انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدن افراد است.
همه افراد چاق بارها برای لاغر شدن تلاش کرده اند اما موفقیتی کسب نکرده اند و این در صورتی است که آنها برای چاق شدن هیچ تلاشی نکرده اند و خیلی طبیعی و خودبخودی چاق شده اند.
واقعا چرا لاغر نمیشم؟!
در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم و بارها برای لاغر شدن از طریق اجرای رژیم های سخت و ورزش های سنگین تلاش می کردم این سوال مهم در ذهن من پررنگ تر می شد که با اینکه تا این اندازه برای لاغر شدن تلاش می کنم چرا لاغر نمیشم؟
جهان پیرامون ما بهترین مشاور و راهنمای انسان هاست.
بسیاری از پیشرفت ها از توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده و هر روزه انسان به قوانین بیشتری دسترسی پیدا می کند و این فرایند سبب گسترش و پیشرفت امکانات در زندگی بشر شده است.
همانطور که بشر با استفاده از قوانین جهان هستی توانسته است تغییرات گسترده ای در شرایط زندگی خود ایجاد کند، ما نیز می توانیم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان هستی شرایط جسمی خود را تغییر دهیم.
درک این قانون و استفاده از آن برای تغییر محتوای ذهنی خود درباره چاقی می تواند تاثیر قابل توجهی در تغییر وضعیت جسمی ما داشته باشد.
یکی از مهمترین قوانین طبیعت “عدم تغییر پذیری طبیعت” است که باعث می شود به هیچ عنوان نتوانیم در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کرده یا آن را متوقف کنیم.
لازم به ذکر است که انسان توانسته است با پیشرفت در درک مسائل علمی تغییراتی در گیاهان یا محصولات کشاورزی ایجاد کند اما این تغییر محدود به همان گونه می باشد و تاثیری بر روند کلی طبیعت ندارد.
بعنوان مثال بشر به هیچ عنوان قادر به تغییر شرایط جوی نیست یا رشد گیاهان و بسیاری موارد دیگر.
سالهاست انسانها در حال استفاده از منابع طبیعی هستند و در نحوه برخورد با طبیعت باعث صدمه زدن به طبیعت می شوند اما این رفتار انسانها تغییری در روند کار طبیعت ایجاد نکرده است.
فرض کنید با اشتباه انسانی جنگل انبوهی آتش بگیرد و بخش عمده ای از پوشش گیاهی آن از بین برود، طبیعت مجددا شروع به ترمیم و اصلاح خرابی ایجاد شده میکند.
یعنی حتی آتش گرفتن هم لحظه ای در روند کار طبیعت خلل ایجاد نمی کند و جهان هستی پیوسته در حال انجام مراحل گسترش و تکامل خود است.
هیچ یک از قوانین طبیعت را نمی توان تغییر داد، مسیر وزش باد، زمان طلوع و غروب، زمان ریزش باران، جاذبه زمین، رشد و نمو گیاهان و خلاصه در هیچ روند کار طبیعت نمی توان تغییر ایجاد کرد.
شاید بتوان با اصلاح و تغییرات ژنتیکی از یک گل رز قرمز، گل رز مشکی رویاند اما از گل رز قرمز دیگری فقط گل قرمز رنگ رویده می شود.
هرچیزی در جهان طبیعی باشد نمی توان آن را تغییر داد، می توان در آن خلل ایجاد کرد اما نمی توان آن را برای همیشه تغییر داد.
ارتباط قانون طبیعت با چاقی؟
اگر اضافه وزن و چاقی برای شما طبیعی شده باشد شما هرچقدر تلاش کنید شاید بتوانید برای مدتی مقداری از وزن خود را کاهش دهید اما مطمئن باشید نمی توانید برای همیشه لاغر بمانید و مانند افراد متناسب زندگی کنید.
دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم شما برای لاغری این است که:
چاقی در ذهن شما طبیعی شده است و با انچه برای ذهن ناخودآگاه شما طبیعی شده باشد نمی توان مبارزه کرد.
همه افرادی که برای لاغر شدن از روش های فیزیکی یا دارویی استفاده می کنند در حال مبارزه کردن با طبیعت جسمی خود هستند و بارها شاهد شکست خود و دیگران در این زمینه بوده اید.
اگر تمایل دارید لاغر شوید باید آگاه باشید ابتدا باید حالت طبیعی بودن چاقی (انتظار چاقی) را در ذهن خود تغییر دهید.
باید هر بار که به اضافه وزن خود توجه کردید برای شما چاقی غیرطبیعی باشد.
باید هیچوقت وضعیتی که دارید را به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیرید. چون باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما خواهد شد.
در این صورت است که شما توانسته اید اولین گام برای حرکت به سمت لاغر شدن را بردارید.
نکته قابل توجه این است که همه افراد چاق از چاق بودن و وضعیت خود ناراضی هستند اما نارضایتی به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.
این دو موضوع با هم تفاوت دارد.
حتما شما از وضعیت چاقی خود ناراضی هستید که بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده کرده اید یا اکنون تصمم گرفته اید از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنید.
اما نارضایتی شما در سطح فکر و منطق شما ایجاد می شود.
آنچه مهم است نگاه شما به موضوع چاقی است.
چرا چاق هستی؟
چرا لاغر نمی شی؟
آنچه درباره چاقی در ذهن شما ذخیره شده است انتظار شما از چاقی را مشخص می کند.
اگر در ذهن خود دلایل متعددی برای چاق بودن خود دارید شما در واقع چاقی را حق طبیعی خود می دانید.
اگر هر بار که از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده اید و نتیجه نگرفته ای بیشتر باور کردی که تلاش برای لاغر شدن بی فایده است و شما نمی توانید لاغر شوید به این مفهوم است که چاقی در ذهن شما طبیعی شده است.

تقابل افکار لاغری و انتظار چاقی
همه ما دوست داریم لاغر شویم حتی اگر به ظاهر به این موضوع اقرار نکنیم و حتی افراد چاقی که با صراحت از چاق بودن خود راضی هستند و ادعا می کنند من دوست دارم چاق باشم، هرگز این اقرار صادقانه نیست.
طبیعت بدن انسان لاغری است و جسمی که اسیر چاقی باشد همواره در حال فریاد مشکل چاقی از طریق مشکلات جسمی و درگیری های ذهنی و فشارهای عصبی است و این موضوع را همه ما درک و تجربه کرده ایم.
بنابراین همه چاق ها دوست دارند لاغر شوند اما اینکه چرا لاغر نمی شوند به این دلیل است که افکار لاغر کننده قادر به غلبه بر انتظار چاقی نیستند.
قدرت افکار لاغر کننده در برابر انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم بسیار ناچیز است به همین دلیل سالهاست افراد چاق در سراسر جهان برای لاغر شدن از طریق رژیم و روش های لاغری مختلف اقدام می کنند اما همچنان هر ساله بر تعداد چاق های دنیا اضافه می شود.
افکار چاقی همان تصمیماتی است که شما زمانی که از چاقی خود به خشم می آیید اتخاذ میکنید.
هربار که به طریقی از چاقی خودم متنفر می شدم در همان چند روز تصمیم قاطع می گرفتم که دیگه هرطور شده باید لاغر بشم. اما این تصمیم در برابر انتظاری که از چاق بودنم داشتم توانایی مقابله کردن نداشت.
به همین دلیل در تمام سالهای چاقی ام یکی از مهمترین چالش های ذهنی من این بود که: چرا لاغر نمیشم؟

انتظار چاقی چیست؟
انتظار چاقی نگرشی است که فرد درباره آینده خودن در ذهنش ایجاد می کند.
به عبارت ساده تر ما آینده جسمی خودمان را پیشگویی می کنیم.
حالا سوال اینه که:
چرا ما ناآگاهانه آینده جسمی خودمون رو به شکل چاق بودن پیشگویی می کنیم؟ چرا به شکل لاغر پیشگویی نمی کنیم؟
پیشگویی کردن به صورت خودبخود در ذهن انجام میشود یا ما بر چطور پیشگویی کردن ذهنمان تسلط نداریم اما می توانیم با اطلاعاتی که در اختیار ذهن قرار می دهیم چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهن را کنترل کنیم.
اطلاعاتی که شما درباره چرایی چاق شدن خود وارد ذهنتان کرده اید به شکل خودبخودی چگونه پیشگویی ذهن برای آینده جسمی شما را شکل می دهد.
انتظار چاقی نتیجه اطلاعاتی مانند:
- چاقی من ارثی است.
- چاقی من بخاطر کم تحرکی است.
- چاقی من بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدن است.
- چاقی من بخاطر مصرف قرص تیروئید یا هر داروی دیگری است.
- چاقی من بخاطر شباهت من به عمه، خاله، دایی یا هر انسانی است که قبل از شما متولد شده است.
- چاقی من بخاطر علاقه من به مصرف فلان مواد غذایی است.
- چاقی من بخاطر ….
این لیست می تواند ده ها ردیف دیگر ادامه پیدا کند و هر فرد بنا به آنچه درباره چاقی شنیده و باور کرده است می تواند دلایل چاق بودن خود را بعد از بخاطر …. بنویسد.
اینها اطلاعاتی است که شما درباره چاقی وارد ذهن خود کرده اید و به صورت خودبخود نحوه پیشگویی کردن ذهن خود درباره آینده جسمی تان را مشخص می کند.
اکنون تصور کنید شما به هر دلیل از چاقی متنفر شده و تصمیم به لاغری می گیرید.
تصمیم شما برای لاغر شدن فقط یک فکر است. فکری که هیچ ریشه و قدرتی در ذهن شما ندارد.
نکته جالب اینکه همه ما دوست داریم لاغر شویم اما در ذهنمان کلی اطلاعات و دلیل منطقی برای لاغر نشدن داریم.
در این شرایط افکار لاغر کننده حتی زورشان به منطق های لاغر نشدن ذهن نمی رسد چه برسد به قدرت نمایی در مقابل انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم.
نمونه هایی از منطق های لاغر نشدن:
- چربی های بدن من کهنه شده و به این راحتی آب نمیشه.
- چربی های بدن من سفت شده و با ورزش سنگین آب میشه.
- طبع بدنی من فلان است و خیلی سخت لاغر میشود.
- من انرژی لازم برای فعالیت زیاد کردن را ندارم بنابراین نمی توانم لاغر شوم.
این فهرست هم می تواند برای هر فرد چاق مختص به خودش باشد و دلایل و منطق های خاص خودش برای لاغر نشدن را داشته باشد.
با درک این آگاهی به لطف یادگیری مبانی لاغری با ذهن من به پاسخ سوال مهم ذهنم که چرا لاغر نمیشم؟ پی بردم و با استفاده از تمرینات آموزشی که در دوره های لاغری با ذهن ارائه شده است توانستم منطق ذهنم برای لاغر نشدن و چاق بودن را تغییر داده و به منطق لاغر شدن تبدیل کنم.
به مرور پیشگویی ذهن من درباره چاقی به لاغری تغییر پیدا کرد و من بدون هیچگونه زحمت خاص یا تحمل رنچ رژیم غذایی به سمت تناسب اندام ایده آل حرکت کردم.

تغییر فرمول های چاقی ذهن
یکی از راه های تاثیرگذار در تغییر انتظار چاقی در ذهن مشاهده تصاویر افرادی است که مثل ما چاق بوده اند اما با استفاده از روش لاغری با ذهن توانسته اند نتایج عالی کسب کنند و شرایط جدیدی در زندگی خود ایجاد کرده و آرزوی لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنند.
برای این منظور می توانید تصاویر برخی از شگفتی سازان لاغری با ذهن را تماشا کنید.
برای اطلاع بیشتر شما دوست عزیز درباره انتظار چاقی مطالب مهمی درباره چگونه طبیعی شدن چاقی در ذهن ناخودآگاه و نحوه تغییر آن آماده کرده ام که امیدوارم بارها این فایل را گوش کنید تا به اهمیت این موضوع پی ببرید و بتوانید ذهن خود را از حالت طبیعی بودن اضافه وزن خارج کنید.
نوشته تاثیرگذار ملکه عشق
✨جهان پیرامون ما بهترین مشاور ماست
بسیاری از پیشرفتهای انسان به خاطر توجه به قوانین جهان هستی بوده است و ما هم میتونیم از این قوانین در جهت مسیر موفقیت خود بهره مند شویم .
✨یکی از قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است
یک قانون طبیعی داریم مثل جاذبه یا دمای جوشیدن آب یا بارش باران تعداد ضربان قلبمون و پلکمون که غیر قابل تغییر هست مثلا اگر گندمی بکاریم حتما گندم درو می کنیم نه جو!…و قانون دیگر بدیهی است یعنی ما با ذهنمون در روند قانون طبیعی اختلال ایجاد کرده ایم
و هر هر رفتار ما یک نتیجه ای دارد و عادتهای ما طبیعی نیستند چون به صورت الگو در ذهنمون ذخیره شده اند
اگر انتظار چاقی در ذهن ما طبیعی شده باشه هرچقدر برای لاغری تلاش کنیم نتیجه ای دریافت نمی کنیم !…
هر چقدر با فشارهای فیزیکی بر جسم تغییراتی ایجاد کنیم باز به دلایلی که برای ذهن خود منطقی و طبیعی کرده ایم چاق می شویم.
همه ی افراد متناسب از قوانینی پیروی می کنند که متناسب هستند ولی افراد چاق قوانین مربوط به خود را دارند که باعث چاقی آنها شده است .
متناسبهایی هستند که مصرف بالایی از غذایی فست فودی دارند یا تحرک ندارند یا خواب زیاد دارند حتی تیروئید و قند دارند اما متناسب هستند و این ثابت می کنه در ذهن افراد چاق قوانینی وجود دارد که باعث بروز عادتها و رفتارهای چاق کننده در آنها می شود و تمام رفتارها و عادتهای افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل سالها تکرار و البته آموزش و تجربه باعث شده فکر کنند که این رفتارشون طبیعی هست و به همین سادگی دچار انتظار چاقی می شوند.
چرا چاقم ؟
چرا لاغر نمی شوم؟
تمام دلایلی که برای پاسخ این دوپرسش در ذهن خود داریم باعث شده است که حالت چاقی در ذهن ما طبیعی باشد و مانع لاغری ما بشود!…
اولین بار که پارسال این فایل را گوش کردم متوجه شدم که حتی در کلام من می گویم باید وزن کم کنم یعنی الآن طبیعی ام و باید از حالت طبیعی کم کنم و این در ذهن من شکل گرفته بود افراد چاق زیای متوجه کلام و فرمولهای ذهنی خود نیستند در واقع چون درذهن ما چاقی طبیعی هست می گوییم مثلا ۵ کیلو کم کردم.
قانون وساختار ذهن ما براساس گسترش و پیشرفت هست و انگار کم کردن مساوی با بیماری و ضعف و شکست در ذهن هست و تلاش می کنه که ما کمتر از حالت عادی نباشیم !…یعنی به اصلاح کاهش وزن نداشته باشیم حتی کلمه کاهش وزن هم یعنی از حالت طبیعی خارج شدن !…
بنابراین باید بدانیم ما اضافه تر از حالت طبیعی خود وزن داریم و باید اضافه وزن خود را رها کنیم به لطف خداوند حدود این یک سال همیشه در کلام مراقب گفتن این جمله بوده ام و به نظرم امروز این فرمول در ذهنم خیلی کمرنگ تر هست .😊
همیشه شک و تردید یعنی تزلزل باور و فروریختن آن و آماده شدن برای دریافت آگاهی جدید.
با دریافت محتوای آموزشی ما ضربه هایی به باورهای پنهان ذهن چاق خود میزنیم که مانع لاغری ما هستند و با ادامه دادن و استمرار در مسیر هست که پایه این باورهای غیر صحیح و چاق کننده سست می شود و فرو می ریزند .
باور به اینکه ما جزئی از این طبیعت و عالم هوشمند هستیم و طبیعی است که لاغر باشیم، شاد باشیم سلامت باشیم ،ثروتمند باشیم و این باور صحیح ،باعث میشه به دلایل ایجاد الگوهای ذهنی مخرب خود پی ببریم و درجهت اصلاح آنها اقدام کنیم و خیلی خودبه خودی یک زندگی عالی در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم .
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای تغییر منطق مغزی درباره انتظار چاقی داشتن باید مراحل زیر را دنبال کنید.
مرحله اول:
با پاسخ دادن به پرسش های مطرح شده می توانید به فرمول های ذهنی که منطق مغزی شما را درباره چاقی ایجاد کرده اند شناسایی کنید. بنابراین توصیه می شود با دقت و شرح انشایی به سوالات این بخش پاسخ دهید.
- چرا تا حالا لاغر نشدی؟
- اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟
- نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟
- دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟
مرحله دوم:
برای ایجاد انتظار لاغری باید به صورت منطقی به خودتان اثبات کنید که جسم شما توانایی لاغر بودن و لاغر ماندن را دارد. بنابراین با دقت و شرح انشایی به سوالات زیر پاسخ دهید.
- با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.
- مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید.
بعنوان مثال در گذشته تعمیرات وسایل خانگی را یاد گرفتم و هنوز هم به یاد دارم. در گذشته نواختن سنتور را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم سنتور بزنم. در گذشته نقاشی کردن را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم نقاشی بکشم.
- با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.75 از 69 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
فرض کنیم دوتا اهنربا قطب های موافقش رو نزدیک به هم کنیم. اهمیتی نداره چند بار تلاش کنیم، در هر صورت قانون لجبازه و بازم دفعش می کنه.
برای چاقی هم همینه: اهمیتی نداره چقدر تلاش کنیم، در هر صورت هر بار فکرهای چاقی تو سرمون باشه، نتیجه چاق شدنه. برعکسش هم هست.
لاغری هم یه قانونه. طبیعیه بدنم دوباره به حالتش بر نگرده.
اینا مثالای ساده ایه که وقتی بهشون توجه نمی کنم به چشمم نمیاد.
اینا مثالای خیلی کمیه مطمیئنم ازین به بعد بیشتر حواسم باشه، موردای جذاب تر، جدیدتر و پیچیده تری کشف میکنم. اما بازم بهم ثابت کرد هیچی شانسی و الکی اتفاق نمی افته. پس چاقی هم طبق قانون بوجود اومده. پس قطعا تلاشی که می کنم زمانی که میذارم مطالب درست می خونم تاثیر خواهد گذاشت.
سلام خدمت استاد عزیز.
چرا تا حالا لاغر نشدی؟ چون من طبیعت بدن خودمو چاقی میدونستم یعنی تلاش میکردم لاغر بشم میگفتم نسبت به سنم یا قدم یا فلان دوستم خیلی چاق ترم اما منطق من این بود که من ژن چاقی دارم من سوخت و ساز پایینی دارم و خودم به همه میگفتم من خیلی دیر لاغر میشم اصلا چربی های من خیلی سفت هست و زمان میبره لاغر بشم چون چربی های من قدیمی هست من این منطق رو داشتم که اونایی که قدشون بلند هست خیلی سریع لاغر میشن ولی من که قدم کوتاه هست همه چربی هام جمع شدن تو شکم و پهلوهام و زمان بر هست لاغر شدنم و من منطق لاغری نداشتم چون باور نداشتم که طبیعت بدن من لاغر بودن هست من باورم این بود که من هوا هم زیاد بخورم چاق میشم اما باید زجر بکشم تا کم کنم و تا وقتی که این روند در ذهنم در مغزم ادامه داشته باشه و نتونم منطقم رو با طبیعت بدنم تطابق بدم هیچوقت لاغر نمیشم.
من هر زمانی هرررررررر زمانی که ورزش کردم یا رژیم های خیلی سخت و الکی گرفتم بعد از رها کردنش خیلی سریع چاق میشدم چون من طبیعت بدنم رو چاق میدونستم باور اینکه داداشم که خیلی بدن لاغر استخوانی داشت برام قابل هضم نبود که یه زمانی چاق بشه و به اضافه وزن برسه به همون اون اندازه هم باور داشتم که من خودمو هم بکشم هیچوقت استخوانی نمیشم چون من ژن دارم من از مادرم ارث دارم با ارث و چیزی که خدا خلق کرده که نمیتونم بجنگم به همین دلیل تلاش میکردم و مقداری کاهش داشتم و دوباره به سمت همون اندامی برمیگشتم که منطقم و نجوای ذهنم میگفت و تازه الان دارم اون نجواها رو خیلی راحت میشنوم.
تا قبل از اینکه با این سایت و صحبت های استاد عطار روشن آشنا بشم هرکسی ازم میپرسید چرا لاغر نمیکنی میگفتم تلاش میکنم ولی من خیلی دیر لاغر میشم ولی فلان شخص هم مثل من چاق هست اما زودتر از من لاغر میشه من بدترین نوع ژن چاقی رو دارم این همه تلاش میکنم گرسنگی میکشم ولی نهایت یک کیلو در ماه میکنم واقعا این موضوع برام زجرآور بود اما بعد از آشنایی با این سایت و استاد متوجه تمام اشتباهات ذهنم شدم و فهمیدم چقدر لاغر شدن راحت هست اصلا انگار این صحبت ها معجزه میکنه من بعد از اینکه مجدد رفتم و ۶ ماه فاصله داشتم و برگشتم الان که ۷ روزه خیلی جدی تر و با دقت بیشتری به این فایلها توجه کردم ۲ سانت از شکم و پهلوهام کاهش داشتم و تازه دارم میفهمم که طبیعت بدن من لاغری هست و چاق بودنم غیر طبیعی هست همون غذایی که من دارم میخورم همسرم هم داره مصرف میکنه شایدم دو برابر من از همون چیز میخوره چرا اون متناسب هست ولی من نه وقتی به همسرم میگم اینقدر نخور چاق میشی این لباس های مانکنی تنگ میشه ها بهم میخنده میگه من والا با این خوراک به جای چاق شدن دارم لاغر تر میشم و همسر من باور داره که طبیعت بدنش لاغر بودن هست و از این بابت خیلی راحت هست و هر چیزی رو هر مقداری بخوره تغییری نمیکنه اما هیچوقت ندیدم زیاده روی کنه تا حدی میخوره که سیر بشه وقتی سیر بشه مثل یه بچه ای که شیر میخوره وقتی سیر شد دیگه هرکاری هم کنی چیزی نمیخوره همسر من هم وقتی سیر بشه خوشمزه ترین غذا رو هم تعارفش کنند دیگه نمیخوره و کاملا از یک زندگی نرمال داره لذت میبره چون باورش شده منطقش و طبیعی بودن لاغری و این منطقش شده اندامی که داره و به گفته خودش محاله چاق بشه و من همیشه منطقم چاقی بودن و و خیلی دیر لاغر میشم و زود چاق اما الان که افرادی در نزدیک خودم میبینم که منطق چاقی منو نقض میکنه باورم شده که طبیعت بدنم لاغری هست خانواده همسر من ۴ تا برادر هستن یه خواهر پدر و مادر همسرم چاق هستن و همچنین برادر های همسرم اما همسر من متناسب هست و میگن این رو دایی هاش رفته که چاق نمیشه ژن نداره و همسر هم باور داره که طبیعت بدنش لاغری هست و ژن نداره و من برعکس اون فکر میکردم.
چاقی تو ارثی هست.
چاقی تو بخاطر کم تحرکی هست.
چاقی تو بخاطر خوابیدن زیاد و بعد از غذا خوردن سریع خوابیدن هست
چاقی تو بخاطر نشستن زیاد هست.
چاقی تو بخاطر استرس زیادی که داری هست.
چاقی تو از بچگی هست تو ژن داری و رو مامانت رفتی.
چاقی تو بخاطر قد کوتاهی هست که داری چربیهات سنگین تر از قد بلندها هست.
و من همه این دلایل رو باور کردم و شدن منطق من و تاثیرش در جسم شده همین چاقی که طبیعت بدنم نیست و حق من نیست من طبیعی هست لاغر باشم.
من از این بابت خیلی خیلی مطمئنم که دختر توامندی هستم درسته در موضوع چاقی میگفتم نسبت به بقیه موضوع ها کمتر توانایی دارم اما بازم نسبت به همه این زمان هوایی که تلاش کردم و وزنم کم شده اثبات شده که میتونستم لاغر بشم.
در 11 سالگی که عمل لوزه داشتم و بخاطر نخوردن 10 روز از مواد غذایی همیشگی خیلی لاغر شدم بدون اینکه خودم بخوام.
در 13 سالگی رژیم دکتر کرمانی که توی دو هفته 5 کیلو کم کردم.
در 16 سالگی رژیم من درآوردی که 10 کیلو کم کردم.
در 18 سالگی رژیم سرخود که 16 کیلو کم کردم.
در 24 سالگی رژیم متخصص ورزش که 5 کیلو در دو ماه کم کردم.
و از 95 تا 1401 سو سو هی چاق لاغر میشدم اما نسبت به سن های پایین تر کاهش وزن کمتری داشتم و باور کرده بودم که من طبیعت بدنم چاقه و چربی هام زیادی سفت هستن.
در گذشته حتی از سن پایین نرم افزار و سخت افزار کامپیوتر رو بلد بودم و همچنان در خاطرم هست و بیاد دارم در گذشته نه به طور حرفه ای اما به مدت محدودی بستکبال بازی میکردم و هنوز هم روش هاش در ذهنم هست در گذشته همانند پدرم از سن بلوغ تنظیمات تلویزیون و ماهواره رو خیلی خوب یاد گرفتم که خیلی از پسرها اون زمان بلد نبودن و همچنان بلدم حتی بهتر از همسرم😂😂.
به نام خدای مهربان💖
گام هفتم،
نکاتی از این فایل،جهان هستی مجموعهای از قوانین ثابته،و بر اساس این قوانین داره کارش رو انجام میده،مثل چرخش زمین به دور خورشید که سرعتش ثابته، جهتش ثابته،جاذبه زمین یک قانونه که ثابته،دمای جوش آب،اینها ثابتن و جهان داره بر اساس این قوانین کارش رو انجام میده،و ما در مورد قوانین ثابت جهان هستی شک و تردیدی نداریم،و اگه به ما بگن مثلاً اگه این کاسه رو رها کنم چی میشه؟؟برای مغز ما طبیعیه که این برخورد میکنه با زمین،و اگه کسی به ما بگه که این کاسه روی هوا میمونه، نمیتونیم اینو باور کنیم،چون طبیعی برای مغز ما اینه که این کاسه روی میز باشه، یا روی زمین باشه، و روی هوا نمیتونه معلق باشه،این یک قانونه و ما این قانون رو مغزمون درک کرده و به صورت طبیعی اونو پذیرفته،هر چیزی رو که مغز به صورت طبیعی بپذیره، سمت مقابلش رو نمیتونه بپذیره.
ما دو تا موضوع داریم،طبیعی و بدیهی،چیزی که طبیعیه قانونه،و چیزی که بدیهیه، اون چیزیه که ما انتظار داریم، یا نداریم،یعنی هیچ وقت ما انتظار نداریم که یه درخت، سیبهای کرم خورده و خراب بده،پس طبیعیش اینه که سیبها سالم باشن،اینو میگن طبیعی،ما خیلی از جریانات زندگیمون رو بر اساس همین موضوع داریم مدیریت میکنیم،خیلی از موضوعات توی ذهنمون طبیعیه،
بدیهی اون چیزیه که ما میسازیمش و طبیعیش این نیست،بدیهی قابل تغییره،ولی طبیعی قابل تغییر نیست،قانون قابل تغییر نیست،پس اگه دارم تلاش میکنم برای لاغر شدن و لاغر نمیشم، فقط و فقط به این دلیله که در مغز من جای لاغری و چاقی عوض شده،در مغز من چاقی طبیعی شده و لاغری بدیهی.
یه فرد چاق اطمینان داره به چاقیش،به اندازهای که در مغزم چاق شدن طبیعی باشه،تلاشم برای لاغر شدن بیاهمیته،
نتیجهای نداره،مثل زمانهایی که بارها تلاش کردم، حالا از روشهای مختلف، خیلی هم خوب وزن و سایز کم کردم، ولی دوباره چاق شدم،چون در مغزم طبیعی بوده که دوباره چاق میشم،ولی در مغز یک فرد متناسب، متناسب بودن طبیعیه،و اگه به یک فرد متناسب بگم که پیتزا نخور چاق میشی،خندهاش میگیره،میگه چه جور، من اصلاً چاق نمیشم، چون لاغری توی ذهنش، توی مغزش، طبیعیه.ولی افراد چاق اینقدر چاقی توی مغزشون طبیعی شده که فکر میکنن حتی آب هم بخورن چاق میشن،پس اگه تلاش میکنم برای لاغری و لاغر نمیشم،به خاطر این نیست که تلاشم کمه، یا آدم بیارادهای هستم،یا مثلاً بدن من نمیتونه لاغر بشه،طبیعت بدن من اینه که متناسب باشه، طبیعت یه درخت اینه که میوههاش سالم باشه،اون چیزی که طبیعی باشه در تمام دنیا به یه شکله،جاذبه همه جا هست، همه جا به یه شکله،مسیر حرکت ماه، یا طلوع و غروب خورشید همه جا به یه شکله، تغییر نمیکنه،من فقط میتونم جام رو عوض کنم، ولی قانون که تغییر نمیکنه،یک فرد متناسب توی مغزش اینه که طبیعیه لاغر شدن، برای همینه که از هر چیزی به هر اندازهای که دوست داشته باشه میخوره و متناسبه.
ولی یه فرد چاق، چون توی مغزش طبیعیه چاق شدن،هر چقدر هم که غذا خوردنش رو کم کنه،هر چقدر که فعالیتش رو بیشتر کنه، نمیتونه لاغر بشه.نمونه مشابهش افراد متناسبیان که توی مغزشون طبیعیه لاغر بودن،و تلاششون برای چاق شدن نتیجهنمیده.پس اگه دارم تلاش میکنم برای لاغری و نتیجه نمیگیرم،فقط به این دلیله که چاقی طبیعیه،پس نه به اراده من ربط داره،نه به جسمم ربط داره،نه به شرایطم ربط داره،نه به شانسم ربط داره،نه خدا باهام دشمنی داره،فقط و فقط به این دلیله که در مغزم منطق جابجا شده،به جای اینکه لاغری طبیعی باشه، چاقی طبیعیه،و لاغری غیر طبیعیه، حالا هر چقدر هم که تلاش کنم فایده نداره.
چطور میتونم برای مغزم منطقی کنم که لاغری طبیعیه،اول باید اون منطق هایی که برای چاقی دارم رو یکی یکی تغییر بدم،اگه منطقم برای چاقی اینه که چاقی ارثیه،باید بتونم اینو تغییرش بدم،هیچکس هم نمیتونه برام کاری انجام بده،خودم باید راهش رو پیدا کنم وبرای خودم منطقی کنم که چاقی ارثی نیست،اصلاً هم به این ربط نداره که اطرافیانم عقیدهشون چیه،مغز هر انسانی برای خودش کار میکنه، تموم آدمهای دنیا اگه باورشون این باشه، منطقشون این باشه که چاقی ارثیه،اما اگه من تغییرش بدم، برای مغز من تغییر میکنه،اگه منطقم اینه که خوردن فلان ماده غذایی این بلا رو سر بدنم میاره،باید یه عده دیگه رو ببینیم که بدون اینکه این منطق رو داشته باشن از اون ماده غذایی مصرف میکنن و هیچ اتفاقی هم براشون نمیفته،این قدرت مغز منه که هر چیزی براش طبیعی باشه، همون اتفاق رو رقم میزنه.
چطور باید منطق رو تغییر بدم؟؟اول اون منطقی که باعث شده باور کنم و بپذیرم که چاق بودنم طبیعیه رو پیدا کنم و تغییرش بدم،مثلاً اگه میگم چاقی ارثیه،باید نمونههایی رو پیدا کنم که توی خانوادههای چاقی متولد شدن اما متناسبن،یا نمونههایی رو پیدا کنم که پدر و مادرشون متناسبن ولی فرزندشون چاقه، اینا رو پیدا کنم، با خودم صحبت کنم، به این تفاهم با خودم برسم نه با دیگران،چون من اصلاً کاری به بقیه ندارم که بخوام برم به بقیه اثبات کنم که بهشون بگم استاد گفته چاقی ژنتیکی نیست،شما همه تون اشتباه میکنید، اونا فقط بهم میخندن،چون منطق مغز اونا اینه که چاقی ارثیه، پس کاری به بقیه نداشته باشم و خودم مواردی رو پیدا کنم که در خانوادههای چاق هستن ولی متناسبن،و افرادی رو پیدا کنم که در خانوادههای متناسبن ولی چاقن،
یا اگه منطقم اینه که کار من پشت میزیه، برای همینه که چاقم،افرادی رو پیدا کنم که با اینکه کار پشت میزی دارن و تحرک خاصی ندارن،اونا کاملاً متناسبن.
پس قدم اول پیدا کردن منطق برای چاقی و اصلاح و تغییر اونه،قدم دوم هم به وجود آوردن منطق لاغریه،وقتی که دارم از این آموزشها استفاده میکنم لاغری رو در ذهنم قویتر میکنم که منم میتونم لاغر بشم،و اگه تا الان لاغر نمیشدم به خاطر این بود که توی مغزم منطقی این بود که من چاق باشم،ولی اینو میخوام تغییرش بدم به منطقی اینه که من لاغر باشم،وقتی منطق تغییر کنه، جسم هم تغییر میکنه،خود به خود تغییر میکنه.
هیچ فرد چاقی نمیدونه که چطور چاق شده، چون منطقش اول عوض شده، باور کرده، منطقی شده براش که چاق شدن درسته، انتظارش رو کشیده و بعد چاق شده،لاغر شدن هم به همین شکله،باید منطقش رو به وجود بیارم،اول منطق چاقی رو کمرنگ کنم،.بعد منطق لاغری رو به وجود بیارم،اون وقت متناسب میشم.
همیشه این سوالها رو از خودم بپرسم که منطق من درباره چاقی چیه؟؟چرا من چاقم؟؟خودم رو تحلیل کنم ببینم منطقم درباره چاقی چیه؟؟چقدر باور کردم؟؟چقدر برام منطقیه چاق بودن؟؟ یا چاقتر شدن؟؟چرا از چاقتر شدن میترسم؟؟چون برام منطقیه که چاقتر بشم،اگه برام منطقی نباشه که اصلاً بهش فکر نمیکنم،همه افراد چاق نگران چاقتر شدن هستن و ترس از چاقتر شدن دارن،چون توی مغزشون منطقیه چاقتر شدن.
چرا یه فرد لاغر به چاقی نمیتونه فکر کنه؟؟چون اصلاً در مغزش همچین منطقی نیست،وقتی که در مغزم منطق چاقی وجود داره بدنم ازش استفاده میکنه و چاق میشم، اون فرد لاغر منطق چاقی رو نداره و چاق نمیشه.
اگه میخوام ببینم چقدر منطقی شده برام چاقی؟باید ببینم چقدر از چاقتر شدن میترسم،اگه میترسم،پس منطق ذهنم چاقیه،به این فکر کنم که اگه میخوام لاغر بشم چه کارایی باید انجام بدم؟و اگه میخوام چاق بشم چه کاری باید انجام بدم؟ تا وقتی به لاغر شدن فکر میکنم و توی فکرم اینه که باید کارهای زیادی انجام بدم که لاغر بشم،در حالی که اگه به چاقی فکر میکنم نمیدونم چه کاری باید انجام بدم و فکر میکنم که خود به خود چاق میشم، پس منطق مغز من چاقیه،پس وقتی که دارم به لاغر شدن فکر میکنم و همش فکرم اینه که من چطور لاغر بشم؟یا به این فکر میکنم که چه کارایی باید انجام بدم،رژیم باید بگیرم،ورزش باید بکنم،فلان کارو باید انجام بدم،شبها زودتر بخوابم،بعد از ناهار نباید بخوابم،کربوهیدرات و فلان غذاها رو نباید بخورم،تا وقتی که توی مغزم، وقتی به لاغری فکر میکنم مجموعهای از کارها ردیف میشه،در حالی که وقتی به چاقی فکر میکنم کار خاصی رو نباید انجام بدم،من همواره چاق میشم،چون مغز من به سمتیه که کاری نمیخواد انجام بده،چون مغز اتوماتیکه،من برای آشپزی کردن و رانندگی کردن که فکر نمیکنم،هر چیزی رو که یاد گرفته باشم مغزم اتوماتیک انجام میده،پس وقتی برای انجام یه کاری نیاز به فکر ندارم،یعنی در مغزم انجام اون کار منطقیه،
پس تا وقتی که برای لاغر شدن فکر میکنم که سخته،یا چه کارهایی باید انجام بدم،چه جوری انجام بدم،منطق مغزم چاقیه،چون برای چاق شدن فکر نمیکنم،
سپاسگزارم از شما استاد عزیز🦋🌾🪴💖
به نام خدای مهربان💖🦋گام هفتم : تغییر انتظار چاقی.
انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدنه،افراد چاق بارها برای لاغر شدن تلاش کردن اما موفق نشدن،و این در صورتیه که اونا برای چاق شدن هیچ تلاشی نکردن و خیلی طبیعی خود به خود چاق شدن.
پس این سوال توی ذهنم به وجود میاد که واقعاً چرا لاغر نمیشم،جهان اطرافم بهترین مشاور و راهنمای منه،باید بدونم که بسیاری از پیشرفتها از توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده،پس همونطور که انسانها با استفاده از قوانین جهان هستی تونستن تغییراتی رو در شرایط زندگیشون ایجاد کنن، منم میتونم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان هستی، شرایط جسمی خودمو تغییر بدم،درک این قانون و استفاده از اون برای تغییر محتوای ذهنم درباره چاقی، میتونه تاثیر قابل توجهی در تغییر وضعیت جسمم داشته باشه.
یکی از این مهمترین قوانین طبیعت،عدم تغییر پذیریِ طبیعته،که باعث میشه به هیچ عنوان نتونم در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کنم، یا اونو متوقف کنم،انسانها تونستن با پیشرفت و درک مسائل علمی، تغییراتی رو توی گیاهان یا محصولات کشاورزی ایجاد کنن، اما این تغییر محدود به همون گونه است و تاثیری بر روند کلی طبیعت نداره.مثلاً انسانها به هیچ عنوان قادر به تغییر شرایط جوی نیستن، یا رشد گیاهان.سالهاست که انسانها دارن از منابع طبیعی استفاده میکنن و توی برخورد با طبیعت باعث صدمه زدن به طبیعت شدن،اما این رفتار انسانها، تغییری توی روند کار طبیعت ایجاد نکرده،مثلاً اگه با یه اشتباه انسانی جنگل انبوهی آتیش بگیره، طبیعت مجدداً شروع به ترمیم و اصلاح خرابی ایجاد شده میکنه،یعنی حتی آتیش گرفتن هم لحظهای در روند کار طبیعت خلل ایجاد نمیکنه و جهان هستی پیوسته در حال انجام مراحل گسترش و تکامل خودشه.
هیچ یک از قوانین طبیعت رو نمیتونم تغییر بدم،مثل مسیر ورزش باد، زمان طلوع و غروب، زمان بارش باران، جاذبه زمین، رشد و نمو گیاهان،پس هر چیزی که در جهان طبیعی باشه نمیتونم اونو تغییر بدم،میتونم در اون خلل ایجاد کنم، اما نمیتونم اونو برای همیشه تغییر بدم.
ارتباط قانون طبیعت با چاقی چیه؟؟اگه اضافه وزن و چاقی برام طبیعی شده باشه هر چقدر هم که تلاش کنم شاید بتونم برای مدتی مقداری از وزنم رو کم کنم، اما نمیتونم برای همیشه لاغر بمونم و مثل افراد متناسب زندگی کنم.
دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم من برای لاغری اینه که چاقی در ذهنم طبیعی شده و با اونچه که برای ذهن ناخودآگاهم طبیعی شده باشه، نمیتونم مبارزه کنم.
همه افرادی هم که برای لاغر شدن از روشهای فیزیکی یا دارویی استفاده میکنن، اونا در حال مبارزه کردن با طبیعت جسم خودشون هستن، که بارها هم شاهد شکست خوردن اونا در این زمینه بودیم،پس اگه میخوام لاغر بشم، باید آگاه باشم، اول باید حالت طبیعی بودن چاقی و انتظار چاقی رو در ذهنم تغییر بدم،باید هر بار که به اضافه وزنم توجه کردم، چاقی برام غیر طبیعی باشه،باید هیچ وقت وضعیتی رو که دارم، به عنوان یک وضعیت طبیعی و ثابت شده نپذیرم،چون باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهنم میشه،در این صورته که میتونم اولین گام برای حرکت به سمت لاغر شدن رو بردارم،نکته قابل توجه اینه که وقتی از چاق بودن و وضعیت خودم ناراضیم،نارضایتی من به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.
و این دو موضوع با هم فرق داره،مثلاً وقتی که من از وضعیت چاقی خودم ناراحتم و بارها برای لاغر شدنم از روشهای مختلف استفاده کردم،یا الان که تصمیم گرفتم از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن رو به واقعیت تبدیل کنم،این نارضایتی من توی سطح فکر و منطق من ایجاد شده،اما اونچه که مهمه نگاه من به موضوع چاقیه،که چرا چاقم؟؟چرا لاغر نمیشم؟؟
اونچه که درباره چاقی توی ذهنم ذخیره شده انتظار من از چاقی رو مشخص میکنه،مثلاً اگه توی ذهنم دلیلهای زیادی برای چاق بودن خودم دارم،در واقع چاقی رو حق طبیعی خودم میدونم،یا هر بار که از روشهای مختلف برای لاغر شدن اقدام کردم و نتیجه نگرفتم، بیشتر باور کردم که تلاش برای لاغر شدن بیفایده است و من نمیتونم لاغر بشم و این به این مفهومه که چاقی توی ذهنم طبیعی شده.
طبیعت بدن انسان لاغریه و جسمی هم که اسیر چاقی باشه، همواره در حال فریاد مشکل چاقی از طریق مشکلات جسمی و درگیریهای ذهنی و فشارهای عصبیه،و این موضوع رو همهمون درک و تجربه کردیم،همه چاقها دوست دارن لاغر بشن،اما اینکه چرا لاغر نمیشن به این دلیله که افکار لاغر کننده اونها قادر به غلبه بر انتظار چاقیشون نیست،قدرت افکار لاغر کننده، در برابر انتظاری که از چاق بودن توی ذهنشون دارن بسیار ناچیزه،برای همینه که سالهاست افراد چاق در سراسر جهان، برای لاغر شدن از طریق رژیم و روشهای مختلف اقدام میکنن، اما همچنان هر ساله بر تعدادشون اضافه میشه.
افکار چاقی چیه؟؟همون تصمیماتیه که من زمانی که از چاقیم به خشم میام اتخاذ میکنم.انتظار چاقی چیه؟؟انتظار چاقی نگرشیه که درباره آینده خودم در ذهنم ایجاد میکنم،به عبارتی آینده جسمی خودمو پیشگویی میکنم،چرا ناآگاهانه آینده جسمی خودمو به شکل چاق بودن پیشگویی میکردم؟؟چرا به شکل لاغری پیشگویی نمیکردم؟؟
پیشگویی کردن به صورت خود به خود توی ذهنمون انجام میشه،یا ما بر چطور پیشگویی کردن ذهن تسلط نداریم،اما میتونم با اطلاعاتی که در اختیار ذهنم قرار میدم، چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهنم رو کنترل کنم،
اون اطلاعاتی که من درباره چرا چاق شدن خودم، وارد ذهنم کردم،اونا به شکل خود به خودی، چگونه پیشگویی ذهن برای آینده جسمی منو شکل میدن.
این انتظار چاقی که در من به وجود میاد، نتیجه اطلاعاتیه که وارد مغزم کردم،مثل،چاقی من ارثیه،چاقی من به خاطر کم تحرکیه،چاقی من به خاطر پایین بودن سوخت و ساز بدنمه،چاقی من به خاطر مصرف قرص تیروئید، یا هر داروی دیگهای،چاقی من به خاطر شباهت من به عمه، خاله، دایی، یا هر انسانیه که قبل از من متولد شده،چاقی من به خاطر علاقه من به مصرف فلان مواد غذاییه،چاقی من به خاطر خوردن کربوهیدراتها ،نوشابه ،فست فود هاست،
و هر کسی بنا به دلایلی و اونچه که درباره چاقی شنیده و باور کرده، میتونه دلایل چاق بودن زیادی رو داشته باشه و همه اینا اطلاعاتیه که درباره چاقی وارد ذهنم کردم،و اینها به صورت خود به خود، نحوه پیشگویی کردن ذهن درباره آینده جسمم رو مشخص میکنه.
پس اگه الان من به هر دلیلی از چاقی متنفر باشم و تصمیم به لاغری بگیرم، تصمیم من برای لاغر شدن فقط یک فکره،فکری که هیچ ریشه و قدرتی در ذهن من نداره،درسته که دوست دارم لاغر بشم،اما توی ذهنم کلی اطلاعات و دلایل منطقی برای لاغر نشدن دارم،برای همینه که فکر لاغر کننده،زورش به منطقهای لاغر نشدن ذهنم نمیرسه.
نمونههایی از منطقهای لاغر نشدن:
چربیهای بدن من کهنه شده و به این راحتی آب نمیشه،چربیهای بدن من سفت شده و با ورزش سنگین آب میشه،طبع بدن من فلانه و خیلی سخت لاغر میشه،من انرژی لازم برای فعالیت زیاد رو ندارم پس نمیتونم لاغر بشم.
یکی از راههای تاثیرگذار برای تغییر انتظار چاقی توی ذهنم،دیدن تصاویر افرادیه که مثل من چاق بودن، اما با استفاده از روش لاغری با ذهن تونستن نتیجههای عالی رو کسب کنن، و شرایط جدیدی رو در زندگی خودشون ایجاد کردن، و آرزوی لاغر شدنشون رو به واقعیت تبدیل کردن.
من هر چقدر که بخوام سعی کنم تغییری در طبیعت به وجود بیارم موفق نمیشم، یعنی هر چقدر که سعی کنم بخوام جلوی رشد و نمو یک گیاه رو بگیرم موفق نمیشم،به خاطر اینکه طبیعتش اینه که رشد کنه و من نمیتونم جلوی رشد کردنش رو بگیرم،پس اگه توی ذهنم چاق شدن و چاق موندن طبیعی شده باشه، نمیتونم لاغر بشم،چون ذهنم چیزی رو که براش طبیعی شده رو ادامه میده و سعی میکنه اونو در جسمم به نمایش بذاره. به همین دلیله که فردی که چاق شدن توی ذهنش طبیعی شده،همیشه ذهنش اونو به شکلی هدایت میکنه، در مسیرهایی هدایت میکنه، علاقمندیهاش رو به مواد غذایی به شکلی تغییر میده که اون فرد همیشه در مسیر چاقتر شدن باشه و یا چاق موندن.
پس اگه من دارم از این آموزشها استفاده میکنم، و یه سری تغییرات رو هم داشتم،اما هنوز گوشه ذهنم نگران اینم که نکنه دوباره برگردم به حالتهای قبلم،نکنه دوباره پرخوریم شروع بشه،نکنه دوباره این مقداری که کم کردم،یا این تغییراتی که داشتم، دوباره به حالت قبل برگرده،این نکنهها، این نگرانیها به خاطر اینه که در ذهنم چاق بودن هنوز طبیعیه.
پس باید سعی کنم روی این موضوع کار کنم، باید لاغر شدن، باید تغییر رفتار داشتن، در ذهنم طبیعی باشه.پس اگه من الان رفتارم تغییر کرده، رفتار غذاییم تغییر کرده و مثلاً میزان مصرف مواد غذاییم تغییر کرده،باید اینو به خودم تاکید کنم که طبیعت من اینجوری باید باشه، این طبیعیه،این درسته که من به اندازه نیازم غذا مصرف کنم،این درسته که من پرخوری نکنم،این درسته که من نوع مواد غذایی روی خوردنم تاثیر نذاره،این درسته که مهمانی رفتن دلیل این نباشه که من باید بیشتر بخورم،یا باید پرخوری کنم،اینا طبیعیه،باید اینا رو در ذهنم به طبیعت تبدیل کنم، تا در آینده هم ذهنم هیچ وقت منو به سمت رفتار اشتباه گذشتم هدایت نکنه.
