انتظار چاقی مانع اصلی لاغر شدن افراد است.
همه افراد چاق بارها برای لاغر شدن تلاش کرده اند اما موفقیتی کسب نکرده اند و این در صورتی است که آنها برای چاق شدن هیچ تلاشی نکرده اند و خیلی طبیعی و خودبخودی چاق شده اند.
واقعا چرا لاغر نمیشم؟!
در تمام سال هایی که اضافه وزن داشتم و بارها برای لاغر شدن از طریق اجرای رژیم های سخت و ورزش های سنگین تلاش می کردم این سوال مهم در ذهن من پررنگ تر می شد که با اینکه تا این اندازه برای لاغر شدن تلاش می کنم چرا لاغر نمیشم؟
جهان پیرامون ما بهترین مشاور و راهنمای انسان هاست.
بسیاری از پیشرفت ها از توجه به قوانین جهان هستی حاصل شده و هر روزه انسان به قوانین بیشتری دسترسی پیدا می کند و این فرایند سبب گسترش و پیشرفت امکانات در زندگی بشر شده است.
همانطور که بشر با استفاده از قوانین جهان هستی توانسته است تغییرات گسترده ای در شرایط زندگی خود ایجاد کند، ما نیز می توانیم با درک و استفاده از قوانین ثابت جهان هستی شرایط جسمی خود را تغییر دهیم.
درک این قانون و استفاده از آن برای تغییر محتوای ذهنی خود درباره چاقی می تواند تاثیر قابل توجهی در تغییر وضعیت جسمی ما داشته باشد.
یکی از مهمترین قوانین طبیعت “عدم تغییر پذیری طبیعت” است که باعث می شود به هیچ عنوان نتوانیم در روند کار طبیعت تغییر ایجاد کرده یا آن را متوقف کنیم.
لازم به ذکر است که انسان توانسته است با پیشرفت در درک مسائل علمی تغییراتی در گیاهان یا محصولات کشاورزی ایجاد کند اما این تغییر محدود به همان گونه می باشد و تاثیری بر روند کلی طبیعت ندارد.
بعنوان مثال بشر به هیچ عنوان قادر به تغییر شرایط جوی نیست یا رشد گیاهان و بسیاری موارد دیگر.
سالهاست انسانها در حال استفاده از منابع طبیعی هستند و در نحوه برخورد با طبیعت باعث صدمه زدن به طبیعت می شوند اما این رفتار انسانها تغییری در روند کار طبیعت ایجاد نکرده است.
فرض کنید با اشتباه انسانی جنگل انبوهی آتش بگیرد و بخش عمده ای از پوشش گیاهی آن از بین برود، طبیعت مجددا شروع به ترمیم و اصلاح خرابی ایجاد شده میکند.
یعنی حتی آتش گرفتن هم لحظه ای در روند کار طبیعت خلل ایجاد نمی کند و جهان هستی پیوسته در حال انجام مراحل گسترش و تکامل خود است.
هیچ یک از قوانین طبیعت را نمی توان تغییر داد، مسیر وزش باد، زمان طلوع و غروب، زمان ریزش باران، جاذبه زمین، رشد و نمو گیاهان و خلاصه در هیچ روند کار طبیعت نمی توان تغییر ایجاد کرد.
شاید بتوان با اصلاح و تغییرات ژنتیکی از یک گل رز قرمز، گل رز مشکی رویاند اما از گل رز قرمز دیگری فقط گل قرمز رنگ رویده می شود.
هرچیزی در جهان طبیعی باشد نمی توان آن را تغییر داد، می توان در آن خلل ایجاد کرد اما نمی توان آن را برای همیشه تغییر داد.
ارتباط قانون طبیعت با چاقی؟
اگر اضافه وزن و چاقی برای شما طبیعی شده باشد شما هرچقدر تلاش کنید شاید بتوانید برای مدتی مقداری از وزن خود را کاهش دهید اما مطمئن باشید نمی توانید برای همیشه لاغر بمانید و مانند افراد متناسب زندگی کنید.
دلیل مقاومت چاقی در برابر تصمیم شما برای لاغری این است که:
چاقی در ذهن شما طبیعی شده است و با انچه برای ذهن ناخودآگاه شما طبیعی شده باشد نمی توان مبارزه کرد.
همه افرادی که برای لاغر شدن از روش های فیزیکی یا دارویی استفاده می کنند در حال مبارزه کردن با طبیعت جسمی خود هستند و بارها شاهد شکست خود و دیگران در این زمینه بوده اید.
اگر تمایل دارید لاغر شوید باید آگاه باشید ابتدا باید حالت طبیعی بودن چاقی (انتظار چاقی) را در ذهن خود تغییر دهید.
باید هر بار که به اضافه وزن خود توجه کردید برای شما چاقی غیرطبیعی باشد.
باید هیچوقت وضعیتی که دارید را به عنوان یک وضعیت طبیعی و تثبیت شده نپذیرید. چون باعث ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما خواهد شد.
در این صورت است که شما توانسته اید اولین گام برای حرکت به سمت لاغر شدن را بردارید.
