خودم  رو لاغری بدونم و لاغری رو در ذهنم جسم لاغری بدونم تا قانون چاقی برامون به قانون لاغری تغییر کنه پس برای تغییر قانون باید طبیعی بودن چاقی رو به طبیعی بودن لاغری تبدیل کنم وبرای این کار باید منطق چاقی روبه منطق لاغری  تبدیل کنم

      گام اول

      اون منطقی که باعث شده من باور کنم چاقی رو وچاق شدن رو انتظار داشته باشم وطبیعی بدونم رو تبدیل به باور لاغری که طبیعت واصلم بوده می کنم 

      مثل منتفی کردن چاقی ارثی ،منتفی کردن چاقی من به دلیل سزارین ، ومنتفی کردن این که چربی شکمم سفت است رو در ذهنم حذف میکنم ودنبال افراد که شرایط من داشته ولی لاغر هستن رو در ذهنم منطقی می کنم  لاغری طبیعی بوده و لاغری اصل من هست 

      گام دوم 

      ۲.باید در سایت فعال باشم تا نگرشم عوض شه  تا منطق چاقی من به منطق به لاغری عوض شه تا ذهنم لاغری رو باور کنه ودستور دفع اضافه های بدنمو بده و تغییر کنه افکار م از چاقی به لاغری ورفتار مناسب افکارم رو در من ایجاد کنه 

      چرا چاق شدم و ترس از چاق تر شدن رو دارم؟

       چون منطق چاقی در ذهنم داشتم و چاق می شدم  و انتظار چاقی داشتم و برام چاقی طبیعی شده بود طبیعی بودن دلیل چاقی من بود  

      تا زمانی که به لاغر شدن فکر کنم باید کارهای زیاد ی انجام بدم(رژیم بگیرم ،ورزش کنم و…) در حالی که به چاقی فکر می کنم نباید کار ی انجام بدم بنابراین چاقی در مغزم منطقی اس چون مغز کارهای که راحت رو دوست داره انجام بده و اتوماتیک چیزی که یاد گرفته وباورش شده جزءمنطقش شده رو انجام میده 

      من در این مدت که در سایت تناسب فکری عضو شدم قانون لاغری آسون ترین کار دنیاست رو باور کردم و لاغری رو طبیعت بدنم می دونم ودر من حس لاغری فوران کرده و تمام وجودم و سلولهای بدنم رو فرا گرفته کنم اما در حال خلق لاغری در جسمم هستن چون من احساس لیاقت لاغری رو در خودم ایجاد کردم وانتظارم لاغری هست به راحتی و آب خوردن ودر من لاغری طبیعی شده چون دلایل لاغری زیاد رو در ذهنم پدید آوردم و ترسیم لاغری رو در ذهنم دارم 

      تمرین 

      چرا تا حالا لاغر نشدی ؟چون چاقی در من طبیعی بود وقتی چیز جز طبیعی بودن باشه نمیشه تغییر داد چاقی طبیعت جسمم بود وبا روشهای لاغری نمی شد طبیعتم رو عوض کنم چون این یک قانون 

      اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شوید چرا دوباره چاق میشدید ؟

      چون باورم درباره خودم چاقی بود وهر بار تلاش می کردم ولی ته دلم قرص نبود که تا آخر عمر لا غر بمونم چون چاقی اصل وجودم شده بود و لاغری رو به نخوردن وورزش کردن وصل بود وهر گاه این هارو انجام نمیدادم انتظار چاقی داشتم وقتی ذهن نا خودآگاه من چاقی رو باور کرده با هیچ چیز دیگه نمی شه با اون مقابله کنم ودر آخر اون باور چاقی پیروز می شد 

      دلایلی که از دیگران در باره چاقی  شنیده بودید چیست؟

       چون بی خیالی ، ازدواج کنی .سزارین باعث چاقی ،چربی هات سفته .بی تحریک هستی باعث چاقی هست،تندتند غذا می خوری ،دیر وقت شام می خوری ،ژنتیک چاقی شکمی داری ،وغیره باعث طبیعی بودن چاقی در شده بودن وفهمیدم همه اونها دروغ بودن چاقی اصلا وجود نداشته بلکه لاغری اصل همه انسان ها بوده پس من لاغری وجودم رو باور دارم نه چاقی شیطان رو 

      با توجه به دفعاتی که لاغر شده اید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد ؟بله من در بیشتر عمرم لاغر بودم واصل ،بدنم لاغری هست و خیلی آروم وبا فاصله زمانی زیاد ،کمی شکمم در حال بزرگ شدن بود ولی هر بار که خواستم لاغر کنم تا به اندازه ای که در مسیر لاغری بودم وزنم کم میشدپس بارها لاغر شدم چون جسمم توانایی لاغر شدن داره 

      مواردی که در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید رو بنویسید؟همین خواندن ونوشتن رو زمانی یاد گرفته واکنون به راحتی انجام میدم 

      آشپزی رو به خوبی یاد گرفته وبه راحتی انجام میدم 

      رانندگی رو یاد گرفته وبه راحتی در ذهنم دارم 

      چاقی رو یاد گرفته وبه راحتی چاق شدم 

      خیاطی رو یاد گرفته وبه راحتی پی تونم بدوزم 

      بافت تابلو رو یاد گرفته ومی تونم ببافم 

      مسیرهای که از کودکی رفتم رو یاد گرفتم وبه راحتی هر کجا برم راهم رو پیدا می کنم 

      حرف زدن رو یاد گرفتم وبه راحتی هر دو زبان می تونم صحبت کنم و حالا لاغری رو یاد گرفته و لاغری رو خلق می کنم

      و لاغر شدن رو هم می تونم برای همیشه در ذهنم داشته باشم وبرای همیشه لاغر خواهم ماند و همیشه در هر شرایطی که قرار بگیرم لاغری رو برای خودم طبیعی می دونم حتی اگر زمانی پر خوری کردم انتظارم باز باید لاغری باشه و برام لاغری طبیعی شده باشه واحساس چاقی از رفتارم نداشته باشم وبه افکار چاقی بی توجه باشم و مرور نکنم و حتی نقضش هم نکنم اصلا فکری نداشته باشم و رها کنم چون لاغری طبیعتم شده  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 307 کلمه

      به نام خالق هستی وبا سلام خدمت شما استاد بزرگوار و هم مسیران عزیز …..‌با شنیدن این فایل که به چالش کشیدن ذهن با چاقی و لاغری صحبت کردین واقعا جالب هست وچقدر زیبا توضیح دادید من کاملاً درک کردم وتازه امروز بیشتر فهمیدم که چرا چاقی در جسمم جا گرفته با اینکه متناسب بودن جسمم طبیعی بوده و من با نگرش خودم وباورهای اشتباه در باره خوردن غذا ها داشتم واین باورها  در ذهن من رفتارهاوعملکرد اشتباه داد ومن هم به دستورات مغزم عمل کردم و……ولی هم اکنون که در این مسیر هدایت شدم ومطالب هاشو خوندم خیلی پیشرفت خوبی داشتم من کاملاً نگرشم رو نسبت به غذاها عوض کردم و خیلی راحت هستم و امروز هم یه پیام دیگه ای دریافت کردم که در مغزم بیاموزم که لاغری طبیعی هست وچاقی بدیعی است و قابل تغییر است…..پس من از این لحظه به بعد میگم که لاغری برای من منطق طبیعی است چون خالق هستی بدن همه آدم‌های دنیا رو متناسب آفریده وطبیعی هست وچون به این آفرینش خدا معتقد هستم و ایمان دارم پذیرفتن منطق لاغری رو راحت میپذیرم وتمام عامل‌های که باعث چاقی من شده بودند رو از مغزم خارج کردم و اصلأ به اشون فکر نمیکنم باور ونگرشم کاملاً مثل متناسب هاست و من از کودکی تا به حال هر چیزی که یاد گرفتم مثل درس خوندن..خیاطی…تمام کارهای هنری و بافتنی و آرایش گری و….هنوز هم در اینها ماهر هستم ویادم نرفته و اکنون تصمیم گرفتم که منطق چاقی رو از ذهنم پاک کنم و منطق لاغری رو جایگزین کنم و منطق چاقی به لاغری تغییر بدم ولاغر خواهم شد و لاغر هم خواهم ماندو از خدای درونم هم کمک می‌طلبم تا به من در این مسیر کمک کنه واز حالت غیر طبیعی بودن برگردم و لاغر شوم ولاغر بمانم……لاغر شدن آسانترین کار در دنیا است………باسپاس فراوان از شما استاد بزرگوار حق نگهدارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 306 کلمه

      به نام خالق هستی وبا سلام خدمت شما استاد بزرگوار و هم مسیران عزیز …..‌با شنیدن این فایل که به چالش کشیدن ذهن با چاقی و لاغری صحبت کردین واقعا جالب هست وچقدر زیبا توضیح دادید من کاملاً درک کردم وتازه امروز بیشتر فهمیدم که چرا چاقی در جسمم جا گرفته با اینکه متناسب بودن جسمم طبیعی بوده و من با نگرش خودم وباورهای اشتباه در باره خوردن غذا ها داشتم واین باورها  در ذهن من رفتارهاوعملکرد اشتباه داد ومن هم به دستورات مغزم عمل کردم و……ولی هم اکنون که در این مسیر هدایت شدم ومطالب هاشو خوندم خیلی پیشرفت خوبی داشتم من کاملاً نگرشم رو نسبت به غذاها عوض کردم و خیلی راحت هستم و امروز هم یه پیام دیگه ای دریافت کردم که در مغزم بیاموزم که لاغری طبیعی هست وچاقی بدیعی است و قابل تغییر است…..پس من از این لحظه به بعد میگم که لاغری برای من منطق طبیعی است چون خالق هستی بدن همه آدم‌های دنیا رو متناسب آفریده وطبیعی هست وچون به این آفرینش خدا معتقد هستم و ایمان دارم پذیرفتن منطق لاغری رو راحت میپذیرم وتمام عامل‌های که باعث چاقی من شده بودند رو از مغزم خارج کردم و اصلأ به اشون فکر نمیکنم باور ونگرشم کاملاً مثل متناسب هاست و من از کودکی تا به حال هر چیزی که یاد گرفتم مثل درس خوندن..خیاطی…تمام کارهای هنری و بافتنی و آرایش گری و….هنوز هم در اینها ماهر هستم ویادم نرفته و اکنون تصمیم گرفتم که منطق چاقی رو از ذهنم پاک کنم و منطق لاغری رو جایگزین کنم و منطق چاقی به لاغری تغییر بدم ولاغر خواهم شد و لاغر هم خواهم ماندو از خدای درونم هم کمک می‌طلبم تا به من در این مسیر کمک کنهواز حالت غیر طبیعی بودن برگردم و لاغر شوم ولاغر بمانم……لاغر شدن آسانترین کار در دنیا است………باسپاس فراوان از شما استاد بزرگوار حق نگهدارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا گرشاسبی
      1402/09/30 17:40
      مدت عضویت: 300 روز
      امتیاز کاربر: 12043 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      سلام و درود خداوند یکتا بر شما راهنما و نور خدا برای ما،

      اول اینکه خیلی ممنون کلید بهمون گفتید ،

      دوم اینکه بازم تشکر بابت این کمک و یا بهتر بگم بزرگترین کلید موفقیت ما در همه زمینه ها ،

      من مطمئتم به قول شما و به منم ثابت شد که انتخاب شده خداوند هستم برای این موضوع چون راه های موفقیت دیگه منو باز کرده،

      الهی هزار مرتبه شکر بخاطره خیر خواهیس برای پیشرفتمون و برای شما که راهنما شدید برای ما،

      استاد از ما خواستید و فرمودید منطق بنویسیم :

      منطقهامون در مورد چاقی :

      ۱ مادرت چاق شدم بعد بلوغ بعد ازدواج بعد زایمان خانوادگی ارث دارید،

      ۲ ما قدیمی‌ها همش راه میرفتیم میخوردیمو راه میرفتیم لاغرم بودیم اما الان فعالیتها کم شده همش مردم در حال جویدن هستن دسترسی به غذا راحت شده ،استاد اما به خدا من فکر کنم از راه رفتن و فعالیت بدنی فقط کوه اورست و نرفتم‌فتح کنم بس که فعالیت ورزشی و راه رفتن دارم در خانه و کارهای خانه،

      ۳ بعد مدام تو ذهنم اینه این برنجو خوردی قند با چای خوردی کارت تموم منتظر باش چه عدد بدی رو وزنه ببینی فردا ،

      ۴ تو که اصلا اراده نداری میخوری بهت قول میدم الان فکر شیرینی هستی وسوسه شدی دیدیش چون دیدیش نمیتونی انکارش کنی  و دم دست اراده نداری عادت یک چیزیو تا آخر بخوری و خیالت راحت بشه.

      ۵من که میدونم‌تو عادت داری از ساعت شش بعد از ظهر به بعد بخوری و قبل خواب تو نباید گرسنه باشی و بخوابی عادت تو اینه  پس شب هم‌میخوری بعد از شام هم دور از چشم بقیه میخوری ، پس رژیم گرفتن چیه خودتو گول میزنی تو چاقترم میشی بدبختم میشی تمام ابعاد دیگه زندگیتم اخلاقت بد میشه و تمام زندگی شغلیت اجتماعیت و  زناشوییت و خانواده ات مردم همه مسخرت میکنند منتظر بدارم میشه باش بشین ببین .

      ۶ نا امیدی کامل اخر دنیا رو دیدن تو باید اراده مداوم داشته باشی انگیزه مداوم که نداری عجله کن مدام ابرومون رفت تو مهمونی فلانی تا اون تاریخی نتونستی لاغر کنی خوب دیگه به درد هیچی نمیخوری مسخره بازی در نیار تو اراده نداری

      منطق لاغریم :

      باید هیچی نخوری محدودیت کامل غذایی و تا آخر عمر ورزش مداوم فعالیت حتی بعد تایم ورزشت هم راه بری بیکار نشینیا یک وعده غذایی فقط کم اونم با یکدونه برنج شکوندی رژیمتو تمام نتونستی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/25 10:28
      مدت عضویت: 545 روز
      امتیاز کاربر: 37285 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,621 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/9/25 توانستم برای بار دوم این فایل به این مهمی را گوش بدهم و جواب این سوال خودم را که چرا من لاغر نمیشوم را پیدا کنم 

      استاد من با گوش دادن به این فایل مطمئن شدم که من از طرف خداوند هدایت شدم به این سایت چون دیروز از شما و خودم سوال میکردم که چرا درحدود 5 ماهی که من دراین سایت هستم وزن کم نکردم ولی سایز چرا و الان به درستی وواضح جواب سوال خود را دریافت کردم چون هنوز ذهن من منطق چاقی دارد 

      چاقی درذهن من طبیعی است و با آنچه برای ذهن ناخودآگاه طبیعی شده باشد نمیتوان مبارزه کرد و آن را تغییر داد اگر ما این فرمول را درذهنمان تغییر دهیم مهمترین و اساسی ترین فرمول برای رسیدن به لاغری است و حتما و بدون سختی لاغر خواهیم شد .

      چرا هرچه تلاش میکنم لاغر نمیشوم ؟

      جهان هستی از مجموعه قوانین ثابتی تشکیل شده است که هرگز تغییر نمیکند مثل چرخش زمین – گردش خورشید – رشد گیاهان و جاذبه زمین ….و با تغییر نکردن قوانین ثابت به راحتی میتوانند محاسبات پیچیده را درکسری از ثانیه حل کنند و هنوز هم  با این همه پیشرفت در علم و صنعت خیلی از قوانین ثابت دردنیا کشف نشده است . حالا نکته اینجاست که درمورد قوانین ثابت هیچکس دردنیا دچار شک و تردید نمیشود چون این برای مغز انسان به صورت یک منطق طبیعی پذیرفته شده است مثل جاذبه زمین که هرچیز را که درهوا رها کنیم به سمت زمین کشیده میشود و درهوا معلق نمی ماند .

      همه انسانها اگر یک قانون ثابت را درذهن باورکردند هرگز دچار شک و تردید نمیشوند چون  با اطمینان 100% میگویند این قانون قابل تغییر به دست هیچ بشری نخواهد بودو برای همیشه و درهمه سالها در جهان ثابت خواهد بود .

      قانونها درذهن به دوقسمت تقسیم میشوند 

      1- قانونهای ثابت و طبیعی : که درذهن انسان به صورت یک باور ثابت پذیرفته شدند و بدون شک و تردید هستند و قابل تغییر نیستند 

      2- قانونهای بدیعی : قانونی که درذهن انسان ثابت نیستند و قابل تغییرند 

      پس اگر من برای لاغری تلاش میکنم و لاغر نمیشوم علت چیست ؟ درمغز همه ی افراد چاق ، چاقی یک چیز طبیعی و ثابت پذیرفته شده است و لاغری یک چیز بدیعی است و درذهن افراد چاق فکر طبیعی و فکر بدیعی جابه جا شده است با دست کاری در فرمولهای ذهنی  و با اطمینان به این باور رسیدیم که من همیشه چاق خواهم بود و انتظار چاقی درذهن من طبیعی جلوه داده شده است و تا اندازه ایکه ما اطمینان نداریم  لاغر نخواهیم شدپس باید بدانیم 

      درذهن افراد متناسب لاغربودن یک منطق طبیعی است و چاق بودن یک منطق بدیعی و مسخره 

      درذهن افراد چاق ، چاق بودن یک منطق طبیعی است و لاغر شدن یک منطق بدیعی و مسخره 

      افراد چاق چون درذهن خود به یک منطق طبیعی فکر میکنند که اگر آب هم بخورند چاق میشوند و اصلا به لاغری فکر نمیکنند بنابراین لاغر نمیشوند و مقدار وزنی را هم که کم میکنند با این منطق چاقی دوباره برمی گردد . 

      پس برای لاغر شدن باید ابتدا ما این باور را درذهن خود تقویت کنیم که وضعیت ظاهری و طبیعی همه ی انسانهای جهان متناسب بودن است و همه مردم دردنیا قدرت لاغر شدن و لاغر بودن را درخود دارند و همه درمسیر زندگی به یک شکل هستند ما افراد چاق با جا به جا کردن منطق طبیعی و بدیعی خود را چاق کردیم و با جابه جا کردن این فرمول درذهن روزبه روز لاغرتر خواهیم شد .

      من به اندازه ایکه درذهنم باور دارم میتوانم لاغر بشوم لاغر خواهم شد و باید 2 کار مهم را دراین تمرینات انجام دهیم 

      1- منطق هایی که درذهن برای چاقی داریم را کم کم با مشاهده نمونه ها در جامعه و اطرافیان و منطقی کردن آن درذهنمان از طبیعی به بدیعی عوض کنیم 

      چون باورهایی که درذهن هرفردی به صورت منطق طبیعی و بدیعی درآمده است فقط توسط خود آن فرد قابل تغییر خواهد بود و دیگران درتغییر این منطق نقشی نخواهند داشت و باید ابتدا با خودمان به تفاهیم برسیم و آن را قبول کنیم و احتیاج نیست آن را به دیگران نشان داده و این منطق را برای دیگران ثابت کنیم چون دراین مورد حتما بازنده خواهیم بود چون این منطق درذهن همه افراد تقویت شده است و به راحتی تغییر نخواهد کرد به عنوان مثال چاقی من ژنتیکی و ارثی است . کم تحرکی باعث چاقی میشود – خوردن فلان مواد غذایی باعث چاقی بیشتر میشود – خوردن انواع قرصها و تیروئید باعث چاقی میشود و….چاقی ژنتیکی است باید با مشاهده ابتدادرخانواده و اطرافیان خودمان مشاهده کنیم افراد متناسبی هم درخانواده هایی وجود دارد که افراد چاق درآن خانواده ها بیشتر است پس اگر این منطق وجود دارد که همه افراد یک خانواده ژنتیکی چاقند و هیچ اختیاری دربرابر چاقی خود ندارند پس چرا افرادی دراین خانواده لاغر هستند و چاق نشدند پس این منطق درست نیست و یک چیز است که آن فرد توانسته است با نگرش و فکر خود آن را تغییر دهد پس باور این منطق که چاقی ارثی است را باطل خواهد کرد و باید این منطق که همه ی افرادچاق برای همیشه چاق خواهند بود و هرگز لاغر نخواهند شد را درمغز خودمان تغییر بدهیم چون انتظار چاقی در افراد چاق یک منطق اشتباه است و باید جای این منطق عوض شود تا انها لاغر شوند و گرنه هرگز لاغر نخواهند شد حتی اگر خیلی تلاش و سختی دراین مسیر داشته باشند .

      2- به وجود آوردن منطق لاغری درذهن را تقویت کنیم و همیشه با خود تکرار کنیم من میتوانم لاغر شوم و قدرت لاغری را درذهن خودمان تصویرسازی کنیم و به ان قدرت ببخشیم با تغییر افکار و منطق چاقی دربدن خودمان . هیچ فرد چاقی دردنیا لاغر نخواهد شد مگر اینکه نگرش و منطق چاقی را درذهن خودش کم رنگ کند و کم کم کفه های ترازوی منطق چاقی و لاغری عوض شود وکفه من لاغر میشوم همیشه بالاتر از کفه ی من همیشه چاقم باشد .و برای این لاغر نمیشویم چون این منطق من لاغر نمیشوم درذهن ما افراد چاق بسیار پررنگ تر است و چون فرمولهای تکرار شونده درمغز پررنگ تر و به آسانی برای مغز قابل انجام خواهد بود مغز از این فرمولها بیشتر استفاده میکندچون سختی ندارد پس چیکار باید بکنم تا لاغر بشوم ؟

      تا زمانی که فکر میکنی باید کارهایی را برای لاغری انجام بدهی تا لاغر شوی شما هرگز لاغر نخواهی شد و درذهن خودت فکر میکنی که برای چاقی نباید کارهایی را انجام بدهی ما روزبه روز چاق تر خواهیم شد دلیل ان هم این است که منطق چاقی درذهن من بسیار قوی عمل میکند چون اصلا برای لاغری نیاز به فکر کردن نباید داشته باشی باید لاغری به صورت یک منطق ثابت و طبیعی برای ذهن ما تعریف شده باشد 

      پس جواب سوال اینکه چرا من لاغر نمیشوم و وزنم کاهش پیدا نمیکند را دراین فایل پیدا کردم ؟ چون منطق ذهن من هنوز چاقی است و فکر میکند برای لاغر شدن باید کارهایی انجام دهد و ذهن دربرابر کارها مقاومت میکند و دوست دارد کارهایی که درذهن قبلا تکرار شده و درذهن پذیرفته شده که من به آسانی چاق میشوم را انجام دهد 

      پس تنها راه حل من برای لاغری چیست ؟ جابه جا کردن دوکفه ی منطق طبیعی با منطق بدیعی با یکدیگر درذهن آن هم با استمرار دراین سایت برای آموزش فرمولهای لاغری با ذهن و انجام دادن تمرینات و عجله نکردن برای لاغری 

      استاد واقعا دست مریزاد . من بعد از 5 ماه تازه با تکرار این فایل متوجه اشتباه خودم درمورد لاغری شدم چون وزن من کم نشده بود و ذهن من منطق چاقی داشت این ذهن منفی باف در ذهن من هی تکرار میکرد که تو مثل افرادی که از کودکی چاق نبودند نمیتوانی لاغر شوی و زیاد توجه کردن به وزن باعث ایجاد مانع برای لاغری و تصویر سازی درذهن من شده بود که انشاالله با توجه کردن به نمونه های بیشتر افراد متناسب  (در نوع نگرش آنها و هم نوع خوردن غذای انها)  درجامعه و جابه جا کردن این منطق که من هم قدرت لاغر شدن دارم انشاالله من هم به زودی جزء یکی از شگفت انگیزان خواهم بود

       چرا تا حالا لاغر نشدی؟ چون من پذیرفته بودم که من برای همیشه چاق خواهم بود چون ژنیتیکی چاقم و قبول منطق چاقی برای ذهن 

      • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟چون منطق چاقی درذهن من بسیار قوی بود 
      • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟ چون من زیاد از رژیمهای لاغر یاستفاده میکردم و لاغر نمیشدم فکر میکردم برای لاغری باید زیاد سختی بکشم و با منطق چاقی ذهن دوباره چاق میشدم 
      • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟ به خیلی از افراد خانواده و اطرافیان مثل عمه – عموها نگاه کن ببین همه چاقند پس تلاش زیادی نکن تو ارثی چاقی و تا پایان عمر چاق خواهی بود پس الکی به دنبال لاغر شدن نباش 
      • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد. من بارها ازطریق رژیمها توانستم لاغر بشوم پس بدن من لاغری را میتواند به خوبی انجام دهد اگر قدرت لاغر شدن را درذهن تقویت کنم و جای منطق چاقی را با منطق لاغری در ذهن تغییر بدهم 
      •  مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید. درس خواندن – رانندگی- آشپزی – بافندگی – کارهای هنری – قالی بافی و….
      • با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.
      • به توانایی ذهن خودم اثبات میکنم که من هرچیزی که یاد گرفتم را از یاد نمیبرم پس باید منطق چاقی را ازذهن پاک کنم و منطق لاغری را جایگزین کنم 
      • تمرین که دراین فایل یاد گرفتم من منطق چاقی خودم را به لاغری تغییر بدهم لاغر خواهم شد .
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1402/09/17 08:31
      مدت عضویت: 1471 روز
      امتیاز کاربر: 6939 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 676 کلمه

      بنام خدا

      .تاحالا به این خاطر لاغرنشدم چون همیشه باور داشتم که من نمیتونم لاغربشم مگر اینکه  رژیمی یاورزشی  انجام بدم همیشه باور کرده بودم که ژنتیک من باعث چاقی من و خیلی از دلایل دیگه مثل ازدواج و بارداری وچاق بودن از بچگیه . اما وقتی به دوتا عکس قبل از چاقی وبعداز اینکه چاق شدم نگاه کردم باور کردم که چاقی غیر طبیعی و بدیهیه . بارها نشستم وفک. کردم تابه این نتیجه رسیدم واقعا غیر طبیعی بودن چاقی به خودم برمیگرده وخودم درستش کردم درصورتی که در طبیعت همه چیز طبیعی هست چون. خالق اون خداوند. هست و خداوند هیچ وقت اشتباه نمیکنه تصمیم گرفتم که تغیرش بدم وبه خودم کمک کنم . چون تنها کسی که برای من میمونه خودمم  واز خدای درونم هم کمک طلبیدم تابه من در این مسیر کمک کنه . واز حالت غیر طبیعی به طبیعی بودن برگردم و لاغربشم

      ۰،۰تاحالا باستفاده از رژیم و ورزش خیلی بارها وبارهالاغرشدم   ودوباره برگشتم چون برای مغز وذهنم طبیعی بوده چاق شدن وچاق موندن من به همین دلیل که عادت کرده برای طبیعی شده  وچاقی به خاطر افکار رفتار وباورهایی هست که درباره‌ی چاقی و لاغری داریم وبه همین خاطر چاق موندیم  پس چاقی ارثی نیست که طبیعی باشه ولی به خاطر این باورها بعداز دوباره لاغرشدن دوباره چاق شدم چون ذهنم پذیرفته بود ومغز من تحت تاثیر ذهنم جواب میداد و درنتیجه من چاق میشدم وحتی چاقتراز قبل چون از نظر اون رفتارهای رژیمی حرکت های اضافه برای لاغرشدن  ورهایی از چاقی همه غیر طبیعی هست چون پیش فرضی دراین باره برای اون تعریف نشده تنها چیزی که براش تعریف شده سختی روشهای لاغرشدن ومحدودشدن .ومحروم شدن  هست  واین هم وقتی نمی‌خورم هم خودشونشون میده مثلاً تصمیم میگیرم  شام نخورم ولی وقتی با غذامواجه میشم بی وقفه می شینم به خوردن وبعد دچار عذاب وجدان میشم چون تکرار این رفتار ها و بودن دراین احساس وباو هست که من نمیتونم لاغربشم براش تعریف شده و پیش فرضش شده نه رژیم نه رنج وفشار.

      دفعه های زیادی لاغرشدم پنجاه کیلو سی کیلو کم کردم وبیست کیلو ده کیلو دوازده کیلو هشت کیلو پنج کیلو خیلی زیاد باروشهای مختلف و دوباره چاق شدم اما چیزی که پیداست جسم من می‌تونه منولاغر کنه من میتونم لاغربشم باروش اشتباه لاغرشدم پس باروش صحیح لاغرمیشم از چاقی به سمت لاغری برمی‌گردم چون طبیعت جسم تناسب اندام هست و بودن من در آرامش وحال خوب .

      من زبان انگلیسی روحروفشواز بچگی کنار دست مادرم توی خونه یادگرفتم وبعد بادیدن بچه ها وقتی می اومدن از مادرم میخواستن بهشون یاد بده منم علاقه مند شدم به خوندن زبان انگلیسی و همیشه توی مدرسه بیست می‌گرفتم چون عاشق این درس بودم   یک صفحه  ی بزرگ  مکالمه رو حفظ میکردم  . من تونستم  بادیدن فیلم های زبان اصلی به صورت کاملاً اتوماتیک بااینکه زبان اصلی هست و گاهی ترجمه نداره من اونو درک کنم .شاید نتونم به زبون بیارم یه جاهایی ولی می فهمم . و ازبچگی توخونواده ای زندگی کردم که همشون به زبان عربی  که زبان مادریمون  هست حرف زدن . یاد گرفتم  که چطور هم عربی وهم فارسی حرف بزنم طوریکه حالا هم وقتی حرف میزنم بادیگران دوتاروبه کارمیگیرم درلحظه  بادوستای فارسی زبانم فارسی حرف میزنم اما با خانواده و اطرافیانم خیلی زیاد شده که دریک آن هردوروبه کارگرفتم . من یادگرفتم که زبان کره ای روحرف بزنم شاید دست وپاشکسته اماهم میتونم حرف بزنم هم میتونم معنی و مفهوم حرفاشونودرک کنم . پس وقتی شوق یادگیری دارم میتونم این عشق و علاقه روبگاتمر ین کردن به عادت تبدیل کنم وبه زندگی واون موقع هست که برای ذهن طبیعی میشه.

      اگرلاغربشم میتونم لاغربمونم چون این همه سال تونستم چاق بمونم چون چاقی روخیلی آسون یاد گرفتم پس میتونم لاغربشم و اونوبه خاطر بسپارم باشوق وعلاقه داشتن وتمرین وتکرارکردن اون رو تبدیل به زندگیم کنم چون در فضای چیزی که علاقه دارم و می‌خوام  داشته باشم ویادش بگیرم قرار بدم مثل چاقی  چون من به چاقی علاقه داشتم باتکراز رفتارهای که باعث میشد من چاق بشم عمل کردن شوق داشتن برای به حقیقت پیوستن افکاروتصاویر ذهنیم درباره‌ی. غذا و به همین خاطر هم اگراونهاروبه سمت لاغری برگردونم میتونم لاغربشم ولاغربمونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/08/27 14:19
      مدت عضویت: 426 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 99 کلمه

      باعرض سلام خدمت استاد عزیز من چاقی خودم را ارثی نمیدونم چون من تا موقعه بلوغ خیلی لاغر بودم و خودم عمل چاقی خودم هستم چون دوست داشتم چاق شوم و من برای لاغر شدنم خیلی تلاش میکردم ووقتی به هدف خودم یعنی حامله شدن که می‌رسیدم آن را رها میکردم بعد دوباره به حالت قبل بر میگشتم حالا فهمیدم که من توانایی و لیاقت لاغر شدن را داشته ام ولی روی این کار تمرکز نداشتم وحالا خیلی ممنونم از استاد عزیز که با گوش دادن به این فامیل توانستم توانایی خودم و فرمول ذهنی خودم را درک کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/24 20:20
      مدت عضویت: 495 روز
      امتیاز کاربر: 2636 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 874 کلمه

      • به نام خداوند عادلم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات انتظار چاقی مانع ذهن افراد است 

      • چرا تا حالا لاغر نشدی؟

      • من تا به حال از روش‌های مختلف اقدام کردم تا لاغر شوم .

      • روش‌هایی که حتی تصور آن هم سخت است چه برسد به انجام آن

      • ولی من به عشق لاغری تمام آنسختی ها را به جان میخریدم .

      • اما و اما و اما لاغر نشدم

      • چون در تمام آن روش‌ها من داشتم فقط به جسمم برای مدت کوتاهی فشار وارد میکردم و ذهنم همچنان پر از باورها و موانع چاق کننده بود

      • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟

      • چون آن روش‌های رژیمی و ورزشی می‌خواستند که با وارد کردن فشار به جسم و محدود کردن جسم من را لاغر کنند در حالی که من با ذهنم در کمال لذت و بدون سختی چاق شده بودم و ذهن من نمی‌توانست سختی را تحمل کند و من آن روش‌ها را رها میکردم و دوباره طبق عادات و تمایلات ذهنی گذشته ام زندگی میکردم،تمایلاتی که من را به راحتی چاق کرده بودند و مجدد وزنم برمی‌گشت و من چاقتر میشدم .

      • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟

      • اوایل که تازه شروع کرده بودم به رژیم گرفتن و ورزش کردن باورم این بود که من سریع چاق میشوم و سریع هم لاغر میشوم .

      • وقتی بارها و بارها از طریق روش‌های مختلف لاغری دچار مقاومت ذهنی و جسمی شدم دیگر لاغری برایم آسان نبود بلکه باید ماه‌ها تلاش میکردم تا چاقتر نشوم نه اینکه لاغر شوم .

      • اما از بعد ورودم به سایت دوباره به این باور رسیدم که بدن من هر لحظه در حال تلاش برای رسیدن به لاغری و سلامتی ذاتی خودش است و من به راحتی می‌توانم لاغر شوم .

      • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟

      .اکثرا دلیل چاقی من را ژنتیک و شباهتم به عمه خدابیامرز می‌دانستند 

      بعضی‌ها می‌گفتند تعادل نداری و یکبار زیاد میخوری و چاق میشوم و یکبار کم میخوری و لاغر میشوی و دلیل چاقی من را به نحوه خوردنم وابسته می‌دانستند 

      عده ای هم بر این باور بودند که تو حتما کم تحرکی که چاقی و باید بیشتر ورزش کنی 

      عده ای هم چاقی من را به سه قلو زاییدنم ربط می‌دادند 

      و عده ای دیگر چاقی من را دلیل غرق بودن در خوشی و نعمت وثروت و  پرخوری کردن در این شرایط می‌دانستند و معتقد بودند کسی که دغ بخورد لاغر است کسی که نداشته باشد بخورد لاغر است و تو چون غرق در خوشی و نعمت و ثروتی باید هم چاق باشی از بس خوشگذرانی میکنی 

      • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.

