0

گام ۷: تغییر انتظار چاقی

چرا لاغر نمیشم؟
اندازه متن

انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدن افراد است.

همه افراد چاق بارها برای لاغر شدن تلاش کرده اند اما موفقیتی کسب نکرده اند و این در صورتی است که آنها برای چاق شدن هیچ تلاشی نکرده اند و خیلی طبیعی و خودبخودی چاق شده اند.

واقعا چرا لاغر نمیشم؟!

در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم و بارها برای لاغر شدن از طریق اجرای رژیم های سخت و ورزش های سنگین تلاش می کردم این سوال مهم در ذهن من پررنگ تر می شد که با اینکه تا این اندازه برای لاغر شدن تلاش می کنم چرا لاغر نمیشم؟

جهان پیرامون ما بهترین مشاور و راهنمای انسان هاست.

بسیاری از پیشرفت ها از توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده و هر روزه انسان به قوانین بیشتری دسترسی پیدا می کند و این فرایند سبب گسترش و پیشرفت امکانات در زندگی بشر شده است.

همانطور که بشر با استفاده از قوانین جهان هستی توانسته است تغییرات گسترده ای در شرایط زندگی خود ایجاد کند، ما نیز می توانیم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان هستی شرایط جسمی خود را تغییر دهیم.

درک این قانون و استفاده از آن برای تغییر محتوای ذهنی خود درباره چاقی می تواند تاثیر قابل توجهی در تغییر وضعیت جسمی ما داشته باشد.

یکی از مهمترین قوانین طبیعت “عدم تغییر پذیری طبیعت” است که باعث می شود به هیچ عنوان نتوانیم در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کرده یا آن را متوقف کنیم.

لازم به ذکر است که انسان توانسته است با پیشرفت در درک مسائل علمی تغییراتی در گیاهان یا محصولات کشاورزی ایجاد کند اما این تغییر محدود به همان گونه می باشد و تاثیری بر روند کلی طبیعت ندارد.

بعنوان مثال بشر به هیچ عنوان قادر به تغییر شرایط جوی نیست یا رشد گیاهان و بسیاری موارد دیگر.

سالهاست انسانها در حال استفاده از منابع طبیعی هستند و در نحوه برخورد با طبیعت باعث صدمه زدن به طبیعت می شوند اما این رفتار انسانها تغییری در روند کار طبیعت ایجاد نکرده است.

فرض کنید با اشتباه انسانی جنگل انبوهی آتش بگیرد و بخش عمده ای از پوشش گیاهی آن از بین برود، طبیعت مجددا شروع به ترمیم و اصلاح خرابی ایجاد شده میکند.

یعنی حتی آتش گرفتن هم لحظه ای در روند کار طبیعت خلل ایجاد نمی کند و جهان هستی پیوسته در حال انجام مراحل گسترش و تکامل خود است.

هیچ یک از قوانین طبیعت را نمی توان تغییر داد، مسیر وزش باد، زمان طلوع و غروب، زمان ریزش باران، جاذبه زمین، رشد و نمو گیاهان و خلاصه در هیچ روند کار طبیعت نمی توان تغییر ایجاد کرد.

شاید بتوان با اصلاح و تغییرات ژنتیکی از یک گل رز قرمز، گل رز مشکی رویاند اما از گل رز قرمز دیگری فقط گل قرمز رنگ رویده می شود.

هرچیزی در جهان طبیعی باشد نمی توان آن را تغییر داد، می توان در آن خلل ایجاد کرد اما نمی توان آن را برای همیشه تغییر داد.

ارتباط قانون طبیعت با چاقی؟

اگر اضافه وزن و چاقی برای شما طبیعی شده باشد شما هرچقدر تلاش کنید شاید بتوانید برای مدتی مقداری از وزن خود را کاهش دهید اما مطمئن باشید نمی توانید برای همیشه لاغر بمانید و مانند افراد متناسب زندگی کنید.

دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم شما برای لاغری این است که:

چاقی در ذهن شما طبیعی شده است و با انچه برای ذهن ناخودآگاه شما طبیعی شده باشد نمی توان مبارزه کرد.

همه افرادی که برای لاغر شدن از روش های فیزیکی یا دارویی استفاده می کنند در حال مبارزه کردن با طبیعت جسمی خود هستند و بارها شاهد شکست خود و دیگران در این زمینه بوده اید.

اگر تمایل دارید لاغر شوید باید آگاه باشید ابتدا باید حالت طبیعی بودن چاقی (انتظار چاقی) را در ذهن خود تغییر دهید.

باید هر بار که به اضافه وزن خود توجه کردید برای شما چاقی غیرطبیعی باشد.

باید هیچوقت وضعیتی که دارید را به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیرید. چون باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما خواهد شد.

در این صورت است که شما توانسته اید اولین گام برای حرکت به سمت لاغر شدن را بردارید.