باید به میزانی که در خودم تغییری ایجاد میکنم، این تغییرات رو در ذهنم به طبیعت رفتارم تبدیل کنم.
پس اگه تغییراتی داشتم دیگه هیچ وقت به این فکر نکنم که این تغییرات احتمالاً از بین میره، یا برمیگرده،باید سعی کنم خودم رو صاحب اون تغییراتی که داشتم بدونم،و اون تغییرات رو در جسم خودم، در افکار خودم، طبیعی بدونم،نه اینکه فکر کنم که مثلاً یه مدت من تغییرات دارم، بعد دوباره به حالت قبل برمیگردم،باید تغییراتی رو که در خودم میبینم و به دستش میارم رو طبیعت خودم بدونم.
وقتی که چیزی رو به طبیعت ذهنم تبدیل کردم، یه رفتاری رو برای خودم پذیرفتم، اونو صاحب شدم،و طبیعت زندگیم رو به این شکل رفتار کردن قرار دادم،دیگه امکان نداره رفتارم تغییر کنه،و اگه تغییراتی داشتم، ولی هنوز نگرانم که نکنه به حالت قبل برگردم،این به خاطر اینه که هنوز اون رفتارهای اشتباهی که منو به سمت چاق شدن هدایت میکردن، توی ذهنم طبیعیه و هنوز نتونستم رفتار جدیدم رو به طبیعت ذهنم تبدیل کنم.
باید خیلی روی این موضوع دقت کنم که به میزانی که من تغییر میکنم، این تغییرات رو به طبیعت رفتار خودم تبدیل کنم.باید در هر زمینهای توی زندگیم،نه فقط در لاغری،در هر جنبهای از زندگیم اگه هر تغییری رو دارم ایجاد میکنم، هر پیشرفتی رو دارم به دست میارم، باید یاد بگیرم اون پیشرفت جدید، اون نتیجه، اون دستاورد، اون توانایی جدید رو که به دست آوردم، به طبیعت خودم تبدیلش کنم،و برای ذهنم طبیعی باشه،مثلاً بگم طبیعیه که من این مهارت رو دارم،این طبیعیه که من به این خوبی نقاشی میکنم،این طبیعیه که من به این خوبی رانندگی میکنم،این طبیعیه که من به این خوبی دارم درسم رو میخونم و نمرات عالی میگیرم،اگه اینو یاد بگیرم و از اینها استفاده کنم، اون وقت اون برتریها، اون توانمندیها، اون چیزی که باعث رضایتم میشه، به طبیعت ذهنم که تبدیل بشه،من همیشه در اون سطح خواهم بود.
توی ذهن خیلی از افراد،عالی بودن و خوب بودن طبیعی نیست،و متوسط بودن یا حتی رو به پایین بودن طبیعیه،و خیلی از ماها اینجوری هستیم،یه حالت نرمال برامون طبیعیه،در اون جریاناتی از زندگی که یکم بهتر عمل میکنیم، اصلاً خودمون تعجب میکنیم که وای چه حرکتی زدم،یا چه نمرهای گرفتم،خودمون هم تعجب میکنیم،به خاطر همینه که موفقیتهای ما مداوم نیست،فکر میکنیم که نه این طبیعی نیست، چرا؟؟چون در ناخودآگاه ذهنمون در تموم جنبههای زندگی،یک سطح خیلی معمولی و متعادل طبیعی شده،یک سطح پایین طبیعی شده.
گاهی افراد توی درس نمرههای پایین براشون طبیعیه،وقتی هم که نمرههای بالایی توی درس میگیرن، به خودشون میگن که شانسی بود، این دفعه سوالات آسون بودن،و هیچ وقت اون توانایی رو به خودشون نسبت نمیدن که، منم میتونم،من تونستم، من این توانایی رو داشتم که از این درس این نمره رو بگیرم و اونو غیر طبیعی میدونستن،و این موضوع توی همه چی هست، توی کسب و کار هم هست،
توی تناسب اندام هم همینه،در تناسب اندام با قدرت ذهن هم این موضوع صدق میکنه،پس باید همزمان با تغییرات جسمی خودم، این تغییرات رو به طبیعت ذهنم تبدیل کنم تا برام همیشه موندگار باشه، و دیگه ذهنم بر اساس طبیعت جدیدم که متناسب بودنه منو هدایت کنه،اون وقت همیشه خیالم راحته که این شرایط طبیعی منه.
باید سعی کنم رفتار افراد متناسب رو الگوبرداری کنم و به طبیعت رفتار خودم تبدیل کنم،بسیار مهمه که تغییری رو که در خودم ایجاد میکنم و احساسش میکنم و نتیجهاش رو میبینم، به طبیعت جسم خودم و ذهن خودم تبدیل کنم،اون وقت همیشه برام موندگار میشه،و ذهنم سعی میکنه که طبیعت رو بهتر و بهتر کنه،من نمیتونم جلوی روند طبیعت رو بگیرم،همینطور که نمیتونم جلوی روند طبیعی ذهنم رو بگیرم،هر چیزی که در ذهنم طبیعی شده باشه، ذهنم منو به سمت اون هدایت میکنه و من در اون جنبه پیشرفت میکنم.
اگه موضوعی توی ذهنم به صورت عادی دراومده باشه و حدش رو برای خودم یه حد متوسط در نظر گرفته باشم،هر چقدر هم که تلاش فیزیکی بیشتری بکنم، نتیجهای به دست نمیارم.
و این نمونه رو میتونم توی زندگی اطرافیان هم ببینم که خیلیها دارن تلاش زیادی میکنن که درآمدشون رو بالا ببرن، اما موفق نمیشن،چرا؟؟چون توی ذهن ناخودآگاهشون یک سطح درآمدی طبیعی شده و اون دیگه پذیرفته که من درآمدم تا همین قدره،دیگه هرچقدر تلاش کنه، صبح تا شب زحمت بکشه، درآمدش تغییری نمیکنه،
یه سری افراد هم هستن که به راحتی، با تلاش خیلی کم دارن همون درآمد رو کسب میکنن،پس کسی که طبیعت ذهنش رو افزایش میده، ثروت رو در ذهنش طبیعی میکنه، ثروتمند شدن رو در ذهنش طبیعی میکنه،خیلی راحتتر از تلاشهاش نتیجه میگیره،چون ذهنش اونو به مسیرهایی هدایت میکنه،به انجام فعالیتهایی هدایت میکنه، ایدههایی رو بهش میده که سطح درآمدش رو به راحتی بالاتر بیاره، تا هم تراز طبیعت ذهنش بشه،طبیعت توی ذهنم در تموم جنبههای زندگی نقش داره،پس توی لاغری هم به این موضوع خیلی توجه داشته باشم که اگه نتایج خوبی گرفتم،اگه در مسیر درستی هستم،اما هنوز نگرانم و فکر میکنم شاید این نتایج ماندگار نباشه، یا دوباره برگرده،به خاطر اینه که این تغییراتی که داشتم، چه احساسی و چه جسمی رو در ذهنم هنوز طبیعی نکردم،و هنوز در ذهنم طبیعی چاق بودن و چاقتر شدنه،و باید روی این موضوع کار کنم.
سپاسگزارم از شما استاد عزیز🌺🙏🙏💖
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست
من زهرا هستم و تازه عضو سایت شما شدم و حالا از منطق های چاقی را که در ذهن من هست میخوام بگم
۱.مادرم همیشه بهم میگفت تو وقتی دنیا هم اومدی شکم داشتی و تپل بودی و این خیلی قوی بود در من و پحلا به خودم میگم که مگه تو اون دوران دیدی یا یادته که اینجوری باور کردی اصلا شاید دلیلش ورم معده بوده یا هر چیز دیگه
۲.ارثی بودن بشدت باور بسیار قوی چون من سینه هام هم بزرگ هست مادرم همیشه میگه تو به عمه هات کشیدی و سینه هات مثل اونا بشدت بزرگ هست و چاق هستی در حالی که دختر عمه های خودم لاغر هستند و سینه های کوچکی دارند و مادر خودم هم قبل از زایمانش بشدت لاغر بود و قبل از بیماری اش هم باز متناسب تر بود ولی بعد از آن چاق شد و دختر خاله ی من هم دو طرف هم مادری هم پدری چاق بودن ولی او لاغر هست و بعد از ازدواج لاغرتر شد
۳.خوردن شیرینی و شکر و هر چیزی که در آن قند و شکر ذره ای نقش داشته باشد در حالی که دوستی داشتم به شدت لاغر بود ولی حتی داخل نسکافه آماده که کلی شکر داشت یک عالمه نبات میریخت و با خیال راحت میخورد یا دامادمون که هر روز صبح چایی شیرین میخورد و اگر شیرینی باشد روزی پنج تا را میخورد و دو سه برابر من غذا میخورد ولی لاغر هست و
۳.ازدواج زیرا بدن خانوم باز میشه و طبیعی هست که چاق بشه در حالی دختر خاله ام بعد از ازدواج لاغرتر شد
و هزاران تفکر اشتباه که رو کاغذ نوشتم کم تحرکی در حالی که دومادمون تا باحال یکبار باشگاه نرفته و لاغر هست همچنین دختر خالم و دوستم و ….
و هر کس بره بدنسازی ول کنه چاق میشه و سر این موضع بدن من کاملا ترکید و موفقیت های که داشتم از طریق رژیم و دارو وورزش من از نود و هفت کیلو رسیدم به نود و دو کیلو و نهایتا شدم هفتاد و چهارکیلو ولی بعد از آن وزنم برگشت و شدم هشتاد و دو کیلو و هر سری که وزن اضافه میکردم حسابی احساس بد و سرزنش کردن به خودم دست میداد و در حال کنترل کردن با رژیم بودم و دوباره یک کیلوکم کردم و درحال رژیم و مصرف دارو بودم که با سایت شما آشنا شدم و حالا به این نتیجه رسیدم من برای لاغری نیازی به دارو و ورزش ندارم چرا که اون داروها داشت معده مرا هم نابود میکرد بنابراین تمام آن ها را ریختم سطل زباله من لایق داشتن اندامی متناسب هستم من برای لاغری به هیچ دارو و رژیم و ورزشی نیاز ندارم لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست من برای لاغری به هیچ دارویی نیاز ندارم
سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه
من با بازگذاشتن دروازه ذهنم و اجازه ورود به تمامی آموزنده ها از هر کسی چاقی رو برای خودم طبیعی کردم وخودم رو سالها در مرداب چاقی گرفتار کردم و مرتب دست وپا میزدم تا خودم رو از این مرداب نجات بدم اما جز فرورفتگی بیشتر فایده دیگری نداشت .
من با اعتماد کردن به صحبتهای کسانی که برام از جان مایه میزاشتن خودم رو وارد مرداب کردم .
من بااعتماد کردن به افرادی که خودشان رو متخصص این کار میدونستن اما دردچاقی رو نکشیدند وارد این مرداب شدم .
من با تمسخر کسانی که خودشان چاق بودند اما منو نحیف و زشت میدونستن وارد این مرداب شدم.
من باکمک خواستن از کسانی که سالها وارد این مرداب شدن و دسته وپنجه نرم میکردن وارد این مرداب شدن .
من بااعتماد کردن افرادی که ادعای کمک به من رو داشتن ولی نیتشان فروش محصولاتشون بود وارد این مرداب شدم .
بله اول وآخر ماجرا من بودم چون من حق انتخاب داشتم و من هر حرف وسخنی رو می پذیرفتم فارغ از درست یا غلط بودنش.
حالا همین من اومدم باجسم نازنین جنگیدم و خستش کردم و آخرش کشیدم کنار .
چرا نشد یکبار بگم چرا عمه هام چاقن و میگن من به اونها رفتم پس چرا فرزندان خودشان متناسبند؟؟؟
چرا یکبار نگفتم کم تحرکی باعث چاقیه چرا دوربرم اینهمه افراد متناسب داریم از قشر ضعیف گرفته تا قشر مرفه که کارشون تحرکی نداره .
چرا یکبار نشد بگم اگه ثروت باعث چاقی میشه پس ثروتمندترین افراد جهان بایستی به ترتیب ثروتشان چاق تر باشن .
چرا بکبارنشد بگم اگه آرامش روحی باعث چاق تر شدن میشه پس پیامبران وامامان ما بایستی چاق ترین افراد روی کره زمین باشن.
چرایکبار نشد بگم اکه افزایش سن باعث رشد عرضی بدن میشه . پس چرا اینهمه افراد دوربرم میبینم ازم بزرگترن و متناسبن و کشیده ؟
وچراهای دیگه .
پس من مسولیت چاقیم رو می پذیرم که ورودی های اشتباه به مغزم دادم و خودم رو مستحق چاقی و رنج های آن کردم .
پس خودمم مسولیت لاغر شدن خودم رو می پذیرم و باتغییر ورودی های ذهنم متناسب شدن رو به جسمم هدیه میدم .
با اون افکار پوچ طبیعی بود من چاق بشم و بااین افکار منطقی طبیعی هست متناسب بشم .
با سلام و درود
سوال اول: چون هیچوقت به طور جدی نخواستم ذهنم رو درست کنم همیشه با گرفتن رژیم و ورزش سخت میخواستم لاغر بشم ولی تنها راه کمک به خودم اینکه اینجا و فقط روزی یک گام به تناسب اندام نزدیک بشم
سوال دوم: همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه اروم اروم حرص و ولع خوردن من برمیگشت و هی با خودم میگفتم از فردا از فردا بزار امروزو بخورم
سوال سوم:من خیلی راحت لاغر میشم اینو همیشه میدونستم و به خودم و بقیه گفتم
سوال چهارم:من قبلا دوچرخه سواری میکردم و الان هم بلدم، من قبلا بدمینتون بازب میکردم و الان هم بلدم
به نام خدا
هنوز بشدت فکر می کنم چاقی طبیعیه و لاغری چه چیز خاص و نشدنی
اتفاقا دیروز فکرم یکم منفی شد اینکه چرا نتیجه ای رخ نداده منکه طرز فکرام بهتر شده. میدونین چون تغییراتمو با اون سری قبلی که با تناسب فکری متناسب شدم مقایسه کردم. اون زمان یادمه تو 4 هفته یه تغییرات خوبی کردم اما این سری طولانی تره و هنوز رخ نداده. سر همین گفتم شاید دارم اشتباه میرم اما باورم نشد چون اون سری هم از همین مسیر رفتم همین تمرین ها رو انجام دادم. خلاصه اینکه زیاد فکر منفی تاثیر گذار نبود برام و خروجیش فقط این بود به این چیزا فکر نکن و انرژیت رو بذار فقط برای ادامه دادن. اگه نیاز باشه عملکردت رو بهتر کنی در طول مسیر با تضاد یا در دل تمرین ها خواهی فهمید پس پیش پیش نمیخواد بهش فگر کنی…
سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم که اتفاقا خیلی راحت تر از قبلا بود و این خودش یه نشانه بود برام که افکار مخالف تناسب کم رنگ تر شده. با خودم گفتم یادت نره این یه مسیره پروسه ست که داره طی میشه باید ادامه بدی. پس از مسیر لذت ببر. نذار هیچ فکری باعث بشه از ادامه دادن منصرف بشی. بچه ها نتیجه گرفتن همینطور استاد. درسته الان نتیجه غیر از درونی مشاهده نمیکنی اما به این دلیل نیست چند ماه دیگه تو شرایط الان باشی!
به خودم گفتم مگه نمیدونی تغییرات اول از درون شروع میشه بعد در بیرون رخ میده. ایا از درون دیدت ارامشت نسبت به لاغری عوض شده؟ ایا تعهدت بیشتر شده؟
دیدم اره…واقعا تغییر کردم
اما به این فایل فهمیدم هنوز به قدر کافی تغییر نکردم و طرز فکرایی هستن که دست نخورده باقی موندن و خب کارشون رو هم دارن انجام میدن یعنی جسمم همینجوری چاق بمونه.
این طرز فکر چیزی نیست جز طبیعی بودن چاقی و لاغر شدن عجیب و غیر طبیعی و نشدنی
هنوز ذهنم با این کنار نیومده
با این فایل فهمیدم دلیل اینکه هنوز نتایج بیرونی نیومده اینه به قدر کافی تغییر نکردم. پس باید ادامه بدم
در مورد سوالی که مطرح کردین(منطق شما درباره ی چاقی چیه؟) هم نمیدونم چه جوابی بدم..یعنی اخه جوابم مثل قبل نیست که بتونم باور ازش در بیارم. مگه اینکه قصدتون از مطرح کردنش اینه فکر کنیم بهش…
چون من الان احساس می کنم منطق چاقیم اینکه که ذهنمو تغییر ندم و بخصوص ادامه ندم.خب سبب میشه این بافت ها بمونه. بنابراین فکر نمی کنم که چاقم چون ورزش نمی کنم.
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام
تمام مشکلات بشری از جایی شروع شد که خواست با قوانین جهان هستی مبارزه کند و این شروع همه بدبختی های ماست در طی مدتی که اضافه وزن داشتم فرمولهای غلطی در ذهن ما وارد کرده بودند که انگار این چاقی طبیعی است چون ما پرخوری میکنیم، کم تحرکیم، متابولیسم پایین داریم یا گاها بیماری و داروی خاصی علت این چاقی است و برای رهایی از این مشکل باید رژیمهای سرسخت بگیریم ساعتها ورزش در باشگاه و مصرف داروها یا ابزار لاغری و یا حتی اعمال جراحی سنگین تنها راهکار حل این داستان است و این دقیقا مافیای ساختن چاقی در ذهن بشر است من امروز به لطف خداوند و استاد عزیزم متوجه شدم که چاقی من طبیعی نیست و من با انجام آموزشهای غلط جسمم را در مسیر آن مافیاها هدایت کرده ام و مدام گول خورده ام با انواع و اقسام رژیمها و ورزشها و وسایل لاغری بارها وزن کم کردم ولی چون چاقی برای ذهنم طبیعی بود که میدونستم با قطع رژیم و یا ورزش نکردن دوباره چاق میشم و حتی چاقتر میشم و همیشه در حال رژیم و ورزشهای سخت بودم اما کافی بود تنها چند روز اونها رو رها کنم وزنم وحشتناک برمیگشت حتی بیشتر هر روز اضطراب وزن کشی داشتم یا خدا امروز اضافه کردم فردا کمتر بخورم و این پروسه تکراری زجر آور هر روز من بود ولی الان که دارم در مسیر تناسب فکری قدم برمیدارم متوجه شدم که بدن من طبیعیه متناسب باشه و من این اضافه بار رو بهش تحمیل کردم و طی همین مدت کوتاه متوجه تغییرات مثبت جسمم شدم که چقدر مایله متناسب بشه و چقدر استعداد تناسب داره الان که دارم عادات بد قبلم و اصلاح میکنم رفتارم تغییر کرده و طبیعی شده، متوجه تغییرات واضح جسمم شدم.
ای جانم، این طرز رفتار متناسب، طبیعی فکر و بدن منه و دیگه هرگز فراموش نمیشه مثل چیزهایی که تا حالا یاد گرفتم طبیعی ذهن من پرخوری نکردن و ترک رفتارهای اشتباه گذشتمه ،شاید بعضی وقتها بلغزم اما دوباره ادامه میدم مثل وقتی که درس میخوندم. یه وقت درس میخوندم ۲۰میگرفتم وقتایی تلاشم کمتر بود نمره کمتر میگرفتم ولی درس و رها نکردم و ادامه دادم و تلاشم بیشتر میشد تا نمرات خوب بگیرم . پس من پر انرژی تر از قبل به راهم ادامه میدم تا به لطف خداوندی که منو هدایت کرده در این راه به آرزوی چندین ساله ام برسم و زندگیم رو دگرگون کنم لاغری و تناسب طبیعی جسم منه و این چاقی جزئی از من نیست من نمی پذیرم که محکومم تا آخر عمرم چاق باشم من لاغری و تناسب فکر و جسمم را که منطق مغز من است را شکوفا و به ثمر مینشونم من هر چیزی که نیاز به یادگیری داشته رو با استمرار و تلاش یاد گرفته ام و الان هم همگی اونها بازم یادمه و فراموششون نکردم یادمه اوایل آموزش رانندگی چقدر برام سخت بود رانندگی و همش آرزو میکردم بتونم خوب رانندگی کنم ولی الان رانندگی و کلاج و ترمز مثل نفس کشیدن شده برام یعنی اصلا لازم نیست مثل اون اوایل حواسم به کلاج و ترمز گرفتن یا نگرفتن باشه مغزم یاد گرفته و دیگه با توجه به چیزی که داره میبینه یا میشنوه پا روی کلاج یا ترمز یا گاز فشار داده میشه یه جورایی تقریبا غیر ارادی عین نفس کشیدن
پس حالا من آموزش میبینم لاغری رو، یاد میگیرم فکرم رو متناسب میکنم تا جسمم هم متناسب بشه این راه زمان درش مهم نیست عجله ای وجود نداره گاماس گاماس باید جلو رفت و یاد گرفت و تلاش کرد نمره بالا بگیریم اگر روزی تمرینات و انجام دادی و در رفتارت تغییر دیدی مطمین باش راه و داری درست میری اگه اومدی پرخوری کنی و نجوای ذهنت گفت نکن بدون داری درست میری ولی اگه فقط فایل گوش میدی و تمرین میکنی و در عملت تغییری نداری مطمین باش تو هنوز این راه و باور نکردی تو مقاومت ذهنی داری و ذهنت هنوز چاقه، شاید با تکرار و تمرین بیشتر نتیجه بگیری ولی مطمین باش نتیجه میگیری من متناسب بودن و طبیعت ذهنم میکنم و میدونم که نتیجه اون حتما و قطعا تناسب و متناسب موندنه من برای لاغری لازم نیست کاری بکنم مغز من یاد میگیره و اتوماتیک اجراش میکنه لاغری آسونترین کار دنیاست و نیاز به هیچ رژیم، ورزش، ابزار و تلاشی نداره خود به خود با یادگیری ذهنی بوجود میاد خداوند و بسیار بسیار سپاسگزارم برای هدایتم به این مسیر روشن
سلام استاد صبح شما بخیرو شادی
درمورد منطق چاقی خودم باید بنویسم من منطق چاقی خود را ژنتیکی میدونستم چون تمام اطرافیان عمه ها و عموهای من چاق هستند و طبق نظر دیگران ما خانوادگی چاق هستیم و این منطق همیشه ما را به سوی بیشتر چاق شدن سوق میدهد و این امر را یک چیز طبیعی میدانستم . الان متوجه منظور شما میشوم به عنوان مثال همسر من از خانواده متناسب است که همه میگویند این خانواده و طایفه آنها یک نفر چاق ندارند و واقعا من دقت کردم دیدم راست میگویند و آنها همیشه منطقشان این است که ما طایفه هرچه بخوریم چاق نمیشویم و نمیشوند الان یکی از فرزندان من لاغر است و درحالی که خوراک آن بیشتر از دیگر افراد خانواده است حتی برای انواع پفک -چیبس – بستنی و غذا خوردن چون همیشه میگوید من به طایفه بابایی رفتم و چاق نمیشوم واقعا هم چاق نمیشود و سه فرزند دیگر من همیشه بهشون گفتند به طایفه مادری رفتید و آنها چاق شدند و من الان متوجه شدم که منطق چاق با منطق افراد لاغر خیلی باهم تفاوت دارد پس بنابراین من بایستی اول منطق چاقی خود را به سمت منطق لاغری اصلاح کنم و وقتی هم که به لاغر شدن فکر میکنم و در گوشه ای از ذهنم میگویم من این را بخورم چاق میشم پس من متناسب نخواهم شد
از استاد عزیز ممنون که این قدر شفاف فرمولهای ذهنی را برای افراد چاق مشخص میکنند
لاغری وتناسب طبیعت جسمما هست و این ی قانونه ک جسمم ب سمت متناسب شدن بره ، سالها من کلی غذا خوردم ک اگه اون حجم از غذا قرار بود در جمسممن باقی میموند الان من چندین تنوزن داشتم ، بس تبدیل مواد غذایی و هضم و دفع اون طبیعی بدن منه ؛
ولی سال ها من چاقی رو طبیعی جسمخودم میدونستم چون سالهای سال اطلاعاتی ب مغزمداده بودم و باورهایی برای خودم بوجود اورده بودم ک مغزم چاقی روبرای جسمم طبیعی میدونست ومن هرچقد تلاش میکردم کلاغر بشم ولی باز خیلی اسون و راحت چاق میشدم ؛
من لاغری رو طبیعی جسمم نمی دونستم بلکه در مقابلش چاقی رو حق و طبیعی جسم خودممیدونستم ، چرا ک سالها من اطلاعاتی ب مغزم داده بودم ک با وجود اون اطلاعات ونگرش ها مغز من چاقی رو برای جسمم طبیعی کرده بود ، اطلاعات و نگرش هایی مثل : من استخون بندیم درشته بس باید چاق باشم ونمیتونم لاغر باشم ، من مادرم وخونوادش چاقن و من شبیه اونام بس من باید چاق باشم ، ما سوخت و سازمون کمه بس چاق میشم ، من مقدار غذام زیاده ، معدم بزرگه ، بس باید چاق باشم ، من تحرک کمی دارم و ….. و از این قسم اطلاعات ک همشون مساوی بودن با چاقی و همین ها برای ذهنم چاقی رو طبیعی کزده بود ووقتی من چاقی رو برای جسمم طبیعی بدونم چطوری میتونم لاغری ماندگار داشته باشم ، مثل ابی ک میزارمش داخل فریزر و طبیعی میدونم کبعد چند ساعت یخ بزنه ، یا ابی کروی شعله گاز میزارم و طبیعیش میدونم ک باید بجوشهذوبخار کنه و اینها رو طبیعی میدونم ، با اون اطلاعات ک در ذهنم بود چاقی رو هم ب همیین روشنی و واضحی برای خوذم طبیعی دونسته بودم ؛ و هر تلاشی ک برای لاغری انجام میدادم روموقت میدونسم چون لاغری رو حق وطبیعت جسمم نمیدونسم و بواسطه ی عملی ک انجاممیدادک مثل رژیم و یا ورزش و دارو و دمنوش برای مدت زمان موقتی لاغر میشدم و باز خیلی راحت ب سایز و وزن قبل برمیگشتم؛ چرا ک جسم باید ب طبیعت خودش برمیگشت و من چاقی رو طبیعت وطبیعی برای خودم میدونستم ؛
در حالی ک در یه فرد متناسب لاغری طبیعیه و هر کاری انجام بده باز هم متناسب و لاغر میشه ، چون در ذهنش هیچ نگرش و فرمولی راجب این نداره ک بخواد چاقی رو طبیعی بدونه، بارها دیدم ک زنداداشم و یا دوست متناسبم ک از نظر من حسم ایده الی دارن ، دنبال راهکاری بودن ک ی چند کیلو اصافه کنن ولی هیچوقت موفق نشدن ، من تمام اون مدتی ک اونها برای چاقی تلاش میکردن میدیدم ک مدام این باور قوی رو دارن وحتی تکرار میکنن وی زبون میارن ک من نمیتونم چاق بشم ، من هر کاری کنم و ی ذره تغییر کنه جسمم بازم نمیتونم نگه دارم و زود لاغر میشم ، زنداداش من سه چهار کیلویی با کلی تلاش اصافه کرذه بود و تمام اون مدت میگفت ک نمیمونه و باز برمیگردم و تمام مدت با استرس میگف الان لاغر میشم باز، و خیلی زود ب وزن قبل برگشت چون این رو برای ذهنش طبیعی کرذه بود ، ک اون همیشه لاغر و متناسب میمونه ، لاغری طبیعت جسم هر فردیه واین هم ثابت شده است چون هر لحظه اون مقدار مواد غذایی ک میخوریم اصلا نیست و نمیدونیم کجا میره وفقط ما جاق ها با قدرت ذهنمون ی مقدار خیلی کمی از اونحجم رو بواسطه افکار ونگرش هامون نگه میداریم ؛
من سالها میگفتم ک ژنتیکی چاقم و ب سمت مادر و خونواده مادری کشیدم وقتی با این سایت متوجه شدم ک اینها فقط ی باور غلطه وچشمام با اگاهی ها باز شد ، دیدم ک دوتا از دخترخاله هامم از لحاظ چهره شبیه ماماناشون وخونواده مادرین ولی بسیار جسم متناسبی دارن در حالی کهمون دخترخاله هام خواهرهایی دارن ک چاقن ، وقتی نگا کردم دیدم من پسر دایی های متناسبی دارم با وجود اینکه چنتا از پسر دایی هام چاقتن ودر یه خونواده زندگی میکنن بس اگه ژنتیکی در کار هست چرا روی اونها تاثیر نداشته ؟؟؟؟بس این موضوع رد میشه و دیگه قابل قبول نیس و ژنتیک نمیتونه عامل چاقی باشه ؛
همیشه میگفتم من کم تحرکم در حالی ک دوستم و یا زنداداشم ک خیلی از من کم تحرک تر بودن و بیشتر استراحت و خواب رو دوست داشتن همیشه متناسب ولاغر بودن ، در حالی ک من تمام مدت در حال پیاده روی کرذن و باشگاه ها ورزش های سخت انجام دادن بودم ودوست متناسبم همون در حال خواب و استراحت و بارها شده بود بهممیگف واای چطوری میتونی پاشی بری باشگاه و ورزش کنی ؛ من بجای تو خسته میشم و دلم میخواد استراحت کنم ، ولی من همچنان چاق میشدم واونها متناسب باقی میموندن ، بس این هم نمیتونه دلیل لاغر نشدنم باشه ؛
من میگفتم ک مقدار غذایی ک میخورم باعث چاقی منه ، و مقدار غذا رومساوی با چاقی میدونسم و چون نمیتونسم از اونمقدار کمتر بخورم بس چاقی روبرای جسمم طبیعی میدونستم در حالی ک بارها وقتی با دوستم بودم و یا زنداداشم موقع غذا با ما بود میدیدم ک میگفت گرسنمه ومقدار غذاش خیلی بیشتر از غذای من بود ولی هیچ تغییری در سایز و وزنش نداشت چون هیچ نگرشی در مورد مقدار غذا ومساوی دونستن اون با چاقی نداشت و لاغری رو برای خودش طبیعی میدونست بس مقدار غذا هم نمیتونه دلیل چاقی باشه ؛
من معتقد بودم ک نوع غذایی ک میخورم در جاق شدن من تاثیر داره ، در حالی ک بابای متناسبم هماز همون نوع مواد غذایی استفاده میکرد و یا زنداداشم بارها سر همون سفره و از همون غذاها استفاده میکرد و یا دوست متناسبم ک توی دانشگاه اغلب اوقات باهم غذا میخوردیم از همون نوع مواد غذایی استفاده میکردو اون بعد استفاده همچنان متناسب ولی من روز ب روز اضافه تر میشدم ، چون من هر لقمه از غذا وهر نوع مواد غذایی رو عامل چاق شدن میدونسم وواکنش طبیعی جسمم رو با خوردن و مصرف اون عذاها چاقی میدونستم در حالی ک اون متناسب ها فقط ب این فکر میکردن ک غذا بخورن چون گرسنشونه و اون حالت ضعف رفع بشه وانرژی بگیرن نچیز دیگه ؛
من فهمیدم ک برای لاغر شدن و لاغر زندگی کردن باید تناسب و لاغری روبرای خودم طبیعی قرار بدم ، مثل طبیعی بودن رشد مو ، طبیعی بودن رشد ناخن ، طبیعی بودن تپش قلب و ضربان وپلک زدن ، لاغر شدن ومتناسب شدن هم برای جسم مثل همین هاست ، فقط من دستکاریش کرده بودم ، والان هر چیزی کبخواد ب من بگه ک این تو رو چاق میکنه من خلاف اونو ب ذهنم نشون میدم و میگم ک اینجوری نیست ، لاغری روحق طبیعی جسمم میدونم و هر چیزی ک حق و طبیعت کنه برام پیش میاد، طبیعیه ک من زندگی خوبی داشته باشم ، طبیعیه کهر چیز ک میخوام رو بتونم بدست بیارم وقتی خودم حق طبیعیمبدونم همون هم برام پیش میاد وتجربه میکنم
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم
من امروز خیلی افسرده شدم بخاطر چاقی و اضافه وزنم
چون چند روز پیش که خونه خواهرم بودم اونا ترازو شون همیشه توی اشپزخانه هست ، منم کنجکاوشدم دلم خواست بدونم وزنم چقدر تغییر کرده ودیدم حتا وزنم از ترازویی که خودم توی خونه دارم و چند وقته پیش خودمو وزن کرده بودم حدود دوسه کیلو بیشتر از اون مدت زمان نه چندان طولانی نشون میده ،
خودمم توی آینه میبینم یا لباسی که تنمه چاقیمو به من یاد آوری میکنه ، همینطور همسرمم بهم گفت چاق شدی ، امروز داشتیم توی حیاط راه میرفتیم خیلی گله مند و شاکی وافسرده بودم از این وضعیت فعلیم که دوسش ندارم ، جسم چاقمو میگم.
همسرم گفتش تو استعداد چاقی داری ، خب خودش خیلی لاغره
منم گفت پس تو هم استعداد لاغری داری که چاق یامتناسب نمیشی؟
انقدر حالم گرفته بود اینا رو گفتم .
این مدت که دارم با لاغری با ذهن پیش میرم توجهم رفته به خوردنم
دارم قشنگ حس میکنم با اینکه سیرم ولی دستم به سمت غذا بیشتر از سیریم میره انگار که یه نفر خیالی داره به زور منو مجبور به خوردن میکنه که زیاد بخورم و میترسه اگه پاسخ سیرمو با دست کشیدن از غذا بدم انگار اونو تحریم کردم ااز لذت بردن از خوراکی
یه کشمکش عجیبی درون ذهنم ایجاد شده
عامل چاقیمو خوردن بیشتر از حد نیازم میدونم
و عامل لاغریمو کم خوری
آهاحالا فهمیدم یکی از مخرب ترین موانع ذهن من این باورهست که اگه کم بخورم (کم)لاغر میشم و اصلا از جمله به اندازه بخورم به وزن طبیعی و اندام زیبایی که حق طبیعی من هست میرسم استفاده نمیکنه ،شاید همین عامل هم باعثشده شروع به خوردن زیاد تر از نیاز بدنم بخورم و رفتار درست غذایی نداشته باشم ،
مثلا دخترم که ۳ سالشه همه چی میخوره اصلا هم چاق نیس به اندازه نیازش میخوره هر چقدر هم به اون غذا علاقه داشته باشه
مثل شیر که خیلی دوست داره ولی تا یه حدی میخوره و دیگه هراندازه از شیرش توی لیوان مونده باشه نمیخوره برای هر خوراکی به همین شکل رفتار میکنه
کاش منم بتونم به طبیعت خودم توی خوردن برگردم و به اندام طبیعیم برگردم ، حس میکنم چاقی طبیعت ناخودآگاهم شده اما چون توی این مسیر و حقیقت اومدم دیگه طبیعی نمیبینمش من ادامه میدم باورهای ذهن چاقو قدم به قدم باآموزش های شمامیشکنم و به لیاقت خودم میرسم
سلام و درود
خیلی خوبه که حالت بد شده ولی اومدی و ادامه دادی و حتی درباره شرایط فعلی نوشتی
این نوشتن بهت کمک میکنه که مقداری از فشار ذهن رها بشی و بتونی ادامه بدی
توجهت به نتیجه و شرایط فعلی نباشه و امیدت این باشه که (من دارم افکار و نگرشم رو تغییر می دم)
این تغییر صد در صد نتیجه میده
اصلا نمی تونه نتیجه نده چون شما دارید فرمول های جدید در ذهنت ایجاد میکنی و راهی جز تاثیر گذاشتن بر رفتار و جسم شما نداره.
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام ب استاد مهربانم و دوستان گل وهم مسیرم
والا استاد نمیدونم از کجای منطق چاقی ذهنم بگم براتون
تمام این باورهایی ک میگید رو من دارم
اینکه چاقی من ژنتیکیه
اینکه چاقیم بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدنمه،
اینکه نمیتونم توی انواع رژیم هایی ک میگیرم استمرار داشته باشم
اینکه مرتب باشگاه نمیرم و همین نداشتن استمرار تو باشگا بیشتر منو چاق میکنه…
اینکه من زایمان کردم و شکمم دیگه همینه حتی اگه لاغر هم بشم این شکم واسم موندگاره خودمم اذیت نکنم چون بی فایدست…
اینکه چاقی من بخاطر سرد مزاجیمه و همین سردی مزاج باعث ورم من شده و سیستم بدنم همینه کاریشم نمیشه کرد
اینکه اصلا استخون بندی بدنم این شکلیه چربی بدنمم آب بشه بازهم بدنم پهنه
خلاصه در نهایت همیشه در ذهنم این بود که چون من استعدادشو دارم حتی اگه ب تناسب هم برسم البته با کلیییی سختیو رنج و درد وعذاب….باز اگه یکم بلغزمو رهاش کنم ب همون وزن قبلی برمیگردم چون ساختمان بدنم همینه….
واین باورها از طریق حرفای اطرافیان یا دوستان یا دکترهای ک رفته بودم و بهم فهمونده بودن ک تنها راه لاغری نخوردن وورزش هست …شکل گرفت
استاد هربار ک من این سوالو از دکترها میپرسیدم ک چرا فلانی قشنگ دوبرابر من میخوره اما یک چهارم منه…این چ دلیلی داره…بهم میگفتن اونا سوخت و ساز بدنشون بالاست و باهمین یک کلمه خودشونو راحت میکردن…
همیشه برام سوال بود خب مگه موتور سوخت و ساز تو بدن وجود داره ک برای لاغرها سه برابر موتور ما چاق ها کار میکنه
ینی خدا موتور بدن اونارو فعالتر کرده؟؟؟!!!!!
استاد من از چند سال قبل ک با مفهموم ذهنی آشنا شدم مرتب ب خودم میگفتم اگه توی تموم این سال های مدرسه یه کتاب فقط یکی از دروس ما راجب ذهن و قدرت ذهن بود الان باجرأت میتونم بگم نیمی از آدمها اونجوری زندگی میکردن ک خودشون میخان ن اونجوری ک روال جامعه و منطق هست…
و الان ارزو میکنم ک این اتفاق برای بچه هامون و نسل های آینده بیافته ک واقعا علم ذهن از نون خوردن هم واجبتره ک اگه ادمها این یک قلم رو یاد بگیرن ب اندازه ی دکترای تمام رشته ها ارزش داره چون این علم هم خدارو میشناسی هم خودتو و هم دنیای اطرافتو و کاملترین علم دنیاست …
استاد بی صبرانه منتظر اون روزیم ک بیام بنویسم از باورهای محکمم راجب لاغرشدن ذهنم
الهی ب امید اونروز ک ب اندامی زیبا و ذهنی زیبا و روحیه ای قوی و محکم با عزت نفس قوی و آرامش عمیق و خداشناسی رسیده باشم با کمک شما دست خدای مهربونم
با سلام خدمت استا عطار روشن عزيز
منطق من براي چاقي اين بودش كه من تحركم كمه
اين بودش كه من غذاهاي پر كالري ميخورم و اون كالري ها رو نميسوزونم پس چاق ميشم
ميگفتم سوخت و ساز بدنم پايينه
هورمون هاي بدنم خوب كار نميكنن كه سوخت و سازم پاينه
ميگفتم بدنم از نظر طب سنتي سرد و بلغمي هست به همين دليل چاق ميشم
در ذهن من كالري ماكاروني و سالاد الويه و هر چي كه پنير پيتزا داره بي نهايت بالاست
با اينكه من راحت كيك ميخورم ولي وقتي ماكاروني كه عاشقش هستم رو ميخورم ميگم واي الان 3000 كالري وارد بدنم شد…و هي توي ذهنم ميشمارم كه از صب چقدر كالري وارد بدنم كردم و چقدرشو سوزوندم
از يكسال پيش از اونجايي كه در اينستاگرام يك بلاگر خارجي رو دنبال ميكردم كه هر روز سه وعده آشپزي ميكرد و خودش و خانمش و بچه اش علاوه بر سه وعده دسر هم درست ميكردن و ميخوردن هي برام سوال بود كه چطوري ميشه اينا سه وعده غذا به اضافه دسر ميخورن ولي متناسب هستن
البته اونا توي رژيمشون كرب و هيدرات ساده رو نميخورن ولي كالري مصرفيشون با چيزهاي جايگزين كرب و هيدرات ساده كه مثلا آرد بادام هست خيلي بالاست.
و در كل هي از خودم سوال ميكردم كه اين كه خانمش تحركي نداره
و سه وعده هم غذا ميخوره چطوري لاغره
حتي خانمش همش دنبال درست كردن دسر هست . كوكي هاي مختلف درست ميكنه هر روز كه حالا مواد تشكيل دهنده اش يكم سالم تر هست
ولي نكته اش اينه كه من هر چي حساب كتاب ميكردم اون حجم از كالري كه وارد بدنشون ميشه رو درك نميكردم چطور جور درمياد كه انقدر لاغر باشن
دوستم كه لاغر هست رو هي ميديدم و سوال بود برام خوب اگر برنج دليل چاقيه كه اين بلاخره بايد يكم شكم مي آورد از خوردن برنج درسته كه در كل كم ميخوره ولي مگه برنج دليل شكم آوردن نيس ، پس چرا اين شكمش تخته
خواهرم همش ميگه من يك جعبه شيريني توي خونمون باشه توي دو ساعت خودمو بچه هام تمومش ميكينم
ميگه ما انقدر تنقلات ميخوريم كه اصلا اونقدر غذا نمي خوريم
تازه غذا هم بخوان بخورن از بيرون سفارش ميدن
من بهش ميگفتم نه اين كارو نكن غذاهاي بيرون سالم نيستن گوشتاي بيرون سالم نيستن …روغني كه روي برنج ميريزن اصلا روغن خوبي نيست ..به فكر سلامتيت باش
سرتونو درد نيارم يكسال شايد بيشتره كه فهميدم دلايل چاقي و لاغري يه چيزاي ديگه ست و نه ربطي به ژنتيك داره نه ربطي به غذاي ارگانيك دراه نه ربطي به نوشابه داره
اينجا كه من زندگي ميكنم به طرز وحشتناكي اسپانيايي هاي ساكن آمريكا بي اندازه نوشابه ميخوردن اونم نه دايت نه رژيمي ..نوشابه با قند معمولي
بي نهايت آب جو ميخورن ..چيزي كه من شنيده بودم آبجو چقدر چاق كننده ست..
جالبه كه يكي از آشناهاي اسپانيايي از پلكان افتاد حدود يك ماه پيش
از اوناييه كه روزي چندتا نوشابه ميخوره
رفت بيمارستان و سه روزم نگهش داشتن و كلي عكس و سونوگرافي از همه جاش كه ببينن چيزيش شده يا نه
باورتون نميشه بدون هيچ شكستگي استخواني و بدون هيچ آسيبي خدار و شكر برگشت خونه
من به همسرم گفتم مگه نميگن نوشابه پوكي استخوام مياره پس چطور اين بنده خدا حتي يك مو برنداشت استخوانهاش
همسرم هم براش جالب بود و سرچي در گوگل كرد كه ديد اصلا نوشابه براي آقايون مفيد هم هست ..خودتون گوگل كنيد نتايجش جالب بود..
و دوباره اين چراغ توي ذهنم روش شد كه اصلا اينايي كه من شنيدم از بيس و پايه چرت بوده
خلاصه از اونجايي كه من هميشه درگير سالم خوري و چاقي و لاغري بودم …خيلي زياد كيس توي ذهنم دارم كه بخوام بگم ولي زمان اجازه نميده
نهايتا باز هم به اين نتيجه رسيدم كه چون من از يكسال پيش سوالاتي برام پيش آمده بود كه چاقي لاغري به هيچي ربط نداره پس به چي ربط داره و اون چيه كه تعيين كننده ست …هدايت شدم به اين سايت.