      • خوب من بارها با روش‌های لاغری مختلف وزن کم کردم 

      • مثلا با خام گیاهخواری حدود ۲۰ یا ۲۵ کیلو وزن کم کردم

      • دقیق یادم نیست شایدم بیشتر

      • با رژیم‌های دیگه هم تا ۱۰ یا ۱۵ یا ۵ یا ۹ کیلو وزن کم کردم .

      • و خیلی هم راحت کم کردم تا اینکه به یه جایی رسیدم که دیگه هر کاری میکردم کم نمیشد وزنم و فقط مراقب بودم چاقتر نشم تا اینکه به سایت هدایت شدم

      • وقتی روش زندگیم کم کم تغییر کرد ده کیلو وزن کم کردم توی ۴۰ روز برای منی که سالها وزن کم نکرده بودم عجیب بود و هیجان زده شده بودم نمیدونم انگار خداوند برای اینکه دل من به این هدایت قرص و محکم بشه کمکم کرد تا به شکل یک معجزه چنین کاهشی داشته باشم .الانم مدتهاست اصلا وزن نکردم تمایلی هم ندارم بدونم چند کیلو هستم این من فعلی و خیلی دوست دارم و برام حسابی خواستنیه خدا رو شکر

      •  

      • مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید.

      • خیلی چیزها رو میشه مثال زد

      • فارسی صحبت کردن

      • صحبت کردن به زبان مادری

      • خیاطی کردن

      • آشپزی کردن

      • آرایشگری کردن

      • خیلی از مطالب درسی دوران مدرسه و دانشگاه

      • کتابهای حقوقی و قوانین حقوقی

      • دانستن نشانی ها و شماره تلفنها و اسم افراد و تاریخ تولد عزیزانم

      • و خیلی چیزهای دیگه

      • با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم

      • من هر چیزی را که قبلا یاد گرفته ام و خوب تمرین و تکرار کرده ام را هرگز فراموش نکرده ام حتی اگر سالها به سراغ آن مهارت هم نرفته باشم

      • مثل زبان مادری ام با اینکه سالی یکبار آن هم گاهی پیش خانواده ام میروم و در سایر اوقات سال من به زبان فارسی صحبت میکنم وقتی پیش خانواده ام میروم از زبان مادری آن استفاده میکنم بدون اینکه فراموشش کرده باشم

      • یا وقتی هر چند سال یکبار بخواهم خیاطی کنم به راحتی می‌توانم و آموخته هایم را به یاد دارم

      • پس من اگر لاغری را هم خوب یاد بگیرم و تمرین و تکرار کنم و عجله برای تغییر جسمم نداشته باشم و ادامه دهم و دوره ها را تکرار کنم بالاخره لاغری هم مثل بقیه آموخته هایم در ذهنم ثبت می‌شود و من چه بخواهم چه نخواهم لاغر میشوم

      • الهی از تو سپاسگزارم که به من قدرت یادگیری عنایت کردی و مرا مجنون خلق نکردی

      • استاد سپاسگزارم برای آگاهی های شما برایتان سعادت و سلامت خواستارم

      • الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 230 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      با سلام خدمت استاد بینظیرم

      چرا تا حالا لاغر نشدم من خیلی لاغر شدم ولی هر دفعه برگشت خورده چون طرز نگرشم اشتباه بود 

      من با ورزش و رژیم خیلی لاغر شدم ولی دوباره برگشتم به روز اولم آخه من فکرم سراسر انتظار چاقی هست و همونم برام اتفاق می افته

      لاغر شدن آسان‌ترین کار دنیاست چون خودبخودی انجام میشه چون من در جریان سعادت هستم چون من از خدا هستم و خدا زیباست و  زیبایی رو دوست داره و تناسب اندام هم از زیبایی های خداست 

      دلایلی که شنیدم در باره چاقی که ارثی هستش من به مامانم رفتم که ما آب بخوریم چاق میشیم که لاغر هم که بشیم هم ول کنیم رژیم و باز چاق میشیم تلاش بیخود نکن 

      من خیلی لاغر شدم شاید بیشتر از ۱۰مرتبه شاید هم خیلی بیشتر پس من توانایی لاغر شدنم را دارم بدن من سریع در مقابل ورزش جواب میده بدن من سریع در مقابل کن خوردن جواب میده پس من توانایی سریع لاغر شدن را دارم

      من رانندگی کردن رو یاد گرفتم من خیاطی رو یاد گرفتم من شنا کردن رو یاد گرفتم من آشپزی رو یاد گرفتم پس چا آسون میتونم لاغری با ذهن رو یاد بگیرم و این فقط با تکرار آموزش و عمل کردن به اونها انجام میشه و می دونم اگر لاغری با ذهن و یاد بگیرم حتما برای همیشه لاغر میمونم 

      لاغرشدن و لاغر ماندن آسان‌ترین کار دنیاست  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/07/30 19:25
      مدت عضویت: 1291 روز
      امتیاز کاربر: 6825 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,293 کلمه

      بنام خداوندمهربان و پروردگارعالمیان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری صدگام

      گام ۷:تغییر انتظار چاقی 

      انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدن افراد است 

      تمام عده‌ای که چاق هستند هرچه‌قدر تلاش کردند که لاغر شوند هیچ موفقیتی بدست نیاوردند و این در صورتی بود که هیچ یک برای چاق شدنشان اصلآ تلاشی نکرده بودند و خیلی راحت واسون وبه صورت طبیعی و خود بخودی چاق شدند 

      چرا لاغر نمی شوم؟

      این سوال خیلی از آدمها چاق هستش که با تمام تلاش وکوششی که برای لاغری انجام می دهند اما لاغر نمی شودند و حتی اگر لاغر می شوند برایشان ماندگاری ندارد 

      این جهان هستی خودش بهترین مشاور و راهنمای ما آدمها هستش 

      خیلی از پیشرفتهایی که داریم توجه کردنمان به قانون‌های جهان هستی حاصل می شود 

      من سالهای زیادی از عمرم چاق بودم و خیلی تلاش کرده بودم که لاغر شوم اما اصلآ نتوانسته بودم لاغر شوم و همیشه همه تلاش‌هایم بیهوده بودند چون همیشه چاقیم را برای خودم طبیعی می دانستم 

      امروز اینجا هستم در سایت تناسب فکری و میان دوستان همراهم که لاغری را برای خودمان طبیعی کنیم وهر عواملی غیر از اون را بدیهی. 

      یعنی این که چاقی من اصلا طبیعی و نرمال نیست چون اگر این چاقی در من وجود دارد به خاطر یک سری رفتارهایی که بر پایه فرمولهای چاقی ذهنم هستند 

      من همیشه چاقی را طبیعت بدنم می دانستم 

      مثل ژنتیکی وارثی بودن مثل پرخوری کردن. مثل بی تحرکی و….و بخاطر همین فکر می کردم که چاقی من طبیعی هستش 

      حالا من باید تمام اون فرمولهای ذهنیم را با بودن دراین سایت و در کنار استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی که در این سایت هستند تغییر می دهیم که هیچگاه چاقیمان را به موارد بالا ربط ندهيم چون اصلآ دلیلی برای چاقی وجود ندارد و من با تغییر فرمولهای ذهنیم لاغر می شوم و این لاغری خود بخودی ایجاد می شود. 

      ما باید عادت کنیم که به ذهن و جسممان توجه کنیم که نقطه سیری و گرسنگی خودمان را متوجه شویم. ما باید هر موقع که گرسنه باشیم بخوریم و وقتی حس سیری کردیم زود از سر سفره بلند شویم و اگر بتوانیم خوردنمان را بر اساس گرسنگی و سیریمان انجام دهیم خودش یک عادت خوب است که جایگزین عادت اشتباهمان قرار دهیم 

      بعضی مواقع اون فرمولهای غلط بالا می آیند و ما را به انجام اون عادت غلط وادار می کنند 

      ولی ما با آگاهی هایی که پیدا کردیم باید بتوانیم اون عادتهای اشتباهمان را شناسایی کنیم و هرروز کم رنگ تر کنیم چون من خودم یاد گرفتم که مسئولیت چاقیم را بپذیریم چون جسم من که چاق است افکار و رفتار چاقی دارد و هر روز که لاغرتر می شوم افکار و رفتار لاغری دارم 

      من در این مدت دو سال و نیم که در این مسیرزیباقرارگرفتم دیگه اصلآ نه به چاقی فکر می کنم و نه حرفش را می زنم. 

      وقتی هم که کسی از چاقی حرف بزند سعی می کنم که گوش ندهم و اصلآ توجهی به حرفهایش ندهم 

      چون با آگاهیهایی که کسب کردم نباید قبلا هایی خودمان باشیم مانند اون زمانهایی که همیشه به همه توضیح می دادیم که چرا چاقیم؟

      من خودم یادم است که همیشه به همه می گفتم که من کم می خورم و همیشه در حال رژيم گرفتن وورزش کردن هستم و چیزی نمی خورم و…..

      حالا با آموزش‌هایی که در این سایت می بینم و با آگاهیهایی که پیدا کردم همیشه می گردم ببینم افکار و رفتار چاقها و لاغرها چیه؟چون اون موقع متوجه می شوم که من به چه دلیلی هنوز چاق هستم و به چه دلیلی لاغر می شوم. 

      جهان پیرامون ما قوانین ثابتی دارد 

      مانند قانون جاذبه زمین که همیشه ثابت است چون اگر چیزی را از دستمان رها کنیم همیشه به زمین برخورد خواهد کرد. 

      مانند به چوش آمدن آب چون آب همیشه در صد درجه بچوش می آید 

      و این جهان همیشه بر پایه قوانین ثابتش کار خودش راانجام می دهد 

      مغزمان اگر چیزی را طبیعی بداند سمت دیگرش را بدیهی می داند اگر ما قبول کنیم و برایمان طبیعی باشد که یک درخت میوه هایش سالم باشد ومیوه سالمی بدهد اگر همان درخت میوه خراب بدهد باید تعجب کنیم. 

      وحالا ذهن‌مان چاقی را طبیعی دانسته که ما چاق شدیم و نتوانستیم لاغر شویم و باور داشته باشیم که لاغر می شویم 

      من همیشه یادم هست که چاقی خودم را طبیعی می دانستم و فکر می کردم که من اصلا توانایی لاغر شدن را ندارم و اگر لاغر شوم سریع چاق خواهم شد و هر زمان هم رژيمم را رها می کردم باور داشتم که دوباره چاق می شوم چون چاقی را طبیعت بدنم می دانستم 

      ولی حالا بودن دراین سایت متوجه شدم که طبیعت بدنم لاغری و تناسب اندامم است 

      تمام عده‌ای که متناسب هستند خوردن موادغذای را طبیعی می دانند و هر چی می خورند اصلآ به این فکر نمی کنند که چاق شوند و لاغری را طبیعت بدنشان می دانند اما ما ها که چاق هستیم هر چیزی که استفاده می کنیم و می خوردیم حس چاقی می کنیم. 

      یعنی برای چاق ها خوردن مساوی است با چاق بدنشان .

      ما برای لاغر شدنمان خیلی تلاش‌ها کردیم ونتیجه ای نگرفتیم و حالا باید بفهمیم که این نتیجه نگرفتن ها ربطی به اراده نداشتن . شانس نداشتن . خدا . خانواده .و….ندارد.

      چون ما چاقی خودمان را طبیعی دانستیم واین چاقی برایمان طبیعی شده‌ است

       بودن در این سایت باورمان قوی تر شده که لاغریمان طبیعی هستش وهر روز لاغرتر می‌شویم 

      من همیشه فکرمیکردم که اگر سنم بالا بره چاق میشوم ولی با تغییر دادن این فکر که خیلی هارا میشناسم که سن‌شان بالا رفته ولی لاغرومتناسب هستند و اصلآ چاق نشده اند پس من هم می توانم لاغرشوم 

      همیشه شنیده بودم که می‌گفتند که کم تحرکی باعث چاقی می‌شود ومن این منطق رو هم از بین بردم چون خیلی‌ها هستندکه هیچ تحرکی ندارند اما لاغر هستند 

      خواب زیاد داشتن باعث چاقی می‌شود این منطق روهم از بین بردم چون خیلی ها هستد که خیلی می‌خوابنداما لاغر ومتناسب هستند 

      استفاده از موادغذای مانند فست فود . چربی‌ها .شیرینی‌ها .نشاسته هاو…. .چاق کننده هستند ولی خیلی از متناسبها ولاغرهاهم ازاین مواد غذایی استفاده می‌کنند وحالا با تغییر دادن این افکار هرروز لاغرتر میشویم 

      من همیشه خیلی پرخوری میکردم و گاهی وقتها اشتهای کاذب پیدامیکردم وهمیشه می گفتم که اشتهای من زیاد است و من زیاد میخورم واین باعث چاقیم شده است و به گفته استادگرامیمان اصلآ چیزی بنام اشتها در بدنمان وجود نداردو فقط اين اشتها در ذهن‌مان وجود دارد وخیلی به صورت طبیعی تمام پرخوریهایم کاملآ برطرف شده است.

      ما همیشه فرمول‌هایی که در گذشته داشتیم واونها رو باعث چاقیمان میدانستیم را شناسایی کنیم وبا فرمول‌هایی که داریم با آگاهی کسب میکنیم جایشان را عوض کنیم واین لاغری خود بخود بوجود خواهد آمد 

      کسانی که لاغر هستند اصلآ منطقهای چاقی ندارند وماها که چاق هستیم وهر روز چاق تر شدیم کلی منطقهای چاقی برای خودمان داشتیم وحالا داریم با شناسایی کردن اونها یکی یکی اون ها را ازمیان میبریم شان .

      ما دیگه نباید از چاقی بترسیم 

      مااگر برای لاغر شدنمان کاری انجام دهیم یعنی داریم به چاقی خودمان فکر می‌کنیم و ذهن‌مان چاق است چون ما برای چاق شدنمان هیچ کار خاصی انجام ندادیم که بخواهیم برای لاغرشدنمان کاری انجام دهیم 

      ما فقط کافیه هرروزیک فایل آموزشی گوش کنیم مطالب آموزنده رامطالعه کنیم وبه آنها عمل کنیم و انتظار از خودمان لاغری باشد و خیلی راحت رفتارهایمان عوض شده واون ترسهای نگرانی‌هایمان از خوردن موادغذایی از بین می‌رود و راحت واسون وخود بخودی لاغر ومتناسب خواهیم شد 

      چون خیلی از کارهای بدنمان خود بخودی انجام می‌شود 

      مانند بلند شدن ناخنهایمان .بلندشدن موی سرمان . نفس کشیدن . ضربان قلبمان . جریان داشتن خون در رگهایمان. و…..همه اینها دربدنمان خود بخودی انجام می‌شود وما اصلآ هیچ دخالتی درآنها نداریم پس لاغر شدنمان هم باید خود بخودی انجام شود 

      ما فقط با گوش دادن به فایلها. وخواندن مطالب آموزشی. وخواندن دیدگاه‌های دوستان. استمرار داشتن. تکرار کردن . وادامه دادن فرمولهای ذهنیمان راتغییر دهیم وذهنمان لاغری رادر بدنمان طبیعی دانسته ولاغرشدن دربدنمان خود بخودی انجام می‌شودو ما با طبیعی دانستن لاغری بدنمان چه بخواهیم چه نخواهیم لاغر ومتناسب خواهیم شد ان شاءالله  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/07/17 21:48
      مدت عضویت: 496 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 175 کلمه

      به نام خداسلام به استاد عزیزم اگر الان از خودم بپرسم که برای لاعری چیکار باید کنم و کلی روش به ذهنم میاد اما برای چاقی میگم نیاز نیست کاری کنم یعنی هنوز ذهن من پذیرفته چاقی طبیعی وقتی قبلا از خودم می‌پرسیدم چیکار کنم برای لاعری این می‌اومد تو ذهنم کمتر بخور بیشتر ورزش کن همین واسلام و  وقتی پرسیدم از خودم برای چاقی چیکار کنم میگفتم هیچ کاری نیاز نیست بکنم یکم غذام بیشتر بشه تحرکم کم بشه چنان راحت چاق میشماما همه روش ها رو رفتم و دیدم نتیجه ماندگار. نداره و وقتی با این روش به آسونی تونستم وزن کم کنم ایمانم بیشتر شد ولی چون هنوز چاقی برام طبیعی بود و استرس داشتم که بازم با این روش وزنم برنگرده دچار برگشت وزن شدم و چون خودمو هنوز لایق لاعری نمیدونستم و باور نکرده بودم این تنها راه ماندگار لاعر شدن نشد نتیجه خوب بگیرم ولی اینبار که با این سایت و آموزش های استاد خوبم شروع کردم با ایمانی قوی تر اومدم و ایندفعه نهال لاعری رو با قدرت بیشتری دارم میزارم و بهش ایمان دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/15 19:25
      مدت عضویت: 1814 روز
      امتیاز کاربر: 32956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 890 کلمه

      سلام و درود به همگی 

      من رویای تغییر کردن دارم و مشتاق و با انگیزه در مسیر لاغر شدن  دارم حرکت میکنم .

      من یاد گرفتم مسولیت چاقی خودم رو قبول کنم  اگر  در جسمم چاقم  چون هنوز  در افکارم و رفتارم چاقم اگر تا حدودی  لاغرم چون  در همون حد در افکار و رفتارم لاغرم پس این چند سال که در این مسیر هستم  هیچ وقت این حرف رو  نگفتم  که چرا من چاقم ؟؟؟ چرا قبلا که این اگاهی ها رو نداشتم به خودم و بقیه  زیاد میگفتم چرا من چاقم من که چیزی نمیخورم من که … اما حالا  آگاهم و همیشه در حال جستجوی افکار و رفتار لاغرها و چاق ها هستم و هرجا دیدم رفتار و افکار   لاغرها با من متفاوت هست میگم ببین این  تفاوت ها دلیل یکم چاقی من هست … 

      من بارها میگم این دنیا پر از قانون  های ثابت هست مثل قانون جاذبه یا قانون جوش اب یا قانون نیوتون و ….که دنیا بر اساس اونها کارش رو انجام میده پس همه ی  ما این قانونها رو قبول داریم و درمورد اونها شک و تردید نداریم یعنی مغز ما به صورت  طبیعی اینها رو پذیرفته و اصلا براش عیررطبیعی نیست و هر وقت مغز یه جیز رو طبیعی بدونه دیگه سمت مخالفش رو بدیهی میدونه برای مثال ما پذیرفتیم و طبیعی هست که یک درخت میوه ی سالم بده و اگر میوه خراب بده ما تعجب میکنیم و…  اما در ذهن ما چاقی طبیعی شده و ما  نمیتونیم لاغری رو باور کنیم .

       خود من در گذشته چاقی اینقدر در ذهن من طبیعی شده بود که فکر میکردم اگر اب بخورم چاق میشم .من دقیقا یادم میاد به  هر ماه چاقتر شدنم اعتماد داشتم و میگفتم بدن من نمیتونه لاغر بشه اما بعدها که اومدم در مسیر متوجه شدم طبیعی جسم من هست که لاغر بشم 

      یک فرد لاغر هر چه بخواد میخوره و براش طبیعی هیت که لاغر باشه اما یه فرد چاق اینطور نیست هر غدایی که میخوره احساس چاقی داره یعنی خوردن در ذهن اونها مساوی هست با خوردن .برای مثال همسر من پدیرفته من هر چی بخوام میخورم و  چاق نمیشم و هر چی بخواد با خیال راحت میخوره حتی گاهی اوقات بیشتر از نیاز میخوره اما واقعا چاق نمیشه در حالی که  خواهر و برادرهای دیگه ی ایشون چاق هستن و این نشون میده در ذهن همسر من منطق برای چاقی وجود نداره .

      اگر تلاش میکنی برای لاعری و نتیجه نمیده هیچ ربطی به اراده و شانس و خدا و … نداره فقط به خاطر این هست که چاقی برای ما طبیعی شده اما  من از وقتی در مسیر هستم باور کردم لاغری برای من طبیعی هست و من تونستم لاغر شدم

       مثلا منطق من این بود چاقی  بعد از ازدواج در خانواده ما ارثی هست چون نزدیکانم رو دیده بودم اما من با باورهای جدید  خودم منطقم رو تغییر دادم مثلا گفتم فلان فرد ازدواج کرده و بسیار هم لاغر هست پس ابن قانون کلی نیست .و میشه من هم بعد از ازدواج لاغر باشم 

      یا منطق من این بود یه دسته از مواد عدایی قدرت چاقی در جسم  من دارن مثل برنج و نون و شیرینی و روغن و ماکارانی و … اما با دلیل گفتم اخه لاعرها هم از همین مواد میخورن اما لاعرن پس این باور  درست نیست 

      یا منطق من این بود در جسم من اشتها زیاد هست و باعث چاقی من شده اما کلی دلیل اوردم چیزی به نام اشتها در جسم ما وجود نداره و این اشتها وجود خارجی نداره بلکه اون فقط  لونه در ذهن ما دارد و دیگه پرخوری نکردم .

      یا منطق دیگر من  این بود چون فعالیت ندارم چاقم اما میبینم خیلی از افراد لاعر هستن مثل دخترم که فقط دراز کش هستن و هیچ کار خاصی نمیکنن و بسیار  لاغر  هم هستن 

      یا منطق دیگر من این بود چون قرص میخورم حق من هست که هر ماه چاقتر بشم اما کلی دلیل اوردم که فلانی هم از همین قرصها میخوره اما لاغره یا خودم همین چند ماه پیش که از این قرصها میخوردم اما به خاطر یه موردی که درگیر بودم به شدت کاهش وزن داشتم .

      من باید منطقهای چاقی در گدشته رو بشناسم و اونها رو با مثال غبر منطقی کنم و بگم منطقی این هست که من لاغر بشم و خود به خود لاغر میشم .

      افراد لاغر اصلا منطقهای چاقی ندارن و اما افراد چلق منطق چاقی دارن و ذهن ار اونها استفاده میکنه و چاق میشه پس اونها رو شناسایی کن و از بین ببر .

      من دیگه ترس از چاقی ندارم .

      تا زمانی که که کارها یی رو برای لاغر شدن انجام میدم یعنی یه سری کارهای خاص انجام میدم که لاعر بشم یعنی ذهن من هنوز چاق هست در حالی که نمیدونم چطورو  خیلی راحت و خود به خود چاق میشم پس هنوز منطق ذهن من چاق شدن هست .

      من در حال حاضر فقط فایل گوش، میدم و سعی میکنم به اونها عمل کنم و هیچ کار دیگه ای انجام نمیدم و انتظارم از خودم لاغری هست چون خود به خود رفتارهام تعییر کرده خود به خود اون ترس و نگرانی ها رو از خوردن ندارم خود به خود لاعر تر شدم  و از این هم لاغر تر خواهم شد 

      من همین الان باید به این سوال جواب بدم که چرا الان یکم چاق هستم ؟؟

      من اگر بخوام جواب این سوال رو بدم نمیدونم چی باید بگم باید با خودم بیشتر حرف بزنم تا باورهای نادرست رو شناسایی کنم .ص

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/06/17 23:02
      مدت عضویت: 1388 روز
      امتیاز کاربر: 4421 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 495 کلمه

      به نام خدا

      • وقتی دوتا جسم رو بهم  می کوبم صدا میده.
      • وقتی بدنم گرم میشه عرق می کنه.
      • ذرات اب وقتی هوا گرم میشه تغییر شکل میدن و بخار میشن. برعکس با کاهش دما بلور میشن
      • یه توپ رو از شیب رها کنم به سمت زمین میاد.
      • وقتی یه کلمه رو تکرار کنم توی ذهنم می مونه. امکان نداره تو ذهنم نمونه.
      • هر بار که کبریت رو روی سطح زبر قوطیش می کشم اتیش می گیره. امکان نداره نشه.
      • ابر های باردار نزدیک هم بشن قطعا رعد و برق میزنه.
      • ناخن ها خودبخود رشد می کنه.
      • موهام رشد می کنه.
      • وقتی مو رو از ریشه می کنم، دوباره ریشه ی جدید شکل می گیره و جاش پر میشه.
      • یه پیج اینستا فالو کردم، کلی ازمایش عملی می ذاره، کلی قانون که الان یادم نیست اما تازگی دارن و به گوشمون نخوردن. مثلا میگه فلان اتفاق سر این قانون افتاد یه قانون برای جیوه هست و فلان…جالبه که قانونه همیشههه در هر شرایطی اجرا میشه. اهمیتی نداره چه چیزی سر راهش قرار بگیره، اونو یا پس میزنه یا یک واکنش یکسان نشون میدن. باید ببینین تا متوجه شین. این واکنشا بیشتر اوقات یه جوری عجیبه که مثل فیلمای تخیلی انگار جادوئه! یهو یه چیز مچاله میشه پرت میشه میچرخه!

      فرض کنیم دوتا اهنربا قطب های موافقش رو نزدیک به هم کنیم. اهمیتی نداره چند بار تلاش کنیم، در هر صورت قانون لجبازه و بازم دفعش می کنه.

      برای چاقی هم همینه: اهمیتی نداره چقدر تلاش کنیم، در هر صورت هر بار فکرهای چاقی تو سرمون باشه، نتیجه چاق شدنه. برعکسش هم هست.

      لاغری هم یه قانونه. طبیعیه بدنم دوباره به حالتش بر نگرده.

      • گوشت در برابر گرما رنگش تغییر می کنه.
      • هر چیزی رو توی فریزر بذاریم باکتری ها از کار میوفتن و ماندگار میشه. امکان نداره باکتری هاش به فعالیت ادامه بدن.
      • اشپز ها با قوانین اشپزی می کنن. حتی با همین قوانین حرفه ای تر میشن. مثلا یادمیگیرن کیک رو در چه دقیقه ای از فر در بیارن تا یک نرمی و کیفیت خوب داشته باشه. سری بعد هم بخوان یک کیک عین همون قبلیه درست کنن باز هم سر همون تایم برمیدارن. وای که چقدر ما داریم با قوانین زندگی می کنیم اما حتی حرف قانون که میاد فکر می کنیم همه چیز شانسیه؛ امکان نداره لاغر شم، چاقی طبیعیه(درصورتی که متناسب دنیا اومدیم یا چاق دنیا اومدیم اما تو مقطعی تونستیم وزن کم کنیم. در صورتی که طبق ویدویهای پیجه قانون لجبازه. پس نباید وزن کم میکردیم دیگه…چرا شد؟ چون چاقی قااانون نیست.
      • وقتی یه ماشین رو می خوان بسازن، سازنده ها روی همین قانون ها حساب می کنن دیگه موتوراینجوری باشه روشن میشه و بعدش فلان میشه بعدش چرخا بکار میوفته و…

      اینا مثالای ساده ایه که وقتی بهشون توجه نمی کنم به چشمم نمیاد. 

      اینا مثالای خیلی کمیه مطمیئنم ازین به بعد بیشتر حواسم باشه، موردای جذاب تر، جدیدتر و پیچیده تری کشف میکنم. اما بازم بهم ثابت کرد هیچی شانسی و الکی اتفاق نمی افته. پس چاقی هم طبق قانون بوجود اومده. پس قطعا تلاشی که می کنم زمانی که میذارم مطالب درست می خونم تاثیر خواهد گذاشت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,004 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز.

      چرا تا حالا لاغر نشدی؟ چون من طبیعت بدن خودمو چاقی میدونستم یعنی تلاش می‌کردم لاغر بشم میگفتم نسبت به سنم یا قدم یا فلان دوستم خیلی چاق ترم اما منطق من این بود که من ژن چاقی دارم من سوخت و ساز پایینی دارم و خودم به همه میگفتم من خیلی دیر لاغر میشم اصلا چربی های من خیلی سفت هست و زمان میبره لاغر بشم چون چربی های من قدیمی هست من این منطق رو داشتم که اونایی که قدشون بلند هست خیلی سریع لاغر میشن ولی من که قدم کوتاه هست همه چربی هام جمع شدن تو شکم و پهلوهام و زمان بر هست لاغر شدنم و من منطق لاغری نداشتم چون باور نداشتم که طبیعت بدن من لاغر بودن هست من باورم این بود که من هوا هم زیاد بخورم چاق میشم اما باید زجر بکشم تا کم کنم و تا وقتی که این روند در ذهنم در مغزم ادامه داشته باشه و نتونم منطقم رو با طبیعت بدنم تطابق بدم هیچوقت لاغر نمیشم.

      من هر زمانی هرررررررر زمانی که ورزش کردم یا رژیم های خیلی سخت و الکی گرفتم بعد از رها کردنش خیلی سریع چاق میشدم چون من طبیعت بدنم رو چاق میدونستم باور اینکه داداشم که خیلی بدن لاغر استخوانی داشت برام قابل هضم نبود که یه زمانی چاق بشه و به اضافه وزن برسه به همون اون اندازه هم باور داشتم که من خودمو هم بکشم هیچوقت استخوانی نمیشم چون من ژن دارم من از مادرم ارث دارم با ارث و چیزی که خدا خلق کرده که نمیتونم بجنگم به همین دلیل تلاش می‌کردم و مقداری کاهش داشتم و دوباره به سمت همون اندامی برمیگشتم که منطقم و نجوای ذهنم می‌گفت و تازه الان دارم اون نجواها رو خیلی راحت میشنوم‌.

      تا قبل از اینکه با این سایت و صحبت های استاد عطار روشن آشنا بشم هرکسی ازم میپرسید چرا لاغر نمیکنی میگفتم تلاش میکنم ولی من خیلی دیر لاغر میشم ولی فلان شخص هم مثل من چاق هست اما زودتر از من لاغر میشه من بدترین نوع ژن چاقی رو دارم این همه تلاش میکنم گرسنگی میکشم ولی نهایت یک کیلو در ماه میکنم واقعا این موضوع برام زجرآور بود اما بعد از آشنایی با این سایت و استاد متوجه تمام‌ اشتباهات ذهنم شدم و فهمیدم چقدر لاغر شدن راحت هست اصلا انگار این صحبت ها معجزه می‌کنه من بعد از اینکه مجدد رفتم و ۶ ماه فاصله داشتم و برگشتم الان که ۷ روزه خیلی جدی تر و با دقت بیشتری به این فایلها توجه کردم ۲ سانت از شکم و پهلوهام کاهش داشتم و تازه دارم میفهمم که طبیعت بدن من لاغری هست و چاق بودنم غیر طبیعی هست همون غذایی که من دارم میخورم همسرم هم داره مصرف می‌کنه شایدم دو برابر من از همون چیز میخوره چرا اون متناسب هست ولی من نه وقتی به همسرم میگم اینقدر نخور چاق میشی این لباس های مانکنی تنگ میشه ها بهم می‌خنده میگه من والا با این خوراک به جای چاق شدن دارم لاغر تر میشم و همسر من باور داره که طبیعت بدنش لاغر بودن هست و از این بابت خیلی راحت هست و هر چیزی رو هر مقداری بخوره تغییری نمیکنه اما هیچوقت ندیدم زیاده روی کنه تا حدی میخوره که سیر بشه وقتی سیر بشه مثل یه بچه ای که شیر میخوره وقتی سیر شد دیگه هرکاری هم کنی چیزی نمی‌خوره همسر من هم وقتی سیر بشه خوش‌مزه ترین غذا رو هم تعارفش کنند دیگه نمیخوره و کاملا از یک زندگی نرمال داره لذت میبره چون باورش شده منطقش و طبیعی بودن لاغری و این منطقش شده اندامی که داره و به گفته خودش محاله چاق بشه و من همیشه منطقم چاقی بودن و و خیلی دیر لاغر میشم و زود چاق اما الان که افرادی در نزدیک خودم میبینم که منطق چاقی منو نقض میکنه باورم شده که طبیعت بدنم لاغری هست خانواده همسر من ۴ تا برادر هستن یه خواهر پدر و مادر همسرم چاق هستن و همچنین برادر های همسرم اما همسر من متناسب هست و میگن این رو دایی هاش رفته که چاق نمیشه ژن نداره و همسر هم باور داره که طبیعت بدنش لاغری هست و ژن نداره و من برعکس اون فکر میکردم.

      چاقی تو ارثی هست.

      چاقی تو بخاطر کم تحرکی هست.

      چاقی تو بخاطر خوابیدن زیاد و بعد از غذا خوردن سریع خوابیدن هست 

      چاقی تو بخاطر نشستن زیاد هست.

      چاقی تو بخاطر استرس زیادی که داری هست.

      چاقی تو از بچگی هست تو ژن داری و رو مامانت رفتی.

      چاقی تو بخاطر قد کوتاهی هست که داری چربیهات سنگین تر از قد بلندها هست.

      و من همه این دلایل رو باور کردم و شدن منطق من و تاثیرش در جسم شده همین چاقی که طبیعت بدنم نیست و حق من نیست من طبیعی هست لاغر باشم.

      من از این بابت خیلی خیلی مطمئنم که دختر توامندی هستم درسته در موضوع چاقی میگفتم نسبت به بقیه موضوع ها کمتر توانایی دارم اما بازم نسبت به همه این زمان هوایی که تلاش کردم و وزنم کم شده اثبات شده که می‌تونستم لاغر بشم.

      در 11 سالگی که عمل لوزه داشتم و بخاطر نخوردن 10 روز از مواد غذایی همیشگی خیلی لاغر شدم بدون اینکه خودم بخوام.

      در 13 سالگی رژیم دکتر کرمانی که توی دو هفته 5 کیلو کم کردم.

      در 16 سالگی رژیم من درآوردی که 10 کیلو کم کردم.

      در 18 سالگی رژیم سرخود که 16 کیلو کم کردم.

      در 24 سالگی رژیم متخصص ورزش که 5 کیلو در دو ماه کم کردم.

      و از 95 تا 1401 سو سو هی چاق لاغر میشدم اما نسبت به سن های پایین تر کاهش وزن کمتری داشتم و باور کرده بودم که من طبیعت بدنم چاقه و چربی هام زیادی سفت هستن.