نکته قابل توجه این است که همه افراد چاق از چاق بودن و وضعیت خود ناراضی هستند اما نارضایتی به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.

این دو موضوع با هم تفاوت دارد.

حتما شما از وضعیت چاقی خود ناراضی هستید که بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده کرده اید یا اکنون تصمم گرفته اید از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنید.

اما نارضایتی شما در سطح فکر و منطق شما ایجاد می شود.

آنچه مهم است نگاه شما به موضوع چاقی است.

چرا چاق هستی؟

چرا لاغر نمی شی؟

آنچه درباره چاقی در ذهن شما ذخیره شده است انتظار شما از چاقی را مشخص می کند.

اگر در ذهن خود دلایل متعددی برای چاق بودن خود دارید شما در واقع چاقی را حق طبیعی خود می دانید.

اگر هر بار که از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده اید و نتیجه نگرفته ای بیشتر باور کردی که تلاش برای لاغر شدن بی فایده است و شما نمی توانید لاغر شوید به این مفهوم است که چاقی در ذهن شما طبیعی شده است.

راز لاغر نشدن

تقابل افکار لاغری و انتظار چاقی

همه ما دوست داریم لاغر شویم حتی اگر به ظاهر به این موضوع اقرار نکنیم و حتی افراد چاقی که با صراحت از چاق بودن خود راضی هستند و ادعا می کنند من دوست دارم چاق باشم، هرگز این اقرار صادقانه نیست.

طبیعت بدن انسان لاغری است و جسمی که اسیر چاقی باشد همواره در حال فریاد مشکل چاقی از طریق مشکلات جسمی و درگیری های ذهنی و فشارهای عصبی است و این موضوع را همه ما درک و تجربه کرده ایم.

بنابراین همه چاق ها دوست دارند لاغر شوند اما اینکه چرا لاغر نمی شوند به این دلیل است که افکار لاغر کننده قادر به غلبه بر انتظار چاقی نیستند.

قدرت افکار لاغر کننده در برابر انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم بسیار ناچیز است به همین دلیل سالهاست افراد چاق در سراسر جهان برای لاغر شدن از طریق رژیم و روش های لاغری مختلف اقدام می کنند اما همچنان هر ساله بر تعداد چاق های دنیا اضافه می شود.

افکار چاقی همان تصمیماتی است که شما زمانی که از چاقی خود به خشم می آیید اتخاذ میکنید.

هربار که به طریقی از چاقی خودم متنفر می شدم در همان چند روز تصمیم قاطع می گرفتم که دیگه هرطور شده باید لاغر بشم. اما این تصمیم در برابر انتظاری که از چاق بودنم داشتم توانایی مقابله کردن نداشت.

به همین دلیل در تمام سالهای چاقی ام یکی از مهمترین چالش های ذهنی من این بود که: چرا لاغر نمیشم؟

انتظار چاقی
چرا لاغر نمیشم؟

انتظار چاقی چیست؟

انتظار چاقی نگرشی است که فرد درباره آینده خودن در ذهنش ایجاد می کند.

به عبارت ساده تر ما آینده جسمی خودمان را پیشگویی می کنیم.

حالا سوال اینه که:

چرا ما ناآگاهانه آینده جسمی خودمون رو به شکل چاق بودن پیشگویی می کنیم؟ چرا به شکل لاغر پیشگویی نمی کنیم؟

پیشگویی کردن به صورت خودبخود در ذهن انجام میشود یا ما بر چطور پیشگویی کردن ذهنمان تسلط نداریم اما می توانیم با اطلاعاتی که در اختیار ذهن قرار می دهیم چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهن را کنترل کنیم.

اطلاعاتی که شما درباره چرایی چاق شدن خود وارد ذهنتان کرده اید به شکل خودبخودی چگونه پیشگویی ذهن برای آینده جسمی شما را شکل می دهد.

انتظار چاقی نتیجه اطلاعاتی مانند:

  • چاقی من ارثی است.
  • چاقی من بخاطر کم تحرکی است.
  • چاقی من بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدن است.
  • چاقی من بخاطر مصرف قرص تیروئید یا هر داروی دیگری است.
  • چاقی من بخاطر شباهت من به عمه، خاله، دایی یا هر انسانی است که قبل از شما متولد شده است.
  • چاقی من بخاطر علاقه من به مصرف فلان مواد غذایی است.
  • چاقی من بخاطر ….

این لیست می تواند ده ها ردیف دیگر ادامه پیدا کند و هر فرد بنا به آنچه درباره چاقی شنیده و باور کرده است می تواند دلایل چاق بودن خود را بعد از بخاطر …. بنویسد.

اینها اطلاعاتی است که شما درباره چاقی وارد ذهن خود کرده اید و به صورت خودبخود نحوه پیشگویی کردن ذهن خود درباره آینده جسمی تان را مشخص می کند.