منطق هايي كه بايد تغيير بدم :
عدم تحرك=اضافه وزن
مزاج سرد و بلغ=اضافي وزن
قند زياد = اضافه وزن
كالري زياد = اضافه وزن
به جاش بايد ياد بگيرم به خواسته بدنم احترام بزارم..هر چي چشم ديد اول از بدنم سوال كنم ميخواد تستش كنه يا نه
بپذيرم كه در بدن من يك هوش جهاني وجود داره و اون ميخواد كه من هميشه سلامت و متناسب باشم
خدوند ذهن من رو بيمار نيافريده
خداوند هيچ خوراكي بدي نيافريده
خداوند نميخواد كه من چاق بدون انگيزه باشم
خداوند ميخواد كه من متناسب باشم انرژيم بالا باشه تا چرخ هاي جهان رو به حركت دربيارم
شعور كيهاني در همه چيز جاريست بايد بپذيرم كه من با علم و دانش خودم ايني شدم كه الان هستم ..بسپارم به خداي تناسب اندامم و اجازه بدم اون بگه چي بخورم چي نخورم چي رو چقدر بخورم …از جلوي دست و پاي خدا ميرم كنار
شاد و سلامت باشيد
سلام سلام به استاد عزیزم
امروز با گوش دادن این دوره متوجه شدم این استاد عزیز و دوس داشتنی ما چقدر تونسته در این کار (لاغری با ذهن ) خبره بشه کسی ک استاد این کاره پس باید هم به همین شکل عالی متناسب بشه
استاد عزیزم من رفته رفته دارم متوجه میشم که شما چقدر وارد سایه های تاریک ذهنتون شدین در واقع چقدر به خودتون نزدیک شدین
به این خویشتن و این کار کی میتونه باشه همون خداوندی ک مارو آفریده این روزها من هم حس میکنم دارم کم کم به صورت آگاهانه وارد ذهنم میشم و افکارمو شناسایی میکنم
به امید روزی ک از آموزش های استاد موفقیتم و همچنین شما ب خودشناسی برسم و خودمو اون طور ک لایقش هستم دوست داشته باشم
خب بریم سراغ سوالاتی ک پرسیدین
منطق من برای چاق بودن اینکه یه ذره بین بزارم رو غذاها و شمارش کالری در ذهنم کنم نه این ضرر داره این خوراکی کالری داره من احساس بدی داشتم در موقع خوردن بستنی و غذاهای سرخ شده با عذاب وجدان زیاد منطق بعدی اینه ک اگه تحرک نداشته باشی و باشگاه نری روز به روز چاق تر میشی
مخصوصا اگه نری بیرون یه آدمی هستی ک مفید نیس و کار مفیدی هم انجام نمیده
سوال بعدی افراد لاغر این منطق هایی ک نام بردم رو ندارن اونا تا لنگ ظهر میخوابن و بی تحرکن اونا هرچی دلشون بخواد رو میخورن و لذتشو میبرن
سوال بعدی میترسی چاق بشی؟
نه خیلی کم رنگ شده این حس در من چاقی دیگه برای من ترسناک نیست چون من اکثر فرمول ها چاقی رو در ذهنم شکستم شاید یه قدرتای ریزی طبق عادتم داشته باشم ولی من مطمانم ک شکستشون میدم
من آدم خیلی چاقی نیستم ولی من به این اندام قانع نیستم
من باید به دست بیارم اندامی ک حقمه شکمی تخت با دستو پای کشیه و ظریف
من باید به دست بیارم من باید این مهارت لاغری رو در خودم روز ب روز پرورش بدم من باید این استعداد ذاتی رو در خودم بالا بیارم
بعد میبینم ک چقدر بیشتر این بدنو دوست دارم ببینم ک زندگی چقدر میتونه لذت بخش و شیرین باشه
وقتی میرم لباسی ک میخوام تن میکنم و از دیدن خودم تو اتاق پرو شگفت زده میشم هرچقدر بگم ک چقدر لذت بخش این باریک بودن کم گفتم
و یکی از سوالای کلیدی ک استاد جونم گفته
چقد برات طبیعی ک چاق بشی
طبیعی نیست ک چاق بشم چون ساختار بدن من کاملا علاقمند به لاغریه
چقد برات طبیعی ک لاغر بشی
کاملا طبیعی ک اندامی متناسب داشته باشم کار خاصیم نمیخواد بکنم فقط کافیه ب احساس سیری توجه کنم و بعد از خوردن دس بکشم
و فرمولی های لاغری رو در خودم پرورش بدم همین به همین راحتی
وقتی ک در این سایت فعالیت میکنم روز ب روز به حالت طبیعی خودم ک متناسب تر شدنه نزدیک میشم
من به زودی یه فرد باریک میشم کاملا متناسب😍😊
الهی به امید خودت ک تنها امیدمی😍🥰
سلام خدا قوت به استاد عزیز و همه دوستان
تازمانی که کلمه لاغری به ذهنت بیاد کلی ایده میاد که با انجام اونها به تناسب اندام برسی و به جاش وقتی کلمه اضافه وزن بیاد لازم نیست فکر کنی تا ایده های اضافه شدن به وزنت بیاد منطقت عوض نشده
این حسی بود که بهم دست داده بود که چرا لاغر نمیشم یا اینکه چیکار کنم سرعت تناسب اندامم بیشتر شه؟
و جواب، این سوال بود تو چقدر باور داری که به طبع متناسب میشی؟
بهترین راه همینه که موانع رو نقض کنی و هر چقدر سرعت ما کمه به خاطر قدرت موانع هست
باورهای اشتباه من این بود که هرچقدر سنم بیشتر شه وزنم بیشتر میشه یکی این بود که ممکنه به مادر یا پدر برم و ناخودآگاه اضافه وزن پیدا میکنم یکی دیگه اینکه من بدنم سفته سخت متناسب میشم یکی دیگه اینکه من خیلی میخورم اولا اینطوری نبود ولی از یه جایی به بعد میزان استفاده از غذاها در من خیلی بیشتر شد که فکر میکردم طبیعیه منم مثل آدم بزرگها زیاد غذا بخورم یکی دیگه اینکه نمیدونم چجوری ولی انگار یه باور ناخودآگاه در من شکل گرفته بوده که بعد بلوغ وزنت اضافه میشه یا اینکه یکی دیگه ام این بود که همیشه گیر میدادن که سارا بیشتر از این نشو موندم چیکار به من داشتن در صورتیکه از بچگیم کاملا متناسب بودم یکی دیگه اینکه من تحرک ندارم اضافه وزن پیدا میکنمیکی اینکه خوابم درست نیست و اضافه وزن میگیرم یکی دیگه اینکه من باید یه غذایی که دوست دارم رو انقدر زیاد بخورم که بترکم چون دیگه بعدش تموم میشه باید اونقد بخورم که به جونم بشینه😂
دلم میخواد همینجا همش رو نقض کنم با الگوهای خیلی زیادی که پیدا کردم و همه ثابت میکنن اضافه وزن بدیهیه و مثل آفت برای یه درخت سالمه
سن بیشتر ربطی به اضافه وزن نداره و اینکه هر چقدر یه آدم بزرگتر بشه به همون تناسب بدنش اندامش رشد میکنه و به طبع همه با تناسب درست بزرگ میشن و اضافه اون از باورهای دستکاری شده میاد مثلا دختر عمه هام اکثرا متناسبن یکی از فامیلامون پنجاه و خورده ای سالشه ولی کاملا متناسبه یکی دیگه از فامیل هامون سی و خورده ای سالشه و کاملا متناسبه حتی یکی از فامیلامون باورهای داره تغییر میکنه و الآن که حدود چهل سالشه داره متناسب و زیبا میشه واقعا این مورد خیلی حسم رو خوب کرده 🙂
اضافه وزن ارثی نیست ژنی در بدن به نام اضافه وزن وجود نداره :/
چون یکی از دوستام همه اشون اضافه وزن دارن و پدرشون متناسبه یا یکی از اقوام پدر و مادر و برادرش اضافه وزن دارن خودش کاملا متناسبه حتی وقتی خواست اندامش رو توپر کنه نشد و هر بار برگشت ناخودآگاه به تناسبش و این هم یکی از نمونه های عالی برای منه یکی دیگه از اقوام همه خانواده اضافه وزن دارن و مادر خانواده کاملا متناسب و شیک پوشه یکی دیگه از اقوام فقط مادر اضافه وزن داشت و دخترهاش و همسر متناسب بودن که حالا مادر خانواده ام متناسب و شیک پوش شده بدون هیچ رژیمی یا ورزشی یا تلاش خاصی هیچی واقعا
چربی در بدن سفت نیست و مثل باد از بدن خارج میشه اگر واقعا باور داشته باشیم تناسب و لاغری طبیعت زندگیه! چون یکی از اقوام که ذکر کردم خیلی سعی کرد وزنش رو زیاد کنه و یه بار تپل شد اما بعد یه ماه وزنش کم شد با اینکه وقتی قرص اضافه وزن استفاده میکرد کلیییییییییییییی غذا میخورد ولی بعدش که ول کرد سریع برگشت به حالت قبل اضافه وزن مثل مهمون ناخونده است که اگه باور کنی جاش توی بدنت نیست زودی میره خونه خودش
من غذام اندازه کافی بود اما کم کم زیاد شد و اتفاقا تشویق شدم که بیشتر بخورم و دیگه به جایی رسید که طبیعتا کلی غذا بخورم و اصلا نفهمیدم چیشد که وزنم اضافه شد ولی خب این یه فرمول دستکاری شده بوده که تبدیل شده به عملکرد جدید به غذا ها و بعد از اون یه باور در من ایجاد شد که همون اضافه ها نیاز به انرژی دارن پس تو نمیتونی کمتر بخوری و یه جورایی قانع کردم خودم رو که بیشتر بخورم اما این غلطه
اندام ما به اندازه افراد متناسب انرژی میبره و همونقدر که اونا میخورن ما هم بخوریم اوکیه و ما اگه درست کنیم مقدار غذامون رو درست میشه ولی خب اول از همه بباید موانع نقض بشن که ناخودآگاه غذامون متناسب شه
بلوغ هیچ ربطی به اضافه وزن نداره دختر عمه هام پسر خاله هام چند تا از دختر خاله هام چندتا از پسر عمه هام اکار دوستام که توخوابگاه باهم بودیم و خیلیای دیگه هنوز بعد از سالها گذشت از سن بلوغ هنوزم متناسبن پس اینا کلا چرت و پرته چون یکی از مادربزرگهای دختر عمه هام با سن بالاش کاملا متناسبه
وقتی یکی بهت توصیه میکنه بیشتر از اون نشو اتفاقا آدم ترغیب میشه بیشتر بشه یا حتی میترسه که بیشتر نشه ولی اونقدر که توجهش به اضافه وزنه باعث بیشتر شدنش میشه و دیگه طبیعت ذهنش روی نامتناسب بودن تنظیم میشه
درمورد خواب نادرست کاملا اشتباهه خیلی از جوون ها الآن شبها نمیخوابن تا صبح تو گوشی آن ولی خب متناسبن مثلا پسر عمه ام مثلا دختر عمه ام مثلا نوه عمم مثلا خودم که تا یه سنی همینجوری رفتار میکردم ولی خب متناسب بودم
درمورد کم تحرکی بگم که همین قوممون که سعی کرده بود توپر بشه کلا میخوابید و تحرک نداشت ولی خب باورهاش کار خودشو کرده بود و وزن کم کرده بود حتی یکی دیگه از آشنایان قرص میخورد که تو پر بشه ولی تا ول کرد همه اون اضافه ها رفت و متناسب شد کم تحرکی ربطی به اضافه وزن نداره چون ما حتی خوابیم هم بدنمون انرژی مصرف میکنه !
اینکه چون غذایی رو دوست داریم دلیل نمیشه با زیاد خوردنش به خودمون آسیب وارد کنیم حتی اگه غذای بهشتی ام باشه زیاد بخوری به بدنت آسیب میرسه هر چیزی به اندازه اش خوبه همونطور که حضرت علی میگه بهترین کار میانه ترین اونه چه در غذا خوردن چه در کار و چه در هر شاخه زندگی
من دیگه نمیخوام وقتی لازم نیست نخورم حتی اگه عاشق اون غذا باشم چون دیر نمیشه یا میتونم بخرم بزارم خونه که هر وقت گرسنه ام شد بخورم یا هر وقت قسمت شد برم بیرون بخورم و جالبه جدیدا بدنمم به غذای بیش از حد واکنش نشون میده و این خیلی عالیه😁
استاد خیلی ازتون سپاسگزارم و همچنین خیلی از خدا ممنونم که الان اینجام تا به خواسته ام برسم😍😍😍
موفق وشاد باشین❤
سلام ظهر بخیر
در طبعت هرچیزی قانون خودش داره شما به خورسید نمتونی بگی شب طلوع کن چون منطقی که خورشید روزطلوع کنه
منطقی در ذهن من چاقی چون قبول کردم بایدچاق باشم چون پدرم چاق بود چون عمه هام چاق بودن چه قانونی میتونست به من ثابت کنه که منطقی چاق نبودمنه نه چاق بودن
تا زمانی که به خودم ثابت نکردم قبول اینکه ا رث نفشی درچاقی من نداره وابنهای همه فرمولهای اشتباه که طی این همه سال توذهنم ذخیره کردم نتونستم خودم به باور اینه منطقی در ذهنم لاغریی باید باشه نه چاقی
من همه موانع چاقی شناختم ولی این یکی مثل کوه محکم بدون کمتر حرکت خوشو جا کرده در ذهنم وتکان هم نمیخورد خالصه چندین روز من درگیر حل این مانع عظیم بودم خلاصه اینقدر فکر کردم تا بلاخره توستم با دلیل مدرک به ذهنم ثابت کنم این ارث در چاقی من اصلا اصلا نقشی نداشته بیچاره من با فرمول اشتباه با دیدها وشنیدهای اشتباه خودم به اینجا به این وزن رسوند م حالا منطقی تو ذهنم لاغری
من برای چاقی نه رژیم گرفتم نه حرکت ورزشی انجام دادم نه کارخواستی انجام دادم پس جرا برای لاغریی این همه تلاش بی فایده انجام بدم .
تارمانی که من برای لاغر کردن خودم طرح وکارتویی مغزم و مسییرمشخص میکنم دارم درمسیرچاقی حرکت میکنم ومنطقی برای من چاقی .
برای لاغریی باید برگشت کرد نه راه حدید درست کرد راه جدید برا ی کارخراب شده مثل ساختن چیز ی دیگه هست من ساختمانی ساختم تویی این ساختمان وسایل خوبی به کار نبردم ساختمان ساخته من مشکل داره برم ساختمان بغلی رو درست کنم به خرابی این ساختمان کمکی نمیکنه.
من باید اموزش ببینم یاد گرفته خودمو عملی انجام بده وقت بزارم زمان بده ومنطقی توی ذهنم فقط فقط لاغر شدن باشه منطق چاقی جاشو بده به منطق لاغریی
لاغرشدن اسانترین کا ر دنیاست
لاغرشدن اسانترین کاردنیاست
بسم الله الرحمن الرحیم .
برداشت من از فایل امروز . لاغری رو برای خودمون طبیعی کنیم و هر عاملی غیر از اون رو بدیهی . یعنی طبیعی نیست که من چاقم بلکه چاقی من به خاطر رفتارهاییه که بر اساس فرمولهای چاقی ذهنم انجام دادم چاقی رو بر خلاف طبیعت بدنم برای خودم ایجاد کردم .
وقتی من بگم طبیعیه که چاق باشم هیچ اقدامی برای تغییر خودم انجام نمیدم . یه جورایی همیشه در حال بد زندگی میکنم و برای خودم طبیعی میدونم که مثلا به خاطر ژنتیکم مثلا به خاطر پرخوریهام که هیچ کنترلی روشون ندارم و یا مثلا به خاطر فلان قرص و دارو یا مثلا به خاطر فعالیت کمم یا مثلا به خاطر دوستام مامانم و … طبیعیه که من چاق بشم .
در حالیکه اینا همش فرمول ذهنی چاقه اگه من اینا رو تغییر بدم و تمام تلاشم و بکنم که دیگه چاقیم و گردن اینا نندازم میبینم دلیلی برای چاقی وجود نداره من باید لاغر بشم و لاغری خود به خود رخ میده .
یکی از عاداتی که من بعد از پرخوری نیاز دارم ترک کنم عادت تا ته بشقاب غذا خوردنه . که البته در طی دوره ی من اینو نخوردم و ترک پرخوری من این عادتمم از بین میبرم .
چون وقتی نقطه ی سیری رو پیدا کردم جسمم حتی یه لقمه اضافه تر رو هم رد می کنه . اصلا نمیشه سر جسم کلاه گذاشت . جسم میگه سیر شدم اگه ما حتی یک لقمه اضافه بخوریم اون بر اساس فرمولهای ذهنیه . پس باید عادت کنیم که خوردن ما فقط و فقط بر اساس گرسنگی و سیری جسمی باشه و این عادت خوب رو جایگزین عادات غلط دیگه بکنیم .
من دلم میخواد حتی یه لقمه هم اضافه تر از نیاز جسمم نخورم . پس اول باید بپذیرم این کار طبیعی نیست که تو لقمه های اضافه بر نیازت میخوری . این رفتار طبیعی نیست . این رفتار نتایج خوبی به بار نداره . پرخوری پرخوریه . چه یه لقمه چه صد لقمه . سگه تو گوشم میگه آخه یه لقمه چیزی نیست که ولی همینجور چیزی نیست چیزی نیستها باعث میشه ذهن من به رفتار ناشایست عادت کنه . پس وقتی به خودم قول بدم که حتی اگه یک لقمه ته بشقابم موند و من به نقطه ی سیری رسیدم اون لقمه رو نخورم . چون خوردن همون یک لقمه باعث میشه فکر چاقی توی سرم دوباره بیفته و احساس خوب منو خراب کنه . دوباره خودمو ملامت کنم دوباره خودمو تحقیر و سرزنش کنم و خودمو عذاب بدم . من که فهمیدم انجام این رفتار دست خودمه . چون در باور دیروز یاد گرفتم بپذیرم مسئول این رفتار خودمم . چون اون لقمه به من نگفت منو بخور بلکه این منم که به خودم میگم حالا این یه لقمه رو هم بخورم دیگه نمیخورم . این خوردن براساس نیازت نیست بر اساس فرمول ذهنیه پرخوریه که داری ترکش می کنی . پس حواست حتی به این نکات ریز هم باشه . چون اندک اندک جمع شود وانگهی دریا شود . به قول زنعمو ما گرم به گرم چاق شدیم . لقمه به لقمه . تکرار خوردن این لقمه های اضافه تو رو رنج میده . پس عادت کن که حتی نسبت به اولی حساس باشی که دیگه بعدی رو تکرار نکنی .
من امروزم تا اینجای روز ۹۹ درصد خوب عمل کردم . پیغام گرسنگی رو گرفتم . ساعت ۱۱ صبح احساس گرسنگی کردم و مقداری سمنو و مقداری بادام و کشمش و انجیر خشک انتخاب کردم . خوردم تا به نقطه سیری رسیدم . یک لقمه مونده بود که سمنو تموم بشه من سیر شدم و حس ذائقه ام رفت .
اما من یه لقمه رو هم خوردم نباید میخوردم برای همین از ۱۰۰ درصد رفتار صحیح به خودم ۹۹ دادم . البته تا اینجا . استاد من دوست دارم عملکرد روزانه ام رو نمره بدم تا ببینم چقدر بر اساس فرمولهای لاغری و چقدر بر اساس فرمولهای چاقی رفتار کردم . اینجوری برای ترک عادت بهتر عمل می کنم . به خودم یاداوری میکنم که دفعه ی بعد بهتر عمل کنم . پرخوری پرخوریه چه یه لقمه چه هزار لقمه . چون اولین قدم رو که برای پرخوری برداری ذهنت میگه قدم بعدی بازم بخور . پس یادت باشه حتی اگه یه لقمه هم موند اون لقمه رو نخور . خوردن حتی یک لقمه اضافه طبیعی نیست . این طبیعی نیست که تو عادت کردی تا ته بشقابت میخوری . این بدیهیه . خودت به وجودش آوردی . البته مامانم در کوچیکی به وجودش آورد و من سالها تکرار کردم ولی از امروز میخوام این رفتار غیر طبیعی رو هم ترک کنم . خب این برنامه ی جدیدم به خودم دادم ببینم تا شب چه کار میکنم ؟
چاقی دقیقا از همین فرمولهای کوچیک به وجود اومدن که تکرار شدن و ما سالها اونا رو انجام دادیم وحالا اومدیم اینجا که دیگه بر اساس فرمولهای ذهنی غذا نخوریم بلکه بر اساس گرسنگی و سیری جسممون غذا بخوریم که اونم دقیقا حس چشایی ما بهترین راهنمای ماست حتی معده ی ما . من صبح ساعت ۸ بیدار شدم میخواستم طبق عادت صبحانه بخورم دیدم معده ام سیر بود برای همین فهمیدم هنوز به نقطه ی گرسنگی نرسیدم و خیلی راحت اون لقمه رو کنار گذاشتم .
یه عادت دیگه هم که دارم که اتفاقا در طی همین تمرینها پیداش کردم اینه که عجله دارم برای خوردن . البته برای اینکه نقطه سیری رو پیدا کنم این عادتم هم داره برطرف میشه . چقدر جالبه وقتی یه عادت رو میخوایم درست کنیم بقیه ی عادتها هم خودشون رو نشون میدن . به هر حال تمام عادتهای چاقی من غیر طبیعی هستن و من قدم به قدم و آروم آروم اینها رو به حالت طبیعی خودشون بر میگردونم تا به طبیعت اصلی خودم که لاغریه دست پیدا کنم .
دلم میخواد لیست عادتهای چاق کننده رو پیدا کنم و اونا رو هم به مرور از فرمولهای ذهنیم پاک کنم . من مثل یه باغبونی هستم که میخوام علف هرزای ذهنمو پاک کنم تا بتونم به طبیعت اصلی باغچه ذهنم برگردم .
با سلام و درود
دقیقا این مورد خیلی واضح در درون من هست که چاقی فوقالعاده طبیعی هست برای بدن به نحوی که اگر یکی از لباسهام رو دوماه نپوشم ماه سوم دیگه جرات نمیکنم بپوشم چون در ذهنم مطمین هستمکه دیگه این لباس برای من تنگ شده و اگر بپوشم با دیدنش ناراحت میشم .
یا اینکه وقتی لباسی میخرم ترجیح میدم لباسی بگیرم که کمی گشاد باشه که خیلی زود با مشکل تنگ شدن لباس روبرو نشم .و تصورم اینه که من اگر مثل یه آدم عادی غذا بخورم ماهی چهار پنج کیلو اضاف میکنم و همینم میشه .برادر من بدتر هم همیشه چاق بود و همیشه در تلاش برای لاغر شدن .تا اینکه یک روز نمیدونم کسی بهش گفته بود یا جایی خونده بود که اسپرسو اول صبح بخوری لاغر میشی .رفت یه دستگاه خرید و صبح یه فنجون اسپرسو و شکلات تلخ میخورد و با اینکه غذاش زیاد بود روز به روز لاغرتر میشد تا جایی که دیگه زیادی لاغر شد و ولش کرد!!
انقدر لاغر شده بود که من به شخصه حتی شک کردم که معتاد شده باشه ولی نبود .
خواهرم هم چاق میشد و مثل من همه ش در حال مبارزه با چاقی .پارسال بعد از آشنایی خودم بادوره به اون هم گفتم و باهم شروع کردیم دوره صد گام رو .و اون بعد از بیست روز به وضوح داشت لاغر میشد و بعد از گذشت سه ماه انقدر زیاد لاغر شده بود که در تلاش بود که دیگه استپ کنه وضعیت پایین اومدن وزنش .حتی یکی دوبار برای اینکه دیگه وزنش پایینتر نیاد عمدا روی ترازو رفت .
اون دوتا تونستن باور کنن که لاغر میشن و لاغر شدن ولی من نتونستم باور کنم و دوره رو خریدم و بازم نشد .ولی الان که دوباره شروع کردم میبینم که کلی باورهای مشکل ساز دارم .یکیشم همین که چاق شدن رو طبیعی میدونم .
دوباره سعیم رو میکنم و میدونم که بالخره میتونم .
با سلام به همه هم گروهی های عزیزم.اول از همه میخوام یه مطلب مهم رو بگم که به نظر من خیلی مهمه به نظرم دوره۱۲گام فوق العاده مهم هست کسایی که حالا به هر دلیلی نمیتونن دوره های ثبت نامی رو خریداری کنند باید از دوره ۱۲گام استفادهکنن اون دوره همه منطق هایی که باعث طبیعی شدن چاقی در مغز ما شده رو شناسایی میکنیم و با پیدا کردن نمونه همه رو باطل میکنیم و وقتی این کارو کردیم یواش یواش لاغر میشیم من اول از همون جا شروع کردم وقتی واسه چاق شدن خودم کلی دلیل آوردم و تونستم برای رد کردن اونها نمونه بیارم ذهنم آروم شد و راحت تر برام باور پذیر شد که تو این سالها دلیلهای الکی و بی خودی برای چاقی خودم داشتم مثل کمتحرکی یا خوردن بعضی مواد غذایی مثل نون و چربی یا خوابیدن زیاد و غیره که حتی تو اون دوره حتی بیشتر از ماههای قبل میخوابیدم چون اول اینکه بیکار بودم و دوم اینکه برام منطقی شده بود که خواب زیاد باعث چاقی نمیشه حتی بقیه هم بهم میگفتن که نخواب چاق میشی ولی من دیگه باور نمیکردم و همه دلیلهام رو برای خودم منطقی کردم و یکی یکی کنار گذاشتم و خیلی راحت تونستم لاغر بشم و الان هم دارم دوباره ادامه میدم تا به دلخواه برسم که این اولین کاری بود که استاد الان گفتن که باید برای جابه جا کردن منطقمون انجام بدیم یعنی لاغری رو طبیعی بدونیم و چاقی رو غیر طبیعی.دومین کار به وجود آوردن منطق لاغری هست که خدارو شکر من هر روز دارم انجامش میدم چطور با خواندن متن اول هر گام با دیدن چند باره فایلهای تصویری با خواندن دیدگاه هم مسیرهای دیگه ام و نوشتن دیدگاه که به نظرم خیلی تاثیر گذاره چون انگار همه اون محتواهایی که تو ذهنت داری میاد رو کاغذ و وقتی هم دیدگاه بنویسم تاثیرش بیشتر میشه انگار اعتماد به نفست بیشتر میشه راحت تر میشی و خدا رو هزاران بار شکر میکنم که منو به این مسیر هدایت کرده که میتونم با مسیر به همه هدفهام برسم نه تنها لاغری بلکه شناخت بهتر و بیشتر خدا داشتن آرامش درونی و مخصوصا شادی درونی اعتماد به نفس و داشتن شغل دلخواهم و رسیدن به هدفهای دیگه ام خدا رو شکر و از استاد هم ممنون که آنقدر ساده و قابل درک مطالب رو بیان میکنن.
با نام رب العالمین سلام. خدارو صد هزار مرتبه شکر که به نوشتن و خواندن کامنت ها و ایمان به آنچه که هستم به هدایت خداوند آوردم و در مسیر تناسب فکری قدم برداشتم . به لطف الله امروز متوجه شدم که نباید کاری به ساعت داشته باشم برای خوردن و نخوردن نگاه نکنم که ا چند ساعت گذشته غذا نخوردم پس برم بخورم یا بالعکس تنها به بدنم و آلارمش دقت کنم درست مثل افراد متناسب که اصلا کاری به ساعت ندارند هر وقت گشنه بشند میخورند امروز توانستم از غذام لذت ببرم خدایا شکرت . خوش حالم که دارم بدنم بهتر و بیشتر میشناسم . به قول یکی از دوستان باید به یاد داشته باشم که لاغری باعث نمیشه من زشت بشم همون تر که نباید از چاق تر شدن واهمه داشته باشم و متناسب بودن و کاملا طبیعی بدونم چرا که طبیعی هست همان طور هم زیبایی و سلامتی من در تناسب اندام هست زیبایی چهره و نشاط پوست من هم به خاطر افکار و کانون توجه من هست و بس . لاغر ها رژیم نمیگیرند و یا ورزش و پیاده روی سنگین نمیکنند که لاغر بمونند اون ها همین طوری لاغر هستند پس وقتی لاغر میشیم نباید نگران چاق شدن باشیم نگرانی خودش یه نشانه برای این که ما طبیعت بدن که تناسب هست باور نکردیم و خدارو شکر که این نشانه رو شناختیم و میتوانم به نقط قوتم به آرامش تبدیلش کنم چون ذهنم بیشتر از اون چه که فکر کنم قدرتمند هست و اختیارش در دست من . راستی همون طور که یادگیری زبان یه شبه نیست بهریاداوردن زبان لاغری هم یه شبه نیست و نباید ناامید بشم از خودم بخواهم یه شبه افکارم تغییر کنه افکارم در مناسب ترین و بهترین زمان ممکن تغییر میکنه و متناسب میشه جوری که یه دفعه به خودم میام و میبینم ااا من تغییر کردم رفتارم تغییر کرده که نشان از تغییر افکارم میده چرا که غیر ممکن افکار تغییر کنه و رفتار نه . چون رفتار من نتیجه افکار من چون من از مواد غذایی واهمه دارم از چاقی از ورزش نکردن به خاطر همین بیشتر توجه میکنم بهشون پس بیشتر درگیرش میشم و به خودم جذبش میکنم برخلاف افراد لاغر که با لذت غذا میخورند و نگران چاق شدن نیستند حتی تحرک چندانی هم افراد متناسبی که میشناسم ندارند و بعد غذا حتی میخوابند بدن هیچ نگرانی یا شب دیروقت میخوابند اما بازم زیبا و متناسب هستند پس نه غذا نه کم تحرکی نه کم خوابی و … باعث چاقی نمیشه فقط افکار ما و انتظار ما از خودمون باعث ایجاد چاقی در ما شده و الان که در مسیر تناسب فکری هستیم این باور در ما هم تغییر میکنه . و ما ذهنم متناسب که نتیجه آن اندامی متناسب هست خواهیم داشت . خدایا شکرت هزاران بار شکر برای بودن در این مسیر زیبا . چقدر درست افراد در کامنت ها گفتن نباید از اندازه خوردن بترسم یعنی من در مسیر لاغری با ذهن رژیم نمیگیرم که نگران ریزش موهام و افت ویتامین های بدنم باشم بلکه تنها و تنها دارم به احساس سیری و گرسنگی بدنم توجه میکنم پس این مسیر درسته تازه نتنها بدنم افت پیدا نمیکنه بلکه محکم تر و قوی تر از قبل هم میشه نه تنها ماهیچه هام افت پیدا نمیکنه بلکه آزاد میشه رها میشه از این همه چربی که روش ذخیره شده و نفس میکشه ویتامین هام به حالت نرمال خودش برمیگرده پلاکت ام نرمال میشه پوستم بهبود پیدا میکنه کلا جسمم سالم تر از قبل میشه درسته این مسیر یه عالمه نتایج فوق العاده برای سلامتیم داره چرا که من دارن تسلیم میشم چون دیگه به نجوا ها توجه نمیکنم و تنها به صدای درونم یعنی احساساتم توجه میکنم یه چیز جالب امشب من گشنه ام بود ولی دوست نداشتم برم سمت شیرینی و یا خوردن نان پس صبر کردم تا شام درست کنم بخورم . خیلی این احساس لذت بخشه آرامشی که الان دارم فوق العاده هست . خدایا شکرت شکر .
یا حق .
“به نام خداوند مهربان”
با سلام به همگی؛
گام هفتم:چرا لاغر نمی شوم؟!
امروز شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ به لطف خدا،گام هفتم را برداشتم.جهان پیرامون ما بهترین مشاور و راهنمای ما انسان ها ست.هر چیزی در جهان طبیعی باشد نمی توان آن را تغییر داد،می توان در آن خلل ایجاد کرد اما نمی توان آن را برای همیشه تغییر داد.
ارتباط قانون طبیعت با چاقی!!!
دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم ما برای لاغری این است که:چاقی در ذهن ما طبیعی شده است و با آنچه برای ذهن ناخودآگاه ما طبیعی شده باشد،نمی توان مبارزه کرد.اگر می خواهیم لاغر شویم باید آگاه باشیم که ابتدا حالت طبیعی بودن چاقی (اضافه وزن) را در ذهن خود تغییر دهیم.باید هیچ وقت وضعیتی که داریم را به عنوان وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیریم.با جستجو در ذهن و فکر خود باید مواردی را که باعث ایجاد منطق چاقی در ذهن ما می شود را پیدا کنیم و آن را برطرف کنیم به طور مثال خیلی از افراد چاق دلیل چاقی خود را ارثی بودن یا ژنتیکی می دانند در صورتی که اگر به اطراف خود دقت کنند افرادی را می بینند که همه ی اطرافیان آنها چاق هستند اما آنها لاغر و متناسب هستند پس این نشان میدهد که چاقی ارثی یا ژنتیکی نیست. در این صورت است که ما توانسته ایم گام مهمی برای حرکت به سمت لاغر شدن را برداریم.در جهان هستی هر چیزی به دو حالت وجود دارد:۱)حالت طبیعی ۲)حالت غیر طبیعی یا بدیهی.حالت طبیعی یعنی اینکه آن چیز کاملا همسو با جهان هستی و طبیعت است و حالت غیر طبیعی یا بدیهی یعنی آنچیز با دخالت انسان و به دست او به وجود آمده است.انسان ها به صورت طبیعی لاغر و متناسب هستند اما در طول زمان به تدریج با فکر،ذهن و تغییر رفتار،کم کم خود را از حالت طبیعی خارج کرده و دچار اضافه وزن و چاقی می شوند.پس چاقی و اضافه وزن طبیعی نیست و کاملا بدیهی و غیر طبیعی است.پس من باید تلاش کنم این ذهنیت را از ذهنم پاک کنم که چاقی من یک حالت طبیعی است چون هر چیز طبیعی را نمی توان تغییر داد،می توان در آن اخلال ایجاد کرد اما نمی توان برای همیشه آن را تغییر داد پس چاقی و اضافه وزن من کاملا بدیهی و غیر طبیعی است و من به راحتی و آسانی می توانم آن را تغییر داده به حالت طبیعی خود بر گردانم.من می توانم لاغر شوم چون من لایق لاغری و تناسب اندام هستم.آسان ترین و راحت ترین روش لاغری ، لاغری با ذهن است.
استاد مهربون و عزیزم دوستون دارم و سپاسگزارم از اینکه وقت میزارین و پاسخ میدید به سوالام. ❤️💕❤️
خداوند بزرگ رو بینهایت برای دیدن این فایل باارزش سپاسگزار و شکرگزارم
استاد عزیزم سپاسگزارم برای تهیه این فایل بینهایت مهم و ارزشمند من این فایل رو رایگان نمیدونم و تنها هدیه ای از طرف خداوند توسط شما به ما میدونم.من هیچ جا نمیتونم یا ندارم که همدرد من باشن و انقد راحت بتونم حرفامو بگم چون چیزی جز مسخره شدن نصیبم نمیشه.
این طبیعی بودن چاقی در همه ابعاد زندگی من هست. مثلاً انتظار دارم وقتی دیگران منو میبینن و یا اعضای خانوادم منو بعد از مدتی منو میبینن بگن تکون نخوردی یا چاقتر شدی.شاید یه بعد از وجودم دلش بخواد که بشنوه لاغر شده اما مطمئنم که دیگران یا به من میگن تکون نخوردی یا میگن چاق شدی… یا وقتی میرم پرو لباس واسم عادی که تو آینه ببینم چاق تر شدم یا کجام چاقتر شده… برای من چاقی و چاقتر شدن طبیعی با اینکه من خیلی نتیجه گرفتم خصوصا تو رفتارهای غذایی.. چیزی که چاقی و چاقتر شدن رو برای من طبیعی میکنه یک یا دو فرمول پرقدرت اون هم خوردن یا ریزه خواری کردن… مثلا به محض اینکه متوجه شم دارم ریزه خواری میکنم فکر میکنم الان یکم به وزنم اضافه شده… با وجود اینکه الان با کار کردن روی خودم که اضافه خوردن باعث چاقی میشه و. تا حدی موفق هم هستم ولی این فرمول برام خیلی پرقدرت.. شاید بخاطر اینکه افرادی که من باهاشون زندگی میکردم مثلا من مدتی از زندگیم رو در خوابگاه دانشجویی بودمهمه دوستانم وعده های اصلیشون اندازه من بود ولی بعدش ریزه خواری نداشتن در صورتیکه من بعد خوردن وعده اصلی ریزه خواری دارم حتی سر همون سفره… این ریزه خواری باعث شده که من چاقیم رو تا حد زیادی طبیعی بدونم.. ولی مطمئنم وقتی در معرض اطلاعات درست قرار بگیرم دیدگاهم خیلی بهتر میشه .. مثلا من دوره اصلاح پرخوری رو دارم گام به گام جلو میرم دوره فوق العاده ای که واقعا برامون واضح میکنه که دستورات از کجا و چجوری میان… انشالله بتونم دوره های اصلی رو هم بخرم و تو دوره های با ارزشش شرکت کنم. من فکر میکردم دوره های دانلودی رو فعلا گوش نکنم … که تا چند روز پیش بهم ثابت شد که چقد این فایل ها عالی ان و مکمل قوی .. چون هر چقد تو این فضا باشی کمتر به چاقی فکر میکنی و منتظر لاغر شدن میمونی…
استاد من در اینباره چجوری میتونم ذهنم رو منطقی کنم؟؟ یا چون بزرگترین فرمول من ریزه خواری باید حذفش کنم تا لاغری برام طبیعی شه؟؟
لطفا راهنماییم بفرمائید.
سلام و درود
خوشحالم احساس بهتری داری😊
با ادامه دادن همه چی درست میشه
نیاز نیست تمرکز کنید روی تغییر موضوعی خاص
همینکه ادامه بدی خودبخود اگاهی و عملکرد شما بهتر می شه
نشان های دریافت شده
سلام . ملکه عشق چقدر دیدگاهتون فوق العاده بود مخصوصا اون قسمت که فرمودید حتی نباید بگیم کاهش وزن .
بله کاملا با نظرتون موافقم وقتی میگیم میخوام مثلا ۵ کیلو کم کنم یا غذامو کمتر کنم این کم کردن یعنی قبلی حالت طبیعی هست و الان من میخوام کمتر از حالت طبیعیم بخورم .
ولی وقتی بدونیم اضافه وزن ما بار زیادیه که ما از طریق ذهنمون به جسممون تحمیل کردیم این یعنی طبیعت اصلی ما لاغر بودنه و این اضافه بار رو باید رها کنیم تازه اونم نه از جسم بلکه از ذهن .
چون بار اضافه رو ذهنه ذهن احساس سنگینی می کنه این احساس سنگینی رو جسم دریافت می کنه و اونم حس سنگینی میکنه و نمیتونه مواد زائد رو رها کنه چون ما در ذهن اون مواد زائد رو نگه داشتیم .
پس علت لاغر نشدنمون اینه که ما داریم چاقی رو در ذهن حمل می کنیم . در هر لحظه داریم این بارو تحمل می کنیم . این فشار رو داریم هر لحظه به خودمون تحمیل می کنیم .
میبینید تمام این فعلها از یه ریشه هستن . حمل کردن و خداوند چه زیبا در سوره انشراح میفرماید الم نشرح لک صدرک ووضعنا عنک وزرک الذی انقض زهرک و رفعنا لک ذکرک .
آیا ندیدی که ما سینه ی تو را (برای پذیرش حقایق ) گشودیم و بار (سنگین ) تو را از دوشت برداشتیم . باری که داشت پشتت را خم می کرد . و بلند کردیم یاد تو را (در بین تمام جهانیان ). واقعا که خدا ما رو هدایت کرد به این سایت و با این هدایت بار اضافه وزن رو از دوشمون برداشت و سبکمون کرد .
بار اضافه وزن ذهنی . خدایا شکرت که راحتم کردی .
میدونستید علت پیر شدن دقیقا همین اضافه بارهاییه که روی ذهن میاد . هر چی اطلاعات خلاف قوانین آفرینش در ذهن تلمبار کنیم این بار مارو پیر و فرسوده تر می کنه کمر مارو خم میکنه چون ذهنمون زیر بار فشار سختی ها له میشه . خدایا شکرت که بار ما رو برداشتی شکر شکر شکرت
به نام خداوند که آرام بخش دلهاست،
عرض سلام وادب حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی
امروز با گوش دادن به این فایل ارزشمند ، متوجه شدم که به علت کمی دورشدن از مسیر لاغری با ذهن دوباره منطق های چاقی در ذهن من شروع به شکل گرفتن کرده وخداروشکر می کنم که این فایل به دادم رسید ،چون مدتی بود که در حال لیز خوردن بودم وبه علت مسافرت های پی درپی وسرکردن با افرادمختلف وکاری وقت کمتری پیدا می کردم که درست به فایلهای آموزشی گوش بدم وبه لایه های زیرین ذهنم دسترسی پیدا کنم وبا شناسایی بیشتر آنها گام بهتری بردارم .برای لاغرشدن وتناسب اندام وراستش دچار پراکندگی افکار شده بودم با موضوعات دیگر وکم کم این موضوع در من قوت گرفته بود که خوب من با طی کردن متناوب دوره دیگه آگاهی ام کامل شده ودیگه نیازی به تکرار وگوش دادن فایلها ندارم!!
ودر ادامه جا داره که دراینجا اعتراف کنم که اشتباه بزرگی مرتکب شدم و ما تا این منطقهای چاقی را موشکافانه برطرف نکنیم وزمان براش نگذاریم ،این امکان برگشت اطلاعات ذهنی گذشته دوباره همچون آن آتشی است که از زیر خاکستر سربلند می کند .
ودراینجا خواستم متذکر شوم که حتی اگر ما به نتیجه دلخواه خودمان هم برسیم نیاز است که برای تثبیت افکار ورفتار جدید در این مسیر لاغری با ذهن باقی بمانیم و تمارین ذهنی را البته با شوق واشتیاق زیاد ادامه بدهیم وما نمی توانیم تنها با یک سال اندی تمرین ،اندامی را که با منطق اشتباه برای خود ساخته ایم ثابت نگه داریم.
چنانکه استاد عزیز مکررا خود دراین هفت هشت سال ،همچنان موضوعات مختلف را گوشزد وتکرار کرده وآموزش می دهند وبه همین دلیل در یک وضعیت خوب ومتناسب خود را حفظ کرده اند،
متاسفانه ما انسانها به قول فرمایش استاد بیشتر باورمان برروی چیزهایی است که می بینیم وبه بدیهیات کمتر باور داریم که البته منطق لاغری ومتناسب بودن ما در ذهنمان جایش با شکل بدیهی چاقی عوض شده .
چرا؟ چون ما اززمانی که چاق شدیم ،تصویر چاقی را مکررا دراینه ها وشیشه های مغازه هااز خودمان می دیدیم کم کم این تصاویر به صورت منطقی در ذهن ما جا گرفته وطبیعی شد ولاغر ی دراصل برای ما بدیهی شد .
ولی هم اکنون دریافتیم که دربسته اطلاعاتی ذهن ما تا مادامیکه چاقی ما طبیعی باشه ،لاغری یک امر بدیهی است،که البته ما تامقدار زیادی انجام تمرین وشرکت درمسیر لاغری با ذهن ودیدن آموزشها آن را در ذهنمان کم رنگ تر کرده ایم ولی هنوز کافی توست!!!
بطور مثال من در گذشته بطور قطع ویقین خودرا آدم چاقی می دانستم ولاغر ی برایم کاملا دور از دسترس بود ،وبه همین دلیل هرچه رژیم های سخت می گرفتم وتمارین سخت ورزشی انجام می دادم ،در یک زمان کوتاهی متناسب ولاغر می شدم ولی به مرور دوباره چاق می شدم چون باور من برچاقی بود !
یایک باور قوی دیگر در ذهن من این بود که با بالا رفتن سن ، طبیعیه که آدم چاقتر شود ،چون افراد مسن فامیل ما اغلب چاق بودند ولی در جائیکه من زندگی می کنم هرروزه افراد مسن بیشماری را می بینم که لاغر ومتناسبند
ویک باور دیگه من این بود که من آب بخورم چاق می شوم چون همه ما استعداد چاقی داریم ،درصورتیکه افراد متناسب ولاغر هم در بین خویشاوندان وجود داشت!
یک باور دیگه من این بود که نان وبرنج وسیب زمینی وچربی وشیرینی مسبب چاقی هستند ،در صورتیکه همسرسابقم ودخترانم لاغر ومتناسب بودند واز این مواد غذایی می خوردند وهیچ اتفاقی برایشان نمی افتاد ولی تنها چیزی که تفاوت داشت به اندازه نیازشون غذا می خوردند!
یک باور دیگه قوی اینکه بی تحرکی سبب چاق شدن است ولی باز همسر سابقم ودخترانم اصلا ورزش نمی کردند وزیاد می خوابیدند ولی بازم لاغر بودند،البته من در اینجا جا دارد اضافه کنم که درست است ورزش کردن سبب لاغری نیست ولی واقعا برای سلامتی وشادابی بدن لازم است بطوریکه من در حال حاضر که در سن ۶۲ سالگی بسر می برم از سلامتی وسرزندگی بالایی برخوردار م.
ونکته مهم دیگر اینکه تنها نوشتن نظرات وگوش دادن به فایلها کافی نیست بلکه مهم این است که افکار جدید را به رفتار وعمل تبدیل کنیم ودر زندگی روزمره به کار بگیریم.
وبطور قطع ویقین نتیجه می گیریم.
با آرزوی موفقیت برای همگی دوستان با اندامی زیبا ومتناسب همراه با سلامتی ،شمارا به خداوند می سپارم.
منطق من از لاغری
یک عمر فکر میکردم محکوم به چاقی هستم و به لطف این دوره متوجه شدم طبیعت من لاغری
همیشه از خوردن میترسیدم حتی یک لقمه میخوردم هم فکر میکردم چاق میشم این به این معنا نیست که نمیخوردم میخوردم ولی هر چه قدر میخوردم برابر با افکار چاقی بود یادم یک روز خواهر زادم گفت خاله چرا کره نمیخوری گفتم چاق میشم خیلی تعجب کرد و گفت کل این کره صد گرم اگر شما کل این بسته رو بخوری هم نمیتونه چاقت کنه فکر کن کلش هم تو بدنتون به چربی تبدیل شه که اصلا ممکن نیست چون برای خوردن و هضمش به انرژی نیاز دارید البته من حرفش باور نمیکردم اصلا نمیفهمیدم چی میگه یعنی یک لقمه کره برای من بمب چاقی بود
به لطف دوره غذا خوردن طبیعت بدن من نشده طبیعی که من از تمام نعمتهای خدا استفاده کنم و لذت ببرم چاقی طبیعی نیست
فکر میکردم برای لاغری باید کلی برم باشگاه و پیاده روی ولی الان فهمیدم برای تفریح باید ورزش کرد اون هم ورزش مورد علاقه
منطق چاقی من میگه قسمتهای موضعی بدنت لاغر نمیشه ولی منطق لاغریم میگه طبیعی نیست این تجمع چربی در این قسمتها طبیعی لاغر باشه مثلا ساق پا طبیعتش این که لاغره و به ساقهای لاغر نگاه میکنم و میگم که طبیعی ساق پا لاغری
مثلا همیشه فکر میکنم بالاتنه لاغری دارم و به محض لاغری بالاتنم لاغر میشه
سلام و درود بر همگی اعضای سایت تناسب فکری
بازم از اون فایلهای پر انرژی و پر از تحکم گذشته ی استاد من عاشق این فایلهای گذشته ی استادم و با تمام وجودم به اونها گوش میدم .
همین اول فایل بازم باید ازخدا سپاسگزاری کنم بابت اینکه این جهان قانون داره مثل قانون جوش اومدن آب و یا باریدن باران و برف و جاذبه ….تمام اینها قانون هست و نمیشه اونها رو عوض کنیم و بدن من هم به عنوان جزیی از طبیعت دارای قانونهایی هست که اگر اونها رو رعایت کنم لاغر میشم و اگر رعایت نکنم چاق میشم و اگر من همین یه موضوع رو درک کنم کلی روندم تغییر میکنه .
من باید به این آگاهی برسم که اگر الان چاقم و یا کمی اضافه وزن دارم مشکل از خودم هست و تقصیر هیچ چیز نیست و چاقی بر من تحمیل نشده این جهان داره با قوانینش اداره میشه و کنترل میشه پس یه سری چیزها در این دنیا و جهان طبیعی هست و یا بهتر بگم قانون هست مثل قانون جاذبه که ما هر چیزی رو ول کنیم به سمت زمین حرکت میکنه و یا این قانون که ما هر بذری بکاریم همون محصول رو درو میکنیم مثلا اگر ما بذر گندم بکاریم گندم درو میکنیم .
تمام اتفاقهای چهان دو حالت دارن یا بدیهی و یا طبیعی هستن و این چاقی ما هم جز اتفاقهای بدیهی هست و در وجود ما طبیعی نیست و اگر من الان مشکل دارم در بعضی از جنبه ها مثل نشست و برخاست و یا نفس کشیدنم و …این طبیعی نیست و من باید تغییر کنم من بارها به خودم میگم اگرهرجای بدنم چربی اضافه ذخیره شده است این طبیعی نیست و باید تمام اندام های من لاغر و کشیده و بدون چربی باشن تا جسم من طبیعی تر بشه .
تا وقتیکه چاقی خودم رو طبیعی بدونم من به موفقیت لاغری نمیرسم چون در ذهنم این چاقی طبیعی هست
من در گذشته چاقی شکمم رو طبیعی میدونستم چون میگفتم زایمان کردم
من در گذشته چاقی اندامهام رو طبیعی میدونستم چون میگفتم ازدواج کردم
من در گذشته زیاد خوردنم و همیشه گرسنه بودنم رو طبیعی میدونستم چون میگفتم اشتهام زیاده
من در گذشته هر ماه چاقتر شدنم رو طبیعی میدونستم چون میگفتم دارو مصرف میکردم
من در گذشته با هر بار غذا خوردن چاقی رو در خودم طبیعی میدونستم چون غذای غیر رژیمی میخوردم .
من در گذشته چون هیچ فعالیتی نداشتم چاقی رو برای خودم طبیعی میدونستم .
من در گذشته غذا خوردن دیروقت رو عامل چاقی میدونستم و از این هر وقت دیروقت شام میخوردم میگفتم طبیعی که چاق بشم .
و تمام اینها باعث شده بود من لاغر نشم هر چقدر ورزش میکردم وورژیم میگرفتم فایده نداشت چون من چاقی برام طبیعی شده بود اما حالا آگاهم که باید چاقی رو در تمام اندام هام برای خودم بدیهی بدونم و نباید طبیعی بدونم چون کلی آدم لاغر در اطرافم هست که مثل من زایمان کردن و ازدواج کردن و از همین مواد غذایی استفاده میکنن وهیچ فعالیتی هم ندارن و در زمانهای مختلف غذا میخورن اما بسیار بسیار لاغر هستن پس اونها با من چه فرقی دارن ؟؟؟
هر دو یک سیستم جسمی داریم هر دو انسان هستیم فقط تفاوت ما در ذهن ما و رفتارهای ما هست . پس منم میتونم متناسب باشم به شرطی که چاقی رو در خودمون طبیعی ندونیم .