      در گذشته حتی از سن پایین نرم افزار و سخت افزار کامپیوتر رو بلد بودم و همچنان در خاطرم هست و بیاد دارم در گذشته نه به طور حرفه ای اما به مدت محدودی بستکبال بازی می‌کردم و هنوز هم روش هاش در ذهنم هست در گذشته همانند پدرم از سن بلوغ تنظیمات تلویزیون و ماهواره رو خیلی خوب یاد گرفتم که خیلی از پسرها اون زمان بلد نبودن و همچنان بلدم حتی بهتر از همسرم😂😂.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/21 15:20
      مدت عضویت: 1193 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,340 کلمه

      به نام خدای مهربان💖

      گام هفتم،

      نکاتی از این فایل،جهان هستی مجموعه‌ای از قوانین ثابته،و بر اساس این قوانین داره کارش رو انجام میده،مثل چرخش زمین به دور خورشید که سرعتش ثابته، جهتش ثابته،جاذبه زمین یک قانونه که ثابته،دمای جوش آب،این‌ها ثابتن و جهان داره بر اساس این قوانین کارش رو انجام میده،و ما در مورد قوانین ثابت جهان هستی شک و تردیدی نداریم،و اگه به ما بگن مثلاً اگه این کاسه رو رها کنم چی میشه؟؟برای مغز ما طبیعیه که این برخورد می‌کنه با زمین،و اگه کسی به ما بگه که این کاسه روی هوا میمونه، نمی‌تونیم اینو باور کنیم،چون طبیعی برای مغز ما اینه که این کاسه روی میز باشه، یا روی زمین باشه، و روی هوا نمی‌تونه معلق باشه،این یک قانونه و ما این قانون رو مغزمون درک کرده و به صورت طبیعی اونو پذیرفته،هر چیزی رو که مغز به صورت طبیعی بپذیره، سمت مقابلش رو نمی‌تونه بپذیره.

      ما دو تا موضوع داریم،طبیعی و بدیهی،چیزی که طبیعیه قانونه،و چیزی که بدیهیه، اون چیزیه که ما انتظار داریم، یا نداریم،یعنی هیچ وقت ما انتظار نداریم که یه درخت، سیب‌های کرم خورده و خراب بده،پس طبیعیش اینه که سیب‌ها سالم باشن،اینو میگن طبیعی،ما خیلی از جریانات زندگیمون رو بر اساس همین موضوع داریم مدیریت می‌کنیم،خیلی از موضوعات توی ذهنمون طبیعیه،

      بدیهی اون چیزیه که ما می‌سازیمش و طبیعیش این نیست،بدیهی قابل تغییره،ولی طبیعی قابل تغییر نیست،قانون قابل تغییر نیست،پس اگه دارم تلاش می‌کنم برای لاغر شدن و لاغر نمی‌شم، فقط و فقط به این دلیله که در مغز من جای لاغری و چاقی عوض شده،در مغز من چاقی طبیعی شده و لاغری بدیهی.

      یه فرد چاق اطمینان داره به چاقیش،به اندازه‌ای که در مغزم چاق شدن طبیعی باشه،تلاشم برای لاغر شدن بی‌اهمیته،

       نتیجه‌ای نداره،مثل زمان‌هایی که بارها تلاش کردم، حالا از روش‌های مختلف، خیلی هم خوب وزن و سایز کم کردم، ولی دوباره چاق شدم،چون در مغزم طبیعی بوده که دوباره چاق می‌شم،ولی در مغز یک فرد متناسب، متناسب بودن طبیعیه،و اگه به یک فرد متناسب بگم که پیتزا نخور چاق میشی،خنده‌اش می‌گیره،میگه چه جور، من اصلاً چاق نمی‌شم، چون لاغری توی ذهنش، توی مغزش، طبیعیه.ولی افراد چاق اینقدر چاقی توی مغزشون طبیعی شده که فکر می‌کنن حتی آب هم بخورن چاق میشن،پس اگه تلاش می‌کنم برای لاغری و لاغر نمی‌شم،به خاطر این نیست که تلاشم کمه، یا آدم بی‌اراده‌ای هستم،یا مثلاً بدن من نمی‌تونه لاغر بشه،طبیعت بدن من اینه که متناسب باشه، طبیعت یه درخت اینه که میوه‌هاش سالم باشه،اون چیزی که طبیعی باشه در تمام دنیا به یه شکله،جاذبه همه جا هست، همه جا به یه شکله،مسیر حرکت ماه، یا طلوع و غروب خورشید همه جا به یه شکله، تغییر نمی‌کنه،من فقط می‌تونم جام رو عوض کنم، ولی قانون که تغییر نمی‌کنه،یک فرد متناسب توی مغزش اینه که طبیعیه لاغر شدن، برای همینه که از هر چیزی به هر اندازه‌ای که دوست داشته باشه می‌خوره و متناسبه.

      ولی یه فرد چاق، چون توی مغزش طبیعیه چاق شدن،هر چقدر هم که غذا خوردنش رو کم کنه،هر چقدر که فعالیتش رو بیشتر کنه، نمی‌تونه لاغر بشه.نمونه مشابهش افراد متناسبی‌ان که توی مغزشون طبیعیه لاغر بودن،و تلاششون برای چاق شدن نتیجهنمیده.پس اگه دارم تلاش می‌کنم برای لاغری و نتیجه نمی‌گیرم،فقط به این دلیله که چاقی طبیعیه،پس نه به اراده من ربط داره،نه به جسمم ربط داره،نه به شرایطم ربط داره،نه به شانسم ربط داره،نه خدا باهام دشمنی داره،فقط و فقط به این دلیله که در مغزم منطق جابجا شده،به جای اینکه لاغری طبیعی باشه، چاقی طبیعیه،و لاغری غیر طبیعیه، حالا هر چقدر هم که تلاش کنم فایده نداره.

      چطور می‌تونم برای مغزم منطقی کنم که لاغری طبیعیه،اول باید اون منطق هایی که برای چاقی دارم رو یکی یکی تغییر بدم،اگه منطقم برای چاقی اینه که چاقی ارثیه،باید بتونم اینو تغییرش بدم،هیچکس هم نمی‌تونه برام کاری انجام بده،خودم باید راهش رو پیدا کنم وبرای خودم منطقی کنم که چاقی ارثی نیست،اصلاً هم به این ربط نداره که اطرافیانم عقیده‌شون چیه،مغز هر انسانی برای خودش کار می‌کنه، تموم آدم‌های دنیا اگه باورشون این باشه، منطقشون این باشه که چاقی ارثیه،اما اگه  من تغییرش بدم، برای مغز من تغییر می‌کنه،اگه  منطقم اینه که خوردن فلان ماده غذایی این بلا رو سر بدنم میاره،باید یه عده دیگه رو  ببینیم که بدون اینکه این منطق رو داشته باشن از اون ماده غذایی مصرف می‌کنن و هیچ اتفاقی هم براشون نمیفته،این قدرت مغز منه که هر چیزی براش طبیعی باشه، همون اتفاق رو رقم می‌زنه.

      چطور باید منطق رو تغییر بدم؟؟اول اون منطقی که باعث شده باور کنم و بپذیرم که چاق بودنم طبیعیه رو  پیدا کنم و تغییرش بدم،مثلاً اگه میگم چاقی ارثیه،باید نمونه‌هایی رو پیدا کنم که توی خانواده‌های چاقی متولد شدن اما متناسبن،یا نمونه‌هایی رو پیدا کنم که پدر و مادرشون متناسبن ولی فرزندشون چاقه، اینا رو پیدا کنم، با خودم صحبت کنم، به این تفاهم با خودم برسم نه با دیگران،چون من اصلاً کاری به بقیه ندارم که بخوام برم به بقیه اثبات کنم که بهشون بگم استاد گفته چاقی ژنتیکی نیست،شما همه تون اشتباه می‌کنید، اونا فقط بهم می‌خندن،چون منطق مغز اونا اینه که چاقی ارثیه، پس کاری به بقیه نداشته باشم و خودم مواردی رو پیدا کنم که در خانواده‌های چاق هستن ولی متناسبن،و افرادی رو پیدا کنم که در خانواده‌های متناسبن  ولی چاقن،

      یا اگه منطقم اینه که کار من پشت میزیه، برای همینه که چاقم،افرادی رو پیدا کنم که با اینکه  کار پشت میزی دارن و تحرک خاصی ندارن،اونا کاملاً متناسبن.

      پس قدم اول پیدا کردن منطق برای چاقی و اصلاح و تغییر اونه،قدم دوم هم به وجود آوردن منطق لاغریه،وقتی که دارم از این آموزش‌ها استفاده می‌کنم لاغری رو در ذهنم قوی‌تر می‌کنم که منم می‌تونم لاغر بشم،و اگه تا الان لاغر نمی‌شدم به خاطر این بود که توی مغزم منطقی این بود که من چاق باشم،ولی اینو می‌خوام تغییرش بدم به منطقی اینه که من لاغر باشم،وقتی منطق تغییر کنه، جسم هم تغییر می‌کنه،خود به خود تغییر می‌کنه.

      هیچ فرد چاقی نمی‌دونه که چطور چاق شده، چون منطقش اول عوض شده، باور کرده، منطقی شده براش که چاق شدن درسته، انتظارش رو کشیده و بعد چاق شده،لاغر شدن هم به همین شکله،باید منطقش رو به وجود بیارم،اول منطق چاقی رو کمرنگ کنم،.بعد منطق لاغری رو به وجود بیارم،اون وقت متناسب میشم.

      همیشه این سوال‌ها رو از خودم بپرسم که منطق من درباره چاقی چیه؟؟چرا من چاقم؟؟خودم رو تحلیل کنم ببینم منطقم درباره چاقی چیه؟؟چقدر باور کردم؟؟چقدر برام منطقیه چاق بودن؟؟ یا چاق‌تر شدن؟؟چرا از چاق‌تر شدن می‌ترسم؟؟چون برام منطقیه که چاق‌تر بشم،اگه برام منطقی نباشه که اصلاً بهش فکر نمی‌کنم،همه افراد چاق نگران چاق‌تر شدن هستن و ترس از چاق‌تر شدن دارن،چون توی مغزشون منطقیه چاق‌تر شدن.

       چرا یه فرد لاغر به چاقی نمی‌تونه فکر کنه؟؟چون اصلاً در مغزش همچین منطقی نیست،وقتی که در مغزم منطق چاقی وجود داره بدنم ازش استفاده می‌کنه و چاق می‌شم، اون فرد لاغر منطق چاقی رو نداره و چاق نمی‌شه.

      اگه می‌خوام ببینم چقدر منطقی شده برام چاقی؟باید ببینم چقدر از چاق‌تر شدن می‌ترسم،اگه می‌ترسم،پس منطق ذهنم چاقیه،به این فکر کنم که اگه می‌خوام لاغر بشم چه کارایی باید انجام بدم؟و اگه می‌خوام چاق بشم چه کاری باید انجام بدم؟ تا  وقتی به لاغر شدن فکر می‌کنم و توی فکرم اینه که باید کارهای زیادی انجام بدم که لاغر بشم،در حالی که اگه به چاقی فکر می‌کنم نمی‌دونم چه کاری باید انجام بدم و فکر می‌کنم که خود به خود چاق می‌شم، پس منطق مغز من چاقیه،پس وقتی که دارم به لاغر شدن فکر می‌کنم و همش فکرم اینه که من چطور لاغر بشم؟یا به این فکر می‌کنم که چه کارایی باید انجام بدم،رژیم باید بگیرم،ورزش باید بکنم،فلان کارو باید انجام بدم،شب‌ها زودتر بخوابم،بعد از ناهار نباید بخوابم،کربوهیدرات و فلان غذاها رو نباید بخورم،تا وقتی که توی مغزم، وقتی به لاغری فکر می‌کنم مجموعه‌ای از کارها ردیف می‌شه،در حالی که وقتی به چاقی فکر می‌کنم کار خاصی رو نباید انجام بدم،من همواره چاق می‌شم،چون مغز من به سمتیه که کاری نمی‌خواد انجام بده،چون مغز اتوماتیکه،من برای آشپزی کردن و رانندگی کردن که فکر نمی‌کنم،هر چیزی رو که یاد گرفته باشم مغزم اتوماتیک انجام میده،پس وقتی برای انجام یه کاری نیاز به فکر ندارم،یعنی در مغزم انجام اون کار منطقیه،

      پس تا وقتی که برای لاغر شدن فکر می‌کنم که سخته،یا چه کارهایی باید انجام بدم،چه جوری انجام بدم،منطق مغزم چاقیه،چون برای چاق شدن فکر نمی‌کنم،

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز🦋🌾🪴💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/20 17:04
      مدت عضویت: 1193 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,255 کلمه

      به نام خدای مهربان💖🦋گام هفتم : تغییر انتظار چاقی.

      انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدنه،افراد چاق بارها برای لاغر شدن تلاش کردن اما موفق نشدن،و این در صورتیه که اونا برای چاق شدن هیچ تلاشی نکردن و خیلی طبیعی خود به خود چاق شدن.

      پس این سوال توی ذهنم به وجود میاد که واقعاً چرا لاغر نمی‌شم،جهان اطرافم بهترین مشاور و راهنمای منه،باید بدونم که بسیاری از پیشرفت‌ها از توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده،پس همونطور که انسان‌ها با استفاده از قوانین جهان هستی تونستن تغییراتی رو در شرایط زندگیشون ایجاد کنن، منم می‌تونم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان هستی، شرایط جسمی خودمو تغییر بدم،درک این قانون و استفاده از اون برای تغییر محتوای ذهنم درباره چاقی، میتونه تاثیر قابل توجهی در تغییر وضعیت جسمم داشته باشه.

      یکی از این مهم‌ترین قوانین طبیعت،عدم تغییر پذیریِ طبیعته،که باعث میشه به هیچ عنوان نتونم در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کنم، یا اونو متوقف کنم،انسان‌ها تونستن با پیشرفت و درک مسائل علمی، تغییراتی رو توی گیاهان یا محصولات کشاورزی ایجاد کنن، اما این تغییر محدود به همون گونه است و تاثیری بر روند کلی طبیعت نداره.مثلاً انسان‌ها به هیچ عنوان قادر به تغییر شرایط جوی نیستن، یا رشد گیاهان.سال‌هاست که انسان‌ها دارن از منابع طبیعی استفاده می‌کنن و توی برخورد با طبیعت باعث صدمه زدن به طبیعت شدن،اما این رفتار انسان‌ها، تغییری توی روند کار طبیعت ایجاد نکرده،مثلاً اگه با یه اشتباه انسانی جنگل انبوهی آتیش بگیره، طبیعت مجدداً شروع به ترمیم و اصلاح خرابی ایجاد شده می‌کنه،یعنی حتی آتیش گرفتن هم لحظه‌ای در روند کار طبیعت خلل ایجاد نمی‌کنه و جهان هستی پیوسته در حال انجام مراحل گسترش و تکامل خودشه.

      هیچ یک از قوانین طبیعت رو نمی‌تونم تغییر بدم،مثل مسیر ورزش باد، زمان طلوع و غروب، زمان بارش باران، جاذبه زمین، رشد و نمو گیاهان،پس هر چیزی که در جهان طبیعی باشه نمی‌تونم اونو تغییر بدم،می‌تونم در اون خلل ایجاد کنم، اما نمی‌تونم اونو برای همیشه تغییر بدم.

      ارتباط قانون طبیعت با چاقی چیه؟؟اگه اضافه وزن و چاقی برام طبیعی شده باشه هر چقدر هم که تلاش کنم شاید بتونم برای مدتی مقداری از وزنم رو کم کنم، اما نمی‌تونم برای همیشه لاغر بمونم و مثل افراد متناسب زندگی کنم.

      دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم من برای لاغری اینه که چاقی در ذهنم طبیعی شده و با اونچه که برای ذهن ناخودآگاهم طبیعی شده باشه، نمی‌تونم مبارزه کنم.

      همه افرادی هم  که برای لاغر شدن از روش‌های فیزیکی یا دارویی استفاده می‌کنن،  اونا در حال مبارزه کردن با طبیعت جسم خودشون هستن، که بارها هم شاهد شکست خوردن اونا در این زمینه بودیم،پس اگه می‌خوام لاغر بشم، باید آگاه باشم، اول باید حالت طبیعی بودن چاقی و انتظار چاقی رو در ذهنم تغییر بدم،باید هر بار که به اضافه وزنم توجه کردم، چاقی برام غیر طبیعی باشه،باید هیچ وقت وضعیتی رو که دارم، به عنوان یک وضعیت طبیعی و ثابت شده نپذیرم،چون  باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهنم می‌شه،در این صورته که می‌تونم اولین گام برای حرکت به سمت لاغر شدن رو بردارم،نکته قابل توجه اینه که وقتی از چاق بودن و وضعیت خودم ناراضیم،نارضایتی من به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.

      و این دو موضوع با هم فرق داره،مثلاً وقتی که من از وضعیت چاقی خودم ناراحتم و بارها برای لاغر شدنم از روش‌های مختلف استفاده کردم،یا الان که تصمیم گرفتم از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن رو به واقعیت تبدیل کنم،این نارضایتی من توی سطح فکر و منطق من ایجاد شده،اما اونچه که مهمه نگاه من به موضوع چاقیه،که چرا چاقم؟؟چرا لاغر نمیشم؟؟

      اونچه که درباره چاقی توی ذهنم ذخیره شده انتظار من از چاقی رو مشخص می‌کنه،مثلاً اگه توی ذهنم دلیلهای زیادی  برای چاق بودن خودم دارم،در واقع چاقی رو حق طبیعی خودم می‌دونم،یا هر بار که از روش‌های مختلف برای لاغر شدن اقدام کردم و نتیجه نگرفتم، بیشتر باور کردم که تلاش برای لاغر شدن بی‌فایده است و من نمی‌تونم لاغر بشم و این به این مفهومه که چاقی توی ذهنم طبیعی شده.

      طبیعت بدن انسان لاغریه و جسمی هم که اسیر چاقی باشه، همواره در حال فریاد مشکل چاقی از طریق مشکلات جسمی و درگیری‌های ذهنی و فشارهای عصبیه،و این موضوع رو همه‌مون درک و تجربه کردیم،همه چاق‌ها دوست دارن لاغر بشن،اما اینکه چرا لاغر نمی‌شن به این دلیله که افکار لاغر کننده  اونها قادر به غلبه بر انتظار چاقیشون نیست،قدرت افکار لاغر کننده، در برابر انتظاری که از چاق بودن توی ذهنشون دارن بسیار ناچیزه،برای همینه که سال‌هاست افراد چاق در سراسر جهان، برای لاغر شدن از طریق رژیم و روش‌های مختلف اقدام می‌کنن، اما همچنان هر ساله بر تعدادشون اضافه می‌شه.

      افکار چاقی چیه؟؟همون تصمیماتیه که من زمانی که از چاقیم به خشم میام اتخاذ می‌کنم.انتظار چاقی چیه؟؟انتظار چاقی نگرشیه که درباره آینده خودم در ذهنم ایجاد می‌کنم،به عبارتی آینده جسمی خودمو پیشگویی می‌کنم،چرا  ناآگاهانه آینده جسمی خودمو به شکل چاق بودن پیشگویی می‌کردم؟؟چرا به شکل لاغری پیشگویی نمی‌کردم؟؟

      پیشگویی کردن به صورت خود به خود توی ذهنمون انجام می‌شه،یا ما بر چطور پیشگویی کردن ذهن تسلط نداریم،اما می‌تونم با اطلاعاتی که در اختیار ذهنم قرار میدم، چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهنم رو کنترل کنم،

      اون اطلاعاتی  که من درباره چرا چاق شدن خودم، وارد ذهنم کردم،اونا به شکل خود به خودی، چگونه پیشگویی ذهن برای آینده جسمی منو شکل میدن.

      این انتظار چاقی که در من به وجود میاد، نتیجه  اطلاعاتیه که وارد مغزم کردم،مثل،چاقی من ارثیه،چاقی من به خاطر کم تحرکیه،چاقی من به خاطر پایین بودن سوخت و ساز بدنمه،چاقی من به خاطر مصرف قرص تیروئید، یا هر داروی دیگه‌ای،چاقی من به خاطر شباهت من به عمه، خاله، دایی، یا هر انسانیه که قبل از من متولد شده،چاقی من به خاطر علاقه من به مصرف فلان مواد غذاییه،چاقی من به خاطر خوردن کربوهیدراتها ،نوشابه ،فست فود هاست،

      و هر کسی بنا به دلایلی و  اونچه که درباره چاقی شنیده و باور کرده، می‌تونه دلایل چاق بودن زیادی رو داشته باشه و همه اینا اطلاعاتیه که درباره چاقی وارد ذهنم کردم،و اینها به صورت خود به خود، نحوه پیشگویی کردن ذهن درباره آینده جسمم رو مشخص می‌کنه.

      پس اگه الان من به هر دلیلی از چاقی متنفر باشم و تصمیم به لاغری بگیرم، تصمیم من برای لاغر شدن فقط یک فکره،فکری که هیچ ریشه و قدرتی در ذهن من نداره،درسته که دوست دارم لاغر بشم،اما توی ذهنم کلی اطلاعات و دلایل منطقی برای لاغر نشدن دارم،برای همینه که فکر لاغر کننده،زورش به منطق‌های لاغر نشدن ذهنم نمی‌رسه.

      نمونه‌هایی از منطق‌های لاغر نشدن:

      چربی‌های بدن من کهنه شده و به این راحتی آب نمی‌شه،چربی‌های بدن من سفت شده و با ورزش سنگین آب می‌شه،طبع بدن من فلانه و خیلی سخت لاغر می‌شه،من انرژی لازم برای فعالیت زیاد رو ندارم پس نمی‌تونم لاغر بشم.

      یکی از راه‌های تاثیرگذار برای تغییر انتظار چاقی توی ذهنم،دیدن تصاویر افرادیه که مثل من چاق بودن، اما با استفاده از روش لاغری با ذهن تونستن نتیجه‌های عالی رو کسب کنن، و شرایط جدیدی رو در زندگی خودشون ایجاد کردن، و آرزوی لاغر شدنشون رو به واقعیت تبدیل کردن.

      من هر چقدر که بخوام سعی کنم تغییری در طبیعت به وجود بیارم موفق نمی‌شم، یعنی هر چقدر که سعی کنم بخوام جلوی رشد و نمو یک گیاه رو بگیرم موفق نمی‌شم،به خاطر اینکه طبیعتش اینه که رشد کنه و من نمی‌تونم جلوی رشد کردنش رو بگیرم،پس اگه توی ذهنم چاق شدن و چاق موندن طبیعی شده باشه، نمی‌تونم لاغر بشم،چون ذهنم چیزی رو که براش طبیعی شده رو ادامه میده و سعی می‌کنه اونو در جسمم به نمایش بذاره. به همین دلیله که فردی که چاق شدن توی ذهنش طبیعی شده،همیشه ذهنش اونو به شکلی هدایت می‌کنه، در مسیرهایی هدایت می‌کنه، علاقمندی‌هاش رو به مواد غذایی به شکلی تغییر میده که اون فرد همیشه در مسیر چاق‌تر شدن باشه و یا چاق موندن.

      پس اگه من دارم از این آموزش‌ها استفاده می‌کنم، و یه سری تغییرات رو هم داشتم،اما هنوز گوشه ذهنم نگران اینم که نکنه دوباره برگردم به حالت‌های قبلم،نکنه دوباره پرخوریم شروع بشه،نکنه دوباره این مقداری که کم کردم،یا این تغییراتی که داشتم، دوباره به حالت قبل برگرده،این نکنه‌ها، این نگرانی‌ها به خاطر اینه که در ذهنم چاق بودن هنوز طبیعیه.

      پس باید سعی کنم روی این موضوع کار کنم، باید لاغر شدن، باید تغییر رفتار داشتن، در ذهنم طبیعی باشه.پس اگه من الان رفتارم تغییر کرده، رفتار غذاییم تغییر کرده و مثلاً میزان مصرف مواد غذاییم تغییر کرده،باید اینو به خودم تاکید کنم که طبیعت من اینجوری باید باشه، این طبیعیه،این درسته که من به اندازه نیازم غذا مصرف کنم،این درسته که من پرخوری نکنم،این درسته که من نوع مواد غذایی روی خوردنم تاثیر نذاره،این درسته که مهمانی رفتن دلیل این نباشه که من باید بیشتر بخورم،یا باید پرخوری کنم،اینا طبیعیه،باید اینا رو در ذهنم به طبیعت تبدیل کنم، تا در آینده هم ذهنم هیچ وقت منو به سمت رفتار اشتباه گذشتم هدایت نکنه.

      باید به میزانی که در خودم تغییری ایجاد می‌کنم،  این تغییرات رو در ذهنم به طبیعت رفتارم تبدیل کنم.

      پس اگه تغییراتی داشتم دیگه هیچ وقت به این فکر نکنم که این تغییرات احتمالاً از بین میره، یا برمی‌گرده،باید سعی کنم خودم رو صاحب اون تغییراتی که داشتم بدونم،و اون تغییرات رو در جسم خودم، در افکار خودم، طبیعی بدونم،نه اینکه فکر کنم که مثلاً یه مدت من تغییرات دارم، بعد دوباره به حالت قبل برمی‌گردم،باید تغییراتی رو که در خودم می‌بینم و به دستش میارم رو طبیعت خودم بدونم.

      وقتی که چیزی رو به طبیعت ذهنم تبدیل کردم، یه رفتاری رو برای خودم پذیرفتم، اونو صاحب شدم،و طبیعت زندگیم رو به این شکل رفتار کردن قرار دادم،دیگه امکان نداره رفتارم تغییر کنه،و اگه تغییراتی داشتم، ولی هنوز  نگرانم که نکنه به حالت قبل برگردم،این به خاطر اینه که هنوز اون رفتارهای اشتباهی که منو به سمت چاق شدن هدایت می‌کردن، توی ذهنم طبیعیه و هنوز نتونستم رفتار جدیدم رو به طبیعت ذهنم تبدیل کنم.

      باید خیلی روی این موضوع دقت کنم که به میزانی که من تغییر می‌کنم، این تغییرات رو به طبیعت رفتار خودم تبدیل کنم.باید در هر زمینه‌ای توی زندگیم،نه فقط در لاغری،در هر جنبه‌ای از زندگیم اگه هر تغییری رو دارم ایجاد می‌کنم، هر پیشرفتی رو دارم به دست میارم، باید یاد بگیرم اون پیشرفت جدید، اون نتیجه، اون دستاورد، اون توانایی جدید رو که به دست آوردم، به طبیعت خودم تبدیلش کنم،و برای ذهنم طبیعی باشه،مثلاً بگم  طبیعیه که من این مهارت رو دارم،این طبیعیه که من به این خوبی نقاشی می‌کنم،این طبیعیه که من به این خوبی رانندگی می‌کنم،این طبیعیه که من به این خوبی دارم درسم رو می‌خونم و نمرات عالی می‌گیرم،اگه اینو یاد بگیرم و از اینها استفاده کنم، اون وقت اون برتری‌ها، اون توانمندی‌ها، اون چیزی که باعث رضایتم میشه، به طبیعت ذهنم که تبدیل بشه،من همیشه در اون سطح خواهم بود.

      توی ذهن خیلی از افراد،عالی بودن و خوب بودن طبیعی نیست،و متوسط بودن یا حتی رو به پایین بودن طبیعیه،و خیلی از ماها اینجوری هستیم،یه حالت نرمال برامون طبیعیه،در اون جریاناتی از زندگی که یکم بهتر عمل می‌کنیم، اصلاً خودمون تعجب می‌کنیم که وای چه حرکتی زدم،یا چه نمره‌ای گرفتم،خودمون هم تعجب می‌کنیم،به خاطر همینه که موفقیت‌های ما مداوم نیست،فکر می‌کنیم که نه این طبیعی نیست، چرا؟؟چون در ناخودآگاه ذهنمون در تموم جنبه‌های زندگی،یک سطح خیلی معمولی و متعادل طبیعی شده،یک سطح پایین طبیعی شده.

      گاهی افراد توی درس نمره‌های پایین براشون طبیعیه،وقتی هم که نمره‌های بالایی توی درس می‌گیرن، به خودشون میگن که شانسی بود، این دفعه سوالات آسون بودن،و هیچ وقت اون توانایی رو به خودشون نسبت نمیدن که، منم می‌تونم،من تونستم، من این توانایی رو داشتم که از این درس این نمره رو بگیرم و اونو غیر طبیعی می‌دونستن،و این موضوع توی همه چی هست، توی کسب و کار هم هست،

      توی تناسب اندام هم همینه،در تناسب اندام با قدرت ذهن هم این موضوع صدق می‌کنه،پس باید همزمان با تغییرات جسمی خودم، این تغییرات رو به طبیعت ذهنم تبدیل کنم تا برام همیشه موندگار باشه، و دیگه ذهنم بر اساس طبیعت جدیدم که متناسب بودنه منو هدایت کنه،اون وقت همیشه خیالم راحته که این شرایط طبیعی منه.

      باید سعی کنم رفتار افراد متناسب رو الگوبرداری کنم و به طبیعت رفتار خودم تبدیل کنم،بسیار مهمه که تغییری رو که در خودم ایجاد می‌کنم و احساسش می‌کنم و نتیجه‌اش رو می‌بینم، به طبیعت جسم خودم و ذهن خودم تبدیل کنم،اون وقت همیشه برام موندگار میشه،و ذهنم سعی می‌کنه که طبیعت رو بهتر و بهتر کنه،من نمی‌تونم جلوی روند طبیعت رو بگیرم،همینطور که  نمی‌تونم جلوی روند طبیعی ذهنم رو بگیرم،هر چیزی که در ذهنم طبیعی شده باشه، ذهنم منو به سمت اون هدایت می‌کنه و من در اون جنبه پیشرفت میکنم.

      اگه موضوعی توی ذهنم به صورت عادی دراومده باشه و حدش رو برای خودم یه حد متوسط در نظر گرفته باشم،هر چقدر هم که تلاش فیزیکی بیشتری بکنم، نتیجه‌ای به دست نمیارم.

      و این نمونه رو می‌تونم توی زندگی اطرافیان هم ببینم که خیلی‌ها دارن تلاش زیادی می‌کنن که درآمدشون رو بالا ببرن، اما موفق نمی‌شن،چرا؟؟چون توی ذهن ناخودآگاهشون یک سطح درآمدی طبیعی شده و اون دیگه پذیرفته که من درآمدم تا همین قدره،دیگه هرچقدر تلاش کنه، صبح تا شب زحمت بکشه، درآمدش تغییری نمی‌کنه،

       یه سری افراد هم هستن که به راحتی، با تلاش خیلی کم دارن همون درآمد رو کسب می‌کنن،پس کسی که طبیعت ذهنش رو افزایش میده، ثروت رو در ذهنش طبیعی می‌کنه، ثروتمند شدن رو در ذهنش طبیعی می‌کنه،خیلی راحت‌تر از تلاش‌هاش نتیجه می‌گیره،چون ذهنش اونو به مسیرهایی هدایت می‌کنه،به انجام فعالیت‌هایی هدایت می‌کنه، ایده‌هایی رو بهش میده که سطح درآمدش رو به راحتی بالاتر بیاره، تا هم تراز طبیعت ذهنش بشه،طبیعت توی ذهنم در تموم جنبه‌های زندگی نقش داره،پس توی لاغری هم به این موضوع خیلی توجه داشته باشم که اگه نتایج خوبی گرفتم،اگه در مسیر درستی هستم،اما هنوز نگرانم و فکر می‌کنم شاید این نتایج ماندگار نباشه، یا دوباره برگرده،به خاطر اینه که این تغییراتی که داشتم، چه احساسی و چه جسمی رو  در ذهنم هنوز طبیعی نکردم،و هنوز در ذهنم طبیعی چاق بودن و چاق‌تر شدنه،و باید روی این موضوع کار کنم.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز🌺🙏🙏💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 460 کلمه

      به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست

      من زهرا هستم و تازه عضو سایت شما شدم و حالا از منطق های چاقی را که در ذهن من هست می‌خوام بگم 

      ۱.مادرم همیشه بهم میگفت تو وقتی دنیا هم اومدی شکم داشتی و تپل بودی و این خیلی قوی بود در من و پحلا به خودم میگم که مگه تو اون دوران دیدی یا یادته که اینجوری باور کردی اصلا شاید دلیلش ورم معده بوده یا هر چیز دیگه 

      ۲.ارثی بودن بشدت باور بسیار قوی چون من سینه هام هم بزرگ هست مادرم همیشه میگه تو به عمه هات کشیدی و سینه هات مثل اونا بشدت بزرگ هست و چاق هستی در حالی که دختر عمه های خودم لاغر هستند و سینه های کوچکی دارند و مادر خودم هم قبل از زایمانش بشدت لاغر بود و قبل از بیماری اش هم باز متناسب تر بود ولی بعد از آن چاق شد و دختر خاله ی من هم دو طرف هم مادری هم پدری چاق بودن ولی او لاغر هست و بعد از ازدواج لاغرتر شد

      ۳.خوردن شیرینی و شکر و هر چیزی که در آن قند و شکر ذره ای نقش داشته باشد در حالی که دوستی داشتم به شدت لاغر بود ولی حتی داخل نسکافه آماده که کلی شکر داشت یک عالمه نبات می‌ریخت و با خیال راحت می‌خورد یا دامادمون که هر روز صبح چایی شیرین میخورد و اگر شیرینی باشد روزی پنج تا را میخورد و دو سه برابر من غذا میخورد ولی لاغر هست و

      ۳.ازدواج زیرا بدن خانوم باز میشه و طبیعی هست که چاق بشه در حالی دختر خاله ام بعد از ازدواج لاغرتر شد 

      و هزاران تفکر اشتباه که رو کاغذ نوشتم کم تحرکی در حالی که دومادمون تا باحال یکبار باشگاه نرفته و لاغر هست همچنین دختر خالم و دوستم و ….