نکته قابل توجه این است که همه افراد چاق از چاق بودن و وضعیت خود ناراضی هستند اما نارضایتی به معنای نپذیرفتن چاقی نیست.
این دو موضوع با هم تفاوت دارد.
حتما شما از وضعیت چاقی خود ناراضی هستید که بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف استفاده کرده اید یا اکنون تصمم گرفته اید از طریق یادگیری لاغری با ذهن رویای لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنید.
اما نارضایتی شما در سطح فکر و منطق شما ایجاد می شود.
آنچه مهم است نگاه شما به موضوع چاقی است.
چرا چاق هستی؟
چرا لاغر نمی شی؟
آنچه درباره چاقی در ذهن شما ذخیره شده است انتظار شما از چاقی را مشخص می کند.
اگر در ذهن خود دلایل متعددی برای چاق بودن خود دارید شما در واقع چاقی را حق طبیعی خود می دانید.
اگر هر بار که از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده اید و نتیجه نگرفته ای بیشتر باور کردی که تلاش برای لاغر شدن بی فایده است و شما نمی توانید لاغر شوید به این مفهوم است که چاقی در ذهن شما طبیعی شده است.
تقابل افکار لاغری و انتظار چاقی
همه ما دوست داریم لاغر شویم حتی اگر به ظاهر به این موضوع اقرار نکنیم و حتی افراد چاقی که با صراحت از چاق بودن خود راضی هستند و ادعا می کنند من دوست دارم چاق باشم، هرگز این اقرار صادقانه نیست.
طبیعت بدن انسان لاغری است و جسمی که اسیر چاقی باشد همواره در حال فریاد مشکل چاقی از طریق مشکلات جسمی و درگیری های ذهنی و فشارهای عصبی است و این موضوع را همه ما درک و تجربه کرده ایم.
بنابراین همه چاق ها دوست دارند لاغر شوند اما اینکه چرا لاغر نمی شوند به این دلیل است که افکار لاغر کننده قادر به غلبه بر انتظار چاقی نیستند.
قدرت افکار لاغر کننده در برابر انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم بسیار ناچیز است به همین دلیل سالهاست افراد چاق در سراسر جهان برای لاغر شدن از طریق رژیم و روش های لاغری مختلف اقدام می کنند اما همچنان هر ساله بر تعداد چاق های دنیا اضافه می شود.
افکار چاقی همان تصمیماتی است که شما زمانی که از چاقی خود به خشم می آیید اتخاذ میکنید.
هربار که به طریقی از چاقی خودم متنفر می شدم در همان چند روز تصمیم قاطع می گرفتم که دیگه هرطور شده باید لاغر بشم. اما این تصمیم در برابر انتظاری که از چاق بودنم داشتم توانایی مقابله کردن نداشت.
به همین دلیل در تمام سالهای چاقی ام یکی از مهمترین چالش های ذهنی من این بود که: چرا لاغر نمیشم؟
انتظار چاقی چیست؟
انتظار چاقی نگرشی است که فرد درباره آینده خودن در ذهنش ایجاد می کند.
به عبارت ساده تر ما آینده جسمی خودمان را پیشگویی می کنیم.
حالا سوال اینه که:
چرا ما ناآگاهانه آینده جسمی خودمون رو به شکل چاق بودن پیشگویی می کنیم؟ چرا به شکل لاغر پیشگویی نمی کنیم؟
پیشگویی کردن به صورت خودبخود در ذهن انجام میشود یا ما بر چطور پیشگویی کردن ذهنمان تسلط نداریم اما می توانیم با اطلاعاتی که در اختیار ذهن قرار می دهیم چطور و چگونه پیشگویی کردن ذهن را کنترل کنیم.
اطلاعاتی که شما درباره چرایی چاق شدن خود وارد ذهنتان کرده اید به شکل خودبخودی چگونه پیشگویی ذهن برای آینده جسمی شما را شکل می دهد.
انتظار چاقی نتیجه اطلاعاتی مانند:
- چاقی من ارثی است.
- چاقی من بخاطر کم تحرکی است.
- چاقی من بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدن است.
- چاقی من بخاطر مصرف قرص تیروئید یا هر داروی دیگری است.
- چاقی من بخاطر شباهت من به عمه، خاله، دایی یا هر انسانی است که قبل از شما متولد شده است.
- چاقی من بخاطر علاقه من به مصرف فلان مواد غذایی است.
- چاقی من بخاطر ….
این لیست می تواند ده ها ردیف دیگر ادامه پیدا کند و هر فرد بنا به آنچه درباره چاقی شنیده و باور کرده است می تواند دلایل چاق بودن خود را بعد از بخاطر …. بنویسد.
اینها اطلاعاتی است که شما درباره چاقی وارد ذهن خود کرده اید و به صورت خودبخود نحوه پیشگویی کردن ذهن خود درباره آینده جسمی تان را مشخص می کند.
اکنون تصور کنید شما به هر دلیل از چاقی متنفر شده و تصمیم به لاغری می گیرید.
تصمیم شما برای لاغر شدن فقط یک فکر است. فکری که هیچ ریشه و قدرتی در ذهن شما ندارد.