اکنون تصور کنید شما به هر دلیل از چاقی متنفر شده و تصمیم به لاغری می گیرید.

تصمیم شما برای لاغر شدن فقط یک فکر است. فکری که هیچ ریشه و قدرتی در ذهن شما ندارد.

نکته جالب اینکه همه ما دوست داریم لاغر شویم اما در ذهنمان کلی اطلاعات و دلیل منطقی برای لاغر نشدن داریم.

در این شرایط افکار لاغر کننده حتی زورشان به منطق های لاغر نشدن ذهن نمی رسد چه برسد به قدرت نمایی در مقابل انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم.

نمونه هایی از منطق های لاغر نشدن:

  • چربی های بدن من کهنه شده و به این راحتی آب نمیشه.
  • چربی های بدن من سفت شده و با ورزش سنگین آب میشه.
  • طبع بدنی من فلان است و خیلی سخت لاغر میشود.
  • من انرژی لازم برای فعالیت زیاد کردن را ندارم بنابراین نمی توانم لاغر شوم.

این فهرست هم می تواند برای هر فرد چاق مختص به خودش باشد و دلایل و منطق های خاص خودش برای لاغر نشدن را داشته باشد.

با درک این آگاهی به لطف یادگیری مبانی لاغری با ذهن من به پاسخ سوال مهم ذهنم که چرا لاغر نمیشم؟ پی بردم و با استفاده از تمرینات آموزشی که در دوره های لاغری با ذهن ارائه شده است توانستم منطق ذهنم برای لاغر نشدن و چاق بودن را تغییر داده و به منطق لاغر شدن تبدیل کنم.

به مرور پیشگویی ذهن من درباره چاقی به لاغری تغییر پیدا کرد و من بدون هیچگونه زحمت خاص یا تحمل رنچ رژیم غذایی به سمت تناسب اندام ایده آل حرکت کردم.

فرمول های ذهنی

تغییر فرمول های چاقی ذهن

یکی از راه های تاثیرگذار در تغییر انتظار چاقی در ذهن مشاهده تصاویر افرادی است که مثل ما چاق بوده اند اما با استفاده از روش لاغری با ذهن توانسته اند نتایج عالی کسب کنند و شرایط جدیدی در زندگی خود ایجاد کرده و آرزوی لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنند.

برای این منظور می توانید تصاویر برخی از شگفتی سازان لاغری با ذهن را تماشا کنید.

برای اطلاع بیشتر شما دوست عزیز درباره انتظار چاقی مطالب مهمی درباره چگونه طبیعی شدن چاقی در ذهن ناخودآگاه و نحوه تغییر آن آماده کرده ام که امیدوارم بارها این فایل را گوش کنید تا به اهمیت این موضوع پی ببرید و بتوانید ذهن خود را از حالت طبیعی بودن اضافه وزن خارج کنید.

نوشته تاثیرگذار ملکه عشق

✨جهان پیرامون ما بهترین مشاور ماست 

بسیاری از پیشرفتهای انسان به خاطر توجه به قوانین جهان هستی بوده است و ما هم میتونیم از این قوانین در جهت مسیر موفقیت خود بهره مند شویم .

✨یکی از قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است 

یک قانون طبیعی داریم مثل جاذبه یا دمای جوشیدن آب یا بارش باران تعداد ضربان قلبمون و پلکمون که غیر قابل تغییر هست مثلا اگر گندمی بکاریم حتما گندم درو می کنیم نه جو!…و قانون دیگر بدیهی است یعنی ما با ذهنمون در روند قانون طبیعی اختلال ایجاد کرده ایم  

و هر هر رفتار ما یک نتیجه ای دارد و عادتهای ما طبیعی نیستند چون به صورت الگو در ذهنمون ذخیره شده اند

اگر انتظار چاقی در ذهن ما طبیعی شده باشه هرچقدر برای لاغری تلاش کنیم نتیجه ای دریافت نمی کنیم !…

هر چقدر با فشارهای فیزیکی بر جسم تغییراتی ایجاد کنیم باز به دلایلی که برای ذهن خود منطقی و طبیعی کرده ایم چاق می شویم.

همه ی افراد متناسب از قوانینی پیروی می کنند که متناسب هستند ولی افراد چاق قوانین مربوط به خود را دارند که باعث چاقی آنها شده است .

متناسبهایی هستند که مصرف بالایی از غذایی فست فودی دارند یا تحرک ندارند یا خواب زیاد دارند حتی تیروئید و قند دارند اما متناسب هستند و این ثابت می کنه در ذهن افراد چاق قوانینی وجود دارد که باعث بروز عادتها و رفتارهای چاق کننده در آنها می شود و تمام رفتارها و عادتهای افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل سالها تکرار و البته آموزش و تجربه باعث شده فکر کنند که این رفتارشون طبیعی هست و به همین سادگی دچار انتظار چاقی می شوند.