      و هر کس بره بدنسازی ول کنه چاق میشه و سر این موضع بدن من کاملا ترکید و موفقیت های که داشتم از طریق رژیم و دارو وورزش من از نود و هفت کیلو رسیدم به نود و دو کیلو و نهایتا شدم هفتاد و چهارکیلو ولی بعد از آن وزنم برگشت و شدم هشتاد و دو کیلو و هر سری که وزن اضافه میکردم حسابی احساس بد و سرزنش کردن به خودم دست میداد و در حال کنترل کردن با رژیم بودم و دوباره یک کیلوکم کردم و درحال رژیم و مصرف دارو بودم که با سایت شما آشنا شدم و حالا به این نتیجه رسیدم من برای لاغری نیازی به دارو و ورزش ندارم چرا که اون داروها داشت معده مرا هم نابود میکرد بنابراین تمام آن ها را ریختم سطل زباله من لایق داشتن اندامی متناسب هستم من برای لاغری به هیچ دارو و رژیم و ورزشی نیاز ندارم لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست من برای لاغری به هیچ دارویی نیاز ندارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/19 15:30
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 361 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من با بازگذاشتن دروازه ذهنم و اجازه ورود به تمامی آموزنده ها از هر کسی چاقی رو برای خودم طبیعی کردم وخودم رو سالها در مرداب چاقی گرفتار کردم و مرتب دست وپا میزدم تا خودم رو از این مرداب نجات بدم اما جز فرورفتگی بیشتر فایده دیگری نداشت .

      من با اعتماد کردن به صحبتهای کسانی که برام از جان مایه میزاشتن خودم رو وارد مرداب کردم .

      من بااعتماد کردن به افرادی که خودشان رو متخصص این کار میدونستن اما دردچاقی رو نکشیدند وارد این مرداب شدم .

      من با تمسخر کسانی که خودشان چاق بودند اما منو نحیف و زشت میدونستن وارد این مرداب شدم.

      من باکمک خواستن از کسانی که سالها وارد این مرداب شدن و دسته وپنجه نرم میکردن وارد این مرداب شدن .

      من بااعتماد کردن افرادی که ادعای کمک به من رو داشتن ولی نیتشان فروش محصولاتشون بود وارد این مرداب شدم .

      بله اول وآخر ماجرا من بودم چون من حق انتخاب داشتم و من هر حرف وسخنی رو می پذیرفتم فارغ از درست یا غلط بودنش.

      حالا همین من اومدم باجسم نازنین جنگیدم و خستش کردم و آخرش کشیدم کنار .

      چرا نشد یکبار بگم چرا عمه هام چاقن و میگن من به اونها رفتم پس چرا فرزندان خودشان متناسبند؟؟؟

      چرا یکبار نگفتم کم تحرکی باعث چاقیه چرا دوربرم اینهمه افراد متناسب داریم از قشر ضعیف گرفته تا قشر مرفه  که کارشون تحرکی نداره .

      چرا یکبار نشد بگم اگه ثروت باعث چاقی میشه پس ثروتمندترین افراد جهان بایستی به ترتیب ثروتشان چاق تر باشن . 

      چرا بکبارنشد بگم اگه آرامش روحی باعث چاق تر شدن میشه پس پیامبران وامامان ما بایستی چاق ترین افراد روی کره زمین باشن. 

      چرایکبار نشد بگم اکه افزایش سن باعث  رشد عرضی بدن میشه .  پس چرا اینهمه افراد دوربرم میبینم ازم بزرگترن و متناسبن و کشیده ؟

      وچراهای دیگه .

      پس من مسولیت چاقیم رو می پذیرم که ورودی های اشتباه به مغزم دادم و خودم رو مستحق چاقی و رنج های آن کردم .

      پس خودمم مسولیت لاغر شدن خودم  رو می پذیرم و باتغییر ورودی های ذهنم متناسب شدن رو به جسمم هدیه میدم .

      با اون افکار پوچ طبیعی بود من چاق بشم و بااین افکار منطقی طبیعی هست متناسب بشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      با سلام و درود 

      سوال اول: چون هیچوقت به طور جدی نخواستم ذهنم رو درست کنم همیشه با گرفتن رژیم و ورزش سخت میخواستم لاغر بشم ولی تنها راه کمک به خودم اینکه اینجا و فقط روزی یک گام به تناسب اندام نزدیک بشم

      سوال دوم: همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه اروم اروم حرص و ولع خوردن من برمیگشت و هی با خودم میگفتم از فردا از فردا بزار امروزو بخورم

      سوال سوم:من خیلی راحت لاغر میشم اینو همیشه میدونستم و به خودم و بقیه گفتم

      سوال چهارم:من قبلا دوچرخه سواری میکردم و الان هم بلدم، من قبلا بدمینتون بازب میکردم و الان هم بلدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/05/02 11:27
      مدت عضویت: 1388 روز
      امتیاز کاربر: 4421 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 402 کلمه

      به نام خدا 

      هنوز بشدت فکر می کنم چاقی طبیعیه و لاغری چه چیز خاص و نشدنی

      اتفاقا دیروز فکرم یکم منفی شد اینکه چرا نتیجه ای رخ نداده منکه طرز فکرام بهتر شده. میدونین چون تغییراتمو با اون سری قبلی که با تناسب فکری متناسب شدم مقایسه کردم. اون زمان یادمه تو 4 هفته یه تغییرات خوبی کردم اما این سری طولانی تره و هنوز رخ نداده. سر همین گفتم شاید دارم اشتباه میرم اما باورم نشد چون اون سری هم از همین مسیر رفتم همین تمرین ها رو انجام دادم. خلاصه اینکه زیاد فکر منفی تاثیر گذار نبود برام و خروجیش فقط این بود به این چیزا فکر نکن و انرژیت رو بذار فقط برای ادامه دادن. اگه نیاز باشه عملکردت رو بهتر کنی در طول مسیر با تضاد یا در دل تمرین ها خواهی فهمید پس پیش پیش نمیخواد بهش فگر کنی…

      سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم که اتفاقا خیلی راحت تر از قبلا بود و این خودش یه نشانه بود برام که افکار مخالف تناسب کم رنگ تر شده. با خودم گفتم یادت نره این یه مسیره پروسه ست که داره طی میشه باید ادامه بدی. پس از مسیر لذت ببر. نذار هیچ فکری باعث بشه از ادامه دادن منصرف بشی. بچه ها نتیجه گرفتن همینطور استاد. درسته الان نتیجه غیر از درونی مشاهده نمیکنی اما به این دلیل نیست چند ماه دیگه تو شرایط الان باشی! 

      به خودم گفتم مگه نمیدونی تغییرات اول از درون شروع میشه بعد در بیرون رخ میده. ایا از درون دیدت ارامشت نسبت به لاغری عوض شده؟ ایا تعهدت بیشتر شده؟ 

      دیدم اره…واقعا تغییر کردم

      اما به این فایل فهمیدم هنوز به قدر کافی تغییر نکردم و طرز فکرایی هستن که دست نخورده باقی موندن و خب کارشون رو هم دارن انجام میدن یعنی جسمم همینجوری چاق بمونه.

      این طرز فکر چیزی نیست جز طبیعی بودن چاقی و لاغر شدن عجیب و غیر طبیعی و نشدنی

      هنوز ذهنم با این کنار نیومده

      با این فایل فهمیدم دلیل اینکه هنوز نتایج بیرونی نیومده اینه به قدر کافی تغییر نکردم. پس باید ادامه بدم

      در مورد سوالی که مطرح کردین(منطق شما درباره ی چاقی چیه؟) هم نمیدونم چه جوابی بدم..یعنی اخه جوابم مثل قبل نیست که بتونم باور ازش در بیارم. مگه اینکه قصدتون از مطرح کردنش اینه فکر کنیم بهش…

      چون من الان احساس می کنم منطق چاقیم اینکه که ذهنمو تغییر ندم و بخصوص ادامه ندم.خب سبب میشه این بافت ها بمونه. بنابراین فکر نمی کنم که چاقم چون ورزش نمی کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی
      1402/04/02 06:44
      مدت عضویت: 495 روز
      امتیاز کاربر: 2636 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام 

      تمام مشکلات بشری از جایی شروع شد که خواست با قوانین جهان هستی مبارزه کند و این شروع همه بدبختی های ماست در طی مدتی که اضافه وزن داشتم فرمول‌های غلطی در ذهن ما وارد کرده بودند که انگار این چاقی طبیعی است چون ما پرخوری میکنیم، کم تحرکیم، متابولیسم پایین داریم یا گاها بیماری و داروی خاصی علت این چاقی است و برای رهایی از این مشکل باید رژیم‌های سرسخت بگیریم ساعتها ورزش در باشگاه و مصرف داروها یا ابزار لاغری و یا حتی اعمال جراحی سنگین تنها راهکار حل این داستان است و این دقیقا مافیای ساختن چاقی در ذهن بشر است من امروز به لطف خداوند و استاد عزیزم متوجه شدم که چاقی من طبیعی نیست و من با انجام آموزش‌های غلط جسمم را در مسیر آن مافیاها هدایت کرده ام و مدام گول خورده ام با انواع و اقسام رژیم‌ها و ورزش‌ها و وسایل لاغری بارها وزن کم کردم ولی چون چاقی برای ذهنم طبیعی بود که میدونستم با قطع رژیم و یا ورزش نکردن دوباره چاق میشم و حتی چاقتر میشم و همیشه در حال رژیم و ورزش‌های سخت بودم اما کافی بود تنها چند روز اونها رو رها کنم وزنم وحشتناک برمی‌گشت حتی بیشتر هر روز اضطراب وزن کشی داشتم یا خدا امروز اضافه کردم فردا کمتر بخورم و این پروسه تکراری زجر آور هر روز من بود  ولی الان که دارم در مسیر تناسب فکری قدم برمیدارم متوجه شدم که بدن من طبیعیه متناسب باشه و من این اضافه بار رو بهش تحمیل کردم و طی همین مدت کوتاه متوجه تغییرات مثبت جسمم شدم که چقدر مایله متناسب بشه و چقدر استعداد تناسب داره الان که دارم عادات بد قبلم و اصلاح میکنم رفتارم تغییر کرده و طبیعی شده، متوجه تغییرات واضح جسمم شدم.

       ای جانم، این طرز رفتار متناسب، طبیعی فکر و بدن منه و دیگه هرگز فراموش نمیشه مثل چیزهایی که تا حالا یاد گرفتم طبیعی ذهن من پرخوری نکردن و ترک رفتارهای اشتباه گذشتمه ،شاید بعضی وقتها بلغزم اما دوباره ادامه میدم مثل وقتی که درس میخوندم. یه وقت درس میخوندم ۲۰میگرفتم وقتایی تلاشم کمتر بود نمره کمتر میگرفتم ولی درس و رها نکردم و ادامه دادم و تلاشم بیشتر می‌شد تا نمرات خوب بگیرم . پس من پر انرژی تر از قبل به راهم ادامه میدم تا به لطف خداوندی که منو هدایت کرده در این راه به آرزوی چندین ساله ام برسم و زندگیم رو دگرگون کنم لاغری و تناسب طبیعی جسم منه و این چاقی جزئی از من نیست من نمی پذیرم که محکومم تا آخر عمرم چاق باشم من لاغری و تناسب فکر و جسمم را که منطق مغز من است را شکوفا و به ثمر مینشونم من هر چیزی که نیاز به یادگیری داشته رو با استمرار و تلاش یاد گرفته ام و الان هم همگی اونها بازم یادمه و فراموششون نکردم یادمه اوایل آموزش رانندگی چقدر برام سخت بود رانندگی و همش آرزو میکردم بتونم خوب رانندگی کنم ولی الان رانندگی و کلاج و ترمز مثل نفس کشیدن شده برام یعنی اصلا لازم نیست مثل اون اوایل حواسم به کلاج و ترمز گرفتن یا نگرفتن باشه مغزم یاد گرفته و دیگه با توجه به چیزی که داره میبینه یا میشنوه پا روی کلاج یا ترمز یا گاز فشار داده میشه یه جورایی تقریبا غیر ارادی عین نفس کشیدن 

      پس حالا من آموزش میبینم لاغری رو، یاد میگیرم فکرم رو متناسب میکنم تا جسمم هم متناسب بشه این راه زمان درش مهم نیست عجله ای وجود نداره گاماس گاماس باید جلو رفت و یاد گرفت و تلاش کرد نمره بالا بگیریم اگر روزی تمرینات و انجام دادی و در رفتارت تغییر دیدی مطمین باش راه و داری درست میری اگه اومدی پرخوری کنی و نجوای ذهنت گفت نکن بدون داری درست میری ولی اگه فقط فایل گوش میدی و تمرین میکنی و در عملت تغییری نداری مطمین باش تو هنوز این راه و باور نکردی تو مقاومت ذهنی داری و ذهنت هنوز چاقه، شاید با تکرار و تمرین بیشتر نتیجه بگیری ولی مطمین باش نتیجه میگیری من متناسب بودن و طبیعت ذهنم میکنم و میدونم که نتیجه اون حتما و قطعا تناسب و متناسب موندنه من برای لاغری لازم نیست کاری بکنم مغز من یاد میگیره و اتوماتیک اجراش میکنه لاغری آسونترین کار دنیاست و نیاز به هیچ رژیم، ورزش، ابزار و تلاشی نداره خود به خود با یادگیری ذهنی بوجود میاد خداوند و بسیار بسیار سپاسگزارم برای هدایتم به این مسیر روشن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/03/21 11:14
      مدت عضویت: 545 روز
      امتیاز کاربر: 37285 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 239 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیرو شادی 

      درمورد منطق چاقی خودم باید بنویسم من منطق چاقی خود را ژنتیکی میدونستم چون تمام اطرافیان عمه ها و عموهای من چاق هستند و طبق نظر دیگران ما خانوادگی چاق هستیم و این منطق همیشه ما را به سوی بیشتر چاق شدن سوق میدهد و این امر را یک چیز طبیعی میدانستم . الان متوجه منظور شما میشوم به عنوان مثال همسر من از خانواده متناسب است که همه میگویند این خانواده و طایفه آنها یک نفر چاق ندارند و واقعا من دقت کردم دیدم راست میگویند و آنها همیشه منطقشان این است که ما طایفه هرچه بخوریم چاق نمیشویم و نمیشوند الان یکی از فرزندان من لاغر است و درحالی که خوراک آن بیشتر از دیگر افراد خانواده است حتی برای انواع پفک -چیبس – بستنی و غذا خوردن چون همیشه میگوید من به طایفه بابایی رفتم و چاق نمیشوم واقعا هم چاق نمیشود و سه فرزند دیگر من همیشه بهشون گفتند به طایفه مادری رفتید و آنها چاق شدند و من الان متوجه شدم که منطق چاق با منطق افراد لاغر خیلی باهم تفاوت دارد پس بنابراین من بایستی اول منطق چاقی خود را به سمت منطق لاغری اصلاح کنم و وقتی هم که به لاغر شدن فکر میکنم و در گوشه ای از ذهنم میگویم من این را بخورم چاق میشم پس من متناسب نخواهم شد 

      از استاد عزیز ممنون که این قدر شفاف فرمولهای ذهنی را برای افراد چاق مشخص میکنند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/03/03 11:43
      مدت عضویت: 1407 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,138 کلمه

      لاغری و‌تناسب طبیعت جسم‌ما هست و این ی قانونه ک  جسمم ب سمت متناسب شدن بره ، سالها من کلی غذا خوردم ک اگه اون حجم از غذا قرار بود در جمسم‌من باقی میموند الان من چندین تن‌وزن داشتم ، بس تبدیل مواد غذایی و هضم و دفع اون طبیعی بدن منه ؛

      ولی سال ها من چاقی رو طبیعی جسم‌خودم میدونستم چون سالهای سال اطلاعاتی ب مغزم‌داده بودم و باورهایی برای خودم بوجود اورده بودم ک مغزم چاقی رو‌برای جسمم طبیعی میدونست و‌من هرچقد تلاش میکردم ک‌لاغر بشم ولی باز خیلی اسون و راحت چاق میشدم ؛ 

      من لاغری رو طبیعی جسمم نمی دونستم بلکه در مقابلش چاقی رو حق و طبیعی جسم خودم‌میدونستم ، چرا ک سالها من اطلاعاتی ب مغزم داده بودم ک با وجود اون اطلاعات و‌نگرش ها مغز من چاقی رو برای جسمم طبیعی کرده بود ، اطلاعات و نگرش هایی  مثل : من استخون بندیم درشته بس باید چاق باشم و‌نمیتونم لاغر باشم ، من مادرم و‌خونوادش چاقن و من شبیه اونام بس من باید چاق باشم ، ما سوخت و سازمون کمه بس چاق میشم ، من مقدار غذام زیاده ، معدم بزرگه ، بس باید چاق باشم ، من تحرک کمی دارم و ….. و از این قسم اطلاعات ک همشون مساوی بودن با چاقی و همین ها برای ذهنم چاقی رو طبیعی کزده بود و‌وقتی من چاقی رو برای جسمم طبیعی بدونم چطوری میتونم لاغری ماندگار داشته باشم ، مثل ابی  ک میزارمش داخل فریزر و طبیعی میدونم ک‌بعد چند ساعت یخ بزنه ، یا ابی ک‌روی شعله گاز میزارم و طبیعیش میدونم ک باید بجوشهذو‌بخار کنه و اینها رو طبیعی میدونم ، با اون اطلاعات ک در ذهنم بود چاقی رو هم ب همیین روشنی و واضحی برای خوذم طبیعی دونسته بودم ؛ و هر تلاشی ک برای لاغری انجام میدادم رو‌موقت میدونسم چون لاغری رو حق و‌طبیعت جسمم نمیدونسم و بواسطه ی عملی ک انجام‌میدادک مثل رژیم و یا ورزش و دارو و دمنوش برای مدت زمان موقتی لاغر میشدم و باز خیلی راحت ب سایز و وزن قبل برمیگشتم؛ چرا ک جسم باید ب طبیعت خودش برمیگشت و من چاقی رو طبیعت و‌طبیعی برای خودم میدونستم ؛ 

      در حالی ک در یه فرد متناسب لاغری طبیعیه و هر کاری انجام بده باز هم متناسب و لاغر میشه ، چون در ذهنش هیچ نگرش و فرمولی راجب این نداره ک بخواد چاقی رو طبیعی بدونه، بارها دیدم ک زنداداشم و یا دوست متناسبم ک از نظر من حسم ایده الی دارن ، دنبال راهکاری بودن ک ی چند کیلو اصافه کنن ولی هیچوقت موفق نشدن ، من تمام اون مدتی ک اونها برای چاقی تلاش میکردن میدیدم ک مدام این باور قوی رو دارن و‌حتی تکرار میکنن و‌ی زبون میارن ک من نمیتونم چاق بشم ، من هر کاری کنم و ی ذره تغییر کنه جسمم بازم نمیتونم نگه دارم و زود لاغر میشم ، زنداداش من سه چهار کیلویی با کلی تلاش اصافه کرذه بود و تمام اون مدت میگفت ک نمیمونه و باز برمیگردم و تمام مدت با استرس میگف الان لاغر میشم باز، و خیلی زود ب وزن قبل برگشت چون این رو برای ذهنش طبیعی کرذه بود ، ک اون همیشه لاغر و متناسب میمونه ، لاغری طبیعت جسم هر فردیه و‌این هم ثابت شده است چون هر لحظه اون مقدار مواد غذایی ک میخوریم اصلا نیست و نمیدونیم کجا میره و‌فقط ما جاق ها با قدرت ذهنمون ی مقدار خیلی کمی از اون‌حجم رو بواسطه افکار و‌نگرش هامون نگه میداریم ؛ 

      من سالها میگفتم ک ژنتیکی چاقم و ب سمت مادر و خونواده مادری کشیدم وقتی با این سایت متوجه شدم ک اینها فقط ی باور غلطه و‌چشمام با اگاهی ها باز شد ، دیدم ک دوتا از دخترخاله هامم از لحاظ چهره شبیه ماماناشون و‌خونواده مادرین ولی بسیار جسم متناسبی دارن در حالی ک‌همون دخترخاله هام خواهرهایی دارن ک چاقن ، وقتی نگا کردم دیدم من پسر دایی های متناسبی دارم با وجود اینکه چنتا از پسر دایی هام چاقتن و‌در یه خونواده زندگی میکنن بس اگه ژنتیکی در کار هست چرا روی اونها تاثیر نداشته ؟؟؟؟بس این موضوع رد میشه و دیگه قابل قبول نیس و ژنتیک نمیتونه عامل چاقی باشه ؛ 

      همیشه میگفتم من کم تحرکم در حالی ک دوستم و یا زنداداشم ک خیلی از من کم تحرک تر بودن و بیشتر استراحت و خواب رو دوست داشتن همیشه متناسب و‌لاغر بودن ، در حالی ک من تمام مدت در حال پیاده روی کرذن و باشگاه ها ورزش های سخت انجام دادن بودم و‌دوست متناسبم همون در حال خواب و استراحت و بارها شده بود بهم‌میگف واای چطوری میتونی پاشی بری باشگاه و ورزش کنی ؛ من بجای تو خسته میشم و دلم میخواد استراحت کنم ، ولی من همچنان چاق میشدم و‌اونها متناسب باقی میموندن ، بس این هم نمیتونه دلیل لاغر نشدنم باشه ؛

      من میگفتم ک مقدار غذایی ک میخورم باعث چاقی منه ، و مقدار غذا رو‌مساوی با چاقی میدونسم و چون نمیتونسم از اون‌مقدار کمتر بخورم بس چاقی رو‌برای جسمم طبیعی میدونستم در حالی ک بارها وقتی با دوستم بودم و یا زنداداشم موقع غذا با ما بود میدیدم ک میگفت گرسنمه و‌مقدار غذاش خیلی بیشتر از غذای من بود ولی هیچ تغییری در سایز و وزنش نداشت چون هیچ نگرشی در مورد مقدار غذا و‌مساوی دونستن اون با چاقی نداشت و لاغری رو برای خودش طبیعی میدونست بس مقدار غذا هم نمیتونه دلیل چاقی باشه ؛

      من معتقد بودم ک نوع غذایی ک میخورم در جاق شدن من تاثیر داره ، در حالی ک بابای متناسبم هم‌از همون نوع مواد غذایی استفاده میکرد و یا زنداداشم بارها سر همون سفره و از همون غذاها استفاده میکرد و یا دوست متناسبم ک توی دانشگاه اغلب اوقات باهم غذا میخوردیم از همون نوع مواد غذایی استفاده میکردو اون بعد استفاده همچنان متناسب ولی من روز ب روز اضافه تر میشدم ، چون من هر لقمه از غذا و‌هر نوع مواد غذایی رو عامل چاق شدن میدونسم و‌واکنش طبیعی جسمم رو با خوردن و مصرف اون عذاها چاقی میدونستم در حالی ک اون متناسب ها فقط ب این فکر میکردن ک غذا بخورن چون گرسنشونه و اون حالت ضعف رفع بشه و‌انرژی بگیرن ن‌چیز دیگه ؛ 

      من فهمیدم ک برای لاغر شدن و لاغر زندگی کردن باید تناسب و لاغری رو‌برای خودم طبیعی قرار بدم ، مثل طبیعی بودن رشد مو ، طبیعی بودن رشد ناخن ، طبیعی بودن تپش قلب و ضربان و‌پلک زدن ، لاغر شدن و‌متناسب شدن هم‌ برای جسم مثل همین هاست ، فقط من دستکاریش کرده بودم ، و‌الان هر چیزی ک‌بخواد ب من بگه ک این تو رو چاق میکنه من خلاف اونو ب ذهنم نشون میدم و میگم ک اینجوری نیست ، لاغری رو‌حق طبیعی جسمم میدونم و هر چیزی ک حق و طبیعت کنه برام پیش میاد، طبیعیه ک من زندگی خوبی داشته باشم ، طبیعیه ک‌هر چیز ک میخوام رو بتونم بدست بیارم وقتی خودم حق طبیعیم‌بدونم همون هم برام پیش میاد و‌تجربه میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1402/02/22 22:28
      مدت عضویت: 891 روز
      امتیاز کاربر: 1008 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 385 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم

      من امروز خیلی افسرده شدم بخاطر چاقی و اضافه وزنم 

      چون چند روز پیش که خونه خواهرم بودم اونا ترازو شون همیشه توی اشپزخانه هست ، منم کنجکاوشدم دلم خواست بدونم وزنم چقدر تغییر کرده ودیدم حتا وزنم از ترازویی که خودم توی خونه دارم و چند وقته پیش خودمو وزن کرده بودم حدود دوسه کیلو بیشتر از اون مدت زمان نه چندان طولانی نشون میده ، 

      خودمم توی آینه میبینم یا لباسی که تنمه چاقیمو به من یاد آوری میکنه ، همینطور همسرمم بهم گفت چاق شدی ، امروز داشتیم توی حیاط راه میرفتیم خیلی گله مند و شاکی وافسرده بودم از این وضعیت فعلیم که دوسش ندارم ، جسم چاقمو میگم.

      همسرم گفتش تو استعداد چاقی داری ، خب خودش خیلی لاغره 

      منم گفت پس تو هم استعداد لاغری داری که چاق یامتناسب نمیشی؟

      انقدر حالم گرفته بود اینا رو گفتم .

      این مدت که دارم با لاغری با ذهن پیش میرم توجهم رفته به خوردنم 

      دارم قشنگ حس میکنم با اینکه سیرم ولی دستم به سمت غذا بیشتر از سیریم میره انگار که یه نفر خیالی داره به زور منو مجبور به خوردن میکنه که زیاد بخورم و میترسه اگه پاسخ سیرمو با دست کشیدن از غذا بدم انگار اونو تحریم کردم ااز لذت بردن از خوراکی

      یه کشمکش عجیبی درون ذهنم ایجاد شده 

      عامل چاقیمو خوردن بیشتر از حد نیازم میدونم 

      و عامل لاغریمو کم خوری 

      آهاحالا فهمیدم یکی از مخرب ترین موانع ذهن من این باورهست که اگه کم بخورم (کم)لاغر میشم و اصلا از جمله به اندازه بخورم به وزن طبیعی و اندام زیبایی که حق طبیعی من هست میرسم استفاده نمیکنه ،شاید همین عامل هم باعثشده شروع به خوردن زیاد تر از نیاز بدنم بخورم و رفتار درست غذایی نداشته باشم ، 

      مثلا دخترم که ۳ سالشه همه چی میخوره اصلا هم چاق نیس به اندازه نیازش میخوره هر چقدر هم به اون غذا علاقه داشته باشه 

      مثل شیر که خیلی دوست داره ولی تا یه حدی میخوره و دیگه هراندازه از شیرش توی لیوان مونده باشه نمیخوره برای هر خوراکی به همین شکل رفتار میکنه 

      کاش منم بتونم به طبیعت خودم توی خوردن برگردم و به اندام طبیعیم برگردم ، حس میکنم چاقی طبیعت ناخودآگاهم شده اما چون توی این مسیر و حقیقت اومدم دیگه طبیعی نمیبینمش من ادامه میدم باورهای ذهن چاقو قدم به قدم باآموزش های شمامیشکنم و به لیاقت خودم میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 90 کلمه

        سلام و درود
        خیلی خوبه که حالت بد شده ولی اومدی و ادامه دادی و حتی درباره شرایط فعلی نوشتی
        این نوشتن بهت کمک میکنه که مقداری از فشار ذهن رها بشی و بتونی ادامه بدی
        توجهت به نتیجه و شرایط فعلی نباشه و امیدت این باشه که (من دارم افکار و نگرشم رو تغییر می دم)
        این تغییر صد در صد نتیجه میده
        اصلا نمی تونه نتیجه نده چون شما دارید فرمول های جدید در ذهنت ایجاد میکنی و راهی جز تاثیر گذاشتن بر رفتار و جسم شما نداره.
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 406 کلمه

      سلام ب استاد مهربانم و دوستان گل وهم مسیرم

      والا استاد نمیدونم از کجای منطق چاقی ذهنم بگم براتون
      تمام این باورهایی ک میگید رو من دارم 

      اینکه چاقی من ژنتیکیه
      اینکه چاقیم بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدنمه،
      اینکه نمیتونم توی انواع رژیم هایی ک میگیرم استمرار داشته باشم
      اینکه مرتب باشگاه نمیرم و همین نداشتن استمرار تو باشگا بیشتر منو چاق می‌کنه…

      اینکه من زایمان کردم و شکمم دیگه همینه حتی اگه لاغر هم بشم این شکم واسم موندگاره خودمم اذیت نکنم چون بی فایدست…
      اینکه چاقی من بخاطر سرد مزاجیمه و همین سردی مزاج باعث ورم من شده و سیستم بدنم همینه کاریشم نمیشه کرد
      اینکه اصلا استخون بندی بدنم این شکلیه چربی بدنمم آب بشه بازهم بدنم پهنه
      خلاصه در نهایت همیشه در ذهنم این بود که چون من استعدادشو دارم حتی اگه ب تناسب هم برسم البته با کلیییی سختیو رنج و درد وعذاب….باز اگه یکم بلغزمو رهاش کنم ب همون وزن قبلی برمی‌گردم چون ساختمان بدنم همینه….

      واین باورها از طریق حرفای اطرافیان یا دوستان یا دکترهای ک رفته بودم و بهم فهمونده بودن ک تنها راه لاغری نخوردن وورزش هست …شکل گرفت

      استاد هربار ک من این سوالو از دکترها می‌پرسیدم ک چرا فلانی قشنگ دوبرابر من میخوره اما یک چهارم منه…این چ دلیلی داره…بهم میگفتن اونا سوخت و ساز بدنشون بالاست و باهمین یک کلمه خودشونو راحت میکردن…

      همیشه برام سوال بود خب مگه موتور سوخت و ساز تو بدن وجود داره ک برای لاغرها سه برابر موتور ما چاق ها کار می‌کنه
      ینی خدا موتور بدن اونارو فعال‌تر کرده؟؟؟!!!!!

      استاد من از چند سال قبل ک با مفهموم ذهنی آشنا شدم مرتب ب خودم میگفتم اگه توی تموم این سال های مدرسه یه کتاب فقط یکی از دروس ما راجب ذهن و قدرت ذهن بود الان باجرأت میتونم بگم نیمی از آدمها اونجوری زندگی میکردن ک خودشون میخان ن اونجوری ک روال جامعه و منطق هست…

      و الان ارزو میکنم ک این اتفاق برای بچه هامون و نسل های آینده بیافته ک واقعا علم ذهن از نون خوردن هم واجبتره ک اگه ادمها این یک قلم رو یاد بگیرن ب اندازه ی دکترای تمام رشته ها ارزش داره چون این علم هم خدارو می‌شناسی هم خودتو و هم دنیای اطرافتو و کاملترین علم دنیاست …

      استاد بی صبرانه منتظر اون روزیم ک بیام بنویسم از باورهای محکمم راجب لاغرشدن ذهنم 

      الهی ب امید اونروز ک ب اندامی زیبا و ذهنی زیبا و روحیه ای قوی و محکم با عزت نفس قوی و آرامش عمیق و خداشناسی رسیده باشم با کمک شما دست خدای مهربونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/25 22:27
      مدت عضویت: 596 روز
      امتیاز کاربر: 8960 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 767 کلمه

      با سلام خدمت استا عطار روشن عزيز

      منطق من براي چاقي اين بودش كه من تحركم كمه

      اين بودش كه من غذاهاي پر كالري ميخورم و اون كالري ها رو نميسوزونم پس چاق ميشم

      ميگفتم سوخت و ساز بدنم پايينه 

      هورمون هاي بدنم خوب كار نميكنن كه سوخت و سازم پاينه

      ميگفتم بدنم از نظر طب سنتي سرد و بلغمي هست به همين دليل چاق ميشم 

       در ذهن من كالري ماكاروني و سالاد الويه و هر چي كه پنير پيتزا داره بي نهايت بالاست 

      با اينكه من راحت كيك ميخورم ولي وقتي ماكاروني كه عاشقش هستم رو ميخورم ميگم واي الان 3000 كالري وارد بدنم شد…و هي توي ذهنم ميشمارم كه از صب چقدر كالري وارد بدنم كردم و چقدرشو سوزوندم

      از يكسال پيش از اونجايي كه در اينستاگرام يك بلاگر خارجي رو دنبال ميكردم كه هر روز سه وعده آشپزي ميكرد و خودش و خانمش و بچه اش علاوه بر سه وعده دسر هم درست ميكردن و ميخوردن هي برام سوال بود كه چطوري ميشه اينا سه وعده غذا به اضافه دسر ميخورن ولي متناسب هستن

      البته اونا توي رژيمشون كرب و هيدرات ساده رو نميخورن ولي كالري مصرفيشون با چيزهاي جايگزين كرب و هيدرات ساده كه مثلا آرد بادام هست خيلي بالاست.

      و در كل هي از خودم سوال ميكردم كه اين كه خانمش تحركي نداره 

      و سه وعده هم غذا ميخوره چطوري لاغره

      حتي خانمش همش دنبال درست كردن دسر هست . كوكي هاي مختلف درست ميكنه هر روز كه حالا مواد تشكيل دهنده اش يكم سالم تر هست 

      ولي نكته اش اينه كه من هر چي حساب كتاب ميكردم اون حجم از كالري كه وارد بدنشون ميشه رو درك نميكردم چطور جور درمياد كه انقدر لاغر باشن

      دوستم كه لاغر هست رو هي ميديدم و سوال بود برام خوب اگر برنج دليل چاقيه كه اين بلاخره بايد يكم شكم مي آورد از خوردن برنج درسته كه در كل كم ميخوره ولي مگه برنج دليل شكم آوردن نيس ، پس چرا اين شكمش تخته

      خواهرم همش ميگه من يك جعبه شيريني توي خونمون باشه توي دو ساعت خودمو بچه هام تمومش ميكينم

      ميگه ما انقدر تنقلات ميخوريم كه اصلا اونقدر غذا نمي خوريم

      تازه غذا هم بخوان بخورن از بيرون سفارش ميدن

      من بهش ميگفتم نه اين كارو نكن غذاهاي بيرون سالم نيستن گوشتاي بيرون سالم نيستن …روغني كه روي برنج ميريزن اصلا روغن خوبي نيست ..به فكر سلامتيت باش

      سرتونو درد نيارم يكسال شايد بيشتره كه فهميدم دلايل چاقي و لاغري يه چيزاي ديگه ست و نه ربطي به ژنتيك داره نه ربطي به غذاي ارگانيك دراه نه ربطي به نوشابه داره 

      اينجا كه من زندگي ميكنم به طرز وحشتناكي اسپانيايي هاي ساكن آمريكا بي اندازه نوشابه ميخوردن اونم نه دايت نه رژيمي ..نوشابه با قند معمولي 

      بي نهايت آب جو ميخورن ..چيزي كه من شنيده بودم آبجو چقدر چاق كننده ست..