نکته جالب اینکه همه ما دوست داریم لاغر شویم اما در ذهنمان کلی اطلاعات و دلیل منطقی برای لاغر نشدن داریم.
در این شرایط افکار لاغر کننده حتی زورشان به منطق های لاغر نشدن ذهن نمی رسد چه برسد به قدرت نمایی در مقابل انتظاری که از چاق بودن در ذهنمان داریم.
نمونه هایی از منطق های لاغر نشدن:
- چربی های بدن من کهنه شده و به این راحتی آب نمیشه.
- چربی های بدن من سفت شده و با ورزش سنگین آب میشه.
- طبع بدنی من فلان است و خیلی سخت لاغر میشود.
- من انرژی لازم برای فعالیت زیاد کردن را ندارم بنابراین نمی توانم لاغر شوم.
این فهرست هم می تواند برای هر فرد چاق مختص به خودش باشد و دلایل و منطق های خاص خودش برای لاغر نشدن را داشته باشد.
با درک این آگاهی به لطف یادگیری مبانی لاغری با ذهن من به پاسخ سوال مهم ذهنم که چرا لاغر نمیشم؟ پی بردم و با استفاده از تمرینات آموزشی که در دوره های لاغری با ذهن ارائه شده است توانستم منطق ذهنم برای لاغر نشدن و چاق بودن را تغییر داده و به منطق لاغر شدن تبدیل کنم.
به مرور پیشگویی ذهن من درباره چاقی به لاغری تغییر پیدا کرد و من بدون هیچگونه زحمت خاص یا تحمل رنچ رژیم غذایی به سمت تناسب اندام ایده آل حرکت کردم.
تغییر فرمول های چاقی ذهن
یکی از راه های تاثیرگذار در تغییر انتظار چاقی در ذهن مشاهده تصاویر افرادی است که مثل ما چاق بوده اند اما با استفاده از روش لاغری با ذهن توانسته اند نتایج عالی کسب کنند و شرایط جدیدی در زندگی خود ایجاد کرده و آرزوی لاغر شدن خود را به واقعیت تبدیل کنند.
برای این منظور می توانید تصاویر برخی از شگفتی سازان لاغری با ذهن را تماشا کنید.
برای اطلاع بیشتر شما دوست عزیز درباره انتظار چاقی مطالب مهمی درباره چگونه طبیعی شدن چاقی در ذهن ناخودآگاه و نحوه تغییر آن آماده کرده ام که امیدوارم بارها این فایل را گوش کنید تا به اهمیت این موضوع پی ببرید و بتوانید ذهن خود را از حالت طبیعی بودن اضافه وزن خارج کنید.
نوشته تاثیرگذار ملکه عشق
✨جهان پیرامون ما بهترین مشاور ماست
بسیاری از پیشرفتهای انسان به خاطر توجه به قوانین جهان هستی بوده است و ما هم میتونیم از این قوانین در جهت مسیر موفقیت خود بهره مند شویم .
✨یکی از قوانین طبیعت عدم تغییر پذیری طبیعت است
یک قانون طبیعی داریم مثل جاذبه یا دمای جوشیدن آب یا بارش باران تعداد ضربان قلبمون و پلکمون که غیر قابل تغییر هست مثلا اگر گندمی بکاریم حتما گندم درو می کنیم نه جو!…و قانون دیگر بدیهی است یعنی ما با ذهنمون در روند قانون طبیعی اختلال ایجاد کرده ایم
و هر هر رفتار ما یک نتیجه ای دارد و عادتهای ما طبیعی نیستند چون به صورت الگو در ذهنمون ذخیره شده اند
اگر انتظار چاقی در ذهن ما طبیعی شده باشه هرچقدر برای لاغری تلاش کنیم نتیجه ای دریافت نمی کنیم !…
هر چقدر با فشارهای فیزیکی بر جسم تغییراتی ایجاد کنیم باز به دلایلی که برای ذهن خود منطقی و طبیعی کرده ایم چاق می شویم.
همه ی افراد متناسب از قوانینی پیروی می کنند که متناسب هستند ولی افراد چاق قوانین مربوط به خود را دارند که باعث چاقی آنها شده است .
متناسبهایی هستند که مصرف بالایی از غذایی فست فودی دارند یا تحرک ندارند یا خواب زیاد دارند حتی تیروئید و قند دارند اما متناسب هستند و این ثابت می کنه در ذهن افراد چاق قوانینی وجود دارد که باعث بروز عادتها و رفتارهای چاق کننده در آنها می شود و تمام رفتارها و عادتهای افرادی که اضافه وزن دارند به دلیل سالها تکرار و البته آموزش و تجربه باعث شده فکر کنند که این رفتارشون طبیعی هست و به همین سادگی دچار انتظار چاقی می شوند.