من در گذشته بارها به خودم و بقیه گفتم بدن من با متناسب ها فرق داره و من این حقم هست که همیشه در زجر و سختی باشم و چاقم باشم و اونها هم در آزادی باشن و لاغر باشن و من با این طرز فکرم بدیهی بود که چاق بشم اما الان دارم روی خودم کار میکنم و مرتب به دختر متناسب و قد بلندم که هر لحظه در کنارم هست نگاه میکنم و میگم چقدر طبیعی که من هم مثل دخترم همچین اندامی داشته باشم چون هر دو تقریبا به یک اندازه و به یک سبک غذا میخوریم و هر دوی ما از یک مواد غذایی مشترک استفاده میکنیم و هر دو در یک اندازه شایدم من بیشتر فعالیت داشته باشیم پس طبیعی هست که منم در سایز و وزن دخترم باشم و از خودم انتظار دارم به زودی در همچین جسمی قرار بگیرم .
من ازجسمم با افکار و رفتارهای نادرست به خوبی مراقبت نکردم و اون رو چاق کردم اما دخترم چون ذهنش پاک هست و هیچ رفتار نادرست خاصی نداره به خوبی از جسمش مراقبت کرده و الان لاغر هست .
اضافه وزن درجسم من طبیعی نیست و من اون رو نمیپذیریم پس من داخل سایت هستم و گوش میدم و مینویسم تا ذهنم رو از حالت طبیعی چاقی خارج کنم و بگم طبیعی لاغر بودن من و این رفتار ها و افکار ها هست که خود به خود. و بدون سختی من دارم لاغرمیشم و همیشه میگم درگذشته یه سری اعمال و رفتارها و نگرشها داشتم که بدیهی بوده که چاق بشم و الآنم که در مسیر هستم وکلی افکار و رفتار جدید دارم طبیعی که لاغر بشم و اینقدر من این مطالب استاد رو باور کردم که شده بارها در مسیر بودم اما از زبان اطرافیانم شنیدم فلانی انگار چاق تر شدی ولی من اصلا برام حرف خنده داری بوده و گفتم امکان نداره و این قدر برام حرف نادرستی بوده که حتی جواب طرف رو ندادم نهایتا گفتم اشتباه میکنی امکان نداره من چاقتر بشم و خندیم و رد شدم و اصلا نگران نشدم و یا بهش فکر نکردم . الان این همه تناسب عالی نتیجه ی درست فکر کردن من هست .
افراد ی که چاق هستن در خیلی از جنبه ها مثل روابط و اعتماد به نفس و ….مشکل دارن و ما با بودن در سایت میتونیم در تمام جنبه ها پیشرفت کنیم و یه فرد متناسب با رفتارهای متناسب گونه در تمام جنبه ها داشته باشیم و من خودم کسی هستم که از وقتی در این مسیر هستم خیلی پیشرفت کردم و در خیلی از جنبه ها عالی شدم و از خودم راضی تر هستم .
من هنوز کمی چاقی درجسمم دارم و باید فکر کنم ببینم ایا طبیعی هست که در این اندام جسمی باشم ؟؟
جواب من این هست :
نه من که در مسیر درستم و دارم لاغری رو اموزش میبینم قرار نیست چاقی در جسمم داشته باشم .
نه من که دارم همسو با هدفم رفتار میکنم و فکر میکنم قرار نیست چاقی درجسمم داشته باشم .
نه من که هر روز دارم با آموزشها زندگی میکنم و در هر زمان و مکان دارم حرفهای استاد روبه عمل تبدیل میکنم قرار نیست چاقی در جسمم داشته باشم .
نه من که جسم توانمندی دارم که به راحتی چندین تن مواد غذایی رو که در طول این همه عمر وارد جسمم کردم به راحتی از بین برده پس قرار نیست این یکم چربی هم در جسمم باشه .
نه من که دارم لاغری رو آموزش میبینم و مثل چاقی در گذشته یادش میگیرم محال ممکنه که جسمم چاق بمونه .
نه من که تا حالا چندین کیلو مثلا بالای دویست کیلو وزن کم کردم پس این مقدار کم چاقی هم به زودی از جسم من بیرون خواهد رفت
من میخوام این جسم الآنم رو طبیعی ندونم و بازم بگم باید من لاغر تر باشم و من باید تغییر کنم و هنوزم طبیعی تر بشم و بارها بگم من نمیخوام چربی اضافه در هیچ اندام من. وجود داشته باشه .
با سلام به استاد عزیز و دوستان متناسبم
امروز که این فایلو گوش دادم خیلی فکر کردم با خودم که چاقی من طبیعی هست یا بدیهی
چاقی من بدیهی هست به خاطر باورهای غلط و رفتارهای غلط خوب بدیهی هست که چاق شدم بعد از بدیهی بودن به اشتباه فکر کردم که من به خاطر ژنتیک یا ارثی بود یا زایمان یا سوخت و ساز پایین و هزار دلیل اشتباه دیگه خوب طبیعی هست که چاق باشم هر چی تلاش کردم یه باور در کنارش داشتم که من هر کار کنم لاغر نمیشم اصلا فیزیک من این شکلیه واین باور نزاشت تلاش های جسمی و ذهنی من جواب بده الان که برای دوره دوم دارم این مسیر صد گام رو طی میکنم میدونم که طبیعی متناسب بودن هست اصلا تلاش های قبلی به خاطر این بوده که من فطرتا میدونستم چاقی من طبیعی نیست و به دنبال اصل خودم بودم البته که این باور غلط خیلی محکمه ولی گام به گام کمرنگش میکنم پس اضافه وزن من بدیهی هست و تناسب اندام طبیعی و اصل وجود منه و من فطرتا دنبال اصل وجود خودم هستم
بنام خدا .
چرا چاق شدم چرا لاغر نمیشم
وقتی من از موقعی که دیگه متوجه چاقی خودم شدم و تلاشم را برای لاغر شدن آغاز کردم از همون روز چاقی را برای خودم طبیعی کردم چون هر روشی را من امتحان میکردم فقط برای یه مدت کوتاه جواب میداد و دوباره بر می گشت چون ذهنم چاق بود من فقط داشتم به جسم خودم فشار می آوردم همیشه این حرف خودم یادمه میگفتم طبیعت من اینه که چاق باشم خدا خواسته من بد فورم بشم خدا پارتی بازی میکنه تو یه نفر تمام زیباییها را قرار داده که اینقدر قیافه میگیره ولی ولی جسم منو چاق کرده که حسرت همه چی تو دلم مونده همین افار خودش باعث چاقی بیشتر من میشد دیگه نمیدونستم که با خودم بگم فلانی اگه طبیعت چاقی هست چرا همه چاق،نیستند این طبیعت را خودت بوجود آوردی برای همین با هیچ روشی نمیتوان لاغر شد تا زمانی که چاقی را طبیعی بدونی این،وضع ادامه داره اما الان من از وقتی تو دوره ها هستم یاد گرفتم که این طبیعی نیست طبیعی لاغریه
خداوند به من یه جسم تراشیده و متناسب را تحویل داده و من خودم با افکاربیمار گونه ام به این وضع نا فرم تبدیلش کردم .
همه ی جهان با قوانین داره هدایت میشه مثلا آب تو نقطه صفر درجه یخ میبنده این یک قانونه و ما نمیتوانیم آنرا تغییر دهیم و یا ما هیچ وقت یه حیوان چاق نمیبینیم چون حیوانات اصلا چاق نمیشن این یه قانونه .
من با آموزش لاغری با ذهن یاد گرفتم که چاقی بدیهی هست اما طبیعی نیست و با یادگیری فرمول های صحیح لاغری دوباره جسم،خودمان را به طبیعت اولیش که متناسب شدن هست برگردونیم کاری که خود من دارم الان انجام میدم
سلام خدمت استادگرامی ودوستان عزیز
چرا هر چقد تلاش میکنم لاغر نمیشوم؟؟؟ناخوداگاه این اواخر این سوالو از خودم میپرسبدم منی ک با همین فایلا کلی تغییر کردم ووزن وسایز کم کردم چرا ی مدته با اینکه هدف خودمو سایز ۳۶قرار دادم ولی نمیتونم و با اینکه فایل گوش میدم ودر مسیر لاغری ذهنی هستم وهر روز گامی برمیدارم چرا دیگه تغییر نمیکنم وحتی این باور استپ هم بازبرام اومده بود ومیگفتم نکنه ک در لاغری ذهن هم ی جایی استپی هست ،اخه سالها ک تلاش برا لاغری از روش های متعدد میکردم در ی مقطعی برمیخوردم ب ی مانع غول اسایی بنام استپ وزنی وخیلی وقتا همینجا میشد نقطه پایان لاغری من و میگفتم دیگه نمیتونم تا ی اندازه ای بدن من کشش لاغری داره وبعد اون مقاومت میکنه وهیچکاری از من ساخته نیست واین رو طبیعی میدونستم ، امروز با تکرار فایل طبیعت وخوندم دیدگاه های دوستانم متوجه شدم ک من تا این سایز و وزن الانمو تونستم باور پذیر کنم وبیشتر از اون روبرای بدن خودم طبیعی نمیدونستم ،چرااااا؟؟؟؟ از نوشته دوست عزیزی ک اشاره ب استخوان بندی درشت کرده بود چراغی در ذهن من روشن شد ک توهم سالها بهت گفتن استخوان بندی درشتی داری ونمیتونی هیچوقت سایز ووزن کمی داشته باشی، من مدتهاست ک نمیدونم وزنم چقده ولی الان سایز لباس هام ۳۸ هستش ولی از نظر خودم ب اون ایده ال سبکی وسایز ایده الم نرسیدم وهمچنان خودمو سنگین میدونم ،میدونین چرااا؟؟برا همون باوراستخوان بندی درشت ، قبلنا همیشه میرفتم رو ترازو و وقتی حالم خراب میشد از وزن زیاد مامانم با این جمله ها دلداریم میداد ک تو استخوان بندی درشتی داری برا همینه ک سنگینی ،وبیشتر سنگینی تو برا استخوان بندیته و کسی ک استخوان بندیش درشت باشه اگه خیلی لاغر کنه خیلی زشت میشه و کلا استخون دراز دیده میشه ،اونقد اینهاروتکرار کرده بود ک در ناخوداگاه من تبدیل ب باور شده بود،ومن الان طبیعی خودم میدونستم ک از این سبکتر ولاغر و یا متناسب وایده الم نتونم برسم، وذهنم بخاطر باورهام سد ومانعی ساخته بود،استاد چقد بجا وب حق همیشه تاکید میکنین ک تکرار کنیم بنویسیم و بخونیم ،من این روزها بارها از خودم میپرسبدم چرا بیشتر از این لاغر نمیشم وامروزبا این تکرار خوندن جواب سوال خودمو دریافت کردم ، الان میخوام ب خودم بگم ک طبیعت تو متناسب ولاغر شدنه ،بدن تو در هر شرایطی ب سمت طبیعت خودش ک تناسبه میره، مث دونه ای ک کاشته میشه طبیعتش رشده مگر اینکه مانعی براش قرار داده بشه ، طبیعت همه یانسانها ب سمت تناسبه و اگه غیر این بودعا لانه نبود ،ک یکی راحت از لذت خوردن و پوشبدن لباسهای خوشگل وسبکی و…… برخوردار باشه اونوق ی عهده تمام عمر بدوان دنبال لاغری ، نمیدونم چرا منی ک کلی افراد متناسب دور وورم داشتم قبلا بهشون دقت نکردم قبلا از حرفاشون درس نگرفتم، وب رقم حرفای اطرافیان ک شباهت ب خونواده مادریم حق طبیعی خودم دونستم ک هر کاری بکنم منم چاق خواهم شد، در حالی ک چاقی طبیعت من نبود همینطور ک من قبلاا چاق نبودم ،خونواده پدری کاملا متناسبی دارم ک در هر رده سنی کامل متناسب وهیچ تغییری ندارن، وحتی مادربزرگم بر این عقدیده اس ک هیچوق وزن اضافه نمیکنه ودر طول تمام عمرش با حامگی های زیاد یا کهولت سن وغیره هیچوقت تغییری نکرده،چرااا بر این باوره ؟؟؟چون تناسب روطبیعت بدنش میدونسته و هیچوقت ب یاد ندارم ک راجب غذایی نظری داشته باشه ک چاق کننده اس چربه شیرینه و یا غیره،وهمیشه غذاشو کامل ولی ب اندازه نیاز بدنش میخوره ،چون بارها دیدم ک بعد از خوردن غذاش ب تمام تارفات دیگه ب توجه بوده ،چون داشته طبق طبیعت بدنش رفتار میکرده وقتی نیاز داشته خورده وبعدش هیچی براش مهم نبوده ،یا زنداداشم چون فامیل هم هستیم واز اول دیدمشون همیشه متناسب رو ب لاغریه البته از نظر خودش ،از نظر من بسیار اندام زیبا و متناسبی داره،ولی خودش دوس داره یکم چاق تر بشه وبارها برای اینکار تلاش کرده ودکترتغذیه رفته ورژیمهای مختلف رو امتحان کرده ولی نهایت تونسته برای مدت کوتاهی سه یا چهار کیلو اضافه کنه وخیلی خیلی زود این وزن رواز دست داده چراا چون باورش اینه ک هیچوق نمیتونه چاق بشه و هیچوقت چاقیش موندگار نیس واون لاغری روطبیعت بدنش میدونست ،در حالی ک من هر عاملیو باعث چاقی وچاقتر شدن میدونستم ، من طبیعی میدوتسم ک برم مسافرت چن کیلوچاق برمیگردم ،عید چاقنر میشم ، ماه رمضون چاقتر میشم ،غصه میخورم چاق میشم شاد میشم چاق میشم ،داروهای ویتامینی ک بر حسب تشخیص پزشک نیاز بدنم هست رواگه بخورم چاق میشم و در هر شرایطی چاقی روطبیعت بدنم میدونستم و این باور بخاطر نگرش وباورهای چاقی در من خیلی تنومند بود،چونمن از سن کم ازچاقی ترسیدم بهش توجه کردم وتلاش برای رفع چاقی همیشه در من بود وهر بار با کمکردن وزن ودوباره برگشت بیشتر برام طبیعی میشد ک من تمام عمر رو باید با همین چاقی سر کنم وفقط میتونم با سختی وتلاش وزجر خودم ی مدت کوتاه مثلا برای عروسی عیدی مراسمی چیزی خودمویکم جمع وجورتر کنم ،در حالی ک نقطه مقابل من افراد متناسبی روداشتم و میدیدم ک خلاف باور منوداشتن ،مسافرتی ک منو چاق میکرد بابا وزنداداش و وست صمیمیو لاغر میکرد، قرص های ویتامینی ک من ممکن بود سالی یکی دو بار ب خوردنشون نیاز داشته باشم و تا دوروز مصرف میکردم روز سوم حس کلی چاق شدن داشتم در حالی ک همین افراد نصف هر ماه رو قرص ها .مکمل های ویتامین استفاده میکردن و متناسب بودن ، و خیلی موضوعات دیگه ک باعث لاغری و نتاسب اونها میشد ولی علت چاقی من بحساب میومد،در حالی ک منم ب اندازه اونها میتونستم متناسب بشم تنها اگر باور داشتم ک تناسب و سایز ۳۶وسبکی طبیعی بدن منه ،وقانون جهان براینه در جهان همه چیز بر حسب قانون هست مثل جوونه ک رو ب رشده ،مثل بارون ک رو ب پایین میباره ،مث خورشید ک صبح طلوع میکنه،مث تپیدن قلب ک تا زنده اس میتپه،مث سوختن وقتی ب یه چیز خیلی داغ دست میزنیم ،مثل بریدن وقتی با ی وسیله تیز برخورد میکنیم ، ، مثل برخورد اب با سرمای زیاد ک یخ میزنه و یا گرما ک بخار میشه اینها همه نشانه ای از قوانین جهانه ،قانون جسم منه ک در هر شرایطی هر عضوی ب بهترین شکل وظیفه خودشو انجام بده ،قلبم کلیه ها ،پلک ،معده و ….هر لحظه چ خواب وچ بیداری بدن من ب سمت تناسبه واین طبیعت بدن منه وچیزی ک تا الان قبول کرده بود بدهی جسم من بود چااااقی بدیهی جسم منه و پذیرفته بودم و با هیچ روشی نمیتونستم انکارش کنم و تناسب برسم، چقد امروز ارامش پیدا کردم چقد برام موثر بود وخوشحالم ک اینبار جدی تر شروع کردم ودیدگاه دوستان عزیزمموخوندم و متوجه اشکال خودم و باور پنهان خودم شدم ،چاقی طبیعی بدن من نیست ک بخواد ۹۹ درصد از ذهن منو در گیر خودش بکنه،من ی متناسب طبیعی ام وخیلی راحت میتونم ب طبیعت خودم برسم
خدایا شکرت ک منو زیبا ومتناسب افریدی
سلام
وقتی که یادم میاد همسایه ای داشتیم که پسر ودخترش چاق بودن و پسر ودختر دیگش لاغر بودن . و دخترش باچاقیش مشکلی نداشت و شاد بود و خنده رو
اما پسرش همش ناراحت بود و گله میگرد بابت سرنوشتش که چاقی بود .
من اون سالها تقریبا میشه گفت متناسب بودم . و یادم میاد چاقی پسره ودختره رو ژنتیک اونها میدونستم که سرنوشت وتقدیر اونهاست و البته خودشان آنقدر این قضیه رو طبیعی میدونستن که تلاشی در جهت رفعش نمیکردن .
یا عمه هام همشون چاق بودن و عموهام به غیر یکی اونها هم چاق بودن . و بعد اینکه کمی بزرگتر شدیم پرخوریهامون بیشتر شد میگفتن که به خانواده پدری رفتین وخوش خوراکید البته اون موقع تشویق میشدیم به چاقی و افرادی که دوربرمون بودن ولاغربودن مثل دخترخالم همش مورد انتقاد قرار میگرفت که مریضه و چندبار توخیابون به خاطر لاغریش ضعف میکرد وغش میرفت .
الان که فکرشو میکنم ماچاق بودیم اون زیادهم لاغر نبود. ولی نمیدونم چطوری بود همه اون دختره رو مورد سرزنش قرار میدادن .
اون دختره هم علت لاغریش رو ژنتیک میدونست که به پدرش رفته . وبراش طبیعی بود که سرنوشتش اینه .
یادم میاد برای چاق شدنش خیلی تلاش کرد اما موفق نمیشد ولی الانا بعد۲۰ سال واندی که الانا ازدواج کرد شنیدم که چاق شده . ومیگفتن ازدواج بهش ساخته و تونسته چاق بشه .
البته درهرعصر وزمانی کلی دلایل هست که چاقی رو طبیعی بدونن .
الانا که خانم های دوربرمون رو میبینم که درحال پیاده روی هستن چاقیشون رو طبیعی میدونن میگن امکانات رفاهی زیادشده و تلاش فیزیکی وتحرک ما کم شده و طبیعی هست که چاق بشیم .
من خودمم همینطور بودم علت پرخوریم رو ژنتیک وشباهت به خانواده پدری و کم تحرکی میدونستم وبرام طبیعی بود که چاق شم .
وتازمانی که طبیعی میدونستم که چاق باشم هم انگیزه بالایی برای لاغرشدن دایمی نداشتم و هم بعد مدتی که ورزش رو رها میکردم و چاق تر میشدم بیشتر برام اثبات میشد که نگاه دیدی طبیعیه من چاق بشم ومن حتی با ورزش ورژیم نمیتونم باهاش مقابله کنم .
پس وقتی بامفاهیم ذهنی آشنا شدم برام طبیعی اینه که متناسب باشم والان که چاقم بدیهی هست با اونهمه فرمول چاقی چاق باشم . و زمانی که به این درک رسیدم که بدیهی هست که من چاق باشم کم کم تونستم درمسیر متناسب شدن قدم بردارم و به رویای متناسب شدن نزدیک شم .
به نام خداوندی که انتخابم کرد
به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋
سلام و درود دوستان هم مسیر در راه مستقیم و پرنعمت
چرا هرچه تلاش می کنم لاغر نمی شوم؟(تکرار ۲)
✨جهان پیرامون ما بهترین مشار ماست
بسیاری از پیشرفتهای انسان به خاطر توجه به قوانین جهان هستی بوده است و ما هم میتونیم از این قوانین در جهت مسیر موفقیت خود بهره مند شویم .
✨یکی از قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است
بارها شنیده ایم جنگلهایی دچار آتش سوزی شدند ولی بلافاصله جوانه زدند و رشد کردند گاهی انسانها با تغییراتی از گل رزقرمز گل مشکی رویانده اند اما در دگر جاهای جهان همچنان گل قرمز می روید یعنی طبیعت هیچ استپی نداره و به قوانین خودش عمل می کنه مثل جزرومد دریا یا بارش باران و طلوع و غروب آفتاب و این قوانین طبیعی را برای همیشه و همه جای جهان نمیشه تغییر داد.
یک قانون طبیعی داریم مثل جاذبه یا دمای جوشیدن آب یا بارش باران تعداد ضربان قلبمون و پلکمون که غیر قابل تغییر هست مثلا اگر گندمی بکاریم حتما گندم درو می کنیم نه جو!…و قانون دیگر بدیهی است یعنی ما با ذهنمون در روند قانون طبیعی اختلال ایجاد کرده ایم
و هر هر رفتار ما یک نتیجه ای دارد و عادتهای ما طبیعی نیستند چون به صورت الگو در ذهنمون ذخیره شده اند
اگر اضافه وزن (چاقی)در ذهن ما طبیعی شده باشه هرچقدر برای لاغری تلاش کنیم نتیجه ای دریافت نمی کنیم !…
هر چقدر با فشارهای فیزیکی بر جسم تغییراتی ایجاد کنیم باز به دلایلی که برای ذهن خود منطقی و طبیعی کرده ایم چاق می شویم بارها تجربه داریم با انواع روشهای قبلی به صورت مقطعی کمی از اضافه وزن خود را کم کرده ایم اما بعد از مدتی اضافه وزن بیشتری پیدا کرده ایم چون در ذهن ناخودآگاه ما دلایلی برای چاق بودن وجود دارد که طبیعی به شمار می رود و تصمیم ما در این مبارزه نمی تواند ذهن ناخودآگاه را شکست دهد .
همه ی افراد متناسب از قوانینی پیروی می کنند که متناسب هستند ولی افراد چاق قوانین مربوط به خود را دارند که باعث چاقی آنها شده است .
متناسبهایی هستند که مصرف بالایی از غذایی فست فودی دارند یا تحرک ندارند یا خواب زیاد دارند حتی تیروئید و قند دارند اما متناسب هستند و این ثابت می کنه در ذهن افراد چاق قوانینی وجود دارد که باعث بروز عادتها و رفتارهای چاق کننده در آنها می شود و تمام رفتارها و عادتهای افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل سالها تکرار و البته آموزش و تجربه باعث شده فکر کنند که این رفتارشون طبیعی هست !…
چرا چاقم ؟
چرا لاغر نمی شوم؟
تمام دلایلی که برای پاسخ این دوپرسش در ذهن خود داریم باعث شده است که حالت چاقی در ذهن ما طبیعی باشد و مانع لاغری ما بشود!…
همه افرادی که اضافه وزن دارند از حالت چاقی خود ناراضی هستند ولی این به این معنا نیست که چاقی خود را نپذیرفته اند!؟
همه این افراد در سطح فکر و منطق خود از شرایط جسمی خود ناراضی هستند ولی به دلیل اینکه بارها از روشهای لاغری قبلی نتیجه نگرفته اند این باور را در ذهن خود ایجاد کرده اند که فایده ای ندارد نمی شود و جسم من همینه دیگه باید باهاش کنار بیام و در ذهن خود شرایط اضافه وزن را طبیعی و ماندگار کرده اند و این باور بسیار خطرناک است و هربار که دوباره رژیم می گیرند بیشتر به خود ثابت می کنند که فایده ای ندارد و آش همان است و کاسه همانا !…
اولین بار که پارسال این فایل را گوش کردم متوجه شدم که حتی در کلام من می گویم باید وزن کم کنم یعنی الآن طبیعی ام و باید از حالت طبیعی کم کنم و این در ذهن من شکل گرفته بود افراد چاق زیای متوجه کلام و فرمولهای ذهنی خود نیستند در واقع چون درذهن ما چاقی طبیعی هست می گوییم مثلا ۵کیلو کم کردم و کم!؟….
قانون وساختار ذهن ما براساس گسترش و پیشرفت هست و انگار کم کردن مساوی با بیماری و ضعف و شکست در ذهن هست و تلاش می کنه که ما کمتر از حالت عادی نباشیم !…یعنی به اصلاح کاهش وزن نداشته باشیم حتی کلمه کاهش وزن هم یعنی از حالت طبیعی خارج شدن !…
بنابراین باید بدانیم ما اضافه تر از حالت طبیعی خود وزن داریم و باید اضافه وزن خود را رها کنیم به لطف خداوند حدود این یک سال همیشه در کلام مراقب گفتن این جمله بوده ام و به نظرم امروز این فرمول در ذهنم خیلی کمرنگ تر هست .😊
همیشه شک و تردید یعنی تزلزل باور و فروریختن آن و آماده شدن برای دریافت آگاهی جدید.
با دریافت محتوای آموزشی ما ضربه هایی به باورهای پنهان ذهن چاق خود میزنیم که مانع لاغری ما هستند و با ادامه دادن و استمرار در مسیر هست که پایه این باورهای غیر صحیح و چاق کننده سست می شود و فرو می ریزند .
حالت طبیعی یک میوه آبدار بودن و سالم بودنش است ولی اگر آفتی باشد یا کرم خورده یعنی مشکلی وجود داشته است در طبیعت ما یک شیر چاق نداریم شیر پرخور نداریم و حیوانات در حالت طبیعی خود رفتار می کنند اگر حیوانات وحشی گرسنه نباشند به آدمها حمله نمی کنند ترس از آینده ندارند که امروز بخورند که نکنه فردا نباشه !؟..در طبیعت ببر افسرده نداریم و اگر اختلالی در روند طبیعی حیوانات به وجود آمده حتما حیوانات دست آموز هستند که به خاطر الگوهای رفتاری انسانها دچار تغییراتی شده اند .
باور به اینکه ما جزئی از این طبیعت و عالم هوشمند هستیم و طبیعی است که لاغر باشیم، شاد باشیم سلامت باشیم ،ثروتمند باشیم و این باور صحیح ،باعث میشه به دلایل ایجاد الگوهای ذهنی مخرب خود پی ببریم و درجهت اصلاح آنها اقدام کنیم و خیلی خودبه خودی یک زندگی عالی در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم .
خدایا سپاااااااسگزارم از وفور نعمت و روزی های آسمانی و زمینی
خدایا عاااااااشقتم ❤️
سپاس از نشر آگاهی سعادتمند باشید
دوستان متناسبم همواره در مسیر تغییر کردن عزتمندانه گام بردارید ،…
طبیعت
ازاماچیزی که فکر میکنم هستم وچیزی که نیستم شاید این جمله اولش عجیب بیاداما وقتی متوجهش میشم می بینم کاملا درسته چاقی روطبیعی دونستم به خاطر الگوهای اشتباه که در ذهنم دارم الگوهای ثابت رفتاریم شدن وقبل ازاون الگوهای ثابت فکریم شده بود من هرچقدر دارم تو زمینه ی باورها روی خودم کارمیکنم و ازخودم میپرسم چرا چرا من فلان عادت غذایی رو دارم و خیلی چیزای دیگه و خیلی از رفتارهارو دارم هربار ازخودم میپرسم چرا برای چی وقتی هم بهش میرسم متوجه میشم که من این ها درمن تثبیت شده این رفتارها و اینکه چاقی روهم طبیعی میدیدم به طبیعت که نگاه میکنم پرنده ها رو که می بینم متوجه میشم ناراحتی براشون معنایی نداره چاق شدن و لاغرشدن اصلا هیچ اطلاعی از این چیزها ندارن اصلا به این فکرنمیفتن که عه فلان پرنده مرد ممکنه منم بمیرم یااین اتفاق برای منم بیفته .وکلی چیزهای دیگه وقتی گرسنه باشند میخورن و لازم نداشته باشند نمیخورن واصلا هیچ چیز دیگه ای به ذهنشون نمیرسه افکار ی که ما داریم رواونها ندارن من فکرمیکردم چاقی طبیعیه درصورتیکه باوردار م بدنم عضوی از این طبیعته و خب قوانین برای همه یکسانه اماکجای چاقی طبیعیه که نفس کشیدن مشکله به خاطر وزن سنگین راه رفتن سخت باشه وکلی مشکلات ازاین دست چاقی طبیعی نیست ارثی هم نیست چاقی به خاطر افکار و رفتار چاق کننده هست مثل درختی که آفت زده میشه چرا آفت زده میشه یه مشکلی یه جایی به وجود اومده پس طبیعی نیست که یک درخت آفت زده باشه میوش خب پس چطور چاقی با ون همه مشکلاتی مثل به وجود آوردن فشارخون وقند و دیابت وسکته های مغزی و… طبیعیه؟؟؟؟ پس اگر بخوام خودم رو عضوی از طبیعت بدونم و باورم هم هست که من عضو ی از طبیعتم اگه بخوام ذهن خودم رویک دشت تصورکنم خب و یک بذر که کاشته شده در اون و اون هم جسم منه. خب اینجا من تلاش می کنم برای اینکه این بذر جوانه نیازبه آبیاری داره و این آبیاری توسط اطلاعات ذهنی من به جسمم داده شده برای شکوفا شدن نیاز به آبیاری هرروزه و توجه داره واین توسط من شکل گرفته مثلا همین که با یک گیاه اگه حرف بزنی بیشتر حالش خوب میشه و در مقابل اونهم به شکل بهتری شکوفا میشه و این در رابطه با موضوع جسمی دربارهی چاقی و لاغری توذهنم شکل گرفته و البته در زندگی وهمش به من برمیگرده پس این نشون دهنده ی اینه که من خودم چقدر کد گذاری کردم و از قبل چقدرتوسط خانواده کدگذاری شدم دربارهی همه ی جنبه های زندگی بهش که فکر میکنم متوجه میشم هربار که به یک حقیقت دربارهی خودم میرسم دربارهی چاقی دربارهی تمام جنبههای زندگی این حس واین تصویرتور توذهنم پررنگ میشه که من داره اون یخها دارن اب میشن اون منطقه ی یخ که هیچ وقت از ش استفاده نمیکردم پس چاقی طبیعی نیست چاقی یک اعتیاد ه یک وابستگیه به خوردن برای فرارکردن ازرنجها برای سرگرم کردن خودم وفرار ازمسولیت چاقی طبیعی نیست با پذیرشش و نه اینکه تسلیم بشم تسلیم شدن با پذیرش فرق داره وقتی تسلیم بشم یعنی راهی ندارم واین در ذهن اتفاق می افته اما اگه بپذیرم میتونم راهی پیدا کنم وهیو راهی درست تر از لاغری باذهن نیست شناخت خودم وپرسش ازخودم وفرارنکردن ازخودم وپیدا کردن راه حل ازخودم میتونم لاغربشم و لاغری طبیعیه وچاقی بدیهیه مسیر لاغری مسیرصاف و قدرتمندیه که همه چیز رو دربرمیگیره و میشه به جزلاغری به چیزهای دیگه که میخوام برسم پس باید عمل کنم نه فقط باور چون باوری که عمل کردن نداره یعنی درواقع باوری وجود نداره واین جوری میتونم خودمو هربار بسنجم و بهتر درک کنم که من درچه مرحله ای هستم مرحله ای که هنوز منتظر ه اتوبوس براش بایسته و وقتی همه سوار میشن اون تردید میکنه و یامی شینه سوار نمیشه به امید اینکه یه اتوبوس دیگه بیاد وبتونه سوارش بشه ودقیقا توخیلی از جاهای زندگی به این امید که یک نفر بیاد حالمو خوب کنه ویا راهی پیدا بشه که سریعتر از هر زمانی لاغربشم مخصوصا زمان عید این بیشتر میشد چون لباس خریدن سخت میشه پس این نشون میده که من هرچقدر بیشتر بادمهای هم مدارو فرکانس خودم ادامه بدم وبیشتر درخواست ارسال کنم به ذهنم به کاینات بیشتر نتیجه میگیرم اون چیزی که همیشه بدست میارم طبیعی هست حالا چه خوب باشه چه بدو این بستگی به همون آبیاریی هست که انجام می دم . باتشکر
سلام
منم یادم میاد که هرسری کمد لباسهام رو مرتب میکردم و کلی ازلباسهام رو بااینکه نو یا درحد نو بودن میبخشیدم یا برای خرید لباس میرفتم وسایز همیشگی رو فروشنده بهم میداد وبرام تنگ بود و مجبور بودم سایز بزرگتر درخواست بدم علیرغم اینکه حالم بدمیشد ولی برام طبیعی بود . چونکه یکی از باورهام این بود افزایش سن باعث رشدعرضی بدن میشه و برام کاملا طبیعی بود که هرسری چاق تر بشم .
و از یک طرف خودمو سرزنش میکردم که چرا اینقدر لباس میخرم بااینکه میدونم بعدمدتی برام تنگ میشه و منی که اینهمه وقت وزمان میزارم وحساسیت به خرج میدم بایستی ببخشمشون به یکی دیگه .
و این طبیعی دونستن افزایش وزن با سن باعث شده بود که من با اینکه با پیاده روی کلی وزن کم کنم اما یه جایی استپ میخوردم و تکون نمیخورد کاهش وزنم .
باز باورهایی مثل کم تحرکی وپشت میز نشینی رو طبیعی میدونستم چاق شم اما ته دلم میگفت با ورزش میتونی کمش کنی . اما باور سن رو دیگه نمیشه هیچ کاری کرد .
یا وقتی نمیتونستم کنترلی روی غذا خوردنم داشته باشم وهرسری که پرخوری میکردم بعدش منتظر چاقی بودم یعنی طبیعی بود که من چاق تربشم چون که نتونستم جلوی خودم رو بگیرم .
یا وقتی دسته جمعی میرفتیم بیرون طبیعی بود که زیادتر بخورم وطبیعی میدونستم که بعد مدتی افزایش وزن داشته باشم .
درحالیکه من درهمه این موارد یه نگاهی که به اطرافیانم می انداختم میدیدم تعدادیشون با اینکه شرایط کاری شون مثل منه وخوردنشون مثل من . اما کاملا متناسبند . ویکیشون رو همش میگفتیم آنجلینا جولیا .
ومن کم کم مطمن شدم که پس چون من به عمه ام رفتم طبیعیه که من اینطوری باشم . استخوان بندیم درشته . پس طبیعی هست من اینطوری چاق باشم .
ولی اگه یه نگاهی به طبیعت پیرامون خود بیاندازیم میبینیم که همه چیز طبق قانون هدفمندی داره مدیریت میشه .
مثلا نقطه جوش و انجماد آب . یا شتاب گرانش زمین . حرکت زمین به دور خورشیدو … حالا چطور میشه که خداوند از ما بندگان خویش غافل بمونه و قانون هدفمندی برای ما انسانها وجود نداشته باشه .
واگه خداوند یکی رو چاق ویکی رو لاغر یا یکی رو فقیر و یکی رو ثروتمند می آفرید پس اختیار انسان چه معنایی داشت وعدالت خداوند کجای قضیه بود که بخاد از ما حسابرسی کنه .
پس عدالت زمانی اتفاق میافته که همه ما در زمان خلقتمون متناسب آفریده بشیم و باقدرت ذهنمون برای رسیدن به آرزومون استفاده کنیم .
و حالا که متناسب نیستیم بی عدالتی خداوند نیست بلکه بایستی ببینیم چه عواملی مانع رسیدن ما به خواسته هامون هست که اونها را برطرف کنیم تا متناسب شدن رو دوباره تجربه کنیم .
ومهم ترین باور مخرب مخفی برای تناسب انداممون طبیعی دونستن چاقیمون هست که این طبیعی دونستن از باورهای مخرب چاقیمون نشات میگیره .
که با الهام از افراد محیط پیرامونمون میتونیم عوامل مذکور رو به صورت منطقی برای ذهنمون رد کنیم تا دیگه برامون بدیهی باشه که چاق بشیم نه طبیعی.
سلام استاد گرانقدر
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه،
واقعا عالی بود این فایل گام هفتم
ازتون ممنونم،چند بار گوش دادم.
من باید تغییر کنم و متناسب شوم چون این شرایط الان من طبیعی نیست این شرایط رو قبول ندارم،عادی نیست،
با توکل بر خدا همسو میشوم با طبیعت جهان که سلامتی، متناسب شدن و احساس خوبه ،
اقدام میکنم برای شرایطی که خودم بوجود آورده ام و طبیعت جهان نیست .
استاد یه سوال داشتم ببخشید این فایل راز لاغر نشدن چاقها و چاق نشدن لاغرها رو هر چی گشتم پیدا نکردم که تهیه ش کنم،
ممنون میشم راهنماییم کنید.
شب خوبی داشته باشید
سلام و درود
این فایل مربوط به دوره ورود به سرزمین لاغرها می باشد.
سلام
طبیعی بودن چاقی در ذهن
همیشه چاقی رو برای خودم طبیعی دونستم گفتم استعداد داره بدنم سالها برای توجیه چاقیم از ان عبارت استفاده کردم
طبیعی دونستم ک چاق باشم چرا چن استخوانم درشته چن قدم کوتاه
وهزاران دلیل دیگه ک چاقی در ذهنم طبیعی کرده
اونقدر مصرر بودم ک دیگران چاقی رو برای من طبیعی میدونستن
تومهمونی خواهرشوهرم گف این یا هی لاغر میشه هی چاق میشه
منم چیزی پیدا نکردم بگم گفتم اره چاقی من فصلیه
طبیعت وجود من لاغری ومن تخریبش کردم با چی
با باورهم با نگرشم با افکارم
و تکرار واستمرار
ن رژیم گرفتم ن ورزش کردم هیچی برای چاقی شدن من هیچ کاری نکردم
یا ول کردم رژیم چاق شدم یاورزش نکردم یا توجه کردم
من خیلی راحت وخودب خودی چاق شدم الانم با اصلاح باورهام نگرشهام لاغر میشم
بدن من همیشه در حال ترمیم هس ولی سرعت تخریب من بالاست
من یاد گرفتم با لاغری باذهن ک چاقی من بدیهی است
اضافه وزن من بدیهی است
دردپاهای من بدیهی است اینکه راحت نمیتونم بدوم یا بشینم پاشم بدیهی است
اینک شکم بزرگ با چربی اضافه دارم بدیهی است
اینکه پاها و رانهای بزرگ وبا چربی اضافه دارم بدیهی است
اینک پهلوهای اویزون با چربی اضافه دارم بدیهی است
اینک بدنم بزرگ ک چاق باشه بدیهی است
اینک بازوهای بزرگ دارم بدیهی است
اینک سن بزرگ دیده میشم ب خاطر چاقی بدیهی است
اینک تو ماشین جای زیادی اشغال میکنم بدیهی است
اینک نمیتونم راحت باشم سبک باشم بدیهی است
اینک بیمار باشم بدیهی است
اینک لاغر باشم طبیعی است
سبک وراحت بودن طبیعی است
بدنی با فرم زیبا وبدن چربی اضافه طبیعی است
اینک شکم کوچک باشه بدون چربی طبیعی است
راحت پاشم راحت بشینم اسون طبیعی است
اینک بتونم هرچی دلم میخواد ب راحتی پیدا کنم وبخرم طبیعی است
طبیعیه ک من رنگهای شاد بپوشم
طبیعی ک من وزنم کاهش پیدا کنه چن من در مسیر لاغری با ذهنم
طبیعیه من تغییر کنم ب لاغری و طبیعت بدنم ک ب لاغری برسم
چن این منم ک دارم باورهامو تغییر میدم پس طبیعی ک لاغر بشم
سلام
گام هفتم:چرا هرچه تلاش میکنم لاغر نمیشوم ؟
بهترین جواب رای این سوال اینه :چون خلاف جهت طبیعت جهان و جسم خودمون حرکت کردیم فکر کردیم و درنهایت رفتار کردیم .
طبیعت جسم بقیه آدما چیه؟اینه که همیشه دروزن ایده آلن باهرغذا و هرمقدار تحرکی . نهایتا چندکیلو هم وزنشون تغییر کنه خیلی راحت و نامحسوس برمیگردن به وزن طبیعیشون.
ما یه فامیلی داریم خیلی لاغره . برعکس ماها که کل عمرمون تو رژیم و محدودیت بودیم اون بنده خدا تلاش میکرد که یه کم پر شه . نهایت زورش و میزد سه 4 کیلو چاق میشد اما تا ول میکرد اون پرخوریاشو به قول خودش ،کمتراز دوسه هفته برمیگشت به وزن قبلش.
بقول استاد اون مگه از کره ی مریخ اومده که خیلی راحت وزنش کم میشه همیشه ی خدا لاغره . تازه غذای عادیش چی بود ؟کامل یه بشقاب برنج و میخورد همیشه نوشابه خیلی دوست داشت و میخورد سس رو سالاد نمیریخت اصلا نمیخورد سالادو. الان که فکر میکنم میبینم چقدرررر ما اشتباه فکر کردیم تاحالا . یعنی غذای عادی یه آدم دوبرابر من باشه تازه کمبود وزن داشته باشه و بگه غذامو باید زیادتر کنم یکم تپل شم و غذاهای پرکالری و چرب و هم اضافه کنه نهایتش چندکیلو چاق شه
اما ما که اونهمه رژیم سخت داشتیم و ماه به ماه رنگ بستنی و سس و نوشابه رو نمیدیدیم مبادا چاق شیم یا یه ناخنک کوچیک میزدیم و هزار عذاب وجدان میگرفتیم لاغر نمیشدیم .
چرا واقعا؟چون اون آدم فرمولای لاغریش دست نخورده مونده بوده همواره هدایتش میکرده به سمت وزن ایده آل و لاغراندام ..و ما کلی فرمول غلط تو ذهنمون ذخیره کردیم و برعکس طبیعت جهان داشتیم پیش میرفتیم . پس بدیهیه که چاق بشیم اما به هیچ وجه طبیعی نیست .
کسی که سالهاست به چاقی عادت کرده معلومه که برای ذهنش طبیعی شده که این آدم اصلا سیستمش اینطوری خلق شده هر تلاشی کنیم هم نمیزاره ما لاغر بشیم مارو برمیگردونه دست آخر به طبیعتمون .
پس باید همسو بشیم با قوانین جهان اگر میخوایم که به تناسب برسیم . شکر خدا قوانین جهان تغییر ناپذیرند و برای تک تک مخلوقات به یک شکل عمل میکنه . آب در کتری منزل ما دردمای صد درجه جوش میاد در کشوری که اون سر دنیا هم هست درهمون دما جوش میاد . پس یعنی تفاوتی بین منو اون آدم نیست قوانین یکیه. چیه که متفاوته ؟طرز فکرامونه جز این مورد هیچ چیزی در انسان متفاوت نیست .
حالا که اینطوره از امروز ماهم شرایط فعلیمون رو دیگه نمیپذیریم . اینکه اضافه وزن داریم شاد نیستیم، از خیلی تفریحاتمون میزنیم، لباسای دلخواه نمیپوشیم ،و هزار محدودیت دیگه داریم درزندگی و عادت کردیم بهشون اصلا طبیعی نیست . تاکید کنیم که این شرایط و قبول نداریم و میخوایم به یه شکل دیگه زندگی کنیم .
هرچی دلیل برای چاقی تو ذهنمونه بریزیم دور .واقعا دیگه چطور میشه جرات کرد برای چاقی دلیل و برهان اورد وقتی میدونیم اگه اون دلیلارو قبول کنیم چاقی میشه طبیعت ذهنمون و خلاصی ازش غیر ممکن میشه .
بارها و بارها تکرار کنیم که لاغری و تناسب اندام ایده ال طبیعت تمام انسان هاست . یک انسان باید برای زندگی دراین دنیا در سلامتی و تناسب باشه . آدمی که 99 درصد ذهنش درگیر چاقی باشه میتونه به خدا برسه ؟به دیگران کمک کنه ؟شاد و خوش رفتار باشه ؟میتونه به اهداف مهم خودش و رسالتش برسه ؟قطعا نه .
الان توجه میشم که میگن خداوند درنهایت عدالت جهان رو خلق کرده یعنی چی ؟ منظور همین قوانین ثابت و تغییر ناپذیر جهانه که اگر باهاش همسو بشیم فقط شادی و لذت و آرامش رو تجربه میکنیم واگر خلافش حرکت کنیم فقط و فقط رنج و اضطرابو نارضایتی رو برامون به همراه داره .
سپاس استاد
سلام استاد عزیز
من امروز گام هفتم را برداشتم وتوجه شدم یکی دیگر از دلایل اضافه وزن من اینه که چاقی برام طبیعی شده یعنی در ذهنم طبیعی شده ومن باید از امروز چاقی رابرای خودم غیر طبیعی کنم ودرست هم این است
انسان ذاتا به متناسب بودن علاقه مند است چون روح تعادل وتناسب را خیلی دوست داره واینکه روح خداوند در ما دمیده شده بنابراین جسم ما خانه ی خداست وباید خانه ی خدا را تمیز ومرتب کنم ومن چگونه میتوانم این کار را انجام دهم
باید در گام چیزی که گفته میشه را انجام بدهم وامروز در این گام چاقی را برای خودم غیر طبیعی کنم واینکه طبیعی این است که من متناسب باشم همیشه واین درس را من باتوجه به تفکر در طبیعت گرفتم
در طبیعت همه چیز روال طبیعی خودش را دارد مثل طلوع وغروب خورشید وتغییر ی نمیکند من هم از بدو تولدم متناسب بوده ام واز یه جایی جسم من غیر طبیعی شده چون هم عادتهای اشتباه را تکرار کردم هم فکر میکنم گول ذهنم را خوردم وبعد چاقی برایم طبیعی شد ودیگر مبارزه کردن من بیفایده
ممنون وسپاسگزارم استاد عزیز بابت این آگاهی هایی که در هر گام به ما هدیه میدهید
از خداوند میخواهم که همه ی انسانها آگاه شوند که تمام زندگی ما از ناآگاهی وانتخاب نادرست از مسیر درست خارج میشود ومن امروز میخواهم در هرلحظه درست انتخاب کنم
عادتهای درست را انتخاب کنم متناسب بودن را انتخاب کنم وصدها انتخاب دیگر در روز که این من هستم که انتخاب میکند درسترین راه را
خدایا متشکرم دوستت دارم
به نام خدای مهربانم
سلام استاد عزیز!
امروز به لطف خدای مهربانم و لطف شما هفتمین گام خودم رو با موفقیت و احساسی خوشایندتر از دیروز برداشتم. من مشتاقانه تر از روزهای قبل برای شما مینویسم و فکر و احساس و تجربه ام را در این دیدگاه مینویسم که شاید تجربه من کمکی کنه به کسانی که در شروع راه هستند!
من خداوند را سپاسگزارم که در درون من انرژی مثبت بیشتری نسبت به انرژی منفی قرار داده و همیشه سعی کردم به مسائل مثبت نگاه کنم.
من کاملا با گفته های شما موافقم استاد برای اینکه اگه بخوام از خودم فقط مثال بزنم من از بدو تولد چاق نبودم !! تقریبا میشه گفت نود درصد نوزادهایی که به دنیا میان با اضافه وزن به دنیا نمیان! ( من این درصد رو تقریبی گفتم) بلکه این پدر مادرها هستن که در شکل ظاهری فرزندانشان تاثیرگزار هستند!! اغلب پدر مادر به اجبار به فرزندی که میل به غذا نداره غذا میدن!! اینقدر میدن تا بچه به نوع خوردن زیاد خو میگیره! و زمانی به خودش میاد که بزرگ شده چربی انباشته داره و تازه همون پدر و مادر و اطرفیان بهش سرکوفت میزنن چرا اینقدر میخوری خودت رو لاغر کن!!