      جالبه كه يكي از آشناهاي اسپانيايي از پلكان افتاد حدود يك ماه پيش

      از اوناييه كه روزي چندتا نوشابه ميخوره 

      رفت بيمارستان و سه روزم نگهش داشتن و كلي عكس و سونوگرافي از همه جاش كه ببينن چيزيش شده يا نه 

      باورتون نميشه بدون هيچ شكستگي استخواني و بدون هيچ آسيبي خدار و شكر برگشت خونه 

      من به همسرم گفتم مگه نميگن نوشابه پوكي استخوام مياره پس چطور اين بنده خدا حتي يك مو برنداشت استخوانهاش

      همسرم هم براش جالب بود و سرچي در گوگل كرد كه ديد اصلا نوشابه براي آقايون مفيد هم هست ..خودتون گوگل كنيد نتايجش جالب بود..

      و دوباره اين چراغ توي ذهنم روش شد كه اصلا اينايي كه من شنيدم از بيس و پايه چرت بوده

      خلاصه از اونجايي كه من هميشه درگير سالم خوري و چاقي و لاغري بودم …خيلي زياد كيس توي ذهنم دارم كه بخوام بگم ولي زمان اجازه نميده

      نهايتا باز هم به اين نتيجه رسيدم كه چون من از يكسال پيش سوالاتي برام پيش آمده بود كه چاقي لاغري به هيچي ربط نداره پس به چي ربط داره و اون چيه كه تعيين كننده ست …هدايت شدم به اين سايت.

      منطق هايي كه بايد تغيير بدم :

      عدم تحرك=اضافه وزن

      مزاج سرد و بلغ=اضافي وزن

      قند زياد = اضافه وزن

      كالري زياد = اضافه وزن

      به جاش بايد ياد بگيرم به خواسته بدنم احترام بزارم..هر چي چشم ديد اول از بدنم سوال كنم ميخواد تستش كنه يا نه 

      بپذيرم كه در بدن من يك هوش جهاني وجود داره و اون ميخواد كه من هميشه سلامت و متناسب باشم 

      خدوند ذهن من رو بيمار نيافريده

      خداوند هيچ خوراكي بدي نيافريده

      خداوند نميخواد كه من چاق بدون انگيزه باشم

      خداوند ميخواد كه من متناسب باشم انرژيم بالا باشه تا چرخ هاي جهان رو به حركت دربيارم

      شعور كيهاني در همه چيز جاريست بايد بپذيرم كه من با علم و دانش خودم ايني شدم كه الان هستم ..بسپارم به خداي تناسب اندامم و اجازه بدم اون بگه چي بخورم چي نخورم چي رو چقدر بخورم …از جلوي دست و پاي خدا ميرم كنار

      شاد و سلامت باشيد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      سلام سلام به استاد عزیزم 

      امروز با گوش دادن این دوره متوجه شدم این استاد عزیز و دوس داشتنی ما چقدر تونسته در این کار (لاغری با ذهن ) خبره بشه کسی ک استاد این کاره پس باید هم به همین شکل عالی متناسب بشه

      استاد عزیزم من رفته رفته دارم متوجه میشم که شما چقدر وارد سایه های تاریک ذهنتون شدین در واقع چقدر به خودتون نزدیک شدین 

      به این خویشتن و این کار کی میتونه باشه همون خداوندی ک مارو آفریده این روزها من هم حس میکنم دارم کم کم به صورت آگاهانه وارد ذهنم میشم و افکارمو شناسایی میکنم  

      به امید روزی ک از آموزش های استاد موفقیتم و همچنین شما ب خودشناسی برسم و خودمو اون طور ک لایقش هستم دوست داشته باشم 

      خب بریم سراغ سوالاتی ک پرسیدین 

      منطق من برای چاق بودن اینکه یه ذره بین بزارم رو غذاها و شمارش کالری در ذهنم کنم نه این ضرر داره این خوراکی کالری داره من احساس بدی داشتم در موقع خوردن بستنی و غذاهای سرخ شده با عذاب وجدان زیاد منطق بعدی اینه ک اگه تحرک نداشته باشی و باشگاه نری روز به روز چاق تر میشی 

      مخصوصا اگه نری بیرون یه آدمی هستی ک مفید نیس و کار مفیدی هم انجام نمیده 

      سوال بعدی افراد لاغر این منطق هایی ک نام بردم رو ندارن اونا تا لنگ ظهر میخوابن و بی تحرکن اونا هرچی دلشون بخواد رو میخورن و لذتشو میبرن 

      سوال بعدی میترسی چاق بشی؟ 

      نه خیلی کم رنگ شده این حس در من چاقی دیگه برای من ترسناک نیست چون من اکثر فرمول ها چاقی رو در ذهنم شکستم شاید یه قدرتای ریزی طبق عادتم داشته باشم ولی من مطمانم ک شکستشون میدم 

      من آدم خیلی چاقی نیستم ولی من به این اندام قانع نیستم 

      من باید به دست بیارم اندامی ک حقمه شکمی تخت با دستو پای کشیه و ظریف 

      من باید به دست بیارم من باید این مهارت لاغری رو در خودم روز ب روز پرورش بدم من باید این استعداد ذاتی رو در خودم بالا بیارم 

      بعد میبینم ک چقدر بیشتر این بدنو دوست دارم ببینم ک زندگی چقدر میتونه لذت بخش و شیرین باشه 

      وقتی میرم لباسی ک میخوام تن میکنم و از دیدن خودم تو اتاق پرو شگفت زده میشم هرچقدر بگم ک چقدر لذت بخش این باریک بودن کم گفتم

      و یکی از سوالای کلیدی ک استاد جونم گفته 

      چقد برات طبیعی ک چاق بشی 

      طبیعی نیست ک چاق بشم چون ساختار بدن من کاملا علاقمند به لاغریه 

      چقد برات طبیعی ک لاغر بشی 

      کاملا طبیعی ک اندامی متناسب داشته باشم کار خاصیم نمیخواد بکنم فقط کافیه ب احساس سیری توجه کنم و بعد از خوردن دس بکشم 

      و فرمولی های لاغری رو در خودم پرورش بدم همین به همین راحتی 

      وقتی ک در این سایت فعالیت میکنم روز ب روز به حالت طبیعی خودم ک متناسب تر شدنه نزدیک میشم 

      من به زودی یه فرد باریک میشم کاملا متناسب😍😊

      الهی به امید خودت ک تنها امیدمی😍🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/11 19:37
      مدت عضویت: 613 روز
      امتیاز کاربر: 3270 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,060 کلمه

      سلام خدا قوت به استاد عزیز و همه دوستان 

      تازمانی که کلمه لاغری به ذهنت بیاد کلی ایده میاد که با انجام اونها به تناسب اندام برسی و به جاش وقتی کلمه اضافه وزن بیاد لازم نیست فکر کنی تا ایده های اضافه شدن به وزنت بیاد  منطقت عوض نشده 

      این حسی بود که بهم دست داده بود که چرا لاغر نمیشم یا اینکه چیکار کنم سرعت تناسب اندامم بیشتر شه؟

      و جواب، این سوال بود  تو چقدر باور داری که به طبع متناسب میشی؟

      بهترین راه همینه که موانع رو نقض کنی و هر چقدر سرعت ما کمه به خاطر قدرت موانع هست 

      باورهای اشتباه من این بود که هرچقدر سنم بیشتر شه وزنم بیشتر میشه  یکی این بود که ممکنه به مادر یا پدر برم و ناخودآگاه اضافه وزن پیدا میکنم  یکی دیگه اینکه من بدنم سفته سخت متناسب میشم  یکی دیگه اینکه من خیلی میخورم اولا اینطوری نبود ولی از یه جایی به بعد میزان استفاده از غذاها در من خیلی بیشتر شد که فکر میکردم طبیعیه منم مثل آدم بزرگها زیاد غذا بخورم  یکی دیگه اینکه نمیدونم چجوری ولی انگار یه باور ناخودآگاه در من شکل گرفته بوده که بعد بلوغ وزنت اضافه میشه یا اینکه یکی دیگه ام این بود که همیشه گیر میدادن که سارا بیشتر از این نشو  موندم چیکار به من داشتن در صورتیکه از بچگیم کاملا متناسب بودم  یکی دیگه اینکه من تحرک ندارم اضافه وزن پیدا میکنمیکی اینکه خوابم درست نیست و اضافه وزن میگیرم یکی دیگه اینکه من باید یه غذایی که دوست دارم رو انقدر زیاد بخورم که بترکم چون دیگه بعدش تموم میشه باید اونقد بخورم که به جونم بشینه😂

      دلم میخواد همینجا همش رو نقض کنم با الگوهای خیلی زیادی که پیدا کردم و همه ثابت میکنن اضافه وزن بدیهیه و مثل آفت برای یه درخت سالمه 

      سن بیشتر ربطی به اضافه وزن نداره  و اینکه هر چقدر یه آدم بزرگتر بشه به همون تناسب بدنش اندامش رشد  میکنه و به طبع همه با تناسب درست بزرگ میشن و اضافه اون از باورهای دستکاری شده میاد مثلا دختر عمه هام اکثرا متناسبن یکی از فامیلامون پنجاه و خورده ای سالشه ولی کاملا متناسبه یکی دیگه از فامیل هامون سی و خورده ای سالشه و کاملا متناسبه حتی یکی از فامیلامون باورهای داره تغییر میکنه و الآن که حدود چهل سالشه داره متناسب و زیبا میشه واقعا این مورد خیلی حسم رو خوب کرده 🙂

       اضافه وزن ارثی نیست ژنی در بدن به نام اضافه وزن وجود نداره :/

      چون یکی از دوستام همه اشون اضافه وزن دارن و پدرشون متناسبه  یا یکی از اقوام پدر و مادر و برادرش اضافه وزن دارن خودش کاملا متناسبه حتی وقتی خواست اندامش رو توپر کنه نشد و هر بار برگشت ناخودآگاه به تناسبش و این هم یکی از نمونه های عالی برای منه یکی دیگه از اقوام همه خانواده اضافه وزن دارن و مادر خانواده کاملا متناسب و شیک پوشه  یکی دیگه از اقوام فقط مادر اضافه وزن داشت و دخترهاش و همسر متناسب بودن که حالا مادر خانواده ام متناسب و شیک پوش شده بدون هیچ رژیمی یا ورزشی یا تلاش خاصی هیچی واقعا 

      چربی در بدن سفت نیست و مثل باد از بدن خارج میشه اگر واقعا باور داشته باشیم تناسب و لاغری طبیعت زندگیه! چون یکی از اقوام که ذکر کردم خیلی سعی کرد وزنش رو زیاد کنه و یه بار تپل شد اما بعد یه ماه وزنش کم شد با اینکه وقتی قرص اضافه وزن استفاده می‌کرد کلیییییییییییییی غذا می‌خورد ولی بعدش که ول کرد سریع برگشت به حالت قبل   اضافه وزن مثل مهمون ناخونده است که اگه باور کنی جاش توی بدنت نیست زودی میره خونه خودش

      من غذام اندازه کافی بود اما کم کم زیاد شد و اتفاقا تشویق شدم که بیشتر بخورم و دیگه به جایی رسید که طبیعتا کلی غذا بخورم و اصلا نفهمیدم چیشد که وزنم اضافه شد ولی خب این یه فرمول دستکاری شده بوده که تبدیل شده به عملکرد جدید به غذا ها   و بعد از اون یه باور در من ایجاد شد که همون اضافه ها نیاز به انرژی دارن پس تو نمیتونی کمتر بخوری و یه جورایی قانع کردم خودم رو که بیشتر بخورم اما این غلطه 

      اندام ما به اندازه افراد متناسب انرژی میبره و همونقدر که اونا میخورن ما هم بخوریم اوکیه و ما اگه درست کنیم مقدار غذامون رو درست میشه ولی خب اول از همه  بباید موانع نقض بشن که ناخودآگاه غذامون متناسب شه

      بلوغ هیچ ربطی به اضافه وزن نداره  دختر عمه هام پسر خاله هام چند تا از دختر خاله هام چندتا از پسر عمه هام  اکار دوستام که توخوابگاه باهم بودیم  و خیلیای دیگه هنوز بعد از سالها گذشت از سن بلوغ هنوزم متناسبن  پس اینا کلا چرت و پرته چون یکی از مادربزرگ‌های دختر عمه هام با سن بالاش کاملا متناسبه 

      وقتی یکی بهت توصیه میکنه بیشتر از اون نشو اتفاقا آدم ترغیب میشه بیشتر بشه یا حتی می‌ترسه که بیشتر نشه ولی اونقدر که توجهش به اضافه وزنه باعث بیشتر شدنش میشه و  دیگه طبیعت ذهنش روی نامتناسب بودن تنظیم میشه

      درمورد خواب نادرست کاملا اشتباهه خیلی از جوون ها الآن شبها نمیخوابن تا صبح تو گوشی آن ولی خب متناسبن مثلا پسر عمه ام مثلا دختر عمه ام مثلا نوه عمم مثلا خودم که تا یه سنی همینجوری رفتار میکردم ولی خب متناسب بودم

       درمورد کم تحرکی بگم که همین قوممون که سعی کرده بود توپر بشه کلا می‌خوابید و تحرک نداشت ولی خب باورهاش کار خودشو کرده بود و وزن کم کرده بود حتی یکی دیگه از آشنایان قرص می‌خورد که تو پر بشه ولی تا ول کرد همه اون اضافه ها رفت و متناسب شد  کم تحرکی ربطی به اضافه وزن نداره چون ما حتی خوابیم هم بدنمون انرژی مصرف میکنه !

      اینکه چون غذایی رو دوست داریم دلیل نمیشه با زیاد خوردنش به خودمون آسیب وارد کنیم حتی اگه غذای بهشتی ام باشه زیاد بخوری به بدنت آسیب میرسه هر چیزی به اندازه اش خوبه همونطور که حضرت علی میگه بهترین کار میانه ترین اونه چه در غذا خوردن چه در کار و چه در هر شاخه زندگی 

      من دیگه نمیخوام وقتی  لازم نیست نخورم حتی اگه عاشق اون غذا باشم چون دیر نمیشه یا میتونم بخرم بزارم خونه که هر وقت گرسنه ام شد بخورم یا هر وقت قسمت شد برم بیرون بخورم و جالبه جدیدا بدنمم به غذای بیش از حد واکنش نشون میده و این خیلی عالیه😁

      استاد خیلی ازتون سپاسگزارم  و همچنین خیلی از خدا ممنونم که الان اینجام تا به خواسته ام برسم😍😍😍

      موفق وشاد باشین❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/18 14:44
      مدت عضویت: 626 روز
      امتیاز کاربر: 44981 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 318 کلمه

      سلام  ظهر بخیر 

      در طبعت هرچیزی قانون خودش داره شما به خورسید نمتونی بگی شب طلوع کن چون منطقی که خورشید روزطلوع کنه 

      منطقی در ذهن من چاقی چون قبول کردم بایدچاق باشم چون پدرم چاق بود چون عمه هام چاق  بودن چه قانونی میتونست به من ثابت کنه که منطقی چاق نبودمنه نه چاق بودن 

      تا زمانی که به خودم ثابت نکردم قبول اینکه ا رث نفشی درچاقی من نداره وابنهای همه فرمولهای اشتباه که طی این همه سال توذهنم ذخیره کردم  نتونستم خودم به باور اینه منطقی در ذهنم لاغریی باید باشه نه چاقی

      من همه موانع چاقی شناختم ولی این یکی مثل کوه محکم بدون کمتر حرکت خوشو جا کرده در ذهنم وتکان هم نمیخورد خالصه چندین روز من درگیر حل این مانع عظیم بودم خلاصه اینقدر فکر کردم تا بلاخره توستم با دلیل مدرک به ذهنم ثابت کنم این ارث در چاقی من اصلا اصلا نقشی نداشته بیچاره من با فرمول اشتباه با دیدها وشنیدهای اشتباه خودم به اینجا به این وزن رسوند م حالا منطقی تو ذهنم لاغری 

      من برای چاقی نه رژیم گرفتم نه حرکت ورزشی انجام دادم نه کارخواستی انجام دادم پس جرا برای لاغریی این همه تلاش بی فایده انجام بدم .

      تارمانی که من برای لاغر کردن خودم طرح وکارتویی مغزم و مسییرمشخص میکنم دارم درمسیرچاقی حرکت میکنم ومنطقی برای من چاقی .

      برای لاغریی باید برگشت کرد نه راه حدید درست کرد راه جدید برا ی کارخراب شده مثل ساختن چیز ی دیگه  هست من  ساختمانی ساختم  تویی این ساختمان وسایل خوبی به کار نبردم ساختمان ساخته من مشکل داره برم ساختمان بغلی رو درست کنم به خرابی این ساختمان کمکی نمیکنه.

      من باید اموزش ببینم یاد گرفته خودمو عملی انجام بده وقت بزارم زمان بده ومنطقی توی ذهنم فقط فقط لاغر شدن باشه منطق چاقی جاشو بده به منطق لاغریی

      لاغرشدن اسانترین کا ر دنیاست 

                                             لاغرشدن اسانترین کاردنیاست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/24 12:37
      مدت عضویت: 646 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 993 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم .

      برداشت من از فایل امروز . لاغری رو برای خودمون طبیعی کنیم و هر عاملی غیر از اون رو بدیهی . یعنی طبیعی نیست که من چاقم بلکه چاقی من به خاطر رفتارهاییه که بر اساس فرمولهای چاقی ذهنم انجام دادم چاقی رو بر خلاف طبیعت بدنم برای خودم ایجاد کردم . 

      وقتی من بگم طبیعیه که چاق باشم هیچ اقدامی برای تغییر خودم انجام نمیدم . یه جورایی همیشه در حال بد زندگی میکنم و برای خودم طبیعی میدونم که مثلا به خاطر ژنتیکم مثلا به خاطر پرخوریهام که هیچ کنترلی روشون ندارم و یا مثلا به خاطر فلان قرص و دارو یا مثلا به خاطر فعالیت کمم یا مثلا به خاطر دوستام مامانم و … طبیعیه که من چاق بشم . 

      در حالیکه اینا همش فرمول ذهنی چاقه اگه من اینا رو تغییر بدم و تمام تلاشم و بکنم که دیگه چاقیم و گردن اینا نندازم میبینم دلیلی برای چاقی وجود نداره من باید لاغر بشم و لاغری خود به خود رخ میده . 

      یکی از عاداتی که من بعد از پرخوری نیاز دارم ترک کنم عادت تا ته بشقاب غذا خوردنه . که البته در طی دوره ی من اینو نخوردم و ترک پرخوری من این عادتمم از بین میبرم  . 

      چون وقتی نقطه ی سیری رو پیدا کردم جسمم حتی یه لقمه اضافه تر رو  هم رد می کنه . اصلا نمیشه سر جسم کلاه گذاشت . جسم میگه سیر شدم اگه ما حتی یک لقمه اضافه بخوریم اون بر اساس فرمولهای ذهنیه . پس باید عادت کنیم که خوردن ما فقط و فقط  بر اساس گرسنگی و سیری جسمی باشه و این عادت خوب رو جایگزین عادات غلط دیگه بکنیم . 

      من دلم میخواد حتی یه لقمه هم اضافه تر از نیاز جسمم نخورم . پس اول باید بپذیرم این کار طبیعی نیست که تو لقمه های اضافه بر نیازت میخوری . این رفتار طبیعی نیست . این رفتار نتایج خوبی به بار نداره . پرخوری پرخوریه . چه یه لقمه چه صد لقمه . سگه تو گوشم میگه آخه یه لقمه چیزی نیست که ولی همینجور چیزی نیست چیزی نیستها باعث میشه ذهن من به رفتار ناشایست عادت کنه . پس وقتی  به خودم قول بدم که حتی اگه یک لقمه ته بشقابم موند و من به نقطه ی سیری رسیدم اون لقمه رو نخورم . چون خوردن همون یک لقمه باعث میشه فکر چاقی توی سرم  دوباره بیفته و احساس خوب منو خراب کنه . دوباره خودمو ملامت کنم دوباره خودمو تحقیر و سرزنش کنم و خودمو عذاب بدم . من که فهمیدم انجام این رفتار دست خودمه . چون در باور دیروز یاد گرفتم بپذیرم مسئول این رفتار خودمم . چون اون لقمه به من نگفت منو بخور بلکه این منم که به خودم میگم حالا این یه لقمه رو هم بخورم دیگه نمیخورم . این خوردن براساس نیازت نیست بر اساس فرمول ذهنیه پرخوریه که داری ترکش می کنی . پس حواست حتی به این نکات ریز هم باشه . چون اندک اندک جمع شود وانگهی دریا شود . به قول زنعمو ما گرم به گرم چاق شدیم . لقمه به لقمه . تکرار خوردن این لقمه های اضافه تو رو رنج میده . پس عادت کن که حتی نسبت به اولی حساس باشی که دیگه بعدی رو تکرار نکنی . 

      من امروزم تا اینجای روز ۹۹ درصد خوب عمل کردم . پیغام گرسنگی رو گرفتم . ساعت ۱۱ صبح احساس گرسنگی کردم و مقداری سمنو و مقداری بادام و کشمش و انجیر خشک انتخاب کردم . خوردم تا به نقطه سیری رسیدم . یک لقمه مونده بود که سمنو تموم بشه من سیر شدم و حس ذائقه ام رفت . 

      اما من یه لقمه رو هم خوردم  نباید میخوردم برای همین از ۱۰۰ درصد رفتار صحیح به خودم ۹۹ دادم . البته تا اینجا . استاد من دوست دارم عملکرد روزانه ام رو نمره بدم تا ببینم چقدر بر اساس فرمولهای لاغری و چقدر بر اساس فرمولهای چاقی رفتار کردم . اینجوری برای ترک عادت بهتر عمل می کنم . به خودم یاداوری میکنم که دفعه ی بعد بهتر عمل کنم . پرخوری پرخوریه چه یه لقمه چه هزار لقمه . چون اولین قدم رو که برای پرخوری برداری ذهنت میگه قدم بعدی بازم بخور . پس یادت باشه حتی اگه یه لقمه هم موند اون لقمه رو نخور . خوردن حتی یک لقمه اضافه طبیعی نیست . این طبیعی نیست که تو عادت کردی تا ته بشقابت میخوری . این بدیهیه . خودت به وجودش آوردی . البته مامانم در کوچیکی به وجودش آورد و من سالها تکرار کردم ولی از امروز میخوام این رفتار غیر طبیعی رو هم ترک کنم . خب این برنامه ی جدیدم به خودم دادم ببینم تا شب چه کار میکنم ؟ 

      چاقی دقیقا از همین فرمولهای کوچیک به وجود اومدن که تکرار شدن و ما سالها اونا رو انجام دادیم وحالا اومدیم اینجا که دیگه بر اساس فرمولهای ذهنی غذا نخوریم بلکه بر اساس گرسنگی و سیری جسممون غذا بخوریم که اونم دقیقا حس چشایی ما بهترین راهنمای ماست حتی معده ی ما . من صبح ساعت ۸ بیدار شدم  میخواستم طبق عادت صبحانه بخورم دیدم  معده ام سیر بود برای همین فهمیدم هنوز به نقطه ی گرسنگی نرسیدم و خیلی راحت اون لقمه رو کنار گذاشتم . 

      یه عادت دیگه هم که دارم که اتفاقا در طی همین تمرینها پیداش کردم  اینه که عجله  دارم برای خوردن . البته  برای اینکه نقطه سیری رو پیدا کنم این عادتم هم داره برطرف میشه . چقدر جالبه وقتی یه عادت رو میخوایم درست کنیم بقیه ی عادتها هم خودشون رو نشون میدن . به هر حال تمام عادتهای چاقی من غیر طبیعی هستن و من قدم به قدم و آروم آروم اینها رو به حالت طبیعی خودشون بر میگردونم تا به طبیعت اصلی خودم که لاغریه دست پیدا کنم . 

      دلم میخواد لیست عادتهای چاق کننده رو پیدا کنم و اونا رو هم به مرور از فرمولهای ذهنیم پاک کنم . من مثل یه باغبونی هستم که میخوام علف هرزای ذهنمو پاک کنم  تا بتونم به طبیعت اصلی باغچه ذهنم برگردم  .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متولد 1400/6/5
      1401/10/22 13:27
      مدت عضویت: 1158 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 315 کلمه

      با سلام و درود 

      دقیقا این مورد خیلی واضح در درون من هست که چاقی فوقالعاده طبیعی هست برای بدن به نحوی که اگر یکی از لباسهام رو دوماه نپوشم ماه سوم دیگه جرات نمیکنم بپوشم چون در ذهنم مطمین هستمکه دیگه این لباس برای من تنگ شده و اگر بپوشم با دیدنش ناراحت میشم .

      یا اینکه وقتی لباسی میخرم ترجیح میدم لباسی بگیرم که کمی گشاد باشه که خیلی زود با مشکل تنگ شدن لباس روبرو نشم .و تصورم اینه که من اگر مثل یه آدم عادی غذا بخورم ماهی چهار پنج کیلو اضاف میکنم و همینم میشه .برادر من بدتر هم همیشه چاق بود و همیشه در تلاش برای لاغر شدن .تا اینکه یک روز نمیدونم کسی بهش گفته بود یا جایی خونده بود که اسپرسو اول صبح بخوری لاغر میشی .رفت یه دستگاه خرید و صبح یه فنجون اسپرسو و شکلات تلخ میخورد و با اینکه غذاش زیاد بود روز به روز لاغرتر میشد تا جایی که دیگه زیادی لاغر شد و ولش کرد!!

      انقدر لاغر شده بود که من به شخصه حتی شک کردم که معتاد شده باشه ولی نبود .

      خواهرم هم چاق میشد و مثل من همه ش در حال مبارزه با چاقی .پارسال بعد از آشنایی خودم بادوره به اون هم گفتم و باهم شروع کردیم دوره صد گام رو .و اون بعد از بیست روز به وضوح داشت لاغر میشد و بعد از گذشت سه ماه انقدر زیاد لاغر شده بود که در تلاش بود که دیگه استپ کنه وضعیت پایین اومدن وزنش .حتی یکی دوبار برای اینکه دیگه وزنش پایینتر نیاد عمدا روی ترازو رفت .

      اون دوتا تونستن باور کنن که لاغر میشن و لاغر شدن ولی من نتونستم باور کنم و دوره رو خریدم و بازم نشد .ولی الان که دوباره شروع کردم میبینم که کلی باورهای مشکل ساز دارم .یکیشم همین که چاق شدن رو طبیعی میدونم .

      دوباره سعیم رو میکنم و میدونم که بالخره میتونم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/10/16 13:02
      مدت عضویت: 1325 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 389 کلمه

      با سلام به همه هم گروهی های عزیزم.اول از همه می‌خوام یه مطلب مهم رو بگم که به نظر من خیلی مهمه به نظرم دوره۱۲گام فوق العاده مهم هست کسایی که حالا به هر دلیلی نمیتونن دوره های ثبت نامی رو خریداری کنند باید از دوره ۱۲گام استفاده‌کنن اون دوره همه منطق هایی که باعث طبیعی شدن چاقی در مغز ما شده رو شناسایی میکنیم و با پیدا کردن نمونه  همه رو باطل می‌کنیم و وقتی این کارو کردیم یواش یواش لاغر میشیم من اول از همون جا شروع کردم وقتی واسه چاق شدن خودم کلی دلیل آوردم و تونستم برای رد کردن اونها نمونه بیارم ذهنم آروم شد و راحت تر برام باور پذیر شد که تو این سالها دلیل‌های الکی و بی خودی برای چاقی خودم داشتم مثل کم‌تحرکی یا خوردن بعضی مواد غذایی مثل نون و چربی یا خوابیدن زیاد و غیره که حتی تو اون دوره حتی بیشتر از ماه‌های قبل می‌خوابیدم چون اول اینکه بیکار بودم و دوم اینکه برام منطقی شده بود که خواب زیاد باعث چاقی نمیشه حتی بقیه هم بهم میگفتن که نخواب چاق میشی ولی من دیگه باور نمیکردم و همه دلیل‌هام رو برای خودم منطقی کردم و یکی یکی کنار گذاشتم و خیلی راحت تونستم لاغر بشم و الان هم دارم دوباره ادامه میدم تا به دلخواه برسم که این اولین کاری بود که استاد الان گفتن که باید برای جابه جا کردن منطقمون انجام بدیم یعنی لاغری رو طبیعی بدونیم و چاقی رو غیر طبیعی.دومین کار به وجود آوردن منطق لاغری هست که خدارو شکر من هر روز دارم انجامش میدم چطور با خواندن متن اول هر گام با دیدن چند باره فایلهای تصویری با خواندن دیدگاه هم مسیرهای دیگه ام و نوشتن دیدگاه که به نظرم خیلی تاثیر گذاره چون انگار همه اون محتواهایی که تو ذهنت داری میاد رو کاغذ و وقتی هم دیدگاه بنویسم تاثیرش بیشتر میشه انگار اعتماد به نفست بیشتر میشه راحت تر میشی و خدا رو هزاران بار شکر میکنم که منو به این مسیر هدایت کرده که میتونم با مسیر به همه هدفهام برسم نه تنها لاغری بلکه شناخت بهتر و بیشتر خدا داشتن آرامش درونی و مخصوصا شادی درونی اعتماد به نفس و داشتن شغل دلخواهم و رسیدن به هدفهای دیگه ام خدا رو شکر و از استاد هم ممنون که آنقدر ساده و قابل درک مطالب رو بیان میکنن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 676 کلمه

      با نام رب العالمین سلام.  خدارو صد هزار مرتبه شکر که به نوشتن و خواندن کامنت ها و ایمان به آنچه که هستم به هدایت خداوند آوردم و در مسیر تناسب فکری قدم برداشتم . به لطف الله امروز متوجه شدم که نباید کاری به ساعت داشته باشم برای خوردن و نخوردن نگاه نکنم که ا چند ساعت گذشته غذا نخوردم پس برم بخورم یا بالعکس تنها به بدنم و آلارمش دقت کنم درست مثل افراد متناسب که اصلا کاری به ساعت ندارند هر وقت گشنه بشند می‌خورند امروز توانستم از غذام لذت ببرم خدایا شکرت . خوش حالم که دارم بدنم بهتر و بیشتر میشناسم . به قول یکی از دوستان باید به یاد داشته باشم که لاغری باعث نمیشه من زشت بشم همون تر که نباید از چاق تر شدن واهمه داشته باشم و متناسب بودن و کاملا طبیعی بدونم چرا که طبیعی هست همان طور هم زیبایی و سلامتی من در تناسب اندام هست زیبایی چهره و نشاط پوست من هم به خاطر افکار و کانون توجه من هست و بس . لاغر ها رژیم نمی‌گیرند و یا ورزش و پیاده روی سنگین نمی‌کنند که لاغر بمونند اون ها همین طوری لاغر هستند پس وقتی لاغر میشیم نباید نگران چاق شدن باشیم نگرانی خودش یه نشانه برای این که ما طبیعت بدن که تناسب هست باور نکردیم و خدارو شکر که این نشانه رو شناختیم و میتوانم به نقط قوتم به آرامش تبدیلش کنم چون ذهنم بیشتر از اون چه که فکر کنم قدرتمند هست و اختیارش در دست من . راستی همون طور که یادگیری زبان یه شبه نیست بهریاداوردن زبان لاغری هم یه شبه نیست و نباید ناامید بشم از خودم بخواهم یه شبه افکارم تغییر کنه افکارم در مناسب ترین و بهترین زمان ممکن تغییر میکنه و متناسب میشه جوری که یه دفعه به خودم میام و میبینم ااا من تغییر کردم رفتارم تغییر کرده که نشان از تغییر افکارم میده چرا که غیر ممکن افکار تغییر کنه و رفتار نه . چون رفتار من نتیجه افکار من چون من از مواد غذایی واهمه دارم از چاقی از ورزش نکردن به خاطر همین بیشتر توجه میکنم بهشون پس بیشتر درگیرش میشم و به خودم جذبش میکنم برخلاف افراد لاغر که با لذت غذا می‌خورند و نگران چاق شدن نیستند حتی تحرک چندانی هم افراد متناسبی که میشناسم ندارند و بعد غذا حتی می‌خوابند بدن هیچ نگرانی یا شب دیروقت می‌خوابند اما بازم زیبا و متناسب هستند پس نه غذا نه کم تحرکی نه کم خوابی و … باعث چاقی نمیشه فقط افکار ما و انتظار ما از خودمون باعث ایجاد چاقی در ما شده و الان که در مسیر تناسب فکری هستیم این باور در ما هم تغییر میکنه . و ما ذهنم متناسب که نتیجه آن اندامی متناسب هست خواهیم داشت . خدایا شکرت هزاران بار شکر برای بودن در این مسیر زیبا . چقدر درست افراد در کامنت ها گفتن نباید از اندازه خوردن بترسم یعنی من در مسیر لاغری با ذهن رژیم نمیگیرم که نگران ریزش موهام و افت ویتامین های بدنم باشم بلکه تنها و تنها دارم به احساس سیری و گرسنگی بدنم توجه میکنم پس این مسیر درسته تازه نتنها بدنم افت پیدا نمیکنه بلکه محکم تر و قوی تر از قبل هم میشه نه تنها ماهیچه هام افت پیدا نمیکنه بلکه آزاد میشه رها میشه از این همه چربی که روش ذخیره شده و نفس میکشه ویتامین هام به حالت  نرمال خودش برمیگرده  پلاکت ام نرمال میشه پوستم بهبود پیدا میکنه کلا جسمم سالم تر از قبل میشه درسته این مسیر یه عالمه نتایج فوق العاده برای سلامتیم داره چرا که من دارن تسلیم میشم چون دیگه به نجوا ها توجه نمیکنم و تنها به صدای درونم یعنی احساساتم توجه میکنم یه چیز جالب امشب من گشنه ام بود ولی دوست نداشتم برم سمت شیرینی و یا خوردن نان پس صبر کردم تا شام  درست کنم بخورم . خیلی این احساس لذت بخشه آرامشی که الان دارم فوق العاده هست . خدایا شکرت شکر .

                                              یا حق .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 424 کلمه

                           “به نام خداوند مهربان”

      با سلام به همگی؛

      گام هفتم:چرا لاغر نمی شوم؟!