چرا چاقم ؟
چرا لاغر نمی شوم؟
تمام دلایلی که برای پاسخ این دوپرسش در ذهن خود داریم باعث شده است که حالت چاقی در ذهن ما طبیعی باشد و مانع لاغری ما بشود!…
اولین بار که پارسال این فایل را گوش کردم متوجه شدم که حتی در کلام من می گویم باید وزن کم کنم یعنی الآن طبیعی ام و باید از حالت طبیعی کم کنم و این در ذهن من شکل گرفته بود افراد چاق زیای متوجه کلام و فرمولهای ذهنی خود نیستند در واقع چون درذهن ما چاقی طبیعی هست می گوییم مثلا ۵ کیلو کم کردم.
قانون وساختار ذهن ما براساس گسترش و پیشرفت هست و انگار کم کردن مساوی با بیماری و ضعف و شکست در ذهن هست و تلاش می کنه که ما کمتر از حالت عادی نباشیم !…یعنی به اصلاح کاهش وزن نداشته باشیم حتی کلمه کاهش وزن هم یعنی از حالت طبیعی خارج شدن !…
بنابراین باید بدانیم ما اضافه تر از حالت طبیعی خود وزن داریم و باید اضافه وزن خود را رها کنیم به لطف خداوند حدود این یک سال همیشه در کلام مراقب گفتن این جمله بوده ام و به نظرم امروز این فرمول در ذهنم خیلی کمرنگ تر هست .😊
همیشه شک و تردید یعنی تزلزل باور و فروریختن آن و آماده شدن برای دریافت آگاهی جدید.
با دریافت محتوای آموزشی ما ضربه هایی به باورهای پنهان ذهن چاق خود میزنیم که مانع لاغری ما هستند و با ادامه دادن و استمرار در مسیر هست که پایه این باورهای غیر صحیح و چاق کننده سست می شود و فرو می ریزند .
باور به اینکه ما جزئی از این طبیعت و عالم هوشمند هستیم و طبیعی است که لاغر باشیم، شاد باشیم سلامت باشیم ،ثروتمند باشیم و این باور صحیح ،باعث میشه به دلایل ایجاد الگوهای ذهنی مخرب خود پی ببریم و درجهت اصلاح آنها اقدام کنیم و خیلی خودبه خودی یک زندگی عالی در تمام جنبه های زندگی را تجربه کنیم .
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای تغییر منطق مغزی درباره انتظار چاقی داشتن باید مراحل زیر را دنبال کنید.
مرحله اول:
با پاسخ دادن به پرسش های مطرح شده می توانید به فرمول های ذهنی که منطق مغزی شما را درباره چاقی ایجاد کرده اند شناسایی کنید. بنابراین توصیه می شود با دقت و شرح انشایی به سوالات این بخش پاسخ دهید.
- چرا تا حالا لاغر نشدی؟
- اگر با استفاده از برنامه های رژیمی یا ورزشی مقداری لاغر شدید چرا دوباره چاق شدید؟
- نگرش شما درباره لاغر شدنتان چیست؟ راحت لاغر می شوید یا به سختی لاغر می شوید؟
- دلایلی که از دیگران درباره چاق بودن خودت شنیدی را بنویسید؟
مرحله دوم:
برای ایجاد انتظار لاغری باید به صورت منطقی به خودتان اثبات کنید که جسم شما توانایی لاغر بودن و لاغر ماندن را دارد. بنابراین با دقت و شرح انشایی به سوالات زیر پاسخ دهید.
- با توجه به دفعاتی که لاغر شدید اثبات کنید که بدن شما توانایی لاغر شدن را دارد.
- مواردی که تا کنون در زندگی یاد گرفته اید و همچنان به یاد دارید را ذکر کنید.
بعنوان مثال در گذشته تعمیرات وسایل خانگی را یاد گرفتم و هنوز هم به یاد دارم. در گذشته نواختن سنتور را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم سنتور بزنم. در گذشته نقاشی کردن را یاد گرفتم و هنوز هم می توانم نقاشی بکشم.