به نظرمن شخصیت آدمها گوناگون هستش! گاهی بعضی از آدمها راحتتر میپذیرن اشتباهشون رو و اینکه این چاقی ذاتی نیست! و در انسان از بدو تولد شکل نگرفته بلکه به مرور زمان با عادت های رفتاری خانواده و خودمون شکل گرفته!! و شروع این تصمیم و تغییر این باور براشون سخت نیست میتونن مصمم این راه رو شروع کنن و مسلما موفق میشن ، شاید بعضی وقتها بلغزن و این کاملا طبیعیه هیچ انسانی نمیتونم صددرصد بدون اشتباه عمل کنه اما در نهایت با همه لغزشها و تلاشهایی که برای تغییر باورهای ذهنیشون انجام دادن موفق در میان( من خودم رو در این دسته از آدمها میبینم).
یه عده ای هم هستن همیشه چاقی افراطی داشتن و دوروبرشون پر از آدمهای منفی باف بوده که فقط تزریق یاس و ناامیدی دادن بهشون!! طرف خودش از درون افسرده ست!! نیاز به یک حامی داره کمکش کنه تشویقش کنه!! شاید کمک کلمه خوبی نبود که استفاده کردم چونتو این راه فقط خودمونیم که به خودمون کمک میکنیم تا باورهامون رو تغییر بدیم اما همزمان انگیزهای مثبت دیگران میتونه به ما انرژی زیاد بده!اما ما باید یاد بگیریم که خودمون رو شخصیتمون رو تحت تاثیر انرژی منفی دیگران قرار ندیم!!!
تویی که داری نوشته منو میخونی از اضافه وزن بالایی رنج میبری و هیچ مشوقی نداری ! و در خودت این رو نمیبینی که لاغر بشی! اشتباه نکن! احتیاج نیست نزدیک ترین فرد زندگیت مشوقت باشه الان( شاید اگه اونا باشن انرژی زیادتری بگیری!!)اما اینجا پر از آدمهای هستش که هم درد تو بودن و هستن!! مهم نیست چقدر چاقی !! مهم ترین چیز اینه که باور ذهنی خودت رو تغییر بدی! اگه به این باور برسی زیاد اون روز دور نیست که یکی از شگفتی سازان منو و تو باشیم!! (البته من در خودم خیلی زود اینو میبینم که جز شگفتی سازان باشم 😊چون نتیجه تو هفت روز برای من فوق العاده پیش رفته به لطف خدای عزیزم و استاد عزیز)
به امید موفقیت روزافزون…
با سپاس از شما استاد عزیز
سلام دوست عزیز من امروز در گام هفتم هستم ودیدگاه شما را خواندم وانرژی گرفتم ممنون وسپاسگزارم بابت دیدگاه زیبایت حتما الان خیلی به هدف متناسب بودن نزدیک شده ای وهر روز حالت بهتر از روز قبل است برایت آرزوی سلامتی دارم
باید بدانیم چاق بودن طبیعی نیست و فقط نتیجه ای بدیهی از رفتار های خودمونه
سلام درود
گام هفتم در مسیر لاغری من
چرا هرچه تلاش میکنیم لاغر نمی شویم چون اومدم چاقی در ذهن مان طبیعی کردم
به هر اندازه که دلیل داشته باشی واسه چاقی خودت به همان اندازه چاقی در ذهن تو طبیعی شده است
و ذهن یک اصل دارد هرچیزی برای ذهن طبیعی شود قابل تغییر دیگه نیست و طبق همان طبیعت وجود خودش پیش میرود نه طبق تلاش فیزیکی ما پس هرچیزی در ذهن طبیعی شود در زندگی ما خلق میشود به وجود می آید و این یک قانون است
طبیعی بودن یعنی چی یعنی اگه من چاق هستم باید کل انسان ها حیوانات هم چاق باشند و این میگن طبیعت جهان هستی وقتی من چاقم برادرم لاغر هست یا دوستم یا همسایه یا بقیه شهر کشورها دیگه اینجا به تضاد برمیخوریم که چرا من چاق شدم ولی بقیه که مث من انسان هستند از یک نوع غذا مصرف میکنیم از یک پدر مادریم در یک جا زندگی میکنیم ولی اون فرد لاغر است پس اینجا خیلی واضح میفهمیم مشکل از ماست مقصر خود ما هستیم این چاقی محصول نگرش افکار ماست یکسری رفتار افکار داشتیم چاق شدیم این چاقی ما بدیعی است طبیعی نیست اگه طبیعی بود باید کل مردم جهان چاق بودند
جهان هستی طبق دو قانون برنامه ریزی شده است طبیعی بودن بدیعی بودن
حالا طبیعت جهان هستی مث بارش برف در زمستان خشک شدن درختان در پاییز زمستان قانون جاذبه زمین که هرچیزی از هر جایی رها کنی به سمت زمین برمیگرده این طبیعت جهان هستی هست ثروتمند بودن سالم بودن لاغر متناسب بودن لذت بردن این چیزها طبیعت جهان هستی هست
حالا یکسری چیزها بدیعی است مث :
چاقی فقر بیماری میوه ندادن درخت سیب پژمرده شدن گل ها این چیزها هم طبیعی نیست بدیعی است یعنی دقیقا یکسری رفتارها نگرش ها اشتباه داشتیم خودمان این چیزها خلق کردیم در زندگیمان و این طبیعت جهان هستی نیست اگه طبیعی بود همه بیمار بودن چاق بودن فقیر بودن
به هر اندازه دلیل داشته باشی برای چاقی خودت به همان اندازه چاقی در ذهن تو طبیعی شده است و هرچیزی در ذهن طبیعی شود در جسم شرایط فیزیکی فرد به وجود می آیید این یک قانون است
اگر چاقی در ذهن طبیعی شده باشد هرچقدر تلاش فیزیکی کنید متناسب نخواهید شد چون طبیعت جهان قابل تغییر نیست چون در ذهن فرد طبیعی شده است
الان یاد گرفتیم که چاقی ما طبیعی نیست براساس طرز نگرش باور ها اشتباه ما به وجود آمده و طبیعت جهان هستی نیست
من این چاقی نمیخوام این چاقی طبیعت وجود من نیست اذیت شدن با ترس خوردن خجالت کشیدن از خودم سرزنش خودم این حق من نیست من میخوام تغییر کنم و هر آنچه که ناخواسته به وجود آوردم خودم خالقش بودم تغییر بدم این چاقی این احساس بد این تنبلی این همه سرزنش حق طبیعی من نیست خودم به وجودش آوردم ولی حق طبیعی من نیست من تغییر میخوام تغییر کنم و به هر آنچه که حق طبیعی خودم هست در جهان دست پیدا کنم هر آنچه طبیعت وجود من است و خداوند برای من آفریده دست پیدا کنم
چاقی حق طبیعی من نیست این حق من نیست با استمرار و انجام تمرینات و عملی کردن آموزش ها در زندگیم به طبیعت وجود خودم دست میابم و طبیعت وجود من تناسب اندام خوشحالی انرژی سرزنده بودن با لذت خوردن با افتخار درجمع قرار گرفتن لذت بردن از خودم دوست داشتن خودم هست
حق طبیعی من تناسب اندام است که همراه حس حال خوب است من تغییر خواهم کرد و به حق طبیعی خودم در همه جنبه ها خواهم رسید
من هميشه فكر ميكردم اين مقدار اضافه وزن و اضافه شكم طبيعيه چون سه تا فرزند زايمان كردم و فكر ميكردم ديگه نميتونم مثل زمان مجرديم كاملا متناسب و شكم تخت داشته باشم اما الان با گوش دادن اين فايل استاد عزيزم به اين نتيجه رسيدم كه اصلا طبيعي نيست و واقعا بديهي بوده و هست و از امروز تصميم جدي گرفتم كه اين اشتباه ذهنم رو درست كنم و براي طبيعي بودن اندام متناسب تلاش كنم
ممنون استاد مهربون
سلام
الان که من چاقم طبیعت خداست یا طبیعت ذهن خودم؟؟ ؟
همیشه فکر میکردم طبیعت خداست که بعضی هارو چاق آفرید بعضی هارو لاغر، اینکه نمیتونم لباسهای دلخواهم و بپوشم حسرت بود برام ولی طبیعی شده بود واسم، الانم برام طبیعیه اگه یکم بیشتر بخورم همون یکم منو چاق میکنه ولی شوهرمو که تا خرخره میخوره یک گرم چاق نمیکنه چون واسش طبیعیه چاق نشه، انقد برا ذهنم چاقی طبیعیه واقعا اگه دو قاشق برنج بیشتر بخورم حال روحیم اندازه یه دیس برنج بد میشه یعنی انقد از غذا میترسما، حتی یکبار نشده بگم بابا شوهرم این همه میخوره اخه این غذا کجا میره منی که یه قاشق بیشتر بخورم تبدیل به چربی میشه، اصلا چه جوری؟؟ اگه من انقد میخوردم مطمئنم 200 کیلو شده بودم، ذهنم براش طبیعی طبیییییییعیه که چاق بشه همین امروز حس کردم در حد دو قاشق برنج و خورشت و ماست اضافی خوردم، عذاب وجدان و حس استرسی گرفتم که نگو ولی شوهرم با اینکه خیلی گرسنه نبود ولی یه بشقاب پررررر برنج خورد عین خیالشم نبود، واقعا کار بدن اینه غذاهای اضافی رو دفع کنه؟؟؟ خیلی جالبه این باورهای ما چیکار میکنه واقعا در ما تبدیل به چربی بشه و بچسبه بهمون، من این جمله رو همش باخودم تکرار میکنم، اگه یه آدم تو جهان اندام متناسب داره یه آدم قد بلند و دلخواه داره، یه نفر ثروت داره، یه نفر رابطه عالی داره یه نفر سلامتی داره یه نفر چهره و جسم زیبا داره پس هر کس دیگه هم میتونه داشته باشه به شرط اینکه باورش کنه و طبیعی بدونه داشتن اینهارو، دنیا به آدم های پررو هرچی بخوان میده، میخوام پررو پررو به خواسته هام برسم وحالشو ببرم
سلام و درود استاد عزیز و هم مسیری های با احساس و متناسبم👋😍
عشق به کارگزاران جهان هستی و قوانین هوشمندانه و بینظیرش❤️
🧏🏻♀️باور مخفی و مخرب چاقی من طبیعی است.؟!
در جهانی قانونمند زندگی می کنیم که قوانینش برای تمام اجزا به طور یکسان جاریست اگر سیبی از درخت بیفتد هر کجای این سرزمین🌍حتما روی زمین می افتد اگر شاخه ی درختی در هر کجای این زمین بشکند خیلی سریع شروع به ترمیم می کند و جوانه می زند و این قوانین شامل حال انسان هم هست اگر هر وسیله ای از دستمان رها شود به زمین می افتد و اگر دستمون با چاقو ببرد سریع ترمییم می شود و این قانون طبیعیه طبیعت است …
باید بپذیریم و فکر کنیم و تجزیه تحلیل کنیم و بنویسیم تا به درک برسیم که ما طبق قوانین جهان عمل نکردیم که این شرایط برامون به وجود اومده ودچار اضافه وزن شده ایم و خودمون کردیم .
چاقی به ما تحمیل نشده است !باری نیست از بیرون! از افکار و بینش خودمونه (لاغرشدن خیلی آسونه فقط چندتا دیدگاهه ،بینشه)که باید درک بشه😇
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در طبیعت هیچ درخت و گل چاقی ما نمی بینیم هیچ شیرو پلنگ چاق یا افسرده ای نمی بینیم تا حالا نشده یک شیری سیر باشه و یک انسانی ببینه و بهش حمله کنه ؟!!..و بترسه بگه حالا بخورم شاید فردا نباشه ؟!..
اما حیوانات دست آموز انسان چون از چرخه طبیعت خارج شدند ممکنه دچار اختلال شوند …
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و شناخت گسترده قوانین جهان انسان ها در عوامل ژنتیکی تغییراتی ایجاد کرده اند مثلا از گل رز قرمزی گل رز مشکی بروید اما در دگر جای جهان از گل قرمز همان گل قرمز می روید یا اگر جنگلی سوخته شود باز شروع به ترمیم می کند و هر لحظه جهان در حال گسترش و ترمیم شدن است و این قانون طبیعی طبیعت است .
اما اگر ما چاقی خود را طبیعی بدانیم به هیچ روش و تلاشی لاغر که نمی شویم هیچ !…بلکه هربار چاقتر هم می شویم و تمام روشهای قبل لاغری و رژیمها بی نتیجه ماندند چون ما این باور مخرب را داشتیم و انتظارمون از خودمون چاقی بود و هر بار که رژیم گرفتیم چاقتر شدیم 😱🥵بنابراین از امروز دیگه نمی پذیریم و حواسمون هست و با آبیاری این بذر(تکرار و تمرین و استمرار)باور صحیح تناسب و لاغری طبیعی است و هماهنگ با جهان را جایگزین می کنیم )🌟
همه افراد چاق از اضافه وزن خود ناراضی هستندو شکایت و گله فراوان دارند ولی این موضوع فقط در سطح ذهن و منطق آنها هست و در واقع انقدر دلیل برای چاق بودن دارند که گویی چاقی آنها طبیعی است !…🤔وگرنه افراد متناسب بسیاری هستند که ورزش سنگین نکردند و تحرک ندارند و زیاد می خورند اما لاغر هستند !..
به لطف خداوند از پارسال که این دوره را شرکت کردم همیشه سعی داشتم در کلام بگویم می خواهم اضافه ی وزنم کم شود و می خواهم طبیعی باشم و هماهنگ با طبیعت و خیلی خوب در ذهنم ثبت شده اما الآن یک تلنگر خوردم 👌استاد گفتند وقتی تو آینه خودتو میبینی باید بدونی شرایط اندامت غیر طبیعیه 🤔من خودم را پذیرفتم اما اشتباه …با خودم آشتی کردم گفتم اینطوری هم خوبی زیبایی خودت کردی و در واقع طبیعی بودن چاقی را در ذهن ناخودآگاهم تأیید کردم🙄 …من باید بدانم که این شرایط غیر طبیعی را خودم به وجود آوردم با قدرت خودم و ناآگاهانه و احساس بد و تنفر و توجه به این موضوع نداشته باشم و حالا با قدرت بگم می توانم اصلاح کنم و آگاهانه در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم (خیلی ظریف بود سپاس خالقم و سپاس استاد جااانها 🙏🏻❤️)این باور مخرب در من تضاد بین درخواست من و انتظار چاقی بود …بوووود ریشه هاشو زدم 😇💪🏻
حرکت در مسیر لاغری با ذهن، بودن در فضای سایت نوشتن دیدگاه و خواندن دیدگاه دوستان و دیدن شگفتی سازان هرروز و هرروز باعث میشه که باورهای جدید در ذهن ما قدرتمند شوند و جانمون تازه بشه بودن در دوره های آموزشی این سایت و همراه بودن باعث میشه یادگیری لاغری در ما عمیق بشه ولی فضای بیرون فضای مسمومه و همون آموزشهای چاقی را به ما القا می کنه اگر نزدیکان هم بفهمند که هیچ …با مسخره کردن و زیر نظر گرفته شدن سرزنش و تحقیر روبرو میشیم و بیشتر از قبل احساس ناتوانی و شکست می کنیم پس فضای خوبی هست که هرچه دل تنگت می خواهد بگویی😊 چون افرادی هم مسیرت هستند که حال دلتو درک می کنند کلی انگیزه می گیری و استادی که عاشقانه پشتیبانی می کنند و جوابگوی سؤوالات هستند سپاس🙏🏻طبیعت ما زیبایی است متناسب بودن و شاد زیستن خدا ما را چاق خلق نکرده و هرگز نخواسته ما رنج بکشیم سخت نفس بکشیم توانایی دویدن نداشته باشیم و خجالت بکشیم و غصه داشته باشیم نتونیم توانمندیهامون را به جهان عرضه کنیم و نتونیم حرف بزنیم …ما چاق شدیم ولی انگار زبون نداشتیم دوست نداشتیم حرف بزنیم همیشه یک گوشه پنهان می شدیم و با خود در جنگ بودیم .
از خود انتظار لاغری و تناسب دارم چون هماهنگ با جهانم هستم و می خواهم طبیعی باشم 😊
من امروز توانستم به وقت واکنش بدنی از احساس گرسنگی غذا بخورم
من امروز توانستم از لقمه هام لذت ببرم
من امروز توانستم توجهم را بزارم روی نقطه سیری یعنی واکنش بدنیم رفت ناخودآگاه نخوردم
من امروز توانستم از سلولهای هوشمند بدنم سپاسگزاری کنم و صداشون را از قلبم شنیدم ❤️
من امروز توانستم سر قولم باشم 😊🙏🏻
من امروز توانستم سبکی و رهایی را تجربه کنم🙏🏻
من امروز توانستم به عملکرد ناخودآگاهم احترام بگذارم
من امروز تغییر بی میلی به غذاها را در خود تجربه کردم
پسرم بستنی خریده بود ولی اصلا میل نداشتم اصلا خوراکیها امروز شبیه گلدونها بودند برام فرکانس خوردن نداشتند
من امروز متعهدانه و با احساس خوب یک گام برای طبیعی شدنم برداشتم 💪🏻😍
آفرین دختر تو فوق العاده ای همینطوری دوست دارم و عاشقتم ❤️
دوستان متناسبم مسیرتون مستقیم و هموار و پرنعمت
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام منم فکر میکردم چاقی من طبیعی هست ولی بدیهی بود و بدن من درست عمل میکرد من دو تا باور اشتباه داشتم ترس از خوردن و اینکه من هر کار کنم لاغر نمیشم با این دو باور بدیهی بود که چاق بشم در صورتی که من آدم پر خوری نیستم پس به جای ترس از خوردن مثل افراد متناسب از خوردنم لذت میبرم تا به اندازه بخورم واین خوردن باعث تناسب من بشه نه اینکه باترس از چاقی بخورم واصلا نفهمم که چی خوردم وبا کنکاش در گذشته دیدم بدن من سالمه و من هر وقت تصمیم به لاغری گرفتم نتیجه گرفتم هر چند کم بوده چون روشم اشتباه بوده
حالا با لاغری با ذهن که تنها مسیر درست هست یاد میگیرم ورودی های درست به ذهنم بدم و طبق قانون طبیعت نتیجه درست بگیرم
سلام
من چاقی برای خودم طبیعی کرده بودم هی ب خودم میگفتم وقتی رژیم نمیگیرم وقتی رژیم میشکنم وقتی شیرینی میخورم وقتی برنج میخورم وقتی ورزش نمیکنم طبیعیه ک من چاق بشم
انتظارم از خودم چاقی و چاقی بود
اما الان میفهمم ک اینها طبیعی نیستن خدا هیچ وقتی بیماری و چاقی طبیعت انسان قرار نداده
این طبیعی نیس ک من تو اوایل جونی کمرم و پاهام درد بکنه طبیعی تیس شکم و پهلو داشته باشم
طبیعی نیس غمگین افسرده باشم
هیچ وقت خدااینها رو برا انسان نخواسته
من ایمان دارم ک طبیعیش اینه من لاغر و متناسب باشم طبیعیش اینه من حریص نباشم طبیعیش اینه من مثل یک فرد متناسب غذا بخورم طبیعیش اینه ک دیدگاه ب غذا فقط و فقط برای تامین انرژی باشه
طبیعیش اینه از نعمتهای خدا استفاده کنم شاد باشم با انرژی باشم
خدا حس خوب برا بندش میخواد هیچ وقت چاقی ک پراز حس بد و حال بد طبیعی انسان نیس چن خدا هیچ وقت اشتباه نمیکنه
بنام خدا 🌹
طبیعت.: در جهان قوانینی وجود دارد که هرکدام ازانها برپایه ی خود ثابت هستن مثل بارش باران و برف و یخ زدن آب در دمای زیر صفر درجه که این قوانین بافشار فیزیکی و تلاش کردن جسمی تغییر نمیکنن. اینها طبیعی هستن .مثل جفت کردن پرنده ها باهم ازنوع خودشون طبیعیه مثل عروس هلندی ماده ونر.طبیعیه اما اگه عروس هلندی و طوطی برزیلی یا مرغ عشق باهم جفت بشن وجوجشون مشکل داشته باشه نه عروس هلندی باشه نه مرغ عشق این بد یهیه وکار انسانه وهیچ وقت در جنگل همچین اتفاقی نمیفته .درمورد مرغ عشق یه جفت مرغ عشق ها روبا هم عوض کردیم که مثلاً جوجه ی خوبی بهمون بدن اما وقتی جوجه از تخم اومد بیرون تونست از لونه بیاد بیرون نمیتو نست رو پاهاش بایسته واین بد یهیه رفتار مابود چون زن پرنده ها باهم نمیسا خت وما خبر نداشتیم واین اشتباه ازپرنده هانبود ازمابود درمورد چاقی و لاغری هم به همین شکله من سالها فکرمیکردم من چاقم چون پیاده روی نمیکنم چون برنج زیادمیخورم چون روغن زیادتوغذاها میریزیم چون فقط پروتیین میخورم وسبزیجات و...کمترمصرف میکنم اماواقعیت به چی دیگه بود یه جایی توی فایل استادگفته بود که ازبچه ها پرسیدم ذهنتون چاق شوندست یامتناسب شونده ؟ منم گفتم بذارتوی ذهنم بگردم ببینم چی به چیه؟ وبعد متوجه شدم که من فکرم پرازفکردرباره ی غذاست احساس ناتوانی در لاغرشدن وتغییر ناپذیر بودن رژیم و،کلایک نقشه وبرنامه هاییکه برای خوردن داشتم بهش که فکر میکنم وقتی وارد خاطرات خودم شدم دیدم درذهن من طبیعی شده چاقی چون. من به چیزی غیرازچاقی وخوردن فکرنمیکردم وبیش از نودونه درصدذهنم پربود ازاطلاعات درباره ی چاقی و غذاخوردن وتفریح کردن به همراه خوردن وخیلی چیزای دیگه واین طبیعی نیست که من نتونم راه برم نتونم پیغام سیری و گرسنگی رو درک کنم ودچارفشار شکم ودرد بشم این طبیعی نیست .اصلا این طبیعی نیست که یک آدم تمام زندگیش فقط توذهنش این باشه که چی خوردم چطور خوردم چقدربخورم و…. واین کاملادرسته چاقی طبیعی نیست بچه ای که ازبدوتولد به دنیامیاد چاقه اینم طبیعی نیست بدیهی افکارورفتار مادرشه که بچه به دنیامیاد چاق باشه وفشار شکم به خاطر غذاخوردن زیادوهمیشه عذاب وجدان داشتن به خاطر غذاخوردن هم طبیعی نیست. پس لاغری بایدطبیعی باشه آرام آرام در ذهن و درجسم خودشو نشون بده
با سلام و شاد باش
من از وقتی که با فیلهای استاد آشنا شدم متوجه شدم که خودم مقصر چاقیم هستم و این بهانه هایی را که ذهنم ۳۰ ساله داره برام میاره را دیگه قبول نکردم .
چاقی من حاصل یک سری عادات غذایی اشتباه هستش و نتیجش این جسم چاق هست این یک رفتار بدیهی است ولی طبیعی نیست چون در ذات بدن من مایل به لاغر شدن است بازهم چرا؟همانگونه که طبیعت بعد از یک آتش سوزی پیکره خود را ترمیم میکند و دوباره سبز میشود،همانطور که هر جای بدن من زخم شود ناخودآگاه بدن من شروع به ترمیم زخم میکند و این طببعی است.
پس طبیعی است که جسم من مایل به لاغری و تناسب اندام باشد ولی در اثر عادات اشتباهی که من آموزش دیدم و کسب کردم با کمک مغز من که دستورات را میدهد به سمت چاقی گام برمیدارد و تمام تلاشهای من را خنثی میکند
پی بدیهی است با این رفتارهای اشتباه این جسم چاق شکل میگیرد.
یکی از عادات نامتناسب من خوردن مدام است وقتیکه بعد از چندین ساعت کار میام داخل خونه و هی یه چیزی تو ذهن من میخواد با گفتن اینکه برو یه چیزی بخور تا خستگیت در بره منو آرومم کنه و من مدام تو یخچالم الکی.گرسنه هم نیستم و من هنوز پس این عادت برنیومدم.
من دیگه چاقیم را تقصیر تیرویبد ، ژنتیک و داروهای کورتن و دیابت و بدشانسی من و…نمیندارم
مقصر من هستم با عادات بدی که دارم و اینقدر اینا کهنه و ریشه دار شدن که خیلی وقتا میفهمم که الان که تو گرسنه نیستس و خسته ایی چرا میخوری ولی پسش برنمیام.
ولی به امید خدای متعال و استاد و کمکهاشون من عوض میشم و این عادتها را از بین میبرم و من هم یک انسان لاغر و متناسب و شاد میشم .البته بدون عجله.تکرار میکنم بدون عجله.چو ن مدام سراغ آدم میاد و میگه ببین تد ۲ ماهه اومدی نتیجه نگرفتی و ولش کن.
قانون طبیعی دنیا اینه که من لاغر باشم و لذتش را ببرم
سلام به استاد خوب من و دوستان همیشه متناسبم
نظیر این فایل روجایی نشنیده بودم.جایی ندیده بودم. کسی تا بحال از این بعد به داستان چاقی من نگاه نکرده بود. فرق بین کلمه بدیعی و طبیعی و تاثیر عمیقش در ذهنم رو نمیدونستم.بله….این بدیهیه من تو این مدت ۳۵ سال عمرم چاق بشم ولی طبیعی نیست…..چقد زیبا…..من خیلی بی موقع غذا میخوردم ولی همیشه هم چون با ترس بود و یه ذره میخوردم یه ذره دستمو پس میکشیدم با خودم میگفتممن که چیزی نمیخورم.من همش رژیمم. من کم غذام ولی اگه صادق باشم درسته سر سفره و تو دید دیگران کم میخوردم ولی عجیب ریزه خواری داشتم.خیلی ناخنک میزدم به یخچال و هر چی توشه. اصلا بیمار روانی بودما .صدای غذاهای تو یخچال رو میشنیدم که میگفت بیا منو بردار و یبخور. هنوزم متاسفانه گاهی اینجپری میشم. اونموقع از این حالتم میترسیدم.آشفته میشدم و میگفتم این کارم یعنی چی. هر چی تا ساعت پنج بعداز ظهر نخورده بودم و حسابی خودمو نگه داشته بودم و شکمم فرم صاف گرفته بود رو تو یه ساعت ریز خواری و در نهایت عصبانیت از دست خودم و پرخوری میخوردم….اینقد در یخچال باز میشد و لقمه میزدمکه ناراحت میشدم کل ظرف غذا رو میاوردم جلوم و تا سیری کامل میخوردم.و بعدش پشیمونی…و بعد میومدم خودمو دلداری بدم یه بار میگفتم خوب تو کل روز رو چیزی نخوردی.اشکال نداره….یه بار میگفتم بی عرضه.او دیگه اراده قدیم رو نداری. دیگه نمیتونی رژیم بگیری. تو ناتوانی…..
ولی نمیدونستم چه با اون حجم غذا و کالری که از روی ولع عصبی میخورم چقد کالری وارد بدنم کردم و چه اون ناراحتی و پشیمونی داره با من چه میکنه. منو داغون کردم…..شدم کسی که که حتی در روزهای اخری که خدا شما روگذاشت سر راه من من قد گنجشک غذا میخوردم ولی لاغر که نمیشدم هیچ..هر ماه سه چهار کیلو چاق میشدم .بخودم اومدم دیدم تو شش ماه ده کیلو زیاد شدم.حالا کی. منی که مدتها بود یه غذای گرم نخورده بودم دا،م شیر خرما و سالاد…..همیشه از خودم سوال میکردم چرا لاغر نمیشم.و بخودم میگفتم از خوردن نیست.یه چیز دیگست.مگه میشه از اینی که من میخورم کمتر خورد؟؟؟؟؟
به لطف خدا حالا که اینجام خوشحالم جواب همه سوالامو گرفتم….اینکه ترس از غذا نمیذاشته من لاغر شم….درسته من اولش زیاد میخوردم .ولی حتی در رژیم سخت لاغر نمیسدم.چون مهم نبود چقد میخوردم .اصلا مقدار غذا خوردن مهم نبود.مهم فقط اون خوردنه بود. هر چقدم غذامو کمترمیکردم چون من از غذا خوردن و مواد غذایی میترسیدم لاغر نمیشدم که هیچ. چاقترم میشدم.مرحبا استاد. آفرین به این همه هوش الهی .من معتقدم شما نظر کرده خدایین و زبان شما زبان خداست.لیاقت میخواد این سعادت……من هنوزم در برخورد تموم راحت با مواد غذایی مشکل دارم. یعنی اینجور اطلاعات میگیرم خودمو اصلاح میگنم و نمیترسم ولی از اونجا که منفی باف دا،م در حال تخریب ماست همینکه جلوتر میریم و این مبحث فراموشم میشه اون از این نقطه ضعف من استفاده میکنه و بصورت نامحسوس منو از غذاها میترسونه. دوباره تفکیک غذاها. دارم میام سر کار.ناهار برنج و خورشت آماده کردم بهم میگه خورشت تنها بخور. برنج چاق کننده ست.بذار زودتر نتیجه بگیری.خیلی نامحسوس. دقیقا دو تا ضعف اساسی من….ترس ازمواد غذایی و عجله…..ترکیب اینا میشه من…منی که بنظر خودم درست در مسیرم. حجم غذام کم شده. پس چرا لاغر نمیشم…..یا میاد میگه خوابت میاد .نخواب پا شو تردمیل بزن.امروزا کم که میخوری زودتر نتیجه میده….باز همون قضیه…..و چه خوبه که شما استاد گلم از فابل قبل و این فایل دست اونو برام روکردین. درسته تردمیل رو برای سلامتی دوست دارم ولی واقعا هنوز نتونستم در ذهنم تفکیک کنم و ته قلبم میگم ورزش و تخرک بیشتر لاغر میکنه……
استاد نازنین….به حول قوه الهی و با کمک شما همه موانع دارن میرن کنار و من بزودی لاغر میشم….الان که اینجام. از شدت ضعف گرسنگی از چرت عصرونه بیدار شدم.چه حس خوبیه که رژیم ندارم. رفتم و قد برطرف کردن ضعف و ناراحتی خوردم. الان نه گشنمه و نه حسم میگه زیاد خوردی. و چه لذتی داشت استاد خوردن موقع گرسنگیو چشیدن طعم سیری….
خداوند شما رو حفظ کنه.فاتحه ای نثار روح مادر بزرگوارتون که کسی مثل شما رو بدنیا هدیه کرد
سلام استاد عزیز ودوستان سایت تناسب فکری⚘
🎀گام هفتم((چراهرچه تلاش میکنم لاغر نمیشم))🎀
جهانی که در آن زندگی می کنیم سرشار از قوانینه یعنی هر بخش از جهان هستی داره با یک قانون هدایت میشه و کارش داره انجام میشه، مثل باریدن باران، مثل ایجاد برف، مثل بخار شدن آب👌
اینها همه قانون داره و وقتی آب به ۱۰۰ درجه رسید شروع میکنه به بخار شدن. شما نمیتونی انتظار داشته باشی آب در دمای ۵۰ درجه بخار کنه باید از صد رد بشه نمیتونی انتظار داشته باشی آب در دمای ۲۰ درجه یخ بزنه باید از صفر بیاد پایین تر. اینها قانونه و نمیشه عوضشون کرد.🥳
بدن شما به عنوان عضوی از این جهان طبیعت شامل این قوانین میشه. یک سری قوانین بر بدن شما حاکمه اگه فردی متناسبه یک سری قوانین را داره رعایت میکنه اگه شما چاق هستی یک سری قوانین رو رعایت نمی کنی که شما چاقی
این رو باید درک کنید خیلی مهمه که آدم به این سطح فکری برسه که مطمئن باشه که مشکل از خودمه و تحمیلی نیست تا وقتی فکر کنی چاقی بر شما تحمیل شده نمیتونی از شر اضافه وزنت خلاص بشی هیچ چیزی بر شما تحمیل نمی شه باید به قوانین فکر کنی اگه میخواهی این مسئله را حذف کنی که چرا من اضافه وزن دارم و چطور متناسب بشم؟؟
باید اول به این موضوع فکر کنه که جهان هستی داره با قوانین اداره میشه. جاذبه یک قانونه💐
جهان با قانون داره هدایت میشه و کنترل میشه پس یک سری چیزها در جهان طبیعیه مثل جاذبه زمین. شما وقتی یک بذر گندم رو میکاری طبیعتش اینه که گندم از اونجا رشد کنه و به شما یک خوشه بده که صدتا گندم بشه. اگه گندم کاشتی و سیب درآمد غیر طبیعیه. خیلی مهمه متوجه باشید طبیعت چی میگه و شما چطور رفتار می کنید و نتیجه شما چیه
ما دو گزینه در رویدادهای جهان داریم یکیش بدیهی یکیش هم طبیعی و بدیهی چیزیه که شما داری رفتار میکنی و نتیجه ای که شما داری میگیری ولی اون بدیهی، طبیعی نیست 🤔
بعضی از چیزها در جهان طبیعیه، مثل بذر سیب، که میکارم و درخت سیب به وجود میاد ولی اینکه فکر کنی من اضافه وزنم طبیعیه این اشتباهه، این بدیهی میشه چون شما داری یکسری رفتار رو انجام میدی که این حال و روز برات به وجود آمده، این طبیعی دنیا نیست که شما چاق باشی و مشکل داشته باشی در رفت و آمدت، در نشست و برخاستت، از پله بالا رفتنت، در نفس کشیدنت، این طبیعی نیست، این بدیهی رفتار شماست 🤨
اینجوری فکر کردی این جوری رفتار کردی، ولی طبیعی نیست.🥴
افرادی که اضافه وزن دارن به خاطر اینکه سالها با این مشکل روبرو هستن، بهش عادت کردن، فکر میکنند این طبیعیه. به همین دلیله که هیچ وقت اقدامی برای بهبودش انجام نمیدن و یا اگر هم اقدامی انجام میدن چون در ذهن شما ذخیره شده که این حالت برای شما طبیعیه، شما نمیتونید طبیعت را عوض کنی
خیلی این نکته مهمه، تا وقتی که چاقی خودت رو طبیعی میدونی هزار بار شما تلاش کنی برای لاغر شدن از هر روشی، شما به موفقیت نمی رسید 😯
چون در ذهن شما طبیعی اینه که من چاق باشم. وقتی که قانون طبیعت اینه که آب در دمای زیر صفر درجه یخ میبنده، شما اگر هزار جور تلاش کنی آب معمولی رو توی فضای عادی خونت یخ بزنه، نمیتونی و موفق نمیشی اونوقت میگی من چرا شکست میخورم😕🤗
تو نمیتونی طبیعت رو تغییر بدی، هر کاری هم که بکنی دعا بخونی، التماس کنی، آب توی دمای ۲۰ درجه یخ میبنده و زیر صفر درجه یخ میشه
برای اضافه وزن هم همینه چون شما سالهاست اضافه وزن داشتی برای ذهنت و برای خودت، منطقت، این طبیعی شده که من دیگه اینم، به همین دلیله که هر چقدر تلاش می کنی از روشهای مختلف استفاده می کنی شما نمیتونی به نتیجه برسی، چون شما طبیعت رو نمیتونی عوض کنی🤗
قدم اول اینه که به قوانین جهان فکر کنی و اینها را تفکیک کنی، طبیعی بودن را از بدیهی بودن تفکیک کنی قاطیشون نکن.💐
شما اضافه وزن خودت که برات بدیهیه رو به طبیعی تبدیل کردی. این فوق العاده خطرناکه و این سدّ بزرگیه جلوی شما👌
اضافه وزن شما بدیهی هست ولی طبیعی نیست. چون خیلیها هستن اضافه وزن دارن، آنها هم فست فود میخورن، میوه میخورن، برنج میخورن، فعالیتشون کمه شاید باشگاه نرن، ولی طبیعتش اینه که متناسبن🤗
شما هم میتونی اون جوری باشی
کی؟؟🤔
زمانی که فکرت را درباره خودت عوض کنی، سد رو باید بشکنی، تو ذهن شما طبیعیش اینه که چاقی. تا وقتی طبیعت ذهن شما چاق شونده باشه، به سمت اضافه وزن باشه، شما در متناسب شدن شکست میخوری
این قانون طلایی متناسب شدنه
اگه میخوای متناسب بشی، اگه میخوای در شرایط خودت تغییراتی ایجاد کنی، باید اول دیدگاه تو نسبت به چاقی عوض کنی،👌
تا حالا فکر میکردی طبیعی اینه، خدا خواسته، شانس منه، ژنتیک منه، هر چیزی که فکر کردی که باعث شده که در ذهن شما این باور به وجود بیاد که طبیعیش اینه که من چاق باشم، این اشتباهه، این مانع از متناسب شدن میشه. اینو باید تغییر بدی، باید بپذیری، با رفتاری که من دارم، با طرز فکری که من داشتم، بدیهیه که من چاق باشم، اما طبیعی نیست و من میتونم با تغییر افکارم و باورهام خودمو به حالت طبیعی برسونم
یک درخت وقتی میوه میده اگر میوه اش سالم باشه آبدار باشه، شیرین باشهه، این طبیعیه👏👏
ولی اگه میوه درخت کرم بخوره این طبیعی نیست این میشه بدیهی. کشاورز ممکنه نگهداری نکرده باشه، این درخت دچار آفت زدگی میشه، ولی طبیعی نیست و میشه اون آفت را برطرف کرد. یکسری اقدامات انجام میدن، اون درخت به حالت طبیعی خودش برمیگرده طبیعت ما خیلی عالی می تونه به ما درس بده، اگه ما حواسمون باشه، اگه ما دقت کنیم به اطرافمون،💐
چرا هیچ حیوونی چاق نمیشه، چون طبیعت حیوانات اینه که نمیتونن چاق بشن. اونا دست کاری نکردن ذهنشون رو. اونا طبق غریزه شون شکار میکنن و غذا میخورن و طبیعی رفتار میکنن و هیچ وقت چاق نمیشن مگر حیواناتی که دست آموز انسان میشن به زور آنها را از چرخه طبیعت خارج میکنن. اضافه وزن خودتون رو به عنوان طبیعت وجودتون نپذیرید
اضافه وزن چیز سختی نیست، همش چندتا فرموله چند تا دیدگاهه، چندتا فکره،👌🙃
قبل از شنیدن این صحبتها، دیدگاهت در مورد خودت چی بود؟؟ همش میگفتی دیگه من همینم، چیکار کنم؟؟ اگه طبیعی بوده واسه خودت چاقی، الان اینو شنیدی یه شکی ایجاد شد که نکنه من دارم اشتباه می کنم، این میشه شکسته باور🥳
اولین ضربه روما با این باور زدیم، اگه بیخیالش بشی دو روز بعد باز این حرف ها یادت میره، میری روی طبیعت خودت که از قبل توی ذهنت بوده، ولی اگر مدام پیگیرش بشی، گوش بدی فایلهارو، مطالب ها رو بخونی اونوقت اوضاع عوض میشه،
وقتی که ذهن طبیعیتش عوض میشه، خودبهخود جسم هم عوض میشه. اگه فکر می کنی که برای متناسب شدن باید سختی بکشی، ورزش سنگین انجام بدی، باید سر ساعت بخوری، شما برای چاق شدن هیچ تلاش خاصی نکردی مگر طبق برنامه خاصی غذا خوردی که اضافه وزن پیدا کردی، بدیهی بود.
یک سری رفتارها را انجام دادی یکسری افکار رو داشتی باورها را داشتی، خب نتیجش میشه این. همین افکار رو میشه عوض کرد دوباره. بدون اینکه شما سختی بکشی میتونی متناسب بشی🥳💃💃💃💃
وقتی محیط اطراف شما مسمومه، نمیتونی نتیجه مطلوبی بگیری. نمیتونی اصلاً به پیشرفت کردن به متناسب شدن فکر کنی. چون به محض اینکه شما میخوای فکر کنی، از چند نقطه شما سرکوب میشی،
تو نمیتونی، تو هزار بار امتحان کردی نشده، این هم مثل بقیه روش هاست، افرادی که اضافه وزن دارن متاسفانه طرد میشن، یعنی خودشون کاری میکنن که تو جمع دوستاشون یواش یواش نمیرن، تو مهمونی ها نمیرن، اصلاً از حرف زدن دیگه میفتن، خجالت میکشن حتی حرف بزنن😯
بدنت اضافه وزن داره، زبونت که مشکلی نداره، ولی دیگه اعتماد به نفس اینقدر میاد پایین که دیگه حرف زدن هم براشون سخت میشه. پس به اضافه وزن خودت فکر کن، ببین واقعا توی ذهنت چاقی برات طبیعیه یا بدیهیه. باید به جواب این سوال بررسی. اگر میخواهی تغییری در خودت ایجاد کنی، اگر فکر می کنی اضافه وزن طبیعیه، من دیگه اینم، نمیتونم، هرکاری کردم نشده متاسفانه شما در یک مسیر بد قرار گرفتی و هر سال به اضافه وزن شما اضافه میشه، بر بیماریهای شما افزوده میشه، ولی باور کنید این مسیر طبیعی جهان نیست 🥳
شما به این دنیا نیومدی که چاق باشی و نتونی از دنیا لذت ببری، اینو خودت به وجود آوردی، روند طبیعی جهان نیست این رو میشه عوض کرد، همت کنید، انگیزه داشته باش، تصمیم شجاعانه بگیر، قدم به قدم با آموزش ها پیش برو و آنچه که گفته میشه رو انجام بده بعد خودتون نتایج رو میبینید🥳💃⚘
پس از این لحظه به بعد شرایط جسمی خودت رو به عنوان طبیعت خودت نپذیر. از همین الان با خودت تکرار کن این طبیعی نیست، این شرایط را من قبول ندارم و این برای من طبیعی نیست🥰🥰
این رو بارها تکرار کن. تا ذهنت به تضاد بخوره، شما الان همه چی واست عادیه. این که نمیتونی درست بلند بشی، این که نمیتونی تفریح کنی، این که نمیتونی بری استخر، این که نمیتونی لباس خوب بپوشی، این که نمیتونی در مراسمات شاد باشی، نمیتونی برقصی و هزار کار دیگه که نمی تونی انجام بدی برات طبیعی شده و این فوقالعاده خطرناکه
این سد رو بشکن و از امروز به خودت بگو اینها طبیعی نیست من نمی خوام این جوری زندگی کنم به این شکل نمیخوام من باید تغییر کنم به خودت تاکید کن، من باید تغییر کنم، بعد ببین قلبت چی بهت میگه، ببین چه روشی رو بهت پیشنهاد میده، ببین چه انگیزهای رو در شما به وجود میاره و در مسیری که قلبت بهت پیشنهاد میده اعتماد کن به مسیر قلبیت🥰👌🥳
اعتماد کن با توکل به خدا و ایمان به توانایی خودت حرکت رو شروع کن
وبه لطف خدا طولی نمیکشه که این شرایطی که الان برات طبیعی شده از بین خواهد رفت و طبیعت شما و این چیزی که برات طبیعیه، همسو میشه با طبیعت جهان که متناسب شدنه، سلامتیه، شادابیه، احساس خوبه و شما در مسیری قرار میگیری که سراسر زیبایی و احساس آرامشه
در این دوره شرایط نسبت به دوره های قبل که رژیم میگرفتی متفاوتره، و هر روز مشتاق تر هستی و احساست بهت جواب میده، شما جذب میشی، اشتیاق داری تمرینات را انجام بدی، و لذت میبری💐💃
وقتی به لایههای درونی ذهنت دسترسی پیدا می کنی شگفت زده میشی از اطلاعاتی که در ذهنت هست و اطلاعی از آنها نداشتی. از شخصیت های درونی خودت وقتی آگاهی پیدا می کنی که چطور شما را تشویق میکنه به چاقی و اون شخصیتی که میتونه شما رو ترغیب کنه به متناسب شدن، چرا ساکت مونده، چرا هیچ حرفی نزده و اون وقتی که باهاش ارتباط برقرار می کنی و اونو فعال می کنی، لذت میبری از زندگی کردن💃🥳
پس این شرایط فعلی خودتون رو به عنوان طبیعت خودتون نپذیرید و اقدام کنید برای تغییر شرایطی که خودتون به وجودش آوردید و طبیعت جهان نیست🥳💃
سپاسگزارم استاد عزیزبابت این فایلهای بسییییااااارعالیتون.
بینهایت سپاسگزارم🌺🌺🌹⚘
با سلام به دوستان هم مسیر
چرا هر چه تلاش می کنیم لاغر نمیشویم ؟
هیچکدوم از ماهابرای چاق شده هیچ تلاشی نکردیم بلکه به آسونی چاق شدیم چون بدیهی بود با انجام یه سری رفتارها، داشتن یه سری افکار و… راحت چاق شدیم چون اونو واسه خودمون طبیعی می دونستیم.اما برای لاغر شدن هزار راه اشتباه را رفتیم.ورزش سنگین کردیم، پیاده روی کردیم، رژیم های مختلف گرفتیم و هیچوقت نتونستیم نتیجه بگیریم و اگه نتیجه ای گرفتیم برامون موندگار نبود.
یکی از مهمترین قوانین طبیعت اینه که نمی توان در روند آن تغییری به وجود بیاریم یا آن را متوقف کنیم اگر اضافه وزن و چاقی برای ما طبیعی باشه ما هر چقدر هم تلاش کنیم نمیتونیم برای همیشه لاغر بمونیم و مثل افراد متناسب زندگی کنیم . چاقی در ذهن ما طبیعی شده و با چیزی که در ذهن طبیعی بشه نمیشه مبارزه کرد .
اگه دوست داریم لاغر و متناسب بشیم باید حالت طبیعی بودن چاقی را در ذهن خودمون تغییر بدیم. باید هر بار که به اضافه وزن فکر می کنیم چاقی برامون غیر طبیعی باشه در این صورت می تونیم به سمت لاغری گام برداریم.
افرادچاق از وضعیت خود رضایتی ندارند اما عدم رضایت اونا نمی تونه وضعیت چاقی شون رو تغییر بده نارضایتی در سطح فکر و منطق ما بوجود میاد ولی چیزی که مهمه نوع نگاه به اون مسئله هست و اقدامی که برای رفع اون مشکل صورت می گیره
اولین اقدام طبیعی نبودن و ندونستن چاقی هست به هیچ وجه نباید وضعیت چاقی خودمو ن را عادی بدونیم بلکه باید به دنبال پیدا کردن علت اون باشیم. بررسی وضعیت اطرافیان متناسب می تونه به ما کمک کنه، اونا شرایط ما رو دارند از همون مواد غذایی که ما میخوریم استفاده می کنند، خیلی اهل ورزش و … نیستند، تحرک بیش از حد ندارند ولی باز هم متناسب و عالی هستند چون باور اونا اینه که این حالت طبیعی بدنشونه در صورتی که ما همین اصل مهم را نادیده گرفتیم و تو هر شرایطی که برامون پیش اومد گفتیم این طبیعیه که ماچاق بشیم به خاطر فلان مسئله و مشکل.
خیلی از دوستان دیگه هم تو سایت هستن که شگفتی ساز شدن و تونستند در وضعیت افکار و باوراشون تغییراتی به وجود بیارند و خودشونو به رویای دلخواهشون برسونند.