      امروز شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ به لطف خدا،گام هفتم را برداشتم.جهان پیرامون ما بهترین مشاور و راهنمای ما انسان ها ست.هر چیزی در جهان طبیعی باشد نمی توان آن را تغییر داد،می توان در آن خلل ایجاد کرد اما نمی توان آن را برای همیشه تغییر داد.

      ارتباط قانون طبیعت با چاقی!!!

      دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم ما برای لاغری این است که:چاقی در ذهن ما طبیعی شده است و با آنچه برای ذهن ناخودآگاه ما طبیعی شده باشد،نمی توان مبارزه کرد.اگر می خواهیم لاغر شویم باید آگاه باشیم که ابتدا حالت طبیعی بودن چاقی (اضافه وزن) را در ذهن خود تغییر دهیم.باید هیچ وقت وضعیتی که داریم را به عنوان وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیریم.با جستجو در ذهن و فکر خود باید مواردی را که باعث ایجاد منطق چاقی در ذهن ما می شود را پیدا کنیم و آن را برطرف کنیم به طور مثال خیلی از افراد چاق دلیل چاقی خود را ارثی بودن  یا ژنتیکی می دانند در صورتی که اگر به اطراف خود دقت کنند افرادی را می بینند که همه ی اطرافیان آنها چاق هستند اما آنها لاغر و متناسب هستند پس این نشان میدهد که چاقی ارثی یا ژنتیکی نیست. در این صورت است که ما توانسته ایم گام مهمی برای حرکت به سمت لاغر شدن را برداریم.در جهان هستی هر چیزی به دو حالت وجود دارد:۱)حالت طبیعی ۲)حالت غیر طبیعی یا بدیهی.حالت طبیعی یعنی اینکه آن چیز کاملا همسو با جهان هستی و طبیعت است و حالت غیر طبیعی یا بدیهی یعنی آن‌چیز با دخالت انسان و به دست او به وجود آمده است.انسان ها به صورت طبیعی لاغر و متناسب هستند اما در طول زمان به تدریج با فکر،ذهن و تغییر رفتار،کم کم خود را از حالت طبیعی خارج کرده و دچار اضافه وزن و چاقی می شوند.پس چاقی و اضافه وزن طبیعی نیست و کاملا بدیهی و غیر طبیعی است.پس من باید تلاش کنم این ذهنیت را از ذهنم پاک کنم که چاقی من یک حالت طبیعی است چون هر چیز طبیعی را نمی توان تغییر داد،می توان در آن اخلال ایجاد کرد اما نمی توان برای همیشه آن را تغییر داد پس چاقی و اضافه وزن من کاملا بدیهی و غیر طبیعی است و من به راحتی و آسانی می توانم آن را تغییر داده به حالت طبیعی خود بر گردانم.من می توانم لاغر شوم چون من لایق لاغری و تناسب اندام هستم.آسان ترین و راحت ترین روش لاغری ، لاغری با ذهن است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/18 14:29
      مدت عضویت: 984 روز
      امتیاز کاربر: 5976 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 18 کلمه

      استاد مهربون و عزیزم دوستون دارم و سپاسگزارم از اینکه وقت میزارین و پاسخ میدید به سوالام. ❤️💕❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/18 09:27
      مدت عضویت: 984 روز
      امتیاز کاربر: 5976 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 411 کلمه

      خداوند بزرگ رو بینهایت برای دیدن این فایل باارزش سپاسگزار و شکرگزارم

      استاد عزیزم سپاسگزارم برای تهیه این فایل بینهایت مهم و ارزشمند من این فایل رو رایگان نمیدونم و تنها هدیه ای از طرف خداوند توسط شما به ما میدونم.من هیچ جا نمیتونم یا ندارم که همدرد من باشن و انقد راحت بتونم حرفامو بگم چون چیزی جز مسخره شدن نصیبم نمیشه.

       این طبیعی بودن چاقی در همه ابعاد زندگی من هست. مثلاً انتظار دارم  وقتی دیگران منو میبینن و یا اعضای خانوادم منو بعد از مدتی منو میبینن بگن تکون نخوردی یا چاقتر شدی.شاید یه بعد از وجودم دلش بخواد که بشنوه لاغر شده اما مطمئنم که دیگران یا به من میگن تکون نخوردی یا میگن چاق شدی… یا وقتی میرم پرو لباس واسم عادی که تو آینه ببینم چاق تر شدم یا کجام چاقتر شده… برای من چاقی و چاقتر شدن طبیعی با اینکه من خیلی نتیجه گرفتم خصوصا تو رفتارهای غذایی.. چیزی که چاقی و چاقتر شدن رو برای من طبیعی میکنه یک یا دو فرمول پرقدرت اون هم خوردن یا ریزه خواری کردن… مثلا به محض اینکه متوجه شم دارم ریزه خواری میکنم فکر میکنم الان یکم به وزنم اضافه شده… با وجود اینکه الان با کار کردن روی خودم که اضافه خوردن باعث چاقی میشه و. تا حدی موفق هم هستم ولی این فرمول برام خیلی پرقدرت.. شاید بخاطر اینکه افرادی که من باهاشون زندگی میکردم مثلا من مدتی از زندگیم رو در خوابگاه دانشجویی بودم‌همه دوستانم وعده های اصلیشون اندازه من بود ولی بعدش ریزه خواری نداشتن در صورتیکه من بعد خوردن وعده اصلی ریزه خواری دارم حتی سر همون سفره… این ریزه خواری باعث شده که من چاقیم رو تا حد زیادی طبیعی بدونم.. ولی مطمئنم وقتی در معرض اطلاعات درست قرار بگیرم دیدگاهم خیلی بهتر میشه .. مثلا من دوره اصلاح پرخوری رو دارم گام به گام جلو میرم دوره فوق العاده ای که واقعا برامون واضح میکنه که دستورات از کجا و چجوری میان… انشالله بتونم دوره های اصلی رو هم بخرم و تو دوره های با ارزشش شرکت کنم. من فکر میکردم دوره های دانلودی رو فعلا گوش نکنم … که تا چند روز پیش بهم ثابت شد که چقد این فایل ها عالی ان و مکمل قوی .. چون هر چقد تو این فضا باشی کمتر به چاقی فکر میکنی و منتظر لاغر شدن میمونی…

      استاد من در این‌باره چجوری میتونم ذهنم رو منطقی کنم؟؟ یا چون بزرگترین فرمول من ریزه خواری باید حذفش کنم تا لاغری برام طبیعی شه؟؟

      لطفا راهنماییم بفرمائید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        سلام و درود
        خوشحالم احساس بهتری داری😊
        با ادامه دادن همه چی درست میشه
        نیاز نیست تمرکز کنید روی تغییر موضوعی خاص
        همینکه ادامه بدی خودبخود اگاهی و عملکرد شما بهتر می شه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/07/16 03:44
      مدت عضویت: 1861 روز
      امتیاز کاربر: 3916 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 336 کلمه

      سلام . ملکه عشق چقدر دیدگاهتون فوق العاده بود مخصوصا اون قسمت که فرمودید حتی نباید بگیم کاهش وزن .

      بله کاملا با نظرتون موافقم وقتی میگیم میخوام مثلا ۵ کیلو کم کنم یا غذامو کمتر کنم این کم کردن یعنی قبلی حالت طبیعی هست و الان من  میخوام کمتر از حالت طبیعیم بخورم .

      ولی وقتی بدونیم اضافه وزن ما بار زیادیه که ما از طریق ذهنمون به جسممون تحمیل کردیم این یعنی طبیعت اصلی ما لاغر بودنه و این اضافه بار رو باید رها کنیم  تازه اونم نه از جسم بلکه از ذهن . 

      چون بار اضافه رو ذهنه ذهن احساس سنگینی می کنه این احساس سنگینی رو جسم دریافت می کنه و اونم حس سنگینی میکنه و نمیتونه مواد زائد رو رها کنه چون ما در ذهن اون مواد زائد رو نگه داشتیم . 

      پس علت لاغر نشدنمون اینه که ما داریم چاقی رو در ذهن حمل می کنیم . در هر لحظه داریم این بارو تحمل می کنیم . این فشار رو داریم هر لحظه به خودمون تحمیل می کنیم .

      میبینید تمام این فعلها از یه ریشه هستن . حمل کردن و خداوند چه زیبا در سوره  انشراح میفرماید الم نشرح لک صدرک ووضعنا عنک وزرک الذی انقض زهرک و رفعنا لک ذکرک . 

      آیا ندیدی که ما سینه ی تو را (برای پذیرش حقایق ) گشودیم و بار (سنگین ) تو را از دوشت برداشتیم . باری که داشت پشتت را خم می کرد . و بلند کردیم یاد تو را (در بین تمام جهانیان ). واقعا که خدا ما رو هدایت کرد به این سایت  و با این هدایت بار اضافه وزن رو از دوشمون برداشت و سبکمون کرد . 

      بار اضافه وزن ذهنی . خدایا شکرت که راحتم کردی .

      میدونستید علت پیر شدن دقیقا همین اضافه بارهاییه که روی ذهن میاد  . هر چی اطلاعات خلاف قوانین آفرینش در ذهن تلمبار کنیم این بار مارو پیر و فرسوده تر می کنه کمر مارو خم میکنه چون ذهنمون زیر بار فشار سختی ها له میشه . خدایا شکرت که بار ما رو برداشتی شکر شکر شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1401/05/31 15:57
      مدت عضویت: 1426 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 698 کلمه

      به نام خداوند که آرام بخش دلهاست،

      عرض سلام وادب حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی 

      امروز با گوش دادن به این فایل ارزشمند ، متوجه شدم که به علت کمی دورشدن از مسیر لاغری با ذهن دوباره منطق های چاقی در ذهن من شروع به شکل گرفتن کرده وخداروشکر می کنم که این فایل به دادم رسید ،چون مدتی بود که در حال لیز خوردن بودم وبه علت مسافرت های پی درپی وسرکردن با افرادمختلف وکاری وقت کمتری پیدا می کردم که درست به فایلهای  آموزشی گوش بدم وبه لایه های زیرین ذهنم دسترسی پیدا کنم وبا شناسایی بیشتر آنها گام بهتری بردارم .برای لاغرشدن وتناسب اندام وراستش دچار پراکندگی افکار شده بودم با موضوعات دیگر وکم کم این موضوع  در من قوت گرفته بود که خوب من با طی کردن متناوب دوره دیگه آگاهی ام کامل شده ودیگه نیازی به تکرار وگوش دادن فایلها ندارم!! 

      ودر ادامه جا داره که دراینجا اعتراف کنم که اشتباه بزرگی مرتکب شدم و ما تا این منطقهای چاقی را موشکافانه برطرف نکنیم وزمان براش نگذاریم ،این امکان برگشت اطلاعات ذهنی گذشته دوباره همچون آن آتشی است که از زیر خاکستر سربلند می کند .

      ودراینجا خواستم متذکر شوم که حتی اگر ما به نتیجه دلخواه  خودمان هم برسیم نیاز است که برای تثبیت افکار ورفتار جدید در این مسیر لاغری با  ذهن باقی بمانیم و تمارین ذهنی را البته با شوق واشتیاق زیاد ادامه بدهیم وما نمی توانیم تنها با یک سال اندی تمرین ،اندامی را که با منطق اشتباه برای خود ساخته ایم ثابت نگه داریم.

      چنانکه استاد عزیز مکررا خود دراین هفت هشت سال ،همچنان موضوعات مختلف را گوشزد وتکرار  کرده وآموزش می دهند وبه همین دلیل در یک وضعیت خوب ومتناسب خود را حفظ کرده اند،

      متاسفانه ما انسانها به قول فرمایش استاد بیشتر باورمان برروی چیزهایی است که می بینیم وبه بدیهیات کمتر باور داریم که البته منطق لاغری ومتناسب بودن ما در ذهنمان جایش با شکل بدیهی چاقی عوض شده .

      چرا؟ چون ما اززمانی که چاق شدیم ،تصویر چاقی را مکررا دراینه ها وشیشه های مغازه هااز خودمان می دیدیم کم کم این تصاویر به صورت منطقی در ذهن ما جا گرفته وطبیعی شد ولاغر ی دراصل برای ما بدیهی شد .

      ولی هم اکنون دریافتیم که دربسته اطلاعاتی ذهن ما تا مادامیکه چاقی ما طبیعی باشه ،لاغری  یک امر بدیهی است،که البته ما تامقدار زیادی انجام تمرین وشرکت درمسیر لاغری با ذهن ودیدن آموزش‌ها آن را در ذهنمان کم رنگ تر کرده ایم ولی هنوز کافی توست!!!

      بطور مثال من در گذشته بطور قطع ویقین خودرا آدم چاقی می دانستم ولاغر ی برایم کاملا دور از دسترس بود ،وبه همین دلیل هرچه رژیم های سخت می گرفتم وتمارین سخت ورزشی انجام می دادم ،در یک زمان کوتاهی متناسب ولاغر  می شدم ولی به مرور دوباره چاق می شدم چون باور من برچاقی بود !

      یایک باور قوی دیگر در ذهن من این بود که با بالا رفتن سن ، طبیعیه که آدم چاقتر شود ،چون افراد مسن فامیل ما اغلب چاق بودند ولی در جائیکه من زندگی می کنم هرروزه افراد مسن بیشماری را می بینم که لاغر ومتناسبند

      ویک باور دیگه من این بود که من آب بخورم چاق می شوم چون همه ما استعداد چاقی داریم ،درصورتیکه افراد متناسب ولاغر هم در بین خویشاوندان وجود داشت! 

      یک باور دیگه من این بود که نان وبرنج وسیب زمینی وچربی وشیرینی مسبب چاقی هستند ،در صورتیکه همسرسابقم ودخترانم لاغر ومتناسب بودند واز این مواد غذایی می خوردند وهیچ اتفاقی برایشان نمی افتاد ولی تنها چیزی که تفاوت داشت به اندازه نیازشون غذا می خوردند! 

      یک باور دیگه قوی اینکه بی تحرکی سبب چاق شدن است ولی باز همسر سابقم ودخترانم اصلا ورزش نمی کردند وزیاد می خوابیدند ولی بازم لاغر بودند،البته من در اینجا جا دارد اضافه کنم که درست است ورزش کردن سبب لاغری  نیست ولی واقعا برای سلامتی وشادابی بدن لازم است بطوریکه من در حال حاضر  که در سن ۶۲ سالگی بسر می برم از سلامتی وسرزندگی بالایی برخوردار م.

      ونکته مهم دیگر اینکه تنها نوشتن نظرات وگوش دادن به فایلها کافی نیست بلکه مهم این است که افکار جدید را به رفتار وعمل تبدیل کنیم ودر زندگی روزمره به کار بگیریم.

      وبطور قطع ویقین نتیجه می گیریم.

      با آرزوی موفقیت برای همگی دوستان با اندامی زیبا ومتناسب همراه با سلامتی ،شمارا به خداوند می سپارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1401/05/25 12:18
      مدت عضویت: 1847 روز
      امتیاز کاربر: 12756 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      منطق من از لاغری

      یک عمر فکر میکردم محکوم به چاقی هستم و به لطف این دوره متوجه شدم طبیعت من لاغری

      همیشه از خوردن میترسیدم حتی یک لقمه میخوردم هم فکر میکردم چاق میشم این به این معنا نیست که نمیخوردم میخوردم ولی هر چه قدر میخوردم برابر با افکار چاقی بود یادم یک روز خواهر زادم گفت خاله چرا کره نمیخوری گفتم چاق میشم خیلی تعجب کرد و گفت کل این کره صد گرم اگر شما کل این بسته رو بخوری هم نمیتونه چاقت کنه فکر کن کلش هم تو بدنتون به چربی تبدیل شه که اصلا ممکن نیست چون برای خوردن و هضمش به انرژی نیاز دارید البته من حرفش باور نمیکردم اصلا نمیفهمیدم چی میگه یعنی یک لقمه کره برای من بمب چاقی بود

      به لطف دوره غذا خوردن طبیعت بدن من نشده طبیعی که من از تمام نعمتهای خدا استفاده کنم و لذت ببرم چاقی طبیعی نیست

      فکر میکردم برای لاغری باید کلی برم باشگاه و پیاده روی ولی الان فهمیدم برای تفریح باید ورزش کرد اون هم ورزش مورد علاقه

      منطق چاقی من میگه قسمتهای موضعی بدنت لاغر نمیشه ولی منطق لاغریم میگه طبیعی نیست این تجمع چربی در این قسمتها طبیعی لاغر باشه مثلا ساق پا طبیعتش این که لاغره و به ساقهای لاغر نگاه میکنم و میگم که طبیعی ساق پا لاغری

      مثلا همیشه فکر میکنم بالاتنه لاغری دارم و به محض لاغری بالاتنم لاغر میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/19 16:06
      مدت عضویت: 1814 روز
      امتیاز کاربر: 32956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,195 کلمه

      سلام و درود بر همگی اعضای سایت تناسب فکری 

      بازم از اون فایلهای پر انرژی و پر از تحکم  گذشته ی استاد من عاشق این فایلهای گذشته ی استادم و با تمام وجودم به اونها گوش میدم .

      همین  اول فایل بازم باید  ازخدا سپاسگزاری کنم بابت اینکه  این جهان قانون داره مثل قانون جوش اومدن آب و یا باریدن باران و  برف و جاذبه ….تمام اینها قانون هست  و نمیشه اونها رو عوض کنیم و بدن من هم به عنوان جزیی از طبیعت  دارای قانونهایی هست که اگر اونها رو رعایت کنم لاغر میشم و اگر رعایت نکنم چاق میشم  و اگر  من همین یه موضوع رو درک کنم کلی روندم  تغییر می‌کنه  .

      من باید به این آگاهی برسم که اگر الان  چاقم و یا کمی اضافه وزن دارم مشکل از خودم هست و تقصیر هیچ چیز نیست و  چاقی بر من تحمیل نشده این جهان داره با قوانینش اداره میشه و کنترل میشه پس یه سری چیزها در این دنیا و جهان طبیعی هست و یا بهتر بگم  قانون هست مثل قانون جاذبه که ما هر چیزی  رو ول کنیم به سمت زمین حرکت می‌کنه و یا این  قانون که ما هر بذری بکاریم همون محصول رو درو میکنیم مثلا   اگر ما بذر گندم بکاریم گندم درو میکنیم .

      تمام اتفاقهای چهان دو حالت دارن یا بدیهی و  یا طبیعی هستن و این چاقی ما  هم جز اتفاقهای بدیهی هست و در وجود ما طبیعی نیست و اگر من الان مشکل دارم در بعضی از جنبه ها مثل نشست و برخاست و یا نفس کشیدنم و …این طبیعی نیست و من باید تغییر کنم من بارها به خودم میگم اگرهرجای بدنم چربی اضافه ذخیره شده است  این طبیعی  نیست و باید تمام اندام های من لاغر و کشیده و بدون چربی باشن تا جسم من طبیعی تر بشه .

      تا وقتیکه چاقی خودم  رو طبیعی بدونم  من به موفقیت لاغری نمیرسم چون در ذهنم این چاقی طبیعی  هست 

      من در گذشته چاقی شکمم رو طبیعی میدونستم چون میگفتم زایمان کردم 

      من در گذشته چاقی اندامهام رو طبیعی میدونستم  چون میگفتم ازدواج کردم 

      من در گذشته زیاد خوردنم و همیشه گرسنه بودنم  رو طبیعی میدونستم چون میگفتم اشتهام زیاده 

      من در گذشته هر ماه چاقتر شدنم رو طبیعی میدونستم چون  میگفتم دارو مصرف میکردم 

      من در گذشته با هر بار غذا خوردن چاقی رو در خودم طبیعی میدونستم چون غذای غیر رژیمی می‌خوردم .

      من در گذشته چون هیچ فعالیتی نداشتم چاقی رو برای خودم طبیعی میدونستم .

      من در گذشته غذا خوردن دیروقت رو عامل چاقی میدونستم و از این هر وقت دیروقت شام می‌خوردم میگفتم طبیعی که چاق بشم .

      و تمام اینها باعث شده بود من لاغر نشم هر چقدر ورزش میکردم وورژیم میگرفتم فایده نداشت چون من چاقی برام طبیعی شده بود اما حالا آگاهم که  باید چاقی رو در تمام اندام هام  برای  خودم  بدیهی بدونم و  نباید طبیعی بدونم چون کلی آدم لاغر در اطرافم هست که مثل من زایمان کردن و ازدواج کردن و از همین مواد غذایی استفاده میکنن وهیچ فعالیتی هم  ندارن و در زمانهای  مختلف غذا میخورن اما بسیار بسیار لاغر هستن پس اونها با من چه فرقی دارن ؟؟؟

      هر دو یک سیستم جسمی داریم هر دو انسان هستیم فقط تفاوت ما در ذهن ما و رفتارهای ما هست . پس منم میتونم متناسب باشم به شرطی که چاقی رو در خودمون طبیعی ندونیم .

      من  در گذشته بارها  به خودم و بقیه گفتم بدن من با متناسب ها فرق داره و من این حقم هست که همیشه در زجر و سختی باشم و چاقم باشم و اونها هم در آزادی باشن و لاغر باشن و من  با این طرز فکرم بدیهی بود که چاق بشم اما الان دارم روی خودم کار میکنم و مرتب به دختر متناسب و قد بلندم که هر لحظه در کنارم هست نگاه میکنم و میگم چقدر طبیعی که من هم مثل دخترم همچین اندامی داشته باشم چون هر دو تقریبا به یک  اندازه و به یک سبک غذا میخوریم و هر دوی ما از یک مواد غذایی مشترک استفاده  میکنیم و هر دو در یک اندازه شایدم من بیشتر فعالیت داشته باشیم پس طبیعی هست که منم در سایز و وزن دخترم باشم و از خودم  انتظار دارم به زودی در همچین جسمی قرار بگیرم .

      من ازجسمم با افکار و رفتارهای نادرست به خوبی مراقبت نکردم و اون رو  چاق کردم اما دخترم چون ذهنش پاک هست و هیچ رفتار نادرست خاصی نداره به خوبی از جسمش مراقبت کرده و الان لاغر هست .

      اضافه وزن درجسم من طبیعی نیست و من اون رو نمی‌پذیریم پس من داخل سایت هستم و گوش میدم و می‌نویسم تا ذهنم رو از حالت طبیعی چاقی خارج کنم و بگم طبیعی لاغر بودن من و این رفتار ها و افکار ها هست که  خود به خود.  و بدون سختی من دارم لاغرمیشم و همیشه میگم درگذشته یه سری اعمال و رفتارها و نگرشها داشتم  که بدیهی بوده که چاق بشم و الآنم که در مسیر هستم وکلی افکار و رفتار جدید دارم طبیعی که لاغر بشم و اینقدر من این مطالب استاد رو باور کردم که شده بارها در مسیر بودم اما  از زبان اطرافیانم شنیدم  فلانی انگار چاق تر شدی ولی من اصلا برام حرف خنده داری بوده و گفتم امکان نداره و این قدر برام حرف نادرستی بوده که حتی جواب طرف رو ندادم نهایتا گفتم اشتباه میکنی امکان نداره من چاقتر بشم و خندیم و  رد شدم و اصلا نگران نشدم و یا بهش فکر نکردم . الان این همه تناسب عالی نتیجه ی درست فکر کردن من هست .

      افراد ی که چاق هستن در  خیلی از جنبه ها مثل روابط و اعتماد به نفس و ….مشکل دارن و ما با بودن در سایت میتونیم در تمام جنبه ها پیشرفت کنیم و یه فرد متناسب با رفتارهای متناسب گونه در تمام جنبه ها داشته باشیم و من خودم کسی هستم که از وقتی در این مسیر  هستم خیلی پیشرفت کردم و در خیلی از جنبه ها  عالی شدم و از خودم راضی تر هستم .

      من هنوز کمی چاقی  درجسمم دارم و باید فکر کنم ببینم  ایا طبیعی هست که در این اندام جسمی باشم ؟؟

       جواب من این هست :

      نه من که در مسیر درستم  و دارم لاغری رو اموزش میبینم قرار نیست چاقی در جسمم داشته باشم .

      نه من که دارم همسو با هدفم رفتار میکنم و فکر میکنم قرار نیست چاقی درجسمم داشته باشم .

      نه من که هر روز دارم با آموزشها زندگی میکنم و در هر زمان و مکان  دارم حرفهای استاد روبه عمل تبدیل میکنم  قرار نیست  چاقی در جسمم داشته باشم .

      نه من که جسم توانمندی دارم که  به راحتی چندین تن  مواد غذایی رو  که در طول این همه عمر وارد جسمم کردم به راحتی از بین برده  پس قرار نیست این یکم چربی هم در جسمم باشه .

      نه من که دارم لاغری رو آموزش میبینم و مثل چاقی در گذشته  یادش میگیرم محال ممکنه که جسمم چاق بمونه .

      نه من که تا حالا چندین کیلو  مثلا بالای دویست کیلو وزن کم کردم پس این مقدار کم  چاقی هم به زودی از جسم من بیرون خواهد رفت 

      من می‌خوام این جسم الآنم رو طبیعی ندونم و بازم بگم  باید من لاغر تر باشم و من باید تغییر کنم و هنوزم طبیعی تر بشم و بارها بگم من نمی‌خوام چربی اضافه در هیچ اندام من. وجود داشته باشه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mkhnilofar@gmail.com
      1401/05/11 23:22
      مدت عضویت: 1021 روز
      امتیاز کاربر: 5946 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 183 کلمه

      با سلام به استاد عزیز و دوستان متناسبم 

      امروز که این فایلو گوش دادم خیلی فکر کردم با خودم که چاقی من طبیعی هست یا بدیهی 

       چاقی من بدیهی هست به خاطر باورهای غلط و رفتارهای غلط خوب بدیهی هست که چاق شدم بعد از بدیهی بودن به اشتباه فکر کردم که من به خاطر ژنتیک یا ارثی بود یا زایمان یا سوخت و ساز پایین و هزار دلیل اشتباه دیگه خوب طبیعی هست که چاق باشم هر چی تلاش کردم یه باور در کنارش داشتم که من هر کار کنم لاغر نمیشم اصلا فیزیک من این شکلیه واین باور نزاشت تلاش های جسمی و ذهنی من جواب بده الان که برای دوره دوم دارم این مسیر صد گام رو طی میکنم میدونم که طبیعی متناسب بودن هست اصلا تلاش های قبلی به خاطر این بوده که من فطرتا میدونستم چاقی من طبیعی نیست و به دنبال اصل خودم بودم البته که این باور غلط خیلی محکمه ولی گام به گام کمرنگش میکنم پس اضافه وزن من بدیهی هست و تناسب اندام طبیعی و اصل وجود منه و من فطرتا دنبال اصل وجود خودم هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/03/29 22:27
      مدت عضویت: 1344 روز
      امتیاز کاربر: 14098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      بنام خدا .

      چرا چاق شدم چرا لاغر نمیشم 

      وقتی من از موقعی که دیگه متوجه چاقی خودم شدم و تلاشم را برای لاغر شدن آغاز کردم از همون روز چاقی را برای خودم طبیعی کردم چون هر روشی را من امتحان میکردم فقط برای یه مدت کوتاه جواب می‌داد و دوباره بر می گشت چون ذهنم چاق بود من فقط داشتم به جسم خودم فشار می آوردم همیشه این حرف خودم یادمه میگفتم طبیعت من اینه که چاق باشم خدا خواسته من بد فورم بشم خدا پارتی بازی میکنه تو یه نفر تمام زیباییها را قرار داده که اینقدر قیافه میگیره ولی ولی جسم منو چاق کرده که حسرت همه چی تو دلم مونده همین اف‌ار خودش باعث چاقی بیشتر من میشد دیگه نمیدونستم که با خودم بگم فلانی اگه طبیعت چاقی هست چرا همه چاق،نیستند این طبیعت را خودت بوجود آوردی برای همین با هیچ روشی نمی‌توان لاغر شد تا زمانی که چاقی را طبیعی بدونی این،وضع ادامه داره ‌اما الان من از وقتی تو دوره ها هستم یاد گرفتم که این طبیعی نیست طبیعی لاغریه 

      خداوند به من یه جسم تراشیده و متناسب را تحویل داده و من خودم با افکاربیمار گونه ام به این وضع نا فرم تبدیلش کردم .

      همه ی جهان با قوانین داره هدایت میشه مثلا آب تو نقطه صفر درجه یخ میبنده این یک قانونه و ما نمی‌توانیم آنرا تغییر دهیم و یا ما هیچ وقت یه حیوان چاق نمیبینیم چون حیوانات اصلا چاق نمیشن این یه قانونه .

      من با آموزش لاغری با ذهن یاد گرفتم که چاقی بدیهی هست اما طبیعی نیست و با یادگیری فرمول های صحیح لاغری دوباره جسم،خودمان را به طبیعت اولیش که متناسب شدن هست برگردونیم کاری که خود من دارم الان انجام میدم ‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/13 20:44
      مدت عضویت: 1407 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,137 کلمه

      سلام خدمت استادگرامی ودوستان عزیز 

      چرا هر چقد تلاش میکنم لاغر نمیشوم؟؟؟ناخوداگاه این اواخر این سوالو از خودم میپرسبدم منی ک با همین فایلا کلی تغییر کردم ووزن وسایز کم کردم چرا ی مدته با اینکه هدف خودمو سایز ۳۶قرار دادم ولی نمیتونم و با اینکه فایل گوش میدم ودر مسیر لاغری ذهنی هستم وهر روز گامی برمیدارم چرا دیگه تغییر نمیکنم وحتی این باور استپ هم بازبرام اومده بود ومیگفتم نکنه ک در لاغری ذهن هم ی جایی استپی هست ،اخه سالها ک تلاش برا لاغری از روش های متعدد  میکردم در ی مقطعی برمیخوردم ب ی مانع غول اسایی بنام استپ وزنی وخیلی وقتا همینجا میشد نقطه پایان لاغری من و میگفتم دیگه نمیتونم تا ی اندازه ای بدن من کشش لاغری داره وبعد اون مقاومت میکنه وهیچکاری از من ساخته نیست واین رو طبیعی میدونستم ، امروز با تکرار فایل طبیعت وخوندم دیدگاه های دوستانم متوجه شدم ک من تا  این سایز و وزن الانمو تونستم باور پذیر کنم وبیشتر از اون روبرای بدن خودم طبیعی نمیدونستم ،چرااااا؟؟؟؟ از نوشته دوست عزیزی ک اشاره ب استخوان بندی درشت کرده بود چراغی در ذهن من روشن شد ک توهم سالها بهت گفتن استخوان بندی درشتی داری ونمیتونی هیچوقت سایز ووزن کمی داشته باشی، من مدتهاست ک نمیدونم وزنم چقده ولی الان سایز لباس هام ۳۸ هستش ولی از نظر خودم ب اون ایده ال سبکی وسایز ایده الم نرسیدم وهمچنان خودمو سنگین میدونم ،میدونین چرااا؟؟برا همون باوراستخوان بندی درشت ، قبلنا همیشه میرفتم رو ترازو و وقتی حالم خراب می‌شد از وزن زیاد مامانم با این جمله ها دلداریم میداد ک تو استخوان بندی درشتی داری برا همینه ک سنگینی ،وبیشتر سنگینی تو برا استخوان بندیته و کسی ک استخوان بندیش درشت باشه اگه خیلی لاغر کنه خیلی زشت میشه و کلا استخون دراز دیده میشه ،اونقد اینهاروتکرار کرده بود ک در ناخوداگاه من تبدیل ب باور شده بود،ومن الان طبیعی خودم میدونستم ک از این سبکتر ولاغر و یا متناسب وایده الم نتونم برسم، وذهنم بخاطر باورهام سد ومانعی ساخته بود،استاد چقد بجا وب حق همیشه تاکید میکنین ک تکرار کنیم بنویسیم و بخونیم ،من این روزها بارها از خودم میپرسبدم چرا بیشتر از این لاغر نمیشم وامروزبا این تکرار خوندن جواب سوال خودمو دریافت کردم ، الان میخوام ب خودم بگم ک طبیعت تو متناسب ولاغر شدنه ،بدن تو در هر شرایطی ب سمت طبیعت خودش ک تناسبه میره، مث دونه ای ک کاشته میشه طبیعتش رشده مگر اینکه مانعی براش قرار داده بشه ، طبیعت همه یانسانها ب سمت تناسبه و اگه غیر این بودعا لانه نبود ،ک یکی راحت از لذت خوردن و پوشبدن لباسهای خوشگل وسبکی و…… برخوردار باشه اونوق ی عهده تمام عمر بدوان دنبال لاغری ، نمیدونم چرا منی ک کلی افراد متناسب دور وورم داشتم قبلا بهشون دقت نکردم قبلا از حرفاشون درس نگرفتم، وب رقم حرفای اطرافیان ک شباهت ب خونواده مادریم حق طبیعی خودم دونستم ک هر کاری بکنم منم چاق خواهم شد، در حالی ک چاقی طبیعت من نبود همینطور ک من قبلاا چاق نبودم ،خونواده پدری کاملا متناسبی دارم ک در هر رده سنی کامل متناسب وهیچ تغییری ندارن، وحتی مادربزرگم بر این عقدیده اس ک هیچوق وزن اضافه نمیکنه ودر طول تمام عمرش با حامگی های زیاد یا کهولت سن وغیره هیچوقت تغییری نکرده،چرااا بر این باوره ؟؟؟چون تناسب روطبیعت بدنش میدونسته و هیچوقت ب یاد ندارم ک راجب غذایی نظری داشته باشه ک چاق کننده اس چربه شیرینه و یا غیره،وهمیشه غذاشو کامل ولی ب اندازه نیاز بدنش میخوره ،چون بارها دیدم ک بعد از خوردن غذاش ب تمام تارفات دیگه ب توجه بوده ،چون داشته طبق طبیعت بدنش رفتار میکرده وقتی نیاز داشته خورده وبعدش هیچی براش مهم نبوده ،یا زنداداشم چون فامیل هم هستیم واز اول دیدمشون همیشه متناسب رو ب لاغریه البته از نظر خودش ،از نظر من بسیار اندام زیبا و متناسبی داره،ولی خودش دوس داره یکم چاق تر بشه وبارها برای این‌کار تلاش کرده ودکترتغذیه رفته ورژیمهای مختلف رو امتحان کرده ولی نهایت تونسته برای مدت کوتاهی سه یا چهار کیلو اضافه کنه وخیلی خیلی زود این وزن رواز دست داده چراا چون باورش اینه ک هیچوق نمیتونه چاق بشه و هیچوقت چاقیش موندگار نیس واون لاغری روطبیعت بدنش میدونست ،در حالی ک من هر عاملیو باعث چاقی وچاقتر شدن میدونستم ، من طبیعی میدوتسم ک برم مسافرت چن کیلوچاق برمیگردم ،عید چاقنر میشم ، ماه رمضون چاقتر میشم ،غصه میخورم چاق میشم شاد میشم چاق میشم ،داروهای ویتامینی ک بر حسب تشخیص پزشک نیاز بدنم هست رواگه بخورم چاق میشم و در هر شرایطی چاقی روطبیعت بدنم میدونستم و این باور بخاطر نگرش وباورهای چاقی در من خیلی تنومند بود،چونمن از سن کم از‌چاقی ترسیدم بهش توجه کردم وتلاش برای رفع چاقی همیشه در من بود وهر بار با کم‌کردن وزن ودوباره برگشت بیشتر برام طبیعی میشد ک من تمام عمر رو باید با همین چاقی سر کنم وفقط میتونم با سختی وتلاش وزجر خودم ی مدت کوتاه مثلا برای  عروسی عیدی مراسمی چیزی خودمویکم جمع وجورتر کنم ،در حالی ک نقطه مقابل من افراد متناسبی روداشتم و میدیدم ک خلاف باور منوداشتن ،مسافرتی ک منو چاق میکرد بابا وزنداداش و وست صمیمیو لاغر میکرد، قرص های ویتامینی ک من ممکن بود سالی یکی دو  بار ب خوردنشون نیاز داشته باشم و تا دوروز مصرف میکردم روز سوم حس کلی چاق شدن داشتم در حالی ک همین افراد نصف هر ماه رو قرص ها .مکمل های ویتامین استفاده میکردن و متناسب بودن ، و خیلی موضوعات دیگه ک باعث لاغری و نتاسب اونها میشد ولی علت چاقی من بحساب میومد،در حالی ک منم ب اندازه اونها میتونستم متناسب بشم تنها اگر باور داشتم ک تناسب و سایز ۳۶وسبکی طبیعی بدن منه ،وقانون جهان براینه در جهان همه چیز بر حسب قانون هست مثل جوونه ک رو ب رشده ،مثل بارون ک رو ب پایین میباره ،مث خورشید ک صبح طلوع میکنه،مث تپیدن قلب ک تا زنده اس میتپه،مث سوختن وقتی ب یه چیز خیلی داغ دست میزنیم ،مثل بریدن وقتی با ی وسیله تیز برخورد میکنیم ، ، مثل برخورد اب با سرمای زیاد ک یخ میزنه و یا گرما ک بخار میشه اینها همه نشانه ای از قوانین جهانه ،قانون جسم منه ک در هر شرایطی هر عضوی  ب بهترین شکل وظیفه خودشو انجام بده ،قلبم کلیه ها ،پلک ،معده و ….هر لحظه چ خواب  وچ بیداری بدن من ب سمت تناسبه واین طبیعت بدن منه وچیزی ک تا الان قبول کرده بود بدهی جسم من بود چااااقی بدیهی جسم منه و پذیرفته بودم و با هیچ روشی نمیتونستم انکارش کنم و تناسب برسم، چقد امروز ارامش پیدا کردم چقد برام موثر بود وخوشحالم ک اینبار جدی تر شروع کردم ودیدگاه دوستان عزیزمموخوندم و متوجه اشکال خودم و باور پنهان خودم شدم ،چاقی طبیعی بدن من نیست ک بخواد ۹۹ درصد از ذهن منو در گیر خودش بکنه،من ی متناسب طبیعی ام وخیلی راحت میتونم ب طبیعت خودم برسم 

      خدایا شکرت ک منو زیبا ومتناسب افریدی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/02/26 20:56
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 386 کلمه

      سلام

      وقتی که یادم میاد همسایه ای داشتیم که پسر ودخترش چاق بودن و پسر ودختر دیگش لاغر بودن . و دخترش باچاقیش مشکلی نداشت و شاد بود و خنده رو 

       اما پسرش همش ناراحت بود و گله میگرد بابت سرنوشتش که چاقی بود .