چرا چاقم ؟

چرا لاغر نمی شوم؟

تمام دلایلی که برای پاسخ این دوپرسش در ذهن خود داریم باعث شده است که حالت چاقی در ذهن ما طبیعی باشد و مانع لاغری ما بشود!…

اولین بار که پارسال این فایل را گوش کردم متوجه شدم که حتی در کلام من می گویم باید وزن کم کنم یعنی الآن طبیعی ام و باید از حالت طبیعی کم کنم و این در ذهن من شکل گرفته بود افراد چاق زیای متوجه کلام و فرمولهای ذهنی خود نیستند در واقع چون درذهن ما چاقی طبیعی هست می گوییم مثلا ۵ کیلو کم کردم.

قانون وساختار ذهن ما براساس گسترش و پیشرفت هست و انگار کم کردن مساوی با بیماری و ضعف و شکست در ذهن هست و تلاش می کنه که ما کمتر از حالت عادی نباشیم !…یعنی به اصلاح کاهش وزن نداشته باشیم حتی کلمه کاهش وزن هم یعنی از حالت طبیعی خارج شدن !…

بنابراین باید بدانیم ما اضافه تر از حالت طبیعی خود وزن داریم و باید اضافه وزن خود را رها کنیم به لطف خداوند حدود این یک سال همیشه در کلام مراقب گفتن این جمله بوده ام و به نظرم امروز این فرمول در ذهنم خیلی کمرنگ تر هست .😊

همیشه شک و تردید یعنی تزلزل باور و فروریختن آن و آماده شدن برای دریافت آگاهی جدید.

 با دریافت محتوای آموزشی ما ضربه هایی به باورهای پنهان ذهن چاق خود میزنیم که مانع لاغری ما هستند و با ادامه دادن و استمرار در مسیر هست که پایه این باورهای غیر صحیح و چاق کننده سست می شود و فرو می ریزند .

باور به اینکه ما جزئی از این طبیعت و عالم هوشمند هستیم و طبیعی است که لاغر باشیم، شاد باشیم سلامت باشیم ،ثروتمند باشیم و این باور صحیح ،باعث میشه به دلایل ایجاد الگوهای ذهنی مخرب خود پی ببریم و درجهت اصلاح آنها اقدام کنیم و خیلی خودبه خودی یک زندگی عالی در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم .

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای تغییر منطق مغزی درباره انتظار چاقی داشتن باید مراحل زیر را دنبال کنید.

مرحله اول:

با پاسخ دادن به پرسش های مطرح شده می توانید به فرمول های ذهنی که منطق مغزی شما را درباره چاقی ایجاد کرده اند شناسایی کنید. بنابراین توصیه می شود با دقت و شرح انشایی به سوالات این بخش پاسخ دهید.

  • چرا تا حالا لاغر نشدی؟
  • اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟
  • نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟
  • دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟

مرحله دوم:

برای ایجاد انتظار لاغری باید به صورت منطقی به خودتان اثبات کنید که جسم شما توانایی لاغر بودن و لاغر ماندن را دارد. بنابراین با دقت و شرح انشایی به سوالات زیر پاسخ دهید.

  • با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.
  • مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید.

بعنوان مثال در گذشته تعمیرات وسایل خانگی را یاد گرفتم و هنوز هم به یاد دارم. در گذشته نواختن سنتور را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم سنتور بزنم. در گذشته نقاشی کردن را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم نقاشی بکشم.

  • با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.74 from 95 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9249
برچسب ها:
193 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار eli_naz_188@yahoo.com
      1400/02/19 20:01
      مدت عضویت: 1102 روز
      امتیاز کاربر: 195 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,338 کلمه

      سلام و روز همگي بخير

      گام هفتم

      چرا هر چي تلاش كردم لاغر نشدم؟

      من جواب اين سوال رو از باب زندگي خودم و تجربه شخصي خودم بررسي و تحليل ميكنم.

      اولين جوابي كه به ذهنم مياد اينه كه من بله خيلي روشها امتحان كردم و خيلي اقدام به لاغري كردم

      اما ” اقدام ” كردن به همون اندازه مهم هست كه “مصمم بودن در مسير” و “صبور بودن تا انتهاي مسير” به همون اندازه مهم و مهمومهم هستن.

      خب حالا آيا منِ الهام كه ادعا ميكنم بارها براي لاغري تلاش كردم،به همون نسبت مصمم و صبور هم بودم توي مسير؟

      جواب من:

      توي اكثر موارد خير نبودم.

      توي سه مورد بله و نتيجه گرفتم و تا ٢٠ كيلو لاغر شدم

      پس من خودم اعتراف ميكنم كه در مسير غلطي كه انتخاب ميكردم (اغلب موارد انواع رژيم و ورزشها) من اولين روز و اولين هفته اقدامونيتم خير و مثبت و مصمم و صبور بودم اما

      اما تا سر ٧ روز ميشد و من توي آينه يا ترازو اثري نميديدم واقعا بي روحيه خسته و نا اميد از زندگي و سرنوشت شوم دوباره عادات بديدر پي ميگرفتم.