- با توجه به توانایی خود در یادگیری و به خاطر سپاری به خودتان اثبات کنید اگر لاغر شوم می توانم برای همیشه لاغر بمانم.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
📻 رادیو لاغری
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.81 از 124 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
چرا هر چی تلاش میکنم لاغر نمیشم 🤔 سالها این سوال براس منم بود، همیشه میگفتم این همه سختی میکشم اذیت میشم ب سختی چن کیلو لاغر میکنم ولی لاغر نمیمونم و یا برای لاغر شدن همیشه باید ی کاراییو انجام بدم و سختی هایی بکشم 🙁 در حالی ک افرادیو میدیدم ک بدون هیچ زحمتی وخود ب خود لاغر ومتناسب هستن ؛ من اولین بار با گوش کردن این فایل ب فکر فرو رفتم و فهمیدم ک من هیچ وقت لاغری و تناسب رو برای خودم طبیعی نمیدونستم ،اصلا طبیعت بدنمو با باورهایی ک داشتم چاقی میدونستم ،اینکه من ژنتیکی چاقم اینکه استخون بندیم درشته طبیعیه چاق شم اینکه تحرکم کمه ،غذام زیاده ،سوخت و سازم کمه و اینقد باورهای این چنینی داشتم ک همیشه طبیعی بدنمو چاق بودن میدونستم طبیعی میدونستم ک همیشه هر لباسی کمیگیرم بعد مدتی برام تنگ بشه ،طبیعی میدونستم ک وقتی برا محلسی دنبال لباسم باید مدت ها بگردم و اخرشم لباسی ک دلخوامه پیدا نکنم ،زیاد و بی رویه خوردن رو طبیعی میدونستم و همه ی اینها باعث شده بود ک ذهنم منو ب سمت چاقی بکشونه و هر چقدم تلاش میکردم برای لاغری بی نتیجه بود چون انتظارم از بدنم و ذهنم این بود ک منو ب سمت چاقی ک طبیعت خودمه بکشونه ،بس اون چاقی خق من بود ،در حالی کچاقی بدیهی بوده و حاصل اعمال و افکار و باورهای من بوده و قانون جهان تناسب هستش وقتی معده از وقتی ک غذا واردش میشه شروع ب هضم میکنه این یعنی اینکه قانون بدن من هضم کردنه،نه نگهداشتن انبار کردن بس چیزی برای اضافه شدن در بدن من نیس و بس بدنم باید رو ب تناسب باشه بس این اضافاتی ک سالها در بدن من نمایان بود حاصل باورهای من بوده ک ذهنم در جسمم ب نمایش گذاشته ، من الان میدونم ک طبیعی بدن تناسب وپذیرش همین ی موضوع باعث از بین رفتن خیلی از باورها و ترس های من شد اینکه طبیعی بدنم میدونم ک متناسب بس از ب اندازه خوردن نمیترسم از مواد غذایی نمیترسم از بی تحرکی نمیترسم و عامل چاقی نمیدونم ،دیگه بقیه رو مقصر چاقیم نمیدونم و این کلی از مانع هارو از پیش روی مسیر تناسبم برداشت و همینطور خیلی خیلی در مسائل دیگه زندگیم وخیلی وقتا در بعضی از موضوعات فک میکنم ک آیا این موضوع ک برام پیش اومده طبیعی هست یا بدیهی ومن برای خودم طبیعیش کردم و خیلی قبول و پی بردن ب این مسئله در همه ی زندگیم عالی بوده
سلام خدمت استادگرامی ودوستان عزیز
چرا هر چقد تلاش میکنم لاغر نمیشوم؟؟؟ناخوداگاه این اواخر این سوالو از خودم میپرسبدم منی ک با همین فایلا کلی تغییر کردم ووزن وسایز کم کردم چرا ی مدته با اینکه هدف خودمو سایز ۳۶قرار دادم ولی نمیتونم و با اینکه فایل گوش میدم ودر مسیر لاغری ذهنی هستم وهر روز گامی برمیدارم چرا دیگه تغییر نمیکنم وحتی این باور استپ هم بازبرام اومده بود ومیگفتم نکنه ک در لاغری ذهن هم ی جایی استپی هست ،اخه سالها ک تلاش برا لاغری از روش های متعدد میکردم در ی مقطعی برمیخوردم ب ی مانع غول اسایی بنام استپ وزنی وخیلی وقتا همینجا میشد نقطه پایان لاغری من و میگفتم دیگه نمیتونم تا ی اندازه ای بدن من کشش لاغری داره وبعد اون مقاومت میکنه وهیچکاری از من ساخته نیست واین رو طبیعی میدونستم ، امروز با تکرار فایل طبیعت وخوندم دیدگاه های دوستانم متوجه شدم ک من تا این سایز و وزن الانمو تونستم باور پذیر کنم وبیشتر از اون روبرای بدن خودم طبیعی نمیدونستم ،چرااااا؟؟؟؟ از نوشته دوست عزیزی ک اشاره ب استخوان بندی درشت کرده بود چراغی در ذهن من روشن شد ک توهم سالها بهت گفتن استخوان بندی درشتی داری ونمیتونی هیچوقت سایز ووزن کمی داشته باشی، من مدتهاست ک نمیدونم وزنم چقده ولی الان سایز لباس هام ۳۸ هستش ولی از نظر خودم ب اون ایده ال سبکی وسایز ایده الم نرسیدم وهمچنان خودمو سنگین میدونم ،میدونین چرااا؟؟