      من اون سالها تقریبا میشه گفت متناسب بودم . و یادم میاد چاقی پسره ودختره رو ژنتیک اونها میدونستم که سرنوشت وتقدیر اونهاست و البته خودشان آنقدر این قضیه رو طبیعی میدونستن که تلاشی در جهت رفعش نمیکردن .

      یا عمه هام همشون چاق بودن و عموهام به غیر یکی اونها هم چاق بودن . و بعد اینکه کمی بزرگتر شدیم پرخوریهامون بیشتر شد میگفتن که به خانواده پدری رفتین وخوش خوراکید البته اون موقع تشویق میشدیم به چاقی و افرادی که دوربرمون بودن ولاغربودن مثل دخترخالم همش مورد انتقاد قرار میگرفت که مریضه و چندبار توخیابون به خاطر لاغریش ضعف میکرد وغش میرفت .

      الان که فکرشو میکنم ماچاق بودیم اون زیادهم لاغر نبود. ولی نمیدونم چطوری بود همه اون دختره رو مورد سرزنش قرار میدادن . 

      اون دختره هم علت لاغریش رو ژنتیک میدونست که به پدرش رفته . وبراش طبیعی بود که سرنوشتش اینه .

      یادم میاد برای چاق شدنش خیلی تلاش کرد اما موفق نمیشد ولی الانا بعد۲۰ سال واندی که الانا ازدواج کرد شنیدم که چاق شده . ومیگفتن ازدواج بهش ساخته و تونسته چاق بشه .

      البته درهرعصر وزمانی کلی دلایل هست که چاقی رو طبیعی بدونن .

      الانا که خانم های دوربرمون رو میبینم که درحال پیاده روی هستن چاقیشون رو طبیعی میدونن میگن امکانات رفاهی زیادشده و تلاش فیزیکی وتحرک ما کم شده و طبیعی هست که چاق بشیم .

      من خودمم همینطور بودم علت پرخوریم رو ژنتیک وشباهت به خانواده پدری و کم تحرکی میدونستم وبرام طبیعی بود که چاق شم .

      وتازمانی که طبیعی میدونستم که چاق باشم هم انگیزه بالایی برای لاغرشدن دایمی نداشتم و هم بعد مدتی که ورزش رو رها میکردم و چاق تر میشدم بیشتر برام اثبات میشد که نگاه دیدی طبیعیه من چاق بشم ومن حتی با ورزش ورژیم نمیتونم باهاش مقابله کنم .

      پس وقتی بامفاهیم ذهنی آشنا شدم برام طبیعی اینه که متناسب باشم والان که چاقم بدیهی هست با اونهمه فرمول چاقی چاق باشم . و زمانی که به این درک رسیدم که بدیهی هست که من چاق باشم کم کم تونستم درمسیر متناسب شدن قدم بردارم و به رویای متناسب شدن نزدیک شم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/24 22:35
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 10313 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 974 کلمه

      به نام خداوندی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋

      سلام و درود دوستان هم مسیر در راه مستقیم و پرنعمت 

      چرا هرچه تلاش می کنم لاغر نمی شوم؟(تکرار ۲)

      ✨جهان پیرامون ما بهترین مشار ماست 

      بسیاری از پیشرفتهای انسان به خاطر توجه به قوانین جهان هستی بوده است و ما هم میتونیم از این قوانین در جهت مسیر موفقیت خود بهره مند شویم .

      ✨یکی از قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است 

      بارها شنیده ایم جنگلهایی دچار آتش سوزی شدند ولی بلافاصله جوانه زدند و رشد کردند گاهی انسانها با تغییراتی از گل رزقرمز گل مشکی رویانده اند اما در دگر جاهای جهان همچنان گل قرمز می روید یعنی طبیعت هیچ استپی نداره و به قوانین خودش عمل می کنه مثل جزرومد دریا یا بارش باران و طلوع و غروب آفتاب و این قوانین طبیعی را برای همیشه و همه جای جهان نمیشه تغییر داد.

      یک قانون طبیعی داریم مثل جاذبه یا دمای جوشیدن آب یا بارش باران تعداد ضربان قلبمون و پلکمون که غیر قابل تغییر هست مثلا اگر گندمی بکاریم حتما گندم درو می کنیم نه جو!…و قانون دیگر بدیهی است یعنی ما با ذهنمون در روند قانون طبیعی اختلال ایجاد کرده ایم  

      و هر هر رفتار ما یک نتیجه ای دارد و عادتهای ما طبیعی نیستند چون به صورت الگو در ذهنمون ذخیره شده اند

      اگر اضافه وزن (چاقی)در ذهن ما طبیعی شده باشه هرچقدر برای لاغری تلاش کنیم نتیجه ای دریافت نمی کنیم !…

      هر چقدر با فشارهای فیزیکی بر جسم تغییراتی ایجاد کنیم باز به دلایلی که برای ذهن خود منطقی و طبیعی کرده ایم چاق می شویم بارها تجربه داریم با انواع روشهای قبلی به صورت مقطعی کمی از اضافه وزن خود را کم کرده ایم اما بعد از مدتی اضافه وزن بیشتری پیدا کرده ایم چون در ذهن ناخودآگاه ما دلایلی برای چاق بودن وجود دارد که طبیعی به شمار می رود و تصمیم ما در این مبارزه نمی تواند ذهن ناخودآگاه را شکست دهد .

      همه ی افراد متناسب از قوانینی پیروی می کنند که متناسب هستند ولی افراد چاق قوانین مربوط به خود را دارند که باعث چاقی آنها شده است .

      متناسبهایی هستند که مصرف بالایی از غذایی فست فودی دارند یا تحرک ندارند یا خواب زیاد دارند حتی تیروئید و قند دارند اما متناسب هستند و این ثابت می کنه در ذهن افراد چاق قوانینی وجود دارد که باعث بروز عادتها و رفتارهای چاق کننده در آنها می شود و تمام رفتارها و عادتهای افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل سالها تکرار و البته آموزش و تجربه باعث شده فکر کنند که این رفتارشون طبیعی هست !…

      چرا چاقم ؟

      چرا لاغر نمی شوم؟

      تمام دلایلی که برای پاسخ این دوپرسش در ذهن خود داریم باعث شده است که حالت چاقی در ذهن ما طبیعی باشد و مانع لاغری ما بشود!…

      همه افرادی که اضافه وزن دارند از حالت چاقی خود ناراضی هستند ولی این به این معنا نیست که چاقی خود را نپذیرفته اند!؟

      همه این افراد در سطح فکر و منطق خود از شرایط جسمی خود ناراضی هستند ولی به دلیل اینکه بارها از روشهای لاغری قبلی نتیجه نگرفته اند این باور را در ذهن خود ایجاد کرده اند که فایده ای ندارد نمی شود و جسم من همینه دیگه باید باهاش کنار بیام و در ذهن خود شرایط اضافه وزن را طبیعی و ماندگار کرده اند و این باور بسیار خطرناک است و هربار که دوباره رژیم می گیرند بیشتر به خود ثابت می کنند که فایده ای ندارد و آش همان است و کاسه همانا !…

      اولین بار که پارسال این فایل را گوش کردم متوجه شدم که حتی در کلام من می گویم باید وزن کم کنم یعنی الآن طبیعی ام و باید از حالت طبیعی کم کنم و این در ذهن من شکل گرفته بود افراد چاق زیای متوجه کلام و فرمولهای ذهنی خود نیستند در واقع چون درذهن ما چاقی طبیعی هست می گوییم مثلا ۵کیلو کم کردم و کم!؟….

      قانون وساختار ذهن ما براساس گسترش و پیشرفت هست و انگار کم کردن مساوی با بیماری و ضعف و شکست در ذهن هست و تلاش می کنه که ما کمتر از حالت عادی نباشیم !…یعنی به اصلاح کاهش وزن نداشته باشیم حتی کلمه کاهش وزن هم یعنی از حالت طبیعی خارج شدن !…

      بنابراین باید بدانیم ما اضافه تر از حالت طبیعی خود وزن داریم و باید اضافه وزن خود را رها کنیم به لطف خداوند حدود این یک سال همیشه در کلام مراقب گفتن این جمله بوده ام و به نظرم امروز این فرمول در ذهنم خیلی کمرنگ تر هست .😊

      همیشه شک و تردید یعنی تزلزل باور و فروریختن آن و آماده شدن برای دریافت آگاهی جدید.

       با دریافت محتوای آموزشی ما ضربه هایی به باورهای پنهان ذهن چاق خود میزنیم که مانع لاغری ما هستند و با ادامه دادن و استمرار در مسیر هست که پایه این باورهای غیر صحیح و چاق کننده سست می شود و فرو می ریزند .

      حالت طبیعی یک میوه آبدار بودن و سالم بودنش است ولی اگر آفتی باشد یا کرم خورده یعنی مشکلی وجود داشته است در طبیعت ما یک شیر چاق نداریم شیر پرخور نداریم و حیوانات در حالت طبیعی خود رفتار می کنند اگر حیوانات وحشی گرسنه نباشند به آدمها حمله نمی کنند ترس از آینده ندارند که امروز بخورند که نکنه فردا نباشه !؟..در طبیعت ببر افسرده نداریم و اگر اختلالی در روند طبیعی حیوانات به وجود آمده حتما حیوانات دست آموز هستند که به خاطر الگوهای رفتاری انسانها دچار تغییراتی شده اند .

      باور به اینکه ما جزئی از این طبیعت و عالم هوشمند هستیم و طبیعی است که لاغر باشیم، شاد باشیم سلامت باشیم ،ثروتمند باشیم و این باور صحیح ،باعث میشه به دلایل ایجاد الگوهای ذهنی مخرب خود پی ببریم و درجهت اصلاح آنها اقدام کنیم و خیلی خودبه خودی یک زندگی عالی در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم .

      خدایا سپاااااااسگزارم از وفور نعمت و روزی های آسمانی و زمینی 

      خدایا عاااااااشقتم ❤️

      سپاس از نشر آگاهی سعادتمند باشید 

      دوستان متناسبم همواره در مسیر تغییر کردن عزتمندانه گام بردارید ،…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/12/20 11:33
      مدت عضویت: 1471 روز
      امتیاز کاربر: 6939 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 726 کلمه

      طبیعت 

      ازاماچیزی که فکر میکنم هستم وچیزی که نیستم شاید این جمله اولش عجیب بیاداما وقتی متوجهش میشم می بینم کاملا درسته چاقی روطبیعی دونستم به خاطر  الگوهای اشتباه که در ذهنم دارم الگوهای ثابت رفتاریم شدن وقبل ازاون الگوهای ثابت فکریم شده بود من هرچقدر دارم تو زمینه ی باورها روی خودم کارمیکنم و ازخودم  میپرسم چرا  چرا من فلان عادت غذایی رو دارم و خیلی چیزای دیگه و خیلی از رفتارهارو دارم  هربار ازخودم   میپرسم چرا برای چی وقتی هم بهش میرسم متوجه میشم که من این ها درمن تثبیت شده این رفتارها و اینکه چاقی روهم طبیعی می‌دیدم به طبیعت که نگاه میکنم پرنده ها رو که می بینم  متوجه میشم ناراحتی براشون معنایی نداره چاق شدن و لاغرشدن اصلا هیچ اطلاعی از این چیزها ندارن اصلا به این فکرنمیفتن که  عه فلان پرنده مرد ممکنه منم بمیرم یااین  اتفاق برای منم بیفته .وکلی چیزهای دیگه وقتی گرسنه باشند  میخورن و لازم نداشته باشند نمیخورن  واصلا هیچ چیز دیگه ای به ذهنشون نمی‌رسه افکار ی که ما داریم رواونها ندارن من فکرمیکردم چاقی طبیعیه درصورتیکه باوردار م بدنم عضوی از این طبیعته و خب قوانین برای همه یکسانه  اماکجای چاقی طبیعیه که نفس کشیدن مشکله به خاطر وزن سنگین راه رفتن سخت باشه  وکلی مشکلات ازاین دست چاقی طبیعی نیست ارثی هم نیست چاقی به خاطر افکار و رفتار  چاق کننده هست مثل  درختی که آفت زده میشه چرا آفت زده میشه یه مشکلی یه جایی به وجود اومده پس طبیعی نیست که یک درخت آفت زده باشه میوش خب پس چطور چاقی با ون همه مشکلاتی مثل به وجود آوردن فشارخون  وقند و دیابت  وسکته های مغزی و… طبیعیه؟؟؟؟ پس اگر بخوام خودم رو عضوی از طبیعت بدونم و باورم  هم هست که من عضو ی از طبیعتم اگه بخوام ذهن خودم رویک دشت تصورکنم  خب و یک بذر که کاشته شده در اون و اون هم جسم منه. خب اینجا من تلاش می کنم برای اینکه این بذر جوانه  نیازبه آبیاری داره و این آبیاری توسط اطلاعات ذهنی من به جسمم داده شده برای شکوفا شدن نیاز به آبیاری هرروزه و توجه داره واین توسط من شکل گرفته مثلا همین که با یک گیاه اگه حرف بزنی بیشتر حالش خوب میشه و در مقابل اونهم به شکل بهتری شکوفا میشه و این در رابطه با موضوع جسمی درباره‌ی  چاقی و لاغری توذهنم شکل گرفته و البته در زندگی وهمش به من برمیگرده پس این نشون دهنده ی اینه که من خودم چقدر کد گذاری کردم و از قبل چقدرتوسط خانواده کدگذاری شدم درباره‌ی همه ی جنبه های زندگی بهش که فکر میکنم متوجه میشم هربار که به یک حقیقت درباره‌ی خودم میرسم درباره‌ی چاقی درباره‌ی تمام جنبه‌های  زندگی  این حس واین تصویرتور توذهنم پررنگ میشه که من داره اون یخها دارن اب میشن  اون منطقه ی یخ که هیچ وقت از ش استفاده نمی‌کردم پس چاقی طبیعی نیست چاقی یک اعتیاد ه یک وابستگیه به خوردن برای فرارکردن ازرنجها برای سرگرم کردن خودم وفرار ازمسولیت  چاقی طبیعی نیست با پذیرشش و نه اینکه تسلیم بشم تسلیم  شدن با پذیرش فرق داره وقتی تسلیم بشم یعنی راهی ندارم واین در ذهن اتفاق می افته اما اگه بپذیرم میتونم راهی پیدا کنم وهیو راهی درست تر از لاغری باذهن نیست شناخت خودم وپرسش ازخودم وفرارنکردن ازخودم وپیدا کردن راه حل ازخودم میتونم لاغربشم و لاغری طبیعیه وچاقی بدیهیه مسیر لاغری مسیرصاف و قدرتمندیه که همه چیز رو دربرمیگیره و میشه به جزلاغری به چیزهای دیگه که میخوام برسم پس باید عمل کنم نه فقط باور چون باوری که عمل کردن نداره یعنی درواقع باوری وجود نداره  واین جوری میتونم خودمو هربار بسنجم و بهتر درک کنم که من درچه مرحله ای هستم مرحله ای که هنوز منتظر ه اتوبوس براش بایسته و وقتی همه سوار میشن  اون تردید می‌کنه و یامی شینه سوار نمیشه به امید اینکه یه اتوبوس دیگه بیاد  وبتونه سوارش بشه  ودقیقا توخیلی از جاهای زندگی به این امید که یک نفر بیاد حالمو خوب کنه  ویا راهی پیدا بشه که سریعتر از هر زمانی لاغربشم مخصوصا زمان عید این بیشتر میشد چون لباس خریدن سخت میشه  پس این نشون میده که من هرچقدر بیشتر بادمهای هم مدارو فرکانس خودم ادامه بدم وبیشتر درخواست  ارسال کنم به ذهنم به کاینات بیشتر نتیجه میگیرم اون چیزی که همیشه بدست میارم طبیعی هست حالا چه خوب باشه چه بدو این  بستگی به همون آبیاریی هست که انجام می دم . باتشکر  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/11 21:35
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 485 کلمه

      سلام

      منم یادم میاد که  هرسری کمد لباسهام  رو مرتب میکردم و کلی ازلباسهام رو بااینکه نو یا درحد نو بودن میبخشیدم  یا برای خرید لباس میرفتم وسایز همیشگی رو فروشنده بهم میداد وبرام تنگ بود و مجبور بودم سایز بزرگتر درخواست بدم  علیرغم اینکه حالم بدمیشد ولی برام طبیعی بود . چونکه یکی از باورهام این بود افزایش سن باعث رشدعرضی بدن میشه و برام کاملا طبیعی بود که هرسری چاق تر بشم .

      و از یک طرف خودمو سرزنش میکردم که چرا اینقدر لباس میخرم بااینکه میدونم بعدمدتی برام تنگ میشه و منی که اینهمه وقت وزمان میزارم وحساسیت به خرج میدم بایستی ببخشمشون به یکی دیگه .

      و این طبیعی دونستن افزایش وزن با سن باعث شده بود که من با اینکه با پیاده روی کلی وزن کم کنم اما یه جایی استپ میخوردم و تکون نمیخورد کاهش وزنم .

      باز باورهایی مثل کم تحرکی وپشت میز نشینی رو طبیعی میدونستم چاق شم اما ته دلم میگفت با ورزش میتونی کمش کنی . اما باور سن رو دیگه نمیشه هیچ کاری کرد .

      یا وقتی نمیتونستم کنترلی روی غذا خوردنم داشته باشم وهرسری که پرخوری میکردم بعدش منتظر چاقی بودم یعنی طبیعی بود که من چاق تربشم چون که نتونستم جلوی خودم رو بگیرم .

      یا وقتی دسته جمعی میرفتیم بیرون طبیعی بود که زیادتر بخورم وطبیعی میدونستم که بعد مدتی افزایش وزن داشته باشم .

      درحالیکه من درهمه این موارد یه نگاهی که به اطرافیانم می انداختم میدیدم تعدادیشون با اینکه شرایط کاری شون مثل منه وخوردنشون مثل من . اما کاملا متناسبند . ویکیشون رو همش میگفتیم آنجلینا جولیا .

      ومن کم کم مطمن شدم که پس چون من به عمه ام رفتم طبیعیه که من اینطوری باشم . استخوان بندیم درشته . پس طبیعی هست من اینطوری چاق باشم .

      ولی اگه یه نگاهی به طبیعت پیرامون خود بیاندازیم میبینیم که همه چیز طبق قانون هدفمندی داره مدیریت میشه .

      مثلا نقطه جوش و انجماد آب . یا شتاب گرانش زمین . حرکت زمین به دور خورشیدو … حالا چطور میشه که خداوند از ما بندگان خویش غافل بمونه و قانون هدفمندی برای ما انسانها وجود نداشته باشه .

      واگه خداوند یکی رو چاق ویکی رو لاغر یا یکی رو فقیر و یکی رو ثروتمند می آفرید پس اختیار انسان چه معنایی داشت وعدالت خداوند کجای قضیه بود که بخاد از ما حسابرسی کنه .

      پس عدالت زمانی اتفاق میافته که همه ما در زمان خلقتمون متناسب آفریده بشیم و باقدرت ذهنمون برای رسیدن به آرزومون استفاده کنیم .

      و حالا که متناسب نیستیم بی عدالتی خداوند نیست بلکه بایستی ببینیم چه عواملی مانع رسیدن ما به خواسته هامون هست که اونها را برطرف کنیم تا متناسب شدن رو دوباره تجربه کنیم .

      ومهم ترین باور مخرب مخفی برای تناسب انداممون طبیعی دونستن چاقیمون هست که این طبیعی دونستن از باورهای مخرب چاقیمون نشات میگیره .

      که با الهام از افراد محیط پیرامونمون میتونیم عوامل مذکور رو به صورت منطقی برای ذهنمون رد کنیم تا دیگه برامون بدیهی باشه که چاق بشیم نه طبیعی. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 53015 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      سلام استاد گرانقدر
      امیدوارم حالتون خوب خوب باشه،
      واقعا عالی بود این فایل گام هفتم
      ازتون ممنونم،چند بار گوش دادم.
      من باید تغییر کنم و متناسب شوم چون این شرایط الان من طبیعی نیست این شرایط رو قبول ندارم،عادی نیست،
      با توکل بر خدا همسو میشوم با طبیعت جهان که سلامتی، متناسب شدن و احساس خوبه ،
      اقدام میکنم برای شرایطی که خودم بوجود آورده ام و طبیعت جهان نیست .
      استاد یه سوال داشتم ببخشید این فایل راز لاغر نشدن چاقها و چاق نشدن لاغرها رو هر چی گشتم پیدا نکردم که تهیه ش کنم،
      ممنون میشم راهنماییم کنید.
      شب خوبی داشته باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6091 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        سلام و درود
        این فایل مربوط به دوره ورود به سرزمین لاغرها می باشد.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/29 11:58
      مدت عضویت: 1203 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

      سلام
      طبیعی بودن چاقی در ذهن
      همیشه چاقی رو برای خودم طبیعی دونستم گفتم استعداد داره بدنم سالها برای توجیه چاقیم از ان عبارت استفاده کردم
      طبیعی دونستم ک چاق باشم چرا چن استخوانم درشته چن قدم کوتاه
      وهزاران دلیل دیگه ک چاقی در ذهنم طبیعی کرده
      اونقدر مصرر بودم ک دیگران چاقی رو برای من طبیعی میدونستن
      تومهمونی خواهرشوهرم گف این یا هی لاغر میشه هی چاق میشه
      منم چیزی پیدا نکردم بگم گفتم اره چاقی من فصلیه
      طبیعت وجود من لاغری ومن تخریبش کردم با چی
      با باورهم با نگرشم با افکارم
      و تکرار واستمرار
      ن رژیم گرفتم ن ورزش کردم هیچی برای چاقی شدن من هیچ کاری نکردم
      یا ول کردم رژیم چاق شدم یاورزش نکردم یا توجه کردم
      من خیلی راحت وخودب خودی چاق شدم الانم با اصلاح باورهام نگرشهام لاغر میشم
      بدن من همیشه در حال ترمیم هس ولی سرعت تخریب من بالاست
      من یاد گرفتم با لاغری باذهن ک چاقی من بدیهی است

      اضافه وزن من بدیهی است

      دردپاهای من بدیهی است اینکه راحت نمیتونم بدوم یا بشینم پاشم بدیهی است

      اینک شکم بزرگ با چربی اضافه دارم بدیهی است
      اینکه پاها و رانهای بزرگ وبا چربی اضافه دارم بدیهی است
      اینک پهلوهای اویزون با چربی اضافه دارم بدیهی است
      اینک بدنم بزرگ ک چاق باشه بدیهی است
      اینک بازوهای بزرگ دارم بدیهی است
      اینک سن بزرگ دیده میشم ب خاطر چاقی بدیهی است
      اینک تو ماشین جای زیادی اشغال میکنم بدیهی است
      اینک نمیتونم راحت باشم سبک باشم بدیهی است
      اینک بیمار باشم بدیهی است

      اینک لاغر باشم طبیعی است
      سبک وراحت بودن طبیعی است
      بدنی با فرم زیبا وبدن چربی اضافه طبیعی است
      اینک شکم کوچک باشه بدون چربی طبیعی است
      راحت پاشم راحت بشینم اسون طبیعی است
      اینک بتونم هرچی دلم میخواد ب راحتی پیدا کنم وبخرم طبیعی است
      طبیعیه ک من رنگهای شاد بپوشم
      طبیعی ک من وزنم کاهش پیدا کنه چن من در مسیر لاغری با ذهنم
      طبیعیه من تغییر کنم ب لاغری و طبیعت بدنم ک ب لاغری برسم
      چن این منم ک دارم باورهامو تغییر میدم پس طبیعی ک لاغر بشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/25 15:03
      مدت عضویت: 1592 روز
      امتیاز کاربر: 590 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 603 کلمه

      سلام 

      گام هفتم:چرا هرچه  تلاش میکنم لاغر نمیشوم ؟

      بهترین جواب رای این سوال اینه :چون خلاف جهت طبیعت جهان و جسم خودمون حرکت کردیم فکر کردیم و درنهایت رفتار کردیم .

      طبیعت جسم بقیه آدما چیه؟اینه که همیشه دروزن ایده آلن باهرغذا و هرمقدار تحرکی . نهایتا چندکیلو هم وزنشون تغییر کنه خیلی راحت و نامحسوس برمیگردن به وزن طبیعیشون.

      ما یه فامیلی داریم خیلی  لاغره . برعکس ماها که کل عمرمون تو رژیم و محدودیت بودیم اون بنده خدا تلاش میکرد که یه کم پر شه . نهایت زورش و میزد سه 4 کیلو چاق میشد اما تا ول میکرد اون پرخوریاشو به قول خودش ،کمتراز دوسه هفته برمیگشت به وزن قبلش. 

      بقول استاد اون مگه از  کره ی مریخ اومده که خیلی راحت وزنش کم میشه همیشه ی خدا لاغره . تازه غذای عادیش چی بود ؟کامل یه بشقاب برنج و میخورد همیشه نوشابه خیلی دوست داشت و میخورد سس رو سالاد نمیریخت اصلا نمیخورد سالادو. الان که فکر میکنم میبینم چقدرررر ما اشتباه فکر کردیم تاحالا . یعنی غذای عادی یه آدم دوبرابر من باشه تازه کمبود وزن داشته باشه و بگه غذامو باید زیادتر کنم یکم تپل شم و غذاهای پرکالری و چرب و هم اضافه کنه نهایتش چندکیلو چاق شه 

      اما ما که اونهمه رژیم سخت داشتیم و ماه به ماه رنگ بستنی و سس و نوشابه رو نمیدیدیم مبادا چاق شیم یا یه ناخنک کوچیک میزدیم و هزار عذاب وجدان میگرفتیم لاغر نمیشدیم .

      چرا واقعا؟چون اون آدم فرمولای لاغریش دست نخورده مونده بوده همواره هدایتش میکرده به سمت وزن ایده آل و لاغراندام ..و ما کلی فرمول غلط تو ذهنمون ذخیره کردیم و برعکس طبیعت جهان داشتیم پیش میرفتیم . پس بدیهیه که چاق بشیم اما به هیچ وجه طبیعی نیست .

      کسی که سالهاست به چاقی عادت کرده معلومه که برای ذهنش طبیعی شده که این آدم اصلا سیستمش اینطوری خلق شده هر تلاشی کنیم هم نمیزاره ما لاغر بشیم مارو برمیگردونه دست آخر به طبیعتمون .

      پس باید همسو بشیم با قوانین جهان اگر میخوایم که به تناسب برسیم . شکر خدا قوانین جهان تغییر ناپذیرند و برای تک تک مخلوقات به یک شکل عمل میکنه . آب در کتری منزل ما دردمای صد درجه جوش میاد در کشوری که اون سر دنیا هم هست درهمون دما جوش میاد . پس یعنی تفاوتی بین منو اون آدم نیست قوانین یکیه. چیه که متفاوته ؟طرز فکرامونه جز این مورد هیچ چیزی در انسان متفاوت نیست .

      حالا که اینطوره از امروز ماهم شرایط فعلیمون رو دیگه نمیپذیریم . اینکه اضافه وزن داریم شاد نیستیم، از خیلی تفریحاتمون میزنیم، لباسای دلخواه نمیپوشیم ،و هزار محدودیت دیگه داریم درزندگی و عادت کردیم بهشون اصلا طبیعی نیست . تاکید کنیم که این شرایط و قبول نداریم و میخوایم به یه شکل دیگه زندگی کنیم .

      هرچی دلیل برای چاقی تو ذهنمونه بریزیم دور .واقعا دیگه چطور میشه جرات کرد برای چاقی دلیل و برهان اورد وقتی میدونیم اگه اون دلیلارو قبول کنیم چاقی میشه طبیعت ذهنمون و خلاصی ازش غیر ممکن میشه .

      بارها و بارها تکرار کنیم که لاغری و تناسب اندام ایده ال طبیعت تمام انسان هاست . یک انسان باید برای زندگی دراین دنیا در سلامتی و تناسب باشه . آدمی که 99 درصد ذهنش درگیر چاقی باشه میتونه به خدا برسه ؟به دیگران کمک کنه ؟شاد و خوش رفتار باشه ؟میتونه به اهداف مهم خودش و رسالتش برسه ؟قطعا نه .

      الان توجه میشم  که میگن خداوند درنهایت عدالت جهان رو خلق کرده یعنی چی ؟ منظور همین قوانین ثابت و تغییر ناپذیر جهانه که اگر باهاش همسو بشیم فقط شادی و لذت و آرامش رو تجربه میکنیم واگر خلافش حرکت کنیم فقط و فقط رنج و اضطرابو نارضایتی رو برامون به همراه داره .

      سپاس استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjannoori1363@gmail.com
      1400/11/16 16:43
      مدت عضویت: 988 روز
      امتیاز کاربر: 350 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 251 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      من امروز گام هفتم را برداشتم وتوجه شدم یکی دیگر از دلایل اضافه وزن من اینه که چاقی برام طبیعی شده یعنی در ذهنم طبیعی شده ومن باید از امروز چاقی رابرای خودم غیر طبیعی کنم ودرست هم این است 

      انسان ذاتا به متناسب بودن علاقه مند است چون روح تعادل وتناسب را خیلی دوست داره واینکه روح خداوند در ما دمیده شده بنابراین جسم ما خانه ی خداست وباید خانه ی خدا را تمیز ومرتب کنم ومن چگونه میتوانم این کار را انجام دهم 

      باید در گام چیزی که گفته میشه را انجام بدهم وامروز در این گام چاقی را برای خودم غیر طبیعی کنم واینکه طبیعی این است که من متناسب باشم همیشه واین درس را من باتوجه به تفکر در طبیعت گرفتم 

      در طبیعت همه چیز روال طبیعی خودش را دارد مثل طلوع وغروب خورشید وتغییر ی نمی‌کند من هم از بدو تولدم متناسب بوده ام واز یه جایی جسم من غیر طبیعی شده چون هم عادتهای اشتباه را تکرار کردم هم فکر میکنم گول ذهنم را خوردم وبعد چاقی برایم طبیعی شد ودیگر مبارزه کردن من بی‌فایده 

      ممنون وسپاسگزارم استاد عزیز بابت این آگاهی هایی که در هر گام به ما هدیه می‌دهید 

      از خداوند میخواهم که همه ی انسانها آگاه شوند که تمام زندگی ما از ناآگاهی وانتخاب نادرست از مسیر درست خارج می‌شود ومن امروز میخواهم در هرلحظه درست انتخاب کنم 

      عادت‌های درست را انتخاب کنم متناسب بودن را انتخاب کنم وصدها انتخاب دیگر در روز که این من هستم که انتخاب می‌کند درسترین راه را

      خدایا متشکرم دوستت دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/11/01 11:35
      مدت عضویت: 1003 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 532 کلمه

                                 به نام خدای مهربانم

      سلام استاد عزیز!

      امروز به لطف خدای مهربانم و لطف شما هفتمین گام خودم رو با موفقیت و احساسی خوشایندتر از دیروز برداشتم. من مشتاقانه تر از روزهای قبل برای شما مینویسم و فکر و احساس و تجربه ام را در این دیدگاه مینویسم که شاید تجربه من کمکی کنه به کسانی که در شروع راه هستند!

      من خداوند را سپاسگزارم که در درون من انرژی مثبت بیشتری نسبت به انرژی منفی قرار داده و همیشه سعی کردم به مسائل مثبت نگاه کنم.

      من کاملا با گفته های شما موافقم استاد برای اینکه اگه بخوام از خودم فقط مثال بزنم من از بدو تولد چاق نبودم !! تقریبا میشه گفت نود درصد نوزادهایی که به دنیا میان با اضافه وزن به دنیا نمیان! ( من این درصد رو تقریبی گفتم) بلکه این پدر مادرها هستن که در شکل ظاهری فرزندانشان تاثیرگزار هستند!! اغلب پدر مادر به اجبار به فرزندی که میل به غذا نداره غذا میدن!! اینقدر میدن تا بچه به نوع خوردن زیاد خو‌ میگیره! و زمانی به خودش میاد که بزرگ شده چربی انباشته داره و تازه همون پدر و مادر و اطرفیان بهش سرکوفت میزنن چرا اینقدر میخوری خودت رو لاغر کن!! 

      به نظرمن شخصیت آدم‌ها گوناگون هستش! گاهی بعضی از آدم‌ها راحت‌تر میپذیرن اشتباهشون رو و اینکه این چاقی ذاتی نیست! و در انسان از بدو تولد شکل نگرفته بلکه به مرور زمان  با عادت های رفتاری خانواده و خودمون شکل گرفته!! و شروع این تصمیم و تغییر این باور براشون سخت نیست میتونن مصمم این راه رو شروع کنن و مسلما موفق میشن ، شاید بعضی وقتها بلغزن و این کاملا طبیعیه هیچ انسانی نمیتونم صددرصد بدون اشتباه عمل کنه اما در نهایت  با همه لغزشها و تلاش‌هایی که برای تغییر باورهای ذهنی‌شون انجام دادن موفق در میان( من خودم رو در این دسته از آدم‌ها میبینم).

      یه عده ای هم هستن همیشه چاقی افراطی داشتن و دوروبرشون پر از آدم‌های منفی باف بوده که فقط تزریق یاس و ناامیدی دادن بهشون!! طرف خودش از درون افسرده ست!! نیاز به یک حامی داره کمکش کنه تشویقش کنه!! شاید کمک کلمه خوبی نبود که استفاده کردم چون‌تو این راه فقط خودمونیم که به خودمون کمک می‌کنیم تا باورهامون رو تغییر بدیم اما همزمان انگیزه‌ای مثبت دیگران میتونه به ما انرژی زیاد بده!اما ما باید یاد بگیریم که خودمون رو شخصیتمون رو‌ تحت تاثیر  انرژی منفی دیگران قرار ندیم!!!

      تویی که داری نوشته منو میخونی ‌از اضافه وزن بالایی رنج میبری و هیچ مشوقی نداری ! و در خودت این رو نمیبینی که لاغر بشی! اشتباه نکن! احتیاج نیست نزدیک ترین فرد زندگیت مشوقت باشه الان( شاید اگه اونا باشن انرژی زیادتری بگیری!!)اما اینجا پر از آدمهای هستش که هم درد تو بودن  و هستن!! مهم نیست چقدر چاقی !! مهم ترین چیز اینه که باور ذهنی خودت رو تغییر بدی! اگه به این باور برسی زیاد اون روز دور نیست که یکی از شگفتی سازان منو و تو باشیم!! (البته من در خودم خیلی زود اینو میبینم که جز شگفتی سازان باشم 😊چون نتیجه تو هفت روز برای من فوق العاده پیش رفته به لطف خدای عزیزم و استاد عزیز) 

      به امید موفقیت روزافزون…

      با سپاس از شما استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Marjannoori1363@gmail.com
        1400/11/16 15:49
        مدت عضویت: 988 روز
        امتیاز کاربر: 350 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        سلام دوست عزیز من امروز در گام هفتم هستم ودیدگاه شما را خواندم وانرژی گرفتم ممنون وسپاسگزارم بابت دیدگاه زیبایت حتما الان خیلی به هدف متناسب بودن نزدیک شده ای وهر روز حالت بهتر از روز قبل است برایت آرزوی سلامتی دارم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somayehassanzade@gmail.com
      1400/10/28 14:43
      مدت عضویت: 1008 روز
      امتیاز کاربر: 8399 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 15 کلمه

      باید بدانیم چاق بودن طبیعی نیست و فقط نتیجه ای بدیهی از رفتار های خودمونه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/21 09:06
      مدت عضویت: 1156 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 574 کلمه

      سلام درود 

      گام هفتم در مسیر لاغری من 

      چرا هرچه تلاش میکنیم لاغر نمی شویم چون اومدم چاقی در ذهن مان طبیعی کردم

      به هر اندازه که دلیل داشته باشی واسه چاقی خودت به همان اندازه چاقی در ذهن تو طبیعی شده است 

      و ذهن یک اصل دارد هرچیزی برای ذهن طبیعی شود قابل تغییر دیگه نیست و طبق همان طبیعت وجود خودش پیش میرود نه طبق تلاش فیزیکی ما پس هرچیزی در ذهن طبیعی شود در زندگی ما خلق میشود به وجود می آید و این یک قانون است 

      طبیعی بودن یعنی چی یعنی اگه من چاق هستم باید کل انسان ها حیوانات هم چاق باشند و این میگن طبیعت جهان هستی وقتی من چاقم برادرم لاغر هست یا دوستم یا همسایه یا بقیه شهر کشورها دیگه اینجا به تضاد برمیخوریم که چرا من چاق شدم ولی بقیه که مث من انسان هستند از یک نوع غذا مصرف می‌کنیم از یک پدر مادریم در یک جا زندگی میکنیم ولی اون فرد لاغر است پس اینجا خیلی واضح میفهمیم مشکل از ماست مقصر خود ما هستیم این چاقی محصول نگرش افکار ماست یکسری رفتار افکار داشتیم چاق شدیم این چاقی ما بدیعی است طبیعی نیست اگه طبیعی بود باید کل مردم جهان چاق بودند  

      جهان هستی طبق دو قانون برنامه ریزی شده است طبیعی بودن بدیعی بودن 

      حالا طبیعت جهان هستی مث بارش برف در زمستان خشک شدن درختان در پاییز زمستان قانون جاذبه زمین که هرچیزی از هر جایی رها کنی به سمت زمین برمیگرده این طبیعت جهان هستی هست ثروتمند بودن سالم بودن  لاغر متناسب بودن لذت بردن این چیزها طبیعت جهان هستی هست 

      حالا یکسری چیزها بدیعی است مث :

      چاقی فقر بیماری میوه ندادن درخت سیب پژمرده شدن گل ها این چیزها هم طبیعی نیست بدیعی است یعنی دقیقا یکسری رفتارها نگرش ها اشتباه داشتیم خودمان این چیزها خلق کردیم در زندگیمان و این طبیعت جهان هستی نیست اگه طبیعی بود همه بیمار بودن چاق بودن فقیر بودن 

      به هر اندازه دلیل داشته باشی برای چاقی خودت به همان اندازه چاقی در ذهن تو طبیعی شده است و هرچیزی در ذهن طبیعی شود در جسم شرایط فیزیکی فرد به وجود می آیید این یک قانون است 

      اگر چاقی در ذهن طبیعی شده باشد هرچقدر تلاش فیزیکی  کنید متناسب نخواهید شد چون طبیعت جهان قابل تغییر نیست چون در ذهن فرد طبیعی شده است 

      الان یاد گرفتیم که چاقی ما طبیعی نیست براساس طرز نگرش باور ها اشتباه ما به وجود آمده و طبیعت جهان هستی نیست 

      من این چاقی نمی‌خوام این چاقی طبیعت وجود من نیست اذیت شدن با ترس خوردن خجالت کشیدن از خودم سرزنش خودم این حق من نیست من می‌خوام تغییر کنم و هر آنچه که ناخواسته به وجود آوردم خودم خالقش بودم تغییر بدم این چاقی این احساس بد این تنبلی این همه سرزنش حق طبیعی من نیست خودم به وجودش آوردم ولی حق طبیعی من نیست من تغییر می‌خوام تغییر کنم و به هر آنچه که حق طبیعی خودم هست در جهان دست پیدا کنم هر آنچه طبیعت وجود من است و خداوند برای من آفریده دست پیدا کنم 

      چاقی حق طبیعی من نیست این حق من نیست با استمرار و انجام تمرینات و عملی کردن آموزش ها در زندگیم به طبیعت وجود خودم دست میابم و طبیعت وجود من تناسب اندام خوشحالی انرژی سرزنده بودن با لذت خوردن با افتخار درجمع قرار گرفتن لذت بردن از خودم دوست داشتن خودم هست 

      حق طبیعی من تناسب اندام است که همراه حس حال خوب است من تغییر خواهم کرد و به حق طبیعی خودم در همه جنبه ها خواهم رسید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sara.derafshi@gmail.com
      1400/10/18 19:21
      مدت عضویت: 1017 روز
      امتیاز کاربر: 200 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 79 کلمه

      من هميشه فكر ميكردم اين مقدار اضافه وزن و اضافه شكم طبيعيه چون سه تا فرزند زايمان كردم و فكر ميكردم ديگه نميتونم مثل زمان مجرديم كاملا متناسب و شكم تخت داشته باشم اما الان با گوش دادن اين فايل استاد عزيزم به اين نتيجه رسيدم كه اصلا طبيعي نيست و واقعا بديهي بوده و هست و از امروز تصميم جدي گرفتم كه اين اشتباه ذهنم رو درست كنم و براي طبيعي بودن اندام متناسب تلاش كنم 

      ممنون استاد مهربون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/07 15:24
      مدت عضویت: 1869 روز
      امتیاز کاربر: 6193 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 275 کلمه

      سلام

      الان که من چاقم طبیعت خداست یا طبیعت ذهن خودم؟؟ ؟

      همیشه فکر میکردم طبیعت خداست که بعضی هارو چاق آفرید بعضی هارو لاغر، اینکه نمیتونم لباسهای دلخواهم و بپوشم حسرت بود برام ولی طبیعی شده بود واسم، الانم برام طبیعیه اگه یکم بیشتر بخورم همون یکم منو چاق میکنه ولی شوهرمو که تا خرخره میخوره یک گرم چاق نمیکنه چون واسش طبیعیه چاق نشه، انقد برا ذهنم چاقی طبیعیه واقعا اگه دو قاشق برنج بیشتر بخورم حال روحیم اندازه یه دیس برنج بد میشه یعنی انقد از غذا میترسما، حتی یکبار نشده بگم بابا شوهرم این همه میخوره اخه این غذا کجا میره منی که یه قاشق بیشتر بخورم تبدیل به چربی میشه، اصلا چه جوری؟؟ اگه من انقد میخوردم مطمئنم 200 کیلو شده بودم، ذهنم براش طبیعی طبیییییییعیه که چاق بشه همین امروز حس کردم در حد دو قاشق برنج و خورشت و ماست اضافی خوردم، عذاب وجدان و حس استرسی گرفتم که نگو ولی شوهرم با اینکه خیلی گرسنه نبود ولی یه بشقاب پررررر برنج خورد عین خیالشم نبود، واقعا کار بدن اینه غذاهای اضافی رو دفع کنه؟؟؟ خیلی جالبه این باورهای ما چیکار میکنه واقعا در ما تبدیل به چربی بشه و بچسبه بهمون، من این جمله رو همش باخودم تکرار میکنم، اگه یه آدم تو جهان اندام متناسب داره یه آدم قد بلند و دلخواه داره، یه نفر ثروت داره، یه نفر رابطه عالی داره یه نفر سلامتی داره یه نفر چهره و جسم زیبا داره پس هر کس دیگه هم میتونه داشته باشه به شرط اینکه باور‌ش کنه و طبیعی بدونه داشتن اینهارو، دنیا به آدم های پررو هرچی بخوان میده، میخوام پررو پررو به خواسته هام برسم وحالشو ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/13 21:03
      مدت عضویت: 1393 روز
      امتیاز کاربر: 10313 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 956 کلمه

      سلام و درود استاد عزیز و هم مسیری های با احساس و  متناسبم👋😍

      عشق به کارگزاران جهان هستی و قوانین هوشمندانه و بینظیرش❤️

      🧏🏻‍♀️باور مخفی و  مخرب چاقی من طبیعی است.؟!

      در جهانی قانونمند زندگی می کنیم که قوانینش برای تمام اجزا به طور یکسان جاریست اگر سیبی از درخت بیفتد هر کجای این سرزمین🌍حتما روی زمین می افتد اگر شاخه ی درختی در هر کجای این زمین بشکند خیلی سریع شروع به ترمیم می کند و جوانه می زند و این قوانین شامل حال انسان هم هست اگر هر وسیله ای از دستمان رها شود به زمین می افتد و اگر دستمون با چاقو ببرد سریع ترمییم می شود و این قانون طبیعیه طبیعت است …

      باید بپذیریم و فکر کنیم و تجزیه تحلیل کنیم و بنویسیم تا به درک برسیم که ما طبق قوانین جهان عمل نکردیم که این شرایط برامون به وجود اومده ودچار اضافه وزن شده ایم و خودمون کردیم .

       چاقی به ما تحمیل نشده است !باری نیست از بیرون! از افکار و بینش خودمونه (لاغرشدن خیلی آسونه فقط چندتا دیدگاهه  ،بینشه)که باید درک بشه😇

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      در طبیعت هیچ درخت و گل چاقی ما نمی بینیم هیچ شیرو پلنگ چاق یا افسرده ای نمی بینیم تا حالا نشده یک شیری سیر باشه و یک انسانی ببینه و بهش حمله  کنه ؟!!..و بترسه بگه حالا بخورم شاید فردا نباشه ؟!..

      اما حیوانات دست آموز انسان چون از چرخه طبیعت خارج شدند ممکنه دچار اختلال شوند …

      امروزه با پیشرفت تکنولوژی و شناخت گسترده قوانین جهان انسان ها در عوامل ژنتیکی تغییراتی ایجاد کرده اند مثلا از گل رز قرمزی گل رز مشکی بروید اما در دگر جای جهان از گل قرمز همان گل قرمز می روید یا اگر جنگلی سوخته شود باز شروع به ترمیم می کند و هر لحظه جهان در حال گسترش و ترمیم شدن است و این قانون طبیعی طبیعت است .

        

      اما اگر ما چاقی خود را طبیعی بدانیم به هیچ روش و تلاشی لاغر که نمی شویم هیچ !…بلکه هربار چاقتر هم می شویم و تمام روشهای قبل لاغری و رژیمها بی نتیجه ماندند چون ما این باور مخرب را داشتیم و انتظارمون از خودمون چاقی بود و هر بار که رژیم گرفتیم چاقتر شدیم 😱🥵بنابراین از امروز دیگه نمی پذیریم و حواسمون هست و با آبیاری این بذر(تکرار و تمرین و استمرار)باور صحیح  تناسب و لاغری طبیعی است و هماهنگ با جهان را جایگزین می کنیم )🌟

      همه افراد چاق از اضافه وزن خود ناراضی هستندو شکایت و گله فراوان دارند  ولی این موضوع فقط در سطح ذهن و منطق آنها هست و در واقع انقدر دلیل برای چاق بودن دارند که گویی چاقی آنها طبیعی است !…🤔وگرنه افراد متناسب بسیاری هستند که ورزش سنگین نکردند و تحرک ندارند و زیاد می خورند اما لاغر هستند !..

      به لطف خداوند از پارسال که این دوره را شرکت کردم همیشه سعی داشتم در کلام بگویم می خواهم اضافه ی وزنم کم شود و می خواهم طبیعی باشم و هماهنگ با طبیعت و خیلی خوب در ذهنم ثبت شده اما الآن یک تلنگر خوردم 👌استاد گفتند وقتی تو آینه خودتو میبینی باید بدونی شرایط اندامت غیر طبیعیه 🤔من خودم را پذیرفتم اما اشتباه …با خودم آشتی کردم گفتم اینطوری هم خوبی زیبایی خودت کردی و در واقع طبیعی بودن چاقی را در ذهن ناخودآگاهم تأیید کردم🙄 …من باید بدانم که این شرایط غیر طبیعی را خودم به وجود آوردم با قدرت خودم و ناآگاهانه و احساس بد و تنفر و توجه به این موضوع نداشته باشم و حالا با قدرت بگم می توانم اصلاح کنم و آگاهانه در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم  (خیلی ظریف بود سپاس خالقم و سپاس استاد جااانها 🙏🏻❤️)این باور مخرب در من تضاد بین درخواست من و انتظار چاقی بود …بوووود ریشه هاشو زدم 😇💪🏻

      حرکت در مسیر لاغری با ذهن، بودن در فضای سایت نوشتن دیدگاه و خواندن دیدگاه دوستان و دیدن شگفتی سازان هرروز و هرروز باعث میشه که باورهای جدید در ذهن ما قدرتمند شوند و جانمون تازه بشه بودن در دوره های آموزشی این سایت و همراه بودن باعث میشه یادگیری لاغری در ما عمیق بشه ولی فضای بیرون فضای مسمومه و همون آموزشهای چاقی را به ما القا می کنه اگر نزدیکان هم بفهمند که هیچ …با مسخره کردن و زیر نظر گرفته شدن سرزنش و تحقیر روبرو میشیم و بیشتر از قبل احساس ناتوانی و شکست می کنیم پس فضای خوبی هست که هرچه دل تنگت می خواهد بگویی😊 چون افرادی هم مسیرت هستند که حال دلتو درک می کنند کلی انگیزه می گیری و استادی که عاشقانه پشتیبانی می کنند و جوابگوی سؤوالات هستند سپاس🙏🏻طبیعت ما زیبایی است متناسب بودن و شاد زیستن خدا ما را چاق خلق نکرده و هرگز نخواسته ما رنج بکشیم سخت نفس بکشیم توانایی دویدن نداشته باشیم و خجالت بکشیم و غصه داشته باشیم نتونیم توانمندیهامون را به جهان عرضه کنیم و نتونیم حرف بزنیم …ما چاق شدیم ولی انگار زبون نداشتیم دوست نداشتیم حرف بزنیم همیشه یک گوشه پنهان می شدیم و با خود در جنگ بودیم .

      از خود انتظار لاغری و تناسب دارم چون هماهنگ با جهانم هستم و می خواهم طبیعی باشم 😊

      من امروز توانستم به وقت واکنش بدنی از احساس گرسنگی غذا بخورم 

      من امروز توانستم از لقمه هام لذت ببرم 

      من امروز توانستم توجهم را بزارم روی نقطه سیری یعنی واکنش بدنیم رفت ناخودآگاه نخوردم 

      من امروز توانستم از سلولهای هوشمند بدنم سپاسگزاری کنم و صداشون را از قلبم شنیدم ❤️

      من امروز توانستم سر قولم باشم 😊🙏🏻

      من امروز توانستم سبکی و رهایی را تجربه کنم🙏🏻

      من امروز توانستم به عملکرد ناخودآگاهم احترام بگذارم 

      من امروز تغییر بی میلی به غذاها را در خود تجربه کردم 

      پسرم بستنی خریده بود ولی اصلا میل نداشتم اصلا خوراکیها امروز شبیه گلدونها بودند برام فرکانس خوردن نداشتند 

      من امروز متعهدانه و با احساس خوب یک گام برای طبیعی شدنم برداشتم 💪🏻😍

      آفرین دختر تو فوق العاده ای همینطوری دوست دارم و عاشقتم ❤️

      دوستان متناسبم مسیرتون مستقیم و هموار و پرنعمت 

      🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار malakotisomayeh5@gmil.com
      1400/08/11 11:04
      مدت عضویت: 1092 روز
      امتیاز کاربر: 12
      محتوای دیدگاه: 135 کلمه

      سلام منم فکر میکردم چاقی من طبیعی هست ولی بدیهی بود و بدن من درست عمل میکرد من دو تا باور اشتباه داشتم ترس از خوردن و اینکه من هر کار کنم لاغر نمیشم با  این دو باور بدیهی بود که چاق بشم در صورتی که من آدم پر خوری نیستم پس به جای ترس از خوردن مثل افراد متناسب از خوردنم لذت میبرم تا به اندازه بخورم واین خوردن باعث تناسب من بشه نه اینکه باترس از چاقی بخورم واصلا نفهمم که چی خوردم وبا کنکاش در گذشته دیدم بدن من سالمه و من هر وقت تصمیم به لاغری گرفتم نتیجه گرفتم هر چند کم بوده چون روشم اشتباه بوده 

      حالا با لاغری با ذهن که تنها مسیر درست هست یاد میگیرم ورودی های درست به ذهنم بدم و طبق قانون طبیعت نتیجه درست بگیرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/08/06 19:55
      مدت عضویت: 1203 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      سلام
      من‌ چاقی برای خودم طبیعی کرده بودم هی ب خودم میگفتم وقتی رژیم نمی‌گیرم وقتی رژیم میشکنم وقتی شیرینی میخورم وقتی برنج میخورم وقتی ورزش نمیکنم طبیعیه ک من چاق بشم
      انتظارم از خودم چاقی و چاقی بود
      اما الان میفهمم ک اینها طبیعی نیستن خدا هیچ وقتی بیماری و چاقی طبیعت انسان قرار نداده
      این طبیعی نیس ک من تو اوایل جونی کمرم و پاهام درد بکنه طبیعی تیس شکم و پهلو داشته باشم
      طبیعی نیس غمگین افسرده باشم
      هیچ وقت خدااینها رو برا انسان نخواسته
      من ایمان دارم ک طبیعیش اینه من لاغر و متناسب باشم طبیعیش اینه من حریص نباشم طبیعیش اینه من مثل یک فرد متناسب غذا بخورم طبیعیش اینه ک دیدگاه ب غذا فقط و فقط برای تامین انرژی باشه
      طبیعیش اینه از نعمتهای خدا استفاده کنم شاد باشم با انرژی باشم
      خدا حس خوب برا بندش میخواد هیچ وقت چاقی ک پراز حس بد و حال بد طبیعی انسان نیس چن خدا هیچ وقت اشتباه نمیکنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/08/05 19:01
      مدت عضویت: 1471 روز
      امتیاز کاربر: 6939 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      بنام خدا 🌹 

      طبیعت.: در جهان قوانینی وجود دارد که هرکدام ازانها برپایه ی خود ثابت هستن مثل بارش باران و برف و یخ زدن آب در دمای زیر صفر درجه  که این قوانین بافشار فیزیکی و تلاش کردن  جسمی تغییر نمیکنن.  اینها طبیعی هستن .مثل جفت کردن پرنده ها باهم ازنوع خودشون طبیعیه مثل عروس هلندی ماده ونر.طبیعیه اما اگه عروس هلندی و طوطی برزیلی یا مرغ عشق باهم جفت بشن  وجوجشون  مشکل داشته باشه نه عروس هلندی باشه نه مرغ عشق این  بد یهیه وکار انسانه  وهیچ وقت در جنگل همچین اتفاقی نمیفته   .درمورد مرغ عشق یه جفت مرغ عشق ها روبا هم  عوض  کردیم که مثلاً جوجه ی خوبی بهمون بدن اما وقتی جوجه از تخم اومد بیرون تونست از لونه بیاد بیرون  نمیتو  نست رو پاهاش بایسته واین بد یهیه رفتار مابود  چون زن پرنده ها باهم نمیسا خت وما خبر نداشتیم واین اشتباه ازپرنده هانبود ازمابود درمورد چاقی و لاغری هم به همین شکله من سالها فکرمیکردم  من چاقم  چون پیاده روی نمیکنم چون برنج زیادمیخورم چون روغن زیادتوغذاها میریزیم  چون فقط پروتیین میخورم وسبزیجات و..‌.کمترمصرف  میکنم  اماواقعیت به چی دیگه بود یه جایی توی فایل استادگفته بود که ازبچه ها پرسیدم ذهنتون چاق شوندست یامتناسب شونده ؟ منم گفتم بذارتوی ذهنم بگردم ببینم چی به چیه؟  وبعد متوجه شدم که من  فکرم پرازفکردرباره ی غذاست  احساس ناتوانی در لاغرشدن وتغییر ناپذیر بودن رژیم و،کلایک  نقشه وبرنامه هاییکه برای خوردن داشتم بهش که فکر میکنم  وقتی وارد خاطرات خودم شدم دیدم درذهن من  طبیعی شده چاقی  چون. من به چیزی غیرازچاقی وخوردن  فکرنمیکردم وبیش از نودونه درصدذهنم پربود ازاطلاعات  درباره ی چاقی و غذاخوردن وتفریح کردن به همراه خوردن  وخیلی چیزای دیگه  واین طبیعی نیست که من نتونم راه برم نتونم پیغام سیری و گرسنگی رو درک کنم ودچارفشار شکم ودرد بشم  این طبیعی نیست .اصلا این  طبیعی نیست که یک آدم تمام زندگیش فقط توذهنش این باشه که چی خوردم چطور خوردم  چقدربخورم و…. واین کاملادرسته چاقی طبیعی نیست بچه ای که ازبدوتولد به دنیامیاد چاقه اینم طبیعی نیست بدیهی افکارورفتار مادرشه که بچه به دنیامیاد چاق باشه وفشار شکم به خاطر غذاخوردن زیادوهمیشه عذاب وجدان داشتن به خاطر غذاخوردن هم  طبیعی نیست. پس لاغری بایدطبیعی باشه آرام آرام در ذهن و درجسم  خودشو نشون بده 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kiananaseh2008@gmail.com
      1400/08/05 08:12
      مدت عضویت: 1146 روز
      امتیاز کاربر: 5705 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      با سلام و شاد باش

      من از وقتی که با فیلهای استاد آشنا شدم متوجه شدم که خودم مقصر چاقیم هستم و این بهانه هایی را که ذهنم ۳۰ ساله داره برام میاره را دیگه قبول نکردم .

      چاقی من حاصل یک سری عادات غذایی اشتباه هستش و نتیجش این جسم چاق هست این یک رفتار بدیهی است ولی طبیعی نیست چون در ذات بدن من مایل به لاغر شدن است بازهم چرا؟همانگونه که طبیعت بعد از یک آتش سوزی پیکره خود را ترمیم میکند و دوباره سبز میشود،همانطور که هر جای بدن من زخم شود ناخودآگاه بدن من شروع به ترمیم زخم میکند و این طببعی است.

      پس طبیعی است که جسم من مایل به لاغری و تناسب اندام باشد ولی در اثر عادات اشتباهی که من آموزش دیدم و کسب کردم با کمک مغز من که دستورات را میدهد به سمت چاقی گام برمیدارد و تمام تلاشهای من را خنثی میکند

      پی بدیهی است با این رفتارهای اشتباه این جسم چاق شکل میگیرد.

      یکی از عادات نامتناسب من خوردن مدام است وقتیکه بعد از چندین ساعت کار میام داخل خونه و هی یه چیزی تو ذهن من میخواد با گفتن اینکه برو یه چیزی بخور تا خستگیت در بره منو آرومم کنه و من مدام تو یخچالم الکی.گرسنه هم نیستم و من هنوز پس این عادت برنیومدم.

      من دیگه چاقیم را تقصیر تیرویبد ، ژنتیک و داروهای کورتن و دیابت و بدشانسی من و…نمیندارم

      مقصر من هستم با عادات بدی که دارم و اینقدر اینا کهنه و ریشه دار شدن که خیلی وقتا میفهمم که الان که تو گرسنه نیستس و خسته ایی چرا میخوری ولی پسش برنمیام.

      ولی به امید خدای متعال و استاد و کمکهاشون من عوض میشم و این عادتها را از بین میبرم و من هم یک انسان لاغر و متناسب و شاد میشم .البته بدون عجله.تکرار میکنم بدون عجله.چو ن مدام سراغ آدم میاد و میگه ببین تد ۲ ماهه اومدی نتیجه نگرفتی و ولش کن.

      قانون طبیعی دنیا اینه که من لاغر باشم و لذتش را ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/08/03 17:02
      مدت عضویت: 1507 روز
      امتیاز کاربر: 7590 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 673 کلمه

      سلام به استاد خوب من و دوستان همیشه متناسبم

      نظیر این فایل رو‌جایی نشنیده بودم.جایی ندیده بودم. کسی تا بحال از این بعد به داستان چاقی من نگاه نکرده بود. فرق بین کلمه بدیعی و طبیعی و تاثیر عمیقش در ذهنم رو نمیدونستم.‌بله….این بدیهیه من تو این مدت ۳۵ سال عمرم چاق بشم ولی طبیعی نیست…..چقد زیبا‌…..من خیلی بی موقع غذا میخوردم ولی همیشه هم چون با ترس بود و یه ذره میخوردم یه ذره دستمو پس میکشیدم با خودم میگفتم‌من که چیزی نمیخورم.‌من همش رژیمم. من کم غذام ولی اگه صادق باشم درسته سر سفره و تو دید دیگران کم میخوردم ولی عجیب ریزه خواری داشتم.‌خیلی ناخنک میزدم به یخچال و هر چی توشه. اصلا بیمار روانی بودما .صدای غذاهای تو یخچال رو میشنیدم که میگفت بیا منو بردار و یبخور. هنوزم متاسفانه گاهی اینجپری میشم. اونموقع از این حالتم میترسیدم‌.آشفته میشدم و میگفتم این کارم یعنی چی. هر چی تا ساعت پنج بعداز ظهر نخورده بودم و حسابی خودمو نگه داشته بودم و شکمم فرم صاف گرفته بود رو تو یه ساعت ریز خواری و در نهایت عصبانیت از دست خودم و پرخوری میخوردم….اینقد در یخچال باز میشد و لقمه میزدمکه ناراحت میشدم کل ظرف غذا رو میاوردم جلوم و تا سیری کامل میخوردم.و بعدش پشیمونی…و بعد میومدم خودمو دلداری بدم یه بار میگفتم خوب تو کل روز رو چیزی نخوردی.‌اشکال نداره….یه بار میگفتم بی عرضه.‌او دیگه اراده قدیم رو نداری. دیگه نمیتونی رژیم بگیری. تو ناتوانی…..

      ولی نمیدونستم چه با اون حجم غذا و کالری که از روی ولع عصبی میخورم چقد کالری وارد بدنم کردم و چه اون ناراحتی و پشیمونی داره با من چه میکنه. منو داغون کردم…..شدم کسی که که حتی در روزهای اخری که خدا شما روگذاشت سر راه من من قد گنجشک غذا میخوردم ولی لاغر که نمیشدم هیچ..هر ماه سه چهار کیلو چاق میشدم .بخودم اومدم دیدم تو شش ماه ده کیلو زیاد شدم.‌حالا کی. منی که مدتها بود یه غذای گرم نخورده بودم‌ دا،م شیر خرما و سالاد…..همیشه از خودم سوال میکردم چرا لاغر نمیشم.و بخودم میگفتم از خوردن نیست.یه چیز دیگست.مگه میشه از اینی که من میخورم کمتر خورد؟؟؟؟؟

      به لطف خدا حالا که اینجام خوشحالم جواب همه سوالامو گرفتم….اینکه ترس از غذا نمیذاشته من لاغر شم….درسته من اولش زیاد میخوردم .ولی حتی در رژیم سخت لاغر نمیسدم.‌چون مهم نبود چقد میخوردم .اصلا مقدار غذا خوردن مهم نبود.‌مهم فقط اون خوردنه بود. هر چقدم غذامو کمترمیکردم چون من از غذا خوردن و مواد غذایی میترسیدم لاغر نمیشدم که هیچ. چاقترم میشدم.مرحبا استاد. آفرین به این همه هوش الهی .من معتقدم شما نظر کرده خدایین و زبان شما زبان خداست.‌لیاقت میخواد این سعادت……من هنوزم در برخورد تموم راحت با مواد غذایی مشکل دارم. یعنی اینجور اطلاعات میگیرم خودمو اصلاح میگنم و نمیترسم ولی از اونجا که منفی باف دا،م در حال تخریب ماست همینکه جلوتر میریم و این مبحث فراموشم میشه اون از این نقطه ضعف من استفاده میکنه و بصورت نامحسوس منو از غذاها میترسونه. دوباره تفکیک غذاها. دارم میام سر کار.ناهار برنج و خورشت آماده کردم بهم میگه خورشت تنها بخور. برنج چاق کننده ست.‌بذار زودتر نتیجه بگیری.‌خیلی نامحسوس. دقیقا دو تا ضعف اساسی من….ترس ازمواد غذایی و عجله…..ترکیب اینا میشه من…منی که بنظر خودم درست در مسیرم. حجم غذام کم شده. پس چرا لاغر نمیشم…..یا میاد میگه خوابت میاد .نخواب پا شو تردمیل بزن.امروزا کم که میخوری زودتر نتیجه میده….باز همون قضیه…..و چه خوبه که شما استاد گلم از فابل قبل و این فایل دست اونو برام روکردین. درسته تردمیل رو برای سلامتی دوست دارم ولی واقعا هنوز نتونستم در ذهنم تفکیک کنم و ته قلبم میگم ورزش و تخرک بیشتر لاغر میکنه……

      استاد نازنین….به حول قوه الهی و با کمک شما همه موانع دارن میرن کنار و من بزودی لاغر میشم….الان که اینجام. از شدت ضعف گرسنگی از چرت عصرونه بیدار شدم.چه حس خوبیه که رژیم ندارم. رفتم و قد برطرف کردن ضعف و ناراحتی خوردم. الان نه گشنمه و نه حسم میگه زیاد خوردی. و چه لذتی داشت