      يك نكته جالب اين بود كه

      الان ميبينيد كه ويرووس كرونا هر روز يك نوع جهش يافته جديد توليد ميكنه؟ 😄

      ميخوام بگم هر بار كه من رژيم ميگرفتم و نتيجه نميگرفتم يكسري عادات جديد و جهش يافته ي بد غذايي به عادات قبلم هم اضافه ميشدودليل اين عادات جديد تنبيه و صدمه به وجود بي ارادم بود چون درجه ي نفرت از خودم هر بار بيشتر از قبل ميشد يه كارايي موقع زيادهخوري ميكردم كه بيشتر خودمو عصباني و تنبيه كنم.

      استاد عزيز و دوستاي گلم

      قبول داريد ميزان موفقيت كساني كه توي زندگيشون يكبار هم رژيم نگرفتن در مقابسه با كسايي كه ٣٠ بار رژيم گرفتن و شكست خوردن وشايد دوبار موفق شدن بيشتره؟(مسير رژيم مسير غلطيه)

      اما چرا؟

      چون ميزان حس ذلت و خواري و شكستو نفرت از خود، توي فردي كه شكست توي اقدام به لاغري رو تجربه نكرده به مراتب كمتر از منيهست كه نقطه شروع و پله ي اولم نفرت از خوده چون كلي شكست خوردم.

      يه مثال بزنم:

      يه خاله دارم سنش ٥٣ هست و وزنش متناسب نيست اما خيلي چاق هم نيست.

      اين خاله ي من عاشق خودشه يعني توي فاميل همه ميدونن با اينكه دو تا دختر داره اما اول براي خودش خريد ميكنه بهترين قسمتغذارواول خودش ميخوره و …

      حالا من كاري به اين رفتارش در اصول انساني و … ندارم

      اما توي موضوع اضافه وزنش بارها همسرش يا دختر خاله هام گفتن مامان شكم اوردي يا فلان لباست خوب نميشه تحت هيچ شرايطيقبول نكرده و گفته من فوق العاده جذاب و ظريفم!

      خاله من توي پله ي عشق به وجودش ايستاده .

      خب؟

      يكبار مراسم ازدواج دخترش يك پيرهن فوقالعاده گرون دوخته بود اما نپوشيده بود و دو سال توي كمدش بود برنامش اين بود اونو بپوشهاما چون سايزش زياد شده بود تنش نميشد

      خاله جون از باب علاقه به خودش كه ميخواست پيرهنش تنش شه و لذتشو ببره گفت لاغري كه چيزي نيست من تا قبل مراسم اين تنم ميشه.

      خلاصه با كمي توجه به چيزايي كه ميخورد خيلي زود دو سايز كم شد و تا مدتها هم همون سايزو حفظ كرد.

      من اين مثالو زدم نه اينكه بگم رژيم دو هفته اي كار درستيه

      *نه فقط خواستم مغز و نگرش انساني كه لاغري رو از پله ي عشق به خود شروع ميكنه سريعتر و بهتر جواب ميده.*

      و براي همين هم هست كه استاد مثل كسايي كه مسابقه ميدن ،قبل بازي مارو گرم ميكنه با فايلهاي عشق به خود، تا وقتي وارد ميدونبازي شديم گرمِ گرم شده باشيم.به يقين كه دلگرمي به مسير و عشق به خودت به عنوان تنها مسافر اين جاده اولين و مهمترين عامل حركتماست.

      من توي مسير لاغري با ذهن تا ميتونم اين ذهن و روح و جسم كه بهش سالها بي توجه و متنفر شدم رو گرم ميكنم و هر روز بهش عشقميدم تا بتونه بازي لاغري رو درست و با انرژي مضاعف برنده بشه.

      خب حالا قسمت اول جواب اين سوالم نتيجه اين ميشه كه من

      اول اينكه كلا مسيرم غلط بوده و زده بودم جاده خاكي! و دوم اينكه فاكتورهاي مهم موفقيت در مسير لاغري رو رعايت نكردم و براي همينهم لاغر نشدم.

      ✔️انگار فرمان ماشين و دستم ميگرفتم اما

      •بنزين نداشتم

      •تايرام پنجر بود

      •آينه بغلم شكسته بود

      •روغن تموم كرده بودم

      و ….

      ✔️رژيم دستم بود اما

      •پذيرفتن مسئوليت چاقي نداشتم

      •نميگفتم چاقي غير طبيعيه

      •ميگفتم من استعدادشو دارم

      •ايمان به موفقيتم خيلي كم بود

      •از خودم متنفر بودم

      •از خود مسيرم ناراضي بودم و ميخواستم زود بگذره

      و….