اصلا نباید فکر کنیم چطوری میشه لاغر شد؟
باید پذیرفت که لاغری حق طبیعی بدن منه و چیزی که طبیعی باشه رخ میده
دنیایی که در آن زندگی میکنیم پر از قوانین طبیعت هست مثل بارش باران ، برف ، طلوع و غروب خورشید، تغییر فصل ها، شکوفه دادن درختان، برگ ریزان درختان، بخار شدن آب، ذوب شدن برف ها
بدن ما هم شامل قوانین طبیعته اگر در اطرافیان خودمون افرادی متناسب هستند چون اونا هر لحظه باهمون قوانین بدنشون رفتار می کنندو به قوانین توجه می کنند.
خیلی بدیهی هست که بعد از این همه سال خوردن های اضافه بر نیاز بدنمون و پیش رفتن تا مرز خفگی و درک نکردن حالت گرسنگی چاق بشیم ولی این اصلا طبیعی نیست که بخواهیم همیشه تو همین وضعیت باقی بمونیم. ما می تونیم با تغییر افکار و باورهامون رفتارمون را عوض کنیم و تغییر رفتار می تونه منجر به تغییرات وزنی ما بشه و خودمون را در شرایط طبیعی قرار بدیم و به اندام متناسب و دلخواهمون برسیم.
کافیه از امروز حالت چاقی خودمون را نپذیریم و باورمون این باشه که چاقی وضعیت طبیعی بدن ما نیست. باید بتونیم باورهای درست را جایگزین افکار و باورهای غلطمون بکنیم ما به این دنیا نیومدیم که چاق باشیم و دچار رنج واندوه بشیم بلکه به این دنیا اومدیم که شاد باشیم و از زندگیمون لذت ببریم متناسب باشیم و اندام زیبا داشته باشیم و تناسب اندام حق طبیعی همه ی ماست.
بنام خدا
طبیعت.: در جهان قوانینی وجود دارد که هرکدام ازانها برپایه ی خود ثابت هستن مثل بارش باران و برف و یخ زدن آب در دمای زیر صفر درجه که این قوانین بافشار فیزیکی و تلاش کردن جسمی تغییر نمیکنن. اینها طبیعی هستن .مثل جفت کردن پرنده ها باهم ازنوع خودشون طبیعیه مثل عروس هلندی ماده ونر.طبیعیه اما اگه عروس هلندی و طوطی برزیلی یا مرغ عشق باهم جفت بشن وجوجشون مشکل داشته باشه نه عروس هلندی باشه نه مرغ عشق این بد یهیه وکار انسانه وهیچ وقت در جنگل همچین اتفاقی نمیفته .درمورد مرغ عشق یه جفت مرغ عشق ها روبا هم عوض کردیم که مثلاً جوجه ی خوبی بهمون بدن اما وقتی جوجه از تخم اومد بیرون تونست از لونه بیاد بیرون نمیتو نست رو پاهاش بایسته واین بد یهیه رفتار مابود چون زن پرنده ها باهم نمیسا خت وما خبر نداشتیم واین اشتباه ازپرنده هانبود ازمابود درمورد چاقی و لاغری هم به همین شکله من سالها فکرمیکردم من چاقم چون پیاده روی نمیکنم چون برنج زیادمیخورم چون روغن زیادتوغذاها میریزیم چون فقط پروتیین میخورم وسبزیجات و...کمترمصرف میکنم اماواقعیت به چی دیگه بود یه جایی توی فایل استادگفته بود که ازبچه ها پرسیدم ذهنتون چاق شوندست یامتناسب شونده ؟ منم گفتم بذارتوی ذهنم بگردم ببینم چی به چیه؟ وبعد متوجه شدم که من فکرم پرازفکردرباره ی غذاست احساس ناتوانی در لاغرشدن وتغییر ناپذیر بودن رژیم و،کلایک نقشه وبرنامه هاییکه برای خوردن داشتم بهش که فکر میکنم وقتی وارد خاطرات خودم شدم دیدم درذهن من طبیعی شده چاقی چون. من به چیزی غیرازچاقی وخوردن فکرنمیکردم وبیش از نودونه درصدذهنم پربود ازاطلاعات درباره ی چاقی و غذاخوردن وتفریح کردن به همراه خوردن وخیلی چیزای دیگه واین طبیعی نیست که من نتونم راه برم نتونم پیغام سیری و گرسنگی رو درک کنم ودچارفشار شکم ودرد بشم این طبیعی نیست .اصلا این طبیعی نیست که یک آدم تمام زندگیش فقط توذهنش این باشه که چی خوردم چطور خوردم چقدربخورم و…. واین کاملادرسته چاقی طبیعی نیست بچه ای که ازبدوتولد به دنیامیاد چاقه اینم طبیعی نیست بدیهی افکارورفتار مادرشه که بچه به دنیامیاد چاق باشه وفشار شکم به خاطر غذاخوردن زیادوهمیشه عذاب وجدان داشتن به خاطر غذاخوردن هم طبیعی نیست. پس لاغری بایدطبیعی باشه آرام آرام در ذهن و درجسم خودشو نشون بده .
سلام به دوستان واستاد عزیز.گام هفتم و قدم گذاشتن تو این مسیر.مساله ای که افراد چاق باهاش درگیر هستند اینه که چرا لاغر نمیشن.چون باور کردن که چاقیشون طبیعیه واما این مساله بدیهیه رفتار خودمون هست.برای همینه که تو ذهن خودمون ذخیره شده و از هر روشی،اقدام کنیم لاغر نمیشیم.مگر اینکه فرمولهای ذهنی تثبیت شده در ذهن رو در رابطه با چاقی تغییر بدیم.باید دیدگاهمون رو نسبت به چاقی عوض کنیم.خب سخت ترین مساله همینه.باید ذهنی رو که سالهاست باور کرده شرایط همینه روتغییر داد.خب حالا اینکه چجوری باید دیدگاهمون رو عوض کنیم تو قدم های بعدی حتمن آموزش خواهیم داد.از امروز بذاریم هر وقت گرسنمون شد غذا بخوریم.و تا چند لقمه خوردیم دست از غذا بکشیم.باید به ذهنمون بسپریم که زود سیر میشیم.دست از پرخوری برداریم.آتو آشغال نخوریم.لیاقت ما چاقی نیست.لیاقت ماست که خوش اندام باشیم. به امید موفقیت برای همه
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
همه چی طبق قانون و قوانین هستی عمل می کنه همینطور بدن ما . و ما اگه چاق هستیم یعنی یه سری قوانین و رعایت نکردیم . همه چی به طور طبیعی اینه که بدن سلامت باشه متناسب باشه …. ولی بعضی از ما فکر می کنیم چاق شدن ما طبیعیه در صورتیکه ما با رفتارهامون این وضع رو بوجود آوردیم و این بدیهیه رفتار ماست .و ما باید مسیولیت اینو بپذیریم برای همینه که هر کاری می کنیم فایده نداره منم قبلا فکر می کردم چاقیم طبیعیه من پاهام چاقه مثل عمه هام می مونم من مدل هیکلم اینطوریه من این من اون واقعا هر کاری می کردم نمی تونستم .
طبیعی بودن و از بدیهی بودن تفکیک کنیم. اضافه وزن بدیهیه ولی طبیعی نیست و چون خیلی ها متناسب هستن وهمه چی می خورن تحرک ندارن و خیلی چیزهای دیگه .
باید دیدگاهمون نسبت به چاقی عوض بشه . من با تغییر افکار و باورهام خودم و به حالت طبیعی برسونم که همون متناسب شدنه .
اتفاقا دختر خالم تازه بچه دار شده مامانم هی اونروز می گفت این بچه اینش به اون رفته اینطوری اونطوری گفتم انقدر این حرفا رو نزنین وقتی بزرگتر می شه این چیزها و باور می کنه و مثل همون فرد می شه ذهنش اون و به اون سمت می کشونه …
وقتی ذهن طبیعتش عوض می شه خود به خود جسم هم عوض می شه .ما برای چاق شدن هم کار خاصی انجام ندادیم و بدون سختی چاق شدیم حالا هم باید از همین راه بدون سختی و فقط با تغییر باورها لاغر بشیم خدا رو شکر.ما تقریبا نصف راه و اومدیم و باید همینطور ادامه بدیم تا به وزن ایده ال برسیم .
گام هفتم #چرا_لاغر_نمیشم؟
*آیا چاقی طبیعی است؟
_وا خب طبیعی بعد رژیم چاق میشی دیگه_عزیزم شیرینی جات کلا آدم رو چاق میکنه.طبیعیه!_آرمیتا طبیعیه تو به هر طرف بری استعداد چاقی داریچند بار اینارو شنیدم و باور کردم.چند بار….؟
جهان خداوند سرشار از قوانینِ بدون تغییرِ! مثل: برف،باران،بخار شدن آب،طلوع و غروب خورشید قانون جاذبه و..
بدنِ من هم به عنوان جزئی از این طبیعت سرشار از قوانین خاص خودشه،که افراد متناسب این قوانین رو رعایت میکنن لاغر هستند؛ولی افراد چاق رعایت نمیکنن و اضافه وزن دارند..
تا وقتی فکر کنم چاقی به من تحمیل شده من نمیتونم لاغر بشم.چون هیچ چیز بر من تحمیل نشده! جهان پر از قوانینه و فقط بر اساس باور های ما کار میکنه..
نه چاقی نه غم نه فقر نه بیماری
هیچ کدوم بر من تحمیل نشده…بلکه من خودم اونها رو خلق کردم..
اگر قوانینی که طی این چند سال یاد گرفتم رو مرور کنم میفهمم که اصل ماجرا چیه..
خب بریم سر اصل مطلب:
جاذبه یک قانونه که در سراسر دنیا با یک شکل عمل میکنه.
اگر فردی در استرالیا سیبی از دستش بیوفته قطعا روی زمین فرود میاد
و همچنین
اگر کسی در دور افتاده ترین روستای ایران هم سیبی رو رها کنه باز هم روی زمین میوفته
چرا؟ چون قانون براش فرقی نداره کی باشی؟ کجا باشی؟ چه ویژگی های ظاهری یا اخلاقی داشته باشی؟
قانون قانونه و کار خودش رو انجام میده..
اما اما اما اما اما اما……….
اگر روزی کسی سیب رو رها کرد و روی زمین معلق شد اونجا دیگه قانون نقض میشه و دیگه اسمش رو نمیشه قانون گذاشت.
یا به عنوان مثال اگر من گل کاکتوس بخرم و زمانی که رشد کرد طبیعیه که همچنان کاکتوس باشه! اگه یهو در طی رشد گل پتوس بشه دیگه قانون هرچه بکاری همون رو برداشت میکنی هم نقض میشه
یا زمانی که یک گربه زایمان میکنه طبیعیه که بچه گربه هایی رو به این دنیا بیاره.نه یک توله سگ!!
رویدادی های جهان به دو شکل عمل میکنه:
۱.بدیهی(طبیعی نیست)
۲.طبیعی(بدیهی نیست)
بدیهی یعنی من یک کنش انجام میدم و در مقابل واکنشی دریافت میکنم
من وقتی یک گل میکارم براساس قانون،طبیعیه که رشد کنه اگر رشد نکنه و بپوسه قطعا من یا بهش نرسیدم یا زیادی آب دادم پس بدیهیه که خراب بشه
.*پس بر اساس رفتار من یک واکنش بدیهی نشون داده*
یا مثلا طبیعیه که وقتی نوزاد از شیر مادر تغذیه میکنه روز به روز رشد کنه ولی اگر رشد نکنه یا اضافه وزن بگیره قطعا یا بهش شیر کم داده شده و یا اضافی داده شده!پس این هم براساس رفتار ما به شکل بدیهی اتفاق میوفته
و…
در نهایت همه این مثال هارو زدم که بگم
:
طبیعی نیست که من چاق باشم
طبیعی نیست که غبغب و صورت تپلی داشته باشم
طبیعی نیست وقتی غذا میخورم چاق بشم
طبیعی نیست که شکم پهلو داشته باشم
طبیعی نیست که وقتی میرم مسافرت یا مهمونی چاق بشم
طبیعی نیست که وقتی قرص ویتامین میخورم چاق بشم
طبیعی نبود که در سن بلوغ اضافه وزن پیدا کنم
طبیعی نیست بعد ازدواج چاق بشم
طبیعی نیست!!! بدیهیِ رفتار منه…
اینطور فکر کردم،رفتار کردم کاملا بدیهیه..
افرادی که اضافه وزن دارن چون سالهاست این مشکل رو دارن فکر میکنن طبیعیه! به همین دلیل اقدامی برای لاغری نمیکنن.اگر هم میکنن به نتیجه مطلوب نمیرسن
اما افراد متناسب چون هیچ وقت چاقی خودشون رو ندیدن اصلا براشون طبیعی نیست چون اونها طبیعت بدن خودشون رو کاملا متناسب میبینن.
باید بپذیرم که تا وقتی
چاقی خودم رو
طبیعی بدونم
از هر طریقی
تکرار میکنم
هر طریقی
برای لاغری
تلاش کنم
به نتیجه
نِ می رِ سَم.
وقتی قانون طبیعت میگه اگر بذر گندم بکاری زمین به تو گندم میده
تو هر چقدر هم تلاش کنی نمیتونی برنج از اون زمین پیدا کنی
یعنی اگر جای بذر رو عوض کنی
خودتو از وسط نصف کنی
در و دیوارو چنگ بندازی
خودتو بندازی وسط جنگل اتیش بدی (حالا خیلی دیگه بزرگش کردم
نمیتونی به جای گندم برنج برداشت کنی.
پس قانون بدن منم به همین شکله:
اگر من بذر چاقی بریزم نمیتونم لاغری برداشت کنم .حتی اگر بارها تلاش کنم جای همه چیز رو باهم عوض کنم باز هم نخواهد شد..
چون چاقی برای من طبیعی شده بود نمیتونستم لاغر کنم حالا چه باید کرد؟
*به قوانین جهان فکر میکنم و طبیعی ها و بدیهی هارو تفکیک میکنم
طبیعی:عادت ماهانه در زنان
بارش برف و باران
رشد مو و مژه و ابرو
کاهش دما در فصل زمستان
بدیهی:
نویسنده خلاق شدن
لاغری یا چاقی
نمرات بالا در درس
نواختن گیتار یا پیانو
حالا چرا اضافه وزن طبیعی نیست؟
چون خیلی ها اضافه وزن ندارن اما اونا از سیاره دیگه نیومدن.رنگشون با ما فرقی نداره..
اونها هم ممکنه هم سن ما باشن
نون و برنج بخورن
فست فود بخورن
شیرینی جات بخورن………ولی طبیعت اونها متناسبه..ولی طبیعت اونها..طبیعت اونها….
من هم میتونم طبیعتم رو عوض کنم.زمانی که فکرم رو درباره خودم عوض کنم و بدونم لاغری بسیار بدیهی است.
تا وقتی طبیعت بدن من به سمت چاقی و چاق تر شدن باشه هر کار کنم لاغر نمیشم
پس باید فکرم رو درباره چاقی کاملا تغییر بدم
چاقی اصلا بر من تحمیل نشده ؛گاهی بر اساس رفتارم و گاهی هم بر اساس افکارم بوده.
امامن میتونم با تغییر افکار و باورهام بدنم رو به طبیعت خودش برگردونم.
یک مثال دیگه
من زمانی که به دنیا اومدم پوست بسیار صاف و تمیزی داشتم و کاملا طبیعی بود که پوستم سفید و ناز باشه اما زمانی که بزرگ شدم صورتم جوش و لک داشت
خب بازم بدیهیه چون حتما از پوستمون مراقبت نکردیم که اینجوری شده
پس من یکسری محصولات استفاده میکنم تا به حالت طبیعی خودش برگرده..
هیچ حیوانی چاق نمیشه.چرا؟
چون اون فقط براساس غریزه غذا میخوره
یعنی گشنه بشه غذا میخوره،نشه هم نمیخوره
هیچ وقت یک حیوان نمیگه :
حالا بزار ایندفعه بخورم از فردا دیگه کم میخورم
اینجا دیگه مهمونیه ولش کن
نذریه ثواب داره بخورم
یکم ته غذام مونده حییییفه.
به همین منوال
فقر طبیعی نیست
بیماری طبیعی نیست
مشکل خانوادگی و روابط طبیعی نیست
ولی خب من که به این دنیا نیومدم چاق و فقیر و بیمار باشم
اومدم متناسب باشم و از زندگیم لذت بببرم
ثروتمند باشم و لذت ببرم
سلامتی کامل و انرژی بالا داشته باشم کیف کنم
پس حالا دیگه بعد از گوش دادن این فایل
میدونم که
شرایط فعلی من طبیعی نیست
من چاقی رو قبول ندارم
من چاقی رو نمیپذیرم
من شکم و پهلو داشتن رو اصلا طبیعی نمیدونم
اینکه بخاطر ترک های پوستیم نمیتونم لباس های خوب بپوشم رو نمیپذیرم و طبیعی نیست
من باید تغییر کنم.من توقف ناپذیرم.من یک پورشه بدون ترمزم
متناسب شدن کاملا طبیعیه.شکم تخت و ران های کوچیک کاملا طبیعت بدنمه.بدن صاف و سفید طبیعیه.پوشیدم لباس های مورد علاقم طبیعیه.
گام هفتم #چرا_لاغر_نمیشم؟*آیا چاقی طبیعی است؟
_وا خب طبیعی بعد رژیم چاق میشی دیگه_عزیزم شیرینی جات کلا آدم رو چاق میکنه.طبیعیه!_آرمیتا طبیعیه تو به هر طرف بری استعداد چاقی داری.چند بار اینارو شنیدم و باور کردم.چند بار….؟
جهان خداوند سرشار از قوانینِ بدون تغییرِ! مثل: برف،باران،بخار شدن آب،طلوع و غروب خورشید قانون جاذبه و..
بدنِ من هم به عنوان جزئی از این طبیعت سرشار از قوانین خاص خودشه،که افراد متناسب این قوانین رو رعایت میکنن لاغر هستند؛ولی افراد چاق رعایت نمیکنن و اضافه وزن دارند..
تا وقتی فکر کنم چاقی به من تحمیل شده من نمیتونم لاغر بشم.چون هیچ چیز بر من تحمیل نشده! جهان پر از قوانینه و فقط بر اساس باور های ما کار میکنه..نه چاقی نه غم نه فقر نه بیماری هیچ کدوم بر من تحمیل نشده…بلکه من خودم اونها رو خلق کردم..
اگر قوانینی که طی این چند سال یاد گرفتم رو مرور کنم میفهمم که اصل ماجرا چیه..
خب بریم سر اصل مطلب:
جاذبه یک قانونه که در سراسر دنیا با یک شکل عمل میکنه.اگر فردی در استرالیا سیبی از دستش بیوفته قطعا روی زمین فرود میاد.و همچنیناگر کسی در دور افتاده ترین روستای ایران هم سیبی رو رها کنه باز هم روی زمین میوفتهچرا؟ چون قانون براش فرقی نداره کی باشی؟ کجا باشی؟ چه ویژگی های ظاهری یا اخلاقی داشته باشی؟ قانون قانونه و کار خودش رو انجام میده..
اما اما اما اما اما اما……….اگر روزی کسی سیب رو رها کرد و روی زمین معلق شد اونجا دیگه قانون نقض میشه و دیگه اسمش رو نمیشه قانون گذاشت.یا به عنوان مثال اگر من گل کاکتوس بخرم و زمانی که رشد کرد طبیعیه که همچنان کاکتوس باشه! اگه یهو در طی رشد گل پتوس بشه دیگه قانون هرچه بکاری همون رو برداشت میکنی هم نقض میشه.یا زمانی که یک گربه زایمان میکنه طبیعیه که بچه گربه هایی رو به این دنیا بیاره.نه یک توله سگ!!
رویدادی های جهان به دو شکل عمل میکنه:
۱.بدیهی(طبیعی نیست)۲.طبیعی(بدیهی نیست)
بدیهی یعنی من یک کنش انجام میدم و در مقابل واکنشی دریافت میکنممن وقتی یک گل میکارم براساس قانون،طبیعیه که رشد کنه اگر رشد نکنه و بپوسه قطعا من یا بهش نرسیدم یا زیادی آب دادم پس بدیهیه که خراب بشه.*پس بر اساس رفتار من یک واکنش بدیهی نشون داده*یا مثلا طبیعیه که وقتی نوزاد از شیر مادر تغذیه میکنه روز به روز رشد کنه.ولی اگر رشد نکنه یا اضافه وزن بگیره قطعا یا بهش شیر کم داده شده و یا اضافی داده شده!پس این هم براساس رفتار ما به شکل بدیهی اتفاق میوفتهو…
در نهایت همه این مثال هارو زدم که بگم :طبیعی نیست که من چاق باشمطبیعی نیست که غبغب و صورت تپلی داشته باشمطبیعی نیست وقتی غذا میخورم چاق بشمطبیعی نیست که شکم پهلو داشته باشمطبیعی نیست که وقتی میرم مسافرت یا مهمونی چاق بشم طبیعی نیست که وقتی قرص ویتامین میخورم چاق بشمطبیعی نبود که در سن بلوغ اضافه وزن پیدا کنمطبیعی نیست بعد ازدواج چاق بشم طبیعی نیست!!! بدیهیِ رفتار منه…
اینطور فکر کردم،رفتار کردم کاملا بدیهیه
افرادی که اضافه وزن دارن چون سالهاست این مشکل رو دارن فکر میکنن طبیعیه! به همین دلیل اقدامی برای لاغری نمیکنن.اگر هم میکنن به نتیجه مطلوب نمیرسناما افراد متناسب چون هیچ وقت چاقی خودشون رو ندیدن اصلا براشون طبیعی نیست چون اونها طبیعت بدن خودشون رو کاملا متناسب میبینن
باید بپذیرم کهتا وقتی چاقی خودم روطبیعی بدونماز هر طریقیتکرار میکنمهر طریقی برای لاغری تلاش کنم به نتیجه نِ می رِ سَم.
وقتی قانون طبیعت میگه :اگر بذر گندم بکاری زمین به تو گندم میدهتو هر چقدر هم تلاش کنی نمیتونی برنج از اون زمین پیدا کنییعنی اگر جای بذر رو عوض کنی خودتو از وسط نصف کنی در و دیوارو چنگ بندازی خودتو بندازی وسط جنگل اتیش بدی (حالا خیلی دیگه بزرگش کردم)🤣نمیتونی به جای گندم برنج برداشت کنی
پس قانون بدن منم به همین شکله:
اگر من بذر چاقی بریزم نمیتونم لاغری برداشت کنم .حتی اگر بارها تلاش کنم جای همه چیز رو باهم عوض کنم باز هم نخواهد شد..
چون چاقی برای من طبیعی شده بود نمیتونستم لاغر کنم حالا چه باید کرد؟*به قوانین جهان فکر میکنم و طبیعی ها و بدیهی هارو تفکیک میکنم
طبیعی:عادت ماهانه در زنان بارش برف و بارانرشد مو و مژه و ابروکاهش دما در فصل زمستان
بدیهی:
نویسنده خلاق شدنلاغری یا چاقی نمرات بالا در درسنواختن گیتار یا پیانو
حالا چرا اضافه وزن طبیعی نیست؟
چون خیلی ها اضافه وزن ندارن اما اونا از سیاره دیگه نیومدن.رنگشون با ما فرقی نداره..اونها هم ممکنه هم سن ما باشن نون و برنج بخورن فست فود بخورگ شیرینی جات بخورن………ولی طبیعت اونها متناسبه..ولی طبیعت اونها..طبیعت اونها….
من هم میتونم طبیعتم رو عوض کنم.زمانی که فکرم رو درباره خودم عکض کنم و بدونم لاغری بسیار بدیهی است
تا وقتی طبیعت بدن من به سمت چاقی و چاق تر شدن باشا هر کار کنم لاغر نمیشم پس باید فکرم رو درباره چاقی کاملا تغییر بدمچاقی اصلا بر من تحمیل نشدهگاهی بر اساس رفتارم و گاهی هم بر اساس افکارم بودهامامن میتونم با تغییر افکار و باورهام بدنم رو به طبیعت خودش برگردونم.
یک مثال دیگهمن زمانی که به دنیا اومدم پوست بسیار صاف و تمیزی داشتم و کاملا طبیعی بود که پوستم سفید و ناز باشه اما زمانی که بزرگ شدم گفتن طبیعیه صورت همه جوش داره و فلانصورتمون پر از لک و جوش شد.اما خب بازم بدیهیه چون حتما از پوستمون مراقبت نکردیم که اینجوری شدهبعد من یکسری محصولات استفاده میکنم تا به حالت طبیعی خودش برگرده..
هیچ حیوانی چاق نمیشه.چرا؟ چون اون فقط براساس غریزه غذا میخورهیعنی گشنه بشه غذا میخوره،نشه هم نمیخورههیچ وقت یک حیوان نمیگه :حالا بزار ایندفعه بخورم از فردا دیگه کم میخورماینجا دیگه مهمونیه ولش کن نذریه ثواب داره بخورمیکم ته غذام مونده حییییفه.
به همین منوال فقر طبیعی نیست بیماری طبیعی نیست مشکل خانوادگی و روابط طبیعی نیست
ولی خب من که به این دنیا نیومدم چاق و فقیر و بیمار باشم اومدم متناسب باشم و از زندگیم لذت بببرمثروتمند باشم و لذت ببرمسلامتی کامل و انرژی بالا داشته باشم کیف کنم
پس حالا دیگه بعد از گوش دادن این فایل میدونم کهشرایط فعلی من طبیعی نیست من چاقی رو قبول ندارم من چاقی رو نمیپذیرم من شکم و پهلو داشتن رو اصلا طبیعی نمیدونم اینکه بخاطر ترک های پوستیم نمیتونم لباس های خوب بپوشم رو نمیپذیرم و طبیعی نیست
من باید تغییر کنم.من توقف ناپذیرم.من یک پورشا بدون ترمزم
متناسب شدن کاملا طبیعیه.شکم تخت و ران های کوچیک کاملا طبیعت بدنمه.بدن صاف و سفید طبیعیه.پوشیدم لباس های مورد علاقم طبیعیه.
سلام♥️
قانونه تحت هرشرایطی باهرغذایی خوردن تحرک کردن نکردن با هرپدرومادری لاغر باشم.
چاقی غیرطبیعیه
افراد از ابتدا که دنیا میان لاغرن پس فیزیک انسان متناسبه
طبیعیه که لاغر باشم اما بدیهی هست که چاق باشم.چون افکارچاق کننده دارم هرلحظه تمرکزم روی چاقی هست.
چاق شدم چون قدرت اختیار دارم و میتونم انتخاب کنم چجوری باشم.
سلام گام هفتم در مسیر لاغری من
جهان براساس قوانین خودش اداره میشه مث پدید اومدن شب روز طول غروب خورشید رشد گیاهان باران برف تغییر فصل ها همه این ها طبق قانون طبیعی خودشان پیش میروند و نمیشه قانون عوض کرد و طبق طبیعت خودش پیش خواهد رفت
و طبیعت جهان قابل تغییر نیست شما هرکاری کنید نمیتونید جلو طلوع غروب خورشید بگیرید نمیتونید جلو رشد ڱیاهان بگیرید جلو تغییر فصل ها نمیتونید بگیرید و این قانون طبیعت جهان است و قابل تغییر نیست
و حالا ما افراد چاق چون از بچگی چاق شدیم و نمیدونیم چیشد چاق شدیم و وقتی به خودمان اومدیم چاق بودیم بپذیرفتیم که اره طبیعی من چاق بشم چون که ارث بهم رسیده چونکه دارو مصرف میکنم چونکه غذا زیاد میخورم ورزش نمیکنم باردار شدم ازدواج کردم دکتر بهم گفته وهزاران دلیل که واسه چاقی خودمان میاریم و چی میشه طبیعی میشه در ذهن مان که اره من چاقم و طبیعی که چاق بشم و این سرنوشت منه
حالا شروع میکنیم دانبال روش ها لاغری که چکار کنم لاغر بشم و چون ما پذیرفتیم چاقیم چاق خواهیم ماند و سخت نمیشه لاغر شد هر روشی شروع میکردیم شکست میخوردیم چون جهان پاسخ باورها ذهنی ما رو میده حالا با هر سرعتی هر روشی میخواه تلاش کن شکست میخوری چون طبیعت ذهنت اینه چاق بشی چاق بمونی
چاقی طبیعت وجود ما نیست ما یکسری حرف باور کردیم ذهن مان اموزش چاقی دادیم یکسری رفتارها واسه رسیدن به لذت بردن انجام دادیم چاق شدیم و طبیعی شد برای ما چاقی ولی طبیعت وجود انسان چاقی نیست ما خودمان این چاقی در خودمان شکل دادیم
اصلا هر کجا زندگیمان سخت داره میگذره مث بیماری مث فقر مث ناراحتی کمبود اعتماد بنفس مث کمبود کار ازدواج ناموفق و یا ازدواج نکردن نبود شادی چاقی بداخلاقی اینها ما خودمان به وجود اوردیم طبیعت انسان ها اینها نیست
طبیعت وجود انسان ارامش شادی انرژی شور اشتیاق امید سلامتی شادابی جوانی ثروت ازدواج ها عالی بچه دار شدن کسب کار عالی خونه ماشین امکانات عالی تناسب اندام با لذت غذا خوردن خریدن لباس و تن کردن لباس مورد علاقه خود اعتماد بنفس بالا عزت نفس بالا همه اینها طبیعت وجود ماست و خداوند به همه ما این نعمت ها رو داده اگه نداریم یا برعکسش است چون که خودمان ذهن مان رو دست کاری کردیم و از طبیعت وجود خود جا ماندیم و باید با تغییر باور به طبیعت وجود خود برگردیم
حال شرایط الان ما در هر وزنی هستیم هر مشکلی داریم طبیعی نیست بلکه بدیعی است یکسری رفتار باور اشتباه داشتیم چاق شدیم و این شرایط به وجود اوردیم و راهش هم مبارزه تلاش فیزیکی محدودیت فشار سرزنش رژیم نیست کاری که ما سالها انجام دادیم ولی چیشد لاغر که نشدیم هیچ چاق تر هم شدیم پس برای صد روز بیاییم هر چی استاد گفته گوش بگیریم انجام بدیم و بعد پایان دوره خودمان ببینیم و بفهمیم دنیا دست کی بوده ما دور خودمان میگشتیم و وقت زندگی مان تلف میکردیم
پس طبیعت وجود من تناسب اندام شادابی سلامتی انرژی ثروت ازدواج موفق احساس خوب شادی خنده کار عالی خونه ماشین عالی هست و من دیگه تلاش میکنم در این مسیر شگفت انگیز به اصل وجود خودم برگردم مث استاد سایر دوستان شگفت انگیز وقتی استاد تونسته بقیه دوستان تونستند منم میتونم و مطمعنم متناسب میشم
همان جور که میوه دادن یک درخت طبیعی است پدید اومدن فصل ها طبیعی است به وجود اومدن شب روز طبیعی است پس متناسب شدن و متناسب ماندن و لذت بردن از همه نعمت ها خداوند هم طبیعی است
چاقی من طبیعی نیست بدیعی است یکسری رفتارها داشتم به وجود اومده الان هم باورهام ذهنم تغییر میدم و متناسب میشم خیلی راحت همان جور که چاق شدم همان جورم لاغر میشم
پس باید با تعهد کامل گام ها پیش بریم گوش بدیم فایل هارو عمل کنیم و نتیجه میگیریم خیلی راحت و به اصل و طبیعت وجود خودمان برمیگردیم و طبیعت وجود ما انسان ها متناسب بودن است اگه این نبود باید همه افراد چاق بودند وقتی در خانواده دوستان اشنایان همسایه افرادی هستند که متناسب هستند از همان غذا ما میخورند فست فود میخورند ورزش نمیکنند دارو مصرف میکنند متناسب هستند پس طبیعت وجود ما متناسب شدن است پس ما هم طبیعت وجودمان متناسب شدن است
شاد شاد شاد باشید
سلام دوست عزیز.از خوندن کامنت های شما نهایت لذت رو میبرم.
امیدوارم گام هارو هنوز هم ادامه بدید.چون بسیار فوق العاده و اموزنده است.
از نوع نوشتار شما مشخصه که خیلی خوب درک کردید و مثال هایی که زدید فوق العاده بود
متشکرم که کامنت میزارین تا حداقل من یکی لذت ببرم
باسلام
گام 7(تکرار1)
همه ی افراد تلاش های زیادی برای لاغر شدن خود انجام داده اند اما موفقیتی کسب نکردند ، در صورتی که ما برای چاق شدن هیچ تلاشی نکردیم و خودبخود چاق شدیم !
بسیاری از پیشرفت ها با توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده و تغیرات زیادی در گسترش و پیشرفت شرایط زتدگی انسان ها ایجاد کرده .
و ما نیز میتوانیم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان ، شرایط خود را تغییر دهیم .
جهان هستی طبق قوانین پیش میره ، طبیعت دارای قانونه.
یکی از مهم ترین قوانین طبیعت جهان ، قانون عدم تغییرپذیری طبیعت است که باعث میشود به هیچ عنوان نتوان در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کرد .
مثلا میشه با درک مساعل علمی تغیراتی در ژنتیک گیاهان یا ….ایجاد کرد و گیاهانی با شکل های جدید تولید کرد.اما این تغییر فقط محدود به همان گونه میباشد و تاثیری بر روند کلی طبیعت ندارد .
مثلا نمیشه شرایط جوی رو تغییر دادو یا رشد گیاهان رو متوقف کرد .انسانها سالها در حال استفاده از منابع طبیعی هستند و در برخورد با طبیعت باعث اسیب زدن و لطمه وارد کردن به طبیعت می شوند ، اما طبیعت با این رفتار انسانها تغییری در روند کار خودش ایجاد نکرده .
مثلا اگه اتش سوزی در یک جنگل ایجاد بشه و بخشی از پوشش گیاهی جنگل از بین برود ، طبیعت ، مجددا شروع به اصلاح و ترمیم خود میکند و لحظه ای در کار طبیعت خلل ایجاد نمیشه و جهان هستی همواره در حال گسترش و تکامل خود است .
هیچ یک از قوانین طبیعی رو نمیشه نغییر داد
مثلا قانون جاذبه ، رشد گیاهان ، زمان طلوع و غروب خورشید و ….قوانین طبیعی هستند که نمیشه انهارا تغییر داد .
بنابراین هرچیزی درجهان طبیعی باشه ، نمیشه تغییر داد ، میشه درش خلل ایجاد کرد ، اما نمیتوان برای همیشه اونو تغییر داد!
پس اگه چاقی و چاق شدن برای ما طبیعی باشد ، هرچقدر که تلاش کنیم وزن خودمون رو کاهش بدیم ، برای همیشه نمیتونیم متناسب بمونیم و متناسب زندگی کنیم
چون که چاقی برای ما طبیعی شده و انچه در ذهن ناخوداگاه طبیعی شده باشه رو نمیشه شکست داد.
همه ی روش های فیزیکی ، دارویی . … مبارزه کردن با طبیعت جسمی خود (چاقی) بوده و بارها شکست به همراه خودش داشته .
و برای لاغر شدن باید ابتدا حالت طبیعی بودن چاقی در ذهن و تغییر داد. و باید هردفعه که به اضافه وزن خودمون دقت میکنیم ، چاقی برای ما غیرطبیعی باشد .و نباید این وضعیت و به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده پذیرفت.
خیلی از افراد چاق از وضعیت خود ناراضی هستند ، اما ناراضی بودن به معنای نپذیرفتن چاقی نیست !
نارضایتی در سطح فکر و منطق ما ایجاد میشود . و انچه از چاقی در ذهن ما ذخیره شده ، انتظار ما از چاقی رو مشخص میکنه .
و اگه در ذهنمون دلایل متعددی برای چاق بودنمون داریم ، در واقع چاقی رو حق طبیعی خودمون میدونیم !
و اگر هربار از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کردیم و نتیجه ای نگرفتیم و بیشتر باور کردیم که ما نمیتونیم لاغر بشیم و …چون در ذهن ما چاقی طبیعی شده است!
جهانی که ما در اون زندگی میکنیم ،سرشار از قوانین است ، یعنی هربخش از جهان هستی ، با یک قانونی انجام میشود مثل باریدن باران و برف و….، یا جوش اومدن آب و بخار شدن در دمای 100 درجه و یخ بستن اب در دمای صفر درجه و….
.جهان با قانون هدایت و کنترل میشه
این قانون هارا نمیشه عوض کرد
بنابراین یکسری از چیزها طبیعت زمین هستند ، مثل جاذبه
ویا مثلا این طبیعیه که ما گندم بکاریم و 100 تا ویا بیشتر خوشه رشد کنه ولی اگه گندم بکاریم ، سیب دربیاد غیرطبیعیه !
بدن ما هم به عنوان عضوی از این جهان و طبیعت ، شامل قوانین میشه و قانون هایی براون حاکمه ، کسی که متناسب و لاغره ، یکسری از قانون هارو داره رعایت میکنه و کسی که چاق میشه ، یسری قوانین و رعایت نمیکنه .
و مشکل از خودمونه، و تحمیلی نیست ، جون تا وقتی که ما فکر کنیم چیزی برما تحمیل شده است ، نمیشه از ان خلاص شد!
هیچ چیزی در زندگی بر ماتحمیل نمیشه .
رویدادهای جهان به دو صورت هستند :
بنابراین اینکه فکر کنیم اضافه وزن ما طبیعی است اشتباهه و بدیهی است .چون ما یکسری از رفتارهارو انجام میدیم که این حال و روز برای ما پیش اومده .در صورتی که این طبیعی دنیا و جهان نیست که ما چاق باشیم !
بلکه بدیهی رفتارماست !
اما کسانی که سالهاست این مشکل و دارن و اضافه وزن دارن ، فکر میکنن که طبیعیه! و به همین دلیل هم معمولا هیج اقدامی در بهبودش انجام نمیدن و اگر هم انجام میدن چون که در ذهن ما ذخیره شده است که این حالت طبیعیه ، بنابراین ما هیچوقت نمیتونم طبیعت و عوض کنیم !
بنابراین اگه در ذهن ما چاق بودن طبیعیه ، ما هرکاری بکنیم و از هر روشی هم برای کاهش وزن اقدام کنیم ، به موفقیت نمیرسیم . چون در ذهن ما طبیعی اینه که چاق باشیم !
بنابراین وقتی قانون اینه که اب زیر دمای صفر درجه یخ میزنه ، ما نمیتونیم اب رو در دمای خانه یخ ییندیم !طبیعت رو نمیشه تغییر داد و اب زیر صفر درجه یخ میبنده .
ما اضافه وزنمون که بدیهیه رو طبیعی کردیم ! در صورتی که بدیهی است ولی طبیعی نیست! چون خیلیی ها اضافه وزن ندارند .پس این طبیعی نیست !
تاوقتی که طبیعت ذهن چاق شونده باشه، ما در متناسب شدن شکست میخوریم و این یک قانونه.
باید دیدگاهمون رو نسبت به این موضوع نغییر بدیم ، این که شانسه، ژنتیکه و…اشتباهه
بنابراین ما با رفتار و طرز فکری که داشتیم ، بدیهیه که چاق بشیم ولی طبیعی نیست ! و میشه با تغییررفتار و تغییر باورها ، خود رو به حالت طبیعی رسوند.
طبیعت ما خیلی عالی میتونه به ما درس بده ، اگه ما حواسمون باشه و دقت داشته باشیم .
حیوانات به همین دلیل چاق نمیشن چون طبیعت اون ها اینه که نمیتونن چاق بشن ، ذهنشون رو دستکاری نکردن و طبق غریزه خودشون شکار میکنن و غذامیخورن و مثل انسان ها نیستن که وقتی یچی کم میاد از اون ذخیره کنن!
حیوانات طبیعی رفتار میکنن و به هنمین دلیل چاق نمیشن ، جز حیوان هایی که دست اموز انسان ها میشن و از چرخه طبیعت خارج میشن و رفتارشون تغییر میکنه .
حالت ما طبیهی نیست وگرنه ما شیر پرخور و یا پلنگ افسرده ای نداریم ولی امواع انسان ها با صفات مختلفی داریم !
بنابراین اضافه وزن رو به عنوان طبیعت وجودمون نپذیریم!
اضافه وزن چیز سختی نیست ، چند تا فرمول و دیدگاه و فکره ! خداشاهده من اینروزا که دارم تمرین تتو مو انجام میدم و(بخاطر همین زیاد وقت نمیکنم که بیام سایت ولییی میام چون الویت من برام لاغری و متناسب شدنه) ، خیلی سخت تر از این لاغریه !!!!!
*مثلا من خودم اینو طبیعی میدونستم که هر کس زیاد بخوره باید چاق بشه!
و فرقی نمیکنه هرکییی باشه ! و من هم زیاد میخوردم و طبیعیه که باید چاق باشم دیگه !ولییییی دیدم که نهه ، خیلی های دیگه وجود دارن که از من هم حتی بیشتر میخورن ولی لاغر و متناسب اند. و الان دیدم که اشتباه میکردم .
و باید پیگیر باشیم .اگه ما الان اینو باور کردیم و رها کنیم دوباره افکارورفتار ما برمیگرده و تغییر میکنه و نتیجه ای نمیگیریم .
وقتی طبیعت ذهن عوض بشه ، جسم هم خود به خود عوض میشه .
پس این باور که برای لاغر شدن باید سختی بکشیم و حتما یکاری کنیم اشتباهه مگه ما برای چاق شدن اینکاررا کردیم ؟؟
و با تغییر همین افکار و همین باورها بدون هیچ سختی هم میتونیم لاغر بشیم.
چاقی باغث ترد شدن افراد میشه و اعتماد بنفس اونارو خیلییی پایین میاره !
طبیعی نیست ، من این شرایط رو قبول ندارم و این شرایط طبیعی نیست !من نمیخوام اینجوری زندگی کنم ، من زندگی رو اینجوری نمیخوام ، باید تغییر کنم و به وزن دلخواهم برسم . و روش لاغری ب ذهن ، روشی که قلب من به من میگه که میتونه منو به نتیجه برسونه و من با توکل و ایمان به خداحرکت کردم و 35 گام برداشتم و مطمعنم که طولی نمیکشه که این شرایطی که الان برای من طبیعی بوده تغییر میکنه و همسو میشه با طبیعت جهان که متناسب شدن و سلامتی ، شادی و احساس خوبه .
شاد و پیروز و متناسب باشید.
سلام دوست نازنینم
ای جانم به این متن
ای جانم به این تصویر ذهنی که برام ساختی
ببین زمانی که نوشتی بدن ما سرشار از قوانینِ تصویر ذهنیش قشنگ توی ذهنم ساخته شد
اینکه واقعا بدن من هوشمنده و قانون داره من رو خیلی هیجان زده میکنه
فکر کن کل بدن ما پر از قانونِ که تا به امروز رعایت نکردیم.ولی میخوایم رعایت کنیم تا متناسب بشیم
چقدر راحت
چقدر آسون
خدایا ..همه کسایی که توی این سایتن یک روزی ازت خواستن به راحتی و اسونی لاغر بشن و تو این راهو جلوی پاشون گذاشتی
وقتی گفتی تمرین تتو از این لاغری سخت تره دیگه ایمانم بیشتر شد که بابا چرا باز میخوای گول بخوری؟
دیشب عکس یکی از فامیلامون رو دیدم که حسابی لاغر کرده بود
خاله ام گفت میگن همه چیز میخوره ولی آب درمانی هم در کنارش میکنه! یعنی آب خیلی زیاد میخوره
من کم کم داشتم گول میخوردم که همین الان که توی حموم بودم یادم اومد از گام اول که تعهد دادم به مدت حداقل ۱۰۰ روز گول روش های دیگه رو نخورم و فقط از همین روش برای لاغریم استفاده کنم.
اقا ۱۰۰ روزه دیگه ۱۰۰ روز! چی میشه مگه؟ چی ازمون کم میشه
خودِ من دو روز بود نمیتونستم بیام توی سایت اما گفتم اگه بخوای باز دوباره تنبلی کنی جایزه ای که استاد قراره بهت بده رو باید ببوسی بزاری کنار! پس باز دوباره انرژی گرفتم و اومدم توی سایت
گفتم ۷ گام اومدم بخوام رها کنم خیلی زوره..
در هر صورت دوست گلم حقت بود مدال فنی بگیری
دمت گرم موفق باشی
سلام به همه دوستان همراه! همه ما برای لاغر شدن به سختی تلاش می کنیم ولی به راحتی چاق میشویم و برای درک این موضوع باید از قوانین جهان هستی استفاده کنیم و شرایط جسمی خودمان را تغییر دهیم یکی از مهم ترین قوانین طبیعت، عدم تغییر پذیری طبیعت است که اجازه نمی دهد تغییری در روند آن ایجاد شود، هربار که به طبیعت آسیبی وارد میشود به صورت خودکار خودش را ترمیم و اصلاح می کند و جهان هستی پیوسته در حال تکامل خود است و قوانین طبیعت قابل تغییر دادن نیستند، دلیل مقاومت چاقی دربرابر تصمیم شما برای لاغری این است که : چاقی در ذهن شما طبیعی شده است و با آنچه برای ذهن ناخوداگاه شما طبیعی شده باشد، نمیتوان مبارزه کرد. ابتدا باید حالت طبیعی چاق بودن را در ذهن خود تغییر دهید و این وضعیت چاقی را به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیرید، توجه کنید که نارضایتی از چاقی به معنای نپذیرفتن چاقی نیست. آنچه درباره چاقی در ذهن شما ذخیره شده است انتظار شما را از چاقی مشخص می کند. اگر دلایل شما برای چاق بودن زیاد است درواقع شما چاقی را حق طبیعی خود میدانید!! اگر بعد از هر تلاش برای لاغری و نتیجه نگرفتن تسلیم شده اید یعنی لاغری برای ذهن شما طبیعی است. یک روش برای تغییر فرمول طبیعی بودن چاقی در ذهن مشاهده تصاویر افراد چاقی هست که لاغر شده اند. یک سری قوانین هم بر بدن ما حاکم است و مهم است که بدانیم طبیعت چه میگوید و ما چگونه رفتار می کنیم. دو گزینه در رویدادهای جهان داریم :رفتار طبیعی و بدیهی، بدیهی چیزی هست که ما رفتار می کنیم و نتیجه ای است که ما میگیریم ولی طبیعی نیست. مثلا کاشت یک بذر سیب و تبدیل شدن آن به درخت سیب طبیعی هست ولی فکر به اینکه اضافه وزن من طبیعی هست، اشتباهه چون طبیعی جهان انسانهای چاق نیست و این نتیجه رفتار خودمان است و بدیهی است که به این صورت باشیم. اما بخاطر درگیری طولانی مدت با آن در ذهن این حالت طبیعی شده است و اگر این طور بماند قابل تغییر نیست، مثل وقتی که نمیتوان آب را در دمای محیط به جوش آورد یا کاری کرد که یخ بزند چون بر خلاف قوانین طبیعت هست. در قدم اول باید به قوانین جهان فکر کنیم و طبیعی بودن را از بدیهی بودن تفکیک کنیم، نشانه اش هم این است که انسانهایی با شرایط ما وجود دارند که متناسب هستند. باید بپذیری با رفتاری که داشتم بدیهی است که چاق شوم ولی طبیعی نیست و با تغییر افکارم میتوانم آن را تغییر دهم. چرا حیوانات چاق نمیشوند چون طبیعی هست که چاق نباشند. اضافه وزن خودتان را به عنوان طبیعت وجود خودتان نپذیرید، شما به دنیا نیامده اید که نتوانید بخاطر چاقی از زندگی لذت ببرید، به خودتان تاکید کنید که من باید تغییر کنم و به مسیر قلبی تان اعتماد کنید.