برا همون باوراستخوان بندی درشت ، قبلنا همیشه میرفتم رو ترازو و وقتی حالم خراب میشد از وزن زیاد مامانم با این جمله ها دلداریم میداد ک تو استخوان بندی درشتی داری برا همینه ک سنگینی ،وبیشتر سنگینی تو برا استخوان بندیته و کسی ک استخوان بندیش درشت باشه اگه خیلی لاغر کنه خیلی زشت میشه و کلا استخون دراز دیده میشه ،اونقد اینهاروتکرار کرده بود ک در ناخوداگاه من تبدیل ب باور شده بود،ومن الان طبیعی خودم میدونستم ک از این سبکتر ولاغر و یا متناسب وایده الم نتونم برسم، وذهنم بخاطر باورهام سد ومانعی ساخته بود،استاد چقد بجا وب حق همیشه تاکید میکنین ک تکرار کنیم بنویسیم و بخونیم ،من این روزها بارها از خودم میپرسبدم چرا بیشتر از این لاغر نمیشم وامروزبا این تکرار خوندن جواب سوال خودمو دریافت کردم ، الان میخوام ب خودم بگم ک طبیعت تو متناسب ولاغر شدنه ،بدن تو در هر شرایطی ب سمت طبیعت خودش ک تناسبه میره، مث دونه ای ک کاشته میشه طبیعتش رشده مگر اینکه مانعی براش قرار داده بشه ، طبیعت همه یانسانها ب سمت تناسبه و اگه غیر این بودعا لانه نبود ،ک یکی راحت از لذت خوردن و پوشبدن لباسهای خوشگل وسبکی و…… برخوردار باشه اونوق ی عهده تمام عمر بدوان دنبال لاغری ، نمیدونم چرا منی ک کلی افراد متناسب دور وورم داشتم قبلا بهشون دقت نکردم قبلا از حرفاشون درس نگرفتم، وب رقم حرفای اطرافیان ک شباهت ب خونواده مادریم حق طبیعی خودم دونستم ک هر کاری بکنم منم چاق خواهم شد، در حالی ک چاقی طبیعت من نبود همینطور ک من قبلاا چاق نبودم ،خونواده پدری کاملا متناسبی دارم ک در هر رده سنی کامل متناسب وهیچ تغییری ندارن، وحتی مادربزرگم بر این عقدیده اس ک هیچوق وزن اضافه نمیکنه ودر طول تمام عمرش با حامگی های زیاد یا کهولت سن وغیره هیچوقت تغییری نکرده،چرااا بر این باوره ؟؟؟چون تناسب روطبیعت بدنش میدونسته و هیچوقت ب یاد ندارم ک راجب غذایی نظری داشته باشه ک چاق کننده اس چربه شیرینه و یا غیره،وهمیشه غذاشو کامل ولی ب اندازه نیاز بدنش میخوره ،چون بارها دیدم ک بعد از خوردن غذاش ب تمام تارفات دیگه ب توجه بوده ،چون داشته طبق طبیعت بدنش رفتار میکرده وقتی نیاز داشته خورده وبعدش هیچی براش مهم نبوده ،یا زنداداشم چون فامیل هم هستیم واز اول دیدمشون همیشه متناسب رو ب لاغریه البته از نظر خودش ،از نظر من بسیار اندام زیبا و متناسبی داره،ولی خودش دوس داره یکم چاق تر بشه وبارها برای اینکار تلاش کرده ودکترتغذیه رفته ورژیمهای مختلف رو امتحان کرده ولی نهایت تونسته برای مدت کوتاهی سه یا چهار کیلو اضافه کنه وخیلی خیلی زود این وزن رواز دست داده چراا چون باورش اینه ک هیچوق نمیتونه چاق بشه و هیچوقت چاقیش موندگار نیس واون لاغری روطبیعت بدنش میدونست ،در حالی ک من هر عاملیو باعث چاقی وچاقتر شدن میدونستم ، من طبیعی میدوتسم ک برم مسافرت چن کیلوچاق برمیگردم ،عید چاقنر میشم ، ماه رمضون چاقتر میشم ،غصه میخورم چاق میشم شاد میشم چاق میشم ،داروهای ویتامینی ک بر حسب تشخیص پزشک نیاز بدنم هست رواگه بخورم چاق میشم و در هر شرایطی چاقی روطبیعت بدنم میدونستم و این باور بخاطر نگرش وباورهای چاقی در من خیلی تنومند بود،چونمن از سن کم ازچاقی ترسیدم بهش توجه کردم وتلاش برای رفع چاقی همیشه در من بود وهر بار با کمکردن وزن ودوباره برگشت بیشتر برام طبیعی میشد ک من تمام عمر رو باید با همین چاقی سر کنم وفقط میتونم با سختی وتلاش وزجر خودم ی مدت کوتاه مثلا برای عروسی عیدی مراسمی چیزی خودمویکم جمع وجورتر کنم ،در حالی ک نقطه مقابل من افراد متناسبی روداشتم و میدیدم ک خلاف باور منوداشتن ،مسافرتی ک منو چاق میکرد بابا وزنداداش و وست صمیمیو لاغر میکرد، قرص های ویتامینی ک من ممکن بود سالی یکی دو بار ب خوردنشون نیاز داشته باشم و تا دوروز مصرف میکردم روز سوم حس کلی چاق شدن داشتم در حالی ک همین افراد نصف هر ماه رو قرص ها .مکمل های ویتامین استفاده میکردن و متناسب بودن ، و خیلی موضوعات دیگه ک باعث لاغری و نتاسب اونها میشد ولی علت چاقی من بحساب میومد،در حالی ک منم ب اندازه اونها میتونستم متناسب بشم تنها اگر باور داشتم ک تناسب و سایز ۳۶وسبکی طبیعی بدن منه ،وقانون جهان براینه در جهان همه چیز بر حسب قانون هست مثل جوونه ک رو ب رشده ،مثل بارون ک رو ب پایین میباره ،مث خورشید ک صبح طلوع میکنه،مث تپیدن قلب ک تا زنده اس میتپه،مث سوختن وقتی ب یه چیز خیلی داغ دست میزنیم ،مثل بریدن وقتی با ی وسیله تیز برخورد میکنیم ، ، مثل برخورد اب با سرمای زیاد ک یخ میزنه و یا گرما ک بخار میشه اینها همه نشانه ای از قوانین جهانه ،قانون جسم منه ک در هر شرایطی هر عضوی ب بهترین شکل وظیفه خودشو انجام بده ،قلبم کلیه ها ،پلک ،معده و ….هر لحظه چ خواب وچ بیداری بدن من ب سمت تناسبه واین طبیعت بدن منه وچیزی ک تا الان قبول کرده بود بدهی جسم من بود چااااقی بدیهی جسم منه و پذیرفته بودم و با هیچ روشی نمیتونستم انکارش کنم و تناسب برسم، چقد امروز ارامش پیدا کردم چقد برام موثر بود وخوشحالم ک اینبار جدی تر شروع کردم ودیدگاه دوستان عزیزمموخوندم و متوجه اشکال خودم و باور پنهان خودم شدم ،چاقی طبیعی بدن من نیست ک بخواد ۹۹ درصد از ذهن منو در گیر خودش بکنه،من ی متناسب طبیعی ام وخیلی راحت میتونم ب طبیعت خودم برسم
خدایا شکرت ک منو زیبا ومتناسب افریدی
لاغری وتناسب طبیعت جسمما هست و این ی قانونه ک جسمم ب سمت متناسب شدن بره ، سالها من کلی غذا خوردم ک اگه اون حجم از غذا قرار بود در جمسممن باقی میموند الان من چندین تنوزن داشتم ، بس تبدیل مواد غذایی و هضم و دفع اون طبیعی بدن منه ؛
ولی سال ها من چاقی رو طبیعی جسمخودم میدونستم چون سالهای سال اطلاعاتی ب مغزمداده بودم و باورهایی برای خودم بوجود اورده بودم ک مغزم چاقی روبرای جسمم طبیعی میدونست ومن هرچقد تلاش میکردم کلاغر بشم ولی باز خیلی اسون و راحت چاق میشدم ؛
من لاغری رو طبیعی جسمم نمی دونستم بلکه در مقابلش چاقی رو حق و طبیعی جسم خودممیدونستم ، چرا ک سالها من اطلاعاتی ب مغزم داده بودم ک با وجود اون اطلاعات ونگرش ها مغز من چاقی رو برای جسمم طبیعی کرده بود ، اطلاعات و نگرش هایی مثل : من استخون بندیم درشته بس باید چاق باشم ونمیتونم لاغر باشم ، من مادرم وخونوادش چاقن و من شبیه اونام بس من باید چاق باشم ، ما سوخت و سازمون کمه بس چاق میشم ، من مقدار غذام زیاده ، معدم بزرگه ، بس باید چاق باشم ، من تحرک کمی دارم و ….. و از این قسم اطلاعات ک همشون مساوی بودن با چاقی و همین ها برای ذهنم چاقی رو طبیعی کزده بود ووقتی من چاقی رو برای جسمم طبیعی بدونم چطوری میتونم لاغری ماندگار داشته باشم ، مثل ابی ک میزارمش داخل فریزر و طبیعی میدونم کبعد چند ساعت یخ بزنه ، یا ابی کروی شعله گاز میزارم و طبیعیش میدونم ک باید بجوشهذوبخار کنه و اینها رو طبیعی میدونم ، با اون اطلاعات ک در ذهنم بود چاقی رو هم ب همیین روشنی و واضحی برای خوذم طبیعی دونسته بودم ؛ و هر تلاشی ک برای لاغری انجام میدادم روموقت میدونسم چون لاغری رو حق وطبیعت جسمم نمیدونسم و بواسطه ی عملی ک انجاممیدادک مثل رژیم و یا ورزش و دارو و دمنوش برای مدت زمان موقتی لاغر میشدم و باز خیلی راحت ب سایز و وزن قبل برمیگشتم؛ چرا ک جسم باید ب طبیعت خودش برمیگشت و من چاقی رو طبیعت وطبیعی برای خودم میدونستم ؛