      خب معلومه كه ماشينم حركت نميكنه!

      تازه ببينيد چقدر ماشين خوبي بوده كه واسه شروع حركت هيچكدوم از اينارو نداشته ولي باز منو تو چند مورد اونم از جاده خاكي  تا يهايستگاهي هم رسونده بوده!

      من توي ٣ مورد موفقيت لاغريم براي شروع مسير هيچكدوم از فرمولهاي صحيح ذهني رو نداشتم ولي با زور و فشار جسم تا يكي دو هفتهاولشو جلو ميرفتم ولي از اونجا به بعدش يه نور اميد و نتيجه كوچيك كه ميديم ميشد انگيزه واسم كه بنزينو ،روغنو هم توش ميريختم.

      يعني وسطاي راه عشق به خودم بالا ميرفت يا بخاطر نتيجه ي جزئي كه ديده بود ذوق زده ميشدم و ميگفتم لاغري هيچي نيس و چندتافرمول صحيح رو بي اطلاع و غير ارادي چاشني كارم و وارد ذهنم ميكردم و بوم 💥من تو عرض سه ماه ٢٠ كيلوم ميرفت!

      باور كنين بعد دو هفته استمرار توي مسير اونقدر حس افتخار به خودم بهم دست ميداد كه اشتهام كلا ميرفت و من بارها به خودم ميگفتمالهام برو بخور ميميري ها و ميگفتم نه اصلا ميل ندارم.

      اينا اتوماتيكي بود.

      من با توجه به اين تجربه ي شيرين كاهش وزنم در گذشته و مقايسه اون با مسيري كه حالا توش هستم به اين نتيجه گيري ميرسم كهمسير لاغري با ذهن اول بنزين و روغن و آينه و هر چي كه ماشين براي رانندگي و كنترل نياز داره اول چك ميكنه و مطمئن ميشه ماشينسالم و آماده س بعد كار زيادي براي خود ماشين (جسم ما) نميمونه خود بخود و بطور طبيعي و با زدن استارت حركت ميكنه.

      ميخوام توي اين قسمت كمي بيشتر راجع به عوامل جانبي اين كه چرا تلاشم در اكثر اوقات منحر به لاغريم نميشد هم توضيح بدم؟

      يادمه يسري عوامل بيروني خيلي روي مسير مصممي كه در پيش ميگرفتم اثر ميزاشت و منو از ادامه راه منصرف ميكرد

      مثلا

      رژيم شروع ميكردم خيلي خوب جلو ميرفتم يه هفته دو هفته ميشد مامانم ميگفت تو همينجور كه هستي از همه خوشكل تري همه آرزودارنجاي تو باشن اصلا مگه لاغرا چيكار كردن كه تو اينقدر دنبال لاغري هستي ؟مردا زن پُر دوس دارن 😐

      يا جايي ميرفتيم ميگفتن الهام خيلي لاغر شدي بسه ديگه تا كجا ميخواي بري جلو كلا محو ميشي آب ميشي !

      اين توجه به حرف ديگران اصلا خودش مجازات داره!

      يعني بيشتر ما آدما زندگيمونو نابود كرديم سر توجه به حرف ديگران و حركت طبق نظر مردم.

      خوبه خداروشكر تو اين مسير ما ياد گرفتيم كه كم كم توجه رو فقط و فقط روي خودمون متمركز كنيم.

      •خب حالا ميخوام نظرمو در مورد اينكه ما نميتونيم خلاف طبيعت بدنمون عمل كنيم بنويسم.

      يعني خدايا چي ميشد تو كه ٩٠٪؜ اعمال بدنمون رو غير ارادي و اتوماتيكي خودت تنظيم كردي اين خوردن رو به عهده خودمون گزاشتيببين چه خرابكاري كه بار نداديم 😞

      من بعد شنيدن اين فايل نكته اي كه دستگيرم شد و ميخوام روش متمركز شم اينه:

      فكرم رو از تجسم و برنامه ريزي براي انواع غذاها مرخص و رها كنم و تصميم رو بزارم براي زماني كه ذهنم و حسم هماهنگ با هم علائمواقعي گرسنگي رو ميدن .

      ميدونم گفتن اين حرف آسونه اما در عمل سخت تره.

      ولي ميدونم با تمرين و تكرار قابل محقق شدنه.

      اگه مسئوليت سنگين تصميم خوردن رو به عهده ي طبيعت بدنم بزارم بار فكري اينكه چي بخورم كي بخورم از شونه من خالي ميشه.

      سعي كنم دائما تكرار كنم كه الهام طبيعت اصلي تو متناسب و بدون اضافه وزنه و اين چاقي فعلي اصلا طبيعي و راحت نيست.