سلام
میدونین چرا طبیعی نیست چاق باشیم چون اگه طبیعی بود که این همه حس بد از بدنمون دریافت نمیکردیم، طبیعیرنیست بیمار باشیم چون اگه طبیعی بود احساسمون زمان بیماری بد نمیشد بلکه خوشحال میشدیم، طبیعی نیست یه درخت خشک بشه طبیعی نیست تو شمال هیچوقت بارون نیاد طبیعی نیست اگه موها و ناخن هامون رشد نکنه طبیعی نیست اگه برگ درختا سبز نباشه و کلی چیزهای دیگه، چون اگه همه ی اینها ذاتا طبیعی بود دیگه حالمون ازشون بد نمیشد،، چرا من حالم بد میشه وقتی چاق میشم چون تو فطرتم لاغری درست و طبیعیه ولی هیچوقت بهش فکر نکرده بودم، همیشه برام عادی بوده که چاق بشم حتی اگه بجای 6 تا قاشق برنج 10 تا میخوردم برام طبیعی شده بود اون 4 تا اضافه حتما کم کم باعث اضافه وزنم بشه حتی یک درصدم احتمال نمیدادم که دفع بشه من هنوزم چاقی برام طبیعیه اگه نبود از غذا نمیترسیدم و با خیال راحت به اندازم میخوردم، هرچند من کلاس اولی هستم و یاد میگیرم و باید تمام این ترس هارو از بین ببرم، ترس تو هر زمینه ای باشه قطعا از سوی شیطانه، انقد تکرار میکنم تا با خیال راحت اون مقدار مورد نیازم و بخورم، باید برای خودم از طبیعت دایم مثال بزنم تا برام لاغری طبیعی بشه، طبیعی باشه که از هر چیزی دوست دارم به اندازه بخورم و لاغرم بشم، طبیعیه بدنم متناسب باشه ،طبیعیه سالم و زیبا باشم، طبیعیه هر چیز خوب و باهم داشته باشم
سلام عزیزِ جان
من هم از اولی که اومدم توی این راه همش دارم میگم چرا درباره اش فکر نکرده بودم؟ چرا توجه نکرده بودم؟
چون کل این سایت همینه..همش میگی خدایا این دیگه از کجا اومد
هر گام که برمیداریم یک بمب میترکه و یک اگاهی بزرگ داده میشه
واقعا طبیعی نیست چون اگه طبیعی بود حالمون بد نمیشد
چرا همیشه ما پوست صاف و تمیز دوست داریم؟ چون طبیعیه
چرا همیشه وقتی افراد لاغر رو میبینیم و لذت میبریم؟ چون طبیعیه
چرا ؟؟..چون همیشه چیزهای خوب و درست به ما احساس خوب میدن
ولی کافیه یک راه اشتباه باشه.یکی دائم در گوشت میگه اشتباهع..ولش کن..
و به عینه همه ما دیدیم که اون خدای درونمون همیشه راه درست و غلط رو نشونمون میده
مرسی دوست گلم لذت بردم از متن کوتاهت
سلام
طبیعت انسان ب ازادی هستس ب اینک شاد باشه ک لذت ببره من در مسیر قبلی اصلا شاد نبودم اصلا حس خوب نداشتم پراز غم و حسرت بودم
ولی مسیر لاغری با ذهن یک مسیر شگفت انگیز چن از وقتی در این مسیر قرار گرفتم خیلی تغییر کردم دیگه اون فریبای قبلی خیلی ازم دور شده
من باور کردم ک طبیعت بدن من لاغری و من هروز و هروز دارم میبینمش
هر چیزی ک انسان شاد نکنه اون بدیهی هستش
اینک منواز شنیدن اسم مهمونی و عروسی و تولد شاد نشم احساس خوب نداشته باشم این بدیهیه
اینک من چیزی و ک دوس دارم نمیتونم بپوشم بدیهیه
اینک من این باور داشته باشم ک کافیه من چن روز ول کنم رژیم و چاق میشم این بدیهی هستش
اینک من از دیدن خودم خوشحال نشم این بدیهی هستش
اینک من بگم برنج خوردم و شیرینی خوردم سرخ کردنی خوردم سس خوردم و فلان چاق میشم بدیهیه
اینک من خوردن برابر با چاقی ببینم این بدیهی هستش
اینک منخودمواز اینوهمه نعمت زیبا محروم کنم بدیهیه
چرا این همه ادم میخورن و اصلا کنترلی هم ندارن و لاغرن مانکن هستن چرا اونا حالشون از خودشون بهتره حس خوب ب خودشون دارن من ن
من پذیرفتن ک طبیعت بدن من متناسب شدنه طبیعت بدن من شادی طبیعت من حس خوبه
من طبیعی ها رو فراموش کردم و بدیهی ها رو جایگزین طبیعی ها کردم وقبولش کردم ک طبیعین مثل کسی میمونه ک بخواد قورمه سبزی درست کنه و میدونه ک طبیعیش اینک لوبیا بزنه ولی میاد لپه میزنه و میگه طبیعیش اینه و اون خوشمزگی ک قورمه باید داشته باشه رو حس نمیکنه و لذت نمیبره ن از ظاهر ن از طعم
من خیلی راحت چاق شدم بدون اینک سختی بکشم با چن تا ایده و فکر و حالا میتونم خیلی راحت لاغر شم بدون سختی با تغییر فکر بادر
باید ک اصافه وزن خودمو ب عنوان طبیعی بدنم نپذیرم
بدن ی سری قوانین داره مثل اب ک در ۱۰۰ درجه ب جوش میاد وایمان و باور داری ب حتمیتش پس الانم ب قوانین بدنت احترام بزار و ب حتمیت اینک طبیعیش اینک متناسب و سبک باشی ایمان بیار
سلام به استاد عزیزم
گام ۷
من گام ۶ انجام دادم و از دیروز ظهر تا الان ظهر ساعت سه من هنوز پیغام گرسنگی دریافت نکردم بعد از این پیغام به مقداری که این نیاز برطرف بشه غذا خوردم
اما این جلسه چرا هر چه تلاش میکنم لاغر نمیشم
من قانون طلایی متناسب شدن برا خودم باز مو میکنم
چاقی من یه چیز غیر طبیعی وبدیعی است یعنی برا اساس رفتار و باور مخرب خودم بوجود آمده است
و من خودم مسئول این باور میدونم
پس من بدنیا نیامدم که چاق باشم من اومدم که لذت ببرم شاد باشم میخوام لباس عالی بپوشم همراه با لذت میخوام هر غذای که میخورم با آرامش باشه
میخوام اعتماد بنفس عالی بشه
من این سد را بر میدارم و تغییر میکنم
اینو قلب میگه وبه این مسیر هدایت شدم و این راه به امید و لطف خدا ادامه میدم
رفتار و باور خودمو هم سو میکنم با قوانین جهان و شادی و ارامش و زیبایی تجربه میکنم
من شور و اشتیاق دارم و شگفت زده میشم بعد از این صد گام
چون من باارزش هستم
من لیاقت تناسب اندام رو دارم
با تشکر از شما
سلام به همگی گام هفتم : چرا لاغر نمیشویم ؟ ما برای چاق شدن هیچ تلاشی نکرده ایم و خیلی طبیعی و واضح و خود به خودی چاق شدیم ولی برای لاغر شدن بارها و بارها رژیم های سخت گرفتیم و ورزش های سنگین انجام دادیم ولی نتیجه نگرفتیم اگه هم گرفتیم هم ماندگار نبود. یکی از مهمترین قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت هست که باعث میشه هیچگاه نتونیم در روند طبیعت تغییری ایجاد کنیم و یا آن را متوقف کنیم . اگر اضافه وزن و چاقی برای ما طبیعی باشه ما هر چقدر هم تلاش کنیم نمیتوانیم برای همیشه لاغر بمونیم و مانند افراد متناسب زندگی کنیم . چاقی در ذهن ما طبیعی شده و با چیزی که در ذهن طبیعی هست نمیشه مبارزه کرد . اگر تمایل دارید که لاغر شوید باید آگاه باشید ابتدا باید حالت طبیعی بودن چاقی را در ذهن خودمون تغییر بدهیم . باید هر بار که به اضافه وزن فکر میکنید چاقی برای شما غیر طبیعی باشه در این صورت میتوانید اولین گام به سمت لاغری را بردارید . همه افراد چاق از وضعیت خود ناراضی هستن اما ناراضی بودن به معنای نپذیرفتن چاقی نیست این دو موضوع تفاوت دارد . نارضایتی در حد فکر و منطق شما ایجاد میشود آنچه مهم است نگاه شما به موضوع هست به موضوع چاقی . مثل اینکه افراد زیادی رو میبینیم که از شرایط خودشون خیلی ناراضی هستند و همش توی صحبت هاشون میگن و توی فکر و منطق اونها میگذره ولی اصلا سالیان سال هیچ تغییر اساسی براش انجام نمیدن و در ذهن خود برای اون مسئله دلایل مختلفی دارند . در صورتیکه فقط یه دلیل داره که غیر طبیعی رفتار کردی و جواب و نتیجه غیر طبیعی هم گرفتیم تو هر زمینه ای باشه مثلا پرخوری کردیم اصلا معنای گرسنگی و تقیه سیری رو توی این سالها درک نکردیم و بعد نتیجه هم چاقی و جسم چاق و بیماریها هست که غیر طبیعی هست و داریم تجربه میکنیم . یکی از راه های تاثیر گذار میتونه دیدن افرادی باشه که از این مسیر شگفت انگیز شدند و تونستند رویای لاغری خودشون رو به واقعیت تبدیل کنند . اگر هر لحظه فکر کنیم که هر لقمه اضافه داره من رو از خوشی های زندگیم محروم میکنه و ذهنم رو برای شادی و لاغری تربیت کنم و اول از همه باید با خودت مهربان باشی و برای لاغری نیاز به سختی نداری . و نیازی نیست عجله کنی و آرامش داشته باش و برای همیشه لاغر بمان و به خودت و بدنت احترام بزار و به نیرو و توان خودت و نجوای بدنت با پیغام سیری و گرسنگی توجه کن و استرس و نگرانی از شکست نداشته باش و نفس عمیق بکش و شروع کن . جهانی که در آن زندگی میکنیم از قوانین طبیعت هست مثل بارش باران ، برف و … بدن ما هم و خودمون هم شامل قوانین طبیعت هستیم اگر کسی در اطرافیان خودمون متناسب هست چون داره هر لحظه باهمون قوانین بدنش رفتار میکنه و قانون رو رعایت میکنه واقعا حس گرسنگی میکنه و تا بر طرف شدن این حس میخوره .باید به قوانین توجه کرد و از اون مهمتر در این مسیر یادگیری و توجه کردن به طبیعی بودن ومناسب برای همه از اینکه این همه غیر طبیعی عمل کردیم و اینکه باز هم ممکنه خطایی باشه با خودمون درگیر نشیم و خودمون رو سرزنش نکنیم هیچ عیبی نداره الان هر لحظه کنار هم هستیم که بتونیم عالی یاد بگیریم و به بدن و تناسب طبیعی خودمون برگردیم . یک جنبه طبیعی بودن و یه جنبه بدیهی بودن هست . بدیهی هست که بعد از اینهمه سال خوردن های اضافه بر سازمان به طوریکه ما حتی تجربه گرسنگی هم به ندرت داشتیم و تا مرز خفگی خوردیم صد در صد باعث چاقی بشه و این شرایط چاقی و اینهمه بیماری اصلا طبیعی نیست و طبیعت دنیا انسانها و حیوانات متناسب هست . ولی آدم چاق مثل من خب سالها بهش فکر کرده و ازکودوی خودش رو فکرش رو شرایطش رو جور دیگه ای تجربه نکرده در نتیجه طبیعی میبینه که چاق باشه با توجه به اینکه حتی ممکنه با یکی هر لحظه زندگی کنه و غذا و سفره مشابه داسته باشن یکی متناسب و یکی چاق باشه اینقدرررر که خودش رو طبیعی میدونه که باید توی اون شرایط چاق باشه و چون ما طبیعت خودمون رو چاق میبینیم نمیتونیم چاق باشیم و درک این نکته خیلی خیلی مهم هست . حتی اگه ما چاقی رو غیر طبیعی بدونیم متوجه میشیم که هیچ مادری هم دوست نخواهد داشت بچه تپل و چاق داشته باشه چون غیر طبیعی هست مثلاینکه ۶ تا انگشت داشته باشه ولی چطور هست که همه و ذهن خودش اون رو تشویق میکنه که با دستهای خودت بچت رو چاق کن و غیر طبیعی کن یر از این هست که چاقی رو طبیعی میدونه و عدم تفکیک این دو وضعیت خیلی خطرناک هست . ذهن خودتان را عوض کنید تا زمانیکه طبیعت ذهن ما چاق شونده هست ما از تناسب شکست میخوریم دیدگاه خودتان را عوضکنید . و نکته خوشایند اینکه من میتونم با تغییر افکارم و تغییر باورهایم و در نهایت تغییر رفتارم منجر به تغییر بشم و خودم رو در شرایط طبیعی قرار بدم . مثل حیوانات که از روی غریزه عمل میکنند و هیچگاه چاق نمیشوند این چاقی هم حالت طبیعی بدن ما نیست و ازامروز چاقی خودتان رو نپذیرید و این بار باور خودتان رو شکست بدهید .اگر استمرار داشته باشی در این مسیر باور های اشتباه خودت رو جایگزین باور های صحیح میکنی و ذهنش باورش میشه که این وضعیت طبیعی نیست و از طرفی بهش آرامش میدی که لازم نیست بترسی که سالها باور اشتباه داشتی و چیکار باید بکنی و همین که بدونی این شرایط طبیعی نیست و همین راهی که هستی تو رو به طبیعت وجودت و تناسب میرسونه و همین که این آگاهیها رو درک کنی یعنی طبیعی رفتار کردن . طبیعی عمل کن و نتیجه جسم طبیعی و متناسب ببین . طبیعی نیست که ما در این دنیا نیومدیم که چاق باشیم و از این دنیا نتونیم لذت ببریم و این روند طبیعی جهان نیست و تصمیم شجاعانه بگیرید برای خودتان و زندگی جدیدتان . من نمیپذیرم که لباس خوب نپوشم شادی نمیکنم دایم گریه حس فراری از همه و ترس از همه چی دارم و این طبیعی نیست و باید به داد خودم برسم و مثل یه متناسب طبیعی رفتار کنم و طبیعتی که من رو بکشه به سمت متناسب شدن .
به نام خدا
با سلام خدمت دوستان هنرجوی متناسب و استاد عزیز
گام هفتم :
چرا هر چه تلاش میکنم متناسب نمیشم ؟
چون فایده نداره تلاش میکنم چون باورم اینه که چاقی طبیعیه تا زمانی که این افکار اشتباه در ذهنم هس امکان نداره لاغر بشم
قانون طبیعت اینه که متناسب بودن طبیعی و چاقی یک امر بدیهی هس
ما خودمون رو از طبیعت نمیدونیم خودمون و جدا کردیم از طبیعت
چون من بارها تلاش کردم که وزنم رو کم کنم پیاده روی کردم رژیم گرفتم ورزش کردم باشگاه رفتم و هر بار که شکست میخوردم خودم و سرزنش میکردم و می پذیرفتم که بشین سرجات
تو ژنتیکی چاقی ارثیت چاقیه و دیگه قبول کرده بودم که چاقی طبیعیه
و هر کاری بکنم فایده نداره واین راههای اشتباه بودند که منو به نتیجه نمیرسوندن
قانون جهان هستی طبیعتش اینه که متناسب باشی
اون افرادهای که متناسب هستن یه سری قانون ها رو رعایت کردند که متناسبن و اما ما افراد چاق بعضی از قانون ها رو زیر پا گذاشتیم که الان وضعیتمون اینه
اون زمان های که چاق میشدم دلایل های متعددی داشتم برای چاق شدنم که من ژنتیکی چاقم من هله هوله زیاد میخورم که چاقم
تحرک ندارم که چاقم پیاده روی نکردن منو چاق میکنه
با دست غذا خوردن منو چاق میکنه
بی اراده بودنم ضعیف بودنم در برابر رژیم همه ی اینا رو دلیل چاقیم میدونستم و چاقی برام طبیعی شده بود و هر چه تلاش میکردم هم به نتیجه نمیرسیدم
چون فایده نداشت تلاش کردنم چون وقتی باورت این باشه که چاقی طبیعیه هر چقدر هم تلاش کنی متناسب نمیشی و اکه هم مقداری وزن کم بشه برمیگرده
چون بر خلاف قانون عمل میکنی
قانون اینو نمیگه قانون جهان هستی میگه متناسب شدن طبیعیه و چاقی بدیهیه
بعضی چیزا در جهان قانون هس و نمیشه عوضش کرد مثل اب زیر دمای صفر یخ میرنه و اب در دمای ۱۰۰درجه به جوش میاد
ما نمیتونیم اب رو بزاریم بیرون بگیم تا یخ بزنه یا به جوش بیاد
این غیر ممکنه
بدن ما هم مانند اب هستش که نمیشه با یه سری کارها مثلا ورزش و رزیم و باشگاه متناسبش کرد باید یه سری قانون ها رو رعایت کنه باید رفتارها و الگوهای ذهنمون رو تغییر بدیم
چون من وقتی متولد شدم متناسب به دنیا اومدم
و بعد از مدتی براساس یه سری پیش فرض ها از قانون طبیعت خارج شدم و چاق شدم والان از همان راه که رفتم باید برکردم
من برای چاق شدن ورزش نکردم لقمه هامو نشمردم پیاده روی نکردم قرص نخوردم ندویدم هیچ کار خاصی رو انجام ندادم فقط روز به روز و گام به گام در شادی و لذت زندکی میکردم و گرم به گرم به وزنم اضافه شده و تا جایی که به خودم اومدم و فهمیدم چه بلایی سرم اومده و الان هم میخام بدون ورزش بدون رژیم بدون تحرک بدون باشگاه بدون ورزش و روز به روز و قدم به قدم با شادی و احساس خوب و لذت به تناسب برسم
چاقی در ذهن ناخوداگاهمون طبیعی شده و ما نمیتونیم با چیزی که در ذهنمون طبیعی شد مبارزه کرد
باید در کمال دوستی و شادی و احساس خوب بتونیم این طبیعی بودن رو در ذهن ناخوداگاهمون غیر طبیعی کنیم
چون این حق ما نیس که ناراحت و افسرده باشیم این حق ما نیس که نتونیم ااز غذاها لذت ببریم نتونیم لباس رنگ شاد بپوشم نتونیم شاد باشیم برقصیم خودمون رو دوست نداشته باشیم
اینا همش غیر طبیعیه
خداوند برای ما انسان ها هم مانند سایر موجودات که در چرخه طبیعت هستن ما رو جدا نکرده از طبیعت
این خود ما هستیم که خودمون رو از طبیعت جدا کردیم و حالمون خوب نیس
میخام اولین گام به سوی متناسب شدن رو بردارم
اولین گام اینه که من چاقی رو یک وضعیت تثبیت شده و پذیرفته شده نمیدانم و من میخام این وضعیت رو تغییر بدم و اولین کام رو به سوی متناسب شدن برمیدارم که من باید طبیعی متناسب باشم
و یکی از راههای ناثیر گذار بودن در تغییر فرمول های چاقی در ذهن
دیدن افرادی که مانند ما چاق بودن و الان شگفتی سازان این دوره هستند و از طریق ذهن به تناسب اندام رسیده اند و شرایط جدیدی رو در زندکیشون ایجاد کردند و این ارزو رو به واقعیت تبدیل کردند.
دوستان همراهم با ارزوی موفقیت برای همه ی شما هنرجوهای عزیز 🌹🌹🌹
و سپاس از استاد مهربان و متناسبم در پناه الله باشید 🌹
به نام خداوند بخشنده و مهربان
این طبیعی نیست که چون قدم کوتاه چاق باشم.
این طبیعی نیست که چون پدر و مادرم و خانوادهام چاق هستند پس من چاق باشم .
این طبیعی نیست که چون تحرکم کمه چاق باشم.
این طبیعی نیست که شکمم بزرگ باشه،
ولی بدیهی که رفتارها و عادت های اشتباه داشتم و نتیجه اش بشه چاقی من.
هیچ چیز طبیعی رو نمیشه از بین برد و کاملاً تغییر داد طبیعت تغییرناپذیر قابل تغییر نیست، ولی چاقی من طبیعی نیست ،بدیهی و قابل تغییر .
من می تونم رفتارها عادت ها و باورهام رو شناسایی کنم و آنها را متناسب کنم و خیلی بدیهی که دوباره لاغر بشم .
طبیعی اینکه من اندام متناسب داشته باشم وزن و قدم هماهنگ و ایدهآل باشه.
من طبیعی متناسب به دنیا آمدم و طبیعی این که متناسب و ایده آل باشم.
طبیعی نیست که من دیگه همینم که هستم بیشتر از این نمی تونم وزنم رو کم کنم.
وقتی ذهن من تونسته تو این مدت وزن و سایز من رو کم کنه پس خیلی طبیعی است که بعد از این هم میتونه این کار رو انجام بده انقدر وزن و سایزم کم بشه تا به طبیعت اصلی وجود خودم برگردم .
اصلاً اصلا طبیعی نیست من ۷۰ کیلو باشم طبیعی و واضح و بدیهی اینه که من ۵۷ کیلو باشم من باید به طبیعت خودم برگردم
درود خداقوت
گام هفتم :
موضوع امروز جهان ما سر شار از قوانین هست تمام جهان بر اساس قانون داره اداره میشود .قانون طبیعت را نمیشه عوض کرد .
من به اینجا رسیدم که خودمن باعث چاقی من است اگه به قوانین فک کنم میپذیرم که به هیچ عنوان طبیعت بدنم ژنتیکم .داروها و … باعث چاقی من نشده ان بلکه رفتارهای اشتباه من و باورهای غلط دچار چاقی من شده اند چون افراد دیگه ای با شرایط من هست که همین طور لاغر مانده ان
پس طبیعت بیماری وجود و سیستم بدن من باعث چاقی نشده .
دو چیز در جهان هستی هست یا بدیهی است یا طبیعیی
طبیعیی جهان این نیست که من چاق شوم این بدهی رفتار من است
اینجوری رفتارکردم متاسفانه دچار اضافه وزن شدم
تا وقتی چاقی خودم را طبیعیی ببینم اگر از هزار راه استفاده کنم برای لاغری لاغر نمیشم چون اینو طبیعت بدنم قرار دادم
چون طبیعت جهان رو نمی توان تعغییر داد ولی بدیهات چون از رفتار خودمون سر چشمه میگیره میتوان تعغیر داد
قدم اول باید به قوانین جهان تو جه کنم بدیهات و طبیعت جهان رو از هم جدا کنم چاقی من طبیعت جهان نیست چرا ؟ چون افراد زیادی هستن که زیاد میخورند ولی چاق نیست
الان که من چاقم در ذهن من حک شده که طبیعت من چاق شدن است تا زمانی که طبیعت ذهن من چاق شونده باشد همینجور در مسیر چاقی قرار دارم
نکته طلایی مسیر لاغری اینه طبیعت ذهن خودم رو باید تعغیر دهم و بپذیرم من با تعغیر عادتها و رفتارم میتوانم
و تعغیر کنم و بپذیرم که بدیهی من با این رفتار اشتباه و عادات اشتباه چاق بشم و گرنه طبیعت بدن و ذهن من چاق شونده نیست
اضاف وزن من جز طبیعت وجود من نیست
من باید باور کنم هر سال اضاف شدن به وزن من طبیعت جهان نیست
تنام شرایط جسمی من طبیعیی نیست بلکه واسه رفتار و باورها و عملکرد اشتباه من است و من با تعغیر رفتار عادتهها و باور های خودم خودم هم تعغیر میکنم و از مسیر چاقی به مسیر لاغری هدایت میشوم .با توکل به خدا و اراده خودم 😍
سلام دوستان ،
مصاحبه فرضی شماره ۲ با استاد روشن به سمع و نظر شما می رسد .
از توجه شما ممنونم .
________________________
استاد سلام .لطفا بفرمایید چرا بعضی افراد هر چی تلاش می کنن لاغر نمیشن ؟.
سلام به شما .امیدوارمحال همه عزیزان هنرجو خوب بوده باشه و در مسیر تغییر کردن موفق باشن .
پاسخ سوال شمارو اینطوری میدم که :
اگر اضافه وزن و چاقی برای شما طبیعی شده باشه شما هرچقدر تلاش کنی شاید بتونی برای مدتی مقداری از وزن خودتو کاهش بدی اما مطمئن باشید نمی تونید برای همیشه متناسب بمونید و مانند افراد متناسب زندگی کنید.
همه افرادی که برای کاهش وزن از روش های فیزیکی یا دارویی استفاده می کنن در حال مبارزه کردن با طبیعت جسمی خود هستن و بارها شاهد شکست خود و دیگران در این زمینه بودید.
اگر تمایل دارید لاغر شوید باید آگاه باشید ابتدا باید حالت طبیعی بودن چاقی (اضافه وزن) را در ذهن خود تغییر بدید.
استاد ،حتما می دونید که همه افراد چاق از وضعیت خود ناراضین .آیا ناراضی بودن دلیلی هست برای نپذیرفتن چاقی ؟
خیر .این دو موضوع با هم تفاوت داره.
حتما شما از وضعیت چاقی خود ناراضی هستید که بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده کردید یا اکنون تصمم گرفتید از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنید.🍁
اما نارضایتی شما در سطح فکر و منطق شما ایجاد می شه🍁
آنچه مهمه نگاه شما به موضوع چاقیه🍁
چرا چاق هستی؟
چرا لاغر نمی شی؟
آنچه درباره چاقی در ذهن شما ذخیره شده انتظار شما از چاقی را مشخص می کنه.🍁
اگر در ذهن خود دلایل متعددی برای چاق بودن خود دارید شما در واقع چاقی را حق طبیعی خود می دونی.🍁
اگر هر بار که از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کردی و نتیجه نگرفتی بیشتر باور کردی که تلاش برای لاغر شدن فایده نداره و شما نمی تونید لاغر بشی به این مفهومه که چاقی در ذهن شما طبیعی شده .
استاد سوال آخر :
هنرجویان لاغری با ذهن ،چطور می تونن فرمول طبیعی بودنچاقی ذهنشونو تغییر بدن ؟
یکی از راه های تاثیرگذار در تغییر فرمول طبیعی بودن چاقی در ذهن مشاهده تصاویر افرادیه که مثل ما چاق بودن اما با استفاده از روش لاغری با ذهن توانستن نتایج عالی کسب کنن و شرایط جدیدی در زندگی خود ایجاد کرده و آرزوی لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنن.
برای این منظور می تونن تصاویر برخی از شگفتی سازان لاغری با ذهن را تماشا کنن .🌺
استاد خیلی متشکرم که وقت گران بهاتونو به من دادید و در این مصاحبه شرکت کردید .
خیلی متشکر و ممنون 💖
به نام خدای مهربان
بعضی چیزها درراین جهان قانون هست و نمیشه اونها رو عوض کرد مثلا آب در دمای ۲۰ درجه یخ نمیزنه باید زیر صفر و صفر باشه که یخ بزنه و یا آب در دمای خاصی جوش مباد و نمیشه اون رو تغییر داد .
بدن شما هم به عنوان عضوی از جهان طبیعت قوانینی بر آن حاکم هست و نمیشه اون رو عوض،کرد اگر فردی لاغر هست یه سری قوانین رو رعایت کرده و اگر من هنوز مقداری اضافه وزن دارم قوانینی رو رعایت نکردم من باید این رو درک کنم و باید بدونی مشکل از خودت هست و چاقی برمن تحمیل نشده و تا وقتی فکر کنی چاقی بر من تحمیل شده نمیتونی از شر اون رها بشی اگر میخوایی مشکل اضافه وزنت رو حل کنی اول باید بدونی این جسم تو مثل جهان قانون داره مثلا قانون جاذبه که در جهان هست و این جهان با این قانونها داره اداره میشه و یه سری چیزها طبیعی جهان هست مثل قانون جاذبه که همه جای زمین به یک شکل هست مثل کاشت بذر که هر جای کره ی زمین هر چه بکاری همون رشد میکنه و نمیشه بذر ذرت بکاری و سیب رشد کنه .
ما در جهان دو موضوع داریم موضوعات بدیهی و طبیعی هستن مثلا اینکه من آب رو بزارم روی گاز و بعد از مدتی اب جوش بیاد طبیعی هست ولی اگر فکر کنیم اضافه وزن من طبیعی هست این اشتباه چون اون بدیهی هست و این طبیعی جهان و دنیا نیست که تو چاق باشی و در جسمت و در نشست و برخاستت مشکل داشته باشی این نتیجه ی رفتار شما هست اینطور رفتار کردی و چاق شدی و این طبیعی نیست متاسفانه افرادی که اضافه وزن دارن و سالها هست با این موضوع روبه رو هستن برای اونها در ذهنشون ذخیره شده این موضوع طبیعی هست و نمیشه اون رو عوض کنیم .
تا وقتی که چاقی خودت رو طبیعی بدونید از هر روشی اقدام کنید لاغری شما به موفقیت نمیرسه چون در ذهن شما طبیعی این هست که شما چاق باشید وقتی قانون جهان میگه آب در صفر درجه یخ میرنه و اما تو در دمای خونت میخوایی آب یخ بزنه تو نمیتونی این کار رو بکنی و میگی چرا نمیشه و همیشه شکست میخورم ؟؟… بابا تو نمیتونی طبیعت رو تغییر بدی و آب تو صفر درجه یخ میزنه حالا گریه کن و زاری کنی فایده نداره و نمیشه بابا قانونی هست .
پس هر چقدر تلاش کنی لاغر بشی ولی نمیتونی چون در ذهنت طبیعی شده که تو چاق باشی قدم اول این هست که تفکیک کنی و قاطی نکن و بگو من چاقی رو که برام بدیهی بوده طبیعی کردم و این خیلی خطرناکه پس اول باید این رو درست کنی .چطور ؟؟
نگاه کن ببین خیلی افراد بر روی کره ی زمین هستن که اونها هم فست بود و میوه و شیرینی و برنج و … میخورن و اما لاغر هستن و ما هم میتونیم اینطور باشیم وقتی که فکر ما عوض بشه و طبیعی که اگر میخوایی متناسب بشی باید دیدگاهت رو از چاقی تغییر بدی اگر تاحالا گفتی ژنتیک من و شانس من هست و طبیعی که من چاق بشم این غلطه و بگو با این طرز فکر که من دارم این بدیهی که من چاق بشم .
من با تغییر افکار و باورهام میتونم خودم رو متناسب کنم .
یک درخت اگر ریشه ها ش سالم باشه میتونه میوه بده و این طبیعی هست اما اگر میوه ی درخت کرم بخوره باشه این طبیعی نیست و بدیهی هست چون ممکنه کشاورز درست نگهداری نکرده باشه و اینطور شده باشه ومیشه عوضش کرد
طبیعت ما خیلی عالی به ما درس میده اگر خوب دقت کنیم چرا هیچ حیوانی که در طبیعت هست چاق نمیشه؟؟. چون طبیعت حیوانات این هست که چاق نشن و اونها طبق غریزه غذا میخورن و برای همین هست که یک شیر درنده اگر سیر باشه هیچ مشکلی رو برای انسان به وجود نمیاره چون در ذهنش نمیاد که وای بزار این ادم رو هم بخورم نکنه فردا کم بیام و نباشه چی اینا تو ذهنش نیست و طبیعی رفتار میکنه و هیچ وقت چاق نمیشن مگر حیواناتی که دست آموز انسان میشن و از چرخه ی طبیعت خارج میشن و رفتار و اعمالشون رو تغییر میدن ما هیچ وقت یک شیر پرخورر و یا یک ببر افسرده نداریم اما تا دلت بخواد انسانهایی با صفت متنوع داریم مثلا انسان چاق افسرده و غمیگن و …
اضافه وزنت رو به عنوان صفت وجودتون نپذیرید اضافه وزن فقط چند تا دید گاه و چندتا حرف و فکر هست با خودت فکر کن ببین فکرت چی بوده که چاقیت طبیعی بوده ؟؟؟مثلا من اینم چی کار کنم ولی اگر با با شنیدن این حرفها بگی نه اولین ضربه رو و شکست باور ها رو داری اجرا میکنی اگر بیخیال بشی دوباره میری روی طبیعت ذهنت .
وقتی ذهن طبیعتش عوض بشه خود به خود جسم هم عوض میشه .
من برای چاق شدن هیچ تلاش خاصی نکردم و حالا هم خیلی راحت و بدون تلاش خاصی باید لاغر بشم .
اگر همین الان بری داخل اطرافیان و بگی من میخو ام از این روش لاعر بشم مسخرت میکنن چون فضای اطراف ما مسوم هست پس بیا داخل سایت و از این فضا استفاده کن و بنویس و حرف بزن تا پیشرفت کنی .
چاقی در ذهن شما طبیعی هست یا بدیهی هست ؟؟؟ اگر بگی طبیعی هست اشتباه هست چون ما به این دنیا نیومدیم که در چاقی و رنج و سختی باشیم این روند جهان نیست و میشه این رو عوض کرد همت کن و در آموزشها شرکت کن تا تغییر کنی .بارها بگو این طبیعی نیست این شرایط من طبیعی نیست این زیاد خوردن طبیعی نیست این فشار شکمی طبیعی نیست بعد از هر خوردن دل درد میگیریم طبیعی نیست همیشه به فکر خوردن بودن طبیعی نیست همه لذتهای دنیا در خوردن ختم بشه طبیعی نیست همیشه به دنبال بیشتر خوردن باشم طبیعی نیست از ترس کمبودها و نبودنها زیاد بخورم طبیعی نیست از اینکه دیگه گیرم نمیاد و فقط یه امشب هست زیاد بخورم طبیعی نیست شکمم گنده باشه طبیعی نیست بدنم چاق باشه طبیعی نیست هر لباسی رو نشه بپوشم و محدودیت داشته باشم طبیعی نیست من برممهمانی و جشنها و تولدها که فقط بخورم تا لدت ببرم طبیعی نیست اینکه بیمار باشم طبیعی نیست اینکه دکمه ی مانتو و شلوارم نبندن طبیعی نیست .
بگو من باید تغییر کنم و قدم بردار در راه درست و با ایمان و توکل به خدا قدم بردار و طولی نمیکشه تا شما تغییر کنی و تو در مسیر آرامش،و شادی قرار بگیری .
من در این دوره ها هر روز مشتاقتر هستم هر روز دوست دارم روی خودم کار کنم و باورهای غلطم رو پیدا کنم .
امیدوارم این شرایط فعلی رو نپذیرید و نگید طبیعی هست .
وقتی دوست متناسب من دقیقا با ربع غدا خوردن من سیر میشه پس این همه زیاده روی من در خوردن طبیعی نیست
اینکه دوست متناسب من هیچ گرایش خاصی برای خوردن فلان شیرینی و فست و فود و چیپس و پفک نداره پس طبیعی نیست من بگم بدنم این همه مواد عدایی رو میکشه و به شیرینی گرایش دارم و یا شوری هوس میکنم .
وقتی دوست متناسب من مثل من از همین مواد عدایی مصرف میکنه پس طبیعی نیست بگم این مواد عدایی مثل سیب سرخ شده و یا برنج و یا نون من رو چاق میکنه بلکه رفتار من نادرست هست و من رو چاق میکنه .
وقتی دوست متناسب من اصلا خبر نداره اشتها چیه و به درستی به نیاز بدنش پاسخ میده پس طبیعی نیست بگم درون من چیزی به نام اشتها من رو وادار به خوردن میکنه و من هیچ کاره هستم .
وقتی دوست متناسب من در حد رفع سیری و خیلی کم غدا میخوره پس طبیعی نیست من این همه حرص؛ و لع برای خوردن داشته باشم و زیاد از حد بخورم .
دوست متناسب من وقتی در هر کجا باشه و هر مواد غدایی در مقابلش باشه بازم درست رفتار میکنه و انگار که هیچ غدایی برراون تسلط نداره پس طبیعی نیست که من بگم چون این غدا رو دوست دارم و یا چون دیگه نیست من بیشتر بخورم .و انگار غدا روی من تسلط و کنترل داره و این غلطه
وقتی دوست متناسب من با وجود هر مدل سفره ی رنگین و مواد عذایی متنوع بازم به اندازه ی رفع نیاز میخوره و سبک هست پس طبیعی نیست من به خاطر تنوع مواد غذایی و سفره های رنگین خودم رو خفه کنم و سنگین بشم و دل درد بشم .
وقتی دوست متناسب من بدون دلهره هر چیزی رو هر وقت نیاز داشت میخوره پس طبیعی نیست من با دیدن بعضی مواد عدایی دلهره و ترس داشته باشم که چاق میشم و نخورم و یا از ترس چاقی بزارم بعدا بخورم ..
وقتی دوست متناسب من با وجود دو زایمان از من لاغر تر و سایز کمتر داره پس طبیعی نیست من چاق باشم .
وقتی دوست متناسب من اکثر اوقات در سیری به سر میبره پس طبیعی نیست من همیشه ی ایام بگم گرسنه هستم و در حال خوردن باشم .
وقتی دوست متناسب من هر وقت سیر شد غدای خودش رو رها میکنه و بدون وابستگی دیگه نمیخوره پس طبیعی نیست من تا ته غدا رو بخورم چون پولش رو دادم یا اسراف نشه و یا چون مقوی هست و ….
وقتی دوست متناسب من همیشه خوش اندام هست و با بهترین لباسها هست و بسیار شیک پوش هست و لباسهای قالب تن و بسیاز زیبا میپوشه طبیعی نیست من بدلباس و بد تیپ و لباسهای گشاد و تیره و بپوشم .
وقتی دوست متناسب من هیچ محدودیتی در خرید نداره حتی لباسهای سایز مانکن رو به راحتی و بدون پرو در کمترین زمان میخره پس طبیعی نیست من کلی در زجر و سختی و گداشتن زمان باشم تا شاید یک لباس اندازم پیدا بشه
وقتی دوست متناسب من به خاطر تناسبش بسیار سبک و سلامت هست و همه فعالیتی داره طبیعی نیست من در سنگینی و بیماری باشم
من نیومدم در این دنیا که در حال بد و زجر و سختی باشم من تا حالا یه طرز فکر و نگاه به چاقی داشتم اما حالا میخوام تغییرش بدم و تناسب اندام رو داشته باشم و میدونم چاقی محصول افکار و رفتارهای من هست و من مسولیتش رو بر عهده میگیرم و از این به بعد اون رو مثل یک مهمان ناخوانده میدانم که از بدن من به زودی بیرون میره و من همین جا تعهد میدم چاقی در بدنم بسیار بدیهی هست واصلا طبیعی نیست و من خودم با رفتار م خودم رو چاق کردم و حالا دوباره با این اموزشها یاد میگیریم و خودم رو لاعر میکنم .
من داشتن اندام لاغر و کشیده ی ۵۹ کیلویی برام طبیعی هست و حق من هست و باید درست رفتار کنم و فکر کنم تا دوباره به دستش بیارم.
جهان سرشار از قوانین مثل فصول بارش انجماد اب اینها قانون نمیشه عوض کرد شما هم عضو این طبیعتی و مشمول این قوانین میشی اگر فردی تناسب داره یک سری قواتین رعایت میکنه و اگر هم شما چاقی داری یک سری قوانین رعایت میکنه اگر میخوای فکرکنی که چرا من متناسب نمیشم بلید بدونی جهان قانون داره جاذبه یک قانون اگر گندم بکاریم جو در نمیاد این یک قانون و بعضی چیزها بدیهی مثل رفتار های اشتباه شما که نتیجش چاقی شده این طبیعی نیست اینکه من فکر کنم چاقی طبیعی اشتباه محض به همین دلیل که کاری نمیشع براش کرد چون برای رفع قوانین طبیعی کاری نمیشع کرد اگر هم کاری کنی نمیشع عوضش کرد این قانون مهم به اندازه یک دوره اموزشی تا وقتی چاقی طبیعی بدونی نمیتونی تغییرش بدی چون تو ذهنت طبیعی که چاق باشی باید اول دیدگاهمون به چاقی عوض بشه تا حالا فکر میکردم طبیعتمون این که چاق باشیم خدا نخواسته ما چاق شیم ژنتیک باعث چاقی من نیست
یک میوه سالم طبیعی و یک میوه کرمو بدیهی که باید روش کار شه کودش خاکش
یادم اولین بار که رژیم گرفتم ورزش و محدویت بود و چون این یک قانون میدونستم که با نخوردن و تحرک میشه لاغر شد به خوبی لاغر شدم ولی بعد بازگشت و رژیمهای متعهد بلورهام تغییر کرد و این طبیعی دونستم که یک فرد چاق محکوم به چاق بودن تا ابد الان طبیعی بودن چاقی به قدری ریشه داره برام که وقتی یکم لاغر میشم سریع این افکار میاد که حالا چی قرار بشع انگار از لاغر شدن میترسیدم و نمیدونستم چاقی بدیهی و با درست کردن رفتارهام تناسب که طبیعی جاش میگیرد
به نام خدای هادی
سلام خدمت دوستان و همراهانم
گام هفتم:
جهان سراسر قانون است!مثل قانون جاذبه زمین یا بارش باران و…
کلمه قانون یعنی چیزی که اشتباه بودنش ثابت نشود و هرکس در هرجای جهان از آن استفاده کند نتیجه ثابتی بگیرد.به عنوان مثال شخصی در استرالیا مدادی را از یک فاصله معین روی زمین می اندازد! بنا بر فانون جاذبه قطعا مداد روی زمین افتاده و روی هوا معلق نمیماند.اگر معلق ماند پس جاذبه زمین دیگر قانون نام ندارد.همان فرد هر ساعت از شبانه روز و حتی سال بعد این کار را انجام دهد باز هم همین نتیجه را میگیرد و قانون سر جای خودش است.
جسم ما جزئی از این جهان که سراسر قانون دارد است.پس جسم ما هم یک سری قوانین در خود دارد که افراد متناسب آنها را رعایت کرده و متناسب میشوند و افراد چاق آنها را رعایت نکرده و چاق میشوند
یا در مثال درباره ثروت! افرادی هستند که قوانینی را رعایت کرده و ثروتمند میشوند و افرادی هستند که قوانین را رعایت نکرده و فقیر میشوند.
چاقی بر من تحمیل نشده،غذا یا مهمانی و مسافرت خاصی و تمام شدن رژیم هم باعث چاقی من نیست؛ بلکه این شرایط رو خودم برای جسمم به وجود آوردم.
■این قوانین ثبات دارند■
_قانون جاذبه زمین از همان ابتدا وجود داشته ولی کسی به آن توجه نمیکرده._قانونهای لاغری هم از همان ابتدا وجود داشته ولی کسی به آن توجه نمیکرده.
من همیشه افراد متناسب رو میدیدم و با خودم میگفتم چرا اون بیشتر از من هم میخوره اما لاغره و من کم میخورم و چاق هستم؟ و همیشه با این منطق خودم رو آروم میکردم که اون به باباش رفته یا عمهاش خالهاش و…
دو گزینه درباره اتفاقات دنیا وجود دارد ۱.طبیعی ۲.بدیهی
وقتی یک گل رشد میکنه،آب در دمای زیر صفر درجه یخ میزنه و یا فردی متناسب هست نتیجه طبیعیست که از قوانین به وجود اومده اما وقتی یک گل خشک میشود،آب در دمای بالای صفر درجه یخ نمیزند و یا فردی چاق است نتیجه بدیهی ست که از قوانین به وجود آمده
چرا بدیهیست؟ چون اگر یک گل خشک شده پس من بهش آب ندادم یا در معرض نور کافی نذاشتم پس بدیهیست که بخاطر رفتار من خشک بشه وگرنه روند طبیعیاش اینه که رشد کنه و زیباتر بشه .و همچنین اگر حالا اضافه وزن دارم بخاطر رفتار های اشتباه مثل اشتباه خوردن، با ترس خوردن، انتخاب من برای لاغری ،لایق ندانستن خودم برای متناسب شدن و طبیعی جلوه دادن چاقیست پس بدیهی که من اضافه وزن دارم.
طبیعت جهان نیست که چاق باشم! چرا فکر میکنم چاقی طبیعیست؟ چون از ابتدا لاغراندام نبودم و همیشه کمی اضافه داشتم و همه اطرافیان میگفتن استخون بندیت درشته و مهم تر از همه به چاقی عادت کرده بودم برای همون فکرمیکردم چاقی طبیعت بدن منه!
یکی دیگه از دلایل نتیجه نگرفتن از تلاش برای لاغر شدنم : طبیعی دانستن چاقیام
وقتی قانون طبیعت اینه که آب در دمای زیر صفر درجه یخ میزنه و در دمای کمی بالاتر یخ نمیزنه حتی اگر خودت رو به آب و آتیش بزنی باز هم اتفاقی نمیوفته* چون این یک قانون بدون تغییرِ *
کسانی که متناسب هستند هم روی کره زمین زندگی میکنند، شاید هم سن ما و هم قد ما باشند و اونها فست فود میخورن،تنقلات میخورن، هر سه وعده رو کامل میخورن ،میوه میخورن اماااااا !!!طبیعتشون متناسبه!!!
قانون طلایی متناسب شدن: تا وقتی که چاقی در ذهن ما طبیعیست هر چقدر هم برای لاغری تلاش کنم نتیجه نِ می گی رَم.!! نمیگیرم!!! نمیگیرم!!
با رفتار و طرز فکری که داشتم بدیهی بود که اضافه وزن داشته باشم اما طبیعی نیست! نمیخوام قبولش کنم و بپذیرمش!
من میخوام با تغییر باورهام خودم رو متناسب کنم مثل کار کردن روی باور های دیگم که باعث پیشرفت و نتیجه گرفتن من شد…
تا حالا فکر کردین چرا وقتی خودمون اضافه وزن داریم یا فردی چاقه احساسمون بد میشه و توی ذهنمون ترس و و وحشت شکل میگیره؟ چون چاقی و اضافه وزن، شکم پهلو و بازو بزرگ، غبغب و… طبیعی نیست و یک شکل اضافی داره..
و مهم تر از همه تا حالا فکر کردین چرا حیواناتی که در طبیعت زندگی میکنن چاق نیستن؟ چون طبیعت اونها متناسب بودنه و فرمول های ذهنی اونها دست کاری نشده، طبق غریزه شکار میکنن میخورن نیاز بدنشون رو تامین میکنن و ادامه زندگی …
چون حیوانات همچین اخلاقاتی رو ندارند:
آخ جون الان کسی دور و برم نیست قضاوت نمیکنه پس برم یک دل سیر بخورم این غذا یا کیک حیف میشه اگه نخورم بزار بخورم وای ایول بالاخره گشنم شد پس برم بخورم مامان بابا ناراحت میشن اگه سر سفره نباشم پس بخورم بقیه فکر میکنن رژیم دارم پس بخورم که بفهمن رژیم نیستم امروز اومدم مهمونی دیگه بزار یک دلی از غذا در بیارم مگه میشه مسافرت رفت و غذاهای متنوع نخورد؟ توی جاده بیکاری باید یه چیزی بخوری دیگه…
و…….
حالا که به اینجا رسیدم، خدارو شکر میکنمکه دارم باور و رفتار های اشتباهم رو رصد میکنم..خدایا شکرت که اگاهی بهم میدی..
بارها تا الان گفتیم برای چاقی کاری نکردیم که حالا بخوایم برای لاغری کاری کنیم ما با لذت چاق شدیم و با لذت هم باید لاغر بشیم (منظور از لذت؛خوشی زودگذر وقتی داشتیم غذا رو میخوردیم هست)
محیط اطراف منمسموم شده؛ دست خودشون هم نیست چون اگاهی ندارن مسخرمون میکنن پس برای آرامش خیالم تا آخر که نتبجه نگیرم به کسی چیزی نخواهم گفت.
باور دارم که من به دنیا نیومدم که چاق باشم و از زندگی لذت نبرم من به دنیا اومدم تا متناسب باشم و از زندگی لذت ببرم
چون ثروت خوشبختی ارامش سلامتی و متناسب ماندن طبیعیست….
بارها تکرار میکنم این شرایط جسمی طبیعی نیست غبغبم طبیعی نیست صورت درشتم طبیعی نیست بازوهای درشت طبیعی نیست اضافه وزن طبیعی نیست …باید تغییر کنم تغییر میکنم ادامه میدم و تغییر میکنم..اره تغییر میکنم…شگفتی ساز میشم….
سلام آرمیتای عزیز
خواندن نوشته ها و نظرات دیگر دوستان ، به من این امکان رو میده که فایل ها را از نقطه نظرات مختلف دوباره گوش بدم.
کامنت شما هم باعث شد من برداشت جدید و متفاوتی از فایل طبیعت را نمی توان تغییر داد ، به دست بیارم.
برای بیشتر و بهتر برداشت کردن دو راه هست :
یکی تکرار کردن و دیگری خواندن نظرات بقیه.
که تکرار کردن نیازمند گذر زمان هستش ولی با خواندن دیدگاه همدیگر انگار در زمان سفر میکنیم و عمق آگاهی های ما بیشتر میشه .
ممنونم که نظرتون رو نوشتید .
درباره ی قانونی بودن لاغری ..
من وقتی این فایل را برای بار اول گوش دادم ، به خودم گفتم من در شرایطی غیرقانونی دارم زندگی میکنم و این حالت به هیچ وجه پذیرفته نیست و این دیدگاه باعث شد با اشتیاق بیشتری به مسیرم ادامه بدم و نتایج بهتری هم دریافت کنم.
موفق باشید دوستم
سلام دوست عزیزم.خیلیییییی هم عالی😍
خیلی خوشحالم که کنار شما دوستان هستم
حتی همین کامنت شما هم پر از اگاهی بود.
ممنون که وقت گذاشتید وو خوندید
آرمیتای عزیز ،سلام وقت بخیر دوستت دارم و ازت متشکرم به خاطر متن فوق العاده زیبایی که به اشتراک گذاشتی .عالی بود عالی 👏👏👏👏👏👏👏
و این قسمت که نوشتی :
بارها تا الان گفتیم برای چاقی کاری نکردیم که حالا بخوایم برای لاغری کاری کنیم ما با لذت چاق شدیم و با لذت هم باید لاغر بشیم .
دقیقا همینطوره .
ما باشگاه نرفتیمچاق بشیم .رژیم نگرفتیم ، عرق نریختیم ،غذامونو جدا نکردیم ، لقمه هارو نشمردیم ، کسی به ما نگفت اونایی که لاغرن غذاشون ۶ قاشق برنجه تو باید شیش برابر برنج بخوری تا چاق بشی ، کالری نشمردیم ،اصلا کاری با غذاهامون نداشتیم ،
فقط افکارمون تغییر کرد ،گفتگوهای درونیمون در جهت چاقی و چاق شدن تغییر کرد ، نقشه ذهنیمون عوض شد .چاقی ما حاصل به ظهور رسیدن باورهامون بود .صدها باور اشتباه و چاق کننده .و یکسری از این افکار و باورها درباره امتیاز دادنهای متعدد به چاقی و برچسب زدنهای متعدد به لاغری و لاغرها .
خدارو شکر می کنیم که به این مسیر نورانی هدایت شدیم تا این باورهارو بشناسیم و از ریشه بخشکونیم و بذر لاغری بکاریم .
آرمیتای عزیز :
برات آرزوی موفقیت و سلامتی و حال خوش دارم
به نام خالق زیبایی ها
سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 🌹🌹
هفتمین روز کلاس رو آغاز می کنیم .
اولین قدم برای شروع کلاس ،مطالعه ی جزوه است .
اولین مطلبی که بزرگ و خوانا نوشته شده اینه:
چرا لاغر نمی شم ؟
به نظرم برای ما که کلی بهانه داشتیم برای چاقیمون، کلی دلیل که هر کی از ما پرسید بابا اینقدر نخور که چاق نباشی ،جلوی شکمت رو بگیر ،ما هم برای اینکه به همه بگیم باباجان من زیاد نمی خورم کلی بهانه می آوردیم که من به مامانم رفتم ،آب هم بخورم چاق میشم ،منکه از جلوی شیرینی فروشی رد میشم ،بوی شیرینی بهم می خوره انگار یک جعبه شیرینی خوردم ،من استعداد چاقی دارم و…. خلاصه یک عالمه بهانه می آوردیم که فقط و فقط بگیم من مقصر نیستم ،با چنان سوز و گدازی هم تعریف می کردیم که دل همه به حالمون کباب می شد ،اون روزا همه مقصر بودن جز ما ،چقدر دلیل داشتم برای چاقی ،اما حالا فقط یک دلیل دارم اونم خودمم با کلی فرمول های اشتباه که باید اونا رو درست کنم .
نکته بعدی جزوه درس گرفتن از طبیعت بود .
استادم توی جزوه نوشتن که جهان پیرامون ما بر اساس قوانینی بنا شده است، دقیقا، حتی جامعه ی کوچک خودمون رو هم اگه ببینیم ،مثل راهنمایی و رانندگی ،بدون قانون نمی شه باشه ،حتی خونه ی کوچک خودمون هم قوانینی داره که باید اجرا بشه .
البته نکته ی این جا قوانینی بودن که قابل تغییر نبودن،
قوانین طبیعی طبیعت ،مثل جاذبه ،نقطه انجماد یا جوش آب، قانون عمل و عکس العمل،قوانینی که هیچ شرایطی نمی تونه اونا رو تغییر بده .
مثلا آتش سوزی جنگل ،وقتی همهی درختان و گیاهان جنگلی می سوزد و به خاکستر تبدیل می شه ،شما نمی تونید فردا جنگل جدیدی رو توقع داشته باشید و سالیان زیادی طول می کشه تا جنگل دوباره خودش رو بازسازی کنه .
حالا قراره ارتباط قانون عدم تغییر پذیری طبیعت رو با چاقی بررسی کنیم .
همون طوری که حالا همه ی ما می دونیم هیچ انسانی قادر به تغییر قوانین جهان نیست ،هیچ انسانی نمی تونه رشد و نمو گیاهان رو تغییر بده شاید بشه یک تغییری در میوه ی درختان یا گل ها بوجود آورد ولی نمیشه اصل اون رو تغییر داد .
نتیجه :
اگر ما هم اضافه وزنمون رو طبیعی بدونیم هیچ وقت قادر به تغییر اون نیستیم .
تا حالا این طوری به چاقی نگاه نکرده بودم .
اگه ذهنمون باور کنه که چاقی ما ظبیعی است ، ما نمی تونیم تناسب اندام رو تجربه .
باید بدونیم و باور داشته باشیم که چاقی خیلی هم غیر طبیعی است .
الان که دارم بهش فکر می کنم ،می بینم درسته ،اگه واقعا چاقی طبیعی بود هیچ کدوم از ما نمی تونستیم حتی به اندازه ی یک کیلو کاهش وزن داشته باشیم ،پس الان که می دونم من بارها به تناسب اندام رسیدم پس این چاقی طبیعت بدن من نبوده و من تونستم اونو از ریشه تغییر بدم ،نه یک تغییر جزعی، بلکه یک تغییر اساسی، فقط مشکل مسیر اشتباهم بوده و گرنه من بارها موفق شدم ،تناسب اندام رو تجربه کنم ،پس چاقی برای من طبیعی نیست و غیر طبیعی است .
من اصلا نباید چاق باشم ،طبیعت بدن هر انسانی تناسب اندام و زیبایی است .
دو سوال مهم و ارزشمند برای اینکه متوجه بشی چاقی برات طبیعی است یا غیر طبیعی
حالا اگه تو ذهنت هنوز به جز خودت دلایل متعددی برای چاقی داری و برای لاغر نشدنت، باید بدونی تو چاقی رو برای خودت طبیعی میدونی و تا زمانیکه نتونی این مسئله رو حل کنی ،متناسب نمی شی .
منم قبل آشناییم با این سایت اگه ازم می پرسیدی کلی دلیل برای چاقیم داشتم، پرخوری عصبی ،کم کاری تیروئید، ارث ،متابولیسم پایین و….
ولی الان که این دیدگاه رو میذارم و آگاه شدم به خودم و ذهنم ،در روزهای اول کلاسم یاد گرفتم که هیچ کس جز خودم مسؤل چاقی من نیست و این من هستم که با فرمول های اشتباهی که به ذهن ناخودآگاه خودم سپردم این نتیجه رو گرفتم .
خدایا شکرت .
استادم در پایان جزوه به موضوع مهمی اشاره کردن :
حالا نوبت فایل صوتی است .این بار هم از دیدن استاد بزرگوارمون محرومیم و با صدای دلنشین ایشون کلاس رو ادامه می دیدم .
فایل صوتی هم متناسب با جزوه بود و درباره ی طبیعت و طبیعی نبودن چاقی بود .
نکات مهم و بیشتری که این باور رو در ما ریشه دار کنه و ما بتونیم این فرمول اشتباه رو به سادگی جایگزین فرمول درست بکنیم .
برگردیم به فایل صوتی
مثال های زیبایی درباره ی طبیعت و تغییر ناپذیری طبیعت مثل نقطه جوش آب ،اینکه نمی شه غیر از ۱۰۰ درجه حرارت دادن آب رو جوش اورد مثلا بذاریم وسط اتاق خودش بجوشه 😄😄😄😄
بدن ما جزعی از طبیعت است و شامل یک سری قوانین میشه .
نکته ی مهم :**
اگه فردی متناسب است داره یک سری قوانین رو رعایت می کنه و اگه ما چاق هستیم اون قوانین رو رعایت نمی کنیم.
گام اول برای رفع این مشکل :
پذیرفتن چاقی خودمون است ،یعنی آقا من خودم کردم و هیچ تحمیلی در کار نبوده .هیچ کس بزور غذا توی دهن من نریخته ☺☺☺☺
بدیهی : چیزی که شما رفتار می کنی و نتیجه ای که شما می گیری .
طبیعی : قانون جهان هستی، وقتی بذر سیب بکاری سیب برداشت می کنی نه گندم .
نکته ی قابل تامل :
اضافه وزن و چاقی بدیهی است چرا ؟
چون شما یک سری رفتارهایی انجام دادی ،اینم شده نتیجه و حال و روز شما 😔😔😔😔
بزرگ ترین اشتباه ما اینه که چون ما سالهاست دچار اضافه وزن هستیم ،چاقی برامون طبیعی شده و باور کردیم من همینم که هستم و طبیعی است من چاق باشم.
دوست عزیزم شما خوشگل و متناسب بودی و بارها تونستی وزنت رو کم کنی این به شما ثابت می کنه ،چاقی طبیعت بدن شما نیست و گرنه حتی نیم کیلو هم کم نمی شد فقط مسیر اشتباه بوده .
می دونید چرا اضافه وزن طبیعی نیست ؟
یک نگاهی به اطرافت بکن ،چند تا آدم متناسب می بینی ،اینا ثابت می کنن که تناسب اندام طبیعی است .
اونا انسان هایی مثل ما هستند، خوراکمون یکی است وبعضی از اونا اصلا تحرک ندارن .
شما می تونید متناسب بشید به شرط آنکه فکرت را درباره ی خودت عوض کنی .
وقتی ذهن طبیعتش عوض بشه ،جسم هم خودبه خود مسیرش رو عوض می کنه .
با این فایل زیبا یاد گرفتیم که یکی دیگه از باورهای اشتباه ذهنمون رو پیدا کنیم و همچین یاد گرفتیم چطوری باهاش رفتار کنیم تا نتیجه ی متناسب شدن بگیریم .باید بارها و بارها به خودمون یادآوری کنیم که چاقی غیر طبیعی است و بدیهی است .
به خودت بگو اگه من رفتارهای اشتباهی رو که منجر به چاقی من شده ،عوض کنم .حتما متناسب میشم ،چون بدیهی بوده با اون رفتارهای اشتباه نتیجه ی اشتباه بگیرم ،حالا با رفتارهای درست نتیجه ی درست می گیرم.
جملات تاکیدی یادتون نره :
من نمی خوام این طوری زندگی کنم .
من این شرایط رو نمی خوام .
من باید به نحو احسن تغییر کنم .
من لایق تناسب اندام هستم .
کلاس امروزم با کلی دانش وآموزش جدید به پایان رسید خیلی عالی بود .
استاد عزیز از شما سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹
دوستان و همراهان خوبم با آروزی موفقیت برای همتون و شگفتی ساز شدن تک تکتون .
همهی شما رو به خدا می سپارم ❤❤👏👏❤❤
سلام دوست عزیزم
چقدر قشنگ بدیهی و طبیعی بودن رو توضیح دادید
خیلی خیلی آگاه تر شدم.
طبیعی یک قانونیست که نتیجه ثابت داره ولی دور و برمون کسانی رو میبینیم که همون غذای مارو میخورن ولی لاغر هستند پسسسس این قانون به طور کلییییی نقض میشه!! بسیار عالی بود
افتخار میکنم که شما همراه من هستین
سلام آرمیتای عزیزم❤❤
منم بسیار خوش حالم که با شما دوستان مهربان در یک سایت عالی هستم .
خیلی لطف کردی نازنینم ،منم خیلی از مطالب مفید شما عزیزان استفاده می کنم و آگاهی منو بیشتر می کنه .
خیلی خوش حالم که تونستم گام کوچکی برای شما بردارم .
از شما سپاسگزارم که لطف کردی مطلب منو خوندید 🙏🙏💖💖
با آرزوی بهترین ها برای شما 🌹🌹
در پناه حق باشید .
سلام گام هفتم ، همونجور که جاذبه زمین طبیعی هست لاغری اندام ما هم طبیعیه ، وقتی زمین جاذبه داره هر چیزی که بندازیم هوا باید برخورد کنه به زمین ، اما چرا هواپیما یا بالن که میفرستیم آسمون جاذبه زمین اونو جذب نمیکنه سمت خودش ؟چون ما با پیشرفت فناوری ها تونستیم بر جاذبه زمین غلبه کنیم اما این به این معنی نیست که زمین دیگه جاذبه نداره وطبیعتش تغییر کرده،. جسم ما هم مثل همین جاذبه زمین و هواپیما و بالن هست طبیعت ما لاغریه اما ما تونستیم با یک سری اعمال این طبیعت جسممون که لاغری هست رو دست کاری کنیم و چاق بشیم ، ماتونستیم با افکار باور و رفتار های اشتباه چاق بشیم و نا آگاهانه هر بار که از چاقیمون خسته میشدیم و باورای اشتباه مثل ژنتیک چاق ، استعداد چاقی، چاقی ارثی باعث شدیم باورمون به اینکه چاقی طبیعتمونه . از حقیقت اینکه چاقی بدیعی ماست و طبیعت ما لاغری هست دور بشیم ، و یک نکته اینکه خداوند همه ای ما رو یک جور دوست داره وسیستم بدنمونو یک جور افریده یکیو چاق و یکیو لاغر نیافریده که بگه چون تورو دوست دارم لاغر وخوش اندامت میکنم یا تو رو دوست ندارم چاق و زشتت میکنم پس مشکل اصلی خودمونیم که چاقیو زشتیو ورفتارهای چاقیو طبیعت خودمون کردیم دانسته یا ندانسته، ونکته اخر در این گام اینکه خداوند بهمون اختیار داده به وسیله ذهن و احساسمون که شرایطمون رو تغییر بدیم و خودمون سرنوشتمونو بسازیم .من حالا به این آگاهی ذهنی رسیدم وخداروشکر میکنم که توی مسیر لاغری با ذهن حضور دارم و دارم روز به روز با خوندن و گوش دادن درس های استادم و خوندن نظرات هم دانشجویانم پیشرفت میکنم و یاد میگیرم و ذهنمو در راه صحیح لاغری باذهن پرورش میدم.
به نام خالق مهربانم
استاد گرامي چقدر اين مثال طبيعت و تشابه ان با انچه ما درباره طبيعي و ژنتيكي بودن اضافه وزنمان واضح و روشن بود و انگار براي من تلنگري بود براي به خودم امدن. به ياد ندارم كه هيچوقت به اضافه وزن از اين منظر نگاه كرده باشم يا حتي اصلا به ذهنم خطور كرده باشد و يا حتي از كسي شنيده باشم . چقدر خوشحالم كه در كنار شما استاد اگاه و ريز بين هستم و در مسير لاغري با ذهن قرار گرفته ام
دقيقا همينطور است همه ما اضافه وزن رو به عنوان طبيعت خودمون پذيرفتيم فقط با اسم هاي مختلف اون رو ميشناسيم با اسم هايي مثل ( ژنتيك، وراثت، متابوليسم و ….) اما هيچوقت به كلمه طبيعت فكر نكرديم. الان كه اين موضوع رو بهتر درك كردم ديدم اگر اضافه وزن جزئي از طبيعت ما بوده پس ما بايد از بدو تولد دچار اضافه وزن بوديم يا حتي از زمان جنيني. خود من چند سالي است كه با اضافه وزن مواجه شدم از زمان بارداري ، پس قطعا طبيعي نيست .*اما چرا هيچوقت اين سوال رو از خودم نپرسيدم كه اضافه وزن من از كي شروع شد؟ *چرا هميشه اون رو براي من طبيعي قلمداد كردند و من به راحتي پذيرفتم؟
*چرا وقتي به من گفته ميشد بعد از بارداري و زايمان چاقي خيلي طبيعيه و ديگه به حالت قبل برنميگرده من بيشتر روي كلمه طبيعي يا غير طبيعي فكر نكردم و به راحتي از كنارش گذشتم؟
باور كنيد الان كه به اين موضوع پي بردم انگار ده كيلو سبك تو شده ام😂😂😅😅
با تمام وجودم ميپذيرم كه امكان ندارد اضافه وزن طبيعت انسان باشد ، من باعث تغيير شكل خودم شده ام ولي ماهيت من اين نيست،
من خودم را ميخواهم ، طبيعتي را كه خالقم براي من خلق كرده است را ميخواهم ،
من ديگر نميخواهم بر خلاف مسير طبيعت ذاتي ام حركت كنم و انچه رو دوست ندارم طبيعي تلقي كنم.
پس با تمام ايمان و قدرتم به مسير طبيعت ذاتي ام برميگردم و باز ميگردانم انچه را خالقم به من هديه كرده بود و من با افكار اشتباه از دستش دادم.
واقعا ممنونم . اول از خداي مهربانم و بعد از شما استاد دلسوزي كه كنارمان هستيد
بنام خداوندبخشنده ومهربان
سلام به استاد عزیزوپرتلاشمان
سلام به دوستان همراهان گرامی وپرشوروشوق سایت تناسب فکری
من ازکودکی چاق بودم وازاندام خودم همیشه ناراضی بودم
وهمیشه فکرمیکردم که چرا من باید
چاق باشم
من چندتادختردایی داشتم که همشون یکی ازیکی خوش اندام تر
ومتناسب تروزیباتربودند
وقتی اونهارو میدیدم فکرمیکردم که چرااونهالاغروخوش اندام هستن ولی من نه
یکی از دخترداییهام بامن هم سن بود وفقط هشتولی ماه من ازاون بزرگتر بودم وچون جسه اون ازمن کوچیک وریزه میزه بود چندسال ازمن کوچیکتر نشان داده میشد ومن همیشه میگفتم که چرا اون لاغروخوش اندام امامن نههمش این رو میشنیدم که میگفتن توچاقیت
زنتیکیه وارثی هستش ونمیتونی مثل اون باشی
ومن همیشه حرص می گرفت .
وبارهابرای اینکه مثل اونها باشم .
ولاغروخوش اندام بشم ازهرروشی که فکرکنیداقدام به لاغری گرفتم اماهیچوقت موفق نشدم.
واینکاربرایم عادی شده بود مثل یویو
بالاوپایین میشدم
من برای لاغری خیلی تلاش میکردم
چون من عاشق لاغرشدن بودم
امایادم نمیآید برای چاق شدن کارخاصی وتلاشی کرده باشم
چون من هیچوقت چاقی رودوست نداشتم امااون همیشه بامن بود ومرا
رهانمیکرد
چاقی همیشه طبیعی وبه صورت نرمالدرمن شکل میگرفت
من درمدت بیش ازپنجاه سال تلاش
کرده بودم
باهرروشی وباهررزیمی، رژیمهای سخت طاقت فرسا باپیاده رویهای خیلی زیادوخیلی روشهای گوناگون دیگرکه انجام داده بودم
وهمیشه با خودم میگفتم آخه چقدربایدمن تلاش کنم پس چرا لاغر نمیشم واگر لاغرمیشم چرالاغرنمیمونم
پس دیگه باید چیکارکنم
همیشه یادم هست که خیلی وقتها غذای کمی میخوردم امابهم
میگفتن که همون قدرهم که میخوری
برای بدنت زیاد هست وکالری بیشتری به بدنت میرسه
آخه کسی نبودبگه که دیگه چقدرکم
بخورم
مگه من مثل شما نیستم پس چراشماهرچه میخورید چاق نمی شید
امامن هوا هم که میبلعم چاق میشم
واین همیشه آزاردهنده بود
وماهمیشه باید ازپیرامون جهان هستی که طبیعت برای ماوجودداردبرای خودمان راهنماقراربدهیم
باتوجه کردن به قوانین جهان هستی
انسان به پیشرفت و امکانات درزندگی وقوانین بیشتری دست پیدا میکنه
انسانهاتوانستن که تغییر گسترده ای
درجهان هستی وشرایط زندگی خودشان ایجاد کنند ماهم میتوانیم
باقوانیین ثابت جهان هستی شرایط جسمی خودمان راتغییردهیم وباچاقی به لاغری تبدیل کنیم
مهمترین قانون طعبیت (تغییرناپذیربودن طبیعت )است
که هیچکس نتونسته دررونده قانون طبیعت تغییرایجادکنه ویاان رامتوقف کنه
مامیتوانیم در گیاهان ومحصولات
کشاورزی تغییراتی ایجادکنیم مانمیتونیم قانون کلی طبیعت را عوض کنیم
طبیعت کارطبیعی خودش را به صورت عالی انجام میدهد
طیبعت همیشه به رشدنموخودش ادامه داده وهیچکس وهیچ انسانی نتونسته شرایط جوی طیبعت راتغییربده چون قادربه تغییر اگ نیست
ماسالهاازمنابع طبیعی استفاده هایی کردیم وخیلی وقتها باعث صدمه زدن
به طبیعت شدیم اماهیچوقت درکاروقانون طبیعت تغییری ایجاد نشده
وامروزمیبینیم که با سهل انگاری خیلی ازماانسانهاموجب اتشسوزی چنگلها. گیاهان ودرختان شده ایم
اما بعدا خاموش ی وسرد شدن طبیعت مجددا به ترمیم زمین وخرابی که ایجاد شده میپردازد
ودوباره چنگل سرسبزودرختان وگیاهان ومحصولات زیبایی رشدنموکردن
وحتی این آتشسوزی هم نتوانست خللی درکارطبیعت ایجادکندوهمواره
درحال گسترش وتکامل پیرامون خود است
مانمیتونیم قانون طبیعت را تغییر دهیم
مانندوزش بادنمیتونیم وقتی بادمیوزد
مسیرش رو عوض کنیم یانمیتونیم درطلوع و غروب خورشید.بارش باران وبرف .جاذبه زمین .رشدونمو گیاهان
گلهاودرختان.بالأخره درهیچیک از کارهای طیبعت نمیتوانیم تغییراتی ایجادکنیم.
چون طبیعت کارطبیعی خودش را به صورت عالی انجام میدهد
تمام چیزهاییکهدراین دنیاوجهان هستی وجود دارنداگه طبیعی باشند
نمیتوانیم آم راتغییردهیم میتوانیم کمی خلل دران ایجاد کنیماما نمیتوانیم اون رو برای همیشه تغییر دهیم
من وقتی چاق بودم و همیشه اضافه
وزن داشتم همیشه فکرمیکردم که خدا منو به این شکل آفریده
چون هیچوقت نتونسته بودم خودم رومتناسب کنم
هروقت کمی کاهش وزن پیدامیکردم
دوباره به وزن اولیه برمیگشتم
میگفتم نمیشه من دیگه نمیتونم
لاغربشم وبقول استادچاقی واضافه وزنم راطبیعی میدانستم بخصوص
آخری که خام گیاه خواری بود وسی کیلو گرم کم کرده بودم اما خیلی زودازسی وشش به هشتاد کیلوگرم رسیدم هیچوقت موفق به رسیدن تناسب اندام نشدم
وذهن ناخودآگاهم وزنم رادرخودش طبیعی کرده بودومن هم قادربه مبارزه بااون نبودم چون هرچه تلاش میکردم شکست میخوردم و مقاومت ذهنم بیشترازروزقبل میشد ومن برای کاهش وزن خودم همیشه
ازروشهای گوناگونی مانند رژیم.وقرص وازاین قبیل درحال مبارزه کردن باذهن وجسم خودم بودم وبارها،وبارهاباشکست مواجه میشدم واین درتمامکسانی که اضافه وزن دارند صدق میکند
وبقول استاداگه بخواهیم لاغربشیم بایدبااگاهی اول حالت طبیعی چاقی واضافه رادرذهن خودمان تغییر دهیم
وهرموقع که به اضافه وچاقی خودمان توجه بکنیم برایمان غیرطبیعی باشه
وهیچ وقت وضعیتمان راطبیعی تثبیت شده نپزیریم
واین اولین گام درمسیرصحیح لاغری
وتناسب اندام است که برمیداریم
تمام کسانی که چاق واضافه وزن دارندازوضعیت خودشان ناراضیند واین باعث نپذیرفتن چاقی نیست
همه ماازوضعیت چاقی واضافه وزنمان ناراضی هستیم، بارهابرای اینکه لاغربشیم از خیلی روشهای مختلفی استفاده کردیم و موفق نشدیم وحالابا لاغری ذهنی ویاد گیری باذهنمان میخواهیم که به لاغری همیشگی برسیم
و موضوع مهمی که مارادرگیرکرده این
هستش
چراچاق هستیم،
چرا لاغر نمیشویم
من قبلاچاقی روحق طبیعی خودمیدانستم چون درذهن خوددلایل گوناگون و متعددی برای چاقی خودداشتم مانند ژنتیکی بودن ارثی بودن
ومن هربارکه ازروشهای مختلفی اقدام به لاغرشدن میکردم به هیچ نتیچه ایهم نمیرسیدم وکاملاباورکرده بودم که لاغرشدن هیچ فایدهای نداردومن نمیتونستم لاغربشم.
ومن برای لاغرشدن نیازبه یادگیری و انجام تمریناتم هستم
وحالابایدبادیدن افرادی که باروش لاغری باذهن توانستن لاعربشوندوباتغییرباورهایشان مکانیزم اصلی طبیعی جسم شان رو فعال کنندوتاآخرعمرشان لاغرومتناسب باشم
ومن حالامسئولیت چاقی خودم رامیپذیرم
وحالا میدانم که نه غذا.نه کم تحرکی
.نه خواب .نه استرس ونه اضطراب کنه خیلی چیزهای دیگر.
فقط خودم باباورهاوفرمولهای اشتباه
ذهنی باعث چاقی واضافه وزن خودم شدم
پس چراحیوانات هیچوقت چاق نمشوندچون ذهن وفکرندارندفقط اونها باندازه نیازه بدنشان ازغذااستفاده میکنند وهیچوقت فکرنمیکنند که حیفه یاتمام میشه هروقتکه سیر شدن طمعه رارهامیکنند ومیروندبدون اینکه به بعد یابه فردا فکر کنند وسرشان را میاندازند پایین وبه استراحت میپردازند واضافه غذایش روبرای حیوانات دیگرمیگذارند
اگرماهم طبیعت خودمان رامیشناختیم درهر جنبه درزندگیمان به زیبای به زندگی خود ادامه میدادیم درتناسب اندام. سلامتی.درداشتن وضع مالی خوب وعالی درکسب وکاراماماهااینهاروبرای خودمان غیر طبیعی دانستیم
ولی حالاباآموزشهای استادگرامی وفایل های بسیارمفیدی وارزشمندش میتوانیم طبیعی بودن لاغری روبه چاقی تبدیل کنیم
ومن میدانم که موقعیت بامن است
ازت ممنونم استادعزیزومهربان که اینطوری برای ما وقت میزاری ومارابااموزشهامفیدتان اراهنمای میکنید
خداشماوخانواده بنام راحفظ کندوهمیشه زیرسایه خداوند زندگی عالی وزیبای داشته باشین همگی درپناه خداوندیکتا باشین خداقوت
به نام خداوند مهربان
سلام به همه ی عزیزان
من با گوش کردن به فایل امروز متوجه شدم اینکه من اضافه وزن دارم طبیعی نیست.
چاق بودن اصلا طبیعی نیست.
خداوند مارو در بهترین و سالم ترین وضع ممکن خلق کرده و هرچیزی که این سلامتی رو به خطر بیاندازد طبیعی نیست
چاقی هم یکی از مواردی هست که سلامتی رو به خطر می اندازد پس اصلا طبیعی نیست که ما چاق باشیم
چون وقتی چاق هستیم با اون احساس بدی که از چاقی داریم نمیتونیم اونجور که باید از لحظه هامون استفاده کنیم و این اصلا طبیعی نیست…
چرا من نمیتونم زیبا ترین لباس هارو بپوشم؟
ولی هم سن های من میتونن
پس اینکه من تناسب ندارم طبیعی نیست
خداوند بدن من رو در بهترین حالت ممکن خلق کرده
این من هستم که دارم این طبیعت سالم این زیبایی رو از خودم میگیرم و هیچکس و هیچ چیز هم در این چاقی مقصر نیست جز خودم
این خودم هستم که مقصرم …
خودمم که با عادات بد غذایی با رفتار های اشتباه در استفاده از مواد غذایی چاقی و اضافه وزن رو در خودم اینجاد کردم.
این طبیعی نیست که من چاق باشم….
تناسب اندام و زیبایی طبیعت منه…
من دلم میخواد لباس های زیبا بپوشم و از اندام خودم لذت ببرم.
دیگ دلم نمیخواد با اضافه وزن زندگی کنم.
میدونم که توانایی بازگشت به اصل خودم که همون تناسب اندام هست رو دارم…
از خداوند بزرگ به خاطر ورودم به سرزمین لاغر ها بسیار سپاسگزارم
خدای خوبم شکرت که منو با این مسیر زیبا آشنا کردی.
استاد عزیز شما نور امید رو در دل خیلی ها روشن کردید ان شاءالله که اینهمه انرژی مثبت در زندگی خودتون و فرزندانتان به بهترین شکل اثر بذاره و همیشه غرق در خوشبختی و آرامش باشید.
سیلاااااام سیلاااااام به تمام دوستان متناسب خودم
17،4،1400
گام هفتم👣
آخ که من عاشق این همه زیبایی ام،ازتیپ شما گرفته استاد جون تا طبیعت سبز و قشنگ دزفول(توجه به نکات مثبت😘😉)
*شما در مسیر لاغری من در حال یادگیری اصول لاغری با ذهن هستید بنابراین در مراحل یادگیری و بالابردن مهارت خود در عمل به آموزش های لاغری با ذهن نباید انتظار لاغر شدن و رسیدن به شرایط ایده آل را داشته باشید.*☑️به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید.
☑️«یادگیری به منزله لاغر شدن نیست.»
لاغر شدن نیاز به یادگیری، انجام تمرینات و سعی در عمل کردن به تمرینات دارد. **لاغر شدن یک فرایند جسمی است** **یادگیری فرایند ذهنی است**
نکات ارزشمند متن📝
😭سؤالی که تمام عمرم درگیرش بودم،چرا تا میخورم چاق میشمولی هر کاری میکنم لاغر نمیشم یا اگه میشم لاغر نمی مونم😥
واقعا این سؤال همیشه برام معما بود،،،چرا فلانی اندازه ی من خوراک داره ولی تکون نمیخوره ولی من باهمون مقدار سریع چاق میشم
هیچ وقت جواب درستی نگرفتم و همیشه جواب ها این بود که ما خانوادگی استعداد داریم و همون باورهایی که نوشتم گام دوم فک کنم😉😁
میدونید مشکل اینجاست که از یه جایی به بعد خسته شدم از پرهیز کردن و کم خوری(چون حتی باوجود این کارها ذهنم داشت کارش رو میکرد و روز به روز قدرتمندتر میشد و کم کم زورش از من بیشتر شد و باورها تثبیت شدن و جسم من حتی باهمون مقدار غذا و خوراک چاق و چاق تر شد و من درحیرت بودم،واز یه روزی گفتم **ولش بابا ماکه نخوریم چاق میشیم،،بخوریم چاق میشیم،،پس بزار حداقل بخوریم دلمون نسوزه😁والا**
اگه بگن اعهههه چاقی بگم خب اره زیادی میخورم😂نه اینکه باوجود رعایت کردن باز بهم بگن چاقی،،چون واقعا سوزش داشت😂و اعصابم بهم میریخت😥
💣بوووووووم✅نکته اینجاست،،اصل طبیعت تغییر ناپذیره✅پساصل های وجودی انسان تغییر ناپذیره✅مثل اینکه✔️طبیعیه سلامت باشم✔️طبیعیه ثروت مند باشم✔️طبیعیه حال دل و روح و روانم عالی باشه✔️طبیعیه راحت نفس بکشم واکسیژن فراوونه✔️طبیعیه متناسب باشم💪😍و کلی موارد دیگهاما چرا نیستم؟😭
چون من ذهنم و دستکاری کردم!!!
چطوری؟
آهان😉با تصدیق گفته ها و دیده ها و شنیده ها
من وقتی بدنیا اومدم همه چیز قبل از اینکه بیام مهیا بودلباسپوشاکشیرمادرم حتیو……
ولی بزرگتر که شدم کمبودها رو باور کردم تو هر زمینه ایی
واین شد که اصل رو لایه هایی از سیاهی پوشوند
ومن یادم رفت طبیعی چیه و غیر طبیعی چیه
(یادش بخیرتو مترو بایکی از دوستانم بودم و اکثر آدمها دمغ و ناراحت و تو خودشون بودن و فقط من و دوستم بودیم که صورت هامون برق میزد و میخندیدیم و حرف میزدیم باهم،،،یهو بهش گفتم میگم چرا ما با بقیه فرق دارم؟
گفت آمنه ما فرق نداریم ما خودمون هستیم این بقیه هستن که با ما متفاوتند و خودشون رو یادشون رفته)
دقیقا مثل زندگی الان منمن یادم رفته لایقم،،،چرا؟ چون تمام توجه ام به چیزیه که نمیخوام و مدام دارم تکرارش میکنم توزندگیم😶من یادم رفته سلامتی حق الهی و طبیعی منه چون روز به روز اطرافیانم مریض تر شدن😔یادم رفته پول ونعمت باید مثل آب خوردن وارد زندگیم شه چرا؟ چون مدام شنیدم نیست،دیدم نیست و…
یادم رفت باید متناسب باشم،،چرا؟چون چاقی و چاق بودن و باور کردم و با نشانه هایی که اطرافم دیدم تایید کردموبا استثناهایی که دیدم سرکوفت زدم به خودم ای خدا شانس بده طرف غذارو با قابلمه اش میخوره چوب خشکه است اونوقت منم هستم😁
والان برای بار دوم که تا گام👣هفتم اومدم چقدر از همه لحاظ این آگاهی طبیعی بودنه داره تزریق میشه☺️
🌹چاقی در ذهن شما طبیعی شده است و با انچه برای ذهن ناخودآگاه شما طبیعی شده باشد نمی توان مبارزه کرد🌹
حالا این جمله یعنی چی؟یعنی هر چیزی که به مرحله ی یقین برسه برای من و بهش ایمان بیارم،،،برام طبیعی میشهوقتی طبیعی بشه دیگه میشه مکانیزم جسمم و جزو اصل ها میشهو غیر قابل تغییر(منظورم اینه که خیلی بهش قدرت دادم و پذیرفتمش)
برای همین هربار سعی و تلاش کردم لاغر شم تامدتی بود و برگشت
واین نشون میده چقد این اصل مهمه
☑️اول باید متناسب شدن رو برای ذهنم طبیعی کنم ☑️بعد با تمرین و تکرار و استمرار مداوم اصل خودم رو بازیابی کنم و خودم رو بپذیرم☑️وقتی یقین کنم جسمم شروع میکنه به تغییر💪
واقعا طبیعی یعنی چی؟یعنی اصل خاصیت اون شی یا انرژی یا موجودیت
مثل اینکه طبیعیه آتیش گرما و نور بدهطبیعی آب تشنگی رو رفع کنه و خشکی و طراوت بده…
پس طبیعی اینه که من متناسب باشمبقول استاد ««نکته قابل توجه این است که همه افراد چاق از چاق بودن و وضعیت خود ناراضی هستند امانارضایتی به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.»
یعنی دلیل منطقی نیست چون از یه چیزی ناراضی هستم قبولش ندارم یا نپذیرفتمش((مثل همون که میگن این دلیل نمیشه چون تو گرگ رو نمیخوری گرگ تو رو نخوره😁😂))**پس دلیل نمیشه چون از چاقی راضی نیستی یعنی نپذیرفتیش**
***اتفاقا برعکسه،، من ناراضی ام چرا؟ چون قبول دارم هست که ناراحتم و بهم ریخته ام،، واااااااای 😊واااااای😀واااااای😊
چقد باحال بود حین نوشتن قشنگ درک کردم وسکه ام افتاد
مثل اینکه من پذیرفتم پول درآوردن سخته و اتفاقا ازش ناراضی ام
یا من پذیرفتم چاقم و اتفاقا ازش ناراضی ام(یعنی من اون دلایل رو باور کردم و گفتم خب آره دیگه طبیعیه چاقم چرا؟چون زیاد میخورم تحرکم کمه و هزارتا باور دیگه
بعد وقتی دیدم یسری ها مثل خودمه خوراکشون وتحرکشون و همیشه وزنشون ثابته و متناسب پرسیدم
چرا اونها اینجوری نیستند؟
گفت خب اونا ارثیشونه ژنشونه،کلا خوش اندامن خوش فرمن و هزار تا دلیل که با تحقیر و سرکوفت میکوبید تو سرم و من هر لحظه بیشتر یقین میکردم که
ای ی ی ی ی ی ی دل غافل من با اونا فرق دارم من شانسم چپ کرده من بد ریخت و هیکلم و دیگه خسته شدم و درمونده و دست و دلم به هیچ رژیم و ورزشی نرفت و روز به روز چاقتر شدم😔😕
یا من قبول دارم و پذیرفتم کمرم درد میکنه و ازش ناراحتم،غر هم میزنم
وناخواسته روی کمبود متمرکزم
وای خیلی عمیقه این جمله این متن ها خیلی حرف دارن😘
بقول استاد جان جانان((اطلاعات ذخیره شده در ضمیرناخودآگاه من هستن که انتظارم از چاقی و مشخص میکنه😱
به اینصورت که با هر 1 دلیلی که توی ذهنم ذخیره دارم چاقی برام 1 درجه و بیشتر **به اندازه ای که من پر و بالش دادم**برام چاقی رو رقم میزنه😔
حالا روشی که بشه این منطق هایی که یک عمره شنیدم و دیدم و بشکنه و پودر کنه دیدن افرادیه که بااین روش لاغر شدن و تونستن با تغییر باورهاشون مکانیزم اصلی و طبیعی جسمشون رو فعال کنن و تاابد متناسب بمونن😍✔️
☑️نکات ارزشمند فایل✔️
قبول کردن کامل اینکه من مسئول چاقی خودم هستمنه غذانه کم تحرکینه خوابیدننه غصه خوردن یا بیخیالینه تیروئیدنه بلوغنه ازدواجنه چربینه نشاسته وپروتئیننه قند و شکر و میوهنه کالری هایی که درج شده و اتفاقا من خوب حفظشون کردم😁😁ونه هزاران عامل دیگه
مثل کسی که فرجه دادن امتحان بخونه وطرف بازیگوشی کرده سر امتحان میگه شانس ندارم ایندفعه سخت اورده سؤالات رو ونمیگه تقصیر از درس نخوندن منه
یاهمون ضرب المثل معروف که میگه
😂😂عروس بلد نیست برقصه میگه زمین کجه😉😜
حالا شده حکایت من که بجای اینکه بیام بیوگرافی خودم چک کنم و شخم بزنم وجودمو راحت قبول کردم و گفتم خب دیگه تقصیر من نیست که
مقصر کیه؟ غذا، کالری، ازدواج و…..
پس این جهان جهان قوانین هستشماهم مستثنا نیستیم از این قوانین
پس طبیعی بودن یعنی اینکه پسته بکاری پسته بده
حالا گاهی ما یسری رفتارها برامون بدیهی شده
بدیهی چیه؟😮بدیهی یعنی نتیجه رفتار و باورهای من
ومن طبیعی رو با بدیهی اشتب گرفتم
وباید تفاوت این دوتارو بفهمم و بدونم چاقی طبیعی نیستپس چیه؟بدیهی هستیعنی چون سالهاست باورهاشو تکرار کردم فکر کردم عاقا خب باید اینجوری باشه وغیر این نیست
پس تفکیک این مبحث خععععلی مهمه خیلی
چون این یک سد عظیم در برابر متناسب شدنه✔️
یه چیزی که تو فایل برام جالب بود که استاد گفت یه شیر وقتی سیره،،حتی اگه یک شکار عالی از پیشش بگذره نمیره بخورتش؟
اینجاش خعععلی مهمه*چون اون شیر باور کمبود نداره که پاشو شکار کن فردا نیست
یا حرص و ولع نداره یذره دیگه بخورم حیفه
یا بیشتر مزه کنم
چون اون شیر به میزانی میخوره که نیاز بدنشه و انرژی بدنش رو تأمین میکنه نه بیشتر
خدایا متشکرررررم برای اینکه همون آگاهی ها داره جامیافته و پخته میشه
و واقعا خیلی حس خوبی میدهشکرت عشق جانم😍💪
به نام خداوند مهربان
قدم هفتم: چرا هرچه تلاش میکنم لاغر نمیشوم؟
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
چیزی که من از این فایل برداشت کردم این است که، جهان با قوانین ثابت خداوند اداره میشود و کنترل میگردد، یک سری چیزها در جهان طبیعی است مثل قانون جاذبه شما هر چی رو به سمت بالا بیاندازید طبیعیش این است که بیاد پایین، مثل کاشتن بذر گندم که طبیعیش این است که بعد از کاشتن بذر و ابیاری و مراقبت خوشه ی بذر سر از خاک بیرون بیاره نه نهال درخت سیب🤣
ما دو تا گزینه در رویدادهای جهان داریم، یکیش طبیعی و یکیش بدیهی است. طبیعی چیزی است که جز قانون طبیعی جهان و ثابت و غیر قایل تغییر است، مثل قانون جاذبه
بدیهی چیزی که شما داری رفتار میکنی و نتیجه ای که شما میگیری ولی این بدیهی طبیعی نیست. چرا طبیعی نیست؟ چون شما داری یه سری رفتارهای اشتباه را با تعهد و تکرار فراوان انجام میدهی تا اون نتایج رو و اوضاع رو به وجود بیاری و این طبیعی جهان نیست، طبیعی نیست که شما چاق باشی، طبیعی نیست ندونی چقدر بخوری تا سیر بشی، طبیعی نیست پرخور باشی، طبیعی نیست بدنت سنگین باشه، طبیعی نیست نتونی چالاک و چابک باشی، طبیعی نیست از خوردن بترسی، طبیعی نیست تا گرسنه نشدی بخوری، طبیعی نیست بعد از سیری بخوری، با تمرین و تکرارزیاد اینا رو بوجود اوردی و بدیهیشیون کردی ولی اینا طبیعی نیست. چون ما سالها اضافه وزن داشتیم و اصلا چون بیشتر ما در خانواده های چاق با رفتارهای غیر طبیعی بدنیا اومدیم و اونجوری بزرگ شدیم و هر چی بیشتر تو اطرافمون دیدیم ادم هایی بودن که یا چاق بودن یا در تلاش برای چاق نشدن فکر کردیم خوب چاقی طبیعیه!!!!! طبیعتمون اینکه چاق باشیم ولی حالا باید بازحمت و بدبختی تلاش کنیم با این طبیعتمون بجنگیم، حالا چطور بپذیریم که طبیعت ما لاغری و خوش اندامیست، و چاقی بدیهی است یعنی چیزیکه که ما با تلاش و تکرار در انجام رفتارهای اشتباه و ایجاد باورهای نادرست بوجودش اوردیم؟ اول با نگاه کردن به بچه ها، مخصوصا بچه های نوپا که هنوز ما نتونستیم سیستمشون رو بهم بریزیم، اونا هرگز پرخوری نمیکنند اصلا اونقدر که ما فکر میکنیم باید بخوردند نمیخوردند، اونا هرگز و با هیچ ترفندی دهنشون رو برای لقمه ی بیشتر باز نمیکنند مگر اینکه ما به زور و کلک بخوایم بهشون غذا بدهیم، پس طبیعت دست نخورده ی ما اینکه به اندازه ی خودمون بخوریم نه هرچیزی که دستمون اومد رو بخوریم، طبیعت ما لاغری چون خیلی از افراد لاغر رو میبینیم که بدون هیچ تلاشی لاغرند، طبیعت ما لاغری چون اگه ده سالم چاق باشی با چند ماه یا بعضا دیدم افرادی رو که بعد از اینکه به باور رسیدن که لاغری امکان پذیر و راحته و رفتارهای درست نشون دادند تو دو سه ماه همه ی وزن اضافه رو از دست دادند یا به قولی بهبود خیلی سریعتر از تخریب انجام شده، یعنی اونا ده سال یا بیشتر یا کمتر رفتارهای اشتباه داشتند و چاق شدند ولی با دو سه ماه رفتار درست نمیشه از ادم قبلی تشخیصشون داد چون چیزی که طبیعی باشه روند جهانه و سریع انجام میشه، چون لاغری روند طبیعیه بدن ماست.
لاغری روند طبیعیه بدن ماست و ما با فشار و قدرت خیلی زیادی علیه روند طبیعیه بدنمون اون رو چاق کردیم، حالا میپرسی چطوریه پس اینقدر راحت چاق میشیم؟ ما که فشاری نمیاریم؟ باید بگم با تمرین خیلی زیاد و بعدش لذت بردن از مسیر اشتباه و معتاد رفتار اشتباه شدن و تثبیت کردن اون رفتارهای اشتباه در ذهنمون🤔 من که این تمرین سخت رو از بچگی شروع کردم با هر لقمه ی اضافه ای که مامانم بزور توی دهنم میذاشت تا جون بگیرم، با فشار زیاد به معده بخاطره تمرین سخت پرخوری، با تمرین لمس کردن نرمی شیرینی و دقت به زیبایش و احساس لطیف بودنش در دهنم، با تشویق به خوردن با شنیدن در مورد فواید بیشتر خورون و جون گرفتن ، من با همه ی این وقت و انرژی و نیرو و استمراری که در انجام رفتارهای اشتباه غذایی داشتم این رفتارها رو در خودم نهادینه کردم و طبیعت بدنم رو دستکاری کردم و انجام این رفتارها الان برام بسیار راحت است مثل اب خوردن، و مطمئنم که اگه نصف همین تلاش و استمرار در جهت انجام رفتارهای درست و تغییر باورهای اشتباهم بزارم تا به روند طبیعی برگردم خیلی زودتر از چاق شدن نتیجه میگیرم چون لاغری روند طبیعیه بدن من است. و حق من است، چون داشتن اندام سبک و زیبا و متناسب حق طبیعی من است،