در حالی ک در یه فرد متناسب لاغری طبیعیه و هر کاری انجام بده باز هم متناسب و لاغر میشه ، چون در ذهنش هیچ نگرش و فرمولی راجب این نداره ک بخواد چاقی رو طبیعی بدونه، بارها دیدم ک زنداداشم و یا دوست متناسبم ک از نظر من حسم ایده الی دارن ، دنبال راهکاری بودن ک ی چند کیلو اصافه کنن ولی هیچوقت موفق نشدن ، من تمام اون مدتی ک اونها برای چاقی تلاش میکردن میدیدم ک مدام این باور قوی رو دارن وحتی تکرار میکنن وی زبون میارن ک من نمیتونم چاق بشم ، من هر کاری کنم و ی ذره تغییر کنه جسمم بازم نمیتونم نگه دارم و زود لاغر میشم ، زنداداش من سه چهار کیلویی با کلی تلاش اصافه کرذه بود و تمام اون مدت میگفت ک نمیمونه و باز برمیگردم و تمام مدت با استرس میگف الان لاغر میشم باز، و خیلی زود ب وزن قبل برگشت چون این رو برای ذهنش طبیعی کرذه بود ، ک اون همیشه لاغر و متناسب میمونه ، لاغری طبیعت جسم هر فردیه واین هم ثابت شده است چون هر لحظه اون مقدار مواد غذایی ک میخوریم اصلا نیست و نمیدونیم کجا میره وفقط ما جاق ها با قدرت ذهنمون ی مقدار خیلی کمی از اونحجم رو بواسطه افکار ونگرش هامون نگه میداریم ؛
من سالها میگفتم ک ژنتیکی چاقم و ب سمت مادر و خونواده مادری کشیدم وقتی با این سایت متوجه شدم ک اینها فقط ی باور غلطه وچشمام با اگاهی ها باز شد ، دیدم ک دوتا از دخترخاله هامم از لحاظ چهره شبیه ماماناشون وخونواده مادرین ولی بسیار جسم متناسبی دارن در حالی کهمون دخترخاله هام خواهرهایی دارن ک چاقن ، وقتی نگا کردم دیدم من پسر دایی های متناسبی دارم با وجود اینکه چنتا از پسر دایی هام چاقتن ودر یه خونواده زندگی میکنن بس اگه ژنتیکی در کار هست چرا روی اونها تاثیر نداشته ؟؟؟؟بس این موضوع رد میشه و دیگه قابل قبول نیس و ژنتیک نمیتونه عامل چاقی باشه ؛
همیشه میگفتم من کم تحرکم در حالی ک دوستم و یا زنداداشم ک خیلی از من کم تحرک تر بودن و بیشتر استراحت و خواب رو دوست داشتن همیشه متناسب ولاغر بودن ، در حالی ک من تمام مدت در حال پیاده روی کرذن و باشگاه ها ورزش های سخت انجام دادن بودم ودوست متناسبم همون در حال خواب و استراحت و بارها شده بود بهممیگف واای چطوری میتونی پاشی بری باشگاه و ورزش کنی ؛ من بجای تو خسته میشم و دلم میخواد استراحت کنم ، ولی من همچنان چاق میشدم واونها متناسب باقی میموندن ، بس این هم نمیتونه دلیل لاغر نشدنم باشه ؛
من میگفتم ک مقدار غذایی ک میخورم باعث چاقی منه ، و مقدار غذا رومساوی با چاقی میدونسم و چون نمیتونسم از اونمقدار کمتر بخورم بس چاقی روبرای جسمم طبیعی میدونستم در حالی ک بارها وقتی با دوستم بودم و یا زنداداشم موقع غذا با ما بود میدیدم ک میگفت گرسنمه ومقدار غذاش خیلی بیشتر از غذای من بود ولی هیچ تغییری در سایز و وزنش نداشت چون هیچ نگرشی در مورد مقدار غذا ومساوی دونستن اون با چاقی نداشت و لاغری رو برای خودش طبیعی میدونست بس مقدار غذا هم نمیتونه دلیل چاقی باشه ؛
من معتقد بودم ک نوع غذایی ک میخورم در جاق شدن من تاثیر داره ، در حالی ک بابای متناسبم هماز همون نوع مواد غذایی استفاده میکرد و یا زنداداشم بارها سر همون سفره و از همون غذاها استفاده میکرد و یا دوست متناسبم ک توی دانشگاه اغلب اوقات باهم غذا میخوردیم از همون نوع مواد غذایی استفاده میکردو اون بعد استفاده همچنان متناسب ولی من روز ب روز اضافه تر میشدم ، چون من هر لقمه از غذا وهر نوع مواد غذایی رو عامل چاق شدن میدونسم وواکنش طبیعی جسمم رو با خوردن و مصرف اون عذاها چاقی میدونستم در حالی ک اون متناسب ها فقط ب این فکر میکردن ک غذا بخورن چون گرسنشونه و اون حالت ضعف رفع بشه وانرژی بگیرن نچیز دیگه ؛
من فهمیدم ک برای لاغر شدن و لاغر زندگی کردن باید تناسب و لاغری روبرای خودم طبیعی قرار بدم ، مثل طبیعی بودن رشد مو ، طبیعی بودن رشد ناخن ، طبیعی بودن تپش قلب و ضربان وپلک زدن ، لاغر شدن ومتناسب شدن هم برای جسم مثل همین هاست ، فقط من دستکاریش کرده بودم ، والان هر چیزی کبخواد ب من بگه ک این تو رو چاق میکنه من خلاف اونو ب ذهنم نشون میدم و میگم ک اینجوری نیست ، لاغری روحق طبیعی جسمم میدونم و هر چیزی ک حق و طبیعت کنه برام پیش میاد، طبیعیه ک من زندگی خوبی داشته باشم ، طبیعیه کهر چیز ک میخوام رو بتونم بدست بیارم وقتی خودم حق طبیعیمبدونم همون هم برام پیش میاد وتجربه میکنم