      اينجا بايد به يه نكته ظريف دقت كنيم

      اونم اينه كه طبيعي ندونستن اضافه وزنمون = زشت دونستن فرم فعليمون نيست

      قرار شد خودمونو دوست داشته باشيم

      درسته؟

      خب اينطور قراره بگم

      الهام عزيزم،من ميدونم كه فرم طبيعي و اصلي تو متناسب بود و من مسئول اين ١٠ كيلو اضافه وزنم من اين مسئوليتو به عهده ميگيرمومعذرت ميخوام و ميخوام بگم كه هنوز هم دوستت دارم اما اينو به خودم ميگم كه من باعث شدم فرم طبيعي و متناسبم امروز غير طبيعيبشه و تمام تلاشم رو خواهم كرد كه دخالت كمتري توي روند طبيعي بدنت انجام بدم.

      فرم كنوني من امروز غير طبيعي و با دخالت من به اين شكل در اومده اما چون من مسئوليت اين خسارت رو به عهده گرفتم جسممرودوست دارم چون اون واقعا بي گناهه.

      من گناهكارم پس انصاف نيست نفرت سهم يه بي گناهي بشه كه روال عادي و طبيعي خودش تناسب اندام بود.

      اين از تمرين غير طبيعي پنداشتن چاقي و اينكه چرا من با وجود تلاشم هنوز لاغر نشدم.

      *حالا ميخوام آخر اين گام كمي از جايي كه فعلا توش قرار دارم بگم

      استاد عزيز و دوستاي گلم

      مسير پر فراز و نشيب لاغري با ذهن مثل در اوردن پرونده هاي خاك خورده از بايگاني و جايگزين كردن پرونده هاي تازه توشه.

      همونقدر پر زحمت و وقت گيره.

      تو اين مسير چند هفته اي من از شروع اين راه

      من هر روز بي وقفه فايلا تمرين ها و ديدگاه ها رو گوش و تمرين كردم.

      دلم ميخواد زود به تناسب اندام برسم

      كدوم يكي از ما دوست نداره با سرعت بالا به اون مزه ي شيرين تناسب اندام برسه؟

      اما چون اين مسير اذيتم نميكنه با اينكه سرعتش كمه اما من ولش نميكنم

      انگار كه سوار يه درشكه از بين جنگلاي سبز و صداي رودخونه و پرنده ها داري ميري و ميدوني كه طول ميكشه برسي ولي خب زيادمعجله نداري كه برسي چون مسير لذت بخشه.

      -گاهي بعضي حرفا عادتهاي بدمو نشونه گرفته و ناراحت شدم

      -گاهي بعضي فايلا دست رو حرف دلم گزاشته

      -گاهي با بعضي فايلا گريه كردم

      -گاهي هم استاد يه حرفي تو يه فايل زده من فقط خنديدم!

      اين فايلا و ديدگاههاي دوستام همه منو آروم ميكنه.

      -شده روزي كه بي نهايت آرامش داشتم و احساس كمتري به خوردن داشتم

      -شده روزي كه عادات كهنه م پر رنگ تر بوده و خودشو نشون داده

      -شده روزايي كه نظارت و آگاهي خوردنم كمتر بوده و بعدش كمي ناراحت شدم

      و شده روزايي كه خودمو خيلي تشويق كردم و از رفتارهاي جديدم سوپرايز شدم.

      ميخوام بگم بچه ها ما همه انسانيم

      و ما جايز الخطا هستيم

      گاهي با اينكه سير بودم كمي بيشتر خوردم

      گاهي هم سير نشدم و نخوردم

      شناسايي اون حس در اون لحظه و آناليزش كه منجر دو واكنش متفاوت در موقعيت يكسان ميشه وظيفه و تكليف جديديه كه من قبلاباهاشآشنا نبودم و روش تمركزي نكردم و مسلم هست كه امكان خطام وجود داره اما دارم ياد ميگيرم

      اما ميدونين به چه دستاوردهايي رسيدم؟

      اينكه در مقايسه با گذشته

      -حس عذاب وجدان ندارم

      -حس تنفر از خود ندارم

      -در حد خفگي اصلا نخوردم

      -براي تنبيه خودم نخوردم

      -پياده روي رو با عشق انجام دادم

      -بسياري از باورهاي پوچم راجع به روشهاي لاغري به نيست رسيده.

      -دنبال روشهاي لاغري ديگه هيچ جا نبودم

      -راجع به چاقي يك كلمه حرف نزدم

      ولي در جهت خلاف شده كه :

      -همچنان بدون حس گرسنگي خوردم (كمتر از قبل)

      -شده كمي بيشتر از سيري خوردم (نه حد خفگي)

      -شده به اين فك كنم كاش زودتر لاغر شم (بعد به خودم گفتم عيب نداره عوضش اين مسير هر يه ذره كاهش وزنت براي ابد ميره)

      -شده يه سوپر استار ببينم و به اندامش بگم خوشبحالش (بعد گفتم ما خودم هم همونطور بودم قبلا و اين اسونترين كار دنياست كارينكرده كه)

      /شده گاهي ريزه خواري و تنقلات خوردم (اما خيلي كمتر از قبل خوردم و دلم نيومده زياد بخورم اخه ذهنم ناراحت ميشه)

      ميخوام بگم اگه شمام كامل و عالي نيستين خواهش ميكنم خودتونو سرزنش نكنين ما همه تو يه مسيريم و همه داريم ياد ميگيريم.

      شايدمثالايي كه من زدم با مثالاي زندگي و عادات شما فرق كنه اما هر عادتي كه دارين باور كنين كوچولو كوچولو و كم كم ميره.

      اما يهو نميره 🙅🏼‍♀️

      نميشه با دو هفته فايل گوش دادن من فردا بيدار شم و اصلا نخورم و ريزه خواري نكنم و كلا بشم يه آدم ديگه!

      اما اون تغييرات كوچيكي هم كه كردم جشن ميگيرم و مرور ميكنم.

      من امروز يه مثال بزنم از اينكه چيكار كردم؟

      امروز صبح من بيدار شدم و تصميم گرفتم اون چالش اينكه تا صداي معدت بلند نشده نخور رو اجرا كنم!

      من صبحا زود ميرفتم پياده روي زود ميومدم صبحونه ميخوردم

      توي مسير پيشرفتم تو لاغري عادت خونه رسيدن و توي آشپزخونه رفتن و خوردنمو راه راهيش كردم به

      خونه رسيدن دوش گرفتن و اخبار و برنامه ها رو چك كردن و خوردن كمي بعد از خونه رسيدن.

      اينو اجرا ميكردم و كمي سخت بود اما اجراش كردم!

      آفرين به خودم!

      حالا تصميم گرفتم اون صبحونه رو تا زماني كه شكمم صدا نده نخورم!

      رفتم پياده روي و اومدم و كارامو كردم و منتظر صدا شدم 😂

      نيومد

      شد ١٢ نيومد! گفتم وا مگه ميشه!

      خلاصه اينكه صداي شكمم نيومد اما من ١٢ صبحونه خوردم چون فك كردم ديگه نميشه منتظر بمونم صبحونه تازه ميخوام! 🤣

      خب صبحونه رو درست كردم وسطاي راه خوردنم احساس كردم اصلا از اولشم گشنم نبود🤨

      اون حس بخور بخوركه قطع شد منم نخوردم صبحونه رو نيمه گزاشتم.

      دوستاي گلم

      اين نحوه ي فكر من خيلي جديده

      اين عادت و فرم خوردن منم خيلي جديده

      اره دو هفته س گوش دادم فايلارو ولي به مرحله اجرا كه ميخواي برسوني عجيب و غريب ميشه!

      تا حالا شده دوستتون از رابطه اش با پارتنر يا شوهر يا خانومش بهتون بگه و شما مثل يك روانشناس حرفه اي خوانواده بهش راه صحيح رو نشون بديد؟!

      بعد نوبت خودمون شده ديديم ما هم به مشكل برخورديم؟!

      حالا اين عادات غذايي جديد رو چون قبلا نداشتيم ذهنمون در مرحله اجرا تا دلش بخواد غريبي ميكنه و راحت نيست باهاش!

      ميگه اين الهام اولا كه سحرخيز بود يه عمر صبحونه ٨ ميخورد

      يه دو هفته س ساعت ١٠ ميخوره!

      الانم كه ١٢ ميشه هنوز نميخوره!

      چه اتفاقي افتاده؟؟؟؟؟

      حالا اين ذهن متعجب من با وجود اينكه منو مجبور كرد با وحود عدم گرسنگي ساعت ١٢ بخورم اما ميدونين چه همكاري كرد؟

      نصف بشقاب كه رسيدم گفت الهام نخور نميخوام 😌

      عزيز دلم!

      خودش گفت نخور الهام تو حيفي تا اينجاش عالي اومدي اما من قبول دارم كه تو گشنت نبود و دفعه بعد بيشتر صبر ميكنم!

      اينجور ميشه كه كم كم و ذره ذره ذهنتون باهاتون را مياد و مهربون و بهترين رفيقتون ميشه و حتي اگه دلتون هم بخواد نميتونين ديگه مثلسابق رفتار كنين چون همون قدرت بي نظير ذهنتون با تمام قوا پشتتونه و امكان هيچ حركت و عادتي كه منحر به عذاب وجدانتون و حسضعفو شكست در شما بشه نميده.

      اميدوارم مثال امروز من هم كمكي به شما مهربوناي دوست داشتني كرده باشه كه بدونين الهام هم اشتباه ميكنه و ما همه اشتباه ميكنيموايرادي نداره.

      فقط يادتون نره در هر حالتي با خودمون مهربون باشيم.

      دوستدارتون

      الهام ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم